www.sohbatenow.com
صحبتنو ویژه گراش .سال چهارم .شماره سی و نه (ضمیمه صحبتنو فارس) -نیمه دوم تیرماه -1388رجب -1430جوالی 8 -2009صفحه+ خبر اول
هنوز بوی گاز نمیآید؛ شاید شهریور
فاطمه حاجیزاده
پس از پانزده سال و در حادثهای نادر
صحبتنو ،مریم را به برادر گمشدهاش ابراهیم رساند فيلمهای هندي را ديدهايد؟ از آن دس��ته فيلمهايي كه خواهران و برادران پس از چندين س��ال جدايي در نهايت در صحنهاي ش��اد و همراه با اش��ك شوق همديگر را مالق��ات ميكنن��د .ميخواهم برايتان از يك��ي از همين فيلم هاي بالي��وودی اما واقعی و بازیگران گراشی بگویم. پدر :ماندني ،دختر :مريم ،پسر :ابراهيم ماندن��ي ،پدري كه در طول زندگي س��ه ب��ار ازدواج ك��رد .حاص��ل ازدواج اول او پس��ري به ن��ام ابراهيم بود .از همس��ر دوم صاحب فرزند نش��د .در نهايت از همسر س��ومش صاحب دختري به نام مريم شد اما متاسفانه عمرش به دنيا نماند كه بتواند بزرگ شدن مريم ،دختر ته تغاري خود را ببيند و مريم نيز سايه پر مهر پدر را بر س��ر خود احس��اس كند .مريم يك س��اله بود كه پدر دار فان��ي را وداع گفت .پس از آن، احساس لطيف مادري ،دختر خود مادر طبق دستور ِ را به ج��اي مهريهاش نزد خود نگه م��يدارد ،ارث و مي��راث را ميگيرد و به داراب که ش��هر مادرش بود نقل مكان ميكن��د و در آن جا پس از مدتی مجددا ً ازدواج ميكند. بعد از ازدواج ،مادر هیچ وقت دربارهی پدر و ابراهیم با مریم صحبت نمیکند و تنها اثری که از پدر مریم به جا میماند یک فامیل پدریست و اسم او در شناسنامه (در تمام صحنهها مل��ودي غمگين) .حاال از آن واقعه پانزده سال ميگذرد و مريم شانزده ساله است. از گذر روزگار روزي مريم براي ديدن آشنايان خود به الر سفر ميكند ،غافل از اين كه اين سفر سرنوشت او را دگرگون ميكند .به ط��ور اتفاقي روزنامهاي را مطالعه مي كند و در قس��مت ورزش��ي آن در مورد خبر یکی از رش��تههای ورزش��ی بانوان گراش ،اسم شخصي هم فاميلي خودش را ميبيند. 2
2صفحه آگهینامه
سرخط
مس�عود غفوری :خرابی خیابان روبهروی بیمارستان و پارک الله حکایت از آخرین مراحل تکمیل ش��بکه گاز گراش دارد .ش��بکهای که تا به حال چندین بار اتماماش عقب افتاده و وعدههای مسئوالن را زیر سوال برده است. آس��ان نیست که ببینی ش��هرهای همجوار به پایان کار نزدیک شدهاند و علمکها را نصب کردهاند ،و گراش این همه عقب مانده است .چند روز پیش با یکی از بچههای امداد شرکت گاز گراش همصحبت شدم و از او پرسیدم قضیه از چه قرار است؟ و چرا اینقدر کارشان عقب افتاده است؟ میگفت خودشان هم از این وضعیت خیلی شاکی هستند« :ما پنج نفریم که سه نفرمان در اوز و دو نفر در الر مشغول کاریم .به ما گفتند تا وقتی شرکت گاز گراش افتتاح شود ،چند ماهی بروید کارآموزی .اآلن خیلی وقت
گذشته است و ما هنوز مجبوریم برویم الر و اوز .من اآلن باید توی سرما و گرما ،شب و روز ،و با این همه خطرات جاده ،مس��یر اوز را با موتور خودم بروم و بیایم .اگر توی مسیر اتفاقی برایم پیش بیاید ،چه کسی مسئولیتاش را قبول میکند؟» پرس��یدم کی این وضعیت تمام میش��ود؟ مگر تا پایان پروژه چقدر مانده اس��ت؟ گفت خ��ودش هم نمیداند. «هنوز حلقهی اصلی تمام نش��ده است .به ما میگویند ک��ه تا یکی دو ماه دیگر تمام اس��ت و به گراش منتقل میش��وید ،ولی من میدانم این وعده عملی نمیشود. هنوز ساختمان شرکت هم خریداری نشده است! چند تا دستگاه تی.بی.اس خریداری شده که نصب همینها حداقل دو ماه طول میکشد .تا مناقصه کنند و پیمانکار
علی ساالری با اتوبوس مرگ سفر کرد 2
بگیرند هم کلی وقت میبرد .تا برسیم به اینکه علمکها نصب شوند و انشعابها را بدهند ».وضعیت جالبی بود: از اول ق��رار بود من دلیل ای��ن تاخیرها را از او بخواهم، ولی حاال او داش��ت از من همین س��وال را میپرس��ید! میگفت« :خس��ته ش��دهایم .نمیدانیم به چه کسی رو کنیم .حتی رئیسمان هم مش��خص نیست .شما بروید بپرسید که کی ما را به گراش منتقل میکنند». اولین مرجع پرس��ش ما قاعدتاً بخش��داری است .حسین مهروری ه��م از این وضعیت راضی نیس��ت! او میگوید: «اس��تقرار اداره گاز دیرتر از الر و اوز انجام شده است .این در حالی است که در ابتدای شروع به کار و زمانی که بنده شهردار بودم ،سرعت کار تقریباً مساوی با الر و خیلی جلوتر از اوز ب��ود .ولی بعداً ،عدم انجام لولهکش��ی به علت اعتقاد
سه روز میهمان خدا
بعضیها به گران بودن مصالح ،همهی کارها را عقب انداخت و حتی تعطیل کرد .تا دوباره همه را دور هم جمع کردیم و کار را ش��روع کردیم ،کلی زمان از دست رفت ».یکی از مواردی که آقای بخشدار با حسرت از آن یاد میکند ،نصب دستگاههای سی.ان.جی در ورودی شهر از طرف اوز است. این دستگاهها قرار بود خیلی وقت پیش نصب شوند ،ولی فرصتس��وزی شد و از اوز عقب افتادیم .مهروری دربارهی خری��د س��اختمان اداره میگوید« :با وجود گ��ران بودن ساختمان ،این کار در حال پیگیری است .از آقای حسنی، نمایندهی محترم ،هم کمک گرفتهایم .خواست ما بر این است که هر چه سریعتر این اداره مستقر شود .ضمن اینکه نیروهای آن در الر و اوز مشغولاند و خطرات جانی آنها در رفت و آمد را باید جدی گرفت». 2
گفت و گو با حبیباله مهرابی دربارهی اولویتهای آموزشی شهر گراش
3
حکمت عامیانه گراشیها؛
به سرحدیها اعتماد نکنید 6
طرح تابستانهی بسیج مدارس
دانشآموزان کار میکنند و پول میگیرند
به جاي دانشگاه بايد دانشجو بسازيم
صحبتنو :چند وقتي بود که دنبال بهانهای میگش��تیم ت��ا با حبیبال��ه مهرابی ي��ک مصاحبه مفصل داش��ته باش��يم .فكر كردیم اکنون كه مدارس تعطيل شدهاند و تابس��تان شروع شده ،بهترين فرصت اس��ت كه از او به عنوان يك كارش��ناس امور تحصیلی و يك مدیر موفق بخواهیم وضعيت تحصيل��ی دانشآموزان در گراش را و وضعيت مديريت ش��هر را ارزیابی کند .ولی خوشبختانه آقای مهرابی نخواس��ت که به اين دو محور اکتفا کند و قول داد که سلس��له بحثهای مهم��ی را مث ً ال در مورد شورای شهر اول و محدودهی گراش و شهدای ده تن پی بگیریم .حبیب مهرابی در این موارد بس��یار مطلع است و عقیده دارد «باید این مس��ائل را ب��ه مردم گفت ».ما ق��ول مطالب بعدی را از او میگیریم و این مصاحبه را با محوریت آموزش و پرورش انجام میدهیم .این مصاحبه با همکاری مسعود غفوری ،ابوالحسن حسینی ،سید علی مجلسی ،محمود غفوری در دفتر صحبتنو انجام شد. [عکس:مجید افشار]
گزارشی از اعتکاف:
2
مروری بر پوشش زنان و مردان گراشی
شب چون سیاهی چادر تو زیباست 5
هر کجا باشی ،دلت هوای گراش میکند 3
گزارشی از دو خدمتکار خارجی در خانههای گراش
4
دل سامیتا در هیمالیا جامانده است 7
مراکز توزیع صحبتنو :ویدیوکلوپ جامجم ویدیوکلوپ ندا سرای هنر کتابفروشی حافظ کتابفروشی نوردانش کتابفروشی فرهنگسرا کتابفروشی غدیر نوشت افزار مهر
هنوز بوی گاز نمیآید؛ شاید شهریور
امیرینیا رییس ورزش گراش میشود
//
تیم بسکتبال گراش جوان متولد شد
صحبت نو :مسابقات چهار جانبه بسکتبال بانوان با حضور تیمهای الرس��تان ،قشم ،اوز و گراش جوان به میزبانی الر برگزار شد. در این بازیها که از قبل قرعهکشیاش انجام شده بود ،ابتدا تیمهای قش��م و گراش ج��وان با هم به رقابت پرداختند که این تیم قشم بود که با نتیج ه 35بر 29به برتری رس��ید و یک پای فینال شد .در دیدار دوم الرس��تان به مصاف اوز رفت که الریها توانستند 48بر 31اوز را شکست دهند و پای دیگر فینال شوند. دیدار ردهبندی را تیمهای بسکتبال بانوان گراش ج��وان و اوز برگ��زار کردند که تیم با آتیه گراش با حس��اب 38بر 31ب��ر اوز غلبه کرد و به مقام دوم دست یافت .در دیدار نهایی نیز الر با نتیجه 37بر 31از سد قشم گذشت و به مقام اول دست یافت. باشگاه فرهنگی ،ورزشی گراش جوان به تازگی تیم بس��کتبال بانوان را تحت پوش��ش قرار داده است. مربیگری این تیم برعهده خانم نوره نظامی اس��ت. فاطمه رادمرد ،سمیرا حسینی ،نادیه نظامی ،رقیه شیخی ،الهه عظیمی ،طاهره حیدری ،فوزیه کالنی، ن��وره نظام��ی ،آرزو جعفری ،الهام آش��فته ،هدی نظامی ،وجیهه رحیمی ،زهرا شبان و سمیه فرجی چهارده بازیکن گراشجوان در این بازیها بودند. در بس��کتبال آقایان نی��ز دیدار دوس��تانهای بین تیمهای گراش جوان و الر انجام شد که تیم گراش جوان توانست با حساب 35بر 32حریف را شکست دهد. //
دو مین هفته مسابقات فوتبال با درگیری پشت سر گذاشته شد
:gsport.blogfa.comپرسپولیس نوین ،پیروزی و گراش جوان در پایان هفته دوم مسابقات یادواره جعفریان در صدر گروههای سه گانه قرار دارند. ب��ا انجام دو ب��ازی این دوره از مس��ابقات چهرهی تیمهای مدعی این بازیها مشخص شده است .در گروه اول پرس��پولیس نوین بعد از تساوی در برابر تیم نه چندان مدعی پاس ،در بازی دوم ش��روعی طوفانی داش��ت و در چهل دقیقه هفت گل به ثمر رس��اند در پایان بازی پرسپولیس نوین با نتیجه 8 بر 2ایران جوان دیگر تیم تازهپای این مس��ابقات را شکس��ت داد .جوشن دیگر تیم این گروه بعد از باخت سه بر یک در مقابل ایران جوان در بازی دوم پاس را شکست داد تا همچنان امیدهای آنان برای صعود باقی باشد. پی��روزی هاللاحمر نماینده گ��راش در لیگبرتر س��رانجام در این مسابقات حضور یافت .پیروزی با برد یک بر صفر در برابر س��تارهآبی میزبان ،اولین تیمی بود که صعود خ��ود به مرحله بعد را قطعی کرد .در بازیهای هفته اول ستا رهآبی و پیروزی با نتایج مش��ابه دو بر یک تیمهای نبرد و شاهین را شکست داده بودند .نبرد و شاهین در هفته دوم به تساوی دو بر دو رسیدند. در گروه س��وم گراش جوان مدعی اول است .آنها در هفته اول پنج بر صفر انقالب و در هفته دوم دو بر یک اس��تقالل را شکست دادند .اتحاد تیم دیگر این گروه ابتدا دو بر س��فر به استقالل باخت اما در هفته دوم 4بر یک انقالب را شکست داد. این مسابقات در زمین چمن بسیج برگزار میشود. تیم شهدا که قرار بود در این بازیها حضور داشته باشد از مسابقات کنار کشید تا تیم پاس جایگزین آنها شود .شهدا در یک دوره مسابقه چهارجانبه در استادیوم شهدا شرکت کرده و قرار است سفری نیز به مشهد داشته باشد .در شماره آینده به حاشیههای این بازیها میپردازیم .همانند مسابقات چند سال اخیر فوتبال گراش ش��اهد درگیریهایی در زمان برگزاری مسابقات بوده است.
ادام�ه از صفحه نخس�ت :ش��مارهی تلف��ن همراه آقای درخش��ان ،رییس شرکت گاز جهرم ،را از آقای بخشدار میگیرم .درخشان مسئول راهاندازی شرکت گاز در منطقه اس��ت .ب��ا او در یک��ی از خیابانهای شیراز تماس برقرار میشود و به همین دلیل مجبور میشوم سواالتام را خالصه بپرسم .اولین سوال هم این است که کی اداره در گراش مستقر خواهد شد؟ یک طرف بحث او ،خرید س��اختمان اس��ت و طرف دیگر ،اتمام شبکه .میگوید« :دو تا ساختمان در نظر داریم که انشاله یکیاش را خواهیم گرفت ».میپرسم چرا بحث خرید یک ساختمان برای یک اداره دولتی باید اینقدر کشدار شود و پای نماینده هم به میان بیای��د؟ میگوید« :با بخشنام��ه از طرف دولت منع خرید ش��دهایم .از دو سال قبل ،س��الی یک بار این بخشنام��ه صادر میش��ود و ساختوس��از و خرید س��اختمان دولتی ممنوع اعالم میشود .البته گاهی اوقات میش��ود با پیگیریهای ویژه ،این اجازه را به صورت خاص از وزیر گرفت .ما هم با کمک بخشداری و آق��ای نماینده پیگیری میکنیم ک��ه این اجازه را بگیریم ».البته او اعتقاد دارد که طرف دیگر قضیه هم مهم اس��ت« :بحث خرید یک مقدار به بحث تکمیل شبکه هم مرتبط است .تا از شبکه بهرهبرداری نشود که نمیتوان س��اختمان زد .به محض اینکه ش��بکه تمام ش��د ،ما هم مستقر میش��ویم ».میپرسم این اتفاق کی خواهد افتاد؟ میگوید« :به ما قول دادهاند ش��بکه را تا ش��هریورماه تمام میکنند ،یعنی برای هفتهی دولت .اگر مجموعه مهندسین همان طور که قول دادهاند کار را تمام کنند ،ما هم همان ش��هریور مستقر میشویم ».آقای درخشان که مشخصاً عجله دارد اولین کسی است که تاریخ دقیقی برای اتمام کار به ما میدهد :هفتهی دولت امسال .دربارهی نیروها
و گلهی آنها از وضعیتشان میپرسم .خیلی خالصه میگوید« :ما چهار نیرو به صورت کارآموز داریم که در اداره اوز مش��غول هستند .رییس اینجا هم هنوز قطعی نیست .در حال یک سری تغییرات هستیم و تا اس��تقرار اداره آن را هم مشخص میکنیم ».اصرار میکنم که تا اس��تقرار اداره ،چه فکری برای نیروها کردهاید؟ میگوید« :اینها کارآموز موقت هس��تند و مثل همه دیگر کارمندها باید س��ر شیفت خودشان در اداره حاضر باش��ند .دو تا سه ماه است که در اوز هس��تند و یکی دو ماه هم قب� ً لا در جهرم بودهاند». باز هم اصرار میکنم که آنها از وضعیتش��ان راضی نیس��تند و مث ً ال برای رفت و آمدش��ان مشکل دارند. جواب آقای درخش��ان قطعی اس��ت« :اینها کارآموز موقتان��د و م��ا قادر به تهیه تس��هیالت ب��رای آنها نیستیم ».فقط باید امیدوار بود که اتفاقی نیفتد و هر چه زودتر این اداره در گراش مستقر شود. ظاهرا ً همه راهها به دو جا ختم میش��ود :یکی آقای وزیر که مجوز خرید ساختمان اداره را بدهد ،و دیگری هم آقای مهندس قاس��می ،ناظر شرکت گاز گراش، که ش��بکه را تکمیل کند .نفر اول که از دسترس ما خارج است ،ولی نفر دوم را از طریق تلفن همراهاش باز هم در ش��یراز پیدا میکنم .میگویم کلید پروژه در دس��ت شماس��ت ،کی آن را تحوی��ل میدهید؟ مهندس قاسمی جواب میدهد« :شبکه شهر تقریباً تمام اس��ت 99 .درصد کار انجام شده است و چند تا نقط��هی وصلی و ریزهکاری مانده اس��ت که در حال انجام اس��ت ،مث ً ال جلوی س��پاه و یا آخر خیابانهای درمان��گاه و آبیاری .دو پیمانکار در این ش��بکه کار کردهاند که یکی از آنها حدود 32کیلومتر دور قلعه لولهگذاری کرده و تس��ت هم ش��ده است ،و دیگری هم م��ا بودهایم که حدود 97کیلومتر دور ش��هر را
علی ساالری با اتوبوس سفر کرد
لولهگ��ذاری کردهای��م و فق��ط ح��دود صد تا ص��د و پنجاه متر مانده اس��ت که تا هفتهی آینده تمام میش��ود و میرویم س��راغ تست .این شبکه از نوع پلیاتیلن است .سه دستگاه تی.بی.اس هم خریداری ش��ده و نصب آنها هم به موازات تس��ت انج��ام خواهد ش��د ».میپرس��م آیا این موارد که ذکر ش��د ،جوابگ��وی نیاز گراش هست؟ میگوید« :حتماً. برآوردها توس��ط واحد بازاریابی شرکت گاز انجام شده است .تمام ظرفی��ت را پیشبینی کردهاند و لول��هی ده اینچ به گراش دادهاند و دوازده اینچ به الر ».از مهندس وعده پایان لولهکشی گاز در سال [ 1384عکس :حسن خواجهپور] قاس��می ه��م میخواه��م ک��ه باز کار به تاخیر بیفتد .نمیشود پیشبینی کرد». دلی��ل تاخیرش��ان را بازگو کند. جواب��ی که میدهد ،پای یک��ی دو جای دیگر را هم همی��ن .پ��س از تم��ام تاریخهایی که اعالم ش��د و به میان میکش��اند« .علت تاخی��ر چند هفتهای که گذشت و گاز نیامد ،ظاهرا ً شهریور امسال هم تاریخ داش��تیم ،اداره راه بود که مجوز نمیداد .میگفت در مطمئنی برای گازدار شدن گراش نیست .پروژههای حریم جاده بین ش��هری قرار دارید .مشکالت اداری اینچنینی در جاهای مختلفی به مشکل برمیخورند و پیمانکاری دیگری هم وجود داش��تند باالخره ».و و به تاخیر میافتند .قوانین دولتی ،راهروهای ادارات آخرین س��وال :نصب علمکها و دادن انشعابها کی مختلف ،عدم هماهنگیها ،تقس��یم کارهای حساب ش��روع میش��ود؟ دنبال بازگویی تاریخی هستم که نشده ،گرانی زمین و ساختمان ،گرانی مصالح و ابزار، آقای درخش��ان گفته بود ،یعنی هفتهی دولت؛ ولی عوامل انسانی و طبیعی و ابر و باد و مه و خورشید و انگار اق��ای مهندس به این تاریخ خیلی هم مطمئن فلک در کار میش��وند تا جلوی پیشرفت سریع کار کس خاصی هم نباشد. نیس��ت« :بعد از پایان تس��ت و گازدار شدن شبکه ،را بگیرند .ش��اید تقصیر هیچ ِ نص��ب علمکها آغاز میش��ود .آن هم برای خودش ولی مطمئناً مردم ه��م تقصیری ندارند که باید این زم��ان میبرد .بای��د دقیق ارزیابی ک��رد و پیمانکار همه وقت منتظر خالص شدن از دست کپسولهای گرفت و ...و در هر کدام از این مراحل ممکن اس��ت گاز باشند.
ساعتهای آفتابی کوک شد
و پول میگیرند
صحب�ت ن�و :دانشآموزان اوق�ات فراغت خ�ود را با کارهای عمرانی در مدرسه خواهند گذراند. به گ��زارش رواب��ط عمومی آموزش و پ��رورش گراش ب��ا برگزاري ط��رح هجرت 3دانشآموزان دختر و پس��ر اوق��ات فراغت خود را با فعاليته��اي عمراني میگذارند .رنگ آمي��زي در و ديوار مدارس، تزيين كالسها و س��الن ،تعمير و مرمت تجهيزات مدارس ،نقاش��ي ديوار با نوش��تن پيامهاي بهداشتي و تربيتي ،لولهكشي و برقكشي بخشی از فعالیتهایی است که دانشآموزان انجام خواهند داد .اين طرح به همت بس��يج دانش آموزي و اداره آموزش و پرورش برگزار ميشود .دانش آموزان شركتكننده در اين طرح همانند شاغلین از بيمه و حقالزحمه نيز برخوردار خواهند بود.
[عکس :مجید افشار]
چرا پیادهرو کنار کالنتری تخریب شد
علی سپهر :پارک سالمت جنب کالنتری ساخته میشود. مهندس قائدی ش��هردار گراش در پاسخ به این سئوال که چرا پیاده رو جنب کالنتری تخریب گردیده اس��ت؟ گفت :ش��هرداری در پی آن اس��ت که به ورودیهای ش��هر از س��مت اوز و الر سر و سامانی ببخش��د .به همین دلیل ما عالوه بر این که بوستان یاران را به مرور تجهی��ز میکنیم در حال س��اخت دو بلوار در ادامه بلوار رس��الت و بلوار سعادت هستیم .تخریب پیادهرو جنب کالنتری نیز در راستای همین برنامه انجام شده است و ما قصد داریم در این قسمت با یک طراحی زیبا پارک سالمت با وسایل مختلف ورزشی ایجاد کنیم.
پسرها کمی به دانشگاه عالقهمندتر شدند
صحبتن�و :در حال�ی ک�ه آم�ار ش�رکتکنندگان کش�ور در کنک�ور سراس�ری کاهش یافته اس�ت ،امسال داوطلبان ورود به دانش�گاه در گراش 12درصد افزایش یافته است. ب��ه گفتهی محم��د ناص��ری 464نفر در آزم��ون سراس��ری س��ال 1388در بخش گراش ش��رکت کردهاند .بیش��تر داوطلبان در گروهه��ای آموزش��ی تجربی و انس��انی امتحان دادند 60 .درصد داوطلبان امسال را دختران و 40درصد را پس��ران تشکیل میدادند .این در حالی اس��ت که در س��ال گذش��ته 67درصد ش��رکت کنن��دگان را دخت��ران تش��کیل داده بود .رش��د تعداد ش��رکت کنندگان در آزمون امسال مربوط به پس��ران اس��ت .در کنکور سال گذشته 279نفر از دختران حضور داش��تند و این آمار امسال به 275نفر کاهش یافته است. اما در میان پس��ران 134 ،ش��رکتکننده س��ال قبل به 189نفر افزایش یافته است.
