SohbateNow32

Page 1

‫‪www.sohbatenow.com‬‬

‫صحبت‌نو ویژه گراش‪ .‬سال سوم‪ .‬شماره سی و دو (ضمیمه شماره ‪ 56‬صحبت‌نو فارس)‪ -‬نیمه دوم اسفند ‪ -1387‬ربیع‌االول ‪ -1430‬مارس ‪ 8 -2009‬صفحه‬

‫تازه‌ترین جزییات از نیمه پنهان بحران اقتصادی گراش‬

‫‪ ‬سرمقاله‬

‫تالش برای‬ ‫کاهش بحران‬

‫صحبت نو‪ :‬مشی صحبت‌نو در پی بحران پیش‌آمده‬ ‫تاکید بر اطالع‌رسانی بوده است‪ .‬در این اطالع‌رسانی‬ ‫نیز تالش ش��ده اس��ت که خبرها و سخن‌رانی‌ها از‬ ‫مجاری رس��می و اف��راد حقیقی منعکس ش��ود‪ .‬با‬ ‫توجه به جو هیجانی ش��هر اطالع‌رس��انی همچنان‬ ‫وجه غالب مطالب خواهد بود‪ .‬در این اطالع‌رس��انی‬ ‫ممکن اس��ت برخی از مطالب با دیدگاه‌های نشریه‬ ‫همخوانی نداش��ته باش��د اما به دلیل اطالع مردم و‬ ‫ثبت تاریخی منتشر خواهد شد تا در آینده بتوان با‬ ‫بررسی آن‌ها به دیدگاهی مناسب درباره روند بحران‬ ‫اقتصادی گراش رسید‪.‬‬ ‫در آین��ده فرصتی خواهد بود که بتوان با ش��ناخت‬ ‫جنبه‌های مختل��ف اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬سیاس��ی‬ ‫و مذهبی ای��ن قضیه به نقد پرداخ��ت‪ .‬اما در حال‬ ‫حاض��ر ترجی��ح می‌دهیم که تالش خ��ود را جهت‬ ‫بازیابی روح جمعی ش��هرمان و کاس��تن از شایعات‬ ‫متمرک��ز کنیم‪ .‬در این راه نیز حیثیت افراد حقیقی‬ ‫و حیثیت عمومی ش��هر برای ما بسیار اهمیت دارد‪.‬‬ ‫از ای��ن رو کمتر س��عی می‌کنیم که ب��ه تضادهای‬ ‫موج��ود بپردازی��م‪ .‬امی��د داریم با تش��کیل دادگاه‬ ‫رس��یدگی‌کننده به پرونده برخالف روند یک ماهه‬ ‫گذش��ته به جنبه‌های اطالع‌رس��انی توجه بیشتری‬ ‫ش��ود تا بخ��ش مهمی از مردم درگی��ر در قضایا به‬ ‫آس��انی به روند پیگیری دسترس��ی داشته باشند و‬ ‫امید خود به برقراری عدالت را از دست ندهند‪.‬‬ ‫صحبت نو ویژه گراش کم‌کم به س��راغ مالباختگان‬ ‫خواهد رفت و از مش��کالت آن‌ها خواهد نوشت‪ .‬در‬ ‫آینده اگر عمری باش��د از ابعاد قضیه سخن خواهیم‬ ‫گفت‪ .‬البته منتظر دیدگاه‌های کارشناسان بخش‌های‬ ‫مختلف اجتماعی‪ ،‬سیاس��ی‪ ،‬مذهبی‪ ،‬راون‌شناسی‬ ‫می‌مانیم‪ .‬حال که بحران آغاز ش��ده است باید تمام‬ ‫تالش خود را در جه��ت کاهش تبعات آن متمرکز‬ ‫کنیم‪ .‬صحبت‌نو در جایگاه اطالع‌رس��انی وتحلیلی‬ ‫امیدوار اس��ت با کمک دیگر مسئولین بتواند نقش‬ ‫مناسبی را ایفا کند‪.‬‬

‫‪ ‬سرخط‬

‫شیـرها بـرای بـره‌ها‬

‫اختصاص�ی صحبت ن�و‪ :‬اکنون یک‬ ‫م��اه از ‪ 12‬بهمنی ک��ه دکتر نون مفقود‬ ‫ش��د می‌گذرد و ش��هر گ��راش روزهای‬ ‫پراضطرابی را پشت س��ر گذاشته است‪.‬‬ ‫ش��اید بتوان از لفظ همه اس��تفاده کرد‪.‬‬ ‫بعضی‌ها مس��تقیماً س��رمایه خود را در‬ ‫ای��ن فعالیت پرخطر گذاش��ته و دیگران‬ ‫نیز دوس��تی یا فامیل��ی دارند که به این‬ ‫قضایا مرتب اس��ت‪ .‬حت��ی اگر هیچ‌کدام‬ ‫از این‌ها هم نباش��د در فصلی که کم‌کم‬ ‫بازارهای شهر باید به استقبال بهار برود‬ ‫و ج��ان بگیرد چندان خبری از ش��ور و‬ ‫شوق خرید نیست و دیگر می‌شود گفت‬

‫همه نگران هستند‪.‬‬ ‫علی‌اصغر حسنی برای افتتاح چند پروژه‬ ‫در ده��ه فجر س��فری کوتاه ب��ه گراش‬ ‫داش��ت اما با مصلحت‌اندیش��ی‌ها او در‬ ‫براب��ر مردم ق��رار نگرفت تا با بازگش��ت‬ ‫ب��ه ته��ران در ‪ 26‬بهمن‌ماه پاس��خگوی‬ ‫سواالت صحبت‌نو ویژه گراش باشد‪ .‬این‬ ‫ش��ماره در اول اس��فند در گراش توزیع‬ ‫ش��د و به س��رعت نایاب شد‪ .‬مردمی که‬ ‫تشنه اطالعات بودند به سبک و سنگین‬ ‫کردن س��خنان نماین��ده مجلس و دیگر‬ ‫مسئولین شهر پرداختند‪ .‬اما خبر رسانی‬ ‫به همین تک ش��ماره صحبت نو محدود‬

‫ش��د و باز مثل گذشته ابرهای شایعه به‬ ‫آسمان شهر بازگشت‪.‬‬ ‫ش��اید نکت��ه جالب‌تر لبخن��د تلخ مردم‬ ‫شهر بود که از طریق گوشی‌های موبایل‬ ‫دس��ت به دس��ت می‌ش��د گوی��ی مثل‬ ‫همیشه مردم شهر در پناه شوخی راهی‬ ‫برای بازیابی روحیه خود می‌جستند‪ .‬در‬ ‫کنار سیل پیام‌های کوتاه‪ ،‬چندین پرسه‬ ‫و مرثیه طنز نیز شنیده شد که گویی به‬ ‫بازی روزگار تلخند می‌زدند‪.‬‬ ‫اولین اول ماه به آرامی گذش��ت تا هراس‬ ‫سررس��ید چک‌ها و وام‌ها به روزهای بعد‬ ‫حواله ش��ود‪ .‬در حالی که مردم بیشترین‬

‫تحلیل‌ه��ا را از اوض��اع داش��تند به نظر‬ ‫می‌رسید مس��ئولین ترجیح می‌دادند اگر‬ ‫کاری از دست‌ش��ان برمی‌آید در سکوت‬ ‫انجام دهند‪ .‬در ابتدای اس��فندماه زمزمه‬ ‫طرحی شنیده ش��د که در بازار پیام‌های‬ ‫تلفن��ی ب��ه صن��دوق صالحی��ن معروف‬ ‫ش��د‪ .‬قرار بود در این صندوق بخش��ی از‬ ‫درآمدهای حاصل از سود که در نزد افراد‬ ‫وجود دارد جمع‌آوری ش��ود تا بعد درباره‬ ‫تقس��یم آن در می��ان مالباخت��گان خرد‬ ‫تصمیم‌گیری شود‪ .‬مطرح شدن این طرح‬ ‫با سوال‌های مختلفی همراه بود که بیشتر‬ ‫از گنگی طرح ناشی می‌شد از جمله این‬

‫که آیا اص ً‬ ‫ال س��ود در دس��ت افراد وجود‬ ‫دارد؟ و از آن مهم‌تر اگر پولی جمع‌آوری‬ ‫شود شیوه تقسیم آن چگونه خواهد بود؟‬ ‫به نظر می‌رس��د این طرح بیش از آن که‬ ‫در پی مسائل حقوقی و مالی باشد تالشی‬ ‫اجتماع��ی و خیرخواهان��ه ب��رای راضی‬ ‫کردن مردم اس��ت‪ .‬علم‌اله��دی خطیب‬ ‫نامدار مش��هدی نیز در صحبت‌های خود‬ ‫در روزه��ای پایانی ماه صف��ر مردم را به‬ ‫خویش��تن‌داری فراخوان��د و پیش‌نهادی‬ ‫مشابه را مطرح کرد‪ .‬باید منتظر ماند که‬ ‫صندوق صالحین با هر نامی شکل خواهد‬ ‫گرفت یا نه؟‬ ‫‪3‬‬

‫در همایش بین‌المللی‬ ‫زبان‌شناسی و مردم‌شناسی‬ ‫الرستان صورت خواهد گرفت‬

‫‪ ‬آیت‌اله سید مجتبی موسوی الری‬

‫‪ ‬دکتر محمدباقر وثوقی‬

‫پیروزی روی سکوی‬ ‫دوم جا خوش کرد‬ ‫‪2‬‬

‫یادنوشته‌های‬ ‫دکتر وثوقی‬ ‫ازسفر قطر‬ ‫‪5‬‬

‫دکتر بهزاد مریدی‪:‬‬

‫‪ ‬پرفسور احمد اقتداری‬

‫در پایان لیگ‌برتر فوتبال فارس‪:‬‬

‫تجلیل از‬ ‫سه چهره‬ ‫بزرگ فرهنگی‬ ‫الرستان‬ ‫‪2‬‬

‫دوازده درخواست‬ ‫حسنی در نخستین‬ ‫نطق پیش از دستور‬ ‫‪3‬‬

‫شما سفره‌ی هفت‌سین‬ ‫پهن می‌کنید؟‬ ‫‪7‬‬

‫سیمرغ شعر فجر‬ ‫در دست‌هـای‬ ‫صادق رحمانی‬ ‫‪2‬‬


‫مراکز توزیع صحبت‌نو‪ :‬ویدیوکلوپ جام‌جم‪ ‬ویدیوکلوپ ندا ‪ ‬سرای هنر ‪ ‬کتابفروشی حافظ ‪ ‬کتابفروشی نوردانش ‪ ‬کتابفروشی فرهنگ‌سرا ‪ ‬کتابفروشی غدیر ‪ ‬نوشت افزار مهر‬

‫خبرهای چند سطری ‪‬‬

‫در همایش بین‌المللی زبان‌شناسی و مردم‌شناسی الرستان صورت خواهد گرفت‬

‫حجت عابدی‬

‫‪ 15‬بهمن ‪ :87‬با حکم بخشدار گراش‪ ،‬روح اهلل‬ ‫شايس��ته به مدت دو س��ال و س��ه ماه به سمت‬ ‫دهيار روستاي لب اشكن منصوب شد‪.‬‬

‫بهمن‌‪ :1387‬شب شعري با موضوع «مقاومت‬ ‫و پاي��داري» و ب��ا حضور دانش��جويان و اعضاي‬ ‫انجمن‌هاي ادبي ش��هر‌هاي گراش و اوز در سالن‬ ‫پروين اعتصامي دانشگاه پيام نور مركز اوز برگزار‬ ‫شد‪ .‬در کنار شعرخوانی دانشجويان اين دانشگاه‬ ‫به ياد ‪ 22‬روز مقاومت جانانه حماس‪ 22 ،‬ش��مع‬ ‫روش��ن كردند كه تا آخر اين ش��ب شعر روشني‬ ‫بخش بزم شاعرانه شاعران دلسوخته بود‪.‬‬ ‫‪ 15‬بهم�ن‌ ‪ :1387‬دانش��گاه پرس��تاري ب��ا‬ ‫همكاري انجمن ش��اعران و نويسندگان الر شب‬ ‫شعر عاش��ورايي را در سالن دانشگاه برگزار كرد‪.‬‬ ‫مصطفي كارگر‪ ،‬معصومه بهمني و مریم انصاري‬ ‫ش��اعران گراش��ی دعوت ش��ده برای شعر‌خواني‬ ‫اين مراس��م بودند‪ .‬انجمن شعر گراش و شاعران‬ ‫مذكور به احترام درگذشت مادر مصطفی كارگر‪،‬‬ ‫شاعر توانای گراشی‪ ،‬به اين شب شعر نرفتند‪.‬‬

‫بهمن‌ماه ‪ :87‬در طی مدت یک ماه ‪ 40‬خبر از‬ ‫رخدادها و رويدادهاي شهر و بخش گراش ‪10 ،‬‬ ‫اطالعيه راديوي��ي ‪ 40 ،‬تصوير خبري ‪ 25 ،‬خبر‬ ‫وي��ژه و يك گزارش راديويي ب��ه واحد اطالعات‬ ‫و اخبار صداو س��يماي جمهوري اسالمي ايران ‪،‬‬ ‫مركز فارس ارسال شد‪.‬‬ ‫در شهر ‪‬‬

‫دو میلیارد‬ ‫کل خرج شهرداری‬ ‫برای سال بعد‬

‫صحبت نو‪ :‬بودجه دو میلیاردی شهرداری‬ ‫گراش برای سال آینده تصویب شد‪.‬‬

‫عبدالرضا هرمزی س��خنگوی ش��ورای اس�لامی‬ ‫ش��هر گراش گفت‪ :‬بودجه سال آینده شهرداری‬ ‫دو ميليارد و ش��صت و هفت ميليون و چهارصد‬ ‫هزار تومان خواهد بود‪ .‬شصت درصد این بودجه‬ ‫به فعالیت‌های عمران��ی اختصاص خواهد یافت‪.‬‬ ‫بودجه چهارصد میلیونی آسفالت خیابان‌ها بخش‬ ‫عمده‌ای از بودجه ش��هرداری را تشکیل خواهد‬ ‫داد‪ .‬تجهیز پارک شهر نیز از جمله مواردی است‬ ‫که در بودجه به آن توجه زیادی شده است‪.‬‬

‫تجلیل از سه چهره بزرگ فرهنگی الرستان‬

‫صحبت نو‪ :‬همایش بین المللی زبان شناسی‬ ‫و مردم شناس�ی الرس�تان‪ ،‬از بیست وسوم‬ ‫تا بیس�ت و پنجم اس�فندماه سال جاری در‬ ‫شهر الر برگزار و از سه چهره‌ی برجسته ی‬ ‫فرهنگی الرستانی تجلیل خواهد شد‪.‬‬

‫دبیر همای��ش‪ ،‬دکتر بهزاد مری��دی‪ ،‬طی گفت‌وگو‬ ‫ب��ا صحبت نو ویژه‌ی گراش با اش��اره ب��ه برگزاری‬ ‫همایش در سطح بین‌المللی گفت‪ :‬الرستان پذیرای‬ ‫میهمانان بزرگی از ایران و جهان خواهد بود‪ .‬حضور‬ ‫ِ‬ ‫خاک خوبِ جنوب نش��ان صداقت‬ ‫این میهمانان به‬ ‫دس��ت اندرکاران و اهمیت موضوعات این همایش‬ ‫است‪.‬‬ ‫مری��دی از حضور دانش��مندان و میهمانان ویژه که‬ ‫از نظ��ر جایگاه علمی و ادبی و مرتبت س��نی‪ ،‬بعضاً‬ ‫در س��نین باالی نود سال هستند‪ ،‬خبر داد و عنوان‬ ‫کرد‪ :‬نزدیک به ش��انزده تن از میهمانان همایش‪ ،‬از‬ ‫چهره‌ه��ای ماندگار ایران و جهان هس��تند‪ .‬در این‬ ‫میان از سه چهره‌ی برجس��ته‌ی فرهنگی الرستان‬ ‫یعنی آیت‌اهلل سید مجتبی موسوی الری‪ ،‬پروفسور‬ ‫احم��د اقتداری و دکتر محمد باقر وثوقی تجلیل به‬ ‫عمل خواهد آمد‪.‬‬ ‫دبی��ر همای��ش بی��ن الملل��ی زب��ان شناس��ی و‬ ‫مردم‌شناسی الرستان در ادامه به تشریح برنامه‌های‬ ‫س��ه روزه ی همای��ش پرداخ��ت وتبیی��ن کرد‪ :‬در‬ ‫ه��ر روز‪ ،‬با برنامه‌های وی��ژه‌ای در بخش‌های مردم‬ ‫شناسی‪ ،‬زبان شناسی‪ ،‬ایران شناسی و ایجاد کارگاه‬ ‫های تخصصی ده برنامه را پیش روی میهمانان قرار‬ ‫خواهیم داد‪.‬‬ ‫وی به دانشمندان و چهره‌های ماندگار ایران و جهان‬ ‫ک��ه در بخش‌های مختل��ف به س��خنرانی خواهند‬

‫‪ ‬دکتر بهزاد مریدی‪ -‬دبیر همایش بین‌المللی زبان‌شناسی و مردم‌شناسی الرستان [عکس‪ :‬اسماعیل حق‌پرست]‬

‫پرداخت اش��اره کرد که در این میان شخصیت‌های‬ ‫فرهنگی‪ ،‬علمی و ادبی ایران و جهان چون پروفسور‬ ‫علی محمد حق‌ش��ناس الری‪ ،‬پرفس��ور علی‌اشرف‬ ‫صادقی‪ ،‬دکتر منوچهر س��توده‪ ،‬اس��تاد ایرج افشار‪،‬‬ ‫دکت��ر میرجالل‌الدی��ن کزازی‪ ،‬پرفس��ور باس��تانی‬ ‫پاریزی‪ ،‬پروفسور بدرالزمان قریب و اندیشمندانی از‬ ‫سراسر جهان از جمله کشورهای انگلستان‪ ،‬آلمان‪،‬‬ ‫آمریکا‪ ،‬روسیه‪ ،‬سوئد‪ ،‬هندوستان‪ ،‬اتریش و‪ ...‬حضور‬ ‫خواهند داشت‪.‬‬ ‫بهزاد مریدی برنامه گردشگری این همایش را که در‬

‫خانه‌ی جدید‬ ‫برای عدالت‬

‫صحب�ت ن�و‪ :‬ص�ادق‬ ‫محمدیان در مس�ابقات‬ ‫تیراندازی دانش‌آموزان‬ ‫فارس مدال طالی رشته‬ ‫تفنگ بادی را به دست‬ ‫آورد‪.‬‬

‫به گ��زارش رواب��ط عمومی آم��وزش و پرورش‬ ‫گراش مسابقات ورزشي مدارس استان فارس در‬ ‫رشته‌هاي مختلف ورزشي ‪ 25‬بهمن‌ماه در سالن‬ ‫شهيد دستغيب شيراز برگزار گرديد‪.‬‬ ‫در اي��ن دوره از مس��ابقات‪ ،‬ص��ادق محمديان با‬ ‫مربيگري غالمرضا عباس��ي و سر‌پرس��تي فرامرز‬ ‫دهنوي در مس��ابقات حضور داش��ت‪ .‬وی موفق‬ ‫به كس��ب مدال طالي استاني در رشته‌ي تفنگ‬ ‫بادي شد‪.‬‬ ‫پرسه ‪‬‬

‫بهمن‌ماه ‪1387‬‬

‫ حس��ين قنبري فرزند مرح��وم محمد‪ ،‬با ‪77‬‬ ‫سال سن‪ ،‬به علت سكته قلبي‬ ‫ غالمعباس پورشمس��ي فرزند حس��ين‪55 ،‬‬ ‫ساله‪ ،‬سقوط درون چاه وخونريزي مغزي‬ ‫ حس��ينعلي جعفري فرزند موس��ي ‪ 33‬ساله‪،‬‬ ‫تصادف وضربه مغزي‬ ‫ مسعود شمسي فرزند محمد علي‪ 29 ،‬ساله‪،‬‬ ‫تصادف و ضربه مغزي وخونريزي داخلي‬ ‫ نوزاد دختر دادخدايي فرزند علي‪ ،‬یک روزه‪،‬‬ ‫ايست قلبي تنفسي‬ ‫ فاطمه خانم رش��يدي فرزند غالمعباس‪83 ،‬‬ ‫ساله‪ ،‬كهولت سن‬ ‫ محمدعليقاسميفرزندحاجي‪ 79،‬ساله‪،‬كهولت‬ ‫ ابوالفضل آذرافروزي فرزن��د ابراهيم‪3 ،‬ماهه‪،‬‬ ‫جمع شدن هوا در ريه‬ ‫ فاطمه زارعي گراش��ي فرزند حاجي علي‪84،‬‬ ‫ساله‪ ،‬كهولت سن‬ ‫ ش��هربانو آهن‌پور فرزند ش��يخ محمود‪82 ،‬‬ ‫ساله‪ ،‬نارسايي قلبي وكليوي‬ ‫ امي خانم بيضايي فرزند ماندني‪ ، 80،‬كهولت سن‬ ‫ غالمعب��اس غالم��ي فرزند حس��ينعلي‪57،‬‬ ‫ساله‪ ،‬سرطان ريه‬ ‫ محمد علي حسين‌ش��يري فرزند اس��د‪64 ،‬‬ ‫ساله‪ ،‬سكته مغزي‬ ‫ فاطمه درويش��ي فرزند عباسعلي‪ 49 ،‬ساله ‪،‬‬ ‫سرطان سينه‬ ‫ زين��ب پيراي��ش فرزند حس��ين‪،‬يك ماهه‪‌،‬‬ ‫ايست قلبي تنفسي‬ ‫ نوزاد دختر محمدي افغان فرزند كريم‪ ،‬مرده زايي‬

‫مدت این سه روزه برگزار خواهد شد‪ ،‬شامل تورهای‬ ‫داخل ش��هر و خارج از ش��هر دانس��ت که بزرگان و‬ ‫متخصصانی ای��ن تورهای گردش��گری را همراهی‬ ‫می‌کنن��د‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬همچنی��ن برنامه‌ای تحت‬ ‫عنوان شعر شبانه با حضور چهره ها و شخصیت‌های‬ ‫ادبی الرستان و ایران برگزار خواهد شد که ازساعت‬ ‫ده شب تا نیمه شب ادامه خواهد داشت‪ .‬هفته شهر‬ ‫تاریخی الرس��تان کهن نیز که از بیستم تا بیست و‬ ‫هفتم اس��فندماه همزمان با هفته مبارک وحدت در‬ ‫پارک شهر الر برگزار می‌شود‪.‬‬

‫‪ ‬کلنگ‌زنی ساختمان دادگاه‪ -‬بهمن‌ماه ‪[ 1386‬عکس‪ :‬آرشیو صحبت‌نو‪ -‬حجت عابدی]‬

‫گراش من‪ -‬حجت عابدی‪ :‬ساختمان دادگاه عمومي و شوراي‬ ‫حل اختالف گراش افتتاح شد‪.‬‬

‫س��اختمان دادگاه عمومي و مجتمع ش��وراهاي ح��ل اختالف گراش‬ ‫با حضور س��ياوش پور رياست كل دادگس��تري استان فارس‪ ،‬معاونت‬ ‫قضايي و رئيس كل ش��وراهاي حل اختالف استان ‪،‬فرماندار الرستان‪،‬‬ ‫امام جمعه و بخشدارگراش افتتاح و به بهره برداري رسيد‪.‬‬ ‫ساختمان اين دو مجموعه در زميني به مساحت ‪ 1500‬متر مربع در‪2‬‬ ‫طبقه و ‪ 700‬متر مربع زيربنا با صرف هزينه‌اي افزون بر ‪ 190‬میلیون‬ ‫تومان در زماني كمتر از يازده ماه از سوي محل اعتبارات خاص رئيس‬ ‫قوه قضاييه هزينه و ساخته شده است‪.‬‬ ‫همچنين از محل همين اعتبار منزل س��ازماني در زميني به مساحت‬ ‫‪ 200‬متر مربع در دو طبقه با زيربنا ‪ 170‬متر مربع با هزينه‌اي بالغ بر‬ ‫سی و هشت ميليون تومان ساخته و همزمان افتتاح شد‪.‬‬

‫با حضور مهندسین و معماران‬ ‫طرح جامع شهر بررسی شد‬

‫مشکالت طرح هادی‬ ‫باید رفع شود‬

‫در جلس��ه صد و شصت و ششم شورای شهر درباره اجرایی‬ ‫ش��دن طرح جامع شهر بحث شد‪ .‬مهندس مظفری شهردار‬ ‫پیش��ین گراش در این جلسه بر تهیه طرح تفضیلی در کنار‬ ‫طرح جامع شهر تاکید کرد‪ .‬وی انبوه سازي در ارتفاع جهت‬ ‫خدمات رساني آس��انتر و مجتمع خدماتي براي صنف هاي‬ ‫تعميراتي و فني را از مواردی دانست که باید در طرح جامع‬ ‫ديده شود‪.‬‬ ‫مهن��دس عظیمی از دیگر حاضرین در جلس��ه بر خط زدن‬ ‫خيابان‌ه��اي آينده كه در طرح ه��ادي يا جامع پيش بيني‬ ‫شده تاکید کرد‪ .‬وی وجود پله‌های داخل کوچه‌ها را یکی از‬ ‫مواردی دانست که باید رفع شود‪ .‬مهندس ثابت‪ ،‬کارشناس‬ ‫ارش��د معماری در این جلس��ه بر تخصصي كردن جلس��ات‬ ‫براي پيش��برد طرح جامع تاکید کرد وی گفت‪« :‬در صورت‬ ‫انبوه‌سازی باید فضای سبز متناسب نیز پیش‌بینی شود‪».‬‬ ‫ش��هردار گراش در پایان جلس��ه گفت‪ « :‬طرح هادي دارای‬ ‫مشکالتی است که باید رفع شود‪ .‬ادامه اين روال برای شهر در‬ ‫آینده خطرناک خواهد بود‪ .‬از جمله این موارد باید خیابان‌های‬ ‫بیش��تری در بافت قدیم احداث ش��ود و در بخش‌های دیگر‬ ‫شهر نیز ابتدا و انتهای خیابان‌ها مشخص باشد‪ .‬از سوی دیگر‬ ‫مهندس��ین به عنوانی کس��انی که با مشکالت رودرو هستند‬ ‫باید به مردم بهتر اطالع‌رسانی کنند‪».‬‬

‫گراش من‪ -‬حجت عاب��دی‪ :‬با پیروزی دو‬ ‫ب��ر صفر بر تیم س��لیم راه داراب‪ ،‬پیروزی‬ ‫هالل‌احمر گراش در جایگاه دوم لیگ برتر‬ ‫فوتبال فارس قرار گرفت‪.‬‬ ‫از هفت��ه بيس��ت و پنجم مس��ابقات ليگ‬ ‫برتر اس��تان فارس طرح آس��يا ويژن تيم‬ ‫فوتبال پي��روزي هالل‌احمر گراش ميزبان‬ ‫تيم فوتبال سليم راه داراب بود اين ديدار‬ ‫به قض��اوت رحيم مهرپيش��ه و در حضور‬ ‫جمع كثي��ري از عالقه‌مندان ب��ه فوتبال‬ ‫روز جمعه ‪ 2‬اسفند ماه در ورزشگاه شهدا‬ ‫گراش بر‌گزار شد ‪.‬‬ ‫تيم فوتبال پي��روزي هالل احمر گراش با‬ ‫دو گل مه��دوي و چترابگون مقابل حريف‬ ‫خود تيم سليم راه داراب به برتري رسيد ‪.‬‬ ‫در اين هفته از مسابقات ليگ برتر فوتبال‬

‫راندانستند و در فوتبال تيمي كه گل نزند‬ ‫گل مي خورد‪.‬‬ ‫فرس��وده مدير عامل پيروزي هم گفت‪ :‬از‬ ‫نتيجه و عملكرد بازيكنانم راضي هستم ما‬ ‫در غياب چند بازيك��ن اصلي و تأثيرگذار‬ ‫مجبور بوديم از س��ه چه��ار بازيكن جوان‬ ‫بنام‌ه��اي درويش��ی‪ ،‬كهندل��ی‪ ،‬تاب��ش و‬ ‫س��االري در اين بازي استفاده نماييم كه‬ ‫عملك��رد خوبي هم داش��تند‪ .‬او در پايان‬ ‫ضمن تشكر از كليه هواداران اظهار داشت‬ ‫خدا خواس��ت در آخرين بازي خانگي‌مان‬ ‫شرمنده هواداران نشويم و آن‌ها با رضايت‬ ‫كامل ورزشگاه را ترك نمايند‪.‬‬ ‫گفتن��ي اس��ت در اين هفته از مس��ابقات‬ ‫بازي ديدني و زيباي مرتضي كمالي برای‬ ‫تماشاگران بسیار جذاب بود‪.‬‬

