صحبت نو 38

Page 1

‫‪www.sohbatenow.com‬‬

‫صحبت‌نو ویژه گراش‪ .‬سال چهارم‪ .‬شماره سی و هشت (ضمیمه صحبت‌نو فارس)‪ -‬نیمه اول تیرماه ‪ -1388‬رجب ‪ -1430‬ژوئن ‪ 8 -2009‬صفحه‬ ‫‪ ‬سرخط‬

‫با رای یکپارچه به احمدی نژاد؛ گراش به آرزوی خود نزدیک‌تر شد‬

‫رهبر معظم انقالب اسالمی‬

‫‪ 22‬خرداد‬ ‫جشنی تاریخی بود‬

‫کاروان شادی در روز بیست و سوم‬

‫حض��رت آی��ت اهلل خامنه ای‬ ‫رهبر معظم انقالب اسالمی در‬ ‫نماز جمعه تاریخی و وحدت‬ ‫بخش جمعه ‪ 29‬خرداد تهران‬ ‫در س��خنان بسیار مهمی‪ ،‬یاد‬ ‫خدا‪ ،‬اعتماد به کمک پروردگار‬ ‫و افزای��ش س��کینه و آرامش را عام��ل مهم عبور‬ ‫س��رافرازانه ملت مؤمن ایران از طوفان‌ها و حوادث‬ ‫‪ 30‬س��ال اخیر خواندند و با تبیین صریح و روشن‬ ‫ابعاد مختلف رقابت‌های انتخاباتی و مسائل پس از‬ ‫انتخابات تأکید کردند‪ :‬حضور بی‌نظیر و حماس��ی‬ ‫مل��ت در ‪ 22‬خرداد‪ ،‬نمای��ش عظیم اعتماد و امید‬ ‫و ش��ادابی ملی‪ ،‬زلزله‌ای سیاس��ی برای دشمنان و‬ ‫جشنی تاریخی برای دوس��تان ایران و انقالب بود‬ ‫و همه ‪ 40‬میلیون ش��رکت کننده پرش��ور و فهیم‬ ‫انتخاب��ات‪ ،‬به ام��ام و انقالب و ش��هدا رأی داده‌اند‬ ‫و ه��ر ‪ 4‬نامزد محترم نیز متعلق به نظام اس�لامی‬ ‫هس��تند بنابراین هم��ه باید در چارچ��وب قوانین‬ ‫روشن موجود مسائل را پیگیری کنند‪.‬‬ ‫حضرت آیت اهلل خامنه ای حضور لبریز از «ش��ور و‬ ‫شعور» جوانان سراسر کشور را در انتخابات ریاست‬ ‫جمهوری دهم‪ ،‬تجلی اس��تمرار «تعهد سیاس��ی و‬ ‫احس��اس مس��ئولیت» نس��ل اول انقالب در نسل‬ ‫جوان ام��روز خواندند و افزودن��د‪ :‬از اعماق دل در‬ ‫مقاب��ل عظمت ملت ایران و جوانانمان‪ ،‬ابراز تواضع‬ ‫می‌کنم‪.‬‬ ‫به گزارش سایت رهبری حضرت آيت اهلل خامنه‌اي‪،‬‬ ‫در ادامه جمع‌بندي از سخنان خود خطاب به ملت‬ ‫افزودن��د‪ :‬همه كس��اني كه به يك��ي از چهار نامزد‬ ‫محترم رأي داده‌اند در درون جبهه انقالب و متعلق‬ ‫به نظام‌اند و انش��اء اهلل از اجر الهي برخوردارند‪ .‬به‬ ‫همين علت بايد گفت خط انقالب‪ 40 ،‬ميليون رأي‬ ‫دارد نه بيست و چهار و نيم ميليون رأي كه متعلق‬ ‫به رئيس جمهور منتخب است‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫[عکس‪:‬محمدامین نوبهار]‬

‫‪ ‬سرخط‬

‫پس از ‪ 139‬روز متواری بودن‬

‫ارباب حلقه ها‬ ‫دستگیرشد‬

‫صحبت‌نو‪ :‬روز ‪ 20‬خرداد ماه دور روز قبل از برگزاری‬ ‫انتخابات خبر دستگیری متهم اصلی کالهبرداری در‬ ‫گراش منتشر شد‪.‬‬ ‫این بار دادگستری الرستان به سرعت اطالعیه شماره‬ ‫پنج خود را منتش��ر کرد‪« :‬بدین وس�یله به اطالع‬ ‫عم�وم و باالخص مردم محترم گراش و ش�کات‬ ‫پرونده ش�رکت برگ س�بز مطهر می‌رساند که‬ ‫مته�م اصلی پرون�ده مذکور (آق�ای س‪.‬ن‪ ).‬که‬ ‫از تاری�خ ‪ 12‬بهم�ن ‪ 1387‬تاکنون متواری بود با‬ ‫تلاش و پیگیری‌های بازپرس ویژه پرونده و این‬ ‫دادستانی توسط مامورین انتظامی در ساعت ‪۲۱‬‬ ‫ش�ب گذش�ته (‪ 19‬خرداد ‪ )1388‬دستگیر شد‪.‬‬ ‫اطالعات تکمیلی متعاقب ْا اعالم می‌گردد‪».‬‬ ‫از این تاریخ هنوز اطالعات تکمیلی منتش��ر نش��ده‬ ‫اس��ت‪ .‬سایت دادگستری استان فارس در خبر خود‬ ‫یک نکته اضافی داش��ت که این دستگیری در شهر‬ ‫مشهد اتفاق افتاده است‪.‬‬ ‫با دس��تگیری حلقه اصلی بحران اقتصادی در گراش‪،‬‬ ‫علی اصغر حسنی به نمایندگی از طرف مردم گراش از‬ ‫احمدی مقدم فرمانده‌ی نیروی انتظامی تشکر کرد‪ .‬در‬ ‫بخشی از این نامه آمده است‪« :‬این جانب به نمایندگی‬ ‫از م��ردم والیت مدار گراش ضمن تش��کر از ش��ما از‬ ‫پیگیری های مخلصانه‌ی برادر گرامی سرگرد درویش‪،‬‬ ‫در خصوص پیگیری‌های مجدانه پرونده‌ی کالهبرداری‬ ‫بی��ش از یکصد میلیاردی مالباختگان گراش��ی که به‬ ‫دستگیری اخاللگران اقتصادی ب ‌ه ویژه سعید نجفی‌زاده‬ ‫انجامید‪ ،‬قدردانی می‌کنم‪».‬‬ ‫بیش از خبر رس��می دس��تگیری نیز شایعه شده بود‬ ‫که نجفی‌زاده به دلیل در بن��د بودن خانواده‌اش خود‬ ‫را تسلیم خواهد کرد‪ .‬اما مامورین انتظامی با اطالعات‬ ‫دریافتی از متهمین پرونده سرانجام موفق به دستگیری‬ ‫متهم اصلی پرونده ش��دند‪ .‬با این دس��تگیری پرونده‬ ‫بحران اقتص��ادی گراش وارد فاز تازه‌ای خواهد ش��د‪.‬‬ ‫ش��اید صحبت‌های ارباب حلقه‌ها بتواند در باز کردن‬ ‫گره‌ها و ابهامات این پرونده موثر باشد اما با این وجود‬ ‫همچنان روند قضایی رسیدگی به این پرونده طوالنی‬ ‫بوده و محتاج صبر و خویشتن‌داری شاکیان است‪.‬‬


‫مراکز توزیع صحبت‌نو‪ :‬ویدیوکلوپ جام‌جم‪ ‬ویدیوکلوپ ندا ‪ ‬سرای هنر ‪ ‬کتابفروشی حافظ ‪ ‬کتابفروشی نوردانش ‪ ‬کتابفروشی فرهنگ‌سرا ‪ ‬کتابفروشی غدیر ‪ ‬نوشت افزار مهر‬

‫بخشدار گراش نتایج انتخابات را اعالم کرد‪:‬‬

‫مصطفی کارگر‬

‫امروزه تب کنکور به ش��دت در جامعه گس��ترش‬ ‫پي��دا کرده و همه‌گير ش��ده اس��ت‪ .‬به‌طوري که‬ ‫تقريبا جوانان مثل گذشته در خيابان‌ها و کوچه‌ها‬ ‫ب��ا موتور و يا ماش��ين نمي‌چرخند و تا جايي که‬ ‫امکانش را داشته باشند‪ ،‬در منزل و يا مکان‌هاي‬ ‫عموم��ي ويژه مطالع��ه‪ ،‬مش��غول درس خواندن‬ ‫هس��تند‪ .‬نتيجه‌اش را هم به خوبي مي‌بینيم که‬ ‫هر ساله در ش��هريور ماه‪ ،‬اسامي فرزندان همين‬ ‫ش��هر در جرايد و بروش��ورها منتشر مي‌شود که‬ ‫براي دانشگاه‌هاي مختلف ايران عزيز اسالمي‌مان‬ ‫قبول ش��ده‌اند و درصد زي��ادي از آنها مخصوصا‬ ‫آقايان‪ ،‬راهي مي‌شوند و خيلي‌هايشان را تا دو يا‬ ‫چهارسال‪ ،‬کمتر در شهر مي‌بينيم‪ .‬روزگاري هم‬ ‫که بر مي‌گردند با يقين مي‌توان گفت با دست و‬ ‫کوله‌باري پر برمي‌گردند که بعضا هم در دانشگاه‬ ‫محل تحصيل‌ش��ان جزو ممتازي��ن بوده‌اند‪ .‬اين‬ ‫خيلي خوب است‪.‬‬ ‫برخ��ي مي‌گويند همه‌ي راه‌ها به دانش��گاه ختم‬ ‫نمي‌ش��ود‪ .‬درس��ت اس��ت‪ .‬اما اين خ��ود دليل‬ ‫نمي‌ش��ود که بع��د از اخذ ديپل��م از همان ابتدا‪،‬‬ ‫به‌ط��ور کلي قيد درس و تحصيل را بزنيم و اصال‬ ‫تنف��س در حال و هواي واژه‌ها و تفکر را فراموش‬ ‫کني��م‪ .‬تجربه ثابت کرده اس��ت که ام��روزه ـ با‬ ‫تاکي��د مي‌گويم امروزه و ن��ه روزگاران نه‌چندان‬ ‫دور گذش��ته ـ خواه يا ناخواه داش��تن تحصيالت‬ ‫مهم است و يکي از ابزارهاي پيشرفت و موفقيت‬ ‫است‪.‬‬

‫روزگار ما‬

‫ديپل��م م��ن متعلق اس��ت ب��ه آخرين نس��ل از‬ ‫دانش‌آموزان��ي که در دوره نظ��ام قديم تحصيل‬ ‫کرديم‪ .‬آن ايام تقريبا مصادف بود با ذهنيتي که‬ ‫ميان اهميت‌دادن و بي‌اهميتي نس��بت به درس‬ ‫در نوسان بود‪ .‬راستش مشاور اندازه‌ي اآلن نبود‪.‬‬ ‫هرچن��د س��ال ‪ 1377‬بود اما در ح��د و اندازه‌ي‬ ‫امروز روي رفتن به دانش��گاه تاکيد نمي‌ش��د‪ .‬در‬ ‫عين حال روي نرفتن به دانش��گاه هم حساسيت‬ ‫نبود‪ .‬حتي وقتي مطرح کردم که به تدريس عالقه‬ ‫دارم و مي خواهم گزينه‌ي تربيت معلم را در فرم‬ ‫ثب��ت نام کنکور عالمت بزن��م‪ ،‬با نگاه‌هاي خاص‬ ‫و معني‌داري مواجهه ش��دم و امروز مي‌فهمم که‬ ‫عجب شانس بزرگي را از دست داده‌ام‪.‬‬ ‫ام��ا حاال يکي از بهترين راه‌هاي تضمين ش��غل‬ ‫آين��ده‪ ،‬ورود به مراک��ز تربيت معلم اس��ت که‬ ‫پي��کان آينده‌نگري و دقت خيلي‌ه��ا را به خود‬ ‫معط��وف کرده اس��ت‪ .‬اي��ن امر نش��ان مي‌دهد‬ ‫ش��هرمان در زمينه ارج و قرب تحصيل هميشه‬ ‫پيش��رو بوده اس��ت و اين حرکت به حدي است‬ ‫که طي کمي بيش از ده س��ال به چنين تحولي‬ ‫رسيده است‪.‬‬ ‫بازار کنکور و کنکوري‌ها داغ است‪ .‬پيشنهاد من‬ ‫اين است که قبل از ورود به بازار کار براي آقايان‬ ‫و قب��ل از ازدواج ب��راي خانم‌ها‪ ،‬ابت��دا تحصيل‬ ‫کنند و حداقلي از مدارج علمي را براي روزهاي‬ ‫آينده در چنته داشته باشند‪ .‬ممکن است بعدها‬ ‫فرصت مناسبي فراهم نشود‪ .‬اگر هم فراهم شود‬ ‫ش��ايد به اندازه‌ي س��الهاي آغازي��ن بعد از اخذ‬ ‫ديپلم نباشد‪ .‬هرچه هست هنوز فکرمان راحت‌تر‬ ‫اس��ت و هنوز در حال و ه��واي درس‌خواندن و‬ ‫کالس ق��رار داريم‪ .‬مثل ورزش��کاري که تمرين‬ ‫کردن منظم برايش راحت‌تر اس��ت از موقعي که‬ ‫بخواهد بعد از م��دت تنبلي و دوري از فعاليت‪،‬‬ ‫دوب��اره به تمرين بپردازد‪ .‬مس��لما در حالت دوم‬ ‫کمي سخت‌تر است‪.‬‬ ‫کنک��ور فک��ر درس خوان��دن نيس��ت‪ .‬گاه��ي‬ ‫کنکوره��اي اخالق��ي و رفتاري مهم‌تر اس��ت‪ .‬بر‬ ‫خالف کنک��ور فعلي دنيايي که ع��ده‌اي از روي‬ ‫ناچاري در آن رد مي‌شوند‪ ،‬آرزو مي‌کنم همه در‬ ‫کنکور موفق شوند‪.‬‬

‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫‪ ‬خبر اختصاصی‬

‫یادداشت اول ‪‬‬

‫دانشگاه رفتن‬ ‫امروز‬ ‫ضرورت است‬

‫روز از نو‬

‫‪2‬‬

‫شماره سی و هشت‬

‫احمدی‌نژاد؛ ‪ 86‬درصد‬ ‫صحب�ت نو‪ :‬در ح�وزه انتخابی�ه بخش گراش‪،‬‬ ‫محم�ود احمدی‌ن�ژاد با کس�ب ‪ 86‬درصد آرا‬ ‫بیش�ترین رای را در انتخاب�ات دوره ده�م‬ ‫ریاست جمهوری به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫حسین مهروری بخش��دار گراش به عنوان مسئول‬ ‫اجرایی انتخابات گزارشی از روند برگزاری انتخابات‬ ‫دهمین دوره ریاس��ت جمهوری دارد‪ .‬ش��مارش آرا‬ ‫در گراش س��اعت دو و نیم بامداد ‪ 23‬خرداد پایان‬ ‫یافت و نتایج به فرمانداری ارسال شد‪ .‬خالصه‌ای از‬ ‫تالش‌های هیات‌های اجرایی و نظارت و نتایج نهایی‬ ‫انتخابات را از زبان او می‌خوانیم‪:‬‬ ‫ مجموع��اً در بخ��ش گ��راش ‪ 27‬صن��دوق اخذ‬ ‫رای فعالیت داشته اس��ت‪ 15 .‬صندوق ثابت و یک‬ ‫صندوق س��یار در ش��هر گراش حضور داشتند‪12 .‬‬ ‫صن��دوق دیگر به ‪ 6‬صن��دوق ثابت روس��تایی و ‪6‬‬ ‫صندوق سیار روستایی تقسیم می‌شوند‪.‬‬ ‫ برای برگزاری انتخابات تا روز ‪ 22‬خرداد مجموعا‬ ‫‪ 24‬کیس‪ 23 ،‬موس‪ 24 ،‬کیبورد‪ 10 ،‬مانیتور و ‪27‬‬ ‫دستگاه بارکدخان از سوی دولت به بخشداری داده‬ ‫ش��ده و کمبودهای موجود با کم��ک های مردمی‬ ‫تامین شده است‪.‬‬ ‫ هیات نظارت و گروه فناوری اطالعات به ترتیب‬ ‫از ‪ 12‬نفر و ‪ 3‬نفر تشکیل می‌شود‪.‬‬ ‫ عوامل اجرایی در ش��هر گراش ‪ 520‬نفر بوده‌اند‬ ‫ک��ه به طور متوس��ط کنار هر صن��دوق ‪ 14‬نفر به‬ ‫مش��غول خدمت‌رس��انی بوده‌اند‪ .‬این گروه ش��امل‪:‬‬ ‫نماینده بخش��دار‪ ،‬اعضای صندوق‪ ،‬راننده‪ ،‬بازرس‪،‬‬ ‫عوام��ل نظارتی‪ ،‬ماموران انتظامی و س��رایدار(برای‬ ‫صندوق‌های ثابت) است‪.‬‬ ‫ هیئت اجرایی شامل ‪ 11‬نفر است که ‪ 4‬نفر آنها‬ ‫انتسابی و ‪ 7‬نفر دیگر در جلسه‌ای از میان معتمدین‬ ‫شهر انتخاب می‌شوند‪.‬‬ ‫ از ح��دود یک م��اه و نیم قبل‪ ،‬پ��س از دریافت‬ ‫دس��تور مقدمات برگزاری انتخابات فراهم ش��ده و‬ ‫روند اداری آن طی ش��ده اس��ت‪ .‬ط��ی این مراحل‬ ‫هیئت اجرایی و تدارکات معین شده و ماشین آالت‬

‫فراهم ش��ده است‪ .‬تشکیل واحد فناوری اطالعات و‬ ‫مشخص ش��دن کاربران مربوط و اجرای مانورهای‬ ‫اینترنتی از این برنامه‌ها بوده اس��ت‪ .‬پیشنهاد اضافه‬ ‫ش��دن چهار صندوق نیز از سوی بخش��داری ارائه‬ ‫ش��ده اس��ت که در انتها با افزای��ش دو صندوق که‬ ‫یکی در خود مرکز ش��هر و دیگری به عنوان س��یار‬ ‫خلیلی فعال بودند موافقت شد‪.‬‬ ‫ مهروری‪ ،‬مس��ئول س��تاد برگزاری انتخابات در‬ ‫بخ��ش گراش ریز آمار انتخاب��ات را با تاکید بر این‬ ‫ک��ه در س��ه مرحله تعرفه رای از مرکز درخواس��ت‬ ‫شده اس��ت‪ ،‬این گونه ش��رح می دهد‪ .‬تعرفه اولیه‬ ‫‪ 20000‬برگ بوده اس��ت ک��ه در پایان به ‪23500‬‬ ‫برگ افزایش یافته است‪ .‬از این تعداد ‪ 20831‬برگ‬ ‫مصرف شده است اما تعداد برگ رای داخل صندوق‬ ‫‪ 20823‬عدد بوده است‪.‬‬ ‫از مجموع آرا که ش��امل رای ماخوذه‪ ،‬باطله و باطله‬ ‫ماخ��وذه می ش��ود هر کاندیدا به ش��رح ذیل آرا را‬ ‫کسب کرده‌اند‪.‬‬ ‫ محمود احمدی نژاد‪:‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 17911‬رای شامل ‪ 86‬درصد آرا‬ ‫ محسنرضاییمیرقائد‪:‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 144‬رای یعنی کمتر از یک درصد‬ ‫ مهدی کروبی‪:‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 155‬رای یعنی کمتر از یک درصد‬ ‫ میرحسنموسویخامنه‪:‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 2518‬رای شامل ‪ 12‬درصد آرا‬ ‫‪ 20728‬رای‬ ‫ تعداد کل آرا صحیح‪:‬‬ ‫ در دوره گذش��ته انتخاب��ات ریاس��ت جمهوری‬ ‫طب��ق آماري كه از س��وي بخش��داري گراش اعالم‬ ‫شده اس��ت‪ .‬در بخش گراش ش��امل شهر گراش و‬ ‫روستا‌هاي تابع ‪ 18057‬راي به صندوق ریخته شد‬ ‫كه از اي��ن تع��داد راي ‪ 17776‬راي صحيح بود‪ .‬با‬ ‫مقایسه مشخص می‌شود میزان آرا در این دوره ‪13‬‬ ‫درصد افزایش یافته است‪.‬‬ ‫ وی در پاس��خ به اینکه شباهت عدد و کد برخی‬ ‫کاندیداها ش��بهه امکان تقلب را ایجاد کرده اس��ت‬

‫ستاره‌افشانی چراغ‌ها در بلوارها‬

‫علی سپهر‪ :‬چراغ‌های ستاره‌افشان در بلوار‌های سعادت‪ ،‬رسالت و شهدا نصب شد‪.‬‬ ‫علی حس��ین شیری مسوول کارپردازی ش��هرداری درباره خرید و نصب این چراغ‌ها گفت‪ :‬شهرداری در‬ ‫راستای زیباسازی شهر اقدام به خرید و نصب ‪ 44‬چراغ ستاره‌افشان نموده و آن‌ها را در بلوارهای رسالت‪،‬‬ ‫س��عادت و شهدا نصب نموده است‪ .‬حسین شیری هزینه خرید و نصب این چراغها را مبلغ شش میلیون‬ ‫و یکصد هزار تومان اعالم کرد‪.‬‬ ‫همچنین تعداد س��ی عدد تی��ر چراغ برق حبابی با هزینه حدود پنج میلیون تومان خریداری و بیس��ت‬ ‫وچهار عدد از آنها در بوستان یاران نصب شده است‪.‬‬

‫ورودی‌های شهر تغییر می‌کند‬

‫صحبت نو‪ :‬ساخت بلواری جدید در ورودی شهر از سمت اوز آغاز شد‪.‬‬ ‫به گزارش روابط عمومی ش��هرداری مهندس قائدی ش��هردار گراش از س��اخت بلوار جدیدی در ورودی‬ ‫ش��هر از س��مت اوز خبر داد و گفت‪ :‬این بلوار هزار و پنجاه متر طول و ش��صت و پنج متر عرض خواهد‬ ‫داش��ت و شامل لبه‌گذاری‪ ،‬جدول‌کشی و احداث میدانی به مساحت سیزده هزار و دویست و هفتاد متر‬ ‫مربع خواهد بود که به صورت زیبا طراحی و به مرحله اجرا در خواهد آمد که ورودی شهر را به طورقابل‬ ‫مالحظه‌ای دگرگون خواهد نمود‪ .‬در حال حاضر فاز اول این پروژه که جدول کش��ی این بلوار می‌باش��د‪،‬‬ ‫آغاز شده است‪.‬‬ ‫در سوی دیگر شهر و در ورودی از سمت الر ساخت بلوار خليج فارس آغاز شد‪ .‬مهندس هاشمي مسؤل‬ ‫واحد عمران ش��هرداري درباره‌ي س��اخت اين بلوار گفت‪ :‬اين بلوار هزار و سيصد و ده متر طول و شصت‬ ‫و پنج متر عرض خواهد داش��ت و داراي دو باند س��واره‌رو به عرض سيزده‌ و نيم متر‪ ،‬بلوار وسط به عرض‬ ‫ن��ه مت��ر و پي��اده‌رو به عرض‬ ‫س��ه متر و نيز جداول مربوطه‬ ‫خواه��د بود و فضاي باقيمانده‬ ‫نيز به فضاي س��بز اختصاص‬ ‫خواهد يافت‪ .‬مهندس هاشمي‬ ‫اضافه ك��رد در حال حاضر فاز‬ ‫اول س��اخت اين بلوار ش��امل‬ ‫نصب تك‌لبه و ساخت جداول‬ ‫آن آغاز ش��ده است‪ .‬اين بلوار‬ ‫در ادامه‌ي بلوار شهيد سعادت‬ ‫و در خروجي گراش به سمت‬ ‫الر و بن��در عب��اس س��اخته‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫[عکس‪ :‬روابط عمومی شهرداری]‬

‫می گوید‪« :‬در شمارش آرا این دوره کدها جایگاهی‬ ‫نداش��ته‌اند و صرفاً ب��ه خاطر آمادگی م��ردم برای‬ ‫رایانه‌ای ش��دن انتخابات در دوره های بعد اس��ت‪.‬‬ ‫البته در ای��ن دوره کنترل ش��ماره‌های کارت ملی‬ ‫توس��ط دستگاه بارکدخان و تجمیع آرا نیز در قالب‬ ‫کد ‪ 22‬و به وسیله رایانه انجام شده است‪».‬‬ ‫ بخش��دار و مس��ئول س��تاد انتخابات بیشترین‬ ‫آرا در ش��هر گ��راش را مربوط به ح��وزه انتخاباتی‬ ‫مدارس عالیان و نرجس‌خات��ون عنوان می‌کند که‬ ‫ب��ه ترتیب ‪ 1585‬و ‪ 1583‬رای داش��ته‌اند‪ .‬صندوق‬ ‫مس��جد مهدیه و صندوق سیار روستای خلیلی نیز‬ ‫با توجه به اینکه اولین بار شروع به فعالیت کرده‌اند‬ ‫آرا زیادی را جمع کرده‌اند‪.‬‬ ‫ در این دوره از انتخابات دو صندوق نیز نسبت به‬

‫انتخابات گذشته جابه‌جا شده بودند‪ .‬صندوق مدرسه‬ ‫ابدی به مدرس��ه علمیه ‪ 14‬معصوم و صندوق پارک‬ ‫الله به کانون آینده سازان منتقل شده است‪.‬‬ ‫ طب��ق آم��ار اداره ثب��ت احوال تع��داد واجدین‬ ‫ش��رایط در ش��هر گراش ‪ 18180‬نفر بوده است‪ .‬و‬ ‫آرای ماخ��وذه در ش��هر گ��راش ‪ 14111‬رای بوده‬ ‫است (آمار صندوق سیار نیز با این آرا شمارش شده‬ ‫است‪ ).‬یعنی حدود ‪ 78.3‬درصد‪.‬‬ ‫ مهروری‪ ،‬بخش��دار و مس��ئول س��تاد انتخاباتی‬ ‫بخش گراش از حضور گس��ترده مردم در انتخابات‬ ‫و از عوامل اجرایی‪ ،‬نظارتی‪ ،‬بازرس��ی و س��تادهای‬ ‫انتخاباتی تش��کر کرده و از اینکه ب��ا رعایت متانت‬ ‫و در چارچ��وب قانون به فعالی��ت پرداخته‌اند اظهار‬ ‫خشنودی می‌کند‪.‬‬

‫دفتر میالد الرستان‬ ‫در آتش سوخت‬

‫صحب�ت نو‪ :‬دفت�ر نش�ریه هفتگ�ی میالد‬ ‫الرس�تان س�حرگاه ‪ 25‬خردادماه در شهر‬ ‫جدید الر در آتش سوخت‪.‬‬ ‫ابوالحس��ن مویدی مدیر مس��ئول نشریه میالد‬ ‫الرس��تان ضمن تایی��د این خبر گف��ت‪ :‬دالیل‬ ‫ای��ن حادثه برای من روش��ن نیس��ت و احتیاج‬ ‫به بررس��ی‌های بیش��تر دارد‪ .‬تمام تجهیزات و‬ ‫کامپیوتر س��وخته اس��ت‪ .‬آخرین ش��ماره‌ی این‬ ‫نش��ریه در دس��ت چاپ اس��ت‪ .‬میالد الرستان‬ ‫باسابقه‌ترین نشریه الرستان است‪.‬‬ ‫صحبت نو باورمند اس��ت که این گونه برخوردها‬ ‫با نش��ریاتی که در فضای خب��ری فعالیت دارند‪،‬‬ ‫ناصواب است و از نظر صنفی از همکاران خود در‬ ‫نشریه میالد الرستان حمایت می‌کنیم‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫علوی از تهران به‬ ‫مجلس خبرگان رفت‬

‫صحبت نو ‪ :‬حجت‌االسالم و المسلمين دكتر‬ ‫سيد محمود علوي‪ ،‬نماينده ولي فقيه و رئيس‬ ‫س�ازمان عقيدتي سياس�ي ارتش جمهوري‬ ‫اسلامي ايران که ب�رای حض�ور در مجلس‬ ‫خبرگان کاندیدا شده بود ‪ .‬به مجلس خبرگان‬ ‫رهبری راه یافت‪.‬‬ ‫دکتر سيد محمود علوي با کسب دو ميليون و ‪636‬‬ ‫هزار و ‪ 632‬راي در استان تهران به عنوان نماينده‬ ‫منتخب اين اس��تان در مجلس خب��رگان رهبري‬ ‫برگزيده شد‪.‬‬ ‫به نقل از روابط عمومي س��تاد انتخابات کشور‪ ،‬از‬ ‫مجموع پنج ميليون و ‪ 846‬هزار و ‪ 107‬برگ‌هاي‬ ‫ماخوذه‪ ،‬علوي با دو ميليون و ‪ 636‬هزارو و ‪ 32‬راي‬ ‫در انتخابات دومين مي��ان‌دوره‌اي چهارمين دوره‬ ‫مجلس خبرگان رهبري در استان تهران به عنوان‬ ‫منتخب استان تهران برگزيده شد‪.‬‬

‫‪‬‬

‫[عکس‪ :‬محمدامین نوبهار]‬

‫تاکسی‌ها باید شطرنجی شوند‬

‫صحبت نو‪ :‬با تذکر مسئولین تاکسی‌رانی تاکسی‌ها باید شطرنجی بوده و شیشه‌ی آن‌ها دودی نباشد‪.‬‬ ‫به گزارش روابط عمومی ش��هرداری‪ ،‬محمد دارشي مس��وول واحد تاكسي‌راني در ‪ 21‬اردیبهشت ‪ 88‬به‬ ‫اتفاق مامور راهنمايي و رانندگي از نه دفتر تاكسي‌تلفني بازديد کرد‪ .‬در این بازدید رانندگاني كه مجرد و‬ ‫يا فاقد كارت صالحيت و سالمت تاكسي‌راني بودند شناسايي و به صورت قانوني با آن‌ها برخورد شد‪.‬‬ ‫همچنين به مسوولين دفاتر تذكر داده شد تا تاكسي‌هاي تابعه دفتر خود را شطرنجي و از دودي نمودن‬ ‫شيش��ه‌هاي تاكسي‌ها خودداري نمايند و در اسرع وقت نسبت به صدور كارت براي رانندگان فاقد كارت‬ ‫صالحيت و س�لامت با طي مراحل قانوني اقدام نمايند‪ .‬مس��ئول تاكسي‌راني شهرداري گفت‪ :‬در صورت‬ ‫ع��دم توجه دفاتر تاكس��ي تلفني به تذكرات داده ش��ده‪ ،‬خودروهاي متخلف توقي��ف و جريمه خواهند‬ ‫گرديد‪.‬‬ ‫ش��هروندان می‌توانند تخلفات تاکس��ی تلفنی‌ها را به واحد تاکسی‌رانی یا روابط عمومی شهرداری اطالع‬ ‫دهند‪.‬‬

‫کودک افغانی در گرداب مرگ‬

‫علی سپهر‪ :‬پسر بچه‌ي افغاني به دليل سقوط در آب‌انبار جان خود را از دست داد‪.‬‬ ‫هر چند علت اصلي اين حادثه هنوز مش��خص نش��ده است ولي به گفته‌ي دوستان اين کودک‪ ،‬هنگامي‬ ‫که او به همراه دوستانش در صحرا مشغول‬ ‫بازي بوده اس��ت در اين آب انبار س��قوط‬ ‫می‌کن��د‪ .‬کودک به دليل عدم آش��نايي با‬ ‫شنا کردن غرق شده است‪ .‬به گزارش واحد‬ ‫آتش نشاني ش��هرداري گراش ساعت ‪12‬‬ ‫و ‪ 25‬دقیق��ه روز ‪ 16‬خ��رداد ‪ 88‬از طريق‬ ‫کالنتري به آتش نشاني اطالع داده شد که‬ ‫نوجوان��ي حدودا ً ‪ 7‬س��اله در باغات اطراف‬ ‫گراش در آب انبار سقوط کرده است‪.‬‬ ‫آتش نش��انان شهرداري و امدادگران هالل‬ ‫احمر با حضور س��ريع درمح��ل حادثه به‬ ‫دليل عمق‪ ،‬پرب��ودن وکثيف بودن آبِ آب‬ ‫انبار اقدام به تخليه‌ي س��ريع آبِ آب‌انبار‬ ‫نمودند و سپس جسد بي‌جان کودک را از‬ ‫ته آب انبار بيرون آوردند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫[عکس‪ :‬روابط عمومی شهرداری]‬

