Pardis march 2016 digital edition

Page 1


2

March 2016 1394 ‫اسفند‬

Doors open @ 7 pm , Starts @ 8 pm

2


3

March 2016 1394 ‫اسفند‬

3


‫‪4‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫مينا برگزاري اين مراسم را جزئي از زندگي تازه‌اش‬ ‫ي ندارم با گرفتن جشن‬ ‫مي‌داند و مي‌گويد‪« ،‬من مشکل ‌‬ ‫کريسمس‪ ،‬ولي‌ وقتي‌ به چيزي عادت نداري و باهاش بزرگ‬ ‫نشده‌اي‪ ،‬به نظرت مسخره مي‌آيد‪ .‬همه اينها به کنار‪ ،‬خرج‬ ‫آدم هم باال مي‌رود چون سه ماه بعد نوروز است و دوباره‬ ‫بايد کادو بخري!»‬ ‫ي ايراني تالش مي‌کنند سنت‌هاي‬ ‫با اين حال خانواده‌ها ‌‬ ‫خود را هم حفظ کنند‪ .‬مينا اضافه مي‌کند‪« ،‬در خانه ما البته‬ ‫هميشه بابانوروز کادوهاي بزرگ‌تر از بابانوئل مي‌آورد‪ ،‬ولي‌‬ ‫مي‌بينم که دخترم عميقًا کريسمس را بيشتر دوست دارد‪.‬‬ ‫ي که رفت مدرسه‪ ،‬نزديک نوروز به او شيريني‌‬ ‫از سال اول ‌‬ ‫مي‌دادم تا ببرد براي کالسش و يک کارت براي همه با اين‬ ‫توضيح که نوروز چيست‪ .‬اما او خوشش نمي‌آيد که اين کار‬ ‫را انجام بدهد‪ .‬خوشش نمي‌آيد يک ذره با بقيه فرق داشته‬ ‫باشد‪ .‬عم ً‬ ‫ال براي ما هم خيلي‌ سخت است به چهارشنبه‬ ‫سوري و نوروز همان حال و هوا را بدهيم‪ .‬مدرسه تعطيل‬ ‫نيست و چند و چون جشن ايراني‌‌ها در برون‌مرز را هم‬ ‫هميشه دوست نداريم‪ .‬براي همين براي دخترم اين روز‬ ‫مي‌شود يک روزي مثل همه روزها‪ .‬مفهوم سفره هفت سين‬ ‫ي را دوست دارد‪».‬‬ ‫برايش پيچيده است‪ .‬فقط تخم‌مرغ رنگ ‌‬

‫هماهنگ شدن با يک فرهنگ تازه‬

‫ايرانيان مهاجر‬

‫و دوگانه کريسمس و نوروز‬ ‫نعيمه دوستدار‬ ‫يک ماه پيش از کريسمس‪ ،‬درخت‌هاي کاج بزرگ در‬ ‫ميدان‌هاي بزرگ‪ ،‬مراکز خريد و مدرسه‌ها چيده مي‌شوند‪ .‬اين‬ ‫مهم‌ترين نشانه براي جشني بزرگ است که در اروپا‪ ،‬آمريکا‬ ‫و بخش‌هاي زيادي از آسيا و آفريقا براي آغاز سال نو برپا‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫سنت برگزاري مراسم کريسمس‪ ،‬هرچند ريشه در آئين‬ ‫مسيحيت دارد‪ ،‬اما مدت‌هاست بسياري از مردم آن را تنها‬ ‫به عنوان يک آئين عمومي جشن مي‌گيرند و فارغ از دين و‬ ‫مذهب در آن شريک‌اند‪ .‬با اينکه بسياري از کشورها تقويم‬ ‫خاص خود را هم دارند‪ ،‬مثل کشورهاي عربي يا چين‪ ،‬مالزي‬ ‫و ‪ ...‬اما سال نوي ميالدي‪ ،‬سال رسمي بيشتر کشورهاي‬ ‫جهان است و آئين آن با شور و حرارت در تمام آنها برگزار‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫ايران البته از معدود کشورهايي است که از تقويم‬ ‫جهاني پيروي نمي‌کند‪ .‬سال نوي خورشيدي در ايران‪ ،‬در‬ ‫نوروز آعاز مي‌شود و سال نوي ميالدي را تنها اقليت مسيحي‬ ‫جشن مي‌گيرند‪ .‬در رسانه‌هاي رسمي اين موضوع تنها‬ ‫به عنوان يک خبر مطرح مي‌شود و ساير رسانه‌ها هم از‬ ‫پرداختن بيشتر به آن منع مي‌شوند‪.‬‬ ‫براي ايرانياني که به کشورهاي ديگر مهاجرت کرده‌اند‪،‬‬ ‫برگزاري سال نو با پيچيدگي‌هايي توام است‪ .‬بسياري از‬ ‫آنها تالش مي‌کنند خود را هم با سنت‌هاي ايراني مثل آئين‬ ‫شب يلدا‪ ،‬چهارشنبه سوري و نوروز هماهنگ نگهدارند و‬ ‫همچنان آنها را جشن بگيرند و هم به فرهنگ کشور ميزبان‬ ‫نزديک بشوند‪ .‬شماري نيز به کل جذب فرهنگ کشور‬ ‫ميزبان مي‌شوند و کمتر در برنامه نوروز شرکت مي‌کنند‪.‬‬ ‫براي اين گروه از ايرانيان شرکت در مراسم ايراني تنها‬ ‫محدود مي‌شود به تماس‌هاي تلفني با خانواده و وابستگان و‬ ‫کنجکاوي نسبت به آنچه در اين ايام در ايران گذشته است‪.‬‬ ‫عالوه بر اينها‪ ،‬گروهي نيز فقط نوروز سال نوي خورشيدي‬ ‫را جشن مي‌گيرند‪.‬‬ ‫جشن نوروز سال نوي خورشيدي اما براي ايرانيان‬ ‫برون‌مرز‪ ،‬در نهايت تنها برنامه گروهي اقليت است که‬ ‫به رغم تالش براي باشکوه برگزار کردن آن‪ ،‬در ابعاد و‬ ‫اندازه‌هايي که در ايران برگزار مي‌شود قابل برگزاري نيست‪.‬‬

‫هم کاج کريسمس‪ ،‬هم سفره هفت سين‬

‫سال نوي ميالدي و ديگر جشن‌هاي جهاني‪ ،‬در سال‌هاي‬ ‫نخست‪ ،‬براي ايرانيان مهاجر‪ ،‬جاذبه ويژه‌اي دارد‌‪ ،‬اما در‬

‫سال‌هاي بعد‪‌ ،‬تبديل به جزئي از زندگي مي‌شود‪ .‬بسياري‬ ‫از آنها اين جشن‌ها را به عنوان جشن خود مي‌پذيرند و نه‬ ‫تنها در آنها شرکت مي‌کنند‪ ،‬بلکه براي بهتر برگزار کردن آن‬ ‫تالش مي کنند‪.‬‬ ‫علي که در شهر کلن آلمان زندگي مي‌کند مي‌گويد‪،‬‬ ‫«من شب کريسمس و سال نوي ميالدي را به اين دليل‬ ‫دوست دارم که با دوستان و اعضاي خانواده‌ام دور هم جمع‬ ‫مي‌شويم‪ ،‬شامي مي‌خوريم و مي‌نوشيم و به همديگر هديه‬ ‫مي‌دهيم‪ .‬به عنوان يک فرد تبعيدي‪ ،‬دلم نمي‌خواهد در اين‬ ‫شب که بيشتر مردم جامعه دور هم جمع مي‌شوند و از کنار هر‬ ‫پنجره‌اي که رد مي‌شوي لحظه‌هاي شاد مي‌بيني‪ ،‬بوي انزوا‬ ‫بدهم‪ .‬دوست دارم با آهنگ جامعه همراه بشوم و حتي اصرار‬ ‫دارم شام مخصوص شب کريسمس را روي ميز بچينم‪ ،‬اما‬ ‫متاسفانه نسل اول ايراني‌ها و نه البته فرزندان‌شان‪ ،‬کمتر‬ ‫اين غذا را دوست دارند‪».‬‬ ‫او مي‌گويد تا زماني که فرزندانش کوچک بودند او نيز‬ ‫کاج نيز مي‌خريده است‪ ،‬اما حاال ديگر به اين نکته اهميتي‬ ‫نمي‌دهد‪.‬‬ ‫آن دسته از خانواده‌هايي که فرزند دارند‪ ،‬در اجراي آداب‬ ‫و رسوم عيد کريسمس بيشتر تالش مي‌کنند و حتي اگر‬ ‫تالش هم نکنند اصرار و شور کودکان آنها را در اين مسير‬ ‫هل مي‌دهد؛ مانند خريد کادو‪ ،‬تزئينات درخت کاج و روشن‬ ‫کردن چراغ پشت پنجره‌ها از چهار هفته مانده به کريسمس‪.‬‬ ‫مي‌توان به طور کلي انگيزه خانواده‌هاي مهاجر و‬ ‫در اينجا ايرانيان برون مرزي را در برگزاري جشن سال‬ ‫نوي ميالدي در چهار نکته کلي تقسيم کرد‪« :‬تالش براي‬ ‫همگرايي با آداب و رسوم جامعه ميزبان»‪« ،‬تالش براي‬ ‫هماهنگي با فرزندان ايراني‌تباري که در خارج از ايران متولد‬ ‫شده‌اند و عيد اصلي آنها عيد ميالدي است»‪« ،‬ايجاد احساس‬ ‫همگرايي در کودکان ايراني با دوستان غير ايراني و جامعه‬ ‫ميزبان» و «گريز از انزوا و همراهي با جشن عمومي»‪.‬‬ ‫مينا که ده سال است خارج از ايران و در لندن زندگي‬ ‫مي‌کند‪ ،‬درباره تجربه‌اش در اين زمينه مي‌گويد‪« ،‬ما تا وقتي‌‬ ‫دخترم مدرسه نمي‌رفت‪ ،‬کريسمس را جدي نمي‌گرفتيم‪ .‬از‬ ‫وقتي‌ که پنج ساله شد و همه چيز را فهميد‪ ،‬مجبور شديم‬ ‫اين مراسم را به طور جدي جشن بگيريم‪ .‬اول زير بار‬ ‫خريدن درخت نمي‌رفتيم‪ .‬فقط برايش کادو مي‌خريديم‪ .‬ولي‌‬ ‫سه سال است که درخت هم خريده‌‌ايم‪ ،‬تزيين کرده‌ايم و‬ ‫پاي درخت کادو و البته براي بابانوئل هم شير گذاشته‌ايم‪.‬‬ ‫خيلي از آداب را هم خود او به ما يادآوري مي‌کند چون در‬ ‫مدرسه و مهد کودک به خوبي با آنها آشنا شده است‪».‬‬

‫ايراني‌هايي که در خارج از زادگاه‌شان زندگي‌ مي‌کنند‪،‬‬ ‫براي برگزاري اين آئين‌ها‪ ،‬دست به نوآوري هم مي‌زنند و‬ ‫آن را با ذائفه و فرهنگ خود هماهنگ مي‌کنند‪ .‬به عنوان‬ ‫نمونه حاال در برخي از خانواده‌هاي ايراني‪ ،‬شام کريسمس‬ ‫هم سرو مي‌شود‪ ،‬اما نه خيلي سنتي و غربي‪ .‬به همين دليل‬ ‫بسيار ديده مي‌شود که سبزي پلو و ماهي ايراني يا خورش‬ ‫قرمه‌سبزي در کنار سوسيس و ژامبون مخصوص شب عيد‬ ‫قرار مي‌گيرد تا شام شب عيد ميالدي‪ ،‬پاسخگوي ذائقه همه‬ ‫ميهمانان باشد‪.‬‬ ‫رضا و خانواده‌اش دو سال است که از ايران به سوئد‬ ‫مهاجرت کرده‌اند‪ .‬آنها يک پسر دو ساله دارند‪ .‬براي آنها سال‬ ‫نوي ميالدي هنوز يک اتفاق تازه است‪« ،‬راستش من هنوز به‬ ‫چشم توريست به اين ماجرا نگاه مي‌کنم‪ .‬يعني هنوز برايم‬ ‫جذاب است که ماجرا را نگاه کنم و درباره‌اش بيشتر بدانم‪.‬‬ ‫ما هنوز خودمان اين مراسم را برگزار نکرده‌ايم‪ ،‬اما خيلي‬ ‫درباره‌اش کنجکاويم‪ .‬مردم سوئد هم خيلي دوست دارند به‬ ‫ما اطالعات بدهند‪ .‬ما را براي نوشيدني‌هاي مخصوص‌شان‬ ‫دعوت کرده‌اند و حتي امسال به پسرمان هديه داده‌اند‪».‬‬ ‫رضا درباره ايراني و غير ايراني تعصبي ندارد‪« :‬ما قبول‬ ‫کرده‌ايم که بياييم و جاي ديگري زندگي کنيم‪ .‬احتماالً از‬ ‫سال‌هاي آينده خودمان هم بيشتر با اين جشن عمومي همراه‬ ‫خواهيم شد‪ .‬دوست ندارم بچه‌ام در محيط جديد غريبه‬ ‫باشد‪ .‬در عين حال تالش خواهيم کرد تا زيبايي‌هاي فرهنگ‬ ‫ايراني را هم به او نشان دهيم‪ .‬هرچند نمي‌توانم پيش‌بيني‬ ‫کنم او در نهايت خودش را متعلق به کدام فرهنگ احساس‬ ‫خواهد کرد‪».‬‬ ‫الهه‪ ،‬پرستاري در نروژ که حدود ‪ 20‬سال است در اين‬ ‫کشور زندگي مي‌کند مي‌گويد‪« ،‬من دلم مي‌خواهد پسرم با‬ ‫آداب و رسوم هر دو کشور يعني ايران و نروژ بزرگ شود و‬ ‫به آنها مسلط باشد‪ .‬پس در تمام اين سال‌ها تالش کردم تا‬ ‫ن‬ ‫به او بگويم دو عيد بزرگ داريم و در اين دو عيد با دوستا ‌‬ ‫و اعضاي خانواده دور هم جمع مي‌شويم‪ .‬طبيعي است در‬ ‫اينجا هنگام عيد ميالدي با تعطيلي عمومي روبه‌رو هستيم و‬ ‫برنامه‌هاي تلويزيون حال و هواي جديدي به خود مي‌گيرند‬ ‫و شهر چراغاني مي‌شود‪ ،‬اما هنگام عيد نوروز مدارس و‬ ‫اداره‌ها تعطيل نيستند و پسر من بايد به مدرسه برود و همين‬ ‫شور و شوق را کمي از او مي‌گيرد‪ ،‬اما در کل هر دو برنامه را‬ ‫دوست دارد‪».‬‬ ‫شادي‪ ،‬ايراني ديگري است که در يک کشور عربي‬ ‫زندگي مي‌کند و يک دختر نوجوان دارد‪ .‬او درباره تجربه‌اش‬ ‫از زندگي در امارات مي‌گويد‪« :‬اينجا يک کشور چند فرهنگي‬ ‫است و آدم‌هايي از سراسر دنيا در آن زندگي مي‌کنند‪ .‬دختر‬ ‫من هم به مدرسه بين‌المللي مي‌رود‪ .‬اينجا هم کريسمس را‬ ‫با شور و نشاط جشن مي‌گيرند‪ ،‬هم عيد فطر را‪ .‬دختر من‬ ‫از زماني که آمديم اينجا خيلي اصرار داشته که حتمًا درخت‬ ‫کريسمس بگذاريم و ما هم اين کار را کرده‌ايم‪ .‬به هر حال‬ ‫ما داريم در فرهنگي ديگر زندگي مي‌کنيم و طبيعي است که‬ ‫خودمان را با آن فرهنگ هماهنگ کنيم‪».‬‬

‫‪ ‬کريسمس يا اعتقادات؟‬

‫البته همه خانواده‌ها مثل اين خانواده موضوع را ساده‬ ‫نمي‌گيرند‪ .‬در خانواده‌هايي با زمينه مذهبي و فرهنگي متفاوت‬ ‫ممکن است برخورد با اين موضوع ساده نباشد و حتي‬ ‫چالش‌هايي هم ايجاد کند‪ .‬اين چالش‌هاي به ظاهر ساده‪،‬‬ ‫براي نسل اول ايرانيان مهاجر‪ ،‬البته در مسير هويت‌يابي و‬ ‫همگرايي فرزندان آنها در کشور ميزبان تاثير خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫زهرا‪ ،‬شش سال است مهاجرت کرده و در آمريکا‬

‫‪4‬‬

‫زندگي مي‌کند‪ .‬همسر او ايراني نيست‪ ،‬اما هر دو بسيار‬ ‫مذهبي‌اند‪ .‬او در مورد برخوردش با اين برنامه‌ها مي‌گويد‪،‬‬ ‫«تا جايي که مراسمي به اعتقاداتم صدمه نزند‪ ،‬با آن مشکلي‬ ‫ندارم‪ .‬البته محيا هنوز بچه است و من هنوز نمي‌توانم در اين‬ ‫مورد با او حرف بزنم‪ .‬من هرگز درخت کريسمس نخريده‌ام‪،‬‬ ‫تزئينش نکرده‌ام‪ ،‬کادو و شير و شکالت زيرش نگذاشته‌ام‪.‬‬ ‫معتقدم اگر اين چيزها را ساده بگيريم کم‌کم بچه‌ها آنقدر در‬ ‫اين فرهنگ ذوب مي‌شوند که آن وقت ديگر خيلي دير است‬ ‫که درستش کني ـ اگر البته بخواهي درستش کني‪».‬‬ ‫زهرا در پاسخ به اينکه آيا فرزند او در آينده و در مدرسه‬ ‫احساس فاصله با همکالسي‌هايش نخواهد کرد‪ ،‬توضيح‬ ‫مي‌دهد‪« ،‬ممکن است محيا مثل من فکر نکند‪ .‬به چند دليل؛‬ ‫يکي اينکه پدرش ايراني نيست و ديگر اينکه آمريکا کشور‬ ‫متنوعي است‪ .‬خود من به هيچ فرهنگ خاصي وابسته نيستم؛‬ ‫حتي نوروز‪ .‬فکر مي‌کنم تعادل بهترين چيز است‪ .‬من او را‬ ‫به مراسم عيد فطر مي‌برم تا شکالت پخش کند يا در روز‬ ‫عاشورا او را به مراسمي مي‌برم تا درباره محرم بشنود‪ .‬برايم‬ ‫مهم نيست که او درباره کريسمس يا عيد شکرگزاري از من‬ ‫سئوال کند‪ .‬ما روز هالووين چراغ روشن کرديم تا او بتواند‬ ‫به بچه‌ها شکالت بدهد‪ .‬خيلي جالب بود‪ .‬اما اگر عاشورا‪ ،‬يا‬ ‫غدير‪ ،‬يا عيد فطر بود‪ ،‬ديگر هالووين را جشن نمي‌گرفتيم‪.‬‬ ‫با همه اينها االن نمي‌دانم که محيا وقتي مدرسه برود‪ ،‬در‬ ‫برخورد با فرهنگ غرب چه برخوردي خواهد داشت‪».‬‬ ‫ناصر‪ ،‬ساکن شهر پاريس‪ ،‬معتقد است مراسم سال‬ ‫نوي ميالدي ديگر لزومًا بوي مذهب نمي‌دهد‪ .‬او مي‌گويد‪:‬‬ ‫«کريسمس بهانه‌اي است براي شادي‪ ،‬براي عشق ورزيدن؛‬ ‫براي دور هم بودن‪ .‬االن در اتوبوس و قطار و حتي ميهماني‌ها‬ ‫آدم‌ها سرشان توي آيفون و لپ‌تاپ‌شان فرو رفته است و‬ ‫انگار همديگر را نمي‌بينند‪ .‬حتي در ميان اعضاي خانواده‬ ‫نيز مانند سابق فرصت گفت و گوي چندان وجود ندارد‪ .‬در‬ ‫چنين شرايطي چرا بايد خودم و فرزندم را از چنين شبي که‬ ‫فرصت گفت‌وگوي بيشتر داريم‪ ،‬محروم کنم که هيچ نکته‬ ‫منفي در آن نيست؟ به عنوان يک ايراني که هميشه ميزان‬ ‫عزاداري‌هاي زندگي‌‌‌اش بيشتر از شادي‌‌هايش بوده است‪،‬‬ ‫دلم مي‌خواهد به فرزندم شادي بدهم‪ .‬دلم مي‌خواهد او هم‬ ‫از اين همه رنگ و نور و چراغاني لذت ببرد و خود را با جامعه‬ ‫بزرگ‌تر همراه ببيند به جاي اينکه بچپم در خانه و بگويم من‬ ‫ايراني‌ام و عيد اينها مال من نيست‪».‬‬

‫مخالفت از بيخ و بن‬

‫در حالي که در بسياري از کشورها شهر و خيابان در‬ ‫آستانه جشني بزرگ چراغاني شده و مردم در حال خريد و‬ ‫تهيه هديه سال نو هستند‪ ،‬شماري از ايرانيان که البته به نظر‬ ‫مي‌رسد در اقليت باشند‪ ،‬به طور کلي با اين مراسم و شريک‬ ‫شدن در آن مسئله دارند و آن را برگزار نمي‌کنند و معتقدند‬ ‫عيد آنها فقط عيد ايراني است‪.‬‬ ‫آنها حتي با اين استدالل که ما ايراني هستيم‪ ،‬اين عيد‬ ‫را به هم تبريک نمي‌گويند‪ .‬اين در حالي است که بسياري‬ ‫از آنها در پذيرش بسياري از جنبه‌هاي فرهنگ غرب که به‬ ‫آن‌ها آزادي اجتماعي و شخصي مي‌بخشد مشکلي ندارند و‬ ‫از اين شرايط نهايت استفاده را برده‌اند‪ .‬اين افراد در عين‬ ‫اينکه از امکانات آزادي‪ ،‬رفاه اجتماعي و برابري بهره‌برده‌اند‪،‬‬ ‫در سخنان خود چشم بر واقعيت‌ها مي‌بندند‪.‬‬ ‫سهراب‪ ،‬جواني است که در يکي از کشورهاي اروپايي‬ ‫متولد شده‪‌ ،‬تحصيل کرده و مهندس در يکي از رشته‌هاي‬ ‫کامپيوتري است‪ .‬او چندباري به ايران رفته است و به ايراني‬ ‫بودن خود مي‌بالد و آن را به فرهنگ سوئدي ترجيح مي‌دهد‪.‬‬ ‫با اين حال اما به دليل شرايط سياسي حاکم بر ايران حاضر‬ ‫نيست در آن کشور زندگي کند‪ .‬او اگرچه مانند ديگر جوانان‬ ‫اروپايي از امکانات‪ ،‬وام و شرايط تحصيلي مناسب در کشور‬ ‫محل تولد و سکونتش استفاده کرده‪ ،‬اما خود را نخست‬ ‫ايراني مي‌داند و با فرهنگ سوئدي مشکل دارد‪.‬‬ ‫بستن درهاي ارتباط با فرهنگ جديد در شرايطي که‬ ‫بسياري از مهاجران‪ ،‬اقتضائات زندگي در محيط جديد را‬ ‫نپذيرفته‌اند‪ ،‬مي‌تواند آنها را از نظر فرهنگي ايزوله و در آنها‬ ‫احساس فاصله يا خشم را تقويت کند‪ .‬در اين حالت‪ ،‬امکان‬ ‫تعامل و ارتباط مستمر اجتماعي با جامعه ميزبان و هم تنوع‬ ‫فرهنگي در دايره مناسبات‌شان کم مي‌شود‪.‬‬ ‫با همه اينها به نظر مي‌رسد مهاجران ايراني در دوستي‬ ‫و همراهي با فرهنگ‌هاي جديد موفق هستند‪ .‬آنها دوگانه‬ ‫«حفظ سنت‌ها و ريشه‌هاي ايراني» و پذيرش «فرهنگ‬ ‫جديد» را به پديده سومي تبديل کرده‌اند و آن تالش براي‬ ‫يافتن «وجوه اشتراکات فرهنگي ايراني ـ اروپايي» است‪.‬‬ ‫اگرچه براي بسياري از آنها برگزاري عيد نوروز در روزي که‬ ‫هيچ‌جا تعطيل نيست و تلويزيون برنامه ويژه پخش نمي‌کند‪،‬‬ ‫بسيار دشوارتر از گذاشتن درخت کاج در خانه و همراه شدن‬ ‫با جمعيتي است که همزمان براي آغاز سال جديد شمارش‬ ‫معکوس را آغاز کرده‌اند‪.‬‬


5

March 2016 1394 ‫اسفند‬

5


‫‪6‬‬

‫فشار بر برخي‬ ‫منتخبان خبرگان تهران‬ ‫براي انصراف به نفع‬ ‫محمد يزدي‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫آيت‌اهلل يزدي که هم اکنون رئيس مجلس خبرگان‬ ‫است‪ ،‬در انتخابات هفتم اسفند نتوانست اعتماد اکثريت مردم‬ ‫تهران را به خود جلب کند و پس از جنتي که با راي ناپلئوني‬ ‫وارد خبرگان شد‪ ،‬در رتبه مابعد آخر (هفدهم) ايستاد‪.‬‬ ‫اکنون خبرهاي رسيده حاکي از فشارهاي گسترده بر‬ ‫برخي از راه‌يافتگان به خبرگان از تهران است تا با اعالم‬ ‫انصراف‪ ،‬زمينه را براي رسيدن يزدي به رتبه شانزدهم و‬ ‫راهيابي وي به مجلس خبرگان فراهم کنند‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش‌ها‪ ،‬بيشترين فشارها متوجه‬ ‫آيت‌اهلل تسخيري بوده که مشاور رهبري در امور جهان‬ ‫اسالم است‪ ،‬اما جامعه مدرسين و جامعه روحانيت حاضر‬ ‫نشدند او را در فهرست خود قرار دهند‪ .‬البي‌هاي اقتدارگرا‬ ‫بر اين مجتهد ‪ 71‬ساله فشار مي‌آورند که به نفع يزدي ‪84‬‬ ‫ساله کنار برود‪ .‬اما او تا کنون تسليم فشارها نشده است‪.‬‬ ‫محسن قمي ‌معاون ارتباطات بين‌الملل دفتر رهبري از‬ ‫ديگر منتخبان مردم تهران است که با او هم درباره انصراف‬ ‫به نفع يزدي صحبت شده‪ ،‬اما تاکنون زير بار نرفته است‪.‬‬ ‫برخي ديگر از اعضاي فهرست شانزده نفره تهران نيز در‬ ‫اين باره طرف صحبت قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫اکبر ‌هاشمي ‌رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص‬ ‫مصلحت نظام‪ ،‬با وجود انتقادها و حمالت شديد اصولگرايان‪،‬‬ ‫راي نخست تهران را در انتخابات مجلس خبرگان به دست‬ ‫آورد‪ .‬اکثر راه‌يافتگان هم از فهرست ‌هاشمي ‌رفسنجاني‬ ‫هستند‪.‬‬

‫مخالفت ايران با تمديد‬ ‫ماموريت گزارشگر ويژه‬ ‫حقوق بشر سازمان ملل‬ ‫شکست خوردگان انتخابات خبرگان در استان تهران‬ ‫در تالش هستند تا با وادار کردن يکي از منتخبان مردم به‬ ‫انصراف‪ ،‬محمد يزدي را وارد مجلس خبرگان کنند‪.‬‬

‫محمد جواد الريجاني‪ ،‬رييس ستاد حقوق بشر ايران‪،‬‬ ‫‌وابسته به قوه قضاييه‪ ،‬اعالم کرده است که جمهوري اسالمي‬ ‫‌با «تعيين گزارشگر ويژه حقوق بشر و قطعنامه تمديد اين‬ ‫گزارشگري» مخالف است‪.‬‬ ‫محمد جواد الريجاني با اعالم اين مطلب گفت که‬ ‫تصويب قطعنامه تمديد ماموريت احمد شهيد‪ ،‬گزارشگر‬

‫ويژه وضعيت حقوق بشر در امور ايران‪ ،‬در نشست شوراي‬ ‫حقوق بشر سازمان ملل متحد‪‌ ،‬به گفته او‪« ،‬غيرمنصفانه و‬ ‫سوء استفاده آشکار از مکانيسم‌هاي بين‌المللي»‌خواهد بود‪.‬‬ ‫وي در ديدار با وزير خارجه ونزوئال گفت که «موضوع‬ ‫حقوق بشر براي جمهوري اسالمي ‌ايران مسئله‌اي مهم‬ ‫است» و افزود‪«‌ ،‬ما قويا با قطعنامه‌اي که برخي کشورهاي‬ ‫اروپايي براي تمديد ماموريت گزارشگر ويژه وضعيت حقوق‬ ‫بشر در ايران ارائه مي‌کنند مخالفيم‪».‬‬ ‫آقاي الريجاني خطاب به وزير خارجه ونزوئال گفت که‬ ‫ايران از دوستان بين‌المللي خود مي‌خواهد که از اين قطعنامه‬ ‫حمايت نکنند‪.‬‬ ‫رييس ستاد حقوق بشر ايران آمادگي تهران را‬ ‫براي ارائه گزارش‌ها درباره مسائل مختلف در چارچوب‬ ‫مکانيسم‌هاي گزارشگري سازمان ملل ابراز داشت و اضافه‬ ‫کرد که به گفته او‪‌ ،‬نيازي به تعيين گزارشگر ويژه نيست و‬ ‫اين موضع قاطع ايران در همه سال‌ها بوده است‪.‬‬ ‫در همين حال‪‌،‬به گزارش خبرگزاري‌ها‪‌،‬اصغر جهانگير‪،‬‬ ‫‌رييس سازمان زندان‌ها و مشاور رييس قوه قضاييه ايران‪،‬‬ ‫اعالم کرده که احترام به حقوق انساني و رعايت حقوق‬ ‫شهروندي‪‌ ،‬به گفته او‪ ،‬دو ويژگي مهم در زندان‌هاي ايران‬ ‫است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري‌ها‪ ،‬اصغر جهانگير همچنين‬ ‫زندان‌هاي ايران را از نظر رعايت حقوق زندانيان‪ ،‬در سطح‬ ‫«بسيار بااليي» دانست و گفت که اين زندان‌ها‪ ،‬به گفته او‪‌،‬‬

‫‪6‬‬

‫در منطقه خاورميانه بي‌نظير و در سطح دنيا کم‌نظير است‪.‬‬ ‫‌اصغر جهانگير در پاسخ به سؤالي درباره زندانيان‬ ‫سياسي در ايران گفت که زنداني سياسي به تعريفي که در‬ ‫زندان‌هاي جهان ارائه مي‌شود‪ ،‬وجود ندارد‪.‬‬ ‫رييس سازمان زندان‌ها با اعالم اينکه به گفته او‪‌،‬تعداد‬ ‫ناچيزي زنداني امنيتي در ايران وجود دارند‪ ،‬آنان را متهم کرد‬ ‫که به توصيف وي‪‌،‬امنيت ايران را به خطر انداخته‌اند و آن را‬ ‫شامل مواردي مانند نا‌امن کردن جامعه‪ ،‬اغتشاش و مسائل‬ ‫ضد امنيتي دانست‪.‬‬ ‫در ساليان اخير‪‌ ،‬تعدادي از فعاالن سياسي و مدني‪،‬‬ ‫‌روزنامه نگاران و وکالي مدافع به اتهام‌هاي امنيتي‪‌ ،‬همانند‬ ‫آنچه که رييس سازمان زندان‌ها گفته است‪‌ ،‬بازداشت‬ ‫و زنداني شده‌اند‪ .‬اين برخورد‌ها انتقاد گسترده گروه‌ها‬ ‫و سازمان‌هاي حقوق بشري در ايران و جهان را به دنبال‬ ‫داشته است‪.‬‬

‫عبدالکريم الهيجي با بيان اينکه رييس سازمان‬ ‫زندان‌ها به گفته او در مسير «قلب حقيقت عمل مي‌کند»‪‌،‬‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬عبدالفتاح سلطاني‪‌ ،‬محمد سيف‌زاده‪‌ ،‬نرگس‬ ‫محمدي و تمامي‌ روزنامه‌نگاران و کساني که به خاطر‬ ‫فعاليت‌هاي سنديکايي‪‌ ،‬اجتماعي و سياسي‪ ،‬زنداني هستند‪،‬‬ ‫‌اقدامي‌عليه امنيت کشور انجام نداده‌اند‪».‬‬ ‫وي بر اين اعتقاد است که جمهوري اسالمي ‌ايران‬ ‫اين اتهام‌ها را طي ‪ 37‬سال حيات خود به کار برده است‬ ‫و با اشاره به وجود بيش از يک هزار زنداني سياسي در‬ ‫زندان‌هاي ايران مي‌گويد‪«‌:‬يکي از موانع اصلي که جمهوري‬ ‫اسالمي‌ايران اجازه نمي‌دهد گزارشگران سازمان ملل متحد‬ ‫به ايران بروند همين موضوع است‪».‬‬


‫‪7‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫به گزارش خبرگزاري‌ها‪‌ ،‬اصغر جهانگير درباره شرايط‬ ‫زندانيان به گفته او‪ ‌ ،‬امنيتي‪‌ ،‬گفت که اين گروه از زندانيان‬ ‫نيز مانند ساير زندانيان از حقوق کامل برخوردارند‪.‬‬ ‫رييس سازمان زندان‌ها دسترسي به وکيل‪ ،‬مددکار‪،‬‬ ‫پزشک‪ ،‬تلفن‪ ،‬کتابخانه و سيستم آموزشي را از جمله‬ ‫اين حقوق در تمام‬ ‫ايران‬ ‫زندان‌هاي‬ ‫عنوان کرد‪.‬‬ ‫اين توصيف‌ها‬ ‫از شرايط زندانيان‬ ‫در ايران در حالي‬ ‫ابراز شده‌اند که عفو‬ ‫بين‌الملل چند روز‬ ‫پيش در گزارش‬ ‫ساليانه خود از‬ ‫مقام‌ها‬ ‫خودداري‬ ‫براي ارائه کمک‌هاي‬ ‫پزشکي و دارويي‬ ‫به زندانيان يا رد‬ ‫درخواست پزشکان‬ ‫براي مداواي زندانيان‬ ‫خارج از زندان انتقاد کرده است‪.‬‬ ‫چندي پيش نيز نرگس محمدي‪‌ ،‬نايب رييس کانون‬ ‫مدافعان حقوق بشر‪‌ ،‬در نامه‌اي به دادستان تهران اعالم‬ ‫کرد که اجازه تماس تلفني براي گفت‌و‌گو با دو فرزندش به‬ ‫او داده نمي‌شود‪.‬‬ ‫همچنين برخي از تشکل‌هاي کارگري در ايران و‬ ‫اتحاديه‌هاي بين‌المللي کارگري پس از مرگ شاهرخ زماني‪،‬‬ ‫فعال کارگري‪‌ ،‬در زندان رجايي شهر کرج‪‌ ،‬در سال جاري‪،‬‬ ‫حکومت ايران را متهم کردند که به گفته آن‌ها‪‌ ،‬از مراقبت‬ ‫پزشکي درباره وي خودداري کرده بود‪.‬‬ ‫عبدالکريم الهيجي با اشاره به اينکه هيات اعزامي‬ ‫‌ايران به رياست محمد جواد الريجاني‪‌ ،‬دبير شوراي حقوق‬ ‫بشر قوه قضاييه ايران‪ ،‬درصدد است تا به گفته او‪‌،‬با انجام‬ ‫تبليغات و ارائه چهره مناسب از جمهوري اسالمي‌ايران مانع‬ ‫از تمديد ماموريت احمد شهيد‪‌ ،‬گزارشگر ويژه سازمان ملل‬ ‫متحد در امور ايران شود‪‌،‬مي‌افزايد‪« :‬نه تنها گزارشگر ويژه‬ ‫امکان سفر به ايران را ندارد‪‌ ،‬گزارشگران موضوعي و نيز‬ ‫نمايندگان سازمان جهاني رسيدگي به زندان‌ها هم امکان‬ ‫سفر به ايران را ندارند‪».‬‬ ‫رييس فدراسيون بين‌المللي جامعه‌هاي حقوق بشر‬ ‫مي‌گويد‪« :‬اينکه يک مسئولي در هر کشوري بگويد که وضع‬ ‫در زندان‌ها کامال” مناسب است‪ ،‬اين حرف قانع کننده خواهد‬ ‫بود يا خير يا اينکه مرجع ديگري بتواند به چنين ادعايي‬ ‫رسيدگي کند‪».‬‬

‫رونمايي از آرشيو آنالين‬ ‫مطبوعات ايران در‬ ‫دانشگاه منچستر‬

‫دانشگاه منچستر‪ ‬آرشيوي ديجيتال‪ ‬از نشريات ايراني‬ ‫در دوره‌هاي مختلف تاريخي را در دسترس محققان قرار‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫بنا به اعالم سايت کتابخانه دانشگاه منچستر‪ ،‬اين‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫آرشيو به‌تدريج نشريات بيشتري را شامل خواهد شد و‬ ‫امکان دسترسي آنالين محققان و شهروندان به بسياري‬ ‫از روزنامه‌ها و مجالت منتشر شده در ايران را در دهه‌هاي‬ ‫گذشته فراهم مي‌آورد‪.‬‬ ‫دسترسي به‪ ‬نشريات‪ ‬موجود در اين آرشيو‪ ،‬که قدمت‬ ‫برخي از آنها به دهه ‪ 1310‬خورشيدي مي‌رسد‪ ،‬در گذشته‬ ‫تنها با حضور در برخي کتابخانه‌هاي داخل کشور ممکن بود‪.‬‬

‫آمريکا برنامه مفصلي‬ ‫براي حمله سايبري‬ ‫به تاسيسات اتمي‬ ‫‌ايران داشت‬

‫‪7‬‬

‫«نيويورک تايمز» مي‌‌گويد که مصاحبه‌هاي مستقلي‬ ‫براي تاييد خطوط کلي برنامه نيترو زئوس انجام داده است‪،‬‬ ‫اما سازمان‌هاي دولتي آمريکا جملگي از اظهار نظر درباره آن‬ ‫خودداري کرده‌اند‪.‬‬ ‫به نوشته اين نشريه هرچند ارتش آمريکا طرح‌هاي‬ ‫احتياطي براي انواع سناريوها در جهان مثل حمله کره شمالي‬ ‫به کره جنوبي دارد‪ ،‬اما طرح مربوط به ايران تا حدودي به اين‬ ‫دليل که مقام‌هاي کاخ سفيد باور داشتند احتمالش زياد است‬ ‫که بنيامين نتانياهو نخست‌وزير اسرائيل تصميم به حمله به‬ ‫تاسيسات اتمي‌ايران بگيرد و اياالت متحده به خصومت‌هاي‬ ‫متعاقب آن کشيده شود‪ ،‬جنبه اضطراري داشت‪.‬‬

‫واعظ طبسي درگذشت‬

‫يکي از دست اندرکاران پروژه آرشيو ديجيتال نشريات‬ ‫ايراني گفته است که هدف اين پروژه‪ ،‬در دسترس قرار‬ ‫دادن نشرياتي است که (يا به طور کلي يا شماره‌هاي ارائه‬ ‫شده آنها در آرشيو جديد) پيشتر به طور رايگان و آنالين در‬ ‫دسترس عموم قرار نداشته‌اند‪.‬‬ ‫وي افزود که هدف از راه اندازي اين پروژه‪ ،‬برطرف‬ ‫کردن يک خال بزرگ در دانشگاه‌هاي اروپا در زمينه دسترسي‬ ‫آنالين به نشريات ايران است‪.‬‬ ‫در «کتابخانه بريتانيا» و دانشگاه‌هايي چون آکسفورد‪،‬‬ ‫کمبريج‪ ،‬سواز‪ ،‬اکستر‪ ،‬دورهام و سنت‌اندروز‪ ،‬مجموعه‌هاي‬ ‫بسيار بزرگي از منابع مرتبط با ايران وجود دارند‪ .‬اما اين‬ ‫کتابخانه‌ها‪ ،‬امکان دسترسي آنالين به نشريات ايران را در‬ ‫دوره‌هاي مختلف تاريخي فراهم نمي‌کنند‪.‬‬ ‫در آرشيو ديجيتال دانشگاه منچستر‪ ،‬تصاوير بيش از‬ ‫‪ 12‬هزار صفحه از نشريات ايران در سال‌هاي مختلف ذخيره‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫غني‌ترين بخش اين آرشيو‪ ،‬مربوط به دوران انقالب‬ ‫اسالمي ‌است که از ماه‌هاي منتهي به پيروزي انقالب تا‬ ‫مدتي بعد از استقرار حکومت جديد را در بر مي‌گيرد‪.‬‬ ‫بخشي ديگر از آرشيو ديجيتال مطبوعات ايران‪ ،‬مربوط‬ ‫به دوره منتهي به کودتاي ‪ 28‬مرداد ‪ 1332‬و سال‌هاي بعد‬ ‫از آن است‪.‬‬ ‫در اين آرشيو‪ ،‬همچنين بخشي به مطبوعات دوران‬ ‫رياست جمهوري محمد خاتمي‌اختصاص داده شده که هنوز‬ ‫نشريات آن در دسترس قرار نگرفته‌اند‪ ،‬ولي قرار است که‬ ‫اين کار در آينده انجام شود‪.‬‬ ‫کتابخانه دانشگاه منچستر با بيش از ‪ 4‬ميليون کتاب‬ ‫چاپي و دستنويس‪ ،‬نيم ميليون کتاب الکترونيک و ‪41‬‬ ‫هزار نشريه الکترونيک‪ ،‬يکي از مجهزترين کتابخانه‌هاي‬ ‫دانشگاهي بريتانيا محسوب مي‌شود‪.‬‬ ‫تدريس رشته مطالعات خاورميانه‪ ،‬در ميانه قرن نوزدهم‬ ‫در اين دانشگاه شروع شده است‪.‬‬ ‫آدرس وبسايت اين آرشيو به قرار زير است‪:‬‬ ‫‪http://www.library.manchester.ac.uk/‬‬ ‫‪about/projects/nashriyah-digital-iranian‬‬‫‪/history‬‬

‫روزنامه «نيويورک تايمز» به نقل از يک فيلم مستند و‬ ‫مقام‌هاي نظامي ‌و اطالعاتي گزارش داده است که دولت‬ ‫آمريکا در صورت شکست تالش‌هاي ديپلماتيک براي مهار‬ ‫برنامه هسته‌اي ايران‪ ،‬طرحي گسترده براي حمله سايبري‬ ‫به تاسيسات اتمي‌اين کشور داشت‪.‬‬ ‫بنا به اين گزارش برنامه «نيترو زئوس» با هدف فلج‬ ‫کردن سيستم‌هاي دفاع ضدهوايي‪ ،‬سيستم‌هاي ارتباطي و‬ ‫بخش‌هاي مهم شبکه برق اين کشور طراحي شده بود که با‬ ‫امضاي توافق اتمي‌ کنار گذاشته شد‪.‬‬ ‫به نوشته اين روزنامه اين طرح در سال‌هاي اول دولت‬ ‫باراک اوباما طراحي شده بود‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش طرح را پنتاگون آماده کرده بود‬ ‫تا باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا گزينه‌هاي ديگري غير‬ ‫از جنگ عليه ايران داشته باشد‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش در همين حال سازمان‌هاي‬ ‫اطالعاتي آمريکا طرحي جداگانه براي انجام حمله‌اي‬ ‫سايبري براي از کار انداختن تاسيسات غني‌سازي فردو‬ ‫ايران در دل کوهي در نزديکي قم آماده کرده بودند‪.‬‬

‫عباس واعظ طبسي‪ ،‬توليت آستان قدس رضوي و‬ ‫نماينده رهبرجمهوري اسالمي در استان‌هاي خراسان‬ ‫رضوي‪ ،‬شمالي و جنوبي‪ ،‬در سن هشتاد سالگي در مشهد‬ ‫درگذشت‪.‬‬ ‫او در سال ‪ 1358‬به عنوان يکي از نمايندگان مجلس‬ ‫خبرگان قانون اساسي انتخاب شد و در تمام دوره‌هاي‬ ‫پيشين مجلس خبرگان رهبري هم به عنوان نماينده‬ ‫خراسان حضور داشت‪ .‬آقاي واعظ طبسي در انتخابات اخير‬ ‫براي دوره پنجم خبرگان داوطلب نمايندگي نشده بود‪.‬‬ ‫او که از روحانيون پرنفوذ جمهوري اسالمي ‌به شمار‬ ‫مي‌آمد‪ ،‬رياست آستان قدس رضوي ‪ ،‬يکي از ثروتمندترين‬

‫دنباله در صفحة ‪12‬‬


‫‪8‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫خدمات صدور ويزا در‬ ‫سفارت بريتانيا در تهران‬ ‫شروع شد‬

‫نهادهاي مذهبي و سياسي در ايران را بر عهده داشت‪.‬‬ ‫آستان قدس مسئوليت موقوفات و نذورات امام رضا‪،‬‬ ‫امام هشتم شيعيان‪ ،‬را در اختيار دارد و به توصيه آيت‌اهلل‬ ‫روح‌اهلل خميني‪ ،‬از پرداخت ماليات به حکومت معاف است‪.‬‬

‫ميراث ميليوني ثريا به‬ ‫منشي برادرش رسيد‬

‫قضاييه هنوز به او اجازه مالقات با موکلش را نداده است‪ .‬به‬ ‫گفته آقاي طباطبايي‪ ،‬آقاي نمازي هم‌سلول عيسي سحرخيز‪،‬‬ ‫روزنامه‌نگار زنداني در ايران بوده است‪.‬‬ ‫بنا بر گزارش‌ها‪ ،‬سيامک نمازي در زندان اعتصاب غذا‬ ‫کرده بود‪ ،‬اما مادر او از تماس تلفني پسرش از زندان و پايان‬ ‫اعتصاب غذاي او خبر داده بود‪.‬‬

‫دادگاهي در کلن آلمان حکم داد که ميراث چند ميليون‬ ‫يورويي ثريا اسفندياري‪ ،‬همسر دوم محمدرضا پهلوي‪ ،‬به‬ ‫منشي برادر او برسد‪ .‬ميراث ثريا به تنها برادرش رسيده‬ ‫بود‪ ،‬اما با مرگ برادر مناقشه‌اي بر سر تصاحب اين ميراث‬ ‫درگرفت‪.‬‬ ‫ثريا اسفندياري‪ ،‬همسر دوم شاه سابق ايران که‬ ‫مادري آلماني داشت‪ ،‬در سال ‪ 2001‬در سن ‪ 69‬سالگي در‬ ‫پاريس از جهان رفت و پس از برگزاري مراسم سوگواري در‬ ‫پاريس‪ ،‬در گورستاني در مونيخ در کنار ديگر اعضاي خاندان‬ ‫اسفندياري به خاک سپرده شد‪.‬‬ ‫ثريا اسفندياري فرزندي نداشت و برادرش‪ ،‬بيژن‬ ‫اسفندياري که در کلن زندگي مي‌کرد تنها ميراث‌دار او شد‪.‬‬ ‫بيژن نيز در جريان تدارک خاکسپاري ثريا دچار عارضه قلبي‬ ‫شد و جان سپرد‪.‬‬ ‫بيژن قبل از مرگ در يادداشتي در دفتر روزانه خود‬ ‫منشي شخصي‌اش را ميراث‌بر خويش معرفي کرده بود‪ .‬اما‬ ‫شماري از اعضاي خانواده اسفندياري در درستي اين سند‬ ‫ترديد کردند و براي گرفتن ميراث به دادگاه شکايت بردند‪.‬‬ ‫دادگاه اما در حکم خود به درستي و سنديت يادداشت‬ ‫بيژن اسفندياري در باره منشي‌اش راي داد‪ .‬به اين ترتيب‬ ‫دادگاه ادعاي بستگان خانواده اسفندياري در اين باره که‬ ‫ممکن است بيژن اشتباه کرده يا زير تهديد چنين يادداشتي‬ ‫را نوشته باشد رد کرد‪.‬‬ ‫در جريان رسيدگي دادگاه به اين پرونده‪ ،‬شماري از‬ ‫کارشناسان خط و مسائل پزشکي به ابراز نظر فراخوانده‬ ‫شدند تا در باره تعلق يادداشت به بيژن اسفندياري و‬ ‫وضعيت سالمت او به هنگام نوشتن اين يادداشت نظر دهند‪.‬‬

‫پدر سيامک نمازي زنداني‬ ‫ايراني ـ آمريکايي در‬ ‫تهران‪ ،‬بازداشت شد‬ ‫خانواده سيامک نمازي‪ ،‬شهروند ايراني ـ آمريکايي که‬ ‫در ايران زنداني است‪ ،‬از بازداشت باقر نمازي‪ ،‬پدر ‪ 80‬ساله‬ ‫او در تهران خبر داده‌اند‪.‬‬ ‫افي نمازي‪ ،‬مادر سيامک نمازي‪ ،‬در صفحه فيس‌بوک‬ ‫خود نوشته است که همسرش (باقر نمازي) دستگير شده‬ ‫است‪ .‬خانم نمازي مي‌گويد تا آنجا که اطالع پيدا کرده‪،‬‬ ‫همسرش به زندان اوين تهران منتقل شده است‪.‬‬ ‫او دستگيري باقر نمازي را خبري «حيرت‌آور و غم‌انگيز»‬ ‫خوانده و نوشته زنداني شدن هم‌زمان پسر و همسرش‬ ‫کابوسي است که قابل توصيف نيست‪.‬‬ ‫به نوشته همسر باقر نمازي‪ ،‬او از مشکل جدي قلبي و‬ ‫بيماري‌هاي ديگر رنج مي‌برد و نياز به دارو و رسيدگي دارد‪.‬‬ ‫سيامک نمازي‪ ،‬مدير ايراني ـ آمريکايي بخش‬ ‫برنامه‌ريزي‌هاي استراتژيک کمپاني نفتي کرسنت‪ ،‬چهار ماه‬ ‫پيش در جريان سفر به ايران بازداشت شده بود‪.‬‬ ‫ايران تا کنون اتهام آقاي نمازي را اعالم نکرده است‬ ‫و محمود عليزاده طباطبايي‪ ،‬وکيل او هم گفته است که قوه‬

‫ايران به هر خانواده‬ ‫فلسطيني‌ کشته شده «هفت‬ ‫هزار دالر پرداخت مي‌کند»‬

‫سفير ايران در لبنان گفت جمهوري اسالمي‌به خانواده‬ ‫فلسطيني‌هايي که در جريان اعتراضات ضداسرائيلي کشته‬ ‫شده‌اند يا آنها که خانه‌هاي‌شان را اسرائيل خراب کرده‬ ‫است‪ ،‬هزاران دالر کمک مالي مي‌کند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز‪ ،‬محمد فتحعلي روز‬ ‫چهارشنبه پنجم اسفند در يک کنفرانس خبري که در بيروت‬ ‫برگزار شد‪ ،‬اظهار داشت‪« :‬طبق اين تصميم‌گيري‪ ،‬اول از‬ ‫همه به خانواده هر يک از شهداي انتفاضه در بيت‌المقدس‬ ‫مبلغي به ارزش هفت هزار دالر پرداخت مي‌شود»‪.‬‬ ‫وي افزود ايران همچنين ‪ 30‬هزار دالر به خانواده‬ ‫کساني که اسرائيل خانه آنها را به خاطر نقش فرزندشان در‬ ‫اعتراضات خراب کرده است‪ ،‬پرداخت مي‌کند‪.‬‬ ‫شمار بسياري از فلسطيني‌ها و ده‌ها اسرائيلي طي پنج‬ ‫ماه اخير در جريان خشونت‌هاي خياباني کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫گزارش‌هاي متعددي درباره اقدام فلسطيني‌هاي معترض‬ ‫به چاقوکشي و تيراندازي عليه شهروندان اسرائيلي منتشر‬ ‫شده است‪ .‬نيروهاي امنيتي اسرائيل بسياري از مهاجمان را‬ ‫با شليک گلوله از پاي در آورده‌ است‪.‬‬ ‫اعالم حمايت مالي ايران از خانواده مهاجمان فلسطيني‪،‬‬ ‫واکنش تند اسرائيل را به دنبال داشته‪ ،‬به طوري که وزارت‬ ‫امور خارجه اسرائيل با انتشار بيانيه‌اي اين اقدام ايران را‬ ‫محکوم کرده است‪.‬‬ ‫اين بيانيه مي‌گويد که چنين مسئله‌اي «بار ديگر‬ ‫نقش ايران را در تقويت تروريسم عيان مي‌سازد» و اثبات‬ ‫مي‌کند که «ايران پس از توافق هسته‌اي همچنان در عرصه‬ ‫تروريسم بين‌المللي بازيگر اصلي است»‪.‬‬ ‫دولت اسرائيل از مخالفان اصلي توافق هسته‌اي‬ ‫قدرت‌هاي جهاني با ايران است و بنيامين نتانياهو‪،‬‬ ‫نخست‌وزير اين کشور‪ ‬اعتقاد دارد‪ ‬که «سرازير شدن پول‬ ‫نقد به سوي ايران به آن کشور امکان خواهد داد که ميزان‬ ‫حمايتش از گروه‌هاي مسلح وابسته به خود از جمله حزب‌اهلل‬ ‫لبنان و ساير دشمنان اسرائيل را‪ ‬افزايش دهد»‪.‬‬ ‫اين مسئله را جان کري‪ ،‬وزير خارجه آمريکا نيز تاييد‬ ‫کرده و‪ ‬گفته است‪ ‬که «نمي‌توان اين احتمال را رد کرد که‬ ‫بخشي از پول آزاد شده ايران پس از رفع تحريم‌ها صرف‬ ‫تروريسم خواهد شد‪ ،‬اما هنوز نشانه‌اي از اينکه پول‌هاي آزاد‬ ‫شده به چنين مصرفي مي‌رسد در دست نيست»‪.‬‬

‫فيليپ هموند وزير خارجه بريتانيا اعالم کرده که بخش‬ ‫خدمات صدور ويزاي بريتانيا در تهران طبق قول قبلي‪ ،‬شش‬ ‫ماه پس از بازگشايي سفارت اين کشور در تهران‪ ،‬فعال‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫خبرگزاري فارس ايران هم در گزارشي تاييد کرد که‬ ‫بخش کنسولي سفارت بريتانيا در تهران صدور ويزا را از روز‬ ‫چهارشنبه ‪ 2‬مارچ ‪ 2016‬شروع مي‌کند‪.‬‬ ‫سفارت بريتانيا در تهران‪ ،‬شهريور ماه پس از حدود‬ ‫چهار سال‪ ،‬با حضور وزير خارجه اين کشور به طور رسمي‬ ‫‌بازگشايي شد اما تا امروز خدمات مربوط به صدور ويزا ارائه‬ ‫نمي‌کرد‪.‬‬ ‫در وبسايت سازمان خدمات ويزا و مهاجرت‬ ‫بريتانيا‪ ‬آمده است”‪ .‬شما اکنون مي‌توانيد براي دريافت‬ ‫ويزاي بريتانيا در ايران از طريق مرکز تقاضانامه مهاجرت و‬ ‫ويزاي بريتانيا در تهران اقدام کنيد‪ .‬اگر قادر به گرفتن وقت‬ ‫در اين مرکز در تهران نيستيد‪ ،‬مي‌توانيد به کشور ديگري‬ ‫براي تسليم تقاضانامه خود سفر کنيد‪ .‬محلي (کشوري) که‬ ‫تقاضانامه خود را در آن تسليم مي‌کنيد بسته به نوع ويزايي‬ ‫که نياز داريد متفاوت است‪”.‬‬ ‫ديويد کامرون‪ ،‬نخست‌وزير بريتانيا‪ ،‬دي ماه در تماس‬ ‫تلفني با حسن روحاني‪ ،‬رئيس جمهوري ايران وعده از‬ ‫سرگيري بخش صدور ويزا را داده بود‪.‬‬ ‫بريتانيا سفارت خود در تهران را آذر ماه سال ‪،1390‬‬ ‫بعد از يورش معترضان به داخل ساختمان سفارتخانه‪،‬‬ ‫تعطيل کرد‪.‬‬ ‫در اين مدت شهروندان ايراني براي گرفتن ويزاي‬ ‫بريتانيا از طريق کشورهاي ثالث اقدام مي‌کردند‪.‬‬ ‫سطح روابط ايران و بريتانيا از زمان يورش به ساختمان‬ ‫سفارت به شدت کاهش پيدا کرد و سفارتخانه‌ها در هر دو‬ ‫پايتخت تعطيل شدند‪.‬‬ ‫اما بعد از اعالم توافق هسته‌اي ايران روابط دو کشور‬ ‫بهبود يافته و دو طرف گفته‌اند که خواهان پيشرفت روابط‬ ‫سياسي و اقتصادي هستند‪.‬‬ ‫محمد جواد ظريف وزير خارجه ايران اوايل ماه فوريه به‬ ‫بريتانيا سفر کرد‪.‬‬ ‫آقاي هموند در آن زمان اولين سفر يک وزير امور‬ ‫خارجه ايران به بريتانيا در بيش از ‪ 10‬سال اخير را نشانه‬ ‫گرم شدن روابط دو کشور دانست و گفت که دو طرف در‬ ‫پي برطرف کردن مشکالت موجود براي تسهيل روابط بين‬ ‫بانکي ميان دو کشور بعد از رفع تحريم‌ها هستند‪.‬‬

‫اجاره کودکان براي گدايي‬ ‫"روزي ‪ 15‬هزار تومان‪،‬‬ ‫فروش دو ميليون تومان"‬

‫فرحناز ارفع‪ ،‬رييس سازمان داوطلبان هالل احمر‪،‬‬ ‫دوشنبه ‪ 10‬اسفندماه (‪ 29‬فوريه) اعالم کرد کودکان براي‬ ‫“گدايي روزانه ‪ 15‬هزار تومان اجاره” داده مي‌شوند و “قيمت‬

‫‪8‬‬

‫فروش آنها نيز دو ميليون تومان” است‪.‬‬ ‫خانم ارفع گفت‪“ :‬به همين دليل در تالش براي سر و‬ ‫سامان دادن زنان کارتن خواب هستيم اما مايل به رسانه‌اي‬ ‫کردن اقداماتمان نيستيم‪”.‬‬ ‫به گزارش تسنيم‪ ،‬خانم ارفع همچنين عنوان کرد‬ ‫که تعدادي از اين اطفال به دليل اعتياد مادرانشان دچار‬ ‫“سوختگي صورت و اندام” هستند که قرار است با همکاري‬ ‫فاطمه دانشور از اعضاي شوراي شهر تهران اقداماتي براي‬ ‫پيشگيري و اسکان اين زنان انجام شود‪.‬‬ ‫پيشتر سياوش شهريور‪ ،‬مدير کل امور اجتماعي‬ ‫و فرهنگي استانداري تهران با تاييد مواردي از‪ ‬فروش‬ ‫نوزادان‪ ‬در تهران گفته بود‪“ :‬برخي از خانم‌هاي معتاد‬ ‫متجاهر يا کارگر جنسي که تعداد آنها کم است‪ ،‬باردار‬ ‫مي‌شوند‪ .‬آنها گاهي اقدام به فروش نوزادان خود مي‌کنند‪،‬‬ ‫بايد بپذيريم بخشي از نوزاد فروشي به شکل سازمان يافته‬ ‫انجام مي‌شود‪”.‬‬ ‫فاطمه دانشور‪ ،‬رئيس کميته اجتماعي شوراي اسالمي‌‬ ‫شهر تهران که در ماه‌هاي اخير براي نخستين بار اين‬ ‫موضوع را رسانه‌اي کرد‪ ،‬پيشتر گفته بود‪“ :‬گزارش‌ها نشان‬ ‫مي‌دهند خانم‌هاي کارتن خواب و زنان روسپي در برخي از‬ ‫بيمارستان‌هاي جنوب و مرکز شهر‪ ،‬پس از به دنيا آمدن نوزاد‬ ‫خود با دريافت ‪ 100‬تا ‪ 200‬هزار تومان او را مي‌فروشند‪”.‬‬ ‫حسين ساجدي نيا‪ ،‬فرمانده نيروي انتظامي‌ تهران‬ ‫بزرگ در واکنش به سخنان خانم دانشور گفته بود که براي‬ ‫حل مسئله‪ ‬خريد و فروش کودکان‪ ،‬بايد فکري به حال زنان‬ ‫آسيب ديده کرد‪“ :‬اطالعاتي درباره ميزان خريد و فروش‬ ‫کودکان به پليس نرسيده اما اين به معناي نداشتن اين‬ ‫اطالعات نيست‪”.‬‬ ‫به گفته سعيد منتظرالمهدي سخنگوي نيروي انتظامي‌‪،‬‬ ‫کودک‌فروشي جرم تلقي و در صورت مشاهده با آن برخورد‬ ‫قانوني مي‌شود‪.‬‬ ‫بر اساس آمار نيروي انتظامي‪‌ ،‬بيش از ‪ 1500‬نفر زن‬ ‫معتاد متجاهر (کسي که اعتيادش آشکار است) در تهران‬ ‫وجود دارد‪.‬‬

‫احمد زيدآبادي‪،‬‬ ‫«قهرمان آزادي مطبوعات»‬

‫بنياد بين‌المللي مطبوعات گفته است که عنوان قهرمان‬ ‫آزادي مطبوعات جهان را در سال جاري به احمد زيدآبادي‪،‬‬ ‫روزنامه‌نگار و تحليلگر ايراني اهدا مي‌کند‪ .‬اين بنياد مي‌گويد‬ ‫که عنوان قهرمان آزادي مطبوعات را به اين دليل به آقاي‬ ‫زيدآبادي اهدا مي‌کند که او «در کشور خود با وجود آزار و‬ ‫اذيت مقام‌ها‪ ،‬شجاعانه براي آزادي بيان‪ ،‬حقوق بشر و مردم‬ ‫ساالري مبارزه کرده است‪».‬‬ ‫آقاي زيدآبادي به دنبال انتخابات بحث‌برانگيز‬ ‫سال ‪ 1388‬و در اولين موج دستگيري فعاالن سياسي‬ ‫و روشنفکران بازداشت شد‪ .‬او در آن انتخابات از مهدي‬ ‫کروبي حمايت کرده بود که از پنج سال پيش تا کنون در‬ ‫حصر خانگي است‪.‬‬ ‫دادگاه انقالب احمد زيدآبادي را به ‪ 6‬سال زندان‪ ،‬پنج‬ ‫سال تبعيد به گناباد و محروميت مادام‌العمر از هر گونه‬ ‫فعاليت سياسي و شرکت در احزاب و هواداري و مصاحبه و‬ ‫سخنراني و تحليل حوادث محکوم کرد‪.‬‬ ‫مرداد سال جاري آقاي زيدآبادي براي مرخصي از تبعيد‬ ‫گناباد به تهران آمده بود که اعالم شد شامل عفو عيد فطر‬ ‫شده و از اين رو آزاد شده است‪.‬‬ ‫مقر بنياد بين‌المللي مطبوعات که به آقاي زيدآبادي‬ ‫عنوان قهرمان آزادي مطبوعات جهان در سال جاري را داده‬ ‫در وين پايتخت اتريش است و از سال ‪ 2000‬هر سال اين‬ ‫جايزه را به روزنامه‌نگاراني مي‌دهد که از نگاه هيات داوران‬ ‫بنياد‪ ،‬اصول حرفه روزنامه‌نگاري را غالبا در شرايط دشوار‬ ‫پاس داشته و براي برقراري جريان آزاد اطالعات تالش‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬


‫‪9‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫جايزه «قهرمان آزادي مطبوعات جهان» در‬ ‫سال‌هاي گذشته به اکبر گنجي‪ ،‬فرج سرکوهي و ماشااهلل‬ ‫شمس‌الواعظين هم تعلق گرفته بود‪.‬‬

‫سرنوشت سياسي مجلس‬ ‫دهم در مرحله دوم‬ ‫مشخص مي‌شود‬ ‫بعد از اعالم نتايج انتخابات‪ ،‬مهم‌ترين سؤالي که مطرح‬ ‫مي‌شود اين است که هر کدام از گرايش‌ها‪ ،‬چند کرسي را در‬ ‫مجلس به دست آورده‌اند؟‬ ‫اصولگرايان کوشيدند چنين القا کنند که اصولگرايان‬ ‫برنده قاطع انتخابات شده‌اند و در مقابل‪ ،‬اصالح طلبان نيز‬ ‫با ارائه آمارهايي اعالم داشتند که برنده انتخابات هستند‪.‬‬ ‫واقعيت اين است که هر کدام از دو طرف‪ ،‬بر مبناي‬ ‫تمايالت خود‪ ،‬افراد را فهرست‌بندي کرده است‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫اصولگرايان که تمام تالش خود را معطوف به شکست علي‬ ‫الريجاني در قم کرده بودند و شب و روز عليه وي تبليغ‬ ‫کردند و حتي از توزيع شب‌نامه‌هاي اتهامي ‌نيز عليه وي‬ ‫دريغ نکردند‪ ،‬بعد از پيروزي‌اش‪ ،‬او را در فهرست خودشان‬ ‫ثبت کردند‪ .‬اصالح طلبان نيز که در انتخابات از وي اعالم‬ ‫حمايت کرده بودند‪ ،‬او را در فهرست خود جمع‌بندي کردند‪.‬‬ ‫اين در حالي است که الريجاني در اين دوره از انتخابات‪،‬‬ ‫موکدًا اعالم کرده بود که به طور مستقل وارد انتخابات‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫بهترين و منصفانه‌ترين راه براي استخراج اين که هر‬ ‫جريان سياسي ‪ ،‬چند کرسي به دست آورده است‪ ،‬مراجعه‬ ‫ي آنها در جريان رقابت‌هاي انتخاباتي‬ ‫به فهرست‌هاي رسم ‌‬ ‫است که مکتوب و مستند هم هست‪.‬‬

‫بر اين اساس‪ ،‬تعداد کرسي‌ها بر اساس جدول زير بين‬ ‫جريان‌هاي مختلف تقسيم شده است‪.‬‬

‫ـ ائتالف بزرگ اصول‌گرايان‪78 ‬‬ ‫ـ اصالح‌طلب و اعتدال‌گرا‪83 ‬‬ ‫ـ مستقل‌ها ‪60‬‬ ‫ـ اقليت‌هاي مذهبي ‪6‬‬ ‫ـ مرحله دوم ‪64‬‬

‫با اين اوصاف‪ ،‬تعداد کرسي‌هاي «اصالح طلبان و‬ ‫اعتدالگرايان» و «اصولگرايان» تقريبًا با هم برابر است و‬ ‫جريان نزديک به دولت‪ 5 ،‬کرسي بيشتر از اصولگرايان دارد‪.‬‬ ‫‪ 60‬نفر نيز به طور مستقل وارد کارزار انتخاباتي شده‌اند‬ ‫که برخي‌شان گرايش‌هاي اصولگرايانه دارند و برخي نيز‬ ‫اصالح طلب و اعتدالگرا هستند‪ .‬گرايش سياسي برخي از‬ ‫منتخبين نيز‪ ،‬شناخته شده نيست‪.‬‬ ‫نکته مهم ديگر نيز اين است که هنوز تکليف ‪ 64‬کرسي‬ ‫مجلس مشخص نشده است و منتخبان مردم در تعدادي از‬ ‫شهرها‪ ،‬در دور دوم معلوم خواهند شد‪.‬‬ ‫در ميان راه يافتگان به مرحله دوم نيز‪ ،‬اکثريت با‬ ‫مستقل‌هاست‪ .‬تعداد اصولگرايان نيز کمي ‌بيشتر از رقباي‬ ‫اصالح طلب و اعتدالگرايشان است‪ 62 :‬مستقل‪34 ،‬‬ ‫اصولگرا و ‪ 32‬اصالح طلب و ‪ 34‬اعتدالگرا (تعداد راه‬ ‫يافتگان به مرحله دوم‪ ،‬دو برابر نمايندگان مورد نياز است)‪.‬‬ ‫با اين اوصاف‪ ،‬نقش مستقلين در شکل‌بندي مجلس‬ ‫دهم‪ ،‬بسيار مهم خواهد بود‪ .‬اگر به سمت اصولگرايان متمايل‬ ‫باشند‪ ،‬مخالفان دولت تقويت مي‌شوند و اگر با اصالح طلبان‬ ‫و اعتدالگرايان همسو شوند‪ ،‬مجلس حامي‌دولت خواهد بود‪.‬‬ ‫موضوع ديگر اين است که تعداد زيادي از اصول‌گرايان‬ ‫منتخب مجلس دهم‪ ،‬نه از جريان دلواپس که از نزديکان‬ ‫جريان ميانه‌روي الريجاني هستند‪.‬‬ ‫بنابر اين تا به اينجاي کار‪ ،‬اصولگرايان که اکثريت‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫مطلق مجلس نهم را در دست دارند‪ ،‬با شکستي سنگين‪،‬‬ ‫بخش عمده‌اي از مجلس دهم را از دست داده‌اند و چشم‬ ‫اميدشان بايد به مستقلين و مرحله دوم باشد‪ .‬اصالح طلبان‬ ‫نيز که يک اقليت کوچک در مجلس نهم هستند‪ ،‬برغم‬ ‫پيروزي‌هاي اميدوار کننده‌شان‪ ،‬بايد در صدد جذب مستقلين‬ ‫باشند و البته عزم خود را براي بردن انتخابات در مرحله‬ ‫دوم جزم کنند‪.‬‬ ‫از اين رو‪ ،‬دور دوم انتخابات‪ ،‬بيش از دوره‌هاي پيشين‪،‬‬ ‫مهم و تعيين کننده است‪.‬‬

‫خودکشي همزمان سه‬ ‫خواهر ميانسال در تهران‬

‫سه خواهر ‪ 45‬تا ‪ 50‬ساله در آپارتماني در تهران با باز‬ ‫ي خود پايان دادند‪.‬‬ ‫گذاشتن شير گاز شهري به زندگ ‌‬ ‫مأموران با مراجعه به آپارتمان جسد اين سه خواهر را‬ ‫يافتند و بررسي‌هاي اوليه حاکي از مرگ اين سه خواهر بر‬ ‫اثر گازگرفتگي است‪.‬‬ ‫هنوز انگيزه اين خودکشي جمعي معلوم نيست‪.‬‬ ‫علت عمده خودکشي در ايران بن‌بست‌هاي خانوادگي‬ ‫و شکست در زندگي خصوصي عنوان‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫فقر و مشکالت اقتصادي‪،‬‬ ‫بيکاري‪ ،‬گسست هويتي يا کمبود‬ ‫«حيات اجتماعي» نيز از داليل اصلي‬ ‫افسردگي و اقدام به خودکشي‬ ‫نزد گروه‌هاي سني مختلف عنوان‬ ‫مي‌شوند‪.‬‬ ‫آمار پزشکي قانوني ايران نشان‬ ‫مي‌دهد که بين سال‌هاي ‪ 1380‬تا‬ ‫‪ ،1391‬بيش از ‪ 30‬هزار نفر بر اثر‬ ‫خودکشي جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫روزآمدترين آمار خودکشي در‬ ‫ايران به سال ‪ 1392‬مربوط است که‬ ‫احمد شجاعي رئيس سازمان پزشکي قانوني در اين‌باره‬ ‫گفت‪« :‬متأسفانه خودکشي در کشور افزايش يافته و آمار‬ ‫مربوط در اين زمينه بسيار نگران کننده است‪ .‬در سال ‪92‬‬ ‫خودکشي‌هاي منجر به مرگ به چهار هزار و ‪ 55‬نفر رسيده‬ ‫و اين آمار نشان مي‌دهد که سالمت رواني جامعه مطلوب‬ ‫نيست‪».‬‬ ‫در ماه‌هاي اخير نيز خبرهايي از افزايش خودکشي در‬ ‫بين کارگران و کودکان در ايران منتشر شده است‪.‬‬

‫تشکيل «يگان واکنش‬ ‫سريع» در ارتش ايران‬ ‫براي مقابله با «تکفيري‌ها»‬

‫به گفته فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسالمي‪،‬‬ ‫‌ارتش ايران با هدف مقابله با گروه‌هاي «تکفيري» اقدام به‬ ‫تشکيل «يگان‌هاي واکنش سريع» کرده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري دولتي ايرنا‪ ،‬سرتيپ احمد‌رضا‬

‫پوردستان‪ ،‬فرمانده نيروي زميني ارتش‪ ،‬خبر تشکيل اين‬ ‫يگان‌ها را در يک نشست خبري در زاهدان اعالم کرد‪.‬‬ ‫آقاي پوردستان هدف اصلي از تشکيل اين يگان‌ها‬ ‫را «واکنش سريع در مقابله با هرگونه تهديدات دشمنان»‬ ‫اعالم کرده و افزود که ارتش «هر گونه تهديدات منطقه‌اي تا‬ ‫شعاع ‪ 40‬کيلومتري خارج از مرز‌ها را رصد» مي‌کند‪.‬‬ ‫در ايران از گرو ‌ه حکومت اسالمي‪ ،‬داعش‪ ،‬که چندي‬ ‫پيش تا ‪ 40‬کيلومتري مرز ايران (در خاک عراق) پيش‬ ‫آمده بود و گروه‌هايي مانند القاعده و جبهه‌النصره به‬ ‫عنوان‪ ‬گروه‌هاي «تکفيري» نام برده مي‌شود‪.‬‬ ‫مقام‌هاي جمهوري اسالمي‌از گروه حکومت اسالمي‌به‬ ‫عنوان يکي از تهديد‌هاي بالقوه در غرب ايران نام مي‌برند‪٬‬‬ ‫اما در عين حال اعالم کرده‌اند اين گروه توان رويارويي با‬ ‫ي را ندارد‪.‬‬ ‫نيروي‌هاي نظامي‌جمهوري اسالم ‌‬ ‫گروه حکومت اسالمي‌در حال حاضر کنترل بخش‌هايي‬ ‫قابل توجه از خاک عراق و سوريه را در اختيار دارد و‬ ‫فرماندهان نظامي‌ايران نيز حضور نيرو‌هاي خود براي مقابله‬ ‫با اين گروه در اين دو کشور‌ را تائيد کرده‌اند‪.‬‬ ‫در همين زمينه فرمانده نيروي زميني ارتش گفته است‬ ‫که «ارتش براي مقابله با دشمنان خارج از مرز‌ها نيز فعاليت‬ ‫دارد و کار مستشاري هم در سوريه انجام مي‌دهد»‪.‬‬ ‫جز ارتش‪ ،‬سپاه پاسداران انقالب اسالمي‌هم مي‌گويد‬ ‫نيروهايش در سوريه حضور مستشاري دارند‪.‬‬

‫اعتراض گسترده به‬ ‫«سخنان جنجالي» نماينده‬ ‫اروميه در مجلس‬

‫اظهارات نادر قاضي‌پور‪ ،‬نماينده اروميه در مجلس‬ ‫شوراي اسالمي‪ ،‬که اخيرأ در شبکه‌هاي اجتماعي منتشر شده‬ ‫است‪ ،‬موجي از اعتراض‌ها و واکنش‌ها را برانگيخته است‪.‬‬ ‫نادر قاضي‌پور در سخنانش به زبان آذري اظهاراتي‬ ‫به زبان آورده است که حاوي «توهين‌هايي» به برخي از‬ ‫چهره‌هاي سياسي از جمله قدرت‌اهلل عليخاني‪ ،‬نماينده سابق‬ ‫قزوين در مجلس‪ ،‬زنان و قوميت‌ها است‪ .‬آقاي قاضي‌پور در‬ ‫بخشي از سخنانش مي‌گويد که «مجلس جاي زنان نيست‪،‬‬ ‫جاي مرد‌ان است‪ .‬بفرستي ‌د سرشان بال بياورند‌ تا آبرويتان‬ ‫برود‌؟»‬ ‫گفته‌هاي اين نماينده اصولگرا با انتقاد و اعتراض‌هاي‬ ‫زيادي در شبکه‌هاي اجتماعي روبرو شده و کاربران از‬ ‫نمايندگان مجلس خواسته‌اند تا به اعتبارنامه نادر قاضي‌پور‬ ‫راي منفي بدهند‪.‬‬ ‫امام ‌جمعه‌ اروميه هم د‌ر خطبه‌هاي نماز جمعه گفته‬ ‫است‪« ،‬گاليه‌اي از طرف خود‌م و ملت د‌ارم از کساني که‬ ‫خود‌ را کاند‌يد‌ا معرفي کرد‌ند‌ و بي‌اد‌بي و بي‌تربيتي را د‌ر‬ ‫سخنان‌شان نهاد‌ينه کرد‌ند‌‪ .‬اين جايگاه‪ ،‬جايگاه مقد‌سي‬ ‫است‪ .‬اين روش خد‌اپسند‌انه و صحيحي نيست‪ .‬حتي بعضي‬ ‫از واقعيات هست ولي انسان نبايد‌ به زبان آورد‌‪ .‬توهين و‬ ‫ي نيست‪».‬‬ ‫بي‌تربيتي شايسته يک جامع ‌ه اسالم ‌‬ ‫شاخه اروميه گروهي به نام «جمعيت زنان انقالب‬ ‫اسالمي» هم در نامه‌اي به فرماندار اروميه و شوراي‬ ‫نگهبان‪ ‬خواستار آن شد تا به دليل «هتک حرمت‌هاي آشکار‬

