صحبت نو 37

Page 1

‫‪www.sohbatenow.com‬‬

‫صحبت‌نو ویژه گراش‪ .‬سال چهارم‪ .‬شماره سی و هفت (ضمیمه صحبت‌نو فارس)‪ -‬نیمه دوم خرداد ‪ -1388‬جمادی‌الثانی ‪ -1430‬می ‪ 8 -2009‬صفحه‬ ‫‪ ‬خبر اول‬

‫پس از چند مصاحبه‌ی دو پهلو‪:‬‬

‫حسنی‬ ‫به احمدی‌نژاد‬ ‫رای می‌دهد‬

‫صحبت‌نو‪ :‬س�رانجام حسنی به همراه بیش از‬ ‫‪ 200‬نماینده مجلس ش�ورای اسلامی بیانیه‬ ‫حمایت از محمود احمدی‌نژاد را امضا کرد‪.‬‬ ‫به گزارش فارس در این بیانیه نمایندگان اصول‌گرای‬ ‫مجلس نهم نوش��ته‌اند‪ :‬در آستانه دهه پيشرفت و‬ ‫عدال��ت و در گذار از ش��رايط خاص جهاني و نقش‬ ‫مؤثر جمهوري اسالمي ايران در معادالت جهاني و‬ ‫نيز ضرورت احياء «گفتمان امام و انقالب» انتخاب‬ ‫كانديدايي كه بتواند پاس��دار عزت و اقتدار كش��ور‬ ‫در عرص��ه بين‌المللي و در عي��ن حال خادم مردم‬ ‫ايران بر اس��اس عدالت محوري‪ ،‬مهرورزي‪ ،‬تعالي و‬ ‫پيشرفت باشد‪ ،‬الزم مي‌نمايد‪.‬‬ ‫ما نمايندگان مردم ش��ريف ايران اسالمي حمايت‬ ‫قاطع خود را از كانديداتوري برادر خستگي‌ناپذير‪،‬‬ ‫اصولگ��را و والي��ي جن��اب دكتر احمدي‌ن��ژاد در‬ ‫دهمين انتخابات رياست جمهوري اعالم مي‌داريم‪.‬‬ ‫خبرگزاری ایرنا امضا کنندگان نامه را ‪ 205‬نماینده‬ ‫اعالم کرده بود‪ .‬الریجان��ی رییس مجلس و برخی‬ ‫از نماین��دگان مجل��س مانند توکل��ی گزارش‌های‬ ‫حمای��ت از انتخ��اب دوباره احمدی‌ن��ژاد به عنوان‬ ‫رییس جمهور دهم را تکذیب کرده بود‪.‬‬ ‫نماینده مردم الرس��تان و خنج با امضای این نامه‬ ‫س��عی می‌کند بیش از گذش��ته به جناح اصولگرا‬ ‫نزدی��ک ش��ود‪ .‬در زمان انتخابات مجلس ش��ورای‬ ‫اس�لامی علی‌اصغر حسنی سعی داشت که حمایت‬ ‫طیف‌های اصولگرا را به دس��ت آورد اما س��رانجام‬ ‫اصولگرای��ان ب��ه جای حس��نی ترجی��ح دادند در‬ ‫حوزه الرس��تان و خنج از محبی حمایت کنند‪ .‬به‬ ‫این ترتیب حس��نی که با وج��ود ارتباطاتی که در‬ ‫آن زمان داش��ت نتوانس��ت به عنوان نامزد رسمی‬ ‫اصولگرای��ان در انتخابات ش��رکت کن��د به عنوان‬ ‫نماینده‌ای مستقل وارد مجلس شد‪.‬‬ ‫‪5‬‬

‫بر اساس یک نظرسنجی در گراش‬

‫زنان به قرمز ‪ ،‬دانشگاهیان به سبز‬ ‫رای می‌دهند‬ ‫‪5‬‬

‫‪ ‬سرخط‬

‫شورای شهر‪:‬‬

‫قصد پاسخ‌گویی‬ ‫نداریم‬ ‫‪3‬‬

‫نام‌آور جواب داد‬ ‫‪3‬‬

‫پول‌مان رفت‬ ‫خدا كند عزت و‬ ‫شرف‌مان نرود‬ ‫‪3‬‬

‫‪[ ‬عکس‪ :‬مهدی وفایی‌فرد]‬

‫گواهی‌نامه پایه یک‬ ‫در الر صادر می‌شود‬ ‫‪2‬‬

‫سارقان دل قیصریه‌ی‬ ‫الر را آتش زدند‬ ‫‪2‬‬

‫دبیرستان گراشی‬ ‫و آرزوی دانش‌آموزان‬ ‫شیرازی‬ ‫‪7‬‬


‫مراکز توزیع صحبت‌نو‪ :‬ویدیوکلوپ جام‌جم‪ ‬ویدیوکلوپ ندا ‪ ‬سرای هنر ‪ ‬کتابفروشی حافظ ‪ ‬کتابفروشی نوردانش ‪ ‬کتابفروشی فرهنگ‌سرا ‪ ‬کتابفروشی غدیر ‪ ‬نوشت افزار مهر‬

‫گواهی‌نامه پایه یک در الر صادر می‌شود‬

‫سرمقاله ‪‬‬ ‫عبدالحمید غریب‌‌نواز‬

‫تداوم مهر‬

‫سرخوش ز سبوي غم پنهاني خويشم‬ ‫چون زلف تو سرگرم پريشاني خويشم‬ ‫در بزم وصال تو نگويم ز کم و بيش‬ ‫چون آيينه خو کرده به حيراني خويشم‬ ‫‪15‬خ��رداد ‪ 1368‬خورش��يدي پ��س از رحل��ت‬ ‫ملکوتي بزرگمرد تاريخ روح خدا‪ ،‬حضرت آيت‌اله‬ ‫خامنه‌اي از س��وي مجلس خب��رگان رهبري به‬ ‫عنوان رهبر انقالب اسالمي ايران برگزيده شدند‪.‬‬ ‫رهبر معظم انقالب در سال‌های حماسه‌ی دهه‌ی ‬ ‫ش��صت در مرقد مطهر امام هش��تم علیه السالم‬ ‫ط��ی بیاناتی که از رس��انه‌ها نیز پخش ش��د‪ .‬به‬ ‫دلیل کمک های وس��یع مردم��ی به جبهه های‬ ‫دفاع مقدس از گراش نام بردند و از مردم گراش‬ ‫تجلیل کردند‪.‬‬ ‫نوزدهم ارديبهشت ماه ‪ 1387‬نیز حضور رهبر فرزانه‬ ‫انقالب در شهرستان محروم الرستان طراوت سبز‬ ‫بهاران را براي اين سامان دوچندان ساخت‪.‬‬ ‫جمع عاش��قان واليت محور الرستانی از سراسر‬ ‫بخش‌ه��ا در خيابان‌ه��اي مس��ير اس��تقبال از‬ ‫س��اعت‌ها قبل مشتاقانه چش��م به راه بودند و با‬ ‫حضور بي‌نظير در ورزش��گاه پهلوان تختي مركز‬ ‫شهرستان الرستان آماده تجديد پيمان با رهبر و‬ ‫مقتدايشان‪ ،‬حضرت آيت‌اهلل خامنه‌اي شدند‪.‬‬ ‫در این مراسم مصافحه حضرت آيت‌اهلل خامنه‌اي‬ ‫با آي��ت‌اهلل آيت‌الله��ي امام جمعه الرس��تان نيز‬ ‫ديدن��ي ب��ود‪ ،‬آن��ان در حض��ور م��ردم لحظاتي‬ ‫همديگر را در آغوش كش��يدند و موجب ش��د تا‬ ‫مردم با شعار «اي عالم رباني تو نور چشم مايي»‬ ‫به تجليل از اين منظره بپردازند‪.‬‬ ‫ازجمله صحنه‌ه��اي ديدني ‪ ۱۹‬ارديبهش��ت در‬ ‫شهرستان الرستان تحكيم وحدت بين مسلمانان‬ ‫شيعه‌ و سني مناطق جنوبي فارس در استقبال از‬ ‫رهب��ر فرزانه انقالب بود‪ ،‬در اين صحنه‌هاي بديع‬ ‫مسلمانان اعم از شيعه و سني دوش به دوش هم‬ ‫از رهبر انقالب استقبال كردند‪.‬‬ ‫رهب��ر انقالب اس�لامي در اين ديدار‪ ،‬ش��ناخت‬ ‫گذش��ته را موج��ب فهم بهت��ر مس��ائل امروز و‬ ‫تش��خيص صحيح راه فردا دانس��تند و با اش��اره‬ ‫به قيام اس�لامي مردم الرستان‪ ،‬در بيش از يك ‬ ‫قرن قبل افزودند‪ :‬مردم الرستان در پرتو رهبري‬ ‫روحاني��ت آگاه و مجاهد‪ ،‬ثاب��ت كردند مي‌توان‬ ‫با آگاهي‪ ،‬ش��جاعت و روش��ن‌بيني بر بزرگترين‬ ‫و لجوج‌ترين دش��منان پيروز ش��د و ملت بزرگ‬ ‫ايران‪ ،‬اين درس كارس��از را در انقالب اسالمي به‬ ‫كار گرفت‪.‬‬ ‫ايش��ان برادري و همكاري مردم ش��يعه و سني‬ ‫در الرس��تان را نمون��ه‌اي تحس��ين‌برانگيز از‬ ‫وح��دت مس��لمانان دانس��تند و يادآور ش��دند‪:‬‬ ‫نظرها‪ ،‬اجتهادها و س�لايق متفاوت نبايد وحدت‬ ‫و تالش مش��ترك شيعه و س��ني را براي اعالي‬ ‫كلمه توحيد‪ ،‬تحقق ارزش هاي اسالمي و اجراي‬ ‫قوانين محمدي (ص) خدشه‌دار كند‪.‬‬ ‫صحبت نو بیس��تمین س��الگرد رهبری آیت اهلل‬ ‫خامنه‌ای را گرامی می‌دارد‪.‬‬ ‫یادداشت ‪‬‬

‫ما هم مثل‬ ‫روزنامه‌های دیگر‬

‫صحبت نو‪ :‬چند روز بعد از این که ما را از انتشار‬ ‫خبر سرقتی زنجیره‌ای در گراش بر حذر داشتند‪.‬‬ ‫خب��ر س��رقت در قیصری��ه الر در روزنامه‌ه��ای‬ ‫سراسری و واحد مرکزی خبر منتشر شد‪ .‬گویی‬ ‫در انتشار برخی اخبار به ویژه اخبار حوادث تنها‬ ‫خبرنگاران محل��ی و مردمی که واقعه برای آنان‬ ‫رخ داده است نباید مطلع شوند‪ .‬اما زور مسئولین‬ ‫امر به خبرن��گاران سراس��ری و خبرگزاری‌های‬ ‫رسمی نمی‌رسد‪.‬‬ ‫عدم انتش��ار اخباری که بخش عمده‌ای از مردم‬ ‫نس��بت به آن آگاه هس��تند و بر روی آن تحلیل‬ ‫دارن��د اعتم��اد آنان را به مراکز خبررس��انی و از‬ ‫س��وی دیگ��ر مراکز مس��ئول کاه��ش می‌دهد‪.‬‬ ‫صحبت‌نو نیز در برابر عدم انتشار این گونه اخبار‬ ‫مورد سوال و پرسش مخاطبان خود قرار می‌گیرد‬ ‫و باید پاسخ مناسبی برای آنان داشته باشد‪.‬‬ ‫صحبت‌نو حداقل در انتش��ار ای��ن گونه اخبار در‬ ‫طی این مدت نهایت دقت را داش��ته اس��ت که‬ ‫ضم��ن خبررس��انی بتواند فضای عمومی ش��هر‬ ‫را نی��ز تلطیف کند‪ .‬ضم��ن درک معذوریت‌های‬ ‫ارگان‌های مختلف برای انتش��ار اخبار تنها توقع‬ ‫ما این اس��ت که با طی مراحل قانونی با نشریات‬ ‫محل��ی نی��ز در انتش��ار اخبار همانند نش��ریات‬ ‫سراس��ری برخورد ش��ود‪ .‬این گونه اخبار دارای‬ ‫طبقه‌بندی خاصی نبوده و به راحتی در نشریات‬ ‫سراسری و صفحه حوادث آن‌ها منتشر می‌شود‪.‬‬ ‫بس��یاری از مواقع اخبار ش��هر خود را که باید از‬ ‫طریق مس��ئولین مربوطه دریافت کنیم روزهای‬ ‫بعد در سایت‌های خبری و روزنامه‌ها می‌خوانیم‪.‬‬ ‫زمانی که دیگر این اخبار فاقد تازگی و ارزش‌های‬ ‫خبری است‪ .‬‬ ‫از س��وی دیگر اقدام مثبت دادگستری الرستان‬ ‫در ارس��ال س��ومین اطالعیه قابل توجه اس��ت‪.‬‬ ‫امیدواریم که دادس��تانی محترم صحبت‌نو را به‬ ‫عنوان یک نش��ریه رسمی مجرای معتبری برای‬ ‫ارتب��اط با مردم بداند و با اطالع‌رس��انی بیش��تر‬ ‫عطش مردم را برای آگاهی از آخرین پیگیری‌ها‬ ‫در روند پرونده بر طرف سازد‪.‬‬

‫روز از نو‬

‫اس�ماعيل اخگر‌‪ :‬با افتتاح شهرک آزمایش در ش��هرك آزمايش پايه يكم الرس��تان در زميني به‬ ‫شمال شهر الر‪ ،‬راهنمایی و رانندگی الرستان مس��احت دو نيم هكتار شامل تپه‪ ،‬فني‪ -‬ساختمان‬ ‫برای رانندگان گواهی‌نام�ه پایه یک رانندگی اداري و ‪ ....‬ب��ا هزين��ه‌اي بالغ بر س��ه میليارد ريال‬ ‫س��اخته ش��ده اس��ت‪ .‬در جلس��ه ش��وراي اداري‬ ‫صادر می‌کند‪.‬‬

‫شهرستان الرستان افتتاح شهرك آزمايش پايه يكم‬ ‫در اين شهرستان رس��ما اعالم شد‪ .‬اين جلسه اول‬ ‫خردادماه به رياس��ت منصور محتاجي فرماندار و با‬ ‫حضور علي‌اصغر حس��ني نماينده‌ي مردم الرستان‬ ‫و خن��ج در مجل��س ش��وراي اس�لامي‪ ،‬س��رهنگ‬ ‫ضياالديني معاون مهندس��ي ترافي��ك راهور ناجا‪،‬‬ ‫س��رهنگ غفاري رييس پليس راهنمايي و رانندگي‬ ‫ف��ارس و معاونين وي‪ ،‬س��رهنگ احم��دي رييس‬ ‫پليس راه استان فارس در محل سالن شهيد امامي‬ ‫فرماندري الرستان برگزار شد‪.‬‬ ‫محتاجي فرماندار الرس��تان طي س��خناني با توجه‬ ‫به وس��عت و جمعيت زياد اين شهرستان خواستار‬ ‫ارتق��اء پليس راهنماي��ي و رانندگ��ي وپليس راه و‬ ‫افزايش نيروي انساني و امكانات و تجهيزات اين دو‬ ‫ارگان و نيز افزایش خودرو‌هاي سبك و سنگين در‬ ‫اين شهرستان شد‪.‬‬ ‫وي در ادام��ه از ادارات و افرادي ك��ه در راه‌اندازي‬ ‫ش��هرك آزمايش پايه‌ يك��م الرس��تان زحماتي را‬ ‫متحمل ش��ده بودند تشكر و قدرداني كرد و سپس‬ ‫علي‌اصغر حسني نماينده‌ي مردم در مجلس شوراي‬ ‫اس�لامي هم امنيت كام��ل در جامعه از تالش‌هاي‬

‫شبانه‌روزي نيرو‌هاي انتظامي دانست و او نيز در اين‬ ‫جلسه خواستار ارتقاء راهنمايي و رانندگي و پليس‬ ‫راه در كل الرستان شد‪.‬‬ ‫در ادامه س��رهنگ غفاري رييس پليس راهنمايي و‬ ‫رانندگي چهار مرحل��ه‌اي بودن امتحان آزمون پايه‬ ‫يكم در مركز استان فارس و مسافت زياد تا شيراز و‬ ‫پيگيري به جد مسئولين الرستان را از عوامل موثر‬ ‫در راه‌اندازي شهرك آزمايش پايه يكم در الرستان‬ ‫برش��مرد و افزود‪ :‬با تحقق اين امر ش��رايط خدمات‬ ‫مطلوب‌ت��ر به مردم توس��ط پليس راهور خواس��تار‬ ‫شد‪ ،‬سپس س��رهنگ ضيالديني معاونت مهندسي‬ ‫ترافيك در خصوص نداشتن معاينه فني خودرو‌هاي‬ ‫سبك و س��نگين نيز گفت‪ :‬بخش خصوصي در اين‬ ‫مرحله وارد ش��ود مس��ئولين نيز پيگيري نمايند ما‬ ‫در تهران و ش��يراز نيز هم��كاري كامل مي نماييم‬ ‫تا اين خدمات رس��اني به مردم به زودي زود انجام‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫در پايان جلسه‌ي شوراي اداري شهرستان الرستان‬ ‫ميهمانان و مس��ئولين شهرستان با حضور در محل‬ ‫ش��هرك آزمايش��ي پايه‌يكم الرس��تان اين پروژه‌ي‬ ‫بزرگ را افتتاح نمودند‪.‬‬

‫گلباران خیرین در همایش نکوداشت‬

‫فرزان�ه اس�توار‪ :‬خیری�ن عرصه‌ی‬ ‫کم�ک ب�ه محرومین ایتام توس�ط‬ ‫دانش‌آموزان دبستان فدک گلباران‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫اولي��ن «هماي��ش نكوداش��ت خيرين‬ ‫عرصه‌ي كمك ب��ه محرومين و ايتام»‬ ‫در تاريخ س��ي‌و يكم ارديبهشت ماه در‬ ‫سالن سراجي با اجراي سرود و گلباران‬ ‫نيكوكاران توسط دانش‌آموزان دبستان‬ ‫ف��دك و اهداي لوح تقدي��ر به خيرين‬ ‫برگزار شد‪.‬در غیاب شهابي رئيس كميته‬ ‫امداد که موفق به شركت در اين مراسم‬ ‫نشده‌بود‪ ،‬تقي‌زاده مسئول كميته امداد‬ ‫الرس��تان حضور داشت كه به برخي از‬ ‫كارهاي انجام ش��ده توسط اين كميته‬

‫از سال هفتادوهش��ت تا هشتادوهفت‬ ‫ش��امل كمك هزينه‌ي ازدواج‪ ،‬خدمات‬ ‫درماني وغیره اشاره كرد‪.‬‬ ‫محمد ن��ام‌آور به نمايندگ��ي از هيات‬ ‫ب‌الزم��ان گفت‪:‬‬ ‫امن��ای مس��جد صاح ‌‬ ‫«ه��دف تقدير و تش��كر اس��ت و اين‬ ‫همايش نقطه‌ي شروعي است كه تقدير‬ ‫از زحمات را نهادينه كنيم‪ ».‬وی گزارشي‬ ‫از كارهاي انجام ش��ده توس��ط مسجد‬ ‫صاحب‌الزمان براي كمك به نيازمندان‬ ‫را به اطالع عموم رساند‪ .‬حسين‌شيري‬ ‫رئي��س هي��ات امناي موسس��ه‌ي امام‬ ‫علي از نحوه‌ي جم��ع‌آوري كمك‌هاي‬ ‫مردمي و خدمت‌رساني به خانواده‌هاي‬ ‫نيازمند و ايت��ام و چگونگي جمع‌آوري‬

‫سارقان دل‬ ‫قیصریه ی الر را‬ ‫آتش زدند‬

‫صحبت نو‪ :‬سارقان از ‪ 25‬مغازه در بازار قيصريه‬ ‫الرستان سرقت کردند‪.‬‬ ‫به گزارش واحد مرکزی خبر دراين حادثه که حدود‬ ‫ساعت ‪ 2‬بامداد رخ داد‪ ،‬سارقان از پشت بام اين بازار با‬ ‫تخريب قسمتي از پنجره هاي مشبک وارد بازار شدند‬ ‫و با بستن دست و پاي نگهبانان و حبس کردن آنها‬ ‫در يکي از مغازه ها اشياي داخل مغازه ها شامل پول‬ ‫نقد ‪ ،‬دس��ته چک ‪ ،‬مقداري ايران چک و طالجات را‬ ‫به سرقت بردند‪.‬‬ ‫ب��ازار قيصريه با بي��ش از هزار س��ال قدمت يکي از‬ ‫قديمي ترين و زيباترين بازارهاي ايران است‪.‬‬ ‫چند روز پیش از این س��رقت‪ ،‬در گراش نیز در یک‬ ‫شب سرقت س��ریالی از چند مغازه در خیابان اصلی‬ ‫اتفاق افتاد‪.‬‬

‫و پرداخت وام قرض‌الحس��نه خبر داد‪.‬‬ ‫حاج آق��ا مصب��اح يك��ي از روحانيون‬ ‫شهر به عنوان سخنران گفت‪«:‬هدف از‬ ‫برگزاري اين همايش قدرداني و تشكر‬ ‫از همه‌ي كس��اني است كه در كارهاي‬ ‫خير مش��اركت دارند‪ .‬چه مس��ئولين و‬ ‫چه مردم و براي اين كه چنين مراسمي‬ ‫بعد‌ها هم ادامه داشته‌باشد‪ ».‬او به برخي‬ ‫از مسئوليت‌هاي انسان در مقابل كمك ‬ ‫ب��ه نيازمندان و ثواب و بركات انفاق در‬ ‫راه خدا اشار ‌ه كرد‪.‬‬ ‫بخش��دار‪ ،‬شهردار و رئيس شوراي شهر‬ ‫گراش به همراه هيئت امناي مساجد در‬ ‫اين مراسم حضور داشتند‪.‬‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫‪ ‬خبر اختصاصی‬

‫شایعه‌ی شهرستان‬ ‫شدن گراش موقتاً‬ ‫تکذیب شد‬

‫صحبت نو‪ :‬بر خالف ش�ایعات منتش�ر شده‬ ‫گراش هنوز شهرستان نشده است‪.‬‬ ‫علی اصغر حس��نی طی تماس��ی ب��ا صحبت نو‬ ‫گفت‪ :‬آنچه چند روزگذشته در الرستان درمورد‬ ‫شهرستان ش��دن گراش دهن به دهن می‌گردد‪،‬‬ ‫تکذیب می‌شود‪ .‬وی گفت ستاد یکی از کاندیداها ‬ ‫و به ادعای او ستاد میر حسین موسوی به صورت‬ ‫پیام کوتاه چنین نوش��ته اس��ت‪ :‬در آس��تانه‌ی‬ ‫انتخاب��ات دوره‌ی ده��م هدی��ه احمدی‌ن��ژاد به‬ ‫گراش��ی‌ها! و از این مس��ئله بهره‌برداری سیاسی‬ ‫علیه دولت کرده است‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬شهرس��تان ش��دن گراش هر چند‬ ‫در حال پیگیری است اما هنوز به نتیجه نرسیده‬ ‫است‪.‬‬ ‫روند تقس��یمات کشوری س��رعت گرفته است و‬ ‫در آخرین تقس��یمات کشوری پنج بخش در نقاط‬ ‫مختلف کشور به شهرستان ارتقا یافتند‪ .‬که در میان‬ ‫آن‌ها نام گراش دیده نمی‌شد‪ .‬هیات دولت با ارتقا‬ ‫بخش‌هاي «عباس آباد» از توابع تنکابن‪« ،‬انار» از‬ ‫توابع رفسنجان‪‌« ،‬سرعين ‌» از توابع اردبيل‪« ،‬خور و‬ ‫بيابانک» از توابع نايين و «فامنين» از توابع همدان‬ ‫به شهرستان موافقت کرد‪.‬‬

‫علوی المردی‪،‬‬ ‫نامزد مجلس خبرگان‬ ‫در تهران‬

‫برای رای‌گیری‬ ‫رایانه‌ای آمادگی‬ ‫داریم‬

‫فاطم�ه یوس�فی‪ ‌:‬زن راوی حماس�ه مقاومت خرمش�هر‬ ‫میهمان مردم الرستان بود‪.‬‬ ‫همايش از بقيع تا خرمش��هر در س��الن فرمانداري الرس��تان‬ ‫برگزار ش��د‪ .‬در تاريخ ‪ 88/3/8‬اين هماي��ش با موضوع زن‪ ،‬از‬ ‫پايداري تا پيروزي با حضور فرزند و خواهر ش��هيد سيده زهرا‬ ‫حس��يني(راوي كتاب دا) از س��اعت نه‌و نیم تا يك اجرا ش��د‪.‬‬ ‫محتاجي فرماندار الرس��تان با خوش‌آمد‌گويي به خانواده‌هاي‬ ‫ش��هدا‪ ،‬فرهنگي��ان‪ ،‬نويس��ندگان‪ ،‬خبرنگاران‪ ،‬حض��ور خانم‬ ‫حسینی را گرامی داشتند‪.‬‬ ‫زهرا حس��يني رزمنده دوران جنگ نيز به بيان خاطرات خود‬ ‫در خرمش��هر پرداخت‪ .‬خاطرات او فراز و نشيب‌هاي زيادي از‬ ‫جمله غس��ال ش��دن و ديدن جنازه‌هاي تكه‌پاره شهدا و بيان‬ ‫چگونگي ش��هادت پدر و ب��رادر خود را در برداش��ت‪.‬معصومه‬ ‫بهمنی‪ ،‬شاعر گراشی‪ ،‬اجرای این مراسم را بر عهده داشت‪.‬‬ ‫کتاب دا‪ ،‬یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های س��ال‌ها اخیر است‬ ‫که به چاپ پنجاهم رس��یده و بسیار مورد ستایش قرار گرفته‬ ‫اس��ت‪ .‬این کتاب روایت سیده زهرا حس��ینی از روزهای دفاع‬ ‫از خرمشهر است‪.‬‬

‫منصور محتاجي فرماندار الرستان در گفت‌وگويي‬ ‫ب��ا دفتر خبري شهرس��تان گفت‪ :‬با فراهم ش��دن‬ ‫مقدم��ات آمادگي كامل داريم تا انتخابات دهمين‬ ‫دوره‌ي رياست جمهوري را به بهترين و سالم‌ترين‬ ‫وجه برگزار كنيم محتاجي افزود ‪ 142‬ش��عبه اخذ‬ ‫راي ش��امل ‪ 74‬شعبه‌ي روس��تايي و ‪ 68‬شعبه‌ي‬ ‫ش��هري و آراي ‪ 141‬ه��زار نفر واجدين ش��رايط‬ ‫را‌ي‌ده��ي را در روز انتخاب��ات جمع‌آوري خواهند‬ ‫كرد‪ .‬فرماندار الرس��تان همچنين از تعيين اعضاي‬ ‫اصل��ي و علي‌الب��دل هي��ت اجراي��ي انتخابات در‬ ‫الرس��تان و آمادگي كام��ل نيرو‌ه��اي انتظامي و‬ ‫امنيتي اين شهرس��تان براي تامين امنيت الزم در‬ ‫روز‌هاي تبليغ كانديد‌ه��ا و روز اخذ راي خبر داد‬ ‫وي همچني��ن اظهار اميدواري ك��رد با پيگيري و‬ ‫اقدام��ات كميته‌ي فن‌آوري‪ ،‬در تمام ش��عب‪ ،‬اخذ‌‬ ‫راي رايانه‌اي انجام مي‌‌شود‪.‬‬

‫بوی بهشت خدا آمد‬

‫فاطمه ابراهیمی‪ ‌:‬چش��مانم خستگي داشت و سرم‬ ‫درد مي‌كرد‪ .‬خودم را در گوشه‌ي اتاقم پناه دادم تا‬ ‫خواب را ميهمان باش��م‪ .‬صداي مادر مانع از خواب‬ ‫شيرين امشبم شد‪« .‬دخترم! آماده شو بريم مراسم‪».‬‬ ‫«آخه مامان من خس��ته ام‪،‬خوابم م��ي‌آد‪« ».‬دلت‬ ‫مي‌آد از مراس��م بگذري و بخوابي؟» اين حرفهايي‬ ‫بودكه بين من و مادر رد و بدل ش��د‪ .‬تكاني به خود‬ ‫دادم آماده‌ي رفتن شدم‪ .‬به اتفاق مادرم از نمايشگاه‬ ‫بوي بهشت خدا ديدن كرديم‪....‬‬ ‫مي‌خواستم چش��مانم را ببندم و بگویم يا فاطمه‌ي‬ ‫زهرا ممنونم كه امشب دعوتم كردي و آمدم‪.‬‬

‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫‪//‬‬

‫دیدار با راوی «دا»‬

‫نمايش��گاه حال و هواي خاصي داشت‪ .‬مي توانستي‬ ‫حضور و بودنش را احساس كني‪ ،‬آرام آنجا ايستاده‬ ‫بود‪ ،‬شال سياه رنگي را آذين گلوي بغض گرفته‌اش‬ ‫داده ب��ود‪ ،‬قاب چش��مان تري داش��ت و گونه‌هاي‬ ‫لرزان��ش آرام آرام اش��ك را پذيرا مي‌ش��دند‪ .‬آري‬ ‫صاح��ب عزا اين گون��ه بود‪ .‬مي‌توانس��تي آرام قدم‬ ‫بگ��ذاري و همپاي‌اش به داخل غ��ار روي‪ .‬غار حرا‪:‬‬ ‫برايت بسيار سخنان ناگفته دارم‪ .‬مي‌خواهم براي‌ات‬ ‫بنگارم و بگويم پناهگاه رسول خدا بودي‪ .‬آيا مي‌تواني‬ ‫پناهگاه خس��تگي‌هاي م��ن نيز باش��ي؟ مي‌تواني‬ ‫اشك‌هايم را كه در هاله‌اي از درد برگونه‌هايم روانه‬

‫‪2‬‬

‫شماره سی و هفت‬

‫اس��ت پاسخ‌گو باشي‌؟ مي‌تواني به رسول اهلل بگويي‬ ‫من بنده‌ي خدا‪ ،‬روس��ياهم‪ ،‬گناهكارم‪ ،‬روي نگاه به‬ ‫بي‌ب��ي دو عالم فاطمه را ندارم‪ .‬واس��طه‌اي ش��ود و‬ ‫هدايت��م كند؟ غار حرا! مي‌خواه��م حرف‌هايم را به‬ ‫قلب ش��ب پرتاب كنم و برايت بگويم يا رس��ول‌اله‬ ‫ايمان آوردم به خداي تو‬ ‫پنجره‌ي كوچكي چشمانم را خيره كرد‪ ،‬قاب نگاهم‬ ‫را از پش��ت پنجره به داخل سوق دادم‪ ،‬مردي بلند‬ ‫قامت كه غمي س��نگين به شانه‌هايش مهمان شده‬ ‫بود‪ ،‬مردي از تبار ب��اران و ياس خدايي‪ .‬هماني كه‬ ‫ديگر براي چه كسي همدم مي‌شد؟ براي چه كسي‬ ‫حرف مي‌زد و ناله‌ي دوري س��ر مي‌داد؟ علي جان‬ ‫امش��ب مي‌خواهم براي‌ات حرف بزن��م و بگويم به‬ ‫زمين و زمان كه آخر علي چگونه اين فاجعه را تاب‬ ‫آورد؟ علي جان! ش��نيدم سوز ناله‌هايت كه اندرون‬ ‫چاه فري��اد مي‌زدي‪ .‬عل��ي جان! چگونه توانس��تي‬ ‫تاب آوري آن هنگام��ه‌اي را كه كودكان خود را به‬ ‫تابوت مادر‪ ،‬س��پرده بودند و اشك را بدرقه‌ي تابوت‬ ‫مادر تا قبرس��تان كردند‪.‬آه خ��داي من‪ ،‬قاب نگاهم‬ ‫بيشتر از اين مجال ديدن آن اتاق را نداد‪ .‬راهم را با‬ ‫اشك‌هايي كه گونه‌هايم را نوازش مي‌دادند‬ ‫ادامه دادم‪ .‬اينجا مي‌ش��د با خ��داي خودت خلوت‬ ‫كن��ي و براي��ش آنقدر ح��رف بزني ك��ه ديگر هيچ‬ ‫حرفي و بغضي نمانده باش��د كه بخواهي به طراوت‬