‫بر اساس آمار وزرات کشور‪:‬‬

‫در کل الرستان؛‬ ‫احمدی‌نژاد ‪ 66‬درصد رای آورد‬ ‫صحبت نو‪ :‬الرستانی‌ها کمتر از دیگر شهرستان‌های فارس به احمدی‌نژاد رای دادند‪.‬‬ ‫بر اس��اس آمار منتشر شده در س��ایت وزارت کشور ‪ 66‬درصد الرستانی‌ها به محمود احمدی‌نژاد و ‪31‬‬ ‫درصد به میرحسین موسوی رای دادند‪ .‬در تمام ‪ 26‬شهرستان استان فارس احمدی‌نژاد آرای بیشتری‬ ‫را کس��ب کرد‪ .‬اما الرس��تان پنجمین شهرستانی اس��ت که احمدی‌نژاد آرای کمتری را نسبت به دیگر‬ ‫شهرستان‌ها به دست آورده است‪ .‬در ممسنی‪ ،‬شیراز‪ ،‬مهر‪ ،‬خنج و الرستان احمدی‌نژاد کمتر از متوسط‬ ‫استان رای به دست آورده است‪ .‬محمود احمدی‌نژاد ‪ 69‬درصد آرای مردم استان فارس را کسب کرده‬ ‫است که ‪ 7‬درصد بیشتر از متوسط آرای او در کل کشور است‪.‬‬ ‫در آمار وزارت کش��ور مجموع آراء ‪ 39165191‬راي با مش��اركت حدود ‪ 85‬درصد اعالم شده است که‬ ‫محمود احمدي‌نژاد با ‪ 24527516‬راي معادل ‪ 63.62‬درصد آرا بیشترین رای را کسب کرد‪ .‬ميرحسين‬ ‫موس��وي خامنه ‪ 13216411‬راي معادل ‪ 33.75‬درصد آرا‪ ،‬محس��ن رضايي ميرقائد با ‪ 678240‬راي‬ ‫معادل ‪1.73‬درصد و مهدي كروبي با ‪ 333635‬راي معادل ‪0/ 85‬درصد را کس��ب کردند‪ .‬آرا باطله نيز‬ ‫‪ 409389‬راي بوده است كه معادل ‪ 1.04‬درصد كل آرا بوده است‪.‬‬ ‫فرماندار الرس��تان در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت‪ :‬حدود ‪ 83‬درصد از واجدان شرايط در انتخابات‬ ‫دهمين دوره رياست جمهوري ايران در اين شهرستان شركت كردند‪.‬‬ ‫وي با اعالم نتايج انتخابات افزود‪ :‬محمود احمدي‌نژاد ‪ 76‬هزار و ‪ 840‬راي‪ ،‬ميرحسين موسوي ‪37‬هزار‬ ‫و ‪134‬راي‪ ،‬مهدي رضايي يك هزار و ‪22‬رأي‪ ،‬مهدي كروبي ‪ 850‬رأي را در این حوزه به دست آوردند‪.‬‬ ‫کل آرا مأخوذه در حوزه انتخابات الرستان‪116‬هزار و ‪ 738‬رأي بوده است‪.‬‬

‫علوی چند دوره تجربه‌ی انتخاب در مجلس شورای‬ ‫اس�لامی از حوزه‌ی انتخابیه‌ی الرس��تان و المرد‬ ‫را داشته اس��ت‪ .‬در دوره پیشین مجلس خبرگان‬ ‫او از حوزه اس��تان فارس در انتخابات شرکت کرد‪،‬‬ ‫اما امکان ورود به مجلس خبرگان را نیافت‪ .‬س��ید‬ ‫محم��ود علوی در حاضر رییس س��ازمان عقیدتی‬ ‫سیاسی ارتش جمهوری اسالمی ایران است‪ .‬او در‬ ‫تبلغات انتخاباتی خود به س��ابقه مبارزات خود در‬ ‫زمان پیروزی انقالب اس�لامی در شهرهای گراش‪،‬‬ ‫الر و المرد اشاره کرده بود‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫خواهران طلبه‬ ‫در چشمه‌سار توفیق‬

‫صحب�ت نو ‪ :‬س�ومین همایش چشمه‌س�ار‬ ‫توفی�ق ب�ا حضور هش�تاد طلب�ه‌ی خواهر‬ ‫برگزار شد‪.‬‬ ‫به گزارش كانون دانش‌آموختگان مدرسه علميه‬ ‫الزه��را عليهاالس�لام ای��ن همای��ش در روزهای‬ ‫هش��تم و نهم خردادماه برگزار شد‪ .‬حجج اسالم‬ ‫حالجی‌فرد در موضوع تبلیغ‪ ،‬علي حسين‌زاده با‬ ‫موض��وع تبليغ‪ ،‬ابوالفضل اس��ماعيلي با موضوع‬ ‫ژس��ت طلبگي از ديدگاه روانشناس��ي‪ ،‬مرتضوي‬ ‫ضروريات احكام و قواعد كلي آن و آقای مقیمی‬ ‫مقيمي از نهاد واليت فقيه در س��پاه پاس��داران‬ ‫انقالب اس�لامي با موضوع انتخاب��ات و انتخاب‬ ‫اصلح سخن گفتند‪.‬‬ ‫همایش با تقدیر و تشکر از مبلغین فعال به پایان‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫‪ ‬خبر چندسطری‬ ‫‪ 4‬خرداد ‪ :88‬در چهار جلس��ه کمیسیون ماده‬ ‫صد شهرداری تاکنون به شصت پرونده رسیدگی‬ ‫و در مجم��وع بی��ش از چه��ل و چه��ار میلیون‬ ‫جریمه برای متخلفین ساختمانی در نظر گرفته‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫خ�رداد ‪ :88‬به گفت��ه مهندس عس��کری‌زاده‬ ‫ب��ا کاش��ت گل‌های فصل��ی و ی��وکا گل‌کاری و‬ ‫سنگ‌کاری بلوار رسالت انجام شد‪.‬‬ ‫اول تی�ر ‪ :88‬جمع‌آوری زبال��ه از این تاریخ به‬ ‫ساعت ش��ب منتقل خواهد ش��د‪ .‬واحد خدمات‬ ‫شهری شهرداری از شهروندان خواست زباله‌های‬ ‫خود را س��اعت هشت شب جلوی در منزل خود‬ ‫قرار دهند‪.‬‬ ‫تیرماه ‪ :88‬ساماندهی بوستان محله‌ای شهرک‬ ‫شهید بهش��تی تکمیل می‌شود‪ .‬شهردار گراش‬ ‫گفت ‪ :‬در حال حاضر زیرسازی و آسفالت زمین‬ ‫مینی‌فوتبال در این بوس��تان ب��ه مرحله اجرا در‬ ‫آمده اس��ت‪ .‬این زمین با هزین��ه دوازده میلیون‬ ‫و چهارص��د و هفتاد ه��زار تومان زیر س��ازی و‬ ‫آسفالت شده است‪.‬‬


‫شماره سی و هشت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫‪3‬‬

‫جامعه نو‬

‫صحبت شما ‪‬‬

‫‪ ‬گزارش‬

‫حبیبه بخشی‪ ،‬فاطمه حاجی‌زاده‪ ،‬مهدی وفایی‌فرد‪ ،‬محمدامین نوبهار‬

‫‪2229970‬‬

‫‪ :09173---997‬از زحم��ات ش��هردار محت��رم‬ ‫جهت آباداني و زيبا س��ازي ش��هر کمال تش��کر و‬ ‫قدرداني داريم‪ .‬خواهش��منديم جه��ت نام‌گذاري‬ ‫کوچه‌هاي حوال��ي دارايي اق��دام فرمايید‪ .‬همواره‬ ‫موفق و مويد باشيد‪.‬‬ ‫ش�هروند‪ :‬با وجود این که گراش را به عنوان شهر‬ ‫پولدارها می‌شناس��ند اما بسیاری از دانش‌آموزان با‬ ‫استعداد به دلیل مش��کالت مالی از ادامه تحصیل‬ ‫خ��ودداری می‌کنن��د‪ .‬ج��ه اش��کالی دارد به جای‬ ‫س��اختن س��اختمان چیزی همانند بورسیه وجود‬ ‫داش��ته باش��د که از ای��ن دانش‌آم��وزان حمایت‬ ‫کند‪ .‬فکر کنم ش��بیه این طرح موف��ق در یکی از‬ ‫روستاهای بستک هم اجرا شده است‪.‬‬ ‫ش�هروند‪ :‬بعضی اف��راد ب��رای گری��ز از عوارض‬ ‫ش��هرداری خانه‌ه��ای مجلل و ویالی��ی در صحرا‬ ‫می‌س��ازند‪ .‬آیا نمی‌ش��ود از این گون��ه خانه‌ها هم‬ ‫عوارض گرفت؟‬ ‫اس�دی‪ :‬ش��هردای باید مغازه‌ه��ا را مجبور کند تا‬ ‫تابلوی کهنه‌ای که چهره شهر را زشت کرده است‬ ‫جمع کنند‪.‬‬ ‫داستان‌های‌باگ ‪‬‬

‫‪‬نوشت‌افزار صدرا ‪ ‬نوشت‌افزار سروش ‪ ‬نوشت‌افزار پارسینا ‪ ‬فروشگاه رز‪ ‬فروشگاه مهدی ‪ ‬سوپرمارکت آبشار ‪ ‬سوپرمارکت میالد‪ ‬سوپرمارکت فانوس‬

‫راضیه یوسفی‬

‫سفره‌ی‬ ‫هفت‌سین غربت‬

‫تصميم نهايي را گرفته بودم‪ .‬هرچند راه سختي را‬ ‫انتخ��اب کرده بودم‪ .‬بايد نش��ان مي‌دادم که بزرگ‬ ‫شده‌ام و مي‌توانم روي پاي خود بايستم‪.‬‬ ‫چهار سال دوري‪ ،‬تنهايي‪ ،‬غربت را به جان خريدم‬ ‫تا توانس��تم پنجاه ميليون توم��ان پس‌انداز کنم تا‬ ‫بعد از بازگش��ت به ايران مقدمات خريد سربازي را‬ ‫فراهم س��ازم و بعد از آن سرو ساماني به زندگي‌ام‬ ‫بدهم‪.‬‬ ‫يک روز قب��ل از پرواز‪ ،‬آرام و قرار نداش��تم‪ .‬چهار‬ ‫س��ال يک طرف و اين ساعت‌هاي پايان غربت يک‬ ‫طرف ب��ه يک‌ مي��زان درد دوري را برايم س��خت‬ ‫و دش��وار ک��رده بود‪ .‬تا صبح بيدار ب��ودم و خود را‬ ‫آماده‌ي ديدار خانواده و دوس��تان مي‌کردم‪ .‬انتظار‬ ‫به پايان رسيد و من وارد خاک وطن شدم‪ .‬شهري‬ ‫که عاش��قانه دوس��تش دارم و دلم ب��راي وجب به‬ ‫وجب‌اش تنگ شده بود‪.‬‬ ‫هنوز گرد غربت از لباس روحم زدوده نش��وده بود‬ ‫که به اصرار پدر‪ ،‬کل دارايي‌ام را وارد اين معامله‌ي‬ ‫کذاي��ي کردم‪ .‬با احترام و اعتماد خاصي که به پدر‬ ‫داشتم‪ ،‬جاي هيچ ش��ک و شبهه‌اي برايم نبود که‬ ‫معامله‌ي خوب و مناسبي است‪.‬‬ ‫کم‌کم روزهاي س��خت دوري را فراموش مي‌کردم‬ ‫که ناگهان خبر کالهبرداري را از پدرم شنيدم ‪.‬دنيا‬ ‫دور س��رم مي‌چرخيد‪ .‬لحظه لحظ��ه‌ي غربت جلو‬ ‫چش��م‌ام تداعي شد‪ .‬چه ش��ب‌ها که تا ساعت سه‪،‬‬ ‫اجناس انبار را جابه‌جا کردم‪ .‬چه صبح‌ها که ساعت‬ ‫ش��ش صبح در مغازه بودم‪ .‬چه عيده��ا و نوروزها‬ ‫به جاي س��ر س��فره‌ي هفت س��ين‪ ،‬س��ر سفره‌ي‬ ‫غربت‪ ،‬دانه‌دانه اشک مي‌ريختم و با شنيدن صداي‬ ‫گرم مادر از پش��ت گوش��ي ذره ذره آب مي‌ش��دم‬ ‫و مي‌گفت��م‪ :‬نه مادر نگ��ران نباش‪ .‬اينجا همه چيز‬ ‫خوب اس��ت‪ .‬به موقع بيدار مي‌شويم به موقع غذا‬ ‫مي‌خوريم به موقع استراحت مي‌کنيم ‪.‬همين حاال‬ ‫هم س��ر سفره‌ي هفت سين هستم‪ .‬غربت را آنقدر‬ ‫آرام مي‌گفتم که فقط قلبم مي‌ش��نيد و بس‪ .‬س��ر‬ ‫سين غربت ‪...‬‬ ‫سفره‌ي هفت‬ ‫ِ‬ ‫چگونه مي‌توانس��تم باور کنم چهار س��ال زحمت‬ ‫ش��بانه‌روزي‌ام در مدت کمتر ازيک ماه نابود شود؟‬ ‫چگونه باور کنم که چهار س��ال از بهترين لحظات‬ ‫عمرم بيه��وده از بين رفت؟ چگون��ه مي‌توانم باور‬ ‫کنم که ‪:‬‬ ‫آسمان خرمن اميد مرا‬ ‫ز يکي صاعقه خاکستر کرد‬ ‫بر خالف جمعه‌های تعطیل‪ ،‬اين جمعه با همه‌ي آنها‬ ‫متفاوت اس��ت‪ .‬از س��اعات اوليه صبح مردم در شهر‬ ‫حض��ور دارند‪ ،‬حتي عده‌اي از پيرمردها و پيرزن‌ها را‬ ‫می‌بین��م كه قبل از آغاز س��اعت راي‌گيري آرام آرام‬ ‫خود را به ش��عبه‌هاي اخذ راي مي‌رسانند تا در گروه‬ ‫اولين ايراني‌هایی باش��ند كه راي خود را بر صندوق‬ ‫انداخت��ه و در سرنوش��ت و آينده‌ي كش��ور‪ ،‬خود و‬ ‫فرزندانشان شركت كرده‌اند‪.‬‬ ‫صندوق‌هاي اخذ راي قبل از ش��روع س��اعت رسمي‬ ‫راي‌گيري از بخش��داري گراش به سوي شعبه هاي‬ ‫معين ش��ده در حال حركت هس��تند‪ .‬مردم دس��ته‬ ‫دسته شناسنامه به دست به سوي شعبه‌ها مي روند‪.‬‬ ‫يكي پير يكي جوان‪ ،‬يكي تنها و ديگري با خانواده و‬ ‫دوستان و حتي كودكان و نوجواناني را می‌بینیم كه‬ ‫نمي‌توانند راي بدهند اما ش��ور و ش��وق انتخابات بر‬ ‫آن‌ها هم اثر گذاش��ته و به هم��راه خانواده‌ي خود به‬ ‫سوي صندوق‌ها مي‌روند‪ .‬بحث بحث انتخابات است و‬ ‫جز اين حرف ديگري در ميان مردم نيست‪.‬‬ ‫چند س��اعت پس از ش��روع اخذ رای وارد شعبه ي‬ ‫ش��ماره‌ي ‪ ،7‬مدرس��ه‌ي چه��ارده معصوم ش��ديم‪.‬‬ ‫جمعیت��ي در حدود ‪ 40‬تا ‪ 50‬نفر ك��ه اكثر آن‌ها را‬ ‫بانوان تشکیل می‌داد حضور داشتند‪ .‬در ساعات اوليه‬ ‫و ظهر بيش��تر چهره‌هاي مسن‌تر ديده مي‌شدند‪ .‬ما‬ ‫نيز ش��عبه به شعبه س��ر مي‌زديم تا از اوضاع مطلع‬ ‫شويم‪ .‬حسين افش��ار و گروه تداركات نيز در بيشتر‬ ‫ش��عبه‌ها ديده مي شدند و براي مس��ئولين و مردم‬ ‫ش��يريني بخش مي‌كردن��د‪ .‬به هن��گام ظهر كم‌كم‬ ‫پ��اي صندوق هاي خلوت‌تر ش��د و فرصتي نيز براي‬ ‫مسئولين شعب پيش آمد تا هم رفع خستگي كنند‬ ‫و هم ناهار بخورند‪ .‬ساعت در حدود ‪ 5‬بعدازظهر بود‬ ‫كه وارد ش��عبه‌ي شماره ي ‪ 9‬واقع در مسجد مهديه‬ ‫ش��ديم‪ .‬مي خواستم گزارش تهيه کنم كه مسئولين‬ ‫ش��عبه مانع شدند و خواستند مجوز را ببينند‪ .‬ما نيز‬ ‫مجوز را نش��ان داديم اما ب��از ديگري تقاضاي ديدن‬ ‫مجوز كرد‪ .‬به هر ترتيب گزارش��ي تهي��ه کردیم‪ .‬تا‬

‫مصطفی کارگر‬

‫‪ ‬مشاور ادبی‬

‫از انتخابات پرشور تا کاروان شادی در روز بیست و سوم آخرین آدینه‬

‫‪ 21‬خرداد‪:‬‬

‫از س��اعت ‪ 8‬صبح اين روز تبليغات ممنوع اس��ت‪.‬‬ ‫س��اعت که به ‪ 12‬نیمه ش��ب می‌رس��د تازه ش��ور‬ ‫انتخابات به اوج خود می‌رس��د‪ .‬ه��واداران نامزد‌ها‬ ‫س��عي دارند از اين هش��ت ساعت اس��تفاده بهينه‬ ‫ببرند و به همين خاطر است كه هواداران خود را به‬ ‫خيابان‌ها رس��انده‌اند؛ تا آخرين توان تبليغاتي خود‬ ‫را به كار گيرند‪.‬‬ ‫در گراش‪ ،‬س��تاد انتخاباتي احمدي‌نژاد و موس��وي‬ ‫ب��ه صورت فعال به اي��ن كار پرداخته‌اند‪ .‬گروهي از‬ ‫جوان��ان به خيابان‌گ��ردي (به لفظ خودش��ان‪ :‬رژه‬ ‫موت��وري) و ش��عار دادن اكتف��ا كرده‌ان��د و به اين‬ ‫نحو حماي��ت خود را علن��ي مي‌كنند‪ .‬ام��ا آنهايي‬ ‫كه مس��ن‌ترند و با تجربه‌تر‪ ،‬مي‌دانند كه اين روش‬ ‫تاثي��ر زيادي ندارد‪ ،‬پس با مباحثه‌ي رودررو با افراد‬ ‫مختلف قص��د اعمال نظر خود را دارند‪ .‬از س��اعت‬ ‫‪ 8‬به بعد اين روز اكثر ماش��ين‌هاي س��طح شهر از‬ ‫تبليغات پاک مي‌ش��وند و براي ي��ك‌روز آرامش به‬ ‫چهره شهر باز مي‌گردد‪.‬‬

‫حضور اول‬

‫بعد از هر آرامش طوفان��ي خواهد بود‪ .‬طوفان پس‬ ‫از اين آرامش حضور پرشور مردم پاي صندوق‌هاي‬ ‫راي براي انتخاب نامزد منتخب خود است‪ .‬طوفاني‬ ‫ك��ه در دل دش��من به پا مي‌ش��ود‪ .‬ه��ر ايراني در‬ ‫انتخابات نقشي دارد‪ ،‬خواه يا ناخواه‪ .‬به هر حال هر‬ ‫كس جزیي از گروه ملت است‪.‬‬ ‫از ن��گاه خبرنگاران پیرها و جوان ها دو قش��ر اصلی‬ ‫در انتخابات‌اند که معموال در ساعات اولیه روز برای‬ ‫انداخت��ن رای خود به صندوق ب��ه حوزه های اخذ‬ ‫رای م��ی آیند‪ .‬پیرها از روی تجربه و جوان تر ها از‬ ‫روی عالقه‪ .‬در میان جوانان همیشه «رای اولی ها»‬ ‫س��وژه بهتری هستند‪ .‬ش��اید به خاطر شور و شوق‬ ‫بیشتر آنها در انتخابات باشد‪.‬‬ ‫س��حر دهنوي‪ ،‬هجده ساله‪ ،‬راي اولي‪ :‬او اولين راي‬ ‫خود را در صندوق مي اندازد چراكه خود را در قبال‬ ‫آينده كشورش مسئول مي داند و می‌خواهد ايراني‬ ‫بودن خود را ثابت كند‪ .‬به نظر او مناظره‌ها فرصتي‬ ‫بودند براي بيان ديدگاه‌ه��اي كانديداها تا او بتواند‬ ‫بين خ��وب و خوب‌تر‪ ،‬خوب‌تر را انتخاب كند‪ .‬او به‬ ‫منتخب مورد نظرش اعتماد دارد‪ ،‬چراكه او شرايط‬ ‫انجام بيش��تر كار ه��ا را دارد و در اين چهار س��ال‬ ‫گذش��ته كارايي خوبي داش��ته و با كشورها ارتباط‬ ‫خوب��ي برقرار كرده اس��ت‪ .‬اگر منتخ��ب او انتخاب‬ ‫نش��د‪ ،‬از كانديداي انتخاب ش��ده انتظ��ار دارد كه‬ ‫حرف‌هايش در حد ش��عار نباش��د و ب��ه آن‌ها عمل‬ ‫كند‪.‬‬ ‫سينا مالدار‪ ،‬هجده ساله‪ ،‬راي اولي‪ :‬به نظر او‪ ،‬راي‌اش‬ ‫بيان‌گر حضورش در كش��ور است‪ .‬او كانديدايش را‬ ‫به خاط��ر كاهش تورم و بحران اقتصادي صددرصد‬ ‫قبول دارد و می گوید مناظره‌ها نظرش را صددرصد‬ ‫تثبیت كرده است‪.‬‬ ‫خانم اس��دي الري‪ ،‬هجده س��اله‪ ،‬راي اولي‪ :‬ش��وق‬ ‫فراوان��ي دارد از اينكه براي اولي��ن بار راي مي‌دهد‬ ‫و ح��س مي‌كن��د ب��زرگ ش��ده و مي توان��د براي‬ ‫مملكتش تصميم بگيرد‪ .‬او براي بيان احساساتش از‬ ‫لفظ"‪ "very good‬اس��تفاده مي كند و از مادرش‬ ‫خواس��ته به خانه كه بازگش��ت«برنش شه بكنن»‬ ‫مناظره‌ه��ا ب��راي او تاثي��ر فراواني داش��ته و دليل‬ ‫انتخ��اب كانديدايش را اينگونه برمي‌ش��مرد كه او‬ ‫بر ضدپارتي‌ها‪ ،‬مردم ش��ناس‪ ،‬دلسوز و خدا دوست‬ ‫است و سفرهاي استاني داشته است‪.‬‬

‫تق��وا و مردم دوس��تي منتخب مورد نظ��ر خود را‬ ‫تحسين مي‌كند‪.‬‬ ‫فاطمه افش��ار‪ ،‬ش��صت و پن��ج س��اله‪ :‬او در مقابل‬ ‫آقاي جواني كه با لحن تند نس��بت به عكاس��ي ما‬ ‫خبرنگاران اعتراض مي‌كرد ايس��تاد و از ما حمايت‬ ‫كرد؛ دليل انتخاب كانديدايش را هشت سال سابقه‬ ‫نخست‌وزيري مي‌داند‪.‬‬ ‫خانم پورشمس��ی می‌گوید صد و بیست ساله است‪،‬‬ ‫پیرزن��ی که هنوز می‌توان��د روی پای خود راه رود‪.‬‬ ‫حضور در انتخابات را وظیفه خود می‌داند‪ .‬پوش��ش‬ ‫قدیم��ی‌اش حاکی از گذر طوالنی عمر و چش��یدن‬ ‫سرد و گرم دنیا است‪.‬‬

‫باسوادها و بی‌سوادها‬

‫بعد از انقالب به تدریج جمعیت باس��وادها بیشتر از‬ ‫بی س��وادها شده و اکثر بی سوادی‌ها هم مربوط به‬ ‫آن دوران اس��ت‪ .‬پرداختن به رای باسوادها هرچند‬ ‫کلیش��ه ای و تکراری اس��ت اما در مواردی جذاب‬ ‫است‪.‬‬ ‫كمال كديور مهندس معمار‪ 28 ،‬س��اله‪ :‬براي اولين‬ ‫بار راي مي‌دهد به دليل اينكه اين بار كشورش را در‬ ‫معرض خطر ديده و بر خود واجب دانس��ته كه راي‬ ‫ده��د‪ .‬كانديداي خود را به علت خدمت فراوانش به‬ ‫مردم‪ ،‬دادن س��هام عدالت‪ ،‬بيمه خدمات و اورژانس‬ ‫كه به صورت رايگان در خدمت مردم قرار داده است‬ ‫بيش��تر از بقيه قبول دارد و توجه به عملكرد تاكيد‬ ‫مي‌كن��د و اميدوار اس��ت در آين��ده بتواند كارهاي‬ ‫ناتمام را تمام كند‪.‬‬ ‫راضيه پابرجا‪ ،‬بيست و سه ساله‪ ،‬ليسانس روانشناسي‪:‬‬ ‫او آمده ب��ود تا فرد اصلح را برگزين��د‪ ،‬فردي كه با‬ ‫مردم است‪ ،‬از جنس مردم است و پشتكار و صداقت‬ ‫و صميميت فراوان دارد‪ .‬منابع اطالعاتي او تلويزيون‬ ‫و اينترنت بوده اس��ت و مناظره‌ه��ا تاثير فراواني بر‬ ‫انتخابش داش��ته به گونه‌اي كه تا پيش از آن قصد‬ ‫داش��ته راي س��فيد بياندازد و اين مناظره ها باعث‬ ‫ش��ده كه چشم و گوش��ش باز ش��ود‪ .‬اما اگر كس‬ ‫ديگ��ري انتخاب ش��ود‪ ،‬از او انتظار دارد كه راه امام‬ ‫را ادامه دهد و به مش��كالت مردم رسيدگي كند و‬ ‫آمريكا و اسرائيل را نابود سازد‪.‬‬ ‫فوزيه ثابت‪ ،‬بيست و هفت ساله‪ ،‬ليسانس كامپيوتر‪:‬‬ ‫او ب��ا اعتقاد بر اين كه راي او‪ ،‬راي اكثريت اس��ت‪،‬‬ ‫آم��ده ت��ا در جامع��ه اعالم وج��ود كن��د‪ .‬عملكرد‬ ‫رئيس‌جمهور خود را در چهار س��ال گذش��ته قابل‬ ‫قب��ول مي داند و ب��ا توجه به مناظره ه��ا بر راي و‬ ‫انتخاب خود پافشاري مي كند‪.‬‬ ‫خانم متين‪ ،‬ش��صت و پنج س��اله‪ ،‬ليسانس زبان‪ :‬او‬ ‫دليل اصلي حضورش در صحنه‌ي انتخابات را از بين‬

‫‪‬‬

‫[عکس‌ها‪ :‬محمدامین نوبهار]‬

‫خودكاري آورده بودند تا مجبور نش��وند از خودكار‬ ‫ديگران اس��تفاده كنند‪ .‬چراكه بعد از انداختن راي‬ ‫در صندوق‪ ،‬ممکن بود نام کاندیدایشان پاک شود!‬ ‫خانم‪ ،‬بی سواد‪ ،‬مسن‪ :‬نام نامزدش را به من می‌گوید‬ ‫تا برایش در برگ رای بنویسم‪ .‬می‌گویم چه کسی را‬ ‫بنویسم؟ می گوید‪« :‬احمدی نژاد» و تاکید می‌کند‬ ‫که «احمد» را واضح بنویس��م تا متوجه شود‪ .‬انگار‬ ‫این نام را بلد است بخواند!‬ ‫هم��ه خوانندگان ای��ن متن بینا هس��تند در حالی‬ ‫که ب��ه این نعمت بزرگ توجهی نداریم‪ .‬حضور یک‬ ‫نابین��ا پای صندوق رای صحنه‌‌ی جذابی اس��ت که‬ ‫یک خبرنگار می‌تواند انتظارش را داشته باشد‪.‬‬ ‫عبدالمجيد اماني‪ ،‬بيس��ت و دو س��اله‪ ،‬دانش��جوي‬ ‫مترجمي زبان‪ ،‬نابينا‪ :‬جوهر جا گرفته شده در خط‬ ‫خط انگشت خود را نشانه ي وحدت و همدلي مردم‬ ‫اي��ران مي‌داند و به اين دليل راي مي دهد كه هرج‬ ‫و مرج از كش��ورش ريشه كن ش��ود‪ .‬در انتخاب او‬ ‫مناظره‌ها بيش از بقيه تبليغات تاثير داشته است و‬ ‫به دليل اين ك��ه كانديدايش به جوانان به خصوص‬ ‫دانشجويان قول كار و فعاليت در ساختار مملكت را‬ ‫داده‪ ،‬او را بيش از بقيه تحسين مي‌كند‪.‬‬

‫همه هستند‬

‫در انتخاب��ات چهره های خاص بیش��تر به چش��م‬ ‫می‌آیند‪ .‬چهره هایی که در شهر فعالیتهای مختلف‬ ‫فرهنگی را برعهده دارند‪.‬‬ ‫س��يد عباس معصومي گراش��ي‪ ،‬هفتاد و دو س��اله‪:‬‬ ‫به اي��ن دليل راي مي‌ده��د كه منتخ��ب او بتواند‬ ‫پش��توانه‌اي ب��راي رهبر و اي��ران باش��د‪ .‬او اعتماد‬

‫تا آخرین نفس‬

‫حضور پیرها در انتخابات با وجود مش��کالت خاص‬ ‫و چهره شکسته‌ش��ان به نوبه‌ی خود یکی از برترین‬ ‫سوژه‌ها برای هر خبرنگار است‪ .‬آن‌ها دالیلی خاص‬ ‫برای حضورشان عنوان می‌کنند‪:‬‬ ‫محم��ود كامي��اب‪ 52،‬س��اله‪ :‬با يك دس��ت فلج و‬ ‫كلي��ه‌‌اي كه از كار افتاده به گون��ه اي در صحنه‌ي‬ ‫انتخابات حاضر ش��ده كه وس��ايل و ابزار پزش��كي‬ ‫به او آويزان اس��ت و توان صحبت ك��ردن ندارد‪ .‬او‬ ‫عقيده دارد تا زماني كه جان دارد و حركت مي‌كند‪،‬‬ ‫دادن راي بر او واجب اس��ت‪ .‬او رئيس جمهور خود‬ ‫را باتوجه به فعاليت‌هاي قبلي اش نظير س��فرهاي‬ ‫استاني كه تاكنون هيچ رئيس جمهوري اين كار را‬ ‫نكرده اس��ت‪ ،‬افزايش امكانات و توجه فوق‌العاده به‬ ‫ش��هرهاي محروم انتخاب مي‌كند‪ .‬او ساده زيستي‪،‬‬ ‫س��اعت ‪ 5‬بعدازظهر در ش��عبه‌ي ‪ 9‬چيزي در حدود‬ ‫‪ 570‬تعرفه مصرف شده بود‪.‬‬ ‫بار ديگر س��ري به مدرس��ه‌ي چهارده معصوم زديم‪.‬‬ ‫اوض��اع آرام بود و مردم در حال ريختن آراي خود به‬ ‫صندوق بودند‪ .‬در اين ميان پيرمرد س��الخورده‌اي را‬ ‫دیدم كه آرام آرام قدم بر مي‌داش��ت تا انتخاب خود‬ ‫را ب��ه صندوق بيان��دازد‪ .‬در مي��ان جمعیت با احمد‬ ‫خيرخواه هم صحبت شديم و از انگيزه‌اش براي راي‬ ‫دادن از وي س��وال كردم كه در جواب گفت‪ :‬بخاطر‬ ‫وظيفه‌ي مل��ي‪ ،‬خود و خانواده و م��ادرزن و پدرزنم‬ ‫به اينجا آمده‌ايم تا در سرنوش��ت ايران سهيم باشيم‪.‬‬ ‫كم��ي جلوتر جواني را مش��اهده كرديم كه بس��يار‬ ‫خوش��حال و لبخند زنان در صف ايستاده بود نامش‬ ‫محم��د جواد محمدي بود كه مي‌گفت‪ :‬من به خاطر‬ ‫واقعه اخير و مش��كالت به موجود آمده در ش��هر نه‬ ‫قصد راي دادن داش��تم و نه انگيزه‌اي براي ش��ركت‬ ‫در انتخابات‪ ،‬اما با خبر دستگيري تصميم‌ام را تغيير‬ ‫دادم و شناس��نامه‌ام را برداشتم و به اينجا آمدم تا به‬ ‫كانديدای مورد نظرم راي بدهم‪.‬‬ ‫در س��اعت ‪ 7‬بعداز ظهر فرماندار الرستان‪ ،‬محتاجي‪،‬‬ ‫به همراه دادس��تان الرستان براي بازديد از روند راي‬ ‫گيري در ش��هر گراش وارد بخش��داري گراش شد و‬ ‫پس از ديدار با مهروري بخش��دار گ��راش به همراه‬ ‫وي و برخی از اعض��ای هیات اجرایی براي بازديد از‬ ‫شعبه‌ها به داخل ش��هر رفتند‪ .‬در اين ميان حالجي‬