‫‪9‬‬

‫و وقيحانه به جامعه زنان»‪ ،‬صالحيت نادر قاضي‌پور باطل‬ ‫شود‪.‬‬ ‫قدرت‌اهلل عليخاني‪ ،‬نماينده سابق قزوين در مجلس‪،‬‬ ‫نيز در واکنش به سخنان نماينده اروميه به خبرگزاري ايسنا‬ ‫گفته است که از او به مراجع قضايي شکايت مي‌کند‪.‬‬ ‫آقاي عليخاني با «کذب و سخيف» خواندن سخنان‬ ‫آقاي قاضي‌پور از مراجع ذيصالح خواسته است تا در اين‬ ‫خصوص تصميم‌گيري کنند‪.‬‬ ‫با اينکه نادر قاضي‌پور در گفت‌وگو با خبرگزاري «خانه‬ ‫ملت»‪ ،‬از قدرت‌اهلل عليخاني و اظهارات اخيرش درباره‬ ‫او عذرخواهي و ابراز تاسف کرده است‪ ،‬اما در صفحه‬ ‫اينستاگرام خود نوشته است‪« :‬من بيدي نيستم که با اين‬ ‫باد‌ها بلرزم‪».‬‬ ‫نادر قاضي‌پور با عذرخواهي از زنان اروميه‪ ،‬تاکيد کرده‬ ‫که مواضعش را عوض نمي‌کند‪.‬‬ ‫نادر قاضي‌پور که در مجلس نهم نماينده اروميه است‪،‬‬ ‫در انتخابات دوره دهم مجلس شوراي اسالمي‪ ،‬با بيش از‬ ‫‪ 160‬هزار راي‪ ،‬به عنوان منتخب اول مردم اين شهر‪ ‬مجددا‬ ‫وارد مجلس شد‪.‬‬

‫ساالنه حدود ‪ 500‬هزار‬ ‫ايراني دچار سکته قلبي و‬ ‫مغزي مي‌شوند‬

‫رضا ملک‌زاده‪ ٬‬معاون تحقيقات و فناوري وزارت‬ ‫بهداشت مي‌گويد ساالنه حدود ‪ 500‬هزار نفر از شهروندان‬ ‫ايران دچار سکته قلبي و مغزي مي‌شوند و از اين تعداد‬ ‫نزديک به ‪ 160‬هزار نفر جان خود را از دست مي‌دهند‪.‬‬ ‫آقاي ملک‌زاده اين اظهارات را در چهارمين کنگره‬ ‫مشترک قلب و عروق ايران در بيمارستان قلب رجايي تهران‬ ‫بيان کرده است‪.‬‬ ‫وي پيش‌زمينه‌ بيماري‌هاي قلبي و مغزي را چربي‪ ٬‬فشار‬ ‫و قند خون‪ ،‬چاقي و بي‌تحرکي عنوان کرده و افزوده بايد‬ ‫ي از مردم کشور در ‪ 50‬سالگي به‬ ‫بدانيم «نزديک به نيم ‌‬ ‫بيماري فشار و چربي خون مبتال مي‌شوند‪».‬‬ ‫به گفته معاون وزير بهداشت‪ ٬‬حدود ‪ 30‬درصد از‬ ‫عوارض قلبي و عروقي و سکته‌هاي قلبي و مغزي در کشور‬ ‫بين افراد جوان و زير ‪ 55‬سال اتفاق مي‌افتد‪.‬‬ ‫ملک‌زاده همچنين از عقب ماندن ايران از مقوله‬ ‫«پيشگيري» از بيماري‌هاي قلبي انتقاد کرده و گفته براي‬ ‫پيشگيري از بيماري‌هاي قلبي «بايد بتوانيم شيوه زندگي‬ ‫مردم را تغيير دهيم‪».‬‬ ‫وي از مردم خواسته‪ ‬براي پيشگيري از سکته‌هاي قلبي‬ ‫و مغزي «سبک زندگي خود را اصالح و از مصرف چربي‪ ،‬قند‬ ‫و شکر‪ ،‬نمک‪ ،‬سيگار‪ ،‬فست‌فودها و غذاهاي آماده خودداري‬ ‫کنند‪».‬‬ ‫فريدون‪ ‬نوحي‪ ‬رئيس انجمن قلب و عروق ايران هم‬ ‫آمار مرگ و ميرهاي ناشي از بيماري‌هاي قلبي در کشور را‬ ‫باالتر از کشورهاي پيشرفته دانسته است‪.‬‬ ‫به گفته نوحي «مردم ما عليرغم داشتن آگاهي پيرامون‬ ‫عوامل خطر به وجود آورنده بيماري‌هاي قلبي عروقي‪ ،‬نسبت‬ ‫به کنترل آن و رعايت دانسته‌هاي خود دقت و توجه الزم را‬ ‫ندارند‪».‬‬ ‫وي مصرف زياد نمک‪ ،‬روغن و شيريني را از اصلي‌ترين‬ ‫عوامل بيماري‌هاي قلبي عنوان کرده و گفته «اکنون بايد‬ ‫آلودگي هوا را نيز به علل زمينه‌ساز بيماري‌هاي قلب و عروق‬ ‫در ايران افزود‪».‬‬ ‫کارشناسان معتقدند با آنکه سن اميد به زندگي در‬ ‫ايران بيشتر شده‪ ٬‬اما به همان نسبت بيماري‌هاي قلبي و‬ ‫عروقي حتي در بين نسل جوان هم افزايش يافته است‪.‬‬ ‫رژيم غذايي ناسالم‪ ٬‬مصرف باالي دخانيات‪ ٬‬شيوه‬ ‫زندگي نادرست و کم‌تحرک موجب ايجاد و تشديد چاقي‪،‬‬ ‫افزايش چربي و فشارخون و در نتيجه عوارض قلبي و مغزي‬ ‫مي‌شود‪.‬‬


‫‪10‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫جنگي به بيمارستان‌ها شوند‪.‬‬ ‫نيکال گاروي‪ ،‬سخنگوي نمايندگي نيوزلند در سازمان‬ ‫ملل‪ ،‬در نيويورک اعالم کرد که ژاپن‪ ،‬مصر‪ ،‬اسپانيا و اروگوئه‬ ‫طرح اين قطعنامه را تهيه مي‌کنند‪.‬‬ ‫به‌گفته گاروي زمان آن فرا رسيده است که جامعه‬ ‫جهاني در حمايت از پزشکان و کارکنان بيمارستان‌ها در‬ ‫کشورهايي چون سوريه‪ ،‬يمن يا افغانستان اقدام کند‪.‬‬ ‫سازمان عفو بين‌الملل ارتش رژيم سوريه و روسيه‬ ‫را متهم کرده است که به‌طور منظم به بيمارستان‌ها حمله‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫عفو بين‌الملل چنين اقدامي را بخشي از استراتژي‬ ‫نظامي حکومت سوريه و روسيه دانسته است‪.‬‬ ‫بنا به‌گفته ديده‌بان حقوق بشر سوريه از ماه سپتامبر‬ ‫سال گذشته ميالدي نيروهاي حکومتي سوريه و جنگنده‌هاي‬ ‫روسيه دست‌کم به ‪ 27‬بيمارستان حمله کرده‌اند‪ .‬حداقل‬ ‫هشت مورد آن در منطقه حلب بوده است‪.‬‬

‫سازمان ملل در تدارک‬ ‫قطعنامه‌اي عليه حمله به‬ ‫دبيرکل سازمان ملل‪:‬‬ ‫بيمارستان‌هاست‬ ‫آتش‌بس در سوريه رعايت‬ ‫شده است‬

‫چندين کشور در حال تدوين قطعنامه‌اي در سازمان‬ ‫ملل هستند که بر مبناي آن مانع از حمالت نظامي در مناطق‬

‫دبيرکل سازمان ملل متحد گفته است که به رغم‬ ‫درگيري‌هاي پراکنده و اتهامات فزاينده‌‌اي که طرفين جنگ‬ ‫به يکديگر در مورد نقض آتش بس مي‌زنند‪ ،‬آتش بس‬ ‫شکننده در سوريه به طور عمده رعايت شده است‪.‬‬ ‫بان کي مون همچنين تاييد کرد نامه‌اي از «کميته عالي‬ ‫مذاکرات» يا گروه اصلي مخالفان دولت سوريه‪ ،‬که مورد‬ ‫حمايت رياض است و ‪ 97‬گروه اپوزيسيون را در بر مي‌گيرد‪،‬‬ ‫دريافت کرده که در آن به موارد نقض آتش بس از سوي‬ ‫دولت سوريه و حاميان ايراني و روسي آن اشاره شده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز‪ ،‬سخنان بان کي مون در‬ ‫حالي است که جنگ لفظي دولت سوريه و عربستان سعودي‪،‬‬ ‫يکي از حاميان اصلي مخالفان دولت بشار اسد‪ ،‬به تنش‌ها‬ ‫افزوده است‪.‬‬ ‫وزارت امور خارجه سوريه گفته است اظهارات اخير‬

‫‪10‬‬

‫وي منتشر نشده است‪.‬‬ ‫پطرس پطرس‌غالي در سال ‪ 1992‬دبيرکل سازمان‬ ‫ملل متحد شد و به مدت ‪ 5‬سال در اين سمت قرار داشت‪.‬‬ ‫مسئوليت او‪ ،‬همزمان با افزايش نقش سازمان ملل‬ ‫به علت جنگ خليج فارس‪ ،‬به دنبال تصرف کويت از سوي‬ ‫عراق و سپس‪ ،‬حمله نيروهاي بين المللي به عراق بود‪.‬‬ ‫با وجود اين‪ ،‬آقاي غالي در طول دوره مسئوليت خود‪ ،‬به‬ ‫خاطر شکست سازمان ملل متحد در جلوگيري از نسل کشي‬ ‫روآندا در سال ‪ 1994‬مورد انتقاد گسترده قرار گرفت‪.‬‬

‫عادل الجبير وزير خارجه عربستان سعودي «نقش تخريبي‬ ‫عربستان» در سوريه را نشان مي‌دهد و با هدف افزايش‬ ‫روحيه شبه نظاميان مخالف بيان شده که در هفته‌هاي اخير‬ ‫شکست‌هاي عمده‌اي از نيروهاي دولتي خورده‌اند‪.‬‬ ‫وزير خارجه عربستان اخيرا بار ديگر موضع کشورش را‬ ‫تکرار کرد که بشار اسد‪ ‬رئيس جمهوري سوريه‪ ،‬يا بايد به‬ ‫طور مسالمت آميز قدرت را ترک کند‪ ،‬يا به گفته او‪ ،‬از طريق‬ ‫نظامي وادار به ترک قدرت خواهد شد‪ .‬وي همچنين نيروهاي‬ ‫سوري را به نقض آتش بس متهم کرده است‪.‬‬ ‫​​ فرانسه هم پيشتر گفته بود اطالعاتي از درگيري‌هاي‬ ‫تازه در مناطق تحت کنترل شورشيان ميانه‌رو دارد و خواستار‬ ‫نشست فوري گروه سوريه براي بررسي موارد نقض آتش‬ ‫بس شد‪.‬‬ ‫طرف‌هاي درگير مي‌گويند توافق ترک مخاصمه شامل‬ ‫گروه‌هاي داعش و النصره و ديگر گروه‌هاي تروريستي‬ ‫نمي‌شود که در فهرست سازمان ملل متحد قرار دارند‪.‬‬ ‫در همين حال‪ ،‬تلويزيون دولتي سوريه با گزارش‬ ‫پيشروي‌هاي ارتش سوريه مقابل مخالفان‪ ،‬از در اختيار‬ ‫گرفتن کنترل يک جاده اصلي منتهي به شمال شهر حلب‬ ‫خبر داد‪.‬‬ ‫خبرگزاري رويترز به نقل از گروه‌هاي حقوق بشري‬ ‫نوشته نبرد ميان ارتش سوريه و نيروهاي حکومت اسالمي‬ ‫(داعش) در جنوب استان حلب ادامه دارد‪.‬‬ ‫حکومت اسالمي پيش‌تر شهر خناصر در ‪ 50‬کيلومتري‬ ‫جنوب حلب را در اختيار گرفته بود اما دو روز پس از آن‪،‬‬ ‫ارتش سوريه موفق به بازپس‌گيري اين شهر شد‪.‬‬ ‫با عمليات اخير ارتش سوريه و آزادسازي اين مناطق‪،‬‬ ‫راه رسيدن به شهر حلب براي نيروهاي ارتش سوريه‬ ‫هموارتر شده‌است‪.‬‬ ‫پيش‌روي نيروهاي دولتي سوريه به سمت حلب با‬ ‫کمک حمالت هوايي روسيه و نظاميان ايران و حزب‌اهلل لبنان‬ ‫صورت مي‌گيرد‪.‬‬

‫پطرس غالي دبيرکل‬ ‫اسبق سازمان ملل متحد‬ ‫درگذشت‬

‫رهبر کره شمالي‬ ‫خواستار آماده‌باش‬ ‫هسته‌اي در کشور شد‬

‫به دنبال تشديد تحريم‌هاي بين‌المللي عليه پيونگ‬ ‫يانگ‪ ،‬کيم جونگ ـ اون‪ ،‬رهبر کره شمالي گفته است‪،‬‬ ‫تسليحات هسته‌اي کشور بايد آماده باشند تا «هر زمان» که‬ ‫الزم باشد‪ ،‬بتوان از آنها استفاده کرد‪.‬‬ ‫به دنبال آزمايش هسته‌اي کره شمالي در ماه گذشته‪،‬‬ ‫شوراي امنيت سازمان ملل متحد‪ ‬تحريم‌ها عليه اين کشور‬ ‫را تشديد کرد‪ .‬تشديد تحريم‌ها بحران کره شمالي را وارد‬ ‫مرحله تازه اي کرده است‪.‬‬ ‫​​ آسوشيتدپرس مي‌گويد‪ ،‬اين تحريم‌ها‪ ،‬شديد‌ترين‬ ‫اقدامات تنبيهي است که در دو دهه گذشته عليه کره شمالي‬ ‫اتخاذ مي‌شوند‪.‬‬ ‫در همين حال‪ ،‬پارلمان کره جنوبي نيز نيز اولين مصوبه‬ ‫خود در خصوص وضعيت حقوق بشر در کره شمالي را‬ ‫تصويب کرد‪ .‬به اين مصوبه ‪ 212‬نماينده پارلمان کره جنوبي‬ ‫راي مثبت دادند‪.‬‬ ‫کره شمالي به خاطر انجام چهار آزمايش هسته‌اي و‬ ‫چندين آزمايش موشکي از سال ‪ 2006‬از سوي سازمان ملل‬ ‫متحد مورد تحريم قرار گرفته است‪.‬‬ ‫دبيرکل سازمان ملل متحد‪ ،‬آمريکا و اتحاديه اروپا از‬ ‫قطعنامه تحريمي شوراي امنيت‪ ‬عليه کره شمالي استقبال‬ ‫کردند‪.‬‬

‫شش کشور عرب‬ ‫حزب‌اهلل لبنان را سازماني‬ ‫تروريستي اعالم کردند‬

‫پطرس پطرس‌غالي‪ ،‬دبيرکل اسبق سازمان ملل متحد‪،‬‬ ‫در سن ‪ 93‬سالگي درگذشت‪.‬‬ ‫آقاي پطرس‌غالي که مصري بود‪ ،‬در بيمارستاني در‬ ‫قاهره پايتخت اين کشور از دنيا رفت‪.‬‬ ‫وي به علت شکستگي لگن خاصره در بيمارستان‬ ‫بستري شده بود‪ .‬جزئيات بيشتري در مورد علت دقيق مرگ‬

‫شوراي همکاري خليج (فارس)‪ ،‬حزب‌اهلل را يک سازمان‬ ‫تروريستي بين‌المللي اعالم کرد‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪12‬‬


11

March 2016 1394 ‫اسفند‬

11


‫‪12‬‬ ‫دنباله از صفحة ‪10‬‬ ‫‪ ‬عبداللطيف بن راشد الزياني دبير کل شورا گفته است‬ ‫که اين تصميم به تالش‌هاي حزب‌اهلل براي جذب جوانان‬ ‫در کشورهاي عضو شورا جهت عمليات تروريستي‪ ،‬قاچاق‬ ‫اسلحه و مواد منفجره و تحريک بي نظمي و خشونت ارتباط‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬او گفت اقدامات حزب‌اهلل در سوريه‪ ،‬يمن و عراق با‬ ‫ارزش‌هاي انساني و اخالقي تطبيق نمي‌کند و تهديدي براي‬ ‫امنيت ملي است‪.‬‬ ‫شوراي همکاري خليج (فارس) مرکب از عربستان‬ ‫سعودي‪ ،‬قطر‪ ،‬بحرين‪ ،‬عمان و امارات متحده عربي‪ ،‬قبال‬ ‫تحريم‌هايي را عليه حزب‌اهلل به دليل حمايت از بشار اسد‬ ‫رئيس جمهوري سوريه و اعزام پيکارجو به کشور وضع کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫ايران حامي اصلي حزب‌اهلل است و در جهت مخالف‬ ‫عربستان سعودي در مناقشات در سوريه و يمن قرار دارد‪.‬‬ ‫​​آمريکا از دير باز حزب‌اهلل را يک گروه تروريستي تلقي‬ ‫کرده است و اتحاديه اروپا در ‪ 2014‬شاخه نظامي آن را به‬ ‫اين فهرست افزود‪.‬‬

‫درگذشت حسنين هيکل‪،‬‬ ‫روزنامه‌نگار مشهور مصري‬

‫محمد حسنين هيکل‪ ،‬روزنامه‌نگار و تحليلگر سياسي‬ ‫مشهور جهان عرب در سن ‪ 92‬سالگي درگذشت‪ .‬او سال‌ها‬ ‫سردبير روزنامه مصري «االهرام» بود و در دوره فعاليت‬ ‫روزنامه‌نگاري‌اش با رهبران و چهره‌هاي سياسي و علمي‬ ‫زيادي گفت‌وگو کرده بود‪.‬‬ ‫حسنين هيکل در سپتامبر ‪ 1923‬به دنيا آمد‪ .‬او ‪17‬‬ ‫سال سردبير روزنامه مشهور مصري «االهرام» بود و اين‬ ‫روزنامه در دوره سردبيري او پرتيراژترين روزنامه جهان‬ ‫عرب محسوب مي‌شد‪.‬‬ ‫هيکل يکي از همکاران و مشاوران نزديک جمال‬ ‫عبدالناصر بود‪ .‬هنگام مرگ ناصر در سال ‪ 1970‬هيکل بر‬ ‫بالين او حاضر بود‪ .‬ناصر يکي رهبران انقالب سال ‪1952‬‬ ‫مصر بود که به سلطنت ملک فاروق پايان داد و نظام‬ ‫«جمهوري» را در اين کشور برقرار کرد‪ .‬جمهوري جديد البته‬ ‫تبديل به نظام موروثي نظاميان شد که هنوز هم ادامه دارد‪.‬‬ ‫پس از مرگ ناصر‪ ،‬هيکل و روزنامه «االهرام» با جانشين‬ ‫او‪ ،‬انور سادات‪ ،‬در افتاد و همراه با صدها نفر از منتقدان ديگر‬ ‫سادات بازداشت شد‪ .‬يکي از مقاطع جدي تنش در روابط‬ ‫هيکل با سادات امضاي قرارداد صلح ميان مصر و اسرائيل‬ ‫در سال ‪ 1979‬بود‪.‬‬ ‫پس از ترور سادات و به قدرت رسيدن حسني مبارک‬ ‫در سال ‪ 1981‬هيکل از زندان آزاد شد و به خارج رفت‪.‬‬ ‫او در سال ‪ 2000‬دو باره به مصر بازگشت‪ .‬هيکل در دوره‬ ‫طوالني فعاليت‌هاي روزنامه‌نگاري خود با رهبران سياسي و‬ ‫چهره‌هاي مشهور جهان به گفت‌وگو نشست‪.‬‬ ‫ديدار و گفت‌وگوهاي او با خوان کارلوس (پادشاه‬ ‫اسپانيا)‪ ،‬آلبرت اينشتين (فيزيکدان آلماني)‪ ،‬جواهر لعل‬ ‫نهرو (از رهبران استقالل هند)‪ ،‬يوري آندروپوف (رهبر اتحاد‬ ‫شوروي پيش از ميخائيل گارباچف)‪ ،‬محمدرضا پهلوي (شاه‬ ‫ايران)‪ ،‬ژنرال مونتگمري (يکي از فرماندهان نظامي ارتش‬ ‫بريتانيا در جنگ جهاني دوم) و راکفلر (سرمايه‌دار بزرگ‬ ‫آمريکايي) در کتاب او با نام «ديداري دوباره با تاريخ»‬ ‫جمع‌آوري شده است‪.‬‬ ‫هيکل سال‌هاي زيادي نيز در ايران به سر برد‪.‬‬ ‫گزارش‌هاي او از نهضت ملي شدن صنعت نفت در ايران‬ ‫به رهبري دکتر محمد مصدق توجه زيادي را در جهان عرب‬ ‫به خود جلب کرده بود‪ .‬گفته مي‌شود جمال عبدالناصر تحث‬ ‫تاثير نهضت ملي‌شدن نفت ايران به ملي‌کردن کانال سوئز‬ ‫اقدام کرد‪ .‬کانال سوئز پيش از آن در کنترل بريتانيا بود‪.‬‬ ‫گزارش‌‌هاي ستايش‌آميز هيکل از جنبش ملي‌شدن نفت‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫ايران و دکتر مصدق در سال ‪ 1951‬در کتابي با عنوان «ايران‬ ‫روي آتش‌فشان» منتشر شد‪.‬‬

‫ده‌ها نفر در حمله‬ ‫انتحاري در مقداديه عراق‬ ‫کشته شدند‬

‫منابع پليس عراق مي‌گويند‪ ،‬دست کم ‪ 40‬نفر در يک‬ ‫انفجار انتحاري در يک مراسم خاکسپاري در شهر مقداديه‬ ‫در عراق کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫همچنين‪ ‬حمله انتخاري به يک پست بازرسي نيروهاي‬ ‫امنيتي در بغداد هشت کشته برجاي گذاشته است‪.‬‬ ‫به گزارش رويترز‪ ،‬منابع پليس عراق گفته‌اند‪ ،‬در انفجار‬ ‫انتحاري درمراسم ترحيم در مقداديه‪ ،‬در استان دياله در ‪80‬‬ ‫کيلومتري شمال شرقي بغداد‪ ،‬شش فرمانده محلي شبه‬ ‫نظاميان شيعه گروه «حشد الشعبي» (بسيج مردمي) نيز‬ ‫کشته شده‌اند‪ .‬منابع پليس همچنين اضافه کرده‌اند که ‪58‬‬ ‫نفر نيز در اين حمله زخمي شده‌اند‪.‬‬ ‫گزارش‌ها حاکي است‪ ،‬گروه حکومت اسالمي (داعش)‪،‬‬ ‫در پيامي در شبکه‌هاي اجتماعي مسئوليت اين حمله انتخاري‬ ‫را برعهده گرفته است‪ .‬‬ ‫شاهدان عيني مي‌گويند‪ ،‬چهارتن از فرماندهاني که در‬ ‫اين عمليات انتخاري کشته شده‌اند‪ ،‬عضو گروه شبه نظاميان‬ ‫شيعه «عصائب اهل حق» بوده‌اند‪.‬‬ ‫شبه نظاميان شيعه حشد الشعبي در تامين امنيت برخي‬ ‫از مناطق استان دياله با نيروهاي دولتي همکاري مي‌کنند‪.‬‬ ‫رويترز‪ ،‬مي‌گويد‪ ،‬پس از يک حمله انتحاري در ماه‬ ‫گذشته در استان دياله‪ ،‬شبه نظاميان شيعه مساجد و‬ ‫خانه‌هاي اهل تسنن در اين استان‪ ‬را مورد حمله قرار داده‌اند‪.‬‬ ‫اين در حالي است که شبه نظاميان شيعه دست داشتن در‬ ‫اين حمالت را تکذيب مي‌کنند‪.‬‬ ‫سال گذشته نيروهاي دولتي اعالم کردند‪ ،‬توانسته‌اند‬ ‫که نيروهاي گروه حکومت اسالمي را از استان دياله بيرون‬ ‫برانند‪ ،‬اما به رغم اين‪ ،‬هنوز نيروهاي گروه حکومت اسالمي‬ ‫در برخي از مناطق اين استان حضور و فعاليت دارند‪ .‬‬ ‫در يک حمله انتحاري ديگر يک در بازار خريد و فروش‬ ‫تلفن همراه در شهرک صدر دست‌کم ‪ 70‬کشته و بيش ‪100‬‬ ‫نفر زخمي شدند‪ .‬‬ ‫طي يک سال اخير نيروهاي دولتي با همکاري شبه‬ ‫نظاميان شيعه توانسته‌اند بخشي از مناطق غربي عراق را‬ ‫از نيروهاي موسوم به گروه حکومت اسالمي بازپس بگيرند‪.‬‬ ‫همچنين‪ ‬ائتالفي بين‌المللي به رهبري آمريکا نيز عليه‬ ‫گروه حکومت اسالمي در عراق و سوريه دست به حمالت‬ ‫هوايي مي‌زند‪.‬‬ ‫نيروهاي عراقي موفق شده‌اند شبه‌نظاميان «حکومت‬ ‫اسالمي» را از مرکز استان انبار عقب برانند و در حال‬ ‫آماده‌سازي عمليات عليه اين گروه در موصل‪ ،‬مرکز اداري‬ ‫استان نينوا‪ ،‬هستند‪.‬‬

‫رئيس شوراي اروپا به‬ ‫مهاجران‪ :‬به اروپا نياييد‬ ‫دونالد تاسک‪ ،‬رئيس شوراي اروپا از «مهاجران‬ ‫اقتصادي» خواسته است که به اروپا نروند‪ .‬او گفت‪« ،‬از همه‬ ‫کساني که بالقوه برنامه مهاجرت اقتصادي غيرقانوني را در‬ ‫سر دارند مي‌خواهم که اهل هر جايي که هستيد به اروپا‬ ‫نياييد‪ .‬حرف قاچاقچيان را باور نکنيد‪ .‬جان و مالتان را به‬ ‫خطر نيندازيد‪».‬‬ ‫آقاي تاسک اين صحبت‌ها را پس از ديدار با الکسيس‬ ‫سيپراس‪ ،‬نخست‌وزير يونان بيان کرد‪ .‬يونان گذرگاه‌ اصلي‬ ‫مهاجران و پناهجوياني است که مي‌خواهند خودشان را از‬ ‫ترکيه به اتحاديه اروپا برسانند‪.‬‬

‫در ماه‌هاي اخير تالش هزاران مهاجر براي ورود‬ ‫به اروپا باعث شده کشورهاي اروپايي درباره چگونگي‬ ‫اداره پناهجويان دچار اختالف نظر شوند‪ .‬يک سخنگوي‬ ‫کميسارياي عالي سازمان ملل نيز گفته است که بحران‬ ‫پناهجويان در اروپا بحراني «خودساخته» و محصول اين‬ ‫است که کشورهاي اروپايي به تعهدات خود عمل نمي‌کنند‪.‬‬ ‫مقدونيه‪ ،‬اتريش و کشورهاي حوزه بالتيک مرزهاي خود‬ ‫را بسته‌اند و به اين ترتيب شمار زيادي از پناهجويان که‬ ‫مي‌خواهند به کشورهاي شمالي و غربي اروپا بروند در يونان‬ ‫گير افتاده‌اند‪.‬‬ ‫الکسيس سيپراس‪ ،‬نخست‌وزير يونان خواهان اعمال‬ ‫تحريم عليه کشورهاي اروپايي شد که به تعهدات خود‬ ‫درباره مهاجران و پناهجويان عمل نمي‌کنند‪.‬‬ ‫برآورد مي‌شود که حدود ‪ 12‬هزار نفر از مهاجران و‬ ‫پناهجويان در شرايطي نامناسب سرگردان باشند‪ .‬اتحاديه‬ ‫اروپا متعهد شده که ‪ 700‬ميليون يورو به يونان کمک کند‪.‬‬

‫بخش بزرگي از پناهجويان راهي اروپا اهل سوريه‬ ‫هستند‪ .‬کشورهاي اروپايي سال پيش متعهد شدند که ‪66‬‬ ‫هزار مهاجر و پناهجو را از يونان منتقل کنند‪ ،‬اما تنها ‪325‬‬ ‫نفر تا کنون در جايي جديد مستقر شده‌اند‪.‬‬ ‫دو ميليون و ‪ 700‬هزار نفر از اين پناهجويان نيز در‬ ‫ترکيه به سر مي‌برند‪.‬‬ ‫احمد داووداوغلو‪ ،‬نخست‌‌وزير ترکيه گفته است که‬ ‫نمي‌توان از ترکيه و يونان انتظار داشت که به تنهايي بار‬ ‫بحران پناهجويان را به دوش بکشند‪.‬‬ ‫آقاي داوود اوغلو گفته است که درباره کمکي سه ميليارد‬ ‫يورويي با دونالد تاسک صحبت کرده است‪ ،‬اما آقاي تاسک‬ ‫گفت هنوز درباره مبلغ کمک به نتيجه نهايي نرسيده‌اند‪.‬‬

‫کمک‌رساني سازمان ملل‬ ‫به سوريه‬

‫گزارش‌هاي خبرنگاران حاکي است که سازمان‬ ‫ملل متحد قصد دارد با استفاده از فرصت آتش‌بس ميان‬ ‫گروه‌هاي متخاصم‪ ،‬کمک‌هاي انسان‌دوستانه براي ‪154‬‬ ‫هزار نفر در سوريه ارسال کند‪.‬‬ ‫يک مقام رسمي سازمان ملل به خبرگزاري آلمان گفته‬ ‫اين کمک‌ها طي روزهاي آينده به مناطق جنگي سوريه‬ ‫ارسال خواهد شد‪.‬‬ ‫ياکوب ال هيلو‪ ،‬هماهنگ‌کننده امور بشردوستانه‬ ‫سازمان ملل در سوريه در بيانيه‌اي اعالم کرده اين کمک‌ها‬ ‫براي ‪ 154‬هزار شهروند سوري که در مناطق محاصره‌شده‬ ‫و جنگي گير افتاده‌اند‪ ،‬ارسال خواهد شد‪.‬‬ ‫ينس استولتنبرگ‪ ،‬دبيرکل ناتو هم اعالم کرده که‬ ‫متحدان اين پيمان‪ ،‬کام ً‬ ‫ال رفتار روسيه در سوريه را تحت‬ ‫نظر دارند‪.‬‬ ‫وي در يک نشست خبري در کويت گفته که اعضاي‬ ‫پيمان آتالنتيک شمالي (ناتو) نسبت به اقدامات نظامي‬ ‫هوايي‪ ،‬دريايي و زميني معني‌دار روسيه در سوريه نگران‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫جنگ داخلي در سوريه‪ ،‬تاکنون بيش از ‪ 200‬هزار کشته‬ ‫و ميليون‌ها آواره بر جا گذاشته‌است‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫وصيت‌نامه دست‌نويس‬ ‫بن‌الدن منتشر شد‬

‫دفتر مديريت اطالعات ملي آمريکا وصيت‌نامه‬ ‫دست‌نويس اسامه بن الدن و ‪ 112‬مدرک ديگر متعلق به‬ ‫او را منتشر کرد‪.‬‬ ‫انتشار اين اسناد نتيجه بازنگري اسناد طبقه‌بندي‬ ‫شده‌اي است که از تابستان گذشته با همکاري هفت نهاد‬ ‫اطالعاتي و امنيتي آمريکا و کاخ سفيد زير نظر سازمان‬ ‫اطالعات مرکزي آمريکا (سيا) آغاز شده است‪.‬‬ ‫اين اسناد در حمله کماندوهاي آمريکايي به مخفيگاه‬ ‫بن‌الدن در ابيت‌آباد پاکستان در سال ‪ 2011‬که به کشته‬ ‫شدن او منتهي شد‪ ،‬به دست نيروهاي آمريکايي افتاده است‪.‬‬ ‫بن الدن در وصيت‌نامه خود خواسته بوده تا بخش‬ ‫اعظم ‪ 29‬ميليون دالر ثروت او در «جهاد در راه خدا» مصرف‬ ‫و مابقي آن بين بستانگانش تقسيم شود‪.‬‬ ‫با اينکه بن‌الدن به اينکه اين مبلغ در سودان است‬ ‫اشاره مي‌کند معلوم نيست اين پول در کجا نگهداري شده‬ ‫است‪ .‬اينکه اين مبلغ نقد بوده يا بصورت ملک و مستغالت‬ ‫است هم مبهم است‪.‬‬ ‫او از بستگاني که ممکن است مدعي ارث شوند خواسته‬ ‫تا به وصيت او عمل کنند و آن مقدار از پولش را که در سودان‬ ‫مانده صرف جهاد کنند‪.‬‬ ‫به جز وصيت‌نامه مابقي مدارک طيف وسيعي از‬ ‫موضوعات مختلفي را در بر مي‌گيرد از جمله اختالفات‬ ‫القاعده با شاخه القاعده در عراق که در نهايت منجر به‬ ‫انشعاب و تشکيل گروه موسوم به دولت اسالمي (داعش)‬ ‫شد و همينطور نگراني بن‌الدن درباره نگاه افکار عمومي به‬ ‫القاعده‪.‬‬ ‫در ميان اين اسناد‪ ،‬پيش‌نويس يک سخنراني طوالني‬ ‫ديده مي‌شود که بن‌الدن پيش‌بيني مي‌کند جنگ ويرانگري‬ ‫بين ايران و آمريکا در بگيرد‪« :‬کوس جنگ در شرق و غرب‬ ‫به صدا در آمده و در آستانه جنگ جهاني سوم‪ ،‬رئيس کاخ‬ ‫سفيد منطقه ما را تهديد مي‌کند‪ ،‬او ايران و متحدانش را در‬ ‫نظر گرفته است‪ ».‬اين نوشته بدون تاريخ است‪.‬‬ ‫بن‌الدن در نامه‌اي به يکي از همسرانش که در ايران‬ ‫اقامت داشت‪ ،‬اظهار نگراني کرده بود که مراجعه همسرش‬ ‫به دندانپزشک ممکن است فرصتي به ايران داده باشد تا‬ ‫يک ردياب کوچک را درون دندان او کار بگذارد‪.‬‬ ‫بن الدن از همسرش خواسته بود تا تاريخ دقيق مراجعه‬ ‫به دندانپزشک و هر درماني را که برايش انجام شده‪ ،‬هر‬ ‫چقدر جزئي‪ ،‬به ياد بياورد‪.‬‬ ‫اين اسناد نشان مي‌دهند رهبر سابق القاعده احتمال‬ ‫مي‌داده که کشته شود‪ .‬او در نامه‌اي در سال ‪ 2008‬به‬ ‫پدرش نوشته است‪« ،‬اگر کشته شدم‪ ،‬برايم بسيار دعا و‬ ‫کارهاي خير کنيد‪ ،‬چون به دعاي خير شما براي رسيدن به‬ ‫منزل آخرت بسيار نياز دارم‪».‬‬ ‫او در نامه‌اي ديگر خطاب به «عموم امت اسالمي» از‬ ‫پيشرفت «جهاد مقدس» و شکست‌هاي آمريکا در افغانستان‬ ‫صحبت کرده است‪.‬‬ ‫اين نامه تاريخ ندارد اما به نظر مي‌رسد در سال‬ ‫‪ 2010‬نوشته شده باشد‪ .‬او در بخش ديگري در اين نامه‬ ‫نوشته است‪« ،‬ما به دهمين سال جهاد رسيده‌ايم و آمريکا و‬ ‫متحدانش هنوز به دنبال سراب هستند و در درياي بي‌ساحل‬ ‫گم شده‌اند‪ .‬آن‌ها خيال مي‌کردند جنگ آسان خواهد بود و در‬ ‫چند روز يا هفته به اهداف خود خواهند رسيد‪ ،‬بنابراين از نظر‬ ‫مالي آماده نبودند و حمايت مردمي هم ندارند تا جنگ را براي‬ ‫يک دهه يا بيشتر ادامه دهند‪».‬‬ ‫بن‌الدن در اين نوشته‌ها معتقد است آمريکا در باتالق‬ ‫افغانستان و در جنگي که نمي‌تواند پيرروز شود گير افتاده‬ ‫است‪ .‬در نامه‌اي بدون تاريخ که احتماال بين سال‌هاي‬ ‫‪ 2009‬تا ‪ 2010‬نوشته شده‪ ،‬او وضعيت آمريکا را به وضعيت‬ ‫شوروي سابق در سال‌هاي آخر اشغال افغانستان تشبيه‬ ‫کرده است و مي‌نويسد‪« ،‬وضعيت آمريکا به مويي بند است‪،‬‬ ‫فقط کافي است کمي ديگر صبور باشيم‪ ،‬با صبر پيروزي از‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪13‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫آن ماست‪».‬‬ ‫بن الدن کمي پيش از مرگ شاهد سقوط معمر قذافي‬ ‫ديکتاتور ليبي بود‪ .‬او در نامه‌اي به تاريخ ششم اسفند ‪1389‬‬ ‫خطاب به «امت ما در ليبي» از پيروزي القاعده سخن گفت‬ ‫و نوشت‪« ،‬حمد و ستايش خداي را که القاعده را اسباب‬ ‫دردسر او [قذافي] کرد‪ ،‬القاعده بر سينه‌اش نشست و او را‬ ‫به خشم و عذاب آورد‪ .‬خدايي که القاعده را خار چشم و عامل‬ ‫مجازاتي مثال‌زدني براي او کرد‪ ،‬اين فرد واقعا رذل و متوهم‬ ‫که مايه دردسر ما در مقابل جهانيان بود‪».‬‬

‫قطعه پيدا شده ممکن‬ ‫است متعلق به هواپيماي‬ ‫مفقود شده مالزيايي باشد‬

‫وزير حمل و نقل استراليا مي‌گويد قطعه يک هواپيما که‬ ‫در ساحلي در موزامبيک پيدا شد‪ ،‬در استراليا آزمايش خواهد‬ ‫شد تا معلوم شود به هواپيماي مسافري مفقود شده مالزيايي‬ ‫تعلق دارد يا نه‪.‬‬ ‫دارن چستر به قانونگذاران گفت هنوز بسيار زود‬ ‫است در مورد اصل قطعه يک متري که توسط يک شهروند‬ ‫آمريکايي پيدا شد گمانه زني کرد‪ .‬اما تاييد کرد قطعه براي‬ ‫تحزيه و تحليل به استراليا آورده خواهد شد‪.‬‬ ‫او همچنين تاييد کرد محل پيدا شدن قطعه با مدل‌هاي‬ ‫حرکت امواج اقيانوس که کارشناسان استراليايي ناظر بر‬ ‫جستجو استفاده کردند‪ ،‬تطبيق مي‌کند‪.‬‬ ‫اداره ايمني حمل و نقل استراليا عمليات جستجو و نجات‬ ‫را در حمايت از تيم تحقيق مالزيايي در جنوب اقيانوس هند‬ ‫هماهنگ ساخته است‪.‬‬ ‫مقامات آمريکا و مالزي مي گويند بر اساس گزارش‬ ‫هاي اوليه‪ ،‬قطعه احتماال به يک جت بوئينگ ‪ 777‬تعلق دارد‬ ‫ـ هواپيماي مفقود شده نيز همين نوع بود‪.‬‬ ‫​​ اما وزير حمل و نقل مالزي يادآور شد مقامات هنوز‬ ‫قادر نشده‌اند نتيجه‌گيري کنند که قطعه پيدا شده بخشي از‬ ‫هواپيماي پرواز «ام اچ ‪ »370‬بوده باشد و گفت الزم است‬ ‫از هر گمانه زني نابجا خودداري شود‪.‬‬ ‫هواپيماي مالزيايي حامل ‪ 227‬مسافر و ‪ 12‬خدمه روز‬ ‫‪ 8‬مارچ سال ‪ 2014‬در مسير پرواز از کواالالمپور به پکن‬ ‫ناپديد شد‪ .‬دو مسافر هواپيما ايراني بودند‪.‬‬

‫عمليات ويژه آمريکا‬ ‫براي بازداشت‬ ‫يک عضو ارشد داعش‬

‫مقام‌هاي وزارت دفاع آمريکا مي‌گويند واحد نيروي‬ ‫عمليات ويژه‪ ،‬يک عضو مهم گروه دولت اسالمي در عراق را‬ ‫دستگير کرده و انتظار مي‌رود در ماه‌هاي آينده تعداد بيشتري‬ ‫بازداشت شوند و تحت بازجوئي قرار گيرند‪.‬‬ ‫«نيويورک تايمز» اين رويداد را مرحله جديد و بالقوه پر‬ ‫مخاطره‌اي در نبرد عليه گروه داعش مي‌داند و نوشته است‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫که مقامات وزارت دفاع اين دستگيري را تحولي مهم توصيف‬ ‫کردند‪ .‬در عين حال‪ ،‬آنها گفتند چگونگي اداره بازداشتي‌هاي‬ ‫جديد‪ ،‬پرسش‌هاي جديدي را مطرح مي‌سازد‪.‬‬ ‫کماندوهاي آمريکايي در سال‌هاي اخير شماري از‬ ‫پيکارجويان گروه دولت اسالمي را در عمليات در عراق و‬ ‫سوريه دستگير کرده‌اند‪ ،‬اما پنتاگون همزمان با بازداشت‬ ‫گروه‌هاي بزرگتري از تروريست‌ها‪ ،‬نگران تکرار حوادث‬ ‫تلخ در زمان جنگ عراق است‪ .‬در آن سال‌ها گزارش‌هايي‬ ‫از بدرفتاري سربازان آمريکايي با زندانيان در «ابو غريب»‬ ‫منتشر شد‪.‬‬ ‫ارتش آمريکا عموما از هوا با داعش جنگيده است و‬ ‫در جريان حمالت هوايي در عراق و سوريه تعداد بزرگي از‬ ‫اعضاي آن کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫يک تيم ‪ 200‬نفري عمليات ويژه که در هفته‌هاي اخير‬ ‫وارد عراق شد‪ ،‬نخستين نيروي رزمي عمده آمريکا است که‬ ‫از زمان خروج اياالت متحده از کشور در پايان ‪ 2011‬در‬ ‫آنجا مستقر مي‌شود‪.‬‬ ‫مقامات وزارت دفاع گفتند اين تيم ابتدا خانه‌هاي امن‬ ‫ايجاد کرد و براي به وجود آوردن شبکه‌هاي اطالعات و حمله‬ ‫به رهبران داعش و ديگر پيکار جويان مهم‪ ،‬با نيروهاي‬ ‫عراقي و کرد کار کرده است‪.‬‬ ‫​​ به گفته مقامات‪ ،‬اين عضو ارشد داعش‪ ،‬در يک‬ ‫بازداشتگاه موقت در شهر اربيل در شمال عراق تحت‬ ‫بازجوئي قرار دارد و برنامه اين است که در نهايت او و‬ ‫بازداشتي‌هاي ديگر به مقامات عراقي يا کرد تحويل داده‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫مقامات وزارت خارجه آمريکا حاضر نشدند بگويند‬ ‫چه اطالعاتي از فرد بازداشت شده گرفته‌اند و او چه اندازه‬ ‫همکاري کرده است‪ .‬آنها تنها گفتند تمام شدن بازجوئي‌ها‬ ‫ممکن است هفته‌ها يا ماه‌ها طول بکشد‪.‬‬ ‫آنها همچنين گفتند قرار نيست مرکزي براي بازداشت‬ ‫دراز مدت پيکارجويان دولت اسالمي ايجاد شود و دولت‬ ‫اوباما فرستادن آنها به زندان نظامي در خليج گوانتانامو را‬ ‫رد کرده است‪.‬‬

‫مقاومت هنرمندان‬ ‫اسرائيلي در برابر‬ ‫دولت نتانياهو‬ ‫گروهي از وزيران کابينه بنيامين نتانياهو‪ ،‬نخست‌وزير‬ ‫اسرائيل‪ ،‬هنرمندان مستقل و منتقد اسرائيل را «خائن» ناميده‬ ‫و پرداخت کمک مالي به آن‌ها را مشروط به اعالم «وفاداري»‬ ‫آنان به سياست‌هاي فرهنگي دولت کرده‌اند‪ .‬بيش از ‪1500‬‬ ‫هنرمند برجسته اسرائيلي با امضاي دادخواستي به مقابله‬ ‫با وزير فرهنگ اسرائيل برخاسته و بر استقالل خود تأکيد‬ ‫ورزيده‌اند‪.‬‬ ‫سازمان راست افراطي «ايم تيرتزو» که بر اساس‬ ‫آموزه‌هاي تئودور هرتسل و با شعار «رؤياي صهيون را‬ ‫تحقق دهيم» تشکيل شده‪ ،‬فهرستي از اسامي برجسته‌ترين‬ ‫هنرمندان و نويسندگان اسرائيلي را منتشر کرده و آن‌ها‬ ‫را «خائنان عرصه هنر» ناميده است‪ .‬در ميان اين اسامي‬ ‫چهره‌هاي برجسته و شناخته‌شده‌اي همچون نويسندگان‬ ‫ايموس اوز و داويد گروسمان‪ ،‬نمايشنامه‌نويسي چون‬ ‫جوشوآ سوبول‪ ،‬خواننده مشهوري چون شاوا آلبرستين و‬ ‫بانوي بزرگ تئا‌تر اسرائيل گيال آلماگور ديده مي‌شود‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪« ،‬ميري رگو»‪ ،‬سرهنگ سابق ارتش‬ ‫اسرائيل و وزير فرهنگ و ورزش دولت نتنانياهو‪ ،‬دست به‬ ‫ابتکاري با عنوان «وفاداري در هنر» زده که بر اساس آن‬ ‫کمک‌هاي دولتي به نهادهاي فرهنگي را مشروط به وفاداري‬ ‫به دولت کرده است‪ .‬در حالي که وزارتخانه متبوع او تنها حق‬ ‫دارد بر اساس معيارهايي مانند تعداد هنرپيشگان‪ ،‬اجرا‌ها يا‬ ‫ابزار الزم تصميم بگيرد‪.‬‬ ‫در مقابل‪ ،‬منتقدان دولت نتانياهو نيز ساکت ننشسته و به‬ ‫پاسخگويي برخاسته‌اند‪ .‬اودد کوتلر‪ ،‬بازيگر سينما و فيلمساز‪،‬‬ ‫اسرائيل را با اتحاد جماهير شوروي (سابق) مقايسه کرده و‬ ‫گفته است‪« ،‬در اينجا يک جنگ فرهنگي واقعي در جريان‬ ‫است‪».‬‬ ‫ايزاک هرتزوگ‪ ،‬رهبر اپوزيسيون‪ ،‬نيز چنين‬ ‫سياست‌هايي را با مک‌کارتيسم در سال‌هاي دهه ‪1950‬‬ ‫در اياالت متحده مقايسه کرده و گفته است‪« ،‬موجي از مک‬ ‫کارتيسم به تالش زننده‌اي براي در دست گرفتن نظام‬ ‫متوسل شده است‪ ».‬همچنين حيم گوري‪ ،‬شاعر ‪ 92‬ساله‬ ‫و تنها بازمانده دوران تشکيل اسرائيل‪ ،‬حاضر نشد جايزه‬ ‫«هنر صهيونيستي» که ميري رگو آن را بنيان گذاشته بپذيرد‪.‬‬ ‫عالوه بر اين‪ ،‬بيش از ‪ 1500‬تن از هنرمندان اسرائيلي‬ ‫نام ‌ه سرگشاده‌اي خطاب به وزير فرهنگ اسرائيل را امضا‬

‫کرده‌اند که در آن آمده‬ ‫است‪« :‬ما‪ ،‬امضا کنندگان‪،‬‬ ‫آن صداهايي هستيم‬ ‫مي‌خواهيد‬ ‫شما‬ ‫که‬ ‫خاموششان کنيد‪».‬‬ ‫در ادامه نوشته شده‪:‬‬ ‫«ما صميمانه آرزو مي‌کنيم‬ ‫که اسرائيل به کشوري‬ ‫تبديل نشود که در آن‬ ‫هنرمندان به خاطر بيان‬ ‫عقايدشان‪ ،‬در فهرست‬ ‫سياه قرار گيرند‪».‬‬ ‫ميري رگو‪ ،‬وزير‬ ‫فرهنگ اسرائيل در يک‬ ‫برنامه تلويزيوني تأکيد‬ ‫کرده که او تنها کسي است‬ ‫که حق تعيين کمک مالي را دارد‪ .‬در مقابل‪ ،‬ايزاک هرتزوگ‪،‬‬ ‫رهبر اپوزيسيون‪ ،‬در صفحه «فيسبوک» خود نوشت که رگو‬ ‫فراموش کرده است که ديگر سرسانسورچي ارتش نيست‪:‬‬ ‫«او حاال وزير فرهنگ است‪».‬‬ ‫در اين ميان آيلت شاکد‪ ،‬وزير دادگستري اسرائيل‬ ‫نيز اليحه‌اي با عنوان «قانون شفافيت» از تصويب پارلمان‬ ‫اسرائيل (کنست) گذرانده که بر اساس آن سازمان‌هاي غير‬ ‫دولتي موظف‌اند منابع مالي خارجي خود را‪ ،‬در صورتي که‬ ‫بيش از نيمي از بودجه‌شان از سوي دولت‌هاي خارجي تأمين‬ ‫مي‌شود‪ ،‬اعالم کنند‪.‬‬ ‫سازمان‌هاي مدني بايد همچنين در فعاليت‌هايشان‬ ‫منابع بودجه خود را نيز آشکار کنند‪ .‬آن‌ها همچنين بايد‬ ‫هنگام صحبت با سياستمداران يا به مناسبت‌هاي مختلف نيز‬ ‫منابع مالي خود را اعالم دارند‪.‬‬ ‫ايزاک هرتزوگ‪ ،‬رهبر اپوزيسيون‪ ،‬آيت شاکلد را‬ ‫به رياکاري متهم کرده‪ ،‬چرا که خود او مخارج مبارزات‬ ‫انتخاباتي‌اش براي حزب «خانه يهودي» (حزب‬ ‫آبادي‌نشين‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي فلسطين) را از محل‬ ‫کمک‌هاي خارجي تأمين کرده است‪.‬‬ ‫دولت دست‌راستي اسرائيل به‌ويژه سازمان‌هايي‬ ‫چون «سکوت را بشکنيم» را مد نظر قرار داده که با انتشار‬ ‫مصاحبه‌هاي سربازان‪ ،‬خشونت ارتش اسرائيل را در جنگ‬ ‫غزه آشکار کرده و موجب سر و صداي زيادي در داخل و‬

‫‪13‬‬

‫خارج کشور شده است‪.‬‬ ‫بيش از ‪ 30‬هزار تن از اشخاص و سازمان‌هاي جنبش‬ ‫مدني در اسرائيل به ثبت رسيده‌اند‪ .‬حدود ‪ 70‬نهاد از آن‌ها‬ ‫به درگيري اسرائيل و فلسطين مي‌پردازند‪ .‬آن‌ها از سوي‬ ‫اتحاديه اروپا يا دولت‌هايي مانند دولت دانمارک و سوئد و‬ ‫بلژيک حمايت مالي مي‌شوند‪.‬‬


14

March 2016 1394 ‫اسفند‬

14


15

March 2016 1394 ‫اسفند‬

15


16

March 2016 1394 ‫اسفند‬

16


17

March 2016 1394 ‫اسفند‬

17


18

March 2016 1394 ‫اسفند‬

18


‫‪19‬‬

‫بازي‌هاي فکري‬ ‫مغز سالخوردگان را‬ ‫«بزرگتر» مي‌کند‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫اندازه‌گيري شد‪.‬‬ ‫بعد از اينکه مشخصات مغز هر فرد مشخص شد‪ ،‬اين‬ ‫ن و بازي فکري‬ ‫افراد تحت يک برنامه سه ماهه فشرده تمري ‌‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬بخشي از اين برنامه شامل بخش‌هاي آموزشي‬ ‫بود‪ :‬اين افراد ياد گرفتند که چطور تمرکز کنند‪ .‬از آنها‬ ‫خواسته شد که رژيم غذايي مديترانه‌اي را دنبال کنند‪ .‬چطور‬ ‫استرس‌هاي زندگي روزمره را کم کنند و چطور خوابشان را‬ ‫بهبود بخشند‪.‬‬ ‫بخش ديگري از اين برنامه انجام بازي‌هاي فکري بود‬ ‫که محققان براي هر فرد‪ ،‬بر اساس نقاط ضعف مغز آنها‪،‬‬ ‫به طور جدا طراحي کرده بودند‪ .‬اين افراد تحت يک نوع‬ ‫روانکاوي به نام روانکاوي شناختي ـ رفتاري قرار داشتند و‬ ‫همينطور در جلساتي با متخصصان مغز‪ ،‬با تمرکز ياد گرفتند‬ ‫که چطور امواج مغزي‌شان را رصد کنند و آنها را تغيير دهند‪.‬‬ ‫دکتر فتوحي مي‌گويد که ما هر فرد را به طور جدا در نظر‬ ‫گرفتيم و براي آنها برنامه مخصوصي طراحي کرديم‪.‬‬ ‫بعد از پايان اين سه ماه تمرينات فشرده‪ ،‬تست‌هاي‬ ‫شناختي که در ابتدا از اين افراد گرفته شده بود‪ ،‬تکرار شد‪.‬‬ ‫به طور متوسط ميزان قدرت شناختي اين افراد پنج تا ده‬ ‫درصد افزايش پيدا کرده بود‪ .‬بيش از هشتاد درصد افراد‬ ‫حاضر در اين گروه‪ ،‬پيشرفت قابل مالحظه‌اي حداقل در سه‬ ‫بخش از عملکرد شناختي‌شان داشتند‪.‬‬ ‫با اينکه اين تحقيق و مشاهده در نوع خود کوچک به‬ ‫حساب مي‌آيد و تيم تحقيق نتوانسته مشخص کند که کدام‬ ‫يک از تغييرات اعمال شده در طول سه ماه تاثير بيشتري بر‬ ‫رشد مغزي اين افراد داشته‪ ،‬اما دکتر فتوحي اميدوار است‬ ‫که نتايج اين تحقيق بتواند پزشکان را تشويق کند که غير‬ ‫از راه‌حل‌هاي دارويي‪ ،‬به روش‌هاي متفاوتي هم براي سالم‌‬ ‫نگاه‌داشتن مغز سالخوردگان روي بياورند‪.‬‬

‫نه به شامپو‬

‫نتايج يک تحقيق تازه‪ ،‬که در مجله «پيشگيري از‬ ‫آلزايمر» منتشر شده است‪ ،‬نشان مي‌دهد که بازي‌هاي‬ ‫فکري مي‌تواند سرعت اضمحالل طبيعي مغز را که در اثر‬ ‫باال رفتن سن رخ مي‌دهد‪ ،‬کم کرده يا حتي ‪ ‬بخشي از قدرت‬ ‫مغز را به حال اوليه باز گردانند‪.‬‬ ‫به گزارش مجله «تايم»‪ ،‬دکتر مجيد فتوحي‪ ،‬مدير‬ ‫يک مرکز ‪ ‬ويژه طراحي بازي‌هاي فکري مي‌گويد از اينکه‬ ‫مي‌شود با برخي مداخله‌هاي ساده‪ ،‬مغز را بزرگتر‪ ،‬قوي‌تر و‬ ‫هوشيارتر کرد‪ ،‬بسيار شگفت‌زده شده است‪ .‬اين مداخله‌ها‬ ‫هم شامل ورزش‌هاي فيزيکي و هم ورزش‌هاي فکري‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش «بالتيمور سان»‪ ،‬دکتر فتوحي‪ ،‬که يکي‬ ‫از بزرگترين مراکز تحقيق در خصوص مغز را در ايالت‬ ‫ويرجينياي آمريکا راه‌اندازي کرده است‪ ،‬مي‌گويد مغز يک‬ ‫سازه ثابت‪ ،‬مثل يک ساختمان يا يک کامپيوتر نيست‪ .‬بلکه‬ ‫هميشه در حال تغيير است و مغز اين قابليت را دارد که‬ ‫اندازه‌اش را افزايش دهد و حتي با باالرفتن سن‪ ،‬کارآيي‌اش‬ ‫بهتر شود‪.‬‬ ‫افرادي که در ميانسالي به طور منظم ورزش مي‌کنند‪،‬‬ ‫مغز بزرگ‌تر و سالم‌تري‪ ،‬از همسن و ساالنشان در زمان‬ ‫سالخوردگي خواهند داشت‪ .‬همينطور تمرکز مي‌تواند باعث‬ ‫م نگاه داشتن مغز شود‪ .‬دکتر فتوحي مي‌گويد «بعد از‬ ‫سال ‌‬ ‫اينکه متوجه شدم مغز مي‌تواند همچنان در سال‌هاي مياني‬ ‫زندگي به رشد خود ادامه دهد‪ ،‬به اين فکر کردم که چرا از‬ ‫اين رشد به عنوان جايگزين مغزي که در اثر باالرفتن سن‬ ‫تحليل مي‌رود‪ ،‬استفاده نکنيم؟»‬ ‫فتوحي و تيمش روي ‪ 127‬نفر از سالخوردگاني که‬ ‫همه آنها باالي ‪ 70‬سال سن داشتند ‪ ‬مطالعه کردند‪ .‬همه‬ ‫اين افراد دچار نوع خفيفي از اختالالت شناختي که بر‬ ‫اثر باالرفتن سن به‌وجود مي‌آيد بودند؛ اما همه آنها هنوز‬ ‫مي‌توانستند کارهاي روزمره خود را انجام دهند‪ .‬اختالالت‬ ‫شناختي خفيف مي‌تواند يکي از عاليم ابتال به آلزايمر باشد‪.‬‬ ‫قبل از انجام آزمايش‌ها‪ ،‬مغز اين افراد ام آر آي و‬ ‫همين‌طور حافظه کوتاه‌مدت‪ ،‬حافظه طوالني‌مدت‪ ،‬قدرت‬ ‫حساب و رياضيات و همينطور قدرت جهت‌يابي اين افراد‬

‫درحاليکه بخش بزرگي از صنايع آرايشي و بهداشتي‬ ‫به مواد شوينده مو اختصاص دارد‪ ،‬مد تازه‌اي در بين برخي‬ ‫ستاره‌هاي هاليوودي به راه افتاده که استفاده از شامپو ـ يا‬ ‫‌‌‬ ‫مواد شيميايي ديگر ـ براي تميز کردن مو را تقبيح مي‌کند‪.‬‬ ‫اين گروه از افراد عقيده دارند که شوينده‌هاي شيميايي‬ ‫شامپو روغن طبيعي موجود در مو را از بين مي‌برد و در نتيجه‬ ‫باعث خشکي و از بين رفتن سالمت مو مي‌شود‪ .‬نامي که بر‬ ‫اين مد تازه گذاشته شده «نو ـ پو» (يا همان نه به شامپو)‬ ‫است‪.‬‬ ‫اما آيا استدالل طرفداران «نو ـ پو» درست است؟ به‬ ‫گزارش مجله بهداشتي و پزشکي «مد الين»‪ ،‬پاسخ اين‬ ‫سئوال بسته به نوع موي شما دارد‪.‬‬ ‫دکتر انجال لمب‪ ،‬مدير يک مرکز پوست در شهر‬ ‫نيويورک مي‌گويد که يک جواب براي همه کاربرد ندارد‪،‬‬ ‫«کامال بسته به اين دارد که موي شما چه جنسي دارد‪ .‬برخي‬ ‫از موها‪ ،‬با شامپوها سازگار و برخي ديگر نيستند‪».‬‬ ‫مو از پروتئين ساخته شده و در ريشه‌هاي آن غدد‬ ‫روغني است که باعث چرب ماندن مو و در نتيجه مقاومت‬ ‫آن در برابر شکستگي و کثيفي مي‌شوند‪ .‬طرفداران عدم‬ ‫مصرف شامپو مي‌گويند که از مواد شوينده طبيعي مانند‬ ‫جوش شيرين‪ ،‬سرکه سيب و ‪...‬براي تميز کردن مو‌ها‬ ‫استفاده مي‌کنند‪ .‬آنها عقيده دارند که اگر مو‪ ،‬روغن طبيعي‬ ‫خود را حفظ کند‪ ،‬ديگر نيازي به مواد مصنوعي حالت‌دهنده‬ ‫مو نيست‪ .‬دکتر ليزا دونفوريو‪ ،‬استاديار پزشکي دانشگاه ييل‬ ‫مي‌گويد‪« :‬اگر از مواد مصنوعي براي حالت دادن به موهايتان‬ ‫استفاده نکنيد‪ ،‬در نتيجه براي شستن و پاک کردن آنها از مو‬ ‫هم نيازي به شوينده‌هاي مصنوعي نداريد‪».‬‬ ‫اما پاک کردن مواد خارجي (مانند ژل‪ ،‬روغن‪ ‬و‬ ‫اسپر‌ه‌هاي حالت‌دهنده) تنها دليل استفاده از شامپو و صابون‬ ‫براي شستن مو نيست‪ .‬به عنوان مثال پوست سر بايد از‬ ‫روغن مو‪ ،‬عرق خشک‌شده ‪ ‬يا گرد و خاکي که جذب سر‬ ‫مي‌شود پاک شود‪ .‬دکتر رابرت دورين‪ ،‬متخصص کاشت مو‬ ‫از ايالت نيويورک مي‌گويد که استفاده از محصوالت خانگي‬ ‫به جاي شامپو‪ ،‬پوست سر را تميز نمي‌کند‪ .‬به گفته دکتر‬ ‫دورين‪ ،‬امکان ابتال به قارچ يا باکتري‌هاي عفوني ديگر در‬ ‫بين افرادي که سرشان را با شامپو نمي‌شويند باالتر است‪،‬‬

‫«استفاده از شامپو ميزان خارش و جوش‌هاي پوست سر‬ ‫را کم مي‌کند و از عوارضي مثل پسوريازيس(صدفک)‪،‬‬ ‫حساسيت و شوره سر جلوگيري مي‌کند‪».‬‬ ‫اما همچنان نظر جامعي در خصوص اينکه چند بار در‬ ‫هفته بايد سر را با شامپو شست وجود ندارد‪ .‬به گفته دکتر‬ ‫لمب شما بهتر از هر کس ديگري سر و پوست خودتان را‬ ‫مي‌شناسيد و مي‌توانيد با آزمون و خطا متوجه شويد که چند‬ ‫بار شستشوي مو و سر در هفته براي سالمت شما کافي‬ ‫است‪.‬‬

‫مرگ ‪ 150‬هزار پنگوئن‬ ‫در قطب جنوب‬

‫سقوط يک توده يخ شناور عظيم در قطب جنوب باعث‬ ‫مرگ بيش از ‪ 150‬هزار پنگوئن شده است‪.‬‬ ‫به گزارش «گاردين»‪ ،‬اين توده يخ به مساحتي به‬ ‫اندازه شهر رم‪ ،‬پايتخت ايتاليا‪ ،‬باعث نابودي محل زندگي‬ ‫اين پنگون‌ها شده است‪ .‬آن‌ها مجبور شدند براي يافتن غذا‬ ‫نزديک به شصت کيلومتر در اقيانوس شنا کنند و اين باعث‬ ‫مرگ جمعيت انبوهي از آنان شد‪.‬‬ ‫محل زندگي اين پنگون‌ها در ابتدا در مجاورت آب‌هاي‬ ‫آزاد بود‪ ،‬اما در سال ‪ 2010‬ورود اين توده يخ شناور به‬ ‫مساحت ‪ 2900‬کيلومتر مربع آن‌ها را در در محل زندگيشان‬ ‫حبس کرد‪.‬‬ ‫در شش سال گذشته‪ ،‬اين سفر روزانه طاقت‌فرسا‪،‬‬

‫‪19‬‬

‫باعث مرگ اغلب پنگوئن‌هاي ساکن اين منطقه شد‪ .‬از‬ ‫‪ 160‬هزار عضو اوليه اين گروه‪ ،‬تنها ‪ 10‬هزار پنگوئن زنده‬ ‫مانده‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش مرکز تحقيقات تغييرات اقليمي در دانشگاه‬ ‫نيوسوت ولز استراليا‪ ،‬اگر در بيست سال آينده اين توده يخ‬ ‫شناور آب نشود يا به نوعي محل زندگي اين پنگوئن‌ها از‬ ‫محاصره بيرون نيايد‪ ،‬باقي‌مانده جميعت اين گروه نيز از بين‬ ‫خواهند رفت‪« :‬اين (واقعه) يک تجربه طبيعي را در اختيار‬ ‫محققان قرار داد تا تاثيرات شناور شدن کوه‌هاي يخ و‬ ‫همينطور باال رفتن ارتفاع آب دريا‌ها را که نتيجه گرمايش‬ ‫زمين و آب شدن يخ‌هاي قطبي است‪‌ ،‬از نزديک مشاهده‬ ‫کنند‪».‬‬

‫دوسوم جمعيت کره زمين‬ ‫با کم‌آبي جدي‬ ‫دست به گريبان است‬

‫به گزارش روزنامه بريتانيايي «گاردين»‪ ،‬نتايج‬ ‫تحقيقات جامع و تازه حاکي از آن است که بيش از چهار‬ ‫ميليارد نفر از ساکنان کره زمين با بي‌آبي يا کم‌آبي جدي‬ ‫دست به گريبانند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪20‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫کمبود آب در قرن بيست و يکم يکي از خطرناک‌ترين‬ ‫چالش‌هايي است که کره زمين با آن مواجه است‪ ،‬چالشي که‬ ‫اهميت آن در گذشته دست کم گرفته شده بود‪.‬‬ ‫بر اساس پژوهشي جديد‪ ،‬در حال حاضر ‪ 500‬ميليون‬ ‫نفر در سراسر کره زمين در مناطقي زندگي مي‌کنند که ميزان‬ ‫مصرف آب آنها دو برابر ميزان باران و برفي است که ساالنه‬ ‫در اين مناطق مي‌بارد‪ .‬اين ميزان مصرف آب‪ ،‬ساکنان مناطق‬ ‫حاضر را در برابر کم‌آبي بسيار ضعيف و آسيب‌پذير مي‌کند‪.‬‬ ‫اغلب اين مناطق در دو کشور چين و هند واقعند که‬ ‫بيشترين ميزان جمعيت را دارا هستند‪ ،‬اما نواحي مرکزي و‬ ‫غرب اياالت متحده آمريکا‪ ،‬استراليا و حتي شهر لندن هم‬ ‫جزء مناطقي است که ميزان کم‌آبي در آنها بسيار جدي است‪.‬‬ ‫ن طور باال‬ ‫با توجه به افزايش جمعيت کره زمين و همي ‌‬ ‫رفتن دماي زمين‪ ،‬مشکل کم‌آبي به سرعت بيشتر خواهد‬ ‫شد‪ .‬افزايش کشورهايي که ميزان مصرف گوشت در آنها‬ ‫بيشتر شده است هم بر مشکل کم‌آبي اين مناطق خواهد‬ ‫افزود‪.‬‬ ‫پروفسور آرخن هوکسترا‪ ،‬استاد دانشگاه تونته در هلند‬ ‫و يکي از نويسندگان اين تحقيق‪ ،‬مي‌گويد‪« :‬اينکه از مدت‬ ‫زمان حمام کردن کم کنيم‪ ،‬ديگر چاره کار نيست‪ .‬تنها يک‬ ‫تا چهار درصد مصرف آب در سراسر جهان در خانه‌ها اتفاق‬ ‫مي‌افتد‪ .‬مشکل اصلي توليد گوشت است‪ 25 .‬درصد کل آب‬ ‫مصرفي در جهان صرف توليد گوشت مي‌شود‪ .‬براي توليد‬ ‫يک کيلوگرم گوشت گاو‪ ،‬چيزي نزديک به ‪ 15‬هزار ليتر آب‬ ‫بايد مصرف شود؛ اين آب صرف آبياري علفي مي‌شود که‬ ‫گاوها از آن تغذيه مي‌کنند‪».‬‬ ‫محققان عقيده دارند مهاجرت‌هاي انبوه که در حال‬ ‫حاضر به علت نسل‌کشي و جنگ‌هاي داخلي اتفاق مي‌افتد‬ ‫در آينده نزديک علت ديگري‪ ،‬يعني کم‌آبي‪ ،‬خواهند داشت‪.‬‬ ‫دکتر هوکسترا مي‌گويد‪« ،‬اگر به مشکالت محيط زيستي‬ ‫نگاه کنيد‪ ،‬متوجه خواهيد شد که کم‌آبي در راس آنها قرار‬ ‫دارد‪ .‬يکي از مناطقي که به شکلي حاد با اين مشکل مواجه‬ ‫است کشور يمن است‪».‬‬ ‫ذخاير زيرزميني آب‪ ‬در کشور يمن ممکن است به زودي‬ ‫تمام شود‪ .‬اما يمن تنها کشوري نيست که با اين مشکل‬ ‫روبروست‪ .‬کشورهاي پاکستان‪ ،‬ايران‪ ،‬مکزيک و عربستان‬ ‫سعودي هم با مشکل جدي کم‌آبي مواجه‌اند‪.‬‬

‫جنگ بي‌فايده نمک ميان‬ ‫پژوهشگران‬ ‫مصرف چه ميزان نمک در روز مفيد است؟ پژوهشگران‬ ‫در پاسخ به اين پرسش به دو دسته تقسيم مي‌شوند‪.‬‬ ‫محققان دانشگاه کلميبا مي‌گويند هيچ‌کدام از اين دو دسته‬ ‫پاسخي نهايي براي اين پرسش ندارند و تنها پاسخ طرف‬ ‫ديگر را اشتباه مي‌دانند‪.‬‬ ‫غذاهاي آماده‪ ،‬کالباس‪ ،‬پنير و حتي نان حاوي مقدار‬ ‫قابل توجهي نمک هستند‪ .‬در آلمان مردان روزانه به طور‬ ‫متوسط حدود ‪ 10‬گرم و زنان حدود ‪ 8.4‬گرم نمک مصرف‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫با اين حساب مصرف نمک اکثريت جمعيت آلمان بيش‬ ‫از ميزاني است که انجمن تغذيه آلمان توصيه مي‌کند‪ .‬اين‬ ‫انجمن مصرف حداکثر ‪ 6‬گرم نمک در روز‪ ،‬يعني به اندازه‬ ‫يد‌اند‪.‬‬ ‫يک قاشق چاي‌خوري را مجاز م ‌‬ ‫اين اندازه در توصيه سازمان بهداشت جهاني حتي از‬ ‫اين هم کمتر است‪ .‬اين سازمان مصرف بيش از ‪ 5‬گرم نمک‬ ‫را موجب افزايش خطر بيماري‌هاي قلب و عروق و مر‌گ‬ ‫‌زودرس مي‌داند‪.‬‬ ‫اين توصيه‌ها اما در ميان پژوهشگران مورد مناقشه‬ ‫است‪ .‬يک تيم تحقيقاتي از دانشگاه کلميبا در نيويورک با‬ ‫بررسي مقاالت علمي منتشر شده در مورد مصرف نمک‪ ،‬در‬ ‫مورد اختالف ‌نظر پژوهشگران در اين زمينه تحقيق کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫تيم دانشگاه کلمبيا پس از بررسي ‪ 269‬مقاله علمي‬ ‫در مورد نمک به اين نتيجه رسيده است که ‪ 54‬درصد اين‬ ‫مقاالت فرضيه خطرناک بودن مصرف باالي نمک و احتمال‬ ‫افزايش ابتال به بيماري‌هاي قلب و عروق مرگ زودرس را‬ ‫تأييد کردند‪.‬‬ ‫در مقابل ‪ 33‬درصد مقاالت اين فرضيه را رد کردند و ‪13‬‬ ‫درصد هم به نتيجه‌مشخصي نرسيده‌اند‪.‬‬ ‫اين بررسي روشن کرده است که پژوهشگران يا از يک‬ ‫فرضيه حمايت يا آن را رد مي‌کنند‪.‬‬ ‫آن‌ها در جمع‌بست خود هم به پژوهش‌هايي اتکا‬ ‫مي‌کنند که نظر آنها تأييد مي‌کنند‪.‬‬ ‫در ميان ‪ 269‬مقاله بررسي شده ‪ 10‬مقاله به نقد و‬ ‫بررسي پژوهش‌هاي مختلف پرداخته‌اند‪ .‬اين دسته مقاالت‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫ارزش علمي بيشتري دارند‪.‬‬ ‫اما در اين ‪ 10‬مقاله هم پژوهشگران به نتايج کامأل‬ ‫متفاوتي از يکديگر رسيده‌اند‪ .‬دليل آن هم اين بوده که به‬ ‫پژوهش‌هايي متفاوت از يکديگر اتکا کرده بودند‪ .‬در نهايت‬ ‫‪ 4‬مقاله فرضيه خطرناک بودن مصرف باالي نمک را تأييد و ‪3‬‬ ‫مقاله آن را رد کردند‪ 3 .‬مقاله هم به نتيجه روشني نرسيدند‪.‬‬ ‫تيم تحقيقاتي دانشگاه کلمبيا به اين جمع‌بست رسيد‌ه‌‬

‫نشانه‌شناس و نظريه‌پرداز ادبي نيز شهرتي فراگير داشت‬ ‫و از پيشگامان ساختارگرايي محسوب مي‌شود‪.‬‬ ‫حدود دو دهه پيش از انتشار نخستين رمان اومبرتو اکو‪،‬‬ ‫کتاب ديگري با عنوان «اثر گشوده» از او منتشر شده بود‬ ‫که در تحوالت ادبي نيمه دوم قرن بيستم تاثير به‌سزايي‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫اکو در تورين فلسفه و تاريخ ادبيات تحصيل کرد و‬ ‫پايان‌نامه خود را درباره قرون وسطي نوشت‪ .‬رد آشنايي‬ ‫او با اين دوران را در «نام گل سرخ» و بسياري ديگر از‬ ‫آثار ادبي او مي‌توان ديد‪.‬‬ ‫اين نويسنده‌ ايتاليايي از ابتداي دهه شصت‬ ‫در دانشگاه‌هاي ميالن‪ ،‬فلورانس و بولونيا فلسفه و‬ ‫نشانه‌شناسي تدريس مي‌کرد و از دانشگاه‌هاي معتبر‬ ‫جهان حدود ‪ 30‬دکتراي افتخاري دريافت کرد‪.‬‬ ‫«آونگ فوکو» دومين رمان اکو و «جزيره روزهاي‬ ‫گذشته» اثر ادبي بعدي اوست‪ .‬رمان «بائودولينو» او‬ ‫در سال ‪ 2000‬منتشر شد و در مدت کوتاهي در رديف‬ ‫پرفروش‌ترين کتاب‌هاي ادبي جهان قرار گرفت‪.‬‬ ‫تقريبا تمام آثار ادبي اومبرتو اکو به فارسي ترجمه و‬ ‫منتشر شده است‪.‬‬

