دروغهايي بزرگ در رژيمهاي الغري ص 19
ايران 4
جهان 8
«رفع حصر» را از که بايد خواست؟ ص 24
گوناگون 12
«پرديس» را ماهانه و بطور رايگان از طريق ايميل دريافت کنيد. Send an email to:
pardismag@gmail.com
جدول 44
سينما 22
شرمن :پيشنهادها به تهران عادالنه و قابل اجرا است
وندي شرمن ،معاون سياسي وزارت خارجه آمريکا ،ميگويد ايدههاي پيشنهاد شده از سوي طرفهاي مذاکره به تهران «عادالنه ،قابل اجرا و سازگار با خواست مطرح شده ايران براي داشتن برنامه اتمي غيرنظامي است»؛ او افزود به اين ترتيب ،تقصير شکست احتمالي مذاکرات متوجه ايران خواهد شد. خانم شرمن ،طي يک سخنراني در
کنفرانسي که مرکز مطالعات راهبردي و بينالمللي و دانشگاه سراکيوز آن را برپا کرده بودند گفته است اگر توافقي جامع بين تهران و طرفهاي مذاکره براي مهار برنامه اتمي آن در برابر رفع تحريمها به دست نيايد ،اين ايران است که به طور گستردهاي مسئول آن ديده خواهد شد.
مذاکرات هستهاي:
سه سناريوي پيش رو ص 31
تکنولوژي 34
شعر 42
ورزش 46
فال 49
ابراز تمايل هاشمي رفسنجاني به نامزدي براي رياست خبرگان وبسايت اکبر هاشمي رفسنجاني ضمن تکذيب عدم تمايل وي به رياست مجلس خبرگان رهبري ،به نقل از يک مبنع نزديک به وي نوشت که آقاي هاشمي رفسنجاني گفته است که اگر بعضي افراد غير«صالح» براي رياست اين نهاد قصد نامزدي داشته باشند ،او هم براي اين منصب نامزد خواهد شد. در همين زمينه رضا سليماني ،مديرکل روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام ،نيز گفت که کسي نميتواند مانع نامزدي اکبر هاشمي رفسنجاني براي رياست مجلس خبرگان رهبري شود. پيشتر احمد خاتمي ،عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري ،گفته بود که «آقاي هاشمي رفسنجاني تمايلي به نامزدي براي رياست خبرگان ندارد». به دنبال اين اظهار نظر ،يک منبع نزديک به آقاي هاشمي رفسنجاني ،گفته آقاي خاتمي را تکذيب کرد.
به گزارش وبسايت آقاي هاشمي رفسنجاني ،اين منبع تصريح کرد« :آيتاهلل هاشمي رفسنجاني درباره کانديدا شدن براي رياست مجلس خبرگان رهبري نه تنها چنين مطلبي نگفتهاند ،بلکه در پاسخ به سوالي در همين زمينه گفتهاند در صورتي که بعضي افراد که آنها را براي رياست خبرگان صالح نميدانم قصد کانديدا شدن داشته باشند، آمادگي خود را براي کانديداتوري رياست اين مجلس اعالم خواهم کرد». دنباله در صفحه 24
دنباله در صفحة 26
ريحانه جباري اعدام شد دادستاني تهران روز شنبه سوم آبانماه ( 25اکتبر) اعالم کرد که ريحانه جباري ،زنداني محکوم به قتل مرتضي عبدالعلي سربندي ،پزشک و مامور پيشين وزارت اطالعات جمهوري اسالمي ،سحرگاه اين روز در زندان رجاييشهر کرج اعدام شده است. شعله پاکروان ،مادر ريحانه جباري،
درشهر 45
سرانجام
پرونده «خيانت» احسان طهماسبي در بازيهاي آسيايي اينچئون ص 48
محکوميت سه کشيش عضو «کليساي ايران» به مجموع 18سال حبس و تبعيد
شامگاه روز جمعه ،دوم آبان ،در صفحه فيسبوک خود خبر داده بود که به همراه پدر ،دو خواهر ،پدربزرگ و مادربزرگ و خاله ريحانه در دفتر رئيس زندان ،براي آخرين بار با او مالقات کرده است. به گفته خانم پاکروان ،ريحانه جباري در هنگام اين مالقات تب داشته است. دنباله در صفحة 26
آنگونه که منابع نزديک به مسيحيان ايران گزارش ميدهند ،سه کشيش زنداني در ايران در مجموع به 18سال حبس و تبعيد به زندانهاي زابل و بندرعباس محکوم شدهاند. بر اساس حکم قاضي آصفالحسيني، رييس شعبه 1دادگاه انقالب کرج ،سه کشيش زنداني عضو «کليساي ايران» به نامهاي بهنام ايراني ،رضا رباني و
عبدالرضا علي حقنژاد ،با استناد به «بند 498 قانون مجازات اسالمي» ،هر يک به شش سال حبس محکوم شدهاند. کشيش بهنام ايراني که دوران محکوميت شش ساله مربوط به دو پروندهي پيشين خود را در زندان کرج ميگذراند ،بقيه محکوميت خود را بايد در زندان زابل در استان سيستان و بلوچستان سپري کند. دنباله در صفحه 21
2
November 2014 1393 آبان
2
3
November 2014 1393 آبان
3
4
کشتهشدن خبرنگار «پرس تيوي» در ترکيه
خبرنگار «پرس تيوي» ،تلويزيون انگليسي زبان جمهوري اسالمي ،که گفته بود مقامات امنيتي ترکيه او را به جاسوسي متهم کردهاند ،در سانحه رانندگي کشته شد .او که «سرنا شيم» ،نام داشته ،در داخل خاک ترکيه و در نزديکي مرز ترکيه -سوريه اخبار مرتبط به گروه «دولت اسالمي» (داعش) را پوشش ميداده که در تصادف رانندگي جان خود را از دست داده است. او در مقابل دوربين «پرس تيوي» ادعا کرده بود که مقامات امنيتي ترکيه او را به جاسوسي متهم کردهاند ،اما
November 2014 آبان 1393
تاکيد کرد که هرگز کاري به جز روزنامهنگاري نکرده است و بااينحال با توجه به برخوردهاي مقامات امنيتي ترکيه با روزنامهنگاران ،ترسيده است. در هنگام مرگ ،سرنا شيم از تهيه گزارشي در منطقه اورفه و در نزديکي مرز سوريه و ترکيه باز ميگشت که ماشين او با يک وسيله نقليه سنگين (ماشين ميکسر بتونساز) برخورد ميکند. او سي سال سن داشت و به همراه همسر و دو فرزندش زندگي ميکرد .همراه سرنا شيم ،فيلمبردار پرس تي وي نيز زخمي شده که به بيمارستان منتقل شده است. شيم که شهروندي امريکايي با اصالت لبناني است، ضمن ابراز نگراني از دستگير شدن خود به «پرس تيوي» گفته بود که آژانس اطالعاتي ترکيه وي را احتماال به دليل تهيه گزارشهايي درباره موضع ترکيه در قبال تروريستهاي داعش در کوباني و اطراف آن ،به جاسوسي متهم کرده است.
مهدوي کني ،رئيس مجلس خبرگان ايران، درگذشت
آيتاهلل محمدرضا مهدوي کني ،رئيس مجلس خبرگان رهبري جمهوري اسالمي ،که از حدود پنج ماه پيش به علت عارضه قلبي در کما به سر ميبرد ،در سن 83سالگي درگذشت. آيتاهلل مهدوي کني پس از شرکت در مراسم سالگرد فوت آيتاهلل خميني ،بر اثر عارضه قلبي به کما رفته و در بيمارستان بهمن تهران بستري شده بود. در غياب آيتاهلل مهدوي کني از تيرماه سال جاري محمود هاشمي شاهرودي ،رئيس پيشين قوه قضاييه و نايب رئيس اول مجلس خبرگان، رياست موقت اين مجلس را بر عهده داشته است. احمد خاتمي ،عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري ،با اشاره به ماده 10آييننامه اين مجلس گفته بود« :اگر عضوي از هيئت رئيسه استعفا دهد يا فوت کند در اولين جلسه مجلس خبرگان انتخاب مجددي انجام ميشود تا جايگزين اين فرد مشخص شود». پيش از آيتاهلل مهدوي کني ،اکبر هاشمي رفسنجاني رياست مجلس خبرگان را عهدهدار بود ،اما سال 1389و با باال گرفتن رويارويي اصولگرايان با اکبر هاشمي رفسنجاني بر سر مواضع انتقادي وي درباره اعتراضات پس از انتخابات سال 88و جنبش سبز ،آقاي هاشمي رفسنجاني خود را براي رياست دور بعدي اين مجلس نامزد نکرد و آيتاهلل مهدوي کني توانست رياست اين مجلس را از آن خود کند. اسفندماه 1391نيز در حالي که احتمال داده ميشد که آيتاهلل مهدوي کني به دليل کهولت سن بار ديگر نامزد سمت رياست مجلس خبرگان نشود ،وي خود را نامزد رياست اين مجلس کرده و بار ديگر در سمت خود ابقا شد. محمدرضا مهدوي کني 83ساله از اعضاي شوراي انقالب در سالهاي اوليه شکلگيري جمهوري اسالمي بود و در دولتهاي محمدرضا باهنر و محمدعلي رجايي سمت وزارت کشور را بر عهده داشت و پس از ترور آقايان باهنر و رجايي به عنوان نخستوزير موقت انتخاب شد. محمدرضا مهدوي کني در عين حال دبيرکل جامعه روحانيت مبارز ،از مهمترين تشکلهاي سياسي اصولگرايان در ايران ،و رئيس دانشگاه امام صادق در تهران بود.
4
روانگردان ،الکل و قرص مشکل 10سال آينده در ايران
دکتر غنيزاده عضو سازمان پزشکي قانوني نسبت به افزايش مصرف مواد مخدر صنعتي در بين جوانان هشدار داده است. دکتر غنيزاده در سلسله نشست حوزه رفاه اجتماعي براي تدوين برنامه ششم توسعه با بيان اينکه در ايران حدود 25درصد مصرف شيشه داريم گفت ،در حال حاضر ايران يکي از بزرگترين مصرف کنندهها در حوزه مواد مخدر بوده و بر اساس منابع بينالمللي به عنوان صادر کننده شناخته ميشود. وي ادامه داد ،در سيستم قضايي کشور به لحاظ قانوني مشکل وجود دارد و بحثي که وجود دارد اين است که در آينده به کجا ميخواهيم برويم؟ در حال حاضر مشکل ما مواد مخدر افيوني مثل ترياک نيست و فکر ميکنم حتي اگر مادهاي مثل ترياک را آزاد هم کنيم اتفاق خاصي نميافتد
5
دنباله از صفحة قبل
بلکه مشکل ما بحثهايي مثل ترامادول ،شيشه و الکل است. وي در مورد مصرف ترامادول تصريح کرد ،هر روز با افرادي که بر اثر مصرف ترامادول آسيب ديدهاند برخورد داريم که متاسفانه همه آنها زير 30سال هستند و اين در حالي است که تا به حال در مورد ترامادول بحثي نشده در صورتي که با يک اعتياد مخفي روبرو هستيم. وي افزود ،زير ساز همه قرصهاي تقويتي که عطاريها عرضه ميکنند ترامادول است .عطاريها جوالن ميدهند و هيچ اتفاقي در کشور نميافتد و برخوردي با آنها صورت نميگيرد .متاسفانه اين عطاريها به نوعي منبع توليد مواد شدهاند و انواع و اقسام مواد مثل متادون را استفاده ميکنند. هنوز قانون در برخورد با اين مسائل دچار مشکل است. اين عضو سازمان نظام پزشکي ادامه داد :هنوز قضات ما توجيه نشدهاند و بعد از آموزشهايي که در استانهاي مختلف ارائه شده تازه به خطرات ماده مخدري مثل شيشه پي بردهاند. وي با تاکيد بر خطر روانگردانها تصريح کرد ،اين اعالم خطر را ميکنم که در ده سال آينده مشکل ما روان گردانها ،الکل و قرصهايي است که خود ما در سيستم بهداشتي توليد ميکنيم. وي در همين زمينه ادامه داد ،قانون مبارزه با مواد مخدر قانون خوبي است اما به خوبي اجرا نميشود ،زيرا طبق آن بعد از دستگيري فرد معتاد بايد کار او پيگيري شود تا دوباره به سمت مواد برنگردد اما در کشور با افرادي مواجه ميشويم که 32بار دستگير شدند اما متاسفانه نتيجهاي نداشته است.
ارتفاع آب درياچه اروميه 25سانتيمتر افزايش يافته است
November 2014 آبان 1393
ميليارد مترمکعب برآورد ميشود که تا کنون حدود 84درصد از اين ميزان تبخير و جايگزين نشده است. بر اساس برآوردهاي کارشناسي ،براي احياي درياچه اروميه و پيشگيري از خشک شدن کامل آن ،ساالنه به سه ميليارد مترمکعب آب نياز است که مسووالن سعي دارند اين ميزان آب را از منابع مختلف تهيه و وارد اين درياچه کنند.
احتمال حضور آمريکاييها با جنرالموتورز و فورد در ايران
دبير دومين همايش بينالمللي صنعت خودرو ايران با بيان اينکه حضور شرکتهاي بنز ،فولکس واگن ،ولوو ،فيات، روور و اشکودا در ايران قطعي شده است ،از احتمال حضور آمريکاييها خبر داد. ساسان قرباني در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ،اظهار کرد ،تا کنون حضور شرکتهاي بنز ،فولکس واگن ،ولوو ،فيات ،روور ،اشکودا، رنو ،پژو ،هيونداي ،کيا و تويوتا در دومين نمايشگاه بينالمللي صنعت خودرو ايران قطعي شده است و در صورت فراهم شدن شرايط ،شاهد حضور شرکتهاي جنرالموتورز و فورد در ايران نيز خواهيم بود. به گفته وي ،جلب مشارکت و همکاريهاي خارجي و همچنين تالش براي افزايش عمق داخليسازي خودروهاي خارجي و در کنار آن بررسي راهکارهاي تحقق اهداف ايران در حوزه صنعت خودرو در سال خورشيدي )2025( 1404از جمله اهداف دومين همايش بينالمللي صنعت خودرو است که در تاريخ 10آذرماه (اول دسامبر) برگزار خواهد شد.
احمد شهيد:
به گفته مديرکل حفاظت محيط زيست آذربايجان غربي ،ارتفاع آب درياچه اروميه در پي بارندگيهاي مهرماه امسال 25 ،سانتيمتر افزايش يافته است. حسن عباسنژاد اضافه کرد ،با وجود اينکه آب درياچه اروميه در اثر بارشهاي بسيار مطلوب سال آبي جاري، افزايش يافته ولي عليرغم اين افزايش ،نسبت به زمان مشابه در سال گذشته با 14سانتيمتر کاهش همراه است. وي يادآور شد که بحران خشکسالي در اين درياچه باعث شده تا از مساحت درياچه اروميه هم اکنون تنها 15 درصد و از حجم آب آن نيز به ميزان يک ششم باقي بماند. وي اضافه کرد که براي جبران کاهش آب درياچه اروميه 27پروژه مختلف تعريف شده است که بخشي از آنها به ويژه در حوزه حفاظت محيط زيست اجرا شده و تعدادي از آنها در حال اجرا و بخشي نيز در مراحل مطالعات و تامين اعتبارات الزم هستند. وي با انتقاد از نبود مجري مستقل براي احياي درياچه اروميه در سالهاي گذشته افزود ،اين مشکل با انتخاب يک مجري مستقل که هم اکنون با جديت در حال پيگيري پروژههاست مرتفع شده و روند اجراي طرحها به خوبي در حال اجراست. درياچه اروميه با پنج هزار کيلومترمربع وسعت، بزرگترين آبگير فالت ايران است که در دو دهه اخير به دليل خشکساليهاي ممتد ،بهرهبرداري بيرويه از آبهاي زيرزميني ،ايجاد سدهاي مخزني بر روي رودخانهها و افزايش متوسط دماي هوا ،با کمبود شديد آب روبرو بوده و نزديک به دو سوم از وسعت آن به شورهزار تبديل شده است. حجم آب درياچه اروميه در زمانهاي پرآبي حدود 37
حمالت مقامهاي ايران روي کار من تاثيري ندارد
گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر در ايران گفته است که حمالت مقامهاي جمهوري اسالمي به وي ،تاثيري روي کارش نخواهد داشت و او را «مشوش» نميکند. احمد شهيد گفته است که محمدجواد الريجاني ،دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه جمهوري اسالمي« ،عاشق ايجاد ممنوعيت» براي اوست اما حمالت وي به خود را در کارش بيتاثير دانست. او همچنين افزود از جون سال 2011که به عنوان گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر در ايران تعيين شده ،تا کنون هر سال از ورود به ايران منع شده است. محمدجواد الريجاني ،دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه جمهوري اسالمي ،در ماههاي اخير حمالت متعددي خطاب به احمد شهيد بيان کرده است .وي آخرين بار در برنامه
5
کاهش بهاي نفت:
نقش عربستان و آينده ايران کابوس براي اقتصادهاي نفتي يکباره رقم خورد .قيمت نفت پس از چند سال ثبات نسبي قيمتها ناگهان در دوره زماني کوتاهي با افتي 30 درصدي رقمهاي جديدي را تجربه کرد ،حاال آن تحليلگراني که يک سال قبل در همين زمان مطمئن از آينده بازار رو به دوربينها ميگفتند که دوره نفت ارزان سپري شده در جستجوي داليلي هستند که اين روزها و هفتههاي نفت 80دالري را توضيح دهند. سارا بازوبندي دانشآموخته دکتراي اقتصاد در دانشگاه اکستر بريتانيا در رشته اقتصاد سياسي خاورميانه و استاد ميهمان در دانشگاه ريجنت در بريتانيا ،به طور تخصصي تحوالت اقتصادي ايران و کشورهاي منطقه خاورميانه را رصد ميکند. او در مورد تحوالت جديد ميگويد ،بازار نفت بازاري کامالً پيچيده است يعني يک معادله ساده ندارد .عوامل بسيار مختلفي در اين بازار دست در دست هم ميدهند. يکي از اين عوامل آينده شرکتهاي نفتي است که در آن مناطق در حال فعاليت هستند .بحث بعدي بحث سياست داخلي کشورها است .مثالً اگر ميخواهند آينده نفتي ايران را بررسي کنيد ،پايداري داخلي سياسي ايران يک نکته مهم است که در نظر گرفته ميشود .بعد در مرحله باالتر مسائل منطقهاي مورد بررسي قرار ميگيرد. مسئله بعدي مسئله ساده اقتصاد خرد است که يک تئوري اوليه در اقتصاد خرد وجود دارد که آن هم مسئله عرضه و تقاضا است .در هر بازاري و نه فقط بازار نفت، وقتي که تقاضا زياد باشد و عرضه کم ،قيمت باال ميرود و عکس اين شرايط ،قيمت را پايين ميآورد. مسئله ديگر هم ،مسئله بازيهاي سياسي پشت قضيه است که گاهي اوقات تاثير اين عوامل را ممکن است تشديد کند .مثالً اينکه در داخل اوپک ،عربستان سعودي قدرت تصميمگيري بيشتري از بقيه دارد به خاطر اينکه بزرگترين توليد کننده اوپک است ،ميتواند تاثير اين عوامل را زياد کند اما تصميمگيري عربستان سعودي ،به تنهايي آنقدرها نميتواند شکلدهنده اتفاقات ديگر باشد. حاال براي بررسي اتفاقات اخير که از چندي قبل شروع شده که ناگهان قيمت نفت به حدود هشتاد دالر براي هر بشکه رسيده است ،عامل اساسي در کنار بقيه عواملي که اشاره کردم ،ازدياد توليد است و آن هم فقط مختص عربستان سعودي نيست. توليد آمريکا به شدت رشد پيدا کرده و آمريکا توانسته به ميزان اقتصاديتري از لحاظ قيمت پاياني آن نفت استخراج شده ،پروژهها و استخراج را در خيلي از مناطق ادامه دهد. تمام توليدکنندگان اوپک خودشان دارند باالتر از مقداري که اوپک برايشان در نظر گرفته توليد ميکنند. البته اين اتفاقي است که تقريباً هميشه ميافتاد و يکي از بحثهاي هميشگي کساني است که از بيرون عملکرد اوپک را نگاه ميکنند و هميشه اوپک را مورد سرزنش قرار ميدهند و ميگويند که اوپک شير بييال و کوپال است. يعني عمالً نميتواند روي ميزان توليد اعضايش تاثيري داشته باشد و همه باالتر از آن ميزاني که اوپک بهشان اجازه داده توليد ميکنند. بحث ديگر اين است که تقاضا در سطح جهاني کم شده است .يعني کشورهاي حوزه اروپا و به طور کلي کشورهايي که صاحب اقتصادهاي توسعهيافته هستند به خاطر اتفاقاتي که از سال 2008به اين طرف در سطح ي از جهاني افتاده و بحران اقتصاد جهاني رخ داده ،خيل اين کشورها کمتر از گذشتهشان انرژي و نفت مصرف ميکنند و االن ديگر عرضه زياد بازار را حتي تقاضاي چين هم نميتواند جذب کند. اوپک در حال حاضر 30ميليون و حتي بيشتر از 30 ميليون بشکه نفت در روز توليد ميکند و تقريباً در حال حاضر ميزان توليد نفت يک ميليون بشکه در روز اضافهتر از نياز بازار است و اين يکي از علتهاي اصلي است که قيمت را پايين آورده است.
حاال اينکه آيا مثالً تصميمگيري عربستان سعودي در اين که نميخواهند توليد را پايين بياورند ،تاثيري در تداوم اين وضعيت خواهد گذاشت يا نه ،موضوع و وضعيت جدايي است .حساب سادهاش اين است که اين روي تداوم قضيه تاثير خواهد گذشت و آن هم فکر ميکنم بيشتر برميگردد به تاريخچه تجربه تلخي که سعوديها از دهه هشتاد در مورد قيمت نفت دارند و ضررهايي که در آن زمان دادند. عربستان ميخواهد روزي 9ميليون بشکه سهم بازار را حفظ کند .االن عربستان نه فقط با آمريکا و کانادا و ايران بلکه با نيجريه هم بايد در آسيا رقابت داشته باشد و اين وضعيت بدتر هم خواهد شد به خصوص اينکه ژاپن در سال آينده رآکتور اتمي فوکوشيما را که پس از سونامي از رده خارج شده بود ،ميخواهد دوباره به شبکه برق اين کشور ،برگرداند و اين باعث ميشود برقي که در ژاپن منبع توليد آن نفت بود دوباره کاهش پيدا کند ،به اين معني که مصرف نفت ژاپن هم کاهش پيدا خواهد کرد و ژاپن االن يکي از بزرگترين خريدارهاي نفت عربستان است. پس عربستان چون ميداند وضعيت از اين بدتر خواهد شد با چنگ و دندان سعي ميکند سهمش را در بازار حفظ کند .اگر عربستان موفق بشود سهمش را در بازار حفظ کند ،در ميانمدت يا طوالنيمدت ممکن است به نفع عربستان تمام شود .به خاطر اينکه اگر نفت تقريباً زير 65تا 70دالر برسد خيلي از شرکتهاي توليدکننده نفت در آمريکا ،ديگر توليد اين نفت برايشان صرف نميکند .چون توليد نفت آنقدر گران است که با آن قيمت ديگر منفعتي برايشان نميماند ،پس آنها از صحنه خارج خواهند شد. حريف بعدي ايران است که تقريباً از سال 2011 به اين سو مجبور است که نفت را ارزان بفروشد .حاال به خاطر برداشته شدن تحريمها از ايران ،ممکن است ايران در را به روي شرکتهاي نفتي خارجي باز کند و سرمايهگذاري انجام شود و ميزان استخراج ايران افزايش پيدا کند سارا بازوبندي در ادامه ميگويد ،اگر روند قيمت نفت با همين شرايطي که هست ادامه پيدا کند شايد ايران بتواند پس از برداشته شدن تحريمها در صنعت گاز حرفي براي گفتن داشته باشد .به خاطر اينکه به نظر من در آينده ،صنعت گاز براي ايران خيلي مهمتر است .اما خود توليد و صادرات گاز هم مسائل ديگري دارد ،گاز را نميشود توي کشتي گذاشت و از تنگه هرمز به خارج از منطقه فرستاد .بهتر است که گاز از داخل خط لوله عبور کند و امکان احداث خط لوله هم ،مشکالتي دارد .اگر دولت اسالمي بين ترکيه ،ايران ،عراق و سوريه بماند، آينده همه خطوط لولههايي که ميخواهد به سمت اروپا برود ،تا اطالع ثانوي منتفي خواهد بود ،اما اگر تحريمها برداشته شود و ايران بتواند روي حوزه گاز سرمايهگذار خارجي جذب کند ميتواند از اين منابع مشترک با قطر برداشت کند که در حال حاضر قطر بيشتر از سهم خود توليد ميکند و ما جاماندهايم. اگر ايران بتواند سهم خود را از توليد گاز جهاني باال ببرد ،ميتواند کشور را از اين شرايط نجات دهد .چون دومين منابع گازي جهان زير پاي ايران خوابيده است ولي توانايي توليد ندارد و اگر اين وضعيت ادامه پيدا کند و تحريمها برداشته نشود که ديگر خود يک سناريوي خيلي وحشتناکي است که همه ميتوانيم جواب آن را حدس بزنيم.
6
دنباله از صفحة قبل
گفتوگوي ويژه خبري شبکه دو تلويزيون دولتي ايران گفت که آقاي شهيد «به شدت طرفدار تروريسم است ،در صورتي که بايد با حقوق بشر همراه باشد و با تروريسم مخالفت کند». دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه درباره داليل راه ندادن احمد شهيد به ايران نيز گفت« :ما موضع منفي به گزارشگر ويژه يک کشور نداريم اما معتقديم که انتصاب اين گزارشگر دليل ميخواهد .او ادعا دارد که همه مسائل در ايران فاجعهآميز است و اين اتهام زني است». احمد شهيد در گزارشهايي که در سالهاي اخير درباره وضعيت حقوق بشر در ايران نوشته ،جمهوري اسالمي را ناقض حقوق اقليتهاي جنسي ،قومي ،ديني و مذهبي و نيز روزنامهنگاران و فعاالن منتقد و مخالف متهم کرده است. او همچنين از افزايش شمار اعدامها در ايران به شدت انتقاد کرده است. گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر در ايران يک بار ديگر از اعدام ريحانه جباري ،متهم به قتل يک کارمند پيشين وزارت اطالعات جمهوري اسالمي ،انتقاد کرد و گفت که از اعدام خانم جباري «شوکه» شده است. او افزود که موضوع حکم اعدام اين زن را بارها با مقامهاي جمهوري اسالمي مطرح کرده بود اما «پاسخ قانعکنندهاي به ويژه درباره عادالنه بودن دادگاه» دريافت نکرده است. اين در حالي است که محمدجواد الريجاني مجددا از قانون قصاص دفاع کرده و گفته است که احمد شهيد «نميتواند در اينباره حکم صادر کند و استنادات او غير حرفهاي است».
مجلس راي اعتماد نداد، وزارت علوم روحاني همچنان بيوزير
محمود نيلي احمدآبادي ،گزينه پيشنهادي جديد حسن روحاني ،رئيس جمهوري ايران ،براي تصدي وزارت علوم موفق به کسب راي اعتماد از نمايندگان مجلس شوراي اسالمي نشد .آقاي نيلي از جمله متهم بود که نامهاي را در حمايت از معترضان سال 88امضا کرده است. نيلي احمدآبادي از مجموع 246راي ،تنها 79راي موافق کسب کرد 160 ،نماينده به او راي مخالف دادند و هفت نفر راي ممتنع. حسن روحاني ،رئيس جمهور ايران ،در جلسه علني مجلس در دفاع از آقاي نيلي گفت که «ملت نه فاصله را ميپسندد و نه خداي ناکرده لجبازي را ميپسندد». وي اضافه کرد« :اين دولت اهل لجبازي نيست؛ درباره تصميم مجلس شوراي اسالمي ،براي سوال از وزرا و يا استيضاح از وزرا به راي نمانيدگان شوراي اسالمي طبق قانون اساسي احترام ميگذارد». رضا فرجي دانا ،وزير سابق علوم ،در جلسه 29مردادماه مجلس ايران استيضاح و از کار خود برکنار شد .آقاي روحاني در ادامه سخنان خود گفت« :نميخواهيم بگوييم که دانشگاهها از سياست فاصله داشته باشند و از مسائل سياسي غافل باشند ،اما حتما هم نميخواهيم دانشگاه باشگاه سياسي باشد». وي اضافه کرد« :ما امروز دانشگاهي ميخواهيم که آگاه به مسائل سياسي باشد ،اما شعارهايش را از سياسيون نگيرد و دنبال آن نباشد که گوشش بدهکار گروههاي سياسي باشد». فعاليتهاي سياسي در دانشگاهها و صدور مجوز برخي نشريات و تشکلهاي دانشجويي از جمله داليل استيضاحکنندگان براي برکناري رضا فرجي دانا ،وزير سابق علوم ،در جلسه مردادماه مجلس بود.
November 2014 آبان 1393
آقاي روحاني با اشاره به آن چه «دروغ برخي از رسانهها» خواند افزود« ،در برخي رسانهها آمده است آقاي نيلي مطلوب واقعي رئيس جمهوري براي آموزش عالي نيست و وي را براي دستگرمي به مجلس فرستاده است تا پس از آن فرد ديگري را معرفي کند ،اين دروغ است». در روزهاي گذشته خبرگزاريهاي تسنيم و فارس، نزديک به سپاه پاسداران ،در مصاحبههايي به نقل از برخي از نمايندگان مجلس اعالم کرده بودند که آقاي نيلي احمدآبادي گزينه واقعي آقاي روحاني براي وزارت علوم نيست. الياس نادران ،نماينده تهران در مجلس ،نيز گفته بود که آقاي روحاني در معرفي وزير پيشنهادي با مجلس شوخي کرده و منتظر معرفي گزينه اصلي هستيم. آقاي نيلي احمدآبادي نيز در سخنان خود ضمن تائيد امضاي نامه 88عضو هيئت علمي دانشکده فني دانشگاه تهران در سال 88افزود« :شما زمان و مکان را در نظر بگيريد ،در سال 88دو بار به دانشگاه تهاجم شد که مورد تقبيح مقام معظم رهبري نيز قرار گرفت». 88استاد دانشگاه تهران در سال 88در نامهاي خطاب به آيتاهلل علي خامنهاي ،رهبر جمهوري اسالمي ،با انتقاد از برخورد خشن و «فراقانوني» با دانشگاهيان و دانشجويان نوشته بودند« :حملههاي شبانه به خوابگاه دانشجويان بيپناه و يورش روزانه به آنان در صحن دانشگاه ،نه نشان قدرت و صالبت نظام است و نه ضرب و شتم و زندان دستهجمعي آنان زيبنده اسالميت و جمهوريت نظام». بر اساس گزارشها ،اين استادان دانشگاه از آيتاهلل خامنهاي خواست ه بودند که دستور دهد دانشگاه از همه نيروهاي غيردانشگاهي پاک شود و با آزادي همه بازداشتشدگان دانشگاهي ،از همه اقشار و گروههاي دانشجويي دلجويي شود. به گزارش خبرگزاري تسنيم ،وزير پيشنهادي علوم تصريح کرد« :اين نامه يک فضاي آرامي را در دانشگاه به دنبال داشت ،نکته ديگر به امضاکنندگان اين 88نفر نگاه کنيد ،وابسته به هيچ جريان سياسي نيستند و هيچ خط سياسي را در اين امضاکنندگان نميبينيند .همه اين افراد از اساتيد برجسته هستند».
يک ايراني -آمريکايي، نامزد سفارت آمريکا در سوئد شد
کاخ سفيد آمريکا اعالم کرده است که آزيتا راجي، ايراني -آمريکايي را به عنوان نخستين زن سفير اياالت متحده در استکهلم نامزد کرده است. کاخ سفيد خانم آزيتا راجي را يک استراتژيست بازرگاني و يکي از مديران پيشين بازار بورس نيويورک معرفي کرده که تخصص و تجربهاش در بازارهاي مالي و اقتصاد جهاني و تفکر استراتژيکش را در بسياري از وظايف رهبري در بخش خصوصي بهکار گرفته است. او سابقه کار در مشاغلي همچون مشاور در شوراهاي ملي و کميتههاي منصوب مانند کميسيون رياست جمهوري براي بورسيههاي کاخ سفيد ،کالج برنارد در دانشگاه کلمبيا ،برنامه سرمايهگذاري تجاري اجتماعي در کالج بازرگاني دانشگاه کلمبيا ،گالري ملي پرترهها در انستيتوي اسميتسونين ،مشارکت ملي براي زنان و خانوادهها ،و بسياري از نهادهاي ديگر را در کارنامه خود دارد. در بيانيه کاخ سفيد همچنين اشاره شده که خانم راجي در کارزار انتخاباتي آقاي اوباما در سال 2012معاون رئيس بودجه ملي و رئيس صندوق پيروزي بود .وي همچنين از سال 2008عضو هيأت مشورتي کميته ملي حزب دموکرات بوده است. آزيتا راجي کارشناسي معماري و زبان فرانسه ،و کارشناسي ارشد بودجه را از دانشگاه کلمبيا در نيويورک اخذ کرده و تحليلگر معتمد مالي و عضو کميته برتون وودز است. خانم راجي متولد تهران است و سالهاي کودکي و
6
نوجواني را در ايران و کشورهاي اروپاي غربي گذرانده است. او مدرک ديپلمش را از دبيرستان بينالمللي لوزان سوئيس دريافت کرد ،و در آنجا عالوه بر موفقيتهاي درسي ،در ج هم رقابت ميکرد. رشتههاي اسکي و شطرن خانم راجي در 17سالگي در آمريکا وارد دانشگاه شد. وي در کشورهاي خاورميانه ،آمريکاي التين ،اروپاي غربي و خاوردور زندگي ،تحصيل و کار کرده و عالوه بر فارسي و انگليسي ،به زبان فرانسه هم تسلط دارد.
15ميليون دالر پول ايران در تايوان «مشمول مرور زمان» شد
ديوان عالي تايوان درخواست وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسالمي براي بازگرداندن 15 ميليون دالر از يک بانک تايواني به ايران را رد کرده است. به گزارش رسانههاي چيني و تايواني ،دادگاه عالي تايوان حکم داد که اين پرونده مربوط به سال 33( 1981 سال پيش) بوده و مشمول مرور زمان شده است. سايت «فوکوس تايوان» گزارش داده که اين پرونده مربوط به مالک يک شرکت به نام «وو» بوده که البيگري وزارت دفاع ايران براي خريد محمولهاي نظامي از تايوان را بر عهده گرفته بود .ايران در آن هنگام در جنگ با عراق به سر ميبرد. بر اساس اين گزارش ،بانک مرکزي ايران سپس از ميدلند بانک بريتانيا درخواست ميکند تا 15ميليون دالر را به يک حساب بانکي مشترک ميان سه نفر در نزد بانک چانگ هوا تايوان حواله کند با اين شرط که امضاي اين سه نفر با امضايي که در پاسپورت آنها است ،مشابهت داشته باشد. اما روزنامه «چاينا پست» گزارش داده که اين سه نفر پس از آنکه به بانک مراجعه کرده و درخواست برداشت 15 ميليون دالر را ميکنند ،متوجه ميشوند که اين پول توسط افراد ديگري برداشت شده است. ايران بعدها با ارائه يک دادخواست بينالمللي خواستار بازگرداندن 15ميليون دالر از بانک تايواني ميشود .دادگاه عالي تايوان تا کنون دو بار اين دادخواست را به ديوان عالي ارجاع داده و اين ديوان در دومين مرتبه و در سال 2013 حکم داده که ايران از سال 1981تا سال 1997يعني به مدت 16سال عليه بانک تايواني اقامه دعوا نکرده است. بر اساس گزارشها ،ايران به اين حکم اعتراض کرد اما ديوان عالي تايوان با درست دانستن راي دادگاه عالي، پرونده را مختومه اعالم کرد .ايران تا لحظه تنظيم اين گزارش واکنشي به اين حکم نشان نداده است.
پيش از نامه آقاي رحيمي نيز موضوع پرداخت بخشي از هزينههاي انتخاباتي تعدادي از داوطلبان نمايندگي مجلس هشتم در دادگاه اختالس از بيمه ايران مطرح شده و روزنامه دولتي ايران محمدرضا باهنر ،نايب رئيس مجلس ،را نيز به همکاري در دريافت اين کمکها متهم کرده بود ،اما آقاي باهنر اين اتهام را تکذيب کرد ه است. محمدرضا نادري ،وکيل آقاي رحيمي ،درباره حضور يکي از نمايندگان «سرشناس» مجلس در دادگاه آقاي رحيمي گفت« :ايشان اص ً ال حضور نداشتند .مسئله شخص يک نماينده نيست چراکه اين مبالغ به 170يا 180نفر از نمايندگان اصولگراي مجلس دادهاست که در دوره انتخابات به آنها پرداخت شد ه است». محمدرضا نادري ،وکيل محمدرضا رحيمي ،همچنين گفت که درباره رفتن پرونده موکلش به ديوان عالي کشور هنوز خبري به او يا موکلش اعالم نشدهاست. آقاي نادري گفت« :به صورت رسمي اعتراض کردهايم و طبق روال معمول قوه قضائيه بنا بر همين است که پرونده پس از تجديدنظر به ديوان ارسال شود ولي مراحل آن به داليل نامعلوم به تاخير افتادهاست». وي اضافه کرد« :واقعًا نميدانم چرا پروندهاي که راي آن 10روزه ميبايست اعالم شود ،بيشتر از 100روز تاخير داشته و راي اعالم نشدهاست». محمدرضا نادري همچنين گفت که پرونده موکلش در شروع با بيش از 50مورد اتهامي روبرو بودهاست اما اتهامات «ريزش» کرده و به يک مورد رسيدهاست. به گفته آقاي نادري به همه موارد اتهامي به جز يک مورد که در حال رسيدگي است« ،پاسخ داده شد ه است». بر اساس گزارشها ،محمدرضا رحيمي به ميلياردها تومان اختالس در چند پرونده مختلف و رانتخواري متهم است که از جمله مشهورترين آنها پرونده اختالس از بيمه ايران است. روزنامه دولتي ايران با اشاره به محکوميت يکي از «مديران ارشد دولت دهم» نوشته بود که وي «جمعا به 14 سال حبس و پرداخت 4ميليارد تومان جزاي نقدي» محکوم شدهاست. اما محمدرضا نادري اين خبر را نادرست خوانده است.
پيشنهاد نفت 70دالري در بودجه سال آينده ايران
وکيل رحيمي:
او به 170نفر از نمايندگان اصولگراي مجلس پول دادهاست وکيل محمدرضا رحيمي ،معاون اول محمود احمدينژاد، رئيس جمهور پيشين ايران ،ميگويد که او در زمان انتخابات مجلس هشتم به 170يا 180نفر از نمايندگان اصولگراي مجلس پول دادهاست. محمدرضا رحيمي در نامهاي به صادق آملي الريجاني، رئيس قوه قضائيه ،ضمن رد اتهامات خود تاکيد کرده بود که اين اتهامات مربوط به «برگزاري انتخابات» بوده و او مبالغ کمک به نامزدهاي انتخابات مجلس هشتم را به همراه مدارک به دادگاه ارائه کردهاست.
مدير امور بينالملل شرکت ملي نفت ايران ،پشنهاد داده است که قيمت هر بشکه نفت در بودجه سال آينده ايران ،حدود 70دالر پيشبيني شود. محسن قمصري با بيان اينکه به نظر نميرسد قيمت نفت نوسان بيشتري داشته باشد و روي قيمت کنوني ثابت شده است گفت« :قيمت پيشنهادي ما براي قيمت نفت در بودجه سال 1394نرخ 70تا 75دالر براي هر بشکه است ».قمصري اضافه کرد« :نرخ 100دالر براي هر بشکه نفت در بودجه امسال پيشنهاد ما نبوده است». قيمت نفت طي هفتههاي گذشته به شدت افت کرده و با قرار گرفتن روي قيمت 80دالر براي هر بشکه ،به پايينترين سطح خود طي سالهاي اخير رسيده است.
7
دنباله از صفحة قبل درآمد ايران کامال به فروش نفت وابسته است و از آنجا که بودجه سال جاري بر اساس فروش هر بشکه نفت 100 دالر بسته شده است ،برخي کارشناسان احتمال دادهاند دولت با کسري بودجه مواجه شود. در صورت پيشبيني 70دالر براي هر بشکه نفت در بودجه سال آينده ،دولت بايد سال آينده در انتظار افت يک چهارم از درآمد خود باشد. ايران بر اساس توافق هستهاي ژنو ،روزانه ميتواند حدود يک ميليون بشکه نفت خام صادر کند .در کنار آن، بخشي از درآمد دولت از صادرات ميعانات گازي و محصوالت پتروشيمي به دست ميآيد. مدير امور بينالملل شرکت ملي نفت ايران ،کاهش رشد تقاضاي نفت و همچنين رشد اقتصادي جهاني کمتر از پيشبينيها را در کنار افزايش ذخاير نفت خام ،از داليل افت قيمت نفت دانست.
November 2014 آبان 1393
تحصناش همراهي ميکردند. آقاي خندان خبر داده بود که دادگاه انتظامي وکال «تحت فشار» و با درخواست دادسراي اوين با محروميت خانم ستوده از وکالت به مدت سه سال موافقت کرده است ،اين در ي است که دادگاه انتظامي وکال به اين وکيل دادگستري حال اجازه داده بود که به کار خود به عنوان وکيل ادامه دهد. دادگاه بدوي ،نسرين ستوده را به مدت 20سال از وکالت محروم کرده بود ،اما به استناد ماده 17قانون استقالل وکال ،هيچ دادگاه ديگري نميتواند پروانه يک وکيل را تعليق يا لغو کند.