‫ش��عر «آخرين آدينه» به قلم س��رکار خانم سيده‬ ‫آرزو محقق براي نشريه صحبت نو ارسال شده که‬ ‫آن را با هم بررسي مي‌کنيم‪.‬‬ ‫خانم محقق! شعرتان نش��ان از خلوص و معنويت‬ ‫کالم ش��ما دارد‪ .‬اما گاهي براي بيان حرف‌هايمان‬ ‫خود را بي‌جه��ت درگير واژه‌ه��ا و ترکيب‌هاي به‬ ‫ظاهر زيبا مي‌کنيم‪ .‬در اين حالت سر رشته‌ي کالم‬ ‫از دست‌مان خارج مي‌شود و ناخواسته در مسيري‬ ‫ق��دم برمي‌داری��م که برخ��ي اوق��ات راه به جايي‬ ‫نمي‌برد‪ .‬شما نيز تا حدودي در سرودن اين شعر به‬ ‫اين حالت دچار ش��ده‌ايد‪ .‬اين شعر در قالب سپيد‬ ‫اس��ت اما بيش��تر به متن ادبي شباهت دارد‪ .‬هنوز‬ ‫مولفه‌هاي الزم برای یک ش��هر سپید در آن دیده‬ ‫نمی‌شود‪ .‬سرودن در موضوع انتظار امام زمان(عج)‬ ‫بسيار حساس است‪ .‬برخالف تصور‪ ،‬نسرودن بهتر‬ ‫از بد س��رودن اس��ت‪ .‬به اين سطر از شعرتان دقت‬ ‫کنيد‪« :‬و به کدامین آدینه منتظر تک‌س��وار عشق‬ ‫باش��م»‪ .‬اين سومين سطر ش��عر شماست‪ .‬مقصود‬ ‫ش��ما اين اس��ت که تا کي منتظر باش��م‪ .‬اما اين‬ ‫س��طر چنين معنايي را القا نمي‌کند و ناخواس��ته‬ ‫داريد دنب��ال تنها جمعه‌ي موع��ود مي‌گرديد‪ .‬در‬ ‫صورت��ي که همه‌ي جمعه‌ها بايد منتظر باش��يم و‬ ‫اگر روز موعود براي‌مان مشخص بود که ديگر هنر‬ ‫نکرده‌ايم در طول سال و بقيه روزها و هفته‌ها‪.‬‬ ‫اين سطر را نيز خيلي مختصر موشکافي مي‌کنيم‪:‬‬ ‫«وب��ه کدامین نگاه معنای هس��تی را ببخش��م»‪.‬‬ ‫در خوان��ش اول يعني آقا جان! ک��ي مي‌آيي تا با‬ ‫ديدنت نگاه ما معناي هستي بگيرد‪ .‬اما با تيزبيني‬ ‫مختصري وقتي فعل بخش��يدن مي‌آيد اوضاع فرق‬ ‫مي‌کن��د‪ .‬اينجا م��ا در مقام فاعل ق��رار مي‌گيريم‬ ‫که تمام اتفاقات به دس��ت و خواسته‌ي ما صورت‬ ‫مي‌گيرد‪ .‬يعني حتي ـ تا حدودي ـ کاري با آمدن‬ ‫تو نداريم و مي‌خواهيم به صورت مس��تقل‪ ،‬معناي‬ ‫هس��تي را ب��ه نگاه‌مان ببخش��يم‪ .‬پس مش��خص‬ ‫اس��ت که منظورم��ان با کالم‌مان متفاوت اس��ت‪.‬‬ ‫اين همانجايي‌س��ت که بي‌جهت ب��ا واژه‌ها درگير‬ ‫مي‌شويم‪.‬‬ ‫توجه به عالمت‌ها و سه نقطه‌هاي موجود در شعر‬ ‫هم واجب اس��ت‪ .‬عالئم نگارش��ي در ادبيات امروز‬ ‫نق��ش تعيين کننده‌اي دارند که نبايد به راحتي از‬ ‫کنار آنها گذش��ت‪ .‬مثال بع��د از دعا عالمت تعجب‬ ‫مي‌آيد نه سه نقطه‪.‬‬ ‫در کل‪ ،‬ش��عر در سطح متوسط رو به باال قرار دارد‬ ‫و رگه‌هايي از اس��تعداد ش��خصي در آن به چشم‬ ‫مي‌آيد‪ .‬همچنين به نظر مي‌رسد نخواسته‌ايد مثل‬ ‫بقيه شعر بگوييد و تا حدودي توانسته‌ایدحرف‌تان‬ ‫را ش��خصي کني��د و از حالت تقلي��د محض جدا‬ ‫بش��ويد‪ .‬اين کار خيلي خوب است‪ .‬معموال آنهايي‬ ‫که در ش��روع راه هس��تند به ش��دت تح��ت تاثير‬ ‫آثار ديگران و مش��غول تقليد هس��تند‪ .‬اما ش��ما‬ ‫حداقل‌هاي تشخص ش��عري را به دست آورده‌ايد‪.‬‬ ‫آفرين‪.‬‬ ‫پايان بندي ش��عرتان هم نس��بتا خوب ب��ود‪« .‬او‬ ‫خواهد آمد»‪ .‬قطعا چنين اس��ت‪ .‬اميدواري موجود‬ ‫در سطر نهايي‪ ،‬روحيه‌ي گله‌مند قلم‌تان را خنثي‬ ‫کرده اس��ت و حتي افق جديد و روشني را گشوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫براي پيش��رفت بيشتر‪ ،‬الزم اس��ت در انجمن‌هاي‬ ‫ادبي و جلس��ات نقد شعر ش��هرمان شرکت کنيد‬ ‫و نش��ريات و روزنامه‌ه��اي ح��اوي نقد و بررس��ي‬ ‫ش��عر ديگران را مطالعه کنيد تا با ظرايف بيش��تر‬ ‫عالم شعر آشنا ش��ويد و بتوانيد قدم‌هاي محکم‌تر‬ ‫و س��ريع‌تري روبه مقصود برداري��د‪ .‬ضمن آرزوي‬ ‫موفقيت براي ش��ما‪ ،‬شعر «آخرين آدينه» را با هم‬ ‫زمزمه مي‌کنيم‪:‬‬

‫رفتن بيكاري در جامعه مي‌داند‪ ،‬مش��كلي كه بسياري‬ ‫از مردم با آن س��روكار دارند‪ .‬او دادن راي را وظيفه ي‬ ‫خود نمي‌داند‪ ،‬بلك��ه حق خود مي داند‪ .‬از معدود آدم‬ ‫هايي س��ت كه مناظره‌ها تاثير منفي برايشان داشته‪،‬‬ ‫تا جايي كه از دادن راي منصرف مي‌شود اما دوباره به‬ ‫راي و نظر خود پايبند مي شود‪.‬‬

‫اما حضور بی س��وادها به خاطر رفتارشان زیباست‪.‬‬ ‫معموالً از وقتی به حوزه انتخاباتی می آیند به دنبال‬ ‫ش��خصی معتمد برای نوشتن نام کاندیدای‌شان در‬ ‫برگ رای هس��تند و س��عی دارند تا حد توان کاله‬ ‫سرشان نرود و نامزد منتخبشان به صندوق برود‪.‬‬ ‫بي‌س��وادها مي‌ترس��ند! پيرها هريك به همراه خود‬

‫صددرصدي خ��ود را به كانديداي م��ورد نظرش با‬ ‫توجه به تاييد مراجع و علما و به خصوص به خاطر‬ ‫اين ك��ه در آمريكا جرات كرده ن��ام اميرالمومنين‬ ‫و فاطم��ه‌ي زه��را را بر زب��ان آورد‪ ،‬اعالم مي‌كند و‬ ‫عقيده دارد اگر كسي ديگر انتخاب شود‪ ،‬هيچ كاري‬ ‫از دس��تش س��اخته نخواهد بود و هيچ كاري انجام‬ ‫نخواهد داد‪ ،‬بنابراين هيچ توقعي از او نخواهد داشت‬ ‫و از او پيروي نخواهد كرد‪.‬‬ ‫علي فخري‪ ،‬س��ي و دو س��اله‪ ،‬كارگ��ردان تئاتر‪ :‬او‬ ‫كانديداي��ش را ب��ه خاطر مردمي بودن��ش انتخاب‬ ‫مي‌كن��د و اص��رار دارد به‌گونه‌اي ج��واب ندهد كه‬ ‫شخص مورد نظر او شناسايي شود‪ .‬او اطالعات خود‬

‫گام به گام با انتخابات‬

‫ام��ام جمعه‌ي گراش نيز به اين هيات ملحق ش��د و‬ ‫به مدرس��ه‌ي نرج��س خاتون رفتند‪ .‬س��رگرد براتي‬ ‫و نيروه��اي انتظام��ي نيز در محل حضور داش��تند‪.‬‬ ‫محتاجي در گراش از ش��عبه‌های مدرس��ه نرجس‬ ‫خاتون و کانون فانی‌زاده بازدید کرد‪.‬‬ ‫در س��اعت هف��ت و چهل دقيقه س��ري به حوزه‌ي‬ ‫ش��ماره‌ي ‪ 14‬در مدرس��ه‌ي ش��اهد زدي��م‪ .‬رون��د‬ ‫راي‌گيري ع��ادي بود و صفي نيز وجود نداش��ت و‬ ‫مردم مي‌توانس��تند به راحتي راي بدهند‪ .‬كمي در‬ ‫آنجا با آقاي رحمت مهيايي هم صحبت شديم‪.‬‬ ‫س��اعت حدود هفت و ‪ 45‬دقيق��ه بود و همه منتظر‬ ‫اعالم تمديد س��اعت راگيري از طرف وزارت كش��ور‬ ‫بودند كه با تمديد س��اعت راگيري سري به حوزه‌ي‬ ‫ش��ماره ‪ 14‬در كانون فاني زاده زديم‪ .‬در آن س��اعت‬ ‫جميعت چنداني در شعبه حضور نداشت و وضيعت‬ ‫عادي بود‪ .‬در اين ميان آقاي قائدي ش��هردار گراش‬ ‫را مشاهده كرديم كه مثل هميشه خنده بر لبهاشان‬ ‫بود و كمي با ايش��ان هم صحبت ش��ديم و درباره ي‬ ‫انتخابات رياس��ت جمهوري در اين دوره از ايش��ان‬ ‫پرس��یدیم ك��ه در ج��واب گفتند‪ :‬در ش��هر گراش‬

‫سیدعلی مجلسی‬ ‫هماهنگ��ي ها و همكاري هاي س��تادهاي اجرايي و‬ ‫نظارت بسيار خوب اس��ت‪ ،‬مردم هم خوب استقبال‬ ‫كرده اند‪ .‬به نظرم انتخابات در اين دوره در سراس��ر‬ ‫ايران با استقبال فراواني روبه رو خواهد شد و پرشورتر‬ ‫از هميشه نشان مي‌دهد‪.‬‬ ‫كم كم به ساعات پاياني انتخابات نزديك مي شديم‬ ‫اما مردم هنوز داشتند خود را به شعبه‌ها مي‌رساندند‪.‬‬ ‫ساعت نه و پانزده دقيقه بود كه در دبستان قائدي با‬ ‫علي رزمان روبه رو شديم و از وي درباره‌ي انتخابات‬ ‫پرسيديم و اين كه چرا در ساعات پاياني را براي راي‬ ‫دادن انتخاب كرده اس��ت و گفت‪ :‬م��ن و خانواده ام‬ ‫براي انقالب و پاس��داري از خون شهيدان آمده‌ایم و‬ ‫اميدوارم مشكالت جوانان در اين مملكت حل شود‪.‬‬ ‫من صبح به همين ش��عبه آمدم و راي خود را دادم‪،‬‬ ‫صبح اينجا ش��لوغ بود اما االن كمي خلوت‌تر ش��ده‬ ‫اس��ت‪ .‬مادرم اکنون از بيمارستان مرخص شده است‬ ‫او را آوردیم تا همانند ديگر هم ميهانان مسلمانان در‬ ‫سرنوشت كشور شركت كند‪.‬‬ ‫كمي بعد س��ري ب��ه مدرس��ه‌ي عالي��ان زديم‪ ،‬در‬ ‫مدرسه‌ي عاليان حتي در ساعات پاياني نيز جميعت‬

‫را بيش��تر از طريق سايت‌ها كس��ب كرده و اميدوار‬ ‫اس��ت هركس كه به اين سمت مي‌رسد‪ ،‬شعارش را‬ ‫به چهره‌ي عمل نشان دهد‪.‬‬ ‫با خبر می شویم که در یکی از حوزه های انتخاباتی‬ ‫پیرمردی بدون هیچ کارت شناس��ایی آمده است تا‬ ‫رای دهد‪ .‬علت نداش��تن شناس��نامه و کارت ملی و‬ ‫هرگونه کارت شناس��ایی را پسرش می‌داند‪ .‬پسرش‬ ‫هم��ه این‌ه��ا را از او پنهان کرده اس��ت تا عالوه بر‬ ‫خ��ود پدرش ه��م نتواند رای بدهد‪ .‬ام��ا پدر این را‬ ‫وظیف��ه خود می داند که حضور خود را اثبات کند‪.‬‬ ‫او روبه مس��ئولین حوزه اخذ رای می گوید‪« :‬ش��ما‬ ‫شاهد باشید که من برای رای دادن آمده ام‪ .‬اما این‬ ‫نگذاشته است‪ .‬می‌خواهم او ‪» ...‬‬ ‫خانم كياني‪ ،‬س��ي و پنج ساله‪ ،‬خانه دار هم در یاد‬ ‫ما خواهد ماند‪ .‬او به عش��ق كانديدایش مي‌خندد و‬ ‫همواره خدا خدا مي كند كه كانديدای مورد نظرش‬ ‫راي بياورد تا بار ديگر كش��ور را سرش��ار از شوق و‬ ‫شعف كند‪ .‬او به خاطر كانديدایش براي خبرنگاران‬ ‫كيك و بيس��كويت مي‌خ��رد و مي‌گويد بخوريد و‬ ‫ب��راي راي آوردن او دعا كنيد‪ .‬همس��ر او نيز نمونه‬ ‫بارز يك هوادار اس��ت كه نذر ابوالفضل عباس كرده‬ ‫است‪ .‬او كانديداي مورد نظرش را صد در صد قبول‬ ‫دارد چراك��ه از جنس مردم اس��ت و مناظره ها نيز‬ ‫نظر او را تاييد كرده‌اند‪.‬‬ ‫همه موارد ذکر ش��ده زنده‌اند ام��ا حضور افرادی با‬ ‫شناس��نامه متوفی قابل توجه اس��ت‪ .‬البته ایش��ان‬ ‫معم��والً هنگام مهر خوردن شناس��نامه شناس��ایی‬ ‫می‌شوند و نمی‌توانند رای دهند‪.‬‬

‫‪ 23‬خرداد‪:‬‬

‫ش��ور و اضط��راب از بامداد این روز هم��ه هواداران‬ ‫سرسخت را فراگرفته است‪ .‬بخشداری مطمئن‌ترین‬ ‫مکان برای دریافت اطالعات صحیح و جدید اس��ت‪.‬‬ ‫ازدحام جمعیت در اولین س��اعات روز در این مکان‬ ‫به اوج خود رس��یده می‌رس��د و به جرات می توان‬ ‫گفت ک��ه هیچکس در این جا خ��واب ندارد‪ .‬تردد‬ ‫پیام‌ها به اوج خود رسیده و هر لحظه گروهی شادتر‬ ‫و گروهی را مضطرب‌تر می سازد‪ ،‬تا صبح!‬ ‫س��پیده‌دم این روز برای حامیان دکتر احمدی نژاد‬ ‫که در محل بخشداری حضور دارند بسیار لذت‌بخش‬ ‫است‪ .‬آخرین خبر گویای حضور سی و پنج میلیونی‬ ‫مردم در انتخابات اس��ت که به یک حماس��ه تعبیر‬ ‫می ش��ود و از این تعداد رای قاطع بیس��ت و چهار‬ ‫میلیونی برای یک نامزد شگفتی ساز است‪.‬‬ ‫بع��د از ظهر ای��ن روز هواداران محم��ود احمدی‌نژاد‬ ‫رئیس جمهور منتخب به خیابان ریخته‌اند تا به شیوه‬ ‫قب��ل از انتخابات (اما با ن��ام کاروان جاری) خیابانیان‬ ‫را در ش��ادی خود ش��ریک سازند‪ .‬جش��ن طرفداران‬ ‫احمدی‌نژاد به شیوه طرفداران فوتبال همراه با حرکت‬ ‫موتورسوران و بوق و شیپور بود‪ .‬طرفداران در مدرسه‬ ‫علیمه چهارده معصوم تجمع می‌کنند و سیدعباس و‬ ‫سید جواد معصومی دو سخنران این جشن‌اند که شور‬ ‫و شوق خود را پشت تریبون ابراز می‌کنند و مردم را به‬ ‫حمایت از منتخب خود دعوت می‌کنند‪.‬‬ ‫انتخاب��ات در گراش روز ‪ 23‬خ��رداد کام ً‬ ‫ال به پایان‬ ‫رس��ید و مردم زندگی عادی خود را از سر گرفتند‪.‬‬ ‫ب��ا امید که رای آنان به محم��ود احمدی‌نژاد بتواند‬ ‫وع��ده‌ای را که اعضای س��تاد او به م��ردم داده‌اند‬ ‫محقق کند‪.‬‬ ‫زيادي حضور داشتند اما نكته‌ي قابل توجه قطع برق‬ ‫در آنجا بود كه به نظر مي‌رس��يد به همت نماينده‌ي‬ ‫فرماندار كمي اين مش��كل رفع ش��ده ب��ود و از نور‬ ‫ماش��ين براي روش��نايي اس��تفاده مي‌كردند تا روند‬ ‫راي‌گيري متوقف نش��ود و مردم نيز وقت‌ش��ان هدر‬ ‫نرود‪ .‬اما مسئولين شعبه همچنان در پي رفع مشكل‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫وارد مدرس��ه ي ش��هيد محقق ش��ديم آنجا هم در‬ ‫س��اعات پاياني جميعت زيادي حضور داش��تند‪ .‬در‬ ‫هنگام خروج از ش��عبه با آقاي سعادت و شمسي كه‬ ‫دو دوس��ت بودند و به همراه هم راي داده بودند هم‬ ‫كالم شديم و پرسيديم چرا در ساعات پاياني آمده‌اند‪.‬‬ ‫ب��ا خنده جواب داند به دليل كمبود وقت االن هم با‬ ‫عجله شناسنامه‌ها را برداشتيم و آمديم‪ .‬علي يحيايي‬ ‫جواني بود كه راي س��فيد داده بود و وقتي دليلش را‬ ‫پرس��يديم گفت‪ :‬من تنها به عشق امام خميني و به‬ ‫خاطر وصيت وي در انتخابات شركت كردم و چون از‬ ‫ميان نامزدها به نظرم كسي را شايسته نديدم و هيچ‬ ‫كدام را اصلح ندانستم راي سفيد دادم‪.‬‬ ‫صندوق‌هاي رای‌گیری كم‌كم وارد بخشداري مي‌شوند‪.‬‬ ‫اولين صندوقي كه به بخش��داري آمد صندوق س��يار‬ ‫گراش بود و در همان جا شمارش شد و صورت جلسه‬ ‫تحويل داده شد‪ .‬صندوق‌هایي كه آراي كمتر داشتند‬ ‫زودتر به بخشداري آمد اما در شعبه‌هایي كه جمعیت‬ ‫بيشتري حضور داشتند صندوق ديرتر شمارش شده‬

‫نمی‌دانم‪ ...‬نمی‌دانم‬ ‫به کدامین واژه سرودن را بیاموزم‬ ‫و به کدامین آدینه منتظر تک‌سوار عشق باشم‬ ‫وبه کدامین نگاه معنای هستی را ببخشم‬ ‫با ‌ر خدایا!‬ ‫انتظارم پایان رسیده‬ ‫چرا خبری از آدینه مهدی نیست‬ ‫بار الها!‬ ‫ت‌ا کی در صبح و عصر جمعه او را صدا زنم‪.‬‬ ‫دیگر دستانم توانش را ندارند‬ ‫و صدایم باال نمی‌آید‬ ‫اما او خواهد آمد‪...‬‬ ‫ب��ود‪ .‬كم‌كم همه‌ي صندوق‌هاي ش��هر گ��راش وارد‬ ‫بخش��داري شده بود و تنها صندوق مدرسه‌ي نرجس‬ ‫خاتون بود كه دیرتر از بقیه به بخشداری تحویل شد‪.‬‬ ‫صندوق هاي اطراف نيز كم‌كم وارد بخشداري مي‌شد‪.‬‬ ‫صندوق ارد آخرين صندوقي بود كه به بخشداري آمد‬ ‫و مسئولين تحويل گرفتند‪.‬‬ ‫ساعت از دو و نیم گذشته است و کار تمام می‌شود‪.‬‬ ‫نتایج را برای وبالگ صحبت‌نو می‌فرس��تیم و هیات‬ ‫اجرایی و نظارت آماده می‌شوند تا صندوق‌ها و نتایج‬ ‫را تحویل فرمانداری الرستان دهند‪.‬‬

‫‪‬‬

‫[عکس‪ :‬عبدالرضا افشار]‬


‫پرونده‬

‫‪ ‬الر‪ :‬کتابفروشی رسالت ‪ ‬الر‪ :‬مطبوعات فرهنگ ‪ ‬اوز‪ :‬مطبوعات پرسپولیس ‪ ‬اوز‪ :‬کریما ‪ ‬خنج‪ :‬کتابخانه عمومی خنج ‪ ‬جویم‪ :‬کتابخانه عمومی ‪ ‬فداغ ‪ ‬ارد‬

‫تب کنکور‪ 1-‬‬

‫امیرحمزه مهرابی‬

‫کنکورت را‬ ‫قورت بده‬

‫پيگيري مديران پر تالش دو هفته نامه «صحبت‌نو‬ ‫گ��راش» توفيقي را نصيبم س��اخت ت��ا تجربيات‬ ‫محدود و ناقص‌ام را ب��ه فرزندان عزيز دانش‌آموزم‬ ‫تقدي��م كن��م‪ .‬ب��ه اقتض��اي وظاي��ف مديريتي و‬ ‫اشتغاالت آموزش��ي و پژوهشي‪ ،‬كتاب‌ها و مقاالت‬ ‫فراوان��ي را مطالع��ه و ان��دك كت��اب و مقاالتي را‬ ‫به رش��ته تحرير در آورده‌ام‪ .‬از مي��ان منابع مورد‬ ‫مطالعه‪ ،‬كتاب س��اده و كوچك « قورباغه را قورت‬ ‫بده» نوشته برايان تريسي در زمينه مديريتي برايم‬ ‫درس‌آم��وز بود‪ .‬كتاب ديگري ب��ه نام «كنكورت را‬ ‫قورت ب��ده» كه آقاي بهروز فمي تفرش��ي با الهام‬ ‫از كتاب اول نگاش��ته اس��ت‪ ،‬داراي ن��كات مفيد و‬ ‫كاربردي در زمينه روان‌شناس��ي مطالعه‪‌،‬يادگيري‬ ‫و چگونگ��ي آمادگي براي كنكور مي‌باش��د‪ .‬هر دو‬ ‫كتاب حاوي اين پيام‌اند كه‪« :‬از مش��كالت هراس‬ ‫نداشته باش��يد‪ .‬به جاي ترديد و دودلي‪ ،‬جسورانه‬ ‫پنجه در پنجه حوادث س��همگين افكنيد و بر آن‬ ‫پيروز شويد» مطالعه اين دو كتاب را به خوانندگان‬ ‫گرامي توصيه مي‌كنم‪.‬‬ ‫با توجه به اختصاص اين ش��ماره از نشريه به بحث‬ ‫كنك��ور‪ ،‬بخش‌هايي از كت��اب دوم را با كمي دخل‬ ‫و تصرف به آن دس��ته از كساني كه به منبع اصلي‬ ‫دسترسي ندارند‪ ،‬تقديم مي‌كنم‪:‬‬

‫هر سال س��ازمان سنجش آموزش‬ ‫کش��ور بعد از پایان کنک��ور نتایج آن‬ ‫را به تفکیک اس��تان‌ها‪ ،‬شهرستان‌ها‬ ‫و بخش‌ها منتش��ر می‌کند‪ .‬بررس��ی‬ ‫ای��ن آمار از دو جنب��ه می‌تواند کمک‬ ‫کن��د‪ .‬نخس��ت این ک��ه دانش‌آموزان‬ ‫درخواهند یافت با چه سطح از توانایی‬ ‫امکان راه‌یابی به دانش��گاه را خواهند‬ ‫داشت‪ .‬از سوی دیگر کنکور به عنوان‬ ‫یک آزم��ون جام��ع می‌تواند س��طح‬ ‫آموزش��ی مناطق مختلفی را مشخص‬ ‫کند‪ .‬در بررس��ی این آمار به دو نکته‬ ‫توجه کنید‪ .‬این آمار مربوط به کنکور‬ ‫س��ال گذشته است و هر سال سواالت‬ ‫خاص خ��ود را دارد‪ .‬این نتایج مربوط‬ ‫به میانگین قبولی اس��ت ش��ما برای‬ ‫پذیرفته‌شدن در رش��ته‌های مطلوب‬ ‫باید تالش بیشتری داشته باشید‪.‬‬

‫‪ 279‬شرکت کننده‬

‫بر اس��اس آمار سازمان سنجش در سال‬ ‫‪ 1387‬تعداد شرکت‌کنندگان در کنکور‬ ‫در بخش گراش ‪ 413‬داوطلب بوده است‪.‬‬ ‫دختران ‪ 65‬درصد ش��رکت‌کنندگان را‬ ‫تشکیل می‌دادند و ‪ 134‬نفر از پسران در‬ ‫کنکور شرکت کردند‪ .‬حضور دختران در‬

‫تب کنکور‪ 2-‬‬

‫بررسی آماری نتایج کنکور سال ‪87‬‬

‫به شهرس��تان و کل کش��ور در وضعیت‬ ‫مطلوبی قرار دارد در الرستان ‪ 66‬درصد‬ ‫دانش‌آم��وزان ریاض��ی و در کل کش��ور‬ ‫‪ 57‬درصد آن‌ها به دانش��گاه رفته‌اند‪ .‬به‬ ‫زبان س��اده اگر شما دانش‌آموز سال اول‬ ‫دبیرستان هستید و می‌خواهید راحت‌تر‬ ‫به دانش��گاه راه پیدا کنید رشته ریاضی‬ ‫مسیر شما را ساده‌تر می‌کند‪.‬‬ ‫درصده��ای دانش‌آم��وزان گراش��ی در‬ ‫درس‌ه��ای مختل��ف برای کنکور س��ال‬ ‫گذش��ته این گونه بوده اس��ت‪ .‬فارس��ی‬ ‫‪ 26.3‬درصد؛ عربی ‪ 11.8‬درصد؛ معارف‬ ‫‪ 30‬درصد؛ زب��ان ‪ 8.7‬درصد؛ ریاضی ‪7‬‬ ‫درصد؛ فیزیک ‪ 7.9‬درصد؛ شیمی ‪13.9‬‬ ‫درصد همان‌طور که می‌بنید برای قبولی‬ ‫در کنکور ریاضی ش��ما تنها هر درس به‬ ‫‪ 5‬س��وال هم جواب صحیح بدهید کافی‬ ‫اس��ت‪ .‬البت��ه اگر دل‌ت��ان می‌خواهد در‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫شهرستان الرس��تان نیز ‪ 65‬درصد و در‬ ‫کل کشور ‪ 63‬بوده است‪ .‬یعنی نسبت به‬ ‫کل کش��ور دخترانی الرستانی بیشتر در‬ ‫کنکور حضور دارند‪.‬‬ ‫از جمع ‪ 413‬نفر ش��رکت کننده گراش‬ ‫‪ 139‬نفر در دانشگاه‌های دولتی‪ ،‬پیام‌نور‪،‬‬ ‫شبانه و غیرانتفاعی پذیرفته شده‌اند‪ .‬در‬ ‫میان پذیرفته‌ش��دگان پس��ران موفق‌تر‬ ‫از دخت��ران بوده‌ان��د ‪ 38‬درصد پس��ران‬ ‫ش��رکت کننده به دانش��گاه راه یافته‌اند‪.‬‬ ‫در حالی که این نس��بت ب��رای دختران‬ ‫‪ 31‬درصد بوده است‪ .‬دختران نسبت به‬ ‫میانگین شهرستان نیز سه درصد کمتر‬ ‫به دانش��گاه راه یافته‌اند‪ .‬می‌توان نتیجه‬ ‫گرفت که دختران با وجود حضور بیشتر‬ ‫در س��ر جلس��ه دارای افراد ب��ا آمادگی‬ ‫کمتری هستند‪.‬‬

‫گروه ریاضی‬

‫اگر ش��ما دواطلب رشته ریاضی هستید‬ ‫میان دانش‌آموزان بیش��ترین ش��انس را‬ ‫برای ورود به دانشگاه دارید‪ .‬از میان ‪58‬‬ ‫ش��رکت کننده در کنکور ریاضی س��ال‬ ‫گذش��ته تنها یک نفر مج��از به انتخاب‬ ‫رش��ته نش��د‪ .‬از هر چهار نفر آنان س��ه‬ ‫نف��ر نیز به دانش��گاه راه یافت‪ .‬یعنی ‪74‬‬ ‫درصد ش��رکت‌کنندگان گروه ریاضی به‬ ‫دانشگاه رفته‌اند‪ .‬البته این درصد نسبت‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫رشته و شهر مناس��بی قبول شوید باید‬ ‫تالش خود را خیلی بیشتر کنید و به این‬ ‫درصدها توجه نداشته باشید‪.‬‬ ‫نکته جالب توجه این که در رشته ریاضی‬ ‫نمره کل دانش‌آموزان گراش��ی بس��یار‬ ‫پایین‌تر از میانگین شهرس��تان‪ ،‬استان و‬ ‫کشور اس��ت و بخشی از پذیرفته‌شدگان‬ ‫با اس��تفاده از سهیمه مناطق به دانشگاه‬ ‫راه یافته‌اند‪.‬‬

‫گروه تجربی‬

‫در گ��روه تجرب��ی خانم‌ه��ا س��ه براب��ر‬ ‫آقایان هس��تند‪ .‬در مجم��وع ‪ 18‬درصد‬ ‫شرکت‌کنندگان به دانشگاه راه می‌یابند‬ ‫یعنی از هر ‪ 5‬همکالس��ی شما یک نفر‬ ‫ش��انس ورود به دانشگاه را خواهد یافت‪.‬‬ ‫در این رشته نیز به اختالف کمتری نمره‬ ‫کل دانش‌آموزان گراشی کمتر از متوسط‬ ‫شهرستان‪ ،‬استان و کشور است‪ .‬اگر شما‬ ‫در این گروه مجاز به انتخاب رشته شدید‬ ‫چندان خوشحال نباشید چون ‪ 60‬درصد‬ ‫افراد به عنوان مجازین به انتخاب رشته‬ ‫اعالم می‌ش��وند اما تنها ‪ 24‬درصد آن‌ها‬ ‫وارد دانشگاه می‌شوند‪.‬‬ ‫درصدهای دانش‌آموزان گراشی در کنکور‬ ‫سال گذش��ته به این صورت بوده است‪.‬‬ ‫فارس��ی ‪ 34‬درصد‪ ،‬عربی ‪ 10.6‬درصد‪،‬‬

‫‪‬‬ ‫نفر به دانش��گاه راه می‌یاب��د‪ .‬این درصد‬ ‫برای شهرس��تان الرس��تان ‪ 37‬درصد و‬ ‫برای کل کشور ‪ 33.7‬است‪.‬‬ ‫متوس��ط درصدهای دانش‌آم��وزان کل‬ ‫کشور برای این گروه به این صورت بوده‬ ‫است‪ .‬فارس��ی عمومی ‪ 25‬درصد‪ ،‬عربی‬ ‫عمومی ‪ 12‬درصد‪ ،‬مع��ارف ‪ 21‬درصد‪،‬‬ ‫زب��ان ‪ 7.7‬درصد‪ ،‬ریاض��ی ‪ 4.7‬درصد‪،‬‬ ‫اقتصاد ‪ 30‬درصد‪ ،‬ادبیات فارس��ی ‪16.9‬‬ ‫درصد‪ ،‬زبان عرب��ی ‪ 9.6‬درصد‪ ،‬تاریخ و‬ ‫جغرافی��ا ‪ ،18.9‬جامعه‌شناس��ی ‪،28.3‬‬ ‫فلسفه و منطق ‪ ،29.8‬روانشانسی ‪28.3‬‬

‫گروه زبان‬

‫داوطلبان رشته زبان به نسبت موفق‌ترین‬ ‫دانش‌آم��وزان گراش��ی در کنکور س��ال‬ ‫گذشته بوده‌اند‪ .‬از ‪ 36‬نفر شرکت‌کننده‬ ‫نام ‪ 5‬نفر به عنوان قبولی دانش��گاه اعالم‬ ‫ش��ده اس��ت‪ .‬این ع��دد پن��ج درصد از‬ ‫متوسط کشوری بیش��تر است‪ .‬هر چند‬ ‫نم��ره کل داوطلبین این گرایش در حد‬ ‫متوسط اس��ت اما قبولی‌های رشته زبان‬ ‫زبانی‌ه��ا در نمره کل نی��ز موفق بوده‌اند‬ ‫آن‌ها با نمره کل ‪ 7971‬بیشتر از متوسط‬ ‫شهرس��تان و کل کشور با اعداد ‪ 7626‬و‬ ‫‪ 7361‬قرار دارند‪.‬‬ ‫فارسی ‪ 54‬درصد‪ ،‬معارف ‪ ،36‬عربی ‪37‬‬ ‫درص��د‪ ،‬زبان ‪ 73‬درصد و زبان تخصصی‬ ‫‪ 35‬درص��د با ای��ن درصده��ا می‌توانید‬ ‫امیدوار باش��ید که در دانش��گاه پذیرفته‬ ‫می‌شوید‪ .‬همان‌طور که می‌بنید داوطلبان‬ ‫رشته زبان در درس‌های عمومی نیز باید‬ ‫موفق‌تر از رشته‌های دیگر باشند‪.‬‬

‫گروه هنر‬

‫گروه هنر کم ظرفیت‌ترین گروه در کنکور‬ ‫اس��ت‪ .‬اما در این گروه نیز با کمی تالش‬ ‫می‌توانی��د موفق ش��وید از ‪ 14‬ش��رکت‬ ‫کننده گروه هنر در س��ال گذش��ته تنها‬ ‫یک نفر موفق به راه‌یابی به دانشگاه شد‪.‬‬ ‫ام��ا همین یک قبولی کلی آمار گراش را‬ ‫بهبود بخشیده است‪ .‬در کل کشور تنها‬ ‫‪ 1.8‬ش��رکت‌کنندگان در کنکور هنر به‬ ‫دانشگاه راه می‌یابند‪.‬‬ ‫متوسط نمرات درس‌های مختلف برای کل‬ ‫کشور این گونه اس��ت‪ .‬فارسی ‪ 36‬درصد‪،‬‬ ‫عرب��ی ‪ 8.9‬درصد‪ ،‬معارف ‪ 33‬درصد‪ ،‬زبان‬ ‫‪ 17.6‬درصد‪ ،‬درک عمومی هنر ‪ 19‬درصد‪،‬‬ ‫درک عمومی ریاضی و فیزیک ‪ 12‬درصد‪،‬‬ ‫ترس��یم فنی ‪ 8‬درصد‪ ،‬خالقیت تصویری‬ ‫‪ 38‬درصد‪‌،‬خالقیت نمایش��ی ‪ 14‬درصد‪،‬‬ ‫خالقیت موس��یقی ‪ 9‬درصد‪‌،‬خواص مواد‬ ‫‪ 3.9‬همین‌طور که می‌بنید برای موفقیت‬ ‫در کنکور هنر شما باید بیشتر به خالقیت و‬ ‫معلومات عمومی خود تکیه کنید‪.‬‬

