Farhang-e BC issue no. 421, August 1, 2019 - Vancouver, Canada

Page 1

Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P.

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 2

Thursday, Aug. 1, 2019


‫آژانـــس مسـافـرتـی‬

‫‪CAPTAIN COOK TRAVEL‬‬

‫ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و‬ ‫تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما‬

‫انــواع تورهــای کــروز‪ ،‬رزرو هتــل‪ ،‬اجــاره خــودرو در‬ ‫هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی‬ ‫‪BC Registration #3339‬‬

‫آزاده موسویان‬

‫‪604.780.4005‬‬

‫‪azi@captaincooktravel.com‬‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 3‬‬


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 4

Thursday, Aug. 1, 2019


‫ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و‬ ‫اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ‬ ‫اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و ‪GST ,WCB,PST‬‬

‫ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه‬

‫ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ‬ ‫‪ 25‬دﻻر ‪ +‬ﻣﺎﻟﻴﺎت‬

‫ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک‬

‫‪778 340 0231‬‬ ‫‪#4-1680 Lloyd Avenue,‬‬ ‫‪Marine Drive, North‬‬ ‫‪Vancouver , V7P2N6‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 5‬‬


‫الشرق االوسط‪ :‬اسرائیل با بمباران پایگاه عراقی‬

‫در ‪ ۸۰‬کیلومتری ایران‪ ،‬به برد عملیاتی خود افزوده‬

‫منظور جلوگیری از تسلط و سیطره ایران بر این تپه استراتژیک خبر دادند‪.‬‬ ‫این در حالی است که وزارت دفاع اسراییل در روزهای اخیر اعالم کرد سامانه دفاع‬ ‫موشکی بردبلند خود موسوم به آرو ‪ ۳‬را در آالسکا در آمریکا با موفقیت آزمایش‬ ‫کرده‌است‪ .‬تل آویو گزارش داده‌است‪( 3-Arrow ،‬پیکان ‪ )۳‬برای مقابله با شلیک‬ ‫موشک‌های بالستیک از سوی ایران و سوریه طراحی شده‌است‪.‬‬

‫کاهش شدید صادرات نفت ایران | رویترز‪ :‬ایران‬ ‫حدود ‪ ۱۰۰‬هزار بشکه در روز نفت صادر می‌کند‬

‫الشرق االوسط ‪ -‬برخی از منابع دیپلماتیک غربی به «الشرق االوسط» گزارش دادند‬ ‫اسرائیل دایره حمالت خود به ایران را به عراق و سوریه گسترش داده‌است‪ ،‬این در‬ ‫حالی است که برخی از گزارش‌ها از حمله مجدد به انبارهای موشک تحت نظر ایران‬ ‫در شمال شرق بغداد در ماه جاری خبر می‌دهند‪.‬‬ ‫به گزارش الشرق االوسط‪ ،‬در روزهای اخیر برخی از منابع از حمله هوایی به پادگان‬ ‫ابو منتظر المحمداوی (قرارگاه اشرف) تحت تصرف شبه نظامیان الحشد الشعبی خبر‬ ‫دادند‪ .‬این پادگان در ‪ ۸۰‬کیلومتری مرز ایران و ‪ ۴۰‬کیلومتری شمال شرق بغداد‬ ‫قرار دارد‪.‬‬ ‫این منابع گزارش دادند که طی این حمله «تعدادی از مستشاران ایرانی و انبارهای‬ ‫موشک‌های بالستیک که اخیراً از ایران به عراق منتقل شده‌اند‪ ،‬مورد اصابت جنگده‌ها‬ ‫قرار گرفتند»‪ .‬برخی از منابع دیپلماتیک نیز اعالم کردند بمباران اردوگاه آمرلی در‬ ‫استان صالح الدین در ‪ ۱۹‬ژوئیه جاری توسط جنگنده‌های «اف ‪ »۳۵‬اسرائیل انجام‬ ‫شده‌است‪.‬‬ ‫این دومین حمله هوایی طی کمتر از ‪ ۱۰‬روز علیه نیروهای ایرانی و الحشد الشعبی‬ ‫در خاک عراق است‪ .‬این منابع همچنین از حمله موشکی اسرائیل به منطقه تل الحاره‬ ‫در حومه شمال غربی استان درعا در جنوب سوریه در چهارشنبه هفته گذشته به‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫گزارش ها حاکی از آن است که صادرات نفت ایران در یک ماه گذشته به شدت‬ ‫کاهش یافته و به یک صد هزار بشکه در روز رسیده است‪.‬‬ ‫خبرگزاری رویترز سه شنبه هشتم مرداد گزارش داد که بر اساس اطالعات یک منبع‬ ‫در صنعت نفت و اطالعات نفتکش ها‪ ،‬صادرات نفت ایران در پی تحریم ها و افزایش‬ ‫تنش با بریتانیا و آمریکا به شدت کاهش یافته است‪.‬‬ ‫سال گذشته رئیس جمهوری آمریکا اعالم کرد که چون توافق هسته ای با ایران‬ ‫دسترسی ایران به سالح هسته ای را کامال از بین نمی برد و رفتارهای مخرب‬ ‫جمهوری اسالمی در منطقه و تولید موشک هایبالیستیک ایران کاهش نیافته است‪،‬‬ ‫آمریکا از این توافق خارج می‌شود‪ .‬در پی آن‪ ،‬دولت آمریکا برای وادار کردن‬ ‫جمهوری اسالمی به تغییر رفتار‪ ،‬سیاست فشار حداکثری بر ایران و تحریم گسترده‬ ‫با هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران را در پیش گرفت‪.‬‬ ‫رویترز به نقل از سارا وخشوری‪ ،‬تحلیلگر و از مدیران موسسه بین المللی انرژی‬ ‫«اس وی بی‪ »،‬گزارش داده است که در ماه ژوئن صادرات نفت ایران حدود ‪۴۰۰‬‬ ‫هزار در روز بود‪ .‬خانم وخشوری گفت که می توان تخمین زد توان صادرات ایران‬ ‫در ماه اخیر(جوالی) به حدود ‪ ۲۲۵‬تا ‪ ۳۵۰‬هزار بشکه در روز رسیده باشد‪ .‬البته به‬ ‫گمان او مشخص نیست که ایران توانسته باشد با همین ظرفیت نفت فروخته باشد‪.‬‬ ‫با این حال‪ ،‬رویترز به نقل از یک منبع که جریان صادرات نفت را پیگیری می کند‬ ‫گزارش داد که صادرات نفت ایران به حدود ‪ ۱۰۰‬هزار بشکه در روز کاهش یافته‬ ‫است‪ .‬اطالعات شرکت «رفینیتیو ایکون» هم عدد ‪ ۱۲۰‬هزار بشکه در روز را نشان‬ ‫می دهد‪)VOA( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 6‬‬


‫بین‌المللی امضا شده از سوی ایران‪ ،‬از جمله حق ايجاد تشکل‌های مستقل‪ ،‬برگزاری‬ ‫تجمع‪ ،‬اعتصاب و قراردادهای جمعی احترام بگذارد‪.‬‬

‫‪ ۸۰‬سندیکای کارگری در جهان خواستار آزادی‬ ‫فعاالن کارگری و صنفی در ایران شدند‬

‫موج مهاجرت از تهران به شهرستان‌های اطراف‬ ‫«نگران‌کننده» است‬

‫‪ ۸۰‬سندیکای کارگری در جهان در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسالمی‪ ‌،‬خواستار آزادی‬ ‫تمامی فعاالن کارگری و صنفی‪ ،‬روزنامه‌نگاران زندانی و بازداشت‌شدگان نیشکر‬ ‫هفت‌تپه شدند‪ .‬به گزارش سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و‬ ‫حومه‪ ‌،‬این سندیکاها آنچه را که بازداشت و آزار و اذیت بازداشت‌شدگان روز جهانی‬ ‫کارگر و زندانیان هفت‌تپه خواندند‌‪ ،‬محکوم کردند‪.‬‬ ‫در این نامه از اتهام‌های امنیتی به آنیشا اسدالهی‪ ،‬عاطفه رنگريز و ندا ناجی از فعاالن‬ ‫کارگری و همچنین مرضیه امیری‪ ،‬روزنامه‌نگار‪ ،‬که در تجمع روز جهانی کارگر‬ ‫بازداشت شدند و همچنین ساناز الهیاری‪ ،‬امیرحسین محمدی‌فرد‪‌،‬اسماعیل بخشی و‬ ‫سپیده قلیان‪ ‌،‬از جمله بازداشتی‌های نیشکر هفت‌تپه انتقاد شده است‪.‬‬ ‫این ‪ ۸۰‬سندیکای کارگری همچنین از حکومت جمهوری اسالمی‌خواستند به پیمان‌های‬

‫رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران می‌گوید پیش از این‪ ،‬مهاجرت‬ ‫به سمت شهر تهران بود‪ ،‬اما به دلیل مشکالت اقتصادی‪ ،‬مهاجرت از پایتخت به سمت‬ ‫شهرستان‌های این استان تغییر جهت داده‌است در حالی که این مناطق با مشکالت و‬ ‫چالش‌های زیرساختی مواجه هستند‪ .‬به گزارش خبرگزاری ایرنا‪ ،‬نعمت‌الله ترکی‬ ‫گفت افزایش جمعیت استان تهران نگران کننده است و مشکالت حریم شهرها و حتی‬ ‫روستاهای استان تهران از چالش‌های پیش رو محسوب می‌شود‪.‬‬ ‫آخرین گزارش مرکز آمار که ‪ ۱۹‬تیرماه منتشر شد و تنها آمارهای سال ‪ ۹۵‬و پیش‬ ‫از آن را شامل می‌شود‪ ،‬حاکی است که طی سال‌های ‪ ۱۳۹۰‬تا ‪ ۱۳۹۵‬تقریبًا ‪ ۴۰۵‬هزار‬ ‫نفر از مهاجران به شهر تهران وارد شده‌اند و طی همین دوران تقریبًا ‪ ۳۶۹‬هزار نفر‬ ‫از مهاجران نیز تهران را ترک کرده‌اند‪.‬‬ ‫مقصد حرکت مهاجران خارج شده از شهر تهران به ترتیب نزولی فراوانی نسبی‪،‬‬ ‫شهرهای کرج (‪ ۱۱٬۶۹‬درصد)‪ ،‬پردیس (‪ ۴٫۶۸‬درصد)‪ ،‬پرند (‪ ۴٫۱۸‬درصد)‪ ،‬شهریار‬ ‫(‪ ۲٫۷۹‬درصد)‪ ،‬مشهد (‪ ۲٫۵۷‬درصد)‪ ،‬قم (‪ ۲٫۳۸‬درصد)‪ ،‬رشت (‪ ۱٫۹۷‬درصد)‪،‬‬ ‫اسالمشهر (‪ ۱٫۸۹‬درصد)‪ ،‬سمنان (‪ ۱٫۸۸‬درصد) و پاکدشت (‪ ۱٫۸۱‬درصد) بوده‌است‪.‬‬ ‫همچنین ‪ ۵۱٫۶‬درصد از مهاجران خارج شده از تهران به سایر شهرهای کشور‬ ‫مهاجرت کرده‌اند‪.‬‬ ‫بدین ترتیب‪ ،‬حداقل در سال‌های پیش از ‪ ، ۹۵‬مهاجرت به شهر تهران منفی نبوده‌است‪.‬‬ ‫دی‌ماه ‪ ۹۶‬روزنامه همشهری طی گزارشی نوشته بود دود و آلودگی هوا‪ ،‬بوق و‬ ‫سر و صدا‪ ،‬شلوغی شهر و خیابان و ازدحام‪ ،‬بسیاری از شهروندان را از وضع این شهر‬ ‫خسته کرده و «موج مهاجرت» از شهر تهران آغاز شده‌است‪.‬‬ ‫مرکز آمار در گزارش دیگری نیز نرخ بیکاری استان تهران در سال ‪ ۹۷‬را حدود‬ ‫‪ ۱۲٫۲‬درصد ارزیابی کرده‪ ،‬در حالی که این رقم در سال ‪ ۹۶‬حدود ‪ ۱۱٫۱‬درصد‬ ‫بوده‌است‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬نرخ بیکاری افزایش قابل توجهی داشته و از متوسط نرخ‬ ‫بیکاری کشور (‪ ۱۲‬درصد) نیز بیشتر بوده‌است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 7‬‬


‫بازداشت زنجیر‌ه‌ای فعاالن حقوق زن در ایران‬ ‫اسرین درکاله‪ ،‬از فعاالن حقوق زنان توسط‬ ‫وزارت اطالعات بازداشت شد‪ .‬مادر او به‬ ‫دویچه‌وله می‌گوید علت بازداشت دخترش‬ ‫روشن نیست‪ .‬اسرین درکاله از اعضای انجمن‬ ‫"ندای زنان ایران" است که مبارزه مدنی‬ ‫مستقل دارد‪.‬‬ ‫اسرین درکاله‪ ،‬فعال حقوق زنان و از اعضای‬ ‫"ندای زنان ایران" یکشنبه ششم مرداد (‪۲۸‬‬ ‫ژوئيه) در منزل شخصی خود توسط مأموران‬ ‫وزارت اطالعات بازداشت شد‪.‬‬ ‫مادر اسرین درکاله ظهرسه‌شنبه هشت‬ ‫مرداد به دویچه‌وله فارسی گفت که یک‬ ‫روز پیشتر برای دیدن دخترش چهار صبح از‬ ‫قزوین به سمت تهران حرکت کرده تا پیش‌از‬ ‫ظهر دخترش را در زندان مالقات کند اما او‬ ‫را پشت درهای بسته زندان نگه داشتند و او‬ ‫نتوانسته خبری از دخترش بگیرد‪ .‬مأموران‬ ‫وزارت اطالعات هیچ توضیحی در مورد علت بازداشت اسرین درکله نداده‌ا‌‌ند‪.‬‬ ‫فعاالن حقوق بشر می‌گویند او همراه دو تن دیگر از اعضای انجمن "ندای زنان‬ ‫ایران" به نام‌های مریم محمدی و نرگس خرمی به دادسرای اوین احضار شده‬ ‫بود‪ .‬انجمن "ندای زنان ایران" شبکه‌ای از فعاالن حقوق زن در ایران است که تالش‬ ‫می‌کنند رنج‌ها‪ ،‬ناکامی‌ها و موفقیت‌های زنان را در جامعه ایران بازتاب دهند‪.‬‬ ‫اسرین درکاله که حال پشت میله‌های زندان اوین است‪ ،‬همراه مریم محمدی‬ ‫در مراسمی که انجمن "ندای زنان ایران" به مناسبت روز جهانی زن در تهران‬ ‫برگزارکرد‪ ،‬درباره "زنان نیروی اصلی اعتراض" و "چهل سالگی جنبش زنان"‬

‫سخنرانی کرده بود‪.‬‬ ‫مادر اسرین درکاله که ساعت‌ها در گرمای طاقت‌فرسای تابستان تهران پشت در‬ ‫زندان ایستاده به دویچه‌‌وله می‌گوید‪« :‬دخترم هیچ‌کار خالفی نکرده است‪ .‬من امید‬ ‫داشتم که او با پرداخت وثیقه آزاد شود ولی حاال به من گفتند که خودمان با شما‬ ‫تماس می‌گیریم‪».‬‬ ‫اسرین درکاله یکی از چندین عضو "ندای زنان ایران" است که در م ‌اه‌های اخیر‬ ‫پشت میله‌های زندان افتاده است‪ .‬مأموران وزارت اطالعات دوشنبه ‪ ۱۷‬تیرماه مریم‬ ‫محمدی را در خانه‌اش بازداشت کردند‪ .‬او دو هفته بعد با قرار وثیقه آزاد شد‪ .‬پیش‬ ‫از او دو عضو دیگر "ندای زنان ایران" به نام‌های اکرم نصیریان و ناهید شقاقی هم‬ ‫مدتی بازداشت و سپس با سپردن وثیقه‪ ،‬به صورت موقت آزاد شدند‪.‬‬ ‫شعله‌پاکروان موسس بنیادی در مخلفت با اعدام به نام "بنیاد ریحان" به دویچه‌وله‬ ‫می‌گوید‪« :‬من تعداد زیادی از اعضای این انجمن را از تهران می‌شناسم و از فعالیت‌هایی‬ ‫که دارند مطلع هستم‪ .‬مثأل اکرم نصریان که دو هفته پیش بازداشت و مدتی بعد با‬ ‫پرداخت وثیقه آزاد شد‪ ،‬مدتی به کودکان کار که در مزارع پنبه با دستمزد بسیار‬ ‫کم به بیگاری کشیده می‌شدند و نمی‌توانستند به مدرسه بروند‪ ،‬درس می‌داد‪» ».‬‬ ‫شعله پاکروان مادر ریحانه جباری است که در یک پرونده جنجالی به قصاص محکوم‬ ‫و سپس اعدام شد‪ .‬او که حال ساکن برلین است‪ ،‬می‌‌گوید‪« :‬چندی پیش به آنها‬ ‫پیشنهاد کردم که می‌توانم با آنها همکاری کنم‪ ،‬ولی به من گفتند که نمی‌خواهند با‬ ‫خارج از کشور همکاری داشته باشند و هدفشان مبارزه مدنی مستقل در داخل ایران‬ ‫است‪ .‬جای تأسف است که در مورد بازداشت اعضای این انجمن که زحمات بسیاری‬ ‫برای زنان کشیده‌اند‪ ،‬اطالع‌رسانی نمی‌شود»‬ ‫شعله پاکروان تأکید می‌کند که انجمن "ندای زنان ایران" در زمینه تمام مسائلی‬ ‫به نوعی به دغدغه زنان ایرانی فعالیت دارد‪ .‬او می‌گوید‪« :‬مثأل پروین نخستین با‬ ‫یک مرد افغان ازدواج کرده و سه فرزند دارد که همه متولد دهه شصت هستند‪.‬‬ ‫دختر بزرگ او که در زمان آیت‌الله خمینی متولد شده شناسنامه ایرانی دارد اما دو‬ ‫پسرش که در دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای به دنیا آمده‌اند‪ ،‬شناسنامه ندارند‪.‬‬ ‫مشکل پروین مشکل زنان ایرانی بسیاری است که همسرشان ایرانی نیست‪».‬‬ ‫انجمن "ندای زنان ایران" در اینستاگرام و تلگرام فعال است و مقاالت بسیاری در‬ ‫زمینه فعالیت‌های خود منتشر کرده است‪ .‬در پرتال اینترنتی انجمن آنها آمده است‬ ‫که فعاالن "ندای زنان ایران" می‌کوشند زنان را برای دست یافتن به یک زندگی بهتر‬ ‫در کوران معضالت و تبعیضات توانمندتر سازد‪)dw.com( .‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 8‬‬


‫گزارش یک نهاد بین المللی‪:‬‬

‫سال گذشته ‪ ۶‬نفر در ایران در راه دفاع از‬ ‫محیط زیست کشته شدند‬

‫نیز گروهی از فعاالن محیط زیست ایران توسط سازمان اطالعات سپاه پاسداران‬ ‫بازداشت شدند‪ .‬اتهام این افراد «جاسوسی» عنوان شده بود و کمی بعدتر اتهام‬ ‫چهارنفر از آن‌ها به «فساد فی‌االرض» تغییر پیدا کرد‪.‬‬ ‫کاووس سیدامامی از جمله این بازداشت‌شدگان بود که دو هفته بعد از بازداشت‪،‬‬ ‫خبر مرگ او در زندان منتشر شد‪ .‬مقام‌های جمهوری اسالمی علت مرگ او را‬ ‫خودکشی عنوان کردند؛ اما خانواده سیدامامی این ادعا را رد کرده است‪.‬‬ ‫پیشتر کمپین حقوق‌بشر در ایران به نقل از «منابع مطلع و نزدیک» به آن‌ها نوشته‬ ‫بود که این افراد «با تهدید به مرگ» مجبور شده‌اند که علیه خود اقرار کنند‪.‬‬ ‫برایان هوک‪ ،‬نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران‪ ،‬نیز فروردین ماه‬ ‫گذشته با انتشار ویدئویی به مناسبت روز جهانی آب‪ ،‬از وضعیت محیط زیست‬ ‫و مدیریت منابع آبی در ایران انتقاد کرد و با اشاره به اعتراضات مردمی به‬ ‫مشکالت آب در برخی از مناطق ایران‪ ،‬از جمله اصفهان و خوزستان‪ ،‬گفت که‬ ‫«اعتراض صلح آمیز این مردم از سوی رژیم با قوای قهریه سرکوب شده است‪.‬‬ ‫رژیم مالها هیچگونه اعتراضی را در این زمینه تحمل نمی‌کند‪ .‬در سال گذشته‬ ‫ایران به صورت خودسرانه‪ ۶۰ ،‬فعال محیط زیستی را دستگیر کرد‪ .‬کاووس‬ ‫سیدامامی که محقق و شهروند کانادا بود‪ ،‬در زندان به صورت مشکوکی جان‬ ‫خود را از دست داد‪)VOA( ».‬‬

‫لیال حسین‌زاده‪ ،‬دانشجوی دانشگاه تهران‬ ‫بازداشت شد‬ ‫در سال ‪ ،۲۰۱۸‬هر هفته بیش از سه نفر در جهان حین دفاع از زمین و محیط‬ ‫زیست‪ ،‬کشته و تعداد بیشتری با موارد مجرمانه مواجه شدند‪ .‬این رقم برای‬ ‫ایران‪ ،‬شش نفر در یکسال بود‪.‬‬ ‫بنیاد غیردولتی بین المللی «گلوبال ویتنس» مستقر در لندن و واشنگتن‪ ،‬در‬ ‫گزارشی که ژوئیه ‪ ۲۰۱۹‬منتشر کرده است‪ ،‬می گوید در سال ‪ ۲۰۱۸‬شش نفر‬ ‫در ایران به خاطر دفاع از محیط زیست کشته شدند‪.‬‬ ‫این گزارش فیلیپین را در صدر جدول قرار داده و گزارش داده است که در سال‬ ‫‪ ۲۰۱۸‬در این کشور ‪ ۳۰‬نفر برای دفاع از محیط زیست کشته شدند‪.‬‬ ‫بنا بر این گزارش‪ ،‬به ترتیب کشورهای فیلیپین‪ ،‬کلمبیا‪ ،‬هند‪ ،‬برزیل‪ ،‬گواتماال‪،‬‬ ‫مکزیک‪ ،‬جمهوری دموکراتیک کنگو‪ ،‬و ایران در راس فهرست کشورهایی که‬ ‫مدافعان محیط زیست در آنها کشته شده اند‪ ،‬قرار دارند‪.‬‬ ‫«گلوبال ویتنس» می نویسد در برخی از کشورها‪ ،‬از جمله در جمهوری اسالمی‬ ‫ایران‪ ،‬مدافعان محیط زیست با عناوین اتهامی نظیر «تروریست» و یا «دشمن‬ ‫کشور» شناخته شده اند‪ .‬این سازمان‪ ،‬در گزارش خود به ‪ ۹‬فعال محیط زیست‬ ‫اشاره داشته است که در ایران به اتهام جاسوسی‪ ،‬زندانی شدند‪.‬‬ ‫سازمان عفو بین‌الملل بهمن ماه گذشته در گزارشی سال ‪ ۲۰۱۸‬را «سال شرم»‬ ‫جمهوری اسالمی نامید و اعالم کرد در این سال بیش از هفت هزار تن از فعاالن‬ ‫عرصه‌های گوناگون‪ ،‬از جمله فعاالن محیط زیست‪ ،‬در ایران بازداشت شدند‪.‬‬ ‫این وضعیت منحصر به سال ‪ ۲۰۱۸‬نیست و پیش از آن در بهمن ماه سال ‪۱۳۹۶‬‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫لیال حسین‌زاده‪ ،‬دانشجوی کارشناسی‬ ‫ارشد رشته انسان‌شناسی دانشگاه‬ ‫تهران‪ ،‬بازداشت شد‪.‬‬ ‫براساس گزارش‌ کانال شورای صنفی‬ ‫دانشجویان‪ ،‬حسین‌زاده روز یک‌شنبه‬ ‫ششم مرداد ماه در منزل مسکونی‬ ‫خود بازداشت و به زندان اوین منتقل‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫گزارش شده است که این فعال‬ ‫دانشجویی در روزهای گذشته و با‬ ‫یک تماس تلفنی‪ ،‬به دادسرای اوین‬ ‫احضار و قرار شده بود در روزهای‬ ‫آینده در این دادسرا حاضر شود‪ ،‬اما‬

‫ماموران امنیتی او را بازداشت کردند‪.‬‬ ‫حسین‌زاده پیشتر هم در جریان اعتراض‌های دی ماه ‪ ۹۶‬بازداشت شده و با‬ ‫اتهام‌هایی چون «تبلیغ علیه نظام»‪« ،‬اقدام علیه امنیت ملی» و «اخالل در نظم و‬ ‫آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی» روبه‌رو شده بود‪.‬‬ ‫او در دادگاه بدوی به ‪ ۶‬سال حبس محکوم شد‪ ،‬اما این حکم در دادگاه تجدیدنظر‬ ‫به ‪ ۳۰‬ماه زندان تغییر پیدا کرد‪)VOA( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 9‬‬


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P.10

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 11

Thursday, Aug. 1, 2019


a

Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 12

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 13

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P.14

Thursday, Aug. 1, 2019


‫حقوق شهروندی‬

‫راهنمای حقوق دمکراتيک‬ ‫و مسئوليت های شهروندی در کانادا‬ ‫(بخش ششم)‬

‫این ارزش ها پیچیده هستند‪.‬‬ ‫هر چند ممکن است همه شهروندان به اهمیت این ارزش ها واقف باشند‪ ،‬ولی لزوما‬ ‫همه آنها در تفسیر و نحوه تبدیل این ارزش ها به قوانین و برنامه های دولتی نظر‬ ‫یکسانی ندارند‪.‬‬ ‫مزیّت زندگی در یک دمکراسی مانند کانادا این است که راه های زیادی برای اینکه‬ ‫شهروندان بتوانند به روند تبدیل ارزش ها به قوانین و برنامه های دولتی کمک‬ ‫کنند‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫شهروندان می توانند به این شیوه ها تاثیرگذار باشند‪:‬‬ ‫ شرکت در جلسات عمومی‬‫ همکاری با احزاب سیاسی‬‫ پیوستن به گروه هایی که منعکس کننده نظریات شهروندان هستند‬‫از لحظه ای که شما شروع به مشارکت می نمایید درخواهید یافت که کانادائی ها‬ ‫عمیق ًا متعهد به ارزش هایی که در این فصل مورد بحث قرار گرفت‪ ،‬هستند‪ .‬ما‬ ‫تالش می کنیم تا اطمینان حاصل نمائیم که جامعه مان به این ارزش ها احترام می‬ ‫گذارد و از آنها محافظت می کند‪.‬‬ ‫بعنوان یک شهروند کانادا‪ ،‬شما با دموکراسی عهد و پیمان می بندید‪.‬‬

‫فصل ‪3‬‬ ‫نگاهی به سیستم سیاسی کانادا (از دیدگاه عملی)‬ ‫(‪)A Practical View of Canada’s Political System‬‬ ‫کانادا اگرچه یک کشور کم جمعیت (بیش از سی و پنج میلیون نفر) است‪ ،‬ولی از‬ ‫لحاظ جغرافیایی یکی از بزرگترین کشورهای جهان ست‪.‬‬ ‫در کانادا ما بر اساس جغرافیا و تاریخ منحصربه فرد مان‪ ،‬یک سیستم دولت فدرال‬ ‫(‪ )Federal System‬بنیاد نهاده ایم تا شهروندان در هر گوشه از کشور قوانینی بر‬ ‫اساس نیازها و منافع خاص خود وضع نمایند‪.‬‬ ‫با این شرایط کانادا دارای یک دولت مرکزی به نام دولت فدرال (‪Federal‬‬ ‫‪ 10 ، )Government‬دولت استانی‬ ‫(‪ )Provincial Governments‬و ‪ 3‬دولت ناحیه ای(‪)Territorial Governments‬‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫همچنین‪ ،‬ما در کشور دولت های محلی یا شهرداری (شهر) ها (‪Municipal‬‬ ‫‪)Governments‬یا دولت های منطقه ای ‪ -‬که درواقع دولتی شامل شهرداری های‬ ‫یک گروه از شهرهای کوچک در یک شهر بزرگ مثل تورنتو یا ونکوور می باشد ‪ -‬را‬ ‫داریم‪.‬‬ ‫و نهایتا‪ ،‬تعداد روزافزونی دستگاه های ذیصالح دولتی بومیان کانادا ‪First‬‬ ‫‪ ) )NationGovernment Authorities‬را داریم‪.‬‬

‫مسئولیت پاسخگو بودن دمکراتیک (‪)Democratic Accountibility‬‬ ‫نمایندگان انتخابی ما می باید درمقابل ما پاسخگو باشند‪.‬‬ ‫ما به نمایندگان منتخب مان اختیار مستقیم می دهیم که برای جامعه مان قانون وضع‬ ‫نمایند‪ .‬برخالف بعضی از جوامع دیگر‪ ،‬سیاستمداران ما همیشه مسئول و در مقابل‬ ‫شهروندان پاسخگو خواهند بود‪.‬‬ ‫مسئولیت پاسخگو بودن دمکراتیک دو معنی دارد‪.‬‬ ‫اول اینکه نمایندگان رسمی انتخاب شده توسط ما برای توضیح عملکردشان باید به‬ ‫پرسش های ما پاسخ دهند‪ .‬همچنین در طول مبارزات انتخاباتی شان‪ ،‬در صورتی که‬ ‫خواهان حمایت ما برای انتخاب مجدد شان هستند‪ ،‬باید ما را در جریان فعالیت ها و‬ ‫عملکردهایشان قرار دهند‪.‬‬ ‫دوم‪ ،‬پاسخگو بودن به این معناست که شهروندان حق دارند بنحوی در دموکراسی‬ ‫مشارکت داشته باشند که بطور جدی در فرآیند وضع قوانین و برنامه های دولتی اقوام اولیه کانادا(‪)Canada’s Indigenous People‬‬ ‫تاثیرگذار باشند‪.‬‬ ‫‪I have changed the original word in the book from Aboriginal to‬‬ ‫شهروندان باید بسیار بیشتر از یک رأی دادن ساده درانتخابات در هر چهار سال‪،‬‬ ‫‪Indigenous‬‬ ‫فعال باشند‪.‬‬ ‫مردمان بومی کانادا (که با نام "اقوام اولیه" یا "نخستین مردمان" هم شناخته می‬ ‫مسئولیت پاسخگو بودن دمکراتیک همچنین به این معناست که همه شهروندان شوند) هزاران سال در کانادا زندگی می کرده اند‪ .‬بعضی از اقوام اولیه دستگاه های‬ ‫فرصت و مسئولیت دارند‪ ،‬تا هر روز برای تاثیر گذاشتن بر قوانین و مقرراتی که دولتی و اختیارات خودشان را دارند‪.‬‬ ‫برجامعه ما حاکم است بکوشند‪.‬‬ ‫در سال های اخیر‪ ،‬کانادایی ها به بحث در مورد قدرت سیاسی مناسب برای دولت‬ ‫های بومی‪ ،‬بدون اینکه هنوز به راه حل کاملی رسیده باشند‪ ،‬ادامه داده اند‪.‬‬ ‫نقش شما در دمکراسی ما (‪)Your Role in Our Democracy‬‬ ‫از نظر تاریخی‪ ،‬بخشی از اداره نواحی اقوام اولیه بر اساس قراردادها و معاهداتی‬ ‫شما به عنوان یک شهروند بخشی از دمکراسی بی نظیر کانادا هستید‪.‬‬ ‫صورت می گرفت که آنان با دولت های مستعمراتی بسته بودند‪.‬‬ ‫بدون شما و شهروندان دیگری چون شما و بدون شرکت کامل شما در زندگی پیش از پدید آمدن ملت کانادا در سال ‪ ، 1867‬دولت های مستعمراتی (کلنیال)‬ ‫دمکراتیک‪ ،‬تعداد معدودی مأمورین رسمی منتخب و بوروکرات بر ما حکمرانی وجود داشتند‪ .‬براساس این قراردادها‪ ،‬اختیارات‪ ،‬امتیازات و حقوق خاصی برای شکار‬ ‫خواهند کرد‪.‬‬ ‫و ماهیگیری و استفاده از زمین اقوام بومی داده شد‪.‬‬ ‫در کانادا‪ ،‬شهروندان جدید تشویق می شوند تا ارزش هایی که در این فصل بحث البته در اکثر بخش های استان بریتیش کلمبیا معاهده ای امضاء نشده بود‪ .‬هم اکنون‬ ‫شد را برگزینند‪.‬‬ ‫دولت استان بریتیش کلمبیا با بسیاری از اقوام بومی در استان برای رسیدن به توافق‬ ‫در دمکراسی‪ ،‬شهروندان نباید و نمی توانند فقط به دولت‪ ،‬قوانین و یا دادگاه ها در حال مذاکره است‪ .‬بطور مثال‪ ،‬معاهدۀ " نیسگاا" یک توافقنامه منعقده فیمابین‬ ‫برای تضمین و حفاظت از این ارزش ها و سنت ها تکیه کنند‪ .‬این مسئولیت همه قوم نیسگاا و دولت بریتیش کلمبیا و دولت مرکزی (فدرال) کاناداست‪ .‬آخرین قدم‬ ‫شهروندان است که برای حفظ و حراست از این ارزشها بکوشند‪ .‬شما برای این کار برای اجرای قانونی این معاهده در سیزدهم آوریل سال ‪ 2000‬برداشته شد و آن‬ ‫هر روزه فرصت های زیادی در اختیار دارید‪.‬‬ ‫زمانی بود که پارلمان فدرال قانون توافق نامه نهایی نیسگاا را تصویب کرد‪.‬‬ ‫دموکراسی کانادا نیرومندتر خواهد شد اگر به یاد داشته باشیم که به این ارزش ها معاهدۀ نیسگاا اولین معاهدۀ جدید در استان بریتیش کلمبیا‪ ،‬و چهاردهمین معاهدۀ‬ ‫احترام بگذاریم و دیگر شهروندان را نیز به این امر تشویق نماییم‪.‬‬ ‫جدید مبتنی بر مذاکرات از سال ‪ 1976‬می باشد‪( .‬دنباله در شماره ی آینده)‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 15‬‬


‫تاريخ معاصر‬

‫انقالب فرهنگی؛‬ ‫خمینی و بنی‌صدر و سروش در یک جبهه‬ ‫مهدی شبانی‪ ،‬روزنامه نگار‬

