صحبت نو 29

Page 1

‫‪www.sohbatenow.com‬‬

‫صحبت‌نو ویژه گراش‪ .‬سال سوم‪ .‬شماره بیست و نه (ضمیمه شماره ‪ 53‬صحبت‌نو فارس)‪ -‬نیمه اول بهمن ‪ -1387‬محرم ‪-1430‬ژانویه ‪ 8 -2009‬صفحه‬ ‫‪ ‬خبر اول‬

‫اعالم‬ ‫وضعیتقرمز‬ ‫برای سالک‬

‫قاس�م ایزدیان‪ ‌:‬در جلس�ه ش�ورای بهداشت‬ ‫گراش مش�کالت در راه پیش�گیری از بیماری‬ ‫سالک بررسی شد‪.‬‬ ‫دكت��ر حس��يني‪ ،‬ریی��س درمانگاه گ��راش‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫بزرگترين عام��ل اين بيماري وجود آب‌هاي راكد و‬ ‫فاضالب ها در سطح معابر است‪ .‬شرفي‪ ،‬كارشناس‬ ‫بهداش��ت و درمان شهرس��تان‪ ،‬از افزايش بيماري‬ ‫سالك نسبت به سال گذشته گفت‪ :‬در حالي كه در‬ ‫س��ال پيش تنها ‪ 30‬مورد از اين بيماري در بخش‬ ‫گراش گزارش ش��ده بود اين رقم در ‪ 9‬ماهه‌ي اول‬ ‫امس��ال به ‪ 29‬مورد رسيده كه علل اصلي آن وجود‬ ‫جوندگان در سطح روستاها است‪ .‬وی گفت‪ :‬در دو‬ ‫مرحله نسبت به معدوم کردن اقدام گرديده است و‬ ‫مرحله س��وم در تيرماه سال آينده كه هفته مبارزه‬ ‫با بيماري‌هاي مش��ترك است نسبت به انجام عمل‬ ‫مشابه اقدام خواهد شد‪.‬‬ ‫در اين جلس��ه مهمترين عامل ش��يوع س��الك عدم‬ ‫جم��ع‌آوري و دف��ن زبال��ه‪ ،‬به‌ويژه پ��س مانده‌هاي‬ ‫بيمارس��تاني اعالم ش��د و پس از آن وجود آب‌انبارها‬ ‫كه بعضاً الشه‌هاي حيوانات را در خود جاي داده‌اند در‬ ‫شیوع بیماری موثر است‪ .‬اما چون آب انبارها در توليت‬ ‫اداره اوقاف و امور خيريه و ميراث فرهنگي اس��ت به‬ ‫خاطر عدم هماهنگي بين اداره مذكور و مركز بهداشت‬ ‫و درمان گراش و اداره آبفاي شهر‪ ،‬انجام هر نوع اقدام‬ ‫پيشگيرانه‌اي را محال ساخته است‪.‬‬ ‫در اين جلسه راميارپور نماينده شهرداري گراش يكي‬ ‫از عوامل شيوع اين بيماري را وجود سگ‌هاي ولگرد‬ ‫تلقي و گفت به‌خاطر عدم هماهنگي بين شهرداري‬ ‫و فرماندهي انتظامي در معدوم س��اختن س��گ‌هاي‬ ‫ولگرد تا به حال نتيجه‌ي مطلوبي حاصل نشده است‪.‬‬ ‫اما برای مورد جمع آوري و دفن زباله‪ ،‬به موقع عمل‬ ‫و در مورد پس مانده‌هاي بيمارس��تاني نيز خودرویي‬ ‫به اين امر اختصاص یافته است‪.‬‬

‫کوه سیاه‌ ‪ ،‬سپید پوشید‬

‫‪[ JJ‬عکس‪ :‬مهدی وفایی‌فرد]‬

‫صحبت نو‪ :‬بیس��ت و شش��م دی م��اه‪ ،‬وقتی‬ ‫م��ردم گراش از خواب بیدار ش��دند‪ ،‬خاطره ی‬ ‫س��ال های دوری را ب��ه یاد آوردن��د‪ .‬آن ها به‬ ‫وضوح دیدند که فرش��تگان س��پید بال برف بر‬ ‫ارتفاع��ات النه کرده اند‪ .‬بدین س��بب موجی از‬ ‫ش��ادی و س��رور کودکان و ‪4‬‬ ‫بزرگ ساالن را فرا‬ ‫گرفت‪ .‬گراش به دلیل واقع شدن در منطقه ی‬ ‫گرم و خشک جغرافیایی‪ ،‬همواره دچار کم آبی‬ ‫و بی آبی اس��ت‪ .‬این رویداد در ن��وع خود نادر‬ ‫و ش��گفت انگیز اس��ت‪ .‬عالقه من��دان به کوه و‬ ‫طبیعت‪ ،‬برای دیدار نزدیک با برف به کوه های‬ ‫اطراف ش��تافته اند تا ای��ن نعمت خداوندی را‬ ‫برای دیگران به ارمغان بیاورند‪.‬‬ ‫دیدن برف بعد از س��ال‌ها ش��ادی و سرخوشی‬ ‫م��ردم را به دنبال داش��ت‪ .‬گروه‌هایی از مردم و‬ ‫کوهنوردان با س��ابقه نیز این فرصت را دس��ت‬ ‫نداند و از مس��یر تنگ آب و سد آن به قله کوه‬ ‫سیاه معروف به «بن ُم ُرک» صعود کردند‪.‬‬ ‫آخرین بار در اوایل دهه هفتاد کوه س��یاه برف‬ ‫را ب��ه خود دید‪ .‬البته در قدی��م این کوه گاهی‬ ‫برف‌گیر بوده اس��ت و تناول برف با شیره خرما‬ ‫یکی از س��رگرمی‌های مردم گراش بوده اس��ت‬ ‫که هر چند سال یکبار امکان آن فراهم می‌شد‪.‬‬ ‫مردم در گذشته های دور نیز آب‌های یخ‌زده را‬ ‫با عنوان «سنگره» با دوشاب در هم می‌آمیختند‬ ‫و به عنوان بستنی طبیعی مصرف می‌کردند‪.‬‬ ‫ب��اران روز ‪ 25‬دی‌ماه بعد از ماه‌ها خاک تش��نه‬ ‫گ��راش و الرس��تان را نمناک ک��رد‪ .‬گراش به‬ ‫نسبت ش��هرهای اطراف مرتفع‌تر است و ‪980‬‬ ‫متر از س��طح دریا بلندی دارد و «بن‌مرک» نیز‬ ‫مرتفع‌ترین قله کوه در این منطقه است‪.‬‬

‫‪ ‬سرخط‬

‫یک هفته‬ ‫با فیلیپ در گراش‬ ‫‪4‬‬

‫گزارشی از وضعیت سد معبر‬

‫مگر می‌خواهد تریلی از‬ ‫پیاده‌رو رد شود؟‬ ‫‪4‬‬

‫شمر در سینما‬ ‫منتظر شماست‬ ‫‪7‬‬

‫زمین برای‬ ‫تعاونی‌های مسکن‬ ‫تقسیم شد‬ ‫‪2‬‬

‫برگزاری مسابقات ورزشی دهه‌فجر‬

‫‪ JJ‬سفر مردم به کوه بهاش برای برف بازی و استفاده از این فرصت استثنایی [عکس‌ها‪ :‬محمدامین نوبهار]‬

‫‪2‬‬

‫سی سال ورزش‬ ‫در ده روز‬


‫روز از نو ‪2‬‬

‫مراکز توزیع صحبت‌نو‪ :‬ویدیوکلوپ جام‌جم‪ ‬ویدیوکلوپ ندا ‪ ‬سرای هنر ‪ ‬کتابفروشی حافظ ‪ ‬کتابفروشی نوردانش ‪ ‬کتابفروشی فرهنگ‌سرا ‪ ‬کتابفروشی غدیر‬

‫یادداشت ‪‬‬

‫حیدرقلی بذرافشان‬

‫عالقه‌ی معنوی و‬ ‫عشق؛ راز موفقیت‬ ‫صحبت نو‬

‫مدیران و نویسندگان محترم صحبت نو گراش‬ ‫مژده انتش��ار دو هفته ای شدن نشریه‌ی معتبر و‬ ‫وزی��ن صحبت نو گراش‪ ،‬برای هر فرد گراش��ی و‬ ‫الرس��تانی مژده ای امیدبخش ب��ود‪ .‬در حقیقت‬ ‫مصداق این طفل یک شبه ره صد ساله می رود را‬ ‫در سیر صعودی این نشریه محترم می توان دید‪.‬‬ ‫از همان آغاز کار ‪ ،‬به مفهوم س��الی که نکوس��ت‪،‬‬ ‫از به��ارش پیداس��ت‪ .‬این نش��ریه ی پربار‪ ،‬چه از‬ ‫جهت ظاهر زیبا و آراس��ته و کاغذ مرغوب و چاپ‬ ‫رنگین‪ ،‬نوید آینده ای روش��ن به خوانندگان می‬ ‫داد‪ .‬انصاف باید داد ک��ه صاحب نظران می دانند‬ ‫با مش��کالت کاغذ چاپ و نش��ر‪ ،‬تهیه و س��امان‬ ‫بخشیدن هر ش��ماره از روزنامه‪ ،‬آن هم به نحوی‬ ‫آبرومند کار آسانی نیست‪.‬‬ ‫این کار را با صرف س��رمایه ی گزاف و خرج مبالغ‬ ‫هنگف��ت به تنهایی نمی توان انجام داد‪ .‬چه بس��ا‬ ‫که سرمایه های بیش��تر و مخارج هنگفت تر‪ ،‬در‬ ‫راه ه��ای دیگر خرج می ش��ود که چنین بازدهی‬ ‫فرهنگ��ی و ادبی و اجتماعی و مردمی ندارد‪ .‬آنچه‬ ‫گردانندگان محترم این نشریه را موفق کرده ست‬ ‫سرمایه ی مادی آن نیست‪ ،‬بلکه عالقه ی معنوی‬ ‫و عش��ق به این آب و خاک و کوش��ش خستگی‬ ‫ناپذیر و همت بلند و تالش صادقانه ی آنان است‪.‬‬ ‫با این مقدمات می توان امید و انتظار داش��ت که‬ ‫نش��ریه مردمی صحبت نو گراش که هنوز در آغاز‬ ‫راه است‪ ،‬به موفقیت های روزافزون نائل آید و هر‬ ‫ماه و هر سال چشم خواننده به شماره های آراسته‬ ‫تر و پربارتر روشن شود‪ .‬این آرزوی همه ما است‪.‬‬ ‫توفیق گردانندگان این نشریه ی عزیز‪ ،‬از کوچک‬ ‫و بزرگ خواستارم‪.‬‬ ‫با تقدیم احترامات و امید قبول عرض تبریک‬ ‫خبرهای چند سطری‪‬‬

‫حجت عابدی‬

‫دی‌م�اه ‪ :87‬روابط عمومي بخش��داري گراش‬ ‫اعالم كرد قيمت هر ‪ 20‬ليتري نفت سفيد ‪440‬‬ ‫تومان است‪ .‬در صورت حمل تا داخل منزل مبلغ‬ ‫فوق به ‪ 500‬تومان افزايش مي‌يابد‪.‬‬ ‫دی‌ماه ‪ ‌:87‬بانك كشاورزي گراش به كشاورزان‬ ‫گندمكار تس��هيالت مش��اركت مدن��ي پرداخت‬ ‫مي‌کند كشاورزان مي توانند جهت اطالع بيشتر‬ ‫به بانگ كشاورزي مراجعه کنند‪.‬‬ ‫دی‌ماه‪ :87‬از س��وی ش��هرداری گراش‪ ،‬حجت‬ ‫عابدی به عنوان ناظر خود‬ ‫‪ 18‬دی‌م�اه ‪ :87‬ب��ه گ��زارش گ��راش نی��وز‬ ‫فیلمبرداری « روزی که قدمها را می ش��مارند»‬ ‫درباره پخت ناهار روز عاش��ورا توسط سید حسن‬ ‫هاشمی به پایان رسید‪.‬‬

‫‪ 19‬دی‌م�اه ‪ :87‬اولی��ن کارگاه روزنامه‌نگاری‬ ‫صحبت‌نو برگزار ش��د‪ .‬در ای��ن کارگاه با هدایت‬ ‫محمد خواجه‌پور‪ ،‬دبیر تحریریه نشریه‪ ،‬سبک‌های‬ ‫مختلف خبر نویسی بررسی و تمرین شد‪.‬‬ ‫دی‌ماه ‪ :87‬مؤسسه توسعه و همياري گراش با‬ ‫درخواست شورای ش��هر مبلغ پنج ميليون ريال‬ ‫برای تعميرات سيس��تم روش��نايي خيابان امام‬ ‫خميني (ره) اختصاص يافت‪.‬‬ ‫دی‌ماه ‪ :87‬به مناسبت سالروز نزول سوره‌ی هل‬ ‫اتی و روز خانواده ویژه برنامه‌ای به همین مناسبت با‬ ‫حضور اولیای محترم دانش‌آموزان وبا همکاری بیت‬ ‫الزهرا‌(سالم‌ا‪...‬علیها)گراش برگزار گردید‪.‬‬ ‫دی ماه ‪ :87‬تاکنون مبلغ س��ی و چهار میلیون‬ ‫ريال كمك نقدي به حس��ابي که برای کمک به‬ ‫مردم غزه افتتاح شده است واریز گردیده است‪.‬‬ ‫بهمن‌ماه ‪ :87‬شش طرح مخابرات در دهه فجر‬ ‫در گراش به بهره‌برداری می‌رسد‪.‬‬ ‫مرتضی دارشی*‬

‫صوفی‌های گراش و پخش سی‌دی علیه آنان بحث داغ محرم امسال‬ ‫صحبت نو‪ :‬صوفیه و گس�ترش فعالیت آن‌ها بحث‌های داغ‬ ‫دهه اول محرم امسال بود‪.‬‬

‫معموالً دهه اول محرم فرصتی است که گراشی‌ها از تمام نقاط جهان‬ ‫به ش��هر خود می‌آیند تا در کنار عزاداری امام حسین (ع) با دوستان‬ ‫و اقوام خود دیدار تازه کنند‪ .‬این گردهمایی عمومی فرصتی را برای‬ ‫بحث‌ه��ای مختلف فراهم می‌کند‪ .‬همان‌گونه که در س��ال گذش��ته‬ ‫موضوع انتخابات مجلس ش��ورای اسالمی و حضور علی‌اصغر حسنی‬ ‫در آن فض��ای مح��رم را تحت تاثیر قرار داده بود‪ ،‬امس��ال نیز حضور‬ ‫چند روحانی و س��خنان امام جمعه گراش بحث صوفیان گنابادی را‬ ‫در گراش داغ کرده است‪.‬‬ ‫ام��ام جمع��ه گراش در نم��از جمع��ه دو هفته متوال��ی درباره خطر‬ ‫گسترش تصوف هشدار داد‪ .‬تاکید امام جمعه بر این بود که بر اساس‬ ‫ش��نیده‌ها قرار است گراش به عنوان مرکز تصوف معرفی شود و او به‬ ‫شدت با این مساله مخالفت کرد‪ .‬با آغاز دهه محرم و حضور مبلیغین‬ ‫دینی برخی از آن‌ها تمرکز خود را بر روی مس��اله تصوف و انحرافات‬ ‫دینی قرار دادند از میان آن‌ها فردی معروف به آقای موس��وی حضور‬ ‫پررنگ‌تری داش��ت‪ .‬او در کنار سخنرانی در مساجد و مجالس زنانه‪،‬‬ ‫در م��دارس نیز درباره حض��ور صوفیان و‬ ‫خطر آن‌ها در گراش صحبت کرد‪.‬‬ ‫اما با توزیع یک س��ی دی در شب تاسوعا‬ ‫مساله ابعاد تازه‌تری یافت‪ .‬این سی دی که‬ ‫پس از شب‌نامه بر علیه برخی فعالیت‌های‬

‫اقتصادی در الرستان دومین شب‌نامه اما این بار به شکل الکترونیک‬ ‫بود به ش��کل گسترده در س��طح شهر توزیع ش��د‪ .‬منبع توزیع این‬ ‫س��ی‌دی ها مشخص نشد‪ .‬در ظهر روز عاشورا در مراکز مهم مذهبی‬ ‫همانند حسینیه اعظم‪ ،‬حسینیه ابوالفضل (ع) و بیت‌الزینب (س) دو‬ ‫بروشور متفاوت با امضای بسیج حوزه برادران و کانون فارغ‌التحصیالن‬ ‫حوزه خواهران توزیع ش��د‪ .‬در این برش��ورها مطالبی مشابه سی‌دی‬ ‫همراه با برخی احادیث با عنوان هشدار آمده بود‪.‬‬ ‫در س��ی‌دی توزیع ش��ده بخش‌هایی از مراس��م‌ صوفیان نعمت‌اللهی‬ ‫همانند دس��ت‌بوس و پابوس آمده است‪ .‬همچنین قرآن‌خوانی قطب‬ ‫فرقه گنابادی در این س��ی دی وج��ود دارد‪ .‬این مطالب پیش از این‬ ‫نیز از طریق سایت‌های اینترنتی منتشر شده بود که برخی از آن‌ها با‬ ‫پاسخ نزدیکان این گروه روبه‌رو شد از جمله در صحنه دست‌بوس دو‬ ‫زن با مردانی‪ ،‬شیخ سلسله در کرج‪ ،‬خانواده مردانی از توزیع‌کنندگان‬ ‫این فیل��م به مراجع قضایی ش��کایت کرده‌اند زیرا زنانی که دس��ت‬ ‫مردان��ی را می‌بوس��ند «مرضیه خواجه گراش��ی» و «فروزان امامی»‬ ‫همسران پسران او هستند‪.‬‬ ‫به نظر می‌رس��د که واکنش افراد نزدیک به سلسله «شاه نعمت‌اللهی‬

‫صحب�ت نو‪ :‬امس�ال دو هی�ات تازه‬ ‫وابسته به حسینیه اعظم و مدرسه‬ ‫علمی�ه چه�ارده معصوم ب�ه جمع‬ ‫پرش�مار هیات‌های عزاداری گراش‬ ‫اضافه شدند‪.‬‬

‫هیات س��ینه‌زنی مدرس��ه علمیه چهارده‬ ‫معصوم چهارمین هیات س��ینه‌زنی گراش‬ ‫اس��ت ک��ه بع��د از هیات‌های س��ینه‌زنی‬ ‫ناس��اگ‪ ،‬ب��رق‌روز و بند وش��یخ به جمع‬ ‫هیات‌های س��ینه‌زنی سنتی گراش اضافه‬ ‫‪JJ‬صبح عاشورا در حسینیه اعظم [عکس‪ :‬یعقوب وفایی‌فرد]‬ ‫شده اس��ت‪ .‬بیش از این سینه‌زنان هیات‬ ‫چهارده معصوم در خود مدرسه علمیه به‬ ‫سینه‌زنی می‌پرداختند اما از امسال بخشی‬ ‫از آنان مراس��م عزاداری را در خیابان‌های‬ ‫شهر برگزار خواهند کرد‪.‬‬ ‫با تشکیالت منظم و سبک زنجیرزنی خاص توجه‬ ‫اما پدیده مراس��م عزاداری امسال هیات زنجیرزنی مردم را به خود جلب کرد‪ .‬هیات متوسلین به امام‬ ‫متوسلین به امام حسن مجتبی(ع) بود‪ .‬این هیات حسن (ع) وابسته به حسینیه اعظم گراش است و‬

‫معصومی است‪ ،‬می‌ش��ناختند‪ .‬تمرینات این‬ ‫هی��ات از یک ماه پیش از آغاز عزاداری انجام‬ ‫ش��ده اس��ت تا زنجیرزنان بتوانند به شیوه‌ای‬ ‫تازه و منظم در مراسم عزاداری شرکت کنند‪.‬‬ ‫در ای��ن حالت زنجیرزنی در س��ه مرحله تک‬ ‫ضرب‪ ،‬دو ضرب و در نهایت س��ه ضرب انجام‬ ‫می‌ش��ود در پایان مراسم نیز اعضای هیات به‬ ‫دعا می‌پردازند‪.‬‬ ‫ای��ن س��بک زنجیرزن��ی از چند س��ال پیش‬ ‫در ش��یراز انجام می‌شده اس��ت و حضور آن‬ ‫در گراش ب��ا فرم منظم لباس‌ه��ا‪ ،‬همچنین‬ ‫همخوانی دو نوحه‌خ��وان با صدای زیر و بم و‬ ‫لباس خاص انتظام��ات مورد توجه مردم قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫از دیگر ش��نیدنی‌های دیگر شناس��ایی دو زن‬ ‫ب��ود که با لباس عرب��ی مردانه به عنوان س��قا در‬ ‫عزاداری امسال شرکت کرده بودند‪.‬‬

‫دو هیات تازه در خیابان‌های گراش‬

‫زمین برای تعاونی‌های‬ ‫مسکن تقسیم شد‬

‫گراش من‪ -‬حجت عابدی‪ :‬زمین‌های مورد نیاز تعاونی‌های‬ ‫مسکن در جلس�ه‌ای با حضور رییس مسکن و شهرسازی‬ ‫الرستان تعیین شد‪.‬‬

‫عبدالحس��ين مهروري بخش��دار گراش‪ ،‬با عناي��ت دولت به تامين‬ ‫مسكن‪ ،‬اظهار داشت ‪:‬دولت محترم تامين مسكن را در اولويت امور‬ ‫قرار داده و شايس��ته اس��ت كه كارگروه هاي تعاوني مسكن شهر‬ ‫گراش در اين راستا عزم خود را راسخ‌تر نمايند‪.‬‬ ‫افتخار رییس اداره مس��كن و شهرسازي شهرستان الرستان اظهار‬ ‫داش��ت‪ :‬تاكنون در ش��هر گراش تعداد ‪ 1800‬نفر برای مسكن نام‬ ‫نويس��ي كرده‌اند‪ .‬هئيت مديره‌ي پنج نفره ي تعاوني‌هاي مس��كن‬ ‫پاس��خگوي اين همه متقاضي نبوده و ضرورت ايجاب مي‌نمايد در‬ ‫اين راستا و به منظور تحقيقات برای تعیین اولویت‌ها‪ ،‬افرادي با اين‬ ‫تعاوني‌ها همكاري نمايند‪.‬‬ ‫افتخار افزود نام‌نويس��ي در تعاوني‌هاي مس��كن تا س��ال ‪ 1392‬ادامه‬ ‫داش��ته و ما تنها قادريم تعداد ‪ 900‬نفر را از حيث مس��كن در گراش‬ ‫تحت پوشش قرار دهیم‪ .‬البته هر قطعه زمين به چهار نفر اختصاص تا‬ ‫پس از معرفي آن‌ها به بانك و اخذ وام نسبت به احداث آپارتمان‌هاي‬ ‫به مساحت ‪ 70‬تا ‪ 80‬متر مربع اقدام شود‪ .‬وي در مورد زمین‌های این‬ ‫طرح گفت‪ :‬پيش از اين ‪ 13‬هكتار زمين به اتحاديه‌ي تعاوني مس��كن‬ ‫مهر رضا اختصاص داده شده و هم اكنون در صدديم با طرحي كه در‬ ‫دست اجراست جهت ساير تعاوني‌هاي محلي و به خصوص تعاوني سپاه‬ ‫و ادارات مجموعا طرحي در حدود ‪ 19‬هكتار تهیه کنیم‪ 10 .‬درصد از‬ ‫اراضي نيز به شهرداری واگذار می‌شود‪ .‬در ادامه مهندس قائدي شهردار‬ ‫گراش اعالم آمادگی کرد احداث واحد‌ها به صورت پيماني به شهرداري‬ ‫واگذار تا شهرداري پيمانكار احداث واحد ها باشد‪.‬‬ ‫در خاتمه بخش��دار گراش درخواس��ت اختص��اص دو و نیم هكتار‬ ‫از اراضي ش��هر به تعاوني هاي مس��كن محلي نم��ود و از تعاوني‌ها‬ ‫خواس��ت حداكثر تا دهه مبارك فجر نسبت به بررسي و تحقيقات‬ ‫در م��ورد ثبت ن��ام كنندكان اق��دام و قرعه كش��ي نمايند تا دهه‬ ‫شكوهمند فجر همراه با خبری خوش برای افراد فاقد مسكن باشد‪.‬‬ ‫در اين جلسه اختصاص ‪ 1/3‬هكتار از اراضي طرح مسکن به تعاوني‬ ‫بسيجيان تصویب شد‪.‬‬ ‫با وجود فعالیت‌های انجام شده در گراش‪ ،‬طرح‌های مسکن در این‬ ‫شهر نسبت به شهرهای دیگر در مراحل اولیه خود قرار دارد‪.‬‬

‫گراش من‪ -‬حجت عابدی‪ :‬در جلس�ه مسئولين كميته‌هاي‬ ‫س�تاد همايش پاسداشت خيرين گراش اعالم شد روز سی‬ ‫ویک فروردی�ن ‪ 1388‬به عنوان روز برگ�زاری همایش در‬ ‫گراش تعیین شد‪.‬‬ ‫در اين جلس��ه بخش��دار گراش و رئيس س��تاد هماي��ش گفت ‪:‬‬ ‫نخس��تين گامي كه در اين راستا برداشته‌ايم تشكيل كارگروه‌هاي‬ ‫مختل��ف به منظور تهيه‌ي اس��امي و تعداد خيري��ن و پروژه هاي‬ ‫احداثي نيكوكارانه‌ي آنان بوده اس��ت ‪.‬شايسته‌ است اين مراسم با‬ ‫حضور يكي از مقامات عالي كشور برگزار گردد‪.‬‬ ‫مهروري بر تهيه‌ي كليپ و تصاوير از اماكن مقدس خارج از كشور‬ ‫جهت اس��تفاده در مراسم تجليل از خيرين تأكيد كرد و در پايان‬ ‫صادقي دبير س��تاد از مس��ئولين كميته‌ها خواس��ت با تحقيقات‬ ‫بيش��تر از ش��هروندان و بويژه جوانان به بهره گيري از افكار جديد‬ ‫در زمينه ي شناخت خيرين محلي تالشي نمايند‪.‬‬ ‫در اين جلسه مسئولین کمیته‌های مختلف معرفی شدند مهندس‬ ‫مظفري در كميته برنامه‌ريزي و پيگيري ‪،‬حسين متين در كميته‬ ‫تبليغات و انتشارات‪ ،‬حسين افشار در كميته تداركات و امور مالي‪،‬‬ ‫حجت عابدي در كميته اس��كان‪ ،‬تش��ريفات و پذيرايي‪ ،‬عبدالرضا‬ ‫افش��ار در كميته روابط عمومي و اخبار‪ ،‬يونس نوروزي در كميته‬ ‫فرهنگ��ي و ورزش‪ ،‬نعمت حس��ني در كميته امنيت و انتظامات و‬ ‫حسين فقيهي دركميته نياز‌سنجي حضور دارند‪.‬‬

‫بازتاب ‪‬‬

‫حساسيت اولياء نس��بت بچه‌هاي‌شان زياد است و‬ ‫هميشه در ارتباط با مدارس هستند ونه فقط براي‬ ‫يك جلس��ه عمومي انجمن در اول س��ال تحصيلي‬ ‫(كه آن هم در برخي موارد از ترس كم ش��دن نمره‬ ‫انضب��اط!) و اگر معلم‌ها در گراش بدانند كه به كار‬ ‫آنها آن قدر و بهاء داده مي‌ش��ود كه حتي از روستا‬ ‫و ش��هرهاي اطراف براي كسب علم به آنها مراجعه‬ ‫مي ش��ود ش��ور و نشاط آن‌ها بيش��تر مي‌شود (در‬ ‫س��ال‌هاي زيادي دانش‌آموزاني از اوز و روستاهاي‬ ‫اطراف داش��ته‌ايم)‪ .‬البته تشويق و دلگرمي مديران‬ ‫و مسئولين اداره هم بي‌تاثير نيست‪ .‬به عنوان مثال‬ ‫چرا يكي از همكاران كه چند سال در گراش دانش‬ ‫آموزان را در نوش��تن مقاله جهت همايش اس��تاني‬ ‫رياضي راهنمايي مي كرد و مقاالت برتر مي‌ش��دند‬ ‫به اندازه‌اي تش��ويق نشد كه در يك سال تدرییس‬ ‫در يكي از مدارس ش��يراز در زم��ان تحصيلش در‬ ‫دوره كار شناسي ارشد با دانش آموزان شيرازي كار‬ ‫مي‌كرد مورد تشويق قرار گرفت؟! سومين دليل از‬ ‫ديد اوليا اين بود كه مدارس الر س��هم بيشتري در‬

‫برادر علی‌اصغر حسنی آن را تاسیس کرده است‪.‬‬ ‫م��ردم معموالً این هیات را با نوحه‌خوان آن فردی‬ ‫به نام جعفری که داماد حجت‌االس�لام سید جواد‬

‫همایش پاسداشت خیرین‬ ‫گراش در آخرین روز‬ ‫فروردین برگزار خواهد شد‬

‫معلم‌ها در گراش اگر بهتر نباشند كمتر نيستند‬ ‫با تش��كر از گردانندگان نش��ريه صحبت نو به ويژه‬ ‫نويس��ندگان نوجواني همچون محمد امين نوبهار‪.‬‬ ‫جاي بس��ي خوش��حالي اس��ت كه بعد از مس��ايل‬ ‫اقتصادي‪ ،‬عمراني‪ ،‬اجتماعي و ‪ ...‬در ش��هر نوبت به‬ ‫تعليم وتعلم هم رسيد!‬ ‫در شماره ‪ 27‬نشريه دو مطلب به قلم خانم فاطمه‬ ‫حاج��ي‌زاده و آقاي محمد امين نوبهار چاپ ش��ده‬ ‫بود مبني بر اين كه چرا دانش آموزان گراشي براي‬ ‫تحصيل به الر مي روند‪ .‬ابتدا نكاتي از اين دو مقاله‬ ‫را بررسي مي كنيم‪ :‬از ديد اوليايي كه دانش آموزان‬ ‫ابتدايي خود را به الر مي فرس��تند سه دليل عمده‬ ‫ذكر ش��ده بود ‪ .‬اول اين كه جو تحصيل در مدارس‬ ‫الر بهتر از گراش است‪ .‬سؤال كوچك من از اولياي‬ ‫عزيز اين اس��ت كه چگونه به اين نتيجه رسيده‌ايد‬ ‫البته من هم ادعا نمي‌كنم كه جو تحصيل در گراش‬ ‫بهتر است چون تحقيقي انجام نداده‌ام‪ .‬دوم اين كه‬ ‫مسئولين و دبيران مدارس الر فعال‌ترند و با شور و‬ ‫نشاط بيشتر تدریس مي‌كنند‪ .‬مس‍لم بدانيد كه اگر‬ ‫مسئولين و معلم هاي مدارس گراش هم بدانند كه‬

‫سلطانعلی شاهی گنابادی» س��کوت و کاهش فعالیت‌های اجتماعی‬ ‫بوده است اما آنان چون سال‌های گذشته مراسم دهه محرم را بدون‬ ‫مش��کل برگزار کردند‪ .‬صوفیان گراش از س��ال‌های پیش��ین در این‬ ‫شهر حضور داش��ته‌اند و حس��ینیه آن‌ها در انتهای خیابان درمانگاه‬ ‫قرار دارد‪ .‬حاجی‌بابا خواجه‌گراش��ی در گ��راش و میرمطلب میرزاده‬ ‫در دبی از گراش��ی‌هایی هستند که به مقام شیخویت در این سلسله‬ ‫رسیده‌اند‪.‬‬ ‫در تماس صحبت‌نو با امام جمعه گراش‪ ،‬او گفت‪« :‬مشکلی با کسانی‬ ‫سال‌هاست در گراش زندگی می‌کنند وجود ندارد و مطرح شدن این‬ ‫بحث نباید به شکل مساله‌ای اجتماعی درآید‪ .‬بلکه باید کار فرهنگی‬ ‫انجام شود‪ .‬همان‌گونه که در نمازجمعه گفته شد مخالفت با گسترش‬ ‫فعالیت‌های این فرقه و مرکز شدن گراش از طرف آن‌هاست‪».‬‬ ‫هر چند با مس��ائل اخیر نقد رفتارهای دو س��وی جریان کار مشکلی‬ ‫است اما بحث در این مورد در جمع‌های خانوادگی و محافل مذهبی‬ ‫همچنان داغ داغ اس��ت‪ .‬مطرح ش��دن این مسائل در شهرهای قم و‬ ‫گناباد منتهی به افزایش فش��ار بر صوفیان و تخریب حس��ینیه آن‌ها‬ ‫شد‪ .‬برخی مردم امیدوارند این مساله در گراش مشکلی را در فضای‬ ‫اجتماعی شهر به وجود نیاورد‪.‬‬ ‫صوفیان وابس��ته به سلس��له نعمت‌اللهی در‬ ‫گراش به حدود چهارصد نفر می‌رس��ند‪ .‬چند‬ ‫خانوار در شهر الر نیز پیرو این سلسله هستند‬ ‫که برای مراسم مذهبی به گراش می آیند‪.‬‬