‫تب کنکور‪ 4-‬‬ ‫صب��ح حدود س��اعت ن��ه و نیم راهي‬ ‫پيش دانش��گاهی امام رضا(ع) ش��ديم‪.‬‬ ‫زهرا خواجه زاده مدیر این آموزش��گاه‬ ‫که حس��ابی س��رش ش��لوغ ب��ود‪ ،‬باز‬ ‫هم بي��ن برنامه‌هايش وقت��ی را به ما‬ ‫اختصاص داد و بعد از معطلی کوتاهی‬ ‫س��وال‌هاي‌مان شروع ش��د‪ .‬نمی‌دانس��تيم از کجا‬ ‫شروع کنيم‪.‬‬ ‫سوال‌هاي‌مان از اينجا شروع شد که آمادگی بچه‌ها‬ ‫در چه س��طحی است؟ و آيا تالشی هم می‌کنند يا‬ ‫نه؟ با لبخندی ش��روع به ح��رف زدن کرد و گفت‪:‬‬ ‫«انگيزه ی بچه‌ها کم اس��ت‪ ».‬و اين مايه‌ی تاسف‬ ‫بود‪« .‬بچه های رشته‌ی رياضی انگيزه‌ی بيش‌تری‬ ‫نسبت به بچه‌های تجربی و در آخر انسانی دارند‪».‬‬ ‫و جالب اينجا بود که بد نيست بدانيد غير گراشی‌ها‬ ‫توجه بيش‌تري نسبت به درس دارند و حس رقابت‬ ‫در آن‌ها قوي‌تر است‪ .‬از او مي‌خواهيم که مشکالت‬ ‫را ريش��ه‌يابي کند که چرا انگيزه‌ها کم شده؟ ادامه‬ ‫مي دهد‪« :‬به نظر من دليل اصلي همان ازدواج زود‬ ‫هنگام اس��ت‪ .‬و دليل بع��دي قاطي بودن بچه‌هاي‬ ‫مجرد و متاهل اس��ت که تاثيرگذاري دانش‌آموزان‬ ‫متاهل بس��يار زياد است و حتي انگيزه‌ي بچه‌هاي‬ ‫ديگر را هم کم مي‌کنند» و البته خانم خواجه‌زاده‬ ‫اقدام‌هايي هم کرده‌ان��د که دانش‌آموزان مجرد در‬ ‫مدرس��ه‌اي جداگانه از دانش‌آم��وزان متاهل درس‬ ‫بخوانند و اعتقاد هم داشتند که اگر اين کار صورت‬ ‫پذيرد‪ ،‬حتما پيشرفت دانش‌آموزان محسوس است‪.‬‬ ‫اما مثل اين که به دليل کمبود جا و داليلي ديگر‪،‬‬ ‫هنوز اين نظر تحقق نيافته است‪.‬‬ ‫سوال بعدي درباره مش��اور مدرسه است و آيا اين‬ ‫که مشاور هم برنامه‌اي براي دانش آموزان کنکوري‬ ‫در نظر دارد؟ «بله خانم حس��يني که تجربه زيادي‬ ‫ه��م دارند وقت زي��ادي براي بچه‌ها م��ي گذارند‪.‬‬

‫‪‬‬

‫آمار سخن می‌گوید‬

‫این آمار نش��ان می‌دهد افزایش پذیرش‬ ‫دانش‌آم��وزان در دانش��گاه ن��ه به دلیل‬ ‫افزای��ش کیفی��ت تحصیل آن‌ه��ا بلکه‬ ‫به خاط��ر اف��زوده ش��دن ظرفیت‌های‬ ‫دانشگاهی است‪ .‬زیرا همچنان نمره کل‬ ‫دانش‌آموزان گراشی پایین‌تر از میانگین‬ ‫شهرس��تان و کش��ور قرار دارد‪ .‬از سوی‬ ‫دیگ��ر باید ب��ه افزایش حض��ور دختران‬ ‫در دانش��گاه نیز توجه کرد هر چند این‬ ‫افزایش در گراش نسبت به کل کشور از‬ ‫رش��د کمتری برخوردار است‪ .‬راهنمایی‬ ‫تحصیلی مناسب دانش‌آموزان و هدایت‬ ‫ک��ردن آن��ان ب��ه رش��ته‌های مناس��ب‬ ‫دبیرستانی و دانش��گاهی نیز ضروری به‬ ‫نظر می‌رسد‪.‬‬ ‫دانش‌آم��وزان در گروه‌ه��ای ریاض��ی و‬ ‫انسانی نسبت به گروه‌های تجربی‌‪ ،‬زبان‬ ‫و هنر ش��انس بیش��تری ب��رای ورود به‬ ‫دانشگاه دارند‪.‬‬

‫ام��ا نتيجه اي ن��داد‪ «.‬نف��س راحتي‬ ‫مي‌کش��يم که خدا را ش��کر مدرس��ه‬ ‫پيگي��ري مي‌کن��د و اين ت��ا حدودي‬ ‫مايه‌ي دلگرمي است‪.‬‬ ‫وقت��ي خان��م خواج��ه زاده م��دام به‬ ‫ساعت‌اش نگاه مي‌کند حس مي‌کنيم‬ ‫وقت رفتن است‪.‬‬ ‫در آخر سعي مي‌کنيم کمي هم رسانه‌ای باشيم‪ .‬و‬ ‫گاليه‌ي پش��ت کنکوري ها را به مدير برسانيم که‬ ‫چرا سازمان سنجش يا کانون در گراش نيست و اگر‬ ‫هم هس��ت کيفيت بااليي ندارد؟ و ايشان حرف ما‬ ‫را تاييد مي کنند‪« .‬پارسال استقبال از کالس‌هاي‬ ‫کانون زياد بود اما امسال استقبال خيلي کم شده‬ ‫و حت��ي آن‌هايي که در کالس‌های کانون ش��رکت‬ ‫می‌کنن��د‪ ،‬ترجيح می‌دهند ب��ه الر بروند تا گراش‬ ‫چون اساتيد بهتر و سخت‌تر کارمی‌کنند‪».‬‬ ‫از اثرات کالس‌هاي کانون مي پرسيم‪ .‬اين جور که‬ ‫از حرف‌هاي مدير پيداست با شرکت در کالس‌هاي‬ ‫کانون بچه‌ها پيش��رفتي خاصی نداشته‌اند‪ .‬و دليل‬ ‫اصلي را اين مي‌دانس��ت که هدف بچه‌ها از شرکت‬ ‫در کالس‌هاي کانون آش��نايي با سواالت است‪ ،‬نه‬ ‫مح��ک زدن خود‪ .‬ب��ه همين دلي��ل اين کالس‌ها‬ ‫نتيج��ه‌ي خوبي نداش��ت‪ .‬س��عي مي‌کنيم آخرين‬ ‫س��وال‌مان اين باش��د که مقايس��ه‌ای کلي داشته‬ ‫باش��يم بين مدارس دخترانه و پسرانه‪ .‬او مي‌گويد‪:‬‬ ‫«با وجود اين که حضور مشاور در مدارس دخترانه‬ ‫بيش‌تر از پسرانه است اما باز هم کيفيت رتبه‌هاي‬ ‫مدارس پس��رانه بيش‌تر اس��ت ام��ا از نظر کميت‬ ‫مدارس دخترانه در س��طح باالتري هس��تند‪ .‬البته‬ ‫همه‌ي اين کاس��تي ه��ا با اراده خ��ود دانش آموز‬ ‫جبران مي‌ش��ود و بايد ب��ا برنامه‌ريزي پيش بروند‪.‬‬ ‫تالش کنند‪ ،‬و تلقين مثبت کنند و به خود بگويند‬ ‫که من مي توانم!»‬

‫آمار قبولی باال می‌رود‪ ،‬ولی کیفیت نه‬

‫[محمدرفیع ضیایی]‬

‫الر و گراش‬

‫برای بررسی س��طح آموزشی شهرهای‬ ‫الر و گ��راش دو معی��ار درصد قبولی و‬ ‫نم��ره کل را می‌ت��وان در نظ��ر گرفت‪.‬‬ ‫درص��د قبول��ی دانش‌آم��وزان در کل‬ ‫شهرس��تان الرستان ‪ 34.5‬درصد است‪.‬‬ ‫در مقایس��ه دو بخش گ��راش و مرکزی‬ ‫الر دیده می‌ش��ود که در بخش دختران‬ ‫در حال��ی که تنها ‪ 31.5‬درصد دختران‬ ‫داوطلب گراشی به دانشگاه راه یافته‌اند‬ ‫ای��ن درصد ب��رای ش��هر الر ‪ 39‬درصد‬ ‫است‪ .‬در پسران نیز در مقابل ‪ 38‬درصد‬ ‫گراش��ی‌ها ‪ ،‬دانش‌آم��وزان الری ‪39‬‬ ‫درصد قبولی داشته‌اند‪ .‬این مساله باعث‬ ‫شده که در مجموع گراشی شش درصد‬ ‫کمتر به دانش��گاه راه یابند‪ .‬در مقایسه‬ ‫میان بخش‌های شهرس��تان الرس��تان‬ ‫پ��س از بخش‌ه��ای الر و اوز‪ ،‬گ��راش‬ ‫در مرتب��ه س��وم ق��رار دارد‪ .‬در نمودار‬ ‫می‌توانی��د وضعیت قبول��ی بخش‌های‬ ‫مختلف را ببنید‪.‬‬ ‫در مقایسه نمره کل به عنوان یک شاخص‬ ‫سنجش تحصیلی در رشته‌های مختلف‬ ‫نموداری ترسیم ش��ده است‪ .‬این نمودار‬ ‫میانگین نم��ره کل تم��ام دانش‌آموزان‬ ‫گراش��ی ش��رکت کننده در آزم��ون را‬ ‫مش��خص می‌کند‪ .‬در تمامی رشته‌ها از‬ ‫نظر تحصیلی این دانش‌آموزان در سطح‬ ‫پایین‌تری نسبت به الر و حتی نسبت به‬ ‫میانگین شهرستان قرار دارند‪ .‬این مساله‬ ‫در نمره کل پذیرفته‌ش��دگان (به جز در‬ ‫گروه زبان) نیز دیده می‌شود‪.‬‬

‫هانیه باختر‬

‫زهرا خواجه‌زاده مدیر پیش‌دانشگاهی دخترانه امام رضا (ع)‬

‫صبح‌هاي يکشنبه و سه‌شنبه صحبت‌هايي در مورد‬ ‫کنکور و برنامه‌ريزي براي بچه ها مي‌ش��ود‪ .‬و خود‬ ‫بچه‌ه��ا هم به صورت پراکنده با مش��اور در ارتباط‬ ‫هس��تند‪ ».‬خواج��ه زاده از کار مش��اور و معلمان‬ ‫مدرسه زياد راضي بود و فقط مشکل را بي‌انگيزگي‬ ‫بچه‌ها مي‌دانست‪.‬‬ ‫از رتبه‌ها مي‌پرس��يم که در چه س��طحي هستند؟‬ ‫آي��ا تک رقمي يا دو رقمي هم داش��ته‌ايم؟ «نه» و‬ ‫اين نا اميد‌کننده‌ترين جمله‌اي بود که مي‌توانستيم‬

‫‪ ‬تب کنکور‪3-‬‬

‫س��والی که همیش��ه کنکوری‌ها دارند این است‬ ‫ک��ه چط��ور درس بخوانیم‪ .‬بهترین کس��انی که‬ ‫می‌توانن��د به این س��وال ج��واب دهند آن‌هایی‬ ‫هس��تند که کنک��ور را با موفقیت پش��ت س��ر‬ ‫گذاش��ته‌اند‪ .‬به بهانه‌ی نزدیکی به ایام کنکور به‬ ‫س��راغ چهار نفر از کنکوری‌های موفق ش��هر در‬ ‫س��ال‌های مختلف رفتیم تا از نحوه‌ی مطالعه‌ی‬ ‫آن‌ها بپرسیم و از تجربیات‌شان بهره ببریم‪.‬‬

‫گروه انسانی‬

‫‪‬‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫پرواز بر‬ ‫فراز کنکور‬

‫مع��ارف ‪ ،29.8‬زب��ان ‪ 19‬درصد‪ ،‬زمین‬ ‫‪ 14‬درص��د‪ ،‬ریاضی ‪ ،4.9‬زیس��ت ‪19.3‬‬ ‫درص��د‪ ،‬فیزی��ک ‪ 11.7‬درصد‪ ،‬ش��یمی‬ ‫‪ 30.5‬درص��د‪ .‬نکته جالب این که به جز‬ ‫درس زمین در بقیه دروس دانش‌آموزان‬ ‫گراشی نمراتی کمتر از میانگین کشوری‬ ‫کسب کرده‌اند‪.‬‬ ‫هر چند گروه علوم انس��انی در سال‌های‬ ‫گذش��ته به دلیل تعداد زیاد داوطلبان از‬ ‫گروه‌های مش��کل آزمون سراس��ری بود‬ ‫اما به دلیل این که بس��یاری از داوطلبان‬ ‫این گرایش جدی نیستند شانس قبولی‬ ‫فراوانی برای افرادی که با مطالعه در سر‬ ‫جلسه آزمون ش��رکت کنند وجود دارد‪.‬‬ ‫رشته‌های این گروه نیز در سال‌های اخیر‬ ‫افزایش یافته است‪ .‬در حال حاضر از هر‬ ‫س��ه شرکت‌کننده در کنکور انسانی یک‬

‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫گفتگو با کنکوری‌های موفق گراش‬

‫ریاضی‌ها بیشتر به دانشگاه می‌روند‬

‫تجربیات داوطلبان ممتاز‬

‫هر س��اله در مورد روش و رفت��ار داوطلبان ممتاز‬ ‫کنک��ور سراس��ری تحقیقات��ی انج��ام می ش��ود‪.‬‬ ‫اطالعات زیر براس��اس این تحقیقات و نظر سنجي‬ ‫از حائزی��ن رتبه های یک تا ‪ 55‬س��ال‌های ‪ 75‬تا‬ ‫‪ 80‬و رتب��ه ه��ای یک ت��ا نه س��ال‌های ‪ 81‬تا ‪84‬‬ ‫اس��تخراج ش��ده اس��ت‪ .‬نتایج این بررسی‌ها نشان‬ ‫می‌ده��د که داوطبان ممتاز کنکور در بس��یاری از‬ ‫اصول‪ ،‬عملکردها و نگرش‌ها با یکدیگر تشابه دارند‪.‬‬ ‫قطع��اً تجربیات این داوطلبان برای ش��ما که قصد‬ ‫ش��رکت در کنکور را دارید‪ ،‬بسیار مفید و آموزنده‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫ عوامل موفقیت‬ ‫هم��ه‌ی آن‌ها موارد زیر را ب��ه ترتیب در موفقیت‬ ‫خود موثر می‌دانند‪:‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ -1‬برنامه ریزی صحیح‬ ‫‪ -2‬تالش و پشتکار و انگیزه ی قوی شخصی‬ ‫‪ -3‬نظم در امور‬ ‫‪ -4‬حمایت و پشتیبانی خانواده‬ ‫‪ -5‬رقابت و تشویق به درس خواندن‬ ‫ منابع اصلی مطالعاتی‬ ‫‪ -1‬مهم‌تری��ن مرج��ع مطالعه‌ی این اف��راد‪ ،‬کتاب‬ ‫درسی بود‪.‬‬ ‫‪ - 2‬دومی��ن مرج��ع مطالعه‌ی آن‌ها‪ ،‬تس��ت‌های‬ ‫کنکور سراسری و آزاد بوده است‪.‬‬ ‫‪ -30‬س��ی درصد از آن‌ها (براس��اس نیازشان) در‬ ‫برخی از دروس عالوه بر کتاب درسی و کتاب‌های‬ ‫تست‪ ،‬از س��ایر کتب کمک‌آموزش��ی نیز استفاده‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫ می�زان اس�تفاده از کالس کنک�ور و معلم‬ ‫خصوصی‬ ‫‪ -1‬در گ��روه ریاضی و تجربی‪ ،‬اکثر قریب به اتفاق‬ ‫آن‌ها در کالس کنکور ش��رکت نکردند و ش��رکت‬ ‫در ای��ن کالس‌ها را اتالف وقت می‌دانس��تند‪ .‬البته‬ ‫برخی از آن‌ها به صورت موردی از دبیر خصوصی یا‬ ‫کالس تقویتی در سال‌های قبل استفاده کرده‌اند‪.‬‬ ‫‪ -2‬در گروه انس��انی‪ ،‬نسبت ش��رکت‌کنندگان در‬ ‫کالس کنکور یا کس��انی که از معلم خصوصی بهره‬ ‫گرفته‌اند‪ ،‬نس��بت ب��ه گروه‌های ریاض��ی و تجربی‬ ‫بیش تر است‪.‬‬ ‫‪ - 3‬در گ��روه هن��ر‪ ،‬تقریباً اکث��ر آن‌ها در کالس‬ ‫کنکور شرکت کرده‌اند‪.‬‬ ‫ شیوه مطالعه‬ ‫‪ - 1‬درس را ب��ه ط��ور عمی��ق و دقی��ق مطالع��ه‬ ‫می‌کردن��د و به کیفی��ت مطالعه‌ی خ��ود بیش از‬ ‫کمیت آن توجه می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ - 2‬مطالع��ه‌ی ه��ر درس را در زمان دلخواه خود‬ ‫انجام می‌دادند‪.‬‬ ‫‪ - 3‬ب��ه ط��ور منظ��م ن��کات درس��ی را تکمیل و‬ ‫جمع‌آوری می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ - 4‬از حاشیه‌نویس��ی‪ ،‬نت‌برداری و عالمت‌گذاری‬ ‫استفاده می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ - 5‬به همه‌ی ش��کل‌ها‪ ،‬جدول‌ها‪ ،‬زیر نویس‌ها و‬ ‫حاش��یه‌های کتاب درس��ی توجه می‌کردند و همه‬ ‫پرسش‌ها را حل می‌كردند‪.‬‬ ‫‪ -6‬به جای خواندن مثال‌های کتاب درسی‪ ،‬آن‌ها‬ ‫را حل می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ - 7‬اکث��ر آن‌ها تناقضات و اش��کاالت کتاب‌های‬ ‫درسی را پیدا می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ -8‬چه��ل درصد آن‌ها تنها یک درس و ‪ 40‬درصد‬ ‫دیگر دو تا س��ه و ‪ 20‬درصد هم مق��داری از اکثر‬ ‫درس‌ها را در طول یک روز مطالعه می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ - 9‬در درس ریاض��ی که نیاز به تمرین زیاد دارد‪،‬‬ ‫ب��ه مرور زمان به حل مس��ائل می‌پرداختند‪ .‬آن‌ها‬ ‫معتقد بودند که به یک‌باره و در کوتاه مدت امکان‬ ‫تسلط بر ریاضی وجود ندارد‪.‬‬ ‫ در جلسه‌ی کنکور‬ ‫‪ -1‬مانن��د بیش‌تر داوطلبان‪ ،‬آن‌ها هم در ش��روع‬ ‫جلس��ه آزمون اضطراب داش��تند اما به سرعت بر‬ ‫خود مسلط می‌شدند‪.‬‬ ‫‪ -2‬به س��واالت دفترچه های عمومی و اختصاصی‬ ‫به همان ترتیب دفترچه‌ها پاسخ می‌دادند‪.‬‬ ‫‪ –3‬كساني كه در بعضي از دروس ضعيف‌تر بودند‪،‬‬ ‫ابتدا به س��واالت دروس��ي كه قوي‌تر بودند پاسخ‬ ‫مي‌دادن��د و در فرصت باقي مانده‪ ،‬به دروس ديگر‬ ‫مي‌پرداختند‪.‬‬

‫محمد خواجه‌پور‬

‫محبوبه نادرپور‬

‫‪4‬‬

‫شماره سی و هشت‬

‫بشنويم‪ .‬البته «آمار قبولي‌ها از نظر کميت هر سال‬ ‫ب��اال مي‌رود و اما از نظر کيفي��ت نه» باز هم جاي‬ ‫ش��کرش باقي بود‪ .‬دليلش را مي‌پرسم و باز همان‬ ‫بي‌انگيزگي که س��ال به س��ال بيش‌تر خودنمايي‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫مدي��ر مدرس��ه الگوي خوبي ب��راي دانش آموزان‬ ‫اس��ت مدير حتي گاهي داستان زندگي‌اش را براي‬ ‫بچه‌ها تعريف کرده که با وجود کا ِر خانه و مديريت‬ ‫مدرس��ه و حضور به عن��وان مدرس دانش��گاه باز‬ ‫هم براي فوق‌ليس��انس اق��دام مي‌کند و البته تمام‬ ‫اين‌ه��ا بدون برنامه‌ريزي غير ممکن بوده اس��ت‪ .‬و‬ ‫دوس��ت دارد بچه‌ها هم اين گونه باش��ند‪ .‬با خود‬ ‫مي‌گويم‪ :‬چقدر س��خت‌کوش! و چقدر با انگيزه! و‬ ‫اين مي‌توانست براي من الگوي مناسبي باشد‪.‬‬ ‫مديران و معلمان دلسوز گاهي فراتر از وظيفه خود‬ ‫کار مي‌کنند‪ .‬مث ً‬ ‫ال براي انتخاب رشته‌ي دانش‌آموزان‬ ‫وقت زيادي مي‌گذارند‪ .‬جلس��ه مي‌گذارند با حضور‬ ‫مدير‪ ،‬مش��اوران درسي و اساتيد‪ .‬و بر اساس آمار و‬ ‫ارقام براي‌ش��ان انتخاب رش��ته مي‌کنند‪ .‬کمي راه‬ ‫را ک��ج مي‌کنيم‪ .‬و از ش��کايات بچه‌ها مي‌گوييم‪ .‬و‬ ‫مدير از تجربه‌اش براي ما مي‌گويد‪« :‬اين پنج سال‬ ‫اخير شکايتي نداش��ته‌ايم‪ .‬حاال يا فکر کرده‌اند که‬ ‫پي‌گيری نمي‌شود يا برايشان مهم نبوده‪ .‬چند سال‬ ‫پي��ش يکي از دانش آموزان ک��ه رتبه‌ي خوبي هم‬ ‫داشت تربيت معلم پذيرفته نشد؛ اما بودند بعضي‌ها‬ ‫ک��ه با رتبه چهار هزارتربيت معلم قبول ش��دند‪ .‬او‬ ‫ش��کايت کرد و ما ه��م پيگيري کردي��م‪ .‬و نتيجه‬ ‫هم داد و چند ش��کايت ديگر ه��م پيگيري کرديم‬

‫‪‬‬

‫کنکور ‪ 86‬در حسینیه ابوالفضل (ع)[مجید حاجیان]‬

‫ در شبستان مسجد‬

‫دکت��ر عبداللهی شمس��ی در کنکور س��ال ‪67‬‬ ‫رتبه‌ی سه رقمی کسب کرده است‪ .‬او با اشاره به‬ ‫نبودن منابع کنکوری در گراش‪ ،‬منابع خود را از‬ ‫شیراز تهیه می کرد‪.‬‬ ‫او می‌گوی��د‪ :‬آن زمان در گراش ب��رای خواندن‬ ‫مکانی مشخص از قبیل کتابخانه و سالن مطالعه‬ ‫نبود‪ ،‬همراه با مهندس خواجه و دکتر حسن‌پور‬ ‫روزانه حداقل ‪ 8‬ساعت بسته به موقعیت زمانی و‬ ‫مکانی در شبستان مسجد آخوند و مسجد پاقلعه‬ ‫درس می‌خواندیم‪.‬‬ ‫ش��یوه مطالعه او مباحثه‌ای بود‪ .‬درس‌های خود‬ ‫را پ��س از خوب خواندن با مباحثه و پرس��ش و‬ ‫پاس��خ با دوس��تان مطرح می‌ک��رد‪ .‬نقاط کوری‬ ‫را ک��ه در ذهنش ب��ه عنوان ی��ک نکته‌ی مهم‬ ‫کنکوری رس��وخ نکرده‪ ،‬کش��ف ک��رده و از این‬ ‫طری��ق مطالب مطالعه ش��ده را در ذهن خود به‬ ‫تثبیت می‌رساند‪.‬‬ ‫در پایان با آرزوی موفقیت برای پش��ت کنکوری‬ ‫ها این جمله را به آنها هدیه داد‪«:‬ارزش دارد که‬ ‫یک جوان یک سال از زندگی خود را در اختیار‬ ‫تالش برای رس��یدن به رش��ته ی مورد عالقه‌ی‬ ‫خود بگذارد‪».‬‬

‫ درس با تفریح‬ ‫محمد علی فرجی فوق‌لیس��انس رشته‌ی ریاضی‬ ‫را در دانش��گاه ش��یراز گذرانده است‪ .‬او در حال‬ ‫حاضر ‪ ،‬مدرس دانش��گاه اس��ت‪ .‬فرجی یکی از‬ ‫دانش‌آم��وزان قدیمی رش��ته‌ی ریاضی فیزیک‬ ‫تنها دبیرستان گراش آن زمان یعنی سیدالشهدا‬ ‫بوده اس��ت‪ .‬در س��ال ‪ 73‬در کنکور شرکت کرد‬ ‫و با رتب��ه‌ی ‪ 2000‬در رش��ته‌ی دبیری ریاضی‬ ‫دانشگاه شیراز قبول ش��د‪ .‬او نیز ضمن اشاره به‬ ‫نبود امکان��ات از جمله کتابخان��ه‪ ،‬منابع کنکور‬ ‫و هادی تحصیل��ی‪ ،‬برای مطالعه ع�لاوه بر اتکا‬ ‫و مطالعه‌ی کامل کتب درس��ی‪ ،‬کتابهای تست‬ ‫و نیم��ه تس��ت ه��ر درس را کار می‌ک��رد‪ .‬دبیر‬ ‫امروز دبیرس��تان‌های گراش در آن زمان به طور‬ ‫متوسط روزانه ‪ 10‬تا ‪ 12‬ساعت در یک ماه مانده‬ ‫به کنکور مطالعه کرده است‪ ،‬البته ابتدا از دروس‬ ‫آس��ان و ش��یرین جهت ایجاد انگیزه و عالقه‌ی‬ ‫اولیه برای خواندن شروع می‌کرد‪.‬‬ ‫پیش��نهاد او به پش��ت کنکوری ها این است که‬ ‫قبل از ورود به پیش دانش��گاهی مطالب دروس‬ ‫س��ال‌های قبل را کامل مطالعه کنند و کارهای‬ ‫خود را اولویت بندی کنن��د‪ .‬او همچنین تفریح‬ ‫را ب��رای تجدید روحیه برای مطالعه‌ی مس��تمر‬ ‫الزم دانست‪.‬‬ ‫ کنکورهای آزمایشی‬

‫فاطم��ه پورشمس��ی ‪ 22‬س��اله و در حال حاضر‬ ‫دانش��جو سال س��وم پزش��کی کازرون است‪ .‬او‬ ‫دارای رتبه ی ‪ 188‬کنکور سراسری سال ‪ 86‬بود‪.‬‬ ‫فاطمه پورشمس��ی از آبان ‪ 85‬شروع به خواندن‬ ‫برای کنکور کرد‪ .‬او روزانه ‪ 8‬تا ‪ 10‬س��اعت البته‬ ‫به جز روزهای جمعه مطالعه می‌کرده است‪ .‬رمز‬ ‫موفقیت‌اش را ش��رکت در کنکورهای آزمایشی‬ ‫س��ازمان س��نجش که یک بار در هر ماه برگزار‬ ‫می‌شد‪ ،‬می‌داند‪ .‬او همچنین تست های بسیاری‬ ‫را کار کرده است و حتی در چند روز آخر مانده‬ ‫ب��ه کنکور خود را در ش��رایط کنک��ور قرار داده‬ ‫و کنکورهای ده س��ال سازمان سنجش را تست‬ ‫زده است‪.‬‬

‫ برنامه‌ریزی در خواندن‬ ‫مس��عود انصاری ‪ 21‬س��اله ف��وق دیپلم دینی و‬ ‫عربی تربیت معلم اقلی��د و در حال حاضر معلم‬ ‫دینی و عربی مدرس��ه‌ی مردانگ��ی علی آباد الر‬ ‫اس��ت و در کن��ار آن دانش��جوی مترجمی زبان‬ ‫پیام نور اوز نیز است‪ .‬انصاری دارای رتبه ی ‪22‬‬ ‫منطقه ‪ 3‬رش��ته‌ی انسانی کنکور سراسری سال‬ ‫‪ 85-84‬بود‪ .‬او از تابس��تان سال سوم دبیرستان‬ ‫شروع به خواندن کرده است‪ .‬مسعود انصاری به‬ ‫تنهایی و در اتاق و برنامه ریزی شخصی خود به‬ ‫طور متوسط روزانه شش س��اعت و نیم مطالعه‬ ‫م��ی کرده به گونه‌ای که پ��س از خواندن کامل‬ ‫هر درس تس��ت زده اس��ت‪ .‬او چند روز مانده به‬ ‫کنکور به کمک خالص��ه برداری‌هایی که ضمن‬ ‫خوان��دن کرده بود یک دور کتاب‌ها را مرور کرد‬ ‫و توصیه‌اش به دیگر اف��راد این بود که همچون‬ ‫خ��ودش در آزمون های مرتب ش��رکت کنند تا‬ ‫در جلس��ه ی کنکور اضط��راب‪ ،‬مانع تمرکز آنها‬ ‫نشود‪.‬‬


‫شماره سی و هشت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫‪5‬‬

‫‪ ‬تب کنکور‪5-‬‬

‫گفتگوی نو‬

‫‪ ‬فیشور‪ :‬دفتر نشریه بهار فیشور ‪ ‬خلیلی ‪ ‬شیراز‪‌:‬سوپرمارکت بهادر ‪ ‬تهران‪ :‬میدان صادقیه‪ -‬سنمار ‪ ‬کیش‪ :‬بازار پارس خلیج ‪‬بندرعباس‬

‫گپ ‪‬‬

‫محمد مهدی قربانی‪:‬‬

‫به دانشگاه برویم‬ ‫که چه بشود؟‬

‫در ميانه مرداد بسياري از مردم منتظر خبري مهم‬ ‫هس��تند‪ .‬خبري كه بس��ياري از ش��ما خانواده‌ها را‬ ‫خوش��حال و بسياري ديگر را نااميد مي‌كند‪ .‬در اين‬ ‫تاريخ دس��ت‌رنج يك سال تالش يا به تعبير برخي‬ ‫‪ 12‬س��ال تالش فرزندان‌مان را مي‌بينيم ‪ .‬هنگامي‬ ‫كه نگراني آن دسته از دانش آموزاني كه نتوانسته‌اند‬ ‫دركنكور موفق ش��وند را مي‌بينيم سريع به فكر راه‬ ‫حل ريشه‌اي براي رفع اين نوع نگراني‌ها مي افتيم‪.‬‬ ‫اما متاس��فانه در گذر زمان تب و التهاب اين نگراني‬ ‫فروكش مي‌كند و روز از نو روزي از نو‪.‬‬ ‫من به عنوان يك جوان محصل دانشگاهي که خود‬ ‫ای��ن تب را گذرانیده‪ ،‬علت اين نااميدي هاي مفرط‬ ‫را در چند مبحث خالصه می‌کنم‪:‬‬ ‫مبح��ث اول توقع باال از زندگ��ي مي‌دانم‪ .‬زندگي‌اي‬ ‫كه خود ناشی از درآمد هنگفتی‌ست که خلیج برای‬ ‫پدران و آش��نایان ما داشته اس��ت‪ .‬اين درآمد از راه‬ ‫تحصيل به راحتي به‌دست نمي‌آيد‪ .‬اما دانشجوياني‬ ‫كه توانسته‌اند از سد كنكور بگذرند نيز دچار مشكالت‬ ‫ديگري هس��تند‪ .‬يكي از آن مسائل‪ ،‬نبود صنعت در‬ ‫منطقه اس��ت‪ .‬فردی که در رشته مهندسی تحصیل‬ ‫کرده مي‌بايست در شهرهای بزرگ صنعتی مشغول‬ ‫به کار ش��ود‪ .‬پس جوان��ان راه راحت‌ت��ر را انتخاب‬ ‫مي‌كنند و در ش��هر‪ ،‬حرفه‌ای را ب��رای خود انتخاب‬ ‫کرده و حداقل ‪ 4‬سال زودتر وارد بازار کار می شوند‪.‬‬ ‫یا اگر قرار است غربت بکشند به خلیج رفته تا حداقل‬ ‫بتوانند در گراش زندگی کنند‪.‬‬ ‫اما مبح��ث دوم اي��ن كه ب��رای ف��ارغ التحصیالن‬ ‫دانش��گاهی چه کرده‌ایم چه تسهیالتی را برای آن‌ها‬ ‫فراهم کرده‌ایم‪ .‬حداقل برای امریه گرفتن با آن‌ها چه‬ ‫نوع همکاری‌اي کرده‌ایم تا یکی از نوابغ شهر با فوق‬ ‫لیسانس مهندس��ی برق برای انجام خدمت مقدس‬ ‫س��ربازی سر چهار راه نایستد‪ .‬یک نوجوان کنکوری‬ ‫از دیدن این وضعیت چه فكر مي‌كند؟ آیا نمی‌اندیشد‬ ‫ک��ه این فرد پس از ‪ 18‬س��ال تحصیل چه تفاوتی با‬ ‫یک سیکلی دارد؟ واقعاً ما برای فارغ‌التحصیالن چه‬ ‫کرده‌ایم تا محصل کنکوری با عزمی راس��خ و همتی‬ ‫بلند استارت خواندن برای کنکور را زده و همه مسائل‬ ‫آن از قبیل کاهش تفریحات و دید و باز دید اقوام و‪...‬‬ ‫را به جان و دل بپذيرد‪.‬‬ ‫و باالخره مبحث سوم اينكه در شهری که این همه‬ ‫ی‬ ‫کتاب خان��ه و کتاب داریم چند کتاب دانش��گاه ‌‬ ‫درمیان‌شان موجوداست؟‬ ‫و سخن آخر ما كه پیگیر وضعیت دانش آموزان در‬ ‫ورود به دانش��گاه هس��تیم آیا پیگیر ادامه تحصیل‬ ‫آن‌ها نیز هستیم؟ حداقل از کاداگ انتظار می‌رفت‬ ‫ب��ه این مبح��ث اهمیت ده��د‪ .‬مث� ً‬ ‫لا از ممتازین‬ ‫دانشگاهها تقدیر شود یا رتبه‌های برتر کنکور ارشد‬ ‫معرفی شوند‪.‬‬ ‫به امید آینده‌اي عالی برای شهر‬ ‫‪ ‬تب کنکور‪6-‬‬