‫آیا سفر سه ماهه به دبی این‬ ‫همه خاطره‌ساز شده است؟‬

‫مدیریت محت��رم صحبت نو ویژه گراش‪:‬‬ ‫احترام��اً ب��ا توج��ه به ش��رایط دش��وار‬ ‫اقتص��ادی در دبی و با توج��ه به حضور‬ ‫مداوم تجار گراش��ی در دبی خواهشمند‬ ‫اس��ت ترتیبی فراهم آوری��د که صحبت‬ ‫ن��و به عن��وان حلق��ه اتصال بی��ن تجار‬ ‫گراش��ی در دبی و مردم گراش باش��د و‬ ‫این امر مهم را برای نس��ل جوان گراش‬ ‫امکان‌پذیر سازد‪ .‬مس��لماً در این شرایط‬ ‫کمک به تبلیغات درست نسبت به تجار‬ ‫ایران��ی در دبی بقای این نس��ل جدید را‬ ‫تضمین خواه��د کرد‪ .‬بدیهی اس��ت که‬ ‫آگهی‌‌ دادن‌های درس��ت و موثر در مجله‬ ‫باعث پرباری مجله و کمک به کس��ب و‬ ‫کار شرکت‌های گراشی در دبی می‌شود‪.‬‬

‫این ش��رکت‌های بزرگ و تجار گراش��ی‬ ‫هس��تند که اعتماد مردم را به گراشی‌ها‬ ‫جلب کرده‌اند و ش��ما بای��د اعتماد مردم‬ ‫را جلب کرده و بر ش��ایعات ناخوش‌آیند‬ ‫نادرست خط بطالن بکشید‪ .‬آیا سفر سه‬ ‫ماهه به دبی این همه خاطره‌س��از ش��ده‬ ‫اس��ت؟ و آیا آق��ای حس��ینی از خاطره‬ ‫شصت‌س��اله گراش��ی‌ها که در آن زمان‬ ‫تجار درجه یک دبی به ش��مار می‌آمدند‬ ‫بی‌خبر اس��ت؟ آیا از تجاری که اآلن در‬ ‫دبی مش��غول به تجارت هستند و از این‬ ‫همه مخارج سرس��ام‌آور بیم ندارند خبر‬ ‫ندارد؟ و آیا از خاطرات گراشی‌های دبی‬ ‫که در زمان قدیم با مش��قت و س��ختی‬ ‫زندگ��ی می‌کردن��د و زندگ��ی در خیمه‬

‫گراش من‪ :‬با گش�ت‌زنی مداوم نیروهای انتظامی و بس�یج امنیت‬ ‫مسافران و همشهریان در تعطیالت نوروزی تضمین خواهد شد‪.‬‬ ‫ب��ه گزارش روابط عمومی بخش��داری گراش يكش��نبه ‪ 87/12/4‬س��تاد‬ ‫تس��هيالت اسكان و پذيرايي از مهمانان نوروزي در محل سالن كنفرانس‬ ‫بخشداري برگزار شد‪.‬‬ ‫مهروري بخشدار گراش در جلسه ستاد تسهيالت سفرهاي نوروزي بر لزوم‬ ‫هماهنگي و همكاري هرچه بيش��تر ادارات به منظور پذيرايي و استقبال‬ ‫از مهمان��ان نوروزي تاكيد كرد‪ .‬وي دريك نشس��ت خبري به خبرنگاران‬ ‫گفت مردم گراش به همراه مسوولين دستگاه هاي اجرايي بخش به رسم‬ ‫ديرينه مهمان‌نوازي از مهمانان نوروزي پذيرايي خواهند كرد و تمهيدات‬ ‫و مقدمات الزم براي اس��تقبال از نوروز و مسافران نوروزي انديشيده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫بخش��دار گراش ادامه داد‪ :‬نيروي انتظامي با نصب چادر و استقرار نيرو در‬ ‫مبادي ورودي ش��هر به صورت ثابت و سيار مسووليت راهنماي مهمانان‬ ‫نوروزي رابه عهده دارند و مجتمع فرهنگي ورزش��ي بسيج ‪ ،‬پايگاه امداد‬ ‫بين جاده اي و مدرسه سليمي با امكانات نسبي رفاهي تجهيز و در اختيار‬ ‫مهمانان نوروزي قرار مي گيرد‪ .‬وي اضافه كرد با هماهنگي كه با شهرداري‪،‬‬ ‫اداره آب و فاضالب ‪ ،‬شركت گاز و مخابرات صورت گرفته‌‪ ،‬تمام حفاري‌هاي‬ ‫س��طح شهر تعطيل مي‌شوند تا مس��افران با مشكل ترافيك در خيابان و‬ ‫معطلي مواجه نشوند‪ .‬همچنين نيروي انتظامي و بسيج سپاه به گشت‌زني‬ ‫در س��طح و محدوده شهر در راستاي تامين امنيت مسافران و شهروندان‬ ‫خواهند پرداخت وي افزود اكيپ‌هاي ش��هرداري و مركز بهداشت محيط‬ ‫به صورت مداوم جهت جلوگيري از تخلفات احتمالي از اغذيه فروش��ان و‬ ‫رستوران‌ها بازديد بعمل مي‌‌آورند‬ ‫همچنين دو نانوایی به صورت كش��يك در ش��هر گ��راش آماده پذيرايي‬ ‫از مهمانان ن��وروزي خواهند بود‪ .‬ويژه‌نامه فرهنگ��ي‪ ،‬تبليغي نيز در ايام‬ ‫تعطيالت نوروز جهت توزيع درنظر گرفته شده است‪.‬‬

‫‪ ‬لیگ برتر‬

‫پیروزی روی سکوی دوم جاخوش کرد‬ ‫اس��تان فارس نماينده گراش با برتري بر‬ ‫تيم حريف جايگاه نايب قهرماني اين دوره‬ ‫را به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫در پايان مس��ابقه از سوي باشگاه پيروزي‬ ‫هالل احمر از كليه تماشاگران – مسئولين‬ ‫‪ ،‬نيروي انتظامي – امدادگران ‪ ،‬خبرنگاران‬ ‫و كليه عزيزاني كه در طول فصل به نحوي‬ ‫با اين تيم هم��كاري نموده بودند تقدير و‬ ‫تشكر بعمل آمد‪.‬‬ ‫محبي مربي سليم راه داراب پس از پايان‬ ‫بازي گفت ‪ :‬در حاليكه ‪ 4‬بازيكن اصلي‌مان‬ ‫در اختيار نداش��تيم ولي باز هم بازي قابل‬ ‫قبولي از خود به نمايش گذاشتيم او اظهار‬ ‫داش��ت هر چن��د ‪ 2‬بر صفربازنده ش��ديم‬ ‫ول��ي موقعيته��اي ما هم در اين مس��ابقه‬ ‫خيلي زياد بود كه بازيكنانم قدر موقعيتها‬

‫شانزده بخش و شهر از جمله‪ :‬بندرعباس‪ ،‬قشم‪ ،‬بستک‪،‬‬ ‫بندرخمیر‪ ،‬جویم‪ ،‬گ��راش‪ ،‬اوز‪ ،‬دهکویه‪ ،‬صحرای‌باغ‪،‬‬ ‫بی��رم‪ ،‬الر و‪ ...‬اع�لام آمادگ��ی کرده ان��د و غرفه‌های‬ ‫متعددی در قالب آثار سنتی ارایه خواهند کرد‪.‬‬ ‫چند نظر درباره‌ی همایش‬ ‫دکت��ر عل��ی محمد ح��ق ش��ناس چه��ره ماندگار‬ ‫زبان‌شناس��ی کش��ور درباره اهمیت برپایی همایش‬ ‫زبان‌شناس��ی و مردم‌شناس��ی الرس��تان گف��ت‪:‬‬ ‫پرداخت��ن به این گونه زبان ها و نیمه فرهنگ ها نه‬ ‫تنها ضرورت بلکه فوریت دارد‪.‬‬ ‫دکت��ر محم��د میرزایی اس��تاد دانش��گاه برگزاری‬ ‫همایش مردم شناسی الرستان را امری به طور حتم‬ ‫مفید دانست مشروط به اینکه دست اندرکاران این‬ ‫ام��ر تالش خود را ب��ه کار بندند تا از کلی گویی ها‬ ‫پرهی��ز کرده ونگاهی واقع بینان��ه بر آنچه امروز در‬ ‫الرستان می گذرد بیندازند‪.‬‬ ‫دكتر جمشيد جعفرپور‪ ،‬رئيس كميسيون مشورتي‬ ‫ش��وراي عالي انقالب فرهنگي‪ :‬اين همايش فرصت‬ ‫باز شناخت الرستان كهن را براي مردم ايجاد كرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫عبدالرضا صداقت کارش��ناس و پژوهش��گر‪ :‬امروز‬ ‫بیش از هرچیزی ض��رورت حفظ و احیای فرهنگ‬ ‫بوم��ی که در تیررس تهاجم فرهنگ ها و زبان های‬ ‫مسلط قرار گرفته احساس می شود‬ ‫ابوطالب روئینا رییس ش��ورای ش��هر الر‪ :‬با توجه‬ ‫به قدمت الرس��تان بزرگ و نف��وذ و تاثیراتی که بر‬ ‫زندگ��ی مردم خط��ه ی جنوب کش��ور دارد‪ ،‬بحث‬ ‫همایش زبان شناس��ی و مردم شناس��ی الرستان با‬ ‫هدف مکتوب کردن فرهنگ‪ ،‬زبان‪ ،‬آداب و رس��وم‬ ‫مردم ‪ ،‬آغازگردید‪.‬‬

‫گشت‌زنی مداوم‬ ‫پلیس و بسیج در نوروز‬

‫صحبت نو‪ :‬اعضای ش�ورای اسلامی شهر گراش با‬ ‫حضور مهندس�ین عمران‪ ،‬معم�اران و متخصصان‬ ‫شهری طرح جامع شهر گراش را بررسی کردند‪.‬‬

‫از ورزش ‪‬‬

‫یک مدال طالی‬ ‫استانی برای‬ ‫دانش‌آموز تیرانداز‬

‫روز از نو ‪2‬‬

‫و راه رفت��ن در ش��ن‌های داغ و نب��ودن‬ ‫امکان��ات کافی خبر ن��دارد؟ اما امروز که‬ ‫ش��ما به دبی آمده‌اید مث��ل اروپای دوم‬ ‫به ش��مار می‌آید‪ .‬ش��ما باید به جای این‬ ‫همه حرف‌های بی‌نتیجه الاقل از تجار و‬ ‫تجارت گراشی‌ها حرف می‌زدید‪ .‬شما باید‬ ‫حرف‌های مثبت و درس��ت را بین نس��ل‬ ‫جوان رواج دهید و نه این که با گذراندن‬ ‫اوق��ات فراغت و بدون هیچ هزینه اینقدر‬ ‫درباره‌ی گراشی‌ها سر صحبت باز کنید‪.‬‬ ‫شما باید آینده‌س��از نسل جوان باشید و‬ ‫با متن‌های درست تشویق‌دهنده‌ی نسل‬ ‫امروز گراش باشید‪.‬‬

‫دبی‪ -‬ابوذر اسماعیلی‬

‫شماره سی و دو‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫‪ ‬خبر اختصاصی‬ ‫صحب�ت ن�و‪ :‬عبدالکری��م خواجه‪ ،‬ع��کاس و‬ ‫پژوهش��گر گراش��ی‪ ،‬به عنوان ریی��س اداره آبفا‬ ‫الم��رد منص��وب ش��د‪ .‬او با مدرک کارشناس��ی‬ ‫زمین‌شناسی چندین سال در اداره آبفا شهرستان‬ ‫داراب به فعالیت اشتغال داشت‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫صحب�ت ن�و‪ :‬غالمحس��ین زرگ��ری‪ ،‬ش��اعر‬ ‫پیشکسوت الرستان‪ ،‬س��ه مجموعه شعر خود را‬ ‫برای انتش��ار آماده کرده اس��ت‪ .‬این کتاب‌ها در‬ ‫سه ماهه اول سال آینده توسط نشر همسایه در‬ ‫الرستان منتشر خواهد شد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫صحبت نو‪ :‬راش��د انصاری طنز‌نویس دیده‌بانی‬ ‫س��اکن بندرعباس پنجمین مجموعه اشعار طنز‬ ‫خود را منتشر کرد‪.‬‬ ‫خال��و راش��د در کت��اب «طنزینه=طن��ز اینه!!»‬ ‫ش��عرهای طن��زی ک��ه در مطبوع��ات محل��ی‬ ‫هرمزگان منتش��ر کرده است را جمع‌آوری کرده‬ ‫و در بخش پایانی «تقدیمی» ش��اعران درباره او‬ ‫شعر گفته‌اند‪.‬‬ ‫کتاب طنزینه را نش��رجی‌بل بندرعباس منتش��ر‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫مسعود غفوری‪ :‬سید جالل موسوی (مسوول‬ ‫گیم‌ن��ت جام ج��م) و احمد داوودیان (مس��وول‬ ‫گیم‌ن��ت رایان��ت) در هفتمین دوره مس��ابقات‬ ‫بازی‌های کامپیوتری که ‪ 22‬بهمن‌ماه در ش��یراز‬ ‫برگزار ش��د شرکت کردند‪ .‬موسوی توانست رتبه‬ ‫پنج��م را در رش��ته‌ی فوتب��ال (‪)2009 PES‬‬ ‫کس��ب کند و ب��ه مرحله کش��وری راه یابد‪ .‬این‬ ‫مس��ابقات را ش��رکت مادیران حمایت می‌کند و‬ ‫در دوازده استان کش��ور برگزار می‌شود تا ‪125‬‬ ‫نفر از برگزیدگان هر اس��تان به مرحله کشوری‬ ‫که در تاریخ پانزده اس��فند برگزار می‌ش��ود راه‬ ‫پیدا کنند‪.‬‬ ‫سه نفر اول مرحله کشوری‪ ،‬تیم ملی را تشکیل‬ ‫خواهند داد و در صورت ش��رکت کردن شرکت‬ ‫کونامی (ش��رکت سازنده این بازی) در بازی‌های‬ ‫جهانی‪ ،‬این تی��م در تیرماه آینده به این بازی‌ها‬ ‫در پاریس اعزام خواهد ش��د‪ .‬سید جالل امیدوار‬ ‫اس��ت در اولین حضورش در ای��ن بازی‌ها‪ ،‬مقام‬ ‫بهتری در مرحله کشوری کسب کند‪ .‬او از احمد‬ ‫داوودیان که همچنان او را حمایت و در تمرینات‬ ‫کمک می‌کند هم تشکر می‌کند‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫صحبت‌ن�و‪ :‬ص��ادق رحمانی یک��ی از صد و ده‬ ‫شاعر برگزیده س��ی سال انقالب اسالمی معرفی‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در س��ومین جشنواره ش��عر فجر برای تجلیل از‬ ‫ش��اعران پیشکس��وت و هنرمندان��ی که در طی‬ ‫س��ال‌های انقالب در عرصه ش��عر فعال بوده‌اند‪،‬‬ ‫صد و ده ش��اعر برگزیده معرفی ش��دند‪ .‬صادق‬ ‫رحمانی ش��اعر گراش��ی که در حوزه‌های ش��عر‬ ‫انقالب و شعر بومی فعال است یکی از این صد و‬ ‫ده شاعر برگزیده بود‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫محمد خواجه‌پور‪ :‬شورای اسالمی شهر گراش‬ ‫از سال آینده نشریه منتشر می‌کند‪.‬‬ ‫براس��اس اعالم شورا در راس��تاي اطالع رساني‬ ‫فعاليته��ا و عملكرد ش��هرداري‪ ،‬ش��ورا و ادارات‬ ‫مختلف ش��هر و آشنا كردن شهروندان به قوانين‬ ‫و مقررات شهرنش��يني این نشریه از سال آینده‬ ‫منتش��ر خواهد شد‪ .‬علی س��پهر که فعالیت‌های‬ ‫مربوط به نشریه داخلی شهرداری را برعهده دارد‬ ‫برنامه‌ریزی برای فعالیت گسترده‌تر این نشریه را‬ ‫انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫ب��ا توجه به ضع��ف روابط عمومی اکث��ر ادارات‬ ‫انتشار این نشریه می‌تواند گام مثبتی در ارتباط‬ ‫بین ادارات و شهرواندن باشد‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫فاطمه جمالي‪ :‬تيم گردشگري بانوان صحبت‌نو‬ ‫ويژه گراش با حضور ده نفر و با هدف انس��جام و‬ ‫همدلي بيشتر‪ ،‬اولين گردش خود را به صعود به‬ ‫کالت گراش اختصاص داد‪.‬‬ ‫اين گروه تصمي��م دارد براي هر جمعه برنامه‌ي‬ ‫ي را دریکی از نقاط مختلف الرس��تان‬ ‫گردش��گر ‌‬ ‫اجرا کند‪.‬‬ ‫‪ ‬نامه رسیده‬

‫یوسف سرخوش‪ ‌:‬جناب آقای ابوذر اسماعیلی بنا به آشنایی کمی که با شما‬ ‫دارم احتراماً نقدی بر گفته‌هایتان نوشته‌ام‪ .‬امید که بی‌احترامی قلمداد نکنید‪ .‬فکر‬ ‫نمی‌کنم چنین تندی و نقدی بر آقای حسینی روا باشد چون از هر کسی انتظاری‬ ‫می رود و صحبت‌های آقای حس��ینی بیش��تر جنبه یک گزارش س��اده از دبی و‬ ‫بیش��تر می‌توان گفت ظاهری بود‪ .‬برای درک بازار کار‪ ،‬تجارت‪ ،‬تجربه‌ی مشقت و‬ ‫دیدن نگرانی‌ها و دلش��وره‌های تجار و ش��ناخت تجار موفق شاید به وقت بیشتر و‬ ‫شناخت بیشتری چه از نظر شناخت افراد و چه از نظر بازار کار دارد و فکر می‌کنم‬ ‫این را آقای حسینی خودشان هم می‌دانند و به همین خاطر در نوشته‌هایشان به‬ ‫این موضوع نپرداخته و جا برای افرادی را باز کردند که شناخت کافی از بازار کار‬ ‫و افراد موفق دارند که بتوانند در این باره صحبت کنند و بنویسند‪.‬‬ ‫ش��اید نقد ش��ما بر گفته‌های آقای حس��ینی جرقه‌ای برای نوشتن و معرفی تجار‬ ‫موفق از طرف خودتان باش��د که فکر می‌کنم مورد توجه و اس��تقبال صحبت نو و‬ ‫مردم نیز باشد و ما منتظر اولین قدم از طرف خودتان هستیم‪ .‬بحرانی بودن فضای‬ ‫اقتصادی موضوعی است که باید از دیدی دیگر بدان نگاه کرد و در موردش حرف‬ ‫زد نه با نقد صحبت‌های آقای حسینی و چسباندن این دو به‌هم‪.‬‬ ‫برای شروع اولین قدم که هم در مورد اقتصاد بحرانی حرفی زده باشیم هم حرف‬ ‫به جا و سنگینی که گذران وقت شما و خوانندگان نباشد فکر می‌کنم مصاحبه‌ی‬ ‫با یکی از تجار موفق در مورد بحرانی بودن فضای اقتصادی یا حداقل خودتان در‬ ‫این مورد صحبتی به عمل آورده تا شروع بحثی باشد و فکر می‌کنم صحبت نو در‬ ‫ستونی به این موضوع بپردازد‪.‬‬

‫‪//‬‬

‫صحبت نو‪ :‬نشریه عصر اوز با برگزاری همایش‬ ‫«مطبوعات محلی چش��م انداز توس��عه » انتشار‬ ‫صدمین شماره خود را جشن گرفت‪.‬‬ ‫عصر اوز با ده س��ال سابقه از موفق‌ترین نشریات‬ ‫محلی الرس��تان است‪ .‬ده‌سالگی این نشریه را به‬ ‫همکاران خود در عصر اوز تبریک می‌گوییم‪.‬‬ ‫‪//‬‬

‫صحبت ن��و‪ :‬بع��د از چند س��ال کس��ادی بازار‬ ‫نمایش‌های طنز‪ ،‬اردیبهش��ت ماه امسال نمایش‬ ‫طنزی به روی صحنه خواهد رفت‪.‬‬


‫شماره سی و دو‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫‪ 3‬پرونده‬

‫‪‬نوشت‌افزار صدرا ‪ ‬نوشت‌افزار سروش ‪ ‬نوشت‌افزار پارسینا ‪ ‬فروشگاه رز‪ ‬فروشگاه مهدی ‪ ‬مرکز خرید خانواده ‪ ‬سوپرمارکت آبشار ‪ ‬سوپرمارکت فانوس‬

‫شیـرها بـرای بـره‌ها‬

‫صحبت شما ‪‬‬ ‫‪2229970‬‬

‫اسدی‪ :‬با وجودی که بس��یاری از مردم الرستان‬ ‫س��اکن کشورهای حوزه خلیج فارس هستند‪ .‬اداره‬ ‫پس��ت چیزی را برای این کشورها پست نمی‌کند‪.‬‬ ‫ه��م اداره پس��ت گ��راش و ه��م اداره الر رفتم اما‬ ‫گفتند که هزینه پس��تی‌اش زیاد اس��ت و بی‌خیال‬ ‫ش��وم‪ .‬اما حتی هزینه آن را نمی‌دانس��تند انگار تا‬ ‫حاال بسته به آنجا نفرستاده بودند‪.‬‬ ‫پورشمس�ی‪ :‬ش��هرداری ب��ا توج��ه ب��ه پای��ان‬ ‫عملیات‌های مخابرات و آب و گاز روکش آس��فالت‬ ‫خیاب��ان اصلی را در اولوی��ت برنامه‌های خود قرار‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫‪ :09171---638‬در س��ال‌های گذش��ته‬ ‫مهمان‌ه��ای ن��وروزی بعد از ورود به ش��هر عالف‬ ‫می‌شدند‪ .‬می‌ش��ود به چند گروه از دانش‌آموزان و‬ ‫دانشجویان درباره آثار دیدنی گراش توضیح داد و‬ ‫از آن‌ها به عنوان راهنما برای ایران‌گردان استفاده‬ ‫کرد و آن‌ها با خاطره خوش گراش را ترک کنند‪.‬‬ ‫ش�هروند‪ :‬هنوز بس��یاری از کوچه‌ه��ای و حتی‬ ‫خیابان‌های شهر بدون نام است‪ .‬بهتر است شهردار‬ ‫محت��رم همزمان با کارهای عمرانی به این مس��اله‬ ‫هم رسیدگی کند‪.‬‬ ‫ش�هروند‪ :‬ش��هرداری در کنار دریاف��ت عوارض‬ ‫تابلوه��ای مغازه‌ها‪ ،‬ب��ه مغازه‌هایی ک��ه تابلوهای‬ ‫کهنه‌ای دارند و چهره ش��هر را نازیبا کرده‌اند تذکر‬ ‫بدهد‪.‬‬ ‫شهروند‪ :‬گزارشی تهیه کنید که چند نفر تاکنون‬ ‫از حوزه‌های علمیه گراش فارغ‌التحصیل شده‌اند و‬ ‫چند نفر از آن‌ها گراشی بوده‌اند‪.‬‬ ‫شیرها برای بره‌ها‪ 3-‬‬

‫محمد خواجه‌پور*‬

‫مردم را به آرامش‬ ‫فراخواندن چیزی‬ ‫بیش از موعظه‬ ‫نیست‬

‫از بزرگتری��ن پی‌آمدهای بح��ران اقتصادی اخیر‪،‬‬ ‫با دی��دگاه اجتماعی‪ ،‬کمرنگ ش��دن اعتماد مردم‬ ‫ب��ه صاحب‌منصبان اس��ت‪ .‬مردم گ��راش بیش از‬ ‫این نی��ز در پی قضایای دوم تی��ر ‪ 1380‬وارد این‬ ‫بحران قدرت شدند که نمود بارز آن عدم برگزاری‬ ‫انتخابات دومین دوره ش��ورای اس�لامی ش��هر در‬ ‫گراش بود‪ .‬هر چند آن تجربه اعتراضی ناکام نباید‬ ‫دوباره تکرار شود اما نمی‌توان انکار کرد این بار نیز‬ ‫همچنان س��طح اعتماد عمومی کاهش یافته است‬ ‫و از آن بدتر تالش��ی برای کاهش این شکاف انجام‬ ‫نمی‌شود‪.‬‬

‫این ش��کاف‌های ناپیدا اگر ب��ه خوبی دیده و ترمیم‬ ‫نشود به تدریج به یک گسست غیرقابل ترمیم میان‬ ‫مردم و مسئولین منتهی می‌شود‪ .‬اگر بیست و چهار‬ ‫اس��فند در انتخابات مجلس بخشی از این گسست‬ ‫ترمیم شده بود‪ .‬دوازده بهمن‌ماه با آغاز بحران اقتصاد‬ ‫متاسفانه نشانه‌های ترک‌های تازه دیده می‌شود‪ .‬هر‬ ‫چند می‌ت��وان درک کرد که مس��ئولین با توجه به‬ ‫ش از حدی را برای حل بحران‬ ‫جایگاه خود تالش بی ‌‬ ‫در پیش گرفته‌اند اما این تالش‌های انجام ش��ده به‬ ‫سطح مردم منعکس نمی‌شود و سوال‌های بی‌پاسخ‬ ‫مردم به شکل شایعات طنین پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫مردم تش��نه اطالعات‪ ،‬طعمه خوب��ی برای هر گونه‬ ‫خبر و شایعه هستند‪ .‬هنگامی که کانال‌های رسمی‬ ‫اطالع‌رسانی یا سکوت کرده‌اند و یا به شماتت مردم‬ ‫به خاطر اش��تباهی ک��ه انجام داده‌ان��د می‌پردازند‪،‬‬ ‫چگونه می‌توان توقع داش��تند که م��ردم در عملی‬ ‫واکنش��ی از آن دور نشده و خود بازار شایعات را داغ‬ ‫نکنند‪ .‬شفاف شدن پیگیری‌های انجام شده می‌تواند‬ ‫بخش��ی از امید از دس��ت رفته را به شهر برگرداند‪.‬‬ ‫حت��ی گام‌های کوچ��ک را در راه پیگی��ری باید به‬ ‫اطالع رساند تا مردم در کوچه و خیابان و پاساژهای‬ ‫خلوت خود زبان به طعن و کنایه نگشایند‪.‬‬ ‫مدیری��ت بحران فرآیندی اس��ت ک��ه در آن بتوان‬ ‫تهدیده��ا را کاه��ش و به فرصت تبدی��ل کرد‪ .‬چه‬ ‫کس��ی به دنبال مدیریت این بحران اس��ت و سعی‬ ‫ن��دارد دامن خود را از مهلکه بیرون بکش��اند؟ و اگر‬ ‫کسی به دنبال حل این بحران است چرا مردانه پیش‬ ‫نمی‌آید و نمی‌گوید مس��ئولیت من این است و این‬ ‫کار را ک��رده‌ام و این کار را کرده‌ام و باید این کار را‬ ‫بکنم و نمی‌توانم‪ .‬تنها مردم را به آرامش فراخواندن‬ ‫چیزی بیش از یک موعظه نیست باید اسباب آرامش‬ ‫مردم را فراهم کرد‪.‬آرامش در فضایی فراهم می‌شود‬ ‫که مردم مطمئن باشند کسانی هستند که به دنبال‬ ‫ایجاد آرامش برای آنان هستند‪ ،‬مسئولینی که آن‌ها‬ ‫را شماتت نمی‌کنند‪.‬‬ ‫با مردم مهربان باشیم و آن‌ها را محرم بدانیم‪ .‬سخن‬ ‫گفتن با آن‌ه��ا می‌تواند مرهمی ب��ر ناامیدی آن‌ها‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫*دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه‬