دانشآموزان کار میکنند
ابوالحس�ن حس�ینی :یک نفر در اثر خارج ش�دن اتوبوس از جاده در نزدیکی نیروگاه برق گراش جان باخت. در پی حادثهی رانندگی برای یک اتوبوس در محور گراش-الر در ساعت چه��ار صبح جمع��ه ،88/4/5یک نفر جان خود را از دس��ت داد .در این حادثه ،اتوبوس متعلق به سید خلیل جهانبانی در حال برگشت از شیراز پس از پیاده کردن اکثر مسافراناش در الر ،درحالی که تنها چند مسافر داشت در نزدیکی نیروگاه برق گراش از جاده منحرف شد و پس از طی مسیری یکصد متری در سمت چپ جاده واژگون و متوقف گردید. شاهدان حادثه علل مختلفی برای این حادثه اظهار میکردند از قبیل ترکیدن الس��تیک عقب اتوبوس ،قطع سیستم برقرسانی و در نتیجه عمل نکردن ترمزهای اتوبوس ،و یا نور شدید کامیونی که از روبهرو در حال گذر بوده است و عدم تعویض نور اتوبوس« .علی ساالری» که به تازگی به عنوان ش��اگرد راننده مشغول به کار شده بود در این حادثه جان خود را از دست داد .باقی سرنشینان به بیمارستان امیرالمومنین علی (ع) منتقل شدند و البته مشکل جدی ندارند.
یکی از مس��ائل مطرح شده کشوری درباره کنکور افزایش زنان شرکتکننده در کنکور
[عکس :محمدامین نوبهار]
هانی جعفری ،فرزند اسداهلل 62 ،ساله به دلیل سرطان ریه التفاتی ،فرزند نوزاد رستم ،به دلیل نارس بودن علیرضا سجادی ،فرزند رضا 54 ،ساله به دلیل نارسایی کلیه حسنعلیفانیالری،فرزندمحمدحسن 67،ساله،سکتهقلبی حسین شریفی ،فرزند علی 86 ،ساله به دلیل کهولت سن سجاد اکبری ،فرزند حسین ،هفت ساله به دلیل سقوط در آب انبار اسداهلل کمالی ،فرزند عباس 80 ،ساله به دلیل کهولت سن احمد علی معین زاده ،فرزند غالم 57 ،ساله ،ایست قلبی تنفسی محمد سراجی ،فرزند غالمحسین 96 ،ساله ،کهولت سن کنیز زغالی ،فرزند درویش 78 ،ساله به دلیل کهولت سن
اس��ت .بر خالف کش��ور در گراش درصد ش��رکتکنندگان دختر روند نزولی داشته است. در رش��تههای ریاضی و هنر پس��ران با 55 نفر و 7نفر بیش از 19نفر و 5نفر دختران هس��تند .اما در س��ه گروه آزمایشی دیگر دختران حضور پررنگتری از پسران دارند. در گ��روه زب��ان 10م��رد و 19زن کنکور دادن��د .در گ��روه تجربی 57نف��ر مردان و بی��ش از دو برابر آن یعن��ی 127نفر زنان در کنکور شرکت کردند .در گروه آزمایشی انس��انی نی��ز 60م��رد و 105زن حض��ور داشتند. امس��ال کنک��ور پس��ران در مس��جد صاحبالزم��ان (عج) و کنک��ور دختران در حس��ینیه ابوالفض��ل برگزار ش��د .در زمان برگزاری کنکور ریاض��ی دو نفر از دختران و در زمان آزم��ون تجربی یک دختر دچار مش��کل شدند که با یاری امدادگران حاضر در سالن این موارد بر طرف شد.
[عکس :محمدامین نوبهار]
محبوب�ه نادرپ�ور :اولین جش�نواره س�اعتهای آفتابی روز یکشنبه سیو یکم خرداد ماه در موسسهی آبشار اندیشهی گ�راش برگزار ش�د .این جش��نواره از طرف انجمن نجوم آبش��ار اندیش��هی گراش ،به منظور نمایش و آش��نایی با نح��وهی کار آثار دستس��از اعضای انجمن س��اعت آفتابی ،به مدت ی��ک روز برگزار شد .در طی برگزاری جشنواره عالقهمندان در کارگاهی با موضوع ساعت آفتابی شرکت کردند. در این کارگاه مباحثی ش��امل معرفی انواع س��اعت آفتابی ،چرا این روز را روز س��اعت آفتاب��ی نامیدهاند؟ ،آموزش درجهبندی س��اعت آفتاب��ی و معرفی جدول و نم��ودار معادلهی زمان مخصوص ش��هر گراش مطرح شد. این جش��نواره بعد از چهار ماه کالسهای آموزش��ی ساخت ساعت آفتابی برگزار ش��ده اس��ت .کالسهای این دوره با تدریس مهندس مظفری برقرار بودو طی آن اعضای انجمن به روش س��اخت ساعت آفتابی«سمتی(جهتی) افقی» دست یافتند.
خواهران بسیجی در جشن میالد
مهدی وفاییفرد :خواهران بسیجی با پیمودن مسیر حسینیه چهارده معصوم (مدرس�ه علمیه) تا س�الن سراجی به مراسم جشن میالد ریحانه النبی رفتند. جش��ن ميالد ريحانه النبي در 24خردادماه س��اعت چهار و نیم بعد از ظه��ر با حضور حماس��ي خواهران بس��يجي پايگاهه��اي مقاومت برگزار ش��د .حركت خواهران به صورت نمادين از حس��ينيه چهارده معصوم(عليهمالس�لام) به س��مت سالن س��راجي با رمز يا زهرا(س) انجام شد. تالوت آياتي از قرآن مجيد توس��ط برادر محس��نزاده ،پخش سرود جمهوري اس�لامي ،خير مقدمگويي و قرائت بيانيه توس��ط فرمانده ح��وزه ف��روزش ،اجراي س��رود توس��ط خواه��ران بس��يجي كانون واليت ،س��خنراني س��يده عذري علوي از قم ،مولوديهخواني احسان حسينش��يري ،اهداي جوايز به برندگان مسابقه آمادگي جسماني و گلواژهي آفرينش(پيامك) و كتابخواني ،تجليل از خانوادهي س��رباز ی حاضر در نمون��ه ،پخش تراك��ت ،اهداي جوايز به نامه��اي فاطمه جش��ن ،بخشهای مختلف برنامهای بود که به مناسبت میالد بانوی اسالم برگزار شد.
جانعلی محبی ،فرزندحاجی 88 ،ساله به دلیل کهولت سن کلثوم جعفری ،فرزند زینل 74 ،ساله به دلیل کهولت سن قنبر آهنی ،فرزند محمد علی 89 ،ساله ،به دلیل کهولت سن بانوخانم نصیریراد گراشی ،فرزند نصراهلل 82 ،ساله ،کهولت سن علی ساالری ،فرزند محمد 18 ،ساله به دلیل خونریزی مغزی کوچکعلی پورشمسی ،فرزند عباس 58 ،ساله به دلیل بیماری قلبی نجیب خانم هنرور ،فرزند محمد علی 75 ،ساله به دلیل نارسایی کلیه آمار متوفیات از تاریخ 88/2/28کبری تاج بخش ،فرزند غالمحسین 51 ،ساله به دلیل سکته مغزی عباس پورمال ،فرزند حاجی درویش 94 ،ساله به دلیل کهولت سن تا 88/4/10 زینل فتح پور ،فرزند غفور 89 ،ساله ،به دلیل کهولت سن
پرسه
(ضمیمه صحبت نو فارس)
نیمه دوم تیرماه 88
خبر اختصاصی
یادداشت اول
خبرهایی از ورزش
عبدالرضا افشار :مس��ئولین اداره کل تربیت بدنی فارس با تعوی��ض میرزا اکبری رئیس تربیت بدنی گراش موافقت کردند .پس از س��الها یک رئیس جدی��د ج��ای اکب��ری را در تربیت بدن��ی گراش میگیرد. این طور که از گوش��ه و کنار ش��نیده شد ،با اصرار میرزا اکبری و تالشه��ای آیتالهی رئیس هیات فوتب��ال ،با موافقت دکتر خدابخ��ش میرزا اکبری در ادامه خدمت خود به شیراز میرود .باید منتظر بمانیم ای��ن تغییر و تحوالت چه اث��ری بر ورزش گراش خواهد داش��ت .در زم��ان طوالنی مدیریت اکبری ،ورزش گراش حائز مقامهای مناس��بی در سطح استان و بعضا کشور شده است. مدیر جدی��د تربیتبدنی تاکنون ب��ه عنوان معلم ورزش فعالیت داش��ته است .س��وال اینجاست آیا مدی��ر جدید با وجود نداش��تن س��ابقه مدیریتی میتواند این بار را به سرمنزل مقصود برساند .البته با توجه به این که امیرینیا یکی از بستگان نزدیک آقازاده رئیس اداره تربیت بدنی الر است .این مساله میتواند روابط ورزشی گراش را در الرستان تقویت کند .از سوی دیگر ورزش گراش در سطح منطقه و استان در اکثر رشتهها جایگاه خوب و حتی بسیار خوبی دارد .همانطور که میدانید به دست آوردن قهرمانی س��خت اس��ت ولی حفظ قهرمانی یقینا س��ختتر .این امر میس��ر نمیش��ود مگر با تالش بیشتر ،مشورت با پیشکسوتان و دستاندرکاران در رابطه با انتخاب مسئولین هیاتهای ورزشی.
روز از نو
2
شماره سی و نه
صحبتنو ،مریم را به برادر گمشدهاش ابراهیم رساند
ادامه خب�ر اول :دختر روزي را به ياد مي آورد كه به او گفته بودند ،پس��ر پدرش یا همان برادر ناتن��ی او ،در گ��راش زندگي ميكن��د .از این رو کنجکاو میش��ود و س��عی میکند این فرد را پیدا کن��د .روزنامه را برمي دارد و با تربيت بدني گراش تماس ميگي��رد و دربارهی آن ش��خص یه دنبال اطالعاتی میگردد .سپس شماره ی تماسش را بر میدارد .بعد از تماس و احوال پرسی درباره ی خود اطالعاتی می دهد و آن شخص هم می گوید اسم پدر تو چیست؟ مریم در جواب می گوید :ماندنی. شخص مقابل با کمی مکث و تعجب میگوید اسم برادر مرحوم من هم ماندنی است سپس او متوجه ميش��ود ،با خواهر پدرش صحبت مي كند .بله ،با عمهاي كه هرگز او را نديده .از طريق عمه شمارهي برادرش را پيدا ميكند و با او در گراش قرار مالقات ميگذارد .تا زمان مقرر دل در دل هيچ كدامش��ان نيس��ت .مریم بعد از س��الها به زادگاهش گراش میآید و به طرف نشانی برادر حرکت میکند. صحنهي ديدار پس از پانزده سال را ديگر خودتان حدس بزنيد ،تنها سخنگو در آن ميان اشك آدمي اس��ت .حرفها و ناگفتههای زیادی آن هم بعد از پانزده س��ال دوری در میان است .مریم از ابراهیم برادرش در مورد پدرش��ان می پرسد .پدری که تا آن موقع حتی عکسی هم از او ندیده بود .برادرش هم ناگفتههایش را می گوید .سپس به خواستهی مریم ،ابراهیم او را کنار قبر پدر میبرد .آنجاس��ت که دل دختر تاب نمیآورد و اش��کهایش سرازیر میش��ود .سكانس آخر فيلم در قبرستان و سر قبر پدرشان با شادي و خوشحالي گرفته ميشود. //
یک دانشجوی دکترای دیگر
صحبتنو :مه��دی ن��وروزی با قبول��ی در آزمون دکترای دانشگاه فردوسی مشهد در رشته مکانیک ادامه تحصیل خواهد داد. به طور میانگین هر س��ال یکی از نخبگان گراشی ب��رای ادام��ه تحصی��ل در مقطع دکت��را پذیرفته میش��وند .مهدی نوروزی دانش��جوی فعلی رشته هوا فضا در رشته مهندسي مكانيك گرايش تبديل انرژي پذیرفته شد. او دوران راهنمایی را در مدرس��ه ابوریحان گذارند و دبیرستان و پیشدانشگاهی در شهر الر و مدرسه اس��تعدادهای درخش��ان ط��ی کرد .ن��وروزی در رشته مهندس��ی مکانیک در دانشگاه یزد تحصیل ک��رد .بعد از پایان تحصی�لات چند ماهی در حال خدمت سربازی بود که در آزمون کارشناسی ارشد پذیرفته شد و به مشهد رفت .او با موفقیت در دوره کارشناس��ی ارشد اکنون به دوره دکترای راه یافته است. مهدی نوروزی فرزند دو تن از فرهنگیان باس��ابقه گراش اس��ت .احمد ن��وروزی از جمل��ه دبیران و مدیران بازنشس��ته آموزش و پرورش اس��ت .زهرا خواجهزاده ،مادر او ،نیز مدیریت پیشدانش��گاهی امام رضا (ع) را بر عهده دارد. س��ال گذش��ته محمد محمدی در مقطع دکترای رش��ته ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. در س��ال 1386نیز عبداله خورشیدی برای ادامه تحصیل به دوره دکترای فیزیک دانش��گاه آزاد راه یافت. //
تجهیزآزمایشگاه دکتر مهرابی
صحبتنو :دکتر مهرابی از تجهیز آزمایشگاه خود به چند دستگاه جدید خبر داد. دس��تگاه شمارشگر خونی از جمله این دستگاهها اس��ت .از ش��مارشگر خونی برای خونشناس��ی و اندازهگی��ری اج��زای خون به کار م��یرود .این دستگاه جداکنندگی کلیه سلولهای خونی ،حتی سلولهای سرطان خون و سلولهای عفونی و انواع کمخونیها و تاالسمیها را انجام میدهد .آزمایشگاه دکتر مهرابی در استان فارس به دومین نمونه این دستگاه مجهز شد. دستگاهدیگرمشخصکنندهیانواعهموگلوبینهای ت تکمیلی ازدواجی است .دکتر غیرنرمال جهت تس مهرابی از دستگاه «وایداس» هم نام میبرد که برای انجام آزمایشهای تیرویی��د و هورمونهای زنانه، ایدز ،هپاتیت و پروستات استفاده میشود. //
شورا دوشنبههای جلسه دارد
صحبتنو :اعضای ش�ورای ش�هر جلس�ات خود را دوشنبه هر هفته برگزار میکنند. با انتقال ش��ورای ش��هر به س��اختمان متعلق به ش��هرداری در کوچه مخابرات ،جلس��ات شورای اس�لامی شهر نیز از ش��بها به روزهای دوشنبه هر هفته منتقل شد. عبدالرضا هرمزی عضور شورای شهر گراش درباره برنامه کار ش��ورا در روزهای آینده گفت .با توجه به این فعالیتهای عمرانی از طرف ش��هرداری به خوبی پیش میرود .شورای به دیگر نیازهای شهر و بررس��ی اولویتهای مدیریتی خواهد پرداخت. وی همچنی��ن خب��ر داد همزمان ب��ا نصب تابلو نامهای معابر ،با تشکیل جلسات شورای نامگذاری، نامگذاری معابر تسریع خواهد شد.
3
شماره سی و نه (ضمیمه صحبت نو فارس)
نیمه دوم تیرماه 88
جامعه نو
نوشتافزار صدرا نوشتافزار سروش نوشتافزار پارسینا فروشگاه رز فروشگاه مهدی سوپرمارکت آبشار سوپرمارکت میالد سوپرمارکت فانوس
محمد خواجهپور یادداشت
صحبت شما 2229970
نامه جمع�ی از ش�هروندان :با توج��ه به اينكه حدودا 80درصد از بودجه خيرين گراش ،با تبليغ وس��يع و راهنمايي روحانيون محترم هزينه شده، لطف��اً اع�لام فرماييد طرحهاي هزينه ش��ده براي ش��هر كوچكي مثل گراش چقدر توجيه اقتصادي، سياس��ي و اجتماع��ي براي مردم داش��ته و دارد و چه امتيازي براي مردم و ش��هر گراش محس��وب ميش��ود؟ در ضمن بررسی کنید طالب حوزههاي علوم ديني ،چند درصد گراشي هستند؟ صحبت ن�و :معموال فعالیت ه��ای مذهبی به دلی��ل معنوی بودن آنها به چش��م نمی آید .با این ح��ال مراکز فرهنگی مذهبی می توانند با عرضهی گزارش به مردم به این سوال پاسخ دهند. محس�نی :آقای حسنی به جای اعتراض مردم که به دنبال حقش��ان هستند .مسئولیت کارهایی که انجام ش��ده است را صادقانه بپزیرد .شما مردم نیز او را ببخشند و از او حمایت کنند. شهروند :مقالههاي آقاي احمدعلي غفوري آموزنده وجذاب نيس��ت .و همچنين مقالههاي آقاي آيتا... آيتالهي عنوانهاي مناسبي ندارد و به جاي بيان خاطرات ميتوانند بحثهاي آموزندهتري داش��ته باشند. صحبتن�و :خاطرهنویس��ی و ستوننویس��ی از انواع مرس��وم قالبه��ای ادبی اس��ت .و طرفداران خاص خودش را هم دارد .امیدوارم در ش��مارههای بعد با تنوع پیدا کردن خاطرهگویان شما نیز راضی باشید. ش�هروند :چراغهای نصب ش��ده روی ضلع غربی کالت ،ب��دون عل��ت و س��ر دس��تی اس��ت .کالت شایس��تهی یک نورپردازی مناسب و دیدنی است که شبهای گراش را روشن کند. ش�هروند :در انجام عملیاتهای عمرانی و تخریب آس��فالتها متاس��فانه عالئم راهنما برای رانندگان نصب نمیشود .سال گذشته عدم نصب این عالیم از سوی پیمانکار اداره گاز جان یکی از همشهریان را گرف��ت .بع��د از آن حادثه تلخ آی��ا نباید توجه بیشتری به این مساله صورت میگرفت. ی�ک ت�ازه داماد :ب��ا توجه به ازدواج ،بر اس��اس قانون ،برای تغییر کدپس��تی همسرم به اداره ثبت احوال مراجع کردم .اما گفتند دردس��ر زیادی دارد و بهتر است بیخیال شوم .اگر کار دردسر دارد چرا قانون برای آن تصویب کردهاند و اگر قانونی اس��ت چرا کارمندان حال نمیکنند کار را انجام دهند.
انتخابات 22خرداد به پایان رسید و بعد از آن کار جامعهشناس��ان و عالقهمندان به تح��والت اجتماعی برای تحلیل نتایج و پیامدهای آن آغاز میشود .هر چند در ن��گاه اول تحلیل دوگانه اصولگرایان در برابر اصالحطلبان مهمترین تقسیمبندی برای ش��ناخت این برهه باش��د ،اما باید پذیرف��ت ای��ن صورتبندی ک��ه از دهه شصت بر اساس چپ و راست تعریف شد و بع��د به اصالحطلب -اصولگرا رس��ید دیگر نش��ان دهنده وضعیت اجتماعی و سیاس��ی ایران نخواهد بود .هر چند هر صورتبندی ت��ازهای باز هم بر چارچوب دوگانگی س��نت – مدرنیسم بنا خواهد شد. شاید بد نباشد پیش از رسیدن به سوال اصلی که چرایی رای دادن گراش��یها به احمدینژاد است .چند اصالح را در عرف سیاس��ی امروز ایران (نه بر اس��اس علم سیاست) تعریف کنیم. تمرکز بر ریش��ههای فرهنگ��ی و دینی جامع��ه ب��رای عم��ل سیاس��ی ،از نظر اجتماع��ی توج��ه ب��ه س��نتها ،تعامل کمت��ر با جهان بیرون و یا حتی اعتراض ب��ه س��اختارهای جهان��ی ،مولفهه��ای اصولگرای��ی اس��ت .اصولگرایان از نظر اقتصادی به مفهوم عدالت تمایل دارند. از س��وی دیگر اصالحطلبان بیش��تر به دس��تاوردهای جهانی بشر توجه کرده و آنها را نفی نمیکنن��د .به همین دلیل به دنبال تعامل با جهان هس��تند ،از نظر اقتصادی به دنب��ال رفاه همگانی بوده و از نظ��ر اجتماعی به جامع��ه باز ،حقوق اقلیتها و آزادی ،بیش��تر فکر میکنند. البته هیچکدام از آنها مفاهیم مقابل را
تحلیل گرایش سیاسی گراشیها در انتخابات 22خرداد
نه اصالحطلب ،نه اصولگرا
گراشیها محافظهکارند
در ش��هرهای کوچکت��ر و روس��تاها احمدینژاد توانس��ت حداکثر آرا کسب کن��د .به خاط��ر همین جامعهشناس��ان همانن��د دکت��ر کاظم��ی صورتبن��دی اجتماع��ی تقاب��ل طبق��ه متوس��ط در براب��ر گرایشهای س��نتی و محافظهکار را تحلیل��ی صحیحت��ر ب��رای انتخاب��ات میدانن��د .به ویژه ای��ن تحلیل میتواند برخوردهای و تنشهای بعد از انتخابات را نی��ز توجیه کند .طبقه متوس��ط باور ندارد که به عنوان قش��ر پیشرو از سوی سنتگرایان و محافظهکاران که خواهان ادام��ه حاکمیت موج��ود و احمدینژاد بودند ،نادیده گرفته شده است. البت��ه آرامش ب��ه وجود آمده ش��کننده است زیرا مدتی طول خواهد کشید تا هر کدام از این دو طبقه وزن گروه مقابل را بسنجد و حکومت نیز به شکلی با ایجاد همدلی سعی کند کدورت به وجود آمده را رفع کند .در صورت عدم توجه به این مساله ،ش��کاف ممکن است زمانی دیگر س��رباز کند .البته از نظر سیاس��ی جناح موس��وم ب��ه اصالحطل��ب موقت��اً حذف خواهد ش��د ولی پایگاه اجتماعی آن به
باگ
حبس برخی مرتبطین با پروندهی کالهبرداری در گراش صحبتنو :بر اس�اس برخی گزارشها حداقل چهار نفر از مرتبطین گراش�ی پرونده شرکت برگ س�بز مطهر به دلیل ع�دم امکان تامین وثیقههای سنگین در زندان به سر میبرند. چه��ار نفر از گراش��یهای فعال در ای��ن پرونده از سوی مراجع رسیدگی کننده با قرارهای ۱۰ ،۳۰و یک میلیاردی روبهرو شدهاند .این افراد برای انجام مراحل دادرس��ی در حال حاضر زی��ر نظر مقامات قضای��ی ق��رار دارند .این در حالی اس��ت که متهم اصلی نیز در شیراز تحت بازجویی قرار دارد .متهم اصلی ای��ن پرونده در ۱۹خرداد ماه س��ال جاری سرانجام دستگیر شد. دادستان الرستان در اطالعیه شماره پنج خود که پس از دستگیری متهم اصلی منتشر شد .قول داده بود اطالعات تکمیلی متعاقباً اعالم خواهد شد. از سوی دیگر برای حل مسائل مرتبط با این پرونده رایزنی و پیگیریهایی با ش��خصیتهای حقوقی و قضایی در حال انجام است. فعالیتهای��ی نی��ز در گراش ب��رای تقاضای تغییر بازپرس پرونده انجام ش��د .در نماز جمعه دو تومار پی��شروی نمازگزاران قرار داده ش��ده که در یکی تقاضای شهرس��تان ش��دن و در دیگ��ری تقاضای تغییر روند بررسی پرونده گراش مطرح شده بود.