‫زین‌العابدین مهرابی‬

‫به خاطر نمره‬ ‫بچه‌ها را تحقیر‬ ‫نکنیم‬

‫يكي از ابزارها و وسايل اندازه‌گيري دانش و مهارت‬ ‫دان��ش آم��وزان برگزاري آزمون‌ اس��ت ك��ه با آن‬ ‫فعاليت‌هاي آموزش��ي و ميزان پيشرفت تحصيلي‬ ‫دانش‌آموزان سنجيده مي‌شود‪.‬‬ ‫فعاليت يادگي��ري درنهايت ب��ه ارزيابي و امتحان‬ ‫ختم مي‌ش��ود تا ميزان مهارت‌هاي كس��ب ش��ده‬ ‫در طول دوره تحصيلي اندازه‌گيري ش��وند و مورد‬ ‫س��نجش قرار گيرند‪ .‬ميزان آموخته‌ها‪ ،‬پيشرفت و‬ ‫عقب‌ماندگي آنان بررسي و در نهايت نتايج ميزان‬ ‫آموخته‌ه��اي دانش‌آموزان به ص��ورت عدد و رقم‬ ‫اعالم و در كارنامه تحصيلي آنان ثبت مي‌شود‪.‬‬ ‫دريافت كارنامه تحصيلي معموالً براي دانش‌آموزان و‬ ‫والدين آنها با اضطراب و دلهره همراه است‪ .‬بدون شك‬ ‫همه دانش آموزان در امتحانات نتايج دلخواه و مناسب‬ ‫را به دست نمي‌آورند‪ .‬اين مساله به ويژگي‌هاي فردي‬ ‫دانش‌آموز‪ ،‬عوامل آموزشگاهي‪ ،‬خانوادگي و اجتماعي‬ ‫بس��تگي دارد‪ .‬اما برخي از والدين بدون توجه به اين‬ ‫عل��ل و عوامل پس از اط�لاع از نمرات ضعيف فرزند‬ ‫خود‪ ،‬آنان را مورد تحقير و سرزنش قرار مي‌دهند كه‬ ‫اين عامل نه تنها هيچ كمكي به پيشرفت تحصيلي‬ ‫دانش‌آموز نمي‌كند‪ ،‬بلكه در اغلب موارد دانش‌آموز را‬ ‫از اش��تياق براي ادامه تحصيل و كسب موفقيت‌هاي‬ ‫درس��ي باز مي‌دارد‪ .‬بنابراين كارشناس��ان تربيتي به‬ ‫خانواده‌ها توصيه مي‌كنند‪:‬‬ ‫ـ هن��گام دريافت كارنامه دانش آموزان و اطالع از‬ ‫نمرات ضعيف فرزن��دان خود‪ ،‬مواظب روح و روان‬ ‫آن‌ها باش��يد و از سخت‌گيري و بي‌احترامي نسبت‬ ‫به آنها پرهيز كنيد‪.‬‬ ‫ـ نمرات فرزند خود را با نمرات ديگران مقايسه نكنيد‪.‬‬ ‫ـ همواره سعي كنيد نقاط قوت فرزندتان را مدنظر‬ ‫قرار دهيد نه ضعف او را‪.‬‬ ‫ـ هنگام دريافت كارنامه بهتر اس��ت فرزند خود را‬ ‫در موقعيت‌هايي قرار دهيد كه فعاليت‌هايش توأم‬ ‫با موفقيت و تجربه‌هاي شيرين باشد‪.‬‬ ‫ـ ناکامي فرزند ش��ما در يك ي��ا چند درس نبايد‬ ‫س��بب محروميت او از تفريح‪ ،‬مسافرت‪ ،‬گردش و‬ ‫ارتباط با دوستان وي باشد بلكه براي همه كارهاي‬ ‫او برنامه‌ريزي كنيد زيرا او به همه آنها نياز دارد‪.‬‬ ‫ـ توق��ع و انتظار از فرزندتان در ح��د توانايي‌هاي‬ ‫او باشد‪.‬‬ ‫در نهايت وقتي نمرات فرزندتان ضعيف است تنها‬ ‫او مقصر نيس��ت و به فكر يافتن علل و عوامل و راه‬ ‫حل آن باشيد‪.‬‬

‫فاطمه حاجی‌زاده‬

‫گپی چند ساعته با یک طلبه چندکاره‬

‫می‌خواهم برای تبلیغ به آفریقا بروم‬

‫محم�د امي�ن نوبهار ـ مصطفي کارگر‪ :‬به نظر آدم س��اده‌ای می‌آید‪ .‬مردی‬ ‫قد کوتاه با پیراهنی س��فید و ش��لوار پارچه‌ای سیاه رنگ‪ .‬تریپ‌اش به آن آدم‌های‬ ‫خش��که مقدس اول انقالب می‌خورد‪ .‬با همان ته‌ریش و با همان نگاه‌های سنگین‪.‬‬ ‫اما بر خالف تصورمان آنقدر انعطاف پذیر اس��ت که توانس��ته با وجود مش��غله‌ي‬ ‫تحصیل��ی‌اش همزمان به چند کار بپردازد‪ .‬امیر اس�کندری طلبه جوانی اس��ت‬ ‫که س��ال ‪ 1359‬در تبریز متولد ش��ده اس��ت‪ .‬مصاحبه با این چنین آدمی آنقدر‬ ‫که غافلگیرکننده و تعجب‌آور اس��ت به همان مقدار هم خواندنی اس��ت‪ .‬مصاحبت‬ ‫رودرروی ما قبل از اذان مغرب و عش��ا ش��روع می‌ش��ود و ساعتی پس از آن پایان‬ ‫می‌یابد‪ .‬هنگام اذان که می‌ش��ود برای اقامه‌ي نماز مصاحبه را قطع می‌کند و توي‬ ‫اتاق مصاحبه روي س��جاده‌ي دفتر نش��ريه نماز مي‌خوان��د و دقایقی بعد به ادامه‬ ‫مصاحبه می‌پردازد‪ .‬فکر می‌کنم اولین کس��ی اس��ت که زمان مصاحبه‌اش با اذان‬ ‫می‌خورد و نماز را ترجیح می‌دهد‪ .‬بعضا شنیده می‌شود که نوشتن راجع به چنین‬ ‫آدم‌هایی آنقدر که برای آنان تخریب است‪ ،‬تشویق نیست‪ ،‬اما ما اینجا قصد تعریف‬ ‫و تمجید نداریم و چیزهایی که می‌خوانید همان واقعیات دیده شده است‪ .‬به نظر‬ ‫می‌رس��د مصاحبه با افرادی این چنین‪ ،‬تلنگری برای جوانانی اس��ت که اندکی از‬ ‫توانایی خود دور مانده‌اند‪ .‬این مصاحبت چند س��اعته بیشتر در فضای خاطرات به‬ ‫س��ر می‌برد که تنها به چندتای آنها اش��اره شده اس��ت‪.‬صحبت را مصطفی کارگر‬ ‫شروع می‌کند‪:‬‬ ‫گزارش ‪‬‬

‫ از چه س��الی وارد حوزه علمیه‬ ‫شدید و علت این تصمیم چه بود؟‬ ‫بنده بعد از دیپلم به حوزه علمیه تبریز‬ ‫رفتم‪ .‬من از دوران دبیرس��تان با برخی‬ ‫برنامه‌های مدرس��ه مش��کل داش��تم و‬ ‫به‌همین دلیل احساس کردم که فضای‬ ‫حوزه علمیه برایم بهتر است‪.‬‬ ‫(معلوم اس��ت از آن دانش آموزانی بوده‬ ‫که مس��ئولین از دستش ذله بوده‌اند‪ .‬نه‬ ‫به خاط��ر اذیت‪ .‬بلکه به خاطر تاکیدش‬ ‫بر نماز و ‪). ...‬‬ ‫ می‌پرسیم‪ :‬مثال چه مسايلی؟‬ ‫مثال اینکه تبعیض میان دانش‌آموزان وجود‬ ‫داشت و یا به وقت نماز توجهی نمی‌شد‪.‬‬ ‫بیشتر اوقات مجبور می‌شدم از کالس فرار‬ ‫کنم تا نمازم را بخوانم‪ .‬یکبار برای نماز از‬ ‫صف مدرسه فرار کردم‪ .‬معاون‌مان دنبالم‬ ‫گذاش��ت و همین که دستش را بلند کرد‬ ‫که س��یلی بزند ا‪ ...‬اکبر را گفتم و نمازم را‬ ‫ش��روع کردم‪ .‬دستش را کشید و به چند‬ ‫ناسزا بسنده کرد‪.‬‬ ‫ به چه چیزهایی نقد داشتید؟‬ ‫بعض��ی وقتها که پولی از جایی به حوزه‬ ‫می‌رس��ید در خرج آن دقت نمی‌کردند‬ ‫و در راهی که مهم‌تر بود خرج نمی‌ش��د‬ ‫یا به آن آقایی که باالشهر تبریز زندگی‬ ‫می‌ک��رد و وض��ع مال��ی خوبی داش��ت‬ ‫حقوق کامل می‌دادند اما آن کس��ی که‬ ‫وضع بدی داشت به دالیلی که خودشان‬ ‫چیده بودند از این مزیت محروم بود‪.‬‬ ‫ پس حوزه علمیه تبریز بوده‌اید؟‬ ‫بله‪ ،‬حدود شش سال آنجا بودم‪.‬‬ ‫ االن چند سال است که در حوزه‬ ‫تحصیل می‌کنید؟‬ ‫حدود ‪ 11‬سال‪ .‬که پنج سال آخر را در‬ ‫قم مشغول تحصیل هستم‪.‬‬ ‫(یاد ح��رف یکی از طلبه‌های گراش��ی‬ ‫می‌افت��م ک��ه می‌گف��ت‪« :‬قم بهش��ت‬ ‫طلبه‌هاس��ت‪ ،‬هر چه یک طلبه بخواهد‬ ‫پیدا می‌کند‪)».‬‬

‫ طبق ش��نیده‌های ما ش��ما زبان‬ ‫فرانس��وی هم کار می‌کنید‪ .‬درست‬ ‫است؟‬ ‫بله‪ ،‬از دو یا س��ه س��ال قبل در دانشگاه‬ ‫علوم باقر ح��وزه علمیه ق��م به صورت‬ ‫حرفه‌ای به تحصیل زبان فرانسه مشغول‬ ‫هستم‪ .‬الحمدهلل االن تمام است‪.‬‬ ‫ زب��ان فرانس��ه ب��ا تحصیل در‬ ‫حوزه علمیه مغایرتی نداشت؟‬ ‫خیر‪ ،‬من خودم به تحصیل زبان انگلیسی‬ ‫عالقه زیادی داشتم اما بعد از آشنایی با‬ ‫زبان فرانس��ه به تحصی��ل آن پرداختم‪.‬‬ ‫البته زبان فرانس��ه را زمانی شروع کردم‬ ‫که درس‌های حوزه سبکتر بود‪.‬‬ ‫ زیر نظر استاد کار می‌کردید؟‬ ‫بله‪ ،‬ولی عالوه بر آن خودم هم با کاست‬ ‫و به صورت مکالمه کار می‌کنم‪.‬‬ ‫ حاال چرا فرانسه؟‬ ‫م��ن وظیفه خ��ودم می‌دانم ک��ه برای‬ ‫تبلیغ به کشورهای خارجی به خصوص‬ ‫کش��ورهای آفریقایی بروم‪ .‬این زبان پل‬ ‫خوبی برای این سفر است‪.‬‬ ‫ ع�لاوه بر تحصیل ح��وزوی و‬ ‫زبان فرانسه‪ ،‬مثل اینکه کارگردانی‬ ‫هم می‌کنید؟‬ ‫قرار است با چند نفر از دوستان شبکه‌ای‬ ‫ماه��واره‌ای راه اندازی کنی��م تا مقابل‬ ‫شبکه‌های مفسد خارجی بایستیم‪ .‬برای‬ ‫همین مش��غول آموخت��ن کارگردانی و‬ ‫مستندسازی هستیم‪.‬‬ ‫ شبکه‌تان راه‌اندازی شده؟‬ ‫هن��وز ن��ه‪ ،‬خیلی‌ه��ا ه��م می‌گوین��د‬ ‫نمی‌ش��ود‪ .‬اما از آنجایی که ما هم مثل‬ ‫رئیس جمهورمان می‌گوییم «می‌ش��ود‪،‬‬ ‫می‌توانی��م» پ��س حتم��ا «می‌ش��ود و‬ ‫می‌توانیم»‪.‬‬ ‫ ورزش هم می‌کنید؟ چه ورزشی؟‬ ‫قبال تکواندو کار می‌کردم‪ .‬اما االن به بوکس‬ ‫عالقه‌مند شدم و بوکس کار می‌کنم‪.‬‬

‫ تا چه مدرکی؟‬ ‫قرار بود مدرک مربیگری بگیرم‪.‬‬ ‫ چطور شد از گراش سر در آوردید؟‬ ‫ ‬ ‫ازدواج‪.‬‬ ‫ چ��ه جال��ب‪ ،‬پ��س همس��رتان‬ ‫گراشی‌ست؟‬ ‫بله‪.‬‬ ‫ چطور می‌شود یک طلبه تبریزی‬ ‫با یک خانم گراشی آشنا شود؟‬ ‫آن زمان خانواده همسرم قم بودند‪ .‬یکی‬ ‫از دوستان معرفی‌شان کرد‪.‬‬ ‫ خانم‌تان در قم چه کار می‌کرد؟‬ ‫ایشان خادم حرم حضرت معصومه سالم‬ ‫اهلل علیها بودند‪.‬‬ ‫ بدون درآمد چطور ازدواج کردید؟‬ ‫ ‬ ‫آن وقت که رفتم خواستگاری‪ ،‬حوزه به‬ ‫هر طلبه مجرد ‪ 8‬هزار تومن می‌داد‪ .‬من‬ ‫هم همین را به ایشان گفتم و گفتم که‬ ‫اگر ازدواج کنم حقوقم می‌شود ‪13500‬‬ ‫تومان‪ .‬ب��ا آن چند ه��زار تومانی که از‬ ‫مادرم قرض کرده بودم توانس��تیم یک‬ ‫زندگی خ��وب را راه بندازیم‪ .‬البته خدا‬ ‫خودش کریم است‪.‬‬ ‫ و حاصل این ازدواج؟‬ ‫یک دخت��ر به ن��ام فاطمه که امس��ال‬ ‫کالس اول‌اش را تمام کرده و یک پس��ر‬ ‫به نام علی که دو ساله است‪.‬‬ ‫(بح��ث ب��ه مهد ک��ودک می‌کش��د) او‬ ‫می‌گوید‪ :‬با مهدک��ودک مخالفم‪ .‬ما در‬ ‫روانشناس��ی داریم که کودک تا قبل از‬ ‫دبس��تان به مادر و خان��واده نیاز دارد‪.‬‬ ‫به ق��ول یک��ی از علما‪« :‬ت��ا زمانی که‬ ‫مهدکودک هس��ت‪ ،‬خانه سالمندان هم‬ ‫هست‪ ».‬چون دیگر محبت و صمیمیت‬ ‫بین اعضای خانواده از بین می‌رود‪.‬‬ ‫ چه آرزویی دارید؟‬ ‫آرزو دارم خدم��ت آق��ا (عجل‌اهلل تعالی‬ ‫فرجه) باشم‪.‬‬

‫فاطمه حاجی‌زاده‬

‫گزارش یک دانش‌آموز از اتاق عمل بیمارستان‬

‫سفر به اتاق سبز‬

‫ش��ما در مورد دو در ب��زرگ با دو پنجره‬ ‫كه باالي آن نوش��ته ش��ده«اتاق عمل»‬ ‫چه تص��وري داري��د؟ غ��ول بزرگي كه‬ ‫دقيقاً پش��ت آن بيم��ار را بي‌هوش روي‬ ‫تخ��ت انداخته و چند آدم‌خوار ش��كم او‬ ‫را پاره مي كنند؟ شايد هم چند فرشته!‬ ‫بايد به عرض‌تان برسانم كه پشت آن دو‬ ‫در بزرگ تش��كيالت فراوان و راهروها و‬ ‫اتاق‌ه��اي زي��ادي وج��ود دارد و بيش‬ ‫از س��ي فرش��ته دلس��وز آن جا زحمت‬ ‫مي‌كشند‪.‬‬ ‫بياييد با هم وارد يكي از اسرارآميزترين‬ ‫قسمت‌های بيمارستان شويم‪ .‬در همان‬ ‫ابتدا نگهباني جل��و ورود ما را مي‌گيرد‪،‬‬ ‫اما ما جان سالم به در مي بريم چراكه از‬ ‫صحبت نو و براي تهيه گزارش آمده‌ايم و‬ ‫از همه مهم‌تر با دكتر عبداللهي صحبت‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫پ��س از چند قدم باز هم بايد جواب پس‬ ‫بدهیم و از هوش��نگ آزادي‌فكر‪ ،‬مسئول‬ ‫اتاق عم��ل‪ ،‬اج��ازه ورود بخواهيم‪ .‬بايد‬ ‫كارهايي را انجام دهي��م كه افراد عادي‬ ‫آن بخ��ش انجام مي‌دهن��د و اولين كار‬ ‫تعويض كفش‌ها با دمپايي‌هاي مخصوص‬ ‫اس��ت‪ .‬بع��د از ورود از در بزرگ ديگری‬ ‫وارد راهرويي طويل مي‌ش��ويد كه هر دو‬ ‫طرف آن اتاق‌هاي بخصوصي وجود دارد‪.‬‬ ‫ما را به اتاق رختكن خواهران راهنمايي‬ ‫مي‌كنند و روپوش سرتاس��ر سفيدي كه‬ ‫«گان» نام دارد را به ش��ما مي‌دهند‪ .‬اما‬ ‫اگر قصد داش��ته باش��يد در حين عمل‬ ‫آن جا حضور داش��ته باشيد‪ ،‬بايد مانتو‪،‬‬ ‫شلوار و مقنعه‌اي كه خودشان در اختيار‬ ‫ش��ما قرار می‌دهند بپوشيد و از ماسك‬ ‫هم استفاده كنيد‪ .‬سرانجام از در ديگري‬ ‫بايد خارج ش��ويد كه به راهرویی مربوط‬ ‫مي‌ش��ود‪ .‬راهرويي ك��ه تقريب��ا ارتباط‬ ‫مس��تقيمي با اتاق‌هاي عمل دارد‪ .‬چهار‬ ‫اتاق عمل گاهي به ط��ور همزمان فعال‬ ‫هس��تند‪ .‬در هر اتاق عمل تقريباً وسايل‬ ‫و ابزار مش��ابه وجود دارد‪ .‬تخت‪ ،‬دستگاه‬ ‫بيهوش��ي‪ ،‬چند كمد‪ ،‬می��ز و چراغ‌هاي‬ ‫باالي ه��ر تخت كه به راحت��ي جابه‌جا‬ ‫مي‌شوند و زاويه جديدي را براي تاباندن‬ ‫نور به موضع ابجاد می‌کنند‪.‬‬ ‫قبل از عمل با آقاي دكتر سري به بخش‬ ‫و بيمارس��تان مي‌زنيم‪ .‬شايد بزرگ‌ترين‬ ‫هدف دكتر اين باش��د كه جرات ما را در‬ ‫رويارويي با صحنه‌هاي وحشتناك و البته‬ ‫جذاب بسنجد‪ .‬در مسير رفت و برگشت‬ ‫با جو صميمي و دوستانه بين پرستاران و‬

‫دكتر و خود پرستاران مواجه مي‌شويد‪.‬‬ ‫دكتر جراح و پرستاران بايد قبل از انجام‬ ‫عمل در اتاق اس��كراب دس��ت‌هاي خود‬ ‫را با بتاديني كه با صابون مخلوط ش��ده‬ ‫بشويند ودس��تكش‌هاي مخصوص عایق‬ ‫را بپوشند‪ .‬دستكش‌ها از اين لحاظ بايد‬ ‫عايق باش��ند كه دستگاه موجود در اتاق‬ ‫عمل برای جلوگیری از خونريزي رگ‌ها‬ ‫داراي الكتريسيته است‪.‬‬ ‫درحين عمل فاصله ش��ما تا تخت عمل‬ ‫بايد حداكثر يك متر و حداقل سي سانتي‬ ‫متر باش��د‪ ،‬مگر اين كه‪ !...‬ابزار و وسايلي‬ ‫كه روي ميز برای عمل جراحي قرار مي‬ ‫دهند براي هر عمل جداست‪ .‬به عبارتي‬ ‫براي هر عمل وسايل و ابزار خاصي مورد‬ ‫استفاده قرار مي گيرد‪ ،‬همانطور كه تعداد‬ ‫پرس��تاران مورد نياز ه��ر عمل متفاوت‬ ‫است‪ .‬شايد در عمل ساده‌اي ببينيد كمي‬ ‫آن طرف تر پرس��تاري در گوشي همراه‬ ‫خود غرق شده اس��ت‪ ،‬بهتر است جهت‬ ‫نجات وي اقدامي از س��وي شما صورت‬ ‫نگيرد‪ ،‬دكترخود بهتر مي داند‪.‬‬ ‫اگ��ر فكر كردي��د در حين عم��ل‪ ،‬مثل‬ ‫فيلم‌ها‪ ،‬پرستاري مخصوص پاك كردن‬ ‫عرق دكتر اس��ت‪ ،‬باز هم در اش��تباهيد!‬ ‫چراك��ه در آن زم��ان هم��ه مي‌گويند و‬ ‫مي‌خندند و به سوال شما پاسخ مي‌دهند‪.‬‬ ‫نكته‌ي مهم‪ :‬يادتان باش��د ابزاري كه به‬ ‫شكم بيمار داخل مي‌كنند‪ ،‬استريل شده‬ ‫است و در صورت نقش بر زمين شدن هر‬ ‫يك از آن وسايل‪ ،‬الزم نيست شما لطف‬ ‫كنيد بياوريدش باال‬ ‫از آن جاي��ي ك��ه نش��ريه صحب��ت نو‪،‬‬

‫‪ .1‬جال��ب ترين عم��ل جراحي من‪،‬‬ ‫جواني بود كه به س��يخ نشس��ته بود و‬ ‫ميله فلزي از تم��ام طول تنه وي گذر‬ ‫ك��رده ب��ود‪ .‬راس��تش را بخواهيد اگر‬ ‫به دس��ت من بود‪ ،‬تا ح��اال هفت كفن‬ ‫پوس��انده بود! ولي به لط��ف خداوند و‬ ‫دعاي مادرش كه از اهل تس��نن بود و‬ ‫ارادتمند قلبي حضرت امام حسين(ع)‬ ‫بود‪ ،‬باعث نجات وي شد‪ .‬در آن روز بود‬ ‫كه متوجه شدم‪ ،‬شيعه واقعي كيست!‬

‫نش��ريه‌اي محل��ي س��ت ن��ه تخصصي‪،‬‬ ‫توصي��ف مراحل جذاب عم��ل ضرورتی‬ ‫ن��دارد‪ .‬اما صحبت‌هايم��ان پس از عمل‬ ‫ب��ا دکتر احمد عبدالله��ي خالی از لطف‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫او از عمل‌ه��ای جالب خ��ود در طی این‬ ‫سال‌ها می‌گوید‪.‬‬ ‫از دکتر می‌پرس��م ک��ه آیا خ��ود را فرد‬ ‫موفق��ی می‌داند‪ .‬می‌گوید‪ « :‬خير! به نظر‬ ‫بنده فرد موفق كس��ي س��ت ك��ه بتواند‬ ‫جامعه را جراحي كند و حالل مش��كالت‬ ‫بزرگ جامعه باشد و اين هنر مردان بزرگ‬ ‫اس��ت‪ .‬من معتقدم از بنده و امسال بنده‬ ‫در روز قيام��ت‪ ،‬اول از ق��دم خي��ري كه‬ ‫مي‌توانستيم در راه اصالح جامعه برداريم‬ ‫و كوتاهي كرديم‪ ،‬س��وال مي‌ش��ود و اين‬ ‫گناهي بزرگ‌تر از ترك واجبات است‪ .‬ولي‬ ‫متاسفانه تحصيل كرده‌ها‪ ،‬صاحبان خرد و‬ ‫انديش��ه و روحانيون كمتر به اين موضوع‬

‫جالب‌ترین‬ ‫عمل‌ها‬

‫‪ .2‬بيم��اري داش��تم از الم��رد كه كاله‬ ‫عرق‌گي��ر خ��ود را بلعيده ب��ود و وقتي‬ ‫با ميله بلندي خواس��ته بودند آن را از‬ ‫پايين خ��ارج كند‪ ،‬روده خ��ود را پاره‬ ‫كرده بود و عمل شد و خوب شد‪.‬‬

‫توجه مي‌كنند‪ .‬اگر روحانيون‪ ،‬معتمدين‬ ‫محلي‪ ،‬دانش��گاهي‌ها و صاحب��ان فكر و‬ ‫انديش��ه مس��ئوليت خود را در خصوص‬ ‫ارتق��اء تفكر و انديش��ه انج��ام مي‌دادند‪،‬‬ ‫مس��الي اين چنين��ي در جامع��ه وجود‬ ‫نداش��ت‪ .‬پس اينان باي��د در روز قيامت‬ ‫پاس��خگوي بس��ياري از ناهنجاري‌هاي‬ ‫جامعه از قبيل اعتياد‪ ،‬فس��اد‪ ،‬تبه‌كاري و‬ ‫دين‌گريزي جوانان باشند‪».‬‬ ‫با خاطره‌ای ش��یرین گفتگوی ما به پایان‬ ‫می‌رس��ید‪ .‬دکت��ر عبدالله��ی می‌گوید‪:‬‬ ‫«ساعت شش صبح پس از عمل جراحي‬ ‫بيم��اري كه از كوه افتاده بود‪ ،‬در حالي از‬ ‫اتاق عمل خارج شدم كه ظاهري پريشان و‬ ‫موهايي ژوليده داشتم‪ .‬همراه بيمار به من‬ ‫گفت‪ :‬در كودكي به ما مي‌گفتند اگر ظهر‬ ‫تابستان در كوچه باشي ‌د «اشكم‌پره‌كوو»‬ ‫پيدايت��ان مي‌كند و با خودش مي‌برد‪ ،‬اما‬ ‫حاال كه نصف شب است كه ‪»!...‬‬ ‫‪ .3‬بيمار جواني با دل درد تحت عمل‬ ‫جراحي قرار دادم‪ ،‬وقتي دس��تم را وارد‬ ‫ش��كم وي كردم‪ ،‬جس��م تيزي دستم‬ ‫را بري��د‪ .‬تعج��ب كردم‪ ،‬وقتي بيش��تر‬ ‫دقت كردم اس��تخوان بلندي روده وي‬ ‫را س��وراخ كرده بود‪ .‬اين هم ش��اید از‬ ‫عوارض عجله كردن هنگام غذا خوردن‬ ‫در حس��ينيه اعظ��م ب��ود‪ ،‬ك��ه بیمار‬ ‫اس��تخوان بزرگی را ق��ورت داده بود‪ .‬و‬ ‫همین استخوان مایه دردسر شد‪.‬‬

‫پشمک‬

‫‪ ‬تب کنکور‪7-‬‬

‫مسافر‬ ‫شهر سمپاد‬

‫«خدا جونم من اين آزمونو قبول ش��م‪ ...‬واسه‌ت‬ ‫يه ماه روزه مي گيرم‪ ».‬يا كمي احساس��اتي تر‪:‬‬ ‫«خداي��ا از االن تا يه ماه واس��ه‌ت روزه مي‌گيرم‬ ‫تا ت��وي اون آزمون موفق ش��م‪ ».‬كمي منطقي‬ ‫ت��ر‪« :‬خدايا هرچ��ي صالح خودت��ه‪ ،‬فقط هرجا‬ ‫هستم كمكم كن موفق شم و در راه خودت قدم‬ ‫بردارم‪».‬‬ ‫ش��نيدن اين جمالت از زبان دانش آموزان اصال‬ ‫چي��ز تازه‌اي نيس��ت‪ .‬به خصوص زم��ان آزمون‬ ‫س��مپاد (س��ازمان ملي پ��رورش اس��تعدادهاي‬ ‫درخشان)‪ .‬و بعد از اين جمالت گويي خيال‌مان‬ ‫كمي راحت تر ش��ده باش��د‪ ،‬تند تند درس‌ها را‬ ‫مي‌خوانيم و تست مي‌زنيم‪.‬‬ ‫س��ازمان س��مپاد‪ ،‬مقاطع راهنمایي و دبيرستان‬ ‫دارد و ب��راي ورود به هر مقط��ع آزموني برگزار‬ ‫مي‌كند‪.‬‬ ‫ب��رای ورود به راهنمايي در كالس پنجم ابتدايي‬ ‫آزموني دو مرحله اي برگزار مي شود‪ .‬آزمون اول‬ ‫تستي و آزمون دوم هشت سوالي و تشريحي‌ست‬ ‫كه البته در هر دو آزمون بيش��تر شاهد سواالت‬ ‫هوش خواهيم بود‪.‬‬ ‫كس��اني ك��ه درآزم��ون ورودي راهنمايي موفق‬ ‫ش��دند و به مراكز آموزشي س��مپاد راه يافتند‪،‬‬ ‫براي ورود به دبيرستان اين مراكز ديگر نيازي به‬ ‫آزمون يك مرحله‌اي ورودي دبيرستان ندارند‪.‬‬ ‫آزمون ورودي دبيرستان همان‌طور كه ذكر شد‪،‬‬ ‫فقط براي دانش آموزان راهنمايي مدارس عادي‬ ‫برگزار مي‌ش��ود‪ .‬يعني ش��ما اگر موفق شويد و‬ ‫غول س��رراه‌تان را از همان ابتدا (دوران ابتدایي)‬ ‫شكس��ت دهيد‪ ،‬ت��ا پيش دانش��گاهي را در اين‬ ‫مرك��ز خواهي��د گذراند‪ ،‬البته ش��رط معدل هم‬ ‫وجود دارد‪ .‬اگر معدل ش��ما ازچه��ارده پايين‌تر‬ ‫آمد‪ ،‬بايد به مدارس عادي نقل مكان كنيد‪.‬‬ ‫آزمون ورودي دبيرستان يك مرحله اي و تستي‬ ‫اس��ت‪ .‬سوال‌هاي اين آزمون هم بيشتر در مورد‬ ‫هوش اس��ت‪ .‬يعني هر چه ق��در هم جان بكنيد‬ ‫و درس س��ال قبل‌تان را بخوانيد و تست بزنيد‪،‬‬ ‫اث��رش كمت��ر از اي��ن خواهد بود ك��ه اطالعات‬ ‫عمومي خود را باال ببريد‪ .‬س��وال‌هاي اين آزمون‬ ‫از دروس علوم و رياضي است‪ .‬البته نه آن چيزي‬ ‫كه در كتاب خود مي خوانيد‪ .‬شما با تست زدن‬ ‫سرعت خود را در تست زني زياد مي‌كنيد كه با‬ ‫اين كار انگار دو س��وم مسير را پيموده‌ايد‪ .‬كتاب‬ ‫تست تيزهوش��ان‪ ،‬كتابي‌ست كه ما از آن تجربه‬ ‫خوبي به خاطر داريم‪.‬‬ ‫سوال‌هاي اين آزمون به هيچ وجه لو نمي‌رود‬ ‫و چيزي به عنوان نمونه س��وال آزمون ورودي‬ ‫سمپاد وجود ندارد‪ .‬س��وال‌ها پس از برگزاري‬ ‫آزمون بالفاصله به تهران مركز سازمان سمپاد‬ ‫فرس��تاده مي‌ش��ود و در اختيار هيچ شخصي‬ ‫قرار نمي‌گيرد‪ .‬یک نمونه از س��وال‌های هوش‬ ‫این اس��ت‪ :‬ازگيالن تا مازندران‪ ،‬فالن كيلومتر‬ ‫راه اس��ت‪ ،‬چن��د درخ��ت در اي��ن مح��دوده‬ ‫وج��ود دارد؟ تم��ام اطالعات همين اس��ت كه‬ ‫مي‌بيني��د‪.‬‬ ‫ي��ا اينكه دو فرد با دو گ��روه خوني متفاوت‪ ،‬در‬ ‫كدام عمل پيوند مي‌توانند اجزاي خود را به هم‬ ‫دهند؟‬ ‫الزم به ذكر است كه سازمان سمپاد براي همه‌ي‬ ‫افراد به عنوان پلي براي عبور از كنكور نيس��ت‪.‬‬ ‫بس��ياري از دانش آموزان هستند كه در مدارس‬ ‫ع��ادي تحصيل مي كنند و در كنكور موفق تر از‬ ‫دانش آموزان اين مراكز ظاهر شده اند‪.‬‬ ‫‪ ‬تب کنکور‪8-‬‬