‫فروردین امسال‪ ،‬سی و نه‌ سال از شروع دوره‌ای که به نام "انقالب فرهنگی" در تاریخ‬ ‫جمهوری اسالمی نام‌گذاری شده است‪ ،‬گذشت‪ .‬دوره‌ای که در آن طی درگیری‌هایی‬ ‫خونبار‪ ،‬دانشگاه‌ها اشغال و نیروهای مخالف تصفیه و روند گزینش برای دانشجویان‪،‬‬ ‫اساتید و حتی کارکنان دانشگاه‌ها پایه‌گذاری شد‪ ،‬تالش برای اسالمی کردن متون‬ ‫دانشگاهی‪ ،‬به‌ویژه علوم انسانی‪ ،‬آغاز و تا به امروز ادامه دارد‪.‬‬ ‫بسیاری با برجسته کردن تقابل سنت و مدرنیته این واقعه را تالشی برای مستحیل‬ ‫ساختن دانشگاه‌ها در حوزه‌های علمیه خواندند‪ ،‬گروه دیگری انقالب فرهنگی چین در‬ ‫سال ‪ ۱۹۶۶‬به رهبری حزب کمونیست چین را الگوی حاکمیت نوپای جمهوری اسالمی‬ ‫برای تصفیه مخالفان در دانشگا‌ها دانسته و برخی دیگر فضای متشنج دانشگاه‌ها پس‬ ‫از انقالب و وجود گروه‌های سیاسی در دانشگاه‌ها و درگیری‌های موجود در آن را‬ ‫دلیل شروع این واقعه دانسته‌اند‪.‬‬ ‫هرچند عناصری از هر یک از این ایده‌ها در این "انقالب فرهنگی" و پیامدهایش دیده‬ ‫می‌شود اما در تحلیل این واقعه کمتر کسی به ایده‌های روح الله خمینی در سالهای‬ ‫نخستین دهه چهل‪ ،‬هنگامی که هنوز با گرفتن قدرت سیاسی در ایران فاصله بسیاری‬ ‫داشت‪ ،‬اشاره کرده است‪.‬‬ ‫آیت‌الله خمینی در نقش پایه‌گذار انقالب فرهنگی‬ ‫در تاریخ یکم دی‌ماه سال ‪ ۱۳۴۰‬علی امینی‪ ،‬نخست‌وزیر وقت در قم به دیدار‬ ‫آیت‌الله خمینی رفت‪ .‬آقای خمینی در این دیدار از دولت چهار درخواست اصلی‬ ‫داشت که اولین آنها اسالمی‌ کردن دانشگاه‌ها و تصفیه آن از اساتید و متون درسی‬ ‫"غیر اخالقی و غیر دینی" بود‪ .‬در بخش‌هایی از این مذاکره چنین آمده است‪" :‬حاال‬ ‫شما به عنوان مسئول دولت آمده‏اید از حوزه و از روحانیت نظر می‌خواهید راجع‬ ‫به اوضاع کشور! من چند مسأله می‌گویم و جدا می‌خواهم که به آنها عمل شود‪:‬‬ ‫اول مسئله دانشگاه‌هاست‪ .‬من نمى‌ دانم چه ارتباطی بین بى‌دینى و خالف اخالق با‬ ‫ه دانشگاه مى‬ ‫دانشگاه‌ها وجود دارد؟ چه ارتباطی بین این دو مسئله هست؟ آنها ک ‌‬ ‫‌روند و از دانشگاه ها فارغ‌ التحصیل مى‌ شوند‪ ،‬واقع ًا از نظر اخالقی و دینی بسیار‬ ‫ضعیف هستند‪ .‬واقعًا ضد اخالق و ضد دین مطرح مى‌شوند‪ .‬چه ارتباطی بین این‬ ‫مسأله هست‪ ،‬من هنوز پى نبردم‪ .‬ببینید این وضعیت از اساتید اینها هست؟ از محیط‬ ‫دانشگاه است؟ از وضعیت دولت است؟ باالخره از هر منشا هست جلوگیری کنید‪ .‬این‬ ‫دانشگاه شوخى نیست‪ .‬اگر کتاب‌هایشان بدآموزی دارد‪ ،‬اگر معلمین آنها بدآموزی‬ ‫دارند‪ ،‬اگر محیط دانشگاه اینطوری است‪ ،‬باید به این جوان‌ها رسید‪ .‬اینها سازندگان‬ ‫آینده کشور ما هستند‪".‬‬ ‫اصرار روح الله خمینی به گزینش استادان و اسالمی کردن دانشگاه‌ها در کنار مسئله‬ ‫حجاب و حذف الکل در این گفت و گو‪ ،‬نشان می‌دهد که ایده انقالب فرهنگی نه‬ ‫فکری یکباره و در اثر شرایط سیاسی پس از انقالب‪ ،‬که یکی از مهمترین عناصر‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫منظومه فکری او بوده است‪.‬‬ ‫دانشگاه‌ها‪ ،‬پایگاه اصلی گروه‌های مخالف‬ ‫از روزهای اول تاسیس دانشگاه‌ها در ایران ایده‌های چپ‌ و سکوالر از مهمترین و‬ ‫پرطرفدارترین ایدئولوژی‌های سیاسی و اجتماعی در بین دانشجویان محسوب‬ ‫می‌شد‪ .‬از اولین گروه‌هایی که برای تحصیل به غرب فرستاده شدند‪ ،‬نسل اول‬ ‫سوسیالیست‌های ایرانی از قبیل تقی ارانی‪ ،‬مرتضی علوی و … بیرون آمد که بعدا‬ ‫بخشی از آنها گروه پنجاه و سه نفر را تشکیل داده و بخش دیگری نیز به حزب‬ ‫کمونیست ایران پیوستند‪.‬‬ ‫در دوره‌های بعدی نیز دانشگاه‌ها از مهمترین مراکز عضوگیری احزاب و سازمان‌های‬ ‫سیاسی چپ بود‪ .‬از شهریور سال ‪ ۱۳۲۰‬و فضای باز سیاسی پس از آن‪ ،‬شاخۀ‬ ‫دانشجویی حزب توده به شدت گسترش پیدا کرده و مهر خود را بر ِ‬ ‫سنت سیاسی‬ ‫دانشگاه‌های ایران زد‪ .‬اواخر سال ‪ ۱۳۲۵‬رئیس وقت دانشگاه تهران به سفیر انگلیس‬ ‫گفته بود که اغلب چهار هزار دانشجوی این دانشگاه به شدت تحت تاثیر حزب توده‬ ‫هستند‪ .‬مجله تهران مصور در اواسط سال ‪ ۱۳۳۰‬نوشت که ‪ ۲۵‬درصد از دانشجویان‬ ‫اعضای مخفی حزب توده و ‪ ۵۰‬درصد دیگر هوادار این حزب هستند‪.‬‬ ‫سپس در دهه چهل و پنجاه و اوج‌گیری فعالیت‌های مسلحانه‪ ،‬عمدۀ اعضا و طرفداران‬ ‫سازمان فداییان خلق نیز از دانشگاه‌ها می‌آمدند‪ .‬بر اساس آماری که یرواند‬ ‫آبراهامیان در کتاب ایران بین دو انقالب ارائه کرده است‪ ،‬نزدیک به ‪ ۵۰‬درصد از‬ ‫کشته شدگان جنبش فدایی در دهه پنجاه‪ ،‬دانشجو بودند‪ .‬سازمان مجاهدین خلق‬ ‫نیز در این دوره در دانشگاه‌ها عضوگیری می‌کرد و شاخۀ دانشجویی آن بسیار فعال‬ ‫بود و اکثریت رهبران هر دوی این سازمان‌های مسلحانه هم‪ ،‬از میان دانشجویان‬ ‫بودند و نطفۀ این سازمان‌ها در دانشگاه‌ها بسته شده بود‪.‬‬ ‫انقالب فرهنگی از کجا شروع شد‬ ‫در سال‌های اولیه پس از انقالب نبض فضای سیاسی ایران در میدان انقالب تهران‬ ‫می‌زد که دانشگاه تهران به شکلی سمبلیک در نزدیکی آن قرار دارد‪.‬‬ ‫با پشت سر گذاشتن ماه عسل کوتاه انقالبیون‪ ،‬که به "بهار آزادی" تعبیر و در آن‬ ‫دانشگاه‌ها به مراکز اصلی بحث‌های سیاسی بدل شده بودند‪ ،‬کم کم شعله اختالفات‬ ‫باال گرفت و نیروهای مخالف رودرروی یکدیگر قرار گرفتند‪ .‬در سمت مخالفان‪،‬‬ ‫گروه "پیشگام" (هوادار سازمان چریک‌های فدایی خلق)‪" ،‬انجمن دانشجویان‬ ‫مسلمان"‪( ،‬هوادار سازمان مجاهدین خلق)‪" ،‬سازمان جوانان و دانشجویان دموکرات‬ ‫ایران" (هوادار حزب توده) و سایر دانشجویان هوادار دیگر سازمان‌های چپ‪ ،‬و در‬ ‫سمت دیگر مجموعه‌ای از دانشجویان طرفدار حکومت که عمدتا در «انجمن اسالمی‬ ‫دانشجویان" متشکل شده بودند‪.‬‬ ‫در پی این صف‌آرایی‪ ،‬روح الله خمینی‪ ،‬بخش مهمی از پیام نوروزی خود در سال‬ ‫‪ ۱۳۵۹‬را به مساله دانشگاه‌ها اختصاص داده و تأکید کرد‪" :‬باید انقالب اسالمی در‬ ‫تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به وجود آید‪ .‬تا اساتیدی که در ارتباط با شرق‬ ‫یا غرب‌اند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی‬ ‫اسالمی‪ .‬با کمال تاسف گاهی دیده می‌شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق‬ ‫مسائل اسالمی‪ ،‬بعضی از مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده‌اند و معجونی‬ ‫بوجود آورده‌اند که به هیچ وجه با قوانین مترقی اسالم سازگار نیست‪ ".‬او در این‬ ‫پیام و همچنین سخنان بعدی خود به ضرورت ایجاد "انقالب اساسی در دانشگاه‌های‬ ‫سراسر کشور"‪" ،‬تصفیه استادان مرتبط با شرق و غرب"‪" ،‬تبدیل دانشگاه به محیطی‬ ‫سالم برای تدوین علوم عالی اسالمی" و "عدم وابستگی آن به احزاب‪ ،‬کمونیسم و‬ ‫مارکسیسم" اشاره کرد‪.‬‬ ‫آتش درگیری تمام عیار در روز ‪ ۲۶‬فروردین ‪ ۱۳۵۹‬در شهر تبریز شعله‌ور شد‪.‬‬ ‫در پی سخنرانی هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز و درگیری در این دانشگاه‪،‬‬ ‫"دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" با اشغال ساختمان مرکزی اعالم کردند تا‬ ‫اخراج دانشجویان‪ ،‬استادان و کارکنان دانشگاه انجام نشود‪ ،‬ساختمان مرکزی را ترک‬ ‫نمی‌کنند‪.‬‬ ‫در پی این درگیری‪ ،‬دانشگاه‌های سراسر کشور صحنه تظاهرات‌ها‪ ،‬درگیری‌ها و‬ ‫تحصن‌های گوناگون شده و برخی دیگر از دانشگاه‌ها نیز به تصرف نیروهای‬ ‫دانشجویی خط امام درآمد‪.‬‬ ‫در روز ‪ ۲۹‬فروردین شورای انقالب با آیت الله خمینی دیدار کرد‪ .‬هاشمی رفسنجانی‬ ‫محتوای این جلسه را این چنین بیان می‌کند‪" :‬درگیریهای این دو جریان مخالف که در‬ ‫طی چندین روز تقریبا در تمامی دانشگاههای کشور فراگیر شد‪ ،‬موجی از نگرانی و‬ ‫ناامنی در جامعه ایجاد کرد تا آنجا که اعضای شورای انقالب به همراه رئیس‌جمهور‪،‬‬ ‫بهتر دیدند که مسأله را در حضور حضرت امام مورد بحث و بررسی قرار دهند‪ .‬در‬ ‫این جلسه که صبح جمعه تشکیل شد‪ ،‬در اصل قضیه که نظام آموزشی دانشگاهها باید‬ ‫اصالح شود و این مکانها از عناصر وابسته تصفیه گردد‪ ،‬اختالف نظری نبود؛ به همین‬ ‫دلیل بحث بیشتر بر روی شکل و چگونگی انجام این کار بود که سرانجام با تایید امام‬ ‫قرار شد مهلت سه روزه‌ای به گروههای سیاسی داده شود که ستادهای عملیاتی‬ ‫خود را از دانشگاهها برچینند و مسئولین دانشگاهها هم ترتیبی دهند که امتحانات تا‬ ‫چهارده خرداد پایان یابد و بعد از آن برنامه‌هایی برای تهیه نظام آموزشی جدید‬ ‫بر پایه معیارهای اسالمی و انقالبی تدوین گردد و همچنین هرگونه استخدام در‬ ‫دانشگاهها متوقف و ‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P.16‬‬


‫‪ ...‬بعدا نیز پذیرش دانشجو بر اساس موازین جدید صورت گیرد‪".‬‬ ‫در پی این دستور در روز ‪ ۳۰‬فروردین ‪ ۱۳۵۹‬درگیری‌ در دانشگاه‌ها شدت بیشتری‬ ‫گرفت‪ .‬این درگیری‌ها بین دانشجویان چپ‌گرا و انجمن اسالمی دانشگاه‌ها که توسط‬ ‫کمیته‌های انقالب هم پشتیبانی می‌شدند از دانشگاه تهران تا مدرسه عالی اراک‪،‬‬ ‫دانشکده کشاورزی زنجان‪ ،‬دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی بابلسر و اکثر مراکز‬ ‫آموزش عالی‪ ،‬در سراسر کشور گسترده بود‪.‬‬ ‫بنا به نوشته روزنامه کیهان تنها در درگیری‌های دانشگاه‌های مشهد و شیراز بیش‬ ‫از ‪ ۶۰۰‬نفر مجروح شدند و این درگیری‌ها به حملۀ نیروهای سپاه پاسداران و‬ ‫کمیته‌های انقالب اسالمی به این دانشگاه‌ها و تیراندازی هوایی منجر شد‪.‬‬ ‫شورای انقالب این‌بار و در حالی که دو روز به مهلت داده شده باقی مانده بود در‬ ‫بیانیه‌ای ‪ ۱۰‬ماده‌ای‪ ،‬حکم به تعطیلی دانشگاه‌ها داد‪.‬‬

‫ابوالحسن بنی‌صدر‪ ،‬رئیس جمهور وقت در سرمقاله روزنامه انقالب اسالمی ‪۳۱‬‬ ‫فروردین ‪ ۱۳۵۹‬چنین نوشت‪" :‬بر شورای انقالب است که از خود قاطعیت نشان‬ ‫دهد و تصمیم خود را بدون درنگ و تاخیر به اجرا گذارد‪ .‬امروز نظم شرط تداوم‬ ‫انقالب و بلکه حیات ملی‌ماست و باید با روحیه انقالب و مصمم آن را برقرار کرد‪.‬‬ ‫دانشجویان مسلمان باید اجرای مصوب شورای انقالب که در محضر امام اتخاذ شد‬ ‫را فریضه خود دانسته و نه تنها در برخوردها پیشقدم نشوند بلکه مانع از هرگونه‬ ‫برخوردی بگردند تا اگر طرف سه روز ستادهای گروه‌ها تعطیل نشدند به ترتیبی‬ ‫که مقرر است عمل شود‪".‬‬ ‫سیاست تند بنی‌صدر در روزهای آینده و طی زد و خوردهای خونینی با دانشجویان‬ ‫چپ‌گرا و مارکسیست در دانشگاه‌های سراسر کشور در پیش گرفته شد‪.‬‬ ‫در طی چند روز بعدی دانشگاه‌های سراسر ایران و به ویژه دانشگاه تهران عرصه‬ ‫درگیری‌های گسترده‌ای شد‪ .‬نیروهای حزب‌اللهی با پشتیبانی کمیته و نیروهای لباس‬ ‫شخصی با سالح‌های گرم و سرد به دانشگاه‌های گوناگون در ایران حمله کرده و طی‬ ‫درگیری‌های خونین‪ ،‬گروه‌های دانشجویی چپ و مارکسیست را از دانشگاه‌ها بیرون‬ ‫کرده و دانشگاه‌های سراسر کشور یکی پس از دیگری به کنترل دانشجویان مسلمان‬ ‫طرفدار حکومت درآمدند‪ .‬طی این درگیری‌ها و بر طبق آمار رسمی ‪ ۳۸‬نفر کشته‬ ‫و صدها نفر زخمی شدند‪ .‬در نهایت روز دوم اردی‌بهشت ابوالحسن بنی‌صدر به‬ ‫همراه تعداد زیادی از هواداران نظام اسالمی به دانشگاه تهران رفته و در سخنرانی‬ ‫خود بر ضرورت ادامۀ راه "انقالب فرهنگی" تاکید کرد‪.‬‬ ‫رویکرد احزاب و گروه‌های سیاسی به این واقعه متفاوت بود‪ .‬هرچقدر که نیروهای‬ ‫گوناگون اسالمی از آیت‌الله خمینی و هوادارانش‪ ،‬بنی‌صدر‪ ،‬حزب جمهوری اسالمی و‬ ‫… از انقالب فرهنگی دفاع و از آن حمایت همه‌جانبه کردند در میان نیروهای مخالف‬ ‫رویکردهای متفاوتی مشاهده شد‪.‬‬ ‫بسیاری با تایید اصل نیاز به انقالب فرهنگی به روش اجرای آن اعتراض کردند‪ ،‬از‬ ‫جمله‪ ،‬جنبش مسلمانان مبارز طی بیانیه‌ای یادآور شد‪" :‬متاسفانه حرکت اخیر که‬ ‫در پوشش تصفیه دانشگاه‌ها و انقالب فرهنگی آغاز شده‪ ،‬با وجود اینکه عده‌ای از‬ ‫دانشجویان صادق و بخشی از توده در آن شرکت دارند‪ ،‬هدایت آن توسط دستگاه‌ها‬ ‫و مقاماتی انجام می‌گیرد که قادر به انجام این تحول انقالبی اسالمی نیستند و به جای‬ ‫اصول اسالم راستین تنها پوسته‌ای از اسالم بر روی نظام کشیده خواهد شد‪".‬‬ ‫حزب توده با محکوم کردن حمله به دانشگاه و در عین حال اعتراض به گروه‌های‬ ‫چپ دانشجویی یا به زعم این حزب "چپ‌نما" برای دادن بهانۀ این حمالت‪ ،‬بیشتر در‬ ‫پی گسترش فعالیت‌های صنفی و سندیکایی در دانشگاه‌ها‪ ،‬بدون استفاده از برچسب‬ ‫مستقیم حزبی و در عین حال گسترش سیاست‌های "ضد امپریالیستی" نظام نوپا را‬ ‫در سر می‌پروراند‪ .‬نورالدین کیانوری‪ ،‬دبیر اول حزب توده ایران در جزوه‌های‬ ‫موسوم به "پرسش و پاسخ" در اردی‌بهشت ‪ ،۱۳۵۹‬ضمن انتقاد شدید به سایر‬ ‫گروه‌های چپ برای ایجاد دفاتر سیاسی دانشجویی در دانشگاه‌ها گفت‪" :‬سیاست ما‬ ‫در تمام سازمان‌های صنفی یا توده‌ای‪ ،‬سیاست اتحاد همۀ نیروها بدون سمت‌گیری‬ ‫معین سیاسی است… اگر ما در یک سازمان دانشجویی دارای اکثریت هم باشیم‪،‬‬ ‫سیاست جبهه متحد را دنبال خواهیم کرد‪ .‬زیرا این تنها سیاستی است که می‌تواند‬ ‫جنبش دانشجویی را به صورت یک جنبش متحد و فراگیر‪ ،‬با شرکت همه دانشجویان‬ ‫وابسته به خلق درآورد‪ .‬هر سیاست دیگری سکتاریستی‪ ،‬انشعاب‌گرایانه‪ ،‬نفاق‌افکنانه‬ ‫و خرابکارانه است‪".‬‬ ‫سازمان چریک‌های فدایی خلق ضمن دفاع از حق مقاومت گروه‌های دانشجویی‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫بویژه "پیشگام"‪ ،‬تیغ تیز حمله را به سمت حزب جمهوری اسالمی و بنی‌صدر گرفته و‬ ‫در سرمقاله روز ‪ ۳‬اردی‌بهشت ‪ ۱۳۵۹‬روزنامه "کار" نوشت‪" :‬دالیل طراحی سیاست‬ ‫سرکوب جنبش انقالبی دانشجویی ایران را نمی‌توان و نباید تنها در ابعاد دانشگاه‌ها‬ ‫و مدارس عالی و مسائل مربوط به آن جستجو نمود‪ .‬رشد و گسترش مبارزات‬ ‫ضد امپریالیستی و بر زمینه آن عمق و وسعتی که مبارزه طبقاتی در جامعه ما دارد‬ ‫در طراحی این سیاست نقش درجه اول داشته است‪ .‬در عین حال سیاست "تثبیت‬ ‫قدرت" رئیس‌جمهور و تالش‌های مذبوحانه‌ای که حزب جمهوری اسالمی برای‬ ‫جلوگیری از ورشکستگی سیاسی و فرهنگی خود دنبال می‌کند برای درک چگونگی‬ ‫تهاجم به دانشگاه‌ها از بیشترین اهمیت برخوردار است‪ .‬رویدادهای چند روز اخیر‬ ‫حاکی از اتفاق نظر آنها در سرکوب جنبش انقالبی دانشجویی ایران است‪".‬‬ ‫پیامدهای انقالب فرهنگی ناتمام‬ ‫پس از بیرون راندن نیروهای مخالف از دانشگاه‪ ،‬در خرداد سال ‪ ۱۳۵۹‬آیت‌الله‬ ‫خمینی برای مدیریت این انقالب فرهنگی‪ ،‬دستور به تاسیس "ستاد انقالب فرهنگی"‬ ‫داد‪ .‬اعضای هفت نفری این ستاد شامل‪ :‬علی شریعتمداری‪ ،‬محمدجواد باهنر‪،‬‬ ‫محمدمهدی ربانی املشی‪ ،‬حسن حبیبی‪ ،‬عبدالکریم سروش‪ ،‬شمس آل‌احمد و‬ ‫جالل‌الدین فارسی بودند که سه وظیفۀ تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای‬ ‫تدریس در دانشگاه‌ها‪ ،‬گزینش دانشجو و اسالمی کردن جو دانشگاه‌ها و تغییر برنامه‬ ‫های آموزشی دانشگاه‌ها را برعهده داشتند‪.‬‬ ‫برای این منظور‪ ،‬دانشگاه‌های سراسر کشور برای بیش از دو سال و نیم تعطیل‬ ‫شده و برنامه‌هایی مانند تدوین برنامه‌های آموزشی جدید‪ ،‬ادغام و انحالل برخی‬ ‫از دانشگاه‌ها‪ ،‬تشکیل جهاد دانشگاهی‪ ،‬تدوین الیحه تربیت مدرس‪ ،‬گزینش اساتید و‬ ‫تشکیل مرکز نشر دانشگاهی در دستور کار قرار گرفته و کمیته‌ای نیز در ستاد انقالب‬ ‫فرهنگی با عنوان "کمیته اسالمی کردن دانشگاه‌ها"‪ ،‬تشکیل شد‪.‬‬

‫یکی از اصلی‌ترین وظایف ستاد انقالب فرهنگی در طول فعالیت خود تصفیه دانشجویان‪،‬‬ ‫اساتید و حتی کارکنان دانشگاه‌ها و مدارس عالی ایران بود‪.‬‬ ‫عبدالکریم سروش از اعضای ستاد انقالب فرهنگی در ‪ ۲۹‬خرداد ‪ ۵۹‬در یک گفت و‬ ‫گوی مطبوعاتی گفت‪" :‬الزم است در دانشگاه ها پاکسازی و تصفیه صورت گیرد تا‬ ‫اثرش در همۀ جامعه آشکار گردد‪ ،‬هوسناکان و پیروان سایر مکاتب چون اندیشه‬ ‫خود را به جای دیگر فروخته‌اند دم از عدم امکان انقالب فرهنگی می زنند‪".‬‬ ‫با تصمیم ستاد انقالب فرهنگی سیستم گزینش دو مرحله‌ای ایجاد شد‪ .‬اولین گزینش‪،‬‬ ‫گزینشی علمی و سپس گزینش عقیدتی و سیاسی بود‪ .‬بر اساس آمار وزارت فرهنگ و‬ ‫آموزش عالی‪ ،‬در جریان انقالب فرهنگی حدود هشت هزار نفر از استادان دانشگاه‌ها‪،‬‬ ‫که تقریب ًا نیمی از کل استادان دانشگاه در ایران بودند‪ ،‬از دانشگاه‌ها اخراج شدند‪ .‬این‬ ‫سیستم گزینش عقیدتی که با تحقیقات محلی و گسترده با کمک کمیته‌های انقالب‪،‬‬ ‫مساجد و بسیج انجام می‌شد‪ ،‬در عین حال در مورد دانشجویان نیز اعمال شده و‬ ‫اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان دگراندیش نیز از دانشگاه‌ها پاکسازی شدند‪.‬‬ ‫در نهایت ستاد انقالب فرهنگی در آذرماه سال ‪۱۳۶۳‬به "شورای عالی انقالب فرهنگی"‬ ‫تبدیل شده و تاکنون کار مدیریت عالی در سه حوزه سیاست‌گذاری‪ ،‬تدوین ضوابط‬ ‫و نظارت بر حوزه‌های مختلف آموزشی و فرهنگی را زیر نظر خود دارند‪.‬‬ ‫اما با وجود همۀ تالش‌ها برای اسالمی کردن دانشگاه‌های ایران‪ ،‬هنوز هم دانشگاه‬ ‫یکی از مراکز اصلی نمایش بحران‌هایی است که جمهوری اسالمی در چهلمین دهۀ‬ ‫حیات خود با آنها روبرو است‪ .‬جنبش‌های اجتماعی اصالح‌طلبی در دهه‌های هفتاد و‬ ‫هشتاد از دل همین دانشگاه‌ها بیرون آمدند و فضای سیاسی چپگرای در دهه‌های‬ ‫هشتاد و نود موجب نگرانی آیت‌الله خامنه‌ای از فضای "غیر اسالمی" دانشگاه‌ها است‪.‬‬ ‫رهبر ایران خرداد ‪۱۳۹۸‬در دیدار با استادان و اعضای هیات‌های علمی دانشگاه‌ها با‬ ‫تاکید بر لزوم "مقابله با ارتجاع‪ ،‬التقاط و انحراف در دانشگاه‌ها" گفت‪" :‬امروز در‬ ‫برخی دانشگاه‌ها جریان چپ مارکسیستی هم ابراز وجود میکند‪ ،‬آن‌هم درحالی‌که‬ ‫مظاهر اصلی این جریان یعنی شوروی سابق در زیر بار و فشار حقایق عالم فروریخته‬ ‫و از بین رفته است‪".‬‬ ‫به نظر می‌رسد هنوز و با گذشت نزدیک به چهل سال از انقالب فرهنگی‪ ،‬تصفیه‌های‬ ‫گسترده و سرکوب فعالین دانشجویی‪ ،‬هنوز هم دانشگاه مورد نظر نظام پدیدار‬ ‫نشده است‪bbc .‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P.17‬‬


‫تاريخ و سياست‬

‫جهان اسالم و تکفیری‌ها از دیروز تا امروز‬ ‫محمد محق‪ ،‬پژوهشگر دینی‪ /‬سفیر افغانستان در مصر‬ ‫چند دهه است که اصطالح تکفیری وارد ادبیات سیاسی شده و برای بیان ویژگی‬ ‫برخی از گروه‌های دینی به کار میرود‪ .‬با ظهور داعش در سالیان اخیر این اصطالح‬ ‫کاربرد گسترده‌تری پیدا کرده و گاه به مثابه اتهام بر افراد یا گروه‌هایی اطالق‬ ‫شده است‪ .‬این اصطالح هنوز تعریف مورد اتفاقی ندارد‪ ،‬اما بیش از آنکه اصطالحی‬ ‫سیاسی باشد اصطالحی کالمی‪-‬الهیاتی است‪ ،‬و بدون اشراف بر ریشه‌های تئولوژیک‬ ‫آن نمی‌توان معنا و مصداق درست آن را نشان داد‪.‬‬ ‫در مفهومی ساده‪ ،‬تکفیری به افراد و گروه‌هایی از دین‌داران گفته می‌شود که در‬ ‫کافر خواندن دیگران بی‌پروایی و زیاده‌روی می‌کنند‪ .‬اما پدیده زیاده‌روی در کافر‬ ‫خواندن دیگران به تازگی پیدا نشده‪ ،‬بلکه نخستین بار در روزگار یاران پیامبر اسالم‬ ‫نمایان شد‪ .‬این به هنگامی بود که پس از قتل خلیفه سوم‪ ،‬جنگ‌های داخلی میان‬ ‫مسلمانان به وقوع پیوست و به کشته شدن هزاران مسلمان از یاران و غیر یاران‬ ‫به دست همدیگر انجامید‪ .‬در پی آن جنگ‌ها پرسش‌هایی کالمی در باره مبنای‬ ‫مرزبندی میان مردم پیش آمد و اینکه جنگ با چه کسانی رواست و در چه حالتی‬ ‫می‌توان دست به قتل هم‌کیشان خود زد‪.‬‬ ‫اختالف نظر در باره مبانی ایمان‌داری و معیارهای آن‪ ،‬مسلمانان را به چند گروه‬ ‫تقسیم کرد‪ .‬شماری از آنان که موقفی تند و سخت‌گیرانه در این زمینه داشتند از‬ ‫سوی دیگران خوارج خوانده شدند‪ .‬لُب سخن خوارج این بود که دو گزینه بیش‬ ‫نیست یا باید درست به اسالم عمل کنید‪ ،‬یا توقع نداشته باشید مسلمان شمرده‬ ‫شوید؛ به عبارتی یا صد یا صفر‪ .‬این سخن نزدیک به عبارت مشهوری است که سید‬ ‫قطب در عصر حاضر گفت‪ :‬یا اسالم کامل یا هیچ‪.‬‬ ‫از نظر خوارج کسی که گناه کبیره انجام دهد ایمانش از میان می‌رود و کافر‬ ‫می‌گردد‪ .‬چنین کسی جان و مالش مصونیت ندارد و نمی‌تواند از تعرض مومنان‬ ‫در امان باشد‪ .‬از آن‌جایی که اجتناب کامل از گناه بسیار دشوار است‪ ،‬و مقاومت در‬ ‫برابر برخی از گناهان‪ ،‬به ویژه گناهان لذت‌بخش و وسوسه‌انگیز‪ ،‬حتی برای بخشی از‬ ‫ِ‬ ‫مسلمانان متدین نیز از دید خوارج‬ ‫مومنان به سختی امکان‌پذیر می‌شود‪ ،‬بسیاری از‬ ‫محکوم به بی‌ایمانی‪ ،‬و جان و مال‌شان مباح می‌شد‪.‬‬ ‫این رویکرد که به مرور زمان پایه‌های کالمی و استداللی نیز پیدا کرد‪ ،‬در کنار سایر‬ ‫کشمکش‌هایی که ریشه در رقابت‌های قبیله‌ای بر سر قدرت و ثروت داشت جامعه‬ ‫اسالمی آن روزگار را تقریبا برای دو قرن‪ ،‬دچار آشوب‌های گسترده ای کرد‪.‬‬ ‫برای مهار این وضعیت‪ ،‬هم خلیفگان اموی و عباسی نیروی فراوان صرف کردند و هم‬ ‫عالمان و فقیهان مختلف‪ ،‬تا حربه تکفیر را در غالف کرده‪ ،‬استفاده از آن را به حد اقل‬ ‫برسانند‪ .‬آنان اما نتوانستند یا نخواستند آن را برای همیشه به یک‌سو بگذارند‪ ،‬و از‬ ‫این رو همیشه به مثابه آتشی در زیر خاکستر باقی ماند‪.‬‬ ‫حربه تکفیر در ادوار بعدی نیز در خصومت‌های فرقه‌ای از نیام کشیده شد‪ ،‬اما نه‬ ‫به صورت گسترده و اپیدیمیک‪ .‬مثال‪ ،‬امام محمد غزالی برخی از فیلسوفان مسلمان‬ ‫را متهم به کفر کرد‪ ،‬و از آنسو‪ ،‬برخی فقیهان سخت‌گیر غزالی را متهم به گم‌راهی‬ ‫کردند و دو نظریه‌پرداز برجسته عرفان اسالمی‪ ،‬عین القضات همدانی و شهاب‬ ‫الدین سهروردی‪ ،‬به اتهام انحراف در عقیده بر دار شدند‪ ،‬هم‌چنان‌که شماری دیگر‬ ‫مورد شکنجه و تبعید قرار گرفتند‪ .‬اما هر چه بود این امر تبدیل به رویه‌ای عام نشد‬ ‫و وجدان عمومی جامعه اسالمی از توسل گسترده به این حربه ابا داشت‪.‬‬ ‫تا اینکه جنبش وهابیت در قرن هیجدهم در شبه جزیره عربستان به راه افتاد و با‬ ‫مشرک خواندن بسیاری از مسلمانان دروازه تکفیر را از نو در جامعه اسالمی گشود‪.‬‬ ‫برخی از تندرویهای وهابیت واکنش به خشونت‌های مذهبی شیعیان صفوی بود که‬ ‫پیش از آن به قصد امحای مذاهب سنی در ایران و اطراف آن رخ داده و با کشتار‬ ‫وسیع سنیان برای اجبار آنان به تغییر مذهب همراه شده بود‪.‬‬ ‫اما از آن‌جا که ایدئولوژی وهابیت بر میراث اهل حدیث متکی بود‪ ،‬امکانی درونی در‬ ‫این میراث برای خویشتن‌داری و احتیاط در باب تکفیر وجود داشت‪ ،‬به دلیل وجود‬ ‫روایاتی از پیامبر اسالم که تکفیر را به شدت نکوهش میکرد‪ ،‬و همان سبب شد که‬ ‫این جنبش از شدت و ِحدت اولیه باز گردد و نسل‌های بعدی عالمان این گروه مانند‬ ‫شیخ ابن باز‪ ،‬ناصر الدین آلبانی و امثال آنان‪ ،‬با حفظ فاصله خود با تکفیری‌ها‪ ،‬شیوه‌ای‬ ‫معتدل‌تر در پیش بگیرند‪ ،‬هرچند این از خشونت زبانی‌شان در برابر دیگر فرقه‌های‬ ‫مسلمان نکاست و پرخاش‌گری اهل حدیث کمابیش ادامه پیدا کرد‪.‬‬

