صحبت نو 14

Page 1

‫‪www.sohbatenow.com‬‬

‫ارتباط با همشهریان در سراسر جهان‬

‫صحبت نو ویژه گراش‪ .‬سال دوم‪ .‬شماره چهاردهم‪ .‬بهمن ماه ‪ 12 -1386‬صفحه‬

‫انتخابات مجلس هشتم‬

‫پانزده رقیب برای تصاحب یک صندلی‬

‫‪8‬‬

‫گفتگو با عکاس روزهای انقالب‬ ‫‪‬‬

‫زیر بار ستم نمی‌کنم زندگی‬ ‫‪‬‬

‫‪11‬‬

‫امتداد فصل سرد در پیروزی و اتحاد‬ ‫‪‬‬

‫‪ JJ‬شب عاشورا [عکس‪:‬عبدالرضا افشار]‬

‫‪6‬‬

‫‪2‬‬

‫بزرگترين مجتمع تجاري تفريحي‬ ‫جنوب فارس در گراش‬ ‫‪‬‬

‫شلیک سارق مسلح به غزال‬

‫حـس مسلـم در كـوفه را دارم‬

‫‪ 4‬مراسم تعزیه‪،‬کتل‌گردانی‪ ،‬روضه‌خوانی‬ ‫‪4‬‬

‫صدای بلند بلندگوهای مساجد‪ ،‬منکر است‬

‫‪5‬‬

‫وقتی که شهر به ناگهان چهره عوض می‌کند‬

‫صحبت نو‪ 21 :‬دی‌ماه در حالی مهلت ثبت‌نام انتخابات الرس��تان به پایان رس��ید که پانزده نفر خود را آماده ورود‬ ‫به گود انتخابات کردند‪ .‬باید تا روزهای نخستین اسفندماه منتظر ماند و دید که چه کسانی از سوی شورای نگهبان‬ ‫اجازه‌ی حضور در این گود را کسب خواهند کرد‪.‬‬ ‫بر اساس اعالم سایت‌ تابناک و خبرگزاری فارس‪ ،‬در حوزه انتخابیه الرستان و خنج ده نفر بر حضور در انتخابات اعالم‬ ‫آمادگی کرده‌اند‪ .‬اما روابط عمومی فرمانداری از ثبت‌نام ‪ 15‬نفر خبر داد که به دلیل بررسی صالحیت‌ها‪ ،‬نام آنان پس‬ ‫از تایید صالحیت اعالم خواهد شد‪ .‬اما پنج نفر دیگر نیز در گفتگوهای بین مردم قابل شناسایی هستند‪.‬‬ ‫مهمترین رویداد در فضای انتخابات دوره هش��تم بازگش��ت دوباره دکتر کشفی نماینده دوره ششم به فضای سیاسی‬ ‫ب��ود‪ .‬او ک��ه در پایان دوره نمایندگی برای دوره هفتم کاندیدای مجلس نش��د و به دوبی س��فر ک��رد تا در جمعیت‬ ‫هالل‌احمر به فعالیت بپردازد‪ ،‬با تالش فعاالن اصالح‌طلب بار دیگر در انتخابات مجلس شرکت خواهد کرد‪ .‬معروفیت‬ ‫کشفی به زمان انتخابات دوم خرداد ‪ 1376‬برمی‌گردد که او ریاست ستاد خاتمی را در الرستان بر عهده داشت‪ .‬قبل‬ ‫از آن نیز کش��فی رییس اداره بهداش��ت الرستان بوده است‪ .‬کشفی در این انتخابات تنها نیست از جمله کسانی که با‬ ‫کشفی نزدیکی سیاسی دارند جعفرپور و فیاض‌پور کاندایداهای سایه اصالح طلبان هستند که در صورت رد صالحیت‬ ‫کشفی حضور پررنگ‌تری در انتخابات خواهند داشت‬ ‫اما در کنار این افراد‪ ،‬به گمان طرفدارانش‪،‬‬ ‫خبرساز اصلی این دوره علی‌اصغر حسنی‬ ‫نامزدهای ثبت‌نامی‬ ‫است‪ .‬چنانچه هوادارانش مي گويند او در‬ ‫حوزه انتخابيه الرستان و خنج‬ ‫واقع در مقابل افرادی که از شهر الر نامزد‬ ‫به نقل از خبرگزاری فارس‬ ‫شده‌اند نمایندگی دیگر ساکنان الرستان‬ ‫را برعه��ده دارد‪ .‬ویژگی‌های ش��خصیتی‬ ‫هدايت‌ال��ه بيگل��ري ‪‬‬ ‫حس��نی ثابت کرده اس��ت که او یکی از ‪ ‬قدرت‌اهلل احمدي ‬ ‫عل��ي اصغ��ر حس��ني ‪‬‬ ‫دو ش��خصیت اصلی در رقاب��ت انتخاباتی ‪ ‬هوشنگ جعفرپور ‬ ‫محمدحسين علي شيري ‪‬‬ ‫خواه��د بود ک��ه از غفلت دیگ��ر رقیبان ‪ ‬ناصر سلماني ‬ ‫نهایت س��ود را می‌برد‪ .‬حس��نی در حال ‪ ‬ابراهي��م ف��رج پور س��يد منصور كش��في ‪‬‬ ‫حاضر ریی��س جمعیت هال‌ل‌احمر گراش‬ ‫محمد اسماعيل يگانه فرد ‪‬‬ ‫اس��ت و پیش از این مدیریت بیمارستان ‪ ‬يوسـف محبي‬ ‫گراش را برعهده داش��ته اس��ت‪ .‬ش��هرت‬ ‫حس��نی از جنبه دیگری نیز در الرستان پنج نفر ثبت‌نامی احتمالی دیگر‪:‬‬ ‫بی��ژن ‪‬‬ ‫ ‬ ‫خبرس��از خواهد ب��ود‪ ،‬او دام��اد يکي از ‪ ‬اسماعیلی‬ ‫خیرین نامدار الرستان است‪.‬‬ ‫فیاض‌پور ‪‬‬ ‫ ‬ ‫‪ ‬زندوی ‬ ‫ادامه در صفحه‬

‫‪  . 3‬ملک‌پور‬


‫روز از نو‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪2‬‬

‫عذرخواهی دوباره‬

‫سرمقاله‬

‫عبدالحمید غریب‌نواز*‪ :‬س��خن را با گفتاری از‬ ‫امام علی(ع) می‌آغازم که فرمود‪« :‬خداوند سبحان‬ ‫حقوق بندگانش را بر حقوق خویش مقدم داش��ته‬ ‫اس��ت‪ .‬پس ه��ر کس به ادای حق��وق بندگان خدا‬ ‫بپ��ردازد‪ ،‬همی��ن ب��ه ادای حقوق خداون��د منجر‬ ‫می‌شود‪( ».‬غررالحکم‪ ،‬ح ‪)4780‬‬ ‫در نخس��تین ش��ماره صحبت نو‪ ،‬وی��ژه گراش‪ ،‬به دلیل ش��تابزدگی در‬ ‫آماده‌س��ازی و عدم دق��ت در ویرایش مطالب‪ ،‬با کمال تاس��ف مطلبی‬ ‫به چاپ رس��ید که موجب رنجش آقایان یداللهی –رییس سابق دادگاه‬ ‫گراش‪ -‬و محمدی –رییس کنونی‪ -‬شد‪ .‬ما در شماره سوم ضمن پوزش‬ ‫از این تالشگران عرصه قضا‪ ،‬سعی کردیم رضایت خاطر آنان را به دست‬ ‫آوریم‪ ،‬اما پرونده‌ی ش��کایت از الر به ش��یراز رفت و تا شماره سیزدهم‬ ‫همچن��ان باز ماند‪ .‬پس از پیگیری‌ه��ای متعدد‪ ،‬جناب آقای محمدی از‬ ‫س��ر جوانمردی کتباً رضایت خود را اعالم کردند و جناب آقای یداللهی‬ ‫که هم اکنون در اصفهان به ش��غل قضا مش��غول هستند‪ ،‬باز هم از سر‬ ‫فتوت و پایمردی‪،‬بعد از پیگیری‌های انجام ش��ده‪ ،‬از س��ر شکایت خود‬ ‫گذشته‌اند‪ .‬تا نش��ریه محبوب صحبت‌نو ویژه گراش با دلگرمی بیشتری‬ ‫به انتش��ار خود ادامه دهد‪ .‬آقای یداللهی در زمان تاسیس دادگاه گراش‬ ‫تالش‌های زیادی را به انجام رس��انید که همواره در خاطر مردم خواهد‬ ‫ماند‪ .‬س��عی‌اش مش��کور باد‪ .‬امید که با گذش��ت از حقوق فردی‌اش در‬ ‫این‌باره‪ ،‬مهرورزی‌اش دو چندان گردد‪.‬‬ ‫* مدیر مسئول صحبت نو‬

‫خبرهای چند سطری‬ ‫‪JJ‬حجت عابدی‬

‫برگزاری جلسات شورای اداری‬ ‫ستاد دهه فجر و هیات اجرایی انتخابات‬ ‫‪ 4‬دی‪ :‬اولین جلس��ه س��تاد برگزاری دهه فجر در بخش��داری تشکیل‬ ‫شد‪ .‬در این جلسه خسرو حس��ن‌زاده‪ ،‬مسوول فرهنگی شورای اسالمی‬ ‫شهر گراش به عنوان دبیر ستاد برگزیده شد‪ .‬جلسه بعدی ستاد در ‪24‬‬ ‫دی‌ماه برگزار شد‪.‬‬ ‫‪ 16‬دی‌ماه‪ :‬اولین جلسه شورای اداری بخش گراش در ساختمان جدید‬ ‫بخش��داری گراش برگزار شد‪ .‬در این جلس��ه شهردار گراش بر ضرورت‬ ‫قعال شدن روابط عمومی ادارات تاکید کرد‪.‬‬ ‫‪ 10‬دی ‪ :86‬در دومی��ن جلس��ه برای رفع مش��کالت کتابخانه عمومی‬ ‫گ��راش‌‪ ،‬رییس اداره ارش��اد الرس��تان قول داد که ب��رای تامین نیروی‬ ‫انسانی مناسب برای کتابخانه‪ ،‬اقدام شود‪.‬‬ ‫‪ 17‬دی ‪ :86‬همانند سایر نقاط کشور امتحانات نهایی روز ‪ 17‬بهمن‌ماه‬ ‫لغو شد‪.‬‬

‫اطالع رسانی درباره گراش‬

‫بازگشت مهربانانه‌ی صندوق‌های پستی زردرنگ‬ ‫صحبت ن�و‪ :‬صندوق‌های زرد رنگ پس�ت‬ ‫دوب�اره در خیابان‌های ش�هر گ�راش نصب‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫اداره پس��ت گراش اعالم کرد در مرحله نخست‬ ‫س��ه صندوق پس��تی در جلو اداره پست‪ ،‬فلکه‬ ‫ش��هرداری و روبه‌روی بیمارس��تان نصب ش��ده‬ ‫اس��ت‪ .‬اگر مرحله اول با موفقیت به پایان برسد‬ ‫در مرحله بعد صندوق‌هایی در روبه‌وری مدرسه‬ ‫نرجس خاتون و باغ ملی نیز نصب خواهد شد‪ .‬با‬ ‫توجه به مشکالت شهرک‌ها در ارسال مرسوالت‬ ‫پس��تی شهرک‌های گراش نیز در فاز بعدی قرار‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫این صندوق‌های پستی هر دو روز یکبار بررسی‬ ‫و تخلیه می‌شود‪ .‬استفاده مطلوب از صندوق‌های‬ ‫پست باید در میان مردم ترویج شود‪ .‬صندوق‌های‬ ‫قبلی اداره پس��ت تخریب شده بود و در مرحله‬ ‫جدید این صندوق‌ها از شیراز ارسال شده است‪.‬‬ ‫اداره پست از شهروندان خواست که از انداختن‬ ‫اش��یا متفرقه در صندوق‌ها خودداری کنند و در‬ ‫حفظ صندوق‌ها همکاری نمایند‪.‬‬ ‫شاکر آشفته مس��ئول دفتر پستی گراش درباره‬

‫هزینه‌های پستی گفت که برای بسته‌های داخل‬ ‫ش��هر ‪ 30‬تومان تمبر و ب��رای نامه‌های خارج از‬ ‫ش��هر با توجه به وزن بسته ‪ 75 ،65‬و ‪ 85‬تومان‬ ‫هزینه در بردارد که برای بسیاری از مکاتبات به‬ ‫صرفه اس��ت‪ .‬وی به همشهریان به ویژه ساکنان‬ ‫خارج از کش��ور پیش‌نهاد داد که از صندوق‌های‬

‫‪‬‬

‫در شهر‬

‫پس��تی ش��خصی که در اداره پس��ت قرار دارد‬ ‫اس��تفاده کنند تا نگران نرسیدن و مفقود شدن‬ ‫نامه‌ها و فیش‌های خود نباشند‪.‬‬ ‫اداره پس��ت در پاس��خ به برخ��ی نارضایتی‌های‬ ‫درب��اره توزیع قبض‌های تلف��ن و موبایل متذکر‬ ‫شد؛ قبض‌های دارای کدپس��تی حتماً به محل‬ ‫مورد نظر رس��انده می‌ش��ود و ش��هروندان اگر‬ ‫م��وردی را مش��اهده کرده‌اند اط�لاع دهند‪ .‬در‬ ‫دو م��ورد مش��کل وج��ود دارد‪ .‬اول این که در‬ ‫موبایل‌ه��ای کدهای ‪ 181‬و ‪ 182‬از کدپس��تی‬ ‫قدیمی ‪ 74331‬اس��تفاده ش��ده اس��ت که این‬ ‫کدپس��تی در حال حاضر متعلق به ش��هر اوز و‬ ‫قبض‌ها به این ش��هر ارس��ال می‌شود‪ .‬افراد باید‬ ‫برای اصالح کدپس��تی خود اق��دام کنند‪ .‬برخی‬ ‫مناطق مانند ش��هرک رزمندگان و شهرک امام‬ ‫خمینی نیز فاقد کدپستی هستند‪.‬‬ ‫ش��اکر آشفته کدهای پس��تی گراش را ‪74416‬‬ ‫ت��ا ‪ 74419‬اع�لام ک��رد و از ش��هروندانی که‬ ‫کدپس��تی خود را دریافت نکرده‌اند خواس��تند‬ ‫هر چه س��ریع‌تر وضعیت کدپس��تی منازل خود‬ ‫را مشخص کنند‪.‬‬

‫باالخره آب سد سلمان فارسي رسيد‬

‫حجت عابدی‪ :‬عمليات ساخت بزرگترين مجتمع تجاري تفريحي‬ ‫جنوب فارس در گراش آغاز شد ‪.‬‬ ‫اين مجتمع تجاري تفريحي در شش طبقه و با مشاركت شهرداري و‬ ‫شركت دسا از بخش خصوصي در محل باغ ملي قديم در مركز شهر‬ ‫ساخته خواهد شد ‪ .‬كلنگ ساخت اين مجتمع بزرگ همزمان با عيد‬ ‫سعيد غدیرخم و با حضور حجه االسالم حالجي و حجه االسالم سيد‬ ‫جواد معصومي و آقايان مهروري (بخشدار ) نام آور (شهردار ) دكتر‬ ‫فتحي رئيس شوراي شهر و اعضاي شورا ‪،‬نماينده دسا و جمعي از‬ ‫مدعوين به زمين زده شد ‪ .‬اين مجتمع كه در زميني به مساحت‬ ‫‪1112‬متر احداث مي گردد حدود هفت هزار متر زير بنا و بيست و پنج‬ ‫متر ارتفاع خواهد داشت كه در حال حاضر عمليات خاكبرداري در آن‬ ‫به پايان رسيده است‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪JJ‬محل اتصال لوله آب سد سلمان به‌شبکه شهر گراش در بلوار خلیج فارس‬

‫ امام جمعه موقت گراش‪:‬‬

‫هر جا خرافات به میان آید دین بدنام خواهد شد‬

‫‪JJ‬جلسه هیات اجرایی انتخاباتت در بخشداری گراش [عکس‪:‬حجت عابدی]‬

‫‪ 18‬دی‪ :86‬جلس��ه اعضای هیات اجرایی انتخاب��ات مجلس در گراش‬ ‫برگزار ش��د و آقایان احمد درویشی‪ ،‬دکتر حسین سعادت‪ ،‬سید عباس‬ ‫جهانبان��ی‪ ،‬علی‌اکبر فانی‪ ،‬امان‌ال��ه وقارفرد‪ ،‬زین‌العابدی��ن خواجه‌زاده‪،‬‬ ‫ابوالحس��ن جهانس��وزی و محمد تقدیری به عنوان هشت معتمد محلی‬ ‫انتخابات‪ ،‬برگزیده شدند‪.‬‬ ‫‪19‬دی ‪ :86‬شورای ترافیک گراش تشکیل جلسه داد‪.‬‬ ‫دی ‪ :86‬ش��هرداري و بخش خصوصي براي س��اخت کافي ش��اپ در‬ ‫بوستان ياران به توافق رسيدند‪ .‬بر اساس اين توافق بخش خصوصي بعد‬ ‫از تهيه نقش��ه و تاييد آن از سوي شهرداري‪ ،‬اقدام به ساخت اين کافي‬ ‫شاپ خواهد نمود‪ .‬و پس از ساخت با شهرداري قرارداد خواهد بست‪.‬‬ ‫دی ‪ :86‬در پي چاپ مطلبي در صحبت نو ‪ ،‬به زودي بوستان محله‌اي‬ ‫کوچکي جنب خيابان شهيد وقارفرد ساخته خواهد شد‪ .‬در حال حاضر‬ ‫کار س��اخت تک‌لبه‌ه��اي آن پايان يافته و بزودي کار س��اخت آن آغاز‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫دی ماه ‪ :86‬نخستین شماره نشریه «ساباط» منتشر شد‪ .‬این نشریه به‬ ‫طور مشتکر از سوی دانش‌آموزان دوره دبیرستان و در زمینه‌های ادبی‪،‬‬ ‫علمی و فرهنگی منتشر می‌شود‪.‬‬ ‫دی‌ ‪ :86‬بر اس��اس اعالم روابط عمومی ش��هرداری بع��د از قطعه‌بندی‬ ‫قبرس��تان دارالسالم گراش‪ ،‬قطعه‌ای از قبرس��تان به جانبازان‪ ،‬آزادگان‬ ‫و رزمندگان دوران دفاع مقدس و نیز پدران و مادران ش��هدا اختصاص‬ ‫یافته است‪.‬‬ ‫دی م�اه ‪ :86‬ده میلیون تومان از س��وی وارثی��ن مرحوم حاج مطلب‬ ‫پوستی به شهرداری اهدا گردید‪.‬‬ ‫دی ماه ‪ ‌:86‬ش��هرداری موافقت ش��ورای شهر را برای فروش یک سوم‬ ‫زمین گود روبه‌روی بیمارستان کسب کرده است‪ .‬قیمت پایه این زمین‬ ‫متری چهارصد و بیست هزارتومان خواهد بود‪.‬‬ ‫دی م�اه ‪ :86‬با موافقت رییس‌جمهور‪ ،‬طی نام��ه‌ای‪ ،‬لطیفی به عنوان‬ ‫هشتمین شهر الرستان معرفی شد‪ .‬لطیفی در پنج‌کیلومتری شهر الر و‬ ‫در مسیر جاده الر‪ -‬بندرعباس قرار دارد‪.‬‬

‫از ت�لاوت آيات��ي از کالم اهلل مجيد گزارش عملکرد‬ ‫هيأت توسط يعقوب مهرابي ارائه شد‪ .‬وی با تاکيد بر‬ ‫تعامل و همکاري هيأت رزمندگان با ساير هيأت‌ها و‬ ‫ارگانهاي سطح شهر‪ ،‬اين را رمز موفقيت دانست‪.‬‬ ‫حجت‌االسالم و مس��لمين ابوالفضل اسماعيلي امام‬ ‫جمعه موقت گراش نی��ز در خصوص خرافات زدايي‬ ‫از مراسم عزداری‪ ،‬مخصوص ًا مراسم دهه اول محرم‬ ‫سخن گفت‪ .‬وي گفت‪« :‬خادمين اهل بيت بايد توجه‬ ‫کنند که هر جا خرافات به ميان آيد دين بدنام خواهد‬ ‫‪‬‬

‫چه کسی از احمدی‌نژاد‬ ‫کمک خواست؟‬

‫تحریریه نوجوان‪ -‬محمد امین نوبهار‪ :‬از میان‌نامه‌های مردمی داده‬ ‫ش�ده به رییس جمهور در سفر اردیبهشت ‪ ،86‬تعداد ‪ 255‬نامه به‬ ‫کمیته امداد گراش رسید‪.‬‬ ‫کمیته امداد گراش در آماری اعالم کرد‪ .‬نامه‌ها تحویل داده شده به رییس‬ ‫جمه��ور پس از تفکیک در ادارت مربوط��ه در اختیارات ادارت قرار گرفته‬ ‫اس��ت‪ .‬سهم کمیته امداد گراش از این نام ‌ه ‪ 255‬بوده که بیشترین نامه‌ها‬ ‫ش��امل ‪ 130‬نامه حاوی درخواس��ت کمک نقدی بوده اس��ت‪ .‬بخش دیگر‬ ‫م��وارد را نیز درخواس��ت‌های تهیه لوازم زندگی‪ ،‬کم��ک هزینه تحصیلی‪،‬‬ ‫جهیزیه و این گونه موارد بوده است‪.‬‬ ‫پ��س از طي مراحل و تعیین موارد واجد ش��رایط و برآورد هزينه ها مبلغ‬ ‫‪ 31‬میلی��ون تومان از اس��تان به صورت بالع��وض و مبلغ ‪ 23‬میلیون نيز‬ ‫به صورت وام واريز ش��ده اس��ت‪ .‬در ماه رمضان نيز مبلغي به عنوان عيدي‬ ‫معادل‪ 41‬میلیون تومان ارس��ال گرديد‪ .‬بانك عامل این درخواست‌ها بانك‬ ‫كشاورزي بوده و كميته امداد در پرداخت هزينه ها نقشي نداشته است‪.‬‬ ‫تاکنون ‪ 11‬میلی��ون تومان به صورت کمک‌های بالعوض پرداخت ش��ده‬ ‫است‪ 1.280.000 .‬تومان به عنوان کمک هزینه تحصیلی‪ 1.350.000 ،‬به‬ ‫عنوان هزینه درمانی و ‪ 43‬هزار تومان به عنوان لوازم خانگی پرداخت شده‬ ‫اس��ت‪ 46 .‬نفر نیز برای دریافت وام ‪ 500‬هزار تومانی به بانک کش��اورزی‬ ‫معرفی شده‌اند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫سرقت مسلحانه مجازات سنگيني در پي دارد‪:‬‬

‫‪ 5‬بهمن؛ آخرین مهلت‬ ‫تحویل سالح‬

‫حجت عابدی‪ :‬دارندگان اس��لحه تنها تا ‪ 5‬بهمن‬ ‫فرصت دارند تا س�لاح غیر مجاز خود را تحویل‬ ‫دهند‪.‬‬ ‫مصاليي دادس��تان عمومي و انقالب‪ :‬سياس��ت‬ ‫کلي نظام جمع‌آوري س�لاح غير مجاز مي‌باشد‪.‬‬ ‫سياس��ت قبلي بر اس��اس خلع س�لاح همگانی‬ ‫بودکه در آن شناسايي مناطق آلوده و بر اساس‬ ‫اطالعات به دس��ت آمده با دارندگان سالح غير‬ ‫مجاز به شکل خانه به خانه برخورد مي‌شد‪ .‬ولي‬ ‫سياس��ت جديد که به صورت اس��تاني مي‌باشد‬ ‫مبنا بر اطالع‌رسانی است‪ .‬در يک مدت محدود‬ ‫(‪ 20‬دي تا ‪ 5‬بهمن)‪ ،‬دارندگان س�لاح غيرمجاز‬ ‫داوطلبانه مي‌توانند سالح خود را تحويل دهند‪.‬‬

‫وی گف��ت بع��د از پایان‬ ‫طرح با دارندگان س�لاح‬ ‫غیرمجاز طب��ق قانون و ‪JJ‬مصالیی دادستان عمومی و انقالب الرستان در جلسه شورای اداری گراش [عکس‪:‬صحبت نو]‬ ‫به شدت برخورد می‌شود‪.‬‬ ‫مسلحانه مجازات سنگيني در نظر گرفته است‪.‬‬ ‫س�لاح جنگی حتی سالح‌های س��اده‌ای مانند يکه ريییس دادگس��تري الرستان نیز در مورد‬ ‫«دم‌پر» تا سه سال حبس و سالح جنگی تا ‪ 10‬اين طرح گفت‪ :‬اين طرح در جهت ايجاد امنيت‬ ‫سال مجازات را در پی دارد‪.‬‬ ‫بيش��تر در سطح شهرس��تان و با همکاري خود‬ ‫وی گفت‪ :‬يکي از مس��ائلي ک��ه باعث ناامني در مردم اجرا خواهد شد‪.‬‬ ‫س��طح جامعه مي‌شود‪ ،‬وجود س�لاح و مهمات در این طرح دارندگان س�لاح‪ ،‬اسلحه خود را به‬ ‫غيرمج��از در دس��ت اف��راد جامع��ه مي‌باش��د‪ .‬شوراهای شهر و روستا‪ ،‬شوراهای حل اختالف‪،‬‬ ‫وي افزود‪ :‬قانون حساس��يت خاصي نس��بت به پایگاه‌های بسیج و مراکز انتظامی تحویل دهند‬ ‫دارندگان سالح غيرمجاز دارد و در دست داشتن و رسید دریافت کنند‪.‬‬ ‫آن را جرم مي‌داند‪ .‬قانون گذاران براي س��رقت‬

‫بزرگترين مجتمع تجاري تفريحي‬ ‫جنوب فارس در گراش‬

‫‪JJ‬حجت‌االسالم سید جواد معصومی در مراسم کلنگ‌زنی پروژه [عکس‪:‬صحبت نو]‬

‫مهدي وفائي‌فرد‪ :‬باالخره با پيگيري‌هاي اداره آبفا‪ ،‬فاز اول آب‌رس�اني از س�د سلمان در‬ ‫شهر گراش اجرا مي‌شود‪.‬‬ ‫مهندس الماسي‪ ،‬رئيس اداره آبفا گراش با اشاره به اين كه فاز اول آب‌رساني سد سلمان در گراش‬ ‫به صورت موقت اجرا مي‌شود و حدود ‪ 60‬درصد از مردم مي‌توانند از آب سد سلمان‪ ،‬استفاده كنند‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬در فاز اول اهالي ش��هرك هاي ش��هيد بهشتي‪ ،‬شهيد دستغيب و بولوار معلم مي‌توانند از اين‬ ‫آب اس��تفاده كنند؛ و در صورتي كه ش��هرداري مجوز حفر كانال از روبروي خيابان بسيج تا خيابان‬ ‫شهيد رجايي را به طول دوكيلومتر صادر نمايد‪ ،‬همه مردم مي‌توانند از آب سد استفاده كنند‪.‬‬ ‫رئيس اداره آبفا گراش ادامه داد‪ :‬تا تكميل مسير انتقال آب از مخزن به خط لوله شهري و تكميل‬ ‫مسير خيابان بسيج تا خيابان شهيد رجايي‪ ،‬فعال اين طرح به صورت موقت و آزمايشي اجرا مي‌گردد‬ ‫و در اين مدت سعي مي‌شود نواقص و مشكالت موجود در مسير و شهر بررسي و رفع گردد‪.‬‬ ‫الماسي در مورد تاخير در رسيدن آب سد به منطقه گفت‪ :‬قولي كه ما مي‌دهيم‪ ،‬همان چيزي‌ست‬ ‫كه از ش��ركت آبفا فارس به ما ابالغ ش��ده و ما هم به مردم اعالم مي‌كنيم‪ .‬وي مش��كالت مس��ير‬ ‫آب‌رساني را‪ ،‬در تاخير رسيدن آب به منطقه دخيل دانست‪.‬‬ ‫وي افزود‪ :‬خط انتقال آب از مخزن تا ميدان ش��هيد بهش��تي‪ ،‬نزديك به دوكيلومتر است كه اجراي‬ ‫آن به س��ال آينده موكول ش��ده است‪ .‬رئيس اداره آبفا در مورد تغير تعرفه آب‌بها اظهار بي اطالعي‬ ‫نموده‪ ،‬ولي احتمال بيشتر شدن نرخ آب‌بها را زياد دانست‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫صحبت نو‪ :‬همزمان با همايش ساالنه هيئت‬ ‫رزمندگان اسالم جلسه هماهنگي هيأتهاي‬ ‫مذهبي ب�رای برنامه دهه اول محرم برگزار‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به گزارش هیات رزمندگان اس�لام ؛ در آس��تانه فرا‬ ‫رسيدن ماه محرم‪ ،‬چهارشنبه دوازدهم دي‌ماه مسجد‬ ‫حضرت وليعصر (عج) میزبان همايش س��االنه هيأت‬ ‫رزمن��دگان اس�لام با حض��ور امام جمع��ه گراش و‬ ‫خادمين هيأت‌هاي مذهبي بود‪ .‬در اين مراس��م پس‬

‫با مشاركت شهرداري و دسا‪:‬‬

‫ش��د‪ .‬اسالم و قرآن با استدالل و منطق همراه است‪،‬‬ ‫اين مراس��م بايد با زنده نگه داشتن ياد شهدا همراه‬ ‫باشد‪».‬‬ ‫در ادامه مراسم مداح اهل بيت برادر حسينعلي غياثي‬ ‫به مرثيه س��رايي و نوحه‌خوان��ي پرداخت‪ .‬همچنین‬ ‫از ‪ 45‬نف��ر از مداح��ان و نوحه‌خوان��ان ک��ه با هيئت‬ ‫رزمندگان همکاري داشتند با اهدا لوح تقدير و هدايا‬ ‫تجليل به عمل آمد و از تالش آنها قدرداني شد‪.‬‬

‫اگر لوله گذاري کامل شود‪:‬‬

‫دهه فجر مشعل گاز افروخته مي‌شود‬

‫حجت عابدي‪ :‬نشس�ت مش�ترک‬ ‫مس�ئولين در خص�وص پيگيري‬ ‫موضوع گازرس�اني به شهر گراش‬ ‫با حضور بخشدار‪ ،‬شهردار‪ ،‬رئيس‬ ‫شوراي شهر و با حضور نمايندگان‬ ‫ش�رکت گاز فارس در محل دفتر‬ ‫بخشداري برگزار شد‪.‬‬ ‫در اين جلسه روند گازرساني به شهر‬ ‫گ��راش بررس��ي گرديد و ب��ا بحث و‬ ‫گفتگ��و در اين خصوص ش��رکت گاز‬ ‫فارس موظف ش��د تا در اسرع وقت و‬ ‫در سال جاري نسبت به تسويه حساب‬ ‫حفاري‌هاي سطح ش��هر در سال ‪85‬‬ ‫اقدام نمايد‪ .‬در خصوص ادامه فعاليت‬ ‫حفاري ش��رکت گاز در سال جاري با‬ ‫همان مبل��غ نهصد و س��ي‌هزار ريال‬ ‫ب��ه ازاء هر متر تاکيد ش��د‪ .‬همچنين ‪JJ‬مهندس رادمرد‪ -‬مسئول پروژه گاز رسانی‬ ‫ادامه فعاليت لوله گذاري در اسرع وقت‬ ‫انجام پذيرد به گونه‌اي که همانند ش��هرهاي همجوار مش��عل گاز در شهر‬ ‫گراش و در دهه فجر افروخته شود‪ .‬در اين نشست مقرر گرديد شرکت گاز‬ ‫در انتخاب پيمانکار دقت الزم به عمل آورد تا سرعت عمل مناسب اجراي‬ ‫پروژه اعمال شود‪ .‬همچنين مدت زمان قرارداد بر مبنا و همانند شهرهاي‬ ‫همجوار تعيين ش��ود‪ .‬مهندس رادمرد مسئول گازکشی گراش اضافه کرد‬ ‫ب��ا توجه به همکاري و پيگيري‌هاي مس��ئولين در اين خصوص اميدواريم‬ ‫مشعل گاز در شهر گراش و در دهه فجر افروخته شود‪.‬‬ ‫البته هنوز لوله‌کشی گاز در مسیرهای اصلی شهر تکمیل نشده است‪ .‬پیش‬ ‫از این قرار بود در هفته دولت گازرس��انی به پایان برس��د که این وعده به‬ ‫دهه فجر منتقل شد‪.‬‬

‫صحبت نو‬ ‫ويژه گراش‬ ‫مشترک می‌پذيرد‬

‫‪ÏÏÏÖÖÔÍ‬‬

‫لوله ها یخ زد‪ ،‬اما در ارتفاعات‬ ‫هم برف نیامد‬

‫حجت عابدي‪ :‬سرماي بي‌سابقه در شهر گرمسير تن صد‌ها آدم‬ ‫را لرزاند‪.‬‬ ‫دي‌ماه سال جاري‪ ،‬گراش با سرمايي بي سابقه مواجه شد‪ .‬با توجه به‬ ‫اينکه گراش يک شهر گرمسير و خشک در جنوب فارس است تا به حال‬ ‫چنين سرمايي را به خود نديده بود‪ .‬سرمای شدید باعث یخ‌زدگی شبانه‬ ‫آب در لوله‌ها گردید و مشکالتی برای مردم به وجود آورد‪.‬‬ ‫با توجه به بارش برف و باران در مناطق مختلف کشور و سرماي‬ ‫بي‌سابقه‌ي آن در کشور‪ ،‬شهر گراش هم به کام سرما کشيده شد‪ .‬به‬ ‫گفته روابط عمومي شهرداري گراش در اين سرماي بي‌سابقه شهر‪،‬‬ ‫روزهاي پنجشنبه‪ ،‬جمعه و شنبه ‪13‬تا ‪ 15‬دي‌ماه‪ 36 ،‬ميلي‌متر و روز‬ ‫جمعه ‪ 21‬دي‌ماه با ‪ 7/5‬ميلي‌متر بارش باران روبه‌رو بوديم که با توجه‬ ‫به شهرهاي همجوار بارش چندانی در گراش انجام نشد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫شوراي شهر نرخ صدور پروانه‬ ‫کسب را افزايش داد‬

‫علی سپهر‪ :‬با تصویب شورای شهر گراش نرخ صدور پروانه‬ ‫کسب به میزان ‪ 5‬برابر و عوارض ساالنه به میزان ‪ 50‬درصد‬ ‫افزایش یافت‪.‬‬ ‫دکتر مرتضي فتحي رئيس شوراي اسالمي شهر گراش در خاتمه سي‌و‬ ‫هفتمين جلسه شوراي اسالمي شهر گراش گفت‪ :‬با تقاضاي شهرداري‬ ‫در خصوص افزايش عوارض کسبه‌هاي مختلف‪ ،‬شورا تصميم گرفت که‬ ‫نرخ صدور پروانه کسب به ميزان پنج برابر نرخ موجود و عوارض ساليانه‬ ‫به ميزان ‪ 50‬درصد نسبت به قيمت فعلي افزايش يابد‪.‬‬ ‫همچنين در سی و نهمین جلسه شورا بنابه تقاضاي شهرداري در مورد‬ ‫عوارض نقل و انتقال امالک و اماکن مسکوني و تجاري تصمیم‌گیری‬ ‫شد‪ .‬بر اساس تبصره يک ماده پنج قانون تجميع عوارض‪ ،‬نرخ عوارض‬ ‫نقل و انتقال مسکن به ميزان سه دهم درصد قيمت فروش به تصويب‬ ‫رسيد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫سه نقطه‌ي بحرانی گراش در‬ ‫دست اصفهاني‌ها‬

‫صحبت نو‪ :‬مهندس�انی از اصفهان‪ ،‬طرح اصالح وضعیت فاضالب‬ ‫شهر گراش را تهیه خواهند کرد‪.‬‬ ‫عبدالرضا هرمزی از اعضای شورای شهر گراش گفت‪ :‬با توجه به مشکالت‬ ‫حادی که در بخش فاضالب وجود دارد سه نقطه به عنوان نقاط بحرانی‬ ‫در دس��تور کار قرار گرفته اس��ت‪ .‬وی گفت تیمی از مهندسان اصفهانی‬ ‫از انتهای خیابان بس��یج‪ ،‬برکه حاج اسداله و هفت برکه بازدید کرده‌اند‬ ‫و قرار اس��ت که طرح‌های خ��ود را برای بازیابی فاض�لاب در این نقاط‬ ‫ارائه کنند‪.‬‬ ‫این عضو شورای شهر گفت‪ :‬هنوز برآوردی از هزینه‌های این طرح انجام‬ ‫نش��ده است اما قطعاً نیازمند به سرمایه‌گذاری و مشارکت مردم هستیم‪.‬‬ ‫در خیابان بس��یج‪ ،‬مالکین خصوصی برای س��رمایه‌گذاری اعالم آمادگی‬ ‫کرده‌اند و در دو قسمت دیگر نیز مردم قطعاً همکاری خواهند کرد‪.‬‬

‫دفتری برای خبرنگاران‬ ‫صحبت نو‪ :‬در س�اختمان جدید بخش�داری‬ ‫اتاقی ب�رای تمرک�ز فعالیت‌ه�ای خبری‪ ،‬به‬ ‫خبرنگاران اختصاص یافت‪.‬‬ ‫مه��روری بخش��دار گ��راش گف��ت‪ :‬ب��ا توجه به‬ ‫مظلومیت قش��ر خبرنگاران و امر خبررس��انی در‬ ‫س��طح شهر‪ ،‬بخش��داری جهت پیش��رفت شهر و‬ ‫منطقه اقدام به افتتاح این دفتر کرده است‪ .‬هدف‬ ‫از دفت��ر خبرنگاران ایجاد مکانی مناس��ب اس��ت‬ ‫تا خبرن��گاران بتوانند بدون دغدغ��ه و با امکانات‬ ‫خوب‪ ،‬به خبررسانی بپردازند‪.‬‬

‫در طی این مدت بخش��دار گراش در دو جلسه با‬ ‫خبرنگاران فعال شهر نیز شرکت کرده است‪.‬‬ ‫در ح��ال حاضر محمدرض��ا وفایی‌فرد ب��ه عنوان‬ ‫خبرنگار صدا و س��یما و حج��ت عابدی به عنوان‬ ‫خبرنگار ادارات گراش در طی س��اعت‌های اداری‬ ‫در ای��ن دفت��ر حض��ور دارن��د‪ .‬حجت عاب��دی از‬ ‫خبرنگاران فعال سطح شهر خواست تا با همکاری‬ ‫یکدیگر بتوانیم در امر اطالع‌رسانی گام‌های مهمی‬ ‫را برداریم‪.‬‬ ‫دفتر خبری گراش در ساعت اداری با شماره تلفن‬ ‫‪ 2223003‬آماده ش��نیدن نظرات ش��هروندان و‬ ‫کسب خبر است‪.‬‬


‫روز از نو‬

‫زمینه‌ای برای بیان آرا گوناگون‬ ‫حادثه خبر می‌کند‬

‫جسد زن مقتول‬ ‫در میان زباله‌ها پیدا شد‬

‫مهدی وفایی‌ف�رد‪ :‬مهمترین حادثه دی‌ماه گ�راش وقوع دومین‬ ‫قتل امس�ال بود‪ .‬در اوایل دی‌ماه توس�ط مامورین جسد زنی در‬ ‫زباله‌دانی شهرداری پیدا شد‪ .‬با اطالع به پلیس‪ ،‬نیروی انتظامی و‬ ‫قاضی عمومی پخش گراش در محل حادثه حضور یافتند‪ .‬تاکنون‬ ‫گزارشی از انگیزه‌های این قتل و مظنونین احتمالی منتشر نشده‬ ‫است‪.‬‬ ‫حوادث دیگر این ماه مربوط می‌ش��ود چاقوخوردگی‪ ،‬سقوط از ارتفاع و‬ ‫زخمی‌شدن توسط اسلحه کلت کمری!‬ ‫در گزارش��ی که اورژانس بیمارستان گراش در اختیار ما قرار داده است‪،‬‬ ‫سه مورد چاقو خوردگی ذکر شده است‪.‬‬ ‫اولین مورد چاقو خوردگی مربوط است به نزاع در بازی بیلیارد در خنج!‬ ‫در ای��ن نزاع که ب��ه خاطر برد و باخت در بازی بیلیارد رخ داده اس��ت‪،‬‬ ‫جوانی ‪ 18‬س��اله از ناحیه س��ینه آس��یب می‌بیند‪ .‬وی پس از انتقال به‬ ‫اورژانس گراش س��ریعا به اتاق عمل انتق��ال یافته و مورد عمل جراحی‬ ‫قرار گرفت‪ .‬مورد بعد نیز مربوط اس��ت به یک نزاع و درگیری در گراش‪.‬‬ ‫در این درگیری جوانی ‪ 28‬س��اله‪ ،‬کرمانشاهی االصل و ساکن گراش‪ ،‬در‬ ‫ناحیه س��مت چپ سینه دچار آسیب‌دیدگی ش��ده و در بخش جراحی‬ ‫بس��تری شده است‪ .‬آخرین مورد نیز مربوط است به شخصی از اوز‪ .‬این‬ ‫فرد که اصالتا اوزی نمی‌باش��د‪ ،‬بر اثر خصومت بعضی افراد‪ ،‬در اتومبیل‬ ‫ش��خصی خود مورد سوءقصد قرار گرفته و از نواحی سینه و شکم دچار‬ ‫آسیب دیدگی شده است‪.‬‬ ‫در گزارش اورژانس ‪ 6‬مورد س��قوط از ارتفاع نیز گزارش ش��ده است که‬ ‫مهمترین آن مربوط می‌ش��ود به سقوط پسربچ ‌ه یازده ساله افغانی‪ .‬این‬ ‫نوجوان هنگام س��قوط از ارتفاع سه متری‪ ،‬میلگردی به قسمت تحتانی‬ ‫قفسه سینه‌اش فرو رفته که بالفاصله پس از انتقال به بیمارستان گراش‪،‬‬ ‫توس��ط دکتر احمد عبداله��ی مورد عمل جراحی ق��رار گرفته و پس از‬ ‫ترمیم پارگی‌ها‪ ،‬مرخص شده است‪.‬‬ ‫آتش‌نشانی نیز از دو مورد آتش سوزی در این ماه خبر داد‪ .‬بنا به گزارش‬ ‫آتش‌نشانی اولین آتش‌سوزی این ماه مربوط است به آتش گرفتن گارگاه‬ ‫نقاشی ماشین‪ ،‬که روبروی آتش‌نشانی قرار دارد‪.‬‬ ‫مورد بعدی نیز مربوط است به آتش‌سوزی منزل آقای جعفر رسولی‌نژاد‬ ‫که در غایب ساکنین‪ ،‬منزل وی در اثر اتصال برق دچار سوختگی و دود‬ ‫گرفتگی شده است‪.‬‬