‫شناخت انواع موجودات کنکوری‬

‫صبح با هزار تا امید و آرزو پا می‌ذاریم مدرسه‬ ‫و چش��م‌مون به جمال کنکوری‌هایی می‌افته‬ ‫که از فش��ار کم خوابی ش��ب قبل چشماشون‬ ‫مث��ل ت��وپ فوتبال ش��ده‪ .‬ب��ا عینک‌های ته‬ ‫استکانی‌ش��ون تست‌ها رو زیر تیغ عمل جراح‬ ‫مدادشون تش��ریح می‌کنن‪ .‬اگه خدایی نکرده‬ ‫بال ب��ه دور ی��ه ِ‬ ‫وقت مرده داش��ته باش��ن با‬ ‫بمب‌های اتمی فیزیک و ش��یمی به جون اون‬ ‫لحظه بیچاره می‌افتن و تا متالش��ی‌اش نکنن‬ ‫دست بردار نیستن‪ .‬حاال اینا همه به کنار‪ ،‬اگه‬ ‫ازش��ون بپرس��یم که چندتا دیگه کتاب تموم‬ ‫نک��رده داری؟ ج��واب میدن‪ :‬اه بگ��و چند تا‬ ‫خوندی؟ خب می‌گم چند تا خوندی؟ می‌گه‪:‬‬ ‫هیچی! (اعتماد به نفس باال‪)...‬‬ ‫حاال به راهرو مدرس��ه می‌رس��یم که دسته‌ای‬ ‫از کنکوری‌های محت��رم رو می‌بینیم که روی‬ ‫زمی��ن پهن ش��دن و فقط ب��رای دور بودن از‬ ‫محی��ط خونه و ش��ایدم از زور نه‌نه باباش��ون‬ ‫اومدن پیش دانش��گاهی و ه��ر موقع هم میل‬ ‫دل‌شون کشید درس می‌خونن و سر کالس‌ها‬ ‫هم کمبود خواباش��ون رو جب��ران می‌کنن و‬ ‫از اول آب پاک��ی رو ریختن روی دس��ت نه‌نه‬ ‫و باباش��ون که آره بابا ما کنکور بده نیس��تیم‬ ‫(واقعاً خسته نباشید) و نه نه و بابا گرامی‌شون‬ ‫ه��م فهمیدن که ماگماي کنک��ور از این همه‬ ‫بی‌انگیزگ��ی فرزن��د دلبندش��ون س��رد و یخ‬ ‫زده می‌ش��ه‪ .‬اگه فرزند ش��ون آخر ترم ‪ 14‬تا‬ ‫تجدیدی داش��ت باید نماز شکر بجا بیارن که‬ ‫حداقل یه کتاب رو قبول شده‪.‬‬ ‫حال دیگه می‌رس��یم به کالس‌ها با رشته‌های‬ ‫مختل��ف ت��وی ه��ر ک��دوم از ای��ن کالس‌ها‬ ‫کنکوری‌ه��ای واال مقامی تش��ریف می‌آرن که‬ ‫توی بغل‌ش��ون پ��ر از کتاب‌های تس��ت گاج‪،‬‬ ‫کانون‪ ،‬کتاب‌های محوری و‪ ...‬اس��ت و هر کی‬

‫این‌ها رو ببینه با خودش فکر می‌کنه مهندسی‬ ‫و دکت��رای مغز و اعصاب روی شاخ‌ش��ونه‪ .‬این‬ ‫دس��ته از کنکوری‌هایی که مدرسه رو با حضور‬ ‫پر بار خودشون نور باران کردن شبیه شاه ایران‬ ‫هستن که می‌خواس��ت با ظاهر سازی خودش‬ ‫رو دوس��تدار میهن و ملت نشون بده‪ .‬حاال این‬ ‫شاهان کنکور نیز بعد از گذشت چند هفته که‬ ‫از ش��روع دوره سرنوشت س��از پیش‌دانشگاهی‬ ‫گذشت دریافتن که از جو (اتمسفر) کنکور که‬ ‫همان پرخوانی و تالش دائمی است خوششان‬ ‫نمی‌آد و فقط و فقط برای این که از فشار درس‬ ‫بخ��ون درس بخون مامان و باباش��ون در امان‬ ‫بمانند خود را مش��تاق درس و دانشگاه نشون‬ ‫میدن و س��ر هر ماه که می‌ش��ه یه قدم رنجه‬ ‫می‌کنن کتاب فروش��ی مکتب‌الزه��رای الر و‬ ‫جیب بابای بیچاره ش��و خالی می‌کنن و با یک‬ ‫بغ��ل کتاب بر می‌گردن خون��ه و همه کتابا رو‬ ‫می‌زارن تو قفسه کتاب‌های کنکوری که از هر‬ ‫کتابفروشی دیگه بیشتر کتاب داره‪ .‬اما دریغ از‬ ‫ای��ن که یکی از اون کتابها بیش��تر از ‪20‬درجه‬ ‫باز شده باشن‪.‬‬ ‫و اما حرف آخر‬ ‫فرض کنین االن س��اعت‪ 12‬و سی دقیقه روز‬ ‫کنکور اس��ت و ه��ر کدوم از ما ق��دم زنان در‬ ‫حال برگش��تن از یک��ی از آزمون‌های مهم و‬ ‫سرنوشت‌ساز زندگی‌مون هستیم چه احساسی‬ ‫داریم؟ با خودمون رودرواسی نداریم که همین‬ ‫االن نسبت به فاصله زمانی ابتدای سال تاکنون‬ ‫چه احساسی دارین؟رضایت یا نارضایتی؟‬ ‫با خودتون روراس��ت باش��ین و ی��ک تصمیم‬ ‫واقعی بگیرین تصمیمی به ارزش یک زندگی‬ ‫(ک��ه اگه بخواین) آینده‌ت��ون رو تغییر می‌ده‪.‬‬ ‫یادتون باشه فقط یک بار فرصت خوب زندگی‬ ‫کردن رو داریم‪.‬‬


‫نگاه نو‬

‫نوشته‌های صحبت‌نو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است‬ ‫منوی فرهنگی ‪‬‬ ‫نرگس اسدی‬

‫جادو‬ ‫با طعم فلفل‬

‫نرگس اسدی دانش��جوی رشته زبان و ادبیات‬ ‫انگلیس��ی در ش��یراز و عض��و انجمن ش��اعران و‬ ‫نویسندگان گراش است‪.‬‬

‫تفریح شبانه‬

‫گراشی‌ها‪ ،‬پس از کارهای روزانه‪ ،‬معموالً شب‌ها را در‬ ‫کنار خانواده خود به س��ر می‌برند‪ .‬آن‌ها برای تفریح‬ ‫و س��رگرمی کمتر از خانه‌های خود بیرون می‌روند‪،‬‬ ‫صادق کش��وری البته راه‌هایی ب��رای دور هم جمع‬ ‫شدن پیدا کرده است‪ .‬او در مجتمعی زندگی می‌کند‬ ‫که معلمان ایرانی‪ ،‬از جمله آقای اکبرپور استهباناتی‬ ‫نیز زندگی می‌کند‪ ،‬شب‌های چهارشنبه و جمعه دعا‬ ‫می‌خوانند و مناس��بت‌های ملی و مذهبی را برگزار‬ ‫می‌کنند‪ .‬البته به غیر از فعالیت‌های دس��ته جمعی‬ ‫مذهبی‪ ،‬گاه نیز در مناس��ب های میهنی مثل دهه‬ ‫فج��ر نیز پای جش��ن نی��ز به میان می‌آید‪ .‬حس��ن‬ ‫غفوری که به موسیقی عالقه‌مند و ساز تخصصی‌اش‬ ‫«تار» اس��ت در جشن‌ها ش��رکت می‌کند‪ ،‬عالوه بر‬ ‫آن به دلیل ورود ما به کویت‪ ،‬ضیافتی تش��کیل داد‬ ‫تا در فضایی هنری تا پاس��ی از ش��ب را با نوای تار‬ ‫او س��ر کنیم‪ .‬حس��ن غفوری می‌گوید تار را به طور‬ ‫خودجوش و بر اس��اس عالقه یاد گرفته است و برای‬ ‫ردیف نوازی از کاست‌های اساتید بهره گرفته است‪.‬‬ ‫حسن می‌گوید‪ :‬البته گاهی اوقات نیز با مجید رایگان‬ ‫کار می‌کردیم تا برای بهتر نواختن پخته‌تر ش��ویم‪.‬‬ ‫خلیل جباری‪ ،‬محمدعلی شامحمدی‪ ،‬احمد زمانی‪،‬‬ ‫برادران کش��وری‪ ،‬اکبرپور‪ ،‬مجتبی مقدسی و فاضل‬ ‫نظری (نوازنده ی ضرب) در این محفل شبانه حضور‬ ‫دارند‪.‬‬

‫گراشی کهنه های کویت‬

‫پنج شنبه اول اس��فندماه ‪ ،138‬برای دیدار با احمد‬ ‫مخت��ار به دفت��ر او در خیابان جدید رفتی��م‪ .‬او در‬ ‫مسافرت بود‪ ،‬اما فرصت را غنیمت شمردیم و با حاج‬

‫حماسه هندی‬

‫مجم��وع فيلم‌هايي که از س��ينماي باليوود ديده‌ام‬ ‫به چهار هم نمي‌رس��د‪ .‬آخرين فيل��م که آن را به‬ ‫طور اتفاقي از کانال ام بي س��ي ديدم «جودا اکبر»‬ ‫بود‪ .‬موضوع اين داس��تان عشقي‪ -‬حماسي كه در‬ ‫قرن شانزدهم در هند در زمان حكمراني امپراطور‬ ‫مغول «اكبر» روايت شده‪ ،‬عالقه و نهايتاً ازدواج او‬ ‫با شاهزاده خانواده راج پوت‪ ،‬جودا است؛ يك پيوند‬ ‫بحث‌برانگيز كه بيشتر به منظور اتحاد دو فرهنگ و‬ ‫دين مختلف براي رسيدن به مقاصد سياسي انجام‬ ‫مي‌گيرد‪.‬‬ ‫فيلم با طول زماني سه ساعت و نيم‪ ،‬بيشتر از زمان‬ ‫متعارف فيلم‌هاي هندي است كه معموالً دو ساعت‬ ‫و چهل و پنج دقيقه طول مي‌كشيد‪ .‬در فیلم قصه‬ ‫ظهور اكبرش��اه يكي از پادش��اهان باستاني هند را‬ ‫به تصویر کش��یده می‌شود‪ .‬اين پادشاه مسلمان به‬ ‫اقوام مختلف كش��ور كمك كرد تا يك س��رزمين‬ ‫متحد را تش��كيل دهند و براي اين منظور در چند‬ ‫جنگ تاريخي مهم شركت كرد‪.‬‬ ‫نقش اكبرش��اه را هريتيك روش��ن بازيگر جوان و‬ ‫موف��ق هندي بازي می‌کند‪ .‬بخ��ش مهمي از قصه‬ ‫فيلم اختص��اص به آش��نايي و ازدواج وي با جودا‬ ‫دختر يكي از قبايل متخاصم (با بازي آيشواريا راي‬ ‫باچان) دارد‪ .‬نماي��ش عمومي فيلم با واكنش‌هايي‬ ‫در هند همراه بود و از س��وي يك��ي دو ايالت هند‬ ‫(ك��ه جودا متعل��ق به آن‌ج��ا بود) تحريم ش��د و‬ ‫ام��كان نمايش در آن مراكز را پيدا نكرد‪ .‬معترضان‬ ‫مي‌گفتند سازندگان فيلم تاريخ را تحريف كرده‌اند‬ ‫و جودا‪ ،‬عروس اكبرشاه بود و نه همسر او‪.‬‬

‫فيل��م س��ينمايي «جودا اكب��ر» ب��ه كارگرداني‪،‬‬ ‫«آش��وتوش گواريكر» در مراسم اس��كار سينماي‬ ‫هن��د در ماكائو جوايز اصلي از جمله بهترين فيلم‪،‬‬ ‫كارگ��ردان و بازيگ��ر را از آن خود كرد‪ .‬حماس��ه‬ ‫هندي «ج��ودا اكبر» عالوه بر جايزه بهترين فيلم‪،‬‬ ‫جواي��ز بهترين بازيگر مرد براي هريتيك روش��ن‪،‬‬ ‫كارگرداني براي گواريكر و آهنگساز را براي اي‪ .‬آر‪.‬‬ ‫رحمان به ارمغان آورد‪« .‬جودا اكبر» با بودجه ‪400‬‬ ‫ميليون روپيه هند توليد شده و حدود ‪ 3/5‬ميليون‬ ‫دالر در سينماهاي آمريكا فروخته است‪.‬‬

‫مثل آب برای شکالت‬

‫اگ��ر از پرس��ه زدن در فض��ای ش��گفت‌انگيز و‬ ‫غافل‌گيرکننده‌ی رئاليس��م جادويی لذت می‌بريد‪،‬‬ ‫بی‌ب��رو و برگ��رد خوان��دن رمان «مث��ل آب برای‬ ‫ش��کالت»‪ ،‬اولين اثر نويس��نده‌ی خ�لاق مکزيکی‬ ‫«لورا اسکيول» را به شما پيش‌نهاد می‌کنم‪.‬‬ ‫ه��ر فص��ل از ای��ن کتاب با دس��تور آش��پزی و یا‬ ‫داروس��ازی جالبی ش��روع ش��ده و به موضوع آن‬ ‫فصل مرتبط می‌ش��ود‪ :‬دلمه‌ی فلفل چيلی با سس‬ ‫گردو‪ ،‬خوراک لوبيا با فلفل به سبک تزکوکانا‪ ،‬کرم‬

‫شش روز در کویت‪6‬‬ ‫ش��وهر خاله آقا عباس‬ ‫رحمانی‬ ‫صادق‬ ‫معصوم��ی‪ ،‬روحان��ی‬ ‫گراشی‪.‬‬ ‫ح��اج عل��ی نقی پس��ر‬ ‫کربالی��ی حاجی محمد‬ ‫فرام��رز النق��ی‪ ،‬یکی از‬ ‫قدیمی‌ترین گراشی‌های‬ ‫س��اکن کوی��ت ب��وده‬ ‫ک��ه پس��رانش‪ ،‬محمد‪،‬‬ ‫عبدالس�لام‪ ،‬انور‪ ،‬رضا‪،‬‬ ‫عبدالوه��اب (فرمان��دار‬ ‫صادق کشوری‪ ،‬؟‪ ،‬شامحمدی‪ ،‬علی پورشمسی‪ ،‬محمد شبانه‪ ،‬احمد زمانی‪ ،‬نشسته‪ :‬محمد پورشمسی‬ ‫منطق��ه منصوری��ه) و‬ ‫و م��رارت با لنج‌هایی که بوی بس��یار بدی می‌داد از عبدالعزیز نام داشتند‪ .‬کربالیی حاجی‪ ،‬حاجی فرامرز‬ ‫طریق بوشهر به قطر رفتیم‪ .‬یک سالی در قطر بودم و کربالیی مختار‪ ،‬سه گراشی قدیمی در کویت بودند‬ ‫که به کویت آمدم‪ .‬آن روزها گذرنامه هم نداش��تم و که خدایش��ان رحمت کند‪ .‬حاج عبدالوهاب ‪ ،‬پس��ر‬ ‫به صورت قاچاقی وارد قطر ش��دم‪ .‬حاج یوسف برادر حاج علی نقی گراشی‪ ،‬مختار منطقه منصوریه است‬ ‫حاجی شیخی با شیخ عبدالعزیز خالد الغانم‪ ،‬رئیس و حتی در گذرنامه‌اش عنوان گراش��ی نیز در دنباله‬ ‫مجلس ش��ورای قطر در آن روزگار‪ ،‬آشنایی داشت و نامش وجود دارد‪.‬‬ ‫کار ما را درست کردند‪.‬‬ ‫پورشمس��ی می گوید س��فر بعدی من‬ ‫اوایل انق�لاب بود‪ .‬در «س��وق المقصد‬ ‫القدیم» ‪28‬مغازه متعلق به گراش��ی‌ها‬ ‫بود‪ :‬احمد نجاتی‪ ،‬عبداهلل جعفر درفش‪،‬‬ ‫س��ردبیر صحبت‌نو اس��فندماه ‪ 1387‬سفری به‬ ‫ابراهیم و حس��ن درفش‪ ،‬اس��د بن اکبر‬ ‫کش��ور کویت داش��ت‪ .‬او در این س��فرنامه سعی‬ ‫حسن نژاد ‪ ،‬حاج رضا حقارت از جمله‌ی‬ ‫می‌کند شمایی از زندگی روزمره‌ی همشهریان را‬ ‫این گراشی‌ها بودند‪.‬‬ ‫در این کشور روایت کند‪.‬‬ ‫از گراشی های قدیمی در کویت می‌توانم‬ ‫محمد پورشمسی‪( ،‬اخوی مرحوم حاج عباس‪ ،‬حاج از ح��اج زینل گراش��ی‪ ،‬از اقوام مرحوم‬ ‫عبداهلل و حاج علی پورشمسی) هم‌صحبت شدیم‪ .‬او حاجی فالم��رز الرس��تانی‪ ،‬کل عباس‬ ‫می‌گوید‪ :‬از س��ال ‪ 1355‬به کویت آمده‌ام‪ ،‬با سختی (فالح النقی) ه��م در بندر احمدی بود‪ ،‬عبدالوهاب النقی‪ -‬فرماندار گراشی‌تبار منطقه المنصوریه کویت‬

‫ُ‬ ‫‌کهنه گراشی‌های‌‬ ‫کویت‬

‫‪‬‬

‫‪‬‬

‫نمازگزاران پرو پا قرص‬

‫زنان و دختران از آن رفت و آمد می‌کردند‪ ،‬مرحوم‬ ‫سید و فرزندانش و بعد پدرمان امام جماعت در این‬ ‫مس��جد بودند که بهار و تابستان بر پشت بام وسیع‬ ‫آن و پاییز و زمس��تان هم در تنها شبستان بزرگی‬ ‫که داش��ت و ابتدا به وس��یله پرده‌ای از طرف زنانه‬ ‫جدا می‌ش��د و بعدها آن پرده ب��ه دیواری که دری‬ ‫نزدیکی محل نماز امام جماعت داش��ت و همیش��ه‬ ‫پرده زده می‌ش��د و محل اتصال نمازگزاران زن به‬ ‫نمازگزاران مرد بود جدا کرد‪.‬‬ ‫مش��هدی محمد و حاج محمدرضا و فرزندش حاج‬ ‫آهن و حاج علی‌اصغر و فرزندانش معمار س��نتی و‬ ‫همیشگی منزل‌مان و فرزندانش‪،‬حاج معتمد الری‬ ‫(قرآن خوان و دعاخوان مسجد و کسی که همیشه‬ ‫اقامه نم��از را می‌خواند) و مرح��وم حاج طالب که‬ ‫در بازار الر مغازه خرازی داش��ت و وسایل خطاطی‬ ‫را می‌فروخ��ت‪ ،‬این‌ها از نمازگ��زاران پر و پا قرص‬ ‫جماعت در مسجد بودند که به سن من از نسل اول‬ ‫به حساب می‌آمدند و بعدها نسل جدیدی هم اضافه‬ ‫شد که همان حاج ابراری و دوستانش بودند‪.‬‬

‫معروف اس��ت كه «با خدادادگان ستيزه نكني ‪ /‬كه‬ ‫خدادادگان را خدا داده»‪ .‬يكي از بس��تگان نزديك‬ ‫م��ا در بازار س��بخه بيش از چهل س��ال به فروش‬ ‫تنباكو مشغول بوده‪ .‬خداوند روح شريف او را قرين‬ ‫رحمت واس��عه‌ي خود قرار دهد‪ .‬پيرمرد س��اكت و‬ ‫خوش‌برخوردي بود‪.‬‬ ‫ايشان با همكار خود اين مدت با هم شريك و بدون‬ ‫هيچ مش��اجره‌اي گذراندند‪ .‬برنامه كارشان اين بود‬ ‫كه هر س��ه ماه يك بار‪ ،‬پيك��ي از باطنه‌ي عمان و‬ ‫قطر مي‌رس��ید و از او درخواس��ت ده بندل بزرگ‬

‫پنج��اه مني تنباكو مي‌كردند‪ .‬قاصد هم مي‌رفت به‬ ‫واليت خود و طي پانزده روز اين محموله را به دبي‬ ‫و دكان ايشان مي‌فرستاد‪ .‬روزها و ماه‌ها سپري شد‬ ‫ت��ا اين كه يك بار در ورقه ارس��ال ده بندل با قضا‬ ‫و ق��در خدایي اش��تباهی رخ داد و يك نقطه به ده‬ ‫اضافه مي‌كند و قرارداد ‪ 10‬بندل را به ‪ 100‬تبديل‬ ‫مي‌كن��د‪ .‬هنگام��ي كه قاصد آن را برم��ي‌دارد و به‬ ‫هم��كاران و مزرعه خويش رجوع مي‌كند‪ ،‬بالفاصله‬ ‫‪ 100‬بندل تنباكو در چهار ماشين بدفورد آن‌زمان‬ ‫مي‌اندازن��د و راهي دبي مي‌كنن��د‪ .‬مي‌گويند وقتي‬

‫دادن تصویری روش��ن و گویا چ��ون عکس یا فیلم‬ ‫از خانه هایی که جدمان س��ید عبدالحس��ین و دو‬ ‫فرزندش سید عبدالمحمد و سید علی اصغر در آن‬ ‫زندگ��ی می کردند و محل درس و بحث و اندرونی‬ ‫و بیرونی آنان بود‪ ،‬بس��یار مش��کل اس��ت؛ زیرا که‬ ‫نویسنده هر چقدر هم که چیره دست باشد و بتواند‬ ‫تصویری گویا ارائه دهد ب��از نمی‌تواند آن گونه که‬ ‫فیلم یا عکس ارائه می‌دهند‪ ،‬بازگو کند‪ ،‬به هر حال‪،‬‬ ‫تالش می‌کنم که آنچه در ذهنم هس��ت و تصویری‬ ‫که از آن خانه ها از دوران کودکی دارم ارائه دهم‪.‬‬ ‫منزل ما که به حس��ینیه آقا مشهور بود و در آن در‬ ‫دو ماه محرم و صفر عزاداری و روضه خوانی می‌شد‬ ‫در کوچه فرعی منشعب از کوچه‌ای تقریباً مستقیم‬ ‫که دو محله بزرگ الر یعنی محله َس��و َزکو ‪ ،‬پاقلعه‬ ‫و محل��ه گاله (دم گاله = کنار چاله) را به هم وصل‬ ‫می‌کرد قرار داش��ت‪ ،‬مسجدی که نزدیک به سابات‬ ‫(طاق زیر گذر) داوری و به مس��جد آقا مشهور بود‬ ‫در این کوچه قرار داش��ت که دو در داش��ت‪ ،‬یکی‬ ‫در اصل��ی بود که بیش‌تر م��ردان از آن رفت و آمد خانه پیش از زلزله‬ ‫می‌کردن��د و ب��ه این کوچه باز می‌ش��د و دری هم باری خانه ما دو طرف داش��ت‪ ،‬بزرگ و کوچک که‬ ‫نزدیک به شبس��تان مخص��وص زنان و به کوچه‌ای ابتدا طرف ب��زرگ بیرونی حضرت آقا بوده و طرف‬ ‫خلوت به موازات همین کوچه باز می‌شد که بیش‌تر کوچک اندرونی‪ ،‬ولی بعد از زلزله سال ‪ 1339‬الر که‬

‫بخارای من‪ ،‬الر من‪13‬‬ ‫سيد محمدحسن آيت‌اللهي‬

‫خانه‌ها و‬ ‫کودکی‌‌ها‬

‫اين چهار ماشین رس��يدند‪ ،‬دود از كله سبخه‌ای‌ها‬ ‫و گراش��ي‌ها بلند شد‪ .‬همه متعجب و نمي‌دانستند‬ ‫چكار كنند‪.‬‬ ‫كار به‌آن‌جا كش��يد كه دو ش��ريك براي اولين بار‬ ‫بين‌ش��ان دعوا افتاد و به همي��ن خاطر از هم جدا‬ ‫ش��دند‪ .‬ولي ديگري با توكل بر‌خدا همه‌ي آن‌ها را‬ ‫ب��ه انبار ك��رد و درهم‌هاي آن را قس��طي پرداخت‬ ‫کرد‪ .‬خيلي زياد م��ورد مالمت قرار گرفت ولي خم‬ ‫ب��ه ابرو نياورد وهمچنان با‌اراده و مصمم به ش��غل‬ ‫خود ادامه داد‪.‬‬

‫بر اس��اس گفت��ه‌ی حاج محمد پورشمس��ی‪ ،‬احمد‬ ‫مخت��ار در منطقه قادس��یه‪ ،‬دیوانی��ه دارد‪ .‬دیوانیه‪،‬‬ ‫مکانی است که هر هفته دوستان و همدالن گرد هم‬ ‫جمع می‌شوند‪ .‬اشکنانی‌ها‪ ،‬الری‌ها هم دیوانیه دارند‪.‬‬ ‫بعد از نماز مغرب و عشا در دیوانیه جمع می‌شوند و‬ ‫با هم حرف می‌زنند‪ ،‬گراشی‌کهنه‌های کویتی هم که‬ ‫من آنها را نمی شناس��م در آن جا رفت و آمد دارند‪.‬‬ ‫البته غیر از گراش��ی‌ها‪ ،‬بیرمی‌ه��ا و اهالی تراکمه و‬ ‫المرد هم به دیوانیه می‌آیند‪ .‬دیوانیه در ایام محرم و‬ ‫صفر به دلیل روضه‌خوانی تعطیل است‪.‬‬ ‫پورشمسی از محمد شبانه‪ ،‬یک همکار مصری‌اش که‬ ‫س��ی سال با او همکاری داشته است تشکر می کند‪.‬‬ ‫محمد شبانه هر چند مصری است اما می‌گوید عنوان‬ ‫فامیلی اش یعنی شبانه مربوط به عثمانی‌های ترکیه‬ ‫اس��ت که به مصر رفته اند‪ .‬او مردی شوخ طبع و باال‬ ‫بلند و لقبش ابوثامر است‪.‬‬

‫دیدار از خیمه‌گاه‬

‫در ایامی که در کویت به سر می بریم‪ ،‬دهه آخر ماه‬ ‫صفر اس��ت و برای اربعین شیعیان کویتی و عراقی‪،‬‬ ‫سایبان‌ها و خیمه‌هایی را برپا کرده‌اند و مصائب اهل‬ ‫بیت را به صورت چند رس��انه‌ای تش��ریح می کنند‪.‬‬ ‫صدای بلند روضه‌ها و نوحه‌ها و نمایش‌های رادیویی‬ ‫از درون هر خیمه ای بلند است‪ .‬هر خیمه به مصیبتی‬ ‫اختصاص دارد‪ .‬از درهای سوخته خانه امام علی (ع)‬ ‫تا خرابه‌های شام‪ .‬گراشی‌ها می‌گویند در چند سال‬ ‫گذشته آن‌ها راحت‌تر می‌توانند مراسم مذهبی خود‬ ‫را اجرا کنند و فضا برای چنین مراس��می بازتر شده‬ ‫اس��ت ‪ .‬ما ب��ا همراهی کریم داوری ب��ه خیمه‌گاه و‬ ‫حسینیه برای استماع روضه می رویم‪.‬‬

‫بخش��ی از طرف کوچک خراب شد جابه‌جا صورت‬ ‫گرفت‪ ،‬خوشبختانه به اهل منزل ما آسیبی نرسید‪،‬‬ ‫گرچه به مردم الر بسیار آسیب رساند که در وصف‬ ‫نگنجد‪ ،‬ح��اج خانم بدر از دوس��تان مادر (بی بی)‬ ‫خاطرات تلخی از این زلزله داش��ت که گاهی پیش‬ ‫می‌آمد و ب��رای ما بازگو می‌ک��رد و خود همچنان‬ ‫می‌گریست و هیچ‌وقت آن بعد از ظهر منحوس که‬ ‫قس��متی از ش��هر الر و روس��تاهای اطراف آن را با‬ ‫خاک یکسان کرد و مظلومان بسیاری را از بین برد‬ ‫(گویا صدها نفر) و بس��یاری را به روز سیاه کشاند‪،‬‬ ‫گرچه به همت جمعیت ش��یر و خورش��ید (هالل‬ ‫احمر کنونی) آن زمان و با وس��ایل غیر پیشرفته‌ای‬ ‫که داشتند‪ ،‬ولی با کمک‌های بی‌دریغ مردم ایران و‬ ‫بخصوص خارجیان توانست شهر زیبا و امروزی و با‬ ‫الگوی غربی در کنار ش��هر الر بنا بگذارند که بعدها‬ ‫به شهر جدید الر مشهور شد‪.‬‬

‫آلمانی‌ها در شهر الر یک دبیرستان با تجهیزات کامل‬ ‫و در شهر جدید یک هنرستان و آن هم با تجهیزات‬ ‫کاملی که خود از اروپا آورده بودند ساختند و انصافا‬ ‫این دو مرکز آموزش��ی در پیشرفت علم و صنعت در‬ ‫الر نقش به سزایی ایفا کردند‪ ،‬گویا هم مدرسه و هم‬ ‫هنرستانش در استان بی‌نظیر بود‪ .‬همچنین مدارس‬ ‫ابتدایی بی‌ش��ماری ساخته ش��د که از همه امکانات‬ ‫یک مدرس��ه ابتدایی برخوردار ب��ود که خود من در‬ ‫یکی از همان مدرس��ه‌ها دوران ابتدایی را گذرانده‌ام‪.‬‬ ‫این ش��هر جدید دارای کارخانه برق بود که در وسط‬ ‫شهر قرار داشت و حتی به الر هم برق می‌داد‪.‬‬ ‫از خاطراتی که از این ش��هر داشتم این بود که هر‬ ‫از گاهی با در و همس��ایه‌ها ب��رای تفریح و گردش‬ ‫به ش��هر جدید می‌رفتیم و از این که شهری بدین‬ ‫زیبایی با دو فلکه بزرگ که در وس��ط یکی از آن‌ها‬ ‫مجسمه ش��اه قرار داش��ت و خیابان های وسیع و‬ ‫ب��دون کوچه داش��ت احس��اس غ��رور می‌کردیم‪،‬‬ ‫خداوند بانیان آن را و کس��انی که زحمت کشیدند‬ ‫و س��اختند – بخصوص مهندس ش��یر و خورشید‬ ‫که هنوز در قید حیات اس��ت – خیر کثیر دهد که‬ ‫با وس��ایل آن روز ش��هری بدین زیبایی و با اسلوب‬ ‫جدید شهرسازی در دور افتاده‌ترین منطقه فارس‪،‬‬ ‫ساختند‪.‬‬

‫از درون دبی‪ 7-‬‬

‫از شما چه پنهان هشت‌ ماه بعد چنان قحطي باران‬ ‫و كاش��ت تنباكو در قطر و ساير بالد شد كه كسي‬ ‫ياد نداشت‪ .‬آنگاه نود بندل تنباكو چنان اوج گرفت‬ ‫ك��ه گويند هر‌يك ضريب به ده ش��د‪ .‬كاري كه نه‬ ‫احتكار و نه حرام و نه غشي در آن بود‪ ،‬فقط توكل‬ ‫و اراده عجي��ب آن مرد مس��بب پيش��رفت و ترقي‬ ‫جهش��ی و صدها هزار درهم پول نقد گرديد‪ .‬مثلي‬ ‫اس��ت معروف‪« :‬توكل نر بود انديشه ماده»‪ .‬مثنوي‬ ‫در‌ اين‌باره مي‌فرمايد‪ :‬گفت پيغمبر به آواز بلند ‪ /‬با‬ ‫توكل زانوی اشتر ببند‪.‬‬

‫ساخت شهر جدید‬ ‫سید محمدحس��ن آیت‌اللهی فرزند آیت‌اله سید‬ ‫عبدالعلی آیت‌اللهی در حال حاضر در قم ساکن است‬ ‫و از خاطرات کودکی خود در الر نوشته است‪.‬‬

‫فريتزر‪ ،‬ش��کالت و نان روز س��ه پادشاه‪ ،‬پيراشکی‬ ‫قالبی با خامه‪ ،‬س��وپ دم گاو‪ ،‬سوس��يس به سبک‬ ‫ش��مالی‪ ،‬خوراک بلدرچين‪ ،‬قيمه بوقلمون با بادام‬ ‫و دان��ه‌ی کنج��د‪ ،‬کيک عروس��ی‪ ،‬و باالخره رولت‬ ‫کريسمس‪.‬‬ ‫نام کتاب معنایی دوگانه دارد‪ :‬نخس��ت اش��اره به‬ ‫دستور تهیه شکالت داغ (هات چاکلت) دارد که در‬ ‫مکزیک با آب و کاکائو تهیه می‌ش��ود (نه با شیر)‪.‬‬ ‫دوم‪ ،‬اصطالحی در زبان اسپانیایی است استعاره از‬ ‫احساسات تند‪.‬‬ ‫«تيتا» شخصیت اول داستان دختری‌ست که پيش‬ ‫از وقت مقرر قدم به عرصه‌ی هستی می‌گذارد‪ .‬آن‬ ‫هم درست روی ميز آشپزخانه‪ ،‬و هنوز قدم به دنيا‬ ‫گذاشته و نگذاش��ته رودی از اشک‌هايش از لبه‌ی‬ ‫ميز س��رازير می‌ش��ود‪ .‬آن قدر که به اندازه‌ی يک‬ ‫گونی پنج کيلويی نمک از آن در می‌آيد‪.‬‬ ‫از برک��ت همي��ن تولد غيرعادی‌س��ت که انس و‬ ‫الفتی غريب با آشپزخانه به هم می‌زند و از آن روز‬ ‫به بعد آن‌جا قلمرو او می‌شود‪ .‬حتی پس از آن که‬ ‫در دام عشق «پدرو مارکز» گرفتار می‌شود‪.‬‬ ‫«ماما اِلنا» می‌گويد که بنا به س��نت اجدادی‌شان‪،‬‬ ‫کوچک‌ترين دختر خانواده ت��ا وقتی مادرش زنده‬ ‫است‪ ،‬وظيفه‌ی پرس��تاری او را داشته حق ازدواج‬ ‫ن��دارد و به پ��درو پيش‌نهاد می‌دهد ک��ه به جای‬ ‫ازدواج با تيتا با دختر بزرگ‌ترش «روسورا» ازدواج‬ ‫کند‪ .‬پدرو بی‌درنگ می‌پذيرد‪ ،‬زيرا اگر نتواند هيچ‬ ‫وقت با تيتا ازدواج کند‪ ،‬پس اين تنها راهی‌ست که‬ ‫می‌تواند آن‌چه را که از ته دل آرزويش را داش��ته‪،‬‬ ‫به‌دست آورد‪« :‬خوش‌بختی بودن در کنار او»‪.‬‬