‫معضلی بزرگ تبدیل کرد به میان آمدن تئوری حاکمیت الهی به دست دو تن از‬ ‫نظریه‌پردازان مشهور مسلمان‪ ،‬یکی ابواالعلی مودودی در پاکستان و دیگری سید‬ ‫قطب در مصر بود‪ .‬این دو نویسنده که نیای همه جریانهای اسالم سیاسی به شمار‬ ‫میروند‪ ،‬در نیمه قرن بیستم‪ ،‬از این زاویه به موضوع نگاه میکردند که جریان‌های‬ ‫چپ با تکیه بر تئوری‌پردازی‌های کارل مارکس و پیروان وی مانند لنین و مائو و‬ ‫جریان‌های لیبرال با تکیه بر تئوری‌پردازی‌های مکتب لیبرالیسم‪ ،‬میدان‌دار تحوالت‬ ‫سیاسی و اجتماعی شده اند‪ .‬این دو تصور می‌کردند که مسلمانان نیاز به اَبَرروایتی‬ ‫مشابه‪ ،‬اما با چاشنی اسالمی‪ ،‬دارند تا از این راه با واکنشی درخور به دو جریان یاد‬ ‫شده‪ ،‬مسیر خود را از آنان جدا کنند‪ ،‬به ویژه آن‌گاه که دو اردوگاه بزرگ سیاسی‬ ‫و نظامی بر پایه آن دو روایت تشکیل شده و جهان را به دو قطب رو در رو تقسیم‬ ‫می‌کرد‪ .‬مودودی و سید قطب‪ ،‬به تبعیت از حسن البنا‪ ،‬بنیانگذار اخوان المسلمین‪،‬‬ ‫تشکیل اردوگاه بزرگ اسالمی را بر پایه اَبرروایتی متفاوت پیشنهاد می‌کردند‪.‬‬ ‫هسته کانونی اندیشه‌های هر دو که‬ ‫مبنای شکل‌گیری ابرروایت مورد‬ ‫نظر ایشان است حاکمیت الهی و‬ ‫تاکید بر ناکارآمدی حاکمیت انسانی‬ ‫است‪ .‬سایر مولفه‌های فکری آنان‬ ‫بر مدار این ایده کانونی می‌چرخد‪.‬‬ ‫از نظر آنان نه تنها سوسیالیسم و‬ ‫لیبرالیسم بلکه کلیت دانش و خرد‬ ‫انسانی از کشف و شناسایی راه و‬ ‫رسم درست زندگی عاجز‪ ،‬و در‬ ‫تعیین ارزش‌های زندگی محکوم به‬ ‫شکست است‪ ،‬و آن‌چه در این مسیر‬ ‫ارائه می‌کند اعم از نظام سیاسی تا سیستم اقتصادی و تا قوانین و مقررات حقوقی‪،‬‬ ‫چونکه به اصول‌وحیانی تکیه ندارد‪ ،‬فاقد مشروعیت و در حکم فراورده‌های جاهلیت‬ ‫است‪ .‬از نظر آنان تن دادن به قوانین ساخته انسان به مثابه عبادت غیر خداست‪ ،‬و‬ ‫از این طریق دریچه فروغلتیدن به جاهلیت و کفر گشوده می‌شود‪ .‬طبق این دیدگاه‬ ‫حاکم اال الله است‪ ،‬یعنی به جای‬ ‫بنیادیترین عبارت دینی یعنی ال اله اال الله‪ ،‬مساوی با ال‬ ‫َ‬ ‫عبارت‪ :‬هیچ معبودی جز خدا سزاوار پرستش نیست‪ ،‬باید گفت‪ :‬هیچ ذاتی جز خدا‬ ‫سزاوار حکومت کردن نیست‪.‬‬ ‫ارائه دادن تفسیری معطوف به قدرت و حاکمیت از بنیادی‌ترین آموزه‌های عقیدتی‬ ‫اسالم و نشاندن خدا بر مسند حاکمیت انسانی‪ ،‬پیشینه‌ای به این سبک و سیاق در‬ ‫تاریخ اندیشه موروثی مسلمانان جز در میان خوارج نداشت‪ .‬از این رو‪ ،‬این تفسیر‬ ‫از همان آغاز با واکنش‌های تندی از سوی بخش قابل توجهی از عالمان مسلمان رو‬ ‫به رو شد و در ردیف بدعت‌های ناپسند به شمار رفت‪ .‬نه تنها نهادهای مذهبی‬ ‫معتبری مانند االزهر مصر و دارالعلوم دیوبند در هند آن را مردود شمردند‪ ،‬بلکه‬ ‫شماری از مشهورترین دعوت‌گران دینی مسلمان مانند ابو الحسن ندوی از هند‬ ‫و حسن هضیبی از مصر و کسانی دیگر در نقد آن کتاب نوشتند‪ .‬اما ِسحر کالم دو‬ ‫نظریه‌پرداز یاد شده و عالقه‌ای که عموم جنبش‌های اسالم سیاسی به آثار آنان نشان‬ ‫دادند‪ ،‬به کمک شبکه‌های گسترده سازمانی‌شان در سراسر جهان اسالم‪ ،‬آن انتقادها‬ ‫را از رونق افکند و به فراموشی فروبرد‪.‬‬ ‫عریان‌ترین گروه‌های تکفیری که در نیمه دوم قرن بیستم ظهور کردند یکی گروه‬ ‫جهیمان عتیبی در سعودی بود‪ ،‬و دیگری گروه شکری مصطفی در مصر؛ و آخرین‬ ‫حلقه تکفیری که پا به میدان نهاده است گروه داعش است که همه رقبای خود‪،‬‬ ‫به شمول دیگر سلفیان جهادی را کافر میخواند‪ .‬ولی هیچ‌یک از این‌ها به لحاظ‬ ‫تاثیرگذاری فکری و تئوریک وزن چندانی نداشته‌ است‪ ،‬و آنچه سبب شیرازه‌بندی‬ ‫اندیشه تکفیر در این روزگار گردید دو کتاب کلیدی بود‪ :‬یکی کتاب اصطالحات‬ ‫چهارگانه در قرآن از مودودی و دیگری کتاب نشانه‌های راه از سید قطب‪ .‬این‬ ‫کتاب‌ها با تعریف مجدد کلیدواژ‌ه‌های ِ‬ ‫ب‬ ‫دینی ایمان‪ ،‬اسالم‪ ،‬کفر‪ ،‬جاهلیت‪ ،‬دین‪ ،‬الله‪َ ،‬ر ّ‬ ‫و عبادت دستگاه هرمنوتیکی جدیدی برای تفسیر دین‪ ،‬و منظومه الهیاتی نوینی برای‬ ‫مسلمانی‪ ،‬پی‌ افکندند که عموم سازمان‌های تندرو مسلمان از آن‌جا عزیمت می‌کنند‪.‬‬ ‫از سید قطب مصری تا مودودی پاکستانی‬ ‫جهشی که در قرن بیستم در گرایش به تکفیر پیش آمد و آن را رفته رفته به با توجه به این پیشینه فکری و سیر تاریخی‪( ...،‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P.18‬‬


‫‪ ...‬گرایش به تکفیر شامل طیف وسیعی از گرایش‌های افراطی دینی است که همه‬ ‫در ِ‬ ‫اصل متوسل شدن به تکفیر همانندند‪ ،‬اما در میزان استفاده از آن و گستره‌ای‬ ‫که برای محکومان به کفر ترسیم می‌کنند‪ ،‬از هم فرق دارند‪ .‬شماری از آنان مانند‬ ‫بخشی از بنیادگرایان دینی‪ ،‬مسلمانان لیبرال و سکوالر را کافر می‌خوانند‪ ،‬گروهی از‬ ‫ِ‬ ‫سلفیان تندرو به صوفیان‪ ،‬شیعیان و اسماعیلیان به چشم مشرک و خارج از‬ ‫آنان مانند‬ ‫دین می‌نگرند‪ ،‬شماری دیگر از آنان مانند بخشی از طالبان کسانی را که با نظام‌های‬ ‫حاکم همکاری دارند کافر می‌شمارند‪ ،‬و شماری دیگر مانند داعش حتی هم‌کیشان‬ ‫جهادی خود مانند طالبان‪ ،‬القاعده و جبهة النصرة را هم محکوم به کفر می‌کنند‪.‬‬ ‫اشتراک در عنصر تکفیری‌گری مرز شناوری را میان این گروه‌ها به وجود آورده و‬ ‫جا به جایی در صفوف شان را آسان کرده است‪ .‬هم اکنون بخشی از طالبان به داعش‬ ‫پیوسته یا در آستانه پیوستن هستند‪ ،‬و از آن سو‪ ،‬بخشی از بنیادگرایان غیر مسلح‬ ‫خود را برای حذف قهری دیگراندیشان و مخالفان فکری خود آماده می‌کنند و شگرد‬ ‫شان برای این کار قرار دادن سکوالر‪ ،‬الییک‪ ،‬بی دین و کافر در یک سیاق معنایی‬ ‫است که به وفور در تبلیغات خود به کار می‌گیرند تا ذهن جامعه را به پذیرش‬ ‫روحیه تکفیری آماده کنند‪ .‬تکفیری‌های بالفعل این حربه را به صورت سیستماتیک در‬ ‫مقابل دیگر مسلمانان‪ ،‬چه مسلمانان سکوالر و چه مسلمانان سنتی‪ ،‬به کار می‌گیرند‪،‬‬ ‫و تکفیری‌های بالقو ‌ه منتظر رسیدن به بزنگاهند تا این ویژگی خود را به فعلیت‬ ‫برسانند!‬ ‫اما اگر از این قیل و قال فاصله‬ ‫گرفته از منظری امروزی به‬ ‫موضوع نگاه کنیم‪ ،‬توسل به تکفیر‬ ‫شیوه‌ای منسوخ و متعلق به قرون‬ ‫وسطی است و در روزگاری معنا‬ ‫داشت که انسان‌ها حق نداشتند‬ ‫دارای اعتقادات خاص خود باشند‬ ‫بلکه مکلف بودند اعتقاداتی را که‬ ‫دیگران الزم می‌دانستند باالجبار‬ ‫بپذیرند‪.‬‬ ‫در جایی که انسان‌ها به بلوغ‬ ‫فکری رسیده‪ ،‬انتخاب دین‬ ‫و عقیده را حقی شخصی و‬ ‫خصوصی می‌دانند که ربطی‬ ‫به دیگران ندارد‪ ،‬تکفیر معنای‬ ‫خود را از دست می‌دهد‪ .‬تکفیر‬ ‫در بنیاد خود سازوکاری است‬ ‫برای اِعمال سلطه به قصد حذف‬ ‫مخالفان و نفی حقوق شان‪ ،‬از‬ ‫راه بیرون راندن آنان از دایره‬ ‫اعتقاداتی خاص‪ .‬اگر دین‌داری‬ ‫موضوعی شخصی و حقی‬ ‫انتخابی شناخته شود و هیچ‌کس‬ ‫به سبب چنان انتخابی مرتکب‬ ‫جرم و تخطی قانونی به شمار نرود‪ ،‬توپخانه تکفیر از کار می‌افتد و این سامانه از هم‬ ‫می‌پاشد‪.‬‬ ‫به باور نگارنده‪ ،‬ایده تکفیر گلوگیرترین آزمون درونی در برابر کلیت تمدن اسالمی‬ ‫در قرن بیست و یکم است و بدون چیرگی بر آن‪ ،‬جهان اسالم و بسی فراتر از آن در‬ ‫آتش خواهند سوخت‪bbc .‬‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫کره جنوبی به ائتالف آمریکا در خلیج فارس‬ ‫می‌پیوندد‬ ‫مطابق گزارش‌ها نیروی دریایی ایاالت متحده در خلیج فارس به زودی از‬ ‫حمایت یک ناو جنگی کره جنوبی برخوردار خواهد شد‪ .‬دولت آمریکا به تازگی از‬ ‫کشورهای مختلف خواسته برای تامین امنیت کشتیرانی در خلیج فارس همکاری‬ ‫کنند‪ .‬خبرگزاری رویترز‪ ،‬دوشنبه ‪ ۲۹‬ژوئیه (هفتم مرداد) به نقل از رسانه‌های‬ ‫کره جنوبی گزارش داد که سئول به درخواست آمریکا پاسخ مثبت داده و به‬ ‫زودی ناو جنگی "چئونگ هائه" را به تنگه هرمز اعزام می‌کند‪.‬‬ ‫این کشتی جنگی از سال ‪ ۲۰۰۹‬تا کنون مقابله با دزدان دریایی در آب‌های ساحلی‬ ‫سومالی را بر عهده دارد و در یک دهه گذشته صدها کشتی تجاری کره جنوبی‬ ‫را برای گذشتن از آب‌های بین‌المللی در این منطقه و خلیج عدن همراهی کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫روزنامه کره‌ای "جائه کیونگ" به نقل از مقامات ارشد دولتی گزارش داده که‬ ‫احتمال دارد تعدادی هلیکوپتر نیز به منطقه خلیج فارس اعزام شوند‪ .‬وزارت‬ ‫دفاع کره جنوبی می‌گوید هنوز تصمیم قطعی در این باره گرفته نشده است‪.‬‬ ‫نیروی دریایی سپاه پاسداران‪ ۲۸ ،‬تیر (‪ ۲۰‬ژوئیه) اعالم کرد که به درخواست‬ ‫سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان‪ ،‬نفتکش بریتانیایی "استینا ایمپرو"‬ ‫را از جمله به دلیل نقض قوانین بین‌المللی و آلوده کردن محیط زیست در تنگه‬ ‫هرمز توقیف کرده است‪ .‬مطابق شواهد‪ ،‬این اقدام ایران واکنشی تالفی‌جویانه‬ ‫به توقیف نفتکش "گریس ‪ "۱‬در منطقه تحت حاکمیت بریتانیا در آب‌های‬ ‫جبل‌الطارق بوده است‪ .‬این نفتکش ‪ ۱۳‬تیر ماه به ظن انتقال نفت ایران به سوریه‬ ‫و نقض تحریم‌های اتحادیه اروپا توقیف شد‪.‬‬ ‫واشنگتن حدود ده روز پیش از کشورهای مختلف خواست برای تامین امنیت‬ ‫کشتیرانی در خلیج فارس با ائتالفی به مرکزیت نیروی دریایی ایاالت متحده در‬ ‫منطقه همکاری کنند‪ .‬در پی این دعوت‪ ،‬جان بولتون‪ ،‬مشاور امنیت ملی کاخ‬ ‫سفید در سفر به کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی تالش کرد ائتالف دریایی‬ ‫در خلیج فارس را گسترش دهد‪ .‬ژاپن اعالم کرده که بررسی درخواست آمریکا‬ ‫برای پیوستن به ائتالف دریایی در خلیج فارس را در دستور کار ندارد اما سئول‬ ‫از همان ابتدا برای همکاری ابراز آمادگی کرد‪.‬‬ ‫اعزام ناو کره جنوبی در روزهای آینده؟‬ ‫برخی رسانه‌های کره جنوبی اعالم کرده‌اند که پیوستن ناو جنگی "چئونگ هائه"‬ ‫به نیروهای آمریکایی در خلیج فارس احتماال در روزهای ابتدایی ماه اوت انجام‬ ‫خواهد شد‪ ،‬اما تا کنون در این زمینه به طور رسمی خبری منتشر نشده است‪.‬‬ ‫همزمان با این تحوالت‪ ،‬دولت بریتانیا نیز از آلمان و دیگر کشورهای عضو‬ ‫اتحادیه اروپا خواست برای تضمین امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز همکاری کنند‪.‬‬ ‫آنه‌گرت کرامپ‌‪-‬کارن‌باوئر‪ ،‬وزیر دفاع آلمان چند روز پیش تاکید کرد‬ ‫که شرکت ارتش این کشور در یک ائتالف نظامی اروپایی برای تامین امنیت‬ ‫کشتیرانی در خلیج فارس غیرممکن نیست‪.‬‬ ‫ولفگانگ ایشینگر‪ ،‬رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ با بیان این که آلمان به‌عنوان‬ ‫"قهرمان صادرات جهان" بیش از بسیاری از کشورهای دیگر جهان به آزادی و‬ ‫امنیت کشتیرانی وابسته است‪ ،‬مشارکت ارتش این کشور در ماموریت ناوگان‬ ‫دریایی اتحادیه اروپا در خلیج فارس را "الزامی" خوانده است‪)dw.com( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 19‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬

‫‪ 15‬عامل غیرقابل انتظاری‬ ‫که فشارخونتان را باال می‌برند‬

‫دادن به انگشت مشاهده کرد‪.‬‬ ‫‪ -6‬مکمل‌های گیاهی‪ :‬آیا مکمل‌های گیاهی مانند جینکو‪ ،‬جین سینگ‪ ،‬گوارانا‪ ،‬افدرا‪،‬‬ ‫نارنج یا عصاره گل راعی مصرف می‌کنید‪ .‬این مکمل‌های گیاهی و مکمل‌های دیگر‬ ‫می‌توانند فشارخون را باال ببرند‪ .‬یا با داروهای دیگر از جمله داروهای ضدفشارخون‬ ‫تداخل کنند‪.‬‬ ‫‪ -7‬مشکالت تیروئید‪ :‬هنگامی‌که غده تیروئید به اندازه کافی هورمون تولید نمی‌کند‪،‬‬ ‫سرعت ضربان قلب و انعطاف‌پذیری شریان‌های شما کاهش می‌یابد‪ .‬کمبود هورمون‬ ‫تیروئید میزان کلسترول بد یا ال‌دی‌ال را هم باال می‌برد که به‌نوبه خود می‌تواند با‬ ‫رسوب دادن چربی در دیواره شریان‌ها آن‌ها را سفت کند‪ .‬سختی دیواره شریان‌ها‬ ‫و تنگی مجراهای آن‌ها باعث می‌شود خون سریع‌تر درون آن‌ها حرکت کند و‬ ‫فشار بیشتری به دیواره‌ها بیاورد و فشارخون باال برود‪ .‬در طرف مقابل در مواردی‬ ‫پرکاری غده تیروئید و تولید بیش از حد هورمون‌های تیروئیدی هم می‌تواند‬ ‫فشارخون را باال ببرد چراکه در این حالت قلب شما شدیدتر و سریع‌تر ضربان دارد‪.‬‬ ‫‪ -8‬احساس اجبار به ادرار‪ :‬نتایج یک بررسی در زنان میانسال نشان داد‪ ،‬در زنانی‬ ‫که مجبور شده بودند برای دست‌کم ‪ 3‬ساعت به سرویس بهداشتی نروند‪ ،‬به‌طور‬ ‫میانگین فشارخون حداکثر یا سیستولی ‪ 4‬نمره و فشارخون حداقل یا دیاستولی ‪3‬‬ ‫نمره باال می‌رود‪ .‬تحقیقات دیگر اثر مشابهی را در مردان و زنان در سنین متفاوت‬ ‫نشان داده است‪ .‬با افزایش سن احتمال باال رفتن فشارخون بیشتر می‌شود بنابراین‬ ‫باید فشارخونتان را به دقت اندازه بگیرید‪ .‬خالی کردن مثانه پیش از اندازه‌گیری‬ ‫فشارخون برای دقت اندازه‌گیری مهم است‪.‬‬

‫شاید شما هم جزو افرادی باشید که به علت نگرانی درباره فشارخون مراقب مقدار‬ ‫نمکی که می‌خورند‪ ،‬هستند نمک در بدن باعث تجمع آب می‌شود و فشار اضافی بر‬ ‫قلب و رگ‌های خونی وارد می‌کند اما نمک و نگرانی و خشم تنها عواملی نیستند که‬ ‫فشارخون شما را باال می‌برند‪.‬‬ ‫گرچه باال رفتن‌های گذرای فشارخون لزوم ًا مشکلی جدی نیستند‪ ،‬اگر فشارخون‬ ‫برای مدتی طوالنی باال بماند‪ ،‬ممکن است آسیب جدی ایجاد کند‪.‬‬ ‫فشارخون‬ ‫اما‬ ‫ندارید‪،‬‬ ‫در ادامه به ‪ 15‬موردی اشاره می‌کنیم که گرچه انتظارش را‬ ‫‪ -10‬مطب پزشک‪ :‬هنگامی که پزشک فشارخونتان را در مطب اندازه می‌گیرد‪،‬‬ ‫شما را باال می‌برند‪:‬‬ ‫ممکن است عدد باالتری نسبت به اندازه‌گیری فشارخون در خانه به دست بیاید‪.‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫ ‬ ‫‪ -1‬قند و شکر افزوده‪ :‬قند و شکر افزوده ممکن است در مجموع حتی از نمک هم در‬ ‫باال بردن فشارخون شما مهم‌تر باشد‪ ،‬به‌خصوص اگر در اشکال فرآوری‌شده مانند‬ ‫شربت ذرت پرفروکتوز باشد‪ .‬افرادی که غذاهای با شکر و قند افزوده بیشتری‬ ‫مصرف می‌کنند‪ ،‬ممکن است دچار افزایش فشارخون؛ چه فشارخون حداکثر یا‬ ‫سیستولی (فشارخون هنگام تپش قلب) و چه فشارخون حداقل یا دیاستولی (فشارخون‬ ‫در میان دو تپش قلب) شوند‪ .‬فقط مصرف یک بطری نوشابه بزرگ ‪ 680‬گرمی‬ ‫می‌تواند باعث افزایشی در حد ‪ 15‬نمره در فشارخون سیستولی و ‪ 9‬نمره فشارخون‬ ‫دیاستولی شما شود (فشارخون طبیعی ‪ 120‬روی ‪ 80‬میلی‌متر جیوه است‪).‬‬ ‫‪ -9‬داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی‪ :‬داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی مانند‬ ‫آسپیرین و ایبوپروفن می‌توانند فشارخون شما را باال ببرند؛ چه فردی سالم باشید‬ ‫و چه از قبل دچار بیماری فشارخون باال باشید‪ .‬گرچه این داروها به طور میانگین‬ ‫فشارخون را فقط چند نمره باال می‌برد‪ ،‬طیف تغییرات فشارخون ناشی از آن‌ها‬ ‫گسترده است و ممکن است روی برخی افراد بیش از دیگران تأثیر بگذارند‪.‬‬

‫‪ -2‬تنهایی‪ :‬تنهایی فقط به شمار دوستانی که دارید‪ ،‬مربوط نمی‌شود؛ موضوع بر سر‬ ‫احساس ارتباط با دیگران است‪ .‬احساس تنهایی را نمی‌توان صرف ًا با استرس یا افسرده‬ ‫بودن توضیح داد‪ .‬احساس تنهایی همچنین با گذشت زمان بدتر می‌شود‪ .‬در یک‬ ‫بررسی ‪ 4‬ساله فشارخون حداکثر افراد با بیشترین احساس تنهایی بیش از ‪ 14‬نمره‬ ‫افزایش یافت‪ .‬پژوهشگران معتقدند ترس مداوم از طرد شدن و ناامیدی و احساس‬ ‫نگرانی بیشتر درباره ایمنی و امنیت می‌تواند کارکرد بدن شما را به کلی مختل کند‪.‬‬ ‫‪ -3‬قطع تنفس در خواب‪ :‬افراد دچار عارضه قطع تنفس در خواب بیشتر دچار‬ ‫فشارخون باال و سایر مشکالت قلبی می‌شوند‪ .‬هنگامی که در خواب تنفس شما به‬ ‫طور مکرر قطع می‌شود‪ ،‬دستگاه عصبی‌تان مواد شیمیایی آزاد می‌کند که فشارخون‬ ‫شما را باال می‌برد‪ .‬به عالوه‪ ،‬این قطع تنفس باعث می‌شود اکسیژن کمتری به دست‬ ‫بیاورید که این مسئله هم به نوبه خود به دیواره رگ‌های خونی آسیب می‌زند و‬ ‫تنظیم فشارخون را سخت‌تر می‌کند‪.‬‬ ‫‪ -4‬کمبود پتاسیم در بدن‪ :‬کلیه‌های شما برای اینکه بتوانند مقدار مایعات را در‬ ‫خونتان تنظیم کنند‪ ،‬نیاز به وجود تعادل میان سدیم و پتاسیم در بدن دارند‪ .‬بنابراین‬ ‫حتی اگر رژیم غذایی کم‌نمک یا کم‌سدیم مصرف کنید‪ ،‬اگر به مقدار کافی میوه‪،‬‬ ‫سبزی‪ ،‬حبوبات‪ ،‬لبنیات کم‌چرب یا ماهی مصرف نکنید‪ ،‬هنوز ممکن است فشارخونتان‬ ‫باال برود‪ .‬شاید شنیده باشید که موز منبع غنی پتاسیم است؛ اما مواد غذایی دیگری‬ ‫مانند کلم بروکلی‪ ،‬اسفناج و سایر سبزی‌های برگ‌دار هم منابع خوبی برای پتاسیم‬ ‫هستند‪ .‬به‌خصوص اگر بخواهید وزنتان را هم کنترل کنید‪.‬‬ ‫‪ -5‬درد‪ :‬درد حاد و ناگهانی باعث برانگیخته شدن دستگاه عصبی و باال رفتن فشارخون‬ ‫می‌شود‪ .‬این اثر درد در باال بردن فشارخون را می‌توان با ایجاد تحریکات دردناک‬ ‫مانند گذاشتن دست درون آب یخ یا فشار دادن گونه یا بستر ناخن یا شوک الکتریکی‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 20‬‬


‫‪ ...‬این تغییر را اصطالحًا «اثر روپوش سفید» می‌نامند و می‌تواند فشارخون حداکثر‬ ‫یا سیستولی را تا ‪ 10‬نمره و فشارخون حداقل یا دیاستولی را تا ‪ 5‬نمره باال ببرد‪ .‬این‬ ‫افزایش فشارخون احتماالً ناشی از عصبی شدن یا اضطراب ایجاد شده ناشی از حضور‬ ‫در مطب پزشک است‪.‬‬ ‫‪ -11‬داروهای ضداحتقان‪ :‬داروهای ضداحتقان مانند سودوافدرین و فنیل فرین‬ ‫رگ‌های خونی را تنگ می‌کنند و به این ترتیب می‌توانند پرخونی مخاط بینی و گرفتگی‬ ‫بینی ناشی از آن را که هنگام بیماری‌هایی مانند سرماخوردگی ایجاد می‌شوند‪ ،‬رفع‬ ‫کنند‪ .‬این داروها همچنین ممکن است تأثیربخشی داروهای ضدفشارخون را کاهش‬ ‫دهند‪ .‬اگر دچار فشارخون باال هستید و برای رفع گرفتگی بینی ناشی از سرماخوردگی‬ ‫یا سینوزیت می‌خواهید از داروهای ضد احتقان بدون نسخه استفاده کنید‪ ،‬قب ً‬ ‫ال با‬ ‫پزشک یا داروسازتان مشورت کنید‪.‬‬ ‫بیشتر بخوانید‬ ‫‪ -12‬کم‌آبی بدن‪ :‬هنگامی که بدن شما مایعات کافی دریافت نمی‌کند‪ ،‬رگ‌های‬ ‫خونی‌تان تنگ می‌شوند‪ .‬علت این است که در این وضعیت مغز شما پیامی را به غده‬ ‫هیپوفیز می‌فرستد تا هورمونی را آزاد کند که باعث تنگ شدن رگ‌های خونی‬ ‫می‌شود‪ .‬همچنین کلیه‌های شما ادرار کمتری تولید می‌کنند و تا جایی که می‌توانند‬ ‫مایعات را در بدن نگه می‌دارند‪ .‬این مسئله باعث می‌شود رگ‌های خونی ریز در‬ ‫قلب و مغز شما تنگ شوند‪ .‬مجموعه این آثار فشارخون شما را باال می‌برد‪.‬‬ ‫‪ -13‬داروهای هورمونی ضدبارداری‪ :‬قرص‌ها‪ ،‬آمپول‌ها و سایر اشکال هورمونی‬ ‫ضدبارداری می‌توانند رگ‌های خونی را تنگ کنند بنابراین امکان دارد فشارخون را‬ ‫باال ببرند‪ .‬این عارضه بیشتر در خانم‌های باالی ‪ 35‬سال‪ ،‬دارای اضافه‌وزن یا سیگاری‌ها‬ ‫رخ می‌دهد‪ .‬بنابراین اگر از این داروها استفاده می‌کنید‪ ،‬بهتر است هر ‪ 6‬تا ‪12‬‬ ‫ماه فشارخونتان را بررسی کنید‪ .‬داروهای ضدبارداری که حاوی میزان کمتری از‬ ‫هورمون استروژن هستند‪ ،‬کمتر این عارضه را ایجاد می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ -14‬صحبت کردن‪ :‬صحبت کردن چه سنتان کم و چه سنتان زیاد باشد‪ ،‬بر فشارخونتان‬ ‫اثر می‌گذارد‪ .‬هرچه فشارخون شما در حال استراحت باالتر باشد‪ ،‬شروع به صحبت‬ ‫کردن فشارخونتان را بیشتر باال می‌برد‪ .‬البته این اثر برای چند دقیقه بیشتر طول‬ ‫نمی‌کشد‪ .‬به نظر می‌رسد موضوع و محتوای عاطفی حرف‌های شما بیشترین تأثیر‬ ‫را از این لحاظ داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ -15‬داروهای ضدافسردگی‪ :‬داروهای ضدافسردگی بر مواد شیمیایی مغز مانند‬ ‫دوپامین‪ ،‬نوراپی نفرین و سروتونین تأثیر می‌گذارند‪ .‬انواع داروهای ضدافسردگی‬ ‫از جمله ونالفاکسین (افکسور)‪ ،‬داروهای مهارکننده مونوآمین اکسیداز (‪،)MAOI‬‬ ‫داروهای ضدافسردگی سه حلقه‌ای و داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین‬ ‫(‪ )SSRI‬مانند فلوکستین (پروزاک) نه‌تنها بر خلق‌وخوی شما تأثیر می‌گذارند‪،‬‬ ‫می‌توانند فشارخون شما را باال ببرند‪ .‬مصرف همزمان دو داروی ضدافسردگی هم‬ ‫ممکن است این خطر را افزایش دهد‪( .‬هفته نامه سالمت)‬

‫و طرز شستشوی صحیح دست‌ها را نمی‌دانند‪.‬‬ ‫به گفته این متخصصان‪ ،‬انگل کریپتوسپوریدیوم می‌تواند به مدت طوالنی در آب‬ ‫حاوی کلر باقی بماند‪ .‬یکی از عالئم اصلی وارد شدن این انگل به بدن‪ ،‬اسهال است‪.‬‬ ‫اسهال می‌تواند حدقل سه هفته طول بکشد‪ .‬شیوع این بیماری در تابستان بیشتر است‪.‬‬ ‫برای جلوگیری از شیوع ﮐﺮﯾﭙﺘﻮﺳـﭙﻮرﯾﺪﯾﻮزﯾﺲ که همان بیماری یا عفونت روده‌ای‬ ‫ناشی از انگل کریپتوسپوریدیوم است‪ ،‬مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های ایاالت‬ ‫متحده تاکید می‌کند که در صورت ابتال به اسهال‪ ،‬از شنا کردن (به‌خصوص کودکان)‬ ‫در استخر جلوگیری شود‪ .‬همچنین باید مراقب بود که کودکان آب استخر را قورت‬ ‫ندهند‪ .‬در صورت مصرف شیر‪ ،‬باید حتم ًا نوع پاستوریزه آن را خریداری کرد‪ .‬در‬ ‫صورت تشخیص ﮐﺮﯾﭙﺘﻮﺳـﭙﻮرﯾﺪﯾﻮزﯾﺲ‪ ،‬حداقل تا دو هفته بعد از اسهال‪ ،‬باید از شنا‬ ‫کردن اجتناب نمود‪ .‬باالفاصله بعد از تماس با حیوانات‪ ،‬باید به سرعت دست‌ها را‬ ‫شست‪ .‬توجه داشته باشید که ضد عفونی کننده‌های حاوی الکل‪ ،‬تاثیری روی این انگل‬ ‫ندارند‪)dw.com( .‬‬

‫مرگ ساالنه هشت میلیون نفر در دنیا‬ ‫بر اثر مصرف سیگار‬ ‫​​​​​​​به گزارش سازمان بهداشت جهانی ساالنه هشت میلیون نفر بر اثر پیامدهای مصرف‬ ‫سیگار می‌میرند‪ .‬برخی از آنان خودشان هیچگاه سیگار نکشیده‌اند‪ .‬سازمان بهداشت‬ ‫جهانی خواستار کمک بیشتر به معتادان برای ترک سیگار شده است‪.‬‬ ‫اینکه مصرف دخانیات برای سالمتی ضرر دارد را بسیاری از مردم دنیا می‌دانند‪ .‬به‬ ‫گزارش سازمان بهداشت جهانی‪ ،‬در واقع به نظر می‌رسد که روشنگری‌های سال‌های‬ ‫اخیر در این زمینه بیفایده نبوده است‪ ،‬چون آمار نسبی افراد سیگاری کاهش یافته‬ ‫است‪ .‬اما به دلیل اینکه جمعیت جهان افزایش پیدا کرده هنوز هم تعداد سیگاری‌ها‬ ‫در حدود ‪ ۱،۱‬میلیارد نفر ثابت باقی مانده است‪.‬‬ ‫کرستین شوته‪ ،‬کارشناس بخش بیماری‌های غیرمسری سازمان بهداشت جهانی‪،‬‬ ‫معتقد است که گزارش این سازمان باید هشدار و زنگ خطری برای همگان باشد‪.‬‬ ‫شوته می‌گوید‪« :‬هشت میلیون نفر هر سال بر اثر پیامدهای مصرف سیگار می‌میرند‬ ‫و یک میلیون از آن‌ها سیگاری منفعل هستند‪ ،‬یعنی خودشان اصال سیگاری نیستند بلکه‬ ‫در فضایی حضور دارند که از دود افراد سیگاری آلوده شده است‪ .‬و طبیعی است که‬ ‫این آمار بسیار نگران‌کننده است و باید کاهش پیدا کند‪)dw.com( ».‬‬

‫هشدار در مورد شیوع انگل کریپتوسپوریدیوم‬ ‫در میان شناگران‬

‫بنا بر اعالم مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های ایاالت متحده‪ ،‬موارد بیماری‌های‬ ‫معده‪-‬روده‌ای ناشی از شیوع انگل کریپتوسپوریدیوم از طریق استخرها و پارکهای‬ ‫آبی‪ ،‬از سال ‪ ۲۰۰۹‬تا ‪ ۲۰۱۷‬افزایش یافته است‪.‬‬ ‫کریپتوسپوریدیوم که با عنوان ‪ Crypto‬نیز شناخته می‌شود‪ ،‬انگلی است که از طریق‬ ‫مدفوع افراد یا حیوانات آلوده گسترش می‌یابد‪ .‬از طریق نوشیدن آب و غذای‬ ‫آلوده‪ ،‬این انگل قابل انتقال است‪ .‬متخصصان مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های‬ ‫ایاالت متحده هشدار می‌دهند که این انگل به راحتی می‌تواند کودکان در سنین پایین‬ ‫را بیمار کند‪ .‬کودکان‪ ،‬عمده ناقالن این انگل هستند چون اغلب آنها بهداشت عمومی‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 21‬‬