‫گل‌ه��ا پيوند بزن��ي‪ .‬بعد از آن كعب��ه را دوري زدم‬ ‫و همانج��ا گوش��ه‌اي ايس��تادم و با او ح��رف زدم‪.‬‬ ‫براي��ش گفتم خداي مهربان امش��ب زمين و زمان‬ ‫‪،‬ع��رش و ف��رش‌ات‪ ،‬چگونه طاقت ش��نيدن صداي‬ ‫ناله‌ه��اي علي و ك��ودكان را دارن��د؟ خدايا مي‌نالم‬ ‫از اي��ن كه روس��ياهم و گناه‌كار‪ ،‬دس��تانم را رو به‬ ‫گنب��د الجورديت ب��اال مي‌گي��رم و برايت مي‌گويم‬ ‫و براي خود نيز مي‌گريم‪ .‬با چش��ماني اش��ك بار و‬ ‫دلي سوزناك خود را به مسجدالنبي پناه مي‌دهم‪...‬‬ ‫جاي��ي ك��ه مي‌ش��ود دو ركعت نماز با نيت عش��ق‬ ‫خواند‪ .‬جايي كه مي‌شود بهتر خدا را احساس كرد‪.‬‬ ‫اينجا كوچه‌ي بني هاشم‪.‬‬ ‫همانجايي كه س��اكنانش مرداني از تبار خدا بودند‪.‬‬ ‫جايي كه مي‌خواس��تي فرياد بزن��ي و بگويي آهاي‬ ‫كوچه‌ي بني هاشم سوالي بي جواب دارم‪ .‬چرا نيلي‬ ‫اس��ت روي فاطم��ه‪ .‬كوچه را طي كردم و رس��يدم‬ ‫به همانجايي كه بوي فاطمه‌ي زهرا بهتر به مش��ام‬ ‫مي‌رس��يد‪ .‬آري بقيع‪ .‬همان جايي ك��ه به احتمال‬ ‫مي‌گوييم مادر آنجاس��ت‪ .‬در آنجا بهتر مي‌ش��د به‬ ‫مظلومي��ت ياس‌هاي دفن ش��ده زير خروارها خاك‬ ‫پي ببرد‪ .‬سرم را به ديوار بقيع سپردم و زار زار اشك ‬ ‫ريختم و براي ياس‌ها سخن گفتم‪.‬‬ ‫آنج��ا بود كه فهميدم بقيع يعني تكه‌اي از بهش��ت‬ ‫خدا‪.‬‬

‫صحب�ت ن�و ‪ :‬حجت‌االسلام و المس�لمين‬ ‫دكتر سيد محمود علوي‪ ،‬نماينده ولي فقيه‬ ‫و رئيس س�ازمان عقيدتي سياس�ي ارتش‬ ‫جمه�وري اسلامي ايران ب�رای حضور در‬ ‫مجلس خبرگان کاندیدا شد‪.‬‬ ‫عل��وی که چند دوره تجربه‌ی انتخاب در مجلس‬ ‫ش��ورای اسالمی از حوزه‌ی انتخابیه‌ی الرستان‬ ‫و المرد را داش��ته است‪ .‬در دوره پیشین مجلس‬ ‫خبرگان او از حوزه اس��تان ف��ارس در انتخابات‬ ‫ش��رکت کرد‪ ،‬اما امکان ورود به مجلس خبرگان‬ ‫را نیاف��ت‪ .‬اقبال او برای ورود به مجلس خبرگان‬ ‫بیشتر از گذشته است‪.‬‬ ‫س��تاد انتخابات کش��ور در اطالعیه ای اس��امی‬ ‫نامزدهای تایید صالحیت شده انتخابات دومین‬ ‫می��ان دوره‌ای چهارمی��ن دوره مجلس خبرگان‬ ‫رهبری را اعالم کرد‪.‬‬ ‫تبلیغات نامزدها از روز پنج ش��نبه هفتم خرداد‬ ‫رسما آغاز و ساعت ‪ 8‬صبح روز پنجشنبه بیست‬ ‫و یکم خرداد پایان می‌یابد‪.‬‬ ‫در اس��تان تهران س��ید محمد علی امین فرزند‬ ‫س��ید علینقی‪ ،‬سید هاش��م بطحائی فرزند سید‬ ‫عب��اس‪ ،‬محم��د عل��ی تس��خیری فرزن��د علی‬ ‫اکب��ر‪ ،‬س��ید محمود عل��وی فرزند س��ید رضا‪،‬‬ ‫میرفخرالدین موسوی ننه کران فرزند میرمحمد‪،‬‬ ‫مه��دی هادوی مقدم فرزند رضا نامزد راه‌یابی به‬ ‫مجلس خبرگان رهبری هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬خبر چندسطری‬ ‫اردیبهشت ‪ :88‬ش��وراي اسالمي شهر گراش به‬ ‫محل جديد انتقال يافت‪ .‬عبدالعلي صالحي يكي از‬ ‫اعضاي شورا شهر‪ ،‬علت انتقال شورا به محل جديد‬ ‫را عدم فضاي مناس��ب و كمبود جا در محل قبلي‬ ‫عنوان نمود‪ .‬محل جديد شورا در ساختمان متعلق‬ ‫به شهرداري جنب مدرسه علميه چهارده معصوم‬ ‫(ع) است‪.‬‬

‫‪[ ‬عکس‪ :‬جمالی]‬

‫‪ 6‬خ�رداد ‪ :88‬من��زل حميد رض��وي در خيابان‬ ‫كمربندي دچار آتش‌س��وزي شد‪ .‬اين آتش‌سوزي‬ ‫به علت س��رايت آتش از پيك‌ني��ك به لباس‌هاي‬ ‫آوي��زان در بالكن صورت گرفته كه خوش��بختانه‬ ‫آسيبي به كسي نرس��يد‪ .‬در این آتش‌سوزی تنها‬ ‫خس��ارت جزئي به خانه وارد شد و با اقدام به موقع‬ ‫آتش‌نشانان وجمعيت هالل‌احمر آتش مهار شد‪.‬‬


‫شماره سی و هفت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫‪3‬‬

‫جامعه نو‬

‫صحبت شما ‪‬‬

‫محمد خواجه‌پور‬

‫‪2229970‬‬

‫يكي از كاركنان بيمارس�تان‪ :‬يك سال و هفت‬ ‫ماه مي‌ش��ود كه مزايا و حقوق پرسنل بيمارستان‬ ‫پرداخ��ت نگردي��ده در صورت��ي كه بودج��ه را از‬ ‫دانش��گاه و بيمه طرف قرارداد دريافت كرده‌اند اما‬ ‫متاسفانه جاي ديگري هزينه شده است‪.‬‬ ‫شهروند‪ :‬براي تعويض دفترچه‌ي بيمه‌ي خدمات‬ ‫درماني؛ كداميك عادالنه‌تر است؟ استقرار يك نيرو‬ ‫و يك كامپيوت��ر يا مراجعه‌ي ‪ 20000‬نفر به مركز‬ ‫شهرستان؟‬ ‫يوسف اسدي الري‪ :‬با آمدن تابستان و گذراندن‬ ‫اوقات فراغت خانواده‌ها‪ ،‬آيا الزم نيست كه شهردار‬ ‫پارك‌هاي محله‌اي و بوس��تان ش��هر را به امكانات‬ ‫مجهز كند تا به شهر‌هاي اطراف براي گذران اوقات‬ ‫فراغت نروند‪.‬‬ ‫یک معلم‪ :‬با توجه به فرارسيدن تعطيالت تابستان‬ ‫از هم اكنون به فكر برنامه ريزي جهت استفاده ي‬ ‫صحيح ا زتعطيالت تابستان باشيم‪.‬‬ ‫نجات�ی‪ :‬به مس��وول محترم اداره ب��رق بفرماييد‪،‬‬ ‫خاموشي معابرشهر قابل توجيه نيست‪.‬‬ ‫آق�اي بهزادي‪ :‬كاركنان بيمارس��تان رس��يدگي‬ ‫چنداني به مراجعه‌كنن��دگان ندارند لطفا پيگيري‬ ‫شود‪.‬‬ ‫خان�م ابراهيمي‪ :‬از خان��م حاجي‌زاده(جهت‌يابي‬ ‫قبله) و آقاي س��پهر(هيچ‌كاره) به خاطر نوش��ته‌ي‬ ‫مفيد و جالبشان تشكر مي‌كنم‪.‬‬ ‫ناص�ری‪ :‬چرا ش��ب‌ها چراغ‌هاي واق��ع دربزرگراه‬ ‫گراش – الر روش��ن نيس��ت؟ پس صرف اين همه‬ ‫هزينه براي چه بوده است؟‬ ‫داستان‌های‌باگ ‪‬‬

‫‪‬نوشت‌افزار صدرا ‪ ‬نوشت‌افزار سروش ‪ ‬نوشت‌افزار پارسینا ‪ ‬فروشگاه رز‪ ‬فروشگاه مهدی ‪ ‬سوپرمارکت آبشار ‪ ‬سوپرمارکت میالد‪ ‬سوپرمارکت فانوس‬

‫ن‪ -‬فرهادي‬

‫پول‌مان رفت‬ ‫خدا كند عزت و‬ ‫شرف‌مان نرود‬

‫شب اس��ت و بي‌خوابي امانم را بريده‪ ،‬اين بي‌خوابي‬ ‫هم عجب چيزي اس��ت‪ .‬از همه‌ج��ا فكر و خيال به‬ ‫ذهن آدم نف��وذ مي‌كند‪ .‬دوباره مرغ خيالم به طرف‬ ‫پول‌هاي به رحمت خدا رفته پر‌كشيد و براي اولين‬ ‫ب��ار با ديد ديگري به اين قضيه نگاه كردم‪ .‬ما آدم‌ها‬ ‫وقتي به مصيبتي دچار مي‌ش��ويم فقط ظاهرشان را‬ ‫مي‌بينيم و دوس��ت داريم هر‌چه زودتر از آن رهايي‬ ‫يابي��م و يا ب��ه زور زبان فكر به آن مس��اله و تبعات‬ ‫ظاهري آن را فراموش كنيم‪ ،‬ش��ايد شما فكر كنيد‬ ‫كه من خارج از گود ايس��تاده‌ام و بگويد دلت خوش‬ ‫اس��ت حتماً خودتان پول نداده‌اي��د‪ .‬اصال اين‌گونه‬ ‫نيس��ت ما هم يكي از مال‌باختگان هس��تيم اما خدا‬ ‫وكيلي تا حاال فك��ر كرده‌ايد چرا اين پول رفت و يا‬ ‫چرا اين همه آدم دچار اين مش��كل ش��دند‪ .‬ظاهرا ً‬ ‫يك مرد بدبختي كه به نظر من بايد نام او در تاريخ‬ ‫نوشته شود به نام آقاي حسني بنيان‌گذار آن بود آن‬ ‫مردي كه تا ديروز همه مثل كاسه‌ليس��ان دور‌و بر‬ ‫او را گرفته بودند و ش��هد شيرين نماينده‌ي مجلس‬ ‫ش��دن خيل��ي زود تلخ‌تر از زهر هاله��ل از گلويش‬ ‫پايين رفت و دارد مي‌رود‪.‬‬ ‫زي��اد از قضيه دور نش��ويم حرف م��ن چيز ديگري‬ ‫اس��ت فقط به پنج سال پيش برويد مردم را چگونه‬ ‫مي‌ديديد درس��ت اس��ت كه صفا و صميميت سي‬ ‫سال پيش را نداشتند اما باز هم به بزرگتر‌ها احترام‬ ‫مي‌گذاش��تند‪ ،‬دارايي خود را براي فخر‌فروش��ي رو‬ ‫نمي‌كردند و كاري به شغل و درآمد يكديگر نداشتند‬ ‫و زيرآب همديگر را كم‌تر مي‌زدند و بيش��تر به اقوام‬ ‫خود س��ر مي‌زدند و پيران را احترام مي‌گذاش��تند‪.‬‬ ‫مس��جد هنوز جوانان مخلص خود را داشت خالصه‬ ‫به پنج سال پيش برويم يك تحول اقتصادي كاذب‬ ‫به وجود آمد و ع��ده‌اي زمين‌ها و خانه‌هاي خود را‬ ‫از دس��ت دادن��د و عده‌ي قليل ديگ��ري هم به نان‬ ‫ونواي قابل توجه‌اي رس��يدند و يك ش��به از طريق‬ ‫داللي داراي زمين‪ ،‬خانه و فيش ماش��ين ش��دند و‬ ‫چشم‌ و هم‌چش��مي فزوني گرفت و هركس هر چه‬ ‫داشت رو كرد‪ .‬آدم‌هايي كه تا ديروز چیزی نداشتند‬ ‫دمل چركينش��ان س��ر باز كرد به فخر‌فروشي اموال‬ ‫خ��ود و خون ب��ه دل اين و آن داش��تند‪ .‬يك و نيم‬ ‫سال پيش چه چيز‌هايي را كه نمي‌ديديم از تعجب‬ ‫ش��اخ درمي‌آورديم به خيابان ك��ه مي‌رفتي انگار به‬ ‫الس وگاس نديده پا گذاشته بودي با خود مي‌گفتي‬ ‫خداي��ا اين آدم‌ه��ا از كجا آمده‌اند‪ .‬چ��ه مدلي‪ ،‬چه‬ ‫مويي‪ ،‬چه لباس مارك‌داري‪ ،‬چه ماش��يني‪ ،‬آيا اين‬ ‫خان��ه مال فالني اس��ت كه در گ��راش كار مي كرد‬ ‫و پاي��ش را بيرون نگذاش��ته بود چهار س��ال پيش‬ ‫فالني س��وار موت��ور بود و در خ��واب هم همچنين‬ ‫ماش��يني نمي‌ديد چه ش��ده گنج قارون پيدا كرده‬ ‫چرا جواب سالم‌ات را نمي‌دهند؟ چرا با كله‌گنده‌ها‬ ‫مي‌پرند؟ چه آدم‌هايي در مساجد پيدا شده‌اند آن‌ها‬ ‫را ش��ب جمع��ه در خان��ه پيدا نمي‌كن��ي و بايد در‬ ‫صحرا دنبالش��ان بگردي؟ خالصه گذشت و گذشت‬ ‫يك‌مرتبه مثل بمب صدا كرد دوباره چه ش��ده اين‬ ‫غوغا براي چيست؟ پول گم شده؟ پول ملياردي بابا‬ ‫پس اين همه غ��رور وتكبر كه همه را فرا‌گرفته بود‬ ‫اين بود؟ آهاي فالني تو تا حاال يك‌ ميليارد را ديده‬ ‫ب��ودي باباي تو از خليج آورده بود پدربزرگ تو پول‬ ‫كاغذي آن را داش��ت؟ تا حاال آن را ش��مرده بودي‬ ‫وقتي باباي تو فهميد چه‌قدر چك ميلياردي دس��ت‬ ‫م��ردم داده‌ايد س��كته نكرد؟ آيا باباي��ت تو را كتك ‬ ‫نزد؟ كاش بچه بودي و مثل بچه‌گي كه كار خطايي‬ ‫مي‌كردي بابايت يك چك زير گوشت مي‌زد تا درد‬ ‫آن ت��ا مدت ها تو را به ياد قضيه مي‌انداخت و حاال‬ ‫از درون آب مي‌ش��وي و پ��در و م��ادرت از غصه‌ي‬ ‫تو نگرانند كه خدا‌ناكرده س��كته نكني و دس��ت به‬ ‫خودكش��ي نزني‪ .‬روزگار خيلي بي‌رحم اس��ت اول‬ ‫امتحان مي گيرد و بعد درس مي‌دهد ش��ايد اين را‬ ‫فراموش كرده بوديم نابرده رنج گنج ميسر نمي‌شود‪/‬‬ ‫مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد‪.‬‬ ‫س��خن آخر اينكه زندگي تمام نش��ده و اين قضيه‬ ‫راز‌ه��ا دارد به خ��ود بيايم و ببيني��م كه هيچ‌كس‬ ‫ب��ا ثروت و دولت بلند آوازه نش��د و ن��ام او ماندگار‬ ‫نگش��ته و فريب اين دنياي غدار و عروس هزار داماد‬ ‫را نخوري��م و باز همه به خود بياييم و خداي خود را‬ ‫فراموش نكنيم يادمان نرود او هست‪.‬‬

‫الرستانی‌های مقیم تهران برای هفتمین‬ ‫بار در پنج س��ال گذشته گردهم آمدند‪.‬‬ ‫این بار مجتمع فرهنگی‪-‬آموزشی دربند‬ ‫وابس��ته ب��ه معاونت مطالع��ات راهبری‬ ‫ریاس��ت‌جمهوری میزبان الرستانی‌هایی‬ ‫ب��ود ک��ه از گوش��ه و کنار ش��هر بزرگ‬ ‫ته��ران در عصر جمعه به��اری به دیدار‬ ‫همشهریان خود آمده بودند‪.‬‬ ‫از تجریش به س��مت دربند در سرباالیی‬ ‫خیابان فناخسرو یک در ساده وجود دارد‬ ‫که از آن مثل بیش��تر اماکن شهر تهران‬ ‫وارد یک باغ خوش آب و هوا می‌ش��ویم‪.‬‬ ‫کمی دیر کرده‌ایم و دکتر اسداله نوروزی‬ ‫روی صحنه در حال س��خن گفتن است‪.‬‬ ‫او برای حضور در همایش خلیج‌فارس به‬ ‫تهران آمده است و برگزارکنندکان از این‬ ‫فرصت برای دعوت او استفاده کرده‌اند‪.‬‬ ‫قبل از ورود به ما یک بغل کاغذ می‌دهند‪.‬‬ ‫نقش��ه ش��هر الر همراه ب��ا فعالیت‌های‬ ‫ش��هرداری‪ ،‬یک دفترچه وزین درباره‌ی‬ ‫فعالیت‌های سی‌ساله‌ی ش��هرداری الر‪،‬‬ ‫نشریه‌ی صحبت‌نو الر و نشریه‌ی شهریار‬ ‫که از سوی شورای شهر الر منتشر شده‬ ‫اس��ت و چند فرم دعوت به همکاری‪ .‬به‬ ‫یاد ش��هرداری گراش می‌افتم که گفتند‬ ‫ش��هرهای کوچک نقشه چاپ نمی‌کنند‪.‬‬ ‫با دست پر به همراه صادق در ردیف اول‬ ‫می‌نشینیم‪.‬‬ ‫ب��ه جز خودمان گراش��ی دیگ��ری را در‬ ‫جمع پیدا نمی‌کنم‪ .‬به جز چند دوس��ت‬ ‫الری مثل حامد زارع و س��جاد صداقت‬ ‫و اس��ماعیل حق‌پرس��ت ک��ه دانش��جو‬ ‫هستند خبری از دیگری الرستانی‌هایی‬ ‫که می‌شناس��م نیست‪ .‬اما بیشتر اعضای‬ ‫ش��ورای شهر الر و شهردار الر در جلسه‬ ‫هستند‪ .‬گویا قرار بوده فرماندار الرستان‬ ‫نیز به این جمع بپیوندد اما افتتاح مرکز‬ ‫ص��دور گواهی‌نامه پایه‌ی��ک او را در الر‬ ‫هي�ات محت�رم تحريري�ه نش�ريه‬ ‫صحبت‌نو (ويژه گراش)‬ ‫با سالم و تحيات‪ ،‬احتراما مقتضي است‬ ‫بر اس�اس قوانين مطبوعاتي نسبت به‬ ‫درج جوابي�ه اينجانب محم�د نا‌م‌آور‬ ‫شهردار س�ابق گراش در ش�ماره ‪37‬‬ ‫آن نشريه و در همان صفحه و با همان‬ ‫فونت قلم و بدون تصرف اقدامات الزم‬ ‫اعمال شود‪.‬‬ ‫محمد نا‌م‌آور شهردار سابق گراش‬ ‫مردم خوب و ش��ريف گراش و مخاطبين‬ ‫نش��ريه صحبت‌نو‪ ،‬آنگونه كه مستحضريد‬ ‫رس��الت خطي��ر ه��ر نش��ريه به‌خصوص‬ ‫نش��ريات محلي اطالع‌رس��اني درست و‬ ‫به‌موقع‪ ،‬بررسي مش��كالت و ارائه طريق‬ ‫براي رفع معضالت جامعه به منظور ايجاد‬ ‫يك زندگي سالم اجتماعي توام با اخالق‬ ‫حسنه اس�لامي و انساني است‪ .‬و در اين‬ ‫راس��تا حضور و فعاليت جوانان با‌انگيزه و‬ ‫دردآش��نا مي‌تواند در تحق��ق اين اهداف‬ ‫بسيار راه‌گشا باشد‪ .‬آنچه مرا برآن داشت‬ ‫تا دوباره در جه��ت تنوير افكار عمومي و‬ ‫پاسخ به سواالتي كه ممكن است در ذهن‬ ‫خوانندگان نقش بس��ته باش��د به نگارش‬ ‫اين جوابيه اقدام كنم‪ ،‬درج مطالبي است‬ ‫كه با تيتر‌هاي درش��ت بر صحفه‌ي سفيد‬ ‫نش��ريه نقش مي‌بندد‪ .‬مطالب خود را در‬ ‫چند بند خالصه مي‌كنم‪:‬‬ ‫‪ -1‬در پ��ي مصاحبه(صحب��ت ن��و) ب��ا‬ ‫اينجانب به عنوان ش��هردار سابق در ايام‬ ‫نوروز س��ال ‪ 88‬كه چاپ آن هم شايد با‬ ‫هدفي به تاخير افتاد تا نش��ر آن مصادف‬ ‫با سالروز شورا گردد و حساسيت موضوع‬ ‫را دو‌چن��دان نمايد‪ ،‬پاس��خي به اصطالح‬ ‫از سوي ش��وراي محترم در شماره‌ي ‪36‬‬ ‫نشريه به دنبال داشت كه از جهاتي قابل‬ ‫تامل اس��ت‪ .‬اوال‪ :‬هي��ات محترم تحريريه‬ ‫نش��ريه به تبعيت از برخي روزنامه‌ها كه‬ ‫اخالق مطبوعاتي را رعايت نكرده و صرفاً‬ ‫به دنبال جل��ب مخاطب و به تبع آن القا‬ ‫برخ��ي نيات خ��ود هس��تند‪ ،‬در تعدادي‬ ‫از ش��ماره‌هاي خ��ود اقدام ب��ه گزينش‬ ‫تيتر‌ه��اي جنجالي نموده ك��ه جامعه‌ي‬ ‫م��ا اين نوع رفت��ار را ناپس��ند مي‌داند و‬ ‫در‌نتيج��ه عكس‌العمل‌ه��اي متفاوتي به‬ ‫دنبال داش��ته و دارد‪ ،‬لذا مي‌بايس��ت در‬ ‫اينگونه نوش��تار‌ها دقت بيشتري صورت‬ ‫گيرد و مدير مس��ئول محترم نيز نظارت‬ ‫دقيق‌تري اعمال نمايد‪.‬‬ ‫ثاني��اً‪ :‬جوابيه‌اي كه تحت عنوان (پاس��خ‬ ‫شديد‌الحن شورا به شهردار سابق) در آن‬ ‫شماره درج شده است‪ ،‬صرفا نظر شخصي‬ ‫يك عضو با استفاده از جايگاه حقوقي‌اش‬ ‫و اطالع��ات موج��ود در بايگان��ي ش��ورا‬ ‫مي‌باش��د‪ .‬زيرا ش��وراي محترم در پاسخ‬ ‫دادن ب��ه مصاحب��ه اينجانب ك��ه با نيت‬ ‫تذكر و ي��ادآوري برخي مس��ائل صورت‬ ‫پذيرفته و در آن سعي شده بود از هرگونه‬ ‫اصطكاكي پرهيز شود‪ ،‬هيچگونه نشست‬ ‫رسمي و مصوبه‌اي نداشته است‪.‬‬ ‫ثالثاً‪ :‬اينكه يك عضو ش��ورا به خود اجازه‬ ‫مي‌دهد ب��دون جلب نظ��ر ديگر اعضاي‬ ‫محت��رم و به ص��ورت قيم‌مآبان��ه نظرات‬ ‫ش��خصي خود را به آن��ان تحميل و يا از‬ ‫زب��ان آنان بيان نمايد و ديگر اعضا نيز به‬ ‫راحتي از كنار اين موض��وع عبور نمايند‬ ‫و عكس‌العمل مناس��بي نش��ان ندهند به‬ ‫خود آنان وموكلينش��ان مربوط است‪ ،‬اما‬ ‫وظيفه‌ي مس��ئولين ذيربط اين است كه‬ ‫بررس��ي نمايند كه چرا و چگونه‪ -‬آن هم‬ ‫نه براي يك بار‪ -‬يكي از اعضاي ش��ورا با‬

‫‪ ‬گزارش‬

‫نشست الرستانی‌های تهران‬ ‫در حوالی دربند‬

‫‪ ‬عکس یادگیری در زمان استراحت هفتمین گردهمایی الرستانی‌ها‬

‫گرفتار کرده است‪ .‬سالن تا نیمه پر است‬ ‫و بسیاری نیز در عصر تعطیل با خانواده‬ ‫خود به جمع دیگران پیوسته‌اند‪.‬‬ ‫طب��ق معم��ول ای��ن برنامه‌ه��ا چندین‬ ‫س��خنرانی پیش‌بین��ی ش��ده ب��ود که‬ ‫سخنرانان سعی کردند کوتاه و خودمانی‬ ‫ح��رف بزنند‪ .‬حافظ‌خوانی عاطفه آرین و‬ ‫ش��عر خوانی مصطفی کشفی وزن ادبی‬ ‫برنامه را باال برده بود اما س��جاد صداقت‬ ‫با اجرای یک مس��ابقه سعی کرد شور و‬ ‫نشاط را به سالن برگرداند‪.‬‬ ‫ب��ا بخ��ش کلیپ��ی داس��تانی از حضور‬ ‫الرس��تانی‌ها در ته��ران‪ ،‬آم��اری ارائ��ه‬ ‫می‌شود که بر اس��اس آن ‪ 800‬دانشجو‬ ‫و ‪ 250‬خانوار الرستانی در تهران حضور‬

‫دارند‪ .‬البته این آماری بود که از حاضرین‬ ‫نشست‌های قبلی به دست آمده است‪.‬‬ ‫در اس��تراحت بی��ن دو قس��مت برنامه‬ ‫بحث‌ه��ا بیش��تر سیاس��ی و مرب��وط به‬ ‫انتخابات اس��ت‪ .‬حضور راس��تی نماینده‬ ‫الرس��تان در مجلس س��وم ه��م فضای‬ ‫سیاس��ی را نمای��ان می‌کن��د‪ .‬ام��ا این‬ ‫مس��اله در سایه اعالم نتایج دانشگاه قرار‬ ‫می‌گیرد‪ .‬دانش��جویان ک��ه برگزارکننده‬ ‫این مراس��م هس��تند موبایل به دس��ت‬ ‫نتایج را از دوستان پشت خط می‌گیرند‪.‬‬ ‫یک رتبه اول و یک رتبه یازدهم از نتایج‬ ‫برجسته کنکور کارشناسی ارشد امسال‬ ‫برای الرستانی‌هاست که از پشت تریبون‬ ‫اعالم می‌شود‪ .‬محمد رستگار دانشجوی‬

‫دانش��گاه صنعت��ی ش��ريف در کنک��ور‬ ‫سراسری کارشناسی ارشد مهندسی برق‬ ‫گرايش قدرت حائز رتبه اول ش��د‪ .‬او که‬ ‫در کنکور کارشناسی نيز با کسب رتبه ‪8‬‬ ‫در منطقه ‪ 2‬به این رش��ته و دانشگاه راه‬ ‫يافته بود توانست به این موفقيت دست‬ ‫يابد‪.‬‬ ‫گردهمای��ی الرس��تانی‌های مقیم تهران‬ ‫از آذرماه ‪ 1384‬آغاز ش��ده اس��ت‪ .‬دبیر‬ ‫گردهمای��ی اول در تاالر وزارت کش��ور‬ ‫را مه��دی حق‌ش��ناس برعهده داش��ته‬ ‫اس��ت و صد نفر در آن شرکت کرده‌اند‪.‬‬ ‫نشست‌ دوم اردیبهشت ‪ 1385‬در سالن‬ ‫وزارت کشور برگزار می‌شود‪ .‬آبان ‪1385‬‬ ‫همزم��ان با ماه رمضان‪ ،‬الرس��تانی‌ها در‬

‫عنوان شورا و با تخلف آشكار قانوني دست‬ ‫به چنين كاري مي‌زن��د‪ .‬و اين موضوعي‬ ‫اس��ت كه نبايد ب��ه س��ادگي از كنار آن‬ ‫گذشت و مي‌تواند مصداق ماده‪ 82‬قانون‬ ‫تش��كيالت‪ ،‬وظايف و انتخابات شورا‌هاي‬ ‫اسالمي كشور باشد‪.‬‬ ‫رابعاً‪ :‬سواالت مطرح ش��ده درآن جوابيه‬ ‫به دليل اينكه نظر ش��خصي يكي از اعضا‬ ‫و نه نظر ش��وراي محترم اس��ت‪ ،‬عالوه بر‬ ‫اينك��ه برخي از آن‌ها ك��ذب محض بوده‬ ‫و بر‌اس��اس مادتي��ن ‪ 697‬و‪ 698‬قان��ون‬ ‫مجازات اسالمي نوعي افترا و نشر اكاذيب‬ ‫در جهت تشويش اذهان عمومي و اضرار‬ ‫به غير محس��وب ش��ده و قابل پيگرد در‬ ‫مراج��ع ذيص�لاح قضاي��ي مي‌باش��د‪ ،‬از‬ ‫پاس��خ دادن ب��ه آن‌ها امتن��اع مي نمايم‬ ‫و چنانچه ش��وراي محترم ضرورت بداند‬ ‫كه اين سواالت را مطرح نمايد به‌ صورت‬ ‫حضوري و مناظ��ره‌اي در حضور مردم و‬ ‫در ه��ر زمان و مكاني با جان و دل حاضر‬ ‫به پاسخگويي هستم‬ ‫‪ -2‬ام��ا در‌خصوص ابهامات مطرح ش��ده‬ ‫در جلس��ه‌ي پرس��ش و پاس��خ اعض��اي‬ ‫محترم ش��ورا در سالگرد تشكيل شوراها‪،‬‬ ‫به‌خصوص در موضوع درآمد ش��هرداري‪،‬‬ ‫ضمن آرزوي توفيق براي ش��هردار جناب‬ ‫مهندس قائدي و تشكر از زحمات ايشان‬ ‫بايد به عرض برس��انم كه چشم همه‌ي ما‬ ‫روشن مي‌شود كه درآمد شهرداري رشد‬ ‫چشم‌گيري داشته باشد‪ ،‬اما اين كه تعمدا ً‬ ‫و با هدفي خاص و با به‌ كارگيري جمالت‬ ‫و الف��اظ‪ ،‬روي ناكارآم��دي برخي از افراد‬ ‫و كارا ب��ودن ديگران تكيه ش��ود و از اين‬ ‫رهگ��ذر يك نيروي بوم��ي كه هدفي جز‬

‫خدمت در س��ر نداش��ته به ط��ور مرتب‬ ‫زير سوال برده ش��ده و زحمات فراوان او‬ ‫ناديده گرفته شود‪ ،‬به دور از شان انسانيت‬ ‫و اخالق و ادب اس��ت‪ .‬جهت اطالع مردم‬ ‫شريف عرض كنم كه‪:‬‬ ‫اوالً‪ :‬اينجانب آخرين روز كاري‌ام مصادف‬ ‫با آخرين روز هفته ي محترم دولت‪ ،‬يعني‬ ‫پنج ماه و چند روز از س��ال هشتاد‌وهفت‬ ‫بوده است نه هفت‌ماه‪.‬‬ ‫ثانياً‪ :‬تا آن‌ روز درآمد شهرداري همان‌طور‬ ‫كه قبال اعالم ش��ده بيش از يك ميليارد‬ ‫و يكصد و بيست‌وپنج ميليون تومان بوده‬ ‫ك��ه در روز كناره‌گي��ر‌ي‌ام مبلغ يكصد و‬ ‫چه��ل و ش��ش ميليون توم��ان نقدا و به‬ ‫صورت چك در اختيار شهرداري بوده‪( .‬و‬ ‫اين افتخاري است كه اينجانب يك ريال‬ ‫هم بدهكار نبوده‌ام)‬ ‫ثالثاً‪ :‬درآمد ش��هرداري‌ها در پايان س��ال‬ ‫به‌طور طبيعي افزايش مي‌يابد‪ .‬به‌خصوص‬ ‫كمك‌هاي وزارت محترم كشور و سازمان‬ ‫شهرداري‌ها و مطالبات شهرداري از طرف‬ ‫قرارداد‌ها‪ ،‬امثال شركت گاز‪.‬‬ ‫رابعاً‪:‬كل درآمد سال ‪ 87‬شهرداري كمي‬ ‫بي��ش از دو ميليارد و دويس��ت ميليون‬ ‫توم��ان ب��وده ك��ه نزديك ب��ه چهارصد‬ ‫ميليون تومان آن كمك‌هاي دولتي تحت‬ ‫عناوين كمك بالعوض عمراني‪ ،‬كمك به‬ ‫اجراي طرح‌هاي خدمات ش��هري‪ ،‬كمك ‬ ‫ب��ه بودجه‪ ،‬كم��ك به اج��راي طرح‌هاي‬ ‫توس��عه‌ي عمران��ي وكمك به سيس��تم‬ ‫حمل‌ونقل عمومي بوده است‪.‬‬ ‫خامس��اً‪ :‬درآمد دو ماهه اول سال هشتاد‌‬ ‫و هش��ت ش��هرداري كه مبلغي در حدود‬ ‫يكص��د و هش��تاد و پنج ميلي��ون تومان‬