‫است که پژوهشگران در زمينه مصرف نمک به دو دسته‬ ‫تقسيم مي‌شوند‪ .‬اين دو دسته هيچ عالقه‌اي به بحث و‬ ‫تبادل نظر مستقيم با يکديگر ندارند و مقاالت منتشر شده‬ ‫در مورد مصرف نمک هم کمک چنداني به پايان مناقشه ميان‬ ‫دو دسته نکرده است‪ .‬در نهايت هر دسته راه خود را مي‌رود‪:‬‬ ‫يکي در مسير تأييد مضر بودن مصرف باالي نمک و ديگري‬ ‫در مسير رد اين فرضيه‪.‬‬ ‫تيم دانشگاه کلمبيا که نتيجه تحقيقي خود را در مجله‬ ‫تخصصي «ژورنال بين‌المللي اپيدميولوژي» منتشر کرده‌‬ ‫معتقد است که پژوهشگران بر اساس باورهاي خود حرکت‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫عالوه بر آن شرکت‌هاي توليدي مواد غذايي نيز نفوذ‬ ‫زيادي در اين زمينه دارند‪ .‬براي اين شرکت‌ها نمک ماده‬ ‫اوليه ارزان با ارزش غذايي اندکي است که مانند شکر و‬ ‫چربي مي‌توان از آن براي تهيه محصولي با ويژگي‌هايي‬ ‫مطلوب براي خريدار استفاده کرد‪.‬‬ ‫تيم تحقيقاتي دانشگاه کلمبيا حتي معتقد است که‬ ‫شرکت‌هاي مواد غذايي به بحث‌هاي بي‌نتيجه در مورد‬ ‫مصرف نمک دامن مي‌زنند و مانع پرداختن به مسائل ديگر‬ ‫مي‌شوند؛ مثأل تحقيق در مورد بيماري‌هايي که به دليل تغذيه‬ ‫نامناسب پديد مي‌آيند‪ .‬شرکت‌هاي توليد تنباکو يا الکل هم‬ ‫چنين ترفندهايي به کار مي‌گيرند‪.‬‬ ‫تيم تحقيقاتي دانشگاه کلمبيا در نهايت بر اين باور‬ ‫است که ‪ 269‬مقاله‌اي که در مورد مصرف نمک منتشر‬ ‫و توسط اين تيم بررسي شده‌اند‪ ،‬براي جامعه ارزش‬ ‫روشنگرانه‌اي نداشتند‪.‬‬

‫اومبرتو اکو‪،‬‬ ‫زبان‌شناس و رمان‌نويس‬ ‫ايتاليايي درگذشت‬ ‫بسياري اومبرتو اکو را به عنوان نويسنده رمان «نام گل‬ ‫سرخ» مي‌شناسند‪ .‬گرچه شهرت فراگير او با همين رمان‬ ‫شروع شد‪ ،‬اما او پيش از آن در محافل هنري و روشنفکري‬ ‫به عنوان يکي از متفکران و نظريه‌پردازان تاثيرگذار قرن‬ ‫بيستم نامي آشنا بود‪.‬‬ ‫انتشار رمان «نام گل سرخ» (‪ )1980‬اکو را به‬ ‫پرخواننده‌ترين نويسنده معاصر ايتاليا و يکي از محبوب‌ترين‬ ‫رمان‌نويسان جهان تبديل کرد‪ .‬بر مبناي اين رمان فيلمي‬ ‫ساخته شده که شون کانري نقش اول آن را بازي کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫نويسنده ايتاليايي به عنوان فيلسوف‪ ،‬زبان‌شناس‪،‬‬

‫‪20‬‬

‫خود را لغو کنند‪.‬‬ ‫عالوه بر اين‪ ،‬تاکنون شمار نوزادان مبتال به اين بيماري‬ ‫ميکروسفالي در برزيل به رقمي بسيار نگران کننده و به بيش‬ ‫از سه هزار و ‪ 800‬مورد رسيده است‪.‬‬ ‫در کلمبيا نيز بيش از ‪ 20‬هزار نفر به اين ويروس آلوده‬ ‫شدند که از اين ميان بيش از دو هزار و ‪ 100‬نفر زنان باردار‬ ‫هستند‪ .‬همچنين بيش از ‪ 500‬نوزاد مبتال به ميکروسفالي تا‬ ‫به حال در کلمبيا متولد شدند‪.‬‬ ‫دولت کلمبيا مي‌گويد تا پايان سال جاري بيش از ‪600‬‬ ‫هزار نفر در اين کشور به ويروس زيکا مبتال خواهند شد‪.‬‬ ‫مقام‌هاي بهداشتي کلمبيا‪ ،‬السالوادور‪ ،‬جامائيکا و‬ ‫اکوادور از زنان خواسته‌اند دست‌کم تا هشت ماه آينده باردار‬ ‫نشوند‪.‬‬ ‫همچنين مرکز کنترل و پيشگيري از بيماري‌ها در آمريکا‬ ‫به زنان باردار توصيه کرد که از سفر به کشورهاي آمريکاي‬ ‫التين و حوزه کارائيب خودداري کنند‪.‬‬

‫وضعيت اضطراري‬ ‫بين‌المللي‪ :‬ويروس‬ ‫«زيکا» جهان‌گير مي‌شود‬ ‫سازمان بهداشت جهاني در پي شيوع ويروس زيکا‬ ‫و بيم از جهاني شدن اين ويروس‪ ،‬وضعيت اضطراري‬ ‫بين‌المللي اعالم کرد‪ .‬پس از ابوال و مرس حاال نوبت به‬ ‫ويروس «زيکا» رسيده است‪ .‬ابتدا آفريقا‪ ،‬خاورميانه و‬ ‫آسياي شرقي و اکنون نيز آمريکاي التين‪ .‬اينک سراسر‬ ‫زمين را انواع و اقسام ويروس‌ها در مي‌نوردند‪.‬‬ ‫زيکا ويروسي است که از طريق پشه به انسان منتقل‬ ‫مي‌شود و در حال حاضر در بخش وسيعي از آمريکاي التين‬ ‫و کشورهاي حوزه کارائيب شيوع يافته و به سرعت نيز در‬ ‫حال گسترش است‪.‬‬ ‫سازمان بهداشت‪ ‬جهاني (‪ )WHO‬پيش‌بيني مي‌کند‬ ‫که در سال جاري ميالدي ويروس زيکا به طرز شديدي‬ ‫گسترش مي‌يابد و دست‌کم چهار ميليون نفر را در آمريکاي‬ ‫التين آلوده مي‌کند‪ .‬حتي اين سازمان ويروس زيکا را‬ ‫ويروسي «تهديد کننده‌تر» از ابوال عنوان کرده است‪.‬‬ ‫همچنين بنا به برآورد سازمان جهاني بهداشت‪،‬‬ ‫ويروس زيکا احتماالً در تمام کشورهاي قاره آمريکا‪ ،‬به جز‬ ‫کشورهاي کانادا و شيلي‪ ،‬شيوع خواهد يافت‪ .‬با اين حال‬ ‫هنوز استراتژي مشخصي براي مقابله با شيوع اين ويروس‪ ‬‬ ‫ديده نمي‌شود‪.‬‬ ‫نخستين‌بار ويروس زيکا در سال ‪ 1947‬در جنگل زيکا‬ ‫در اوگاندا شناسايي شد‪ .‬با اين حال تا همين هفته گذشته‬ ‫کمتر کسي نام آن را شنيده بود‪.‬‬ ‫تا به حال مبتاليان به اين ويروس در ‪ 23‬کشور‬ ‫آمريکاي التين مشاهده شده‌اند‪ .‬البته در دانمارک و اندونزي‬ ‫نيز مواردي از ابتال به اين ويروس تشخيص داده شده‌اند‪.‬‬ ‫در برزيل و کلمبيا فاجعه زيکا در ابعاد کالني عرض اندام‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫ويروس زيکا کشنده نيست‪ ،‬با اين حال تا کنون هيچ‬ ‫راهي براي پيشگيري از انتقال اين بيماري وجود ندارد‪ ،‬نه‬ ‫درماني براي اين بيماري وجود دارد و نه واکسني‪.‬‬ ‫ويروس زيکا مولد بيماري «ميکروسفالي» است‪.‬‬ ‫ميکروسفالي اختاللي در دستگاه عصبي است و در نتيجه‬ ‫آن نوزاداني با جمجمه و مغز کوچک‌تر از حد معمول متولد‬ ‫مي‌شوند‪.‬‬ ‫درکشور برزيل‪ ،‬ميزبان المپيک ‪ ،2016‬يک و نيم ميليون‬ ‫نفر در سال جاري به ويروس زيکا گرفتار شدند‪ .‬همه با‬ ‫عاليمي از سردرد‪ ،‬تب‪ ،‬منگي و سرگيجه شديد‪ .‬همين امر‬ ‫نيز موجب شده تا بسياري اين ويروس را تهديد جدي براي‬ ‫برگزاري المپيک ‪ 2016‬در برزيل بدانند و بليط‌هاي المپيکي‬

‫منشأ زيکا‪ :‬تخريب محيط زيست و‬ ‫تغييرات اقليمي‬

‫منشأ اصلي گسترش ويروس زيکا را در يک کالم‬ ‫مي‌توان تخريب محيط زيست در وسيع‌ترين معناي آن‬ ‫عنوان کرد‪.‬‬ ‫آب راکد و کثيف‪ ،‬قطع درختان جنگل‪ ،‬گسترش شهر‌ها‪،‬‬ ‫افزايش شهرنشيني بدون زيرساخت الزم و افزايش زباله‪،‬‬ ‫همگي از عواملي به شمار مي‌آيند که پشه‌اي موسوم به‬ ‫«آيدس آيگيپتي» (حشره مصري) يا‌‌ همان زيکا مکان‬ ‫مناسب خود را در شهر‌ها بيابد و از اين طريق ناقل ويروس‬ ‫زيکا شود‪.‬‬ ‫هم متخصصان بيماري‌هاي ويروسي و هم تحليلگران‬ ‫محيط زيست متفق القول بر اين باورند که خرابکاري‌هاي‬ ‫فزاينده انسان در طبيعت سبب برهم زدن چرخه بسته اين‬ ‫حشرات در ميان جنگل‌هاي بکر و مراتع شده است‪.‬‬ ‫در واقع جنگل‌زدايي فزاينده و رشد خيره کننده ‪450‬‬ ‫درصدي قطع درختان در آمريکاي التين در سال‌هاي اخير‬ ‫و پوشش کم ارتفاع گياهي و گسترش زمين‌هاي کشاورزي‬ ‫در درون شهر‌ها و از اين طريق آلودگي آب‌ها با پساب‬ ‫کشاورزي بستر مناسبي براي يورش اين حشرات موذي به‬ ‫شهر‌ها فراهم آورده است‪ .‬حشراتي تشنه مراتع مرطوب و‬ ‫آب‌هاي کثيف‪.‬‬ ‫از سويي ديگر‪ ،‬روند فزاينده گرمايش جهاني و افزايش‬ ‫تدريجي ميانگين دما در مناطق خاصي مثل آمريکاي التين‬ ‫موجب شده تا توليد مثل حشراتي از قبيل زيکا سريع‌تر و‬ ‫بيشتر شود‪ .‬از اين جهت گسترش ويروس‌هايي مانند زيکا‬ ‫عميقًا به تغييرات اقليمي وابسته است‪.‬‬ ‫به گزارش وزارت بهداشت ايران تا کنون هيچ موردي‬ ‫از ابتال به ويروس زيکا در ايران گزارش نشده است‪ .‬البته با‬ ‫توجه به عوامل فوق و منشاء اين ويروس مي‌توان دريافت‬ ‫که ايران نيز مي‌تواند بستر مناسبي براي هجوم پشه‌هاي‬ ‫ناقل زيکا باشد‪.‬‬


‫‪21‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫جوايز گرمي ‪: 2016‬‬ ‫براي دفاع از حقوق مدني‬ ‫سياهان و معلوالن‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫و بافت‌برداري انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫اما در اين روش تازه‪ ،‬تنها با يک قطره از بزاق‬ ‫دهان‪ ،‬مي‌توان از وجود تومور‪ ،‬حتي در مراحل بسيار اوليه‬ ‫شکل‌گيري‌اش‪ ،‬با خبر شد‪ .‬اين روش درد و خونريزي ندارد‬ ‫و قيمت تمام شده آن‪ ،‬نسبت به ساير آزمايش‌هاي موجود‪،‬‬ ‫بسيار ارزان و چيزي کمتر از بيست دالر است‪.‬‬ ‫اين روش تا اواخر سال جاري ميالدي براي تشخيص‬ ‫سرطان ريه وارد سيستم پزشکي آمريکا خواهد شد‪ .‬دکتر‬ ‫ونگ اميدوار است تا دو سال آينده استفاده همگاني از اين‬ ‫روش به تصويب اداره سنجش دارو و مواد غذايي آمريکا‬ ‫برسد‪ .‬او مي‌گويد «اگر اثري از تومور در مواد مايع بدن کسي‬ ‫باشد‪ ،‬اين روش آن را پيدا خواهد کرد‪».‬‬ ‫تشخيص زودهنگام سرطان يکي از مهمترين قدم‌ها‬ ‫براي درمان آن است‪ .‬با اين روش‪ ،‬افرادي که سابقه سرطان‬ ‫را در خانواده دارند‪ ،‬مي‌توانند در خانه‌هايشان به طور مرتب‬ ‫خود را آزمايش کنند‪.‬‬

‫ميلياردر‌هاي دنيا‬ ‫کجا زندگي‌ مي‌‌کنند؟‬ ‫مراسم پاياني جوايز «گرمي» در لس‌آنجلس برگزار شد‬ ‫و کندريک المار‪ ،‬خواننده ‪ 28‬ساله پنج جايزه گرفت و جايزه‬ ‫بهترين آلبوم سال هم به تيلور سوئيفت رسيد‪.‬‬ ‫کندريک المار‪ ،‬خواننده هيپ‌هاپ که در ‪ 11‬بخش‬ ‫پيشتاز جوايز گرمي در سال ‪ 2016‬بود‪ ،‬جوايز بهترين آلبوم‬ ‫رپ‪ ،‬بهترين آهنگ رپ‪ ،‬بهترين اجراي رپ‪ ،‬بهترين موزيک‬ ‫ويدئو‪ ،‬و بهترين همکاري رپ در يک آهنگ را به‌دست آورد‪.‬‬ ‫آلبوم المار با عنوان «‪»To Pimp a Butterfly‬‬ ‫تحسين منتقدان را برانگيخته بود‪ .‬ترانه‌هاي اين آلبوم بر‬ ‫ضد خشونت پليس عليه سياهپوستان و تبعيض نژادي در‬ ‫آمريکاست‪.‬‬ ‫کندريک المار براي اجراي ترانه «‪The blacker the‬‬ ‫‪ »berry‬با لباس زندانيان و با دستبند روي صحنه رفت‪:‬‬ ‫کنايه‌اي از اين معنا که سياهان آمريکا سريع‌تر و بيشتر از‬ ‫بقيه شهروندان به زندان محکوم مي‌شوند‪.‬‬ ‫«تيلور سوئيفت» با آلبوم «‪ »1989‬جايزه بهترين آلبوم‬ ‫سال را به دست آورد‪ .‬او جايزه‌اش را از دست استيوي واندر‪،‬‬ ‫خواننده نابينا و يکي از پرافتخارترين خوانندگان آمريکا‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫استيوي واندر که تاکنون ‪ 22‬جايزه گرمي را به دست‬ ‫آورده‪ ،‬روي صحنه رفت‪ .‬او پاکتي در دست داشت‪ .‬براي‬ ‫اعالم نام تيلور سوئيفت پاکت را باز کرد‪ ،‬و رو به تماشاگران‬ ‫خنده‌کنان گفت‪« :‬به خط بريل نام برنده را نوشته‌اند‪ .‬شما‬ ‫نمي‌توانيد آن را بخوانيد‪».‬‬ ‫بعد از اعالم نام تيلور سوئيفت به عنوان برنده جايزه‬ ‫گرمي بهترين آلبوم سال‪ ،‬استيوي واندر گفت‪« :‬ما مي‌بايست‬ ‫کاري کنيم که هر معلولي در جهان به هر آنچه که نياز دارد‬ ‫دسترسي داشته باشد‪».‬‬ ‫سال گذشته «سم اسميت» خواننده انگليسي با کسب‬ ‫چهار جايزه گرمي به عنوان برنده بزرگ مهمترين جايزه‬ ‫موسيقي جهان شناخته شد‪.‬‬

‫براي نخستين بار تعداد ميلياردرهايي که در پکن‬ ‫زندگي مي‌کنند از نيويورک بيشتر شده است‪.‬‬ ‫گزارش شرکت چيني‌ «هورون»‪ ،‬که در شانگهاي‬ ‫مستقر است مي‌گويد در حال حاضر تعداد ميلياردرهايي که‬ ‫ي‬ ‫در پايتخت چين زندگي‌ مي‌کنند ‪ 100‬نفر است‪ ،‬در حال ‌‬ ‫که تعداد ميلياردرهاي ساکن نيويورک ‪ 95‬نفر شمارش شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫ي مي‌کنند‪،‬‬ ‫با ‪ 5‬شهر اول دنيا که ميلياردر‌ها در آن‌ها زندگ ‌‬ ‫آشنا شويد‪:‬‬

‫پکن‬

‫تعداد ميلياردر‌ها‪ 100 :‬نفر‬ ‫درآمد سرانه ملي‌‪ 7400 :‬دالر‬

‫گزارش «هورون» حاکي از آن است که در ‪ 10‬شهر‬ ‫اول ميلياردرنشين دنيا‪ ،‬عالوه بر پکن ‪ 4‬شهر ديگر چين هم‬ ‫ديده مي‌شوند‪.‬‬ ‫با وجود کاهش رشد اقتصادي چين در سال‌هاي اخير‪،‬‬ ‫‪ 568‬ميلياردر در اين کشور زندگي‌ مي‌کنند که مجموع دارايي‬ ‫ي که تقريبا‬ ‫خالص آن‌ها حدود ‪ 1.4‬تريليون دالر است ـ رقم ‌‬ ‫با مقدار کل توليد ناخالص داخلي‌ کشوري مثل استراليا‬ ‫برابري مي‌کند‪.‬‬

‫نيويورک‬

‫تعداد ميلياردر‌ها‪95 :‬‬ ‫درآمد سرانه ملي‌‪ 55200 :‬دالر‬

‫پس از نيويورک‪ ،‬بيشترين جمعيت ميلياردر آمريکا در‬ ‫سان فرانسيسکو و لوس آنجلس زندگي مي‌کنند‪.‬‬ ‫صنايع فناوري و پس از آن خرده‌فروشي‌‪ ،‬منابع اصلي‬ ‫درآمد ميلياردر‌هاي آمريکايي است‪.‬‬ ‫مجموع دارايي کل ميلياردر‌هاي ساکن آمريکا که ‪535‬‬

‫تشخيص سرطان‬ ‫در «‪ 10‬دقيقه»‬ ‫دانشمندان موفق به ابداع روشي‬ ‫شده‌اند که تنها با آزمايش بزاق دهان‬ ‫مي‌توان وجود سرطان در بدن را‬ ‫تشخيص داد‪.‬‬ ‫به گزارش «ديلي تلگراف» در اين‬ ‫آزمايش که از روش بافت‌برداري مايع‬ ‫براي تشخيص سرطان استفاده مي‌شود‪،‬‬ ‫نتيجه وجود تومور در بدن در کمتر از ده دقيقه مشخص‬ ‫مي‌شود و مي‌توان آن را در خانه هم انجام داد‪.‬‬ ‫دکتر ديويد ونگ‪ ،‬استاد تومور شناسي دانشگاه کاليفرنيا‬ ‫در لس آنجلس‪ ،‬که اين روش را ابداع کرده‪ ،‬در توضيح آن‬ ‫مي‌گويد که «دي ان اي» يک تومور در سطح مواد مايع بدن‬ ‫در گردش است؛ بنابراين با اين روش مي‌توان وجود آن را‬ ‫تشخيص داد‪.‬‬ ‫بنابر گفته متخصصان‪ ،‬نتيجه اين آزمايش صد در صد‬ ‫دقيق و نتيجه آن درست است‪.‬‬ ‫در حال حاضر تشخيص سرطان توسط آزمايش خون‬ ‫و بعد از بافت‌برداري اوليه ممکن است‪ .‬اما نتيجه آزمايش‬ ‫خون لزوما درست نيست و تنها پس از شک اوليه پزشکان‬

‫‪21‬‬

‫نفر هستند‪ ،‬حدود ‪ 2.4‬تريليون دالر آمريکا است که کمي‌‬ ‫ي فرانسه است‪.‬‬ ‫کمتر از توليد ناخالص داخل ‌‬

‫مسکو‬

‫تعداد ميلياردر‌ها‪66 :‬‬ ‫درآمد سرانه ملي‌‪ 13220 :‬دالر‬

‫اين شهر سابقا براي چهار سال متوالي در رتبه اول‬ ‫رده‌بندي مجله «فوربز» قرار داشت‪.‬‬ ‫کارشناسان عقيده دارند که عواملي همچون کاهش‬ ‫قيمت نفت و اعمال تحريم‌ها از سوي غرب مي‌تواند باعث‬ ‫مهاجرت ميلياردر‌ها از اين شهر شده باشد‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش «هورون»‪ ،‬مجموع دارايي‬

‫ميلياردر‌هاي ساکن روسيه ـ که ‪ 80‬نفر هستند ـ حدود ‪234‬‬ ‫ميليارد دالر آمريکا است‪ .‬رقمي‌ که در مقايسه با سال گذشته‬ ‫‪ 130‬ميليارد دالر کاهش پيدا کرده است‪.‬‬

‫هنگ‌کنگ‬

‫تعداد ميلياردر‌ها‪ 64 :‬نفر‬ ‫درآمد سرانه ملي‌‪ 40320 :‬دالر‬

‫هنگ کنگ در گذشته به «مرکز سکونت ميلياردر‌هاي‬ ‫آسيا» معروف بود‪.‬‬ ‫اين افراد عموما از طريق تجارت ملک‪ ،‬توليد و فناوري‬ ‫ثروت خود را به دست مي‌آورند‪.‬‬

‫شانگهاي‬

‫تعداد ميلياردر‌ها‪ 50 :‬نفر‬

‫بر اساس گزارش اين مجله‪ ،‬از سال پيش تا کنون ‪20‬‬ ‫نفر به تعداد ميلياردر‌هاي ساکن شانگهاي اضافه شده و به‬ ‫اين ترتيب در رتبه پنجم قرار گرفته است‪.‬‬ ‫در نتيجه تعداد ميلياردرهايي که در شانگهاي زندگي‬

‫مي‌کنند حاال با لندن برابر است‪.‬‬ ‫ساير شرکت‌ها همچون «فوربز» و «بلومبرگ»‪ ،‬از‬ ‫روش‌هاي ديگري استفاده مي‌کنند که به نتايج متفاوتي‬ ‫منتهي مي‌شود‪.‬‬


‫‪22‬‬

‫دادستان کل و وزير داخله‬ ‫جديد براي افغانستان‬

‫ژنرال تاج محمد جاهد‪ ،‬از سوي رئيس جمهور‬ ‫افغانستان به عنوان نامزد وزير داخله (کشور) افغانستان‬ ‫پيشنهاد شده است‪ .‬ژنرال جاهد فعال فرمانده قول‌ اردو‬ ‫(لشکر) ‪ 207‬ظفر در غرب افغانستان است‪.‬‬ ‫از چند هفته پيش به اين سو گزارش‌هاي تاييد نشده در‬ ‫مورد استعفاي نورالحق علومي‪ ،‬وزير داخله افغانستان وجود‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫در خبرنامه‌اي که از سوي ارگ رياست جمهوري‬ ‫افغانستان به رسانه‌ها فرستاده شده آمده است که آقاي‬ ‫علومي به عنوان سفير اين کشور در هلند منصوب شده است‪.‬‬ ‫در تغييراتي که در وزارت داخله ايجاد شده‪ ،‬همچنين‬ ‫ژنرال رحمان رحماني‪ ،‬به عنوان معاون ارشد امنيتي اين‬ ‫وزارت‌خانه منصوب شده است‪ .‬قبال اين پست را ژنرال ايوب‬ ‫سالنگي به عهده داشت‪.‬‬ ‫در اين خبرنامه همچنين آمده است که فريد حميدي‬ ‫براي سمت دادستان کل افغانستان‪ ،‬به مجلس اين کشور‬ ‫معرفي خواهد شد‪.‬‬ ‫سيستم عدلي و قضايي افغانستان همواره مورد انتقاد‬ ‫شديد نهادهاي بين‌المللي بوده است‪.‬‬ ‫در تازه‌ترين گزارش «سازمان شفافيت بين‌الملل»‪ ،‬اين‬ ‫سازمان از دولت افغانستان خواسته بود تا دادستان کلي را‬ ‫که از باالترين سطح شفافيت برخوردار باشد و عملکرد او‬ ‫نشان‌دهنده توانايي‌اش براي برخورد با فساد باشد‪ ،‬در اين‬ ‫پست معرفي کند‪.‬‬ ‫پارلمان افغانستان در تعطيالت زمستاني به‌سر مي‌برد‬ ‫و نمايندگان پس از بازگشت از تعطيالت بايد براي بررسي‬ ‫صالحيت وزير پيشنهادي و دادستان پيشنهادي راي‌گيري‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫پس از ايجاد حکومت وحدت ملي و تقسيم قدرت ميان‬ ‫پست رياست جمهوري و رياست اجرايي‪ ،‬تعيينات مهم‬ ‫دولتي با رضايت رئيس جمهوري و رئيس اجرايي صورت‬ ‫مي‌گيرد‪.‬‬ ‫هم آقاي علومي و هم آقاي جاهد از اشخاص نزديک به‬ ‫عبداهلل عبداهلل‪ ،‬رئيس اجرايي افغانستان محسوب مي‌شوند‪.‬‬

‫عفو بين‌الملل‬ ‫از افزايش خشونت‌ها در‬ ‫افغانستان خبر داد‬ ‫سازمان عفو بين‌الملل در گزارش اخيرش گفته است که‬ ‫آمار خشونت عليه غيرنظاميان در افغانستان در سال ‪2015‬‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬ ‫حمالت طالبان و بقيه گروه‌هاي مخالف مسلح علت‬ ‫اصلي افزايش آمار کشته‌هاي غيرنظاميان در افغانستان‬ ‫خوانده شده است‪.‬‬ ‫در اين گزارش آمده است که در شش ماه نخست‬ ‫سال گذشته ميالدي عامل ‪ 70‬درصد کشته‌هاي غيرنظاميان‪،‬‬ ‫طالبان بودند‪.‬‬ ‫در گزارش اين سازمان همچنين آمده است که گروه‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫طالبان غيرنظامياني را که به گفته اين گروه به دولت‬ ‫افغانستان وابسته‌اند‪ ،‬عمدا هدف قرار مي‌دهد‪.‬‬ ‫چمپا پتل‪ ،‬مسئول بخش آسيايي «عفو بين‌الملل»‬ ‫با اشاره به افزايش شديد خشونت‪‎‬ها عليه غيرنظاميان‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬به همين دليل است که ما شاهد سفر پر خطر‬ ‫ده‌ها هزار افغان به سوي اروپا هستيم‪».‬‬ ‫او همچنين مي‌گويد که گروه‌هاي مسلح مانند گروه‬ ‫طالبان بايد به سرعت به حمالت بي‌رحمانه خود به‬ ‫غيرنظاميان پايان دهند‪.‬‬

‫آموزش الزم را داده‌است‪.‬‬ ‫مشاور امنيت ملي آقاي غني در اين نشست همچنين‬ ‫گفت که براساس ارزيابي‌هاي انجام شده‪ ،‬سال آينده‬ ‫خورشيدي‪ ،‬سال دشواري براي افغانستان خواهد بود‪.‬‬ ‫آقاي اتمر با ابراز اميدواري از روند صلح افغانستان گفت‪،‬‬ ‫«آن‌هايي که عليه ملت مي‌جنگند و شهروندي افغانستان را‬ ‫دارند‪ ،‬خواست ما اين است که از جنگ دست بکشند‪ .‬ولي‬ ‫آناني که به جنگ ادامه مي‌دهند‪ ،‬دولت افغانستان برنامه‬ ‫مصالحه با آن‌ها نخواهد داشت‪».‬‬ ‫به گفته او “تروريست‌هاي ازبکستان‪ ،‬ترکستان شرقي‬ ‫و لشکر طيبه‪ ،‬افغان نيستند” و همکاران داخلي اين گروه‬ ‫ي امنيتي و دفاعي افغانستان روبرو خواهند بود‪.‬‬ ‫نيز با نيروها ‌‬ ‫آقاي اتمر با اشاره به اينکه افغانستان محتاطانه به‬ ‫روند صلح اين کشور اميدوار است‪ ،‬گفت که بايد منتظر بود‬ ‫که گفت‌وگوهاي صلح باعث قطع خشونت و از بين رفتن‬ ‫پناهگاه تروريستان مي‌شود يا نه؟‬ ‫او گفت که از حزب اسالمي به رهبري حکمتيار نيز‬ ‫دعوت شده تا به روند صلح بپوندد‪.‬‬

‫معماي‬ ‫«مکتب‌هاي خيالي»؛‬ ‫معارف افغانستان واقعًا‬ ‫چقدر پيشرفت داشته؟‬ ‫در گزارش «عفو بين‌الملل» همچنين آمده است که در‬ ‫سال گذشته گزارش‌هايي مبني بر اعمال خشونت از سوي‬ ‫پليس ملي از جمله تجاوز به کودکان‪ ،‬قتل‌هاي هدفمند‪،‬‬ ‫بازداشت‌هاي غيرقانوني و لت‌وکوب وجود داشته است‪.‬‬ ‫«عفو بين‌الملل» مي‌گويد مسئوليت‌پذيري در ارتباط با‬ ‫قتل‌هاي غيرقانوني از سوي نيروهاي طرفدار دولت‪ ،‬وجود‬ ‫ندارد‪ .‬رئيس جمهوري افغانستان تعهد سپرده تا براي‬ ‫کاهش تلفات غيرنظاميان‪ ،‬گام‌هايي بردارد‪.‬‬

‫روسيه ‪ 10‬هزار‬ ‫کالشنيکوف به نيروهاي‬ ‫امنيتي افغان داد‬

‫محمد حنيف اتمر‪ ،‬مشاور امنيت ملي رئيس جمهوري‬ ‫افغانستان ‪ 10‬هزار قبضه مسلسل کالشنيکوف را از سفير‬ ‫روسيه در کابل تحويل گرفت‪.‬‬ ‫او در مراسمي که به اين منظور برگزار شده بود گفت‬ ‫که اين کمک براي افغانستان اهميت سياسي دارد و درخور‬ ‫توجه خاص‌است‪.‬‬ ‫به گفته آقاي اتمر افغانستان و روسيه تهديدهاي‬ ‫مشترک دارند‪ ،‬زيرا تروريسم بين‌المللي براي تمامي‬ ‫کشورهاي منطقه و روسيه تهديد جدي به حساب مي‌آيد‪.‬‬ ‫الکساندر مانتيتسکي‪ ،‬سفير روسيه در افغانستان در اين‬ ‫مراسم گفت که کشورش خواهان افغانستان آزاد و بي طرف‬ ‫است‪.‬‬ ‫او افزود که روسيه در سال‌هاي گذشته با آمريکا و ناتو‬ ‫درباره مسايل افغانستان همکاري کرده و کارهاي زيادي نيز‬ ‫براي افغانستان انجام داده است‪.‬‬ ‫به گفته سفير روسيه اين کشور تا کنون ‪ 63‬فروند‬ ‫هليکوپتر «ام آي ‪ »17‬به افغانستان کمک کرده و همچنين‬ ‫قطعات هليکوپترهاي «ام آي ‪ »35‬را در اختيار افغانستان‬ ‫قرار داده و به نيروهاي فني افغانستان نيز در اين زمينه‬

‫معارف‬ ‫وزير‬ ‫(آموزش و پرورش)‬ ‫مي‌گويد‬ ‫افغانستان‬ ‫که «مکاتب (مدارس)‬ ‫در‬ ‫هنوز‬ ‫خيالي»‬ ‫افغانستان وجود دارد‬ ‫و شمار آنها در حال‬ ‫نوسان است‪.‬‬ ‫که‬ ‫گفت‬ ‫او‬ ‫مکتب‌هاي خيالي از‬ ‫لحاظ ساختار در وزارت‬ ‫معارف وجود دارند‬ ‫ولي به دليل ناامني و‬ ‫گاه نداشتن ساختمان‪،‬‬ ‫دانش‌آموزان نمي‌توانند‬ ‫در آنها درس بخوانند‪.‬‬ ‫آقاي بلخي در تعريف مکتب خيالي گفت‪« ،‬وقتي شاگرد‬ ‫به مکتب نرود‪ ،‬خيمه (چادر) فرسوده شده باشد و از بين رفته‬ ‫باشد‪ ،‬مکتب ساختمان نداشته باشد و منطقه هم ناامن باشد‪،‬‬ ‫اين يک مکتب خيالي است‪».‬‬ ‫وزير معارف افغانستان در عين حال گفت که بر‬ ‫اساس آمار اين وزارت‪ ،‬در افغانستان حدود ‪ 8‬و نيم ميليون‬ ‫دانش‌آموز‪ 170 ،‬هزار معلم و حدود ‪ 16‬هزار مکتب وجود‬ ‫دارد‪ .‬او افزود که ‪ 50‬درصد مکتب‌ها هنوز هم ساختمان‬ ‫ندارند و شاگردان همچنان در خيمه مشغول آموزش هستند‪.‬‬ ‫ماه گذشته يونيسف در گزارشي اعالم کرد که ‪40‬‬ ‫درصد از کودکان افغانستان به دليل جنگ و ناامني نمي‌توانند‬ ‫به مکتب بروند‪.‬‬ ‫سال گذشته هم دفتر بازرس ويژه آمريکا براي بازسازي‬ ‫افغانستان (سيگار) از احتمال هدر رفتن ‪ 750‬ميليون دالر‬ ‫کمک آمريکا به معارف افغانستان ابراز نگراني کرد و در‬ ‫مورد جعل شمار معلمان و موجوديت «مکاتب خيالي» در اين‬ ‫کشور هشدار داد‪.‬‬ ‫کاترين پوتز‪ ،‬سردبير پروژه‌هاي ويژه مجله «ديپلمات»‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬در سال‌هاي اخير آموزش و پرورش يکي از‬ ‫شاخص‌هاي توسعه و بهبود وضعيت در افغانستان پنداشته‬ ‫شده است‪ .‬در کنار نياز اقتصادي‪ ،‬شموليت بيشتر در معارف‬ ‫مي‌تواند سطحي از ثبات اجتماعي را که بيش از يک دهه‬ ‫است از منطقه کوچيده‪ ،‬به تصوير بکشد‪ .‬بخش آموزش در‬ ‫افغانستان هم يکي از اهداف پروژه‌هاي کمک‌رساني و هم‬ ‫هدف انتقادات بوده است‪».‬‬ ‫خانم پوتز مي‌افزايد‪« ،‬نهادهاي کمک‌رساني پيشرفت‬ ‫در بخش معارف را از دستاوردهاي مهم افغانستان‬ ‫خوانده‌اند‪ .‬وبسايت اداره توسعه بين‌المللي آمريکا مي‌نگارد‬ ‫که در سال ‪ 2002‬در افغانستان حدود ‪ 900‬هزار شاگرد‬ ‫پسر در افغانستان وجود داشت و دختران اصال نبودند و‬ ‫اکنون بيشتر از ‪ 8‬ميليون شاگرد که بيش از ‪ 2.5‬ميليون آنها‬ ‫دختر هستند‪ ،‬در افغانستان درس مي‌خوانند‪».‬‬ ‫جان سوپکو‪ ،‬رئيس «سيگار» در ماه مي سال گذشته در‬ ‫مورد مشکالت ارزيابي آمار و اهميت جدا ساختن «واقعيت از‬ ‫تخيل» در ارتباط با کمک‌هاي آمريکا در افغانستان سخنراني‬

‫‪22‬‬

‫کرد‪.‬‬ ‫او گفت‪« ،‬در زمينه مکاتب و آموزش ما هيچ نمي‌دانم چه‬ ‫مي‌گذرد‪ .‬چه تعداد شاگرد واقعا وجود دارد و چه چيزي به‬ ‫آنها تدريس مي‌شود‪ .‬وزارت معارف افغانستان آمار غيرقابل‬ ‫اطمينان ارائه مي‌کند‪ .‬به معني ديگر منابع مستقل نمي‌توانند‬ ‫اين آمار را تاييد کنند‪».‬‬ ‫او افزود‪« ،‬در سال ‪ 2014‬وزارت معارف افغانستان‬ ‫گزارش داد که ‪ 8.35‬ميليون شاگرد ثبت نام کرده‌اند که ‪6.6‬‬ ‫ميليون آنها حاضر هستند و ‪ 1.55‬ميليون شان غيرحاضر‪.‬‬ ‫اين وزارت شاگردان غيرحاضر را براي سه سال همچنان‬ ‫شاگر محسوب مي‌کند‪ .‬مثل اين است که بگوييم همسرتان‬ ‫که سه سال است ترکتان کرده‪ ،‬همچنان به شما متعهد‬ ‫است‪».‬‬ ‫براساس اطالعات‌نامه جهان که از سوي «سيا» منتشر‬ ‫مي‌شود‪ ،‬افغانستان يکي از جوان‌ترين جمعيت‌ها را در‬ ‫جهان دارا است و حدود ‪ 41‬درصد جمعيت اين کشور زير‬ ‫‪ 14‬سال و ‪ 64‬درصد آن زير ‪ 24‬سال قرار دارند‪.‬‬ ‫بدين اساس حدود ‪ 13‬ميليون کودک زير سن ‪ 14‬سال‬ ‫و واجد شرايط مکتب رفتن در افغانستان وجود دارد‪.‬‬ ‫وزير معارف افغانستان گفت که در يک مورد بررسي‌هاي‬ ‫آنها ‪ 524‬پروژه مکتب‌سازي را در افغانستان تشخيص داده‬ ‫که پول‌هاي اين پرو ‌ژه‌ها به صورت کامل پرداخت شده اما‬ ‫ساختمان مکاتب تا حال نيم‌ کاره مانده‌اند‪.‬‬ ‫او گفت که رئيس جمهوري دستور داده تا پروژه‌هايي‌که‬ ‫کار آنها پيش‌‌رفته است و در مناطق امن واقع‌اند‪ ،‬در هر‬ ‫صورت تامين مالي شوند و ساختمان اين مکاتب تکميل‬ ‫شوند و مواردي که در آن کار مکاتب زياد پيش نرفته ولي‬ ‫پول آن‌ها پيشاپيش پرداخت شده است‪ ،‬بايد به مراجع‬

‫عدلي و قضايي معرفي شود‪.‬‬ ‫حنيف بلخي گفت که ما هنوز مشغول تحقيق اين موضوع‬ ‫هستيم که در چه تعداد از اين صدها پروژه سواستفاده مالي‬ ‫از سوي پيمانکاران و ديگران صورت گرفته و چه تعداد آنها‬ ‫به دليل اينکه برآوردهاي ابتدايي احتماال هزينه پروژه را کمتر‬ ‫نشان داده و بعدا به پول بيشتر نياز بوده‪ ،‬تکميل نشده است‪.‬‬ ‫وزير معارف افغانستان مي‌گويد به پيشنهاد اين وزارت‬ ‫رياست جمهوري افغانستان به وزارت شهرسازي و مسکن‬ ‫اين کشور هدايت داده تا براي پروژه‌هاي که براي معلمان‬ ‫در افغانستان خانه‌هاي ساخته شده بدهد‪ ،‬امکانات فراهم‬ ‫کند‪.‬‬ ‫سال گذشته معلمان در کابل و هژده واليت افغانستان‬ ‫دست به‪ ‬اعتصاب زدند‪ ‬و گفتند که دولت بايد به وعده‌اش در‬ ‫مورد توزيع زمين و افزايش حقوق آنها عمل کند‪.‬‬ ‫آقاي بلخي گفت طرح توزيع زمين به معلمان در واليات‬ ‫مختلف اين کشور ادامه دارد و امسال به صدها معلم در‬ ‫واليت‌هاي قندوز‪ ،‬غزني‪ ،‬خوست‪ ،‬ننگرهار‪ ،‬کابل و واليات‬ ‫ديگر زمين توزيع شده است‪.‬‬ ‫به گفته او‪ ،‬روند توزيع زمين براساس اولويت‌هاي‬ ‫تعيين شده ادامه يافته است‪ .‬ابتدا به معلمان معلول‪ ،‬معلمان‬ ‫زني‌که شوهرانشان را از دست داده‌اند يا معلماني‌که مدت‬ ‫ت طوالني دارند‪ ،‬زمين توزيع شده است‪.‬‬ ‫خدم ‌‬ ‫اما او گفت که بررسي‌ها نشان داده که توزيع زمين‬ ‫معلمان افغانستان را صاحب خانه نمي‌کند‪ ،‬زيرا تبديل‬ ‫کردن زمين به يک خانه قابل استفاده سرمايه‌گذاري زيادي‬ ‫مي‌طلبد و حقوق معلمان افغانستان در سطحي نيست که‬ ‫آنها بتوانند بر روي زمين‌ها براي خود خانه بسازند‪.‬‬ ‫او گفت بدين دليل‪ ،‬طرح جديد آنها اين است که براي‬ ‫معلمان شهرک‌هاي مسکوني و خانه‌هاي آماده شده ساخته‬ ‫شود و بحث در اين مورد با وزارت‌هاي شهرسازي و ماليه‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫وزير معارف افغانستان همچنين گفت که بررسي‌هاي‬ ‫اين وزارت نشان مي‌دهد که تعداد زيادي کتب درسي‬ ‫افغانستان از مراحل ابتدايي تا عالي مشکالت اماليي و‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪23‬‬ ‫انشايي دارند‪.‬‬ ‫به گفته آقاي بلخي اين وزارت کميسيوني را موظف کرده‬ ‫تا راهکاري را وضع کند و حدود ‪ 60‬کارشناس استخدام‬ ‫شوند که در مدت دو تا سه ماه آينده تمام کتب آموزشي‬ ‫افغانستان را از لحاظ اماليي و انشايي مورد بازنگري و‬ ‫تصحيح قرار دهند‪.‬‬ ‫او گفت که برنامه براي بازنگري در محتواي نصاب‬ ‫تعليمي افغانستان در حال حاضر روي دست نيست و‬ ‫بازنگري محتوايي کتب درسي به سرمايه‌گذاري‪ ،‬تخصص‬ ‫و زمان زياد نياز دارد‪.‬‬ ‫وزير معارف افغانستان گفت با تصحيح مشکالت اماليي‬ ‫و انشايي کتب‪ 30 ،‬درصد مشکالت مربوط به کتاب‌هاي‬ ‫درسي افغانستان حل مي‌شود‪ ،‬اما چالش چاپ مقدار کافي‬ ‫کتاب‪ ،‬توزيع منظم آن به مکاتب و بروز کردن‬ ‫محتوايي همچنان در برابر اين وزارت وجود دارد‪.‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫که در حال حاضر چندين مرجع و به داليل مختلف دختران‬ ‫را براي آزمايش بکارت به بيمارستان‌ها و پزشکي قانوني‬ ‫مي‌فرستند‪.‬‬ ‫اداره امور زنان‪ ،‬خانه‌هاي امن‪ ،‬پليس‪ ،‬دادستاني و‬ ‫دادگاه‌ها‪ ،‬از نهادهايي هستند که به گفته خانم صبحرنگ‪،‬‬ ‫دختران مظنون به داشتن رابطه جنسي را براي آزمايش‬ ‫بکارت به پزشکي قانوني راجع مي‌کنند‪.‬‬ ‫او تاکيد کرد‪« ،‬اين آزمايش نقض صريح حقوق بشري‬ ‫خانم‌ها است‪ .‬ما به اين نتيجه رسيده‌ايم که هيچ‌ وقتي‬ ‫بکارت نمي‌تواند که معيار پاکي و نجابت دختران باشد‪ .‬چرا‬ ‫که پرده بکارت اشکال مختلفي دارد‪ ،‬تشخيص آن فوق‌العاده‬ ‫دشوار است و بعضي از دختران حتي از زمان تولد اين پرده‬ ‫را ندارند‪».‬‬ ‫اين کميسيون در گزارشي نوشته که اين حرف نادرست‬

‫گروه ‪ 135‬نفري‬ ‫از مهاجران افغان‪،‬‬ ‫از آلمان به کابل‬ ‫بازگردانده شدند‬ ‫‪ 135‬مهاجر به شمول ‪ 18‬زن که با سفر‬ ‫قاچاقي و قبول خطرات خود را از افغانستان‬ ‫به آلمان رسانده بودند‪ ،‬داوطلبانه دوباره به‬ ‫کشورشان برگشتند‪ .‬اين افراد با پرواز مستقيمي‬ ‫که دولت آلمان تدارک ديده بود‪ ،‬به کابل رسيدند‪.‬‬ ‫حسن يکي از اين مهاجرين مي‌گويد‪،‬‬ ‫«هواي اروپا به سرم زد و رفتم اروپا‪ .‬خودم را‬ ‫بدبخت ساختم‪ .‬هشت ماه که آنجا بودم هميشه‬ ‫از يک خيمه به خيمه (چادر) ديگر مي‌رفتيم‪ .‬گفتم‬ ‫افغانستان خود ما بهتر است‪».‬‬ ‫جاکوب وان واگنر سخنگوي سفارت آلمان در افغانستان‬ ‫گفته مشوق هايي به اين مهاجران براي برگشت ارايه شده‬ ‫بود‪ .‬او گفت‪« ،‬ما هزينه برگشت آنها را فراهم کرديم‪ .‬به‬ ‫شمول يک بسته کمک استقرار مجدد که در هماهنگي با‬ ‫سازمان بين‌المللي مهاجرت به آنها داده شد‪».‬‬ ‫عالوه بر شماري از خانواده‌ها که در ميدان هوايي‬ ‫(فرودگاه) کابل به استقبال بستگانشان رفته بودند‪ ،‬اعضاي‬ ‫کمپين «افغانستان به شما نياز دارد» نيز با شاخه‌هاي گل از‬ ‫اين افراد استقبال کردند‪.‬‬ ‫اين کمپين از شش ماه بدين سو از سوي جوانان افغان‬ ‫در شبکه‌هاي اجتماعي به راه انداخته شده و هدف‌شان‬ ‫جلوگيري از روند مهاجرت افغانها به خارج است‪.‬‬ ‫نمايندگان سازمان بين‌المللي مهاجرت و وزارت‌هاي‬ ‫کار و امور مهاجرين افغانستان نيز در مورد برگشت اين‬ ‫افراد‪ ،‬نشست خبري مشترک برقرار کردند‪ .‬علي افتخاري‬ ‫سخنگوي وزارت مهاجرين افغانستان در اين نشست گفت‬ ‫حکومت افغانستان در تالش است تا براي مهاجرين تازه‬ ‫برگشته‪ ،‬زمينه کار را فراهم سازد‪.‬‬ ‫اين اولين پرواز اختصاصي بود که دولت آلمان براي‬ ‫انتقال مهاجران افغان به گونه کامل کرايه کرده بود‪ .‬پيش‬ ‫از اين هم مهاجراني به افغانستان برگشته اند اما نه در يک‬ ‫پرواز ويژه و مستقيم‪.‬‬ ‫دولت آلمان مي‌گويد در تالش است صدها مهاجر ديگر‬ ‫افغان را که تقاضاي پناهندگي‌شان در آن کشور رد شده و‬ ‫در وضعيت نا مشخصي بسر مي‌برند‪ ،‬به گونه‬ ‫داوطلبانه به افغانستان برگرداند‪.‬‬

‫دستور غني براي ساخت‬ ‫آرامگاه سردار محمد داوود‬

‫است که بگوييم عمل جنسي هميشه تغييرات در پرده بکارت‬ ‫را به دنبال دارد‪ ،‬چرا که برخي از زنان با وجود سال‌ها رابطه‬ ‫جنسي پرده بکارت آن‌ها سالم بوده است‪.‬‬ ‫خانم صبح‌رنگ افزود که باور داشتن به وجود بکارت‬ ‫به عنوان پاکي و نجابت دختران‪ ،‬در «فرهنگ مردساالر‬ ‫جامعه افغانستان» ريشه دارد‪ ،‬چرا که دختراني که در شب‬ ‫زفاف پرده بکارت نداشته باشند‪ ،‬اين امر مي‌تواند پيامدهاي‬ ‫وحشتناکي براي آن‌ها داشته باشد‪.‬‬ ‫به گفته او‪ ،‬دختري که در شب زفاف پرده بکارت نداشته‬ ‫باشد‪ ،‬در مواردي خانواده داماد روي او را سياه مي‌کند و‬ ‫سپس به خانه پدرش مي‌فرستد و در عوض او‪ ،‬دختر ديگري‬ ‫را مجبور به ازدواج با داماد مي‌کند يا تمام هزينه عروسي او‬ ‫را پس مي‌گيرد‪ .‬خانم صبح‌رنگ افزود دختري که بکارتش‬ ‫ثابت نشود‪ ،‬حتي ممکن است به قتل برسد‪.‬‬ ‫در گزارشي که کميسيون حقوق بشر در اين مورد‬ ‫منتشر کرده‪ ،‬آمده که حتي زنان شوهردار هم براي آزمايش‬ ‫بکارت به پزشکي عدلي فرستاده مي‌شوند‪ .‬اين گزارش‬ ‫که براساس مصاحبه با ‪ 53‬دختر و زن بازداشتي ‪ 13‬تا ‪45‬‬ ‫ساله در ‪ 12‬واليت تهيه شده‪ ،‬حاکي است که ‪ 48‬تن از‬ ‫مصاحبه‌شوندگان آزمايش بکارت را سپري کرده‌اند‪.‬‬ ‫در گزارش آمده که از آن جمله ‪ 38‬نفر در مراکز پزشکي‬ ‫قانوني و ‪ 10‬نفر ديگر در بيمارستان‌هاي عادي آزمايش‬ ‫شده‌اند‪ 20 .‬نفر از ‪ 38‬نفري که در پزشکي قانون آزمايش‬ ‫شده‌اند‪ ،‬شوهردار بوده‌اند‪ .‬برخي از آن‌ها تا چهار بار و در‬ ‫مواردي حتي در حضور شش نفر آزمايش شده‌اند‪.‬‬ ‫کميسيون حقوق بشر دريافته که بيش از ‪ 76‬درصد‬

‫کميسيون حقوق‬ ‫بشر افغانستان‬ ‫خواستار‬ ‫منع آزمايش‬ ‫بکارت دختران شد‬

‫کميسيون حقوق بشر افغانستان‬ ‫خواستار منع آزمايش بکارت دختران شده‬ ‫و آن را غيرعلمي و مغاير حقوق بشري آنها دانسته است‪.‬‬ ‫ثريا صبحرنگ‪ ،‬عضو کميسيون حقوق بشر مي‌گويد‬

‫در گزارش کميسيون حقوق بشر‬ ‫آمده است براي شماري از دختران به‬ ‫اتهام «فرار از منزل»‪ ،‬که در قوانين‬ ‫افغانستان به عنوان جرم تعريف نشده‪،‬‬ ‫پرونده گشوده شده و «تحت آزمايشي‬ ‫که هيچ اساس علمي ندارد‪ ،‬قرار داده‬ ‫مي‌شوند‪».‬‬ ‫اين کميسيون پيشنهاد کرده که‬ ‫رئيس جمهوري کشور با صدور فرمان‬ ‫قانوني انجام آزمايش اجباري بکارت‬ ‫دختران را منع کند و اين ممنوعيت در‬ ‫قانون جزا هم وارد شود‪.‬‬ ‫سازمان ديدبان حقوق بشر هم‬ ‫آزمايش بکارت دختران را به عنوان‬ ‫بخشي از الگوهاي نقض حقوق بشر در‬ ‫افغانستان محکوم کرده و گفته که منع‬ ‫چنين آزمايشي مي‌تواند گامي به پيش تلقي شود‪.‬‬

‫اين دختران و زنان بدون رضايت مجبور به آزمايش بکارت‬ ‫شده‌اند و آن‌هايي که راضي به آزمايش بوده‌اند هم با اکراه‬ ‫رضايت داده‌اند‪.‬‬

‫محمداشرف غني‪ ،‬رئيس جمهوري افغانستان دستور‬ ‫داده که براي سردار محمدداوود‪ ،‬نخستين رئيس جمهوري‬ ‫تاريخ اين کشور آرامگاه ساخته شود‪.‬‬ ‫به گزارش اين وبسايت‪ ،‬آقاي غني گفته که دولت اداي‬ ‫احترام و عزت به محمد داوود را به عنوان رئيس جمهوري‬ ‫پيشين‪ ،‬وظيفه و مسئوليت خود مي‌داند‪.‬‬ ‫رئيس جمهوري افغانستان افزوده که عالوه بر پولي که‬ ‫دولت در اختيار کميسيون ويژه‪‎‬اي قرار مي‌دهد‪ 20 ،‬هزار دالر‬ ‫نيز از پول شخصي خود مي‌پردازد‪.‬‬ ‫سردار محمدداوود در يک کودتاي نظامي‪ ،‬در ‪26‬‬ ‫سرطان (تير) ‪ ،1352‬قدرت را از محمدظاهر‪ ،‬شاه پيشين‬ ‫گرفت و نظام شاهي را به جمهوري تبديل کرد‪ ،‬اما به نظر‬ ‫بسياري‪ ،‬از «جمهوريت» در اين نظام خبري نبود‪.‬‬ ‫او پيش از آن ده سال از ‪ 1332‬تا ‪ 1342‬به عنوان‬ ‫نخست‌وزير کار کرده بود و آزادي نسبي را که در زمان‬

‫‪23‬‬

‫نخست‌وزيري شاه محمود‪ ،‬عمويش به ميان آمده بود‪ ،‬از‬ ‫بين برد‪.‬‬ ‫از‪ ‬سردار محمد داوود‪ ‬به عنوان يکي از قدرتمندترين‬ ‫زمامداران افغانستان در قرن بيستم ياد مي‌شود و اين امر‬ ‫اشاره به قدرت گسترده‌ او هم در زمان نخست‌وزيري‌ و هم‬ ‫در زمان رياست جمهوري او دارد‪.‬‬ ‫او در روز کودتاي هفتم ثور (ارديبهشت) ‪،1357‬‬ ‫به همراه اعضاي خانواده‌اش به دست کودتاچيان حزب‬ ‫دموکراتيک خلق کشته شد و سي سال بعد (‪ )1387‬با‬ ‫شناسايي بقاياي اجسادشان در شرق کابل‪ ،‬دولت آنها در‬ ‫مراسمي رسمي در تپه‌اي در غرب کابل‪ ‬به خاک سپرد‪.‬‬ ‫اشرف غني در حالي دستور ساخت آرامگاه او را صادر‬ ‫کرده که شماري از فعاالن مدني و سياسي در افغانستان‪،‬‬ ‫براي ساخت آرامگاهي براي حبيب‌اهلل کلکاني‪ ،‬امير پيشين‬ ‫افغانستان تالش مي‌کنند‪.‬‬ ‫حبيب‌اهلل کلکاني‪ ‬سلطنت امان‌اهلل خان ديگر پادشاه‬ ‫افغانستان را در ‪ 1308‬سرنگون کرد‪ 9 ،‬ماه بعد محمد نادر‪،‬‬ ‫عموي سردار محمد داوود او را از قدرت برانداخت و خودش‬ ‫را اعدام کرد‪.‬‬ ‫طرفداران امير حبيب‌اهلل کلکاني از دولت افغانستان‬ ‫خواسته‌اند که نسبت به کلکاني و محمد داوود به عنوان دو‬ ‫زمامدار پيشين کشور برخورد يکساني داشته باشد‪.‬‬


‫‪24‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫‪24‬‬ ‫و اکران دريافت کرده‌اند‪ ،‬اعمال نظر‬ ‫کرده است‪ .‬اين اتفاق در مورد تيزر فيلم‬ ‫«يحيي سکوت نکرد» هم افتاد و چهره‬ ‫و نام فاطمه معتمد آريا در تيزر اين فيلم‬ ‫در تلويزيون سانسور شد‪.‬‬

‫بازيگر آمريکايي برنده‬ ‫جايزه اسکار درگذشت‬ ‫جرج کندي بازيگر آمريکايي برنده جايزه اسکار در ‪91‬‬ ‫سالگي درگذشت‪.‬‬

‫کندي سال ‪ 1968‬براي بازي در فيلم «لوک‬ ‫خوش‌دست» جايزه اسکار بهترين بازيگر نقش مکمل مرد‬ ‫را از آن خود کرده بود‪.‬‬ ‫او عالوه بر نقش‌آفريني‌هاي به ياد ماندني در سري‬ ‫فيلم‌هاي «سالح برهنه»‪ ،‬در فيلم‌هاي «زلزله» و «فرودگاه»‬ ‫نيز بازي‌هاي خاطره‌انگيزي داشت‪.‬‬ ‫بازيگر «دوازده مرد خبيث» سال ‪ 1924‬در نيويورک و‬ ‫در خانواده‌اي هنرمند به دنيا آمد‪ .‬پدر او آهنگساز بود‪ .‬اين‬ ‫بازيگر در دوران جنگ‌جهاني دوم در نيروي زميني ارتش‬ ‫آمريکا خدمت مي‌کرد‪.‬‬ ‫آخرين حضور کندي بر‬ ‫پرده سينما سال ‪ 2014‬و با‬ ‫فيلم «قمارباز» رقم خورد‪.‬‬

‫پايان‬ ‫جشنواره فيلم‬ ‫فجر با ‪9‬‬ ‫سيمرغ براي‬ ‫«ابد و يک‬ ‫روز»‬

‫سي‌و چهارمين دوره‬ ‫جشنواره فيلم فجر در محل‬ ‫برج‌ميالد با اهداي ‪ 9‬سيمرغ‬ ‫به فيلم «ابد و يک روز» و چهار‬ ‫سيمرغ به فيلم «ايستاده در غبار» به پايان رسيد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري‌هاي ايران‪ ،‬سعيد روستايي‪،‬‬ ‫سيمرغ بهترين کارگرداني بخش نگاه نو‪ ،‬بهترين کارگرداني‬ ‫بخش سوداي سيمرغ و بهترين فيلمنامه را براي فيلم «ابد و‬ ‫يک روز» به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫فيلم سينمايي «ابد و يک روز» اولين ساخته کارگردان‬ ‫جوانش‪ ،‬سعيد روستايي‪ ،‬امسال شگفتي جشنواره‬ ‫سي‌وچهارم فجر بود و در اکثر رشته‌هاي اصلي نامزد دريافت‬ ‫سيمرغ شده بود‪.‬‬ ‫ديگر پديده امسال جشنواره فيلم فجر‪ ،‬فيلم «ايستاده‬ ‫در غبار» به کارگرداني محمدحسين مهدويان است که‬

‫به زندگي يکي از فرماند‌هان جنگ ايران و عراق‪ ،‬احمد‬ ‫متوسليان‪ ،‬مي‌پردازد‪.‬‬ ‫اين فيلم با ساختار منحصر به فرد مستند ـ داستاني‌اش‬ ‫در هشت رشته نامزد سيمرغ شده بود و توانست چهار‬ ‫سيمرغ را از آن خود کند‪.‬‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين فيلم جشنواره در بخش‬ ‫سوداي سيمرغ که بخش اصلي رقابت‌هاي امسال جشنواره‬ ‫به‌حساب مي‌آمد به حبيب والي‌نژاد براي تهيه‌کنندگي فيلم‬ ‫«ايستاده در غبار» اهدا شد‪.‬‬ ‫جايزه ويژه هيات‌ داوران براي بهترين کارگرداني در‬ ‫بخش سوداي سيمرغ اين دوره از جشنواره فيلم فجر نيز به‬ ‫هومن سيدي براي فيلم «خشم و هياهو» تعلق گرفت‪.‬‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين فيلم بخش نگاه نو در اين دوره‬ ‫از جشنواره فيلم فجر‪ ‬نيز به سعيد ملکان‪ ،‬تهيه‌کننده فيلم‬ ‫«ابد و يک روز»‪ ،‬اهدا شد‪.‬‬ ‫محمدحسين مهدويان براي فيلم «ايستاده در غبار»‪،‬‬ ‫جايزه ويژه هيات‌داوران بخش نگاه نو را به خود اختصاص‬ ‫داد‪.‬‬ ‫جايزه و سيمرغ بلورين فيلم برگزيده تماشاگران نيز‬ ‫به فيلم «ابد و يک روز» اهدا شد‪ .‬ديگر فيلم‌هاي رقيب «ابد‬ ‫و يک روز» در بخش نگاه مردمي‪ ،‬فيلم‌هاي «باديگارد»‪،‬‬ ‫«بارکد»‪« ،‬ايستاده در غبار» و «اژدها وارد مي‌شود» بودند‪.‬‬ ‫پرويز پرستويي بازيگر فيلم «باديگارد» ساخته ابراهيم‬ ‫حاتمي‌کيا‪ ،‬سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد نقش اول را‬ ‫دريافت کرد‪.‬‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن نيز به‬ ‫پريناز ايزديار رسيد که در فيلم «ابد و يک روز» به ايفاي‬ ‫نقش پرداخته بود‪.‬‬ ‫بهرام دهقاني‪ ،‬سيمرغ بهترين تدوين اين دوره را از‬ ‫بابت تدوين فيلم «ابد و يک روز» از آن خود کرد‪.‬‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين فيلم‌برداري براي فيلم‌برداري‬ ‫فيلم «خشم و هياهو» به پيمان شادمان‌فر‪ ،‬اهدا شد‪.‬‬ ‫محمدرضا عليقلي نيز سيمرغ بلورين بهترين موسيقي‬ ‫متن را براي ساخت موسيقي فيلم‌هاي «امکان مينا» و‬ ‫«دختر» به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫در اين دوره از جشنواره ‪ 22‬فيلم در بخش سوداي‬ ‫سيمرغ‪ 11 ،‬فيلم در بخش نگاه نو و ‪ 11‬فيلم در بخش هنر‬ ‫و تجربه حاضر بودند‪.‬‬

‫«اسپات‌اليت»‬ ‫برنده جايزه‬ ‫اسکار‬ ‫بهترين فيلم‬ ‫شد‬ ‫اسپات اليت‪ ،‬فيلمي درباره‬ ‫سرپوش گذاشتن کليسا بر آزار‬ ‫و سوء استفاده جنسي از کودکان‬ ‫توسط ‪ 70‬کشيش در بوستون‪،‬‬ ‫برنده جايزه اسکار بهترين فيلم‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در مراسم هشتاد و هشتمين‬ ‫دوره جوايز اسکار‪ ،‬فيلم‌هاي «مدمکس؛ جاده خشم» با شش‬ ‫اسکار و «برخاسته از گور» با سه اسکار‪ ،‬از جمله اسکار‬ ‫بهترين بازيگر مرد نقش اول براي لئوناردو دي کاپريو‪ ،‬از‬ ‫ديگر برندگان بزرگ جوايز اسکار به شمار آمدند‪.‬‬ ‫لئوناردو دي کاپريو پس از شش بار نامزدي‪ ،‬سرانجام‬ ‫موفق به دريافت جايزه اسکار شد‪.‬‬ ‫موضوع فيلم «اسپات اليت» کار روزنامه نگاري منحصر‬ ‫به فردي است که در سال ‪ 2002‬بنيان کليساي کاتوليک را‬ ‫به لرزه درآورد و چهار خبرنگار روزنامه «بوستون گلوب» که‬ ‫نام گروه تحقيقي آنها «اسپات اليت» بود‪ ،‬مطلب مستندي‬ ‫را در مورد سرپوش گذاشتن کليسا بر آزار و سوء استفاده‬

‫حکم زندان سه‬ ‫هنرمند ايراني‬ ‫تاييد شد‬ ‫جنسي از کودکان توسط ‪ 70‬کشيش در منطقه بوستون تهيه‬ ‫و چاپ کردند‪.‬‬ ‫جايزه اسکار بهترين کارگرداني براي دومين سال پياپي‬ ‫به الخاندرو اينياريتو براي فيلم «برخاسته از گور» رسيد‪ .‬او‬ ‫سال گذشته براي فيلم «بردمن» اين جايزه را از آن خود‬ ‫کرده بود‪.‬‬ ‫بري الرسون و اليشيا ويکاندر به ترتيب براي بازي‬ ‫در فيلم‌هاي «اتاق» و «دختر دانمارکي» برنده جايزه اسکار‬ ‫بهترين بازيگر زن نقش اصلي و مکمل شدند‪.‬‬ ‫جايزه اسکار بهترين بازيگر مرد نقش مکمل نيز به‬ ‫مارک رايلنس‪ ،‬براي بازي در فيلم «پل جاسوسان» رسيد‪.‬‬ ‫امسال پس از شش بار نامزدي‪ ،‬جايزه اسکار بهترين‬ ‫موسيقي متن به انيو موريکونه براي فيلم «هشت نفرت‬ ‫انگيز» رسيد‪.‬‬ ‫پخش زنده مراسم هشتاد و هشتمين دوره اهداي جوايز‬ ‫اسکار در هشت سال گذشته کم‌بيننده‌ترين بود‪.‬‬ ‫اين مراسم در آمريکا فقط ‪ 34‬ميليون و ‪ 400‬هزار نفر‬ ‫بيننده تلويزيوني داشت که نسبت به سال گذشته ‪ 6‬درصد‬ ‫کاهش نشان مي‌داد‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رسد که عامل بخشي از کاهش ببيندگان‬ ‫اسکار امسال فراخوان آل شارپتون‪ ،‬فعال حقوق مدني و‬ ‫مجري تلويزيون بود که از بينندگان تلويزيوني خواسته بود‬ ‫در اعتراض ناديده گرفته شدن غيرسفيدپوستان در اسکار‬ ‫امسال‪ ،‬پخش تلويزيوني آن را بايکوت کنند‪.‬‬ ‫امسال براي دومين سال پياپي هيچ بازيگر‬ ‫غيرسفيدپوستي در ميان نامزدهاي بهترين بازيگري‬ ‫حضور نداشت که اين امر با اعتراض عده‌اي از چهره‌هاي‬ ‫سرشناس هاليوود مانند جورج کلوني‪ ،‬ويل اسميت و داستين‬ ‫هافمن روبرو شد‪.‬‬

‫تصوير پگاه آهنگراني‬ ‫دوباره در تلويزيون ايران‬ ‫سانسور شد‬

‫تلويزيون ايران بار ديگر تصوير پگاه آهنگراني‪ ،‬بازيگر‬ ‫و مستندساز ايراني‪ ،‬را سانسور کرده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)‬ ‫تلويزيون ايران هنگام پخش تيزر فيلم «نزديک‌تر» با بازي‬ ‫بازيگراني چون پگاه آهنگراني‪ ،‬پارسا پيروزفر و صابر ابر‪،‬‬ ‫چهره خانم آهنگراني را حذف کرده است‪ .‬چندي پيش نيز‬ ‫همزمان با اکران فيلم «جامه‌دران» تصاوير پگاه آهنگراني و‬ ‫باران کوثري از تيزرهاي اين فيلم حذف شد‪.‬‬ ‫پگاه آهنگراني در سال ‪ 90‬بازداشت شد و مدت ‪17‬‬ ‫روز را در زندان گذراند‪ .‬در آبان سال ‪ 92‬منيژه حکمت‪ ،‬مادر‬ ‫پگاه آهنگراني گفت که فرزندش «در دادگاه بدوي به رياست‬ ‫قاضي مقيسه به ‪ 18‬ماه حبس تعزيري محکوم شده است‪».‬‬ ‫در آن زمان گفته شد که اتهامات پگاه آهنگراني به شرکت‬ ‫در اعتراضات سال ‪ 1388‬مربوط بوده است‪.‬‬ ‫تلويزيون ايران پيش از اين نيز هنگام پخش تيزر‬ ‫فيلم‌هايي که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمي مجوز ساخت‬

‫شعبه ‪ 54‬دادگاه تجديدنظر تهران‬ ‫احکام زندان عليه مهدي رجبيان و يوسف‬ ‫عمادي؛ آهنگساز و حسين رجبيان؛ فيلم‌ساز را تاييد کرد‪.‬‬

‫بر اساس گزارش‌ رسانه‌هاي فعال در حوزه حقوق بشر‬ ‫از جمله هرانا و وبسايت «حقوق بشر در ايران»‪ ،‬هر کدام‬ ‫از اين سه هنرمند در دادگاه تجديدنظر به سه سال حبس‬ ‫تعزيري و سه سال حبس تعليقي و پرداخت ‪ 20‬ميليون‬ ‫تومان جريمه محکوم شده‌اند‪ .‬اين گزارش‌ها همچنين‬ ‫عنوان مي‌کند که احکام زندان مهدي و حسين رجبيان و‬ ‫يوسف عمادي به واحد اجراي احکام دادسراي زندان اوين‬ ‫ارسال شده است‪.‬‬ ‫سه هنرمند يادشده پيش از اين در شعبه ‪ 28‬دادگاه‬ ‫انقالب تهران به رياست قاضي مقيسه به اتهام «توهين‬ ‫به مقدسات» و «تبليغ عليه نظام» محاکمه و هر کدام به‬ ‫شش سال حبس تعزيري و ‪ 20‬ميليون تومان جريمه نقدي‬ ‫محکوم شده بودند‪.‬‬ ‫اين حکم معطوف به فعاليت آنها در وبسايت‬ ‫«برگ‌موزيک» است‪ ،‬وبسايتي که مهدي رجبيان‪ ،‬نوازنده‬ ‫سه‌تار‪ ،‬آن را بنيان ‌گذاشته و به انتشار موسيقي آلترناتيو‬ ‫اهتمام داشته است‪.‬‬ ‫به گفته منابع مطلع از اين پرونده‪ ،‬در دادگاه ادعا‬ ‫شده که اين سه «با انتشار موسيقي‌هاي زيرزميني قصد‬ ‫ترويج بي‌اعتنايي به مقدسات» را داشته‌اند‪ .‬اما نهادهاي‬ ‫حقوق بشري همچون سازمان عفو بين‌الملل در بيانيه‌هاي‬ ‫خود ضمن اعتراض به نحوه محاکمه اين سه هنرمند تاکيد‬ ‫داشته‌اند که آنها به خاطر فعاليت هنري خود به حبس‬ ‫محکوم شده‌اند و اگر زنداني شوند‪ ،‬زنداني عقيدتي به‬ ‫حساب خواهند آمد‪.‬‬ ‫مهدي و حسين رجبيان و يوسف عمادي مهر ماه ‪1392‬‬ ‫بازداشت شدند و اکنون هر کدام آنها با قيد وثيقه ‪200‬‬ ‫ميليون توماني آزاد هستند‪.‬‬

‫فرج‌اهلل سلحشور‬ ‫کارگردان «يوسف پيامبر»‬ ‫‌در گذشت‬

‫فرج‌اهلل سلحشور‪ ،‬بازيگر و کارگردان سينما و تلويزيون‬ ‫ايران در تهران از دنيا رفت‪.‬‬ ‫به گزارش ايسنا‪ ،‬آقاي سلحشور که مدتي بود از بيماري‬ ‫سرطان ريه رنج مي‌برد‪ ،‬در سن‪ 63‬سالگي در بيمارستاني در‬ ‫تهران درگذشت‪.‬‬ ‫فرج‌اهلل سلحشور که عمده فعاليتش به ساخت‬ ‫سريال‌هاي مذهبي در تلويزيون اختصاص داشت‪ ،‬بازيگري‬ ‫را از سال ‪ 1361‬و با فيلم «توبه نصوح» ساخته محسن‬ ‫مخملباف آغاز کرد‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪25‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫او که مدتي در امر دوبله نيز مشغول به کار بود‪ ،‬در طول‬ ‫سال‌هاي فعاليت خود در فيلم‌هايي مانند «پرواز در شب»‬ ‫ساخته رسول مالقلي‌پور‪« ،‬انسان و اسلحه» ساخته مجتبي‬ ‫راعي و نيز «دنياي وارونه» ‌به کارگرداني شهريار بحراني‬ ‫بازي کرد‪.‬‬ ‫آقاي سلحشور کارگرداني را با فيلم ـ مجموعه «ايوب‬ ‫پيامبر» آغاز کرد و سپس دو سريال «مردان آنجلس» و‬ ‫«يوسف پيامبر» را جلوي دوربين برد‪.‬‬ ‫اين کارگردان قصد داشت پروژه عظيم ديگري به نام‬ ‫«حضرت موسي» را نيز توليد کند و تا پيش از ابتال به بيماري‬ ‫مشغول نوشتن فيلمنامه و تهيه سرمايه ساخت آن بود‪.‬‬ ‫اما شايد عمده شهرت سال‌هاي اخير فرج‌اهلل سلحشور‪‌،‬‬ ‫نه به‌خاطر فعاليت‌هاي هنري‪ ،‬بلکه به خاطر اظهار نظرهاي‬ ‫جنجالي او باشد‪.‬‬ ‫فرج‌اهلل سلحشور که از حاميان محمود احمدي‌نژاد‪،‬‬ ‫رئيس جمهور پيشين ايران محسوب مي‌شد‪ ،‬در سخناني در‬ ‫جريان انتخابات‪ ،‬از آقاي احمدي‌نژاد به عنوان «مالک اشتر‬ ‫زمان» نام برده بود‪.‬‬ ‫همچنين آقاي سلحشور در اظهار نظر ديگري‪ ،‬پس از‬ ‫تالش يک تهيه‌کننده براي دعوت از آنجلينا جولي‪ ،‬بازيگر‬ ‫معروف آمريکايي به ايران‪ ،‬گفته بود که آمدن آنجلينا جولي‬ ‫به ايران اتفاق خوبي است براي سينمايي که فاحشه‌خانه‬ ‫است‪.‬‬ ‫اين سخنان‪ ،‬اعتراض برخي بازيگران را به همراه‬ ‫داشت و آنها خواستار کناره‌گيري فرج‌اهلل سلحشور از سينما‬ ‫شده بودند‪.‬‬

‫اهداي خرس طاليي برلين‬ ‫به فيلمي درباره‬ ‫بحران پناهجويان‬

‫مستند «آتش در دريا» ساخته فيلمساز ايتاليايي‬ ‫جيان‌فرانکو روسي‪ ،‬با موضوعي درباره بحران پناهجويي در‬ ‫اروپا برنده خرس طاليي بهترين فيلم در شصت و ششمين‬ ‫دوره جشنواره فيلم برلين شد‪.‬‬ ‫اهداي جايزه خرس طاليي به مستند «آتش در دريا»‬ ‫با توجه به مضمون و نوع پرداختش از سوي بسياري از‬ ‫پيگيران و کارشناسان سينمايي پيش‌بيني مي‌شد‪ .‬نمايش‬ ‫اين فيلم در روزهاي برگزاري جشنواره برلين هم با استقبال‬ ‫منتقدان روبرو شده بود‪.‬‬ ‫مستند «آتش در دريا» روايتي است از آنچه اين روزها‬ ‫در جزيره المپدوسا‪ ،‬جنوبي‌ترين نقطه ايتاليا مي‌گذرد‪.‬‬ ‫جزيره‌اي که کانون اصلي ورود پناهجويان از شمال آفريقا‬ ‫به اروپاست‪.‬‬ ‫​​ فيلم دو روايت موازي يکي از زندگي پسربچه‌اي‬ ‫دبستاني ساکن اين جزيره و خانواده و افراد پيرامون او و‬ ‫ديگري فعاليت‌هاي نيروي دريايي ايتاليا در نجات پناهجويان‬ ‫را دنبال مي‌کند‪.‬‬ ‫کارگردان اين مستند اجازه پيدا کرده تا همراه نيروي‬ ‫دريايي ايتاليا از ابتدا تا انتهاي چند عمليات نجات همراه‬ ‫باشد و در اين مسير‪ ،‬فرصت ثبت تصاوير تاثير گذار و کمتر‬ ‫ديده‌شده‌اي را پيدا کرده است‪.‬‬ ‫او در صحبت‌هايش پس از نمايش فيلم از عملکرد‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫کشورهاي مختلف اروپايي در قبال بحران مهاجرت انتقاد‬ ‫کرده بود‪.‬‬ ‫از ديگر فيلم‌هاي موفق در شب اهداي جوايز جشنواره‬ ‫برلين فيلم تونسي «هادي» به کارگرداني محمد بن عطيه‬ ‫بود که توانست دو جايزه خرس نقره‌اي بهترين بازيگر مرد‬ ‫و بهترين فيلم اول را دريافت کند‪.‬‬ ‫اين فيلم روايتي است از زندگي جواني در ميانه دهه‬ ‫سوم زندگي در تونس امروز که همواره به حکم مادرش‬ ‫زندگي کرده و حاال به انتخاب او در آستانه ازدواج است اما‬ ‫ناگهان آشنايي با دختري رها و جذاب باعث شورش او بر‬ ‫مناسبات سنتي مي‌شود‪.‬‬ ‫​​رياست هيئت داوران بخش مسابقه اين دوره جشنواره‬ ‫برلين را مريل اسرتيپ بازيگر شناخته شده آمريکايي‬ ‫برعهده داشت‪ .‬اکثريت اعضاي هيات داوران جشنواره‬ ‫امسال را چهره‌هاي فرهنگي و سينمايي زن تشکيل مي‌دادند‪.‬‬ ‫تحوالت سياسي و اجتماعي حال حاضر دنيا از جمله‬ ‫بحران مهاجرت‪ ،‬حمالت سايبري و مشکالت طبقه متوسط‬ ‫در کشورهاي مختلف از جمله مضامين اصلي فيلم‌هاي بخش‬ ‫مسابقه جشنواره امسال برلين بودند‪.‬‬ ‫از ايران فيلم «اژدها وارد مي‌شود» به کارگرداني ماني‬ ‫حقيقي با ‪ 17‬فيلم ديگر در بخش مسابقه براي دريافت‬ ‫جايزه خرس طاليي رقابت مي‌کرد‪.‬‬ ‫مستند «روياهاي دم صبح» به کارگرداني مهرداد‬ ‫اسکويي از جمله فيلم‌هاي ايراني حاضر در جشنواره برلين‬ ‫برنده يکي از جوايز جنبي اين دوره شد‪ .‬اين فيلم به طور‬ ‫مشترک با مستند «آتش در دريا» ساخته جيان‌فرانکو روسي‬ ‫از ايتاليا جايزه نهاد حقوق بشري عفو بين‌الملل را دريافت‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫ا​ ين جايزه از بين فيلم‌هاي به نمايش درآمده در‬ ‫بخش‌هاي مسابقه‪ ،‬پانوراما‪ ،‬فوروم و نسل‌ها توسط يک‬ ‫هيئت داوري مستقل اهدا مي‌شود و شامل يک هديه نقدي به‬ ‫ارزش پنج هزار يورو است‪​​.‬هدف از اعطاي اين جايزه جلب‬ ‫توجه به موضوع حقوق بشر و تشويق فيلم‌سازان به پرداختن‬ ‫به اين موضوع است‪.‬‬ ‫مستند «روياهاي دم صبح» زندگي چند دختر زير ‪18‬‬ ‫سال را در کانون اصالح و تربيت تهران دستمايه قرار داده‬ ‫است و برشي از زندگي آنها را مقابل مخاطبان قرار مي‌دهد‪.‬‬ ‫فيلم‌هاي «النتوري» ساخته رضا درميشيان در بخش‬ ‫پانوراما و «وادراما» ساخته عباس اميني در بخش نسل‌ها‪ ،‬از‬ ‫ديگر فيلم‌هاي ايراني حاضر در جشنواره امسال برلين بودند‪.‬‬