‫طنز‬ ‫توضيح المفاسد‪:‬‬

‫آخرين نرخ آقا برای آزادی نازنين زاغری‬ ‫طنزی از هادی خرسندی‬

‫بسمه تعالی‪ .‬امروز که وارد شدم‪ ،‬حضرت آقا یواشکی کتابی را که مطالعه‬ ‫می‌فرمودند زیر تشکچه ُسر دادند‪ .‬من با توجه به جریانات اخیر و مسائل‬ ‫خلیج فارس‪ ،‬جسارت َا پرسیدم «دائی جان ناپلئون مطالعه می‌فرمودید؟»‬ ‫حضرت آقا سرشان را بلند کردند‪ ،‬مدتی در چشم‌های حقیر نگاه فرمودند‪،‬‬ ‫بعد دست چپ مبارکشان را آوردند جلوی چشم من و فرمودند «دروغ‬ ‫چرا؟ تا قبر آ آ آ آ»‬ ‫عرض کردم «شرمنده‌ام‪ ».‬یعنی از اینکه حدسم درست درآمده بود‬ ‫خجالت کشیدم‪ .‬با بزرگواری فرمودند «این دفعه ایرادی ندارد‪ ».‬کتاب را‬ ‫از زیر تشکچه درآوردند فرمودند «می‌خواهم ببینم َجکی جون چی نوشته‪- ».‬‬ ‫جکی جون؟ «بعله‪ ،‬وزیر خارجه اسبق انگلیس‪ .‬ما توی خانه جکی جون صداش‬ ‫می‌کنیم !» ‪ -‬دائی جان ناپلئون را او نوشته؟ ‪« -‬بعله‪ ،‬نسخه انگلیسی‌اش را‬ ‫او نوشته‪ ،‬انگلیش جاب‪ ،‬یعنی جاب انگلیسی!‪ ،‬همان کار کا ِر انگلیس‌هاست‪.‬‬ ‫تازه درآمده‪ .‬راجع به رابطه جمهوری اسالمی با انگلیس‌هاست‪».‬‬ ‫پرسیدم‪ :‬قربان خبر دارید که در خلیج فارس باألخره ما حال انگلیس‌ها را‬ ‫گرفتیم یا آنها حال ما را؟ فرمودند‪« :‬فع ً‬ ‫ال که از همه بیشتر حال خود بنده‬ ‫گرفته شده‪ .‬این سران سپاه دیر به دیر مرا در جریان می‌گذارند‪ .‬اول‬ ‫می‌زنند‪ ،‬بعداً می‌آیند خبر می‌دهند که ما زدیم‪ .‬اول می‌خورند‪ ،‬بعد می‌آیند‬ ‫دوباره خبر می‌دهند که ما زدیم! صد دفعه هم به اینها گفته‌ام بمب که‬ ‫میگذارید‪ ،‬طوری نباشد که یک تکه‌اش جا بماند‪ .‬این سپاه ما زیاد حواسش‬ ‫جمع نیست‪».‬‬ ‫عرض کردم‪« :‬قربان عوضش نوری‌زاد را دستگیر کردند‪ ».‬خیال کردم آقا‬ ‫االن خیلی ابراز خوشحالی می‌فرمایند ولی پرسیدند‪« :‬کی؟» عرض کردم‬ ‫نوری‌زاد‪ .‬پرسیدند «کی هست؟» عرض کردم محمد نوری‌زاد‪ .‬فرمودند‬ ‫«نمی‌شناسم!»‪ .‬عرض کردم «همان محمد نوری‌زاد که پیشترها به قاضی‬ ‫مرتضوی پیغام داده بودید او را پودر کنند‪ ».‬حضرت آقا پرسیدند «قاضی‬ ‫مرتضوی کیست؟» عرض کردم هیچچی قربان‪ ،‬چراغانی پارسال را عرض‬ ‫می‌کردم که نیمه شعبان را جشن گرفته بودند‪ .‬فرمودند «تولد حضرت‬ ‫حجت بود!»‪.‬‬ ‫حاال حضرت آقا یک نامه نشانم دادند که از یک شهرستانی خدمتشان‬ ‫عریضه نوشته بودند که یک قاری قرآن بچه‌های مردم را اغفال کرده‪.‬‬ ‫فرمودند‪« :‬این‪ ،‬سعید طوسی خودمان نیست‪ .‬یک قاری قرآن دیگری‬ ‫است‪ ،‬ولی باألخره قاری قرآن که هست‪ .‬برو بگو تبرئه‌اش کنند‪».‬‬ ‫عرض کردم «قربان‪ ،‬تکلیف شاکیان چه می‌شود؟»‪ .‬فرمودند «بگو شاکیان‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫را تعت تعقیب قرار دهند‪.‬‬ ‫یک پرونده توهین به‬ ‫رهبری برایشان درست‬ ‫کنند‪ ،‬فع ً‬ ‫ال که رسم‌شده‬ ‫می‌گیرند‬ ‫را‬ ‫هرکس‬ ‫می‌گویند توهین به رهبری‬ ‫کرده‪ .‬این دیگر بدجوری جا‬ ‫افتاده‪ .‬آیندگان این خبرها‬ ‫را که مرور کنند‬ ‫خیال می‌کنند مردم در این‬ ‫دوره همینطور راه و نیمه‬ ‫راه می‌رفته‌اند و توهین به‬ ‫رهبری می‌کرده‌اند!»‬ ‫بعد به شوخی فرمودند‬ ‫«شاید هم همینطور است‪».‬‬ ‫بعد دوباره به شوخی‬ ‫فرمودند «می‌ترسم یک‬ ‫روز اگر کودتا هم بشود‪،‬‬ ‫کودتاچیان اول بیایند مرا‬ ‫به اتهام توهین به رهبری‬ ‫دستگیر کنند!»‬ ‫امروز آقا دو تا مالقاتی داشتند‪ .‬با دکتر والیتی که مترجم‌شان بود‪ ،‬سه تا‪ .‬دو‬ ‫جاسوس‬ ‫مرد انگلیسی آمده بودند مذاکره با آقا برای آزادی این ضعیفه‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مخوف روبا ِه ِ‬ ‫پیر استعمال‪ .‬این انگلیس‌ها خیلی نفت ما را استعمال کردند‪.‬‬ ‫حاال هم جاسوس دوبله فرستاده بودند که دو م ّلیتی باشد‪ .‬خوشبختانه‬ ‫برادران هشیار سپاه و بسیج و خواهران کماندوی ثارالله‪ ،‬طرف‌های کرمان‬ ‫دستگیرش کردند‪ .‬این دو تا آمده بودند وساطت که طرف را درش ببرند‪.‬‬ ‫چون آقا فرمودند مذاکرات خصوصی است‪ ،‬من فاصله گرفتم که در جریان‬ ‫نباشم‪ .‬اخالق اسالمی اجازه نمی‌داد استراق سمع کنم‪ .‬اول یکی‌شان از آقا‬ ‫تعریف کرد‪ .‬دکتر والیتی ترجمه کرد‪ .‬آقا زیرلبی فرمودند بگو من احتیاج به‬ ‫تعریف شما ندارم‪ .‬بعد دو نفری سعی کردند آقا را شستشوی مغزی کنند‬ ‫که ضعیفه را آزاد بفرمایند‪ .‬آقا فرمودند همان رقمی که گفتم‪ .‬انگلیس‌ها‬ ‫دبه کردند که او ً‬ ‫ال این زن جاسوس نبوده‪ .‬آقا فرمودند وزیر خارجه خودتان‬ ‫آمد اینجا گفت زنک آمده بوده درس روزنامه‌نگاری بدهد‪ .‬از جاسوس‬ ‫بدتر! بعد هم این وزیر خارجه رفت آن یکی آمد که نذاشتیم زنک را ببیند‪،‬‬ ‫اما کلی با دخترکش عروسک‌بازی کرد اینجا‪ ،‬عکسش هست‪ .‬حاال هم آن‬ ‫رقمی که دکتر والیتی قب ً‬ ‫ال به شما گفت‪ ،‬کمتر معنی ندارد‪ .‬جاسوس نبوده‬ ‫که نبوده‪ ،‬به درک‪ ،‬ما هم می‌دانیم که نبوده‪ ،‬ولی آزادیش خرج دارد‪.‬‬ ‫انگلیس‌ها یک مقدار به همدیگر انگلیسی حرف زدند‪ .‬گمانم به زبان زرگری‬ ‫انگلیسی بود که دکتر والیتی هم نفهمد‪ .‬بعد پرسیدند حضرت آیت‌الله‬ ‫آخرین نرخی که می‌فرمایند چقدر است؟ اینجا بود که دیگر داد حضرت‬ ‫آقا درآمد که دکتر والیتی هم با همان داد و فریاد ترجمه کرد که آقا مگر‬ ‫اینجا بازار برده‌فروشی است؟ من اینهمه روی این زن به شما تخفیف دادم‪.‬‬ ‫بروید بپرسید ببینید مظنّه بیرون چند است‪ .‬به این سوی چراغ کمتر از‬ ‫این اگر صرف می‌کرد می‌دادم‪ .‬االن هم ِ‬ ‫سرچراغی ‪ ۱۰‬درصد به خاطر این‬ ‫دکتر والیتی که می‌خواهم دنیاش نباشد کم میکنم‪ ،‬ببرید خیرش را ببینید‪.‬‬ ‫من اهل چانه بازاری نیستم‪ ،‬ولی سرم را بشکن‪ ،‬نرخم را نشکن‪.‬‬ ‫انگلیس‌ها گفتند خالصه آزاد کردن «ناز‪-‬نینزاغ‪ -‬ری» برای انتخاب‬ ‫نخست‌وزیری ما حیاتی است‪ .‬آقا با هوشیاری فرمودند می‌دانم‪ ،‬برای‬ ‫همین یک مقدار مظنّه باال رفته‪ ،‬وگرنه بعد از انتخابات اگر آمده بودید‪،‬‬ ‫تخفیف مخصوص داشتید‪.‬‬ ‫بعد حضرت آقا فارسی به دکتر والیتی فرمودند‪« :‬آن بخش شتر در خواب‬ ‫ایول‬ ‫بیند پنبه دانه» را انگار ترجمه نکردی‪ .‬دکتر والیتی که به هوشمندی آقا َ‬ ‫ن و ِمن کنان گفت «قربان اینها زیاد با فرهنگ شتری‬ ‫آورده بود‪ ،‬گیر کرد‪ِ ،‬م ّ‬ ‫آشنا نیستند!»‪ .‬آقا فرمودند «نرمش قهرمانانه را هم جا انداختی انگار‪ .‬اینها‬ ‫حرف‌های کلیدی است‪ ».‬دکتر والیتی به تته پته افتاد‪ .‬غرق عرق شد‪ .‬سعی‬ ‫کرد به عذرخواهی‪ ،‬یک بیت حافظ برای آقا بخواند‪ ،‬ولی یادش نیامد!‬ ‫انگلیس‌ها پا شدند بروند‪ .‬آقا به دکتر والیتی فرمودند بهشان بگو االن البته‬ ‫ما یکخرده شل گرفتیم برای اینکه یکی دیگه لنگه این نازنین را گرفته‌ایم از‬ ‫فرانسه آمده‪ .‬این بیچاره در پاریس برای ما تبلیغ هم می‌کرده‪ ،‬ولی حاال که‬ ‫با پای خودش آمده‪ ،‬ولش کنیم برود‪ ،‬کفران نعمت است‪ .‬با دست خالی‬ ‫نمی‌شود سر هیچ میز مذاکره‌ای رفت‪ .‬شما هم از موقعیت استفاده کنید‪.‬‬ ‫راستش من باقی‌ش را گوش ندادم‪ .‬اخالق اسالمی بیش از این اجازه نمی‌داد‪.‬‬ ‫(رادیو فردا)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 22‬‬


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 23

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 24

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 25

Thursday, Aug. 1, 2019


‫زبان و ادبيات‬

‫آلبرکامو به روایت آلبر کامو‬ ‫گفتگوی کامو با ژان کلود بریس ویل‬ ‫کامو به نقل از نیچه گفته بود‪ :‬آن کس که طرح بزرگی درانداخته است‪ ،‬باید‬ ‫با همان هم بزید‪ .‬طرح بزرگ کامو‪ ،‬نوشتن بود‪ .‬نه نوشتن دربارۀ جهان که از‬ ‫نظرش پیش‌بینی‌نشده و غیرقابل فهم بود؛ بلکه نوشتن دربارۀ انسان که گرچه‬ ‫ِ‬ ‫غیرقابل درک اما الاقل ملموس بود‪ .‬او در روزهای پایانی عمرش در‬ ‫او نیز‬ ‫نامه‌یی به کاترین سلرز می‌نویسد‪« :‬پس بگذار بمیرم؛ چون نمی‌خواهم بدون کار‬ ‫ِ‬ ‫ذهن او‬ ‫و نوشتن زندگی کنم‪ ».‬خیال مرگ در روزهای پایانی زندگی کامو‪ ،‬در‬ ‫جای می‌گیرد تا به آن‌جا که از اتفاق‌های پیش‌بینی‌نشده سخن می‌گوید‪ .‬در آخرین‬ ‫نامه‌اش به ماریا کاسارس می‌نویسد‪« :‬به احتمال زیاد‪ ،‬سه‌شنبه با احتساب اتفاق‌های‬ ‫پیش‌بینی‌نشده‌یی که در جاده رخ می‌دهد…»‪ .‬سرانجام در چهارم جنوری ‪،۱۹۶۰‬‬ ‫کامو بر اثر تصادف در جاده کشته می‌شود‪ِ .‬‬ ‫متن زیر از آخرین مصاحبه‌های کامو‬ ‫با ژان کلود بریس ویل در سال ‪ ۱۹۵۹‬از ‪ les nouvelles litteraires‬است‪.‬‬ ‫*****‬ ‫در چه دوره‌یی از زندگی‌تان پی بردید که استعداد نویسندگی دارید؟‬ ‫شاید استعداد کلمۀ مناسبی نباشد‪ ،‬اما از ‪۱۷‬ساله‌گی میل داشتم نویسنده شوم و‬ ‫همان موقع هم فهمیدم که خواهم شد‪.‬‬ ‫به فکر کار دیگری هم بودید؟‬ ‫تدریس‪ .‬حقیقتش نیاز داشتم تا شغل دومی هم داشته باشم تا آزاد بودنم تضمین‬ ‫شود‪.‬‬ ‫موقع نوشتن «پشت و رو» چه؟ باز هم به شغل دوم فکر کردید؟‬ ‫اص ً‬ ‫ِ‬ ‫حیاتی‬ ‫ال پس از «پشت و رو» قید نویسندگی را زدم‪ ،‬اما به یک‌باره نیروی‬ ‫شگفت‌آوری در من پدید آمد که منجر به نوشتن کتاب «عیش» شد‪.‬‬ ‫در تلفیق خلق اثری و در همان حال نقش اجتماعی‌یی که به ناگزیر عهده‌دار‬ ‫شدید چه؟ از این نظر مشکلی هم حس می‌کردید؟ این موضوع چه‌قدر‬ ‫برای‌تان مهم بود؟‬ ‫البته مهم بود اما در عین حال‪ ،‬زمانۀ ما اندک‌اندک چنان چهرۀ مضحک یا حتا بدی‬ ‫به این قبیل «اشتغاالت اجتماعی» دارد که به ما کمک می‌کند تا کمی خودمان را‬ ‫رها کنیم‪ .‬اما این را هم باید به یاد داشت که هر نویسنده‌یی در هر حال به‌خاطر‬ ‫زندگی و آزادی مبارزه می‌کند‪.‬‬ ‫آیا در کاراکتر نویسندگی‌تان احساس راحتی می‌کنید؟‬ ‫در روابط خصوصی خودم خیلی راحتم‪ ،‬اما در جنبۀ عمومی کارم که هیچ‌وقت هم‬ ‫آن را دوست نداشته‌ام‪ ،‬گاه برایم غیرقابل تحمل می‌شود‪.‬‬ ‫اگر مجبور باشید از نویسندگی دست بردارید‪ ،‬آن‌وقت بازهم فکر‬ ‫می‌کنید که بتوانید راضی و خوشبخت باشید؟‬ ‫وقتی جوان‌تر بودم‪ ،‬بدون نویسندگی هم می‌توانستم خوش باشم‪ ،‬حتا امروز هم‬ ‫استعداد زیادی برای خوش بودن دارم؛ اما باید اعتراف کنم که دیگر نخواهم‬ ‫توانست بدون نویسندگی زندگی کنم‪.‬‬ ‫فکر نمی‌کنید که موفقیت زودهنگام‌تان پس از کتاب «اسطورۀ سیزیف»‬ ‫که به‌یک‌باره شما را به عنوان لیدر جوانان معرفی کرد‪ ،‬جهت‌گیری ویژه‌یی‬ ‫به آثار بعدی‌تان داده باشد؟‬ ‫منظور آن است که اگر در گمنامی نسبی مانده بودید‪ ،‬باز هم می‌توانستید‬ ‫همین کتاب‌هایی را بنویسید که بعداً نوشتید؟‬ ‫واضح است که شهرت‪ ،‬خیلی چیزها را تغییر می‌دهد‪ .‬از این نظر کمبودی حس‬ ‫نمی‌کنم‪ ،‬اما شیوۀ کارم همیشه ساده بوده است‪ .‬هرچه که رد کردنش ممکن بود‪،‬‬ ‫بی‌سروصدا رد می کردم؛ اما دربارۀ شهرت باید این را بگویم که نه در پی شهرت‬ ‫می‌روم و نه اصراری در گمنامی دارم «هر چه پیش آید خوش آید»‪ ،‬این یا آن و‬ ‫شاید هم این و هم آن را وقتی که می‌رسند پذیرا می‌شوم‪ .‬اما لیدر بودن من را به‬ ‫خنده می‌اندازد‪ ،‬باالخره هر کاری آدابی دارد‪ .‬برای تدریس باید درسی بلد بود‪،‬‬ ‫برای هدایت کردن باید خود هدایت‌شده بود… اما این را بگویم‪ ،‬تا قبل از نوشتن‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫کتاب‌هایم‪ ،‬گرفتار بردگی «مشهور شدن» بودم‪ ،‬یعنی به شهرت فکر می‌کردم‪ .‬االن‬ ‫اما ناچارم با جامعه بجنگم تا دوباره فرصتی به دست آورم تا خودم شوم و وقت‬ ‫نوشتن داشته باشم‪ .‬در هر صورت در این زمینه – شهرت توفیقی نصیبم شد‪ ،‬اما‬ ‫این کار برایم گران تمام شد‪.‬‬ ‫آیا تصور می کنید که آثار اصلی و عمدۀ خودتان را به پایان رسانده‌اید؟‬ ‫هنوز ‪ ۴۵‬سالم است و دارای نیروی شگفت‌انگیزی هستم‪.‬‬ ‫آیا نوشتن تابع یک طرح کلی است که آن را از پیش برنامه‌ریزی کرده‌اید‬ ‫یا این‌که به‌تدریج می‌نویسید و در این حال‪ ،‬طرحش را هم پیدا می‌کنید؟‬ ‫هر دو‪ .‬اول طراحی است‪ ،‬اما موقعیت‌ها از یک‌سو و نوشتن و اجرای آن‌هم از سوی‬ ‫دیگر‪ ،‬گاه تغییرش می‌دهند‪.‬‬ ‫روش کارتان چه‌گونه است؟‬ ‫یادداشت‌برداری و تلنبار کردن ورق‌پاره‌ها‪ ،‬خیال‌بافی‌های گنگ و همۀ اینها طی‬ ‫ماه‌ها و سال‌ها؛ اما روزی اندیشۀ اساسی اثر از راه می‌رسد و ذهن را باردار‬ ‫می‌کند‪ ،‬آن وقت این اندیشه اجزای پراکنده را جمع می‌کند‪ .‬پس از همۀ این‌ها‪ ،‬کار‬ ‫طوالنی و البته دشوار تنظیم شروع می‌شود‪ ،‬این کار به‌خصوص از این بابت طوالنی‬ ‫است و به درازا می‌کشد که بی‌نظمی ژرف درونم حدومرزی ندارد‪.‬‬ ‫هیچ وقت نیازی احساس نکردید که دربارۀ ِ‬ ‫اثر در حال نوشتن‌تان با کسی‬ ‫صحبت کنید؟‬ ‫نه و گاهی هم که استثنائ ًا پیش می‌آید‪ ،‬از خودم احساس رضایت نمی‌کنم‪.‬‬ ‫وقتی کارتان به پایان می‌رسد چه؟ مث ً‬ ‫ال عقیدۀ دوستی را پرسیده‌اید یا‬ ‫آن‌که به همان عقیدۀ خودتان بسنده کرده و از کارتان خشنود بوده‌اید؟‬ ‫دو سه دوست دارم که دست‌نوشته‌هایم را می‌خوانند و هرچه را نپسندند‪،‬‬ ‫یادداشت می‌کنند و از هر ‪ ۱۰‬اظهارنظری که می‌کنند‪ ۹ ،‬بار حق را به آن‌ها‬ ‫می‌دهم و متن را اصالح می‌کنم‪.‬‬ ‫در نوشتن کدام لحظه را ترجیح می‌دهید؟ ورود اندیشه اولیۀ طرح‪ -‬الهام‬ ‫یا پشتکار را؟‬ ‫ورود اندیشه را‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫جسمانی هنرمند و الهامش یا همان ماهیت کارش‬ ‫آیا رابطه‌یی میان حیات‬ ‫می‌بینید؟ اگر که این‌طور است‪ ،‬این ارتباط نزد شما چه‌گونه است؟‬ ‫زندگی جسمانی‪ ،‬هوای آزاد و آفتاب‪ ،‬ورزش و تعادل بدنی برای من الزمۀ بهترین‬ ‫کار فکری است‪ .‬البته با برنامه‌ریزی درست و حسابی که این خودش از لوازم‬ ‫زندگی جسمانی است‪ ،‬اما راستش به‌ندرت همۀ اینها در یک‌جا جمع می‌شود‪ .‬ولی‬ ‫در هر حال این را هم می‌دانم که آفرینش چیزی یک انضباط روحی و جسمی‬ ‫می‌طلبد‪ ،‬و در واقع نوعی نبرد است‪ .‬هرگز هیچ کاری را در بی‌نظمی‪ ،‬بی‌حالی و‬ ‫ضعف جسمانی انجام نداده‌ام‪.‬‬ ‫پس منضبط هستید؟‬ ‫تالش می کنم که باشم‪ ،‬وقتی همه چیز مهیا باشد‪ ،‬چهار یا پنج ساعتی در آغاز روز‬ ‫کار می‌کنم‪.‬‬ ‫وقتی کاری را به فردا موکول می‌کنید چه؟ ناراحت نمی‌شوید؟‬ ‫چرا‪ ،‬خودم را مقصر حس می‌کنم‪ ،‬از خودم بدم می‌آید‪( ...‬دنباله در صفحه روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 26‬‬


‫نوشته‌هایم را دوباره نمی‌خوانم‪ ،‬چون همۀشان تمام‌شده به نظر می‌آیند‪ .‬می‌خواهم‬ ‫کار دیگری انجام دهم‪.‬‬ ‫چه چیزی سبب امتیاز آفریننده است؟‬ ‫تازه‌گی‪ .‬مسلم ًا آفریننده یک چیز را می‌گوید‬ ‫اما فرم‌ها را تغییر می‌دهد و نو به نو می‌کند‪،‬‬ ‫آن‌هم به صورت خسته‌گی‌ناپذیر‪ .‬هنرمند از‬ ‫قافیه‌سازی بیزار است‪.‬‬ ‫چه نویسنده‌هایی در شما تأثیر داشته‌اند‪ ،‬یا‬ ‫به شما کمک کرده‌اند که به حرف‌های‌تان‬ ‫باور داشته باشید؟‬ ‫از معاصران‪ :‬گرونیه‪ ،‬مالرو‪ ،‬مونترالن‪ .‬از‬ ‫کالسیک‌ها‪ :‬پاسکال‪ ،‬مولیر و البته ادبیات سدۀ‬ ‫نوزدهم روس و نویسنده‌گان اسپانیا‪.‬‬

‫‪ ...‬در میان شخصیت‌های داستان‌های‌تان‪ ،‬کدام پیش شما محبوب‌تر است؟‬ ‫ماری‪ ،‬دورا‪ ،‬سه لست‪.‬‬

‫چه اهمیتی برای هنرهای تجسمی قایلید؟‬ ‫خیلی دلم می‌خواست مجسمه‌ساز شوم‪ .‬به‬ ‫نظرم‪ ،‬مجسمه‌سازی واالترین است‪.‬‬

‫موسیقی چه؟‬ ‫به نظر می‌رسد شخصیت‌های داستان‌های‌تان به دو خانواده تعلق دارند؛ در جوانی با موسیقی مست می‌شدم‪ ،‬اما امروز آثار کمی از موسیقی‌دان‌ها تحت‬ ‫خانوادۀ اول که کاگیلوال نمایندۀ آن است‪ ،‬متمایل به فردیت نیرومند و تأثیرم قرار می‌دهد اما موزارت همیشه‪.‬‬ ‫اعمال اراده است و خانوادۀ دوم که مورسو را می‌توان نمایندۀ آن در نظر‬ ‫گرفت‪ ،‬مشتاق گمنامی و گوشه‌گیری هستند‪ .‬آیا این دو خانوادۀ متضاد را به نظر خودتان‪ ،‬مهم‌ترین ویژگی شخصیتی‌تان چیست؟‬ ‫می توانید در ضمیر ناخودآگاه خودتان تشخیص دهید؟‬ ‫ِ‬ ‫سماجت سنگین و کورکورانه‪.‬‬ ‫بسته‌گی به اوضاع و احوال روز دارد‪ ،‬اما بیشتر نوعی‬ ‫بله‪ .‬من شیفتۀ تسخیر کردن چیزی هستم‪ ،‬اما از آن‌چه تسخیر می‌کنم‪ ،‬زود خسته‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ من است‪ ،‬از طرفی‬ ‫می‌شوم و دل می‌کنم‪ .‬این ضعف‬ ‫خواهان گمنامی و به کدام خصلت آدمی بیشتر احترام می‌گذارید؟‬ ‫دو‬ ‫این‬ ‫از‬ ‫‌که‬ ‫ن‬ ‫آ‬ ‫خالصه‬ ‫‌راند‪.‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫پیش‬ ‫مرا‬ ‫باز‬ ‫زیستن‬ ‫گوشه‌گیری هستم‪ ،‬اما شوق‬ ‫آمیزه ای از هوش و شجاعت که باهم بودن‌شان تقریب ًا نادر است و من البته خیلی‬ ‫حال خارج نمی‌شود‪.‬‬ ‫دوست دارم‪.‬‬ ‫به عنوان آفریننده‪ ،‬کدام‌یک بیشتر راضی‌تان می‌کند؟ داستان‪ ،‬مقاله یا آخرین قهرمان‌تان‪ ،‬قهرمان قصۀ سقوط‪ ،‬نومید می‌نماید‪ .‬آیا او دربردارندۀ‬ ‫نمایش؟‬ ‫اندیشۀ فعلی‌تان است؟‬ ‫تلفیق همۀ این‌ها در خدمت یک اثر‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫قهرمان من نومید است‪ ،‬به همین دلیل به عنوان یک هیچ‌انگار‬ ‫بله‪ ،‬درست می‌گویید‪.‬‬ ‫امروزی بردگی را می‌ستاید‪.‬‬ ‫آیا به نظر شما لذت ساده زنده بودن و پراکندگی که مستلزم آن است‪،‬‬ ‫نباید از ذوقی مث ً‬ ‫ال هنری و انضباطی که الزمۀ آن است‪ ،‬هراسی داشته باشد؟‬ ‫متأسفانه همین‌طور است‪ .‬من روزهای آفتابی و زندگی آزاد را دوست دارم‪ ،‬به‬ ‫همین دلیل‌هم انضباط هم دشوار است و هم الزم‪ .‬بنابراین گاه الزم می‌شود که جلو‬ ‫آزادی خودم را بگیرم‪.‬‬ ‫بیشتر به یک فرم یا بهتر آن است بگویم که به یک سبک از زندگی پای‌بند‬ ‫هستید یا آن‌که برحسب موقعیت‌ها و در لحظه تصمیم می‌گیرید؟‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫طبیعت خود را اصالح‬ ‫چارچوب دقیقی را برای خود برنامه‌ریزی می‌کنم تا‬ ‫در ابتدا‬ ‫ِ‬ ‫کنم‪ ،‬نتیجۀ کار چندان رضایت‌بخش نیست‪ ،‬چون در نهایت از طبیعت خودم پیروی‬ ‫می‌کنم‪.‬‬ ‫مثالی بزنم‪ ،‬در برابر حمالتی که مطبوعات پس از برنده شدن جایزۀ نوبل به‬ ‫شما کردند‪ ،‬نخستین واکنش‌تان چه بود؟‬ ‫اول رنج‪ ،‬کسی که در تمام عمرش چیزی را از کسی درخواست نکرده‪ ،‬ستایش‬ ‫بی‌حدوحصر و ناسزاهای بی‌دلیلی که به ناگاه بر سرش می‌ریزد‪ ،‬از نظرش به‬ ‫یک اندازه دردناک است‪ ،‬اما بالفاصله حسی را در خود بازیافتم که در یک چنین‬ ‫موقعیت‌هایی به آن تکیه می‌زنم که «این هم جزو بازی است»‪ .‬آیا این کلمات آن‬ ‫مرد مشهور و به زعم خود گوشه‌گیر به گوش‌تان خورده است که «مردم دوستم‬ ‫از بعضی از نوشته‌های‌تان چنین برمی‌آید که نمایش از نظرتان هنر زندگی نمی‌دارند‪ ،‬درست؛ ولی آیا این می‌تواند دلیلی باشد که ستایش‌شان نکنم؟» نه به یک‬ ‫کردن می‌نماید‪ ،‬آیا حدسم درست است؟‬ ‫معنا هرچه بر سر من بیاید خیر است‪ ،‬تازه‪ ،‬این اتفاقات پُرسروصدا که چندان جدی‬ ‫کمی اغراق است ولی گاه فکر می‌کنم می توانستم هنرپیشه شوم و به آن اکتفا کنم‪ .‬نیستند‪.‬‬ ‫در اثر هنری و البته در این‌جا اثر ادبی‪ ،‬به کدام ارزش وفادارید؟‬ ‫حقیقت و آن ارزش‌های هنری‌یی که حقیقت را نشان بدهند‪.‬‬ ‫به نظرتان در آثار شما درون‌مایۀ مهمی وجود دارد که تا کنون از طرف‬ ‫مفسران مورد کم لطفی قرار گرفته؟‬ ‫هزل ‪.‬‬ ‫نوشته‌های چاپ‌شدۀتان را چه‌گونه ارزیابی می‌کنید؟‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫در این برهه از زندگی‌تان چه آرزویی دارید؟‬ ‫نیچه می‌گوید‪« :‬در سرشاری نیروهای زندگی‪ ،‬حیات‌بخش و ترمیم‌کننده‪ ،‬مصیبت‌ها‬ ‫هم دارای تابش خورشیدی می‌شوند و تسالی ویژۀ خویش را با خود به همراه‬ ‫می‌آورند‪ ».‬من می‌دانم که این مساله‌یی درست است که من هم خود آن را حس‬ ‫کرده‌ام‪ .‬تنها آرزویم این است که این نیروها و این سرشاری بار دیگر یا الاقل گه‌گاهی‬ ‫بر من نازل شوند‪« .‬تنها به مرگی راستین می‌میریم و این دیگر بازی نیست!»‬ ‫(مد و مه‪ /‬شنبه ‪ ۰۵‬امرداد ‪)۱۳۹۸‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 27‬‬


‫تاريخ ادبيات‬

‫دولت این روزنامه ها را داشته باشند و‬ ‫برحسب قرارداد فوق در یوم جمعه پنجم‬ ‫شهر ربیع الثانی ایت ئیل سنۀ ‪ 1267‬به این‬ ‫کار شروع شد و مباشر این روزنامه ها‬ ‫به هر کس که طالب باشد هفته به هفته‬ ‫خواهد رساند‪".‬‬

‫سبک شناسی‬ ‫(بخش ‪)171‬‬

‫روزنامه در ایران‬ ‫‪ -8‬‬ ‫روزنامه و روزنامچه از عهدی بعید در ایران‬ ‫به معنی گزارش های روزانه بود که مأموری‬ ‫مخصوص آنها را آماده کرده به شاه یا وزیر‬ ‫عرضه می کرد و در جای خاصی ضبط می شد‪.‬‬ ‫در عصر قاجار تا چندی به روزنامه های خارجی‬ ‫"کاغذ اخبار" یا "گازت" می گفتند و بعد که‬ ‫روزنامه در ایران پیدا شد این نام را بدان دادند‬ ‫و رفته رفته مفاد نخستین از میان رفت و معنی‬ ‫دومین مشهور گردید‪.‬‬ ‫قدیمترین روزنامه را در ایران میرزاصالح‬ ‫شیرازی در ‪ 1254‬زمان محمدشاه راه انداخت ولی نپایید تا آنکه در آغاز پادشاهی‬ ‫ناصرالدین شاه روزنامه ی "وقایع اتفاقیه" به اشاره ی امیرکبیر در ایران دایر گردید‪.‬‬ ‫مباشر این روزنامه حاجی میرزا جبار ناظم المهام و ادوارد برجیس معروف به‬ ‫برجیس صاحب بوده است و از شماره ی یک مورخه ی پنجم ربیع الثانی سنه ی‬ ‫‪ 1267‬تا شماره ی ‪ 191‬مورخه ی پنج شنبه پنجم محرم ‪ 1271‬نزد نگارنده موجود‬ ‫است – باالی شماره ی یک مجلسی است که شیروخورشید در وسط و باالی آن‬ ‫نوشته ی "یا اسدالله الغالب" و دور شیروخورشید صورت دو درخت و سبزه و ابر‬ ‫نقاشی شده است و زیر آن مجلس نوشته شده است "روزنامچۀ اخبار دارالخالفه‬ ‫تهران" و صفحه ی نخستین از دومین صفحه شروع گردیده و پشت صفحه ی اول‬ ‫سفید مانده است و همچنین صفحه ی آخر نیز سفید است و مجموع صفحات هشت‬ ‫است دو سفید و شش نوشته در دو ستون به مطبعه ی سنگی‪ ،‬ولی در شماره ی‬ ‫دوم چنین نیست و سر و صورت تازه یافته است و نقاشی درخت و اسدالله الغالب‬ ‫برطرف شده تنها شیروخورشیدی است و روی آن نوشته ی "روزنامۀ وقایع اتفاقیه‬ ‫به تاریخ جمعه یازدهم شهر ربیع الثانی مطابق سال ئیت ئیل سنۀ ‪ – "1267‬طرف‬ ‫راست شیروخورشید "نومرۀ دو" و طرف چپ "قیمت روزنامچه از قرار یک عدد‬ ‫در یک هفته پانصد دینار است که در سال دو تومان و چهارهزار دینار می شود" زیر‬ ‫شیروخورشید نوشته ‪" :‬اخبار داخلۀ ممالک محروسۀ پادشاهی" و نام مدیر و دبیر‬ ‫در سر این روزنامه نیست‪ ،‬این روزنامه تا سال ‪ 1277‬به همین نام و از آن پس به‬ ‫"روزنامۀ دولت علّيه ایران" نامیده شد‪.‬‬ ‫نخستین خبری که در شماره ی اول این روزنامه نوشته شده این است‪:‬‬ ‫"از آنجا که همت حضرت اقدس شاهنشاهی مصروف به تربیت اهل ایران و‬ ‫استحضار و آگاهی آنها از امورات داخله و وقایع خارجه است لهذا قرار شد که هفته‬ ‫به هفته احکام همایون و اخبار داخلۀ مملکتی و غیره را که در دول دیگر گازت می‬ ‫نامند در دارالطباعۀ دولتی زده شود‪ 1‬و به کل شهرهای ایران منتشر گردد که‬ ‫اهالی ممالک ایران نیز در هر هفته از احکام دارالخالفۀ مبارکه و غیره اطالع حاصل‬ ‫نمایند و از جملۀ محسنات این گازت یکی آنکه سبب دانائی و بینائی اهالی این دولت‬ ‫علیه است‪ .‬دیگر آنکه اخبار کاذبۀ اراجیف که گاهی برخالف احکام دیوانی و حقیقت‬ ‫حال در بعضی از شهرها و سرحدات ایران بیش از این باعث اشتباه عوام این مملکت‬ ‫ّ‬ ‫بواسط روزنامه موقوف خواهد شد و بدین سبب الزم است که‬ ‫می شد بعد از این‬ ‫کل امنای دولت ایران و حکام والیات و صاحب منصبان معتبر و رعایای صادق این‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫تاریخ روزنامه ها و مجالت فارسی را‬ ‫پروفسور ادوارد براون خاورشناس‬ ‫انگلیسی در ضمن تاریخ ادبیات مشروطه‬ ‫ی ایران گرد آورده است بدانجا رجوع‬ ‫شود‪ .‬منجمله بعد از این روزنامه‪ ،‬روزنامه‬ ‫ی دولتی و یکی روزنامه ی ملتی و دیگر‬ ‫علمی به ورق کوچک نشر یافت و باالخره‬ ‫به تاریخ یازدهم محرم سنه ی ‪1288‬‬ ‫روزنامه ی بزرگتر و مهمتری به نام‬ ‫"ایران" در تحت ریاست محمد حسن خان‬ ‫پیشخدمت خاص و رئیس دارالطباعه ی دولتی ملقب به صنیع الدوله که بعدها در‬ ‫‪ 1304‬اعتمادالسلطنه لقب گرفت در مطبعه ی سنگی به ورق کوچک هفته ای سه‬ ‫شماره منتشر گردید‪ ،‬و در ربیع اول سنه ی ‪ 1288‬نیز روزنامه ی کوچک یک ورقی‬ ‫به نام "مرآت السفر و مشکوة الحضر" در سرگذشت مسافرت شاه در اردوی‬ ‫شاهی انتشار یافت و چاپخانه ی سنگی که روزنامه در آن چاپ می شد همه جا با‬ ‫اردو در اسفار حرکت داده می شد و رئیس آن هم محمد حسن خان مذکور بود‬ ‫مصور بود‪ ،‬و در سنه ی ‪ 1294‬روزنامه ی "علمی" مصور در‬ ‫و این روزنامه ها‬ ‫ّ‬ ‫تهران منتشر گردید و غالب این جراید در چاپخانه ی دولتی سنگی (لیتوگرافی)‬ ‫به طبع می رسید – جز روزنامه ی ایران که اول در مطبع سنگی چاپ می شد بار‬ ‫دیگر در چاپخانه ی حروفی به طبع رسید و بار دیگر به چاپخانه ی سنگی عودت‬ ‫کرد‪ .‬و در آغاز سال ‪ 1300‬نیز به ریاست محمد حسنخان صنیع الدوله روزنامه ی‬ ‫نفیسی در تهران به مطبعه ی سنگی و به خط نستعلیق مرغوب که غالب ًا خط میرزا‬ ‫رضای کلهر استاد مشهور نستعلیق نویس است با تصور رجال کشور و رجال خارجه‬ ‫با بهترین نقاشی های "ابوتراب غفاری" و "موسی" ماهی یک شماره به نام "شرف"‬ ‫انتشار یافت و تا اواخر سنه ی ‪ 1309‬دائر بود و مجموع هشتاد و هفت شماره‬ ‫است‪ .‬بعد از فوت محمدحسنخان اعتمادالسلطنه این روزنامه هم خوابید و سپس‬ ‫در شهر صفرالمظفر سنه ی ‪ 1314‬سال اول جلوس مظفرالدین شاه روزنامه ای هم‬ ‫به همان قواره و همان ساخت منتها دو برابر آن یعنی در هشت صفحه ی مصور به‬ ‫قلم "مهدی" و "مصورالملک" که ظاهراهر دو یک نفر است ماهیانه منتشر شد و‬ ‫نام آن را "شرافت" نهادند و این روزنامه زیر نظر محمدباقر اعتمادالسلطنه دایر‬ ‫گردید – اما حق آن است که خط و تصویر این یکی به آن نمی رسید معذلک در خط‬ ‫و تصویر در عالم خود بی نظیر بوده است‪ ،‬و امروز هم استادان ایرانی بهتر از آن‬ ‫نمی توانند گراور قلمی را ظریف و جاندار و خوشرنگ از کار بیرون آورند‪ .‬ماهوار‬ ‫شرافت تا سنه ی ‪ 1320‬شهر صفر شصت و پنج شماره منتشر شده است و بعد از‬ ‫آن خبری نیست‪.‬‬ ‫در عصر ناصری و مظفری روزنامه های زیاد مانند‪ :‬روزنامه ی اختر در اسالمبول‬ ‫و قانون ملکم در لندن و ثریا و پرورش در مصر و حبل المتین در کلکته و ماوراء‬ ‫بحر خزر در عشق آباد و غیره دایر بودند‪ ،‬و از این جراید ثریا و پرورش که در‬ ‫مصر چاپ می شد از حیث سبک انشاء قابل توجه بود چه نویسنده ی آ« روزنامه‬ ‫میرزاعلی پرورش از ادبای بسیار خوش ذوق بود و در ‪ 1320‬جوانمرگ شد‪.‬‬ ‫در داخله ی ایران نیز روزنامه ای به نام تربیت به مدیری و دبیری مرحوم‬ ‫میرزامحمد حسین ادیب متخلص به فروغی در چاپخانه ی سنگی انتشار می یافت و‬ ‫این روزنامه نیز از حیث انشاء خوب بود‪ .‬فروغی در روزنامه ی ایران سایر جرایدی‬ ‫که زیردست اعتمادالسلطنه منتشر می گردید نیز دست اندرکار بوده است و در‬ ‫حقیقت مبعه ی دولتی و روزنامه ها را معزی الیه می چرخانیده است‪ .‬همچنین در‬ ‫کتبی که مرحوم اعتمادالسلطنه طبع می کرد فروغی احیان ًا متحمل زحمت نویسندگی‬ ‫بوده و او از نویسندگانی است که به هر دو سبک (سبک قدیم و سبک ساده) چیز‬ ‫می نوشته است‪ ،‬و تاریخ ساسانیان که ترجمه ی کتاب "راولنسن" است به قلم او و‬ ‫به نام خود او به طبع رسید و پاورقی های بسیار لطیف مانند رومان "عشق و عفت"‬ ‫در روزنامه ی تربیت از او باقی است‪ .‬فروغی در غزل و قصیده نیز دستی داشت‬ ‫و صاحب دیوان است‪.‬‬ ‫روزنامه ی حروفی دیگر "اطالع" است که با حروف سربی منتشر می شد‪ .‬مدیر و‬ ‫نویسنده ی این روزنامه مرحوم مجیرالدوله ی کاشانی از فضالی آن عصر بود و این‬ ‫روزنامه تا ظهور مشروطه دوام آورد‪.‬‬ ‫روزنامه ی دیگر "ادب" به ریاست و به قلم مرحوم میرزاصادق ادیب الممالک‬ ‫متخلص به امیری در خراسان و تبریز و تهران منتشر می شد‪ .‬گاهی هم کاریکاتور‬ ‫داشت و اشعار امیری آن را گاه به گاه زینت می بخشود‪.‬‬ ‫اینها بودند روزنامه های مهم آن عصر و سوای این نیزروزنامه ها و مجله هایی دایر‬ ‫بوده است که برای شناخت همه بایستی به تاریخ ادبیات مشروطه تألیف پروفسور‬ ‫ادوارد براون رجوع شود‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 28‬‬