ستاد حامیان موسوی در زمان تبلیغات انتخاباتی[عکس :محمد امین نوبهار]
ویژه در ش��هرهای بزرگ فع��ال خواهد رد نمیکنند بلکه مساله در اولویتبندی ماند و در ش��هرهای کوچک تحت فشار اهداف است. قرار خواهد گرفت. در ح��وزه عمل اما ب��ا دو اصطالح دیگر روب��هرو هس��تیم :محافظ��هکار در برابر در گراش تحولخواه ،در این دوگانگی محافظهکارها در پای��ان انتخاب��ات در ش��هر گ��راش ب��ه دنبال حفظ وضع موجود هس��تند و احمدینژاد 84درصد و در بخش گراش تمایلی به ایجاد تغیی��ر در وضع ندارند 86 .درص��د آرا را کس��ب ک��رد .آی��ا این آنها به هر ص��ورت از حاکمیت و ثبات نس��بت هفت به یک نشان دهنده نسبت در آن حمایت میکنند .اما تحولخواهها اصولگرایان به اصالحطلبان است؟ از قبل طیفی را تش��کیل میدهند که خواهان از انتخابات نیز آرای باالی احمدینژاد در تغییر وضع هستند .آنها تمایل بیشتری گراش قابل پیشبینی بود و نظرس��نجی به نقشآفرینی سیاسی دارند .این تمایل انجام ش��ده نیز آن را نشان میداد .انجام به تغییر میتواند سطوح مختلفی داشته مناظرهه��ا و عوام��ل دیگر س��بب ش��د که احمدین��ژاد با کس��ب آرا بالتکلیف باشد. به س��قف 84درصد برس��د .اما گذش��ته صورتبندی این انتخابات از عوام��ل مقطع��ی مث��ل مناظرهها باید این س��اده در این انتخابات صورتبندی پذیرفت بافت اجتماعی گراش به گونهای بود ک��ه احمدینژاد و رضایی از س��وی اس��ت که احمدینژاد امکان دریافت این جن��اح اصولگرا و کروبی و موس��وی از رای را داش��ت .اما نکته ظریف این است س��وی اصالحطلب وارد انتخابات شدند .که بخ��ش عمدهای از ای��ن رای در واقع همانگونه که پیشبینی میشد شهرهای نش��انه اصولگرایی گراشیها نیست بلکه بسیار بزرگ همانند تهران تمایل نسبی محافظ��هکاری آنه��ا را نش��ان میدهد. (ن��ه اکثریت) به موس��وی داش��تند اما در واق��ع آنها به احمدین��ژاد به عنوان راهنما
محدثه بصیری
مدارک موردنیاز برای ثبتنام در مدرسه
اگ��ر هنوز کودکان خود را برای س��ال آینده ثبتنام نکردهاید باید مدرس��ه دختران��ه :فتوکپی و اصل شناس��نامه -دو قطعه عکس- س��ریعتر اقدام کنید .بهتر است قبل از آن که به مدرسه موردنظر درصورتی که کالس رفتهاند ،مدرک کالس -شناسنامه سالمت بروی��د ش��ماره مدرس��ه را از 118گرفته و یک تم��اس بگیرید .راهنمایی مدرسههای گراش در تابستان معموالً دوشنبهها باز هستند .برای مدرسه پسرانه :کارنامه س��ال پنجم -شناسنامه سالمت4 -قطعه ثبتنام در مقاطع مختلف تحصیلی به این مدارک نیاز دارید: عکس -اصل و فتوکپی شناسنامه -پوشه و گیره
کودکستان
مدرسه دخترانه :کپی و اصل شناسنامه دانش آموز و ولی -پوشه و گیره -کارنامه پنجم -قبض آب یا برق -چهار قطعه عکس
غیرانتفاعی پسرانه پیامآوران :فتوکپی شناسنامه و پوشه ولی- و آموز غیرانتفاع��ی دخترانه زهرای اطهر :شناس��نامه دانش دبیرستان کامل ش��هریور ش��ش قطعه عک��س و دفتر بهداش��ت که باید در مدرس��ه پسرانه :شش قطعه عکس -پوش��ه و گیره -کارنامه سال شود. س��وم راهنمایی -کپی شناسنامه و عکس -فتوکپی شناسنامه پدر دانش آموز -جدول نمرات دوره راهنمایی -شناس��نامه س�لامت- ابتدایی مدرس��ه پسرانه :قبض برق یا آب برای نش��ان دادن نزدیک بودن گواهی صحت مزاج -تکمیل فرم توسط والدین محل س��کونت به مدرسه است و همراه با آن مدرک کودکستان -مدرسه دخترانه :فتوکپی و اصل شناسنامه -فتوکپی توصیه نامه- شش قطعه عکس پشت نویس -پوشه و گیره پوشه و گیره -فتوکپی شناسنامه
[عکس :عبدالرضا افشار]
رییسجمهور ای��ران رای دادند نه عنوان ی��ک اصولگرا ،چیزی ک��ه همانند چند برهه تاریخی دیگر نش��اندهنده گرایش سیاسی محافظهکار در گراش است. در مقالهای به تحلیل نیروهای اجتماعی فعال در گراش پرداخت��ه بودم .مراجعه به آن مقاله نش��ان خواهد داد که بیشتر گروهه��ای نامب��رده ش��ده در آن مقاله گرای��ش محافظ��هکار دارن��د و در ای��ن انتخاب��ات نیز ه��ر چند عمل سیاس��ی مشخصی نداشتند اما متمایل به تثبیت وضع موجود و رای به احمدینژاد بودند. اینان بدون آن که بخواهند بروز سیاسی داش��ته باشند به ش��کل طبیعی متمایل ب��ه قدرت فع��ال هس��تند .طیف مجمع القرآن و مدرس��ه علمیه ب��ه صراحت از احمدینژاد حمایت کردند و بعد پیروزی او را جش��ن گرفتن��د .در س��وی مقابل بخشی از گروه خانه فرهنگ نیز در ستاد موس��وی فعال بودند .میتوان گفت در واقع روس��ای گراش بر روی احمدینژاد به توافق رس��یده بودند و گروه مقابل در زمان تبلیغات نیز از نظر پش��توانه قدرت بس��یار ضعی��ف بود .در واق��ع حضور در ستاد موسوی ریس��ک بزرگی برای یک گراش��ی بود .روحیه محافظهکار ما باعث میش��ود که طرفداران موس��وی نتوانند ب��ه صراحت حامیان احمدینژاد در برابر توده مردم از نظ��رات خود دفاع کنند و تبلیغات آنان نیز در موضع منفعالنه قرار گیرد .البته یک مساله سراسری است که در ش��هرهای کوچک گرایش به گفتمان غال��ب بیش��تر اس��ت و رویتپذیر بودن فعالین و آش��نا بودن تکتک افراد با هم امکان مخالفت با گفتمان غالب را کاهش میدهد. بخش��ی از گراش��یها ،ب��ه امی��د تحقق شهرستان ش��دن گراش به احمدینژاد رای دادند حتی این مس��اله تبلیغ اصلی طرفداران احمدینژاد برای راضی کردن عم��وم م��ردم ب��ود .در واقع این ش��عار دقیقاً با دو ش��اخصه روحی مردم گراش انطباق داش��ت :از یک س��وی با رای به رییسجمهور موج��ود گرایش اجتماعی محافظهکار اقناع میش��د و در این وعده روحی��ه خودمحوری و اس��تقاللجویی گراش��یها نیز وجود داشت .شعاری که بی��ش از این در زم��ان انتخابات مجلس نیز جواب پس داده بود.
30درص��د آرای قطع��ی خ��ود آرای گروههای متغیر را کس��ب کنند ،ممکن اس��ت با تغییر شرایط در انتخابات دیگر این اتفاق بر عکس نیز ش��ود .همانگونه ک��ه دور دوم انتخ��اب محمد خاتمی در گراش نش��اندهنده پایگاه اصالحطلبان در گراش نبود و گراش��یها به خاتمی به خاطر رییسجمهور بودن رای دادند. ش��اید انتخاب��ات ش��ورای ش��هر بتواند بهتر این مس��اله را نش��ان دهد .در این انتخابات کس��انی همانند حسین فقیهی و حسینعلی حسینشیری که رسماً خود را اصولگ��را معرفی کردند نتوانس��تند موف��ق به کس��ب آرای چندانی ش��وند. چهرههای محافظهکاری همانند مرتضی فتحی ،محم��د کریمیان و محمد نامآور آرای مناس��بی کس��ب کردند و در کنار آن چهرههای��ی رای آوردن��د ک��ه رفتار اصالحطلبانه داشتند ولی متعلق به جناح اصالحطلب نبودن��د .نامزدهایی همانند حسین حس��ینزاده ،عبدالرضا هرمزی و بع��د از آن عبدالعلی صالحی با تبلیغات مناسب توانس��تند که اعتماد عمومی را جلب کنند و به شورا راه یابند. در انتخابات دوره گذشته ریاستجمهوری نیز در دور اول رای سنجی نشان میدهد وزن آرای دو جناح دارای تناس��ب است و کس��انی دارای رای هستند که در شهر تبلیغات مناسبی داشتهاند.
امضا محفوظ
آینده نزدیک
رای احمدینژاد در شهر گراش نشانهی دیگ��ری از بافت اجتماع��ی محافظهکار ش��هر گ��راش اس��ت .باف��ت به ش��دت محافظهکاری که در تباین با ش��هرهای اط��راف قرار دارد و متاس��فانه بس��یاری اوق��ات از ای��ن تباین در جه��ت اهداف سیاس��ی استفاده میشود و میتوانند در بلندمدت زیانبخش باشد. طرف��داران احمدین��ژاد در ای��ن دوره توانستند با اتکا به پایگاههای اجتماعی و تبلیغات میدانی مناسب آرای حداکثری را برای نامزد مطلوب خود به دست آورند ام��ا این رای نش��ان دهن��ده پایگاههای اجتماعی نیست .در واقع بخش زیادی از مردم گراش از جناحبندیهای سیاس��ی گریزان و یا حتی هراس��ان هس��تند .به همین علت نیز طرفداران احمدینژاد با درک مناسب این وضعیت احمدینژاد را در برابر جناحهای سیاسی تعریف کردند نه عنوان نامزد اصولگرایان. در تمامی انتخابات گذشته دو مولفه در رایدادن گراشیها موثر بوده است .اول اعتماد به قدرت حاک��م به دلیل روحیه محافظ��هکاری و دوم اثربخ��ش ب��ودن تبلیغات انتخاباتی به دلیل ناآش��نایی و حت��ی گریزان ب��ودن از جناحبندیهای سیاس��ی .ب��ه خاط��ر همی��ن میتوان پیشبین��ی کرد در انتخاب��ات دوره بعد ش��وراها نی��ز اگر اعض��ای فعل��ی نامزد ش��وند دارای شانس زیادی برای انتخاب خواهند ب��ود .ولی در انتخابات دوره بعد ریاس��ت جمه��وری دوب��اره گنگی دوره نهم تکرار خواهد ش��د زیرا نامزد غالب و شناخته شده وجود نخواهد داشت. ه��ر چند با ای��ن پی��روزی اصولگرایان رش��د خواهن��د کرد ام��ا جری��ان قوی محافظ��هکاران در گ��راش ب��رای ایجاد توازن اجتماعی به اصالحطلبان نیز توجه خواهد کرد .اصالحطلب��ان میتوانند به تغییر بافت جمعیتی و گسترش مبادالت اجتماعی با ش��هرهای دیگر در سالهای آینده امیدوار باش��ند .و سرانجام این که طرفداران تغیی��ر اجتماعی در گراش از نداشتن پایگاه قدرت ضربه خوردند .آنان باید بپذیرند که از داش��تن مراکزی برای فعالیت اجتماعی مح��روم بودهاند .آنان چ��ارهای ندارند به جز ای��ن که با فاصله گرفتن از جناح اصالحطلب و چهرههای آن با ایجاد مراکز اجتماعی داخل ش��هر به رفت��ار اصالحطلبانه بپردازند .هر چند همچنان در سالهای نزدیک اصالحطلب بودن یک اته��ام خواهد بود نه یک حق انتخاب.
گرایش سیاسی گراشیها
آیا رای 15درصدی تمام توان گرایشهای اصالحطلب گراش اس��ت؟ در اینجا باید بی��ن دو مفهوم «جن��اح اصالحطلب» و گرای��ش «اصالحطلبی و تمایل به تغییر اجتماعی» تمایز قائل ش��د .ش��اید توان جناح اصالحطل��ب در گراش 15درصد باش��د اما توان رای آنها میتواند متغیر باش��د .یعنی همانگونه که اصولگرایان در ای��ن دوره توانس��تند در کنار حدود فرزانه استوار
جشن پیروزی طرفداران احمدینژاد[عکس :محمد امین نوبهار]
گزارش
هر کجا باشی ،دلت هوای گراش میکند گفتند از س��فر بنويس .ح��اال نميدانم منظورشان سفرهاي تابستاني گراشيها به جاهاي ديگر بود يا س��فر گراش��يها به گراش؟ با آغ��از فصل تابس��تان و تمام ش��دن مدرس��هها ،معم��والً گراش��يها از ه��ر جاي دنيا كه باش��ند به گراش ميآيند. از ش��هرهاي مختلف ايران ،كش��ورهاي حوزهي خليج فارس ،كشورهاي اروپايي، آمريكايي يا هر جاي ديگر .نميدانم اين گراش چيست كه همه را شيفتهي خود كرده؟ خيليها براي ديدوبازديد از اقوام و آش��نايان ،عروس��ي يا رفتن سفرهاي دس��تهجمعي با خانواده و آش��نايان به گ��راش ميآين��د و البت��ه خيليها هم
ميآيند و مجال س��فر رفتن را از آنها بوهواي ميگيرند .شايد هم به خاطر آ خ��وب و امكانات تفريحي عالي به اينجا ميآيند. فائ��زه بيستوس��ه س��اله س��اكن دبي اس��ت .ماهي يكبار به گ��راش ميآيد. وقتي دليل سفرهاي مكررش به گراش را پرس��يدم ،گف��ت :اگ��ر در بهترين و پيش��رفتهترين جا هم باش��ي ،آخرش آنجايي را ميخواهي كه در آن متولد شدي و اقوام و آش��نايان آنجا هستند. پسر س��ه س��الهاش محمد هم فقط به خاط��ر اين ك��ه اينجا يخمك هس��ت، گراش را دوس��ت دارد. ايمان بيس��ت سال دارد و ساكن تهران
اس��ت .با آغاز فصل تابس��تان به گراش آم��ده بود .وقت��ي دليلش را پرس��يدم گف��ت :فرق��ي نميكند كه ب��ه گراش بيايم يا جاي ديگر ،مهم اين اس��ت كه خانواده و آش��نايان را ببينم. محس��ن بيس��تونه س��اله براي كار به كويت ميرود .ميگفت با آغاز تعطيالت هر طور كه ش��ده بايد ب��ه گراش بيايم. دل��م براي خان��واده و صحراهاي گراش تنگ ميشود. عارفه سيونه سال دارد و در قم زندگي ميكن��د ،تا فهمي��د ميخواهم درمورد گراش از او سؤال بپرسم بدون معطلي گفت :گراش يعني عش��ق ،گراش يعني زندگ��ي!
تقویم
سه روز میهمان خدا
هميشه در انتهاي دلم چيزي را احساس ميكردم كه مرا به مقام واال و برتري از جهان تن و جس��م پيوند م��يداد .هميش��ه در تاريكخانهي درونام چراغ اميدي سوسو ميزد كه مرا به صبح فردا و به حياتي پاك اميدوار ميكرد .هميشه دنبالش بودم، ميخواستم بفهمم اين روزنه اميد چيست .گشتم تا پيدايش كنم .فهميدم آن كه مرا در اين ظلمت دنيا راهنمايي ميكند ،كس��ي جز خداي بيهمتا نيس��ت .يادش مرا تس��كين ميداد ،در همه حال دنبال اين بودم كه دس��ت نيازم را به سوي بينياز دراز كن��م .همهي ماهها ،ماه خداس��ت اما روز به روز كه به ايام رجبالمرجب نزديك ميشد ،تپش قلبام بيش��تر ميشد و احس��اس ميكردم دست يافتن به معب��ودم ،به آنكه دوس��تش دارم ،جز با خلوت و تنهايي و گفتگوي نيمه ش��ب با او حاصل نميشود. آري چه زيباس��ت روي نياز به درگاه بينياز ،زبان را به قرآن و دعا و زيارت ترنم كردن ،دخيل دامن موال ش��دن و به لطف او اميد بستن .خداوندا! اين توفيق را از كس��ي جز تو نميخواه��م .نامام را در طومار عاش��قان نوش��تي و دس��ت كرمت بر سرم كش��يدي تا در اين س��ه روز ،عاش��قي را بخوانم و ب��ا تو نجوا كنم .مرا در خيل مش��تاقان قرار دادي تا در زمرهي اينالرجبيون قرار گيرم .ثبتنام آغاز شد .با عشق كارت دعوتام را گرفتم .لحظه موعود فرا رسيد .آن لحظه با همهي خستگيهايش قوتي بود براي جان ناتوانم .ساعت از نيمه شب گذشت. با دوس��تانام قدم در مس��جد صاحبالزمان(عج) گذاش��تيم .خود را از همه چيز دور كردم ،از حب به دني��ا ،حب به پدر و م��ادر و ....گفتم خدايا! از همه چيز ميگذرم تا تو را در اين س��ه روز بيشتر بياب��م .قلبم را از نور خ��ودت جال بده و اين دعا را در اين مدت ش��املام كن« :اللهم غير س��و حالنا بحس��ن حال��ك» بهترين حال را ب��ه من عطا كن ت��ا بتوانم قدر و ان��دازهي اين روزه��اي مبارك را بدانم و ماه ش��عبان و رمضان را بيشتر درك كنم. س��جادههاي نياز را به درگاه بينياز پهن كردم .با دوس��تان قرار گذاش��تم كه حرف بيهوده نزنيم و بيش��تر به عبادت و تفكر بپردازي��م .هر طرف كه نگاه ميكردي صحنهي زيباي عبادت را ميديدي، اما زيباتر از آن لحظهي عبادت كردن و ترنم جوان گن��هكاري بود ك��ه با خداي خود نج��وا ميكرد و اش��ك ميريخت .گاهي آنها را با خودم مقايس��ه ميكردم و ميفهميدم كه چقدر از قافلهي عاشقان عقبام .نيمهشبهاي زيباي مسجد صاحبالزمان تماش��ايي بود .نماز شبهاي دس��تهجمعي ،العفو گفتنهاي پير و جوان عرش را به لرزه درميآورد. آري چه زيبا بود س��حرگاه ،آن هنگام كه زمزمهي مناجات اميرالمومنين علي(ع) فضاي مسجد را به خ��ود مي گرفت« .موالي يا موال ان��ت الغفور و انا المذنب وهل يرحم والمذنب اال الغفور». آن هنگام كه همه دس��تهجمعي به س��وي سفرهي س��حر حركت ميكردند و خود را ب��راي ميهماني خداوند آماده ميكردند .ي��ك مهمان وقتي دعوت يك ميزبان باعظمت را قبول ميكند ،بايد از همهي آلودگيها و زش��تيها خود را دور كند و به س��راغ گناه نرود .صداي گلبانگ اذان صبح انسان را به ياد قيام��ت ميانداخت ،آن هنگام كه بانگ صور دميده ميش��ود تا همگان زنده ش��وند و به حسابش��ان رس��يدگي ش��ود .همه با صفهاي مرتب و با اقتدا ب��ه امام جماعت ،خ��ود را در پيش��گاه خالق منان حاض��ر ميديدند و با ه��م تكبيرگوي��ان از خداي مهربان به خاطر الطاف بيپايانش تشكر و قدرداني ميكردن��د .بالفاصله بعد از نم��از جماعت زمزمهي دعاي عهد اش��كهاي ما را در فراق يار س��فر كرده ب��ه گونههايمان جاري ميكرد و با اس��تمداد از آن بزرگوار چش��م گنهكار خود را شستوشو ميدادیم. روزها با دوستانمان سعيمان بود که احكام اسالمي را مطالعه كنيم و پاس��خگوي احكام شرعي عزيزان باشيم وگاهي مواقع سعي ميكرديم قضاهاي نمازي كه داشتيم بخوانيم .سعي ميكرديم در تمام لحظات استفاده كافي را از اين روزهاي پربركت ببريم. ثانيهها چه زود ميگذش��ت و عمر سه روزه اعتكاف كمك��م رو به پايان بود .خ��دا ميداند چقدر نگران بودم كه مبادا لحظهها را بيهوده تلف كنم و پشيمان ش��وم .ساعتها گذشت تا به روز سوم رسيد .عجب روزي ب��ود .روزي به يادماندني .همه مش��غول دعا و عبادت بودند .هيچكس ،كس��ي را نميش��ناخت. فقط مش��غول خود بودند .لحظات غروب كه دعاي امداوود خوانده ميشد ،آنگاه فهميدم كه ميهماني تمام شده .اما چه مهماني خوبي ،براي دلتنگيهايم گريه ميكنم .آخر س��ه روز با مهربانياش بيش��تر خو گرفته بودم و يك مرتبه ميخواس��تم دل بكنم. خدايا! ميدانم كه هميشه با من هستي و مرا ياري ميكني .اما در اين سه روزه بيشتر به تو انس گرفته و تو را بيش��تر درك ميكردم .اش��ك در چشمانم حلقه ميزد و نميتوانس��تم خ��ودم را كنترل كنم. در اين حال از خداوند خواستم كه يك لحظه مرا به خود وانگذارد انشاا. ...