‫قبولي در مدارس خاص مثل تيز هوش��ان و نمونه‬ ‫دولتي دارند ودر گراش بعضي از رشته‌ها مثل علوم‬ ‫و معارف اس�لامي وجود ندارد‪ .‬سؤال اين است كه‬ ‫مگر قبولي در مدارس خاص هر مدرسه سهميه‌اي‬ ‫دارد يا توانايي خود دانش آموز مالك اس��ت؟ قبول‬ ‫دارم كه در رشته هاي فني به علت كمي دانش‌آموز‬ ‫خيلي از رش��ته‌ها را نداريم ولي به بجز رش��ته‌ي‬ ‫علوم و معارف اس�لامي( كه نمي‌دانم چند گراشي‬ ‫در اين رش��ته در الر تحصيل مي‌كنند!) دبيرستان‬ ‫هاي گراش بقيه‌ي رشته ها را دارد‪.‬‬ ‫در جاي ديگر ذكر ش��ده بود كه م��دارس نمونه و‬ ‫تيزهوش��ان دانش‌آموزاني با تفكر و سطحي تقريبا‬ ‫يكس��ان دارد ‪ ،‬كه بنده نيز قبول دارم سطح دانش‬ ‫آموزان در مدارس عادي و شلوغ زياد تفاوت دارد و‬ ‫معلم نمي‌تواند خوب عمل كند و مجبور هس��ت در‬ ‫تدریس و امتحان متوس��ط كالس را در نظر گيرد‬ ‫كه به نظر مي‌رس��د ب��ا هماهنگ��ي اداره و انجمن‬ ‫هر مدرس��ه و تش��كيل كالس فوق‌العاده (البته نه‬ ‫رايگان) براي س��طح قوي و ضعيف‪ ،‬هر دو گروه را‬

‫فرهنگ عامه گراش‬ ‫کتاب می‌شود‬

‫صحب�ت نو‪ :‬پس از ‪ 13‬س�ال تحقی�ق و پژوهش‪ ،‬گروه‬ ‫گردآورن�دگان فرهن�گ گراش�ی‪ ،‬مجموع�ه فولکلور‬ ‫گراش را تدوین می‌کند‪.‬‬

‫به گفته عبدالعلی صالحی از اعضای گروه گردآورندگان فرهنگ‬ ‫گراشی‪ ،‬او با همکاری مهدی جباری در حال تدوین پژوهش‌های‬ ‫این گروه در زمینه‌های مختلف فرهنگ عامه هس��تند‪ .‬این گروه‬ ‫مجموع��ه کاملی از فولکلور منطقه به ویژه ش��هر گراش را جمع‬ ‫آوری نموده است‪ .‬با پایان مراحل پژوهشی تیم مسئولیت تدوین‬ ‫با اس��تقرار در محل کانون تبلیغات خط سوم‪ ،‬موضوعات مورد‬ ‫پژوهش را به شکل کتاب آماده خواهند نمود‪.‬‬ ‫سیزده موضوع ؛ قصه های عامیانه (کائت شاو) منطقه الرستان‪،‬‬ ‫فرهنگ لغت گراش��ی‪ ،‬ضرب‌المثل‌ها‪ ،‬باورها و اعتقادات عامیانه‬ ‫مردم الرس��تان‪ ،‬اشعار و متل‌های محلی‪ ،‬الالیی ها و اشعار برای‬ ‫نوزادان‪ ،‬واس��ونک‌های عروسی‪ ،‬مراس��م و آداب و رسوم‪ ،‬تاریخ‬ ‫گ��راش‪ ،‬ماج��رای جنگ قلعه گ��راش‪ ،‬معرفی مش��اغل‪ ،‬صنایع‬ ‫دس��تی و حرفه‌های قدیمی‪ ،‬موسیقی محلی و غذاها و داروهای‬ ‫محلی در این مجموعه تدوین خواهد شد‪.‬‬ ‫گروه گردآورندگان فرهنگ گراشی در راستای حفظ و نگهداری‬ ‫فرهنگ مردم فعالیت خود را از کتابخانه عمومی گراش آغاز کرد‪.‬‬ ‫جمع آوری فرهنگ که بدون ش��ک هم اکنون بخش عمده‌ای از‬ ‫آن به فراموشی سپرده شده است با هزینه‌های فراوان انجام شده‬ ‫است‪ .‬با عدم جمع‌آوری فرهنگ‌عامه بخش‌های باقی‌مانده آن را‬ ‫نیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد‪.‬‬ ‫گروه گردآورندگان فرهنگ گراشی از همشهریان عالقه‌مند برای‬ ‫انجام این فعالیت دعوت به همکاری کرده اس��ت‪ .‬این همکاری‬ ‫می‌توان��د به صورت کمک‌های مالی‪ ،‬ارس��ال مطالب و یا حضور‬ ‫عالقه‌مندان به فرهنگ عامه در تیم تدوین باشد‪ .‬این همکاری‌ها‬ ‫می‌تواند به تس��ریع و کامل ش��دن این مجموع��ه گرانبها کمک‬ ‫کند‪.‬‬

‫كمك كنند‪.‬‬ ‫در يك��ي از مقاالت چند جمله توجهم را جلب كرد‬ ‫كه بيان مي‌كنم‪:‬‬ ‫‪«-1‬آيا مي شود بدون تغيير در نحوه تدرییس علوم‬ ‫جديد را ب��ه نو‌آوران جديد آموخ��ت؟» كه منظور‬ ‫نويسنده را درس��ت متوجه نشدم‪ .‬شايد در نگارش‬ ‫وتايپ اشتباهي شده باشد‪.‬‬ ‫‪«-2‬و چرا محيط و نحوه تدرییس در مدارس كمتر‬ ‫مورد توجه قرار مي گيرد؟» اين سؤال همه معلم‌ها‬ ‫اس��ت كه ما در س��طح باال و كش��وري اگر نتوانيم‬ ‫بحث كنيم در س��طح گراش كه مي‌شود بحث كرد‬ ‫و كم اهميت دادن ب��ه تحصيل فرزندان بايد مورد‬ ‫كنكاش قرار گيرد و راهكار ارايه شود‪.‬‬ ‫‪«-3‬بد نيس��ت فكر كنيم مش��كل كجاس��ت و چه‬ ‫كسي بايد پاس��خ گو باشد» بهتر است همه نسبت‬ ‫به س��ؤال آخر حس��اس باش��يم و ب��دون ناراحتي‬ ‫انتقاده��اي س��ازنده از معلم‌ه��ا مورد توج��ه قرار‬ ‫گي��رد و اوليا براي بچه‌هاي خ��ود وقت و هزينه‌ي‬ ‫بيش��تري را خرج كنند و از بي‌تفاوتي خارج شويم‬ ‫و مديران ومس��ؤالن نگاهي دقيق‌ت��ر به روش‌هاي‬ ‫خود داشته باشند‪ .‬فراموش نكنيم دانش‌آموزي كه‬ ‫براي رس��يدن به كالس و اس��تفاده از كالس وقت‬ ‫و پ��ول صرف مي‌كند به مح��ض ورود به كالس از‬

‫وقت خود به خوبي اس��تفاده مي‌كند و حساس��يت‬ ‫اولياء نيز نس��بت به كار آنها بيش��تر مي‌ش��ود‪ .‬در‬ ‫موقعيتي نيس��تم كه بخواهم معلم‌هاي دو شهر را‬ ‫با هم مقايس��ه كنم ولي در دوره متوسطه كه كمي‬ ‫اطالع دارم معلم‌ها در گراش اگر بهتر نباشند كمتر‬ ‫هم نيس��تند‪ .‬به عنوان مثال هم��ان معلمي كه در‬ ‫م��دارس خاص الر تدرییس مي كن��د براي قبولي‬ ‫در دوره كارشناسي ارشد با معلم گراشي كه تجربه‬ ‫كس��ب كرده است مش��ورت مي‌كند ولي حيف كه‬ ‫معلمان در گراش شناگران ماهري هستند كه كمتر‬ ‫آب مي‌بينند‪ .‬سؤال من از اين دو نوجوان نويسنده‬ ‫اين است كه چرا بعضي از دانش‌آموزان گراشي كه‬ ‫در الر تحصي��ل مي‌كنند نتيج��ه اي كه در كنكور‬ ‫از آن‌ها انتظار هس��ت كس��ب نمي‌كنند؟! و چگونه‬ ‫دانش‌آم��وزي پيدا مي ش��ود كه در گراش تحصيل‬ ‫كرده و در كنكور در س��هميه مناطق شركت كرده‬ ‫رتبه دو رقمي كس��ب مي‌كن��د؟! در پايان به همه‬ ‫دان��ش آموزان به وي��ژه آن‌هايي كه هر روز زحمت‬ ‫رفتن به الر را متحمل مي‌شوند خدا قوت مي‌گويم‬ ‫و بيان مي‌كنم كه نوش��ته‌ي ناقص من در تاييد يا‬ ‫رد كردن «فرستادن بچه ها به الر جهت تحصيل»‬ ‫نمي‌باشد‪ .‬منتظر نظر ديگران نيز مي‌مانيم‪.‬‬ ‫*دبير آموزش وپرورش در مسکو‬

‫شماره بیست‌و نه‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫‪ ‬خبر اختصاصی‬ ‫انتخابات نظام‌پزشکی شهرستان الرستان و خنج‬ ‫جمعه ‪ 27‬دی‌ماه در ش��بکه بهداشت الر برگزار‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در ای��ن انتخابات دکتر احم��د عبداللهی‪ ،‬جراح‪،‬‬ ‫و دکتر علی مهیای��ی از گراش به عنوان اعضای‬ ‫اصل��ی و دکت��ر علی‌اصغ��ر لطافت ب��ه عضویت‬ ‫سازمان نظام پزشکی الرستان و خنج در آمدند‪.‬‬ ‫نتایج کامل این انتخابات در شماره بعد به اطالع‬ ‫خواهد رسید‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫نس��خه خطی کتاب «گل و برگ» تفسیر سوره‬ ‫مائده از قرآن کریم تالیف و ترجمه مرحوم حاج‬ ‫رستم‌خان گراشی‪ ،‬به همت دکتر احمد اقتداری‬ ‫چاپ و منتش��ر خواهد ش��د‪ .‬هزینه انتش��ار این‬ ‫کتاب ارزشمند را نوادگان حاج رستم‌خان تقبل‬ ‫کرده‌اند‪ .‬ای��ن کتاب به صورت دس��تخط اصلی‬ ‫توسط انتشارات همسایه به چاپ خواهد رسید‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫دکت��ر محمدباق��ر وثوق��ی‪ ،‬عضو هی��ات علمی‬ ‫دانشگاه تهران‪ ،‬طی سفر مطالعاتی به کشور قطر‬ ‫با الرس��تانی‌ها و گراش��ی‌های مقیم شهر دوحه‬ ‫مالق��ات کرد‪ .‬دکتر وثوقی گزارش این س��فر در‬ ‫اختیار صحبت‌نو ویژه گراش قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫س��یلوانا س��لمان‌پور‪ ،‬ش��اعر اوزی مقی��م دوبی‪،‬‬ ‫مجموع��ه‌ای از س��روده‌های محل��ی خ��ود را با‬ ‫عنوان «س��رود دش��ت زالوز» که ن��ام محلی اوز‬ ‫اس��ت‪ ،‬آماده چاپ کرده است‪ .‬این شاعر به همراه‬ ‫عالقه‌مندان به ادبیات در دبی‪ ،‬انجمن ادبی حافظ‬ ‫را پایه‌گذاری‌کرده‌ان��د‪ .‬انجمن حافظ به مدت ‪15‬‬ ‫سال در باشگاه ایرانیان دبی فعالیت مستمر دارد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫صادق رحمانی‪ ،‬مدیر طرح و برنامه شبکه فرهنگ‬ ‫رادیو‪ ،‬با حکمی از طرف مس��عود احمدی‪ ،‬دبیر‬ ‫جش��نواره بین‌المللی رادیو و مدیر شبکه جوان‪،‬‬ ‫به عنوان داور بخش ویژه این جش��نواره انتخاب‬ ‫ش��د‪ .‬او سال گذش��ته در این جش��نواره بخش‬ ‫آنونس‪ ،‬آرم و آگهی‌های بازرگانی را در جشنواره‬ ‫بین‌المللی رادیو داوری کرد‪ .‬کش��ورهای لبنان‪،‬‬ ‫سوریه‪ ،‬روس��یه‪ ،‬اس��لوونی‪ ،‬اکراین‪ ،‬یوگسالوی‪،‬‬ ‫نیجری��ه و چند کش��ور دیگر در این جش��نواره‬ ‫حضور دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬در شهر‬

‫مراسم شیر‌خوارگان‬ ‫حسینی‪ ،‬به یاد‬ ‫علی‌اصغر (ع)‬

‫صحب�ت ن�و‪ :‬در پنجس�من روز مح�رم‬ ‫بیت‌الزه�را (س) گ�راش میزب�ان مادران‬ ‫و کودکان�ی بود ک�ه به کراس�م عزاداری‬ ‫شیرخوارگان حسینی آمده بودند‪.‬‬

‫به گزارش روابط عمومی بیت‌الزهرا (س) مراسم‬ ‫شیرخوارگان حسینی روز جمعه سیزدهم دی‌ماه‬ ‫با حضور مادران و طفالن شیرخوارشان برپا شد‪.‬‬ ‫حضور این‌ک��ودکان حال‌وه��وای خاصی به این‬ ‫برنامه داده بودند‪ .‬مراسم با مداحی ونوحه‌سرایی‬ ‫عباسپور و سخنرانی کرمی‌نیا برگزار شد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫میدان میوه و تره‌بار‬ ‫شاید وقتی دیگر‬

‫گراش نیوز‌‪ :‬با تصویب شورا‪ ،‬میدان میوه و‬ ‫تره‌بار به بخش خصوصی واگذار می‌شود ‪.‬‬

‫تصمیم به فروش این میدان در جلسه صد و پنجاه‬ ‫و یکم شورای اس�لامی شهر اتخاذ گردیده است‪.‬‬ ‫شورای اسالمی شهر پس از موافقت با فروش این‬ ‫میدان در نامه‌ای به ش��هرداری اجازه فروش این‬ ‫میدان را از طریق مزایده صادر کرد‪ .‬دکتر مرتضی‬ ‫فتحی رئیس شورای اسالمی شهر گراش در پاسخ‬ ‫به این س��وال که چرا یک سال قبل شهرداری با‬ ‫س��اخت این میدان موافق��ت و در حال حاضر از‬ ‫س��اخت این میدان منص��رف و تصمیم به فروش‬ ‫میدان میوه و تره‌بار گرفته است گفت‪ :‬با توجه به‬ ‫نیاز ش��هر به میدان تره بار و مجوز شورا متاسفانه‬ ‫پس از گذشت ماه‌ها س��اخت این میدان توسط‬ ‫شهرداری و پیمانکار مربوطه به اجرا در نیامده‌است‬ ‫و روند کار مورد رضایت شورا نبود‪ .‬با توجه به این‬ ‫پروژه از پیمانکار قبلی گرفته ش��ده است‪ .‬با جلب‬ ‫و تشویق بخش خصوصی انشاءاهلل ساخت میدان‬ ‫عملیاتی خواهد شد‪ .‬الزم به ذکر است ساخت این‬ ‫پروژه در فاز فنداسیون باقیمانده است‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫نوآوری نوجوان‬ ‫گراشی برای ساخت‬ ‫دستبند‬

‫صحبت نو‪ :‬نوجوان نوآور گراش دس�تنبد‬ ‫سبک آلومینیومی ساخت‪.‬‬

‫س��ید مجتبی معصومی نوجوان گراشی با هشت‬ ‫م��اه ت�لاش دس��تنبد آلومینیومی س��اخت‪ .‬او‬ ‫درباره ویژگی‌های این دس��تنبد گفت‪« :‬دستنبد‬ ‫س��اخت شده نسبت به دس��تنبدهای استیل که‬ ‫توسط نیروی انتظامی استفاده می‌شود سبک‌تر‬ ‫اس��ت‪ .‬همچنین این دس��تبند در اثر ضربه قفل‬ ‫نمی‌شود‪».‬‬ ‫سید مجتبی معصومی به دنبال ثبت این دستبند‬ ‫از طریق سازمان ثبت مالکیت معنوی است‪ .‬او در‬ ‫کنار این اختراع به دنبال اختراعی دیگر است که‬ ‫به نظرش می‌تواند در سطح جهانی مطرح شود‪.‬‬ ‫معصومی با ش��انزده سال سن در دبیرستان امام‬ ‫حسین (ع) در رشته کامپیوتر تحصیل می‌کند‪.‬‬


‫شماره بیست‌و نه‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫‪ 3‬روز از نو‬

‫شورای مردم ‪‬‬

‫به دنبال طرحی برای‬ ‫باغ ملی هستیم‬ ‫ش�ورای ش�هر گراش‪ :‬بدنبال انصراف شرکت‬ ‫دس��ا از ساخت و ساز در محل زمین باغ ملی که‬ ‫به علل مختلف صورت گرفت‪،‬شورای شهر تالش‬ ‫کرد در راس��تای ح��ل اختالف بین ش��هرداری‬ ‫گراش و ش��رکت دس��ا وس��اطت کند و هر چه‬ ‫سریع تر مشکل به وجود آمده را حل نماید؛ چرا‬ ‫که با س��پردن آن به قوه قضائیه و حل مناقش��ه‬ ‫از طری��ق مراجع قضایی زمان زیادی از دس��ت‬ ‫می رفت که در ای��ن مدت امکان تخریب اماکن‬ ‫مذهبی اطراف گودال حفر شده وجود داشت‪ .‬به‬ ‫همین منظور ضمن مشاوره با‬ ‫اس��تانداری و تعیین تکلیف از سوی آنها‪،‬شورا و‬ ‫ش��هرداری گراش جهت تحویل هر چه سریع تر‬ ‫این مکان طی فس��خ نامه ی قرارداد فی ما بین‬ ‫ش��هرداری و شرکت دس��ا که به دنبال جلسات‬ ‫متع��دد با حض��ور نماین��ده و وکیل ش��رکت و‬ ‫ش��هردار گراش امضاء ش��د‪ ،‬توافقات��ی کردند و‬ ‫درحال حاضر مکان یاد ش��ده در تملک و اختیار‬ ‫ش��هرداری گراش می باش��د‪ .‬ش��هرداری گراش‬ ‫جه��ت جلوگیری از تخریب اماکن اطراف ‪ ،‬طبق‬ ‫نظر کارشناسان در حال ساخت سازه ی نگهبان‬ ‫برای دیوارهای مشرف می باشد و تهیه ی طرح‬ ‫مناس��ب اجرا در این مکان به عهده کارشناسان‬ ‫این امر گذاشته شده است که در محل باغ ملی‪،‬‬ ‫پس از طی مراحل کارشناسی‪ ،‬طرحی که منافع‬ ‫ش��هروندان و رضایت آنها را تامین نماید به اجرا‬ ‫در آید‪.‬الزم به ذکر است شهرداری گراش از طرح‬ ‫کارشناسان امر جهت اجرا در این مکان استقبال‬ ‫می نماید‪ .‬‬ ‫یک ماه در مجلس ‪‬‬

‫حجت عابدی‬

‫سفر به‬ ‫خنج و جویم‬

‫عل�ی اصغ�ر حس�نی نماین�ده‌ي م�ردم‬ ‫شهرستانهای الرس�تان و خنج به منظور‬ ‫دیدار با مردم و مس�ئولین شهرستان به‬ ‫خنچ سفر کرد‪.‬‬

‫او در این س��فر نخس��ت در جلس��ه‌ای با حضور‬ ‫فرمان��دار و مس��ئولین محل��ی این شهرس��تان‬ ‫شركت و با مسائل و مشکالت خنج آشنا و جهت‬ ‫رفع آنها وعده‌ی تالش مضاعف داد‪ .‬وی س��پس‬ ‫با حض��ور در واحدهای آموزش��ی ش��بانه‌روزی‬ ‫تربیت خواهران‪ ،‬محمد الدوره و ش��هید بهشتی‬ ‫برادران این شهرس��تان که با اس��تقبال پرش��ور‬ ‫دانش آم��وزان مواجه ش��د‪ .‬در جمعی صمیمی‬ ‫کمبودهای موجود در این س��ه واحد آموزش��ی‪،‬‬ ‫بطور جداگانه از س��وی نمایندگان شورای دانش‬ ‫آم��وزی واحدهای مزب��ور مطرح ش��د‪ .‬مهترین‬ ‫این مش��کالت عبارت بود از؛ عدم وجود بخاري‬ ‫و دس��تگاه آب ش��یرین کن‪ ،‬درخواست افزایش‬ ‫فضاهای آموزشی و اختصاص سرویس برای ایاب‬ ‫و ذهاب دختران دانش‌آموز‪ .‬نماینده مردم نسبت‬ ‫به تأمین و اختصاص بخاری در ظرف ‪ 24‬ساعت‬ ‫اقدام و جهت برطرف نمودن س��ایر کمبودها نیز‬ ‫وعده‌ی مساعدت جدی داد‪.‬‬ ‫نماین��ده مردم الرس��تان و خن��ج همچنین در‬ ‫بازدید از کتابخانه ي واحد آموزشی شبانه روزی‬ ‫شهید بهشتی مبلغ دو میلیون ریال برای تهیه‌ی‬ ‫کتاب به این کتابخانه اختصاص داد‪ .‬حسنی پس‬ ‫از آن از طرح تحقیقاتی منبع آبرسانی شهرستان‬ ‫خنج بازدید و اظهار داش��ت تمام اهتمام ما رفع‬ ‫معضالت است‪ .‬نماینده مردم الرستان و خنج در‬ ‫پایان از بیمارس��تان ‪ 48‬تختخوابی حضرت نبی‬ ‫اک��رم (ص) خنج و بخش‌های مختلف آن بازدید‬ ‫و ب��ر راه‌اندازی کامل بخ��ش رادیولوژی و ایجاد‬ ‫بخش‌های س��ونوگرافی و ماموگرافی تاکید کرد‪.‬‬ ‫وی به اتفاق فرماندار و مسئولین محلی در پایان‬ ‫ضمن دیداری صمیمانه با مردم به خواس��ته‌های‬ ‫آنان توجه و ابراز امیدواری کرد که با قید تسریع‬ ‫و پیگی��ری های مضاعف خود‪ ،‬محرومیت‌ها را از‬ ‫چهره‌ی این شهرستان بزداید‪.‬‬ ‫نماین��ده مردم به اتفاق مع��اون اداره کل تربیت‬ ‫بدن��ی ف��ارس‪ ،‬فرمان��دار و فرمانده��ی انتظامی‬ ‫و آق��ازاده ریاس��ت تربیت بدنی الرس��تان طی‬ ‫بازدیدی از بخش جویم الرس��تان و دهستان‌ها‬ ‫و روس��تاهای تابع��ه بخش مذک��ور کلنگ چند‬ ‫ورزشگاه را که از مصوبات نخستین سفر ریاست‬ ‫جمهوری اس�لامی به استان فارس بود بر زمین‬ ‫زد‪ .‬وی ابتدا کلنگ ورزش��گاه روس��تای هود در‬ ‫زمینی به مس��احت چهار هکتار را بر زمین زد و‬ ‫متعاقب آن کلنگ ورزش��گاه های کاریان کهن‪،‬‬ ‫الغران‪ ،‬ده فیش‪ ،‬کورده‪ ،‬دهکویه‪ ،‬شرفویه را که‬ ‫از مصوبات س��فر پر برکت مقام معظم رهبری به‬ ‫شهرستان الر بود به زمین زد‪.‬‬ ‫حس��نی در کنار بازدید از ش��هرهای الرس��تان‬ ‫و خن��ج در گراش نی��ز بازدید کامل��ی از حوزه‬ ‫علمیه داش��ت و روز چهاردهم دی ماه در مراسم‬ ‫دانش‌آم��وزان مدارس غیردولت��ی فدک و غدیر‬ ‫شرکت کرد‪.‬‬

‫‪JJ‬علی‌اصغر حسنی در دیدار از مدرسه فدک‬

‫‪ ‬نوشت‌افزار صدرا ‪ ‬نوشت‌افزار سروش ‪ ‬نوشت‌افزار پارسینا ‪ ‬فروشگاه رز‪ ‬فروشگاه مهدی ‪ ‬مرکز خرید خانواده ‪ ‬سوپرمارکت آبشار ‪ ‬سوپرمارکت فانوس‬

‫رزمنده سربند را به پيشاني‌اش مي‌بندد‬ ‫و از زير دس��تان به هم قالب شده‌ي دو‬ ‫نفر که به عنوان چارچوب ايس��تاده‌اند‪،‬‬ ‫عب��ور مي‌کن��د‪ .‬همس��رش او را از زير‬ ‫ق��رآن رد مي‌کن��د‪ .‬رزمن��ده همين که‬ ‫چفيه را روي دوش��ش جابه‌جا مي‌کند‪،‬‬ ‫ن��گاه‌اش با نگاه زن گره‌ مي‌خورد‪ .‬زن با‬ ‫حالت ناراحتي و اس��ترس س��رش را بر‬ ‫مي‌گرداند‪ .‬رزمنده مي‌نشيند تا بندهاي‬ ‫پوتين��ش را ببن��دد؛ اما کارگ��ردان با‬ ‫صداي بلند مي‌گويد‪« :‬اين نشس��تن‌ات‬ ‫اصال خوب نبود‪ ‌،‬برو از اول‪»...‬‬ ‫غريب��ه‌ي ش��ام تلفيقي‌س��ت از تئات��ر‬ ‫عاش��ورايي و دفاع مقدس‪ .‬و هم‌چنين‬ ‫تلفيقي از ب��ازي بر روي صحنه و پرده‪.‬‬ ‫داستان دخترکي به نام عطيه که چشم‬ ‫انتظار بازگش��ت پدرش از جبهه است‪.‬‬ ‫گاه‌گاه��ي نيز پ��در خ��ود را در خواب‬ ‫و بي��داري احس��اس م��ي کن��د و با او‬ ‫حرف مي‌زند‪ .‬چش��م انتظاري عطيه در‬ ‫حالي‌س��ت که مدت‌ه��ا از پايان جنگ‬ ‫هشت س��اله گذشته و خبري از پدرش‬ ‫نيامده است‪ .‬حرف‌زدن‌هاي گاه و بي‌گاه‬ ‫عطيه با پدرش موجب شده که پزشکان‬ ‫بگوين��د او به نوعي بيماري رواني دچار‬ ‫ش��ده اس��ت‪ .‬مادر عطيه او را به سوريه‬ ‫نزد حضرت رقيه س�لام‌ا‪ ...‬برده اس��ت‬ ‫ت��ا بلکه حضرت به عطي��ه نظري کرده‬ ‫و او را ش��فا دهد‪ .‬عطي��ه کنار ضريح به‬ ‫خواب رفته اس��ت که حض��رت رقيه به‬ ‫بالي��ن‌اش مي‌آي��د و او را با وقايع کربال‬ ‫همگام مي‌سازد‪...‬‬ ‫غريبه‌ي شام س��ومين تئاتر عاشورايي‬ ‫در گراش اس��ت که عل��ي فخري آن را‬ ‫کارگردان��ی مي‌کند‪ .‬يک گ��روه تقريبا‬ ‫س��ي‌نفره نيز در اي��ن تئاتر ايفاي نقش‬ ‫مي‌کنند‪ .‬اين گروه نزديک به دوماه‌ست‬ ‫که هر شب تمرينات منسجمي را انجام‬ ‫مي‌ده��د‪ .‬تمرينات اولي��ه در نمازخانه‬ ‫دبيرس��تان ش��هيد منفرد انجام مي‌شد‬ ‫که در هفته پي��ش با در اختيار گرفتن‬ ‫سالن سينما‪ ،‬تمرينات در سالن سينما‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫هفته اول تمرينات فقط شامل روخواني‬ ‫مت��ن نمايش��نامه و آش��نايي کل��ي با‬

‫شمـر در سینمـا‬

‫مهدی وفایی‌فرد‬

‫منتظر شماست‬

‫‪JJ‬محمدجواد حسن‌نژاد در نقش خولی [عکس‪ :‬مهدی وفایی‌فرد]‬

‫نمايش��نامه بود‪ .‬اما پس از آن تمرينات‬ ‫حرکت و چگونگي بيان جمالت ش��روع‬ ‫ش��د‪ .‬محمود عليپور اي��ن تمرينات را‬ ‫رهب��ري مي‌ک��رد‪ .‬معموال س��ي دقيقه‬ ‫نخس��ت هر جلسه شامل دو زدن‪ ،‬براي‬ ‫گرم شدن بدن و انجام حرکات ورزشي‬ ‫و کشش��ي است‪ .‬انواع حرکات تمرکزي‬ ‫همچون ايستادن روي يک پا به صورتي‬ ‫که دس��ت‌ها از دو طرف باز بوده و پاي‬ ‫ديگ��ر نيز ب��ه صورت کش��يده به عقب‬ ‫خم ش��ده اس��ت‪ ،‬هم انجام مي‌ش��ود‪.‬‬ ‫پس از گرم ش��دن ب��دن‪ ،‬تمرين گفتار‬ ‫ش��روع مي‌ش��ود‪ .‬معموالً در اين هنگام‬ ‫به صورت دس��ته‌جمعي يا تک‌تک شهر‬ ‫ياردبس��تاني و اي‌ايران‪ ،‬با صداي پايين‬ ‫( ُفسه)‪ ،‬متوسط و بلند خوانده مي‌شود‪.‬‬ ‫اين شعرها با فراز و فرودهاي خوبي که‬ ‫دارد‪ ،‬در تمري��ن گفتار ي��ک کار تئاتر‬ ‫بسيار مناسب است‪.‬‬ ‫ام��ا تمرين��ات اصلي پس از اين ش��روع‬ ‫مي‌شود‪ .‬صحنه‌ها مشخص شده و بازيگران‬ ‫به تمرين چگونگي حرکات و بيان حس‬

‫خ��ود مي‌پردازن��د‪ .‬گاهي اي��ن تمرينات‬ ‫اين‌قدر تکرار مي‌شود که علي فخري آن‬ ‫را به وقتي ديگر واگذار مي‌کند‪.‬‬ ‫عبدالرضا افش��ار از جمله بازيگراني‌ست‬ ‫که همچون سال‌هاي گذشته در غريبه‬ ‫شام هم نقش بازي مي‌کند‪ .‬او که در دو‬ ‫تئاتر پيش��ين در نقش شمر و سنان‌بن‬ ‫اَنس ظاهر ش��ده بود‪ ،‬امس��ال نيز نقش‬ ‫ش��مر را دارد‪ .‬او م��ي گوي��د‪« :‬هرچند‬ ‫امس��ال نيز نقش منفي دارم‪ ،‬اما افتخار‬ ‫مي‌کن��م در يک تئاتر عاش��ورايي نقش‬ ‫دارم‪ .‬دوس��ت دارم نق��ش مثب��ت هم‬ ‫بازي کنم‪ ،‬اما نظر علي فخري به عنوان‬ ‫بازيگردان‪ ،‬خالف اين‌ست‪».‬‬ ‫جواد حس��ن‌نژاد نيز امس��ال به ايفاي‬ ‫نقش منفي خولي مي‌پردازد‪ .‬او در مورد‬ ‫تئاترهاي عاش��ورايي م��ي گويد‪« :‬اين‬ ‫کارها بسيار خوب و قشنگ است‪ .‬از اين‬ ‫دس��ت کارهاي تلفيقي که فيلم‌برداري‬ ‫ني��ز به کمک ب��ازي روي صحنه آمده‪،‬‬ ‫بس��يار خوب و نو اس��ت‪ .‬کار در غريبه‬ ‫شام به شدت حساس است و اميدواريم‬

‫بازيگ��ران جدي��د در کن��ار بازيگ��ران‬ ‫سال‌هاي گذشته بتوانند به بهترين نحو‬ ‫به ايفاي نقش بپردازند‪ .‬قاس��م افش��ار‬ ‫که امس��ال هم‪ ،‬چون سال‌هاي گذشته‬ ‫در نقش س��رباز و نگهبان ظاهر ش��ده‬ ‫است‪ ،‬غريبه شام را به خاطر تلفيق کار‬ ‫عاش��ورايي و دفاع‌مق��دس‪ ،‬جذاب‌تر از‬ ‫کارهاي قبلي مي‌داند‪.‬‬ ‫خانم ابراهيمي نيز از جمله کساني‌س��ت‬ ‫که تئاتر عاش��ورايي را در اين س��ه دوره‬ ‫ياري کرده است‪ .‬او امسال نقش يکي از‬ ‫زنان کنار ضريح و يکي از زنان خيمه را‬ ‫بازي مي‌کند‪ .‬ابراهيمي تئاتر عاشورايي را‬ ‫به خاطر وجهه خوبي که در ميان مردم‬ ‫دارد‪ ،‬باعث باال رفتن فرهنگ مي‌داند‪.‬‬ ‫آقايان ماش��اا‪ ...‬بلبلي‪ ،‬محمدکاظم عابد‪،‬‬ ‫عل��ي صف��ري و‪ ...‬و خانم‌ها ش��کوري‪،‬‬ ‫آذرکي��ش‪ ،‬رش��يدي و ‪ ...‬امس��ال ني��ز‬ ‫همچ��ون دو دوره گذش��ته‪ ،‬علي فخري‬ ‫را در اجراي تئاترهاي عاش��ورايي ياري‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫محم��ود عليپ��ور ني��ز ک��ه در دوتئاتر‬