‫هنر و هنرمندان‬ ‫‪...‬‬ ‫دارالفنون و ترجمه‬ ‫‪ -9‬‬ ‫یکی دیگر از علل انقالب فکری و ایجاد سبک های گوناگون خاصه شیوه ی نثر ساده‪،‬‬ ‫مدرسه ی دارالفنون بود که به اهتمام وزیر بزرگوار میرزا تقیخان امیرکبیر متوفی‬ ‫‪ 18‬ربیع االول ‪ 1268‬و امر شاه دایر گردید‪ 2‬و در واقع دانشگاهی بود که علوم زبان‬ ‫و ادبیات خارجه از فرانسه و طب و علوم طبیعی و مهندسی و ریاضی در آن تدریس‬ ‫می شد‪ ،‬و جزوه های استادان فرنگی در میان شاگردان به تجدید سبک نثر و ساده‬ ‫نویسی مدد می داد و قرائت کتب اروپایی نیز این راه را باز می نمود‪ .‬شاگردانی‬ ‫در آنجا تحصیل کردند که هنوز نیز به درد مملکت خود می خورند‪ .‬و از همان‬ ‫اوقات ترجمه ی کتب خارجه خاصه کتب فرانسه از قبیل تاریخ ناپلئون اول‪ ،‬تلماک‪،‬‬ ‫کنت مونت کریستو‪ ،‬تاریخ ویلهم‪ ،‬ساسانیان تألیف راولنسن‪ ،‬سه تفنگدار – سفرنامه‬ ‫ی استانلی – و کتب علمی از تشریح و طب و ریاضیات و فیزیک و هندسه و غیره به‬ ‫زبان ساده و روان انتشار دادند‪ ،‬و یکی از مترجمان زبردست این دوره محمدطاهر‬ ‫میرزای قاجار است‪.‬‬ ‫ظاهراً اول کتابی که از فرانسه یا روسی به فارسی ترجمه شده است‪ ،‬تاریخ و وقایع‬ ‫ناپلئون است که میرزا صالح شیرازی در مسافرتش ‪ 1234 – 1230‬خود یا دوستانش‬ ‫به خواهش او ترجمه کرده اند و در سفرنامه ی او محفوظ است‪ – 3‬دیگر تاریخ‬ ‫ناپلئون تألیف مسیو بورین است که در عهد محمدشاه برای او ترجمه کرده اند‬ ‫و ناصرالدین شاه اجازه نداد که این کتاب چاپ شود و ظاهراً قسمتی از آن بعد از‬ ‫مشروطه به طبع رسید است‪4.‬‬ ‫(دنباله در شماره ی آینده)‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬لفظ "چاپ" هنوز معمول نبوده است‪.‬‬ ‫‪ -2‬آغاز بنای دارالفنون در ‪ 1266‬و افتتاحش ‪ 1268‬بعد از عزل امیر واقع شد‪.‬‬ ‫‪ -3‬این کتاب نفیس به خط مؤلف موجود است و هنوز به چاپ نرسیده است‪.‬‬ ‫‪ -4‬اصل این تاریخ را سفیر فوق العاده ی فرانسه به ایران از طرف لوی فیلیپ به‬ ‫محمدشاه در ضمن سایر هدایا داده است زیرا قب ً‬ ‫ال محمدشاه توسط نظام الدوله‬ ‫سفیر فوق العاده خود یک مجلد شاهنامه ی خطی برای لوی فیلیپ هدیه فرستاده‬ ‫بود‪ .‬ر‪.‬ک‪ :‬سفرنامه فالندن‪.‬‬

‫به ياد ناصر هوشمند وزيری‬

‫ناصر هوشمندوزیری‪ ،‬مجسمه‌ساز و مدیر باغ‌موزه وزیری‪ ،‬روز ‪ ۷‬تیر‪ ،‬در ‪۷۳‬‬ ‫سالگی در اثر سکته ی قلبی درگذشت‪.‬‬ ‫وزیری مجسمه ساز و از پرورش یافتگان دهۀ ‪ ،۴۰‬در همدان متولد شد و در پنج‬ ‫سالگی به همراه خانواده اش به تهران مهاجرت کرد‪ .‬اولین نشانه های هنرمندی‬ ‫او در دورۀ دبیرستان بروز کرد‪" :‬در دبیرستان مجسمه رفتگر را به عنوان‬ ‫کاردستی ساخته بودم که مورد توجه بسیار معلمان قرار گرفت و تا مدت ها آن‬ ‫را در مدرسه نگهدار کردند‪".‬‬ ‫پس از دیپلم‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۴۵‬برای تحصیل در رشتۀ مجسمه سازی‪ ،‬وارد دانشکده‬ ‫هنرهای زیبای دانشگاه تهران و در سال ‪ ۱۳۵۰‬فارغ التحصیل شد‪.‬‬ ‫از وی بیش از ‪ ۳۰۰‬مجسمه به جا مانده که ‪ ۵۰‬مجسمه آن در پارک جمشیدیه‬ ‫تهران برپا شده‌است‪.‬‬ ‫از مجسمه‌های ناصر هوشمند وزیری می‌توان به مجسمه سفالگر در اللجین‬ ‫همدان‪ ،‬مجسمه سردار جنگل در اهواز و مجسمه بوعلی سینا در ماهشهر اشاره‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫مجسمه‌های هوشمند وزیری در پارک ساعی‪ ،‬پارک باراجین قزوین‪ ،‬قلعه‬ ‫فلک‌االفالک و موزه رختشوی‌خانه زنجان نیز دیده می‌شوند‪.‬‬ ‫تأثیر عمیق مادرش را بر شخصیت و روحیه و هنرش نمی توان نادیده انگاشت‪:‬‬ ‫"جرقه های اولیه از مادر در دامنۀ الوند همدان شروع شد‪ .‬مادری پویا‪ ،‬نستوه‪،‬‬ ‫جسور‪ ،‬شجاع و جستجوگر داشتم و بسیاری از داشته هایم مدیون اویم‪".‬‬ ‫ناصر هوشمند وزیری پس از بیست و اندی سال گالری مجسمه اش را در خیابان‬ ‫فاطمی تعطیل کرد و برای تحقق رویایش به لواسان رفت‪.‬‬ ‫او به محیط زندگی اش در لواسان روح بخشیده و آن را بدل به یک موزه دیدنی‬ ‫کرد و کارگاه های سفال‪ ،‬سرامیک‪ ،‬چوب و فایبرگالس راه اندازی نمود‪ .‬تخصص‬ ‫او در مجسمه سازی با سنگ‪ ،‬بتون‪ ،‬شیشه‪ ،‬استخوان‪ ،‬فایبر گالس‪ ،‬فرفورژه‪ ،‬سفال‪،‬‬ ‫سرامیک و چوب بود‪ ،‬اما به گفته ی خودش‪ ،‬عشق اصلی اش سنگ بود‪.‬‬ ‫وزیری به این بسنده نکرده‪ ،‬به کوه زد و دل کوه را نیز کند و امیدوار بود غارش‬ ‫را به اولین غار موزه ایرانی تبدیل کند‪ .‬او بیشتر غارهای ایران را دیده و از آنجا‬ ‫که عاشق طبیعت است‪ ،‬می خواست محل کار و خوابش نیز در زیر کوه باشد‪.‬‬ ‫دلیل اجرای چنین طرحی را این گونه شرح می داد‪" :‬وقتی در محیط های کاری‬ ‫امکانات کافی نمی دهند‪ ،‬برنامه ریزی وجود ندارد‪ ،‬اجازه جسارت نمی دهند‪ ،‬دلم‬ ‫خواست یک موزه شخصی بسازم‪ ،‬این بود که آمدم به دل طبیعت‪".‬‬ ‫او رؤیاهای بزرگی در سر داشت‪ .‬دوست داشت پهلوانان شاهنامه را در ابعاد‬ ‫واقعی به صورت مجسمه اجرا کند‪ .‬مجسمه سنگی چند متری امیر کبیر را در دل‬ ‫کوه بسازد‪ .‬قلعه های ایرانی را در همانجا و در محیط طبیعی باز سازی کند‪.‬‬ ‫آثار طراحی شده در باغ‌‪ -‬موزه ای که در زمینی به مساحت ‪ 1000‬متر ایجاد‬ ‫کرده بود و آن را اولین غارموزه خصوصی ایران لقب داده‌اند‪ ،‬از داستان‌های‬ ‫شاهنامه فردوسی و فولکلور ایران و فرهنگ اصیل و سنتی ایرانی برگرفته شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫ناصر هوشمند وزیری عاشق کشورش و فولکلورهای آن بود‪ .‬در طرح احیای‬ ‫رختشویخانه زنجان متعلق به دورۀ قاجار‪ ،‬او ‪ ۲۵‬مجسمه از انسان های آن دوره‬ ‫را ساخت که در حال رختشویی و رفت و روب کارشان بودند‪.‬‬ ‫کسانی که گاه گذری و گاه به پیشنهاد دیگران برای دیدن او می آمدند تحت‬ ‫تاثیر کاری قرار می گیرند که او انجام داده بود‪ .‬دفتر یادداشت او پر بود از ابراز‬ ‫احساسات چنین دست کسانی‪( .‬منبع‪ :‬جدید آنالین و رادیو فردا)‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 29‬‬


‫داستان کوتاه‬

‫«عروس»‬ ‫سروش مستور‬ ‫بدترین چیز این است که ناگهان‬ ‫خبر بدی بشنوی و بدتر از آن‬ ‫این است که ده‌ها هزار کیلومتر‬ ‫را از آن سر دنیا با هواپیما و‬ ‫ماشین گز کنی و بیایی تا این خبر‬ ‫بد را بدهی به کسی که منتظر‬ ‫خبر خوب است‪ .‬این دقیقا همان‬ ‫کاری است که پاییز سال گذشته‬ ‫قرار بود انجام دهم‪ .‬نمی‌شد‬ ‫موضوع را با نامه یا تلفن توضیح‬ ‫داد‪ .‬باید صاف توی چشم‌های‬ ‫طرف نگاه می‌کردم و می‌گفتم‬ ‫ناصر‪ ،‬پسرت‪ ،‬تقریبا همه‌ی‬ ‫کارت هایش را باخته است‪ .‬باید‬ ‫می‌گفتم متاسفانه امیدی به‬ ‫زنده ماندنش نیست‪ .‬البد بعد‬ ‫باید بغلش می‌کردم تا روی‬ ‫شانه‌های من اولین قطره‌های‬ ‫شور چشم‌هایش را بریزد‪ .‬گفتم‬ ‫که کار آسانی نیست‪ .‬البته قیافه‬ ‫طرف هم خیلی مهم است‪ .‬اینکه‬ ‫چه شکلی باشد تا تو بتوانی خبر‬ ‫را به ساده‌ترین شکل ممکن‬ ‫بهش بدهی‪ .‬این که مو‌هایش‬ ‫سفید باشد یا نباشد‪ .‬این که‬ ‫صورتش چروک داشته باشد‬ ‫یا نداشته باشد‪ .‬توی این فکر‬ ‫بودم که چیزی پام را لگد کرد‪.‬‬ ‫یکی از مهمان‌دارهای هواپیما‬ ‫با چرخ غذا از کنارم رد شد و‬ ‫گفت‪« :‬معذرت می‌خوام‪ ».‬بس که دست و پا چلفتی‌ام‪ .‬مدام به در و دیوار می‌خورم‪.‬‬ ‫همیشه چیز‌هایم را گم می‌کنم‪ .‬از موبایل گرفته تا عینک و کلید و کارت بانکی و هزار‬ ‫چیز دیگر‪ .‬تا حاال صد بار لیوان یا بشقاب از دستم افتاده کف زمین و به هزار شکل‬ ‫مختلف درآمده‪ .‬وقتی غذا می‌خورم محال است روی یقه پیراهن یا پاچه شلوارم‬ ‫سس یا ماست یا تکه‌ای از غذا نریزم‪ .‬بس که دست و پا چلفتی ام‪ .‬مثال سه روز پیش‬ ‫وقتی توی حیاط دانشکده داشتم بستنی می‌خوردم و تلفنم زنگ خورد و محو شنیدن‬ ‫آن حرف‌ها که شدم‪ ،‬تمام بستنی مثل شمع آب شد توی دستم و گند زد به پیراهن‬ ‫و شلوار و کفش‌هایی که تازه خریده بودم‪ .‬تقریبا ساعت دو صبح بود که هواپیما در‬ ‫فرودگاه تهران نشست روی زمین‪ .‬توی پله‌های هواپیما چنان سوز سردی می‌آمد‬ ‫که احساس کردم استخوان‌هایم یکی یکی دارند ترک می‌خورند‪ .‬بیشتر مردم فقط‬ ‫چشم هایشان دیده می‌شد‪ .‬من عادت نداشتم صورتم را بپوشانم‪ .‬فکر طرف یک‬ ‫لحظه هم از ذهنم بیرون نمی‌رفت‪ .‬عین آدامس چسبیده بود ته مغزم‪ .‬گاهی فکر‬ ‫می‌کردم مثل غده توی مغزم دارد می‌چرخد و می‌چرخد و لحظه لحظه بزرگ تر‬ ‫می‌شود‪ .‬توی اتوبوس طبق معمول صندلی گیرم نیامد‪ .‬خودم را نزدیک در خروجی‬ ‫رساندم و یکی از دستگیره‌های باالی سرم را گرفتم توی دستم‪ .‬عینکم را از توی جیب‬ ‫کتم بیرون آوردم و گذاشتم روی چشم هایم‪ .‬پسر بیست و چند ساله‌ای صاف رو به‬ ‫رویم ایستاده بود و تمام مسیر زل زده بود به من‪ .‬تقریبا تمام موهایش را تراشیده‬ ‫بود یا برایش تراشیده بودند‪ .‬شبیه کسی بود که انگار تازه از زندان فرار کرده‬ ‫است‪ .‬من فقط به مردی فکر می‌کردم که احتماال چند ساعت دیگر باید می‌دیدمش‬ ‫و احتماال بد ترین خبر زندگی اش را به او می‌دادم‪ .‬توی فرودگاه هوا دم بود‪ .‬و کف‬ ‫دستم بد جوری خارش گرفته بود‪ .‬سمت قسمت تحویل بار که رفتم‪ ،‬آدم‌ها حلقه‬ ‫زده بودند دور تسمه حمل چمدان‪ ..‬طوری زل زده بودند به تسمه که انگار قرار‬ ‫است نعش کسی را بیاورند‪.‬‬ ‫توی تاکسی که نشستم‪ ،‬عینکم را درآوردم و گذاشتم روی داشبورد‪ .‬راننده داشت‬ ‫با تلفن حرف می‌زد‪ .‬تقریبا تاس بود‪ .‬در عوض ابروهایش پر پشت بود و مثل برف‬ ‫سفید‪ .‬چشم‌هایم بدجوری سوز می‌زد‪ .‬انگار تویشان اسید ریخته بودند‪ .‬راننده توی‬ ‫تلفن مفهوم حرف نمی‌زد‪ .‬ته همه جمله‌هایش را می‌خورد‪ .‬وسط حرف‌هایش ناگهان‬ ‫سکوت می‌کرد‪ .‬گوشی را که قطع کرد پرسید‪« :‬کجا می‌ری قربان؟» توی ماشین بد‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫جوری بوی پنیر می‌آمد‪ .‬از آن پنیر‌هایی که ده سال پیش توی قلهک‪ ،‬مادرم برایم‬ ‫درست می‌کرد‪ .‬آنقدر خوشمزه می‌شد که دلم می‌خواست تکه‌ای از آن را ببرم‬ ‫توی تخت خوابم و بعد از هر صفحه از کتابی که می‌خواندم یک ذره ازش بخورم‬ ‫و تا آخر شب تخت خواب را حسابی به گند بکشم‪ .‬راننده طوری زد روی ترمز که‬ ‫یک لحظه احساس کردم چیزهایی مثل سنگ ریزه دارد از کله ام پرت می‌شود‬ ‫بیرون‪ .‬سرش را از پنجره بیرون کرد و فریاد زد‪ ” :‬گوساله!” سیگاری تعارفم کرد‪.‬‬ ‫گفت تازه از خارج برایش آورده اند‪ .‬گفت مال اینجا را قبول ندارد و داشت دلیلش‬ ‫را توضیح می‌داد که ناگهان سکوت کرد‪ .‬انگار ساعت‌ها قبلش هم چیزی نگفته باشد‪.‬‬ ‫سیگار را برداشتم و گذاشتم توی جیب کتم‪ .‬زل زدم به دنده ماشینش که دورش‬ ‫را پر کرده بود از چیزهایی که ربطی به هم نداشتند‪ .‬بطری آب و فندک و لنگ و‬ ‫شانه و ساعت مچی و چند کارت ویزیت‪.‬گفتم‪« :‬از کجا پنیر خریدی؟» طوری شکفته‬ ‫شد که انگار خبر برنده شدن توی یکی از حساب‌های بانک را به او داده باشند‪ .‬چند‬ ‫بار ِمن ِمن کرد و گفت‪« :‬بوش رو می‌شنفی؟» داشت توضیح می‌داد از کجا خریده‬ ‫که ناگهان فکرم رفت سمت مردی که باید چند ساعت دیگر او را می‌دیدم‪ .‬یک کلمه‬ ‫از حرف‌های راننده را نمی‌شنیدم‪ .‬اگر او هم شکل راننده‌ای باشد که کنارم نشسته‬ ‫است و هنوز دارد درباره پنیر حرف می‌زند … نه اصال دلم نمی‌خواست این شکلی‬ ‫باشد‪ .‬پیرمرد‌هایی که حتی یک تار مو هم روی سرشان ندارند‪ ،‬تحمل شنیدن اینجور‬ ‫خبر‌ها را ندارند‪ .‬دلیلش پدرم نیست‪ .‬او هم شش سال پیش وقتی صاف توی چشم‬ ‫هاش نگاه کردم و گفتم زنت یا عشقت یا به قول خودت روحت‪ ،‬رفت زیر ماشین‬ ‫یه آشغال عوضی و احتماال تا دو ساعت دیگه هم از این دنیای خراب شده خالص‬ ‫می‌شه مویی روی سرش نداشت‪ .‬پدرم سه سال بعد مرد‪ .‬احتماال از افسردگی‪ .‬برای‬ ‫دفنش نتوانستم بیایم‪ .‬تلفن زدم به خواهرم که شیراز بود و کمی پشت تلفن حرف‬ ‫زدیم‪ .‬انگار می‌خواستیم از چیزی حرف بزنیم که هر دومان دقیقا نمی‌دانستیم چیست‪.‬‬ ‫راننده باز کوبید روی ترمز‪ ٫‬سنگریزه‌ها باز از کله ام پرت شدند بیرون‪ .‬راننده باز‬ ‫فحش داد و دومین سیگارش را روشن کرد‪ .‬توی یکی از بزرگراه‌ها که افتادیم‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫«می‌بینیش؟ عین تازه عروس‌ها می‌مونه ‪ .‬انگار صد قلم آرایش کرده‪ ،‬پدر سوخته‪».‬‬ ‫از پنجره به بیرون نگاه کردم‪ .‬برج میالد در نظر من شبیه عروس نبود‪ .‬بیشتر شبیه‬ ‫آدم بسیار بلندی بود که انگار کله‌اش را آتش زده اند‪ .‬آخرین بار هفت سال پیش‬ ‫دیده بودمش‪ .‬وقتی داشتم می‌رفتم سمت فرودگاه‪ .‬آن روز هم توی تاکسی بودم‬ ‫و تا جایی که می‌توانستم بهش نگاه کرده بودم‪ .‬راننده گفت‪:‬‬ ‫«چی فکر کردی؟ چرا به خودش نرسه؟ اگه دختر منم بود و عروسیش وسط شهر‬ ‫بود همین رو می‌گفتم‪».‬‬ ‫دوباره سکوت کرد‪ .‬انگار که اصال حرفی نزده باشد‪ .‬نمی‌دانم دقیقا درباره چه حرف‬ ‫می‌زد‪ .‬رو به روی هتل که رسیدیم‪ ،‬راننده دوباره کوبید روی ترمز‪ ٫‬پیاده که‬ ‫شدم تاکسی به سرعت دور شد و من یادم آمد عینکم را روی داشبورد ماشین جا‬ ‫گذاشته‌ام‪ .‬گفتم که دست و پا چلفتی‌ام‪.‬‬ ‫ناصر را اولین بار توی رستوران دانشکده دیدم‪ .‬صاف رو به رویم نشسته بود‪ .‬داشت‬ ‫به آشپز رستوران فحش می‌داد‪ .‬صداش آن‌قدر بلند بود که جز من چند نفر دیگر‬ ‫هم زل زده بودند به او‪ .‬تکه‌ای استیک را توی دهانش گذاشت و شروع کرد به‬ ‫جویدن‪ .‬دهانش را مثل ماهی تکان می‌داد‪ .‬زل زد به من و گفت‪« :‬چه جوری این‬ ‫آشغال رو می‌خوریم؟ سگ هم نمی‌تونه بخوردش‪ ».‬چند راست می‌گفت‪ .‬مثل سنگ‬ ‫سفت بود و با لیموناد هم نمی‌شد قورتش داد‪ .‬چاقویی از روی میز برداشت و افتاد‬ ‫به جان استیک‪ .‬قیافه‌اش مثل سالخ‌ها شده بود‪ .‬دندان‌هایش آن‌قدر معلوم بود که‬ ‫می‌شد شمردشان‪ .‬گذاشته بودشان روی هم و البد با تمام توانش فشار می‌داد‪.‬‬ ‫صورتش چروک شده بود‪ .‬چاقو را انداخت روی میز و عرق صورتش را پاک کرد‪.‬‬ ‫گفت‪« :‬معلوم نیست کدوم خری درستش کرده‪ ».‬به استیک توی بشقابش که حاال‬ ‫مثل جسد آش و الش شده بود نگاه کردم‪ .‬گفتم‪« :‬خیلی چاقی!» گفت عاشق دو‬ ‫چیز است؛ یکی پدرش و یکی غذا‪ .‬گفت پدرش تهران توی تاکسی تلفنی کار می‌کند‬ ‫و تقریبا تمام رستوران‌های شهر را می‌شناسد‪ .‬گفت توی این دنیا هیچ چیزی به‬ ‫اندازه غذا خوردن لذت بخش نیست‪ .‬گفت از هیچ کس به اندازه آشپزی که غذا را‬ ‫بد مزه درست می‌کند‪ ،‬بدش نمی‌آید‪ .‬هنوز داشت در مورد غذا حرف می‌زد که‬ ‫خداحافظی کردم و از رستوران زدم بیرون‪.‬‬ ‫بعد‌ها چند بار توی سالن بسکتبال هم دیگر را دیدیم‪ .‬هیکلش به درد بسکتبال‬ ‫نمی‌خورد اما توی دانشکده هیچ ورزشی را به بسکتبال ترجیح نمی‌داد‪ .‬شاید دلیلش‬ ‫من بودم‪ .‬از روز بعد از رستوران‪ ،‬بیش‌تر سراغم می‌آمد‪ .‬ترم چهارم مکانیک بود‪.‬‬ ‫من برق می‌خواندم و درس‌های پایه مان مشرک بود‪ .‬چند بار به او جزوه دادم‪ .‬چند‬ ‫بار هم با هم رفتیم سینما و کافه‪ .‬چند بار هم دعوایمان شد‪ .‬سر این که فکر می‌کرد‬ ‫ازش خوشم نمی‌آید‪ .‬فکر می‌کرد دارم تحملش می‌کنم‪ .‬مدام از پدرش حرف‬ ‫می‌زد‪ .‬می‌گفت هر وقت پشت تلفن به پدرش می‌گوید دلش نمی‌خواهد برگردد‬ ‫ایران‪ ،‬پدرش اول سکوت می‌کند و بعد شروع می‌کند به فحش دادن‪ .‬می‌گفت وقتی‬ ‫فحش می‌دهد صدایش می‌لرزد‪ .‬احتماال چون بغضش گرفته است‪ .‬یک شب قبل از‬ ‫آن اتفاق دعوتش کردم آپارتمانم و برایش ماهی سالمون درست کردم‪ .‬گفت این‬ ‫مزخرف‌ترین ماهی‌ای است که در تمام عمرش خورده است‪.‬‬ ‫صبحانه که خوردم از هتل زدم بیرون‪ .‬کاغذی از جیب شلوارم بیرون آوردم و برای‬ ‫سومین بار نوشته‌اش را خواندم‪ .‬نوشته‌ها انگار پشه‌هایی بودند که مدام از ذهنم‬ ‫فرار می‌کردند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 30‬‬