‫‪ ‬بازتاب‬ ‫بوده بهترين گواه بر طبيعي بودن كندي‬ ‫درآمد در نيمه‌ي اول هر س��ال هس��ت و‬ ‫ارتباطي به مديريت بر درآمد ش��هرداري‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫حال با مقدمات فوق‪ ،‬ش��ما قضاوت كنيد‬ ‫كه درآمد نام‌آور بيش��تر بوده يا ش��هردار‬ ‫عزي��ز فعلي؟ و خ��دا را ش��اهد مي‌گيرم‬ ‫كه هيچ‌ك��س به دنبال زير س��وال بردن‬ ‫زحمات جناب مهندس قائدي نيس��ت و‬ ‫همان‌طور كه گفته‌ام ما بايد سنت حسنه‬ ‫تش��كر و قدردان��ي را در بي��ن خودمان‬ ‫نهادينه كنيم‪ ،‬اين يك وظيفه اس��ت‪ ،‬اما‬ ‫چون از س��وي رئيس شورا به اين مسائل‬ ‫دامن زده مي‌شود و به دنبال بهره‌برداري‬ ‫از آن اس��ت مجبور ش��ده‌ام آمار دقيق را‬ ‫اع�لام نمايم‪ .‬هم��ه‌ي اس��ناد و مدارك‬ ‫كه گوا بر مدعاي ماس��ت در ش��هرداري‬ ‫موجود اس��ت مضافاً اين كه خوب اس��ت‬ ‫شهروندان گرامي از شوراي محترم سوال‬ ‫كنند ك��ه اگر درآمد ش��هرداري اين‌قدر‬ ‫افزايش يافته اس��ت‪ ،‬پس بدهي بيش از‬ ‫يكصد و پنجاه ميليون توماني س��ال قبل‬ ‫به چه معني اس��ت البته ناگفته پيداست‬ ‫كه كار‌هاي فراواني انجام ش��ده اما مردم‬ ‫بايد بدانند كه ش��ورا براي جبران بدهي‬ ‫ش��هرداري مج��وز ف��روش باارزش‌ترين‬ ‫زمين ش��هرداري كه درآينده بسيار مورد‬ ‫نياز ش��هر خواهد بود داده اس��ت‪ .‬اين‌ها‬ ‫مسائلي اس��ت كه بايد براي مردم روشن‬ ‫وآش��كار ش��ود‪ .‬البته در‌خص��وص درآمد‬ ‫شهرداري مس��ائل ديگري وجود دارد كه‬ ‫در اي��ن مج��ال نمي‌گنج��د و در فرصت‬ ‫مناسب ديگري بايد مطرح شود و فقط به‬ ‫اين نكته بسنده مي‌كنم كه جهت افزايش‬

‫پاسخ محمد نام‌آور به برخی ابهامات‪:‬‬

‫شـورا در زمان مـن با‬ ‫شهردار همکاری‬ ‫نمی‌کرد‬ ‫درآمد نمي‌توان به هر اقدامي دس��ت زد‬ ‫كه نارضايتي عمومي در پي داشته باشد‪.‬‬ ‫مطلب ديگري كه از س��وي رئيس ش��ورا‬ ‫بيان ش��ده اين كه درآمد ش��هردار سابق‬ ‫از كل ف��روش زمين بوده اس��ت الزم به‬ ‫ذكر اس��ت كه مس��اله فروش يك س��وم‬ ‫زمين معروف به گودي ش��هرداري مقابل‬ ‫بيمارس��تان حض��رت اميرالموني��ن(ع)‬ ‫اوالً مربوطه به س��ال ‪ 86‬بوده و نه س��ال‬ ‫‪ 87‬ثاني��اً اين زمين به پيش��نهاد رئيس‬ ‫ش��ورا و به منظ��ور ايجاد ي��ك كلينيك ‬ ‫تخصص��ي پزش��كي در جه��ت مناف��ع‬ ‫عمومي و خدمات ش��هري بوده است و نه‬ ‫ب��ه قصد درآمد بيش��تر‪ ،‬زيرا من معتقدم‬ ‫ك��ه دارايي‌ه��اي غير‌منقول ش��هرداري‬ ‫به‌خصوص زمين بايد حف��ظ گردد تا در‬ ‫شرايط حس��اس و بحراني مورد استفاده‬ ‫ق��رار گيرد‪ ،‬به ج��رات مي‌توانم بگويم در‬ ‫طول تاريخ شهرداري گراش تنها دوره‌اي‬ ‫كه زمين‌هاي ش��هرداري نه تنها كاهش‬ ‫نياف��ت ك��ه افزاي��ش نيز ياف��ت دوره‌ي‬ ‫پانزده ماهه شهرداري اينجانب بود‪ .‬چون‬

‫سمیه کشوری‬

‫س��الن پذیرایی آرامیس جمع می‌شوند‪.‬‬ ‫چهارمین و پنجمین گردهمایی خرداد و‬ ‫مهرماه ‪1386‬در دانشگاه تربیت مدرس‬ ‫برگزار ش��د‪ .‬گزارش گردهمایی ششم را‬ ‫نیز صحبت نو خواند‌ه‌اید این گردهمایی‬ ‫اس��فند ‪ 1386‬در مجتم��ع فرهنگ��ی‪-‬‬ ‫آموزشی فرشته و به دبیری مریم فاضلی‬ ‫برگزار شده است‪.‬‬ ‫گردهمای��ی الرس��تانی‌های ته��ران‬ ‫فرصت��ی برای برق��راری ارتباط موثرتر‬ ‫میان کس��انی اس��ت که بر ه��ر دلیل‬ ‫از س��رزمین مادری خود دور هس��تند‪.‬‬ ‫ش��ورای ش��هر الر نیز با درک اهمیت‬ ‫موضوع حضور پررنگی در این نشس��ت‬ ‫داش��ت‪ .‬در ای��ن چند س��اله هرجا که‬ ‫حرکت��ی فرهنگی در الرس��تان ش��کل‬ ‫گرفته‪ ،‬ش��ورای شهر و ش��هرداری الر‬ ‫نق��ش ک��م و زیادی داش��ته اس��ت‪ .‬با‬ ‫حض��ور تمام��ی الرس��تانی‌های مقیم‬ ‫ته��ران ام��کان تش��کیل ی��ک الب��ی‬ ‫قدرتمند ب��رای برطرف کردن نیازهای‬ ‫الرستان از طریق مرکز فراهم می‌شود‪.‬‬ ‫ت��ا اینجا هم گردهمای��ی هفتم حداقل‬ ‫فرصت گفتگو را فراهم کرده اس��ت‪.‬‬ ‫فرصت نمی‌شود تا انتهای برنامه بمانیم‪.‬‬ ‫باید به دیدار دکتر اقتداری برویم‪ .‬وقتی‬ ‫ک��ه از در خارج می‌ش��ویم گاهی فریاد‬ ‫شادی دانش��جویی که نتیجه خود را در‬ ‫آزمون کارشناس��ی ارش��د گرفته است‪،‬‬ ‫می‌ش��نویم‪ .‬بی��ن راه در ی��ک فرص��ت‬ ‫غیرمنتظ��ره با صادق و خان��واده اش تا‬ ‫خانه دکتر احمد اقتداری س��ری هم به‬ ‫خلوت ف��روغ در ظهیرالدوله می‌زنیم‪.‬بی‬ ‫چتر‪ ،‬بی چ��راغ‪ .‬به خانه ی فروغ رفتیم‪.‬‬ ‫اما او نبود‪.‬و ما از پنچره ای که به ازدحام‬ ‫کوچ��ه‌ی بن بس��ت باز می ش��د؛ تهران‬ ‫را نگریس��تیم‪ .‬تهران تا دور دست دامن‬ ‫گسترده است‪.‬‬ ‫حدود بيست‌وش��ش يا بيست‌وهفت قواره‬ ‫زمين به ارزش تقريبي بيش از شش��صد‬ ‫ميلي��ون تومان بر دارايي‌هاي ش��هرداري‬ ‫افزوده ش��د‪ .‬مساله مهم ديگري كه نبايد‬ ‫از نظ��ر خوانندگان عزيز دور بماند اين‌كه‬ ‫مرتب��اً روي ناكارآمدي ش��هردار س��ابق‬ ‫تاكيد مي‌ش��ود‪ .‬من ضم��ن رد اين ادعا‬ ‫توجه ش��ما را به اين نكته جلب مي‌كنم‬ ‫ك��ه ش��وراي محترم تح��ت تاثير برخي‬ ‫از اعض��ا از هر‌گونه همراه��ي با اينجانب‬ ‫و موافقت با طرح‌هاي ش��هرداري به‌ويژه‬ ‫در امر آس��فالت امتن��اع و حتي مخالفت‬ ‫مي‌ك��رد‪ .‬در‌حالي ك��ه با ش��هردار فعلي‬ ‫كم��ال همكاري را دارند‪ .‬به عنوان نمونه‪:‬‬ ‫ش��هرداري با شرايط پيش��نهادي هيات‬ ‫محترم بيمارس��تان اميرالمومنين(ع) به‬ ‫منظور آس��فالت خيابان رازي و حاش��يه‬ ‫بيمارس��تان اقدام به جلب موافقت شورا‬ ‫نمود‪ ،‬اما ش��ورا‌ي محترم به‌صورت كتبي‬ ‫با آن مخالفت كرد (اس��نادكتبي موجود‬ ‫اس��ت) ولي پ��س از چند م��اه به محض‬ ‫انتص��اب مهن��دس قائدي‪ ،‬ش��هرداري با‬ ‫همان ش��رايط اقدام به آس��فالت خيابان‬ ‫نمود‪ .‬س��وال اين اس��ت كه اگر پيشنهاد‬ ‫هيات امنا بيمارستان قابل قبول نبود چرا‬ ‫اكنون پذيرفته ش��د و اگر پذيرفتني بود‬ ‫چرا در زمان مسئوليت اينجانب مخالفت‬ ‫شد‪ .‬آيا اين رفتار دو‌گانه چيزي جز براي‬ ‫ناكارآمد جلوه دادن ش��هردار سابق بوده‬ ‫است؟‬ ‫‪ -3‬در س��تون صحب��ت ش��ما ش��ماره‌ي‬ ‫پيش��ين نشريه از س��وي يك شهروند كه‬ ‫هويت نامبرده نيز نامش��خص مي‌باش��د‪.‬‬ ‫مطلبي درج ش��ده است كه حاكي از عدم‬ ‫اطالع نامبرده و انش��اا‪ ...‬عدم سوءنيت وي‬ ‫است‪ .‬قبل از روشن كردن ذهن مخاطبان‬ ‫و نامبرده ذكر اين نكته ضروري اس��ت كه‬ ‫هيچ‌گاه انسان بدون پشتوانه آگاهي نبايد‬ ‫س��خني را بگويد يا بنويس��د زيرا پس از‬ ‫روش��ن شدن خالف آن‪ ،‬انس��ان در‌مقابل‬ ‫خود و در پيش��گاه ذات باريتعالي شرمنده‬ ‫و درمقاب��ل ديگران مدي��ون خواهد بود و‬ ‫ش��ايد مصداق اي��ن كالم گهر‌ب��ار موالي‬ ‫متقيان باش��د كه فرمود«بئ��س الزاد الي‬ ‫المع��اد العدوان علي العب��ادي» « بدترين‬ ‫توشه براي قيامت‪ ،‬تجاوز به حقوق بندگان‬ ‫اس��ت‪ ».‬الزم به ذكر اس��ت كه طرح بلوار‬ ‫در دس��ت احداث آزادي مربوط به سال‌ها‬ ‫پيش است كه در طرح جديد هادي شهر‬ ‫نيز گنجانده ش��ده اس��ت‪ .‬و شهرداري در‬ ‫مخلوط‌ريزي باند اول و بخشي از باند دوم‬ ‫آن هيچ‌گونه هزينه‌اي نكرده اس��ت حتي‬ ‫يك‌ريال‪ .‬گفتني است دوازده ميليون تومان‬ ‫پرداخت شده از سوي ساكنين آن منطقه‬ ‫(آقايان دانشور‪ ،‬خواجه‌گراشي‪ ،‬ابراهيمي و‬ ‫غي��ره) و زير نظر دايره‌ي فني ش��هرداري‬ ‫هزينه شده است‪ .‬و حتي درخواست مكرر‬ ‫س��اكنين مبني بر تكميل مخلوط‌ريزي از‬ ‫سوي ش��هرداري با مخالفت شورا رو‌به‌رو‬ ‫گرديد و كار متوقف مانده اس��ت در حالي‬ ‫كه خدمات‌رس��اني به ساكنين آن منطقه‬ ‫وظيفه‌ي ش��هرداري است زيرا آن‌ها بابت‬ ‫دريافت خدمات مناس��ب‪ ،‬از گذشته‌هاي‬ ‫دور حقوق شهرداري را پرداخت كرد ‌ه‌اند‪.‬‬ ‫در پاي��ان ضمن دعوت خودم و همگان به‬ ‫رعايت انص��اف و تقوا در گفت��ار و كردار‪،‬‬ ‫موفقيت همه‌ي مسئولين و خدمت‌گزاران‬ ‫صديق نظام اس�لامي را از درگاه ايزد يكتا‬ ‫خواستارم‪.‬‬ ‫محمد نام‌آور‬ ‫شهردار سابق گراش‪88/3/11-‬‬

‫‪ ‬بهتر زندگی کنیم‬

‫طرح خانوادگی‬ ‫تعویض المپ‬

‫صب��ح يک روز فروردين ب��ود تازه از خواب بيدار‬ ‫شده بودم که پدرم را با يک کيسه‌ي تقريباً بزرگ‬ ‫س��فيد ديدم‪ .‬معلوم نبود داخل آن چیست‪ .‬پس‬ ‫از شستن دست و صورتم به سراغ کيسه‌ي سفيد‬ ‫رفت��م‪ .‬البته فقط براي رف��ع حس کنجکاوي‪ ،‬نه‬ ‫احياناً فضولي‪.‬‬ ‫داخل کيس��ه‪ ،‬شش هفت المپ کم مصرف بود‪.‬‬ ‫يک��ي از المپ ه��ا رو از تو جعب��ه‌اش در آوردم‬ ‫و مث��ل انس��ان‌هاي اوليه بهش ن��گاه مي کردم‬ ‫ک��ه صدايي توجه م��ن را جلب کرد به س��مت‬ ‫صدا برگش��تم‪ .‬پدر را ديدم نردبان به دس��ت به‬ ‫س��مت آش��پزخانه مي‌رود و از من خواست يکي‬ ‫از المپ‌ه��ا رو برایش بب��رم‪ .‬من هم با آن المپي‬ ‫که دس��تم بود پدر را همراهي کردم‪ .‬پدر نردبان‬ ‫را گذاش��ت زير المپ پر مصرف آش��پزخانه و از‬ ‫نردب��ان باال رف��ت و من هم نردب��ان را گرفتم و‬ ‫با ش��وخي به پدر گفتم‪« :‬در سال اصالح الگوي‬ ‫مصرف شما هم دست به کار شديد که مصرف را‬ ‫اصالح کنيد پدر جان‪ ».‬البته اين حرف را رسمي‬ ‫گفتم تا اثرش بيشتر باشد‪ .‬بابا داشت با المپ پر‬ ‫مصرف که انگار قصد جدا ش��دن از جای خود را‬ ‫نداش��ت‪ ،‬ور مي رفت‪ .‬گفت‪« :‬آره ديگه‪ »...‬و من‬ ‫داش��تم به اين فکر مي‌کردم که ما در آشپزخانه‬ ‫مهتاب��ي هم داريم و زياد از اين المپ اس��تفاده‬ ‫نمي‌کنيم‪ ،‬پس لزومي ندارد المپ عوض ش��ود‪.‬‬ ‫البت��ه بعد که خوب فکر کردم ديدم که ما از اين‬ ‫المپ هم اس��تفاده مي‌کرديم چون دکمه‌ي اين‬ ‫المپ نزديک در ورودي بود و اگر احياناً با عجله‬ ‫وارد آشپزخانه مي‌شدي چاره‌اي نداشتي جز اين‬ ‫که از دکمه‌ي دم دس��ت المپ استفاده کني‪ ،‬با‬ ‫آن ن��ور زرد آزاردهنده‌اش‪ ،‬که بعد مجبور بودي‬ ‫خاموشش کني و مهتابي را بزني‪.‬‬ ‫بع��د که بیش��تر فکر کردم ي��ادم افت��اد که در‬ ‫صورت عجله نداش��تن هم‪ ،‬م��ا از دکمه‌ي المپ‬ ‫دم دست اس��تفاده مي‌کرديم پس به اين نتيجه‬ ‫رس��يدم که يک عوض ک��ردن آن به جاي المپ‬ ‫کم مصرف خيلي خوب اس��ت چون برق کمتري‬ ‫را مص��رف مي کند و دو اين که چون نزديک در‬ ‫ورودي اس��ت در صورت عجله داشتن يا نداشتن‬ ‫راحت مي‌ش��ود روش��ن‌اش کرد و س��وم اين که‬ ‫هم دم دس��ت است و هم برق کمتري را مصرف‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫بع��د از تعويض المپ آش��پزخانه از پر مصرف به‬ ‫کم مصرف به س��راغ المپ‌ه��اي پر مصرف ديگر‬ ‫خانه رفتيم و البته به رس��م استاد شاگردي‪ ،‬من‬ ‫نردبان به دست و پدر المپ به دست‪ ،‬به تک‌تک‬ ‫مکان‌هايي ک��ه احيانا! المپ پ��ر مصرفي وجود‬ ‫داشت سر زديم و عوض کرديم‪ .‬البته گفته باشم‬ ‫از آنجا که بايد به ش��اگرد فرصت داد تا پيشرفت‬ ‫کند تعويض المپ آخري افتاد گردن خودم‪.‬‬ ‫‪ ‬بازتاب‬

‫شورای شهر قصد‬ ‫پاسخ‌گویی ندارد‬

‫سردبير محترم نشريه صحبت نو ويژه گراش‬ ‫احتراما بر اس��اس قان��ون مطبوع��ات‪ ،‬اعتراض‬ ‫شوراي اسالمي ش��هر گراش به شرح ذيل را در‬ ‫اولين نشريه درج فرماييد‪.‬‬ ‫با سالم و تحيات‬ ‫بدين وس��يله به اطالع شهروندان عزيز مي‌رساند‬ ‫مطلب من��درج در ش��ماره ‪ 36‬صحبت نو تحت‬ ‫عنوان« پاس��خ ش��ديد‌اللحن ش��وراي ش��هر به‬ ‫شهردار س��ابق» از سوي ش��وراي اسالمي شهر‬ ‫گراش نبوده و ش��ورا قصد پاس��خگويي به آقاي‬ ‫نام‌آور شهردار سابق را نداشته است‪ .‬چون پاسخ‬ ‫به سواالت شهروندان در جلسه گرامي‌داشت روز‬ ‫شورا در محل س��الن سراجي برگزار گرديد و به‬ ‫نش��ريه صحبت ن��و جهت چاپ در ش��ماره ‪36‬‬ ‫ارس��ال شد برخي از ابهام‌هايي كه در مصاحبه‌ي‬ ‫آق��اي نام‌آور به ذهن همش��هريان متبادر نموده‬ ‫بود را پاس��خ مي‌داد كه متاسفانه در نشريه درج‬ ‫نگرديد و اشتباهاً هفت سوال مطرح شده از سوي‬ ‫شهروندان جاي مطلب فوق را گرفت (شهروندان‬ ‫مي‌توانند متن اين پرس��ش و پاسخ را در سايت‬ ‫ش��ورا مالحظه فرمايند)‪ .‬الزم است به استحضار‬ ‫ش��هروندان گرامي برسانيم كه ش��ورا با هر‌گونه‬ ‫مجادالت��ي كه به اتالف وقت و ان��رژي اين نهاد‬ ‫ختم مي‌شود مخالف بوده و از ورود به اين قبيل‬ ‫مباحثات به‌ط��ور جدي پرهيز مي‌نمايد تا بتواند‬ ‫با آرامش خاطر بيش��تري در راه پيشبرد اهداف‬ ‫شورا كه خدمت‌رساني هر‌چه بهتر به شهروندان‬ ‫است گام بردارد‪.‬‬ ‫دكتر مرتضي فتحي‬ ‫ريیس شوراي اسالمي شهر گراش‬ ‫صحبت‌نو‪ ‌:‬دلیل اشتباه به وجود آمده مشکالت‬ ‫در تنظیم مطالب و صفحه‌آرایی نشریه است که‬ ‫دبی��ر تحریریه به عنوان مس��ئول تنظیم مطالب‬ ‫از خوانن��دگان صحبت‌ن��و و جناب آق��ای نام‌آور‬ ‫پوزش می‌خواهد‪ .‬متن مورد نظر ش��ورای شهر با‬ ‫کمی تنظیم خبری در صفحه سه شماره گذشته‬ ‫درج شده اس��ت‪ .‬مطلب «هفت سوال از نام‌آور»‬ ‫نیز نوش��ته رسمی شورا نبوده و به شکل ارسالی‬ ‫به دست ما رس��یده است‪ .‬تمام تالش صحبت‌نو‬ ‫در این مدت فراهم ک��ردن فرصتی برای گفتگو‬ ‫و رف��ع ابهامات همراه با عملک��رد حرفه‌ای بوده‬ ‫اس��ت‪ ،‬امیدواریم بتوانیم با یاری همش��هریان و‬ ‫خوانندگان با کمترین لغزش در ادامه این مسیر‬ ‫گام برداریم‪.‬‬


‫پرونده‬

‫‪ ‬الر‪ :‬کتابفروشی رسالت ‪ ‬الر‪ :‬مطبوعات فرهنگ ‪ ‬اوز‪ :‬مطبوعات پرسپولیس ‪ ‬اوز‪ :‬کریما ‪ ‬خنج‪ :‬کتابخانه عمومی خنج ‪ ‬جویم‪ :‬کتابخانه عمومی ‪ ‬فداغ ‪ ‬ارد‬

‫کارنامه خون ‪‬‬

‫شهید محمدحسن جمالی‬

‫ ‪www.yad-e-yaran.com‬‬

‫‪‬‬

‫نام پدر‪ :‬مختار‬ ‫محل تولد‪ :‬خرمشهر‬ ‫تاريخ تولد‪1346 :‬‬ ‫ميزان تحصيالت‪ :‬متوسطه‬ ‫محل شهادت‪ :‬شلمچه‬ ‫تاريخ شهادت‪1366/4/4 :‬‬ ‫محل دفن‪ :‬گراش‬

‫قرار بر این بود که در این صفحه هر کدام از نامزدهای انتخاباتی از‬ ‫زبان اعضای س��تاد آنان به شهروندان گراشی معرفی شوند‪ .‬چندین‬ ‫بار با س��تادهای مختلف تماس گرفته ش��د‪ .‬اعضای س��تاد محمود‬ ‫احمدی‌ن��ژاد در گراش س��رانجام تصمیم گرفتند ک��ه در این باره‬ ‫مطلبی را برای صحبت‌نو ننویس��ند‪ .‬مس��عود محس��ن‌زاده مسوول‬ ‫س��تاد احمدی‌نژاد دلیل این مساله را نحوه انعکاس سخنان حسین‌‬

‫فقیهی در ش��ماره گذش��ته دانس��ت‪ .‬صحبت‌نو برای روشن شدن‬ ‫موضوع با موافقت حس��ین فقیهی متن کامل س��خنان او را بر روی‬ ‫وب سایت صحبت‌نو قرار داده است تا عالقه‌مندان به طور مستقیم‬ ‫بتوانند صحبت‌های مس��ئول س��تاد احمدی‌نژاد در دوره گذشته را‬ ‫بشنوند و قضاوت کنند‪.‬‬ ‫عدم استفاده ستاد احمدی‌نژاد از این فرصت باعث شد‪ ،‬برای انجام‬

‫وظیفه اطالع‌رس��انی از دیگر منابع اس��تفاده ک��رده و مطالبی را از‬ ‫ط��رف طرفداران نامزده��ای دوره دهم انتخابات ریاس��ت‌جمهوری‬ ‫در اختی��ار خوانندگان خود قرار دهی��م‪ .‬مطالب این صفحه دیدگاه‬ ‫نویس��ندگان بوده و صحبت‌نو نظری در نفی یا اثبات آن ندارد‪ .‬بعد‬ ‫از انتخاب��ات نی��ز با تحلیل‌هایی درباره نتای��ج انتخابات در گراش و‬ ‫مقایسه آن با آمار کشوری با شما خواهیم بود‪.‬‬

‫‪ ‬انتخابی دیگر ‪1-‬‬

‫‪ ‬انتخابی دیگر ‪2-‬‬

‫‪ ‬انتخابی دیگر‪3-‬‬

‫انتخاب با شماست‬

‫فرازی از وصیت‌نامه‬

‫زندگي بدون ش��هادت براي م��ن غير‌قابل تحمل‬ ‫اس��ت و در اي��ن زمان كه مملكت اس�لامي ما در‬ ‫حال جنگ با استكبار جهاني شرق وغرب مي‌باشد‬ ‫مي‌روم تا شايد بتوانم به‌عنوان سربازي حق خود را‬ ‫ادا كرده باش��م دنيا برايم زندان مي‌باشد و خداوند‬ ‫انس��ان‌هاي با‌تقوا و زاهد را خ��ود انتخاب مي‌كند‬ ‫و ب��ه درگاه خوي��ش فرا‌مي‌خواند و زماني كه خود‬ ‫را با ديگر دوس��تان وياران شهيدم مقايسه مي‌كنم‬ ‫افسوس و حيف مي‌خورم كه چرا زنده‌ام‪.‬‬

‫زندگی‌نامه‬

‫شهيد به س��ال ‪ 1346‬در خرمشهر در خانواده‌اي‬ ‫مذهبي ديده به جهان گشود در سن هفت سالگي‬ ‫وارد دبستان شد همراه با اوج‌گيري نهضت اسالمي‬ ‫با وجود سن كم در تظاهرات و راه‌پيمايي‌ها شركت‬ ‫مي‌كرد‪ ،‬با پيروز ش��دن انق�لاب به عضويت جهاد‬ ‫سازندگي خرمشهر و يكي از اعضا فعال آن درآمد‬ ‫با شروع جنگ تحميلي به جهت اين كه‪ ،‬خرمشهر‬ ‫و منطقه خوزستان مورد حمالت وحشيانه بعثيان‬ ‫ب��ود خانواده اين ش��هيد به ناچار از ش��هر خود به‬ ‫گ��راش مهاجرت كردند اما ش��هيد‪ ،‬ش��جاعانه تا‬ ‫آخرين لحظات از آب و خاك و كيان اس�لامي‌اش‬ ‫دفاع ك��رد‪ .‬آخرين باري كه با مادرش خداحافظي‬ ‫كرد به مادرش گفت‪ :‬گلويم را ببوس‪ ،‬و س��رانجام‬ ‫درحين ماموريت در اثر تركش خمپاره به گلويش‬ ‫به درجه‌ي رفيع شهادت نائل آمد‪.‬‬

‫دانشجویان احمدی‌نژاد دلیل می‌آورند‬

‫چرا به احمدی‌نژاد‬ ‫رای می‌دهیم؟‬

‫مسئول ستاد میرحسین موسوی در گراش‪:‬‬

‫یک دانشجوی حامی کروبی‪:‬‬

‫یوسف هاشمی‪ :‬من به دالیل زیر میر حسین را اصلح دانسته و برای‬ ‫ایشان تبلیغ می‌کنم وبه ایشان رای می‌دهم‪:‬‬ ‫‪ .1‬به ایران و سرنوش��ت آن عالقه‌مندم و استفاده از رای را حق خود‬ ‫می‌دانم‪.‬‬ ‫‪ .2‬در کارنامه‌ی سیاسی میرحسین جز صداقت نیافته‌ام‪.‬‬ ‫‪ .3‬او را مدیری کارآمد می‌دانم‪.‬‬ ‫‪ .4‬او را ب��رای ح��ل بحران‌های بین‌المللی ایران و اعتماد س��ازی در‬ ‫جهان مناسب می‌دانم‪.‬‬ ‫‪.5‬به این باورم که در دولت میرحسین موسوی‪ ،‬خردگرایی و توجه به‬ ‫نتایج کارشناسی در اولویت قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫‪ .6‬اطمینان دارم که قلب رییس جمهور ملت‪ ،‬برای دردمندان و اقشار‬ ‫فرودست اجتماعی نه ظاهرا ً بلکه در واقع در حال تپیدن است‪.‬‬ ‫‪ .7‬دیدگاه وی را درباره‌ی زنان را پیشرفته می‌دانم‪.‬‬ ‫‪ .8‬شجاعت وصراحت وی را باور دارم‪.‬‬ ‫‪ .9‬امکان اجماع و گرد همایی نخبگان سیاس��ی فرهنگی و اقتصادی‬ ‫را حول میرحس��ین موس��وی‪ ،‬ش��دنی و لذا تحقق استفاده از تمامی‬ ‫ظرفیت‌ها برای اداره کشور را در دولت او سهل‌الوصول می‌دانم‪.‬‬ ‫‪ .10‬منش��ور حقوق ش��هروندی که ارایه کرده‌اند گویای قصد احیای‬ ‫جامعه مدنی وحفظ کرامت انسان‌ها توسط ایشان می‌دانم‪.‬‬ ‫‪ .11‬با توجه به هنرمند بودن آقای موسوی امیدوار به توسعه و تقویت‬ ‫بخش فرهنگی هنری منطقه توسط دولت آینده ایشان می‌باشم‪.‬‬ ‫‪.12‬دیدگاه آقای موس��وی در بخش صنعت کشور به صورت مدیریت‬ ‫کالن‌نگر اس��ت ک��ه می‌تواند به بهره‌وری در صنعت منجر ش��ود که‬ ‫نتیجه آن درس��طح منطقه نیز می‌تواند راهگش��ا باشد‪ .‬به دنبال آن‬ ‫می‌توانیم توس��عه بخش کش��اورزی به صورت صنعت��ی را در آینده‬ ‫شاهد باشیم‪ .‬‬

‫مردم گراش را نمی‌دانم اما در ش��هرهای بزرگ به خاطر کرباس��چی‬ ‫و در ش��هرهای کوچ��ک ب��ه خاطر صداق��ت کروبی‪ ،‬ب��ا کروبی رای‬ ‫می‌دهند‪.‬‬ ‫چهار س��ال پیش که کروبی به طرز عجیب��ی از حق خود بازماند‪ .‬او‬ ‫به طور مش��خص و بدون تعارف کار را ش��روع کرد‪ .‬حزب س��اخت و‬ ‫برنامه‌های مورد نظر را از کارشناسان گرفت‪.‬‬ ‫کروب��ی با برنامه‌ترین نامزد این دوره اس��ت‪ .‬او ابایی ندارد که بگوید‬ ‫از نظرتان دیگران نیز اس��تفاده می‌کند‪ .‬طرح تغییر خدمت سربازی‪،‬‬ ‫ط��رح پرداخت ماهیان��ه ‪ 70‬هزار توم��ان به هر ایران��ی‪ ،‬طرح بیمه‬ ‫تخصیلی همه حاصل چهار سال تالش او و گروه کارشناسی‌ است که‬ ‫تنها در روزهای اخیر به فکر انتخابات نیافتاده‌اند‪.‬‬ ‫کروبی از این نمی‌ترسد که بگوید به رای شما نیاز دارد‪ .‬زیرا می‌داند‬ ‫تنها با پش��توانه رای ش��ما اس��ت که می‌تواند تغیی��ر را اعمال کند‪.‬‬ ‫تغییری که در آن دادن حق مردم تنها یک ش��عار نباش��د و به‌جای‬ ‫صدقه‪ ،‬مردم حق خود را از دولت دریافت کنند‪.‬‬ ‫کروبی در سی‌ س��ال مدیریت در جمهوری اسالمی نشان داده است‬ ‫که با این نظام آشناس��ت و از سوی دیگر در رسیدن به خواسته‌های‬ ‫رای‌دهندگان به خود و پیاده‌کردن برنامه‌ها با هیچ‌کس تعارف ندارد‬ ‫و ثابت قدم است‪.‬‬ ‫مهمترین نکته درباره کروبی این است که او تنها نیست‪ .‬او نمی‌خواهد‬ ‫دیگران را کوچک کند تا خودش بزرگتر دیده شود و می‌داند که تنها‬ ‫با کمک دیگران و مردم اس��ت که می‌ش��ود با تغییراتی این کشور را‬ ‫به کش��ور شایس��ته برای مردم ایران تبدیل کرد‪ .‬تغییراتی که انجام‬ ‫آن سخت است ولی یک سیاستمدار باسابقه همانند او این توانایی را‬ ‫در خود می‌بین��د و از مردم می‌خواهد به او اعتماد کنند‪ .‬مردمی که‬ ‫مهمترین سرمایه‌ی سرزمین ما هستند‪.‬‬