الر :کتابفروشی رسالت الر :مطبوعات فرهنگ اوز :مطبوعات پرسپولیس اوز :کریما خنج :کتابخانه عمومی خنج جویم :کتابخانه عمومی فداغ ارد
حبیب مهرابی از زبان حبیب مهرابی اينجان��ب حبيبال��ه مهراب��ي ،فرزند تقي ،در ش��هر مذهب��ي گراش در س��ال 1341متولد ش��دم .داراي مدرك كارشناسي مديريت آموزشي با 26سال سابقه خدمت در بهترين و باارزشترين اداره يعني آموزش و پرورش ،كه ادارهاي بسيار مورد عالقه من بوده است. همزمان با پذيرش 23س��ال مديريت مدارس در سه مقطع ابتدايي ،راهنمايي و متوسطه ،كه فكر میكنم باالتري��ن ركورد پذيرش مديريت مدارس در س��طح شهر گراش باشد ،فعاليتهاي اجتماعي ديگري نيز به عهده داشتهام از قبیل فرماندهي پايگاه مقاومت امام حس��ين (ع) ،معاونت گردان عاشورا به مدت 8سال، فرماندهي گردان عاش��ورا ،عضويت در س��تاد يادواره س��رداران 120ش��هيد بخش گ��راش ،نايب رييس شوراي ش��هر دورهي اول و رييس شعبهی 2شوراي حل اختالف ش��هر گراش که تاكنون پس از دو دوره ادامه داش��ته اس��ت و عضو هيات نظارت بر انتخابات بخش گراش ،و فعاليتهاي اجتماعي ديگر. محلهاي كه من در آن متولد شدم ،محلهي پاقلعه بود. منزل پدري ما ،خانهای بود که با خانوادهی عمويمان در آن زندگي ميكردیم .بس��يار خانهي باصفايي بود. آرام آرام ما وارد مدرسه شديم .نخست رفتيم مدرسه س��ليمي قديم .بعد رفتيم مدرس��ه هرمزي و از آنجا دورهي راهنمايي وارد مدرس��ه ابدي ش��ديم .دورهي متوس��طه هم به عنوان دومين كالسي كه در گراش دبيرس��تان راهاندازي ش��ده بود ،وارد دبيرس��تان در ش��هر گراش ش��ديم و در خردادماه بعد از چهار سال حضور در دبيرستان در رشته علوم تجربي يا طبيعي آن زمان فارغالتحصيل ش��دم و ديپلم گرفتم .دو ماه پ��س از اخذ ديپلم در تربيت معلم ،رش��تهی آموزش ابتدايي پذیرفته ش��دم .فوق ديپلم آموزش ابتدايي را اخ��ذ کردم و پس از آن ب��ا آقاي خليل مهيايي راهی روستا شدیم. دوره دبيرس��تان دوست بس��يار عزيزي داشتم كه با هم درس ميخوانديم :ش��هيد حسينعلي غالمي ،كه ج��زو دانشآموزان ممت��از كالس بودند و بعدا ً هم در رشته رياضي پذيرفته شد؛ و دوستان ديگري كه اآلن در پس��تهای مديريت ،مديريت ش��هري و مديريت مدارس مش��غول خدمت هس��تند .البته من در زمان دانشآم��وزي هر زماني كه مدرس��ه تعطيل ميش��د ميرفتم كار بنايي .چون کار پدرم هم بنایی بود. در مدارس متعددي مش��غول به كار بودم .س��ال اول روستايي بود به نام دولتآباد به اتفاق آقاي حاج خليل مهيايي .هفت هشت ده تا خانه طرف غرب مدرسه بود و هفت هشت ده تا خونه طرف شرق مدرسه .و مدرسه از هر طرف يك كيلومتر با آبادي فاصله داش��ت .دو تا اتاق س��اخته بودند تحت عنوان مدرسه كه معلم باید هم در آنجا بيتوت��ه ميكرد و هم تدريس ميكرد .ما ديديم كه بايد عالوه بر كار تدريس ،فعاليت اجتماعي هم واقعاً داشته باشيم .با پيگيري و با تالش مجدانهاي كه با آقاي مهيايي انجام داديم ،توانستيم برخي از اين مشكالتش��ان را واقعاً حل كنيم .ش��بها هم كالس نهضت ميگذاشتيم و روزهای جمعه به اتفاق مردهاي روستا ميرفتيم كوه .سه ماه سه ماه برنميگشتيم به ش��هر گراش ،چون فاصله زياد بود و جاده خاكي هم ي بودند و بود .ولي مردم آن روستا بسيار دوستداشتن م��ا حاضر بوديم از جان و دل براي اين مردم خوب و باصفا كار كنيم و مردم هم متقاب ً ال به ما اينگونه لطف داش��تند .بعد رفتيم خليلي ،و از خليلي به لباشكن. مدت دو سال به اتفاق آقاي عالمي ،لباشكن بودم .از آنجا آمدم دانشسرا يك سال تدريس ميكردم .پس از دانشسرا آقايان گفتند مدرسهاي ميخواهد افتتاح شود به نام مدرسه راهنمايي حسني و مدیریتاش را پیش��نهاد دادند .البته من از چهار سالي كه در روستا بودم ،چند س��الاش مدير بودم .مدرسه حسني چهار تا كالس بیشتر نداشت و هيچ امكانات و وسايلي هم نداش��ت .ولي به همراهي و هم��كاري دانشآموزان و دبيران ،آن سال ما بيشترين درصد قبولي را در منطقه داشتيم و دانشآموزان مدرسه حسني جزو شاخصها بودند كه آن س��ال مدرس��ه را زبانزد کردند .کسانی مثل آقاي عبدالمهدي شيرشمسي ،آقاي دكتر ثابت، آقاي برهان ثابت ،آقاي كارگر و خيلي از بر و بچههاي ديگري كه االن در س��طح عالي مش��غول به تحصيل هستند و يا استاد هس��تند از آن مدرسه در آن سال فارغالتحصيل شدند. مدرس��هي بعدی ،مدرسه سيدالش��هداء بود که آمار دانشآموزان زیاد بود و اوضاع مناس��بي هم نداش��ت. من همزمان هم مدرس��ه را اداره ميكردم و هم ادامه تحصيل ميدادم .آن س��ال ساختماني به نام مدرسه عاليان در محله برقروز يا شهيد بهزادي قديم ساخته ش��د که چ��ون دو طبقه بود و براي مدرس��ه ابتدايي مناسب نبود ،ما پيشنهاد داديم كه منتقل شويم به آن مدرس��ه 1370 .تا 1380به مدت ده سال در مدرسه عاليان به عنوان مدير بودم .این مدرسه يكي از بهترين مدرس��ههاي گراش بود .اين ادعاي من نيس��ت ،اين قضاوت خيلي از شهروندان است .دانشآموزاني كه در آنجا حضور داشتند هم به نظر من بسيار دانشآموزان باصفايي بودند .ده س��الي كه آنجا بودم بس��يار راضي بودم؛ و روزي كه بنا شد از آنجا منتقل شوم ،خواستم ك��ه در يك صبحگاهي اول س��ال 80ـ 81با بچهها خداحافظي كن��م 5 .دقيقه صحبت كردم ولی بعد از آن نتوانستم صحبت كنم ،به دليل اينكه بغض گلويم را گرفت و اشكام جاري شد. پس از آن هم مدتي اس��ت که در مقطع متوس��طه، مدیریت هنرستان كاردانش شهيد منفرد را به عهده دارم .اآلن هشت سال است که آنجا هستم .اين هشت س��ال به نظر من هر س��ال بهتر از س��ال قبل است و علتاش هم شايد عش��ق من به بچههاست .عالقهي شديد و عشق شديد به دانشآموزان باعث شده است كه براي من انگيزه خوبي بشود و هيچوقت هم از كارم و از راهي كه انتخاب كردهام پشيمان نشوم.
به جاي دانشگاه بايد دانشجو بسازيم
در م��دارس خيل��ي از مديره��ا اعتقاد دارند كه م��دارس قب ً ال بهتر بودند و االن دانشآموزان آنچنان ش��ور و شوقي ندارند كه مديرها و معلمها را سر ش��وق بياورند .اين فقط یک نوستالژي است يا واقعيت دارد؟ نه .اصال واقعيت ندارد .من معتقدم كه هر سالي خصوصيات منحصربهفرد خودش را دارد .ما اآلن از لحاظ س��ختافزار مشكل نداري��م؛ بلکه از لحاظ نرمافزار و تئوري و نگرش و نظريهپردازي مشكل داريم .بايد نگرشمان نس��بت به اداره كردن مدارس بهروز ش��ود .امروز روی پاكت نمك تاريخ ميزنند« .هر چه بگندد نمكش ميزنند/ واي به روزي كه بگندد نمك!» وقتي روي پاكت نمك تاري��خ ميزنند ،بر تفكر ما و انديشههاي ما و شناخت ما هم نسبت به دانشآموزان جديد تاريخ ميزنند .ما بايد بهروز شويم. پ��س اين تقصي��ر دانشآموزان نيست .آنها به شيوهي خودشان بر اساس دوره و زمانه جلو ميروند. ما نبايد عقب بمانيم ... ما نبايد عقب بيفتيم از دانشآموزان .سواد عمومي بچههاي ما به مراتب خيلي بيشتر از چند س��ال قبل اس��ت ،چون احساس نيازش��ان فرات��ر از قبل اس��ت .ما چون نميتوانيم نيازهاي روحي -رواني و حتي اجتماعي بچهها را برآورده كنيم ،احساس ميكنيم كه بچهه��ا در مقابل ما قد علم كردهاند .اين اش��تباه است .ما هستيم كه بايد بر اس��اس س��واد و توانايي و تحليل آنها تصميم بگيري��م .اآلن بچهي كالس چهارم ي��ا پنجم ابتدايي مث� ً لا در بحث نرمافزاري و اس��تفاده از كامپيوتر خيلي من مدير و معلم جلوتر است.من اتفاقاً از ِ معتقدم كه بچههاي امروز خيلي فعالتر از دانشآم��وزان س��نوات قبلان��د .ما بر اساس تئوري ذهنيای كه خودمان داريم فكر ميكنيم دانشآم��وز آرام دانشآموز مس��تعدي است .اما هميش��ه دانشآموز آرام دانشآموز مستعدي نيست. خب شما فكر ميكنين كه شور و شوق كم نشده؟ نخير .نشده است. اين دي��د وج��ود دارد كه آقاي مهرابي يک مدير س��ختگير است و مديران س��ختگير ه��م معمو ً ال دوس��ت دارند دانشآم��وزان آرام باش��ند .ش��ما اآلن ميفرماييد كه دانشآموز آرام را دوس��ت نداريد. از ط��رف دیگ��ر ،همه ش��ما را به عنوان يك مدير خوب ميشناسند و كمتر كسي است كه از زحمات شما تعريف نكند. نظر خودتان چيست؟ من ميخواهم نظر شما را بپرسم. پس بگذار من اول تعريفي از مديريتي كه به آن معتقدم بكنم .اوالً مديريت همانطور كه دانش��مندان بزرگ ميفرمایند يعني تواناي��ي انجام كار با كم��ك ديگران ،و يا علم و هنر بهكارگيري اصول برنامهريزي و س��ازماندهي ،ارتباط��ات ،هداي��ت و كنترل فعاليتهاي افراد براي رسيدن به هدفهاي عالي و مشخص .يعني این که مدير بايد توانايي حل مش��كل و انتخاب الگوه��اي جايگزي��ن در حداق��ل فرصت ممکن داش��ته باشد .ش��ناخت تهدیدها و تبدي��ل آن به فرصت كار مدير اس��ت. او باید با ش��ناخت عمي��ق نقطهضعفها آنه��ا را به نقط��ه قوت تبدی��ل کند ،و با انعطافپذي��ري و با توج��ه به جزييات بر مش��كالت غلبه کن��د و در جهت هدايت و رهبري موثر س��ازمان يا مدرسه تحت مدیریتاش برنامهري��زي کند .من مدير س��ختگيري در دوران مديريتام نبودم، اما مدير قاطع و منظم و پاس��خگو بودم و تا اين مدت هيچ وقت به انفعال نيفتادهام و هميش��ه سيال و به صورت پويا حركت ميك��ردم .بي��ن مدي��ر و مديريتكردن تفاوت قائلام و اصرار داشتم كه همكاران و خودم نظم در كار ،نظم در حضور ،نظم در اداره كالس ،و نظم در پاس��خگويي به دانشآموزان و اولياي آنها داش��ته باشيم. اين امر امكانپذير نب��ود مگر اينكه افراد
پ��س ش��ما ميگویی��د ک��ه این سختگیری نیست و قاطعيت است؟ بله .از نظر روانشناسي رشد ،دانشآموزان در س��طح راهنمايي و در سطح متوسطه، مدير جبون وترسو نميپسندند .به دليل اي��ن كه ق��درت فيزيكي و بدن��ي بچهها در حال رشد اس��ت ،عالقمند به مديري هستند كه داراي ابهت باشد .اگر مديري در دبيرس��تان يا حتي مدارس راهنمايي داراي ابه��ت نباش��د ،اي��ن مدي��ر دچار مش��كالت عديدهاي خواهد ش��د .و این يكي از نکات ظريف و كليدي در سپردن پست مديريت به افراد است. ش��ما چگون��ه ب��ا مش��کالت دانشآموزان برخورد میکنید؟ من بيش��تر س��عي ميكن��م خصوصي با دانشآموزانی که مش��کل دارند صحبت كنم ت��ا عمومي ،و به ص��ورت خصوصي رو در رو و ش��فاف ب��ا اينه��ا حرف بزنم و مشكالتش��ان را بي��ان كن��م .اين هم ناش��ي از ش��ناخت تفاوته��اي ف��ردي دانشآموزان اس��ت كه واقعاً به من کمک
اگه دل خشن دائم بهارن
چهار پنج ت��ا از آنها همینجا در صحبت نو هس��تند .آقاي ابوالحس��ن حسيني از دانشآموزان سرزندهی مدرسه بود .آقاي جعفرزاده كه االن دبير دبيرستان گراش اس��ت .آقاي موغلي ،مهندس خوش��اب، محمد سپهر و خيلي از دانشآموزاني كه االن دارند در رشته پزشكي و غيرپزشكي تحصيل ميكنن��د .بچههايي كه در حال ادامه تحصيل هس��تند يا وارد كار شدند. اگ��ر بخواهم اس��م بب��رم ،صدها انس��ان وارسته هستند.
فكر ميكنم اگر بخواهيم دقیقتر نگاه كنيم ،حداقل يكي دو نس��لي از کس��انی كه االن در ش��هر حضور دارند قب ً ال خدمت شما بودهاند. حاال اين هم سوال جالبي است .علتاش هم اين است كه تنها مدرسهي راهنمايي ك��ه در محلهی ب��رقروز وجود داش��ت، مدرس��ه عاليان بود ،و همه بايد ميآمدند و ت��وی اي��ن فيلتر ق��رار ميگرفتند .اين اس��ت كه تقريباً همهي بچههاي نس��ل 70تا 80كه در مقطع راهنمايي مشغول ب��ه تحصی��ل بودند ،مخصوص��اً در محله برقروز ،كه البته ع��ده زيادي دانشآموز از محله ناس��اگ هم ميآمدند ،در همین مدرس��ه بودند .ما در دبيرستان هم که به قوالً رصد ميكرديم ،آمارها نشان میداد که بهترين دانشآموزان در دبيرستان هم از همين مدرس��ه بودند .من فکر میکنم در انتخابات ش��ورای اول هم که آنقدر به بنده در محل��هی ب��رقروز رای دادند به خاطر همین تالشها در مدرس��ه عالیان بود و حسن نیتی که مردم به این مدرسه داشتند. چیزی که اخیراً مشاهده میشود ای��ن اس��ت ک��ه در ورود بچهها به دبيرس��تان و بعد به سطوح باالتر، يک مقدار افت تحصيلي وجود دارد. حاال اگر معيار را ورود به دانشگاه در نظر بگيري��م ،ما ميبينيم در اين س��الهاي اخي��ر در این م��ورد هم
عنوان يک كارش��ناس ،مخالف برگزاري هر كالس آموزش عالي در شهر نيستم؛ و حتي معتقدم اگر كالسي در يك چادر هم برگزار ش��ود مفيد اس��ت! من با اين مخالف��ت ندارم .بعضيه��ا ميگویند كه ش��ايد بار اخالقي داشته باش��د .باز هم من معتقدم كه محاسناش از معايباش خيلي بيشتر اس��ت و اص ً ال قابل مقايسه نيست .زماني كه حتی حوزهي علميهي قم وجود نداش��ته اس��ت ،تفكر تاسيس آم��وزش عالي در 140س��ال قبل با آن ن��وع بنا و نوع كالس در همين ش��هري كه ش��ايد ه��زار نفر یا دو ه��زار نفر هم بيش��تر جمعيت نداش��ته ،وجود داشته است .اين بسيار عالي است .ما پيشينهي خيل��ي قدرتمن��دي داري��م در رابطه با آموزش عالي .بحث من بحث مخالفت با راهاندازي دانشكدههاي مختلف ،چه آزاد، چه دولتي ،پزشكي ،پيراپزشكي ،صنعتي، فني نيست .بحث من چيز ديگری است. من معتقدم كه ما به جاي سرمايهگذاري تا اين ان��دازه در آموزش عال��ي ،اگر در آموزش و پرورش س��رمايهگذاري كرده بودي��م و مجتمعه��اي بزرگ آموزش��ي
QQدانشآموزان مدیر ترسو را دوست ندارند. QQمدیر سختگیری نیستم ،مدیر قاطعی هستم. QQسرمایهگذاری به خشت و گل و ساختمانسازی نمیگویند. QQآموزش و پرورش باید در مساله آموزش بیشتر سرمایهگذاری کند. كرده اس��ت .من براي خ��ودم يك الگوي مديريت��ي تعري��ف ك��ردهام :معتقدم كه باي��د از زيردس��تان فيلمب��رداري كرد تا عكسبرداري ،براي اين كه عكسبرداري يك مورد را در نظر ميگيرد و باعث خطا میش��ود .اما فيلمبرداري باعث ميشود ك��ه آدم خطا نكند چ��ون همهي جوانب و روحي��ات چن��د روزه و چند ماهه را در كنار هم ميگذارد و نمودار رشد اخالقي، درسي ،و خصوصيات فرد فر ِد بچهها را در نظر ميگيرد و بعد قضاوت ميكند. دانشآموزي داشتيم در مدرسه عاليان كه مش��كالت اخالقي زيادي داشت .چندين بار هم من با ایش��ان صحبت كرده بودم. روزي از كالس آم��ده ب��ود دفتر كه گچ ولي يك دانشآم��وز همزمان در ب��رداردّ . دفتر حضور داش��ت .خط��اب به من كرد ك��ه آقاي مهرابي! ش��ما اي��ن دانشآموز را ميشناس��يد؟ گفتم بل��ه .گفت :خيلي دانشآموز بدي اس��ت .مشكالت اخالقي دارد و همه ميگوین��د در محله اينجور است و آنجور است .گفتم كه هر مشكلي كه داشته باش��د ،دارای قلب پاكي است و بچهي خوبی اس��ت .اين دانشآموز جا خ��ورد .فكر كرد ك��ه اآلن من حرف اين ول��ي دانشآموز را تاييد ميكنم .ولی من ضمیر پاک او را زنده کردم .به دانشآموز گفتم كه بفرما ،ب��رو كالس .همان هفته رفت��م نمازجمعه ،ديدم همين دانشآموز به حسينيه آمده بود و در صف نماز جمعه نشسته بود.
چه كساني به يادتان ماندهاند از راهنمايي و دبيرستان؟ خيليها .دو س��ه نفرشان که فوت كردند و هميشه به ياد آنها هستم .بچههايي كه در قيد حياتاند اكثرشان بچههاي خوبي هس��تند .تعداد زيادي خاطرم هست که
نیمه دوم تیرماه 88
سفر به کودکی مادربزرگم
گفت و گو با حبیباله مهرابی دربارهی اولویتهای آموزشی شهر گراش
در كارهايش��ان داراي عدالت باشند .من در اصرار براي رس��يدن ب��ه هدف متهم ميشدم به سختگيري ،ولی سختگيري با اص��رار بر فعالي��ت و انج��ام تكاليف و ارزياب��ي كردن و كنت��رل و هدايتكردن متفاوت است .همهي مديران سختكوش و صادق ما به اين مسئله واقفاند كه هم بايد قاطع بود و هم عش��ق داش��ت؛ هم نصيحت كرد هم محبت داش��ت؛ هم راه اعمال قانون و رعايت مقررات را جس��ت و هم با ش��ور و نش��اط ب��ا دانشآموزان فصل «بر» دانشآموزبودن گذش��ته بود. ِ است و شروع فصلي احساس ميشود كه «ب��ا» دانشآموز بودن جواب ميدهد .هر مديري با هر س��لیقهاي باید با عمل خود دانشآموز را هدايت کند و با روش��ي كه بر اصول روانشناسي و شناخت تفاوتهاي فردي دانشآموزان استوار است در جهت نیل به هدف تالش کند.
(ضمیمه صحبت نو فارس)
تحریریه نوجوان
رو در رو
رو در رو
رو در رو
4
شماره سی و نه
دچار افت ش��دهايم ،خيليها اين را دقيق ًا ناش��ي از ع��دم انگيزه بچهها ميدانند .آيا شما هم به اين معتقديد، يا معتقديد دليل ديگري وجود دارد؟ تعريف ما از آموزش ،تعريف ما از آموزش و پرورش ،تعريف ما از جامعهي خودمان، آيندهنگري ما ،تطبيق مس��ائل اقتصادي ب��ا يادگيري و آموزش ،و مقايس��ه كردن درآمده��ا ب��ا ادامه تحصي��ل -كه كفهی ت��رازو در این م��ورد به س��مت درآمد و پول و اين مسائل ميچربد -و القاء اينكه ادامه تحصيل براي درآمد است و نه براي زندگي اش��تباه اس��ت .متاس��فانه همين عوامل يك مقداري جلو رشد بچههاي ما را سد کرده است و انگيزه را از بچههاي ما گرفته .كساني هستند که درس نخواندهاند و باالترين درآمد را هم دارند .این است که نتيجه ميگيرن��د درس خواندن و درآمد داش��تن در تضادن��د .در حالي كه اينطور نيس��ت .آن نظريه كه ما القا ميكنيم به بچههایمان اش��تباه است .از طرف دیگر، بي��ن آن چيزي كه ما آموزش ميدهيم و آن چيزي كه نياز جامعهي ماست يا نياز شخص دانشآموز است هم امروز متاسفانه فاصله افتاده است و همين هم عاملي است كه بچهها احس��اس كنند كه تحصيالت مشكالتش��ان را حل نميكند .بحث من در رابطه با آموزش عالي و مقايسهاش در شهر ما با آموزش و پرورش هم در همين نكته است .ما چه ميگویيم؟ من ميگویم كه با توجه به گستردگي رشتهها ،اگر كل سرمايهمان را هم بر آموزش عالي متمركز كنيم ،اشتبا ه است ... كاري كه تا االن انجام شده است. كاري ک��ه ش��ده و دارد ب��از ه��م اتفاق ميافت��د .البته من به ش��خصه به عنوان ي��ك نفر به قول مع��روف فرهنگي ،يا به
راهان��دازي كرده بوديم ،بهترين اس��اتيد را آورده بودی��م و بهتري��ن امكان��ات را تهیه کرده بودیم ،بهتر میتوانس��تیم در خدمت فرزندانمان باش��يم .من معتقدم به جاي دانش��گاه بايد دانش��جو بسازيم. اگر ما دانش��جو با رتبههاي باال داش��ته باش��يم ،در تمام دانش��گاههاي س��طح كشور و حتي دانشگاههاي معتبر جهاني جاي ماس��ت ،جاي بچههاي ماست .اما ما االن ميرويم س��راغ دانشگاه به جاي دانشجو .يك جابجايي انجام داديم براي ش��هرمان و آن س��اختن دانش��گاه بود. البته دست همهش��ان درد نكند كه اين كار را انج��ام دادن��د ،ام��ا هدايت فکرها به سمت س��اختن دانش��گاه ،با اتفاقاتي ك��ه در رابطه با آم��وزش عالي مخصوصاً آموزشه��اي مجازي و اينترن��ت افتاده اس��ت مغايرت دارند .ما بهروز نيس��تيم. امروز ح��رف اول در كل دني��ا را نيروي انساني میزند .من استدعا ميكنم كه در نش��ريهي صحبت نو یك سری مطالعات مقايس��هاي داشته باشيد ،مخصوصا روی شهر يزد .بيشترين پذيرش آموزش عالي را دارد ای��ن ش��هر .يا بعضي از ش��هرها كه واقع��اً روي اين كار س��رمايهگذاري كردهاند .مث ً ال من ش��نيدهام كه خيرين شهر كاش��ان ،يك ساختمان 6طبقه در ش��هر تهران خريدهاند و وق��ف كردهاند براي اس��تفادهي دانشجويان كاشاني .به اي��ن ميگویند س��رمايهگذاري .به دليل اينكه دانش��جو با خيال راحت احس��اس ميكند كه وقتي رفت تهران ،وقتي رفت ش��يراز ،وقتي رفت اصفهان ،ميتواند در بهترين دانشگاهها تحصيل کند و از نظر مسكن و خوابگاه هم هيچ مشكلي ندارد. ما میتوانس��تیم به مراتب از آن شهرها بهت��ر اين كارها را انجام دهیم .وقتي كه
ما اين كار را انج��ام ندهيم ،همان بحث ع��دم انگيزه پي��ش ميآی��د .اآلن دهها ميليارد ساختمانس��ازي ب��راي آموزش عالي سرمايهگذاري شده ولی پشتوانهی دانشجوييمان خيلي كم است .علتاش اين اس��ت ك��ه ما به آم��وزش و پرورش آنطوري كه بايد بپردازيم نپرداختيم.