‫آيا پرونده‬ ‫ساخت «کوروش کبير»‬ ‫به جريان مي‪‎‬افتد؟‬

‫سال ‪ 1389‬بود که علي معلم‪ ،‬تهيه کننده سينماي ايران‬ ‫اعالم کرد با امضاي توافق‌نامه كارگرداني پروژ ‌ه سينمايي‬ ‫كوروش كبير توسط مسعود جعفري جوزاني‪ ،‬مرحل ‌ه نخست‬ ‫كار بر روي اين اثر بين‌المللي آغاز شده است‪.‬‬ ‫او در آن سال گفته بود‪« ،‬شخصيت كوروش از جهت‬ ‫جايگاه تاريخي و ملي‪ ،‬پايه‌گذاري امپراتوري چندمليتي‬ ‫و بزرگ جهان‪ ،‬بنيانگذاري حقوق بشر و احترام به اديان‬ ‫‪ 600‬سال پيش از ميالد (زمانه‌اي كه هنوز در جهان بحث‬ ‫حقوق بشر حضور اوليه هم نداشت)‪ ،‬پذيرش اين شخصيت‬ ‫تاريخي از جانب اديان الهي (به خصوص ذكر اين شخصيت‬ ‫در قرآن كريم با عنوان ذوالقرنين) در شرايط امروز جهان‬ ‫كه قدرت‌هاي بزرگ و بي‌تاريخ درصدد نفي جايگاه ايران در‬ ‫معادالت جهاني هستند‪ ،‬بسيار حائز اهميت است‪ .‬از اين رو‬ ‫اقدام براي ساخت اين پروژه‌ي ملي كه از مرحله‌ي نخست‬ ‫به توان يكايك ايرانيان و دست‌اندركاران و متخصصان‬ ‫شريف سينماي ايران متكي خواهد بود‪».‬‬ ‫علي معلم از همان روزي که ايده ساخت اين پروژه‬ ‫سنگين را در سر مي‪‎‬پروراند به خوبي مي‌دانست که با‬

‫توليدي مواجه خواهد بود که در نخستين مرحله نيازمند جذب‬ ‫و اختصاص سرمايه هنگفتي است و بي شک ضعف در توليد‬ ‫و نبود سرمايه اين پروژه را با شکست مواجه خواهد کرد‪.‬‬ ‫از اين رو وي با تالش‌هاي فراوان سعي در جذب سرمايه‬ ‫گذاران داخلي و خارجي براي ساخت اين فيلم کرد‪ .‬از آن‬ ‫روزها ‪ 4‬سال مي‌گذرد و فرجام پروژه کوروش کبير نامعلوم‬ ‫است و مشخص نيست ساخت اين فيلم کنجکاوي برانگيز‬ ‫چه زماني آغاز خواهد شد‪.‬‬ ‫شرايط ساخت اين پروژه و سختي‌هايي که به همراه‬ ‫خواهد داشت اين نکته را روشن کرده که براي توليد آن‬ ‫چشمداشتي به کمک‌هاي دولتي نبايد وجود داشته باشد و به‬ ‫همين دليل علي معلم و مسعود جعفري جوزاني عزم خود را‬ ‫جزم کرده‌اند تا اين فيلم را به سرانجام برسانند‪.‬‬ ‫فيلمنامه اين اثر سينمايي با نام «کوروش کبير‪ ،‬دفتر‬ ‫اول» توسط مسعود جعفري جوزاني نوشته شده است و‬ ‫عبدالکريم يونسي و فتح‌اهلل جعفري جوزاني پژوهشگران‬ ‫اين اثر تاريخي هستند‪.‬‬ ‫جعفري جوزاني در اين مورد با بيان اينكه بزرگ‌ترين‬ ‫آرزويش ساخت فيلم کوروش است‪ ،‬گفته است‪« ،‬کوروش‬ ‫شخصيتي بوده که در زمان تاسيس حکومتش‪ ،‬ملت‌هاي‬ ‫مختلف با افتخار زير پرچم وي مي‌آمدند و مي‌خواسته‌اند‬ ‫بخشي از امپراطوري او باشند‪ .‬از سوي ديگر‪ ،‬کوروش‬ ‫جنگجو نيست‪ ،‬بلکه انديشمند است و به انسان و کرامت‬ ‫انساني احترام مي‌گذارد بنابراين‪ ،‬دانستن درباره او در‬ ‫شرايط کنوني از ضروريات است‪».‬‬

‫آيا ستاره‌هاي سينماي‬ ‫ايران واقعا ستاره‌اند؟‬ ‫ستاره‌هاي سينماي ايران چقدر با تعريف‌هاي بين‌المللي‬ ‫سازگارند؟ آيا هنر‪ ،‬صنعتي که هنوز درباره ماهيتش حرف و‬ ‫حديث فراوان است‪ ،‬توانسته است به کارخانه ستاره‌سازي‬ ‫تبديل شود؟‬ ‫سينماي ايران هيچ‌گاه به معناي واقعي ستاره نداشته‬ ‫و اين چيزي نيست که بتوان کتمانش کرد‪ .‬اين را نه افراد‬ ‫پشت ويترين رنگارنگ سينما که خود سينماگران هم بدين‬ ‫نکته واقف‌اند که در بين تمام بازيگران شاخص و شناخته‬ ‫شده امروز نمي‌توان ستاره‌اي پيدا کرد‪.‬‬ ‫تعريف ستاره در سينما تعريف پيچيده‌اي نيست؛‬ ‫بازيگراني که جدا از پرسوناژ هنري و بار فني بازيگري‌شان‪،‬‬ ‫بيرون از سينما و در بين عامه مردم به محبوبيت بااليي دست‬ ‫يافته‌اند و البته به تنهايي مي‌توانند به لحاظ اقتصادي تضمين‬ ‫کننده فروش باالي يک فيلم حتي نه چندان پرمحتوي و قوي‬ ‫در گيشه باشند نخستين تعريفي است که مي‌توان از يک‬ ‫«ستاره» ارائه داد‪.‬‬ ‫مردم به خاطر اين ستاره‌ها به سينما مي‌روند‪ ،‬فيلم‬ ‫مي‌بينند‪ ،‬اشک مي‌ريزند‪ ،‬يا مي‌خندند‪ .‬ستاره‌ها براي بسياري‬ ‫از مردم تبديل به الگو مي‌شوند و رفتارشان زير ذره بين قرار‬ ‫مي‌گيرد‪ .‬آن‌ها به درجه‌اي از محبوبيت مي‌رسند که با نام و‬ ‫تصويرشان مي‌توان محصولي نه چندان با کيفيت را تبليغ‬ ‫کرد و به فروش بااليي رساند‪.‬‬ ‫اين‌ها همه ويژگي‌هاي ستاره‌هاي سينماست که نمونه‬ ‫واقعي و عيني‌اش در سينماي ايران وجود نداشته يا اگر بوده‬ ‫تنها يک بعدي يا دو بعدي بوده است‪ .‬به طور مثال براي‬ ‫مدتي در دهه ‪ 60‬جمشيد آريا با بهره بردن از فيزيک خاص‬

‫‪25‬‬

‫خود و رسيدن به شمايل قهرمان فيلم‌هاي اکشن تبديل به‬ ‫ستاره شد که عمر درخشش او طوالني نبود‪.‬‬ ‫با ورود به دهه هفتاد و تغيير شرايط اجتماعي و مضمون‬ ‫فيلم‌ها‪ ،‬ابوالفضل پورعرب و نيکي کريمي ستاره‌هاي سينماي‬ ‫ايران لقب گرفتند اما آن‌ها نيز ستاره‌هاي ناقصي بودند‪.‬‬ ‫بعد‌تر هديه تهراني و محمدرضا فروتن وجوه ستارگي را پيدا‬ ‫کردند اما خيلي زود از مسير اصلي ايستادن روي قله منحرف‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫در دهه ‪ 80‬و در مقطعي محمدرضا گلزار به خاطر‬ ‫تضمين فروش باالي فيلم‌ها مورد وثوق تهيه کنندگان و‬ ‫کارگردان‌هايي که دنبال گيشه بودند قرار گرفت و ستاره شد‬ ‫اما دوره او نيز به سر رسيد تا نوبت به ستاره بفروش ديگري‬ ‫به نام رضا عطاران شود که با وجود مقبوليت عامه‪ ،‬آنقدر‬ ‫محبوب نيست که وجوه مختلف زندگي مردم را تحت تاثير‬ ‫قرار دهد و به آن درجه از محبوبيت برسد که دوستداران او با‬ ‫تجزيه و تحليل رفتار و گفتارش عطاران را پله به پله به سوي‬ ‫قله‌هاي بازيگري و ستاره بودن هدايت کنند‪.‬‬ ‫در ده سال اخير شهاب حسيني نيمي از اين فاکتور‬ ‫بفروش بودن به عالوه جنبه هنري ستاره بودن را در خود‬ ‫داشت اما نه خودش ستاره بودنش را قبول داشت و نه‬ ‫وجوه پرزرق و برق ستارگي در او آنقدر که بايد نمايان بود‪.‬‬ ‫به عبارتي شهاب حسيني نمونه بارزي بود بر اين گفته که‬ ‫«تعريف ستاره با بازيگر خوب فرق مي‌کند» وگرنه قبل از‬ ‫حسيني حتما خسرو شکيبايي‪ ،‬پرويز پرستويي يا مهدي‬ ‫هاشمي اين عنوان را مال خود کرده بودند‪.‬‬ ‫محمدحسين فرح‌بخش تهيه‌کننده سينماي ايران‬ ‫دراين باره مي‌گويد‪« ،‬از سال ‪ 1362‬عده‌اي بر سينماي‬ ‫ايران حاکم شدند که اينها متاسفانه دوران حکومتشان ‪19‬‬ ‫سال به طول انجاميد‪ .‬اين عده به شدت با ستاره سازي در‬ ‫سينما‪ ‬مخالف بودند‪ .‬وقتي با ستاره سازي مخالفي يعني با‬ ‫روال قهرمان سازي در فيلم مخالفي‪ .‬سينمايي که قهرمان‬ ‫ندارد نمي‌تواند ستاره بسازد چون ستاره با قهرمان است‬ ‫که به وجود مي‌آيد وگرنه دليلي ندارد ستاره در فيلم وجود‬ ‫داشته باشد‪».‬‬ ‫با اين اوصاف حاال تمام اهالي سينما متفق القول‬ ‫ايران همان قدر که در معرفي جوان‬ ‫‌‌‬ ‫پذيرفته‌اند که سينماي‬ ‫اول‌هاي شاخص و قهرمان سازي در فيلم‌هايش ضعيف عمل‬ ‫کرده در مقوله ستاره سازي هم حرفي براي گفتن نداشته‬ ‫است‪ ،‬تا جايي که هر چه پيش مي‌رويم از آن ستاره‌هاي‬ ‫نصف و نيمه سال‌هاي گذشته هم خبري نيست؛ حاال‬ ‫ستاره‌هاي قبلي به محاق رفته‌اند و نمودار درخشش و در اوج‬ ‫بودنشان آنقدر سينوسي است که گاهي يادمان مي‌رود اين‬ ‫بازيگران زماني در اين سينما چهره‌هاي بفروش و محبوبي‬ ‫براي مخاطب عام و خاص بوده‌اند‪.‬‬ ‫طبيعي است در سينمايي که جوان اول‌هايش شمايل‬ ‫قهرمان ندارند و مدام از آن فاصله مي‌گيرند‪ ،‬نمي‌توان توقع‬ ‫ستاره‌سازي داشت‪ .‬جوان‌هاي ورود پيدا کرده به بدنه سينما‬ ‫و دنياي بازيگري يا از مسير درست به جايگاه بازيگر حرفه‌اي‬ ‫در سينما نرسيده‌اند ـ که تکليف اين گروه مشخص است ـ‬ ‫يا اگر از طريق آکادميک و تئا‌تر به سينما راه يافته‌اند و آنقدر‬ ‫درگير وجوه هنري بازيگري شده‌اند که فيزيک‪ ،‬چهره و ديگر‬ ‫مشخصه‌هاي شمايل ستاره را به کلي فراموش کرده‌اند و به‬ ‫عمد از ستاره شدن فاصله گرفته‌اند‪.‬‬ ‫تمام اين ستاره‌ها طي اين سال‌ها به سبب تغيير نگاه‬ ‫نويسنده‌ها و فيلمسازان تعريف ستاره را تا حدودي دچار‬ ‫تغيير مي‌کردند و همين رويه تا امروز ادامه داشته است تا‬ ‫جايي که اهالي سينما معتقدند تصوري که اکنون از ستاره و‬

‫دنباله در صفحة ‪34‬‬


‫‪26‬‬

‫قيمت پايه يک تور يک هفته‌اي به مقصد ايران براي‬ ‫گردشگران آمريکايي حدود ‪ 3‬هزار دالر است و تقاضاي‬ ‫گردشگران آمريکايي براي سفر به ايران با وجود هشدار‬ ‫وزارت امور خارجه اين کشور ‪ ،‬رو به افزايش قرار دارد‪.‬‬ ‫روزنامه «نيويورک تايمز» آمريکا با انتشار گزارشي از‬ ‫افزايش عالقه توريست‌هاي آمريکايي براي سفر به ايران‬ ‫عليرغم هشدار وزارت امور خارجه اين کشور مبني بر ريسک‬ ‫پذير بودن سفر به ايران خبر داده است‪.‬‬ ‫اين روزنامه آمريکايي در گفت‌وگو با فعاالن صنعت‬ ‫گردشگري و صاحبان دفاتر خدمات گردشگري در نقاط‬ ‫مختلف آمريکا‪ ،‬از افزايش قابل مالحظه اشتياق آمريکايي‌ها‬ ‫براي سفر به ايران پس از لغو تحريم هاي اين کشور خبر‬ ‫داد‪.‬‬ ‫«باربارا بنکز» مدير يک آژانس توريستي در برکلي‬ ‫کاليفرنيا‪ ،‬درباره اشتياق برخي از آمريکايي‌ها براي سفر به‬ ‫ايران گفت‪« ،‬اين‌ها افرادي هستند که مي‌خواهند با سفر به‬ ‫ايران و پيش از آغاز موج سفر بسياري از مردم به آنجا‪،‬‬ ‫تجربه اين سفر را کسب کنند‪».‬‬ ‫شرکت گردشگري باربارا بنکز يک تور ويژه براي سفر‬ ‫به ايران در بهار سال جاري ترتيب داده است و در پاييز نيز‬ ‫يک تور با هدف مشاهده از نزديک فصل دروي زعفران در‬ ‫ايران‪ ،‬از سوي اين شرکت برنامه ريزي شده است‪.‬‬ ‫«ويليام او بيمن» استاد دانشگاه‪ ،‬متخصص امور ايران‬ ‫و رئيس دپارتمان باستان‌شناسي در دانشگاه مينه‌سوتا‬ ‫درباره جاذبه هاي گردشگري ايران به «نيويورک تايمز»‬ ‫گفته است که ايران کشوري فوق‌العاده زيبا با اماکن تاريخي‬ ‫و گردشگري بسيار باشکوه است که نمونه آنها را در کمتر‬ ‫نقاطي از جهان مي‌توان يافت‪.‬‬ ‫او افزود‪ ،‬اصفهان را مي‌توان با مناطقي چون «ماچو‬ ‫پيچو» (در پرو) يا معابد «انگکور وات» (در کامبوج)‬ ‫مقايسه کرد‪ .‬اينها‪ ،‬مراکز اصلي تمدن هستند که به طرزي‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫دوست‌داشتني‪ ،‬احيا شده‌اند‪.‬‬ ‫اين استاد دانشگاه قرار است در ماه جون‬ ‫سال جاري ‪ 14‬توريست آمريکايي را به ايران‬ ‫ببرد‪ .‬اين توريست‌ها براي تور ويژه به ايران‬ ‫از يک آژانس گردشگري در کاروليناي شمالي‬ ‫ثبت نام کرده‌اند‪.‬‬ ‫اين آژانس که ‪Iran luxury traveler‬‬ ‫نام دارد دو سال پيش از سوي «استيو کوتاي»‬ ‫که پيشتر وارد کننده بود‪ ،‬تاسيس شده است‪.‬‬ ‫تورهاي او به مقصد ايران با حداقل قيمت‬ ‫‪ 2955‬دالر به ازاي هر نفر براي هشت روز‬ ‫است‪.‬‬ ‫او درباره احساس سفر به ايران به‬ ‫«نيويورک تايمز» گفت‪« ،‬يکي از نکات جالب‬ ‫در سفر به ايران دريافتن اين نکته است که‬ ‫ايراني‌ها آمريکايي‌ها را دوست دارند‪ .‬آنها‬ ‫وقتي مي‌بينند شما به زبان انگليسي حرف‬ ‫مي‌زنيد‪ ،‬ابتدا فکر مي‌کنند شما انگليسي هستيد و وقتي‬ ‫متوجه مي‌شوند شما آمريکايي هستيد‪ ،‬مي‌خواهند با شما‬ ‫عکس بگيرند و شما را به صرف غذا دعوت مي‌کنند‪ .‬من هيچ‬ ‫وقت چنين احساس محبوبيتي نداشته‌ام‪».‬‬ ‫يک شرکت ديگر آمريکايي که براي سال ‪2016‬‬ ‫تورهايي به ايران دارد آژانس گردشگري «مير کورپوريشن»‬ ‫در سياتل است‪ .‬اين آژانس به مدت ‪ 15‬سال است که‬ ‫تورهايي را به ايران مي برد و امسال نيز ‪ 10‬تور به مقصد‬ ‫ايران دارد‪.‬‬ ‫به نوشته «نيويورک تايمز» با وجود توصيه هشدارگونه‬ ‫وزارت امور خارجه آمريکا به شهروندان اين کشور مبني بر‬ ‫اختياط براي سفر به ايران‪ ،‬گردشگران بي باک اين کشور به‬ ‫اين هشدارها وقعي نمي‌گذارند‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش امسال شرکت بريتانيايي «قطار‬

‫عقاب طاليي» که از سال ‪ 2014‬تورهايي را از اروپا با قطار‬ ‫به ايران مي‌برد‪ ،‬اعالم کرده است که ‪88‬درخواست‌هاي سفر‬ ‫با تورهاي امسالش را شهروندان آمريکايي رزرو کرده‌اند‪.‬‬ ‫اين در حالي است که به گفته مقامات اين شرکت در‬ ‫سال گذشته ‪ 50‬درصد ثبت نام تورهاي اين شرکت به‬ ‫مقصد ايران را گردشگران آمريکايي تشکيل مي‌دادند‪.‬‬ ‫اين شرکت در تورهاي جديد خود به مقصد مسکو و‬ ‫تهران که ‪ 18‬روزه است‪ ،‬برنامه سفر به شهرهاي مختلف‬ ‫ايران از جمله اصفهان‪ ،‬شيراز و بازديد از تخت جمشيد را‬ ‫اضافه کرده است‪.‬‬ ‫از سوي ديگر شرکت ‪ Mountain travel sobek‬نيز‬ ‫که در ‪ 3‬سال گذشته ساالنه دو تور ويژه به ايران داشته‬ ‫است ـ که يک تور آن براي اعضاي تحريريه روزنامه‬ ‫«نيويورک تايمز» بود ـ تورهايي خصوصي براي ايران دارد‪.‬‬

‫‪26‬‬

‫«نورمن هاو» مدير آژانس گردشگري «باترفيلد و‬ ‫رابينسون» درباره افزايش تقاضاي شهروندان آمريکايي‬ ‫براي سفر به ايران به «نيويورک تايمز» گفته است که‬ ‫درخواست‌هاي سفر به ايران طي چند ماه اخير افزايش‬ ‫داشته است‪ .‬به گفته او‪« ،‬شرکت ما در ماه نوامبر امسال‬ ‫يک تور خصوصي براي ايران دارد و از سال ‪ 2017‬تورهايي‬ ‫منظم به مقصد ايران خواهيم داشت‪».‬‬ ‫«نيويورک تايمز» در ادامه به محدوديت‌هاي سفر به‬ ‫ايران از جمله مسايلي چون دريافت ويزا‪ ،‬محدوديت استفاده‬ ‫از کارت اعتباري در ايران و نيز قوانين خاص محدود کننده‬ ‫براي پوشش مردان و زنان به عنوان موانع خاص براي‬ ‫گردشگران آمريکايي نام برده است‪.‬‬


27

March 2016 1394 ‫اسفند‬

27




30

March 2016 1394 ‫اسفند‬

Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.

30


‫‪31‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫‪31‬‬

‫يادداشتي در باره‬ ‫ميرزا ملکم خان‬ ‫ناظم‌الدوله‬

‫براي نريمان ميرايي‬ ‫به صراحت مي‌توان اذعان داشت که تا به امروز هيچ‬ ‫شخصيت بارز پيشتاز عصر مشروطيت به مانند ملکم خان‬ ‫ناظم الدوله چنين زير تازيانه اتهامات گوناگون و داوري‌هاي‬ ‫خصمانه و اغراق آميز حتي از جانب تاريخ نويسان‪،‬‬ ‫انديشمندان و اهل تحقيق قرار نگرفته و القابي نظير‬ ‫«شعبده‌باز»‪« ،‬مال اندوز»‪« ،‬رشوه‌گير»‪« ،‬دودوزه باز»‪« ،‬بازيگر‬ ‫فراموشخانه» و «عامل استعمار» بدو اسناد داده نشده است‪.‬‬ ‫هرچند در صفحات تاريخ اروپا نيز اظهاراتي از اين‬ ‫دست در مورد شخصيت‌هاي مهم تاريخي شنيده مي‌شود‪،‬‬ ‫اما با همه اين احواالت بايد پذيرفت که اينگونه جوامع مسير‬ ‫تحوالت تاريخي خود را طي نموده و بازگشايي پرونده‌هاي‬ ‫کهنه و خاک گرفته اهميت خود را از دست داده است‪.‬‬ ‫براي ما انسان‌هاي کنوني خاورميانه‌اي که در واپسين‬ ‫سال‌هاي سده گذشته نابخردانه خود را در ورطه انقالبي‬ ‫ناالزم فکنده و در پي آن هستي و هويت تاريخي خويش‬ ‫را به مخاطره انداخته‌ايم و از همه غم‌انگيزتر حاصل آن همه‬ ‫تالش و مبارزه عصر مشروطيت که شمار اندکي از ايرانيان‬ ‫فرهيخته و برجسته همچون امير کبير‪ ،‬فراهاني‪ ،‬سپهساالر‪،‬‬ ‫حاج سياح‪ ،‬آخوندزاده‪ ،‬کرماني‪ ،‬مستشارالدوله و ملکم خان و‬ ‫تني چند ديگر که نثار جامعه‌اي عقب مانده نموده بودند را به‬ ‫باد فنا داديم و در مقابل حکومت ديني يا به قولي «مشروعه»‬ ‫را جايگزين آن نموديم‪.‬‬ ‫شايد چند جمله زيرين از محقق برجسته ايراني‬ ‫داريوش آشوري مصداقي است بر اين تراژدي تاريخي‪،‬‬ ‫«اين کاريکاتورهاي فلسفه و جامعه شناسي که در ديگ‬ ‫عقده‌هاي حقارت جهان سومي و کين توزي روشنفکرانه با‬ ‫چاشني‌اي از انقالبيگري چپ و سنت پرستي راست پخت‬ ‫و پز مي‌شد‪ ،‬هنگامي که با بسيج عظيم نيروهاي توده‌اي‬ ‫به دست «روحانيت» ترکيب شد آخرين نافجار بزرگ در‬

‫زنجيره انقالب‌هاي جهان مدرن (از انقالب فرانسه به بعد)‬ ‫را به بار آورد که در برابر حاصل آن جهاني انگشت حيرت‬ ‫به دندان گرفته است؛ اگر انقالب‌ها در جهان مدرن در مقام‬ ‫«لکوموتيو» تاريخ جهاني‪ ،‬به نام پيشرفت تاريخ و در جهت‬ ‫آن بنا بود که جامعه‌هاي بشري را به سرعت برق و باد پيش‬ ‫برند‪ ،‬اين آخرين «انقالب» است‪ ،‬انقالبي است که مي‌خواهد‬ ‫يا در مرحله نخست مي‌خواست‪ ،‬به يک گذشته آرماني‪ ،‬يک‬ ‫«مدينه» گم شده‪ ،‬باز پس رود‪».‬‬ ‫به راستي اگر روزگاري همت و انگيزه‌اي فعال در ما‬ ‫بيدار و ديگر بار تصميم به گذر از معبر تنگ و ناهمواري‬ ‫گرديم که ما را به سوي جامعه مدني در خور مقام انساني برد‬ ‫بايد به خاطر سپاريم که ديگر به جاي دلباختگي به شعارهاي‬ ‫منورالفکران ميانمايه عصر حاضر خاورميانه‌اي و اتالف وقت‬ ‫در تفسير تيوري‌هاي بي‌پايه و اساسشان بهتر است نيروي‬ ‫خود را متمرکز بر بازشناسي چهره‌هاي مشروطه‌ساز و‬ ‫آزادي‌طلب کرده و با کندوکاو در افکار و انديشه‌هاي آنان به‬ ‫الگوهاي فکري کارآمد و مفيدي دست يابيم تا راه خطايي را‬ ‫که هزاران هزار دانشگاهي‪ ،‬نويسنده‪ ،‬روشنفکر و سياستمدار‬ ‫دهه‌هايي پيش پيموده و در بن‌بستي چنين ملتي را گرفتار‬ ‫نموده‌اند تکرار نگردد‪ ،‬لذا در اين فرايند بازنگري پرداختن‬ ‫به مقوله‌هايي از نوع آنکه ملکم مسلمان بود يا ارمني؟ يا‬ ‫چه کسي براي اولين بار درهاي فراموشخانه را به روي‬ ‫ايرانيان گشود؟ و همچنين اتهاماتي از قبيل رشوه‌گيري در‬ ‫قراردادهاي «رويتر» و «التاري» رنگ مي‌بازند و اولويت خود‬ ‫را از دست مي‌دهند‪.‬‬ ‫پس بايد دايره تحقيق بر آن بخش از دستاوردهاي‬ ‫پيشگامان تجددطلب مشروطه‌خواه همچون ملکم خان‬ ‫متمرکز گردد که صرفأ هدفشان برقراري حکومت قانون‪،‬‬ ‫پيشبرد اصالحات در همه شيون اجتماع و جدايي دين از‬ ‫حکومت است که تجلي اين خواسته‌ها سرانجام در انقالب‬

‫مشروطيت با برقراري نخستين مجلس مشروطه و تصويب‬ ‫قانون اساسي مشاهده گشت‪.‬‬ ‫به گفته دکتر علي فردوسي‪« ،‬امروز ما خود را با ملکم‬ ‫نزديک‌تر مي‌يابيم تا روزگار او به او‪»!!....‬‬ ‫**‬ ‫در شرح حال ميرزا ملکم خان ناظم‌الدوله چنين‬ ‫آمده است‪ :‬در سال ‪ 1833‬ميالدي از خانواده‌اي ايراني‪،‬‬ ‫ارمني‌تباري در محله جلفاي اصفهان فرزندي به دنيا مي‌آيد‬ ‫که نام او را ملکم نهادند‪ .‬ميرزا يعقوب پدر کودک مذکور‬ ‫که مردي دانا و آموزش ديده در مکتب ميرزا تقي خان‬ ‫اميرکبير بود از همان ابتدا فرزند را در فضايي استثنايي و‬ ‫حدودأ اروپايي تحت تعليم و تربيت خود قرار داده و در‬ ‫عنفوان جواني وي را به پاريس اعزام تا در مدرسه‌اي به‬ ‫نام «سامويل مراديان» تحصيالت خود را طي نمايد (‪-1843‬‬ ‫‪ 1851‬ميالدي)‪.‬‬ ‫ملکم پس از بازگشت به ميهن بنا به مصلحت زمان‬ ‫ظاهرأ به آيين اسالم گرويد تا بتواند در نهادهاي مختلف‬ ‫دولتي‪ ،‬از جمله به عنوان مترجم زبان براي معلمين خارجي‬ ‫در مدرسه دارالفنون به کار مشغول شود و چند سالي‬ ‫بعد دستگاه دولت قاجار او را به اولين ماموريت خارج‬ ‫از کشور به پاريس اعزام مي‌دارد (‪ 1857‬ميالدي) و اين‬ ‫آغاز دوراني است ارزشمند براي ميرزا ملکم خان تا با آثار‬ ‫متفکران اروپاي عصر روشنگري به ويژه «اوگوست کنت»‬ ‫آشنايي يافته و بيش از پيش به اهميت موضوع پيشبرد امر‬ ‫روشنگري در جوامع عقب افتاده‌اي چون ممالک محروسه‬ ‫قاجار آن روزگار پي برد و بدين سبب او دست‌نوشته‌هايي را‬ ‫زير عنوان «کتابچه غيبي» را تدوين و به طور مخفيانه راهي‬ ‫ميهن مي‌سازد تا دست به دست گشته و نداي آزادي را در‬ ‫البالي جمالتش بر گوش‌هاي ايرانيان بنشاند‪.‬‬ ‫اين دست‌نوشته‌ها بيدرنگ خوانندگان بسياري را به‬ ‫خود جلب کرد و طرفداران بيشماري يافت‪.‬‬ ‫چند صباحي بعد ملکم به مملکت فراخوانده شده‬ ‫تا در مسووليت‌هاي گوناگون دولتي به خدمت مشغول‬ ‫شود‪ .‬در کنار اين مشاغل او فعاليت‌هاي مستمري را براي‬ ‫برپايي فراموشخانه پيگيري مي‌کند و به دنبالش تعداد قابل‬ ‫مالحظه‌اي از ايرانيان و حتي درباريان نزديک به شاه را‬ ‫به عضويت گروه سري «برادري» درمي‌آورد و اين موضوع‬ ‫موجبات نگراني و خشم ناصرالدين شاه را در مورد ميرزا‬ ‫ملکم خان برانگيخته و با وجود آنکه وي را اندکي قبل به لقب‬ ‫«پرنس» مزين ساخته بود‪ ،‬حکم تبعيد داده و روانه سرزمين‬

‫عثماني‌اش مي‌سازند‪.‬‬ ‫در اين دوره تبعيد اجباري از ‪ 1858‬ميالدي که با‬ ‫«عصر تنظيمات» يا دوره مدرنيزه کردن امپراتوري همزمان‬ ‫مي‌گشت و همچنين رويداد مهم ديگر آشنايي او و پيوند‬ ‫دوستي با ميرزا حسين خان مشيرالدوله است که در آن زمان‬ ‫مقام سفارت دولت قاجار در عثماني را به عهده داشت‪ ،‬و‬ ‫اين دو با بهره‌گيري از تجربه تنظيمات‪ ،‬به فکر اصالحات در‬ ‫ميهن خود افتاده و در اين راه به تالش‌هاي پيگيري دست‬ ‫مي‌يازند که چند سالي بعد نتيجه آن در انقالب مشروطيت‬ ‫آشکار مي‌شود‪.‬‬ ‫با فراخوانده شدن ميرزا حسين خان مشيرالدوله‬ ‫(پيرنيا) به کشور و تفويض مقام وزارت دادگستري به او‪،‬‬ ‫فرصتي گرانبها مي‌يابد تا اولين برنامه‌هاي اصالح قوانين را‬ ‫به مرحله اجرا گذارد و چندي بعد شاه او را به مسووليت‬ ‫نخست وزيري حکم داده که مشيرالدوله بيدرنگ براي‬ ‫تکميل اعضاي کابينه‌اش ملکم خان را از لندن به پايتخت‬ ‫خوانده و سمت معاونت وزير را بدو ارجاع مي‌نمايد‪.‬‬ ‫چندي بعد ملکم به عنوان نماينده دولت سپهساالر‬ ‫به لندن گسيل شده و پس از آن سيل نامه‌هايي است از‬ ‫لندن به تهران با خط و انشاي ملکم خان که شاه و دربار‪،‬‬ ‫اعضاي کابينه و ملت هشدارهايي به منظور نوسازي جامعه‬ ‫و برقراري حکومت قانون را داده و آنان را به يک دگرگوني‬ ‫بنيادي ترغيب مي‌نمايد‪.‬‬ ‫اما شوربختانه موضوع قراردادهاي دولتي به مانند‬ ‫«رويتر» و «التاري» باعث لکه‌دار شدن نام ملکم به عنوان‬ ‫رشوه‌گير و رشوه‌ده شده و وي را ناگزير به کناره‌گيري از‬ ‫مشاغل و مقام‌هاي دولتي‌اش مي‌گرداند‪ .‬با اين حال همه‬ ‫اين نابساماني‌ها باعث آن نگرديدند تا ملکم به گوشه عزلت‬ ‫گزيده و آرام گيرد‪ ،‬بلکه بر کوشش‌هاي مستمر خود جهت‬ ‫احقاق حقوق ملت درمانده ايران افزوده و نيروي خود را‬ ‫به تحرير و انتشار يادداشت و مقاله‌هايش به ويژه جزوه‬ ‫«قانون» متمرکز نمود‪.‬‬ ‫پس از قتل ناصرالدين شاه به سال ‪ 1896‬ميالدي‪،‬‬ ‫ناظم الدوله به سمت سفارتخانه ايران در کشور ايتاليا‬ ‫برگزيده و به خدمت مشغول مي‌گردد و آنقدر بخت يارش‬ ‫بود تا روزشمار زندگيش از انقالب مشروطيت عبور کرده‬ ‫و شاهد آن رويداد درخشان باشد و اندکي بعد در همان‬ ‫سرزمين چشم از جهان فرو بسته و پيکرش براي هميشه در‬ ‫خاک ايتاليا آرميد (‪.)1908‬‬ ‫(ادامه دارد)‬ ‫ ‬

‫مهلت قبول آگهي در «پرديس» بيستمين (‪)20‬‬ ‫روز هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


‫‪32‬‬

‫نيمه شبانه‌‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫ضد عربي خود نزديک‌تر شده و به انس ‌ان‌هاي زشتي تبديل‬ ‫مي‌شوند و حتي همان‌هايي که وقتي مشغول تماشاي ويديوي‬ ‫ترانه قشنگي از «نانسي عجرم» لبناني سوپر سکسي هستند‬ ‫و به به و چهچه مي‌کنند‪ ،‬به عرب‌ها و عرب بودن فحش و‬ ‫لعنت مي‌فرستند‪.‬‬ ‫ديشب يک رفيق ما باز هم با اين احساسات‬ ‫ناسيوناليستي خود مست کرده بود‪ .‬بعد از کوبيدن اعراب‬ ‫گفت‪ ،‬ببين اين جشن نوروز چقدر زيباست! و اضافه کرد‪،‬‬ ‫ما بعد از اينکه اعراب به ما حمله کردند هويت خودمان را از‬ ‫دست داديم و به وضع امروز افتاديم‪ .‬گفتار نيک‪ ،‬پندار نيک‪،‬‬ ‫کردار نيک ما با تقيه و دروغگويي و حقه‌بازي و کاله‌برداري‬ ‫که عرب‌هاي چادرنشين آورده بودند جايگزين شد‪.‬‬ ‫به او گفتم‪ :‬منظورت اينه که قبل از عرب‌ها ما ايرانيان‬ ‫بي‌عيب و نقص بوديم؟ گفت‪ :‬صد در صد! گفتم‪ :‬پس اينکه‬ ‫داريوش مي‌گويد اهورا مزدا‪ ،‬کشور مرا از دروغگويي و‬ ‫خشکسالي دور نگهدار از کجا آمده؟ اگر ثابت کني که آن‬ ‫زمان خشکسالي نبوده من هم قبول مي‌کنم که دروغگويي‬ ‫هم نبوده و نتيجه حمله اعراب است!‬

‫براي ساکنين جهنم‪:‬‬

‫(خواندن اين مطلب براي ايرانياني که کمتر از پنج سال است‬ ‫در آمريکا هستند اتالف وقت است(‬ ‫راست يا دروغ‪ ،‬مي‌گويند باراک اوباما و همسرش ميشل‪،‬‬ ‫امسال سفره هفت سين ايراني در کاخ سفيد به راه انداختند‬ ‫و عکس آن را اول به صورت فتوشاپ و بعد به صورت واقعي‬ ‫به رسانه‌ها دادند‪ .‬اين جاي خوشحالي دارد که رهبر کشور‬ ‫اول ما اهل سفره هفت سين نيست و بيشتر اهل سفره نذر‬ ‫است و رهبر کشور دوم ما‪ ،‬يعني آمريکا‪ ،‬به سنت سفره هفت‬ ‫سين ما احترام مي‌گذارد!‬ ‫البته با توجه به شرايط‪ ،‬سفره هفت سين رييس جمهور سياه‬ ‫پوست آمريکا تعديالت مخصوص به خود را داشت که با‬ ‫سفره سنتي ايراني ما تفاوت‌هاي زيادي دارد‪.‬‬ ‫سفره هفت سين کاخ سفيد باراک اوباما شامل اقالم زير بود‪:‬‬

‫* نوشيدن مشروبات الکلي در جهنم ممنوع است‪ .‬لطفا آن‌ها‬ ‫را از اهالي بهشت به صورت قاچاق خريداري نفرماييد‪.‬‬ ‫* با درجه حرارت جهنم ور نرويد و سعي نکنيد بخاري‬ ‫مرکزي را روي درجه خنک‌تر قرار دهيد!‬ ‫* تماشاي زنان و مردان لخت بهشت با دوربين ممنوع است‪.‬‬ ‫* در مرحله مجازات قير ريختن به دهان‪ ،‬اگر به مواد‬ ‫پتروشيمي حساسيت داريد مسئول را آگاه نماييد تا نوع‬ ‫ديگري از مجازات را بکار بندد‪.‬‬ ‫* وقت مالقات با خويشاوند‌ان بهشتي هر ماه يک روز است‬ ‫و قابل تمديد نيست‪.‬‬ ‫* پختن انواع کباب با آتش جهنم مجاز است‪.‬‬ ‫* براي رفتن به پارتي‌هاي شبانه شيطان‪ ،‬پوشيدن لباس‬ ‫مناسب و رسمي توصيه مي‌شود‪.‬‬ ‫* سرعت اينترنت در جهنم عمدا” پايين است تا شما زجر‬ ‫بکشيد‪ .‬کامپيوتر‌ها را دستکاري نفرماييد‪.‬‬

‫هفت سين کاخ سفيد‬

‫تبريک و تسليت‬ ‫فرا رسيدن نوروز باستاني را به همه مردم ايران‬ ‫تبريک مي‌گوييم و از اينکه امسال ايام محرم با اين عيد‪ ‬‬ ‫مصادف نشده به کارکنان روزنامه «کيهان» و دفتر بيت‬ ‫رهبري (ليدرشيپ هوم آفيس) صميمانه تسليت عرض‬ ‫مي‌نمائيم‪ .‬‬

‫حقايق تاريخي‌‬

‫‪ 1400‬سال پيش عرب‌ها به هر وسيله‌اي دست‬ ‫زدند که جشن نوروز ايراني‌ها را به هم بزنند و حال آن‌ها‬ ‫را بگيرند‪ .‬نوروز پارسيان جلوي پيشرفت دين اسالم را‬ ‫مي‌گرفت‪ .‬اين به شکل يک سنت در ميان عرب‌ها ماند‬ ‫و هيچگاه از بين نرفت‪ .‬همانطوري که مي‌دانيد اين سنت‬ ‫امروز هم از بين نرفته و عرب‌ها به کمک رژيم اسالمي‬ ‫ايران آن را کامال” حفظ کرده‌اند!‬

‫ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎﯼ ﺍيرﺍﻧﯽ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ‬

‫ﺁيا ﻣﯽ‌ﺩﺍنستيد ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ‬ ‫ﭼﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍنستيد ﻋﺮﺽ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ‬ ‫ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻪ اين ﻗﺮﺍﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ‪:‬‬ ‫کيوان‌شيد‪ :‬ﺷﻨﺒﻪ؛ ﻣﻬﺮشيد‪ :‬يکشنبه؛ ﻣﻪشيد‪:‬‬ ‫ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ؛ ﺑﻬﺮﺍﻡشيد‪ :‬ﺳﻪﺷﻨﺒﻪ؛ تيرشيد‪ :‬ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ؛‬ ‫ﻫﺮﻣﺰشيد‪ :‬ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ؛ ناهيدشيد‪ :‬ﺟﻤﻌﻪ‪ .‬ﺑﺎ اين‬ ‫ﺣﺴﺎﺏ ﻣﺜﻼ» ايرانيان ﻗﺪيم ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺷﻨﺒﻪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ‬ ‫ﺍﻭﻝ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﻏﺮ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ کيوان ﻓﺤﺶ و ﻧﺎﺳﺰﺍ‬ ‫ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ! ﻫﻤﺎﻥﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﻩﺍيد ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ‬ ‫«ﺟﻢشيد» ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺍيم ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ»‬ ‫ﻣﺜﻞ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ايران ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﻮﺩﻩ‬ ‫ﻭ ﻧﻮﻋﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﺍﻧﻘﻼﺑﯽ ﻭ ﺿﺪ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ‬ ‫ﻣﯽﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ‪.‬‬ ‫ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺯﻥ‬ ‫ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻣﺮﺗﺐ ﺑﻪ ﻣﺮﺩش ﮔﻮﺷﺰﺩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺷﺐ‬ ‫ناهيدشيد ﺭﺍ ياﺩﺵ ﻧﺮﻭﺩ ﻭ ﺑﻪ عياﻝ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﻣﯽﮔﻮيند ﮐﻪ ﺩﺭ همين ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﺮﻣﺰ‬ ‫ﺑﺎ ناهيد بيرﻭﻥ ﻣﯽﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺻﻔﺎ‬ ‫ﻣﯽﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ‪ .‬جشن چهار شنبه‌سوري در غروب‬ ‫بهرام شيد برگزار مي‌شد‪.‬‬ ‫ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﭘﺎياﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺮﺩﻡ‬ ‫تعطيل ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ »ﺣﻤﺎﻡ ناهيدشيد« (ﺣﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ‬ ‫ﺟﻤﻌﻪ) ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﻣﯽﺭﻓﺘﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﮑﺘﺐ ﻧﻤﯽﺭﻓﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺭﻓﺖ‬ ‫ﺟﻤﻌﻪ ﻣﯽﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﺻﻄﻼﺡ »ﻫﻮﺧﺸﺘﺮﻩ ﺑﻪ آموزشگاه‬ ‫ﻧﻤﯽﺭﻓﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺭﻓﺖ ناهيدشيد ﻣﯽﺭﻓﺖ« ﺁﻣﺪﻩ ﭼﻮﻥ‬ ‫ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺴﻦ ﻧﺪﺍشتيم ﻭ ﺟﻤﻌﻪﺍﯼ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ‪.‬‬

‫دروغگويي و خشکسالي‬

‫وقتي که بهار مي‌آيد و عيد نوروز از راه مي‌رسد رفقاي‬ ‫سوپر ناسيوناليست ما به جاي مهرورزي و مهرباني که از‬ ‫خصيصه نوروز باستاني ماست به احساسات نژادپرستي و‬

‫‪32‬‬

‫ـ به جاي سيب‪Sweet potato :‬‬ ‫ـ به جاي سمنو‪Gravy sauce :‬‬ ‫ـ به جاي سنجد‪Boiled peanuts :‬‬ ‫ـ به جاي تخم مرغ رنگي‪Easter eggs :‬‬ ‫ـ به جاي سرکه‪California wine :‬‬ ‫ـ به جاي سبزه‪Weed pot :‬‬ ‫ـ به جاي سکه‪Debit card :‬‬ ‫ي قرمز‪Sushi :‬‬ ‫‪ -‬به جاي ماه ‌‬

‫طنزهاي مذهبي‬

‫جلسه توجيهي فرشتگان و مقربان جهان باقي با ايرانيان‬ ‫قبل از ورود به آنجا‪:‬‬

‫براي ساکنين بهشت‪:‬‬

‫* پرندگان بهشتي براي کباب کردن نيستند‪ ،‬آن‌ها را نکشيد‬ ‫چون به جهنم برمي‌گرديد!‬ ‫* حوري براي همه به اندازه کافي است‪ ،‬همديگر را در صف‬ ‫هل ندهيد!‬ ‫* از موسي نخواهيد با عصايش براي شما برنامه شعبده‌بازي‬ ‫بگذارد!‬ ‫* با ايوب شوخي بيشتر از حد نکنيد‪ ،‬صبر او حدي دارد!‬ ‫* در جوي عسل ادرار نکنيد!‬ ‫* در بهشت کشيدن سيگار ممنوع نيست و مي‌توانيد از‬

‫فروشگاه بهشت سيگار و فندک تهيه‬ ‫کنيد‪.‬‬ ‫* تماشاي ويديوي قرباني کردن‬ ‫فرزند ابراهيم فقط براي افراد باالي‬ ‫‪ 18‬سال است‪.‬‬ ‫* شما با اقامت در بهشت نمي‌توانيد‬ ‫براي خانواده خود روي زمين تقاضاي‬ ‫ويزاي مهاجرت کنيد‪.‬‬ ‫* از فرشتگان درخواست نشستن‬ ‫روي بال آن‌ها و پرواز بر روي بهشت‬ ‫را نکنيد‪.‬‬ ‫* اگر به گل‌هاي بهشت حساسيت‬ ‫داريد از مسئولين قرص‌هاي ضد آسم‬ ‫درخواست کنيد‪.‬‬ ‫* خواندن نماز و نيايش و غيره‬ ‫ضروري نيست‪.‬‬

‫بچه‌ها سينه‌زني را قطع نکنيد‪ ،‬قيمه تو راهه داره مياد‬

‫افکار عميق (مخصوص نوروز)‬

‫* آيا «دراکوال» اگر يهودي بود باز هم از صليب مي‌ترسيد يا‬ ‫از ستاره داوود؟‬ ‫* چرا »سوپرمن« شورتش را بيرون از لباسش مي‌پوشد؟‬ ‫براي جلب توجه است يا سرعتش بيشتر مي‌شود؟‬ ‫* چرا چسب پاکت پستي را با طعم ميوه يا شکالت درست‬ ‫نکرده‌اند؟‬ ‫* آيا وقتي که از خواب بيدار مي‌شويم اول چشم‌هايمان‬ ‫باز مي‌شود و بعد بيدار مي‌شويم يا اول بيدار مي‌شويم بعد‬ ‫چشمانمان باز مي‌شود؟‬ ‫*اگر کسي در سرماي آالسکا يا قطب شمال حباب صابون به‬ ‫هوا بفرستد اين حباب يخ مي‌زند؟‬ ‫* آيا کساني که چشمانشان لوچ يا چپ است‬ ‫اشک‌هايشان هم کج و کوله مي‌ريزد؟‬ ‫* آيا رانندگان مسابقه اتومبيلراني بايد با خودشان‬ ‫تصديق رانندگي داشته باشند؟‬ ‫* چرا پرنده‌ها جيش نمي‌کنند؟‬ ‫* پليس به کسي که يک دست دارد چگونه دستبند‬ ‫مي‌زند؟‬ ‫*اگر درجه هوا امروز صفر باشد و بگويند فردا هوا دو‬ ‫برابر سرد‌تر است آيا باز هم درجه صفر است؟‬ ‫*اگر دو گوسفند خودشان را بهم بمالند آيا در اثر‬ ‫اصطکاک پشم‌هايشان جرقه ايجاد مي‌شود؟‬ ‫* خون‌آشام‌هاي مسلمان چگونه روزه مي‌گيرند؟ آن‌ها‬ ‫که روزها چيزي نمي‌خورند‪.‬‬ ‫*آيا در چين هم مردم بشقاب چيني دارند؟‬ ‫* آيا دختران اسکيمو هم از خجالت آب مي‌شوند؟‬ ‫* آيا کساني که نابينا هستند هم خواب مي‌بينند؟‬ ‫* چرا مي‌گوييم يک تاکسي گرفتم ولي نمي‌گوييم يک‬ ‫اتوبوس يا هواپيما گرفتم؟‬ ‫*اگر حق عضويت در اتاق اصناف گران باشد آيا بايد به‬ ‫خود آن‌ها شکايت کرد؟‬ ‫* چگونه مي‌توانيم آب را رقيق کنيم؟ آيا بايد يکي از‬ ‫هيدروژن‌هايش را برداريم؟‬

‫شراب‬

‫خوش به حال مسيحي‌‌ها که مجاز هستند شراب بنوشند‪.‬‬ ‫آنها مي‌گويند اين شراب سمبل خون عيسي مسيح است که‬ ‫به خاطر بشر شهيد شده بود‪ .‬ما بدبخت مسلمان‌ها را بگو‬ ‫که با اين همه خونريزي و شهيد دادن يک جرعه شراب هم‬ ‫نصيبمون نشده است‪ .‬حاال چرا يهوديان که نه خون داده‌اند و‬ ‫ي نمي‌داند‪.‬‬ ‫نه شهيد مي‌توانند شراب بخورند؟ کس ‌‬

‫ماهي قرمز نوروز‬ ‫از مجموعه داستان‌هاي سورئاليستي‬ ‫نشسته بودم که صداي در آمد‪ .‬کسي داشت آرام روي‬ ‫در خانه تق تق مي‌کرد‪ .‬در را باز کردم‪ .‬اول چيزي نديدم‪.‬‬ ‫فکر کردم باز بچه‌هاي همسايه ما را سر کار گذاشته‌اند و‬ ‫فرار کرده‌اند‪ .‬صداي ميو ميو توجهم را به پايين جلب کرد‪.‬‬ ‫گربه‌اي روي زمين نشسته بود و مرا نگاه مي‌کرد‪ .‬با حالت‬ ‫شوخي گفتم‪ :‬سالم عليکم! از اين ورها؟ نگاهم کرد و گفت‪:‬‬ ‫سالم‪ .‬مي‌شه بيام تو؟ سرم را با تعجب خاراندم و با دهان‬ ‫باز به گربه اشاره کردم که بيايد تو‪ .‬آمد تو و پريد روي‬ ‫کاناپه‪ .‬پرسيدم‪ :‬تو حرف مي‌زني؟ گفت‪ :‬آره‪ .‬چطور مگه؟‬ ‫گفتم‪ :‬تا حاال نديده بودم گربه حرف بزند‪ .‬فکر مي‌کردم‬ ‫فقط ميو ميو مي‌کند‪ .‬خيلي جالبه‪ .‬گفت‪ :‬بعضي از نژاد ما‬ ‫هستند که فقط ميو ميو بلد هستند ولي ما اهلي‌هاي اصل‬ ‫زبان بلديم‪ .‬گفتم‪ :‬حاال فرمايش؟ گفت‪ :‬من دنبال ماهي‬ ‫قرمز توي تنگ سر سفره هفت سين تو هستم‪ .‬گفتم‪:‬‬ ‫بله؟ گفت‪ :‬سه چهار روزه بيرون مغازه ماهي‌فروشي اين‬ ‫ماهي خوشگل و کوچولو را ديد مي‌زدم‪ .‬امروز وقتي که آن‬ ‫را خريدي و به خانه آوردي تصميم گرفتم ترا دنبال کنم‪.‬‬ ‫خنديدم و گفتم‪ :‬عاشق ماهي شدي؟ گفت‪ :‬نه‪ .‬مي‌خوام‬ ‫بخورمش‪ .‬خيلي نازه‪ .‬دهنم آب افتاد‪ .‬هوس ماهي کردم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬احتماأل به خاطر عيد نوروز است‪ .‬ما خودمان هم‬ ‫هوس ماهي خوردن مي‌کنيم‪ .‬گفت‪ :‬بده بخورمش! دارم‬ ‫ديوونه مي‌شم! گفتم‪ :‬نمي‌شه‪ .‬سفره هفت سين ما خراب‬ ‫مي‌شه‪ .‬با يک مقدار ماهي سفيد و خوشمزه سرﺥ شده‬ ‫چطوري؟ از ماهي قرمز خيلي خوشمزه‌تره‪ .‬قبول نمي‌کرد‬ ‫ولي آنقدر در باره اينکه ماهي سفيد کلسترول کمتري از‬ ‫ماهي قرمز سفره هفت سين دارد با او بحث کردم که قبول‬ ‫کرد‪ .‬رفتم به آشپزخانه‪ .‬استخوان‌ها و تيغ‌هاي ماهي سفيد‬ ‫نوروز را جدا کرده بوديم و گوشت‌هاي ريز آن را در ظرفي‬ ‫در يخچال گذاشته بوديم‪ .‬به سرعت تيغ‌ها و استخوان‌هاي‬ ‫ماهي را جمع کردم و توي يک پاکت کاغذي ريختم و به‬ ‫اتاق پذيرايي آوردم‪ .‬هنوز روي کاناپه نشسته بود‪ .‬پاکت‬ ‫را جلوي صورتش چرخاندم‪ .‬از بوي ماهي داشت ديوانه‬ ‫مي‌شد‪ .‬يکهو پاکت را قاپ زد‪ .‬من هم در را باز کردم و‬ ‫او به سرعت با پاکت ماهي از در خانه به بيرون فرار کرد‪.‬‬ ‫***‬ ‫چند روز است که يک گربه روي بالکن خانه‌ها راه‬ ‫مي‌رود‪ .‬ميو ميوکنان انگار که چيزي مثل تيغ يا استخوان‬ ‫توي گلويش گير کرده باشد مرتب سرفه مي‌کند‪ .‬حقش‬ ‫است‪ .‬تا او باشد به ماهي قرمز سفره من نظر بد نداشته‬ ‫باشد‪....‬‬

‫رودها و درياچه‌ها‬

‫سال گذشته به لطف مسئولين کشور که به جاي‬ ‫مديريت آموختن‪ ،‬وقتشان را صرف نماز و روزه کرده بودند‪،‬‬ ‫بيشتر رودها و درياچه‌هاي ما خشک شدند‪ .‬تازه کشورمان‬ ‫امام زماني‌ هم بوده است! اين روزها کار بچه‌هاي مدرسه‬ ‫براي درس جغرافي خيلي‌ ساده شده‪ .‬آنها فقط بايد اسم‬ ‫يک کوير را حفظ کنند و نمره بيست بگيرند!‬

‫ياد قديم‌ها‬

‫زمان شاه مشروب خوردن آزاد بود‪ .‬يک گيالس‬ ‫مي‌زدي و شنگول مي‌شدي‪ .‬حاال مشروب خوردن ممنوعه‬ ‫و بايد يواشکي بخوري‪ .‬بعد هم با غم و غصه و ترسي‬ ‫که داري‪ ،‬آنقدر مي‌خوري تا مجبور شوي به دستآوردهاي‬ ‫انقالب اسالمي شکوفه بزني!‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪33‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬

‫بخش ادبيات‬

‫شعر غمگين بهاري‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻟﻤﻪ ﺑﺮﮒ ﻣﻮ ﻣﯽﺩيدﻡ!‬

‫کشف تاريخي‌‬

‫آيا مي‌دانستيد که شعر «اتل متل توتوله» بر اساس يک‬ ‫ي حساب شده نوشته شده است؟‬ ‫فرمول رياض ‌‬ ‫در اين شعر حرف «ت» چهار بار آمده‪ ،‬حرف «ل» س ‌ه بار‪،‬‬ ‫حرف «و» دو بار‪ ،‬حرف «ه» يک بار!‬ ‫شعر در مجموع ‪ 12‬حرف دارد که قابل تقسيم بر ‪ 4‬و ‪3‬‬ ‫و ‪ 2‬و ‪ 1‬مي‌باشد!‬ ‫اين کشف تاريخي‌ حيرت انگيز توسط همان شخصي‌‬ ‫است که قبال” معجزه عدد ‪ 19‬در قرآن را پيدا کرده بود!‪ ‬‬

‫اي غنچه باز نشو‪ ،‬اينجا بهاري نيست‬ ‫صداي سرنا و دهل و زخمه تاري نيست‬ ‫خانه‌ها خالي‪ ،‬چراغ‌ها خاموش‬ ‫بسياري کوچيده‌اند و ديگر ياري نيست‬ ‫«همه سر در گريبان‪ ،‬دل خرابان»‬ ‫«بي‌هدف‪ ،‬به هر سويي شتابان»‬ ‫اي گل پر پر شو‪ ،‬پاييز است‬

‫ﺍﻓﮑﺎﺭ عميق (‪)2‬‬

‫همه جا سرد و هنوز غم‌انگيز است‬ ‫بلبالن از ترس نمي‌خوانند‬ ‫چاقوي سالخان نامردانه تيز است‬ ‫قهرمان‌ها را لب دوخته‌اند‬ ‫بال مرغ عشق را سوخته‌اند‬ ‫بذر دشمني کاشته‌اند‬ ‫آتش جنگ و خشم افروخته‌اند‬

‫جوک طالباني‬

‫بهار اين نيست که سبز رنگ نباشد‬ ‫آشتي و عشق بي‌جنگ نباشد‬ ‫آنچه که زمستان آورد کتمان کنيم‬ ‫از خفقان گلويمان تنگ نباشد‬ ‫گر کوري چه سود آفتاب تابان؟‬ ‫آفتاب فروردين باشد يا ماه آبان‬ ‫از سحر تا غروب در جمع دزدان و خرابان‬ ‫اهل کتابي و ليک در محفل بي‌کتابان‪...‬‬

‫خواب جنيفر لوپز‬

‫ديشب باز هم جنيفر لوپز آمد به خوابم‪ .‬بعد از سالم‬ ‫و احوالپرسي و چاق سالمتي و ماچ و بوسه يکهو خيلي‬ ‫جدي برگشت و پرسيد‪ :‬مي‌دوني االن چند ساله که من به‬ ‫خواب تو مي‌آيم؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه! ولي خيلي زياد؛ چطور مگه؟ گفت‪ :‬االن ده‬ ‫ساله که مرتب به خواب تو مي‌آيم‪.‬‬ ‫ي چيزي‬ ‫فکر کردم مي‌خواد براي هر خواب ازم پول ‌‬ ‫بگيره‪ .‬گفتم‪ :‬دستت درد نکنه‪ ،‬مزاحم شدم؟خنديد و گفت‪:‬‬ ‫نه برعکس‪ ،‬فکر مي‌کنم که وقت آن رسيده که رابطه ما‬ ‫کمي گسترش پيدا کنه‪.‬‬ ‫ترسيدم و فکر کردم دارد حرف از رابطه جدي‬ ‫مي‌زند‪ .‬پرسيدم‪ :‬منظورت از گسترش روابط چيه؟ گفت‪:‬‬ ‫فکر مي‌کنم وقت آن رسيده که من توي چرت بعد از ظهر‬ ‫تو هم بيام!‬

‫ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻟﺨﺖ ﻭ ﻋﺮياﻥ ﺁﻓﺮيد‪.‬‬ ‫ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍين ﺯﺟﺮ ﺑﯽﭘﺎياﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ هميشه‬ ‫ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺩﻫﺪ‪ .‬ﺍين ﺯﺟﺮ ﺑﯽﭘﺎياﻥ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻪ‬ ‫ﻫﻨﻮﺯ است ﺑﺎ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﺟﺮﯼ ﮐﻪ‬ ‫ﺍﺯ ﺳﺌﻮﺍﻝ «ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭼﯽ ﺑﭙﻮﺷﻢ؟» ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ‬ ‫ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ بيدﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻣﯽﺁيد‪ ....‬ﮐﺎﺭ‬ ‫ﺧﺪﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ‪ ،‬ﺧﺮﺍﺑﺶ ﮐﺮﺩﻧﺪ‪.‬‬ ‫مي‌گويند که افغان‌هاي طالباني و «القاعده‌اي» توي‬ ‫شناسنامه‌هاشان يک تاريخ تولد دارند مثل ما ايراني‌ها‪ ،‬اما‬ ‫به جاي تاريخ مرگ برعکس ما ايراني‌ها نوشته‌اند‪ :‬تاريخ‬ ‫انفجار!‬

‫دهکده جهاني‬

‫امشب من خيار ايراني‌ام را با سوشي ژاپني‪ ،‬با سس‬ ‫تند مکزيکي و برنج تايلندي‪ ،‬در برگ‌هاي کاهوي کاليفرنيايي‬ ‫پيچيده و مي‌خورم‪...‬‬ ‫کباب قفقازي‌ام را با سس تارتار با نان افغاني‪ ،‬با‬ ‫ماست يوناني و سماق ترکي مي‌خورم‪...‬‬ ‫ويسکي اسکاتلندي خودم را با فالفل لبناني‪ ،‬خيارشور‬ ‫اسراييلي‪ ،‬با زيتون اسپانيايي و نمک درياچه‌هاي استراليا‬ ‫مي‌نوشم‪...‬‬ ‫قرص ضد ترشي معده آمريکايي‌ام را با آب معدني‬ ‫فرانسه‪ ،‬چاي داغ رازيانه چيني و ختمي هندي مي‌خورم و‬ ‫آروغ زنان به اينکه در اين دهکده جهاني پر از صلح و صفا‬ ‫زندگي مي‌کنم افتخار مي‌کنم‪...‬‬

‫بخش سئواالت شرعي سکسي‬

‫)با اجازه سايت رسمي آيت‌اهلل سيستاني(‬ ‫سئوال‪ :‬آيا به نظر شما پوشيدن لباس زير زنانه به‬ ‫رنگ قرمز در ماه‌هاي محرم و صفر و رمضان جائز‬ ‫مي‌باشد؟‬ ‫جواب‪ :‬من شخصا” رنگ مشکي و توري آن را‬ ‫دوست دارم‪ .‬البته اين رنگ‌ها مجاز نمي‌باشد‪ ،‬ولي‬ ‫در ماه رمضان بعد از صرف افطار مي‌توانيد آن‌ها را‬ ‫عوض کنيد‪.‬‬

‫سئوال‪ :‬آيا خوردن گوشت خوک به شرط‬ ‫اينکه ندانيم گوشت خوک بوده جايز است؟‬

‫جواب‪ :‬اگر ندانيد اشکالي ندارد ولي بعد از‬ ‫آگاهي از نوع گوشت‪ ،‬فورا” دهان خود را با نوعي‬ ‫الکل مثل ودکاي روسي بشوريد و قرقره کنيد‪.‬‬

‫ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺯﻥ ﺍيرﺍﻧﯽ‬

‫ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺠﻢ ﺁﺭﺍيش ﺭﺍ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺟﺮﺍﺣﯽ‬ ‫ﭘﻼستيک ﺭﺍ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮐﻔﺶﻫﺎﯼ ﭘﻠﻪﺍﯼ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ‪....‬ﻭ‬ ‫ﺁﻥﻫﺎ ﻋﻠﻢ ﺍپيالسيون ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺯيباﺗﺮين ﻟﺒﺎﺱ‬ ‫ﻭ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﺧﺮيدﻧﺪ‪ .‬ﺁﻥﻫﺎ ﺭﻧﮓ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻮ ﺭﺍ‬ ‫ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮين ﻧﻘﺎﺷﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺠﻢ ﺩيگرﯼ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍين چيزﻫﺎ ﺧﻨﺪيدﻧﺪ‬ ‫ﭼﻮﻥ ﺁﻥﻫﺎ سنگين ﻭ ﺭنگين ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻋﺮﻭﺳﮏ‬ ‫ﺑﺎﺷﻨﺪ‪ .‬ﺁﻥﻫﺎ ﻓﺘﻮﺷﺎﭖ ﺭﺍ ﮐﺸﻒﮐﺮﺩﻧﺪ!‬ ‫)ﺁيه ﻧﺴﻮﺍﻥ‪ ،‬ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺎتيک(‬

‫ﺍﻓﮑﺎﺭ عميق‬

‫ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺯﻥ ﻣﻦ‪ ،‬ﺣﻮﺍ‪ ،‬ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﻘﻂ‬ ‫ﺍﺯ ﺑﺮﮒ ﺩﺭﺧﺖ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩ‪ ،‬ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ» ﻫﺮ ﺷﺐ‬

‫سئوال‪ :‬براي اينکه از دست دادن با خانم‌هاي‬ ‫اداره تحريک نشوم دستکش مي‌پوشم‪ ،‬اما‬ ‫هنوز هم به نوعي بعد از دست دادن با آنها‬ ‫حالي به حالي مي‌شوم‪ .‬تکليف چيست؟‬

‫جواب‪ :‬جواني کجايي که يادت بخير! اين چه قرص‬ ‫وياگرايي است که شما مي‌خوريد که حتي از روي دستکش‬ ‫هم کارآمد است؟ يک نمونه را به دفتر بنده ارسال فرماييد تا‬ ‫جواب مناسبي بدهيم‪.‬‬

‫سئوال‪ :‬آيا خوردن قرص‌ها و داروهاي افزايش‬ ‫طول آلت تناسلي براي مردان مسلمان جايز است؟‬

‫جواب‪ :‬اشکال ندارد ولي براي محکم کاري از همسر يا‬ ‫همسرانتان بپرسيد‪ .‬در اسالم سايز مهم نيست‪.‬‬

‫سئوال‪ :‬آيا استفاده از اکستنشن براي خانم‌ها مجاز‬ ‫است؟‬

‫جواب‪ :‬اگر اکستنشن براي انتقال برق به صورت سيم‬ ‫رابط باشد اشکالي ندارد‪ ،‬ولي اکستنشن براي موي زنان‬ ‫حرام است و مرد را در ترديد قرار مي‌دهد‪.‬‬

‫سئوال‪ :‬آيا وقتي که کنسرت شکيرا يا جنيفر لوپز را‬

‫تماشا مي‌کنيم و فرياد مي‌کشيم‪ :‬خدا مرگم بده! خدا‬ ‫مرا بکشد! اين نوعي شهادت به حساب مي‌آيد؟‬ ‫جواب‪ :‬برو بچه! اگر اين شهادت بود که من تا حاال‬ ‫‪ 70‬بار شهيد شده بودم و خانواده‌ام از دولت پول مي‌گرفت‪.‬‬

‫تفاهم‬

‫(از مجموعه قصه‌هاي نيمکت پارک)‬

‫از دور ديدمش که دارد مي‌آيد‪ .‬هيجان زده نبودم ولي از‬ ‫آمدنش به نوعي خوشحال بودم‪ .‬خسته و عرق کرده بود‪ .‬مرا‬ ‫که ديد لبخندي زد و به طرفم آمد‪ .‬سالم کرد و با عصبانيت‬ ‫کيفش را روي صندلي پرت کرد و روي صندلي جلوي من‬ ‫نشست‪ .‬تلفنش را باز کرد و صدايش را پايين آورد‪ .‬به من‬ ‫نگاه کرد و گفت‪ :‬سالم خوبي؟ گفتم‪ :‬آره‪ ،‬تو خوبي؟ گفت‪:‬‬ ‫خوب بودن هم اين روزها تعريف دارد‪ .‬همه استانداردها بهم‬ ‫ريخته‪ .‬همين که من تو اين دود و دم اين شهر کثيف هنوز‬ ‫زنده‌ام خودش خوب است‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬امروز از دنده چپ بيدار شدي؟‬ ‫خنديد و گفت‪ :‬همين که بيدار شدم خودش خوب‬ ‫است‪ .‬دنده‌اش را بزار براي کباب‪ .‬من خنديدم و او هم‬ ‫خنديد‪ .‬وقتي مي‌خنديد چشمانش انگار پر از ستاره مي‌شد‬ ‫که سوسو مي‌زدند‪ .‬تلفنش زنگ زد و به تلفنش نگاه کرد‬ ‫و رنگش کمي پريد‪ .‬با انگشتش به من عالمت هيس داد‪.‬‬ ‫سعي کرد آرام صحبت کند اما نمي‌خواست مکالمه‌اش را از‬ ‫من پنهان کند‪.‬‬ ‫«آره ‪ ....‬مي‌تونم سر راه از سوپر استار يک سري مرغ‬ ‫و خرت و پرت‌هاي ديگه بخرم‪ .‬ولي ممکنه دير برسم خونه‪.‬‬ ‫گشنه نموني ‪ ....‬باشه‪ ....‬باشه‪ ....‬اوکي‪ ....‬حتما”‪»....‬‬ ‫تلفن را بست و به من نگاه کرد و گفت‪ :‬سرورم بود!‬ ‫خنديديم و گفتم‪ :‬همسرت بود؟‬ ‫گفت‪ :‬سرور ‪ ....‬نه همسر‪ .‬انگار که من نوکر باباشم‪....‬‬ ‫مي‌شه يک دقيقه برم دستشويي؟‬ ‫گفتم‪ :‬حتما”‪.‬‬ ‫وقتي که رفته بود کمي به او فکر کردم‪ .‬يک سال پيش‬ ‫آشنا شده بوديم‪ .‬توي صف مترو مي‌ديدمش و هميشه مرا‬ ‫نگاه مي‌کرد‪ .‬يک روز که هر دو به مترو دير رسيديم سر‬ ‫صحبت باز شد که چطور تاکسي بگيريم‪ .‬صنعتي شريف‬ ‫مي‌رفت و سال آخرش بود‪ .‬مي‌خواست مهندس ساختمان‬ ‫باشد‪ ،‬اما زير فشار مردان فاميل که فکر مي‌کردند زن‬ ‫مهندس ساختمان بايد با عمله‌ها سر و کار بزند‪ ،‬به مهندسي‬ ‫صنايع تغيير رشته داده بود‪ .‬رک و پوست کنده بهم گفته بود‬ ‫که شوهر دارد و اهل رابطه مابطه نيست‪ .‬من هم قبول کرده‬ ‫بودم‪ .‬هنوز توي فکر بودم که از دستشويي برگشت‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬چقدر لفتش دادي‪ .‬وضو گرفتي؟‬ ‫خنديد وگفت‪ :‬آره‪ ،‬اونم من‪.‬‬ ‫صورتش را کمي آرايش کرده بود و قرمز به نظر مي‌آمد‪.‬‬ ‫از خودم پرسيدم کسي که نمي‌خواهد رابطه ما ادامه داشته‬ ‫باشد‪ ،‬چرا بايد خودش را براي مرد ديگري خوشگل‌تر کند؟‬ ‫اصال” بهش نظري نداشتم ولي از حرف زدن باهاش لذت‬ ‫مي‌بردم‪ .‬هميشه داستان داشت و کلي جوک بلد بود‪ .‬سرحال‬ ‫و سرزنده بود‪.‬‬ ‫سرش را انداخت پايين و گفت‪ :‬ديگه دوسش ندارم‪.‬‬ ‫خودشو پيش من خراب کرد‪.‬‬ ‫پرسيدم‪ :‬سرورت رو مي‌گي؟‬

‫‪33‬‬

‫گفت‪ :‬آره‪ ،‬خاک بر سر رفته به جليلي راي داده‪....‬‬ ‫خودش بايد بدونه اين مرد چقدر خطرناکه‪ .‬خودش يک‬ ‫پا احمدي‌نژاد دومه ‪ ...‬اصال” باورت مي‌شه اينقدر احمق و‬ ‫حزب‌اللهي باشه؟‬ ‫گفتم‪ :‬شايد با جليلي حال مي‌کنه‪ ....‬ولش کن ‪....‬‬ ‫گفت‪ :‬نه آقا ‪ ....‬ما زن و شوهريم‪ .‬بايد باهم‬ ‫تفاهم داشته باشيم‪ .‬حاال اگر مسائل ديگه توي‬ ‫خونه ميزون نيست حداقل از لحاظ سياسي بايد‬ ‫با هم تفاهم داشته باشيم‪ .‬تازه به من نگفته بود‬ ‫از خواهرش شنيدم که به جليلي راي داده‪ ....‬اصال”‬ ‫ازش بدم آمده‪ ....‬ممکنه حتي ازش جدا بشم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬به خاطر راي؟ به همين سادگي؟‬ ‫گفت‪ :‬چيزهاي ديگه هم هست که بهتره نگم‪....‬‬ ‫خيلي کمبود دارم‪ .‬کمبودهاي مالي هم نيستند‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬از دست من کاري بر مياد؟‬ ‫گفت‪ :‬نه من با تو خيلي راحتم‪ ،‬با اينکه دو‬ ‫سال از من جوان‌تري اما خيلي خوب احساسات مرا‬ ‫مي‌فهمي‪ ....‬بعضي شب‌ها خوابت رو مي‌بينم‪.‬‬ ‫خنديدم و گفتم‪ :‬اي شيطون!‬ ‫دستش را روي دست من گذاشت و گفت‪ :‬بزنيم بريم‬ ‫پارک؟ اين کافي شاپ جاي خوبي نيست‪ .‬ممکنه ما رو‬ ‫با هم ببينند‪ .‬مي‌دوني که طرف چقدر غيرتي و حسوده؟‬ ‫حالشو داري تا پارک ملت پياده بريم؟‬ ‫نمي‌توانستم نه بگويم‪ .‬سرم را به عالمت تصديق‬ ‫تکان دادم و شانه‌هايم را باال انداختم‪.‬‬ ‫توي راه تند و تند راه مي‌رفت و مرتب حرف مي‌زد‪.‬‬ ‫بيشترش راجع به شوهرش بود و اينکه چقدر از هم فاصله‬ ‫گرفته‌اند‪ .‬شعر مي‌خواند و ضرب‌المثل بلد بود و کلي‬ ‫اطالعات سياسي داشت اما شوهرش کارمند شهرداري بود‬ ‫و اينطوري که مي‌گفت نيمه وقت لباس شخصي مي‌پوشيد‪.‬‬ ‫طرف غروب بود که به پارک رسيديم و روي نيمکت‬ ‫ولو شديم‪ .‬عينک آفتابي‌اش را در آورد و توي کيفش‬ ‫گذاشت‪ ،‬اشعه خورشيد توي چشمان قهوه‌اي درشتش‬ ‫افتاده بود‪ .‬سعي کردم خودم را کنترل کنم و به او نگاه‬ ‫نکنم‪.‬‬ ‫پرسيد‪ :‬با اون دختره چه کار کردي؟ اسمش چي بود؟‬ ‫هاله؟‬ ‫گفتم‪ :‬هنوز با او هستم ولي داره يک خورده جدي مي‌شه‬ ‫و من ترس ورم داشته‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬حق داره االن يک سال باهاشي‪ ،‬اگر با کسي‬ ‫يک سال بري و بيائي بايد نتيجه‌اي هم داشته باشه‪.‬‬ ‫خنديدم و گفتم‪ :‬من با تو هم يک ساله آشنا هستم‪ ،‬ولي‬ ‫دليل نمي‌شه دنبال نتيجه باشم‪.‬‬ ‫صورتش سرخ شد و سرش را پايئن انداخت‪ .‬سکوت‬ ‫سنگيني که حدود يک دقيقه طول کشيد و من و او هيچ‬ ‫نگفتيم و فقط به درختان کهنسال و بلند پارک خيره شديم‪.‬‬ ‫خواستم يخ را بشکنم با شوخي و خنده گفتم‪ :‬اهه‪...‬‬ ‫شلوار جين تو سوراخ داره‪ ،‬وضع مالي سرورت خراب‬ ‫شده؟‬ ‫با دستش زد روي دستم و گفت‪ :‬مي‌دوني چقدر پول اين‬ ‫شلوار را دادم؟ نصفش هم براي همين سوراخ بوده ‪...‬‬ ‫همانطوري که به يک ذره پوست رانش که از سوراخ معلوم‬ ‫بود خيره شده بودم بي اختيار و بچگانه‌وار انگشتم را وارد‬ ‫سوراخ شلوارش کردم‪ ،‬کمي تکان خورد ولي حرفي نزد‪.‬‬ ‫خودم بيشتر تکان خوردم انگار که پوستش برق داشت و‬ ‫مرا گرفته بود‪ .‬انگشتم را بيرون کشيدم و او مانتويش را‬ ‫روي شلوار جينش کشيد‪.‬‬ ‫دستش را روي دستم گذاشت و گفت‪ :‬قرار بود رابطه‬ ‫ما معنوي باشد‪ ،‬يادت نره‪.‬‬ ‫بعد بلند شد وکيفش را روي شانه‌اش انداخت‪ .‬چند‬ ‫ثانيه به من نگاه کرد‪ ،‬دل توي دلم نبود‪ .‬خنديد و گفت‪:‬‬ ‫هفته آينده توي همون کافي شاپ؟ باشه؟‬ ‫با خوشحالي خنديدم و گفتم‪ :‬باشه‪...‬‬ ‫يک ساعت بعد که توي مترو به خانه برمي‌گشتم‬ ‫تلفنم را در آوردم و توي ليست تلفنم اسم هاله را پيدا‬ ‫کردم و آن را از حافظه تلفن پاک کردم‪...‬‬