‫سید علی مجلسی‬

‫از می��ان محله‌هایی که در دامنه کالت‬ ‫ق��رار دارند‪ .‬محله پاس��گاه قدیم قدمت‬ ‫چندانی ندارد اما ب��ه اندازه اما محالت‬ ‫قدیمی مشکالت دارد‪.‬‬ ‫وقتي از كمربندي به طرف مدرس��ه‌ي‬ ‫قائدي مي‌رويم به يك سربااليي با شیب‬ ‫تند مي‌رس��يم كه در س��ر راه مس��جد‬ ‫نوس��ازی دیده می‌ش��ود‪ .‬كنار مس��جد‬ ‫يك كوچه‌ي باريك اس��ت كه بر عكس‬ ‫مس��ير ما شيب آن رو به پايين است‪ .‬از‬ ‫آن كوچ��ه رو به پايين حركت مي‌كنيم‬ ‫ت��ا به محل مورد نظر برس��يم‪ .‬پايين‌تر‬ ‫از مس��جد و ب��ه طرف چپ ك��ه برويم‬ ‫به پاس��گاه قديم گراش دیده می‌شود‪.‬‬ ‫پاسگاهي كه روزگاري برو بيايي داشت‪.‬‬ ‫االن ديگر اثري از پاسگاه نيست و جاي‬ ‫آن را خانه‌ها گرفته است‪.‬‬ ‫محله ب��ه دليل وجود پاس��گاه در بین‬ ‫مردم بعد از س��اخت پاس��گاه جديد به‬ ‫نام پاسگاه قديم معروف است‪ .‬محله‌اي‬ ‫تقريب��اً آرام و بي س��ر و ص��دا به نظر‬ ‫مي‌آيد‪ .‬برخي خانه‌هاي قديمي جلوه‌ي‬ ‫محل رو تغيير داده است‪ .‬نكته‌ي جالب‬ ‫در اين محل خانه‌اي بود روبه‌روي محل‬ ‫پاس��گاه قديم ك��ه ان��گار صاحب خانه‬ ‫عالقه‌ي زيادي به تيم اس��تقالل داشت‬ ‫و ط��رح در خان��ه اش را آرم باش��گاه‬ ‫اس��تقالل زده ب��ود‪ .‬انته��اي اين محل‬ ‫ب��ه خيابان تميز منتهي مي‌ش��ود كه با‬ ‫كوچه هاي باريك به هم متصل ش��ده‬ ‫است و همانند ديگر محله هاي قديمي‬

‫‪ ‬گزارش‬

‫همان مش��كل باريكي كوچه‌ها را دارند‪.‬‬ ‫طريقه‌ي زندگي اهالي در قديم بس��يار‬ ‫متف��اوت با زندگ��ي امروز اكث��ر مردم‬ ‫ب��وده اس��ت‪ ‌،‬مث ً‬ ‫ال در ي��ك خانه‌ي صد‬ ‫متري چهار خانه‌وار در كنار هم زندگي‬ ‫مي‌كردند و هيچ گاه هم با هم مشكلي‬ ‫پي��دا نمي‌كردند‪ .‬س��اكنين قديم محل‬ ‫براي تامين آب آشاميدني خوب مجبور‬ ‫بودند با روش‌هاي گوناگون آب خوردنی‬ ‫را از آب انبارهاي دور دس��ت تهیه و به‬ ‫س��ختي آن را به منازل خود بياورند‪ .‬از‬

‫ساكنين قديمي محل مي‌توان از آقايان‬ ‫اكبر ش��باني‪ ،‬حس��ن غالم��ي‪ ،‬نازعلي‬ ‫پورشمس��ي (زاده شمس)‪ ،‬غالمحسين‬ ‫تاج بخ��ش‪ ،‬عوض پورشمس��ي‪ ،‬عباس‬ ‫هرمزي و ش��ير علي شيري نام برد كه‬ ‫برخي از آنها هم درقيد حيات نيستند‪.‬‬ ‫اين محل هم همانن��د اكثر محله‌هاي‬ ‫قديم��ي مش��كالت فراوان��ي دارند‪ .‬به‬ ‫گفت��ه‌ي ح��اج ابراهي��م غالم��ي كه از‬ ‫س��اكنين اين محل است مشكل كمی‬ ‫فش��ار آب كه يكي از مش��كالت اصلي‬

‫‪JJ‬غالمعباس دلخوش‪ ،‬آهن پوالدسنج‪ ،‬نعمت صادقی‪ ،‬اکبر شبانی‪ ،‬حسن غالمی در اواخر دهه شصت [عکس‪ :‬آرشیو محمد صادقی]‬

‫ص‪.‬ر‬

‫‪ ‬یادداشت‬

‫در حاشیه مرگ خودخواسته‌ي یک جوان گراشی‬

‫دل جوان خون شده بود‬ ‫گراش بار ديگر ش��اهد مرگ خودخواسته‌ي‬ ‫جواني ناکام ش��د ‪ .‬اين بار براي چندمین بار‬ ‫در طول س��ال جاري است که شهر سي هزار‬ ‫نفري گراش چنين حادثه تلخ و رقت انگيزي‬ ‫را ب��ه خ��ود مي بيند ‪ .‬مجتب��ي ‪ -‬الف جوان‬ ‫بيس��ت و دو ساله اي که به دليل عالقه بيش‬ ‫از حد ب��ه طبيعت‪ ،‬قرباني عاطفه ش��کننده‬ ‫خود شد‪.‬‬ ‫مرگ خود خواس��ته مجتبي و عمل او براي‬ ‫همه کس��اني ک��ه او را مي ش��ناختند ‪ ،‬غير‬ ‫منتظره و باور نکردني بود ‪ ،‬زيرا او از کودکي‬ ‫با آموزه هاي ديني و اخالقي آشنا بوده است‬ ‫و بدان ملتزم ‪ .‬او گویا نمي‌دانسته است که از‬ ‫نظرگاه دين و مذهب اين گونه کارها مذمت‬ ‫شده اس��ت و او نمی دانست خودکشی گنه‬ ‫است‪ ،‬اما آدمي در آنچه چنين مرگي را براي‬ ‫او سهل و آسان جلوه داده است‪ ،‬در مي‌ماند‪.‬‬ ‫در یادداش��تی که از به جای مانده اس��ت به‬ ‫ابوالفضل قس��م یاد کرده است که به زندگی‬ ‫خود پایان خواهد داد‪ .‬چه چيزي باعث شده‬

‫اس��ت ت��ا او را به س��رحد چني��ن تصميمي‬ ‫رهنمون کند‪ .‬ظاهر فعال و پر انرژي او نشاني‬ ‫از نگران��ي‪ ،‬ناراحت��ي و افس��ردگي را با خود‬ ‫نداشت‪ ،‬زيرا همواره وقت خود را در طبيعت‬ ‫و صحراي گراش‪ ،‬س��پري مي کرد و انس او‬ ‫با طبیعت از او جواني قرص و محکم ساخته‬ ‫بود ‪ .‬هنوز هم همچنان متحير مانده ام‪.‬‬ ‫فروردي��ن همي��ن امس��ال او را در خان��ه‬ ‫پدربزرگ��ش ديدم ‪ .‬خانه اي که از کودکي تا‬ ‫آخرين روزهاي زندگيش را با آن انس و الفت‬ ‫داشت‪ .‬فرصتي شد تا با او هم صحبت شوم‪.‬‬ ‫چقدر مهربان و گ��رم درباره عالقه‌اش حرف‬ ‫م��ي‌زد‪ .‬از البه الي حرفهايش مي توانس��تم‬ ‫دريابم که قصد آزار رس��اني به همسايگان را‬ ‫ندارد ‪.‬‬ ‫مي‌گفت‪ :‬ديگر دس��ت خودم نيست ‪ ،‬من به‬ ‫اي��ن پرندگان عادت ک��رده ام ‪ .‬زندگي من و‬ ‫لحظه هاي عمرم به اين ها وابس��ته است ‪ .‬او‬ ‫درباره ويژگي هاي آنها حرف زد ‪ .‬با اشتياق‪،‬‬ ‫با عشق‪ .‬گويي همدلي پيدا کرده است‪ .‬قصد‬

‫‪ ‬کوچه به کوچه‬

‫مردم محله بوده اس��ت ط��ي يكي دو‬ ‫س��ال اخي��ر تقريباً حل ش��ده و اكنون‬ ‫در تابس��تان كمتر دچار افت فشار آب‬ ‫مي‌شوند اما مشكالت فاضالب همچنان‬ ‫پا برجاست‪ .‬وقتي در محل گشت مي‌زديم‬ ‫دیدیم كه برخي كوچه‌ها هنوز آس��فالت‬ ‫نش��ده بودند و وقتي فاض�لاب منازل به‬ ‫بيرون فرس��تاده مي‌شد منظره‌ي خيلي‬ ‫جالبي به وجود نمي‌آم��د‪ .‬آب جاری در‬ ‫وس��ط کوچه براي عابرين هم مشكالتي‬ ‫ب��ه وجود مي‌آورد طي مدتي کوتاهی كه‬

‫محله پاسگاه قدیم‬ ‫و مشکالت آن‬

‫داش��تم از تعلق��ات خاطرش گزارش��ي تهيه‬ ‫کن��م‪ ،‬اما به ياد درد دل‌ه��اي او که افتادم ‪،‬‬ ‫منصرف شدم ‪.‬‬ ‫به آسمان آبي فروردين ماه نگاهي کرد ‪ .‬هيچ‬ ‫پرنده اي در آس��مان نب��ود ‪ .‬ارزن‌ها را براي‬ ‫کبوتران ريخت‪ .‬آب آنها را عوض کرد و رفت‪.‬‬ ‫از آن روز تا بيست و دوم آذرماه هيچ خبري‬ ‫از او نداشتم‪ .‬خبر را دکتر علي اکبر محمدي‬ ‫گراش��ي‪ ،‬از قم به من داد‪ .‬س��اعت ‪ 11‬شب‬ ‫ت��ا صبح خوابم نبرد ‪ .‬داش��تم فکر مي کردم‬ ‫چگون��ه به عمه‌اش بگوي��م ‪ ،‬ماجرا را ‪ .‬صبح‬ ‫ساعت هشت که بچه ها همه به مدرسه رفته‬ ‫بودند ‪ ،‬با تمهيداتي به او گفتم و او مثل مرغ‬ ‫بسمل پرپر زد ‪...‬‬ ‫از آن روز پ��در و م��ادرش در انتظ��ار او و‬ ‫مهربان��ي هايش مانده‌ان��د و بهانه آمدن او را‬ ‫مي‌گيرن��د ‪ .‬او پيش از م��ردن مرده بود‪ ،‬زیرا‬ ‫نمی‌گذاش��تند با عش��ق زندگی کن��د‪ .‬او با‬ ‫هم��ه‌ی دنیا خداحافظي ک��رده بود ‪ .‬او خود‬ ‫را آزرد تا ديگران را نيازارد‪.‬‬

‫پيش��ين‪ ،‬نقش ب��ازي مي‌کرد‪ ،‬امس��ال‬ ‫به عنوان دس��تيار‪ ،‬علي فخري را ياري‬ ‫مي‌دهد‪ .‬او از استقبال مردم از کارهاي‬ ‫عاشورايي و فرهنگ‌س��ازي انجام شده‬ ‫خوشحال است‪.‬‬ ‫عل��ي فخ��ري ب��ه عن��وان بازيگ��ردان‬ ‫تئاتره��اي عاش��ورايي در گ��راش‪ ،‬در‬ ‫حيط��ه نماي��ش چند ن��وع کار را بيان‬ ‫مي‌کند‪ ،‬که يکي از آن‌ها تعزيه اس��ت‪.‬‬ ‫او در م��ورد تعزي��ه مي‌گوي��د‪« :‬تعزيه‬ ‫نس��بت به کارهاي نمايشي ديگر هم به‬ ‫لح��اظ بازي و هم به لحاظ س��بک کار‬ ‫فرق دارد‪ .‬تعزي��ه يعني اين‌‌که راجع به‬ ‫ائمه عليهم‌السالم‪ ،‬ش��بيه‌اي را به اجرا‬ ‫در آوريم‪ .‬اما نويس��نده‌هايي هستند که‬ ‫کاره��اي تعزيه را براي کار روي صحنه‬ ‫بازنويسي مي‌کنند‪ .‬تئاتر عاشورايي نيز‬ ‫در اصل يک تعزيه اس��ت‪ ،‬اما سبک آن‬ ‫متفاوت و بازي بس��يار حساس‌تر است‪.‬‬ ‫در يک کار عاشورايي بايد توجه داشت‬ ‫که کليه حرکات و صحبت‌هاي بازيگران‬ ‫مطابق تاريخ باشد‪».‬‬ ‫او غريب��ه ش��ام را کاري م��درن‪ ،‬ن��و و‬ ‫بي‌س��ابقه در گراش مي‌داند‪ .‬تلفيقي از‬ ‫تئاتر عاشورايي و دفاع مقدس‪ ،‬و اجراي‬ ‫روي صحنه و پخ��ش فيلم‌هاي از پيش‬ ‫ضبط ش��ده بر روي صحن��ه‪ .‬او در مورد‬ ‫اس��تفاده از تصوير و فيلم مي‌گويد‪« :‬تا‬ ‫به حال ام��کان اجراي بعض��ي کارها را‬ ‫روي صحنه نداش��ته‌ايم‪ .‬مثال آتش زدن‬ ‫خيمه‌ها‪ .‬از صحنه آت��ش زدن خيمه‌ها‬ ‫فيلم گرفتيم‪ ،‬چون ديديم کار قش��نگي‬ ‫است‪ ،‬کشيدن گوشواره از گوش حضرت‬ ‫رقيه(س) توس��ط خولي را هم به تصوير‬ ‫کشيديم‪ .‬ان‌شاءا‪ ...‬که مورد پسند مردم‬ ‫واقع ش��ود و انش��اءا‪ ...‬که امام حس��ين‬ ‫عليه‌اسالم قبول کند‪ .‬اميدواريم اين کار‬ ‫عاشورايي يک اجر معنوي براي ما و بقيه‬ ‫داشته باشد‪».‬‬ ‫تئاتر غريبه ش��ام به نويس��دگي س��يد‬ ‫حسين فدايي‌حس��ين‪ ،‬بازيگرداني علي‬ ‫فخري و سرپرستي عبدالمطلب زارعي‬ ‫از تاريخ نهم بهمن‌ماه به مدت ‪ 10‬شب‬ ‫در س��الن سينما ش��هر قصه گراش به‬ ‫روي صحنه مي‌رود‪.‬‬

‫آنج��ا بوديم اكثر عابري��ن حاضر بودند از‬ ‫كوچه‌هاي دورتر استفاده كنند تا این که‬ ‫بخواهند از اينجا عبور كنند‪ .‬آسفالت شده‬ ‫هم مشکل فاضالب خانگی را داشتند‪.‬‬ ‫بس��یاری از م��ردم محله یا ب��ا هم قوم و‬ ‫خویش بوده‌اند یا در سال‌های اخیر با هم‬ ‫وصلت کرده‌اند‪ .‬به خاطر همین اکثر مردم‬ ‫با هم نزدیک هستند‪ .‬اگر خیابان شهدای‬ ‫گمن��ام در دامنه کالت س��اخته ش��ود‬ ‫می‌تواند تحولی را در محله ایجاد کند‪.‬‬ ‫يك��ي از اهالي كه نامش را به نام نگفت‬ ‫اما معلوم بود خان��ه‌اش در پايين محل‬ ‫ق��رار دارد از برخي همس��ايه‌ها كه در‬ ‫خان��ه هايش��ان حيوانات ب��ه خصوص‬ ‫كبوتر نگه‌داري مي كردند و به اصطالح‬ ‫م��ا كفتر بازي مي‌كنن��د گله مند بود و‬ ‫همچنين از بعضي س��اكنين باال دست‬ ‫محل كه آشغال‌هاي خود را در آب رها‬ ‫مي‌كنند و آب آن اش��غالها را با خود به‬ ‫پايين می‌آورد ش��اکی ب��ود‪ .‬در انتهاي‬ ‫كوچه‌ه��ا و در نزديك��ي خياب��ان تميز‬ ‫منظ��ره‌اي را ديديم ك��ه اص ً‬ ‫ال جالب به‬ ‫نظر نمي رس��يد‪ ،‬كوچه‌ای كه در واقع‬ ‫اصل��ي تري��ن ورودي مح��ل از ط��رف‬ ‫خيابان تميز بود بسيار خراب و ناهموار‬ ‫بود‪ .‬اكثر فاضالب خانه‌هاي باال دس��ت‬ ‫ك��ه به ج��وی كوچك وس��ط كوچه‌ها‬ ‫مي‌ریخت ب��ه اينجا منتهي مي‌ش��د و‬ ‫عبور و مرور مردم را با مش��كل روبه‌رو‬ ‫كرده ب��ود‪ .‬ما به زحم��ت از آنجا عبور‬ ‫كرديم و وارد خيابان تميز شديم‪.‬‬ ‫‪ ‬چند سوال‬

‫در برابر چنين حادثه تاس��ف انگيزي چند پرس��ش پيش‬ ‫روي ما و جامعه ی گراش است‪.‬‬ ‫‪ ‬آیا پیش از آن ش��خصی م��ورد اتهام قرار‬ ‫گی��رد نباید درباره موضع بررس��ی و تحقیق‬ ‫کوچک��ی انجام داد تا با اتهام زدن بی‌مورد‬ ‫روح لطیف جوانی را نیازرد‪.‬‬ ‫‪ ‬آيا اطرافيان اين جوان را که در شرايط‬ ‫سني حس��اس و خاصي بوده است ‪ ،‬نمي‬ ‫توانستند عشق و عالقه او را درک کند؟‬ ‫‪ ‬آي��ا فش��ار بي��ش از اندازه ب��ه او نمي‬ ‫توانست با راه حل هاي مسالمت آميز تري‬ ‫ختم به خير شود ؟‬ ‫‪ ‬آيا تهديد به ش��کايت هاي مکرر ‪ ،‬تنها‬ ‫راه چاره بود ؟‬ ‫‪ ‬آي��ا ج��وان در اي��ن باره با دوس��تان و‬ ‫اطرافی��ان و پدر و مادر خ��ود براي چاره‬ ‫جويي صحبت کرده است ‪.‬‬ ‫‪ ‬آيا خلق و خوي حس��اس او و احتماالْ‬ ‫توداري بيش از حد او باعث ش��ده اس��ت‬ ‫‪ ،‬مش��کل را با ديگران در مي��ان نگذارد و‬ ‫کار به پايان دادن به زندگي اش کش��يده‬ ‫شود ؟‬ ‫‪‌‬آيا او مي خواسته با مرگ خود خواسته‪،‬‬ ‫خويش را مجازات کند يا ديگران را ؟‬ ‫‪ ‬آي��ا او خواس��ته اس��ت خ��ود را از آزار‬ ‫ديگ��ران راحت کند يا ديگران را از حضور‬ ‫خود در حريم آنان ؟‬

‫مسعود غفوری‬

‫‪ ‬مطبوعات الرستان‬

‫ میالد الرستان‬

‫میالد الرستان در شماره ‪ ،546‬هفته‌ی دوم دی‌ماه‬ ‫‪ ،87‬حک��م تاریخی رهبر انقالب آیت‌اله خامنه‌ای‬ ‫را ب��رای مقابله با کافران حربی به عنوان تیتر اول‬ ‫خود انتخاب کرده اس��ت‪« :‬هر ک��س در دفاع از‬ ‫مردم غزه کش��ته شود شهید اس��ت‪ ».‬این نشریه‬ ‫سعی کرده در بخش‌های سرمقاله‪ ،‬خبرها و البته‬ ‫در صفحه آخر به این فاجعه انسانی بپردازد‪ .‬مدیر‬ ‫کل راه و ترابری الرستان هم «بهره‌برداری از کلیه‬ ‫راه‌های در حال ساخت حوزه استحفاظی اداره کل‬ ‫راه و ترابری الرستان تا حداکثر ‪ 2‬سال آینده» را‬ ‫نوید داده اس��ت‪ .‬مدیر نمایندگی سازمان حمل و‬ ‫نقل پایانه‌های الرس��تان نیز گفته است‪« :‬از زمان‬ ‫بهره‌برداری از محورهای الر‪-‬جهرم‪-‬شیراز و الر‪-‬‬ ‫کهورستان‪-‬بندرعباس حجم ورود و خروج مسافر‬ ‫و ب��ار در الرس��تان به طرز چش��مگیری افزایش‬ ‫یافته»‪ .‬در صفحه «یادبودها»ی این ش��ماره هم‬ ‫نام��ه‌ی تاریخی امام خمینی ب��ه گورباچف چاپ‬ ‫شده اس��ت‪ .‬خبر پیروزی‌های مداوم تیم پیروزی‬ ‫هالل احمر گراش نیز در میانه‌ی صفحه‌ی ورزش‬ ‫این شماره خودنمایی می‌کند‪.‬‬ ‫میالد الرس��تان با ش��ماره‌ی ‪ ،547‬هفته‌ی سوم‬ ‫دی‌ماه‪ ،‬وارد ش��انزده س��الگی می‌ش��ود‪ .‬در این‬ ‫ش��ماره نیز تیتر ی��ک به فاجعه غ��زه اختصاص‬ ‫یافته اس��ت‪« :‬اعالم آمادگی مردم الرستان برای‬ ‫اعزام ب��ه غزه و انجام عملیات ش��هادت‌طلبانه»‪.‬‬ ‫هزاران نفر از مردم الر در اقدامی جالب‪ ،‬طوماری‬ ‫ب��ه مس��احت ‪ 15‬متر مربع را در دف��اع از مردم‬ ‫فلس��طین نوش��ته و امضا کرده‌ان��د و به خدمت‬ ‫رهب��ر معظم انقالب فرس��تاده‌اند‪ .‬رییس نهضت‬ ‫سوادآموزی‪ ،‬جانفزا‪ ،‬هم گفته است که از ابتدای‬ ‫س��ال ‪ 87‬تاکنون ‪ 3489‬نفر سوادآموز در ‪391‬‬ ‫کالس نهضت سوادآموزی الرستان تحت آموزش‬ ‫قرار گرفته‌اند‪ .‬کش��ف گونه‌ی جدید معدنی برای‬ ‫اولین بار توسط علی نخبه‌الفقهایی جوان مبتکر‬ ‫الرستانی هم خبری اس��ت که این نشریه بر آن‬ ‫تاکید زیادی دارد‪.‬‬

‫ نسیم جویم‬

‫ماهنامه‌ی نس��یم جوی��م‪ ،‬ویژه‌نامه‌ی عصر مردم‬ ‫برای مردم منطقه جویم‪ ،‬در ش��ماره‌ی پانزدهم‪،‬‬ ‫دی‌ماه ‪ ،87‬خبر جالبی را تیتر یک کرده اس��ت‪:‬‬ ‫«بر اس��اس مصوبه س��ازمان می��راث فرهنگی و‬ ‫گردش��گری کشور‪ ،‬شهر جویم ابی احمد (ع) در‬ ‫فهرس��ت ش��هرهای تاریخی ایران قرار گرفت‪».‬‬ ‫در نتیج��ه این مصوبه‪ ،‬بر اس��اس ماده ‪ 166‬در‬ ‫خصوص شهرهای دارای بافت تاریخی‪ ،‬تشکیالت‬ ‫ش��هرداری‌ها مورد تجدیدنظر قرار می‌گیرد و به‬ ‫منظ��ور انجام ام��ور مربوط به حفاظ��ت از بافت‬ ‫تاریخی این گونه ش��هرها‪ ،‬س��از و کار مدیریتی‬ ‫مناسب در شهرداری‌های مذکور ایجاد می‌شود‪.‬‬ ‫حضور آقای حس��نی‪ ،‬نماینده‌ی مردم الرس��تان‬ ‫و خن��ج‪ ،‬در میان مردم منطقه نی��ز از خبرهای‬ ‫اصلی این نش��ریه‌اند‪ .‬در طی ای��ن بازدید‪ ،‬آقای‬ ‫مظفری به عنوان ریی��س جدید دادگاه عمومی‬ ‫بخش جویم معرفی شد‪.‬‬

‫ صحبت نو ویژه الرستان‬

‫صحبت نو ویژه الرس��تان‪ ،‬ضمیم��ه‌ی هفته‌نامه‬ ‫صحب��ت نو ش��ماره ‪ ،51‬مث��ل همیش��ه تند و‬ ‫انتقادی است‪ .‬این نشریه خبر انتشار شب‌نامه‌ی‬ ‫اقتص��ادی را از وب�لاگ صحبت ن��و ویژه گراش‬ ‫گرفت��ه و چاپ کرده‪ ،‬و هش��دار فرمان��دار را در‬ ‫ای��ن زمین��ه پررنگ ک��رده اس��ت‪« .‬میراثی که‬ ‫دود می‌ش��ود‪ :‬س��وگنامه‌ای بر نمایندگی میراث‬ ‫فرهنگی الرس��تان» مطلبی اس��ت به قلم سجاد‬ ‫صداقت که از تبدیل نش��دن ای��ن نمایندگی به‬ ‫اداره شکوه دارد‪ .‬اما انتقادات اجتماعی این نشریه‬ ‫از صفحه سوم آغاز می‌شود‪ ،‬جایی که دو مطلب‪،‬‬ ‫یکی با عنوان «آسیب‌شناس��ی جشن‌های برگزار‬ ‫شده در شهر برای ائمه (ع)» و دیگری «نقدی بر‬ ‫همایش بین‌المللی زبان‌شناس��ی و مردم‌شناسی‬ ‫و همایش پاسداش��ت خیرین الرس��تان» چاپ‬ ‫ش��ده است‪ .‬دو صفحه چهار و پنج این شماره به‬ ‫پرونده‌ی «در س��وگ خورشید» اختصاص یافته‬ ‫اس��ت‪ ،‬و از این میان‪ ،‬دو تا از مطالب به موضوع‬ ‫تعزیه پرداخته‌اند‪ .‬سعیده آرین یادداشتی نوشته‌‬ ‫است بر جش��نواره فیلم کوتاه کل گراش با تیتر‬ ‫«فیلم داس��تانی و فیل��م ش��هری!!!» (با همین‬ ‫تعداد عالمت تعجب!)‪ .‬ایش��ان به همین اندازه از‬ ‫برنده شدن کیواناتی فیلم در بخش‌های مختلف‬ ‫جشنواره متعجب شده‌اند (باز هم با همین تعداد‬ ‫عالمت تعجب!)‪« .‬قاب محرم» نیز در صفحه آخر‬ ‫این شماره به عکس‌های عاشورای سال‌های ‪62‬‬ ‫و ‪ 85‬اختصاص یافته است‪.‬‬


‫‪ ‬الر‪ :‬کتابفروشی رسالت ‪ ‬الر‪ :‬مطبوعات فرهنگ ‪ ‬اوز‪ :‬مطبوعات پرسپولیس ‪ ‬خنج‪ :‬کتابخانه عمومی خنج ‪ ‬جویم‪ :‬کتابخانه عمومی ‪ ‬فداغ ‪ ‬ارد‬

‫کارنامه خون ‪‬‬

‫شهید محمد رهنورد‬

‫نام پدر‪ :‬ابول‬ ‫محل تولد‪ :‬گراش‬ ‫تاریخ تولد‪1344 :‬‬ ‫مدرک تحصیلی‪ :‬فوق دیپلم‬ ‫محل شهادت‪ :‬طالئیه‬ ‫تاریخ شهادت‪1362/12/12 :‬‬ ‫محل دفن‪ :‬گراش‬

‫فرازهایی از وصیت‌نامه‬

‫من به جهت دفاع از اس�لام وارد جبهه می‌ش��وم و‬ ‫دوس��ت دارم با ریختن خونم اس�لام پایدار بماند از‬ ‫کلیه دوس��تانم و مردم گراش تقاض��ا دارم که جلو‬ ‫ای��ن توطئه‌هایی را ک��ه گروهک‌های آمریکا پخش‬ ‫می‌کنند بگیرند و تحریک نشوند‪ .‬چون ما ضربه‌ای‬ ‫که از این گروهک‌ها می‌خوریم در جبهه‌های جنگ‬ ‫نمی‌خوریم‪ .‬ای مردم به هوش باشید سخنان امام را‬ ‫فراموش نکنید و همواره یار و وفادار امام بمانید‪.‬‬

‫زندگی‌نامه‬

‫شهید به سال ‪ 1344‬در خانواده‌ای مذهبی و اصیل متولد‬ ‫شد کودکی با هوش و تیز فهم بود به سن ‪ 7‬سالگی وارد‬ ‫دبس��تان و پس از آن وارد مقطع راهنمایی ش��د‪ .‬این ایام‬ ‫مصادف بود با اوج تظاهرات و مبارزات مردم ایران بر علیه‬ ‫رژیم منحوس شاهنشاهی که با وجود سن کم در تظاهرات‬ ‫ش��رکت می‌کرد ‪ .‬وارد دوره‌ی دبیرستان شد پس از اتمام‬ ‫آن دوره در آزمون سراسری تربیت معلم شرکت کرد و با‬ ‫رتبه‌ی عالی قبول شد‪ .‬البته در دوره‌ی دبیرستان به عضویت‬ ‫پایگاه مقاومت مسجد صاحب الزمان (عج) نیز درآمد اخالق‬ ‫اسالمی و آداب انسانی را در جمیع ابعاد زندگی خود رعایت‬ ‫می‌کرد‪ .‬همزمان با تحصیل‪ ،‬از‬ ‫جبه��ه نیز غافل نب��ود‪ .‬چندین‬ ‫ب��ار به جبهه رفت و س��ر انجام‬ ‫در عملیات خیبر در آزاد س��ازی‬ ‫جزیره مجنون در یک ماموریت‬ ‫خطرن��اک همراه با دو تن دیگر‬ ‫از همرزمانش حس��نعلی کارگر‬ ‫و میراحم��د حس��ینی به خیل‬ ‫مفقودین پیوست‪ .‬پیکر پاک او‬ ‫پس از جنگ به میهن بازگشت‪.‬‬ ‫کارنامه خون ‪‬‬

‫شهید محمود منفرد‬

‫‪JJwww.yad-e-yaran.com‬‬

‫نام پدر‪ :‬رجب‬ ‫محل تولد‪ :‬گراش‬ ‫تاريخ تولد‪1341:‬‬ ‫ميزان تحصيالت‪ :‬راهنمايي‬ ‫تاریخ شهادت‪1361/1/2 :‬‬

‫فرازهایی از وصیت‌نامه‬

‫م��ن راه خود را انتخ��اب كرده‌ام‪ ،‬با دانس��تن اين‬ ‫فلسفه كه ما انس��ان‌ها بايد بميريم پس چرا خود‬ ‫ن��وع مردن را انتخاب نكنيم‪ .‬چه مردني بهتر از آن‬ ‫كه انسان مسلمان در راه هدفش كه خدا و احيا‌ي‬ ‫اسالم است بميرد‪ .‬پس من با رفتن به جبهه هدفم‬ ‫را انتخ��اب كرده همان راه��ي را كه انبيا پيمودند‬ ‫و رفتن به جبهه وس��يله‌اي است جهت مالقات با‬ ‫خ��داي خود‪ .‬وصيت مي‌كنم جز در خط اس�لام و‬ ‫امام بت‌شكن راه ديگري نرويد‪.‬‬

‫زندگی‌نامه‬

‫محمود در س��ال ‪ 1341‬در خانواده‌اي متوسط چشم به‬ ‫جهان گشود چون خانواده‌اشان فرزندي نداشتند و پس‬ ‫از س��ال‌ها داراي فرزند ش��دند‪ ،‬لذا عالقه‌ي شديدي به‬ ‫وي پي��دا نمودند‪ .‬به حدي كه پدر در س��ن نه س��الگي‬ ‫وي را هم��راه خويش به دبي ب��رد تحصيالت خويش‬ ‫را تا س��وم راهنمايي در آن‌جا گذرانيد پس از مدرسه در‬ ‫مغازه ش��روع به كار نمود‪ .‬با اوج‌گيري انقالب در ايران‪،‬‬ ‫عضو انجمن اس�لامي در دبي ش��د در توزيع و پخش‬ ‫پوسترهاي امام و اعالميه‌هاي‬ ‫ايش��ان فعاليت زيادي داشت‪.‬‬ ‫با ش��روع جن��گ تحميلي كار‬ ‫را رها نمود و عازم ايران ش��د‬ ‫در بسيج ثبت‌نام و عضو گروه‬ ‫مسجد صاحب‌الزمان(عج) شد‬ ‫و س��رانجام بعد از اتمام دوره‬ ‫س��ربازي به جبه��ه حق عليه‬ ‫باط��ل ش��تافت و در جبهه‌ي‬ ‫رقابيه به شهادت رسيد‪.‬‬ ‫ش��ماره گذش��ته به دلیل مش��کل فنی مشخصات‬ ‫ش��هیدان رهنورد و منفرد با هم منتش��ر شده بود که‬ ‫ضمن پوزش از خانواده‌های آنان مجددا ً اطالعات مربوط‬ ‫به این دو شهید در کارنامه خون نوشته می‌شود‬