‫ام��ا پیگیری‌ها برای ادامه روند قضای��ی ادامه دارد‪.‬‬ ‫احمد عظیمی وکالت بخش عمده‌ای از مالباختگان‬ ‫را ب��ر عهده گرفته اس��ت او ک��ه از منتقدان جدی‬ ‫مسئولین ش��هر در پیش از آغاز بحران و ابتدای آن‬ ‫بود با کنار رفتن عبدالی وکالت علی‌اصغر حسنی را‬ ‫نیز بر عهده دارد‪ .‬عبدالی وکیلی بود که ش��کایتی را‬ ‫علیه شرکت اصلی در تهران مطرح کرد که به گفته‬ ‫خ��ود بعد از انتقال پرونده به ش��یراز از پیگیری این‬ ‫پرونده به دلیل مش��غله کاری عذر خواسته است‪ .‬به‬ ‫نظر می‌رسد عظیمی ترجیح می‌دهد به جای تعیین‬ ‫قاضی ویژه یکی از ش��عبه‌های دادگاه‌های الرستان‬ ‫موضوع را پیگیری نمایند‪ .‬بخش��ی از سرشاخه‌های‬ ‫این فعالیت اقتصادی همچنان نگران هس��تند که با‬ ‫توجه به این که آنان از مانور قدرت و پشتوانه مالی‬ ‫ چگون�ه پیگیری این پرونده بر‬ ‫عهده شما قرار گرفت؟‬ ‫ب��ا توج��ه ب��ه س��رگردانی مالباختگان‬ ‫بع��د از فرار متهم اصل��ی و امکان طرح‬ ‫ش��کایت‌های متفرق��ه تح��ت عناوی��ن‬ ‫چک بالمحل و کالهب��رداری‪ ،‬اینجانب‬ ‫ب��ا دع��وت از صد نفر از سرش��اخه‌های‬ ‫اصل��ی مرتبط با تهران ک��ه عمده زیان‬ ‫را دیده بودند‪ .‬ب��ه جمع حاضر گفتم از‬ ‫شکایت‌های انفرادی و شکایت با عنوان‬ ‫چک بالمحل و کالهبرداری که ضمانت‬ ‫اجرایی چندانی ندارد خودداری فرمایند‪.‬‬ ‫تصمیم گرفته ش��ده کلی��ه مالباختگان‬ ‫اقدام به طرح ش��کایت با عنوان «اخالل‬ ‫در نظ��ام اقتص��ادی» نمایند‪ .‬همچنین‬ ‫اگر کس��انی عالقه‌مند به طرح شکایت‬ ‫از طریق وکالی دیگ��ر بودند پیش‌نهاد‬ ‫ش��د از این عنوان اس��تفاده شود‪ .‬ابتدا‬ ‫‪ 12‬نف��ر بودند و با اضافه ش��دن س��ایر‬ ‫مالباخت��گان تع��داد به ‪ 25‬نفر رس��ید‪.‬‬ ‫ب��ا جمع ش��دن موکلین و س��ایر مردم‬ ‫ستادی با عنوان «ستاد مردمی پیگیری‬ ‫حقوق ش��هروندان» تشکیل شد که کار‬ ‫آن هماهنگی بود‪.‬‬ ‫ ش�کایت ط�رح ش�ده علی�ه چه‬ ‫کسانی است؟‬ ‫این ش��کایت علیه تع��دادی از افراد که‬ ‫در این اخالل‌گری نقش داشته‌اند شامل‬ ‫افرادی وابس��ته به چهار شرکت تجاری‬ ‫اس��ت‪ .‬البت��ه برخی از اعضای ش��رکت‬ ‫ب��ه دلیل عدم اط�لاع از نقش مجرمانه‬ ‫هیات مدیره ش��رکت‌ها از تعقیب معاف‬ ‫می‌باش��ند‪ .‬در مجم��وع س��ی‌نفر متهم‬ ‫معرفی شده‌اند‪.‬‬ ‫ مجم�وع مبل�غ مط�رح ش�ده را‬ ‫چقدر ارزیابی می‌کنید؟‬ ‫ارزیابی بن��ده از کل زیان وارده حداکثر‬ ‫دویس��ت میلیارد تومان اس��ت‪ .‬مجموع‬ ‫زیان موکلین که تاکنون پیوست پرونده‬ ‫گردیده اس��ت به میزان صد و ش��صت‬ ‫میلیارد تومان اس��ت‪ .‬برآورد می‌ش��ود‬ ‫ح��دود ‪ 40‬میلیارد توم��ان دیگر نیز در‬ ‫دادگستری طرح نشده است‪.‬‬ ‫ روایت‌ه�ای مختلف�ی از نق�ش‬ ‫متهم اصلی در شرکت وجود دارد‪.‬‬ ‫متهم اصلی چه س�متی در شرکت‬ ‫داشته است؟‬ ‫او ب��ه عن��وان قائم‌مقام ش��رکت مزبور‬ ‫نقش مخربی در این میان داشته است‪.‬‬ ‫او ب��ه دلیل ممنوع بودن مش��ارکت در‬ ‫ش��رکت‌ها و معامالت عم ً‬ ‫ال نمی‌توانسته‬ ‫عضو شرکت باشد لذا با کارگردانی دکتر‬ ‫‪ ...‬اقدام به س��وداگری در گراش نموده‬ ‫است‪ .‬لذا نیمی از مطالبات مردم نیز بر‬ ‫عهده نامبرده می‌باش��د‪ .‬تمام مسئولین‬ ‫الرستان به ویژه دادستان غیور الرستان‬ ‫به طور ج��دی پیگیر قضیه هس��تند و‬ ‫امید زیادی به دستگیری تمامی عاملین‬

‫برخوردار نیس��تند در کنار مردم عادی تنها قربانیان‬ ‫این فاجعه باشند‪.‬‬ ‫از جنبه‌ای دیگر نگرانی‌هایی در مورد افزایش س��طح‬ ‫جرایم به عنوان نخستین تبعات بارز بحران اقتصادی‬ ‫دیده می‌ش��ود‪ .‬به دلیل نگرانی‌های موجود وقوع هر‬ ‫جرم و نابهنجاری اجتماعی به این مساله ارتباط داده‬ ‫می‌شود‪ .‬س��رقت منزل و دو سرقت موتورسیکلت به‬ ‫وقوع پیوسته در طی این مدت را برخی نشانه‌هایی بر‬ ‫یک آغاز می‌دانند‪ .‬شاید اطالع‌رسانی مناسب از سطح‬ ‫وقوع جرایم و کاهش و افزایش آن بتواند بخش��ی از‬ ‫این نگرانی‌ها را کاهش دهد‪ .‬همچنین ش��اید در این‬ ‫وضعیت حس��اس اجتماعی ضرورت ش��عبه آگاهی‬ ‫گراش که مش��خص نش��د به چه علت برچیده شده‬ ‫است بیش از گذشته احساس می‌شود‪.‬‬

‫یک ماه گذش��ته اس��ت و به نظر می‌رسد دورنمای‬ ‫روش��نی از آین��ده ای��ن پرونده دیده نمی‌ش��ود در‬ ‫پرونده‌های مش��ابه پیگیری قضیه چندین س��ال به‬ ‫طول انجامیده اس��ت و در کنار آن با توجه به حجم‬ ‫باالی مبالغ بی‌تردید مشکالت اجتماعی و فرهنگی‬ ‫نیز در راه اس��ت‪ .‬مش��کالتی که هم��ه از آمدن آن‬ ‫ه��راس دارند ولی کس��ی نمی‌خواهد از آن س��خن‬ ‫بگوید‪ .‬انگار همه منتظر هس��تند تا توفانی برس��د و‬ ‫بعد هرکسی اگر چتری دارد آن را بگشاید چترهایی‬ ‫که معلوم نیست چقدر توان مقابله با بادهای بی‌باران‬ ‫را داشته باشند‪.‬‬ ‫آی��ا با روندی که تاکنون پیموده ش��ده اس��ت‪ .‬این‬ ‫گمان به یقین تبدیل خواهد که ش��د که شیرها به‬ ‫بر‌ه‌ها برسد؟‬

‫واسطه‌ها اعالم‬ ‫ورشکستگی کنند‬ ‫صحبت نو‪ :‬احمد عظیمی وکیل دادگستری و متولد ‪ 1354‬است‪ .‬بعد از تحصیل در رشته حقوق دانشگاه شیراز از‬ ‫س�ال ‪ 1382‬فعالیت رس�می خود را در شغل وکالت آغاز کرده است‪.‬او به گفته خودش در حال حاضر وکالت تقریباً‬ ‫تمامی مالباختگان اصلی را برعهده دارد و پیگیری قضایا را انجام می‌دهد‪ .‬با توجه به سکوت مراجع دیگر مرتبط‪،‬‬ ‫صحبت‌نو در این ش�ماره از دیدگاه‌های او درباره گذش�ته فعالیت‌های اقتصادی و آینده این پرونده می‌پرسد‪ .‬او از‬ ‫چندم�اه پیش فعالیت‌های اقتص�ادی در گراش را رصد می‌کرد‪ .‬قرار بود پیش از آغاز بحران با او به عنوان یکی از‬ ‫طراحان هش�دار به مردم‪ ،‬معروف به ش�ب‌نامه‪ ،‬گفت‌وگو کنیم‪ .‬اما بحران خیلی زودتر از این اتفاق افتاد و حاال با‬ ‫او در نقش�ی متفاوت روبه‌رو ش�ده‌ایم‪ .‬از یک س�و او یکی از طرف‌های درگیر در این پرونده است که سعی می‌کند‬ ‫امی�د را در دل موکلی�ن خ�ود زنده نگه‌دارد و به آن‌ها وعده برگش�ت پول‌ها را می‌دهد‪ .‬از س�وی دیگر او به عنوان‬ ‫یک کارشناس حقوقی پاسخگوی برخی جنبه‌های این پرونده خاص است‪ .‬در این نقش دوگانه ضروری است که‬ ‫دیدگاه‌های دیگری نیز مطرح شود تا بتوان به یک جمع‌بندی کلی از ابعاد بحران رسید‪.‬‬

‫وجود دارد‪.‬‬ ‫توس�ط س�وداگران در گ�راش‬ ‫ احتمال برگشتن پول‌های مردم ضم�ن تقس�یط ب�ه دس�ت دیگ�ر‬ ‫س�پرده‌گذاران گراش�ی رس�یده‬ ‫چقدر است؟‬ ‫با توجه به حک��م احتمالی دادگاه تمام اس�ت آی�ا ای�ن پول‌ه�ا برگردانده‬ ‫مرتکبی��ن مجبور به جبران می‌باش��ند‪ .‬می‌ش�ود؟ در ص�ورت اس�ترداد‬ ‫هیچ کس نمی‌‌تواند از استرداد پول‌های نحوه آن چگونه می‌باشد؟‬ ‫مردم ش��انه خالی نماید‪ .‬ل��ذا پول‌های مقدار کم��ی از پول‌های مردم به عنوان‬ ‫م��ردم پ��س از دس��تگیری و محاکمه س��ود به دس��ت دیگران رس��یده است‪.‬‬ ‫عامالن این اخالل به طور کامل به مردم زی��را متاس��فانه ش��هروندان عزیز اصل‬ ‫و س��ودهای حاصل��ه را مجددا ً س��پرده‬ ‫مسترد خواهد شد‪.‬‬ ‫نموده‌اند و اکنون مق��دار کمی پول در‬ ‫ وضعی�ت دادگاه وی�ژه در چه‬ ‫دست عده‌ای از س��پرده‌گذاران موجود‬ ‫مرحله‌ای است‪ .‬این دادگاه تشکیل‬ ‫است‪.‬‬ ‫می‌ش�ود ؟ م�کان آن کج�ا خواه�د‬ ‫ای��ن پول‌ه��ا داوطلبانه از کس��انی که‬ ‫بود؟‬ ‫تحوی��ل گرفته‌ان��د برگردانده می‌ش��ود‬ ‫دادگاه وی��ژه به تقاض��ای نماینده مردم‬ ‫و در ش��رایط فعل��ی نیازی ب��ه برخورد‬ ‫محترم الرس��تان و خن��ج در مجلس و‬ ‫ً قضایی وجود ندارد‪ .‬هر چند اصل چهل‬ ‫تاکید مقامات محلی بوده اس��ت‪ .‬ظاهرا‬ ‫و نه قانون اساسی اس��ترداد ثروت‌های‬ ‫مکان تش��کیل آن شیراز پیش‌نهاد شده‬ ‫نامش��روع را مورد تاکید قرار داده است‪.‬‬ ‫است‪ .‬باید به اطالع مردم گراش برسانم‬ ‫لذا امکان قانونی جهت اس��ترداد آن‌ها‬ ‫اوالً در مرحله تحقیق��ات مقدماتی و تا‬ ‫وجود دارد‪ .‬اما در شرایط فعلی مشغول‬ ‫مرحله ص��دور کیفرخواس��ت نیازی به‬ ‫شدن به این گونه اقدامات باعث کاهش‬ ‫تش��کیل دادگاه ویژه نمی‌باشد و مساله‬ ‫فشار به مجرمین اصلی خواهد شد‪.‬‬ ‫در صالحی��ت دادگاه عموم��ی و انقالب‬ ‫می‌باش��د‪ .‬دوم ای��ن که منفک ش��دن به نظر شما نقش مسئولین در‬ ‫پرونده از دادسرای الرستان که با دقت پیگیری پرونده در منطقه و تهران‬ ‫و دلس��وزی تمام در دس��ت رس��یدگی چگونه بوده است؟‬ ‫است به دادگاهی در شیراز که با شرایط خوش��بختانه مس��ئولین منطقه به ویژه‬ ‫اجتماعی و فرهنگی و ش��دت بحران به دادستان معزز‪ ،‬اداره محترم اطالعات و‬ ‫وجود آمده اش��رافی ندارد نمی‌دانم چرا شورای ش��هر به طور کامل پیگیر وقایع‬ ‫طرح ش��ده اس��ت‪ .‬به نظر م��ن پس از پیش‌آمده و کنترل اوضاع می‌باش��د‪ .‬جا‬ ‫تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست دارد از س��وی موکلین خود از مسئولین‬ ‫در ص��ورت لزوم اختی��ارات کافی برای عزیز تش��کر نمایم‪ .‬خوشبختانه شورای‬ ‫رسیدگی به تمام شکایات علیه متهمین شهر گراش نیز با جلسات متعدد اشراف‬ ‫به یکی از قضات قاطع و باسواد الرستان کاملی بر موضوع پیدا نموده‌اند و تالش‬ ‫سپرده شود‪ .‬لذا نیازی به ارجاع پرونده ب��رای اطالع‌رس��انی صحیح و س��الم و‬ ‫همچنین منس��جم نمودن مالباختگان‬ ‫به خارج از منطقه احساس نمی‌شود‪.‬‬ ‫می‌نمایند‪.‬‬ ‫ ظاه�را ً مق�داری پ�ول م�ردم با‬ ‫توج�ه به ع�دم فعالی�ت اقتصادی شایعات زیادی در مورد وقایع‬ ‫اخیر در شهر وجود دارد راه کاهش‬ ‫ای�ن معض�ل‬ ‫‪ ‬شیرها برای بره‌ها‪4-‬‬ ‫چیست؟‬ ‫ا طال ع‌ر س��ا نی‬ ‫صحیح از مجرای‬ ‫واحد و انس��جام‬ ‫کسانی که پیگیر‬ ‫دوب�ی‪ -‬عنایت‌‌اله نامور‪ :‬هرچند که مس��اله ای��ن کاله‌برداری بزرگ امروزها مایه‌ای برای ش��ماتت به‬ ‫یکدیگر ش��ده اس��ت (چیزی که در وبالگ‌های گراش به چش��م می‌خورد) ولی من یک نفر اوزی و به‬ ‫عنوان یک الرستانی که البته از مال‌دارن و مالباختگان نیستم؛ بسیار تاسف می‌خورم از این سرمایه‌های‬ ‫گرانقدری که از الرستان خارج شده است و دیگر باز نمی‌گردد‪ .‬مال گراشی باشد یا الری یا اوزی فرقی‬ ‫نمی‌کند این اندوخته الرس��تانی‌هایی بود که در این سنگس��تان قرن‌هاس��ت مانند همان نخل‌ها و گزها‬ ‫پا در این زمین محکم کرده‌اند و با عرق جبین و با امید به خدا و چش��م به آس��مان کار کرده‌اند و اینجا‬ ‫را (همه الرس��تان را) از گزند روزگاران تا به اینجا رس��انده‌اند‪ .‬قطره قطره این مال‌ها که اینک کسانی از‬ ‫جاهای دیگر آمده و آن را جارو کرده و برده‌اند بهای بی‌آبی‪ ،‬تنگدستی‪ ،‬تحمل تعدی خان‌ها و شاهزاده‌ها‬ ‫به همه‌ی الرس��تانی‌های زحمت‌کش اس��ت که این گونه از دست می‌رود‪( .‬کاکام گراشی) را همه شاهد‬ ‫بوده‌ایم که چه گونه با انواع نابس��امان‌ها در دیار غربت س��اخته اس��ت تا دینار و درهمی فراهم کند و به‬ ‫شهرش بفرستد تا خانه و کاشانه و کارگاه بسازد و گراش (بخوان الرستان) را آباد کند‪ .‬حال چگونه است‬ ‫که این ثمره سال‌ها به این آسانی از دست می‌رود‪.‬‬ ‫ش��اید حاال که بسیاری در فکر اندوخته‌ش��ان که به باد هوا رفته است می‌باشند در این فکر نباشد که با‬ ‫دویست میلیارد تومان چه کارها که در الرستان می‌توانستیم بکنیم‪ .‬همین دانشگاه پیام نور اوز بیشتر از‬ ‫شش هفت میلیارد تومان خرج بر نداشته است‪ .‬و شما حساب کند که با آن پول‌هایی که به این آسانی‬ ‫از دس��ت رفت می‌شد ‪ 40‬تا دانشگاه مثل پیام نور اوز در گراش (الرستان) ساخت تا همه الرستانی‌ها و‬ ‫دیگران از آن بهره ببرند‪ .‬یا چه تعداد کارخانه و کارگاه راه می‌افتاد و حتی ما می‌توانس��تیم در الرس��تان‬ ‫قطار بین شهری داشته باشیم و ‪....‬‬ ‫نکته دیگر این که مگر در الرستان چقدر پول نزد مردم اندوخته شده است به فرض که مثال چند برابر‬ ‫همین مبلغ که از دس��ت رفته اس��ت‪ .‬تازه همین باید خرج جبران مافات ش��ود‪ .‬همه این‌ها که مالی از‬ ‫دست داده‌اند البد به کس و کارشان پناه می‌برند تا امورات‌شان را جمع و جور کنند‪ .‬انشااهلل که از طرق‬ ‫قانونی اقدام شود و به حقشان برسند‪ .‬ولی تا آن روز از کیسه مابقی می‌خورند ‪ .‬و این یعنی آنچه که از‬ ‫دست نرفته هم قدرت زایندگی و آبادانی کامل نخواهد داشت‪.‬‬

‫خسارت‌ها بیش از این است‬

‫‪ ‬شیرها برای بره‌ها‪1-‬‬

‫قضیه هس��تند راه‌حل مناسبی می‌باشد‬ ‫لذا به ش��ورای محترم ش��هر پیش‌نهاد‬ ‫اطالع‌رسانی شده است‪.‬‬ ‫ برخی ش�بهه‌های درب�اره نوع‬ ‫ارتباط ش�ما و آقای حسنی مطرح‬ ‫اس�ت‪ .‬پ�س از قضیه ش�ب‌نامه و‬ ‫همچنین صحبت‌های شما در آغاز‬ ‫بح�ران که جنب�ه انتقادی داش�ت‪.‬‬ ‫رابطه ش�ما در حال حاضر چگونه‬ ‫است؟‬ ‫ما برخی انتقادها درباره س��کوت گذشته‬ ‫مسئولین ش��هر داش��تیم لذا مجبور به‬ ‫صدور اطالعیه‌ای خطاب به مردم شریف‬ ‫گراش شدیم که ش��ب‌نامه معروف شد‪.‬‬ ‫قص��د ما پیش��گیری بود که متاس��فانه‬ ‫مردم و مس��ئولین بی‌توجه��ی کردند و‬ ‫آنچه در ش��ب‌نامه پیش‌بینی ش��ده بود‬ ‫محقق ش��د‪ .‬لذا ما از برخی مسئولین به‬ ‫ویژه روحانیت محترم که به طور علنی با‬ ‫این اقدامات سوداگرانه مخالفتی نکردند‬ ‫انتقاد داشتیم و انتقاد ما منحصر به یک‬ ‫فرد نبود‪ .‬برخی منش��ا این قضایا را آقای‬ ‫حس��نی می‌پنداش��تند و ما را در مقابل‬ ‫ایش��ان می‌دانس��تند‪ .‬در ه��ر صورت ما‬ ‫ب��ا توجه به مصلح��ت هیچ‌گونه انتقادی‬ ‫مط��رح نمی‌کنیم تا اوالً همه به س��وی‬ ‫اتحاد و همدلی س��وق داده شویم و ثانیاً‬ ‫شرایط مناسب برای پیگیری پرونده مهیا‬ ‫شود‪ .‬متاسفانه برخی از دوستان شرایط‬ ‫موج��ود را درک نمی‌کنند و همچنان بر‬ ‫طب��ل اختالف می‌کوبن��د‪ .‬اکنون با رفع‬ ‫س��وتفاهم‌ها همدل��ی و یکپارچگ��ی در‬ ‫پیگیری پرونده حاصل شده است‪.‬‬ ‫ شما در حال حاضر وکالت آقای‬ ‫علی‌اصغر حس�نی را نیز برعهده‬ ‫داری�د‪ .‬نق�ش آق�ای علی‌اصغ�ر‬ ‫حسنی در ش�رکت ب‪.‬س‪.‬م چگونه‬ ‫بوده است؟‬ ‫آقای علی‌اصغر حس��نی ب��ا وجود ثبت‬ ‫صورت‌جلسه اس��تعفایش در اداره ثبت‬ ‫شرکت‌ها در تاریخ ‪ 28‬اردیبهشت ‪1387‬‬ ‫متاسفانه به دلیل عدم حضور در آن اداره‬ ‫مراتب اس��تعفا از اساس‌نامه خارج نشده‬ ‫است‪ .‬اما ایش��ان از تاریخ مذکور تاکنون‬ ‫هیچ‌گونه اقدامی در جهت ایفای وظایف‬

‫‪ ‬شیرها برای بره‌ها‪2-‬‬

‫مدیریتی ننموده است‪.‬‬ ‫ ب�ه عن�وان ی�ک حق�وق‌دان چه‬ ‫راه‌حل مناسبی برای کاهش فشار‬ ‫بر س�پرده‌گذاران و واس�طه‌هایی‬ ‫ک�ه پول‌ه�ای م�ردم را تجمی�ع و‬ ‫به ته�ران ارس�ال می‌کردند وجود‬ ‫دارد؟‬ ‫با توجه به این که تمام واسطه‌ها در واقع‬ ‫دالل بوده‌اند و به اس��تناد قانون تجارت‪،‬‬ ‫دالل به عنوان تاجر محس��وب می‌ش��ود‪.‬‬ ‫تاجر می‌تواند تقاضای ورشکستگی نماید‪.‬‬ ‫الزم است این واسطه‌ها در صورت تقاضای‬ ‫ی خود شامل‬ ‫ورشکستگی لیست تمام دارای ‌‬ ‫طلب‌ها و بدهی‌ها و تمام امالک را ضمیمه‬ ‫درخواس��ت کنن��د‪ .‬دادگاه با رس��یدگی‬ ‫ب��ه موضوع ورشس��تگی حک��م توقف از‬ ‫تاری��خ ‪ 13‬بهم��ن ‪ 1387‬صادر می‌نماید‬ ‫و با تعیین مدیر تس��ویه تمامی امالک به‬ ‫فروش رس��یده و درآمد ناشی از آن بین‬ ‫تمام طلب‌کاران تقسیم می‌شود‪ .‬با اجرای‬ ‫این طرح فشار وارده به واسطه‌ها مقداری‬ ‫کاهش می‌یاب��د و همچنین طلبکاران به‬ ‫قس��متی از طلب خود دست می‌یابند که‬ ‫متاسفانه تاکنون برخی از این طلب‌کاران‬ ‫به طلب خود دست یافته‌اند‪.‬‬ ‫ برخ�ی از افراد پول را از طریق‬ ‫وام بانکی تامین کرده‌اند و اس�ناد‬ ‫مالکی�ت خود را در رهن بانک قرار‬ ‫داده‌اند‪ .‬اکنون ب�ا وقوع این اتفاق‬ ‫چ�ه می‌ش�ود؟ آیا بان�ک مهلتی به‬ ‫مردم می‌دهد؟‬ ‫براس��اس قانون پس از ص��دور اجراییه‬ ‫ش��ش ماه مهل��ت قانونی وج��ود دارد‪.‬‬ ‫براس��اس اطالع تاکنون هیچ اجراییه‌ای‬ ‫از س��وی بانک‌ها صادر نش��ده اس��ت و‬ ‫در صدور ش��ش ماه وق��ت مهلت کمی‬ ‫نیست‪ .‬این قشر از ش��هروندان نیز باید‬ ‫خونسردی خود را حفظ کنند‪.‬‬ ‫ آی�ا از حض�ور دیگ�ر وکالی‬ ‫گراشی نیز در این پرونده استفاده‬ ‫می‌ش�ود ی�ا خود ب�ه تنهایی قصد‬ ‫پیگیری قضایی دارید؟‬ ‫خوشبختانه وکالی گراشی از حیث سواد در‬ ‫سطح باالیی قرار دارند و همه آن‌ها حمایت‬ ‫همه‌جانبه‌ای از مردم دارند و هیچ‌کدام به‬ ‫فکر کس��ب درآمد نیس��تند‪ .‬بلکه همگی‬ ‫مردم را به صبر و بردباری دعوت می‌کنند‬ ‫بنده برای کسب موفقیت احتیاج فراوانی به‬ ‫همکاری و مش��اوره همکاران خود دارم و‬ ‫همه را برای دفاع تیمی دعوت نموده‌ام که‬ ‫انشااهلل درخواست بنده را اجابت کنند‪.‬‬

‫‪ ‬یک ماه در مجلس‬

‫دوازده درخواست‬ ‫در اولین نطق پیش‬ ‫از دستور‬

‫صحبت نو‪ :‬علی اصغر حسنی نماینده مردم‬ ‫الرستان و خنج در تاریخ یک شنبه چهارم‬ ‫اسفند نطق قبل از دستور خود را در صحن‬ ‫علنی مجلس ایراد کرد‪ .‬نس�خه‌ای از آن در‬ ‫تاریخ بیس�ت وشش�م بهمن ماه در اختیار‬ ‫نشریه گراش قرار گرفته است‪ .‬بخش‌هایی‬ ‫که مربوط به منطقه الرس�تان است تقدیم‬ ‫می شود‪.‬‬