پس شما اولويت شهر را آموزش و پرورش ميدانيد نه آموزش عالی؟ بل��ه .من معتق��دم منافع ش��هر از طريق س��رمايهگذاري روي مغزه��ا امكانپذير اس��ت .آن چيزي كه در وهل��ه اول براي ما مهم اس��ت ،سرمايهگذاري آموزشي در آموزش و پرورش اس��ت .س��رمايهگذاري به خش��ت و گل و ساختمانس��ازي هم نميگویند .ج��واب نميده��د .در آينده براي ه��ر مس��ئوليتي و هر پس��تي اگر بخواهيم از نيروهاي تحصيلكرده استفاده كني��م ،مجبوريم با منت برويم از ديگران اس��تفاده كنيم .هيچوقت هم م��ا داراي شهرك صنعتي پيش��رفتهاي نميشويم، چون پش��توانهي علمي نداريم .هيچوقت دانشگاه مستقلي نخواهيم داشت ،به دليل اينكه اساتيد باتجربه نداریم و مجبوريم از اس��اتيد پروازي استفادهكنيم .باز هم در راه اش��تباهي پیش میرویم ،ولي جلوی ضرر هر موقعي گرفته شود منفعت است. آیا طرح مش��خصي هم براي اين موض��وع ارائه دادهای��د؟ يعني اينكه نظرتان این اس��ت که ما الگوبرداري كنيم از مث� ً لا يزد ،كاش��ان و اينها، یا اینکه با توجه به ش��رايط گراش، طرحهای ديگري هم مد نظرتان بوده؟ من اين را در جلس��ات متعددي پيشنهاد دادهام .ما یک شورای راهبردی در آموزش و پرورش پیشنهاد دادیم که بیش از یک جلس��ه تشکیل نشد؛ و مدیران هم در اثر فشار كاري به روزمرگي میافتند .من در جاهاي مختلفي این بحث را بيان كردهام، اما احساس ميكنم گاهي اين صحبتها زمين��ه برایش��ان وجود ن��دارد .البته اين نش��ريه ش��ما بايد اين زمينه را به وجود بياورد .چون م��ن همین که اين حرف را زدم ،س��ريع اين برچس��ب را ميزنند كه ش��ما با آموزش عالي مخالفايد .مشكل نگرشهاست. نقش آموزش و پ��رورش را به عنوان یک نهاد اس��تراتژیک در این زمینه چه میبینید؟ بچههاي اداره آم��وزش و پرورش گراش زحمات زيادي ميكش��ند .ش��ما س��ر و وضع م��دارس را ك��ه ميبينيد ،نش��انه تالش است .در اين راه آموزش و پرورش مش��كالت فراواني دارد .من معتقدم كه در آموزش و پرورش گراش روی آموزش كمتر س��رمايهگذاري ميشود .البته يک س��ري محدوديتها و مش��كالت قانوني وج��ود دارد .تا آدم با اين مش��كالت در عمل دس��ت و پنجه نرم نكند ،نميداند مشكل از كجاس��ت .به هر حال آموزش و پرورش گراش باید در مس��ئله آموزش بيشتر س��رمايهگذاري کند .بايد دبيران متخصص��ي ك��ه در اختي��ار دارند و كم هم نيس��تند را شناسايي کنند و تقويت و هدايت کنن��د و از توانايي آنها به نحو احسن استفاده کنند .من معتقدم كه از ظرفيته��ا و تواناييهاي گراش آن طور كه بايد و ش��ايد استفاده نميشود .شايد علتاش نداشتن برنامهي كاري مشخص باشد.
س�حر صالحي ،يازده س�اله :اگر دلت خوش باشد هميشه ايام برايت بهار خواهد بود. وقتي پاي صحبت مادر بزرگم مينش��ينم دلم به زمان كودكياش پرواز ميكند .خود را در خانهاي بزرگ اما كاهگلي با درهاي چوبي مجسم ميكنم. خانهاي كه فرش حياطش را س��نگهايي احاطه كرده است كه مثل تپههاي كوچكي از دل زمين بيرون زده اس��ت .آري آميختهاي از گل و سنگ. وقتي باران ميبارد دور تا دور اين سنگها را آب فرا ميگيرد و براي كودكي چون من وسيلهاي است ب��راي بازي .باران كه به ديوارهاي خانه ميخورد، بوي كاه و گل در هم ميآميزد و اين بو هزاران بار از عطرهاي امروزي خوشتر و دلنشين تر است. نه برقي ميشناس��يم و به دنبالش نه روشنايي و نه تلويزيوني .نه برنامهي (كاله قرمزي و سروناز) كه اگر برق قطع ش��ود به خاطر نديدنش اش��ك حسرت بريزيم .شيشهاي روي طاقچه ذهنم را به خود مش��غول ميكند .چيزي مثل شيشه آبليمو كه در فلزياش شياري خورده و فتيلهاي از درون آن به داخل شيش��ه راه پيدا كرده ،درون شيشه نفت يا الكل اس��ت و وقتي قسمت بيروني فتيله به اصطالح (نفت خور) ش��د ،روشن کرده ،و برای روشنایی خانه از آن استفاده می کنیم .این چراغ را اهل خانه میتوانند درست کنند .نه پولی بابتش خرج می شود و نه پای رفتن به کاخ بلور. عروسیهای آن زمان هم جای خودش خوشیهای دیگ��ری داش��ت .بزرگترها لباس محل��ی بر تن میکردند .لباس��ی چیندار ب��ا یک دامن پرچین
کوتاه ک��ه به آن کمبل میگفتن��د و اغلب رنگ لب��اس و کمبل را متضاد ه��م انتخاب میکردند. مث� ً لا برای لباس قرمز ،دامن س��بز میدوختند و لبه پایین��ی دامن را با پارچهی چادری مش��کی حاش��یهدوزی میکردند .آنها یک دس��ت لباس مجلس��ی داش��تند و هیچ وقت به خاطر عروسی دیگری آن را کنار نمیگذاش��تند .اما در عروسی های ام��روزی اگر لباس��ی را که باب��ت آن چند ده ه��زار تومان خرج کردهای در مراس��م دیگری بپوش��ی ،انگشت نمای خاص و عام می شوی و با گوش خود میشنوی که در گوش هم زمزمه می کنند« .همان لباسی است که در مراسم عروسی فالنی پوشیده بود». غذایی که در مراسم عروسی به مهمانان میدادند، عدس یا ماش بود که به خاطر آن قبل از رفتن آن قدر نصیحت میکردند که کم بخورید تا آبروریزی نش��ود .آن هم به خاطر یک کاسه عدس یا ماش که بچههای امروزی حتی آن را نمی شناسند. اس��باببازی ما عروس��کهایی بود ک��ه مادرمان با پارچه درس��ت میکرد و بر ت��ن آن لباسهای محلی کوچکی میپوشاند .انتهای پهن برگ خرما را میبریدن��د و خورچینی ب��ر آن میدوختند و بندی برای کش��یدن آن می بس��تند و آن وسیله ای ب��رای ب��ازی ما بود ک��ه درون خورچین را پر از ش��ن یا گل می کردیم و هنگام بازی به دنبال خود می کش��اندیم و به آن اس��پکه میگفتیم .یا موس��م خرماچینی انتهای چوبی خوشه خرما را میبریدند دو شکاف تا نیمه میزدند که دو نیمه بیرون��ی حالت متحرک پیدا می کرد و قس��مت وسطی ثابت .وقتی آن را تکان می دادیم دو نیمه بیرونی به قسمت وسطی برخورد می کردو صدای طرق طرق می داد .سرتان را درد نیاورم همه چیز ما خوش��ی و لذت بود .حمل بر تمجید نباشد اما خانه ما معروف به خانه (گپ) ،خورد و خوراک ما و کال زندگی ما با اقوام و همسایگان فرق داشت و همه ما را پولدار می شناختند. خدا می دان��د چقدر زمینهای صحرا داش��تیم. حت��ی پدرم ب��ه خاطر وض��ع خوبی که داش��ت مهمانی میداد و به دیگران کمک میکرد .زندگی امروزی دردس��ری بزرگ اس��ت ،سراس��ر تنوع و چشم وهم چش��می .هیچ کس به خاطر خودش زندگی نمیکند ،اگ��ر خانه بزرگتر می خواهد به خاطر مردم و اگر ماش��ین جدیدتر می خواهد به خاطر حرف و حدیث و .... اینه��ا زندگی کودکی مادربزرگم بود که در عالم تخی��ل مرا به جای خودش ب��ه اعماق قدیمی ها برد.
شماره سی و نه (ضمیمه صحبت نو فارس)
نیمه دوم تیرماه 88
دیروز
5
تاریخ
فیشور :دفتر نشریه بهار فیشور خلیلی شیراز:سوپرمارکت بهادر تهران :میدان صادقیه -سنمار کیش :بازار پارس خلیج بندرعباس
گزارش
میرزا اکبری
حبیب دبیری ستارهی درخشان ستاره آبی
حبیبه بخشی
مروری بر پوشش زنان و مردان گراشی
شب چون سیاهی چادر تو زیباست
م��رور زندگي ب��زرگان و پيشكس��وتان ورزش و معرف��ي آنه��ا براي قش��ر جوان ام��روز جامعه نميتواند خالي از لطف باشد ،عزيزاني كه همواره مروج روح جوانمردي در ميادين ورزش��ي بودند كه در اين رهگذر نباي��د از نام حبيباله دبيري سرمربي اس��بق تيم فوتبال ستاره آبي بيتفاوت گذشت. مردي كه در بره��هاي از زمان بدون اغراق همه توان و هستي خود را در طبق اخالص گذاشت و آن را به ورزش به خصوص فوتبال اين شهر تقديم كرد .درخشش تحسينبرانگيز ستاره آبي در دهه هفت��اد و س��روري اين تيم در فوتبال اس��تان را بايس��تي مديون همت و تالش و ازخودگذشتگي اي��ن چهره خدوم ورزش گراش دانس��ت .آوردن سعيد مجدچهره نامآشناي فوتبال فارس و آبادان در س��الهاي اخير به عن��وان مربي تيم پيروزي جهت آشنايي فوتباليس��تهاي جوان گراش به اصول كالس��يك و مدرن كه در نوع خود انقالبي در فوتبال گراش محسوب ميشد تنها گوشهاي از خدمات ارزنده اين چهره زحمتكش به ورزش اين ش��هر بود .حبيباله دبيري همراه با پيروزي و س��تاره آبي به افتخارات بس��ياري دست يافت كه قهرماني در مسابقات فوتبال باشگاهي گراش در بخشهاي الرس��تان و استان و حضور ستاره آبي در مس��ابقات دسته دوم و اول استان فارس و كسب عناوين افتخارآميز در اين رقابتها فقط ش��مهاي از فعاليتهاي ورزشي اين پيشكسوت فوتبال گراش است كه اگر به همهي آنها اشاره شود مثنوي هفتاد من كاغد شود. براي اين پيشكس��وت فوتبال ش��هرمان آرزوي موفقيت در تمام عرصهها داريم.
[ عکسها :مهدی جباری] گروه گردآورندگان فرهنگ گراشی
لب��اس هر ق��وم و ملتي نش��اندهندهي فرهنگ و ملي��ت آنهاس��ت .لباس افراد هر س��رزمين مانند پرچم��ي اس��ت ك��ه فرهن��گ آن مردم را نش��ان ميدهد .افراد قبل از آن كه با زبان ،خود را معرفي كنند با لباس و پوش��ش خود مع��رف مليت خود هستند .مسلمانان به خاطر دين و آييني كه دارند پوش��ش آنها با ديگر گروهها تفاوت دارد .كش��ور ايران ،فارس و همچنين گراش با توجه به شيوهي زندگ��ي ،فرهن��گ و آداب و رس��وم حاكم برآنها، نوع لباس خاص میپوش��یدند .اين نوع پوش��ش با توجه به ش��رايط آبوهوايي اين منطقه و نوع كار و فعالي��ت افراد(زنان -م��ردان) طراحي و دوخته ميشده است. نحوه پوش��ش افراد در هر قش��ر از جامعه بستگي
ب��ه زمان و فرهنگ خاص خود دارد حدودا ً هش��تاد س��ال پيش در گراش پوش��ش مردان اعم از پير و جوان بهصورت شال و قبا بود به اين صورت كه قبا پوش��یده و شال هم به دور كمر ميبستند .زيرشلواري دوي��ت و كفشهاي ملكي ميپوش��يدند و بعض��ي از آنها كاله نمدي و يا پهلوي استفاده ميكردند .زنان هم چ��ه پي��ر و چه جوان س��ه الي چهار ش��لیته (به گراشی کمبل) ميپوشيدند .البته این دامنها مانند لباس عش��ايري بلند نبود و لباس مدل راستهي كوچك ك��ه از جن��س مخمل ي��ا چيناوي و ي��ا زري بود روي کمب��ل ميپوش��يدند و به جاي روس��ري از چارقد بزرگ استفاده ميكردند. چادره��اي قدیمی ني��ز بهصورت كمري ب��ود و جلو چ��ادر از پايين ت��ا كمر پارچ��ه را ميدوختند و در چادرهاي پيرزنه��ا نيز عالوه برآن گوش��هاي از چادر را ب��هصورت قالب درست ميكردند و اطراف قالب را با يراق و آش��ورمه تزيي��ن ميكردند و انگش��ت ش��صت را در داخل قالب ميبردند و به اينصورت چادر ميپوش��يدند. جالب اينجاس��ت كه لباس عروس و داماد هرچند با لباسه��اي معمولي فرقي نداش��ت اما با زرق و برق خاصي همراه بود كه لباسهايش��ان را از بقيه متمايز ميكرد .براي تهيه لباسهاي عروس ،پارچه زري را مانند لباس افراد معمولي درست ميكردند و اطراف يقه و پايين آستينهايش��ان در قس��مت مچ دس��ت را با آش��ورمه ،يراق ،پول��ك و مرواريد تزئي��ن ميكردند كه بهآن لب��اس يلي ميگفتند و روي چارقدهايشان نيز با آشورمه يراق و مرواريد و پولك كار ميكردند. چادرهاي هفتاد س��ال پيش به شكلهاي مختلف بوده و ش��كل چادر جوان��ان و پيران با هم متفاوت
ب��ود .به اين صورت كه چادر جوانان حالت كمري و جلو بس��ته بوده است ولي چادر زنان مسن عالوه بر آن يا حالت دس��تكي بوده يعني اين كه قسمت جل��وي چادر (ناحيه پايين س��ينه) حالت قالب يا بند درس��ت ميكردند و با انگشت شصت قالب را ميگرفتند و جلو چادر را كمي زير بغل ميگرفتند و يا چادرهايش��ان مانند چادرهاي گفته شده جلو بس��ته و كمري بوده ولي با اي��ن تفاوت كه در دو طرف پهلو به صورت بند بلند حالت قالب درس��ت ميكردند و از جلو آن را به پشت گردن ميانداختند و سپس چادر را از پشت روي سر ميانداختند و به نپك) آخر قالب هم با كاموا و يا گالبتون حالت ( ُگ َ درس��ت ميكردن��د و به آن آوي��زان ميكردند كه جهت زيبايي چادر اس��تفاده ميكردند و قس��مت جلو چادر كه روي سر قرار ميگيرد نيز حالت يك نش��انهاي روي چادر ميدوختند كه دقيقا وس��ط چادر روي س��ر قرار بگيرد وجنس اين پارچهها يا دوي��ت يا كرپ و يا ...بوده اس��ت ك��ه البته از اين چادرها هنوز هم پيرزنان قديم براي پوش��ش از آن استفاده ميكنند. قب��ل از پوش��يدن چارقد ،كالهكوچك��ي نيز روي سرش��ان ميگذاش��تند و دور كاله نيز ب��ا يراق و آشورمه پولك و مرواريد و همچنين جلو كاله را با طال تزيين ميكردند طوري كه از زير چارقدهايشان پيدا ميش��د .البته ناگفته نمان��د در زمان قديم از جواه��رات زياد اس��تفاده ميكردن��د بدين صورت ك��ه كنار چارقد عروس س��وزن طال يا گيرهي طال ميزدن��د و حتي روي گونههايش��ان ني��ز با پولك طال ميچس��پاندند كه زيبايي عروس را دوچندان ميكرد .بعد از چندين سال مدل لباسها از راسته ب��ه دورهچيني بلن��د و بلوز و ش��لوار تغيير يافت. لباس دام��اد هم مانند لباس معمول��ي مردان بود با اين تفاوت كه دس��تمال ي��ا پارچهرنگي را ميان شالي كه به كمرش��ان ميبستند آويزان ميكردند و خنجر يا كارد هم ميان ش��ال ميگذاشتند كه به نش��انهي محافظت از حريم خان��واده و مردانگي او به ش��مار ميرفت و بعض��ي از آنها از كاله نمدي و يا پهلوي اس��تفاده ميكردند و كفشهايشان هم ملكي سفيد بود. به تدریج در س��الهای اخیر پوش��ش چادر س��یاه فراگیر ش��د .پوشش چادر نشاندهندهي شخصيت و نجابت زنان گراش��ي اس��ت .چادرهاي مش��كي امروزی يا پارچهای ساده است و يا گلدار كه به دو شكل دوخته ميشود .یکی از خیاطهای چادر زنانه
کارنامه خون
شهید محمد حسنزاده
www.yad-e-yaran.com
نام پدر :حسن محل تولد :گراش تاريخ تولد1339 : ميزان تحصيالت :راهنمايي محل شهادت :تپههاي غرب تاريخ شهادت1362/4/29 :
فرازی از وصیتنامه
میگوید« :اگر قوارهي پارچه ،پهن باشد آن را روي س��ر انداخته و اندازهي ق��د ،آن را برش ميدهیم و آن را روي ف��رش مياندازي��م و از طرف صورت، چهار انگش��ت ب��از دوال ميكني��م و بعد به صورت عروس��كي روي هم مياندازي��م و پايين چادر را به صورت نيم دايره برش ميدهيم و اضافهي آن را ب ه هم ميدوزيم .سپس با چرخ خياطي پايين چادر را لبهدوزي ميكنيم». او درباره نمونه دوم میگوید« :نمونهي ديگر دوخت چادر ،به اين صورت اس��ت كه پارچهي چادري را روي ف��رش يا زمي��ن پهن ميكني��م و چادري به عنوان الگ��و روي آن مياندازيم و ب��ه اندازهي آن ميدوزيم و اضافهها را به هم دوخته و پايين چادر را لب��هدوزي ميكنيم ».چادر س��فيد و رنگين نيز ب��ه همين صورت دوخته ميش��ود كه ب��رای نماز خواندن و مراس��مهاي خانوادگی استفاده ميشود. امروزه بعضی جوانان كمتر از اين چادرهای مشكي در مجالس عروس��ي و مس��افرتها برای پوش��ش اس��تفاده ميكنند .اغلب آنها از چادرهاي امروزي از جمله چادر ملي ،عبای عربی (معروف به جامعه) و ...اس��تفاده ميكنند« .جامعه» نوع چادري است ك��ه همانند لب��اس داراي آس��تين ب��ه مدلهاي مختل��ف ميباش��د كه اندامي اس��ت و ت��ا حدوي شبيه چادرهاي هفتاد سال پيش(كمري) ميباشد. «جامعه» را مانند لباس ميپوشند و شال همرنگ آن نيز روي سر مياندازند كه البته اين نوع پوشش به زيبايي و متانت چادر نميرسد.
پيامم به ملت مس��لمان ايران آن است كه به نداي پيامبرگون��هي امام امت لبي��ك بگويند و با اعمال خوب خودش��ان دل اين ابرمرد تاريخ را خوشحال كنن��د و مانند م��ردم كوفه بيوفا نباش��ند بنده با چش��م باز اين راه را انتخاب كردهام .براي عمل به احكام و دين خدا عازم جبهه جنگ ميشوم .همه ب��ا روح وح��دت ايماني پيرو فرمان خدا و رس��ول باش��يد و هرگز اختالف و تن��ازع كه موجب تفرقه اسالم است نپویيد.
زندگینامه
محمد حسنزاده سال 1339در خانوادهاي مذهبي و زحمتك��ش به دنيا آمد .در س��ن هفت س��الگي به تحصيل مش��غول و ت��ا اول راهنمايي ادامه داد و جهت امرارمعاش روانه کشورهای حوزه خليج فارس شد .در دوران نوجواني بسيار كوشا و زرنگ بود .در دوران انقالب هميشه در بين مردم حاضر بود و در تظاهرات و راهپيماييها ش��ركت ميجست .بعد از شروع جنگ وقتي كه از سفر بازگشت مدت اقامتش در گراش چهار ماه بود اما سه ماه را در جبهه گذراند و باالخره رفتن به خارج را ترك و به عضويت رسمي سپاه پاس��داران درآمد .از سپاه ماموريت يك ساله گرفت و در تيپ المهدي(عج) در پس��ت حس��اس اطالعات و عمليات مشغول به جان بازي شد .بسيار شجاع ،متواضع و متقي بود و خستگي براي او معنا نداش��ت .حتي بعضيوقتها تا ده شبانه روز طول ميكشيد تا از شناسايي برگردد اما با ز نميخوابيد و سرانجام در سحرگاه روز 62/4/29در تپههاي بلند غرب به درجه رفيع شهادت رسيد.
برندگان جوايز بانک اقتصادنوین معرفی شدند
برندگان جوايز سومين دوره قرعهکشي حسابهاي قرضالحسنه پسانداز بانک اقتصادنوين معرفي شدند. به گزارش روابط عمومي بانک اقتصادنوين ،پس از تاييد نهايي اعضاي هيات نظارت بر قرعهکشي ،شماره حساب برندگان اين جوايز از طريق پايگاه اينترنتي اين بانک به آدرس www.enbank.irاعالم شده است .يکصد دستگاه خودروي سواري مزدا ،3 150کمک هزينه سفر زيارتي هر يک به ارزش 4ميليون ريال 200 ،بن کارت خريد صنايع دستي هر يک به ارزش 2ميليون ريال و 25هزار جايزه 200هزار ريالي نقدي جوايز قرعهکشي مرحله سوم حسابهاي قرضالحسنه بانک اقتصادنوين بود که در ميان دارندگان نيکانديش حسابهاي قرضالحسنه اين بانک قرعهکشي شد .در میان برندگان نام 113نفر از دارندگان حساب در بانک اقتصاد نوین گراش دیده میشود.