‫انتخابات مجلس هشتم ‪:‬‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫يک صندلی سبز براي الرستان ‪1-‬‬

‫پانزده رقيب براي تصاحب يک صندلي‬ ‫ادامه از صفحه نخس�ت‪ :‬از سوی دیگر‬ ‫محبی نماینده فعلی الرستان نیز برای‬ ‫حفظ کرس��ی س��بز رن��گ نمایندگی‬ ‫ب��ه میدان آم��ده اس��ت‪.‬محبی از نظر‬ ‫فکری به اصول‌گرایان نزدیکی دارد و‬ ‫امیدوار است با توجه به کارنامه خود در‬ ‫مجلس مشکلی از نظر رد صالحیت در‬ ‫این دوره نداش��ته باشد‪ .‬حضور محبی‬ ‫در دوره گذشته تا آخرین روزها همراه‬ ‫ب��ا تردید بود‪ .‬محبی در میان دارندگان‬ ‫مدرک کارشناسی ارشد به دلیل سابقه‬ ‫نمایندگی توانسته اس��ت در انتخابات‬ ‫ش��رکت کن��د‪ .‬او پی��ش از حضور در‬ ‫مجلس‪ ،‬به عنوان شهردار الر و رییس‬ ‫اداره بهزیستی فعالیت داشته است‪.‬‬ ‫دیگر چه��ره ش��دیداً اصول‌گرای این‬ ‫دوره از انتخابات حس��ین علیش��یری‬ ‫است که در انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫مسئولیت ستاد احمدی‌نژاد را بر عهده‬ ‫داش��ت‪ .‬او امی��دوار اس��ت در حرکتی‬ ‫همانن��د احمدی‌نژاد در روزهای پایانی‬ ‫بتوان��د شگفتی‌س��از انتخابات باش��د‬ ‫و همانن��د کش��فی از ریاس��ت س��تاد‬ ‫انتخابات‪ ،‬خود به یک نماینده منتخب‬ ‫تبدی��ل ش��ود‪ .‬علش��یری در انتخابات‬ ‫شورای شهر الر به شورای شهر نرسید‬ ‫و به عضویت علی‌الب��دل رضایت داد‪.‬‬ ‫ام��ا در ای��ن انتخاب��ات او باید بیش از‬ ‫این‌ها رای کسب کند‪ .‬علیشیری فرزند‬ ‫شهید حاج غالمحسین علیشیری بوده‬ ‫و در ح��ال حاضر در دانش��گاه پیام‌نور‬ ‫اوز به تدریس مش��غول است‪ .‬او پیش‬ ‫از پیام‌نور در دانش��گاه آزاد و ش��رکت‬ ‫سیمان فعالیت داشته است‪.‬‬

‫شلیک سارق مسلح به غزال‬ ‫حجت عابدی‪ :‬پس�ر ‪ 23‬س�اله‌ای که قصد جلوگیری از س�رقت‬ ‫خودرویی را داش�ت‪ ،‬با ش�لیک گلوله‌ای از طرف سارق مضروب‬ ‫شد‪.‬‬ ‫هادی غزال جوان ‪ 23‬س��اله‌ الرستانی کارمند بخش تکنسین تاسیسات‬ ‫بیمارس��تان امیرالمومنی��ن (ع) گ��راش در هنگام جلوگیری از س��رقت‬ ‫ماش��ین دختری جوان مورد اصابت گلوله سارق قرار گرفت‪ .‬هادی غزال‬ ‫ج��وان تیر خورده می‌گوید پس از انجام کارهای روزمره به س��مت خانه‬ ‫حرکت می‌ک��ردم که متوجه صدای فریاد و جیغ دختری جوان ش��دم‪.‬‬ ‫دختر جوان را دیدم که برای جلوگیری از س��رقت ماشینش فریاد می‌زد‬ ‫و برای دفاع از خود تالش می‌کرد‪ .‬جلوتر که رفتم پس��ری را دیدم که با‬ ‫‪ JJ‬هادی غزال در بیمارستان گراش [عکس‪ :‬عابدی]‬ ‫پارچه‌ای صورت خود را پوش��انیده بود و درست چهره‌اش مشخص نبود‬ ‫سارق با دیدن من فریاد زد که من کاری به کارشان نداشته باشم اما با تالش من برای جلوگیری از سرقت ماشین‬ ‫سالح خود را آماده کرد و با شلیک ‪ 5‬تیر به سمت من و ماشین پای راست من مجروح گردید و توسط ‪ 115‬به‬ ‫بیمارستان الر منتقل شدم که پس از مداوای اولیه به بیمارستان گراش منتقل شدم‪.‬‬ ‫دکتر عبدالهی متخصص جراحی بیمارس��تان امیرالمومنین می‌گوید‪ :‬با توجه به اینکه بیمارس��تان گراش قابلیت‬ ‫پذیرش بیماران بدحال و وخیم را در منطقه جنوب کشور دارد پس از اقدامات اولیه بیمارستان الر‪ ،‬بیمار جهت‬ ‫تکمیل درمان به بیمارستان این شهر انتقال یافت‪ .‬پس از تشخیص در تاریخ‪ 86/10/23‬تحت عمل جراحی قرار‬ ‫گرفت‪ .‬این عمل توس��ط دکتر عبدالهی و وفایی صورت گرفته است‪ .‬دکتر عبدالهی در ادامه گفت‪ :‬گلوله از محل‬ ‫حساس بین رگهای پا و بافت عصبی عبور کرده بود که توانستیم با عمل جراحی او را مداوا کنیم‪.‬‬

‫ام��ا کاندیداه��ای دیگری نی��ز برای‬ ‫ثبت‌ن��ام اق��دام کرده‌ان��د ک��ه ب��رای‬ ‫نویسنده این یادداش��ت کمتر شناخته‬ ‫شده‌اند‪ .‬سپهر‪ ،‬نویسنده وبالگ آفتاب‬ ‫الرس��تان که به ش��کل روزانه پیگیر‬ ‫ثبت‌نام‌ه��ای انجام ش��ده بود س��عی‬ ‫کرده است به معرفی کوتاهی از دیگر‬ ‫چهره‌ه��ا بپ��ردازد‪ .‬محمد اس��ماعیل‬ ‫یگان��ه در دوره گذش��ته نی��ز از جمله‬ ‫کاندیداهای نمایندگ��ی بود‪ .‬او رییس‬ ‫س��ابق اداره دخانیات الرس��تان است‬ ‫و در ای��ن مدت در اس��تان مرکزی به‬ ‫خدمت پرداخته است‪ .‬اسماعیل فرج‌پور‬ ‫از طایفه‌ ترک‌های دولخانی الر است و‬ ‫در حال حاضر مدیریت ایمنی راه‌های‬ ‫اداره کل راه و تراب��ری ف��ارس را ب��ر‬ ‫عهده دارد‪ .‬ناصر سلمانی نیز متولد الر‬ ‫اس��ت و دارای مدرک دکترای پزشکی‬ ‫عمومی است‪.‬‬ ‫ق��درت احمدی و هدای��ت بیگلری دو‬ ‫کاندیداهای دیگر ثبت‌نام کرده هستند‪.‬‬

‫بیگل��ری وکی��ل دادگس��تری و متولد‬ ‫روس��تای کارگاه صحرای باغ اس��ت‪.‬‬ ‫او که در دانش��گاه آزاد اسالمی الر نیز‬ ‫تدری��س می‌کند در دوره‌ه��ای دوم و‬ ‫سوم در انتخابات شورای اسالمی شهر‬ ‫الر حضور داشته است‪.‬‬ ‫در کنار این نام‌ها که توسط خبرگزاری‬ ‫فارس منتش��ر ش��ده اس��ت پنج نفر‬ ‫دیگ��ر نیز اق��دام به ثبت ن��ام کرده‌اند‬ ‫وبالگ‌های الرستان از حضور احتمالی‬ ‫منصور اسماعیلی‪ ،‬بخشدار سابق اوز و‬ ‫معاون س��ابق فرمانداری‪ ،‬سید شکراله‬ ‫زن��دوی متولد بی��رم و رییس اس��بق‬ ‫س��ازمان تبلیغات اس�لامی الرستان‪،‬‬ ‫دکتر بیژن از پزش��کان جویمی ساکن‬ ‫شیراز نیز خبر داده بودند‪ .‬دیگر چهره‬ ‫کمتر شناخت شده ثبت‌نامی‪ ،‬ملک‌پور‬ ‫است‪ .‬او به عنوان تنها معلم این دوره‪،‬‬ ‫سنت حضور فرهنگیان در انتخابات را‬ ‫تدوام می‌بخش��د‪ .‬ملک‌پور س��ابقه دو‬ ‫دوره عضویت در ش��ورای ش��هر بیرم‬

‫را به همراه دارد‪ .‬فیاض‌پور ش��هردار و‬ ‫بخشدار س��ابق جویم‪ ،‬که متولد یکی‬ ‫از تواب��ع خن��ج اس��ت را ش��اید بتوان‬ ‫نماینده خنج به عنوان دیگر شهرستان‬ ‫حاضر در انتخابات دانس��ت‪ .‬بر خالف‬ ‫پیش‌بینی‌های اولی��ه در این دوره نیز‬ ‫اهل تس��نن منطق��ه ترجی��ح دادند از‬ ‫معرف��ی نام��زد مس��تقل در انتخابات‬ ‫خودداری کرده و به چانه‌زنی سیاس��ی‬ ‫با نامزدهای مطرح بپردازند‪.‬‬ ‫به جز چهره‌هایی که از حوزه الرستان‬ ‫و خن��ج وارد انتخابات ش��ده‌اند برخی‬ ‫چهره‌های نام‌آش��نا نیز در ش��هرهای‬ ‫دیگر دیده می‌ش��وند‪ .‬یوس��ف صادقی‬ ‫رییس فرودگاه الرستان از حوزه المرد‬ ‫و مه��ر نامزد انتخابات ش��ده اس��ت و‬ ‫س��ید عنایت هاش��می فرماندار سابق‬ ‫شهرستان الرستان و مدیرکل مستعفی‬ ‫اجتماعی اس��تانداری به عنوان یکی از‬ ‫چهره‌های اصول‌گرا از حوزه س��پیدان‬ ‫داوطلب حضور در مجلس شده است‪.‬‬

‫از آغاز انقالب‬ ‫تاکنون هیچ اوزی وارد مجلس نشده است‬

‫يک صندلی سبز براي الرستان ‪2-‬‬

‫فرهاد ابراهیم پور‪ :‬دومطلب بسیار مهم و جالب در روزنامه اینترنتی صحبت‌نو با عنوان راه شهرستان‬ ‫شدن از نمایندگی مجلس می‌گذرد و چگونه یک گراشی می‌تواند وارد مجلس شود چاپ شده است‬ ‫که در آن به سیر و سرگذشت کاندیداهای گراشی در عرصه‌های انتخابات مجلس پرداخته است و در‬ ‫همه آنجاها که گراشی ها آرزو داشتند یک گراشی انتخاب و به مجلس شورای اسالمی راه پیدا کند‬ ‫دست خالی و ناامید برگشته‌اند و این حرف وحدیث همچنان ادامه داشته تا کنون که نویسنده متن‬ ‫از خود می پرس�د آیا باز ما گراش�ی‌ها می‌توانیم یک نماینده به مجلس بفرستیم یا همچون گذشته‬ ‫این الری‌ها هستند که نماینده بالمنازع الرستان هستند‪.‬‬

‫البته این مشکل فقط گراشی ها نیست اوزی‌ها هم همین مشکل را دارند نه تنها درباره نماینده انتخابی برای مجلس‬ ‫بلکه اوزی‌ها س��الیان درازی اس��ت که از خود سوال می‌کنند چرا ما تاکنون یک بخشدار اوزی نداشته ایم چرا دادگاه‬ ‫انقالب نداریم چرا بس��یاری از روس��ای ادارات اوز غیر بومی هس��تند چرا ما بعد از نیم قرن است که بخشداری داریم‬ ‫ولی شهرس��تان نمی‌ش��ویم چرا آن‌ها که زمانی جز دهستان اوز بودند چندی پیش شهرستان شدند اما اوز همچنان‬ ‫در جای خود نگهداش��ته شده اس��ت؟ آیا اوزی‌ها وگراشی‌ها آدم‌هایی بی‌لیاقت و دانش آموز هستند؟ آیا الریها سواد‬ ‫ودانش بیش��تری دارند؟ جای تردیدی نیس��ت که الری‌ها هم مدبر و دانش پژوه هستند آیا دیگران نیستند پس آنها‬ ‫که این مطلب را می‌خوانند و در دوره‌های مختلف نماینده بوده اند و هس��تند بما حق بدهند که این س��وال را هر بار‬ ‫در ذهن خود تکرار کنیم که چرا اوز به شهرستان ارتقا پیدا نمی‌کند؟‬ ‫درباره امکان حضور اوزی‌ها وگراش��ی‌ها در مجلس ش��ورای اسالمی امری که برای الریها در چند سال بعد از انقالب‬ ‫س��هل نموده برای اوزی‌ها وگراش��ی‌ها به آرزو تبدیل ش��ده است تا ش��اید از این امکان برای طرح مسائل خود علي‬ ‫الخصوص مس��ئله شهرس��تان شدن ش��هر خود بهره ببرند‪ .‬در بعد از انقالب بیشتر امور در دست اوزی‌ها وگراشی‌ها‬ ‫نبوده اس��ت که نخواس��ته باشند به این نوع نگاه پایان دهند عقل سلیم حکم می‌کند که ما نسل جوان و جدید بدور‬ ‫از هر نگرش ناسیونالیستی به تفاهم بیشتر در منطقه فکر کنیم واین خواسته یک طرفه نباشد اگر ما در یک منطقه‬ ‫بزرگ با س��نن واداب بس��یار نزدیک به هم زندگ��ی می‌کنیم نمی‌توانیم همدیگر را نادی��ده بگیریم پدری که به فکر‬ ‫فرزندش و آتیه او نباشد و نپذیرد که او می‌تواند و باید در مسیر پیشرفت قرار گیرد دیر یا زود آن فرزند آزرده‌خاطر‬ ‫خواهد ش��د و آن دلبستگی گذشته نسبت به پدر خود نخواهد داش��ت‪ .‬با شعار وتبلیغات نمی‌توان موقعیت پایداری‬ ‫در دل مردم پیدا کرد بلکه با انس��جام واتفاق و همدلی در کارهای عملی اس��ت که انس��ان‌ها میتوانند کنار یکدیگر‬ ‫به پیش��رفت نائل گردند‪ .‬این‌که بعد از انقالب الر موقعیت مناس��بتری نس��بت به دیگران در عرصه‌های مختلف پیدا‬ ‫کرده بر همگان آشکار است اما الرستان با وجود شهرهای همجوار وهمراه آن معنی پیدا می‌کند الرستانی که تالش‬ ‫می‌کند خود را به موقعیت فراتر از آنچه هست بکشاند تا شاید به استان تبدیل شود می‌باید در جهت دیدن شهرهای‬ ‫تابعه بصیرت بهتری داشته باشد و گرنه سلب موقعیت از پیشرفت دیگران خواه با ابزار سیاسی ومذهبی باشد خواه با‬ ‫توان اقتصادی و اداری نمی‌تواند متضمن یگانگی و انسجام گردد‪ .‬من فکر نمی‌کنم بودن دو یا سه نماینده از منطقه‬ ‫الرس��تان کهن جای کس��ی را تنگ کند بلکه باعث گسترش تالش بیش��تر مردم این منطقه برای آبادانی وپیشرفت‬ ‫خواهد ش��د به امید این که مس��ئولین منطقه و استان به این خواست دیرینه توجه الزم وکافی بنمایند مطمئنا مردم‬ ‫ومسئولین اگاه هستند که اتحاد وانسجام وهمدلی از مشورت ورعایت حقوق دیگران حاصل می شود ‪.‬‬

‫عبدالرحمن صادقي‪ :‬اواخر اسفندماه امسال‪،‬‬ ‫در رقابتی س��نگین و تنگاتنگ مردم الرستان‬ ‫همدوش ایرانی��ان‪ ،‬بار دیگر کاندیداهای مورد‬ ‫نظر خود را انتخاب خواهند کرد‪.‬‬ ‫از هم��ان آغ��از رقاب��ت ها ب��رای راهیابی به‬ ‫مجلس اول تا به امروز‪ ،‬شهر الر توانسته است سیاسیون الری‪ ،‬توانس��ته اند با همراه کردن ‪،‬در آستانۀ ورود به الر قرار دارند و قصد دارند‬ ‫‪ ،‬کاندیداه��ای خ��ود را بر دیگ��ر کاندیداهای برخی از شهر و بخش ها و روستاهای الرستان ب��ه الر حمله کنند‪ ،‬بالفاصل��ه الری ها‪ ،‬همۀ‬ ‫بخش‌های دیگر پیروز کن��د‪.‬الری ها با توجه ‪ ،‬جمعی��ت متناس��بی را همفکر خ��ود کند‪ .‬مغ��ازه ها را تعطیل کردند و س��ر در مغازه ها‬ ‫ب��ه تجربه های سیاس��ی – اجتماعی‪ ،‬همواره جمعیت ش��هر قدیم و شهر جدید ‪ ،‬به تنهایی را س��یاه پوش کردند و در مجلس جامع شهر‬ ‫توانس��ته اند‪ ،‬با فاصله ای نس��بتاً زیاد ‪ ،‬نامزد بخش عمده ای از آرا را تش��کیل می دهد که به ختم نشستند‪ .‬چون پیشقراوالن سپاه نادر‪،‬‬ ‫مورد وفاق خ��ود را راهی مجلس کنند‪ .‬البته تأثیر مهمی در روز سرنوش��ت س��از انتخابات به الر آمدند‪ ،‬دیدند همه جا تعطیل اس��ت‪ .‬از‬ ‫گاه��ی این فاصله تا مرز س��ه چهار هزار رأی دارد‪ .‬ع�لاوه ب��ر ای��ن‪ ،‬الر‪ ،‬همواره ش��هرها و پیرزنی پرسیدند‪ :‬پس مردم کجایند؟ گفت‪ :‬در‬ ‫کوتاه شده است‪.‬‬ ‫روستاهای همفکر س��نتی دارد که در شرایط مسجد جامع هستند‪ .‬سربازان به مسجد جامع‬ ‫های‬ ‫دوره‬ ‫تمام‬ ‫در‬ ‫«الر»‬ ‫جدی‬ ‫یکی از رقبای‬ ‫رفتند و حکایت را باز پرس��یدند و گفتند چه‬ ‫حساس انتخابات به یاری آنان می‌آید‪.‬‬ ‫پس‬ ‫‪،‬‬ ‫ها‬ ‫گراشی‬ ‫است‪،‬‬ ‫بوده‬ ‫«گراش»‬ ‫مجلس‬ ‫ب‪ :‬تجرب��ۀ باالی الری ها‪ ،‬در امر سیاس��ت و اتفاقی افتاده است؟ الری ها گفتند مگر نمی‬ ‫آن‬ ‫تبع‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫الرس��تان‬ ‫از‬ ‫المرد‬ ‫ش��دن‬ ‫از جدا‬ ‫مس��ائل اداری ‪ -‬اجتماعی یکی از نکات مهم دانید‪ ،‬مادر نادرشاه به رحمت خدا رفته است؟‬ ‫نمایندگان‬ ‫تقلی��ل‬ ‫و‬ ‫المرد‬ ‫مس��تقل‬ ‫نمایندۀ‬ ‫در پی��روزی الری‌ه��ا در انتخابات اس��ت‪ .‬الر گفتند می دانیم ولی او یک س��ال پیش مرده‬ ‫الرستان به یک نفر‪ ،‬همواره رقیب اصلی بوده همچنان که می‌دانید‪ ،‬در امر سیاس��ت‌ورزی است؟ و شما االن برای او مجلس ختم گرفته‬ ‫اس��ت‪ .‬با وجود این‪ ،‬در طی‬ ‫اید؟ یکی از میان جمع در پاسخ گفت‪:‬‬ ‫الرستان‬ ‫انتخابات‬ ‫در‬ ‫الر‬ ‫شهر‬ ‫پیروزی‬ ‫عمده‬ ‫عوامل‬ ‫این مدت نتوانس��ته اس��ت‪،‬‬ ‫قرب��ان !خبرها خیلی دی��ر به الر می‬ ‫رقی��ب الری را از صحن��ه‬ ‫رسد!» و بدین ترتیب بود که نادرشاه‬ ‫‪ .1‬نسبت جمعیتی زیادتر و وجود جمعیت همفکران الر‬ ‫انتخابات بیرون کند و پیروز‬ ‫از حمله به الر و تخریب آن‪ ،‬منصرف‬ ‫‪ .2‬تجربۀ باالی الری ها‪ ،‬در امر سیاست و مسائل اداری‬ ‫میدان رقابت شود‪.‬‬ ‫شد‪.‬‬ ‫ناگفته نگذاریم که در گراش ‪ .3‬حضور گسترده مردم الر در مشاغل اداری‬ ‫می خواه��م بگویم ک��ه ادارۀ امور‪ ،‬به‬ ‫جریان��ی نیز وج��ود دارد که ‪ .4‬حضور موثر روحانیون برجسته‬ ‫سیاست و سیاست ورزی نیازمند است‬ ‫از کاندیداه��ای الر حمای��ت‬ ‫و حکومت‌داری‪ ،‬س��ابقه ای بس طوالنی دارد‪ .‬و سیاستمداران الری تجربۀ این کار را دارند و‬ ‫جناب‬ ‫نمایندگی‬ ‫کرده اند‪ ،‬از جمل��ه در دوره‬ ‫در کتاب های متعدد تاریخی آمده اس��ت که توان خود را نشان داده اند‪.‬‬ ‫دورۀ‬ ‫همین‬ ‫نیز‬ ‫و‬ ‫محمدحسین نخبه الفقهایی‬ ‫آخری��ن حکومت پادش��اهان محلی میالدی‪ ،‬ج‪ :‬با توجه به روحیۀ اداری مردم الر‪ ،‬الری ها‬ ‫بین‬ ‫طرفدارانی‬ ‫محبی‪،‬‬ ‫گذش��ته یعنی جناب‬ ‫توس��ط اهلل وردی خان‪ ،‬سردار نظامی صفویه مردانی هستند که س��عی داشته اند در محل‬ ‫از‬ ‫فراتر‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫و‬ ‫داش��ته‬ ‫اصول گرایان گراشی‬ ‫شکس��ت خورد‪ .‬حکومت ابراهیم شاه در سال زندگی خود به فعالیت و تالش بیندیش��ند و‬ ‫از‬ ‫برخی‬ ‫زب��ان‬ ‫بر‬ ‫س��خن‬ ‫این‪ ،‬گاهی نیز این‬ ‫‪ 1010‬ه‪ .‬ق س��قوط کرد و به جای او حاکمان به نظر می رس��د که الری ها‪ ،‬کمتر از بخش‬ ‫گراش��ی ها می آید که‪ :‬حاال ک��ه همۀ راه ها دیگری از سنخ حاکمان زمانه حکومت راندند‪ ،‬ها و روس��تاهایش در ام��ارات متحده عربی‪،‬‬ ‫برای رسیدن گراشی‌ها به مجلس بسته است‪ ،‬از آن هنگام تا قبل از حکومت رضا ش��اه ‪ ،‬الر قطر و بحرین حضور داشته باشند‪ .‬بنابراین از‬ ‫چ��ه بهتر که با کاندیداه��ای الر ائتالف کنیم هم��واره یکی از مراکز مه��م قدرت در جنوب کوچکترین تا بزرگترین پس��ت اداری را برای‬ ‫و حق��وق مدنی خ��ود را از طریق نمایندۀ الر ایران بوده اس��ت‪ .‬نمی خواهم ش��ما را از ذکر کار کردن متقبل می شوند و هیچ ابایی از کار‬ ‫احراز کنیم‪.‬‬ ‫تاری��خ حکومت داری الری ها بترس��انم‪ ،‬ولی کردن در مش��اغل اداری ندارند‪ .‬ممکن است‬ ‫بر‬ ‫ها‬ ‫بخش‬ ‫پیروزی‬ ‫عدم‬ ‫در‬ ‫متع��ددی‬ ‫عوامل‬ ‫این گونه بوده اس��ت‪ .‬حکایت هایی هم درباره این مس��ئله حداقل برای گراش��ی ها در سال‬ ‫پرداخته‬ ‫بدان‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫دارد‬ ‫وجود‬ ‫الری‬ ‫رقبای‬ ‫سیاس��ت ورزی الری ه��ا‪ ،‬در زبان مردم باقی های گذش��ته مورد توجه نبوده است‪ .‬گراشی‬ ‫شود‪.‬‬ ‫مانده است‪ .‬از جمله افسانۀ سربازان نادرشاه و ه��ا کمتر تمایل دارند که در ادارات مش��غول‬ ‫باالی‬ ‫جمعیت‬ ‫موانع‪،‬‬ ‫بزرگترین‬ ‫از‬ ‫یکی‬ ‫ال��ف‪:‬‬ ‫وفات مادر نادرش��اه و آن این گونه است که‪ « :‬به کار ش��وند‪( .‬البته ای��ن روحیه اندک اندک‬ ‫همفک��ران الر‪ ،‬در صحن��ۀ انتخاب��ات اس��ت‪ .‬خبر به الر آمد که پیش��قراوالن سپاه نادرشاه به فراموش��ی س��پرده می ش��ود)‪ .‬این روحیه‬

‫يک صندلی سبز براي الرستان ‪3-‬‬

‫درآمدی بر کالبدشکافی رفتار انتخاباتی در الرستان‬ ‫در هن��گام انتخاب��ات‪ ،‬به کمک م��ی آید و از‬ ‫جوانب مختلف می تواند تأثیر خود را بر آرای‬ ‫نمایندگان بگذارد‪.‬‬ ‫د‪ :‬حضور مؤثر دو روحانی برجسته یعنی آیت‬ ‫اهلل آیت اللهی و آیت اهلل سید مجتبی موسوی‬ ‫الری در الرس��تان و نفوذ سیاسی – مذهبی‬ ‫آنان بر اهالی الرس��تان تأثیر بسزایی در آرای‬ ‫مردمی دارد‪ .‬احترام زایدالوصف مردم الرستان‬ ‫به ایشان همواره زبانزد بوده و هست‪.‬‬

‫‪ JJ‬حوزه‌ای در شهر گراش [عکس‪ :‬محمد خواجه‌پور]‬

‫کرام��ت اله تقوی ‪ ،‬کارش��ناس ارش��د تاریخ‬ ‫و نویس��ندۀ جویم��ی می گوید‪« :‬اگ��ر از نظر‬ ‫تاریخ��ی به بافت اجتماع��ی – عمرانی جویم‬ ‫نگاه کنی��م‪ ،‬می بینیم تج��ار الری در بخش‬ ‫خصوص��ی همواره جویم را م��ورد عنایت قرار‬ ‫داده اند‪ ،‬بر کتیبۀ کاروانس��رای قدیمی جویم‪،‬‬ ‫این گونه نگاشته شده است‪« :‬خواجه ابوالحسن‬ ‫اب��ن زید الری» ‪ .‬حمام س��وخک الری که در‬ ‫اواخر حکومت پهلوی اول ساخته شده است‪،‬‬ ‫یکی دیگر از امکاناتی اس��ت که نیکوکاران الر‬

‫احداث کرده اند‪ .‬تجار الری در جویم از قدیم‬ ‫االیام تا هم اکنون باغداری دارند‪ .‬آنان به مردم‬ ‫وام می دادند و به آنان مس��اعدت می کردند‪.‬‬ ‫حتی در زمینه های فرهنگی نیز همواره تالش‬ ‫داشته اند‪ .‬مث ً‬ ‫ال آقای انصاری الری‪ ،‬با تک تک‬ ‫دانشجویان بخش های مختلف الرستان تماس‬ ‫می گرفت و از آنان درخواس��ت داش��ت که با‬ ‫«میالد الرستان» همکاری داشته باشند‪.‬‬ ‫فرماندار الرس��تان معموالً نیکوکاران الری را‬ ‫برای تأسیس مراکز عام المنفعه به بخش های‬ ‫مح��روم از جمله جویم هدایت می کنند تا در‬ ‫این بخش ها سرمایه گذاری کنند‪.‬‬ ‫تقوی در ادامه گفت‪ :‬در کارزار انتخاباتی دورۀ‬ ‫هفتم‪ ،‬گراش��ی ها حتی س��تاد انتخاباتی در‬ ‫جویم نداش��تند و با هیچک��دام از جناح های‬ ‫فعال سیاس��ی جویم ارتباط��ی برقرار نکردند‪.‬‬ ‫در ای��ن دوره بعد از آق��ای طاهری فرد‪ ،‬آقای‬ ‫جهانبان��ی نفر دوم آرا در بخش جویم بود‪ .‬اگر‬ ‫قرار اس��ت باز هم گراش��ی ه��ا وارد انتخابات‬ ‫ش��وند‪ ،‬باید از هم اکنون رایزنی های خود را‬ ‫ش��روع کنند‪ .‬باید چند چهرۀ شاخص معرفی‬ ‫کنند تا موقع حس��اس فرا برسد‪ .‬آن گاه وارد‬ ‫عمل ش��وند و اگر الر چهرۀ ش��اخصی در این‬ ‫دوره معرف��ی نکن��د‪ ،‬پیروزی چن��دان دور از‬ ‫دسترس نیست‪.‬‬ ‫س��لیمانی‪ ،‬مدیر کتابخان��ۀ عمومی خنج در‬ ‫گف��ت و گو با س��ایت صحبت ن��و گفت‪ :‬هم‬ ‫اکنون شهرستان خنج این ظرفیت را دارد که‬ ‫با بخش های دیگر الرستان‪ ،‬همکاری الزم را‬ ‫ص��ورت دهد‪ .‬حتی می توان به گونه ای عمل‬ ‫کرد ک��ه در یک دوره نماین��ده ای از خنج و‬ ‫دیگر بخش ها به مجلس بفرس��تیم‪ ،‬اما الزمۀ‬ ‫این حرکت آن اس��ت که هماهنگی های الزم‬ ‫را انجام دهیم‪.‬‬ ‫یک��ی از نامزدهای دورۀ شش��م گفت‪ :‬لزومی‬ ‫ندارد که روی یک گراش��ی س��رمایه گذاری‬ ‫کنیم‪ .‬اگر دیگر بخش ه��ا هم آمادگی دارند‪،‬‬ ‫می توانیم با آنان وارد تعامل ش��ویم‪ .‬نماینده‬ ‫از آن��ان ‪ ،‬حمایت از م��ا و پس از انتخابات آن‬ ‫گاه می توان بر سر برخی مسائل کلی و جزئی‬ ‫صحبت کرد‪.‬‬

‫‪3‬‬

‫مروری بر مطبوعات الرستان‬

‫آغاز شایعات انتخاباتی‬ ‫ عصر اوز‬

‫شماره دي‌ماه عصر اوز با تبريک عيد قربان و عکسي از کعبه در صفحه‬ ‫اول همراه است‪.‬‬ ‫س��خن اول اين شماره با مقاله‌اي به قلم احمد خضري با عنوان «بچه‌ي‬ ‫ما اس��تعدادش خوب اس��ت ولي دل به درس نمي‌دهد»‌ به بررسي علل‬ ‫افت تحصيلي و بي‌ميلي دانش‌آموزان به تحصيل پرداخته است که البته‬ ‫به توضيح مقاله‌ي ش��ماره‌ي قبل اين نش��ريه در باب ياري به آموزش و‬ ‫پرورش پرداخته‪ .‬يادداش��ت سردبير اين ش��ماره با عنوان «زيارت خانه‬ ‫خدا دعوت نامه مي‌خواهد» با نثري زيبا به حج و مناس��ک آن پرداخته‬ ‫است‪.‬‬ ‫ديدار فرماندار الرس��تان با اعضاي ش��وراي اس�لامي و معتم��دان اوز‪،‬‬ ‫اس��تقبال مردم اوز از کاروان حمل درب حرم مطهر قمر بني هاشم (ع)‪،‬‬ ‫کس��ب مقام اول جشنواره موسيقي (آييني و سنتي) استان توسط گروه‬ ‫موسيقي نيس��تان الر‪ ،‬برگزاري نمايشگاه مردم‌شناسي در دانشگاه پيام‬ ‫نور اوز از عناوين خبرهاي اين شماره است‪ .‬از ديگر مطالب خواندني اين‬ ‫ش��ماره مصاحبه با عبداهلل رحيمي کهنه‌اي درباره کار ش��يره‌پزي است‪.‬‬ ‫عالقمندان به مطالب تاريخي مي‌توانند «تاريخ دلگشاي اوز» را در چهار‬ ‫ش��ماره گذش��ته عصر اوز دنبال کنند‪ .‬عصر اوز در هر شماره داستاني با‬ ‫محتواي اجتماعي به چاپ مي‌رس��اند که خوانندگان خاص خود را دارد‪.‬‬ ‫مصاحبه با زنان ورزشکار اوز از ديگر نکات مثبت اين شماره است که هر‬ ‫شماره پيگيري مي‌شود‪.‬‬

‫ پسين دهکويه‬

‫صفحه اول شماره دي‌ماه پسين دهکويه تنها با نقل قول مدير کل اوقاف‬ ‫فارس با عنوان «غدير منش��اء وحدت مس��لمانان اس��ت» خالصه شده‪.‬‬ ‫عجيب است که اين نشريه در صفحه اول و آخر خود به اخبار و مطالب‬ ‫منطقه خود نپرداخته اس��ت‪ .‬سرمقاله اين ش��ماره به مطلبي قابل تامل‬ ‫پرداخته و آن جلب ‪ 6‬نفر به اتهام سرباز فراري بوده در حالي که تمامي‬ ‫داراي کارت معافيت بوده‌اند‪ .‬در اين مطلب به نقض حقوق ش��هروندي و‬ ‫تخريب چهره نيروي انتظامي پرداخته شده است‪.‬‬ ‫در صفحات داخلي اين نش��ريه «روزنگار هفته ايدز در مرکز بهداشتي و‬ ‫درماني دهکويه» مطلبي مفصل درباره برگزاري هفته آموزش و مقابله با‬ ‫ايدز و برنامه‌هاي مفصل اين مرکز است‪.‬‬ ‫ثبت کتابخانه دانش��گاه آزاد الرس��تان به عنوان کتابخان��ه معتبر‪ ،‬تهيه‬ ‫پوش��ش روي ضري��ح امام رض��ا (ع) در گراش از عناوي��ن خبرهاي اين‬ ‫شماره است‪.‬‬

‫ بهار فيشور‬

‫ش��ماره بيس��ت و دوم صحبت‌ن��و ويژه فيش��ور ب��ا عنوان بهار فيش��ور‬ ‫در صفح��ه اول خود با چاپ نقش��ه‌اي از فيش��ور و نق��ل قولي از رييس‬ ‫شوراي اسالمي فيش��ور همراه است که خبر از آماده سازي طرح هادي‬ ‫جديد فيش��ور مي‌دهد‪ .‬از ديگر تيتر‌هاي صفحه اول اين نش��ريه؛ جشن‬ ‫تکليف دانش‌آموزان دبستان بش��کار‪ ،‬مانور زمين‌لرزه در مدارس فيشور‬ ‫و مصاحبه با خالد احمد‌پور بازيکن فيشوري تيم مقاومت شهيد سپاسي‬ ‫اس��ت‪ .‬مصاحبه با «نقي تقي‌پور» يکي از قديمي‌هاي فيشور هم مطلبي‬ ‫خواندني در صفحه آخر اين شماره است‪.‬‬

‫ ميالد الرستان‬

‫بهره برداري از ‪ 26‬طرح مخابراتي در الرس��تان‪ ،‬مطلبي درباب مشکالت‬ ‫دفتر پس��تي گراش به قلم قاس��م ايزديان‪ ،‬نقد فيلم‌هاي س��ينمايي بر‬ ‫اساس سلطه صهيونيست‌ها بر آمريکا از مطالب شماره ‪ 497‬ميالد است‪.‬‬ ‫ديدار رئيس بنياد ش��هيد و امور ايثارگران الرستان با امام جمعه گراش‪،‬‬ ‫تبريک آيت اهلل آيت‌اللهي امام جمعه الرس��تان به دانشجويان و به ويژه‬ ‫آقاي اسعد زاهدي رئيس دانشگاه آزاد به مناسبت روز دانشجو و اجراي‬ ‫صبحگاه مش��ترک دانش‌آموزي به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علي‬ ‫(ع) و فاطمه زهرا (س) در مدرسه راهنمايي نمونه دولتي شاهد الرستان‬ ‫از تيترهاي صفحه آخر اين شماره است‪.‬‬ ‫خبر از تبديل الرس��تان به ش��هر نمونه الکترونيک��ي در آينده به نقل از‬ ‫همت��ي عضو هيئت مديره ش��رکت مخابرات فارس‪ ،‬اج��راي برنامه‌هاي‬ ‫متنوع در مدارس شهرس��تان به مناسبت هفته ايدز‪ ،‬برگزاري چهارمين‬ ‫دوره مسابقات سراسري شبيه سازي خرپاي پل با ماکاروني در الرستان‪،‬‬ ‫از تيترهاي شماره ‪ 498‬اين نشريه است‪.‬‬ ‫ميالد‪ ،‬در س��رمقاله شماره ‪ 499‬خود به ايام سوگواري محرم پرداخته و‬ ‫در مطلبي توجه مردم و مسئولين را به اهميت دوري از خرافات و تاکيد‬ ‫بر مفهوم قيام امام حسين (ع) پرداخته است‪.‬‬ ‫گردهمايي دو روزه روساي ادارات آموزش و پرورش شهرستان‌ها‪ ،‬مناطق‪،‬‬ ‫نواحي ش��يراز‪ ،‬عشاير‪ ،‬نهضت س��وادآموزي و استثنايي استان فارس در‬ ‫الرس��تان‪ .‬اجراي نمايش «ش��يش و بش» در نگارخانه س��بز الر‪ ،‬بارش‬ ‫‪ 39/9‬ميليمتر باران در الر‪ ،‬نش��ان اس��تاندارد ملي ايران براي محصول‬ ‫توليدي ش��رکت سيمان الرس��تان‪ ،‬از خبرهاي شماره ‪ 500‬ميالد است‪.‬‬ ‫در اين شماره با توجه به نزديکي نام‌نويسي انتخابات‪ ،‬اسامي افرادي که‬ ‫شايعه ثبت‌نام آنها وجود دارد را ذکر کرده که مي‌توان به نام‌هاي آقايان‬ ‫قدرت اهلل احمدي‪ ،‬دکتر هوش��نگ جعفرپور‪ ،‬علي‌اصغر حسني‪ ‌،‬مهندس‬ ‫فرج‌پور‪ ،‬دکتر سيد منصور کشفي و آقاي يوسف محبي اشاره کرد‪.‬‬

‫ ایراهستان‬

‫ایراهس��تان نیز که چند ش��ماره در سال‌های گذش��ته منتشر شده بود‬ ‫زیر نظر و صاحب امتیازی ش��هرداری الر منتشر می‌شود‪ .‬در شماره تازه‬ ‫این نش��ریه مصاحبه مفصلی با ش��هردار الر انجام شده است‪ .‬همچنین‬ ‫خبرهایی از شهرداری و شورای شهر الر در نشریه وجود دارد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫محله «بند و شیخ»‬ ‫با اشک و آه محرم‬ ‫صحبت نو‪ :‬مس�تند اشک و آه درباره آیین‌های عزاداری محرم‬ ‫توسط علی سپهر ساخته شد‪.‬‬ ‫علی س��پهر که پی��ش از این چندین فیلم مس��تند را تهیه کرده‬ ‫اس��ت در «اش��ک و آه» بار دیگر به س��راغ محرم رفته است‪.‬‬ ‫این مس��تند به مدت ‪ 50‬دقیقه با همکاری هیات سینه‌زنی محمد‬ ‫رس��ول‌اهلل محله «بند و شیخ» س��اخته شده است‪ .‬در کنار علی‬ ‫سپهر که کارگردانی و تهیه‌کنندگی کار را بر عهده داشته است‪.‬‬ ‫مهدی صمیمی‪ ،‬جواد حس��ن‌نژاد‪ ،‬مصطفی رحمانی‪ ،‬ابوالحسن‬ ‫حسین و کیوان محسنی به عنوان فیلمبردار با پروژه همکاری‬ ‫داش��ته‌اند‪ .‬تدوین این کار نیز چون کارهای گذشته علی سهپر‬ ‫بر عهده علی اکبر شاه‌محمدی است‪.‬‬ ‫این ششمین فیلم علی سپهر در سال‌های اخیر است‪ .‬او پیش از‬ ‫این توانس��ته در سه دوره جشنواره کل جوایزی را کسب کند‪.‬‬ ‫در فیلم «اشک و آه» از بخش‌هایی از تصاویر فیلم «گمگشته در‬ ‫تاریخ» فیلم پیشین خود وی نیز استفاده شده است‪.‬‬