‫این مسئله باعث شد که دردهای مردم التیام یابد‪،‬‬ ‫این ش��هر آن قدر چراغانی و چراغ‌هایش به ردیف‬ ‫بود که ش��ب‌ها ب��رای دیدن چراغ‌های روش��ن آن‬ ‫به قلعه می‌رفتیم و از آنجا به تماش��ا می‌نشس��تیم‬ ‫بخصوص که مش��هدی رجب م��ا بچه‌ها را به کول‬ ‫خود سوار می‌کرد تا بهتر آن را مشاهده کنیم‪.‬‬

‫احمدعلی غفوری‬

‫ریسک و توکل‬

‫‪6‬‬

‫شماره سی و هشت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫‪ ‬استفتا‬

‫درباره مطلب منتشر شده در شماره گذشته این‬ ‫اس��تفتا اینترنتی از پایگاه مق��ام معظم رهبری‬ ‫انجام شد‪:‬‬ ‫ س�وال‪ :‬آیا خوردن گوشت گربه ماهی حالل‬ ‫است‪ .‬البته می دانیم که ماهیان فلس دار حالل‬ ‫اس��ت اما نم��ی دانیم گرب��ه ماهی فل��س دارد‬ ‫یاخیر؟‬ ‫ جواب‪ :‬س�لام عليکم و رحم��ة اهلل و برکاته‪،‬‬ ‫بس��مه تعالى‪ ،‬تشخيص آن به عهده مكلف است‪.‬‬ ‫موفق و مؤيد باشيد‪.‬‬ ‫مسعود غفوری‬

‫‪ ‬مطبوعات الرستان‬

‫ میالد الرستان‬ ‫میالد الرستان در شماره‌ی ‪ ،566‬هفته دوم خرداد‬ ‫‪ ،88‬خبر افتتاح مرکز آزمون گواهینامه پایه یکم‬ ‫رانندگی با حضور معاون فرماندهی پلیس راهور‬ ‫کشور در الرستان را به عنوان تیتر یک کار کرده‬ ‫است‪ .‬سرقت از حدود ‪ 25‬مغازه در بازار قیصریه‬ ‫الر در تاری��خ دوم خ��رداد و برگزاری س��ومین‬ ‫جش��نواره خیرین مدرسه‌س��از در شهرستان الر‬ ‫نیز در گوشواره‌های میالد چاپ شده است‪ .‬خبر‬ ‫برگزاری همایش تقدیر از خیرین مدرسه‌ساز در‬ ‫اوز و گراش هم در صفحه دو آمده اس��ت‪ .‬میالد‬ ‫همچنین خبر از انعقاد تفاهم‌نامه‌ای برای صاحب‬ ‫خانه ش��دن جانبازان زیر ‪ 25‬درصد در س��ومین‬ ‫جلسه هماهنگی مسکن مهر ایثارگران الرستان‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫ش��ماره‌ی ‪ 567‬میالد‪ ،‬هفته س��وم خ��رداد ‪،88‬‬ ‫خبر از بهره‌برداری از پنج طرح ورزش��ی در شهر‬ ‫خور الرس��تان می‌دهد‪ .‬بازدید فرماندار الرستان‬ ‫از ش��رکت خرمای گل��ت گراش‪ ،‬نشس��ت یک‬ ‫روزه‌ی ده‌یاران شهرس��تان الرس��تان‪ ،‬تش��کیل‬ ‫دومین جلس��ه ستاد بیستمین س��الگرد ارتحال‬ ‫امام خمینی (ره)‪ ،‬و دیدار مدیر کل آبفا ش��هری‬ ‫فارس با فرماندار الرستان هم از خبرهای صفحه‬ ‫دو این شماره است‪.‬‬ ‫ پسین دهکویه‬ ‫پس��ین دهکوی��ه در ش��ماره ‪ ،51‬خردادماه ‪،88‬‬ ‫مصاحبه‌ای با منصور محتاجی‪ ،‬فرماندار الرستان‪،‬‬ ‫درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری داشته است‬ ‫و در آن آق��ای فرماندار تیتر اول این نش��ریه را‬ ‫فراه��م آورده اس��ت‪« :‬مردم با حضور گرم‌ش��ان‬ ‫در پای صندوق‌های رای پاس��خ دندان‌شکنی به‬ ‫دشمن خواهند داد‪ ».‬گردهم‌آیی اعضای شورای‬ ‫اسالمی دهکویه با اهالی‪ ،‬مراسم تدفین پیکر دو‬ ‫تن از ش��هیدان گم‌نام در دهکویه‪ ،‬انتخاب هیات‬ ‫شیفتگان المهدی (عج) دهکویه به عنوان هیات‬ ‫نمونه شهرستان‪ ،‬برگزاری رالی خانوادگی بندر‪-‬‬ ‫الر‪-‬بندر از خبرهای جالب این ش��ماره هستند‪.‬‬ ‫در صفح��ه اجتماع��ی مصاحب��ه‌ی جالبی چاپ‬ ‫ش��ده اس��ت‪ :‬مصاحبه با امام علی (ع) درباره‌ی‬ ‫وظایف رییس جمه��ور‪ .‬این متن دقیقاً از نامه‌ی‬ ‫آن حضرت به مالک اش��تر به ص��ورت مصاحبه‬ ‫تنظیم ش��ده اس��ت‪ .‬در صفحه هنری این نشریه‬ ‫ه��م دس��ت‌خط پیام‌های هنرپیش��ه‌های مطرح‬ ‫س��ینمای ایران به خوانندگان پسین دهکویه به‬ ‫چاپ رسیده است‪.‬‬ ‫ روزبهان‬

‫روزبهان خنج در ش��ماره‌ی ‪ ،32‬اردیبهشت ‪،88‬‬ ‫خبر از کش��ف دومین میدان گازی در شهرستان‬ ‫خنج داده است‪ .‬این میدان گازی در سفیدباغون‬ ‫در هش��تاد کیلومتری غرب شهر خنج قرار دارد‬ ‫و ‪ 7‬تریلی��ون و ‪ 300‬میلیارد متر مکعب ظرفیت‬ ‫دارد‪ .‬در حالی که یکی از اعضای ش��ورای ش��هر‬ ‫خنج ب��ه نام ع��ادل کمال��ی از بی‌توجهی آقای‬ ‫حس��نی‪ ،‬نماین��ده م��ردم الرس��تان و خنج‪ ،‬به‬ ‫ش��دت انتقاد کرده اس��ت‪ ،‬یکی دیگر از اعضای‬ ‫ش��ورا به نام محمد نور نوری مهم‌ترین نیازهای‬ ‫شهرس��تان خن��ج را ایجاد منطق��ه آزاد تجاری‪،‬‬ ‫ساخت پتروشیمی و پاالیش��گاه‪ ،‬توسعه راه‌های‬ ‫مواصالتی‪ ،‬احداث راه‌آهن و فرودگاه برش��مرده‬ ‫اس��ت‪ .‬عملیات نصب علمک‌های گاز شهری در‬ ‫خنج آغاز ش��ده است‪ .‬این نش��ریه گزارشی هم‬ ‫دارد از برگزاری دومین جش��نواره‌ی بزرگ ا َ ُچم‬ ‫(عجم) در ش��ب جمعه ‪ 28‬فروردین در دبی که‬ ‫شامل نمایشگاهی از آثار هنری و صنایع محلی و‬ ‫مطبوعاتی و جاذبه‌های تاریخی شهر خنج و البته‬ ‫اجرای گروه گلس��تان بوده اس��ت‪ .‬گلستان گروه‬ ‫معروفی در جهان اس��ت که توسط دکتر خنجی‬ ‫بنیان‌گذاری و مدیریت می‌شود و موسیقی محلی‬ ‫خنجی را اجرا می‌کند‪.‬‬


‫شماره سی و هشت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫کوتاه از ورزش ‪‬‬

‫‪7‬‬

‫حرکت از نو ‪ -‬خوانندگان‬

‫در مس��ابقات تنیس‬ ‫روی می��ز قهرمان��ی‬ ‫نونه��االن منطق��ه ‪6‬‬ ‫کشور و انتخابی تیم‬ ‫ملی که بین تیم‌هایی‬ ‫از استان‌های فارس‪،‬‬ ‫بوش��هر‪ ،‬کهگلیویه و‬ ‫بویراحمد و خوزشتان‬ ‫در سالن سرپوشیده‬ ‫ش��یراز انجام شد‪ ،‬زهرا افش��ار از گراش توانست‬ ‫یکی ‪ 8‬سهمیه‌ی تیم‌ملی را کسب نماید‪.‬‬ ‫زهرا افش��ار علی‌رغم این‌که عضو تیم خردساالن‬ ‫بود توانس��ت در ی��ک رده‌ی باالتر ب��ه این مقام‬ ‫دست یابد‪.‬‬ ‫عباس‌خواس��تار‪ ،‬خانم آش��فته و خان��م پایمرد‬ ‫مربی‌گری این بازیکن را بر عهده دارند‬ ‫‪//‬‬

‫ایران جوان با قهرمانی‬ ‫وارد گود فوتبال شد‬

‫مس��ابقات فوتب��ال چهارجانب��ه گ��راش ب��ا‬ ‫حض��ور تیم‌ه��ای ش��هدا‪ ،‬ایران‌ج��وان‪ ،‬انقالب‪،‬‬ ‫پرس��پولیس‌‌نوین در زمین چمن استادیوم شهدا‬ ‫برگزار ش��د‪ .‬در بازی‌ه��ای روز اول ایران‌جوان از‬ ‫س نوین گذشت و انقالب هم تیم‬ ‫سد پرس��پولی ‌‬ ‫شهدا را مغلوب ساخت‪ .‬دیدار رده بندی تیم‌های‬ ‫شهدا و پرسپولیس‌نوین برگزار نگردید‪.‬‬ ‫در پای��ان تیم‌ه��ای ایران‌جوان و انق�لاب دیدار‬ ‫نهای��ی را برگزار کردند ک��ه ایران‌جوان با نتیجه‬ ‫‪ 2‬ب��ر ‪ 1‬انقالب را شکس��ت داد و ب��ه مقام اول‬ ‫دست‌ یافت‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫پیست اسکیت‬ ‫در راه است‬

‫شهرداري گراش در اقدامي تحسين‌برانگيز به زودي‬ ‫اقدام به س��اخت پيست اس��كيت در محل بوستان‬ ‫شهر خواهد كرد و عالقه‌مندان به اين رشته ورزشي‬ ‫مفرح پس از سال‌ها به آرزوي خود خواهند رسيد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫دومین داور ملی‬ ‫در گراش‬

‫كالس ارتقا داوري درجه ‪ 1‬به ملی در ش��يراز به‬ ‫مدت ‪ 3‬روز برگزار گرديد كه مهدي موغلي داور‬ ‫فوتبال ش��هرمان موفق به دريافت كارت داوري‬ ‫فوتبال درجه ملي شد‪.‬‬ ‫الزم به توضيح است كه علي موغلي برادر مهدي‬ ‫موغلي هم چند س��ال قب��ل موفق به اخذ كارت‬ ‫داور ملي شده و در ليگ‌هاي برتر و دسته اول و‬ ‫جام حذفي كشور قضاوت نموده‌اند‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫برنامه مسابقات فوتبال‬ ‫یادواره یونس جعفریان‬

‫مسابقات فوتبال يادواره مرحوم يونس جعفريان‬ ‫از روز چهارش��نبه س��وم تیرماه در زمين چمن‬ ‫كان��ون فرهنگي س��ردار ش��هيد ناص��ر عظيمي‬ ‫(بس��يج) زير نظر باشگاه فرهنگي‪-‬ورزشي ستاره‬ ‫آبي با حضور ‪ 12‬تيم در سه گروه ‪ 4‬تيمي كليد‬ ‫خواهد خورد‪ ،‬اين بازي‌ها در روزهاي چهارشنبه‪،‬‬ ‫پنج‌شنبه و جمعه هر هفته برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫برنامه هفته اول بدين شرح مي‌باشد‪:‬‬ ‫چهارشنبه ‪88/4/3‬‬ ‫ساعت ‪ 4‬عصر جوشن ‪ -‬ايران جوان‬ ‫ساعت ‪ 6‬پرسپوليس‌نوين ‪ -‬پاس‬ ‫پنج شنبه ‪88/4/4‬‬ ‫ساعت ‪ 4‬عصر ستاره‌ي آبي – نبرد‬ ‫ساعت ‪ 6‬عصر شاهين ‪ -‬پيروزي‬ ‫جمعه ‪88/4/5‬‬ ‫ساعت ‪ 4‬عصر استقالل – اتحاد‬ ‫ساعت ‪ 6‬عصر انقالب – گراش‌جوان‬ ‫‪//‬‬

‫بهداشت ضرورت ورزش‬

‫علی س��پهر‪ :‬همایش بهداشت و ورزش در سالن‬ ‫شهید برزگران شهرداری برگزار شد‪.‬‬ ‫ای��ن همایش یک روزه با حضور مربیان‪ ،‬بازیکنان و‬ ‫دس��ت اندرکاران ورزش گراش و در راستای ارتقاء‬ ‫س��طح علمی ش��رکت کنندگان برگزار شد‪ .‬در این‬ ‫همایش قدرت اهلل هاش��می اس��تاد دانش��گاه آزاد‬ ‫اسالمی ش��یراز پیرامون بهداش��ت اماکن ورزشی‪،‬‬ ‫ورزش و س��المندان و ورزش و اث��رات آن بر قلب و‬ ‫عروق به تدریس پرداخت‪ .‬همچنین حجه االس�لام‬ ‫اسماعیلی امام جمعه موقت گراش نیز درباره اخالق‬ ‫در ورزش س��خنرانی کرد‪ .‬در پایان این همایش از‬ ‫مهندس قائدی ش��هردار گراش و اس��تاد هاش��می‬ ‫تقدی��ر و هدایای��ی به رس��م یادبود به آن��ان اهداء‬ ‫گردید‪ .‬ای��ن همایش با همکاری باش��گاه فرهنگی‬ ‫ورزشی گراش جوان‪ ،‬باشگاه بدن سازی هالل احمر‬ ‫و شهرداری گراش برگزار شد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫كالس اخالق در خانواده‪ ،‬ورزش و اجتماع زير نظر‬ ‫خانم پوالديان روان‌شناس و معلم اداره آموزش و‬ ‫پرورش گراش با حضور ‪ 30‬نفر از بازيكنان رده‌ي‬ ‫نونهاالن و نوجوانان گراش‌جوان برگزار گرديد و‬ ‫بازيكنان نونهال و نوجوان با گوشه‌هايي از مباني‬ ‫اخالق در خانواده و ورزش و اجتماع آشنا شدند‪.‬‬ ‫اين كالس با مساعدت مديريت باشگاه فرهنگي‬ ‫گراش‌جوان انجام شد‪.‬‬

‫مرور سه‌سال افتخارآفرینی پیروزی‬

‫جشن جوانی گراش جوان‬

‫عبدالرضا افشار‬

‫راه‌یابی به‬ ‫تیم ملی نونهاالن‬

‫توزیع در خارج از کشور‪ ‬کویت‪ :‬سوق الرین‪-‬شرکت اطلس ‪ ‬بحرین‪ :‬محرق‪ ،‬الشفق ‪ ‬دبی‪ :‬الراس‪ ،‬فلمار‬

‫صحبت‌ن�و‪ :‬اعض�ای باش�گاه گ�راش ج�وان‬ ‫بیست‌سالگی این باشگاه را جشن گرفتند‪.‬‬ ‫مراسم بزرگ‌داشت بیستمین سال تاسیس باشگاه‬ ‫فرهنگی‪ -‬ورزش��ی گراش‌جوان در سالن پذیرایی‌‬ ‫س��تاره‌ف��ارس گراش برگزار ش��د‪ .‬این مراس��م با‬ ‫ی شهر‪،‬‬ ‫حضور بخش��دار‪ ،‬ش��هردار‪ ،‬اعضای‌ش��ورا ‌‬ ‫روس��ای ادارات‪ ،‬سرپرس��تان و مربی��ان تیم‌ه��ای‬ ‫ورزشی گراش‪ ،‬روس��ای دانشگاه‌های آزاد‌اسالمی‬ ‫الرس��تان‪ ،‬گراش و اوز‪ ،‬هیئ��ت تحریریه عصر اوز‪،‬‬ ‫خان��واده بازیکن��ان‪ ،‬پیش‌کس��وتان ورزش گراش‪،‬‬ ‫پیشکس��وتان‪ -‬بازیکنان رده های مختلف باش��گاه‬ ‫ورزشی گراش جوان انجام شد‪.‬‬ ‫در این مراسم از پیش‌کس��وتان و بازیکنان گراش‬ ‫جوان با اهدا جوای��ز تقدیر به عمل آمد‪ .‬همچنین‬ ‫از عل��ی موغلی داور ملی کش��ورمان‪ ،‬حاج مرتضی‬ ‫واحدی قهرمان ش��نای جانبازان‪ ،‬مهدی س��وزنده‬ ‫بازیکن سابق تیم ملی نوجوانان‪ ،‬حاج نجات آشفته‬ ‫و عبدال��ه نظامی به خاطر تالش‌های‌ش��ان تجلیل‬ ‫به عمل آمد‪.‬‬ ‫اجرای ‪ 3‬قطعه موسیقی توسط ابوالحسن‌حسینی‪،‬‬ ‫امراله‌عباس‌پ��ور و عباس‌ امانی ب��ه همراه اجرای‬ ‫نمایش طنز ورزش��ی توس��ط محمد‌ نظامی و ‪ ...‬از‬

‫دیگر برنامه‌های این جش��ن بود‪ .‬در پایان از طرف‬ ‫مدیریت باش��گاه فرهنگی ورزش��ی گ��راش جوان‬ ‫تندیس و مدال باش��گاه به ‪ 55‬نفر از حامیان مالی‬ ‫و برترین‌های این باش��گاه طی این ‪ 20‬س��ال اهدا‬ ‫گردد‪ .‬در پایان مدعوین ش��ام را در س��الن زیبای‬ ‫‌ستاره‌فارس صرف نمودند‪.‬‬

‫‪ ‬بازتاب‬

‫اطالعیه کاداگ‬ ‫در روزهای انتخابات‬

‫بدين‌وس��يله به اطالع همش��هريان دانشجويان و‬ ‫دانش‌آموخت��گان عزيز مي‌رس��اند مطلب مندرج‬ ‫در ش��ماره ‪ 37‬نش��ريه صحب��ت ن��و (نيم��ه دوم‬ ‫خرداد ‪ )88‬با تيتر «زنان به قرمز دانش��گاهيان به‬ ‫س��بز راي مي دهند» تيترس��ازي و بازي با الفاظ‬ ‫دست‌اندركاران نش��ريه بوده و قصد انحراف افكار‬ ‫عمومي را داش��ته‌اند‪ .‬ش��رط انص��اف آن بود كه‬ ‫خيانت در امانت صورت نگيرد و از اعتماد دوستان‬ ‫سوء استفاده نگردد‪.‬‬ ‫قابل ذكر مي‌باش��د كه نظرس��نجي صورت گرفته‬ ‫از تصميم��ات كانون كاداگ بوده ولي نتيجه نهايي‬ ‫آن به تاييد كاداگ نرس��يده و نش��ريه صحبت نو‬ ‫نظرس��نجي را كه بدون داشتن مهر و امضاي دبير‬ ‫كانون بوده انتش��ار داده اس��ت‪ .‬بد نيست دوستان‬ ‫صحبت نو بدانند كه اقبال دانش��گاهيان همانطور‬ ‫ك��ه گفته‌ايد نيس��ت و آق��اي دكتر احم��دي نژاد‬ ‫حاميان فراواني در دانشگاه دارند‪.‬‬ ‫در پايان (كاداگ) ضمن احترام به تمامي نامزدهاي‬ ‫رياس��ت جمهوري حمايت خود را از جناب دكتر‬ ‫محمود احمدي نژاد اعالم مي دارد‪.‬‬ ‫با تشكر‬ ‫كانون دانشجويان و دانش آموختگان گراش‬

‫صحبت نو‪ :‬نظرسنجی از سوی کاداگ و بر اساس‬ ‫معیاره��ای آماری انجام ش��د و صحبت‌نو تنها با آن‬ ‫همکاری داشته اس��ت‪ .‬از سوی دیگر فعالیت برخی‬ ‫از اعضای کاداگ در س��تادهای انتخاباتی نامزدهای‬ ‫انتخاباتی باعث وجود رقابت‌هایی داخلی ش��ده بود‬ ‫ک��ه بخش��ی از آن در انتش��ار این اطالعی��ه بازتاب‬ ‫یافت‪ .‬همان‌گونه که این اطالعیه نیز بدون تش��کیل‬ ‫جلسه کاداگ و حضور اکثریت شورای مرکزی برای‬ ‫قانونی شدن تصمیمات‪ ،‬صادر شده است‪ .‬امیدواریم‬ ‫با گذش��تن فضای انتخابات‪ ،‬صحبت‌نو بتواند مسیر‬ ‫طبیع��ی اطالع‌رس��انی را طی کن��د و کاداگ نیز به‬ ‫مسیر فعالیت‌های صنفی و اجتماعی بازگردد‪.‬‬

‫عبدالرضا حسين پور‪ :‬به منظور پاس‌داشت سه‬ ‫س��ال حضور مقتدرانه در ليگ فارس‪ ،‬طي مراسم‬ ‫باش��كوهي از بازيكنان و زحمت‌كشان تيم پيروزي‬ ‫هالل احمر گراش تقدير شد‪.‬‬ ‫اين مراس��م با حضور مس��ئولين‪ ،‬روس��اي ادارات‪،‬‬ ‫بازيكنان و خانواده‌ي آنان به همراه مربيان تيم‌هاي‬

‫نباید نظرسنجی را به کل‬ ‫جامعه تعمیم داد‬

‫سردبير محترم نشريه صحبت نو (ويژه گراش)‬ ‫احتراماً به استحضار مي‌رساند با توجه به رسالت امر‬ ‫اطالع‌رس��اني در عصر كنوني و بر پايه قانون‌گرايي‬ ‫در قرن بيس��ت و يكم‪ ،‬بدينوسيله اعتراض خود را‬ ‫به درج مطلبي در خصوص يك نظرسنجي و تحت‬ ‫عن��وان «زنان به قرمز‪ ،‬دانش��گاهيان به س��بز راي‬ ‫مي‌دهند» اعالم مي‌دارم كه‪:‬‬ ‫‪ -1‬اس��تفاده اب��زاري از ي��ك نش��ريه محلي براي‬ ‫مقاصدي خاص خالف عرف و شرع مي‌باشد‪.‬‬

‫‪ ‬بازتاب‬

‫زندگی در شور شیرین‬ ‫خوش‌تر است‬

‫س�ردبير محترم نشريه‌ي صحبت نو ويژه‬ ‫گراش‬ ‫ضم��ن عرض س�لام و ادب‪ ،‬موفقيت بيش از‬ ‫پي��ش اين نش��ريه از خداوند مس��ئلت دارم‪.‬‬ ‫چون س��ني از م��ن مي‌گ��ذرد و بعنوان يك‬ ‫ش��هروند گراش��ي نش��ريه فوق‌الذك��ر مورد‬ ‫عالقه‌ام اس��ت الزم دانس��تم چن��د نكته‌اي‬ ‫بعن��وان اينك��ه «الموم��ن م��رات المومن»‪-‬‬ ‫«مومن آيينه مومن است»‪ -‬به عرض برسانم‪.‬‬ ‫اخيرا ً حس مي‌ش��ود كه تيتر زدن نش��ريه و‬ ‫بعضي مطالب بس��وي انحراف پيش مي‌رود و‬ ‫همه سياه‌نمائي اس��ت‪ .‬بعنوان مثال‪« :‬شبي‬ ‫كه مث��ل هيچ روزي نبود ت��ا روزي كه مثل‬ ‫هيچ ش��بي نبود» و يا «بيس��ت ه��زار نفر به‬ ‫دنبال يك نفر»‪ .‬بعضي‌ها هزار عيب رنگارنگ‬ ‫دارند و بلدند همه را بپوشانند و بعضي‌ها هم‬ ‫از كاهي كوهي مي‌سازند‪ .‬اينجا الزم است در‬ ‫خصوص مش��اركت اقتصادي گراش به چند‬ ‫مثل اشاره كنم‪ .‬پيش از آن بايد بگويم بخاطر‬ ‫ع��ده‌اي كه طمع كرده‌اند و گ��ول خورده‌اند‬ ‫طوري قلم‌فرسائي نشود كه انگار آسمان فرو‬ ‫ريخته است‪ .‬نمي‌خواهم سرزنش بكنم‪ .‬وقتي‬ ‫از راه طمع به قولي ‪ 17‬ميليارد تومان تحويل‬ ‫ي��ك جوان مي‌دهند‪ ،‬مگ��ر نمي‌دانند كه ‪17‬‬ ‫ميليارد مع��ادل ‪ 170‬خانه يكص��د ميليوني‬ ‫مي‌ش��ود؛ و ي��ا آن آقايي ك��ه مي‌گويد ‪350‬‬ ‫ميلي��ون به فالني داده ب��دون مدرك و خود‬ ‫را راهي بيمارس��تان مي‌كن��د‪ ،‬چرا گناه را به‬ ‫گ��ردن اين و آن مي‌اندازد‪ .‬در اين بين ش��ما‬ ‫رسالت س��نگيني داريد‪ .‬اين قدر سياه‌نمائي‬ ‫نكنيد‪ .‬مي‌گويند شخصي رفت پيش پزشك‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬دردت چيس��ت؟ گفت موي سرم درد‬

‫‪‬‬

‫[روی جلد شماره ‪ 37‬صحبت‌نو]‬

‫مي‌كند‪ .‬پزش��ك گفت چه خورده‌اي؟ گفت‪:‬‬ ‫يخ‪ .‬پزش��ك گفت‪ :‬نه دردت مثل آدم اس��ت‬ ‫و نه غذايت‪ .‬نه سرمايه‌گذاري‌ش��ان درس��ت‬ ‫است و نه مطالبه‌شان‪ .‬مسير بايد عوض شود‪.‬‬ ‫عاقالن��ه بايد نوش��ت و عاقالن��ه مطالبه كرد‪.‬‬ ‫يك��ي مي‌گويد‪ :‬بچه خيابان درمانگاه‪ ،‬ديگري‬ ‫چهارشنبه سوري به راه مي‌اندازد‪ .‬بخاطر دارم‬ ‫جوان ‪ 22‬س��اله‌اي بودم‪ .‬با شخصي كه ‪-‬خدا‬ ‫رحمت‌اش كند‪ -‬فوت كرده‪ ،‬در دبي ش��ريك‬ ‫شدم‪ .‬گفتم‪ :‬از تجربه‌ات برايم بگو‪ .‬گفت‪ :‬اگر‬ ‫بخواهيد ‪ 100‬روپيه قرض بدهيد‪ ،‬به ‪ 10‬نفر‬ ‫بدهيد‪ .‬اگر يكي از آنها مرد يا سكته كرد و يا‬ ‫تصادف كرد‪ 9 ،‬نفر ديگر باش��ند‪ .‬من برادرانه‬ ‫عرض مي‌كنم و خدا مي‌داند از روي غرض و‬ ‫مرض در اين ساعت كه ‪ 12‬بعد از ظهر است‬ ‫نمي‌نويسم‪ .‬از روي تجربه‌اي كه در طول ‪64‬‬ ‫س��ال پيدا كرده‌ام مي‌نويسم‪ .‬به جاي كمك‬ ‫خواستن از حس��ني به مقابله با او برنخيزيد‪.‬‬ ‫از او كار بكشيد‪ .‬ديگر اينكه ‪ 2‬صفحه به سفر‬ ‫كويت اختصاص ندهيد‪ .‬اق� ً‬ ‫لا از فعاليت‌هاي‬ ‫ش��هردار محترم در گراش بنويس��يد تا بدي‬ ‫ديگ��ر مس��ائل‪ .‬باالخره آدم��ي مي‌ميرد ولي‬ ‫آنچه مي‌ماند نوشته‌ها است‪.‬‬ ‫اين همه زخم پريشاني مباش‬ ‫اسوه‌ي سر در گريباني مباش‬ ‫باغ شو باغي پر از روييدني‬ ‫ذهن متروك بياباني مباش‬ ‫روزگار سبزه هاي دلكش است‬ ‫فطرت اين فصل عرياني مباش‬ ‫شهروند گراشي ‪88/2/25‬‬

‫راضیه یوسفی‬

‫نان بدون بوی گازوییل‬

‫س��فره‌ي صبحانه را پهن کردم‪ .‬پنير‪،‬گردو و چاي ش��يرين‪ .‬فقط جاي نان تازه‬ ‫خالي اس��ت که تا برگش��تن پدر از نانوايي‪ ،‬اين مس��اله به خ��ودي خود حل‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫بوي نان تازه‪ ،‬فضاي آشپزخانه را پر مي‌کند‪ .‬بوي جوش شيرين و مقداري اسانس‬ ‫نفت همراه با طمع سوختگي و مزه‌ي خام نان‪ .‬چه صبحانه‌ي خوشمزه‌ايي‌!‬ ‫روزگار نه‌چندان دور‪ ،‬نان حرمت خاصي داش��ت‪ .‬بوي نان س��رآغاز روز تازه و‬ ‫يادآور دس��ت‌هاي س��خاوتمند کش��اورزان بود که دل زمين را شخم مي‌زدند‪،‬‬ ‫دانه‌هاي گندم را در آن مي‌کاشتند‪ ،‬تا چيدن خوشه‌هاي طاليي‌اش چه رنج‌ها‬ ‫که تحمل نمي‌کردند‪ .‬دانه‌هاي گندم‪ ،‬چه صبورانه در آسياب نرم مي‌شدند و با‬ ‫دست‌هاي توانگر و ماهرانه زنان و مردان‪ ،‬برکت سفره‌ي خانه‌ها مهيا مي‌شد‪.‬‬ ‫ياد روزهاي‌کودکي بخير‪ .‬زماني که صبح‌ها با بوي عط ِر نان ِمادربزرگ از خواب‬ ‫ين َني‪ ،‬پلزي‪ ،‬باالتوه و ‪...‬‬ ‫بيدار مي‌شديم‪ .‬بوي خوش تَپ تپي‪ ،‬لي‌تک‪ ،‬ن ‌‬

‫ما نگوییم بد و‬ ‫میل به ناحق نکنیم‬

‫دوست عزیز بهتر از جان و همشهری گرانمایه‬ ‫از نقدهای متین و حرف های دلسوزانه ی شما سپاسمندم‪.‬‬ ‫درب��اره‌ی تیترها باید گفته آید که ما به عنوان نش��ریه‌ای که‬ ‫بازتاب‌دهن��ده‌ی نظرات مردم اس��ت باید با توج��ه دادن به‬ ‫مس��ئوالن امور نسبت به عظیم‌ترین مش��کل مردم که همانا‬ ‫کالهب��رداری در گ��راش بود واکنش نش��ان دهیم‪ .‬در برخی‬ ‫موارد با شما همکالم و همفکر هستم‪.‬‬ ‫درم��ورد آقای حس��نی نماینده نی��ز حد اعت��دال را رعایت‬ ‫کرده‌ای��م هم حرف‌های م��ردم و حرف ه��ای او را منعکس‬ ‫کرده‌ای��م‪ .‬صحبت‌نو با واکنش به موقع توانس��ت جلو ضرر و‬ ‫زیان بیش��تر به گراشی‌ها را بگیرد‪ .‬مسئله این است که آقای‬ ‫حس��نی هم قبل و هم بعد از انتخابات می‌بایست از مشاورت‬ ‫نخبگان گراش��ی بهره‌مند باشد‪ ،‬اما این رویه چندان به چشم‬ ‫نمی‌آید و نظام درستی برای مشاوره‌گیری نماینده‌ی مجلس‬ ‫با فرهیختگان طراحی نشده است که کارهای کالن و اساسی‬ ‫برای ای��ن منطقه برنامه‌ریزی و اجرایی ش��ود تا به نفع همه‬ ‫باشد‪ ،‬نه به نفع عده‌ای محدود‪ .‬همه مسئوالن درقبال کاری‬ ‫ک��ه انجام می‌دهند مورد نقد و ارزیاب��ی قرار خواهند گرفت‪.‬‬ ‫ش��هردار‪ ،‬و فرماندار و نماینده‌ی مجلس در برابر پرسش‌های‬ ‫م��ردم باید جوابگو باش��ند‪ .‬این جزو آیین علوی اس��ت و در‬ ‫عهدنامه مالک اشتر نیز آمده است‪ .‬به قول حافظ‪:‬‬ ‫ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم‬ ‫جامه‌ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم‬ ‫عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است‬ ‫کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم‬ ‫بار دیگر از توجه و عنایت ش��ما ممنونم که شاگردان خود را‬ ‫همچنان می‌نوازی‪.‬‬ ‫‪ ‬بهتر زندگی کنیم‬