رديف
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38
شماره حساب
94545 67999 2829230 2935684 2540853 2993342 2060128 3204078 1712293 2838236 21100 3351668 1303464 100100 13959 3137466 3137341 81000 2917556 137386 3286585 212207 3010511 2536296 2962064 209969 88674 2503444 120519 3056771 86049 2547729 34609 101877 119988 5666 2486232 1712805
نام خانوادگي
آقاي فردوس ي آقاي تيموري آقاي اسماعيلي آقاي آذرپادگان آقاي آرامين خانم آژيده خانم اژدها خانم اژنده آقاي اسدي آقاي اسماعيلي آقاي افروز خانم افسانه خانم الهاميان خانم اماني خانم اميدوار خانم باشي نژاد آقاي باشي نژاد آقاي باقرزاده آقاي باقرزاده آقاي بصيري آقاي بهزادي خانم پاشنگ آقاي پاي برجا خانم پرده نشين خانم پزشک آقاي پورشمسي آقاي پورشمسي آقاي پورشمسي آقاي تميز خانم جاويدي آزاد خانم جعفرپور آقاي جعفري خانم جعفري آقاي جعفريان آقاي جمالي آقاي جمشيدي پور آقاي جوکار آقاي چادرالجورد
نام جايزه
کمک هزينه سفر زيارتي بن کارت خريد صنايع دست ي بن کارت خريد صنايع دستي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي
رديف
3 9 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76
شماره حساب
3830431 3382343 1078847 1078819 3000487 57070 13779 3492136 2569381 21735 299900 3041966 47002 8814467 2918264 9999 563634 428177 3334994 14666 77790 56150 3061767 2965838 1955345 167273 3138197 1138411 13839 3261442 3490462 38589 2974040 128706 12307 168870 3068920 595159
بانک اقتصاد نوين راهي نوين به بانکداري نوين
نام خانوادگي
نام جايزه
جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم حاجينژاد جايزه نقدي دويست هزار ريال ي خانم حجازي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم حسني جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي حسني جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم حسين زاده جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي حسيني جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي خبازي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم دارا جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم داوري جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي دالوران جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي رادمرد جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي رايگان ي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقايرحمانيانکوشکک جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي زارع جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي زارع جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي زمانيگراش ي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي زيارتي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي زينلي گراشي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي سادگي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي سپهر جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي ستوده جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي سراجي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي سرافراز جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم سلگي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم سليمي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم شادمان جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم شادي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي شمسي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي شوري جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم شهبازي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي شيخي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي شيرشمسي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي شيروان جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي شيرين بيان جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي صادقي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي صالحي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي صداقت جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي صفيان بلداجي
رديف
77 7 8 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113
شماره حساب
2025175 2980209 1187149 60785 101238 93359 4970017 9596 25000 81476 30640 1918795 3166804 29840 3167203 900357 3021579 3021582 3129351 88450 52962 99829 2974557 130330 3900040 2926781 140880 1310984 144049 2991675 789753 3333195 3088758 3333060 3050325 115151 108443
نام خانوادگي
نام جايزه
جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي صميمي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي صميمي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم صميمي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي طوافي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم عابدي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي عليپورگراشي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي غالمي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي فانيالري جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي فاني جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم فتاحي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي فتحي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي فروزان جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم قائدي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي قاسميپور جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي قاسمي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي قدسي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم قرباني جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم قرباني جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي قزل سفلي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي کريميان جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم کهنسال جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي محسن زاده جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي محسن زاده ي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي محمدزاده گراش جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم محمدي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي محمديان جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم مظفري فرد ي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم معصومي گراش آقاي معصومي گراشي جايزه نقدي دويست هزار ريالي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي ملکي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم منفرد جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي موغلي گراشي جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم واحدي جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي همايون فر جايزه نقدي دويست هزار ريالي خانم هنر جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي يزداني جايزه نقدي دويست هزار ريالي آقاي يوسفي
نگاه نو
نوشتههای صحبتنو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است
چه خبر از گراش؟ این اولین عبارت اس��ت که پس از س�لام و علیک بر زبانها جاری اس��ت .با روش��ن شدن مسئله کالهبرداری در گراش ،پس از دوازدهم بهم��ن م��اه 1387گفتوگوهای غالب گراش��یها و الرس��تانیها ،پیگی��ری و خبرگیری از آن اس��ت. کارگ��ران و کارفرمایان اه��ل الر و براک و لطیفی، دنگز ،دهفیش ،اوز ،ارد و کورده ،تش��نهی خبرهایی در ای��ن زمینه هس��تند .این الرس��تانیها ،معموالً با دیدن گراش��یها ،به ویژه خلی��ل جباری و آقایان کریم��ی و جعف��ری و جانعلی و عابدین کش��اورز همکاران گراشیاش��ان ،اولین س��ؤالی که میکنند مرب��وط به مس��ئله کالهب��رداری در گراش اس��ت. خبرها و شایعات زودتر از خود گراش در کشورهای شیخنش��ین میپیچد .اینترنت و تلفن دو وسیلهای هس��تند که خبره��ا را رله میکنند .نام حس��نی و دوستانش در این گفتوگوها بسیار شنیده میشود. گراشیهای با تجربه از قدیمترین روزها ،این حکمت عامیانه را ب��ر زبان می راندند که« :به س��رحدیها اعتماد نکنید ».و منظورش��ان این بوده اس��ت که از س��رزمینهای گرمس��یر جنوبی که به سمت شمال کشور و سرزمینهای سردسیر میروید ،باید احتیاط کنید و با هر کسی طرح دوستی نریزید .به هر حال جوانترها گویا ،گوشش��ان ب��ه این حکمت عامیانه بدهکار نبوده و دچار چنین معضلی شدهاند.
با الرستانیها در کویت
دیدار ما با الرس��تانیها ،در حد یک سالم و تعارف معمولی گذش��ت ،ولی ادب و انصاف حکم میکند حداقل نام آنها را در این جا یادآور شوم: محم��د زرگرپور ،فرزند غالمعل��ی متولد 1336در
نیمه دوم تیرماه 88
نمازجمعه واجب تخییری است
ابوالحسن حسینی
ابوالحس��ن حس��ینی کارش��ناس زبان و ادبیات انگلیس��ی است .او را بس��یاری به خاطر موسیقی میشناسند که سالها در گروه پارسینا فعال بوده است.
(ضمیمه صحبت نو فارس)
استفتا
منوی فرهنگی
زیباییها و زشتیهای دنیا
6
شماره سی و نه
ترانه های جنوب
سهیل نفیس��ی در این مجموعهی 34دقیقهای به سراغ ترانههای دوست قدیمیاش ابراهیم منصفی (رامی)که خویش��اوندی نزدیکی نیز با الرستانیها دارد رفته است .منصفی ترانهسرا ،آهنگساز ،نوازنده و خوانندهای از ش��هر بستک و بندرعباس است که برای خیلیها هنوز ناش��ناخته مانده است .نفیسی ن��ه قطعه از ترانههای او را انتخاب کرده و با صدای صمیمی خود س��عی دارد تا آنچه را که منصفی از دل برآورده است را بر دل بنشاند .ضرباهنگ مالیم موس��یقی با صدای لطیف گیت��ارش کار را آنچنان صمیمی کرده اس��ت که انگار در یک قدمیمان در حال اجرای آهنگ است. س��هیل نفیس��ی پیش از این آلب��وم «ریرا» را با موفقیت به بازار فرستاده بود.
کوری
ییالق
این فیلم که براس��اس رمانی به همین نام نوشته ی ژوزه س��اراماگو ساخته شده اس��ت ،دربارهی مردم شهری است که یکباره کور میشوند و همه چیز را سفید میبینند .گویی که در دریایی از شیر غوطه ور زن یک چشمپزشک -که شدهاند .در این میان تنها ِ نقش آن را جولین مور بازی میکند و داستان از دید او روایت میشود -بینایی خود را از دست نمیدهد و سعی میکند تا به همه کمک کند؛ در حالی که شهر آنچنان به هم ریخته است که عمال هیچ کمکی از او ساخته نیست و در این راه دچار مشکالت زیادی میشود .کوری نه تنها به تاریکی دنیای بیرون بلکه به تاریکی درون آدمها هم میپردازد .کوری فیلمی برای لذت بردن نیست ،فیلمی برای ترسیدن است، ترسیدن از آدمها و درونشان.
فصل گرما فرارس��يده و آن دس��ته از کساني که از گرماي جنوب به س��توه آمدهاند طب��ق معمول به ش��مال کوچ ميکنند تا براي مدتي کوتاه از دست اين گرما خالص ش��وند .و جالب اينجاست که اکثر ش��هرهاي شمالي حاش��يه درياي خزر آب و هوايي شرجي دارند .يعني همان رطوبت درياي جنوب ولي با خنکي بيشتر .امادر شمال غربی ایران ،در ارتفاعات باالتر از ۱۷۰۰متر ،حد فاصل اس��تانهای گیالن و اردبیل در شمال شهرستان تالش ،منطقهای زیبا و منحصر به فرد با نام ییالق شکردشت وجود دارد که البته به دلیل کوهستانی بودن و سختی مسیر ،کمتر مورد توجه گردشگران قرار گرفته است. جاده منتهی به دهکده ییالقی شکردش��ت ،مسیری خاکی است که طی کردن آن با استفاده از خوردروهای
شش روز در کویت 7تجارتی به دلیل افزایش تاجران افت کرده است. صادق رحمانی عزت اهلل اکبری متولد شهر دنگز ،حسن نجفی ،قاسم دامنکشان متولد 1335در الر ،حاجی نعمت درویش الری که فروش��گاه س��یگار و تنباکو دارد ،در سوق الس�لاح .خلیل طالبی کوردهای ،با مغازهای کوچک که سیگار و تنباکو و قلیان میفروشد .عباس باستان دهکویهای که در فروش��گاه اطلس ب��ا احمد زمانی گراش��ی ،همکار است .او با خانواده در شیراز زندگی میکند .محمدعلی خوش��هچین فرزند محمدجواد، متول��د 1344در الر .او به علیجواد معروف اس��ت. می دانستم با آقای سید کاظم معصومی (آقا عباس) قرابت فامیلی دارد .چون او را سال ها پیش در گراش دیده بودم ،در همان محلهای که قدیمترها ما زندگی میکردیم ،کوچهی ش��هید خلیل رامیارپور فعلی و حوالی مسجد رئیس قدیمی. از محمدعلی خوشهچین ،س��راغ مظفر محبوبی را می گی��رم .مظفر نیز متولد الر اس��ت و در گراش با ابوالحس��ن فردوسی نس��بت فامیلی دارد ،ما در جبهههای غرب با هم بودیم .پس��ری با احساس و عاطفی و مهربان و البته خوشتیپ .او را ندیدم ،اما تلفنی با هم حال و احوالی کردیم. حسین فانی ،آراسته ،سپید موی ،با سبیلی پرپشت در بازار س�لاح که یک��ی از بازارهای قدیمی کویت س��ردبیر صحبتنو اس��فندماه 1387سفری به است ،سالهاست در کویت به کار اشتغال دارد .هم کش��ور کویت داش��ت .او در این س��فرنامه سعی چنی��ن احمد انصاری فرزند ش��یخ عبداهلل انصاری میکند شمایی از زندگی روزمرهی همشهریان را گراش��ی .همه گراشیها و الرستانیها در محیطی در این کشور روایت کند. تج��اری و با عش��ق و عالقه س��الها و س��الها به الر است .او از بیست س��الگی به کویت آمده است تالش میپردازند تا فرزندانشان بتوانند در فضایی و اکن��ون اوضاع رو به راهی دارد .او میگوید :وضع آرام ب��ه تحصی��ل بپردازند .آنه��ا کار میکنند تا کویت قبال خیلی بهتر بود ،اما االن داد و ستدهای یادگارهایش��ان ،نامی نیک از پدرانش��ان به جای
بگذارند. حمید میرزایی متولد 1359در ارد از س��ال 1995 میالدی به کویت آمده اس��ت و ب��ه کار در یکی از فروش��گاههای گراشی مشغول اس��ت .او میگوید: ما از س��اعت ش��ش صبح تا نه شب کار میکنیم و ماهانه 250دین��ار دریافت میکنیم ،چیزی حدود هش��تصد هزار تومان .او صحبت ن��و ویژه گراش را ب��ا دق��ت میخواند و پیش��نهاد میدهد که جدول کلمات متقاطع به آن اضافه شود .البته برای آدمی مثل او ،وقتی هم برای حل کردن جدول میماند؟ حمید میرزایی اردی می گوید :اس��تراحت ما خیلی کم اس��ت و تعطیالت و مرخصی ه��م نداریم .برای ارباب قان��ون کار وجود دارد ،اما ب��رای کارگر نه .او معم��والً یک س��ال در کوی��ت می ماند و چهار ماه را به ارد می رود .او دوست دارد در ایران کار کند و در کنار همسر و فرزندش باشد. عباس طاه��ری متولد 1348در بریز الرستان، بیست س��ال در کویت به فروشندگی و تجارت م��واد غذایی اش��تغال دارد و از کارش راض��ی است .او چون سرمایه از خود دارد ،از مشکالت کمتر میگوید. از نظر الرس��تانیهای مقیم کویت ،این کشور کارگران الرستانی در کویت
حکمت عامیانهی گراشیها
بخارای من ،الر من14
نکته جالب توجه آن اس��ت که الریها ابتدا نسبت به رفتن به شهر جدید الر و سکنا گزیدن در آن ابا داشتند و یادم هست که به آن شهر یزید میگفتند و ش��عری هم به طنز ساخته بودند و بر سر زبانها افتاده بود: ناچم اما اَشَ ِر یزید َ ناچم اما ا َ ِز ِر ُج ِل َگو َ اما اَشَ ِر یزید ناچم اما دِگو دگو ناچم راه ش ِر یزید دو ِر ا َ ِو شر یزید شور از این شعر کامال پیداس��ت که علت عدم استقبال مردم از این ش��هر و کوچ کردن و سکنا گزیدن در آن چه بود .راه دور و آب ش��ور و فاصله دور آن که باعث دالدال راه رفتن می شد. این شهر گرچه لوله کشی داشت ،ولی آب آن از شهر
الر شورتر بود ،ضمن آن که در فاصله سه کیلومتری ش��هر واقع ش��ده بود و ابتدا جادهای شوسهای آن را به ش��هر الر وصل می کرد و وسیله کافی برای نقل و انتقال به شهر الر نداشتند که مرکز تجاری و بازار اصل��ی در آن ب��ود و مردم برای حت��ی خرید روزانه مجبور بودند این فاصله را با مشقت طی کنند .به هر صورت با این که جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران خانههای این ش��هر را برخی ب��ه رایگان و پارهای به اقساط دراز مدت در اختیار آسیبدیدگان زلزله قرار میداد با این وجود حاض��ر به رفتن به آنجا نبودند، حتی پدرم در خاط��رات خود میگوید که مهندس شهرس��از و معم��ار آن به نزد من آم��د و از این که این ش��هر را با زحمت طاقتفرس��ایی س��اخته ولی الریها از آن اس��تقبال نمیکنن��د گله میکرد و به اندازهای متأثر بود که به گریه افتاده بود و از حضرت آق��ا خواهش کرده تا قطعه زمینی ،خانهای بردارد تا
سید محمدحس��ن آیتاللهی فرزند آیتاله سید عبدالعلی آیتاللهی در حال حاضر در قم ساکن است و از خاطرات کودکی خود در الر نوشته است.
س��وپرماركت آق��اي حس��ني در خياب��ان جم��ال عبدالناصر که متأس��فان ه جمع ش��د ،مجبور شدم دوباره در همان س��ن و سال يعني 1982ميالدي بروم پيش گراش��يها .به مدت ش��ش ماه در بازار دي��ره در دكان��ي كه 4نفر ارباب و ش��ريك در آن بودند و من و يک آدم ساده و مظلوم به نام حسين كه 10س��ال بزرگتر از من بود مشغول كار شوم. آنجا هم مشكالتي پيش پايمان سبز شد ،ولي ناچار تن در داديم .اصال چقدر جابهجايي و ديگر میشد ب��ه كجا رفت؟ اين بود ك��ه متحمل هر گرفتاري و بدبختياي كه ميش��دم و هر چقدر از كار در انبار و دكان خس��ته و درمانده ميشدم ،صبر ميكردم. صبح كه ميش��د ارباب يا يكي از ش��ركا خودش را ميزد به بازار ماهي قديم دبي .يك س��اعت بعد در حالي كه كمي ژس��ت گرفته بود ،از آن ته با حالتی داشواري مث��ل ناصر ملكمطيعی در حالي كه ُدم ماهي بيچاره در دستاش بود ميآمد و داد ميزد: «احم��د! كجاي��ي؟ بگي��ر و برو اين ماه��ي را پاك كن .س��رش براي ظهر ،دماش براي ش��ب ».ماهي حدود 1كيلو و نيم وزن داش��ت .زیر لب ميگفتم:
«خداي��ا! يعني نميش��د اين را آنجا پ��اك كرد؟» ظهر كه ميش��د يک « َملَت» پر خورش ماهي زير دل 6نفري ما بود .خوب يادم اس��ت که سر ماهي س��رخ ش��ده همچون قايق سرگش��ته به اين سو و آن س��و ميرفت و چ��رخ ميخورد تا در آخر از زير دندانهاي ارباب اره ميش��د .شب هم برنج و ماهی درس��ت ميكردم و به هر نفر 4مثقال و نيم ماهی ميرسيد. يك ش��ب نشس��ته بوديم ،ديديم لباسشویی دارد با س��ر و ص��داي زياد وارد اتاق ميش��ود! س��ريع خام��وشاش كردند و ديدند حس��ين آق��ا تمامي لباسهایش را با كفش تختس��بزش يكجا ريخته است در لباسشويي و دكمه را زده است! انبار ما پر بود از انواع ش��ربتهاي پودر و مايع .يك تضرر و اظطرار به من گفت: روز حسين با يك نوع ّ «احمد ،تو تا حاال ش��ربت ويمتو خوردي؟» گفتم: نه! چطور مگر؟ (چ��ون خودم هم آن زمان واقعاً از خانوادهاي ن��ادار و كمدرآمد بودم و نخورده بودم). گف��ت« :خيلي وقت اس��ت كه دلام پيش ش��ربت ويمتو گير كرده .حاال جون به لب شدم .آخ! كه من
اگر ش��ربت ويمتو ميخوردم چه حالي ميكردم». فردای آن روز كاري در انبار داش��تم و سريع رفتم كه برگردم .ديدم حسين بيچاره كاف تا كاف افتاده روي زمين و از دهناش كف س��رخ بيرون ميآمد، در حالي كه شيشه شكسته ويمتو در كنارش افتاده بود .اط�لاع دادم و او را بردند پيش دكتر و تمامي ش��ربت غليظ ويمتو را به ضرب تنقيه از ش��کمش درآوردند ،طوري كه من هم از رنگ ش��ربت ويمتو بيزار شدم .بعد معلوم شد كه او سريع رفته در صف چهارص��د و پنجاه كارتني ش��ربت ويمتو ،و كارتن باالي��ي را باز كرده و يك شيش��هی كامل ش��ربت ويمتوی غليظ و تند را بدون آب و شكر سر كشيده بود و به كام دل رسيده بود .اما بیچاره نمیدانسته شربت را چطور درس��ت میکنند .گويي زبان حال او در حي��ن پاره كردن كارت��ن ويمتو اين بوده كه: «دست از طلب ندارم تا كام جان بر آرم /يا تن رسد به «ويمتو» يا جان ز تن برآيد ».س��رانجام ارزش او به خاطر يك شيش��ه ويمتو كم ش��د و دو هفتهاي بعد مرخصاش كردند .و من خوب يادم اس��ت که در ماجراي مرخص شدن حسين بسيار گريه كردم،
سيد محمدحسن آيتاللهي
اما اَ َش ِر یزید ناچم َ
شخصی کمي دشوار است و ساکنان محلی نیز معموال از خودرو نیس��ان برای رفت و آمد استفاده می کنند. این جاده زیبا با چشمانداز کم نظیری از کوهستان و جنگلهای انبوه راش و افرا در بیش��تر روزهای فصل بهار و تابستان غرق در مه است .شکردشت به عنوان سکونتگاهی ییالقی در بهار و تابستان مورد استفاده م��ردم مناطق کم ارتف��اع و روس��تاهای اطراف قرار میگیرد .ولی با وجود س��رما و برف ش��دید در فصل پاییز و زمستان ،بعضی از ساکنان منطقه تمام فصول سال در این منطقه زندگی می کنند. پوشش گیاهی دل انگیز ،دشت های سرسبز ،دشت گل های طبیعی و چشمه های جوشان و همینطور سکونت گاه ه��ای منحصر بفرد و زندگی روس��تایی تابلوهای بدیعی از ش��گفتی های زیبایی است که طبیعت این منطقه را شکل داده است.به امتحان کردن مي ارزد. از نظر توس��عه ی تجاری نس��بت به دوبی ،از رونق کمتری برخوردار است ،آنها میگویند در دوبی هم در آمد بیش��تر است و هم استراحت و تفریح بهتر. و دلیل آن این اس��ت که دروازههای تجارت جهانی به روی دوبی باز اس��ت ،اما کویت به طور محدود و کنترل شده با جهان خارج روابط تجاری دارد. کویت حتی از نظر اخالقی و مذهبی نیز در مقایسه با دوبی و بحرین عفیفتر است و تقریبا سیاستهای اجتماعی کشور عربستان را دنبال میکند ،به همین دلی��ل برخی از عربهای کویتی و عربس��تانی برای تفریحات آخر هفته به بحرین یا دوبی میروند. در ش��مارهی آین��ده با صادق کش��وری ،ب��ه میناء الدوحه میرویم.
الریها هم تشویق به آمدن به این شهر بکند و پس از اصرار زیاد ،حضرت آقا راضی میش��وند دو قطعه زمی��ن (دو قواره آن زمان هر کدام چهارصد متر) به متری یکتوم��ان از آنها بخرد .به هر حال بعدا ً که این فاصله دو ش��هر آسفالت شد و رفت و آمد به آن شهر راحتتر شد مردم استقبال کردند به طوری که اکنون از مناطق اعیاننشین الر شده است. داش��تم از خان��ه خودمان می گفتم ک��ه دو طرف داش��ت و هنگامی که بخش��ی از ط��رف کوچک از زلزله الر آس��یب دید ،خانواده حضرت آقا به طرف بزرگ منتقل شدند و طرف کوچک پس از بازسازی مختصری به بیرونی آقا و محل مالقاتها و تدریس خانگی حضرت آقا تبدیل شد. کوچه خلوت خودمان ک��ه طی میکردیم به کوچه اصلی میرس��یدیم ،گفتم که ای��ن کوچه دو محله ب��زرگ الر و بلک��ه چندی��ن محله ب��زرگ را به هم از درون دبی 8- احمدعلی غفوری
تو تا حاال شربت ويمتو خوردي؟ برای اینکه نمیدانس��تم كه چرا در انباري كه بيش از 5-4هزار کارتن ش��ربت وجود داشت ،او حسرت به دل یک جرعه باش��د و چرا بعدا ً كه فهميدند ،او را بي��رون كردند .پس من ه��م از آنجايي كه با او انس گرفته بودم ،خودم را از آنجا بيرون كش��يدم و باز به جايي ديگر رفتم.
وصل میکرد و کوچه اصلی ش��مرده میشد و نقش خیابان اصلی و مهم ش��هر را ایفا میکرد .این کوچه با پیچوخمهایش از یک سر به میدان و بازار قدیمی الر منتهی میش��د و از یک س��و به مدارس ابتدایی دختران و پس��رانه و دو آب انب��ار اندازه هم و بزرگ حاج علیاکبری و محل��ه کوریچان (که قبال گویا از الر جدا بوده و بعدها با س��اختن این س��ه مدرس��ه، مدرس��ه سعدی و حافظ که پش��ت و رو به یکدیگر بودند و پسرانه و مدرس��ه دخترانه ثریا) و گسترش شهر ،این روستای سابق جزو محله الر شده بود .بین این محله و محله پیرغیب هم قبرس��تان وسیع الر قرار داش��ت که معلوم است که چرا وسیع بود ،زلزله و بیماریه��ای واگیردار مثل وب��ا و حصبه و ماالریا نفوس زیادی از الریها را در کام خاک کش��یده بود ک��ه هر کدام خاطرات تلخی در ذهن کهنس��االن و میان ساالن دوران کودکی ما به جا گذاشته بود.