‫چرا به میرحسین‬ ‫رای می‌دهیم؟‬

‫به گزارش خبرنگار ايرنا ‪ ،‬س��تاد خودجوش دانشجويان دانشگاه آزاد‬ ‫واحد تهران در بيانيه خود نوش��ت‪ :‬ش��ايد اين سؤال براي بسياري از‬ ‫کس��اني که اخبار مرتبط با انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري‬ ‫را از نزديک پيگيري نمي‌کنند‪ ،‬مطرح باش��د که چرا بايد به محمود‬ ‫احم��دي نژاد راي بدهيم ولي ما ب��راي حمايت از احمدي‌نژاد داليل‬ ‫کافي داريم‪.‬‬ ‫دليل نخس��ت دانش��جويان اين اس��ت‪ :‬احمدي‌نژاد يک فرد سياسي‬ ‫طرفدار جناح چپ و يا راس��ت نيس��ت؛ وي وابس��ته به هيچ حزب و‬ ‫انتخابی دیگر ‪ 5-‬‬ ‫سایت وزرات کشور گروهي نيس��ت که بخواهد با سياسي بازي از منافع حزبي و گروهي‬ ‫خود جانبداري کند‪.‬‬ ‫دانش��جويان دليل دوم خود را اين گونه بي��ان کرده‌اند‪ :‬احمدي‌نژاد‬ ‫يک تاجر پولدار نبوده اس��ت که به طرز شگفت‌انگيزي يکباره رئيس‬ ‫جمهور يک کشور شود‪.‬‬ ‫س��وم‪ ،‬وي يک نظامي نبوده اس��ت که با سوءاستفاده از جايگاه خود‬ ‫به يک‌باره در مس��ائل سياس��ي وارد شده و به هر طرز ممکن کرسي‬ ‫‪-1‬همه پرسي تغيير رژيم‪:‬‬ ‫رياست جمهوري را به‌دست آورد‪.‬‬ ‫مشارکت‬ ‫درصد‬ ‫‪ 10‬و ‪98/00-58/1/11‬‬ ‫چه��ارم ‪ ،‬احمدي‌نژاد فرزن��د يک پهلوان ملي و يا ي��ک چهره نامي‬ ‫اساسي‪:‬‬ ‫قانون‬ ‫نهايي‬ ‫‪-2‬خبرگان بررسي‬ ‫نبوده اس��ت که با استفاده از شهرت خانواده خود بتواند نظر مردم را‬ ‫مشارکت‬ ‫‪-58/5/12‬درصد‬ ‫به سمت خود جلب کند‪.‬‬ ‫اساسي‪:‬‬ ‫قانون‬ ‫تأييد‬ ‫‪-3‬همه پرسي‬ ‫اما دليل پنجم دانشجويان اين است‪ :‬احمدي نژاد فردي مردمي است‬ ‫مشارکت‬ ‫‪-58/9/12‬درصد‬ ‫‪ 11‬و‬ ‫و از ميان مردم برخواسته است‪.‬‬ ‫نکته ششم هم مهم است‪ .‬او بازي با کلمات و فريبکاري را بلد نيست‬ ‫‪-4‬اولين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫و مخالف بسياري از تشريفات رياست جمهوري است‪.‬‬ ‫‪-58/11/5‬درصد مشارکت‬ ‫دانش��جويان در خصوص دليل هفتم خود نوش��تند‪ :‬او جوان و فعال‬ ‫‪-5‬اولين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫اس��ت و به واس��طه ايدئولوژي قوي خود هيچ‌گاه در برابر تهديدهاي‬ ‫‪-58/12/24‬درصد مشارکت‬ ‫خارجي عقب‌نشيني نکرده است‪.‬‬ ‫‪-6‬دومين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪ 64/24-60/5/2‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 67/35-78/11/29‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 37/09-69/7/16‬درصد مشارکت‬ ‫‪-7‬سومين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪-22‬هشمين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪-15‬چهارمين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫‪ 74/26-60/7/10‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 66/59-80/3/18‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 57/81-71/1/21‬درصد مشارکت‬ ‫‪-8‬اولين دروه مجلس خبرگان تعيين رهبري‪:‬‬ ‫‪-23‬دومين شوراهاي اسالمي كشور‪:‬‬ ‫‪-16‬ششمين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪ 77/38-61/9/19‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 49/2-81/12/9‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 50/66-72/3/21‬درصد مشارکت‬ ‫‪-9‬دومين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫‪-24‬هفتمين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫‪-17‬پنجمين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫‪ 64/64-63/1/26‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 51/21-82/12/1‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 71/10-74/12/18‬درصد مشارکت‬ ‫‪-10‬چهارمين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪-25‬نهمين دوره رياست جمهوري مرحله اول‪:‬‬ ‫‪-18‬هفتمين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪ 54/78-64/5/25‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 62/84-84/3/27‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 79/93-76/3/2‬درصد مشارکت‬ ‫‪-11‬سومين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫نهمين دوره رياست جمهوري مرحله دوم‪:‬‬‫‪-19‬سومين دوره مجلس خبرگان تعيين رهبري‪:‬‬ ‫‪ 59/72-67/1/19‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 59/76-84/4/3‬درصد مشارکت‬ ‫‪ 46/32-77/8/1‬درصد مشارکت‬ ‫‪-12‬پنجمين رياست جمهوري‪:‬‬ ‫‪ -26‬سومین دوره شوراهای اسالمی‬ ‫‪-20‬اولين شوراهاي اسالمي كشور‪:‬‬ ‫‪ 54/59-68/5/6‬درصد مشارکت‬ ‫‪ -27‬چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری‬ ‫‪ 64/42-77/12/7‬درصد مشارکت‬ ‫‪-13‬همه پرسي بازنگري قانون اساسي‪:‬‬ ‫‪ -28‬هشتمین دوره مجلس شورای اسالمی‬ ‫‪-21‬ششمين دوره مجلس شوراي اسالمي‪:‬‬ ‫‪ 54/51-68/5/6‬درصد مشارکت‬ ‫‪-14‬دومين دوره مجلس خبرگان تعيين رهبري‪:‬‬

‫تمام انتخابات‬ ‫جمهوری اسالمی‬

‫چرا به کروبی‬ ‫رای می‌دهیم؟‬

‫برگزيدن محس��ن رضاي��ي و راي ب��ه وي در‬ ‫انتخابات رياست جمهوري پيش رو گرچه براي‬ ‫كساني كه رضايي را مي‌شناسند و رفتار و گفتار‬ ‫او را در س��ال‌هاي اخير رصد كرده‌اند‪ ،‬بديهي‬ ‫و طبيع��ي مي‌نمايد‪ ،‬اما در اين ميان هس��تند‬ ‫كس��اني كه مي‌گويند رضايي نامزد اختصاصي‬ ‫دو جريان و جناح اصلي سياس��ي كشور نبوده‬ ‫و به علت ناکافي بودن پش��تيباني سياس��ي و‬ ‫تبليغي از وي‪ ،‬بهتر اس��ت خود را از لذت راي‬ ‫دادن به فرد پيروز محروم نكنيم!‬ ‫اين پايه‌ي سست اس��تدالل شماري از افرادي‬ ‫اس��ت كه حرف‌هاي محس��ن رضايي را خوب‬ ‫دانسته اما دل در گرو راي به ديگري دارند‪.‬‬ ‫‪ )1‬در پاس��خ به استدالل سس��ت بنيان آمده‬ ‫در باال‪ ،‬بايد گفت‪ :‬محس��ن رضايي به شخصه‬ ‫اصيل و باريشه‌تر از بسياري از كساني است كه‬ ‫اين روزها با اتصال به دو جريان سياسي كشور‬ ‫خود را اصولگرا يا اصالح طلب معرفی مي‌كنند‪.‬‬ ‫وي عنصر سوم خارج از چارچوب نظام و غريبه‬ ‫نبوده بلكه از بطن و متن مردم و نظام برخاسته‬ ‫و فردي است تاثيرگذار‪.‬‬ ‫پس كوتاه سخن اين كه رضايي بيش از بسياري‬ ‫از مدعيان‪ ،‬فرزند انقالب‪ ،‬مدير برخاسته از آن و‬ ‫آش��نا به طريق ملك داري و اداره امور در اين‬ ‫ديار است‪.‬‬ ‫آنچ��ه او در دوره ه��اي مختلف براي انقالب و‬ ‫اي��ران در طبق اخالص نهاده‪ ،‬جان ش��يرين و‬ ‫آبروي پرقدرش بوده است‪.‬‬ ‫‪ )2‬رضاي��ي ضمن احترام ب��ه آرا و عقايد جريان‌هاي‬ ‫سياس��ي موجود‪ ،‬به مطالعه عميق نظ��رات و اعمال‬ ‫آنها پرداخت��ه و براي تامين حداكثر منفعت مردم در‬ ‫امور اقتصادي و اجتماعي داراي ديدگاه و برنامه مدون‬ ‫است‪.‬‬ ‫او طراح تئوري دول��ت ائتالفي با برنامه عمل توافقي‬ ‫اس��ت و ب��راي اداره امور‪ ،‬مديري��ت مقتدرانه ائتالف‬ ‫نيروهاي كارآمد و متعهد را برنامه‌ريزي كرده است‪.‬‬ ‫‪ )3‬رضايي در برنامه خود اقتصاد را هدف و گزينه اول‬ ‫قرار داده اس��ت و سخن از انقالب اقتصادي مي‌گويد‪.‬‬

‫محمد خواجه‌پور‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫‪ ‬انتخابی دیگر ‪6-‬‬

‫معموالً به طور میانگین ساالنه یک انتخابات در‬ ‫ایران برگزار می‌ش��ود‪ .‬حضور مردم در انتخابات‬ ‫نیز چشمگیر و در شهر گراش بسیار فراوان است‪.‬‬ ‫هر کدام از هم‌وطنان معیارهایی را برای انتخاب‬ ‫نامزد مورد نظر خود دارند که بر اس��اس سلیقه‬ ‫و خواس��ت خ��ود رای آن‌ها را تعیی��ن می‌کند‪.‬‬ ‫تبلیغات انتخابات��ی در کنار گروه‌های مرجع دو‬ ‫عامل موثر برای جهت‌دهی به آرا مردم هستند‪.‬‬ ‫مس��اله‌ای که در این میان وجود دارد این است‬ ‫که هر ک��دام از انتخابات ش��رایط و ویژگی‌های‬ ‫خاص خود را دارد‪ .‬اما دیده می‌شود که مردم در‬ ‫انتخاب خود کمتر به این مسائل توجه دارند‪ .‬در‬ ‫هر کدام از انتخابات س��طوح مدیریتی متفاوتی‬ ‫برگزی��ده می‌ش��وند‪ .‬همانگونه ک��ه در انتخابات‬ ‫شورای شهر بیشتر مسائل شهری و محلی مطرح‬ ‫هستند و کمتر نگاه مردم سیاسی است برعکس‬ ‫در انتخاباتی همانند ریاس��ت‌جمهوری باید نگاه‬ ‫مردم به مسائل ملی و با آگاهی سیاسی باشد‪.‬‬ ‫گاه��ی می‌بینی��م که حتی کس��انی که مرجعی‬ ‫برای دیگران برای رای دادن هس��تند این سوال‬ ‫را مط��رح می‌کنند که «فالن نامزد انتخابات چه‬ ‫کاری برای ش��هر ما می‌کند؟» س��طح مدیریتی‬ ‫رییس‌جمهور نگاه کالن به مسائل و حل مشکالت‬ ‫از طریق سیاس��ت‌گذاری راهبردی است‪ .‬مطرح‬ ‫بودن این گونه مسائل در میان مردم باعث شده‬ ‫است که نامزدها و روس��ای جمهور برای راضی‬ ‫کردن م��ردم مجبور به انج��ام کارهای مقطعی‬ ‫و فعالیت‌هایی ش��وند که بیشتر جنبه تبلیغاتی‬ ‫دارد‪ .‬ب��ر عکس این مس��اله نیز وقتی اس��ت که‬ ‫برخ��ی از رای دهندگان توق��ع دارند نمایندگان‬ ‫شورای اسالمی شهر بتوانند بر روی مسائل ملی‬ ‫همانند اقتصاد و یا بیکاری تاثیر مستقیم داشته‬ ‫باشند‪ .‬البته در سال‌های اخیر با گسترش آگاهی‬ ‫اجتماعی این فاصله توقعات کمتر شده است‪.‬‬ ‫باید بپذیریم که معیارهای رای دادن به نامزدها‬ ‫در انتخابات مختلف‪ ،‬متفاوت است‪ .‬در انتخابات‬ ‫شورای شهر بیشتر کس��انی مناسب هستند که‬ ‫با مردم ارتباط داش��ته و بتوانند با درک مسائل‬ ‫ش��هر خودمان آن را به بیرون انعکاس دهند‪ .‬در‬ ‫س��طح باالتر یک نماینده مجلس نیازمند بینش‬ ‫سیاسی باالتری اس��ت زیرا هر رای او نه تنها بر‬ ‫سرنوش��ت حوزه انتخابیه بلکه بر سرنوشت ملی‬ ‫تاثیر دارد‪ .‬در انتخابات ریاس��ت جمهوری مساله‬ ‫اصل��ی دید سیاس��ی و مدیریت��ی رییس‌جمهور‬ ‫اس��ت که اهمیت می‌یاب��د‪ .‬او باید توانایی این را‬ ‫داش��ته باشد یک کش��ور را در مسیر آرمان‌های‬ ‫خود به پیش ببرد‪.‬‬ ‫ی��اد بگیریم هر یک از مطالبات ش��هر خود را از‬ ‫کدام یک از س��طوح مدیریتی کشور درخواست‬ ‫کنیم‪ .‬ه��ر کدام از مس��ئولین از رده‌های پایین‬ ‫تا باال که به ش��هر می‌آیند یا زمان انتخابات فرا‬ ‫می‌رسد‪ .‬خواس��ته‌های ما همان خواسته‌های به‬ ‫حق ولی تکراری خودمان اس��ت‪ .‬خواس��ته‌هایی‬ ‫که ش��اید در حیطه اختی��ارات و یا دغدغه‌های‬ ‫یک مدیر نباشد‪.‬‬ ‫در ای��ن انتخاب پیش‌رو کمی دایره خواس��ته‌ها‬ ‫و دید خود را گس��ترش دهیم‪ .‬از خود نپرس��یم‪.‬‬ ‫«این نامزد برای ش��هر ما چ��ه کار می‌کند؟» از‬ ‫خود بپرس��یم «انتخاب کدام نامزد به نفع کشور‬ ‫ما است؟» این بار بیشتر به کشور خود فکر کنیم‪.‬‬ ‫توسعه ایران‪ ،‬نتایج مستقیمی برای آبادانی شهر‬ ‫ما هم خواهد داش��ت‪ .‬در ای��ن انتخابات با ایران‬ ‫همراه شویم‪ .‬‬

‫كه اين موضوع به نظر رهبري نظام و مجلس‬ ‫بستگي دارد اما من مي‌دانم چگونه در اين باره‬ ‫قانون بنويسم‪.‬‬ ‫او همچنی��ن درباره حقوق ش��هروندي و جرم‬ ‫سياس��ي و غي��ره می‌گوی��د آن را در مجلس‬ ‫تصويب و بعد به كاركنان دولت آموزش خواهد‬ ‫داد و مي‌افزاي��د‪ :‬افراد را در برابر اجراي قانوني‬ ‫ك��ه آم��وزش آن را ديده‌اند‪ ،‬مس��ئول خواهد‬ ‫دانست‪.‬‬ ‫آري رضايي به نظر برخي‪ ،‬جرمش اين اس��ت‬ ‫كه كاربلدتر از ديگران است اما در باند و گروه‬ ‫آنها نيست‪ .‬او راست قامتي است با ريشه كه نه‬ ‫دوربين جنگي ديروز و نه عينك پنسي امروز‬ ‫مقابل ديدگانش دك��ور و تزئين براي نمايش‬ ‫نبوده و نيست‪.‬‬ ‫‪ )6‬احزاب و گروه هاي سياسي تا امروز‪ ،‬حداقل‬ ‫نس��بت به رضايي كم لطف بوده‌ان��د‪ ،‬اما او در‬ ‫برابر آنها از دايره انص��اف‪ ،‬حفظ احترام و نقد‬ ‫دلسوزانه خارج نشده است‪.‬‬ ‫خالصه اين كه قدر و بها و منزلت بخش‌نهايي‪،‬‬ ‫اراده پرردگار و رای مردم ما اس��ت‪ ،‬نه اين و‬ ‫آن گروه‪.‬‬ ‫‪ )7‬انتخاب رضايي به همين داليل ساده گفته‬ ‫شده در باالست؛ دولت اميد‪ ،‬كريمه و عشق و‬ ‫هر آنچه ديگران گفته اند‪ ،‬در دولت او متجلي‬ ‫و خالصه است كه دولتش دولت ملت خواهد‬ ‫بود يا به تعبير ديگر «دولت فرصت تازه براي‬ ‫ملت»‪ .‬ملتي كه مي‌خواهد واقعاً از چنبره نابساماني‌ها‬ ‫خارج شده و به قول دكتر رضايي در عرصه و ساحت‬ ‫اقتصاد و فرهنگ نيز همچون عرصه هاي سياس��ت و‬ ‫امنيت اوج گرفته و پرواز كند‪.‬‬ ‫ديگران گفتند و انجام نداند يا نتوانستند‪ ،‬در اين حال‬ ‫انتخ��اب مردي از جنس مردم و نظ��ام كه صداقت و‬ ‫برنامه و البته ش��جاعت اثبات شده دارد‪ ،‬یک انتخاب‬ ‫درست و عين صواب و مطابق با منفعت ملت خواهد‬ ‫بود‪.‬‬ ‫رضايي فرصتي است كه ملت قدر او را خواهد دانست‪.‬‬

‫چرا به محسن رضایی‬ ‫رای می‌دهیم؟‬ ‫فاتح خرمش��هر‪ ،‬بيرون كردن فقر و بيكاري و تورم از‬ ‫كش��ور را كم‌اهميت‌تر از آزادي خرمشهر نمي‌داند‪ .‬او‬ ‫از ديگران در زمينه اقتصاد‪ ،‬تضمين خواس��ته و خود‬ ‫تضمين ارائه مي‌كند‪.‬‬ ‫‪ )4‬در حالي كه منتسبين به جناح‌هاي سياسي هزاران‬ ‫وع��ده عمل نكرده به روي دس��ت خود دارند‪ ،‬رضايي‬ ‫به وعده‌هايش و وظايفش در جنگ و دفاع ميهني به‬ ‫خوبي عمل كرده است‪.‬‬ ‫‪ )5‬نحوه وعده دادن رضايي در طول مبارزات انتخاباتي‪،‬‬ ‫يك سره متفاوت با ديگر كانديداهاست‪ .‬او اگر مي‌گويد‬ ‫خدمت س��ربازي را يك س��اله مي‌كند‪ ،‬ادامه مي‌دهد‬

‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫این بار ایرانی‬ ‫بیاندیشیم‬

‫‪ ‬انتخابی دیگر‪4-‬‬

‫در سایت محسن رضایی می‌خوانیم‪:‬‬

‫‪4‬‬

‫شماره سی و هفت‬


‫شماره سی و هفت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫‪5‬‬

‫‪ ‬انتخابی دیگر‪7-‬‬

‫پرونده‬

‫انتخابی دیگر‪ 9-‬‬

‫فرزانه استوار‬ ‫محدثه بصيري‬

‫اولين بار كي‬ ‫و به چه كسي‬ ‫راي داديد؟‬

‫ علي‌اصغر محمدي‪‌-‬بيست‌‌ونه‌ ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫دوازده سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫ عبدالرضا يحيي‌پور‪ ‌-‬چهل‌وهفت‌ساله‪ -‬ابتدايي‪:‬‬ ‫سال پنجاه‌ و‌هشت يا پنجاه‌ و نه‪ -‬علوي‬ ‫ مجتبي خسرونژاد‪ -‬بيست‌و سه ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫چهار سال پيش‪ -‬احمدي‌نژاد‬ ‫ سجاد فاطمي‪ -‬بيست‌وسه ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫دوازده سال پيش‪ -‬ناطق نوري‬ ‫ مهدي جمالي‪ -‬سي‌وسه ساله‪ -‬سيكل‪:‬‬ ‫سال شصت‌ونه يا هفتاد‪ -‬جاسبي‬ ‫ غالمحسين قاسمي‪ -‬سي‌و چهار ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫شانزده سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ غالمرضا محسني‪ -‬سي‌و چهارساله‪ -‬سيكل‪:‬‬ ‫شانزده سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ نادرپور‪ -‬بيست‌ و پنج ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫هشت سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫ غالمعباس حيدري‪ -‬بيست‌وسه ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫چهار سال پيش‪ -‬احمدي‌نژاد‬ ‫ محمدجواد افشار‪ -‬بيست‌‌و يك ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫چهار سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ فاضل نيساري‪ -‬بيست‌وچهارساله‪ -‬فوق‌ديپلم‪:‬‬ ‫هشت سال پيش‪ -‬توكلي‬ ‫ ستاري‪ -‬بيست‌و هفت ساله‪ -‬ليسانس‪:‬‬ ‫دوازده سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫ زينل جبرالديني‪ -‬پنجاه ساله‪ -‬راهنمايي‪:‬‬ ‫سال پنجاه‌ و هشت يا پنجاه‌و نه‪ -‬بني‌صدر‬ ‫ زهره شكري‪ -‬بيست ساله‪ -‬فوق ديپلم‪:‬‬ ‫چهارسال پيش‪ -‬احمدي‌نژاد‬ ‫ عبدالرضا وقارفرد‪ -‬سي‌وسه ساله‪ -‬سيكل‪:‬‬ ‫شانزده سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ اركيده رضايي‪ -‬بيست‌و چهار ساله‪ -‬دانشجو‪:‬‬ ‫هشت سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫ ز‪.‬دلخوش‪ -‬بيست‌و‌ پنج ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫دوازده سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫ محمد عاليان‌پور‪ -‬سي‌و يك ساله‪ -‬سيكل‪:‬‬ ‫شانزده سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ محمود باقرزاده‪ -‬سي‌و هفت ساله‪ -‬سيكل‪:‬‬ ‫بست و چهار سال پيش‪ -‬خامنه‌ای‬ ‫ فاطمه رنجبر‪ -‬بيست‌و نه ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫دوازده سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫ علي‌رضا جمالي‪ -‬سي‌و هفت ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫شانزده سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ صالحي‪ -‬بيست ساله‪ -‬ديپلم‪:‬‬ ‫چهار سال پيش‪ -‬قاليباف‬ ‫ عبدالرضا موغلي‪ -‬سي‌و‌دو ساله‪ -‬ليسانس‪:‬‬ ‫شانزده سال پيش‪ -‬رفسنجاني‬ ‫ مسعود عبدالهي‪ -‬سي‌ و شش ساله‪ -‬ليسانس‪:‬‬ ‫دوازده سال پيش‪ -‬خاتمي‬ ‫‪ ‬انتخابی دیگر‪8-‬‬

‫‪ ‬فیشور‪ :‬دفتر نشریه بهار فیشور ‪ ‬خلیلی ‪ ‬شیراز‪‌:‬سوپرمارکت بهادر ‪ ‬تهران‪ :‬میدان صادقیه‪ -‬سنمار ‪ ‬کیش‪ :‬بازار پارس خلیج ‪‬بندرعباس‬

‫اسماعیل اخگر‬

‫فضای انتخابات‬ ‫همیشه این طور‬ ‫است‬

‫سال هشتاد و چهار رش��ته خبرنگاري در دانشگاه‬ ‫بندر‌لنگ��ه ب��ودم اول صبح ك��ه مي‌خواس��تم به‬ ‫دانش��گاه بروم در مسير خوابگاه تا دانشگاه چشمم‬ ‫به پوس��تر‌هاي نامزد‌ه��ا افتاد‪ ،‬پوس��تر‌هايي كه تا‬ ‫ي��ك روز قبل هيچ ي��ك از آن‌ها را ب��ه در وديوار‬ ‫نزده بودند وارد دانش��گاه ش��دم مثل روال هر روز‬ ‫ب��ه اطراف نگاه��ي انداختم‪.‬ديدم امروز بيش��تر از‬ ‫روز‌هاي ديگر دانش��جويان گرد هم جمع ش��ده‌اند‬ ‫و هر يك در مورد كانديد‌ها صحبت مي‌كنند يكي‬ ‫مي‌گفت آقاي ‪ x‬را نمي‌شناس��يم كه راي بدهيم و‬ ‫ديگري مي‌گفت آقاي ‪ y‬كارنامه‌اش مشخص است‬ ‫و بالخره‪ ...‬وارد كالس شديم‪.‬‬ ‫س��اعت اول درس‌م��ان درس تهي��ه كاربرد خبر‬ ‫داش��تيم اس��تادمان آقاي دكتر‪ ..‬وارد كالس شد‪.‬‬ ‫اس��تادي ك��ه خيل��ي س��رش درد مي‌ك��رد برای‬ ‫بحث سياس��ي و انتخابات‪،‬با وارد ش��دن به كالس‬ ‫ب��ه صحبت ك��ردن راجع ب��ه اتفاق��ات و تبليغات‬ ‫كانديدا‌ه��ا پرداخت با يك��ي از نامزد‌ها مخالف و با‬ ‫يكي ديگر موافق‪.‬‬ ‫راج��ع به همي��ن موضوع آن‌ق��در كالس گرم بود‬ ‫و هركس اظه��ار نظر مي‌كرد كه اصال ندانس��تيم‬ ‫كي س��اعت اول از كالس گذش��ت و اتفاق خوب‬ ‫اين بود كه س��اعت بعد هم با همين استاد كالس‬ ‫داشتيم و اين‌قدر تنور انتخابات و اظهار‌نظر‌ها داغ‬ ‫بود كه س��اعت اس��تراحت بيرون نرفتيم و بعد از‬ ‫كل��ي صحبت اس��تاد براي اينكه از درس��مان دور‬ ‫نش��ده باشيم و رشته‌ي ما هم خبرنگاري بود به ما‬ ‫گفت براي تهيه گزارش در ميان مردم ش��هر رفته‬ ‫و درب��اره‌ي انتخابات و كانديدا گزارش تهيه كنيم‪.‬‬ ‫وقت��ي براي تهيه‌ي گ��زارش در ميان مردم رفتيم‬ ‫ديديم كه حرفهاي بيشتر مردم مثل چنين ايامي‬ ‫از انتخابات رياست جمهوري است‪.‬‬

‫انتخابی دیگر‪ 11-‬‬

‫بیشتر زنان گراشی به احمدی‌نژاد رای می‌دهند‬

‫برای ش��ناخت دیدگاه جامعه نسبت به‬ ‫مس��ائل راه‌های گوناگونی وج��ود دارد‪.‬‬ ‫یکی از ابزارهای موثر‪ ،‬استفاده از آمارهای‬ ‫کمی بر اساس نظرسنجی تصادفی است‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫کان��ون دانش��جویان و دانش‌آموختگان‬ ‫گراش برای بررس��ی فض��ای انتخاباتی‬ ‫ش��هر اق��دام به برگ��زاری نظرس��نجی‬ ‫عمومی کرد‪ .‬این نظرسنجی با موافقت و‬ ‫همکاری بخشداری گراش ‪ 15‬روز پیش‬ ‫از روز انتخابات برگزار شد‪.‬‬ ‫بر اس��اس این نظ��ر س��نجی‪ ،‬محمود‬ ‫احمدی‌ن��ژاد در میان گروه‌های مختلف‬ ‫اجتماع��ی به وی��ژه زن��ان در وضعیت‬ ‫مطلوب‌تری قرار داش��ته است‪ .‬بعد از او‬ ‫میرحسین موسوی امکان کسب بخشی‬ ‫از آرا را به ویژه در میان تحصیل‌کردگان‬ ‫دارد‪ .‬رای‌دهندگان گراش��ی با دو نامزد‬ ‫دیگر چندان آش��نایی یا تمایل ندارند‪.‬‬ ‫به نظر می‌رس��د جوانان پی��ش از این‪،‬‬ ‫انتخاب خود را انجام داده‌اند‪ .‬ستادهای‬

‫این تنها یک نظرسنجی است‬

‫توضیح کاداگ‪ :‬هر چند س��عی ش��ده‌اند که در انجام این نظرسنجی نمونه‌ها به شکل تصادفی انتخاب شوند اما همان‌گونه که‬ ‫گفته ش��د نمونه‌های به دس��ت آمده دارای انطباق کامل با جمعیت آماری نیست‪ .‬از این نظر احتمال خطا در این نظرسنجی‬ ‫وجود دارد‪ .‬عوامل دیگری نیز می‌تواند باعث انحراف در نتایج این نظرس��نجی و نتایج نهایی انتخابات ش��ود‪ .‬این نظرس��نجی‬ ‫پیش از آغاز تبلیغات انتخاباتی و به ویژه تبلیغات تلویزیونی انجام ش��ده اس��ت به گونه‌ای که دو نامزد کروبی و رضایی برای‬ ‫پاس��خ دهندگان ناش��ناخته بوده و ممکن اس��ت بعد از تبلیغات افراد به آن‌ها گرایش پیدا کنند و یا نظر رای‌دهندگان تغییر‬ ‫کند‪.‬‬ ‫بخش��ی از پاس��خ‌ها همانند آمار مشارکت ممکن است به دلیل هراس پاس��خ‌دهندگان از عواقب پاسخ خود دچار سوگیری و‬ ‫بزرگ‌نمایی باش��د‪ .‬با این وجود به ش��کل نس��بی می‌توان نتایج زیر را در تاریخ انجام نظرسنجی یعنی روزهای ‪ 6‬و ‪ 7‬خرداد‬ ‫تا حدی علمی دانس��ت‪ .‬این نظرس��نجی اولین گام برای ش��ناخت دقیق و علمی بافت اجتماعی شهر گراش بوده و می‌توانید‬ ‫اندوخته‌ایی برای تجربه‌های بعدی باش��د‪ .‬نتایج کامل نظرس��نجی را می‌توانید در س��ایت ‪ Sohbatenow.com‬مش��اهده‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫متوس��طه یا دیپلم بوده‌اند و ‪ 15‬درصد‬ ‫پاس��خ‌دهندگان نیز دانش��جو یا دارای‬ ‫مدرک دانشگاهی بودند‪.‬‬ ‫از هر کدام از شهروندان خواسته شد به‬ ‫سه سوال پاسخ دهند‪.‬‬

‫حضور پیدا کرده بودند‪.‬‬ ‫زنان با تفاوت اندک یک درصد بیش��تر‬ ‫از مردان در انتخابات ش��رکت می‌کنند‪.‬‬ ‫جوانان مشارکت کمتری از افراد با سن‬ ‫باال دارند‪ .‬بر اس��اس نظرس��نجی تمام‬ ‫افراد باالی ‪ 50‬سال در انتخابات شرکت‬ ‫خواهند کرد‪ .‬با افزایش میزان تحصیالت‬ ‫مش��ارکت در انتخابات افزایش می‌یابد‪.‬‬ ‫افراد با تحصیالت ابتدایی تا ‪ 89‬درصد‪،‬‬ ‫افراد با تحصیالت راهنمایی ‪ 90‬درصد و‬ ‫افراد با مدرک دیپلم یا دانشگاهی تا ‪95‬‬ ‫درصد در انتخابات شرکت می‌کنند‪.‬‬

‫‪ 61‬درصد به احمدی‌نژاد‬

‫‪ ‬نمودار شماره یک [تعداد آرای نظرسنجی برای هر کدام از نامزدها با توجه به جنسیت]‬

‫انتخاباتی برای تاثیرگذاری بیش��تر باید‬ ‫تبلیغات را بر روی افراد با س��نین باالتر‬ ‫و زن��ان که هنوز نامزد مورد نظر خود را‬ ‫انتخاب نکرده‌اند متمرکز کنند‪.‬‬

‫جمعیت نمونه‬

‫در ای��ن نظرس��نجی ‪ 301‬نف��ر م��ورد‬ ‫پرس��ش قرار گرفتند‪ .‬نظرسنجی به دو‬ ‫ش��یوه تلفنی و مکتوب انجام ش��د‪ .‬در‬ ‫نظرسنجی تلفنی ‪ 161‬نفر مورد پرسش‬ ‫ق��رار گرفتن��د و ‪ 140‬پرس��ش‌نامه نیز‬ ‫به ش��کل میدانی تکمیل شد‪ .‬جمعیت‬ ‫نظرسنجی تلفنی شامل ‪ 68‬درصد زنان‬ ‫و ‪ 32‬درص��د مردان بود ک��ه این عدم‬ ‫تق��ارن در نظرس��نجی کتبی به صورت‬ ‫‪ 23‬درص��د زنان و ‪ 73‬درصد مردان بود‬ ‫در کل ‪ 47‬درص��د جمعی��ت آماری را‬ ‫زنان و ‪ 53‬را مردان تشکیل می‌دادند‪.‬‬ ‫دو ش��اخص س��ن و تحصی�لات نیز از‬ ‫جمعیت آماری گرفته ش��د‪ 41 .‬درصد‬ ‫پاس��خ‌دهندگان زی��ر ‪ 25‬س��ال س��ن‬ ‫داش��ته‌اند‪ 28 .‬درصد آن��ان دارای ‪25‬‬ ‫تا ‪ 35‬س��ال‪ 22 ،‬درص��د بین ‪ 35‬تا ‪50‬‬ ‫س��ال و ‪ 9‬درصد باقی‌مانده بیش از ‪50‬‬ ‫سال سن داش��ته‌اند‪ .‬از نظر تحصیالت‬ ‫‪ 21‬درص��د اف��راد بی‌س��واد ی��ا دارای‬ ‫تحصیالت ابتدای��ی بوده‌اند‪ 26 .‬درصد‬ ‫تا س��طح راهنمایی یا س��یکل تحصیل‬ ‫کرده‌ان��د‪ .‬بیش��ترین بخ��ش جمعیت‬ ‫آماری یعنی ‪ 39‬درصد دارای تحصیالت‬

‫‪ 92‬درصد شرکت کننده‬

‫بر اس��اس نظرس��نجی انجام شده ‪92‬‬ ‫درص��د گراش��ی‌ها در ای��ن انتخاب��ات‬ ‫شرکت خواهند کرد‪ .‬دو درصد نیز هنوز‬ ‫تصمیم��ی ب��رای ش��رکت در انتخابات‬ ‫نگرفته‌ان��د و ‪ 6‬درصد در جواب س��وال‬ ‫«آی��ا در انتخابات ش��رکت می‌کنید؟»‬ ‫گزینه خیر را انتخاب کرده‌اند‪ .‬مشارکت‬ ‫‪ 92‬درصد مردم گراش در حالی اس��ت‬ ‫که بیشترین میزان مشارکت کل کشور‬ ‫در انتخابات ریاست جمهوری مربوط به‬ ‫دوم خ��رداد ‪ 1376‬بود ک��ه ‪ 80‬درصد‬ ‫واجدی��ن ش��رایط در انتخاب��ات حضور‬ ‫داش��تند در دوره گذش��ته انتخاب��ات‬ ‫ریاست‌جمهوری نیز در دور نخست ‪62‬‬ ‫درصد مردم در پ��ای صندوق‌های رای‬