‫‪34‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫‪34‬‬

‫دنباله از صفحة ‪25‬‬

‫علي رنجي‌پور‬ ‫چندي پيش گزارشي کوتاه از همايش ساماندهي‬ ‫سياسي فضا و اداره بهينه شهر تهران در سايت‌هاي خبري‬ ‫منتشر شد که در آن به نقل از يحيي رحيم صفوي نوشته شده‬ ‫بود‪« ،‬مسائل تهران را نمي‌توان مسکوت گذاشت و تهران‬ ‫با تداوم وضعيت فعلي تا ‪ 10‬سال آينده با بحران مواجه‬ ‫مي‌شود‪».‬‬ ‫اين جمله البته تازگي ندارد‪ ،‬چراکه سال‌ها است بعضي‬ ‫کارشناسان مسايل شهري‪ ،‬اقتصادي و زيست‌محيطي هم‬ ‫همين را مي‌گويند‪ ،‬اما وقتي اين مضمون را يکي از مقام‌هاي‬ ‫ارشد نظامي و کسي که به باالترين سطوح حاکميتي وصل‬ ‫است‪ ،‬کوک مي‌کند‪ ،‬جاي ترديد نمي‌ماند که بايد بيشتر تامل‬ ‫کرد و با تهران و مسايل آن‪ ،‬حتي وقتي عينک خوش‌بيني‬ ‫روي چشم‌مان است‪ ،‬واقع‌گرايانه‌تر مواجه شد‪.‬‬

‫مخاطرات طبيعي‬

‫همه مي‌دانند که‪ ‬تهران‪ ‬در چه جاي خطرناکي بنا شده‬ ‫و تهران شده است‪ .‬يکي از خطرناک‌ترين شهرهاي جهان‬ ‫که هر لحظه ممکن است زمين زير پاي شهروندانش بلرزد‬ ‫و يکي از بزرگ‌ترين فجايع بشري تاريخ رقم بخورد‪ .‬سال‬ ‫‪ 1378‬آژانس همکاري‌هاي بين‌المللي ژاپن «ژيکا»‪ ،‬که‬ ‫ي فني دولت‬ ‫نماينده رسمي و مسئول اجراي طرح‌هاي همکار ‌‬ ‫ژاپن است‪ ،‬گروه مطالعاتي خود را به تهران اعزام کرد تا‬ ‫مطابق مقررات و آيين نامه‌هاي جاري کشور ژاپن‪ ،‬مطالعاتي‬ ‫را در زمينه زلزله هاي احتمالي تهران انجام دهد‪.‬‬ ‫وقتي ‪ 10‬سال بعد بعضي از نتايج اين تحقيقات در‬ ‫رسانه‌هاي عمومي منتشر شد‪ ،‬تازه معلوم شد چقدر اوضاع‬ ‫ترسناک است‪ ،‬آن‌قدر که بعضي رسانه‌ها‪ ،‬براي گزارش‌هاي‬ ‫خبري خود از تعابير آخرالزماني استفاده کردند‪.‬‬ ‫گزارش «ژيکا» تاکيد مي‌کرد که وقوع زلزله در تهران‬ ‫حتمي است و آمادگي شهر براي مواجهه با زلزله بسيار پايين‬ ‫است‪ .‬يک سال بعد همايشي در تهران با موضوع مديريت‬ ‫بحران برگزار شد که تعدادي از مقاالت آن‪ ،‬بر اساس‬ ‫يافته‌هاي تحقيق «ژيکا» نوشته شده و نشان مي‌دادند‪،‬‬ ‫نه فقط خانه‌هاي مردم‪ ،‬بلکه تاسيسات عمومي شهر هم‬ ‫آسيب‌پذيرند‪.‬‬ ‫در يکي از اين مقاالت تاثير زلزله روي محورهاي‬ ‫ارتباطي درون‌شهري شبيه‌سازي شده بود که نشان مي‌داد‬ ‫در صورت بروز زلزله‌اي با قدرت تقريبي ‪ 7‬ريشتر‪ ،‬تقريبا‬ ‫همه بزرگراه‌ها و شاهراه‌هاي اصلي شهر‪ ،‬به دليل تخريب‬ ‫پل‌هاي سواره‌رو‪ ،‬از کار خواهند افتاد‪.‬‬ ‫منطقا نتايج اين گزارش مدتي طوالني پيش از آنکه‬ ‫بخش‌هايي از آن به صورت عمومي منتشر شود‪ ،‬در اختيار‬ ‫سفارش‌دهندگان و مديران تصميم‌گير پايتخت قرار گرفته‬ ‫بود‪ .‬عقل سليم حکم مي‌کرد بسياري از بودجه‌هاي تحقيقاتي‬ ‫و عمراني پايتخت‪ ،‬صرف بهسازي تاسيسات عمومي شود‪ .‬از‬

‫سوي ديگر روند ساخت‌وساز روي گسل‌هاي تهران متوقف‬ ‫يا الاقل کند شود که هرگز چنين نشد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،1379‬تنها ‪ 900‬هزار واحد مسکوني روي‬ ‫گسل قرار داشتند‪ ،‬در حالي که امروز و ‪ 15‬سال بعد از‬ ‫تحقيقات «ژيکا»‪ ،‬اين رقم چندين و چند برابر شده است‪.‬‬ ‫ساختمان‌هاي سه يا چهارطبقه روي گسل‌ها ‪ 10‬و ‪12‬‬ ‫طبقه شده‌اند که توي هر يک از آنها چند ده خانواده زندگي‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫هيچ کس هم ظاهرا ناراضي نيست‪ .‬اگر کسي هم‬ ‫جايي چيزي بگويد‪ ،‬آن را به حساب غر و لندي مي‌گذارند و‬ ‫مي‌گذرند‪ .‬تهران‌نشينان به توسعه شهرشان به اين شکل و‬ ‫قيافه عادت کرده‌اند؛ چه بسا آن را دوست هم دارند‪.‬‬ ‫نشان به آن نشان که هر از چندگاهي وقتي بحث انتقال‬ ‫پايتخت از تهران پيش مي‌آيد‪ ،‬افکار عمومي مطرح‌کنندگان‬ ‫طرح را چنان سر جايشان مي‌نشاند که کسي جرات حمايت‬ ‫از آن را نداشته باشد؛ حتي اگر طرح متکي به تحقيقات‬ ‫مفصل شوراي عالي امنيت ملي در دوره‌اي باشد که رئيس‬ ‫آن دوره شورا‪ ،‬رئيس‌جمهوري امروز ايران است‪.‬‬

‫مخاطرات اقليمي و زيست‌محيطي‬

‫زلزله تهران را چه کسي ديده که باور کند؟ اما وضعيت‬ ‫نامطلوب زيست‌محيطي تهران را پايتخت‌نشينان به نقد‬ ‫جان خود تجربه کرده‌اند‪ .‬دود آلودگي هوا‪ ،‬سال‌ها است که‬ ‫به چشم مردم اين شهر مي‌رود‪ .‬البته آلودگي هوا مخاطره‌اي‬ ‫دست‌ساز است که مي‌شود با دست محدودش کرد؛ چنانکه‬ ‫دولت حسن روحاني که يکي از شعارهايش بهبود وضعيت‬ ‫محيط زيست بود‪ ،‬تالش کرد از طريق باال بردن کيفيت‬ ‫سوخت و کنترل نسبي خودروهاي آالينده آن را کنترل کند‪.‬‬ ‫قطعا دولت در اين زمينه تالش زيادي کرده و به‬ ‫موفقيت‌هاي هم رسيده است‪ ،‬وگرنه با توجه به شيب رشد‬ ‫آلودگي هوا در دهه ‪ ،80‬امسال نبايد هيچ روز سالم و حتي‬ ‫ناسالمي در تقويم ثبت مي‌شد‪ 10 .‬تا ‪ 15‬سال پيش کل‬ ‫آلودگي هواي تهران محدود به چند روز زمستاني بود که‬ ‫وارونگي رخ مي‌داد‪ ،‬اما االن وضعيت روزهاي بهار و پاييز و‬ ‫تابستان هم تعريف چنداني ندارد‪.‬‬ ‫معضالت زيست‌محيطي تهران البته محدود به آلودگي‬ ‫انساني هوا نيست‪ .‬موضوع ريزگردها‪ ،‬خشک شدن زمين‌هاي‬ ‫کشاورزي در استان‌ها و شهرهاي اطراف تهران‪ ،‬از دست‬ ‫رفتن منابع آبي‪ ،‬فرسايش خاک و نشست زمين به‌خصوص‬ ‫در جنوب غرب پايتخت و اين اواخر وقوع پديده‌هاي ناگهاني‬ ‫مثل طوفان و بارندگي‌هاي سيل‌آسا هم هستند که چشم‌انداز‬ ‫آينده پايتخت را تيره و تار مي‌کنند‪.‬‬ ‫معلوم نيست اگر وضع به همين منوال پيش رود ‪10‬‬ ‫سال آينده تهران از منظر زيست‌محيطي چه وضعيتي خواهد‬ ‫داشت‪ .‬اگر اوضاع آن طور پيش رود که کارشناسان در مورد‬ ‫تغييرات اقليمي در ايران مي‌گويند‪ ،‬آن وقت مي‌توان متصور‬ ‫بود که بحراني که آقاي رحيم‌صفوي از آن صحبت مي‌کند‪،‬‬

‫حتي به فرض که زلزله‌اي هم پيش نيايد‪ ،‬چه شکل و شمايلي‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬

‫مخاطرات اقتصادي و اجتماعي و سياسي‬

‫تعبير «سياهچاله تهران» متعلق به محسن رناني است‬ ‫که توضيح مي‌دهد چطور تمام سرمايه کشور را تهران‬ ‫مي‌بلعد و آن را به هيچ تبديل مي‌کند‪ .‬اشاره‌اي به اين‬ ‫وضعيت در صحبت‌هاي آقاي رحيم‌صفوي هم ديده مي‌شود‪،‬‬ ‫آنجا که مي‌گويد بحران اين شهر‪ ،‬کل ايران را گرفتار مي‌کند‬ ‫و به همين خاطر مساله تهران‪« ،‬يک مساله حکومتي» با ابعاد‬ ‫ملي است؛ چه‌بسا فراتر مساله‌اي با ابعاد منطقه‌اي و جهاني‬ ‫است‪.‬‬ ‫سياهچاله‌ها وقتي دنياي پيرامون خود را خوردند‪ ،‬نوبت‬ ‫به خودشان مي‌رسد‪ .‬به اين تعبير وقتي تهران شيره سرمايه‬ ‫کشور را بلعيد که تقريبا اين کار را کرده‌ است‪ ،‬مشغول خود‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫اما آيا مي‌توان نشانه‌هاي اين وضع را در اقتصاد تهران‬ ‫مشاهده کرد؟ بازار مسکن در تهران و ديگر شهرهاي بزرگ‬ ‫ايران‪ ،‬طي سال‌هاي گذشته عمال بار اقتصاد ايران را به‬ ‫دوش کشيده است‪ ،‬اما نزديک ‪ 4‬سال است که اين بازار در‬ ‫رکود مطلق به سر مي‌برد‪ .‬تقريبا تمام نسخه‌هايي که دولت و‬ ‫کارشناسان اقتصادي براي خروج از اين وضعيت پيچيده‌اند‪،‬‬ ‫جواب نداده و اين رکود هر روز بيشتر مي‌شود‪.‬‬ ‫صنعت ساختمان‌سازي در تهران رونقي لجام‌گسيخته‬ ‫را در سال‌هاي آخر دهه ‪ 80‬و سال‌هاي اول دهه ‪ 90‬تجربه‬ ‫کرد‪ .‬در اين مدت به اندازه نياز چند دهه ساختمان در تهران‬ ‫ساخته شد‪ ،‬بي‌آنکه کسي حساب و کتاب کند چه کسي قرار‬ ‫است اين حجم عظيم و انبوه و سنگين را از بتن و فوالد‪،‬‬ ‫دوباره به پول تبديل کند؟‬ ‫طي ‪ 4‬سال از سال‌هاي ‪ 89‬تا ‪ 92‬بيش از ‪ 100‬ميليون‬ ‫مترمربع ساختمان مسکوني جواز ساخت گرفته‌اند‪ .‬اگر آمار‬ ‫وزارت راه و شهرسازي را مالک بگيريم‪ ،‬فرض کنيم سهم‬ ‫هر نفر ‪ 26‬متر مربع باشد‪ ،‬به عبارتي طي يک سال براي‬ ‫جمعيتي حدود ‪ 800‬هزار نفر در تهران خانه ساخته شد‪.‬‬ ‫ظرفيت‌سازي البته في‌نفسه اشکالي ندارد‪ ،‬کمااينکه همه‬ ‫جاي دنيا براي آينده برنامه‌ريزي مي‌کنند‪ ،‬اما آيا تهران ـ‬ ‫تهراني که شلوغي و به‌هم‌ريختگي و مشکالتش امان يک‬ ‫کشور را بريده ـ چنين ظرفيتي داشته يا دارد؟‬ ‫مسئوالن وزارت راه و شهرسازي از چشم‌انداز جمعيت‬ ‫‪ 16‬ميليوني ساکن در تهران سخن گفته‌اند‪ .‬از شهردار‬ ‫تهران حتي عدد ‪ 20‬ميليون هم نقل شده است‪ .‬واقعا اين‬ ‫همه جمعيت را مي‌توان در اين شهر جا داد؟ شهري که‬ ‫همين امروز هم براي ‪ 10‬ميليون نفر تنگ و متراکم است‪.‬‬ ‫فضاي خدماتي هم براي اين جمعيت مي‌توان ساخت؟ آيا‬ ‫مي‌توان حتي آب مورد نياز اين جمعيت را تامين کرد؟‬ ‫ممکن است اين حرف‌ها انتزاعي به نظر برسد‪ ،‬بگذاريد‬

‫دنباله در صفحة بعد‬

‫ستاره ساالري وجود دارد بيشتر يک توهم است‪.‬‬ ‫رضا درستکار منتقد سينما هم‪ ‬معتقد است که هنوز‬ ‫يک بازيگر جوان که بتواند جايگزين ابوالفضل پورعرب يا‬ ‫فريبرز عرب‌نيا شود‪ ،‬به سينما معرفي نشده است‪.‬‬ ‫به هر حال در سينمايي که ستاره شدن در آن سخت و‬ ‫ستاره ماندن بسيار دشوار به نظر مي‌رسد‪ ،‬مسائل مختلفي‬ ‫دست به دست هم داده تا به نوعي روند ستاره سازي‬ ‫دچار سکته‌اي دردناک شود و سينمايمان روز به روز از اين‬ ‫جريان بيشتر فاصله بگيرد‪.‬‬ ‫واقع همان قدر که طي سال‌هاي گذشته با جريان‬ ‫‌‌‬ ‫در‬ ‫قهرمان سازي در فيلم‌هاي ايران مخالفت شده و اين‬ ‫مقاومت دستگاه‌هاي دولتي جريان تفکر غالب بر نگاه‬ ‫فيلمسازان را به سمت ژانرهايي برده که فيلم‌هايشان نياز‬ ‫به قهرمان نداشته باشد‪ ،‬روند توليد فيلم‌ها نيز به گونه‌اي‬ ‫پيش رفته که کم کم خبري از ستاره‪ ،‬حتي از نوع پفکي‌اش‬ ‫در سينما نيست‪ .‬از طرفي برخي معتقدند سينماي امروز‬ ‫تنها به آن دسته از ستاره‌ها توجه مي‌کند که در بعد فروش‬ ‫و تضمين بازگشت سرمايه فيلمساز و فروش مناسب در‬ ‫گيشه کمک کند‪ ،‬اما در اين عرصه هم ستاره تازه‌اي متولد‬ ‫نشده است‪.‬‬ ‫در اين ميان خود ستاره‌ها و فضاي جامعه و رسانه‌اي‬ ‫کشور هم مي‌تواند در افول ستاره‌هاي قبلي و متولد نشدن‬ ‫ستاره‌هاي تازه تاثير پررنگي داشته باشد‪ .‬براي مثال هديه‬ ‫تهراني يکي از ستاره‌هاي محبوب دو دهه اخير تحت تاثير‬ ‫جو غالب در رسانه‌ها‪ ،‬از انتخاب شدن به سمت انتخاب‬ ‫کردن قدم برمي‌دارد و با حضور کمرنگ در کارهاي‬ ‫روشنفکرانه از شمايل يک ستاره فاصله مي‌گيرد‪.‬‬ ‫شايد براي ناظران بيروني حيرت انگيز باشد‪ ،‬اما در‬ ‫اين سينماي بدون قهرمان و ستاره تنها عروسک‌هاي‬ ‫اسفنجي مثل کاله قرمزي همواره در اوج مي‌مانند و ضمن‬ ‫محبوبيت‪ ،‬چهره‌هاي بفروشي براي گيشه به حساب مي‌آيند‬ ‫چرا که قواعد ستاره سازي در اين سينما رعايت نمي‌شود‬ ‫و در بيشتر اوقات يک جرقه و اتفاق باعث پيدايش يک‬ ‫ستاره در آسمان سينماي ايران مي‌شود‪ ،‬اما فضاي جامعه‬ ‫يا تفکر آقا يا خانم ستاره کم کم باعث خروجش از اين‬ ‫دايره بسته مي‌شود‪ .‬به خاطر همين به نظر مي‌رسد شايد‬ ‫اگر عروسک‌هاي شناخته شده و ستاره‌هاي اين رده هم‬ ‫قادر به تصميم‌گيري براي خود بودند حتي دوران ستاره‬ ‫بودن آن‌ها نيز اينقدر طوالني نمي‌شد‪.‬‬

‫جورج ميلر کارگردان‬ ‫استراليايي رئيس هيأت‬ ‫داوران کن شد‬

‫جورج ميلر کارگردان سري فيلم‌هاي «مکس ديوانه»‪،‬‬ ‫رئيس هيأت داوران جشنواره کن ‪ 2016‬شد‪.‬‬ ‫جورج ميلر ‪ 70‬ساله‪ ،‬افزون بر کارگرداني‪،‬‬ ‫فيلمنامه‌نويس و تهيه‌کننده است‪ .‬اين نخستين بار است‬ ‫که يک سينماگر استراليايي رياست جشنواره فيلم کن را‬ ‫برعهده مي‌گيرد‪.‬‬ ‫ميلر پس از اعالم نامش به‌عنوان رئيس جشنواره‪ ،‬در‬ ‫اظهارنظر کوتاهي گفت‪« ،‬اين افتخاري است که در ميان‬ ‫جشنواره‌اي باشي که تاريخي پشت سر دارد و شاهکارهاي‬ ‫جهان سينما در آن به‌نمايش در مي‌آيند‪».‬‬ ‫اين فيلمساز در کنار سري فيلم‌هاي اکشن «مکس‬ ‫ديوانه» با بازي مل گيبسون و استيون کالرک‪ ،‬از جمله‬ ‫فيلم‌هاي «جادوگران ايست‌ويک»‪ ،‬فيلمي کمدي ـ فانتزي‬ ‫با بازي جک نيکلسون‪ ،‬شر‪ ،‬سوزان ساراندون و ميشل‬ ‫فايفر و انيميشن «خوش‌قدم» را نيز ساخته است‪.‬‬ ‫او همچنين در سال ‪ 1993‬براي فيلم «روغن لورنزو»‬ ‫نامزد اسکار بهترين فيلمنامه اقتباسي شد و در سال ‪1996‬‬ ‫به‌عنوان تهيه‌کننده براي فيلم «عزيز» جايزه بهترين فيلم‬ ‫را دريافت کرد‪.‬‬ ‫شصت‌ونهمين دوره جشنواره کن از ‪ 11‬تا ‪ 22‬ماه‬ ‫مي‪ ‬برگزار خواهد شد‪.‬‬


‫‪35‬‬

‫فرهنگ‬ ‫گفتگو‬

‫دکتر پرويز ايزدي ‪ -‬آتالنتا‬

‫مطلب اين ماه را به مناسبت روز جهاني زن‬ ‫تقديم به تمام بانوان مي‌شوم که سبب دوام‬ ‫بشريت هستند و با وجود عدم برابر حقوقي‬ ‫تمام مسوليت قوام اجتماع را به مدت هزاره‌ها‬ ‫بر دوش کشيده‌اند تقديم نمايم‪.‬‬ ‫اجازه مي‌خواهم که مطلب را با آنکه حدود‬ ‫يک قرن پيش‪ ،‬در مورد تساوي حقوق زن و‬ ‫مرد گفته شده است و به علت تعصب نه تنها‬ ‫جنسيتي‪ ،‬بلکه ديني از انتشار آن جلوگيري بعمل‬ ‫آمده است امروز براي اولين بار در يک نشريه‬ ‫فارسي زبان تقديم حضور خوانندگان عزيز‬ ‫نمايم و قضاوت در مورد آن را به خوانندگان‬ ‫منصف واگذارم که اگر با نهايت افتخار ايرانيان‬ ‫خود را پيشگام برابر حقوق مرد و زن بدانند‬ ‫ادعايي بيجا نکرده‌اند‌‪:‬‬ ‫« نساء و رجال (مردان و زنان) کل» در‬ ‫حقوق مساوي‪ ،‬بهيچ‌وجه امتيازي در ميان‬ ‫نيست‪ ،‬زيرا جميع انسانند‪ ،‬فقط احتياج به‬ ‫تربيت دارند‪.‬‬ ‫اگر نساء (زنان) مانند رجال (مردان) تربيت‬ ‫شوند‪ ،‬هيچ شبهه‌اي نيست که امتيازي نخواهد‬ ‫ماند‪ ،‬زيرا عالم انساني مانند طيور (پرندگان)‬ ‫محتاج به دو جناح (بال) است يکي اناث (زنان‬ ‫) و يکي ذکور (مردان)‪ ،‬مرغ با يک بال پرواز‬ ‫نتواند‪ ،‬نقص يک بال سبب وبال بال ديگر است‪،‬‬ ‫عالم بشر عبارت از دو دست است‪ ،‬چون دستي‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫ناقص ماند دست کامل هم از وظيفه خويش باز ماند‪.‬‬ ‫خدا جميع بشر را خلق کرده‪ ،‬جميع را عقل و دانش عنايت‬ ‫فرموده‪ ،‬جميع را دو چشم و دو گوش داده‪ ،‬دو دست و دو پا عطا‬ ‫کرده‪ ،‬در ميان امتيازي نگذارده است‪ ،‬لهذا چرا نساء از رجال‬ ‫پست‌تر باشند‪ ،‬عدالت الهي قبول نمي‌کند‪ ،‬عدل الهي کل را‬ ‫مساوي خلق فرموده‪ ،‬در نزد خدا ذکور و اناثي نيست‪)1(»...‬‬

‫ترک تعصب جنسيتي يا قبول تساوي‬ ‫حقوق زن و مرد‬

‫همانطورکه تبعيض نژادي ماحصل و يا بقاياي تعصب‬ ‫نژادي است‪ ،‬تبعيض جنسيتي نيز نتيجه سه هزاره بلکه بيشتر‬ ‫تعصب جنسي است و بهمين علت اين تعصب و تبعيض چنان‬ ‫در سرتاسر زواياي حافظه فردي و گروهي و يا به عبارت جامعه‬ ‫شناسي در فرهنگ فردي و گروهي همه ما جاي گرفته است‬ ‫که به جرأت مي‌توان گفت که بسياري از بانوان‪ ،‬چنان به اين‬ ‫بي‌عدالتي خو گرفته‌اند که وجود اين تبعيض را امري طبيعي و‬ ‫گاهي از موارد الزم و ضروري مي‌پندارند‪.‬‬ ‫زماني که بانوان چنين تصور و برداشتي از تبعيض جنسيتي‬ ‫داشته‌باشند‪ ،‬مسلما» تکليف مرداني که برابري زنان را به صالح‬ ‫شخصيت اجتماعي خود نمي‌دانند کامال» معلوم و واضح مي‌گردد!‬ ‫يعني طبيعي دانستن تبعيض جنسيتي‪ ،‬بزرگ‌ترين مانع در‬ ‫سر راه تساوي حقوق زن و مرد و در نتيجه سد مستحکمي‌ در‬ ‫برابر پيشرفت اجتماع براي رسيدن به عدالت اجتماعي‪ ،‬برابري‬ ‫انسان‌ها و برقراري صلح عمومي‌و پايدار است‪.‬‬ ‫معموال” در امراض رواني تا شخص مريض قبول نکند و‬ ‫در ضمير آگاه خويش معتقد به عدم تعادل روحي خود نگردد‪،‬‬ ‫سراغ دکتر روانشناس نخواهد رفت و اگر ديگران به شخص‬ ‫بيمار پيشنهاد رجوع به دکتر متخصص نمايند نه تنها مريض به‬ ‫اين پيشنهاد توجه نخواهد کرد‪ ،‬بلکه از پيشنهاد دهنده دلگير‬ ‫خواهد شد و او را با خشم و غضب از خود خواهد راند!‬ ‫بهمين شکل در امراض اجتماعي نيز تا توده مردم در ضمير‬ ‫آگاه و ناخود‌آگاه خود متوجه مرض نگردند‪ ،‬نه تنها در پي چاره‬

‫بر نخواهند آمد بلکه در پي آزار فرد يا جمعي بر خواهند آمد که‬ ‫وجود مرض اجتماعي را گوشزد و عالج آن را پيشنهاد مي‌نمايد‪.‬‬ ‫به شهادت تاريخ کم نيستند افراد و يا گروه‌هايي که‬ ‫پيشنهادات اجتماعي آنان در ابتدا مورد اعتراض جامعه بوده‬ ‫‌است و حتي در بسياري از موارد جان خويش را در اين راه از‬ ‫دست داده‌اند‪ ،‬ولکن مرور زمان حقانيت پيشنهادات اجتماعي‬ ‫آنان را مورد تاييد قرار داده ‌است‪ ،‬اما خوشبختانه بايد گفت‬ ‫که در اين ميان خون افرادي خيرخواه‪ ،‬دلسوز و آينده‌نگر که‬ ‫به علت واپس‌گرايي ما ريخته شده است‪ ،‬بيهوده بهدر نرفته‬ ‫است و مي‌توان با قوت قلب بدين دل خوش داشت که اين افراد‬ ‫قربانيان فداکار پيشرفت‌هاي اجتماعي هستند که همه ما بايد به‬ ‫حکم قدرشناسي مرهون فداکاري‪ ،‬از خودگذشتگي و آينده‌نگري‬ ‫اين افراد هستيم و الزم است که باشيم‪.‬‬ ‫در همين مقام الزم است که بگويم که در مقطع هزاره سوم‪،‬‬ ‫نابرابري حقوق زن و مرد يکي از اين امراض اجتماعي‌است که‬ ‫الزم است همه ما بدون استثناء در راه تامين حقوق بانوان و‬ ‫برابري آن با مردان ساعي و کوشا باشيم‪.‬‬ ‫اهميت رفع تبعيض جنسيتي‪ ،‬يا لزوم برابري حقوق بانوان‬ ‫با مردان از جهات زير حايز اهميت است‪:‬‬ ‫بانوان نيمي‌از ساکنين جهان را تشکيل مي‌دهند و ما با اين‬ ‫تبعيض در حقيقت نيمي‌از افراد اجتماع را از مشارکت و فعاليت‬ ‫در راه پيشبرد امور اجتماعي باز مي‌داريم و با اين عمل جامعه‬ ‫را از ابتکار‪ ،‬خالقيت و فعاليت نيمي ‌از افراد آن محروم ساخته‬ ‫و مي‌سازيم‪.‬‬ ‫اگر هم براي هزاره‌هاي گذشته‪ ،‬قدرت و خشونت مردانه‬ ‫مردان‪ ،‬براي ساختن دنياي آن زمان الزم و طبيعي مي‌نمود! الزم‬

‫است بدانيم که در آن چند هزاره‪ ،‬به مقتضاي خصايص مردانگي‬ ‫که از خشونت سرچشمه مي‌گرفته است دنيايي ساخته‌ايم‬ ‫که با نظامات و قوانيني خشن اداره مي‌شود‪ ،‬که اگر اين روند‬ ‫ادامه يابد اين نظامات و قوانين خشن در هزاره سوم نه تنها‬ ‫آسايش جسم و آرامش روان بشريت را تامين نخواهد کرد‪ ،‬بلکه‬ ‫خشونت‌هاي دنياي مردانه‪ ،‬جهان را به سوي نيستي و نابودي‌اي‬ ‫خواهد کشانيد که در آن نه‌تنها از پيشرفت بلکه از انسانيت‬ ‫خبري نخواهد بود‪ ،‬در صورتي که اگر براي بانوان مشارکتي‬ ‫برابر با مردان‪ ،‬در امور اجتماعي منظور نماييم مي‌توانيم اين‬ ‫اميد را داشته باشيم که با ظرافت طبع و خوي مهربان مادرانه‪،‬‬ ‫نه تنها بشريت را به آينده‌اي صلح‌آميز اميدوار مي‌سازيم بلکه‬ ‫با اطمينان مي‌توان گفت که بانوان قادر خواهند بود که بشريت‬ ‫را از ورطه هولناک نيستي و نابودي نجات بخشند‪ ،‬زيرا هيچ‬ ‫مادري ولو کم عاطفه حاضر نيست که جگر گوشه نازنيني را که‬ ‫با قيمت از دست دادن سالمتي و عمر خويش به مدت ‪ 21‬سال‬ ‫پرورش داده ‌است قرباني خودپسندي و غرور مردانه مردان‬ ‫سياستمدار فرصت‌طلبي نمايد که هنوز همانند قرون وسطا قصد‬ ‫جهان‌گشايي‪ ،‬آنهم با اعمال زور و خشونت و جنگ دارند!‬ ‫پس الزم است قبول کنيم که خوي لطيف مادرانه يکي از‬ ‫دريچه‌هاي اميد بشريت مأيوسي است که به سوي دنيايي بهتر‬ ‫و صلح‌آميز گشوده مي‌شود‪.‬‬

‫نبايد از مادراني بي‌حق و حقوق انتظار‬ ‫پرورش فرزندان متعادل داشت‬

‫هيچ يک از ما نمي‌توانيم نقش سرنوشت‌ساز مادر را بعنوان‬ ‫اولين مربي طفل ناديده انگاريم‪ ،‬چه اگر چنين کنيم بايد مسوليت‬ ‫بي چون و چراي آشفتگي اجتماع را نيز بر عهده بگيريم!‬ ‫اگر مادر از کسب علم و دانش محروم و از تربيت الزم‬ ‫برخوردار نباشد‪ ،‬براي هميشه از کمبود شخصيت و نابرابري‬ ‫حقوق در رنج و عذاب خواهد بود‪ ،‬و در اينچنين حالتي چگونه‬ ‫مي‌توان از وي انتظار داشت که فرزندان تحت سرپرستي او‬ ‫افرادي خود کم‌بين و يا زياده‌بين بار نيايند‪ ،‬و به فراگيري علم و‬ ‫دانش نيز مايل و شايق باشند!‬ ‫پس اگر مي‌خواهيم جامعه‌اي پر بار از نظر علم و دانش‬ ‫داشته باشيم که مصون از عقده‌هاي رواني ناشي از خود کم‌بيني‬ ‫و يا بزرگ‌بيني باشد‪ ،‬الزم است که براي مادران حق و حقوقي‬ ‫برابر با مردان در نظر گيريم‪.‬‬ ‫در اينجا ممکن است اين سوال مطرح گردد که چگونه‬ ‫ممکن است فرزنداني که تحت سرپرستي مادراني که از تبعيض‬ ‫جنسي رنج مي‌برند گرفتار عقده‌هاي خود کم‌بيني و يا زياده‌بيني‬ ‫گردند؟‬ ‫به عبارت ساده‌تر‪ ،‬چرا زماني‌ که در جامعه‌اي‪ ،‬نابرابري‬ ‫جنسيتي موجود است اطفال نمي‌توانند از نظر رواني متعادل‬ ‫باشند؟‬ ‫پسراني که در خانواده‌هايي بزرگ مي‌شوند که در آن‌ها‬ ‫برابري حق و حقوق بين زن و شوهر برقرار نيست‪ ،‬اکثرا»‬ ‫افرادي خود زياده‌بين بار مي‌آيند‪ ،‬زيرا عمال» مشاهده‌گر اين‬ ‫واقعيت هستند که پدر از مادر حق و حقوق بيشتري دارد‪ ،‬نفس‬ ‫اين مشاهده عيني اين طرز تفکر را بدانان تلقين مي‌نمايد که‬ ‫اصوال» جنس مرد از ممتازيت بخصوصي برخوردار است!‬ ‫و بر عکس دختران اينچنين خانواده‌هايي که عمال» کمبود‬ ‫حق و حقوق مادر را مشاهده مي‌نمايند بر اين باور چنان بار‬ ‫مي‌آيند که نابرابر بودن به خودي خود منجر به ايجاد عقده خود‬ ‫کم‌بيني گردد!‬ ‫حال اگر در نظر گيريم که اين حالت سنتي به مدت هزاره‌ها‬ ‫ادامه داشته است‪ ،‬آنوقت متوجه خواهيم‌شد که اين سردرگمي‬ ‫‌شخصيتي که در سطح گسترده جهاني مالحظه مي‌کنيم از کجا‬ ‫سرچشمه گرفته است و چگونه است که اين سنت حتي در نزد‬ ‫اهل خرد و دانش‪ ،‬طبيعي و عادي مي‌نمايد!‬ ‫همين عادي و طبيعي جلوه کردن اين سنت يکي از موانع‬ ‫مستحکمي ‌است که گذشتن از خانواده‌هاي نابرابر محيط‬ ‫مناسبي براي رشد روحيه خدعه و نيرگ هستد!‬ ‫خصلت ديگري که زاييده اين تبعيض است‪ ،‬صفت ناپسند‬ ‫مکر و حيله است! و اين همان عارضه‌ايست که در جامعه ايران‬ ‫به مکر و حيله زنانه معروف شده‌است!‬ ‫مصدر اين مکر و حيله‪ ،‬مادراني هستند که در خانواده‌هايي‬ ‫که کفه حق نامتعادل است زندگي مي‌کنند‪.‬‬ ‫اين ماران به حکم اجبار و براي جبران کمبود حق و حقوق‬ ‫خود مجبورند که با مکر و حيله‌اي که حتي براي فردي عادي‬ ‫قابل تصور نيست‪ ،‬سلطه وجودي خود را نه تنها به ثبوت رسانند‬ ‫بلکه تا به سرحد امکان امور خانواده را در قبضه قدرت خود‬ ‫درآورند و چون اين عمل بصورتي عادي امکان پذير نيست‪،‬‬ ‫اجبارا» اين مهم را از راه مکر و حيله به انجام مي‌رسانند‪ ،‬و‬ ‫اين بدترين الگو و نمونه براي اطفالي است که در اينچنين‬ ‫خانواده‌هايي بدنيا مي‌آيند و در اينچنين محيطي رشد مي‌کنند و‬ ‫به اين شيوه ناپسند خو مي‌گيرند‪.‬‬ ‫حال اگر رقابت ناسالم‪ ،‬داشتن همسران متعدد را به اين‬ ‫محيط بدآموز بيافزاييم‪ ،‬آنگاه متوجه خواهيم شد که سرچشمه‬ ‫فساد اجتماعي ما در کجا قرار داشته و دارد‪.‬‬

‫‪35‬‬

‫نکته ظريف ديگري که بايد مورد توجه همه ما قرار گيرد آن‬ ‫است که منظور از برابري حق و حقوق‪ ،‬در دست گرفتن کنترل‬ ‫خانواده يا اجتماع نيست‪ ،‬بلکه بحث در مورد مشارکت در اداره‬ ‫امور خانواده و در نتيجه اجتماع است‪.‬‬ ‫البته يادآوري اين واقعيت تلخ در آستانه هزاره سوم الزم‬ ‫و ضروري بنظر مي‌رسد که دنياي گذشته ما از خانواده گرفته تا‬ ‫اجتماع با خصلت کنترل يا قبضه کردن امور اداره مي‌شده‌است‪،‬‬ ‫بهمين دليل هر زمان که اداره خانواده يا اجتماع مطرح بوده‬ ‫‌است‪ ،‬فورا» در دست‌گرفتن و يا قبضه کردن امور مورد نظر قرار‬ ‫گرفته‌است‪ ،‬در صورتي که در هزاره سوم بطور قطع و يقين زمان‬ ‫آن فرا رسيده‌است که اين حقيقت را باور کنيم و بدان ايمان‬ ‫داشته باشيم که در تمام سطوح زندگاني از خانواده گرفته تا‬ ‫اجتماع‪ ،‬از هر کوره دهي تا شهر و مملکت و باالخره در سرتاسر‬ ‫پهنه گيتي دوران «قدرت قبضه کردن» و اداره امور با کنترل آنهم‬ ‫با اعمال زور و خشونت سپري شده‌است و دوران جديدي بنام‬ ‫همکاري‪ ،‬مشارکت‪ ،‬همزيستي و همبستگي آغاز گرديده‌ است و‬ ‫اين اصلي است که بايد آن را به حکم جبر زمان پذيرفت!‬ ‫قبول نکردن اين حکم و سر نسپردن به‌جبر زمان‪ ،‬يعني‬ ‫پا نهادن به سرزمين خطرناک جنگ‪ ،‬آنهم جنگي که بشريت و‬ ‫تمدن او را نيست و نابود خواهد ساخت‪.‬‬ ‫در صورتي که قبول همکاري‪ ،‬مشارکت‪ ،‬همزيسي و‬ ‫همبستگي يعني قدم نهادن در راهي که مسلما» به شکوفايي‬ ‫جوامع انساني آنهم در سطحي جهاني ختم خواهد شد‪.‬‬ ‫انتخاب هر يک از اين دو راه و قبول مسوليت و عواقب آن‬ ‫بر عهده وجدان آزاد فرد فرد ماست‪.‬‬ ‫تا شماره آينده که مطلب را دنبال کنم براي همه انسان‌ها‬ ‫آرزوي خوشبختي دارم‪ .‬دلهاشان شاد و لبهاشان خندان باد‪.‬‬ ‫نوروز نيز بر همگان خجسته باد‪.‬‬ ‫******‬ ‫‪ )1‬از اصول ديانت بهايي‌‪ :‬نقل از رساله تساوي حقوق زن‬ ‫و مرد صفحه ‪.8‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫بحث را انضمامي دنبال کنيم و اعداد و ارقام را جور ديگري‬ ‫در هم ضرب و تقسيم کنيم‪ :‬سال ‪ 1391‬مرکز آمار ايران‬ ‫ميانگين بهاي هر متر مربع بناي مسکوني را ‪ 4‬ميليون تومان‬ ‫اعالم کرد‪ .‬فرض کنيم که هم ‌ه ‪ 32‬ميليون متر مربع‪ ،‬به‬ ‫صورت منظم در سراسر تهران مجوز ساخت گرفته‌اند‪.‬‬ ‫در واقع براي ساده ‌شدن حساب و کتاب‪ ،‬از ضريب‬ ‫پراکندگي با توجه به سهم بيشتر مناطق باالي شهر در‬ ‫ساخت‌وساز بگذريم‪ 12 .‬ميليون متر مربع را هم به عنوان‬ ‫فضاي مشاع کم کنيم و ‪ 20‬ميليون متر را در ‪ 4‬ميليون تومان‬ ‫ضرب کنيم‪ .‬نتيجه مي‌شود ‪ 80‬هزار ميليارد تومان که حدود‬ ‫‪ 20‬درصد نقدينگي کل کشور در سال ‪ 400( 1391‬هزار‬ ‫ميليارد تومان) است‪.‬‬ ‫اگر آمار ساخت‌وساز در شهرهاي اطراف تهران‬ ‫(حياط خلوت‌ها) و ديگر کالن‌شهرها و شهرهاي متوسط و‬ ‫کوچک و حتي روستاها را هم اضافه کنيم‪ ،‬از اين مهم‌تر اگر‬ ‫ساخت‌وسازهاي تجاري را هم اضافه کنيم‪ ،‬آن وقت يک‬ ‫عالمت سوال بزرگ‪ ،‬بزرگ‌تر از حجم کل اقتصاد ايران‪،‬‬ ‫مقابل چشمانمان سبز مي‌شود! چطور ممکن است در يک‬ ‫کشور به اندازه‌اي مجوز ساخت ساختمان مسکوني صادر‬ ‫شود که کل پولي که در يک سال در مملکت چاپ شده‪ ،‬کفاف‬ ‫خريدن آن‌ها را ندهد؟‬ ‫هنوز بعضي اعتقاد دارند با تزريق پول بتوان بازار مسکن‬ ‫را از اين ورطه نجات داد‪ ،‬اما بعيد است که اين نسخه نيز‬ ‫کارگر بيفتد‪ .‬آيا نجات بازاري که از تمام چارچوب‌هاي‬ ‫منطقي خارج شده و به هيچ عنوان با مبنا و قاعده عرضه‬ ‫و تقاضا کاري ندارد‪ ،‬صرفا با تزريق پول امکان‌پذير است؟‬ ‫اين وصف همان سياهچاله‌اي است که صحبتش شد‬ ‫که نه فقط ابعاد اقتصادي‪ ،‬بلکه ابعاد اجتماعي و سياسي و‬ ‫امنيتي هم دارد‪.‬‬ ‫با اين همه تهران شهري است زنده و پويا و فعال؛‬ ‫شهري که اگرچه ذاتا ميل به تباهي دارد‪ ،‬اما از بابت شور‬ ‫زندگي چيزي از زنده‌ترين شهرهاي عالم کم ندارد‪ .‬تهران‬ ‫شهري است که مدام تغيير چهره مي‌دهد‪ .‬با اين همه ميراث‬ ‫مادي و معنوي‌اش را چيزي فراتر از مفهوم رايج ميراث‬ ‫فرهنگي حفظ مي‌کند‪.‬‬ ‫انگار نه قواعد شهري‪ ،‬نه داشته‌هاي عيني و ارزشمند‬ ‫و تاريخي و نه حتي مخاطرات و تهديدها‪ ،‬بلکه اعتبار تهران‬ ‫به شکلي از زندگي است که به شکلي عجيب و غريب در‬ ‫آن جريان دارد‪.‬‬ ‫سيدمحمد بهشتي‪ ،‬تهران شناس مي‌گفت تهران مرکز‬ ‫عالم است‪ .‬از غرب به شرق عالم را اگر با خطي به هم وصل‬ ‫کنيم‪ ،‬مرکز آن جايي به جز تهران نخواهد بود‪ .‬تهران عزيز‬ ‫و دوست‌داشتني که انگار خدا هم دوستش دارد‪.‬‬


‫‪36‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫‪36‬‬

‫استوانه بکارند‪ ،‬و از روئيدن اين غالت‪ ،‬به خوبي و بدي‬ ‫زراعت و حاصل ساليانه حدس بزنند‪».‬‬ ‫تقدس عدد هفت نزد ايرانيان بيشتر از اين جهت بود‬ ‫که نماينده ‪ 7‬امشاسپند‪ ‬است‪ .‬امشاسپند به هفت فرشته‬ ‫بزرگ که هر يک مظهر يکي از صفات‪ ‬اهورامزداست‪ ،‬گفته‬ ‫مي‌شود‪ .‬برخي از محققان عقيده دارند که ترکيب لغوي‪ ‬هفت‬ ‫سيناز همين هفت صنف غالت است که ابوريحان به آن‬ ‫اشاره کرده‌است‪ .‬در نتيجه به پيروي از معني ظاهري کلمه‪،‬‬ ‫کم‌کم چنين پنداشته شده که بايد بر سفره نوروزي‪ ،‬هفت‬ ‫چيز که نام آن با‪ ‬سين‪ ‬آغاز گردد‪ ،‬فراهم آيد‪.‬‬

‫هداياي نوروزي‬

‫در نوروز و مهرگان رسم بود که نمايندگان و بزرگان و‬ ‫فرمانروايان اياالت و اشراف و عامه مردم هر يک به توانايي‬ ‫و استطاعت‪ ،‬هدايايي را به دربار اهدا مي‌کردند‪.‬‬ ‫در نوروز مردم به يکديگر شيريني هديه مي‌دادند و اين‬ ‫رسم در دوران‪ ‬ساساني‪ ‬همگاني بوده‌است‪ .‬در نوروز بزرگ‪،‬‬ ‫پيش از لب به سخن گشودن‪ ،‬شکر مي‌خورند و بر خود‬ ‫روغن مي‌مالند تا از انواع باليا در طول سال‪ ،‬در امان باشند‪.‬‬

‫جشن سوري پايان سال‬

‫در مراسم مذهبي‪ ‬ارمنستان‪ ‬و‪ ‬گرجستان‪ ‬راه يافته ‌است‪.‬‬ ‫برخي از مورخان در ضمن شرح رسوم درباري مدت اين‬ ‫جشن را در دوران ساساني يک ماه نوشته‌اند‪ .‬بديهي است‬ ‫که اين امر مستلزم آن نبوده که همه مردم يک ماه تمام‬ ‫جشن بگيرند‪ ،‬بلکه فقط در پنج روز اول همگي جشن برپا‬ ‫مي‌کردند‪.‬‬

‫نوروز کوچک‬

‫قدمت نوروز و وجود اين جشن به زمان‌هاي پيش‬ ‫از هخامنشيان و مادها برمي‌گردد زماني که آريائي‌ها‬ ‫سرزمين‌شان را به دو قسمت تقسيم مي‌کردند و دو فصل‬ ‫گرما و سرما داشتند‪.‬‬ ‫چنانچه در اوستا آمده‌ است‪ ،‬فصل سرما شامل ده ماه و‬ ‫فصل گرما شامل دو ماه بود‪ .‬بعدها در اين دو فصل تغييري‬ ‫پديد آمد و به موجب‪« ‬ونديداد»‪ ‬تابستان داراي ‪ 7‬ماه و‬ ‫زمستان ‪ 5‬ماه گرديد‪ .‬در هر يک از اين دو فصل جشني بر‬ ‫پا مي‌داشتند که هر دو آغاز سال نو به شمار مي‌رفته‌ است‪.‬‬ ‫وجود پايه و اساس جشن‌هاي نوروز و مهرگان در‬ ‫آغاز فصول دوگانه آريائي‌ها گوياي آن است که زمينه اصلي‬ ‫پيدايش هر يک از آنها‪ ،‬بزرگداشت سرآغاز سال‪ ،‬توجه به‬ ‫پايان يک فصل و آغاز فصلي ديگر بوده‌است‪.‬‬ ‫با مرور زمان و تحول تدريجي اوضاع جشن نوروز از‬ ‫آن صورت بسيط نجومي و گاه‌شناسي بيرون آمد و بعدها‬ ‫جنبه‌هاي متعدد ديني و رسمي و سياسي پيدا کرد‪ .‬سرانجام‬ ‫اين يادگار با سنن ديرين خود از مدتي متجاوز از نه قرن‬ ‫پيش‪ ،‬در آغاز برج حمل جاي ثابتي يافت و تنها جشن‬ ‫جهاني است که مي‌توان گفت تمامي جنبه‌هاي ديني‪ ،‬رسمي‪،‬‬ ‫سياسي و طبيعي را در خود جاي داد ‌ه است‪.‬‬

‫نظريه وام‌گيري نوروز از تمدن بين‌النهرين‬

‫مردم‪ ‬بابل‪ ‬از دوران‌هاي بسيار قديم‪ ،‬روز اول سال را‪،‬‬ ‫عمومًا در اعتدال بهاري (‪ 21‬مارچ) جشن مي‌گرفتند‪ .‬اين‬ ‫زمان اول بهار و آغاز فصل نو است‪ ،‬زماني که طبيعت از‬ ‫خواب زمستاني بيدار مي‌شود‪ ،‬در حقيقت آغاز سال نو بود‪.‬‬ ‫از لوحه‌ها چنين بر مي‌آيد که اين جشن تقريبًا از ‪2340‬‬ ‫سال پيش از ميالد‪ ،‬شناخته شده بود‪ .‬آرتور کريستن‌سن‪،‬‬ ‫ايرانشناس نام‌دار دانمارکي‪ ‬نوشته است‪« ،‬سال ايرانيان‬ ‫باستان‪ ،‬به صورتي که آن را در سنگ‌نوشته‌هاي‪ ‬داريوش‬ ‫بزرگ‪ ‬در‪ ‬بيستون‪ ‬مي‌يابيم‪ ،‬در پاييز آغاز مي‌شد و جشن‬ ‫بسيار معروف‪ ‬مهرگان‪ ،‬در اصل جشن اول سال ايرانيان بوده‬ ‫‌است‪ .‬از جشن نوروز در‪ ‬اوستا‪ ‬و ادبيات اوستايي هيچ نام‬ ‫برده نشده‪ ،‬چنانکه از مهرگان نيز اشارتي نيست‪».‬‬ ‫در اواخر فرمانروايي داريوش بزرگ‪ ،‬ايرانيان که تحت‬ ‫تأثير تمدن‪ ‬آسياي صغير‪ ‬و سرزمين‌هاي‪ ‬مديتران‌‪ ‬اي قرار‬ ‫گرفته بودند‪ ،‬تقويم‪ ‬مصري‪ ‬را پذيرفتند که بر طبق آن سال‬ ‫به دوازده ماه سي روزه‪ ،‬به اضافه پنج روز اضافي تقسيم‬ ‫شده بود و در اعتدال بهاري آغاز مي‌شد‪ .‬اين سال‪ ،‬يعني‬ ‫سال اوستايي جديد‪ ،‬سال ديني زرتشتي گشت و تا امروز‬ ‫در نزد پارسيان حفظ گرديده‌است‪ .‬روز اول سال در اعتدال‬ ‫بهاري‪ ،‬اول فروردين‪ ،‬عيد نوروز است‪.‬‬ ‫مهرداد بهار‪ ‬با نظريه وام‌گيري عيد نوروز ايرانيان‪،‬‬ ‫از‪ ‬بين‌النهرين‪ ‬موافق نيست و عقيده دارد‪ ،‬از سه هزار سال‬ ‫پيش از ميالد‪ ،‬در آسياي غربي دو عيد‪ ،‬رواج داشته ‌است‪:‬‬ ‫عيد آفرينش در اوايل پاييز و عيد‪ ‬رستاخيزي‪ ‬که در آغاز‬ ‫بهار‪ ،‬برگزار مي‌شده ‌است‪ .‬بعدها دو عيد پاييزي و بهاري‬ ‫به يک عيد تبديل گرديده و سر بهار جشن گرفته مي‌شده‌‬ ‫است‪ .‬به اعتقاد مهرداد بهار‪ ،‬احتماالً نوروز در ايران قبل‬

‫از‪ ‬هخامنشيان‪ ‬وجود داشته‪ ،‬در اوستا مطرح نمي‌شود‪ ،‬چون‬ ‫يک عيد ملي محسوب مي‌شده و اوستا يک کتاب ديني است‬ ‫و جشن‌هاي خاص خودش را دارد‪ .‬بعد از گذشت زمان‪،‬‬ ‫سرانجام دين زرتشتي‪ ،‬هم جشن مهرگان را که در آغاز يک‬ ‫عيد بومي بوده و هم نوروز را مي‌پذيرد‪.‬‬ ‫درباره پيدايش نوروز و مناسبت تاريخي آن داستان‌ها‬ ‫و روايات متفاوت بسيار است‪ .‬در غالب اين داستان‌ها‬ ‫پيدايش نوروز به زمان‪ ‬پيشداديان‪ ‬نسبت داده شده و‬ ‫از‪ ‬جمشيد‪ ‬پادشاه مشهور پيشدادي به عنوان بنيان‌گذار اين‬ ‫جشن ياد گرديده‌است‪.‬‬ ‫ابوريحان بيروني‪ ‬در کتاب‪« ‬آثار الباقيه»‪ ‬در مورد‬ ‫پيدايش نوروز نوشته است که برخي از علماي ايران‬ ‫مي‌گويند سبب اينکه اين روز را نوروز مي‌نامند اين است‬ ‫که چون‪ ‬جمشيد‪ ‬به پادشاهي رسيد دين خود را تجديد کرد‬ ‫و چون اين کار خيلي بزرگ به نظر آمد و آن روز‪ ،‬روز تازه‌اي‬ ‫بود جمشيد عيد گرفت اگر چه پيش از اين هم نوروز بزرگ‬ ‫و معظم بود‪ .‬برخي ديگر از ايرانيان گويند که جمشيد زياد در‬ ‫شهرها گردش نمود و چون خواست به‪ ‬آذربايجان‪ ‬داخل شود‬ ‫بر سريري از زر نشست و مردم او را بر دوش خود مي‌بردند‬ ‫و چون آفتاب بر آن تخت بتابيد و مردم آن را ديدند اين روز‬ ‫را عيد گرفتند و در اين روز رسم است که مردمان به يکديگر‬ ‫هديه مي‌فرستند‪.‬‬ ‫در زمان‪ ‬هخامنشيان‪ ،‬شاه‪ ،‬نوروز را در‪ ‬تخت جمشيد‪ ‬برپا‬ ‫مي‌داشت‪ .‬گيرشمن‪ ‬باستان شناس‪ ‬فرانسوي‪ ‬در مورد‬ ‫مراسم نوروز در دربار هخامنشيان نوشته‌ است‪ ،‬همه چيز در‬ ‫تخت جمشيد براي بزرگداشت اين جشن ملي بنا شده‌است‪.‬‬ ‫پيش از انجام تشريفات نوروز‪ ،‬بزرگان شاهنشاهي و‬ ‫نمايندگان کشورها به تخت جمشيد مي‌آمدند و در دشت‬ ‫وسيع‪ ‬مرودشت‪ ‬که‪ ‬رود پلوار از ميان آن مي‌گذرد و در مغرب‬ ‫تخت جمشيد قرار گرفته هزاران خيمه مي‌زدند‪ .‬در نماي‬ ‫خارجي پلکان تخت جمشيد اشخاصي که در تشريفات‬ ‫نوروز شرکت دارند‪ ،‬نشان داده شده‌اند‪ .‬در اين سنگ‬ ‫برجسته‌ها نمايندگان ‪ 23‬ملت تابع شاهنشاهي و درباريان‬ ‫پارسي و مادي به همراه اسب‌ها و گردونه‌هاي پادشاهي و‬ ‫سربازان‪ ‬شوشي‪ ‬ديده مي‌شوند‪.‬‬ ‫پورداوود‪ ‬درباره نوروز در دوره اشکانيان مي‌نويسد‪ .‬پس‬ ‫از دوره‪ ‬سلوکي‪ ‬هر چند که اشکانيان ايراني‌نژاد و زرتشتي‬ ‫کيش بودند‪ ،‬ولي تسلط ‪ 80‬ساله‪ ‬يونانيان‪ ‬در آنها اثر کرده و‬ ‫در خصوص آداب و رسوم ايراني بي‌قيد بودند‪ .‬اما در اواخر‬ ‫اين دوره ‪ 476‬ساله دوباره مليت ايراني قوت گرفت‪.‬‬ ‫از برگزاري نوروز در دوران‪ ‬ساساني‪ ‬اخبار و اطالعات‬ ‫فراواني در دست است که عالوه از برخي منابع‪ ‬پهلوي‪ ‬منابع‬ ‫عمده و مهم همانا‪ ،‬کتاب‌هاي ادبي و تاريخ عربي است‪.‬‬ ‫در تمام دوران ساساني نوروز جشن ملي همه ايرانيان به‬ ‫شمار مي‌رفته‌است‪ .‬به همين جهت حتي مردمي که پيرو آئين‬ ‫زرتشت نبوده‌اند اما در حوزه حکمراني ايران زندگي مي‌کردند‪،‬‬ ‫مانند آراميان مغرب ايران آن روزگار‪ ،‬گرجيان‪ ،‬ارمنيان‪ ‬و ملل‬ ‫ديگر‪ ‬قفقاز‪ ‬در آن شرکت داشته و برخي از مراسم آن را در‬ ‫زندگي خود وارد کرده‌اند و حتي برخي از مراسم اين جشن‬

‫روز نخست فروردين ماه‪ ‬نوروز عامه‪ ‬يا نوروز کوچک‬ ‫يا نوروز صغير خوانده مي‌شد‪ .‬پنج روز اول فروردين جشن‬ ‫نوروز گونه‌اي همگاني داشته و عموم مردمان به اجراي‬ ‫مراسم و سرور و شادماني مي‌گذرانيده‌اند‪ ،‬از اينرو آن را‬ ‫نوروز عامه ناميده‌اند‪.‬‬ ‫نوروز بزرگ‪ ‬يا خردادروز نام ششمين روز فروردين‬ ‫ماه در ايران باستان بوده ‌است‪ .‬خرداد امشاسپند موکل‬ ‫بر آب است و اين روز بدو منسوب مي‌باشد‪ .‬اين روز‬ ‫در ميان جشن‌ها و اعياد فراوان ايران باستان به ويژه‬ ‫دوران‪ ‬ساسانيان‪ ‬از اهميت و ارزش و تقدس خاصي بهره‬ ‫داشته‌ است‪ .‬بسياري از حوادث مهم به موجب آن در چنين‬ ‫روزي واقع شده از جمله زرتشتيان بدان باور دارند که‬ ‫تولد‪ ‬زرتشت‪ ‬نيز در چنين روزي است‪.‬‬ ‫بعدها وقتي ايرانيان اسالم و تقويم عرب را پذيرفتند‪،‬‬ ‫جشن زرتشتي فروردگان و نوروز بزرگ‪ ،‬در ششمين روز ماه‬ ‫فروردين‪ ،‬از بين رفت‪.‬‬ ‫آداب و رسوم نوروزي همه سرچشمه‌اي کهن دارند و از‬ ‫نظر گاه دانش مردم‌شناسي بسيار جالب توجه براي مطالعه‬ ‫هستند‪ .‬ايرانيان عقيده داشتند که سرنوشت انسان و جهان‬ ‫در سالي که در پيش است‪ ،‬در نوروز تعيين مي‌شود‪ .‬گفته‬ ‫مي‌شد که در اين روز‪ ‬زرتشت‪ ‬با خدا گفتگويي پنهاني داشت‬ ‫و در اين روز نيکبختي‌ها براي مردمان زمين‪ ،‬تقسيم مي‌گردد‬ ‫و از اين روست که ايرانيان آن را روز اميد نامند‪.‬‬

‫خوان نوروزي‬

‫ايرانيان عقيده داشتند که در ايام نوروز ارواح‬ ‫درگذشتگان از جايگاه آسماني خود به زمين و به خانه‌هاي‬ ‫خويش باز مي‌گردند‪ .‬بازماندگان براي پذيرايي از آنها‬ ‫سفره‌اي رنگين مي‌گستراندند و انواع خوراک‌ها و نوشاک‌ها‬ ‫را در آن مي‌نهادند تا ارواح درگذشتگان از پذيرايي و صفا‬ ‫و پاکيزگي بازماندگان‪ ،‬دل خوش شده و آنان را برکت عطا‬ ‫کنند‪ .‬اين رسم توجيه سفره نوروزي يا‪ ‬هفت سين‪ ‬شد‪.‬‬ ‫استاد‪ ‬پورداود‪ ‬هفت سين‪ ‬را همان خواني که جهت‬ ‫درگذشتگان مي‌گستردند‪ ،‬مي‌داند‪.‬‬ ‫يکي از آيين‌هاي که پيش از نوروز تدارک آن مرسوم‬ ‫بوده‪ ،‬پروردن سبزه مي‌باشد‪ .‬به موجب روايتي کهن‪ ،‬بيست‬ ‫و پنج روز پيش از عيد‪ ،‬ستون‌هايي از خشت خام اطراف‬ ‫حياط دربار برپا مي‌کردند و بر فراز هر ستوني نوعي دانه از‬ ‫حبوبات مي‌کاشتند و خوبي و بدي رويش غالت را در سالي‬ ‫که در پيش بود‪ ،‬از چگونگي روييدن آن پيش بيني مي‌کردند‪.‬‬ ‫معمول بود به رشد اين دانه‌ها نگريسته و هر يک از دانه‌هايي‬ ‫که بهتر بار آمده بود‪ ،‬تفال مي‌زدند که آن محصول در سال‬ ‫بيشتر خواهد بود‪ .‬در خانه‌ها نيز در ظروف ويژه سبزه به عمل‬ ‫مي‌آوردند‪ .‬هر کدام از مردمان در ظرفي يا چيزي مانند آن‬ ‫اقالمي از دانه‌ها از قبيل گندم‪ ،‬جو‪ ،‬برنج‪ ،‬لوبيا‪ ،‬عدس‪ ،‬ارزن‪،‬‬ ‫نخود‪ ،‬کنجد‪ ،‬باقال‪ ،‬ذرت‪ ،‬و ماش مي‌کاشتند‪.‬‬ ‫ابوريحان بيروني نيز در داستان‌هاي پيدايش سبزه‌هاي‬ ‫نوروزي آورده‌است‪« ،‬هر شخصي از راه تبرک به اين روز‬ ‫در طشتي‪ ‬جو‪ ‬کاشت‪ ،‬سپس اين رسم در ايرانيان پايدار‬ ‫ماند‪ ،‬که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از‪ ‬غالت‪ ‬بر هفت‬

‫يکي از‪ ‬جشن‌هاي آتش‪ ‬مرسوم جشن سوري پايان‬ ‫سال بود‪ .‬اين جشن در يکي از چند شب آخر سال که‬ ‫مسلمًا چهارشنبه نبوده است برگزار مي‌شد ‌ه است‪ .‬در‪ ‬جشن‬ ‫فروردگان مردم پيش از عيد نوروز بر روي پشت بام‌ها‪،‬‬ ‫آتش برمي‌افروختند‪ ،‬اگر چنين مي‌کردند تصور بر اين بود‬ ‫که‪ ‬فروهرها (ارواح مردگان) به طور گروهي بازگشته و‬ ‫مانند يک سپاه به بازماندگان کمک خواهند کرد‪ .‬در نتيجه‬ ‫جنگ‌هاي خيلي مهم‪ ،‬را سعي مي‌کردند که در بهار آغاز کنند‬ ‫چون‪ ‬فروهرها‪ ،‬در بهار به ياري بازماندگان مي‌آيند‪.‬‬

‫مير نوروزي‬

‫در ايران رسم بود در ايام عيد نوروز محض تفريح‬ ‫عمومي و مضحکه فردي عامي و از ميان مردم را به عنوان‬ ‫پادشاه يا امير يا حاکمي موقتي به نام‪ ‬مير نوروزي‪ ‬انتخاب‬ ‫مي‌کردند و براي يک يا چند روز زمام امور شهري را به‬ ‫عهده‌اش مي‌سپردند و پس از انقضاي ايام جشن سلطنت‬ ‫او نيز به پايان مي‌رسيده‌است‪ .‬واضح است که جز تفريح و‬ ‫خنده و بازي هيچ منظور ديگري در بين نبوده است و احکامي‬ ‫که ميرنوروزي صادر مي‌کرده پس از نوروز به حال اول‬ ‫بازگردانده مي‌شده‌است‪.‬‬

‫بارعام نوروزي‬

‫از رسم‌هايي که شاهان در نوروز برگزار مي‌کردند‪ ،‬يکي‬ ‫اين بود که شاه جشن نوروز را افتتاح مي‌کرد و به مردمان‬ ‫اعالم مي‌داشت که وي آنان را بار خواهد داد و به آنان نيکي‬ ‫خواهد کرد‪ .‬دومين روز‪ ،‬بلند پايه‌ترين کسان را بار مي‌داد‪،‬‬ ‫يعني دهقانان و اعضاي خاندان‌هاي بزرگ (اشراف بلند پايه‬ ‫موروثي)‪ .‬سومين روز‪ ،‬اسوران و بلند پايه‌ترين موبدان را‬ ‫بار مي‌داد‪ .‬چهارمين روز‪ ،‬خانواده خود و نزديکان خويشان و‬ ‫درباريان را بار مي‌داد و پنجمين روز‪ ،‬فرزندان و کارگزاران‬ ‫خود را بار مي‌داد‪ .‬بدين ترتيب به هر کدام رتبه و اکرامي‬ ‫را که شايسته آن بود ارزاني مي‌داشت چون روز ششم‬ ‫فرا مي‌رسيد‪ ،‬شاه که وظايف خود را نسبت به آنان انجام‬ ‫داده‌بود‪ ،‬نوروز را براي خود و در خلوت جشن مي‌گرفت‪.‬‬ ‫در دو جشن بزرگ نوروز و‪ ‬مهرگان‪ ‬تظلم و دادخواهي و‬ ‫بارعام شاه و رسوم اهداي پيش کش‌ها بسيار اهميت داشت‬ ‫و با تشريفات فراوان اجرا مي‌شد‪.‬‬


‫‪37‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫آشنايي با‬ ‫روانشناسي‬ ‫در انتظار بهار و روزي نو‬ ‫نوروز باستاني در پيش است و اين جشن ساالنه خبر از‬ ‫رسيدن بهار و زنده شدن دوباره طبيعت را مي​دهد‪ .‬هر نوروز‬ ‫با فرارسيدن روزي نو و سالي جديد خوب است که از خود‬ ‫بپرسيم که در سالي که در پيش است چه آرزوهايي داريم‪ ،‬در‬ ‫راه رسيدن به چه چيزهايي بايد سعي کنيم‪ ،‬قدر چه چيزهايي‬ ‫و چه کساني را در زندگيمان بايد بدانيم و چگونه سعي در‬ ‫ساختن دنياي بهتري براي خود‪ ،‬عزيزانمان و جامعه انساني‬ ‫و طبيعت بکنيم‪.‬‬ ‫نوروز به ما اجازه مي​دهد که فرا رسيدن اميد به زندگي و‬ ‫دنيايي بهتر را جشن بگيريم‪ .‬جالب است که نوروز‪« ،‬نوروز»‬ ‫خطاب مي​شود! يعني چه بسا از جهاتي درست‌تر بود که‬ ‫اين را جشن «نو سال» خطاب مي​کرديم‪ ،‬يا به آن جشن «نو‬ ‫بهار» مي​گفتيم!‬ ‫ولي کلمه زيباي «نوروز» معنا و ژرفاي عظيمي دارد و‬ ‫سمبل روانشناسي آن موضوع بحث اين شماره ما است‪.‬‬ ‫به عقيده من منظور از «نوروز» اين است که ما مي​توانيم‬ ‫روز جديدي را شروع کنيم که در حقيقت نخستين روز باقي‬ ‫عمر ما است! اگر به «نوروز» اين چنين فکر کنيم‪ ،‬مي​توانيم‬ ‫سوال مهمي را از خود بپرسيم‪« ،‬اگر امروز نخستين روز باقي‬ ‫عمر من است‪ ،‬پس من مي​توانم تصميم بگيرم که از همين‬ ‫امروز آن طور که مي​خواهم زندگي کنم! حاال بايد بينديشيم‬ ‫که به راستي چگونه مي​خواهم زندگي کنم؛ چه تغييراتي را‬ ‫در زندگي خود الزم مي​بينم؟ چه راه جديدي را مي​خواهم در‬ ‫پيش بگيرم؟ باقي عمرم را چگونه مي​خواهم زندگي کنم؟‬ ‫چه چيزهاي جديدي را مي​خواهم به زندگيم وارد کنم؟ و از‬ ‫چه چيزهايي مي​خواهم خود را رها سازم؟»‬ ‫اين‌ها پرسش‌هاي بسيار مهمي در زندگي هستند و‬ ‫جوابگويي به آنها ساده نيست‪ .‬ولي نوروز به ما اين اجازه را‬ ‫مي​دهد که لحظه​اي تأمل کنيم و به اين سوال‌ها بينديشيم‪.‬‬ ‫همه ما مي​دانيم که در زندگي خيلي راحت مي​توان از گذشت‬ ‫روزها‪ ،‬ماهها و حتي سال‌ها غافل شد‪ .‬مثل کودکي که در‬ ‫سرازيري افتاده و در حال دويدن است و توانايي ايستادن‬ ‫ندارد‪ ،‬ما نيز گاهي آنچنان درگير مسائل زندگي مي​ شويم‬ ‫که گويي توانايي آهسته​ تر دويدن و تأمل را از دست مي​‬

‫دهيم‪ .‬نوروز به ما اين اجازه را مي​ دهد که لحظه​ اي عقب‬ ‫بنشينيم و به زندگي خود نگاهي بکنيم و تصميم‌هايي براي‬ ‫بهتر زيستن بگيريم‪.‬‬ ‫اگر به رسوم عيد نوروز نگاه کنيم مي​بينيم که نوروز به‬ ‫راستي معناي «شروعي نو» را دارد‪ ،‬مث ًٌ‬ ‫ال از جمله رسوم ما‬ ‫خانه تکاني عيد است‪ .‬اين سمبلي است که بايد آنچه را که‬ ‫در زندگي باعث زحمت ما است دور بيندازيم‪.‬‬ ‫خانه تکاني رواني ما به چه شکل مي​تواند باشد؟ لحظه​‬ ‫اي به همه افکار و عقايدي که در زندگي شما را ناراحت مي​‬ ‫کنند بينديشيد‪ .‬آيا مي​توانيد تصور کنيد که آن افکار و عقايد‬ ‫را نيز به دور بريزيد؟! تصور کنيد که با دور ريختن آن افکار‬ ‫و عقايد چقدر زندگي شما بهبود پيدا مي​کند! و اگر به داليلي‬ ‫سفت و سخت به آن عقايد و افکار چسبيده​ايد‪ ،‬بايد دليل‬ ‫آن را ازخود بپرسيد و در خود جستجو کنيد‪ .‬همچنين اگر‬ ‫اشخاصي در زندگي شما هستند که همواره براي شما مشکل‬ ‫ايجاد مي​کنند‪ ،‬آيا بهتر نيست که گردي از رابطه خود بگيريد‬ ‫يا روي آن رابطه کار کنيد يا خود را در حد امکان‪ ،‬از آن رابطه‬ ‫رها سازيد؟!‬ ‫البته منظور من اين نيست که روابط خود را به هم‬ ‫بزنيد‪ .‬اتفاقأ صحبت من برعکس آن است‪ :‬اگر در روابط‬ ‫خود مشکالتي داريم‪ ،‬نوروز اين اجازه را به ما مي​ دهد تا‬ ‫نگاه جديدي به روابط خود بياندازيم‪ ،‬خود را گول نزنيم‪ ،‬آن‬ ‫مشکالت را ناديده نگيريم و در عوض تصميم بگيريم که‬ ‫با مسائل روبرو شويم و روي روابط خود کار کنيم‪ .‬اميد به‬ ‫رابطه​اي نو بوجود آوردن‪ ،‬اميدي است که نوروز به ما هديه‬ ‫مي​دهد!‬ ‫گاهي وقت‌ها هم روابطي هستند که درست شدني‬ ‫نيستند‪ ،‬يا با کسي رابطه داريم که حاضر به کار کردن بر روي‬ ‫مسائل نيست و همواره ما را آزار مي​دهد‪ .‬در چنان شرايطي‬ ‫آيا بهتر نيست که به خانه تکاني در روابطمان دست بزنيم؟!‬ ‫اکثر اوقات در روابط ما هنوز جا براي کار کردن و بهبود‬ ‫يافتن هست‪ .‬وقتي مي​ شنويم که پدري با دخترش قهر‬ ‫کرده‪ ،‬يا مردي با برادرش قطع رابطه کرده‪ ،‬يا دو دوست‬ ‫رابطه​شان را به هم زده​اند‪ ،‬بايد از خود بپرسيم‪ :‬آيا براستي‬

‫جدايي و نفاق بهترين راهي است‬ ‫که مي​ توان انتخاب کرد؟! نوروز‪،‬‬ ‫روزي نو‪ ،‬به ما اين اجازه را مي​دهد‬ ‫که در پي چاره بهتري باشيم و در‬ ‫راه بهبود روابطمان قدم جديدي‬ ‫برداريم‪.‬‬ ‫من فکر مي​ کنم که سبزه‬ ‫سبز کردن فقط سمبل دوباره‬ ‫زنده شدن طبيعت نيست‪ ،‬از نظر‬ ‫رواني‪ ،‬گويي سبزه سبز کردن به‬ ‫ما يادآوري مي​ کند که پرورش‬ ‫روابطي بهتر در توانايي ما است‪.‬‬ ‫يکي از آن روابط‪ ،‬رابطه با خودمان‬ ‫است! آيا شما با خود رابطه خوبي‬ ‫داريد؟ آيا شما براي خود دوست‬ ‫خوبي هستيد؟ جالب است که‬ ‫خيلي انسان‌ها بدترين دشمن خود‬ ‫هستند! همواره خود را سرزنش‬ ‫مي​کنند‪ ،‬همواره با بي​رحمي تمام‬ ‫به خود مي​ تازند و خود را پيش‬ ‫خودشان کوچک مي​کنند!‬ ‫البته همه اين‌ها داليل رواني‬ ‫دارند و با کمک روان کاو شخص‬ ‫مي​ تواند به خودشناسي بپردازد و‬ ‫خودآگاهي پيدا کند‪ .‬ولي قدم اول‬ ‫در اين راه تصميم به اين است که‬ ‫براي خود دوست بهتري باشيم و‬ ‫خود را از افکار منفي که آزارمان‬ ‫مي​دهند رها سازيم‪.‬‬ ‫در اين روز نو‪ ،‬امکان ايجاد‬ ‫رابطه​ اي بهتر با خود و ديگران‬ ‫هم هست‪ .‬ماهي قرمز سفره هفت‬ ‫سين سمبلي از زندگي‪ ،‬و پريدن‬ ‫از روي آتش چهارشنبه سوري‪،‬‬ ‫سمبلي ديگر از حيات است‪ .‬در‬ ‫هنگام پريدن از روي آتش چهارشنبه سوري مي​ گوييم‬ ‫«زردي من از تو‪ ،‬سرخي تو از من‪ ».‬بي شک منظور فقط‬ ‫سرخي بروني‪ ،‬يعني سرخي پوست که نشانه​اي از سالمتي‬ ‫جسمي است نبوده‪ ،‬بلکه سرخي روان‪ ،‬يعني داشتن شور‬ ‫زندگي نيز بوده است‪ .‬چقدر انسانها هستند که متأسفانه‬ ‫شور زندگي را از دست داده​ اند‪ ،‬شايد حتي به افسردگي‬ ‫دچار شده​اند و بدتر از همه اينکه تصور مي​کنند که زندگي‬ ‫همين است و افسردگي آنها تغييرپذير نيست‪ .‬ولي نوروز به‬ ‫ما يادآوري مي​کند که ما مجبور به تحمل افسردگي نيستيم‪،‬‬ ‫سرخي آتش درون مي​تواند دوباره از آن ما باشد!‬ ‫ماهي قرمز سفره يادآور اين است که اگر چه در زندگي‬ ‫آزادي کامل نداريم و در گوي حيات به سر مي​بريم‪ ،‬ولي باز‬ ‫هم مي​توانيم عشق به زندگي داشته باشيم و در چهارچوب‬ ‫حيات‪ ،‬بهترين زندگي ممکن را بکنيم‪.‬‬ ‫پس در اين روز نو از خود بپرسيم‪ :‬از چه قسمت‌هاي‬ ‫زندگيمان راضي هستيم؟ چه مسائلي در زندگي باعث‬ ‫ناراحتي يا خمودي ما مي​شوند؟ راجع به آنها‪ ،‬در اين روز نو‪،‬‬ ‫چه کار مي‌خواهيم بکنيم؟ چه تغييراتي در زندگي خود مي​‬ ‫خواهيم به وجود آوريم؟ چه تغييراتي مي‌توانند باعث سالمت‬ ‫بهتر جسم و روان ما بشوند؟ چه تغييراتي مي​توانند باعث‬ ‫روابطي بهتر‪ ،‬با خود و با ديگران‪ ،‬بشوند؟‬ ‫حقيقت امر اين است که يک سال ديگر باز توانايي اين‬ ‫را خواهيم داشت که در نوروز به سالي که گذشته بينديشيم‪.‬‬ ‫دوست داريد که يک سال ديگر‪ ،‬چه قضاوتي نسبت به سالي‬