ضرغامي رفت
نسرين ستوده ساعاتي پس از بازداشت آزاد شد
رضا خندان از آزادي همسرش نسرين ستوده ،ساعاتي پس از بازداشت خبر داده است .نسرين ستوده ،وکيل مدافع حقوق بشر ،در اعتراض به حکم دادگاه انتظامي وکال مبني بر محروميت سه سالهاش از وکالت و مواردي نظير «تالش براي محو کامل استقالل کانون وکال و ناديده گرفتن حق دگرانديشان در انتخاب وکيل» در مقابل کانون وکالي دادگستري مرکز در تهران ،تحصن کرده بود. او پس از حضور در تجمعات اطراف ساختمان وزارت کشور در اعتراض به اسيدپاشيهاي اخير در اصفهان ،بازداشت شد. همسر خانم ستوده در صفحه فيسبوک خود نوشته که گيتي پورفاضل و عباس جمالي ،دو وکيل ديگر دادگستري و دو فعال سياسي به نام پيمان عارف و فريد روحاني نيز همراه نسرين ستوده بازداشت و پس از گرفتن عکس و مدارک شناسايي و در برخي موارد گرفتن تلفن جيبي ،آزاد شدند. محمد نوريزاد و محمد ملکي ،دو فعال سياسي منتقد جمهوري اسالمي ،خانم ستوده را در روزهاي نخست
محمد سرافراز به جاي عزتاهلل ضرغامي به رياست تلويزيون دولتي ايران منصوب شد .از او به عنوان مهمترين گزين ه داخلي سازمان صدا و سيما براي جانشيني ضرغامي ياد ميکردند. از محمد حسين صفار هرندي ،وزير فرهنگ و ارشاد اسالمي در دولت نهم محمود احمدينژاد ،غالمعلي حداد عادل که از انواع مناصب برخوردار است و از نزديکان رهبر به شمار ميآيد ،محمدرضا مخبر دزفولي ،دبير شوراي عالي انقالب فرهنگي و علي دارابي از وابستگان به جمعيت ايثارگران به عنوان جانشينان احتمالي عزتاهلل ضرغامي ياد شده بود ،اما سرانجام رأي رهبر جمهوري اسالمي بر محمد سرافراز قرار گرفت. پيش از اين برخي رسانهها از «پاکدستي» او به عنوان يک فضيلت ياد کرده بودند .با توجه به ريختوپاشها و سوءمديريتهاي مالي در دوران ضرغامي و کمبود منابع
مالي صدا و سيماي جمهوري اسالمي ،اين انتصاب معني پيدا ميکند. دوران رياست عزتاهلل ضرغامي بر صدا و سيماي جمهوري اسالمي در آبان ماه به پايان ميرسد .او که به حکم آيتاهلل خامنهاي در خرداد 83به مدت پنج سال به رياست سازمان صدا و سيما منصوب شده بود ،نخستين رييس صدا و سيما در تاريخ جمهوري اسالمي است که حکم رياستش براي يک دوره دوم تمديد شد. محمد سرافراز پيش از اين معاونت برونمرزي صدا و سيما و رياست شبکه «پرس تيوي» را به عهده داشت. او هماکنون با حکم آيتاهلل خامنهاي عضو شوراي عالي فضاي مجازي است .درک سرافراز از رسانه به درک رهبري جمهوري اسالمي نزديک است و همين امر بخت او را براي تصدي رياست سازمان صدا و سيما افزايش داده بود. عزتاهلل ضرغامي در سي و هشتمين برنامه «افق رسانه» که در شهريور ماه سال جاري برگزار شد ،از دوران 10ساله رياستش بر سازمان صدا و سيما دفاع کرد .او کتابي را از کارنامه 10سالهاش آماده کرده که قرار است در مراسم معارفه رييس جديد به او اهداء کند تا راهنماي دوران مديريت مدير جديد باشد. در سخنان رييس سازمان صدا و سيما هيچگونه نشانهاي از نگرش انتقادي نبود .همچنين از مشکالت عديده اين سازمان از جمله ريزش مخاطبانش و ناتوانياش در رقابت با رسانههاي ماهوارهاي و بياعتمادي مردم به رسانه دولتي ايران ،به ويژه پس از رويدادهاي بحثبرانگيز 22 خرداد ،سخني به ميان نيامد.
انتشار گاز سمي در زاهدان، 230نفر را مسموم و مدارس را تعطيل کرد
بيش از 230نفر از ساکنان شهر زاهدان ،مرکز استان سيستان و بلوچستان ايران ،به دليل مسموميت از راه تنفس هواي آلوده ،راهي بيمارستان شدند. خبرگزاريهاي ايران گزارش دادند که اين عده از ساکنان شهر زاهدان از جمله دانشآموزان يک دبيرستان
7
دخترانه ،به دليل مسموميت ناشي از تنفس گاز به وجود آمده از سم گياهي رها شده در فاضالب خيابان ،راهي بيمارستان شدند .آموزش و پرورش استان سيستان و بلوچستان نيز اعالم کرد که مدارس مناطق شمالي زاهدان تعطيل شده است. فريبا کوشا ،رئيس مرکز مديريت حوادث و فوريتهاي پزشکي دانشگاه علوم پزشکي زاهدان گفت« :گاز سمي متصاعد شده از مواد شيميايي سموم گياهي ريخته شده در کانال فاضالب خيابان شهيد رجايي و رسالت زاهدان منجر به مسموم شدن تعدادي از ساکنان اين محله شد ».به گفته او اين افراد که دچار سرگيجه ،سردرد و حالت تهوع شده بودند به دو بيمارستان منتقل شدند. عباسعلي ارجمندي ،فرماندار زاهدان ،رها شدن مقدار زيادي از مواد شيميايي و سموم گياهي در حاشيه شهر زاهدان و ميدان رسالت اين شهر توسط يکي از شرکتهاي خصوصي را عامل مسموميت ساکنان اين مناطق اعالم کرد. به گفته او ،با توجه به جاري شدن آب و مخلوط شدن با اين مواد شيميايي« ،گاز مشمئز کنندهاي در حاشيه شهر زاهدان متصاعد شد که بر اثر وزش باد مناطق زيادي از شهر را فرا گرفت و موجب اعتراض بسياري از شهروندان شد». علي اکبر سياري معاون وزير بهداشت با اعالم مسموميت دست کم 235 نفر در اثر اين حادثه ،به خبرگزاريها گفت که تيمي از وزارت بهداشت براي بررسي وضعيت سالمت شهر و علت دقيق مسموميتها ،راهي زاهدان شده است.
8
مهاجران بدون اجازه اقامت در اروپا ،تحت تعقيب قرار ميگيرند
از روز دوشنبه 13اکتبر ،پليس کشورهاي عضو اتحاديه اروپا ،در يک طرح مشترک ،افرادي را که فاقد مدارک ضروري براي اقامت در کشورهاي مختلف اروپا هستند،
November 2014 آبان 1393
تحت تعقيب قرار دادند. ي سوئدي از جمله «سونسکا به گزارش روزنامهها داگبالدت» و «اکسپرسن» ،طرح تعقيب مهاجران غير قانوني (پناهجويان مخفي) ،از سوي شوراي وزيران اتحاديه اروپا به تصويب رسيده است. اين طرح که با اسم «عمليات موس مايورم» مطرح شده ،با همکاري پليس مرزي کشورهاي عضو اتحاديه اروپا اجرا خواهد شد و از همه اعضاي کشورهاي عضو اين اتحاديه براي شرکت در آن دعوت شد ه است. هدف از اجراي اين طرح« ،شناسايي پناهجويان مخفي»« ،مبارزه با قاچاق انسان و سازماندهي غيرقانوني ورود پناهنده به اروپا»« ،کنترل شمار واقعي مهاجران و جمعآوري اطالعات الزم درباره آنان» و «شناسايي راههاي ورود پناهندگان به اتحاديه اروپا» عنوان شده و سوئد از جمله کشورهايي است که در اجراي آن مشارکت دارد. در خبرها آمده است که 18هزار پليس در مراکز عمومي، اعم از مراکز خريد ،ايستگاههاي قطار شهري و بين شهري، فرودگاهها و بزرگراهها طرح «موس مايورم» را اجرا خواهند کرد .يکي از اهداف اصلي اين طرح ،کنترل پناهجويان و دقت در چگونگي ورود آنها به کشور ميزبان است تا اطالعات الزم براي بررسيهاي پليس فراهم شود. بر اين اساس ،پليس اروپا عالوه بر تعقيب پناهندگان فاقد مدارک ضروري ،گذرنامه و مدارک موجود در پرونده پناهجويان را کنترل دوباره و چگونگي ورود قانوني و غير قانوني آنها را به کشور ميزبان بررسي ميکند. عمليات موس مايورم به وسيله کشور ايتاليا هدايت ميشود که رياست دورهاي اتحاديه اروپا را بر عهده دارد. از اعضاي اتحاديه اروپا خواسته شده است در صورتي که درباره شمار پناهندگان مخفي و تابعيت ،جنسيت ،سن و زمان وارد آنان به اتحاديه اروپا اطالعاتي دارند ،آنها را در اختيار پليس قرار بدهند. هر سال شماري از متقاضيان پناهندگي با پاسخ منفي اداره مهاجرت کشورهاي مختلف اروپايي روبرو ميشوند. بر اساس قوانين موجود ،اين پناهجويان با گرفتن پاسخ منفي از کشور مقصد ،امکان اين را ندارند که درخواست خود را در کشوري ديگر از کشورهاي عضو اتحاديه اروپا تکرار کنند .بسياري از اين پناهجويان امکان بازگشت به کشور مبدا را ندارند .برخي نيز مايل به اين کار نيستند .به اين ترتيب شرايط دشوار زندگي مخفي در اروپا را به بازگشت
به شرايط پيشين ترجيح ميدهند و بدون اقامت در کشور مقصد ،زندگي و کار غير قانوني ميکنند. اين پناهجويان که به آنان پناهجويان مخفي گفته ميشود ،از خدمات اجتماعي نظير خدمات پزشکي و تحصيلي محروم هستند و تنها توسط تشکلهاي حقوق بشري مورد حمايت قرار ميگيرند. عالوه بر اينها ،بر اساس آمار جديد «سازمان بينالمللي مهاجرت» يا IOMاروپا خطرناکترين مقصد براي مهاجران غيرقانوني است که سعي ميکنند به واسطه قاچاقچيان انسان با عبور از درياي مديترانه خود را به يکي از کشورهاي غربي برسانند. از بيش از چهار هزار مرگ پناهجويان در سرتاسر ن که در سالجاري گزارش شده 75 ،درصد آن مربوط جها به کساني بوده که سعي کردهاند از اين راه خود را به قاره اروپا برسانند« .سازمان بينالمللي مهاجرت» در گزارش جديد و 216صفحهاي خود ميگويد از سال 2000ميالدي تا کنون ،بيش از 40هزار پناهجو در مسيرهاي خطرناک مهاجرت جان خود را از دست دادهاند و از اين ميان 22هزار نفر از آنان در حال مهاجرت به اروپا بودهاند. بر اساس اطالعات موجود ،با گذشت فقط 9ماه از سال 2014ميالدي ،رکورد مرگ و مير پناهجويان در درياي مديترانه شکسته شده است. «سازمان بينالمللي مهاجرت» آمار واقعي مرگ و مير پناهجويان را بسيار باالتر از اين ارقام ميداند ،اما به دليل آنکه بسياري از آنها در نقاط دور افتاده ميميرند و مرگ آنها نيز گزارش نميشود ،نميتوان با قاطعيت در مورد آن اظهار نظر کرد.
روسف يک بار ديگر رييس جمهور برزيل شد
ديلما روسف ،رييس حزب کارگر به عنوان رييس جمهور برزيل برگزيده شد .او با به دست آوردن 51.45درصد آرا در انتخابات رياست جمهوري برزيل ،از آسيو نيوس از حزب سوسيال دموکرات پيشي گرفت و براي بار دوم به رياست برزيل جمهوري رسيد .طرفداران روسف ،پيش از اعالم رسمي نتايج انتخابات رياست برزيل، جمهوري پيروزي او را جشن گرفته بودند. ديلما روسف پس از اعالم شمارش نتايج آرا ،بالفاصله در صفحه توئيتش از رأيدهندگان برزيلي سپاسگزاري کرد. حزب کارگر از 12سال پيش تا کنون قدرت را در برزيل در دست گرفته است .ديلما روسف در سال 2011 قدرت را از لوئيس ايناسيو لوال دسيلوا تحويل گرفت و موفق شد با اصالحات اجتماعي و رشد اقتصادي به عنوان يک سياستمدار موفق جلوه کند .با اين حال او منتقدان پرشماري هم دارد .بسياري از برزيليها روسف را به خاطر رشد اقتصادي کند و براي افزايش تورم و ريختوپاشهاي باالي دولتي به خصوص هزينههاي انجام شده براي جام جهاني فوتبال مقصر ميدانند. در برزيل بيش از 142ميليون نفر واجد شرايط رأي دادن بودند و ميزان مشارکت در دور نخست انتخابات 80 درصد گزارش شده بود. انتخابات دور اخير رياست جمهوري برزيل يکي از
8
سختترين انتخابات برزيل از سال 1985بوده است .از سال 1995رقابت بين دو حزب کارگر و سوسيال دموکرات جريان دارد. شگفتي اين انتخابات باال آمدن آسيو نيوس بود .او بر بستر نارضايتيهاي اجتماعي توانست موقعيت حزب سوسيال دموکرات (راست ميانه) را نسبت به حزب حاکم کارگر (چپ ميانه) تقويت کند .نيوس در نطق خود گفت: «اين پيامي از سوي برزيليها در ابراز نارضايتي از وضعيت کشور بود». در دور نخست انتخابات رياست جمهوري برزيل که در ماه اکتبر انجام شد ،ديلما روسف ،رئيس جمهور کنوني برزيل با کسب 42درصد آرا و آسيو نيوس ،از حزب سوسيال دموکرات با حدود 34درصد آرا به دور دوم راه يافتند .بازنده بزرگ مارينا سيلوا از حزب سوسياليست بود که تنها 21 درصد آرا را کسب کرد.
بوکو حرام از زنان ربودهشده استفادههاي گوناگون ميکند گزارشي منتشر شده از سازمان ديدهبان حقوق بشر، حاکي است که اسالمگرايان نيجريه ،بوکو حرام ،از زنان ربوده شده در فعاليتهاي مسلحانه خود يا براي کشتن ديگران استفاده ميکنند ،آنها را آزار داده يا به آنها تجاوز ميکنند و حتي در گزارشها آمده است که از اين زنان در حمالت انتحاري نيز استفاده ميشود. ديدهبان حقوق بشر گزارش خود را بر اساس گفتوگو با زناني که بوکو حرام آنها را ربوده بود ،اما آزاد يا موفق به فرار شدهاند ،تهيه کرده که نشان از آزار و اذيت گسترده اين افراد چه به صورت جسمي ،چه به شکل روحي دارد. اين گروه اسالمگرا ،به طور مکرر دست به دزديدن کودکان و نوجوانان ،دختران و زنان در نيجريه ميزند. بنا بر تازهترين گزارشها ،در اواخر ماه اکتبر نيز 30 کودک از جمله دختراني که جوانترين آنها 11سال سن داشت ،در ايالت بورنو ربوده شدند. يک هفته پيش از آن نيز دست کم 40زن و دختر در ايالتي ديگر ربوده شده بودند .در اين موارد نيز اسالمگرايان افراطي مظنونان اصلي به شمار ميروند. سرنوشت دهها دختر نوجوان ديگر که در ماه اپريل به دست بوکو حرام ربوده شده بودند نيز همچنان نامشخص است. يک دختر 19ساله به ديدهبان حقوق بشر گفته است که چگونه از او در ميدان نبرد با نيروهاي دولتي براي نگه داشتن گلولهها استفاده ميشده است؛ «وقتي نيروهاي دولتي رسيدند و به ما تيراندازي کردند ،من از ترس به زمين افتادم .شورشيها مرا کشان کشان روي زمين تا اردوگاه
بردند». او گفته است در زماني ديگر به او چاقويي داده شده تا يکي از پنج نفر از پارتيزانهاي غيرنظامي را که اسير شده بودند بکشد« ،من از ترس ميلرزيدم و نميتوانستم اين کار را بکنم .رهبر اردوگاه چاقو را از دستم گرفت و او را کشت». خبرگزاري فرانسه ميگويد همچنان ظن اينکه بوکو حرام از زنان و دختران ربوده شده در انجام عمليات انتحاري خود استفاده ميکند ،وجود دارد ،هر چند هنوز شواهدي مستدل وجود ندارند که اين فرضيه را ثابت کند. در ماه جوالي يک کودک 10ساله در حالي که کمربند انتحاري به تن داشته است بازداشت شده بود. ديدهبان حقوق بشر با 30زن و دختري که طي يک
دنباله در صفحة بعد
9 دنباله از صفحة قبل سال و نيم گذشته ربوده شده ولي به شکلي آزاد شدهاند، گفتوگو کرده است .آنها توضيح دادهاند که چگونه در هشت اردوگاه گوناگون نگهداري ميشدهاند. در زمان اسارت ،آنها زنان و دختراني ديگر را ديدهاند از کودکان خردسال تا زنان 65ساله؛ هرچند مطمئن نيستند که همه آنها ربوده شده بودند يا نه. به گفته اين افراد زنان مجبور به انجام فعاليتهاي گوناگوني از جمله پختن غذا، نظافت ،يا حمل لوازم ربوده شده طي نبردها، ميشوند. يکي از مصاحبهشوندگان ميگويد دختراني را ديده است که مجبور به کار کردن براي زنان ديگري بودند که خود «به خاطر زيباييشان براي کارهاي ويژه» انتخاب شده بودند. زناني که با آنها مصاحبه شده از تجاوز و آزار جسمي که بر آنها رفته نيز سخن گفتهاند. يک دختر 15ساله گفته است به خاطر صغر سن خواسته تا از ازدواج با يکي از شبهنظاميان سر باز بزند ،اما يکي از فرماندهان اين خواهش را رد کرده و گفته دختر خودش سال پيش در 5سالگي ازدواج کرد. از سال 2009ميالدي که بوکو حرام فعاليتهاي مسلحانه خود را آغاز کرد ،از ربودن غيرنظاميان به عنوان يک تاکتيک استفاده کرده ،با اين همه ديدهبان حقوق بشر از دولت نيجريه نيز انتقاد ميکند که براي جلوگيري از اين کار «هيچ کاري انجام نداده است ».به گفته اين سازمان نجاتيافتگان نيز از حمايت پزشکي يا روحي برخوردار نيستند.
ادامه درگيري ارتش لبنان با جبهه النصره در طرابلس
درگيريهاي ارتش لبنان با شبهنظاميان اسالمگرا در شهر طرابلس اين کشور شدت گرفته است و خبرگزاري رويترز ميگويد که در روزهاي اخير دستکم شش سرباز ارتش 9 ،شبهنظامي و دو شهروند ،در اين درگيريها کشته شدهاند. رويترز به نقل از مقامهاي امنيتي لبنان نوشته است که ارتش اين کشور به مواضع شبهنظاميان در شهر طرابلس و در نزديکي شهر مرزي بهين حمله کرده و دهها وسيله انفجاري از جمله سه خودروي بمبگذاري شده شورشيان را ضبط کرده است. خبرگزاري فرانسه ،شبهنظاميان مسلح را نيروهاي وابسته به جبهه النصره ،شاخه القاعده در سوريه توصيف کرده که به شهر طرابلس لبنان نفوذ کردهاند. بر اساس اين گزارش ،شبهنظاميان تهديد کردهاند در صورت متوقف نشدن حمالت به خود ،سربازان ارتش لبنان را که پيشتر به گروگان گرفته بودند ،خواهند کشت. اما خبرگزاري فرانسه ميگويد که ارتش لبنان موفق شده شبهنظاميان اسالمگرا را پس از درگيريهاي سنگين از بازار قديمي شهر طرابلس بيرون کند. طرابلس ،دومين شهر بزرگ لبنان پس از بيروت، پايتخت و از شهرهاي سنينشين اين کشور است. جبهه النصره در بيانيه خود ،خواستار «پايان محاصره» طرابلس توسط ارتش لبنان و رسيدن به «راهحل صلحآميز» شده و تهديد کرده که در غير اين صورت ،سربازاني را که از ارتش لبنان گروگان گرفته ،ميکشد. لبنان همسايه سوريه است و مناطق مرزي و برخي شهرهاي آن در سالهاي اخير ،صحنه درگيريهاي پراکنده
November 2014 آبان 1393
طرفين پرشمار جنگ در سوريه بوده که قربانيان زيادي نيز به دنبال داشته است.
ترانزيتي ورود آنان به کوباني هستند. پيش از اين اعالم شده بود که حدود 200پيشمرگه کرد عراق براي کمک به مدافعان کوباني از طريق خاک ترکيه راهي آن شهر خواهند شد ،اما رئيس جمهوري ترکيه گفت که شمار اين نيروها از رقم توافق شده 200به 150 تن کاهش يافته است. در همين رابطه ،به گفته سازمان ديدهبان حقوق بشر سوريه ،جنگ بر سر کوبانی بيش از 800کشته بر جای
خبرگزاري فرانسه به نقل از مقامهاي آمريکايي گزارش داد که مدافعان کوباني يک حمله ديگر از طرف گروه خالفت اسالمي را دفع کردهاند. گروه «خالفت اسالمي» (داعش) هفتههاست که پيش تالش ميکند تا شهر کوباني را تصرف کند. بر اساس گزارشها ،مدافعان کوباني با حمايت هوايي نيروهاي ائتالف به رهبري آمريکا توانستهاند گروه خالفت اسالمي را از بخشهايي که در کوباني تصرف کرده بود، بيرون کنند و حال ميکوشند مانع نفوذ دوباره نيروهاي گروه خالفت اسالمي به اين شهر شوند. در اين ارتباط ،ارتش آمريکا اعالم کرد که نيروهاي ائتالف حدود 6600سورتي پرواز عليه نيروهاي گروه خالفت اسالمي در سوريه و عراق انجام داده و بيش از 1700بمب بر اين نيروها پرتاب کرده است. چاک هيگل،وزير دفاع آمريکا ،در ارتباط با اين حمالت گفت که در ارزيابي کلي ،اين عمليات نتايج بسيار مثبتي داشته است و در اين ارتباط ،مقامهاي آمريکايي ابراز اطمينان ميکنند که شهر کوباني سقوط نخواهد کرد. يک مقام ستاد فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا که نخواست نامش فاش شود ،به خبرگزاري فرانسه گفت: «فکر ميکنم مدافعان کوباني ميتوانند شهر را نگه دارند». اين در حالي است که برخي از مقامهاي آمريکايي پيشتر گفته بودند که احتمال سقوط شهر کوباني وجود دارد. در حال حاضر ،دو هزار چريک کرد تحت عنوان يگانهاي مدافع خلق از شهر کوباني در مقابل نيروهاي گروه خالفت اسالمي دفاع ميکنند. شهر کوباني از سه طرف در محاصره نيروهاي اين گروه قرار دارد و تنها از طريق مرز ترکيه با دنياي خارج در ارتباط است .از طريق همين مرز بود که حدود 200هزار غيرنظامي به ترکيه گريختند که در حال حاضر در اردوگاهي در آن کشور ساکن هستند. در همين حال ،به گزارش خبرگزاري رويترز ،صالح مسلم ،يکي از رهبران حزب اتحاد دموکراتيک سوريه ،اخبار مربوط به مذاکره براي الحاق 1300شبه نظامي ارتش آزاد سوريه به مدافعان کوباني را تکذيب کرد. او گفت ،ما با ارتش آزاد سوريه ارتباط برقرار کردهايم، اما هنوز توافقي که آقاي اردوغان اشاره کرده است ،به دست نيامده است. رجب طيب اردوغان ،رئيس جمهوري ترکيه ،گفته بود که 1300تن از شبه نظاميان ارتش آزاد سوريه به مدافعان شهر کوباني ملحق خواهند شد. به گزارش خبرگزاري فرانسه ،آقاي اردوغان به خبرنگاران گفته بود که مدافعان شهر کردنشين کوباني ورود اين شبه نظاميان را قبول کرده و در حال مذاکره در مورد راه
گذاشته است که 481تن از آنان عضو گروه خالفت اسالمی و 313تن نيز کرد بودهاند. همين سازمان تاييد کرده است که حمالت هوايي آمريکا سبب کشته شدن جمع کثيري از نيروهاي خالفت اسالمي شده است که تعداد اين تلفات در سوريه از مرز 600نفر نيز عبور کرده است.
مقامهاي آمريکايي: کوباني سقوط نخواهد کرد
9
جداييطلبان هوادار روسيه در دونتسک و لوهانسک قصد دارند ماه آينده انتخابات جداگانهاي برگزار کنند. يک ميليون و 800هزار نفر ساکن کريمه که روسيه آن را در ماه مارچ به خاک خود ضميمه کرد نيز در انتخابات شرکت نکردند و بنابراين وضعيت 27کرسي از 450کرسي در پارلمان نامشخص است. از زمان سرنگوني دولت ويکتور يانوکوويچ در ماه فوريه گذشته حدود 3700نفر در درگيريهاي سياسي اوکراين جان باختهاند .با اينکه دولت و شورشيان در تاريخ پنجم سپتامبر رسما اعالم آتش بس کردند ،حدود 300نفر از آن زمان تا کنون در منازعات مسلحانه ميان دو طرف کشته شدهاند.
عامل حمله به پارلمان کانادا انگيزه عقيدتي و سياسي داشت
انتخابات پارلماني اوکراين؛ تالش رئيسجمهور براي ائتالف
با آغاز شمارش اوليه آراي انتخابات سراسري اوکراين که از به دست آوردن بيشترين کرسيها توسط حزب پترو پوروشنکو ،رئيس جمهور حکايت دارد ،آقاي پوروشنکو گفته است که قصد دارد براي ائتالف وارد مذاکره شود. به گفته او اين مذاکرات ممکن است تا دو هفته طول بکشد و احتماال «جبهه مردم» تحت رهبري آرسني ياتسنيوک ،نخستوزير از احزاب اصلي در اين ائتالف خواهد بود. به نظر ميرسد که احزاب طرفدار غرب بيشترين کرسيها در پارلمان را از آن خود کنند. اين اولين انتخابات از زمان انقالب فوريه گذشته اوکراين است که به سقوط دولت ويکتور يانوکوويچ انجاميد و به بحران عميق و خشني با روسيه همسايه شرقي اين کشور دامن زد. آقاي پوروشنکو براي انداختن اوکراين به مسيري تازه پس از بحرانهاي يک سال گذشته خواهان برگزاري انتخابات زودهنگام شد .با اين حال سه ميليون نفر در دو استان شرقي که درگيري با جدايي طلبان هوادار روسيه در آنها ادامه دارد ،امکان راي دادن نداشتند.
پليس کانادا ميگويد تحليل يک ويدئوي تهيه شده توسط مرد مسلحي که يک سرباز اين کشور را کشت و به ساختمان پارلمان در اوتاوا حمله کرد ،نشان ميدهد که او انگيزههاي عقيدتي و سياسي داشته است. باب پالسون کميسر پليس سواره کانادا گفت که مايکل زهاف بيبو اين ويدئو را پيش از حمله خود آماده کرده بود. پليس هنوز مشغول تحليل اين ويدئوست و آن را در اختيار عموم قرار نداده است. زهاف بيبو سربازي را در بناي يادبود جنگ در شهر اوتاوا به قتل رساند و بعد به داخل ساختمان پارلمان هجوم برد ،اما در آنجا به ضرب گلوله شد. مقامهاي کانادايي گفتند که او به افراط کشيده شده بود اما ارتباطي با اسالمگرايان تندرو در خاورميانه نداشت. استيون هارپر نخستوزير کانادا که در زمان حادثه در پارلمان بود و براي حدود 15دقيقه در داخل محفظهاي پناه گرفته بود آن را يک حمله تروريستي توصيف کرده است. آقاي پالسون در بيانيهاي گفت که پليس کانادا شواهد قانع کنندهاي دارد از اينکه حمله مايکل زهاف بيبو با انگيزههاي عقيدتي و سياسي انجام شده است. او گفت کاردي که آقاي زهاف بيبو حمل ميکرد از خانه عمهاش در مون ترمبالنت در ايالت کبک برداشته شده بود و پليس همچنان درباره تحقيق درباره اين موضوع است که او سالح را چگونه به دست آورده بود .اين سالح کهنه و غيرمعمول توصيف شده است. آقاي پالسون ادامه داد که مهاجم با پسانداز پول از طريق کارش در ميادين نفتي ايالت آلبرتا به مقدار قابل توجهي پول دسترسي داشت. زهاف بيبو 32 ،ساله ،نيتن سيريلو را در کنار بناي يادبود جنگ اوتاوا ،پايتخت ،به ضرب گلوله کشت و پس از ورود به پارلمان شروع به تيراندازي و شليک دهها گلوله کرد .او به ضرب گلوله يکي از مسؤلين پارلمان کانادا کشته شد.
مصر مبارزه با اسالمگرايان را شدت ميبخشد عبدالفتاح سيسي ،رئيسجمهور مصر اسالمگرايان افراطي را «تهديدي عليه موجوديت کشور» خوانده است. در پي وقوع حمله مرگبار در منطقه سينا ،ارتش مصر داراي اختيارات بيشتر براي مبارزه با اسالمگرايان افراطي شده
دنباله در صفحة بعد
10
دنباله از صفحة قبل
است. سيسي در يک نطق تلويزيوني اعالم کرد که ارتش در مناطق گستردهاي از شبه جزيره سينا که به پناهگاهي براي عقبنشيني افراط گرايان تبديل شده« ،اقدامات و تدابير زيادي» را براي مبارزه با اسالم گرايان افراطي در پيش خواهد گرفت.
قرار است محدوده حائل نظامي براي بازداشت شبهنظاميان اسالمگرا و نابودي تونلهايي که از طريق آنها سالح و نيروي انساني قاچاق ميشود ،تا مرز نوار غزه گسترش يابد .محافل امنيتي ميگويند ارتش در نظر دارد از همين رو ساکنان مناطق مرزي را به نقطهاي ديگر منتقل کند. همچنين پيشبيني شده دادگاههاي نظامي نيز اختيارات بيشتري کسب کنند و اجازه يابند تا از اين پس شهروندان غيرنظامي را که متهم به انجام اقداماتي از قبيل محاصره جادهها و حمله به اموال عمومي هستند ،محاکمه کنند .اين طرح پيشنهادي از سوي شوراي نظامي مصر است که براي عملي شدن بايستي ابتدا مورد موافقت رئيسجمهور قرار گيرد. دولت مصر پس از کشته شدن دستکم 33سرباز در دو حمله انتحاري جداگانه در بخشهاي وسيعي از شمال منطقه سينا به مدت سه ماه وضعيت اضطراري اعالم کرد و همزمان با آن ،نيروهاي امنيتي نيز عمليات نظامي گستردهاي را در اين شبه جزيره آغاز کردند. تا کنون هيچ گروهي مسئوليت حمالت را بر عهده نگرفته است .عبدالفتاح سيسي در نطق تلويزيوني خود بدون اشاره به جزئيات بيشتر گفت که عامالن انتحاري از سوي خارجيها حمايت ميشدهاند .رئيسجمهور مصر هدف اين قبيل اقدامات تروريستي را «سرنگون کردن دولت مصر» خوانده است .به گفته وي مصر هم اينک در جدال براي زنده ماندن است و از همين رو تمامي مصريان بايستي در اين شرايط با يکديگر متحد باشند. پيش از اين گروه جهادي «انصار بيت المقدس» حمالتي مشابه را در مصر انجام دادهاند .به گفته سرويسهاي امنيتي اين گروه شبهنظامي تحت نفوذ گروه تروريستي «خالفت اسالمي» است. از زمان سقوط محمد مرسي ،رئيسجمهور پيشين مصر، گروههاي اسالمگراي افراطي به شدت با رياستجمهوري عبدالفتاح سيسي مخالفت کرده و حمالتي را ترتيب دادهاند. صدها سرباز ارتش و نيروهاي پليس در مصر تا کنون در درگيريها و حمالت اين گروهها جان خود را از دست دادهاند.
سه کشته و سه زخمي در تيراندازي در يک دبيرستان آمريکا
دانشآموزي در يکي از دبيرستانهاي ايالت واشنگتن آمريکا با شليک به سوي همکالسيهاي خود دستکم يک دانشآموز را کشت و چهار نفر ديگر را زخمي کرد .در اين حادثه دانشآموز مهاجم به زندگي خود نيز پايان داد. بنابر اظهارات پليس ،تيراندازي مرگبار در دبيرستاني در شهر «مريزويل» واقع در 55کيلومتري شمال شهر سياتل رخ داده است.
November 2014 آبان 1393
محل حادثه سالن غذاخوري دبيرستان بوده است. يکي از دانشآموزان اين دبيرستان که شاهد حادثه بود به شبکه خبري «سي.ان.ان» گفت« :ابتدا من يک صداي شليک شنيدم ،سپس چهار يا پنج شليک ديگر .دانشآموزان شروع کردند به داد زدن و انداختن خود به روي زمين و عدهاي نيز فرار کردند». يک دانشآموز ديگر به شبکه تلويزيوني KINGگفت، «مهاجم تيراندازي ابتدا کامال آرام در سالن غذاخوري به همراه ديگران نشسته بود و سپس به طور ناگهاني اقدام به تيراندازي کرد» .اين دانشآموز افزود« ،من شاهد بودم که چگونه سه دانشآموز در اطراف يک ميز جمع بودند ،و سپس پيکرهاي آنها به زمين افتاد». بنابر اطالعات پليس فدرال آمريکا در اين حادثه، تيرانداز مهاجم و يک دانشآموز کشته و چهار نفر نيز به شدت زخمي شدند .وضعيت سه تن از زخميها وخيم اعالم شده است و يکي از آنان در اثر جراحات وارده درگذشته است. رسانههاي محلي و همکالسيهاي دانشآموز مهاجم او را «جيلن فرايبرگ» معرفي کردهاند .بنا به اين گزارشها، همکالسيهاي جيلن ،او را فردي خوب ،محبوب و ورزشکار توصيف کردهاند. پليس هنوز درباره هويت مهاجم و جزئيات حادثه اطالعات رسمي منتشر نکرده ،اما تاييد کرده که سالحي که مهاجم از آن استفاده کرده ،بهطور قانوني خريداري شده است. يکي از همکالسيهاي دانشآموز مهاجم به روزنامه «سياتل تايمز» گفت ،يک دليل احتمالي براي اقدام «جيلن» ميتواند شيفتگي بيپاسخ مانده او به يک دختر دانشآموز باشد که مايل به دوستي با «جيلن» نبود .اين دختر دانشآموز نيز هدف تيراندازي مهاجم قرار گرفته است .گفته ميشود که فرد مهاجم پيش از اقدام به تيراندازي در غذاخوري دبيرستان ،اظهارات مشکوکي در شبکههاي اجتماعي منتشر کرده بود که احتماال به قصد او بعدي او مربوط ميشده است. مهاجم همچنين اين اواخر عکسي را در اينترنت منتشر کرده بود که درآن او با يک سالح شکاري ديده ميشود .او زير عکس از اين اسلحه به عنوان «بهترين هديه همه عمر» ياد کرده بود. تيراندازيهاي مرگبار در مدارس آمريکا يکي از حوادث مکرر و از نگرانيهاي مردم اين کشور است .آخرين حادثه از اين دست که پرتلفاتترين نيز بود در دسامبر 2012در ايالت کانتيکت واقع در شمال شرق اين کشور رخ داد و جان 20دانشآموز را گرفت. يکي از علتهاي عمده اين حوادث ناگوار ،وجود انبوه سالح در دست مردم آمريکا ذکر ميشود .پس از هر حادثه مرگباري ،سياستمداران و چهرهاي بانفوذ اين کشور خواهان کنترل بيشتر سالحهاي گرم ميشوند ،اما با گذشت زمان اين درخواستها و اعتراضها به فراموشي سپرده ميشود. بنا به پژوهشي که از سوي دانشگاه سيدني صورت گرفته است در آمريکا حدود 270ميليون قبضه اسلحه در اختيار شهروندان قرار دارد و ساالنه در آمريکا به طور متوسط 9164نفر بر اثر استفاده از سالح گرم کشته ميشوند.
توافق هستهاي، اكنون يا هرگز توتال از حاميان سياستهاي روسيه در حوزه انرژي بود و در بحران اوکراين نيز از مواضع مسکو پشتيباني ميکرد. توتال که با سرمايهاي بيش از يکصد ميليارد يورو در جايگاه چهارم برترين کمپانيهاي نفتي جهان نشسته ،يکي از مهمترين سرمايهگذاران خارجي در روسيه است .در سال 2013روسيه 9درصد نفت و گاز مورد نياز توتال را تامين کرده بود. روزنامه «مسکووسکي کومسومولز» نيز در گزارشي با عنوان «مرگ مارژري به نفع چه کسي است؟ نوشت که «کوسههاي بازار تجارت» از مرگ مارژري بهره ميبرند. اين روزنامه احتمال ميدهد که اياالت متحده در اين جريان نقش داشته باشد ،زيرا مديرعامل توتال خواهان کاهش نقش آمريکا در مبادالت ارزي بينالمللي بوده است. راديوي دولتي «راديو وستي» در تفسير خود از اين حادثه مدعي شد که شمار عواملي که باعث مرگ دو مارژري شدهاند آنقدر زياد است که نميتوان گفت ،برخورد جت شخصي او با ماشين برفروب «تصادفي» بوده است. برخي بالگرهاي روسي مرگ مدير عامل توتال را «اعدام در مالء عام» ناميدهاند. کريستوف دوماژري ،مدير کشته شده توتال ،بعد از انتشار اخبار پرداخت رشوهاي بزرگ به فرزند هاشمي رفسنجاني ،از سوي قاضي پرونده ،از تماس با او منع شده بود .مهدي هاشمي دريافت رشوه را تکذيب کرد ،اما نهايتا کميسيون بورس و اوراق بهادار آمريکا ،توتال فرانسه را به خاطر پرداخت رشوه به «مقام نفتي ايران» جريمه کرد .مبلغ اين جريمه نزديک به 400ميليون دالر آمريکا بود.
چين ميخواهد مجازات اعدام را براي 9مورد از جرائم حذف کند
موج شايعات در باره مرگ مدير عامل شرکت نفتي توتال پس از کشتهشدن کريستف دو مارژري در روسيه، بازار شايعه در باره علت تصادف هواپيماي حامل مدير عامل شرکت فرانسوي گرم شده است .برخي از رسانههاي روسي احتمال ميدهند که اين حادثه را آمريکا برنامهريزي کرده باشد. کريستف دو مارژري مديرعامل شرکت نفتي توتال در ساعات پاياني روز دوشنبه 20اکتبر در پي حادثهاي در فرودگاه ونوکووا در مسکو کشته شد .هواپيماي حامل دو مارژري که قرار بود از مسکو به سوي پاريس پرواز کند، پيش از برخاستن از باند فرودگاه با يک ماشين برفروب برخورد کرد .به گفته مقامات محلي ،راننده برفروب هنگام تصادف مست بوده و دستگير شده است .او اين خبر را تکذيب کرده و گفته است که به دستور برج مراقبت وارد باند شده است. در حالي که مقامات روسيه تحقيقات اوليه پيرامون تصادف جت شخصي دو مارژري را آغاز کردهاند ،در مسکو موج شايع ه در باره علت اين حادثه براه افتاده است. ميخائيل دگتياريف ،از اعضاي راستگراي تندروي پارلمان روسيه در تويتر نوشت ،به نظر او کامال واضح است که «دوست پرنفوذ روسيه به قتل رسيده است ».مدير عامل
10
چين در نظر دارد مجازات اعدام را براي 9مورد از جرائم حذف کند. خبرگزاري رسمي «شينهوا» گزارش داده است که پيشنويس متمم کاهش دامنه مجازات اعدام به کنگره ملي خلق تحويل داده شده است .در حال حاضر 55جرم در چين داراي مجازات اعدام است. جرائمي که طبق متمم جديد از دامنه مجازات اعدام بيرون مي آيند شامل قاچاق سالح ،مهمات يا مواد اتمي، جعل ارز و تامين منابع مالي از روشهاي غيرقانوني است. بنياد «دوا -هوا» در سانفرانسيسکو که به دنبال آزادي زندانيان سياسي در چين است ،ميگويد که مقامات چيني در سال 2013بيش از 2400نفر را در اين کشور اعدام کردهاند و پيشبيني ميشود که همين تعداد در سال جاري ميالدي نيز اعدام شوند .تعداد دقيق اعداميها در چين محرمانه است. گروههاي حقوق بشري ميگويند تعداد افرادي که چين اعدام ميکند از مجموع افرادي که در بقيه کشورها اعدام ميشوند بيشتر است.
ولي نصر ،استاد مطالعات بينالملل دانشگاه جانز هاپکينز و مشاور پيشين باراک اوباما ،نيويورک تايمز چه بخواهيم و چه نخواهيم ،مساله انتخابات ميان دورهاي مجلس سناي آمريکاست که تحوالت مربوط به مذاکرات برنامه هستهاي ايران را رقم ميزند .نخستين پيشبيني آسان :تا پيش از برگزاري انتخابات ميان دورهاي سنا ،انتظار پيشرفت چنداني در مذاکرات هستهاي نداشته باشيد .اما بعد از انتخابات ،اين احتمال وجود دارد که سير تحوالت مربوط به اين مذکرات به سرعت شتاب گيرند و اگر قرار است که توافقي در زمينه برنامه هستهاي ايران به دست آيد ،چه بهتر که روند مذاکرات شتاب بگيرد. شمارش معکوس براي دستيابي به توافق هستهاي که روز بيست و چهارم نوامبر است ،از روز برگزاري انتخابات ميان دورهاي کنگره آمريکا آغاز خواهد شد .اما تا زماني که انتخابات ميان دورهاي در روز چهارم نوامبر برگزار نشود، آمريکاييها نميتوانند وعدههايي را بدهند که از لحاظ سياسي براي آنها مخاطرهآميز است و ايرانيها نميتوانند واکنش نشان دهند ،چون نميدانند که توازن قدرت بين جمهوريخواهان و دمکراتها چه وضعيتي پيدا خواهد کرد. تقريبا ظرف يکسال ،در ايران نيز انتخابات برگزار خواهد شد و اين انتخابات مشخص خواهد کرد که چه کسي رهبر آينده ايران خواهد بود .با توجه به اينکه رهبر کنوني آيتااهلل خامنهاي بين اصالح طلبان و تندروها توازن قدرت ايجاد کرده است ،انتخابات بعدي (انتخابات مجلس خبرگان) سمت و سوي سياست ايران در قبال توافق بالقوه هستهاي را براي مدتي طوالني مشخص خواهد کرد. با نزديکتر شدن زمان برگزاري اين دو انتخابات، فضاي مانور ديپلماتها محدودتر خواهد شد اما فاصله اين دو انتخابات به اندازه کافي طوالني است که بتواند امکان مطرح شدن پيشنهادها و توافقهاي جديد را فراهم آورد .انتخابات، گفتگوها را تحت تاثير قرار ميدهد و ميزان پيشرفت در گفتگوها به نوبه خود بر تصميمگيري رايدهندگان تاثير ميگذارد .هيچ يک از دو طرف نبايد صرفا به اين نکته توجه کند که توافق نهايي در کشور متبوع آنها چگونه بازتاب خواهد يافت ،بلکه بايد ببينند که توافق چگونه موقعيت طرف مقابل را در کشورش تقويت ميکند.