‫‪ ...‬نمی‌توانستم شکارشان کنم‪ .‬این بار نمی‌خواستم تاکسی بگیرم‪ .‬حوصله شنیدن‬ ‫حرف‌های راننده‌ها را نداشتم‪ .‬مخصوصا که سرم شروع کرده بود به درد گرفتن‪.‬‬ ‫وقتی شب‌ها خوب نمی‌خوابم‪ ،‬این‌طور می‌شوم‪ .‬این بود که پیاده رفتم سمت ایستگاه‬ ‫مترو‪ .‬توی قطار آدم‌ها مثل موریانه توی هم می‌لولیدند‪ .‬در قطار داشت بسته‬ ‫می‌شد که یک نفر انگار گلوله‌ای که از تفنگ شلیک شده باشد‪ ،‬خودش را پرتاب کرد‬ ‫توی قطار و طوری خورد به پهلویم که احساس کردم یکی از دنده‌هایم خرد شد‪.‬‬ ‫قطار که راه افتاد شروع کردم به فکر کردن درباره جمالتی که قرار بود چند دقیقه‬ ‫دیگر مثل تفاله از دهانم پرت شوند بیرون‪ .‬نمی‌دانستم باید از کجا شروع کنم‪ .‬شاید‬ ‫اولین بار بود که می‌خواستم حرف‌های مهمی بزنم‪ .‬یا شاید اولین بار بود که داشتم‬ ‫به حرف‌هایی که قرار بود بزنم این طور با دقت فکر می‌کردم‪ .‬کف دست‌هام باز‬ ‫شروع کردند به خارش‪.‬‬ ‫از ایستگاه مترو تا جایی که قرار بود بروم‪ ،‬ده دقیقه بیش‌تر راه نبود‪ .‬کاغذ را دوباره‬ ‫از جیب شلوارم بیرون آوردم اما این بار به نوشته‌هایش نگاه نکردم‪ .‬مثل کسی بودم‬ ‫که قرار بود مهم ترین امتحان زندگی‌اش را بدهد‪ .‬زل زدم به ساختمان‌های بلند‬ ‫شهر‪ .‬انگار از آخرین باری که اینجا بودم‪ ،‬بلندتر شده بودند‪ .‬با این‌که بدجوری توی‬ ‫ذوق می‌زدند‪ ،‬دلم نمی‌آمد ازشان چشم بردارم‪.‬‬ ‫حوالی ظهر بود که جلو آژانس رسیدم‪ .‬چند راننده توی دفتر آژانس بودند و صدای‬ ‫بلند خنده هایشان بیرون می‌آمد‪ .‬چند بار نفس عمیق کشیدم‪ .‬دست‌هایم می‌لرزید‪.‬‬ ‫انگار می‌خواستم به کسی شلیک کنم‪ .‬یکی از راننده‌های توی دفتر بیرون آمد و من‬ ‫رفتم داخل‪.‬‬ ‫کسی پشت میز نشسته بود و تلفنی را که هر چند ثانیه زنگ می‌خورد‪ ،‬جواب می‌داد‪.‬‬ ‫جدول نیمه حل شده‌ی مجله‌ای روی میزش بود‪ .‬یکی از چشم‌هایش به وضوح کوچک‬ ‫تر از دیگری بود‪ .‬یکی از راننده‌ها روزنامه‌ای را آن‌قدر نزدیک صورتش گرفته بود‬ ‫که نمی دانم از آن فاصله کلمات را چه طور می‌توانست ببیند‪.‬‬ ‫مردی که پشت میز نشسته بود‪ ،‬پرسید‪« :‬کجا تشریف می‌برید‪ ،‬آقا؟»‬ ‫خم شدم روی میز و آهسته گفتم‪ « :‬یه ماشین می‌خواستم‪ .‬می‌خوام چند ساعت در‬ ‫اختیارم باشه‪».‬‬ ‫دسته کاغذی از روی میز برداشت و شروع کرد به نوشتن قبض‪.‬‬ ‫ادامه دادم‪« :‬اگه ممکنه می‌خواستم با آقای نور‌آبادی باشم‪ .‬اینجا کار می‌کنه‪ ،‬درسته؟»‬ ‫تلفن باز زنگ خورد‪ .‬گوشی را برداشت و چیزهایی توی قبض دیگری یادداشت‬ ‫کرد‪ .‬گوشی را که گذاشت قبض اول را داد به من و گفت‪ « :‬بیرون سمت چپ داره‬ ‫ماشینش رو تمیز می‌کنه‪».‬‬ ‫بیرون‪ ،‬پیرمردی که موهاش کوتاه بود و سیخ سیخ‪ ،‬داشت زیر سایه درخت‬ ‫شیشه‌ی جلو پرایدی را دستمال می‌کشید‪ .‬هر شیشه را ده بار تمیز می‌کرد‪ .‬چند بار‬ ‫هم انگشتش را با آب دهانش خیس کرد و روی لکه‌ها مالید‪ .‬ریش‌های کوتاه سفیدش‬ ‫گاهی زیر بعضی پرتوهای آفتاب که از البه الی شاخه‌های درخت عبور کرده بودند‪،‬‬ ‫برق می‌زد‪.‬‬ ‫قبض را که دادم دستش لحظه‌ای به آن نگاه کرد و گفت‪« :‬بفرمایید‪».‬‬ ‫نشستم روی صندلی جلو‪ .‬خودش رفت سمت دفتر آژانس و دقیقه‌ای بعد برگشت‬ ‫و نشست توی ماشین‪ .‬گفتم‪« :‬چند سالی تهران نبودم‪ .‬می‌خواستم چرخی بزنم توی‬ ‫شهر‪ ».‬چند بار استارت زد‪ .‬خودکاری از توی داشبورد برداشت و چیزی کف دستش‬ ‫نوشت‪ .‬ماشین که روشن شد صدای ضعیفی از رادیو آمد‪ .‬معلوم بود از قبل روشن‬ ‫بوده‪ .‬هنوز نمی‌دانستم قیافه‌اش آن طور هست که می‌خواهم یا نه‪ .‬نمی‌خواستم‬ ‫به بعدش فکر کنم‪ .‬داشتم به زمانش فکر می‌کردم‪ .‬شاید بهترین وقت لحظه‌ی‬ ‫خداحافظی باشد‪ .‬درست وقتی از ماشین پیاده شدم‪ .‬بعد می‌توانم فرار کنم و عکس‬ ‫العملش را نبینم‪ .‬راننده گفت‪ « :‬خیلی فرق کرده مهندس‪ »٫‬خمیازه‌ای کشید و ادامه‬ ‫داد‪« :‬تهران رو می‌گم‪ .‬هر روز یه قیافه می‌گیره‪ ».‬صدایش ناصاف و خش دار بود‪.‬‬ ‫انگار سرفه‌ای توی گلوش گیر کرده باشد‪ .‬دکمه‌های پیراهنش را یکی در میان بسته‬ ‫بود‪ .‬زل زدم به قاب عکس کوچکی که به آینه ماشینش آویزان بود‪ .‬عکس پسری بود‬ ‫تقریبا بیست ساله‪ .‬با موهایی فر و سیاه‪ .‬چشم‌هایش گرد بود‪ .‬شبیه همان کسی بود‬ ‫که توی اتوبوس بهم زل زده بود‪ .‬قاب را که این طرف و آن طرف می‌رفت توی‬ ‫دستم گرفتم تا بتوانم آن را با دقت بیشتری نگاه کنم‪ .‬گفت‪« :‬قشنگه؟ قبل از آخرین‬ ‫باری که رفت جبهه ازش گرفتیم‪ .‬سه روز بعد شهید شد‪ ».‬صدای رادیو هنوز همان‬ ‫قدر ضعیف بود‪ .‬کمی مکث کردم و گفتم‪« :‬همین یکی رو داشتی؟» پشت چراغ قرمز‬ ‫که رسیدیم‪ ،‬از زیر صندلی روزنامه‌ای بیرون آورد و شروع کرد به خواندن‪ .‬چند‬ ‫لحظه بیشتر طول نکشید‪ .‬انداختش زیر صندلی و با دستمال شیشه بغل ماشین را تمیز‬ ‫کرد‪ .‬چراغ که سبز شد گفت‪ « :‬یکی دیگه هم دارم‪ .‬شش سال پیش رفت آمریکا‪ ».‬از‬ ‫پنجره به بیرون نگاه کردم‪ .‬زل زدم به کوه‌های رو به رویم‪ .‬پوشیده بودند از برف‪.‬‬ ‫انگار زیر برف دفن شده بودند‪ .‬انگار داشتند فریاد می‌کشیدند تا کسی کمکشان کند‬ ‫از زیر برف بزنند بیرون‪ .‬سر چهار راه که رسیدیم گفتم‪ « :‬گرسنمه‪ .‬میشه یه جایی‬ ‫غذا بخوریم؟» گفت او هم غذا نخورده و توی پامنار کبابی خوبی سراغ دارد‪ .‬گفت‬ ‫سی و دو سال است توی آژانس کار می‌کند و نقطه نقطه‌ی تهران را می‌شناسد‪ .‬بعد‬ ‫شروع کرد به حرف زدن درباره تهران‪ .‬گفت تهران شبیه آدمی است که هر روز‬ ‫قیافه عوض می‌کند و برای هر کسی طوری هست که طرف دوست دارد‪ .‬گفت اینکه‬ ‫من بعد از چند سال بر می‌گردم مثل این می‌ماند که به شهر دیگری آمده‌ام‪ .‬گفت‬ ‫تنها جایی از تهران که هنوز عوض نشده پامناره و به همین خاطر او عاشق پامناره‪ .‬از‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫توی جیب کتم پاکت سیگاری بیرون آوردم و تعارفش کردم‪ .‬گفت‪« :‬ممنون‪ ،‬آقای‬ ‫مهندس‪ ٫‬دکتر از پارسال قدغن کرده‪ » .‬حاال توی یکی از باریک ترین کوچه‌هایی‬ ‫بودیم که توی عمرم دیده ام‪ .‬پیاده رو‌ها آن‌قدر کوچک بودند که سه نفر بیش تر‬ ‫کنار هم جایشان نمی‌شد‪ .‬تقریبا تمام کوچه‌های آن جا مثل هم بودند‪ .‬توی بعضی‬ ‫هایشان بازارچه بود‪ .‬بیشتر دکان دار‌ها بیرون مغازه هایشان ایستاده بودند و یا‬ ‫سیگار می‌کشیدند یا زل زده بودند به ته کوچه‪ .‬آقای نورآبادی گفت‪« :‬می بینی‪،‬‬ ‫مهندس؟ هنوز هم عین چهل سال پیش می‌مونه‪ ».‬راست می‌گفت‪ .‬پدرم هم گاهی‬ ‫برایم از پامنار حرف می‌زد‪ .‬می‌گفت وقتی به آدم‌های آن محله نگاه می‌کنی‪ ،‬انگار‬ ‫همان آدم‌های شصت سال پیش هستند‪ .‬قیافه هایشان ذره‌ای تغییر نمی‌کند‪ .‬پیرمرد‬ ‫هایشان انگار همان پیرمرد‌ها هستند‪ .‬دکان دار هایشان انگار شصت سال است که‬ ‫دم دکان ایستاده اند و به هم زل می‌زنند‪ .‬نورآبادی گفت اینجا یک حمام هم دارد‪.‬‬ ‫می‌گفت پدر بزرگش دالک همین حمام بوده است‪ .‬به کبابی که رسیدیم‪ ،‬راننده من‬ ‫را به صاحب کبابی معرفی کرد و خودش رفت دستشویی‪ .‬زل زدم به سیخ‌های روی‬ ‫منقل‪ .‬تصمیم گرفتم بعد از ناهار همه چیز را به او بگویم‪ .‬فکر کردم این طوری بهتر‬ ‫است‪ .‬مهم این بود که از کجا شروع کنم‪ .‬یاد قاب عکس توی ماشین افتادم‪ .‬داشتم‬ ‫جمالتم را مثل پازل توی ذهنم می‌چیدم‪ .‬از پنجره‌ی کبابی زل زدم به ساختمان‌های‬ ‫قدیمی و رنگ پریده‌ی توی کوچه‪ .‬نورآبادی که از دستشویی آمد‪ ،‬مستقیم رفت‬ ‫سمت پیرمردی که پای منقل ایستاده بود‪ .‬چهار شانه بود و قد بلند‪ .‬نورآبادی کمی‬ ‫از نان سنگک کنار منقل داد دستم و گفت‪ « :‬بخور مهندس‪ ٫‬یه پامناره و یه نون‬ ‫سنگک‪ ».‬تقریبا همه اهالی محل‪ ،‬او را می‌شناختند‪ .‬داشت به پیرمردی که پشت منقل‬ ‫ایستاده بود می‌گفت کباب‌ها را مثل همیشه آبدار در بیاورد‪ .‬داخل کبابی به قدری‬ ‫شلوغ بود انگار همه سر یک میز نشسته بودند‪ .‬صندوق دار تا چشمش به نورآبادی‬ ‫افتاد‪ ،‬به ته سالن که میز دو نفره‌ای خالی بود اشاره کرد‪ .‬پشت میز که نشستیم‬ ‫نورآبادی شروع کرد به ذکر گفتن‪ .‬گفت غذا را خوشمزه تر می‌کند‪ .‬گفت این را‬ ‫توی جبهه به منصور‪ ،‬پسرش گفته‌اند‪ .‬زل زدم به دکمه‌های پیراهن نورآبادی و‬ ‫گفتم‪« :‬از امریکا اومده‌ام و دو هفته دیگه برمی‌گردم‪ ».‬دستی به ریش‌هایش کشید و‬ ‫گفت‪« :‬کجا درس می‌خونی؟ منظورم اینه کجای امریکا درس می‌خونی؟»‬ ‫گفتم‪« :‬دانشگاه میامی در فلوریدا‪ ».‬گفت پسرش هم برای تحصیل رفته است آنجا‪.‬‬ ‫غذا را که آوردند با اشتها شروع کرد به خوردن‪ .‬من هم خواستم شروع کنم که‬ ‫چنگال از دستم افتاد زمین و به پیشخدمت گفتم چنگال دیگری بیاورد‪ .‬بس که دست‬ ‫و پا چلفتی ام‪ .‬با خودم گفتم باید سر همین میز کار را تمام کنم‪ .‬باید اسلحه را‬ ‫بردارم و صاف شلیک کنم توی مغزش‪ .‬نمی‌دانم تحمل دیدن جنازه اش را دارم یا‬ ‫نه‪ .‬دو پیاز با غذایش خورد‪ .‬من پیاز دوست نداشتم و سر همین قضیه کلی بهم غر‬ ‫زد‪ .‬گفت کوبیده بدون پیاز مثل ساندویچ بدون خیار شور و گوجه است‪ .‬داشتم به‬ ‫قیافه‌های مشتری‌ها نگاه می‌کردم‪ .‬قیافه هایشان مثل محله و ساختمان‌ها و در و‬ ‫دیوار رستوران قدیمی بود‪.‬‬ ‫پیشخدمت که ظرف‌های روی میز را جمع کرد‪ ،‬از راننده خواستم چند دقیقه دیگر‬ ‫بنشیند‪ .‬کبابی کمی خلوت تر شده بود‪ .‬می‌خواستم موضوع را به نورآبادی بگویم که‬ ‫جمله‌ها مثل ماهی توی ذهنم لیز خوردند‪ .‬دست‌هایم را که داشت می‌لرزید به هم‬ ‫گره زدم و آخر سر گفتم گفتم‪« :‬بریم قلهک‪».‬‬ ‫سوار ماشین که شدیم دلم نمی‌آمد از پامنار بزنیم بیرون‪ .‬انگار چیزی این جا گم‬ ‫کرده بودم‪ .‬انگار بخش مهمی از زندگی ام را قرار بود جا بگذارم این جا و بروم‪.‬‬ ‫اگر وقت داشتم بیشتر می‌ماندم‪ .‬زل زدم به دکان دار‌ها و بازارچه و کاروانسرا‌ها و‬ ‫حمامی که حاال رو به رویش بودیم‪ .‬کاش می‌شد بروم داخلش و دوش بگیرم و کسی‬ ‫که شبیه پدرم بود پشتم را کیسه بکشد‪.‬‬ ‫قلهک پر از کوچه باغ بود‪ .‬توی هر کوچه جوی آبی بود که آدم دلش می‌خواست از‬ ‫دم غروب تا نیمه شب کنارش بنشیند و سیگار بکشد و پاهایش را تا زانو توی آب‬ ‫نسبتا زاللش فرو کند‪ .‬از راننده خواستم برویم توی کوچه‌ای که خانه پدری مان آن‬ ‫جا بود‪ .‬پیدا کردنش سخت بود‪ .‬من پانزده سال بیشتر آن جا زندگی نکردم‪ .‬قلهک‬ ‫بر عکس پامنار خیلی عوض شده بود‪ .‬آقای نورآبادی باز چیزی کف دستش نوشت‬ ‫و گفت‪ « :‬احتماال اسم کوچه‌ش عوض شده‪ ،‬مهندس‪ »٫‬االن وقتش بود‪ .‬همه چیز آرام‬ ‫بود و من هم می‌دانستم چه باید بگویم‪ .‬از راننده خواستم ماشین را پارک کند‪ .‬پیاده‬ ‫شدیم و نشستیم کنار جوی آب‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)41‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 31‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪421‬‬ ‫(يک نويسنده ی نامدار)‬

‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)43‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نویسنده ی نامدار روس که عنوان يکی از داستان‬ ‫های معروفش را در میانه ی جدول این شماره ی‬ ‫"فرهنگ ‪ "bc‬می بینید ‪ -‬نگریستن و نظاره کردن‬ ‫‪ -2‬مردم عادی و غالبًا بی سواد ‪ -‬یگانه و ی ّکه ‪ -‬پژواک‬ ‫ واحد شمارش انسان و شتر‬‫‪ -3‬گنگ و بی زبان ‪ -‬مویی که بر پلک می روید ‪-‬‬ ‫پرستش خدای یگانه‬ ‫‪ -4‬رگ گردن یا همان رگ جان ‪ -‬آشکار کردن و ارائه‬ ‫نمودن‬ ‫‪ -5‬پیامبر نقاش ‪ -‬ساغر ‪ -‬دمل یا ورم عفونی در لثه یا‬ ‫هر نقطه ی بدن‬ ‫‪ -6‬شبیه ‪ -‬سه تا از رنگ ها‬ ‫‪ -7‬زر یا سیم که گذاخته و در ناوچه ریخته و به صورت‬ ‫شوشه یا میله در آورده باشند ‪ -‬شگرد و فوت و فن ‪-‬‬ ‫درفش و پرچم‬ ‫‪ -8‬از نامدارترین ویولونسل نوازان جهان ‪ -‬درخت جوان‬ ‫‪ -9‬از گل های خوشبو ‪ -‬ارزش و بها‬ ‫‪ -10‬مکان خرید و فروش اوراق بهادار و سهام ‪ -‬نوعی‬ ‫غذای گوشتی که بویژه در ساندویچ فروشی ها عرضه‬ ‫می شود‬ ‫‪-11‬شکلک ‪ -‬از ویتامین ها ‪ -‬از میوه ها‬ ‫‪ -12‬روحانیان اهل ریا و زهدفروش ‪ -‬شهری در شمال‬ ‫استان فارس‬ ‫‪ -13‬از رنگ ها ‪ -‬فراسو ‪ -‬پیامبری‬ ‫‪ -14‬در افسانه های دینی نام فرمانروای بابِل است که‬ ‫حضرت ابراهیم را در آتش افکند ‪ -‬از تقسیمات کشوری‬ ‫قدیم که مطابق شهرستان امروزی است‬ ‫‪ -15‬نوعی ساز زهی روسی ‪ -‬طعم ‪ -‬نام مخترع و نیز‬ ‫نام الفبای تلگراف‬ ‫‪ -16‬تنپوش درختان ‪ -‬از چهارپایان اهلی برای سواری یا‬ ‫بارکشی ‪ -‬آبروباخته ‪ -‬کم خرد و کندذهن‬ ‫‪-17‬دستگاهی برای ردیابی هواپیماها ‪ -‬دزدی اندک و‬ ‫حقیر‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬از سنگ های گرانبهای سرخ رنگ ‪ -‬از ورزش های‬ ‫رزمی ‪ -‬جانوری درنده از خانواده ی گربه سانان‬ ‫‪ -2‬آرام و آهسته ‪ -‬نام دیگر رودخانه ی جیحون ‪ -‬کتاب‬ ‫مقدس هندوان ‪ -‬ثروتمند و غنی‬ ‫‪ -3‬داشتن طبع بلند و عالی ‪ -‬پارسا و عابد مسیحی و‬ ‫دیرنشین ‪ -‬تیپا‬ ‫‪ -4‬رطوبت و خیسی ‪ -‬بله ی عامیانه ‪ -‬داستان عشق او‬ ‫به رامین را فخرالدین اسعد گرگانی به نظم در آورده‬ ‫است ‪ -‬جهان‬ ‫‪ -5‬شهری در استان آذربایجان شرقی ‪ -‬از ضمیرهای‬ ‫فاعلی ‪ -‬از حرف های الفبا ‪ -‬شهری در استان فارس‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪ -6‬خصوصیت و خاصیت ‪ -‬پژوهشگر و شناسنده ی‬ ‫آثار باستانی‬ ‫‪ -7‬اثر آلودگی به چیزی بر لباس یا چیز دیگر ‪ -‬شهری‬ ‫کوچک در استان یزد‬ ‫‪ -8‬هر قسمت از یک بازی تنیس ‪ -‬پاداش ‪ -‬شهری‬ ‫در انگلستان‬ ‫‪ -9‬شهری در خراسان ‪َ -‬فک‬ ‫‪ -10‬کرم زده و انگل دار ‪ -‬حافظه و خاطره ‪ -‬بندی‬ ‫که بر روی رودخانه ها می بندند‬ ‫‪ -11‬سازمان بین المللی هوایی ‪ -‬از میوه های‬ ‫گرمسیری‬ ‫‪ -12‬شهری در مراکش ‪ -‬کودک تازه به دنیا آمده‬ ‫‪ -13‬نوعی وسیله ی بازی و نیز نوعی جنگ افزار ‪-‬‬ ‫جشن و سور ‪ -‬نشانه ی مفعول بی واسطه ‪ -‬داستانی‬ ‫نوشته ی داستایفسکی نویسنده ی نامدار روس‬ ‫‪ -14‬جانوری که به آن موش خرما نیز می گویند‬ ‫ درخت خرما ‪ -‬نیروها و توان ها ‪ -‬از حشره های‬‫خون آشام‬ ‫‪ -15‬همنشینی و الفت ‪ -‬خرمن ماه ‪ -‬از شهرهای‬ ‫بزرگ کشور آمریکا‬ ‫‪ -16‬آمیزه ای از آب و آهک و خاک و شن که برای‬ ‫پی ریزی ساختمان به کار می رود ‪ -‬نوعی مار ‪ -‬شیمی‬ ‫ترکیبات کربن دار ‪ -‬رفت و آمد‬ ‫‪ -17‬بله ‪ِ -‬‬ ‫خاطر جمع و به دور از تشویش و دغدغه‬ ‫‪ -‬آیین ها و رسوم‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 32‬‬


‫جدول واژه يابی دوهفته نامه ی‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬

‫(طراح جدول‪ :‬بهمن ‪ -‬ونکوور)‬ ‫واژه های زير را می توانید در جدول واژه‬ ‫يابی این هفته بیابید‪ .‬این واژه ها از جهت های‬ ‫گوناگون ‪ -‬چپ به راست یا برعکس‪ ،‬باال به پایین‬ ‫یا برعکس‪ ،‬مورب از همه ی جهت های ممکن‬ ‫ نوشته شده اند و در جاهایی می توانند تالقی‬‫کرده یا ادغام شده باشند‪.‬‬ ‫آرزوهای بزرگ ‪ -‬آسوده ‪ -‬آشپزی ‪-‬‬ ‫آشکارا ‪ -‬ارداویراف نامه ‪ -‬ارنواز ‪ -‬ارومیه‬ ‫ استاندار ‪ -‬انسانی ‪ -‬بادبادک بازی ‪-‬‬‫بدرنگ ‪ -‬بررسی و بازبینی ‪ -‬بگونیا ‪ -‬بیگانه‬ ‫ پاکباز ‪ -‬جامه و زیور ‪ -‬خراسان و گیالن ‪-‬‬‫ِ‬ ‫خزان برگریز ‪ -‬خشمگین ‪ -‬داالهو ‪ -‬درفش‬ ‫ دزدان دریایی ‪ -‬دزدان و راهزنان ‪-‬‬‫دلبند ‪ -‬راز و نیاز کردن ‪ -‬رگبار ‪ -‬زلزله‬ ‫ زیبایی و شیوایی ‪ -‬سایگون ‪ -‬شادابی ‪-‬‬‫شاخ و شانه کشیدن ‪ -‬شراب ‪ -‬شیروانی‬ ‫ شیلی ‪ -‬فالوده و بستنی ‪ -‬فراخور ‪ -‬کالبد‬‫ کاندیدا ‪ -‬کپنهاگ ‪ -‬گرگ و گوسفند ‪-‬‬‫گلپر ‪ -‬گمراهی ‪ -‬گیبون ‪ -‬مانیتوبا ‪ -‬میدان‬ ‫بهارستان ‪ -‬نازنین ‪ -‬نان آور ‪ -‬نام آوران ‪ -‬ناو‬ ‫هواپیمابر ‪ -‬نگارستان ‪ -‬هدر دادن ‪ -‬همای‬ ‫و همایون ‪ -‬همزبان ‪ -‬هندوانه ‪ -‬یکسان‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 33‬‬


‫شعر امروز‬

‫ ‬

‫چند شعر از‪:‬‬

‫شمس لنگرودی‬

‫‪-1‬‬

‫بر دکه روزنامه فروشی‬

‫باران‬

‫به شکل الفبا می بارد‬

‫دوست دارم‬

‫چند حرف و شاخه گلی در منقارم بگیرم‬

‫و منتظرت بمانم‬

‫باران عصر‬

‫موزون و مقفا‬

‫می بارد‬ ‫می بارد‬ ‫می بارد‬ ‫و تو‬

‫دیر کرده ای‬

‫گل ها‬

‫مثل پرندگان به دام افتاده در کف من می لرزند‬

‫تو نخواهی آمد‬ ‫و شعر‬

‫داستان پرنده یی ست‬

‫که پرواز را دوست دارد و‬

‫بالی ندارد‪.‬‬

‫‪-2‬‬

‫آنقدر به تو نزدیک بودم‬ ‫که تو را ندیدم‬

‫در تاریکی خود‪ ،‬به تو لبخند می‌زنم‬ ‫شکرانه ی روزهایی‬ ‫که کنار تو‬

‫راه رفته‌ام‪.‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪-3‬‬

‫هدیه ام از تولد‬

‫گريه بود‬

‫خنديدن را تو به من آموختی‬ ‫سنگ بوده ام‬

‫تو كوهم كردی‬

‫برف بوده ام‬

‫تو آبم كردی‬

‫آب می شدم‬

‫تو خانه دريا را نشانم دادی‬

‫می دانستم گريه چيست‬

‫خنديدن را‬

‫تو به من هديه كردی‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 34‬‬


‫بازار امالک‬

‫فروش آپارتمان در ونکوور‬ ‫بخش چهارم‪ :‬مراحل آماده سازی آپارتمان برای فروش (‪)1‬‬

‫مهدی عباس زاده‪،‬‬ ‫دکترای مهندسی سازه‬ ‫و کارشناس حرفه ای مسکن‬

‫درقسمت قبلی به نحوه انتخاب بهترین استراتژی‬ ‫قیمت گذاری جهت فروش ملک در ونکوور پرداختم‪.‬‬ ‫پس از تعیین آن‪ ،‬در طی این قسمت و قسمت بعدی‬ ‫به تشریح مراحل آماده سازی آپارتمان برای ارائه‬ ‫در بازار جهت فروش خواهم پرداخت‪.‬‬ ‫هنگامیکه قصد فروش ملکی را دارید یک از مهمترین‬ ‫اصول در فروش موفق‪ ،‬برانگیختن احساسات خریدار است و اینکه شما تنها یکبار این شانس‬ ‫را دارید که حداکثر تاثیر را بر روی خریدار بگذارید‪ .‬آماده کردن صحیح آپارتمان برای‬ ‫فروش منجر به دریافت پیشنهاد خرید بهتر و در مدت زمانی کوتاهتر می شود‪.‬‬ ‫ برانگیختن احساس خریدار نسبت به ملک‬‫اغلب خریداران بر اساس حسی که نسبت به یک خانه پیدا می کنند اقدام به خرید آن می‬ ‫کنند‪ .‬خریداران دوست دارند که احساس راحتی در خانه داشته باشند و به آن اصطالح ًا‬ ‫دل بسته شوند (یا آن را شبیه فضائی که در ذهن دارند تصور می کنند) و همچنین حس‬ ‫کنند که خانه را به قیمت مناسب می خرند‪ .‬خریدارانی که خوب پول می دهند همیشه‬ ‫دنبال خانه های تمیز‪ ،‬مرتب و آماده تملک و اسباب کشی هستند‪.‬‬ ‫یکی از مهمترین فاکتورها از نظر خریداران آپارتمان‪ ،‬فضای فیزیکی و موجود آن است‬ ‫حال این فضا می خواهد مساحت واقعی واحد باشد یا اندازه ظاهری آن‪ .‬آماده سازی‬ ‫مناسب آپارتمان در بزرگتر جلوه دادن آن در نگاه خریداران و در نتیجه افزایش ارزش‬ ‫ادراکی (‪ )Perception Value‬آن بسیار موثر است‪ .‬در اینجا به بررسی کارهایی که در‬ ‫آماده سازی خانه برای فروش می بایست صورت گیرد می پردازیم‪:‬‬

‫بوده و صرف ًا جنبه آشنایی با نکات مهم در فروش آپارتمان در ونکوور را دارد‪ .‬برای‬ ‫موارد خاص حتم ًا میبایست با وکیل خود و یا افراد متخصص در این زمینه مشورت نمایید‪.‬‬ ‫هدف بنده از ارائه مقاالت در زمینه ساختمان و مسکن‪ ،‬صرفًا اطالع رسانی و آگاهی بخشی‬ ‫به هموطنان عزیز و کمک به ارتقاء دانش و همچنین انتخاب هوشیارانه و مطمئن جهت‬ ‫بهترین خرید در بخش مسکن که بزرگترین سرمایه مالی هر شخص است می باشد‪.‬‬ ‫اینجانب با داشتن بیش از ‪ 18‬سال تجربه کاری و دانشگاهی در صنعت ساختمان آمادگی‬ ‫خود را جهت هرگونه مشاوره و پاسخگوئی به سواالت شما عزیزان در زمینه خرید و‬ ‫فروش امالک مسکونی‪ ،‬تجاری و پیش فروش اعالم میکنم‪ .‬شما می توانید دیگر مقاالت‬ ‫و آخرین اطالعات بازار مسکن را در وب سایت و یا صفحه فیس بوک ‪Royahomes‬‬ ‫پیگیری نمایید‪.‬‬ ‫‪info@MahdiAbbaszadeh.ca‬‬ ‫‪www.facebook.com/Royahomes‬‬

‫ نظافت و تمیزی‬‫آپارتمان شما باید از تمیزی برق بزند! واحد باید تا سرحد ممکن در زمان بازدید و عکس‬ ‫برداری تمیز باشد‪ .‬تمیزی همه گوشه ها و کنارهای خانه شاید برای شما مهم نباشد‪ ،‬ولی‬ ‫خیلی از خریداران تمام این موارد کوچک را چک می کنند و برایشان اهمیت دارد‪ .‬اگر‬ ‫شما تمایل ندارید یا نمی توانید نظافت کنید از خدمات شرکتهای نظافتی کمک بگیرید‪ .‬از‬ ‫به کار بردن خوشبو کننده های قوی اجتناب کرده و از دست بوی بد حیوانات خانگی و یا‬ ‫بوهای شدید دیگر با بخارشوی کردن موکتها و فرشها توسط افراد حرفه ای خالص شوید‪.‬‬ ‫اگر سیگار می کشید‪ ،‬تا زمانیکه خانه برای فروش در مارکت گذاشته شده حتمًا این کار‬ ‫را در بیرون خانه انجام دهید‪.‬‬ ‫ مرتب و منظم بودن‬‫فضاهای مرتب از فضاهای نامنظم و نامرتب بزرگتر به نظر می رسند‪ .‬اندازه ظاهری بر‬ ‫ارزش ادراکی خانه تاثیرگذار است‪ .‬هر چیزی در خانه می بایست در جای مخصوص به‬ ‫خودش قرار گیرد‪ .‬امنیت خانه و متعلقات شما جزو اولویتهای مشاور امالک شما در زمان‬ ‫بازدید از خانه (‪ )Open House‬است‪ .‬اطمینان از اینکه اشیاء کوچک قیمتی نظیر ساعت‪،‬‬ ‫وسایل الکترونیکی مثل موبایل‪ ،‬تبلت و لپ تاپ‪ ،‬طال و جواهرات و ادکلن های گرانقیمت‬ ‫دور از دسترس گذاشته شده اند خطر سرقت آنها را از بین می برد‪.‬‬ ‫ تعمیرات جزئی و الزم‬‫اگر شما همیشه دنبال بهانه ای برای فرار از تعمیر چکه کردن شیر آب یا کفپوش تخریب‬ ‫یا شکسته شده خانه می گشتید اکنون دیگر زمان تعمیر و رسیدگی به آن فرا رسیده‬ ‫است‪ .‬خیلی از خریداران یا واقعًا نمی دانند که چقدر این تعمیرات جزئی‪ ،‬ساده و راحت‬ ‫بوده و از آن می ترسند و یا اص ً‬ ‫ال دوست ندارند درگیر و گرفتار دردسرهای آن شوند‪.‬‬ ‫خریداران با تجربه تر‪ ،‬از این موضوع که خانه نیاز به انجام این تعمیرات جزئی دارد به‬ ‫دنبال راهی برای گرفتن تخفیف در قیمت می گردند‪ .‬اگر همه چیز در آپارتمان شما در‬ ‫وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد خریداران واقعی اهرم فشار کمتری در مذاکره بر سر‬ ‫قیمت با شما خواهند داشت‪ .‬همچنین در واحدی که آماده برای فروش گذاشته شده می‬ ‫بایست تمام لوازم برقی آشپزخانه نظیر یخچال و اجاق گاز و‪ ...‬و همچنین سیستمهای اصلی‬ ‫نظیر سیستم حرارتی و ‪ ...‬آن در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫الزم به ذکراست که نویسنده وکیل حقوقی نبوده و مطالب ارائه شده در باال بسیار کلی‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 35‬‬


‫دانش و فن آوری‬

‫سرباز پرنده‬ ‫فرهاد بهرامی‬

‫طرح عقاب در ایرباس‬ ‫شرکت ایرباس به تازگی طرح تازه‌ای را معرفی کرده که در آن یک هواپیما شبیه‬ ‫به یک عقاب در قرارگیری بال‌ها‪ ،‬طراحی شده است‪.‬‬ ‫در این هواپیما بال‌هایی که در باالی بدنه هواپیما قرار گرفته‌اند قابلیت انعطاف‬ ‫زیادی دارند که این عامل می‌تواند مصرف انرژی را در هنگام پرواز و در‬ ‫جریان‌های مختلف هوا کاهش دهد‪.‬‬ ‫از طرفی این نوع طراحی که احتماال در آینده با مواد جدید در صنعت هوایی‬ ‫امکان‌پذیر خواهد شد‪ ،‬سبب افزایش قدرت مانورپذیری هواپیما می‌شود‪.‬‬ ‫در طراحی این هواپیما از موتورهای ملخ دار استفاده شده است و گفته شده این‬ ‫موتورها به‌صورت هیبریدی خواهند بود‪.‬‬ ‫سال‌هاست موتورهای توربینی گازی در صنایع هوایی کاربرد دارند که اصول‬ ‫کارکرد تمامی آنها احتراق سوخت در محفظه احتراق و حرکت دادن پره توربین‌ها‬ ‫و ایجاد نیروی رانش است‪.‬‬ ‫هم اکنون شرکت‌های هوایی به دنبال طرحی هستند تا طراحی هواپیماها را‬ ‫دگرگون کنند‪ .‬چندی پیش در طرحی که کی‌ال‌ام و چند مرکز دانشگاهی ارائه‬ ‫داده‌ بودند‪ ،‬هواپیمایی دارای ساختار وی شکل طراحی شده بود‪ .‬در این محصول‬ ‫دو موتور در بخش انتهایی هواپیما قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫به گفته ارائه‌دهندگان طرح‪ ،‬این هواپیما ‪ ۲۰‬درصد کمتر سوخت مصرف می‌کند‬ ‫و با طول کمتر‪ ،‬برای تعداد مسافران بیشتری جا داد‪.‬‬ ‫علت انفجار دراگون‬ ‫شرکت اسپیس‌ایکس باالخره دلیل انفجار دراگون را در سه ماه قبل اعالم کرد‪ .‬این‬ ‫فضاپیما قرار بود فضانوردان ناسا رابه ایستگاه فضایی بین‌المللی برساند‪.‬‬ ‫دلیل این ناکامی انفجار کپسول فضاپیما بوده است‪ .‬این انفجار که البته تلفات جانی‬ ‫نداشت چندین ماه ارسال فضاپیما به فضا را به تاخیر انداخته است‪ .‬البته نسخه‬ ‫آزمایشی بود که منفجر شد و نسخه نهایی در حال اصالح و تکمیل است‪.‬‬ ‫دلیل انفجار کپسول هم خروج بخشی از سوخت از یکی از شیرها بوده است‪ .‬حاال‬ ‫مشخص شده نشتی شامل مقدار کمی نیتروژن تترواکسید بوده است‪ .‬این نشتی‬ ‫سبب انفجار‌های پشت سر هم در فضاپیما شده است‪.‬‬ ‫بیشتر فضاپیماها از طریق موشک‌های سایوز روسی به سمت ایستگاه فضایی‬ ‫بین‌المللی می‌روند‪.‬‬

‫این روزها سرباز پرنده فرانسوی سر و صدای زیادی به پا کرده‌است‪ .‬از طرفی‬ ‫شرکت ایرباس طرحی را برای هواپیماهای آینده معرفی کرده که از عقاب در‬ ‫طراحی بدنه آن الهام گرفته شده است‪.‬‬ ‫زاپاتا‪ ،‬از آسمان تا آب‬ ‫فرانکی زاپاتا‪ ،‬یک مخترع فرانسوی دستگاه پرنده‌ای ساخته که با ایستادن روی آن‬ ‫می‌توان به صورت عمودی از روی زمین بلند شد و شروع به پرواز در ارتفاع کم‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫البته ایده این دستگاه جدید نیست و در گذشته هم به شکل دیگری استفاده شده‬ ‫بود‪ .‬این دستگاه از چندین موتور میکروجت استفاده می‌کند که در صفحه‌ای زیر‬ ‫پای خلبان آن قرار گرفته است‪ .‬سوخت هم از کوله‌پشتی فرد پرنده تامین می‌شود‪.‬‬ ‫موتورهای مینی‌جت استفاده شده برای این دستگاه از نوع سانتریفیوژ و مشابه‬ ‫هواپیماهای مدل کنترلی هستند‪.‬‬ ‫این اختراع با حضور در روز باستیل در پاریس و در رژه معرف نیروهای نظامی‬ ‫این کشور در مقابل رئیس جمهور فرانسه خبرساز شده بود‪.‬‬ ‫مخترع دستگاه قصد داشت کانال مانش بین فرانسه و انگلیس را طی کند که به‬ ‫دلیل اشتباه در هنگام سوخت‌گیری از یک قایق‪ ،‬در میانه راه به دریا افتاد‪.‬‬ ‫سازنده وسیله ادعا می‌کند این پرنده می‌تواند تا سه هزار متر اوج بگیرد و به‬ ‫سرعت ‪ ۱۵۰‬کیلومتر در ساعت برسد‪.‬‬ ‫پیش‌تر وسیله ای به نام جت‌پک عرضه شده بود شبیه اختراع فرانکی زاپاتا‪ :‬کوله‬ ‫پشتی که با موتور مینی‌جت می‌توانست چندین دقیقه پرواز کند و موتور آن هم‬ ‫حدود ‪ ۲۰۰‬اسب بخار قدرت داشت‪.‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫گرمای هوا در ایران و اخطار برای ایمنی پرواز‬ ‫یکی از دالیلی که در برخی از سوانح هوایی ایران باعث سقوط هواپیما یا مشکالت‬ ‫دیگر شده‪ ،‬گرمای هوای برخی مناطق ایران است‪.‬‬ ‫رضا جعفر‌زاده‪ ،‬مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری‪ ،‬به خبرگزاری‬ ‫فارس گفته است «اگر شرایط جوی و گرما به گونه‌ای باشد که تشخیص داده شود‬ ‫برای ایمنی پرواز مخاطراتی ایجاد می‌شود‪ ،‬طبق دستور‌العمل یا نباید آن پرواز‬ ‫انجام ‌شود و یا با اجرای موارد‌ و دستورالعمل‌هایی نظیر سبک کردن هواپیما با‬ ‫کاهش بار یا کاهش تعداد مسافر‪ ،‬تالش می‌شود ایمنی به بهترین وجه در پرواز‬ ‫رعایت شود‪».‬‬ ‫او توصیح داده است «اگر شرکت هواپیمایی تشخیص دهد که به دلیل گرمای زیاد‬ ‫و احتمال به خطر افتادن ایمنی‌ پرواز‪ ،‬هواپیما باید سبک‌تر شود‪ ،‬بنابراین الزم است‬ ‫بار مسافر از هواپیما خارج شود‪ ،‬ضرورت دارد حتم ًا این موضوع‌ به اطالع مسافر‬ ‫رسانده شود‪ ،‬در واقع آنچه که مربوط به مسافر است نظیر ساعت پرواز‪ ،‬تاخیرات‬ ‫پروازی‪ ،‬بار مسافر و غیره‪ ،‬حتما باید توسط شرکت هواپیمایی و کرو به مسافر‌‬ ‫اطالع‌رسانی شود»‪.‬‬ ‫تشکیل نیروی فضایی در نیروی هوایی فرانسه‬