‫‪37‬‬

‫که گذشته بکنيد؟! در حال حاضر‪ ،‬از نوروزي که در پيش‬ ‫است‪ ،‬تا نوروز سال بعد از آن‪ ،‬يک سال وقت داريم تا در‬ ‫زندگيمان تغييرات مثبتي را که دوست داريم بدهيم‪ .‬انتخاب‬ ‫با خود ما است!‬ ‫بايد سعي کنيم که هميشه متوجه دو حقيقت باشيم‪:‬‬ ‫يکي اينکه در اکثر مسائل زندگي آزاد هستيم که هر انتخابي‬ ‫را که دوست داريم بکنيم! دوم اينکه هر انتخابي که بکنيم‬ ‫نتايجي در بر خواهد داشت! نوروز به ما يادآوري مي​کند که‬ ‫مي​ توانيم در اين روز نو انتخاب‌هاي بهتري در زندگيمان‬ ‫بکنيم و از زندگي بيشتر لذت ببريم‪.‬‬ ‫تا شماره آينده براي شما هموطنان عزيز آرزوي سالمتي‬ ‫و شادي دارم و نوروز و سال جديد را صميمانه تبريک مي​‬ ‫گويم‪.‬‬

‫مهلت قبول آگهي در‬ ‫«پرديس» بيستمين (‪)20‬‬ ‫روز هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


‫‪38‬‬

‫حسين مخمل‌باف‬ ‫قسمت اول‬ ‫فرا رسيدن نوروز خجسته را به‬ ‫هموطن‌هاي عزيز و همه کساني که‬ ‫اين آئين باستاني و ماندگار را بزرگ‬ ‫و با اهميت مي‌شمارند‪ ،‬تبريک و‬ ‫تهنيت عرض مي‌کنم‪ .‬اين داستان‬ ‫واقعي است‪.‬‬ ‫هر روز نزديک ظهر‪ ،‬طپش دل‬ ‫کوچکم شدت بيشتري مي‌گرفت و‬ ‫سعي مي‌کردم خودم را در گوشه‌اي‬ ‫پنهان کنم تا جلوي چشم خانم جون‬ ‫نباشم‪ .‬خانم جون برايم بسيار عزيز‬ ‫بود و حاضر بودم جانم را فدايش کنم‪.‬‬ ‫اما اين زن مهربان و دوست داشتني‬ ‫که مادر بزرگ من بود و بيشتر از هر‬ ‫کسي توي اين دنياي بزرگ و شلوغ‬ ‫دوستش داشتم‪ ،‬هر بار که مرا براي‬ ‫آوردن آب از آب انبار گود و تاريک‬ ‫انتهاي حياط صدا مي‌زد‪ ،‬بدنم به‬ ‫لرزه مي‌افتاد‪ .‬گوئي با پائين رفتن از‬ ‫پله‌هاي تاريک و نمناک آب انبار‪ ،‬ديو‬ ‫يا اژدهاي قصه‌ها در انتظارم بود تا‬ ‫مرا به جاي نامعلومي ‌ببرد يا به زير‬ ‫آب بکشد و خفه کند‪.‬‬ ‫گرچه هر روز نزديک ظهر خود‬ ‫را از جلوي چشمان خانم جون دور‬ ‫مي‌کردم‪ ،‬اما از فضاي محدود خانه‬ ‫که نمي‌توانستم خارج بشوم‪ .‬اگر در‬ ‫نوبت اول و دوم جوابش را نمي‌دادم‪،‬‬ ‫سرانجام بايد از مخفيگاه خود بيرون‬ ‫مي‌آمدم و براي اجراي دستورش‬ ‫پارچ را از دستش مي‌گرفتم‪ .‬با ديدن‬ ‫من‪ ،‬صداي گرم و صميمي‌اش به‬ ‫گوشم مي‌رسيد که مي‌گفت‪ :‬بيا دختر گلم‪ ،‬زود برو اين پارچو از آب انبار پرکن‬ ‫و بيار که االن حاج بابات سر مي‌رسه و ناهار مي‌خواد‪ .‬خواهي نخواهي پارچ‬ ‫خالي فلزي را از دستش مي‌گرفتم و با دلهره به طرف پله‌هاي آب انبار گام‬ ‫بر مي‌داشتم‪ .‬در حال رفتن‪ ،‬خدا خدا مي‌کردم کسي سر برسد و مرا در انجام‬ ‫اين کار دشوار‪ ،‬همراهي کند تا مجبور نباشم تک و تنها به داخل دهان گشاد‬ ‫و سياه هيوال بروم‪ .‬پاهاي کوچکم براي حرکت به سوي آب انبار از من اطاعت‬ ‫نمي‌کردند‪ ،‬اما غرورم اجازه نمي‌داد به خانم جون بگويم من از اين آب انبار‬ ‫لعنتي مي‌ترسم و هر دفعه که پاي به درون آن مي‌گذارم‪ ،‬مرگ را در مقابل‬ ‫خويش مي‌بينم‪.‬‬ ‫خانم جون‪ ،‬هميشه در مقابل آشنا و بيگانه به وجود من افتخار مي‌کرد و‬ ‫مي‌گفت‪ ،‬خدا را شکر زهره جونم براي خودش خانمي‌شده و توي کارهاي خونه‬ ‫به من پير‌زن کمک مي‌کنه‪ .‬من بزرگترين نوه‌اش بودم و با آنکه بيشتر از پنج‬ ‫سال سن نداشتم و هنوز دوره عروسک بازي کردن را پشت سر مي‌گذاشتم‪ ،‬اما‬ ‫خانم جون براي اينکه کسي کنارش باشد يا براي آموزش خانه‌داري‪ ،‬در کارها‬ ‫از من کمک مي‌گرفت و هميشه وانمود مي‌کرد اين کمک‌ها تا چه اندازه ارزشمند‬ ‫است‪ .‬او مي‌گفت‪ ،‬با بودن زهره‪ ،‬نيمي‌از کارهاي سنگين و تمام نشدني خانه از‬ ‫دوش من برداشته شده است‪ .‬البته اين گونه نبود‪ .‬بيشتر کارها را خود خانم جون‬ ‫انجام مي‌داد و جز يکي دو تا کار کوچک‪ ،‬از جمله همين آوردن آب از آب انبار‪،‬‬ ‫کار ديگري را به من واگذار نمي‌کرد و مي‌دانست هنوز براي کارکردن‪ ،‬کوچک‬ ‫هستم‪ .‬حاضر بودم هر کار دشواري را برايش انجام دهم اما مرا از اين رنج رفتن‬ ‫به آب انبار تاريک معاف کند‪.‬‬ ‫خانم جون‪ ،‬چنان در باره من يعني نوه بزرگش داد سخن مي‌داد که من خود‬ ‫را قهرماني تصور مي‌کردم که توان انجام هر کار سختي را دارد‪ .‬با اين حساب‪،‬‬ ‫چه گونه مي‌توانستم به او بگويم‪ ،‬اين شير بيشه شما‪ ،‬از پيمودن چند پله آب‬ ‫انبار آن سوي حياط مي‌ترسد و هر نوبت که او را براي آوردن آب مي‌فرستيد‪،‬‬ ‫مرگ را پيش روي خود مي‌بيند‪ .‬پارچ خالي را از دستش مي‌گرفتم و به سوي‬ ‫آب انبار حرکت مي‌کردم‪ .‬زانوهايم مي‌لرزيدند و با بيم و اميد به اين طرف و آن‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫طرف نگاه مي‌کردم شايد معجزه‌اي رخ دهد و کسي از راه برسد اما معجزه‌اي در‬ ‫کار نبود و بايد با پاي لرزان خويش به داخل مي‌رفتم و با طي کردن چند پله کج‬ ‫و کوله آجري‪ ،‬خود را به ته آن مي‌رسانيدم‪ .‬نور کمي ‌از دهانه آب انبار به پايين‬ ‫مي‌رسيد‪ .‬همان قدر بود که جلو پايت را ببيني و سياهي را از سفيدي تشخيص‬ ‫دهي‪ .‬هنگام پيمودن پله‌ها در حالي که دسته پارچ آب در يک دستم بود‪ ،‬دست‬ ‫ديگرم را براي جلوگيري از سقوط‪ ،‬به ديواره مي‌گرفتم و با ترس‪ ،‬از پله‌اي به پله‬ ‫ديگر گام مي‌گذاشتم و در همان حال هرچه دعا از خانم جون ياد گرفته بودم زير‬ ‫لب زمزمه مي‌کردم‪ .‬گاه دستي را که بر ديوار گرفته بودم با جسم لزجي برخورد‬ ‫مي‌کرد که چندشم مي‌شد‪ .‬نمي‌دانم زالو‪ ،‬کرم يا حشره ديگري بود که روي ديوار‬ ‫مرطوب جا خوش کرده يا به آرامي‌مي‌خزيد‪ .‬با هر جان کندني بود خود را به پايين‬ ‫پله‌ها مي‌رساندم‪ .‬در آن جا فضاي اتاق مانندي با ديواره‌هاي آجري وجود داشت‪.‬‬ ‫ي از کف‪ ،‬باالتر‬ ‫در يکي از ديوارها دريچه چهارگوشي درست کرده بودند که کم ‌‬ ‫بود و پشت اين دريچه‪ ،‬آب انبار قرار داشت‪ .‬بايد به نزديک اين سوراخ مي‌رفتم‬ ‫و دستم را به داخل مي‌بردم و پارچ را پر آب مي‌کردم‪ .‬در زمان انجام اين کار‬ ‫چشم‌هايم را مي‌بستم تا چنانچه قرار باشد اژدهايي از درون آب سرد و سياه سر‬ ‫بر آورد و مرا به کام خود بکشد‪ ،‬نبينم‪.‬‬ ‫وقتي احساس مي‌کردم پارچ‪ ،‬پر آب و سنگين شده است‪ ،‬با کمک دو دست‬ ‫آن را از آب بيرون مي‌کشيدم و به سرعت از آن قاب آجري دور مي‌شدم‪ .‬قلبم‬ ‫مانند قلب کبوتري که اسير پرنده‌اي شکاري شده باشد‪ ،‬به شدت مي‌طپيد و‬ ‫حرکت تند سينه‌ام را به خوبي احساس مي‌کردم‪ .‬با يک دست‪ ،‬دسته پارچ پر‬

‫از آب را گرفته و با دست ديگر زير آن را نگاه مي‌داشتم و با سرعتي که براي‬ ‫خودم غيرقابل باور بود‪ ،‬از پله‌ها باال مي‌رفتم و هنگامي ‌که گام در صحن حياط‬ ‫مي‌گذاشتم و ظلمت جاي خود را به روشنائي مي‌داد‪ ،‬نفس راحتي مي‌کشيدم و با‬ ‫خود مي‌گفتم‪ ،‬زهره امروز هم از کام اژدها جستي‪ .‬خدايا براي فردا خودت کمک‬ ‫کن‪.‬‬ ‫کمي‌ در گوشه‌اي توقف مي‌کردم تا خانم جون اثر ترس را در صورتم‬ ‫مشاهده نکند‪ .‬وقتي حال عادي خود را باز مي‌يافتم‪ ،‬پارچ آب را به خانم جون‬ ‫مي‌رسانيدم و مي‌گفتم‪ ،‬بفرمائيد اين هم آب براي سر سفره‪ .‬خانم جون در حالي‬ ‫که با يک دست پارچ را مي‌گرفت‪ ،‬با دست ديگر سرم را نوازش مي‌کرد‪ .‬بر‬ ‫صورتم بوسه مي‌زد و مي‌گفت‪ ،‬االهي قربون دختر گلم برم‪ .‬االهي پير شي دخترم‪.‬‬ ‫االهي وقتي بزرگ‌تر شدي و زمان شوهر کردنت رسيد‪ ،‬يک شوهر خوب پولدار‬ ‫نصيبت بشه‪ .‬به خانه بخت بروي و بچه‌هاي سالمي‌به دنيا بياوري و تا آخر عمر از‬ ‫زندگي خود لذت ببري‪ .‬بيچاره خانم جون چه آرزوهائي برايم داشت‪ .‬نمي‌دانست‬ ‫کار دنيا با اين دعاها درست نمي‌شود‪ .‬هيچکس نمي‌داند براي فرداي زندگي او‬ ‫چه سرنوشتي رقم زده شده است‪ .‬شايد هم اين گفته درست باشد که هرکس‬ ‫بايد سرنوشت خويش را خود بنويسد‪.‬‬ ‫خانه پدر بزرگ که او را حاج بابا مي‌ناميديم‪ ،‬بزرگ و جادار بود‪ .‬در سه طرف‬ ‫حياط‪ ،‬اتاق‌هاي بسياري ساخته شده بود که فرزندان حاج بابا از اين اتاق‌ها‬ ‫استفاده مي‌کردند‪ .‬پدر و مادر من نيز اتاقي مخصوص به خود داشتند‪ .‬به سبب‬ ‫انس و الفتي که بين من و خانم جون ايجاد شده بود‪ ،‬بيشتر وقت‌ها در کنار او‬ ‫بودم و شب‌ها نيز در اتاق او و حاج بابا مي‌خوابيدم‪ .‬در شهر و محله ما از اين مادر‬ ‫بزرگ‌ها که به آن‌ها خانم جون مي‌گفتند‪ ،‬بسيار بودند اما وقتي کسي مي‌خواست‬ ‫در مورد خانم جوني که مادر بزرگ من بود سخن بگويد تا نمي‌گفت خانم جون‬ ‫زهره‪ ،‬طرف گفت‌وگو پي نمي‌برد منظور کدام خانم جون است‪.‬‬ ‫با اينکه مادر بزرگ چند تا نوه داشت‪ ،‬اما به سبب اينکه من نوه اول او بودم‬ ‫و تا هشت سالگي با آن‌ها زندگي مي‌کردم‪ ،‬عالقه زيادي بين ما ايجاد شده بود‪.‬‬ ‫نوه‌هاي ديگرش حسوديشان مي‌شد چرا مادر بزرگ را‪ ،‬خانم جون زهره مي‌نامند‪.‬‬

‫‪38‬‬

‫پدرم کارگر و پيشتر شاگرد مغازه پدر بزرگ بود‪ .‬وقتي پدر بزرگ ديده بود‬ ‫کارگرش جوان سربراه و درستکاري است‪ ،‬دختر اول خود يعني مادرم را به‬ ‫عقد او در آورده و آن‌ها را درخانه خود مسکن داده بود‪ .‬در کنار خانه پدر بزرگ‬ ‫يک امامزاده وجود داشت که ما مي‌توانستيم از پشت بام خانه‪ ،‬صحن حياط‬ ‫امامزاده را ببينيم‪.‬‬ ‫من در سال ‪ 1326‬در همان خانه پدر بزرگ و با کمک قابله چشم به جهان‬ ‫گشودم‪ .‬آن زمان در کوچه و محله ما رسم نبود که زن حامله را براي زايمان‬ ‫به بيمارستان ببرند‪ .‬از همان روز نخست تولد‪ ،‬دچار يک نوع بيماري بوده‌ام‬ ‫که نمي‌دانم مادر زادي بوده يا در هنگام زايمان مادرم‪ ،‬به گونه يک آلودگي‬ ‫به بدنم وارد شده است‪ .‬به هر حال آن گونه که مي‌گويند‪ ،‬جثه کوچکي داشته‬ ‫و به سبب ضعف بنيه و بيماري‪ ،‬والدينم از زنده ماندن من نا اميد شده بودند‪.‬‬ ‫اگر مراقبت‌هاي شبانه روزي مادر بزرگ مهربانم نبود‪ ،‬بايد سال‌ها پيش در زير‬ ‫خاک خفته باشم‪ .‬اما تقدير چنين بود که اين دخترک الغر مردني هميشه بيمار‪،‬‬ ‫زنده بماند‪.‬‬ ‫کف حياط به اندازه يک پله از سطح کوچه پايين‌تر بود‪ .‬در وسط حياط‪،‬‬ ‫حوض بزرگي خودنمائي مي‌کرد که هميشه آب آن تميز نگاه داشته مي‌شد‪ .‬چند‬ ‫ماهي قرمز زينت بخش آب زالل حوض بودند‪ .‬پدر بزرگ فقط يک پسر داشت‬ ‫و اين دائي من در سن جواني دچار بيماري سل شده بود و همه از اين بابت‬ ‫ناراحت بودند‪ .‬به هرحال زندگي با همه خوب و بدي‌ها و فراز و نشيب‌هايش‬ ‫مانند رودخانه‌اي که گاه آرام و گاه خروشان است‪ ،‬جريان داشت اما نمي‌دانم‬ ‫چرا ناگهان بخت با پدر بزرگ و مادر‬ ‫بزرگ سر ناسازگاري گذاشت و حاج‬ ‫باباي نازنين من ورشکسته شد‪ ،‬آن هم‬ ‫فقط به خاطر ده هزار تومان! او براي‬ ‫رونق کسب و کار خود‪ ،‬ده هزار تومان از‬ ‫يک نفر نزول‌خوار‪ ،‬قرض گرفته و خانه‬ ‫را در گرو اين پول گذاشته بود‪ .‬متاسفانه‬ ‫کاسبي خراب شد و پدر بزرگ نتوانست‬ ‫در تاريخ تعيين شده پول را به نزول خوار‬ ‫بازگرداند‪.‬‬ ‫طلبکار با مدرکي که در دست داشت‬ ‫براي تصرف خانه اقدام کرد و از پدر‬ ‫بزرگ خواست وسايل خود را جمع کند و‬ ‫به جاي ديگري برود‪ .‬جالب اينکه مردک‬ ‫نزول خوار با وجود درآمد حرام‪ ،‬به پدر‬ ‫بزرگ گفته بوده از امروز به بعد نماز تو‬ ‫و خانواده‌ات در اين خانه نزد خدا پذيرفته‬ ‫نخواهد بود! دغدغه ديگر پدر بزرگ‬ ‫همزمان با مشکل خانه‪ ،‬ازدواج يکي از‬ ‫خاله‌هايم بود که خواستگاري مناسب‬ ‫برايش پيدا شده بود‪ .‬پدر بزرگ‪ ،‬جوان‬ ‫خواستگار و خانواده‌اش را مي‌شناخت و‬ ‫چون آدم‌هاي خوبي بودند‪ ،‬دوست داشت‬ ‫اين ازدواج به سامان برسد‪.‬‬ ‫ورشکسته شدن پدر بزرگ‪ ،‬مسلول‬ ‫شدن دايي و پيدا شدن خواستگار واجد‬ ‫شرايط براي خاله‌ام‪ ،‬دست به دست هم‬ ‫داده‪ ،‬همه اهل خانه به ويژه حاج بابا و‬ ‫خانم جون عزيزم را کالفه کرده بود‪ .‬ديگر‬ ‫آن شور و نشاط هميشگي در خانه به‬ ‫چشم نمي‌خورد‪ .‬پدر بزرگ از طلبکار براي‬ ‫تخليه خانه کمي‌وقت گرفت‪ .‬بساط عروسي‬ ‫خاله‌ام را به راه انداخت و او را روانه خانه شوهر کرد‪ .‬سپس در پي يافتن جايي‬ ‫براي زندگي برآمد و چون توان مالي براي خريد نداشت ناگزير خانه کوچکي‬ ‫اجاره کرد‪ .‬چند سالي مي‌شد که پدر و مادرم يک خانه نقلي براي خود خريده و‬ ‫از خانه پدر بزرگ به آنجا نقل مکان کرده بودند‪ ،‬اما من با آن‌ها نرفتم و در کنار‬ ‫خانم جون ماندم‪ .‬هيچگاه خاطره خوش هشت سال زندگي در خانه پدر بزرگ‬ ‫را فراموش نخواهم کرد‪ .‬اين زن و شوهر مهربان‪ ،‬آدم‌هاي بزرگوار و با گذشتي‬ ‫بودند که با چهره‌هاي دوست داشتني و لب‌هاي هميشه خندان‪ ،‬اثري به ياد‬ ‫ماندني از خود باقي گذاشتند‪.‬‬ ‫حاج بابا در خانه عبائي بر دوش مي‌انداخت و عرقچيني بر سر مي‌گذاشت‪.‬‬ ‫وقتي هوا سرد بود‪ ،‬مرا هم زير عبايش جاي مي‌داد‪ .‬از گرماي لذت بخش آن‬ ‫کيف مي‌کردم و در همان حال به خواب خوشي فرو مي‌رفتم‪ .‬پدر بزرگ که‬ ‫مي‌بايست براي نماز و ديگر امور شخصي از جاي بر مي‌خاست‪ ،‬عبا را بر روي‬ ‫من مي‌کشيد و به دنبال کارهاي خود مي‌رفت‪ .‬آن عبا را که بوي پدر بزرگ مي‌داد‬ ‫بسيار دوست مي‌داشتم و اکنون بسيار افسوس مي‌خورم چرا آن را حفظ نکردم‬ ‫و به عنوان يادگاري از حاج باباي خوبم‪ ،‬نزد خويش نگاه نداشتم‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫ ‬

‫مهلت قبول آگهي‬ ‫در «پرديس» بيستمين (‪ )20‬روز‬ ‫هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


39

March 2016 1394 ‫اسفند‬

39


‫‪40‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫در دشت و در بيابان‬ ‫در باغ‌هاي زيبا‬ ‫مادر بزرگ خوبم‬ ‫دوباره سفره چيده‬ ‫هفت سين سفره گويد‬ ‫که سال نو رسيده‬

‫اشعار نوروزي‬ ‫از شاعران ايران‬

‫حافظ‬

‫رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد‬ ‫وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد‬ ‫مکن ز غصه شکايت که در طريق طلب‬ ‫به راحتي نرسيد آنکه زحمتي نکشيد‬ ‫ز روي ساقي مهوش گلي بچين امروز‬ ‫که گرد عارض بستان بنفشه دميد‬ ‫بهار مي گذرد دادگسترا درياب‬ ‫‪ ‬که رفت موسم و حافظ هنوز مي‌نچشيد‬

‫فرخي سيستاني‬

‫چون پرند نيگلون بر روي بندد مرغزار‬ ‫پرنيان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار‬ ‫خاک را چون ناف آهو مشک زايد بي قياس‬ ‫بيد را چون پر طوطي برگ رويد بي شمار‬ ‫دوش وقت نيم شب بوي بهار آورد باد‬ ‫حبذا باد شمال و خرما بوي بهار‬ ‫بادگويي مشک سوده دارد اندر آستين‬ ‫باغ گويي لعبتان جلوه دارد در کنار‬ ‫ارغوان لعل بدخشي دارد اندر مرسله‬ ‫نسترن لولوي الال دارد اندر گوشوار‬ ‫راست پنداري که خلعت‌هاي رنگين يافتند‬ ‫باغ‌هاي پر نگار از داغگاه شهريار‬

‫جامي‬

‫بگشا نقاب از رخ باد بهاران‬ ‫شد طرف چمن بزمگه باده گساران‬ ‫شد الله ستان گرد گل از بس که نهادند‬ ‫رو سوي تماشاي چمن الله عذارن‬ ‫در موسم گل توبه ز مي دير نپايد‬ ‫گشتند در اين باغ و گذشتند هزاران‬ ‫بين غنچه نشکفته که آورد به سويت‬ ‫سربسته پيامي ز دل سينه فگاران‬

‫عنصري‬

‫باد نوروزي همي در بوستان بتگر شود‬ ‫تا ز صنعش هر درختي لعبتي ديگر شود‬ ‫باغ همچون کلبه بزاز پر ديبا شود‬ ‫باد همچون طبله عطار پر عنبر شود‬ ‫سوسنش سيم سپيد از باغ بردارد همي‬ ‫باز همچون عارض خوبان زمين اخضر شود‬ ‫روي بند هر زميني حله چيني شود‬ ‫گوشواره هر درختي رسته گوهر شود‬ ‫چون حجابي لعبتان خورشيد را بيني ز ناز‬ ‫گه برون آيد ز ميغ و گه به ميغ اندر شود‬ ‫افسر سيمين فرو گيرد ز سر کوه بلند‬ ‫باز مينا چشم و ديبا روي و مشکين پر شود‬ ‫روز هر روزي بيفزايد چو قدر شهريار‬ ‫بوستان چون بخت او هر روز برناتر شود‬

‫مليحه آقاجاني‬

‫دوباره آمد از راه‬ ‫بهار سبز و زيبا‬ ‫جوانه زد درختان‬ ‫در ده کوچک ما‬ ‫پروانه‌‏هاي رنگي‬ ‫مي‏رقصند روي گل‌ها‬

‫موالنا‬

‫اندر دل من مها دل‌افروز تويي‬ ‫ياران هستند و ليک دلسوز تويي‬ ‫شادند جهانيان به نوروز و به عيد‬ ‫عيد من و نوروز من امروز تويي‬

‫حافظ‬ ‫ز کوي يار مي‌آيد نسيم باد نوروزي‬ ‫از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي‬ ‫به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشاني‬ ‫به گلزار آي کز بلبل غزل گفتن بياموزي‬

‫سنايي غزنوي‬

‫با تابش زلف و رخت اي ماه دلفروز‬ ‫از شام تو قدر آيد وز صبح تو نوروز‬ ‫از جنبش موي تو برآيد دو گل از مشک‬ ‫وز تابش روي تو برآيد دو شب از روز‬

‫خواجوي کرماني‬

‫خيمه نوروز بر صحرا زدند‬ ‫چارطاق لعل بر خضرا زدند‬ ‫الله را بنگر که گويي عرشيان‬ ‫کرسي از ياقوت برمينا زدند‬

‫ملک‌الشعراي بهار‬

‫رسيد موکب نوروز و چشم فتنه غنود‬ ‫درود باد بر اين موکب خجسته‪ ،‬درود‬ ‫به هرکه درنگري‪ ،‬شاديي پزد در دل‬ ‫به هرچه برگذري‪ ،‬اندهي کند بدرود‬

‫فروغي بسطامي‬

‫عيد آمد و مرغان ره‪ ‬گلزار گرفتند‬ ‫وز شاخه گل داد دل زار گرفتند‬ ‫نوروز همايون شد و روز مي گلگون‬ ‫پيمانه‌کشان ساغر سرشار گرفتند‬

‫منوچهري دامغاني‬

‫نوروز‪ ،‬روزگار نشاطست و ايمني‬ ‫پوشيده ابر‪ ،‬دشت به ديباي ارمني‬ ‫از بامداد تا به شبانگاه مي خوري‬ ‫وز شامگاه تا به سحرگاه گل چيني‬

‫سعدي‬

‫برآمد باد صبح و بوي نوروز‬ ‫به کام دوستان و بخت پيروز‬ ‫مبارک بادت اين سال و همه سال‬ ‫همايون بادت اين روز و همه روز‬

‫عبيد زاکاني‬

‫چو صبح رايت خورشيد آشکار کند‬ ‫ز مهر قبله افالک زرنگار کند‬ ‫رسيد موسم نوروز و گاه آن آمد‬ ‫که دل هواي گلستان و الله‌زار کند‬

‫نظامي گنجوي‬

‫بهاري داري ازوي بر خور امروز‬ ‫که هر فصلي نخواهد بود نوروز‬ ‫گلي کو را نبويد آدمي زاد‬

‫چو هنگام خزان آيد برد باد‬

‫نعمت آزرم‬

‫يکبار دگر نسيم نوروز وزيد‬ ‫دل‌ها به هواي روز نو باز تپيد‬ ‫نوروز و بهار و بزم ياران خوش باد‬ ‫در خاک وطن‪ ،‬نه در ديار تبعيد‬ ‫نوروز! خوش آمدي صفا آوردي!‬ ‫غمزخم فراق را دوا آوردي‬ ‫همراه تو باز اشک ما نيز دميد‬ ‫بويي مگر از ميهن ما آوردي!‬ ‫بر سفره‌ي هفت سين نشستن نيکوست‬ ‫هم سنبل و سيب و دود کندر خوشبوست‬ ‫افسوس که هر سفره کنارش خالي‌ست‬ ‫از پاره دلي گمشده يا همدم و دوست‬ ‫هر چند زمان بزم و نوش آمده است‪،‬‬ ‫بلبل به خروش و گل به جوش آمده است‪،‬‬ ‫با چند بهار‪ ،‬الله‌ي خفته به خاک‪،‬‬ ‫نوروز کبود و الله پوش آمده است!‬ ‫نوروز رسيد و ما همان در ديروز‬ ‫در رزم نه بر دشمن شادي پيروز‬ ‫اين غصه مرا کشت که دور از ميهن‬ ‫هر سال سر آمد و نيامد نوروز!‬ ‫نوروز نماد جاودان نو شدن است‬ ‫تجديد جواني جهان کهن است‬ ‫زينها همه خوبتر که هر نو شدنش‬ ‫باز آور نام پاک ايران من است‬ ‫دلتنگ ز غربتيم و شادان باشيم‬ ‫از آنکه درست عهد و پيمان باشيم‬ ‫بادا که چو نوروز رسد ديگر بار‬ ‫با سفره‌ي هفت سين در ايران باشيم‬

‫مشفق کاشاني‬

‫بهار آمد‪ ،‬بهار من نيامد‬ ‫گل آمد گلعذار من نيامد‬ ‫برآوردند سر از شاخ‪ ،‬گل‌‏ها‬ ‫گلي بر شاخسار من نيامد‬ ‫چراغ الله روشن شد به صحرا‬ ‫چراغ شام تار من نيامد‬ ‫جهان در انتظار آمد به پايان‬ ‫به پايان انتظار من نيامد‬

‫غالم‏حسين عمراني‬

‫خوشا طليعه نوروز‬ ‫خوشا بهار که پيغام آشتي با اوست‬ ‫نظر کنيد که هنگام آشتي با اوست‬ ‫خوشا طليعه نوروز خانگي ياران‬ ‫خوشا طليعه که فرجام آشتي با اوست‬ ‫حديث باد به گوش درخت اگر گفتي‬ ‫به هوش باش که خود نام آشتي با اوست‬ ‫شکوفه بر سر پيمان خويش مي‏ماند‬ ‫و جشن ساده ايام آشتي با اوست‬ ‫به رسم گل نچشيدي اگر حرامت باد‬ ‫شراب وصل که انجام آشتي با اوست‬ ‫ميان عهد تو و من اگر خالف افتد‬ ‫خوشا نسيم که اعالم آشتي با اوست‬

‫احمد شاملو‬

‫سالي‬ ‫نوروز‬ ‫بي‌چلچله بي‌بنفشه مي‌آيد‪،‬‬ ‫‌جنبش سرد برگ نارنج بر آب‬ ‫بي گردش مرغانه‌ي رنگين بر آينه‬ ‫سالي‬ ‫نوروز‬ ‫بي‌گندم سبز و سفره مي‌آيد‪،‬‬ ‫بي‌پيغام خموش ماهي از تنگ بلور‬ ‫بي‌رقص عفيف شعله در مردنگي‪.‬‬ ‫سالي‬ ‫نوروز‬ ‫همراه به درکوبي مرداني‬ ‫ي بار سال‌هاشان بر دوش‬ ‫سنگين ‌‬ ‫تا الله‌ي سوخته به ياد آرد باز‬

‫نام ممنوع‌اش را‬ ‫و تاقچه گناه‬ ‫ديگربار‬ ‫با احساس کتاب‌هاي ممنوع‬ ‫تقديس شود‪.‬‬ ‫در معبر قتل عام‬ ‫شمع‌هاي خاطره افروخته خواهد شد‪.‬‬ ‫دروازه‌هاي بسته‬ ‫به ناگاه‬ ‫فراز خواهد شد‬ ‫دستان اشتياق از دريچه‌ها دراز خواهد شد‬ ‫لبان فراموشي به خنده باز خواهد شد‬ ‫و بهار‬ ‫در معبري از غريو‬ ‫تا شهر‬ ‫خسته‬ ‫پيشباز خواهد شد‬ ‫سالي‬ ‫آري‬ ‫بي گاهان‬ ‫نوروز‬ ‫چنين آغاز خواهد شد‬

‫ناصرخسرو‬

‫چند گويي که چو هنگام بهار آيد‬ ‫گل بياريد و بادام به بار آيد‬ ‫روي بستان را چون چهره‌ي دلبندان‬ ‫از شکوفه رخ و از سبزه عذار آيد‬ ‫اين چنين بيهوده‌اي نيز مگو با من‬ ‫که مرا از سخن بيهوده عار آيد‬ ‫شصت بار آمد نوروز مرا مهمان‬ ‫جز همان نيست اگر ششصد بار آيد‬ ‫هر که را شست ستمگر فلک آرايش‬ ‫باغ آراسته او را به چه کار آيد؟‬ ‫سوي من خواب و خيال است جمال او‬ ‫گر به چشم تو همي نقش و نگار آيد‬

‫سپيده رحيمي‬

‫عيد نوروز مي‌‏رسد از راه‬ ‫شادي از روي خانه مي‏بارد‬ ‫پدرم با چه دقتي دارد‬ ‫بوته‌‏هاي بنفشه مي‏کارد‬ ‫مادر مهربان من از صبح‬ ‫شستشو کرده هر چه را بوده‬ ‫پرده را شسته‪ ،‬شيشه را شسته‬ ‫نيست در خانه‪ ،‬ذره‏اي دوده‬ ‫تازه وقت غروب هم مادر‬ ‫خسته‪ ،‬اما براي شادي ما‬ ‫مي‏نشيند لباس مي‏دوزد‬ ‫تا بپوشيم روز عيد آن را‬

‫نادر نادرپور‬

‫نوبهاران کو‪ ،‬که با خود بوي باران آورد‪ ‬‬ ‫خرم آن باران که بوي نوبهاران آورد‪ ‬‬ ‫نونهاالن چمن از تشنگي خشکيده‌اند‪ ‬‬ ‫زانکه ابري نيست تا يک جرعه باران آورد‬ ‫نم نم باران اگر خوش بود بر ميخوارگان‪ ‬‬ ‫يادش اکنون اشک در چشم خماران آورد‪ ‬‬ ‫با نسيم نغمه خوان برگي نمي‌آيد به رقص‬ ‫باد اين سامان‪ ،‬سکون در شاخساران آورد‪ ‬‬ ‫بايد اندر قصه‌ها ديد اين کرامت را که باد‪ ‬‬ ‫در سکوت شب‪ ،‬سرود آبشاران آورد‬ ‫در همه آفاق عالم‪ ،‬اختري بيدار نيست‪ ‬‬ ‫ماه کو‪ ،‬تا نامي از شب زنده داران آورد‪ ‬‬ ‫شب چنان سنگين فرود آمد که يک تن جان‬ ‫نبرد‬ ‫تا خبر از کشتگان زي سوگواران آورد‪ ‬‬ ‫چشمه پنهان گشت و ما در تيرگي حيران‬ ‫شديم‪ ‬‬ ‫خضر بايد‌‪ ،‬تا نشان از رستگاران آورد‪ ‬‬ ‫باغ را تا شمع سرخ الله‌ها روشن شود‪ ‬‬ ‫مشعلي بايد که برق از کوهساران آورد‪ ‬‬ ‫خانه خالي شد و ليکن منزل جانان نشد‪ ‬‬ ‫حافظي کو‪ ،‬تا اسف بر حال ياران آورد‪ ‬‬ ‫خانه ويران است و پرسد خواجه حال صور‪ ‬‬

‫نقش ايوان پاسخ از صورت نگاران آورد‪ ‬‬ ‫لفظ‪ ،‬در بند است و بيم معني از ديدار او‪ ‬‬ ‫شاعران را در شمار شرمساران آورد‪ ‬‬ ‫کاشکي خورشيد بيداري برآرد سر ز خواب‪ ‬‬ ‫در شب مستان‪ ،‬سالم از هوشياران آورد‪ ‬‬ ‫کاش برقي برجهد از نعل اسبي بي سوار‪ ‬‬ ‫ور نه اسبي نيست تا بانگ سواران آورد‬ ‫گرنه طوفان بال برخيزد از آفاق دور‪ ‬‬ ‫ابر رحمت کي گذر بر کشتزاران آورد‪ ‬‬

‫مهدي اخوان ثالث‬

‫عيد آمد و ما خانه‌ي خود را نتکانديم‬ ‫گردي نسترديم و غباري نستانديم‬ ‫ديديم که در کسوت بخت آمده نوروز‬ ‫از بيدلي آن را ز در خانه برانديم‬ ‫هر جا گذري غلغله‌ي شادي و شور است‬ ‫ما آتش اندوه به آبي ننشانديم‬ ‫آفاق پر از پيک و پيام است‪ ،‬ولي ما‪ ‬‬ ‫پيکي ندوانديم و پيامي نرسانديم‬ ‫احباب کهن را نه يکي نامه بداديم‬ ‫و اصحاب جوان را نه يکي بوسه ستانديم‬ ‫من دانم و غمگين دلت‪ ،‬اي خسته کبوتر‬ ‫سالي سپري گشت و ترا ما نپرانديم‬ ‫صد قافله رفتند و به مقصود رسيدند‪ ‬‬ ‫ما اين خرک لنگ ز جويي نجهانديم‬ ‫ماننده افسون‌زدگان‪ ،‬ره به حقيقت‬ ‫بستيم و جز افسانه‌ي بيهوده نخوانديم‬ ‫از نه خم گردون بگذشتند حريفان‬ ‫مسکين من و دل در خم يک زاويه مانديم‬ ‫طوفان بتکاند مگر «اميد» که صد بار‪ ‬‬ ‫عيد آمد و ما خانه خود را نتکانديم‬

‫لطفعلي صورتگر‬

‫هر باغبان که گل به سوي برزن آورد‪ ‬‬ ‫شيراز را دو باره به ياد من آورد‬ ‫آن‌جا که گر به شاخ گلي آرزوت هست‬ ‫گل‌چين به پيشگاه تو يک خرمن آورد‬ ‫نازم هواي فارس که از اعتدال آن‪ ‬‬ ‫با دامن شکوفه مه بهمن آورد‬ ‫نوروز‌ماه‪ ،‬فاخته و عندليب را‪ ‬‬ ‫در بوستان‪ ،‬نواگر و بربط‌زن آورد‬ ‫ابر هزار پاره بگيرد ستيغ کوه‪ ‬‬ ‫چون لشکري که رو به سوي دشمن آورد‬ ‫من در کنار باغ کنم ساعتي درنگ‬ ‫تا دل‌نواز من خبر از گلشن آورد‬ ‫آيد دوان دوان و نهد برکنار من‪ ‬‬ ‫آن نرگس و بنفشه که در دامن آورد‬

‫فريدون مشيري‬

‫بوي باران‪ ،‬بوي سبزه‪ ،‬بوي خاک‬ ‫شاخه‌هاي شسته‪ ،‬باران خورده‪ ،‬پاک‬ ‫آسمان آبي و ابر سپيد‬ ‫برگ‌هاي سبز بيد‬ ‫عطر نرگس‪ ،‬رقص باد‬ ‫نغمه شوق پرستوهاي شاد‬ ‫خلوت گرم کبوترهاي مست‬ ‫نرم نرمک مي‌رسد اينک بهار‬ ‫خوش به حال روزگار‬ ‫خوش به حال چشمه‌‌ها و دشت‌ها‬ ‫خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها‬ ‫خوش به حال غنچه‌هاي نيمه‌ باز‬ ‫خوش به حال دختر ميخک که مي‌خندد به ناز‬ ‫خوش به حال جام لبريز از شراب‬ ‫خوش به حال آفتاب‬ ‫اي دل من گرچه در اين روزگار‬ ‫جامه رنگين نمي‌‌پوشي بکام‬ ‫باده رنگين نمي‌‌بيني به جام‬ ‫نقل و سبزه در ميان سفره نيست‬ ‫جامت از آن مي که مي‌‌بايد تهي است‬ ‫اي دريغ از تو اگر چون گل نرقصي با نسيم‬ ‫اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب‬ ‫اي دريغ از ما اگر کامي نگيريم از بهار‬ ‫گر نکوبي شيشه غم را به سنگ‬ ‫هفت رنگش مي‌شود هفتاد رنگ‬

‫‪40‬‬


‫‪41‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫پرچم شير و خورشيد و مخالفان کانون در آمده بودند‪.‬‬ ‫بعضي از اين هم‪‎‬ميهنان با استفاده از نام‪‎‬هاي مستعار به مبارزه خود ادامه مي‪‎‬دادند و از به کار بردن‬ ‫هيچ کلمه يا جمله رکيکي هم دريغ نمي‪‎‬کردند و شوربختانه اعتراض چنداني هم به اين نوشته‪‎‬ها نشد و‬ ‫حاصل کار اينکه بسياري از هم ميهناني که افکار آن‪‎‬ها مي‪‎‬تواند سهم بسياري در سازندگي اجتماع داشته‬ ‫باشد از ترس ترور شخصيت‪ ،‬قلم‪‎‬ها را غالف کردند و اين خودسانسوري ما مصيبتي است بس عظيم‪.‬‬ ‫دليل عقب‪‎‬ماندگي ما ايراني‪‎‬ها اين نبوده است که افرادي در ميان بوده‪‎‬اند که اشتباه‪‎‬هاي بسياري کردند‪،‬‬ ‫بلکه شايد آن‪‎‬هايي که درست فکر مي‪‎‬کردند زبان در کام فرو بردند و خطاکاران به راه خود ادامه دادند‪.‬‬ ‫افراد نامحرم در اينترنت يا راديو و تلويزيون‪‎‬ها تالش در منحرف کردن موضوع بحث‪ ،‬به وجود آمدن‬ ‫شک و عدم اعتماد و ترور شخصيت صاحب نظران و کوشندگان اجتماعي و سياسي را دارند و در راديو‬ ‫و تلويزيون‪‎‬ها هم با دروغ و تهمت سعي در بي‪‎‬اعتبار کردن افراد اليق جامعه را دارند‪.‬‬ ‫اين افراد با استفاده از اختالفي که بين برنامه سازان تلويزيوني يا راديويي روي مي‪‎‬دهد خود را در قالب‬

‫کورش سليماني‬

‫‪41‬‬

‫ناصر ملک‪ ‎‬مطيعي‬ ‫ناصر ملک مطيعي در اشاره به قضاوت مردم گفته بود‪« ،‬پرده سينما بيرحم‬ ‫است‪ ».‬شايد صفحه تلويزيون و اينترنت و مجله هم بيرحم هستند و بعد از چندي‬ ‫مشخص مي‪‎‬کنند که آيا افراد در مورد آنچه که مي‪‎‬گويند و مي‪‎‬نويسند صادق هستند‬ ‫يا که پاالنشان کج است‪.‬‬

‫‪K@Kourosh123.com‬‬

‫گراميداشت دکتر پرويز ايزدي‬

‫تبريک‪‎‬هاي نوروز‬ ‫اگر ممکن است بزرگواري بفرماييد و تبريک‪‎‬ها و آرزوهاي‬ ‫خوبي را که از ديگران شنيده‪‎‬ايد به حساب من هم بگذاريد‪،‬‬ ‫چونکه هرچه فکر مي‪‎‬کنم چند جمله جذاب و خوشايند و‬ ‫ن پرکن که شايسته شماست به فکرم نرسيد و از نوشتن‬ ‫ده ‌‬ ‫جمله‪‎‬هاي تکراري هم دلخورم و از حاال عزا گرفته‪‎‬ام که‬ ‫در سال آينده در مورد تبريک‪‎‬هاي نوروزي براي شما چه‬ ‫بنويسم‪.‬‬

‫ايميل‪‎‬هاي نامحرم و فيلم نبراسکا‬ ‫يکي از ديدني‪‎‬ترين فيلم‪‎‬هاي‬ ‫سال گذشته فيلمي به نام‬ ‫«نبراسکا» بود که داستان زندگي‬ ‫مردي است که به بيماري الزايمر‬ ‫دچار شده و فکر مي‪‎‬کند که‬ ‫بليتش صد هزار دالر برنده شده‬ ‫و مرتب از پسرش مي‪‎‬خواهد‬ ‫که او را به مرکز التاري ببرد تا‬ ‫پولش را وصول کند‪ .‬اين موضوع‬ ‫به بيرون درز مي‪‎‬کند و از در و‬ ‫ديوار براي اين پيرمرد قوم و‬ ‫خويش و طلبکار سبز مي‪‎‬شود و‬ ‫حاال ماجراي ايميل‪‎‬هاي نامحرم‬ ‫در آمريکا و آتالنتاست‪.‬‬ ‫با بيرون آورده شدن پرچم شير‬ ‫و خورشيد از کانون ايرانيان‬ ‫آتالنتا که بدون تصويب هيات‬ ‫مديره صورت گرفته بود‪ ،‬سيل‬ ‫ايميل‪‎‬هاي مودبانه و اعتراض‪‎‬آميز‬ ‫و همچنين از نوع‪‎‬هاي ديگر‬ ‫سرازير شد و نکته جالب اين بود‬ ‫که تعدادي از اين ميهن‌پرستان‬ ‫دوآتشه اسم شريفشان به‬ ‫گوشي نخورده بود و کسي هم‬ ‫گل روي اين بزرگواران را در‬ ‫کانون يا آتالنتا زيارت نکرده بود‬ ‫و حاال اينها در خيل طرفداران‬

‫طرفدار برنامه‪‎‬ساز جا مي‪‎‬زنند و مخالف او را بي‪‎‬اعتبار مي‪‎‬کنند و آنچه که مايه تاسف است اين است که‬ ‫برنامه‪‎‬ساز به اين افراد ميدان مي‪‎‬دهد و خبر ندارد که همين افراد در راديو و تلويزيون ديگري همان بال‬ ‫را سر خود او مي‪‎‬آورد‪.‬‬

‫شاهزاده اشرف پهلوي و بهروز وثوقي‬

‫ماه گذشته مجلس گراميداشت يکي از نويسندگان صاحب نام نشريه «پرديس»‬ ‫که حتمًا خدمت ايشان ارادت داريد در کانون ايرانيان برگزار شد که با استقبال‬ ‫بسيار گرمي از سوي هم ميهنان هم روبرو بود‪.‬‬ ‫البته فرصت شرکت در اين برنامه برايم پيش نيامد و از اين بابت از دست خودم‬ ‫بسيار ناراحت و عصباني هستم‪ ،‬چونکه از قرار معلوم غذاهاي بسيار خوشمزه‪‎‬اي‬ ‫هم سرو کرده بودند‪.‬‬ ‫دکتر پرويز ايزدي همانگونه که حس ششم شما تا به حال به شما گفته در ايران‬ ‫به دنيا آمده و حاال در اياالت متحده آمريکا و در ايالت جورجيا زندگي مي‪‎‬کند‪.‬‬ ‫پرويز ايزدي دکتراي خود را در رشته شيمي از آمريکا گرفت و بالفاصله به ايران‬ ‫بازگشت و وزارت فرهنگ آن زمان که استعداد و دانش واالي او را ديد بالفاصله‬ ‫به طور نديد با حقوق بسيار زياد ماهي ‪ 5‬هزار تومان او را استخدام کرد و بعد از‬ ‫دو ماه با مشاهده کارش ماهي ‪ 8‬هزار تومان به او دادند که ديگر در دبيرستان‪‎‬ها‬ ‫درس شيمي ندهد‪ ،‬دليل اين کار اين بود که دکتر پرويز ايزدي فرضيه اينشتين‬ ‫فيزيکدان مشهور را در مورد هسته اتم رد کرده بود‪.‬‬ ‫دکتر ايزدي عقيده داشت که پروتون‪‎‬ها و نوترون‪‎‬ها و الکترون‪‎‬ها نبايد در مدارهاي‬ ‫جداگانه دور هسته اتم بچرخند‪ ،‬بلکه همه بدون در نظر گرفتن رنگ و اندازه و جرم‬ ‫فقط در يک مدار دور هسته به چرخش ادامه مي‪‎‬دهند و البته چون هيچ بني بشري‬ ‫اين نظريه را قبول نکرد‪ ،‬الجرم عشق و محبت و دوستي و همزيستي مسالمت‌آميز‬ ‫خميرمايه اين نويسنده و شاعر کشته‪‎‬کار شد که هنوز هم ادامه دارد‪.‬‬

‫چندي پيش يکي از همين افراد نامحرم با آگاهي از رابطه‬ ‫بهروز وثوقي و دربار‪ ،‬به ويژه اشرف پهلوي نامه بلندبااليي از‬ ‫طرف بهروز وثوقي نوشته و از ثروت ‪ 2‬ميليارد دالري اشرف‬ ‫تقاضاي سهم کرده بود و البته اين نويسنده موقعي خودش را‬ ‫لو داده بود که سن اشرف پهلوي را سي سال بيشتر از سن‬ ‫بهروز وثوقي نوشته بود‪ .‬در صورتي که بهروز وثوقي هر چند‬ ‫کم حافظه هم که باشد مي‪‎‬داند که فقط ‪ 18‬سال از اشرف‬ ‫پهلوي جوان‪‎‬تر است‪.‬‬

‫دکتر احسان يارشاطر‬ ‫چند سال پيش يکي از تلويزيون‪‎‬هاي لس آنجلس که تلويزيون‬ ‫خود را الگوي آينده ايران مي‪‎‬دانست و به قول خود قصد داشت‬ ‫ايران را از دست مالهاي عوام فريب نجات دهد‪ ،‬مطلبي را در‬ ‫اينترنت عليه دکتر احسان يارشاطر مولف «دانشنامه ايرانيکا»‬ ‫منتشر کرد که ابروهاي آدم را تا سقف کله‪‎‬اش باال مي‪‎‬برد‪.‬‬ ‫در اين نوشته با استناد به نظر استاد سعيد نفيسي که به‬ ‫احتمال قوي تحريف شده بود‪ ،‬سعي در بي اعتبار کردن‬ ‫تالش‪‎‬هاي دکتر احسان يارشاطر شده بود و بهايي بودن او را‬ ‫بهانه‪‎‬اي براي پايين آوردن مقام او پيشه کرده بود که اين امر‬ ‫از يک سازمان دموکرات انتظار نمي‪‎‬رفت‪.‬‬ ‫به هر روي صاحب تلويزيون موضوع را زير سبيلي رد کرد و‬ ‫طرفداران جنبش او هم که نمي‪‎‬دانستند دکتر يارشاطر کيست‬ ‫و در چند نانوايي تهران سابقه شاطري داشته يا تخصص او‬ ‫در نان بربري‪ ،‬لواش‪ ،‬سنگک يا تافتون بوده‪ ،‬در اين مورد‬ ‫حرفي نزدند‪.‬‬

‫دکتر ايزدي‬ ‫مفلسي را تا که ديد در کوچه دکتر ايزدي‬ ‫از سخا بگذاشت در دستان مفلس يک صدي‪$‬‬ ‫گفت مفلس را که با خلق خدا خوبي خوشست‬ ‫چون که تا حاال نديدست مخلص از خوبي‪ ،‬بدي!‬


42

March 2016 1394 ‫اسفند‬

42


‫‪43‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫موسيقيدان و خواننده پيش​ کسوت و اسماعيل نواب‬ ‫صفا‪ ،‬ترانه​سراي نامدار‪ ،‬معتقدند که آهنگ «زهره»‪ ،‬اثر‬ ‫جديدي نيست و دقيقًا مشابه يکي از نوحه​هايي است‬ ‫که از ديرباز در مراسم سينه​زني و عزاداري‌ها خوانده‬ ‫مي‌شد‪.‬‬ ‫بديع‌زاده در کتاب خاطرات خود به نام «گلبانگ‬ ‫محراب تا بانگ مضراب» مي​ نويسد‪« ،‬آهنگ​ هايي که‬ ‫اغلب آهنگسازان امروز مي​ سازند‪ ،‬شبيه نوحه‌هايي‬ ‫است که در قديم مي‌خواندند‪ .‬بعضي وقت​ ها يکي دو‬ ‫جمله از آهنگ​ هاي ساخته شده اقتباس از آهنگ​ هاي‬ ‫نوحه است ولي آهنگي را که در اين يادداشت مي​‬ ‫نويسم‪ ،‬تمام آن‪ ،‬بدون ذره​اي تغيير‪ ،‬مربوط به نوحه​اي‬ ‫است که حدود ‪ 80‬سال قبل در مايه زابل گوشه سه​گاه‪،‬‬ ‫در مراسم عزاداري خوانده مي​شد و داريوش رفيعي در‬ ‫اوايل کارش‪ ،‬آن را به نام «زهره» خواند‪».‬‬

‫قسمتي از نوحه مزبور به شرح زير است‪:‬‬ ‫روز عاشورا حسين‪ ،‬آن شاه مظلومان‬ ‫از پي اتمام حجت با لب عطشان‬ ‫اين چنين مي گفت با​آن قوم بي‌ايمان‬ ‫کاي لشکر شيطان‪ ،‬از تشنه کامي افغان‬

‫زهره‬

‫شعر و آهنگ دلنشين «زهره» با صداي خسته و گرم و‬ ‫شورانگيز داريوش رفيعي حدود پنجاه سال قبل در دستگاه‬

‫‪43‬‬

‫سه گاه و گوشه زابل اجرا شده و با شهرت و موفقيت بسيار‬ ‫روبرو گرديد‪.‬‬ ‫در خصوص سازنده اين شعر و آهنگ‪ ،‬روايات چندي‬ ‫وجود دارد‪ .‬در راديو و محافل موسيقي سال​ هاي قبل از‬ ‫انقالب اين اثر منتسب به جهانگير تفضلي‪ ،‬از دولت​مردان و‬ ‫روزنامه​نگاران مشهور آن دوران بود‪ ،‬اما سيد جواد بديع‌زاده‬

‫چنانچه مالحظه مي​شود‪ ،‬سيالب يا بحر شعر‪ ،‬عينا‬ ‫و بدون کم و زياد مشابه آهنگ «زهره» است‪ .‬بديع‌زاده‬ ‫مي​ نويسد که شعر «زهره» به وسيله يکي از دوستان‬ ‫فاضل و دانشمند او به نام مهدي رئيسي سروده شد‬ ‫که در اختيار داريوش رفيعي قرار گرفت‪ .‬در بيان انگيزه‬ ‫سرودن اين اشعار‪ ،‬مهدي رئيسي به بديع‌زاده گفته‬ ‫است که در ايام جواني در طالقان‪ ،‬دلداري داشتم به نام‬ ‫زهره‪ .‬در عالم دلدادگي به جاي آنکه با او حرف بزنم‪،‬‬ ‫شعر «زهره» را سرودم و به عنوان مراسله عاشقانه‬ ‫براي معشوق فرستادم‪ .‬به باور بديع‌زاده‪ ،‬چون گوينده‬ ‫شعر از شور دل سخن گفته‪ ،‬لذا اجراي داريوش رفيعي‬ ‫در اغلب دل‌ها نشسته است‪.‬‬ ‫در هر صورت تنظيم کننده اين اثر‪ ،‬مجيد وفادار‪،‬‬ ‫موسيقيداني برجسته است و هنرمندان بسياري از آن‬ ‫جمله حسين قوامي‪ ،‬کورس سرهنگ​زاده و رفيعي آن را‬ ‫خواندند اما آنچه به شهرت رسيد‪ ،‬اجراي ماندني رفيعي‬ ‫است که آن را با تازگي‪ ،‬لطافت و شور خاص عرضه‬ ‫داشت و معروف​ترين اثر وي محسوب مي​شود‪.‬‬ ‫داريوش رفيعي‪ ،‬جان شيفته و عاشق پاک باخته​‬ ‫اي بود که در سال ‪ 1306‬خورشيدي در شهر بم به‬ ‫دنيا آمد و در سال ‪ 1337‬وقتي ‪ 31‬سال بيشتر نداشت‪،‬‬ ‫زندگي او به طرز ناباورانه و عبرت آموز و تأثرانگيزي‬ ‫پايان يافت‪.‬‬ ‫به نوشته کتاب «چهره​هاي موسيقي ايران»‪ ،‬او از‬ ‫شاگردان بديع‌زاده بود و از ‪ 19‬سالگي خوانندگي را در‬ ‫راديو آغاز کرد‪ .‬هنر او از دردها و تألمات روحي خويش‬

‫مايه مي​گرفت و به همين جهت آوازهايش بر دل‌ها تأثير مي​‬ ‫نمود‪.‬‬ ‫بيژن ترقي‪ ،‬ترانه​سراي نامدار و دوست رفيعي مي​گويد‪،‬‬ ‫«داريوش به خواندن اشعار و ترانه‌هاي محلي رغبت زيادي‬ ‫نشان مي​ داد و صدايش گرفتگي و شور و حال مخصوص‬ ‫داشت‪ .‬در آوازهاي او تحرير کم بود‪ ،‬اما آوايش دلنشين بود‪.‬‬ ‫گرچه زندگي هنري​اش دير نپاييد‪ ،‬ولي آثار زيادي از آهنگ‌هاي‬ ‫محلي و ضربي که خاص او و دوستش منوچهر همايون​پور بود‬ ‫از وي به يادگار باقي است‪».‬‬

‫زهره‬

‫آهنگ از‪ :‬مجيد وفادار‬ ‫شعر از جهانگير تفضلي با مهدي رئيسي‬ ‫اجرا‪ :‬داريوش رفيعي‬ ‫ياد از آن روزي که بودي زهره يار من‬ ‫دور از چشم رقيبان در کنار من‬ ‫حاليا جاي تو خالي است اي نگار من‬ ‫در شام تار من آخر کجايي زهره‬ ‫ياد داري زهره آن روزي که در صحرا‬ ‫دست اندر دست هم گردش​کنان تنها‬ ‫راه مي​رفتيم و در بين شقايق​ها‬ ‫بود عالم ما را لطف و صفايي زهره‬ ‫بود هنگام غروب آن روز افق زيبا‬ ‫ايستاديم از براي ديدنش آنجا‬ ‫تکيه تو بر سينه​ام دادي سر خود را‬ ‫گفتيم و با هم ما بس رازهايي زهره‬ ‫چون يقين کردي که در عشقت گرفتارم‬ ‫سرد گشتي و نمودي اين چنين خوارم‬ ‫خود نکردي فکر آخر نازنين يارم‬ ‫من همچو تو دارم آخر خدايي زهره‬ ‫اي باد صبا بهر خود بوي که داري؟‬ ‫حبيبم روي که داري؟‬ ‫اين بوي خوش از سلسله موي که داري؟‬ ‫جانم جانم موي که داري؟ حبيبم موي که داري؟‬ ‫خرم شده بستان ز تو اي باد بهاري‬ ‫خرم شده بستان ز تو اي باد بهاري‬

‫‪1st Choice Sports Rehab Center‬‬ ‫‪Sports Chiropractic . Physical Therapy . Massage‬‬ ‫‪Decatur:‬‬

‫‪2545 Lawrenceville Hwy. Ste 100‬‬ ‫‪Decatur, GA 30033‬‬

‫‪Johns Creek:‬‬

‫‪9810-B Medlock Bridge Rd. Ste 104‬‬ ‫‪Johns Creek, GA 30097‬‬

‫‪(404) 377-0011‬‬

‫‪1stChoiceSportsRehab.com‬‬

‫‪Dr. Mason Tavakoli‬‬


‫‪44‬‬

‫به‌روزساني‪:‬‬ ‫امنيت شبکه‌هاي وايرلس‬ ‫در ‪ 7‬قدم‬

‫وايرلس بدون پسورد يعني خطر‬ ‫وايرلس بدون پسورد هر جا که باشد خطرناک است‪.‬‬ ‫از منزل خودتان گرفته تا منزل دوستان يا مکان‌هاي عمومي‬ ‫مثل رستوران‌ها و کافي‌شاپ‌ها‪ .‬وايرلس بدون پسورد به‬ ‫راحتي امکان ورود افراد ناشناس و استفاده‌شان از داده‌هاي‬ ‫دريافتي‪ ،‬ارسالي و يا نفوذ به کامپيوتر شما را فراهم مي‌آورد‪.‬‬ ‫به وايرلس‌هاي بدون پسورد و باز وصل نشويد‪.‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫چرا بايد اين داده‌ها حتما کدگذاري شوند؟ چون کسي‬ ‫وسط ارتباط دستگاه شما و مودم داده‌ها را ندزدد‪ .‬آيا اين دو‬ ‫کدگذاري با هم فرق دارند؟ بله و‪ »WPA« ‬بهتر از «‪»WEP‬‬ ‫است‪ .‬شکستن کدگذاري نسبتا قديمي «‪ »WEP‬براي‬ ‫هکرها راحت‌تر است‪ .‬آيا با کدگذاري «‪ »WPA‬ارتباط من‬ ‫امن خواهد بود؟ تا حدي بله‪.‬‬ ‫فقط رمزگذاري «‪ »WPA‬کافي نيست براي آن بايد‬ ‫پسورد قوي انتخاب شود‪ .‬اين کار امنيت شبکه شما را تا حد‬ ‫قابل مالحظه‌اي باال مي‌برد‪.‬‬ ‫هنگام اتصال به شبکه‌هاي وايرلس رعايت دو نکته‬ ‫ضروري است‪ .‬اوال فايروال کامپيوتر شخصي شما بايد‬ ‫حتما روشن باشد‪ ،‬بسته به ميزان مهارت و آشنايي شما با‬ ‫فايروال‌ها مي‌توانيد از فايروال داخلي سيستم ويندوز يا مک‬ ‫خود استفاده کنيد و يا فايروال‌هاي پيشرفته‌تر رايگان مثل‬ ‫«کمودو»‪ ‬را نصب کنيد‪.‬‬

‫اختراع جديد گوگل‪،‬‬ ‫سيستم پيک موتوري را‬ ‫نابود مي‌کند؟‬

‫احتمال پذيرش قانوني‬ ‫کامپيوترهاي گوگل به‬ ‫عنوان راننده‬

‫از ويپي‌ان (‪ )VPN‬استفاده کنيد‬

‫اگر هيچ چاره‌اي جز اتصال به وايرلس بدون پسورد‬ ‫يا وايرلس‌هاي ناشناس نداريد‪ ،‬مثال در مکان‌هاي‬ ‫عمومي مثل رستوران‌ها‪ ،‬حتما‪« ‬ويپي‌ان»‪ ‬خود را روشن‬ ‫کنيد‪« .‬ويپي‌ان»‪ ‬داده‌هاي شما را رمزگذاري مي‌کند‪ .‬استفاده‬ ‫از نرم‌افزارهاي محافظ داده در برابر خطرات وايرلس‬ ‫مثال «هات‌اسپات شيلد» توصيه مي‌شود‪ .‬اين برنامه داراي‬ ‫نسخه‌هاي دسکتاپ و موبايل است‪.‬‬

‫واي‌فاي يا وايرلس رايگان و عمومي براي‬ ‫کار حساس نيست‬

‫با رعايت قواعد پيش گفته شده مي‌توان‪ ‬از طريق‬ ‫وايرلس يک رستوران يا کافه به اينترنت وصل شد‪ .‬اما فقط‬ ‫براي ديدن اخبار يا مثال سايت‌هاي سرگرمي‪ .‬تحت هيچ‬ ‫شرايطي از وايرلس ناشناس براي دسترسي به داده‌هاي‬ ‫حساس خود مثال بانک آنالين استفاده نکنيد‪ .‬حتي در اماکن‬ ‫ناشناس استفاده از اينترنت وايرلس غيرباز و مجهز به‬ ‫پسورد هم مي‌تواند ايجاد خطر کند‪ .‬بنابراين حتي‌االمکان‬ ‫سعي کنيد کارهاي حساس‪ ‬آنالين خود را در منزل‪ ،‬شرکت‬ ‫يا مکان مورد اعتماد انجام دهيد‪.‬‬ ‫داده‌هاي شما از چند طريق در هنگام استفاده از‬ ‫وايرلس رايگان و عمومي مورد تهديد قرار مي‌گيرند‪ .‬‬ ‫نخست صاحب مودم‪ ،‬کافه يا رستوران مي‌تواند‬ ‫داده‌هاي غير کدگذاري شده کاربران را به راحتي ذخيره و‬ ‫بعدا مورد استفاده قرار دهد‪ .‬دوم‪ ‬هکرها قادرند‪ ‬از طريق‬ ‫کامپيوترهاي ديگري که اطراف شما يا از راه دور‪ ‬به همان‬ ‫شبکه وصل هستند‪ ،‬با استفاده از اتصال شما به شبکه وارد‬ ‫سيستم شما شوند‪.‬‬ ‫شايد بسياري از شما فرق ‪ WEP‬و ‪ WPA‬را‬ ‫ندانيد‪ ،‬عيبي هم ندارد‪ »WEP« .‬و‪ »WPA« ‬روش‌هاي‬ ‫مختلف کدگذاري داده‌ها بين کامپيوتر يا موبايل شما و مودم‬ ‫وايرلس هستند‪.‬‬

‫و اواسط بهار‪ ،‬به طور کل تعطيل خواهد شد‪.‬‬ ‫به گزارش «سي ان ان»‪ ،‬مدير بخش «گوگل فوتو» که‬ ‫آن هم به خدمات تدوين و اشتراک عکس مي‌پردازد‪ ،‬اعالم‬ ‫کرد که اين تصميم در جهت گردآوري همه خدمات عکس‬ ‫اين شرکت تحت يک نام انجام مي‌شود‪ .‬آنيل ساباروال‪،‬‬ ‫در پستي که وبالگ گوگل منتشر شده نوشت که خدمات‬ ‫تازه قابليت‌هاي بيشتري از پيکاسا را براي تدوين و اشتراک‬ ‫عکس‌ها در اختيار کاربران قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫بخش گوگل فوتو که در اواخر سال ‪ 2015‬ميالدي‬ ‫به‌وجود آمد به همه کاربراني که حساب کاربري گوگل دارند‬ ‫اجازه مي‌دهد عکس‌هايشان را در‪ ‬موبايل‪ ،‬تبلت‪ ،‬کامپيوتر‬ ‫و کلود با يک فضاي ذخيره نامحدود و مجاني‪ ،‬به اشتراک‬ ‫بگذارند‪.‬‬ ‫در پستي که به منظور اعالم بازنشسته شدن پيکاسا‬ ‫در وبالگ گوگل منتشر شده آمده است که «از وقتي که‬ ‫گوگل فوتو آغاز به کار کرد سئواالت زيادي از ما پرسيده‬ ‫مي‌شد که دليل داشتن دو سرويس عکس چيست و آينده‬ ‫پيکاسا چه خواهد شد‪ ».‬گوگل اعالم کرده است که «بعد از‬ ‫در نظر گرفتن همه جوانب» و به منظور تمرکز همه‌جانبه بر‬ ‫روي سرويس گوگل فوتو‪ ،‬تصميم به تعطيل کردن پيکاسا‬ ‫گرفته است‪« .‬ما باور داريم که با تمرکز بر يک سرويس قادر‬ ‫خواهيم بود تجربه بهتري با قابليت‌هاي بسيار بيشتر را در‬ ‫اخيتار کاربرانمان قرار دهيم‪».‬‬ ‫نسخه دسکتاپ پيکاسا تا اواسط بهار در اختيار کاربران‬ ‫خواهد بود‪ ،‬اما قابليت آپلود عکس تازه در آن وجود نخواهد‬ ‫داشت‪ .‬گوگل اعالم کرده که تمام عکس‌هاي کاربران را به‬ ‫گوگل فوتو انتقال خواهد داد‪ .‬کاربران «قادر خواهند بود که‬ ‫عکس‌هايشان را در پيکاسا ببينند‪ ،‬اديت کنند‪ ،‬از پيکاسا‬ ‫عکس‌ها را دانلود يا پاک کنند‪ .‬اما قادر نخواهند بود که آلبوم‬ ‫تازه‌اي بسازند يا عکس‌هايشان را در پيکاسا تدوين کنند‪.‬‬ ‫اين کار در گوگل فوتو مقدور خواهد بود‪».‬‬ ‫پيکاسا يکي از نخستين سرويس‌هاي خدمات ذخيره‬ ‫و تدوين عکس در بازاري بود که حاال به شدت شلوغ شده‬ ‫است‪ .‬پيکاسا در سال ‪ 2002‬توسط بيل گروس تاسيس شد‬ ‫و در سال ‪ 2004‬گوگل آن را خريد‪.‬‬

‫‪ ‬گوگل با ثبت اختراع جديد خود‪ ،‬قصد دارد سيستم پيک‬ ‫موتوري را به تاريخ بسپارد‪ .‬آنچه درباره آن گفته مي‌شود نه‬ ‫پهپاد‪ ،‬بلکه يک خودروي ون هست که به‌صورت خودران‬ ‫کاالي سفارش داده‌شده را به مقصد مي‌رساند‪.‬‬ ‫در ثبت اختراع انجام‌شده‪ ،‬گوگل سيستم قفل پشت ون‬ ‫را تعريف کرده تا با زدن پين و پسورد‪ ،‬مشتري بتواند از‬ ‫خودروي بدون راننده کاالي خود را دريافت کند‪.‬‬ ‫ما مي‌دانيم که گوگل در حل آزمايش روي خودروي‬ ‫خودران خود است و اين طرح‌ها فع ً‬ ‫ال روي کاغذ هستند تا‬ ‫اينکه يک روزي بتواند با سيستم جديد سيستم پيک موتوري‬ ‫سنتي را به تاريخ بپيوندد‪.‬‬ ‫البته آمازون به‌عنوان رقيب‪ ،‬از بهپاد دليوري استفاده‬ ‫مي‌کند و اجناس را با بهپاد سبک به دست مشتري مي‌رساند‪.‬‬ ‫آمازون فع ً‬ ‫ال درگير قوانين اداره هوانوردي فدرال آمريکاست‬ ‫و وزن کاال و ‪ ...‬نيز در کنار آن به‌طور گسترده موردبحث‪ ‬‬ ‫بررسي قرار گرفته است‪.‬‬

‫گوگل پيکاسا را‬ ‫بازنشسته مي‌کند‬ ‫از ميانه ماه مارچ‪ ،‬نرم‌افزار پيکاسا‪ ،‬متعلق به گوگل و‬ ‫کمپاني مادرش آلفابت‪ ،‬ديگر نسخه دسکتاپ نخواهد داشت‬

‫اداره ايمني رانندگي آمريکا اعالم کرد احتماال سيستم‬ ‫هوش مصنوعي را که به طور آزمايشي در اتومبيل‌هاي‬ ‫خودران گوگل مورد استفاده قرار مي‌گيرد‪ ،‬طبق قوانين‬ ‫فدرال به عنوان راننده قبول خواهد کرد‪ .‬اين تصميم گام‬ ‫بسيار مهمي در راستاي پذيرش اتومبيل‌هاي خودران و رونق‬ ‫اين صنعت نوپا است‪.‬‬ ‫واحد توليد خودروهاي بدون راننده شرکت گوگل روز‬ ‫‪ 12‬نوامبر ‪ 2015‬طرح کامل خود براي توليد خودروهايي‬ ‫را «که به راننده نياز ندارند» به اداره ايمني رانندگي آمريکا‬ ‫تسليم کرد‪.‬‬ ‫اين اداره در نامه خود خطاب به کمپاني گوگل نوشت‪،‬‬ ‫«اداره ايمني رانندگي در طرح پيشنهادي گوگل مفهوم‬ ‫«راننده» را سيستم خودران اتومبيل تفسير خواهد کرد‪،‬‬ ‫نه سرنشين اتومبيل‪ .‬ما با گوگل موافقيم که اتومبيل‌هاي‬ ‫خودران به شکلي که طي بيش از يک قرن گذشته مرسوم‬ ‫بوده «راننده» نخواهند داشت‪».‬‬ ‫شرکت‌هاي خودروسازي بزرگ و شرکت‌هاي فناوري‬ ‫مثل گوگل براي توليد خودروهايي که بتواند حداقل برخي‬

‫‪44‬‬

‫اوقات بدون راننده حرکت کنند سخت در حال رقابت هستند‪.‬‬ ‫در همين حال همه شرکت‌هاي فعال در اين رقابت معتقدند‬ ‫که قوانين فدرال آمريکا در مورد ايمني رانندگي و جاده‌ها‬ ‫براي آزمايش و توليد نهايي خودروهاي بدون راننده مانع‬ ‫ايجاد مي‌کند‪ .‬ايالت کاليفرنيا پيش‌نويس قانوني را تنظيم‬ ‫کرده که ايجاب مي‌کند همه اتومبيل‌هاي خودران يک راننده‬ ‫داراي گواهي‌نامه رانندگي را جزء سرنشينان حمل کنند‪.‬‬ ‫بسياري از کارشناسان اتومبيل در آمريکا معتقدند که‬ ‫هنوز در جنبه‌هاي قانوني مربوط به اتومبيل‌هاي بدون راننده‬ ‫سواالت و ابهامات زيادي وجود دارد‪.‬‬ ‫کارل بروئر يکي از اين کارشناسان مي‌گويد‪« ،‬اگر اداره‬ ‫ايمني رانندگي آمريکا هوش مصنوعي را به عنوان بديل‬ ‫قابل قبولي براي کنترل اتومبيل توسط انسان بپذيرد‪ ،‬اين‬ ‫امر مي‌تواند زمينه را براي ورود اتومبيل‌هاي بدون راننده به‬ ‫جاده‌هاي کشور فراهم کند‪».‬‬ ‫خبرگزاري آسوشيتدپرس مي‌افزايد اگر سيستم‬ ‫کامپيوتري اين نوع اتومبيل‌ها از جنبه حقوقي و قانوني نيز‬ ‫به عنوان راننده محسوب شود راه را براي گوگل و ساير‬ ‫شرکت‌ها هموار خواهد ساخت تا اتومبيل‌هايي طراحي کنند‬ ‫که بدون دخالت انسان و مستقيما با سيستم هوش مصنوعي‬ ‫هدايت‌کننده خودرو ارتباط برقرار کند‪.‬‬ ‫اداره ايمني رانندگي آمريکا در بخش ديگري از نامه‬ ‫خود مي‌نويسد‪« :‬سوال بعدي اين است که گوگل چگونه‬ ‫مي‌تواند ثابت کند که سيستم‌هاي خودران با ضوابط و‬ ‫استانداردهايي که براي اتومبيل‌هاي داراي راننده تنظيم‬ ‫شده است قابل انطباق هستند‪».‬‬ ‫سخنگوي گوگل گفته است که اين شرکت هنوز مشغول‬ ‫بررسي نامه اداره ايمني رانندگي آمريکاست‪ .‬مديران شرکت‬ ‫گوگل گفته‌اند که براي توليد انبوه اتوميبل‌هاي خودران با‬ ‫شرکت‌هاي خودروسازي همکاري خواهند کرد‪.‬‬ ‫شرکت گوگل در طرح پيشنهادي خود به اداره ايمني‬ ‫رانندگي آمريکا گفته است که گنجاندن ابزارهايي در سيستم‬ ‫هوش مصنوعي اين خودروها که به سرنشين يا راننده اجازه‬ ‫دخالت دهد ممکن است خطرناک باشد‪ .‬به گفته گوگل‪،‬‬ ‫سرنشينان ممکن است تصميم‌هاي سيستم خودران اتومبيل‬ ‫را نقض کنند و اين براي ايمني خودرو و سرنشينان آن بسيار‬ ‫خطرناک خواهد بود‪.‬‬ ‫مقامات اداره ايمني رانندگي آمريکا گفتند قبل از‬ ‫تصميم‌گيري در مورد افزودن ابزارهاي قابل کنترل توسط‬ ‫انسان به اين نوع خودروها‪ ،‬مثل ترمز يا فرمان‪ ،‬بايد قبل از‬ ‫تصميم‌گيري نهايي در مورد قانوني بودن توليد اين خودروها‬ ‫تصميم بگيرند‪.‬‬ ‫روند تجديد نظر در قوانين فدرال ايمني رانندگي ممکن‬ ‫است سال‌ها طول بکشد‪ ،‬ولي مقامات اين اداره گفتند که‬ ‫شرکت گوگل مي‌تواند موارد استثنايي در تغيير سريع اين‬ ‫قوانين را به شرط ارائه مدارک کافي تقاضا کند‪.‬‬