‫جامعه نو‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪4‬‬

‫آينه در کربالست ‪1-‬‬

‫مراسم تعزیه ‪ ،‬کتل گردانی‪ ،‬روضه خوانی‬ ‫به قلم یک گراش��ی‪ :‬در‬ ‫خانه (حسینیه) قهرمان‬ ‫خان گراش��ی در ش��هر‬ ‫گراش الرس��تان فارس‬ ‫سابقه‪ ،‬آنها که در سنین‬ ‫هفتاد سالگی هستند به‬ ‫یاد دارند که هر س��اله و‬ ‫همواره ‪ ،‬در دهه نخست‬ ‫مح��رم ‪ ،‬ایام عاش��ورای‬ ‫حس��ینی در خانه ای در‬ ‫مرکز شهر گراش روضه‬ ‫خوان��ی و تعزی��ه داری‬ ‫حض��رت سیدالش��هدا‬ ‫(ع) را دی��ده ان��د و در‬ ‫آن ش��رکت ک��رده اند‪،‬‬ ‫آن خانه ب��ه نام قهرمان‬ ‫خان معروف اس��ت‪ .‬این‬ ‫‪JJ‬خیمه [عکس‪:‬محمد خواجه‌پور]‪ -‬محرم ‪1428‬‬ ‫حسینیه شخصی از کی‬ ‫به وجود آمده اس��ت؟ قهرمان خان کیست؟ اکنون این حسینیه با همان‬ ‫مراسم برقرار است یا متروک مانده است؟ برای نسل جوان که پاسخ این‬ ‫پرس��ش را نمی دانند‪ ،‬باید توضیحاتی روش��ن و دور از تبلیغات و نظرات‬ ‫شخصی نوشت و چاپ کرد ‪.‬‬ ‫مرحوم قهرمان خان اقتداری گراش��ی ‪ ،‬فرزند مرحوم حاج حس��ین خان‬ ‫گراشی و نوه فتحعلی خان گراشی‪ ،‬بیگلربیگی و حاکم منطقه الرستان و‬ ‫سواحل خلیج فارس به روزگار ناصرالدین شاه قاجار است‪ .‬تا سال ‪1370‬‬ ‫خورش��یدی در قید حیات و س��اکن گراش بود و در آن به‌رحمت ایزدی‬ ‫پیوست و در مس��جد خوانین گراش (مسجد آل دهباشی) مدفون است‪.‬‬ ‫پدر قهرمان خان مرحوم حاج حس��ین خان پس��ر مرحوم فتحعلی خان‬ ‫اس��ت که در جوانی یعنی ‪ 38‬س��الگی به زیارت مکه رفته اس��ت‪ ،‬اما به‬ ‫گراش باز نگش��ته است و از چگونگی وفات و محل دفن او هم هیچ گونه‬ ‫اطالعی در دس��ت نیس��ت‪ ،‬اما در زمان حیاتش در همین خانه در چند‬ ‫جلسه روضه خوانی عاشورا در ذهن کهنساالن گراش ثبت شده و مقداری‬ ‫نخیالت در نزدیکی بائن – روستایی در حومه شهر الر – به نام موقوفه او‬ ‫که عوائد آن وقف حضرت س��ید الشهدا(ع) روضه خوانی و عزاداری ساالر‬ ‫ش��هیدان نموده است‪ ،‬باقی مانده اس��ت و در اختیار متولی موقوفه آقای‬ ‫حاج حس��ین خان اقتداری ‪ ،‬فرزند مرحوم قهرمان خان اقتداری س��اکن‬ ‫گراش می باشد‪.‬‬ ‫مرحوم قهرمان خان با دختر پس��ر عموی خود‪ ،‬مرحوم محمدجعفر خان‬ ‫مقتدرالممالک ش��یدای گراش��ی ازدواج نموده است و آقای حاج حسین‬ ‫خان اقتداری یکی از فرزندان آن مرحوم می باش��د‪ .‬مرحوم محمدجعفر‬ ‫خان مقتدرالممالک شیدای گراشی پسر مرحوم حاج رستم خان گراش‪،‬‬ ‫نوه مرحوم فتحعلی بیگلربیگی گراشی است ‪ .‬شیدا تخلص شعری اوست‬ ‫و از او دیوان ش��عری باقی مانده که چند س��ال پیش ‪ ،‬چاپ ش��ده است‬ ‫(دیوان ش��یدای گراشی و منتخابی از باغستان حاج رستم خان گراشی ‪،‬‬ ‫نشر همسایه قم به مدیریت آقای صادق رحمانی‪).‬‬ ‫مرحوم حاج رس��تم خان نیز خود را دارالمش��رب عرفانی بوده از مریدان‬ ‫سلس��له درویشان احمدی بوده است‪.‬از مرحوم محمدجعفر خان نوحه ها‬ ‫و مرثیه های بس��یار شیوا و اس��توار و مؤثر در دیوان شیدا به جای مانده‬ ‫که خود آن مرحوم در ایام عاش��ورا س��ر و پا برهنه و کاه بر سر و خاک بر‬ ‫زلف ‪ ،‬در جلو صف ها س��ینه زنی ‪ ،‬آن نوحه ها را‬ ‫م��ی خواند و عزاداری می کرده و مردم را به تعزیه‬ ‫داری‪ ،‬ترغیب می نموده است‪.‬‬ ‫پ��س از چاپ دیوان ش��یدا و اقش��ار آن از ش��هر‬ ‫میاندوآب آذربایجان ش��رقی از دوس��تی نامه ای‬ ‫داش��تم که نوشته است در ایام عاشورا‪ ،‬مردم ترک‬ ‫زبان آن اش��عار نوحه ش��یدا را از روی دیوان تازه‬ ‫چاپ او می خوانن��د و عزاداری می کنند‪ ،‬به زبان‬ ‫فارسی و گهگاه با ترجمه ناقص زبان ترکی آذری‪،‬‬ ‫مرحوم فتحعلی بیگلربیگی گراش��ی در قباله وقف‬ ‫نامه ای که برای وقف امالک ارد‪ ،‬فداغ‪ ،‬امالک متعدد در جویم و بنارویه‬ ‫داشته است و به جای مانده است‪ ،‬در آخر وقف نامه آن موقوفات را وقف‬ ‫بر عزداری حضرت سیدالشهدا (ع) خامس آل عبا (ع) نموده است‪.‬‬ ‫ترتیب روضه خوانی و مراسم عزاداری و کتل گردانی در حسینیه قهرمان‬ ‫خان‬ ‫از روز اول محرم‪ ،‬مردان و زنان در خانه جمع می شوند و منبری کهنه و‬ ‫چوبین س��یاه پوش شده‪ ،‬در ضلع شمالی حیاط خانه می گذارند و روضه‬ ‫خوان��ی های مردم بر آن منبر روض��ه می خوانند و ذکر مصیبت حضرت‬ ‫سیدالش��هدا (ع) می نمایند‪ .‬مردم گراش زن و م��رد گروه گروه از بام تا‬ ‫ش��ام در آن حس��ینیه گرد می آیند و عزاداری و ذکر مصیبت می کنند‬ ‫و م��ی گریند ‪ .‬در ضمن حس��ینیه قطعاتی زیلوی خ��وش بافت – بافت‬ ‫یزد – فرش اس��ت که بر حاش��یه آن بافته شده است‪ :‬وقف روضه خوانی‬ ‫قهرمان خان گراشی‪.‬‬ ‫من به یاد دارم که در حدود ش��صت س��ال پیش مرحوم شیخ علی اصغر‬ ‫رحمانی تمام ده روز را بعد از ظهرها در این خانه به منبر می رفت‪ ،‬چون‬ ‫مردم به او و حس��ن نیت او و صالحیت او‪ ،‬حس��ن اعتقاد داشتند در پای‬ ‫منبر او جمع می شدند و می گریستند‪ .‬مرحوم شیخ رحمانی ‪ ،‬هم فاضل‬ ‫ب��ود و هم عالم و هم می توان گفت زاهد‪ .‬و مورد اعتقاد عامه بود و البته‬ ‫مورد احترام قهرمان خان نیز بود‪ .‬شب عاشورا غلغله غریبی در اطراف خانه‬

‫بر اساس نامه سازمان آموزش و پرورش استان‬ ‫فارس‪ ،‬اداره آموزش و پرورش گراش در نظر‬ ‫دارد از بین دارندگان مدارک تحصیلی مورد‬ ‫نیاز در رش��ته‌های ذیل تعدادی از نیروهای‬ ‫آموزشی خود را ‪ ،‬از طریق طرح سرباز معلم‬ ‫تامین نماید‪ .‬لذا افراد واجد شرایط می‌توانند‬ ‫جه��ت ثبت‌ن��ام و اطالعات بیش��تر به دایره‬ ‫آموزش مراجعه نمایند‪ .‬آخرین مهلت ثبت‌نام‬ ‫ب��رای دارن��دگان دفترچه آم��اده به خدمت‬ ‫اسفندماه تا تاریخ ‪ 1386/11/18‬و دارندگان‬ ‫دفترچه آماده به خدمت خرداد لغایت تیرماه‬ ‫‪ 87‬تا تاریخ ‪ 86/12/18‬می‌باشد‪.‬‬

‫ضمناً به دلیل نیاز در رش��ته آموزش ابتدایی سهمیه نیز در‬ ‫نظر گرفته ش��ده که در صورت کس��ب مجوز از س��ازمان با‬ ‫توجه به مدارک تحصیلی اقدام خواهد شد‪.‬‬

‫اداره آموزش و پرورش منطقه گراش‬

‫و در حیاط حسینیه به‬ ‫چشم می خورد ‪ .‬گروه‬ ‫ه��ای س��ینه زنی می‬ ‫آمدند و ع��زاداری می‬ ‫کردند و م��ی رفتند و‬ ‫س��حرگاهان هم��گان‬ ‫از دی��گ ه��ای بزرگ‬ ‫حلی��م م��ی خوردن��د‪.‬‬ ‫ش��ب یازده��م مرحوم‬ ‫قهرم��ان خان ش��مع‬ ‫روش��ن بر دست و سر‬ ‫در جل��و انبوه عزاداران‬ ‫حس��ینی مراس��م شام‬ ‫غریب��ان برگ��زار م��ی‬ ‫کرد و ت��ا صبح با گروه‬ ‫ع��زاداری‪ ،‬نوحه خوان‬ ‫در کوچه‌ه��ای گراش‬ ‫می‌گش��تند و به خانه‬ ‫باز می‌گشتند و چای می نوشیدند و به خانه های خود می رفتند‪.‬‬ ‫در روز عاش��ورا کتل گردانی و تعزیه خوانی‪ ،‬کتل خونچه ‪ ،‬گهواره ‪ ،‬شتر‬ ‫سیاه پوش ‪ ،‬اسب ذوالجناح ‪ ،‬چهل پایه‪ ،‬علم‪ ،‬قمه‪ ،‬شبیه شمر‪ ،‬شبیه حر‬ ‫ریاحی‪ ،‬شبیه امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) و شبیه علی اکبر (ع)‬ ‫و عل��ی اصغر (ع) و کتل ها و بیرق های آذین ش��ده که در خانه مرحوم‬ ‫قهرمان خان نگهداری می ش��د بیرون می آمد و در جلو خانه (مئن خر)‬ ‫که حاال خیابانی وس��یع است و تا حوالی بقعه شیخ عبداهلل به نمایش در‬ ‫می‌آمد و تا ظهر ادامه داشت‪.‬‬ ‫بر ای این که نمونه ای از اخالص مرحوم محمدجعفر خان و این خاندان‬ ‫به حضرت س��االر شهیدان و ش��هدای کربال علیهم االف التحیه والثنا را‬ ‫بدانید چند سطر از قصیده ای از شیدا را بخوانید‪.‬‬ ‫در دیوان ش��یدای گراش��ی از صفحه ‪ 199‬تا صفحه ‪ 243‬در فصل مراثی‬ ‫و نوحه که هفت قصیده و غزل بلند مرثیه ثبت ش��ده اس��ت که همه آن‬ ‫سروده مرحوم محمدجعفر خان شیدای گراشی است ‪ .‬مرحوم بانو نزهت‬ ‫اقتداری ‪ ،‬همس��ر مرح��وم قهرمان خان و مادر آقای حاج حس��ین خان‬ ‫اقتداری‪ ،‬در روز عاش��ورا غالباً س��ر در گریبان فرو می برد و اشک ریزان‪،‬‬ ‫این نوحه را می خواند و می گفت‪ :‬پدرم این نوحه ها را که خود س��اخته‬ ‫بود‪ ،‬در جلو دس��ته س��ینه زنی می خواند و می گریست اکنون چند بیت‬ ‫از یک نوحه مرثیه را بخوانیم‪ :‬این نوحه در قصیده ای با س��ی و سه بیت‬ ‫آورده شده است و چند بیت اول آن را می خوانیم‪:‬‬ ‫این تن از کیست که در خاک به خون غلتیده‬ ‫این تن از کیست که جا بر سر خون بگزیده‬ ‫این تن از کیست که بی غسل و کفن افتاده‬ ‫این تن از کیست که بس زار و زبون گردیده‬ ‫این تن از کیست که خورشید نموده کفنش‬ ‫این تن از کیست که جز جور و جفا نادیده‬ ‫این تن از کیست که از خاک حنوطش باشد‬ ‫فلک از وصله ی ذلت کفنش ببریده‬ ‫این تن از کیست خدایا که به جای غسلش‬ ‫آسمان خون الم بر بدنش باریده‬ ‫( ‪ 234‬دیوان شیدا ‪ ،‬چاپ همسایه‪ ،‬قم)‬

‫اکنون‪:‬‬ ‫من سالهاس��ت ک��ه از گراش ب��ه دورم‪ ،‬اما بر‬ ‫طبق آنچه می ش��نوم و هنوز ه��م یک هفته‬ ‫قبل یا ده روز قبل از محرم آقای حاج حسین‬ ‫خان اقت��داری و فرزندان مرحوم قهرمان خان‬ ‫درگ��راش حضور م��ی یابند و اس��باب و لوازم‬ ‫روضه خوان��ی و اطعام عاش��ورا و پخته حلیم‬ ‫فراهم می کنند و در ایام عاشورا به همان امور‬ ‫می پردازند و م��ردم گراش نیز حتی جوان ها‬ ‫و زن ها با ش��ور و شوق در این مراسم شرکت‬ ‫می‌کنند و نذر و نیاز در پای منبر سیدالشهدا می ریزند و خود را با توسل‬ ‫به آن امام همام از غم ایام روزگار فانی می‌رهانند‪.‬‬ ‫صادق رحمانی ناش��ر این مقاله است برای آن که یادی از مرحوم پدرش‬ ‫که دوست من بوده کرده بوده باشم خاطره ای از او نقل می کنم‪:‬‬ ‫روزی در ش��هر الر‪ ،‬در خانه ام کتاب اشعار فرصت الدوله شیرازی را دید‪،‬‬ ‫گفت می خواهم در فرصت ش��عری بر منبر تهران بخوانم کدام ش��عر او‬ ‫بهتر اس��ت گفتم من این چند بیت که منس��وب به فرصت الدوله اس��ت‬ ‫دلکش و پرش��ور و گداز و عارفانه می دانم و برای آن مرحوم خواندم دو‬ ‫بیت از این اشعار‪:‬‬ ‫شاه دین در خنه زین مات شد‬ ‫حال او گویای این ابیات شد‬ ‫در بالد خوش می چشم لذات او‬ ‫مست اویم مست اویم مست او‬ ‫مرحوم ش��یخ رحمانی پسندید و در همان س��ال در همین خانه قهرمان‬ ‫خان این دو بیت را با صدای بم پرطنینی خواند و مس��تعمین را به گریه‬ ‫و ان��دوه دلنوازی انداخت‪ .‬خ��دای او را و قهرمان خان را و همه عزاداران‬ ‫حسینی را بیامرزاد ‪ .‬بمنه و کرمه‬

‫اطالعیه پذیرش سرباز معلم‬ ‫مدرک تحصیلی‬

‫تعداد نیرو‬

‫ردیف رشته‬ ‫‪1‬‬

‫کامپیوتر‬

‫لیسانس‬

‫یک نفر‬

‫‪2‬‬

‫دینی و عربی‪ -‬الهیات و‬ ‫معارف‪ -‬ادبیات عرب‬

‫فوق دیپلم و لیسانس‬

‫یک نفر‬

‫‪3‬‬

‫ادبیات فارسی‬

‫فوق دیپلم و لیسانس‬

‫یک نفر‬

‫‪4‬‬

‫ریاضی‪ -‬آمار‬

‫فوق دیپلم و لیسانس‬

‫یک نفر‬

‫‪5‬‬

‫علوم تجربی‪ -‬زیست‌شناسی‬

‫فوق دیپلم و لیسانس‬

‫یک نفر‬

‫‪6‬‬

‫آموزش ابتدایی‬

‫دیپلم‬

‫دو نفر‬

‫‪7‬‬

‫آموزش ابتدایی‬

‫فوق دیپلم آموزش ابتدایی دو نفر‬

‫‪8‬‬

‫آموزش ابتدایی‬

‫دو نفر‬

‫لیسانس علوم تربیتی‬

‫تا آخرین کلمه خواندنی‬ ‫آينه در کربالست ‪2-‬‬

‫پخت روز عاشورا در الر و گراش‬ ‫حیدر قلی بذر افشان‪ :‬در گذشته ای نه چندان دور‪ ،‬در الر و گراش که افروختن تعدادی ش��مع در قس��مت نیمه تاریک جل��و و یا دنباله‬ ‫به مناسبت عاشورای حسینی پخت و پزی صورت نمی‌گرفت نه به دس��ته جات‪ ،‬همراه با فروغی سوزان و س��ایه روشن به نشان عزا ارائه‬ ‫ص�ورت عام نه به صورت خاص‪ .‬حتی ب�رای تهیه غذای روزانه ‪ ،‬نه می‌گردید‪ .‬این نمایشی بی کالم و غمگنانه ولی شائبه چنان تاثیرپذیر‬ ‫در دل اجاق مطبخ آتشی شعله‌ور می‌شد و نه دیگی یا دیزیی روی بود که در گوشه چشم هر بیننده‌ای قطره اشکی می‌نشاند‪.‬‬ ‫اج�اق قرار می‌گرفت‪ .‬خالصه نه�ار آن روز یا حلیم باقیمانده صبح اما مراس��م پایانی که اصطالحاً آن را (ختم) می نامیم صحنه‌ای جذاب‬ ‫بود و یا بیش�تر همان غذای س�نتی دیرین و دیرپای معمولی بود‪ .‬خصوصی��ت انحصاری دارد‪ .‬یعنی دس��ته آخر همانگونه که گذش��ت‪،‬‬ ‫تنقالت محرم هم همان گندم برش�ته و (اسک) بود و یک نوع نان هیئت با کیفیت مذکور ‪ ،‬وارد حسینیه اعظم می‌شوند در جای معینی‬ ‫محلی به نام جرادک خمیر ش�ری که هنوز این ش�یوه پابرجاست می‌ایستند‪ ،‬نوحه‌خوان از پشت بلندگو اعالم سکوت می‌کند و سینه‌زن‬ ‫و ح�رف گفتنی در این باب نداریم غیر از این که به س�بب اوضاع دس��ت می‌کشد‪ ،‬هیئت خاموش می‌شود‪ .‬حاال سینه‌زن یک پاره و یک‬ ‫بهتر اقتصادی به نس�بت گذش�ته‪ ،‬هم بر مخلفات گندم برش�ته و دست شد‪،‬با شنیدن آهنگ نوحه سینه زدن را از سر می‌گیرند‪ .‬آهنگ‬ ‫هم بر متعلقات جرادک افزوده گش�ته و خوب تر و اش�تهاانگیزتر‬ ‫هیجان‌آور ‪ ،‬اش��عار مهی��ج ‪ ،‬حال و هوایی خاص ب��ه صحنه می دهد‪.‬‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫سرانجام بعد از دو دقیقه با خواندن این هیئت‬ ‫بر گشا کام زبان تا که تو داری حرکات‬ ‫فرق سر تا قدم پا محمد صلوات‪.‬‬ ‫با صلوات دسته جمعی مراسم ختم پایان می پذیرد‪.‬‬ ‫ب��ه هر حال بع��د از این مقدمه طوالنی ولی الزم بر می گردیم به اصل‬ ‫مطلب و آن این که‪ :‬در سال ‪ 26‬تا ‪ 27‬که ساختمان سد الر در دست‬ ‫س��اختمان بود (انش��اءاهلل سرگذشت این س��د را هم خواهیم نوشت)‬ ‫کارفرما به ضرورت کار مزد کارگر که روزی حداکثر دو ریال (دو قران)‬ ‫بود سه تا چهار ریال افزایش داد‪ .‬با عنایت به وضع نابسامان اقتصادی‬ ‫و نبودن کار به هوای فرد چهار ریال از س��ایر اس��تانها از جمله تبریز‬ ‫هم کارگرانی به الر آمدند و مش��غول کار ش��دند‪ .‬تا م��اه محرم از راه‬ ‫رس��ید و مراسم برگزاری ایام س��وگواری به شرح گذشته شروع شد تا‬ ‫شب عاشورا شد‪ ،‬در محله نو در محوطه برکه شاهزاده که جمعیت در‬ ‫‪JJ‬آشپزخانه حسینیه اعظم گراش [عکس‪:‬حامد نوری]‪ -‬محرم ‪1428‬‬ ‫شرف دست گیری بودند‪ ،‬جمعیتی حدود ‪ 20‬تا ‪ 25‬نفر از نبش کوچه‬ ‫اما مراسم س��ینه زنی الر و گراش بسیار جالب و تماشایی است‪ .‬شاید ظاهر شدند و در گوشه آرام ایستادند‪ .‬همین که سینه‌زن تشکیل شد‪،‬‬ ‫این نوع عزاداری منحصر به الرستان باشد‪ .‬رسم ‪ ،‬تشکیل یک مجموعه آقایان هم س��خت متعجب شدند‪ .‬چون اهالی والیات خودمان از جمله‬ ‫ً‬ ‫ای ک��ه آن را اصطالحا (دس��ته) می نامیم‪ ،‬اینگونه ش��کل می گیرد‪ :‬س��ینه‌زنها س��بزه‌رو و دارای پوس��تی تیره و معموالً الغر اندام هستند‬ ‫فرد ش��رکت کننده با دس��ت چپ کمربند یا شال فرد باال دست خود اندام س��ینه‌زن‌های تبریزی هویت غیر بومی آنان را مشخص می کرد‪.‬‬ ‫را م��ی گی��رد و کنار هم به صورت چهره به چه��ره قرار می گیرند در به صورت گروهی در جلو دس��ته محله نو به حرکت آمدند و این نوحه‬ ‫نتیجه این جمع به ش��کل زنجیری بیضی ش��کل نمودار می‌شوند و با را می خواندند‪:‬‬ ‫دس��ت راست به س��ینه می زنند‪ .‬طرز پا برداشتن سینه زن نیز شیوه‬ ‫امشبی را شه دین در حرمش مهمان است‬ ‫خاص خود را دارد که بدون تمرین و ممارس��ت قبلی ش��رکت کردن‬ ‫صبح فردا بدنش زیر سم اسبان است‪ ،‬مکن ای صبح طلوع‪.‬‬ ‫مقدور نیس��ت‪ .‬نحوه عمل چنین است که‪ :‬پای چپ جلو و پای راست س��ینه زن ترجیع بند را تکرار می‌کردند باری طرز سینه زدن که با دو‬ ‫درس��ت پشت پای چپ قرار دارد‪ ،‬برای حرکت پای چپ از زمین بلند دس��ت انجام می گرفت و ایستادن به جهت جواب نوحه تقریباً تازگی‬ ‫می کنند و با ضربه مالیمی فرود می‌آوردند‪.‬‬ ‫داشت لذا تماشاچیانی از آقایان ایشان‬ ‫در ای��ن حالت ه��ر دو پا به س��مت چپ با‬ ‫را بدرقه می کردند‪ .‬به هر حال امش��ب‬ ‫آهنگ نوحه‌خ��وان پیش می‌روند‪ .‬روی این‬ ‫گذش��ت و فردا که عاش��ورا مصادف با‬ ‫اس��لوب حرکت دس��ته با تأنی صورت‌پذیر‬ ‫روز جمع��ه بود‪ ،‬مهمانان ب��از با همان‬ ‫اس��ت‪ .‬در گذش��ته مردان برای س��ینه‌زنی‬ ‫کیفیت به ع��زاداری پرداختند و نوحه‬ ‫لخت می‌ش��دند‪ .‬ب��ا ضربه محکم��ی که به‬ ‫روز عاشورا این بود‪:‬‬ ‫سینه می‌زدند جای اصابت دست در همان‬ ‫روز جمعه و قتل شاه دین‬ ‫ش��ب اول سرخ می‌شد و هر شب بر سرخی‬ ‫پاره پاره تن وا محمدا‬ ‫آن افزوده می‌گش��ت‪ .‬به نح��وی که همین‬ ‫با این ترتیب عزاداران با پیمودن مسیر‬ ‫موضع شکافته و سینه به خون می نشست‬ ‫معین وارد میدان عمومی ش��دند‪ .‬این‬ ‫و ترش��ح خون تا گردن س��ینه زن به خون‬ ‫ج��ا الزم اس��ت به ق��ول مورخین باید‬ ‫آغش��ته می‌گردید‪ .‬عجی��ب آن که با وجود‬ ‫از سلس��له حوادث جلو افتاد و مرحوم‬ ‫خاکی بودن کوچه پس کوچه‌ها و پراکندی‬ ‫ابوالقاسم طالبان که نقش عمده در این‬ ‫گ��رد و خاک و آلودگی هوا با س��ینه باز در‬ ‫اتفاق و داستان دارد معرفی نمایم‪ .‬وی‬ ‫معرض این غبار‪ ،‬اما هیچگونه عوارض بعدی‬ ‫فردی تاجر پیش��ه و از معاریف الر بود‪.‬‬ ‫نداشت و این جراحت طی دو روز یا سه روز‬ ‫قدی بلند و اندامی اس��تخوانی داشت‪.‬‬ ‫التیام می یافت‪.‬‬ ‫فرز و چابک راه می رفت همیشه کتش‬ ‫کدام‬ ‫هر‬ ‫از‬ ‫ک��ه‬ ‫اس��ت‬ ‫محل��ه‬ ‫الر دارای ده‬ ‫روی ش��انه‌اش آویز بود‪ .‬خالصه ایشان‬ ‫نام‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫‌خی��زد‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫بر‬ ‫‌زنی‬ ‫ه‬ ‫س��ین‬ ‫دس��ته‌ای‬ ‫هم مانند سایر تماشاچیان در جلو خان‬ ‫هم��ان محله موس��وم اس��ت‪ .‬مثل دس��ته‬ ‫مغازه س��ر پا نشس��ته و نظاره گر بود‪.‬‬ ‫قنبربیگی یا دس��ته پا قلعه‪ ،‬از این محالت‬ ‫ن��اگاه ناغافل جف��ت زد و بال کتش را‬ ‫ده گانه پنج محل��ه را حیدری و پنج محله‬ ‫کنار زد و هر دو دست به کمر نهاد و رو‬ ‫را نعمتی می‌نامیم‪ .‬بدیهی است که محالت ‪JJ‬حسینیه اعظم گراش [عکس‪:‬حامد نوری]‪ -‬محرم ‪1428‬‬ ‫به چند نفر تماشاچی کرده و معترضانه‬ ‫برای پیمودن مس��یر تا مح��ل مورد نظر در‬ ‫در حالی که با دس��ت به طرف هیئت‬ ‫در‬ ‫ردیف‬ ‫صورت‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫گرفته‬ ‫جایگاهی که از زمان دور معین شده قرار‬ ‫مهمان اشاره می کرد گفت‪:‬‬ ‫که‬ ‫زمان‬ ‫آن‬ ‫در‬ ‫‌باشد‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫متنوع‬ ‫حرکت هس��تند‪ .‬ش��عار و آهنگ نوحه‬ ‫خوب این ها ظهر چه بخورند؟ خس��ته و گرس��نه به کجا پناه برند؟‬ ‫صدای نوحه‌خوان بی‌واسطه پخش می‌گردید و به طور عادی به گوش در ح��ال گفتن این جمالت با دس��ت چپ بال کتش که دور کمرش‬ ‫می‌رس��ید س��ینه زن هم به موقع بر گردان نوحه را جواب می‌داد‪ .‬اما جمع ش��ده بود گرفت و کشید تا توانس��ت دست در جیبش نماید و‬ ‫حال که به واس��طه عادت داریم صدای گوش خراش موتورهای برق و مق��داری پول خارج کن��د ‪ ،‬پولها در کف دس��ت گرفت و گفت یااهلل‬ ‫صوت بیش از حد الزم بلندگوها که به قول س��عدی (گویی رگ جان همه کمک کنند ‪ .‬حرف حس��اب بود و مسئله بی جواب‪ .‬لذا دیگران‬ ‫می گسلد ز ضمه تا سازش) هم آرامش از نغاره‌گان گرفته و هم صدای‬ ‫همراهی کردند و طالبان پولهای جمع ش��ده را ش��مرد و کافی دید‪.‬‬ ‫سینه‌زن در این هیاهو محو می شود‪.‬‬ ‫مرحوم ماش��اءاهلل را مأمور کرد که گوسفندی را بخرد و چلو خورشی‬ ‫اما به نظر من از مناظر جالب که هنوز ادامه دارد و به گواهی فیلم‌هایی‬ ‫تهیه نماید‪ .‬علی ای حال غذایی تهیه ش��د و س��فره در منزل مرحوم‬ ‫که از مراس��م عاش��ورا از س��ایر نقاط کش��ور می بینم ‪ ،‬شرکت اطفال‬ ‫توسلی گسترند و مهمانان آبرومندانه پذیرایی شدند و سفره بر چیده‬ ‫خردس��الی است که با همان هیئت بچه‌گانه آخر دسته دست گرفته و‬ ‫ش��د ولی این کار خیر و الزم تمام نش��د‪ .‬بلکه آغازی ش��د برای این‬ ‫ب��دون رعایت نحوه پا یا آهنگ نوحه‪ ،‬ب��ا صفای عالم بچگی و حرکات‬ ‫گونه اطعام و هر س��ال توسعه بیش��تر یافت هر سال به عنوان اطعام‬ ‫شیرین نوعی بی‌نظمی خالصانه و صادقانه که خاص عالم کودکی است‬ ‫غربا و یا پذیرایی از س��ینه زنان عزیز و محترم در روز عاش��ورا چنان‬ ‫منظره بسیار دیدنی و تماشایی است‪.‬‬ ‫عمومیت یافت که طرف این ‪ 50‬سال در روز عاشورا در خانه ای نهار‬ ‫ام��ا در مورد روش��نایی ش��بانه‪ :‬قب��ل از پیدایش ب��رق‪ ،‬در این اواخر‪،‬‬ ‫روش��نایی وسیله چراغ طوری تأمین می‌شد‪ .‬برای حمل آن محفظه‌ای تهیه نمی‌کنند زیرا نذر و نیاز عاشورا در محالت مختلف الر و گراش‬ ‫چوب��ی س��اخته بودند که هر یک ظرفیت یک تا س��ه ع��دد چراغ را ب��ه قدری فراوان اس��ت که کفاف اهالی و غی��ره می نماید و مردم به‬ ‫داشت‪ .‬هنگامی که عزاداران طول خیابان را می‌پیمودند منظره طاق و قصد تبرک با کمال میل از این ناهار استفاده می کنند‪ .‬آری این بود‬ ‫جفت بودن چراغها‪ ،‬فاصله نامنظم و ای جای و یکس��ان نبودن میزان مسئله و انگیزه پخت عاشورا که در آغاز گفتیم در هیچ خانه ای روز‬ ‫نورده��ی ‪ ،‬همه دیدگاهی دیدن��ی و طبیعی جلوه گر می‌گردید‪ .‬مضافاً عاشورا پخت نمی‌ش��د در خاتمه هم عرض می کنم که امروز هم در‬ ‫هیچ خانه ای پخت نمی‌شود‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫ امام جمعه گراش‪:‬‬

‫صدای بلند بلندگوهای مساجد‪ ،‬منکر است‬

‫صحب�ت ن�و‪ :‬امام جمع�ه گراش‬ ‫اظه�ار امی�دواری ک�رد ک�ه‬ ‫بلندگوه�ای مس�اجد امس�ال‬ ‫مزاحم�ت کمت�ری را ب�رای‬ ‫شهروندان ایجاد کنند‪.‬‬ ‫حجت‌االس�لام حالجی امام جمعه‬ ‫گراش گفت‪ :‬در س��ال‌های گذشته‬ ‫نی��ز اقداماتی بر جلوگیری از صدای‬ ‫بلندگوهای مس��اجد در ایام محرم‬ ‫و صفر انجام ش��ده بود که پیگیری‬ ‫این مس��اله رها شد‪ .‬وی گفت‪ :‬برای‬ ‫کنترل این معضل نیاز به هماهنگی‬

‫بی��ن س��ازمان تبلیغ��ات‪ ،‬نی��روی‬ ‫انتظامی و هیات امنا مساجد است‪.‬‬ ‫حالجی که در جلسه شورای اسالمی‬ ‫ش��هر گراش برای بررسی معضالت‬ ‫فرهنگ��ی و اجتماعی ش��هر حضور‬ ‫داشت‪ ،‬گفت‪ :‬البته شور و حال دهه‬ ‫محرم را باید تفکیک کرد اما در این‬ ‫دهه نیز افراط‌ها و بدعت‌هایی دیده‬ ‫می‌شود‪ .‬امسال سعی می‌کنیم روی‬ ‫حداق��ل یک موضوع که بلندگوهای‬ ‫مساجد اس��ت تمرکز کنیم و با این‬ ‫کار یک منکر را به حداقل رسانده و‬

‫تضعیف کنیم‪.‬‬ ‫حجت‌االس�لام آذربادگان از دیگر‬ ‫حاضرین در جلسه‪ ،‬بخشی از بدعات‬ ‫و مشکالت پیش‌آمده در آیین‌های‬ ‫ع��زاداری ایام محرم و صفر حاصل‬ ‫کم کاری مبلغین مذهبی دانست‪.‬‬ ‫وی از روضه‌خوانان و مبلغین دینی‬ ‫خواس��ت که در صحبت‌های خود‬ ‫توجه بیش��تری به سند گفته‌های‬ ‫خود داشته باشند و آن را با عقل و‬ ‫منطق بسنجند‪.‬‬


‫جامعه نو‬

‫به نسل فردا گزارش می‌دهد‬ ‫آينه در کربالست ‪3-‬‬

‫چگونگی اعزام مبلغان دینی به‬

‫گـراش و الر و اوز‬

‫صادق رحمانی‪ :‬اع�زام مبلغان دینی و دعوت‬ ‫و ی�ادآوری احکام الهی برای م�ردم‪ ،‬تاریخی‬ ‫دامنه دار و گس�ترده دارد‪ .‬پیامبر اسالم(ص)‬ ‫ی�اران باوف�ا و معتق�د خ�ود را ب�رای تبیین‬ ‫دس�تورات اسلام به اقصی نقاط سرزمین ها‬ ‫می فرستاد‪ .‬در آن روزگار ‪ ،‬آن حضرت و یاران و اهل بیتش (ع)‬ ‫مردمان را به دین اسلام فرا می‌خوانن�د‪ ،‬اما در برهه های دیگر‬ ‫رسالت خود را برای گس�ترش و نهادینه کردن ایمان مسلمانان‪،‬‬ ‫به سرانجام می رسانند‪.‬‬ ‫این سنت همواره در طول تاریخ اسالم و تشیع تکرار شده است‪ .‬در زمان‬ ‫حکومت صفویان‪ ،‬کاروان های تبلیغی تشیع به طور منسجم‪ ،‬از اصفهان‬ ‫به دیگر ش��هرها گسیل می ش��د‪ .‬مهاجرت های تبلیغی پس از صفویان‬ ‫همچنان ادامه یافته اس��ت‪ .‬آنچه در این مختصر آمد‪ ،‬مقدمه ای مجمل‬ ‫بود بر چگونگی اعزام مبلغان از مراکز علمی – مذهبی به ش��هر گراش‪،‬‬ ‫این نوشته بر اساس سه نامه سامان یافته است‪:‬‬ ‫یک ‪ :‬در تاریخ بیست و دوم ذیحجه الحرام سال ‪ 1396‬هجری‬ ‫قم�ری‪ ،‬نامه ای از آیت اهلل العظمی ناصر مکارم ش�یرازی به این‬ ‫شرح به گراش نگاشته شده است‪:‬‬ ‫مدرسه االمام االمیرالمؤمنین (ع) ‪ /‬قم‪( :‬حوزه علمیه)‬ ‫حضرت محترم جناب مستطاب حجه االسالم آقای رحمانی دام مجده العالی‬ ‫پس از اهدا سالم و تشکر از زحمات بی شائبه جناب عالی در راه اعتالی‬ ‫کلمه ی اس�لام به عرض می رساند‪ :‬بدین وسیله جناب مستطاب آقای‬ ‫ش��یخ غالمحس��ین حقیقی برای ماه محرم به حض��ور عالی معرفی می‬ ‫ش��ود‪ ،‬امید است از وجود ایشان برای نش��ر حقایق عالی اسالم استفاده‬ ‫کامل شود‪ .‬مزید تأییدات جنابعالی را از خداوند متعال خواهانم ‪ .‬والسالم‬ ‫علیکم و رحمه اهلل و برکاته‪.‬‬ ‫قم‪ -‬ناصر مکارم شیرازی ‪ -‬با امضا و مهر‬

‫وقتی که شهر به ناگهان چهره عوض می‌کند‬ ‫حج�ت عاب�دی‪ :‬صبح ک�ه بیدار می‌ش�ویم‬ ‫می‌بینم چهره ش�هر عوض شده است‪ .‬فرقی‬ ‫نمی‌کن�د ک�ه عید و تولدی باش�د ی�ا مانند‬ ‫این‌روزه�ا ع�زاداری و سیاهپوش�ان ش�هر‪،‬‬ ‫پارچه‌ها و بنرهای در همه جا دیده می‌شوند‪.‬‬ ‫زی�ر پارچه‌های نام تازه‌ای می‌بینیم «س�تاد‬ ‫تعظیم ش�عائر مذهبی گراش» می‌پرس�یم و‬ ‫پیگیری می‌کنیم تا به یک نام می‌رسیم‪ .‬علي‬ ‫اکبر فتحي فرزند حسين متولد ‪ 1349‬است‪.‬‬ ‫خودش را از از خادمين س�تاد تعظيم شعائر‬ ‫ی می‌کند و مس�تقيم‬ ‫مذهب�ي گ�راش معرف ‌‬ ‫می‌رويم سر اصل مطلب‬ ‫ لطفاً بفرماييد س��تاد تعظيم ش��عائر مذهبي‬ ‫گراش از کي شروع به کار نموده است؟‬ ‫مدتها در فکر بودم که شهر مذهبي و واليي گراش‬ ‫با داشتن برنامه‌ها و مراسم مختلف چه اعياد و چه‬ ‫عزاداري‌ها‪ ،‬آيا مي‌شود چهره شهر را در مناسبت‌ها‬ ‫عوض کرد؟ لذا بارها به دوستان پيشنهاد مي‌کردم‬

‫که با همکاري هيأت‌هاي مذهبي با تش��کيل يک‬ ‫ستاد جداگانه اين کار را انجام دهيم که با پيشنهاد‬ ‫يکي از خيرين و همکاري بس��يار خوب تعدادي از‬ ‫نيروهاي فرهنگي عالقمند‪ ،‬ستاد تعظيم رسماً کار‬

‫خود را از خرداد ماه امسال (‪)1386‬‬ ‫آغاز نمود‪.‬‬ ‫ کار اصلي ستاد چيست؟‬ ‫همانطوري که از نام س��تاد تعظيم‬ ‫ش��عائر مي‌توان برداشت نمود‪ ،‬پاس‬ ‫داشتن و بزرگداشت شعائر مذهبي‬ ‫و ديني در س��طح ش��هر گراش‪ ،‬لذا‬ ‫فعاليت و تبليغات اين ستاد فع ً‬ ‫ال در‬ ‫حد نصب پرچم‪ ،‬پارچه‪ ،‬بنر‪ ،‬المپ‪،‬‬ ‫‪ JJ‬علی‌اکبر فتحی‬ ‫تابلو و نورافش��اني مراس��م مذهبي‬ ‫مي‌باش��د و چنانچه نياز بيش��تري احساس شود‬ ‫همراه با زمان‪ ،‬انشاا‪ ...‬تبليغات خود را به روز انجام‬ ‫خواهيم داد‪.‬‬ ‫ بودجه اين ستاد از کجا تامين مي‌گردد؟‬ ‫ب��ا توجه به اخالصي که در باني خير مي‌بينم فکر‬ ‫مي‌کنم ايشان راضي نباشند که نامشان را ذکر کنم‬ ‫و تاکنون چيزي حدود ‪ 6‬ميليون تومان هزينه شده‬ ‫است‪.‬‬

‫ آي��ا تامين اعتب��ار از س��وي مس��ئولين هم‬ ‫مي‌شويد؟‬ ‫خير تا االن که نشده است‪.‬‬ ‫ برنامه‌اي براي گسترش دادن کار ستاد داريد؟‬