‫بر اس��اس نظرس��نجی انجام شده تا روز‬ ‫‪ 6‬خردادماه ‪ 61‬درصد گراشی‌ها تصمیم‬ ‫داش��ته‌اند به محمود احمدی‌ن��ژاد رای‬ ‫دهن��د‪ .‬جالب آن که هیچ‌ک��دام از ‪301‬‬ ‫نفر ش��رکت کننده محسن رضایی را به‬ ‫عنوان رای خود انتخاب نکرده‌اند‪ .‬مهدی‬ ‫کروبی نیز در این نظرسنجی تنها دارای‬ ‫‪ 2‬درصد آرا اس��ت‪ .‬بع��د از احمدی‌نژاد‪،‬‬ ‫میرحس��ین موس��وی ‪ 19‬درص��د آرای‬ ‫گ��راش را در اختی��ار دارد‪ 18 .‬درص��د‬ ‫پاسخ دهندگان نیز با وجود آمادگی برای‬ ‫ش��رکت در انتخابات هنوز رییس‌جمهور‬ ‫موردنظ��ر خود را انتخ��اب نکرده‌اند‪21.‬‬ ‫درص��د زنان و ‪ 17‬درص��د مردان گزینه‬ ‫مورد نظر خود برای ریاس��ت‌جمهوری را‬ ‫در روزهای آینده تعیین می‌کنند‬

‫بیش��تر زنان ب��ه احمدی‌نژاد‬ ‫رای می‌دهند‬

‫نظرسنجی کاداگ نش��ان می‌دهد‪ ،‬زنان‬ ‫بیش از مردان به احمدی‌نژاد رای می‌دهند‪.‬‬ ‫‪ 71‬درص��د زن��ان گزینه احمدی‌ن��ژاد را‬ ‫انتخ��اب کرده‌اند در حالی ک��ه تنها ‪53‬‬ ‫درصد مردان تصمیم دارند به احمدی‌نژاد‬

‫رای دهند‪ 28 .‬درصد مردان به موسوی و‬ ‫سه درصد آنان به کروبی رای می‌دهند‪ .‬در‬ ‫حال��ی هیچ‌کدام از زنان کروبی را انتخاب‬ ‫نکرده و تنها هشت درصد آنان قصد دارند‬ ‫به موس��وی رای دهند‪ .‬در نمودار نخست‬ ‫می‌توانید نسبت آرا هر کدام از نامزدها را با‬ ‫توجه به جنسیت پاسخ‌دهندگان مشاهده‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫به نظر می‌رس��د با افزایش س��ن تردید‬ ‫افراد برای انتخ��اب گزینه خود افزایش‬ ‫می‌یابد‪ .‬بیش��تر جوانان انتخاب خود را‬ ‫انج��ام داده‌اند و تنها ‪ 6‬درصد از جوانان‬ ‫گزین��ه «هن��وز انتخ��اب نک��رده‌ام» را‬ ‫برگزیده‌ان��د‪ .‬در حالی ک��ه در محدوده‬ ‫سنی تا ‪ 35‬س��ال ‪ 18‬درصد و در افراد‬ ‫زیر پنجاه‌س��ال ‪ 29‬درصد دچار تردید‬ ‫هستند‪ .‬در میان افراد بیش از ‪ 50‬سال‬

‫بخ��ش فراوانی یعن��ی ‪ 48‬درصد هنوز‬ ‫نمی‌دانند ب��ه چه کس��ی رای خواهند‬ ‫داد‪ .‬جوانان ‪ 68‬درصد احمدی‌نژاد و ‪24‬‬ ‫درصد موس��وی را انتخاب خواهند کرد‪.‬‬ ‫با افزایش سن‪ ،‬رای این دو نامزد کاهش‬ ‫یافته و بیشتر افراد هنوز انتخاب خود را‬ ‫انجام نداده‌اند‪ .‬این تغییرات را در نمودار‬ ‫شماره ‪ 2‬مشاهده می‌کنید‪.‬‬

‫در بررس��ی نس��بت می��ان تحصی�لات‬ ‫رای‌دهن��دگان و نام��زد م��ورد نظر آنان‬ ‫دیده می‌ش��ود‪ ،‬افراد با تحصیالت باالتر‬ ‫ف��رد مورد نظر خود را س��ریع‌تر انتخاب‬ ‫کرده‌اند‪ .‬در این نظرس��نجی افراد دارای‬ ‫تحصیالت دیپلم با ‪ 65‬درصد مهمترین‬ ‫گروه متمایل به احمدی‌نژاد هس��تند اما‬

‫انتخابی دیگر‪ 10-‬‬ ‫قب��ل از ش��روع فعاليت‌ه��اي رس��مي‬ ‫س��تادهاي انتخابات��ي كانديداه��اي‬ ‫رياس��ت‌جمهوري زمزمه‌هاي تش��كيل‬ ‫س��تادهاي محم��ود احم��دي ن��ژاد و‬ ‫ميرحس��ين موسوي در ش��هر به گوش‬ ‫مي‌رسيد‪ .‬با نزديك شدن به آغاز رسمي‬ ‫فعاليت‌هاي انتخاباتي كانديداهاي رياست‬ ‫جمه��وري و ش��روع به كار س��تادهاي‬ ‫انتخاباتي‪ ،‬موضوعي كه به اذهان عمومي‬ ‫رس��يد اين بود كه چه كسي مسئوليت‬ ‫اين ستادها را بر عهده مي‌گيرد‪.‬‬ ‫در اردوی اصول‌گرایان با پيچ و خم‌هايی‬ ‫مسعود محس��ن زاده مس��ئوليت ستاد‬ ‫احم��دي نژاد را برعهده گرفت‪ .‬مس��عود‬ ‫محسن‌زاده از مدیران باسابقه آموزش و‬ ‫پرورش است که مسئولیت مجمع‌القرآن‬ ‫گ��راش را در بر عهده دارد‪ .‬تقریباً بخش‬ ‫عم��ده اصول‌گرای��ان گراش ب��ا گرایش‬ ‫متف��اوت در س��تاد احمدی‌ن��ژاد حضور‬ ‫دارند و بر روی انتخاب احمدی‌نژاد توافق‬ ‫دارند‪ .‬در گفتگوی دوس��تانه با بعضی از‬ ‫اعضای ستاد احمدی‌نژاد آن‌ها امیدوارند‬ ‫بتوانن��د در این دوره ‪ 80‬تا ‪ 90‬درصد آرا‬ ‫را در شهر گراش به دست آورند‪.‬‬ ‫در س��وی دیگر ش��هر یوس��ف هاشمي‬ ‫کس��ی بود که مسئوليت ستاد انتخاباتي‬ ‫ميرحسين موسوي را بر عهده گرفت‪ .‬او‬ ‫نس��بت به حاضران در ستاد احمدی‌نژاد‬ ‫کمت��ر ش��ناخته ش��ده اس��ت‪ .‬س��تاد‬ ‫ميرحسين موسوي به سرعت از اولین روز‬ ‫فعالیت‌های انتخاباتی کار خود را شروع‬ ‫کرد‪ .‬سبزپوشان در مرکز شهر و نزدیکی‬ ‫حسینیه اعظم دفتر دارند‪ .‬ساختمانی که‬ ‫یادآور شش��مین دوره انتخابات مجلس‬ ‫ش��ورای اس�لامی و برپایی ستاد زاهدی‬ ‫در آن است‪ .‬در س��تاد موسوي می‌توان‬ ‫عبدالعل��ی صالح��ي‪ ،‬مه��دی جباري و‬ ‫گروهی از جوانان حامي موسوي را دید‪.‬‬ ‫آن‌ها با چسباندن پوس��ترهاي موسوي‬

‫بر اس��اس عامل س��ن‌‪ ،‬با افزایش سن‪ ،‬به‬ ‫نظر می‌رسد تاثیر صدا و سیما و خانواده‬ ‫کاسته می‌ش��ود هر چند با افزایش سن‬ ‫پاسخ به این سوال نیز کاهش یافته است‪.‬‬ ‫افراد میان‌سال توجه بیشتری به عملکرد‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫در بررس��ی همبس��تگی می��ان مدرک ‬ ‫تحصیلی و عوامل موثر در رای مشاهده‬ ‫می‌شود‪ .‬با افزایش مدرک به طور نسبی‬ ‫تاثیر صدا و سیما افزوده می‌شود‪ .‬همچنین‬ ‫اف��راد با مدرک باالتر توجه بیش��تری به‬ ‫نظرات دوستان خود در زمان رای دادن‬ ‫دارن��د‪ .‬همچنین ب��ا افزایش تحصیالت‬ ‫به طور نس��بی بر تاثیر مطبوعات نیز به‬ ‫مقدار اندکی افزوده می‌ش��ود‪ .‬در جدول‬ ‫شماره ‪ 3‬این داده‌ها را به شکل کامل به‬ ‫شکل درصد می‌بینید‪.‬‬ ‫سید علی مجلسی‬

‫پوسترها شهر را محاصره می‌کنند‬ ‫در مكان‌هاي اعالم ش��ده و س��طح شهر‬ ‫تبليغ��ات را آغاز كردند‪ .‬دس��ت‌بندهاي‬ ‫سبز رنگ كه نماد حاميان موسوي است‬ ‫در س��تاد به طرفداران او داده می‌ش��ود‬ ‫همچنين پارچه های سبز رنگ در سطح‬ ‫ش��هر نصب ش��ده‌اند‪ .‬هر چند در گراش‬ ‫موج س��بز کمرنگ‌تر از ش��هرهای دیگر‬ ‫است‪ .‬حاميان نخست وزير دوران جنگ‬ ‫با چس��باندن پوسترها بر شيشه مغازه‌ها‬ ‫و ماش��ين‌هاي خود حمايت خود را از او‬ ‫نش��ان می‌دهند‪ .‬ستاد موسوي با عده‌اي‬ ‫كمي فعاليت مي‌كند و در ش��هر گراش‬ ‫نتوانس��ته نيروهای جوان را جذب کند‬ ‫که بتوانند در س��تاد حضور فعال داشته‬ ‫باشند‪ .‬اما هاشمي مسئول ستاد حضوري‬ ‫پررن��گ دارد و گروهی نيز او را همراهي‬ ‫مي كنند‪.‬‬

‫عوامل موثر در رای‬

‫در سومین سوال از جمعیت خواسته شد‬ ‫ت��ا عوامل موثر در انتخاب خود را اعالم‬ ‫کنند‪ 27 .‬درصد به این س��وال پاسخی‬ ‫ندادن��د اما در می��ان پاس��خ‌های داده‬ ‫ش��ده‪ .‬تلویزیون با ‪ 25‬درصد و خانواده‬ ‫با ‪ 18‬درصد بیش��ترین تاثیر را در آرای‬ ‫رای‌دهندگان گراشی داشته است‪.‬‬ ‫زن��ان در رای خود ‪ 29‬درص��د به صدا‬ ‫و س��یما و ‪ 30‬درصد ب��ه اعضای دیگر‬ ‫خانواده توجه دارند‪ .‬در حالی که مردان‬ ‫‪ 21‬درص��د ص��دا وس��یما‪ 11 ،‬درص��د‬ ‫عملک��رد کاندیدای مورد نظر‪ ،‬هش��ت‬ ‫درصد مطبوعات و هشت درصد خانواده‬ ‫را موثر دانسته‌اند‪.‬‬

‫‪ ‬نمودار شماره سه [نسبت تحصیالت رای‌دهندگان به هر کدام از نامزدها]‬

‫تمایل نس��بی دانشگاهیان به‬ ‫موسوی‬

‫‪ ‬نمودار شماره دو [تغییرات درصد آرای نامزدها با توجه به سن رای دهندگان]‬

‫در افراد با تحصیالت دانشگاهی محبوبیت‬ ‫احمدی‌نژاد در حد ‪ 50‬درصد قرار دارد‪.‬‬ ‫در مقابل در این نظرس��نجی ‪ 36‬درصد‬ ‫دانشگاهیان موسوی را انتخاب کرده‌اند‪.‬‬ ‫ب��ا افزایش مدرک تحصیل��ی گرایش به‬ ‫موسوی س��یر صعودی داش��ته در واقع‬ ‫دانش��گاهیان نس��بت به گروه‌های دیگر‬ ‫آرای بیشتری به موس��وی خواهند داد‪.‬‬ ‫نس��بت هر ک��دام از گروه‌های تحصیلی‬ ‫ب��ه کل آرا هر کدام از نامزدها در نمودار‬ ‫شماره ‪ 3‬نمایش داده شده است ‪ .‬با توجه‬ ‫به این نمودار ‪ 12‬درصد رای‌دهندگان به‬ ‫احمدی‌ن��ژاد دارای مدرک دانش��گاهی‬ ‫هس��تند اما در میان طرفداران موسوی‬ ‫‪ 29‬درصد آنان دانش��جو یا دارای مدرک ‬ ‫دانشگاهی هستند‪ .‬‬

‫معم��والً ش��ب‌ها می��ز و صندلی‌هایی‬ ‫جلوي س��تاد چیده می‌شود و به تبليغ‬ ‫و پخش پوسترهاي موسوي مي‌پردازند‪.‬‬ ‫گاهي نيز جوانان شهر به ستاد مي‌روند‬ ‫و اخب��ار را جويا مي ش��وند تا اطالعات‬ ‫خ��ود را ب��اال ب��رده و در تصميم گيري‬ ‫به آنها كم��ك كنند‪ .‬عبدالعلی صالحي‬ ‫عضو شورای ش��هر چهره شاخص ستاد‬ ‫موسوی است‪.‬‬ ‫س��تاد احمدي نژاد اگر چه يكي دو روز‬ ‫ديرتر فعاليت خود را در سه راه آبیاری‬ ‫با مسئوليت مسعود محسن زاده شروع‬ ‫كرد اما طولي نكش��يد كه جمع و جور‬ ‫شد و فعاليت آن شکل منسجمی یافت‪.‬‬ ‫حضور شخصيت‌هاي نام آشنايي همچون‬ ‫مهدي جعفري‪ ،‬برادران افشار و دیگران‬ ‫در كنار جواناني فعال مانند محمدكاظم‬

‫‪ ‬مسعود محسن‌زاده در ستاد محمود احمدی‌نژاد [عکس‪ :‬سیدعلی مجلسی]‬

‫جعف��ري‪ ،‬ابراهی��م نظ��ري‪ ،‬پورغفور و‬ ‫وفايي‌فرد در س��تاد احمدي نژاد شور و‬ ‫ش��وق زيادي براي جوانان شهر داشته‬ ‫است‪ .‬حضور فعال جوانان و پيشكسوتان‬ ‫ش��هر در كنار در این ستاد دیدنی‌است‪.‬‬ ‫حضور كساني همچون ريیسيان ریيس‬ ‫ستاد هاشمي رفسنجاني در دوره‌ي قبل‬ ‫و حسين فقيهي ريس ستاد احمدي‌نژاد‬ ‫در دوره‌ي قب��ل هم از نكات قابل توجه‬ ‫است‪.‬‬ ‫ابتداي ش��روع ب��ه كار س��تاد‪ ،‬حاميان‬ ‫احمدي نژاد با نصب پوستر و بنر تبليغاتي‬ ‫در اط��راف س��تاد فعاليت خ��ود را آغاز‬ ‫كردند و كم‌كم با پيوستن جوانان به اين‬ ‫س��تاد فعاليت تبليغاتي خود را گسترش‬ ‫داده و پوس��ترهاي احمدي‌نژاد در سطح‬ ‫شهر پخش ش��د‪ .‬حضور نوجوانان عالقه‬

‫مند در ستاد احمدي‌نژاد نيز قابل توجه‬ ‫است‪ .‬نوجواناني كه ش��ايد هنوز شرايط‬ ‫راي دادن را نداشته باشند اما با عالقه اي‬ ‫كه به احمدي نژاد دارند كمر همت بسته‬ ‫و پوس��ترها و كاتالوگ‌هاي ستاد مردمی‬ ‫او را در س��طح ش��هر پخش م��ي كنند‪.‬‬ ‫در س��تاد احمدي نژاد بر خالف س��تاد‬ ‫رقيب حضور زياد و فعال افراد به چش��م‬ ‫مي‌خورد كه ع�لاوه بر كارهاي تبليغاتي‬ ‫معمول‪ ،‬با اس��تفاده از مطالب و جزوه‌ها‬ ‫و فيلم‌هاي احمدي نژاد س��عي در بهتر‬ ‫شناساندن او دارند‪.‬‬ ‫گذشته از فضای شهر‪ ،‬در فضای مجازی‬ ‫نیز هواداران احمدی‌نژاد فعال‌تر هستند‪.‬‬ ‫جمعی از دانش��جویان گ��راش با امضای‬ ‫بیانی��ه‌ای در وب�لاگ ‪mamimanim.‬‬ ‫‪ wordpress.com‬ب��ا عن��وان وبالگ‬ ‫حمای��ت مردمی ش��هر گ��راش از دکتر‬ ‫احمدی نژاد اعالم حضور کردند در بخشی‬ ‫از این بیانیه آمده اس��ت‪ :‬ضمن احترام به‬ ‫س��ایر نامزدها‪ ،‬اعالم می‌نماییم که آقای‬ ‫دکتر محمود احمدی‌نژاد را فردی اصلح‪،‬‬ ‫با توجه به معیارهای مقام معظم رهبری‬ ‫یافته‌ایم و جهت تداوم آرمان‌های انقالب‬ ‫و سرعت گرفتن قطار پیشرفت به دولت‬ ‫کاری و استکبارستیز آقای دکتر محمود‬ ‫احمدی‌نژاد که به حق بهترین دولت بعد‬ ‫از مشروطه است رای خواهیم داد‪.‬‬ ‫اگر س��طح ش��هر را ببینیم پوسترهاي‬ ‫احمدي‌نژاد و موسوي بر ديوارها‪ ،‬شيشه‬ ‫مغازه‌ها و ماشين‌ها حضور دارد و تا ‪11‬‬ ‫خردادماه هنوز خبری از دو نامزد دیگر‬ ‫انتخابات نیس��ت‪ .‬س��تاد کروبی در الر‬ ‫فعال شده و ممکن است شعبه‌ای از آن‬ ‫به گراش نیز برس��د‪ .‬همین‌روزها ستاد‬ ‫محس��ن‌رضایی در دفت��ر وکالت احمد‬ ‫عظیم��ی به راه افت��اد‪ .‬عظیمی در دوم‬ ‫خرداد مس��ئولیت ستاد ری‌شهری را بر‬ ‫عهده داشت‪.‬‬

‫مه�دی وفایی‌ف�رد‪ :‬گاه در می��ان صندوق‬ ‫خاطرات نامه‌هایی پیدا می‌ش��ود که گوشه‌ای از‬ ‫تاریخ س��رزمین ما را نش��ان می‌دهد و با استناد‬ ‫ب��ه آن می‌توان دریاف��ت برای حفظ س��رزمین‬ ‫اسالمی ایران چه تالش��ی انجام شده است‪ .‬نامه‬ ‫زیر را ش��هید احمد خدادادی (پسر دايي مادرم)‬ ‫در مردادماه س��ال ‪ 1364‬برای پسر عمه‌ خویش‬ ‫حاج غالمرضا خدادادي (دايي‌ام) نوشته است‪ .‬در‬ ‫بخش��ی از نامه به انتخابات در کردس��تان اشاره‬ ‫می‌شود‪ 25 .‬مرداد ‪ 1364‬چهارمین دوره انتخابات‬ ‫ریاس��ت‌جمهوری در ایران برگزار ش��د و آیت‌اله‬ ‫خامنه‌ای ب��رای دومین بار به ریاس��ت‌جمهوری‬ ‫دس��ت یاف��ت‪ .‬بد نیس��ت در روزهای��ی که تنور‬ ‫انتخاباتی دیگر داغ اس��ت به ‪ 24‬چهار سال قبل‬ ‫برگردیم و نامه‌ای را از یکی از ش��هدای راه اسالم‬ ‫و انقالب با هم بخوانیم‪.‬‬

‫یک نامه‬ ‫از انتخابات چهارم‬

‫حضور محترم پسرعمه خودم جناب آقاي غالمرضا‬ ‫خدادادي‪ .‬سالم عليكم‬ ‫با درود به منجي بش��ريت ام��ام عصر(عج) و نائب‬ ‫برحقش امام خميني و امام امت‪ ،‬باس�لام و درود‬ ‫فراوان به شهداي راه حق و آزادي‪.‬‬ ‫اميدوارم كه س�لام گرم مرا پذيرا باش��يد‪ .‬پس از‬ ‫عرض سالم‪ ،‬سالمتي شما از درگاه خداوند متعال‬ ‫خواهان و خواس��تارم و خ��دا كند هيچ‌گونه ماللي‬ ‫نداشته باشيد و اميدوارم كه در همه حال زندگي‪،‬‬ ‫خوش و خندان و موفق و سربلند باشيد ان‌شاءاهلل‪.‬‬ ‫ب��اري اگر جوياي [حال] اين‌جانب ش��ده باش��يد‬ ‫الحمدهلل سعي و سالم هس��تم و به دعاگويي شما‬ ‫مش��غول بوده و هس��تم‪ .‬نامه محبت‌آميز شما در‬ ‫بهترين س��اعات زندگي به‌دستمان رسيد و همگي‬ ‫خوشحال شديم‪.‬‬

‫م��ا بر روي يك تپه‌اي ق��رار داريم كه زير اين تپه‬ ‫يك روس��تا اس��ت و من هم‌اكنون كه اين نامه را‬ ‫براي شما مي‌نويس��م‪ ،‬اولين روز از هفته انتخابات‬ ‫است‪ .‬ما قصد داريم از اين روستا راي‌گيري كنيم‪.‬‬ ‫امروز صبح بچه‌هاي ما براي تامين به باالي تپه‌ها‬ ‫رفته‌اند‪ .‬چهل س��ال قبل در چني��ن روزي حزب‬ ‫دموكرات‪ ،‬به‌وسيله آمريكاي جهان‌خوار و شوروي‬ ‫كمونيس��ت تشكيل ش��د؛ به همين خاطر دشمن‬ ‫قصد دارد كه با پايگاه‌ها درگيري ايجاد كند تا نيرو‬ ‫را از شهر مهاباد به پايگاه‌ها بكشاند‪ ،‬تا كار خودش‬ ‫را به‌راحتي در ش��هر انجام دهد‪ .‬ما ان‌ش��اءاهلل در‬ ‫اين روز حتما از روس��تا راي‌گي��ري خواهيم كرد‪.‬‬ ‫به ما هرش��ب آماده‌باش كامل مي‌دهند‪ ،‬تا خداي‬ ‫ناكرده [اگر] درگيري پيش آمد‪ ،‬آماده باش��يم‪ .‬ما‬ ‫تا س��ه ماه در اين پايگاه خواهيم بود‪ .‬درگيري در‬ ‫مح��ور ما كم اس��ت‪ .‬فرمانده ما كه با ماش��ين به‬ ‫پايگاه ديگري مي‌رفته اس��ت‪ ،‬به‌وس��يله ميني كه‬ ‫توس��ط دموكرات‌ها كار گذاشته شده بود‪ ،‬ماشين‬ ‫منفجر مي‌ش��ود و يك پايش قطع مي‌شود و براي‬ ‫ما فرمانده ديگري آمده است‪.‬‬ ‫لطف��ا از نامه نوش��تن كوتاه��ي نكنيد‪ ،‬والس�لام‬ ‫ديگر عرضي ندارم‪ .‬از آن‌ط��رف خانواده‌ي خودت‬ ‫يك‌به‌يك سالم برسانيد و همه خويشان و قومان و‬ ‫دوستان يك‌به‌يك سالم برسانيد‪ .‬از اين‌طرف تمام‬ ‫بچه‌هاي گراشي سالم مي‌رس��انند‪ .‬خالويم عباس‬ ‫محسني نيز خيلي سالم برسانيد‪ ،‬والسالم‪.‬‬ ‫احمد خدادادي ـ ‪ 64/5/24‬ـ كردستان‬ ‫آدرس گيرنده‪ :‬گراش فارس ـ خيابان امام خميني‬ ‫ـ س��پاه پاسداران انقالب اسالمي ـ برسد به دست‬ ‫غالمرضا خدادادي‬ ‫تقديمي از طرف احمد خدادادي‬ ‫آدرس فرس��تنده‪ :‬كردستان ـ ستاد مركزي مهاباد‬ ‫ـ محور عملياتي زاوه‌كوه ـ پايگاه ش��هيد دستغيب‬ ‫(خُ رخُ ره) ـ پايگاه زبراندول‬ ‫انتخابی دیگر‪ 12-‬‬

‫حسنی به‬ ‫احمدی‌نژاد رای‬ ‫می‌دهد‬

‫ادامه از صفحه نخست‪ :‬او در اولین مصاحبه خود‬ ‫با نشریات محلی به صحبت‌نو ویژه الرستان نیز گفت‬ ‫که خود را اصولگرا و حامی احمدی‌نژاد می‌داند‪.‬‬ ‫در طی این مدت حس��نی چندین مصاحبه درباره‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری انجام داده است‪ .‬از جمله‬ ‫مصاحبه او در نش��ریه نیم نگاه شیراز که توسط وی‬ ‫تکذیب شد‪ .‬او در مصاحبه با خبرگزاری پانا نیز گفت‪:‬‬ ‫هرچه قدر کانديداه��اي مطرح در صحنه انتخابات‬ ‫رياس��ت جمهوري حضور پر رنگ‌تري داشته باشند‬ ‫اقشار بيش��تري از جامعه در پاي صندوق‌هاي رأي‬ ‫حاضر مي‌شوند‪ .‬حس��ني در مورد کانديداي اصلي‬ ‫جن��اح اصالحات در پايان اظهار داش��ت‪ :‬از آنجايي‬ ‫که آقاي کروبي نسبت به مهندس موسوي فعاليت‬ ‫بيشتري را در صحنه سياس��ي کشور داشته‪ ،‬قطعاً‬ ‫براي تبديل ش��دن به کاندي��داي اصلي اين جناح‬ ‫پتانسيل بيشتري را نيز دارد‪.‬‬ ‫باید دید که با حمایت نماینده مردم از احمدی‌نژاد‬ ‫این مس��اله چه تاثیری در رای مردم الرس��تان و‬ ‫گراش خواهد داشت‪.‬‬


‫نگاه نو‬

‫نوشته‌های صحبت‌نو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است‬ ‫منوی فرهنگی ‪‬‬ ‫مسعود غفوری‬

‫برای آموزش زبان‬ ‫فیلم ببنید‬

‫مسعود غفوری کارشناسی ارشد زبان و ادبیات‬ ‫انگلیس��ی را در دانشگاه ش��یراز خوانده است‪ .‬او‬ ‫اکنون در دانش��گاه‌های منطق��ه به عنوان مدرس‬ ‫زبان فعالیت دارد‪.‬‬

‫شش روز در کویت‪5‬‬ ‫صادق رحمانی‬

‫شیعیان ‪ 21‬امامی‬

‫س��ردبیر صحبت‌نو اس��فندماه ‪ 1387‬سفری به‬ ‫کش��ور کویت داش��ت‪ .‬او در این س��فرنامه سعی‬ ‫می‌کند شمایی از زندگی روزمره‌ی همشهریان را‬ ‫در این کشور روایت کند‪.‬‬

‫بخارای من‪ ،‬الر من‪12‬‬ ‫سيد محمدحسن آيت‌اللهي‬

‫شادی‌های‬ ‫کوچک‬

‫سید محمدحس��ن آیت‌اللهی فرزند آیت‌اله سید‬ ‫عبدالعلی آیت‌اللهی در حال حاضر در قم ساکن است‬ ‫و از خاطرات کودکی خود در الر نوشته است‪.‬‬

‫از درون دبی‪ 6-‬‬ ‫احمدعلی غفوری‬

‫زودتر از جن‬ ‫در مغازه را باز‬ ‫می‌کردیم‬

‫احمدعلی غف��وری‪ ،‬از جمله مردانی اس��ت که‬ ‫سال‌ها در دبی کار و زندگی می‌کند‪ .‬او از تجربه‌ها‬ ‫و خاطره‌هایش می‌گوید‪.‬‬

‫می‌ش��ود در کنار تفریح‪ ،‬آموزش هم دید‪ .‬اص ً‬ ‫ال اگر‬ ‫از م��ن درباره‌ی یاد گرفتن زبان بپرس��ید‪ ،‬می‌گویم‬ ‫بهترین و آس��ان‌ترین راه (و البته نه سریع‌ترین راه!)‬ ‫همین یاد گرفتن زبان در خالل سرگرم شدن با آن‬ ‫اس��ت‪ .‬زیاد با این س��وال مواجه می‌شوم که «چکار‬ ‫کنیم که انگلیسی‌مان خوب شود»؛ و همیشه هم به‬ ‫این فکر کرده‌ام ک��ه من خودم آن را از طریق فیلم‬ ‫دیدن‪ ،‬گ��وش دادن به موس��یقی‪ ،‬و خواندن کتاب‬ ‫یاد گرفته‌ام‪ .‬ولی این مس��ئله را همه باور نمی‌کنند!‬ ‫خیلی از مردم آرزو دارند انگلیس��ی بلد باش��ند‪ ،‬نه‬ ‫اینک��ه آن را ی��اد بگیرند! آخ اگر قرص��ی بود که با‬ ‫خوردن‌اش زبان آدم باز می‌شد ‪ !...‬خالصه‪.‬‬ ‫انشاله که فیلم و موسیقی و کتاب همراهان‬ ‫همیشگی‌تان هستند‪ .‬اگر نه که هیچ! ولی‬ ‫اگر بله‪ ،‬می‌توانید با یک س��ری ترفندهای‬ ‫ساده‪ ،‬هم از آنها یاد بگیرید و هم لذتی که‬ ‫از آنها می‌برید را چند برابر کنید‪ .‬‬ ‫رمان‌های جین آستن معموالً اولین پیش‌نهاد‬ ‫من برای آنهایی اس��ت که تازه می‌خواهند‬ ‫کتاب خواندن جدی را شروع کنند‪ .‬نه اینکه‬ ‫این رمان‌ها خیلی س��اده یا سطحی باشند‪.‬‬ ‫بلکه به این خاطر که سهل و ممتنع هستند‬ ‫و بس��یار روان و قابل لمس‪ .‬این نویس��نده‬ ‫مهم انگلیسی که در قرن نوزدهم می‌نوشت‪،‬‬ ‫عم ً‬ ‫ال همه داستان‌هایش را درباره‌ی ازدواج‬ ‫و زندگ��ی خانوادگی نوش��ته اس��ت‪ .‬پس ب��رای آن‬ ‫دس��ته از خوانندگان که دنبال داستان‌های عشقی و‬ ‫خانوادگی هستند هم جالب است‪ .‬هر شش رمان این‬ ‫نویسنده هم به فارسی ترجمه شده است؛ و مخصوصاً‬ ‫ترجمه‌های جدید آقای رضا رضایی از این رمان‌ها که‬

‫از طرف نشر نی با طراحی جلد عالی منتشر شده‌اند‪،‬‬ ‫جان می‌دهد برای پیش‌نهاد دادن‪ .‬ولی داستان‌های‬ ‫جین آستن را باید به زبان اصلی خواند تا مزه‌ی اصلی‬ ‫داستان که همان زبان و لحن بسیار زیبای نویسنده‬ ‫است به دس��ت بیاید‪ .‬اتفاقاً نسخه‌های ساده شده‌ی‬ ‫این داس��تان‌ها هم در فروشگاه‌های کتاب انگلیسی‬ ‫(مث ً‬ ‫ال همین نیمای خودمان) راحت پیدا می‌شوند و‬ ‫خواندن آنها هم خالی از لطف نیست‪« .‬غرور و تعصب»‬ ‫احتماالً محبوب‌ترین رمان نزد انگلیسی‌هاست‪« .‬عقل‬ ‫و احس��اس»‪« ،‬ا ِما»‪ ،‬و البته «ترغیب» هم همیش��ه‬ ‫پرخوانن��ده بوده‌اند‪ .‬جمله‌ی مش��هور ابتدایی رمان‬ ‫«غرور و تعصب» را اگر بخوانید‪ ،‬احتماالً تا تمام کردن‬ ‫کتاب آن را زمین نمی‌گذارید!‬ ‫بر اس��اس این رمان چند فیلم هم ساخته شده که‬ ‫بهترین‌ش��ان همین فیلمی اس��ت که اخیرا ً (یعنی‬ ‫سال ‪ )2005‬آقای جو رایت کارگردانی کرد و سرکار‬ ‫خانم کایرا نایتلی در نقش الیزابت بِنِت سنگ تمام‬ ‫گذاشت‪ .‬این فیلم حتی توی ایران هم بسیار محبوب‬ ‫ش��د و خیلی‌ها آن را دیدن��د‪ .‬رمان‌های دیگر جین‬ ‫آس��تن هم به فیلم برگردانده شده‌اند‪ ،‬مث ً‬ ‫ال فیلمی‬ ‫به نام «حس و حساسیت» که توی کلوپ‌ها راحت‬ ‫پیدا می‌شوند‪ ،‬ولی شاید هیچ‌کدام نتوانسته‌اند لحن‬ ‫و زب��ان رمان‌ها را به خوبی به فیل��م بیاورند‪ .‬به هر‬ ‫ح��ال‪ ،‬فیلم زیبای «غ��رور و تعصب» را با زیرنویس‬ ‫فارس��ی «ببینید» و ب��ار اول از آن لذت ببرید! بعد‬ ‫آن را دوباره تماشا کنید و سعی کنید به حرف زدن‬ ‫بازیگره��ا «گوش بدهید»‪ .‬بعد یک بار دیگر آن را با‬ ‫زیرنویس انگلیس��ی ببینید و جمالتی که توی فیلم‬ ‫ادا می‌شوند را «بخوانید» و سعی کنید به یاد بیاورید‬ ‫که معنی‌ش��ان چه بود‪ .‬ارزش‌اش را ندارد این همه‬