‫فیلیپ َآنسیو (‪)Phil. Ansiaux‬‬ ‫‪ :‬فرودگاه امام خمینی‪ .‬مسافری هستم‬ ‫از بلژی��ک‪ ،‬مهمان اس��ماعیل فقیهی و‬ ‫مسعود غفوری‪.‬‬ ‫مدت زیادی بود که مسافرتم به تعویق‬ ‫می‌افت��اد‪ ،‬چ��ون ب��رای ی��ک اروپایی‬ ‫گرفت��ن ویزا حتی برای دو هفته خیلی‬ ‫سخت است‪ .‬لحظات اول توی فرودگاه‬ ‫خیلی نگران و عصبی بودم‪ ،‬ولی دیدن‬ ‫اس��ماعیل راحت‌ام کرد‪ .‬باید می‌رفتیم‬ ‫مهرآباد تا به الر پرواز کنیم‪.‬‬ ‫وقت��ی ب��رای تجدید قوا نیس��ت چون‬ ‫هم��ه‌ی خان��واده جمع‌اند‪ .‬س��ه قانون‬ ‫ایران��ی را در ذهن��م م��رور می‌کن��م‪:‬‬ ‫شلوارک ممنوع‪ ،‬الکل ممنوع‪ ،‬و تماس‬ ‫فیزیکی با خانم‌ه��ا ممنوع! توی ذهنم‬ ‫چند تایی کلمه‌ی فارس��ی هم داشتم‪.‬‬ ‫ولی آنقدر خس��ته و هیج��ان‌زده بودم‬ ‫ک��ه در اولین قدم‪ ،‬قص��د کردم با مادر‬ ‫اس��ماعیل دس��ت بدهم! او کلی از این‬ ‫بابت خندید‪.‬‬ ‫ی��ک هفت��ه‌ای را در گ��راش گذراندم‪،‬‬ ‫و با تم��ام خان��واده‪ ،‬دوس��تان و اقوام‬ ‫مالقات کردم‪ .‬و البته کلی هم خوردم!‬ ‫همه‌ی غذاه��ای ایرانی را چش��یدم و‬ ‫همه‌ش��ان هم عالی بودن��د‪ .‬رابطه من‬ ‫با خانواده اس��ماعیل روز به روز گرم‌تر‬ ‫و صمیمانه‌ت��ر می‌ش��د‪ .‬مهمان‌ن��وازی‬ ‫ایرانی فقط از روی وظیفه نیست‪ ،‬بلکه‬ ‫نتیجه‌ی رابطه‌ی عمیقی است که ایجاد‬ ‫می‌کنند‪ .‬خانواده‌ی اس��ماعیل با من نه‬ ‫مثل یک مهمان‪ ،‬و نه مثل یک دوست‪،‬‬ ‫بلکه مثل یکی از اعضای خانواده رفتار‬ ‫می‌کردن��د‪ .‬می‌توانس��تم هم��ه‌ی روز‬ ‫کنارشان باشم و از مصاحبت‌شان لذت‬ ‫ببرم‪ ،‬و آقا هاشم خواجه گراشی از من‬ ‫خواس��ته بود که راحت باش��م و خودم‬ ‫را عضوی از خان��واده بدانم‪ .‬هر روز در‬ ‫گراش مثل یک جشن بود!‬ ‫گاه��ی ت��وی خیابان‌های گ��راش قدم‬ ‫می‌زدم و مردم را و شیوه‌ی زندگی‌شان‬ ‫را نگاه می‌کردم‪ .‬قبل از سفرم به ایران‬ ‫اص� ً‬ ‫لا فکر نمی‌کردم ک��ه اینجا اینقدر‬ ‫راح��ت‪ ،‬آرام و جال��ب باش��د! م��ردم‬ ‫مغرب‌زمین دید تندی نس��بت به ایران‬

‫گزارش سفر یک مهمان بلژیکی به گراش‬

‫شما بیشتر شاعرانه بودید تا سیاسی‬ ‫دارند‪ .‬ولی من با دیدن ش��ما و نحوه‌ی‬ ‫زندگی‌ت��ان‪ ،‬خیلی س��ریع دی��دگاه‌ام‬ ‫را ع��وض کردم‪ .‬مردم��ی که در گراش‬ ‫می‌دیدم‪ ،‬بخصوص جوان‌ترها‪ ،‬چشم و‬ ‫گوشش��ان به دنیای بیرون باز بود‪ .‬آنها‬ ‫از اینترن��ت و تلویزیون‌های‌ ماهواره‌ای‬ ‫برای کسب اطالعات دست اول استفاده‬ ‫می‌کردند‪ ،‬و مدام هم با موبایل صحبت‬ ‫می‌کردن��د‪ .‬آنه��ا خ��وب می‌دانس��تند‬ ‫غربی‌ه��ا چه دیدی نس��بت ب��ه ایران‬ ‫دارند‪ ،‬و آن را غیرواقعی می‌دانس��تند و‬ ‫همیشه می‌گفتند‪ :‬ما این نیستیم‪.‬‬ ‫گاهی حس می‌ک��ردم خیلی به آینده‬ ‫ناامید هستید‪ ،‬و این ناراحت‌ام می‌کرد‪.‬‬ ‫ول��ی همیش��ه آزاد و البت��ه درون‌گرا‬ ‫بودید‪ .‬رس��انه‌های ما ایران را کشوری‬ ‫وحشتناک توصیف می‌کنند‪ ،‬و به خاطر‬ ‫همین‌ اس��ت که کسی جرات آمدن به‬

‫اینجا را ندارد‪ .‬خوب‪ ،‬با ما مثل احمق‌ها‬ ‫رفتار می‌کنند‪ .‬رسانه‌های ما منابع قابل‬ ‫اطمینانی نیس��تند چون خبرهاش��ان‬ ‫منافع خاص��ی را دنب��ال می‌کند‪ .‬ولی‬ ‫اینها منافع من نیس��تند‪ .‬کش��وری که‬ ‫آنها ترس��یم می‌کنند ب��ا آنچه به واقع‬

‫مس�عود غف�وری‪ :‬فیلی�پ دو‬ ‫هفت�ه‌ای مهم�ان م�ا ب�ود‪ .‬از‬ ‫او خواس�تیم از تجرب�ه‌اش‬ ‫در این س�فر بنویس�د‪ ،‬و این‬ ‫مطلب ش�د نتیج�ه‌اش‪ .‬این را‬ ‫به انگلیس�ی نوشت‪ ،‬در حالی‬ ‫که انگلیس�ی‌اش خیلی خوب‬ ‫نیس�ت؛ و همی�ن کا ِر ترجمه‬ ‫را س�خت می‌کرد‪ .‬به هر حال‬ ‫سعی شده کمترین تعریض در‬ ‫متن او داده شود‪.‬‬

‫می‌بینی��د زمین تا آس��مان فرق دارد‪.‬‬ ‫جمعیت زیر ‪ 30‬س��ال ایران ‪ 60‬درصد‬ ‫مردم را تش��کیل می‌دهند و این نسل‬ ‫جوان عزم‌ش��ان را ج��زم کرده‌اند‪ .‬آنها‬ ‫می‌خواهن��د آینده‌ش��ان را خودش��ان‬ ‫بسازند‪.‬‬ ‫دوس��تان اس��ماعیل مهمان��ی جالبی‬ ‫توی یک��ی از باغ‌های خارج ش��هر راه‬ ‫انداختن��د‪ .‬با موت��ور رفتی��م آنجا و با‬ ‫هم آش��پزی کردیم و بن��دری زدیم و‬ ‫خندیدیم و قلیان و «مدباغ» کشیدیم‬ ‫و جش��ن تولدی برایم گرفتند و به من‬ ‫یک سه‌تار معرکه هدیه دادند‪.‬‬ ‫من گرد و خاک هوای گراش را دوست‬ ‫دارم‪ ،‬و خیابان‌ه��ای کوچ��ک‌اش را‪ ،‬و‬ ‫نگاه‌ه��ای گ��ذرا و زیرچش��می را توی‬ ‫خیابان‌ها و مغازه‌ها‪ :‬همیش��ه کنجکاو‪،‬‬ ‫و همیشه پذیرا‪ .‬از همه‌ی شما به خاطر‬

‫ چه م�دت در گراش زندگی کرده اید و آیا‬ ‫خاطره ای از آن به یاد دارید؟‬ ‫من تا به حال ایران زندگی نکرده ام‪ .‬فقط هر س��اله‬ ‫تعطیالت کریس��مس را برای بازدی��د چند روزه به‬ ‫کش��ور عزیزم ای��ران می‌آیم‪ .‬تمام حض��ور من در‬ ‫گراش خاطره هایی‌س��ت فراموش نشدنی و همه‌ی‬ ‫آن ه��ا در صمیمیت م��ردم و نزدیکی خانواده‌ها به‬ ‫یکدیگر خالصه می‌شود‪ ،‬که در آمریکا نمی‌توان آن‬ ‫را به این نحو دید!‬ ‫ چ�ه مدت اس�ت که در آمری�کا زندگی می‬ ‫کنید و اصال چرا آمریکا؟‬ ‫حدود ‪ 31‬سال است که در آمریکا زندگی می کنم‪.‬‬ ‫ابتدا ب��رای تحصیل به آمریکا رفت��م و جهت ادامه‬ ‫مراحل تحصیلی در آن جا ماندم و کارم را از آن جا‬ ‫ش��روع کردم‪ ،‬این گونه شد که برای زندگی نیز آن‬ ‫جا را انتخاب کردم‪ .‬حقیقتش را بخواهید خودم هم‬ ‫نمی دانم چگونه شد که ماندگار شدیم!‬ ‫ کم�ی از فرزندان‌ت�ان بگویی�د آن ها چند‬ ‫ساله اند؟‬ ‫‪ 2‬دخت��ر دارم‪ 10 ،‬و ‪ 12‬س��اله ب��ه ترتی��ب لیال و‬ ‫زه��را‪ ،‬که هرگز آن ها را از خود دور نمی‌کنم‪ .‬حتی‬ ‫درکالس‌های فوق‌العاده ش��ان نیز من حضور دارم‪.‬‬ ‫هرگز دوست ندارم احساس تنهایی و غربت کنند‪.‬‬ ‫ تفاوت های فضای کار و زندگی در ایران‬ ‫و آمریکا را در چه چیزهایی می بینید؟‬ ‫آمریکای��ی ه��ا از نظر احس��اس مس��ئولیت برتر از‬ ‫ایرانیان هس��تند‪ ،‬آن ها پش��تکار فراوان��ی دارند و‬ ‫اگ��ر انجام کاری را پذیرفتن��د هرگز در آن کوتاهی‬ ‫نخواهند کرد و تا رس��یدن به هدف دست از تالش‬ ‫بر نمی‌دارند‪ .‬ام��ا از نظر محبت خانوادگی‪ ،‬ایرانیان‬ ‫بس��یار برتر هستند‪ .‬در آمریکا به علت بعد مسافت‪،‬‬ ‫خانواده‌ه��ا از هم دور هس��تند‪ ،‬در آن جا فرزندان‬ ‫معموال از س��ن ‪ 16‬س��الگی مس��تقل می‌شوند و از‬ ‫خانواده خود جدا هستند‪ .‬اما ایران این گونه نیست‬ ‫و انسجام و احترام خانواده بسیار بیشتر است‪ .‬البته‬ ‫الزم به ذکر اس��ت‪ ،‬همانگونه ک��ه فرهنگ ایرانیان‬ ‫غن��ی اس��ت‪ ،‬فرهنگ امریکا نی��ز در حد خود غنی‬ ‫ست‪.‬‬ ‫ موقعیت علمی ش�ما در چه سطحی ست؟‬ ‫می خواهی�م از موفقیت هایی ک�ه در آمریکا‬ ‫کسب کرده اید بیشتر بدانیم‪.‬‬ ‫م��ن متخص��ص داخل��ی هس��تم‪ ،‬ف��ارغ التحصیل‬ ‫آمری��کا و دارای برد تحصیلی آمریکا که گرفتن برد‬ ‫تحصیلی آمریکا زحمت بس��یاری را به همراه توکل‬ ‫ب��ر خدا می‌طلبد‪ .‬در آمریکا باالترین رتبه متعلق به‬ ‫پزشکان و وکال س��ت‪ .‬ما پزشکان از احترام ویژه‌ای‬ ‫نزد مردم برخوداریم‪ .‬همچنین در رنکینگ پزشکان‬ ‫از نظ��ر بیم��اران به لطف خدا در صدر هس��تم و ‪5‬‬ ‫ستاره که آخرین حد ستاره است را دارم‪.‬‬

‫فرزانه استوار‬ ‫فائزه اسماعيلي‬

‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫‪ ‬چه صفایی دارند‬

‫مش فاطمه بی‌بی‬ ‫برای خودش‬ ‫روضه می‌خواند‬

‫فاطمه بي‌بي صالحي فرزند صادق ‪ 85‬سال دارد‪.‬‬ ‫هم��ه اورا با نام م��ش فاطمه بي‌ب��ي و به عنوان‬ ‫یک روضه‌خوان مي‌شناس��ند‪ .‬از سي‌وپنج سالگي‬ ‫روضه‌خواني را ش��روع كرده و به مدت ‪ 40‬س��ال‬ ‫اين كار خدا‌پس��ندانه را انجام مي‌داده اس��ت‪ .‬وي‬ ‫چند ماه نيز مكتب‌خانه‌اي را اداره مي‌كرده است‪.‬‬ ‫او افتخار مي‌كند كه توانسته است براي زنده نگه‬ ‫داش��تن ياد امام حس��ين و واقعه‌ي عاش��ورا قدم‬ ‫بر‌م��ي‌دارد‪ .‬وقتي از او خواس��تيم خاطره‌اي از آن‬ ‫دوران ب��راي ما تعريف كند گف��ت كه چيزي به‬ ‫خاطر نمي‌آورد گويا روزگار خاطره‌های او را پاک‬ ‫کرده بود‪ ،‬به س��ختي راه مي‌رف��ت و چيز زيادي‬ ‫را ب��ه خاطر نم��ي‌آورد‪ .‬او مي‌گفت در س��الهاي‬ ‫روضه‌خواني چند ذاكر هم او را همراهي مي‌كردند‬ ‫و مورد احترام همگان بوده اس��ت‪ .‬ولي سختي و‬ ‫مشقت زيادي را سپري كرده تا به زندگي آسوده‬ ‫امروز برسد‪.‬‬ ‫او هن��وز هم در تنهايي براي خود روضه مي‌خواند‬ ‫و بيش��تر اش��عار قديمي روضه را همچنان حفظ‬ ‫است‪ .‬او از جوانان مي‌خواهد كه همواره از كارهاي‬ ‫ب��د دوري كنند‪ ،‬نم��از و روزه را ترك نكنند و ياد‬ ‫سيدالشهدا و ياران با‌وفايش را از ياد نبرند‪.‬‬ ‫محمدجواد حسن‌نژاد‬

‫‪ ‬چه صفایی دارند‬

‫به یاد ابوالفضل‬

‫(ع)‬

‫سقایی می‌کردند‬

‫به معنای واقعی هس��تند‪ .‬چون ارزش دین خود را‬ ‫در محیط��ی که بی‌دینی رواج دارد‪ ،‬درک می‌کنند‪.‬‬ ‫البته در بعضی موارد مهاجران ایرانی تاس��ف‌بارند و‬ ‫فکر می‌کنن��د با آمدن به آمریکا ب��ه مهد آزادی و‬ ‫رهایی رس��یدند که در اکثر موارد بعد از ‪ 6‬ماه یا ‪1‬‬ ‫سال از مهاجرت خود پشیمان می‌شوند!‬ ‫ م�ردم آن ج�ا با مس�لمان و محجبه بودن‬ ‫شما مشکلی ندارند؟ و از آن جایی که رسانه‬ ‫های غربی علیه اسلام و به خصوص ایران‬ ‫جو س�ازی می کند‪ ،‬دیدش�ان نسبت به شما‬ ‫منفی نیست؟‬ ‫نه‪ ،‬به هیچ وجه‪ .‬ش��اید باور نکنید اما اکثر بیماران‬ ‫مس��یحی که به م��ن مراجعه می‌کنن��د‪ ،‬می‌گویند‬ ‫ما ترجیح می دهیم ش��ما پزش��ک ما باشید تا یک‬

‫دکتر فرزانه حسنی‪:‬‬

‫مسلمانان آمریکا‪ ،‬مسلمان‬ ‫به معنای واقعی هستند‬

‫ با شنیدن نام ایران و گراش و ایرانی چه‬ ‫حسی به شما و فرزندانتان دست می دهد؟‬ ‫احساس غرور سرفرازی‪ ،‬افتخار می کنم که متعلق‬ ‫به این کش��ور اس�لامی هس��تم‪ .‬دخترهای من هم‬ ‫ایران را دوس��ت دارند اما چون در گراش سرگرمی‬ ‫خاصی ندارند‪ ،‬ش��هرهای دیگر را ب��ه اینجا ترجیح‬ ‫می‌دهند‪.‬‬ ‫ فکر می کنی�د دوری از وطن بر اعتقادات‬ ‫و عقاید شما تاثیری گذاشته ؟‬ ‫م��ی توانم به جرات بگویم نه! نه تنها اعتقادات ما را‬ ‫سس��ت نکرده بلکه آن‌ها را مستحکم تر کرده‪ .‬من‬ ‫در آن جا با حجاب کامل به کار خود اش��تغال دارم‬ ‫و زندگی می‌کنم‪ .‬درس��ت اس��ت که درصد زیادی‬ ‫از م��ردم آمریکا را افرادی تش��کیل داده که به دین‬ ‫اهمیتی نمی‌دهند‪ ،‬اما مس��لمانان آن جا‪ ،‬مسلمان‬

‫مهمان‌نوازی‌ت��ان متش��کرم‪ .‬بهتری��ن‬ ‫قسمت س��فرم همین اقامت در گراش‬ ‫و مصاحبت با ش��ما بود‪ .‬شماها بیشتر‬ ‫شاعرانه بودید تا سیاسی!‬ ‫فکر می‌کنم ما مردم عادی باید کاری را‬ ‫بکنیم ک��ه دولت‌هایمان از عهده‌اش بر‬ ‫نمی‌آیند‪ :‬گفتگو کنیم‪ ،‬و باز هم گفتگو‬ ‫کنی��م‪ ،‬و تبادل عقای��د کنیم‪ ،‬همدیگر‬ ‫را مالقات کنیم‪ ،‬دوس��ت ش��ویم‪ ،‬و از‬ ‫همدیگ��ر یاد بگیریم‪ .‬بای��د برنامه‌های‬ ‫فرهنگ��ی و دانش��گاهی‪ ،‬همایش‌ه��ا‪،‬‬ ‫نمایش��گاه‌ها‪ ،‬برنامه‌های گردش��گری‪،‬‬ ‫تجارت و غی��ره ترتیب بدهیم‪ .‬دولت‌ها‬ ‫نمی‌توانن��د برای م��ا کاری بکنند‪ .‬این‬ ‫نباید مانع مردم در کس��ب اطالعات و‬ ‫اراده برای حرکت‌شان شود‪.‬‬ ‫بع��د از ی��ک هفته از مس��یر ش��یراز‪،‬‬ ‫پرس��پولیس و اصفهان به تهران رفتیم‪.‬‬ ‫اینها بخشی از روح و فرهنگ شماست‪،‬‬ ‫و بودن در این مکان‌ها احس��اس خوبی‬ ‫به من داد‪ .‬خودتان باش��ید‪ ،‬و به ایرانی‬ ‫بودن‌تان افتخار کنید‪ .‬این کالم حافظ‬ ‫را به یاد داشته باشید‪:‬‬ ‫‪"Assieds-toi sur le bord du‬‬ ‫‪torrent‬‬ ‫‪Et dans les flots‬‬ ‫‪tourbillonnants‬‬ ‫‪Contemple la vie éphémère‬‬ ‫"‪qui s'écoule.‬‬ ‫)‪(Hafez‬‬ ‫وقتی به بلژیک برگش��تم به دوستان و‬ ‫آش��نایان گفتم‪« :‬بروید ایران‪ .‬ش��ما با‬ ‫مردم س��ر و کار دارید‪ ،‬و آنها محشرند‪.‬‬ ‫ایران کش��ور کاملی نیست‪ ،‬ولی اگر به‬ ‫آنجا س��فر کنید‪ ،‬ام��کان دارد بهترین‬ ‫سفر عمرتان باشد‪».‬‬ ‫‪A special thanks to Ismail,‬‬ ‫‪Masoud, Aga Hashem‬‬ ‫‪and all his Family, all‬‬ ‫‪friends of Ismail and‬‬ ‫‪Masoud, AbolHassan,‬‬ ‫‪Jolam, Mahmoud, Mehdi,‬‬ ‫‪Mustapha, Sepideh … and‬‬ ‫‪all the others who welcome‬‬ ‫… ‪me in Gerash‬‬ ‫‪ ‬گفتگوی نو‬

‫فاطمه حاجی‌زاده‪ :‬ش�بی از ش�ب‌های سرد زمس�تان به س�راغ زوج موفق گراشی مقیم‬ ‫آمری�کا رفتیم تا بار دیگر ش�نیدن موفقیت‌ه�ای هم‌میهنان‌مان در غربت احس�اس غرور و‬ ‫افتخارمان را برانگیزد‪ .‬مهندس داریوش هوشیار و دکتر فرزانه حسنی‪ ،‬اینان سفری ‪ 5‬روزه‬ ‫به گراش داش�تند و ما نیز فرصت را غنیمت ش�مردیم‪ .‬آن‌ها همانند دیگر ایرانیان با روی باز‬ ‫پذیرای ما و س�وال‌های ما بودند‪ .‬داس�تان موفقیت‌های عالی این زوج در کنار غم غربتی که‬ ‫در دل دارند‪ ،‬به زبان آوردن عشقی که در دل نسبت به وطن خود دارند همه و همه جالب و‬ ‫خواندنی هستند و جالب‌تر از آن‪ ،‬نوشتن احساس‌شان پس از شنیدن اهنگ شهر من سروده‬ ‫صادق رحمانی با صدای وحید اختری بود‪.‬‬ ‫دکتر فرزانه حسنی فرزند حاج محمد حسن حسنی تاجر خوشنام گراشی است و با همسرش‬ ‫مهندس داریوش هوش�یار فرزند فرج‌اهلل هوش�یار اکنون سال‌هاس�ت ک�ه در ایاالت متحده‬ ‫زندگی می‌کنند‪ .‬مصاحبه با مهندس هوشیار را در شماره آینده خواهید خواند‬ ‫ مشکالت کار و زندگی در آمریکا چیست؟‬ ‫تنهایی و غربت! بزرگ ترین مش��کل ما در آمریکا‬ ‫دوری از وطن و هم وطنان عزیزمان است‪ .‬و البته‬ ‫عدم وجود مراکز آموزش اس�لامی در ش��هر ما (‬ ‫مورگن‌تون وس��ت ورجینیا) برای بچه‌های‌مان به‬ ‫نوبه خود مش��کل بزرگی س��ت‪ .‬فساد اخالقی نیز‬ ‫از جمله مشکالت اساسی آمریکا به شمار می رود‬ ‫که به این منظور باید بسیار مراقب بود‪.‬‬ ‫ فک�ر م�ی کنید مش�کل کار در ای�ران چه‬ ‫باش�د و آی�ا با وجود مش�کالت ف�راوان از‬ ‫جمل�ه به�ا دادن کمت�ر ب�ه عل�م و آموزش‪،‬‬ ‫ام�کان دارد روزی ب�ه ای�ران جه�ت کار و‬ ‫زندگی بازگردید؟‬ ‫فکر می کنم بزرگ‌ترین مشکل محیط کاری ایران‪،‬‬ ‫عدم صداقت کاری بین افراد باشد‪ ،‬برای من مشکل‬ ‫اس��ت که بتوان��م این جای خال��ی را تحمل کنم و‬ ‫وجدانم نیز راضی نمی‌ش��ود که مانند بقیه شوم‪ .‬با‬ ‫این حال خیلی دوس��ت دارم به ایران بیایم‪ .‬از نظر‬ ‫به��ا دادن به علم ه��م باید بگویم س��ازگاری با آن‬ ‫دشوار اس��ت اما غیر ممکن نیست‪ .‬شاید اگر روزی‬ ‫زمینه زندگی من در ایران فراهم ش��د در حد توان‬ ‫خود به��ا ندادن به علم را جب��ران کنم‪ .‬نمی دانید‬ ‫چقدر لذت‌بخش است وقتی با عرق خستگی ناشی‬ ‫از خدمت به هم وطنان‌ت��ان به خانه باز می‌گردید‪.‬‬ ‫آخر آرامش است!‬

‫گفتگوی نو ‪4‬‬

‫شماره بیست‌و نه‬

‫آمریکایی بی‌دین! در سوال‌های پیش هم گفتم که‬ ‫من از نظر بیماران در باالترین رتبه قرار دارم‪ .‬آن‌ها‬ ‫شک به رسانه های خود را برای من بازگو می‌کنند‬ ‫و می‌گوین��د‪ ،‬رس��انه های ما؛ اس�لام را به ش��کل‬ ‫هیوال برای ما معرفی می‌کنند اما تو فرش��ته بودن‬ ‫مس��لمانان را به ما ثابت می‌کنی! حال نیز پس��ری‬ ‫مسیحی در شرف مسلمان شدن است‪ ،‬اکنون او به‬ ‫مطالعه ق��رآن پرداخته و من نیز قصد دارم او را در‬ ‫گرفتن تصمیم بهتر راهنمایی کنم‪.‬‬ ‫فق��ط یک بار جهت مصاحبه ب��رای دوره تخصصی‪،‬‬ ‫مصاحبه‌گ��ری یهودی داش��تم که اولی��ن حرف او‬ ‫برداش��تن حجاب من بود‪ ،‬اما من در مقابل ایش��ان‬ ‫ایس��تادگی کردم و گفتم‪ ،‬حجاب من عادت نیست‪،‬‬ ‫اعتق��اد من اس��ت و من هرگ��ز اعتق��ادم را زیر پا‬

‫نخواهم گذاش��ت و از اتاق خارج ش��دم‪ .‬اما در کل‬ ‫مردم آمریکا به مس��لمانان احت��رام می‌گذارند و بر‬ ‫خالف خواسته‌ی رسانه هایشان دید مثبتی نسبت‬ ‫به ما پیدا کرده‌اند!‬ ‫ از رفت�ن به آمریکا پش�یمان نیس�تید؟ و‬ ‫اگر به گذشته بازگردید آیا باز هم آمریکا را‬ ‫انتخاب خواهید کرد؟‬ ‫از رفتنم به آمریکا اص ً‬ ‫ال پش��یمان نیستم‪ ،‬چون این‬ ‫امکان را به من داد تا تحصیالتی را کس��ب کنم که‬ ‫در آن زمان در ایران امکانش وجود نداش��ت و البته‬ ‫تفکری متفاوت در ذهنم نس��بت ب��ه اطرافم ایجاد‬ ‫شد‪ .‬اگر به گذشته بازگردم در صورتی که در ایران‬ ‫امکان ادامه تحصیل فراهم باش��د با تمام وجود در‬ ‫وطنم خواهم ماند!‬ ‫ اهن�گ ش�هر م�ن ‪ ،‬احساس�تان را پس از‬ ‫شنیدن این آهنگ بازگو کنید‪.‬‬ ‫‪ (....‬سکوت)‬ ‫خیلی زیبا بود‪ ،‬معنایی که در درون خود حمل می‬ ‫کرد زیباتر و ژرف تر از حد ش��نیدن بود‪ .‬بله من به‬ ‫ش��هرم زادگاه سخاوت افتخار می کنم‪ .‬دوست دارم‬ ‫تو را بی بهانه‪ .‬دوس��ت دارم تو را عاش��قانه‪ .‬دوری‬ ‫از وطن س��خت و دش��وار اس��ت‪ .‬به خصوص وقتی‬ ‫احس��اس کنی متعلق به ش��هر و کشوری هستی با‬ ‫بی نهایت قدمت‪ ،‬با بی نهایت سخاوت‪ ،‬با بی نهایت‬ ‫زیبایی ‪ ،‬با ب بی نهایت شکوه و عظمت‪.‬‬ ‫بزرگ‌ترین افتخار من ایرانی بودن من اس��ت و من‬ ‫تا ابد ایرانی هستم‪.‬‬ ‫از همیشه تا همیشه ‪ ،‬بمان جاودانه‬ ‫ و سخن پایانی‬ ‫ایرانی��ان در المپیادهای علمی نقش برجس��ته ای‬ ‫دارند و این بر هیچ کس پوش��یده نیست‪ .‬قدر ایران‬ ‫را بدانید! ایران بدون کمک هیچ کمک‌کننده‌ای به‬ ‫اینجا رس��یده‪ ،‬به جایی که اگر حرف اول را نمی‌زند‬ ‫اما حرف‌های مهم��ی را در جهان برای گفتن دارد‪.‬‬ ‫او با خودساختگی به مقامی رسیده که با کشوراهی‬ ‫دیگر قابل مقایس��ه نیست و بدانید که آمریکا نیز از‬ ‫همین می‌سوزد! قدر بدانیدش و غنیمت شمریدش‬ ‫صحبت!‬

‫در روزگاري ن��ه چندان دور‪ ،‬درگراش سيس��تم‬ ‫آبرس��اني امروزي وج��ود نداش��ت‪ .‬تهيه‌ي آب‬ ‫به‌راحتي امروز نبود كه با باز كردن شير‌آب بتوان‬ ‫از خن��كاي آب‪ ،‬عطش خود را بر‌طرف نمود و يا‬ ‫حوض‌خانه را در دقايقي لبريز از زالل آب نمود‪.‬‬ ‫سقا‌ها افرادي بودند كه آب را گاه از مسافت دور‬ ‫هفت كيلومتري شهر‪ ،‬از بركه‌ها‪ ،‬به‌داخل منازل‬ ‫مردم مي‌بردند و مي‌فروختند‪ .‬سقا‌ها آب را پس‌‬ ‫از برداش��تن از برك��ه آن‌ داخل پيت‌هاي حلبي‬ ‫كه گنجايش هفده ليتر آب داش��ت‪ ،‬مي‌ريختند‪.‬‬ ‫در‌ه��ر نوبت دو پيت را به در منازل مردم گراش‬ ‫مي‌رساندند كه عمدتاً به‌ وسيله چهار‌پايان(االغ)‬ ‫انج��ام مي‌گرف��ت‪ .‬بعضي از س��قاها از داش��تن‬ ‫االغ مح��روم بودند و به‌ وس��يله آلتي چوبي كه‬ ‫پيت‌ه��اي حلبي در دو طرف چوب قرار داش��ت‬ ‫آنرا بر دوش مي‌كش��يدند (دراصطالح محلي به‬ ‫آن كندرمي‌گوین��د)‪ .‬نرخ هر‌بار آب ش��امل دو‬ ‫پيت‪ ،‬يك تومان بود‪.‬‬ ‫مرحوم شمش��اد شمش��ادي‪ ،‬مرحوم‌عباس��علي‌‬ ‫ساالري‪ ،‬بهادر فتوحي‪ ،‬حاج‌مطلب علي‌پور‪ ،‬زينل‬ ‫جبرالديني و حس��ن پهلو‌س��اي از معروف‌ترين‬ ‫س��قاها ب��ه ش��مار مي‌آين��د‪ .‬س��قا‌ها آب را از‬ ‫بركه‌هايي همچون‪ :‬بركه حاج‌اسد‌ا‪ ،...‬بركه خان‪،‬‬ ‫بركه دهباش��ي‪ ،‬بركه چهار‌طاق(چار تاخ)‪ ،‬بركه‬ ‫ح��اج ملك و چاه گالبي تهيه مي‌كردند‪ .‬آنها آب‬ ‫‌را پس از رساندن به منازل در خمره‌هاي سفالي‬ ‫كه درون منازل قرار داشت مي‌ريختند‪« .‬سكراو»‬ ‫كه پارچي س��اخته ش��ده از س��فال ب��ود‪ ،‬براي‬ ‫برداشتن آب از داخل خمره جهت نوشيدن مورد‬ ‫اس��تفاده قرار مي‌گرفت و بخش��ي از آب‌ها نيز‬ ‫داخل حوض خانه‌ها برای مصارف دیگر استفاده‬ ‫مي‌شد‪ .‬آب حوض دير‌ به دير عوض مي‌شد زمان‬ ‫تعوي��ض آب هنگامي بود كه زاللی آب جايش را‬ ‫به سبزي مي‌داد‪.‬‬ ‫آب از احت��رام خاص��ي بر‌خوردار ب��ود و بيهوده‬ ‫اس��راف نمي‌ش��د‪ .‬ام��روزه كمتر كس��ي به آن‬ ‫دوران فكر مي‌كند كه تهيه‌ي‌آب چه مش��قاتي‬ ‫داشته است‪ .‬پس بهتر است از اين پس همچون‬ ‫نياكان‌مان ق��در «آب» اين موهبت الهي را بهتر‬ ‫بدانيم و از هدر دادن آن جلو‌گیري كنيم‪.‬‬