‫آينه در کربالست ‪6-‬‬

‫فلسفه عزاداري‬

‫دو‪ :‬نام�ه ی دیگر مربوطه به جناب حاج ش�یخ عطاءاهلل حقدان‬ ‫جهرمی اس�ت که در شرایط س�خت آن روزگار و فقط با توجه به‬ ‫تعه�دی که بر دوش خود حس می کرده اند‪ ،‬برای تبلیغ اسلام‬ ‫و مبانی تش�یع به روستاها قدم می گذاش�تند‪ .‬صداقت و تبلیغ‬ ‫راس�تین را در البه الی این نامه می توان به دست آورد؛ او برای‬ ‫تبلی�غ در ایام ماه مبارک رمضان به الر و ش�هرهای دیگر اطراف‬ ‫رفته است‪:‬‬ ‫شب پنج شنبه ‪ 29‬شعبان المعظم‪ ،‬سال (؟) ‪ /‬بسمه تعالی ‪ /‬حضور مبارک‬ ‫موالیی جناب مستطاب حاجی دایی خودم آقای حاجی رحمانی ام توفیقاته‬ ‫پ��س از عرض س�لام توفیق و س�لامتی کامل آن جن��اب را از خداوند‬ ‫خواهانم ‪.‬غرض از تصدیع اوقات شریف آن که‪ ،‬از الر با دستخط مبارک‬ ‫آق��ا ب��ه طرف ده فیش حرکت کردم و ش��ب در جویم ماندم که ش��اید‬ ‫بش��ود‪ ،‬نشد‪ ،‬بعد حرکت برای ده فیش آن جا هم جواب دادند‪ ،‬باالخره‬ ‫شبی در بنارو‪ ،‬آنجا هم نشد‪ .‬با استخاره برگشتم الر‪ .‬می خواستم سری‬ ‫هم خدمت ش��ما برسم نش��د‪ ،‬اینک با کمال معذرت عازم جویم هستم‪.‬‬ ‫البته منتهای لطف و توجه و خیرخواهی نس��بت به این بنده ‪ ،‬آقا‪ ،‬مایل‬ ‫نمودند‪ ،‬اما مثل این که تقدیر نبود و حتی امشب باز هم فرمودند‪ ،‬کاش‬ ‫همی��ن جا می ماندی��د‪ .‬بنده عرض کردم فقط بازگش��ت من به الر‪ ،‬به‬ ‫منظور این بود که با کس��ب اجازه به جهرم رفته باشم امید آن که شما‬ ‫و سایر بزرگان معذرت مرا بپذیرید‪ .‬زیاده عرضی نیست‪ .‬راستی تعدادی‬ ‫از کتابه��ای ابتغ��اء الفضیله که عرض کردم به الر می آید‪ ،‬دو تای آن را‬ ‫برداری��د یکی جهت خودتان و دیگری ب��رای آقای حاج غفوری مدظله‪.‬‬ ‫اهدا می شود و بقیه را به جهرم ارسال دارید‪ .‬زیاده عرضی نیست‪.‬‬ ‫االحقر الحاج حقدان‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫س��ه ‪ :‬و اما نامه س�وم مربوط به س�وم صفرالمظفر سال ‪1397‬‬ ‫قمری اس�ت که جناب آیه اهلل س�ید عبدالعلی آی�ه اللهی – دام‬ ‫ظله العالی – به مرحوم پدرم نگاشته است‪:‬‬ ‫بس��مه تعال��ی – حضرت محترم جناب مس��تطاب صف��وه االعالم رکن‬ ‫االسالم والمسلمین آقای حاج شیخ علی اصغر رحمانی دامت برکاته‪.‬‬ ‫محترماً معروض می دارد ‪ .....‬مطلبی می خواس��تم قب ً‬ ‫ال بنویسم و موفق‬ ‫نش��دم و آن این که آقای س��ید محمود قدرقدر ‪ ،‬پس��ر پسردایی حقیر‬ ‫بخش��دار عوض یا اوز اس��ت و می خواهند پنج شب از اواخر صفر روضه‬ ‫خوانی نمایند در بخشداری اوز و ماشین بیاورند و جناب عالی را دعوت‬ ‫نمایند – اگر موفق می ش��وید مرقوم فرمایید تا به ایش��ان اطالع دهم‬ ‫و ظاه��را ً ع��ده ی زیادی از جهرمی ها و غیر هم هس��تند که جدا ً مایل‬ ‫هس��تند عزاداری ش��ود در آنجا – و چنانچه قبول می فرمایید برای اوز‬ ‫بهتر آن است که بعضی از آقایان گراشی ها در رکاب شریف بوده باشند‬ ‫هر شب برای تجلیل و تعظیم مقام روحانیت‪ .‬قدری ناقابل میوه فرستاده‬ ‫شد ‪ .‬قابلی ندارد‪.‬‬ ‫والسالم علیکم و رحمه اهلل ‪ -‬االحقر عبدالعلی الموسوی‬ ‫‪‬‬ ‫روحانیان‪ ،‬گویندگان ‪ ،‬مداحان محلی و واعظان معمو ًال برای حق التبلیغ خود‪ ،‬از‬ ‫مردم مطالبه ای نمی کردند و ارتزاق از طریق تبلیغ را برای خود‪ ،‬در جهت رضای‬ ‫الهی می دانستند‪ .‬با این حال نرخ منابر بر اساس قرارداد خود مردم در دهه پنجاه‬ ‫بدین صورت بوده است‪:‬‬ ‫پنج هزار ریال ‪ /‬پانصد تومان‬ ‫آقای سید حبیب اهلل افقهی ‬ ‫چهارصد و پنجاه هزار ریال ‪ /‬‬ ‫آقای حاج شیخ علی اصغر رحمانی ‬

‫ ‬

‫چهارصد و پنجاه تومان‬

‫ششصد ریال ‪ /‬شصت تومان‬ ‫آقای حاج غالمحسین غالمی ‬ ‫ششصد ریال ‪ /‬شصت تومان‬ ‫آقای حاج عبدالعزیز خوشخو ‬ ‫در پایان بی فایدت نیس��ت که برخی اقالم و مخارج روضه خوانی ها را در همان‬ ‫دهه یادآور شد‪:‬‬ ‫خرید تنباکو‪ ،‬دو من ‪ 700 :‬ریال‬ ‫ل‬ ‫خرید ‪ 52‬من زغال‪ 416 :‬ریا ‬ ‫ل خرید دو بسته سیگار اشنو‪ 396 :‬ریال‬ ‫خرید سیگار بیضی ‪ 4‬بسته‪ 960 :‬ریا ‬ ‫ل مصرف آب از شور و شیرین‪ 580 :‬ریال‬ ‫مصرف ‪ 97‬کیلو وات برق‪ 582 :‬ریا ‬

‫‪5‬‬

‫آينه در کربالست ‪5-‬‬

‫آينه در کربالست ‪4-‬‬

‫‪[ JJ‬عکس‪:‬محمد امین نوبهار]‬

‫‪ JJ‬مجلس ختم قرآن شیخ رحمانی [عکس‪:‬محمد اسدی]‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫مهمي که‬ ‫محسن افش�ار‪ :‬متاسفانه عزاداري‌ها با همه اهميت و جايگاه ّ‬ ‫دارند‪ ،‬در طول زمان دچار آفات‪ ،‬خطرات و انحرافاتي ش��ده اس��ت‪ .‬هيچ‬ ‫ديني و هيچ ملتي در جهان چنين وسيله قدرتمندي را براي پيشرفت و‬ ‫سعادت در دس��ت ندارد‪ .‬با وجود بيان فلسفه عزاداري و نيز شرح زيارت‬ ‫از س�ر درد و دریغ می گویم افس�وس که ش�یعه‬ ‫بیش�تر ب�ر مصائب عاش�ورا گریس�ت و کمتر در‬ ‫مسائل عاشورا اندیشید‪.‬‬ ‫«محمد رضا حکیمی»‬ ‫‪‬‬ ‫حامد زارع‪ :‬ما همواره از سر عادت در مواجهه با عاشورا‬ ‫و ماجرای کربال به س��طحی‌ترین برداشت و استنباط از‬ ‫آن بسنده کرده‌ایم‪ .‬همیشه ظهور محرم همراه با رویش‬ ‫اِلمان‌های تراژیک در ش��هر‪ ،‬س��یاه پوشی شهروندان و‬ ‫پراکندن فضای س��وگبار و همچنین تشکیل دسته‌های‬ ‫همسان مذهبی بوده است‪ .‬در‬ ‫طی این طریق مرسوم اعتقاد بر‬ ‫آن است که هر اندازه نشانه‌های‬ ‫عزا بیشتر باش��د و حزن آوری‬ ‫مراس��م افزون‪ ،‬به هدف رسیده‬ ‫ایم ‪ ،‬کس��ب فیض بیش��تر می‬ ‫شود بدون آنکه خواسته باشیم‬ ‫ذره ای م��اورای ای��ن فض��ای‬ ‫مشکین و اندوهگین را واکاوی‬ ‫کنی��م باید ب��ه ای��ن حقیقت‬ ‫اذع��ان کنیم در طول س��نوات‬ ‫جمعیت‬ ‫گذشته از عاش��ورا‪ ،‬ما‬ ‫ّ‬ ‫حی��ران‪ ،‬یا از عاش��ورا تراژدی‬ ‫س��اخته و جانکاه‌ترین ناله‌ها را‬ ‫به س��احتش هدیه برده ایم! یا‬ ‫از عاشورا نوس��تالژی ساخته و‬ ‫در حس��رت ع��دم تطابق بازده‬ ‫زمان��ی زندگانی خ��ود با عصر‬ ‫حس��ینی و حضور در ماجرای‬ ‫کرب�لا وامانده‌ایم! هیچگاه نیامده یا نخواس��ته‌ایم که به‬ ‫عاشورا به مثابه یک ایدئولوژی بنگریم‪ .‬عاشورا به شدت‬ ‫مس��تعد یک نگاه ایدئولوژیک اس��ت‪ .‬باید مطمئن بود‬ ‫آنچه عاش��ورا را برساخته است طرحی آرمانی از جامعه‬ ‫حسینی(نه به معنای مصطلح آن) دارد که پدید آوردن‬ ‫آن را از پیروان خود خواس��تار اس��ت‪ .‬حس��ین(ع) در‬ ‫جایگاه پنجمین صاح��ب عصمت در طول حادثه کربال‬ ‫(ناتمام گذاش��تن مناسک حج و هجرت به طرف عراق)‬ ‫ماجرایی را رق��م می‌زند که وقتی با دقیق‌ترین اصول و‬ ‫روش‌های عقالنی آمیخته می‌ش��ود‪ ،‬با خود درس‌هایی‬ ‫خواهد داش��ت که تا ابدیت س��اری خواهد بود‪ .‬حرکت‬ ‫حس��ین(ع) استعداد و صد البته اس��تحقاق آن را دارد‬ ‫که اکنون پس از گذش��ت چهارده قرن و ورود به دوره‬ ‫های جدید و نو با سنجه‌های همین دوره بازبینی شود‪.‬‬ ‫س��نجه‌هایی که عقل سر آمد آن است و عقالنیت را به‬ ‫وفور می‌توان در جای‌جای حرکت حسین(ع) رصد کرد‪.‬‬ ‫آنچه که البته مقصد این مقاله نیز می باش��د‪ .‬نگاهی به‬ ‫صبغه عقالنی عاشورا‪...‬‬ ‫بی آنکه بخواهیم اجر و ارج بر پایی مناس��ک سوگواری‬ ‫را ذره ای از یاد بریم‪ ،‬به س��ویه های عقالنی در زوایای‬ ‫سیره حس��ینی می پردازیم تا شعور را نیز همپای شور‬ ‫منزلت داده باشیم و نش��ان داده باشیم که شوریدگی‪،‬‬ ‫اندیشه ورزی را طلب می کند‪.‬‬ ‫حس��ن جامعه‌ی دینی در آن است که فضای مذهبی را‬

‫در حال حاضر س��تاد مناسبت‌هاي‬ ‫مذهب��ي را دنبال مي‌کن��د و براي‬ ‫آن برنامه‌ري��زي دارد‪ .‬م��ا ط��رح و‬ ‫برنامه‌هاي خوب��ي داريم‪ ،‬منجمله‬ ‫اي��ن درخت‌هاي نوران��ي رنگي که‬ ‫در چند جاي شهر نصب شده است‬ ‫در دس��تور کار ستاد بود و چون در‬ ‫واقع اين کار بايستي مثل شهرهاي‬ ‫ديگر‪ ،‬شهرداري انجام مي‌داد لذا به‬ ‫ايشان پيشنهاد ش��د و شهردار نيز‬ ‫قبول زحمت کردند‪ .‬اما طرح‌هاي متنوع ديگري از‬ ‫همين قبيل است که انشاا‪ ...‬به موقع انجام خواهد‬ ‫ش��د‪ .‬که در اينجا الزم اس��ت از زحمات شهردار و‬ ‫مسئول اداره برق صميمانه تقدير گردد‪.‬‬ ‫ آمادگي‌هاي ستاد در حال حاضر چيست؟‬ ‫س��تاد آمادگ��ي دارد در تمام خيابان‌هاي ش��هر‪،‬‬ ‫کمربندي‪ ،‬بلوارها و حتي کوچه‌ها با همکاري افراد‬ ‫فعال‪ ،‬تمام پايه‌هاي برق را با جا َعلَمي مجهز کند تا‬ ‫در مناسبت‌ها با نصب پرچم از آن استفاده گردد و‬ ‫در مناسبت‌هاي مختلف پرچم و بنر به رسم امانت‬ ‫در اختيار هيأت‌ها و اداره‌ها و مدارس قرار دهد‪.‬‬ ‫ نحوه عضو‌گيري ش��ما چگونه است و تا کنون‬ ‫چند نفر عضو اين ستاد هستند؟‬ ‫از آنجايي که اين ستاد متعلق به هيچ قشر و گروه‬ ‫و افراد خاصي نيس��ت و حتي به صراحت مي‌توانم‬ ‫بگويم محله‌اي هم نيس��ت‪ ،‬در حال حاضر کساني‬ ‫که با ما همکاري دارند از نقاط مختلف شهر هستند‬ ‫و تمامي عزيزان زحمت مي‌کشند از جمله آقايان‬ ‫محسن‌زاده‪ ،‬آشفته‪ ،‬افشار‪ ،‬قاسمي‪ ،‬عباسپور‪ ،‬برادران‬ ‫فتحي‪ ،‬قنبري‪ ،‬حسين‌شيري‪ ،‬غالمي‪ ،‬جهانديده‪،‬‬ ‫حسين‌شيري‪ ،‬حسن شمس��ي‪ ،‬نيساري‪ ،‬خرم‌پي‪،‬‬ ‫خوشرو و سپهر جزو فعاالن اين ستاد مي‌باشند که‬ ‫از همه بچه‌ها تقدير و تشکر مي‌کنم‪ .‬و دوستاني که‬ ‫قصد همکاري در امور اجرايي را دارند با نام‌نويسي‬ ‫خودشان در ستاد ما را ياري کنند‪.‬‬

‫عاش��ورا در مجالس عزاداري‪ ،‬به نظر مي‌رس��د هنوز نتوانس��ته‌ايم از اين‬ ‫وسيله با عظمت استفاده الزم و کافي را براي پيشبرد اهداف مقدس دين‬ ‫و مبارزه با دش��منان خونين آن بنماييم‪ .‬باش��د که با درک صحيح از اين‬ ‫موضوع گامهايي سازنده در جهت پيشرفت اهداف فرهنگ شيعي برداريم‬ ‫و به اين فرمايش نوراني اميرالمومنين (ع) عمل کرده باشم که‪:‬‬ ‫ُريد َفا ِرد ما ت ُِکون‪ :‬هرگاه آنچه را مي‌خواستي نيست‪ ،‬پس‬ ‫اذا لَم ت ُِکن ما ت ُ‬ ‫آنچه را هست بخواه‪.‬‬

‫به عنوان پوشش��ی مصونیت بخش با خود دارد‪ .‬فضایی‬ ‫ک��ه خردس��االن از هم��ان اوان در آن تنفس می کنند‬ ‫و در همان خُ ردی آراس��ته به اخالق دینی می‌ش��وند‪.‬‬ ‫کودکان در جامع��ه‌ی دینی همچون جامعه‌ی ایران در‬ ‫کنار والدین خود در مراس��م و مناس��بت های مختلف‬ ‫مذهبی شرکت می‌کنند‪.‬در این میان مراسم عزاداری و‬ ‫جذابیت خاصی‬ ‫سینه زنی حس��ینی به دلیل هیجان و‬ ‫ّ‬ ‫که برای کم س��االن دارد‪ ،‬مورد توجه آنها قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫بی‌تردید نخستین مفاهیمی که کودک در مسائل دینی‬ ‫با آن همراه می‌شود‪ ،‬از طریق شرکت در مراسم عزاداری‬ ‫حس��ین(ع) به دس��ت می‌آید‪.‬‬ ‫شایسته اس��ت نگاه کودکان به‬ ‫ماجرای کربال که در ابتدا همراه‬ ‫با مظلومیت و ترحم اس��ت‪ ،‬در‬ ‫مسیر قد کشیدگی ترمیم شود‪.‬‬ ‫آنچن��ان ک��ه در هن��گام بلوغ‪،‬‬ ‫نوجوان فرازهای گوناگون کربال‬ ‫را فهم و هضم کن��د‪ ،‬با عنایت‬ ‫کامل به مس��تحبات سوگواری‬ ‫بپ��ردازد‪ .‬یک��ی از ابتدایی‌ترین‬ ‫تص��ورات موه��وم در ماجرای‬ ‫کربال این است که حسین (ع)‬ ‫ب��ه س��بب درگیری ب��ا یزید و‬ ‫ستیز با او و در پی کسب قدرت‬ ‫بوده اس��ت و به خاطر به دست‬ ‫آوردن حکومت اس�لامی که به‬ ‫ناحق نصیب ‪ -‬یزید‪ -‬شده است‬ ‫به کوفه عزیمت کرده است‪ .‬این‬ ‫تصور کام ً‬ ‫ال باط��ل می‌نماید به‬ ‫سبب اینکه ا ّوال حسین(ع) اگر‬ ‫در پی کس��ب حکومت بود می‌توانست بسیار زودتر این‬ ‫کار را به س��امان رس��اند‪ ،‬در حالی که اصوالً یورشی در‬ ‫کار نبوده و هجرت حس��ین‌(ع) به ط��رف کوفه فقط و‬ ‫فقط به سبب درخواست مردم کوفه بوده است‪.‬‬ ‫حس��ین(ع) نهایت احترام را ب��ه رأی و نظر مردم ابراز‬ ‫داشت و با فرستادن سفیر خود به کوفه مهیای سفر شد‬ ‫مردم کوفه در نامه ای بلند باال به امام ُهمام نوشتند‪«:‬ما‬ ‫ب��ه تو ایمان داریم و از تو انتظ��ار‪ ،‬ما به رهبری تو نیاز‬ ‫داریم و قدرت را به دس��ت تو می سپاریم»‪ .1‬جدای آن‬ ‫که امام مقبولیت الهی را با خود داشت ا ّما تا نظر مثبت و‬ ‫مساعد مردم را دریافت نکرد‪ ،‬اقدامی هم نکرد و با اعالم‬ ‫آمادگی کوفیان عازم س��فر شد‪ .‬حسین (ع) میراث دار‬ ‫یک ش��ریعت است که صیانت از آن برایش اهم فرایض‬ ‫اس��ت و به قول دکتر ش��ریعتی حس��ین سیاستمداری‬ ‫نیس��ت که بخاطر شراب خواری و سگ بازی یزید با او‬ ‫درگیری پیدا کند‪ .‬شأن آس��مانی حسین(ع) که منشأ‬ ‫الهی دارد بس��یار عزیزتر از آن اس��ت که خود را با بی‬ ‫مقدارترین انس��ان زمان روبرو سازد‪ .‬در بدو امر کربال و‬ ‫جنگی نبوده و ق��رار هم بر این نبوده که نبردی چنین‬ ‫درگیرد‪ .‬آنچه از ابتدا مقرر بوده هجرت حس��ین (ع) به‬ ‫در خواس��ت مردم کوف��ه از میانه‌های حج واجبه به آن‬ ‫شهر بوده اس��ت‪« .‬از نظر تاریخی نمی توان اثبات کرد‬ ‫که حسین (ع) به قصد کربال و یا با علم به کشته شدن‬ ‫حرک��ت کرد‪ ...‬بلکه امام به طرف کوفه و به مقصد کوفه‬

‫کشتی نجات‬

‫دکتر احمد عبداللهي‪« :‬افسوس که ما از تقديم جان بي‌مقدارمان‬ ‫در آن روز خونبار‪ ،‬که جان ‪ 72‬تن انسان کامل را به پيشگاه الهي‬ ‫عرض�ه کرد‪ ،‬محروم مانديم ولي س�پاس خداي را که از آن گروه‬ ‫نابخرد نبوديم که بر تو و يارانت شمشير کشيم‪».‬‬ ‫اين س��خن اس��تاد محمد تقي جعفري (ره) که از راديو پخش مي‌شد مرا به فکر‬ ‫«کل يوم عاش��ورا و ُّ‬ ‫فرو برد‪ .‬مگر نه اين اس��ت که ُّ‬ ‫کل ارض کربال»‪ .‬در اين‬ ‫روزگار که ظلم و ستم‪ ،‬زراندوزي و پايمال کردن حق ديگران‪ ،‬زرنگي محسوب‬ ‫مي‌ش��ود‪ ،‬چگونه مي‌توان در اردوگاه سيدالش��هدا بود‪ .‬آيا ظلم و ستم و ذلّت از‬ ‫صفات ياران يزيد نبود؟ من که راه و روش زندگي‌ام ش��باهتي به ياران حضرت‬ ‫ه��م ن��دارد‪ ،‬به جاي «يا لَي َتن��ي ُک ّنا َم َعک» بايد خدا را ش��کر کنم که در زمان‬ ‫حضرت نبودم! شايد سرگذشت آن پيرمرد عزادار اهل صغاد آباده را شنيده باشيد‬ ‫که از جواني در لباس شمر در روز عاشورا تعزيه خواني مي‌کرد‪ .‬سال گذشته در‬ ‫ظهر عاشورا در لباس تعزيه با سکته قلبي از اسب بر زمين افتاد‪ .‬مطمئن هستم‬ ‫وي ب��ا تمام وجود مي‌گفت «يا ليتني کنا معک» و در لحظه جان دادن اربابش‬ ‫سرش را دامن داشته است‪ .‬واي به حال امثال من که ذکر امام حسين فقط در‬ ‫حد زنگ موبايل و لباس سياه خالصه مي‌شود‪.‬‬ ‫در س��اله گذشته که به عنوان پزشک در اتفاقات بيمارستان کار مي‌کردم روزي‬ ‫بيم��اري را که س��کته کرده بود‪ ،‬ب��ه اتفاقات آوردند‪ .‬وي را مي‌ش��ناختم‪ .‬براي‬ ‫مرحوم حاج هاش��م متين هيمه خرد مي‌کرد و در ايام عزاداري گاري وس��ايل‬ ‫ع��زاداران را حم��ل مي‌کرد‪ .‬همينطور که ضربان قلب وي کم و کمتر مي‌ش��د‬ ‫مشغول سينه زدن بود!‪ ...‬واحد‪...‬‬ ‫گفت برخيز زجا اي مه رخشنده‌ي مادر‪.‬‬ ‫قد شمشاد علم کن و بکش تيغ دوپيکر‪.‬‬ ‫براي چند لحظه قلبش از ضربان باز ايس��تاد‪ .‬يکي از همکاران با تمسخر گفت‪:‬‬ ‫دکتر مگر هنوز کس��ي اينجا عرق س��گي مي‌خورد‪ ...‬غاف��ل از اين بود که وي‬ ‫مست مي عشق حسين است‪ .‬با شوک‪ ،‬مجدداً قلب وي به ضربان افتاد و دوباره‬ ‫زمزمه کرد‪ :‬مرده بدم‪ ،‬زنده شدم‪ ،‬گريه بدم‪ ،‬خنده شدم‪ .‬دولت عشق آمد و من‬ ‫دولت پاينده شدم‪.‬‬ ‫خداي��ا در لحظه جان دادن که س��خت‌ترين لحظه‌اي اس��ت که حتي تصورش‬ ‫هم براي ما هولناک اس��ت‪ ،‬چه کس��ي به فرياد ما خواهد رسيد‪ .‬آيا شما هم با‬ ‫ش��نيدن صداي نوحه‌هاي جعفري مانند آن بيمار فلج نشسته در ويلچر‪ ،‬با پاي‬ ‫دل به کربال مي‌رويد‪.‬‬ ‫اجازه دهيد داس��تان ديگري را بيان کنم‪ .‬در آن زمان که در بيمارس��تان نمازي‬ ‫مش��غول کار بودم‪ ،‬جواني را که در يکي از روس��تاهاي بوشهر ساعت‌ها در زير‬ ‫جرثقيل شکس��ته ش��ده گرفتار شده و دچار جراحات شديد ش��ده بود را آوردند‪.‬‬ ‫تالش م��ن و همکاران براي کنترل عفونت بيمار بي‌نتيجه بود‪ .‬پس از ‪ 15‬روز‬ ‫بيمار به حالت اغما رفت‪ .‬دس��تور داده ش��د بس��تگانش براي آخرين بار وي را‬ ‫ببينند‪ .‬نمي‌توانس��تم بيش از اين کنار او بمانم و نظاره‌گر اش��ک ريختن همسر‬ ‫باردارش باشم‪ .‬فرداي همان روز مکرراً مرا از بلندگو صدا زدند‪ .‬مي‌دانستم براي‬ ‫نوش��تن جواز فوت اين بيم��ار مرا مي‌خواهند‪ ...‬باالخره ب��ه ‪ ICU‬رفتم‪ .‬گفت‬ ‫دکتر خيلي مخلصيم‪ ...‬امروز روز تاسوعاس��ت‪ .‬مگر شما براي حضرت ابوالفضل‬ ‫عزاداري نمي‌کنيد‪ .‬ما هر سال در روستاي خورموج با پاي برهنه سينه مي‌زنيم‪.‬‬ ‫از خجالت سرم را به زير انداختم‪ .‬همسر باردارش نيز پابرهنه بود‪.‬‬ ‫صد مرده زنده مي‌شود از ذکر يا حسين ‪ /‬ارباب ما معلم عيسي‌بن مريم است‬ ‫عيسي اگر در آخر عمرش به عرش رفت ‪/‬قنداقه حسين شرف عرش اعظم است‬

‫حرکت کرد و در اث��ر برخورد با حر‬ ‫و اجازه ندادن ح��ر که امام از حوزه‬ ‫عراق خارج شود و حاضر نشدن امام‬ ‫که تحت الحفظ ح��ر به کوفه برود‪،‬‬ ‫راهی را ب��ه طرف غرب و چپ جاده‬ ‫پیش گرفتند تا رسیدند به کربال»‪2‬‬ ‫پس ت��ا اینج��ا دریافتیم ک��ه قصد‬ ‫شریفه حس��ین (ع) حضور در میان‬ ‫دوس��تدارانش بود نه درگیر شدن با‬ ‫یزید بر سر منصب خالفت‪ .‬همانطور‬ ‫که اش��اره ش��د تا پیش از آنکه حر به کاروان حس��ین‬ ‫ایس��ت دهد همه چیز بر طبق عهد پیشین پیش رفته‬ ‫اس��ت‪ .‬اینجاس��ت که اولین مانع بر سر راه حسین (ع)‬ ‫خ��ود نمایی می کند‪ .‬اما برخ��ورد امام به واقع برگرفته‬ ‫از وجه��ه رحمانی دین و با ماهیت مردم دارانه اس��ت‪.‬‬ ‫حسین (ع) به حر می گوید‪«:‬این مردم مرا به سرزمین‬ ‫خود خوانده اند تا با یاری آنان بدعت هایی که در دین‬ ‫خدا پدید آمده است بزدایم‪ .‬این هم نامه های آنهاست‪،‬‬ ‫حاال اگر پش��یمان‌اند بر می‌گردم»‪ 3‬حتی امام حسین‬ ‫پ��ا را از این هم فراتر می‌نه��د و «پس از برخورد با حر‬ ‫در چند جا اعالم انصراف می‌کند»‪ 4‬واقعیت آن اس��ت‬ ‫که حس��ین(ع) در نهایت پاکی و خلوص و به دور از هر‬ ‫گون��ه زورگویی و یا حتی تندگویی آنچ��ه را که بر آن‬ ‫اس��ت برای دشمنش در نهایت احترام توضیح می‌دهد‪.‬‬ ‫اما این ادب در براب��ر بدطینتان تاریخ هیچ اثری به بار‬ ‫نمی‌آورد و کم کم لحظه وقوع نبرد مشهور فرا می‌رسد‪.‬‬ ‫حس��ین(ع) در این مرحله نی��ز مأموریت الهی خویش‬ ‫را اع�لام می کن��د‪ .‬روایت هایی رایج اس��ت که در اوج‬ ‫بی‌اعتباری و عدم س��نخیت‪ ،‬رأی به خش��ونت‌گرایی و‬ ‫جنگ‌طلبی حس��ین(ع) داده اس��ت‪ .‬این رأی بی بنیاد‬ ‫ماهیت نامه نگارش شده‬ ‫آنگاه سس��ت می ش��ود که از ّ‬ ‫توسط عمر سعد به ابن زیاد با خبر شویم‪.‬‬ ‫«از حس��ین پرس��یدیم چرا به‬ ‫اینج��ا آمدی؟ گف��ت مردم این‬ ‫ش��هر از م��ن دع��وت کردند تا‬ ‫نزد آن��ان بیایم حال اگر ش��ما‬ ‫نمیخواهی��د ب��ر می‌گ��ردم»‪5‬‬ ‫هر چ��ه از وجود حس��ین (ع)‬ ‫رحم��ت و مغف��رت م��ی بارد‪،‬‬ ‫هیچ تکانه ای در جان گناه‌آلود‬ ‫لش��کر روبرو نمی‌افت��د‪ .‬اندک‬ ‫اندک زمانه وقوع جنگ اس��ت‪.‬‬ ‫گوش��اگوش صدای چکاچک شمش��یر می‌آید‪ .‬حسین‬ ‫(ع) ب��از قصد راهنمایی کوفی��ان می کند‪ ،‬در بلندترین‬ ‫نقطه میدان جنگ می ایس��تد و تمام قد خود را به رخ‬ ‫دش��منان می نمایاند و با صدای رسا و آسمانی بار دیگر‬ ‫می‌گوید‪«:‬مردم شتاب مکنید‪ .‬س��خن مرا بشنوید‪ .‬من‬ ‫خیر ش��ما را می خواهم‪ .‬من می خواهم به شما بگویم‬ ‫که برای چه کاری به س��رزمین شما آمده ام‪ .‬اگر سخن‬ ‫مرا ش��نیدید و انصاف دادید و دیدید من درس��ت می‬ ‫گوی��م این جنگ که هر لحظه ممکن اس��ت درگیرد از‬ ‫میان برخواهد خواس��ت‪.‬اگر گمان م��ی کنید که دروغ‬ ‫م��ی گویم هنوز از اصحاب محمد چند تن زنده اند می‬ ‫توانید از آنها بپرس��ید‪ :‬جابر ابن عبداهلل انصاری یا انس‬

‫آينه در کربالست ‪7-‬‬

‫نگاهی به صبغه عقالنی عاشورا‬

‫اندیشگی یا شوریدگی‬

‫ابن مالک یا‪ 6»...‬ش��گفتا امام زمان در مقابل جمعی نا‬ ‫آگاه و نادان ایس��تاده و در نهایت شایس��تگی و صالبت‬ ‫و در منتهای درس��تکاری و س��خاوت با زبان عوامانه به‬ ‫گفتگویش��ان رفته اس��ت‪ .‬عجبا که وج��ودش همچون‬ ‫خورش��یدی متقن است و امامتش از روز روشن تر اما با‬ ‫زبان مردم با مردم س��خن می‌گوید‪ .‬امام راستین است‬ ‫اما برای صدق مدعای خود اش��اره به کهن س��االن هم‬ ‫عص��ر پیغمبر می کند‪ .‬برای اثبات امامت حس��ین چه‬ ‫مدعایی الزم اس��ت‪ .‬مگر نه این اس��ت ک��ه این انتهای‬ ‫ش��رف و بزرگواری اس��ت‪ .‬مگر این منتهای خردورزی‬ ‫و احترام به انس��ان نیست‪ .‬حس��ین (ع) تنها زمانی در‬ ‫مقابل لش��کر یزید می ایستد که همه حجت ها را تمام‬ ‫کرده اس��ت و صد البته استوارانه می ایستد‪ .‬هم هنگام‬ ‫با آن لحظاتی که س��خن در وجود دشمن اثر نمی کرد‪،‬‬ ‫ذره ای شک و پاک از هر گونه تردید‬ ‫حسین (ع) بدون ّ‬ ‫به جنگ ک��وردالن روزگار رف��ت و ماجرایی آفرید که‬ ‫مطلع قصیده ها شد‪ ،‬مقصد شوریدگان عرفا شد‪ ،‬مأمن‬ ‫مومنین حیران ش��د و مشهد پاک‌ترین شاهدان روزگار‬ ‫انسانیت باید‬ ‫عقالنیت و‬ ‫شد‪ .‬کربال باید زنده بماند چون‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫زنده بماند‪ .‬عاش��ورا باید تازه نگه داشته شود تا مردمان‬ ‫در یاد مردش��ان چش��می تر کنند و دلی ت��ازه‪ .‬آری‪...‬‬ ‫ش��وریدگی هم نیاز عاشورا اس��ت به شرط آنکه همواره‬ ‫در کنار اندیشگی و اعتقاد عقالنی باشد‪.‬‬

‫‪[ JJ‬عکس‪:‬محمد امین نوبهار]‬

‫پی نوشت ها ‪:‬‬

‫‪‬‬

‫‪-1‬حس��ین وارث آدم‪-‬دکتر عل��ی شریعتی‪-‬انتش��ارات قلم‪-‬‬ ‫صفحه ی ‪58‬‬ ‫‪-2‬حماسه حسینی‪ -‬استاد مرتضی مطهری‪-‬انتشارات صدرا‪-‬‬ ‫صفحه ی ‪188‬‬ ‫‪-3‬قیام حس��ین‪ -‬س��ید جعفر شهیدی‪-‬انتش��ارات دفتر نشر‬ ‫فرهنگ اسالمی‪-‬صفحه ی ‪153‬‬ ‫‪-4‬حماسه حسینی ‪-‬صفحه ی‪189‬‬ ‫‪-5‬قیام حسین‪-‬س��ید جعفر شهیدی‪-‬انتش��ارات دفتر نش��ر‬ ‫فرهنگ اسالمی‪-‬صفحه ی‪165‬‬ ‫‪-6‬همان‪-‬صفحه ی‪169‬‬


‫جامعه نو‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪6‬‬

‫آينه در کربالست ‪8-‬‬

‫مجالس زنانه محرم‬ ‫تحریری�ه زن�ان‪ -‬نرگس اس�دی‪ :‬س�ه ش�نبه ‪ 6 ،‬مح�رم ‪ ،‬بیت‬ ‫الزهرا(س) ‪ ،‬چند س�الی اس�ت که مراسم ش�هادت حضرت علی‬ ‫اصغر ( ع) در آنجا برگزار می ش�ود ‪ .‬س�النی کوچک پر از صدای‬ ‫گری�ه ی نوزادان و الالیی مادرها‪ .‬فرصت خوبی بود برای ش�روع‬ ‫مقال�ه ای در رابطه با محرم‪ ،‬هم ایام و هم بافت قدیمی ش�هر که‬ ‫عقاید و س�نت های گذش�ته ‪ ،‬نه چندان به رن�گ قبل‪ ،‬اما هنوز‬ ‫هست‪.‬‬ ‫این نوشته از گفته های مادرم و عمه صغری است! اوشته‌ی عمه جایش‬ ‫را به بخاری داده اما حضور گرم بزرگترها را با هیچ چیز نمی شود عوض‬ ‫ک��رد! نگران اینکه از کجا محرم گراش را ش��روع کنم نبودم!از حرفها و‬ ‫خاطراتشان یاد افکار خودم در بچگی می افتم‪.‬‬ ‫در کودک��ی وقتی گروه گروه زنها را می دیدم که از صبح اوایل محرم تا‬ ‫آخرین لحظه ی اواخر صفر در کوچه و خیابانها‪ ،‬تمام مجالس و حسینیه‬ ‫ها را زیر پا می گذاش��تند و با دس��ت پر برمی گشتند خانه‪ ،‬یاد پسرانی‬ ‫می افتادم که کارشان جمع کردن برنش در عروسی هاست! خدا را شکر‬ ‫که بزرگ شدم!‬ ‫مادرم داشت از نذری های مختلف مردم در ماه محرم می گفت‪:‬‬ ‫حلی��م‪ ،‬طعام‪ ،‬ن��ان مهوه و روغ��ن ام البنین( س) که الیش را س��بزی‬ ‫میگذاشتند و نخ سبزی به دور آن می پیچیدند‪ ،‬عقیده داشتند با بستن‬ ‫نخ سبز به دور دست‪ ،‬خدا حاجتشان را می دهد‪.‬‬ ‫ش��ربت شب و روز عاش��ورا‪ ،‬ریختن سکه و ش��یرینی به کتل( برنش) ‪،‬‬ ‫عب��ور دادن بچه ها از زیر علم ‪ ،‬خوابیدن در تابوت‪ ،‬گذراندن بچه های‬ ‫از ش��یر گرفته شده از زیر منبر و ! حرفهای مادرم به اینجا که می رسد‬ ‫ی��اد پدرش می افتد خاطره ی مش��ترک اکثر بزرگترها در محرم! روضه‬ ‫خوانی حاجی رحمانی!‬ ‫که س��الها قبل‪ ،‬پیش از آنکه بلندگویی باشد با صدای رسای خود روضه‬ ‫می‌خواندن��د‪.‬از مردم��ی می گوید که به خاطر بیم��اری‪ ،‬نازایی و دالیل‬ ‫مختلف تکه پارچه ای سفید( کفن) به ایشان می دادند و درخواست می‬ ‫کردند که هنگام روضه خوانی روز عاش��ورا آن را پاره کنند تا نذرش��ان‬ ‫برآورده شود!‬ ‫عمه صغری می‌گوید ‪ " :‬مردم ام وخته طینت ش��و پاک و صاف وا‪ ،‬زید‬ ‫حاجت هم شئگرت" !‬ ‫ت��ا چند س��ال قبل که م��ن همراه عمه ب��ه خانه همسایه‌هایش��ان می‬ ‫رفت��م می‌دیدم که نوار روضه پدربزرگم ( ح��اج علی اصغر رحمانی) را‬ ‫گذاشته‌اند!‬ ‫کس��انی که قصد داشتند در خانه هایشان مراسم عزاداری داشته باشند‬ ‫پارچه ها و پرده هایی(چادر) را به مسافران مکه‪ ،‬کربال‪ ،‬مشهد سفارش‬ ‫می‌دادن��د و خانه را برای آم��دن محرم آماده می کردند‪ .‬آخرین ش��ب‬ ‫مراس��م که می رسید یک تنگ آب می گذاشتند و شمعی روشن! برای‬ ‫گرفتن حاجتشان‪.‬‬ ‫مکان‌هایی که یادش��ان می آید قدیم تر ها روضه می خواندند و ش��اید‬ ‫هنوز هم‪:‬‬ ‫حس��ینیه حاجی فرامرز‪ ،‬حس��ینیه حاج علی رضا خان‪،‬مس��جد حوض‪،‬‬ ‫مسجد جمعه‪ ،‬مسجد کول حسن (کربالیی حسن) خانه ی قهرمان‌خان‪،‬‬ ‫حسینیه حاجی شاه جان‪ ،‬خانه ی حاج احمد حاج غالمرضا (پورکریمی)‪،‬‬ ‫خانه‌ی فاطمه بی‌بی عزیزخان‪ ،‬حسینیه برق روز‪ ،‬مسجد رئیس‪ ،‬حسینیه‬ ‫س��نگ‌آبی که عمه می گوید در آن سنگ شربت برای پذیرایی عزاداران‬ ‫درست می‌شد‪.‬‬ ‫مثل همیشه سر از بعضی اسمهای بی فامیل در نیاوردم! اما آنها همدیگر‬ ‫را بی فامیل راحت‌تر‬ ‫می‌شناسند‪ .‬ولی در‬ ‫سالهای اخیر طوری‬ ‫ش��ده ک��ه در ی��ک‬ ‫کوچه تمام خانه ها‬ ‫هم مراس��م داش��ته‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫می گویند کتل را از‬ ‫خان��ه ی حاج جعفر‬ ‫خ��ان م��ی بردن��د‬ ‫خان��ه ی قهرم��ان‬ ‫خ��ان‪ ،‬در آنج��ا‬ ‫روض��ه می‌خواندند‪،‬‬ ‫به ط��رف مئخره به‬ ‫راه می افتادند‪ ،‬دور‬ ‫پی��ر پنه��ان‪ ،‬و ب��از‬ ‫ناساگ‪ ،‬خانه‌ی حاج‬ ‫جعفرخان‪.‬‬ ‫دس��ته های س��ینه زنی هم به خانه ی حاج فرامرز‪ .‬و نوحه خوانانی که‬ ‫شاید هنوز هم هستند‪:‬‬ ‫عباس مشت عبداهلل( رحمتی) ‪ ،‬حاج عباس خوشاب‪ ،‬حاج عبدالرحمن‬ ‫رحمان زاده ‪ ،‬غالم عباس آهنعلی( راهپیما) عبدالمجید و ‪...‬‬ ‫امیدوارم فامیل آنها را درست آورده باشم‪.‬‬ ‫کم کم داش��ت س��اعت ‪ 7‬می ش��د‪ .‬عمه قرار بود برود خانه ی محمد‬ ‫حس��ن غالم حس��ین( بصیری) روضه‪ .‬کوچه مقابل در پشتی خانه ی‬ ‫امام!که قبلتر حاج ماندنی در آنجا روضه می خوانده‪.‬‬ ‫خانه ای کوچک اما مردمانی آنقدر مهربان که با دیدن مهمانان جدید‬ ‫خوشحال می شوند‪ .‬فکرش را نمی کردم که صاحب خانه یک سالگی‬ ‫من را یادش باش��د! و آنها بیش��تر تعجب می کردند که من را چه به‬ ‫پیرزنها!‬ ‫عم��ه می گف��ت ‪ ":‬یک رزی مز زن همس��ایه مو واپرس��ی که چدش‬ ‫روضه چه ش��خد ‪ ،‬جواب اشوادا همش از امامیا حرف شزت! چه بدنم‬ ‫چه شگت! "‬ ‫ولی فکر نکنم اوضاع تمام پیرزنها این طور باشد‪.‬‬ ‫برای اینکه یادگاری از مجلسش��ان داش��ته باشم چند عکس گرفتم با‬ ‫صورتهای پوشیده ی پیرزنها!‬ ‫این هم از سه شنبه‪ 6 ،‬محرم ‪.1386‬‬