‫وقت بگذارید؟ نمی‌خواهید انگلیسی را به این شیوه‬ ‫یاد بگیرید؟ مختارید‪ .‬بروید قرص‌اش را پیدا کنید و‬ ‫یا نوارهای نصرت را گوش بدهید! ولی باور کنید اگر‬ ‫همی��ن کار را در مورد فیلم‌هایی که می‌بینید انجام‬ ‫دهید‪ ،‬حداقل مهارت گوش دادن (‪ )Listening‬و‬ ‫ن (‪ )Reading‬را بسیار تقویت می‌کنید‪.‬‬ ‫خواند ‌‬ ‫همی��ن کار را می‌توانید با خوان��دن متن ترانه‌های‬ ‫انگلیس��ی در حین گوش دادن به آن ترانه‌ها انجام‬ ‫دهید‪ .‬یک زمانی‪ ،‬هر وقت کسی سوار ماشین می‌شد‬ ‫و می‌پرس��ید چرا دارم انگلیس��ی گوش می‌دهم‪ ،‬به‬ ‫شوخی می‌گفتم این نوار درسی است! بعدها متوجه‬ ‫ش��دم که آنقدرها هم شوخی نبوده‪ ،‬و بخش زیادی‬ ‫از یادگیری‌ام را مدیون همین نوارها هس��تم‪ .‬خیلی‬ ‫هم ساده است‪ :‬کافی است که اسم خواننده و ترانه‌ی‬ ‫مورد عالقه‌تان را بدانید‪ .‬اگر بروید س��راغ اینترنت‪،‬‬ ‫می‌بینید ده‌ها سایت وجود دارند که تمام ترانه‌های‬ ‫تم��ام خواننده‌های تمام دوران‌ه��ا را در خود دارند‪.‬‬ ‫کافی اس��ت س��ایت ‪ Google‬را ب��از کنید و توی‬ ‫کادر جس��تجو‪ ،‬ن��ام خواننده و تران��ه را وارد کنید‪،‬‬ ‫و از میان همه‌ی س��ایت‌هایی که معرفی می‌ش��وند‬ ‫یکی‌ش��ان را انتخاب کنید تا مت��ن ترانه جلوی‌تان‬ ‫س��بز ش��ود‪ .‬بعد هم آن را کپی می‌کنید توی یک‬ ‫صفح��ه و پرینت می‌گیرید؛ ی��ا می‌ریزید توی یک‬ ‫صفحه داخل موبایل‌تان؛ ی��ا همان جا رو صفحه‌ی‬ ‫دسک‌تاپ رایانه‌تان ‪-‬خالصه هرجا که میل دارید‪ -‬و‬ ‫هنگام گوش دادن به ترانه‪ ،‬س��عی می‌کنید با متن‬ ‫ترانه جلو بروید‪ .‬همین کار ساده چندین حسن دارد‬ ‫ک��ه چند تایش را خدمت‌تان ع��رض می‌کنم‪ :‬یکی‬ ‫ای��ن که همان دو مهارت اصلی‪ ،‬یعنی گوش دادن و‬ ‫خواندن‪ ،‬را بسیار تقویت می‌کند‪ .‬تازه اگر سعی کنید‬

‫سوق مبارکیه‬

‫می‌فروشد‪ .‬او دوست دارد شعبه‌ای از مغازه‌اش را در‬ ‫گراش دایر کند‪ ،‬هر چند س��ه فرزندش در کویت به‬ ‫س��ر می‌برند‪ .‬با این وصف شاید به آرزویش نرسد! او‬ ‫از شبی که عراق به کویت حمله کرد‪ ،‬خاطرات تلخ‬ ‫و شیرینی دارد‪ .‬او می‌گفت‪ :‬در کنار همین مغازه‌‪ ،‬ما‬ ‫به عراقی‌هایی که کویت را اش��غال کرده بودند‪ ،‬مواد‬ ‫غذایی می‌دادیم‪ .‬آنها پول نمی‌گرفتند‪ ،‬ولی اجناس‬ ‫را قبول می‌کردند‪ .‬پس از یک سال از اشغال کویت‪،‬‬ ‫عراقی‌ها یک شب س��اختمان محل استراحت ما را‬ ‫به رگبار بس��تند‪ .‬غالم کیانی هم آن جا بود‪ .‬ما واقعاً‬ ‫ترس��یدیم‪ ،‬بعد خود عراقی‌ها گفتند چون هندی‌ها‬ ‫روی پش��ت بام آمده بودند‪ ،‬ما فکر کرده بودیم قصد‬ ‫سویی دارند‪.‬‬ ‫نماز را در همان فروش��گاه کوچک ترشیجات‪ ،‬اقامه‬ ‫می‌کن��د‪ .‬او برای هدی��ه‪ ،‬پنیر اعالی فرانس��وی را‬ ‫ب��ه ما پیش��نهاد می‌دهد‪ ،‬اما م��ا نمی‌پذیریم و با او‬ ‫خداحافظی می‌کنیم‪.‬‬

‫از جیب می خوریم‪ .‬خرج بچه ها زیاد است‪ .‬کویت‪،‬‬ ‫عاقبت ندارد‪ .‬پاهایمان از بس که سرپا می ایستیم‪،‬‬ ‫مشکل پیدا کرده است هیچ کارگری از کویت سالم‬ ‫بیرون نمی رود‪.‬‬

‫با خواننده همراه شوید و ترانه را نجوا هم بکنید –که‬ ‫معموالً ناخودآکاه هم انجام می‌ش��ود!‪ -‬مهارت سوم‬ ‫یعنی صحبت ک��ردن (‪ )Speaking‬را هم تقویت‬ ‫می‌کند‪ .‬س��وم این که چون ترانه‌ها به زبان روزمره‬ ‫نزدیک‌ترند‪ ،‬ش��ما را با کلمات و اصطالحات بی‌خود‬ ‫و پیچیده و بی‌مصرف درگیر نمی‌کنند‪ .‬چهارم اینکه‬ ‫ی��ک ترانه را می‌توانید ده بار هم بش��نوید و باز هم‬ ‫خسته نشوید و همین تکرار شما را با ریزه‌کاری‌های‬ ‫زبان آش��نا می‌کند‪ .‬پنج��م اینکه با ترانه‌س��راها و‬ ‫خواننده‌ه��ای خوب و هنرمند آش��نا می‌ش��وید و‬ ‫لذت ش��نیدن ترانه‌ی خوب را حس می‌کنید‪ .‬البته‬ ‫برای ش��روع من خواننده‌هایی را پیش‌نهاد می‌کنم‬ ‫ک��ه صدایی واضح دارند و با ریتمی آرام می‌خوانند‪،‬‬ ‫مثل همان آقای «دیمین رایس» که قب ً‬ ‫ال خدمت‌تان‬ ‫معرفی شد‪ ،‬و یا «جیمز بالنت» و آلبوم «بازگشت به‬ ‫آش��فتگی»اش را‪ .‬ترانه‌ها و موسیقی این مرد حرف‬ ‫ندارد‪ ،‬هرچند که صدای عجیب و کمی تودماغی‌اش‬ ‫حرف‌های بسیاری دارد!‬

‫در بازار س�لاح‪ ،‬که بازاری قدیمی و س��نتی اس��ت‬ ‫بهره‌ها نیز فعالیت دارند‪ .‬با صادق کش��وری و احمد‬ ‫زمانی سری به عطرفروش��ی سنتی می زنیم که به‬ ‫بهره های ش��یعه تعلق دارد‪ .‬بهره ها نام جماعتی از‬ ‫اسماعیلیان هند اس��ت و هم اکنون در فعالیت‌های‬ ‫اجتماعی‪ ،‬سیاس��ی و اقتصادی در هند و گجرات و‬ ‫بمبئی حضور دارند ‪.‬‬ ‫به��ره‪ ،‬مش��تق از اصط�لاح گجراتی «و ه��روو» به‬ ‫معن��ای تجارت کردن یا داد و س��تد اس��ت‪ .‬بر این‬ ‫اس��اس‪ ،‬جماعت اسماعیلیان گجرات را به این دلیل‬ ‫«بهره» نامی��ده اند که در اص��ل جامعه ای تجارت‬ ‫پیش��ه بوده اند‪ .‬با دکتر سیدنه محمد برهان الدین‬ ‫صحب��ت می کنم‪ .‬او می گوید در کویت پانزده هزار‬ ‫بهره به فعالیت اقتصادی می پردازند‪ .‬آنها حس��ینیه‬ ‫دارند‪ .‬آنها برای خواندن نماز لباس مخصوصی سرتا‬ ‫پا س��فید دارند که به آن «لباس االنور» می گویند‪.‬‬ ‫عک��س رهبر آنان ب��ا امیر کویت بر باالی سرش��ان‬ ‫آویخته اند‪ .‬پیرمردی به نام نورالدین با لباس سفید‬ ‫و محاسنی سفیدتر‪ .‬به گفته ی احمد زمانی در میان‬ ‫هیچ بهره ای فقیر وج��ود ندارد‪.‬هر بهره ای موظف‬ ‫است هر ماهی دو دینار به صندوق امانات کمک کند‬ ‫و بدی��ن صورت برای تأمین ش��غل و ازدواج جوانان‬ ‫همواره صندوقش��ان پر پول است‪.‬بهره ای ها پس از‬ ‫امام هفتم (ع) چهارده امام و پیش��وای‪ ،‬دیگر را نیز‬ ‫به رس��میت می شناسند ‪ .‬آنها جمعا به ‪ 21‬پیشوای‬ ‫مذهبی باورمند هستند‪.‬‬ ‫اگرچه در کویت تعداد قابل توجهی مش��غول به کار‬ ‫و زندگی هستند‪ ،‬به جز جوانترها‪ ،‬معموال به صورت‬

‫دوره ای و هفت��ه ای در جایی جمع می ش��وند‪ .‬هر‬ ‫چند منازلی با عنوان «دیوانیه» در کویت وجود دارد‬ ‫ک��ه به صورت هفتگی پذی��رای مهمانان و همدالن‬ ‫است‪ .‬یکی از این گراشی های قدیمی‪ ،‬احمد مختار‬ ‫اس��ت که سه شنبه های هر هفته شبها پس از نماز‬ ‫مغرب و عش��ا در دیوانیه پذیرای مهمانان است‪ .‬در‬ ‫دیوانیه از همه چیز صحبت می شود‪ .‬از کار ‪ ،‬زندگی‪،‬‬ ‫مش��کالت و گرفتاری های روزمره و هزار و یک جور‬ ‫حرف های دیگر‪.‬‬ ‫زینل قاس��می‪ ،‬یکی دیگر از همش��هریانی است که‬ ‫حدود چهل س��ال اس��ت در کویت کار می کند‪ .‬او‬ ‫فرزند جعفر هاش��م و سه س��ال است که به گراش‬ ‫نیامده اس��ت‪ .‬مغازه ی عط��اری او در بازار مبارکیه‬ ‫ق��رار دارد‪ .‬او می گوید‪ :‬کویتی ها آدم های متکبری‬ ‫هستند‪ ،‬ولی اگر با اخالق خوش با آنان برخورد کنی‪،‬‬ ‫مهربان هستند‪ .‬او در ادامه می گوید شیعیانی که از‬ ‫عربستان به این بازار می آیند ‪ ،‬معموال از ما زعفران‪،‬‬ ‫گز «معصومه» اصفهان می خرند‪.‬‬ ‫ایرانی هایی که در بازار پرسه می زنند‪ ،‬از حاج زینل‬ ‫مقداری گندم برای درست کردن سبزه می خواهند‪،‬‬ ‫تا فروردین ‪ ،‬فقط بیس��ت و چند روز باقی اس��ت و‬ ‫ایرانی های س��اکن در کویت در تدارک سفره هفت‬ ‫سین هستند‪.‬‬ ‫زینل قاس��می از س��ال ‪1979( 1358‬م) به کویت‬ ‫آمده اس��ت‪ .‬نام فروش��گاه او عبداله العطار است‪ .‬او‬ ‫می‌گوید‪ :‬عرب های کویتی به من می گویند این چه‬ ‫اس��می است که تو داری‪ .‬زینل یعنی چه؟ باید اسم‬ ‫خود را خالد می گذاشتی!‬ ‫در شماره بعد ‪ ،‬گزارش دیدار‪ ،‬با محمد پورشمسی‪،‬‬ ‫دیوانی��ه احمد مختار‪ ،‬محمد ش��بانه‪ ،‬اکبرپور معلم‬ ‫استهباناتی‪ ،‬حس��ن غفوری هنرمند گراشی‪ ،‬صادق‬ ‫کش��وری‪ ،‬احم��د زمانی و محمدعلی خوش��ه چین‬ ‫الری می نویسم‪.‬‬ ‫کهنه حیاط روی حوض و نشستن زیر سایه درخت‬ ‫بر روی آن تخته ها‪ ،‬صفایی داشت‪ ،‬گرچه ساده بود‬ ‫ولی سادگی‌اش برای ما جذاب و شادی‌آور بود‪.‬‬ ‫گاه��ی از نبود آقا اس��تفاده می‌کردیم و جملگی در‬ ‫حوض می‌پریدیم‪ ،‬چقدر مزه داشت‪ ،‬شوخی و خنده‬ ‫همدیگر را به آب انداختن و اذیت‌ها و شیطنت‌های‬ ‫بچه‌گانه‪ ،‬خدا رحم می‌کرد س��ر و گوش و دس��ت و‬ ‫پای‌مان نمی‌شکست‪.‬‬ ‫البته یادم می‌آید روزی حس��ین با جاروی الری به‬ ‫طرفم پرتاب کرد و دس��ته آن که کلفت بود به سرم‬ ‫اصابت و خون جاری ش��د‪ ،‬هنوز جایش روی س��رم‬ ‫هس��ت‪ .‬هرگاه آس��یبی می‌دیدیم تا مدت‌ها سعی‬ ‫می‌کردیم حضرت آقا متوجه نش��وند وگرنه وای به‬ ‫حال آسیب‌دیده و آسیب‌رس��اننده‪ ،‬هر دو به چوب‬ ‫ادب آقا مؤدب می‌شدند‪.‬‬ ‫با صراحت قسم بخورم كه واقعيت محض بود و قصد‬ ‫انتقاد يا ش��وخي و يا تفصیل كالم نداشتم و دروغي‬ ‫در كار نيست كه بخواهم صحنه‌سازي كنم‪.‬‬ ‫و اما در رابطه با تغيير كار گراش��ي‌هاي مقيم حاضر‬ ‫در دب��ي بايد گفت از ده س��ال پی��ش به اين طرف‬ ‫تمامي زحمات و مشقات تحمل‌ناپذير كار الحمداله‬ ‫تغيير كرده اس��ت و ديگر خبري از كارهاي س��خت‬ ‫و طات‌فرس��ا‪ ،‬همچون بيچاره گراشي‌هايي كه مدام‬ ‫پشت فرغون بودند‪ ،‬نيست‪ .‬هيچ بقالي و سوپري در‬ ‫دبي نيس��ت كه مجبور باشد كيسه آرد و شكر را به‬ ‫رستوران‌هاي هندي‌ها بكشاند‪ .‬ك ً‬ ‫ال نطام معامله فرق‬ ‫كرده و تا حدودي هم ‌ه چيز سهل و آسان شده است‪.‬‬ ‫سراسر دبي و س��اير شهرها چون شارجه‪ ،‬ابو‌ظبي و‬ ‫‪ ...‬ديگه خبري از «ثله» و «كباد» و بيختن و پختن‬ ‫غذا جهت فروش و دوخت كيسه و كارتن و گونی به‬ ‫دوش كشيدن نيست‪ .‬ياد گرفته‌اند همچون اوزي‌ها‬ ‫و ساير اچمي‌ها و الري‌ها مغازه را بچرخانند‪ .‬در كل‬ ‫حاال كه رو به بهبودي است و سختي‌هاي دبي تمام‬ ‫شده‪ ،‬متأسفانه مش��كل «جواز» و ويزای دائم پیش‬ ‫آم��ده و يك نوع كمب��ود كار و حقوق پايين همه را‬ ‫درگیر کرده؛ و موضوع ترافيك س��نگين هم قوز باال‬ ‫قوز شده است‪ .‬اين چهار مورد باعث گرديده عزيمت‬ ‫گراش��ي‌هاي جديد ك��ه قصد كار در دب��ي را دارند‬ ‫كم‌رنگ و به س��طح پايين‌تري برسد‪ .‬به قول مولوي‬ ‫رحمت‌اله علیه‪:‬‬ ‫آن يكي خر داشت پاالن‌اش نبود‬ ‫یافت پاالن‪ ،‬گرگ خر را در ربود‪.‬‬

‫حاج اصغر شکوه‪ ،‬فرزند حاج رضا شکوه ‪ ،‬مرمت‌کننده‬ ‫مسجد علی بن ابی طالب (ع) در گراش پانزده سال‬ ‫اس��ت که در بازار مبارکیه س��رپا ایستاده است‪ .‬این‬ ‫ک��ه می‌گویم س��ر پا‪ ،‬واقع��ا این گونه اس��ت‪ .‬هیچ‬ ‫فروشنده الری و گراش��ی‌ای را نمی‌توانی پیدا کنی‬ ‫که دو صندلی در مغازه خود داشته باشد‪ .‬آنها روزانه‬ ‫شانزده ساعت سر پا می‌ایستند‪ .‬ما هم ایستاده چند‬ ‫دقیقه ای با او حرف می‌زنیم‪ .‬شکوه می‌گوید‪ :‬وقتی‬ ‫کوچک بودم‪ ،‬اوضاع بدین گونه‬ ‫مدرن نبود‪ .‬در زمان «احمدی»‬ ‫ما با درش��که از خان��ه به مغازه‬ ‫می‌رفتی��م‪ .‬او حداقل ‪ 60‬س��ال‬ ‫اس��ت که در کویت ب��ه فعالیت‬ ‫می‌پ��ردازد‪ .‬مغ��ازه او «ناص��ر‬ ‫محمدالرویع‪ ،‬للمواد الغذائیه» نام‬ ‫دارد‪ .‬مث��ل قدیمی‌های‪ ،‬در یک‬ ‫گونی ماهی خش��ک شده کیلکا‬ ‫ی��ا همان ماهی مت��و را می‌توان‬ ‫مشاهده کرد‪ .‬از او درباره مسجد‬ ‫حاجی رضا در گراش می‌پرسم‪،‬‬ ‫می گوی��د حاج محمدحس��ین‬ ‫شکوه‪ ،‬خرج مسجد را می‌پردازد‬ ‫و آن را سر آوری می‌کند‪.‬‬ ‫محمدعلی قائدی فرزند عباس‪،‬‬ ‫متولد گ��راش در س��ال ‪1336‬‬ ‫اس��ت‪ .‬دوس��تی قدیمی که در‬ ‫هم��ان چن��د دقیق��ه‌ای که در‬ ‫جلو مغازه‌اش ایستادیم‪ ،‬از خاطرات بچه‌های جبهه‬ ‫می‌گفت و از شهید علی نام آور و دیگران‪.‬‬ ‫فروش��گاه او‪ ،‬خاص‌تر اس��ت‪ ،‬یعنی درست است که‬ ‫م��واد غذایی می‌فروش��د اما هفته بیجار نیس��ت‪ .‬او‬ ‫ترش��ی‪ ،‬عس��ل‪ ،‬زعفران و پنیرهای اعالی فرانسوی‬

‫طبیعت خش��ک با س��رزمین کویت چندان مهربان‬ ‫نیس��ت‪ .‬اوائل اسفندماه ‪ 1387‬و بادهایی که با خود‬ ‫خاک و گرد و غبار می آورند‪ ،‬منظره ی خاک آلوده‪،‬‬ ‫در این وقت از سال امر نامنتظره ای نیست‪.‬‬ ‫درس��ت روب��ه روی مغازه ی حس��ین فان��ی با آن‬ ‫سبیل‌های پرپش��ت و سفیدش ‪ ،‬فروش��گاهی قرار‬ ‫دارد که هل و پس��ته و خشکبار به صورت سنتی در‬ ‫جعبه‌های چوبی چیده شده است‪ .‬آزاد مروج فرزند‬ ‫محمد و متولد ‪ 1331‬اس��ت‪ .‬در کن��ار او علی اکبر‬ ‫مراغ��ه‪ ،‬متولد ‪ 1332‬در الر اس��ت و اکنون س��ی و‬ ‫پنج سال اس��ت که در این مغازه کار می‌کنند‪ .‬آنان‬ ‫تیمی هستند که با هم کار می کنند و پس از شش‬ ‫ماه حضور در کویت به الرس��تان باز می‌گردند‪ .‬آنان‬ ‫از ش��ش صبح تا یازده شب کار می کنند و معموال‬ ‫س��رپا می ایستند‪ .‬آنها می گویند شش ماه را در الر‬

‫از جه��ان ک��ه زنی چاق بود‪ ،‬به خان��م چاق دیگری‬ ‫می‌رس��یم به نام خواهر یا زن ح��اج زینل که او هم‬ ‫ه��ر از گاهی به خانه می‌آمد و مثل جهان همیش��ه‬ ‫عرق‌ریزان و نفس‌زنان می‌آمد‪ .‬او را بیش‌تر از جهان‬ ‫اذیت می‌کردیم‪ ،‬شاید با جهان رودربایستی داشتیم‬ ‫ول��ی با او خی��ر‪ .‬معم��والً آب می‌خواس��ت و چون‬ ‫می‌خواس��ت بخورد دس��ت به زیر لیوان می‌زدیم و‬ ‫آب به س��ر و روی او می‌ریخت و قهقه ما به آسمان‬ ‫می‌رف��ت‪ .‬او هم بیچاره ناراحت می‌ش��د ولی چیزی‬ ‫نمی‌گفت‪ ،‬مباد که خوش��حالی م��ا را منغص کند‪.‬‬ ‫گاهی او را هل می‌دادیم و باز موجب خنده می‌ش��د‪.‬‬ ‫حیاط دو قسمت بود قسمت جلو داالن کمی بلندتر‬ ‫از قس��مت عقب آن بود‪ ،‬ش��اید به خاطر جدول آب‬ ‫سر پوشیده ای بود که از جلو ایوان آقا رد می شد و‬ ‫به طرف باغو می‌رفت و به گودالی بزرگ راه داش��ت‪.‬‬

‫ای��ن خانم معم��وال فراموش می‌ک��رد و ناغافل قدم‬ ‫بر می‌داش��ت و گاه همان جا ب��ه زمین می خورد و‬ ‫خ��دا نکند که می‌دیدیم برای مدتی موجب خنده و‬ ‫شادی‌مان می‌شد‪ .‬البته این مسئله برای اکثر زنانی‬ ‫ک��ه ناوارد بودن��د و به خانه می‌آمدن��د رخ می‌داد و‬ ‫ب��از اگ��ر می‌دیدیم خنده‌ها س��ر می‌دادیم‪ .‬ش��اید‬ ‫تعجب کنید که چرا این همه زنان را که از دوستان‬ ‫خانوادگ��ی م��ا بودند ب��رای خنده و ش��وخی اذیت‬ ‫می‌کردیم؟ ولی اگر بگویم که شما بودید و در چهار‬ ‫دیواری خانه حبس می‌ش��دید مگر پسران که اجازه‬ ‫رفتن به بیرون داش��تند و از قوم و خویش و وسایل‬ ‫ب��ازی و تفریح خبر نبود مگ��ر بازی‌های کودکانه با‬ ‫بچه های همس��ایه دیگر بر م��ا خرده نمی‌گرفتید و‬ ‫مهم‌ت��ر از آن آقا بودند که ج��رأت نمی‌کردیم جلو‬ ‫او شلوغ کاری کنیم و س��ر و صدایی داشته باشیم‪،‬‬

‫مگر تابس��تان و به حوض رفتن و شنا کردن در آن‬ ‫که آن هم اگر بود نباید زیاد س��ر و صدا می‌کردیم‪.‬‬ ‫البته این پس از فرس��تادن بچه‌های کوچک‌تر به در‬ ‫ات��اق آقا و اجازه حوض رفتن را گرفتن که با ترس و‬ ‫لرز همراه بود و کسی جرأت نمی کرد بخصوص اگر‬ ‫آقا در حال مطالعه بود و رشته افکارش پاره می‌شد‪،‬‬ ‫صدای‌شان هم که ماش��االه آن قدر غرا و بم بود که‬ ‫ما بر و بچه‌ها را با یک «قاره» مثل موش‌هایی که از‬ ‫جلو گربه‌ای پراکنده شوند و گنجشکانی که به ترقه‬ ‫و صدایی از درخت پرواز کنند‪ ،‬پراکنده می‌ش��دیم‪.‬‬ ‫درخت بزرگی در طرف ایوان آقا بود و به آن ابریشم‬ ‫می‌گفتند که گل‌های خوش��بویی در بهار می‌کرد و‬ ‫مایه سایه خوبی زیر آن و اطراف و روی حوض شده‬ ‫بود‪ ،‬به خصوص که هنگام زلزله که در حیاط بودیم‬ ‫و می‌خوابیدیم مأمن خوبی برایمان بود‪ .‬دو تخته در‬

‫شايد به نظر عجيب باشد‪ ،‬جن و دبي؟! البته آن‌هايي‬ ‫كه حاال اين‌طور بي‌بن ‌د و بار مي‌گردند و هيچ پروايي‬ ‫از حس��اب و كت��اب الهي و محش��ر ندارند‪ ،‬كمتر از‬ ‫جن نيس��تند؛ ولي خوب‪ ،‬ياد دارم يك س��ال بعد از‬ ‫آم��دن‌ام به دبي س��ال ‪ 1977‬پيش بنده خدايي در‬ ‫«سبخه» كار مي‌كردم‪ .‬آن زمان دايي‌ام مرحوم حاج‬ ‫محمدحس��ن راستي هم از قطر‪ ،‬بعد از خرابي سوق‬ ‫واقف‪ ،‬راهي دبي ش��ده بود‪ .‬چند روزي آنجا مشغول‬ ‫بودم‪ .‬طي آن يك هفته چند بار به ش��وخي و جدي‬ ‫همكاران به من گفتند‪« :‬احمد احتياط كن‪ .‬توي اين‬ ‫خراب شده جن هم هس��ت‪ ».‬من هم وقت آشپزي‬ ‫يا كار در انبار‪ ،‬در تخته‌اي داالن را باز مي‌گذاش��تم‬ ‫(انب��ار و منزل و خورد و خ��وراك و خواب‌مان يكي‬ ‫ك بار جهت‬ ‫ب��ود!) از قضا دايي‌ام هر چند ش��ب ي�� ‌‬ ‫حساب و كتاب‌هاي مغازه‌هاي ديگر مي‌رفت؛ يعني‬ ‫در دكان را كه مي‌بس��تيم‪ ،‬او مي‌رفت و دو س��اعتي‬ ‫بعد مي‌آمد‪ .‬ش��بي بلند شدم و ديدم همه خواب‌اند‬ ‫ب��ه جز دايي‌ام كه لحاف خال��ي‌اش را ديدم‪ .‬احتياج‬ ‫داشتم بروم تجديد وضو‪ .‬تا وارد حياط و انبار كثيف‬ ‫و پر از كارتن وگوني شدم كه بروم طرف دستشويي‪،‬‬ ‫ديدم سفيد‌پوش��ي دم در دستش��ويي پشت به من‬ ‫ايس��تاده و دس��ت‌هايش را تا انتها به طرف آسمان‬ ‫بلن��د کرده و پاهايش همچين بدنما! با خودم گفتم‪:‬‬ ‫«عجب! اين آقا سوراخ دعا گم كرده يا باال خونه‌اش‬ ‫رو اج��اره داده؟! جاي ديگه‌اي نب��ود‪ ،‬حتما بايد دم‬ ‫در دستشويي اين‌طور حاجت طلبيد؟ اين ديگه چه‬ ‫صيغه‌ايه؟» وحش��ت‌زده شدم و برگشتم كه بخوابم‪.‬‬

‫ولي مگر مي‌ش��د؟ از ش��ما چه پنه��ان دايي‌ام هم‬ ‫هميشه لباس س��فيد عربي مي‌پوشيد‪ .‬فكر كردم او‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫حدود نيم س��اعت با هر بدبختي سپري كردم‪ .‬ديدم‬ ‫داي��ي آمد و لب��اس عربي را از ت��ن در آورد و رفت‬ ‫دستش��ويي و آمد ك��ه بخوابد‪ .‬مقابلش نشس��تم و‬ ‫پرسيدم‪« :‬پس قبال كي بود؟» گفت‪« :‬مگر صداي در‬ ‫را نشنيدي؟ من همين االن آمدم و جز اين سه نفر‬ ‫كه خوابيده‌اند كسي نبوده و در هم لنگر بود‪ ».‬گفتم‬ ‫جري��ان از این قرار ‪ ...‬لبخن��دي زد و گفت‪« :‬احمد!‬ ‫قب ً‬ ‫ن ش��ب به هر زحمتي كه‬ ‫ال كه گفته بوديم ‪ »....‬آ ‌‬ ‫بود صبح شد‪ .‬رفتم «قِصِ يص»‪ ،‬جايي كه برادرم كار‬ ‫مي‌ك��رد‪ .‬ظه��ر دايي زنگ زد و ب��ا عصبانيت گفت‪:‬‬ ‫«بی‌ش��عور نفهم! چرا كار مردم را معطل گذاشتي؟‬ ‫برگرد حق��وق‌ات را پانصد درهم بيش��تر مي‌دهم‪».‬‬ ‫گفتم‪« :‬دايي! دس��ت از س��ر كچل‌ام ب��ردار كه اون‬ ‫آقايي كه من ديشب دم در مستراح ديدم‪ ،‬اگه ماهي‬ ‫دو هزار و پانصد درهم هم زيادتر بدهي ديگر جرأت‬ ‫ندارم به اون خراب ش��ده‌تان برگردم» و گوش��ي را‬ ‫گذاشتم‪.‬‬ ‫يك بار ديگر هم در «جافيله» ُبر دبي بودم پيش مرد‬ ‫مومني كه ش��صت و پنج سال داشت و بقال منطقه‬ ‫بود‪ .‬او موقع اذان صبح مرا مي‌فرس��تاد كه در مغازه‬ ‫را باز كنم و نيم س��اعتي بعد خ��ودش مي‌آمد‪ .‬يك ‬ ‫ماهي به زحمت طاق��ت آوردم‪ .‬تا اينكه صبحگاهي‬ ‫همين‌طور كه مي‌رفتم طرف مغازه ‪-‬كه روي بلندي‬ ‫هم واقع بود‪ -‬در كمال بيداري و ش��عور حس كردم‬

‫چند نفر آدم‌هاي جورواجور و زشت روي سكوي جلو‬ ‫دكان نشسته‌اند و با طرز مسخره‌اي خنده مي‌كنند‪.‬‬ ‫رديف دندان‌های زرد و زشت‌ش��ان را به هم نش��ان‬ ‫مي‌دادن��د و هي غش‌غ��ش مي‌خنديدند‪ .‬طوري كه‬ ‫انگار زبان حال‌ش��ان اين بود‪« :‬حاال ما جن‌ايم‪ ،‬شما‬ ‫ك��ه آدم‌ايد ببينم حاال موقع مغازه باز كردنه؟! هنوز‬ ‫کسی توي خيابان نيس��ت كه گراشي‌هاي عجول و‬ ‫دس��ت‌پاچه در مغ��ازه را باز مي‌كنند!» خدا ش��اهد‬ ‫است كه زانو‌هایم به شدت لرزيد‪ .‬سراسيمه برگشتم‬ ‫منزل‪ .‬ارباب كه مي‌دانست يتيم هستم با پوزخندي‬ ‫زهرآلود پرسيد‪« :‬چيه؟ چرا در مغازه رو باز نكردي؟‬ ‫خب��ر مرگ بابات رو آوردند؟» گفتم‪« :‬بيس��ت و دو‬ ‫ساله که بابام زیر گله‪ .‬الزم نيست دوباره خبر بيارن‪.‬‬ ‫الهي كه خبر مرگ تو باعث بش��ه كس��ي چون من‬ ‫گرفتار مغازه تو نش��ه‪ ».‬اتفاقا نفرين‌ام گرفت و يادم‬ ‫است يك سال بعدش خبر فوت آن مرحوم را شنیدم‬ ‫و عزاي سه روزه‌ي ايشان را در خانه امام شاهد بودم‪.‬‬ ‫خدا رحمت‌اش كند‪ ،‬ولي جريان را كه برايش گفتم‬ ‫با تندي جواب داد‪« :‬من هم چند بار اين‌ها رو ديدم‪.‬‬ ‫ت‬ ‫آدم كه نبايد بترسد‪ ».‬ولي نمي‌فهميد كه مرد شص ‌‬ ‫و پنج ساله‌ايي چون او كجا و نوجوان نوزده ساله‌ايي‬ ‫چون من كجا؟ به هر حال‪ ،‬اين دو بار جن را به چشم‬ ‫عين��ي خودم در دبی دي��دم و هر دو بار هم در عالم‬ ‫بيداري و هوشياري كامل بود‪ .‬سرانجام از آن منطقه‬ ‫«جافليه» هم پا به فرار گذاشتم و رفتم سوپرماركت‬ ‫آق��اي حس��يني در ميدان جم��ال عبدالناصر‪ .‬البته‬ ‫اي��ن دو قضيه‌اي كه برايم پي��ش آمده بود مي‌توانم‬