‫شماره بیست‌و نه‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫‪ 5‬شهر من‬

‫صحبت شما ‪‬‬ ‫‪2229970‬‬

‫ش�هروند‪ ‌:‬چرا گراش مانند ش��هرها يا جاهاي‬ ‫‌ديگر از فضاي س��بز مناس��بي برخوردار نيست؟‬ ‫مگ��ر گ��راش ق��ادر‌به داش��تن چني��ن فضايي‬ ‫نيست؟‬ ‫ش�هروند‪ :‬متاسفانه پارك ش��هرگراش وسايل‬ ‫ب��ازي زيادي ن��دارد و بيش��تر‌كمك هزينه‌هاي‬ ‫م��ردم گراش صرف س��اختن محوطه مي ش��ود‬ ‫لطفا پيگيري الزم مب��ذول فرماييد و جواب آن‬ ‫را به گوش ما برسانيد‪.‬‬ ‫رحمت فدايي‪ :‬به عنوان يك شهروند و راننده‬ ‫تاكس��ي در رابطه با مقاله به نام «تا كي نشستن‬ ‫و نظاره‌گ��ر بودن» اين زنگ خطر اجتماعي را به‬ ‫عنوان يك آس��يب‌اجتماعي تلق��ي نموده و تنها‬ ‫راه پويايي فرهنگ��ي و اجتماعي و بيرون آوردن‬ ‫اجتماع از حالت ركود اطالع‌رس��اني و انحصاري‬ ‫كردن گفتمان اين عرصه را به چالش كش��يدن‬ ‫مس��ئولين شهري مي‌دانم‪ :‬فقط جلسه پرسش و‬ ‫پاسخ‪.‬‬ ‫انصاری‪ :‬ب��ه چه دليل اخبار ش��هرمان به ویژه‬ ‫باریدن برف در ش��بكه فارس انعکاس نیافت‪ ،‬آيا‬ ‫كسي براي اين امر در نظر گرفته شده است؟‬ ‫یک ش�هروند‪ :‬خدا را ش��کر بيمارستان شهر‬ ‫يک��ي از مجهزترين بيمارس��تان‌هاي اس��تان و‬ ‫جنوب کش��ور اس��ت‪ .‬اما چرا ب��راي انتقال يک‬ ‫بيمار اورژانس��ي به شيراز بايد هلي‌کوپتر از آنجا‬ ‫بيايد‪ .‬خيري��ن بزرگوارمي‌توانند با توجه به کافي‬ ‫بودن مسجد و حسينيه درشهر به فکر راه‌اندازي‬ ‫اورژان��س هوايي براي بيمارس��تان باش��ند البته‬ ‫اگردولت هم کمک کند چه بهتر‬ ‫مجتبی افخمی‪ :‬چرا در گراش شهرك‌س��ازي‬ ‫نمي‌ش��ود تا ش��هر وس��عت پيدا كند و جوانان‬ ‫راحت‌تر و ارزان‌تر زمين بگيرند‪.‬‬ ‫‪ :9179---894‬امیدوارم آقای حسنی در دهه‬ ‫فجر گزارشی از کارهای انجام شده برای ارتقای‬ ‫گراش به مردم بدهد‪ .‬تا کی باید به ش��ایعه‌ها در‬ ‫این مورد دلخوش کنیم‪.‬‬ ‫پورشمس�ي‪ :‬خواهش مي‌كن��م فكري به حال‬ ‫خياب��ان درمان��گاه بكنيد ك��ه بيش��تر چراغ‌ها‬ ‫خاموش مي‌باشد‪.‬‬ ‫روس�تایيان‪ :‬از بابت چيدن برگ‌هاي درختان‬ ‫كه مانع ديد مي‌ش��د از شهرداري تشكر مي‌كنم‬ ‫و پيش��نهاد ديگري كه داش��تم اين بود كه لطفاً‬ ‫س��ريع‌تر در خيابان ايستگاه مینی‌بوس زده شود‬ ‫تا از مش��كالت متعدد رانندگان و مردم كاس��ته‬ ‫ش��ود و همچنين بين حوزه ب��رادران و خواهران‬ ‫آسفالت آن خراب است لطفاً پيگيري كنيد‪.‬‬ ‫شهروند‪ :‬تاكسي‌رانان حتماً هنگام سوار كردن‬ ‫مسافران تابلو‌هاي مشخص كننده‌ي تاكسي‌راني‬ ‫را داش��ته باش��ند و تا جايي كه ام��كان دارد از‬ ‫شيش��ه‌هاي ب��ه رنگ دودي اس��تفاده نش��ود تا‬ ‫مسافران از آرامش بيشتري بر‌خوردار باشند‪.‬‬ ‫محمد حس�ين‌زاده‪ :‬از روحانی��ون و مداحان‬ ‫شهر و اداره بهداشت خواهشمنديم با فرا‌رسيدن‬ ‫ماه‌ محرم و صفر در سخنراني‌هاي خود توصيه‌اي‬ ‫داشته باشند به آن دسته از خانواده‌هاي محترم‬ ‫كه در زمينه فرهنگ بهداش��ت ضعيف هس��تند‬ ‫و آب فاض�لاب را به صورت ع��ادت روزانه روانه‬ ‫كوچه مي‌كنند‪ .‬تا حقوق‌آن‌دس��ته از شهروندان‬ ‫محترم كه كام ً‬ ‫ال با فرهنگ بهداشت آشنايي دارند‬ ‫ضايع نشود‪ .‬چون اسالم دين نظافت و پاكيزگي‬ ‫مي‌باشد‪ .‬و براي اين كار ناپسند راه‌كارهائي را از‬ ‫طريق آموزش يا جايزه يا تنبيه ارائه دهند‪.‬‬

‫‪ ‬فیشور‪ :‬دفتر نشریه بهار فیشور ‪ ‬خلیلی ‪ ‬شیراز‪‌:‬سوپرمارکت بهادر ‪ ‬تهران‪ :‬میدان صادقیه‪ -‬سنمار ‪ ‬کیش‪ :‬بازار پارس خلیج ‪‬بندرعباس‬

‫حبیبه بخشی ‪ ‬گزارش‬

‫پیاده‌روهای ش�هر امن نیست‪ .‬هر‬ ‫لحظه ممکن اس�ت که در چاله‌ای‬ ‫بیافتید یا به بس�اط یک فروشگاه‬ ‫برخورد کنید‪ .‬ممکن است به پرده‬ ‫کرک�ره ی�ا ی�ک صن�دوق پرتقال‬ ‫برخورد کنید‪ .‬عبور از پیاده‌روهای‬ ‫گراش به جای پیاده‌روی ساده یک‬ ‫بازی مار و پله پیچیده است‪.‬‬

‫ای��ن روزها س��د‌معبر سوژه‌ایی‌س��ت که‬ ‫مغازه‌دار‌ه��ا و فروش��گاه‌ها را ب��ه خ��ود‬ ‫مشغول کرده است‪ .‬شهردار‌هم به بیشتر‬ ‫این مغازه‌ها و فروشگاه‌ها برای سد‌ کردن‬ ‫محل عبور پیاده‌روها به صورت ش��فاهی‬ ‫و یا کتب��ی تذکر داده اس��ت‪ .‬برای تهیه‬ ‫گزارش س��د‌معبر از خیابان اصلی شروع‬ ‫کردم‪ .‬از پیاده‌رو رد می‌شدم‪ ،‬نمی‌توانستم‬ ‫مس��تقیم راه بروم‪ .‬مجبور بودم چند قدم‬ ‫به خیابان برگ��ردم و مارپیچ بروم‪ .‬مغازه‬ ‫میوه‌فروش��ی را دیدم که بیش��تر پیاده‌رو‬ ‫از میوه‌هایش اش��غال ش��ده ب��ود طوری‬ ‫که مغ��ازه‌اش زیاد معلوم نمی‌ش��د وارد‬ ‫مغازه ش��دم از میوه زی��اد خبری نبود از‬ ‫آقای میوه‌فروش درباره س��د‌معبر کردن‬ ‫پیاده‌رو نظر خواستم که با عصبانیت تمام‬ ‫گفت‪« :‬چرا دس��ت از سر‌مان بر‌نمی‌دار‌ید‬ ‫چرا این چن ‌د روز ش��هرداری و همه گیر‬ ‫داده‌ان��د به م��ا و میوه‌فروش‌ها»‪ .‬من که‬ ‫کمی جاخورده ب��ودم گفتم آقای محترم‬ ‫این وضعی که در پیاده‌رو به وجود آوردید‬ ‫درس��ت نیس��ت حتی اگر دو الی سه نفر‬ ‫بخواهند که از این‌ج��ا خرید بکنند برای‬ ‫رف��ت‌‌‌و آم��د دیگران مش��کل ب��ه وجود‬ ‫می‌آید ب��ا لحن تندی گف��ت‪« :‬مگر قرار‬ ‫اس��ت تریل��ی رد بش��ود که جا نداش��ته‬ ‫باش��د مثل این‌که آدم هستند و جا برای‬ ‫رفت‌وآم��د وج��ود دارد و دیگر این‌که هر‬ ‫چه قدر میوه کنار پیاده‌رو باش��د نه تنها‬ ‫به زیبای��ی پیاده‌رو لطم��ه وارد نمی‌کند‬ ‫بلک��ه زیباتر ه��م جلوه می‌کن��د و مردم‬ ‫متوج��ه میوه‌های تازه می‌ش��وند‪ ».‬واقعا‬ ‫وقت��ی افراد خودش��ان نمی‌خواهند خود‬ ‫را اصالح کنند و به تذکر‌های ش��هرداری‬ ‫توجه‌ای نمی‌کنند چ��ه توقعی می‌توانیم‬ ‫داشته باش��یم برای بهتر شدن پیاده‌روها‬ ‫و خیابان‌ شهر‪.‬‬ ‫بیش��تر عابران پیاده ب��ه خصوص خانم‌ها‬ ‫از وضع پیاده‌روهای ش��هر راضی نیستند‪.‬‬ ‫خان��م اژدري‪ ،‬که معلم اس��ت‪ ،‬مي‌گويد‪:‬‬ ‫وقت��ي مي خواهم به طرف مدرس��ه بروم‬ ‫مجب��ورم به ص��ورت مارپي��چ از پياده‌رو‬ ‫خياب��ان رد بش��وم‪ .‬خانم ن��ام‌آور و دختر‬

‫میوه‌فروش‪:‬‬

‫هر چه قدر میوه کنار پیاده‌رو‬ ‫باش�د ن�ه تنه�ا ب�ه زیبایی‬ ‫پیاده‌رو لطم�ه وارد نمی‌کند‬ ‫بلکه زیباتر هم جلوه می‌کند‬ ‫و مردم متوجه میوه‌های تازه‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫خانم ‪ 18‬ساله‌اي از تجمع مردم در كنار‬ ‫نانواييها كه مانع عبور افراد مي‌شود گاليه‬ ‫داش��تند و نيز از تجمع بي‌رويه وس��ايل‬ ‫نقليه عموم��ي جلو و كن��ار پياده‌روها يا‬

‫گزارشی از‬ ‫وضعبت‬ ‫سد معبر‬

‫داروخانه و پاساژها كه موجب اتالف وقت‬ ‫در پارك كردن مي‌شود شاكي بودند‪.‬خانم‬ ‫علي‌حسيني داشت به طرف محل كارش‬ ‫مي‌رفت پرسيدم شما چرا از كنار خيابان‬ ‫به جاي پياده‌رو براي رفت و آمد استفاده‬ ‫مي‌كني��د؟ جواب داد به علت تجمع افراد‬ ‫وسيله نقيله موتوري در پياده‌روها ناچارم‬ ‫عبور از خيابان را ترجيح دهم‪.‬‬ ‫نوروزی از مغازه‌دارانی است که در خیابان‬ ‫اصلی فروشگاه دارد‪ .‬او می‌گوید‪ :‬اگر بنده‬ ‫و تم��ام مغازه‌دار‌ها و فروش��گاه‌ها غیر از‬ ‫مواد خوراکی کمی از جنس مغازه را کنار‬ ‫پیاده‌رو‌ها‌ می‌گذاریم‪ ،‬مجبوریم به دو دلیل؛‬ ‫یکی به خاطر کوچکی مغازه و دلیل دیگر‬ ‫به خاطر این‌که این امر در همه ش��هرها‬ ‫صدق می‌کند و تنها مردم گراش نیستند‬ ‫ک��ه برای جل��ب توجه و جذب مش��تری‬ ‫این کار را انج��ام می‌دهند‪ .‬چرا که مردم‬ ‫برای خرید لوازم مورد نیاز خود بیشتر به‬ ‫بیرون مغازه توجه می‌کنند تا خود مغازه‬ ‫و ب��ه این وضعیت بیش��تر عادت کرده‌اند‬ ‫چرا ک��ه اگر ب��رای تبلیغ جن��س مغازه‬ ‫این کارها صورت نگیرد مشتری‌هایش��ان‬ ‫کم می‌ش��ود و وقتی مش��تری کم ش��د‬ ‫درآمدش��ان ه��م کمتر می‌ش��ود و برای‬ ‫پرداخ��ت هزینه‌ه��ای مختل��ف از جمله‪:‬‬ ‫عوارض ش��هرداری مالیات‪ ،‬اجاره مغازه‪،‬‬ ‫تلفن و‪ ...‬با مش��کل مواجه می‌ش��وند‪ .‬اگر‬ ‫شهرداری به چیز‌های دیگر از قبیل وجود‬ ‫تنه‌های خشک درختان در پیاده‌روها که‬ ‫واقعاً س��دی برای عبور مردم شده توجه‬ ‫کنند‪ .‬یا پیاده‌رو جلوی مجتمع دس��ا که‬ ‫اگر متوجه ش��ده باش��ید دیگر هیچ ردی‬ ‫از پیاده‌رو دیده نمی‌شود و ک ً‬ ‫ال با مجتمع‬ ‫دسا یکی شده است توجه بیشتری بکنند‬ ‫و به این مشکالت رسیدگی کنند ممنون‬ ‫می‌شویم‪ .‬چرا که این‌ها خودش سد معبر‬ ‫برای رفت‌وآمد مردم است‪».‬‬ ‫فروش��نده‌ای در فروش��گاه لوازم خانگی‬ ‫می‌گوی��د‪« :‬چ��را ش��هرداری ب��ه خاطر‬ ‫گذاش��تن یک کارتون در کن��ار پیاده‌رو‬ ‫تذک��ر داده اس��ت در صورت��ی ک��ه م��ا‬ ‫هیچ‌گونه س��د‌معبری برای شهروندان به‬ ‫وجود نیاورده‌ایم و این امر یک چیز عادی‬

‫نامه رسیده ‪‬‬

‫كسي بهر كسي ماتم نگيرد ‬

‫مگر می‌خواهد تریلی‬ ‫از پیاده‌رو رد شود؟‬ ‫اس��ت ما این کار را ب��رای تبلیغ و جذب‬ ‫مش��تری انجام می‌دهیم‪ .‬بابا‌احمدی نیز‬ ‫همین نظر را داشت‪.‬‬ ‫در فروش��گاه تزئینات و پرده‌سرا‌ی‪ ،‬آقای‬ ‫س��روش می‌گوی��د‪« :‬به دلیل س��د‌معبر‬ ‫پیاده‌رو‌ها خودم نیز از این وضعیت راضی‬ ‫نیستم به دالیل مختلف از‌جمله‪ :‬کوچکی‬ ‫مغازه‪ ،‬ش��لوغی خیابان و فضای بس��ته‌ی‬ ‫این‌ج��ا و همچنی��ن نداش��تن پارکینگ‬ ‫برای پارک کردن ماش��ین‌های مش��تری‬ ‫می‌خواهم ب��ه مکان دیگری بروم‪ ».‬وقتی‬ ‫از آقای س��روش پیش��نهاد و ی��ا انتقادی‬ ‫خواس��تم می‌گوید‪« :‬چون هنوز خودم به‬ ‫درستی عمل نکرده‌ام چگونه می‌توانم به‬ ‫بقیه پیش��نهاد بدهم‪ ».‬پرده‌س��رای دیگر‬ ‫می‌گوی��د‪« :‬چون ش��هردار به‌خاطر س��د‬ ‫‌معب��ر در پیاده‌رو‌ها تذکر داده اس��ت من‬ ‫هم س��عی می‌کنم که مشکلی در پیاده‌رو‬ ‫برای ش��هروندان به وجود نیاورم وقتی از‬

‫مغازه‌دار‪:‬‬

‫در جل�وی مجتمع دس�ا اگر‬ ‫متوج�ه ش�ده باش�ید دیگر‬ ‫هی�چ ردی از پی�اده‌رو دیده‬ ‫نمی‌شود‪ .‬این‌ها خودش سد‬ ‫معبر ب�رای رفت‌وآمد مردم‬ ‫است‪.‬‬ ‫این آقا پرس��یدم‪ ،‬چرا کنار خیابان کمی‬ ‫جنس مغازه گذاش��ته‌اید می‌گوید‪ ،‬چون‬ ‫از ش��هردار اجازه گرفتیم و گفته‌اند هیچ‬ ‫مانع��ی ن��دارد‪ ».‬و ب��رای ما معلوم نش��د‬ ‫باالخره کنار خیابان محل رفت‌وآمد مردم‬ ‫اس��ت و یا پارک کردن وس��ایل‌نقلیه و یا‬ ‫گذاشتن جنس مغازه برای تبلیغ‪.‬‬ ‫ماهی‌فروش‌ه��ا و قصاب‌ها گ��روه بعدی‬ ‫هس��تند که به س��راغ آن‌ها می‌رویم‪ .‬از‬ ‫آقای ماهی‌فروش درباره س��د معبرکردن‬ ‫در پی��اده‌رو‌ و خیاب��ان نظر خواس��تم او‬ ‫می‌گوید‪« :‬مااز این وضع راضی نیس��تیم‬ ‫این‌جا مکان مناسبی برای فروش ماهی‌ها‬ ‫نیس��ت چرا‌که به‌خاطر گرد و‌خاک ودود‬

‫پرونده ‪‬‬

‫خود برخيزوبر‌خود ماتمي گير‬

‫در حال مطالعه نش��ريه‌ي صحبت‌نو ش��ماره بيست‌وهش��تم بودم كه‌به مطلبي از‬ ‫فرمايش��ات مرحوم حاج غالمعل��ي رهنوردبرخورد كردم كه گفت��ه بودند يزدي‌ها‬ ‫رفتند‌و گراشي‌ها ماندند‪ .‬اينجانب بر‌خود واجب دانستم مطلبي واقعي را در‌مورد‬ ‫سخت‌كوشي و آينده‌نگري و هوش��ياري شهروندان يزدي براي شهروندان گراشي‬ ‫بيان كنم‪ .‬دوس��ت وهمكاري دارم كه اهل شهرس��تان يزد و يكي از مديران موفق‬ ‫در صنايع غذايي كش��ور مي‌باشد ايشان مي‌فرمودند كه من بيو‌گرافي مردم گراش‬ ‫را كام��ل مطالعه كرده‌ام و نقل‌قول كردندكه در دهه‪ 1370‬ما مبلغ يكص ‌د ميليون‬ ‫توم��ان وام از س��پرده‌هاي بلند مدت پنج س��اله مردم منطقه از طريق ش��عبي از‬ ‫بانك‌هاي استان فارس گرفتيم وكارخانه توليد كاشي و سراميك راه‌اندازي كرديم‬ ‫كه االن ارزش تقريبي كارخانه حدود ده ميليارد تومان مي‌باشد و ساالنه ميليونها‬ ‫دالر كاش��ي و سراميك به خارج از كشور صادر مي‌كنند‪.‬جالب توجه اين است كه‬ ‫ش��هروندان پر‌كار و س��خت‌كوش يزدي در منطقه كويري ولم يزرع با دست خالي‬ ‫و بوس��يله وام بانك‌ها اين همه اشتغال‌زايي وتوليد وصنعت براي خود و نسل‌هاي‬ ‫آينده فراهم كرده‌اند‪ .‬ولي مثل اين كه شما گراشي‌ها هوز در پيچ‌وخم يك خيابان‬ ‫كه حدودا چهل سال قبل احداث شده گير كرده‌‌ايد‪.‬‬ ‫شهروندان محترم گراش بايد بيشتر چشم‌ و گوش‌شان را باز كنند و ببينند مشكل‬ ‫كار از كجا مي‌باشد كه با اين همه سرمايه خدادادي مديريت صحيح برشهر حاكم‬ ‫نبوده اس��ت‪ .‬نظر بنده از اين خاطرات اين اس��ت كه يزدي‌ها از بدو ترك امارات‪،‬‬ ‫س��رمايه خود را در زمينه توليد و صنعت واش��تغال‌زایي ب��ه كار گرفتند كه ابتدا‬ ‫امنيت شغلي ش��هروندان خود را تامين‪ ،‬بعدا ً از عايدات كارخانه‌هاي توليدي خود‬ ‫قس��متي را براي توسعه كارخانه و قسمتي براي هزينه زندگي و چند‌درصدي هم‬ ‫براي امور خيريه عام‌المنفعه هزينه كرده‌اند‪ .‬حاال ما گراش��ي‌ها براي امنيت شغلي‬ ‫نسل حال و آينده چه‌كاري انجام داده‌ايم؟ قضاوت با شما مي‌باشد‪ .‬توصيه اينجانب‬ ‫به هزار و يك دلسوز شهر گراش اين است كه با همكاري نسل جوان تحصيل‌كرده‪،‬‬ ‫خود را از نو باز‌س��ازي كنند و چنانچه احتي��اج به مديران متخصص داريد فقط با‬ ‫كاهش ‪10‬درصد از ريخت‌ و پاش‌ها و اسراف‌گري مردم گراش مي‌توان صرفه‌جويي‬ ‫ك��رد و در‌مقابل از مدي��ران و متخصصان موفق در هم��ه عرصه‌ها دعوت كرد كه‬ ‫مردم گراش براي هميش��ه احس��اس كنند كه شالوده شهرشان از پي با بتون آرمه‬ ‫نهاده ش��ده و هيچ بحران مالي به آنها آس��يب نخواهد رس��اند‪ .‬قابل ذكر است كه‬ ‫كارایي نس��ل جديد ك��ه حامل انواع تخصص‌هاي جديد و به روز مي‌باش��ند نبايد‬ ‫ناديده گرفته ش��ود و بايد به آنها بها داد و اين ضرب‌المثل چيني را الگوي زندگي‬ ‫نسل جوان قرار دهيم‪ :‬ماهي گرفتن را به مردم بياموزيم نه ماهي خوردن‪ .‬عزيزان‬ ‫دلس��وز ومسئولين محترم خواسته مردم مومن و متدين و صادق گراش اين است‬ ‫كه مديران دانا و توانا و متخصص و سخت‌كوش با حقوقي مكفي دولتي و مردمي‬ ‫را بر امورات شهر بگمارند (تقريبا مشابه شهردار كنوني) كه واقعاً بعد از سي سال‬ ‫داروي اصلي شفا‌بخش شهر گراش مي‌باشند‪ .‬در پايان مطالب فوق را به عنوان يك‬ ‫شهروند كه از نزديك شاهد بودم اين نظرات را بيان نموده‌ام‪.‬‬ ‫باتشكر حاج محمد حسين‌زاده‪87/10/24 -‬‬

‫صحبت نو‪ :‬ش�وراهای دانش‌آم�وزی می‌تواند اولین گام ب�رای فعالیت اجتماعی‬ ‫دختران و پسران دانش‌آموز باشد‪ .‬شوراهای دانش‌آموزی می‌توانند در بررسی و حل‬ ‫مس�ائل مشکالت موجود در مدرسه مانند‪ :‬مسائل دانش آموزان‪ ،‬کادر دفتر و محیط‬ ‫آموزشی و مشکالت دبیران با دانش آموزان همکاری کنند‪ .‬در اکثر جلسات شورای‬ ‫دانش‌آموزی مدیر‪ ،‬مربی امور تربيتي و معاون‪ ،‬هر مدرسه حضور دارند و شاهد گفت‬ ‫ث اعضای ش�ورا هس�تند و گاهی اوقات پاس�خگوی نیازها و سواالت‌شان‬ ‫و گو و بح ‌‬ ‫خواهند بود‪.‬‬ ‫اعض�ای ش�ورا در فعالیت‌ه�ای مختلف؛ مس�ئولیت برنامه‌ری�زی و هماهنگ کردن‬ ‫برنامه‌ه�ا را به عه�ده دارند‪ .‬همچنین در مراس�م صبحگاهی به اج�رای برنامه‌های‬ ‫مختلف و متنوع می‌پردازند‪ .‬نقش اطالع رس�انی به دانش‌آموزان در همه‌ی زمینه‌ها‬ ‫نیز بر عهده آنان است‪.‬‬ ‫ش�ورا رابطه بین دانش‌آموزان و دفتر اس�ت که مسائل و مشکالت دانش‌آموزان را به‬ ‫اطالع کادر دفتر می‌رساند‪ .‬اعضای شورا سعی در هر چه بهتر برگزارکردن مراسم‌ها‬ ‫و همچنین نماز جماعت در روزهای مقرر‪ ،‬سرود همگانی و ورزش صبحگاهی دارند‪ .‬و‬ ‫هدف کلی آنها داشتن بچه‌های نمونه در مدرسه‌ی نمونه است‪.‬‬ ‫اما به نظر می‌رس�د که ظرفیت‌های این نهاد به خوبی ش�ناخته نشده و مغفول مانده‬ ‫اس�ت‪ .‬هر چند ش�وراهای دانش‌آموزی در مدارس گراش تش�کیل می‌ش�ود اما این‬ ‫شوراها حضور پررنگی ندارند‪ .‬همکاران ما مهدی وفایی‌فرد و الهام زاهدی با زحمت‬ ‫بس�یار اسامی ش�وراهای دانش‌آموزی مدارس را جمع‌آوری کرده‌اند‪ .‬اگر اشکالی در‬ ‫این س�یاهه وجود دارد ما را مطلع کنید‪ .‬امیدوارم آوردن اس�امی این بچه‌های خوب‬ ‫باعث شود آن‌ها فعال‌تر از گذشته در مدرسه خود حضور داشته باشند و با همکاری‬ ‫مسئولین مدرسه از حقوق دانش‌آموزان دفاع کنند‪.‬‬

‫ پسرانه‬

‫(گردآوری مهدی وفایی‌فرد)‬

‫‪‬دبيرستان كامروا‬

‫يونس جعفريان(رییس)‪ ،‬مسلم كشوري(نايب‬ ‫‪ ‬پيش‌دانشگاهي قاسم مهيايي‬ ‫رییس)‪ ،‬وحي��د جمال‌زاده(منش��ي)‪ ،‬محمد‬ ‫محمدص��ادق ‌جعفرزاده(ريی��س)‪ ،‬مه��رداد‬ ‫كوث��ري‪ ،‬محمد متي��ن‪ ،‬امي��د مظفري‌فرد‪،‬‬ ‫گنجي(معاون)‪ ،‬عبدالهادي موغلي(منش��ي)‪،‬‬ ‫ابراهيم محكمي‬ ‫محمد س��ليمي(عضو اصلي)‪ ،‬محمد محسن‬ ‫زاده(عضو اصلي)‪ ،‬مجتبي فراري(علي البدل)‪ ،‬راهنمايي عاليان‬ ‫حميدرضارضايي(ريیس)‪ ‌،‬ابوطالب سپهر(نایب‬ ‫فرهاد امانتي‪ ،‬باقر شكري‪.‬‬ ‫ريیس)‪ ‌،‬مهدي آب‌افكن(منشي)‪ ،‬حسين‬ ‫(س)‬ ‫‪ ‬دبيرستان سيدالشهدا‬ ‫غالمي‪ ،‬محمد درستكار‌‪ ،‬ميثم جعفرزاده‪،‬‬ ‫علي راميارپور(ریيس)‪ ،‬مجتبي مقتدري(نایب‬ ‫مرتضي قاسم‌زادگان‬ ‫ريی��س)‌‪ ،‬محس��ن استوار(منش��ي)‪ ،‬فاض��ل‬ ‫اعتمادي‪ ،‬حس��ين س��االري پ��اك‪ ،‬محمود ‪ ‬مدرسه استوار‬ ‫عب��اس امانت��ي و محم��د جوكار(مس��ئول‬ ‫يحيي‌پور‬ ‫كميت��ه نم��از)‪ ،‬محم��د جوش��ن(علمي و‬ ‫‪‬هنرستان منفرد‬ ‫آموزشي)‪ ،‬س��يروس نسرين‌گل و محمدجواد‬ ‫محمد خوشرو(ریيس)‪ ‌،‬روح‌ا‪ ...‬نيساري(نايب‬ ‫غالمي(فرهنگ��ي و هن��ري)‪ ،‬علي پيش��كار‪،‬‬ ‫ریی��س)‪ ،‬محمد‌ج��واد پورشمسي(منش��ي)‪،‬‬ ‫عبدالحسين قاسمي و محمد نبي‌قائدي(تربيت‬ ‫عمران حسين ش��يري(انصراف)‪ ،‬محمد‌جواد‬ ‫بدن��ي و ورزش)‪ ،‬عبدالحس��ين قاس��مي‪،‬‬ ‫روانبخش‪ ،‬احسان پوالدوند‪.‬‬ ‫حس��ن رس��ولي‌نژاد(كميته بهداشت)‪ ،‬حامد‬

‫ماش��ین و موت��ور و‪ ...‬بهداش��ت آنچنان‬ ‫رعایت نمی‌ش��ود‪ .‬همچنین بوی ماهی‌ها‬ ‫شهروندان را اذیت می‌کند و در رفت‌وآمد‬ ‫آن‌ها مش��کل به‌وج��ود آورده و حتی در‬ ‫پاکیزگی پیاده‌رو‌ها و خیابان و ک ً‬ ‫ال زیبایی‬ ‫شهر تاثیر منفی گذاشته است ولی ما فع ً‬ ‫ال‬ ‫مجبوریم چرا که مش��کل مکان داریم از‬ ‫ده سال پیش قرار بوده شهرداری بازاری‬ ‫برای ماهی‌فروش‌ه��ا اختصاص بدهد اما‬ ‫هنوز‌که‌هنوز اس��ت هی��چ کاری برای ما‬ ‫انجام نداده‌اند‪ .‬از مس��ئولین می‌خواهیم‬ ‫هر چه س��ریع‌تر امکانات برایمان فراهم‬ ‫کند تا این مشکالت بر‌طرف شود‪ ».‬ماهی‬ ‫فروش دیگری می‌گوید‪« :‬شهردار نسبت‬ ‫به سد‌معبر هیچگونه تذکری نداده است‬ ‫چرا‌که مغازه‌ی ماهی فروشی مانند دیگر‬ ‫مغازه‌ها نیست که تا شهردار تذکر داد ما‬ ‫س��ریع ماهی ها را داخل مغازه بگذاریم‬ ‫اوال مغ��ازه‌ی م��ا کوچک اس��ت و جایی‬ ‫برای گذاش��تن ماهی‌ها نداری��م و دیگر‬ ‫این ک��ه به‌خاطر رقابت هم که ش��ده ما‬ ‫ماهی‌های خ��ود را در معرض دید عموم‬ ‫قرار می‌دهیم تا بیش��تر به فروش برسد‬ ‫و مش��کل دیگری که اکنون با آن مواجه‬ ‫هستیم‪ :‬آس��فالت نکردن کنار خیابان به‬ ‫خاط��ر کان��ال لوله‌ی‌گاز اس��ت خواهش‬ ‫می کنم از ش��رکت گاز ومسئولین جهت‬ ‫آسفالت کردن کنار خیابان سریع‌تر اقدام‬ ‫بکنند چرا که م��ا هر روز مجبوریم برای‬ ‫بلند نش��دن گرد‌وخاک بر روی ماهی‌ها‪،‬‬ ‫کنار خیابان را آبپاش��ی کنیم تا مشکلی‬ ‫ب��رای ماهی‌ها به وجود نیای��د‪ ».‬یکی از‬ ‫قصاب‌ه��ا هم درباره س��د‌معبر کردن در‬ ‫پیاده‌‌رو‌ها؛ نداش��تن مکان مناسبی برای‬ ‫کارشان و فراهم نبودن امکانات از جمله‬ ‫باس��کول و‪ ...‬را دلی��ل ای��ن کار می‌داند‪.‬‬ ‫در کن��ار اجناس فروش��گاه‪ ،‬پارک کردن‬ ‫موتوره��ا و گاه��ی حتی ماش��ین‌ها در‬ ‫پیاده‌روها نیز فضای کوچک پیاده‌روها را‬ ‫کمتر می‌کند‪.‬‬ ‫طبیعی اس��ت وقتی به حقوق شهروندان‬ ‫آش��نا نباش��یم به چنین مش��کالتی در‬ ‫زمینه‌ی س��د‌معبر رو‌به‌رو می شویم البته‬ ‫این مشکل باید به شکل زیر بنایی توسط‬