چگونگي سير تحوالت مربوط به اين دو انتخابات سال :2014دولت آمريکا مهلت 24نوامبر را با توجه به تقويم سياسي خود تعيين کرد .تصور بر اين است که وقتي ترکيب بعدي کنگره از لحاظ موقعيت دو حزب مشخص شود ،مذاکره کنندگان ايران که ميخواهند به توافق دست پيدا کنند تالش خواهند کرد به راي دهندگان بگويند که اگر تحريمها لغو شوند اقتصاد شکوفا خواهد شد .اگر جمهوريخواهان آن گونه که پيشبيني ميشود در انتخابات پيروز شوند ،دولت اوباما تالش خواهد کرد تا هر چه سريعتر و پيش از تشکيل دور جديد مجلس سنا در ماه ژانويه سال
دنباله در صفحة 14
11
November 2014 1393 آبان
11
12
November 2014 آبان 1393
والدين بايد از سن شش ماهگي نوزادان خود را تشويق کنند تا به جاي بطري از ليوان استفاده کنند و از سن يک سالگي نوشيدن از بطري را بايد متوقف کرد. ميل ويکمن کارشناس تغذيه ميگويد ،حالت مطلوب اين است که کودکان خردسال را از سن يک سالگي به ليوان عادت بدهيم .اما اين تغيير عادت براي برخي از خردساالن و در نتيجه براي والدين آنها دشوار است چون براي کودکان خردسال معموال بطري تاثير آرام بخش دارد و براي والدين نيز شيوه کم دردسرتر و تميزتري از غذا دادن به کودکان است .عادت دادن کودکان به استفاده از ني براي نوشيدن ميتواند تا حدي کمک کند. بنياد تغذيه بريتانيا توصيه ميکند که همه کودکان حداقل دو بار در روز و هر بار به مدت دو دقيقه دندانهاي خود را مسواک بزنند .مسواک زدن قبل از خواب به خصوص در جلوگيري از پوسيدگي دندان بسيار موثر است. اداره بهداشت عمومي بريتانيا در راهنماي خود براي خانوادهها تاکيد ميکند که موقع تجويز دارو براي کودکان، سوال کنند که آيا نوع بدون قند دارو وجود دارد و اگر پزشکان به اين نکته توجه نميکنند بايد به آنها اين موضوع را يادآوري کرد.
زوال حس بويايي «نشاني از پايان عمر» و با سرشماري از آنها ميزان مرگ و مير را در بين ايشان ثبت کردند .در اين بازه زماني پنج ساله 430 ،نفر (يعني 12.5درصد افراد) از مجموع 3005نفر اوليه جان خود را از دست داده بودند و 2565تن همچنان زنده بودند.
بر پايه نتايج يک پژوهش ،تحليل رفتن حس بويايي در افراد مسن نشانه دقيقي از فرا رسيدن زمان مرگ شخص «ظرف مدت تنها پنج سال» است. به گزارش خبرگزاري فرانسه ،بنابر يافتههاي پژوهشي جديد 39 ،درصد افرادي که در آزمايش حس شامه موفق نشدند ظرف مدت کمتر از پنج سال درگذشتند ،در حالي که 19درصد از سالمنداني که بخشي از حس بويايي خود را از دست داده بودند در اين مدت فوت کردند و تنها 10درصد از اشخاصي که حس بويايي سالمي داشتند در زمان ياد شده جان خود را از دست دادند. همچنين بر اساس يافتههاي تحقيق ياد شده -که در نشريه «پالس وان» چاپ شد -به جز از بين رفتن حس بويايي ،از کار افتادگي کبد نيز يک نشانه قوي ديگر رسيدن موعد مرگ انسان است که -به گفته پژوهشگران -از زوال بويايي نيز جديتر است. به اين ترتيب براي تخمين زمان مرگ يک انسان ،بعد از آسيب کبدي ،زوال حس بويايي در جايگاهي باالتر از نشانههايي همچون مشکل قلبي ،سرطان و بيماري ريوي قرار ميگيرد . جايات پينتو ،دانشيار جراحي در دانشگاه شيکاگو، يکي از کساني است که در انجام پژوهش اخير فعال بوده است .پينتو با اشاره به يافته گروه در پژوهش فوق توضيح داد« :ما فکر ميکنيم که از دست دادن حس بويايي مانند نواي حزين مرغ حق است .زوال بويايي اگرچه خود موجب مرگ نيست ،اما قاصدي است که هشدار ميدهد که يک چيزي در بدن دچار مشکل جدي شده ،که خرابي به بار آمده ... .يافتههاي ما ميتواند راهگشاي نوعي آزمايش جديد باشد که به سرعت و با صرف هزينهاي اندک بيماراني را که در آينده نزديک در معرض خطر جدي قرار دارند ،شناساييميکند ». چگونگي ارتباط دقيق از بين رفتن حس بويايي و آمار مرگ و مير همچنان مشخص نيست .پژوهش ياد شده بخشي از پروژه زندگي اجتماعي ملي ،سالمندي و سالمت است .اين پروژه نخستين تحقيق درباره روابط اجتماعي و سالمت افراد در يک جمعيت بزرگ مردان و زنان 57تا 85 ساله در سطح ملي در آمريکا است. در نخستين بخش از اين طرح ،طي سالهاي 2006 ،2005گروهي متشکل از 3005نفر شرکت کننده توسطمرکز ملي پژوهشي افکار عمومي در دانشگاه شيکاگو مورد آزمايش قرار گرفتند ،پژوهشگران براي اين منظور توانايي جمعيت فوق را در تشخيص پنج بوي متفاوت سنجيدند. در مرحله بعد ،بين سالهاي 2010و 2011تيم محققان بار ديگر به سراغ شرکتکنندگان در آزمايش رفتند
12
چطور از پوسيدگي دندان کودکان جلوگيري کنيم بررسي و آمارگيري که اخيرا توسط اداره بهداشت عمومي انگلستان انجام شده نشان ميدهد که در اين کشور از هر 10کودک سه ساله يک نفر پوسيدگي دندان دارد. اين خردساالن به طور متوسط سه دندان پوسيده ،افتاده يا پر شده دارند. براي کاهش دادن احتمال پوسيدگي دندان در ميان خردساالن چه ميتوان کرد؟ اداره بهداشت عمومي انگستان ميگويد که يکي از داليل اصلي پوسيدگي دندان خوردن بيش از حد نوشيدنيها و تنقالت شيرين و داراي قند است. در گزارش اين نهاد هشدار داده شده است که اگر با اين مشکل که به نوع تغذيه و روش زندگي خانوادهها مربوط ميشود ،برخورد جدي نشود عارضه پوسيدگي دندان در اين خردساالن ادامه خواهد يافت و در مراحل بعدي زندگي آنها به يک مشکل دايمي بدل خواهد شد. بنياد تغذيه بريتانيا نيز در توصيههاي خود ميگويد که خانوادهها بايد سعي کنند مواد غذايي و نوشيدنيهاي شيرين و حاوي قند را فقط به موقع صرف وعدههاي اصلي غذا محدود کنند .اين نهاد اضافه ميکند ،هر چه فرزندان خردسال شما مواد غذايي و نوشيدنيهاي داراي قند بيشتري مصرف کنند خطر پوسيدگي دندانهاي آنها افزايش مييابد .توصيه دندانپزشکان اين است که کودکان نبايد در طول روز بيشتر از چهار بار مواد غذايي شيرين مصرف کنند. بنياد تغذيه بريتانيا يادآوري ميکند که مواد غذايي حاوي قند مثل شيريني ،مربا ،کيک ،بيسکويت و بستني را نبايد به کرات به کودکان داد و خوردن آنها را بايد به زمان صرف وعدههاي اصلي غذا محدود کرد. اين نهاد در توصيههاي خود ميافزايد که ميوههاي خشک نيز ميتوانند به دندان آسيب بزنند و خوردن آنها را نيز بايد به زمان صرف وعدههاي اصلي غذا محدود کرد. بخش خدمات و درمان بريتانيا نيز در راهنماي خود براي خانوادهها ميگويد ،به جاي شيريني و مواد حاوي قند بهتر است کودکان خود را عادت بدهيد که در فاصله وعدههاي اصلي غذا ميوه و سبزيجات خام مثل موز ،نارنگي ،خيار و هويج بخورند .تنقالت خوب ديگر عبارتند از نان تست، بيسکويت برنجي يا زرت بو داده بدون شکر و نمک. مل ويکمن کارشناس تغذيه در دانشگاه بيرمنگهام ميگويد ،آب ميوههاي شکرداري که براي کودکان خردسال
توليد شده و به بازار ميآيند اصال براي تغذيه کودکان الزم نيست و بايد از مصرف آن پرهيز کرد .بهترين نوشيدني براي کودکان خردسال آب و شير است. اداره بهداشت عمومي انگستان نيز ميگويد کودکان خردسال بايد از نوشيدنيهاي شکردار پرهيز کنند و ميافزايد ،براي نوزادان شير مادر بهترين منبع تغذيه است و براي کودکان يک تا دو ساله آب و شير پرچرب بهترين نوشيدني است .از سن دو سالگي به بعد نيز بهترين نوشيدني آب و شير کم چربي است. نهادهاي بهداشت و سالمت عمومي تاکيد ميکنند که براي تشويق خردساالن به خوردن مواد غذايي به هيچ وجه نبايد به آنها شکر و شيريني اضافه کرد و در عوض بايد کودکان را از سن يک سالگي به نوشيدن از ليوان عادت داد. نوشيدن نوشابههاي داراي قند از بطري يا ليوانهايي که سوراخ مکيدن دارند باعث ميشود که خطر پوسيدگي دندانهاي خردساالن و به خصوص دندانهاي جلوي آنان افزايش يابد .اداره بهداشت عمومي انگلستان ميگويد که
اعطاي جايزه برترين جراح مغز جهان به پروفسور مجيد سميعي آکادمي بينالمللي جراحان مغز و اعصاب ،پروفسور مجيد سميعي را برنده جايزه برترين دانشمند و جراح مغز و اعصاب جهان در سال 2014دانست .اين جراح ايراني در سال 2013نيز جايزه معتبر «حلقه اليبنيتس» را دريافت کرده بود. جايزه «برترين جراح مغز جهان» همه ساله از سوي آکادمي بينالمللي جراحان مغز و اعصاب به يکي از پزشکان اين رشته اهدا ميشود. جايزه موسوم به «اليبنيتس رينگ» نيز از سوي
13 دنباله از صفحة قبل «کلوب خبرنگارانهانوفر» و به کساني اهدا ميشود که موفق شدهاند فعاليت ويژهاي در زمينه علوم ،حقوق بشر يا اقدامات بشردوستانه انجام دهند .شيرين عبادي نيز از جمله دريافتکنندگان اين جايزه در سال 2004بود. پروفسور مجيد سميعي در شهر رشت به دنيا آمده و تحصيالت ابتدايي و متوسطه را در همين شهر به پايان برده است .او پس از سفر به آلمان ،تحصيل در رشتههاي زيستشناسي و پزشکي را در دانشگاه گوتنبرگ در شهر ماينس شروع کرد و متخصص جراحي مغز و اعصاب شد. پروفسور سميعي از سالها پيش درهانوفر آلمان کار و زندگي ميکند و مرکز بينالمللي علوم اعصاب INIدر همين شهر را پايهگذاري کرده است .رياست اين مرکز برعهده پروفسور سميعي و فرزندش دکتر امير سميعي است. اين جراح ايراني 76سال دارد و صاحب صدها مقاله و نويسنده 17جلد کتاب است .او در سال 2013نيز از سوي نشريه «ورلد نيورو سرجري» عنوان «برترين جراح مغز و اعصاب جهان» را دريافت کرد. پروفسور سميعي پس از دريافت جايزه «حلقه اليبنيتس» اعالم کرد که قصد دارد 100جراح جوان آفريقايي را به آلمان آورده ،آنها را آموزش دهد تا پس از بازگشت ،پزشکان ديگري را براي قاره آفريقا پرورش دهند.
دانشگاه ميشيگان: آب از خورشيد قديميتر است
آب در دريا ،وان حمام يا شيشههاي آب خوردن ،همهجا ديده ميشود .زندگي بدون آب بيمعني است .اما اين مايع زندگيبخش کي به وجود آمده است؟ چند دانشمند در تحقيق خود به اين نتيجه رسيدهاند که آب قديميتر از خورشيد است .اين تئوري همچنين بر اين نظر است که گستردگي آب در جهان بيشتر از حدي است که ما تا کنون فکر ميکردهايم. ستارهشناسان بر اين نظرند که تا کنون تنها به بخشهايي از اين پرسش پاسخ داده شده که آب بر روي کره زمين چگونه بوجود آمده است؟ آنها حدس ميزنند که با به وجود آمدن خورشيد ،تودههاي آب به صورت سيارکها و ستارههاي دنبالهدار به سطح زمين برخورد کر دهاند. اين تودههاي فراوان آب يخزده به همراه غبار و گاز بيش از چهار ميليارد سال پيش راه خود را به سوي زمين پيدا کردهاند ،اما اين تودهها از کجا به وجود آمده بودند؟ يک گروه محقق در نشريه تخصصي «ساينس» پاسخي عجيب به اين پرسش داده است :بخشي از اين آب يخزده که امروزه سطح درياهاي کره زمين را پر کرده ،ميليونها سال قبل از به وجود آمدن خورشيد موجود بوده است. اين گروه محقق به رهبري ايلزدور کليوز ،در دانشگاه ميشيگان آمريکا ،اعالم کردهاند که مولکولهاي زندگيبخش آب بخشي از يک ابر بزرگ بينستارهاي به همراه گاز و غبار بوده است .تحقيقات اين گروه محقق نشان ميدهد که اين ابر بزرگ بينستارهاي به شدت تيره و دماي آن حدود 263 درجه زير صفر بوده است .در اين ابر به خصوص مولکولهاي هيدروژن ،هليوم و اندکي ذرات گرد و غبار موجود بودهاند. مساحت اين ابر به مقياس چندين سال نوري گسترش يافته و جرمش از خورشيد بيشتر بوده است .سپس به تدريج ذرات غبار و گاز جذب آن شدند و برآمدگيهايي روي آن به وجود آوردند .يکي از اين برآمدگيها حدود 4.6
November 2014 آبان 1393
ميليارد سال پيش از اين توده ابر جدا شده و خورشيد را به وجود آورده است .برمبناي اين فرضيه از غبار به وجود آمده در اطراف خورشيد سپس به تدريج سيارهها يکي پس از ديگري به وجود آمدهاند. در نزديکي خورشيد جوان شدت گرما آن قدر بوده که ايجاد آب را در غبار به وجود آمده در اطراف خورشيد ناممکن ميساخته و دانشمندان حدس ميزنند که تنها در مدار مريخ اين امکان وجود داشت که تودههاي عظيم آب يخزده به وجود آيد .ميليونها سال زمان الزم بود تا اين تودههاي عظيم به زمين رسيده و آب را به اين سياره که خشک و پرغبار بود برساند. بنابراين فرضيه ،آبي که در درياهاي کره زمين موجود است زماني قبل از به وجود آمدن خورشيد در دورترين نقاط کهکشان بوده و روزي با ستارههاي دنبالهدار به زمين رسيده است. م هريس ،يکي از اعضاي گروه تحقيق دانشگاه تي ميشيگان آمريکا و از نويسندگان تحقيق منتشر شده در نشريه «ساينس» گفته است که در صورت درست بودن فرضيه پيشنهادي آنها ،بايد قبول کرد که در سيارههاي ديگر نيز ميتوان به دنبال آب گشت. اين محقق ميگويد اگر قبول کنيم که بخشي از اين آب که امروزه سطح درياها را در کره زمين پرکرده ،ميليونها سال پيش از به وجود آمدن خورشيد و زمين ايجاد شده و بخشي از يک ابر بزرگ بين ستارهاي به همراه گاز و غبار بوده ،بنابراين ميتوان اميدوار بود که صدها خورشيد ديگر نيز از اين ابر بزرگ به وجود آمد ه باشند. او در ادامه مينويسد که بنابراين بايد در ديگر سيستمهاي خورشيدي نيز آب به صورت وسيع موجود و احتماال زندگي نيز در آنها جريان داشته باشد.
رسيد ،درگذشت. آقاي گريلينگ ،رئيس هيئت داوران گفت ،اين يک کتاب عاشقانه قابل توجه است ،که به رفاقتها و رنجهاي انسانها ميپردازد .دو درون مايه اصلي اين رمان ،عشق و جنگ است .اين کتاب که با نثري فوقالعاده ظريف و قوي نوشته شده ،شرق را به غرب و گذشته را به حال ،با داستاني از گناه و قهرماني پيوند ميزند. «جاده باريک در عمق شمال» ششمين کتاب اين نويسنده 53ساله اهل تازماني استرالياست .پيش از او توماس کنيلي در سال 1982و پيتر کري در سالهاي 1988 و 2001ميالدي از استراليا برنده جايزه «بوکر» شده بودند. دوازده سال طول کشيد تا فالناگان نسخه مطلوبش از اين کتاب را بنويسد .او در يادداشتي براي روزنامه «هرالد سيدني» مينويسد ،همانطور که از نوشتن آنچه ميخواستم ناتوان بودم ،نسخههاي ديگر اين رمان در ذهنم ميآمدند و ميرفتند .من پنج نسخه متفاوت نوشتم تا اينکه باالخره توانستم نسخه نهايي مد نظرم را پيدا کنم. نامزدهاي امسال عالوه بر سه نويسنده بريتانيايي به نامهاي الي اسميت ،هوارد جيکوبسن و نيل موکرجي ،جاشوا فريس و کارن جوي فاولر از آمريکا ،و ريچارد فالنگان از استراليا بودند .اين نخستين باري بود که نامزدهاي دريافت جايزه ازکشورهايي جز کشورهاي همسود بريتانيا ،ايرلند و زيمباوه انتخاب شدند. داوران اين جايزه ادبي هر سال تغيير ميکنند و اين افراد از ميان متنتقدان ادبي ،استادان دانشگاه ،ويراستاران، نويسندگان و چهرههاي برجسته انتخاب ميشوند. سال گذشته النور کاتن نويسنده 27ساله نيوزيلندي کتاب «پرفروغها» توانسته بود اين جايزه بينالمللي را به دست آورد.
ريچارد فالناگان، نويسنده استراليايي، برنده جايزه «بوکر» شد
سازمان بهداشت جهاني: سرم ايبوال آماده ميشود
ريچارد فالناگان ،نويسنده استراليايي ،از ميان شش نامزد نهايي ،برنده جايزه ادبي بوکر شد .اين جايزه نقدي 50هزار پوند (حدود 80هزار دالر) ارزش دارد مالي دارد ،اما در عين حال از مهمترين جوايز ادبي دنياست و هر سال به ن تازهاي که به زبان انگليسي منتشر شد ه است، بهترين رما تعلق مييابد. آقاي فالنگان که نويسنده کتاب «جاده باريک در عمق شمال» است ،سومين استراليايي است که اين جايزه را برده است .عنوان اين کتاب از کتابي به قلم يک شاعر هايکو به نام «باشو» به عاريه گرفته شده و ماجراي آن داستان عاشقانهاي است که در زمان احداث خط آهن بين تايلند و برمه در جنگ جهاني دوم ،که به خط آهن مرگ معروف شده بود ،اتفاق ميافتد. پدر فالناگان از زندانيان جنگ جهاني دوم در ژاپن و از کساني بود که در ساخت اين خط آهن مشارکت داشت .او در سن 98سالگي ،درست در روزي که اين کتاب به پايان
سازمان بهداشت جهاني ميگويد سرمي که از خون مبتاليان بهبود يافته بيماري ايبوال تهيه شده ،طي هفتههاي آينده در ليبريا در دسترس خواهد بود .ليبريا يکي از کشورهايي است که در آن مرگ و مير زيادي در اثر اين بيماري رخ داده است. دکتر مري پاول کيني که در ژنو سخن ميگفت ،اعالم کرد تالشها براي دستيابي زودتر به دارو و واکسن ايبوال پيش از ژانويه 2015در جريان است. شيوع ايبوال تا کنون منجر به مرگ بيش از 4500نفر شده و بيشتر اين مرگ و ميرها در کشورهاي گينه ،ليبريا و سيرالئون بوده است. دکتر کيني که دستيار مديرعامل سازمان بهداشت جهاني در امور سيستم بهداشتي و نوآوري است گفت، همکاريهايي براي رسيدن به توانايي استخراج و آمادهسازي پالسما در هر سه کشور آغاز شده است .اين پالسماها براي درمان مبتاليان قابل استفاده است. اين مقام سازمان بهداشت جهاني گفته است اين همکاريها به سريعترين نحو ممکن ادامه دارد و ابراز اميدواري کرده است که طي هفتههاي آينده تاسيسات براي جمعآوري خون ،درمان آن آماده باشد تا بتوان از اين طريق با فرآوري خون آن را براي درمان بيماران مهيا کرد. هنوز مشخص نيست چه ميزان سرم از اين راه آماده ميشود و يا جوابگوي تقاضاها خواهد بود .اگر شخصي بتواند دوره بيماري را به سالمت پشت سر بگذارد ،يعني بدن او توانسته ياد بگيرد چگونه با ويروس مبارزه کند و پادتنهايي در خونش به وجود آمده که توان حمله به اين ويروس را دارند .در اين صورت پزشکان ميتوانند با استفاده از خون اين بيماران ،سرم تهيه کنند. سرم با خارج کردن گلبولهاي قرمز خون و نگه داشتن پالسما که حامل پادتنهاي مهم براي درمان بيماران است به دست ميآيد.
13
طبق گزارشها ،يک پرستار اسپانيايي مبتال به ايبوال پس از آنکه سرم انساني حاوي پادتن مبتاليان بهبوديافته ديگر را دريافت کرد از بيماري نجات يافت .اين پرستار نخستين کسي بود که خارج از غرب آفريقا به اين بيماري دچار شد. دکتر کيني گفته است اين درمان مخاطرات خود را دارد و سازمان بهداشت جهاني هم توصيههايي را جهت رعايت ايمني صادر کرده است .به گفته وي تا پايان سال جاري ميالدي نتايج اوليه آزمايش دو واکسن احتمالي موجود براي مقابله با ايبوال آماده خواهد شد. اين واکسنها ابتدا براي تعيين بيخطر بودنشان براي انسان آزمايش ميشوند و پس از آن بابت اطمينان از اينکه آيا ميتواند انسانها را در برابر ابتال به ويروس محافظت کنند يا نه. سازمان بهداشت جهاني اميدوار است به محض دستيابي به پاسخ اين پرسشها ،آزمايشها را به گروههاي گستردهتر مردم و درنهايت تمام آفريقا تعميم دهد. دکتر کيني افزود ،آزمايشها از چند هفته آينده شروع ميشوند و تا شش ماه تا يک سال آينده ادامه خواهند داشت .اما نتايج ابتدايي در مورد ايمني و ميزان استفاده از دارو تا ماه دسامبر امسال آماده خواهد بود. اين مقام سازمان بهداشت جهاني گفت در حال حاضر آزمايش چند داروي مختلف براي درمان ايبوال در چند کشور در جريان است.
فروش خوب آثار هنرمندان ايراني در حراج کريستي
با فروش آثار هنري هنرمندان ايراني با قيمتي فراتر از قيمت پيشبينيشده ،ميزان فروش حراجي کريستي دوبي در اکتبر ،از مرز 12ميليون دالر گذشت. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ،حراج آثار هنري مدرن و معاصر ايراني و ترک که در شعبه دوبي حراج کريستي انجام شد ،به فروشي معادل 12ميليون و 500هزار دالر يعني سه برابر ميزان تخمين زدهشده رسيد و 19رکورد جديد را به ثبت رساند. در اين حراجي آثاري از هنرمنداني چون پرويز تناولي، سهراب سپهري ،بهمن محصص ،فرهاد مشيري ،مارکو گريگوريان ،مسعود عربشاهي ،ليال متين دفتري ،هوشنگ پزشکنيا و منوچهر يکتايي ارائه شده بود که 95درصد آنها به فروش رسيد. آثار مدرن و معاصر هنري از سال 2010تا کنون ،به چنين قيمت بااليي فروش نرفته بود .از ميان 121اثري که فروخته شد 19 ،اثر باالترين قيمتها را داشتند که برخي از آنها به «بهمن محصص» و «کوروش شيشهگران» تعلق داشتند. بر اساس اين گزارش ،يکي از تابلوهاي مورد توجه در حراجي دوبي ،يک نقاشي رنگو روغن از پرويز تناولي بود. تناولي اين تابلو را در سال 1962زماني که در مينياپوليس به تدريس ميپرداخت کشيده است. در اطالعاتي که در وبسايت حراجي کريستي آمده، اين نقاشي 365هزار دالر خريداري شده است .اين قيمت، شش برابر قيمتي است که قبل از برپايي حراجي براي تابلوي يادشده پيشبيني شده بود. عالوه بر اين تابلو دو مجسم ه برنز از تناولي به قيمت 185و 221هزار دالر به فروش رسيد و بدين ترتيب در حال حاضر آثار او گرانقيمتترين آثار هنري هنرمندان خاورميانهاي به شمار ميرود. دو نقاشي از سهراب سپهري که به مجموعه «تنه درختان» تعلق دارند ،به قيمت 269و 257هزار دالر خريداري شدند. فرهاد مشيري با دو کار به ترتيب با قيمت 197هزار
14 دنباله از صفحة قبل و 112هزار و 500دالر از ديگر هنرمندان ايراني بود که کارهايش به چند برابر ارزش پايه خريداري شد. در حراج کريستي ،ايران با راهيابي 36اثر (بيش از يکچهارم کل آثار راهيافته) بيشترين سهم را در اين حراجي معتبر بينالمللي به خود اختصاص داده بود. در اين دوره 122 ،نقاشي ،مجسمه ،نقاشي خط و عکس عرضه شد .در اين نمايشگاه همچنين از عراق ،لبنان ،مصر ،سوريه ،ترکيه ،تونس، فلسطين ،اردن و مراکش آثاري عرضه شده بود.
برندگان جوايز نوبل 2014
مالله يوسف زي از پاکستان و کايالش ساتيارتي از هند دو برنده جايزه صلح نوبل 2014 هستند .اين دو برنده جايزه صلح نوبل در زمينه حقوق کودکان فعاليت ميکنند. کميته انتخاب برنده جايزه صلح نوبل از مبارزه اين دو نفر عليه سرکوب حقوق کودکان و جوانان و تالش آنها براي حق همه کودکان در آموزش تقدير کرد .رئيس کميته نروژي نوبل در اين باره گفت، کودکان بايد به مدرسه بروند و در غيراين صورت مورد سوء استفاده مالي قرار ميگيرند. اين جايزه به ارزش مالي 1.1ميليون دالر در روز 10دسامبر به برندگان جايزه صلح نوبل در مراسمي در شهر اوسلو پايتخت نروژ اهدا ميشود. مالله يوسف زي دختر نوجوان متولد 1997 ميالدي در پاکستان فعال در زمينه حق تحصيل دختران و کودکان در سال 2012توسط طالبان ترور شد اما از اين حمله جان سالم به در برد. كايالش ساتيارتي از هند متولد 1954نيز در زمينه حمايت از کودکان و جلوگيري از کار کودکان فعاليت ميکند. جايزه نوبل پزشکي امسال به جان اوکيف آمريکايي ـ بريتانيايي ،و مي ـ بريت موزر و ادوارد موزر نروژي اعطا شد .اين جايزه به خاطر کشف سيستم موقعيتيابي مغز به آنها که همگي دانشمندان علوم اعصاب هستند اهدا شده است. جايزه نوبل پزشکي به پاس کشف سلولهاي تشکيلدهنده سيستم موقعيتيابي ( )GPSمغز به اين سه دانشمند داده شده است. سيستم موقعيتيابي مغز امکان پاسخدهي ما به سئوالهاي ساده را فراهم ميسازد؛ سئوالهايي همچون :از کجا ميدانيم ،کجا هستيم ،چطور مسيري را از يک جا به جاي ديگر بيابيم ،و چطور ميتوانيم اين اطالعات را ضبط کنيم ،بهگونهاي که بار ديگر بتوانيم فورا همان مسير را پي بگيريم. نخستين يافتههاي اين سيستم را جان اوکيف در سال 1971کشف کرد و مي ـ بريت موزر و ادوارد موزر در سال 2005يافتههاي کليدي ديگري را پيدا کردند. صد و هشتمين جايزه نوبل فيزيک نيز مشترکا به «ايسامو آکاساکي»« ،هيروشي آمانو» از دانشگاه
November 2014 آبان 1393
ناگويا در ژاپن و «شوجي ناکامورا» از دانشگاه کاليفرنيا در سانتا باربارا اختصاص يافت. به گزارش ايسنا ،جايزه نوبل فيزيک 2014 براي ابداع ديودهاي کارآمد منتشر کننده نور آبي (الايدي) که امکان منابع نور سفيد به صرفه را فراهم کردند به اين دانشمندان اختصاص يافت. نام اين دانشمندان در حالي با جايزه نوبل فيزيک 2014گره خورد که گمانهزنيهاي موسساتي مانند تامسون رويترز به «چارلز ال. کين»« ،لورانس مولنکامپ» و «شوچنگ ژانگ» براي کشف حالت جديد ماده موسوم به اسپين کوانتومي يا «جيمز اف .اسکات»« ،رامامورتي رامش» و «يوشيري توکورا» براي تحقيقات در حوزه ذخيرهسازي داده و «پيدونگ يانگ» براي طراحي کوچکترين ليزر جهان (نانوليزر) به عنوان برنده احتمالي جايزه نوبل فيزيک اشاره داشتند. اين جايزه سال گذشته به فرانسيس انگلرت و پيتر هيگز براي کشف «ذره هيگز» اهدا شد.
جايزه نوبل شيمي 2014نيز به اريک بتزويگ از موسسه پزشگر هوارد هيوز آمريکا ،اشتفن هل از موسسه مکس پالنک در گوتينگن آلمان و ويليام مورنر از دانشگاه استنفورد آمريکا اختصاص يافت. اين جايزه به دليل ساخت ميکروسکوپ فلورسنت فوق واضح به اين سه شيميدان تعلق گرفت. از سال 1901تا کنون ،بيشتر برندگان جايزه نوبل شيمي به ترتيب از 10حوزه بيوشيمي ،شيمي آلي ،شيمي فيزيک ،شيمي ساختاري ،شيمي اتمي، سينتيک شيميايي ،شيمي محصوالت طبيعي ،شيمي صنعتي ،شيمي معدني و بيوشيمي تحليلي بودهاند. اين جايزه سال گذشته به مارتين کارپلوس از دانشگاههاروارد ،مايکل لويت از دانشگاه استنفورد و آريه وارشل از دانشگاه کاليفرنياي جنوبي به خاطر توسعه مدلهاي چندمقياسي سيستمهاي شيميايي پيچيده اعطا شد. جايزه نوبل ادبيات سال 2014هم به «پاتريک موديانو» نويسنده سرشناس فرانسوي تعلق گرفت. پيتر انگلوند دبير دائم آکادمي نوبل ،نام «پاتريک موديانو» نويسنده فرانسوي را به عنوان برنده جايزه نوبل ادبيات سال 2014اعالم کرد. موديانو پيش از اين نيز برنده جايزههاي ادبي ديگري شده است« .خيابان بوتيکهاي خاموش» را يکي از برجستهترين آثار او ميدانند. از سال 1901تا کنون 107جايزه نوبل ادبيات به برگزيدگان اعطاء شده است که در اين ميان سهم زنان از معتبرترين جايزه دنياي ادبيات 13جايزه بوده است و 4بار نيز جايزه مشترک به برگزيدگان اعطاء شده است« .روديارد کيپلينگ» با 42سال جوانترين و «دوريس لسينگ» با 88سال کهنسالترين برندگان جايزه نوبل ادبيات هستند. سال گذشته «آليس مونرو» ،نويسنده سرشناس کانادايي اين جايزه معتبر را دريافت کرد. پاتريک موديانو زاده سال 1945در فرانسه است .او کودکي سختي داشته ،پدرش اغلب خانه نبود و مادرش در آسايشگاه به سر ميبرد .در اين دوران او با برادرش رابطهاي صميمي داشت ،اما برادرش در دهسالگي بر اثر بيماري ميميرد و موديانو آثاري را که از سال 1967تا سال 1982
نوشته ،به برادرش تقديم کرده است. موديانو جزو نويسندگاني است که شايد کمتر کسي فکر ميکرد که امسال به عنوان برنده جايزه نوبل معرفي شود ،اما آکادمي نوبل باز هم با انتخاب خود کتابخوانان و اهالي ادبيات را غافلگير کرد. موديانو در ايران نويسنده شناخته شدهاي است ،اما آثار او از سوي مترجمان پراکنده ترجمه شده و به جز زندهياد ساسان تبسمي ،مترجمان از او اغلب يک کتاب ترجمه کردهاند. موديانو نمايشنامهنويس هم هست و عالوه بر نگارش نمايشنامههاي متعدد کتابهايي هم به شکل زندگينامه نوشته است. رمانهايي که از او به فارسي ترجمه شده است ،عبارتند از« :خيابان بوتيکهاي خاموش»، «در کافهي جواني گمشده» و «افق» با ترجمه ساسان تبسمي ،نشر افق« .محله گمشده» با ترجمه اصغر نوري ،نشر افراز« .سفر ماه عسل» با ترجمه نسرين اصغرزاده ،نشر افراز«.تصادف شبانه» با ترجمه مهسا ابهري ،نشر فرهنگ جاويد، «آه اي سرزمين محبوب من» با ترجمه رويا خويي، نشر نظر« ،افق» و «تصادف شبانه» با ترجمه حسين سليمانينژاد ،نشر چشمه. ژان تيرول هم برنده نوبل اقتصاد سال 2014 شد و کميته نوبل با اهداي جايزه خود به ژان تيرول، اقتصاددان فرانسوي ،از پژوهشهاي او در زمينه «قدرت بازار و کنترل آن» قدرداني ميکند .اين نخستين بار در 15سال اخير است که نوبل اقتصاد به دانشمندي غير آمريکايي تعلق ميگيرد. ژان تيرول 61سال دارد و در دانشگاه تولوز در فرانسه تدريس ميکند .دبير دائمي آکادمي علوم سوئد ،استفان نورماک ،درباره نوبل اقتصاد سال 2014گفت« ،جايزه امسال در باره رام کردن شرکتهاي قدرتمند است ».او افزود که ژان تيرول با تحقيقات خود نشان داده که چگونه ميتوان بازارها را با چند شرکت قدرتمند کنترل کرد. همچنين رئيس هيئت داوران ،تور الينگسن، درباره اهداي نوبل اقتصاد به تيرول گفت« :اين دانشمند فرانسوي يکي از بزرگترين اقتصاددانهاي عصر حاضر است». ژان تيرول در پژوهشهاي خود بيش از هر چيز به موضوعهاي سازماندهي صنعتي ،امور مالي و بانکي و نيز جوانب رواني علم اقتصاد پرداخته است. او همچنين آثاري درباره اقتصاد صنعتي، نظريهي بازيها و نظريهي قرارداد منتشر کرده است. ژان تيرول پس از آنکه خبر اهداي نوبل اقتصاد به خود را شنيد در نخستين واکنش که طي کنفرانسي مطبوعاتي در استکهلم و به شکل مصاحبهاي تلفني بود گفت« :بسيار بسيار سپاسگزارم ».او همچنين گفت که مفتخر است از اينکه جايزه نوبل به او اهدا ميشود. رسانهها با ابراز تعجب خبر اعطاي نوبل اقتصاد به ژان تيرول را منتشر کردهاند ،چون اين نخستين بار از سال 1999تا کنون است که اين جايزه به يک دانشمند غير آمريکايي تعلق ميگيرد. در آن سال دانشمند کانادايي ،رابرت ماندل ،برنده نوبل اقتصاد شده بود. پيش از آن نيز ،از زماني که در سال 1969 نوبل اقتصاد براي نخستين بار اهدا شد ،بيش از همه آمريکاييها بودند که نوبل اين رشته را دريافت ميکردند يا دانشمنداني بودند که گرچه متولد آمريکا نبودند اما در آن کشور کار تحقيقي ميکردند. طبق اعالم کميته نوبل ،ژان تيرول پس از موريس اله (سال )1988و ژرار دوبرو ()1983 سومين اقتصاددان فرانسوي است که به افتخار دريافت اين جايزه نايل آمده است. برخالف جوايز سنتي نوبل ،جايزه نوبل اقتصاد در وصيتنامه آلفرد نوبل ،مخترع ديناميت ،قيد نشده است .از اين رو نام برنده آن پس از انتشار نام برندگان ديگر جوايز نوبل اعالم ميشود. اما به برنده جايزه نوبل اقتصاد نيز ،همانند ديگر برندگان جوايز نوبل ،مبلغ 8ميليون کرون سوئد (حدود 870هزار يورو) در سالمرگ نوبل در روز 10دسامبر در استکهلم ،پايتخت سوئد ،اهدا ميگردد.
14
دنباله از صفحة 10 آينده ،با ايران به توافق برسد .به اين ترتيب ،بهترين فرصت براي دستيابي به توافق ،در خالل چند ماه آينده فراهم خواهد شد ،چون در اين فاصله زماني است که انگيزههاي سياسي دو طرف با يکديگر تالقي پيدا خواهند کرد. اما يک مشکل بزرگ وجود دارد :بين مواضع دو طرف فاصله بسيار زيادي وجود دارد .آمريکا و شرکايش بر کاهش توانمندي ايران در زمينه غنيسازي پافشاري ميکنند تا اين کشور نتواند وارد مرحله توانمندي ساخت جنگ افزار هستهاي شود و ايران نيز حاضر نيست توانمندي خود را در اين زمينه آن چنان محدود کند که گوئي برنامه هستهاي خود را برچيده است .ايران در ضمن خواستار برچيده شدن کامل و بي درنگ تحريمهاست. طرف مقابل ميگويد اين اقدام غير عملي و به دور از دورانديشي است. براي اينکه توافقي به دست آيد ،هر دو طرف بايد مصالحه کنند .تندروها در هر دو کشور به توافقي که به دست آمده باشد حمله خواهند کرد ،تا بسياري از تحريمها را به حالت تعليق درآورند .ايران به چنين اقدامي با سوء ظن نگاه ميکند ،چون رئيس جمهوري بعدي آمريکا ميتواند دوباره تحريمها را برقرار کند. آيا چنين مسايلي به اين معني است که در آينده نزديک نميتوان به توافق دست يافت و الزم است تا مهلت گفتگوها تا سال آينده ميالدي تمديد شود؟ ضرورتا چنين نيست ،حتي اگر جمهوريخواهان در انتخابات ماه آينده پيروزي چشمگيري به دست آورند .چنانچه جمهوريخواهان اکثريت کرسيهاي سنا را به دست آوردند ،در آن صورت ،ايران خواهد پرسيد که آيا کنگره بعدي با لغو تحريمها موافقت خواهد کرد يا نه. هرچه موقعيت اوباما در چشم مذاکره کنندگان ايران ضعيفتر جلوه کند ،آنها بيشتر خواستار لغو بيدرنگ و گستردهتر تحريمها خواهند شد. چنين درخواستي از سوي ايران ،دولت اوباما را در وضعيت دشواري براي جلب موافقت کنگره کنوني قرار خواهد داد ،مگر اينکه ايرانيها موضع خود را تغيير دهند و از پافشاري بر سر حفظ توانمندي کنوني خود در زمينه غنيسازي دست بردارند. به اين ترتيب ،پيروزي چشمگير جمهوريخواهان در انتخابات ،اوباما و ايران را تحت فشار فزاينده قرار خواهد داد و دو طرف ناگزير خواهند شد يا اکنون به توافق برسند يا هرگز. گزينه ديگر اين است که مهلت را بار ديگر تمديد کرد تا زمينه براي دستيابي به توافقي مستحکم و جامع به آهستگي فراهم شود ،گزينهاي که چندان واقع بينانه به نظر نميرسد .علت ضعيف بودن امکان چنين تحولي ،شرايطي است که انتخابات آتي در آمريکا ايجاد خواهد کرد. در دسامبر سال 2015در ايران انتخابات پارلماني برگزار خواهد شد .چند ماه پس از آن ،راي دهندگان براي انتخاب اعضاي مجلس خبرگان به مراکز رايگيري خواهند رفت و اعضاي اين مجلس ،رهبر بعدي کشور را انتخاب خواهد کرد .مذاکره کنندگان ايران با آگاهي از اهميت اين انتخابات از هم اکنون چشم به نتايج آنها دوختهاند .مذاکره کنندگان آمريکايي نيز بايد به اين انتخابات توجه نشان دهند، چون تاريخ دستيابي به توافق ميتواند در نتيجه اين انتخابات تاثير بگذارد. در ايران ،در مجلس شوراي اسالمي کنوني ،تندروها اکثريت دارند .براي تغيير وضعيت در مجلس ،آقاي روحاني به منافع اقتصادي که دستيابي به توافق ميتواند براي ايران به ارمغان آورد ،نياز دارد .آقاي روحاني براي اينکه بتواند نظر راي دهندگان را به خود جلب کند ،ميبايد هر چه زودتر به توافق دست پيدا کند .به اين ترتيب ،هر چه زمان دستيابي به توافق به درازا بکشد امکان مفيد واقع شدن آن براي آقاي روحاني کمتر خواهد بود. محافظه کاران در ايران ميدانند که اگر قرار است توافقي به دست آيد هر چه ديرتر صورت گيرد بيشتر به نفع آنها خواهد بود. وقتي مسايل و پي آمدهاي انتخابات آتي در ايران و آمريکا را در کنار يکديگر قرار دهيم ،راهبردي که آمريکا بايد در پيش بگيرد روشنتر خواهد شد .با آنکه آمريکا و متحدانش بايد در هر گونه مصالحهاي که انجام ميدهند به اهداف اصلي خود ،يعني بازداشتن قطعي و قابل اطمينان ايران از دستيابي به جنگ افزار هستهاي دست پيدا کنند ،اما بايد به خاطر داشته باشند که دستيابي به توافق ،خود به معني فراهم آمدن مقدمه ايجاد تغييرات سياسي در ايران خواهد بود. دولت آمريکا اکنون در موقعيتي قرار دارد که ميتواند روي توافق هستهاي با ايران حساب کند ،چون منافع سياستمداران ايران ايجاب ميکند که به توافق هستهاي دست پيدا کنند و دروازههاي کشور را به روي جهانيان باز کنند .اگر مذاکره در آينده نزديک به نتيجه نرسد ،در آن صورت ،روزنه اميد اندکي که ايجاد شده است بسته خواهد شد و غرب به احتمال بسيار زياد ناگزير خواهد بود تا در منطقه بيثبات خاورميانه به وجود ايراني به مراتب سرکشتر تن در دهد. تندروها در ايران اميدوارند که در انتخابات ميان دورهاي کنگره آمريکا، جمهوريخواهان به پيروزي برسند و مساله توافق هستهاي منتفي شود و با شکست گفتگوها زمينه پيروزي بلند مدت آنها در ايران فراهم آيد .به همين علت ،حتي در صورت چرخش کنگره به راست بر اثر پيروزي جمهوريخواهان در انتخابات ميان دورهاي ،آمريکا بايد براي دستيابي هر چه سريعتر به توافق هستهاي به گفتگوها شتاب ببخشد. هر چه زمان دستيابي به توافق طوالنيتر شود ،احتمال اينکه در نهايت شرايط و اوضاع هم در ايران و هم آمريکا به گونهاي تحول يابد که ديگر نتوان به هيچ نوع توافقي دست يافت ،بيشتر ميشود.