‫مادر‌بزرگ چقدر در پختن نان وسواس به خرج مي‌داد که ذره‌اي خمير به زمين‬ ‫ريخته نش��ود و يا قسمتي از نان سوخته يا خمير نباشد‪ .‬هميشه مي‌گفت‪ :‬نان‬ ‫يکي از برکات خداوند است‪ .‬نبايد حيف و ميل شود و گرنه خدا «نو داو آو داو»‬ ‫مي‌کن��د‪ .‬منظورش اين بود که خداوند برکت‌اش را از ما دريغ مي‌کند و هرچه‬ ‫براي بدست آوردن رزق و روزي تالش کنيم به نتيجه‌اي نمي‌رسيم‪.‬‬ ‫نگاهي به س��فره‌ي صبحانه مي‌اندازم‪ .‬هنوز نان دست نخورده باقي مانده است‪.‬‬ ‫برکت س��فره را برمي‌دارم و به ياد حرف مادرزرگ مي‌افتم‪ .‬حاال اگر دچار قهر‬ ‫خداي سبحان شديم چه کسي مقصر است؟‬ ‫کشاورز که محصول نامرغوب تهيه مي‌کند؟ يا نانوايي که نان سوخته يا خمير‬ ‫تحويل مردم مي‌دهد؟ ش��ايد هم خود مردم که نان را بيش��تر از حد نياز خود‬ ‫خريداري مي‌کنند و باقيمانده را دور مي‌ريزند‪.‬‬ ‫سفره‌ي صبحانه را جمع مي‌کنم‪ .‬مقداري آرد خمير مي‌کنم تا براي صبحانه‌ي‬ ‫امروز‪ ،‬لي تک خوشمزه‌اي آماده کنم‪ .‬آردی که به سختی گیر می‌آید‪ .‬چرا ماه‌ها‬ ‫است که سهمیه آردی به گراش اختصاص داده نشده تا زنان گراشی بوی خوش‬ ‫نان را فراموش نکنند‪.‬‬

‫ورزشي در محل س��الن سينما شهر قصه گراش با‬ ‫شور و حال خاصي برگزار گرديد‪.‬‬ ‫مراس��م با تالوت قرآن و س��رود ملي آغاز ش��د و‬ ‫بالفاصله ب��ا پخش کلیپی مربوط ب��ه علي موغلي‬ ‫داور ملي ش��هرمان از اين قهرمان ملي تقدير ويژه‬ ‫به عمل آم��د‪ .‬پس از آن رحم��ت مهيايي يكي از‬ ‫اعضاي هيئت مديره با س��خنان خود عملكرد تيم‬ ‫پي��روزي و نح��وه‌ي حضور اين تي��م در ليگ برتر‬ ‫فارس و نيز كس��ب مقام‌ها را ب��ه اطالع حاضرين‬ ‫رساند و از بازيكنان و مربیان قديمي تقدير شدد‪.‬‬ ‫س��خنراني مهروري‪ ،‬بخش��دار گ��راش‪ ،‬و اكبري‪،‬‬ ‫رئي��س تربيت بدني‪ ،‬به هم��راه تجليل از بازيكنان‬ ‫افتخارآفرين پيروزي كه ‪ 3‬س��ال حضور مقتدرانه‬ ‫در ليگ را تجربه ك��رده بودند‪ ،‬از ديگر برنامه‌هاي‬ ‫اين جشن به شمار مي‌رفت‪ .‬ضمناً از قاسم فرسوده‬ ‫مدير تيم فوتبال پيروزي هم تقدير ويژه‌اي از سوي‬ ‫بازيكنان به عمل آمد‪ .‬در پايان‪ ،‬حاضرين در مراسم‬ ‫در ضيافت شامي كه در س��الن تدارك ديده شده‬ ‫بود شركت نمودند‪.‬تيم پيروزي هالل احمر گراش‬ ‫در س��ه سال حضور در ليگ برتر استان طرح آسيا‬ ‫ويژن دو مقام نايب قهرماني و يك مقام س��ومي را‬ ‫كس��ب نموده است و موفق شده است دو بار جواز‬ ‫حضور در مسابقات حذفي كشور را به دست آورد‪.‬‬ ‫‪ ‬بازتاب‬ ‫‪ -2‬تعميم يك نظرس��نجي در ي��ك جامعه آماري‬ ‫محدود ب��ه كل جامعه‪ ،‬توهين به افراد يك جامعه‬ ‫مي‌باش��د‪ .‬چ��را ك��ه ام��روز فقط داش��تن مدرك‬ ‫دانش��گاهي مالك دانايي نيست و در عصر كنوني‬ ‫تمام افراد جامعه از خودآموزي و خودآگاهي الزم‪،‬‬ ‫برخوردارند‪.‬‬ ‫‪ -3‬به دوستان عزيز توصيه مي‌كنم اگر مي‌خواهيد‬ ‫جايگاهي در بين مردم گراش داشته باشيد‪ ،‬دست‬ ‫از س��ر گروه و حزب خاص برداريد و در راه منافع‬ ‫ملت و ش��هر گراش حركت كنيد‪ .‬چ��را كه ايجاد‬ ‫اخت�لاف در بي��ن مردم و در مطال��ب پوچ و واهي‬ ‫گناهي نابخشودني است‪.‬‬ ‫‪ -4‬چ��ه خوب اس��ت قب��ل از هر گون��ه تحقيق و‬ ‫نظرس��نجي‪ ،‬اخ�لاق و روش تحقيق ني��ز رعايت‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ -5‬در شرايط حس��اس كنوني حفظ منافع ملي و‬ ‫منطقه‌اي‪ ،‬بر تمام ش��هروندان الزم اس��ت در اين‬ ‫مس��ير حركت كرده و از يك نش��ريه محلي بسيار‬ ‫بعيد اس��ت كه در خدمت يك گروه خاص و اندك‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪ -6‬مهم‌ترين وظيفه‌ يك شهروند و نخبگان جامعه‬ ‫اين اس��ت كه بياييم با كمك همديگر و با استفاده‬ ‫از تمام پتانس��يل شهر در جهت آباداني و پيشرفت‬ ‫آن حركت كنيم و محدود كردن دانش��گاهيان آن‬ ‫ه��م با رنگ س��بز به عده خاص‪ ،‬توهي��ن به ديگر‬ ‫متخصصين دانشگاهي مي‌باشد‪.‬‬ ‫‪ -7‬در پايان تمام دوس��تان را به همكاري‪ ،‬عطوفت‬ ‫دل‌ها‪ ،‬تالش در جهت آباداني ش��هر‪ ،‬اس��تفاده از‬ ‫پتانسيل نيروها‪ ،‬اس��تفاده از خرد جمعي‪ ،‬حركت‬ ‫بر پايه اصول ارزش‌هاي ديني و انقالبي و گفتمان‬ ‫جمعي دعوت مي‌كنم‪.‬‬ ‫يعقوب دلخوش ‪ /‬كارش�ناس علوم كتابداري‬ ‫و اطالع‌رساني‬

‫تیتر باید کوتاه باشد‬

‫صحبت نو‪ :‬این نظرس��نجی را کانون دانشجویان‬ ‫و فارغ التحصیالن گراش موسوم به کاداگ انجام‬ ‫داده اس��ت و گفته می‌ش��ود با بخشداری گراش‬ ‫نیز هماهنگی ش��ده اس��ت‪ .‬ما فقط آن را منتشر‬ ‫کرده‌ایم ‪ .‬از حساس��یت ش��ما نس��بت به مسایل‬ ‫گ��راش ممنونیم و خود را در امر خدمت‌رس��انی‬ ‫با ش��ما ش��ریک می‌دانیم و می‌دانیم که حلقه‌ی‬ ‫مفقوده‌ی گراش��ی‌ها همان��ا همدلی و مهرورزی‬ ‫است‪ .‬توصیه شما را با جان ودل پذیراییم‪.‬‬ ‫صحبت نو ابزار اطالع رس��انی برای همه‌ی مردم‬ ‫اس��ت و ما به یاد نداریم که مطلبی عرضه ش��ده‬ ‫باش��د و آن را چاپ نکرده باشیم‪ .‬به این جناح و‬ ‫آن حزب هم نه تعل��ق داریم و نه در دامن آن‌ها‬ ‫افتاده‌ایم‪ .‬کار ما اطالع رس��انی است‪ .‬کاداگ هم‬ ‫اعض��ای فعال و محترمی دارد که با س��لیقه‌های‬ ‫متفاوت برای گ��راش کار می‌کنند‪ .‬هم کاداگ و‬ ‫هم شما به عنوان شهروند گراشی برای ما احترام‬ ‫داری��د‪ .‬ما خ��ود را در کن��ار مردم م��ی دانیم با‬ ‫همه‌ی سلیقه‌ها‪ .‬نظرسنجی‌ها هم توهین نیست‪.‬‬ ‫در همه‌ی جوامع وجود دارد و گاه مسیر سخنان‬ ‫و رفت��ار مس��ئوالن را تغیی��ر می‌ده��د‪ .‬بنابراین‬ ‫نظرسنجی‌ها را نباید توهین تلقی کرد‪.‬‬ ‫ممکن اس��ت برخی از دانش��گاهیان هم به قرمز‬ ‫رای داده باش��ند و برعک��س برخی از زنان نیز به‬ ‫س��بز رای بدهند‪ .‬مهم این اس��ت که هرکس در‬ ‫رای دادن آزاد است همان گونه که رهبر فرزانه‌ی‬ ‫انقالب فرمودند‪.‬‬ ‫انتخ��اب تیتر بای��د کوتاه باش��د و دقیقا از متن‬ ‫نظرسنجی انتخاب شده اس��ت‪ .‬ما می توانستیم‬ ‫بنویس��یم بعض��ی از زنان ب��ه قرم��ز و برخی از‬ ‫دانشگاهیان به س��بز رای می دهند‪ ،‬اما از اصول‬ ‫حرفه‌ای تیت��ر زنی فاصله دارد‪ .‬بنابراین از هر دو‬ ‫طرف کلمه‌ی برخی را ح��ذف کرده ایم‪ .‬یک بار‬ ‫دیگر نظر سنجی را بخوانید‪ .‬در آن آمده است که‬ ‫احمدی‌نژاد در گراش آرای بیشتری دارد‪ .‬در این‬ ‫زمینه بهتر است در فضایی دوستانه با برادرانتان‬ ‫در کاداگ مباحثه کنید‪.‬‬ ‫س��لیقه های مختلف در سراسر ایران و الرستان‬ ‫و گ��راش نباید به کین��ه و جدایی و نفرت تبدیل‬ ‫ش��ود‪ .‬اختالف را باید امری طبیع��ی تلقی کرد‪.‬‬ ‫مهم این است که در کنار همه ی این اختالف‌ها‬ ‫ب��از هم با هم مهربان باش��یم و انتخابات را بازی‬ ‫مرگ و زندگی تلقی نکنیم‪.‬‬ ‫عشق می ورزم و امید که این فن شریف‬ ‫چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود‬

‫‪‬کارنامه خون‬

‫شهید موسي برزگران‬

‫‪www.yad-e-yaran.com‬‬

‫‪‬‬

‫نام پدر‪ :‬كريم‬ ‫محل تولد‪ :‬گراش‬ ‫تاريخ تولد‪1344 :‬‬ ‫محل شهادت‪ :‬بستان‬ ‫تاريخ شهادت‪1360/9/8 :‬‬

‫فرازی از وصیت‌نامه‬

‫راهي كه من پيموده‌ام راهي اس��ت كه حسين(ع)‬ ‫و اصحاب��ش پيمودند‪ .‬پس به خود افتخار كنيد‪ .‬از‬ ‫شما مي‌خواهيم كه صبر و استقامت داشته باشيد‪.‬‬ ‫سخني با دوستان دارم و اينكه سپاه را رها نسازيد‬ ‫و البته به هيچ گروه يا س��ازماني وارد نشويد مگر‬ ‫حزب‌ا‪ . ...‬پيامم به ملت ايران اين است كه گوش به‬ ‫فرمان رهبر كبير انقالب باشيد از واليت پشتيباني‬ ‫كنيد‪ .‬با افرادي كه در جامعه مي‌خواهند آش��وب‬ ‫بياندازند حزب اللهي رفتار كنند‪.‬‬

‫زندگی‌نامه‬

‫موس��ی برزگران در سال ‪ 1344‬در خانواده‌اي ساده‬ ‫و مذهبي در گراش به دنيا آمد در سن هفت سالگي‬ ‫وارد دبستان شد و به دوره راهنمايي رسيد‪ .‬اين ايام‬ ‫مصادف بود با اوج‌گيري نهضت اس�لامي‪ ،‬به نماز و‬ ‫دعا و مطالعه و شركت در مجالس مذهبي و سياسي‬ ‫و تظاهرات زياد اهميت مي‌داد‪ .‬با تاس��يس سپاه و‬ ‫بسيج با شور و شوق زياد به عضويت بسيج درآمد و‬ ‫اوقات را در محيط نوراني بسيج مي‌گذراند‪ .‬با شروع‬ ‫جن��گ تحميلي در پي فرصتي بود ك��ه خود را به‬ ‫جبهه‌ها برساند‪ .‬در خرداد ‪ 1360‬موفق به رفتن به‬ ‫جبهه گرديد پس از س��ه ماه به گراش بازگشت اما‬ ‫روح بلند او توانايي ماندن نداش��ت و بار ديگر روانه‬ ‫جبهه شد و در عمليات طريق‌القدس شركت كرد و‬ ‫در همان عمليات به ش��هادت رسيد و جسد پاكش‬ ‫بعد از هفت��اد و پنج روز كه در ميدان جنگ افتاده‬ ‫بود پيدا و به گراش منتقل شد‪.‬‬ ‫‪ ‬نامه رسیده‬

‫حقوق مردم گراش‬ ‫را از مرکز بگيرید‬ ‫س��ؤالي امروزه ذه��ن اکثر ش��هروندان را به خود‬ ‫مش��غول ک��رده و در هر محفلي ک��ه حضور پيدا‬ ‫مي‌کن��ي ح��رف از ش��هر و ش��هرداري و حقوق‬ ‫شهروندي اس��ت‪ .‬مهندس قائدي شهردار جديد‬ ‫در ح��ال اجرا کردن قانون و مقرراتي در ش��هر و‬ ‫ش��هرداري اس��ت که تازه به نظر مي رسد‪ .‬سؤال‬ ‫اينجاست آيا تمام اين بخشنامه ها و دستورالعمل‌ها‬ ‫را به تازگي با خود همراه آورده يا اين که در آرشيو‬ ‫ش��هرداري بايگاني بوده و مس��ئولين قبلي به آن‬ ‫دسترسي نداشته‌اند؟‬ ‫توصيه ش��هروندان و خيرين بزرگوار اين اس��ت با‬ ‫توج��ه به اينکه ‪98‬درص��د از ادارات گراش مديون‬ ‫خيرين بزرگوار هس��تند انتظار مي‌رود خدماتي به‬ ‫ش��هروندان ارائه دهند که هم اکنون شهردار فعلي‬ ‫در حال اجرا کردن هس��تند و خواهش شهروندان‬ ‫اين اس��ت که شهردار فعلي را مورد الگو قرار دهيد‬ ‫و ش��جاع باش��يد و قانون واقعي جمهوري اسالمي‬ ‫را در بخش گراش به اجرا گذاريد و نيز مس��ئولين‬ ‫ش��هر براي توسعه و آباداني آن از بودجه و خدمات‬ ‫دولتي استفاده کنند‪ .‬نه اين که پشت ميز بنشينند‬ ‫و منتظر باشند دولت براي آنها پول بفرستد‪ .‬مديران‬ ‫شهر بايد آس��تين همت باال زنند و حقوق به حق‬ ‫مردم گراش را از مرکز بگيرند‪.‬‬ ‫البته م��ردم صادق و صبور گراش انتظار زيادي از‬ ‫مسئولين شهر ندارند که قانون مثل پايتخت و يا‬ ‫مرکز اس��تان اجرا ش��ود‪ ،‬در حد مرکز شهرستان‬ ‫ه��م قانع هس��تند‪ .‬زيرا قانونگ��ذار‪ ،‬زمان تصويب‬ ‫قانون همه را به يک چش��م و يکس��ان نگاه کرده‪.‬‬ ‫فقير و غني‪ ،‬مسلمان و غير مسلمان‪ .‬آيا اگر شهر‬ ‫م��ا قانونمند بود يا اين که م��ردم از قانون جاري‬ ‫کشورش��ان اطالع داشتند همچون باليي سرشان‬ ‫مي آمد؟‬ ‫در پايان خطاب به شهروندان عزيز عنوان مي‌دارم‬ ‫که اگر بعد از دو سال شاهد آباداني و سر و سامان‬ ‫گرفتن ش��هرتان هستيد نشانه فهم و درک باالي‬ ‫ش��ما عزيزان مي‌باش��د که با انتخ��اب خادماني‬ ‫دلس��وز و جس��ور در شوراي اس�لامي شهر آن را‬ ‫نمودار ساختيد‪ .‬اهل مطالعه باشيد‪ .‬اخبار‪ ،‬روزنامه‬ ‫و مجله بخوانید‪ .‬تا خداي ناکرده دوباره س��ونامي‬ ‫ديگري به س��راغ ش��هرمان نيايد چ��را که امروزه‬ ‫هرکس از دنياي اطالعات عقب باشد بايد منتظر‬ ‫انواع و اقسام کالهبرداري‌ها هم باشد‪.‬‬ ‫با تشکر‪-‬محمد حسين زاده‬


‫صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول‪ :‬عبدالحمید غریب‌نواز •سردبیر‪ :‬محمد صادق رحمانیان ‪ • 09121486961‬مدیر تحریریه‪ :‬محمد خواجه‌پور ‪ •09171834648‬مدیر اجرایی‪ :‬محمدعلی شامحمدی ‪09171815277‬‬ ‫‪ • http://sohbatenow.blagfa.com‬مدیر دفتر‪ :‬مسعود غفوری ‪ •09177823953‬چاپ‪ :‬زیتون • دفتر گراش‪:‬خیابان امام‪ .‬روبه‌روی بانک صادرات‪ .‬ساختمان جابری‪ .‬طبقه اول ‪gerash@gmail.com • 2229970‬‬

‫‪ ‬دنیای مجازی‬

‫‪mamimanim.wordpress.com‬‬

‫ما می‌مانیم‬

‫« مامی‌مانیم؛ می‌شود‪ ،‬می‌توانیم» با عنوان «وبالگ‬ ‫حمایت مردمی ش��هر گراش از دکتر احمدی‌نژاد»‬ ‫فعالی��ت خ��ود را از س��وم خ��رداد ‪ 1388‬و تقریباً‬ ‫همزمان با راه‌اندازی س��تاد محمود احمدی‌نژاد در‬ ‫گراش آغاز کرد‪ .‬در ‪ 16‬نوش��ته این وبالگ تاکنون‬ ‫بیشتر خبرهای مربوط به حمایت‌های انجام شده از‬ ‫دکتر احمدی‌نژاد در شهر گراش منتشر شده است‪.‬‬ ‫ه��ر چند پیش از این نیز چن��د وبالگ که پس از‬ ‫بحران اقتصادی فعال شده بودند به پوشش اخبار‬ ‫انتخاب��ات و حمایت از نامزد اصل��ی اصول‌گرایان‬ ‫پرداخته بودند اما «ما می‌مانیم» به ش��کل رسمی‬ ‫ب��ه عنوان وب�لاگ حامیان احمدی‌ن��ژاد کار خود‬ ‫را آغ��از کرد‪« .‬جمع��ی از جوانان‪ ،‬دانش��جویان و‬ ‫دانش‌آموختگان حامی دکتر محمود احمدی نژاد»‬ ‫اولی��ن بیانیه‌ای بود که ب��ا آن فعالیت وبالگ آغاز‬ ‫شد‪ .‬پس از آن بیانیه‌های حمایت ‪ 15‬نفر مهندسان‬ ‫گراش‪ ،‬کاداگ و س��رانجام حمایت حمایت حجج‬ ‫اسالم س��ید عباس و سید جواد معصومی از دکتر‬ ‫احمدی نژاد بر روی این وبالگ قرار گرفت‪.‬‬ ‫«م��ا می‌مانیم» در طی مدت یک ماه فعالیت خود‬ ‫توانس��ته اس��ت منعکس کننده نظرات طیفی از‬ ‫فعالین در فضای مجازی باش��د‪ .‬هر چند مشخص‬ ‫بودن نویسندگان آن می‌تواند در شفاف شدن این‬ ‫فضا و ایجاد تعادل در نوش��ته‌ها موثر باش��د با این‬ ‫وج��ود نیز حض��ور «حامیان دکت��ر احمدی‌نژاد»‬ ‫در فض��ای مج��ازی اقدامی به موقع ب��ود‪ .‬این بار‬ ‫وبالگ‌نویسان حامی رییس‌جمهور ترجیح داده‌اند‬ ‫ب��ه جای اس��تفاده از س��رویس وطن��ی بالگفا‪ ،‬از‬ ‫سرویس جهانی وردپرس استفاده کنند‪.‬‬ ‫اگر نویس��ندگان «م��ا می‌مانی��م» بتوانند همانند‬ ‫روزهای تبلیغ��ات انتخاباتی همچن��ان در فضای‬ ‫مجازی حضور داشته باشند و کار خبری و تحلیلی‬ ‫آن‌ها را دل‌زده نکند‪ ،‬می‌شود امیدوار بود گفتگویی‬ ‫مناس��ب بین طیف‌ه��ا و دیدگاه‌ه��ای مختلف در‬ ‫فضای مجازی برقرار شود‪.‬‬ ‫با هم بخش پایانی از بیانیه حمایت حجج اس�لام‬ ‫معصومی را که در وبالگ ما می‌مانیم منتشر شده‬ ‫است می‌خوانیم‪:‬‬ ‫«نه تنها به نظر بنده ‪ ،‬بلکه به نظر هر انسان مسلمان‬ ‫و آگاه و ه��ر آن ک��س که به نظام��ی روش‌مند بر‬ ‫اس��اس تعالی��م وحیانی و اوصیای��ی اعتقاد دارد‪،‬‬ ‫در می‌یابد که سیاس��ت چه از نظر فردی و چه از‬ ‫نظر سیاس��ت جمعی اگر در چارچوب دین مبین‬ ‫اس�لام و الگوگیری از پیامب��ر صلی اهلل علیه و آله‬ ‫و جانشینان بر حقش به عنوان اسوه های همیشه‬ ‫جاوید‪ ،‬اعمال ش��ود‪ ،‬از آفات و بلیات بدور است و‬ ‫همه شاهدیم که دکتر محمود احمدی نژاد فردی‬ ‫است با ایمان که در این چار چوب حرکت می‌کند‪.‬‬ ‫به نظر حقی��ر رای به آقای محم��ود احمدی نژاد‬ ‫برای حفظ نظام و رعایت حقوق ملت از ضروریات‬ ‫و واجبات است ‪».‬‬

‫زندگی ‪‬‬

‫‪ ‬پلک‬

‫محدثه بصيري‬

‫شکارچی سه ساله‬

‫وقتی س��ر ظهر از دفتر به من زنگ زدند که یه پس��ربچه‬ ‫عالقه شدیدی به تفنگ دارد از خودم پرسیدم مث ً‬ ‫ال این پسر‬ ‫بچ��ه چه کارهایی می‌تواند بکند؟! حاال مثل بقیه بچه ها به‬ ‫تفنگ عالقه دارد‪.‬‬ ‫هنگامی که وارد خانه شدم از همان ورود شیطنت او شروع‬ ‫شد و با انگشتش ادای تفنگ در می‌آورد و مثال می‌خواست‬ ‫من را بکشد!‬ ‫محمد مهدی محمدیان بیش از س��ه سال سن ندارد‪ ،‬وقتی‬ ‫که یک س��اله ب��ود با خانواده و عموهای��ش به کوه و صحرا‬ ‫می‌رود و عموهای این بچه با تفنگ‌ش��ان به شکار مشغول‬ ‫می‌ش��وند‪ .‬محمد مه��دی هم از نحوه کار تفنگ وش��لیک‬ ‫کردن آن خوشش می‌آید و به طرز عجیبی به آن عالقه‌مند‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫همه‌ی فکر و ذهنش شده است تفنگ‪ .‬روی دیوار و کاغذها‬ ‫نقاشی اوست‪ .‬او باید حتما هر شب قصه تفنگ را بشنود و‬ ‫انگار اگر روزی دو یا سه تفنگ را خراب نکند‪ ،‬نمی‌شود‪ .‬از او‬ ‫می‌پرسم تفنگت را چقدر دوست داری؟ دو تا از انگشتانش‬ ‫را نشانم داد و گفت دوتا‪.‬‬ ‫همه کار و عالقه او با پشتیبانی پدر و مادرش انجام می‌شود‬ ‫تا خداي ناكرده آس��يبي به او نرسد‪ .‬پدرش می‌گوید بنا به‬ ‫گفته پیامبر اکرم‪( :‬به فرزندان خود ش��نا‪ ،‬اس��ب سواری و‬ ‫تیراندازی یاد بدهید) س��خت گیری زی��ادی در این زمینه‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫ش را آورد و اشاره می‌کرد به قسمت‌هايي از‬ ‫یکی از تفنگ‌های ‌‬ ‫تفنگ و اسم آن‌ها را می‌گفت‪ .‬اجزای تفنگ از ماشه‪ ،‬قنداق‪،‬‬ ‫دوربی��ن‪َ ،‬گلَن َگ َدن‪ ،‬نظر یا نش��انه و‪ ...‬بود و مراحل گرفتن‬ ‫تفنگ و چگونگی شلیک آن هم برایم انجام می‌داد‪.‬‬

‫همه دردها از‬ ‫معده است‬

‫در ي��ك كوچه تقريباً باريك يك مغازه‌ي كوچك‬ ‫ب��وی ن��اب طبیعت را می‌ش��ود ش��نید‪ .‬صاحب‬ ‫مغازه هفتاد س��اله گاه در کنج مغازه و گاهی در‬ ‫آفتاب گرم تابس��تانی نشسته است‪ .‬فكر مي‌كنيد‬ ‫پيرمردي است كه براي رفع بيكاري‪ ،‬مغازه‌اي را‪،‬‬ ‫به راه انداخته‪،‬كام ً‬ ‫ال اشتباه فكر مي‌كنيد‪.‬‬ ‫فتح اهلل كارگر سي سال در اين عطاري مشغول به‬ ‫كار است‪ .‬او موقعي به كار عطاري مشغول شد كه‬ ‫فهميد دانس��تن فوائد و مضرات داروهاي گياهي‬ ‫براي خود او و مردم مفيد اس��ت‪ .‬براي رفع اوقات‬ ‫بيكاري‌اش مشغول خواندن انواع كتاب‌هاي طب‬ ‫س��نتی مي‌ش��ود و خواندن اين كتاب‌ها براي او‬ ‫لذت‌بخش و براي كارش نيز مفيد است‪.‬‬ ‫خ��ودش می‌گوید با س��ابقه كاري ك��ه دارد به او‬ ‫مجوز هم داده‌اند‪ .‬براي تهيه اين گونه داروها خود‬ ‫به شيراز مي‌رود‪ .‬به عنوان کسی که سال‌ها برای‬ ‫دیگ��ران دوا تجویز کرده می‌گوید‪ :‬به نظر من اگر‬ ‫معده انس��ان سالم باش��د و هر ماده غذايي را در‬ ‫خود جاي ندهد انسان سرحال و شاداب است‪.‬‬

‫‪‬‬

‫[عکس‪ :‬عبدالرضا حیدری]‬

‫‪ ‬عیش‬ ‫دوشيزه افشار فرزند علي اصغر و آقاي يونس صداقت‬ ‫دوشيزه انديشه فرزند حاج حسين و آقاي محمدعلي پوسانه‬ ‫دوشيزه استادي فرزند غالمرضا و آقاي مهدي رضايي‬ ‫دوشيزه بلبل فرزند محمود و آقاي قدرت اله عالي پور‬ ‫دوشيزه حيدري فرزند حسين و آقاي رضا درخشان‬ ‫دوشيزه خورشيدي فرزند احمد و آقاي علي واحدي‬

‫محدثه بصيري‬ ‫فاطمه جمالي‬

‫‪ ‬صحبت اهل نظر‬

‫دوشيزه دانشمند فرزند باقر و آقاي مرتضي تاج بخش‬ ‫دوشيزه دالور فرزند باقر و آقاي ابراهيم صادقي‬ ‫دوشيزه صادقي فرزند حاج عوض و آقاي مصطفي تاج بخش‬ ‫دوشيزه فتحي فرزند نعمت و آقاي محمود اميدي‬ ‫دوشيزه فيروزي فرزند محمود و آقاي نواز جعفري‬ ‫دوشیزه مقتدري فرزند محمد علي و آقاي محمد واحدي‬

‫خان��واده‌اش ب��راي ع�لاج بيماري‌ش��ان از دكتر‬ ‫و داروه��اي ش��يميايي اس��تفاده مي‌كنند‪ .‬ولی‬ ‫خودش بیش��تر به این داروه��ای طبیعی اعتقاد‬ ‫دارد‪ .‬خاط��ره‌اي كه براي او ب��ه يادماندني بود را‬ ‫تعري��ف كرد‪ :‬يک طلبه‌ي غیر بومي به او مراجعه‬ ‫ک��رده و مي‌گويد كه س��ردردهاي عجيبي دارد و‬ ‫ديگ��ر حوصل��ه كار كردن را ن��دارد و از اين جور‬ ‫بي‌حوصلگي‌ه��ا‪ .‬او هم يک داروي كه پاك كننده‬ ‫معده بوده رو به او مي‌دهد و بعد از چند روز طلبه‬ ‫برمي‌گردد و با حالي بهتر تشكر مي‌كند‪.‬‬ ‫حاج فتح‌اهلل براي سرما خوردگي جوشانده خنك‪،‬‬ ‫خوردن پي��از و بخور اوكاليپت��وس و براي درد و‬ ‫س��وزش معده ك��ه به عقيده او سرچش��مه همه‬ ‫بيماري‌هاست‪ ،‬عرق چهل گياه و يک داروي ديگر‬ ‫ك��ه خودش مخلوط كرده به نام داروي مخلوطي‬ ‫را توصيه مي‌كند‪.‬‬

‫آخر‬

‫شماره سی و هشت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه اول تیرماه ‪88‬‬

‫‪ ‬صحبت ما‬ ‫‪gerash@gmail.com‬‬

‫ در اکثر نش��ریات محلی کش��ور به دلیل این‬ ‫که کار در این نش��ریات‪ ،‬کاری بر اس��اس عالقه‬ ‫و داوطلبانه اس��ت ش��اهد تغیی��رات فراوانی در‬ ‫نویسندگان و تحریریه نشریه هستیم‪ .‬خوشحالیم‬ ‫که نش��ریه صحبت‌نو وی��ژه گ��راش همچنان از‬ ‫همکاری کس��انی ک��ه راه را با آن‌ه��ا آغاز کرده‪،‬‬ ‫بهره‌مند اس��ت‪ .‬گاهی دوستان تحریریه به دلیل‬ ‫مشغله‌های کار و زندگی کمتر فرصت نوشتن پیدا‬ ‫می‌کنند اما کم و بیش همیش��ه از همکاری آنان‬ ‫س��ود برده‌ایم‪ .‬در طی این م��دت صحبت‌نو ویژه‬ ‫گراش نه تنها هس��ته اولیه خ��ود را حفظ کرده‬ ‫اس��ت بلکه موفق به جذب و کشف استعدادها و‬ ‫عالقه‌مندان به روزنامه‌نگاری شده است‪ .‬همین با‬ ‫هم بودن تحریریه صحبت‌نو در طی این سه سال‬ ‫مهمترین دلیل تدوام کار آن به طور منظم بود‪.‬‬ ‫ در ش��ماره‌های اخیر به دلی��ل فضای ملتهب‬ ‫سیاسی‪ ،‬صحبت نو بیش از گذشته مورد تیزبینی‬ ‫قرار گرفته اس��ت‪ .‬همواره گفته‌ایم که خوشحال‬ ‫می‌ش��ویم که انتقادها را نوش��ته و به ما منعکس‬ ‫کنید ت��ا بتوانیم در اصالح خود بکوش��یم‪ .‬رفتار‬ ‫اسالمی و اخالقی مناسب نیز این است که به جای‬ ‫نقد ش��فاهی‪ ،‬بنویسید تا بدانیم که خوانندگان از‬ ‫م��ا چه می‌خواهند‪ .‬تاکنون نیز نش��ان داده‌ایم از‬ ‫منعکس کردن انتقادات مطرح ش��ده خوش��حال‬ ‫می‌شویم و ابایی نداریم‪ .‬حتی اگر انتقادات فرصت‬ ‫انتش��ار در نشریه را نیافته است آن‌ها را از طریق‬ ‫وبالگ صحبت‌نو منتشر کرده‌ایم‪ .‬آیینه ما باشید‪.‬‬ ‫ صحبت نو خود را زمینه و بستری برای مطرح‬ ‫ش��دن نظرگاه‌ه��ای مختلف می‌دان��د‪ .‬صفحات‬ ‫صحبت نو همانند میز پینگ‌پنگی اس��ت که رقبا‬ ‫در دو سوی آن به گفتگو و تبادل نظر می‌پردازند‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر ما توپ فوتبال نیستیم بلکه زمین‬ ‫فوتبالی برای جامعه هستیم‪.‬‬ ‫ صحب��ت ن��و در فضای وب به دو ش��کل فعال‬ ‫است‪ .‬وبالگ صحبت نو به نشانی ‪sohbatenow.‬‬ ‫‪ blogfa.com‬محلی اس��ت که به ش��کل روزانه‬ ‫خبرهای��ی از گ��راش و الرس��تان در آن منتش��ر‬ ‫می‌شود‪ ،‬یا برخی از اخبار و مقاالتی پیش از انتشار‬ ‫در وبالگ قرار می‌گیرد تا نظرات خوانندگان درباره‬ ‫آن دریافت ش��ود‪ .‬نظرات مطرح ش��ده در وبالگ‬ ‫در واقع ب��ه ما کمک می‌کند که رفتار خوانندگان‬ ‫را پیش‌بین��ی کنیم‪ .‬در کنار ای��ن وبالگ‪ ،‬وب‌گاه‬ ‫‪ www.sohbatenow.com‬نی��ز قرار دارد‪ .‬در‬ ‫سایت صحبت‌نو شما می‌توانید به آرشیو صحبت‌نو‬ ‫دسترس��ی داش��ته باش��ید و خبرهای اختصاصی‬ ‫صحبت‌نو در سایت قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫ خوشحال می‌شویم نظرات خود را درباره ادامه‬ ‫یا توقف ستون‌های ثابت نشریه همانند مطبوعات‬ ‫الرس��تان‪ ،‬قصه ب��اگ‪ ،‬مطبخ‪ ،‬من��وی فرهنگی‪،‬‬ ‫سفرنامه‌ها و خاطرات به ما منتقل کنید‪.‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.