س�وال :برخي از دوستان ما در شهر گراش زندگ��ي مي کنند ولي به ه��ر دليلي خيلي کم ب��ه نماز جمعه يا نماز جماعت مي روند .اين در حالي اس��ت که همهي آنان به اصول اسالمي و ش��يعي پايبندي دارند .آیا این مس��اله اشکالی دارد؟ ج�واب دفت�ر آي�ت اهلل العظم�ی مکارم ش�يرازی :نماز جمعه واجب تخییری اس��ت و بهتر است که نماز جمعه را انتخاب کنند. همیشه موفق باشید
توضیح واجب تخییری
احکام واجب در ش��ریعت اس�لام به اعتبار نفس وج��وب به دو قس��م واج��ب تعیین��ی و واجب تخییری تقس��یم میشود.که واجب تخییری ،آن اس��ت که دو یا چند عمل از مکلَف خواسته شده و او اختی��ار دارد هرک��دام را بخواهد انجام دهد. مانن��د :اختیار در اقامه نم��از جمعه یا نماز ظهر در روز جمعه. محمد حسین فالحزاده .کتاب آموزش فقه
مسعود غفوری
مطبوعات الرستان
میالد الرستان شماره 568میالد الرستان ،هفته چهارم خرداد ،88عک��س و خب��ر برگزاری دهمی��ن انتخابات ریاس��ت جمهوری در الرس��تان را به روی جلد برده است. آمار این انتخابات هم اینگونه اعالم ش��ده است: تع��داد واجدین ش��رایط 141000نف��ر؛ تعداد شرکتکننده 116738نفر؛ محمود احمدینژاد 76840رای مع��ادل 66درصد آرا؛ میرحس��ین موس��وی 37134رای مع��ادل 31درص��د آرا؛ محسن رضایی 1022رای معادل 87صدم درصد آرا؛ مه��دی کروب��ی 850رای مع��ادل 72صدم درصد آرا .افتتاح گمرک الرستان به عنوان یکی دیگر از مصوبات سفر ریاست جمهور ،و راهاندازی مرکز معاینه فنی خودرو از اوایل مردادماه س��ال ج��اری در الرس��تان از خبره��ای صفحهی آخر هستند. سرمقالهی میالد الرستان در شماره ،569هفته اول تیرماه ،88خبر به آتش کش��یده شدن دفتر این نشریه را بازگو میکند .این عمل مجرمانه در اولین ساعات روز 88/3/25با شکستن شیشهها و آتشاف��روزی در دفتر روزنام��ه انجام گرفت و تمامی نشریات الرستان را به واکنش واداشت. تیتر یک این ش��ماره البته ب��ه راهپیمایی مردم الرس��تان در حمای��ت از فرامی��ن مق��ام معظم رهب��ری اختصاص دارد .صفحه آخر این ش��ماره هم به طور کامل به چاپ بیانات مقام رهبری در خطبهی نماز جمعه اختصاص داده شده است. معرف��ی س��توان یکم پرنیان به عن��وان فرمانده جدید پلیس راه الرستان به جای سروان صادقی، و کش��ف و ضبط 320کیلوگرم تریاک در محور بن��در-الر در ی��ک پ��ژو ،405و همچنین نصب 550ع��دد از علمکه��ای گاز ش��هری در اوز از دیگر خبرهای این شماره هستند. پسین دهکویه شماره 52پسین دهکویه ،تیرماه ،88تقدیر وزیر کشور از شورای شهر دهکویه را به خاطر انتخاب آن به عنوان شورای نمونهی سال 1387به روی جلد برده است .این ش��مارهی پسین دهکویه تا ح��د زیادی ب��ه انتخابات دهم پرداخته اس��ت و حتی جدول تفکیکی آرای شهرستان را هم چاپ کرده اس��ت .تولید 9هزار و 800تن بادمجان و به پایان رس��یدن برداش��ت گندم در الرستان از خبرهای دیگر این نشریهاند. عصر اوز عص��ر اوز ه��م در ش��مارهی ،104تیرم��اه ،88 خبر برگزاری انتخابات را تیتر کرده اس��ت .آغاز ساخت 572واحد مس��کونی مسکن مهر در اوز هم خبر صفحه دو این نش��ریه اس��ت .مهندس خواجهاحمدی ،معاون مسکن اداره کل مسکن و شهرسازی استان ،گفته است« :در استان فارس 1200هکت��ار از اراضی برای س��اخت 82واحد مسکونی در اختیار مسکن مهر قرار گرفته است و در الرس��تان در 4شهر الر ،اوز ،گراش و خنج ک��ه باالی 12ه��زار جمعیت هس��تند و امورات مسکن مهر به دست این اداره کل است عملیات ساخت مس��کن مهر اجرایی شده است ».ساخت دهیاری در محلچه نیز خبری از بخش اوز اس��ت که در این نشریه درج شده است. آن ط��ور که عص��ر اوز خبر میدهد ،قرار اس��ت پلی��س راهنمای��ی و رانندگ��ی ه��م در اوز دایر ش��ود .این نش��ریه همچنین خب��ر میدهد که کاروانس��رای «لرد میری» نیز در فهرس��ت آثار ملی ایران به ثبت رسیده است؛ و این که آخرین کدخدای روس��تای کهنه ،محم��د صالح آزادی، 106ساله ،به دیار باقی شتافت.
شماره سی و نه (ضمیمه صحبت نو فارس)
نیمه دوم تیرماه 88
دنیای مجازی
7
جامعه نو محمد خواجهپور
پرندهی کوچک پرحرف در اینترنت در ای��ن روزه��ا اگر ش��ما کمی هم ب��ا اینترنت آش��نا باش��ید بحث داغ فیسبوک ،تویتر و فید را ش��نیدهاید .در هم��ان اوایل کار فیس بوک به گراشیهای حاضر در فیس بوک پرداخته بودیم. کس��انی که حاال تعدادش��ان خیلی بیشتر شده است .شما هم اگر در فیس بوک هستید به اتاق gerashبیایید. اما این بار سراع تویتر میرویمTwitter.com . یک سیس��تم میکروبالگینگ اس��ت .معنی اسم آن هم میش��ود چیزی در مایههای گنجش��ک خودمان ،یک گنجش��ک پر حرف .اما این سایت کارش چیس��ت؟ با زبان س��ادهتر فکر کنید یک جور SMSنوشتن در اینترنت که دوستان شما میبینند .هر نوش��ته تویتر نمیتواند بیش��تر از 140حرف باش��د .کار با تویتر خیلی ساده است. ثبتنام میکنید و بعد یک کادر روبهرو شماست که در آن مینویسید در حال چه کاری هستید. همین
توزیع در خارج از کشور کویت :سوق الرین-شرکت اطلس بحرین :محرق ،الشفق دبی :الراس ،فلمار
هر جامع��ه داراي فرهنگه��ا ،آداب و رس��وم و زبان مختلف و خاصي اس��ت ك��ه تنه��ا تعلق ب��ه آن جامع��ه دارد و مدته��ا زم��ان الزم اس��ت ك��ه افراد جامعه ب��ا فرهنگها همرنگ ش��وند و به جامعهپذي��ري برس��ند .جريان اين جامعهپذي��ري ميتوان��د بس��يار جالب باش��د ،حال تصور كنيد مجبور باش��يد ب��ه هر دليل��ي وارد جامعه يا كش��وري ش��ويد كه هيچچي��ز از آن نميدانيد و حتي با زبان آن كشور نيز آشنا نيستيد. چگون��ه خ��ود را ب��ا آن جامع��ه وف��ق ميدهيد؟ افراد برحسب سازگاري خود عكسالعملهاي متفاوتي دارند ،معموال خدمتكاران خارجي دچار اين وضعيت ميشوند .در ش��هر ما گراش بيشتر در مراس��مها يا بعضي از خانهها اين افراد را ميبيني��م به س��راغ دو نف��ر از آنها ميرويم تا با آنها گفتوگويي داش��ته باش��يم و بهتر با كشورشان آشنا شويم و از نظراتشان دربارهی ايران و گراش
ی از دو خدمتکار خارجی در خانههای گراش گزارش
دل سامیتا در هیمالیا جا مانده است
فاطمه یوسفی -مینا غفوری
دادن��د وقتي م��ا به ام��ور مذهبي خود ميپرداختيم آ.د خيل��ي كنجكاو بود و سواالت زيادي از ما ميپرسيد .مخصوصاً ماه محرم و صفر كه ميش��د وقتي شور و ش��وق مردم ،گريهها و سينهزنيها و مراس��مها را ميديد عالق��هي زيادي از خود نش��ان ميداد و ب��ه فيلمهايي كه اطالعاتش را در مورد امام حس��ين(ع) ب��اال ميبرد زياد توج��ه ميكرد .ما هم از كتابخان��ه ،كتابهايي را به او معرفي
نميتوانس��تم با هيچكس ارتباط برقرار كنم تا آنجايي كه هر دفعه با خانوادهام تم��اس ميگرفتم گريه ميك��ردم و از دلتنگيهاي��م ميگفت��م اما ب��ا كمك دختر صاحبخانه س��عي كردم با زبان گراش��ي و فارسي آشنا ش��وم ،دفتري تهيه كردم دختر همس��ايه گراش��ي و فارس��ي كلمات را به من ميگفت و من يادداش��ت ميكردم و ه��ر روز و هر بار تمرين ميكردم تا باالخره توانس��تم تا حدودي فارس��ي را ياد بگيرم و دايرهي ارتباطم را گس��تردهتر كنم .او ميگفت من اقامت قطر دارم و هر سه ماه يكبار براي تمدي��د آن بايد بروم .من تصميم داش��تم كه در قطر عرب��ي ياد بگيرم تا در مس��افرتهاي بعديام به كشورهاي مختلف دچار مش��کل نش��وم اما بعد از ي��ك ماه ك��ه در دفتر اس��تخدام خدام ثبتن��ام كرده بودم خانوادهي گراش��ي م��را انتخاب كردند و من با آنها آش��نا شدم و خوش��حالم كه توانستم فارسي را ياد بگيرم.
چه چیز ایران را دوست داری
در ن��گاه اول ب��ه نظر کار مزخرفی میرس��د اما محبوبی��ت تویتر روز به روز زیادتر میش��ود .در اینجا دیگر ش��ما نمیخواهد جواب س��وال «چه خب��ر؟» را بدهی��د و میگویید« :ب��رو تویترم را بخ��وان ».خیل��ی آدمهای معروف ه��م به تویتر ال در این انتخابات حضور «کرباسچی» آمدهاند مث ً در تویت��ر جالب بود و یا کس��انی مثل اوباما هم تویت میکنند. اما جمعیت گراش��یها کمک��م در تویتر هم در حال زیاد شدن است. Gerashiاز کارب��ران باس��ابقه در ش��بکههای اجتماعی اس��ت .مس��عود میرزمان��ی پرکارترین تویتریس��ت اس��ت که روزانه از ن��وع غذا ،درس نخواندن و عش��قورزیهایش مینویسد او البته در ای��ام انتخابات هم تویت��ر فعال بودNarcis . این روزها در تویتر بیش��تر فعال ش��ده است او هم مث��ل خیلیه��ا از درس نخوان��دن خودش شاکی اس��ت Elesaar .یا همان حسن حسینی از بحرین مینویسد و بیش��تر عالقهمند است از وب بنویس��د و از جمل��ه کاربران اندیش��ه نوین است که به همراه ( 1Gerashiمهدی قنبری)، ( gerash67مه��دی وفاییف��رد)B_Qodsi، ، Mehmandarو (miram14ناصر شمسی) طیف اندیشه نوینیهای تازهکار تویتر را تشکیل میدهند هر چند خیلی هم پرکار نیستند. بعضیه��ا ه��م تنه��ا در تویتر ثبتن��ام کردهاند و بع��د فراموش ش��ده دوباره به آن س��ر بزنند. ش��اید دلیلاش این باشد که در کشورهای دیگر میش��ود همیشه از طریق موبایل هم تویت کرد ولی در ایران این کار س��خت و حتی غیر ممکن اس��ت .س��عید بلبل ،جواد ایزدی ،محسن امانی، محمد امیننوبهار ،سعید توکلی ،فریده دالوران، فردین ش��وری و مس��عود غفوری از جمله فقط ثبتنام کنندگان هستند. اعتیاد به اینترنت ،درس نخواندن و البته غر زدن س��ه موضوع ثابت نوشتهها در تویتر است .گاهی آدم در تویتر احس��اس میکن��د دارد با خودش حرف میزند .بد نیست سرکی به تویتر بکشیم. :...آقا کس��ي دستش��ويي عموم��ي نزديک به کافينت هرمز سراغ نداره؟ : 1Gerashiانگاری قراره پلیس بش��یم ،حاال کی میآد نقش آقا دزده رو بازی کنه! :B_Qodsiح��اال ی��اد رفقا ،هر ک��دوم یه جا و دنبال زندگی خودش��ون .این نشونه بزرگ شدنه یعنی؟! اگر اینه دوست ندارم بیشتر از این بزرگ شیم! :Aleph_meچي��ه خ��ب ما ايراني هس��تيم و تقلب كردن حق مسلم ماست. :131_Hrhام��روز صبح س��اعت 12:54بیدار شدم و گفتم دیگه نرم بهتره این چه وقت رفتن س��ر کاره .از ش��انس خوب ما تعطی��ل از آب در اومد. :narcisمن خودم رو برای دوری از انس��انهای احمق که شخصیت انسانها را به خاطر یک تفکر زیر سوال می برند آماده کرده ام. :Gerashiبعد کی گفته من دو روز دیگه ریاضی پایانت��رم دارم؟ دروغ��ه و همش هم توطئههای استکبار جهانی و انگلیس خبیثه. : narcisش��یرازی ه��ای گرامی تا م��ی توانند پایکوبی می کنند و خدا به خیر بگذراند روزهای پس از انتخابات را! : alireza95یک��ی امروز می گفت :رای ندادن یعنی گناه کبیره و مستحبه به احمدی نژاد رای بدین!!! راس��تی من هم در تویتر gerashهس��تم .اگر س��مت چپ صفحه من را نگاه کنید در لیس��ت Followingمیتوانی��د گراش��یهایی را که در باال معرفی کردهام شناسایی کنید.
نيز بيش��تر بدانيم .فطریه از بزرگترین کشور مس��لمان ،اندونزی به ایران آمده است و سامیتا از مرتفعترین کشور دنیا و سرزمین هیمالیا میهمان ماست.
از اسکوبامی اندونزی
آ.د فطريه ،بيس��توپنج س��اله از كشور اندونزي؛ او با خوشرويي از ما استقبال ميكن��د هر چند لهجه دارد و گراش��ي و فارس��ي را به دنبال هم م��يآورد اما نحوهي صحبت كردنش زيبا و ش��يرين اس��ت .س��ه ماه ديگر كه بشود او چهار سال است كه اينجاست و فقط از طريق تلف��ن با خان��وادهي خ��ود در اندونزي ارتب��اط دارد .آ.د چه��ار خواه��ر و يك ب��رادر دارد ك��ه همهي آنه��ا پراكنده ش��دهاند و در كش��ورهاي قط��ر ،دبي، كويت وعربس��تان صعودي مش��غول به كار هستند .از او ميخواهيم ما را بيشتر با اندونزي آشنا كند. اينگونه ش��روع ميكند كه او در يكي از روس��تاهاي اندونزي به نام اسكابومي زندگي ميكند كه بچهها تمام ايام هفته به جز پنجش��نبه و جمعه را در مدرسه به س��ر ميبرند .بيشتر اهالي آن روستا ي مذهباند و عيد فطر مسلمان و س��ن از بزرگترين اعياد آنهاست كه همهي خان��واده ب��راي عرض تبري��ك دور هم جمع ميش��وند .آ.د در س��ال 86يعني دو س��ال پيش در حرم امام رضا(ع) در مقابل جمعي از خبرنگاران و روحانيون شيعه ميشود .از خانوادهاي كه او براي آنها كار ميكرد ميپرس��يم آيا شما او را به شيعه شدن ترغيب كرديد؟ جواب بازتاب
ميكرديم اما چون او به فارس��ي مسلط نبود نميتوانس��ت زياد از آنها استفاده كند .ولي حاال به مناسبتهاي مختلف از مشهد كتابهايي را كه به زبان عربي و انگليسي و زبانهاي ديگر ترجمه شده براي او ميفرس��تند .مثال به مناس��بت تولد ام��ام رضا(ع) كتابه��اي چهارده گوهر درخشان به زبان (عربي ،فارسي، انگليس��ي) به اهتمام حس��ين حائري كرماني و ثم اهتديت از محمد التيجاني الس��ماوي را برايش فرستاده بودند و او ب��ا هيجان زي��ادي كتابهايش را به ما نشان ميداد .او هر ماه يك جز قرآن را ميخواند اما حاال به خاطر مش��غلههاي زيادش نميرس��د يك جز را تمام كند و جال��ب اين كه در م��اه رمضان حتما خ��ود را موظف ميداند كه كل قرآن را ختم كند و زيارتها و دعاها را هم زياد ميخواند و در ماههاي رجب و ش��عبان روزههاي مستحب ميگيرد. به او گفتيم آيا خان��وادهاش در جريان ش��يعه شدنش هستند؟ با بيان سادهاي گف��ت :آنجا هيچكس با ش��يعه آش��نا نيست و هيچچيز از آن نميدانند .آنها فكر ميكنند ام��ام علي(ع) امام چهارم اس��ت در حالي كه در ش��يعه امام اول اس��ت آن روحاني كه من را شيعه كرد گف��ت من اول بايد خان��وادهام را آماده كن��م يعن��ي از ويژگيه��ا و خوبيهاي شيعه برايشان تعريف كنم و بعد به مرور زمان به آنها بگويم شيعه شدهام. برايمان عجيبتر آن بود كه چهطور به اين سرعت توانسته فارسي را ياد بگيرد. گف��ت اواي��ل خيلي برايم س��خت بود،
از حجاب آنها ميپرس��يم ميگويد كه مردم اسكابومي نس��بت به جاكارتا كه پايتخت اندونزي اس��ت حجاب بهتري دارن��د .او در اندونزي يك ماه از صبح تا ش��ب با عدهاي از زنان خياطي ميكرد اما مادرش به خاطر ديد بد مردم نسبت به بي��رون رفتنش از خانه با او مخالفت ميكند.آ.د ده س��ال قبل پ��درش را از دس��ت ميدهد و خرج خانه به عهدهي مادرش ميافتد او خواهري دارد كه در پايهي پنجم ابتدايي درس ميخواند اما چون ش��هريهي مدارس در آنجا زياد اس��ت فشار س��نگيني بر دوش مادرش ب��ود .آ.د تصميم ميگيرد به دانش��گاه نرود ت��ا بتواند كمكخ��رج خانوادهاش ش��ود .ميگفت :دوس��ت ن��دارم مادرم كار كن��د .او هر م��اه پولهايش را براي مادرش ميفرستد .عروسيها در آنجا دو شب و خيلي س��اده برگزار ميشود و خبري از تجمالت و جهيزيه نيس��ت. او ميگف��ت از نظر اخالق و رفتار مردم اندونزي ش��باهتهاي زيادي با ايرانيان دارن��د ام��ا مرده��اي ايران نس��بت به خانوادهاش��ان پايبندترن��د .آ.د قواني��ن طالق در ايران را خيلي قبول داش��ت و مشكالت سه خواهر مطلقهاش را ناشي از قوانين نادرست آنجا ميدانست. ع�لاوه ب��ر مس��ائل مالي او ب��ه جهت اين كه ميخواس��ت دني��ا را ببيند و با كش��ورهاي خارج آشنا ش��ود در دفتر اس��تخدام خ��دام ثبتنام ك��رد و قب ً ال ايران را اصال نميش��ناخت و فقط اسم ايران و تا ح��دودي تاريخ آن را خوانده ب��ود .او ميگفت ايران را دوس��ت دارد ام��ا چون همزبان��ي ن��دارد خيلي زياد دلتنگ ميشود و خاطرهاي كه هيچگاه فرام��وش نميكند محرم و صفر اس��ت و ديدن آن جمعيت كه همه عاش��قانه امام حسين(ع) را دوست دارند .از ميان غذاهاي ايراني كباب را بيش��تر دوست
با اصرار دیگران کانون را راهاندازی کردم
هدف اينجانب از تاس��يس و راهاندازي كانون درگراش ،كمك به آموزش و پرورش ش��هر در راستاي مبارزه با افت تحصيلي دانشآموزان بوده است؛ چون يكي از داليل تجديدي بچههاي ما ،شب امتحاني بودن آنهاست. كار اصلي كان��ون برنامهريزي و برگ��زاري آزمونهاي منظم، براس��اس برنامهي راهبردي اس��ت ،نه برگ��زاري كالسهاي تقويتي .امروزه بيسواد را كسي ميدانند كه در امر خودآموزي موفق نباش��د .لذا ،كانون به دانشجويان چگونه قبول شدن را نميآموزد ،بلكه به آنان روشهاي برنامهريزي ،روشهاي حل مساله ،روشهاي فكركردن ،تصميم گرفتن و مديريت خود را ميآموزد و كوتاه سخن اين كه كار اصلي كانون؛ برنامهريزي، خودآموزي و خودباوري اس��ت و كان��ون اين آموزش را آرام و روان پيش ميبرد .چرا كه باال بردن توان حل مساله و آموزش خودآموزي ،كار دش��واري است و بديهي است كه همين گونه برنامهريزي و آموزش ،درس��نين پايينت��ر ،نتايج مؤثرتري در برخواهد داشت تا سنين باالتر. س��ال 85چندت��ن از هم��كاران مدير و دانشآم��وزان از من خواستند كه مس��ئوليت راه اندازي كانون درگراش را بپذيرم. به عنوان مثال زماني كه من دبير زبان پيش دانشگاهي پسران بودم مدير اين مركز و دانش آموزان آن نظير آقاي س��راجي، از من خواس��تند كه اي��ن كار را انجام ده��م .پيگيري كردم گفتند آقاي اكبري مس��ئول آن است و نيازي نيست .اما سال بعد يعني س��ال 86اين موضوع مجددا مطرح ش��د .سال 86 تعداد 20نفر از خواهران به علت نبود كانون درگراش مجبور بودن��د براي برگزاري آزمونهاي كانون به ش��هرهاي همجوار س��فركنند .لذا جهت رفاه حال دانش آموزان تصميم گرفتم و كه اين كانون نيز در گراش دايرگردد .س��ال 86عالوه بر اين 20نفر 150نفر ديگر نيز عضو ش��دند و آمار كانون گراش به 170نفر رسيد .اما سال 87به خاطر عدم اطالعرساني مناسب توس��ط بعضي از افراد اين آمار به 100نفر رس��يد .اگر آمار
كانون به 150نفر برسد ميتوان از مزاياي آن نظير بورسيه و جوايز كتاب برخوردار ش��د و به نفع دانشآموزان خواهد بود. ما دراين مدت حدود 20نفر بورس��يه داش��تهايم كه حداقل چهار میلیون تومان به نفع بچه ها تمام ش��ده است .كارهاي ديگري كه دراين مدت كوتاه انجام دادهايم اهداكتاب به دانش آموزان بورسيه و اهدا جوايز تحت عنوان «درس بخوانيد جايزه بگيريد» و برگزاري پيش آزمون تيزهوشان پايهي پنجم به اول راهنمايي در دبس��تان حضرت زين��ب براي 82نفر به صورت رايگان و همراه با ارايه ي دفترچهي س��وال و جواب و كارنامه بوده است .ما تاكنون 40آزمون براي بچههاي سوم ابتدايي تا پيش دانشگاهي و هنرستان برگزاركردهايم. اي كاش مديري كه از عملكرد ما انتقاد كرده دراين مدت س��ه سال ،حداقل يك بار به محل كار ما و يا محل برگزاري آزمونها كه معموال در محل دانش��گاه علوم پزش��كي برگزار ميگردد ، سري زده بود و از نزديك شاهد فعاليت هاي ما ميبود. اي كاش گزارش��گر محترم خانم هانيه باختر يا خودش عضو كان��ون بود و ي��ا حداقل با يكي از دانش آم��وزان عضو كانون گراش مصاحبه ك��رده و عملكرد ما را از يكي از اين 270نفر پرسيده بود. شايد يكي ازمشكالت اين دو عزيز عدم شناخت آنها نسبت به نوع فعاليتهاي كانون باش��د .و ديگر اين كه از اين عزيزان انتظار ميرفت از بخشهاي مختلف نقد ،اندكي از محاسن كار را نيز در نظ��ر ميگرفتند و با بي انصافي زحمات افراد خدوم را ضايع نميكردند. در پاي��ان از همكاري صميمان��هي اداره ي محترم آموزش و پرورش گراش و دانش��گاه علوم پزش��كي گراش ،خانوادههاي محترم و فرهنگ دوس��ت گراش و دانش آموزان عضو كانون گراش و عوامل اجرايي كانون گراش نهايت تقدير و تش��كر به عمل ميآيد. محمدناصري – مديركانون فرهنگی آموزش گراش
دارد و ميگويد غذاي رايج اس��كابومي ب��ه دليل پرورش ماهي ك��ه دارند برنج وماهي است و بزرگترين آرزويش رفتن به مكه است حتي يكبار هم براي رفتن اق��دام ميكن��د اما به خاطر مش��كالت اقامت��ش در قطر قادر ب��ه رفتن به اين سفر نشد.