‫پزشکان اجزاي‬ ‫بدن را با چاپگر سه بعدي‬ ‫توليد کردند‬

‫دانشمندان مي‌گويند که موفق به توليد اجزاي بدن با‬ ‫کمک چاپگر ويژه سه بعدي شده‌اند که پيشرفتي عمده در‬ ‫پزشکي ترميمي توصيف مي‌شود‪.‬‬ ‫بخش‌هايي از استخوان‪ ،‬ماهيچه و غضروف پس از‬ ‫توليد با اين شيوه و پيوند خوردن به بدن حيوانات به طور‬ ‫طبيعي شروع به کار کرد‪.‬‬ ‫اين پيشرفت‪ ،‬که نتايج آن در نشريه «بيوتکنولوژي‬ ‫نيچر» چاپ شده نويدبخش استفاده از بافت‌هاي زنده براي‬ ‫ترميم بدن است‪.‬‬ ‫کارشناسان‪ ،‬اين فناوري را که در آمريکا ساخته شده‪،‬‬ ‫«مرغي که واقعا تخم طال مي‌گذارد» توصيف کرده‌اند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪45‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫ايده استقرار سلول‌هاي منفرد با آرايشي که جايگزين‬ ‫يک آرواره مصدوم‪ ،‬گوش کنده شده يا ماهيچه آسيب ديده‬ ‫قلب شود براي پزشکي بسيار نويدبخش است‪ .‬اما اين‬ ‫رشته با چالش بزرگي براي زنده نگه داشتن سلول‌ها روبرو‬ ‫بوده به اين معنا که اين سلول‌ها در بافت‌هايي به قطر بيش‬ ‫از دو دهم ميليمتر از اکسيژن و مغذي‌ها محروم مي‌شوند و‬ ‫از بين مي‌روند‪.‬‬ ‫تيم محققان در مرکز پزشکي «ويک فارست» موفق به‬ ‫توسعه يک تکنيک تازه شد تا بافتي با حفره‌هاي ذره بيني‪،‬‬ ‫مثل اسفنج‪ ،‬را چاپ سه بعدي کند؛ به طوري که اکسيژن و‬ ‫مواد غذايي به همه بخش‌هاي بافت نفوذ مي‌کند‪.‬‬ ‫پروفسور آنتوني آتاال‪ ،‬سرپرست تحقيقات‪ ،‬گفت که‬ ‫اکنون مي‌توان بافت‌ها را در اندازه‌هاي انساني چاپ کرد‪.‬‬ ‫بافت‌هاي تازه به اندازه بافت‌هاي بدن انسان محکم‬ ‫هستند‪ ،‬و دانشمندان اکنون منتظرند تا ميزان دوام آنها را‬ ‫بسنجند‪ .‬اما پروفسور آتاال گفت که چاپ سه بعدي درحال‬ ‫باز کردن درهاي تازه‌اي به روي علم پزشکي است‪.‬‬ ‫او به خبرنگاران گفت‪« ،‬فرض کنيد که يک بيمار از‬ ‫ناحيه استخوان فک آسيب ديده و يک تکه آن از بين رفته‪.‬‬ ‫ما بيمار را مي‌آوريم‪ ،‬تصويربرداري مي‌کنيم و بعد داده‌هاي‬ ‫تصويري را به نرم افزار چاپگر منتقل مي‌کنيم تا قطعه‌اي را‬ ‫که دقيقا جاي خالي فک را پر مي‌کند توليد کنيم‪».‬‬ ‫تکنيک‌هاي مشابه که در آن ابتدا داربستي قابل تجزيه‬ ‫ساخته و بعد در سلول خيسانده مي‌شود هم اکنون در بيماران‬ ‫به کار مي‌آيد‪.‬‬ ‫مثال دو سال قبل در مرکز «ويک فارست» به زنان واژن‬ ‫رشد کرده در آزمايشگاه پيوند زده شد‪ ،‬اما طيف درماني با‬ ‫اين شيوه به دليل مشکل زنده نگه داشتن سلول‌ها محدود‬ ‫است‪.‬‬ ‫پروفسور آتاال مي‌گويد‪« ،‬در اين مطالعه ما بافت‌هايي‬ ‫با سفتي‌هاي مختلف از عضله گرفته تا غضروف و استخوان‬ ‫توليد کرديم تا امکان توليد طيف مختلفي از آن را نشان‬ ‫دهيم‪».‬‬ ‫پروفسور مارتين برچال‪ ،‬جراح در دانشگاه کالج لندن‬ ‫نيز مي‌گويد‪« ،‬چشم انداز چاپ بافت و ارگان انسان براي‬ ‫پيوند زدن مدتي است واقعيت پيدا کرده‪ ،‬اما اعتراف مي‌کنم‬ ‫که انتظار پيشرفتي به اين سرعت را نداشتم‪».‬‬ ‫او گفت که هنوز تحقيقات بيشتري براي استفاده از اين‬ ‫بافت‌ها در بيماران الزم است‪ ،‬با اين حال مي‌توان پيش بيني‬ ‫کرد که جراحاني مثل او ظرف کمتر از يک دهه بتوانند از‬ ‫محصول اين فناوري استفاده کنند‪.‬‬

‫زبان پشتو به سرويس‬ ‫ترجمه گوگل اضافه شد‬

‫گوگل اعالم کرده است که ‪ 13‬زبان تازه‪ ،‬از جمله پشتو‬ ‫را به خدمات ترجمه آنالين خود (‪)Google Translate‬‬ ‫اضافه کرده است‪.‬‬ ‫کردي (کرمانجي)‪ ،‬سندي‪ ،‬قرقيزي و چند زبان ديگر نيز‬ ‫در جمع اين ‪ 13‬زبان هستند‪.‬‬ ‫زبان پشتو يکي از دو زبان رسمي در افغانستان است‬ ‫و ساکنان مناطق زيادي از پاکستان نيز به اين زبان صحبت‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫در بيانيه اين شرکت گفته شده که هدف آن‌ها «آسان‪‎‬تر‬ ‫ساختن ارتباط ميان مردم‪ ،‬فارغ از زباني که به آن صحبت‬ ‫مي‌کنند»‪ ،‬بوده است‪.‬‬ ‫گوگل تصميم اضافه کردن زبان پشتو را به خدمات‬ ‫ترجمه آنالين اين شرکت‪ ،‬پس از درخواست کتبي شماري‬ ‫از جوانان افغان و نويسندگان زبان پشتو گرفته است‪.‬‬ ‫اين افراد حدود سه سال پيش يک کارزار آنالين به راه‬ ‫انداختند و براي اضافه شدن پشتو به خدمات ترجمه گوگل‬ ‫امضا جمع‌آوري کردند‪.‬‬ ‫فاضل فاضلي‪ ،‬که در راه‌اندازي اين کارزار نقش داشته‬ ‫است‪ ،‬مي‌گويد که اين تحول مي‪‎‬تواند به رشد زبان پشتو‬ ‫کمک کند و عالوه بر آن براي کساني که مي‌خواهند به متون‬ ‫پشتو دسترسي داشته باشند‪ ،‬اين زمينه را ايجاد خواهد کرد‪.‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫سرويس ترجمه آنالين گوگل در سال ‪ 2006‬آغاز به‬ ‫کار کرد‪ .‬اين سرويس در ابتدا تنها قادر به ترجمه واژه‌ها‬ ‫و متن‌هاي روسي‪ ،‬عربي و چيني بود اما در حال حاضر و با‬ ‫اضافه شدن ‪ 13‬زبان تازه‪ ،‬از بيشتر از ‪ 100‬زبان رايج در‬ ‫جهان پشتيباني مي‌کند‪.‬‬ ‫زبان فارسي در سال ‪ 2009‬به اين سرويس اضافه‬ ‫شد‪ ،‬با اين حال در مواردي دقت ترجمه از متن فارسي با‬ ‫اشکاالتي روبرو بوده است‪ ،‬اما اين مشکل با زبان پشتو‬ ‫کمتر ديده مي‌شود که دليل آن مي‌تواند نزديکي ساختاري‬ ‫اين زبان با زبان‌هاي غربي باشد‪.‬‬

‫ادامه دعواي «اپل»‬ ‫و «اف‌بي‌آي» بر سر‬ ‫شکستن قفل تلفن فاروق‬

‫کامپيوترهايتان کند شده است‪ .‬اين حالت يکي‬ ‫از بدترين حالت‌هايي ست که کاربران با آن روبرو‬ ‫مي‌شوند‪ :‬کامپيوتر پس از روشن شدن‪ ،‬دير باال‬ ‫مي‌آيد يا سرعت اجراي نرم افزارها کاهش پيدا‬ ‫مي‌کند و حالت‌هايي از اين دست‪.‬‬ ‫اما هنگام مواجه شدن با اين حالت چه بايد‬ ‫کرد؟ ما در اين گزارش چند راهکار ساده به شما ياد‬ ‫مي‌دهيم که به راحتي مي‌توان اين مشکل بزرگ را‬ ‫حل کرد و نبايد نگران اين لحظه‌ها بود! ابتدا از‌‌ هارد‬ ‫ديسک شروع کنيم‪.‬‬

‫فضاي‌هارد ديسک را خالي کنيد‬

‫اگر درايوهاي ‌هارد ديسک شما معموال پر است‬ ‫و کامپيوترتان به شما اخطارهايي پيرامون اين موضوع‬ ‫مي‌دهد‪ ،‬بهتر است به فکر پاک کردن اطالعات اضافي‬ ‫درايو ‌هارد ديسک‌تان از قبيل فايل‌هاي آفالين يا فايل‌هاي‬ ‫حافظه‌اي آن باشيد‪.‬‬ ‫براي اين کار نيازي به نرم افزار خاصي نداريد‪ .‬کافي‬ ‫است روي درايو مورد نظر راست کليک کنيد و گزينه‬ ‫‪ Properties‬را انتخاب نماييد‪ .‬سپس از تب ‪General‬‬ ‫گزينه ‪ Disk Clean up‬را انتخاب کنيد‪ .‬در اين حالت‬ ‫پنجره‌اي باز مي‌شود که در آن مي‌توانيد با انتخاب آيتم‌هاي‬ ‫مورد نظر‪ ،‬فايل‌ها و کش‌هاي سيستم (‪ )Cache‬را پاک کنيد‬ ‫و به سرعت کامپيوترتان بيافزاييد‪.‬‬

‫برنامه‌هاي شروع ويندوز را کنترل کنيد‬

‫در تازه‌ترين تحول پيرامون جنجال بزرگي که بر سر‬ ‫شکستن قفل آيفون عامل کشتار سن برناردينوي کاليفرنيا‬ ‫در آمريکا درگرفته‪ ،‬تيم کوک رئيس شرکت «اپل» از نحوه‬ ‫برخورد «اف‌بي‌آي» با حکم مربوط به کمک به گشودن قفل‬ ‫تلفن انتقاد کرده است‪.‬‬ ‫آقاي کوک به شبکه خبري «اي بي سي» گفت که‬ ‫شرکتش ابتدا از طريق رسانه‌هاي خبري از حکم پليس‬ ‫فدرال‪« ،‬اف بي آي»‪ ،‬باخبر شد‪ .‬او گفت‪« ،‬فکر نمي‌کنم که‬ ‫اين شيوه اداره کردن کار باشد‪ .‬فکر نمي‌کنم مساله‌اي به‬ ‫اين مهمي براي کشور بايد به اين شيوه مديريت شود‪».‬‬ ‫با اين حال يک منبع نزديک به تحقيقات گفته است که‬ ‫ادعاي آقاي کوک «به هيچ وجه درست نيست» و تيم حقوقي‬ ‫شرکت «اپل» اولين گروهي بود که مطلع شد‪ .‬يک سخنگوي‬ ‫«اف بي آي» هم گفت که مايل نيست در مورد سخنان آقاي‬ ‫کوک اظهار نظر کند‪.‬‬ ‫شرکت «اپل» از عمل کردن به دستور «اف بي آي» براي‬ ‫برداشتن موانع امنيتي تلفن سيد رضوان فارق به طوري که‬ ‫محتويات آن از ميان نرود خودداري کرده است‪.‬‬ ‫اطالعات تلفن‌هاي امروزي «اپل» در صورت امتحان‬ ‫کردن ده رمز عبور غلط کامال پاک مي‌شوند‪ .‬دولت خواستار‬ ‫دستکاري تلفن فاروق به شکلي است که اين اتفاق نيافتد‪.‬‬ ‫آقاي فاروق و همسرش تشفين مالک در ماه دسامبر‬ ‫‪ 14‬نفر را در حمله‌اي مسلحانه در يک مرکز بهزيستي در‬ ‫سن برناردينوي کاليفرنيا کشتند‪.‬‬ ‫«اف بي آي» مي‌گويد که «اپل» خطرات امنيتي عمل به‬ ‫اين دستور براي تلفن‌هاي خود را بزرگنمايي مي‌کند‪ .‬جيمز‬ ‫کومي مدير «اف بي آي» گفت که «اپل» دانش و مهارت فني‬ ‫الزم براي شکستن قفل تلفن فاروق را دارد و اين کار باعث‬ ‫ايجاد «راهي مخفيانه» براي ورود به همه دستگاه‌هاي «اپل»‬ ‫نخواهد شد‪.‬‬ ‫نظرسنجي‌هاي مختلف حاکي است که افکار عمومي‬ ‫آمريکا در اين مورد دچار شکاف است‪ .‬براساس نظرسنجي‬ ‫مرکز «پيو»‪ ،‬اکثريت پرسش شوندگان از «اف بي آي»‬ ‫حمايت کردند ـ هرچند سازمان دهندگان نظرسنجي اشاره‬ ‫کردند که حمايت از «اپل» در ميان دارندگان تلفن‌هاي‬ ‫هوشمند افزايش يافت‪.‬‬ ‫اما نظرسنجي رويترز که توسط شرکت «ايپسوس»‬ ‫انجام شد حاکي بود که ‪ 55‬درصد پاسخ دهندگان نگران‬ ‫بودند که «اف بي آي» از يک ورودي مخفي ـ که ممکن است‬ ‫با شکستن قفل تلفن فاروق ايجاد شود ـ براي تجسس‬ ‫اطالعات دارندگان تلفن‌ها استفاده کند‪».‬‬

‫تدبيرهايي ساده‬ ‫براي سريع‌تر شدن‬ ‫کامپيوتر شما‬ ‫حتما براي شما هم پيش آمده که به مرور زمان از‬ ‫سرعت عملکرد کامپيوترهايتان کاسته شده و به اصطالح‬

‫‪45‬‬

‫براي داشتن يک کامپيوتر سريع الزم است که بدانيد‬ ‫چه برنامه‌هايي در هنگام بوت ويندوز تمايل دارند اجرا‬ ‫شوند‪ .‬براي اينکه متوجه اهميت اين موضوع شويد کافي‬ ‫است اين موضوع را در نظر بگيريد که اين نرم افزارها‬ ‫براي اجرا شدن‪ ،‬بخشي از توان سي پي يو کامپيوتر شما را‬ ‫مي‌گيرند و نمي‌گذارند که همه توان پردازنده‌ کامپيوتر شما‬ ‫به باالآمدن ويندوز اختصاص پيدا کند‪.‬‬ ‫شرکت مايکروسافت از ويندوزهاي و پس از آن‪،‬‬ ‫قابليتي را در سيستم عامل خود گنجانده که به راحتي امکان‬ ‫بررسي نرم افزارهاي بوت شونده همراه شروع ويندوز را به‬ ‫شما نشان مي‌دهد‪ .‬در اين ويندوزها کافي است بر روي نوار‬ ‫تسک بار خود راست کليک کرده و گزينه ‪Task Manager‬‬ ‫را انتخاب کنيد و حتي مي‌توانيد براي اجراي برنامه ‪Task‬‬ ‫‪ Manager‬کليد‌هاي ‪ Ctrl + Shift+Escape‬را به‬ ‫صورت ترکيبي و همزمان فشار دهيد تا اين برنامه اجرا شود‪.‬‬ ‫در اين بخش شما تاثير برنامه‌هاي بوت شونده در استارت‬ ‫ويندوز را نيز مي‌توانيد مشاهده کنيد و براي بوت شدن آنها‬ ‫در زمان استارت ويندوز تصميم بگيريد‪.‬‬

‫انيميشن‌هاي ويندوز را کم کنيد‬

‫شرکت مايکروسافت پس از ويندوز ‪ XP‬براي زيبايي‬ ‫سيستم عامل خود‪ ،‬انيميشن‌هايي را به رابط کاربري‌اش‬ ‫افزود تا کاربران سيستم عاملي زيباتر ر‌ا مشاهده کنند‪ .‬اين‬ ‫انيميشن‌ها را احتماال در هنگام بزرگ‌نمايي يا کوچک‌نمايي‬ ‫يا به اصطالح کامپيوتري‌ها «مينيمايز يا ماکسيمايز» کردن‬ ‫برنامه‌ها ديده‌ايد‪ .‬اين انيميشن‌ها همان طور که انتظار‬ ‫مي‌رود از توان پردازشي سيستم شما استفاده مي‌کنند و اگر‬ ‫سيستم‌تان به اندازه کافي سريع نباشد‪ ،‬سبب کند شدن آن‬ ‫مي‌شوند‪ .‬در ويندوز ‪ 8‬و ويندوزهاي جديدتر براي خاموش‬ ‫کردن اين قابليت‪ ،‬مي‌توانيد بر روي دکمه استارت در صفحه‬ ‫دسک‌تاپ راست کليک کرده و گزينه ‪ System‬را انتخاب‬ ‫کنيد‪ .‬سپس بر ‪ Advanced System Setting‬کليک‬ ‫کرده و گزينه ‪ Setting‬را برگزينيد‪ .‬در اين بخش بهتر است‬ ‫گزينه ‪ Adjust for best performance‬را انتخاب کنيد‬ ‫تا بهترين عملکرد سيستم شما در اجراي اين قابليت انجام‬ ‫شود‪.‬‬

‫برنامه‌هايي را که بيشترين مصرف پردازنده‬ ‫شما را دارد مشخص کنيد‬

‫در تکميل اجراي بخش سوم‪ ،‬شما از ويندوز ‪ 8‬به‬ ‫بعد مي‌توانيد برنامه‌هايي را که توان پردازشي يا رم‬ ‫زيادي براي استفاده طلب مي‌کنند مشاهده کنيد‪ .‬به طور‬ ‫مثال اگر برنامه‌اي مانند آنتي ويروس توان زيادي از توان‬ ‫پردازشي کامپيوتر شما را مصرف مي‌کند بهتر است يک‬ ‫آنتي ويروس ديگر را جايگزين آن کنيد‪ .‬براي ديدن اين‬ ‫بخش کافي است بر روي تسک بار خود راست کليک کرده‬ ‫و گزينه ‪ Task Manager‬را انتخاب کنيد يا سه کليد‬ ‫‪ Ctrl+Shift+Escape‬را به صورت همزمان فشار دهيد‪.‬‬

‫مرورگر اينترنت خود را سبک‌تر کنيد‬

‫ما به صورت روزمره از مرورگرهاي اينترنتي استفاده‬ ‫مي‌کنيم و سرعت در اين بخش نيز برايمان با اهميت است‪.‬‬ ‫ما برخي مواقع با نصب افزونه‌هاي زياد سبب کاهش سرعت‬ ‫مرورگرهايمان مي‌شويم و نياز است که بخش افزونه‌هاي‬

‫مرورگرمان را گاهي بررسي کنيم‪ .‬کاهش افزونه‌هاي نصب‬ ‫شده بر روي مرورگر مي‌تواند رم مورد استفاده مرورگر‬ ‫را کاهش دهد و حتي بر روي توان پردازشي سي پي يو‬ ‫کامپيوتر شما نيز تاثير بگذارد‪.‬‬

‫مايکروسافت‬ ‫گوشي ‪Lumia 650‬‬ ‫را معرفي کرد‬

‫مايکروسافت از گوشي جديدي که ويندوز ‪ 10‬را‬ ‫پشتيباني مي‌کند رونمايي کرد که ‪ 650 Lumia‬نام دارد‬ ‫و بعد از نسل لوميا ‪ 950‬و ‪‌950‬اکس‌ال و ‪ 550‬عرضه شده‬ ‫است‪ .‬مدل جديد گوشي‌هاي مايکروسافت در نظر دارد به‬ ‫گوشي اختصاصي تجاري تبديل شود‪ ،‬چرا که مايکروسافت‬ ‫در ويديو تبليغاتي ‪ 650 Lumia‬آن را به عنوان «انتخابي‬ ‫برتر براي تجارت» معرفي کرده است‪ .‬در اين گوشي‬ ‫اپليکيشن‌هايي چون آفيس و ‪ OneDrive‬نصب شده است‪.‬‬ ‫سايز صفحه نمايش اين گوشي ‪ 5‬اينچ بوده و از قاب‬ ‫آلومينيومي برخوردار است‪ .‬طراحي آن نازک و سبک است و‬ ‫قيمت آن نيز پايين در نظر گرفته شده است‪ .‬گوشي ‪Lumia‬‬ ‫‪ 650‬از دوربين ‪ 8‬مگاپيکسلي در پشت و ‪ 5‬مگاپيکسلي در‬ ‫جلو برخوردار است‪.‬‬ ‫پردازنده گوشي «لومينا ‪« »650‬اسنپ‌دراگون ‪»212‬‬ ‫است و طراحي آن به صورتي نيست که قابليت تبديل به‬ ‫پي‌سي داشته باشد‪.‬‬ ‫قيمت گوشي جديد ‪ 199‬دالر است و گفته مي‌شود که‬ ‫اين گوشي احتماال آخرين مدل لوميا در سال جاري خواهد‬ ‫بود‪ .‬اين کمپاني در حال آماده کردن گوشي‌هاي سرفيس‬ ‫است که تا پايان سال جاري به بازار مي‌آيد‪.‬‬


‫‪46‬‬

‫محسن کاکارش‬ ‫هر سه با شليک نيروهاي انتظامي از پاي درآمده‌اند و جسدها را به دنبال خود‬ ‫تا پاسگاه مرزي کشيده‌اند‪ .‬هنگام شست‌و‌شوي جنازه‌ها اثرات اين اقدام به‌صورت‬ ‫تکه‌هاي ريز سنگ در بدن و پارگي پوست کامال مشهود بود‪ .‬آن‌ها مصطفي نوري‪،‬‬ ‫اسماعيل حسيني و ناصر دااليي سه کولبر و ساکن مرزهاي سلماس‪ ،‬چالدران و‬ ‫مريوان بودند‪.‬‬ ‫اين بخشي از گزارش ساالنه «شبکه‪ ‬حقوق بشر کردستان» است که در‬ ‫گفت‌وگو با خانواده کولبرهاي مناطق مرزي کردستان تهيه و تنظيم شده است‪.‬‬ ‫بر اساس گزارشي که اين تارنماي حقوق بشري‪ ‬در ماه گذشته منتشر کرده‪،‬‬ ‫در سال ‪ 2015‬ميالدي‪ ،‬دست‌کم ‪ 44‬نفر در پي تيراندازي مستقيم نيروهاي نظامي‬ ‫کشته و ‪ 21‬نفر نيز زخمي شده‌اند‪.‬‬ ‫در همين سال هفت نفر ديگر در پي حوادثي مانند غرق شدن در رودخانه‌ها و‬ ‫سرماي شديد جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫حسن معارفي‌پور‪ ،‬فعال سياسي و آگاه به مسائل کولبرها و افراد کاسب‪ ‬در‬ ‫منطقه مريوان‪ ،‬مي‌گويد اين‌گونه گزارش‌ها تنها بخشي از واقعيت‌ها در مورد‬ ‫کشته و زخمي شدن‌هاي کولبران و افراد کاسب در مرزهاست و بخش عمده اين‬ ‫کشتارها هيچ‌گاه به گوش مردم نمي‌رسد‪.‬‬

‫جسد در ازاي هزينه گلوله‌ها‬ ‫شرايط اطالع‌رساني در مناطق اقليت‌نشين و به‌ويژه مرزهاي کردستان‬ ‫به دليل نگاه امنيتي معموال با دشواري‌هاي فراواني روبروست‪ .‬با وجود اين در‬ ‫سال‌هاي گذشته فعاالن حقوق بشر گاه توانسته‌اند گزارش‌هايي بر اساس‬ ‫اطالعات جمع‌آوري شده و گفت‌وگو با خانواده کشته‌شدگان منتشر کنند‪.‬‬ ‫در گزارش شبکه حقوق بشر کردستان آمده است‪ ،‬با توجه به عدم امکان‬ ‫تحقيقات مستقل در داخل کشور و وجود فشارهاي امنيتي بر منابع انساني قابل‬ ‫اعتماد‪ ،‬آمار ارائه شده شامل همه موارد تعرض ماموران نظامي به جان کولبرها‬ ‫نيست و تنها مواردي را دربرمي‌گيرد که توسط شبکه حقوق بشر کردستان‬ ‫گردآوري شده است‪.‬‬ ‫در يکي از موارد که اين دسته از فعاالن حقوق بشر کردستان توانسته‌اند‬ ‫گزارش کنند‪ ،‬يک فرد کاسب ‪ 21‬ساله در نزديکي شهر قصر شيرين هدف‬ ‫تيراندازي نيروهاي انتظامي قرار مي‌گيرد‪ .‬پس از انتقال جسد به پزشکي قانوني‪،‬‬ ‫مسئوالن نيروهاي انتظامي براي تحويل جسد به خانواده‌‪ ،‬درخواست هزينه‬ ‫گلوله‌هايي را مي‌کنند که خرج کشته شدن او شده است‪ .‬اين خانواده تا زماني که‬ ‫هزينه مورد نظر نيروهاي انتظامي را پرداخت نکردند‪ ،‬نتوانستند جسد فرزندشان‬ ‫را تحويل بگيرند‪.‬‬ ‫اين‌گون ‌ه رفتارها با خانواده کشته‌شدگان تازگي ندارد‪ .‬نهادهاي حکومتي در‬ ‫سال ‪ ،1388‬اقدام به پرداخت مبلغ ‪ 100‬هزار تومان به آن دسته از خانواده‌هاي‬ ‫مرزنشين کرده‌ بودند که يکي از اعضاي‌شان را بر اثر تيراندازي نيروهاي انتظامي‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫‪46‬‬

‫آينده کولبران در سايه منطقه آزاد تجاري ـ‬ ‫صنعتي‬

‫از دست داده‌ بودند‪ .‬بيشتر خانواده‌ها از گرفتن اين مبلغ خودداري کرده بودند و‬ ‫اين عمل نيروهاي دولتي را تحقيرآميز خوانده بودند‪.‬‬ ‫معارفي‌پور که خود پيشتر در مناطق مرزي مريوان کولبري کرده است‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬خودم چندين بار دستگير شدم و با پرداخت رشوه به ماموران دولتي‬ ‫آزادم کردند‪ .‬برخي از ماموران دولتي با گرفتن رشوه از جان و مال کولبرها‬ ‫مي‌گذرند‪ ،‬اما برخي ديگر اصال‪ .‬آنان به کولبران و افراد کاسب مرزي مي‌گفتند‪،‬‬ ‫خودت را بکشيم يا اجناست را بسوزانيم؟ بعضي‌ها از روي عصبانيت‪ ،‬اضطراب و‬ ‫بيزاري از زندگي نکبت‌بار کولبري يا به خاطر نداشتن هيچ چيزي غير از بارشان‪،‬‬ ‫مي‌گفتند‪ :‬خودمان را‪ .‬ماموران هم بدون معطلي شروع مي‌کردند به تيراندازي و‬ ‫آنان را به قتل مي‌رساندند‪ .‬اين مورد بارها در مريوان اتفاق افتاده و هيچ رسانه و‬ ‫نهاد حقوق بشري تا االن اين موضوع را منتشر نکرده است‪».‬‬ ‫طبق گزارش‌هايي که فعاالن حقوق بشر در مناطق مرزي منتشر مي‌کنند‪،‬‬ ‫نيروهاي انتظامي بارها حتي به سوي افراد مظنون به حمل بار قاچاق تيراندازي‬ ‫کرده‌اند‪ .‬در گزارش شبکه حقوق بشر کردستان آمده است‪ ،‬چهار نفر چوپان در‬ ‫ميان کشته‌شدگان سال گذشته وجود دارد‪ .‬نيروهاي انتظامي به اين بهانه که اين‬ ‫افراد «مشکوک به حمل کاالي قاچاق» بوده‌اند آنان را هدف قرار داده‌اند‪.‬‬

‫مرگ صدها کولبر در سال‬ ‫خبرگزاري کار ايران (ايلنا)‪ ،‬سال ‪ 1393‬گزارش داده بود که هر سال صد‌ها‬ ‫نفر از کارگران کولبر جانشان را در مناطق مرزي کردستان از دست مي‌دهند‪.‬‬ ‫احمد شهيد‪ ،‬گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ايران‪ ،‬در‬ ‫سال‌هاي گذشته از کشته شدن کولبران مرزي به عنوان «قتل‌هاي فراقضايي» نام‬ ‫برد و از اين موضوع ابراز نگراني کرد‪.‬‬ ‫او‪ ‬به شرايط سخت کولبران مرزي و «کشتار سيستماتيک» آن‌ها اشاره کرده‬ ‫و‪ ‬گفته بود‪« ،‬قانون ايران فعاليت‌هاي قاچاق کولبران را جرمي مي‌داند‪ ‬که مجازاتش‬ ‫چند ماه زندان يا جريمه‌اي معادل کاالهاي ضبط شده است‪ ،‬اما گزارشگر ويژه‬ ‫گزارش‌هايي دريافت کرده است که نگهبانان مرزي به اين افراد شليک مي‌کنند‬ ‫و به اين ترتيب‪ ،‬ساالنه ده‌ها کولبر و همچنين اسب‌هاي آن‌ها را زخمي مي‌کنند يا‬ ‫به قتل مي‌رسانند‪».‬‬ ‫در شبکه‌هاي اجتماعي هم بارها ويدئوهايي تکان‌دهنده‌ از کشته شدن‬ ‫اسب‌ها و حيوانات بارکش به دست نيروهاي انتظامي منتشر شده است‪.‬‬ ‫کولبران و کارگران مرزي در مناطق کردستان همچنين در معرض خطر انفجار‬ ‫مين‌هايي هستند که از دوران درگيري‌هاي کردستان و جنگ ايران و عراق باقي‬ ‫ماند ‌ه است‪ .‬بر اساس آمار‌هاي موجود‪ ،‬بيشترين زمين‌هاي آلوده به مين در پنج‬ ‫استان آذربايجان غربي‪ ،‬کردستان‪ ،‬خوزستان‪ ،‬ايالم و کرمانشاه وجود دارند‪.‬‬ ‫احمد شهيد پيشتر گزارش داده که در بين ماه‌هاي مارچ و اکتبر سال ‪2013‬‬ ‫ميالدي‪ 17 ،‬مورد انفجار مين در مناطق مرزي رخ داده است‪.‬‬

‫بر اساس گزارش‌هاي منتشر شده‪ ،‬رضا ميرزايي‪ ،‬دبير شوراي مبارزه با قاچاق‬ ‫کاال و ارز کردستان گفته است که «قاچاق ابزاري سازمان‌دهي شده در دست‬ ‫دشمنان نظام اسالمي» است که از آن براي رسيدن به «اهداف ضد ايراني خود»‬ ‫بهره مي‌جويند‪.‬‬ ‫مسئوالن امنيتي و نظامي ايران بارها در مورد تشديد کنترل مرزها و آن‌چه‬ ‫«مبارزه با کاالي قاچاق» مي‌نامند‪ ،‬هشدار داده‌اند‪.‬‬ ‫سال ‪ ،1393‬محمد عامري‪ ،‬معاون پشتيباني فرماندهي مرزباني ايران از‬ ‫تجهيز واحدهاي مرزباني خبر داده و‪ ‬گفته بود‪« ،‬در اين راستا دو استان مهم و‬ ‫عملياتي آذربايجان غربي و سيستان و بلوچستان در اولويت تجهيز واحدهاي‬ ‫مرزباني به تجهيزات و وسايل مورد نياز قرار دارند‪ .‬از سوي ديگر در آذر ماه‬ ‫گذشته‪ ،‬کميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسالمي‪ ،‬اليحه ايجاد منطقه آزاد‬ ‫تجاري صنعتي مريوان ـ بانه را با اکثريت آرا تصويب کرد‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رسد ايجاد اين منطقه آزاد تجاري صنعتي‪ ،‬بر زندگي و معيشت‬ ‫کولبران و افراد کاسب تاثير خواهد گذاشت و آينده‌اي ناروشن و کماکان تلخ در‬ ‫انتظار آنان است‪ ،‬زيرا به گفته مرتضي فاتحي‌پور‪ ،‬عضو هيات علمي دانشگاه آزاد‬ ‫اسالمي واحد سنندج‪ ،‬يکي از «فرصت‌هايي» که اين منطقه آزاد خواهد داشت‪،‬‬ ‫«کاهش قاچاق و رونق صادرات و حضور در بازار جهاني براي کاالهاي بومي‬ ‫ومحلي» خواهد بود‪.‬‬ ‫فاتحي‌پور در يادداشتي که در «خبرگزاري مهر» منتشر شده‪ ،‬به «تهديدها و‬ ‫فرصت‌هاي» اين منطقه آزاد تجاري‪ ،‬صنعتي اشاره کرده‪ ‬و «وجود شرايط خاص‬ ‫سياسي و امنيتي منطقه نظير حضور گروه‌هاي تروريستي و تکفيري و تاثير فعاليت‬ ‫آن‌ها بر رونق مورد انتظار منطقه آزاد تجاري»‪« ،‬آسيب‌پذيري فرهنگ بومي و‬ ‫محلي با توجه به حضور حجم عظيمي از کارآفرينان و نيروي انساني با فرهنگ‌هاي‬ ‫مختلف داخلي و خارجي» را از جمله «تهديدات» اين منطقه آزاد تجاري خوانده‬ ‫است‪.‬‬ ‫کار کولبرها و افراد کاسب در سال‌هاي گذشته با ايجاد بازارچه‌هاي مرزي‬ ‫مانند باشماق‪ ،‬قاسم‌رش و سيران‌بند و همزمان کنترل شديدتر مرزها‪ ،‬با‬ ‫سختي‌هاي بيشتري روبرو شده است‪.‬‬ ‫حسن معارفي‌پور‪ ،‬در پيوند با تاسيس اين بازارچه‌هاي مرزي مي‌گويد‪،‬‬ ‫«تاسيس بازارچه‌هاي پيله‌وري در ‌واقع براي کنترل رفت‌و‌آمد قاچاق و تحميل‬ ‫گمرگ به مردم تحت ستم و کشيدن فرش از زير پاي اقشار و طبقات محروم‬ ‫جامعه بود که از طريق (قاچاق اجناس) زندگي خود را تأمين مي‌کردند‪ .‬مردم مناطق‬ ‫مرزي کردستان به‌ويژه بانه و مريوان‪ ،‬روابط خويشاوندي‪ ،‬اقتصادي‪ ،‬اجتماعي و‬ ‫فرهنگي با مردمان آن طرف مرز داشته‌اند و اين روابط از کنترل دولت‌هاي دو طرف‬ ‫مرز خارج بوده است‪».‬‬

‫توسعه‌نيافتگي و ظهور گروه‌هاي تندرو‬ ‫استان‌هايي مانند کردستان‪ ،‬آذربايجان غربي و سيستان و بلوچستان جزو‬ ‫مناطق توسعه نيافته ايران محسوب مي‌شوند‪ .‬بر اساس آمارها اين مناطق از‬ ‫جمله مناطقي هستند که بيشترين ميزان بيکاري و بيسوادي را به خود اختصاص‬ ‫مي‌دهند‪.‬‬ ‫آن‌طور که جامعه‌شناسان مي‌گويند‪ ،‬در اين‌گونه مناطق‪ ،‬توسعه‌ نيافتگي‬ ‫مي‌تواند يکي از عوامل رشد ميزان بزهکاري اجتماعي و رشد گروه‌هاي تندرو به‬ ‫شمار آيد‪.‬‬ ‫به تازگي و در هفدهمين شماره نشريه «راهبرد» (نشريه تحليلي کاربردي‬ ‫مرکز مطالعات راهبردي و آموزش وزارت کشور)‪ ،‬به «امنيت داخلي جمهوري‬ ‫اسالمي ايران و تاثير و تاثر احزاب سلفي‪ -‬تکفيري کردستان عراق و کردستان‬ ‫ايران» پرداخته شده است‪ .‬نويسندگان اين گزارش اشاره کرده‌اند که جريان‌هاي‬ ‫هوادار گروه دولت اسالمي (داعش) در مناطق کردنشين ايران در حال «يارگيري»‬ ‫هستند‪ .‬آنان هشدار داده‌اند که با توجه به «حساسيت وضعيت»‪ ،‬هر گونه «آزمون‬ ‫و خطاي به‌ظاهر بي‌اهميت» از سوي مقام‌هاي مسئول در اين مناطق منجر به وقوع‬ ‫«دومينويي بهمن‌وار» خواهد شد‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش‪ ،‬کارشناسان وزرات کشور بر اين باورند که «داعش»‬ ‫در سال‌هاي گذشته تمام تالش خود را به کار گرفته تا مردم اهل سنت کرد‪،‬‬ ‫انديشه سلفي را بپذيرند‪ ،‬اما موفق نشده است‪.‬‬ ‫پيشتر امين سرخابي‪ ،‬پژوهشگر و فعال سياسي‪ ،‬در پيوند با مساله توسعه و‬ ‫رشد گروه‌هاي تندرو گفته بود‪« ،‬با توجه به بستر فرهنگي مناطق توسعه نيافته‪،‬‬ ‫گروه‌هاي تندروي گوناگوني به وجود مي‌آيند‪ .‬در برخي مناطق گروه‌هاي تندرو‬ ‫از سابقه‪ ‬مذهبي و راديکال برخوردارند و در برخي مناطق ديگر گروه‌هاي تندرو‬ ‫سابقه نژادي فاشيستي دارند و در برخي مناطق ديگر‪ ،‬توسعه‌نيافتگي بستر ايجاد‬ ‫گروه‌هاي تندروي برابري‌طلب است‪ .‬در واقع توسعه‌نيافتگي بستر‪ ،‬متن و کاتاليزور‬ ‫خواست‌هاي فاشيستي‪ ،‬مذهبي و برابري‌طلبانه است‪».‬‬


‫‪47‬‬

‫کنسرت «رضا صادقي» در آتالنتا‬

‫«رضا صادقي» خواننده پرطرفدار ايراني پس از برگزاري چند‬ ‫کنسرت در کاليفرنيا و چند ايالت و شهر ديگر‪ ،‬شنبه شب‬ ‫‪ 26‬مارچ در «سنتر استيج» در آتالنتا برنامه اجرا خواهد کرد‪.‬‬ ‫بليت‌هاي اين برنامه از طريق فروشگاه‌هاي ايراني يا «تيکت‬ ‫مستر» در دسترس هستند‪ .‬آگهي اين کنسرت را در صفحه‬ ‫‪ 2‬همين شماره «پرديس» مشاهده کنيد‪.‬‬

‫برنامه‌هاي کانون‬ ‫در ماه مارچ ‪2016‬‬

‫سه‌شنبه ‪ 15‬مارچ‪ :‬جشن چهارشنبه سوري با هنرنمايي‬ ‫دي‪.‬جي امير از ‪ 7‬شب‪.‬‬ ‫شنبه ‪ 19‬مارچ‪ :‬جشن نوروزي در جورجياتک با صرف شام و‬ ‫دسر‪ .‬لطفا به صفحه ‪ 42‬رجوع کنيد‪.‬‬ ‫شنبه ‪ 2‬اپريل‪ :‬مراسم سيزده بدر امسال با نام ‪Atlanta‬‬ ‫‪ Persian Festival‬در «پيدمانت پارک» از ‪ 10‬صبح تا ‪6‬‬ ‫بعدازظهر برگزار مي‌شود‪.‬‬ ‫‫آدرس کانون‪:‬‬ ‫‪3146 Reps Miller Rd. Norcross, GA 30071‬‬ ‫تلفن‪(404) 303-3030 :‬‬

‫گردهمايي لرها در آتالنتا‬

‫لرهاي ساکن آمريکا در تالشي تازه براي احياي فعاليت‌هاي‬ ‫خود در روزهاي شنبه و يکشنبه ‪ 12‬و ‪ 13‬مارچ در هتل‬ ‫شرايتون آتالنتا گرد هم خواهند آمد‪ .‬براي کسب آگاهي‬ ‫بيشتر با تلفن ‪ 3767‬ـ ‪ )850( 668‬تماس بگيريد‪.‬‬

‫چهارمين فستيوال نوروزي آتالنتا‬

‫چهارمين فستيوال نوروزي آتالنتا براي تامين لوازم سفره‬ ‫عيد و انواع شيريني از ساعت ‪ 10‬صبح تا ‪ 4‬بعدازظهر روز‬ ‫يکشنبه ‪ 13‬مارچ در «لنير تکنيکال کالج» در کامينگ جورجيا‬ ‫برگزار مي‌شود‪ .‬تلفن‌هاي اطالعات ‪ 4186‬ـ ‪،)678( 665‬‬ ‫‪ 2680‬ـ ‪ )404( 441‬و ‪ 4292‬ـ ‪)404( 259‬اعالم شده‬ ‫است‪.‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫متن سپاس دکتر ايزدي‬

‫بدينوسيله بر خود الزم دانستم که از محبت‌هاي‬ ‫بيدريغ تمام کساني که در گردهمايي کانون‬ ‫ايرانيان آتالنتا در ‪ 19‬فوريه شرکت کرده بودند‬ ‫و نيز از تمام کساني که از دور و نزديک با ارسال‬ ‫ويديو و پيام‪ ،‬ابراز احساسات کرده و مي‌کنند‬ ‫سپاسي صميمانه داشته باشم‪.‬‬ ‫آنچه در آن شب اتفاق افتاد در حقيقت نه تنها‬ ‫نقطه عطفي در رابطه ايرانيان برون مرزي‪ ،‬بلکه‬ ‫در رابطه ايرانيان در سرتاسر دنيا خواهد داشت‪،‬‬ ‫زيرا شناخت يک بهايي داللت بر اين واقعيت‬ ‫دارد که جامعه ايراني يک قدم مثبت بسوي بلوغ‬ ‫اجتمايي برداشته است و از اين نظر بايد به کانون‬ ‫ايرانيان که مبتکر آن بودند تبريک گفت‪.‬‬

‫فاکس تياتر‬

‫‪ 16‬اپريل‪ ،‬جترو تال‬ ‫‪ 24‬اپريل‪ ،‬استيو مارتين و مارتين شورت‬ ‫‪ 3‬مي‪ ،‬پال سايمن‬ ‫براي کسب اطالعات بيشتر در مورد برنامه‌هاي‬ ‫اين نهاد و تهيه بليت مي‌توان با شماره تلفن‬ ‫‪ 3000‬ـ ‪ )800( 745‬يا آدرس اينترنتي ‪www.‬‬ ‫‪ ticketmaster.com‬تماس گرفت‪.‬‬

‫جدول کالسيک‬ ‫افقي‪:‬‬ ‫‪ _ 1‬آمريکا در لفظ عاميانه _ اداره مرزي تبادل کاال‪.‬‬ ‫‪ _ 2‬نگهبان ايران _ توانايي داشتن‪.‬‬ ‫‪ _ 3‬پوست بزغاله _ جاده آهني قطار _ در حال دويدن‬ ‫_ دستور و فرمان‪.‬‬ ‫‪ _ 4‬بيماري مسري _ دانشمند انگليسي که در سال‬ ‫‪ 1667‬دستگاه اندازه‌گيري سرعت باد را اختراع کرد _‬ ‫چه کسي‪.‬‬ ‫‪ _ 5‬ادب آموختن _ فراموشکار _ دوازده ماه تمام‪.‬‬ ‫‪ _ 6‬از مذاهب اهل سنت _ فرزند چهارپا _ خال و نقطه‬ ‫سياه‪.‬‬ ‫‪ _ 7‬شهري در ژاپن _ کلمه‌اي در مقام شگفتي _ گريه‬ ‫بچه شيرخوار‪.‬‬ ‫‪ _ 8‬سوسن زرد _ زن پاکيزه _ بيني _ زاييدن‪.‬‬ ‫‪ _ 9‬تازه آذري _ تصديق روسي _ مؤسسه بهداشت‬ ‫کودکان وابسته به سازمان ملل متحد‪.‬‬ ‫‪ _ 10‬سوار شدن _ مخالف حمله _ شب‌هاي تازي‪.‬‬ ‫‪ _ 11‬کلمه هشدار و خطاب _ سر فرود آوردن _ ته‌نشين‬

‫فيليپس ارينا‬

‫‪ 9‬مارچ‪ ،‬ريانا‬ ‫‪ 12‬و ‪ 13‬اپريل‪ ،‬جاستين بيبر‬ ‫‪ 15‬اپريل‪ ،‬دوران دوران‬ ‫‪ 9‬جون‪ ،‬سلينا گومز‬

‫مجموعه‌اي از آثار ويک مونيز‪ ،‬يکي از‬ ‫بااستعدادترين هنرمندان سده بيست و يکم را از‬ ‫‪ 28‬فوريه تا ‪ 29‬مي ‪ 2016‬به نمايش مي‌گذارد‪.‬‬

‫اجاره در تهران‬

‫استخدام‬

‫به يک خانم ‪ 25‬تا ‪ 50‬ساله براي همدمي‬ ‫با خانمي مسن به صورت تمام يا نيمه‌وقت‬ ‫نيازمنديم‪ .‬جهت کسب آگاهي بيشتر با تلفن زير‬ ‫تماس حاصل فرماييد‪.‬‬

‫‪ 9907‬ـ ‪)404( 574‬‬ ‫استخدام‬

‫به آقايي جهت نگهداري از پدر سالمندمان در‬ ‫منطقه ماريتا ـ جورجيا‪ ،‬از دوشنبه تا جمعه هر‬ ‫هفته نيازمنديم‪.‬‬

‫‪ 5565‬ـ ‪)770( 912‬‬ ‫استخدام‬

‫به شخصي فارسي‌زبان براي نگهداري از پدر‬ ‫سالمندمان در آتالنتا نيازمنديم‪.‬‬

‫‪ 1200‬ـ ‪)678( 851‬‬ ‫نگهداري‬

‫جهت نگهداري از سالمندان يا اطفال با تلفن زير‬ ‫تماس حاصل فرماييد‪.‬‬

‫‪ 4607‬ـ ‪)301( 717‬‬

‫‪ 6364‬ـ ‪369‬‬

‫(‪)770‬‬

‫استخدام‬

‫به يک نفر به صورت تمام وقت جهت اشتغال‬ ‫در نانوايي «دريا» در جانز کريک ـ جورجيا‬ ‫نيازمنديم‪.‬‬

‫واژه‌گذاري‪:‬‬ ‫‪ 2‬حرفي‪:‬‬

‫ون _ يت _ مي _ رک _ سي _ حظ _ ير _ قو _ دت _ يا _‬ ‫دا _ آب _ ين _ نا‪.‬‬

‫‪ 3‬حرفي‪:‬‬

‫لما _ راو _ فري _ تار _ وان _ آسا _ شست _ ترب _ کود _‬ ‫درا _ راس _ اسي _ هما _ کرا _ نول _ کيش _ ناف _ يرت‬ ‫_ ترا _ بوق _ روس _ آوا _ وتو _ دها _ آني _ نان‪.‬‬

‫‪ 7631‬ـ ‪)678( 425‬‬

‫‪ 4‬حرفي‪:‬‬

‫‪Light Fixtures‬‬ ‫‪For Sale‬‬

‫‪ 5‬حرفي‪:‬‬

‫‪A large quantity of Metalux‬‬ ‫‪heavy duty fluorescent light‬‬ ‫‪fixtures with covers ideal for‬‬ ‫‪warehouses and commercial‬‬ ‫‪buildings, ranging from 1 to 3‬‬ ‫‪lamps and 4 to 8 feet long are‬‬ ‫‪available to serious buyers. For‬‬ ‫‪more information please call:‬‬

‫‪(678) 707-9667‬‬

‫شدن‪.‬‬ ‫‪ _ 12‬خلق و ‪ . . .‬ي برعکس _ سازنده آمريکايي عروسک‌هاي «باربي» _‬ ‫تيزهوشي‪.‬‬ ‫‪ _ 13‬قاصد و نامه‌بر _ يکان _ بزرگ و سرور _ دودمان‪.‬‬ ‫‪ _ 14‬کنيه امام حسن عسگري (ع) _ مهم‌ترين رود دامنه شمالي البرز‪.‬‬ ‫‪ _ 15‬نماي نيم‌رخ _ فروش جنس به قيمت خريداري شده‪.‬‬

‫عمودي‪:‬‬

‫موزه آتالنتا‬

‫آپارتمان مبله شيک در شمال تهران به‬ ‫مسافران از امريکا از يک هفته تا يکسال اجاره‬ ‫داده مي‌شود‪.‬‬

‫‪47‬‬

‫ماهي _ واهي _ يسنا _ هيون _ خوان _ نامي _ الوک _ گيرا‬ ‫_ سوزن _ يسال _ ريخت _ رسوا‪.‬‬

‫آرمان _ ابهام _ مالمو _ ارميا _ احرام _ نظامي‪.‬‬

‫‪ 6‬حرفي‪:‬‬

‫گاليول _ مااليا _ نوراني _ سماوات‬

‫‪ 7‬حرفي‪:‬‬

‫ماه سيما _ باستاني _ مادرزاد _ استمداد _ سارويان _‬ ‫ليتواني‪.‬‬

‫‪ 8‬حرفي‪:‬‬

‫ناسيونال _ استاندال‪.‬‬

‫‪ _ 1‬خالق اثر «مجمع‌البلدان» در جغرافيا _ دريچه اطمينان‪.‬‬ ‫‪ _ 2‬وسيله ترقي _ کاشف واکسن آبله _ از جنگ‌هاي صدر اسالم‪.‬‬ ‫‪ _ 3‬پسوند حاصل مصدر _ جمع اديب _ تنها و بي‌کس _ آينه مقعر‪.‬‬ ‫‪ _ 4‬سگ بيمار _ از درختان تنومند _ دفعه و مرتبه _ آب بيني‪.‬‬ ‫‪ _ 5‬آموزگار دوره متوسطه _ پسر معاويه _ بخش معيني از يک کشور‪،‬‬ ‫سرزمين يا شهر‪.‬‬ ‫‪ _ 6‬در حال ناليدن _ برقرار و پر رونق _ بردباري کردن‪.‬‬ ‫‪ _ 7‬پسوند آلودگي _ ظرف شيشه‌اي دهان‌گشاد _ کوهکن عاشق‪.‬‬ ‫‪ _ 8‬راستي _ ياقوت و از سنگ‌هاي قيمتي‪.‬‬ ‫‪ _ 9‬سرمه _ وعده داده شده _ امر به ساييدن‪.‬‬ ‫‪ _ 10‬شاهد _ زره _ سرگرداني‪.‬‬ ‫‪ _ 11‬انس گرفته _ ترسناک و رعب‌انگيز _ دختر امام حسين (ع)‪.‬‬ ‫‪ _ 12‬رودي اروپايي _ قطع کردن سينمايي _ راه و طريق _ اسب پهن پشت‪.‬‬ ‫‪ _ 13‬مجد و بزرگي _ خورشيد _ تباه و ضايع _ حرف معرفه‪.‬‬ ‫‪ _ 14‬رود مرزي ايران که از کوههاي هزار مسجد سرچشمه مي‌گيرد _ عينک‬ ‫نامريي _ از شهرهاي بندري فرانسه‪.‬‬ ‫‪ _ 15‬مجسمه و پيکره _ از سرداران و سياستمداران ايتاليا که براي آزادي‬ ‫ايتاليا با اتريشي‌ها جنگيد‪.‬‬


‫‪48‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫مغولستان را برد سپس با همين نتيجه مقابل زمان انور از‬ ‫پاکستان پيروز شد‪ .‬او در مرحله نيمه‌نهايي نيز کنجين از کره‬ ‫جنوبي را ‪ 6‬ـ ‪ 12‬شکست داد‪.‬‬ ‫در ساير مسابقات امروز هم بهنام احسان‌پور نيز در‬ ‫وزن ‪ 61‬کيلوگرم به مدال نقره رسيد و محمد نادري در وزن‬ ‫‪ 70‬کيلوگرم به مدال برنز گرفت‪.‬‬ ‫ايران‪ ‬توسط ميثم نصيري در وزن ‪ 65‬کيلوگرم‪ ،‬مصطفي‬ ‫حسين‌خاني در وزن ‪ 74‬کيلوگرم‪ ،‬احسان لشگري در وزن‬ ‫‪ 86‬کيلوگرم و رضا يزداني در وزن ‪ 97‬کيلوگرم به چهار مدال‬ ‫طالي اين رقابت‌ها دست يافته بود و يونس سرمستي در ‪57‬‬ ‫کيلوگرم پنجم شده بود‪.‬‬

‫تيم ملي کشتي‬ ‫فرنگي ايران‬ ‫قهرمان آسيا شد‬ ‫تيم ملي کشتي فرنگي ايران با‬ ‫‪ 4‬مدال طال‪ ،‬يک نقره و دو برنز براي‬ ‫نهمين بار قهرمان اين قاره شد‪.‬‬ ‫به گزارش بي‪‌.‬بي‪.‬سي‪ ،‬چهار‬ ‫مدال طالي ايران در اين مسابقات را‬ ‫افشين بيابانگرد در وزن ‪ ،71‬رامين‬ ‫طاهري در وزن ‪ ،80‬مهدي علياري‬ ‫در وزن ‪ 98‬و امير قاسمي منجزي در‬ ‫‪ 130‬کيلوگرم به دست آوردند‪.‬‬ ‫سامان عبدولي در وزن ‪59‬‬ ‫کيلوگرم نقره و مهدي زيدوند و پيام‬ ‫بويري در وزن‌هاي ‪ 66‬و ‪ 75‬کيلوگرم‬ ‫دو مدال برنز ايران در اين مسابقات را‬ ‫کسب کردند‪.‬‬ ‫پس از ايران تيم‌هاي قرقيزستان‬ ‫با کسب دو مدال طال‪ ،‬يک نقره و دو‬ ‫برنز دوم و قزاقستان با يک طال‪ ،‬يک نقره و ‪ 5‬برنز سوم‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫افشين بيابانگرد نماينده ايران در وزن ‪ 71‬کيلوگرم‬ ‫در دور اول با قرعه استراحت روبرو شد و در دور دوم در‬ ‫يک کشتي نزديک يک بر صفر سددارخان باياخمتوف از‬ ‫قزاقستان را برد و به نيمه نهايي راه پيدا کرد‪.‬‬ ‫او در کشتي نيمه نهايي اين وزن آماتا زاروف از‬ ‫ترکمنستان را ضربه فني کرد و به فينال راه پيدا کرد‪.‬‬ ‫نماينده ايران در وزن ‪ 71‬کيلوگرم در فينال مقابل نوربک‬ ‫خولموخامتوف از ازبکستان قرار گرفت و با نتيجه ‪ 8‬بر صفر‬ ‫اين کشتي‌گير را شکست داد و مدال طال را به گردن آويخت‪.‬‬ ‫رامين طاهري کشتي‌گير وزن ‪ 80‬کيلوگرم ايران‪ ،‬در دور‬ ‫اول‪ ،‬حريف ژاپني خود را ‪ 8‬بر صفر برد و در مرحله بعدي‬ ‫مقابل آشيت دل محمداف از قزاقستان کشتي گرفت که در‬ ‫پايان اين کشتي ‪ 3‬ـ ‪ 3‬مساوي به پايان رسيد ولي نماينده‬ ‫ايران با توجه با راي داوران به نيمه راهي راه پيدا کرد‪.‬‬ ‫اين کشتي‌گير در نيمه نهايي دن هيو از ويتنام را ‪ 8‬بر‬ ‫صفر مغلوب کرد و به مسابقه پاياني اين وزن راه يافت‪ .‬او‬ ‫در کشتي فينال مقابل آي شان از چين قرار گرفت و اين‬ ‫کشتي‌گير را هم با نتيجه مشابه ‪ 8‬بر صفر برد و مدال طالي‬ ‫اين وزن را کسب کرد‪.‬‬ ‫ديگر مدال طالي ايران در اين مسابقات را مهدي‬ ‫علياري نماينده ايران در وزن ‪ 98‬کيلوگرم به دست آورد‪ ،‬او‬ ‫در دور اول کشتي‌گيري از ترکمنستان را با نتيجه ‪ 8‬بر صفر‬

‫تيم ملي فوتسال‬ ‫ايران قهرمان‬ ‫آسيا شد‬ ‫تيم ملي‌ فوتسال ايران با پيروزي ‪ 2‬بر ‪ 1‬مقابل‬ ‫ازبکستان‪ ،‬قهرمان چهاردهمين دوره مسابقات‬ ‫قهرماني آسيا در تاشکند شد‪ .‬اين يازدهمين قهرماني‬ ‫ايران در تاريخ اين مسابقات بود‪.‬‬ ‫در اين ديدار که در سالن يونيورسياد شهر تاشکند‬ ‫برگزار شد براي ايران قدرت بهادري و محمد طاهري‬ ‫گل زدند و تک گل ازبکستان را نيز دلشاد ارساليف زد‪.‬‬ ‫با توجه به ناکامي حسين طيبي در گلزني در اين‬ ‫ديدار‪ ،‬سوفات مهاجم تيم ملي تايلند با ‪ 14‬گل‪ ،‬آقاي‬ ‫گل اين مسابقه‌ها شد‪.‬‬ ‫پيش از اين بازي نيز تيم ملي تايلند با پيروزي ‪ 8‬بر‬

‫اينفانتينو سکان‬ ‫هدايت فوتبال جهان را به‬ ‫دست گرفت‬ ‫شکست داد و در دور بعدي محمد ابراهيم نماينده بحرين را‬ ‫‪ 4‬بر ‪ 2‬برد و به نيمه نهايي رسيد‪.‬‬ ‫او در نيمه نهايي وزن ‪ 98‬کيلوگرم‪ ،‬سنگ جون کيم از‬ ‫کره جنوبي را ‪ 8‬بر صفر شکست داد و به فينال راه پيدا کرد‪،‬‬ ‫اين کشتي‌گير در کشتي پاياني هارديپ از هند را ضربه فني‬ ‫کرد و مدال طالي اين وزن را کسب کرد‪.‬‬ ‫امير قاسمي منجزي کشتي‌گير وزن ‪ 130‬کيلوگرم‬ ‫ايران با سه کشتي موفق به گرفتن مدال طالي آسيا شد‪ .‬او‬ ‫که در دور اول با قرعه استراحت روبرو شده بود در دور دوم‬ ‫با صفر کاظم‌بايف از قزاقستان کشتي گرفت و با نتيجه ‪ 6‬بر‬ ‫صفر اين کشتي‌گير را شکست داد‪.‬‬ ‫او در کشتي نيمه نهايي مامين‌جان عبداهلل‌يف را‬ ‫ازبکستان را سه بر صفر برد و به فينال راه پيدا کرد‪ ،‬او در‬ ‫فينال مرات رامانوف کشتي‌گير مطرح قرقيزستاني را ضربه‬ ‫فني کرد و چهارمين مدال طالي تيم ملي کشتي فرنگي ايران‬ ‫در مسابقات را به گردن آويخت‪.‬‬ ‫تيم ملي کشتي آزاد ايران نيز با کسب پنج مدال طال‪،‬‬ ‫يک نقره و يک برنز قهرمان مسابقات قهرماني آسيا شد‪.‬‬ ‫در ادامه رقابت‌هاي کشتي آزاد قهرماني آسيا در شهر‬ ‫بانکوک در تايلند‪ ،‬در فينال وزن ‪ 125‬کيلوگرم پرويز هادي‪،‬‬ ‫نماينده سنگين وزن ايران موفق شد دولت شابان باي از‬ ‫قزاقستان را ‪ 1‬ـ ‪ 3‬شکست دهد و پنجمين طالي ايران در‬ ‫اين رقابت‌ها را بدست آورد‪.‬‬ ‫هادي پيش از اين در دور نخست ‪ 0‬ـ ‪ 10‬حريفي از‬

‫صفر مقابل ويتنام سوم‬ ‫شد‪ .‬تيم‌هاي ايران‪،‬‬ ‫تايلند‪،‬‬ ‫ازبکستان‪،‬‬ ‫ويتنام و استراليا با قرار‬ ‫گرفتن در جايگاه اول‬ ‫تا پنجم اين مسابقه‌ها‬ ‫جواز حضور در جام‬ ‫جهاني ‪ 2016‬کلمبيا را‬ ‫به دست آوردند‪.‬‬ ‫ژاپن قهرمان دوره‬ ‫گذشته اين بازي‌ها با‬ ‫شکست مقابل ويتنام‬ ‫در مرحله يک‌چهارم‬ ‫نهايي و شکست مقابل‬ ‫قرقيزستان در پلي‌آف‬ ‫نتوانست سهميه حضور‬ ‫م جهاني را کسب‬ ‫در جا ‌‬ ‫کند‪.‬‬ ‫تيم ملي فوتسال ايران آخرين بار سال ‪ 2010‬قهرمان‬ ‫اين تورنمنت شده بود‪ .‬در آن مسابقات ايران با نتيجه ‪ 8‬بر‬ ‫‪ 3‬بر ازبکستان غلبه کرده بود‪.‬‬

‫جياني اينفانتينو با احراز اکثريت نسبي آرا در کنگره فوق‬ ‫العاده فيفا‪ ،‬سمت رياست مهم‌ترين فدارسيون ورزشي در‬ ‫جهان را به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫وقتي موج بازداشت‌هاي سران عالي رتبه فيفا آغاز شد‪،‬‬ ‫هيچکس حتي خود اينفانتينو هم تصورش را هم نمي‌کرد که‬ ‫صندلي سپ بال‌تر‪ ،‬در مقام دبيرکلي فيفا به او برسد‪.‬‬ ‫عزل بال‌تر‪ ،‬محروميت ميشل پالتيني رييس کل يوفا‬ ‫و ريزش چشمگير آراي شاهزاده علي بن حسين اردني‬ ‫باعث شد جياني اينفانتينو که برنامه‌هاي تبليغاتي‌اش را با‬ ‫انگيزه باال و کام ً‬ ‫ال حساب شده و هدفمند پيگيري مي‌کرد‪ ،‬به‬ ‫رياست ارگان جهاني فوتبال دست يابد‪.‬‬ ‫روساي فدراسيون فوتبال ‪ 207‬کشور عضو فيفا در‬ ‫زوريخ گردهم آمدند تا پس از ماه‌ها تنش و رسوايي در‬ ‫عالي‌ترين سطوح اين ارگان‪ ،‬رئيس جديدي را به عنوان‬ ‫جايگزين سپ بال‌تر انتخاب کنند‪.‬‬ ‫در پايان دور اول راي‌گيري‪ ،‬اينفانتينو که سوئيسي ـ‬

‫در دو دوره گذشته اين بازي‌ها‪ ،‬تيم ملي فوتسال‬ ‫ژاپن قهرمان شد و ايران به ترتيب عناوين سوم و دوم‬ ‫را صاحب شد‪.‬‬

‫‪48‬‬

‫ايتاليايي است و به اغلب زبان‌هاي مهم دنيا تسلط دارد‪،‬‬ ‫با ‪ 88‬راي در صدر ايستاد اما چون به حد نصاب نرسيد‪،‬‬ ‫انتخابات با هر چهار کانديدا به دور دوم کشيد‪.‬‬ ‫براي پيروزي در دور اول‪ ،‬نفر برنده به ‪ 138‬راي از کل‬ ‫آراي ماخوذه نياز داشت که هيچکس حتي ‪ 90‬راي هم اخذ‬ ‫نکرد تا براي اولين بار از سال ‪ ،1974‬انتخابات به دور دوم‬ ‫بکشد‪.‬‬ ‫در دور دوم‪ ،‬فرد برنده به نصف به عالوه يک راي نياز‬ ‫داشت‪ .‬نامزد‌ها حاال نيازمند حداقل ‪ 104‬راي براي رياست‬ ‫فيفا بودند که در‌‌نهايت اينفانتينو با ‪ 115‬راي‪ ،‬باال‌تر از شيخ‬ ‫سلمان بحريني که ‪ 88‬راي به دست آورد‪ ،‬به عنوان رئيس‬ ‫فيفا انتخاب شد‪.‬‬ ‫در اين دور‪ ،‬علي بن حسين اردني فقط چهار راي به‬ ‫دست آورد و ژروم شامپاني هم بدون راي ماند‪.‬‬ ‫اينفانتينو با حمايت يوفا‪ ،‬توانست طي سفرهاي متعدد‬ ‫به کشورهاي مختلف از جمله ايران (گرچه گفته مي‌شود که‬ ‫احتماال” ايران به شيخ سلمان رأي داده است)‪ ،‬آراي روساي‬ ‫فدراسيون‌ها را جلب کند‪ .‬برنامه او براي مشارکت کشورهاي‬ ‫صاحب فوتبال در مديريت اين رشته‌هاي ورزشي‪ ،‬جذابيت‬ ‫فراواني براي حاميانش داشت‪ .‬در حالي که شيخ سلمان‬ ‫چون خود از کشوري نه چندان مطرح در فوتبال مي‌آمد‪،‬‬ ‫نمي‌توانست مدعي ارائه چنين برنامه‌اي باشد‪.‬‬ ‫افزايش تيم‌هاي جام جهاني از ‪ 32‬به ‪ 40‬طرح ديگري‬ ‫است که اينفانتينو مد نظر دارد‪ .‬او در توضيح اين وعده‬ ‫انتخاباتي در کنفرانس خبري تهران گفت طي هر دوره‪،‬‬ ‫برخي تيم‌هاي معتبر اروپايي از راهيابي به جام جهاني باز‬ ‫مي‌مانند و در قالب جديد‪ ،‬بخت بيشتري براي حضور در جام‬ ‫و افزايش کيفي اين رقابت‌ها خواهند داشت‪.‬‬ ‫فيفا از بدو تاسيس تا کنون هشت رييس داشته و حاال‬ ‫اينفانتينو نهمين رييس است‪ .‬انتخاب او تاييد بال‌تر را هم در‬ ‫پي داشته است‪ .‬اولين مدير فدراسيون جهاني فوتبال روبرت‬ ‫گوئرين از فرانسه بود که در سال ‪ 1904‬به اين مسئوليت‬ ‫رسيد‪.‬‬ ‫دانيل بورلي وولفال از انگلستان ‪ 12‬سال به کرسي‬ ‫رياست فيفا تکيه زد‪ .‬سپس ژول ريمه از فرانسه براي ‪33‬‬ ‫سال مديريت فوتبال جهان را به عهده گرفت که بيشترين‬ ‫مدت زمان بين تمام روساي فيفاست‪ .‬ريمه تا سال ‪1954‬‬ ‫در اين مسئوليت بود و نقش چشمگيري در فراگير شدن‬ ‫محبوبيت جهاني اين رشته ورزشي ايفا کرد‪.‬‬ ‫رودلف سيلدرايرس بلژيکي فقط يکسال رييس فيفا بود‬ ‫و آرتور دروري از انگلستان هم شش سال‪ .‬استنلي راس از‬ ‫انگلستان ‪ 13‬سال و پس از او ژائو هاوه النژ از برزيل به‬ ‫مدت ‪ 24‬سال بر فوتبال جهان حکمراني کردند‪.‬‬ ‫پس از آن‌ها نيز بال‌تر سوئيسي از ‪ 1998‬تا فوريه‬ ‫‪ 2016‬مسئوليت فيفا را به عهده داشت‪.‬‬

‫مرگ جبار مهديون؛‬ ‫اولين پناهنده ورزشي پس‬ ‫از انقالب‬ ‫جبار مهديون قهرمان کشتي آزاد آسيا که «نخستين‬ ‫پناهنده ورزشي ايران» در جريان مسابقات رسمي پس از‬ ‫انقالب‪ ‬است‪ ،‬ديده از جهان فرو بست‪.‬‬ ‫او در سال ‪ 1979‬در نخستين دوره کشتي آزاد‬ ‫قهرماني آسيا که در هندوستان برگزار شد‪ ،‬به مقام قهرماني‬ ‫رسيد‪ .‬سال ‪ 1360‬در جام ‪ 22‬بهمن باالتر از علي جواهري‬ ‫و ابوالقاسم اشجع روي سکوي نخست ايستاد‪ .‬مهديون‬ ‫پيشتر با منصور برزگر رقابت داشت و سال‌ها نيز حريف‬ ‫محمدحسين محبي بود‪.‬‬ ‫او سال ‪ 1981‬در مسابقات قهرماني آسيا که به ميزباني‬ ‫الهور برگزار شد به مدال نقره دست يافت‪ .‬سفر تيم ايران به‬ ‫آن رقابت‌ها پر ماجرا بود‪ .‬در بازار دبي بين جبار و فردي که‬ ‫گويا عراقي بود‪ ،‬درگيري فيزيکي به وجود آمد و اعضاي تيم‬ ‫ايران‪ ،‬سه ساعت در بازداشت پليس بودند‪.‬‬ ‫کتاب «آسمان پرستاره» که مرکز اسناد انقالب اسالمي‬ ‫را منتشر کرده‪ ،‬آن ماجرا را چنين روايت مي کند‪« :‬آن فرد به‬ ‫عکس امام‪ ‬روي سينه مهديون معترض بود‪ ‬و به او حمله‌ور‬


‫‪49‬‬

‫‪49‬‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫‪ 12‬مدال‌آور المپيک لندن در چه‬ ‫وضعيتي به‌سر مي‌برند؟‬ ‫در فاصله کمتر از شش ماه تا آغاز بازي‌هاي المپيک تابستاني‪ ،‬ستارگان‬ ‫ورزش ايران در چه وضعيتي به سر مي‌برند؟ ايران در المپيک لندن با ‪ 4‬مدال‬ ‫طال‪ 5 ،‬نقره و ‪ 3‬برنز در رده هفدهم جدول رده بندي مدال‌ها ايستاد‪.‬‬ ‫با توجه به کسب ‪ 12‬نشان رنگارنگ از لندن‪ ،‬انتظار‌ها از المپيک پيش‬ ‫رو چيست؟ ​وزير ورزش جمهوري اسالمي ايران مي‌گويد در خوشبينانه‌ترين‬ ‫حالت‪ ،‬ايران هشت مدال نصيب خود خواهد کرد‪.‬‬ ‫محمود گودرزي که رياست «ستاد عالي المپيک و پارالمپيک» را برعهده‬ ‫دارد‪ ،‬در صداوسيما گفت‪« ،‬ميانگين کسب مدال ايران در المپيک سه و نيم مدال‬ ‫بوده و به دليل جهش لندن‪ ،‬اين آمار به چهار و نيم مدال افزايش يافته‪ .‬بايد‬ ‫در همين حدود مدال کسب کنيم و در بهترين حالت‪ ،‬پيش‌بيني ما اين است که‬ ‫هشت مدال بگيريم‪ ».‬‬ ‫کشتي با سه مدال طال‪ ،‬يک نقره و دو برنز‪ ،‬موفق‌ترين رشته ورزشي‬ ‫کاروان ايران در المپيک لندن بود‪ ،‬اما آقاي گودرزي در نشست خصوصي با‬ ‫سردبيران رسانه‌هاي ورزشي گفت ورزش ملي ايران در ريودوژانيرو شانسي‬ ‫براي کسب نشان زرين ندارد‪.‬‬ ‫روزنامه «جوان» از جمله منتقدين اين اظهارات گودرزي است و در گزارش‬ ‫اين روزنامه آمده است‪« ،‬رفتار‌ها و صحبت‌هاي ضد و نقيض‪ ،‬تأثير منفي زيادي‬ ‫دارد‪ .‬وزير ورزش در اين فرصت شش ماهه هنوز بدبين است و هر بار که‬ ‫در اين راستا صحبت مي‌کند‪ ،‬صحبت‌هايش مأيوس‌کننده بوده و نشان از‬ ‫بي‌اعتمادي به کاروان اعزامي است‪».‬‬ ‫پيش‌بيني دقيق نتايج بازي‌هاي المپيک و تعداد مدال‌هايي که کسب خواهد‬ ‫شد غيرممکن است اما بررسي آخرين وضعيت ورزشکاران ممتاز و ارزيابي‬ ‫بخت آنها در برابر رقباي خارجي‪ ،‬مي‌تواند تصويري قابل اعتنا از المپيک‬ ‫‪ 2016‬به دست دهد‪ .‬کاري که کمابيش‪ ،‬محققان ورزشي در هر کشوري انجام‬ ‫مي‌دهند‪.‬‬ ‫با توجه به تالش ورزشکاران زن و مرد ايراني براي تصاحب سهميه‌هاي‬ ‫باقي مانده و قطعي نشدن ترکيب اعزامي به المپيک و نامشخص بودن فهرست‬ ‫دقيق کاروان‪ ،‬به سختي بتوان با‌‌ همان اطميناني که گودرزي دارد‪ ،‬تعداد مدال‌ها‬ ‫را تخمين زد‪.‬‬ ‫با وجود اين‪ ،‬مي‌شود وضعيت ‪ 12‬ورزشکاري را که در لندن به روي سکو‬ ‫رفتند بررسي کرد‪ .‬ورزشکاراني که اغلب آنها همچنان ملي‌پوش هستند و چشم‬ ‫به تکرار موفقيتشان در برزيل دوخته‌اند‪.‬‬

‫وزنه‌برداري ـ ‪ 1‬طال‪ 2 ،‬نقره‪ 1 ،‬برنز‬

‫وزنه‌برداري چهار مدال در لندن گرفت‪ ،‬اما در حال حاضر کار‌شناسان‬ ‫خوشبين نيز به سختي تصور تکرار آن نتايج را دارند‪.‬‬ ‫بهداد سليمي قهرمان المپيک لندن به تازگي زانوي خود را به تيغ جراحان‬ ‫سپرده و دوران نقاهت را سپري مي‌کند‪ .‬او مي‌گويد «بزرگ‌ترين حريف من‪،‬‬ ‫زانوي مصدومم است‪ ».‬اظهار نظري که به خوبي گوياي شرايط فعلي اوست‪.‬‬ ‫کيانوش رستمي برنده مدال برنز المپيک لندن‪ ،‬نسبت به بقيه وزنه‌بردار‌ها‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫شد اما مهديون با مشتي‬ ‫محکم نقش زمينش کرد‬ ‫تا پليس او و عليرضا‬ ‫رزقي داور اعزامي را‬ ‫بازداشت کند‪ .‬معزي‌پور‬ ‫گفت يا آزادش کنيد يا‬ ‫کل تيم را بازداشت کنيد‪.‬‬ ‫همگي را به اداره پليس‬ ‫بردند‪».‬‬ ‫جبار درباره آن‬ ‫سال‌ها گفته بسيار‬ ‫مذهبي بوده و روحيات‬ ‫تند انقالبي داشته‪ ،‬پاي‬ ‫ثابت حسينيه‌ها بود‪ ‬و مساجد‪ .‬با اکبر ناطق نوري در زورخانه تمرين مي‌کرده‪.‬‬ ‫اما‪ ‬به فاصله‌اي کوتاه‪ ،‬چرخش ديدگاه سياسي کشتي‌گير جوان قزويني او را در‬ ‫مسير متفاوتي با انقالب اسالمي قرار داد‪ .‬‬ ‫سال ‪ 1982‬در مسابقات جهاني ادمونتون‪ ،‬مهديون روي تشک رفت‬ ‫و مسابقاتش را به پايان رساند اما به هتل بازنگشت‪ .‬کشتي‌گيران تيم ملي‪،‬‬ ‫شب‪ ‬نگران و منتظر نماينده ‪ 82‬کيلوگرم بودند که ناگهان او را در حال مصاحبه‬ ‫با تلويزيون کانادا ديدند‪.‬‬ ‫وحشت نزد ملي پوشان‪ ،‬جاي نگراني را گرفت‪ .‬سال‌هاي پرحادثه و‬ ‫ملتهب آغازين انقالب بود و کشتي‌گيران نمي‌دانستند دقيقا‪ ‬چه شده و در پي‬ ‫بازگشت آنها چه رخ خواهد داد‪ .‬مهديون بعدها گفت کشتي گيران ديگري هم‬ ‫در آن تيم بودند که بحث ماندنشان مطرح بود‪​.‬‬ ‫در ادمونتون و با فرار مهديون‪ ،‬بگومگوي تندي بين خبرنگار اعزامي‬