‫ش��هرداری حل ش��ود که جای مناسبی‬ ‫ب��رای ای��ن مش��اغل در نظر بگی��رد باید‬ ‫منتظر ماند تا چن��د وقت دیگر قصابی‌ها‬ ‫و ماه��ی فروش‌ها و بقالی‌ه��او‪ ...‬به محل‬ ‫میدان تره‌بار بروند و ش��اید بخش مهمی‬ ‫از مش��کالت آن‌ها ومردم حل شود‪ .‬با این‬ ‫اوص��اف اول باید فرهنگ‌س��ازی صحیح‬ ‫انجام گیرد‪ .‬س��د معبر به مش��کلی مانند‬ ‫ریخت��ن آب در کوچه‌ها تبدیل ش��ده که‬ ‫انگار نمی‌شود کاری برای آن کرد‪ .‬برخورد‬ ‫ن معضالت یک ش��خص قانون مدار‬ ‫ب��ا ای ‌‬ ‫می‌خواه��د که بس��یار محکم و س��ریع با‬ ‫مش��کالت برخورد کند‪ .‬ظاه��را مهندس‬ ‫قائدی ش��هردار گراش قص��د دارد خیلی‬ ‫ج��دی و قانونی در این م��وارد وارد عمل‬ ‫شود‪.‬‬ ‫اما صحن��ه پایانی گ��زارش را از خیابان‬ ‫تمیز داشته باش��ید‪ .‬از پیاده‌رو و خیابان‬ ‫تمیز داشتم رد می‌شدم و دنبال سوژه‌ایی‬ ‫مناس��ب برای موضوع گزارش سد معبر‬ ‫بودم‪ .‬چش��م‌ام به انواع و اقس��ام موتور‌ها‬ ‫در کن��ار خیابان افت��اد از دور فکر کردم‬ ‫که موتور‌فروش��ی اس��ت‪ ،‬چ��را که نصف‬ ‫خیابان را موتور‌ها اشغال کرده بود کمی‬ ‫که نزدیک‌تر رفتم فهمیدم که تعمیر‌گاه‬ ‫موتور‌س��یکلت اس��ت‪ .‬کف پیاده‌رو مملو‬ ‫بود از روغن موتور و وسایل و ابزار تعمیر‌‬ ‫موتور که چند نفر‌هم در وس��ط پیاده‌رو‬ ‫ب��ه تعمیر موت��ور می‌پرداختند‪ .‬به خاطر‬ ‫س��د‌معبر پی��اده‌رو ‌و بخش��ی از خیابان‬ ‫مجبور بودم برای ادامه مسیرم به آن‌طرف‬ ‫خیابان بروم کنجکاو ش��دم که از صاحب‬

‫ماهی فروش‪:‬‬

‫ما فع ً‬ ‫ال مجبوریم چرا که‬ ‫مشکل مکان داریم از ده سال‬ ‫پیش قرار بوده شهرداری‬ ‫بازاری برای ماهی‌فروش‌ها‬ ‫اختصاص بدهد اما هنوز‌ که‬ ‫‌هنوز است هیچ کاری برای ما‬ ‫انجام نداده‌اند‪.‬‬ ‫تعمیر‌گاه به‌خاطر کار‌هایش گزارش تهیه‬ ‫کنم ک��ه با برخورد تند او رو‌به‌رو ش��دم‬ ‫و اج��ازه ندادند که گ��زارش تهیه کنم و‬ ‫یا عکس��ی از آن محل بگیرم همه‌ی این‬ ‫عصبانیت‌ها ب��ه خاطر این ب��ود که فکر‬ ‫می‌کرد اگر ش��هردار متوجه این وضعیت‬ ‫نامناس��ب پیاده‌رو و خیابان بشود او را از‬ ‫کار بازدارد‪ .‬از صحبت‌های‌شان معلوم بود‬ ‫که ش��هردار به این گونه مکان‌ها تذکری‬ ‫نداده اس��ت و گر‌نه این‌قدر به خودش��ان‬ ‫ج��رات نمی‌دادند که هر کاری دل‌ش��ان‬ ‫می‌خواهد بکنند‪ .‬به نظر می‌رسد برخورد‬ ‫با س��د معبر باید با نظارت کامل و دقیق‬ ‫در همه‌جای ش��هر انجام شود و تذکرات‬ ‫سد‌معبر فقط به چند مغازه و یا فروشگا‌ه‬ ‫محدود نشود‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد رسم گذاشتن اجناس در جلو‬ ‫مغازه که معروف به «بارز کردن» را بسیاری‬ ‫از اف��راد از دبی به یادگار دارند‪ .‬در حالی که‬ ‫مساله چندس��الی است که در دبی منسوخ‬ ‫شده است‪ .‬اما هنوز پیاده‌روهای گراش بیش‬ ‫از آن که محل رفت و آمد باش��د تبدیل به‬ ‫ویترین نداشته فروشگاه‌ها شده است‪.‬‬

‫شوراهای دانش‌آموزی ‪ ،‬مدیران فردا‬

‫‪ ‬مشاور فنی‬ ‫اسداله محبی‬

‫راه‌هایی‬ ‫ساده برای‬ ‫صرفه‌جویی‬

‫‪ .1‬خاموش کردن چراغ‌ها در هنگام ترک اتاق یکی‬ ‫از ساده‌ترین راه‌های صرفه‌جویی انرژی است‪.‬‬ ‫‪ .2‬از رنگ‌ه��ای روش��ن ب��رای دیوار و س��قف و‬ ‫پرده‌ها استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .3‬ت��ا حد ممکن در هنگام مطالعه از روش��نایی‬ ‫موضعی استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .4‬ب��ه ج��ای المپ‌های رش��ته‌ای از المپ‌های‬ ‫مهتابی یا کم مصرف استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .5‬برای جلوگیری از روشن شدن تمام المپ‌های‬ ‫لوستر از کلید دو پل استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .6‬ت��ا حد امکان از نور طبیعی اس��تفاده کنید و‬ ‫برای جلوگیری از تابش نور مستقیم خورشید از‬ ‫سایبان و یا پرده کرکره استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .7‬پس از اس��تفاده از وسایل برقی خانگی مانند‬ ‫ضبط ص��وت‪ ،‬تلویزیون‪ ،‬رایانه‪ ...‬آن‌ها را خاموش‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫‪ .8‬در هنگام اس��تفاده از وس��ایل گرمایشی برای‬ ‫جلوگیری از هدر رفت��ن گرما دریچه کولر را در‬ ‫فصل زمس��تان ببندید و یا با پوش��ش مناس��ب‬ ‫بپوشانید‪.‬‬ ‫‪ .9‬به جای استفاده از درجات باال وسایل سرمایش‬ ‫و گرمایش از لباس مناسب فصل استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .10‬برای جلوگیری از هدر رفتن انرژی از طریق‬ ‫درها و پنجره‌ها منافذ را با عایق بپوشانید‪.‬‬ ‫‪ .11‬پ��ر مصرف‌ترین وس��یله برای گ��رم کردن‬ ‫محی��ط منزل بخاری برقی و برای تهیه آب گرم‪،‬‬ ‫آبگرمکن برقی است‪ .‬س��عی کنید از این وسایل‬ ‫استفاده نکنید‪.‬‬ ‫‪ .12‬سعی کنید برای وسایل سرمایش و گرمایش‬ ‫خود ترموستات یا دما سنج نصب کنید‪.‬‬ ‫‪ .13‬در ح��د ام��کان از اس��تفاده همزمان چند‬ ‫وسیله برقی پر مصرف خانگی خودداری کنید‪.‬‬ ‫‪ .14‬ت��ا حد امکان از وس��ایل برقی در زمان اوج‬ ‫مصرف برق اس��تفاده نکنید‪( .‬ساعت اوج مصرف‬ ‫برق در کشور ما در تابستان بین ساعت ‪19‬تا ‪22‬‬ ‫و در زمستان بین ساعت ‪ 18‬تا ‪ 22‬است)‬ ‫‪ .15‬س��عی کنی��د از ظرفیت‌های باالی وس��ایل‬ ‫برقی خانگی اس��تفاده نکنید‪ .‬چون اس��تفاده از‬ ‫ظرفیت‌های باالی وسایل خانگی نه تنها مصرف‬ ‫ب��رق را افزایش می‌دهد بلکه طول عمر وس��ایل‬ ‫برقی را نیز کاهش می‌دهد‪.‬‬ ‫نکته ‪ :1‬ترموس��تات وسیله‌ای اس��ت برای کنترل‬ ‫دما که در دس��تگ‌اه‌های س��رد کننده و گرمایشی‬ ‫می‌توان آنرا به منظور کنترل درجه گرما و س��رما‬ ‫نصب نمود‪.‬‬ ‫نکته ‪ :2‬س��اعات اوج مصرف س��اعاتی هستند که‬ ‫میزان استفاده از شبکه به حداکثر مصرف می‌رسد‬ ‫و از نظ��ر هزینه برق در این س��اعت قیمت آن به‬ ‫صورت افزایشی محاسبه می‌شود‪ .‬پس باید در این‬ ‫ساعت مصرف را به حداقل ممکن برسانیم تا متضرر‬ ‫نشویم و در نهایت به قطعی برق منجر نشود ‪.‬‬ ‫نکت��ه ‪ :3‬منظور از پوش��انیدن درزها و مجرا هایی‬ ‫که انرژی از آن به بیرون می‌رود در ساختمان‌هایی‬ ‫اس��ت که با سیستم پکیج و ش��وفاژ گرم می‌شوند‬ ‫ولی در سیس��تم‌هایی که بوس��یله بخاری نفتی و‬ ‫گازی گرم می‌شوند همیشه یک مجرا برای تبادل‬ ‫اکسیژن با وسیله گاز سوز یا نفت سوز باقی بگذارید‬ ‫تا کمبود اکسیژن منجر به حادثه نشود‪.‬‬ ‫منوچهري(مس��ئول كميته فرهنگي وادبي)‪،‬‬ ‫فاطم��ه ت��اج گردون(مس��ئول كميت��ه صلح‬ ‫ودوستي تعاون)‬

‫‪‬راهنمايي رهنورد‬

‫نرج��س نيكخو (رییس)‪ ،‬ن��دا وقارفرد‪ ،‬زهرا‬ ‫قاس��مي‪ ،‬فروغ فرس��وده‪ ،‬ناديا جعفري‪ ،‬الهه‬ ‫وقار فرد‪ ،‬فاطمه محمدي‪ ،‬مليحه دارا‪ ،‬فاطمه‬ ‫چترآذر‬

‫‪‬هنرستان اسعدي‬

‫فاطمه يوسفي(رییس)‪ ،‬زهرا ابول‌نژاد(منشي)‪،‬‬ ‫فاطم��ه خس��روي‪ ،‬راحل��ه دي��دار‪ ،‬صبري��ه‬ ‫گهنم‌نژاد‪ ،‬ناديا تهمتن‪ ،‬عاطفه پورشمسي‪.‬‬ ‫‪JJ‬دانش‌آموزان دبیرستان ام‌البنین (س) در مراسم دفاع از مردم غزه [عکس‪ :‬حجت عابدی]‬

‫عباسي(مس��ئول ام��ور كتابخان��ه)‪ ،‬صاب��ر‬ ‫رهبر(رییس شورا)‪.‬‬

‫‪‬راهنمايي راميارپور‬

‫عل��ي قاس��مي‌زادگان(ريیس)‪ ،‬حس��ين‬ ‫رنجبري(نای��ب ريی��س)‪ ،‬داني��ال اس��دي‬ ‫الري(عض��و ش��ورا)‪ ،‬حميدرض��ا ابراهيم��ي‬ ‫(عضوشورا)‪ ،‬حميد بهزاد پور‪ ،‬مجتبي ساالري‬ ‫وحسين صميمي(علي البدل)‪.‬‬

‫‪‬راهنمايي شاهد‬

‫عليرضا س��اكني(رییس ش��ورا)‪ ،‬محمد امين‬ ‫وفايي فرد(معاون)‪ ،‬علي عظيمي(منشي‪،‬مسئول‬ ‫كميته آموزش��ي)‪ ،‬مسعود شوري(انتظامات)‪،‬‬ ‫اميرحس��ين نوبهار(فرهنگي وهنري)‪ ،‬محمد‬ ‫حاجي‌نژاد(بهداش��ت)‪ ،‬محمد هرمي‪ ،‬محمد‬ ‫غف��اري‪ ،‬عل��ي كارگر (عل��ي الب��دل)‪ ،‬علي‬ ‫ذاكرني��ا (اقام��ه نم��از و كتابخانه)‪ ،‬محس��ن‬ ‫مهرابي(تبليغات)‪.‬‬

‫‪ ‬راهنمايي سعادت‬

‫‪‬كاردانش اميركبير‬

‫مريم بهمان‌پور(رییس)‪ ،‬زهرا امين(منشي)‪،‬‬ ‫فرش��ته قلي‌زاده(فرهنگي‪،‬هن��ري)‪ ،‬س��عيده‬ ‫شمسي(بهداشت)‪ ،‬حبيبه حيدري(انضباط)‪،‬‬ ‫مليح��ه زارعي(نم��از جماع��ت)‪ ،‬اله��ه‬ ‫بيگلري(صبحگاه)‪.‬‬

‫و برنامه)‪ ،‬محمدعارف درويش��ي(دبير كميته‬ ‫اقامه نماز)‪ ،‬س��يدميالد موسوي (دبيركميته‬ ‫بهداش��ت)‪ ،‬مجتب��ي غيرتمن��د (دبيركميته‬ ‫ورزش��ي)‪ ،‬احمدرض��ا نظامي(دبي��ر كميت��ه‬ ‫(س)‬ ‫انضباطي)‪ ،‬اميرحسين محسن‌زاده(دبير كميته ‪ ‬راهنمايي فاطمه الزهرا‬ ‫مالي)‪ ،‬صادق حاجي‌پور (دبير كميته)‪.‬‬ ‫معصومه يوسفي(رییس)‪ ،‬فاطمه عسكري(نايب‬ ‫(ع)‬ ‫رییس)‪ ،‬حوريه فروزش(منشي)‪ ،‬فاطمه سپهر‪،‬‬ ‫‪ ‬هنرستان امام حسين‬ ‫س��كينه حس��ين‌زاده‪ ،‬طاهر عالي‌زاده‪ ،‬فرشته‬ ‫تعداد دانش‌آموزان كم است شورا ندارند‪.‬‬ ‫متين‪ ،‬فرش��ته خوش��بختي‪ ،‬فاطمه ف��روزان‪،‬‬ ‫(گردآوری الهام زاهدی)‬ ‫ دخترانه‬ ‫فاطم��ه كارگر‪ ،‬عاطف��ه كاظم‌نيا‪ ،‬س��يده‌مريم‬ ‫سليمي‬ ‫‪‬راهنمايي‬ ‫عباسي‪ ،‬مرضيه حسن‌زاده‪ ،‬فاطمه ديدار‪ ،‬فاطمه‬ ‫خادمي(نايب‬ ‫فاطمه‬ ‫عبدالهي(رییس)‪،‬‬ ‫اعظ��م‬ ‫حسيني‪ ،‬نفيس��ه بلبل‪ ،‬عاطفه آذرائين‪ ،‬حوريه‬ ‫ریی��س)‪ ،‬مهدي��ه اميني(مع��اون)‪ ،‬س��عيده فروزش‪ ،‬فاطمه وفائي‌فرد‪ ،‬سعيده خوشيوند‪ ،‬ليال‬ ‫دالوران(عل��ي الب��دل)‪ ،‬به��اره غالمي(عل��ي مظاهري‪ ،‬زكيه منصوري‪ ،‬فاطمه نام آور‪.‬‬ ‫(ع)‬ ‫البدل)‪ ،‬فاطمه سلگي(علي البدل)‬ ‫‪‬راهنمايي امام حسن عسكري‬ ‫(ع)‬ ‫‪‬پيش‌دانشگاهي امام رضا‬ ‫فائق��ه آخونزاده(رییس ش��ورا كميته علمي‬ ‫فائ��زه بام��ري (ریی��س)‪ ،‬اله��ام اماني(نایب آم��وزش)‪ ،‬عاطفه خوشبخت(منش��ي)‪ ،‬زهرا‬ ‫ریی��س)‪ ،‬مري��م انصاري(مع��اون)‪ ،‬فاطم��ه پور شمسي‪ ،‬ريحانه اسدي(انتظامات)‪ ،‬طاهره‬ ‫انديشه(منش��ي)‪ ،‬فضيل��ت بيضائي‪ ،‬س��عيده قاعدي‪ ،‬زه��را فان��ي‌الري‪ ،‬راضيه س��لماني‪،‬‬ ‫حكمتي‪ ،‬م��ژده دهق��ان‪ ،‬فاطم��ه صميمي‪ ،‬فاطمه ور شمس��ي‪ ،‬فضليت س��لمان‪ ‌،‬فرزانه‬ ‫طاهره راهپيما‪ ،‬فرشته انصاري‪.‬‬ ‫نجيبي‪ ،‬افسانه رزاق‌پور‪ ،‬فهيمه پاكدل‪.‬‬

‫حام��د حس��ين‌زاده(رییس ش��ورا)‪ ،‬س��عيد‬ ‫صادقيان(مع��اون)‪ ،‬محم��د صفرپوري‪ ،‬احمد‬ ‫صفرپوري‪ ،‬س��عيد فتح��ي‪ ،‬فاضل جعفريان و‬ ‫(س)‬ ‫‪ ‬راهنمايي نرجس خاتون‬ ‫محمد عالمي(علي البدل)‪.‬‬ ‫راحل��ه دهنوي(مس��ئول كميت��ه هن��ري)‪،‬‬ ‫‪ ‬راهنمايي حسني‬ ‫نادر اسالم‌پرست(مس��ئول شوراي بهداشتي)‪ ،‬فاطمه تميز(مس��ئول كميته بهداش��ت)‪ ،‬ليال‬ ‫حس��ين‌علي پورشمس��ي(كميته علم��ي و حسني(مسئول كميته قرآن ومعارف)‪ ،‬فاطمه‬ ‫درسي)‪ ،‬سعيد مرسلي(دبير كميته مطالعه و توراپوران(مس��ئول كميته ورزش��ي)‪ ،‬فهيمه‬ ‫كتابخانه)‪ ،‬حمي��د انصاري (دبير كميته طرح فرامرزي(مس��ئول بس��يج اردوه��ا)‪ ،‬محبوبه‬

‫‪‬دبيرستان كوثر‬

‫زین��ب جعفرزادگان(ری��س ش��ورا)‪ ،‬فاطمه‬ ‫صحراگردفرد (نایب رئیس)‪ ،‬عاطفه ولی شاهی‬ ‫(منش��ی)‪ ،‬اعضای شورا‪ :‬اش��رف روستاییان ‪،‬‬ ‫فوزیه آزم‌‪ ،‬ناهید شیروان‌‪ ،‬زهرا زارع‪ ،‬سکینه‬ ‫غالمی ‪ ،‬فاطمه فتحی‪.‬‬


‫نگاه نو ‪6‬‬

‫مقاالت صحبت‌نو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است‬ ‫نگهبانخلیجفارس‪6-‬‬ ‫دکتر احمد اقتداری‬

‫خلیج فارس‬ ‫مرکز تمدن‬ ‫قدیم‬

‫متن س��خنرانی احمد اقتداری‪ ،‬در نشر فرزان روز‪،‬‬ ‫چهارش��نبه ‪ 29 /‬خ��رداد ‪ 87‬این مقاله ب��ا اجازه و‬ ‫سفارش احمد اقتداری از شماره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ‪ 66‬مجله ی بخارا‬ ‫گرفته شده است‪ .‬قسمت پایانی این ستون را بخوانید‪.‬‬

‫بخارای من‪ ،‬الرمن‪ 6-‬‬ ‫سيد محمدحسن آيت‌اللهي‬

‫چوب خوردن به‬ ‫یک روز شادی‬ ‫می‌ارزید‬

‫اما آثار تمدن ایران ساسانی در ژاپون که از راه خلیج‬ ‫فارس به دریای چین و س��پس ب��ه دریای ژاپون و‬ ‫ش��هر نارا در ژاپون رفته است داستان دلکشی است‬ ‫که خوب اس��ت بشنویم و به شگفتی اندر شویم چه‬ ‫حکایتی از تمدن و هنر و صنعت و تفکر و فلس��فه و‬ ‫اخالق و دین پژوهی ایرانی دارد‪.‬‬ ‫در مجله بخارا ش��ماره ‪ 39‬و ‪ 40‬آذر و اسفند ‪1383‬‬ ‫صفح��ات ‪ 127‬و ‪ 128‬به نقل از آقای دکتر هاش��م‬ ‫رجب زاده اس��تاد دانش��گاه اوزاکا ژاپون آمده است‪:‬‬ ‫«چندی پیش در سلسله برنامه های ملی سراسری‬ ‫تلویزیون ژاپون ‪ K.H.N‬از تندیس (دای بوتیس��ا)‬ ‫یعنی مجس��مه بزرگ بودا در ش��هر نارا سخن رفته‬ ‫است‪ .‬دای بوتسا بزرگترین مجسمه بودا در دنیا است‬ ‫که در شهر تاریخی (نارا) برپا است و زیارتگاه مردمان‬ ‫اس��ت در معبد تودا ایچی در شهر نارا‪ .‬در این برنامه‬ ‫تلویزیونی گفته شده است که برابر تحقیقات علمی‬ ‫دانشگاهی «کشودارا جین یک ایرانی بوده است که‬ ‫در س��ده ششم میالدی به ژاپن آمده و این تندیس‬ ‫کوه پیکر را س��اخته اس��ت‪ .‬نتایچ تحقیق نشان می‬ ‫ده��د که این پیکره از پایین به باال الیه به الیه و بر‬ ‫روی هم در هشت طبقه ساخته شده است‪ .‬چنانکه‬ ‫می توان آن را دارای هشت برش افقی دید‪ .‬وزن آن‬ ‫حدود ‪ 380‬تن اس��ت و جدار آن فلزی است‪ .‬قالب‬ ‫آن را نخست با خیزران ساخته و سپس تکه تکه فلز‬ ‫گداخته ریخته و کار گذاشته اند و کنار آن را خاک‬ ‫ریخت��ه و ب��اال رفته‌اند و پس از پای��ان کار‪ ،‬خاک‌ها‬

‫را فرو ریخت��ه و به احتمال خیرزان‌ه��ای درونی را‬ ‫هم برداش��ته اند‪ .‬درچش��مه نزدیک آنجا هم سنگ‬ ‫مرمری یافته‌اند که از نوعی سنگ مرمر است که در‬ ‫ژاپن یافت نمی‌ش��ود و باید (کئو داراجین) آن را از‬ ‫کشورش همراه آورده باشد‪».‬‬ ‫کئو داراجین کیس��ت و از چه کش��وری است و در‬ ‫چ��ه زمانی به ژاپن رفته اس��ت و چرا به ژاپون رفته‬ ‫اس��ت؟ مرحوم حاج مخبرالسلطنه هدایت مهدیقلی‬ ‫مخبرالسلطنه در سفرنامه‌اش به نام سفرنامه تشرف‬ ‫به مکه از طریق چین و ژاپون طبع چاپخانه مجلس‬ ‫‪ 1318‬خورشیدی صفحه ‪ 102‬نوشته است‪:‬‬ ‫به اتفاق میرزا علی اصغر خان اتابک امین الس��لطان‬ ‫در ضیافتی رسمی و دولتی در ژاپون شرکت می‌کند‬ ‫و می‌نویس��د‪« :‬مقررات پروگرام یک��ی هم بازدید از‬ ‫بندر نظامی است‪ .‬به ناهار وعده داریم رئیس قورخانه‬ ‫(نیشی مئورا) اس��ت رفتیم‪ .‬حضار ‪ :‬امیرال یوشیکا‬ ‫اینوئ��ه‪ ،‬لیوتنان ژن��رال وزیر جنگ (اوط��ی اِاُدیث)‪،‬‬ ‫امی��رال باژن ‪.‬گ‪ .‬یاماتو‪ ،‬در س��ر می��ز ناهار یکی از‬ ‫حضار عنوان کرد که وزیر علوم ژاپون در طوماری که‬ ‫از جوف هیکل بودا در آورده‌اند معلوم کرده است که‬ ‫در غلبه اس��کندر یکی از شاهزادگان ایران به ژاپون‬ ‫آمده است و رشته سالطین ژاپن بدو منتهی می‌شود‬ ‫و پرس��ید آیا در تاریخ ایران خبری از این مسافرت‬ ‫هست یا نیس��ت؟ برای اتابک ترجمه کردم و جواب‬ ‫داده شد که در آن هنگامه می‌دانیم که شاهزادگان‬ ‫ایرانی متفرق شده‌اند ‪ ،‬به کجا رفته‌اند نمی‌دانیم‪».‬‬

‫آنچه هدایت نوش��ته است و از قول وزیر علوم ژاپون‬ ‫نقل کرده است مربوط به آخر دوره ساسانیان (یعنی‬ ‫قرن شش��م میالدی) اس��ت نه دوره هخامنشیان و‬ ‫حمله اسکندر گجستک‪ .‬به خوبی می‌دانیم که جمعی‬ ‫از ایرانیان از راه جزیره هرموز به هندوستان رفته‌اند‬ ‫و از آنجا به چین و س��پس به ژاپون رس��یده‌اند در‬ ‫تاریخ چین در دوران سلسله پادشاهی مینگ چین‬ ‫از یک شاهزاده ایرانی و چند نفر همراه او سخن رفته‬ ‫اس��ت که زبان چینی آموخته و به شاهزادگان دربار‬ ‫مینگ زبان فارسی یاده داده است‪.‬‬ ‫در زمان حمله‌ی عرب و شکست ساسانیان عده‌ای‬ ‫از بازرگان��ان و ش��اهزادگان ایران��ی گریخت��ه و به‬ ‫آس��یای جنوب ش��رقی رفته و به ژاپون رسیده‌اند‪.‬‬ ‫در ژاپ��ون قطعه پارچه‌ی ابریش��مین زردوزی پیدا‬ ‫ش��ده اس��ت که به عنوان کفن ی��ک ایرانی به کار‬ ‫رفته است و اکنون در موزه نگهداری می شود این‬ ‫کفن دارای طغرای شاهانه بوده است آن هم مانند‬ ‫طغراهای ساسانی‪.‬‬ ‫اما کئو داراجین ش��اهزاده ایرانی س��ازنده معبد و‬ ‫مجس��مه بودا در ش��هر نارا ب��ه آن همه هنرمندی‬ ‫و ظرافت و قداس��ت که امروز مورد پرسش میلیون‬ ‫ها ژاپونی بودایی اس��ت از دو کلمه کئو‪-‬دارا مرکب‬ ‫است که کتو همان کی است و دارا لقب پادشاهان‬ ‫تاریخی و اس��اطیری ایرانی است و جین به معنای‬ ‫مرد مق��دس و معلم و هنرمند و دانا و خردمند در‬ ‫آیین بودا و کلمه‌ی سنگس��ریت است ‪ .‬سنگ مرمر‬

‫یافته شده در چشمه نزدیک مجسمه (دای بوتسا)‬ ‫در ش��هر نارا یادگاری از پرس��تش عقای��د ایرانیان‬ ‫ساس��انی و احترام ب��ه آب و چش��مه و آیین‌های‬ ‫آناهیتا فرش��ته آب است و پارچه زردوزی مکشوفه‬ ‫در آنجا نشانگر اقامت دراز مدت شاهزاده ی ایرانی‬ ‫در ژاپون و فوت او و دفن او در آن دیار است‪.‬‬ ‫ب��ا عذر تصدیع‪ .‬بر من فرض اس��ت ک��ه از مرحوم‬ ‫دکتر محمدجواد مشکور استاد فقید دانشگاه تهران‬ ‫که عالمانه و صادقانه در اس��تقصا نام خلیج فارس‬ ‫از روی کتب و متون کهن فارس��ی و عربی زحمت‬ ‫کش��یده و فهرس��تی دقیق و بصیر و مس��تند طی‬ ‫مقاله ی مفصلی چاپ کرده است یاد کنم و شادی‬ ‫و آمرزش روح پاک او را از خداوند مسئلت نمایم‪.‬‬ ‫از خداون��د جان و خرد مس��ئلت دارم که کهن بوم‬ ‫ما ای��ران زمین را و فرهن��گ ‪ .‬ملیت و ادب و هنر‬ ‫تاریخ��ی ما را و زبان فارس��ی م��ا را و خلیج فارس‬ ‫ما را که جزیی از آب و خاک س��رزمین کهنس��ال‬ ‫کهن‌بار ایران الیزال ماس��ت جاودانه حفظ فرماید‪.‬‬ ‫به منه و کرمه‪.‬‬ ‫در پایان عرایضم به یاد این شعر زیبای خیال انگیز‬ ‫و فلسفی شاعر صادق دکتر شفیعی کدکنی افتادم‪:‬‬ ‫آخرین برگ سفرنامه باران این است‪:‬‬ ‫که سرزمین چرکین است‪.‬‬ ‫پس‪:‬‬ ‫هر که نه گویای تو خاموش به‬ ‫هر چه نه یاد تو فراموش به‬

‫مس��یر دل انگیزی بود ‪ ،‬هر کس چیزی به دس��ت‬ ‫داش��ت یا بر س��ر گذاش��ته بود‪ ،‬دختران بزرگ‌تر‬ ‫معم��والً با هم‌س��االن خود ق��رار گذاش��ته بودند‪.‬‬ ‫هم��ه به دنبال خر مش��هدی رجب چ��ون قطاری‬ ‫از مورچ��ه‪ ،‬بزرگ‌ترها جلوت��ر و کوچک‌تر ها عقب‬ ‫می‌ماندن��د و گاه با جس��ت و خیزی خود را به جلو‬ ‫می‌انداختند‪ ،‬ش��وخی و خنده هم که جای خود را‬ ‫داشت‪ ،‬گاهی هم سوار خر می‌شدیم حیف که این‬ ‫صحنه‌ها –یعنی صحنه های س��اده پیوند انسان با‬ ‫طبیعی با وسایلی بسیار ساده – این چنین برق‌آسا‬ ‫گذشته‌اند و االن چهل و اندی از سن‌ات می‌گذرد‪،‬‬ ‫گویا شبه‌ای در ذهن‌ات مانده نه که خاطره‪ ،‬اکنون‬

‫چنان که شنیده‌ام آن باغ‌ها همه از بین رفته‌اند‪ ،‬آن‬ ‫قنات به کلی خشک شده و اثری از آن نیست و آن‬ ‫حال و هوای دشت‌های سرسبز از باران موسمی الر‬ ‫دیگر خبری نیس��ت‪ .‬آن فضای دل‌انگیز پشت قلعه‬ ‫و آن س��ادگی در همه چیز‪ ،‬در لباس‪ ،‬در طبیعت‪،‬‬ ‫در وس��ایل و در حمل و نقل‪ ،‬گاهی در راه کسانی‬ ‫را می‌دیدی��م که زباله ش��هر را به نقطه مخصوصی‬ ‫خارج از ش��هر می‌رس��اندند و از آن چیزی ش��بیه‬ ‫س��یمان به اسم ساروج درس��ت می‌کردند‪ .‬آسیاب‬ ‫س��اروج به وس��یله االغ و چوبی و س��نگی بزرگ و‬ ‫دایره شکل ساروج را غلتک می‌کرد یا سنگ‌تراشی‬ ‫را می‌دیدی که در دل سنگ کوه (همان کوه قلعه)‬

‫نشس��ته و با وسیله ای س��اده با سنگ‌های خشن‬ ‫و نه‌چندان س��خت آن دس��ت و پنجه نرم می‌کند‬ ‫و س��نگ‌هایی برای پی‌خانه‌ها ی��ا روکار آن‌ها جدا‬ ‫می‌کن��د تا به وس��یله خر به محل موع��ود برده و‬ ‫اس��تفاده ش��ود‪ .‬کاش دوربین عکاسی بود تا بشود‬ ‫از آن صحنه‌ه��ا عک��س گرفت و خاط��رات‌ات را از‬ ‫حالت ش��به به حالت عکس در آوری‪ ،‬گرچه هر دو‬ ‫مجازیند ولی دومی مستندتر است‪.‬‬ ‫از چند روز مانده به چهارده به در ما بچه ها خیلی‬ ‫خوش��حال بودیم و ش��ب ها به انتظار آن زودتر به‬ ‫رختخواب می رفتیم‪ .‬بی بی هم مشغول می شد به‬ ‫وس��ایل جمع کردن برای صبحانه آن روز‪ ،‬نوننی و‬ ‫حلوا می‌پخت (البته نانش را نان‌پز خانه می‌پخت)‬ ‫برای نه��ار معموالً خش��که بر می‌داش��تند و آنجا‬ ‫می‌پختند‪ ،‬نقل و شیرینی هم می‌آورد‪ ،‬برفی دایره‬ ‫کوچکی داش��ت آن را می‌آورد تا دور از چشم آقا و‬ ‫در آن باغ کمی دایره زده و دس��تی و آوازی‪ ،‬البته‬ ‫گفتم به دور از چشم آقا‪.‬‬ ‫به هر حال باغ حاجی باغ نس��بتاً بزرگ و با صفایی‬ ‫بود‪ ،‬در جلو در باغ فضایی گسترده زیر درخت کنار‬ ‫(س��در) بزرگی فرش پهن می‌ش��د و می‌نشس��تیم‬ ‫کم��ی دورتر بس��اط منق��ل و پخت غ��ذا و قلیان‬ ‫آم��اده می‌ش��د و کمی آن طرف‌تر ه��م جوی آب‪،‬‬ ‫آب قن��ات را به باغ م��ی‌آورد و گاهی دم ظهر که‬ ‫هوا کمی گرم بود خود را عمدا ً به آب می‌انداختیم‪،‬‬