‫کویت در پوششی از گرد و خاک‬

‫مسعود غفوری‬

‫شیعیانی دیگر‬

‫‪6‬‬

‫شماره سی و هفت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫‪ ‬مطبوعات الرستان‬

‫ میالد الرستان‬ ‫میالد الرس��تان در ش��ماره ‪ ،564‬هفت��ه چهارم‬ ‫اردیبهش��ت‪ ،‬از عیادت اس��تاندار فارس و رییس‬ ‫دانش��گاه علوم پزشکی ش��یراز از حضرت آیت‌اله‬ ‫آیت‌الهی‪ ،‬امام جمعه‌ی الر خبر داده است‪ .‬ایشان‬ ‫در پی شکستگی استخوان پایشان در بیمارستان‬ ‫ش��هید چمران شیراز بستری هستند‪ .‬دست‌نیان‪،‬‬ ‫مدیر کل نوس��ازی و تجهیز مدارس فارس هم در‬ ‫الر گفته اس��ت تعداد مدارس س��اخته شده و در‬ ‫حال س��اخت در سه سال اخیر در فارس سه برابر‬ ‫شده است‪ .‬اعضای هیات اجرایی انتخابات ریاست‬ ‫جمهوری الرستان هم مش��خص شدند‪ .‬عملیات‬ ‫پروژه‌ی ‪ 40‬واحدی مس��کن اقش��ار کم‌درآمد در‬ ‫الرستان هم در آستانه سال‌روز سفر مقام رهبری‬ ‫به الرستان آغاز شد‪ .‬در صفحه ‪ ،8‬مجید بامدادی‪،‬‬ ‫خبرنگار می�لاد‪ ،‬مصاحبه‌ای چالش��ی انجام داده‬ ‫اس��ت با فرماندار الرس��تان در خصوص انتش��ار‬ ‫صحبت او که گفته بود ‪ 85‬درصد مصوبات س��فر‬ ‫ریی��س جمهور به الر محقق ش��ده اس��ت‪ .‬آقای‬ ‫فرمان��دار ه��م جواب‌هایی داده اس��ت که به نظر‬ ‫این خبرنگار قانع‌کننده است‪ .‬مقاله‌ای هم به قلم‬ ‫اکبری از گراش چاپ ش��ده است که الرستان را‬ ‫موفق‌ترین شهرستان استان فارس در امر ساخت‬ ‫و ساز پروژه‌های ورزشی معرفی کرده است‪.‬‬ ‫شماره ‪ 565‬میالد‪ ،‬هفته اول خرداد‪ ،‬خبر از «آغاز‬ ‫عملیات آخرین مرحله از طرح آب‌رس��انی از سد‬ ‫س��لمان فارسی به الرستان» می‌دهد‪ .‬تا شش ماه‬ ‫آینده‪ ،‬مخزن اولیه و ‪ 15‬هزار متر مکعبی ذخیره‬ ‫آب از طریق خط رینگ به مخازن آب شهر قدیم‬ ‫و شهر جدید متصل خواهد شد‪ .‬فرماندار الرستان‬ ‫هم آمادگ��ی کامل برای برگ��زاری هرچه بهتر و‬ ‫سالم‌تر انتخابات را اعالم کرده است‪ .‬او گفته است‪:‬‬ ‫«‪ 142‬ش��عبه اخذ رای شامل ‪ 74‬شعبه روستایی‬ ‫و ‪ 68‬شعبه ش��هری‪ ،‬آرای ‪ 141‬هزار نفر واجدین‬ ‫ش��رایط رای‌ده��ی را در روز انتخابات جمع‌آوری‬ ‫خواهند کرد‪ ».‬برگزاری جلس��ه کمیسیون مبارزه‬ ‫با قاچاق کاال و ارز و س��وخت شهرستان الرستان‬ ‫ه��م خبر دیگر این ش��ماره اس��ت‪ .‬زارع‌پور‪ ،‬دبیر‬ ‫مبارزه با قاچاق کاال و ارز و س��وخت استان فارس‬ ‫گفته‪« :‬الرس��تان به عنوان [یکی از] گلوگاه‌های‬ ‫مهم استان بوده که به دلیل کشفیات زیاد نیروی‬ ‫انتظام��ی انباره��ا جواب‌گوی کش��فیات نیس��ت‬ ‫ک��ه باید تصمیمات الزم اتخاذ گردد‪ ».‬س��یاحی‪،‬‬ ‫سرپرست گمرک اس��تان فارس‪ ،‬هم گفته است‪:‬‬ ‫«یک‌چهارم پرونده‌های مطرح کاالهای قاچاق در‬ ‫استان فارس مربوط به الرستان [است]‪ ».‬سبحانی‪،‬‬ ‫رییس دادگاه انقالب ش��یراز نیز اظهار امیدواری‬ ‫کرده اس��ت که با راه افتادن واحد واردات گمرک ‬ ‫الرستان‪ ،‬بخشی از این مشکالت حل شود‪.‬‬ ‫ عصر اوز‬ ‫عص��ر اوز در ش��ماره ‪ ،103‬خ��رداد ‪ ،88‬بع��د از‬ ‫ی��ک تیتر بزرگ برای فرا خوان��دن تمام مردم در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری‪ ،‬تیتر زده است‪« :‬یکی‬ ‫به داد اقتصاد اوز برس��د»‪ .‬نویس��نده مقاله سعی‬ ‫کرده اس��ت با بررس��ی بازار اوز و مقایس��ه آن با‬ ‫بازار ش��هرهای اطراف‪ ،‬خوانندگان را برانگیزد که‬ ‫باید فک��ری به حال وضعیت کرد‪ .‬انتخاب ابراهیم‬ ‫احمدی از بیمارستان امیدوار اوز به عنوان پرستار‬ ‫نمونه کش��وری هم دیگر خبر جالب این نش��ریه‬ ‫اس��ت‪ .‬در صفحه اجتماعی‪ ،‬ی��ادی از حکام اوز به‬ ‫چاپ رسیده اس��ت‪ ،‬و البته چند صفحه بعد یک‬ ‫مطلب انتقادی درباره‌ی مدگرایی جوانان‪ .‬گفتگو‬ ‫با بهادر بخش��ی‪ ،‬داور ملی فوتبال کشور و جشن‬ ‫بیست‌سالگی باش��گاه گراش جوان هم در صفحه‬ ‫ورزش آمده اس��ت‪ .‬ضمناً عصر اوز اولین نشریه‌ای‬ ‫اس��ت که از جنوب در مرکز ملی ش��اپا (سازمان‬ ‫اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسالمی ایران) به‬ ‫ثبت رسیده است‪ .‬این موفقیت را به همکاران‌مان‬ ‫در این نشریه تبریک می‌گوییم‪.‬‬

‫اسماعیل اخگر‬

‫‪ ‬تقویم‬

‫سرچشمه‌ی‬ ‫همه‌خوبی‌های زالل و‬ ‫گوارا‬

‫مادر‪ ،‬نامي مقدس و زيباست‪ ،‬برنشسته در كنار نام‬ ‫خداوند مهرباني‌ها‬ ‫م��ادر‪ ،‬سرچش��مه‌ي هم��ه خوبي‌ه��اي زالل و‬ ‫گواراست‪.‬‬ ‫م��ادر‪ ،‬مثل بهار اس��ت ب��ا خنكاي نس��يم نوازش‬ ‫دس��تاني كه چش��م‌هايمان را ب��ه روي زندگي باز‬ ‫مي‌كند و س��بزمان مي‌دارد با اميد و اش��تياق كه‬ ‫در رگ‌هامان جاري مي‌س��ازد و تماشامان مي‌كند‬ ‫تا ب��ه برگ و بار نشس��تنمان را به جلوه بنش��اند‪.‬‬ ‫مادر‪ ،‬مثل تابس��تان‪ ،‬با خوشه‌هاي سرشار از انگور‬ ‫و ش��هد ميوه‌هاي ش��يرين و پاك مي‌رس��د از راه‬ ‫تا كام زندگيمان را س��ير و س��يراب كن��د و آنگاه‬ ‫خ��ود نور مي‌خ��ورد و رايحه مي‌نوش��د و عاطفه و‬ ‫مهر مي‌نوش��اند‪ .‬مادر مثل پاييز‪ ،‬ش��اعرانه اس��ت‪،‬‬ ‫با جش��نواره‌اي از رنگ‌ها و درنگ‌ها او بي‌ش��كوه و‬ ‫شكايت برگ و بار لحظه‌هاي عمر خويش را به پاي‬ ‫ما مي‌ريزد تا كه از زندگيمان تابلويي بسازد زيبا و‬ ‫تماش��ايي‪ .‬مادر مثل زمستان مي‌شود تا كه همه‌ي‬ ‫وج��ود خويش را ببارد و با جامه‌اي س��فيد و پاك‬ ‫به س��روقت خدا برود‪ .‬مادر بوسه‌ زدن به تك تك ‬ ‫جاي پايت كم اس��ت من مي‌خواهم ديوانه‌ات شوم‬ ‫تا كه در ش��وره‌زار اشك‌هايت الف زنم و گريه‌ها و‬ ‫چين‌ها‌ي عمرت را به تار و پودي از شفافيت شانه‬ ‫زنم‪ .‬عش��ق را نمي‌توانم به تو تقديم كنم زيرا گل‪،‬‬ ‫آنقدر زيباس��ت كه خار برايش عار نيس��ت مادر به‬ ‫جان تو سوگند كه جان مني‪ ،‬قرار دل بي‌قرار مني‬ ‫نفس صبح من از دعاي ش��ب توس��ت‪ ،‬به جان تو‬ ‫سوگند مادر بعد از خدا‪ ،‬خداي مني‬


‫شماره سی و هفت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫نامه رسیده ‪‬‬

‫‪7‬‬

‫خوانندگان‬

‫با شهر خود‬ ‫دوست باشیم‬ ‫شهروند‪ :‬روز يكش��نبه ‪13‬اردیبهشت ‪ 88‬حوالي‬ ‫س��اعت يازده از كنار ميدان روبه‌روي شهرداري رد‬ ‫مي‌ش��دم كه ماش��يني با راننده آقا ايستاد و خانم‬ ‫محترمی حدود چهل‌وپنج س��اله پياده ش��د و يك ‬ ‫پاكت آشغال در اين ميدان روي چمن‌ها گذاشت و‬ ‫رفت‪ .‬آقا هم زودتر از اين‪ ،‬با ماش��ين از ميدان دور‬ ‫شد‪ .‬ديدن اين صحنه متاثرم كرد‪.‬‬ ‫يك��ي از عيب‌ه��اي م��ا اين اس��ت ك��ه خيلي از‬ ‫ناهنجاري‌ها را مي‌بينيم اما جرات و توان ايستادن‬ ‫در مقاب��ل آن را حت��ي با دادن يك تذكر س��اده و‬ ‫محترمان��ه نداريم‪ .‬البته بيش��تر با خودم هس��تم‬ ‫ب��ه جاي��ي برنخورد‪ .‬يا ش��ايد راهكار مناس��ب آن‬ ‫بعد به ذهن‌مان برس��د كه ديگر دير ش��ده اس��ت‪.‬‬ ‫مس��ئله بهداش��ت و حفظ محيط زيس��ت چيزي‬ ‫نيس��ت كه آن را وظيفه چند مامور ش��هر بدانيم‪.‬‬ ‫توجه به بهداش��ت و زيبايي شهر وظيفه‌ي تك‌تك ‬ ‫افرادي اس��ت كه در اين شهر زندگي مي‌كنند‪ .‬اگر‬ ‫از اوض��اع كوچه‌ها حرف نزنيم ك��ه آن هم از نظر‬ ‫عمومي مهم اس��ت توجه به وضع خيابان‌ها كه به‬ ‫طور خاص محل تردد افراد بيش��تر و بيرون ش��هر‬ ‫است به مراتب مهم‌تر و الزم‌تر است‪ .‬بيرون ريختن‬ ‫چن��د ظرف يكب��ار مصرف و قاش��ق از داخل يك ‬ ‫ميني‌ب��وس هنگام پياده ش��دن در خيابان يا پرت‬ ‫ش��دن ظرف بستني در پياده‌رو صحنه‌اي است كه‬ ‫روزانه در گوشه و كنار مي‌بينيم و بي‌هيچ واكنش‬ ‫از كنار آن عبور مي‌كنيم‪.‬‬ ‫به راستي وقتي بزرگتر‌ها به راحتي اين اشتباهات‬ ‫را انج��ام مي‌دهند چگونه مي‌ت��وان از يك بچه‌ي‬ ‫ابتدايي و كم س��ن وس��ال توقع ريختن آشغال را‬ ‫در س��طل زباله داش��ت؟ به نظر من بيش از هفتاد‬ ‫درصد خود مردم هس��تند كه نق��ش تعيين‌كننده‬ ‫در عملكرد‌ه��ا و ارائه خط مش��ي موث��ر در جهت‬ ‫برخورداري از يك ش��هر پاكي��زه و متعالي بر‌عهده‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫بدون تردي��د در هر جامعه اع��م از خانواده‌ها و يا‬ ‫اجتم��اع افراد بزرگتر ناخ��ودآگاه مورد الگو‌پذيري‬ ‫واقع مي‌ش��وند پس ضمن توجه به بهداش��ت شهر‬ ‫و مهم‌تر دانستن ش��هر از خانه‌ي خود‪ ،‬هم الگوي‬ ‫خوبي ب��راي بچه‌ها باش��يم و هم بچه‌ه��ا را براي‬ ‫دس��تيابي به زندگ��ي رو به كم��ال و فرهنگ‌مدار‬ ‫آينده آماده كنيم‪ .‬بياييد با فرهنگ‌سازي مناسب و‬ ‫انتقال آن به فرزندان در زيبايي ش��هر سهيم شويم‬ ‫تا از ديگران عقب نيافتيم‪.‬‬

‫توزیع در خارج از کشور‪ ‬کویت‪ :‬سوق الرین‪-‬شرکت اطلس ‪ ‬بحرین‪ :‬محرق‪ ،‬الشفق ‪ ‬دبی‪ :‬الراس‪ ،‬فلمار‬

‫گزارش ‪‬‬

‫دبیرستان گراشی و آرزوی‬ ‫دانش‌آموزان شیرازی‬

‫چن��د م��اه پیش ق��رار بود ب��رای تهیه‬ ‫گزارش به مدرس��ه‌ی گراش��ی ش��یراز‬ ‫ب��روم‪ .‬از آنجای��ی که ش��ناختی از این‬ ‫مدرسه نداش��تم دلیلی نمی‌دیدم برای‬ ‫تهی��ه گ��زارش عجله‌ای ب��ه خرج دهم‬ ‫و اگ��ر ی��ادآوری مس��ئوالن صحبت نو‬ ‫نب��ود ممک��ن بود ای��ن موض��وع را نیز‬ ‫فرام��وش کنم‪ .‬باالخ��ره تصمیم گرفتم‬ ‫قبل از امتحانات س��ری به این مدرسه‬ ‫بزنم و ببینم مدرس��ه گراشی کجاست‪.‬‬ ‫از همکالس��ی‌های ش��یرازی‌ام در‬ ‫دانش��گاه در مورد این مدرسه پرسیدم‬ ‫اطالعات‌ش��ان در مورد مدرسه گراشی‬ ‫کاملت��ر از آن چیزی بود که تصورش را‬ ‫می کردم‪ .‬ش��اید تنها کسی که گراشی‬ ‫را نمی‌شناخت من بودم‪.‬‬ ‫ش��هرت مدرس��ه‌ای که بان��ی خیر آن‬ ‫همش��هری خودم بود بهان��ه خوبی بود‬ ‫که س��اعت ‪ 7‬از خانه بیرون بزنم و برای‬ ‫گرفتن امضاء و اجازه به اداره آموزش و‬ ‫پ��رورش منطقه ‪ 3‬ش��یراز بروم‪ .‬آن هم‬ ‫چهاربار که یک بار هم مجبور ش��دم به‬ ‫اداره کل آموزش و پرورش شیراز بروم‪.‬‬ ‫بعد از کلی توضیح در باره‌ی این که این‬ ‫گ��زارش را برای چه و کج��ا می‌خواهم‬ ‫برگ��ه‌ی درخواس��ت هم��کاری ک��ه از‬ ‫صحبت نو ب��رای تهیه گ��زارش گرفته‬ ‫بودم پ��ر از مه��ر و امضاء ش��د‪ .‬تقریباً‬ ‫ش��رایط برای انجام مصاحبه و نوش��تن‬

‫گزارش آماده بود‪ .‬به جز آدرس مدرسه‬ ‫که آن هم راننده‌های شیرازی مدرسه را‬ ‫به خوبی می‌شناختند‪.‬‬ ‫وقت��ی به مدرس��ه رس��یدم ش��یفت ‪2‬‬ ‫کالس‌هایش��ان تمام ش��ده بود و کادر‬ ‫آموزشی شیفت ‪ 1‬برای شروع کالس‌ها‬ ‫آماده می ش��دند‪ .‬فرص��ت خوبی بود تا‬ ‫در مدرس��ه گش��تی بزنم‪ .‬ساختمان دو‬ ‫طبقه‌ی آجر نما که بنای اصلی مدرسه‬ ‫را تش��کیل می‌داد و آخر حیاط فضای‬ ‫سبزی بود و بچه‌ها در حال آماده شدن‬ ‫امتح��ان ورزش‪ .‬س��مت راس��ت حیاط‬ ‫و کن��ار درب ورودی اصل��ی مدرس��ه‬ ‫ماش��ین معلم‌ها پارک ش��ده بود‪ .‬جلو‬ ‫درب ورودی سالن تریبونی بود و پرچم‬ ‫ایران‪ .‬در و دیوار سالن و ساختمان را از‬ ‫عکس شاگرد ممتاز‌ها‪ ،‬روزنامه دیواری‪،‬‬ ‫اعالم برنامه مدرس��ه گراشی و فراخوان‬ ‫مسابقات پوشانده بودند‪.‬‬ ‫شور و شادی بچه های راهنمایی لبخند‬ ‫را روی لب می‌نشاند‪ .‬شر و شیطنت‌شان‬ ‫آنق��در زیاد اس��ت که بع��د از رفتن به‬ ‫کالس ب��از ه��م آن را از دی��وار راهرو و‬ ‫فض��ای حی��اط م��ی ش��نوی‪ .‬نماینده‬ ‫کالس‌ه��ا بعد از ش��روع کالس تک‌تک‬ ‫م��ی آمدند ات��اق دفتر برای برداش��تن‬ ‫گچ‌های رنگی و آوردن لیس��ت غایبان‪.‬‬ ‫همانطور که داش��تم لیس��ت معلمان را‬ ‫به امید پیدا کردن اس��م آشنایی زیر و‬

‫رو می کردم سر و صدایی شنیدم‪ .‬یکی‬ ‫از دانش آموزان الک‌پش��ت‌اش را آورده‬ ‫بود مدرس��ه که الک‌پشت بیچاره خانه‬ ‫تنه��ا نباش��د! آن هم در جعب��ه ای که‬ ‫با برچس��ب‌های باربی تزیین شده بود‪.‬‬ ‫باالخ��ره صدای بچه‌ه��ا خوابید‪ .‬صدای‬ ‫تلف��ن من را از فکر دنیای دانش آموزی‬ ‫خودم بیرون کش��اند‪ .‬این که مسئوالن‬ ‫در جواب تلفن می گفتند ‪« :‬الو گراشی‬ ‫بفرمایید» احس��اس آرام��ش و پیوندی‬ ‫بین من و مدرسه ایجاد می‌کرد‪ .‬باالخره‬ ‫مدیر مدرس��ه را دی��دم و بعد از گفتگو‬ ‫خوش��حال بودم که مدرس��ه گراشی را‬ ‫شناختم‪.‬‬ ‫گزارشی که می خوانید حاصل مصاحبه‬ ‫ب��ا مدی��ر مدرس��ه گراش��ی و دفتردار‬ ‫آنجاس��ت‪ .‬البته بعد از اتمام گزارش به‬ ‫مدرس��ه نمونه دولت��ی الگونه رفتم تا با‬ ‫مدیر سابق مدرسه گراشی نیز گفتگویی‬ ‫داش��ته باشم‪ .‬این نوش��ته بیشتر شبیه‬ ‫مقاله‌هایی شده که در فرهنگنامه‌هایی‬ ‫مثل ویکی‌پدیا می‌نویسند‪ .‬اگر شما هم‬ ‫دوست دارید گراشی را بیشتر بشناسید‬ ‫این گزارش را بخوانید‪:‬‬ ‫دبیرس��تان نمونه دولتی حاج علی اکبر‬ ‫بهادر (گراشی) مدرسه‌ای دخترانه است‬ ‫که در کوی زهرای ش��یراز‪ ،‬مقابل سالن‬ ‫ورزشی ‪ 22‬بهمن قرار دارد‪ .‬ساختمانی‬ ‫ب��ا ‪12‬کالس درس‪ 6،‬ات��اق اداری‪،‬‬

‫گزارش ‪‬‬

‫قنبر اسدي‬

‫كي وقت آن برسد که رییس‌جمهور پاسخ دهد؟‬ ‫افتخ��اري براي بنده ب��ود كه يكي از صحبت نو‪ :‬اواخر فرودین ماه جمعی از ایرانیان س��اکن خارج از کش��ور دولت‌هاي س��ابق دولت شما همه واقف بر‬ ‫اين ادعا هس��تيد و اگر حضرتعال ش��خصاً‬ ‫مدعوي��ن در «همايش بزرگ ايرانيان در همایش بزرگ ایرانیان شرکت کردند‪ .‬دراين همايش سه روزه که از ‪25‬‬ ‫مقیم خارج از كشور» باشم‪ .‬همایش تا ‪ 28‬فروردين ماه برگزار مي شود ‪ 800 ،‬نفر از ايرانياني که در کشورهاي در اي��ن موضع اطالع نداري��د كه نمي‌دانم‬ ‫از ‪ 25‬ت��ا ‪ 28‬فروردي��ن ‪ 1388‬در مختلف دنيا زندگي مي‌کنند بطور رس��مي حضور داش��تند‪ .‬محمد اسدی بايد شما كه دلس��وزتر و پيگيرترين اين‬ ‫تهران به وس��يله آقاي رئيس جمهور معروف به قمبر اس��دی از حاضرین در این همایش بود‪ .‬او گزارشی از این هم��ه مراكز آموزش��ي و فرهنگي بوده كه‬ ‫افتت��اح ش��د‪ .‬روز دوم آن در گ��روه همایش را به همراه نامه خود که درددل ایرانیان س��اکن کشورهای خلیج در س��فرهاي اس��تاني‌تان براي‌م��ان ثابت‬ ‫شده هس��تيد‪ ،‬امر مقرر فرمایيد تا هر چه‬ ‫كار اقتص��ادي در معيت ‪ 150‬نفري فارس است برای صحبت‌نو گراش فرستاد‪.‬‬ ‫زودت��ر يكي از معاونين ش��ما و يا مربوطه‬ ‫تشريك مساعي داشتم‪ .‬كل مدعوين‬ ‫همايش قريب ‪ 650‬نفر بوده كه اكثرا ً‬ ‫به خودتان‪ ،‬س��فری براي ديدن بزرگترين‬ ‫پروفس��ورها‪ ،‬مخترعي��ن‪ ،‬دكتره��ا‪ ،‬متخصصين و و برگ��ردد به وطن اصلي��ش يعني چه كارگر فني‪ ،‬دانشگاه اس��تان فارس در گراش «الرستان» انجام‬ ‫س��رمايه‌گذاران ايراني مقيم آمري��كا‪ ،‬اروپا غربي و س��اده‪ ،‬راننده‪ ،‬مغازه‌دار يا اين ك��ه صاحب مال و داده و تحقيق شود‪.‬‬ ‫ش��رقي بودند و در کنار آن‌ها ‪ 4‬نفر از هندوستان‪ ،‬منالش باشد‪ ،‬طبق اين قانون وضع شده بايد اخراج آق��اي رئي��س جمه��ور‪ ،‬همانطور كه عرض ش��د‬ ‫ً‬ ‫‪ 2‬نفر از دبي‪ ،‬يكي از مسقط و ‪ 3‬نفر با بنده از قطر ش��وند هر چند اگر كفيل ش��خصا ب��ه اداره اقامه اين‌ها بوس��يله خيرين و خود اهالي محترم گراش‬ ‫‌اش‬ ‫ي‬ ‫ش��خص‬ ‫كفالت‬ ‫مراجعت كرده و مكفول تحت‬ ‫س��اخته ش��ده كه تا كنون نه از دولت سابق و نه‬ ‫حضور داشتند‪.‬‬ ‫اگر‬ ‫ولي‬ ‫تجديد‬ ‫بآساني‬ ‫حضور در اين كنفرانس براي بنده بس��يار جالب و است بدون خواهش برايش‬ ‫در اين دولت هميشه پيروز جمهوري اسالمي مهر‬ ‫مفيد بود و چيزهاي زياد یاد گرفتم و با دوس��تان مكفول تحت كفالت شریكش باشد و تقاضا تجديد محبتي ديده و جاي بس��ي تأس��ف اس��ت كه چرا‬ ‫عزيزي آشنا شدم‪ ،‬خالصه اين كه برايم گنجينه‌اي كند‪ ،‬مكفول باالتر از همان س��ن‪ ،‬براي يك س��ال اين دول��ت نيز بي‌مهري ميكند «آي��ا دولتمردان‬ ‫از تجرب��ه بود و از حض��ور در خدمت آقاي ریيس ديگر تجديد خواهد ش��د در صورتي‌كه مهندسين‪ ،‬زحمتكش ما خداي ناخواسته نظري غير نسبت به‬ ‫جمه��ور بر خ��ود بالي��ده و هزارها مرتب��ه افتخار راننده‌ها و كارگران همه تكفل شركتي هستند كه اين شهر دارند؟ كه خير ولي علت چیست برايمان‬ ‫فعال عودت مي‌كنند‪.‬‬ ‫غير روش��ن» و چون به مصداق حديث شريف (ان‬ ‫مي‌كنم‪.‬‬ ‫ش��ب پنجش��نبه ‪ 1388/01/27‬از هتلم كه هتل ‪ -3‬باي��د ب��ه عرض برس��انم كه تا كن��ون تعداد االعم��ال بني��ات) خدمات اين م��ردم يعني اهالي‬ ‫هما بود‪ ،‬به همش��هري عزيزمان آقاي دكتر خليل ‪35‬درص��د ت��ا ‪40‬درص��د از ايراني��ان مقيم خليج محترم اين ش��هرها‪ ،‬روستاها و دهستانها الرستان‬ ‫بهمني زنگ زدم كه ايش��ان زحمت كشيده و بنده مراجع��ت به وط��ن كردن��د و اگر ش��امل كفالت ب��ه مردم و دولت‪ ،‬براي رض��اي حق تعالی بوده و‬ ‫را بردند منزلش��ان و آغاز س��خن شد‪ ،‬كه فرمودند شخصي‌ها شود بايد منتظر ‪40‬درصد ديگر شد ولي بس و أجرش نيز از خدا مي‌گيرند و اگر غير از اين‬ ‫ال به عنوان سرمايه‌گذار فع ً‬ ‫حضورتان در تلویزيون ديدم و تعريف كنيد از اين مغازه‌داران فع ً‬ ‫ال و شايد بود‪ ،‬بسيار بسيار تأسف خورده و مي‌خوريم كه چرا‬ ‫كنفرانس كه ش��رحش دادم‪ .‬دكتر بهمني محبت موقتاً آرامند ضمناً و متاسفانه ويزاي جايگزيني از ما ت��ا امروز اين همه كمك ب��ه دولت كرديم ولي‬ ‫كرده و راهنمايم شدند كه بنده عريضه‌ای خدمت قبل ‪ 2‬س��ال تا حال براي ايرانيان در كش��ورهاي جوابگو كه نش��ديم هيچ توسري نيز خورديم چون‬ ‫آقاي رئيس جمهور تقديم كرده و تعهد پاس��خ ولو خليج مطلقاً بند و صادر نمي‌شود به‌جز خانوادگي ك��م لطفي ها هن��وز ادامه دارد يا چ��را اين دولت‬ ‫در ‪ 2‬سطر باشد گرفتم‪ ،‬حال ايشان كي وفاء كنند‪ ،‬و بعض��ي‌ وقت‌ها هم وي��زاي ‪ 3‬ماهه كه هم براي كه اين همه كمك به اس��تان ها‪ ،‬شهرس��تان‌هاي‬ ‫وجه قانوني ندارد‪.‬‬ ‫و روس��تاهي آن اس��تان مي‌كند چيزي به شهرما‬ ‫خدا داند‪.‬‬ ‫‪ -4‬آق��اي رئي��س جمه��ور‪ ،‬م��ا الرس��تاني‌های نمي‌رسد؟‬ ‫‪//‬‬ ‫جناب آقاي احمدي نژاد‬ ‫زحمتكش و بنده گراش��ي مقيم خليج فارس‪ ،‬هر ‪ -5‬آق��اي رئي��س جمهور‪ ،‬جاي ش��كرش باقي‬ ‫رئيس جمهور محترم‬ ‫چه در ش��هر و روستايمان س��اخته شده از قبيل ست كه تا كنون و ان شاءاهلل درهاي خليج براي‬ ‫بركاته‬ ‫و‬ ‫اهلل‬ ‫السالم عليكم و رحمت‬ ‫م��دارس‪ ،‬مس��اجد‪ ،‬تكاي��ا‪ ،‬پل‌هاي ع��ام المنفعه‪ ،‬هميش��ه براي ما باز خواهد ب��ود و همينطور كه‬ ‫محترمتان‬ ‫معاونين‬ ‫و‬ ‫دولت‬ ‫اوآل از زحمات ش��ما‪،‬‬ ‫از‬ ‫بعضي‬ ‫كمك به‬ ‫بهداش��ت‪،‬‬ ‫مركز‬ ‫و‬ ‫بيمارس��تاها‬ ‫اين اهالي روزي و كارگري خودش��ان هميشه به‬ ‫تشكر‬ ‫كنفرانس‬ ‫اين‬ ‫مجري‬ ‫مشائي‬ ‫مخصوصآ آقاي‬ ‫بركت‬ ‫از‬ ‫همه‬ ‫و‬ ‫همه‬ ‫خيريه‪،‬‬ ‫صناديق‬ ‫و‬ ‫‌ها‬ ‫ي‬ ‫شهردار‬ ‫اي��ران عزيز آورده و مي‌آورن��د‪ ،‬به جاي صرف و‬ ‫ك��رده و خدا قوت عرض نموده‪ ،،‬نقاطي اس��ت كه خ��دا و خليج‌فارس بوده كه ت��ا کنون انجام گرفته گردش در كشورهاي آس��يا يا اروپایي‪ ،‬در ايران‬ ‫بايد خدمت شما و حضار محترم عرض شود‪:‬‬ ‫و حال كه آينده روش��ني ب��راي مقمين اين خليج براي آباداني و عمراني ش��هر و روس��تا خودشان‬ ‫‪ -1‬م��ا ايرانيان س��اكن كش��ورهاي خليج فارس هميش��ه فارس مبهم و تاريك مي باشد‪ ،‬آيا فكري و صدق��ات ديگر‪ ،‬س��ؤال بنده اين اس��ت كه اگر‬ ‫ك��ه بيش از ش��صت درصد آن از اس��تان فارس و برايشان شده و يا كرده‌ايد؟‬ ‫خداي ناخواس��ته فردا در خليج بس��ته و يا اگر‬ ‫اكثرآ از منطقه الرس��تان و سواحل ايران هستيم و آق��اي رئيس جمه��ور‪ ،‬اهالي محترم گ��راش بعد دس��تمان كوتاه ش��د‪ ،‬آيا كمكي از ما بر خواهد‬ ‫وجودمان در خليج قدمت صد س��اله و بيشتر دارد ازم��دارس‪ ،‬آبي��اري و لول��ه كش��ي‪ ،‬مس��اجد و آمد يا محتاج هميش��ه و بيشتر مهر محبت شما‬ ‫كه تعدادي از آنها بمرور زمان تبعيت ش��دند ولي بيمارستان‪ ،‬دانشگاهي در زميني بطول ‪ 175000‬خواهيم ش��د؟ پ��س بهتر اس��ت آن محبت‌ها از‬ ‫همه ايراني و ايراني‌االص��ل ماندند بدون انقطاع از مت��ر و زير بناي ‪ 80000‬مت��ر به نام نامي حضرت حاال ش��روع كنيد‪.‬‬ ‫امام جعغر الصادق عليه الس�لام كه كلنگ آن ‪ 15‬ان شاءاهلل لطف و سايه دولت جمهوري بر سر ما‬ ‫زادگاه خود‬ ‫‪ -2‬چند س��الي اس��ت كه در كش��ورهاي تعاون س��ال قبل‪ ،‬با اجازه رس��مي دولت وقت و زير نظر‪ ،‬هميشه بر قرار و توفيق روز افزون خدمتگذاران به‬ ‫خليج فارس‪ ،‬قانوني مبني بر اخراج س��ني‪ ،‬كه هر نقش��ه و مهندسين وزارت بهداش��ت و ذيربط آن اين ملت از ايزد منان خواهانم‪.‬‬ ‫خارجي كه سنش به ‪ 61‬رسيد بايد اقامه آن باطل در اس��تان فارس‪ ،‬ش��روع و به اتمام رس��يده كه اآلحقر‪ -‬قنبر اسدي گراشي‪ -‬قطر‬