‫‪ -1‬از رياست محترم جمهوري درخواست دارم با‬ ‫توجه به پتانسيل هاي موجود و حضور بازرگانان و‬ ‫تجار الرستاني هاي مقيم كشور هاي حوزه خليج‬ ‫فارس و به‌عنوان پسكرانه و پشتيبان هرمزگان‬ ‫جهت ايجاد منطقه ازاد تجاري جهت سرمايه‬ ‫گذاري هاي داخلي و خارجي در دستور كار دولت‬ ‫قرار گيرد تا بحران بي كاري در منطقه كاهش و‬ ‫توسعه آن افزايش يابد ‪.‬‬ ‫‪ -۲‬از وزير محترم راه و ترابري مي خواهم نسبت به‬ ‫تسريع در اجراي عمليات بزرگراه شيراز –جهرم‪-‬‬ ‫الر – بندر عباس اقدام نموده و هر چه سريعتر‬ ‫راه اهن شيراز – جهرم – الر – بندر عباس كه‬ ‫مصوبات سفر مقام معظم رهبري مي‌باشد فراهم‬ ‫نمايند‪.‬‬ ‫‪ -۳‬همچنين از وزير راه و ترابري مي خواهم با توجه‬ ‫به اخذ موافقت سازمان حج و زيارت هر چه سريع‌تر‬ ‫نسبت به برقراري اعزام كاروان هاي حج عمره و تمتع‬ ‫و عتبات و سوريه از منطقه الرستان و شهرستان‌هاي‬ ‫همجوار با توجه به بعد مسافت تا مركز استان از‬ ‫فرودگاه بين المللي الرستان فراهم گردد ‪.‬‬ ‫‪ – ۴‬از وزير محترم بهداشت ‪ ،‬درمان و آموزش‬ ‫پزشكي مي‌خواهم با توجه به اينكه شهرستان‌هاي‬ ‫الرستان وخنج با دارا بودن ‪ 5‬بيمارستان مجهز‬ ‫و مراكز بهداشتي ‪ ،‬درماني و اموزشي كه تماماً‬ ‫توسط خيرين منطقه احداث گرديده است‪ .‬وجود‬ ‫دانشكده‌ي پرستاري الر و پيراپزشكي گراش و‬ ‫فاصله ‪ 360‬كيلو متري تا مركز استان نسبت به‬ ‫استقالل دانشگاه علوم‌پزشكي در منطقه اقدام‬ ‫موثري به عمل آید‪.‬‬ ‫‪ -5‬از هيأت محترم دولت تقاضا دارم تا هر چه‬ ‫سريع تر نسبت به تأسيس و راه اندازي ادارات‬ ‫مربوطه در شهرستان خنج كه سه سال است از‬ ‫شهرستان شدن آن مي گذرد اقدامات شايسته اي‬ ‫به عمل آورند‪ .‬تا در جهت ارائه خدمت بهتر به‬ ‫مردم فراهم گردد‪.‬‬ ‫‪ -6‬از وزير محترم جهادكشاورزي مي خواهم‬ ‫با توجه به خشكسالي هاي گذشته و پيش رو‬ ‫بودن بحران كم آبي در منطقه هر چه سريعتر‬ ‫نسبت به اجراي پروژه هاي طرح آبخيزداري در‬ ‫شهرستان‌هاي الرستان و خنج اقدام شود‪.‬‬ ‫‪ -۷‬از وزير محترم صنايع مي خواهم در قالب طرح‬ ‫آمايش صنعت‪ ،‬زمينه صنعتي شدن شهرستان‌هاي‬ ‫الرستان و خنج را هر چه سريع تر بوجود آورد‪.‬‬ ‫‪ -8‬از وزير نيرو مي خواهم در جهت احداث‬ ‫نيروگاه ‪ 1000‬مگاواتي مصوبه سفر اول رياست‬ ‫جمهوري در جنوب فارس ( خنج ) هر چه سريعتر‬ ‫اقدام نمايند‪.‬‬ ‫‪ -9‬از وزير محترم نيرو مي خواهم جهت اجراي‬ ‫عمليات آبرساني به بخش بيرم الرستان از سدهاي‬ ‫قير فيروز آباد با توجه به بحران كم آبي هر چه‬ ‫سريع تر اقدام شود ‪.‬‬ ‫‪ -10‬از وزير محترم بهداشت ‪ ،‬درمان و آموزش‬ ‫پزشكي مي خواهم در جهت پرداخت اضافه كاري‬ ‫و كارانه هاي معوقه پرسنل بيمارستانهاي امام‬ ‫رضا(ع) الر – اميرالمؤمنين علي (ع ) گراش –‬ ‫اميدوار اوز – خاتم االنبياء خنج و علي اصغر بيرم‬ ‫تسريع نمايند ‪.‬همچنين در جهت تأمين تجهيزات‬ ‫پزشكي مورد نياز اين بيمارستان ها دستور الزم‬ ‫صادر فرمايند‪.‬‬ ‫‪ -11‬از وزير محترم بهداشت ‪ ،‬درمان و آموزش‬ ‫پزشكي مي خواهم جهت احداث بيمارستان ‪25‬‬ ‫تختخوابي جويم و تأمين پزشك عمومي و پزشك‬ ‫خانواده در مراكز بهداشتي‌و درماني بخش‌ها و‬ ‫روستاهاي شهرستان الرستان و خنج اقدام نمايند‪.‬‬ ‫‪ -۱۲‬از وزير محتر نفت مي خواهم تا در جهت‬ ‫طرح مطالعاتي و اجراي عمليات احداث پتروشيمي‬ ‫الرستان كه مصوب سفر مقام معظم رهبري‬ ‫مي‌باشد‪ .‬تسريع در عمليات گردد تا خشنودي‬ ‫مردم آن منطقه را فراهم نمايد‪.‬‬


‫‪ ‬الر‪ :‬کتابفروشی رسالت ‪ ‬الر‪ :‬مطبوعات فرهنگ ‪ ‬اوز‪ :‬مطبوعات پرسپولیس ‪ ‬اوز‪ :‬کریما ‪ ‬خنج‪ :‬کتابخانه عمومی خنج ‪ ‬جویم‪ :‬کتابخانه عمومی ‪ ‬فداغ ‪ ‬ارد‬

‫کسب و کار ‪‬‬

‫کارنامه خون ‪‬‬

‫شهید جعفر شیخی‬

‫‪JJwww.yad-e-yaran.com‬‬

‫ن‬ ‫نام پدر‪ :‬غالمحسی ‬ ‫محل تولد‪ :‬گراش‬ ‫تاریخ تولد‪ 1342 :‬‬ ‫محل شهادت‪ :‬م‪.‬ع‪ .‬نشرهانی‬ ‫تاریخ شهادت‪1361/06/16 :‬‬

‫فرازهایی از وصیت‌نامه‬

‫وظیف��ه اس�لامی خ��ودم می‌دان��م که خ��ود را به‬ ‫جبهه‌های نبرد برای رسیدن به قدس عزیز از طریق‬ ‫کربال برس��انم و به ندای رهبر انقالب خمینی کبیر‬ ‫لبیک گفته باش��م‪ .‬به خدای ب��زرگ تکیه کنید که‬ ‫خدای بزرگ کارها را آس��ان می‌کند از همه‌ی ملت‬ ‫ایران می‌خواهم که خمینی بزرگ را تنها نگذارند و‬ ‫راه اسالم را ادامه دهید‪.‬‬

‫زندگی‌نامه‬

‫جعفر در س��ال ‪ 1342‬در گراش در خانواده‌ای متدین و‬ ‫مذهبی دیده به جهان گشود در سن ‪ 7‬سالگی وارد دبستان‬ ‫و بعد از اتمام دوره‌ی دبس��تان ترک تحصیل کرد و به‬ ‫همراه پدرش عازم بحرین شد‪ .‬با وجود سن کم کارهای‬ ‫مغازه و خرید و فروش را با زیرکی و هوش��یاری انجام‬ ‫می‌داد‪ .‬همگام با رش��د جسمی‪ ،‬عقل و روح او هم رشد‬ ‫کرد‪ .‬این ایام مصادف بود با هجوم وحش��یانه صدامیان‬ ‫به خاک پاک میهن اسالمی‌مان که دیگر طاقت ماندن‬ ‫در کشور بیگانه را نداش��ت بی‌درنگ به ایران بازگشت‬ ‫و در بس��یج س��پاه ثبت نام و به عضویت پایگاه مسجد‬ ‫صاحب‌الزمان(عج) درآمد‪ .‬کم‬ ‫ک��م مقدمات اعزام به جبهه را‬ ‫فراهم و پس از ثبت نام روانه‬ ‫جبه��ه ش��د‪ .‬دو بار ب��ه جبهه‬ ‫رف��ت و س��رانجام در عملیات‬ ‫پیروزمند محرم با شور و عشق‬ ‫ش��رکت که در حین ماموریت‬ ‫در منطق��ه عملیاتی محرم به‬ ‫خیل مفقودین پیوست‪.‬‬

‫گزارشی از وضعیت بنگاه‌های صنعتی‪ ،‬پای درد دل‌های یک صنعتگر گراشی‬

‫مسعود غفوری‬

‫شاید هیچ‌کس مقصر نیست!‬

‫به��رام حس��ین‌زاده‪ 38 ،‬س��اله‪ ،‬مرد‬ ‫بلندقد و خوشرویی است‪ .‬او سه سال‬ ‫قب��ل‪ ،‬کار در دبی را ره��ا کرده و به‬ ‫گراش برگش��ته اس��ت تا در شهرک‬ ‫صنعت��ی گ��راش ب��ه تولی��د ظروف‬ ‫یک‌بارمصرف بپردازد‪ .‬می‌گوید‪:‬‬ ‫«س��ه دلیل ب��رای این کار داش��تم‪:‬‬ ‫ب��ه کار تولید و کارخان��ه‌داری عالقه‬ ‫داش��تم؛ می‌خواس��تم در شهر خودم‬ ‫اشتغال‌زایی کنم؛ و البته سود سرمایه‬ ‫و کارم را بب��رم‪ ».‬ول��ی کارش در دو‬ ‫مرحله به مش��کل برمی‌خورد‪« .‬مجوز‬ ‫تولید ظ��روف یک‌بارمصرف را اداره‌ی‬ ‫صنایع الرس��تان ب��ه راحت��ی داد‪».‬‬ ‫توضیح می‌دهد که ش��هرک صنعتی‬ ‫گراش تحت نظر الر اس��ت و اداره‌ی‬ ‫صنای��ع باید مج��وز بدهد ک��ه البته‬ ‫چون نمایندگی اس��تان اس��ت‪ ،‬شما‬ ‫را می‌فرس��تد ش��یراز‪ .‬با ای��ن وجود‪،‬‬ ‫او از هم��کاری ای��ن اداره خش��نود‬ ‫است‪ .‬مش��کل از جای دیگری شروع‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫«برای زمی��ن و مجوز و بعد هم برای‬ ‫ساخت و س��از فقط معطلی داشتیم‪،‬‬ ‫ول��ی باالخ��ره کار تولی��د را ش��روع‬ ‫کردی��م‪ .‬اما بعد از پنج ماه‪ ،‬دانش��گاه‬ ‫علوم پزش��کی ش��یراز اخطار تعطیلی‬ ‫داد‪ .‬کس��ی از اول به ما نگفته بود که‬ ‫برای تولید ظ��رف یک‌بارمصرف باید‬ ‫اداره بهداش��ت هم مجوز بدهد‪ .‬البته‬ ‫باز هم تقصیر کس��ی نبود‪ ،‬چون این‬ ‫قان��ون را ظاهرا ً دو م��اه قبل تصویب‬ ‫کرده بودند‪».‬‬ ‫دانشگاه س��خت می‌گیرد که کارخانه‬ ‫بای��د آزمایش��گاه مجه��ز و پرس��نل‬ ‫آزمایش��گاه و س��الن کام ً‬ ‫ال سرامیک‬ ‫داش��ته باش��د و البته باید نقشه‌ها و‬ ‫زیرساخت‌ها را عوض کرد و انبارها را‬ ‫تغییر داد و کلی موارد دیگر؛ که یعنی‬ ‫می‌بایس��ت دو برابر برای کارخانه‌ای‬ ‫ک��ه تاکن��ون ‪ 180‬میلی��ون توم��ان‬ ‫خرج‌اش شده اس��ت (آن هم تماماً از‬ ‫طرف خود حس��ین زاده) هزینه کرد‪.‬‬ ‫«مهندس��انی که ب��رای بازدید آمده‬ ‫بودند خودش��ان پیش��نهاد دادند که‬ ‫دوباره ای��ن همه هزین��ه نکنیم و به‬ ‫جای ظروف یک‌بارمصرف‪ ،‬برویم توی‬ ‫تولی��د ظروف پالس��تیکی مثل ظرف‬ ‫بیست لیتری و ‪»....‬‬ ‫جالب این که این مهندس��ان از روند‬ ‫ش��روع به کار آقای حس��ین‌زاده هم‬ ‫متعج��ب بوده‌ان��د‪« :‬آنه��ا می‌گفتند‬

‫چرا خودت از کیس��ه‌ی خ��ودت این‬ ‫هم��ه خرج کرده‌ای و بع��د دنبال وام‬ ‫رفته‌ای؟ بقیه از هم��ان ابتدا از بانک‬ ‫وام می‌گیرن��د و کارخان��ه را احداث‬ ‫می‌کنند‪ .‬اگ��ر کارخانه کارش گرفت‪،‬‬ ‫ک��ه وام را پس می‌ده��د‪ .‬اگر نگرفت‪،‬‬ ‫بان��ک کارخان��ه را صاحب می‌ش��ود‬ ‫و ط��رف متحمل هزینه نمی‌ش��ود‪».‬‬ ‫می‌گوی��م چ��را او ای��ن کار را نکرده‬ ‫است؟ می‌گوید‪:‬‬ ‫«کس��ی نبود که ای��ن چیزها را به ما‬ ‫بگوید و چم و خم کار را به ما نش��ان‬ ‫بدهد‪ .‬بعد از من‪ ،‬علی‌رضا راه‌پیما هم‬ ‫همین بال سرش آمد‪ .‬دویست میلیون‬ ‫تومان برای کارخانه تولید دس��تمال‬ ‫کاغ��ذی هزین��ه ک��رده ول��ی ب��رای‬ ‫اتمام کار ب��ه او وام نمی‌دهند‪ .‬او هم‬ ‫نمی‌خواهد بیش��تر از این برای کاری‬ ‫که معلوم نیس��ت سوددهی‌اش چقدر‬ ‫باشد هزینه کند‪».‬‬ ‫خالصه ای��ن از مش��کل اول‪ .‬کاربری‬ ‫کارخانه را به تولید ظروف پالستیکی‬ ‫تغییر می‌دهد و چند تایی ماشین‌آالت‬ ‫جدید را ه��م خریداری می کند‪ .‬ولی‬

‫‪ ‬بهرام حسین‌زاده [عکس‪ :‬مسعود غفوری]‬

‫برای خرید بقیه ماش��ین‌آالت و مواد‬ ‫اولیه و ش��روع کار‪ ،‬بای��د وام دریافت‬ ‫کن��د‪« .‬با هش��تاد میلی��ون می‌توانم‬ ‫کار را ش��روع کنم‪ .‬ول��ی بانک‌ها وام‬ ‫نمی‌دهن��د‪ .‬از فروردی��ن ‪ 87‬ت��ا االن‬ ‫مج��وز وام‌ها را بس��ته‌اند‪ .‬ت��وی این‬ ‫سی س��ال تا حاال س��ابقه نداشته که‬ ‫یک س��ال تمام وام ندهند‪ ،‬ولی انگار‬ ‫ش��انس ماس��ت دیگر!» از صندوق‌ها‬ ‫و بانک‌ه��ای گراش؟ «معرف��ی اداره‬ ‫صنای��ع می‌خواه��د ک��ه آن هم فقط‬ ‫می‌توانن��د ب��رای بانک‌ه��ای مل��ی و‬ ‫تجارت و سپه بدهند‪ .‬این بانک‌ها سود‬ ‫کم‌بهره می‌دهند‪ .‬یعنی برای صنعتی‪،‬‬ ‫س��ود ‪ 12‬درصد‪ ،‬و برای کشاورزی‪3 ،‬‬ ‫درصد‪ .‬بقیه بانک‌ها و موسس��ات مثل‬ ‫اقتص��اد نوین و س��ینا‪ ،‬وام ‪ 25‬تا ‪26‬‬ ‫درصد می‌دهند ک��ه مقرون به صرفه‬ ‫نیس��ت‪ .‬تازه باید س��پرده هم داشته‬ ‫باشی‪».‬‬ ‫خالص��ه ای��ن ه��م از مش��کل دوم!‬ ‫کارخانه‌ی تقریباً آم��اده‪ ،‬فع ً‬ ‫ال منتظر‬ ‫مقدار کمی پول اس��ت ت��ا راه بیفتد‪.‬‬ ‫البته این پایان کار هم نیست‪« :‬گرفتن‬

‫مجوز و پایان کار از اداره صنایع استان‬ ‫ه��م خودش ی��ک هفت‌خ��وان دیگر‬ ‫اس��ت‪ .‬تاکنون چندین بار به ش��یراز‬ ‫مراجعه کرده‌ام و نتیجه‌ای نگرفته‌ام‪».‬‬ ‫و دیگ��ر؟ «البت��ه ب��رای تهی��ه مواد‬ ‫اولیه هم مش��کل داری��م‪ .‬چون مقدار‬ ‫موادی که م��ا می‌خواهیم به مقیاس‬ ‫کارخانه‌های بزرگ‪ ،‬کم اس��ت و به ما‬ ‫نمی‌دهند‪ .‬در نتیجه م��ا مجبوریم از‬ ‫دالل‌ه��ا و کله‌گنده‌ها بخریم که پول‬ ‫بیش��تری طلب می‌کنند‪ .‬این مشکل‬ ‫تولیدی‌های کوچک‌تر است‪».‬‬ ‫گذش��ته از این‌ها‪ ،‬آقای حس��ین‌زاده‬ ‫(مثل بقیه‌ی کس��انی که در ش��هرک‬ ‫صنعتی گراش مش��غول هس��تند) از‬ ‫وضعیت ش��هرک ه��م رضایتی ندارد‪:‬‬ ‫«این ش��هرک بر خالف ش��هرک‌های‬ ‫صنعت��ی دیگ��ر‪ ،‬نگهب��ان ن��دارد و‬ ‫امنی��ت‌اش پایین اس��ت‪ .‬مثل بچه‌ی‬ ‫ناتنی شده اس��ت‪ ،‬چون نه شهرداری‬ ‫تولی��ت‌اش را قب��ول دارد و ن��ه اداره‬ ‫صنایع قادر به وارس��ی به آن اس��ت‪.‬‬ ‫ش��ب‌ها روش��نایی ن��دارد و زباله‌ه��ا‬ ‫جم��ع‌آوری نمی‌ش��وند و مجبوری��م‬ ‫بسوزانیم‌شان‪ .‬تلفن ثابت هم نداریم و‬ ‫مخابرات می‌گوید نمی‌صرفد که برای‬ ‫چند تا کارخانه به س��رعت وارد عمل‬ ‫ش��وند و هزینه کنند‪ .‬تازگی ها البته‬ ‫‪ BTS‬نصب ش��ده که کارم��ان را راه‬ ‫می‌اندازد‪».‬‬ ‫از او می‌خواهیم آماری از کارخانه‌هایی‬ ‫که درون شهرک فعال هستند را به ما‬ ‫بده��د‪« .‬اآلن فقط کارخان��ه‌ی آقای‬ ‫سبزواری (که نایلکس تولید می‌کند)‬ ‫و کارخان��ه‌ی لیت��ک فعال‌ان��د‪ .‬آقای‬ ‫امانتی می‌خواهد کارخانه میخ‌س��ازی‬ ‫بزن��د‪ .‬آق��ای س��وزنده هم ب��ه دنبال‬ ‫راه‌اندازی کارخانه تولید قطعات بتنی‬ ‫اس��ت که مش��کل کارگر دارد؛ چون‬ ‫کارگ��ر ایرانی که ای��ن کارها را قبول‬ ‫نمی‌کن��د و اس��تفاده از کارگر افغانی‬ ‫هم ممنوع اس��ت‪ .‬کارخان��ه‌ی نئوپان‬ ‫که تعطیل ش��د‪ ،‬چ��ون دولت نئوپان‬ ‫چین��ی ارزان وارد کرد و این کارخانه‬ ‫نمی‌توانس��ت با قیمت وارداتی مقابله‬ ‫کند‪.‬‬ ‫کارخانه‌های‌دمپایی‌سازی‪ ،‬دفترسازی‪،‬‬ ‫تولی��د قن��د‪ ،‬و تولید قطع��ات یدکی‬ ‫اتومبیل هم قب ً‬ ‫ال به سرنوشت تعطیلی‬ ‫دچار شده بودند‪ .‬تقصیر کس خاصی‬ ‫هم نیست‪ .‬انگار مشکل از این است که‬ ‫منطقه هنوز صنعتی نشده است‪».‬‬

‫گفت‌وگوی نو ‪4‬‬

‫شماره سی و دو‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫‪ ‬شهر فرهنگ‬ ‫محمد جواد حس�ن‌نژاد‪ :‬محمد بابا‌احمدي‬ ‫را تمام كس��اني كه اهل هن��ر خصوصا هنرمندان‬ ‫نمايش اين شهر خوب مي‌شناسند‪ .‬او از بازيگران‬ ‫كهن��ه‌كار و قديمي‌تري��ن بازيگ��ر فعال از نس��ل‬ ‫گذشته اس��ت كه هنوز هم پر‌انرژي در صحنه‌ها‬ ‫ظاهر مي‌شود‪ .‬بابااحمدی متولد ‪ 1333‬در گراش‬ ‫هست‪ .‬بازيگری را از سال ‪ 1345‬با بازي در تئاتر‬ ‫مدارس آغاز كرد‪ .‬از به یادماندنی‌ترین کارهای او‬ ‫در این سال‌ها می‌توان به نمایش‌های باران‪ ،‬قاسم‬ ‫ديونه‪ ،‬بي‌س��وادي‪ ،‬پاسداران قرآن‪ ،‬طفل بزرگوار‪،‬‬ ‫ص��دام در دام ش��ياطين‪ ،‬صدام اعدام مي‌ش��ود‪،‬‬ ‫سرباز سون آپ‪ ،‬صدام در دام اشاره کرد‪.‬‬

‫آخرین بازیگر نسل خود‬

‫ آيا در آغاز كار مشوقي هم داشتيد؟‬ ‫مشوقم خانواده‌‌ام بودند كه هميشه هميارم هستند‬ ‫و در تعدادي از نمايش‌ها همبازي‌ام بودند خصوصا‬ ‫برادرانم احمد وعلي بابا‌احمدي‬ ‫ با چه‌كساني همبازي بوده‌ايد؟‬ ‫با نجات آش��فته‪ ،‬ش��هيد مير‌احمد‌ حسيني‪ ،‬حميد‬ ‫حسن‌زاده‪ ،‬علي و احمد بابا‌احمدي و‪....‬‬ ‫ فكر مي‌كني�د كدام نقش‌ت�ان از همه بهتر‬ ‫بوده است؟‬ ‫نمايشي بود به‌نام خواس��تگاري كه مورد استقبال‬ ‫بس��يار زي��اد م��ردم قرار گرف��ت و پي��ام خوبي به‬ ‫خانواده‌ها مي‌داد‪.‬‬ ‫ از فعاليت‌هاي نمايش�ي در گراش راضي‬ ‫هستيد؟‬ ‫بد نيس��ت ولي دوس��ت دارم به تع��داد گروه‌هاي‬ ‫نمايش��ي اضافه ش��ود‪ .‬در حال حاضر در شهر سي‬ ‫و چه��ار هزار نفري گراش تنها يك گروه نمايش��ي‬ ‫وج��ود دارد در‌صورتي كه گذش��ته بيش از هفت‪-‬‬ ‫هشت گروه وجود داشت‪.‬‬ ‫ علت را چه مي‌دانيد؟‬ ‫واهلل نمي‌دانم‬ ‫ سينما‪ ،‬تلویزيون‪ ،‬تئاتر؟‬ ‫به تمامشان خصوصا تئاتر چون زنده و پوياست‪.‬‬ ‫ آخرين نقشتان چه بوده است؟‬ ‫نمايش عاش��ورايي طفل بزرگوار بود به كارگرداني‬ ‫عل��ي فخري ك��ه در نقش راهب مس��يحي بودم و‬ ‫بسيار مورد استقبال عموم قرار گرفت‪.‬‬ ‫ بازي كدام يك از بازيگران قديم را دوست‬ ‫داريد؟‬ ‫آقايان عليرضا رس��تم‌پور‪ ،‬حس��ين فوالدي‪ ،‬نجات‬ ‫آشفته‪ ،‬رضا روانبخش‬ ‫ تئاتر امروز گراش را چگونه مي‌بينيد؟‬ ‫در سطحي بسيار پائين قرار دارد‪ .‬كم كار شده است‪.‬‬

‫ علت اين امر چيست؟‬ ‫از بدو تاس��يس انجمن نمايشي در چهار سال قبل‬ ‫قرار بود باعث تش��ويق گروه‌ها ش��ود ولي متاسفانه‬ ‫بالعكس باعث فروپاشي گروه‌ها شد‪.‬‬ ‫ در زمين�ه‌ي كاره�اي فرهنگ�ي چ�ه‬ ‫خواسته‌اي از مسولين شهر داريد؟‬ ‫گله‌اي از مسولين دارم در زمينه‌ي بازيگري نمايش‬ ‫من تنها بازمانده نس��ل گذش��ته‌ام متاسفانه اكنون‬ ‫برايم ارزشي قائل نيستند و مرا به حاشيه رانده‌اند و‬ ‫به من به عنوان پيشكسوت بها نمي‌دهند‪.‬‬ ‫ خصوصيات يك تئاتر خوبچیست؟‬ ‫بايد يك الگوي خوب و مثبت به تماشاچي بدهد و‬ ‫پيامي مثبت به مخاطبش برساند‪.‬‬ ‫ توصي ‌ه به جوانان عالقه‌مند به نمايش؟‬ ‫هيچگاه از بازيگري و حضور در نمايش نهراس��ند و‬ ‫با عالقه و پش��تكاري ك��ه از خود به خرج مي‌دهند‬ ‫پله‌هاي ترقي را طي كنند‪.‬‬ ‫ آيا در فيلمي هم بازي داشته‌ايد؟‬ ‫بل��ه‪ ،‬فيلمي ب��ود به‌نام فصل خاموش كه درس��ال‬ ‫‪ 1358‬ب ‌ه كارگرداني حس��ن ش��جاعي از تهران در‬ ‫كنار بازيگراني از تهران بازي كردم كه متاسفانه به‬ ‫علت كمبود بودجه مالي به اتمام نرس��يد و نيز دو‬ ‫فيلم كوتاه برای جشنواره فيلم گراش بازي كردم‪.‬‬ ‫ خاطره‌اي از حضور در تئاتر بگویید؟‬ ‫خاطرات تلخ و ش��يرين فراواني دارم نمايش��ي بود‬ ‫به‌ن��ام «صدام در دام ش��ياطين» كه نقش افس��ر‬ ‫عراقي را داشتم و بايد كشيده‌اي مي‌زدم به صورت‬ ‫مير‌احمد حس��يني كه بعد از شهادتش بسيار متاثر‬ ‫شدم و خيلي گريه كردم‪.‬‬ ‫ کار طنز هم داشته‌اید؟‬ ‫بل��ه زياد ب��وده‌ام‪ .‬از كارهاي طنز ه��م مي‌توان به‬ ‫نمايش «بي‌س��وادي» كه كاري بسيار جالب بود و‬ ‫همچنين نمايش «سرباز سون‌آپ»‬


‫شماره سی و دو‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫‪ 5‬گذر به دیگر سو‬

‫‪ ‬فیشور‪ :‬دفتر نشریه بهار فیشور ‪ ‬خلیلی ‪ ‬شیراز‪‌:‬سوپرمارکت بهادر ‪ ‬تهران‪ :‬میدان صادقیه‪ -‬سنمار ‪ ‬کیش‪ :‬بازار پارس خلیج ‪‬بندرعباس‬ ‫دكتر محمد باقر وثوقي‪ -‬دانشيار دانشگاه تهران‬

‫يادنوشت نخست‪ :‬قطر‬

‫« دوحه» پايتخت كش��ور قطر با گذش��ته نه چندان‬ ‫دورش تفاوت بسياري كرده و طي پنج سال گذشته با‬ ‫سرمايه‌گذاري بسيار‪ ،‬شكلي جديد و نو به خود گرفته‬ ‫است اين تصوير بخشي از ساحل شهر دوحه را نشان‬ ‫مي‌دهد كه حال و هواي تازه‌اي پيدا كرده است‪ .‬كشور‬ ‫ج فارس داراي‬ ‫قطر در بين كش��ورهاي حاش��يه خلي ‌‬ ‫باالترين رش��د اقتصادي در سال ‪ 2008‬ميالدي بوده‬ ‫اس��ت و نش��ان مي‌دهد كه عزم و اراده‌اي جدي براي‬ ‫توسعه روزافزون آن در حال انجام است و اين شهر به‬ ‫آينده‌اي بهتر از اكنون خود چشم دوخته است‪.‬‬