‫زمزمه‌ها در جهان‪ ،‬خبر از‬ ‫یک رقابت فضایی جدید‬ ‫می‌دهد و حاال فرانسه هم‬ ‫به دنبال تشکیل یک نیروی‬ ‫فضایی است‪.‬‬ ‫آنگونه که رویترز گزارش‬ ‫داده امانوئل مکرون‪،‬‬ ‫رئیس‌جمهور فرانسه‪ ،‬از‬ ‫تشکیل فرماندهی فضایی‬ ‫در زیرمجموعه نیروی‬ ‫هوایی این کشور خبر‬ ‫داده است‪ .‬او قصد دارد‬ ‫در آینده نزدیک نیروی‬ ‫هوایی این کشور را به نیروی هوا فضای فرانسه تبدیل کند‪.‬‬ ‫این کشور قصد دارد تا سال ‪ ۲۰۲۵‬در بخش فضایی حدود ‪ ۳.۶‬میلیارد یورو‬ ‫سرمایه‌گذاری کند‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 36‬‬


‫تاريخ‬

‫پیکر تراشی و سنگ تراشی هخامنشیان‬ ‫نوشته "هنری فرانکفورت"‬ ‫ترجمه "علی اصغر سلحشور"‬ ‫هنگامی که کوروش در سال ‪539‬‬ ‫ق‪.‬م بر بابل غلبه یافت‪ ،‬خود را به‬ ‫عنوان "شاه بابل" معرفی کرد که‬ ‫داللت بر حوزه ای فراتر از سنت ها‬ ‫و قلمرو بومی پارسیان می کرد‪ .‬هنر‬ ‫میان رودانی به مقتضای خود در‬ ‫این فرمانبرداری مشارکت داشت و‬ ‫پارسیان از این هنر وام گرفتند‪ .‬کاخ‬ ‫های هخامنشیان‪ ،‬مانند کاخهای میان‬ ‫رودان با تراس های بزرگ مصنوعی‬ ‫و نیز دروازه هایی که با دیو – خدایان‬ ‫بالدار و گاوهای بالدار با سر انسان‬ ‫(الماسو) نگهبانی می شد‪ ،‬بودند‪.‬‬ ‫دیواره های آن با آجرهای لعاب دار‬ ‫و نیز کاشی های چند رنگ لعاب دار‬ ‫و الواح و قاب های سنگی تزیین شده‬ ‫بود‪ .‬خدای پارسی که تا کنون تصویر‬ ‫نمی شد‪ ،‬اکنون به صورت پیکره ای‬ ‫در قرص بالدار مانند خدای آشور‬ ‫که برای قرن های متمادی در هنر‬ ‫یادمانی آشور تصویرگری می شد‪ ،‬تصویر شد‪ .‬این وام گیری خاص‪ ،‬بیانگر این نکته است‬ ‫که پارسیان خود را با فرم های هنری میان رودان تطابق دادند‪ .‬بسیار غیر محتمل است‬ ‫که مفهوم مرتبط با اهورامزدا به هر نحوی متاثر از ظاهر این تصویر مذهبی در کاخ‬ ‫سلطنتی بوده باشد‪ .‬و نه گاو با سر انسانی و دیگر موجودات ترکیبی وام گرفته شده با‬ ‫همان خصیصه های یکسان‪ ،‬برای پارسیان از مردمانی که از آنها دریافت داشتند‪ ،‬تنها‬ ‫تقلید صرف بوده است‪ .‬در حقیقت ‪ ،‬در ابتدا در مورد فرم‪ ،‬پارسیان موارد مشخصی‬ ‫را از هنر و معماری میان رودان استفاده کردند که از این نمونه در مورد پیکره ای که‬ ‫احتماالً مربوط به دوران حکومت کوروش بزرگ بوده است می توان مثال آورد‪ .‬این‬ ‫پیکره‪ ،‬فرشته بالدار پاسارگاد می باشد که احتماالً تقلیدی است از جن های بالدار دروازه‬ ‫کاخ های آشوری و کتیبه ای از کوروش در باالی این پیکره موجود بوده است‪ .‬این پیکره‬ ‫فرشته مانند‪ ،‬لباس حاشیه داری به سبک میان رودانی در بردارد و ریش کوتاه گردی به‬ ‫سبک پارسیان و نیز تاجی که دارای پرها‪ ،‬شاخ ها‪ ،‬مار کبری و قرص و حلقه هایی بر آن‬ ‫می باشد که احتماالً مربوط به خدایان مصری است‪ .‬نقش برجسته ای مسطح مربوط به‬ ‫دوران آشوری و سنگ تراشی های پرکار و با جزئیات بالها و نیز آویزهای لباس مشخصه‬ ‫هنر آشوری است‪ .‬این ارتباط و پیوند با هنر میان رودان به اندازه کافی قابل ادراک می‬ ‫باشد‪ .‬دلیلی وجود ندارد که وام گیری هنری پارسیان از هنرهای یادمانی برای خود بوده‬ ‫باشد‪ .‬کتیبه کاخ داریوش در شوش آشکارا وظایف هنرمندان مناطق مختلف شاهنشاهی‬ ‫را برای این کاخ روشن می سازد‪ .‬ایونی ها در نقش برجسته های کاخ داریوش و جانشینان‬ ‫او حضور داشتند که آن را از سنت های شرق نزدیک تفکیک می سازد‪ .‬ابتکار فقط به‬ ‫صورت رسمی بود‪ .‬در نقش برجسته های شوش و تخت جمشید پرداختی قابل انعطاف‬ ‫و فرم پذیر برای بدنها صورت گرفت و این ابتکار دارای هیچ سابقه ای در شرق نزدیک‬ ‫باستان نبود‪ .‬در مصر و میان رودان‪ ،‬برجسته سازی ها در نقش برجسته ها‪ ،‬نقشی فرعی‬ ‫را ایفا می کرد‪.‬که دارای ویژگی خطی بودند‪ .‬مشخصه کلی پیکره ها چه در نقاشی های تل‬ ‫بارسیپ (‪ )Barsip‬و چه در نقوش سنگی خورس آباد (‪ )Khorsabad‬یکسان است‪ .‬سطح‬ ‫روی نقش برجسته ها بسیار ماهرانه کار شده است که به صورت همزمان دارای سطح‬ ‫صاف و هموار و نه یک حجم برآمده است که شکل بدن به صورت سه بعدی و همراه‬ ‫با عمق نشان داده شود‪ .‬نقش برجسته هایی که از شرق نزدیک باستان به یادگار مانده‬ ‫سطحی صاف دارند و حتی زمانی که در بعضی جزئیات برجسته به نظر می رسند‪ ،‬درواقع‬ ‫جزئیات به صورت سنگ تراشی اند و نه به صورت برجسته و برآمده‪ .‬بنابراین‪ ،‬می توان‬ ‫گفت که در ترکیب و پرداخت طبیعی‪ ،‬بیشتر با طراحی و نقاشی قرابت و مشابهت دارد تا‬ ‫پیکره تراشی ‪ .‬این یکی از دستاوردهای هنر یونان است که مجسمه سازی و پیکره تراشی‬ ‫نقش برجسته ها به صورت شاخه های مرتبط با هنر فرم پذیر و منعطفی بوده که دائمًا‬ ‫در حال تکامل بود‪ .‬به نظر می رسد که در مورد پیکره به دست آمده از پاسارگاد بیشتر‬ ‫سنتهای هنری شرق نزدیک دخیل بوده و نقش برجسته های به دست آمده از شوش و‬ ‫تخت جمشید نزدیکی بیشتری با هنر نقش برجسته های یونان دارند؛ از این رو تغییر در‬ ‫سنت های هنری می بایست در زمان داریوش اول که هنرمندان و صنعتگران یونانی را‬ ‫برای کاخ شوش به کار گرفت صورت گرفته باشد‪.‬‬ ‫این مهم است که ما درک کنیم تضاد میان هنر هخامنشی و شرق نزدیک نه تنها در جزئیات‪،‬‬ ‫بلکه در مفهوم هم بوده است‪ .‬این مورد را به وضوح در نقوش مربوط به سرهای اسب‬ ‫ها و پیکره های انسانی می توان دید‪ .‬در مورد هنر پارسی نشان دادن بازوها و دست‬ ‫های برجسته و با ماهیچه که از لباس بیرون زده و نیز چین های زیادی که در لباس ها‬ ‫وجود دارد‪ ،‬دیده می شود که این حالت به خصوص در پشت پا و در زیر لبه ردا و میان‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫پاها به خوبی پرداخت شده است‪ .‬نتیجه اینکه‪ ،‬نقوش ویژگی کلی یک سبک جدید را نشان‬ ‫می دهد‪ .‬در همان دوره در آثار یونانی چین ها نیز به همان شکل و با دقت پرداخت‬ ‫شده اند که این ویژگی توسط پیکره تراشان یونانی در قرن هفتم ق‪.‬م به کار برده شده‬ ‫بود‪ ،‬در حالی که در شرق‪ ،‬نقش برجسته ها دارای ویژگی غیر قابل انعطاف و فرم پذیری‬ ‫بودند که در این مورد هم توافق و سازگاری داشتند‪ .‬هر چند ما باید بر این نکته تاکید‬ ‫کنیم که تنها غنی سازی انعطاف پذیری در نقش برجسته های هخامنشی نسبت به نقش‬ ‫برجسته های قدیمی تر شرق نزدیک باعث تمیز آنها از همدیگر نمی شود‪ .‬حداقل از دو‬ ‫جنبه و نسبت (از جنبه مفهومی و نه فنی) کارهنری هخامنشیان نسبت به پیشینیان خود‬ ‫ضعیف تر است‪ .‬یکی این که در مصر و بین النهرین نقش برجسته ها تقریب ًا به طور کامل‬ ‫ابزاری در جهت روایتگری و داستان سرایی می باشند‪ .‬حتی اتفاقات پیچیده مانند جنگهای‬ ‫بزرگ به صورت موثری پرداخت شده اند‪ .‬در مورد دیگر‪ ،‬موضوعاتی مانند صحنه های‬ ‫سوگواری‪ ،‬در برخی مقابر مصری و یا صحنه های شکار آشور نصیر پال و آشور بانی پال‬ ‫(شاهان آشوری)‪ ،‬یعنی همان صحنه های که در دوره هخامنشی وجود ندارند‪ ،‬پرداخت‬ ‫بسیار ماهرانه و قدرتمندانه ای دارند‪ .‬نقش برجسته های هخامنشی یکنواخت می باشند‬ ‫که این ویژگی در نقوش خزانه بیشتر دیده می شود‪ .‬پادشاه بر تخت نشسته و دیگران‬ ‫وارد کاخ می شوند و پادشاه به آنها بار عام می دهد و یا در مورد مبارزه بین دو موجود‬ ‫ترکیبی و یا مبارزه پادشاه ؟ با جانور دیگری و نیز هیئت هایی که هدیه و یا باج؟ و یا‬ ‫نقش مالزمان پادشاه نیز این یکنواختی دیده می شود‪ .‬به طور کلی اینها صحنه های جدا‬ ‫از هم هستند‪ ،‬ولی اگر ما گروه های بشاش و مسرور ‪ 5‬و یا ‪ 6‬نفره را که هدایای چون ‪،‬‬ ‫قوچ‪ ،‬اسب‪ ،‬شتر و یا گاو نر با خود می آورند‪ ،‬در نظر بگیریم‪ ،‬باید یادآور شویم که هر‬ ‫یک از این گروه ها در واقع بیش از یک بار نقش هایشان تکرار شده اند‪ .‬بخش های غیر‬ ‫معمول با صف های بی شمار از افراد را به سختی می توان تمیز داد‪ ،‬اما نگرش ما نسبت به‬ ‫این نقش برجسته ها متفاوت با نشانه های آنهاست‪ .‬قصد این نبوده که آنها باید به دقت‬ ‫مورد بررسی قرار گیرند و مقایسه آنها با نقش برجسته های آشوری نیز مغالطه آمیز‬ ‫می باشد‪ ،‬زیرا این نقش ها که بعداً اجرا شده اند‪ ،‬کارکرد متفاوتی داشته اند‪ .‬در کاخهای‬ ‫آشوری نقش برجسته ها در حیاط‪ ،‬تاالرها و اتاقهای بارعام یافت شده اند‪ ،‬یعنی جایی که‬ ‫مردم منتظر فراغت کافی برای دنبال کردن روایتهای تصویری با جزئیات زیاد را داشتند‪.‬‬ ‫در حالی که تزیینات هخامنشی در نمای بیرونی کاخ ها و سطح تراس ها ایجاد می گشت‪.‬‬ ‫آنها صرفًا این کار را انجام می دادند تا ضمن تمرکز تزیینی خود را بر مهمترین سیمای‬ ‫بیرونی کل معماری و پلکان های ورودی داشته باشند‪.‬‬ ‫نه تنها نقش برجسته ها‪ ،‬بلکه مجسمه ها نیز دارای ویژگی تزیینی بودند‪ .‬مجسمه ها و‬ ‫پیکره ها که در این دوره وجود دارند‪ ،‬قسمتهای معماری‪ ،‬لنگه درها‪ ،‬سرستونها را مزین‬ ‫کرده اند و تبعیت آنها از یک سیستم معماری کلی‪ ،‬به طور کلی ویژگی هنر هخامنشی را‬ ‫روشن می سازد‪ .‬در اینجا دو پیکره گاو با سر انسانی در هنر هخامنشی و آشوری را که به‬ ‫عنوان سر ستون مورد استفاده قرار گرفته اند را مشخص می کنیم‪ .‬در نمونه هخامنشی‬ ‫جزئیات واقعی مانند آویزهای گوش و قسمت انتهایی سبیل با دقت پرداخت شده است‪،‬‬ ‫ولی نیرومندی و قدرت‪ ،‬در نمونه آشوری گم شده و یا نسبت ًا نادیده گرفته شده است‪.‬‬ ‫در کاخ خورس آباد‪ ،‬پیکره دارای لبه های نوک دار و تیز‪ ،‬سطوح و رویه های زمخت تر و‬ ‫سایه های خشن هستند‪ ،‬در حالی که نمونه هخامنشی به زیبایی تمام پرداخت شده است‪.‬‬ ‫برای مثال خط حاشیه ای ریش ها روی لبهای دو پیکره و یا خطوط‪.‬‬ ‫نمی توان چنین برداشت کرد که هنرمندان یونانی مسوول تباین و اختالف در میان نمونه‬ ‫های هنر بین النهرینی بوده است‪ .‬نبودن سرزندگی و شادابی هنری از ویژگی های‬ ‫واپسین هنر یونان در اواخر قرن ششم ق‪.‬م بوده است‪ .‬باید یادآوری کرد که هنرمندان از‬ ‫ملتهای گوناگون برای کار هنری به شوش و تخت جمشید حضور یافتند و سطح مشارکت‬ ‫متفاوتی در پروژه هایی که هیچ نمونه اولیه و پیش الگویی برای کارشان وجود نداشت‪،‬‬ ‫بر عهده داشتند‪ .‬کلیت کار و روح حاکم بر برنامه‪ ،‬پارسی بود‪ .‬ویژگی های زیادی وقتی‬ ‫که پیکرتراشی هخامنشی با نمونه های مصری و آشوری مقایسه گردند‪ ،‬به نظر نقطه‬ ‫ضعف به حساب می آیند‪ ،‬اما وقتی که مهارت به کار رفته در ساخت آنها را در نظر آوریم‪،‬‬ ‫ویژگی پایداری و استحکام در ماهیت حقیقی شان به خوبی نمایان است‪.‬‬ ‫سنگ تراشی هخامنشی تزیینی است و تابع ذات و طبیعت تزینی خود می باشد‪ .‬الگو و‬ ‫ریتم با تکرار پیکره ها یا دسته ها و گروه ها وجود دارد که این فرایند برای تزیین بسیار‬ ‫مناسب می باشد‪ .‬در پارس هخامنشی گروه ها و ردیف پیکر ها بر روی سنگ و به صورت‬ ‫نقش برجسته ایجاد شده اند‪ .‬سایبانی که بر باالی سر پادشاه قرار دارد‪ ،‬دارای تزییناتی به‬ ‫صورت گل و ردیفی از شیرها بر روی آن می باشد که همان تزیینات بر حاشیه یک ارابه‬ ‫جنگی که احتماالً از فلز ساخته شده بود‪ ،‬نیز قرار دارند‪ .‬وقتی که به این نتیجه می رسیم‬ ‫که سنگ تراشی هخامنشیان در هنرهای کاربردی این دوره یکسان است‪ ،‬پارادوکس و‬ ‫تناقض پیش گفته شده در مورد هنر این دوره نیز خود به خود از بین می رود‪ .‬گفته شد‬ ‫که خود هخامنشیان در ایجاد هنرهای یادمانی مربوط به خودشان دخالت نداشتند و این‬ ‫هنرمندان و صنعتگران کشورهای دیگر بودند که این کاخ ها را آراستند‪ .‬و نتیجه اینکه با‬ ‫این مشارکت نامتجانس و مختلف از ملتهای گوناگون‪ ،‬با این حال می توان هنر هخامنشی‬ ‫را با ویژگی پارسی به حساب بیاوریم‪ .‬نوع جدیدی از هنر با گروهی از مردمان نامانوس‬ ‫و از ملت های گوناگون که سنت ها و ویژگی خاص خود را در بر داشت‪ .‬اگر یک بار دیگر‬ ‫به دسته و گروه پیکره ها و تناسبات سنگ تراشی موجود نگاهی بیندازیم‪ ،‬تفاوت های کمی‬ ‫را در ژست ها و حاالت چهره ی پیکره ها و نوع تزیینات کلی متوجه می شویم‪ ،‬در حالی‬ ‫که نقش ها هنوز که هنوز است‪ ،‬بسیار غنی و ماهرانه تراشیده شده اند‪ .‬نقش برجسته‬ ‫ها در واقع همان نظمی را که در قالی های دست ساخت این دوره با تفاوتهایی در رنگ‬ ‫و الگوهای کوچکی که در آنها وجود دارد‪ ،‬به یاد می آورند‪ .‬در واقع نقش برجسته های‬ ‫هخامنشی نموداری ابتدایی از مدرسه ای هنری بودند که تا امروز هم در دست ساخته‬ ‫ها و تولید قالی های پارسیان مشاهده می شود‪.‬‬ ‫* این مقاله ترجمه ای است از‪Achaemenian Sculpture, 1946, American Journal -:‬‬ ‫‪of Archaeology, Vol. 50, No. 1‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 37‬‬


‫محيط زيست‬

‫ته‌سیگار با محیط زیست چه می‌کند؟‬

‫ساالنه چهار و نیم میلیارد ته‌سیگار در طبیعت رها شده و به آن آسیب می‌زند‪.‬‬ ‫این عالوه بر ضررهایی است که سیگار کشیدن بر ریززیست‌‌ها (میکرو ارگانیسم‌)‪،‬‬ ‫حیوانات و گیاهان وارد می‌کند‪.‬‬ ‫تا کنون همواره زباله‌های پالستیکی دشمن شماره یک طبیعت و محیط زیست‬ ‫شمرده می‌شدند‪ .‬اما در اصل آنچه در میان زباله‌ها کمتر به چشم می‌آید ته‌سیگار‬ ‫است که همانند زباله‌های پالستیکی اغلب در سواحل دریا مثال در تایلند در حجم‬ ‫انبوه رها شده‌اند‪.‬‬ ‫سیگاری‌ها یا کسانی که زمانی سیگاری بوده‌اند خوب می‌دانند که پرتاب کردن‬ ‫ته‌مانده سیگار روی زمین بخشی از لذت سیگار کشیدن است‪ .‬تا زمانی که‬ ‫ته‌سیگاری که کشیده شده سالم روی زمین بماند مسئله‌ای نیست اما مشکل زمانی‬ ‫شروع می‌شود که فیلتر ته‌سیگار باز شده و سم داخل آن به داخل زمین‪ ،‬آبراه‌ها‬ ‫و رودها و نیز در دریا وارد شود‪.‬‬ ‫معموالً فیلتر سیگار یا ته‌سیگار که از استات سلولز تشکیل شده بیشترین حجم زباله‬ ‫روی کره زمین است‪ .‬این ته‌سیگارها اغلب در سواحل دریاها و در پاکسازی کناره‬ ‫آبراه‌ها جمع‌آوری می‌شوند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۲۰۱۶‬پنج میلیارد و ‪ ۷۰۰‬میلیون نخ سیگار توسط یک میلیارد سیگاری‬ ‫که ‪ ۸۰‬درصد آنها مرد بوده‌اند‪ ،‬کشیده شده است‪ .‬ته‌سیگار سه چهارم این‬ ‫سیگارهاست که در طبیعت رها شده‌اند‪ .‬این رقم بسیار باالست‪ .‬به‌رغم آنکه آمار‬ ‫سیگاری‌ها در برخی کشورها کاهش داشته اما در برخی دیگر این آمار افزایش‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫کارخانه‌های سیگار؛ دشمن محیط زیست‬ ‫سازمان بهداشت جهانی در سال ‪ ۲۰۱۵‬تخمین زد که کارخانه‌های سیگارسازی در‬ ‫‪ ۲۰‬سال گذشته ‪ ۴۵‬میلیون تن زباله جامد‪ ،‬شش میلیون تن زباله نیکوتین و ‪۴۰۰‬‬ ‫هزار تن زباله شیمیایی تولید کرده‌اند‪ .‬عالوه بر این مواد سمی مثل آمونیوم‪،‬‬ ‫تولوئن‪ ،‬متیل اتیل کتون یا جوهر نمک نیز از تولیدات جانبی کارخانه‌های سیگار‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫هستند‪.‬‬ ‫همچنین در زمان کاشت تنباکو حجم زیادی مواد شیمیایی مثل آفتکش‌ها‪ ،‬کود‬ ‫شیمیایی یا تنظیم‌کننده‌های رشد استفاده می‌شوند که بخشی از آنها در تنباکو‬ ‫می‌مانند و در حقیقت سیگاری‌ها آنها را هم به بدن خود وارد می‌کنند‪.‬‬ ‫سیگار کشیدن هم برای سالمتی فردی و هم برای محیط زیست زیان‌آور و‬ ‫خطرناک است‪ .‬بر اساس تحقیقی که سال ‪ ،۲۰۱۸‬سال گذشته میالدی‪ ،‬انجام شده‬ ‫در اثر استعمال دخانیات دو میلیون و ‪ ۶۰۰‬هزار تن گاز مونواکسید کربن و پنج‬ ‫میلیون و ‪ ۲۰۰‬هزار تن گاز متان تولید شده که به این آسیب‌ها باید قطع درختان‬ ‫جنگل‌ها به منظور کاشت تنباکو را نیز اضافه کرد‪.‬‬ ‫اگر یک چوب کبریت برای روشن کردن دو نخ سیگار استفاده شود در مجموع‬ ‫با توجه به میزان سیگارهای مصرف شده باید ‪ ۹‬میلیون اصله درخت قطع شوند‪.‬‬ ‫همچنین برای تولید و دفع زباله فندک‌‌ها (پالستیک‪ ،‬فلز و گاز) طبیعت به شدت‬ ‫تخریب می‌شود‪.‬‬ ‫استات سلولز یا همان فیلتر سیگار نه تنها حاوی مواد سمی مانند آرسن‪ ،‬سرب‪،‬‬ ‫نیکوتین و‪ ...‬است و قابل کاشت ارگانیک هم نیست‪ ،‬بلکه مانند پالستیک بسیار‬ ‫جان‌سخت است و به کندی تجزیه می‌شود‪ .‬به همین دلیل ذرات استات سلولز‬ ‫درست مانند ذرات میکرو پالستیک همه‌جا در سراسر کره زمین یافت می‌شوند‪،‬‬ ‫حتی در میان یخ‌های اقیانوس منجمد شمالی‪.‬‬ ‫وزن یک فیلتر سیگار حدود ‪ ۱۷۰‬میلی‌گرم محاسبه شده است‪ .‬بر این اساس تنها‬ ‫با دور انداختن ته‌سیگارها ساالنه ‪ ۱۷۵‬هزار تن زباله غیرارگانیک تولید می‌شود‪.‬‬ ‫فیلترهای عادی هفت سال در میان کودهای طبیعی و ‪ ۱۴‬سال بر روی زمین و‬ ‫فیلترهای سلولزی ‪ ۱۳‬سال باقی مانده و بعد تجزیه می‌شوند‪.‬‬ ‫اگر به طور تخمینی چهار تا پنج میلیارد ته‌سیگار ساالنه دور انداخته شوند می‌توان‬ ‫گفت بخش‌هایی از این فیلترها وارد بدن ‪ ۷۰‬درصد پرندگان دریایی و ‪ ۳۰‬درصد‬ ‫الک‌پشت‌ها می‌شوند‪.‬‬ ‫شاید بد نباشد اگر از این پس بر روی پاکت‌های سیگار نوشته شود‪ :‬استعمال‬ ‫دخانیات برای شما و طبیعت مرگ‌بار است‪)dw.com( .‬‬

‫افزایش تعداد ببرها؛ خبری که هر هندی را‬ ‫خوشحال می‌کند‬ ‫تعداد ببرهایی که در هند زندگی می‌کنند به حدود سه هزار قالده رسیده است‪،‬‬ ‫این یعنی تعداد ببرها در بزرگ‌ترین زیستگاهشان نسبت به چهار سال پیش‪ ،‬یک‌سوم‬ ‫بیشتر شده است‪.‬‬ ‫نارندرا مودی‪ ،‬نخست‌وزیر هند یک هفته پیش گفت که جمعیت ببرهای هند از‬ ‫‪ ۲۲۲۶‬قالده در سال ‪ ۲۰۱۴‬به ‪ ۲۹۶۷‬قالده در سال ‪ ۲۰۱۸‬رسیده است‪.‬‬ ‫او همچنین گفت "هند االن تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین و ایمن‌ترین زیستگاه‌های‬ ‫ببر" شده است‪ .‬این کشور زیستگاه دست‌کم ‪ ۷۰‬درصد از ببرهای روی زمین‬ ‫است‪.‬‬ ‫هند هر چهار سال یک بار ببرهایش را سرشماری می‌کند‪ .‬این فرآیندی دشوار و‬ ‫طوالنی است که در آن جنگلبانان و دانشمندان بیش از نیم میلیون کیلومتر مربع‬ ‫را بررسی می‌کنند تا شواهدی از جمعیت ببرها به دست آورند‪.‬‬ ‫آقای مودی گفت که نتایج ناشی از سرشماری ببرها می‌تواند موجب "خوشحالی‬ ‫هر فرد هندی" شود‪ .‬کارشناسان نتایج سرشماری هند را یک موفقیت بزرگ‬ ‫می‌دانند‪ .‬برای مثال تخمین زده شده که فقط در یک مورد بین سال‌های ‪ ۱۸۷۵‬تا‬ ‫‪ ۱۹۲۵‬دست‌کم ‪ ۸۰‬هزار ببر در هند کشته شده‌اند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 38‬‬


‫آشپزی‬ ‫در آن سال‌ها کسانی که برای تفریح شکار می‌کردند یا شکارچیانی که پول‬ ‫می‌گرفتند تا ببر شکار کنند‪ ،‬این جانوران را قلع و قمع‌کردند‪ .‬پادشاهان و ماموران‬ ‫حکومتی با استفاده از تفنگ‪ ،‬تور‪ ،‬دام‪ ،‬طعمه‌های مسموم و نیزه هزاران ببر را‬ ‫می‌کشتند‪ .‬تا دهه ‪ ۱۹۶۰‬تعداد ببرها به طرز وحشتناکی کاهش می‌یافت‪.‬‬ ‫اما گفته می‌شود که اقدامات مبتکرانه دولت در مورد فرهنگ‌سازی برای نجات‬ ‫ببرها (از جمله ممنوعیت شکار آن‌ها و آگاهی‌رسانی در روستاها) نقش اصلی را‬ ‫در افزایش جمعیت این حیوانات داشته است‪.‬‬ ‫قوانین سختگیرانه حفاظت از ببر در سال ‪ ۱۹۷۲‬تصویب شد و به دنبال آن کشتن‬ ‫یا گرفتن حیوانات وحشی‪ ،‬حتی زمانی که "مشکل‌ساز" بودند‪ ،‬ممنوع شد‪ .‬به دنبال‬ ‫فشار جامعه جهانی هند بودجه بیشتری برای استخدام جنگلبان و محافظت از‬ ‫جنگل‌ها اختصاص داد‪.‬‬ ‫نتایج این کارها از سال ‪ ۲۰۰۶‬مشخص شد و از آن زمان به بعد همواره جمعیت‬ ‫ببرها بیشتر شده است‪ .‬البته در سال‌های اخیر رویارویی انسان و ببر هم بیشتر‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫طبق یک تحقیق ببرهای هند فقط در ‪ ۱۰‬درصد از ‪ ۳۰۰‬هزار کیلومتر مربعی که‬ ‫این حیوانات در آن‌ قابلیت زندگی و زاد و ولد دارند‪ ،‬حاضر هستند‪ .‬تجمع حیوانات‬ ‫در بسیاری از این جنگل‌ها خیلی زیاد است و این موجب شده که ببرها گاه و بیگاه‬ ‫به دنبال غذا از جنگل‌ها بیرون بیایند و به محل زندگی انسان‌ها نزدیک شوند‪.‬‬ ‫هواداران محیط زیست می‌گویند که غالبا تقابل بین حیوان و انسان در مرز مناطق‬ ‫حفاظت شده‪ ،‬جنگل‌ها و مزارع صورت می‌گیرد و اگر دولت مناطق حفاظت شده‬ ‫را گسترش ندهد‪ ،‬جدال انسان و حیوان بیشتر هم خواهد شد‪)dw.com( .‬‬

‫زمین داغ‌ترین ژوئن را از زمان ثبت رکوردها‬ ‫تجربه کرد‬

‫داده های تازه نشان می دهد که میانگین دمای زمین در ماه ژوئن امسال به ‪۱۶.۴‬‬ ‫درجه سانتیگراد رسید که یک رکورد تازه به حساب می آید‪.‬‬ ‫سازمان علوم اقیانوسی و اتمسفری آمریکا (نوآآ) گفت که میانگین دما ‪ ۱.۷‬درجه‬ ‫فارنهایت (‪ ۰.۹‬درجه سانتیگراد) باالتر از میانگین قرن بیستم بو‬ ‫این دما به خصوص در بخش هایی از اروپا‪ ،‬روسیه‪ ،‬کانادا و آمریکای جنوبی‬ ‫محسوس بود‪.‬‬ ‫گزارش نوآآ در آستانه رسیدن موج شدید گرما به بخش هایی از آمریکا و کانادا‬ ‫منتشر شده بود‪ .‬در روزهای شنبه و یکشنبه میلیون ها نفر در آمریکای شمالی در‬ ‫معرض دمای بیش از حد قرار گرفتند به طوری که دما در برخی نقاط به ‪۴۳.۳‬‬ ‫درجه سانتیگراد (‪ ۱۱۰‬درجه فارنهایت) رسید‪.‬‬ ‫نوآآ در آخرین گزارش خود از دمای ماهانه زمین اعالم کرد که گرمای زیاد ماه‬ ‫ژوئن باعث شده پوشش یخی قطب جنوب به اندازه بی سابقه ای کاهش یابد‪.‬‬ ‫این سازمان گفت که از ده ژوئن داغی که از ‪ ۱۸۸۰‬تا ‪ ۲۰۱۹‬اتفاق افتاده است‪ ،‬نه‬ ‫تای آنها مربوط به نه سال اخیر است‪ .‬رکورددار قبلی داغ ترین ژوئن مربوط به‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۶‬بود که اکنون شکسته شده است‪.‬‬ ‫سازمان هوافضای آمریکا‪ ،‬ناسا‪ ،‬و سایر گروه ها هم به نتیجه مشابهی در مورد ماه‬ ‫ژوئن امسال رسیده اند‪ .‬دانشمندان اخطار می دهند که افزایش دما به دلیل روند‬ ‫تغییرات اقلیمی ادامه خواهد یافت‪.‬‬ ‫کتی دلو اقلیم شناس به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت‪" :‬زمین دچار تبی شده‬ ‫که به لطف تغییر اقلیمی شکسته نخواهد شد‪ .‬این آخرین ماه تابستانی ای نخواهد‬ ‫بود که از نظر شدت گرما رکورد می گذارد‪bbc ".‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫خورشت قرمه سبزی‬ ‫ُرز اسالمی‬ ‫کمتر کسی بین ما ایرانی ها پیدا می شود که دست رد به خورشت قورمه سبزی‬ ‫بزند‪ .‬خورش قورمه سبزی با آن عطر بی نظیر و طعم فوق العاده اش بین خورشت‬ ‫های ایرانی از محبوبیت بسیار باالیی برخوردار است‪ .‬حتی در بسیاری از شهرهای‬ ‫ایران قورمه سبزی برای عید نوروز تهیه می شود‪.‬‬

‫دستور پخت خورشت قرمه سبزی‪:‬‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫‪ 250‬گرم گوشت‬ ‫نیم کیلو سبزی خورش( گشنیز‪ ،‬جعفری‪ ،‬تره‪ ،‬برگ چغندریا اسفناج ‪ ،‬شنبلیله خشک‬ ‫‪ 1‬قاشق غذاخوری)‬ ‫½ پیمانه لوبیا قرمز‬ ‫یک سیب زمینی‪،‬‬ ‫‪1‬پیاز بزرگ‬ ‫‪ 2‬حبه سیر‬ ‫نمک‪ ،‬فلفل سیاه‪ ،‬لیمو امانی‬ ‫‪3- 2‬عدد پیاز‬ ‫آب لیمو‪ ،‬زردچوبه به میزان الزم‬ ‫دستور پخت‪:‬‬ ‫گوشت تکه شده را با پیاز نگینی تفت داده سپس سیر خرد شده را تفت می دهیم‪،‬‬ ‫زردچوبه می زنیم و بعد فلفل سیاه وکمی فلفل قرمز و سپس شنبلیله خشک اضافه‬ ‫و هم می زنیم و سپس سبزی خرد شده اضافه و تفت می دهیم تا آب سبزی خارج‬ ‫شده و سپس لوبیا قرمز خیس داده شده را اضافه و یک سیب زمینی هم تکه درشت‬ ‫کرده اضافه و لیمو امانی که از قبل در آب جوش خیس شده و تلخی آن گرفته‬ ‫شده را اضافه می کنیم و در قابلمه را می بندیم تا خورشت جا بیفتد و در آخر هم‬ ‫نمک و آب لیمو به میزان دلخواه اضافه کرده‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 39‬‬


‫ورزش‬

‫تاریخسازی تیم ملی زیر ‪ ۲۱‬سال والیبال ایران‬

‫در تیمی که به قهرمانی جهان رسید‪ ،‬چهره‌هایی چون فالحت‌خواه‪ ،‬فیض امامدوست‪،‬‬ ‫جلوه و سعادت نیز خودش درخشیدند‪.‬‬ ‫سایت ورزش سه نوشته است‪« :‬امیرحسین توخته بارها برای تیم بزرگساالن‬ ‫ایران بازی کرد‪ .‬این روزها در تیم جوانان حضور دارد و پس از آن به همراه تیم‬ ‫نوجوانان در مسابقات نوجوانان جهان به میدان خواهد رفت» ‪bbc‬‬