‫نرگس اسدی‬

‫ش��یراز بوده اس��ت‪ .‬وس��عت و امکانات‬ ‫س��اختمان حاج گراش��ی پاس��خگوی‬ ‫اس��تقبال بی‌نظیر دانش‌آم��وزان برای‬ ‫تحصیل در این مدرسه بوده که رضایت‬ ‫والدین از تحصیل فرزندان‌ش��ان در این‬ ‫محی��ط را نیز به همراه داش��ته اس��ت‪.‬‬ ‫منطقه‌ای که مدرس��ه بهادر در آن واقع‬ ‫ش��ده بهترین نقطه از ناحیه آموزشی ‪3‬‬ ‫شیراز است‪.‬‬ ‫در نتیجه دانش آموزان هیچ مشکلی در‬ ‫رفت و آمد به این مدرس��ه ندارند‪ ،‬مگر‬ ‫دانش‌آموزانی که به عشق درس خواندن‬ ‫در این مدرس��ه از دورترین نقاط به این‬ ‫مکان آمده و این آموزشگاه را به مدرسه‬ ‫تیزهوش��ان ترجی��ح می دهن��د‪ .‬وجود‬ ‫دانش آم��وزان ایت��ام‪ ،‬نیازمند‪ ،‬و حتی‬ ‫برگ��زاری کالس‌ه��ای نهض��ت در این‬ ‫مدرسه اهمیت کار حاج علی اکبر بهادر‬ ‫را ب��ه همان ان��دازه نش��ان می‌دهد که‬ ‫پذیرفته شدن س��االنه ‪ 120‬دانش‌آموز‬ ‫در رش��ته‌های پزش��کی و مهندس��ی‬ ‫دانشگاه‌های دولتی‪.‬‬ ‫‪3‬آزمایش��گاه و کارگاه‪ ،‬فض��ای س��بز و‬ ‫مدرسه‌ی گراش��ی را اکثر ش��یرازی‌ها‬ ‫حیاطی با امکانات ورزش��ی به وس��عت‬ ‫می شناس��ند ولی گ��راش را به عنوان‬ ‫‪ 1000‬متر‪ ،‬نمازخانه‌ای وسیع و سوئیتی ‬ ‫پس��وند یک نام خانوادگی‪ .‬کمتر کسی‬ ‫برای س��رایدار که در مجم��وع بهترین‬ ‫در آن مدرس��ه می‌داند گراش کجاست‪.‬‬ ‫فضا را برای تحصیل فراهم آورده است‪.‬‬ ‫مسئوالن س��ابق و فعلی این مدرسه در‬ ‫آزمایش��گاه‌های مجهز زیس��ت‪ ،‬فیزیک‬ ‫امر معرفی گراش و س��ازنده مدرس��ه‬ ‫و شیمی در مدرس��ه دانش‌آموزان را از‬ ‫گراشی توافق نظر و تاکید داشته‌اند‪.‬‬ ‫مراجعه به آزمایشگاه‌های مرکزی ناحیه‬ ‫مدیر مدرس��ه م��ی گوی��د‪« :‬تعجب و‬ ‫بی نیاز کرده است‪.‬‬ ‫تحسینی که مسئول آموزشی «مدرسه‬ ‫سال تأس��یس این مدرسه ‪1369‬است‬ ‫گراش��ی» بودن و در «گراش��ی» درس‬ ‫که از آن س��ال تاکنون کادر آموزش��ی‬ ‫خوان��دن ب��ه هم��راه دارد معرف��ی و‬ ‫دس��تخوش چهار بار تغییر بوده اس��ت‪.‬‬ ‫شناس��اندن خیر این مدرس��ه را امری‬ ‫راهنمای��ی پویش‪ ،‬دبیرس��تان دخترانه‬ ‫ضروری کرده‪ .‬الزم اس��ت دانش آموزان‬ ‫گراشی از جمله مدارسی بوده‌اند که در‬ ‫ایش��ان را بشناس��ند و ح��اج علی اکبر‬ ‫این س��اختمان فعال بوده است‪ .‬از سال‬ ‫به��ادر گراش��ی تنها در حد اس��م یک‬ ‫تحصیلی ج��اری این مدرس��ه پذیرای‬ ‫مدرسه باقی نماند‪ .‬ما می‌توانیم نقشه‌ای‬ ‫دان��ش آم��وزان راهنمای��ی ش��هیدان‬ ‫از گراش را تهیه نموده اما دسترسی به‬ ‫اتحادی اس��ت و مدرسه از حالت نمونه‬ ‫منبعی برای کس��ب اطالع��ات در مورد‬ ‫دولتی گراش��ی به دولتی گراشی تغییر‬ ‫آقای بهادر نداریم‪».‬‬ ‫کرده است‪ .‬به خاطر باال بودن مراجعین‬ ‫«خوشحالی و رضایت دانش آموزان که با‬ ‫با استعداد و معدل باال برای ثبت‌نام در‬ ‫گراشی عجین شده‪ ،‬کارنامه‌ی درخشان‬ ‫این مدرسه مس��ئوالن در صدد هستند‬ ‫علمی و آموزش��ی مدرس��ه‪ ،‬گذراندن‬ ‫آموزش��گاه را ب��ه مدرس��ه‌ی راهنمایی‬ ‫دوره‌های کارآموزی تربیت معلم در این‬ ‫نمونه دولتی گراشی تغییر دهند‪.‬‬ ‫مدرس��ه و صدها کار ارزشمند دیگر که‬ ‫دبیرس��تان نمونه گراش��ی ج��زو یکی‬ ‫در س��اختمان گراش��ی انجام می‌گیرد‬ ‫از پنج دبیرس��تان‌ برتر کش��ور از لحاظ‬ ‫همه و هم��ه را مدیون لطف حاج بهادر‬ ‫قبولی صددرصد در کنکور بوده است و‬ ‫می‌بینیم‪ .‬امیدواریم افتخارات مدرس��ه‬ ‫به جرات می‌توان گفت تحصیل در این‬ ‫جوابی باشد برای عمل نیک ایشان‪».‬‬ ‫مدرس��ه یکی از رویاهای دانش آموزان‬

‫فاطمه آبازیان‬

‫‪ ‬گزارش‬

‫گربه‌ها به جای‬ ‫شیرها‬

‫وقت��ی فهمید که ب��ا صحبت‌نو در ارتباط هس��تم‬ ‫خواست تا قصه او ر ا هم بنویسم‪:‬‬ ‫از ض��رورت اُم��گا‪ 3-‬براي بدن و وجود اين اس��يد‬ ‫چربي در ماه��ي که بگذريم بايد عرض کنم که ما‬ ‫يعني م��ن و خانواده‌ام عالقه‌اي ب��ه خوردن ماهي‬ ‫نداريم و حتي ش��ايد س��الي يک بار هم اين اتفاق‬ ‫نيفتد که يک وعده‌ي غذايي‌مان ماهي باشد‪ .‬البته‬ ‫حساب تن ماهي جداس��ت‪ .‬راستش را بخواهيد از‬ ‫کل ماهي‌ه��اي موج��ود در آب‌هاي ک��ره‌ي زمين‬ ‫ک��ه ارزش غذايي هم داش��ته باش��ند فقط ماهي‬ ‫ش��ير(همين که بين گراش��ي‌ها به «ماهي شير»‬ ‫معروف است) را مي‌شناسم‪.‬‬ ‫مهمان داش��تيم و به رس��م مهمان‌نوازي تصميم‬ ‫گرفتيم غذاي مورد عالقه‌ي مهمان‌مان‪-‬ماهي‪ -‬را‬ ‫تهيه کنيم‪ .‬بدون شک من بايد مي‌رفتم و از يکي از‬ ‫ماهي‌فروشان شهر ماهي مي‌خريدم‪ .‬رفتم‪ .‬فروشنده‬ ‫گفت‪ :‬ماهي ش��ير نداريم ولي بهتر از ش��ير داريم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬بهتر از ش��ير؟ و بعد برايش توضيح دادم که‬ ‫ماهي‌ها را نمي‌شناس��م و اگر خ��ودش مي‌گويد از‬ ‫ش��ير بهتر است حتما بهتر اس��ت ديگر! من که با‬ ‫صداقتي که نشان دادم حال کردم اما‪ !...‬بعد از اينجا‬ ‫خودم تعجب کردم ولي ممکن است شما بخنديد و‬ ‫اشکالي هم ندارد البته‪.‬‬ ‫ماهي را جلو خودم تکه تکه نکرد و اين اصال ش��ک‬ ‫برانگيز نبود اما موقعي که رفتم تا هزينه را پرداخت‬ ‫کنم‪ ،‬ديدم با يک حالت غير معمولي اجزاي به درد‬ ‫نخور ماهي را از من قايم کرد‪ .‬وقتي قيمت ماهي را‬ ‫پرسيدم گفتم‪ :‬تو که گفتي بهتر از شير است پس‬ ‫چرا قيمتش خيلي کمتر است؟ گفت‪ :‬اين عجيب‬ ‫است؟ گفتم‪ :‬نه‪ .‬ولي جدي جدي شک کرده بودم‬ ‫و از او خواس��تم کله‌ي ماهي را بگذارد توي مشما‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬مي‌خواهي چه کار؟ گفتم‪ :‬چه کاري داري؟‬ ‫ماهي بهتر از ش��ير که بعد‬ ‫باورتان نمي‌ش��ود اين‬ ‫ِ‬ ‫فهميدم اس��مش گربه ماهي ست‪ ،‬پشت لبش يک‬ ‫س��بيل داشت که آن سرش ناپيدا‪ .‬گفتم که‪ ،‬شک‬ ‫ک��رده بودم و اين از آن ش��ک‌ها بود که بايد به آن‬ ‫توجه مي‌کردم‪ .‬يک راس��ت رفتم مغ��ازه‌ي ماهي‬ ‫فروش��ي ديگري در ش��هر و خريدم را نشان دادم‪.‬‬ ‫گفت‪« :‬اين گربه ماهي ست‪ ،‬صيد آن ممنوع است‬ ‫چه برسد به فروش آن»‪ .‬خواستم شکايت کنم که‬ ‫با معذرت خواهي شخص ماهي فروش و پادرمياني‬ ‫چند تا آشنا منصرف شدم‪.‬‬ ‫حرف من اين است‪ :‬آيا واقعاً صيد گربه ماهي ممنوع‬ ‫است؟ آيا فروش آن از لحاظ بهداشتي اشکال دارد؟‬ ‫آيا بر فروش ماهي‌ها در مغازه‌ها نظارت مي‌ش��ود؟‬ ‫و چن��د تا آيا و چراي ديگر که ممکن اس��ت براي‬ ‫کس��اني که اين مطلب را مي‌خوانند پيش بيايد و‬ ‫مسئولين موظفند جواب بدهند‪.‬‬

‫‪ ‬یادداشت‬

‫عالمی‬

‫چرا کسی در این شهر مسئولیت نمی‌پذیرد؟‬ ‫تحليل رفتار اجتماعي مردم‬ ‫به ويژه جوامع در حال گذار‬ ‫مشكل و نيازمند تخصص و‬ ‫صرف نيروي زياد است يكي‬ ‫از اي��ن جوامع‪ ،‬جامعه‌ي در‬ ‫ح��ال گ��ذر گراش هس��ت‬ ‫گراشي كه تا سي‌سال قبل‬ ‫مردم جهت تامين آب مورد‬ ‫نياز روزانه‌ي خ��ود مجبور‬ ‫به حمل آب ب��ا «كندر» از‬ ‫آب‌انباره��ا بودن��د‪ ،‬مردمي‬ ‫ك��ه هيزم مصرف��ي خود را‬ ‫از كوه��اي اطراف تهيه مي‬ ‫[کاریکاتور‪ :‬محمدرفیع ضیایی]‬ ‫كردن��د‪ ،‬در طول س��ه دهه‬ ‫تغيي��رات زيادي را در نحوه‌ي زندگي‪ ،‬كيفيت آن‪،‬‬ ‫امكانات در‌دسترسي و طرز تفكر مشاهده كرده‌اند‪.‬‬ ‫بعد از وقوع انقالب اسالمي‪ ،‬اغلب مردم كه زراعت‬ ‫و دامداري پيش��ه اصلي آنها بود‪ ،‬به دليل پيدايش‬ ‫نفت در كش��ورهاي ح��وزه خليج ف��ارس و رونق‬ ‫اقتصاد آنها‪ ،‬راهي ديار غربت ش��ده ش��غل آنها به‬ ‫تجارت تبديل ش��د‪ .‬حس وطن‌دوس��تي و مذهبي‬ ‫بودن آنها انگيزه‌ي انجام كارهاي خير را باعث شد‬ ‫به نحوي كه هم‌اكنون در كش��ور زبانزد است البته‬ ‫اين موضوع خارج از حوصله‌ي اين نوش��تار اس��ت‬ ‫هرچند كيفي��ت زندگي در بعد م��ادي و امكانات‬ ‫زندگي رشد زيادي داشته و به نسبت ديگر شهرها‬ ‫در زمره‌ي ش��هرهاي مرفه معرفي گرديده‪ ،‬ولي در‬ ‫بعد علمي‪ ،‬فرهنگي‪ ،‬هنري نتوانس��ته است رشدي‬ ‫شبيه رشد امكانات مادي را شاهد باشد‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رس��د بخش عظيمي از تغييرات علمي‬ ‫و فرهنگ��ي ريش��ه در تغيير وضعي��ت مالي مردم‬ ‫داشته باش��د‪ .‬به عبارت ديگر تغييرات ابعاد علمي‬ ‫و فرهنگي جامعه نتوانس��ته هم‌پ��اي تغييرات بعد‬ ‫مال��ي و مادي جامعه به پيش ب��رود‪ .‬به ذكر چند‬ ‫مثال بسنده مي‌كنيم‪ .‬موارد زيادي وجود دارد كه‬ ‫والدي��ن تمام امكانات را در اختيار فرزندان خويش‬ ‫قرار داده ولي از وضعيت تحصيلي وي بي‌خبرند و‬ ‫يا مواردي را شاهديم كه منازلي با صرف هزينه‌هاي‬ ‫‪ ‬‬

‫بسيار باال ساخته مي‌شود ولي در تميزي وآسفالت‬ ‫كردن جلو منزلشان كه استفاده‌ي بسيار زيادي از‬ ‫آن مي‌ش��ود با ش��هرداري همكاري الزم را ندارند‪.‬‬ ‫مثال‌ها از اين دس��ت بس��يارند و خوانن��ده تعداد‬ ‫زيادي را از آن در ذهن مرور مي‌كند‪.‬‬ ‫هر‌چند قصد نويسنده‪ ،‬ايجاد روحيه‌ي منفي‌نگري‬ ‫نيست‪ ،‬مع‌الوصف پنهان‌سازي و پوشاندن مشكالت‬ ‫جامع��ه‪ ،‬آن را ح��ل نخواهد كرد‪ ،‬ضم��ن اين كه‬ ‫ارتباط گسترده‌ي مردم با خارج از كشور و آشنايي‬ ‫با فرهنگ‌ها و ملل مختل��ف انتظارات مردم را باال‬ ‫برده‪ ،‬خواهان شهر و جامعه‌اي در حد و كيفيت آن‬ ‫شهر‌ها هس��تند‪ .‬مقايسه‌ي هميشگي بين گراش و‬ ‫شهر‌هایي مثل دبي دليل بر اين مدعاست‪ .‬پر‌واضح‬ ‫اس��ت كه مقايسه‌ي اين دو قياسي مع‌الفارق است‪.‬‬ ‫ول��ي انتظارات مردم به ويژه آن‌هايي كه با اين نوع ‬ ‫جوامع در ارتباط هستند از ادارات و خانه‌ها وحتي‬ ‫مردم و مقايس��ه‌ي بين اين دو‪ ،‬نماينگر اين قياس‬ ‫مي‌باشد‪.‬‬ ‫يك��ي از مش��كالت جامع��ه‌اي مثل گ��راش عدم‬ ‫مس��ئوليت‌پذيري اف��راد جامعه در هم��ه‌ي ابعاد‬ ‫آن اس��ت پديده‌ي گريز از مس��ئوليت هم در بعد‬ ‫مس��ئوليت‌هاي دولتي و هم در بعد مسئوليت‌هاي‬ ‫ش��خصي به معضلي براي ش��هر تبديل شده است‪.‬‬ ‫نمونه‌هاي بارز آن را مي‌توان در ادارات دولتي مانند‬ ‫آموزش و پروش‪ ،‬شهرداري وبسياري از ارگان‌هاي‬

‫ديگر مشاهده كرد‪ .‬چند دليل‬ ‫ديگ��ر براي اين پديده مي‌توان‬ ‫متصور شد‪:‬‬ ‫ال��ف‪ :‬قريب ب��ه اتف��اق مردم‬ ‫عافيت‌طلب هستند و به سري‬ ‫ك��ه درد نمي‌كن��د دس��تمال‬ ‫نمي‌بندند به عبارت بهتر وقتي‬ ‫مي‌توان با عدم قبول مسئولت‬ ‫جلو بس��ياري از انتقادات به‌جا‬ ‫و نا‌به‌ج��ا م��ردم را گرفت چه‬ ‫نيازي به قبول مسئوليتي است‬ ‫كه نفع قابل توجه‌اي را نصيب‬ ‫شخصي نمي‌كند؟ با سربا زدن‬ ‫از قبول مسئوليت‪ ،‬اينگونه افراد‬ ‫هميشه خوش‌نام مي‌مانند‪.‬‬ ‫ب‪ :‬عدم نفع مادي قابل توجه براي مس��ئولين در‬ ‫مقايسه با دردسر‌هاي آن‪ .‬‬ ‫ج‪ :‬ناراض��ي ب��ودن تع��داد زيادي از مس��ئولين از‬ ‫وضعيت شغل‌شان‪.‬‬ ‫د‪ :‬دي��د ترحم‌آميز بخش از اف��راد جامعه خصوصا‬ ‫طيف س��نتي‪ ،‬این اس��ت كه ش��اغالن در ادارات‬ ‫دولتي با اين نگاه‪ ،‬كارمند دولت‪ ،‬شخص ضعيف از‬ ‫نظر مادي ديده مي‌شود كه مي‌بايست به او صدقه‬ ‫ه��م داد‪ ،‬ك��ه البته اين دي��دگاه ضعيف و در حال‬ ‫نابودي است‪.‬‬ ‫و‪ :‬تف��اوت بي‌م��ورد اف��راد و انتظ��ارات نا‌به‌ج��ا از‬ ‫مس��ئولين‪ ،‬با توجه به آش��نايي افراد با همديگر و‬ ‫در بس��ياري موارد قوم وخويش بودن افراد جامعه‪،‬‬ ‫انتظارات نا‌به‌جاي افراد از مسئولين افزايش يافته‪،‬‬ ‫مسئولين را در دو‌راهي انجام وظيفه‌ي قانوني خود‬ ‫و عمل به درخواست نا‌به‌جا‌ي افراد‪ ،‬دوست و آشنا‬ ‫يا قوم و خويش خود قرار مي‌دهد‪ .‬دراين‌گونه موارد‬ ‫مس��وول و مدير دولتي با توجه به روحيه‌ي تعارف‬ ‫موج��ود مي‌بايس��ت بر خالف قوانين‪ ،‬در‌خواس��ت‬ ‫ايش��ان را اجابت كنند و از طرف��ي بنا‌بر وظيفه‌ي‬ ‫قانوني‪ ،‬مي‌بايست در مقابل اين‌گونه در‌خواست‌ها‬ ‫مقاوم��ت نماين��د كه اي��ن باعث به وج��ود آمدن‬ ‫كدورت‌ها خواهد شد‪.‬‬


‫صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول‪ :‬عبدالحمید غریب‌نواز •سردبیر‪ :‬محمد صادق رحمانیان ‪ • 09121486961‬مدیر تحریریه‪ :‬محمد خواجه‌پور ‪ •09171834648‬مدیر اجرایی‪ :‬محمدعلی شامحمدی ‪09171815277‬‬ ‫‪ • http://sohbatenow.blagfa.com‬مدیر دفتر‪ :‬مسعود غفوری ‪ •09177823953‬چاپ‪ :‬زیتون • دفتر گراش‪:‬خیابان امام‪ .‬روبه‌روی بانک صادرات‪ .‬ساختمان جابری‪ .‬طبقه اول ‪gerash@gmail.com • 2229970‬‬

‫‪ ‬دنیای مجازی‬

‫‪ ‬دور دوم نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری‪ -‬سوم تیر ‪1384‬‬

‫‪ ‬آلبوم‬

‫‪srdo.blogfa.com‬‬

‫وبالگ مهندس‌های آینده‬

‫«س�لام! م��ن یک��ی از بچه‌ه��ای س��وم ریاضی‬ ‫دببیرس��تان ام‌البنین (س) هستم!» با این نوشته‬ ‫در دی‌م��اه ‪ 1386‬وب�لاگ کالس م��ا ش��روع به‬ ‫کار می‌ش��ود و آخرین نوش��ته آن خداحافظی از‬ ‫روزهای مدرسه است‪.‬‬ ‫کالس ما یک وبالگ صمیمی دانش‌آموزی است‪.‬‬ ‫در کن��ار مطالب خودمان��ی دانش‌آموزان‪ ،‬مطالب‬ ‫علم��ی و مذهبی هم بخش��ی از نوش��ته‌های این‬ ‫وبالگ را تش��کیل می‌دهد‪ .‬اس��دی و راهپیما دو‬ ‫نویس��نده اصلی وبالگ هس��تند که ن��ام آنان در‬ ‫س��مت چ��پ وبالگ دی��ده می‌ش��ود‪ .‬در کالس‬ ‫م��ا همانند کالس‌های مدرس��ه ش��ور و ش��وق‬ ‫دانش‌آموزان دیده می‌ش��ود‪ .‬ب��ا وجود بازدیدگان‬ ‫مح��دود‪ ،‬کالس ما گاهی که گردگیری می‌ش��ود‬ ‫خب��ری از ح��ال و روز بچه‌ه��ای کالس می‌دهد‪.‬‬ ‫به قول خودش��ان خانم مهندس‌های آینده چند‬ ‫وقتی به س��راغ وبالگ خود نرفته بودند‪ .‬اما پست‬ ‫هفت��م خ��رداد در واقع به نوعی پای��ان یک دوره‬ ‫است امیدواریم دانش‌آموزان کالس سوم مدرسه‬ ‫ام‌البنی��ن همدیگر را فراموش نکنند و این وبالگ‬ ‫نقطه اتصالی بین آن‌ها بماند‪ .‬به قول گراش��ی‌ها ‪:‬‬ ‫«مرواس از‪»...‬‬ ‫این هم پست آخر وبالگ کالس ما‪:‬‬ ‫«و ‪ 12‬سال گذشت! بعد یه مدته طوالنی از میون‬ ‫همه‌ی بچه های سوم ریاضی سال‪ ۸۷-۸۶‬که حاال‬ ‫دانش‌پژوهان پر تالش پیش‌دانش��گاهی امام رضا‬ ‫(ع) هستند و مهندسان آینده‪ ،‬تصمیم گرفتم بیام‬ ‫و بنویسم و این وبالگ رو از رکود در بیارم!‬ ‫زحمت می‌کشم واقعاً دستم درد نکنه!‬ ‫امس��ال هم گذش��ت ش��اید مثل بقیه‌ی سالها و‬ ‫شایدم مثل هیچ سالی! چون دیگه هیچ وقت اون‬ ‫روزای ش��اد و ش��ایدم پر اضطراب دوران درس و‬ ‫مدرسه بر نمی‌گرده!‬ ‫البته دانشگاه حسابش جداس ! من این کالسای‬ ‫خودمونی و باحال خودمونو می‌گم!‬ ‫تو این دو سال این ‪ ۱۵‬نفری که بودیم شاید به تعبیر‬ ‫جدید زیاد واس��ه برنامه‌هایی که می‌ریختیم با هم‬ ‫پایه نبودیم ولی در کل کالس خوبی بودیم و می‌شه‬ ‫گفت ارزش اینو داره که دلمون براش تنگ بشه!‬ ‫مخصوصا معلما! آخه هیچ وقت دیگه دانش‌آموزایی‬ ‫مثل ما گیرشون نمی‌آد!‬ ‫دلم واسه هیچی مدرسه که تنگ نشه واسه اتفاقا‬ ‫و حرفا و خنده‌های سر کالس تنگ می‌شه!‬ ‫بگذریم! شاید واسه االن دیگه کافی باشه!‬ ‫مستفیذ شدید!‬ ‫راستی یه چیز دیگه!‬ ‫واس��ه ‪ ۱۵‬تا مهندسای کالسمونم دعا کنین تا از‬ ‫آخر اول نشن»‬

‫سمیه کشوری‬

‫‪ ‬مطبخ‬

‫قاتق عدس‬ ‫( َکتِخ عدس)‬

‫مواد الزم‪:‬‬ ‫ عدس سبز آب‌پز شده‪2‬پيمانه‬ ‫ پياز متوسط خورد شده‪1‬عدد‬ ‫ آرد بو داده ‪ 2‬قاشق غذا خوري‬ ‫ ليمو اماني نرم با شکر به مقدار کم به عنوان چاشني‬ ‫ ‬ ‫ آب دو ليوان‬ ‫ ‬ ‫ نمک و ادويه به مقدار الزم‬ ‫ ‬ ‫ مقدار کميروغن‬

‫‪ ‬مرحوم هانی (فرج) جعفری در حوزه مدرسه ابدی‬

‫طرز تهيه‪:‬‬ ‫ع��دس س��بز آب پ��ز ش��ده را با گوش��ت‌کوب له‬ ‫مي‌کنيم‪ .‬پي��از داغ گرفته و نمک و ادويه را به آن‬ ‫اضاف��ه مي‌کنيم و به ظرف محت��وي عدس اضافه‬ ‫مي‌کنيم‪.‬‬ ‫آرد ب��و داده را با مقداري آب مخل��وط کرده و به‬ ‫عدس اضافه مي‌کنيم‪ ،‬ليمو نرم را با ش��کر مخلوط‬ ‫مي‌کني��م و براي بهتر ش��دن طعم غ��ذا به عدس‬ ‫اضاف��ه مي‌کنيم و دو ليوان آب به غذا اضافه کرده‬ ‫و وقتي به جوش آمد ش��عله را کم مي‌کنيم تا غذا‬ ‫آرام آرام بپزد بعد از ‪ 30‬دقيقه غذا آماده است‪.‬‬

‫‪ ‬مرحوم حاج ابراهیم فقیهی در حوزه مدرسه عالیان‬

‫ ‬ ‫زينب باقري فرزند محمد‪ 67،‬ساله‪ ،‬بيماري قلبي‬ ‫نوزاد خدادادي فرزند حسينعلي‪ 2،‬روزه‬ ‫نوزاد شريفي فرزند احمد‪ ،‬مرده زايي‬ ‫عجب‌ناز گستم‌نيازي فرزند جاني‪ 64،‬ساله‪ ،‬بيماري كليوي‬ ‫محمود محسن‌زاده فرزند علي‪ 80،‬ساله‪ ،‬كهولت سن‬ ‫فاطمه عباس‌زادگان فرزند مرحوم علي‪ 95 ،‬ساله‪،‬كهولت سن‬

‫‪ ‬پرسه‬ ‫عالم رزاق‌پور‪ ،‬فرزند مرحوم جهانشاه‪ 65 ،‬ساله‪ ،‬سكته مغزي‬ ‫زينل حسني‪ ،‬فرزند عبدالمجيد‪ 81،‬ساله‪،‬كهولت سن و هيپاتيت‬ ‫صغري اكبري فرزند اكبر‪ 61،‬ساله‪ ،‬سرطان‬ ‫غالمعباس شكاري فرزند حسن‪ 74،‬ساله‪ ،‬سكته قلبي‬ ‫غالمحسين پناهنده فرزند محمدرضا‪ 93،‬ساله‪ ،‬كهولت سن‬ ‫زينب حسني فرزند عبدالمجيد‪ 85 ،‬ساله‪ ،‬كهولت سن‬ ‫محمدامين فيوضات فرزند مهدي‪ ،‬دو ماهه‪ ،‬ايست قلبي‬

‫خواص‪:‬‬ ‫عدس يکي از بهترين منابع پروتئين به شمار مي‌رود‬ ‫و حاوي مقدار زيادي فيبر محلول اس��ت همچنين‬ ‫داراي مقدار قابل توجهي ويتامين ب ‪ 6‬است‪.‬‬ ‫اين ماده غذايي موج��ب محافظت از بدن در برابر‬ ‫بيماري‌هاي قلبي و سرطان و همچنين ورم مفاصل‬ ‫نيز مي‌شود و همچنين سرشار از آهن است‪.‬‬

‫آخر‬

‫شماره سی و هفت‬ ‫(ضمیمه صحبت‌ نو فارس)‬

‫نیمه دوم خرداد ‪88‬‬

‫‪ ‬صحبت ما‬ ‫‪gerash@gmail.com‬‬

‫ خوانندگان��ی لطف می‌کنن��د و مطالب خود‬ ‫را برای‌مان ارس��ال می‌کنند‪ .‬برای چاپ مطالب‬ ‫خود لطفاً چند نکته را رعایت فرمایید‪ .‬نخس��ت‬ ‫ای��ن که نوش��تن نام خود را فرام��وش نکنید‪ .‬از‬ ‫جمله در این مدت دو مطلب با موضوع «اصالح‬ ‫الگوی مصرف» و «علم یا عقالنیت» به دست ما‬ ‫رسید که بدون نام نویسنده بود‪ .‬دوم در نوشتن‬ ‫مطالب خود مس��ائل ش��هر گراش را مدنظر قرار‬ ‫دهی��د‪ .‬این گونه نوش��ته‌ها در اولویت چاپ قرار‬ ‫می‌گیرند و س��رانجام این که در نوشته‌های خود‬ ‫منبع بخش‌هایی را که از جای دیگری گرفته‌اید‬ ‫ذکر کنید‪.‬‬ ‫ س��تون کنج تاریخ ش��ماره گذشته از مقدمه‬ ‫دی��وان ش��یدا نق��ل ش��ده ب��ود‪ .‬متاس��فانه در‬ ‫صفحه‌آرایی منبع این نوشته جا افتاد‪ .‬همان‌طور‬ ‫که ستون آشپزی ش��ماره گذشته نیز در نسخه‬ ‫الکترونیک مشکلی داشت‪.‬‬ ‫ در فض��ای انتخابات معموالً حساس��یت‌های‬ ‫سیاس��ی افزایش می‌یابد‪ .‬صحبت‌نو محدودیتی‬ ‫ب��رای حمایت آش��کار از هیچ ک��دام از نامزدها‬ ‫نداش��ت‪ .‬ام��ا اعض��ای تحریریه ترجی��ح دادند‬ ‫ک��ه عقاید سیاس��ی و آرای خود را در نوش��تن‬ ‫گزارش‌ها دخالت نداده و س��عی کنند اطالعات‬ ‫مورد نی��از مردم را در اختی��ار آن‌ها قرار دهند‪.‬‬ ‫گذش��تن اعضای صحبت‌نو از حق طبیعی خود‬ ‫ب��رای اظهارنظر هم برخی از افراد را راضی نکرد‪.‬‬ ‫ب��ا این وجود م��ا همچنان ت�لاش می‌کنیم که‬ ‫در راس��تای منافع عمومی شهر به اطالع‌رسانی‬ ‫بپردازی��م ه��ر چند که ب��ه حق��وق اجتماعی و‬ ‫آزادی‌های خود نیز آگاهی داریم‪.‬‬ ‫ در تش��کر از روابط عمومی‌ه��ای ادارات نام‬ ‫دوس��ت همکار م��ا حجت عاب��دی از قلم افتاده‬ ‫ب��ود‪ .‬چ��ون او را بیش��تر به عنوان ی��ک همکار‬ ‫خبرنگار می‌شناسیم تا روابط عمومی بخشداری‬ ‫امیدواریم همچنان همراه باش��ند‪ .‬بد نیس��ت از‬ ‫رواب��ط عمومی فعال کمیته ام��داد امام (ره) که‬ ‫خبرهای خود را در س��ایت امدادگران فارس به‬ ‫طور منظم منتشر می‌کنند نیز یاد کنیم‪.‬‬ ‫ ب��ا وارد ش��دن به فصل امتحان��ات کمی کار‬ ‫نشریه سخت‌تر می‌شود‪ .‬بیشتر اعضای تحریریه‬ ‫صحبت‌نو دانشجو و دانش‌آموز هستند به خاطر‬ ‫همین ش��ماره بعد موضوع م��ا کنکور و امتحان‬ ‫اس��ت‪ .‬البت��ه اگر بچه‌ها فرصت کنن��د و در این‬ ‫فضای امتحاناتی‪ -‬انتخاباتی بنویسند‪.‬‬ ‫ به ق��ول یکی از دوس��تان‪ ،‬آنچه‌ نوش��ته‌ای‬ ‫می‌مان��د و دیگ��ران زی��ر حرف‌ش��ان می‌زنند و‬ ‫فراموش می‌شوند‪.‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.