‫نكته نخس�ت‪ :‬آنچه مي‌خوانيد ياد‌نوش��ته‌‌هاي‬ ‫س��فري چند روزه به كش��ور قطر و حاصل شركت‬ ‫در كنفرانس« بزرگداش��ت شيخ جاسم بن محمد‬ ‫بن ثاني» اس��ت كه با حضور برخ��ي از مورخان و‬ ‫محققان كشورهاي مختلف طي روزهاي ‪ 15‬و ‪16‬‬ ‫دسامبر ‪ 2008‬ميالدي در دوحه برگزار شد‪ .‬من به‬ ‫دعوت دانش��گاه قطر در اين كنفرانس شركت كرده و پس از بازگشت‬ ‫به درخواست دوست اديب و هنرمند جناب آقاي صادق رحماني نكاتي‬ ‫چند در باب اين سفر برگرفته از خاطرات ذهني‌ام يادداشت و به عنوان«‬ ‫هديه‌اي مبارك» به همه ايرانيان و هموطنان عزيزم تقديم مي‌كنم‪.‬‬ ‫پي‌نوش��ت نخس��ت‪ :‬دير زماني‌س��ت كه ارتباط چنداني با روزنامه‌ها و‬ ‫مجالت منتش��ر ش��ده« الرس��تاني» نداش��ته‌ام‪ ،‬اگرچه خود از جمله‬ ‫نخستين بنيانگذاران و مقاله‌نويس‌هاي اولين روزنامه منتشر شده پس‬

‫ياد‌نوشته‌‌هاي سفر به قطر‬

‫هدیه‌ای مبارک‬

‫يادنوشت دوم‪ :‬سوگ واگف‬

‫اگ��ر گذرتان به قطر افتاد براي ديدن تعداد بس��ياري‬ ‫از مهاجري��ن ايراني به « س��وق واق��ف» كه در لهجه‬ ‫محلي آنجا « سوگ وا ُگف» خوانده مي‌شود برويد‪ .‬اين‬ ‫منظره عمومي بازار قديمي است كه البته در چند سال‬ ‫گذشته بازسازي و در حقيقت مجددا ً به شكل سنتي‬ ‫آن ساخته شده اس��ت‪ .‬اينجا محل كسب و كار تجار‬ ‫قديمي است و هم‌اكنون به يك مركز توريستي جديد‬ ‫تبديل ش��ده كه همه مسافرين تاز ‌ه وارد براي ديدن و‬ ‫خريد كاالها به اين بازار رفت و آمد مي‌كنند‪.‬‬ ‫تجار و بازرگانان الري‪ ،‬گراش��ي‪ ،‬اوزي‪ ،‬خنجي‪ ،‬ا َ َردي‪،‬‬ ‫گله‌داري‪ ،‬بنارويه‌اي‪ ،‬گوده‌اي‪ ،‬لنگه‌اي‪ ،‬بستكي و ديگر‬ ‫نقاط جنوب ايران در اين بازار به كسب و كار مشغول‌اند‬ ‫و شغل سنتي مغازه‌هاي‌شان حفظ شده و حال و هواي‬ ‫خاصی به فضاي آن بخشيده است‪.‬‬

‫يادداشت سوم‪ :‬نخل كهن‪ ،‬خرماي نو‬

‫در همس��ايگي بازار سنتي ش��هر دوحه بناي مسجد‬ ‫زيبای تازه ساختي است كه مناره آن سبك معماري‬ ‫بابلي بين‌النهرين است‪ .‬رهگذرها از ديدن اين منظره‬ ‫احس��اس خوش��ايندي پي��دا مي‌كنند و آن��ان را به‬ ‫ناخودآگاه خاطراتي دوردس��ت از تاريخ كهن مي‌برد‪.‬‬ ‫اين هم از ابتكارات پس��نديده و نيك طراحان شهري‬ ‫دوحه اس��ت كه ساخت و س��ازهای جديد را به شيوه‬ ‫قديم و باستاني پيوند داده و تركيبي جذاب را به وجود‬ ‫آورده‌اند‪.‬‬

‫يادنوشت چهارم‪ :‬حلواي مسقطي‬

‫در روزهاي اقامت در قطر دو همراه صميمي و هم‌وطن‬ ‫بزرگ��وار مرا ياري كرده و موجبات گش��ت و گذار مرا‬ ‫فراهم نمودند‪ .‬يكي از ايش��ان جناب آقاي حاج خليل‬

‫از انقالب در شهر الر‪ -‬ميالد الرستان‪ -‬بوده‌ام هر چند اكنون با خاطره‬ ‫نام « ميالد الرستان» كه از جمله نام‌هاي برگزيده پيشنهادي نخستين‬ ‫جمع راه‌اندازي آن جمله بود خود را دل مش��غول و به همين بس��نده‬ ‫ك��رده‌ام و از آن پ��س چندان تمايلي به نوش��تن در روزنامه و مجله از‬ ‫خود نش��ان نمي‌دادم‪ ،‬اما اين بار به چند دليل نتوانس��ته‌ام درخواست‬ ‫دوس��ت اديب و هنرمند همشهري‌ام را بي‌پاسخ بگذارم و اين يادنوشته‬ ‫را قلمي نمودم‪.‬‬ ‫‪ -1‬ص��ادق رحماني براي من نش��ان كاملي از ي��اد و خاطره يك قرن‬ ‫پيش الرستان كهن است چه او و پدر و پدربزرگش يك جا در خدمت‬ ‫فرهنگ و ادب اين مرزوبوم بوده‌اند و همكاري با او را از شمار پاسداشت‬ ‫گذشتگان مي‌دانم‪.‬‬ ‫‪ -2‬در نخستين روز دعوت به كنفرانس قطر‪ ،‬اولين نكته‌اي كه به ذهنم‬ ‫خط��ور كرد چهارپاره‌اي زيبا از صادق رحمان��ي بود كه مصراع اول آن‬ ‫عبارت« پُس باال بلندم تا َگ َطر چو» اس��ت‪ .‬در جاي ديگر نوش��ته‌ام كه‬

‫صادق رحماني يكي از بهترين بومي‌سرايان جنوب ايران است و بيش از‬ ‫همه اشعار او‪ ،‬اين چهارپاره در ذهن من نقش بسته است‪ .‬كه گويي همه‬ ‫خصوصيت مردم الرستان در آن به خوبي ثبت شده است‪ « ،‬هجرت و‬ ‫چش��م انتظار ماندن» دو دغدغه مشترك همه ما الرستاني‌ها است كه‬ ‫تاريخ‌مان را مي‌توان با اين دو عبارت خالصه كرد‪ .‬اين چهارپاره تصويري‬ ‫بومي و روشن از دل‌مشغولي‌هاي مردم الرستان است و ياد و خاطره‌اي‬ ‫دور از سفر به قطر‪.....‬‬ ‫‪ -3‬در مسافرت به قطر و حضور در جمع ايرانيان ساكن آن ديار‪ ،‬آنچه‬ ‫كه بيش از همه چيز خود را نش��ان مي‌داد‪ ،‬همدلي‪ ،‬دوستي‪ ،‬مهرباني‬ ‫و الف��ت و در يك كالم« با هم بودن» همه آنها بود كه فارغ از منش��اء‬ ‫جغرافيايي و تمايل ديني و مذهبي در كنار هم و در جمعي دوستانه و‬ ‫صميمي به كس��ب و كار مشغول بودند و در واقع اين همدلي و صفا و‬ ‫صميميت مهم‌ترين دستاورد و «هديه‌اي مبارك» از مهاجرت و دوري‬ ‫از وطن به شمار مي‌رود كه يادآوري آن خالي از لطف نيست‪.‬‬

‫‪[ ‬یادنوشت پنجم] وثوقی‪ ،‬جمشیدی‪ ،‬سعادت‬

‫اس��ماعيل‌زادگان و ديگر حاج احمد جمشيدي است‪.‬‬ ‫جناب آقاي جمش��يدي در مغازه‌اش حلواي مسقطي‬ ‫توليدي خود و همكاران‌اش را هم مي‌فروشد و البته در‬ ‫حجره‌اي كوچك بساط ديگ حلواپزي‌اش نيز گسترده‬ ‫شده كه به كارگاهي كوچك شبيه است‪.‬‬ ‫توريس��ت‌هاي خارجي با اش��تياق در كنار اين بساط‬ ‫عكس يادگاري مي‌اندازند‪ .‬من هم حيفم آمد كه اين‬ ‫فرص��ت را از دس��ت بدهم‪ .‬هر دوي آن��ان مانند همه‬ ‫[یادنوشت ششم] نان رگاگ‬ ‫هم‌وطنان ديگر ساكن قطر افرادي مومن‪ ،‬صميمي و‬ ‫دل‌سپرده به كار و كسب‌اند و در حرفه خود از تجرب ‌ه و از قديمي‌ترين غذاهاي سنتي الرستان كهن و سواحل‬ ‫جن��وب ايران اس��ت‪ .‬كه در جايي ديگر نوش��ته‌ام كه‬ ‫مهارت كافي برخوردارند‪.‬‬ ‫كهن‌ترين نش��ان تاريخي نام آن در شعري متعلق به‬ ‫يادنوشت پنجم‪ :‬گويش شيرين گراشي‬ ‫در بازار قديم دوحه و در كوچه پس كوچه‌هاي مسقف قرن دهم هجري ثبت شده است‪ .‬استفاده از «مهويه»‬ ‫و به خوبي بازس��ازي شده آن‪ ،‬هر جا كه قدم بگذاري اگرچ��ه در بخش‌هاي جنوبي ايران به تدريج كمرنگ‬ ‫هم‌وطنان مهربان و صميمي را مشاهده مي‌كني كه با ش��ده و از فهرس��ت غذاي اصلي حذف ش��ده اما اين‬ ‫عزت و س��رافرازي مشغول كسب و كارند‪ .‬در گشت و غذاي س��نتي در كشورهاي حاشيه خليج فارس رواج‬ ‫گذارهاي چند روزه‌ام در اين بازار س��عادتي دست داد و رونق بس��ياري دارد و هنوز هم به اش��كال گوناگون‬ ‫تا دوبار با جناب آقاي سعادت در محل كارشان ديدار مورد استفاده قرار مي‌گيرد‪ .‬بر سكوهاي حاشيه مغازه‪،‬‬ ‫صميمانه‌اي داشته باشم‪ .‬متانت و صداقت و دلبستگي رهگذراني نشسته در حال خوردن «رگاگ» را مي‌توان‬ ‫ب��ه كس��ب و كار مهم‌ترين خصيصه‌اي اس��ت كه در مشاهده نمود كه طعم شور و خوشمزه آن را آميخته با‬ ‫نخس��تين برخورد مي‌توان در جناب آقاي س��عادت گپ و گفتگويي دوستانه تجربه مي‌كردند‪.‬‬ ‫مشاهده نمود‪ .‬با ايشان گفت و گويي كوتاه داشته و با يادنوشت هفتم‪ :‬كار و كار و كار‬ ‫گويش شيرين «گراشي» روايت نخستين مهاجران به مهاجرين هم‌وطن با دل‌بستگي تمام به كسب و كاردر‬ ‫تمامي مش��اغل موجود در بازار س��نتي مش��غول‌اند‪.‬‬ ‫قطر را مرور كرديم‪.‬‬ ‫قاب عكسي كه باالي سر آقاي «سعادت» نصب شده بزازي‪ ،‬س��وپرماركت‪ ،‬زرگري‪ ،‬عمده‌فروش��ي‪ ،‬قنادي‪،‬‬ ‫ب��ود خاطره مهاجرتي قديم��ي را در خود ثبت كرده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫يادنوشت ششم‪ :‬نان رگاگ‬

‫در پيچ و خم بازار قديم ش��هر دوحه و در گذر گاهي‬ ‫تنگ و باريك مغازه‌اي نسبتاً كوچك به چشم مي‌خورد‬ ‫ك��ه در آنجا دو هم‌وطن و هم‌واليتي جوان مش��غول‬ ‫پخت نان س��نتي « ِرگاگ» هس��تند‪ .‬ن��ان «رگاگ»‬ ‫نشانه‌‌اي از پيوستگي فرهنگي و اقتصادي ساكنان دو‬ ‫سوي كرانه‌هاي خليج‌فارس در شمال و جنوب است‪.‬‬ ‫«مهويه» يا همان «ماهي آبه» و يا بهتر بگويم «مهوه»‬

‫‪[ ‬یادنوشت چهارم] حلوای مسقطی‬

‫‪[ ‬یادنوشت نهم] عبدالرحمن احمد مراغه‌ای‬

‫و لنگ��ه‌اي و ا َ َردي به نيكي ياد مي‌كرد گويي دنياي او‬ ‫بدون اين هم‌واليتي‌ها چيزي كم دارد‪ .‬از برادرش گفت‬ ‫كه در دبي مشغول به كار است‪ .‬با اين‌كه در چهره‌اش‬ ‫سنگيني و سختي روزگار رفته به خوبي ديده مي‌شد‬ ‫در كالم��ش ج��ز صبوري‪ ،‬تحم��ل‪ ،‬رضايت و محبت‬ ‫نمي‌توانس��تي ببيني‪ .‬نمي‌دانم چرا ول��ي از او تصوير‬ ‫يك«هم‌وط��ن مهاجر واقعي» در ذهنم نقش بس��ت‪.‬‬ ‫نمونه او در اينجا بسيارند‪ ،‬بايد گشت و جستجو كرد و‬ ‫[یادنوشت هفتم] وثوقی‪ ،‬غریب‌نواز‬ ‫آنان را يافت‪ .‬كساني كه بيش از همه چيز به هم‌نوعان‬ ‫آبميوه‌فروش��ي‪ ،‬لوازم خانگي‪ ،‬كفاش��ي و ‪ ...‬بخشي از خود مي‌انديش��ند و رفتار و كردارش��ان نتيجه‌اي جز‬ ‫عكس‌هاي موجود را در كنار عزيزان هم‌وطن مالحظه ايجاد وحدت‪ ،‬همدلي و محبت ندارد‪.‬‬ ‫مي‌كنيد كه جهت جلب توجه ش��ما به تنوع مشاغل يادنوشت نهم‪ :‬مهاجرت با صبر و رضايت‬ ‫هم‌وطنان در اينجا آمده است‪.‬‬ ‫در گشت و گذار روز آخر در قطر با آقاي«عبدالرحمن‬ ‫يادنوشت هشتم‪ :‬هم‌وطن مهاجر واقعي‬ ‫احمد مراغي» آش��نا ش��دم‪ .‬در گفتگويي كوتاه با او با‬ ‫در مدت اقامتم در قطر‪ ،‬مصاحبه و هم‌نشيني با چند لهج��ه ش��يرين«لنگه‌اي» درباره گذش��ته‌هاي دور و‬ ‫نفر برايم بس��يار جال��ب و خاطره‌انگيز بود كه يكي از مهاج��رت طوايف مختلف صحبت مي‌ك��رد و ايماني‬ ‫آنان آقاي پورشمسي بود كه در مالقات نيم‌ساعته‌اي سرش��ار به خداوند متعال در كالمش موج مي‌زد و به‬ ‫كه با او داش��تم ب��ا لحن و كالم ش��يرين و با حرارت من بارها تاكيد نمود كه« ان‌ا‪ ...‬مع الصابرين» كه اين‬ ‫و ش��وق خاص و با صداقت تمام درباره كس��ب و كار عبارت بر تابلوي كوچك روبه‌روي او نيز نقش بس��ته‬ ‫خود و هم‌ش��هريانم برايم گفت اينكه او چه چيزهايي بود‪ .‬از خودم پرس��يدم چرا بر «صب��ر» و ضرورت آن‬ ‫به من گفت چندان مهم نيس��ت من بيشتر مجذوب تاكيد مي‌كند و دريافتم كه يكي از خصيصه‌هاي بارز‬ ‫نح��وه بيان او از اوضاع و زمانه ش��دم‪ .‬او س��ختي‌ها و يك مهاجر« صبر» و «تحمل» است كه مي‌تواند او را‬ ‫مرارت‌‌ه��اي دوري از وطن را به گونه‌اي بيان مي‌كرد در مقابل همه سختي‌ها ياري دهد‪.‬‬ ‫كه تصور شكست در آن نمي‌گنجيد‪ .‬او هم‌وطنانش را يادنوشت دهم‪ :‬عشق به زادگاه‬ ‫دوس��ت داشت از رفقاي الري‪ ،‬اوزي‪ ،‬خنجي‪ ،‬گوده‌اي زنده‌نگه داش��تن ياد و خاط��ره«زادگاه» و «زادبوم» و‬ ‫كمك مادي و معنوي به رش��د و توس��عه آن از جمله‬ ‫مهم‌ترين ويژگي‌هاي مشترك هم‌وطنان عزيز در آن‬ ‫س��وي خليج فارس است‪ .‬ش��هرت و آوازه كمك‌هاي‬ ‫خيرخواهانه آنان و اقدامات عمراني‌ش��ان زبانزد عام و‬ ‫خاص اس��ت و نيازي به توصيف ن��دارد و تقريبا همه‬ ‫آناني را كه در ديار غربت مالقات مي‌كني دس��تي در‬ ‫امور خيريه داشته‌اند و از اين رو وجه مشترك تمامي‬ ‫آنان شركت موثرشان در امور عمراني زادگاه‌شان است‪.‬‬ ‫براي من بسيار جالب بود كه يكي از استادان دانشگاه‬ ‫دهلي يعني آقاي دكتر آفتاب كمال پاشا كه از جمله‬ ‫‪‬‬

‫‪[ ‬یادنوشت هشتم] وثوقی‪ ،‬جمشیدی‪ ،‬پورشمسی‬

‫مدعوين بود نيز از كمك‌هاي مادي و معنوي مهاجرين‬ ‫آگاهي كامل داش��ت و به من بارها تاكيد مي‌كرد كه‬ ‫ايراني��ان دو خصيصه خوب دارند‪ -1 .‬هيچ‌گاه از وطن‬ ‫خود گله و شكايتي نمي‌كنند‪ -2 .‬هر كجاي دنيا باشند‬ ‫براي عمراني و آبادي وطن خود مي‌كوشند‪.‬‬

‫يادنوشت يازدهم‪:‬‬

‫بنا به موقعيت شغلي‌ام سفرهاي متعددي به كشورهاي‬ ‫س��واحل جنوبي خليج فارس داشته‌ام و با هم‌وطنان‬ ‫تو‌گو كرده‌ام‪ .‬طي اين سال‌ها‬ ‫خود از اقشار مختلف گف ‌‬ ‫آنچه ك��ه بيش از همه برايم جال��ب بوده صميميت‪،‬‬ ‫وطن‌دوس��تي و روحيه خيرخواهانه آنان است كه در‬ ‫حقيقت اين س��ه خصيصه رمز موفقيت و ماندگاري‬ ‫آنان محس��وب مي‌ش��ود‪ .‬با اين س��ه خصلت و ديگر‬ ‫خصايص نيكوي ديگر اس��ت كه اين گروه به نيكي و‬ ‫حسن عمل و حسن تجارت مشهور شده توانسته‌اند در‬ ‫محيطي سرشار از اعتماد‪ ،‬محبت و همدلي به كسب‬ ‫و كار مش��غول شوند اميد اس��ت كه روحيه همدلي‪،‬‬ ‫وحدت و محبت آنان سرمش��ق ديگران واقع ش��ده و‬ ‫هم��ه هم‌وطنان عزيز در س��ايه اين همدلي و وحدت‬ ‫محيطي سالم و پر از نشاط را براي تداوم زندگي خود‬ ‫و آيندگان فراهم آورند‪.‬‬

‫يادنوشت دوازدهم‪ :‬هديه‌اي مبارك‬

‫بهتري��ن خاطره من از اين س��فر مالق��ات با يك زن‬ ‫مس��لمان قطري به نام« هدي��ه نوبي مبارك» بود كه‬ ‫ب��ه گفته يكي از هم‌وطنان اهل ا َ َرد اين زن مس��لمان‬ ‫تاكن��ون كمك‌هاي مال��ي قابل مالحظ��ه‌اي را براي‬ ‫ساخت بناهاي عام‌المنفعه در ا َ َرد اختصاص داده است‪.‬‬ ‫من در ديداري كوتاه با او ضمن كسب اجازه با گرفتن‬ ‫عكس يادآور ش��دم كه مي‌خواهيم درباره كمك شما‬ ‫مطلبي بنويس��يم و او با رضايت تم��ام موافقت نمود‪.‬‬ ‫مي��زان كم��ك او چندان برايم مهم نب��ود بلكه نفس‬ ‫عمل او به عنوان يك انس��ان وارسته و بزرگوار مرا به‬ ‫شدت تحت تاثير قرار داد و اقدام او در اين باره به من‬ ‫يادآوري مي‌نمود كه اين س��فر و دستاوردهايش را به‬ ‫عنوان هديه‌اي‌مبارك از طرف او به هم‌وطنانم معرفي‬ ‫نمايم‪ .‬از اين رو نام اين يادنوش��ته را هديه‌اي مبارك‬ ‫گذاشتم تا خاطره نيكوي احسان اين زن مسلمان در‬ ‫گوشه‌اي از ذهن تاريخ به ثبت برسد كه‪:‬‬ ‫غرض نقشي‌ست كز ما باز ماند‬ ‫كه هستي را نمي‌بينيم بقايي‬


‫نگاه نو ‪6‬‬

‫نوشته‌های صحبت‌نو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است‬ ‫منوی فرهنگی ‪‬‬ ‫فاطمه آبازیان‬

‫خیلی‌ها‬ ‫با این آهنگ‬ ‫گریه کرده‌اند‬ ‫فاطم��ه آبازیان‪ ،‬از اعضای انجمن و ش��اعران و‬ ‫نویسندگان گراش است‪.‬‬

‫بخارای من‪ ،‬الرمن‪9-‬‬ ‫سيد محمدحسن آيت‌اللهي‬

‫کربالیی زینب‬ ‫سید محمدحس��ن آیت‌اللهی فرزند آیت‌اله سید‬ ‫عبدالعلی آیت‌اللهی در حال حاضر در قم ساکن است‬ ‫و از خاطرات کودکی خود در الر نوشته است‪.‬‬

‫از درون دبی‪ 3-‬‬ ‫احمدعلی غفوری‬

‫حکایت‌های‬ ‫شیرین‬ ‫از روزهای سخت‬ ‫احمدعلی غف��وری‪ ،‬از جمله مردانی اس��ت که‬ ‫سال‌ها در دبی کار و زندگی می‌کند‪ .‬او از تجربه‌ها‬ ‫و خاطره‌هایش می‌گوید‪.‬‬ ‫در یکصد و ش�صت نهمین جلس�ه شورای‬ ‫اسلامی ش�هر گراش پ�س از بح�ث و تبادل‬ ‫نظ�ر پيرامون پيش�نهاد ش�هرداري محترم در‬ ‫خص�وص ع�وارض س�اليانه ش�هرداري جهت‬ ‫اجرا در س�ال ‪ 1388‬در دو جلس�ه قبل‪ ،‬برخي‬ ‫از موارد پيش�نهادي به اتف�اق آراء تغيير داده‬ ‫ش�د و در نهاي�ت موارد تصويبي به ش�رح ذيل‬ ‫به ش�هرداري گراش ارائه گرديد‪ .‬همچنین این‬ ‫موارد برای اطالع همشهریان در نشریات محلی‬ ‫منتشر می‌شود‪.‬‬ ‫توضيحاً ‪ P :‬مبلغ قيمت منطقه‌اي مي‌باشد‪.‬‬

‫‪-1‬عوارض تفكيك‪:‬‬

‫الف‪-‬تفكيك اعياني‪ :‬واحدهاي ساخته شده كه بر‬ ‫خالف مفاد پروانه ساختماني تفكيك اعياني شود در‬ ‫صورت رعايت ضوابط و مقررات شهرس��ازي عوارض‬ ‫تفكي��ك اعياني را به متراژ هر واحد تفكيكي به ازای‬ ‫هر متر مربع ‪ P 4‬محاسبه و اخذ گردد‪.‬‬

‫موسیقی‪ :‬شهرمن‬

‫ش��هر م��ن گ��راش ترانه‌ای‌س��ت‬ ‫س��روده‌ي ص��ادق رحمان��ی که‬ ‫وحید اختری برای آن موس��یقی‬ ‫زیبای��ی به م��دت ‪ 4‬دقيقه و ‪37‬‬ ‫ثانيه ساخته است و خوانده است‪.‬‬ ‫يک دقيقه‌ي اول ش��هر من گراش‬ ‫آهنگ خالي‌ست که برخالف ساير‬ ‫آث��ار اين‌چنيني‪ ،‬اص� ً‬ ‫لا حوصله‌ي‬ ‫آدم را س��ر نمي‌برد‪ .‬پس از آن خواننده ش��روع مي‌کند به خواندن‪:‬‬ ‫«ش��هر من زادگاه سخاوت‪ /‬دوست دارم تو را عاشقانه‪ »...‬من ديده‌ام‬ ‫خيل��ي از مردم با ش��نيدن اي��ن آهنگ گريه کرده‌ان��د‪ .‬حتي حس‬ ‫مي‌کنم شاعر هم موقع سرودن شعر گريه کرده است‪.‬‬ ‫ص��ادق رحماني مي‌گويد‪« :‬من ب��ا واژه‌واژه‌ی آنچه در ترانه‌ی گراش‬ ‫آمده است‪ ،‬زندگی کرده‌ام» اين را که شنيدم ياد اين قسمت از شعر‬ ‫افت��ادم‪« :‬برکه‌هايت پر از آب ب��اران» خوش به حال صادق رحماني‬ ‫که برکه‌هاي پر از آب باران را ديده اس��ت‪ .‬ما يعني من و همس��ن و‬ ‫ساالنم که نديده‌ايم‪.‬‬ ‫وحيد اختري خواننده‌اي‌س��ت که خيلي از گراش��ي‌ها دوست دارند‬ ‫بيشتر با او و کارهايش آشنا شوند‪.‬‬

‫‪-2‬عوارض حذف پاركينگ‬

‫کربالیی زهرا زن بیوه و زحمت کشی بود که به خانه‬ ‫ما رفت و آمد داشت‪ .‬او که فروشنده‌ای دوره گرد بود‬ ‫اجناس خود را به خانه‌ه��ای ثروتمندان و محترمان‬ ‫شهر می‌برد تا به فروش برساند و از این راه امرار معاش‬ ‫می‌کرد‪ .‬در س��فر اول حضرت آقا و بی‌بی به مشهد او‬ ‫را ب��ا خود بردند تا ما بچه‌ها را نگهداری کند ولی این‬ ‫سفرش به دالیلی نیمه‌کاره ماند و با الری‌هایی که به‬ ‫مشهد آمده بودند به الر عودت داده شد‪.‬‬ ‫راه رفت��ن زیاد و گرفتن روزه‌های اس��تیجاری از او‬ ‫زنی مقاوم و خس��تگی‌ناپذیر س��اخته بود‪ .‬همیشه‬ ‫نمازهایش را به جماعت و در مس��جد آقا می‌خواند‪،‬‬ ‫عاش��ق اعمال و عبادت‌ها و مراسم مذهبی بود و به‬ ‫همین دلیل از آمدن بی‌بی نجفی به الر خوش��حال‬ ‫می‌شد و سعی می‌کرد از وی چیزها یاد بگیرد‪.‬‬

‫در ای��ام مح��رم و صفر یک��ی از زنان پ��ر و پا قرص‬ ‫خدمت به امام حس��ین(ع) بود‪ .‬فرش پهن کردن و‬ ‫چای و شربت دادن در این مراسم برای زنان‪ ،‬به نحو‬ ‫احس��ن انجام می‌داد‪ .‬در شادی‌ها هم خوب خدمت‬ ‫می‌کرد‪ ،‬مث ً‬ ‫ال در مراس��م ازدواجم به قم آوردیمش‪،‬‬ ‫بیچاره حسابی زحمت می‌کشید‪ ،‬خدا بیامرزدش‪.‬‬ ‫گاه��ی او را با خود به پیک‌نیک‌های خود می‌بردیم‪،‬‬ ‫مسئول تهیه چای و آماده کردن قلیان بود‪ .‬در قلیان‬ ‫کشیدن رقابتی با بی‌بی داشتند‪ ،‬حاجیه خانم بدر و‬ ‫کربالیی کوچک و بی‌بی و ایشان دور هم می‌نشستند‬ ‫بازار قلیان حسابی داغ می‌شد‪.‬‬ ‫بقچه‌ای داش��ت همیش��ه بر زیر بغل‪ ،‬از در که وارد‬ ‫می‌ش��د می‌دویدیم و بقچ��ه‌اش را می‌گرفتیم و به‬ ‫تماش��ای اش��یای داخل آن می‌نشس��تیم‪ .‬معموالً‬