‫ش��یطنت‌های من و حس��ین قابل وصف نبود‪ ،‬چرا‬ ‫که عرض کردم حداقل ی��ک روز از امر و نهی‌های‬ ‫ش��رعی و غیر شرعی آقا نجات می‌یافتیم و آن یک‬ ‫غنیمت برای ما و مرغ از قفس پریده بودیم‪ ،‬گاهی‬ ‫از درخت‌ه��ا باال می‌رفتیم و گاهی تاب بس��ته تاب‬ ‫سواری می‌کردیم و گاهی هم با دایره کوچک یکی‬ ‫می‌نواخ��ت و بچه‌ها هم قری می‌دادند و بزرگ‌ترها‬ ‫ه��م آوازی می‌خواندند و بقیه هم دس��ت می‌زدند‪.‬‬ ‫آرزو می‌کردیم این یک روز به هزار روز بکشد‪ ،‬ولی‬ ‫چه سود که تا چشم به هم می‌گذاشتیم دم‌دم‌های‬ ‫غروب می‌ش��د و مش��هدی رجب با خرش می‌آمد‬ ‫اسباب‌های پیچیده بر آن سوار می‌کرد و ما بچه‌ها‬ ‫هم خسته و کوفته از یک روز آزادانه جست و خیز‬ ‫کردن از همان راه آمده با همان وضعیت البته این‬ ‫دفعه در تاریکی ش��ب به خانه بر می‌گشتیم و حال‬ ‫مان��ده بودیم که فردا در مدرس��ه چه جواب مدیر‬ ‫و س��ایر مس��ئوالن را بدهیم که چرا یک روز غایب‬ ‫ش��ده‌ایم‪ ،‬به خص��وص که اگر معلم��ت الری نبود‬ ‫و از مس��ئله خانواده آقا بودن و عرف��اً جایز نبودن‬ ‫روز س��یزده به دش��ت و دمن رفتن و از این قبیل‬ ‫مشکالت سر در نمی‌آورد‪ .‬گاه قبل از آمدن مدیر و‬ ‫توضیحات او (که الری بود و می‌فهمید) چوب را از‬ ‫دست معلم نوش جان می‌کردیم‪ ،‬به یک روز شادی‬ ‫قبلش می‌ارزید چاره‌ای نبود‪.‬‬

‫فرمان��دار بعد از «امامی» نیز از بین نیروهای بومی‬ ‫گزینش ش��د‪ .‬این بار نوبت به «محمد رضا سعیدی‬ ‫نژاد» رس��ید تا ریاس��ت اداره‌ی ب��رق را رها کند و‬ ‫پش��ت میز باالترین س��امانه اداری شهرستان قرار‬ ‫گیرد‪ .‬در دوران دو ساله‌ی فرمانداری وی همچون‬ ‫ایام مس��ئولیت «مس��عود امامی» در فرمانداری پر‬ ‫ثمر و پر کار نبود‪ .‬شاید یکی از دالیلش حضور یک‬ ‫مدیر فنی در پس��ت سیاس��ی بود که البته مبرهن‬ ‫اس��ت که کار فنی اقتضائاتی دارد و کار سیاس��ی‬ ‫مختصات مخصوص به خود‪ .‬به هر حال این دوران‬ ‫نیز گذشت‪.‬‬ ‫اکن��ون س��ال ‪ 1375‬اس��ت‪ .‬یک س��ال مانده به‬ ‫انتخابات ریاس��ت جمهوری هفتم‪« ،‬محمد بای» با‬ ‫ماموریت ویژه‌ای به فرمانداری الرس��تان فرستاده‬ ‫شد‪ .‬روزهایی که همزمان شده بود با کاندیداتوری‬ ‫«سید محمد خاتمی» روحانی میانه‌رو و اصالح‌طلب‬ ‫و جبهه‌گیری خاصی که در آن روزها وجود داشت‪.‬‬ ‫در ای��ام تبلیغ��ات و س��فر کاندیداه��ای ریاس��ت‬ ‫جمه��وری به ش��هرهای گوناگون‪« ،‬س��ید محمد‬ ‫خاتمی» قصد الرس��تان می‌کند‪ ،‬روحانی روشنفکر‬

‫در الرستان با استقبال گرم روحانیت منطقه مواجه‬ ‫می‌شود و سپس در حسینیه‌ی اعظم با استقبال پر‬ ‫شور مردم روبرو می‌شود‪ .‬البته نمی‌توان از اختالف‬ ‫دی��دگاه «محمد ب��ای» فرماندار وقت الرس��تان با‬ ‫جریانی که از «س��ید محمد خاتمی»‪ ،‬روش��نفکر‬ ‫محبوب و رفرم‌گرا حمایت می‌کرد دیده پوشید‪ .‬به‬ ‫ه��ر ترتیب در چند روز آینده نیز مطلبی از «آیت‬ ‫اهلل سید عبدالعلی آیت‌اللهی» امام جمعه الرستان‬ ‫در دفاع از «س��ید محمد خاتمی» در روزنامه سالم‬ ‫به چاپ رس��ید‪ .‬اندک‌اندک روز برگزاری انتخابات‬ ‫به ی��اد ماندنی ‪ 2‬خرداد فرا رس��ید و آن نتیجه به‬ ‫یاد ماندنی‌تر رقم خورد و «خاتمی» هش��ت س��ال‬ ‫پرچمدار اراده تحول‌خواه مردم ایران ش��د‪« .‬بای»‬ ‫در مدت زمان حضورش جدا از آن دید سیاسی که‬ ‫نمایندگی می‌ک��رد‪ ،‬فردی متدین و مردم‌گرا بود و‬ ‫دفترش همیش��ه به روی مراجعه‌کنندگان باز بود‪.‬‬ ‫حتی گفته می‌ش��ود وی به رس��م و سنت حمیده‬ ‫امیرالمومنی��ن (ع) یتیم نوازی ش��بانه نیز داش��ته‬ ‫اس��ت‪ .‬به هر حال آذر ‪« 1376‬محمد بای» از کار‬ ‫بر کنار شد و فرماندار دولت اصالحات در الرستان‬

‫مشخص شد‪.‬‬ ‫«غالمرض��ا طاهری فرد»‪ ،‬یک��ی از نیروهای معتقد‬ ‫به جریان اصالحات و دوم خرداد‪ ،‬مقام عالی دولت‬ ‫در شهرس��تان را پذیرفت‪ .‬حجم پروژه‌های عمرانی‬ ‫به ثمر رس��یده در دوران فرمانداری «طاهری فرد»‬ ‫نس��بت به فرمانداران گذش��ته به نحو چشمگیری‬ ‫افزای��ش پیدا ک��رد‪ .‬بزرگتری��ن و مهمترین و قابل‬ ‫توجه‌تری��ن گردهمای��ی تاریخ الرس��تان در قالب‬ ‫بزرگداشت «آیت‌اهلل س��ید عبدالحسین الری» در‬ ‫دوره‌ی فرمان��داری وی برگزار ش��د‪ .‬مس��ئله راه و‬ ‫آب و ت��ا حدودی گاز نیز در زمان تصدی «طاهری‬ ‫فرد» پیش��رفت قاب��ل توجهی داش��ت‪ .‬همچنین‬ ‫انع��کاس اخبار فعالیت‌های دولت در الرس��تان در‬ ‫رسانه ملی و مطبوعات دو چندان گشت‪« .‬طاهری‬ ‫فرد» در حفظ منافع شهرس��تان س��ر مصالحه و یا‬ ‫حتی ش��وخی و مزاح با هیچ احدی را نداش��ت‪ .‬در‬ ‫جریان انتقال ترانس برق فش��ار قوی از الرس��تان‬ ‫به جهرم و حساس��یت‌هایی که مردم نشان دادند‪،‬‬ ‫وی حت��ی یک لحظه با این تصمی��م کنار نیامد و‬ ‫ت��ا آخر نیز در جبهه مردم ماند‪ .‬فرماندار اصالحات‬

‫در الرس��تان به معنای واقعی مردمی بود‪ .‬از قش��ر‬ ‫متوسط بالیده بود و تا انتهای مسئولیت‌اش به توده‬ ‫م��ردم وفادار ماند‪ .‬کمتر مدیری پ��ا به پای وی به‬ ‫اج��رای دقیق وظایفش می‌توانس��ت بپردازد‪ .‬تعدد‬ ‫مسافرت‌های روستایی و کثرت حضور مسئولین در‬ ‫نقاط محروم شهرس��تان به جایی رسید که صدای‬ ‫برخی از مدیران را درآورد و اظهار خستگی آنان را‬ ‫به دنبال داش��ت‪« .‬طاهری فرد» در میان کوچه و‬ ‫خیابان رفت و آمد مداوم داشت‪ ،‬خریدهای منزلش‬ ‫را خود در بازار ش��هر انجام می‌داد‪ ،‬مردم را از خود‬ ‫می‌دانس��ت و در حفظ بیت‌المال فوق‌العاده جدی‬ ‫ب��ود‪ .‬به مردم ارجی افزون‌تر از مس��ئولین مافوق و‬ ‫مدیرانش می‌داد‪ .‬در ایام ماه مبارک رمضان خالف‬ ‫ع��رف مت��داول افط��اری دادن به مس��ئولین‪ ،‬وی‬ ‫نخبگان مردمی را به ضیافت افطاری فرا می‌خواند‪.‬‬ ‫در جریان برگزاری یادواره «ش��هید نصیری الری»‬ ‫در س��یرجان و دیدار با «حجه االسالم والمسلمین‬ ‫عبدالواحد موس��وی‌الری» وزیر کش��ور در تهران‪،‬‬ ‫تعداد قابل توجهی از اقشار مردم از تمامی اصناف را‬ ‫در قالب چندین اتوبوس با خود به همراه داشت‪.‬‬

‫برای اولین بار به دبی س��فر می‌کردم و اس��ترس‬ ‫عجیب��ی وج��ودم را ف��را گرفته بود‪ .‬می‌پنداش��تم‬ ‫نکن��د موقع رفتن به آنجا مورد ب��ی اعتنایی و کم‬ ‫لطفی همش��هریان عزیزم ق��رار بگیرم ولی از موقع‬ ‫ورود تا هنگام خروج از این ش��هر مورد لطف آن‌ها‬ ‫قرار گرفت��م‪ .‬با وجود تبلیغات بدی که نس��بت به‬ ‫همشهریان زحمت‌کشم شنیده بودم‪ ،‬ولی در عمل‬ ‫ای��ن گونه نبود‪ ،‬به درب ه��ر مغازه که می رفتم به‬ ‫ط��ور غیر قاب��ل باوری مرا تحویل م��ی گرفتند‪ .‬به‬ ‫خ��ود می‌گفتم من که تا به ح��ال برای آنان کاری‬ ‫انجام نداده ام که این قدر خوش برخورد و متواضع‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫دبی به نظر من یک دانش��گاه است‪ ،‬دانشگاهی که‬ ‫انسان در برخورد با انسان‌های از کشورهای مختلف‬ ‫دنیا خیلی از چیزها را یاد می‌گیرد ش��اید اگر یک‬ ‫جوان بخواهد برای یاد گرفتن چند زبان در کالس‬ ‫ش��رکت کند نتواند با این س��رعت یاد بگیرد‪ .‬اکثر‬ ‫جوانان ش��هرمان به زبان‌های انگلیس��ی‪ ،‬روس��ی‪،‬‬ ‫هندی‪ ،‬عربی و ‪ ...‬مسلط هستند‪ .‬بد نیست نکته‌ی‬ ‫جالب��ی را برای‌تان تعریف بکن��م در یکی از مغازه‬ ‫ها بودم‪ ،‬یکی از جوانان کم س��ن و س��ال گراش به‬ ‫طرف آمد و خ��وش بش کرد این جوان موقعی که‬ ‫در گ��راش بود موتوری داش��ت و در خیابان عالف‬ ‫می‌گشت و از همان‌هایی بود که به تمام عروسی‌ها‬ ‫س��رک می‌کش��ند‪ .‬این جوان که ح��دود ‪ 6‬ماهی‬ ‫می‌ش��د که به دبی رفته است در هنگام حضور من‬ ‫در مغازه به طرف مش��تری عربی رفت و داش��ت با‬ ‫زب��ان عرب��ی کار آن عرب زب��ان را راه می‌انداخت‪.‬‬ ‫برای��م خیلی عجیب بود که چطور در این مدت کم‬ ‫زب��ان عربی ی��اد گرفته و می تواند مش��تری را راه‬ ‫بیاندازد‪.‬‬ ‫به هر حال کار کردن عیب نیس��ت و پش��ت گاری‬ ‫رفت��ن ه��م همینط��ور خیل��ی از عزیزان��ی که در‬ ‫حال حاض��ر به عنوان تجار معتب��ر در دبی حضور‬

‫دارند و مورد افتخار ما هس��تند زمانی خود کارگر‬ ‫بودند‪ .‬پش��ت گاری رفتن شخصیت کسی را پایین‬ ‫نمی‌آورد‪ .‬چینی‌ها به کس��انی که کمتر از لیسانس‬ ‫هس��تند اجازه‌ی کار در دبی را نمی‌دهند‪ .‬شما می‬ ‫توانید به وفور این چینی‌ها را پشت گاری یا کارتن‬ ‫به دوش ببینید‪ .‬حتی زنان‌ش��ان هم مش��غول کار‬ ‫س��خت بدنی هس��تند‪ .‬همین س��رمایه‌‌ها هستند‬ ‫ک��ه ش��هرمان را آباد کرده‌اند و ب��ا تحمل دوری از‬ ‫خانواده و حضور در غربت دس��ت رنج خود را برای‬ ‫آبادانی و ش��کوفایی گراش عزیز و دوست داشتنی‬ ‫خرج می‌کنند‪ .‬س��اختمان اکث��ر ادارات‪ ،‬مدارس و‬ ‫ارگان‌های دولتی و دانش��گاه و بیمارس��تان توسط‬ ‫عزیزان‌مان در کش��ورهای حوزه‌ی خلیج فارس بنا‬ ‫نهاده ش��ده اس��ت پس نباید با مطالب خالف واقع‬ ‫این عزیزان را ناراحت و رنجیده خاطر بکنیم‪.‬‬ ‫یکی دیگر از مس��ائلی که در این سفر برایم جالب‬

‫‪JJ‬اناغ در سیزده به در‬

‫فرمانداران الرستان‪ 4‬‬ ‫حامد زارع‬

‫شکوفه‌های‬ ‫دوم خرداد در‬ ‫الرستان‬ ‫حام��د زارع‪ ،‬دانش��جوی ف��وق لیس��انس علوم‬ ‫سیاس��ی و عضو هیئت تحریری��ه روزنامه اعتماد‬ ‫است‪ .‬او در حال حاضر در تهران به کار و تحصیل‬ ‫اشتغال دارد‪.‬‬

‫گذر به دیگر سو ‪‬‬ ‫عبدالرضا افشار‬

‫گراشی‌ها‬ ‫همه مهربان‬ ‫بودند‬ ‫در شماره گذشته نظرات همشهریان ساکن دبی‬ ‫درباره صحبت نو را خواندید‪ .‬همکارمان عبدالرضا‬ ‫افش��ار در این شماره یادداش��ت‌های سفر خود به‬ ‫دبی را نوشته است‪ .‬از شماره آینده در این ستون‬ ‫نوش��ته‌های یکی از کس��انی را که سال‌هاست در‬ ‫دبی مشغول کار است خواهیم خواند‪.‬‬

‫شماره بیست‌و نه‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫‪ ‬چهارسو‬

‫عزیز نوبهار‬

‫ حق شهر را به موقع بدهيم‬

‫قصه عوارض دادن در ش��هر ما ش��ده است قضیه‬ ‫تعارف کردن ایرانی ‪ .‬از هر کسی بخواهی عوارض‬ ‫بدهد می‌گفتند اختیار دارید اول فالنی‪ ،‬اول شما‬ ‫بعد انش��ااهلل تعالی نوبت ما هم می‌رسد‪ .‬قضیه آن‬ ‫دو نوزادی ک��ه در پیرمردی متولد ش��دند را که‬ ‫شنیده‌اید‪ .‬می‌ترسم شهر ما هم به سرنوشت آن‌ها‬ ‫دچار شود‪ .‬اگر فرهنگ پرداخت عوارض را ترويج‬ ‫كنيم شهر زيباتر مي‌شود‪ .‬اگر ما همگي دست در‬ ‫دست هم دهيم و به هيچ بهانه‌اي از زير پرداخت‬ ‫عوارض به ش��هرداري فرار نكنيم‪ ،‬به مس��ئولين‬ ‫نيز در س��رعت بخشيدن به توس��عه شهر كمك‬ ‫كرده‌ايم‪ .‬پرداخت عوارض فقط شامل افراد عادي‬ ‫جامعه نيس��ت بلكه بايد دس��تگاه‌ها و ارگان‌هاي‬ ‫دولت��ي و آن‌هايي كه مي‌خواهن��د كار خير انجام‬ ‫دهند نيز در اين امر با شهرداري را همكاري كنند‬ ‫و به بهانه‌‌هاي مختلف از زير پرداخت عوارض شانه‬ ‫خالي نكنند‪ .‬البته از آن طرف هم باید تسهيالت و‬ ‫امكانات و خدمات ش��هري به موقع به مردم برسد‬ ‫تا مردم نتیجه عوارض را ببینند‪.‬‬

‫ حق ارباب‌رجوع‬

‫وارد اداره كه ش��دم‪ ،‬ديدم دست و آستين را باال‬ ‫زده و از اتاقش مي‌آيد بيرون‪ .‬اشاره كردم كه من‬ ‫با واحد مربوطه ش��ما كار دارم‪ .‬ساعتش را نشان‬ ‫داد و گفت ‪ «:‬وقت نماز است!»‬ ‫گفتم‪ «:‬م��ن بايد جواب نامه را ف��ورا به اداره‌ي‬ ‫ديگري ببرم‪».‬‬ ‫گفت‪ «:‬بعد از نماز‪»!...‬‬ ‫بحث باال گرفت؛ لج كرده بود كه بعد از نماز كارم‬ ‫را انجام دهد در حالي كه بنا به فرمايش��ات مقام‬ ‫معظم رهبري اقامه نماز تنها بايد بيس��ت دقيقه‬ ‫به طول انجامد آن هم در صورتي كه ارباب‌رجوع‬ ‫نباش��د و اگر ارباب‌رجوع ناراضي باشد و بگويد‪«:‬‬ ‫ابتدا بايد كار مرا انجام دهيد‪ »...‬بايد به خواس��ته‬ ‫وي عمل شود‪.‬‬ ‫و اي��ن ح��ق ارباب‌رج��وع و مراجعه‌كنندگان به‬ ‫ادارات مختلف است كه به‌موقع و بدون هيچ‌گونه‬ ‫عذري كارشان انجام گيرد‪.‬‬

‫ «ب��اغ مل��ي»‪« ،‬داغ‌مل��ي»‪،‬‬ ‫«گود‌ملي»!‬

‫مس��ئول خط واحد گراش هم با مركز قرار‌دادن‬ ‫باغ ملي به عنوان ايستگاه اصلي و آوردن ‪ 18‬بار‬ ‫كلمه «باغ ملي» در برنامه خط واحد ش��هر‪ ،‬داغ‬ ‫دل ما را تازه كرده‌اس��ت‪ .‬آخ��ر پدربيامرز وقتي‬ ‫ديگران س��عي مي‌كنند نام باغ‌ملي نباشد تو چرا‬ ‫اين‌قدر نام آن را تكرار مي‌كني؟!‬ ‫الاقل به جاي «باغ‌ملي» بگو «گود ملي» ش��ايد‬ ‫ميراث‌فرهنگ��ي ني��ز آن را به ثبت رس��انيد و به‬ ‫فرزند‌خواندگي قبولش كرد!‬ ‫راس��تي! پياده‌رو مقابل گود‌ملي كجا رفته؟ انگار‬ ‫ناپديد شده‌اس��ت‪ .‬چون ديگ��ر پياده‌‌رويي وجود‬ ‫ندارد‪ .‬مس��ئول خسارت‌هاي مادي و معنوي اين‬ ‫پروژه كيس��ت؟ چرا بدون پروان��ه كار كرده‌اند؟‬ ‫بيايي��د صادقان��ه ب��ه س��واالت مطرح ش��ده در‬ ‫صحبت‌نو براي تنوير افكار عمومي پاسخ دهيد تا‬ ‫ابهامات برطرف شود‪- .‬خدا اجرتان دهد‪-‬‬

‫ ای وای ب��ر اس��یری کز یاد‬ ‫رفته باشد‪.‬‬

‫يادمان باش��د در ش��هرمان نيز اف��رادي را داريم‬ ‫ك��ه جان‌نثارانه جنگيدند و مدت‌ها رنج اس��ارت‬ ‫را ب��ه جان خريدند تا ما آزادانه زندگي كنيم‪.‬آنها‬ ‫پس از تحمل رنج‌هاي فراوان‪ ،‬ش�لاق خوردن‌ها‬ ‫و ش��كنجه‌ها به اين خاك مقدس بازگشتند و بر‬ ‫اين خاك گل بوسه نشانند و سجده شكر به‌جاي‬ ‫آوردند‪.‬‬ ‫آي��ا آنها را به ياد داريم؟ و ارج و ارزش كارش��ان‬ ‫را مي‌دانيم؟ اين‌ها پيش‌كس��وتان جبهه و جهاد‬ ‫و صحن��ه‌ي نب��رد بودند‪ .‬گاهی س��راغی از آن‌ها‬ ‫بگیریم‪.‬‬ ‫‪ ‬خودمونی‬ ‫حاج غالمعباس عالمی‬

‫اولین‌ها‬ ‫به روایتی‬ ‫دیگر‬

‫بود مراس��م‌های برگزار ش��ده در حسینه‌ی گراشی‬ ‫های مقیم دبی است‪ .‬در طول سال ‪ 365‬روز است‬ ‫در حسینیه‌ی گراشیها ‪ 103‬مراسم مذهبی بر قرار‬ ‫می‌شود‪ .‬خیلی جالب بود در شهری که همه به فکر‬ ‫کار هستند حضور گسترده در مراسم اعیاد‪ ،‬موالید‬ ‫و وفات ائمه و مراس��م دهه‌ی فجر انقالب اسالمی‬ ‫واقعا جای تقدیر دارد‪.‬‬ ‫ش��اید به‌توان به جرات گفت ما در گراش علی‌رغم‬ ‫مشغولیت کمتر این همه مراسم برگزار نمی‌کنیم‪،‬‬ ‫اینه��ا جدا از مراس��م‌های ختمی اس��ت که برگزار‬ ‫می‌شود‪ .‬به غیر از گراشی‌ها‪ ،‬هندی‌ها و پاکستانی‌ها‬ ‫و حتی عرب‌ها از این حس��ینیه استفاده می‌کنند‪.‬‬ ‫تولیت حس��ینه‌ی گراش��ی‌ها در این چند ساله‌ی‬ ‫اخیر بر عهده‌ی حاج علی اکبر بهادر می‌باش��د که‬ ‫در تمام مراس��م‌ها حضور فعال دارد‪ .‬در این ‪103‬‬ ‫مراس��م س��ال روز اعیاد و موالید ائم��ه هدایایی از‬

‫طرف مغازه‌داران به حضار داده می شود‪ .‬همچنین‬ ‫از شرکت‌کنندگان در این ‪ 103‬مراسم ناهار یا شام‬ ‫پذیرایی می‌شود‪.‬‬ ‫تنها چی��زی که مرا رنجیده خاطر می کند و باعث‬ ‫تاسفم شد س��وء تفاهمی‌س��ت که بین تعدادی از‬ ‫عزی��زان وجود دارد با توجه ب��ه اینکه هر دو طیف‬ ‫قص��د خدمت کردن دارند جا دارد ریش س��فیدان‬ ‫عزی��ز وارد عمل ش��وند تا این خاس��تگاه بزرگ با‬ ‫حدود ‪ 100‬س��ال قدمت همچنان فعال و بانش��اط‬ ‫به کار خود ادامه دهد‪ .‬بخاطر امام حس��ین هم که‬ ‫ش��ده اس��ت این س��وء تفاهم ها را بر طرف کنند‪.‬‬ ‫برگ��زاری کالس‌های قران در ماه مبارک رمضان از‬ ‫دیگر برنامه‌های این حس��ینیه اس��ت‪ .‬نمای بسیار‬ ‫زیبای حس��ینیه با کاش��ی‌کاری‌هایی فیروزه‌ای هر‬ ‫روزه مورد توجه گردش��گرانی اس��ت که از سراسر‬ ‫جهان به دیدن این شهر می‌آیند‪.‬‬

‫اولین‌بار در سال ‪1339‬زلزله‌ای اسم گراش از رادیو‬ ‫پاکس��تان که به زبان فارس��ی پخش می‌شد و در‬ ‫قطر ش��نیده شد‪ .‬این رادیو از ساعت ‪ 7:45‬تا ‪8:30‬‬ ‫بعدازظه��ر برنامه‌های��ی را به زبان فارس��ی پخش‬ ‫می‌کرد‪ .‬این برنامه‌های شامل حدود ‪ 30‬دقیقه ترانه‬ ‫درخواس��تی و ‪ 15‬دقیقه اخبار بود‪ .‬این رادیو گفت‬ ‫امروز در گراش و الر زلزله شدیدی آمده است‪.‬‬ ‫اولی��ن چاه‌های گراش چاه امامی چاه ناری(اناری)‪،‬‬ ‫چاه سید عالی‪ ،‬چاه گالبی بوده است‪.‬‬ ‫اولین(بالی��ن) هواپیما برفراز گراش س��ال قلعه‌ای‬ ‫یعنی جنگ قلعه در س��ال ‪1309 -1308‬به پرواز‬ ‫درآمد‪.‬‬ ‫اولين شناس��نامه در س��ال ‪ 1311‬در گراش صادر‬ ‫شده که دارنده شناس��انامه شماره ‪ 11‬آن احتماالً‬ ‫در قید حیات است‪.‬‬ ‫اولی��ن بار که گرجه(طماط��ه) به گراش آوردند به‬ ‫ن��ام «بادمج��ان بمبئی» نامیده می‌ش��د‪ .‬آن زمان‬ ‫هندوستان را به بمبئی می‌شناختند‪.‬‬ ‫اولین بار که سیمان به گراش آوردند ساروج بمبئی‬ ‫گفته می‌شد‪.‬‬


‫شماره بیست‌و نه‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫از ورزش ‪‬‬

‫‪ 7‬حرکت از نو‬

‫توزیع در خارج از کشور‪ ‬کویت‪ :‬سوق الرین ‪ ‬بحرین‪ :‬محرق‪ ،‬الشفق ‪ ‬دبی‪ :‬الراس‪ ،‬فلمار‬

‫نگاه ‪‬‬

‫در خنج‬

‫رخش بی‌رقیب‬ ‫تاخت‬

‫علی صالحی ‪ :‬در مسابقات کورس سوارکاری خنج‪،‬‬ ‫گراشی تمام مقام‌های برتر را به دست آوردند‪.‬‬ ‫در این مسابقه اکبر آذربار با اسب رخش به مقام‬ ‫اول رس��ید‪ .‬مهدي تيموک با رشيدخان به مقام‬ ‫دوم و حميد نظامي به مقام س��وم دست یافتند‪.‬‬ ‫نزدیکی خن��ج بهانه‌اي براي حضور س��وارکاران‬ ‫گراشي در مسابقه کورس اين شهر بود‪ .‬تعدادي‬ ‫زيادي از س��وارکاران گراش��ي در اين مس��ابقه‬ ‫حض��ور يابند تا در يک هواي باراني به مس��ابقه‬ ‫بپردازند‪ .‬مثل مسابقات این چند سال سوارکاران‬ ‫گراش حرف اول را زدند و هر س��ه مقام را از آن‬ ‫خود کردند‪ .‬بعد از درخشش پرش‌کاران گراشي‬ ‫در شيراز ‪ ،‬سوارکاران در کورس هم خودي نشان‬ ‫داند تا ثابت شود در حال حاضر گراش قطب اول‬ ‫سوارکاری استان است‪.‬‬ ‫اين مسابقات از طرف هيئت سوارکاري شهرستان‬ ‫خنج برگزار ش��د‪ .‬اين مسابقه با حضور چشم‌گير‬ ‫تماش��اگران در زي��ر باران همراه ب��ود که بخش‬ ‫عمده اين تماشاگران از گراش آمده بودند‪.‬‬

‫فوتبال ‪‬‬

‫بدنسازی ورزش گرانی است ستاره‌آبی در نوجوانان درخشید‬

‫صحب�ت ن�و‪ :‬اگ�ر ظهرها و ش�ب‌ها س�ری به‬ ‫باشگاه‌های بدن‌سازی در گراش بزنیم جوانانی‬ ‫پرتالش و زحمت‌ک�ش را می‌بینیم که در حال‬ ‫مب�ارزه با فوالد س�رد هس�تند‪ .‬اگ�ر چه این‬ ‫ورزش‌کاران اغلب دارای مش�اغل س�نگین و‬ ‫سختی هس�تند اما این س�ختی و زحمت کار‬ ‫ذره‌ای بر شوق و عالقه‌ی آنان به این ورزش که‬ ‫یکی از مشکل‌ترین و س�نگین‌ترین ورزش‌ها‬ ‫به حس�اب می‌آید نکاسته اس�ت‪ .‬از این رو به‬ ‫س�راغ آقای مرتضی بصیری رفتیم تا از اوضاع‬ ‫و احوال این ورزشکاران با خبر شویم‪ .‬وقتی از‬ ‫وی درخواست کردیم که در مورد این موضوع‬ ‫به صحبت بنشینیم با روی باز پذیرفت‪.‬‬ ‫مرتض��ی بصیری‪ :‬در رش��ته‬ ‫های بدن سازی و وزنه بردای‬ ‫در س��الهای اخیر شهر گراش‬ ‫در الرس��تان و حتی اس��تان‬ ‫پیش��تاز ب��وده اس��ت و چند‬ ‫سالی است که در رشته های‬ ‫پرورش اندام و پاورلیفتینگ پیش��رفت قابل توجهی‬ ‫داشته‌ایم‪ .‬ورزش��کاران گراشی در سالهای ‪ 83‬تا ‪86‬‬ ‫در رش��ته‌های پاورلیفتینگ و پرس سینه مقام‌های‬ ‫قابل توجهی در استان و حتی کشور کسب کرده‌اند‪.‬‬ ‫به طور مثال آقای عبدالحس��ین صحرائیان در رده‌ی‬ ‫پیشکسوتان سه سال متوالی مقام اول پرس سینه در‬ ‫وزن ‪ 90‬کیلوگرم را در مس��ابقات اتحادیه تهران که‬

‫نگاه ‪‬‬

‫آقای مهراب فاطمی داوری آن را بر عهده داش��تند‪،‬‬ ‫کس��ب کرد‪ .‬در ش��هر گراش در حال حاضر چیزی‬ ‫حدود ‪ 250‬تا ‪ 300‬نفر به صورت دائم در رشته‌های‬ ‫پرورش اندام‪ ،‬بدن‌س��ازی و پاورلیفتینگ مشغول به‬ ‫فعالیت هس��تند اما از آنجایی ک��ه این ورزش یک‬ ‫ورزش س��نگین و پرهزینه اس��ت از نظ��ر مالی با‬ ‫بسیاری از رش��ته‌های دیگر متفاوت است‪ .‬مث ً‬ ‫ال اگر‬ ‫فردی در همین گ��راش بخواهد به صورت حرفه‌ای‬ ‫ای��ن ورزش را ادامه ده��د در یک ماه چیزی حدود‬ ‫یک میلیون و پانصد ه��زار تومان به باال باید هزینه‬ ‫کند تا بتواند در مسابقات کشوری مقامی به دست‬ ‫آورد‪ .‬با این وجود از نظر مالی و معنوی حمایت‌های‬ ‫مس��ئولین و مردم بسیار کم و یا در حد صفر است‪.‬‬ ‫با توجه به پتانس��یل‌های که در ش��هر گراش وجود‬ ‫دارد از مسئولین تربیت بدنی انتظاری بیش از اینها‬ ‫می‌رود‪ .‬حتی اگر مس��ئولین تربی��ت بدنی از لحاظ‬ ‫معن��وی هم حمایت بکنند باع��ث دلگرمی و افتخار‬ ‫آفرینی هر چه بیش��تر این عزیزان ورزشکار خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به نظر من اگر مس��ئولین و مردم ش��ریف گراش یک‬ ‫درصد تمام هزینه های که در کارهای دیگر می کنند‪،‬‬ ‫در امور ورزش و ورزشکار سرمایه گذاری بکنند وضعیت‬ ‫بسیار بهتر خواهد شد‪ .‬آنها باید توجه داشته باشند که‬ ‫اگ��ر پول��ی در راه ورزش خرج می‌کنن��د آن را هزینه‬ ‫نکرده اند بلکه یک سرمایه‌گذاری است و می‌توانند در‬ ‫سالهای آینده شاهد شکوفایی آن باشند‪.‬‬