15
November 2014 1393 آبان
15
16
November 2014 1393 آبان
16
17
November 2014 1393 آبان
Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.
17
18
November 2014 آبان 1393
روايت قربانيان از اسيدپاشي در اصفهان خبر اسيدپاشي به صورت تعدادي از زنان در اصفهان بسيار سريع در تمام ايران پخش شده است و اخبار مرتبط با آن توسط مردم و به خصوص زنان پيگيري ميشود. انگيزه پيگيري اين اخبار برخالف بسياري اخبار ديگر ،نه کنجکاوي و جذابيت خبر ،بلکه ترس مردم است .تعدادي از فعاالن زنان ،کنشگران مدني و منتقدان حکومت اسالمي در ايران معتقد هستند که ايجاد ترس در مورد بدحجابي همان هدفي بوده است که محرکان اصلي اين اقدام به دنبال آن بودهاند. اندکي بعد از انتشار اخبار اسيدپاشي به صورت زنان در اصفهان ،اخباري درباره شروع اسيدپاشي در تهران نيز در فضاي مجازي و گفتوگوهاي مردم در دنياي واقعي پخش شد .مردم در تهران از اسيدپاشي در محدودههاي پونک ،ميدان وليعصر ،شهرک غرب و غيره صحبت ميکنند. براي نمونه يکي از کارمندان بانک سپه ميگويد« :من خودم نديدم ،اما يکي از مشتريها گفت که در پونک روي صورت يک دختر اسيد پاشيدهاند». ستاره دختري است که به دستور مادرش حق نزديک شدن به محوطه ميدان انقالب و ميدان وليعصر تهران را ندارد .او دليل خواسته مادرش را اينگونه توضيح ميدهد: «مامانم روي وايبر عکسي ديده است که ميگويند مربوط به اسيدپاشي در اطراف ميدان انقالب است .کلي به من سفارش ميکند و چند بار زنگ ميزند تا مطمئن شود سمت ميدان انقالب و وليعصر نميروم». شايعات و اخباري درباره اسيدپاشي در خيابان گاندي و منطقه ستارخان نيز به صورت جدي مطرح شده و همين اخبار کافي است تا دختران تهراني و خانوادههاي آنان به شدت نگران اسيدپاشي باشند. زينب دختري بسيار کوچک اندام است که کيف دستي سنگيني را با خود حمل ميکند .او يکي از دختراني است که به شدت از اسيدپاشيها ترسيده است و دو بطري يک و نيم ليتري آب معدني را در کيف خود حمل ميکند .او ميگويد: «ميگويند اسيد فقط با آب پاک ميشود .اگر به اسيد دست بزني ،دست آدم هم ميسوزد .پدرم گفت اين بطريها را بگذار توي کيفت و اگر اسيد پاشيدند اول چشمهايت را بشور که کور نشوي .چون پوست را ميشود جراحي کرد ولي چشم را نميتوان کاري کرد». در اصفهان عسل دختري 25ساله است که اکنون يک خودروي پرايد در اختيار دارد .او ميگويد« ،ماشين خود من 206است و ميگويند روي 206حساس هستند و روي دخترهايي که پشت 206مينشينند اسيد ميپاشند .پدرم ماشين مرا گرفت و پرايد خودش را به من داد .اينجا را نگاه کنيد با پيچگشتي باالبرها را درآورده که نتوانم شيشه را پايين بدهم». باز هم در اصفهان ،فخري دختري است که معلم زبان خارجي است .خانواده او اجازه خروج از خانه را به او نميدهند .در يک گفتوگوي تلفني ميگويد« :سه روز پيش با برادرم به خانه بر ميگشتيم .موقع ورود به خيابان اصلي يک موتور از کنار آمد و ترمز کرد .برادرم پياده شد و با او درگير شد .مردم هم جمع شدند و او را گشتند بيچاره چيزي همراهش نبود ،اما پدر و برادرم ديگر اجازه نميدهند سر کار بروم .راستش خودم هم ترجيح ميدهم فع ً ال در خانه بمانم. از آموزشگاه يک هفته مرخصي گرفتهام .مدير آموزشگاه گفت که کالسها تشکيل نميشود و بيشتر دخترها به کالس نميآيند .نميدانم اين وضعيت قرار است تا کي ادامه داشته باشد». در تهران يک دختر 23ساله که در يک شرکت عمراني کار ميکند از تغيير پوشش خود ميگويد« :رنگ موهاي من روشن است .دو روز است با مقنعه سر کار ميروم .از اتوبوس و مترو استفاده ميکنم چون امنيتش بيشتر است. تقصير من چي است که رنگ موهايم روشن است و مردها به من زياد نگاه ميکنند؟» زنان و دختران ديگري هم هستند که به زندگي روزانه خود مشغولاند ،اما درباره اسيدپاشيها حرف ميزنند و نگران آن هستند.
ماموران پليس به شدت تکذيب ميکنند براي تحقيق درباره صحت اخبار اسيدپاشي در تهران، با بهانههايي به کالنتريهاي 137 ،145 ،134 ،118 ،138 و 148در محلههاي شهرک غرب ،ستارخان ،پونک ،گاندي، گيشا ،ونک و انقالب مراجعه کرديم .برخوردها در کالنتريها به شدت بد است و با خشونت صحبت ميکنند ،اما ماموران با قاطعيت اخبار مربوط به اسيدپاشي در تهران را تکذيب ميکنند. يکي از ماموران گشت کالنتري که دلسوزتر از بقيه نشان ميدهد ميگويد« :به خدا قسم خود من دو تا دختر دارم .من هم پدرم و نگرانم اما به قرآن دروغ است .در تهران اتفاقي نيفتاده است .در اصفهان هم فرقي ندارد همه مردم براي پليس يکجور هستند .مطمئن باشيد همکاران ما دارند پيگيري ميکنند و به زودي دستگير ميشوند». اين مامور پليس ميگويد« :اين چند روز در تهران اتفاقي نيافتاده است .اگر اتفاقي افتاده بود اول از همه ما خبردار ميشديم .مردم خيالشان راحت باشد .بيخود نترسند». مسئوالن کالنتري شهرک غرب نيز به شدت عصباني هستند…« :ول کنيد آقا مردم را ترساندهايد .خبري نيست. يک هفته است پدر ما را در آوردهاند مردم هرکجا موتورسوار ميبينند زنگ ميزنند .نيرو اعزام ميکنيم اما خبري نيست… مردم بايد دقت کنند .وقتي نيروي ما اعزام ميشود اگر اتفاقي جاي ديگري بيافتد که پرسنل ما بايد حضور نداشته باشند شايد خداي ناکرده مسئلهساز شود .خود مردم بايد رعايت کنند». يکي از مسئوالن کالنتري ميدان خيابان طالقاني تهران نيز ميگويد که «مردم مطمئن باشند در اين چند روز حتي يک مورد اسيدپاشي گزارش نشده است .به همکاران توصيه الزم در مورد موتورسوارها گوشزد شده و اگر ماموران گشت موردي را مشاهده کنند سريعًا وارد عمل ميشوند .مردم نترسند و به کار و زندگي خودشان برسند .دخترها هم حجابشان را رعايت کنند .روي صورت دخترهاي بدحجاب اسيد ريختهاند .کسي با دختراني که حجابشان را رعايت ميکنند کاري ندارد».
شوخي با فاجعه
از تهران و چند شهر ديگر گزارش ميرسد که بعضي از موتورسواران با شبيهسازي حمله با اسيد ،اقدام به آزار و اذيت دختران و زنان ميکنند .موتورسواران با پاشيدن آب يا گرفتن بطري خالي به طرف صورت دختران و زنان آنان را به شدت ميترسانند تا سوژه خنده و تفريح به دست بياورند. يک دختر 26ساله ميگويد« :ساعت دو بعد از ظهر بود که يک موتورسوار پشت خط عابر پياده ترمز کرد و بطري آب معدني را جوري باال آورد که انگار ميخواهد اسيد بپاشد. من جيغ زدم و آنها خنديدند و رفتند .ماشين راهنمايي
رانندگي آنجا بود .مامورهاي راهنمايي رانندگي هم داشتند ميخنديدند .ماموران ما به هيچ دردي نميخورند». يک راننده تاکسي 50ساله ميگويد« :به علي قسم از وقتي خبر را شنيدهام همهاش چشمم به موتورسوارها است. ببينم ميخواهند اسيدپاشي کنند گاز ماشين را ميگيرم و ميروم رويشان .مرگ بهتر از اينه که ببيني دختر مردم را بسوزانند .مردم غيرت داشته باشند .هرکجا ديدند ،امان ندهند .با چاقو با سنگ ،نبايد اينها را زنده گذاشت». يک زن 30ساله که چهره زيبايي دارد از پستي عدهاي از پسران و مردان در ايران گاليه دارد و ميگويد« :مرز شوخي و جدي را رعايت نميکنند .در اين شرايط که زنها خودشان مشکل روحي دارند و اين مسائل باعث شده آرامش نداشته باشيم ،از بغل آدم رد و ميشوند و ميگويند خانم شما خيلي خوشگليها .حيف شما نيست اسيد بريزند رويت. بيا با من دوست شو ،خودم باديگاردت ميشم .اين يعني چي؟ حاال ممکن است کسي اعتقاد نداشته باشد ،اما شعور چي؟ االن به نظر شما وقت مناسبي براي اين حرفهاست؟ نميگذارند يادمان برود».
خشم و ترسي که با موفقيت به جامعه تزريق شد
يکي از فعاالن جنبش زنان معتقد است« :ايجاد ترس از تبعات بدحجابي به نظرم همان چيزي است که دنبالش بودند و به آن رسيدند .کارکرد ايجاد ترس همين است که ما مدام به حجاب فکر کنيم و نگران باشيم .اوايل که گشت ارشاد آمد ما تا دو يا سه سال اين وضعيت را داشتيم تا اينکه باالخره عادي شد .وقتي مسئله براي زنها عادي شد و ديگر از گشت ارشاد نترسيدند شروع به اسيدپاشي کردند
18
تا دوباره ترس را وارد ذهن ما کنند». يک زن ديگر ميگويد که از هنگامي که اسيدپاشي شروع شده است «خود زنها در مورد حجاب به هم تذکر ميدهند ».او ميگويد« :در محل کار به من تذکر دادند. در تاکسي .در مغازه .ميدانم از روي دلسوزي است ،اما ناراحت ميشوم .ميگويند خانم شما که هزار ماشاءاهلل خوشگل هستيد مراقب خودتان باشيد نکند خداي ناکرده اتفاقي بيافتد .ميدانيد وقتي تکرار ميشود خيلي حالت بدي ايجاد ميکند .به خودم ميگويم چرا من؟… يعني اين را قبول کردهام که اگر بخواهند روي کسي بپاشند ،روي من ميپاشند». آتنا از کاربران فيسبوک و عضوي از يک انجمن خيريه است .او ميگويد« :نميخواهم بگويم تقصير خودمان است ،اما گاهي اوقات در خارج ايران اشتباهاتي ميشود ن ميدهند .همان وقتي که کمپين که هزينهاش را مردم ايرا آزاديهاي يواشکي راه افتاد من روي فيسبوک خودم نوشتم که اين کار آنها را حساس ميکند .با اين کارها بيخود امام جمعهها و بسيجيها را تحريک کردند .من از روزي که فيسبوک درست کردم تا االن هميشه عکس بدون حجاب گذاشتهام .پابليک هستند .يکبار که به پليس امنيت رفتم صفحه فيسبوک مرا باز کردند ولي توجه نشان ندادند که عکس من بيحجاب است .چه نيازي به کمپين بود .تا قبلاش روي فيسبوک خيليها با عکس و اسم خودشان اين کار را ميکردند ولي وقتي تبليغات سياسي انجام بشود واکنش نشان ميدهند .از همان زماني که کمپين آزاديهاي يواشکي راه افتاد تعداد سخنرانيها درباره حجاب زياد شد و حساس شدند .ارزشاش را دارد واقعا اين کارها؟» سهيال به جاي آنکه به سئواالت من درباره اين گزارش پاسخ بدهد با نگراني شروع به طرح سئواالتي از من ميکند: «شما فکر ميکنيد اين وضعيت درست بشه؟ تا کي اينها هستند؟ چرا انقالب نميشه که همه از دستشان راحت بشويم؟… يعني ممکنه اتفاقي بيافته؟ خيليها ميگن اينها خيلي زورشان زياده و حاال ،حاالها هستن .بعضيها ميگن زياد دوام نميآورند؟ تا کي بايد صبر کنيم که درست بشه؟» نسرين ميگويد« :در جنگل زندگي ميکنم .قانون جنگل است .بايد اجازه بدهند مثل آمريکا مردم اسلحه داشته باشند .وقتي دو نفرشان را خود مردم با تير بزنند ديگر جرئت نميکنند از اين غلطها بکنند». زهرا همه تقصيرها را به گردن يکي از قربانيان اسيدپاشي مياندازد و ميگويد« :اگر اون خانومه که چند سال قبل اسيد ريختند و کور شد ،نبخشيده بود و قصاص ميکرد االن کسي جرئت نميکرد از اين کارها بکند .تقصير خود ماست که وقتي يک نفر به ما آسيب ميزند احساساتي ميشويم و او را ميبخشيم .ميگويند مردم چرا ميروند مراسم اعدام نگاه ميکنند؟ چرا نبايد کسي را که به زنها تجاوز ميکند يا اسيد ميپاشد اعدام کنند؟ اينطوري بهتر است که درس عبرت بقيه شود». م ميگويد که ترسيده ،اما معتقد است «راهش اين مري نيست» .او طرحي دارد« :االن که هوا بد نيست .هوا پائيزي است و تميز است .دخترها در کنار پدر و برادر و خانواده، زنها در کنار همسر و بچههايشان بيايند به خيابان .قدم بزنند .مثل شب عيد .اينطوري نشان بدهيم که خانوادهها از ما حمايت ميکنند .جمهوري اسالمي از اينکه مردم بيايند به خيابان ميترسد .الزم نيست شعار بدهيم يا کاري بکنيم که ما را بگيرند .فقط راه ميرويم .وقتي ببينند که مردم عصباني هستند و ممکن است خيابان شلوغ شود مثل گشت ارشاد که يک مدت برداشتند ،اسيدپاشها را ميگيرند و ديگر نميگذارند تکرار شود چون به نظرم کساني که اين کار را ميکنند از بسيجيها هستند».
19
November 2014
دروغهايي بزرگ در رژيمهاي الغري
وبسايت صبحانه در آينه خودتان را برانداز ميکنيد و به خود ميگوييد ،از فردا بايد رژيم الغري را آغاز کنم .ممکن است بعد از بارها شکست در رژيم گرفتن از رژيمهاي پزشکان تغذيه ن دفعه تصميم ميگيريد خسته شدهايد و اي با کم غذا خوردن و شيوههاي ديگري که از اطرافيان شنيدهايد ،به جاده الغري قدم بگذاريد. ولي مواظب باشيد! دنياي رژيمهاي تغذيه ،پر است از شايعاتي که باور کردنشان ميتواند صدمات جبرانناپذيري به بدن شما بزند .پس پيش از تغيير عادات غذاييتان با شايعترين اشتباههاي رژيم گرفتن آشنا شويد و با کمک توصيههاي ما ،راه سالمتري را براي کاهش وزنتان انتخاب کنيد. دروغ شماره 1
بعد از ساعت 7شام يا هيچ چيز ديگري نخوريد!
براي دست برداشتن از خوردن ،زمان مشخصي وجود ندارد .آدمها در ساعات متفاوتي از خواب بيدار ميشوند و هر کدام زمان متفاوتي را براي خوابيدن انتخاب ميکنند، پس دليلي هم ندارد که همه در زمان مشخصي غذا بخورند. در همين کشور خودمان براي بسياري از افراد ساعت 8 شب ،ساعت شام خوردن است در حاليکه بسياري ديگر تازه در اين ساعت از سر کار بازميگردند .درست است که محققان ميگويند هضم غذا براي دستگاه گوارش بعد از ساعت 9کمي دشوار ميشود اما سبک زندگي آدمها متفاوت است و نميتوان انتظار داشت کسي که ساعت 2
بامداد را براي خوابيدن انتخاب ميکند ،از ساعت 7ديگر غذايي نخورد. راه درست : بعضي از متخصصان معتقدند 3ساعت فاصله ميان وعده غذايي و خواب به سالمت دستگاه گوارش و کنترل وزن شما کمک ميکند.
دروغ شماره 2 برنج را فراموش کنيد! کربوهيدرات شما را چاق ميکند! به غير از کساني که به داليل خاص پزشکي مجبور به حذف يا کم کردن مصرف بعضي مواد غذايي هستند، دليلي ندارد کسي کربوهيدراتها را براي هميشه از رژيم خود حذف کند .تنها مغز شما به 130گرم کربوهيدرات در طول روز نياز دارد و گذشته از اين ،مصرف آنها براي ساخت سروتونين که خلق و خو و تعادل وزن را کنترل ميکند ،در
آبان 1393
بدن ضروري است. راه درست: ن ه تنها نان ،برنج و سيبزميني ،بلکه غالت ،ميوهها و سبزيجات حاوي کربوهيدرات هستند و ميزان قابل توجهي فايبر هم به بدن ميرسانند .پس به جاي حذف همه اين مواد در يک رژيم خودسرانه ،با مشورت متخصص تغذيه ،گروهي از کربوهيدراتها را در رژيم روزانهتان قرار دهيد.
دروغ شماره 3 براي الغر شدن ،نبايد از غذا لذت برد! متخصصان تغذيه ميگويند چاره کنترل وزن ،هوشيار بودن هنگام خوردن غذاست .وقتي ذهن شما غرق موضوع ديگري است و توجهي به بشقابي که مقابلتان است نداريد ،به جاي آنکه بيميل و بياشتها غذا بخوريد ،بيشتر با خطر پرخوري مواجه ميشويد .گذشته از اين ،از آنجا که حواستان به غذايي که خوردهايد نبوده است ،برخالف معدهتان ،روانتان احساس سيري نميکند و شما را به سمت پرخوري هول ميدهد. راه درست: کل ظرف غذا را مقابلتان نگذاريد بلکه به اندازهاي که متخصص تغذيه برايتان مشخص کرده در بشقابتان غذا بکشيد و سعي کنيد با هوشياري تمام ،از خوردن غذايتان لذت ببريد .شايد تعداد لقمههاي غذاي شما در دوره رژيم کمتر از قبل باشد اما اگر هر کدام را درست مزهمزه کنيد و آرام بجويد ،ميتوانيد لذت زيادي از خوردن همين غذاي کم ببريد. دروغ شماره 4 سر ميز غذا ننشينيد تا زياد نخوريد! برخي از کساني که رژيم ميگيرند تصور ميکنند با تحرک داشتن در زمان غذا خوردن ،نهتنها کالري بيشتري ميسوزانند که حجم کمتري از غذا را هم به بدنشان وارد ميکنند ،در حاليکه محققان ثابت کردهاند کساني که با تحرک و ورجه ورجه غذا ميخورند ،از کساني که در هر وعده غذايي با تمرکز سر ميز مينشينند و غذايشان را آرام مزهمزه ميکنند چاقتر هستند .بررسيها ثابت کرده است کساني که وعدههاي منظم غذايي ندارند و حين انجام کارهايشان کمکم مواد غذايي را به بدنشان ميرسانند، بيشتر از آنهايي که سه وعده در روز سر ميز غذا مينشينند، کالري ميگيرند. راه درست:
19
هر روز زمان مشخصي را براي خوردن سه وعده غذايي در نظر بگيريد و با دل و جان و در زماني که فقط به غذا خوردن اختصاص دادهايد ،حجم مجاز ماده غذايي را به بدنتان برسانيد .باور کنيد چند دقيقه کار نکردن ،شما را آنقدر که تصور ميکنيد عقب نمياندازد.
دروغ شماره 5 براي الغر شدن چربيها را حذف کنيد! انگار هر زمان که صحبت از چربي در رژيم غذايي ميشود ،ياد حلبهاي روغن جامد ميافتيم که از متهمان اصلي باال رفتن کلسترول ايرانيها بودهاند ،اما باور کنيد دوره آن روغنها گذشته و قرار نيست براي حفظ سالمت و رسيدن به اندام متناسب همه نوع چربي را از رژيمتان حذف کنيد. حجم قابل توجهي از مغز ما از چربي تشکيل شده است و بخش قابل توجهي از انرژي روزانهمان را هم چربيها ميسازند .پس چه رژيم الغري داشته باشيد و چه مشکلي با وزنتان نداشته باشيد ،بايد ميزان معيني از چربي را در طول روز مصرف کنيد. راه درست : اگر ميخواهيد بيشترين سود را از حضور چربيها در رژيمتان ببريد ،توصيه ميکنيم رژيم مديترانهاي را که حجم قابل توجهي از چربيهاي غيراشباع در آن وجود دارد رعايت و از اين راه سالمت قلبتان را هم حفظ کنيد. دروغ شماره 6 رژيم ميوه بگيريد تا الغر شويد! براي الغر شدن بشقاب ميوه را جايگزين برنج شبانه کردهايد؟ گمان نکنيد انتخاب چنين رژيمي از شما فردي الغر و سالم ميسازد .برخالف تصور بسياري از افراد ،ميوهها چندان هم کم کالري نيستند و مصرف زياد آنها به خاطر قند فراواني که دارند ميتواند به جز چاقي ،مشکالت قند خون را هم برايتان به ارمغان بياورد .متخصصان معتقدند جايگزين کردن ميوه به جاي يک وعده غذايي باعث باالرفتن قند خون و افزايش غلظت انسولين و بعد از آن پايينآمدن قند خون و گرسنگي بيشتر ميشود. راه درست : اگر تحمل گرسنه ماندن را داريد ،ميتوانيد تنها هفتهاي يکي ،دو روز به جاي شام ميوه بخوريد ،اما خوردن حجم زيادي از ميوههاي شيرين تابستاني به جاي وعدههاي غذايي، نميتواند رژيم مناسبي براي الغر شدن شما باشد.
20
November 2014 آبان 1393
بريتانيا آخرين پايگاه نظامي پارلمان افغانستان خود در افغانستان را به توافقنامه امنيتي با آمريکا نيروهاي افغان واگذار کرد را بررسي ميکند
همزمان با واگذاري پايگاه نظامي باسشن (باستيون) در هلمند به نيروهاي افغان ،پايگاه آمريکايي ليدرنک که در کنار پايگاه نظامي باسشن است نيز به سربازان افغان تحويل داده شد. ي بريتانيا در سيزده سال گذشته پس نيروهاي رزم از سقوط گروه طالبان در افغانستان حضور داشتهاند و پايگاه نظامي باسشن هلمند از سال 2006به اين سو به عنوان پايگاه اصلي آنان ياد ميشد .نيروهاي بريتانيايي در افغانستان 453سرباز تلفات دادهاند. اين در حالي است که تفنگداران دريايي آمريکا نيز با واگذاري پايگاه ليدرنک به نيروهاي امنيتي افغان به فعاليت رزمي خود در افغانستان خاتمه داد .آمريکا در نبرد با شورشيان در افغانستان تا حاال 2349نظامي خود را از دست داده است. پايگاه نظامي باسشن بريتانيا در هلمند از بزرگترين پايگاههاي خارجي با فرودگاه مجهز نظامي و بيمارستان است که در سال 2009ده هزار سرباز بريتانيايي در آن مستقر بودند. قرار است تا پايان امسال کل نيروهاي خارجي افغانستان را ترک کنند و انتظار ميرود تعداد کمي از نيروهاي بريتانيايي براي مشورتدهي و کمک به سربازان افغان در يکي از آکادميهاي نظامي در کابل ،پايتخت افغانستان باقي بمانند. پايين کشيده شدن پرچم بريتانيا پس از هشت سال براي آخرين بار ،دست کم براي بريتانياييها به اين معني است که ديگر جنگ اين کشور در افغانستان پايان يافته است .در مراسم واگذاري پايگاه بريتانيايي باسشن و پايگاه آمريکايي ليدرنک آمريکايي به نيروهاي امنيتي افغان، سربازان هر سه کشور به رسم تعظيم کنار هم قرار گرفته بودند و سرود ملي هر سه کشور نواخته شد. از سال 2001تا حاال بيش از 140هزار نيروي بريتانيايي در افغانستان ماموريت اجرا کردهاند .جنگ افغانستان براي بريتانيا 19ميليارد پوند هزينه برداشته است .سال 2009براي سربازان بريتانيايي با 108نفر تلفات ،خونينترين سال بود .قرار است 500عضو سرويس خدماتي بريتانيا براي مشورتدهي به نيروهاي افغان پس از 2014در افغانستان حضور داشته باشند. نيروهاي امنيتي افغان در حالي مسئوليتهاي امنيتي کشور خود را پس از حدود سيزده سال نبرد با شورشيان به عهده ميگيرند که تهديدها عليه سربازان افغان پيوسته رو به افزايش بوده و تنها در هفت ماه اول سال جاري بيش از چهار هزار سرباز افغان کشته شدهاند .تعداد تلفات ارتش افغانستان در ده سال گذشته نيز نزديک به هفت هزار سرباز و افسر بوده که هر سال در حال افزايش بوده است. سال 2015براي نيروهاي امنيتي افغان ،سال آزمون خواهد بود چون اين نيروها براي اولين بار بايد به تنهايي با شورشيان بجنگند .اين در حالي است که اين نيروها همچنان از نداشتن تجهيزات پيشرفته نظامي و جنگافزارهاي سنگين شکايت دارند.
حکومت افغانستان متن توافقنامههاي همکاري امنيتي با آمريکا و ناتو را که در روز اول کار اشرف غني احمدزي امضا شد ،براي تصويب به پارلمان کشور فرستاده است. اين توافقنامهها که قرار بود سال گذشته توسط حامد کرزي رئيس جمهوري پيشين افغانستان و باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا و دبير کل ناتو امضا شود ،اما با خودداري آقاي کرزي ،امضاي آن به تاخير افتاد. آقاي غني که در دوره مبارزات انتخاباتي ،در صورت پيروزي متعهد به امضاي آن شده بود ،در روز نخست کارش به عنوان رئيس جمهوري به حنيف اتمر مشاور امنيت ملي خود دستور داد که اين موافقتنامهها را با جيمز کانينگهام و موريس يوخمس نماينده غيرنظامي ناتو امضا کند. سيد اکرام اکرام منشي/دبير مجلس نمايندگان افغانستان گفته است که متن اين دو توافقنامه به مجلس فرستاده شده و در حال حاضر در کميته روابط بينالمللي مجلس بررسي ميشود .به گفته او ،براساس آييننامه داخلي مجلس ،پس از بررسي اين کميته و نظرخواهي از 17 کميته ديگر و تاييد مجلس روساي کميتههاي مجلس ،براي بررسي نهايي به جلسه عموميمجلس ارائه ميشود. آقاي اکرام در مورد اينکه تا چه حدي احتمال تاييد يا رد اين توافقنامهها وجود دارد ،از اظهار نظر خودداري کرد، اما برخي منابع ديگر معتقدند که پارلمان به اين دو توافقنامه راي مثبت خواهد داد. براساس توافقنامه امنيتي دوجانبه بين افغانستان و آمريکا 9800سرباز آمريکايي پس از پايان ماموريت رزميخود در آخر سال جاري در افغانستان خواهند ماند .بر اساس پيشنويس اين توافقنامه که قبال در اختيار رسانهها قرار گرفته ،نيروهاي آمريکايي در بگرام ،کابل ،مزار شريف، هرات ،قندهار ،شيندند ،گرديز و هلمند پايگاه خواهند داشت. توافقنامه دوجانبه افغانستان و ناتو هم به شماري از سربازان ديگر کشورهاي عضو اين پيمان اجازه ميدهد که پس از سال 2014در افغانستان بمانند ،اما جزئيات آن هنوز در دسترس نيست.
اعالم کرده که با وجود مصرف 7.6ميليارد دالر براي مبارزه با مواد مخدر در افغانستان ،ميزان توليد مواد مخدر در اين کشور بيشتر از گذشته شد ه است. در نامهاي که اين نهاد براي وزارت خارجه و دادگستري آمريکا نوشته ،آمده که توليد مواد مخدر در افغانستان باعث فساد در دستگاه دولت ،تقويت شبکههاي تروريستي و فراهم سازي منابع مالي براي نيروهاي مخالف دولت از جمله گروه طالبان شده است .در اين گزارش آمده که عليرغم مصرف 7ميليارد دالر در سالهاي گذشته ،هنوز هم افغانستان بيشترين مقدار مواد مخدر را در دنيا توليد ميکند. «سيگار» با استناد به گزارش بخش مبارزه با جرايم و مواد مخدر سازمان ملل( )UNODCنوشته که در سال 2013ميالدي 209هزار هکتار زمين زير کشت مواد مخدر بود که از رکورد سال 2007که مساحت زير کشت به 193 هزار هکتار زمين ميرسيد ،بيشتر است. اين نهاد افزوده که آمريکا براي مبارزه با مواد مخدر در افغانستان 7.6ميليارد دالر را در اين کشور هزينه کرده است .اين پولها در زمينه تقويت ظرفيت نهادهاي دولتي براي مبارزه با مواد مخدر ،هزينه عملياتي نيروهاي مبارزه با مواد مخدر افغانستان ،فراهم سازي معيشت بديل براي دهاقين افغان ،پرداختهاي مالي به نهادهاي دولتي به منظور تطبيق قانون مبارزه با مواد مخدر و ساير موارد به مصرف رسيدهاست. «سيگار» تاکيد کرده که افزايش نسبي قيمت مواد مخدر ،نيروي کاري ماهر و ارزان و زمينهاي حاصلخيز در جنوب افغانستان باعث شده که ميزان توليد مواد مخدر افزايش يابد و حتي واليتهايي که قبال از کشت مواد مخدر خالي شده بودند اکنون دوباره زير کشت مواد مخدر قرار دارند. در اين نامه آمده که بخش مبارزه با مواد مخدر و جرايم سازمان ملل گزارش داده است که ارزش مواد مخدر و توليدات آن در سال 2013به 3ميليارد دالر رسيده ،در حالي که در سال 2012اين مقدار به ارزش دو ميليارد دالر ميرسيد که در حدود 50درصد افزايش را نشان ميدهد. هارون رشيد شيرزاد ،معاون وزير مبارزه با مواد مخدر افغانستان ميگويد که بايد از دولت آمريکا پرسيده شود که حدود هفت ميليارد دالري را که آنها در راستاي مبارزه با مواد مخدر در افغانستان مصرف کردهاند ،توسط کدام نهادها و چگونه به مصرف رساندهاند؟ او ميافزايد که حقيقت اين است که بيشتر اين پولها توسط نهادها و موسسات اجرايي مربوط به خود آنها به مصرف رسيده است و با وزارت ماليه /دارايي و دولت افغانستان در مصرف اين کمکها مشورت نشده است. آقاي شيرزاد ميگويد که در سيزده سال گذشته تنها 150ميليون دالر براي مبارزه با مواد مخدر توسط دولت افغانستان به مصرف رسيد ه است. او تاکيد ميکند پولهايي که توسط نهادهاي آمريکايي در افغانستان به مصرف رسيده ،بيشتر صرف مصارف اداري و حقوق کارمندان نهادهاي اجرايي آنان شده است و به دهاقين افغان نرسيده است.
کشته شدگان ارتش ملي افغانستان به 6853نفر رسيد
«سيگار»: افزايش توليد مواد مخدر
دفتر بازرس ويژه آمريکا براي بازسازي افغانستان موسوم به «سيگار» ( )SIGARدر تازهترين گزارش خود
20
شورشيان مخالف دولت افغانستان کشته شدهاند. به نظر کارشناسان نظامي افزايش تعداد سربازان ارتش ملي به حدود 200هزار نفر ،انتقال تامين مسئوليتهاي امنيتي از نيروهاي ناتو به نيروهاي افغان و افزايش ناامني در اين کشور دليل اصلي افزايش تلفات نيروهاي ارتش ملي افغانستان در سالهاي اخير بوده است.
عبدالرشيد راشد سرپرست قوه قضائيه افغانستان شد
اشرف غنياحمدزي ،رئيس جمهوري افغانستان، عبدالرشيد راشد را به عنوان سرپرست دادگاه عالي افغانستان منصوب کرد .رئيس دادگاه عالي در افغانستان رئيس قوه قضائيه نيز هست. آقاي راشد ،قبال عضو دادگاه عالي افغانستان بود و به دنبال استعفاي سالم عظيميرئيس قوه قضائيه به اين مقام منصوب شد. دفتر رياست جمهوري افغانستان ،اعالم کرد که رئيس جمهوري غني احمدزي ،استعفاي عبدالسالم عظيمي ،رئيس پيشين دادگاه عالي افغانستان را پذيرفته است. در زندگينامه آقاي راشد که در وب سايت رسمي دادگاه عالي افغانستان منتشر شده است آمد است که او در سال 1320در واليت بغالن به دنيا آمده است .او براي تحصيالت بيشتر به آمريکا رفته و در دانشگاه جورج واشنگتن ،درس خوانده است .آقاي راشد در سمتهاي مختلف در دستگاه قضائي افغانستان کار کرده است. بر اساس قانون اساسي تا يک ماه ديگر بايد رئيس قوه قضائيه انتخاب شود. بر اساس ماده 118قانون اساسي افغانستان ،دادگاه عالي افغانستان 9عضو دارد که از سوي رئيس جمهوري معرفي ميشوند و در صورت گرفتن راي اعتماد نمايندگان مجلس ،عضويت دادگاه عالي را به دست ميآورند. رئيس جمهور از ميان اين 9تن که راي موافق مجلس را به دست آوردهاند ،يکي را به عنوان رئيس دادگاه عالي يا قاضي القضات انتخاب ميکند. مطابق قانون اساسي افغانستان زمان کاري اعضاي دادگاه عالي متفاوت است ،سه تن براي 4سال ،سه تن براي هفت سال و سه تن ديگر براي ده سال به مجلس نمايندگان معرفي ميشوند. تا ختم دوره کاري کسي حق برکناري اعضاي دادگاه عالي ندارد و در عين حال زمان کاري آنها تمديد نميشود. با ختم زمان کاري اعضاي دادگاه عالي ،رئيس جمهوري افراد ديگري را به جاي آنها به مجلس معرفي ميکند. يکي از جنجالها ميان مجلس و حامد کرزي در سالهاي گذشته اين بود که مدت کاري سالم عظيميپايان يافته بود اما آقاي کرزي حاضر نشد فرد ديگري را به مجلس معرفي کند و آقاي سالم عظيمي تا پايان دولت کرزي به کارش به عنوان رئيس قوه قضائيه ادامه داد.
اولين کمپين آگاهيدهي از سرطان پستان در افغانستان آغاز شد وزارت دفاع افغانستان اعالم کرد که از سال 1382 تا نيم سال 1393خورشيدي 6هزار و 853سرباز و افسر ارتش ملي افغانستان در نبرد با نيروهاي شورشي در اين کشور کشته شدهاند. ژنرال ظاهر عظيمي ،سخنگوي وزارت دفاع افغانستان گفت که 85درصد اين افراد در اثر انفجار مينهاي کارگزاري شده توسط مخالفان دولت افغانستان جان خود را از دست دادند و بقيه نيز در درگيريهاي مسلحانه و حمالت
وزارت بهداشت افغانستان کمپيني را براي آگاهيدهي از سرطان پستان و جلب سرمايه براي مبارزه با اين بيماري در افغانستان آغاز کرد. نسرين اورياخيل رئيس زايشگاه «ماللي» و مسئول «انجمن رهنماي خانواده» ميگويد که اين اولين بار است که چنين کمپيني در افغانستان راهاندازي ميشود .وي ميگويد
دنباله در صفحة بعد
21
که افزايش مراجعه مبتاليان به اين بيماري به شفاخانهها نشان ميدهد که شمار مبتاليان اين بيماري در افغانستان بيشتر شده و بنابر اين وزارت بهداشت اجراي اين کمپين را روي دست گرفته است. روال غني بانوي اول افغانستان در مراسم آغاز اين کمپين گفت که بهداشت مادر و کودکان براي داشتن جامعه سالم ،مهم و اساسي است زيرا مادران هسته خانواده هستند .او تاکيد کرد که به اين دليل بايد به بهداشت زنان توجه بيشتر صورت گيرد. خانم غني گفت که بيماري سرطان پستان با مراقبتهاي پيشگيرانه و بلند بردن آگاهي ميتواند تشخيص و تداوي شود؛ پس بايد براي مبارزه با آن بر طب پيشگيرانه تمرکز بيشتر شود. او گفت که براي جلوگيري از مرگ و مير مادران ،داشتن و استفاده کردن از امکانات بهداشتي بسيار مهم است و بايد به مردم در اين مورد آگاهي داده شود. سرطان پستان يکي از بيماريهايي است که ساالنه قربانيهاي زيادي ميگيرد .اين بيماري 99.5درصد در زنان و نيم درصد در مردان ديده ميشود. پزشکان افغان ميگويند اين بيماري ،پس از مرگهاي هنگام زايمان در افغانستان ،علت بيشترين مرگ و مير زنان در اين کشور است.
November 2014 آبان 1393
هيچ مرکزي براي ثبت آمار مبتاليان به اين بيماري در افغانستان وجود ندارد ،اما متخصصان پزشکي در اين کشور ميگويند که بر اساس مطالعات جهاني در کشورهاي غير پيشرفته و رو به توسعه يک تا سه درصد زنان به اين بيماري مبتال هستند. سرطان پستان از راههاي مختلف تشخيص داده ميشود .تشخيص احتمالي آن کار آساني است اما تشخيص دقيق آن نياز به امکانات و آزمايشهاي دقيق دارد. تشخيص اين بيماري به شکل صد در صدي و دقيق از طريق نمونه برداري از نسج پستان ،در افغانستان انجام ميشود .اما مداواي آن که به سه شکل جراحي، شيميدرماني (از طريق دارو) و پرتو درماني (از طريق اشعه) انجام ميشود ،به طور کامل در اين کشور صورت نميگيرد و پزشکان ميگويند که بيماران بايد براي تکميل تداوي خود جهت پرتودرماني به خارج از افغانستان سفر کنند.
سرمربي تيم ملي «مرد بزرگ فوتبال افغانستان» شد
يوسف کارگر ،سرمربي تيم ملي فوتبال افغانستان به عنوان «مرد بزرگ فوتبال افغانستان» برگزيده شد. فدراسيون فوتبال افغانستان طي مراسميدر کابل اين لقب را به آقاي کارگر داد. در همين مراسم ،کنفدراسيون فوتبال آسيا ،به آقاي کارگر مدرک مربيگري Aداد و 54مدرک پايه مربيگري هم به ديگر مربيان افغان داده شد .رشد فوتبال در افغانستان در
سالهاي اخير قابل توجه بوده است. يوسف کارگر نخستين افغاني است که چنين لقبي به او داده ميشود .او که در نزديک به يک دهه اخير هدايت تيم ملي افغانستان را به عهده داشته ،توانسته است تيم ملي افغانستان را به قهرماني جنوب آسيا برساند. تيم افغانستان همچنين در زماني که آقاي کارگر مربي اين تيم بود از رده 214در ردهبندي فيفا به رده 135صعود کرد.
جنجال آمريکا و افغانستان بر سر محاکمه يک عضو روس گروه طالبان
مقامات آمريکايي در نظر دارند تا يک شهروند روسي را که در افغانستان بازداشت شده و زنداني است ،براي محاکمه به آمريکا منتقل کند. اين زنداني اريک حميداللن نام دارد .او سرباز پيشين ارتش سرخ بوده که با اشغال افغانستان نيروهاي توسط شوروي سابق به افغانستان آمد ،اما در افغانستان ماند و به شوروي سابق بازنگشت. سرباز اين سابق ارتش روسيه در سال 2009 وقتي که با شماري از جنگجويان گروه طالبان به يک پاسگاه نيروهاي مشترک افغان و آمريکا در واليت شرقي خوست حمله کرده بود ،بازداشت شد. در اعالميهاي که توسط شوراي امنيت آمريکا منتشر شده ،آمده است که اين شهروند روسيه در حال حاضر در زندان بگرام در شمال کابل زنداني است و قرار است که براي محاکمه به آمريکا منتقل شود. مقامات آمريکايي اعالم کردهاند که اين کار بر اساس موافقنامه امنيتي ميان افغانستان و آمريکا انجام ميشود .بر اساس اين موافقتنامه آمريکا پس از سال 2015 نميتواند هيج بازداشتگاهي در خاک افغانستان داشته باشد و بنابراين زندانيان غيرافغان را به آمريکا منتقل خواهند کرد.