‫عبدالحسین محمدی‪ :‬در يك‬ ‫روز س�رد دي ماه ‪86‬مصادف‬ ‫ب�ا ‪ 6‬محرم پ�اي صحبت گرم‬ ‫م�ردي نشس�تيم ك�ه در ماه‬ ‫محرم كس�ي در گراش نيست‬ ‫كه صداي دل‌نش�ين او رانش�نيده باشد و شوري‬ ‫در دلش نيفتاده باش�د‪ .‬در این مصاحبه مصطفی‬ ‫کارگر هم همراه ما بود‪.‬‬ ‫ با اين كه همه شما رامي شناسند ولي دوست دارم‬ ‫خوتان را خودتان معرفي كنيد؟‬ ‫ ب��ه نام خ��دا‪ ،‬احمدرضا ت��اج بخش هس��تم متولد‬‫‪1353‬درگراش محله ناس��اگ كوچه پاسگاه قديم كه‬ ‫هن��وز هم درآنج��ا اقامت دارم واز اهال��ي همان محله‬ ‫هستم‪.‬‬ ‫ نوحه خواني را از كجا ش��روع كردي��د تابه اين جا‬ ‫رسيديد؟‬ ‫از نوجواني در دستجات سينه زني سنتي گراش نوحه‬

‫آينه در کربالست ‪9-‬‬

‫در يازده ماه و بيست روز سال‬

‫حس مسلم دركوفه را دارم‬

‫سطحی قرار دارد ؟‬ ‫ مداحان گراش بهترين مداحان اس��تان هس��تند و‬‫دركش��ور ني��ز خيلي خ��وب مي‌توانند حضور داش��ته‬ ‫باش��ند ولي به ش��رط آن كه به آنها بها داده ش��ود و‬ ‫براي كارش��ان ارزش قائل باشيم‪ .‬مداحان بايد از طرف‬ ‫مردم و مس��ئوالن همراهي و حمايت ش��وند متاسفانه‬ ‫من خودم به عنوان يك مداح در ش��هر مدت يازده‌ماه‬ ‫و بيس��ت روز احس��اس مس��لم در كوفه رادارم و واقعاً‬ ‫مداح��ان در گراش مظلوم واقع ش��ده‌اند ‪ .‬در مدت ده‬ ‫روز اول ماه محرم‪ ،‬همه بچه‌هاي مداح را مي‌شناسند و‬

‫‪JJ‬سينه‌زنی شب عاشورا [عکس‪:‬مهدی وفایی‌فرد]‪ -‬محرم ‪1429‬‬

‫مي‌خواندم ولي سينه زني گراشي را كه به صورت دايره‬ ‫زده مي‌شود از سال ‪1372‬و با همكاري مرحوم حميد‬ ‫رايگان از مكان مجمع القران واقع در حسينه ولي‌عصر‬ ‫ش��روع كردي��م ش��ايد باورنكنيد ولي م��ن درروزهاي‬ ‫اول ب��ه مدت يك هفته با واكمن و حتي س��وار موتور‬ ‫كارهاي آق��اي كويتي پور را گ��وش مي‌كردم تا ملكه‬ ‫ذهنم شود‪.‬‬ ‫ آقاي تاج بخش بين موس��يقي و نوحه چه ارتباطي‬ ‫مي بينيد؟‬ ‫من از موس��يقي اطالعي ندارم ولي اگرنوحه‌اي كه مي‬ ‫خوانم داراي ريتيمي اس��ت ب��ه خاطر يك حس ذاتي‬ ‫است‬ ‫ ب��ه غي��ر ازنوحه خوان��ي كار فرهنگ��ي – مذهبي‬ ‫ديگري هم انجام مي دهيد ؟‬ ‫من ش��عرهایي كه در نوحه مي‌خوان��م در ابتدا تالش‬ ‫آقايان مصطفي خورش��يدي و مصطفي كارگر بود ولي‬ ‫در حال حاضر ش��عرهایي كه در نوحه‌ام اس��تفاده مي‬ ‫كنم از خودم است ‪.‬‬ ‫ پس شما شاعر هم هستيد؟‬ ‫بله بجز شعر نوحه هايم‪ ،‬شعرهایي به زبان گراشي نيز‬ ‫گفته ام كه خيلي دوستشان دارم ‪.‬‬ ‫ نوحه و مداحي در گراش نس��بت به كشور در چه‬

‫همیشه با مردم همراه است‬

‫ب��ه آن‌ها احترام مي‌گذارند كه اين احترام هم به خاطر‬ ‫هنر آنهاست ‪ .‬نوحه دوازده ستاره من چند مدت پيش‬ ‫خواندن��د وبه نام خود ثبت كردند ولي من نتوانس��تم‬ ‫كاري كنم چون مسئولين فرهنگي شهر جايي را براي‬ ‫حماي��ت از م��داح در نظر نگرفته ان��د مثال ما در خانه‬ ‫فرهن��گ جايي براي نوحه ب��ه عنوان يك هنر نداريم ‪.‬‬ ‫من گفتم مداحان گراش عالي هس��تند ولي به شرطي‬ ‫كه از طرف مردم همراهي شوند و مردم لطف خود رابه‬ ‫چند روز اول ماه محرم بسنده نكنند تا مداحان گراش‬ ‫بتوانند به پيشرفت در بيرون ازگراش هم فكر كنند‪.‬‬ ‫ حضور مداحان ط��راز اول در گراش چه تاثيري بر‬ ‫مداحي شهر گذاشته است ؟‬ ‫تاثير بسيار خوبي داشته است و باعث يادگيري مداحان‬ ‫جوان ش��هر شده است و حتي چند تن ازمداحان عزيز‬ ‫كالس مداحي داش��ته اند كه براي پيش��رفت مداحان‬ ‫خيلي مفيد بوده است ‪.‬‬ ‫ تا حاالچه آثاري را منتشر كرده ايد؟‬ ‫‪1379‬كاس��ت مدرسه عشق حس��يني ‪1380-‬كاست‬ ‫قنداق خوني ‪1383-‬كاس��ت پريشاني درايام فاطميه و‬ ‫كاست مس��افركوفه درايام محرم ‪1384-‬كاست تو چه‬ ‫كردي بادل من و مهمان رقيه امسال هم كاست يادگار‬ ‫مادرم ‪.‬‬ ‫ ضبط كاست ها چگونه است ؟‬

‫درابتدا باهم��كاري ‪50‬تا‪60‬تن ازبچه ها در حس��ينيه‬ ‫اعظم اين كاررا مي كرديم ولي درحال حاضر ازاستديو‬ ‫ضبط مسجد صاحب الزمان استفاده ميكنيم كه همين‬ ‫جا ازهمكاري خوب آقاي ابوالحس��ن حس��يني تشكر‬ ‫ميكنم ‪.‬‬ ‫ خودت��ان ازمداح��ي چ��ه كس��اني بيش��تر ل��ذت‬ ‫مي‌بريد؟‬ ‫آقاي حاج حسين فخري و آقاي كويتي پور‬ ‫ آق��اي تاج بخش ش��ما براي مداحي چند س��فربه‬ ‫خارج هم داشتيد مي شود از آن سفرها بگوييد؟‬ ‫بله‪ ،‬ب��راي مداحي درماه رمضان به دبي رفته ام وبراي‬ ‫مداح��ي ماه محرم ه��م به بحرين كه اتفاقا اس��تقبال‬ ‫خوبي ازس��ينه زني گراشي شد‪ .‬ش��عر قنداق خوني را‬ ‫در هواپيما س��رودم و بعد از رس��يدن به آنجا بالفاصله‬ ‫اجرا كردم كه خيلي مورد پسند آنها واقع شد و من را‬ ‫در آنجا به عنوان قنداق خوني مي‌شناس��ند‪ .‬در بحرين‬ ‫از «شهر واليت» هم خيلي استقبال كردند كه درمورد‬ ‫مقام معظم رهبري اس��ت‪ .‬در يكي ازش��ب‌ها مداحي‬ ‫گراشي بود به نام مهندس طالب كه لهجه عربي غليظ‬ ‫داش��ت گفت امشب به خاطر مس��ائلي نوحه واليت را‬ ‫نخ��وان و هركس جز م��ن گفت بخوان بخ��وان ‪ .‬من‬ ‫خيلي تعجب ك��ردم گفتم يعني چي هر وقت ديگران‬ ‫گفتند بخوان بخوان��م گفتن نه احمد هركس بجز من‬ ‫گفت بخ��وان بخوان من اصال نم��ي فهميدم مهندس‬ ‫طالب چه ميگويد از يك طرف ميگويد نخوانم و ازيك‬ ‫ط��رف ميگوييد هركس گفت بخوان بخوانم خالصه به‬ ‫كمك يكي از دوستان متوجه شدم منظورش اين است‬ ‫هركس بجزايشان گفت بخوانم نخوانم ‪.‬‬ ‫ آق��اي تاج بخش من خودم بلد نيس��تم به س��بك‬ ‫گراشي س��ينه بزنم ولي وقتي در مجلس مداحي شما‬ ‫هستم واقعا تحت تاثير قرار ميگيرم و فكر ميكنم همه‬ ‫كس��اني كه به مجلس ش��ما مي آيند همين حس مرا‬ ‫داشته باشند حاال چه س��ينه بزنند يا سينه نزنند اين‬ ‫حس ازكجا نشات مي گيرد؟‬ ‫ من خودم هم سينه بلند نيستم بزنم ( باخنده )‪....‬و‬‫اينكه مي گوييد تاثير گذار است لطف امام حسين (ع)‬

‫موسسه خیریه امام علی‌بن ابیطالب (ع)گراش‬ ‫با هدف دستگیری از ایتام و خانواده‌های نیازمند محلی‬ ‫شماره حساب صندوق قرض‌الحسنه خاتم االنبیا (ص)‬ ‫‪ 1730‬ویژه سادات‪1750/‬ویژه غیر سادات‬

‫‪[ JJ‬عکس‪:‬محمد امین نوبهار]‬

‫‪ JJ‬احمدرضا تاجبخش‬

‫اس��ت‪ .‬ولي اگر نوحه بر مداح تاثير نگذارد مداح نمي‬ ‫تواند تاثير ب��ر ديگران بگذارد مثال همين نوحه قنداق‬ ‫خوني كه خيلي تاثير گذاربود من درحالي حس كردم‬ ‫كه دخترم بيماربود و روي دس��تانم درحالي كه الاليي‬ ‫برايش ميگفتم ش��ديد گريه ميكرد من در آنجا بود كه‬ ‫حس كردم امام حس��ين (ع) با آن طفل شهيد بر روي‬ ‫دست چه كشيد‪....‬‬ ‫ بهترين نوحه كه خوانده‌ايد ؟‬ ‫هم��ه نوح��ه هايم را دوس��ت دارم ولي خ��وب دلم به‬ ‫عش��قت مبتال – قنداق خوني و حماس��ي ترين نوحه‬ ‫بنازمت به علمداري بود‪.‬‬ ‫ شده در مداحي هايتان گريه كنيد؟‬ ‫من خيلي آروم گريه مي‌كنم ولي روز عاشورا سال ‪85‬‬ ‫خيلي گريه كردم به واسطه بچه اي كه روي دستم بود‬ ‫و بعد از نوحه من گريه كرد خيلي گريه كردم ‪.‬‬ ‫ خيلي ممنون آقاي تاج بخش اگر حرفي يا صحبتي‬ ‫داريد بفرماييد ؟‬ ‫صحبت��ي ك��ه دارم فكر كن��م درد دل هم��ه مداحان‬ ‫مظلوم و واقعاً مظلوم گراش باش��د‪ .‬از مردم مي خواهم‬ ‫از مداحان بيشتر حمايت كنند هميشه همراه مداحان‬ ‫باش��ند و ازتم��ام خادمان اهل بيت (ع ) قدرشناس��ي‬ ‫داشته باشند‪ .‬ازدست اندركاران مراسم‌ها هم مي‌خواهم‬ ‫ك��ه مداحان گراش��ي را نگذارند ب��راي آخرين مرحله‬ ‫که اگر فالن مداح كش��وري نيام��د آقاي فالن و فالن‬ ‫هستند مابايد به خودمان احترام بگذاريم تا ديگران به‬ ‫ما احترام بگذارند چرا يكبار مداح و سخنران شهرمان‬ ‫را درمراس��م دعوت نكنيم و مانند مداحان وسخنرانان‬ ‫كش��وري با آنها رفتار نكنيم چرا هميش��ه م��ا آنها را‬ ‫دعوت كني��م يك بار هم آن‌ها م��ارا دعوت كنند اين‬ ‫كار س��ختي نيس��ت فقط حمايت مي‌خواهد ما امروز‬ ‫مي‌توانيم فرهنگ شيعه و شهر واليي خود را به راحتي‬ ‫اش��اعه بدهيم همانطور ك��ه دعا ندبه را توانس��تيم از‬ ‫گراش مستقيم پخش سراسري كنيم سينه‌زني گراشي‬ ‫را هم مي‌توانيم فقط حمايت مي‌خواهد‪ .‬نگاه كنيد به‬ ‫مجالس س��ينه زني گراش��ي همه جوان و ازهمه تيپ‬ ‫و قيافه‪ ،‬پس از اين گونه مجالس مذهبي بيش��تر بايد‬ ‫حمايت كرد ‪.‬كاست هاي مذهبي مداحان را در سراسر‬ ‫كشور منتش��ر كنيم متاسفانه كس��اني كه بايد تالش‬ ‫مداحان رابازتاب دهند يا نيس��تند يا نمي خواهند كه‬ ‫اين تالش را بازتاب دهند ‪ .‬همين اس��ت كه مي‌گوييم‬ ‫مداحان شهر مظلوم هستندو نمی‌توانند هيچ آينده اي‬ ‫را براي مداحي متصور شوند‪.‬‬


‫جامعه‌ نو‬

‫با آگهی‌های شما مستقل می‌ماند‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪7‬‬

‫گوشه چشمی‬ ‫به عکس‌های‬ ‫دانش‌آموزان‬ ‫دهه ‪ 40‬و ‪50‬‬ ‫تحریه نوجوان‪ -‬مجتبی منفرد‌‪ :‬روزپنج ش��نبه بود‪.‬‬ ‫مثل هرروز براي رفتن به مدرس��ه حاضرشدم‪.‬صبحانه‬ ‫خ��وردم وراه��ي مدرس��ه ش��دم‪.‬پس ازاتمام مراس��م‬ ‫صبحگاهي مديرمدرس��ه م��را صدا زدو ب��ه من گفت‪:‬‬ ‫(منفردكنار بايس��ت كه ب��ا تو كاردارم) پ��س ازرفتن‬ ‫تمام��ي دانش آموزان با من ش��روع به صحبت كرد‪ ،‬و‬ ‫گفت‪( :‬مي‌خواهم يكي ازاتاق هاي مدرس��ه را كه درآن‬ ‫پرونده‌ه��او مدارك مربوط به دانش‌آموزان دبيرس��تان‬ ‫اب��دي ك��ه دردهه‌ي ‪ 40‬ت��ا ‪ 50‬دراين آموزش��گاه به‬ ‫تحصيل اش��تغال داشتند بررس��ي ومرتب كنيم‪ ).‬پس‬ ‫ازچن��د دقيقه بحث وگفت وگو بامدير مدرس��ه عاليان‬ ‫باالخ��ره تصميم گرفتيم كه زنگ د ّوم به بررس��ي اتاق‬ ‫مذك��ور بپردازي��م‪ .‬زنگ د ّوم فرارس��يد‪ .‬م��ن در كنار‬ ‫دفترمدرسه ايس��تادم و هم زمان با آمدن آقاي حسن‬ ‫نژاد هر دو به راه افتاديم‪.‬‬ ‫به هنگام گشودن در خاطرات گذشتگان در دل مازنده‬ ‫حدي گرد و خاك برروي پرونده‌ها جا خوش كرده بود كه ما رابه سرفه كردن وا مي‌داشت‪ .‬شايد باور اين مسئله برايتان سخت باشد ولي اولين‬ ‫شد‪ ،‬وبه ّ‬ ‫تعجب از خودم پرسيدم كه آيا ايشان با مديرمان نسبتي دارد و سرانجام آقاي‬ ‫با‬ ‫من‬ ‫بود‪.‬‬ ‫نژاد‬ ‫حسن‬ ‫حسن‬ ‫حاج‬ ‫نام‬ ‫به‬ ‫فردي‬ ‫مدارك‬ ‫شد‬ ‫باز‬ ‫پوشه‌اي كه‬ ‫ّ‬ ‫حس��ن نژاد لب به س��خن گشود وگفت‪( :‬اين عكس پدر من اس��ت كه زماني نوجوان بوده و در اين دبيرستان درس مي‌خوانده است‪ ).‬هنگام مشاهده‌ي‬ ‫كارنامه‌ي ايشان پي بردم كه پدر مدير‪ ،‬دانش آموزي كوشا در امر تحصيل بوده‪ ،‬واكنون در امارات مسئول شركتي به نام ((ساحل)) مي‌باشند‪.‬‬ ‫از ديگ��ر دانش‌آموزان ديروز و باتجربه‌ها وكهن س��االن امروز كه در سراس��ر ايران و ديگر نقاط دنيا براي گذران ام��ور زندگي به كار و فعاليت اقتصادي‬ ‫مش��غول هس��تند مي‌توان به اسداهلل بخشي (اس��دكيخا) كه در امارات شركت دارد‪ ،‬هم چنين خليل كشتكاران كه در بحرين زندگي مي‌كند ‪ ،‬غالمرضا‬ ‫محمد نژاد كه در خيابان مرش��ددبي فروش��گاه موا ّد غذايي دارد اشاره كرد‪ .‬در ادامه به اسامي و عكس‌هاي مختلفي برخورديم كه بيشتر آنان در نظرمن‬ ‫ّ‬ ‫ناآشنا ولي برای مدير مدرسه آشنا بودند‪.‬‬ ‫محمد مقتدري پدر دبير رياضي بود كه ما را بيشتر پرونده‌هاترغيب‬ ‫يكي ديگر از پيش آمدهاي عجيب كه در آن روز به وقوع پيوست‪ ،‬بررسي پرونده آقاي ّ‬ ‫مي كرد‪ .‬من چون مدتي قبل ايش��ان راديده بودم‪ ،‬درذهنم چهره ي بش��اش نوجواني ايشان را باموي نسبتا سپيدكنوني مقايسه كردم‪ ،‬و به خودم گفتم‬ ‫كه انس��ان چه زود پيرمي‌ش��ود‪ .‬زينل احمدي فرزند باني مدرسه ي ابتدايي احمدي كه اكنون در شيراز سكني گزيده نيز از اين قبيل دانش‌آموزان بوده‬ ‫است ‪.‬ازميان آن همه نام ونشان همگي گراش را ترك نكرده و برخي نيز درگراش مانده‌اند‪،‬كه ازآن ميان مي‌توان به احمد پاكروان كه مسئول رستوران‬ ‫‪ 4‬فصل را برعهده دارد‪ ،‬اشاره كرد‪ .‬عكس‌هايي را که مشاهده مي كنيد مربوط به دهه ي ‪40‬تا‪ 50‬است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫مح ّمد جواد حسن نژاد‪ :‬حاج نعمت غیاثی‪،‬‬ ‫گفتگو با حاج نعمت غیاثی‬ ‫در س�ال ‪ 1314‬در گراش متولد شده است‪.‬‬ ‫او فرزند حس�ین فرزند امیدعلی است و به‬ ‫دلیل روحیه‌ی با نش�اطی که دارد‪ ،‬با پیر و‬ ‫کودک و جوان رفتاری مهربانانه دارد‪ .‬او به‬ ‫س�بک هندوس�تانی‌ها ‪ ،‬به جای تشکر‪ ،‬از‬ ‫کلمه ی «مهربانی» اس�تفاده می کند‪ .‬با او‬ ‫در مغ�ازه اش در ابتدای بلوار معلم صحبت‬ ‫رفته‌ام و چون به مراسم مذهبی عالقه‌مند بودم‪،‬‬ ‫کرده‌ایم‪.‬‬ ‫ من هم مثل خیلی از گراشی ها وسوسه شدم همواره در خدمت اه��ل دیانت بوده‌ام‪ .‬مث ً‬‫ال اگر‬ ‫و باالخ��ره در س��ال ‪ 1339‬به کوی��ت رفتم‪ .‬در از عتب��ات عالیات و زیارت امام رضا(ع) می آمد‪،‬‬ ‫کویت که کار می کردم گفتم‪ :‬یا هزار یا مزار‪ .‬آن برایش چاووشی می کردم‪.‬‬ ‫زمان ه��زار تومان خیلی زیاد بود‪ ،‬اما من تالش ‪ -‬در عروس��ی ها هم زیاد شرکت کرده‌ام‪ .‬برای‬ ‫کردم و ط��ی یازده ماه‪ ،‬مبلغ ‪ 2500‬تومان پس مراس��م ازدواج جوانان این ش��هر چاووشی می‬ ‫ان��داز کردم‪ .‬ب��ه گراش که آم��دم در کنار خانه کردم و می گفتم‪:‬‬ ‫ال در کوچه ی فروش��گاه حاجی غالم برگشا کام زبان تا که تو داری حرکات‬ ‫ام ک��ه قب ً‬ ‫فرق سر تا به کف پای محمد صلوات‬ ‫مسلمانی بود‪ ،‬فروشگاه خرازی تأسیس کردم‪.‬‬ ‫ آن س��ال ها ‪ ،‬اجناس خ��ود را از الر تهیه می بارالها نشود الل به هنگام ممات‬‫ نام این فروشگاه را در دهه ی شصت و پس از‬‫کردم‪ .‬با مرحوم س��ید محمد خلیلی به بازار الر هر زبانی که فرستد به محمد صلوات‪...‬‬ ‫آزادسازی خرمشهر گذاشتم فتح‌المبین‪.‬‬ ‫می رفتیم و چون جاده خراب بود‪ ،‬یک س��اعت ‪ -‬در مراسم عروسی ‪ ،‬از قدیم االیام از من دعوت ‪ -‬االن پس��رم حسینعلی که مداح اهل بیت هم‬ ‫و چه��ل و پنج دقیقه طول می‌کش��ید‪ .‬یخدان‪ ،‬می ش��د که به مردم کباب بدهم‪ .‬چون همه را هست‪ ،‬آن را به فروشگاه زیتون تغییر داده است‪.‬‬ ‫ک��وزه‪ ،‬قلی��ان‪ ،‬انگور‪ ،‬س��یب زمین��ی‪ ،‬پارچه و می شناختم و شهر هم خیلی کوچک بود‪ .‬با یک به هر حال نسل جوان است و چاره‌ای نیست‪.‬‬ ‫چیزه��ای دیگ��ر می‌خریدیم و بر می‌گش��تیم‪« .‬اسی» به همه کباب می رسید‪ .‬گاهی هم بچه ‪ -‬گراش در حال حاضر خیلی خوب و یکدست‬ ‫کرایه‌ی ماشین رفت و برگشت برای هر نفر یک ها شیطنت می کردند و جای خود را از این اتاق است؛ یعنی ش��ده است مثل بسته بندی؛ یعنی‬ ‫تومان بود‪.‬‬ ‫ب��ه آن اتاق عوض می کردند تا دو س��یخ کباب پراکنده نیست و همه در یک خط هستند‪.‬‬ ‫ من خیلی زحمت کشیده‌ام و به علمای گراش دریافت کنند‪ ،‬اما من هم گاهی کف دستهایشان نزدیکی های غروب اس��ت و ح��اج نعمت برای‬‫عالقه‌مند بودم‪ ،‬برای آقا سید محمود معصومی را ب��و می‌کردم تا صحت کارش��ان را ثابت کنم‪ .‬ادای فریضه و باز کردن روزه به س��مت مسجد‬ ‫و آقای حاج ش��یخ علی اصغر رحمانی پیش��کار ب��ه هر حال بعضی هم ناراحت می‌ش��دند و می صاح��ب الزمان(ع��ج) راه می افت��د‪ .‬عصازنان و‬ ‫ب��ودم و در خدمت این دو عالم ب��وده ام‪ ،‬حتی گفتند ‪ .‬حاجی نعمت به ما کباب ندادی‪ .‬من به آهسته‪ .‬با چهره ای خندان و مهربان‪...‬‬ ‫با آقا محمود به عنوان پیش��کار تا کرمانشاه هم خدمت گزاری عالقه داشتم‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫من در کویت گفتم‪:‬‬

‫یا هزار یا مزار‬

‫بچه‌های مجمع‌القرآن‪ ،‬باغ رضوان را می‌سازند‬

‫مه��دی عالمی‪ :‬محمد علی س��توده یکی از معروفترین ق��راء و حافظان‬ ‫منطقه اس��ت ک��ه در مجمع القرآن گراش به همراه دیگر دوس��تانش در‬ ‫مس��یر قرآن و فرهنگ قرآنی تالش می کند‪ .‬او قرآن را به سبک شحات‬ ‫تالوت می کند‪ .‬زمانی که پس��ر ش��حات محمد انور یعن��ی همان قاری‬ ‫معروف مصری در گراش برای قرائت آمده بود‪ ،‬او به س��بک شحات پدر‪،‬‬ ‫قرائت زیبا و ماندگاری کرد که همه ی ما را سرمست و حیرتزده کرد‪.‬‬ ‫او دوس��تانش را هم جهت قرائت و حفظ قرآن و مداحی اهل بیت (ع) و‬ ‫دیگر کارهای فرهنگی ترغیب و تش��ویق می کند‪ .‬عالوه بر فعالیت های‬ ‫قرآن��ی‪ ،‬در ورزش هایی مانن��د کوهنوردی و "دارتیپ��ا" هم حرفی برای‬

‫گفت��ن دارد‪ .‬عصرهای‬ ‫جمع��ه حدود س��ی ‪-‬‬ ‫چهل نفر از دوس��تان قرانی اش را در زمین مجمع القرآن دور هم جمع‬ ‫می کند و عالوه بر آبیاری درختان و نهال های کاشته شده‪ ،‬ورزش جالب‬ ‫و اصیل "دارتیپا" را با جذابیت زیادی احیا می‌کند‪.‬‬ ‫حدود پنج س��ال پیش مس��وولین مجمع القرآن جهت برگزاری اردوها و‬ ‫برنامه‌های ورزشی و فرهنگی فرزندان قرآنی ما‪ ،‬قطعه زمینی به مساحت‬ ‫تقریبی ‪ 2‬هکتار را از منابع طبیعی به صورت واگذاری درخواست کردند‬ ‫که با موافقت مس��وولین ذیربط‪ ،‬این قطعه زمین در اختیار مجمع القرآن‬ ‫قرار گرفت‪ .‬آن زمین را اعضای مجمع القرآن با بیل و کلنگ و با همکاری‬ ‫خودش��ان و بعض��ی از خیرین آب��اد کردند که هم اکن��ون تعدادی اصله‬ ‫درخ��ت و یک اتاق و یک آب انبار دارد و برای برای برنامه های فرهنگی‬ ‫و ورزش��ی مورد اس��تفاده قرار می گیرد‪ .‬برای تکمیل این پروژه که "باغ‬ ‫رضوان" نام گرفته‪ ،‬مسوولین مجمع القرآن پیگیری ها و نامه نگاری های‬ ‫زی��ادی را برای جذب بودجه و اعتبارات دولت��ی انجام دادند که هنوز از‬ ‫طرف مس��وولین ذیربط کاری انجام نگرفته است‪ .‬هزینه های صرف شده‬ ‫برای دیوار کشی و آب انبار و تنها اتاق موجود‪ ،‬توسط خیرین تامین شده‬ ‫اس��ت‪ .‬طرح های زیادی در این قطعه زمین در نظر گرفته ش��ده که در‬ ‫صورت اجرای آنها می تواند بستر مناسبی برای جذب جوانان و نوجوانان‬ ‫ما به محیط قرآنی باشد‪.‬‬

‫‪147‬‬

‫این شماره را همیشه به یاد داشته باشید‬

‫هالل احمر گراش‪ -‬ندای امداد‬

‫همشهری گرامی‬ ‫ریختن آب و فاضالب در کوچه جرم است‪.‬‬ ‫برای سالمت خود و همسایگان و زیبایی شهرمان از‬ ‫این کار خودداری کنید‪.‬‬ ‫شورای اسالمی شهر گراش‬


‫یادگار نو‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪8‬‬

‫‪28‬سال پس از خاطره انقالب‪1-‬‬

‫یک اعالمـیه انقالبـی‬

‫تحریریه زنان‪ -‬فاطمه درویشی‪ :‬یکی از مهمترین خاطرات‬ ‫روزنامه‌های انقالب‪ ،‬اعالمیه‌هایی بود که نوشته‪ ،‬توزیع و تکثیر‬ ‫می‌شد‪ .‬درباره این اعالمیه‌ها زیاد در فیلم‌ها دیده‌ایم‪ .‬اما شاید‬ ‫برای شما جالب باشد پس از سی‌سال متن یک اعالمیه را‬ ‫بخوانید‪ .‬البته بسیاری از جمله برخی از همشهریان ما در پخش‬ ‫این اعالمیه‌ها دست داشتند که خود آن‌ها بهتر می‌توانند درباره‬ ‫چگونگی پخش اعالمیه بنویسید‪.‬‬ ‫این اعالمیه که پس از سال‌ها هنوز الی کتاب نهج‌الفصاحه مانده‬ ‫بود اعالمیه برادر شوهرم غالمرضا خواجه‌پور از «نوردانش»‬ ‫برای ما آورد‪ .‬او از جوانان پرشور آن روزگار بود که دوستان‬ ‫انقالبی‌اش او را به شوخی «آیت‌اله» صدا می‌کردند‪ .‬اعالمیه‬ ‫مربوط به ‪ 9‬شوال ‪ 1398‬هجری قمری یعنی شهریورماه ‪1357‬‬ ‫است‪ .‬پس از وقایع ‪ 17‬شهریور که خشم مردم برانگیخته شده‬ ‫بود این اعالمیه صادر شده است هرچند پای اعالمیه نام روح اهلل‬ ‫الموسوی الخمینی نوشته شده است‪ .‬اما لحن نوشتار و کلمات‬ ‫چندان به سخنان امام خمینی(ره) نزدیک نیست‪ .‬بعد از سال‌ها‬ ‫بد نیست مروری بر یک اعالمیه انقالبی داشته باشیم‪.‬‬

‫‪ 9‬شهر شوال ‪98‬‬ ‫بسم اهلل الرحمن الرحيم‬ ‫هموطنان محترم و مظلوم‪ ،‬اکنون که يک هفته از کشتار فجيع گروه‬ ‫اول مقتولين مظلوم ما مي‌گذرد‪ ،‬اکنون که يک هفته تمام است ملت‬ ‫معظم ايران در زير چکمه دژخيمان و رگبار مسلسل و توپ دست و‬ ‫پا مي‌زند‪ ،‬اکنون که شاه دست از آستين فضاي باز سياسي درآورده و‬ ‫به درو کردن نهال جوان رشيد و شجاع ما پرداخته است‪ ،‬اکنون که‬ ‫نفس‌هاي آخر حکومت فاشيستي نفس‌هاي ملت را در سينه خفه کرده‪،‬‬ ‫اکنون که گورستان‌ها از قبور شريف فرزندان اسالم و قرآن پر گرديده‪،‬‬ ‫اکنون که دژخيمان شاه به عربده و پايکوبي بر مرگ عزيزان ما به شادي‬ ‫نشسته‌اند‪ ،‬اکنون که شاه مي‌خواهد ايران را به ويرانه و قبرستان مبدل‬ ‫عمال از خدا بي‌خبر شاه در مجلس دور هم جمع شده‬ ‫کند‪ ،‬اکنون که ّ‬ ‫و با خيمه‌شب بازي‌هاي مبتذل و رسوا کننده مي‌خواهند مجرم اصلي‬ ‫را تبرئه و گناه بزرگ و جنايت عظيم را به ديگران که آلت فعلي بيش‬ ‫مقرب الخاقان قرار دهند‪ ،‬اکنون که‬ ‫نيستند نسبت دهند و خود را ّ‬ ‫تمام جنايتکاران خارج و داخل پشتيباني از شاه مي‌کنند‪ ،‬اکنون که‬ ‫از چهره‌هاي شرير مدعي آزادي‌خواهي و طرفداري از حقوق بشر پرده‬ ‫برداشته شده‪ ،‬ملت مظلوم و بزرگ ايران بايد اعتصاب نموده به عزا‬ ‫بنشينند و رسماً روز پنج‌شنبه ‪ 11‬شهر ش ّوال را روز عزا قرار دهند‪.‬‬ ‫ما به دنبال فداکاري‌ها و عزاي سراسري منتظر شادي‌ها هستيم و شاهد‬ ‫استقالل و آزادي به خواست خدا خواهيم بود و با پايمردي خود دشمن‬ ‫را چنان از ميدان بيرون کرده که مجبور به برقراري حکومت نظامي در‬ ‫اکثر شهرستان‌ها و تهران پايگاه شيرزنان و شيرمردان شده و خود را‬ ‫در جوامع بشري رسوا و خدعه‌هاي خود را با دست جنايتکار خود نقش‬ ‫بر آب کرد‪.‬‬ ‫عزيزان من‪ ،‬مطمئن باشيد که هميشه در پيشگاه خداي تعالي روسفيد‬ ‫خواهيد بود‪ ،‬قيام شما در مقابل ديکتاتور عصر که تمام شعائر ملي‬ ‫و مذهبي را زير پا گذاشته چون قيام اميرالمومنين در مقابل معاويه‬ ‫مي‌باشد که هيچ عملي از اعمال اين ديکتاتور را مرتکب نشده بود‪.‬‬ ‫تشبث‬ ‫علي (ع) در مقابل ستمکاري که بنام امامت جمعه و جماعت و ّ‬ ‫به اسالم خون مظلوم‌ها را ريخت و چندين هزار فداعي داد که عمار‬ ‫ياسر يکي از آنها بود شما هم در مقابل ديکتاتور عصر که با اسم اسالم‬ ‫تشبث به اسالم خون ملت را مي‌مکد در صورتي که تعداد کشتگان‬ ‫و ّ‬ ‫ما به تعداد کشتگان صفين نرسيده غم به خود راه ندهيد و گوش به‬ ‫حرف اشخاصي که از اسالم اطالعي ندارند ندهيد و راه حقّ و اولياء او‬ ‫را برويد گول خيمه‌شب بازي‌هاي دولت و وکالي‌شان را نخوريد که باز‬ ‫با حرف‌هاي فريبنده مي‌خواهند شاه را که در شرف مرگ است نجات‬ ‫دهند‪ .‬دنيا شاه را محکوم کرده و به پشتيباني شما برخواسته‪ ،‬گرچه‬ ‫مشتي جنايتکار که مي‌خواهند ثروت و مخازن ملت را ببرند و شرف‬ ‫ملت را زير پا گذارند به او اميد مي‌دهند‪ ،‬ولي هيچ قدرتي در مقابل‬ ‫قدرت اليزال ملت نمي‌تواند پابرجا باشد‪ .‬خداوند تعالي وعده‌ي نصرت‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫والسالم و رحمه‌اله و برکاته‬ ‫روح‌اهلل الموسوي الخميني‬

‫سرکار خانم غالمی‬ ‫تسلیت ما را در اندوه از‬ ‫دست دادن پدر بزرگوار‬ ‫خود پذیرا باشید‪.‬‬

‫همکاران شما در هرمز کامپیوتر‬

‫محمدرض�ا ای�زدی‪:‬‬ ‫به انقالب اسلامی از‬ ‫جنبه‌ه�ای گوناگونی‬ ‫می‌ت�وان ن�گاه کرد‪.‬‬ ‫در ای�ن نوش�ته‬ ‫ابتدا نگاه�ی خواهیم داش�ت به نقش‬ ‫روحانیت در آگاه‌س�ازی مردم گراش و‬ ‫بعد وقایع محرم ‪ 1398‬برابر با روزهای‬ ‫آذرماه س�ال ‪ 1357‬را م�رور می‌کنیم‪.‬‬ ‫انقلاب ناگفتنی‌های بس�یاری دارد که‬ ‫اگر نوشته نشود از خاطره جمعی مردم‬ ‫پاک خواهد ش�د و به فراموشی سپرده‬ ‫می‌شود‪.‬‬

‫نقش روحانیت‬

‫نق��ش روحانیت در آگاه س��ازی م��ردم بر‬ ‫می‌گردد به س��ال‌های ‪ 55 – 54‬که همراه‬ ‫بود با تش��کیل کالس آموزش قرآن و اصول‬ ‫عقاید ‪ ،‬توس��ط مبلغی اعزامی از دارالتبلیغ‬ ‫اسالمی قم‪ .‬از جمله مهمترین این مبلغین‬ ‫می‌توان از حجت االسالم سید محمود علوی‬ ‫نام ب��رد که برای دانش آموزان در مس��جد‬ ‫علی ابن اب��ی طالب کالس قرآن تش��کیل‬ ‫داده بودیم و ایش��ان مدرس بودند ‪ .‬شرکت‬ ‫کنندگان در این کالس همان دانش‌آموزانی‬ ‫بودند که در دوره دبیرس��تان در س��ال ‪57‬‬ ‫در خ��ط مقدم راهپیمایی و تظاهرات بودند‬ ‫و جرقه راهپیمایی توس��ط آنها از دبیرستان‬ ‫حاجی‌پور زده شد ‪ .‬تعدادی از همان دانش‬ ‫آموزان امروز فرهنگی هستند و بیشتر آنان‬ ‫در جری��ان ‪ 8‬س��ال دفاع مق��دس نیز جزء‬ ‫نیروهای رزمنده به شمار می‌رفتند ‪.‬‬ ‫در م��اه رمض��ان نیز س��ید محم��ود علوی‬ ‫س��خنرانی داشت‪ .‬او ش��بها در مسجد امام‬ ‫رضا (ع) سخنرانی می‌کرد‪ .‬تشکیل کتابخانه‬ ‫مسجد امام حس��ن عسکری (ع) و نوارخانه‬ ‫نقش موثری در آگاه س��ازی مردم و جوانان‬ ‫داشت‪ .‬مس��ولیت کتابخانه به عهده من بود‬ ‫و مدتی هم آقای قاس��م ایزدیان آن را اداره‬

‫تنها رسانه مکتوب گراش‬ ‫‪28‬سال پس از خاطره انقالب‪ 2-‬های گذشته تفاوت فراوانی داشت‬ ‫‪ .‬بچه‌ها تصمیم گرفتند که شب‌ها‬ ‫با ترتیب دادن دسته‌های سینه‌زنی‬ ‫‪ ،‬اهداف مقدس و پاک خودشان که‬ ‫از پیروی رهبری امام خمینی (ره)‬ ‫سرچش��مه می‌گرفت را به صورت‬ ‫داشتند ‪.‬‬ ‫گروه های انقالبی در گراش زیر نظر حجت عزاداری به مردم نشان دهند ‪.‬‬ ‫االس�لام س��ید عب��اس معصوم��ی فعالیت از اول مح��رم ت��ا ش��ب هفتم ع��زاداری و‬ ‫می‌کردند ‪ .‬انش��اءاهلل در شماره های بعدی س��ینه‌زنی ب��ه ص��ورت راه‌پیمای��ی انجام‬ ‫درباره گروه مجاهدین گراش که متشکل از می‌گرفت ‪ .‬راه پیمایی از جلو مدرسه علمیه‬ ‫جوانان و تحصیل کرده‌ها و انقالبیون بودند ش��روع ‪ ،‬و تا حس��ینیه برق روز که مراسم‬ ‫و دارای اس��اس نامه رس��می نیز بودند که روضه‌خوانی برقرار بود خاتمه می یافت ‪.‬‬ ‫در مدرسه علمیه چهارده معصوم (ع) پایگاه از نوحه و شعارهای این چند شب این قطعه‬ ‫داشتند و زیر نظر حجت السالم سید عباس به یاد ماندنی است‪:‬‬ ‫ زیر بار ستم نمی کنیم زندگی‬‫معصومی بود صحبت خواهیم کرد‪.‬‬ ‫جان فدا می کنیم در ره آزادگی‬