‫اجناسی که زنان شوهر خلیجی (تعبیر از من است‪،‬‬ ‫زنانی بودند که شوهران‌ش��ان به کشورهای حاشیه‬ ‫خلیج فارس برای کار رفته بودند‪ .‬آنان شش ماه یک‬ ‫بار به زن و بچه های خود س��ر می زدند و چیزهایی‬ ‫را سوغات می‌آوردند) برای فروش به او می‌دادند در‬ ‫این بقچه بود که بعدا ً به س��اک دس��تی تبدیل شد‪.‬‬ ‫یادم می‌آید روزی آن بقچه یا ساک دستی‌اش را در‬ ‫مسجد دزدیده بودند‪ .‬بیچاره به زمین و زمان فحش‬ ‫م��ی‌داد‪ .‬آنقدر ای��ن در و آن در زد تا بلکه بیابد ولی‬ ‫هر چه می‌گشت کمتر از آن اثری یافت‪ .‬ناامیدانه از‬ ‫این و آن تقاضای خسارتی که باید می‌پرداخت کرد‪،‬‬ ‫گویا بی‌بی هم چیزی به او کمک کرد‪.‬‬ ‫بی‌بی معموالً غذای شب‌مانده را به این زنان می‌داد‬ ‫(البت��ه تا بود غ��ذای تازه) ولی او قب��ول نمی‌کرد و‬

‫اصوالً زندگي و نوع كار ما گراش��ي‌ها كمي سخت‌تر‬ ‫از نح��وه الري‌ها و اوزي‌ها و ديگران اس��ت‪ ،‬كه الزم‬ ‫به ش��رح و توضيح آن نيس��ت‪ .‬ولي هرچه باشد آن‬ ‫را ب��ه جريان زندگي ‪ 6‬ي��ا ‪ 10‬ماهه گذران خويش‬ ‫مي‌اندازي��م و با صب��ر و پايداري و با خبر ش��دن از‬ ‫احوال همديگر‪ ،‬س��فر خود را به پايان مي‌رسانيم‪ .‬به‬ ‫قول معروف «خدا كريمن!» همه جور حال و طبيعت‬ ‫در ميان ما گراش��ي‌هاي مقيم دبي است‪ :‬خوب‪ ،‬بد‪،‬‬ ‫آرام و بي‌صدا‪ ،‬جنجالي و پرخاش‌گر‪ ،‬كنس‪ ،‬دس��ت‬ ‫و دل‌باز‪ .... ،‬اين را كه تمام ما گراشي‌ها مي‌فهميم و‬ ‫جاي نشر و شرح نيست‪ .‬ولي راقم اعتقاد دارد همه را‬ ‫بايد دوست داشت و به همه احترام بايد گذاشت‪ ،‬چرا‬ ‫كه همه در واقع زحمت مي‌كش��ند‪ ،‬گرفتاري دارند‪،‬‬ ‫انس��ان بايد به نحوي با خاليق خدا خوب باش��د كه‬ ‫زب��ان حال او اين بيت ش��عر (در هرچ��ه نظر كردم‬ ‫سيماي تو مي‌بينم) در خود بيابد و هيچ‌گاه فرمايش‬ ‫ب��زرگان دين را كه (اندر هم��ه جا‪ ،‬با همه كس‪ ،‬در‬

‫هم��ه كار‪ /‬بي��دار نهفته چش��م و دل جانب يار) از‬ ‫ضمير خاطر خود نبرد و به باد فراموش��ي نس��پارد‪،‬‬ ‫بلكه همه را دست‌س��اخت حق دان��د و انصاف دهد‬ ‫و انص��اف نخواهد ك��ه «من لَم يَش�� ُكرالمخلوق‪ ،‬لَم‬ ‫يَ ُ‬ ‫شكرالخالق»‪.‬‬ ‫و اما طنز آخر مقاله‪ .‬دوس��تي داش��تم سن و سال‬ ‫خودم‪ .‬مي‌گفت (البته اين موضوع به ‪ 10‬سال قبل‬ ‫برمي‌گردد) چند س��الي قبل در شارجه پيش يك‬ ‫بنده خدايي كه مس��ن و دنياديده‌ بود كار مي‌كردم‬ ‫چند صباحي‪ .‬تا اين كه يك صبح گفت اين دو عدد‬ ‫تخم‌م��رغ را بگير و ببر بپز و س��ريع برگرد‪ .‬خوب!‬ ‫مس��افت بي��ن دكان و منزل ح��دود ‪ 20‬دقيقه راه‬ ‫بود‪ .‬نيمرو درس��ت كردم و ماهي‌تابه را برداشتم و‬ ‫به دو برگشتم دكان‪ .‬تخم‌مرغ‌ها همانند پالستيك‬ ‫فريزري ته ماهي‌تابه چس��بيده بود‪ ،‬سرد و بي‌روح‪.‬‬ ‫گذاش��تم زير دل ارباب ولي تا نشستم بخورم يك‬ ‫مش��تري آمد‪ .‬بلند شدم ديدم ‪ 500‬درهمي دارد و‬

‫يك س��يگار مي‌خواهد‪ .‬دوباره بلند ش��دم‪ .‬باز يك‬ ‫مش��تري ديگر‪ .‬از ش��ما چه پنهان اين وسط ارباب‬ ‫مي‌خورد و مي‌خورد! بعدا ً كه فراغتي شد و نشستم‪،‬‬ ‫ديدم به اندازه ش��كم گنجش��كي تخم‌م��رغ مانده!‬ ‫خوب‪ ،‬دس��ت‌ بردم به شيش��ه مهوه در كنار ممبر‪.‬‬ ‫ناگه��ان فرياد ارباب بلند ش��د كه ما رس��م نداريم‬ ‫صبحانه ‪ 2‬نمونه بخوريم! من هم كليد خانه را پرت‬ ‫كردم طرفش و گفتم «نه تو باش��ي و نه دكان و نه‬ ‫مال و روزت‪ .‬بيا‪ 6 ‌.‬روزي كه كار كردم هم از ش��ير‬ ‫مادرت هم حالل‌تر»‪ .‬و زدم بيرون‪.‬‬ ‫مش��كل ديگري كه سر راه تازه به دبي‌ آمده‌ها سبز‬ ‫مي‌شود تكلم به زبان عربي و هندي و انگليسي بود‬ ‫كه انگار واجب به نظر مي‌رسيد كه بدانيم‪ .‬هركس‬ ‫قدرت زبان و تكلمش بيش��تر‪ ،‬حقوقش بيشتر بود‪.‬‬ ‫ولي بودند كس��اني كه به زحمت ي��اد مي‌گرفتند‪.‬‬ ‫نقل اس��ت كه نوجواني گراشي با وجود اين كه در‬ ‫س��فر دومش بود از تمام جم�لات و كلمات عربي‬

‫فقط ‪ 2‬كلمه خَ مس��ه عشر و خمس و سبعين (كه‬ ‫آن ه��م در واقع نمي‌دانس��ت يعني‌ چه) ياد گرفته‬ ‫ب��ود‪ .‬او جايي در دبي ( َمس��ط َوه) كار مي‌كرد‪ .‬يك‬ ‫عرب مي‌آيد و مي‌پرسد‪« :‬يا بوي احد سيكل كم؟»‬ ‫يعن��ي‪ :‬هاي جوان اين موتور پالس��تيكي چند؟ او‬ ‫ك��ه در ضمير خاط��رش آن دو كلمه بود مي‌گويد‪:‬‬ ‫« َوهلل ما تعرفه خمس��ه عشر و االخمس و سبعين»‪:‬‬ ‫راستش نمي‌دانم ‪ 15‬درهمه يا ‪ 75‬درهم! عربه هم‬ ‫مي‌گويد «لَع َنه‌اهلل ابوك خمس عشر وهن خمس و‬ ‫سبعون وهن»! از اينجا مي‌توان فهميد كه هركس‬ ‫هرچه به دست آورده به سختي و رنج طاقت يافته‬ ‫و متحم��ل همه نوع ناش��كيبايي و اضطراب و صبر‬ ‫گرديده تا شده ارباب‌‪ .‬مي‌گويم اگر تجار اين روزگار‬ ‫خصوصا از مردم بومي گراش از اين راه توانس��ته‌اند‬ ‫ترق��ي كنند و ب��ه س��مت اربابي برس��ند‪ ،‬تحمل‬ ‫بسياري از ناگواري‌هاي زندگي ايشان را سربلند از‬ ‫آب درآورده است‪.‬‬

‫اطالعیه‬

‫شورای اسالمی شهر گراش‬

‫درباره تصویب‬

‫عوارض شهرداری‬ ‫در سال ‪1388‬‬ ‫ب‪-‬جهت ساختمانهاي مسكوني با زيربناي ‪ 200‬متر‬ ‫مرب��ع تا ‪ 400‬متر مربع ‪90‬درصد ‪ P‬مش��روط بر اين‬ ‫كه كمتر از ‪ 7000‬ريال نباشد‪.‬‬ ‫ج‪-‬جهت س��اختمان‌هاي مسكوني با زيربناي باالتر از‬ ‫‪ 400‬متر مربع برابر با‪ P‬مش��روط ب��ر اينكه كمتر از‬ ‫‪ 8000‬ريال نباشد‪.‬‬

‫الف‪-‬جهت مجتمع مس��كوني تا ‪ 400‬متر مربع سطح‬ ‫ناخالص كل بنا مش��روط بر اين ك��ه كمتر از ‪5000‬‬ ‫ريال نباشد‪.‬‬ ‫‪ 60‬درصد ‪ /100( × P‬ميانگين سطح واحد)‬ ‫ب‪-‬جهت مجتمع هاي مس��كوني ت��ا ‪ 600‬متر مربع‬ ‫س��طح ناخال��ص كل بنا مش��روط بر اينك��ه كمتر از‬ ‫‪ 7000‬ريال نباشد‬ ‫‪90‬درصد ‪ /100 ( × P‬ميانگين سطح واحد)‬ ‫ج‪-‬جهت مجتمع هاي مس��كوني با بيش از ‪ 600‬متر‬ ‫مربع سطح ناخالص كل بنا مشروط بر اين كه كمتر از‬ ‫‪ 8000‬ريال نباشد ‪ /100( × P‬ميانگين سطح واحد)‬ ‫‪-10‬عوارض پذيره ي��ك متر مربع از يك يا چند‬ ‫واح��د تجاري و اداري ب��ا ارتفاع و دهنه مجاز ضوابط‬ ‫ط��رح هادي يا جام��ع طبق جدول ذيل محاس��به و‬ ‫اخ��ذ گردد‪(.‬توضيحاً ‪ n‬تعداد واح��د تجاري يا اداري‬ ‫مي‌باشد و جهت يك واحد ‪ n=0‬منظور مي‌گردد)‬

‫الف‪-‬عوارض ح��ذف پاركينگ امالك مس��كوني به‬ ‫ازای هر واحد پاركينگ ‪P 200‬‬ ‫ب‪-‬عوارض حذف پاركين��گ امالك تجاري به ازای‬ ‫ه��ر واحد پاركين��گ ‪ S 25 + P 165‬كه ‪ S‬هزينه‬ ‫س��اخت يك متر مربع پاركينگ با سقف مي‌باشد كه‬ ‫حداكثر ‪ 250000‬ريال منظور مي‌گردد‪.‬‬ ‫ج‪-‬عوارض حذف پاركينگ كليه واحدهاي مسكوني‬ ‫و اداري و صنعتي ساخته شده قبل از سال ‪120 ، 82‬‬ ‫‪ P‬محاس��به گردد و جهت واحده��اي تجاري ‪ 150‬طبق ه‬ ‫ف‬ ‫همك ‬ ‫‪ P‬محاسبه گردد‪.‬‬ ‫ن‬ ‫زيرزمي ‬ ‫‪-3‬عوارض تراكم ‪:‬‬ ‫ل‬ ‫جهت واحدهاي مسكوني و اداري به ازای هر متر مربع او ‬ ‫دو م‬ ‫مازاد بر تراكم مجاز ‪ P 6‬محاسبه و اخذ گردد‪.‬‬ ‫‪- 4‬عوارض ارزش معامالتي زمين در پروانه‌هاي سوم به با ال‬ ‫ي‬ ‫س��اختماني محاسبه و اخذ گردد به ميزان ‪5‬درصد ‪ P‬انبار ‬ ‫نيم طبق ه‬ ‫به ازای هر متر مربع مساحت زمين‪.‬‬ ‫‪-5‬عوارض هزينه خدم�ات در صدور پروانه هاي‬ ‫ساختماني و پايانكار اخذ گردد به ميزان حداكثر ‪P 1‬‬ ‫به ازای هر متر مربع مساحت زمين و حداقل ‪ 2P/.‬به‬ ‫ازای هر متر مربع مساحت زمين‬ ‫‪-6‬عوارض كارشناسي ساختماني و غيره جهت‬ ‫هر مورد ‪ 70000‬ريال اخذ گردد‪.‬‬ ‫‪-7‬جهت اراض��ي كه باالجبار زي��ر ضابطه تفكيك‬ ‫طرح ه�ادي يا جامع ش�هر تفكيك ش��ده‌اند به‬ ‫ازای هر متر مربع كمت��ر از ضابطه تفكيك یک‌پنجم‬ ‫‪ P‬محاسبه و اخذ گردد‪.‬‬

‫‪-8‬عوارض صدور پروانه هاي ساختماني جهت‬ ‫يك متر مربع بنا‬

‫الف‪-‬جهت س��اختمانهاي مسكوني با زيربناي تا ‪200‬‬ ‫مت��ر مربع ‪70‬درصد ‪ P‬مش��روط بر اي��ن كه كمتر از‬ ‫‪ 5000‬ريال نباشد‪.‬‬

‫از اس��م کت��اب موض��وع آن کام ً‬ ‫ال‬ ‫مش��خص اس��ت‪ .‬کتاب قشنگ و‬ ‫کم حجمي‌س��ت که به اعتقاد من‬ ‫خواندن��ش براي ه��ر ک��دام از ما‬ ‫گراشي‌ها الزم و جذاب است‪ .‬اگر تا‬ ‫به حال کتاب را ديده باشيد‪ ،‬بدون‬ ‫ش��ک آن را خريده‌ايد و اگر ش��ما‬ ‫کسي هستيد که اين کتاب را ديده‌ايد ولي نخريده‌ايد‪ ،‬دو احتمال وجود‬ ‫دارد‪ :‬اول اين که نمي‌دانس��تيد از کجا بايد تهيه کنيد دوم اين که شما‬ ‫اهل کتاب خواندن نيستيد و کتابخانه نداريد‪.‬‬ ‫در اي��ن کتاب آمده اس��ت‪ :‬محمدعل��ي خان سديدالس��لطنه‪ ،‬مينابي‬ ‫بندرعباس��ي‪ ،‬نويسنده‌ي کتاب «س��فرنامه سديدالسلطنه التدقيق في‬ ‫سيرالطريق» که در زمان حکومت مظفرالدين شاه قاجار مي‌زيسته است‬ ‫در مورد گراش اين گونه نوش��ته‪«:‬خرماي آنجا (گراش) بهتر خرماهاي‬ ‫الر است‪ .‬ظروف سفالين هم سازند‪ .‬مذهبشان شيعه و سني است»‬ ‫نوروز نزديک است و ايام‪ ،‬ايام ديد و بازديد و مسافرت‪ .‬اگر مهمان نوروزي‬ ‫داشتيد يا مهمان کسي بوديد‪ ،‬اين کتاب مي‌تواند زيباترين هديه براي‬ ‫ميهمان يا ميزبان شما باشد‪.‬‬

‫می‌گف��ت غذای مان��ده مع��ده‌ام را ناراحت می‌کند‪.‬‬ ‫بعد از نماز مغرب و عشا می‌آمد و شاید می‌خواست‬ ‫افط��اری خود را از بی‌بی بگی��رد‪ .‬در جمع زنانی که‬ ‫برای گندم پا کردن و یا شستن خمره‌های خرمایی‬ ‫به خانه ما می‌آمدند ش��رکت داشت و اینجا بود که‬ ‫شیطنت‌های ما هم به این زنان گل می‌کرد‪ .‬سنجاق‬ ‫کردن چادر آن‌ها وقتی که کنار هم نشسته و گندم‬ ‫پاک می‌کردند از شگردهای همیشگی ما برای خنده‬ ‫ب��ود‪ .‬گاهی هم ب��رای پختن نان‌ه��ای کلوچه‌ای به‬ ‫عنوان دستیار ننه نارو به خانه می‌آمد‪.‬‬ ‫یکی از دس��ت‌های او شش انگشت داشت و این از‬ ‫اس��باب رنجش او بود‪ .‬اگر کسی می خواست به او‬ ‫ناس��زایی بگوید که از هر ناسزایی بدتر باشد کافی‬ ‫بود بگوید «زهرای شش انگشتی»‪.‬‬

‫‪-9‬عوارض صدور پروانه ساختماني مجتمع‌هاي‬ ‫ب‪-‬تفكيك اراضي‪:‬‬ ‫‪-1‬عوارض تفكيكي اراضي با كاربري مسكوني به ازای مسكوني جهت يك متر مربع سطح ناخالص بنا‪:‬‬ ‫هر متر مربع تفكيكي ‪ 50‬درصد ‪P‬‬ ‫‪-2‬ع��وارض تفكيكي اراضي با كاربري تجاري به ازای‬ ‫هر متر مربع تفكيكي ‪P 5‬‬ ‫‪-3‬عوارض تفكيكي اراضي ب��ا كاربري اداري به ازای‬ ‫هر متر مربع تفكيكي ‪P 3‬‬ ‫‪-4‬عوارض تفكيكي اراضي با كاربري صنعتي به ازای‬ ‫هر متر مربع تفكيكي ‪P 3‬‬

‫كتاب‪:‬راهنم�اي گردش�گري‬ ‫شهر گراش‬

‫فیلم‪ :‬هم خانه‬

‫هم‌خانه قصه‌ي مهس��ا و جمش��يد‬ ‫اس��ت‪ .‬ه��ر دو بچه‌ي شهرس��تانند‬ ‫که براي ادام��ه‌ي تحصيل به تهران‬ ‫آمده‌اند‪ .‬جمش��يد براي حل مشکل‬ ‫مهس��ا با او هم‌خانه مي‌شود و نقش‬ ‫شوهر او را بازي مي‌کند‪ .‬استفاده‌ي‬ ‫مهس��ا از جمش��يد اس��تفاده‌ي‬ ‫ابزاري‌س��ت و اين را هم مهسا گفته‬ ‫و هم جمش��يد مي‌داند و قصد جمشيد هم فقط کمک به مهساست‬ ‫اما پس از اينکه پدر مهس��ا از ماجرا با خبر مي‌ش��ود آنها را به جرم‬ ‫جواني به باد تهمت مي‌گيرد و‪...‬‬ ‫گفتگوهاي��ي که پ��س از اين رد و بدل مي‌ش��ود زيب��ا و قابل تأمل‬ ‫اس��ت‪ .‬بي‌انصافي‌هايي که در حق اي��ن دو جوان روا مي‌دارند‪ ،‬بيانگر‬ ‫معضلي‌ست که کمابيش گريبانگير مردمي هم هست که من روزهايم‬ ‫را با آنها س��پري مي‌کنم‪ .‬شايد اين مشکالت را آنقدر پيش پا افتاده‬ ‫فرض کرده‌ايم که ديگر راجع به آنها حرفي نمي‌زنيم يا زماني حرف‬ ‫مي‌زنيم که اتفاقي مي‌افتد به تلخي يک خودکشي‪.‬‬ ‫وقتي فخ��ري خانوم به باباي مهس��ا مي‌گويد‪« :‬م��ا بزرگترا هم کم‬ ‫تقصير نداريما‪ .‬از دو تا جوون بي‌گناه داريم مجرم مي‌سازيم»‪.‬‬

‫ي‬ ‫تجار ‬

‫‪p‬‬ ‫(‪ ./6 )n +10‬‬ ‫(‪ p ./4 )n +10‬‬ ‫(‪ p ./3 )n +10‬‬ ‫(‪ p ./25)n +10‬‬ ‫(‪ p ./2 )n +10‬‬ ‫(‪ p ./25)n +10‬‬ ‫(‪ p ./1 )n +10‬‬

‫اداري‬

‫(‪p ./4 )n +10‬‬ ‫(‪p ./3 )n +10‬‬ ‫(‪p ./25)n +10‬‬ ‫(‪p ./2 )n +10‬‬ ‫(‪p ./15)n +10‬‬ ‫(‪p ./1 )n +10‬‬ ‫(‪p ./1 )n +10‬‬

‫‪-11‬ع�وارض پذيره يك مت��ر مربع از يك يا چند‬ ‫واح��د تج��اري در صورتي ك��ه دهنه يا ارتف��اع برابر‬ ‫ب��ا ضوابط شهرس��ازي نباش��د عوارض پذي��ره طبق‬ ‫فرمولهاي تصويبي قبلي محاس��به گردد و در صورتي‬ ‫ك��ه كمتر از عوارض پذيره حالت مجاز باش��ند همان‬ ‫عوارض حالت مجاز مبناي وصول قرار گيرد‪.‬‬ ‫‪-12‬ع�وارض معامالت غي�ر منقول جهت هر‬ ‫متر مربع عرصه‌ ‪ 45‬درصد ‪ P‬و جهت اعيان ‪5‬درصد‬ ‫‪ P‬محاسبه و اخذ گردد‪.‬‬ ‫‪-13‬عوارض كس�ب و پيشه ‪20‬درصد به آخرين‬ ‫تعرفه تصويبي اضافه گردد‪.‬‬ ‫‪-14‬عوارض حق االرض از ادارات خدماتي و هر‬ ‫ارگان نهاد يا ش��ركت دولتي و خصوصي و اش��خاص‬ ‫حقيقي به شرح ذيل محاسبه و اخذ گردد‪:‬‬

‫الف‪-‬جهت لوله گذاري ش��بكه ها و انش��عابهاي‬ ‫آب ‪ ،‬گاز‪ ،‬مخاب��رات و برق با قطر ‪ 20‬س��انتيمتر به‬ ‫باال‬ ‫(ريال) ‪ ×40000‬طول مسير به متر× قطر لوله به متر‬ ‫ب‪-‬جه��ت لوله گذاري يا س��يم گذاري ش��بكه ها و‬ ‫انش��عاب‌هاي گاز ‪ ،‬مخابرات‪ ،‬يا برق با قطر كمتر از ‪20‬‬ ‫سانتيمتر‬ ‫(ريال)‪ ×5000‬طول مسير لوله گذاري (متر)‬ ‫ج‪-‬جهت مح��ل نصب هرگونه پايه برق يا مخابرات با‬ ‫سطح اشغال تا ‪ ./25‬متر مربع‬ ‫(ريال)‪ × 500000‬مساحت محل پايه (متر مربع)‬ ‫د‪-‬جهت محل نصب هرگونه پاي��ه برق يا مخابرات با‬ ‫سطح اشغال بيشتر از ‪ /.25‬متر مربع‬ ‫(ريال)‪ × 350000‬مساحت محل پايه(متر مربع)‬ ‫هـ ‪ -‬جهت نص��ب تابلوهاي تبليغاتي در پياده‌روها يا‬ ‫محل‌هاي مجاز مشخص شده توسط شهرداري عوارض‬ ‫ماهيانه‬ ‫(ريال) ‪ × 150000‬مساحت تابلو (متر مربع) (حداقل‪)1‬‬ ‫در ص��ورت نص��ب كمتر از يك ماه ب��ه ماخذ يك ماه‬ ‫محاسبه و اخذ مي‌گردد‪.‬‬ ‫‪-15‬عوارض س�د معبر جهت اصناف و اش��خاص‬ ‫حقيقي يا ش��ركتها و مؤسسات دولتي و غير دولتي و‬ ‫ادارات كه ناگزير به سد معبر هستند در حد مساحت‬ ‫مجاز مش��خص شده توسط ش��هرداري كه كتباً ابالغ‬ ‫مي‌شود بصورت ماهيانه به شرح ذيل محاسبه و اخذ‬ ‫گردد‪:‬‬ ‫(ريال)‪ × 60000‬مساحت اشغال (مترمربع) (حداقل ‪)2‬‬ ‫در ص��ورت اش��غال كمتر از يكماه ب��ه ماخذ يك ماه‬ ‫محاسبه و اخذ مي‌گردد‪.‬‬ ‫‪-16‬عوارض پيمانكاران محلي فاقد دفتركار يا‬ ‫ش��ركت ثبت شده كه عمليات س��اختماني و غيره را‬ ‫انجام مي‌دهند به ش��رح ذيل محاس��به و اخذ گردد‬ ‫در هنگام صدور پروانه س��اختماني‪ ،‬تمديد ‪ ،‬اصالح يا‬ ‫صدور پايانكار و مجوز هر كار عمراني‪:‬‬ ‫الف‪-‬در صورت ساخت به صورت دستمزدي‬ ‫( ريال)‪ × 3000‬مساحت ساختمان (متر مربع)‬ ‫ب‪-‬در صورت ساخت به صورت دستمزد مصالح ك ً‬ ‫ال‬ ‫به عهده پيمانكار‪:‬‬ ‫(ريال)‪ ×10000‬مساحت ساختمان (متر مربع)‬ ‫ج‪ -‬در ص��ورت ارائه قرارداد معتبر و داراي ش��ركت‬ ‫معتب��ر بودن پيمانكار به ماخذ ‪ 1‬درصد مبلغ قرارداد‬ ‫محاسبه و اخذ گردد‪.‬‬ ‫‪-17‬عوارض كس�ب و پيشه دفاتر و باجه هاي‬ ‫تلفن‪ ،‬پست‪ ،‬پست بانك و كلوپ بازيهاي كامپيوتري‬ ‫و محص��والت فرهنگ��ي س��معي و تصويري س��االنه‬ ‫‪ 300000‬ريال محاسبه و وصول گردد‪.‬‬ ‫‪-18‬عوارض حمل مصالح س�اختماني توسط‬ ‫كاميون‌ها در س��طح ش��هر با توجه به ض��رر و زيان‬ ‫وارده ب��ه آس��فالت معابر و اختالل در نظافت س��طح‬ ‫ش��هر جهت هر كاميون ماهانه بي��ن ‪ 100000‬ريال‬ ‫ال��ي ‪ 250000‬ريال و وانت ‪ 50000‬ريال محاس��به‬ ‫و اخذ گردد‪.‬‬ ‫‪-19‬عوارض خدمات مهندس�ي شامل نظارت ‪،‬‬ ‫نقش��ه كش��ي و طراحي معماري‪ ،‬محاسبات‪ ،‬طراحي‬ ‫س��ازه و طراحي تاسيس��ات بابت هر م��ورد ‪4‬درصد‬ ‫هزينه هر متر مربع محاسبه و اخذ گردد‪.‬‬ ‫‪-20‬عوارض قرارداده�اي پيمانكاري ‪1‬درصد‬ ‫محاسبه و وصول گردد‪.‬‬

‫ﻋﺼﺮ ﺍﻭﺯ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ‬

‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫‪ ‬مطبوعات الرستان‬

‫مسعود غفوری‬

‫ﺁﺋﻴﻨﻪ ﻱ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﺎﻱ‬

‫شماره سی و دو‬

‫ﺍﻓﻜﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ‬ ‫ﻣﻴﻼﺩ‬

‫ﺍﺳﻔﻨﺪ ﻣﺎﻩ‪ - 1387‬ﺻﻔﺮ ‪ -‬ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻻﻭﻝ ‪ -1430‬ﺳﺎﻝ ﻧﻬﻢ‪-‬ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻱ ‪ 16-100‬ﺻﻔﺤﻪ‪ 2000-‬ﺭﻳﺎﻝ‪ -‬ﻧﺸﺎﻧﻲ ﺳﺎﻳﺖ‪WWW.asr-e-evaz.com :‬‬

‫ﭘﻨﺠﻤﻴﻦ ﻫﻤﺎﻳﺶ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﻴﻮﻥ‬ ‫ﺷﻴﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﻲ ﺩﺭ ﻻﺭﺳﺘﺎﻥ‬ ‫‪2‬‬

‫ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺣﻤﺖ‬

‫ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤﺪ‬

‫ﺣﺪﺕ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﺑﺎﺩ‬

‫)ﺹ( ﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﻭ‬

‫‪Asre Evaz No. 100 February - March 2009‬‬

‫ﺑﺎ ﺁﻏﺎﺯ ﭼﻬﺎﺭﻣﻴﻦ ﺩﻫﻪ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺻﺪﻣﻴﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻋﺼﺮ ﺍﻭﺯ‬ ‫ﻫﻤﺎﻳﺶ »ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﺗﻮﺳﻌﻪ« ﺩﺭ ﺍﻭﺯ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪ‬

‫ﺩﺭ ﺳﻲ ﺍﻣﻴﻦ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﺍﻧﻘﻼﺏ‬ ‫ﺍﺳﻼﻣﻲ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻃﺮﺡ ﻋﻤﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﻭﺭﺯﺷﻲ‬ ‫ﺩﺭ ﻻﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﺭﺳﻴﺪ‬ ‫‪3‬‬

‫ﺑﺎﺯﺩﻳﺪ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻫﻴﺄﺕ ﺍﻣﻨﺎﻱ‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﻭﺯ ﺍﺯ‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻫﺎﻱ ﺑﻨﺪﺭﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻗﺸﻢ‬ ‫‪4‬‬

‫ﻣﺤﻠﭽﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﻋﻬﺪ ﺳﺎﺳﺎﻧﻴﺎﻥ‬ ‫‪4‬‬

‫ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻴﺴﺖ ﺍﻫﻞ ﺍﻭﺯ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻛﺸﻮﺭ‬ ‫‪15‬‬

‫ عصر اوز‬

‫عصر اوز صدمین ش��ماره‌اش را در اسفندماه ‪87‬‬ ‫منتش��ر کرد‪ .‬به همین مناس��بت و به همت این‬ ‫نش��ریه‪ ،‬همایش یک روزه‌ی «مطبوعات محلی‪،‬‬ ‫چشم‌انداز توس��عه» در روز شنبه ‪ 87/11/26‬در‬ ‫محل س��الن اجتماعات بیمارس��تان اوز با حضور‬ ‫اهالی مطبوعات محلی بندرعباس‪ ،‬بستک‪ ،‬خنج‬ ‫و الرستان و مسئولین بلندپایه شهرستان برگزار‬ ‫ش��د‪ .‬گزارش کامل این همایش را در این نشریه‬ ‫می‌توانید بخوانید‪ .‬این شماره‌ی عصر اوز به نوعی‬ ‫ویژه‌نامه‌ی بزرگ‌داش��ت انتش��ار صدمین شماره‬ ‫آن اس��ت؛ و در تمام صفحات آن س��عی ش��ده‬ ‫اس��ت مروری بر آنچه این نش��ریه تاکنون انجام‬ ‫داده است‪ ،‬نظرات آدم‌های مختلف درباره‌ی این‬ ‫نشریه‌‪ ،‬و چشم‌انداز آینده‌ی آن صورت بگیرد‪ .‬به‬ ‫امید تورق هزارمین شماره عصر اوز‪.‬‬

‫ میالد الرستان‬

‫میالد الرستان در شماره‌ی ‪ ،552‬هفته‌ی چهارم‬ ‫بهمن ‪ ،87‬خبر از افتتاح چند پروژه در الرستان‬ ‫به مناس��بت دهه فجر داده اس��ت‪ ،‬از جمله چند‬ ‫پروژه در فرودگاه بین‌المللی الرستان‪ ،‬ساختمان‬ ‫اداره گاز اوز‪ ،‬بخش ماموگرافی بیمارس��تان اوز‪،‬‬ ‫سالن چند منظوره‌ی الله گراش و ‪....‬‬ ‫اما س��کوت می�لاد درب��اره‌ی بح��ران اقتصادی‬ ‫الرس��تان در ش��ماره‌ی ‪ ،553‬هفته اول اس��فند‪،‬‬ ‫شکسته ش��د‪ ،‬آنجا که این نشریه از قول فرماندار‬ ‫الرستان نوشت‪« :‬با اطالع‌رسانی که از طریق صدا‬ ‫و سیما و مطبوعات انجام شد خوشبختانه شماری‬ ‫از مردم از س��و استفاده‌های مالی افراد سودجو در‬ ‫منطقه الرستان مصون ماندند اما متاسفانه فردی‬ ‫که اقدام به جمع‌آوری وجوه نقدی مردم کرده بود‬ ‫در نهایت متواری شد و خسارت‌هایی از این ناحیه‬ ‫به مردم وارد کرد‪ ».‬فرماندار الرس��تان از پیگیری‬ ‫مس��تمر این قضایا خبر داده و از مردم خواس��ته‬ ‫اس��ت که تنها از طریق مج��اری قانونی و قضایی‬ ‫وارد شده و از مشاوران امین بهره ببرند‪ .‬برگزاری‬ ‫همایش علمای ش��یعه و سنی فارس در الرستان‬ ‫هم خبر اول این ش��ماره میالد اس��ت‪ .‬رحیم‌پور‬ ‫ازغدی هم مهمان ویژه‌ی این همایش بوده است‪.‬‬


‫شماره سی و دو‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫تک سوالی ‪‬‬

‫‪ 7‬جامعه نو‬ ‫الهام زاهدی‬

‫سفره‌ي هفت‌سين‬ ‫می‌چیند؟ چرا؟‬

‫ محمدرضا پورشمسي‪ ،‬نگهبان بيمارستان‪:‬‬ ‫بله‪ -‬سال پر‌بركتي داشته‌باشيم‪.‬‬

‫ علي‌اصغر شمسي‪ ،‬كارمند‪:‬‬ ‫بل��ه‪ -‬يك��ي از اعياد بزرگ و س��نت‌هاي مه��م ايران‬ ‫است‪.‬‬ ‫ فهيمه صادق نژاد‪ ،‬پرستار‪:‬‬ ‫بله‪ -‬معني و مفهوم سفره را باور دارم‪.‬‬ ‫ نرگس برازش‪ ،‬كارمند‪:‬‬ ‫بله‪ -‬به‌خاطر دلخوشي بچه‌ها‪.‬‬ ‫ راحله بهادر‪ ،‬دبير زبان‪:‬‬ ‫بله‪ -‬چون ايراني‌ست‪.‬‬ ‫ عباس مفرح‪ ،‬كارمند‪:‬‬ ‫نه‪ -‬كسي نيست كه پهن كند‪.‬‬ ‫ جواد حسيني‪ ،‬راننده تاكسي‪:‬‬ ‫بله‪ -‬بخاطر بركت و دورهم جمع شدن‪.‬‬ ‫ خديجه استادي‪ ،‬كارمند‪:‬‬ ‫بله‪ -‬اعتقاد داريم‪.‬‬ ‫ ناصر واحدي‪ ،‬خادم مسجد‪:‬‬ ‫بله‪ -‬اول سال است براي بركت‪.‬‬ ‫ محمدباقر زينلي‪ ،‬نگهبان بيمارستان‪:‬‬ ‫بله‪ -‬چون سنت آبا و اجدادي است‪.‬‬ ‫ محمدحسن يزداني‪ ،‬فروشنده‪:‬‬ ‫بله‪ -‬چون يك سنت ديرينه است‪.‬‬ ‫ زينب فروزان‪ ،‬دانش‌آموز‪:‬‬ ‫بله‪ -‬چون يك جشن ملي است‪.‬‬ ‫ صفيه پورشمسي‪ ،‬كارمند‪:‬‬ ‫نه‪ -‬وقت ندارم‪.‬‬ ‫ سكينه رزاق پور‪ ،‬كارمند‪:‬‬ ‫به خاطر تحويل سال‬ ‫توسعه پایدار ‪‬‬

‫محمد صادق وفایي‌فرد‬

‫*‬

‫توسعه‌ي پايدار‬ ‫چيست و چرا مطرح‬ ‫مي‌شود؟‬

‫آنچه كه اذهان عمومي را به خود مشغول مي‌دارد‬ ‫رويداد‌ها هس��تند و نه روند‌ها‪ ،‬شايد علت اين امر‬ ‫را بت��وان چنين توصيف نمود كه رويداد‌ها خود را‬ ‫به اذهان تحمي��ل مي‌كنند در صورتي كه روند‌ها‬ ‫به دليل پيچيدگي نس��بي وكندي بروز آنها كم‌تر‬ ‫لحاظ مي‌ش��وند‪ .‬وقايع درغالب موارد پي‌آمدهايي‬ ‫عادي و فوري دارند‪ ،‬حال آنكه روندها اغلب پنهان‬ ‫وس��ايه‌دار هس��تند‪ .‬با اين مختصر به‌نظر مي‌رسد‬ ‫مي‌ت��وان اذه��ان را به دوگ��روه عمومي تقس��يم‬ ‫ك��رد‪ -1 :‬اذهان عموما واقع‌نگ��ر‪ -2‬اذهان عموما‬ ‫روند‌نگر‪.‬‬ ‫بديهي اس��ت كه روند‌نگري در اين تقس��يم‌بندي‬ ‫داراي اهمي��ت وي��ژه‌اي بود‪ .‬و اس��اس بلوغ فكري‬ ‫را تش��كيل مي‌دهد‪ .‬بلوغ فكري ك��ه در ضمن كار‬ ‫و عمل و زندگي به دس��ت مي‌آي��د‪ ،‬توانايي درك‬ ‫روندها و پيش‌بيني آنها اس��ت‪ ،‬بنابراين تصميمات‬ ‫نشان‌گر س��طح بلوغ فكري اعم از فرد يا در سطح‬ ‫كلي‌ت��ر جامعه اس��ت و هر‌اندازه جامعه از توس��عه‬ ‫باالتر و قوي‌تر برخوردار بوده و ظرفيت جامع‌نگري‬ ‫و واقع‌نگري بيش��تري داشته باش��د‪ ،‬از بلوغ فكري‬ ‫باالتري برخوردار خواهد بود‪ .‬شهر ما به لحاظ اينكه‬ ‫از نظ��ر توس��عه‌ي صنعتي‪ ،‬اقتصادي‪ ،‬كش��اورزي‪،‬‬ ‫محيط زيس��ت و حل مشكالت و معضالت شهري‬ ‫و اجتماع��ي در ابت��داي راه ق��رار دارد‪ .‬بايس��تي‬ ‫همگي به‌خصوص جوانان‪ ،‬نخبگان‪ ،‬روش��ن‌فكران‪،‬‬ ‫دانش‌آموخت��گان و دانش‌جويان جهت دس��تيابي‬ ‫ب��ه راه‌حل‌هايي اساس��ي قاطعانه ت�لاش نموده و‬ ‫موفقيت اين تالش‌ها در گرو همكاري همه اقش��ار‬ ‫مردم و مسئولين و فرهنگ‌سازي اساسي وهمگاني‬ ‫اس��ت‪ .‬اگر چه اين همكاري‌ها در گرو مشاركت در‬ ‫كنفرانس‌ها و همايش‌ها و گردهمايي‌هاي مشترك‬ ‫و استفاده از تجربيات حاصله آغاز مي‌شود ولي بايد‬ ‫در نظر داشت كه به‌كار‌گيري دستاوردهاي همچون‬ ‫برنامه‌ريزي و توسعه شهري و حفظ محيط زيست‬ ‫و بر طرف كردن مشكالت شهر كه حاصل اين‌گونه‬ ‫مشاركت‌هاست در چارچوب مفهوم واقعي توسعه‌ي‬ ‫پايدار‪ ،‬قابل درك اس��ت‪ .‬اين نكته قابل ذكر اس��ت‬ ‫كه توس��عه‌ي پايدار به عنوان ي��ك روند در جوامع‬ ‫مختلف بايد به ش��كلي متفاوت و متناس��ب مطرح‬ ‫ش��ود‪ .‬در خاتمه ضمن دع��وت از همه‌ي عزيزان و‬ ‫ن و دانش‌جويان و دانش‌آموختگان ش��هرمان‬ ‫جوانا ‌‬ ‫تقاضا‌مندم كه با ش��ركت در اين همايش مهم كه‬ ‫درآين��ده برگزار مي‌گردد ب��ا ارائه نظرات و مقاالت‬ ‫خود در پيشرفت شهر خود سهيم باشيد‪ .‬زيرا براي‬ ‫پاي��داري در فعاليت‌هاي بخش توس��عه‪ ،‬همكاري‬ ‫شما صاحب‌نظران از الزامات اوليه مي‌باشد ولي قدم‬ ‫بعدي راهبردي آنها است‪.‬‬ ‫*كارشناس مديريت دولتي‬

‫توزیع در خارج از کشور‪ ‬کویت‪ :‬سوق الرین‪-‬شرکت اطلس ‪ ‬بحرین‪ :‬محرق‪ ،‬الشفق ‪ ‬دبی‪ :‬الراس‪ ،‬فلمار‬

‫س��اقه‌های طالیی گندم بلند‬ ‫و کشیده س��ر‌بر‌افراشته داس‬ ‫دهق��ان پی��ر را می‌طلبد ولی‬ ‫دیگر داس��ی نيست به جایش‬ ‫هیوالی��ی اس��ت آهنی��ن که‬ ‫نامش کمباین اس��ت که س��اعاتی به جان گندم‌زار‬ ‫می‌افتد‪ .‬س��اقه‌ها را بری��ده کاه و اضافات آن را یک‬ ‫ط��رف و دانه‌های گن��دم را در طرف دیگر می‌ریزد‪.‬‬ ‫ای��ن کار را تنها یک نفر انجام می‌دهد‪ .‬بی‌دردس��ر‬ ‫گندم‌ها تا س��اعاتی دیگر آماده‌ی حمل به آس��یاب‬ ‫است تا آرد شود‪.‬‬ ‫ب��ه قدیم بر می‌گردی��م در روزگاری نه چندان دور‬ ‫تهیه‌ی آرد گندم به آسانی امروز نبود‪ .‬موسم کاشت‬ ‫گن��دم ک��ه می‌ش��د و اصطالحاً ب��ه آن «بش‌کار»‬ ‫می‌گفتن��د و در برج قوس قرار داش��ت دهقانان با‬ ‫وسیله‌ای به نام «هش» زمین خود را شخم می‌زدند‬ ‫ت��ا دانه‌ه��ای گندم را در آن بکارن��د‪ .‬آب چاهی در‬ ‫کار نبود امیدش��ان به رحمت الهی بود‪ ،‬به باران‪ ،‬تا‬ ‫زمین‌شان به‌بار نشیند‪ .‬چهار ماه بعد محصول به بار‬ ‫می‌نشست و آماده درو کردن بود گروهی حدودا ً ده‬ ‫نفری با ابزاری به نام داس ش��روع به درو می‌کردند‪.‬‬ ‫اصط�لاح محلی آن جیری کردن بود‪ .‬خوش��ه‌های‬ ‫بریده ش��ده گندم که‌به آن تاله می‌گفتند را درون‬ ‫توری‌ه��ای بزرگ��ی که (تلی) نام داش��ت و از مو‌ی‬ ‫گوس��فندان تهیه ش��ده بود می‌ریختند و به محلی‬ ‫ص��اف و پهن��اور ک��ه خرم��ن‌گاه نام داش��ت روانه‬ ‫می‌کردند‪ .‬این پش��ته‌های خرمن گن��دم بودند که‬ ‫روی هم انبار شده بود‪ .‬از معروف‌ترین خرمن‌زار‌های‬ ‫ از گ�راش س�رزمین مادری‌تان‬ ‫هر چه به یاد دارید بگویید؟‬ ‫تک‌تک ثانیه های من در گراش و ایران‬ ‫خاطره‌هایی ارزشمند هستند‪ .‬وقتی سوار‬ ‫بر ماش��ین به سوی گراش می‌آیم‪ .‬تپش‬ ‫قلبم شروع می‌شود تا زمانی که فامیل را‬ ‫می‌بینم! خاطرات ش��ب‌هایی که با خاله‬ ‫فیاض��ه به کالس تیراندازی یا مس��جد‬ ‫می‌رفتی��م را هرگز فرام��وش نمی‌کنم‪.‬‬ ‫یادش بخیر‪ ،‬انگار همین دیروز بود‪.‬‬ ‫ نمی‌خواهید م�ا را با خودتان و‬ ‫خانواده‌تان آشناتر کنید؟!‬ ‫بله‪ ،‬حتمآ‪ .‬من و همس��رم س��ید محمد‬ ‫جواد س��عادت‪ ،‬دارای س��ه پسر هستیم‬ ‫الحمدهلل‪ .‬عل��ی نوزده س��اله و در جرج‬ ‫واش��نگتن یونیورس��یتی مش��غول ب��ه‬ ‫تحصیل در رشته تجارت و حاال سال دوم‬ ‫را می‌گذراند‪ .‬حسن و حسین دوقلوهای‬ ‫هجده ساله‌ی من هستند و امسال‪ ،‬سال‬ ‫آخر دبیرستان را می‌گذرانند و ان شااهلل‬ ‫ماه آگوست به دانشگاه می‌روند‪.‬‬ ‫ فکر می کنید چه عواملی‪ ،‬آمریکا‬ ‫را نس�بت ب�ه ایران متف�اوت جلوه‬ ‫داده است؟‬ ‫بارزترین تفاوت این دو کش��ور در فضای‬ ‫اجتماعی آن دو اس��ت‪ .‬اینج��ا مردم به‬ ‫خوبی و گرمی مردم ایران نیس��تند‪ ،‬اما‬ ‫کآل هم��ه جای دنیا هم خوب دارد و هم‬ ‫بد‪ .‬از نظر آموزش��ی چن��دان در جریان‬ ‫نیس��تم‪ ،‬چون هی��چ وقت ای��ران درس‬ ‫نخوان��ده‌ام‪ .‬اما از دیگران ش��نیده‌ام که‬ ‫دوره دبس��تان و دبیرستان در ایران بهتر‬ ‫اس��ت اما دانش��گاه‌های آمریکا درسطح‬ ‫باالتری قرار دارند‪.‬‬ ‫ چ�ه ط�ور ش�د ک�ه در آمری�کا‬ ‫ماندید؟‬ ‫بع��د از تم��ام ش��دن تحصی�لات‬ ‫دانش��گاهی‌مان‪ ،‬ب��ا همس��رم تصمی��م‬ ‫گرفتی��م‪ ،‬بعد این که چند س��الی را در‬ ‫اینجا کار کردیم و س��رمایه‌ای به دست‬ ‫آوردی��م به ای��ران بازگردی��م‪ ،‬اما در آن‬ ‫موقع بچه‌ها بزرگ شدند و واقعآ مشکل‬ ‫ب��ود ک��ه برگردیم‪ .‬م��ا خودم��ان‪ ،‬برای‬ ‫درس به آمری��کا آمدیم و حاال که نوبت‬ ‫بچه‌هاس��ت‪ ،‬نمی‌توانیم آن‌ه��ا را نادیده‬ ‫بگیری��م و برگردیم‪ .‬ول��ی حتی یک روز‬ ‫هم نیس��ت که به برگشتن به ایران فکر‬ ‫نکنیم‪ .‬وقتی تصاویر ایران را در تلویزیون‬ ‫می‌بینم‪ ،‬همچین آهی می‌کشم که خودم‬ ‫هم دلم می‌سوزد!‬

‫محمدجواد حسن‌نژاد ‪ ‬آیین‬

‫از خاک تا آرد‬

‫گراش می‌توان به (لرد‌خرمن‌زار‪ -‬خرمن‌زار بندشیخ‬ ‫– خرمن‌زار روباد) اشاره کرد‪.‬‬ ‫حدود مرز خرمن هر دهقان بوس��یله‌ی س��اقه‌های‬ ‫خش��ک مشخص می‌شد و نگهبانی نیز کار حراست‬ ‫از محصول را بر عهده داشت‪ .‬در امر خرمن‌کوبی گاه‬ ‫هجده‌‌نفر با هم همکاری داشتند‪.‬‬ ‫این خرمن‌ها به مدت دو‌ماه در مقابل نور خورش��ید‬ ‫قرار می‌گرفت تا کام ً‬ ‫ال خشک شود‪ .‬پس از آن نوبت‬ ‫به جدا کردن دانه‌های گندم از کاه و اضافات بو ‌د ک ‌ه‬ ‫اصطالح��اً خرمن‌کوبی می‌گفتند که‌برای این کار از‬

‫‌دو روش اس��تفاده می‌شد روش اول پشته‌های بزگ‬ ‫گندم (خرمن) را به صورت دایره بر روی زمین پهن‬ ‫می‌کردند در وس��ط آن تیر چوبی ق��رار می‌دادند و‬ ‫تع��دادی االغ به خدمت می‌گرفتند‪ .‬طنابی به گردن‬ ‫ت و پنج راس‬ ‫االغ‌ه��ا که گاهی تعدادش��ان به بیس�� ‌‬ ‫می‌رسیده وصل می‌کردند‪ .‬نهایتاً بندها به تبر چوبی‬ ‫وسط خرمن متصل بود‪ .‬االغ‌ها حول محور این چوب‬ ‫دایره‌وار می‌گشتند و گندم‌ها را زیر پای خود را خرد‬ ‫می‌کردند تا دانه‌ها از س��اقه جدا شوند‪ .‬پ ‌ره‌ها افرادی‬ ‫بودند چاالک که کار هدایت االغ‌ها را بر عهده داشتند‬

‫تا از محور خود خارج نشوند پس از این کار نوبت ب ‌ه‬ ‫باد کش��یدن خرمن بود تا کاه و اضافات از گندم جدا‬ ‫شود‪ .‬برای این کار صبر می‌کردند تا باد شمال وزیدن‬ ‫ک‬ ‫بگیرد سپس با ابزار چوبی با دسته‌ای بلند و چنگ ‌‬ ‫مانند که به آنها «هفت‌س��ی» می‌گفتند خرمن‌های‬ ‫کوبیده شده گندم را به باد می‌دادند‪ .‬تعداد این افراد‬ ‫ب که باد‬ ‫گاه ت��ا پانزده نفر هم می‌رس��ید‪ .‬نیمه ش�� ‌‬ ‫وزیدن می‌گرفت فانوس به‌دس��ت می‌رفتند تا کار به‬ ‫باد کشیدن خرمن را انجام دهند‪ .‬مرحله بعدی الک‬ ‫کردن گندم‌ها بود تا گندم‌ها پاک‌تر ش��وند‪ .‬س��پس‬ ‫ل (کیس��ه‌های‬ ‫گندم‌ه��ای آماده ش��ده را داخل جوا ‌‬ ‫ساخته شده از پشم گوسفند بود) می‌ریختند‪ .‬اینک‬ ‫محص��ول آماده تحویل به آس��یابانان ب��ود‪ .‬بارندگی‬ ‫خوب‪ ،‬زمین‌های مس��اعد و مردانی پر تالش عوامل‬ ‫ل عالی بودند‪ .‬الزم به ذکر اس��ت کاه‬ ‫تولید محص��و ‌‬ ‫حاصل از خرمن‌کوبی به مصرف خوراک چهارپایان و‬ ‫ساخت خشت جهت مصالح ساختمانی می‌رسید‪.‬‬ ‫روش دوم خرمن‌کوب��ی بدین‌گونه ب��ود که ابزاری‬ ‫چوب��ی که ب��ه آن «ب��ره» می‌گفتند به پش��ت گاو‬ ‫می‌بستند و شخصی بر پشت این بره قرار می‌گرفت‪.‬‬ ‫ب��رای هدایت گاو بر روی خرمن‌های ریخته بر روی‬ ‫زمین در حین کار شخصی نشسته بر روی دستگاه‬ ‫اش��عاری محلی نیز زمزمه می‌کرد‪ .‬این روش مورد‬ ‫اس��تقبال دهقانان قرار نمی‌گرفت و غالباً روش اول‬ ‫را ترجیح می‌دادند‪ .‬گاه تا پنج روز طول می‌کشید تا‬ ‫گندم‌ها از پوسته‌شان جدا شوند‪.‬‬ ‫گذشتگان ما چه مشقاتی تحمل نکردند تا نهایتاً به‬ ‫گندم برای تهیه آرد برسند‪.‬‬

‫علی می‌گوید گراش پایتخت ایران است‬

‫ ک�ی‪ ،‬کجا‪ ،‬چه ط�ور و چگونه با‬ ‫همسرتان آشنا شدید و در آخر به‬ ‫ازدواج ش�ما انجامی�د‪ ،‬البته ش�اید‬ ‫بهت�ر باش�د بگویم‪ ،‬آقای س�عادت‬ ‫کی‪ ،‬کجا‪ ،‬چه طور و چگونه با ش�ما‬ ‫آشنا شدند؟‬ ‫من و همس��رم در اوکالهما با هم آش��نا‬ ‫شدیم‪ ،‬یا همان ایشان با من آشنا شدند!‬ ‫آن زم��ان‪ ،‬م��ن و خواه��رم در اوکالهما‬ ‫درس می‌خواندیم و اص ً‬ ‫ال و ابدا به ازدواج‬ ‫فکر نمی‌کردیم‪.‬‬ ‫روزی ک��ه خانه آقا دای��ی دعوت بودیم‪،‬‬ ‫آقا جواد هم از لوس��یانا (که ‪ 15‬س��اعت‬ ‫با اکالهما فاصله دارد) به دیدار دوس��ت‬ ‫قدیمی‌ش��ان‪ ،‬آقا مصطف��ی رادمرد آمده‬ ‫بودن��د و من ایش��ان را ب��رای اولین بار‬ ‫در آن جا مالقات کردم‪ .‬این گذش��ت تا‬ ‫این که س��ه روز بعد آقا جواد با زن دایی‬ ‫تماس گرفت��ه بودند و من را از ایش��ان‬ ‫خواس��تگاری کردند‪ .‬گ��راش آمدیم و با‬ ‫هم ازدواج کردیم‪ .‬فکر می کنم به خاطر‬ ‫خلوص و مهربان��ی و یک رنگی و صبور‬ ‫بودن ایش��ان بود که نظر من برگشت و‬ ‫ازدواج کردم‪.‬‬ ‫ از زندگ�ی مش�ترک‌تان برایمان‬ ‫بگویی�د؟ از مش�کالت تحصی�ل در‬ ‫کنار زندگی!‬ ‫م��ن و همس��رم در س��ال ‪ 1984‬با هم‬

‫توسعه پایدار ‪‬‬

‫فاطمه حاجی‌زاده‌‪ :‬در ادامه گفتگو‬ ‫با گراش�ی‌های مقیم خارج از کشور‬ ‫این بار به س�راغ دکتر فریبا حسنی‬ ‫رفتی�م‪ .‬در چن�د روزی ک�ه آن‌ه�ا‬ ‫درایران بودند موفق به مصاحبه‌ی‬ ‫رو در رو ب�ا او نش�دیم‪ .‬ب�ه همی�ن‬ ‫دلی�ل از طریق اینترنت هم صحبت‬ ‫شده‌ایم‪.‬‬ ‫به نظر من نشستن پای صحبت ها و‬ ‫درد دل‌های عزیزان ایرانی که با غم‬ ‫غربت دست به گریبان‌اند‪ ،‬فرصتی‬ ‫می‌شود تا بار دیگر به ایرانی بودن‬ ‫خود افتخار کنیم‪.‬‬ ‫ازدواج کردیم و پس از آن با هم در رشته‬ ‫پزش��کی مش��غول به تحصیل شدیم‪ .‬در‬ ‫سال ‪ 1988‬فارغ‌التحصیل شدیم‪ .‬اما من‬ ‫بالفاصله دوره تخصص را ش��روع نکردم‪.‬‬ ‫چ��ون تصمیم گرفتیم اول به زندگی‌مان‬ ‫سروس��امان بدهیم‪ .‬علی پسر بزرگ من‬ ‫در فوری��ه ‪ 1989‬به دنی��ا آمد من تمام‬ ‫وقتم را در اختیار او گذاش��تم و در خانه‬ ‫ماندم و از او مراقبت کردم‪ .‬اما ش��وهرم‬ ‫دوره تخصص خود را شروع کرد‪.‬‬ ‫حس��ن و حسین نیز در س��ال‪ 1990‬به‬ ‫دنیا آمدن��د و من باز هم تم��ام وقتم را‬ ‫در خان��ه و با آن‌ها گذران��دم‪ .‬در نهایت‬ ‫وقتی علی پنج س��اله و حسن و حسین‬ ‫سه سال و نیمه شدند‪ ،‬من دوره تخصص‬ ‫اسداله محبی‬