دنباله از صفحة اول
محکوميت سه کشيش عضو «کليساي ايران» به مجموع 18سال حبس و تبعيد رضا رباني و عبدالرضا علي حقنژاد نيز در اين حکم به تبعيد در زندان بندرعباس در استان هرمزگان محکوم شدهاند. اين سه نوکيش مسيحي پيش از اين با اتهام سنگين «محاربه» و «فساد فياالرض» که ميتوانست به صدور حکم اعدام منجر شود روبرو شده بودند که اين اتهام از سوي دادگاه پذيرفته نشد. رضا رباني معروف به «سيالس» در پي هجوم 3نفر از ماموران وزارت اطالعات به منزل شخصياش در کرج ،بازداشت شد .وي پيش از آن نيز بارها مورد بازجويي و تهديد قرار گرفته بود که از جمله در يکي از اين موارد ،بازجويي با نام مستعار «خلج» ،او را تهديد کرده بود که «دود اقداماتش به چشم همسر و فرزندش خواهد رفت و ممکن است براي آنها اتفاقات پيشبينينشدهاي» رخ دهد. عبدالرضا علي حقنژاد معروف به «متياس» نيز همراه با دو
21
پرونده اختالس پنج وزير سابق کابينه کرزي به دادگاه فرستاده شد دادستاني افغانستان پروندههاي پنج تن از وزيران سابق کابينه حامد کرزي را به منظور بررسي مجدد به دادگاه عالي اين کشور فرستاده است .اين پنج وزير سابق به اختالس و سو استفاده از مقام دولتي متهم شدهاند. بصير عزيزي ،سخنگوي دادستاني افغانستان در يک کنفرانس خبري اساميوزيران پيشين متهم را اعالم کرد. محمد امين فرهنگ وزير پيشين تجارت ،عنايتاهلل قاسمي و حميداهلل قادري وزيراي پيشين حمل و نقل ،صديق ايشان وزير پيشين معادن و صنايع و جليل شمس وزير پيشين اقتصاد از جمله کساني است که دادستاني آنها را متهم ميداند و پرونده آنها را به دادگاه فرستاده است. سخنگوي دادستاني همچنين گفت که شماري ديگر از وزراي پيشين نيز پروندههايي دارند که با کامل شدن پروندهها به دادستاني فرستاده خواهد شد .آقاي عزيزي ميگويد بر اساس قانون ،دادستاني براي رسيدگي پروندههاي وزراي سابق ،خواهان تشکيل دادگاه ويژه است. چهار سال پيش نيز دادستاني افغانستان اتهامات مشابهي را عليه اين افراد مطرح کرد ،اما هيج دادگاهي براي رسيدگي به اين اتهامات تشکيل نشد. محمد امين فرهنگ وزير پيشين تجارت و يکي از اين متهمان ميگويد ،چهار سال قبل نيز وقتي چنين اتهاميعليه او مطرح شد ،او حاضر بود در دادگاه پاسخ دهد اما دادگاهي تشکيل نشد .آقاي فرهنگ تاکيد ميکند که او حاال نيز حاضر است در دادگاه از خود دفاع کند.
محمد صديق ايشان وزير پيشين معدن نيز اتهام وارد شده عليه خود را رد کرده و ميگويد در زماني که او وزير معدن بود ،هيج قراردادي امضا نشد که در آن اختالسي صورت گرفته باشد. پس از ارجاع پرونده «کابلبانک» به عنوان بزرگترين پرونده فساد مالي در يک دهه گذشته افغانستان ،بازخواني پروندههاي مقامات بلندپايه پيشين ،دومين اقدامياست که دادستاني در دوران حکومت وحدت ملي روي دست گرفته است.
نوکيش مسيحي ديگر عضو «کليساي ايران» به نامهاي محمد روغنگير و سروش سرايي در منزل شخصياش در بندر انزلي بازداشت شد. بهنام ايراني نيز در فروردين سال 1390بازداشت و به يک سال زندان محکوم شد و همزمان 5سال حبس تعليقي وي مربوط به بازداشتش در سال 1385نيز به حبس تعزيري تبديل شد و به اجرا درآمد. «کليساي ايران» شامل گروهي از مسيحيان غيرتثليثي است که خود را پيرو «ادوارد برانهايم» واعظ آمريکايي معروف قرن بيستم ميدانند و معتقدند او به نوعي ،آخرين فرستاده خدا بر روي زمين است .اين گروه که ارتباط خود را با بدنه کليساي مسيحي ايران قطع کردهاند ،بيشتر در شهرهاي تهران ،کرج، رشت و شيراز فعاليت ميکنند. بر اساس آخرين گزارش احمد شهيد ،گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ايران ،تا مردادماه امسال، دستکم 49 مسيحي پروتستان در ايران در بازداشت به سر ميبردند. در نيمه شهريورماه نيز منابع حقوق بشري از بازداشت پنج نوکيش مسيحي به نامهاي حميدرضا برهاني و همسرش زينب اکبري ،ملوک روحاني ،سپيده مرشدي و محمد تسليمي در شهر اصفهان توسط نيروهاي امنيتي خبر دادند.
22
پنهلوپه کروز «سکسيترين زن» سال
November 2014 آبان 1393
2015به عنوان نماينده آذربايجان اين چهارمين فيلمي است که سينماگران ايراني کارگردان يا بازيگر آن هستند. پيش از اين «امروز» ساخته رضا ميرکريمي به عنوان نماينده ايران« ،چند متر مکعب عشق» ساخته جمشيد محمودي به عنوان نماينده افغانستان و «مردان» ساخته بتين قبادي نماينده عراق به بخش رقابتي فيلمهاي خارجي اسکار 2015معرفي شدند. گفتني است ،پخش کننده فيلم «نبات» هم برعهده کمپاني «دريم لب» به سرپرستي «نسرين ميرشب» است.
وزارت اطالعات فيلم سينمايي تهيه ميکند مجله آمريکايي «اسکور» طي سنتي چند ساله ،در ماههاي پاياني سال ميالدي يکي از ستارگان را به عنوان سکسيترين زن ( )Sexiest Woman Aliveبرميگزيند. امسال پنهلوپه کروز يازدهمين ستارهاي است که اين عنوان را کسب کرده است. پنهلوپه کروز چهل ساله در شانزده سالگي با حضور در تلويزيون فعاليت هنري خود را آغاز کرد و در سال 1992 با فيلم «خامون ،خامون» پا به عرصه سينما گذاشت .از برجستهترين فيلمهاي او ميتوان از «ولور» ( )2006ساخته پدرو المودوار که نامزد گلدن گلوب و جايزه اسکار شد و فيلم «ويکي کريستينا بارسلونا» ساخته وودي آلن که برنده جايزه اسکار شد نام برد. کروز اولين بازيگر در تاريخ اسپانيا است که موفق به کسب جايزه اسکار شده و همچنين اولين بازيگر اسپانيايي است که ستارهاي در پيادهروي شهرت هاليوود به دست آورده است. جنيفر الرنس ،اسکارلت جوهانسن ،ميال کونيس و ريحانا از جمله ستارگان مشهوري بودهاند که در سالهاي پيش اين عنوان را کسب کردند.
فاطمه معتمدآريا در راه اسکار
فاطمه معتمدآريا که امسال در فيلم «نبات» به کارگرداني الشين موساگلو و به تهيه کنندگي مشفق حاتمف محصول کشور آذربايجان نقش آفريني کرد ،با اين فيلم در رقابت اسکار 2015حضور دارد. به گزارش ايسنا ،اين فيلم که پيشتر در جشنواره ونيز هم به نمايش درآمده ،روايتگر داستان نبات (فاطمه معتمدآريا) است که در بحبوحه جنگ در يک روستاي دوردست و کوچک زندگي ميکند و فقط از طريق فروختن شير به دست آمده از تنها گاوش امرار معاش ميکند .با گسترش جنگ ،روستاي محل زندگي نبات کامال متروک ميشود و او ناچار است به تنهايي در اين روستاي متروک زندگي کند. با پيوستن نبات به فهرست فيلم هاي خارجي اسکار
اگرچه در ساليان گذشته وزارت اطالعات ايران به صورت غيرمستقيم حامي مادي و معنوي يا سفارش دهنده برخي موضوعات به سينماگران بوده است،اما اينبار وزير اطالعات به صراحت اعالم کرده که اين وزارتخانه قصد توليد و ساخت فيلم سينمايي دارد. محمود علوي وزير اطالعات ايران ،در مراسم سيامين سالگرد تاسيس وزارت اطالعات که اواخر مهرماه برگزار شد ،گفت که بايد تالشهاي اين وزارتخانه در قالب فيلم، سريال و کارهاي هنري به مردم منعکس شود و در حال حاضر ساخت يک فيلم در دستور کار وزارت اطالعات قرار دارد .به گفته وزير اطالعات ،اين فيلم قرار است براي نمايش در جشنواره فجر امسال آماده شود. با اينکه در دهه 60و در فيلمهاي حادثهاي و پليسي آن زمان،نيروهاي ارگانهايي مانند کميته انقالب اسالمي بودند که جلوي خرابکاريها را ميگرفتند و وظيفه برقراري امنيت را برعهده داشتند ،اما حضور و نمايش ماموران امنيتي و اطالعاتي در سينماي ايران ،از اوائل دهه هفتاد آغاز شد. در آن سالها که فيلمهاي اکشن و پليسي به خصوص آثار موسوم به «موادمخدري» روي بورس بودند ،برخي کارگردانان که عموما تازه کار و فيلم اولي محسوب ميشدند ،به ساخت فيلمهايي روي آوردند که قص ه آنها درباره عملياتهاي ماموران امنيتي وزارت اطالعات بود. در سينماي ايران ،عمده آثاري که در داستان آنها به حضور ماموران امنيتي اشاره ميشود ،بين سالهاي 1372 تا 1376جلوي دوربين رفتهاند؛ در دوراني که علي فالحيان وزير اطالعات بود و مصطفي ميرسليم وزير ارشاد .در طي اين سالها که سکان هدايت سينماي ايران در دو سال اولش برعهده مهدي فريدزاده و در دوسال انتهايي بردوش عزتاهلل ضرغامي بود ،وزارت اطالعات تصميم داشت تا چهره قهرمانانهاي از ماموران امنيتي در سينماي ايران ترسيم شود .در همين راستا ،تعدادي فيلم اکشن و حادثهاي توسط چند فيلمساز تازهکار با محوريت ماموريتهاي نيروهاي امنيتي ساخته و در سينماها اکران شدند. زوج فيلمسازي شفيع آقامحمديان و حبيب اهلل بهمني که از حوزه هنري سازمان تبليغات اسالمي آمده بودند ،در سال 72با فيلم «راننده سفير» اولين تصوير از ماموران امنيتي در سينماي ايران را رقم زدند .اين فيلم و چند فيلم ديگري که در آن سالها ساخته شد ،ماجراي نفوذ خارجيها و جاسوسان آنها به ايران براي خرابکاري بود و اين بار به جاي کميته و شهرباني و نيروي انتظامي ،اين ماموران لباس شخصي وزارت اطالعات بودند که در نقش قهرمان، قصه را پيش ميبردند و ماجرا را به سرانجام ميرساندند. آقامحمديان و بهمني ،چند فيلم ديگر مانند «مرواريد سياه» و «فرار از جهنم» را هم با مضمونهايي مشابه جلوي دوربين بردند. کريم آتشي هم ،از ديگر کارگردانان تازه کاري بود که از سال 72وارد عرصه فيلمسازي شد و فيلمهايي با داستان ماموريتهاي ماموران امنيتي در داخل ايران در
مواجهه با جاسوسان و خرابکاران خارجي ساخت .آتشي که در رشته علوم سياسي تحصيل کرده بود ،پيش از ساخت فيلم بلند ،کارگرداني چند فيلم کوتاه را در کارنامهاش داشت. اولين فيلم او که در سال 72ساخته شد « 50روز التهاب» نام داشت که به ماجراي درگيري نيروهاي امنيتي ايران با گروهي از مخالفان جمهوري اسالمي در فرانسه و سفر آنها به ايران براي انجام کودتا ميپرداخت« .انتهاي قدرت» و «متهم» دو فيلم ديگر کريم آتشي بودند که رويکردي حادثهاي به ماموريتهاي ماموران امنيتي داشتند. اما معروفترين ماجراي تالقي سينماي ايران با وزارت اطالعات ،داستان معروف پيشنهاد سعيد امامي براي ساخت دو فيلم سينمايي به مسعود کيميايي است .پس از افشاي ماجراي قتلهاي زنجيرهاي و بعد از آن مرگ سعيد امامي، عنوان شد که اين مامور عاليرتبه وزارت اطالعات و از معاونان علي فالحيان ،سفارش دهنده و حامي اصلي ساخت دو فيلم سينمايي «ضيافت» در سال 74و «سلطان» در سال ،75هر دو به کارگرداني مسعود کيميايي بوده است .حتي در اواخر دهه هفتاد ،مسعود کيميايي در گفتوگويي اعالم کرد که سعيد امامي ،بهرام بيضايي و چند کارگردان ديگر را هم به وزارت اطالعات احضار کرده و به آنها هم سفارش ساخته فيلم داده بود. «ضيافت» داستان ماموري امنيتي بود که بعد از سالها به کمک دوست دوران جوانياش ميشتابد تا او را که درگير پروندههاي اقتصادي شده ،نجات دهد .در اين فيلم سعي شده بود تا چهرهيي مثبت و منجيگونه از ماموران و اقدامات وزارت اطالعات به تصوير کشيده شود. اما «سلطان» ،ديگر فيلم کيميايي که عنوان ميشد به سفارش وزارت اطالعات ساخته شده ،ربط مستقيمي به ماموريتها و ماجراهاي نيروهاي امنيتي نداشت و گفته ميشد که هدف از توليد آن ،زير سئوال بردن فعاليتهاي عمراني غالمحسين کرباسچي ،شهردار وقت تهران بود . از سوي ديگر ،مسعود کيميايي در اين سالها هيچگاه ديدار با سعيد امامي و رفت و آمدش به وزارت اطالعات را تکذيب نکرده ولي بر نپذيرفتن سفارش وزارت اطالعات تاکيد کرده و گفته که «آنها پيشنهادي داشتند ولي من قبول نکردم و «سلطان» و «ضيافت» هيچ ربطي به وزارت اطالعات ندارند». جذابترين و سينماييترين شکل نمايش يک مامور امنيتي در سينماي ايران که البته چندان به مذاق وزارت اطالعات هم خوش نيامد ،در فيلم جنجالي «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتميکيا بود. حاتميکيا که پيش از اين در فيلم «آژانس شيشهاي» ايفاي نقش به يادماندني يک نيروي امنيتي که قصد منصرف کردن حاج کاظم (پرويز پرستويي) از گرونگانگيري را دارد، به رضا کيانيان سپرده بود ،در فيلم «به رنگ ارغوان» هم به سراغ ماموران وزارت اطالعات رفت. «به رنگ ارغوان» با بازي حميد فرخنژاد در نقش يک مامور خبره اطالعاتي ،داستان يک نيروي امنيتي بود که براي انجام يک ماموريت به شهر کوچکي در شمال ايران ميرود اما به تدريج به دختري که پدرش ،سوژه اصلي ماموريت است ،عالقمند ميشود؛ او به مرور تغيير رويه داده ،از به سرانجام رساندن ماموريتش سرباز ميزند و حتي به دختر کمک ميکند تا با پدرش که عضو يک گروهک مسلح ضد جمهوري اسالمي بوده ،پس از سالها مالقات کند. اين فيلم سال 83جلوي دوربين رفت و قرار بود تا در جشنواره فجر آن سال به نمايش درآيد؛ اما به دليل بعضي مسايل مانند به تصوير کشيدن برخي روشهاي عملياتي وزارت اطالعات و از همه مهمتر نشان دادن ماموري که از انجام ماموريتش سرپيچي ميکند ،چند سال توقيف شد. اين فيلم که در دولت سيد محمد خاتمي و در زمان رياست علي يونسي بر وزارت اطالعات ،توقيف شده بود، سرانجام در دولت دوم محمود احمدينژاد توسط جواد شمقدري ،رئيس وقت سازمان سينمايي رفع توقيف و اکران شد. اما ابوالقاسم طالبي که در سال 74و در اولين فيلم سينمايياش «ويرانگر» ،به ماجراهاي درگيري ماموران موساد و وزارت اطالعات ايران پرداخته بود در آخرين فيلمش هم باز به سراغ ماموران امنيتي رفت« .قالدههاي طال» که به زعم سازندهاش قرار بود به حوادث پس از انتخابات سال 88بپردازد ،ماجراي تالشهاي نيروهاي اطالعات ايران براي برخورد با عواملي بود که به تعبير کارگردان اثر ،از آمريکا و انگليس و اسراييل و ساير دولتهاي غربي براي اغتشاش به ايران آمده بودند. در «قالدههاي طال» که قرار بود به سبک و سياق فيلمهاي غربي ،يک ماجراي جاسوسي را روايت کند ،براي
22
اولين بار برخي فعاليتهاي امنيتي ماموران وزارت اطالعات ايران مانند اتاق مانيتورينگ شهري به تصوير کشيده شد. در اين فيلم ،با اينکه حتي برخي ماموران اطالعات ايران خائن نشان داده شده بودند ،اما بر خالف «به رنگ ارغوان» مشکلي براي نمايش عمومي آن به وجود نيامد و با حمايتهاي ويژهاي اکران شد . در چند سال گذشته ،نمايش فعاليتهاي ماموران وزارت اطالعات در قالب تصوير و فيلم ،از پرده سينما به سمت قاب تلويزيون تغيير مسير داده است .به جز چند مورد خاص مانند «نفوذي» ساخته مشترک مهدي فيوضي و احمد کاوري« ،محرمانه تهران» ساخته مستقل مهدي فيوضي و نيز فيلم پرحاشيه «پايان نامه» ساخته حامد کالهداري ،که در آنها به ماموريتهاي ماموران اطالعات اشاره ميشود ،در اين سالها فيلم ديگري با اين موضوع ساخته نشده است؛ درعوض سريالهاي تلويزيوني متعددي ساخته و نمايش داده شدهاند که از ميان آنها ،طبق گفته وزير اطالعات ايران، ميتوان به مجموعه «پازل» که هماکنون روي آنتن تلويزيون ايران است،اشاره کرد.
گالب؛ روايتي واقعي
روايت خاطرات زندان ،اساسًا شرح پرمخاطرهاي است؛ از اين رو که تنها شاهد ماجرا در زندان خود راوي است و وقايع و اتفاقات و ديالوگها بايد به شکلي باشند که بتوانند همذات پنداري و باور تماشاگر /خواننده را به همراه بياورند. فيلم «گالب» که بر اساس کتاب خاطرات پرفروش مازيار بهاري («بعد به سراغ من آمدند») ،روزنامه نگار «نيوزويک» (که پس از وقايع انتخابات سال 88در تهران دستگير شد و 118روز را در زندان اوين گذراند) ساخته شده ،در لبه اين مرز باريک حرکت ميکند. پيش از هر چيز بايد گفت که «گالب» يک توليد حرفهاي هاليوودي است ،از اين رو انتقادي که برخي ايرانيان پس از ديدن فيلم بر آن وارد ميکنند که چرا در فيلم به زبان فارسي حرف نميزنند ،انتقاد از اساس مضحکي است: فيلم قرار نيست لزومًا براي مخاطب خاص باشد که عادت به زيرنويس دارند« .گالب» فيلمي است که ميخواهد داستان جذابي را براي مخاطب عام تعريف کند. از اين حيث البته فيلم گاهي آسيب مي بيند :مثل تمام بخش هايي که فيلم مجبور است به مخاطب عام غيرايراني درباره شرايط ايران و انتخابات سال 88و موسوي و احمدي نژاد توضيح بدهد؛ توضيحاتي که گاه براي تماشاگر ايراني خسته کننده و دورافتادن از داستان اصلي به نظر مي رسد. اما فيلم داستاني واقعي را روايت مي کند و قصد دارد به تمام اتفاقاتي که افتاده وفادار بماند و از همه مهمتر ،تماشاگر را با خود همراه کند .از اين حيث «گالب» تجربه موفقي است و مي تواند به راحتي همذات پنداري تماشاگر را به دست بياورد و مخاطب -حتي مخاطبي که درباره دستگيري هاي شبه سوررئالي که در ايران به کرات اتفاق مي افتد ،چيزي نمي داند -در باور آنچه مي بيند شک نمي کند. طبيعتًا البته کساني که طعم زندانهاي جمهوري اسالمي
دنباله در صفحة بعد
23
دنباله از صفحة قبل
را چشيده باشند ،بهتر از ديگران مي دانند که هيچ اغراقي وجود ندارد و تصويري که ارائه مي شود نوع تلطيف شدهاي از وقايع زندان در ايران است .حتي زماني که زنداني درباره «ماساژ» با بازجويش حرف ميزند تا او را به درجهاي نزديک به ارضاء شدن نزديک کند ،هرچند ممکن است براي برخي تماشاگران ناآشنا اغراق آميز به نظر برسد ،اما براي کساني که تجربه مشابهي دارند (و گاه تجربهاي حتي به مراتب سختتر؛ با توهين و شکنجههاي بسيار بيشتر) ،به شدت واقعي است و باورپذير. جان استوارت در اولين تجربه کارگردانيش ،هنوز صاحب فرم بصري ويژهاي نيست و سعي دارد از روشهاي مرسوم و کالسيک در روايت چنين قصهاي استفاده کند .در نتيجه چه در فيلمنامه و چه کارگرداني تالش او در جهت ساخت فيلمي است بر اساس قراردادهاي از پيش تعيين شده و به شدت محتاطانه .بر اين اساس «گالب» فيلم موفقي است :روايت داستانگو و کالسيکي از يک کتاب خاطرات واقعي و نمايش بيواسطه آن. حضور بازيگر حرفهاي و طراز اولي از سينماي مکزيک (گائل گارسيا برنال ،در نقش بهاري) و تيم توليد حرفهاي ،همه نشان از همين نوع نگاه دارد. فيلم با دستگيري شروع ميشود و به سبک کالسيک اين نوع فيلم ،با بازگشت به گذشته وقايع پيش از آن را توضيح ميدهد .مقدمه فيلم در اين توضيح ،کمي طوالني است (و ظاهرًا از آنجايي که فيلم براي تماشاگر غير ايراني است ،چارهاي جز آن وجود ندارد) .با ورود به زندان ،فيلم اين فرصت را داشت که يک تجربه دروني به شدت متفاوت را با تماشاگرش قسمت کند ،اما شيوه کالسيک اين نوع روايت ،تمرکز را از درون شخصيت به بيرون و وقايع کناري آن هدايت مي کند. به هر حال اگر «گالب» را فيلمي با مختصات کام ً ال هاليوودي درباره ايران در نظر بگيريم ،در مقايسه با تجربههاي قبلي ،گامي است فراتر و ديدنيتر. براي مثال يکي از مشکالت اساسي هاليوود در ساخت فيلمي درباره ايران ،بازسازي فضاي ايران در خارج از اين کشور است که در بسياري از موارد شکل مضحکي به خود ميگيرد (حتي در فيلمي چون «آرگو») تا آنجا که در برخي از اين نوع فيلمها ،گاه تهران شکل و شمايل يک شهر کام ً ال عربي را به خود مي گيرد و سازندگان ظاهرًا متوجه اين تفاوت -حتي در زبان -هم نميشوند. اما «گالب» شايد اولين فيلم هاليوودي است که ايران را به درستي بازسازي ميکند .در و ديوارها و فضا به شدت با فضاي تهران همخواني دارد و به نظر ميرسد نظارت درستي بر خلق اين فضا صورت گرفته تا اشتباه زنندهاي رخ ندهد. براي مثال زماني که بهاري را از خانه پدري در تهران به زندان ميبرند ،فضاي خانه و بيرون از آن به شدت طبيعي است و به نظر نميرسد که اين صحنه در خارج از ايران فيلمبرداري شده؛ همين طور لحظه خروج او از زندان اوين و در آغوش گرفتن مادر (شهره آغداشلو) که حس تلخ و غريبي را با تماشاگر قسمت ميکند.
ترانه عليدوستي براي اولين بار در يک سريال بازي ميکند
November 2014 آبان 1393
توليد ميشود ،قرارداد بستند تا به زودي جلوي دوربين بروند. از اين جمع ترانه عليدوستي براي اولين بار است در يک سريال حضور پيدا ميکند و البته اولين همکارياش با فتحي به شمار ميرود. شهاب حسيني پيش از اين در سريال« مدار صفر درجه» و مصطفي زماني در فيلم« کيفر» با فتحي همکاري کرده بودند. انتخاب بازيگران« شهرزاد» که يک سريال عاشقانه است ،همچنان ادامه دارد و طبق برنامهريزي انجام شده تصويربرداري آن نيمه دوم مهرماه در تهران آغاز ميشود. «شهرزاد» سومين محصول تصوير گسترپاسارگاد است که پيش از اين سريال موفق« شاهگوش» را توليد کرده و اين روزها در آستانه تصويربرداري« ابله» کمال تبريزي است.
ژوليت بينوش از پروژههاي جديدش و کيارستمي ميگويد
ژوليت بينوش بازيگر تحسين شده فرانسوي در گفتگويي سينمايي گفت خبر دارد که کيارستمي در حال ساخت فيلمي در چين
است. ژوليت بينوش بازيگر پرقدرت فرانسوي يکي از تحسينشدهترين بازيگران زن نسل خود است .او اولين بازيگر زني است که موفق به دريافت تاج سهگانه (جوايز بهترين بازيگر زن فستيوالهاي کن ،ونيز و برلين) شده است. بينوش در شماري از بهترين فيلمهاي دهههاي اخير بازي کرده و تا به حال با کارگردانان شناختهشدهاي از جمله ژان لوک گودار ،عباس کيارستمي و کريستوف کيشلوفسکي همکاري کرده است .او در مصاحبه اخير خود به سواالتي درباره خودش ،کوئنتين تارانتينو ،عباس کيارستمي و کريستن استوارت پاسخ داد. بينوش در پاسخ به اين سوال که او دوست ندارد هنگام فيلمبرداري با کارگردان صحبت کند ،گفت که در کل با موضوع بحث درباره فيلم و پروسه فيلمبرداري مشکلي ندارد و به طور مثال مدتي قبل يا بعد از فيلمبرداري درباره فيلم صحبت ميکند ،اما درست در لحظه فيلمبرداري مسالهاي جداگانه است و او براي خلق اثري جديد نياز به تمرکز دارد و اگر کارگردان بخواهد در همان لحظه او را کنترل کند ،همه چيز به هم ميريزد. او در اين مورد که آيا در حال حاضر کاري با کيارستمي در دست اجرا دارد يا نه ،پاسخ داد ،نه من االن در حال کار با او نيستم .خيلي دوست دارم با او در فيلم ديگري همکاري کنم ،اما در حال حاضر نقشه خاصي براي انجام اين کار ندارم .اما ميدانم که کيارستمي دارد فيلمي در چين ميسازد .داستان فيلم درباره زن خدمتکاري است که خانهها را تميز ميکند و مسئوليت تميز کردن هزاران اتاق در يک ساختمان بزرگ را بر عهده دارد. بينوش همچنين درباره اينکه آيا به کريستن استوارت در بازيگرياش کمک کرده يا خير هم گفت که بعضي اوقات با توجه به اينکه پتانسيل استوارت را ميديده او را تشويق به جلو رفتن کرده ،اما هيچ وقت به او درس نداده است .اما بينوش به اين نکته هم اشاره کرد که دوست دارد روزي به تدريس بازيگري بپردازد.
حضور داستين هافمن در تلويزيون
شهاب حسيني ،ترانه عليدوستي و مصطفي زماني به جمع بازيگران سريال «شهرزاد» به کارگرداني حسن فتحي پيوستند .به گزارش ايسنا ،اين سه بازيگر به تازگي با دستاندرکاران اين مجموعه که براي شبکه نمايش خانگي
کمپاني واينستين حقوق پخش فيلم تلويزيوني داستين هافمن و جودي دنچ را براي آمريکا خريداري کرده و آن را به زودي به نمايش درميآورد .
واينستين که قصد دارد فعاليتهايش را در زمينه تلويزيون نيز گسترش دهد همه حقوق مربوط به اين اثر را براي آمريکا -به جز در زمينه تئاتر -خريداري کرده است. البته چيزي درباره مبلغ اين معامله منتشر نشده است .اين مجموعه کوتاه خانوادگي تلويزيوني که «بي.بي.سي» سال پيش دستور ساختش را داد ،با اقتباس از يکي از کتابهاي رولد دال نويسنده مشهور بريتانيايي با عنوان «اسيو تروت» ساخته ميشود. در اين فيلم داستين هافمن (آقاي هپي) در نقش يک پيرمرد مجرد بازي ميکند که عالقهاي پنهاني به همسايهاش (خانم سيلور) دارد .نقش اين همسايه را جودي دنچ بازي ميکند .اما اين خانم همسايه همه عالقهاش را معطوف يک الک پشت که در خانه از آن نگهداري ميکند ،کرده است. هاروي واينستين مدير عامل کمپاني واينستين گفت: رولد دال يکي از محبوبترين نويسندگان کتاب کودک در طول تاريخ است و بنابراين نيازي ندارد اگر گفته شود ما ميخواهيم بر کارهاي او تمرکز کنيم. ريچارد کورتيس نويسنده فيلمنامه «چهار عروسي و يک عزا» و پل ميهيو آرچر نويسندگي فيلمنامه اين پروژه را انجام دادهاند. کتابهاي رولد دال نويسنده بريتانيايي که در نروژ از خانوادهاي اهل ولز متولد شد از جمله« چارلي و کارخانه شکالت سازي» و« آقاي فاکس شگفت انگيز» که از آنها اقتباس سينمايي نيز شده ،شهرت زيادي دارند و بيش از 100ميليون نسخه از آنها در سراسر جهان به فروش رسيده است.
23
از جمله تصرف شهر حمص را به تصوير ميکشد ،جايزه بهترين مستند را دريافت کرد. فيلم« قبيله» محصول سينماي اوکراين نيز جايزه بهترين فيلم اول را به دست آورد. جشنواره فيلم لندن که چند سالي است رقابتي شده، سعي دارد خود را به عنوان يکي از جشنواره معتبر سينمايي جهان مطرح کند. تازهترين ساختههاي فيلمسازان ايراني چون رخشان بني اعتماد ،محسن مخملباف ،سودابه مرتضايي ،دزيره اخوان و ليلي اميرپور از جمله فيلمهاي به نمايش در آمده بود.
ايتان هاوک در جنگي كه پاياني ندارد
«لوياتان» برنده جايزه بهترين فيلم جشنواره فيلم لندن
«لوياتان» ساخته آندري زوياگينتسف محصول روسيه جايزه بهترين فيلم را در پنجاه و هشتمين دوره جشنواره فيلم لندن دريافت کرد .اين فيلم داستان مردي است که در شهري کوچک بر سرزميني که مالک آن است ،با شهردار فاسد درگير ميشود. زوياگينتسف اين فيلم را بر اساس رماني با همين نام نوشته توماس هابز ساخته است« .لوياتان» که در جشنواره فيلم کن جايزه بهترين فيلمنامه را دريافت کرده بود ،به عنوان نماينده روسيه به آکادمي علوم و سينمايي هنرهاي (اسکار) معرفي شده است. در اين دوره فيلم« آب نقرهاي» در مورد سوريه که جنگ داخلي در اين کشور
«آي.اف.سي فيلمز» حقوق رسمي پخش فيلم «خوب ت آورده و اين فيلم به كشتن» را در اياالت متحده به دس زودي راهي سينماها ميشود. به گزارش نشريه «اسکرين ديلي» ،فيلم «خوب كشتن» از بازيگران درجه يکي مانند ايتان هاوک و جنوئري جونز استفاده ميکند و مسئوليت کارگرداني آن را اندرو نيکول بر عهده داشته است .از ديگر بازيگران آن ميتوان به زويي کراويتز ،بروس گرينوود و جيک ايبل اشاره کرد. در اين فيلم ايتان هاوک نقش يک خلبان سابق هواپيماهاي جنگي را بازي ميکند که تحت دستور «سيا» براي حضور در تيم هدايت کنترل هواپيماهاي بدون سرنشين انتخاب شده است و با درست و غلط بودن کاري که در اين تيم انجام ميدهد دست و پنجه نرم ميکند .او يک مرد خانواده است و 12ساعت از روزش را صرف مبارزه با طالبان با استفاده از کنترل از راه دور ميکند و 12ساعت ديگر را نيز به مشکالتش با همسر و فرزندانش ميپردازد. اما او دارد به هدف نهايي ماموريتهايش شک ميکند و از خود ميپرسد که آيا دارد بيشتر از آنکه تروريستها را بکشد ،تروريستهاي ديگر خلق ميکند؟ آيا او در جنگي که هيچ پاياني ندارد شرکت کرده است؟ فيلم «خوب كشتن» در فستيوال فيلم ونيز پيشنمايش شد و در بخش شير طالي مراسم نيز به رقابت پرداخت. اين فيلم همچنين در بخش نمايشهاي ويژه فستيوال بينالمللي فيلم تورنتو نيز به نمايش درآمد.
24
November 2014
«رفع حصر» را از که بايد خواست؟
رضا عليجاني رهبران جنبش سبز نزديک به چهار سال است که به صورت غير قانوني در حبس و حصر هستند .هر چند اين نحوه زندان هيچ صورت قانوني ندارد اما رويهاي رايج از ابتداي انقالب تا کنون در حکومت ايران بوده است .هميشه نيز يک فرد يا نهاد فرادستي مثل رهبر يا شوراي عالي امنيت ملي و ...که هيچ يک نميتوانند راسا و مستقال شان قضايي داشته باشند ،آمر و مسئول اين رويه و مدافع سرسخت آن بودهاند.
رهبر مسئول اصلي حبس و حصر و تداوم آن
اينک در مورد خانم رهنورد و آقايان موسوي و کروبي، رهبران مقاوم و ايستاده بر پيمان جنبش سبز نيز همين حکايت وجود دارد .بارها از سوي افراد مختلف نظامي ،قضايي ،سياسي و ...تصريح شده که مسئول اين حبس و حصر آقاي خامنهاي است .اين موضوع در عبارات گوناگوني مطرح شده از جمله اينکه رهبر به آنها لطف کرده و مانع دستگيري و محاکمهشان توسط قوه قضائيه شده که مستوجب مجازات سنگيني ميشده است .يا اين عبارت که حصر آنها زير نظر وي صورت گرفته و رفع آن نيز توسط وي انجام خواهد گرفت و اين امر نيازمند توبه اين مجرمين است! و البته باز عدم مجازات آنها که طبق قانون مجازات سنگيني خواهد بود از سر لطف رهبر است! اخبار غير رسمي پشت صحنه از دليل تداوم حصر و شنيدهها و شايعات مربوط به همه جزئيات حصر نيز همگي حکايت از مسئوليت مستقيم رهبر در رابطه با اين حبس و حصر و تداوم آن دارد .هم چنان که بر هر ايراني که اخبار کشورش را دنبال ميکند واضح و مسلم است که مانع اصلي رفع حصر نيز شخص رهبر است .گاه برخي مواضع مانند تصريح بر ضرورت توبه به همين سرنخ آشکار ميرسد و گاه نيز مثال تغيير رياست شوراي عالي امنيت ملي به تصور آزادي و رفع حصر رهبران جنبش سبز به خاطر تغيير موضع شخص رهبر دامن ميزند که البته بعد از مدتي مثل بسياري از تصورات به واقعيت نميپيوندد. در هر حال ،مدتهاست که چه در داخل و چه در خارج از کشور وقتي مسئله رفع حصر و ضرورت طرح اين مطالبه در ميان فعاالن سياسي مطرح ميشود ،اين نکته از سوي عدهاي به ميان ميآيد که اين مطالبه را از که بايد خواست؛ از رهبر و يا از رئيس جمهور؟ در ماجراي مطالبه رفع حصر موضوع و موضع مشترک در ميان هر دو سليقه يا گرايش سياسي يعني طرح مطالبه رفع حصر از رهبر يا از رئيس جمهور ،اعتقاد هر دو به مسئوليت مسلم و مستقيم رهبر در شروع ،تداوم و پايان احتمالي حصر است .هيچ يک در اين امر ترديدي ندارند .تفاوت نظر از گام بعدي آغاز ميشود و البته ريشه در برخي ساليق و گرايشهاي در ديگر مسائل سياسي کشور دارد که خود را به طور غيرمستقيم در اين امر نيز نشان ميدهد. در اين موضوع برخي معتقدند که اوال طرح اين مسئله به
جز با رهبر از بار مسئوليت وي ميکاهد و آدرس اشتباهي به افکار عمومي ميدهد چرا که امروزه روشن شده که بسياري حتي بعضي از اعضاي بيت رهبر و يا برخي نامداران جريان راست نيز با رفع حصر موافق و تداوم آن را بي حاصل و به ضرر نظام ميدانند و اين خود رهبر است که مانع اصلي اين امر است .بنابر اين بايد خود وي را مخاطب قرار داد. استدالل دوم اين است که مخاطب قرار دادن افرادي چون رئيس جمهور بينتيجه است چرا که هم رفع حصر در حوزه اختيارات و مسئوليتهاي قانوني او نيست و هم اينکه در توازن قواي سياسي موجود در کشور وي قدرتي براي تحميل اين خواسته بر رهبر و نيروي راست افراطي حاميتداوم حصر، البته به پشتيباني و پشت گرميرهبر ،ندارد. استدالل گاه گفته و گاه ناگفته و پوشيده سوم اين افراد اين است که براي دولت روحاني نبايد مشکل و دردسر غيرضرور به خصوص اگر در حوزه اختيارات و يا در توان و قدرتش نباشد ،ايجاد کرد .به ويژه در مسائلي که رهبر جمهوري اسالمي نسبت به آن حساسيت دارد و طرح اين خواسته موجب شکرآب شدن اين رابطه ميشود؛ رابطه و حمايتي که حسن روحاني براي پيشبرد سياست خارجي و اقتصادياش بدان سخت نيازمند است. بسياري از معتقدان استدالل سوم باز به صورت روشن و آشکار يا پوشيده و پنهاني ،اساسا معتقدند که اينک نبايد خواستههاي حقوق بشري را از حسن روحاني در اولويت قرار داد و به هر دليلي (که ميتواند متنوع و مختلف باشد) معتقدند بايد دولت روحاني نخست به حل مشکالت سياست خارجي و اقتصادي بپردازد و در مرحله بعد و در صورت موفقيت در مرحله نخست ،با توان و قدرت بيشتر به مسائل ديگر داخلي و به خصوص مسائل حقوق بشري (و از جمله رفع حصر رهبران جنبش سبز) توجه کند. دسته دوم اما معتقد به طرح اين مطالبه با افراد ديگري به جز رهبر و به خصوص با رئيس جمهور هستند؛ با اين استدالل که ،طرح اين مطالبه با ديگران مغايرتي با مسئول دانستن رهبر در اين امر ندارد .طرح مطالبه با فردي متفاوت است با خواستن تحقق عملي آن از وي يا مسئول دانستن او .به عبارتي اين افراد مطالبه را با فرد اول مطرح ميکنند تا بنا به داليلي به واسطه او آن را از مسئول اصلي اين ماجرا بخواهند و طلب کنند .بنابراين از اين جنبه اشکالي در طرح مطالبه رفع حصر ار رئيس جمهور وجود ندارد و کسي را هم تبرئه نميکند. حتي ميتوان در متن و مضمون اين طرح ،بر مطالبه خواست آن از مسئول اصلي و معرفي وي به عنوان عامل اين حصر و مانع اصلي رفع آن تصريح کرد. اما اينکه رئيس جمهور در اين مورد مسئوليتي ندارد نيز نادرست است .چون اوال وي جايگاه دوگانهاي در قوانين کشور دارد يعني فرد دوم نظام سياسي کشور است و مسئوليت اجراي قانوني اساسي (و يا نظارت بر آن) را دارد .وي برخالف رياست دو قوه ديگر که يا مستقيما از طرف رهبر انتخاب ميشوند (رئيس قوه قضائيه) يا مردم به طور مستقيم در انتخابشان نقش ندارند (رئيس قوه مقننه) ،رئيس قوهاي است
آبان 1393
(مجريه) که به طور مستقيم از سوي مردم انتخاب ميشود و شخص دوم نظام است و به لحاظ قانوني حق تذکر در باره عدم اجراي قانون را دارد. مهمتر اينکه اين رئيس جمهور با مثال رئيس جمهور قبلي يعني محمود احمدينژاد اين تفاوت را دارد که در دوره انتخابات وعده رفع حصر را داده است و همين بين وي و مواضع رهبر فاصلهگذاري ميکند. اگر رئيس جمهور در اين مورد عين رهبر فکر ميکرد و هم سو و هم نظر وي بود ،طرح اين مطالبه حقوق بشري ،ولو به واسطه و توسط او از رهبر امري عبث بود (همان گونه که به فکر کسي هم خطور نميکند که اين مطالبه را از رئيس قوه قضائيه هم سو با رهبر بخواهد) .اما وقتي رئيس قوه انتخابي وعدهاي متفاوت را مطرح ميکند ،طرح اين مطالبه از وي معنا و اهميت مييابد .بنابر اين جدا از جايگاه قانوني وي براي اجراي قانوني اساسي و حراست از آنکه بدان سوگند ياد ميکند ،به خاطر همين فاصله گذاري صورت گرفته در قبل ،وي واسطه طرح و پيگيري اين مطالبه در دستگاه رهبري و راست افراطي ميشود. اما در اين نکته که وي توان و قدرت اين کار را ندارد نيز بايد مقداري تامل کرد .اين درست است که رهبر و جريان راست افراطي ذيل و نزديک به او در مجموع قدرت بيشتري از رهبر دارند ،اما نکته اصلي اين جاست که در همين رابطه نيز رابطه صفر و صدي وجود ندارد و رئيس جمهور در برخي امور ميتواند در حوزه اختيارات /وظايف /وعدههايش اقداماتي انجام دهد. سادهتر از همه ديدارها و ارتباطات منظم و نزديکي است که وي شخصا با شخص رهبر دارد و ميتواند با تداوم و سماجت اين مطالبه را پيگيري کند .بديهي است پيگيري اين مطالبه نه از موضع الزاما حقوق بشري مخالفان و منتقدان بلکه ميتواند با زبان و منطق مشترک با رهبر مانند اجراي قانون، مصالح و منافع نظام و نظاير آن باشد .پس رئيس جمهوري هم در حوزه حقيقي قدرت در اين باره مسئوليت و امکاناتي دارد و هم در حوزه حقوقي آن. جدا از همه اين نکات رئيس جمهوري «حقوقدان» که هم به خاطر حقوقدان بودن و هم به خاطر سالها زيست سياسي دولتمردي ،ماموريتها و مسئوليتهاي اجرايياش در بخشهاي سياسي -امنيتي دربيش از سي سال حاکميت جمهوري اسالمي ،به توازن قوا و امکانات و مقدورات يک رئيس جمهور به خوبي آگاه و واقف بوده ،وعدههايي به راي دهندگاناش داده است که بخش قابل توجهي از حاميان و راي دهندگان اثر گذارش (به ويژه آنکه وي به ظاهر با فاصله کمي باالي پنجاه در صد آراء به اين مقام رسيده است) ،به اتکاء همان وعدهها از وي حمايت کرده و به وي راي دادهاند. به همين خاطر جدا از مسئوليتها و وظايف قانوني و حقوقي که يک رئيس جمهور دارد ،وي مسئوليت اخالقي عمل به وعدههايش را نيز دارد .وعدههاي يک نامزد در هر سطح و حوزهاي ،عهد و پيماني است که وي با راي دهندگانش ميبندد. عهد و پيمان شکني امري به شدت مذموم است. نکته آخر و استراتژيک اينکه در کشوري که قدرت و صداي راست افراطي و رهبر و حاميان آن از همه صداها باالتر است و از اين مسير و به مدد رسانه عمومي و ملي و رسانهها و شبکههاي متعدد ديگر ،هم تالش براي فرهنگسازي و به عبارتي درستتر جوسازي سياسي در امور مختلف دارند (اينک مسئله هستهاي نمونه بارز و آشکارتري از موضوعات حقوق بشري است) تا هم از اين طريق و نيز طرق ديگري هم چون در دست داشتن اهرمهاي اصلي قدرت ،سعي در اثرگذاري در سياستها و خط مشيهاي دولتي دارند که با آن هم سليقه هم نيستند؛ طرح اين مطالبه (و ديگر مطالبات) نيروي مقابلي را وارد معادالت فرهنگ سازي براي تاثير بر افکار عمومي و به خصوص تاثير در سياستها و اولويتهاي دولت ميکند تا اين نيرو هم بتواند وارد چرخه توازن قواهاي مختلف در امور گوناگون شود (تاثير و بازتاب مواضع يک نماينده مجلس همچون علي مطهري در باره رفع حصر ميتواند نمونه کوچک قابل مطالعهاي از اين امر باشد). طرح اين مطالبه از خود رئيس جمهور از قضا نوعي کمک به دولت است تا هم وعدههايش را به ياد آورد که دقيقا منطبق بر مصالح و منافع کشور و در اين مورد مصالح و منافع نظام و حتي مصلحت شخص رئيس جمهور و جمع محدود پيرامون وي است و هم قدرت چانه زني و طناب کشي وي با جريان مقابل را نيز باال ميبرد که بفهمند خارج از هياهوي رسانهاي موجود يا انحصار قدرت سياسي -اقتصادي در دست اين اقليت محدود ،اکثريت ديگري هستند که مطالبات متفاوتي دارند و رئيس جمهور همه ملت بايد به آن خواستها نيز توجه کند و درستتر اينکه خواست آن اکثريت را در اولويت قرار دهد. به عالوه آنکه رئيس جمهوري که پايگاه چندان قدرتمندي ندارد و اگر بخواهد اين عقبه و پشتوانه اجتماعي را در پشت سرخويش و براي موفقيت هم در عرصه جهاني و هم به خصوص در رقابتهاي نه چندان سالم و اخالقي داخلي حفظ کند ،بايد بتواند آنها را نيز راضي نگه دارد .اگر در ماهها و حداکثر سال اول سرکار آمدن دولت جديد جمله «من به همه وعدههايم وفادار هستم» کافي بود يا حداقل اميد و رضايتي ايجاد ميکرد؛ امروزه اين جمله به موضوعي تکراري و کم اثر،
24
اگر نگوييم ماللت آور در ميان بسياري و گاه ترديدافکن (که نکند رئيس جمهور با ما نيز ديپلماتيک برخورد کرده و سرمان را گرم ميکند) ،تبديل شده است. فرصت چانه زني با رهبر در اين امور همين حاالست که رهبر به وي و تيمش براي حل مشکالت هستهاي نيازمند است (برخي در اين مورد دقيقا وارونه فکر ميکنند) .گذشت زمان ،از دست دادن فرصتي است که طرح اين مطالبه يا هر مطالبه مشابهي را سختتر و سختتر ميکند .اين تصور از بنياد نادرست است که دولت نبايد روي حساسيتهاي رهبر برود .اگر چنين است چه تفاوتي بين اين دولت مدعي راي و تمايل اکثريت ملت با دولت ديگر نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري اخير وجود دارد؟ راي اکثريت براي فقط دوران تبليغات انتخابات رياست جمهوري نيست و در اساس براي مرحله بعد از آن است. اما در رابطه با ماجراي حصر رهبران جنبش سبز، نزديکان و خانواده اين رهبران مقاوم و ايستاده بر پيمان معتقدند تغيير محسوس و اثرگذاري در وضعيت آنها صورت نگرفته است .در ابتدا «شايعاتي» در جهت رفع حصر شنيده شد و تغيير رئيس شوراي عالي امنيت ملي نيز برآن تصور و اميد افزود اما به صورت عيني تغييري مشاهده نشد .در باره تالشهاي دولت براي تحقق وعده انتخاباتي رئيس جمهور در اين باره نيز به جز برخي گفتهها و شنيدههاي در گوشي که منبع همهشان «يکي از نزديکان رئيس جمهور» است ،آيا نشانه و رد پا و قرينه روشني از اين تالشها ديده ميشود؟ جريان راست افراطي که سايه «فتنه» را با تير ميزند و هر جمله يا هر اقدام هر وزير و مسئولي در اين باره را با بزرگنمايي مورد حمله و هجوم قرار ميدهد ،چرا هيچ گاه اشارهاي به هيچ جمله يا اقدامي در اين باره از رئيس جمهور ندارد؛ آيا اين عالمت بدي از اين نيست که رئيس جمهور اين وعده اثرگذار و استراتژيکاش را فراموش کرده است؟ در زمان نگارش اين مقاله نامه مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم ،تشکلي شامل روحانيون اصالح طلب که در انتخابات رياست جمهوري نيز از حسن روحاني حمايت کرده بودند ،خطاب به رئيس جمهور منتشر شد و از وي خواست به وعدهاش در باره رفع حصر عمل نمايد .اين نامه نشان داد برخي نيروهاي سياسي در داخل ايران نيز معتقد به خطاب قرار دادن رئيس جمهور در باره اين مطالبه با داليلي هستند که در متن نامه به وضوح تصريح کردهاند.