‫زیر بار ستم نمی‌کنم زندگی‬ ‫می کردند ‪.‬‬ ‫از روحانیون دیگری که در آگاه سازی مردم‬ ‫فعالیت داش��تند ‪ ،‬حجت االسالم علی اکبر‬ ‫مکارم (رضوانی) بود‪ .‬ایشان در ماه محرم و‬ ‫صفر در منازل که مراس��م عزاداری برپا می‬ ‫کردند منبر می رفتند‪ ،‬در تابستان سال ‪56‬‬ ‫نیز حجت االسالم علی فاضل همدانی نیز به‬ ‫گراش آمدند و ایش��ان سخت مخالف برنامه‬ ‫های تلویزیون زمان طاغوت بود‪ ،‬و به ویژه از‬ ‫برنامه های زننده آن به شدت انتقاد می‌کرد‪،‬‬ ‫با وجودی که برنامه تلویزیون در کل گراش‬ ‫پوش��ش نداشت سخنان او با استقبال مردم‬ ‫همراه شد‪ .‬ایشان نیز کتابخانه انصارالمهدی‬ ‫(ع) مس��جد جام��ع را تش��کیل دادن��د ‪،‬‬ ‫مس��ولیت کتابخان��ه به عهده م��ن و آقای‬ ‫غالمحس��ین درویشی بود‪ ،‬روزهای جمعه و‬ ‫تعطیل می رفتیم مس��جد جامع و کتاب به‬ ‫رسم امانت در اختیار مراجعه کنندگان قرار‬ ‫می دادیم این دو روحانی در منزل کربالیی‬ ‫علی افشار سکونت داشتند‪ .‬آقای رضوانی از‬ ‫طرف پاسگاه گراش سخت تحت نظر بودند‬ ‫و چن��د بار او را دس��تگیر کردن��د‪ .‬به آقای‬ ‫کربالیی علی افش��ار نیز اخطار کرده بودند‬ ‫که روحانیون در منزل خود جا ندهد‪ .‬آقای‬ ‫رضوان��ی هنگام مراجعت به قم به کهک قم‬ ‫تبعی��د نمودند ‪ .‬من البته به دیدن ایش��ان‬ ‫رفتم‪.‬‬ ‫حجت االس�لام معصوم��ی و مرحوم حجت‬ ‫االس�لام رحمانی از روحانیون س��اکن شهر‬ ‫گراش بودند که همواره با روحانیون اعزامی‬ ‫از قم نهایت همکاری داش��تند‪ .‬آنان نیز در‬ ‫پبش برد نهضت مقدس اس�لامی و آگاهی‬ ‫دادن ب��ه م��ردم در گ��راش نق��ش موثری‬

‫محمد خواجه‌پور‪ :‬محمدرضا وفایی‌فرد را به عنوان‬ ‫خبرنگار صدا و سیما زیاد دیده‌ام‪ .‬در هر مراسمی‬ ‫باید حضور داش�ته باش�د‪ .‬اما س�ابقه او به خیلی‬ ‫پیش‌ت�ر بر می‌گ�ردد‪ .‬او عکاس انقالب در ش�هر‬ ‫گراش بوده و کار خبری‌اش را به طور غیر رس�می‬ ‫از روزگار دبیرس�تان ش�روع ک�رد‪ .‬بعد در جنگ‬ ‫عکس گرفته است و البته ازدواج کرده است‪.‬‬ ‫در یک ش�ب سرد پاییزی در حضور برادرزاده‌اش‬ ‫که از ابتدا تا انتها گوش می‌کرد به گفتگو نشستیم‪.‬‬ ‫هنوز از روزهای انقالب ناگفته‌های بسیاری مانده‬ ‫ولی این فرصت اندک شبانه هم غنیمتی بود‪.‬‬ ‫ شروع قضایا انقالب در گراش کی بود؟‬ ‫اواخر سال ‪ 56‬و ایام عید نوروز سال ‪ 57‬بود که عده‌ای‬ ‫جوانان انقالبی از مدرسه علمیه با پای پیاده و به شکل‬ ‫راهپیمایی عازم منزل ش��یخ علی‌اصغر رحمانی شدند‪.‬‬ ‫در آنج��ا به ج��ای تبریک عید برای چهلمین ش��هدای‬ ‫تبریز فاتحه خوانده ش��د‪ .‬خانه ش��یخ رحمانی آن زمان‬ ‫در خیابان بس��یج کنونی بود‪ ،‬این حرکت پچ‌پچ‌هایی را‬ ‫بین مردم به وجود آورد که نخستین زمزمه‌های انقالب‬ ‫بود‪.‬‬ ‫ ادامه حرکت انقالب چطور بود؟‬ ‫در س��ال ‪ 57‬اعالمیه‌هایی که توسط انقالبیون از شیراز‬ ‫به گراش آورده می‌ش��د به صورت ش��ب‌نامه در منازل‬ ‫مردم انداخته می‌شد‪.‬‬ ‫ چه کسانی این اعالمیه‌ها را به گراش می‌آوردند؟‬ ‫تا جایی که یادم است‪ .‬امیرحمزه مهرابی‪ ،‬کریم سعادت‪،‬‬ ‫محمود حسنی‪ ،‬محمود نوروزی‪ ،‬محمود غفاری‪ ،‬طالب‬ ‫خلیلی‪ ،‬محمدحسن و حمید حسن‌زاده‪ ،‬محمود مقدسی‬ ‫و محمد فقیر آش��نا بودم‪ .‬از خانم‌ها هم خانم س��راج و‬ ‫فاطمه سراجی حضور داشتند‪ .‬این اعالمیه‌ها در منزل‬ ‫حاج حیدر فرزانه معروف به حاج دیدار مخفی می‌ش��د‬ ‫و از زیرزمی��ن خانه حمید حس��ن‌زاده آغاز حرکت بود‬ ‫و ش��ب‌ها توس��ط جوانان در منازل انتخاب شده توزیع‬

‫‪JJ‬حضور مردم و روحانیت در راهپیمایی‌های انقالب اسالمی [عکس‪:‬محمدرضا وفایی‌فرد]‬

‫محرم ‪ 1398‬در گراش‬

‫*‬

‫با فرا رس��یدن ماه محرم م��اه خون و قیام‬ ‫ماه پی��روزی خون بر شمش��یر‪ ،‬باید از این‬ ‫م��اه و قیام امام حس��ین (ع) و واقعه کربال‬ ‫در جه��ت آگاه��ی اقش��ار مختل��ف مردم‬ ‫اس��تفاده می‌شد‪ .‬محرم س��ال ‪ 57‬با محرم‬ ‫‪‬‬

‫استوار پارسا‪ ،‬براي تحقير‬

‫بمیرم ای اهلل (‪/)2‬برای روح اهلل(‪)2‬‬ ‫ اسالم دین جنبش و جهاد است‬‫برنامه کوبنده فساد است‬ ‫خون مردان پاک‬ ‫جوشد از زیر خاک‬ ‫حقیقت این است‬

‫این اصل دین است‬ ‫از شب هشتم محرم بچه ها و جوانان پرشور‬ ‫و شوق تصمیم گرفتند که دسته سینه زنی‬ ‫س��نتی تش��کیل دهند ‪ ،‬لذا دستگاه صوتی‬ ‫مدرس��ه هرمزی که مس��ولیت آن به عهده‬ ‫اینجانب ب��ود ‪ ،‬در اختیار هیأت قرار دادم ‪،‬‬ ‫و از شب هش��ت محرم دسته سینه زنی به‬ ‫صورت نوحه س��رایی از جلو مدرسه علمیه‬ ‫شروع شد ‪ .‬نوحه این بود ‪.‬‬ ‫خمینی مجاهد اذن جهادم بده‬ ‫ترا به حق علی (ع) اذن جهادم بده‬ ‫ای رهبر مسلمین اذن جهادم بده‬ ‫چکیده نور حق اذن جهادم بده‬ ‫خميني بت شکن اذن جهادم بده‬ ‫ترا بحق حسين(ع) اذن جهادم بده‬ ‫ترا بحق قرآن اذن جهادم بده‬ ‫ترا بحق حسين(ع)آقا نجاتم بده‬ ‫ماشين پاسگاه از اول تا آخر مراقب اوضاع و‬ ‫دسته سينه زني بود‪.‬‬ ‫پ��س از پاي��ان ع��زاداري در مجلس روضه‬ ‫خواني ش��رکت مي کرديم و از س��خنراني‬ ‫حجت االس�لام موسوي استفاده مي برديم‪.‬‬ ‫ايش��ان ابتدا از ع��زاداران مخصوصاً جوانان‬ ‫انقالبي تش��کر مي‌کرد‪ .‬چ��ون از طرف امام‬ ‫خميني (ره) روز تاس��وعا اع�لام راه‌پيمايي‬ ‫شده بود از اين نظر از طرف حجت االسالم‬ ‫معصومي و مرحوم حجت االس�لام رحماني‬ ‫و ديگ��ر روحانيون که از قم آمده بودند‪ .‬راه‬ ‫پيمايي از ساعت ‪9‬صبح از جلو‬ ‫مدرس��ه‌ي علميه آغ��از ش��د‪ .‬درحالي که‬ ‫روحانيون معظم پيشاپيش تظاهر کنندگان‬ ‫بودن��د‪،‬و خواهران نيز عقب در حال س��ينه‬ ‫زني و نوحه‌سرايي و ش��عار عليه طاغوت تا‬ ‫دبيرس��تان حاجي‌پور سيدالشهدا(ع) ادامه‬ ‫ياف��ت‪ .‬اين راه پيمايي مقدمه تظاهرات‌های‬ ‫بعدی شد‪.‬‬ ‫*برابر ‪57/9/11‬‬

‫‪28‬سال پس از خاطره انقالب‪3-‬‬

‫ما را در دستشويي پاسگاه قدیم حبس می‌کرد‬ ‫واقعه و اوج‌گیری انقالب افرادی از جمله حمزه مهرابی‪،‬‬ ‫می‌گردید‪.‬‬ ‫غفاری‪ ،‬نوروزی و چند نفر دیگر از جمله خودم دستگیر‬ ‫ اعالمیه‌ها از کجا می‌آمد؟‬ ‫آقای غالمعباس درویشی از دانشگاه شیراز می‌آورد بعد و به پاس��گاه برده شدیم‪ .‬در زمان‌های مختلف هر کدام‬ ‫البته در گراش یک دس��تگاه تکثیر ب��ود که اعالمیه‌ها ساعت‌هایی را در توالت پاسگاه قدیم گراش گذراندیم‪.‬‬ ‫یک شب هم ژاندمری ریخته بود محل توزیع اعالمیه‌ها‬ ‫اینجا هم تکثیر می‌شد‪.‬‬ ‫و حمید و محمدحس��ن حس��ن‌زاده را ب��ه همراه مقدر‬ ‫ به جز اعالمیه حرکت‌های دیگری هم بود؟‬ ‫در منازل خاصی به ش��کل مرتب گروهی از جوانان دور سلیمانی دستگیر می‌کند‪.‬‬ ‫هم جمع ش��ده و جلسه داش��تند در آن تصمیم گرفته چگونه آزاد شدید؟‬ ‫می‌شد راهپیمایی چگونه و از کجا برگزار شد و مث ً‬ ‫ال روی من ب��ا خوردن چند س��یلی آبدار از اس��توار پارس��ا و‬ ‫پارچه‌ها چه نوشته شود شبی که فردای آن راهپیمایی بع��د از دادن تعهد آزاد ش��دم‪ .‬ولی ب��رای آزادی بقیه‬ ‫بود به خاطر مس��ائل امنیتی پارچه‌ها و پالکاردها را در اطالعی ن��دارم‪ .‬برای آزادی بعض��ی از افراد اعتصاب‌ها‬ ‫جدول‌های خیابان مخفی می‌کردند و روز راهپیمایی از و تظاهرات‌هایی در ش��هر انجام می‌گرفت که بعضاً موثر‬ ‫آن‌ها اس��تفاده می‌شد‪ .‬به ش��کل عمومی نیز جلسات و واقع می‌شد‪.‬‬ ‫ به جز جریان‌ه��ای انقالبی چه جریان‌های در زمان‬ ‫متینگ‌هایی در مسجد جامع برگزار می‌شد‪.‬‬ ‫انقالب در گراش فعال بودند؟‬ ‫ در طی مدت انقالب کسی دستگیر هم شد؟‬ ‫در زمان جلس��ات مسجد جامع رییس پاسگاه ژاندامری دو سه ماه قبل از پیروزی انقالب عده‌ای چماق به دست‬ ‫گراش که اس��توار پارس��ا نام داش��ت‪ ،‬خود شخصاً وارد که س��وار بر ماشین و موتورس��یکلت‌های خود بودند و‬ ‫مسجد ش��د تا سخنرانی را به هم بزند‪ ،‬جوانان که او را پرچم شاهنش��اهی ایران و عکس ش��اه و فرح در دست‬ ‫گیر انداخته بودند از مس��جد تا مغازه فیروزی هر بالیی داش��تند با گردش در س��طح ش��هر به دادن شعارهای‬ ‫که توانس��تند سر او در آوردند‪ .‬اس��توار پارسا به سمت جاوی��د ش��اه پرداختند‪ .‬که به اصطالح طرفداری ش��اه‬ ‫مغ��ازه فیروزی رفت که در آنجا س��ربازها و نیروهایش خودش��ان کرده و ضربه به انق�لاب بزنند‪( .‬زهی خیال‬ ‫مس��تقر بودند‪ .‬استوار پارسا آماده باش اعالم کرد‪ .‬یکی باطل) که در مس��یر خود به مدرس��ه علمیه با سنگ و‬ ‫از نیروها به ن��ام فکر می‌کنم اس��توار درویش‌پور روی چماق حمله نموده و درب و شیش��ه‌های مدرسه علمیه‬ ‫زانو نشس��ت و قصد ش��لیک داش��ت‪ .‬جوانان هر کدام را خ��رد نمودند‪ .‬ک��ه در این میان ع��ده‌ای با زنجیر به‬ ‫به س��متی فرار کردند که در این بین آقایان حس��نی‪ ،‬س��ید جواد معصومی حمله نموده و او را مصدوم کردند‬ ‫ن��وروزی و غف��اری از کوچه کفاش��ی راس��تی در حال و پدرم نیز که در کنار ُکنار ش��یخ عبداله ایس��تاده بود‬ ‫فرار بودند‪ ،‬درویش‌پور قصد ش��لیک به آن‌ها را داش��ت و طرف��داری از انق�لاب می‌ک��رد به او حمل��ه کردند و‬ ‫که اس��توار پارس��ا جلوگیری کرد‪ .‬طی مدت بعد از این دنده‌هایش را شکستند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫ چگونه شروع به عکاسی از وقایع انقالب کردید؟‬ ‫از کودکی عالقه زیادی به عکاسی داشتم‪ .‬سال ‪ 56‬برای‬ ‫خدمت سربازی از قطر به گراش برگشتم‪ .‬بازگشت من‬ ‫همزمان با ش��روع جرقه‌های انق�لاب در ایران و گراش‬ ‫بود‪ .‬چن��د دوربین بود که دو تا دوربین قوی‌تر بود یک‬ ‫دوربین یاش��یکا داشتم که برادرم از قطر برایم فرستاد‪.‬‬ ‫ی��ک دوربین کان��ن ‪ AT1‬هم متعلق به ب��رادرم حاج‬ ‫محمود وفایی‌فرد بود که آن هم س��رانجام به دست من‬ ‫افت��اد‪ .‬این دوربین را تا زم��ان جنگ و عملیات کربالی‬ ‫پنج داش��تم که در آن عملیات ترکشی به لنز آن خورد‬ ‫و دیگر تعمیر نش��د‪ .‬خیل��ی از عکس‌های انقالب و بعد‬ ‫جبهه را با همین دوربین گرفتم‪.‬‬ ‫ این عکس‌ها متعلق به چه زمانی است؟‬ ‫مربوط ب��ه اوایل پیروزی انقالب اس��ت ک��ه روحانیت‬ ‫حضور پررنگ‌تری در راهپیمایی‌ها داشتند‪.‬‬ ‫ آی��ا از راهپیمایی‌ه��ای قبل از پی��روزی انقالب هم‬ ‫عکسی وجود دارد؟‬ ‫عکس‌های زیادی بوده است ولی متاسفانه به علت عدم‬ ‫نگهداری صحیح از دست رفته است‪.‬‬ ‫ به جز ش��ما کس��ی دیگری هم عکس یا فیلم تهیه‬ ‫می‌کرد؟‬ ‫فیلم که نه‪ ،‬ولی عکاسی کم و بیش بود‪.‬‬

‫‪JJ‬روزهای انقالب در گراش[عکس‌ها‪:‬محمدرضا وفایی‌فرد] ‪ -‬دیدار جمعی از انقالبیون گراش با امام [عکس‌ها‪:‬محمود وفایی‌فرد]‬


‫یادگار نو‬

‫فرصتی برای گفتگو‬

‫محم�ود رض�ا غف�اری‪:‬‬ ‫س��ال ‪ 57‬ای��ن جان��ب به‬ ‫اتف��اق آق��ای عبدالکری��م‬ ‫س��عادت در شیراز مشغول‬ ‫تحصی��ل بودی��م (س��ال‬ ‫چهارم دبیرس��تان)‪ .‬منزلمان در بلوار قرآن‬ ‫کوچ��ه کالنتری ‪ .6‬در همین روزها بود که‬ ‫مس��افری برایمان از راه رسید که دیدارش‬ ‫موجی از شادی و شعف در انتخاب راهش‬ ‫در م��ا برانگیخ��ت‪ .‬این مهم��ان ناخوانده‬ ‫گروهب��ان یکم ناصر س��عادت ب��ود که در این روزها که هوا خیلی سرد بود‪ ،‬خواستم به س��مت الرس��تان فراهم می‌شود یا خیر‬ ‫آن هن��گام به فرم��ان رهبر و پیش��وایش بروم نف��ت تهیه کن��م تا بتوانی��م بخاری و اگر یافت نش��ود با وضعیت پیش رو باید‬ ‫ام��ام خمینی «ره» از خدمت س��ربازی در روش��ن و فضای اتاق را کم��ی گرم نماییم چه می کردیم‪ .‬آقا ناصر از خدمت سربازی‬ ‫رژیم طاغوت سرباز زده و فرار نموده بود و و درس��ت زمانی بود که کمبود مصنوعی ف��رار نموده ب��ود و اوضاع حس��اس‌تر بود‪.‬‬ ‫بدی��ن گونه به ندای هل من ناصر ینصرنی نفت و بنزین از سوی رژیم شاه برای تنبیه آقایی چون این ش��رایط را دید با س�لام و‬ ‫رهبر و مقتدای��ش لبیک گفته بود‪ .‬صدای م��ردم انقالبی به وجود آمده بود‪ ،‬وقتی آقا احوالپرس��ی ما را به منزلشان دعوت نمود‪.‬‬ ‫زنگ را که شنیدیم‪ ،‬من و آقای عبدالکریم ناصر متوجه ش��د قصد خرید نفت را دارم پدر محترمش��ان آقای حاج غالم شمس��ی‬ ‫س��عادت به طرف در حرکت کردیم ‪ .‬ناگاه م��را منصرف کرد و گفت اج��ازه بده تا به (خدایش رحم��ت کند) در منزل به گرمی‬ ‫چه��ره ی معصوم آقا ناص��ر را دیدم که با نفت شاه هم نیازی نداشته باشیم‪ .‬سرما را از ما اس��تقبال کرد و م��ا را به داخل خانه‬ ‫یک س��اک دس��تی کوچک از اه��واز آمده تحم��ل می‌کنیم‪ .‬در همین وقت به بخاری هدایت ک��رد ‪ .‬مرد بس��یار باصفایی بود و‬ ‫ب��ود‪ .‬س�لام‪ ،‬احوالپرس��ی و همدیگر را در دیواری تکیه داده پاهای��ش را دراز نموده‬ ‫آغ��وش گرفتیم و خوش آمد گفتیم‪ .‬اولین و پتوی��ی را روی پاهای خویش پهن کرده‬ ‫س��خنش با ما این بود‪ :‬من از سربازی فرار ب��ود و فکر می کنم کت��اب فاطمه فاطمه‬ ‫کرده ام‪ .‬هیچ کس نباید باخبر ش��ود‪ ،‬مگر است‪ ،‬نوشته معلم شهید دکتر شریعتی را‬ ‫آقای ش��یخ رضا زاهدی (آقای ش��یخ رضا مطالع��ه می‌کرد‪ .‬ناگهان گفت‪ :‬من از آقای‬ ‫از دوس��تان و نزدی��کان صمیمی آقا ناصر‪ ،‬دکتر شریعتی خیلی خوشم می آید‪ .‬ببین‬ ‫انس��انی باصفا و صادق و زالل هس��تند که چی نوشته در کتابش‪«:‬بعضی از مجتهدان‬ ‫اکنون از فضالی ارجمند حوزه‌ی علمیه قم آن قدر مسائل در ‪ ...‬پیدا می کنند ولی به‬ ‫هس��تند)‪ .‬حتی به مادرم ه��م خبر ندهید فکر اصالح ملت نیستند‪».‬‬ ‫که من اینجا هس��تم‪ .‬وقتی این س��خن را مراد از این جمله همان کس��انی بود که از‬ ‫بر زبان راند مات و مبهوت گش��تیم عجب یاری امام راحل (ره) و مردم انقالبی دست‬ ‫همتی! آن هم زمانی که هنوز بس��یاری با کش��یده و با موج خروش��ان انقالب همراه‬ ‫فرهنگ مبارزه و شهادت و ایثارگری آشنا نبودن��د‪ ،‬در حال��ی که صاحب رس��اله نیز‬ ‫نبودند‪ ،‬اتخاذ چنین تصمیمی که در رژیم بودند‪.‬‬ ‫سفاک ستم شاهی مجازات اعدام و دادگاه ش��بی از همان ش��ب ها که برای استماع‬ ‫صحرایی داشت بسیار شجاعانه و متهورانه سخنرانی در مسجد ولی عصر«عج» بودیم‪.‬‬ ‫‪JJ‬حضور مردم در راهپیمایی‌های انقالب اسالمی [عکس‪:‬محمدرضا وفایی‌فرد]‬ ‫بود‪ .‬او ادامه داد‪:‬‬ ‫حاج آقا شیخ مجدالدین محالتی‪ ،‬در ضمن‬ ‫از پ��ادگان به منزل مراجع��ت نموده بودم خطاب��ه خویش خبر ش��هادت س��ه تن از‬ ‫و مش��غول جارو زدن اتاق ب��ودم که ناگاه برادران الری را به دست ایادی ژاندارمری اعضای خانواده همگی انقالبی و پرش��ور و او از صالب��ت امام ‪ ،‬اخ�لاق عالیه و حال و‬ ‫هوای آنجا س��خن ران��د و از آن معنویتی‬ ‫اعالمی��ه حض��رت امام به دس��تم رس��ید‪ .‬وقت اعالم نمودند‪.‬‬ ‫شوق‪.‬‬ ‫بی‌صبرانه خواندم به یک باره به این جمله تا این موضوع را ش��نیدیم‪ ،‬تصمیم گرفتیم پس از مدتی گفتگو حدود س��اعت هشت ک��ه آن فضا را پر کرده ب��ود‪ .‬از افرادی که‬ ‫بر خوردم که ‪«:‬ای س��رباز‪ ،‬فرار از سربازی ش��یراز را ترک و روانه گراش ش��ویم و به ک��ه حکوم��ت نظامی و منع آم��د و رفت‪ ،‬م��وج موج برای بیعت با امام به آن دهکده‬ ‫وظیفه ش��رعی توس��ت»‪ .‬درنگ ننمودم با جم��ع همرزمانمان ملحق ش��ویم‪ .‬فردای برقرار ش��د‪ .‬همه م��ردم جهرم به پش��ت می‌آمدند‪ .‬و آن قدر صحبت به درازا کشید‬ ‫شور و عشق جارو را به سمتی پرت کردم‪ .‬آن روز کارهایم��ان را مرتب و حوالی ظهر بامهایش��ان رفتند‪ .‬ابتدا بلندگویی به صدا و فضایی ش��یرین ایجاد ش��د که اص ً‬ ‫ال فکر‬ ‫یک دست لباس در ساک دستی‌ام گذاشتم عزم سفر نمودیم‪ .‬به دلیل ازدحام و کمبود در آم��د و فریاد مرگ بر ش��اه را س��ر داد نمی کردیم با آن سرعت به گراش برسیم‪.‬‬ ‫و روانه سفر شیراز شدم‪ .‬اقدام شجاعانه وی بنزی��ن‪ ،‬یافتن بلیط اتوبوس نیز با مش��کل و ب��ه تبع آن مردم یک صدا آن اش��عار را آقای ش��ریعتی م��ردی متدی��ن و انقالبی‬ ‫را س��تودیم و به وی آفرین گفتیم‪ .‬من به مواج��ه ش��ده بود‪ .‬ناچار ش��دیم ب��ه فلکه تک��راری نمودند (ای��ن فریادها حدود یک بودند در هر حال یادشان گرامی‪.‬‬ ‫س��اعت به طول انجامید و حدود س��اعت در ابتدای گراش نزدیک مدرسه راهنمایی‬ ‫طرف آش��پزخانه دویدم ت��ا چای و میوه‬ ‫بی��اورم‪ .‬در هم��ان اثنا به ایش��ان گفتم‪ :‬ش�بی از هم�ان ش�ب ها ک�ه برای اس�تماع نه ش��ب آخرین شعار مردم که به منظور س��عادت کنونی که قب ً‬ ‫ال بیاب��ان بود‪ ،‬پیاده‬ ‫اجازه دهی��د مادرت��ان را در جریان قرار سخنرانی در مس�جد ولی عصر«عج» بودیم‪ .‬رفع خستگی و کمی هم طنزآمیز بود سر ش��دیم‪ .‬تش��کر و خداحافظ��ی نمودیم و‬ ‫دهم‪ .‬حتماً نگران می شود‪ .‬گفت‪ :‬فع ً‬ ‫از بیراه��ه به طرف منزل حاج ش��یخ علی‬ ‫ال نه‪ .‬حاج آقا ش�یخ مجدالدی�ن محالتی‪ ،‬در ضمن داده شد و این بود‪:‬‬ ‫ف��روزش (پ��در گرام��ی آقای ح��اج علی‬ ‫چند روزی را سه نفری سپری کردیم‪ .‬از خطاب�ه خوی�ش خب�ر ش�هادت س�ه ت�ن از خسته شدم واه ‪ /‬خاک تو سر شاه‬ ‫اکبر ف��روزش) به راه افتادی��م‪ .‬هوا تاریک‬ ‫آن جا که بنده و عبدالکریم سعادت برای برادران الری را به دس�ت ای�ادی ژاندارمری و سپس از پشت بام به پایین آمدند‪.‬‬ ‫همان شب در منزل آقای شمسی سپری ش��ده ب��ود‪ .‬به محض رس��یدن ب��ه منزل‬ ‫ت��داوم راهپیمای��ی و تظاهرات و ارس��ال وقت اعالم نمودند‪.‬‬ ‫مق��االت و اعالمی��ه و هم��کاری با دیگر ت�ا این موضوع را ش�نیدیم‪ ،‬تصمی�م گرفتیم نمودیم‪ .‬صبح روز بع��د برای خرید رنگ آق��ای فروزش مرحوم حاج ش��یخ علی در‬ ‫فش��اری و دریافت کلیشه به شهر رفتیم را گش��ودند و از دیدن چهره ناصر بس��یار‬ ‫دوستان همرزمان به گراش مسافرت می شیراز را ترک و روانه گراش شویم‬ ‫و آنها را تهی��ه نمودیم ظهر مهمان آقای مش��عوف شدند و من هم س�لام نمودم با‬ ‫کردیم‪.‬‬ ‫آقای عبدالکریم س��عادت‪ ،‬تصمیم گرفتند ولی‌عصر«عج» شیراز رفته و با اتومبیل‌های شمس��ی بودی��م‪ .‬پس از صرف نه��ار آقای آقا ناصر قرار گذاش��تیم ساعت دوازده شب‬ ‫ای��ن بار به تنهای��ی برود و م��ن نزد ناصر س��رراهی خود را به مقصد برسانیم حدود جواد شمس��ی ما را ب��ه دو راهی جهرم ‪ -‬برای نوشتن شعار یکدیگر را مالقات کنیم‬ ‫بمان��م‪ .‬در اثنای با هم ب��ودن‪ ،‬من و ناصر س��اعت ‪ 3/5‬بعد از ظهر مینی بوسی از راه مبارک آباد رساند و در آنجا منتظر ماندیم و س��پس خداحافظی و به س��وی منزلمان‬ ‫روزها ب��ا احتیاط بیرون م��ی رفتیم برای رس��ید و به مقصد جهرم س��وار و حرکت که اتومبیلی از راه برس��د‪ .‬پس از س��اعتی به راه افتادم‪ .‬حوالی س��اعت دوازده ش��ب‬ ‫ش��رکت در تظاهرات به دانشگاه شیراز سر نمودی��م‪ .‬مینی ب��وس با حرک��ت آرامش انتظار یک وانت نیسان‪ ،‬از راه رسید دست طبق قرارمان به منزل آقای فروزش رفتم‪.‬‬ ‫می‌زدیم‪ .‬برای اطالع از اخبار روز و شب‌ها ح��دود س��اعت هفت ش��ب م��ا را میدان بلند کردیم‪ ،‬ایس��تاد‪ .‬صندلی جلو ماشین آقا ناصر در را گش��ود‪ .‬مرا هدایت نمود به‬ ‫برای اقامه نماز به مس��جد ولی عصر(عج) مصالی جهرم پیاده نمود‪ .‬اتفاقاً جهرم یکی جا نداش��ت و به قسمت بار ماشین رفتیم‪ .‬پلکانی که از حاش��یه حیاط ب��ه باال خانه‬ ‫می‌رفتیم‪ .‬حاج ش��یخ مجدالدین محالتی از شهرهایی بود که حکومت نظامی در آن دیدیم ک��ف آن پر از پهن گاو اس��ت‪ .‬من خت��م می ش��د ‪ .‬اتاق��ی بود پ��ر از دیگ و‬ ‫با س��خنرانی خویش به ارش��اد و هدایت و برقرار شده بود و از ساعت هشت شب منع و آق��ا ناص��ر نگاهی کردی��م و خندیدیم و آبکش و بش��قاب و امثاله��م که معلوم بود‬ ‫بیداری م��ردم می پرداختند‪ .‬بعضی ایام را آمد و رفت اجرا می شد‪ .‬همه مردم در آن گفت بیا س��وار ش��ویم مهم نیست‪ .‬پس از متعلق به مس��جد مرحوم حاج ش��یخ علی‬ ‫نیز در منزل س��پری می‌کردیم و آقا ناصر ساعت بایستی در خانه‌های خود می‌بودند‪ .‬حدود یک ساعت و اندی به پل مبارک‌آباد اس��ت و آقا ناصر با کنار زدن بخشی از این‬ ‫معموالً به مطالعه مشغول می‌شد‪ .‬در یکی از م��ردد بودیم چه کار کنیم‪ .‬آیا وس��یله ای رسیدیم‪ .‬اتوبوسی از شیراز به مقصد الر از وس��ایل به اندازه یک رختخواب در وس��ط‬ ‫‪‬‬ ‫‪28‬سال پس از خاطره انقالب‪5-‬‬

‫خاطرات محمودرضا غفاری‬ ‫از شهید ناصر سعادت‬ ‫در ایام انقالب‬

‫وقایع‪1-‬‬

‫سه واقعه مهم تاریخی اوز‬

‫محمد رفیع ضیایی‪ ‌:‬در مورد اوز ش��ايد بتوانم از گذش��ته س��ه واقعه عمده‬ ‫تاريخ��ي را نام ببرم كه نام اوز را در كنار وقايع سياس��ي – تاريخي ايران‬ ‫مطرح مي كند‪ .‬اين راي باعث نمي ش��ود كه فكر كنيم در ساير موارد اوز‬ ‫جايي در تاريخ سياسي و اجتماعي ايران نداشته ‪ ‌،‬بلكه اين سه واقعه نسبت‬ ‫به وقايع ديگر بس��يار عمده تر و پراهميت تر اس��ت‪ ،‬ضمن اینکه مختص‬ ‫اوز به تنها یی هم نیس��ت بلکه در کنار رویداد های‬ ‫الرستان مطرح می شود ‪.‬‬ ‫واقعه اول مربوط به س��ال هاي پاياني اس��تيالي‬ ‫افغان هاس��ت و آغاز دوره نادرش��اه افشار‪ ،‬بين سال‬ ‫هاي ‪ 1144‬تا ‪ 1147‬هجري قمري ‪.‬‬ ‫واقعه دوم در سال هاي پاياني سلطنت ناصرالدين‬ ‫شاه قاجار رخ مي دهد و قتي است كه مصباح ديوان‬ ‫اوزي در ته��ران از عل��ي اصغرخان امين الس��لطان‬ ‫اتابك اعظم مي خواهد كه «اوز » را تيول ش��خصي‬ ‫خود حساب كند ‪.‬‬ ‫واقعه سوم نيز مربوط به وقايع سال هاي اول پيروزي انقالب مشروطه‬ ‫و تش��كيل انجمن اس�لامی ‪ -‬واليتي ‪ ،‬در اوز است‪ .‬طبع ًا بعد از پيروزي‬ ‫انقالب مش��روطه هم وقايع متعدد ديگري رخ داده كه مجال ديگري مي‬ ‫طلبد ‪.‬‬ ‫و ام��ا واقعه اول برمي گردد به س��ال ه��اي ‪ 1144‬هجري قمري وقتي‬ ‫كه ش��يخ احمد مدني در جنوب فعال است و سپاهي را جمع كرده‪‌،‬اهميت‬ ‫اين واقعه كه در بسياري از كتاب ها به نام قيام احمد مدني ضبط شده و‬ ‫به اندازه‌ايي اس��ت كه طهماسب قلي خان يا نادرشاه كه در آن موقع نائب‬ ‫الس��لطنه است س��پاهي را مامور دفع قيام احمد مدني مي كند و طهاسب‬ ‫قلي خان جالير س��ردار نادرشاه با س��پاهي به الرستان فرستاده مي‌شود ‪.‬‬ ‫نادر خود برای نظارت به این امر به شیراز می آید ‪ .‬در آن موقع اوز داراي‬ ‫حصار و باروس��ت و مال محمد حاكم اوز است‪ .‬مالمحمد با سردار نادرشاه‬ ‫از در صلح درمي‌آيد و طهماس��ب قلي‌خان جالير با س��پاه خود راهي قلعه‬ ‫ِكمِش��ك مي شود و ش��یخ احمد مدنی را دستگیر کرده وتمامی قلعه های‬ ‫منطق��ه را از جمل��ه اس��تحکامات اوز خنج و‪...‬را خراب م��ی کنند و باقي‬

‫قضايا ‪.‬‬ ‫قصد بيان وقايع تاريخي را نداريم از اين جريان در بسياري از تاريخ ها‬ ‫ب��ه نام قيام احمد مدني كه با جريانات محمدخ��ان بلوچ در جنوب ارتباط‬ ‫دارد نام برده مي شود ‪ .‬اين واقعه به قدري اهميت دارد كه تمامي تواريخ‬ ‫آن دوره مفص��ل به آن پرداخته ان��د و اين موضوع را در كتاب هاي تاريخ‬ ‫مي توان پيگيري كرد ‪ .‬اما آنچه مورد نظر من اس��ت اين است كه همین‬ ‫حوادث در ماه هاي پاياني س��ال ‪ 1144‬هجري قمري و مقدمات و تبعات‬ ‫آن نام اوز را در كنار وقايع سياسي و تاريخي ايران مطرح مي کند ‪ .‬تاريخ‬ ‫جهانگشاي نادري اين واقعه را در سال هاي‬ ‫پاياني ‪ 1144‬ذكر کرده ‪ .‬همچنين در كتاب‬ ‫تاريخ فارس��نامه ناصري و بسياري از تاريخ‬ ‫هاي ديگر و نيز اس��نادي كه توسط ماموران‬ ‫انگليس��ي و يا روسي از مناطق جنوبي ايران‬ ‫تهيه ش��ده اين واقعه را مشروح ًا دنبال کرده‬ ‫اند ‪ .‬اين وقايع تا س��ال ‪ 1147‬هجري قمري‬ ‫كه احمد مدني دستگير و به دستور نادرشاه ‪،‬‬ ‫كشته مي شود ‪ ،‬ادامه مي يابد ‪ .‬جريان احمد‬ ‫مدني قسمت اعظم مناطق جنوب و الرستان را در برمي گيرد ‪.‬‬ ‫مناطقي كه نزديك به همديگر هستند ناچار در جريانات تاريخي سهمي‬ ‫مشترك داشتند و يا در وقايعي با هم شريك بودند ‪ .‬تاريخ اين منطقه هم‬ ‫به گونه اي است كه حوادث تاريخي الر ‌‪ ،‬گراش ‪ ‌،‬اوز ‪ ‌،‬خنج‌ و حتي بستك‬ ‫و بندرعباس را مش��ترك ًا درگير مي كرده ‪ ‌،‬به اين جهت در پايان يورش و‬ ‫تسلط محمود و اشرف افغان و آغاز روي كار آمدن نادرشاه ‪ ،‬الرستان يك‬ ‫قطب فعاليت سياسي بوده ‪ ،‬به طوري كه نادر لشكر ‪ 12‬هزار نفري را براي‬ ‫آرام كردن منطقه مي فرس��تد ‪ .‬در بعضی از اسناد اشاره می شودکه احمد‬ ‫مدنی نیز بیش از ده هزار نفر را به دور خود جمع کرده بود ‪.‬‬ ‫بخ��ش عمده و محوري و در اص��ل آغاز روايت تاريخي در كتاب تاريخ‬ ‫دلگش��اي اوز تاليف مرحوم حاج محمدهادي كرامتي نيز به حوادث اين ‪4‬‬ ‫س��ال اختصاص دارد ‪ .‬در كتاب تاريخ عالم آراي نادري از محمد كاظم و‬ ‫نوش��ته هاي ش��يخ محمدعلي حزين و نيز در تاريخ جهانگشاي نادري از‬ ‫ميرزا مهدي خان اس��ترآبادي و بس��ياري از نوشته هاي ديگر مي توان به‬ ‫اين وقايع رجوع كرد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‬

‫راه رس��ید و نزدیک قهوه خانه توقف نمود‪.‬‬ ‫اولین کس��ی که پیاده شد آقای محمدباقر‬ ‫افتخار بود که ریاست دارایی الرستان را به‬ ‫عهده داشت تا مرا دید گفت‪ :‬محمود! کجا‬ ‫می خ��وای بری؟ ج��واب دادم اتوبوس جا‬ ‫داره ما را سوار کنه؟ گفت‪ :‬نه‪ .‬ولی یکی از‬ ‫دوس��تان به نام آقای شریعتی در راه است‪.‬‬ ‫شما را سوار می کند‪ .‬لحظاتی طول کشید‬ ‫حاج آقای ش��ریعتی با یک دس��تگاه مزدا‬ ‫سواری سبز رنگ از راه رسید‪ .‬آقای افتخار‬ ‫دس��ت تکان دادند و ایس��تادند‪ .‬ما را سوار‬ ‫نمودند‪ ،‬ضمن سالم و احوالپرسی خودمان‬ ‫را معرفی کردیم و باب صحبت با ایشان باز‬ ‫ش��د‪ .‬از انقالب ‪ ،‬مبارزه با رژیم‪ ،‬کش��تاری‬ ‫ک��ه در الر اتفاق افتاده بود‪ .‬ایش��ان اعالم‬ ‫داش��تند من از فرانسه برگش��ته‌ام‪ .‬فضای‬ ‫جالب��ی به وجود آمد‪ .‬آقا ناصر گفت‪ :‬جدی‬ ‫شما از دیدار امام می آیید؟ اظهار کرد بله‪.‬‬ ‫من از طریق کویت به فرانسه رفتم و موفق‬ ‫ش��دم در نوفل لوش��اتو امام را زیارت کنم‪.‬‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫اتاق جایی را درس��ت ک��رده بود و همانجا‬ ‫را محل اس��تراحت خویش قرار داده بود تا‬ ‫کسی از آمدنش مطلع نشود‪ .‬با میوه از من‬ ‫پذیرایی کرد‪ .‬پس از چند دقیقه‌ای به اتفاق‬ ‫هم برای انجام مأموریت به راه افتادیم‪ .‬در‬ ‫جاهای مناس��ب ش��روع به نوش��تن شعار‬ ‫نمودیم‪ .‬ابتدا با احتیاط و س��پس جرأتمان‬ ‫بیش��تر شد‪ .‬در همین اثنا صدای قش قش‬ ‫دلخراشی به گوشمان رسید‪ .‬در تاریکی پناه‬ ‫گرفتیم و منتظر ماندیم این صدا چیست؟‬ ‫ناگهان گاو بیچاره ای را دیدیم که از بخت‬ ‫بد‪ ،‬ی��ک پایش در قوطی خالی اناناس گیر‬ ‫کرده ب��ود و این هیاه��و از آن جهت بود‪.‬‬ ‫به یکدیگر نگاه کردیم و خندیدیم‪ .‬شعاری‬ ‫که ایش��ان بیش��تر بدان توجه داشتند این‬ ‫ها بود‪:‬‬ ‫«ای س��رباز به فرموده امام خمینی فرار از‬ ‫سربازی وظیفه شرعی توست‪.‬‬ ‫و ی��ا «هرگاه ک��ه در صحنه ح��ق و باطل‬ ‫نیس��تی چه به نماز ایس��تاده باشی و چه‬ ‫به شراب تش��نه باشی هر دو یکی است ‪».‬‬ ‫دکتر شریعتی ‪.‬‬ ‫این شعارها مدت زمان مدیدی روی دیوار‬ ‫باغ مل��ی (که هم اکنون دی��وار آن خراب‬ ‫ش��ده اس��ت‪ ).‬و همچنین دیوار حسینیه‬ ‫حاج فالم��رز‪ ،‬واقع در برق روز به چش��م‬ ‫می‌خورد‪.‬‬ ‫شعارنویس��ی که به پایان رسید با یکدیگر‬ ‫خداحافظ��ی کردیم و به س��وی منزلمان‬ ‫رهس��پار گش��تیم ‪ .‬معموالً هر چند مدت‬ ‫یک بار ایشان را زیارت می کردم تا این که‬ ‫یک��ی از روزها که فکر می کنم اربعین بود‬ ‫از خفا بیرون آمد و در کنار مدرسه علمیه‬ ‫چهارده معصوم(ع) گراش زیارت کردم‪.‬‬ ‫پ��س از پیروزی انق�لاب در ‪ 22‬بهمن ‪57‬‬ ‫ایش��ان به محل خدمت خوی��ش اهواز باز‬ ‫گش��تند در حالی ک��ه تمامی پ��ادگان از‬ ‫وی اس��تقبال نموده و ش��جاعتش را مورد‬ ‫تحسین قرار داده بودند‪.‬‬ ‫پ��س از اتم��ام دوره‌ی خدمت ک��ه دقیقاً‬ ‫خاطرم نیس��ت ب��ه گراش بازگش��ت و در‬ ‫س��نگر تعلی��م و تربیت مش��غول خدمت‬ ‫رسانی به مردم شد‪ .‬وجود گرامی اش مایه‬ ‫خی��ر و برکت برای جامعه بود‪ .‬تقوای الهی‬ ‫را همواره نصب العین خویش قرار داده بود‬ ‫و دست هدایت گری وی را به سوی غایتی‬ ‫جاودانه می کشید‪.‬‬ ‫گر می‌روی بی‌حاصلی‬ ‫گر می‌برندت واصلی‬ ‫‪‬‬ ‫با شروع جنگ تحمیلی از اولین نیروهایی‬ ‫ب��ود که به جبه��ه اعزام ش��د‪ .‬زیباترین و‬ ‫ش��کوهمندترین لحظات زندگی خویش را‬ ‫در معرک��ه های جنگ رقم زد و دیباچه‌ای‬ ‫از س��ربلندی و افتخ��ار را برای نس��ل‌های‬ ‫حاضر و آینده به یادگار گذاشت‪.‬‬ ‫از زبان یکی از یاران مخلص انقالب و ایشان‬ ‫نی��ز از زب��ان یکی از آزادگان بازگش��ته به‬ ‫میهن اسالمی شنیده بود که‪ :‬من همسنگر‬ ‫آقا ناصر بودم در تک نیروهای بعثی ایشان‬ ‫مقاومت سرسختانه‌ای از خویش نشان داد‬ ‫تا این که مهمات وی رو به اتمام گذاش��ت‪.‬‬ ‫در این لحظه نیروهای بعثی وی را محاصره‬ ‫و از ش��دت خش��م و عصبانیت این اس��وه‬ ‫جهاد و پاکی را از کوه به پایین دره پرتاب‬ ‫نمود‪ .‬بدین وس��یله روح بلند و عاشقش به‬ ‫معشوق ابدی پیوست‪.‬‬ ‫روحش شاد و راهش پررهرو باد‪.‬‬