‫در شرايط بهتري قرار دارد‪ .‬او‬ ‫که حدود ده سال با بهداد در‬ ‫اردوهاي تيم ملي بوده‪ ،‬گفته با‬ ‫نبود سليمي در اردو احساس‬ ‫تنهايي مي‌کنم‪ .‬به نظر مي‌رسد‬ ‫اگر اتفاق غيرمترقبه‌اي رخ ندهد‪،‬‬ ‫کيانوش در ريو براي دومين بار‬ ‫روي سکوي المپيک خواهد رفت‪.‬‬ ‫نواب نصيرشالل در المپيک‬ ‫لندن نايب قهرمان شد اما در‬ ‫حال حاضر فاصله چشمگيري با‬ ‫وضعيت چهار سال پيش خود‬ ‫دارد‪ .‬سجاد انوشيرواني هم که در‬ ‫لندن نايب قهرمان شد‪ ،‬جايي در‬ ‫برنامه‌هاي المپيک ‪ 2016‬ندارد‪.‬‬

‫کشتي فرنگي ـ ‪ 3‬طال‬

‫حميد سوريان‪ ،‬اميد نوروزي و قاسم رضايي در المپيک لندن طاليي شدند‪ .‬در اين‬ ‫بين‪ ،‬فقط قاسم رضايي سهميه ريو را دريافت کرده است‪.‬‬ ‫سوريان و نوروزي در صورتي که گزينه اصلي در مسابقات گزينشي باشند‪ ،‬فع ً‬ ‫ال بايد‬ ‫براي کسب سهميه بجنگند و پس از آن به المپيک و دفاع از عنوان قهرماني بيانديشند‪.‬‬ ‫قاسم رضايي از وضعيت مناسبي برخوردار است و در مسابقات جهاني الس وگاس‬ ‫هم نمايش خوبي داشت‪ .‬سوريان نيز رفته‌رفته به مرز آمادگي مي‌رسد‪.‬‬ ‫نوروزي در مسابقاتي که روي تشک رفته‪ ،‬نشاني از درخشش المپيک لندن را‬ ‫نداشته اما کادر فني تيم ملي به پيشرفت او نيز اميدوار است‪ .‬او خودش نيز چنين باوري‬ ‫دارد و به خبرگزاري ايسنا گفته است‪« ،‬خو‌شبختا‌نه تمرينات خوبي را در شش مرحله‬ ‫اردو پشت سر گذاشتيم و در شرايط خوب بدني قرار دارم‪».‬‬

‫کشتي آزاد ـ ‪ 1‬نقره‪ 2 ،‬برنز‬

‫در کشتي آزاد که پر مدال‌ترين ورزش ايران در تاريخ المپيک‌هاست‪ ،‬از المپيک‬ ‫‪ 2000‬سيدني تا کنون مدال طال به دست نيامده‪ .‬طلسمي که شکسته شدنش در ريو‬ ‫نيز فوق‌العاده دشوار است‪.‬‬ ‫صادق گودرزي نايب قهرمان المپيک لندن از دنياي قهرماني خداحافظي کرده‪.‬‬ ‫ترکيب تيم ملي براي ريو قطعي نيست اما در وزن او‪ ،‬حسن يزداني از بخت بيشتري‬ ‫نسبت به ساير مدعيان برخوردار است‪ .‬‬ ‫احسان لشگري برنده مدال برنز المپيک لندن نيز در وزن خود فع ً‬ ‫ال عليرضا کريمي‬ ‫را صاحب دوبنده تيم ملي مي‌بيند که در مسابقات جهاني الس وگاس‪ ،‬درخشش‬ ‫چشمگيري داشت‪ .‬‬ ‫کميل قاسمي در فوق سنگين‪ ،‬روي سکوي سوم المپيک لندن رفت اما در اين وزن‪،‬‬ ‫روزنامه جمهوري اسالمي با محمد خرمي رييس وقت فدراسيون کشتي پيش آمد‪.‬‬ ‫متواري شدن يک ملي پوش و بازتابش در رسانه‌هاي جهان «ضربه به حيثيت انقالب»‬ ‫قلمداد مي‌شد‪.‬‬ ‫صبح فرداي آن روز در اقدامي که به نظر مي رسيد واکنشي به فرار جبار و ارسال‬ ‫پيامي به تهران باشد‪ ،‬امير تهراني کشتي گير وزن ‪ 52‬کيلوگرم روي تشک‪ ،‬چند‬ ‫مرتبه با مشت گره کرده فرياد اهلل اکبر سر داد‪.‬‬ ‫ادمونتون تنها مسابقه جهاني در تاريخ کشتي آزاد ايران است که اين تيم از‬ ‫دستيابي به مدال بازماند و شاگردان محمود معزي‌پور‪ ،‬با ناکامي کامل به تهران‬ ‫برگشتند‪ .‬هم دست خالي و هم با جاي خالي کشتي‌گير وزن هشتم‪.‬‬ ‫جبار ‪ 28‬سال در کانادا ماند‪ .‬کشتي گرفت‪ .‬مربي شد و‬ ‫مدتي هم مسئوليت اين رشته ورزشي در کبک را به عهده‬ ‫گرفت‪ .‬مي‌گويد دانشگاه هم رفت و در رشته روانشناسي‬ ‫تحصيل کرد‪ .‬از سازمان مجاهدين خلق که زمينه را براي‬ ‫ماندن او در کانادا مهيا کرد‪ ،‬به طور کامل جدا شده بود‪ .‬‬ ‫مي‌گفت در جلسه پرسش و پاسخ مراسم سازماني‬ ‫در پاريس‪ ،‬در حضور چند ورزشکار ديگر‪ ‬که عضو سازمان‬ ‫بودند‪ ،‬بهشان گفته آنها فريبش داده و جواني‌اش را تباه‬ ‫کرده‌اند‪ .‬از همانجا براي هميشه ارتباط‌شان قطع شده و به‬ ‫کانادا برمي‌گردد‪.‬‬ ‫يازده سال بعد از مسابقات جهاني ادمونتون‪ ،‬کانادا باز هم‬ ‫ميزبان مسابقات جهاني شد؛ اين بار در تورانتو‪ .‬مهديون هم‬ ‫مسئوليتي در امر برگزاري رقابت‌ها داشت‪.‬‬ ‫محمد خادم‪ ،‬مربي تيم ملي (پدر امير و رسول) به او گفت‬ ‫اکبر ترکان رئيس فدراسيون‪ ‬مي‌خواهد ببيندت‪ .‬ترکان که حاال مشاور ارشد رييس‬ ‫جمهور است‪ ،‬وعده داد «تالش مي‌کنم به ايران برگردي» اما به گفته مهديون‪ ،‬پس از‬ ‫بازگشت آن تيم به تهران‪ ،‬تماسي با او گرفته نشد‪.‬‬ ‫حدود دو دهه ديگر سپري شد و جبار باالخره به کشورش برگشت‪ .‬با بيماري‪،‬‬ ‫موهاي سپيد و روايت‌هايي تلخ از ‪ 28‬سال غربت نشيني‪.‬‬

‫ايران هنوز سهميه المپيک را کسب نکرده است‪.‬‬

‫تکواندو ‪ 1 -‬نقره‬

‫محمد باقري معتمد با ايستادن روي سکوي نايب قهرماني‪ ،‬تک مدال‬ ‫تکواندوي ايران در المپيک لندن را گرفت‪ .‬او به تازگي با مصاحبه‌اي انتقادي‬ ‫عليه فدراسيون تکواندو‪ ،‬به خبرگزاري فارس گفت ديگر براي ايران مسابقه‬ ‫نخواهد داد و براي هميشه از ايران مي‌رود‪ .‬او گفته پس از راي ندادن به رييس‬ ‫فدراسيون در انتخابات تکواندو‪ ،‬با مشکالت زيادي مواجه شده است‪.‬‬ ‫در وزن او‪ ،‬ايران موفق به کسب سهميه المپيک ‪ 2016‬نشده اما به طور‬ ‫کلي‪ ،‬وضعيت تکواندو نسبت به المپيک لندن و نتايج چهار سال پيش‪ ،‬مطلوب‌تر‬ ‫ارزيابي شده است‪ .‬‬

‫دووميداني ـ ‪ 1‬نقره‬

‫احسان حدادي در المپيک لندن به عنوان نايب قهرماني دست يافت‪ .‬اما‬ ‫در حال حاضر با رکورد شخصي‌اش فاصله محسوسي دارد‪ .‬در پانزدهمين دوره‬ ‫مسابقات جهاني به ميزباني چين هم از سه حرکت خود در مرحله مقدماتي‪ ،‬دو‬ ‫بار مرتکب خطا شد‪ .‬‬ ‫او حاال ديگر نمي‌تواند هارتينگ آلماني را تنها رقيب خود بداند و‬ ‫مانند گذشته‪ ،‬مدعيان مدال به پرتابگران پا به سن گذاشته‌اي چون الکنا و‬ ‫کانتر محدود نمي‌شوند‪ .‬پرتابگران جواني از اروپا و آمريکا در دو سال اخير‬ ‫درخشيده‌اند و رکوردهاي بااليي به جا گذاشته‌اند‪.‬‬ ‫با اين حال‪ ،‬حدادي ‪ 31‬ساله تنها اميد دووميداني ايران براي کسب مدال‬ ‫از المپيک ‪ 2016‬است و در صورت افزايش آمادگي‪ ،‬مي‌تواند براي کسب‬ ‫دومين مدال المپيکش هم اميدوار باشد‪.‬‬ ‫او در مصاحبه با مجله «دنياي کشتي»‪ ‬گفت‪« ،‬نهادهاي امنيتي زنجان با من‬ ‫نهايت همکاري را کردند اما در زنجان جايي نداشتم‪ .‬خانه‪ ،‬زمين و مغازه من‬ ‫مصادره شده بود‪ .‬به بندر انزلي رفتم‪».‬‬ ‫رفت‪ ‬انزلي‪ .‬آنجا ماندگار شد و همانجا ديده از جهان فروبست‪ .‬با وجود‬ ‫نشر خبر در شبکه‌هاي اجتماعي‪ ،‬طي روزهايي که از اعالم خبر مرگ او گذشت‬ ‫بازتابي در رسانه‌هاي داخلي ديده نشد و هنگام نوشتن اين گزارش‪ ،‬حتي‬ ‫سايت رسمي فدراسيون کشتي هنوز خبر را منتشر نکرده است‪ .‬‬

‫مجاني شدن‬ ‫تدريجي تماشاي‬ ‫فوتبال در ايران‬ ‫عدم استقبال تماشاگران از‬ ‫رقابت‌هاي ليگ برتر فوتبال ايران‪ ،‬برخي‬ ‫تيم‌ها را بر آن داشت که زمينه را براي‬ ‫ورود رايگان هواداران به ورزشگاه‌ها مهيا‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫پس از رايگان شدن تماشاي‬ ‫بازي‌هاي پرسپوليس در ليگ قهرمانان‬ ‫آسيا و عدم فروش بليت براي طبقه دوم ورزشگاه آزادي در بازي‌هاي اخير‪،‬‬ ‫حاال حامي مالي باشگاه استقالل هم اعالم کرده است که تا پايان فصل‪،‬‬ ‫هوادارانش نيازي به خريد بليت نخواهند داشت‪.‬‬ ‫بليت‌فروشي از جمله منابع درآمدزايي براي باشگاه‌هاست‪ .‬در ليگ‌هاي‬ ‫حرفه‌اي فوتبال جهان که گيشه در اختيار خود تيم‌هاست‪ ،‬اغلب هواداران‪ ،‬بليت‬


‫‪50‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫کامل فصل را پيش خريد مي‌کنند تا حمايت بهتري از باشگاه خود به عمل آورند‪.‬‬ ‫در ايران اما تيم‌ها فقط سهمي از اين درآمد را دريافت مي‌کنند که آنهم با‬ ‫لغو تدريجي بليت‌فروشي از سوي باشگاه‌ها مواجه است‪ .‬در حالي که باشگاه‌ها به‬ ‫خاطر تمرد صداوسيما از «حق پخش قانوني» برخوردار نيستند‪ ،‬زمينه درآمدزايي‬ ‫از راه بليت‌فروشي نيز منتفي مي‌شود‪.‬‬ ‫پرسپوليس و استقالل تا دهه ‪ ،70‬چند ساعت مانده به آغاز بازي با‬ ‫ورزشگاهي مملو از تماشاگر مواجه بودند‪ .‬در برخي بازي‌ها حتي تماشاگر با بليت‪،‬‬ ‫راهي به داخل ورزشگاه نمي‌يافت‪ .‬تراکتورسازي تبريز نيز دو فصل قبل‪ ،‬دهها هزار‬ ‫تماشاگر ثابت در ديدارهاي خانگي داشت‪.‬‬ ‫خالي شدن ناگهاني سکوها در تهران و شهرستان‌ها‪ ،‬باشگاه‌ها را به تکاپو‬ ‫انداخته تا به هر طريقي مردم را با استاديوم آشتي دهند‪ .‬در دسترس‌ترين راه حل‪،‬‬ ‫نفروختن بليت است‪ .‬‬ ‫شعار خصوصي‌سازي باشگاه‌ها که دولت اعالم کرده بود با جديت در حال‬ ‫پيگيري است‪« ،‬مزايده براي واگذاري پرسپوليس و استقالل» متوقف شد تا همه‬ ‫چيز به روال سابق برگردد‪ .‬حاال حذف بليت‌فروشي‪ ،‬قدمي رو به عقب محسوب‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫خبرگزاري مهر در گزارش انتقادي خود نوشته‪« :‬تماشاي رايگان و التماس‬ ‫براي بازگرداندن تماشاگران‪ ،‬از باشگاه پرسپوليس شروع شد‪ .‬حاال تيم‌هاي ديگر‬ ‫هم اين کار را تکرار مي‌کنند‪ .‬اين مسئله هم خجالت‌آور است‪ ،‬هم تضعيف‌کننده‪ ‬و‬ ‫هم اينکه بازخورد بين‌المللي بدي دارد‪».‬‬ ‫مجيد جاللي سرمربي سايپا نيز با تماشاي رايگان بازي‌ها مخالف است و در‬ ‫نشست خبري تيمش گفت‪« ،‬در يک مقطع تصميماتي مي‌گيريم و متوجه نيستيم‬ ‫در طوالني‌مدت چه تاثيري خواهد گذاشت‪ .‬درست مثل يارانه‪ ‬که اکنون‪ ‬به مشکل‬ ‫خورده‪ .‬رايگان کردن استاديوم در آينده تبعات منفي زيادي خواهد داشت‪».‬‬ ‫خبرگزاري ايسنا‪ ،‬امکان حضور بيشتر اقشار کم درآمد در ورزشگاه‌ها را از‬ ‫جمله نکات مثبت اين طرح دانسته و در شرح نکات منفي‪ ،‬تاکيد کرده است که‬ ‫امکان دارد در آينده‪ ،‬تماشاگران حاضر به خريداري بليت نباشند‪.‬‬ ‫وقتي بليت فروخته نشود‪ ،‬مسئله شماره صندلي هم منتفي است و طبعًا آمار‬ ‫دقيقي نيز از تعداد تماشاگران به دست نخواهد آمد‪ .‬موضوعي که باعث کسر امتياز‬ ‫فوتبال ايران از سوي کنفدراسيون آسيا خواهد شد‪.‬‬ ‫ايسنا هشدار داده‪ ‬کشورهاي خليج فارس‪ ‬با قرعه‌کشي ماشين و رايگان‬ ‫کردن بازي‌ها هواداران را راضي به حضور در ورزشگاه‌ها مي‌کردند و حاال اين‬ ‫واقعيت به فوتبال ايران هم نزديک است‪.‬‬ ‫جواد زرينچه ستاره سابق تيم ملي ايران پيشنهاد متفاوتي ارائه کرده‪ .‬او با‬ ‫رايگان شدن بازي‌ها مخالف است و اين امر را آسيب‪ ‬به فرايند خصوصي‌سازي در‬ ‫فوتبال مي‌داند‪ .‬زرينچه معتقد است به جاي رايگان کردن‪ ،‬بهتر است نرخ بليت‌ها‬ ‫کاهش يابد‪.‬‬

‫سارا خادم‌الشريعه در جمع‬ ‫ستارگان زن شطرنج دنيا‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫اروپا را با تساوي متوقف کند‪ .‬نانا زاگنيدزه از گرجستان نيز که درجه استادبزرگي‬ ‫شطرنج را در اختيار دارد‪ ،‬به تساوي مقابل سارا رضايت داد‪.‬‬ ‫هاريکا دروناوالي‪ ‬نفر يازدهم رنکينگ جهاني از هندوستان نيز مقابل نماينده‬ ‫ايران از دستيابي به پيروزي بازماند و بازي با تساوي به اتمام رسيد‪ .‬شطرنج‌باز‬ ‫هندي سابقه قهرماني‪ ‬آسيا را دارد‪.‬‬ ‫سارا در دور چهارم رقابت‌ها به روند بي شکستي خود ادامه داد و مقابل ژو‬ ‫ونجون از چين به تساوي رسيد تا دو امتياز از چهار بازي کسب کند‪ .‬فع ً‬ ‫ال ناتاليا‬ ‫پوگونينا از روسيه با سه و نيم امتياز صدرنشين است‪.‬‬ ‫مسابقات در ‪ 11‬دور برگزار خواهد شد و بازي‌هاي سخت تري براي نماينده‬ ‫ايران در پيش است‪ .‬هامپي کونريو از هندوستان‪ ،‬استفانووا از بلغارستان‪ ،‬ژائو از‬ ‫چين‪ ،‬پوگونينا و والنتينا گيونينا از روسيه‪ ،‬نينو باتسياشويلي از گرجستان به اتفاق‬ ‫ناتاليا ژوکووا از اوکراين ديگر بازيکنان حاضر در اين مسابقات هستند‪.‬‬

‫جديدترين رده‌بندي فيفا؛‬ ‫ايران چهل‌و چهارم در جهان‪،‬‬ ‫اول در آسيا‬ ‫جديدترين‬ ‫در‬ ‫رده‌بندي اعالم شده از‬ ‫سوي فيفا‪ ،‬فدراسيون‬ ‫بين‌المللي فوتبال‪ ،‬تيم‬ ‫‌ملي فو‌تبا‌ل ايران بدون‬ ‫تغيير جايگاه در رده‬ ‫جهان‬ ‫چهل‌و‌چهارم‬ ‫باقي ماند‪ .‬اين تيم در‬ ‫مجموع با کسب ‪627‬‬ ‫امتياز همچنان در ميان‬ ‫تيم‌هاي آسيايي صاحب‬ ‫رده اول است‪..‬‬ ‫ايران در رده‌بندي‬ ‫گذشته با يک پله‬ ‫سقوط صاحب جايگاه‬ ‫چهل و چهارم جهان‬ ‫شده بود‪ ،‬اما در ماه‬ ‫جاري موفق شد جايگاه‬ ‫خود را در صدر فوتبال آسيا تثبيت کند‪.‬‬ ‫تيم ملي فوتبال افغانستان نيز در رده‌بندي جديد فيفا‪ ،‬در مجموع با کسب‬ ‫‪ 192‬امتياز و با سه پله صعود در جايگاه ‪ 151‬جهان قرار گرفته است‪ .‬اين تيم در‬ ‫آسيا نيز نسبت به رده‌بندي ماه گذشته يک پله صعود کرده و رتبه بيست‌و‌هفتم را‬ ‫از آن خود کرده است‪.‬‬ ‫بر اساس تازه‌ترين رده‌بندي فيفا‪ ،‬بلژيک با ‪ 1506‬امتياز همچنان بهترين تيم‬ ‫جهان است‪ .‬آرژانتين و اسپانيا با به دست آوردن ‪ 1457‬و ‪ 1374‬امتياز به ترتيب‬ ‫در جايگاه دوم و سوم قرار گرفتند‪.‬‬

‫فرهاد مشيري‪ ،‬مالک بيشترين‬ ‫سهام باشگاه اورتون شد‬

‫مسابقات جايزه بزرگ زنان جهان با شرکت ‪ 12‬شطرنج‌باز برتر دنيا به‬ ‫ميزباني تهران در حال برگزاري است‪ ،‬و سارا سادات خادم الشريعه نماينده ايران‬ ‫در اين رقابت‌هاست‪.‬‬ ‫شطرنج باز ‪ 19‬ساله ايراني در سال ‪ 2008‬عنوان قهرماني مسابقات‬ ‫نونهاالن آسيا را کسب کرد و سال بعد در ترکيه روي سکوي نخست مسابقات‬ ‫زير ‪ 12‬سال جهان ايستاد تا عنواني را که آتوسا پورکاشيان در سال ‪ 2000‬کسب‬ ‫کرده بود‪ ،‬تکرار کند‪.‬‬ ‫او در رقابت داخلي براي راهيابي به مسابقات جايزه بزرگ جهاني مقابل‬ ‫پورکاشيان قرار گرفت و در پايان پنج دور مبارزه‪ ،‬با سه پيروزي‪ ،‬يک تساوي و يک‬ ‫باخت به برتري رسيد تا اولين نماينده ايران در تاريخ برگزاري اين رقابت‌ها باشد‪.‬‬ ‫سارا سال ‪ 2012‬قهرمان نوجوانان آسيا در شطرنج سريع شد و همين عنوان‬ ‫را در مسابقات جهاني ‪ 2013‬نيز تکرار کرد‪ .‬سال بعد در هندوستان‪ ،‬نشان نقره‬ ‫جوانان جهان را به گردن آويخت‪ .‬او در ‪ 18‬سالگي‪ ،‬در هشتاد و چهارمين کنگره‬ ‫جهاني شطرنج‪ ،‬عنوان استاد بين‌المللي را به دست آورد‪.‬‬ ‫سارا سادات خادم الشريعه حاال در تهران با برترين بازيکنان رده سني‬ ‫بزرگساالن جهان در يک ميز به رقابت مي‌پردازد‪ .‬او طي چهار دور نخست‬ ‫مسابقات از دستيابي به پيروزي بازماند اما متحمل شکست هم نشد‪.‬‬ ‫نماينده ايران توانست‪ ‬استاد بزرگ سوئدي‪ ‬پيا کراملينگ قهرمان بانوان‬

‫فرهاد مشيري‪ ،‬سهام‌دار پيشين باشگاه آرسنال با خريدن ‪ 49.9‬درصد سهام‬ ‫اورتون تبديل به سهام‌دار اصلي اين باشگاه شد‪ .‬گفته مي‌شود آقاي مشيري با‬ ‫قراردادي ‪ 200‬ميليون پوندي اختيار اين باشگاه را در دست گرفته است‪.‬‬ ‫سهام‌داران اصلي اورتون از جمله رئيس آن بيل کنرايت‪ ،‬با فروش سهام‬ ‫باشگاه موافقت کردند تا‪ ‬فرهاد مشيري تبديل به مرد اصلي اين باشگاه شهر‬ ‫ليورپول شود‪.‬‬ ‫تا کنون تالش شده بود تا هويت مالک جديد اورتون مخفي بماند‪ ،‬اما‬ ‫سرانجام باشگاه اورتون اعالم کرد که مشيري ‪ 60‬ساله تبديل به سهام‌دار اصلي‬ ‫اين باشگاه شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫او سهامش‬ ‫در آرسنال را‬ ‫به قيمت ‪200‬‬ ‫پوند‬ ‫ميليون‬ ‫شريک‬ ‫به‬ ‫تجا ر ي ‌ا ش‬ ‫علي‌شير عثمانف‬ ‫يعني‬ ‫فروخت؛‬ ‫همان‬ ‫درست‬ ‫قيمتي که گفته‬ ‫مي‌شود کنرايت پس از اينکه راضي به فروش اورتون شد‪ ،‬تقاضا کرده بود‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رسد که کنرايت ‪ 70‬ساله کماکان به عنوان رئيس اورتون باقي‬ ‫بماند‪ ،‬هرچند که کنترل باشگاه به مالک جديد آن منتقل مي‌شود‪ .‬در ماه‌هاي اخير‬ ‫گروهي از تجار آمريکايي براي خريد باشگاه با مالکان اورتون مذاکراتي داشتند‬ ‫که به توافق نرسيدند‪.‬‬ ‫مشيري و عثمانوف از دهه ‪ 1990‬شرکاي تجاري يکديگر هستند و معامالت‬

‫‪50‬‬

‫مختلفي داشته‌اند‪ .‬اما اين دو نفر که ‪ 30‬درصد سهام آرسنال را در اختيار داشتند‬ ‫هرگز نتوانستند اکثريت سهام را از استن کروينکه بخرند‪.‬‬ ‫کنرايت که باشگاه اورتون را در ‪ 26‬سپتامبر ‪ 1999‬به قيمت ‪ 20‬ميليون پوند‬ ‫از پيتر جانسون خريد‪ ،‬در اين رابطه گفت‪« ،‬پس از جستجويي طوالني مي‌توانم‬ ‫بگويم که شريکي بي‌نقص پيدا کرده‌ايم که مي‌تواند باشگاه را جلو ببرد‪ .‬من در ‪18‬‬ ‫ماه گذشته به خوبي فرهاد را شناخته‌ام‪ .‬دانش فوتبالي‪ ،‬تجاري و روحيه‌اش من را‬ ‫قانع کرد که او فرد درستي براي هدف ما است‪».‬‬ ‫کنرايت که وضع جسمي مناسبي ندارد‪ ،‬اين فصل خيلي کم براي بازي‌هاي‬ ‫اورتون به ورزشگاه گوديسون پارک آمده است‪ .‬آقاي مشيري نيز در اين رابطه‬ ‫گفت‪« ،‬بيل کنرايت به من ياد داد که طرفدار اورتون بودن يعني چه‪ .‬هرگز در ليگ‬ ‫برتر اين قدر شرايط برابر نبوده است‪».‬‬ ‫اردوان فرهاد مشيري که ساکن موناکوي فرانسه است‪ ،‬مالک و سهام‌دار‬ ‫تعدادي از شرکت‌هاي آهن و انرژي در بريتانيا و روسيه است‪.‬‬ ‫او فارغ‌التحصيل دانشگاه لندن است‪ ،‬متاهل است و دو فرزند دارد‪ .‬مشيري نفر‬ ‫‪ 894‬در فهرست ميلياردرهاي مجله «فوربز» است و به نوشته اين نشريه ‪1.79‬‬ ‫ميليارد دالر ثروت دارد‪.‬‬

‫فدرر يک ماه ديرتر باز مي‌گردد‬ ‫فدرر‪،‬‬ ‫راجر‬ ‫مرد شماره ‪ 3‬تنيس‬ ‫جهان که دوارن‬ ‫نقاهت پس از‬ ‫جراحي زانويش را‬ ‫مي‌گذراند‪ ،‬بازگشت‬ ‫به زمين تنيس را يک‬ ‫ماه به تاخير انداخت‪.‬‬ ‫اين تنيس‌باز‬ ‫‪ 34‬ساله سوئيسي‬ ‫قرار بود در تورنمنت‬ ‫ايندين ولز در ماه‬ ‫مارچ بازي کند‪ ،‬اما‬ ‫پرافتخار‌ترين تنيس‌باز تاريخ تنيس تصميم گرفت تا مسترز مونت‌کارلو در ماه‬ ‫اپريل صبر کند‪.‬‬ ‫دارنده ‪ 17‬گرند‌اسلم‪ ،‬در ماه ژانويه و براي درمان مينيسک‪ ،‬پايش را به تيغ‬ ‫جراحي سپرد‪ .‬فدرر گفت‪« ،‬از آنجايي که سالي طوالني در پيش دارم‪ ،‬نمي‌خواهم‬ ‫که به خودم فشار مضاعفي وارد کنم و زود برگردم‪».‬‬ ‫آخرين حضور فدرر به نيمه‌نهايي اوپن استراليا بازمي‌گردد که مسابقه را به‬ ‫نواک جوکوويچ مرد شماره يک تنيس جهان و قهرمان آن مسابقات باخت‪.‬‬ ‫به اين ترتيب بازگشت فدرر مقارن خواهد شد با آغاز فصل تنيس جهان‪.‬‬ ‫فدرر که آخرين قهرماني‌اش در يک گرند‌اسلم به ويمبلدون ‪ 2012‬بازمي‌گردد در‬ ‫صفحه فيسبوکش نوشت‪« ،‬کار بهبود زانويم خيلي خوب پيش مي‌رود‪ .‬من تمرينات‬ ‫فوق‌العاده‌اي را هم در زمين تنيس و هم در باشگاه بدن‌سازي انجام داده‌ام‪».‬‬


‫‪51‬‬

‫طالع‌بيني سال ميمون‪1395 ‬‬ ‫همه ما دوست داريم بدانيم سالي که پيش رو داريم‬ ‫براي ما چگونه سالي خواهد بود و با هزاران بيم و اميد به‬ ‫آينده مي‌انديشيم‪ .‬بنابراين بد نيست نگاهي به طالع‌بيني‬ ‫خودتان بر اساس سال تولدتان بيندازيد و ببينيد در سالي که‬ ‫مي‌آيد چه چيزهايي در انتظار شما هستند‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬متولدين اسفند هر سالي نشانه سال تولدشان با‬ ‫سال بعدي برابر خواهد بود‪ .‬به عنوان مثال اگر متولد اسفند‬ ‫‪ 1363‬هستيد جزء متولدين سال موش محسوب نمي‌شويد‪،‬‬ ‫بلکه نشانه سال تولد شما گاو است‪.‬‬

‫براي متولدين سال موش‬

‫(متولدين سال‌هاي ‪،1351 ،1339 ،1327‬‬ ‫‪)1387 ،1375 ،1363‬‬

‫تغييرات اساسي ممکن است در اين سال براي شما‬ ‫صورت بگيرند‪ .‬در ابتدا ممکن است به نظر بيايد که موانع‬ ‫زيادي در سر راهتان وجود دارند‪ ،‬اما نگران نباشيد‪ ،‬چون‬ ‫در آخر از پس همه آنها برخواهيد آمد‪ .‬با افراد مهمي ‌آشنا‬ ‫خواهيد شد که در زمان سختي‌ها به شما کمک مي‌کنند‪،‬‬ ‫در تماس گرفتن با آنها درنگ نکنيد‪ .‬با وجود اينکه محيط‬ ‫اطرافتان به طور دائم در حال تغيير است‪ ،‬تا زماني که آرامش‬ ‫خود را حفظ کرده و به حرکت ادامه دهيد‪ ،‬طوفان را به راحتي‬ ‫پشت سر خواهيد گذاشت‪ .‬به نفعتان است که زياد جلب‬ ‫توجه نکنيد‪ ،‬چرا که ممکن است انرژي‌هاي منفي ناخواسته‬ ‫را نيز به زندگي خود دعوت کنيد‪.‬‬ ‫الهه عشق امسال زياد با شما يار نيست‪ ،‬به ويژه آنهايي‬ ‫که هنوز مجرد هستند‪ .‬احتمال اينکه امسال عشق زندگيتان‬ ‫را ببينيد خيلي کم است و حتي اگر به کسي ابراز عشق کنيد‬ ‫احتمال اينکه جواب نه بشنويد زياد خواهد بود‪ .‬بهتر است با‬ ‫اطمينان و سر حوصله فرد مورد نظرتان را انتخاب کنيد و با‬ ‫دقت در رابطه پيش برويد‪ .‬براي متاهل‌ها اوضاع تقريبا ثبات‬ ‫خود را حفظ خواهد کرد‪ .‬فقط به ياد داشته باشيد که از کاه‬ ‫کوه نسازيد و سر مسائل کوچک با همسرتان بحث نکنيد‪ .‬تا‬ ‫جاي ممکن سعي کنيد خودتان را به همسرتان نزديک کنيد‬ ‫و صميميتتان را افزايش دهيد‪.‬‬

‫براي متولدين سال گاو‬

‫(متولدين سال‌هاي ‪،1352 ،1340 ،1328‬‬ ‫‪)1388 ،1376 ،1364‬‬

‫امسال براي متولدين سال گاو سال بي‌نظيري نخواهد بود و‬ ‫در خيلي از زمينه‌ها ممکن است با مشکل مواجه شويد‪ .‬اما روحيه‬ ‫خود را حفظ کرده و با دقت تصميم‌گيري کنيد‪ .‬امسال را بايد با‬ ‫قدم‌هاي کوچک ولي با ثبات و پشتکار به راهتان ادامه دهيد‪ .‬در‬ ‫استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي دقت نظر و احتياط بيشتري به‬ ‫کار بريد‪ ،‬زيرا ممکن است براي شما درگيري به همراه داشته‬ ‫باشد‪ .‬به شرط اينکه پايتان را به اندازه گليمتان بلند کنيد و ديد‬ ‫مثبتي داشته باشيد‪ ،‬مي‌توانيد اين سال را بدون مشکل پشت‬ ‫سر بگذاريد‪.‬‬ ‫از لحاظ عشقي ولي بخت با شما يار است و مجردها ممکن‬ ‫است با موردهاي مناسبي براي ازدواج آشنا شوند‪ .‬ولي از آنجا‬ ‫که ممکن است با چند نفر متفاوت آشنا شويد بهتر است با دقت‬ ‫و مسئوليت در اين زمينه تصميم‌گيري و انتخاب کنيد تا هم‬ ‫به خودتان و هم به آنها لطمه‌اي وارد نشود‪ .‬متاهل‌ها ولي بايد‬ ‫دقت بيشتري به خرج دهند و با تمام توان از زندگي مشترک‬ ‫خود نگهداري کنند‪ .‬با همسرتان در ارتباط باشيد و به او اعتماد‬ ‫داشته باشيد‪ .‬ممکن است شخص سومي ‌بخواهد وارد رابطه‬ ‫شما شود‪ ،‬ولي با ذکاوت و حفظ اعتماد به همسرتان از پس آن‬ ‫نيز بر مي‌آييد‪.‬‬

‫براي متولدين سال ببر‬

‫(متولدين سال‌هاي ‪،1353 ،1341 ،1329‬‬ ‫‪)1389 ،1377 ،1365‬‬

‫امسال يک رويکرد محافظه‌کارانه براي شما ثبات به‬

‫‪March 2016‬‬ ‫اسفند ‪1394‬‬

‫همراه خواهد داشت‪ .‬زياد جاه طلب نباشيد‪ .‬قدم به قدم جلو‬ ‫برويد و محصول تالشتان را جمع‌آوري کنيد‪ .‬اگر کارها آن‬ ‫طور که مي‌خواهيد پيش نرفتند‪ ،‬به ديد مثبت به آنها نگاه‬ ‫کرده و به عنوان درس و تجربه از آنها ياد کنيد‪ .‬از غيبت‬ ‫کردن شديدا دوري کنيد‪ ،‬چرا که دعواهاي ناخوشايندي‬ ‫براي شما به همراه خواهد داشت‪ .‬اگر کسي رازي را با شما‬ ‫در ميان گذاشت‪ ،‬سعي کنيد رازدار باشيد و ذهن خودتان را‬ ‫زياد درگير آن نکنيد‪.‬‬ ‫براي ببرها امسال زندگي عشقي چندان خوشايندي‬ ‫پيش بيني نمي‌شود‪ .‬مجردها براي پيدا کردن شريک‬ ‫زندگي خود با مشکل مواجه خواهند بود‪ .‬متاهل‌ها بايد توجه‬ ‫داشته باشند که در خوشي و در سختي همراه با همسرشان‬ ‫به عنوان يک زوج حرکت کنند‪ .‬مشکالت اقتصادي ريشه‬ ‫بسياري از ناآرامي‌هاي موجود در رابطه زناشويي شما‬ ‫خواهند بود‪ .‬اجازه ندهيد قسط‌ها و صورت حساب‌ها آرامش‬ ‫زندگي شما را به هم بزنند‪.‬‬

‫براي متولدين سال خرگوش يا گربه (متولدين‬ ‫سال‌هاي ‪،1378 ،1366 ،1342 ،1330‬‬ ‫‪)1390‬‬

‫تمام چيزهاي خوب در راه هستند! ستاره اقبال شما‬ ‫خواهد درخشيد! احساس قدرت و اعتماد به نفس خواهيد‬ ‫کرد و اين احساس منجر به نظم و اراده شما براي رسيدن‬ ‫به هرچيزي که بخواهيد خواهد شد‪ .‬با اين حال به خاطر‬ ‫داشته باشيد که تحت هر شرايطي با منطق و آرامش رفتار‬ ‫کنيد‪ .‬تنها با يک ذهن آرام مي‌توانيد نقشه‌ها و برنامه‌هايتان‬ ‫را بدون هيچ مشکلي به مرحله اجرا در آوريد‪ .‬سعي کنيد در‬ ‫هر دعوايي بي‌طرف باقي بمانيد و درگير هيچ بحثي نشويد‪.‬‬ ‫مجردها موقعيت‌هاي فراواني خواهند داشت‪ .‬اگر به‬ ‫کسي عالقه داريد وقتش فرا رسيده است که عشقتان را‬ ‫اعالم کنيد‪ .‬اگر رفتاري مناسب داشته باشيد توجه خيلي‌ها را‬ ‫به خود جلب خواهيد کرد‪ .‬متاهل‌ها اگر به رابطه خود رسيدگي‬ ‫کنند و هيچ مناسبتي از جمله تولد و سالگرد ازدواج را‬ ‫فراموش نکنند‪ ،‬سالي شيرين و آرام پيش رو خواهند داشت‪.‬‬

‫براي متولدين سال اژدها (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1379 ،1367 ،1355 ،1343 ،1331‬‬

‫سالي نسبتا خوشايند و با ثبات را پيش رو داريد‪ .‬بهتر‬ ‫است در هر زمينه‌اي محتاطانه قدم برداريد تا مبادا از لحاظ‬ ‫قانوني در مخمصه بيفتيد‪ .‬فرصت‌ها به آساني به دست‬ ‫نمي‌آيند اما فرشته‌هاي نگهبان شما هنگام بروز هر مشکلي‬ ‫آن را به فرصت تبديل خواهند کرد‪ .‬کليد موفقيت شما در‬ ‫امسال حفظ اعتماد به نفس باال و اراده و به تعويق نينداختن‬ ‫کارها و دوري از تنبلي خواهد بود‪ .‬با حفظ موقعيت فعلي خود‬ ‫به جايي نخواهيد رسيد‪ ،‬بايد تالشتان را بيشتر کنيد‪.‬‬ ‫اژدهاي عزيز‪ ،‬زندگي عاطفي خيلي خوبي در سال آينده‬ ‫در انتظار شما نخواهد بود‪ .‬شانس آشنايي شما با عشق‬ ‫آينده‌تان خيلي زياد نيست و در ابراز عشق به کسي که‬ ‫دوستش داريد نيز چندان موفق نخواهيد بود‪ .‬بهتر است‬ ‫وضعيت فعلي خود را حفظ کنيد و شانس آينده خود را به‬ ‫خطر نيندازيد‪ .‬به خودتان وقت بدهيد‪ .‬اژدهاي متاهل زندگي‬ ‫زناشويي خود را بسيار يکنواخت و کسل‌کننده خواهد يافت‪.‬‬ ‫براي مبارزه با اين مشکل وقت بيشتري با خانواده و دوستان‬ ‫بگذرانيد‪ .‬مواظب باشيد مبادا براي فرار از اين رکود راهي را‬ ‫انتخاب کنيد که به ترکستان ختم شود!‬

‫براي متولدين سال مار (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1390 ،1368 ،1356 ،1344 ،1332‬‬

‫خودتان را براي يک سال پرکار آماده کنيد‪ .‬امسال سالي‬ ‫غير قابل پيش بيني و پرمشغله براي شما خواهد بود‪ .‬اگر‬ ‫زياد در خانه بمانيد و منزلتان را ترک نکنيد به احتمال زياد‬ ‫موقعيت‌هاي خوب فراواني را ازدست خواهيد داد‪ .‬با اين‬ ‫حال بايد دقت داشته باشيد که همراه با فرصت‌ها‪ ،‬ريسک‬ ‫نيز به سراغتان مي‌آيد‪ ،‬پس بهتر است با کساني که آشنا‬ ‫مي‌شويد محتاطانه و سنجيده رفتار کنيد‪ .‬چنانچه کارها‬

‫آنطور که برنامه‌ريزي کرده‌ايد پيش نرفتند احساس خستگي‬ ‫و دلسردي نکنيد‪ ،‬ولي مواظب باشيد که در اين راه بيش‬ ‫از تواناييتان خودتان را خسته نکنيد و استراحت کنيد و به‬ ‫سالمتي خود آسيبي نرسانيد‪.‬‬ ‫براي مجردها نه تنها شانس پيدا کردن زوج مناسب کم‬ ‫است‪ ،‬بلکه حتي اگر کسي را نيز پيدا کنند تنها به رابطه‌اي‬ ‫کوتاه مدت ختم خواهد شد‪ .‬اما مطمئن باشيد که امسال‬ ‫از مجردي خود لذت خواهيد برد‪ .‬متاهل‌ها نيز ممکن است‬ ‫به علت بي اعتمادي با مشکالتي مواجه شوند‪ .‬با اين حال‬ ‫چنانچه با نگرش مثبت پيش برويد و احساسات يکديگر را‬ ‫در نظر بگيريد‪ ،‬همه چيز رو به راه خواهد بود‪ .‬احساساتتان را‬ ‫کنترل کنيد و حرف‌هايي نزنيد که بعدا از گفتن آنها پشيمان‬ ‫شويد‪ .‬بخشنده باشيد‪.‬‬

‫براي متولدين سال اسب (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1381 ،1369 ،1357 ،1345 ،1333‬‬

‫از اين بهتر نمي‌شود! سالي پر بار و پر از نعمت! شانس‬ ‫خوب به شما رو آورده است و در زندگي کاري و عاطفي خود‬ ‫بسيار موفق خواهيد بود‪ .‬کوشا و شجاع باشيد‪ ،‬با تالش کافي‬ ‫هيچ چيز براي شما غير ممکن نخواهد بود‪ .‬هرچند از لحاظ‬ ‫مالي درآمدي هنگفت نخواهيد داشت‪ ،‬ولي کارها همانطور که‬ ‫انتظارش را داشتيد پيش خواهند رفت‪ .‬به ياد داشته باشيد‬ ‫که ورزش را براي حفظ سالمتيتان حتما در برنامه کاري خود‬ ‫قرار دهيد‪.‬‬ ‫دوران تنهايي شما به پايان رسيده است‪ .‬الهه عشق‬ ‫همراه با شماست و با فردي مناسب آشنا خواهيد شد‪ .‬از‬ ‫بيان احساسات خود واهمه‌اي نداشته باشيد و پيش برويد‪.‬‬ ‫متاهل‌ها نيز همراه با شريک زندگي خود به سوي هدفي‬ ‫مشترک گام برخواهند داشت و رابطه خود را به سطح‬ ‫جديدي خواهند رساند و در عشقي شيرين غرق خواهند‬ ‫شد‪ .‬فقط يادتان باشد به جاي غرغر کردن و رئيس بازي در‬ ‫آوردن‪ ،‬از دعواهاي الکي دوري کنيد‪.‬‬

‫براي متولدين سال بز (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1382 ،1370 ،1358 ،1346 ،1334‬‬

‫متولدين سال بز امسال با برخي مشکالت و موانع روبرو‬ ‫خواهند بود و ممکن است ناراحتي‌هايي داشته باشند‪ .‬حتي با‬ ‫بيشتر کردن تالش‌هاي خود ممکن ست چيزها به آن خوبي که‬ ‫فکر مي‌کرديد پيش نروند‪ .‬با اين حال نبايد تسليم شويد‪ .‬تمام‬ ‫اين مشکالت موقتي هستند و با اين فکر پيش برويد که در طول‬ ‫امسال خودتان را براي سالي سرشار از خوبي‌ها آماده مي‌کنيد‪.‬‬ ‫در اين سال به سفرهاي خوبي خواهيد رفت يا براي سفرهاي‬ ‫پرثمري برنامه‌ريزي خواهيد کرد‪.‬‬ ‫متاسفانه بايد بگوييم در زندگي عاطفي نيز امسال چيز‬ ‫زيادي براي شما به همراه نخواهد داشت‪ .‬مجردها شانس زيادي‬ ‫براي آشنايي با کسي که دوستش داشته باشند نخواهند داشت‪.‬‬ ‫حتي ممکن است کسي که در قلب خود دوستش داريد و از‬ ‫عشق شما بي‌خبر است با شخص ديگري ازدواج کند‪ .‬متاهل‌ها‬ ‫هم بهتر است توجه داشته باشند که مبادا دوستان ناباب رابطه‬ ‫زناشويي آنها را به خطر بيندازند‪ .‬متاهلين سال بز ممکن است‬ ‫احساس کنند که رابطه‌شان يکنواخت شده است‪ ،‬براي اينکه با‬ ‫اين مشکل مواجه نشويد کمي‌هيجان به رابطه‌تان بدهيد‪.‬‬

‫براي متولدين سال ميمون (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1382 ،1371 ،1359 ،1347 ،1335‬‬

‫امسال براي شما سالي پرمشغله اما ثمربخش خواهد‬ ‫بود‪ .‬برنامه شلوغي خواهيد داشت‪ ،‬اما اين شلوغي از سرعت‬ ‫شما کم نخواهد کرد‪ .‬برعکس‪ ،‬هرچه بيشتر کار مي‌کنيد‬ ‫انرژي بيشتري هم مي‌گيريد‪ .‬اين فوران انرژي از لحاظ‬ ‫شغلي براي شما بسيار خوب خواهد بود‪ ،‬اما بايد به ياد باشيد‬ ‫که نسبت به کساني که دوست داريد اهمال نکنيد‪ .‬بايد زمان‬ ‫بيشتري را با خانواده ودوستانتان بگذرانيد و به آنها اهميت‬ ‫بدهيد‪ ،‬چرا که آنها هستند که زمينه مساعد براي فعاليت شما‬ ‫را فراهم کرده و حمايتتان مي‌کنند و در زمان سختي‌ها و‬ ‫مشکالت در کنارتان هستند‪ .‬هرچقدر هم که سرتان شلوغ‬ ‫باشد براي زندگي خصوصيتان بايد وقت بگذاريد‪.‬‬

‫‪51‬‬

‫مجردها زندگي اجتماعي پر از شور و هيجان خواهند‬ ‫داشت و افراد زيادي را در اطراف خودشان خواهند ديد‪.‬‬ ‫ولي همين مسئله باعث سردرگمي ‌و عدم توانايي در‬ ‫تصميم‌گيري براي آنها خواهد شد‪ .‬آنهايي که نامزد هستند‬ ‫به راحتي مي‌توانند اقدام به ازدواج کنند‪ .‬متاهل‌ها ممکن‬ ‫است احساس کنند که توسط همسرشان ناديده گرفته‬ ‫مي‌شوند‪ .‬براي زندگي مشترکتان وقت بگذاريد و عالقه و‬ ‫توجه بيشتري نشان دهيد‪.‬‬

‫براي متولدين سال خروس (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1384 ،1372 ،1360 ،1348 ،1336‬‬

‫سالي پر بار و همراه با آرامش در انتظار شماست‪ .‬هم از‬ ‫لحاظ کاري و هم از لحاظ عاطفي خيالتان راحت باشد‪ ،‬چرا‬ ‫که در ناحيه امن به سر خواهيد برد‪ .‬حتي وقتي تالش زيادي‬ ‫نمي‌کنيد و همان جايي که هستيد مي‌ايستيد هم اوضاع به‬ ‫بهتر شدن ادامه خواهد داد‪ .‬در اين سال به دور دنيا سفر‬ ‫کنيد‪ .‬سفر همراه با خانواده‌تان رابطه شما با آنها را بهتر‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫در اين سال در جستجوي زوج خود بسيار خوش شانس‬ ‫خواهيد بود‪ .‬تنها چيزي که ممکن است مانع شما بشود‬ ‫منفعل بودن شماست‪ .‬تنها کافي است قدم پيش بگذاريد!‬ ‫خروس‌هاي متاهل سال يک نواختي خواهند داشت‪ .‬اما اگر‬ ‫همسرتان به يکي از دوستانش زيادي وابسته شده است‬ ‫احتياط کنيد‪ ،‬چرا که ممکن است شخص سوم در رابطه شما‬ ‫دخالت کرده و مشکل ايجاد کند‪ .‬سعي کنيد به رابطه‌تان‬ ‫شور و هيجان بدهيد‪ .‬يک سفر رمانتيک انتخاب خيلي خوبي‬ ‫خواهد بود‪.‬‬

‫براي متولدين سال سگ (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1385 ،1373 ،1361 ،1349 ،1337‬‬

‫سال نو ممکن است براي شما مشکالت غير منتظره‌اي‬ ‫به همراه بياورد‪ ،‬اما بايد خونسردي خودتان را حفظ کنيد و با‬ ‫آرامش از پس اين مشکالت بربياييد‪ .‬در واقع‪ ،‬تا زماني که‬ ‫محتاط و صادق باشيد‪ ،‬انرژي‌هاي منفي زياد قادر به تحت‬ ‫تاثير قرار دادن شما نخواهند بود‪ .‬از لحاظ کاري‪ ،‬امسال‬ ‫نبايد وارد کارهايي بشويد که در حوزه تخصص شما نيستند‪،‬‬ ‫در غير اين صورت ممکن است به سادگي گول بخوريد‪ .‬به‬ ‫شرط اينکه نگرش مثبت خود را حفظ کنيد امسال براي شما‬ ‫بهتر از آنچه که فکرش را مي‌کنيد خواهد بود‪.‬‬ ‫آن‌هايي که هنوز مجرد هستند خسته از جست و جو به‬ ‫دنبال عشق حقيقي به نظر مي‌رسند‪ .‬خيالتان راحت باشد‪،‬‬ ‫چرا که عشق امسال در خانه قلب شما را خواهد زد‪ .‬متاهل‌ها‬ ‫ممکن است مجبور شوند مدتي دور از هم باشند‪ ،‬ولي با ديد‬ ‫مثبت و تالش دوجانبه همه چيز در پايان کار رو به راه خواهد‬ ‫بود‪.‬‬

‫براي متولدين سال خوک (متولدين سال‌هاي‬ ‫‪)1386 ،1374 ،1362 ،1350 ،1338‬‬

‫دنيا به کام شما است‪ ،‬تمامي ‌روياهايتان به حقيقت‬ ‫مي‌پيوندند‪ .‬با کمترين تالش‪ ،‬بيشترين نتيجه را به دست‬ ‫خواهيد آورد‪ .‬از لحاظ کاري اوضاع رو به راه خواهد بود و از‬ ‫برخي سرمايه گذاري‌هاي کوچکي که کرده‌ايد سودهاي کالن به‬ ‫دست خواهيد آورد‪ .‬با اين حال توجه داشته باشيد که اين خوش‬ ‫شانسي در مورد آرزوهاي غيرمنطقي کمکي به شما نخواهد کرد‪.‬‬ ‫همچنين در نظر داشته باشيد که از اين اقبال خود براي کمک‬ ‫به ديگران نيز استفاده کنيد و مطمئن باشيد که نيکي شما به‬ ‫خودتان باز خواهد گشت‪.‬‬ ‫از لحاظ عاطفي مجردان متولد سال خوک هرچند با‬ ‫موردهاي فراواني مواجه مي‌شوند‪ ،‬ولي اين فراواني انتخاب‌ها‬ ‫ممکن است آنها را به انتخاب اشتباه بکشاند‪ .‬هميشه در نظر‬ ‫داشته باشيد که پيش از اقدام به هرکاري تمام جوانب را‬ ‫بسنجيد تا مبادا درگير چالش‌هاي غير ضروري بشويد‪.‬‬ ‫متاهل‌ها حواسشان را جمع کنند که رابطه‌شان تحت تاثير‬ ‫حسادت‪ ،‬سوءتفاهم و پيشداوري قرار نگيرد‪ .‬زمان و توجه‬ ‫زيادي را صرف شريک زندگي خود بکنيد و به او اطمينان بدهيد‬ ‫که قلب شما تنها به او تعلق دارد‪.‬‬


52

52

March 2016 1394 ‫اسفند‬

Iranian Community of Atlanta Gives Back to City of Bam, Iran By: Roxana Hojjatie Student Writer In the spirit of giving, the Persian Community Center of Atlanta (Kanoon) has made a remarkable donation to the global Iranian community this past year. A 6.6 magnitude earthquake that struck the city of Bam in the Kerman province of Iran on December 26, 2003 took an estimated 35,000 lives and injured more than 30,000 in Bam and its vicinity. The Kanoon facilitated several fundraisers and the eventual donation of two ambulances to the city of Bam, which was made possible due the help

and participation of hundreds of individuals over the past ten years. Dr. Hamid Garmestani presented these ambulances on behalf of Kanoon and received life-changing reactions. He answers a few questions regarding the initiative.

1. When did the fundraiser first begin and who were the main organizers and donors? Following the earthquake, Iranians gathered through Kanoon and on December 27th, 2003, formed a committee called the Bam Earthquake Taskforce of Atlanta (BETA). Kanoon and the Iranian community began to raise money through fundraisers and worked very hard to send the funds to Bam for years before handing over the project to new Kanoon members in 2009. One businessmen, “Mr. Chapman,” donated over 100 Persian rugs which helped raise $106,000 through an auction and contributed towards a total of $137,000 raised. I became a member of the board of directors in December 2009 andhtogether with board members worked to resolve the Bam issue as our first priority..We contacted hospitals, medical centersmand very well-known members of the community in Bam to learn about their needs. One of our main contacts was Mr. Behzad Behzadpour (a famous singer residing in California), who lost more than forty of his close family members in the Bam earthquake.

2. Did you face any obstacles transferring funds to Iran due to

the sanctions? We came across several obstacles primarily due to sanctions. After many contacts, within six months we signed a contract and paid a deposit with a company in Dubai to purchase three ambulances. It was not long after that we became aware of the customs fee, which was approximately $50,000. We struggled with authorities in Bam and customs for more than a year and then became aware of new sanctions on Iran by Obama Administration in 2011 that included vehicles of the same nature as the ones we intended to purchase from Dubai. We had been in touch with OFAC to get permission for sending the ambulances for three years through a variety of lawyers until November 2013. We received news that there had been a breakthrough and we filed our first application to OFAC, which was immediately rejected late 2013. We then realized that although there still existed a chance to p u r c h a s e ambulances, they had to be purchased in Iran and could not be donated to any government agencies that included hospitals and government medical units.

to donate the ambulances to. I made a trip to Bam on February 2014 looking for the right NGO and discovered the Sepehr Foundation, an organization that includes orphanages, a senior citizen’s center, and other medically related centers for the use of the earthquake victims. After talking to the board of directors, we decided to transfer the funds to Sepehr Foundation and purchase ambulances through them. We immediately filed for a special permit through OFAC which took more than 1.5 years until they finally gave us permission in May 2015 for the funds to be transferred. We expected more expenses in Iran but fortunately, there were many volunteers who worked diligently to help us resolve the issues. The Sepehr Foundation will be using the ambulances to serve Bam and the towns in the vicinity for their medical and emergency needs.

3. What was the best part of personally giving the donation to the people of Bam?

Thus, we concluded that we needed to find a non-governmental organization (NGO)

I traveled to Tehran on Nov 24th, 2015. We shipped the two ambulances to Bam the next

CONTINUED FROM PAGE 54

Similarly, the opening with Iran has led to a regional earthquake in the Middle East. Many players view Iran a strategic threat and would have preferred to have the United States in an adversarial posture towards the Iranians, but they have reacted differently to this shift. Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu raised very significant objections and publicly confronted the President. The Gulf States publicly welcomed the deal, but Saudi Arabia has quietly fumed and taken more aggressive steps in the Middle East to respond to Iran without consulting the United States. Oman, Qatar, and Turkey have been more supportive of the agreement, while the UAE has been split with Abu Dhabi quietly opposed on security grounds and Dubai seeing the economic benefits of an agreement. But hopefully, like in the Asia-Pacific, the United States can find ways to reassure its partners that it is not abandoning its friends, simply increasing its strategic flexibility. This will take time and require greater American commitments to its partners as it did in East Asia. And indeed since the nuclear agreement was signed the United States and Israel have begun negotiations on a new ten year Memorandum of Understanding on arms sales said to be worth $35-$40 billion. It will also require determination

maintaining stability in the crowded waters of the Persian Gulf and ensuring the free flow of oil out of the region. Both oppose the Taliban and extremist groups in Afghanistan and have a history of working pragmatically together in Afghanistan. And both see ISIS as a major threat, creating opportunities for tactical cooperation. The United States and Iran will likely not become partners or allies, but the opening created by the nuclear deal could transform a dysfunctional non-relationship into a more pragmatic one where they continue to compete in some arenas and work together in others. There is also much to learn from the U.S.China relationship about the reactions of U.S. allies and partners. After the U.S.-China opening, American allies in Asia had a wide range of reactions. Some—like Japan and Australia— quickly followed the U.S. lead. Taiwan, on the other hand, understandably has never gotten over the United States recognizing Beijing. But the constant over the years has been the U.S. commitment to defending its allies and underwriting regional security. And even the U.S.-Taiwan “unofficial” relationship remains very strong four decades later, with robust economic, people-to-people, and defense ties.

day, then traveled to the city and transferred the ownership of the ambulances to the Sepehr Foundation. I think the best part of the whole process was seeing the overjoyed faces of the Bam people who could not believe that there people in Atlanta who were still thinking about them. People of Narmashir, a city in Bam’s vicinity, told me horror stories about people in need of medical attention who lost their life due to the lack of an ambulance. I heard of a pregnant woman who was taken to the hospital on her husband’s bike and lost her life before reaching a doctor. They assured me that such events will not happen in the future and that many lives will be saved thanks to Kanoon’s donation. We hope to continue our charity work and help the people of Bam and other cities in need of help.

- End of interview This great initiative truly changed the lives of those affected by the earthquake and will continue to have a lasting impact on the community. Congratulations to all members of Kanoon and the Iranian community for working hard and giving back through such a noble cause

to stand up to Iran and counter it when it takes steps against American interests—just as it has responded to such actions from China. Ultimately, both the U.S.-China opening and the nuclear agreement with Iran began with a compromise on one issue—with China it was the issue of Taiwan, and with Iran it was the nuclear program. With China, that crack in the door of the relationship helped usher in a range of Chinese economic reforms and new cooperation that benefited both countries, as well as many others in the region. But it did not weaken American resolve to respond to Chinese provocations or alter U.S. security commitments to its friends and allies. These are the lessons that American and Middle Eastern policymakers can apply to understanding the possible future trajectory of Iran and its relationship with the United States. Michael Fuchs is a Senior Fellow at the Center for American Progress, and most recently served as Deputy Assistant Secretary of State for East Asian and Pacific Affairs. Ilan Goldenberg is the Director of the Middle East Security Program at the Center for a New American Security and previously served as Iran Team Chief in the Office of the Secretary of Defense. Image: Wikimedia Commons/U.S. National Archives and Records Administration.


53

1394 ‫اسفند‬

CONTINUED ّFROM BACK COVER

«People didn't trust those who don't value their vote and opinions, they voted for the opposite side,» the popular news site Asriran. com argued on March 1. «The election results were surely a big victory for moderate forces and a terrifying failure for hard-liners,» Saeed Laylaz, an economist who advised former reformist President Mohammad Khatami, told the Financial Times.

dominance in the parliament, where they have openly challenged Rohani's outreach efforts, including the nuclear deal and other engagement with the international community, as well as social policies they deem too liberal. London-based analyst Barzin even speculates that the incoming parliament is likely to be controlled by pro-Rohani forces.

Iranian politics, says hard-line defeats there are «a win for those who wanted a more moderate assembly.» Yet the assembly's composition doesn't appear to have undergone major changes, although it is perhaps too soon to tell. «We don't fully understand what kind of new assembly we are looking at,» Sabet says.

...But They're Not Gone Despite the embarrassing defeat in Tehran, hard-liners reportedly won 78 races for the 290seat parliament. Moderate forces have so far been declared winners in 83 races and independents 60. The fate of a further 69 seats will be decided in run-offs expected in April. Hard-liners remain in charge of powerful state bodies, including the judiciary and the Islamic Revolutionary Guards Corps (IRGC) that are so actively involved in state repression. Those powerful bodies are unlikely to veer in the near future from their course of repression. And while some reports question the health of the staunchly conservative and anti-Western supreme leader, 76-year-old Ali Khamenei, he continues to have the final say in Iran's religious and political affairs. The reformist gains are a boost for the proreform camp that was able to reconnect with voters. But it doesn't mean that Iran is seeing a reemergence of the reformist movement that rose to prominence with the 1997 election of Mohammad Khatami as president. Many of the reformist camp's most prominent figures were disqualified from these elections. The reformists responded with a socalled List of Hope -- an alliance of reformists, moderate conservatives, and pragmatists supportive of the relative moderate who swept into the presidency in 2013, Hassan Rohani. Rohani has called publicly for greater rights for women, «the right to think freely» for Iranians in «their private lives,» and greater Iranian diplomatic engagement with the world, although his progress has been confined to the last of those areas, most notably through the nuclear deal reached with world powers in July. But Washington-based political analyst Ali Afshari says the reformists elected to parliament in these elections have a «weak» reformist agenda, suggesting they're not supportive of some of the reformist's more liberal and prodemocracy demands. «It's not clear, after entering the parliament and facing pressure and threats from the establishment, to what extent they will remain firm on their stances,» Afshari tells RFE/RL. For instance, one reformist lawmaker-elect quickly came under pressure over a quote that appeared after the vote suggesting that women should be allowed to choose whether or not they want to wear the hijab, the Islamic head scarf. Parvaneh Salahshuri reportedly made the comment in a February 29 interview with Italian journalist Viviana Mazza but, following hardline criticism, said that her comments had been «misunderstood.» In an interview with the hardline Tasnim news agency, Salahshuri said while there could be differences in the way the wearing of the hijab is enforced, «there is no doubt that it should be observed.» Tasnim quoted her as saying that she «apologizes «and understands «the sensitivities» regarding the issue.

Looks

More

The hard-liners appear to have lost their

desires.

The 63 percent turnout last week suggests that despite the heavily restricted nature of the Iranian elections and the sharply disputed reelection of Ahmadinejad in 2009 and subsequent crackdown, many Iranians still believe the ballot box is the only option to achieve gradual change in the Islamic republic. Some of last week's voters have said they cast their ballots knowing that the elections were not free but rather a choice between bad and worse.

Khamenei Wins, Too The elections are seen as a victory for Rohani and the moderate forces that are supportive of last year's nuclear accord, under which Iran has significantly limited sensitive nuclear activities in exchange for sanctions relief. But Rand Corporation senior analyst Alireza Nader noted that they are also a win for Khamenei, who had urged even those who don't approve of him to vote. Nader said in a March 2 analysis that the sizable turnout «eases Khamenei's fear of his regime losing legitimacy in the face of economic malaise and popular dissatisfaction.»

Reformists Are Not Back

Parliament Moderate

53

March 2016

«The parliament will be split almost evenly between a pro-government camp, the [rightwing] principlists, and the independents. Each bloc has about 25 percent of the seats. Some 25 percent of the seats have gone to [run-offs in] the second round, and will probably again split between the three trends,» Barzin says. A more cooperative parliament could make it easier for Rohani to advance his economic agenda, pave the way for foreign investment, and bring modest social changes.

No Major Foreign Changes Are Expected

Policy

Iran's role in Syria, where the IRGC is supporting the regime of Syrian President Bashar al-Assad, is unlikely to change as the results of these elections. On the other hand, analyst Barzin says the moderate win in parliament could positively affect Iran's ties with regional rival Saudi Arabia by empowering Rohani. The Saudis broke their ties with Iran after an attack by hard-liners on the Saudi Embassy in Tehran, which itself followed the execution of a Shi'ite cleric accused of violent extremism, Nimr Al-Nimr, a move that was strongly condemned by Iranian officials. With greater support at home, Rohani and his foreign minister, Mohammad Javad Zarif, will be in a stronger negotiating position for outreach efforts that have been criticized by hard-liners, argues Barzin. «A stronger government should mean the possibility of [a] greater approach [to] a political solution [to] the crisis in relations with Saudi Arabia,» says Barzin.

And anyways, Sabet adds, the results of any major shift «would mainly be seen in a potential future supreme-leader transition, rather than in the short term.» Analyst Ashfari cautions that «the majority of seats are still controlled by the hard-liners, those [on the list] of the influential Qom Society of Seminary Teachers, and those loyal to [Supreme Leader Ayatollah] Khamenei.»

Ex-President Khatami Remains Influential The reformist former President Mohammad Khatami (1997-2005) remains popular despite a media and public-speaking ban and and his failure to achieve many of his stated reform goals. He has been given credit for much of the support that reformist and moderate forces received in these elections, partly the result of a YouTube clip encouraging his supporters to vote for candidates from the «List Of Hope.» Tehran-based professor Sadegh Zibakalam noted that some of those elected to parliament from Tehran are relative unknowns deeply indebted to Khatami for their victory. «This shows the depth of people's trust in the senior figures of the reformist movement,» Zibakalam said in the Iranian daily Arman on February 28. Speaking on state-controlled television on March 1, moderate conservative lawmaker Ali Motahari (who won reelection from Tehran) said the long-running media ban on Khatami had resulted in the opposite of its intended effect. «Those who enforced the ban on Khatami did so to prevent him from influencing the elections. But we saw that this policy resulted in [Khatami] having a greater influence.»

Despite Appearances, There's No Elections Are Seen As The Only Seismic Shift In The Assembly Option For Change The elimination from the Assembly of Experts of current Chairman Yazdi and the hawkish theologian Mesbah Yazdi is significant. Farzan Sabet, a nuclear security fellow at Stanford University and managing editor of a website, IranPolitik.com, which focuses on

Many Iranians want to see a stronger economy, more jobs, good ties with Western countries, and more freedom. Rohani's election to the presidency three years ago and last week's gains by relative moderates highlight those

He added, citing popular disillusionment from 2009 election and the Green Movement whose leaders were subsequently put under house arrest: «Khamenei's concerns are framed by the massive 2009 Green uprising that shook the Iranian regime to its core. [Rohani's] presidency, the nuclear agreement, a slight improvement in the economy, and Iran's reduced international isolation and improved regional position have made the regime much more stable since 2009. And the recent elections add to this momentum.» CONTINUED FROM PAGE 55

between green shoots, symbolizing a marital bond. Another tradition of the New Year celebrations is “Chahar-Shanbeh Soori”. It takes place before Saal Tahvil, at the last Wednesday of the old year, well actually Tuesday night! People set up bon fire, young and old leap over the fires with songs and gestures of merriment like:

(Sorkhi-e to az man) Give me your beautiful red color (Zardi-e man az to) And take back my sickly pallor! It means: I will give you my yellow color (sign of sickness), and you give me your fiery red color (sign of healthiness). This is a purification rite and ‘suri’ itself means red and fiery.

Now-Ruz Greetings: Now-Ruz Mobarak (Happy Now-Ruz, Happy New Year);

Eid-eh Shoma Mobarak (Happy New Year to you);

Now-Ruz Pirooz (Wishing you a

Prosperous New Year);

Sad Saal be in Saal-ha (Wishing you 100

more Happy New Years).

Source: www.iranchamber.com


54

March 2016 1394 ‫اسفند‬

What the U.S.-China Experience Can Teach About Iran’s Future America's long rapprochement with China offers insights into a possible Iranian future. by: Michael Fuchs, Ilan Goldenberg The National Interest The results from Iran’s recent elections indicate that reformists and moderates have made gains in both the parliament and the Assembly of Experts—the body that will pick the next Supreme Leader of Iran. These results are already setting off intensified speculation about the long-term domestic political implications of the nuclear agreement, and whether over time the deal can transform the Iranian political system. While a helpful barometer, one election will not be that predictive of where Iran may go in the next 10-15 years. A more useful exercise is to look at similar historical examples for lessons of how a major geopolitical opening may effect a closed regime. In this regard, the lessons from Nixon’s 1972 opening to China and the ensuing changes in Chinese domestic politics, the U.S.-China relationship, and American alliances in East Asia are highly instructive. In China’s case, while a diplomatic opening to the world eventually led to internal economic reforms, it did not lead to rapid liberalization of the political system. China’s diplomatic opening with the United States formally began in 1972 and was a pragmatic decision driven by strategic necessity as it looked for partners during its Cold War competition with the Soviet Union. But China’s economic system did not start changing until years later, after its hardline ruler Mao Tse-Tung died. Only in the late 1970s and early 1980s—when Deng Xiaoping emerged after years of internal political strife as China’s leader— did real reforms begin to take hold, opening China’s economy to the world and beginning the global economic transformation we know so well today. And while Deng was an economic reformer, he was no political liberal. Deng was made by Mao’s Communist system, rose through it, and in his later years defended that system by backing the crackdown on those advocating for more political rights during the Tiananmen Square protests in 1989. Similarly, in the case of Iran the deeply conservative Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei remains the top decision-maker. Like Mao, he is highly skeptical of the United States but pursued a nuclear agreement because of pragmatic security considerations that threatened the Islamic Republic’s existence. Khamenei agreed to limits on Iran’s nuclear program in exchange for relief from devastating sanctions that threatened the regime’s stability. But he is opposed to broader political reforms and has empowered his allies to disqualify thousands of reformist and moderate candidates who petitioned to run for the parliamentary elections. Meanwhile, Iranian President Hassan Rouhani’s approach has in many ways mirrored Deng’s. Rouhani’s priority is opening Iran to the world economically and gaining greater international legitimacy. Like Deng, he is much more open to the outside world then the man currently in charge. But like Deng was a man of the communist party, Rouhani is a member of the Islamic Republic leadership. He has no interest in overthrowing the system and his reforms have focused mostly on the economy—not on social issues. The question is what happens after Khamenei, who is 77, passes from the scene. Will Rouhani and his ilk be able to take the reigns of leadership as Deng did? Or will harder line elements come out on top in the internal political struggle? Rouhani and his allies seem to have scored a significant victory in the Assembly of Experts, which would auger well for their ability to determine the future course of the country. But we will not have a clear sense of where Iran is going internally until the Khamenei era ends. The breakthrough with China also has much to teach us about where the U.S.-Iran relationship may go. In the years following US-China rapprochement, the relationship expanded exponentially: Economic relations grew rapidly; people-to-people ties blossomed; and even security cooperation expanded for years. But the relationship was still fraught with complications and competition. Human rights continued to divide the two countries, especially after Tiananmen. Taiwan itself remained a hotspot that could flare up at any point, as it did during the 1996 Taiwan Straits Crisis. Fundamentally, the biggest gulf that remains between the

54

United States and China is that China does not want the U.S. military present in the Asia-Pacific, and the United States remains concerned over China’s own assertive actions in the South and East China Seas. More than forty years after the opening, the US-China relationship has come a long way, but they are far from friends. U.S.-Iran relations may head in a similar direction. Iran views itself as a regional power and seeks the U.S. ejection from the Middle East, just as China seeks American withdrawal from Asia-Pacific. Iran views Hezbollah as its most important and useful proxy and uses it to threaten Israel, whereas the United States considers Hezbollah a terrorist organization. And Iran supports the regime of Bashar al-Assad in Syria and Shia militias in Iraq that directly contradict American interests. These conflicting interests are unlikely to change and will lead to tension and competition. However, there might be some areas where the United States and Iran can strengthen ties. Both have an interest in PLEASE GO TO PAGE 52


55

March 2016 1394 ‫اسفند‬

Now-Ruz (No-Rooz)

The Iranian New Year at Present Times Now-Ruz, in word, means “New Day”. It is the new day that starts the year, traditionally the exact astronomical beginning of the Spring. Iranians take that as the beginning of the year. This exact second is called “Saal Tahvil”. Now-Ruz with its’ uniquely Iranian characteristics has been celebrated for at least 3,000 years and is deeply rooted in the rituals and traditions of the Zoroastrian (This was the religion of ancient Persia before the advent of Islam in 7th century A.D.). Iranians consider Now-Ruz as their biggest celebration of the year, before the new year, they start cleaning their houses (Khaane Tekaani), and they buy new clothes. But a major part of New Year rituals is setting the “Haft Seen” with seven specific items. In ancient times each of the items corresponded to one of the seven creations and the seven holy immortals protecting them.

Today they are changed and modified but some have kept their symbolism. All the seven items start with the letter “S”; this was not the order in ancient times. These seven things usually are: Seeb (apple), Sabze (green grass), Serke (vinager), Samanoo (a meal made out of wheat), Senjed (a special kind of berry), Sekke (coin), and Seer (garlic). Sometimes instead of Serke they put Somagh (sumak, an Iranian spice). Zoroastrians today do not have the seven “S”s but they have the ritual of growing seven seeds

as a reminder that this is the seventh feast of creation, while their sprouting into new growth symbolized resurrection and eternal life to come. Wheat or lentil representing new growth is grown in a flat dish a few days before the New Year and is called Sabzeh (green shoots). Decorated with colorful ribbons, it is kept until Sizdah beh dar, the 13th day of the New Year, and then disposed outdoors. A few live gold fish (the most easily obtainable animal) are placed in a fish bowl. In the old days they would be returned to the riverbanks, but today most people will keep them. Mirrors are placed on the spread with lit candles as a symbol of fire. Most of the people used to place Quran on their Sofreh (spread) in order to bless the New Year. But some people found another alternative to Quran and replaced it by the Divan-e Hafez (poetry book of Hefez), and during “Saal Tahvil” reading some verses from it was popular. Nowadays, a great number of Iranians are placing Shahnameh (the Epic of Kings) of Ferdowsi on their spread as an Iranian national book. They believe that Shahnameh has more Iranian identity values and spirits, and is much suitable for this ancient celebration. After the Saal Tahvil, people hug and kiss each other and wish each other a happy new year. Then they give presents to each other (traditionally cash, coins or gold coins), usually older ones to the younger ones. The first few days are spent visiting older members of the family, relatives and friends. Children receive presents and sweets, special meals and “Aajil”

55 (a combination of different nuts with raisins and other sweet stuff) or fruits are consumed. Traditionally on the night before the New Year, most Iranians will have Sabzi Polo Mahi, a special dish of rice cooked with fresh herbs and served with smoked and freshly fried fish. Koukou Sabzi, a mixture of fresh herbs with eggs fried or baked, is also served. The next day rice and noodles (Reshteh Polo) is served. Regional variations exist and very colorful feasts are prepared.

The 13th day of the new year is called “Sizdah Bedar” and spent mostly outdoors. People will leave their homes to go to the parks or local plains for a festive picnic. It is a must to spend Sizdah Bedar in nature. This is called Sizdah Bedar and is the most popular day of the holidays among children because they get to play a lot! Also in this day, people throw the Sabze away, they believe Sabze should not stay in the house after “Sizdah Bedar”. Iranians regard 13th day as a bad omen and believe that by going into the fields and parks they avoid misfortunes. It is also believed that unwed girls can wish for a husband by going into the fields and tying a knot PLEASE GO TO PAGE 53


Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114

March 2016 - Vol 22 - Issue 268

Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com

Nine Takeaways From Iran's Elections By Golnaz Esfandiari, RFE/RL Iran's moderates and reformists have had nearly a week to celebrate their return from a decade of political marginalization in elections that recast the ranks of the parliament and the clerically dominated Assembly of Experts, which selects and oversees the supreme leader. But how much has really changed? Here are nine things you should know about the results of the latest voting under Iran's tightly controlled, carefully vetted, political system.

Hard-Liners Were Dealt A Blow... The results of the votes demonstrate a

rejection of hard-line views and policies. The message was particularly emphatic in the capital, where moderates won all 30 seats reserved for the parliament and 15 of 16 Tehran seats in the Assembly of Experts. ÂŤTehran is the political hub and the definitive center of power,Âť says analyst Saeed Barzin, highlighting the psychological blow.

Two clerics known for their radical worldviews failed to keep their seats in the Assembly of Experts. Out is Ayatollah Taghi Mesbah Yazdi, a longtime supporter of hawkish ex-President Mahmud Ahmadinejad known for his hard-line views, including saying recently that people's votes don't matter in an Islamic system. Ayatollah Mohammad Yazdi, the

current head of the Assembly of Experts and former judiciary chief who has opposed any loosening of social norms, was also defeated in Tehran. Ayatollah Ahmad Jannati, who heads the powerful Guardians Council, snuck in at the bottom of the Assembly of Experts list from Tehran. PLEASE GO TO PAGE 53


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.