‫گزارش روزنامه قطری درباره حضور ستاره‌های‬ ‫ایرانی در فوتبال قطر‬

‫والیبال ایران با پیروزی مقابل ایتالیا موفق شد برای اولین بار روی سکوی قهرمانی‬ ‫زیر ‪ ۲۱‬سال جهان بایستد‪.‬‬ ‫بازیکنان ایران با سرمربیگری بهروز عطایی در دیدار پایانی با نتیجه ‪ ۲-۳‬از سد‬ ‫ایتالیا گذشتند‪.‬‬ ‫این نتیجه را می‌توان مهم‌ترین جام قهرمانی در تاریخ والیبال ایران قلمداد کرد‪.‬‬ ‫ایران پیشتر در یک رده سنی پایین‌تر هم قهرمان والیبال جهان شده بود‪.‬‬ ‫صداوسیمای ایران از پخش این مسابقه خودداری کرد که در شبکه‌های اجتماعی‬ ‫اعتراض گسترده هواداران ورزش را در پی داشت‪.‬‬ ‫این مسابقات از سال ‪ ۱۹۷۷‬در حال برگزاری است و ایران تاکنون موفق به راهیابی‬ ‫به دیدار پایانی نشده بود‪.‬‬ ‫تنها عنوان ایران در تاریخ این مسابقات‪ ،‬سال ‪ ۲۰۰۷‬در مراکش به دست آمد و‬ ‫شاگردان مصطفی کارخانه در دیدار رده‌بندی با غلبه بر ایتالیا روی سکوی سوم‬ ‫ایستادند‪.‬‬ ‫از آن تیم بازیکنانی چون شهرام محمودی و محمد موسوی حاال عضو تیم ملی‬ ‫بزرگساالنند‪.‬‬ ‫در رقابت‌های جهانی ‪ ۲۰۱۹‬به میزبانی بحرین‪ ،‬ایران در مرحله گروهی با نتایج‬ ‫مشابه ‪ ۰-۳‬از سد تونس و جمهوری چک گذشت اما در برابر روسیه ‪ ۲-۳‬شکست‬ ‫خورد‪.‬‬ ‫ایران در دور دوم سه بر‬ ‫یک مقابل آرژانتین پیروز‬ ‫شد اما با همین نتیجه به‬ ‫ایتالیا باخت‪ .‬سپس به راحتی‬ ‫و در سه دست پیاپی از سد‬ ‫بحرین گذشت تا به نیمه‬ ‫نهایی صعود کند‪.‬‬ ‫والیبالیست‌های ایران در‬ ‫این مرحله توانستند برزیل‬ ‫را هم در سه دست از‬ ‫پیش رو بردارند و به فینال‬ ‫برسند‪.‬‬ ‫ایران در رقابت پایانی توانست شکست قبلی‌ از ایتالیا را جبران کند و با برتری در‬ ‫دست پنجم بازی‪ ،‬جام قهرمانی را از آن خود کند‪.‬‬ ‫مونیکا کرستا تنها سرمربی زن حاضر در این مسابقات بود‪ .‬خولیو والسکو سرمربی‬ ‫سابق ایران هم مشاور تیم ایتالیا بود‪ .‬والسکو مدیر تیم‌های ملی رده‌های سنی پایه‬ ‫والیبال در ایتالیاست‪.‬‬ ‫امیرحسین اسفندیار که نقش ارزنده‌ای در قهرمانی آسیا داشت‪ ،‬برای قهرمانی‬ ‫جهان هم ستارگان تیم ملی زیر ‪ ۲۱‬سال ایران بود‪ .‬او عنوان ارزشمندترین بازیکن‬ ‫مسابقات را به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫مرتضی شریفی‪ ،‬محمدرضا حضرت‌پور‪ ،‬پوریا یلی و امیرحسین توخته که برای تیم‬ ‫ملی بزرگساالن هم به میدان رفته‌اند‪ ،‬از بازیکنان کلیدی ایران بودند‪ .‬حضرت‌پور‬ ‫عنوان بهترین لیبرو را نصیب خود کرد‪.‬‬ ‫یلی‪ ،‬اسفندیار و شریفی در بازی آخر به اتفاق هم توانستند ‪ ۶۳‬امتیاز به دست‬ ‫بیاورند‪ .‬دانیله الویا هم پرامتیازترین بازیکن ایتالیا بود‪.‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫روزنامه استاد الدوحه در گزارشی به حضور پر رنگ بازیکنان ایرانی در فصل‬ ‫جدید لیگ ستارگان قطر پرداخت‪.‬‬ ‫به گزارش ایسنا‪ ،‬لیگ ستارگان قطر خود را آماده فصل جدید می‌کند‪ .‬روزنامه‬ ‫استاد الدوحه در گزارشی به حضور بازیکنان با کیفیت آسیایی در لیگ ستارگان‬ ‫قطر پرداخت و به چهار بازیکنی ایرانی که در این لیگ بازی می‌کنند نیز اشاره کرد‪.‬‬ ‫استاد الدوحه نوشت‪ :‬ایران از بین کشورهای آسیایی با ‪ 4‬بازیکن بیشترین حضور را‬ ‫در فصل جدید لیگ ستارگان قطر خواهد داشت‪ .‬کریم انصاری فرد نخستین فصل‬ ‫حضورش در لیگ قطر را تجربه خواهد کرد‪ .‬او از ناتینگهام به السیلیه پیوست و‬ ‫امیدوار است که بتواند عملکرد خوبی داشته باشد‪.‬‬ ‫این روزنامه در ادامه آورده است‪ :‬سه بازیکن دیگر ایرانی دومین فصل پیاپی‬ ‫حضور خود در لیگ ستارگان قطر را تجربه می‌کنند و این باعث می‌شود که بتواند‬ ‫عملکرد بهتری از خود نشان دهند‪ .‬امید ابراهیمی در االهلی‪ ،‬رامین رضاییان در‬ ‫الشحانیه و مرتضی پورعلی‌گنجی هم در العربی بازی خواهد کرد‪ .‬این بازیکنان به‬ ‫شناختی خوبی از فضای لیگ قطر دست پیدا کرده‌اند و این به آنها کمک می‌کند تا‬ ‫عملکرد بهتری نسبت به فصل قبل داشته باشند‪( .‬ایسنا)‬

‫ایران نایب قهرمان کاراته آسیا شد‬ ‫در شانزدهمین دوره‬ ‫رقا‌‌بت‌های آسیایی کاراته‪،‬‬ ‫تیم ملی ایران با کسب ‪۱۱‬‬ ‫مدال طال‪ ،‬نقره و برنز عنوان‬ ‫نایب قهرمانی را کسب‬ ‫کرد‪ .‬ژاپن اول شد و کشور‬ ‫میزبان‪ ،‬ازبکستان‪ ،‬در رده‬ ‫سوم قرار گرفت‪.‬‬ ‫شانزدهمین دوره مسابقات‬ ‫کاراته قاره آسیا روز جمعه‪،‬‬ ‫‪ ۲۸‬تیر(‪ ۱۹‬ژوئیه) در تاشکند‬ ‫ازبکستان آغاز شد و روز‬ ‫یکشنبه پایان یافت‪ .‬در این رقابت‌های سه‌روزه ‪ ۳۳۰‬کاراته‌کا از ‪ ۳۱‬کشور حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫تیم ملی ایران با کسب پنج مدال طال‪ ،‬دو نقره و چهار برنز پس از ژاپن (با شش طال‪،‬‬ ‫سه نقره و چهار برنز) در رده دوم قرار گرفت‪ .‬ازبکستان (با سه طال‪ ،‬یک نقره و‬ ‫سه برنز) مقام سوم را کسب کرد‪.‬‬ ‫مدال‌های طال را طراوات خاکسار‪ ،‬حمیده عباسعلی و ذبیح الله پورشیب‪ ،‬کومیته‬ ‫تیمی بانوان و مردان کسب کردند و رزیتا علیپور و کاتای تیمی بانوان (الناز تقی‬ ‫پور‪ ،‬شادی جعفری زاده و نجمه قاضی زاده) به دو مدال نقره‪ ،‬فاطمه صادقی‪،‬‬ ‫بهمن عسگری‪ ،‬سجاد گنج زاده و کاتای تیمی مردان (ابوالفضل شهرجردی‪ ،‬علی‬ ‫زند و میالد فرازمهر) هم به چهار مدال برنز دست یافتند‪.‬‬ ‫درخشش زنان ایران‬ ‫خبرگزاری تسنیم در باره این مسابقات نوشت‪« :‬نکته مهم رقابت‌های این دوره‬ ‫درخشش بانوان کاراته ایران بود که با کسب سه مدال طال (حمیده عباسعلی‪،‬‬ ‫طراوت خاکسار و کومیته تیمی بانوان)‪ ،‬دو مدال نقره (کاتای تیمی بانوان و رزیتا‬ ‫علیپور) و یک مدال برنز (فاطمه صادقی) موفق به کسب بهترین نتیجه تاریخ خود‬ ‫از حضور در مسابقات قهرمانی آسیا شدند‪».‬‬ ‫طراوت خاکسار و حمیده عباسعلی در اردیبهشت ماه (مه) نیز در مسابقات کاراته‬ ‫‌وان ترکیه دو مدال طال به دست آوردند‪ .‬خاکسار با برتری در برابر نماینده چین‬ ‫تایپه اولین مدال طالی تیم ایران را کسب کرد و سپس عباسعلی با شکست حریف‬ ‫ژاپنی مدال طالی وزن ‪ ۶۸+‬را به گردن آویخت‪)dw.com( .‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 40‬‬


‫دنباله ی داستان "عروس" از صفحه ی ‪31‬‬

‫‪ ...‬پیرمرد جوراب‌هایش را درآورد و پاهاش را فرو برد توی آب‪ .‬دوباره همان ذکر‬ ‫را تکرار کرد‪ .‬چند بار نفس عمیقی کشیدم و گفتم‪ « :‬اسم پسرت ناصر نیست؟ یکی از‬ ‫ایرانی‌ها اسمش ناصر نورآبادی بود‪ .‬چند بار هم دیگه رو تو دانشگاه دیده بودیم‪».‬‬ ‫پاهاش را از آب بیرون آورد و کمی مچشان را مالید‪ .‬لب‌هایش را چند بار تکان داد اما‬ ‫چیزی نگفت‪ .‬بعد به ساعتش نگاه کرد و گفت‪« :‬ناصر؟ ناصر نورآبادی؟ حالش چه طور‬ ‫بود‪ ،‬پدرسوخته!» و زد زیر خنده‪ .‬دیگر نمی‌شد جلوتر بروم‪ .‬نمی‌دانستم چه باید بگویم‪.‬‬ ‫کاش از پسرش متنفر بود‪ .‬کاش اسمش را از شناسنامه‌ اش خط زده بود‪ .‬اگر این چیزها‬ ‫را بگوید بالفاصله همه چیز را می‌گذارم کف دستش‪ .‬توی ماشین که نشستیم گفتم‪« :‬‬ ‫منو ببر برج میالد اما قبلش می‌خوام از قلهک پنیر بخرم‪».‬‬ ‫برج میالد آخرین مقصدم بود‪ .‬دوباره داشتم دنبال فرصت می‌گشتم‪ .‬شاید وقتی پول‬ ‫را گذاشتم کف دستش کار را تمام کنم‪ .‬کمی بی رحمانه بود‪ .‬این که حتی فرصت لذت‬ ‫بردن از گرفتن دستمزدش را بهش نمی‌دادم‪ .‬اما چاره‌ای نداشتم‪ .‬نمی‌خواستم توی‬ ‫ماشین بهش بگویم‪ .‬راننده گفت‪ « :‬می‌شنوی مهندس؟ پدر سوخته‌ها ول نمی‌کنن‪ ».‬فکر‬ ‫می‌کنم با رادیو بود‪ .‬نمی‌دانم صدای به این ضعیفی را چطور می‌شنید‪ .‬من که یک کلمه‬ ‫هم نمی‌شنیدم‪ .‬حاال برج میالد را به وضوح می‌دیدم‪ .‬آقای نورآبادی هم داشت نگاهش‬ ‫می‌کرد‪ .‬گفت یک بار تا نوکش رفته‪ .‬گفت زمانی بوده که داشتند می‌ساختندش‪ .‬گفت‬ ‫آن موقع به عقل جن هم نمی‌رسید که این شکلی شود‪ .‬گفت دلش می‌خواست یک بار‬ ‫هم برج میالد را نشان پسرش دهد‪ .‬گفت یک بار وقتی قرار بود پسرش برای تعطیالت‬ ‫نوروز بیاید تهران کمی پول کنار گذاشته که با هم بروند تا نوکش‪ .‬این را که گفت‬ ‫سکوت کرد‪ .‬ازش خواستم مرا جایی ببرد که بشود تمام برج را دید‪ .‬داشتم به این فکر‬ ‫می‌کردم که چه باید بگویم‪ .‬به این فکر می‌کردم که هر طور شده باید همه چیز را‬ ‫بگویم‪ .‬زمانش هم دیگر برایم مهم نبود‪.‬‬ ‫کف دستم بدجوری خارش گرفته بود‪ .‬مغزم کار نمی‌کرد‪ .‬انگار یک الیه خاک رویش‬ ‫نشسته بود‪ .‬صورت راننده بدجوری عرق کرده بود‪ .‬کولر ماشینش کار نمی‌کرد‪ .‬زل‬ ‫زده بود به قاب عکس آویزان شده به آینه‪ .‬انگار اولین بار است نگاهش می‌کند‪ .‬دستی‬ ‫به ریش‌هایش کشید و گفت‪« :‬فقط از اینجا میشه تمومش رو دید‪ ».‬االن نمی‌خواستم‬ ‫بهش نگاه کنم‪ .‬هنوز چیزی بیخ گلویم بود‪ .‬باید اول می‌انداختمش بیرون‪ .‬زل زدم به‬ ‫پیرمرد‪ .‬دست‌هایم را به پنجره ماشین آویزان کردم‪ .‬اسلحه را برداشتم و خشابش را‬ ‫کشیدم‪ .‬بین دو ابرویش را نشانه گرفتم‪ .‬لب‌هایم مثل دست‌هایم می‌لرزید‪ .‬هیچ قاتلی‬ ‫به صورت کسی که می‌خواهد به او شلیک کند نگاه نمی‌کند‪ .‬معموال چشم هایشان را‬ ‫می‌بندند و شلیک می‌کنند‪ .‬من هم چشم‌هایم را بستم و آماده شلیک شدم‪ .‬راننده‬ ‫زد زیر خنده‪ .‬چنان قهقهه زد که جا خوردم‪ .‬چند نفر نگاهش کردند‪ .‬به برج میالد‬ ‫اشاره کرد و با حالت خندانی گفت‪ « :‬هروقت نیگاش می‌کنم روحم تازه میشه‪ .‬یاد شب‬ ‫عروسیم می‌افتم‪ » .‬دوباره قهقهه زد و با همان حالت خندان ادامه داد‪ « :‬زنم می‌گفت‬ ‫شکل منه‪ .‬بش گفتم کجاش شکل توئه‪ ،‬زن؟ از تو هم خوشگل‌تره‪ .‬طوری نیشگونم‬ ‫گرفت که جاش هنوز مونده‪ ».‬باز خندید‪ .‬از ماشین پیاده شد و صورتم رو بوسید‪ .‬ازم‬ ‫تشکر کرد که او را اینجا آورده‌ام‪ .‬نمی‌گذاشت کرایه‌اش را حساب کنم‪ .‬کمی از پولش‬ ‫را بهم برگرداند و دوباره بوسیدم‪ .‬این بار وسط سرم را بوسید‪ .‬همان لحظه بود که‬ ‫اسلحه را روی زمین گذاشتم‪ .‬قبل از این که برود شیشه ماشینش را تمیز کرد‪ .‬هنوز‬ ‫صدای ضعیف رادیو می‌آمد‪ .‬نورآبادی چیزی کف دستش نوشت و راه افتاد‪ .‬گفتم‪« :‬‬ ‫خداحافظ آقای نورآبادی‪ ».‬راننده کمی مکث کرد‪ .‬چند لحظه زل زد بهم و انگار توی‬ ‫فکر فرو رفته باشد به سرعت دور شد‪ .‬چند بار نفس عمیق کشیدم و انگار چیز‌هایی‬ ‫داشت از مغزم و روحم پرت می‌شد بیرون‪ .‬حاال بهترین وقت بود تا زل بزنم به آن‪ .‬این‬ ‫بار شبیه آدم بسیار بلندی که کله‌اش را آتش زده‌اند‪ ،‬نبود‪ .‬بیشتر شبیه عروسی بود‬ ‫که تاج منجوق دوزی رنگارنگی سرش گذاشته باشند‪ .‬همان‌طور که خیره بودم به برج‬ ‫میالد‪ ،‬ناخواسته زدم زیر خنده‪ .‬مثل احمق‌ها بلند بلند می‌خندیدم‪ .‬آنقدر خندیدم که‬ ‫اشک توی چشم‌هایم جمع شد‪ .‬بعد ناگهان ساکت شدم‪ .‬یادم آمد چند قالب پنیری را که‬ ‫از قلهک خریده بودم جا گذاشته‌ام توی ماشین نورآبادی‪ .‬بس‌که دست و پا چلفتی‌ام‪.‬‬ ‫(منبع‪)Khabgard.com :‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫اتاق برای اجاره‪:‬‬

‫دو اتاق مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار‬ ‫دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات‪ .‬ایستگاه اتوبوس و پارک در نزدیکی‬

‫منزل‪ .‬با قیمت مناسب اجاره داده می شود‪778.919.6372 .‬‬ ‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬

‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪ :‬حافظ خوانی؛‬ ‫ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛ مقاله میباشد‪.‬‬ ‫زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت ‪ 2‬و نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫روابط عمومی انجمن‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 41‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫ونکو تراول (‪604-998-4056 )Vanco Travel‬‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫اکستنشن مژه "ميترا" ‪ -‬کوکيتالم ‪604-825-3887‬‬ ‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪( Jahan Music‬کودکان‪/‬بزرگساالن) ‪778-688-9234‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار برای خانم ها) ‪778-839-1375‬‬ ‫مهران مهراب زاده (تار‪ ،‬سه تار‪ ،‬آواز‪604-812-9025 )..‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬

‫حمید زرگرزاده (‪)Perfect Shot Studio‬‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬

‫گالری عکس کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان فارسی‬

‫‪778-870-6716‬‬ ‫آذر امین مقدم‬ ‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-928-2224‬‬ ‫ونکوور مترو ( مینو)‬ ‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫نيسان کوکيتالم (فهیم عزيزی) ‪778-232-2183‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫صرافی محله (کوکيتالم)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪778-245-1042‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫امور برقی ‪ /‬سيمکشی ‪ /‬تعمیرات‬ ‫شرکت رايان‬

‫‪778-682-3213‬‬

‫‪----------------------------------‬‬‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫کتابفروشی‬

‫خدمات چاپ‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪778-231-3040‬‬ ‫هاشم سیفی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-990-1331‬‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر ساناز فاموری (‪604-925-9277 )West Van‬‬

‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬ ‫‪778-927-1348‬‬ ‫گروه پرستاران "آرين"‬ ‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس) ‪778-926-2995‬‬ ‫طاهره بزرگمهر (شیمی دبیرستان) ‪778-960-0057‬‬ ‫دکتر فريبرز موجبی (ریاضی و فیزیک) ‪778-903-4750‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪604-728- 3132 )AAA Ali Renovations‬‬ ‫‪778-929-2489‬‬ ‫حميد‬ ‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬

‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫دفتر حقوق و مهاجرتی الدن حسن ولی ‪604-729-9449‬‬ ‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫دفتر حقوقی و مهاجرتی آتی سا ‪604-500-2420‬‬ ‫فریبرز خشا (گواهی امضاء) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫داريوش‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر سام صوفی‬ ‫دکتر توران ايزدی يار(‪604-734-2114 )Van. West‬‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان شناس ‪ /‬مشاوره و روان درمانی‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫دکتر سعيد ممتازی (روان درمانی) ‪778-878-0399‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫پالکی (هندی ‪ /‬نورت ونکوور ‪604-986-7555‬‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-358-6045‬‬ ‫‪Rosewood photography‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬

‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مبارزه با حشرات و جوندگان موذی‬

‫‪778-549-4554‬‬

‫رضا‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-445-2030‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-307-6830‬‬ ‫‪604-441-7733‬‬ ‫‪604-754-0390‬‬ ‫‪604-720-8001‬‬ ‫‪604-500-2420‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫سام سالم‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫مصطفی سليميان‬ ‫مهدی عباس زاده‬ ‫آيدين میرسعیدی‬ ‫محسن اسکويی‬ ‫سودابه زارع‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫کورس پزشک‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫محوطه سازی‪ ،‬زمين آرايی (‪)Landscaping‬‬

‫‪778-855-9645 Great Spaces Landscaping‬‬ ‫‪604-724-9645‬‬ ‫خدمات فضای سبز شاهرخ‬ ‫‪778-322-2995 West North Landscaping‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سایت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-782-9573‬‬ ‫کاسپيانا‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در بی سی و کانادا‬ ‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 42‬‬


‫اطالعيه مدرسه ايرانيان (ترم تابستانی)‬ ‫مدرسه ايرانيان برای آموزش زبان فارسی وايجاد ارتباط بين نسل ها‪ ،‬دوره‬ ‫تابستانی خود را برای کودکان‪ ،‬نوجوانان و بزرگساالن ‪ ،‬در محيطی آموزشی و‬ ‫شاد آغاز می کند‪.‬‬ ‫خدمات ما در سطوح پيش دبستانی‪ ،‬اول تا پنجم و پيشرفته‪ ،‬متناسب با دانش‬ ‫و ظرفيت دانش آموزان با روش های متنوع شامل درس‪ ،‬قصه گويی (خوانی)‪،‬‬ ‫روزنامه و مقاله خوانی است ‪.‬‬ ‫کتابخانه مدرسه ايرانيان نيز برای وسعت بخشيدن به دايره لغات و مطالعه‬ ‫بيشتر در دسترس دانش آموزان اين مرکز قرار دارد‪.‬‬ ‫کوکیتالم ( سه شنبه ها)‬ ‫‪ 1/5 Poirier St. Coquitlam‬تا ‪ 12‬و ‪ 12‬تا ‪10/5‬‬ ‫پورت مودی ( سه شنبه ها)‬ ‫‪ 4/5‬تا ‪ 3‬و ‪ 3‬تا ‪1/5‬‬ ‫‪ Ioco Road, Port Moody‬‬ ‫ونکوور ( چهارشنبه ها)‬ ‫‪ 1/5‬تا ‪ 12‬و ‪ 12‬تا ‪10/5‬‬ ‫‪ .Oakridge- W. 41st. Ave‬‬ ‫نورت ونکوور ( پنج شنبه)‬ ‫‪ 1/5 .W. 14th. St. N. Van‬تا ‪ 12‬و ‪ 12‬تا ‪10/5‬‬ ‫وست ونکوور (پنج شنبه ها)‬ ‫‪ 4/5 .Marine Dr‬تا ‪ 3‬و ‪ 3‬تا ‪1/5‬‬ ‫(روز و ساعات کالس ها به درخواست خانواده ها قابل تغيير است‪).‬‬ ‫لطفا برای ثبت نام و رزرو جا با تلفن موبايل ‪ ) 604( 551-9593‬يا ‪-6564‬‬ ‫‪ )604(261‬با ژيال اخوان تماس حاصل فرمائيد‪.‬‬

‫دعوت به گفت و شنود‬ ‫موضوع‪:‬‬ ‫درس گفتاری درباره زندگی اخالقی ما به زبان ساده‬ ‫کارشناس برنامه‪ :‬علی صافی‬ ‫فوق لیسانس فلسفه علم‬ ‫زمان ‪ :‬جمعه ‪ 16‬اگست ساعت‪6:30‬‬ ‫برای اطالعات بیشتر با شماره تلفن زیر تماس حاصل نمایید‪:‬‬ ‫‪1084-719-604‬‬ ‫مکان ‪ :‬سالن ‪ 203‬واقع در کاپیالنو مال نورت ونکوور‬

‫نصب و تعمير سيستم های حرارتی‬

‫فرنِس‪ ،‬بويلر؛ شومينه ‪Hot Water Tank -‬‬

‫لوله کشی آب سرد و گرم و گاز (تجاری و مسکونی)‬ ‫(سيامک)‬

‫‪604-833-2869‬‬

‫‪Email: cssheating@gmail.com‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از مبل‪،‬‬ ‫یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار‬ ‫شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)421‬‬

‫ورود برای همه آزاد و رایگان است‬

‫مر ّمت تابلوهای نقاشی‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری کالسها در مناطق شهری نورث ونکوور‪ ،‬برنابی و کوکیتالم‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬ ‫فارسی‪ ،‬فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬ ‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪ ،‬پس بکوشیم تا با آموزش زبان‬ ‫فارسی به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید‪ ،‬حفظ‪ ،‬پایدار و تقویت نماییم‪.‬‬ ‫مدرسه ی نور دانش با مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران‬ ‫و برخورداری از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر‬ ‫انتفاعی داخل کشور و چندین سال فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره‬ ‫مندی از کادری مجرب و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش‬ ‫زبان فارسی برای خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش تمامی دروس ابتدایی و راهنمایی‬ ‫و نیز آموزش تک درس دبیرستان می باشد‪ .‬ما به میزبانی وخدمت رسانی به بیش‬ ‫از یکصد نفر از دانش آموزانی که داوطلب شرکت در امتحانات پایان تحصیلی ایران‬ ‫در سال گذشته و جاری در حوزه ی ونکوور هستند‪ ،‬مفتخریم‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 43‬‬


‫سازمان غیرانتفاعی خدمات جامعه چند‬ ‫فرهنگی ریچموند تقدیم می کند‪:‬‬

‫مراسم یادمان جانباختگان در ونکوور‬

‫‪Richmond Multicultural Community Services‬‬ ‫اگر دارای پی آر وعالقمند به شرکت در کارگاه های رایگان انگلیسی‪ ،‬کامپیوتر‬ ‫و شبکه ارتباطی فارسی زبانان هستید یا در امور اشتغال و استقرار پس از‬ ‫مهاجرت نیاز به مشاوره رایگان دارید‪ ،‬می توانید هرچه زودتر با‬ ‫مشاور فارسی زبان این مرکز آقای علیرضا در ساعات اداری از چهارشنبه تا‬ ‫شنبه تماس بگیرید‪.‬‬ ‫)‪Alireza (Settlement and Employment Counsellor‬‬ ‫‪alireza@rmcs.bc.ca‬‬ ‫‪7271.ext ,7160-279-604‬‬ ‫صرفه جویی در انرژی‪ ،‬چهارشنبه ‪ 31‬جوالی‪ ،‬دو تا چهار‬ ‫با همراه داشتن دو قبض فورتیس بی سی و هایدرو‪ ،‬هدیه ‪ 90‬دالری دریافت‬ ‫می کنید‪.‬‬ ‫حلقه مکالمه انگلیسی برای افراد دارای پی آر‪ ،‬چهارشنبه ها ‪ 31‬جوالی و ‪،14 ،7‬‬ ‫‪ 21‬و ‪ 28‬آگوست‪ ،‬ده صبح تا دوازده‬ ‫کارگاه اقدام برای کمک هزینه اجاره و بی سی هوزینگ‪ ،‬سه شنبه سی جوالی‪،‬‬ ‫ده و نیم صبح تا دوازده و نیم ظهر‬ ‫فرهنگ و ارزش های کانادایی‪ ،‬اول آگوست‪ ،‬ده و نیم صبح تا دوازده و نیم‬ ‫ظهر‬ ‫کامپیوتر برای ارتباط‪ ،،‬چهارشنبه ‪ 21‬اگوست‪ ،‬دوازده تا دو بعد از ظهر‬ ‫گروه شبکه ارتباطی فارسی زبانان‪ ،‬چهارشنبه ‪ 14‬و ‪ 28‬آگوست‪ 2 ،‬تا ‪ 4‬بعد از‬ ‫ظهر‬ ‫گروه حمایتی چند فرهنگی بانوان‪ ،‬چهارشنبه ‪ 28‬آگوست‪ ،‬دوازده ظهر تا ‪4‬‬ ‫بعد از ظهر‬ ‫برنامه آمادگی شغلی بانوان‪ ،‬چهارشنبه ها و جمعه های ‪23 & 21 ،16 ،14 ،9 ،7‬‬ ‫آگوست‪ ،‬ده صبح تا دو و نیم بعد از ظهر‬ ‫خشونت خانگی و امنیت خانواده‪ ،‬سه شنبه ‪ 13‬آگوست‪ ،‬ده صبح تا دوازده ظهر‬ ‫فرصت های شغلی در آی تی‪ ،‬سه شنبه ‪ 20‬آگوست‪ ،‬ده و نیم صبح تا دوازده‬ ‫و نیم ظهر‬ ‫سلسه کارگاه آموزش رهبری به نوجوانان سیزده تا نوزده ساله‪ 21 ،‬جون تا‬ ‫‪ 13‬سپتامبر‪ ،‬چهار تا شش عصر‬

‫تابستان هر سال در ایران و کشورهای مختلف‪ ،‬انبوه انسانهای آزاده‪ ،‬زندانیان‬ ‫سیاسی سابق و خانواده های جانباختگان حیات خونبار و فاشیستی چهل ساله‬ ‫جمهوری اسالمی – بویژه دهه شصت ‪ -‬گردهم می آیند تا به اشکال گوناگون هم‬

‫یاد دهها هزار عزیز از دست رفته را گرامی بدارند و هم تاکید مجددی داشته‬ ‫باشند بر اهمیت جنبش دادخواهی و افشای جنایات رژیم اسالمی ایران‪.‬‬

‫در ونکوور نیز ما همچون سالهای گذشته مراسمی را بدین منظور تدارک دیده‬

‫ایم‪ .‬ما از هنرمندان‪ ،‬مدافع آزادی و برابری و خانواده هایی که عزیزان خود را از‬ ‫دست داده اند دعوت می کنیم که با کمیته برگزاری این مراسم همکاری کنند‪.‬‬

‫سخنران میهمان از سوئد ‪ :‬احمد موسوی ( از زندانیان سیاسی سابق و از جان بدر‬

‫بردگان کشتار دهه خونین ‪ ۶۰‬و از فعاالن جنبش دادخواهی)‬ ‫سایر جزئیات مراسم متعاقبا اعالم می شود‬

‫زمان‪ :‬شنبه ‪ ۲۱‬سپتامبر ‪ ۲۰۱۹‬از ساعت ‪ ۵‬تا ‪ ۹‬عصر‬

‫مکان‪ :‬کتابخانه مرکزی ونکوور – سالن آلیس مک کی – شماره ‪ ۳۵۰‬خیابان وست‬ ‫جورجیا در داون تاون ونکوور‬

‫‪West Georgia St- Alice MacKay 350 - Vancouver Public Library‬‬ ‫‪Room‬‬

‫تلفن تماس‪6043454765 :‬‬ ‫کمیته برگزاری یادمان جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم ‪ – 2019‬ونکوو (کانادا)‬

‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬ ‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬

‫تلویزیون آریا‬

‫تلویزیون فرهنگی ایرانیان‬ ‫با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا‬ ‫شنبه‪ ،‬یکشنبه‪ ،‬سه شنبه‪ ،‬چهار شنبه کانال ‪۱۱۶‬شا‬ ‫شنبه و پنج شنبه کانال ‪ ۱۱۹‬تالس و ‪ ۸‬شا‬ ‫با مدیریت‬

‫رامین محسنی‬

‫کارگردان سینما و تلویزیون‬

‫همچنین در وب سایت‪:‬‬

‫‪ariatv.ca‬‬ ‫‪A New Persian‬‬

‫‪Community Television‬‬

‫‪on Shaw and OMNI Channel‬‬

‫تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها‪(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :‬‬ ‫‪Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919‬‬

‫‪Facebook.com/AriaTelevision‬‬

‫‪YouTube.com/AriaTVCanada‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 44‬‬


‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫متنوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫ّ‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Thursday, Aug. 1, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 45‬‬


At the Movies Astronaut (PG)****

Maiden (PG)****

Fly Boy!

By Robert Waldman, Vancouver

B

Ship Shape! By Robert Waldman, Vancouver

A

eam me up Scotty. Famous words like these can only come from the lips of classic Canadian superstar William Shatner. Star Trek May live on in television reruns but that urge to explore continues unabated. For a change Telefilm Canada hits the mark with their involvement with the Canadian made Astronaut. Wholesome, engaging and endearing this Taro PR film with is a thoughtful and meaningful tale all about dreaming. Do check it out at select Cineplex Cinemas before it comes soon to video on demand so check your local cable and internet carriers for times available.

dventurers are by definition risk-takers. They lead by example. Today with equality on the table let us not forget that women and other minorities were not always “accepted” back in The day. Maiden is a smart 97 minute documentary that sheds light on one true believer who set a course of change in the sporting world. Join in and feel the love and respect for a dynamite lass who bucked the odds in this quaint little charmer from Sony Pictures Classics and Mongrel Media now setting a course to select Cineplex Cinemas around B.C.

Space is definitely now in the news. And it’s still the final frontier. Hot on the heels of the 50th Apollo 11 anniversary of the historic first man on the moon success back in 1969 comes this tale of a space traveler wannabe. Steven Spielberg go to guy Richard Dreyfus ( Close Encounters of The First Kind) doesn’t miss a beat as Angus. Consider Angus to be a visionary despite his age. Dreams die hard as Angus whittles his time away with his daughter, her husband and their adoring son. Time stands still for no one and this lovable crusty old man seems to have lost a step of two as his age advances. Many people face the dilemmas this family confronts as issues of where to stay dominate the family fabric. Against this tug of war between where Angus should live out his advancing years comes news of a rather unique space competition with one lucky winner set to soar into outer space. Shades of Elon Musk and Richard Branson and their entrepreneur ilk. Here we have a sense of fiction following reality as we become thoroughly engrossed on one man’s dogged determination to go to outer space come what may. Wonderful acting and a truly emotional struggle sends Astronaut into orbit. Good quality stories can move you and outperform special effects laden super hero nonsense and Astronaut succeeds in reaching for the stars. Add on the immense presence of Colm Feore as an industrialist on the move and Astronaut lifts you to new heights . Sometimes small is good and big dreams have a way of inspiring you. This film does the trick. Blast off!

They say yacht racing is the purview of the ultra rich with folks like Ted Turner basking in the limelight. Yet it took a troubled teen to hone her craft and somehow turn this staid privileged sport on its ears. From humble beginnings Tracy Edwards seemed destined for stardom. Few would have given this lass a chance as thanks to problems growing up with an abusive step-father she hurled into unchartered territory. As a teen Ms. Edwards couldn’t find any sort of direction to her life but somehow things swept her to the sea. Being a free spirit and somewhat of a rebellious type Tracy managed to get gigs on Chartered boats and persistence paid off when she landed a job aboard an all male yacht racing In the coveted Whitbread world yacht race. Having a woman being part of a crew for such a race at this time was largely unheard of. Imagine the shock when a few years later at the ripe old age of 24 this determined dynamo would cobble together an all female crew and enter the big race. Yes, this is what she did and Maiden faithfully presents this journey. Told through interviews with crew members, opponents and journalists this is an inspirational tale that is full of emotion. You sense the energy when seeing the old video footage of all the preparation and uncertainty as well as enthusiasm that went into the race. Sail along with famous people like Jordan’s King Hussein who by chance took up Tracy’s cause giving her the moral support that led to her getting the opportunity of a lifetime and by extension fueling dreams and inspiring and opening doors for women everywhere. Tracy’s why not attitude is contagious and Maiden does an effective job looking back at the struggles this and other women endured in trying to enter once upon a time closed mens worlds. With exciting on the waves adrenalin pumping rivalries and close encounters on board the vessel Maiden is a human tale with all the emotion percolating in close quarters where loyalty and teamwork mean everything, Director Alex Holmes delivers a delightful sea-borne experience that enlightens and inspires and always grabs your attention. Well done!

Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 46

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 47

Thursday, Aug. 1, 2019


Farhang-e BC, No. 421, Vol.17 / P. 48

Thursday, Aug. 1, 2019


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.