‫نبرد الر‪ ،‬پیروز جام مرحوم کشوری در کویت‬ ‫‪//‬‬

‫نبرد چهارجانبه‬

‫صحبت نو‪ :‬مس�ابقات چهارجانبه فوتبال‬ ‫جوانان گراش با همکاری باشگاه فرهنگی‬ ‫ورزش�ی س�تاره‌آبی در زمی�ن چم�ن‬ ‫کانون فرهنگی بس�یج با حضور تیم‌های‬ ‫ستاره‌آبی‪ ،‬اتحاد‪ ،‬نبرد الر و گراش جوان‬ ‫برگزار شد‪.‬‬

‫در ای��ن دوره از مس��ابقات تیم‌های گراش جوان‬ ‫و نب��رد الر ب��ا غلبه ب��ر حریفان خود ب��ه دیدار‬ ‫نهایی راه یافتند‪ .‬در بازی فینال دو تیم در وقت‬ ‫قانونی به تس��اوی دست یافتند و ضربات پنالتی‬ ‫قهرمان را مش��خص ک��رد‪ .‬در پنالتی‌ها این تیم‬ ‫نب��رد الر بود که بهتر عمل کرد و گراش‌جوان را‬ ‫شکس��ت داد‪ .‬گراش جوان به مقام دوم بس��نده‬ ‫کرد و تیم‌های س��تاره ی آبی و اتحاد مش��ترکاً‬ ‫سوم شدند‪.‬‬

‫جب�اری‪ :‬ایرانیان مقیم کویت در مس�ابقات‬ ‫تنی�س روی می�ز مرحوم کش�وری حضور‬ ‫یافتند‪.‬‬

‫اولین دوره مسابقات تنیس‌روی میز یادواره مرحوم‬ ‫کش��وری آذرماه ‪ 1387‬در س��اختمان شماره یک‬ ‫معلمان در کش��ور کویت برگزار ش��د‪ .‬ای��ن دوره از‬ ‫مسابقات شامل مسابقات در گروه آقایان‪ ،‬گروه خانم‬ ‫ها‪ ،‬ودر کنار آن ‪ 5‬گروه در رده‌های س��نی مختلف‬ ‫دختران و پسران برگزار شد‪ .‬در پایان این مسابقات‬

‫در گ��روه آقای��ان‪ ،‬به حمید س��عیدنژاد‪ ،‬کش��وری‪،‬‬ ‫مش��هدی و حمید‌رضا اکبرپور به ترتیب حائز رتبه‬ ‫های اول تا چهارم ش��دند‪ .‬در گ��روه خانم‌ها‪ ،‬میترا‬ ‫خلیلی زاده‪ ،‬بتول ازقندی و منیره مسیبی رتبه های‬ ‫اول تا س��وم را کسب نمودند‪ .‬در گروه‌ها و رده های‬ ‫سنی خردساالن و نوجوانان در رده این نفرات به مقام‬ ‫اول و دوم دست یافتند‪ .‬در رده اول؛ فرزانه حسینی‬ ‫و ریحانه سعیدنژاد‪ .‬در رده دوم مختلط؛ سید حمید‬ ‫حس��ینی و صادق س��عید نژاد‪ .‬در رده سوم شامل‬ ‫پسران میثم حاجی قاسمی و سینا احمدوند؛‬ ‫در رده چهارم شامل دختران؛ رعنا نصرتی و‬ ‫فروغ علی‌اکبری؛ در رده پنجم شامل پسران‬ ‫محسن همتی و امین تقی پور‪.‬‬ ‫در پای��ان مس��ابقات به نفرات برت��ر هر رده‬ ‫لوح تقدیر و جوائز ارزنده ای داده ش��د‪ .‬جام‬ ‫طالیی این مسابقات به حمید سعیدنژاد اهدا‬ ‫شد‪ .‬تمامی ش��رکت کنندگان در مسابقات‬ ‫هدایایی به رسم یادبود دریافت کردند‪.‬‬

‫گزارش عملکرد موسسه خیریه امام علی بن ابیطالب (ع) گراش‬ ‫فعالیت‌های انجام شده‬ ‫وام‌های قرض‌الحسنه پرداختی‬ ‫با همکاری صندوق خاتم‌االنیا (ص) گراش‬

‫از شهریور ‪ 86‬تا شهریور ‪ 87‬از سال ‪ 1381‬تا شهریور ‪87‬‬ ‫تعداد‬

‫مبلغ‬

‫تعداد‬

‫مبلغ‬

‫‪ 905‬مورد ‪1858 390.000.000‬مورد ‪746.970.000‬‬

‫جمع کل کمک‌های بال عوض‬

‫به ‪ 381‬خانوار و ‪ 100‬یتیم طرح اکرام‬

‫مبلغ مستمری پرداختی‬

‫به ‪ 381‬خانوار و ‪ 100‬یتیم طرح اکرام‬

‫‪97.639.900‬‬

‫‪442.451.875‬‬

‫‪79.750.000‬‬

‫‪367.789.000‬‬

‫کمک هزینه جهیزیه به نوعروسان‬

‫‪ 39‬نفر‬

‫‪9.950.000‬‬

‫‪ 152‬نفر‬

‫‪28.242.500‬‬

‫کمک هزینه ازدواج‬

‫‪ 4‬مورد‬

‫‪797.900‬‬

‫‪ 24‬مورد‬

‫‪3.326.525‬‬

‫کمک هزینه درمانی‬

‫‪ 48‬نفر‬

‫‪3.142.000‬‬

‫‪ 353‬نفر‬

‫‪17.320.850‬‬

‫کمک‌های تقدیمی سهم سادات‬

‫‪ 68‬مورد‬

‫‪4.000.000‬‬

‫‪ 1214‬مورد ‪25.773.000‬‬

‫همچنین توزیع موادغذایی‪ ،‬نوشت‌افزار‪ ،‬لباس و لوازم خانگی به طور مستمر‬

‫عبدالرضا افشار‪ :‬آینده‌سازان فوتبال گراش‬ ‫در رده نوجوانان با هم به رقابت پرداختند‪.‬‬

‫این بازی‌ه��ا زیر نظر هیات فوتب��ال و با همکاری‬ ‫باشگاه فرهنگی ورزشی ستاره آبی در زمین چمن‬ ‫کانون فرهنگی بس��یج برگزار شد‪ .‬در این مسابقت‬ ‫‪ 9‬تیم داشتند و در دو گروه ‪ 4‬و ‪ 5‬تیمی به رقابت‬ ‫پرداختن��د‪ .‬پ��س از رقاب��ت در دور اول تیم‌ه��ای‬ ‫جوشن و مقاومت از گروه الف و تیم‌های ستاره‌آبی‬ ‫و اتح��اد از گروه ب ب��ه دور دوم راه یافتند‪ .‬در این‬ ‫دور تیم ستاره‌آبی مقاومت را شکست داد و جوشن‬ ‫نیز با غلبه بر اتحاد به دیدار نهایی راه یافت‪.‬‬ ‫بازی‌های نوجوانان امسال در دو وقت ‪ 40‬دقیقه‌ای‬ ‫انجام می‌ش��د که در دیدار نهای��ی دو تیم پس از‬ ‫‪ 80‬دقیقه تالش به تساوی رسیدند و چون بازی‌ها‬ ‫وقت اضافه نداش��ت دو تیم ب��رای تعیین قهرمان‬ ‫خبر ‪‬‬

‫به زدن ضرب��ات پنالتی پرداختند‪ .‬س��تاره آبی در‬ ‫ضرب��ات پنالتی بهت��ر عمل کرد و جوش��ن مدافع‬ ‫عنوان قهرمانی را به حس��اب ‪ 4‬بر سه شکست داد‪.‬‬ ‫جوش��ن دوم ش��د و مقاوت و اتحاد مش��ترکاً سوم‬ ‫ش��دند‪ .‬داوری بازی فینال بر عهده‌ی مجید افشار‬ ‫بود و عبدالرضا حس��ین‌پور و جواد آذربادگان او را‬ ‫در قضاوت یاری می‌کردند‪.‬‬ ‫در بازی‌های نوجوانان گراش چهره‌ها و آینده‌سازانی‬ ‫در فوتبال خود را نش��ان دادند ک��ه نوید آینده‌ای‬ ‫روشن و پربار برای فوتبال شهر گراش خواهند بود‪.‬‬ ‫با توصیه و انتخاب مربی��ان حاضر در این بازی‌ها‪،‬‬ ‫نشریه صحبت نو در هر شماره یکی از این بازیکنان‬ ‫فوتبال ش��هرمان را که از نظر فنی و اخالقی چهره‬ ‫شده‌اند‪ ،‬معرفی خواهد کرد‪.‬‬

‫همزمان با جشنواره بزرگ ورزشی دهه فجر‬

‫افتتاح سالن ورزشی‬ ‫سفر ریاست جمهوری‬

‫صحبت‌نو‪ :‬همزم�ان با برگزاری جش�نواره‬ ‫ب�زرگ دهه‌فج�ر در گ�راش‪ ،‬س�الن س�فر‬ ‫ریاست‌جمهوری افتتاح خواهد شد‪.‬‬

‫میرزا اکبر مس��ئول تربیت بدن��ی گراش گفت‪ :‬در‬ ‫ده��ه فجر و جش��ن‌های پیروزی انق�لاب‪ ،‬گراش‬ ‫میزب��ان برگزاری مس��ابقات در اغلب رش��ته‌های‬ ‫ورزش��ی با حضور ورزش��کاران برتر شهرستان‌های‬ ‫فارس خواهد بود‪ .‬مسئول تربیت‌بدنی گراش افزود‪:‬‬ ‫طی چند نشس��ت مشترک با روس��ای هیات‌های‬ ‫ورزشی‪ ،‬مقرر شد برنامه‌های ورزشی در رشته‌های‬ ‫سوارکاری کورس و پرش‪ ،‬وزنه‌برداری‪ ،‬تیراندازی‪،‬‬ ‫پینگ‌پنگ‪ ،‬فوتس��ال‪ ،‬بسکتبال‪ ،‬ایروبیک‪ ،‬شطرنج‪،‬‬ ‫صخره‌نوردی‪ ،‬کوهپیمایی‪ ،‬تکواندو‪ ،‬ورزش‌باستانی‬ ‫و پهلوانی و پیاده‌روزی در این ایم برگزار شود‪.‬‬ ‫اکبری گف��ت‪ :‬مس��ابقات در دو قس��مت بانوان و‬ ‫آقایان برگزار می‌ش��ود‪ .‬برنامه این مسابقات تنظیم‬ ‫ش��ده و با چاپ در نش��ریات محلی ب��رای حضور‬ ‫مردم اطالع‌رس��انی خواهد ش��د‪ .‬در مسابقات دهه‬

‫فجر امس��ال ورزشکاران شهرهای شیراز‪ ،‬الرستان‪،‬‬ ‫جهرم‪ ،‬مرودش��ت‪ ،‬س��پیدان‪ ،‬داراب‪ ،‬المرد‪ ،‬خنج‪،‬‬ ‫فیروزآباد‪ ،‬استهبان‪،‬بس��تک و ش��هرهای همجوار‬ ‫حضور خواهند داشت‪.‬‬ ‫حضور ورزش��کاران در گلزار شهدا‪ ،‬دیدار مسئولین‬ ‫و دس��ت‌اندرکاران ورزش گراش با حجت‌االس�لام‬ ‫حالج��ی ام��ام جمعه‌گ��راش و حجت‌االس�لام‬ ‫س��یدعباس معصومی از برنامه‌ه��ای فرهنگی این‬ ‫دهه خواهد بود‪.‬‬ ‫یک��ی از مهمتری��ن برنامه‌ه��ای دهه فج��ر افتتاح‬ ‫س��الن‌های ورزشی مصوب س��فر رییس جمهور به‬ ‫اس��تان فارس است‪ .‬این مراسم با حضور مسئولین‬ ‫اس��تان و شهرستان برگزار می‌ش��ود‪ .‬همچنین در‬ ‫روز ‪ 21‬بهمن در س��الن س��راجی از ورزش��کاران‬ ‫برتر گراش و مس��ئولین هیات‌های ورزش��ی تقدیر‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫اکبری ضمن اعالم برنامه این بازی‌ها از مردم برای‬ ‫حضور در مسابقات و برنامه‌ها دعوت کرد‪.‬‬

‫سید علی مجلسی‬

‫‪ ‬فردا‬

‫از کوچه‌های‬ ‫بندوشیخ‬

‫حس��ین غالمي فرزند محمود در ‪ 27‬بهمن ماه‬ ‫س��ال ‪ 1373‬در شهر گراش به دنیا آمده است‪.‬‬ ‫او از كودكي ش��وق و عالقه ي فراواني به ورزش‬ ‫فوتبال داش��ته و بس��یاری از اوقات را به همراه‬ ‫ه��م محله‌اي‌هاي خ��ود در كوچه و پس كوچه‬ ‫ها بند و ش��یخ به بازی گذرانده اس��ت‪ .‬او چند‬ ‫سالي اس��ت با ثابت كردن توانايي‌هاي خود به‬ ‫عضويت تيم اتحاد درآمده است‪ .‬حسين غالمي‬ ‫توانست سال گذشته در رده‌ي جوانان به همراه‬ ‫تي��م اتحاد به مق��ام قهرماني دس��ت يابد و در‬ ‫همان سال نيز به عضويت تيم منتخب مدارس‬ ‫راهنمايي شهر گراش در آمد و پاي به مسابقات‬ ‫استاني مدارس راهنمايي فارس گذاشت‪.‬‬ ‫امس��ال در رده نوجوان��ان تيم اتح��اد با وجود‬ ‫داشتن مربي فهيم و زحمتكش که مثل همیشه‬ ‫يك تيم خوب و يك دس��ت روانه‌ي مس��ابقات‬ ‫کرد‪ ،‬آن‌ه��ا نتوانس��تند در ثانيه‌هاي آخر بازي‬ ‫به فينال راه پي��دا كنند‪ .‬اما غالمی با بازي‌هاي‬ ‫خوبي كه انجام داد نظرها را به خود جلب كرد‪.‬‬ ‫پاس‌های هوش��مندانه‪ ،‬سرعت باال‪ ،‬دید خوب و‬ ‫همچنین جنگندگی باال از عواملی هست كه او‬ ‫را از ديگر هم سن و سال‌هاي خود كمي متمايز‬ ‫كرده اس��ت‪ .‬اگر چه او از نظ��ر قدرت بدني در‬ ‫ح��ال حاضر در حد مطلوبي ق��رار دارد اما بايد‬ ‫توجه داشته باشد كه قدرت بدني يكي از عوامل‬ ‫بسيار مهم به خصوص در رده‌هاي پايه به شمار‬ ‫مي‌رود و بايد براي پيشرفت هر چه بهتر از اين‬ ‫لحاظ بازهم خود را تقويت بكند‪.‬‬ ‫حس��ین غالمی به ظاهر ي��ك بازيكن تكنيكي‬ ‫است اما خيلي خوب با ديگر هم تيم‌هاي خود در‬ ‫كارهاي تاكتيكي و گروهي نيز شركت مي‌كند‪.‬‬ ‫حس��ين از نظر اخالقي نيز در سطح بااليي قرار‬ ‫دارد و هميشه با احترام گذاشتن به بزرگترها از‬ ‫راهنمايي هاي آنان استفاده مي كند‪ .‬از مربيان‬ ‫وي مي توان از يون��س فتحي‪ ،‬ميثم بهره مند‪،‬‬ ‫حامد بابا احمدي و ‪ ...‬نام برد‪ .‬وي هم اكنون در‬ ‫كالس سوم راهنمايي مدرسه‌ي عاليان مشغول‬ ‫به تحصيل اس��ت و از نظر درسي هم دانش‌آموز‬ ‫خوبي است‪ .‬با تالش و پشتكاری که از او سراغ‬ ‫داریم و اس��تفاده از تعليم��ات مربيان در آينده‬ ‫ش��اهد يك بازيكن كامل و توانمند براي فوتبال‬ ‫شهرمان خواهیم بود‪.‬‬ ‫‪ ‬از ورزش‬

‫واليبال بانوان گراش‬ ‫متحول مي‌شود‬ ‫اله�ام زاه�دي‪ :‬واليب�ال بان�وان گراش‬ ‫پ�س از يك هفته كالس آموزش�ي بازي‬ ‫دوستانه‌ا‌ي را از تیم الر برد‪.‬‬ ‫روزجمعه سيزدهم دي ماه هشتادو هفت‬

‫مس��ابقه‌‌اي دوس��تانه‌ايي بين دو تي��م والیبال‬ ‫بانوان الر و گراش در س��الن مجموعه ورزش��ي‬ ‫ش��هداي گراش انجام ش��د‪ .‬تربيت بدني گراش‬ ‫به مناس��بت ده��ه‌ي فجر و بازي‌هاي اس��تاني‬ ‫بين‌ تيم‌ها‪ ،‬كالس آموزش��ي واليبال را به مدت‬ ‫یک هفته زير نظر سميرا ستايش مربي واليبال‬ ‫اس��تان‪ ،‬به منظور تقويت بازيكنان تيم واليبال‬ ‫منتخب گراش در اين شهر برگزار كرد‪.‬‬ ‫تي��م واليبال منتخب گراش ب��ا تركيب خانم‌ها‬ ‫مريم‌يوس��في‪ ،‬عاطفه كرباس��ي‪ ،‬الهه وفايي‌فرد‪،‬‬ ‫معصومه حسين‌ش��يري‪ ،‬س��ليمه زحمت‌كش‪،‬‬ ‫جميله زحمت‌كش‪ ،‬زهرا ملكي‪ ،‬صفيه محمدي‪،‬‬ ‫راضي��ه جاويد‪ ،‬لي�لا پرچمي‪ ،‬مري��م پرچمي‪،‬‬ ‫خديج��ه‌في��روزي‪ ،‬فاطم��ه جعف��ري‪ ،‬وحيده‬ ‫حس��ن‌زاده و زينب ش��كاري به مربيگري رباب‬ ‫پااليش و سر‌پرس��تي معصومه غيبي به میدان‬ ‫رفت و با حس��اب سه بر يك از سد حريف خود‬ ‫گذشت‪.‬‬


‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬عبدالحمید غریب‌نواز •سردبیر‪ :‬محمد صادق رحمانیان ‪ • 09121486961‬مدیر تحریریه‪ :‬محمد خواجه‌پور ‪ •09171834648‬مدیر اجرایی‪ :‬محمدعلی شامحمدی ‪ • 09171815277‬مدیر دفتر‪ :‬مسعود غفوری ‪09177823953‬‬ ‫‪• http://sohbatenow.blagfa.com‬صفحه‌آرایی‪ :‬فاطمه خواجه‌زاده • چاپ‪ :‬زیتون • دفتر گراش‪:‬خیابان امام‪ .‬روبه‌روی بانک صادرات‪ .‬ساختمان جابری‪ .‬طبقه اول ‪gerash@gmail.com • 2229970‬‬

‫شعر ‪‬‬

‫‪ ‬پلک‬

‫صادق رحمانی‬

‫سمیه کشوری‬

‫‪ ‬مطبخ‬

‫َکتِخ ملخ‬

‫(میگو)‬

‫مواد الزم‪:‬‬ ‫ ميگو خشک به مقدار الزم‬ ‫ سيب زميني متوسط خالل شده ‪2‬عدد‬ ‫ گوجه فرنگي متوسط خرد شده ‪3‬عدد‬ ‫ پياز متوسط خرد شده ‪1‬عدد‬ ‫ رب گوجه فرنگي يک قاشق غذاخوري‬ ‫ نمک و فلفل و ادويه به مقدار الزم‬ ‫ آب ‪2‬ليوان‬ ‫ مقداري روغن‬

‫ای برف عزیز!‬ ‫به مناسبت رویداد کم‌نظیر‬ ‫بـارش بـرف در گــراش‬

‫‪1‬‬

‫ای پاک تر از پاک‪ ،‬صفا آوردی‬ ‫در گوشه ی این کویر‬ ‫ای برف عزیز !‬

‫‪2‬‬

‫یک شعر سپید بود‬ ‫با جوهر ابر‬ ‫شعری که خدا بر سر آن کوه سرود‬

‫‪3‬‬

‫یک دسته فرشته عازم حج بودند‬ ‫در کوه سیاه‬ ‫راه را گم کردند!‬

‫‪4‬‬

‫برفی شد و روی شانه‌ی کوه نشست‬ ‫‪.....‬‬ ‫سیمرغ چرا‬ ‫چرا پشیمان شده بود؟!‬

‫‪5‬‬

‫بر کوه گراش برف ها آب شدند‬ ‫ای شادی بسیار‬ ‫کمی می‌ماندی !‬

‫‪6‬‬

‫از چشمه‌ی کوه آخرین اشک افتاد‬ ‫‪.....‬‬ ‫پایان سفرنامه ی آدم برفی!‬

‫‪7‬‬

‫روباه به دنبال شکار خرگوش‬ ‫شب‬ ‫کاغذ برف خط خطی خواهد شد‬

‫‪ JJ‬از راست‪ :‬محمود نوروزی‪ ،‬عبدل دارا‪ ،‬قاسمعلی وقارفرد‪ ،‬قاسم کشوری‪ ،‬حسن اسماعیلی‪،‬محمد کشوری‪ ،‬جواد محسن‌زاده [روز عاشورا در حسینیه اعظم گراش‪ -‬آرشیو‪ :‬کشوری]‬

‫تلفات شدید بارش برف در گراش‬ ‫بر اس��اس اعالم درمانگاه گراش بارش برف باعث‬ ‫تالفات ش��دیدی شده است‪ .‬این مرکز اعالم کرد‪.‬‬ ‫دیدن ب��رف باعث لوچ‌ش��دگی (به زب��ان محلی‬ ‫کاچی) ‪ 23‬نفر شد‪ .‬همچنین سکته ناقص در اثر‬ ‫ذوق‌زدگ��ی ‪ 11‬نفر‪ ،‬کوررنگی ‪ 4‬نفر به دلیل نگاه‬ ‫کردن زیاد به برف؛ شکس��تگی لگن س��ه نفر به‬ ‫دلیل توهم راه رفتن روی برف‪ ،‬شکس��تگی لگن‬ ‫خاصره دو کودک به دلیل اس��تفاده از اسکیت بر‬ ‫روی آسفالت نیز گزارش شده است‪.‬‬

‫از دیگ��ر خبره��ای برفک��ی این ش��ماره این که‬ ‫ش��هرداری طرح��ی را به ش��ورای ش��هر عرضه‬ ‫کرده اس��ت تا به کش��یدن پرده جلو کوه س��یاه‬ ‫از عالقه‌من��دان به دیدن ب��رف عوارض برف‌بینی‬ ‫اخذ و به درآمد ش��هرداری واریز شود‪ .‬همچنین‬ ‫شورای شهر به شرکت دسا پیش‌نهاد کرده است‬ ‫ب��ا کندن گودال و پش��ت و رو کردن کوه س��یاه‬ ‫ب��رف موج��ود در آنجا ذخیره و از آب ش��دن آن‬ ‫جلوگیری شود‪.‬‬

‫محمود باقری‬

‫‪ ‬تلخند‬

‫ساوه شمشکی مس��ئول فدارس��یون اسکی اعالم‬ ‫آمادگی کرد ک��ه در صورت همکاری خیرین عزیز‬ ‫گراشی در کوه سیاه گراش پیست اسکی راه‌اندازی‬ ‫‌شود‪ .‬وی گفت از این پیست در هر ده سال یکبار که‬ ‫برف می‌بارد به عنوان پیست اسکی استفاده خواهد‬ ‫شد و در مواقع دیگر از این پیست برای رشته جدید‬ ‫اسکی روی سنگ استفاده خواهد شد‪.‬‬ ‫چندین نفر نیز ادعا کرده‌اند که بارش برف به دلیل‬ ‫دعای آن‌ها بوده اس��ت‪ .‬ش��ورای حل اختالف قرار‬ ‫است در جلسه‌ای ضمن بررسی ادعاهای انجام شده‬ ‫مشخص کند که در بارش این برف چه کسی مقصر‬ ‫است!‬ ‫محسنی ‪ ‬یک خاطره‬

‫بیششتتشتتر از بیشتر‬

‫ي��ك روز ت��وي كالس نهض��ت‬ ‫س��وادآموزي بودي��م ك��ه معلمان‬ ‫قرار بود امتحان ام�لا از ما بگيرد‪.‬‬ ‫من هم چون غافلگير ش��ده بودم و‬ ‫چيزي نخوانده بودم كتابم را زير پايم گذاشتم‬ ‫و صفح��ه‌اي را كه قرار بود امتحان بگيرد‪ ،‬باز‬ ‫كردم‪ .‬وقتي معلم گفت‪ :‬بنويس��يد «بيش��تر»‬ ‫من هم يواش سرم را به زير انداختم و طوري‬ ‫كه معلم��م نفهمد به كتابم نگاه كردم‪ .‬وقتي‬

‫نگاهم به كلمه بيش��تر افتاد سريع سرم را باال‬ ‫گرفتم و فقط فهميدم بيش��تر هم دندانه‌هاي‬ ‫زيادي دارد و هم نقطه‌ي زياد‪ .‬من هم نزديك‬ ‫‪12‬تا ‪14‬دندانه گذاشتم و باال وپايين دندانه‌ها‬ ‫به ترتيب به هم��ان اندازه نقطه‌گذاري كردم‪.‬‬

‫وقت��ي امتحان‌م��ان تمام ش��د‬ ‫معلم‌مان دفتر‌هايمان را بر‌داشت‬ ‫وشروع به نمره دادن كرد‪ .‬وقتي‬ ‫نوبت دفتر من ش��د خانم معلم‬ ‫س��رش را به طرف م��ن چرخاند و گفت‪:‬خانم‬ ‫محس��ني ش��ما تقلب��ي كردي��د و اين‌جوري‬ ‫نوشتيد که شبيه مارمولك شده‪ .‬اگر خودتان‬ ‫مي‌نوشتيد كلمه بيش��تر چه شكلي مي‌ش��د؟‬

‫طرز تهيه‪:‬‬

‫پياز خرد ش��ده را با روغن تفت مي‌دهيم گوجه‬ ‫فرنگي خرد شده را به پياز داغ اضافه مي‌کنيم تا‬ ‫خوب له ش��ود نمک و فلفل و ادويه و رب گوجه‬ ‫فرنگي را هم به آن اضافه مي‌کنيم و بعد از مدتي‬ ‫س��يب‌زميني را نيز اضاف��ه مي‌کنيم و پس از ‪5‬‬ ‫دقيقه که س��يب زميني تفت خورد ميگو را هم‬ ‫اضافه مي‌کنيم و س��پس ‪ 2‬ليوان آب در قابلمه‬ ‫مي‌ريزيم بعد از ‪ 20‬دقيقه غذا آماده است‪.‬‬

‫خواص‪:‬‬

‫ميگو منبع عالي ويتامي��ن ب‪ ،12‬ويتامين دي‪،‬‬ ‫س��لينوم و چربي‌هاي غير اشباع است‪ .‬ميگو يک‬ ‫منبع پروتئين با کالري کم محسوب مي‌شود که‬ ‫حاوي آهن و نياسين (يکي از ويتامين‌هاي گروه‬ ‫ب) نيز هس��ت و از بيماري‌هاي قلبي‪-‬عروقي و‬ ‫سرطان پيش��گيري مي‌کند و در کنترل التهاب‬ ‫و پيش��گيري از لخته ش��دن خون نقش مؤثري‬ ‫دارد‪.‬‬

‫ویژگی‪:‬‬

‫منطقه‌ی گراش به دلیل واقع شدن در جنوب و‬ ‫دسترسی آس��ان به دریا همواره از منابع غذایی‬ ‫دریایی استفاده کرده‌است‪.‬‬ ‫ماهی شور‪ ،‬میگوی دریایی و کیلکا نقش مهمی‬ ‫در سفره مردم جنوب دارند‪.‬‬

‫آخر‬

‫شماره بیست‌و نه‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)53‬‬

‫نیمه اول بهمن‪87‬‬

‫‪ ‬صحبت ما‬ ‫‪gerash@gmail.com‬‬

‫ به نظر می‌رس��د صحبت ن��و از نظر کمی به‬ ‫وضعیت پایداری رس��یده اس��ت و در هر شماره‬ ‫بخشی از مطالب به دلیل کمبود جا به شماره‌های‬ ‫آین��ده منتقل می‌ش��ود‪ .‬هدف‌گ��ذاری آینده ما‬ ‫تربیت افرادی است که بتوانند در تولید محتوای‬ ‫روزنامه فعال باش��ند‪ .‬به همین علت سعی داریم‬ ‫با برگزاری کارگاه‌های روزنامه‌نگاری مهارت‌های‬ ‫فن��ی و اجتماعی اعضای هیات تحریریه صحبت‬ ‫ن��و را تقویت کنی��م‪ .‬اولین کارگاه ب��ا مدیریت‬ ‫محم��د خواجه‌پور و موضوع خبرنویس��ی برگزار‬ ‫ش��د و با وجود قرار گرفت��ن در فصل امتحانات‪،‬‬ ‫دوستان اس��تقبال مناسبی داش��تند‪ .‬امیدواریم‬ ‫مس��یری که آغاز کرده‌ای��م را بتوانیم با کیفیت‬ ‫مناسب ادامه دهیم‪.‬‬ ‫ عزیزانی از گ��راش و دبی عکس‌های جدید و‬ ‫قدیمی خود را از مراس��م عزاداری محرم امس��ال‬ ‫ب��رای ما ارس��ال کرده‌اند‪ .‬به دلی��ل تراکم کار به‬ ‫ش��ماره گذشته نرسید و این ش��ماره نیز مطالب‬ ‫دیگری وجود داشت‪ .‬عکس‌های شما را در شماره‬ ‫اول اس��فندماه و همزمان با ایام اربعین حسینی‬ ‫خواهیم دید‪ .‬البته عکس‌های زیادی ارسال شده‬ ‫است که باید از میان آن‌ها برخی که دارای کیفیت‬ ‫مناسب هنری و خبری هستند انتخاب شود‪ .‬هنوز‬ ‫هم برای ارسال عکس فرصت دارید‪.‬‬ ‫ مردمان گراش مردمی مهمان‌نواز هس��تند و‬ ‫اگر کس��ی گذرش به این شهر افتاده باشد دلش‬ ‫می‌خواهد باز هم به آن برگردد‪ .‬در این ش��ماره‬ ‫یادداش��ت خواندنی فیلیپ از بلژیک را منتش��ر‬ ‫کرده‌ای��م و در کنار آن مصاحبه با همش��هریانی‬ ‫که سال‌هاس��ت در آمریکا زندگ��ی می‌کنند نیز‬ ‫آمده است‪ .‬ش��ما هم حتماً‌گاهی مهمانی دارید‬ ‫که ب��رای اولین بار گ��راش را می‌بییند از آن‌ها‬ ‫بخواهید در باره ش��هرمان بنویس��ند یا با آن‌ها‬ ‫سری به دفتر نش��ریه صحبت نو بزنید تا ما هم‬ ‫در مهمان‌نوازی شما شریک باشیم‪.‬‬ ‫ دوس��تانی ه��م برای ما ش��عر و مت��ن ادبی‬ ‫فرستاده‌اند‪ .‬از شماره آینده در ستون مشاور ادبی‬ ‫به آن‌ها پاس��خ خواهیم داد و در هر شماره یک‬ ‫شعر را از میان شعرهای شما منتشر می‌کنیم‪.‬‬ ‫ یکی از خوانندگان اظهار داش��ته است‪« :‬آیا‬ ‫صحبت‌نو برای درج عکس و مطلب همش��هریان‬ ‫در دب��ی مس��اعدت مالی ش��ده اس��ت؟» برای‬ ‫چندمین بار تکرار می‌کنیم مساعدت مالی انجام‬ ‫نش��ده و انتش��ار مطالب تنها به خاطر ادای دین‬ ‫ب��ه خدمتگزاران ش��هر و اطالع‌رس��انی به مردم‬ ‫اس��ت‪ .‬اما از هر گونه کمک بدون چشمداشت و‬ ‫خیرخواهانه استقبال می‌کنیم‪.‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.