دنباله از صفحة اول
ابراز تمايل هاشمي رفسنجاني به نامزدي براي رياست خبرگان برخي از رسانهها عالوه بر اکبر هاشمي رفسنجاني ،از احمد جنتي ،دبير شوراي نگهبان ،محمد يزدي ،رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم ،و محمود هاشمي شاهرودي ،نايب رئيس اول مجلس خبرگان رهبري ،به عنوان نامزدهاي احتمالي رياست مجلس خبرگان رهبري نام بردهاند. محمدرضا مهدوي کني ،رئيس پيشين مجلس خبرگان رهبري ،پس از تقريبا پنج ماه اغما درگذشته است. اکبر هاشمي رفسنجاني از سال 1386تا 1390رياست مجلس خبرگان رهبري را بر عهده داشت و هماکنون نيز عضو اين مجلس است. مديركل روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين گفت« :در اجالسيه قبلي ديديد كه طرح دو فوريتي دادند كه هيئت رئيسه فعلي ابقا شود كه البته راي هم نياورد. در واقع آنها نميخواستند در غياب آيتاهلل مهدوي كني شخص ديگري مانند آقاي رفسنجاني بيايد و در انتخابات شركت كند». آقاي سليماني اضافه کرد« :اگر آيتاهلل حس كنند حضورشان در مجلس خبرگان به عنوان رئيس الزم است، قطعا كانديدا خواهند شد و اگر ديدند الزم نيست و صالح دانستند خبرگان با شرايط ديگري اداره شود كانديدا نخواهند شد». احمد خاتمي ،عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري، در سخناني از محمود هاشمي شاهرودي ،به عنوان يکي از افرادي که «در معرض کانديدا شدن» براي رياست مجلس خبرگان رهبري قرار دارد ،نام برد. آقاي هاشمي شاهرودي که اکنون نايب رئيس اول مجلس خبرگان رهبري ،رئيس منصوب رهبر جمهوري اسالمي در هيئت عالي حل اختالف و تنظيم روابط قواي سهگانه ،عضو فقهاي شوراي نگهبان و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام است ،پيش از اين و از سال 1378تا 1388 رئيس قوه قضائيه بود. وي در نجف عراق به دنيا آمده است. تعدادي از نمايندگان مجلس ششم به مليت عراقي آقاي هاشمي شاهرودي اعتراض کرده بودند ،اما حاميان آقاي هاشمي شاهرودي اين اتهامات را رد کرده بودند ،از جمله حسيناهللکرم در مصاحبهاي گفته بود که صدام حسين مليت ايراني آقاي هاشمي شاهرودي را تائيد کرده است.
25
رابطه ميان شعر و نقاشي
November 2014 آبان 1393
رابرت گريلي نويسنده آمريکايي مينويسد« ،شعرا و نقاشان به حکم ضرورتهاي حرفهاي خود همواره در کنار يکديگر قرار گرفتهاند .به هيچ روي نميتوان روزي را تصور و تجسم کرد که در کافهاي محل گردهمايي آنان نقاشي به شاعري بگويد :ببخشيد آقا ،اينجا ميز نقاشان است ،بهتر است برويد سر ميز دار و دسته خودتان بنشينيد!!!» اصوأل آنچه که باعث پيوند اين دو گروه انسانهاي فرهيخته شده و آنان را در پي دستيابي به يک هدف مشترک را ترغيب ميآمدي ،رسانيدن تصاوير و پيامهايي است بيرون آمده از دنياي تخيالت که ديگر انسانها از تجسم و رويت آنها ناتوان و بيبهره و از سويي ديگر آشکار نمودن رويههايي از شخصيت هنرمند است که بتوان با آن ارتباطي مطلوب برقرار کرد. در حقيقت بدون دستيابي به دنياي تخيالت و محقق ساختن آن در دنياي واقعي ،هيچگونه تحول ،پيشرفت علمي و فني براي بشر ميسر نميگشت و نقش هنرمندان در اين فرايند غيرقابل انکار است. کلود مونه در اين زمينه مينويسد« ،روزي پر آفتاب ميان مزرعهاي از شقايقهاي وحشي کارگاهي را به راه انداخته و زير سايه چتري خود را محفوظ از نور پرحرارت ظهر به انتظار نشسته بودم تا تغييرات نور و سايههاي منظره شگفتانگيز مقابلم را در ذهن ثبت نمايم .بومهاي تهرنگ خورده را بر روي سهپايههاي چيده شده در برابرم آرامش و جلوهاي
(بخش دوم)
نقاش نيستم ،شاعرم هنوز هم ميپرسم چرا؟ با آنکه ترجيح ميدادم نقاش باشم اما خب.....نيستم! باشد....اشکالي ندارد!! فرانک اوهارا آنهايي که با ادبيات و شعر معاصر آمريکايي سر و کار دارند به طور قطع و يقين با مضمون چند سطر باال و سرايندهاش «فرانک اوهارا» آشنايي کامل داشته و به سرودههايش با ديدهاي تحسينآميز مينگرند. اين شاعر و نويسنده خوشذوق و پرقريحه که به گفته بسياري از صاحبنظران او را «شاعري ميان نقاشان» خواندهاند ،از زمره هنرمنداني است که به سبب حضور دايم در محفل نقاشان و مجسمهسازان شهر نيويورک ،توانست به تجربيات و مهارتهاي بيبديلي دست يابد که در اشعار و نوشتههايش نيز منعکس هستند و ميشود با اندکي تعمق تصويرهاي برآمده از جهان نقاشي را هم در البالي واژههاي شاعرانهاش مشاهده نمود. اوهارا در سال 1955کار حرفهاي خويش را در موزه هنرهاي معاصر شهر نيويورک (موما) آغاز و از همان ابتدا به لحاظ موقعيت ويژه در امر توليد و ساماندهي برنامههاي گوناگون موزه و همچنين در کنار تهيه بروشورهاي نمايشگاههاي مختلف با بسياري از برگزيدگان و منقدين هنري و همچنين با نقاشان و مجسمهسازان ارتباطي تنگاتنگ برقرار کرد تا آنجا که دامنه دوستياش حتي به کارگاههاي نقاشاني چون جکسون پوالک، ويلم دوکونينگ و لري ليبرتس کشانده شده و گاه به عنوان مدل نقاشي و در مواردي نيز جهت کشيدن بومها بر چارچوبهاي نقاشي و رديف کردن رنگها روي پالتها (تختهشستي) با آنان نزديکي و مصاحبتي طوالني برقرار مينمايد و در حقيقت او با دستيابي به چنين فضاهايي توانست آثارش را نوشته و اندکي بعد هم به سطح کارشناس و منقد برجسته هنري که با زباني شاعرانه مينوشت ،ارتقا يابد .به طوري که مقاالتش در مقوله هنرهاي تجسمي در صفحات هنري مطبوعات وزين چاپ و هميشه مورد توجه خوانندگان آمريکايي قرار گرفته است. همانگونه که اشاره شد ،موضوع نوشتن نقد هنري شاعران و نويسندگان در باره هنرهاي تجسمي ،طي اعصار امري مرسوم و رايج بوده است به طور نمونه نوشتههاي راينر ماريا ريلکه (شاعر آلماني) در مورد اوگوست رودن (مجسمهساز فرانسوي) و همچنين مقاالت شارل بودلر (شاعر فرانسوي) در باره سالن نقاشان 1846در پاريس و مجموعه نوشتههاي اميل زوال در نقد آثار نقاشان امپرسيونيست قابل ذکر هستند.
خاص داشتند ،به يک باره هيبت مردي از دور نمايان شد ،با ظاهري به غايت آراسته که ظاهرأ به طبقه اعيان شهر تعلق داشت ،بي آنکه کلمهاي بر زبان آورد به سمت بومها رفت و مدتي طوالني در آنها غوطهور گشت ،سپس به طرفم آمده و با کلماتي شمرده ابراز داشت ،آقاي مونه کاري را که شما در شرف انجامش هستيد اقدامي نوآورانه و بديع است و به طور مسلم روزي در تاريخ هنر نقاشي اروپا ثبت خواهد شد. مراتب تحسين و احترام مرا نسبت به خود بپذيريد .برايتان آرزوي سالمتي و موفقيت ميکنم .دستش را پيش آورده و با فشردن دستان رنگين من ،گفت :آقا ببخشيد ،نام من تيوفيل گوتيه است ،شاعري که چيزي نمانده بود روزي مثل شما نقاش شود .اين بگفت و به چشم بر هم زدني در البالي مزرعه شقايقهاي وحشي ناپديد شد». نگاه شاعران و نقاشان به يکديگر گاه حتي مرزهاي جغرافيايي را درنورديده و ارتباطي ناگسلنده ميسازد که در اين مقوله به گوشههايي از خاطرات پابلو نرودا شاعر شيليايي در باره نقاشان کشور مکزيک ميپردازيم: زندگي روشنفکري مکزيک زير سلطه نقاشي است،
نقاشان مکزيک را با تاريخ و جغرافيا ،با مبارزات داخيلي عليه کشمکشهاي وحشيانه پوشاندهاند .خوزه کلمنته اوروسکو غول يکدست و باريکاندام ،مکاني در جايي بلند در اشغال دارد و در کشور خويش گونهاي «گويا» (نقاش اسپانيايي) به شمار ميرود که آثار بزرگ و کوچک و يکساني دارد ،اغلب اب او گفتوگو داشتم ،خشونتي که آثارش را مسحور کرد در شخصيت او بيگانه است .وي آرامي و نرمش کوزهگري را دارد که يک دستش را بر سر چرخ سفالگري از دست داده ولي احساس ميکند که بايد با دست ديگرش به آفرينش دنياها ادامه دهد.تابوتهاي منقوشش با جسدهاي مصلوب دهشتناک ،در تابلوهاي بومي آمريکايي ما جاويدان گشته و نشاني از شقاوتهاي ماست. «ديهگو ريورا» تا اين زمان آنقدر اثر به وجود آورده که هم اکنون اين نقاش تنومند که استاد بزرگ نقاشي و گوينده داستانهاي دراز است ،به افسانهاي مبدل گشته« .داويد آلفارو سيکروس» نقاش بزرگي که هنوز معلوم نيست چه کسي او را به ماموريت حمله مسلحانه به خانه تروتسکي فرستاده بود ،به ندرت حرف ميزد ،پهلو به پهلوي ديوار مانند سايه بي آنکه صدايي يا حرکت محسوس کند راه ميرفت، گاهي اگر سخن ميگفت اندکي بلندتر از زمزمه بود ،بي آنکه بدن يا دستانش را بجنباند يا صدايي از خود درآورد ،فقط با چهرهاش که خطوط آن را به دلخواه تغيير ميداد نقش ميآفريد و صورتکهايي ميساخت پر از وحشت و درد و شادي و مهرباني.... روفينو تامايو در مکزيک نميزيست، او نقاشيهاي بغرنج و پراحساس شباهتي بودند، نقاشيهاي ميان او با ديهگو ريورا سيکروس و نميشود، ديده احساس ديهگو را کالسيستها در مورد خط ابراز ميداشت با آن خط نوساني جاودانه که به مانند دستخط مورخان ميماند و تاريخ مکزيک را به هم گره ميزد و رخدادهها ،سنتها و تراژديها را در نقوش برجسته زنده ميکرد .سيکروس انفجار يک طبع است آتشفشاني که تکنيک شگرف و پژوهشي رنجبار را به هم ميآميزد.... همانطوري که بارها تاکيد کرديم، شاعر و نقاش پس از خلق تصاوير هنرمندانه خود در کارگاه ذهن در مرحله ديگري از آفرينش محصول نهايي را با بهرهگيري از ابزار واژهها به عنوان شعر يا قطعه موزون يا با کارگيري رنگ و خط و ترکيببندي آنها را پااليش داده و بر روي پردههاي نقاشي در برابر مخاطبين خود ميگذارند و در بسياري از موارد هنرمندان از خطوط فرضي و مرزهاي مشخص يکديگر عبور کرده و آثاري هنري در حيطهاي ديگر ميآفرينند .آنگاه ديگر اهميتي ندارد تا آنها را با ارزشهاي شعري و يا نقاشي طبقهبندي کرد ،به عنوان نمونه فردوسي در «شاهنامه» و نظامي در «هفتپيکر» پردههاي باشکوهي از تصاوير حماسي آفريدهاند که گويي نقاش کاليککاري با همان تواناييهاي هنري قلم بر روي بوم گذارده و شاهکاري را براي ابد خلق کرده است.
بپوشيد کافور خفتگان جنگ همه شهر با او بسان پلنگ کمندافکن و زورمندان بدند برزم اندرون پيل دندان بدند چو گستهم گيتي بر آنگونه ديد جهان در کف ديو وارونه ديد بفرمود تا تير باران کنند
25
بريشان کمين سواران کنند چنين گفت کافور با سرکشان که سندان نگيرد ز پيکان نشان همه تيغ و گرز و کمند آوريد سر سرکشان را به بند آوريد زماني بر آن سان برآويختند که آتش ز دريا برانگيختند فراوان ز ايرانيان کشته شد بسر بر سپهر بال گشته شد
در اينجا نيز اشارهاي ضروري است به امر تاثيرگذاري بيچون و چراي «شاهنامه» بر ميراث نگارگري ايران زمين و به ويژه در سير تحول هنر مينياتور ايراني که به باور بسياري از صاحبنظران در خالء «شاهنامه» هرگز هنري به نام مينياتور چنين بارور نميگرديد. در انتهاي نوشتار بيمناسبت نميدانيم تا سخني کوتاه نيز در باب جايگاه شاعر و نقاش مستقل از يکديگر رانده شود ،بي آنکه تالشي در دادن ارزشي واالتر بر يکي و يا فرودست نمودن آن ديگري کند .با آنکه اين دو گروه مناديان زيباسازي زندگي بنا بر ضرورت همزيستي همواره در راه حمايت از يکديگر گام برداشتهاند ،اما با همه اين احوال بايد توجه داشت که هر يک از آنان داراي ويژگيهاي ذهني و رفتاري خود بوده و اصوأل هيچ شاعري تمايل بدانکه او را نگارگر واژهها خوانند و يا نقاشي به صفت شاعر رنگها موصوف گردد نداشته و از چنين افاضاتي رويگردان و حتي واکنشي منفي از خود بروز خواهند داد. ميکلآنژ که نام او در تاريخ اروپا به عنوان شاعر – نقاش ثبت شده اما کمتر کسي است که او را شاعر بزرگ اعصار دانسته و سهراب سپهري در ايران با وجود تحصيالت در رشته نقاشي و فروش اخير آثارش با قيمتهاي سرسامآور در حراجيهاي اين سو و آن سوي عالم ،با اين حال پارسي زبانان او را در جايگاه شاعري نوگرا و بيبديل حرمت نهاده و شعرهايش را به جان ميخوانند. مقاله را با ادامه شعر ژاک پرهور به پايان ميبريم تا يک بار ديگر مروري کرده باشيم بر موضوع تجسم و خلق تصاوير به کمک واژههاي شاعرانه:
هنگامي که پرنده برسد اگر برسد بايد سکوت ژرف را حفظ کرد و منتظر ماند که پرنده به قفس درآيد و چون به قفس رفت بايد در قفس را با قلم مو بست سپس يک يک ميلهها را محو کرد و دقت کرد که هيچ يک از پرهاي پرنده دست نخورد سپس شکل درخت را بايد کشيد و زيباترين شاخهها را براي پرنده برگزيد و نيز بايد شاخسار سبز و طراوت نسيم و غبار آفتاب و همهمه حيوانات گياهي را در گرماي تابستان نقاشي کرد و سپس بايد منتظر ماند تا پرنده تصميم به خواندن بگيرد اگر پرنده نخواند نشانه بدي است نشانه اينکه تابلو نقاشي بد است اما اگر بخواند نشانه خوبي است نشانه اينکه شما ميتوانيد پاي تابلو را امضا کنيد آنوقت بسيار آهسته يکي از پرهاي پرنده را بکنيد و نام خودتان را در گوشهاي از تابلو بنويسيد. ژاکپرهور
پايان.
مهلت قبول آگهي در «پرديس» بيستمين ()20 روز هر ماه ميباشد.
26
November 2014 آبان 1393
گزارش احمد شهيد از «افزايش نگرانکننده» آمار يکساله اعدام در ايران
احمد شهيد گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران در تازهترين گزارش خود ،از اعدام حداقل 825نفر در ايران از تير 92تا تير 93خبر داد و اين آمار را نشاندهنده «افزايش نگران کننده» مجازات اعدام در ايران دانست. به گزارش وبسايت احمد شهيد ،اين گزارش قرار است به اجالس آتي مجمع عمومي سازمان ملل ارائه شود. بر اساس گزارش وي ،دولت ايران همچنان به اعدام مجرمين نوجوان ادامه ميدهد و مطابق گزارشها تنها در سال 2014هشت نفر که «گمان ميرود» در زمان وقوع جرم منسوب به آنان زير 18سال سن داشتند ،اعدام شدهاند. گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران با اشاره به اينکه قانون جديد مجازات اسالمي که در سال 2013به اجرا در آمده اشاره به ارتداد ،جادوگري و الحاد را حذف کرده ،افزود که اين قانون همچنان اجازه اعدام نوجوانان را ميدهد و مجازات اعدام را براي فعاليتهايي که مطابق موازين بينالمللي «جديترين جرايم» تلقي نميشوند حفظ ميکند. پيشتر ،بان کيمون ،دبير کل سازمان ملل ،در گزارش ساالنه خود از «افزايش اعدامها در ايران» ابراز نگراني کرده بود. به گزارش خبرگزاري رويترز ،بنا بر اطالعات دانشکده حقوق کورنل ،در سال گذشته ميالدي بين 624تا 727 مورد اعدام در ايران انجام شده ،در حالي که اين رقم در سال 2012بين 314تا 580نفر بوده است. بنا بر گزارش اين دانشکده حقوق ،دستکم دو هزار نفر در ايران با حکم اعدام روبهرو هستند. صادق آملي الريجاني در طي نطقي انتقاد دبيرکل سازمان ملل از ميزان اعدامها در ايران را «عجيب» خوانده و گفته بود که بيشترين موارد اعدام در کشور مربوط به محکومان مواد مخدر است. اين در حالي است که آقاي احمد شهيد در گزارش خود با اشاره به متهم شدن برخي از مدافعان «حقوق قومي و فرهنگي و زباني يا حقوق اقليت مذهبي» به اتهاماتي چون محاربه و مفسد فياالرض ،از اعدام افراد به دليل درخواست براي «اجراي حقوق محافظت شده» خود شامل آزادي بيان و اجتماع «عميقا» ابراز نگراني کرده است. اين گزارش با اشاره به اعدام «چهار فعال فرهنگي عرب» به نامهاي هاشم شعباني ،هادي راشدي ،علي چبيشاط و خالد موسوي در سال ،2014به نقل از منابع خبري از احتمال اعدام قريبالوقوع چند فعال کرد سني شامل جمشيد دهقاني ،جهانگير دهقاني ،حامد احمدي و کمال مواليي خبر داده است. احمد شهيد همچنين نسبت به اعدام قريبالوقوع ريحانه جباري و راضيه ابراهيمي ابراز نگراني کرده و خواستار لغو اين احکام شده بود. راضيه ابراهيمي سال 88و در 17سالگي به جرم قتل همسرش دستگير شد. ريحانه جباري نيز در سال 1386مرتضي عبدالعلي
سربندي ،پزشک و مامور پيشين وزارت اطالعات جمهوري اسالمي را به گفته خود به دليل «دفاع از خود در برابر تعرض جنسي» ،به قتل رسانده است. احمد شهيد در گزارش خود همچنين با اشاره به زنداني بودن حداقل 35روزنامهنگار در ايران نوشت که دسترسي به «حدود پنج ميليون» وبسايت در ايران همچنان مسدود است و ليست پانصد وبسايت اول مسدود شده در کشور ،شامل بسياري از وبسايتهاي مرتبط با هنر ،مسائل اجتماعي ،اخبار و سايتهاي با محبوبيت باال در ايران است. اين گزارش با اشاره به اجازه فعاليت دوباره به ده گروه دانشجويي جديد ،از دستگيري 28دانشجو و تعليق فعاليت هشت نشريه دانشجويي از ماه مارچ 2013تا مارچ 2014خبر داده است. گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در گزارش خود نوشته که مقامات دولتي ايران به نفوذ «آشکار و بيجاي» دستگاه امنيتي بر دستگاه قضايي اشاره کردهاند. اين گزارش به سخنان علي يونسي ،دستيار رييس جمهوري ايران در امور اقليتهاي ديني و مذهبي و يک نماينده مجلس از تهران اشاره کرده که به گفته آنان، «دستگاه امنيتي از موضع قدرت ،قاضي را تحت فشار قرار داده که روند محاکمه را به گونهاي پيش ببرند که خواست خودشان است». احمد شهيد همچنين از احضار 58فعال حقوق بشر کرد از ماه آگست سال 2013تا ماه مي سال 2014به وزارت اطالعات خبر داده و نوشته که از اين افراد 30 ،نفر فعال کارگري بوده و 21نفر در رابطه با برگزاري مراسم روز جهاني کارگر احضار شدهاند. به گفته وي ،حداقل 150مسلمان سني مذهب در حال حاضر به خاطر سازماندهي جلسات و فعاليتهاي مذهبي در بازداشت به سر ميبرند. اين گزارش با اشاره به زنداني بودن 126بهايي در ايران ،از بسته شدن 578محل کسب و کار بهائيان طي سالهاي اخير خبر داده است. به گفته احمد شهيد ،همچنين حداقل 49مسيحي پروتستان در حال حاضر در بازداشت به سر ميبرند که بسياري از اين افراد در کليساهاي غير رسمي خانگي دستگير شدهاند. اين گزارش همچنين با اشاره به زنداني بودن حداقل 9درويش به ارائه نشدن خدمات پزشکي به اين دراويش اشاره کرده است. گزارشگر ويژه حقوق بشر همچنين با اشاره به اينکه زنان تنها 16درصد از نيروي کار ايران را تشکيل ميدهند، در گزارش خود نوشته که «هيچگونه» نشانه واقعي از بهبود مشارکت زنان در نيروي کار مشاهده نشده است. اين گزارش با اشاره به طرح جلوگيري از کاهش جمعيت در مجلس ايران نوشته که اين طرح توانايي ايران را براي دستيابي به توصيههاي جهاني که ايران در بررسي دورهاي جهاني پذيرفته است به چالش ميکشد. گزارشگر ويژه حقوق بشر همچنين از ايران خواسته است که براي رسيدگي به ازدواجهاي «اجباري و زودهنگام» کودکان گامهاي اساسي بردارد. احمد شهيد در گزارش خود با اشاره به ازدواج 48 هزار و 580دختر بين سنين 10تا 14ساله در سال 2011نوشت که 48هزار و 567نفر از اين دختران قبل از 15سالگي حداقل يک فرزند داشتهاند.
دنباله از صفحة اول
ريحانه جباري اعدام شد ريحانه جباري ،متولد ،1366طراح دکوراسيون داخلي يک شرکت تبليغاتي و دکوراسيون ،زماني که فقط 20سال سن داشت به قتل مرتضي سربندي ،پزشک 47ساله ،متاهل، داراي سه فرزند و کارمند سابق وزارت اطالعات متهم شد. او دليل اين قتل را دفاع از خود «در برابر تعرض جنسي» اعالم کرده بود. مراسم اعدام اين زنداني زن محکوم به قتل در حالي انجام شد که در ماههاي اخير نهادها و افرادي چون سازمان عفو بينالملل ،احمد شهيد ،گزارشگر ويژه حقوق بشر در امور ايران ،و مارتين شولتز ،رئيس پارلمان اروپا ،خواستار توقف اجراي حکم اعدام وي شده بودند. پس از انتقال ريحانه جباري از زندان اوين به زندان رجاييشهر در روز دوشنبه ،هفتم مهر ،خانواده وي از احتمال اجراي حکم اعدام خبر داده بودند ،اما مقامات قوه قضائيه ايران اعالم کردند که براي تامين رضايت خانواده مقتول مهلتي ده روزه تعيين شده است. در اين مدت تعداد زيادي از هنرمندان و سينماگران ايراني از جمله محمدرضا شجريان و اصغر فرهادي کارگردان ايراني برنده اسکار ،به صورت جداگانه خواستار بخشش از سوي خانواده مقتول شد ه بودند. پيش از اين احمد شهيد ،گزارشگر ويژه حقوق بشر در امور ايران ،نيز از وجود برخي از ابهامات در پرونده خانم جباري خبر داده بود. وي به وجود يک ليوان آب ميوه حاوي ماده آرامبخش در محل جرم اشاره کرده بود و گفته بود که اين نشان ميدهد « اقدام به تجاوز جنسي از قبل برنامهريزي شده بود». احمد شهيد يادآوري کرده بود که اگر ادعاهاي ريحانه
دنباله از صفحة اول
شرمن :پيشنهادها به تهران عادالنه و قابل اجرا است به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس ،وندي شرمن اين احتمال را نيز مطرح کرده است که برخي از متحدان آمريکا و اعضاي کنگره آن کشور ،با ارائه اجمالي تکاليف سخت که در انتظار دولت باراک اوباما براي رسيدن به توافق [جامع احتمالي] است ،اميدوار هستند که ديپلماسي با ايران شکست بخورد. ايران و شش کشور طرف مذاکرات اتمي ،بريتانيا، فرانسه ،روسيه ،آمريکا ،چين و آلمان ،طي ماههاي گذشته براي رسيدن به توافقي جامع بارها ديدار و يک بار نيز مهلت تعيين شده قبلي براي پايان گفتوگوها را تمديد کردهاند .اين مهلت روز 24نوامبر پيش رو به پايان ميرسد. تازهترين دور از گفتوگوها به مذاکرات کارشناسان باز ميگشت که رئيس هيئت ايراني آن را «جدي ،فشره ،صريح و مفيد» توصيف کرد. در کنفرانسي که خانم شرمن در آن شرکت کرده ،اين مقام وزارت خارجه اياالت متحده ميگويد «اميدواريم رهبران ايران موافقت کنند گامهاي الزم براي آنکه جهان را مطمئن کنند که برنامه اتميشان کامال صلحآميز است ،بردارند؛ آنچه نتيجتا به پايان انزواي ديپلماتيک و اقتصادي ايران ميانجامد و زندگي مردم آن را بهبود ميبخشد». از سوي ديگر به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، وندي شرمن در بخشي از سخنراني خود گفته است «برخي نگرانند که مذاکرات شکست بخورد .برخي نگران هستند که موفق شود ،بسياري پرسشها و ترديدها در اين زمينه وجود دارد که بايد از سر راه برداشته شوند». او افزوده است «دولت اوباما به طور منظم با اعضاي کنگره و بسياري از متحدان خارجي خود ،از جمله اسرائيل و کشورهاي حاشيه خليج فارس در ارتباط است».
26
جباري صحت داشته باشند ،او دو مرتبه قرباني شده است: بار نخست از سوي فرد متجاوز و بار دوم از سوي سيستم قضايي که طبق قانون بايد از افراد در برابر تعدي جنسي و جسمي حراست کند. دادستاني تهران با صدور اطالعيهاي ريحانه جباري را «دروغگو» خوانده و مواردي مانند «خريد کارد»« ،قفل نبودن در آپارتمان محل وقوع قتل»« ،محل اصابت ضربه کارد که بين دو کتف مرتضي سربندي بوده» و پيامکي که به گفته دادستاني سه روز قبل از قتل به دوستش داده و گفته است «فکر کنم امشب بکشمش» را از جمله داليلي اعالم کرده که نشان ميدهد ريحانه جباري از قبل تصميم به قتل مرتضي سربندي داشته است. در همين حال محمد مصطفايي ،يکي از وکالي پيشين ريحانه جباري نيز پيش از اين با اشاره به ابهامات موجود در پرونده وي از وجود فردي به نام آقاي «شيخي» خبر داده و نوشته بود که وي فردي است که با «برنامهريزي کامل» چنين ماجرايي را «درست کرده » است. آقاي مصطفايي همچنين مدعي «مفقود شدن» يک سيدي در پرونده شده که ،به گفته وي ،بر اساس شنود مکالمات و پيامهاي آقاي «شيخي» با مقتول تهيه شده بوده است. اما در اطالعيه دادستاني تهران در اين باره آمده است: «گرچه ادعاي ريحانه جباري در خصوص شيخي به هيچ وجه اثبات نشده و در مرحلهاي نيز توسط محکوم انکار گرديده ،اما با فرض صحت موضوع ،وي نقش نامبرده را صرفا» حضور در محل جنايت اعالم کرده و به صراحت ارتکاب قتل به تنهايي از ناحيه خود را پذيرفته است». احمد شهيد ،گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل ،در تازهترين گزارش خود ،از اعدام حداقل 825نفر در ايران از تيرماه سال 1392تا تيرماه سال 1393خبر داده و اين آمار را نشاندهنده «افزايش نگرانکننده» اجراي حکم اعدام در ايران دانسته است.
اخيرا جان کري ،وزير خارجه آمريکا ،نيز تاکيد کرده بود که دولت آمريکا قصد ندارد در مسير رسيدن به توافق با ايران، کنگره آن کشور را دور بزند. پيشتر ،مارک کرک ،از سناتورهاي جمهوريخواه آمريکا، تهديد کرده بود اگر دولت اوباما در حرکت به سوي دستيابي به توافق هستهاي با تهران ،کنگره آمريکا را «دور بزند» کنگره از چنين توافقي حمايت نخواهد کرد. به گفته خانم شرمن بهترين بخت ايران براي فراغت از تحريمها ،دستيابي به توافق طي مهلت مذاکرات است. او ميگويد ،هدف ما تهيه توافقي با دوام و جامع است که به طور موثري جلوي ايران را براي گذر احتمالي به سوي سالح اتمي بگيرد. به گفته شرمن چنين توافقي مانع ايران براي توليد سوخت الزم از اورانيوم يا پلوتونيوم براي سالح اتمي ميشود؛ و بر آن نظارت خواهد شد ،نظارتي که بهترين فرصت را ايجاد ميکند تا ايران پنهاني دست به چنين کاري نزند. تهران همواره تاکيد کرده که برنامه اتمي آن تنها مقاصد صلحآميز را دنبال ميکند؛ آنچه با ترديد در غرب روبهرو است و در نهايت نيز تحريمهاي گستردهاي را عليه ايران همراه داشته است. ي از آن است که يکي از گزارشها و گفتهها حاک مهمترين موارد اختالفي ميان طرفهاي مذاکره ،ظرفيت غنيسازي ايران است. معاون سياسي وزارت خارجه آمريکا اين احتمال را مطرح کرده است که ممکن است تمرکزي بياندازه بر شمار و کيفيت سانتريفيوژهايي که در توافق احتمالي نهايي ،ايران ميتواند از آنها استفاده کند ،وجود داشته باشد. طي روزها و هفتههاي گذشته ،گزارشهاي گوناگوني در مورد شمار پيشنهادي سانتريفيوژهايي که ايران ميتواند در توافقي جامع از آنها به طور فعال استفاده کند ،يا آنهايي که ممکن است خارج از روند گازدهي و غنيسازي بمانند ،منتشر شده است. گفته ميشود که ايران 20هزار سانتريفيوژ دارد که در حال حاضر نزديک به نيمي از آن فعال هستند.