‫‪9‬‬

‫‪28‬سال پس از خاطره انقالب‪5-‬‬

‫سندی از روزهای انقالب‬ ‫در بایگانی شهرداری‬

‫علی سپهر‪ :‬با گذشت ايام يادآوري خاطرات گذشته شيريني و‬ ‫حالوت خاص خودش را دارد‪ .‬يادآوري و بازگويي گاه انسان را‬ ‫مشعوف و گاه غمگين مي‌سازد اما معموالً اكثر خاطرات با گذشت‬ ‫ايام از ياد رفته و از بين مي روند‪ .‬چه خاطرات شيريني كه با‬ ‫مرگ صاحب خاطره هم آغوش خاك مي گردند و ديگر نه كسي‬ ‫است كه آن خاطرات شيرين را تعريف و نه خاطره اي بر جاي‬ ‫مانده كه ديگران آن را بشنوند‪ .‬تنها در صورتي اين خاطرات مي‬ ‫ماند كه سينه به سينه نقل و يا سندي همانند نوشته ‪ ،‬عكسي‬ ‫و يا فيلمي از آن بر جاي مانده باشد‪ .‬چند دهه اخير از سالهاي‬ ‫پر از خاطره مردم محسوب مي شود‪ .‬سالهاي قيام و مبارزه و‬ ‫پيروزي انقالب اسالمي‪ ،‬سالهاي دفاع مقدس و شهادت دوستان‬ ‫و ياران و فرزندان و سالهاي بعد از جنگ همه و همه ي اينها و‬

‫به تعداد غير قابل قياس با سالهاي پيش از آن در اين چند دهه‬ ‫خاطره وجود دارد ‪ .‬سندي كه در اين شماره مي خواهيم براي‬ ‫شما دوستداران تاريخ به چاپ برسانيم مربوط به قبل از پيروزي‬ ‫انقالب شكوهمند اسالمي مردم قهرمان ايران زمين است‪.‬اين‬ ‫سند مربوط به همكاري آقاي حسن نجفي شهردار وقت گراش‬ ‫و انقالبيون گراشي به رياست حجت االسالم حاج سيد عباس‬ ‫معصومي مي ‌باشد ‪ .‬البته بنده نه آقاي نجفي را ديده و نه از‬ ‫افكار و اعمال ايشان شناختي دارم‪ .‬سند مورد اشاره را در ذيل‬ ‫مي بينيد‪.‬‬

‫جناب سرهنگ مجید جاهد‬

‫فرماندهی محترم انتظامی الرستان‬

‫تسلیت ما را در اندوه از‬ ‫دست دادن مادر بزرگوار‬ ‫خود پذیرا باشید‪.‬‬

‫شورای اسالمی شهر گراش‬

‫مجال بی‌رحمانه اندک بود‬ ‫و واقعه سخت نامنتظر‬

‫خانواده مرحوم‬

‫حاج احمد (حیدر) غالمی و فامیل‌های وابسته‬

‫این حادثه دردناک ما را نیز متاثر ساخت‪ .‬ما‬ ‫را نیز در غم خود شریک بدانید‬ ‫ی محسنی‬ ‫ی وفائی‌فرد ـ مرتض ‌‬ ‫ی وفائی‌فرد ـ مجتب ‌‬ ‫مهد ‌‬

‫اوست که می‌ماند‬

‫بدین‌وسیله از کلیه سروران و عزیزانی که در‬ ‫مراسم تشیع‪ ،‬تدفین و ترحیم‬

‫مرحومه قاسمی‌زاده‬ ‫حضور داشته و ابراز همدردی کرده‌اند و یا با‬ ‫نصب پارچه و از طریق تلفن از دیگر شهرها‬ ‫پیام‌‌های تسلیت ارسال نمودند‪ ،‬صمیمانه‬ ‫سپاسگزاری می‌شود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫خانواده‌های قاسمی‌زاده‪ ،‬شامحمدی‪ ،‬خوشاب‪،‬‬ ‫شیخی و دیگر فامیل‌های وابسته‬


‫نگاه نو‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪10‬‬

‫منوی فرهنگی‬

‫کتاب‪ ،‬نوار‪ ،‬فیلم‬

‫ کتاب‪ :‬نگاهی به گذشته گراش‬

‫گفتم بد نیس��ت برای با بس��م‌اهلل کتابی از ش��هر گراش را معرفی کنم‪.‬‬ ‫نگاهی به گذش��ته گراش خاطرات اله‌قلی‌خان مقتدری شهردار پیشین‬ ‫گراش اس��ت که توس��ط فرزندش مهندس زادان مقتدری منتشر شده‬ ‫اس��ت‪ .‬خاط��رات روان اله‌قلی‌خ��ان را اگر خودت��ان نمی‌خوانید حداقل‬ ‫برای پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها خود بخوانید که برایش��ان یادآور روزگار‬ ‫گذش��ته است‪ .‬هر چند نویسنده توسط مهندس زادان کمی تغییر کرده‬ ‫اس��ت اما باز هم کتاب آنقدر خواندنی اس��ت که ش��ما را تشویق کند تا‬ ‫خاط��رات روزانه خود را بنویس��ید‪ .‬زادان خان بع��د از این کتاب «حکام‬ ‫الرستان و حماسه سلحش��وری زادان‌خان گراشی» نیز منتشر کرده که‬ ‫قصه تاریخی جالبی است‪.‬‬

‫ نوار‪ :‬ورگار‬

‫تاکنون تالش هایی برای اجرای موس��یقی‬ ‫با زبان اچمی ش��ده اس��ت‪ .‬اما این تالش‬ ‫انگشت‌شمار بازتاب زیادی نداشته است از‬ ‫موس��یقی بزن و بکوب بستکی که بگذریم‬ ‫در حیطه موس��یقی جهانی کارهای دکتر‬ ‫خنجی یک اس��تثنا اس��ت‪ .‬دکتر خنجی ش��عرهای خنجی را موسیقی‬ ‫مجارس��تانی می‌خواند و این سومین آلبوم منتشر شده از اوست‪ .‬درباره‬ ‫س��طح کار دکتر خنجی ای��ن را بدانید تا کنون بی‌بی‌س��ی فارس چند‬ ‫گزارش از کارها و کنسرت‌های دکتر خنجی منتشر کرده است‪ .‬شنیدن‬ ‫یک موسیقی نوستالژیک به زبانی که آن را می‌فهمید حس کودکی شما‬ ‫را قلقک خواهد داد‪ .‬هر چند ورگار با نام «گلس��تان» در خارج از کشور‬ ‫منتش��ر شده است‪ .‬اما اگر از دوست و آش��نا و یا ویدیوکلوپ‌ها احتماالً‬ ‫می‌توانید گیر بیاورید‪.‬‬

‫ فیلم‪ :‬حکم‬

‫حکم تم��ام ویژگی‌های ی��ک فیلم دیدنی‬ ‫دارد‪ .‬کارگردان آن مس��عود کیمیایی است‬ ‫ک��ه از قب��ل از انقالب فیل��م گوزن‌های او‬ ‫معروف اس��ت و بعد از انقالب هم ضیافت‬ ‫و س��رب و تج��ارت و ده تای��ی فیلم دیگر‬ ‫دارد‪ .‬بازیگ��ران‌اش یک��ی عزت‌اله انتظامی‬ ‫اس��ت همراه با لیال حاتمی و خسرو شکیبایی و بهرام رادان که هر کدام‬ ‫س��ینه‌چاکان خاص خودشان را دارند‪ .‬ترانه متن آن ترانه‌ای شنیدنی به‬ ‫نام الله‌زار است‪ .‬قصه فیلم هم جنایی است هم عشقی و هم گانگستری ‪.‬‬ ‫دیگر برای فیلم‌دیدن چی می‌خواهید‪ .‬هر چند من خودم پیش‌نهادم یک‬ ‫فیلم فرانسوی می‌توانست باشد اما از دیدن حکم هم ضرر نمی‌کنید‪.‬‬

‫ دیدن‪ :‬جشنواره فیلم فجر در شیراز‬

‫اگر ش��ما واقعاً عالقه‌مند فیلم دیدن هستید نباید این فرصت را از دست‬ ‫بدهید‪ .‬ده روز به طور فش��رده فرصت فیلم دی��دن دارید‪ .‬فیلم‌هایی که‬ ‫شاید حتی هیچ وقت اکران هم نشود‪ .‬در جشنواره فیلم شما فیلم‌ها قبل‬ ‫از اکران یا بهتر بگوییم دو س��ال پیش رسیدن به ویدیو کلوپ می‌توانید‬ ‫ببنید‪ .‬البته کمی سختی صف ایستادن را دارد که آن هم با شیرینی‌های‬ ‫خاص خودش همراه اس��ت‪ .‬فرصت جشنواره فیلم فجر چند سالی است‬ ‫که در ش��یراز نیز فراهم ش��ده اس��ت‪ .‬پس از س��رما و امتحان و کنکور‬ ‫نترسید و دهه فجر شیراز را فراموش نکنید‪ .‬راستی اگر رفتید توی صف‬ ‫برای من هم جا بگیرید‪.‬‬

‫زندگی در گذشته‪4-‬‬

‫پیگیری خبر‬

‫آسفالت‌هاي شهر را‬ ‫چه كسي ترميم مي‌كند؟!‬

‫متولد ‪1274‬‬ ‫نام‪ :‬کرباليي ُملکي فرزند حاج مطلب ملقب به ملکي‬ ‫تاريخ وفات‪ 1369/12/5 :‬نهم شعبان ‪1411‬‬

‫ابراهی�م مهرابی‪ :‬بیچاره دخت�رک فقط گفت‪:‬‬ ‫باباجون بیا گراش!‬ ‫غاف��ل از این که مرا در کودکی ب��ه لبه پرتگاه برکه‬ ‫«او ش��رف» برده بود‪ ،‬جایی که زن��ان محله با کوله‬ ‫مسی کوچکترها‬ ‫باری از لباس گنه «کثیف» و لحاف ّ‬ ‫دورش حلق��ه می زدند‪ .‬خطر غرق ش��دن را به جان می خریدند تا از آب‬ ‫نایاب آن برای شس��ت و شو اس��تفاده کنند‪ .‬بیچاره آن پیرزن و زن‌هایی‬ ‫بودند که کمی دیر می آمدند‪ ،‬حتماً درگیر غرولند مردان خانه بودند‪ .‬آنها‬ ‫یا باید منتظر می ماندند تا بقیه کارشان را می‌کردند و چندین ساعت در‬ ‫ُه��رم آفتاب روغ��ن پس می دادند و یا این که پی��اده تا «کال آو به» می‬ ‫رفتند‪ .‬کمرشان از سنگینی بار‪ ،‬درد می‌گرفت تیزی خار مسیر را به جان‬ ‫می‌خریدند‪ ،‬اما از س��ر خوشبختی‪ ،‬آفتاب به صورت خسته‌شان نمی‌تابید‪،‬‬ ‫چرا که س��اراخ لباس آن قدر بزرگ پیچیده می‌ش��د که همچون چتری‪،‬‬ ‫مانع آفتاب گردد‪ .‬در انتهای راه‪ ،‬س��نگینی آن قدر جلوه داش��ت که گویا‬ ‫کوهی بر سر خویش حمل می کنند‪.‬‬ ‫یادم نمی رود‪ ،‬چرخش و واچرخش کمبلشان چنان آهنگین و منظم بود‬ ‫که موس��یقی ویژه ای را می‌نواخت‪ .‬این چرخش باعث خنک ش��دن بدن‬ ‫آنان نیز می‌ش��د‪ .‬امروز که ش��هر خود را به کال آو بَه رسانده است‪ ،‬دیگر‬ ‫کسی برای شس��تن لباس به آنجا نمی‌‌رود‪ ،‬مگر چند جوانک ماجراجو به‬ ‫قصد صید کبک و تیهو و ‪ . ...‬خدا خیر بدهد به کسانی که چاه شرکت را‬ ‫راه انداختند و آب ش��یرین را به د ِر خانه های مردم رساندند‪ .‬یادم هست‬ ‫اول بار که ش��یر آب را با دلهره چرخاندم مادرم لبخند زد و بعد دعا کرد‪.‬‬ ‫وقتی حوض وسط میان سرا پر شد مادرم ساراخ بزرگ رخت شویی را به‬ ‫ته یخدون لباس��ی انداخت‪ .‬وقتی از اتاق انباری بر می‌گشت‪ ،‬نئنی برادرم‬ ‫سلمان و مختار را که دوقلو (جمیل) بودند‪،‬تاب داد‪ .‬آن سال‪ ،‬سال خوبی‬ ‫بود‪ .‬زنان همسایه دوقلو زائیده بودند‪ ،‬زن حاج محمد زن حاج شکراهلل و ‪...‬‬ ‫از بد حادثه سلمان ما مرد‪ .‬با این که تعداد ما کم کم داشت زیاد می شد‪،‬‬ ‫اما از مرگ سلمان خیلی ناراحت بودیم‪ .‬سلمان تپل مپل بود و مختار الغر‬ ‫مردنی‪ .‬دکتر ش��هرک به دکتر گنا (دیوانه) مش��هور شده بود‪ ،‬آمد خانه و‬ ‫گفت مختار می ماند ولی سلمان مشکل دارد‪ .‬همینطور هم شد‪ .‬شاید خدا‬ ‫خواست به ما بفهماند که اوست تقدیرکننده ‪ .‬همین مختار بریک و نحیف‬ ‫امروز یلی ش��ده و در عرض و پهنا از من هم که روزی کش��تی‌گیر بودم‬ ‫‪ ،‬آبادتر اس��ت‪ .‬یادش بخیر چقدر وی َکش می‌دادم تا بزرگ ش��ود‪ ،‬مگر می‬ ‫خوابید!؟ همه اش گریه می‌کرد ‪ .‬مادرم از فرط خس��تگی ناتوان شده بود‪،‬‬ ‫امروز هم ناتوان از دیروز ‪ ،‬اما وقتی قد و باالی رشید فرزندانش را می‌بیند‬ ‫کمی دوشش را به آسمان حواله می‌کند و بر خود می‌بالد‪ .‬او امروز صاحب‬ ‫چندین فرزند موفق اس��ت‪ .‬چند تا دکت��ر دارد چند تا مهندس و چند تا‬ ‫مسئول بانک و ‪ ....‬باالخره خرسند است همین مادر آن روزها آرزو می‌کرد‬ ‫بچه هایش بزرگ ش��وند و به بندر (کشورهای حوزه خلیج فارس) بروند و‬ ‫نانی دست و پا کنند‪ ،‬اما از سر شیطنت نرفتند که نرفتند‪.‬‬ ‫همی��ن امیرحم��زه خودمان در اولین نش��ریه بعد از انق�لاب که به اتفاق‬ ‫آغاجواد و ش��یخ رضا و ش��هید ناصر شهادت منتش��ر می‌کردیم و اسمش‬ ‫فجر بود‪ ،‬ش��عری گفت که مطلع آن این بود‪ :‬الاقل از زیر نعلین عرب ‪ /‬ما‬ ‫را رها کن ای پدر!‬

‫عليرضا شيخي‪ :‬همه او را مي‌شناختند‪ .‬کسي بود که با مراجعه بيمار‬ ‫به او‪ ،‬بوس��يله داروهاي گياهي و محلي درمان مي‌کرد‪ .‬روزي نبود که‬ ‫کس��ي در خانه‌اش را نزند و مريضي‌اش را ب��ا او درميان نگذارد و اين‬ ‫پيرزن ب��ا عنايت الهي مريض‌ها را با داروهاي گياهي درمان مي‌کرد و‬ ‫خوب مي‌ش��دند‪ .‬آن روزها که دوا و دکتر نبود‪ .‬بيش��تر مردم ش��هر او‬ ‫را مي‌ش��ناختند‪ .‬صندوقچه بزرگي داش��ت‪ .‬پر بود از داروهاي گياهي‪،‬‬ ‫در کيس��ه‌هاي پارچه‌اي دسته‌بندي ش��ده و هر مريضي که مي‌آمد با‬ ‫توضي��ح دادن اينکه چطور از داروها اس��تفاده کنند به درمان مريض‬ ‫مي‌پرداخت و الحمدا‪ ...‬هم خوب مي‌ش��د‪ .‬ي��ادم مي‌آيد روزي از کنار‬ ‫بستر بيماري به خانه برگشت‪ .‬توي فکر بود و ناراحت‪ .‬علت را پرسيدم‬ ‫که چرا ناراحتي؟ جواب داد‪ :‬فالن مريض حالش خيلي بد است و خوب‬ ‫ش��دني نيس��ت‪ .‬پيرزني بود که در دوران زندگي‌اش (کم) مريضي به‬ ‫س��راغش آمده و اگر کمي ناخوش احوال بود با همان داروهاي گياهي‬ ‫خود را درمان مي‌کرد‪.‬‬ ‫بعضي از بيماران از اطراف ش��هر هم مي‌آمدند و اين کرباليي « ُملکي»‬ ‫با روي گش��اده و با حوصله به درمانش��ان مي‌پرداخت‪ .‬کرباليي ملکي‬ ‫که اس��مش آش��ناي بزرگتره��ا و پ��در مادرهاس��ت‪ ،‬کار مامايي نيز‬ ‫انج��ام مي‌داد‪ .‬و الزم به ذکر اس��ت که همه کارهاي��ش را بدون هيچ‬ ‫چشم‌داش��تي انجام مي‌داد‪ .‬و مزدي جز خوب شدن و رضايت مريض‬ ‫نداش��ت‪ .‬همه‌ي کارهايش را ب��ا «توکل بر خدا» انج��ام مي‌داد‪ ،‬پاي‬ ‫صحبت‌هاي دلنش��ينش که مي‌نشستيم از حرفهاي آموزنده‌اش درس‬ ‫مي‌گرفتيم‪ .‬هميش��ه از خواص داروهاي گياه��ي صحبت مي‌کرد‪ .‬در‬ ‫روزه��اي آخر عمرش بدليل ناتواني زياد تصمي��م گرفته بود که براي‬ ‫درمان س��ر مريض نرود‪( .‬چون نمي‌توانست) اما بدليل خوابي که ديده‬ ‫بود دوباره تصميم گرفت به درمان و طبابت مريض‌ها ادامه دهد‪.‬‬ ‫اکنون که هفده سال از وفاتش مي‌گذرد تنها دخترش هم کم و بيش‬ ‫از خواص داروها اطالع زياد داشته و راهنماي بيشتر ماهاست‪.‬‬

‫ادامه دارد‪..‬‬

‫‪.2‬در جامعه‌ي ما متاس��فانه آنق��در تعارفات بي‌مورد و بي‌جا هس��ت که‬ ‫آدم‌ها دلزده مي‌ش��وند و به قولي‪ ،‬دوصد گفتار به نيم کردار نمي‌ارزد‪ .‬اي‬ ‫کاش بجاي اين همه حرف زدن و تملق و چاپلوس��ي قدري با فکر و عمل‪،‬‬ ‫نيم‌کرداري انجام مي‌شد‪ .‬چرا در مورد بيکاري و اشتغال صحبت نمي‌شود‪.‬‬ ‫مس��ئوالن محلي چ��ه فکري براي آين��ده آنها و چه تقاضاي��ي از دولت و‬ ‫مقامات استاني داشته و دارند؟‬ ‫آي��ا بهتر نبود اي��ن ُگن ِگه‌زبان ‪ 10‬و ‪ 20‬ميليوني ک��ه خرج خريد درختان‬ ‫پالستيکي مي‌شود از درختان طبيعي مانند نارنج که در برابري با درختان‬ ‫ديگر جان‌سخت‌تر است مي‌شد؛ آخر مزيت درخت پالستيکي در چيست؟‬ ‫مگر اينجا صحراي س��يبري يا کوير برهوت است يا اينکه مي‌خواهيد برق‬ ‫مازاد بر احتياج شهر را مصرف کنيد؟ يا اينکه نيروگاه اتمي‪ ،‬برق گراش را‬ ‫تامين مي‌کند‪ .‬بجاي اين همه هزينه‌هاي پوشالي که هيچ دردي از مردم را‬ ‫دوا نمي‌کنند بهتر نبود يک ماش��ين جاروب بخريد تا بچه‌هاي اين شهر از‬ ‫گرد و خاک خفه نشوند! شهرداري براي آسفالت داخل کوچه‌ها که مملو از‬ ‫کثافت و لجن و پر چاله اس��ت‪ ،‬پول ندارد ولي ميليون ميليون خرج خريد‬ ‫درختان پالس��تيکي مي‌نمايند که دوام آنها ش��ايد به يک سال هم نرسد‪.‬‬ ‫چه خوب است که شوراي شهر نظارتي دقيق‌تر و راهنماي خبير‪ ،‬در جهت‬ ‫پيشرفت و پيشبرد اين شهر از قافله جهاني‪ ،‬باشد‪.‬‬

‫نامه‌های رسیده‪1-‬‬

‫چه مساله‌ای مهمتر از‬ ‫بهداشت و سالمت مردم است؟‬

‫‪ ‬غالمحسين راستي ‪1386/9/29 -‬‬

‫‪‬‬

‫محمد خواجه‌پور‪ :‬این ش�ماره به جای این که به معرفی سایت‌ها و‬ ‫وبالگ‌های گراش�ی بپردازیم گفتم سری به جاهای دیگر اینترنت‬ ‫بزنم‪ .‬یکی از جذابیت‌های اینترنت ش�بکه‌های اجتماعی آن است‪.‬‬ ‫در این س�ایت‌ها فرد مشخصات و عالیق خود را نوشته و می‌تواند‬ ‫افراد همفکر خود و یا همکالس�ی‌ها و دوستان قدیمی‌اش را پیدا‬ ‫کن�د‪ .‬هر چند وقت‪ ،‬ت�ب یکی از این ش�بکه‌های اجتماعی مانند‬ ‫اورکات باال می‌گیرد و کاربران اینترنت مش�خصات خود را در این‬ ‫سایت‌ها می‌نویسند‪ .‬چند گاهی سایت کلوب در میان ایرانیان جا‬ ‫باز کرده بود‪.‬‬ ‫آخرین موج شبکه‌های اجتماعی مربوط به سایت ‪ facebook‬است‪ .‬شما‬ ‫پس از ثبت‌نام می‌توانید در ش��بکه هموطنان خود حضور پیدا کنید و یا‬ ‫به گروه همشهری‌ها یا هم‌دانشگاهی‌های خود بپیوندید‪ .‬وقتی وارد فیس‬ ‫بوک ش��دم دیدم هنوز کسی رسماً از شهر گراش ثبت‌نام نکرده است‪ .‬به‬ ‫خاطر همین به همه افرادی که ایمیل‌شان را داشتم یک میل زدم و دعوت‬ ‫کردم‪ .‬بعد هم دنبال گراشی‌ها گشتم‪.‬‬ ‫در جس��تجوی اولیه یک سری «گراش��نکو» را شناسایی کردم که حدس‬ ‫زدم باید روس باش��ند بی‌خیال این هم نام‌ها ش��دم و رفتم سراغ‌ها آن‌ها‬ ‫که نام فامیلی‌شان گراشی بود‪ .‬دو نفر فامیلی گراشی نیز ساکن اسرائییل‬ ‫بودند‪ .‬یکی‌ش��ان اس��م‌اش ایتای بود و دیگری نوآ‪ ،‬قیافه‌ش��ان چندان به‬ ‫روس‌ها نمی‌خورد به زبان سلیس فارسی سالمی عرض کردم که اگر زبان‬ ‫سرشان شد پاسخ بدهند‪ .‬برای بقیه گراشی‌ها که بیشتر ساکن کشورهای‬ ‫عربی بودند هر کدام یک پیام فرستادم و با معرفی خودم خواستم بگویند‬ ‫که آیا گراشی هستند یا نه چون می‌دانستم شهری به نام گراش در اردن‬ ‫نیز است که آثاری از دوره رومی در آن وجود دارد والبته گراشی‌ها دیگری‬ ‫هم حتماً بودند که چون راهی برای ش��ناخت آن‌ها نداشتم گذاشتم برای‬ ‫فرصتی دیگر‬ ‫‪ Ala'a‬اولین کسی بود که جوابم را داد‪.‬‬ ‫من اس��م‌اش را عالء گراشی خواندم‪ .‬او‬ ‫نوش��ته بود که در اصل گراش��ی است‬ ‫و پرس��یده بود که می‌توانم انگلیس��ی‬ ‫بنویس��م‪ .‬من ه��م با هرچ��ه معلومات‬ ‫انگلیسی داشتم نوشتم که دارم گزارشی‬ ‫می‌نویسم و اطالعاتی درباره خانواده او‬ ‫می‌خواهم‪ .‬عال برایم نوش��ت که به چه‬ ‫اطالعات��ی نیاز دارم و گفت تا جایی که‬ ‫می‌تواند کمکم می‌کند و البته به شوخی‬ ‫گفت که ‪): i wouldl ove to help.. but I am a girl‬‬ ‫عال گفت می‌تواند گراشی صحبت کند اما فارسی را فقط می‌تواند بفهمد‪.‬‬ ‫من هم س��وال‌ها را به فارسی برایش فرستادم‪ .‬او خودش در بحرین متولد‬ ‫ش��ده است اما پدر پدر پدربزرگش حدود ‪ 100‬سال پیش به بحرین رفته‬ ‫است‪ .‬از او خواستم که باز هم درباره خانواده‌اش بنویسید‪ .‬بعید نیست شما‬ ‫با او قوم و خویش باشید باید فقط کمی منتظر بمانید‪.‬‬ ‫عالقه اصلی عال گراشی خواندن کتاب است و معتقد است؛ موزیکی گوش‬ ‫می‌دهد که کس��ی گوش نمی‌ده��د‪ .‬او در ‪Bahrain International‬‬ ‫‪ Circuit‬کار می‌کند‪.‬خلود و محمد و نسرین و اَمال نیز از دیگر گراشی‌های‬ ‫بحرین هستند که شاید از قوم و خویش‌ها عال باشند هنوز نپرسیده‌ام‪.‬‬ ‫یک گراشی کویتی هم به پیام من پاسخ داد‪ .‬سلیمان متولد ‪ 1982‬است‪.‬‬ ‫وقتی از او می‌پرسم که گراشی است‪ .‬می‌گوید که‬ ‫در کوی��ت زندگی می‌کند ام��ا افتخار می‌کند که‬ ‫گراش��ی است‪ .‬س��لیمان می‌گوید اجدادش از ‪80‬‬ ‫س��ال پیش به کویت مهاجرت کرده‌اند‪ .‬سیاست‪،‬‬ ‫سینما و اقتصاد از عالقه‌های سلیمان است‪ .‬عکس‬ ‫س��لیمان در پروفایل��ش هم به ق��در کافی خوش‬ ‫تیپ و مثل تاجرها اس��ت که آدم هوس کند تا او‬ ‫همشهری‌اش باشد‪.‬‬ ‫اما احمد گراشی‪ ،‬در دوبی ساکن است‪ .‬نمی‌دانم که چقدر گراشی است؟‬ ‫یک پیام می‌فرستم و می‌پرسم‪ .‬چند روز بعد جواب می‌دهد که بله گراشی‬ ‫اس��ت و در میدان ماهی دبی زندگی می‌کند‪ .‬البته شاید احمد فامیل‌اش‬ ‫گراش��ی نباشد باید دوباره بپرسم‪ .‬احمد در صفحات مشخصات‌اش عکس‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫بقیه گراشی‌های فیس بوک را خودم دعوت کرده‌ام‪ .‬محمود باقری‪ ،‬حمید‬ ‫هرمزی‪ ،‬مهدی عالمی‪ ،‬مهدی وفایی‌فرد‪ ،‬س��عید توکلی و بدریه اس��دی‪.‬‬ ‫خالصه جای ش��ما در فیس بوک خالی اگ��ر گذرتان افتاد به گروه گراش‬ ‫بپیوندید و به من سر بزنید‪.‬‬

‫نامه‌های رسیده‪ 2-‬كوتاه و ديگر هيچ‪ .‬نس��لي ديگر كه بگذرد از آن يادها‬ ‫هم خبري نخواهد بود‪ .‬پيش��نهاد م��ن به عنوان يك‬ ‫ش��هروند به مس��ئولين‪ ،‬ش��هرداري و يا شوراي شهر‬ ‫گراش اين اس��ت كه نام اين ب��زرگان را بر خيابانهاي‬ ‫‪ ‬احمد آخوندزاده شهر بندند تا نام و خاطرات خدمات ايشان به نسلهاي‬ ‫قاسم ايزديان ‪ :‬گرچه تمام طبقات مردم در سنين‬ ‫سخني است كه مدت‌ها در دل نهفته‌ام و قصد ابرازش بعدي نيز منتقل گردد و براي هميشه يادشان در شهر‬ ‫مختلف‪ ،‬کم و بيش اسير احساسات نيرومند و تمايالت‬ ‫را از طريق اين نش��ريه دارم‪ .‬نمي‌دان��م چرا آنقدر به جاويد بماند‪ .‬بزرگاني همچون شيخ رحماني و مرحوم‬ ‫خود‌سر خويش هستند و هميشه در معرض گناه و‬ ‫تعويق افتاد تا در ش��ماره قبل مصاحبه با دكتر بيات اهلل قلي خان و آقاي دكتر بيات و غيره‪.‬‬ ‫انحراف مي‌باشند اما خطر طغيان احساسات براي نسل‬ ‫را دي��دم‪ .‬نكته‌اي كامال مثبت و م��ورد تاييد‪ .‬حال از در ش��ماره‌هاي قبل ديدار از دكتر بيات و مصاحبه با‬ ‫جوان از همه‌ي افراد بيشتر است و پيوسته سعادت و‬ ‫هر چيز كه بگذريم س��خن دوس��ت خوشتر است‪ .‬در ايش��ان را عالي و كامال مثبت ارزيابي نموده‪ .‬دوس��ت‬ ‫خوشبختي آنانرا تهديد مي‌کند زيرا از يکطرف با فرا‬ ‫كش��ور ما كوچه و خيابان‌هاي ش��هر با ن��ام بزرگان و داشتم جديدترين تصويري از ايشان را ببينم كه ديدم‪.‬‬ ‫رسيدن دوران بلوغ‪ ،‬تمايل جنسي و ساير خواهش‌هاي‬ ‫تاريخ‌سازان اين مملكت آذين بسته‪ .‬در گذشته از بين يادم هست اول ابتدايي جهت واكسن به درمانگاه رفته‬ ‫عاطفي در ضميرشان به شدت بيدار شده و آنان را از‬ ‫مرحومين اين نامها انتخاب مي‌شدند و مابقي محروم‪ .‬بودم‪ .‬عكسي از ايشان را ديدم كه پدرم گفت اين دكتر‬ ‫جميع جهات تحت تاثير قرار مي‌دهد و از طرف ديگر‬ ‫اما چند س��الي اس��ت كه از بين قهرمانان عرصه‌هاي بيات است‪ .‬و فقط همان عكس و ديگر هيچ تصويري‬ ‫عقل نوجوانان که هنوز به رشد نهايي و کمال طبيعي‬ ‫مختلف كه در قيد حيات هستند نامشان بر خيابان‌ها از ايشان نديده بودم‪ .‬بزرگترهاي ما از ايشان به عنوان‬ ‫خود نرسيده است مانند دوران کودکي همچنان ضعيف‬ ‫و مكان‌هاي عمومي نقش بسته‪ .‬در تهران خيابان‌ها و نقطه عطف تاريخ بهداشتي ش��هر ياد مي‌كنند‪ .‬بارها‬ ‫و ناتوان است و در مقابل امواج نيرومند احساسات فاقد‬ ‫يا ش��عب بانك‌هايي به اسامي «علي دايي»‪« ،‬حسين شنيده‌ام وقتي مي‌خواهند تاريخي از بيماري يا هرآن‬ ‫قدرت ايستادگي بوده ولذا جوانان در چنين شرايطي‬ ‫رضازاده»‪« ،‬هادي س��اعي» و‪ ...‬نامگ��ذاري نموده‌اند‪ .‬چي��زي كه مربوط به امور درماني و بهداش��تي ش��هر‬ ‫هميشه در بزنگاه خطر قرار دارند و ممکن است با‬ ‫حتما مي‌گوييد آنجا پايتخت اس��ت و وضعش با شهر مي‌شود بيان كنند مي‌گويند‪ «:‬قبل و يا بعد و يا زمان‬ ‫کمترين غفلت سقوط نمايند که اگر يکي از انگيزه‌هاي‬ ‫كوچك ما كامال متفاوت‪ .‬آري حق با شماست ولي ما دكت��ر بيات» يعن��ي نام اين بزرگ��وار را مبدا تاريخي‬ ‫عاطفي آنان تهييج گردد مزاجشان را با سرعت طوفاني‬ ‫نيز در همين مجموعه كوچك‪ ،‬زحمتكشان و بزرگاني بهداش��ت گراش قلم��داد مي‌كنند‪ .‬پيش��نهاد من به‬ ‫کرده و ممکن است به کارهاي خالف مصلحت و اعمال‬ ‫در عرصه‌هاي مختلف ديني‪ ،‬درماني‪ ،‬فرهنگي و حتي شوراي شهر اين است كه به مناسبتي خاص‪ ،‬رسماً از‬ ‫خطرناک دست بزنند که هرگز قابل جبران نباشد زيرا‬ ‫آباداني شهر داش��ته‌ايم‪ .‬كه فقط نامشان گاه‌گاهي بر ايشان دعوت به عمل آيد كه به گراش تشريف بياورند‬ ‫روان حساس و زودرنج جوانان مانند انبار باروتي است‬ ‫زب��ان پدران و بزرگتر‌هاي ما جاري مي‌ش��ود و يادي و به پاس زحماتش��ان نام خيابان درمان��گاه را به نام‬ ‫که مستعد اشتعال مي‌باشد و محتمل است با يک‬ ‫خياب��ان «دكتر محمد تقي بي��ات» تغيير نام دهند تا‬ ‫جرقه منفجر شود که يکي از اين جرقه‌ها بي‌احترامي‬ ‫ياد و خاطرات ارزشمند اين بزرگوار‬ ‫به شخصيت جوانان‪ ،‬تحقير آنان و يا اهانت است که از‬ ‫برای درگذشتگان دی‌ماه ‪ 1386‬طلب آمرزش و‬ ‫براي هميشه در بين نسلهاي آينده‬ ‫عوامل مهم طغيان نسل جوان مي‌باشد ولذا والدين در‬ ‫مغفرت می‌کنیم‪ .‬اسامی همشهریان که در ماه‬ ‫گرش به يادگار بماند‪.‬‬ ‫خانواده و مربيان در محيط آموزشگاه موظفند با آنان‬ ‫گذشته دار فانی را وداع گفتند می‌خوانیم‪:‬‬ ‫ •احمد غالمي متولد ‪1325‬‬ ‫شهید بابا حسین جعفری فرزند ابوالحسن متولد ‪ 1344‬در گراش‪ ،‬شهادت ‪ 1364/11/21‬در فاو‬ ‫‪1349‬‬ ‫متولد‬ ‫افغاني)‬ ‫ •داوود نوروزي (تبعه‬ ‫شهید ابراهیم برزگران فرزند کریم متولد ‪ 1335‬در گراش‪ ،‬شهادت ‪ 1365/11/2‬در دوعینی عراق‬ ‫‪1303‬‬ ‫ •خانم داور متولد‬ ‫شهید احمد خدادادی فرزند مهدی متولد ‪ 1349‬در گراش‪ ،‬شهادت ‪ 1365/11/22‬در فاو‬ ‫‪1356‬‬ ‫متولد‬ ‫خورشيدي‬ ‫ •نسترن‬ ‫شهید مهدی رادمرد فرزند نیازعلی متولد ‪ 1347‬در گراش‪ ،‬شهادت ‪ 1367/11/2‬در دوعینی‬ ‫ •حسين اسدي متولد ‪1321‬‬ ‫نامه‌های رسیده‪2-‬‬

‫نسل جوان و احساسات‬

‫خیابانی به نام دکتر بیات‬

‫به گونه‌اي رفتار کنند که روح زودرنجشان آزرده نشود‬ ‫و عواطفشان مجروح نگردد که بدون ترديد بخشي از‬ ‫عصيان جوانان‪ ،‬ناشي از بي‌مهري‌ها و اعمال ناسنجيده‬ ‫پدران و مادران است که با تحقير فرزندان خود‪ ،‬آنانرا‬ ‫خشمگين و غضب‌آلوده مي‌کند که بخصوص بر پدران‬ ‫و مادران شهروند ما که اکثر آنان مدت‌ها دور از جوانان‬ ‫خود به سر مي‌برند‪ ،‬واجب است فرزندان خود را محترم‬ ‫شمرده و آنانرا به ستيزه‌جويي واندارند که اين قبيل‬ ‫والدين مورد سوءنظر اولياء گرامي اسالمند‪ .‬وظيفه‬ ‫والدين در برابر جوانان خود آن است که بر شخصيت‬ ‫آنان احترام نهاده و باعث تحقير آنان نگردند و والدين‬ ‫عاقل در برابر خواسته‌هاي خام و ناسنجيده‌ي جوانان‬ ‫جود چنان رفتار کنند که مطلوب خواست آنان باشد‬ ‫بنحوي که جوانان‪ ،‬مخالفت والدين با خواسته‌هاي‬ ‫نامعقول خود نيز اهانت به شخصيت خويش ندانند‬ ‫و برافروخته و خشمگين نشوند و به طغيان نپردازند‬ ‫که آنان بر اثر ناتواني عقل و نيرومندي احساسات‬ ‫عاطفي ممکن است به کارهاي خطرناکي دست زده‬ ‫که جبرانش محال باشد تا اينکه فرزندان دوران پر‬ ‫طالطم جواني را پشت سر نهند و زمان بحراني شباب‬ ‫را سپري سازند که چنين پدران و مادراني مورد حسن‬ ‫نظر اولياء گرامي اسالم مي‌باشند که اميد است والدين‬ ‫گرامي تمام جوانب شخصيتي و تمايالتي جوانان خود‬ ‫را در نظر گرفته و بر اساس آن با فرزندان خويش رفتار‬ ‫نمايند که انشاا‪ ...‬فرزندان با سپري ساختن ايام جواني‬ ‫که از بحراني‌ترين زمان حيات است با مصلحت انديشي‬ ‫و مذهب خواهي افرادي صالح و نيکو خصال بارآيند‪.‬‬