زنی از نپال
اكن��ون ميرويم ب��ه س��راغ خانوادهي ديگ��ري و مصاحب��ه با خدمت��كار غير ايران��ي آن خانه را ش��روع ميكنيم .اما ميبينيم كه فقط ميتواند كمي دست و پا شكس��ته گراشي صحبت كند و به هيچ وجه فارس��ي را بلد نيست .آدمي خوش خنده اس��ت و م��دام ميخندد و ميگويد من بلد نيس��تم به س��واالت شما جواب دهم .از صاحبخانه خواهش ميكنيم تا حدودي ك��ه ميتواند ما را همراهي كند .نام خدمتكار سوس��ميتا وخيم اس��ت كه در خان��ه ي ميزبان او را ساميتا مينامند 25 .سال دارد و اهل پاستار است ،شهري در كشور نپال .تك فرزند اس��ت و دو بار ازدواج كرده است و از دو ازدواج��ش دو دختر به نامهاي تامانتا و رانجينا دارد كه يكي 3س��اله اس��ت و ديگري 7ساله .او به دليل فقر مالي مجبور ش��ده است طي قراردادي 2س��اله ب��ا اين خان��واده ك��ه در دفتر اس��تخدامي خدام دبي ص��ورت گرفته اس��ت به ايران بيايد و يك س��ال و يك م��اه را دور از خانواده و كاش��انهي خود سپري كند. وظيفه ي او نگهداري از فرزند صاحبخانه و انج��ام كارهاي خانه اس��ت .مذهب او كريشنا اس��ت .او در حس��ينيهي دبي شيعه شده اس��ت ولي چندان آشنایی به مذهب ش��يعه ندارد .فقط به گفتهي صاحبخانه گاهي اوق��ات در مورد طرز نماز خواندن و ...س��واالتي مي پرس��د. از او خواهش ميكنيم بيش��تر در مورد مذهب��ش توضيح بدهد و ي��ا نمونهاي
از دعايش��ان را برايم��ان بخواند .اما او س��كوت ميكند .صاحبخان��ه ميگويد او هي��چ وقت ب��ه اين س��واالت جواب نميده��د .فق��ط تا اين ح��د فهميديم كه نام خداي آنها باگوئن اس��ت .نماز و روزه را ميش��ود گفت كه دارند اما به
صورت��ي كامال متفاوت ب��ا دين ما .نماز واجب نيست و حتي ميتواند سفارشي هم صورت بگيرد ،يعني پدر و مادر شما ميتواند به جاي شما نماز بخواند! روزه را ه��م دلبخواهي ميگيرند ،كه آن هم از صبح تا ش��ب چي��زي نميخورند اما نوش��يدن آب هيچ مانعي ن��دارد! آنجا حجاب رعايت نمیش��ود اما س��اميتا از روسري و مانتو خوش��ش آمده است و ميگويد شايد وقتي به شهرش بازگشت روس��رياش را با خود ببرد .رسومشان برايم��ان جالب اس��ت .اينط��ور كه از حرفهايش مش��خص است رسم است در شهرش��ان كه وقتي كس��ي از طايفه ميميرد،آنه��ا بنا بر مي��زان نزديكي و وابستگي فاميلي با آن ميت 3الي 9روز غذا نمیخورند و فقط آب مينوش��ند! همچني��ن در روزهاي عزاداري ميآيند از ه��ر نوع غ��ذا و ش��يريني را ذره ذره در حي��اط ميريزند تا آن غذاها به فرد متوفي برسد! از ديگر رسومشان همين جهيزيه دادن است كه اگر مادر عروس توان��ش را دارد ،جهيزيه ميدهد و اگر هزينهي آن در توانش نيس��ت ،جهازي هم در كار نيست! آنجا معم��والً زنان بي��رون از خانه كار ميكنند و مردان در خانه .هرچند آنجا هم مانن��د هر جاي ديگري تفاوتهايي بي��ن خان��واده ها اس��ت .س��اميتا هم قب� ً لا پ��ا به پ��اي ش��وهرش ابت��دا به كش��اورزي مشغول بوده و سپس به كار رستورانداري به اين گونه كه رستوران آنها همان خانهي خود آنها بوده و غذا را همانجا پخت ميكردند .غذايش��ان هم مثل هنديها تند اس��ت .شوهرش چند وقتي به كار تاكس��ي و اتوبوسراني نيز مشغول بوده است .ولي اكنون بيكار اس��ت و دخترانش كه بعد از رفتن مادر يك��ي نزد عم��ه و ديگري ن��زد خالهي م��ادر زندگي ميكردند را به پيش خود بازگردانده است. دربارهي ش��وهر اولش از او ميپرس��يم كه چرا از او طالق گرفت .ميگويد پدر و خواهر ش��وهر اولش خيلي بداخالق و تند خو بوده اس��ت و به همين دليل او طالق گرفته است .ميپرسيم كتك هم ميزدند؟ ميگويد نه اصال! س��اميتا ميگوي��د اينجا خوب اس��ت، ام��ا دلش براي فرزندان��ش خيلي تنگ ميشود .او تلفني و از طريق نامه با آنها در ارتباط اس��ت و با لبخندي ميگويد كه فرزندانش هميش��ه از او ميخواهند
ك��ه برگردد و پيش آنها باش��د و البته سوغاتي هم يادش نرود! او هم هيچگاه از كار و سختي هايش براي آنها چيزي نميگويد و فقط به آنها قول برگشتنش را ميدهد. و اكن��ون يازده م��اه ديگر باقيس��ت تا قولش را عملي كند.
هانیه باختر :طی مطلبی که در شماره قبل منتشرشد در جای��ی از نقل ق��ول خانم خواجه زاده عنوان ش��د که «استقبال از کالسهای کانون امسال کمتر از سال گذشته بوده و دانش آموزان ترجیح میدهند به الر بروند تا گراش. چون اس��اتید ،بهتر و سخت تر کار میکنند» .این مطلب کم��ی نی��از به تام��ل دارد .اوالً چون تهی��هی گزارش به گونهای اس��ت که گزارشگر در حین سوال از طرف مقابل در حال یادداشت برداری است ،ممکن است مطالب اصلی نوشته شود اما توضیحات آن یا برخی مطالب دیگر از قلم بیفتد .برای روش��ن تر شدن س��وءتفاهم در این جمله که «استادان در الر بهتر و سخت تر کار می کنند» باید بیان کرد که طبق صحبت و گفتگوی مجدد با خانم خواجهزاده، ایش��ان گفتند« :منظور از این جمله این است که در الر و مدارس الر از اس��تادهای پروازی استفاده میکنند اما در گ��راش از آن برنامهها وجود ن��دارد و چند نفر از بچههای گراش هم به طور مس��تقل در این کالسها شرکت کردند که بسیار تاثیرگذار هم بود». امید داریم که طی این مطلب سوءتفاهمات برطرف شود. چون من نظر شخصی خودم را اعمال نکردهام و نمیکنم. الزم به ذکر اس��ت که در پایان مصاحبه قبلی خواجه زاده بیان کرد که تالشهای آقای ناصری نسبت به امور فرهنگی ش��هر به خصوص کالسهای کانون قاب��ل تقدیر و حس مسوولیتپذیریشان قابل تحسین می باشد. در جای��ی از جوابیه آقای ناصری با این مضمون فرمودهاند که «کاش گزارش��گر عضو کانون بود و یا با یکی از دانش آم��وزان عضو کانون مصاحبه کرده بود و عملکرد کانون را از آنها پرس��یده بود و در بخ��ش های مختلف نقد ،اندکی از محاس��ن کار آنها در نظر گرفته می شد تا با بیانصافی زحمات افراد خدوم ضایع نمی ش��د» .باید عرض کنم که من حرفی از خودم نزدهام .در گزارش هم قصد نقد شخصی نداشتهام .تنها نقل قول کردهام .هیچ قصد و غرضی ،آنهم با بی انصافی! علیه افراد خدوم در کار نبوده است .خداوند علیم و دانا از هرچیزی با خبر است.
زین العابدین مهرابی
گزارش
قبولي 100درصد دانشآموزان هدف ماست
ش��ايد اين آرزوي ديرينه دانشآموزان گراش��ي و اولياء آنها باش��د که جايي متفاوت براي ادامه تحصيل فرزندشان در دوره دبيرستان پیدا کنند. ب��ا توجه به آمارهاي زي��اد دانشآموزان در دوره عموم��ي و نظري اين نياز احس��اس ميش��د که سياس��ت نخبهپروري در ش��هر ايجاد ش��ود که باعث قبوليهاي دلگ��رم کننده و اميدوار کننده در رش��تههاي مناس��ب دانش��گاه دولتي و بعضاً دانشگاه آزاد شويم .اگرچه با توجه به آمار باالي قبولي در دانش��گاهها ولي واقعيت اين اس��ت که آنچه بدست ميآورند کافي نيست و قبوليها در دانشگاههاي تراز اول کشور است. از اي��ن رو بع��د از س��الها در ش��هر گ��راش به دبيرس��تاني مجوز تاس��يس داده ش��د که شرط معدل جزء اصول اوليه ثبتنام آن اس��ت .شرط معدل باعث ارتقاء کيفيت دانشآموزان ميشود. دبيرس��تان شبانهروزي حضرت ولي عصر(عج) با مجوز تاس��يس سال تحصيلي 88-87با سهميه دانشآموزان معدل باال روس��تايي از مناطق اوز- الر -صح��راي باغ -ميمند -ارد -گراش -خنج با تع��دادي معدود دانشآموزان خود ش��هر گراش ش��روع به کار کرد .دبيرستان با کادر آموزشي و مديريتي مجرب و حمايتهاي س��ازمان آموزش و پرورش فارس و اداره آموزش و پرورش گراش بخصوص رياس��ت محترم اين اداره شروع به کار کرد. در س��ال تحصيلي نخس��ت ميانگين 86درصد قبول��ي خ��رداد دانشآموزان به دس��ت آمد .در ي��ک کالس نی��ز قبول��ي 100درص��د و معدل کل 17و 32ص��دم ب��رای دانشآموزان جاي امي��دواري را براي ايجاد يک دبيرس��تان خاص در نظر مس��ئولين آموزشي ش��هر به وجود آورد. اين دبيرس��تان ب��ا مديريت احمد حس��ننژاد و معاون��ت محمديزاده و انجام برنامه متنوع طرح چهار جانبه (زبان انگليس��ي -کامپيوتر -ورزش تخصص��ي -ق��رآن و احکام) که ج��زء آئين نامه اجرايي ميباش��د ،در ساعت غير کالسي فضايي ديگر براي دانشآموزان روستايي و شهري فراهم آورده است. قابل ذکر است که ادغام دانشآموزان سختکوش روستايي که با امکانات کم مادي و معنويي محل زندگ��ي خود با دانشآموزان ش��هري خود باعث اله��ام گرفتن طرفين و ايج��اد انگيزش مضاعف در دانشآموزان ش��هری ميش��ود و تاثیر مثبت دو جانب��ه بر دانشآموزان دارد .در س��ال جديد تحصيل��ي نيز ب��ا ايجاد پاي��ه اول و پايه دوم در رشتههاي علوم تجربي و رياضي از دانشآموزان واجد شرايط ثبتنام میشود .با توجه به تجربه و ايجاد فضاي رفاهي و آموزشي بهتر اميد است که نتايج باز هم بهتر از اينها باشد .البته هدف غايي قبولي 100درصد دانشآموزان این دبیرس��تان در دانشگاههاي بنام کشور است.
صاحبامتیاز و مدیرمسئول :عبدالحمید غریبنواز •سردبیر :محمد صادق رحمانیان • 09121486961مدیر تحریریه :محمد خواجهپور •09171834648مدیر اجرایی :محمدعلی شامحمدی 09171815277 • http://sohbatenow.blagfa.comمدیر دفتر :مسعود غفوری •09177823953چاپ :زیتون • دفتر گراش:خیابان امام .روبهروی بانک صادرات .ساختمان جابری .طبقه اول gerash@gmail.com • 2229970
پلک
روزانهها درگفتگوهای روزانه خیلی وقتها لحظههایی پیش میآید که برای مدتی هر وقت به یاد آن میافتیم چ��ارهای به جز خنده نداری��م .البته این لحظهها بعد از مدتی فراموش میش��ود ولی شنیدن آن از زبان آدمها خیلی بهتر از جکها و اس ام اسهای تکراری اس��ت .انجمن رایان��ت یکی از محلهای گفتگوی گروهی گراش��یها در اینترنت است .در بخش «روزانه» این انجمن اعضای آن درباره این لحظههای خندهدار ،متلکها و اشتباههای زبانی مینویسند .برای این شماره چند گفتگوی روزانه را میهمان دختر خانم��ی که با نام «کاترین» در این انجمن مینویسد ،هستیم.
بیبی به شیراز میرود
//
//
دختر ایثارگر
دونفر پیش هم نشس��ه بودند میخواس��تند روی ه��م دیگر را کم کنن��د .من هم کنارش��ان بودم داشتم حرفهاشان را گوش میدادم. این :من دوس دارم تمام خواستگارایی که داشتم و بهشون جواب رد دادم یه روز ازدواج کنن با فرد مورد عالقشون. اون :پس میشینن منتظر تو؟ //
گفتگوی تلفنی
من :برنامهی فردا رو بهم میگی؟ دوستم :آره یادداشت کن. من :فردا تاریخ نداریم؟ دوستم :نه من :مطمئنی؟ دوستم :کره خر گوتائم مونی. من :چییییییییی؟ دوس��تم :با برادرمام هی میگه لواش��ک میخوام منم میگم نداریم.
تقدیم به او که برای یکبار هم که ش��ده نتوانس��ته ام بوسه بر دس��ت های پینه بسته اش بزنم.
هوا ابری اس��ت ،طوفان س��همگینی در راه اس��ت و تن تو،خسته و کوفته از تالش شبانهروزیات و نگاه مهربانات که تا عمق وجودم رخنه میکند. ب��ا زبان بيزبان��ی حکایت از گذش��ته ،حال و آینده میکن��ی و چقدر برای آیندهي کودکانات نگران و دلواپسی. اشک در چشمانات حلقه زده ،بغض در گلویت خفه شده است .سوز درون را هویدا نمیکنی .حتی نم اشکی از اقیانوس بیکران خود جاری نمی سازی. ش��معی! درون خود ذوب می ش��وی .پروانهاي ،بیصدا میسوزی .در دنیای دیگری سیر میکنی بیآنكه کودکانات از این حدیث غربت کلمهای شنیده باشند یا حرکت و حالتی را درک کرده باشند. ای همیش��ه صبور! ای تکنورد رهکورههای زندگی! ای سرو همیشه سبز! ای گل همیشه بهار! ای به بلندای ایمان و تقوا! سکوت تو فریادی است .چهرهي زرد و تکیدهي تو ،نقابی از اندوه جانکاه اس��ت .پاهای بی رمق تو حکایت از رنج و زحمت چندین ساله است .آهنگ دلنواز و طنین صدای تپش قلب تو روحبخشترین و آرامشبخشترین ،نواها و موسیقیهاست. تالش بی وقفه و پیگیر لحظه به لحظهات را میستایم .تمام هستیام نثار تو. جانم به فدای یک لحظه مقابل آفتاب س��وختنات .جانم به فدای یک لحظه ناتواناییات .جانم هزاران بار به فدای تو ای همیشه فداکار.
تو ش��یراز من و مامان بزرگم رفتیم میوه فروشی. مامان بزرگم یک کم این ور و آن ور را نگاه کرد، دید میوهها تازه نیستند. مامان بزرگم :ببخش��ید آقا مگه میوهی تازه از الر نیاوردین؟
پشمالو
راضيه يوسفي
پدر! ای همیشه صبور
//
خالهام داش��ت برایم تعری��ف میکرد که من یک دفع��ه تو ش��یراز رفتم می��وه فروش��ی گفتم :آقا ببخشید پشمالو دارید؟ فروش��نده :حاج خانوم س��گ فروشی دو تا کوچه پایینتره.
تقویم
مادر و بچهای که با هم ثمر دادند[عکس :سمیه کشوری]
فاطمه یوسفی :آدرس خانهاش را از برادرزادهاش پرس��يديم .وارد خانه ش��ديم .خانهاي س��اده و كوچكي داشت.حاج آهن فرجي پيرمردي هفتاد س��اله و نابينا كه سي س��ال از عمرش را موذني كرده اس��ت .خط��وط روي پيش��انياش حكايت از س��الها زحمت و تالش��ش دارد .با حرفها و خاطرههايش ما را به س��الها قبل ميبرد .زماني كه او دوازده سال بيشتر نداشت و نمازجماعتها را در مس��جد جامع با امامت سيد عبدا ...ابطحي و مسجد آخوند به امامت سيد محمود معصومي ادا ميكرد .ميگفت در آن مس��اجد بودم و اذان گفت��ن کارم ش��ده بود .پدرش را در س��ن يازده س��الگي از دس��ت ميدهد و مشوق اصلياش كه اذان گفت��ن و نماز و ق��رآن را هم به او ميآموزد مادرش هس��ت .مادري كه او را دلسوز و مهربان توصيف كرد و فقط دو س��ال بعد از پدرش زنده ميماند. ميپرسيم قبل از اذان چه نيتي ميكند؟ با سادگي خاص ميگويد :س�لامتي .ميگفت :چون بزرگان گفتهاند هر كس موذن باشد در روز قيامت حساب و كت��اب س��بكي دارد و از مقام باالي��ي نزد خدا برخوردار است ،موذني را دوست دارد و اين كار را فقط و فقط به خاطر رضاي خدا انجام ميدهد .از خدا شاكر بود چون در زندگياش خيلي از مواقع به طور معجزهآس��ايي از او نگهداري كرده اس��ت.
روزي جهت بردن غذا ب��راي يكي از فقيران وارد خانهاي ميش��ود .از پلهها ميگ��ذرد .پايين پلهها س��ردابي عميق بوده كه او با توجه به نابينايياش متوجه آن نميش��ود و درست زمان افتادناش به درون س��رداب با دس��تاناش لبههاي سرداب را گرفته و مانع از س��قوط خود ميش��ود .به خاطر اي��ن موضوع از خدا ش��اكر بود چ��ون آنجا فقط خدا كمكاش كرد .این س��الها فقط در مس��جد امام جعفر صادق(ع) يعني مس��جدي كه خودش باني خير آن بوده اذان گفته اس��ت .مسجدی که شرق بلوار سپاه قرار دارد .موذنهاي قديمي را هم يادش هست مثل مرحوم مش غالمعباس فيروزي در مس��جد جامع يا مرحوم محم��د باقر دادي در مسجد حاج ابوالحس��ن .از نابينايياش پرسيديم، گفت :به خاطر بيماري گله كه يك نوع آبله است برادرش علياكبر فوت ميكند و خودش در س��ن سه سالگي نابينا ميشود .ميپرسيم تا حاال از خدا خواس��ته كه نابينا نباشد؟ صادقانه جواب ميدهد البته كسي از خوبي صرفنظر نميكند ولي هر چه مصلحت خدا باشد جاي سپاس دارد. درآمد زندگياش را از طرق مختلف به دست آورده بود .ميگفت با ش��رايطي كه دارم باز از آدمهاي تنبل نبودم كه منتظر كمك ديگران باشم .بلكه تا جايي ك��ه در توانم بود خدمت ميكردم .مثال در گذشته از آبانبار حاج ابوالحسن با كنگر آب
صحبت اهل نظر
گفتگو با موذن نابینای مسجد امام جعفر صادق
(ع)
با چشم دل خدا را صدا کنیم
ميكش��يدم كه به ازاي هر قوطي حلبي روغنی دو يا پنج قِران پول ميدادند و يا زماني كه آبها تمام ميش��د با چهارپايان پن��ج بار(پنج راه) به چ��اه گالبي ميرفتيم و از آنجا آب ميآورديم و به خانهها ميرسانديم كه در ازاي هر چهارقوطي حلب��ي يك توم��ان ميگرفتيم و بع��د از آن در س��الهاي جاري به كار خريد و فروش و معامله ميپرداختي��م .و در آخ��ر ميگويد به قدر خودم زحمت كش��يدم و از كسي انتظار كمك نداشتم .در حال حاضر او بازنشسته است. ماه رجب ،شعبان و رمضان از ماههاي با ارزش و خاطرهانگيز براي اوس��ت .صبحها ساعت چهار و نيم براي خواندن اذان صبح با شور و شوق بيدار ميشود .نزديك اذان شب بود .به مسجد ميرود و خانمش كه زن مهماننوازي بود و حدودا چهل سال است كه با حاج آهن زندگيميكند وكامال هم از او راضي هست ما را بدرقه ميكند .صداي اذان ميآيد .ميپرس��يم اين ص��داي حاج آهن است؟ ميخندد و ميگويد بله.
آخر
شماره سی و نه (ضمیمه صحبت نو فارس)
نیمه دوم تیرماه 88
صحبت ما gerash@gmail.com
از آذرماه س��ال گذش��ته تصمیم گرفتیم که صحبتنو را به صورت دو شماره در هر ماه منتشر کنیم .اما آن زمان نیز نوش��تیم که انجام این کار وابسته به افزایش میزان آگهیها و انجام حمایت از س��وی مردم است .اما برخالف انتظار این اتفاق روی نداد و حتی در برخی از موارد آگهی دهندگان از پرداخت هزینه آگهی خود خودداری کردند .در این اوضاع و احوال صحبتنو س��عی کرد که روال منظم انتشار خود را ادامه دهد .اما به نظر میرسد که با توجه با هزینههای موجود انتشار پانزده روزه نمیتواند توجیه اقتصادی چندانی داش��ته باشد و از س��وی دیگر فش��ارهای گروه سیاسی نیز در این مدت بر صحبتنو افزایش یافت و خس��تگی دستاندرکاران نشریه پیآمد آن بود .بعید نیست ک��ه در آینده نزدیک سیاس��تهای تعدیلی برای حف��ظ و ادامه انتش��ار در نظر بگیریم و انتش��ار صحبتنو به روال ماهانه برگردد .انتشار صحبتنو در حالت فعلی تنها با یاری بیشتر آگهیدهندگان و پشتگرمی خوانندگان انجام میشود. در ای��ن ی��ک ماه��ه به دلی��ل اخت�لال در سیس��تمهای پیام کوتاه امکان دریافت «صحبت شما» فراهم نش��د .اگر در این مدت پیامی برای ما فرس��تادهاید لطف��اً آن را دوباره ارس��ال کنید. ش��ماره 09171834648برای دریافت انتقادات و صحبتهای شما آماده است. آگهینامه شیو ه تازهای برای ارتباط با صاحبان کاال با مش��تریان اس��ت .آگهینامه برای کاهش هزینهها در تیراژ باالتر چاپ میشود و برای چند نوبت همراه با صحبتنو توزیع خواهد شد .با توجه به این که هزینه آگهی در آگهینامه کمتر اس��ت ش��ما برای تبلیغ کاالهای خود به ش��کل مداوم از این ش��یوه اس��تفاده کنید .در کن��ار آن برای آگهیه��ای کوچک و در خواس��تها میتوانید از فرم نیازمندیها نیز استفاده کنید. تابس��تان امس��ال دوره دوم کارگاهه��ای روزنامهنگاری در صحبتنو تشکیل خواهد شد .اگر شما و یا فرزندانتان عالقهمند به نوشتن هستند نمونه آثاری را برای ما ارس��ال کنید تا در صورت تایید اولیه تحریریه ،از ش��ما برای حضور در این کارگاهها دعوت کنی��م .در این کارگاهها دربارهی حقوق مطبوعات ،خبرنویس��ی ،گزارشنویس��ی، صفحهآرایی مطبوعاتی و روزنامهنگاری آنالین به صورت فشرده گفتگو خواهد شد. همانگونه که باره��ا گفتهایم صحبتنو تنها ی��ک زمین بازی برای حرکت و نوش��تن اس��ت. نوش��تههای نویس��ندگان در صحبتن��و دیدگاه گردانندگان آن نیس��ت بلکه همواره به دنبال این بودهایم تا فضایی مناس��ب برای بیان دیدگاههای مختلف و متضاد فراهم کنیم .البته قضاوت درباره موفقی��ت یا عدم موفقیت ما با ش��ما خوانندگان صحبتنو است.