27
November 2014 آبان 1393
علل پيدايش و زمينههاي گسترش تشيع در ايران دکتر مهدي آگاه (قسمت دوم و پاياني)
شعوبيه چيست و چه ميگفت؟ شعوبيه به اطالق عام ،نام فرقهاي است که معتقد به برتري عرب بر ساير اقوام نيست و به اطالق خاص ،عبارتست از فرقهاي که دشمن جنس عرب است و اين قوم را پستترين اقوام عالم مي شمارد و جنس عجم را بر عرب فضيلت ميدهد)9( . د .ب مک دونالد در دائره المعارف اسالم، شعوبيه را گروهي مي شناسد که خود را در برابر عرب باالتر و برتر دانستند و نسبت به عرب تخفيف و تحقير نمودند)10( . شعوبيه مذهب تشيع را براي خويش در حکم پردهاي ميدانستند تا براي فرار از نسبت الحاد و کفر در پشت آن پنهان شوند و به فعاليت خويش ادامه دهند ،ولي باطنًا شعوبيه داراي عقايد مختلف بودند ،برخي متدين به اسالم و شيعه بودند و برخي داراي باورها و افکار ديگر .علت اينکه شعوبيه گاهي خود را به شيعه منتسب ميکردند اين بود که فرقههاي شيعه غالبًا عرب را مخصوصًا از جهت رفتار زشتي که با آل علي در واقعه کربال کرد دشمن مي داشتند ،خاصه آنکه آل عجم نژاد از دو سو داشتند ،هم از ساسانيان از طرف مادرشان شهربانو دختر يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساساني (همسر امام حسين) و هم از خاندان امامت که رياست دين حقه با آنهاست. علت ديگر اينکه ،تعليمات آل علي بر مبناي عدالت و مساوات و برابري و حقيقتخواهي استوار بود و اين تعليمات با طبع شعوبيه بيشتر سازگار ميآمد و چون شعوبي در اين جهات همرنگ شيعه بود ،خود را به مذهب عالي تشيع مي بست )11( .الزم به يادآوري است که اغلب بزرگان ادب و فرهنگ ايران مثل ابونواس ،فردوسي ،دقيقي طوسي و اين مقفع (روزبه) با نهضت شعوبيه همکاري ميکردند. يکي ديگر از جنبش هايي که عليه تبعيض و تسلط اعراب مبارزه مي کرد م دين بود. نهضت خرم دينان يا «سرخ جامگان» به رهبري بابک خر اکثر اين قيامها عمومًا در دست تودههاي تهيدست و رعايا بوده که با پيروي از مذهب شيعه و در لواي تشيع و تصوف عليه زمينداران بزرگ که اهل سنت بودند و نيز حاکمان فاسد ،صورت ميگرفت :مثل قيام سربداران در خراسان که به اماميه نيز شناخته ميشدند و به تشکل دولتي نائل شد .همچنين قيام سيد محمد مشعشع (مشعشعيان) در خوزستان که از غالت (غلو کنندگان) بودند و هدف قيام آنان هموار کردن ظهور امام مهدي بود. از آنجائيکه امامان شيعه مورد ظلم خلفاي اموي و عباسي بودند ،طبيعتًا از نظر رواني حس همدردي ايرانيان را که خود در چنين شرايطي بودند در پي داشته و نتيجتًا نوعي گرايش به تشيع در ايرانيان به وجود آمد .از سوي ديگر بيشتر امامان شيعه رفتار تبعيضآميزي نسبت به ايرانيان نداشتند و به رسوم آنان احترام مي گذاشتند .روايت شده که روزي دو زن نزد حضرت علي آمدند و احتياج و فقر خود را شرح دادند و چيزي از او خواستند ،علي که دانست مستحقند دستور داد براي آنان لباس و خواربار بخرند و مبلغي پول نيز به آنان داد ،ولي يکي از آن دو زن خواست که بر آن زن ديگر ترجيحش دهد ،زيرا او از عرب بود در حاليکه ديگري از عجم .علي کمي خاک از زمين برداشت و لحظهاي در آن نگريست و گفت« :من گمان نميکنم خداوند هيچ فردي از افراد مردم را جز از راه اطاعت و پرهيزگاري بر ديگري برتري داده باشد )12( ».طبيعي است اين رفتار بدون تبعيض ميتوانست به گرايش ايرانيان به مذهب ،تشيع کمک بکند. يکي ديگر از عوامل تاريخي را که ميتوان از نظر جامعهشناسي مورد نظر قرار داد ،تأثير نهاد سلطنت در ايران است .از نظر تاريخي سيستم حکومت در ايران همواره به صورت «پاتريموئيالسيم» (موروثي ،از پدر به پسر) بوده و اين نهاد مورد احترام ايرانيان قرار داشته است .از طرفي در تشيع اعتقاد به اصل امامت مورد نظر است ،يعني رهبري جامعه مسلمين از پدر به پسر ميرسد ،لذا ميتوان چنين استنباط کرد که مذهب شيعه به مذاق ايرانيان بهتر سازگار بوده است )13( ،تا جائي که احمد امين نويسنده مصري در کتاب تمدن اسالم بر اين باور است که عقيده به عصمت ائمه ،المثناي اسطوره ساسانيان راجع به پادشاهي است)14( . تا قبل از تشکيل حکومت صفويان ،مذهب شيعه به صورت يک ايدئولوژي فراگير در ايران نبوده است و همانطور که گفته شد اکثر جنبشها به خاطر عدالت و مساوات طلبي بود و در لواي تشيع صورت ميگرفت .به جز مواردي مشخص، شيعيان موفق به تشکيل حکومت شيعي نشده اند .از جمله حکومت آل زيار (زياريان) در شمال و حکومت آل بويه ديلميان در جنوب که بعدها بيشتر خاک ايران را تحت تسلط خود درآوردند و همين ديلميان بودند که ارزشهاي ايراني و تشيع را در سراسر ايران گسترش دادند .همه اين نهضتهاي خلقي در سده هشتم و نهم ميالدي که از اليههاي فقيرترين رعايا و تهيدستان سرچشمه گرفته از چهار منبع فکري متأثر بودهاند:
-1از افکار مزدکيان و دنبال کنندگان ايشان يعني خرم دينان -2از اتوپيا و آرمانگرايي قرمطيان -3 ،از آرزوهاي شيعيان درباره ظهور امام زمان و استقرار حکومت عدل و مساوات -4 ،از زهد صوفيان که ثروت و تجمل را محکوم مي کردند)15( . از ميان نهضتهاي شيعه در ايران ،نهضت صفويه و قزلباشان حائز اهميت بيشتري بوده است. فراگير شدن تشيع با تشکيل حکومت صفويان در ايران ،نقطه عطفي در تاريخ تشيع در ايران است .سلسله صفويان نام خود را از شيخ صفي اسحاق اردبيل گرفته که باني طريقتي از صوفيان و شيوخ بوده که در زمان مغوالن تکوين يافته بود .پس از او پسرش شيخ جنيد رهبري را به دست گرفت و جنگجوياني (غازياني) را به گرد خود آورد که معتقد بودند او خداست و چون در مقام او غلو ميکردند مي توان گفت که بيشتر پيروان او از غالت شيعه بودهاند .سپاهيان او کالههاي قرمز با دوازده شيار به نشانة دوازده امام بر سر مينهادند و بدين جهت به «قراباس» يعني کله قرمز مشهور شدند. يکي از ياري دهندگان و متحدين شيخ جنيد ،اوزون حسن آق قويونلو، فرمانرواي ديار بکر واقع در روم شرقي بود که خواهر خود خديجه بيگم را به عقد شيخ جنيد درآورد .الزم به يادآوري است که اوزون حسن خود با خواهر امپراطور طرابوزان بنام دسپينه خاتون (خود امپراطور ديويد کومنن نام داشت) که اص ً ال مسيحي بود ازدواج کرده بود و نهايتًا دختر خود را به نام عاليشاه بيگم که از مادري مسيحي بود به عقد شيخ حيدر ،پسر و جانشين شيخ جنيد درآورد)16( . از آنجائي که امپراطوري عثماني سراسر خاورميانه ،شمال آفريقا و قسمت هايي از اروپاي شرقي و بالکان را زير سيطره خود داشت و ميرفت تا بر اروپاي غربي نيز دستاندازي کند ،لذا امپراطوري اتريش چاره را در اين ديد تا با تقويت حکومت شيعي صفوي و تشکيل دولتي مقتدر در همسايگي و شرق امپراطوري عثماني ،جبههاي در آنسوي عثماني ايجاد کند و بدين ترتيب اين قدرت (عثماني) را در شرق با ايران صفوي درگير کند تا مانع پيشروي و تسلط امپراطوري عثماني بر قسمتهاي غرب اروپا شود. در نتيجه جنگي که بين سپاهيان عثماني و امپراطوري اتريش در گرفت منجر به شکست عثماني شد .به همين خاطر تا زمان حال تعدادي از سنيان افراطي (به طور مشخص در عربستان سعودي) ايران صوفي (شيعي) را مسئول عدم پيشرفت اسالم در اروپا و نهايتًا جهان ميدانند ،زيرا استدالل ميکنند که اگر ارتش عثماني نيروي خود را صرف جنگ با ايران نميکرد ،نهايتًا امپراطوري عثماني قادر ميبود بر اروپاي غربي مسلط شود و دين اسالم ،دين رايج ميشد و با کشف قاره آمريکا و مهاجرت اروپائيان ،دين اسالم ديني فراگير در جهان ميشد .برخي صاحبنظران در تاريخ معتقدند شايد ازدواجهاي فوقالذکر در اين معادالت بيتأثير نبودهاند. يکي ديگر از قدرتهاي اروپايي که در تحکيم دولت صفوي نقش داشته انگلستان است .الزم به يادآوري است که بين انگليس و پرتغال بر سر تسلط بر خليج فارس رقابت وجود داشت و انگليسها براي خارج کردن رقيب خود از خليج فارس ،برادران شرلي (رابرت شرلي و آنتوني شرلي) را به ايران فرستادند تا نحوه استفاده از توپ را به ايرانيان بياموزند و نتيجتًا در دوران شاه عباس ،ايران موفق شد در درگيري با پرتغاليها آنان را از خليج فارس بيرون کند و از آن زمان بندر «گمبرون» به افتخار شاه عباس به «بندرعباس» تغيير نام يافت. پس از استقرار حکومت صفوي ،علماء و فقيهاني از منطقه «جبل عامل» واقع در لبنان کنوني ،براي ترويج فقه شيعه به دربار ايران روانه شدند که افرادي نظير شيخ بهاءالدين عاملي مشهور به «شيخ بهايي» از اين جملهاند. چنانچه در سطور پيشين گفته شد ،اکثر جنبشهاي مردمي و ضد ظلم و عدالت خواه در قالب تفکر شيعي صورت ميگرفت .از آنجائيکه تودههاي مردم در جريان حوادث و تبعيضات پس از اسالم و خصوصًا حمله مغول و ساير جنگها و قحطي
27
هاي فراوان دچار مصائب شديدي شده بودند ،واقعه کربال که بعدها حالت اسطوره به خود گرفت توانست الهام بخش آنان شود و در تحکيم اعتقادات شيعيان نقش موثري داشته باشد .الزم به يادآوري است که سبک سرودن شعر در ادبيات اين دوره «سبک هندي» است ،که از مشخصات اين سبک وجود اشعار غمانگيز و مرثيه است و اشعار محتشم کاشاني مشخصه اين دوره است. در تفکر اهل سنت منابع فقه عبارتند از :قرآن ،سنت ،حديث ،قياس و اجماع. در صورتي که در تفکر شيعي عالوه بر منابع نام برده اصل اجتهاد ،مورد قبول است که از نظر اهل سنت نوعي بدعتگذاري به حساب ميآيد و مخالف آن هستند، ولي در تشيع اين اصل به اين ترتيب توضيح داده ميشود که اگر درباره مسئله و موضوعي در مقطعي از زمان راه حل يا توضيحات کافي در منابع ياد شده نباشد، مجتهد زمان ميتواند با ارائه رهنمودهايي به حل معضل و راهگشايي مسائل کمک کند و اين ميتواند موجب خالقيت و نوآوري فکري شود. مسئله ديگري که موجب اختالف بين اين دو مذهب شده ،اعتقاد به تفسير آيات قرآن است .عمده اهل تسنن را اعتقاد بر قبول و اجراي نص صريح قرآن است ،اما شيعيان معتقدند که در آيات قرآن «کلي گوئي» شده و مضافًا به اينکه قرآن به زبان سمبوليک نوشته شده لذا براي درک بهتر آيات آن نياز به تفسير و تأويل است تا مفاهيم واقعي و باطني آن را دريافت کنند (به همين علت در صدر اسالم گروهي بنام «باطنيان» پديد آمد) .به عبارت ديگر ،با تفسير آيات به روح آيات بهتر پي خواهيم برد و در نتيجه اين امر نوعي خالقيت فکري و نوآوري را به دنبال خواهد داشت. با توجه به اين توضيحات ميتوان گفت که اين برداشت موجب باز شدن باب تفکر و نهايتًا زمينه براي توسعه فلسفه در ايران ميتواند باشد و چون ايرانيان به فلسفه عالقمند بودند ،لذا ميتوان گفت که تشيع را بستري مناسب براي گسترش فلسفه ميپنداشتند )17( .در اين رابطه هانري کوربن معتقد است که تشيع پيوند نزديکي است بين تعلق خاطر شديد ايرانيان به امور باطني و عرفاني از يکسو و مباني فلسفي تشيع از سوي ديگر)18( . نکته ديگري که در اين تحقيق حائز اهميت است ،مسئله اعتقاد به 12امام ميباشد (البته تعداد کمي از شيعيان به هفت امام معتقدند ).از نظر مردمشناسي در اسطورههاي باستان بعضي اعداد نشانگر و سمبل موضوع يا پديده خاصي بوده و نهايتًا اين اعداد در زندگي روزمره مردم تأثيرات خود را گذاشتهاند .مث ً ال عدد 3 که از تمدن يونان گرفته شده نماد تقسيم در خلقت و فرمانروائي است .افالطون بدن انسان را به سه بخش تفکر (سر) ،احساسات (قلب) و شهوات (شکم) تقسيم ميکرد و اين عدد در مسيحيت اعتقاد به تثليث ( )Trinityرا موجب شده است و حتي در امر کشورداري در تمام جوامع دستگاه حکومت به سه قوه مقننه ،قضائيه و مجريه تقسيم ميشود .در فرهنگ ايرانيان اعتقاد به خدا ،شاه ،ميهن و نيز در فرهنگ تشيِع اعتقاد به اهلل ،محمد و علي نشأت گرفته از همين عدد است. عدد 7از افسانه خلقت گرفته شده و اعتقاد بر اين است که خدا دنيا را در 6 روز آفريده و روز هفتم به استراحت پرداخت و حتي در کتب ديني آمده است که آسمان هفت طبقه است و نيز در زندگي روزمره هفته به 7روز تقسيم شده و وجود هفت سين در سفره نوروز ،هفت خوان رستم در شاهنامه و هفت شهر عشق عطار در رابطه با اين عدد است. عدد 40نشان دهنده تکامل و اختتام يک دوره است مثل اعتقاد به چهلم فوت افراد که به معني پايان سوگواري است يا رسيدن به چهل سالگي در انسانها که به منزله تکامل فکري و تجربي فرد است ،به خاطر همين است که اعتقاد بر اين است که پيامبر در چهل سالگي مبعوث شد .وجود چله در فصل گرما و سرما نيز چنين تعبيري دارد. در مورد عدد 12نيز حالتي از نظم نهفته است ،کما اينکه ماههاي سال به 12 ماه تقسيم شده و يک روز به 12ساعت (شبانهروز به 2تا 12ساعت) .يا اعتقاد بر اين است که حواريون حضرت مسيح 12نفر بودهاند .بنابراين قبول 12امام در مذهب شيعه نمي تواند جنبه تصادفي داشته باشد و احتمال تقدس و خوش يمن بودن عدد 12در آن ديده ميشود و نيز ميتواند اقتباسي از مسيحيت باشد، چون بعضي تحقيقات نشان ميدهد که امام حسن عسگري (امام يازدهم) اصوال فرزندي نداشته است ( ،)19ولي شيعيان به خاطر زمينههاي فرهنگي و اعتقادي به عدد ،12تعداد امامان را نيز به همين عدد نسبت ميدهند. ****** پانوشتها: .9ص _ 194 .نهضت شعوبيه _ حسينعلي ممتحن. .10ص _ 195 .همان کتاب. .11ص _ 211 _ 210 .همان کتاب. .12ص _ 93 .همان کتاب. .13ص _ 146 .جزوه درسي انديشهها و نهادهاي سياسي در ايران و اسالم ،دکتر حميد عنايت. .14ص _ 83 .انديشه سياسي در اسالم معاصر. .15ص _ 382 .اسالم در ايران _ پتروشفسکي. .16ص _ 386 .همان کتاب. .17ص _ 167 .جزوه درسي انديشهها و نهادهاي سياسي در ايران و اسالم ،دکتر حميد عنايت. .18ص _ 41 .انديشه سياسي در اسالم معاصر. .19ص _ 7 .مهدي آخر زمان در بستر رخدادهاي تاريخي عراق _ اميرحسين خنجي. ****** منابع: تاريخ تمدن اسالم ،جرجي زيدان ،ترجمه علي جواهر کالم ،انتشارات اميرکبير، تهران.1392 ، انديشه سياسي در اسالم معاصر ،دکتر حميد عنايت ،ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، انتشارات خوارزمي ،تهران .1372 انديشه ها و نهادهاي سياسي در ايران و اسالم ،دکتر حميد عنايت ،جزوه درسي دانشکده حقوق و علوم سياسي ،دانشگاه تهران .1350-51 نهضت شعوبيه ،حسينعلي ممتحن ،شرکت سهامي کتابهاي جيبي تهران.1354 ، اسالم در ايران ،پتروشفسکي ،ترجمه کريم کشاورز ،انتشارات پيام ،تهران .1353 مهدي آخر زمان در بستر رخدادهاي تاريخي عراق ،اميرحسين خنجي ،سايت ديدگاه ها ،شهريور .1384
28
November 2014 1393 آبان
28
29
November 2014
29
1393 آبان
SHOPPING FOR CAR INSURANCE? CALL ME FIRST. AVERAGE ANNUAL SAVINGS:
Protect your world
498
$
Auto • Home • Life • Retirement
*
DRIVERS WHO SWITCHED FROM:
Progressive State Farm
562 * on average with Allstate * saved 467 on average with Allstate * saved $362 on average with Allstate
saved
$
$
Save even more than before with Allstate. Drivers who switched to Allstate saved an average of $498* a year. So when you’re shopping for car insurance, call me first. You could be surprised by how much you’ll save.
Call me today to discuss your options. Some people think Allstate only protects your car. Truth is, Allstate can also protect your home or apartment, your boat, motorcycle - even your retirement and your life. And the more of your world you put in Good Hands®, the more you can save.
Hooman Moaveni (678) 366-7979
Hooman Moaveni (678) 366-7979
11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell hoomanmoaveni@allstate.com
Annual savings based on information reported nationally by new Allstate auto customers for policies written in 2012. Acutal savings will vary. Allstate Fire and Casualty Insurance Company © 2013 Allstate Insurance Company
55367
11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell Hoomanmoaveni@allstate.com Insurance subject to terms, qualifications and availability. Allstate Property and Casualty Insurance Company, Allstate Fire and Casualty Insurance Company. Life insurance and annuities issued by Lincoln Benefit Life Company, Lincoln, NE, Allstate Life Insurance Company, Northbrook, IL, and American Heritage Life Insurance Company, Jacksonville, FL. In New York, Allstate Life Insurance Company of New York, Hauppauge, NY. Northbrook, IL. © 2010 Allstate Insurance Company.
53422
Geico
Large selection of New and Pre-owned Mercedes-Benz vehicles and other quality pre-owned brands.
The all-new S-Class Coupe. Available October 2014.
The all-new C-Class. Available Now.
The brand-new GLA-Class. Available Now.
Atlanta’s Mercedes-Benz Connection Since 1964 7640 Roswell Road | Atlanta, GA | 30350 RBMofAtlanta.com | 770.390.0700
Alex Rabie arabie@rbmofatlanta.com
30
November 2014 آبان 1393
جاسوسي حکومت ايران در شبکههاي اجتماعي حميد رضايي ،راديو زمانه اين گزارش ميداني درباره بيتوجهي کاربران اينترنت در ايران نسبت به فعاليتهاي جاسوسي حکومت براي پيگرد کساني است که به شکلي مخالف نظام حاکم يا برخي کارکردهاي آن هستند. مصونيت نسبياي اگر وجود دارد ،به انبوه بودن کاربران ايراني و غلبه جو زاويه داشتن آنان با رژيم برميگردد .با وجود اين مصونيت نسبي ناشي از پرشماري ،بايستي ضمن اينکه شجاعت مدني داشت و استفاده آزادانه از اينترنت را حق دانست ،به نکات امنيتي هم توجه کرد و از وجود شکارچيان انسان که در نهادهاي مختلف حکومت کار ميکنند ،آگاه بود.
زندگي فيسبوکي و بگير و بندها
وابستگي يک جمعيت چند ميليوني از ايرانيان به فيسبوک و ساير شبکههاي اجتماعي مسئلهاي غير قابل انکار است. به دليل شمار باالي کاربران فيسبوک در ايران که رقمي بين چهار تا پنج ميليون نفر برآورد شده ،ميتوان ادعا کرد که اين مسئله يک مسئله اجتماعي و کالن محسوب ميشود .در اين وضعيت از زندگيهاي فيسبوکي صحبت ميشود، اما واقعيت اين است که در نبود آزاديهاي اجتماعي در ايران و به دليل محروميت جوانان ايراني از ابتداييترين حقوق براي انجام امور خصوصي خود ،آنچه ايرانيان در شبکههاي اجتماعي از خود نشان ميدهند نمايي از آن چيزي است که ميخواهند باشند و به دليل موانع قانوني امکان آن را ندارند. از طرح مسائل سياسي تا نشر آزادانهتر آثار هنري و محصوالت ادبي ،از اطالع رساني پيرامون برنامههايي که امکان اعالم آن در رسانههاي داخلي وجود ندارد تا فرا رفتن از محدوديتهاي مکاني و يافتن آدمهايي که به افکار و نظرات فرد نزديکتر باشد ،همهجور استفادهاي از شبکههاي اجتماعي ميشود ،اما مگر ميشود ايرانيان در جايي حاضر باشند و مقامات جمهوري اسالمي به آنها اجازه بدهند آب خوش از گلويشان پايين برود؟ در خرداد 93سه شهروند اهوازي به اتهام ايجاد صفحاتي در فيسبوک هرکدام به سه سال زندان محکوم شدند .به جرم عضويت در فيسبوک يک سال حبس صادر ميشود. در راستاي مقابله با جرايم عليه اخالق و عفت عمومي در فيسبوک افرادي بازداشت ميشوند .در تيرماه سال ،93شعبه 28دادگاه انقالب ،هشت فعال شبکه روابط اجتماعي فيسبوک را در مجموع به حدود 127 سال حبس محکوم کرد .به تازگي فرمانده انتظامي شهرستان مالير در استان همدان از محکوميت 22 فعال فيسبوکي در اين شهرستان خبر داده است و اين قصه سري دراز دارد. سئوالي که پيش ميآيد اين است که آيا شهروندان کشورمان توجهي به زير نظر بودن اين فضاي مجازي توسط پليس و نيروهاي امنيتي ايران دارند و مراقب امنيت خود هستند؟
رصد و پايش مستمر فضاي مجازي
علي ميراحمدي قائم مقام رئيس پليس فتا (فضاي توليد و تبادل اطالعات) ميگويد« :ارتقاي امنيت فضاي مجازي از طريق رصد و پايش مستمر اين فضا مهمترين هدف پليس فتا است .به عموم کاربران توصيه ميکنم در خصوص رعايت قوانين و مقررات و پرهيز از ارتکاب هرگونه جرمي در فضاي سايبري مراقب باشند، چرا که پليس بر آنچه در اين فضا ميگذرد اشراف کامل دارد». در اکثر مواقع از نظر پليس «فتا» هر کسي که به جرم فعاليت در فيسبوک بازداشت ميشود جاسوس ،روسپي ،وابسته به بيگانگان يا داراي جرايمي خالف عفت و اخالق است و جرم دستگيرشدگان از قبل مشخص و اثبات شده است. متين ،دانشجوي سال دوم ميگويد« ،من چون روي فيسبوک کار خاصي انجام نميدهم تا به حال توجه نکردهام .راستش وقتي خبرها را ميخوانم که حکمهاي سنگين زندان ميدهند من باور نميکنم آدم عادي باشند .نميدانم چرا اين افراد را بازداشت ميکنند». محمود آرايشگري 27ساله و برعکس متين معتقد است «فيسبوک شوخيبردار نيست» و توضيح ميدهد« :رفقاي ما دو تا سيستم داشتند .ماشين را فروخته بودند و سيستم را باز کرده بودند و گذاشته بودند خانه .به من گفتند اگر با مشتريهايت صحبت کردي و کسي خواست به ما معرفي کن .يک نفر به ما گفت چرا روي فيسبوک نميگذاري؟ آنجا راحت مشتري پيدا ميشود .يادمان داد کجا برويم .رفتيم و روي چند تا گروه نوشتيم که سيستم اين است و قيمتاش اين است. اولي فروش رفت ،دومي را هم نوشتيم .يک روز زنگ زدند از پليس امنيت که بلند شو بيا .من فکر کردم بابت مغازه است و اشتباهي رفتم اماکن ولي گفتند اينجا کارت ندارند و بايد بروي پليس امنيت .رفتيم آنجا و چشمتان روز بد نبيند ،گير دادند که روي اينترنت سيستم فروشي راه انداختهاي .ما را کشيدند به دادگاه .پنچ ماه از کار
و زندگي انداختند». پريا معتقد است که «در وضعيت امروز جامعه ما» نبايد در فضاي مجازي با اسم و مشخصات واقعي حضور داشت و ميگويد« :اينقدر آدم فضول داريم که آدم بايد خيلي حواسش جمع باشد ،به خصوص دخترها .پليس و اطالعات که براي سياسيهاست .کساني که مطلب سياسي مينويسند بايد حواسشان جمع باشد .يکي از دوستان من در زمان انتخابات مطلب پخش ميکرد .برايش پيغام ميگذاشتند ،فحشهاي زشت مينوشتند و تهديد ميکردند». پيمان چند ماهي است که از سربازي برگشته و به دنبال کار است .او بيشتر وقت خود را با شبکههاي اجتماعي مختلف پر ميکند ،اما ميگويد که «ياد گرفتهام با اسم و عکس خودم کاري نکنم ».از او ميپرسم که در اينترنت چه کاري انجام ميدهد که نياز به مخفي نگهداشتن هويت خودش دارد؟ ميگويد« ،کاري نميکنم. آن زمان که دالر گران شد من کمي دالر خريدم .هر روز خبرها را چک ميکردم که ببينم قيمت دالر چقدر بيشتر ميشود .يک زماني شايعه شد که قيمتها قرار است پايين بيايد .خيلي کامنت بود .هشتاد و شش نفر قبل از من کامنت گذاشته بودند. من فقط نوشتم که قيمت باالتر ميرود و خبر پايين آمدن قيمت دالر شايعهسازي است .به خدا نه فحش نوشتم و نه حرف بدي زدم .زنگ زدند خانه و احضار کردند. آنجا گفتند از طرف پليس «فتا» شکايت شده است و تو در بازار ارز اخالل کردهاي. هشت ماه زندان برايم نوشتند که رفتيم تجديد نظر و شد چهار ماه .دو ماه زندان بودم و بقيهاش را به خاطر اينکه سابقه نداشتم عفو گرفتم».
يکي از فعاالن سياسي ايران که در فضاي مجازي نيز فعاليت دارد ميگويد که اهميت بااليي به حفظ مسائل امنيتي خود ميدهد« ،من ترسي از مردم ندارم .در اينترنت چيزي وجود ندارد که نگران باشم کسي از آن مطلع بشود .ترس بيشتر ما يا حداقل ترس من به شخصه از خود کساني است که ادعا دارند ميخواهند امنيت اطالعات مردم را تضمين کنند .من از خود پليس ميترسم .اينکه ميگويم پليس، منظورم همه کساني است که دنبال پروندهسازي براي مردم هستند». يک فعال دانشجويي معتقد است« :کار پليس فتا درباره دزدي اينترنتي و کالهبرداري از حسابهاي بانکي است .آنها کاري به مسائل سياسي ندارند .مسائل سياسي را وزارت اطالعات پيگيري ميکند». در مقابل يکي ديگر از فعاالن دانشجويي که به خاطر ديدار با يک دانشجوي سياسي از زندان آزاد شده از طرف کميته انضباطي دانشگاه خود به مدت دو ترم از تحصيل محروم شده است ميگويد« :در کشور ما هر وقت کسي بازداشت ميشود، مردم آن را به وزارت اطالعات نسبت ميدهند .راستش من نميدانم مث ً ال وزارت اطالعات چطوري اينترنت را زير نظر دارد؟ ما هم فکر ميکرديم کار اطالعات است تا اينکه خبر دادند که از طرف پليس فتا عکسهاي ما را روي فيسبوک ديدهاند و فرستادهاند براي دانشگاه .کسي که عکسها را گرفته بود جوري تنظيم کرده بود که عمومي باشد تا روي صفحه ما که در عکسها تگ شدهايم ديده شود .براي همين راحت دست آنها افتاده بود». محمد اهل اروميه است .او از ماجرايي که مربوط به پسر عموي خود است ميگويد« :دوستانش سرباز بودند .مرخصي گرفته بودند و آمده بودند خانه پسر عمويم .شام و قليان و… يکي از آنها که تا به حال با فيسبوک کار نکرده بوده با لب تاپ و اکانت پسر عمويم رفته بود داخل فيسبوک و خوب سرباز بودهاند ديگر .بدون اينکه پسر عمويم بداند با اکانت او زير عکس هر دختري که ديده بودند شماره تلفن خودشان و بچههاي پادگانشان را گذاشته بودند .اين براي پسر عمويم ماجرا شد. پرينت گرفته بودند و نشانش داده بودند که در فيسبوک کار غير اخالقي ميکني. چند بار رفت و آمد تا اينکه تعهد گرفتند و بيخيال قضيه شدند».
شاکي و کارشناس ،يکي است
30
يک وکيل دادگستري از تجربه خود در يک پرونده مربوط به فضاي مجازي ميگويد« :موکلم به اسم شرکت در تظاهرات جنبش سبز بازداشت شده بود و مسئله ظاهرا جدي نبود ،اما وسايلي را که از خانه او برده بودند کنترل کردند .روي کامپيوتر بيانيه و فيلمهاي مربوط به تظاهرات پيدا شده بود که وزارت اطالعات اصرار داشت اين فيلمها توسط موکل بنده براي سايتهاي خارج کشور ارسال شده است .ما با توجه به استناداتي که صورت داديم اعتراض کرديم و قاضي پرونده دستور داد کامپيوتر براي کارشناسي مجدد به مرجع ديگري داده شود که اين کار نيز بدون حضور بنده يا موکلم انجام شد .در آخر قاضي اعالم کرد که طبق نظر اعالم شده اين فيلمها از طريق دستگاه موکل بنده ارسال شده است و حکم صادر شد .من به جهت آشنايي نزديک با خانواده موکلم اطالع دقيق داشتم که موکل من صرفا اين فيلمها را از روي اينترنت دانلود کرده است و گزارش ،خالف واقع است». تاوان آشنايي يک شهروند اهل سنت با پليس سايبري در ايران ،يک سال زندان بوده است .اين شهروند بلوچ ميگويد که به دليل بحثي پيرامون مقايسه جايگاه خالفت و جايگاه امامت در بين انديشههاي اهل سنت و شيعيان ،توسط پليس بازداشت و بعد از آن تحويل وزارت اطالعات شده است. او ميگويد« ،از همان ابتدا گفتند عضو گروه جنداهلل هستي و شروع کردند به توهين و مرا زدند .از ما زياد دستگير ميکنند ،ولي فکر ميکرديم اطالعات فقط ميگيرند .پليس فتا زيرنظر پليس امنيت است ،مثل وزارت اطالعات بازجويي ميکنند و کتک ميزنند .آنها تمام صفحاتي که اهل سنت حاضر باشند را زير نظر دارند و کساني که حرفي مينويسند را شناسايي ميکنند». يک وکيل دادگستري با اعالم اينکه در زمينه پروندههاي مربوط به فضاي مجازي در سيستم قضايي ايراني امکاني براي دفاع قانوني وجود ندارد ميگويد، «قضات دستگاه قضائي تخصصي در زمينه فناوريهاي کامپيوتري ندارند و در اين پروندهها همه چيز بر ميگردد به گزارش وزارت اطالعات يا پليس فتا يا در مواردي اداره آگاهي .قاضي گزارش اين مراجع را به عنوان نظر کارشناسي قبول دارد و بعيد است بتوان به قاضي اثبات کرد که واقعيت چيز ديگري است .در عمل چيزي که اتفاق ميافتد اين است که شاکي و مرجع کارشناسي اين پروندهها يکي است و شاکي عليه خودش نظر کارشناسي نميدهد». يک استاد دانشگاه و کارشناس فناوري اطالعات درباره ميزان اهميت دادن به مسائل امنيتي و اصول حفظ حريم شخصي توسط کاربران ايراني اينترنت ميگويد« ،در کشور ما از طريق فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي ،فعاليت سياسي نيز صورت ميگيرد و با توجه به نوع نگاه حاکميت به فعاليتهاي سياسي که با عنوان تبليغ عليه نظام و براندازي به آن نگاه ميشود ،اين حوزه زير ذرهبين است .نکتهاي که من ميخواهم روي آن تاکيد کنم اين است که کاربران فارسي زبان اينترنت در موقعيت برابر و نزديک به هم نيستند». کاربران اوليه و قديمي اين فضا «دانشگاهيان و ايرانيان خارج از کشور هستند .فعاليت سياسي از طريق دنياي مجازي نيز بيشتر در بين اين دو گروه رواج دارد .چه از نظر حقوقي و چه از نظر فني، وضعيت يک کاربر ايراني در کشور آلمان يا آمريکا با وضعيت کاربر داخل کشور فرق دارد .دسترسي به اطالعات افراد خارج از ايران نياز به هک شدن فرد مورد نظر دارد ،اما بسياري از اطالعات کاربر داخل ايران از طريق شرکت مخابرات و «آياسپي»ها به راحتي قابل دريافت است». به گفته اين کارشناس« ،مشکل اينجاست که فردي که تازه وارد فضاي مجازي يا شبکههاي اجتماعي ميشود با يک الگوي مناسب استفاده از فضاي مجازي مواجه نميشود و بين الگوهاي مختلف استفاده از اينترنت ،جذب الگوهايي ميشود که مناسب شرايط کاربر ايراني نيست .من اين وضعيت را با وضعيتي مقايسه ميکنم که يک کودک از طريق دوستان خود در کوچه و مدرسه با مسائل جنسي آشنا شود .قاعدتا اين طريقه آشنايي ،شيوه مناسبي نيست». يکي از فعاالن اجتماعي ايران که از نظر دستگاه قضائي در زمينه اطالع رساني در زمينه فعاليتهاي خود مجرم شناخته شده و حکم تعليقي دريافت کرده است ميگويد« ،بخشي از اطالعاتي که جمعآوري ميکنند از طريق آيديهايي است که درست ميکنند و اطالعات جمع ميکنند .با دقت در انتخاب تنظيماتي که وجود دارد و نپذيرفتن ارتباط با افراد غريبه ميشود تا حد زيادي اين مشکل را بر طرف کرد .اشتباه من اين بود که چون فکر نميکردم روي فعاليتهاي اجتماعي حساسيت داشته باشند همه را ميپذيرفتم ولي حاال ياد گرفتهام که فقط با کساني که از آنها شناخت کافي دارم ارتباط برقرار کنم». يکي از شهروندان کشورمان که به دليل کنجکاوي درباره مذهب بهائيت دچار مشکل شده است ،ميگويد« :من دو اکانت فيسبوک داشتم .يکي به اسم خودم و يکي به اسم ديگر .اشتباهي که کردم اين بود که دوستانم اکانت دوم را ميدانستند مال من است و در کامنتها مرا به اسم اصلي خودم صدا ميکردند .در يکي از کامنتها دوستم نوشته بود فالني يادش بخير شب عيد چقدر خوش گذشت ،دوباره به ما سر بزن و از اين حرفها .عکس مهماني شب عيد را روي صفحه دوستم پيدا کرده بودند و از روي عکس فهميده بودند من کي هستم .ده روز در انفرادي خواهش و التماس کردم که بابا من اص ً ال اعتقاد ندارم ،من بهايي نيستم .به خرجشان نميرفت». بسياري از کاربران اينترنت و شبکههاي اجتماعي در ايران دقت چنداني به حفظ حريم شخصي خود و حفظ اطالعات خود در دنياي مجازي ندارند يا به تنظيمات امنيتي اکانتهاي خود بيتوجه هستند. بخشي از اين افراد خطر سرقت اطالعات شخصي را جدي نميدانند و بخشي ديگر ناآشنايي به زبان انگليسي را عامل تالش نکردن براي تغيير تنظيمات امنيتي پيشفرض در سايتها و نرمافزاهاي مختلف کامپيوتري و موبايلي مورد استفاده خود معرفي ميکنند. درصد بسيار کمي از کاربران اينترنت در داخل ايران از ترفندهاي حمالت سايبري آگاهي دارند و از مجموع بيش از 80نفري که در اين گزارش مورد گفتوگو قرار گرفتند اکثر آنان روي سيستمهاي خود نرم افزار آنتي ويروس نداشتند يا اگر داشتند از نسخههاي قديمي و آپديت نشده استفاده ميکردند.
31
November 2014 آبان 1393
راديکال ،مانند آنچه که در دوران رياست جمهوري محمود احمدينژاد شاهد آن بوديم ،رانده شوند .در نتيجه دور تسلسل تحريم از سوي آمريکا و گسترش برنامه هستهاي از سوي ايران بدون آنکه انتهايي بر آن متصور باشد ،بار ديگر آغاز خواهد شد. بسياري از کارشناسان معتقدند که با ظهور و اوجگيري گروه موسوم به دولت اسالمي (داعش) ،که منافع امنيتي هر دو کشور آمريکا و ايران را تهديد ميکند ،آنان به همکاري با يکديگر در جنگ عليه گروه مزبور نياز دارند .به خصوص از ديد آمريکا ،با توجه به وضعيت آشفته و پر هرج و مرج خاورميانه ،مخصوصا در عراق و سوريه ،اوباما بيش از حد مشغول است که بخواهد جبهه جديد و خطرناکي را که ميتواند منجر به يک برخورد نظامي وسيع و پردامنه شود با ايران باز کند .مذاکره کننده ارشد هستهاي آمريکا ،خانم وندي شرمن ،نيز در روز 23اکتبر گفت که گزينههاي (نرسيدن به توافق با ايران) وحشتناک هستند. از سوي ايران ،رهبر آن کشور پس از سالها مخالفت با گفتگوي مستقيم با آمريکا با مطرح کردن مفهوم «نرمش قهرمانانه» راه را بر روي ديپلماسي بدون واسطه با آمريکا گشود .اين تحول ،حداقل تا کنون ،نتايج ملموس و موفقيتآميزي براي ايران داشته است .ايران با حفظ بخش عمده برنامه هستهاي خود ،تا حدي از زير فشار تحريمها و شايد مهمتر از آن از انزواي سياسي خارج شده است که اين خود يکي از اهداف آمريکا در مبارزه با حکومت ايران بود .از اين رو ايران هم نميتواند عالقهاي به شکست نهايي مذاکرات و بازگشت به عقب داشته باشد.
سناريوي دوم :امضاي قرارداد نهايي تا روز 24 نوامبر
شهير شهيدثالث ،بي.بي.سي
در حالي که کمتر از يک ماه به 3آذر ( 24نوامبر) ،يعني موعد مقرر براي به نتيجه رسيدن مذاکرات هستهاي بين ايران و شش قدرت جهاني باقيمانده ،دو طرف در فضايي آکنده از بيم و اميد تالش دارند که به توافق نهايي دست يابند. طرفهاي ايراني و آمريکايي هر دو بر وجود فاصله عميق ميان خواستهها تاکيد کردهاند ،اما در عين حال گفتهاند که تمرکز آنان ،رسيدن به يک توافق جامع تا 3آذر است. موارد عمده اختالف بين دو طرف رسما اعالم نشده، اما ناظران تقريبا به اتفاق معتقدند که ظرفيت غنيسازي کنوني و آينده ايران از يک سو ،و نحوه و طول مدت فرآيند برداشته شدن تحريمها و عادي شدن برنامه هستهاي ايران از سوي ديگر ،موانع اصلي شکل گيري توافق نهايي را تشکيل ميدهند. در اين ميان تعداد سانتريفيوژهاي در حال کار جهت غنيسازي اورانيوم ،در قلب منازعه بين دو طرف قرار دارد. اورانيوم غني شده با خلوص پايين داراي مصارف صلحآميز است و با خلوص باال (بيش از 90درصد) در تهيه بمب هستهاي به کار ميرود. هدف آمريکا و غرب اين است که با پايين نگاه داشتن تعداد سانتريفيوژهاي در حال کار ايران ،زمان گريز هستهاي (زماني که الزم است اورانيوم غني شده کافي براي ساخت يک بمب تهيه شود) به شش ماه و ترجيحا يک سال افزايش يابد .معني اين اصرار تلويحا اين است که غرب خود را قادر ميبيند که ظرف اين مدت به طريقي (خواه نظامي يا غيرنظامي) جلوي تالش احتمالي ايران براي ساخت بمب را بگيرد. در حال حاضر ايران در حدود 10هزار سانتريفيوژ در حال کار و همين تعداد سانتريفوژ نصب شده ،اما غيرفعال در اختيار دارد .متخصصين نزديک به تيمهاي مذاکره کننده اظهار ميکنند که نظر آمريکا محدود کردن تعداد سانتريفيوژهاي فعال در سطح 1300تا 1500دستگاه است ،هر چند که منابع ايراني اخيرا خبر دادهاند که آمريکاييها با کارکرد 4000دستگاه موافقت کردهاند. طرف ايراني اصرار دارد که ظرفيت فعلي ،يعني 10هزار ( ،)Separative work unitکه معادل 10هزار سانتريفيوژ از نوع کنوني (يا تعداد کمتري در صورت به کارگيري سانتريفيوژهاي پيشرفتهتر نسل دوم) است حفظ شود. در عين حال خواسته ايران اين است که با پايان گرفتن قرارداد تامين سوخت بوشهر توسط روسيه در سال،2012 خود بتواند راسا سوخت مورد نياز نيروگاه مزبور را تامين نمايد .براي تحقق اين امر ايران بايد بتواند برنامه غنيسازي اورانيوم خود را تا سطح 190هزار سو افزايش دهد. استدالل ايران اين است که تجربيات گذشته نشان ميدهد که منابع خارجي براي تامين سوخت نيروگاه قابل اعتماد نيستند .آنان معتقدند که با توجه به محدود بودن منابع تامين کننده اورانيوم غني شده ،آمريکا قادر خواهد بود
با اعمال فشار بر کشورهاي تهيه کننده اورانيوم غني شده، يا شرايطي تحقيرآميز را بر ايران تحميل کند يا به طور کلي مانع از دسترسي ايران به بازار جهاني اين ماده شود. مورد عمده ديگر اختالف بين دو طرف ،طول مدتي است که تحريمها به طور کامل برداشته ميشود و وضعيت پرونده هستهاي ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي به حالت عادي برميگردد و از دستور کار شوراي امنيت سازمان ملل خارج ميشود .منابع نزديک به مذاکره کنندگان اظهار ميکنند که گروه پنج به عالوه يک به رهبري آمريکا ،زمان الزم براي تحقق شروط مزبور را نزديک به 20سال ميداند، در حالي که ايران از يک دوره 5ساله سخن ميگويد. اينک سئوال اين است که با توجه به مجموعه شرايط جاري ،سرانجام مذاکرات تا تاريخ 3آذر چه خواهد شد؟ در اين ارتباط احتمال وقوع 3سناريو وجود دارد:
سناريوي اول :شکست مذاکرات
با توجه به توان و وقت عظيمي که باراک اوباما و و وزارت امور خارجه آمريکا بر روي اين فرآيند ديپلماتيک سرمايه گذاري کردهاند ،بعيد به نظر ميرسد که اين کشور به آساني شکست و ختم مذاکرات را بپذيرد .ظرف يک سال گذشته اوباما در چندين جبهه در داخل و خارج از آمريکا ،به خصوص با دولت اسرائيل و البي حامي آن کشور ،به عالوه کنگره آمريکا که به طور سنتي مخالف حکومت ايران و حامي اسرائيل است ،درگير جدال سختي بوده است .حل بحران ده ساله هستهاي ايران و کاهش تنش بين دو کشور که هفت رئيس جمهور آمريکا را درگير کرده است ميتواند به عنوان يکي از بزرگترين موفقيتهاي سياست خارجي اوباما در تاريخ آن کشور به ثبت برسد. از سوي ديگر ،اوباما و دولت او ،هم چنين حسن روحاني (رئيس جمهور) ،محمد جواد ظريف (وزير امور خارجه) و رهبر ايران به خوبي آگاهند که به محض اعالم شکست قطعي مذاکرات ،تندروها در کنگره آمريکا ابتکار عمل را به دست خواهند گرفت و به سرعت طرح تشديد تحريمها را با هدف قطع تقريبا کامل صدور نفت ايران عملياتي خواهند کرد .اين طرح که در دسامبر 2013تهيه شد و از پشتيباني کنگره نيز برخوردار بود ،به دليل تهديد اوباما مبني بر وتوي آن متوقف ماند. منطق چنين حکم ميکند که در صورت وقوع اين سناريو ،ايران و آمريکا هر دو به سمت سياستهاي
جواد ظريف اخيرا گفته است که هيچ يک از مذاکره کنندگان فکر نميکنند که تمديد مذاکرات (تصميم) مناسبي باشد ...ما فکر ميکنيم حتي نيازي نيست که به آن فکر کنيم. در عين حال يک مقام ارشد آمريکايي نيز که نام وي اعالم نشده ،گفته است ،رسيدن به توافق بر روي مسئله هستهاي ايران تا ماه آينده هنوز هم محتمل است و (تا اينجا) هيچ بحثي در مورد تمديد در ميان نيست. احتمال اين سناريو از سناريوي اول بيشتر است ،با اين حال داليلي وجود دارد که ممکن است مانع از شکلگيري آن شود. کارشناسان معتقدند که حتي اگر توافقي کلي بر روي موضوعات مورد اختالف صورت بگيرد ،طرفين بايد بر روي جزئيات فني بسياري براي عينيت بخشيدن به موارد مذکور با يکديگر به توافق برسند .يک ضربالمثل انگليسي ميگويد« ،شر اصلي در جزئيات نهفته است». از طرفي در صورت توافق طرفين مذاکره کننده، دو دولت ايران و آمريکا ميبايد نظر مراکز قدرت را در کشورهاي متبوع خود نسبت به متن موافقت نامه جلب کنند. دولت اوباما بايد کنگره آن کشور را قانع کند که توافق مزبور خالي از خلل و فرج بوده و به ايران امکان دستيابي به سالح هستهاي را نخواهد داد. در ايران نيز اردوگاه محافظهکاران بايد قانع شوند که
31
کشور در اين بده بستان ،دستاوردهاي هستهاي را فدا نکرده است .اين مسئله امري است حساس و زمانبر که به سختي ممکن است ظرف کمتر از يک ماه محقق شود .رهبر ايران موضوع را خط قرمز نظام اعالم کرده و به کرات گفته است که هيچ يک از دستاوردهاي هستهاي کشور قابل تعطيل شدن نيست و کسي هم حق معامله بر روي آنها را ندارد. با تمام اين اوصاف فاکتوري وجود دارد که ممکن است به نحوي سحرآميز به تحقق اين سناريو و «تصميمگيري بزرگ» طرفين تا آن روز کمک کند .هم حکومت ايران و هم دولت اوباما به خوبي آگاهند که در صورت پيروزي جمهوريخواهان در انتخابات 4نوامبر ،کنگره آمريکا در کنترل کساني قرار خواهد گرفت که مخالف سرسخت حکومت ايران و حامي دولت اسرائيل هستند .تسلط جمهوريخواهان بر کنگره «ميتواند» ادامه مذاکرات را با مشکل روبرو کند .در حال حاضر اکثر نظرسنجيها حاکي از پيروزي جمهوريخواهان در سنا و مجلس نمايندگان است .البته کنگره جديد پيش از ژانويه 2015آغاز به کار نخواهد کرد.