‫پرسه‬

‫شهدای‬ ‫دی‌ماه‬

‫مهدي وفائي‌فرد‪ :‬كندوكاوه�اي اداراتي همچون مخابرات‪ ،‬گاز‪،‬‬ ‫آبفا و ‪ ، ...‬و آس�فالت نش�دن آن‌ها از هم�واره يكي از معضالت‬ ‫ش�هر گراش بوده است‪ .‬كندوكاوهايي كه گاه تا هفته‌ها و ماه‌ها‬ ‫نيز ترميم و آس�فالت نمي‌ش�وند‪.‬‬ ‫ش��هرداري گراش درشماره ش��انزدهم نش��ريه داخلي خود‪« ،‬شهر ما‪،‬‬ ‫گ��راش»‪ ،‬ترميم آس��فالت‌هاي بولوار معلم را وظيفه اداره آبفا دانس��ته‬ ‫و‌آورده اس��ت‪« :‬كندوكاوه��اي اداره آبفا يكي ازمعضالت و مش��كالت‬ ‫كوچه‌ها و معابر س��طح شهر و بالطبع شهرداري و شهروندان مي‌باشد‪.‬‬ ‫ب��ه عنوان مثال كندوكاوهاي صورت گرفته توس��ط اداره آبفا در بولوار‬ ‫معلم قرار بود پس از يك هفته توسط اداره آبفا ترميم و آسفالت گردد‬ ‫ك��ه چندين ماه به طول انجاميد كه عاقبت ش��هرداري براي رفاه حال‬ ‫ش��هروندان اقدام به آس��فالت آن نمود‪».‬‬ ‫براي حل اين موضوع به سراغ مهندس الماسي‪ ،‬رئيس اداره آبفا گراش‬ ‫رفته‌و علت كندوكاوهاي س��طح ش��هر و من‌جمله بولوار معلم را جويا‬ ‫شديم‪ ،‬اما مهندس الماس��ي چيزي خالف گفته شهرداري را مي‌گفت!‬ ‫رئيس اداره آبفا در مورد ترميم و آس��فالت كندوكاوهاي اداره آبفا‪ ،‬در‬ ‫سطح شهر گفت‪ :‬طبق توافقاتي كه هر ساله بين آبفا و شهرداري بسته‬ ‫مي‌شود‪ ،‬شهرداري موظف اس��ت در قبال استفاده از آب شيرين براي‬ ‫آبياري فضاي سبز سطح شهر‪ ،‬ساختمان شهرداري‪ ،‬قسمت موتوري و‬ ‫آتش‌نشاني و ميدان ش��هيد برزگران ــ كه توسط تانكرهاي شهرداري‬ ‫آب‌گي��ري مي‌ش��ود ــ ‪ ،‬كندوكاوه��اي اداره آبفا را ترميم و آس��فالت‬ ‫نمايد‪ ‌‌‌.‬وي با اس��تناد به بند ‪ 4‬صورتجلسه‌اي كه مابين شهرداري و آبفا‬ ‫در تاري��خ ‪ 86/2/3‬و بند ‪3‬و‪ 2‬صورتجلس��ه‌اي ك��ه در تاريخ ‪ 86/7/2‬با‬ ‫حضور ش��هردار‪ ،‬بخشدار‪ ،‬رئيس شوراي شهر و رئيس اداره آبفا و ‪ ...‬در‬ ‫محل بخش��داري به امضا رسيده اس��ت‪ ،‬ترميم و آسفالت‌ كندوكاوهاي‬ ‫اداره آبفا‌ را نه‌تنها وظيفه اداره مطبوع‌اش ندانست بلكه يكي از وظايف‬ ‫ش��هرداري دانس��ت كه در انجام آن كوتاهي كرده است‪ .‬وي با گله از‬ ‫ش��هرداري در ع��دم انجام توافق��ات‪ ،‬از ذكر مطلب مذكور در نش��ريه‬ ‫داخلي ش��هرداري و تريبون نمازجمعه انتقاد نمود‪.‬‬ ‫الماسي در مورد كندوكاوهاي بولوار معلم افزود‪ :‬طبق توافق دو طرف‪،‬‬ ‫اداره آبفا موظف بود فقط زيرس��ازي مسير را انجام دهد و آسفالت آن‬ ‫به عهده ش��هرداري بوده اس��ت‪ .‬و در ديگر نقاط حتي زيرسازي نيز به‬ ‫عهده خود ش��هرداري مي‌باش��د‪.‬‬ ‫بعد از گفت و گو با رئيس اداره آبفا خواس��تيم به س��راغ شهردار برويم‬ ‫که ايش��ان در س��فري اداري به ش��يراز رفته‌اند‪.‬‬

‫سفر به سرزمین ‪Facebook‬‬

‫یادی از ُملکی و دواهایش‬

‫‪.1‬هر ش��ب س��اعت ‪ 10‬به وقت محلي اعتراض دسته جمعي شغال‌ها در‬ ‫پش��ته‌ي کوه دانشگاه (مدينه فاضله) گراش ادامه دارد‪ .‬تجمع کنندگان با‬ ‫س��ر دادن زوزه‌ه��اي بلند و کش‌دار مراتب اعتراض خ��ود را به گوش‌هاي‬ ‫ناش��نوا اعالم مي‌دارند‪ .‬خواس��ته‌ي آنه��ا آتش نزدن زباله‌هاي ش��هري و‬ ‫بيمارس��تاني و جمع‌آوري آن به صورت مکانيزه مي‌باش��د‪ .‬سخن‌گوي آنها‬ ‫اظهار مي‌داش��ت که چرا در اين مدينه فاضله کس��ي به فکر س�لامتي و‬ ‫بهداش��ت نيس��ت آيا هلهله و ولول��ه در راهروي بيمارس��تان و درمانگاه و‬ ‫مطب‌ها را نمي‌بينند؟‬ ‫امسال طبيعت هم س��ر ناسازگاري دارد و باران نباريده که کوچه و سطح‬ ‫ش��هر را آب و جارو کند و لجن‌هاي سطح جدول شهر و کوچه‌ها را همراه‬ ‫خود ببرد و براي چند روز هم که ش��ده هواي س��الم و مطبوع استنش��اق‬ ‫کنيم‪ .‬به اميد باريدن باران و‪...‬‬

‫گراشی‌ها در اینترنت‬

‫چه صفایی دارند‬

‫مادران شهر من‬

‫یک�ی از دالی�ل کم�ی مص�رف فرهنگ�ی در کش�ور م�ا نبودن‬ ‫اطالع‌رس�انی مناس�ب برای محص�والت فرهنگی اس�ت در این‬ ‫س�تون از این شماره یک نفر به ش�ما خوراک فرهنگی پیش‌نهاد‬ ‫خواه�د کرد‪ .‬خوب البته هر کس�ی برای خوراک خود س�لیقه‌ای‬ ‫دارد که حتم ًا در پیش‌نهادها نیز اثر خواهد گذاشت‪ .‬اما بد نیست‬ ‫گاهی سلیقه دیگران را هم امتحان کنیم‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫همه دعوت به نوشتن هستند‬


‫نگاه تازه به رویدادها‬ ‫خبرهایی از ورزش‬

‫اتحاد قهرمان یادواره اکبریان شد‬

‫عبدالرضا افشار‪ :‬يک دوره مسابقه فوتبال در رده جوانان يادواره‬ ‫زنده ياد فرش�يد اکبريان به ميزباني باش�گاه فرهنگي ورزش�ي‬ ‫س�تاره‌آبي با حض�ور تيم‌هاي س�تاره‌آبي‪ ،‬گراش‌جوان‪ ،‬ش�هدا‪،‬‬ ‫مقاومت‪ ،‬شاهين‪ ،‬پيروزي‪ ،‬جوشن و اتحاد برگزار گرديد‪.‬‬ ‫تيم‌ه��ا در دو گروه چهار تيمي به رقاب��ت پرداختند که در پايان ‪ 4‬تيم‬ ‫ش��هدا‪ ،‬پيروزي‪ ،‬جوش��ن و اتحاد به مرحله نيمه‌نهايي راه يافتند‪ .‬بازي‬ ‫فينال بين دو تيم اتحاد علوم آزمايشگاهي و شهدا برگزار شد در حضور‬ ‫مس��ئولين‪ ،‬عالقمندان و خانواده مرحوم اکبريان انجام شد که در نهايت‬ ‫تيم اتحاد با نتيجه سه بر صفر به مقام قهرماني دست يافت‪.‬‬ ‫در اين بازيها محمد خوشرو از گراش‌جوان به عنوان بهترين گلزن و تيم‬ ‫س��تاره‌آبي بعنوان تيم اخالق و ناصر صادقي از ش��اهين بعنوان بازيکن‬ ‫بااخالق انتخاب و از طرف خانواده مرحوم اکبريان و باشگاه ستاره‌آبي از‬ ‫ايشان تقدير و جوايزي به رسم يادبود اهدا گرديد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫کالس مربیگری پینگ پنگ‬

‫حج�ت عابدي‪ :‬ي�ک دوره کالس آم�وزش مربيگري درجه س�ه‬ ‫پينگ‌پن�گ ب�ا ش�رکت بي�ش از ‪ 20‬نف�ر از عالقه‌من�دان دختر‬ ‫وپس�ر زير نظر آقاي ميرپور و خانم سالمي مدرسین فدراسيون‬ ‫پينگ‌پنگ کشور برگزار شد و ش�رکت کنندگان با مباني علمي‬ ‫اين رشته آشنا شدند‪.‬‬ ‫اکبري رئيس تربيت بدني گراش ضمن تقدير از مدرسين کالس و آقاي‬ ‫مهروري رئيس آموزش و پرورش و پاک سرش��ت مس��ئول واحد تربيت‬ ‫بدني به خاطر تامين منابع مالي و همکاري در امر برگزاري تشکر کرد و‬ ‫اظهار اميدواري نمود که در آينده نيز با برگزاري چنين کالسهايي سطح‬ ‫آگاهي مربيان شهر افزايش يابد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫کالس مربیگری سوارکاری‬

‫صحبت نو‪ :‬کالس مربیگری س�وارکاری با حضور سوارکار برگزار‬ ‫شد‪.‬‬ ‫ب��ه منظور افزايش س��طح آگاهي س��واركاران يك��دوره كالس آموزش‬ ‫مربيگ��ري توجيهي به مدت ي��ك هفته در مجموعه فرهنگي ورزش��ي‬ ‫جمعيت هالل احمر برگزار ش��د‪ .‬ش��ركت كنن��دگان در كالس با اصول‬ ‫علمي و كالسيك اين رشته آشنا شدند‪.‬‬ ‫اكبري ريي��س تربيت بدني گ��راش با بيان اين مطلب اف��زود برگزاري‬ ‫كالس��هاي آموزش مربيگري و داوري در رش��ته‌هاي مختلف ورزشي در‬ ‫دس��تور كار تربيت بدني قرار دارد تا با افزايش س��طح آگاهي مربيان و‬ ‫داوران‪ ،‬ورزش��كاران اين ش��هر حضوري پررنگ‌تر در رقابتهاي استاني و‬ ‫كش��وري داشته باشند اكبري تصريح نمود گرچه اين كالس براي اولين‬ ‫بار در گراش برگزار ش��د اما س��عي خواهيم كرد در آينده نيز با تشكيل‬ ‫اين كالس��ها و دعوت از مربيان با تجربه اس��تان سطح دانش سواركاران‬ ‫را افزايش دهيم‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪ 11‬قضاوت برای علی موغلی‬

‫عبدالرضا افش��ار‌‪ :‬علی موغلی داور بین‌المللی گراش‪ ،‬در طول نیم فصل‬ ‫نخست فوتبال ایران در قضاوت یازده دیدار همکاری داشته است‪.‬‬ ‫علی موغلی از ابتدای شهریور تا دی‌ماه امسال در ‪ 6‬دیدار لیگ برتر و ‪5‬‬ ‫مسابقه لیگ آزادگان به عنوان کمک داور اول و دوم حضور داشته است‪.‬‬ ‫ب��ه دیدارهای صنعت‌نفت آبادان و مل��وان انزلی در هفته چهارم و دیدار‬ ‫استقالل اهواز و ذوب‌آهن در هفته پایانی لیگ برتر اشاره کرد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫خبرهاي کوتاه ورزشي‬

‫حج�ت عابدي‪ :‬تيم پينگ‌پنگ بانوان گ��راش با ترکيب خانم‌ها‬ ‫زين��ب آش��فته و فاطمه آذرآيي��ن به مربيگري رقي��ه بيضايي در‬ ‫رقابت‌هاي پينگ‌پنگ قهرماني استان حضور داشتند‪.‬‬ ‫حجت عابدی‪ :‬تيم بس��کتبال بانوان تربيت بدني شهرستان بندر‬ ‫لنگه در يک بازي دوس��تانه با نتيجه ‪ 67‬ب��ر ‪ 31‬در مقابل بانوان‬ ‫بسکتباليست تارا گراش به برتري دست يافت‪ .‬نوره نظامي‪ ،‬صديقه‬ ‫کرباس��ي‪ ،‬وجيهه رحيمي‪ ،‬زهرا کرباس��ي‪ ،‬حکيمه قنبري‪ ،‬فاطمه‬ ‫زماني‪ ،‬ناديا نظامي‪ ،‬راضيه جاويد‪ ،‬ناديا ش��ادرام‪ ،‬افس��انه دهکمي‬ ‫و س��ميرا غفوري براي بانوان ت��ارا گراش به ميدان رفتند‪ .‬خانم‌ها‬ ‫محسن‌زاده و رهگذر از الر نيز اين بازي را قضاوت کردند‪.‬‬ ‫حجت عابدی‪ :‬آقايان ش��هرام سوفسطايي‪ ،‬اسداهلل آهني‪ ،‬صادق‬ ‫ظراف��ت و عبدالرس��ول چميده و خانم‌ها راضي��ه کاظمي و مريم‬ ‫مقت��دري ک��ه در کالس مربيگ��ري هان‌مادانگ تکواندو اس��تان‬ ‫ش��رکت نموده بودند با موفقيت اي��ن دوره را به پايان بردند‪ .‬اين‬ ‫کالس ب��ه همت هيئ��ت تکواندو فارس به م��دت دو روز در خانه‬ ‫تکواندو شيراز برگزار گرديد‪.‬‬ ‫عبدالرضا افش�ار‪ :‬به دعوت تيم بس��کتبال بان��وان اوز ديداري‬ ‫دوستانه بين دو تيم گراش و اوز برگزار شد که در اين ديدار تيم‬ ‫بانوان گراش توانست با نتيجه ‪ 33‬بر ‪ 12‬تيم بانوان اوز را شکست‬ ‫دهد‪ .‬در اين بازي خانم نوره نظامي با ‪ 15‬امتياز بيش��ترين امتياز‬ ‫را براي تيم خود بدست آورد‪.‬‬ ‫عبدالرضا افش�ار‪ :‬يک دوره کالس مربيگري ‪ D‬آسيا به ميزباني‬ ‫اوز در اين شهر بمدت ‪ 5‬روز برگزار گرديد‪ .‬نفر‪ 24‬شرکت کننده‬ ‫در این کالس حضور داش��تند‪ .‬در اين دوره چهار مربي از گراش‪،‬‬ ‫آقايان احس��ان جوکار‪ ،‬مجيد افشار‪ ،‬محمد‌جواد آذربادگان و رضا‬ ‫ابراهيم��ي حض��ور يافتند و با موفقيت اين کالس را پش��ت س��ر‬ ‫گذاشتند‪ .‬تدريس اين کالس را آقاي نظام زارع و مسايل داوري را‬ ‫آقاي ناصر صناعي هر دو از شيراز بر عهده داشتند‪.‬‬ ‫عبدالرضا افش�ار‪ :‬آقایان عبداله س��راجی و فرهاد پورشمسی با‬ ‫شرکت در آزمون ارتقا کمربند موفق به اخذ کمرند قرمز از سوی‬ ‫فدراسیون تکواندو شدند‪.‬‬

‫حرکت از نو‬ ‫بررسی دالیل ضعف‌ تیم‌های فوتبال گراش در نیم فصل دوم لیـگ برتر استـان فارس‬

‫امتداد فصل سرد در پیروزی و اتحاد‬

‫عبدالرضا افش�ار‪ ،‬عبدالحسين حسين‌پور‪:‬‬ ‫در حاليکه ليگ برتر فوتبال فارس اواس�ط‬ ‫نيم‌فص�ل دوم خ�ود را س�پري مي‌کن�د‬ ‫متاس�فانه نماين�دگان گراش يعن�ي اتحاد‬ ‫س��پس آقاي ميرزا اکبري رئي��س تربيت بدني‬ ‫علوم پزش�کي و پيروزي هلال احمر حال‬ ‫گراش داليل خ��ود را بيان نمودند که ش��امل؛‬ ‫و روز خوش�ي در اي�ن مس�ابقات ندارن�د‬ ‫‪ .1‬تيم‌ه��اي منطقه ما ت��وان بازي‌هاي طوالني‬ ‫و ي�ا ب�ه عبارت ديگ�ر وارد بح�ران «عدم‬ ‫را ندارن��د و تا نيم‌فصل خ��وب نتيجه مي‌گيرند‪.‬‬ ‫نتيجه‌گيري» شده‌اند‪.‬‬ ‫‪ .2‬ع��دم تقويت بازيکنان‪ .3 .‬عدم حمايت مالي‪.‬‬ ‫تيم پيروزي هالل احمر که نماينده فوتبال فارس‬ ‫‪ .4‬ع��دم پرداخت حقوق به مربي��ان و بازيکنان‬ ‫در مس��ابقات حذفي کش��ور هم بود در ابتداي‬ ‫(در حاليکه مربيان ديگر تيم‌ها قرارداد ميليوني‬ ‫فصل خيلي خوب نتيجه گرفت و تا يازده هفته‬ ‫مي‌بندند)‪.‬‬ ‫صدرنش��ين اين رقابت‌ها بود ولي در هفته‌هاي‬ ‫دالي��ل اف��ت بازي‌هاي اين دو تي��م از نظر‬ ‫اخير نتياج چندان مطلوبي را کس��ب ننموده‬ ‫نتایج پیروزی گراش در بازی‌های برگشت‬ ‫فرس��وده مربي پيروزي ه�لال احمر گراش‬ ‫پيروزي هالل احمر ‪1‬‬ ‫است‪ .‬اين تيم که نايب قهرماني فصل قبل را داراب ‪ 4‬‬ ‫پيروزي هالل احمر‪ 1‬به اين ش��رح بود؛ ‪ .1‬تقويت تيم‌هاي ديگر‬ ‫هم يدک مي‌کش��د در ‪ 13‬بازي دور رفت ‪ 24‬شاهد فرمانداري فيروزآباد ‪ 1‬‬ ‫مقومت شهرداري جهرم ‪ 2‬از تيم‌هاي صنعت نفت‪ ،‬مس کرمان و پيام‬ ‫پيروزي هالل احمر‪ 1‬‬ ‫امتياز گرفت تا پس از پاس ش��يراز در مکان‬ ‫قند فسا ‪ 3‬‬ ‫پيروزي هالل احمر‪ 3‬مخابرات‪ .2 .‬دغدغه مسائل مالي‪ .3 .‬آسيب‬ ‫عقاب شيراز ‪2‬‬ ‫دوم نيم‌فص��ل قرار گيرد ولي در ‪ 6‬بازي اخير پيروزي هالل احمر‪ 2‬‬ ‫ديدگ��ي بازيکن��ان‪ .4 .‬دريافت کارت زرد و‬ ‫پيروزي هالل احمر ‪5‬‬ ‫دور برگش��ت فقط سه تس��اوي کسب نموده شاهد فرمانداري المرد ‪ 5‬‬ ‫قرمز و محروميت از بازي‌هاي بعد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫اس��ت تا ب��ا ‪ 27‬امتياز و ق��رار گرفتن در رده‬ ‫نتایج اتحاد گراش در بازی‌های برگشت‬ ‫خلي��ل اغواري کم��ک مربي تي��م پيروزي‬ ‫چهارم جدول چش��م به بازي‌ه��اي باقيمانده اتحاد علوم پزشکی ‪ 1‬‬ ‫ني‌ريز ‪ 0‬ه�لال احمر اين داليل را برمي‌ش��مارد‪.1 .‬‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫اتحاد علوم پزشکی ‪0‬‬ ‫استهبان ‪ 0‬‬ ‫فيروزآباد ‪ 2‬کادر فني ضعي��ف‪ .2 .‬آماتور بودن تيم‌هاي‬ ‫در سوي ديگر تيم اتحاد از همان ابتداي فصل اتحاد علوم پزشکی ‪ 2‬‬ ‫ً اتحاد علوم پزشکی ‪ 0‬‬ ‫پرسپوليس ‪ 0‬خودمان‪ .3 .‬عدم دق��ت در ضربات اخر‪.4 .‬‬ ‫امتيازات را به راحتي از دست داد‪ .‬ولي انصافا‬ ‫‪1‬‬ ‫پزشکی‬ ‫علوم‬ ‫اتحاد‬ ‫هوابرد شيراز ‪ 4‬‬ ‫خستگي بازيکنان‪.‬‬ ‫در برخي از مس��ابقات هم خوب ظاهر شدند‪.‬‬ ‫مهدي شمسي کاپيتان پيروزي هالل احمر‬ ‫شکس��ت دادن تيم‌های پاس شيراز و ني‌ريز‬ ‫اي��ن نکات را باعث افت تي��م مي‌داند؛ ‪ .1‬عوامل‬ ‫و تس��اوي مقابل پيروزي ه�لال احمر گراش و‬ ‫روحي و رواني‪ .2 .‬مش��کالت کاري بازيکنان‪.3 .‬‬ ‫پرس��پوليس شيراز از جمله بازي‌هاي خوب آنها‬ ‫مصدومي��ت بازيکنان‪ .4 .‬کناره‌گي��ري بي‌مورد‬ ‫بود تا در پايان نيم‌فص��ل اول در انتهاي جدول‬ ‫بازيکنان از تي��م‪ .5 .‬ضعف کادر فني‪ .6 .‬تداخل‬ ‫قرار گيرد‪.‬‬ ‫کار مربيان‪.‬‬ ‫از آنج��ا که ه��ر دو تيم توانايي‌ه��اي خود را در‬ ‫با گرما سازگاري دارند‪ .‬او در ادامه مي‌گويد‪ :‬تيم اس��ماعيل حس��ن‌نژاد مربي اتحاد علوم پزشکي‬ ‫ف��ارس به اثبات رس��انده‌اند انتظ��ار مي‌رود که‬ ‫در سطح ليگ برتر بايد از مربياني استفاده نمايد ني��ز اين نکات را بي��ان مي‌کند؛ ‪ .1‬حضور ‪ 3‬نفر‬ ‫هر چه س��ريعتر به جايگاه اصلي خود بازگردند‬ ‫که با مس��ائل روز دنيا آشنايي داشته باشند‪ .‬در از بازيکنان تيم اتحاد در تيم منتخب الرس��تان‬ ‫زيرا قهرماني تيم فوتبال اتحاد علوم پزشکي در‬ ‫پايان به موردي اشاره کرد که به نظرمان جالب جهت مسابقات پارسيان‪ .2 .‬مصدوميت بازيکنان‬ ‫مس��ابقات ليگ ‪ 1‬و راه‌يابي ب��ه ليگ برتر و نيز‬ ‫بود و آنهم اينکه تيم‌ها مي‌توانند ‪ 35‬بازيکن در کليدي‪ .3 .‬عدم همراهي بازيکنان‪ .4 .‬مشکالت‬ ‫نايب قهرماني تيم پيروزي هالل احمر در س��ال‬ ‫ليست داشته باش��ند در حاليکه اتحاد فقط ‪ 20‬خدمت نظ��ام وظيفه‪ .5 .‬عدم همکاري برخي از‬ ‫گذش��ته و راهيابي به مس��ابقات حذفي کش��ور‬ ‫بازيکن در ليس��ت خود دارد‪ .‬پس از آن س��راغ تيم‌ها در دادن بازيکن به اتحاد‪.‬‬ ‫براي هميش��ه در اذهان فوتبال‌دوس��تان گراش‬ ‫آق��اي جعفر فرزين مربي تيم صدرنش��ين پاس احمد غالمي کمک مربي تيم اتحاد علوم پزشکي‬ ‫خواه��د ماند و به همين دليل اس��ت که توقع و‬ ‫ش��يراز رفتيم ک��ه او هم داليل را در س��ه چيز نيز کمبود بازيکن‪ ،‬ضعف کادر فني و مصدوميت‬ ‫انتظار بيشتري از اين دو تيم مي‌رود‪.‬‬ ‫خالصه نمود‪ .‬الف‪ :‬بعد مس��افت ش��هر گراش با بازيکنان کليدي و مشغله کاري را از داليل افت‬ ‫وقتي پاي صحبت کارشناسان فوتبال و عزيزان‬ ‫ديگر شهرس��تان‌ها‪ .‬ب‪ :‬ملحق ش��دن بازيکنان تيم ذکر مي‌کند‪.‬‬ ‫زحمتکش ورزش نشستيم حيف دانستيم آنها را‬ ‫تيم‌هاي مشهور کشوري همانند بسيج مقاومت در پايان مربيان دو تيم از همکاري تربيت بدني‪،‬‬ ‫به نگارش در نياوريم‪ .‬به همين علت نظراتش��ان‬ ‫ف��ارس‪ ،‬پيام مخابرات به تيم‌هاي ش��يرازي‪ .‬ج‪ :‬هالل احمر‪ ،‬مجتمع علوم پزشکي خصوصاً دکتر‬ ‫را جويا ش��ديم تا علت ناکامي‌هاي اخير دو تيم‬ ‫ضع��ف داوري در برخي مس��ابقات و ضدفوتبال خليل بهمني و عزيزاني که در خارج از کشور در‬ ‫اتحاد و پيروزي را بيان نمايند‪ .‬تا شايد «نوشدارو‬ ‫بازي کردن بعضي تيم‌ها به خاطر خطر سقوط‪ .‬مسايل مالي‪ ،‬اين دو تيم را همراهي مي‌نمايند‪،‬‬ ‫قبل از مرگ سهراب» باشد‪.‬‬ ‫در ابتدا به س��راغ مرد زحمتکش فوتبال فارس‬ ‫يعني کوثر عس��کري مس��ئول کميت��ه اجرايي‬ ‫مس��ابقات رفتيم و وقتي نظراتش را خواستيم با‬ ‫روي باز پذيرفت‪ .‬او ضمن تش��کر از صحبت‌نو از‬ ‫ميرزا اکبري‪ ،‬قاسم فرسوده و اسماعيل حسن‌نژاد‬ ‫به عنوان زحمتکشان فوتبال گراش نام برد‪ .‬وي‬ ‫گفت‪ :‬ش��هر گراش امکانات داش��تن دو تيم در‬ ‫ليگ برت��ر را دارد ولي از نظ��ر بازيکن ظرفيت‬ ‫اين را ندارد که دو تيم آن هم در رده‌هاي باالي‬ ‫ج��دول نگ��ه دارد‪ .‬دليل ديگ��رش ضعف بدني‬ ‫بازيکنان اس��ت که گراش��ي‌ها هرچه به س��رما‬ ‫نزديک‌تر ش��وند بدنشان تحليل مي‌رود و بيشتر‬

‫برنامه برای ورزش روستایی‬

‫حج�ت عاب�دي‪ :‬در روس�تاهای ف�داغ‪ ،‬خلیل�ی و حس�ین‌آباد‬ ‫مجتمع‌های ورزشی روباز ساخته خواهد شد‪.‬‬

‫رئي��س تربيت بدني گ��راش در خصوص فع��ال نمودن ورزش ادارات و ش��وراهاي‬ ‫ورزش��ي روس��تاها گفت‪ :‬ضرورت توجه به ورزش روس��تاها باعث شده تا در يکسال‬ ‫گذشته تربيت بدني حدود دو میلیون تومان در قالب خريد وسايل ورزشي شامل ميز‬ ‫پينگ‌پنگ‪ ،‬توپ و راکت‪ ،‬توپ فوتبال و واليبال‪ ،‬لباس ورزشي‪ ،‬تور فوتبال و واليبال‬ ‫و بعض ًا کمک‌هاي نقدي جهت س��اختن زمين‌هاي ورزشي روباز به شوراهاي ورزش‬ ‫روس��تاهاي فداغ‪ ،‬خليلي‪ ،‬حس��ين‌آباد‪ ،‬زينل آباد‪ ،‬کنگ‌ريشه‪ ،‬محمدزينا‪ ،‬لب اشکن و‬

‫ادارات و ارگان‌هاي سطح شهر اختصاص داده است‪.‬‬ ‫اکبري افزود تربيت بدني با همکاري بخش��داري و ش��وراي ورزش روستاها اقدام به‬ ‫تملک ارضي منابع طبيعي جهت احداث و س��اخت مجتمع ورزش��ي در روس��تاهاي‬ ‫فداغ‪ ،‬خليلي‪ ،‬حس��ين‌آباد نموده و سه جفت تير دروازه فوتبال به روستاهاي ياد شده‬ ‫واگذار کرده است‪ .‬وي تصريح نمود در راستاي سياست دولت در مورد ساخت مجتمع‬ ‫ورزشي در روس��تاهايي که جمعيت آنها باالي پنج هزار نفر است گفت‪ :‬امسال مبلغ‬ ‫‪ 12‬میلیون تومان از محل اعتبار استاني به منظور ديوار کشي زمين ورزشي فداغ در‬ ‫نظر گرفته ش��ده است که اميدواريم در سالهاي آتي تخصيص اعتبارات الزم نسبت‬ ‫به تجهيز آن اقدام خواهد شد‪.‬‬

‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪11‬‬

‫ورزشگاه بانوان گراش‬ ‫در شهرک امام خمینی کلنگ خورد‬

‫حج�ت عابدي‪ :‬در آس�تانه عيد غدير خم‪ ،‬کلن�گ يکي از هفت‬ ‫سالن ورزش�ي طرح مصوب سفر رياست جمهوري به الرستان با‬ ‫حضور مس�ئولين بخش در زميني به مس�احت نه هزار متر مربع‬ ‫به زمين خورد‪.‬‬ ‫در اين مراس��م ابتدا بخش��دار گراش به اختص��ار در خصوص چگونگي‬ ‫اجراي اين پروژه پرداخت‪ .‬س��پس آقازاده رئيس تربيت بدني الرس��تان‬ ‫ضمن تاکيد بر توس��عه فضاي ورزش��ي‪ ،‬از همکاري بخشداري‪ ،‬شوراي‬ ‫شهر و تربيت بدني گراش در خصوص تحقق اين پروژه تشکر کرد‪.‬‬ ‫اکبري رئيس تربيت بدني گراش نيز گفت‪ :‬سرانجام تالش‌هاي مسئولين‬ ‫شهر و تربيت بدني به بار نشست و کلنگ سالن ورزشي بانوان در زميني‬ ‫به مس��احت ‪ 9000‬متر مربع از ط��رح ‪ 80‬هکتاري گراش به زمين زده‬ ‫ش��د تا آرزوي ديرينه بانوان ورزشکار اين شهر‪ ،‬پس از سالها تحقق يابد‬ ‫و از اين پس ش��اهد حضور پررنگ‌تر آنان در رقابت‌هاي منطقه و استان‬ ‫باش��يم‪ .‬اکبري همکاري بخشدار‪ ،‬اعضاي ش��وراي شهر و افتخار‪ ،‬رئيس‬ ‫مس��کن و شهرسازي الرس��تان را گامي مثبت دانست و از ايشان تشکر‬ ‫نمود‪.‬‬ ‫در هفته بعد از کلنگ‌زنی نی��ز خدابخش مدیرکل تربیت‌بدنی فارس به‬ ‫همراه مهندس قطبی‌زاده رییس اداره ساختمان سفری به گراش داشت‬ ‫تا درباره مساله مربوط به احداث ساختمان با اعضای شورای شهر گراش‬ ‫و روسای هیات‌ورزشی گفتگو کند‪.‬‬

‫دو طال بر سینه ورزشکاران پرس سینه‬ ‫صحبت نو‪ :‬در مسابقات پرس سینه قهرمانی فارس‪ ،‬دو ورزشکار‬ ‫گراشی به مسابقات کشوری راه یافتند‪.‬‬ ‫به گ��زارش روابط عمومي تربيت بدني گراش؛ مس��ابقات پرس‬ ‫سينه انتخابي اس��تان فارس به مدت دو روز در سالن مجموعه‬ ‫ورزش��ي شهيد آيت اهلل دستغيب ش��يراز برگزار گرديد‪ .‬در این‬ ‫مس��ابقات يكصد و ش��صت و پنج پرس‌كار از شهرس��تان‌هاي‬ ‫شيراز‪ ،‬جهرم‪ ،‬مرودش��ت‪ ،‬قيروكارزين‪ ،‬گراش‪ ،‬ممسني‪ ،‬داراب‪،‬‬ ‫اقليد و فسا با هم به رقابت پرداختند‪ .‬در تيم گراش محسن هرمي‬ ‫و غالمرضا آذرمينا با ت�لاش خود به ترتيب در وزن‌های ‪ 56‬و‬ ‫‪ 60‬كيلوگرم مدال طالي اين مس��ابقات را به گردن آويختند و به‬ ‫مس��ابقات قهرماني كشور راه يافتند‪ .‬در وزن ‪ 52‬يداهلل ساالري‪،‬‬ ‫‪ 75‬مصطفي دانشور‪ 82/5 ،‬ابوالفضل هنر‪ 100 ،‬علي شهرياري و‬ ‫جواد بصيري و ‪ 125‬كيلوگرم غالمعباس قرباني بر سكوي دوم‬ ‫مسابقات ايستادند‪ .‬رضا فرسوده در وزن ‪ 90‬و رضا درخشان‬ ‫در وزن ‪ 82/5‬كيلوگ��رم صاح��ب م��دال برنز ش��دند و ادريس‬ ‫رحماني در وزن ‪ 76‬كيلوگ��رم عنوان چهارم اين رقابت‌ها را به‬ ‫خ��ود اختصاص داد‪ .‬مربيگري تيم گراش بر عهده عبدالحس��ين‬ ‫صحراييان بود‪.‬‬ ‫همچنین به مناسبت عید غدیر نیز يکدوره مسابقه پرس سينه در‬ ‫رده سني نوجوانان‪ ،‬جوانان و بزرگساالن با شرکت ورزشکاران‬ ‫گراش و اوز در سالن مجموعه ورزشي شهدا گراش برگزار شد‪.‬‬ ‫در رده نوجوانان يداهلل س��االري‪ ،‬محمد آذرمينا‪ ،‬محسن هرمي‪،‬‬ ‫مهرداد يزداني‪ ،‬نادر قادري و مصطفي سجادي در اوزان مختلف‬ ‫بر سکوي اول ايستادند‪ .‬در رده جوانان‪ ،‬علي‌اصغر قرباني‪ ،‬جواد‬ ‫بصيري‪ ،‬مصطفي دانشور و حجت ساالري مدال طالي مسابقات‬ ‫را به گردن آويختند و در رده بزرگساالن نيز عبدالواحد راهپيما‪،‬‬ ‫ابوالفضل هنر‪ ،‬رضا صابر‪ ،‬مجتبي س��راجي‪ ،‬علي ش��هرياري و‬ ‫غالمعب��اس قرباني مقام نخس��ت اي��ن رقابت‌ه��ا را از آن خود‬ ‫کردند‪ .‬همچنين در رده نونهاالن و جوانان رضا دانشور و رضا‬ ‫درخشان صاحب مدال طالي مسابقات شدند‪.‬‬


‫شماره چهاردهم‪ .‬بهمن‌ماه ‪ .‬سال ‪1386‬‬

‫‪12‬‬

‫ ‬ ‫صحبت شما‬

‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬عبدالحمید غریب‌نواز ‪ ‬سردبیر‪ :‬محمد صادق رحمانیان ‪ • 09121486961‬مدیر تحریریه‪ :‬محمد خواجه‌پور ‪ •09171834648‬مدیر اجرایی‪ :‬محمدعلی شامحمدی ‪ •09171815277‬مسئول دفتر‪ ‌:‬سعیدتوکلی‬ ‫‪ • gerash@gmail.com•sohbatenow.blagfa.com‬طراحی‪ :‬فاطمه خواجه‌زاده• چاپ‪ :‬آبنوس • گراش‪ .‬خیابان امام‪ .‬روبه‌روی بانک صادرات‪ .‬ساختمان جابری‪ .‬طبقه اول ‪ • 2229970‬شماره مجوز صحبت نو‪ 250 • 124/11179 :‬تومان‬

‫‪2229970‬‬

‫ •پورشمسي‪ :‬انتهاي خيابان درمانگاه تبديل به يک لجنزار شده است‬ ‫ک��ه با توجه به وجود کودکس��تان در اين محل براي س�لامتي مردم و‬ ‫بخصوص کودکان مسئله ساز است‪.‬‬ ‫ •شهروند‪ :‬لطفاً ضميمه ورزشي هم چاپ کنيد‪.‬‬ ‫ •صحبت نو‪ :‬اگر کسي هزينه اش را بپردازد‪ ،‬بر روي چشم‪.‬‬ ‫ •ش�هروند‪ :‬از آموزش و پ��رورش مي‌خواهيم در ص��ورت امکان براي‬ ‫استخدام مستخدمين مدارس دخترانه بخصوص دبيرستان‌ها از مستخدم‬ ‫خانم استفاده کنند‪.‬‬ ‫ •شهروند‪ :‬از صنايع دستي محلي و غذاهاي محلي بنويسيد‪.‬‬ ‫ •شهروند‪ :‬در صورت امکان ماهنامه را ‪ 16‬صفحه‌اي کنيد‪.‬‬ ‫ •صحبت نو‪ :‬پيشنهادهايي براي دو هفتگي شدن نشريه داده شده که‬ ‫در دست بررسي است‪.‬‬ ‫ •شهروند‪ :‬از تاريخ گراش بيشتر بنويسيد‪.‬‬ ‫ •صحبت نو‪ :‬همه شماره ها به اين امر پرداخته ايم‪.‬‬ ‫ •شهروند‪ :‬شماره دي‌ماه بسيار جالب بود از جمله مصاحبه با پروفسور‬ ‫ژاپن��ي‪ ،‬مصاحب��ه با خانم رئيس��ي درباره گويش گراش��ي و مطلبي که‬ ‫درباره آقاي صميمي بود که به نظرم تلنگري بود براي کساني که اذيت‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫ •ش�هروند‪ :‬باز هم در هيمه شعر گراشي چاپ کنيد‪ .‬در صورت امکان‬ ‫ش��ب شعر گراش��ي برگزار کنيد و پيشنهاد ديگري هم که دارم مي‌شود‬ ‫قصه‌هاي قديمي بومي را در هيمه به چاپ رساند‪.‬‬ ‫ •شهروند‪ :‬بارها مشاهده شده که خودرو راهنمايي و رانندگي و پليس‬ ‫در سطح شهر باعث اختالل در عبور و مرور شده‌اند‪ .‬کسي هم نمي‌تواند‬ ‫چيزي به مجريان قانون بگويد‪.‬‬

‫‪JJ‬حامد نوری‬

‫آلبوم محرم‬

‫‪JJ‬مهدی وفایی‌فرد‬

‫ ‬ ‫صحبت ما‬

‫‪JJ‬مجید حاجیان‬

‫‪JJ‬یعقوب وفایی‌فرد‬

‫‪JJ‬محمدجواد حسن‌نژاد‬

‫‪JJ‬مسعود میرزمانی‬

‫‪JJ‬نرگس اسدی‬

‫‪gerash@gmail.com‬‬

‫ برخالف تیتر دو ش��ماره پیش ما‪ ،‬خوش��بختانه زمس��تان امس��ال‬ ‫کمبودی در بخش گاز مش��اهده نش��د‪ .‬امیدواریم در سال‌های آینده نیز‬ ‫با مدیریت مطلوب در بخش س��وخت کمبودی احساس نشود‪ .‬مدیریت‬ ‫مناس��ب باعث شد که زمس��تان مطبوعی را بگذرانیم‪ .‬همشهریان برای‬ ‫دریافت گاز می‌تواند به دفتر شرکت گراش گاز مراجعه کنند‪ .‬امیدواریم‬ ‫با گازکشی سال آینده خیال بیشتر افراد راحت شود‪.‬‬ ‫ آق��ای غالمعباس عالمی و فردی به ن��ام م‪.‬ب لطف کرده و مطالبی‬ ‫را برای ما ارس��ال کردند‪ .‬اما همانگونه ک��ه پیش از این که گفتیم یکی‬ ‫از معیارهای صحبت نو برای انتش��ار مطلب‪ ،‬تولیدی بودن آن اس��ت تا‬ ‫فضای نوشتن در شهر گس��ترش پیدا کند‪ .‬منتظر نوشته‌های خود شما‬ ‫هستیم‪.‬‬ ‫ قرار بود این شماره مصاحبه‌ای با حجت‌االسالم سید عباس معصومی‬ ‫داشته باشیم که فرصتی دست نداد‪ .‬موضوعات محرم و عاشورا در گراش‬ ‫ب��دون نام او چیزی کم دارد باید دوب��اره منتظر بود تا گفتگویی مفصل‬ ‫با چهره‌های مطرح ش��هر داشته باشیم‪ .‬در ش��ماره‌های آینده پرونده ما‬ ‫«پاتوق و سرگرمی» است‪ .‬می‌توانید مطالب خود را درباره نقاط دیدنی و‬ ‫جذاب شهر و همین‌طور سرگرمی‌های خودتان برای ما بفرستید‬ ‫ ش��ماره گذشته با وجود تالش بس��یار ما بعضی از مطالب از مرحله‬ ‫نمونه‌خوانی عبور کرده بود‪ .‬به ویژه از آقایان حسین‌شیری بابت غلط‌های‬ ‫تایپی در آگهی‌های تس��لیت پوزش می‌خواهیم‪ .‬فک��ر می‌کنیم تا پایان‬ ‫امسال مشکل‌های غلط‌های تایپی به حداقل خواهد رسید‪.‬‬ ‫ بعد از درخواس��ت متوالی خوانندگان امکان اش��تراک نشریه فراهم‬ ‫ش��ده است‪ .‬برای دریافت اشتراک می‌توانید با دفتر نشریه تماس گرفته‬ ‫یا فرم اشتراک را از مراکز توزیع صحبت نو بخواهید‪.‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.