‫بازار کار ایران و امارات با هم متفاوت است‬ ‫ایجاد اشتغال مولد و پایدار با زیربنای کارآفرین‌پروری‬ ‫در گراش باید جهت توس��عه در گ��راش مدنظر قرار‬ ‫گیرد در ش��ماره قبلی نوشته ش��ده بود که سرمایه‬ ‫گذاری در ش��رکت‌های تولیدی در گراش محکوم به‬ ‫شکس��ت است بله صحبت ش��ما کام ً‬ ‫ال صحیح است‬ ‫ولی تاکنون کس��ی به دنبال علت این امر نرفته است‬ ‫یا در این مورد تحقیقاتی صورت نگرفته است و یا به‬ ‫دالیلی که باعث تعطیل ش��دن ش��رکت‌ها و مغازه‌ها‬ ‫در گراش می‌باش��د فکر نکرده‌ان��د‪ .‬نکته مهم و قابل‬ ‫توجه این اس��ت که افرادی که قصد دارند در گراش‬ ‫ش��رکت یا مغازه‌ای را راه اندازی کنند اغلب افرادی‬ ‫هس��تند که در امارات کار کرده‌اند و حاصل دسترنج‬ ‫خود را قصد دارند در گراش س��رمایه‌گذاری کنند تا‬ ‫این جای کار هیچ مش��کلی نیست مشکل اصلی این‬ ‫اس��ت که به دلیل عدم آگاهی از بازار و شیوه کار در‬ ‫ایران و یا منطقه مایلند به ش��یوه س��نتی و به همان‬ ‫س��بک و سیاق امارات این ش��رکت‌ها را راه‌اندازی و‬ ‫اداره نمایند که همین مسئله یکی از دالیل شکست‬ ‫در بازار و ورشکستگی و نهایتاً تعطیلی این شرکت‌ها‬ ‫اس��ت‪ .‬اما اگر از طریق و کانال مناسب در پی ایجاد‬ ‫شرکت باشند اطمینان خاطر داشته باشید که موفق‬ ‫می شوند‪ .‬در ذیل نکاتی را بیان می‌کنم که در صورت‬ ‫مد نظر قرار دادن تمام عزیزان باعث پیشرفت در کار‬ ‫و راه اندازی شرکت می شود‪.‬‬ ‫اولین راه‌حل و اساسی‌ترین راه در راه اندازی شرکت‪:‬‬

‫را شروع کردم‪ ،‬در حالی که شوهرم دوره‬ ‫تخصص و فوق تخص��ص را در آن زمان‬ ‫به پایان رس��انده بود‪ .‬دوره تخصص من‬ ‫در رشته داخلی سال ‪ 1994‬شروع و در‬ ‫س��ال ‪ 1997‬تمام ش��د‪ .‬من نیز از سال‬ ‫‪ 1998‬شروع به کار کردم‪.‬‬ ‫ه��ر صبح بع��د از رس��اندن بچ��ه ها به‬ ‫مدرس��ه ب��ه کلینیک می‌رفت��م و وقتی‬ ‫آن‌ها را از مدرس��ه برمی‌داشتم‪ ،‬با هم به‬ ‫خانه بر می‌گشتیم‪.‬‬ ‫البته من اس��م این الطاف الهی را مشکل‬ ‫نمی‌گ��ذارم‪ ،‬به نظر م��ن وظیفه هر زن‬ ‫در وهل��ه اول‪ ،‬مادر خوب بودن اس��ت‪.‬‬ ‫امیدوارم توانس��ته باش��م به وظیفه‌ام به‬ ‫نحو احسن عمل کرده باشم‪.‬‬ ‫ زندگ�ی در آنج�ا چ�ه ط�ور‬ ‫می‌گذرد؟ آی�ا روزی خواهد آمد که‬ ‫ما ش�ما را درای�ران و در بین خود‬ ‫ببینیم؟‬ ‫راس��تش نمی دانم چه بگوی��م! ما اینجا‬ ‫خیلی تنها هس��تیم‪ ،‬بچه ها بدون دیدن‬ ‫پ��در و مادر بزرگ و خال��ه و عمه بزرگ‬ ‫شده اند که بی انصافی است‪ .‬ولی خدا را‬ ‫شکر از زندگی خیلی راضی هستم‪.‬‬ ‫ان شااهلل وقتی پس��رهای گلم درسشان‬ ‫تمام شد و سه همسر خوب پیدا کردند‪.‬‬ ‫اگر خدا بخواهد به ایران باز می‌گردیم‪.‬‬ ‫ احساس پسرهای‌تان نسبت به‬

‫ما کار می‌کنیم‬ ‫که بهتر زندگی کنیم‬

‫گراش و گراشی‌ها چیست؟‬ ‫پسرم علی ایران را خیلی دوست دارد و به‬ ‫ایرانی و به خصوص گراشی بودن خودش‬ ‫افتخار می کند‪ ،‬مخصوصا از زمانی که به‬ ‫دانشگاه رفته به دوستانش می گوید‪«:‬من‬ ‫گراش��ی هس��تم و گراش پایتخت ایران‬ ‫اس��ت!» و به همه می گوید‪«:‬اول گراشی‬ ‫هس��تم و بعد از آن ایران��ی!» علی عالوه‬ ‫بر فارس��ی گراش��ی را ه��م می‌داند و به‬ ‫خوبی صحبت می‌کند‪ .‬اکثر دوستانش در‬ ‫دانشگاه ایرانی هستند‪ ،‬ما تنها خانواده‌ی‬ ‫ایرانی هس��تیم که در این ش��هر زندگی‬ ‫می‌کنیم‪ .‬حسن و حسین عالقه چندانی‬ ‫به ایران و ایرانیان نشان نمی‌دهند‪ ،‬البته‬ ‫فک��ر م��ی کنم ب��ه این خاطر اس��ت که‬ ‫همدیگر را دارند‪ ،‬ش��اید اگر در دانش��گاه‬ ‫از هم دور باش��ند‪ ،‬احساس رفیع و غرور‬ ‫ایرانی بودن را درک کنند‪.‬‬ ‫ چگونه با دوری از وطن دست و‬ ‫پنجه نرم می‌کنید؟‬ ‫گاهی وقت‌ها خیلی سخت‪ .‬وقتی نوروز‪،‬‬ ‫عید‪ ،‬عاش��ورا و‪ ...‬فرا می رسد و خودمان‬ ‫را تنه��ا حس می‌کنیم‪ .‬خیلی افس��وس‬ ‫می‌خوریم‪ .‬ام��ا خوب تقدیر م��ا اینطور‬ ‫بوده اس��ت و خدا را ش��کر! و دیگر این‬ ‫که در شهر ما‪ ،‬فقط دو خانواده مسلمان‬ ‫زندگ��ی می‌کنن��د‪ .‬م��ا و خان��واده‌ای از‬ ‫فلس��طین‪ .‬مریضی دارم که بی دین‌است‬ ‫و من در مورد اس�لام به او یاد می‌دهم‪،‬‬ ‫اگر توفیق پیدا کند‪ ،‬شاید مسلمان شود‪.‬‬ ‫دوس��تان ایران��ی ما در ش��هرهای دیگر‬ ‫زندگی می‌کنن��د و ما تنهایی را بیش از‬ ‫پیش احساس می‌کنیم‪.‬‬ ‫ حرف�ی‪ ،‬صحبت�ی‪ ،‬درد دل�ی ب�ا‬ ‫هم شهری‌های گراشی خود داشته‬ ‫باشید‪ ،‬خوشحال می‌شویم صحبت‬ ‫شما را به آن‌ها برسانیم‪.‬‬ ‫عاش��ق تم��ام ایرانی‌ه��ا و ب��ه خصوص‬ ‫گراش��ی‌های عزیزم هستم و همیشه یاد‬ ‫آن‌ه��ا را در قلب خود زن��ده می‌کنم‪ ،‬به‬ ‫امی��د این ک��ه آن ها نیز ب��ا دیدن جای‬ ‫خال��ی م��ا در بین‌ش��ان‪ ،‬ی��اد م��ا را در‬ ‫قلب‌ش��ان خالی نگ��ه ندارند و م��ا را از‬ ‫دعای خیرش��ان بی نصی��ب نگردانند‪ .‬از‬ ‫همه می‌خواهم به گراشی بودن خودشان‬ ‫افتخار کنند‪ ،‬همان طور که به مس��لمان‬ ‫بودن‌شان افتخار می‌کنند و بدانند هیچ‬ ‫چیز ش��یرین‌تر و بهتر از این نیس��ت که‬ ‫در بین هم‌وطن‌های خود به خصوص در‬ ‫شهر مادری خود زندگی کنید‪.‬‬ ‫محدثه بصیری ‪ ‬نیمه پنهان ماه‬

‫‪ .1‬ش��ناخت ایده و فرصت مناسب نسبت به یک کار‬ ‫تولیدی با توجه به پتانسل موجود در منطقه‬ ‫‪ .2‬اس��تخدام مدیر کار آم��د و با تجربه بدون دخالت لیال کیانی متولد آبان ماه سال ‪ 1356‬است‪ .‬او ‪ 5‬سال‬ ‫سرمایه گذار در کار مدیر‬ ‫سابقه‌ی کاری درآموزش و پرورش و حضور در جمع‬ ‫‪ .3‬استخدام یک حسابدار و کارشناس اقتصادی‬ ‫فرهنگیان و دان��ش آموزان را دارد‪ .‬با عالقه‌ای که به‬ ‫‪ .4‬ایجاد بستر مناسب جهت تولید و مصرف تولیدات‬ ‫رشته‌ی روانشناسی داش��ته با لطف خداوند توانسته‬ ‫‪ .5‬تبلیغات کافی و بزرگ در س��طح منطقه و اس��تان‬ ‫ادامه تحصیل بدهد و اکنون مش��اور مدارس است‪ .‬او‬ ‫ونهایتاً کشور‬ ‫عالوه بر فعالیتی که در مدرسه انجام می‌دهد خارج از‬ ‫‪ .6‬شناسائی بازار فروش در سطح کشور‬ ‫‪ .7‬گذاش��تن وقت کافی و خستگی ناپذیر و پشتکار آن نیز در فعالیت‌های اجتماعی حضور دارد‪ .‬رضایت‬ ‫را ش��رط اصل��ی انج��ام و ارائه‌ی کار خ��ود می‌داند‪.‬‬ ‫فراوان در اجرای این امر‬ ‫‪ .8‬به روز بودن ( فروش اینترنتی و داشتن یک سایت در نظ��ر ایش��ان«ما کار‌می‌کنی��م که بهت��ر زندگی‬ ‫مخصوص ش��رکت و معرف��ی ش��رکت و تولیدات و کنی��م»‪ .‬همچنین کارهای خود را با یک برنامه‌ریزی‬ ‫‌و هماهنگ��ی بین کار منزل و خ��ارج از منزل انجام‬ ‫راههای ارتباط مشتریان با شرکت)‬ ‫‪ .9‬استخدام یک بازار یاب کارآمد‬ ‫می‌دهد‪ .‬او درباره مشکالت اصلی دانش آموزان می‌گوید‪:‬‬ ‫‪ .10‬نترس��یدن از مالی��ات و دارایی و عوارض و بیمه نداش��تن برنامه‌ی مناس��ب و منظم جهت پیش��رفت همه جانبه‌ی خودشان در‬ ‫کارکنان و کار نکردن در پشت درب‌های بسته‬ ‫کنار عدم آگاهی و اطالع در زمینه مس��ائل رش��دی‪ ،‬مخصوصاً بلوغ و به تبع آن‬ ‫‪ .11‬ارتباط با شرکت‌های دولتی و غیر دولتی به منظور برخورد نامناسب با این مسائل و در نهایت مشکالت ارتباطی مخصوصاً با والدین‬ ‫مشاوره و هماهنگی با سایر شرکت‌ها (‪)NGO‬‬ ‫مهمترین مشکالت موجود درباره دانش‌آموزان است‪.‬‬ ‫ش��رکتهایی تجاری هس��تند که کارش��ان مشاوره و‬ ‫او دانش‌آموزان را دوس��تان خود می‌داند و پیش��نهاد می‌کند قبل از هر کاری به‬ ‫راهنمائی در امر راه‌اندازی خرید و فروش و تولیدات‬ ‫و ‪ ...‬می‌باش��د که با توجه به کارشناسی که از منطقه نتیجه‌و آخر آن فکر کنند‪ .‬اما اگر انجام آن در جهت به وجود آمدن شرایط بهتر‬ ‫انجام می‌دهند تولیدات و ش��رکت‌های مورد نیاز در و رش ‌د شخصیتی شما است‪ ،‬هیچ تردیدی نکنید‪.‬‬ ‫منطقه را با توجه به پتانسیل منطقه معرفی نموده و و در آخر آرزوی سالمتی و بهروزی همه‌ی نوجوان و جوانان عزیز در زیر سایه‌ی‬ ‫آقا امام زمان(عج)را دارد‪.‬‬ ‫در این مورد مشاوره الزم را به شما می‌دهند‪.‬‬

‫‪ ‬پاسخولوژی پزشکی‬ ‫دکتر عبدالرضا ایزدی‪ :‬سئواالت و‬ ‫ابهامات پزشکی خود را می‌توانید‬ ‫به دفتر روزنامه و یا آدرس ایمیل‬ ‫‪drizadiar@gmail.com‬‬ ‫ارسال کنید‬

‫ دندان‌های شیری‬ ‫س�وال اول‪ :‬دخت�ری ش�ش س�اله دارم ک�ه‬ ‫دندان‌های�ش با فاصله زمان�ی کوتاه از هم‬ ‫لق می‌ش�وند و می‌افتند‪ ،‬تا االن هم سه تای‬ ‫آن افتاده است‪ .‬لطفاً راهنمایی بفرمایید‪.‬‬ ‫پاس��خ ‪ :‬معلوم ش��د که بچه اول‌تان اس��ت! خوب‬ ‫دن��دون اگه نیفته چ��کار کند؟ ت��ازه االن که این‬ ‫متن را دارید می‌خوانید ش��اید چهارمی هم افتاده‬ ‫باش��د! از ش��وخی که بگذریم واقعیت این‌ اس��ت‬ ‫که دندا‌نهای ش��یری از سن شش س��الگی شروع‬ ‫می‌کنند ب��ه افتادن و تا دوازده س��الگی هم ادامه‬ ‫خواهد داش��ت‪ ،‬تا زمانی که تمام این بیست دندان‬ ‫ش��یری توس��ط دندان‌های دائمی جایگزین شوند‪.‬‬ ‫حاال کجای کار اش��کال داره؟! ( ضمن عذرخواهی‬ ‫از همکاران دندان‌پزشکم بدلیل مداخله در کار این‬ ‫عزیزان)‪.‬‬

‫ بزرگی سر جنین‬

‫س�وال دوم ‪ :‬م�ن درآخر هفته س�ی و پنج‬ ‫بارداری هس�تم و اگه خدا بخواد فردا وارد‬ ‫هفته س�ی و ش�ش می‌ش�م ‪.‬دو روز پیش‬ ‫س�ونو ک�ردم و به�م گفتن که س�ر جنین‬ ‫بزرگه ولی نه اون قدر که غیر طبیعی باشه‪،‬‬ ‫راستش من بچه اولمه و خیلی نگران شدم‪.‬‬ ‫خواهشم از شما اینه که بفرمایید این اندازه‬ ‫سر جنین را من باید االن چکار کنم؟ بسیار‬ ‫مرا نگران س�اخته است ‪ .‬باز هم از لطفتون‬ ‫بسیار سپاسگزارم‪.‬‬

‫پاس��خ ‪ :‬اگر فقط دور س��ر را بزرگ گفته‌اند بدون‬ ‫بزرگ بودن بطن‌ه��ای مغزی خطری ندارد اما اگر‬ ‫بطن‌ها بزرگ باش��د باید بع��د از تولد توجه دقیق‬ ‫ش��ود‪ .‬بقیه اطالعات و آمار و ارقامی که آورده اید‬ ‫نیز همه نرمال هستند‪.‬‬

‫ آزمای��ش ای��دز در آزمایش‬ ‫ازدواج‬

‫س�ئوال س�وم‪ :‬فاصله زماني بين ابتالی به‬ ‫بیماری ای�دز و زمانی که عالئم این بیماری‬ ‫آشکار می‌شود چقدر است ؟ و چرا آزمايش‬ ‫ای�دز را در آزمایش‌های تش�خيص قبل از‬ ‫ازدواج اجباري نمي کنند!؟‬

‫پاس��خ‪ :‬از زماني كه ويروس وارد بدن و وارد اولين‬ ‫س��لول‌هاي دفاعي مي‌ش��ود ابتالی بیماری شروع‬ ‫می‌ش��ود‪ .‬اما به‌طور معمول ده تا پانزده سال طول‬ ‫مي‌كش��د كه تازه شخص وارد مراحل بيماري ایدز‬ ‫ش��ود‪ .‬اين مدت در صورت وجود عواملي مانند فقر‬ ‫غذايي و عدم رعايت بهداشت و ابتال به عفونت‌هاي‬ ‫مختلف و تعداد بیشتر ويروس وارد شده‪ ،‬می‌تواند‬ ‫كوتاه‌تر ش��ود و برعکس استفاده از غذاي مغذي و‬ ‫بهداش��تي‪ ،‬مصرف ويتامين‌هاي الزم‪ ،‬انجام ورزش‬ ‫و داشتن روحيه باال و تشخيص و درمان عفونت‌ها‪،‬‬ ‫م��دت زمان را طوالني‌تر می‌کن��د که گاهی تا ‪20‬‬ ‫س��ال هم گزارش کرده اند‪ .‬در خصوص بخش دوم‬ ‫س��ئوال‌تان از آنجایی که داش��تن يك پاسخ منفي‬ ‫دليلي بر آلوده نبودن فرد نمی‌باشد و ممكن است‬ ‫فرد در یکی دو ماه اخير آلوده ش��ده باشد اما هنوز‬ ‫جواب ايش��ان مثبت نشده اس��ت‪ .‬از طرفي فردي‬ ‫كه داراي رفتارهاي پ��ر خطر مانند اعتياد تزريقي‬ ‫و داش��تن آميزش با ش��ركاء جنس��ي متعدد باشد‬ ‫مي‌تواند در هر زمان آلوده ش��ود و داشتن سالمت‬ ‫قب��ل از ازدواج ضامن پايداري و س�لامت خانواده‬ ‫نخواهد شد!‬

‫ بیماری ‪MS‬‬

‫س�ئوال چه�ارم ‪ :‬در م�ورد بیم�اری ام‌اس‬ ‫توضیح بیش�تری می‌خ�وام‪ .‬مث ً‬ ‫ال اینکه آیا‬ ‫دختر هیجده س�اله مبتال به ام‌اس میتواند‬ ‫ازدواج کن�د؟ آی�ا می‌تواند ب�ه یک زندگی‬ ‫شاد و خوب امیدوار باشد؟‬

‫پاس��خ ‪ :‬از نظر اینجانب در صورت مطلع ش��دن از‬ ‫بیماری ام‌اس در نامزد خود‪ ،‬توصیه می‌شود ازدواج‬ ‫را با مشورت یک متخصص مغز و اعصاب و با آگاهی‬ ‫کامل و آش��نایی با ع��وارض بیماری و صالح کامل‬ ‫خانواده انجام دهید‪ .‬در مورد زندگی خوب و ش��اد‬ ‫در درجه اول امید و توکل به خداوند داشته باشید‪.‬‬ ‫م��وارد متعددی از بیماری‌ها وج��ود دارد که هنوز‬ ‫علم پزش��کی به آن پاسخ قطعی نداده است‪ ،‬ام‌اس‬ ‫هم یکی از آن‌هاس��ت‪ ،‬چنانچه در کشور خودمان‬ ‫نیز پیش��رفت‌های خوبی در این زمینه داشته‌ایم و‬ ‫امیدواریم در آینده نزدیکی شاهد درمان قطعی آن‬ ‫هم باش��یم‪ .‬در ش��ماره بعد به شرح کوتاهی از این‬ ‫بیماری دارای سیر پیشرونده‪ ،‬که بطرز عجیبی در‬ ‫ایران شایع است‪ ،‬خواهم پرداخت‪.‬‬


‫صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول‪ :‬عبدالحمید غریب‌نواز •سردبیر‪ :‬محمد صادق رحمانیان ‪ • 09121486961‬مدیر تحریریه‪ :‬محمد خواجه‌پور ‪ •09171834648‬مدیر اجرایی‪ :‬محمدعلی شامحمدی ‪ • 09171815277‬مدیر دفتر‪ :‬مسعود غفوری ‪09177823953‬‬ ‫‪• http://sohbatenow.blagfa.com‬صفحه‌آرایی‪ :‬فاطمه خواجه‌زاده • چاپ‪ :‬زیتون • دفتر گراش‪:‬خیابان امام‪ .‬روبه‌روی بانک صادرات‪ .‬ساختمان جابری‪ .‬طبقه اول ‪gerash@gmail.com • 2229970‬‬

‫مطبخ ‪‬‬

‫سمیه کشوری‬

‫کباب ماستی‬

‫مواد الزم‪:‬‬ ‫ گوشت گوساله بدون استخوان يک کيلو‬ ‫ ماست چکيده نيم کيلو‬ ‫ پياز خورد شده متوسط چهار عدد‬ ‫ فلفل و نمک به مقدار الزم‬

‫طرز تهيه‪:‬‬

‫ابتدا ماست و پياز و نمک و فلفل را با هم مخلوط‬ ‫کرده و سپس گوشت خورد شده را به آن اضافه‬ ‫کرده و خوب با هم مخلوط مي‌کنيم‪.‬‬ ‫اگر در فصل زمس��تان بود کب��اب بايد بيرون از‬ ‫يخچال نگهداري شود‪ .‬اما در فصل تابستان پس‬ ‫از گذش��ت دو سه س��اعت‪ ،‬در يخچال نگهداري‬ ‫ش��ود‪ .‬و بع��د از يک روز آماده س��ر س��يخ زدن‬ ‫است‪.‬‬ ‫در زمان‌ه��اي قديم وقتي مراس��م ازدواجي بود‬ ‫مردان طايفه به کوه مي‌رفتند و آهو يا بز کوهي‬ ‫ش��کار مي‌کردند و به عنوان هديه و افتخاري به‬ ‫قوم و خويش خود که مراس��م عروس��ي داشتند‬ ‫مي‌دادن��د و از اي��ن گوش��ت‪ ،‬کب��اب درس��ت‬ ‫مي‌کردند و در عروس��ي اس��تفاده مي‌کردند‪ .‬اما‬ ‫بع��د از مدتي‪ ،‬به دليل انق��راض اين حيوانات و‬ ‫ممنوع ش��دن ش��کار آن‌ها‪ ،‬مردم از گوشت بره‬ ‫اس��تفاده مي‌کردن��د و پ��س از مدت��ي مردم به‬ ‫گوشت گاو روي آوردند‪ .‬که امروزه هم از گوشت‬ ‫گاو اس��تفاده مي‌ش��ود‪ .‬به همين دليل اين نوع‬ ‫کباب‪ ،‬کباب سنتي گراش مي باشد‪.‬‬

‫خواص‪:‬‬

‫گوشت قرمز آهن بسيار بااليي دارد‪ .‬چربي باالي‬ ‫گوش��ت باعث مي‌ش��ود متخصصان تغذيه افراد‬ ‫را از مص��رف بيش از حد اين گوش��ت باز دارند‪.‬‬ ‫مصرف گوش��ت قرمز بايد در اف��رادي که دچار‬ ‫مش��کالتي از قبيل چربي خون هستند محدود‬ ‫ش��ود ولي افراد س��الم بايد به تناس��ب از انواع‬ ‫گوشتها استفاده کنند و اين يک اشتباه رايج در‬ ‫اذهان عمومي است که گوشت قرمز را کامال از‬ ‫برنامه‌ي غذايي خود حذف کرده‌اند‪.‬‬

‫نمونه‌های آثار دستی گراش‬

‫‪ ‬آلبوم‪/‬حمید توکلی‬

‫آخر‬

‫شماره سی و دو‬ ‫(ضمیمه شماره ‪)56‬‬

‫نیمه دوم اسفند‪87‬‬

‫‪ ‬صحبت ما‬ ‫‪gerash@gmail.com‬‬

‫ معموالً گفته‌های ما و حتی مس��ئولین شهر‬ ‫بر پایه حدس و گمان و بدون آمار و نظرس��نجی‬ ‫علمی اس��ت‪ .‬صحبت‌نو در نظر دارد برای درک‬ ‫افکار عمومی و امکان بازتاب مناسب است برخی‬ ‫نظرسنجی‌ها و فعالیت‌های آماری را انجام دهد‪.‬‬ ‫اگر دوستانی که در رش��ته‌های علوم اجتماعی‌‪،‬‬ ‫آم��ار و مدیری��ت تحصی��ل کرده و یا دانش��جو‬ ‫هستند با ما همکاری هستند با تشکیل تیم‌های‬ ‫نظرس��نجی به بررس��ی افکار عموم��ی خواهیم‬ ‫پرداخت‪ .‬البته کار آماری کاری وقت‌گیر و سخت‬ ‫اما اگر این همکاری شکل گیرد می‌تواند همه ما‬ ‫را در شناخت بهتر شهر خود یاری کند‪.‬‬ ‫ کار روزنامه‌ن��گاری مثل پیشگوهاس��ت‪ .‬قبل‬ ‫از ای��ن که واقع��ه‌ای اتفاق بیافتد بای��د خود را‬ ‫ب��رای آن را آم��اده کنند‪ .‬هر چن��د دو هفته‌ای‬ ‫تا عید مانده اس��ت اما تحریریه صحبت‌نو آماده‬ ‫خانه‌تکان��ی و عیدی خریدن برای س��ال جدید‬ ‫شده است‪ .‬ش��ماره بعد صحبت‌نو به شکل ویژه‬ ‫و پیش از آغاز س��ال جدید منتشر می‌شود‪ .‬بعد‬ ‫از آن ش��اید بش��ود پس از دو س��ال کار مداوم‬ ‫کمی نفس راحت کشید و استراحت کرد‪ .‬نوروز‬ ‫گذشته که فرصت استراحت فراهم نشد و شماره‬ ‫ویژه انتخابات منتش��ر شد اما این نوروز شاید به‬ ‫یک استراحت کافی نیاز داشته باشیم‪.‬‬ ‫ ستون مشاور ادبی به دلیل مشکالت مصطفی‬ ‫کارگر کمی به تاخیر افتاد‪ .‬مش��تاقان ش��عر اگر‬ ‫کمی صبر کنند نوبت آن‌ها هم خواهد رسید‪.‬‬ ‫ در صفحه ‪ 5‬شماره سی و یک صحبت نو‪ ،‬نام‬ ‫آقای زینل یوسفی‪ ،‬نفر دوم مسابقات تیراندازی‬ ‫در رشته‌ی اهداف پروازی‪ ،‬به اشتباه آقای زینل‬ ‫پورشمسی نوشته شده اس��ت که به این وسیله‬ ‫تصحیح می‌شود‪.‬‬ ‫‪ ‬تلخند‬ ‫طاهره رحمانیان‬

‫اشکم پرکو کجایی که یادت به خیر‬

‫صداي زوزه‌ي موتورسيكلتي از خواب بيدارم مي‌كند‪ ،‬به ساعت نگاه مي‌كنم ‪ 10‬دقيقه به ‪ 3‬بامداد است‪.‬‬ ‫بعد از عبور موتور صداي ماشيني فكرم را مشغول مي‌كند‪ .‬در اين نيمه‌ي شب براي چه بيرون هستند؟‬ ‫با چه جراتي از خانه زده‌اند بيرون‪ .‬كوچك كه بوديم ما را از ا َ‬ ‫ش��كم پَ َركو مي‌ترس��اندند‪ .‬هنوز هم بعضي‬ ‫َ‬ ‫وقت‌ها مي‌ترسم‪ .‬يعني اينها نمي‌ترستند؟ فكر نمي‌كنند اشكم پركو ممكن است شكمشان را بدرد و دل‬ ‫و روده‌شان را بيرون بريزد‪ .‬از ترس يخ مي‌كنم پتو را بيشتر روي خود مي‌كشم ناگهان يادم مي‌آيد كه‪:‬‬ ‫‪ .1‬اش��كم‌پركو فقط مال ظهرهاي تابس��تان است كه همه گيج و منگ خوابند‪ .‬اگر پايت را از خانه بيرون‬ ‫بگذاري محال است به چنگت نياورد‪.‬‬ ‫‪ .2‬شايد كارتون پسر شجاع را كمال و تمام تا آخر ديده‌اند‪.‬‬ ‫بايد دوباره به خواب بروم به من چه كه خانه‌مان ته خيابان بسيج است و به صحرا و خيابان ختم مي‌شود‪.‬‬ ‫چشمانم را روي هم مي‌گذارم و براي همه از شر اشكم پركوها به روز شده التماس دعا دارم‪.‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.