سناريوي سوم :تمديد قرارداد موقت و اضافه کردن يک توافقنامه ضميمه توافقنامه موقت براي هيچ يک از طرفين ايدهآل نيست، اما به داليلي که در سناريوي اول ذکر شد ،هيچ کدام عالقهاي به بازگشت به دوران قبل از آن را ندارند .منافع دو طرف ايجاب ميکند که به يک راه حل ميانه برسند. از ديد ايران ،استمرار توافقنامه موقت به معناي کاهش تحريمها و شناسايي حق ايران بر غنيسازي است .چيزي که ايران يک دهه براي رسيدن به آن انواع فشارها را تحمل کرده است. از منظر آمريکا هم توافقنامه موقت به آن کشور اين امکان را داده است که بخشي از فعاليتهاي هستهاي ايران را متوقف کند و جلوي گسترش برنامه مزبور را بگيرد بدون اينکه ساختار اصلي و بدنه تحريمها فرو ريخته باشد. منابع مطلع ميگويند که بر روي چندين موضوع مهم و محوري از جمله رآکتور آب سنگين اراک ،آينده تاسيسات غنيسازي فردو که قرار است به تحقيقات اختصاص داده شود و بازرسيهاي گستردهتر بازرسان آژانس ،بين طرفين توافقهايي صورت گرفته است .اين توافقها به همراه کاهش بازهم بيشتر تحريمها ،ميتواند چارچوب يک توافقنامه جديد را شکل دهد که به توافقنامه موقت قبلي ضميمه شود. چنين حالتي در عين حال که گام بزرگي در جهت حل نهايي بحران هستهاي ايران خواهد بود ،مذاکرات را زنده نگاه ميدارد و اين امکان را به طرفين ميدهد که با تعيين يک موعد ديگر به حل و رفع مسائل باقيمانده بپردازند. مشکل اين سناريو اين است که فرصت الزم را در اختيار مخالفين سرسخت اين روند ،هم در ايران و هم در آمريکا ،قرار خواهد داد که با ايجاد فشار کل فرآيند را به شکست بکشانند. آيا دو دولت ايران و آمريکا قادر خواهند بود در برابر فضاسازيها و فشار روزافزون مخالفان مقاومت کنند و بحران را به پايان برسانند؟ زمان ،پاسخ اين سئوال را خواهد داد.
32
November 2014 آبان 1393
فرهنگ گفتگو
32
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا در شماره گذشته تقييه را تعريف کردم و موارد عملي آن را برشمردم .تقييه که بويژه در اسالم شيعي بعنوان يک قاعده بکار ميرود عبارت است از خدعه کردن و يا نيرنگ زدن براي حفظ جان ،مال يا قدرت! بعنوان مثال وعدههايي که آيتاهلل خميني پيش از انقالب در پاريس بيان کرد و پس از انقالب آنها را نقض کرد ،تقييه ميگويند! زيرا زماني که از ايشان سوال ميشود که پس آن وعدههاي پاريس چه شد؟ ايشان در نهايت بيپروايي ميگويند که :خدعه کردهام! اين طرز تفکر خدعه مانند سبب ميگردد که دروغ، تزوير و حقهبازي در جامعه عموميت پيدا کند و در نتيجه اعتماد مردم نه تنها نسبت به گردانندگان امور از بين برود بلکه ريشههاي درخت اعتماد عموميکه سبب ثبات جامعه ميباشد از بيخ و بن نابود گردد. نکته مهمتر آنکه اگر اين دروغگوئيها نه تنها در بين سران دين بلکه در جامعه عموميت پيدا کند ،متاسفانه قرباني اصلي آن دين و در نتيجه رواج دوستي و محبت است ،زيرا اگر قرار باشد ،بنيان ديانت که به طور گسترده در نزد توده مردم بعنوان آخرين پناهگاه مورد استفاده هر درمانده و بيچارهاي قرار ميگيرد ،لطمه ببيند ،کساني که به اميد پاداش گرفتن در دنياي ديگر ،از مستمندان دستگيري ميکنند به علت تزلزل در بنيان دين دست از مروت و کمک خواهند شست .نتيجه نهايي آنکه :در اين چنين محيط آلوده به ريب و رياست که مروت ،انصاف ،جوانمردي ،محبت و انسانيت از بين ميرود و بجاي آنها حقهبازي ،تقلب و باالخره فحشاي اخالقي مينشيند!. جواناني که در اينچنين محيطي مجبور به زيستند ،دو راه بيشتر در جلوي پاي خويش نميبينند ،يا که همرنگ جماعت شوند ،که نتيجه اين همرنگي تداوم هرچه بيشتر دروغگوئي و فساد بيشتر خواهد بود ،و يا آنکه چون روح جوانان آمادگي بيشتري براي ماجراجويي دارد ،بدنبال منفذي براي فرار از اين واقيت تلخ برخواهند آمد! بهمين دليل است که هر روزه شاهد فرار هر چه بيشتر جوانان از وطن عزيزمان ايران هستيم! و چون نسل جوان در حقيقت تامين کننده ثبات اجتماعي يک جامعه ميباشد ،اگر وضع بهمين روال ادامه داشته باشد آينده تاريکي در کمين ملت ماست.
پدري که فرزندش را به دست خويش به زندان ميفرستد!
مساله تقييه مرا به ياد داستاني انداخت که بيان آن خالي از لطف نخواهد بود. ميگويند که فردي که سه فرزند داشت يکي از آنها را به نزد داروغه آورد و گفت که مايلم که او را زنداني کني! داروغه با تعجب از او سوال کرد که تو سه فرزند داري، به چه جرميو چرا فقط يکي از آنها را ميخواهي که زنداني کنم؟ مرد جواب داد که با آن دوتاي ديگر مشکلي ندارم ،زيرا
اولي چون دهن ميگشايد ميدانم که راست ميگويد ،با آن ديگري هم مشکلي ندارم زيرا ميدانم هيچ حرفش قابل اعتماد نيست ،زيرا هميشه دروغ ميگويد! ،اما اين سومي مرا ديوانه کرده است زيرا هنوز که هنوز است تکليفم را در مقابلش نميدانم که کي راست ميگويد و کي دروغ! داروغه ميگويد که :حاال چرا ميخواهي که او را زنداني کنم؟ مرد در جواب ميگويد که :ميترسم همين عمل را در مورد ديگران انجام دهد و آنها تحمل او را نکنند و اين سبب قتل وي شود! آيا فکر نميکنيد که آنچه در مورد اين جوان انجام شده است در دنياي امروز در باره گردانندگان ايران عزيزمان صدق ميکند؟ آيا حق به دول ديگر نميدهيم که نسبت به سران حکومت ديني بياعتماد باشند و براي محدود ساختن و انزواي اينچنين حکومتي به تحريم متوسل شوند؟ زيرا اين واقعيت را ميبينند که سران حکومت ديني براي نشستن بر کرسي قدرت ،نه تنها به تمام مردم دنيا دروغ گفتهاند بلکه با خدعه و نيرنگ خود را بر ملت خويش تحميل کرده و ميکنند! متاسفانه بايد گفت که اين حالت دروغگويي و نيرنگ عموميت پيدا کرده است ،بطوري که در ايران امروز اعتماد از بين توده مردم رخت بربسته است! حال که از هر زاويه که نگاه کنيم وضع موجود اگر ادامه پيدا کند ،آينده ايران را تيره و تار خواهد نمود .بر هر ايراني پاک سرشتي که عالقه به ميهن را در دل ميپروراند، وظيفهمند ميسازد که براي خروج از بنبستي که حکومت دين بوجود آورده است راهي جستجو کند. در چارهجويي الزم است که به اين واقعيت توجه داشته باشيم که گرفتاري ما در فرهنگ ايران زمين هرگز کمبود فلسفه نبوده و نيست زيرا که از هر طبقه و هر مشربي که باشيم ،آثار ادبي -اخالقي فراواني چه به صورت کتاب و يا در سينههاي خويش داريم ،که در برگيرنده اندرزها و نصايح گرانبهايي هستند ،ولي با نهايت تاسف بايد بگويم که هرگز اين پند و اندرزها را بکار نگرفتهايم و يا اگر هم خواستهايم که آنها را بکار بنديم همراه و همکاري نداشتهايم که ما را در پيمودن اين راه نه تنها ياري دهد بلکه مشوق ما باشد. پس بناچار هر يک از ما وظيفه داريم که بدون توجه به ديگران از خود شروع کنيم و نمونه و الگويي عملي براي ديگران باشيم. اولين اقدام الزم براي از بين بردن قاعده به رسميت شناخته شده فريب ،نيرنگ يا خدعه آن است که هر يک از ما که ميخواهيم اين دور تسلسل تقييه شکسته شود الزم است که بعنوان اولين اقدام سعي بر آن داشته باشيم که تعصب را در وجود خود مهار کنيم و با هشياري کامل اين مسوليت مشکل را بر عهده گيريم که هرگز و به هيچ عنوان
افکار ،گفتار و کردار خود را به تعصب آلوده نسازيم. و اين کاري است بس مشکل چه که آنچنان همرنگ جماعت شدن در ما ريشه دوانيده است که به دور ريختن تعصب اگر محال نباشد ميتوان گفت کاري بس مشکل خواهد بود!
تعجب نکنيد اگر بگويم که همه ما آلوده به تعصب هستيم!
با يک نگاه سطحي ميتوان نمونههاي تعصب را در هر جامعه و در هر فردي يافت و بر حسب حاالت آنان نسبت به تعصب افراد را در سه دسته زير جاي داد: دسته اي از مردم هستند که تعصب دارند و ميدانند که تعصب دارند و به داشتن آن افتخار نيز ميکنند! با وجودي که تعداد اين افراد کم است اما به عللي که بيان خواهم کرد صاحب نفوذند و توده مردم را با احساسات تعصبآميز بدنبال خود به هر کجا که اراده کنند ميکشانند. دسته دوم که اکثريت جامعه را تشکيل ميدهند کساني هستند که تعصب دارند ،اما نميدانند که تعصب دارند .اين دسته که به نام اکثريت خاموش ناميده ميشوند متاسفانه به خاطر مرعوب يا مجذوب بودن از قبول مسوليت سرباز ميزنند و براحتي دنبالهرو دسته اول ميگردند! دسته سوم کساني هستند که تعصب دارند اما سعي در مهار کردن و يا از بين بردن آن دارند ،وظيفه اين اشخاص در مقابل وجدانشان آن است که با شهامتي اخالقي در مقابل دسته اول بايستند بدون آنکه عملي متقابل انجام دهند يا نفرتي از خود ظاهر سازند ،بلکه براي آموزش توده خاموش به مقامات محلي و يا ملي مراجعه کنند و احقاق حق نمايند و اگر در اين مورد نيز به نتيجه نرسيدند در دنياي بهم پيوسته کنوني به مراجع بينالمللي مراجعه نمايند و آنقدر به اين نوع رفتار مسالمتآميز ادامه دهند که صاحبان قدرت يعني دسته اول بفهمند که :آزادي وجدان و بيان يکي از حقوق مسلم انسانهاست ،و مهمتر آنکه با اين عمل خود چشم اکثريت خاموش يعني دسته دوم را به اين واقعيت بگشايند که اگر به فکر چاره نيفتند عنقريب نوبت آنان نيز فرا خواهد رسيد! با توجه به آنچه بيان کردم ميتوان براحتي علل و عواملي را که سبب روي کار آمدن حکومت ديني در ايران و اعمال خشونتهاي آن گرديد بررسي کرد.
عوامل و علل پيدايش انقالب سال 57
بدون گزافهگويي به مدت 600سال يعني از زمان به قدرت رسيدن سلسله صفوي که شيعه دوازده اماميبعنوان دين رسمي اعالم گرديد ،جماعتي فرصتطلب خود را به مرکز قدرت يعني سلطنت نزديک ساختند و چون تنها افرادي بودند که بشکلي انحصاري خواندن و نوشتن ميدانستند نام مجتهد ،يا عالم را بر خود نهادند و بعنوان مشاور ،سلطان
بيتاج و تخت ايران به حساب آمدند. مجتهدين يا در اصطالح خودشان «علما» از قدرت فراواني برخوردار بودند زيرا از طرفي آنچه در دل داشتند انجام آنها را از حکام عرف ميخواستند ،که اگر انجام نميشد مقامش به خطر ميافتاد ،زيرا علماي دين که خواندن و نوشتن را در انحصار خود داشتند و بوسيله منبر با توده مردم بطور مستقيم در تماس بودند ،توده ناآگاه و مقلد را بر عليه حاکم ميشوراندند. اما اگر منويات قلبي علما انجام ميگرفت به علت آنکه اغلب اين خواستهها از افکار قرون وسطايي سرچشمه ميگرفت ،نه تنها به بهبود اجتماعي مردم کمکي نميکرد بلکه آن را بدتر ميساخت ،و در نتيجه توده مردم تمام ناهنجاريهاي ناشي از آن را به حساب دولت ميگذاشتند که نتيجه نهايي آن ايجاد کينه و نفرت بين ملت و دولت ميگرديد! از نظر مادي نيز قدرت علماي دين قابل مقايسه با دولت نبود زيرا خزانه دولت خالي بود و دست دولت بسته! اگر هم گشايشي در بودجه وجود داشت ،قانون دست دولت را بسته بود! در صورتي که صندوق علما به علت گرفتن خمس و ذکات و در اختيار داشتن وجوه و امالک وقفي هميشه انباشته بود ،و علما نيز بدون احساس هيچ مسوليتي در مقابل مردم اين وجوه را صرف جيره و مواجب جمعي لوطي و اوباش مينمودند که اين افراد با حمله به مخالفين علما ،آنها را ساکت سازند و سبب بوجود آمدن اکثريت خاموش گردند. پس مالحظه ميفرماييد که در حقيقت اين علماي دين بودند که سلطان بي تاج و تخت ايران پيش از سال 57 بودند! و با قدرت ذکر شده جلو هر نهضت آزاديخواه و مترقي را به انواع حيله و نيرنگ سد کردند ،و تمام نابسامانيهايي را که خود بوجود آورده بودند به گردن حکام عرف و دولتهاي مرعوب خود گذاشتند ،و با اين خيزش نرم محيط را براي به دست گرفتن قدرت آماده ساختند. تا شماره آينده که مطلب را دنبال بگيرم براي همه آرزوي خوشبختي دارم .دلتان شاد و لبتان خندان باد.
مهلت قبول آگهي در «پرديس»بيستمين ( )20روز هر ماه ميباشد.
33
November 2014 آبان 1393
آشنايي با روانشناسي تعريف و طبقهبندي مشکل اعتياد
اعتياد مسئله پيچيدهاي است که باعث ويراني بسياري خانوادهها و زندگيها ميشود .اخبار رسيده از ايران حاکي است که اعتياد در بين خانوادهها بيداد ميکند .بسياري از مردم از اين مشکل رنج ميبرند .در اين مقاله و چند مقالهاي که به دنبال اين خواهد آمد ،به بررسي جوانب مختلف مشکل اعتياد خواهيم پرداخت .در اين شماره در مورد انکار اعتياد و تعريف اعتياد مطالبي به عرضتان خواهد رسيد. چند سال پيش خانم و آقايي براي مشاوره زناشويي به من مراجعه کردند (براي حفظ رازداري بسياري از جنبههاي اين داستان تغيير داده شدهاند؛ ولي موضوعهاي مطرح شده در اين داستان در مورد بسياري از اشخاص که دچار اعتياد هستند صدق ميکند). وقتي از آنها پرسيدم که مشکلشان چيست ،آقا جواب دادند که خانمشان زياد به ايشان خرده ميگيرد و همواره دعوا و مرافعه راه مياندازد ،به گفته خود اين آقا «اين خانم خيلي پاپيچ من ميشود ».پس از مدتي صحبت ،همسر اين آقا از مشکالت ايشان با الکل صحبت کردند ،معلوم شد که اين آقا بارها مست به خانه آمده است .ده بار پليس او را در حال مستي و رانندگي دستگير کرده و به همين خاطر چند شب را در زندان گذرانده است .در ضمن او بارها به خاطر مستي از حال رفته بوده و وقتي به هوش و حواس خود برگشته بوده نميدانسته که چه اتفاقي در ساعتهاي پيشين افتاده است (به انگليسي به اين حالت Blackoutمي گويند ).يک بار در حال مستي جيب او را زده بودند ولي او اص ً ال نميدانست که چه کسي ،کجا و در چه شرايطي جيب او را زده است! او به خاطر نوشيدن زياده از حد الکل بارها نتوانسته بود که روز بعد سر کار برود و هميشه خانم او به رئيسش تلفن ميزد و بهانهاي ميآورده است .استفاده زياد الکل سبب شده بود که رفتار اين آقا با همسر و بچههايش تغيير کند ،طوري که بيشتر عصباني ،دلخور ،گوشه گير و تندخو شده بود. همسر اين آقا اظهار داشتند که نود و نه درصد مشکالت زناشويي آنها از زياده روي شوهرش در استفاده از الکل
سرچشمه ميگيرد ولي هر بار اين مسئله را با شوهر خود در ميان ميگذارد او عصباني ميشود و کار آنها به دعوا و مرافعه ميکشد .پس از شنيدن اين حرفها از آن آقا پرسيدم« :آيا شما باور داريد که به الکل اعتياد داريد؟» ايشان با عصبانيت جواب دادند« :به هيچ وجه! من هر وقت دلم بخواهد و تصميم بگيرم ميتوانم الکل را کنار بگذارم». جواب اين آقا به دو دليل اص ً ال عجيب نبود .يکي اينکه اکثر کساني که معتاد هستند ،به خصوص اگر تازه به اعتياد کشيده شده باشند ،اعتياد خود را انکار ميکنند .دوم اينکه مردم تعريفهاي متفاوتي براي اعتياد دارند .اجازه بدهيد اين دو مورد را بهتر توضيح دهم. بسياري از اشخاصي که معتاد هستند ،اعتياد خود را انکار ميکنند .اين انکار ممکن است چند دليل داشته باشد. بعضي اشخاص از اعتياد خود خجالت ميکشند و در نتيجه نميخواهند اين حقيقت آشکار شود .گروهي ديگر از بحث کردن با دوستان و اقوامشان در مورد مسئله اعتياد بيزار و گريزان هستند .آنها ترجيح مي دهند که اعتياد خود را انکار کنند تا اينکه در مورد اعتياد و اثرات آن با خانواده و دوستان صحبت کنند .گروهي ديگر از قبول حقيقت اعتياد خود وحشت دارند .پس نه تنها سعي ميکنند که اعتياد خود را از ديگران پنهان کنند ،بلکه سعي مي کنند که از قبول اعتيادشان دوري کنند و اين حقيقت را حتي در خود انکار کنند .اينها چند دليل هستند که اشخاص اعتيادشان را انکار ميکنند .اين انکار برايشان بسيار گران تمام ميشود ،چرا که اولين قدم در راه ترک اعتياد قبول حقيقت اعتياد توسط خود شخص و خانواده و دوستان او است. مسئله مهم ديگري که بايد در موردش توضيح دهم تعريفهاي متفاوتي است که اشخاص براي کلمه اعتياد دارند. کلمه اعتياد در فارسي ،درست مثل معادل آن در انگليسي (يعني )Addictionکلمه اي است که معاني بسياري را در بر ميگيرد .وقتي روانشناسان در مورد مشکالت يک شخص با الکل يا مواد مخدر صحبت ميکنند
از چند تعريف ديگر استفاده ميکنند که در اينجا توضيحاتي در موردشان ميدهم. روانشناسان مشکالت با الکل يا ديگر مواد مخدر را در چند رده مختلف طبقهبندي ميکنند .يکي از اين ردهها «زياده روي» در استفاده از الکل يا ديگر مواد مخدر است که به انگليسي به آن “ ”Substance Intoxicationمي گوييم .در مورد الکل اين همان تعريف «مستي» است. همانطور که ميتوانيد تصور کنيد يک شخص ممکن است يکبار مست شود و پس از چند ساعت مستي از سر او بپرد؛ ولي وقتي روانشناسان شخصي را به اين صورت توصيف مي کنند منظور آنها اين است که «زياده روي» شخصي باعث تغييراتي قابل توجه و ناسالم در رفتار و حاالت روحي او مي شود (مث ً ال پرخاشگر مي شود ،تصميمهاي بد مي گيرد ،در رابطه با ديگران مشکل پيدا ميکند ،و از اين قبيل). يکي ديگر از اين رده بنديها «استفاده زياده از حد» از الکل يا ديگر مواد مخدر است که به انگليسي به آن “ ”Substance Abuseميگوييم .اين تعريف شامل کساني مي شود که در طول يک سال الاقل يکي از عالئم زير را نشان ميدهند: -1استفاده مرتب از الکل يا ديگر مواد مخدر که به شغل، درس ،يا زندگي خانوادگي آنها لطمه بزند. -2استفاده مرتب از الکل يا ديگر مواد مخدر در شرايطي که چنين استفادهاي خطر جاني دارد (مثال در حال رانندگي). -3مشکالت پي در پي قانوني به خاطر استفاده از الکل يا ديگر مواد مخدر (مث ً ال دستگيري به خاطر شروع دعوا و مرافعه در يک مکان عمومي مثل يک فروشگاه). -4ادامه استفاده از الکل و ديگر مواد مخدر اگر چه استفاده از اين مواد بارها باعث مشکالت خانوادگي و اجتماعي براي شخص شده است. ردهبندي بعدي ،مربوط به مشکل جديتري است که به آن «متکي شدن» به الکل يا مواد مخدر ديگر ميگوييم که انگليسي آن “ ”Substance Dependenceمي باشد. استفاده از الکل و ديگر مواد مخدر در اشخاصي که به اين مشکل دچار هستند تا حدي جدي است که در طول يک سال الاقل سه تا از عالئم زير در آنها ديده ميشود: -1تحمل آنها در استفاده از اين مواد باال رفته و يکي از دو حالت زير در آنها مشاهده ميشود: الف :آنها همواره به مقداري بيشتر و باز هم بيشتر از آن مواد احتياج دارند تا حالت خماري ،نشئه ،و ديگر حاالت مورد عالقه بهشان دست بدهد. ب :وقتي از يک مقدار معين آن مواد استفاده ميکنند ،ديگر احساس مورد عالقه (مث ً ال نشئه) بهشان دست نميدهد. -2احساس شديد نياز مجدد به آن ماده ()Withdrawal که خود را به يکي از اين دو صورت نشان ميدهد: الف :احساس نياز شديد به آن ماده به صورتي که مختص آن ماده است (به طور مثال کساني که به الکل متکي شده اند ،اگر الکل به آنها نرسد دچار تشنج مي شوند که ممکن است خفيف يا شديد باشد). ب :براي رهايي از آن احساس (که در الف ذکر شد) دوباره از آن ماده يا موادي شبيه آن استفاده ميکنند (مث ً ال کسي که به هروئين معتاد شده است براي رهايي از دردهاي ناشي از نرسيدن به هروئين يا دوباره هروئين استفاده ميکنند يا مواد مشابهي ،مثل کدئين ( )Codeineرا به کار ميگيرد). -3شخص غالبًا بيش از مقداري که در شروع مي خواسته استفاده کند يا به مدت طوالني تري از مدتي که ميخواسته استفاده کند ،از ماده مخدر استفاده ميکند .مث ً ال خيلي از کساني که به الکل معتاد شدهاند ،وقتي شروع به نوشيدن شراب ميکنند به خود ميگويند «دو گيالس بيشتر
33
نميخورم» ولي سرانجام پس از نوشيدن شش گيالس از نوشيدن دست ميکشند .يا کساني که به ترياک اعتياد دارند ممکن است به خود بگويند« :امروز ميکشم ولي تا يک هفته ديگر ترک ميکنم»؛ ولي دوباره فرداي آن روز به کشيدن ترياک مينشينند. -4افرادي که به مواد متکي شدهاند ،ممکن است مرتب آرزوي ترک کردن داشته باشند ،يا حتي بارها سعي کرده باشند که ترک کنند ،يا الاقل کمتر استفاده کنند ،ولي موفق به ترک يا کمتر استفاده کردن نميشوند. -5اين اشخاص غالبًا وقت زيادي براي پيدا کردن و مصرف اين مواد ميگذارند (مث ً ال کساني که «قرصي» هستند يعني به قرص متکي شده اند ،ممکن است وقت زيادي بگذارند ،به دکترهاي متعدد مراجعه کنند ،تا آن قرص را به دست بياورند). -6متکي شدن به مواد غالبًا سبب ميشود که اين اشخاص کمتر معاشرت کنند (يا اص ً ال معاشرت با ديگران را کنار گذاشته و منزوي شوند) ،شغل خود را به خوبي قبل انجام ندهند (يا اص ً ال ديگر سر کار نروند) ،و تفريحات سالم آنها کمتر شود (يا به طور کلي آنها را کنار بگذارند). -7اين اشخاص با دانش به اينکه استفاده از مواد در زندگي آنها تأثيري منفي گذاشته ،باز هم به استفاده از آن مواد مخدر ادامه ميدهند. بايد متذکر شوم که متکي شدن به مواد مخدر ممکن است همراه با عکسالعملهاي جسمي باشد (همانطور که در شمارههاي يک و دو در باال ذکر شد) ،يا ممکن است عکس العملهاي جسمي نداشته باشد .اين تا حدودي بستگي به مدت استفاده از آن مواد دارد .اشخاصي که براي مدت طوالنيتري از الکل يا ديگر مواد مخدر استفاده کرده اند، غالبًا عکسالعملهاي جسمي نسبت به آن مواد نشان مي دهند. پس در اين مقاله به دو موضوع در مورد اعتياد نظر دوختيم ،يکي انکار اعتياد و ديگري طبقه بندي ،يا کالسه کردن اعتياد .همانطور که به عرضتان رسيد ،روانشناسان مشکالت اشخاص با الکل يا ديگر مواد مخدر را به صورتهاي مختلف کالسهبندي ميکنند که سه تا از اصليترين آنها: مستي ()Substance Intoxication استفاده زياد از حد ()Substance Abuse و متکي شدن ( )Substance Dependenceميباشند.آنچه که مردم غالبًا «اعتياد» ميدانند ،متکي شدن به مواد است .در نتيجه وقتي باور دارند که متکي نيستند ،خيال ميکنند يا با ديگران بحث ميکنند که چون متکي نيستند، مشکلي ندارند .اميدوارم در اين مقاله روشن شده باشد که يک شخص ميتواند با الکل يا ديگر مواد مخدر مشکل زيادي داشته باشد اگر چه هنوز به آن مواد متکي نشده است. يا ممکن است متکي هم شده باشد ولي اين حقيقت را از خود و ديگران پنهان نگاه داشته و انکار کند. پس در مثالي که در ابتداي اين مقاله آوردم ،آن آقا ممکن است هنوز «متکي» به الکل نشده باشد ،ولي اين دليل نيست که مشکلي با الکل ندارد .در ضمن ممکن است که به راستي متکي شده باشد ،ولي آن را انکار ميکند. در شمارههاي بعد بحث خود را در مورد اعتياد ادامه مي دهيم و به مسائلي چون ريشههاي اعتياد و طرق درمان آن نظر ميدوزيم. تا آن زمان براي شما هموطنان عزيز آرزوي سالمتي و شادي دارم.
34
مايکروسافت ميخواهد پيشگوي زمانه باشد
آيا به فالگيري و پيشبيني آينده اصال باور داريد؟ درباره شرط بندي در مسابقات اسب دواني يا فوتبال يا پيش بيني وضعيت بازار سهام چگونه فکر ميکنيد؟ به نظر ميرسد در سخن گفتن از آينده بايد دو ساحت را از هم تفکيک کنيم .ساحت نخست ،ساحت خيالپردازي و ادعاي اطالع از عالم غيب و يا ادعاي داشتن کرامات و تواناييهاي خارق العاده است .در اين چارچوب من و شما و ديگري ميتوانيم هر ادعايي درباره آينده مطرح کنيم و اميدوار باشيم تقي به توقي بخورد و پيشبيني ما درست از آب دربيايد. اما ساحت دوم ،ساحت محاسبه و برآورد آينده در يک مورد خاص بر اساس دادههاي مشخص و تجزيه و تحليل رفتارهاي مرتبط با آن است .براي نمونه کساني که در پيش بيني بازار سهام فعال هستند ،به تحليل دادههاي مربوط به شرکتها و افت و خيز بازار ميپردازند و در نهايت برآورد ميکنند ارزش سهام فالن شرکت مشخص احتماال صعود خواهد کرد يا افت خواهد داشت. اين پيش بينيها ممکن است به دليل نوسانات ناگهاني بازار و يا تحليل نادرست دادهها هم اشتباه از آب دربيايد اما در هر حال مبتني بر يک سري دادههاست و ربطي به تصورات يا تواناييهاي خارق العاده ندارد .اکنون مايکروسافت با درست کردن يک آزمايشگاه ويژه و با کمک دادههايي که از منابع مختلف جمع آوري ميکند ميخواهد به پيش بيني درست و قابل اتکا تحوالت آينده در موارد مختلف بپردازد. در بخشي از اين پروژه تالش ميشود تا مردم و مخاطبان مايکروسافت هم توانايي پيش بيني درست خويش را افزايش دهند .براي همين منظور هم مايکروسافت يک وبسايت جديد به نام آزمايشگاه پيشبيني Prediction Labراه اندازي کرده است .هر کاربري با مراجعه به وبسايت ميتواند عضو آن شود و در موضوعات مختلفي که در آن دستهبندي شده است ،پيش بيني خود را بنويسد.
چگونه در مصرف جوهر پرينتر صرفهجويي کنيم
بيشترين شکاياتي که از پرينترها ميشود در مورد قيمت باالي جوهر و تونر است و اين امر بهخصوص در مورد افرادي که زياد چاپ ميکنند صادق است .ولي ميشود در مصرف جوهر صرفهجويي کرد و خرج را پائين آورد.
November 2014 آبان 1393
اخطار در مورد تمام شدن جوهر ميدهد .زمان اين اخطارها در پرينترهاي مختلف متفاوت است .خود را موظف به اجراي دستور ندانيد .فوت و فن دستگاهتان بعد از مدتي دستتان خواهد آمد .تا وقتي در کيفيت رنگ و چاپ تغيير حاصل نشده ،الزم به تعويض نيست. به تاريخ مصرف کارتريج توجه کنيد .اگر زياد چاپ نميکنيد الزم نيست کارتريج انبار کنيد .جوهرهاي کهنه کيفيت ندارند و باعث گرفتن افشانه ميشوند .در چاپگرهاي ليزري تونر کهنه افت ميکند و باعث ميشود چاپ ناهمگون باشد .اگر چاپ ليزر ميکنيد کارتريج تونر را در بياوريد و پنج ،شش بار تکان دهيد .تا مدتي کارتان راه ميافتد .شايد بتوانيد قبل از اينکه واقعا مجبور به تعويض کارتريج شويد، سه چهار بار اين کار را بکنيد.
بهترين کار اين است که قبل از خريد مساله قيمت جوهر را در نظر بگيريد .بعضي از پرينترها خيلي ارزان به نظر ميرسند ولي وقتي قيمت و مصرف جوهر را حساب ميکنيد ميبينيد که استفاده از آنها بسيار گرانتر از پرينتري است که قيمت اوليهاش کمي بيشتر است .در اين مورد به طور جدي تحقيق کنيد ،بهخصوص اگر ميخواهيد از پرينتر خود زياد کار بکشيد .سعي کنيد در بياوريد که قيمت هر صفحه چقدر ميشود .اغلب باصرفهترين کارتريجها آنهايي هستند که ظرفيت بيشتري دارند و قيمت اوليهشان باالتر است. پرينتري با چاپ پشت و رو بخريد .بيشتر پرينترهايي که اين روزها در بازار يافت ميشود اين امکان را دارند .با توجه به قيمت باالي کاغذ اين يک صرفهجويي قابل مالحظه است ،براي محيط زيست هم خوب است .بهترين کار اين است که نرمافزار پرينتر را طوري تنظيم کنيد که هميشه پشت و رو چاپ کند و اگر به دليلي نخواستيد پشت و رو چاپ کنيد ،تنظيماتش را عوض کنيد .حتي اگر پرينتر شما به طور اتوماتيک کاغذ را برنميگرداند ،تقريبا همه چاپگرها اين امکان را به طور دستي در اختيارتان ميگذارند.
قبل از چاپ فکر و دقت کنيد .آيا همه صفحات يک فايل را الزم داريد؟ آيا وقتي يک مقاله اينترنتي را چاپ ميکنيد، 342کامنت آخر آن را هم ميخواهيد؟ آيا نميشود مقاله مورد نظر را روي کامپيوتر خواند؟ در ضمن صفحات وب وقتي پرينت ميشوند کامال با آن چه روي صفحه ميبينيد متفاوت است و کلي فضاي سفيد و آگهي هم چاپ ميشود. نرمافزار پرينتر را تنظيم کنيد .تمام پرينترها به شما امکان ميدهند که مطابق ميل خود در تنظيمات تغيير دهيد. از طريق منوي استارت ،درايور پرينتر خود را پيدا کنيد، روي آن کليک راست کنيد و ترجيحات پرينتر (Printing )Preferencesرا باز کنيد .دنبال گزينهاي بگرديد که براي صرفهجويي در جوهر است .اين گزينهها بسته به دستگاه اسامي متفاوتي دارند ولي با کمي جستجو ميتوانيد آن را پيدا کرده و فعالش کنيد .در صورت امکان ميتوانيد از نرمافزار بخواهيد متون و عکسهاي رنگي را هم به شکل سياه و سفيد چاپ کند که معموال جوهر /تونر سياه ارزانتر است. جوهر ارزان بخريد .در بسياري مواقع ميتوانيد مغازههايي پيدا کنيد که کارتريج شما را به طور دستي پر ميکنند ،يا ميتوانيد از مکانهايي خريداري کنيد که جوهرهاي غيرمارکدار ميفروشند .اين دو گزينه بسيار ارزانتر از اين است که از توليدکننده پرينتر جوهر يا تونر بخريد ولي جنبه منفي هم دارد .اغلب کيفيت چاپ پائين ميآيد و گاهي هم افشانک را کثيف ميکند. به اخطار توجه نکنيد .معموال خيلي قبل از اينکه جوهر واقعا تمام شود ،نرمافزار پرينتر و يا خود دستگاه مرتبا پيام
آنتي ويروس رايگان و مناسب «توتال سکيوريتي»
امروزه بحث امنيت در دنياي مجازي ،بحث بسيار مهمي است« .توتال سکيوريتي» ،Total Securityآنتيويروس رايگان و مناسبي است که شرکت Qihooآن را توليد کرده است .اين آنتيويروس از موتورهاي جستجوي آنتيويروسها و همچنين تکنولوژي «»Cloud360 براي برقراري امنيت شما در برابر ويروسها و تهديدات اينترنتي استفاده ميکند .ميزان مصرف اين آنتيويروس از پراسسور و حافظه هم بسيار مناسب است و استفاده از اين آنتيويروس تاثير منفي بر عملکرد و سرعت ويندوز ندارد. اين آنتيويروس تمام نسخههاي ويندوز را پشتيباني ميکند و کار کردن با آن بسيار ساده است و ظاهر بسيار سادهاي هم دارد. قابليتهاي اين برنامه به شرح زير است :چکاپ کامپيوتر يا لپتاپ ،ويروس اسکن ،سيستم افزايش سرعت ،محافظت امنيتي وبسايتها ،محافظت در هنگام خريد اينترنتي ،اسکن فايلها قبل از دانلود. کاربران ويندوز ميتوانند نسخه رايگان اين برنامه را از سايت رسمي دانلود و همچنين به راحتي و به صورت رايگان ميتوانند برنامه را آپديت کنند.
مايکروسافت کاربران را به شرکت در طراحي ويندوز 10فراخواند
طراحان ويندوز به جاي معرفي نسخه نهم ،يک شماره به باال پريدند تا از ويندوز ناموفق هشت هر چه بيشتر فاصله بگيرند .مايکروسافت ويندوزي براي همه دستگاهها عرضه ميکند؛ سيستم عاملي که کاربران ميتوانند در طراحي آن سهيم باشند. به گفته تري ميرسون ،مدير بخش ويندوز در مايکروسافت ،هدف اصلي ارائه سيستم عاملي است که روي همه پلتفرمها قابل نصب و استفاده باشد؛ از سرورهاي حرفهاي و کنسولهاي بازي اکسباکس گرفته تا رايانههاي
34
روميزي و ميني يا تلفنهاي هوشمند .مايکروسافت از نسخه هشتم تالش کرد راه سيستم عامل خود را به دنياي تلفنهاي – نوکيا لوميا – همراه بگشايد. خبر خوش براي دارندگان رايانههاي روميزي و قابل حمل اين است که دکمه محبوب استارت به دسکتاپ برميگردد .در نسخه جديد ،موزاييکهاي ويندوز هشت به داخل منو استارت منتقل شدهاند .هر کاربري ميتواند ترکيب و اندازه موزاييکها را به دلخواه تعيين کند. مايکروسافت قصد دارد تا حد امکان از نظر کاربران در طراحي نسخه نهايي ويندوز 10استفاده کند .به همين دليل امکان تغيير ويژگيهاي باال وجود دارد؛ افزون بر اين، کاربران ميتوانند تا نيمه دوم سال 2015که نسخه نهايي ويندوز 10به بازار عرضه ميشود ،نظرات خود را به گوش طراحان مايکروسافت برسانند. مايکروسافت به احتمال تالش ميکند جلوي شکست ديگري را ،مانند آنچه در ويندوز 8اتفاق افتاد ،سد کند. نسخههاي ويندوز تا به حال يکي در ميان موفقيتآميز بودهاند :مايکروسافت با انتشار نسخه اکسپي ميليونها کامپيوتر شخصي و اداري در سراسر جهان را تسخير کرد؛ نسخه ويستا اما يک آبروريزي تمامعيار بود؛ نسخه هفت در مقابل بسيار موفق بود؛ همان اندازه که ويندوز 7موفق بود، نسخه هشتم اين سيستم عامل ناموفق .اگر همين روند ادامه يابد ،نسخه بعدي – ويندوز – 10بايد موفق باشد. تا کنون جزئياتي در مورد بهاي ويندوز 10اعالم نشده است .همزمان شايعاتي به گوش ميرسد مبني بر اينکه اين نسخه براي کاربران ويندوز 8رايگان خواهد بود. مايکروسافت اما هنوز در اين مورد اطالعاتي منتشر نکرده است.
ترفندهاي جستوجوي سريع و کارآمد در گوگل
در زير به چند ترفند کارآمد در گوگل براي جستوجوهاي سريعتر و بهتر اشاره ميشود. عالمت گيومه و کوتيشن :با گذاشتن کلمات يا جمالت خودتان در داخل يک گيومه يا کوتيشن ،گوگل ميفهمد که فقط دنبال همان جمله يا کلمه مورد نظر هستيد و سايتهايي که آن کلمات در داخل آنها است براي شما ليست ميشوند. عالمت ORاگر در ميان کلمات خود از « »ORبزرگ استفاده کنيد به گوگل ميگوييد که به طور همزمان براي دو کلمه جستجو را انجام دهد .مثال اگر به دنبال کلمات «امنيت» و «اينترنت» هستيد بايد در ميان هر کدام از اين کلمات از ORاستفاده کنيد. عالمت +بايد دانست که در جستجوگر گوگل، عبارتهايي مثل the، to، aو ديگر عبارات ناديده گرفته ميشوند و اگر ميخواهيد که اين عبارات در جستجوهاي شما لحاظ شوند ،ميتوانيد از عالمت به عالوه ( )+استفاده کنيد. عالمت –اين عالمت عکس عالمت به عالوه عمل ميکند. عبارت defineاگر ميخواهيد که معني يک کلمه را در گوگل پيدا کنيد بايد ابتدا اين کلمه را نوشته و بعد کلمه مورد نظرتان را تايپ کنيد تا معني آن را به شما بدهد. عبارت timeبا نوشتن عبارت Tehran timeدر جستجوگرتان به گوگل ميگوييد که زمان محلي به وقت تهران را نمايش دهد. تبديل واحد پول :به عنوان مثال با تايپ اين عبارت ،USD TO EURبه گوگل ميفهمانيد که بايد تفاوت نرخ بين دالر به يورو را براي شما نمايش دهد و همچنين دالر امريکا را به يورو تبديل کند. عبارت paidاگر به دنبال نرم افزار يا فيلم يا هر چيز رايگان ديگري در فضاي وب هستيد ميتوانيد مثال عبارت windows-paidرا در جستجوگرتان تايپ کنيد تا فقط رايگان نرم افزار مورد نظرتان ليست شود. عبارت weatherبراي مطلع شدن از وضعيت آب و هواي مناطق کشور يا شهرتان ميتوانيد مثال عبارت weather tehranرا بزنيد تا گوگل وضعيت آب و هواي
دنباله در صفحة 36
35
November 2014 آبان 1393
زمان پيدايي اسالم نشر يافته است ،عربي نيست بلکه زبان عربي به اين خط نوشته ميشده است و چون آثار مکتوب در قرون نخستين اسالمي و پس از آن ،به اين خط نوشته ميشد ،خطي که با آن زبان عربي ثبت ميشد ،به نام «خط عربي» مشهور شد و به همين راحتي هويت و ريشه خط دگرگون شد و سپس در سالهاي اخير تالش شد براي يک نظريه غلط تاريخي ،بنيان علمي نه کشف ،بلکه اختراع شود .ولي اينکه خود ما ايرانيان اين خط را بدون پرسش و تحقيق عربي بناميم بسيار دردناک است )5( ». -4شاهنشاهان ايران سنگ نبشتهها و چرم نوشتههاي بيشمار
35 استاد تاريخ در دانشگاه ييل امريکا افزوده است که« ،وادل براي خود ،تاريخ دبيره و مردماني را آفريده که آفرينش دبيره را بدانها وابسته ميداند». ايشان خستو هستند که کمترين آشنايي با زبانهاي خاورميانه ندارند و نوشتههاي تاريخي اين سرزمينها را نخوانده و پايش (رعايت) نکردهاند )7( .اين اشاره با زرنگي استادانه! در رويههاي پاياني کتاب ،بر يک پانويس و
دکتر بهروز تابش ادامه از شماره پيشين در بخش پيش خوانديد که دکتر خانلري استاد فراپايه زبان فارسي ،خط فارسي را برگرفته از عربان ميداند .براي ايشان نيازي در ميان نبوده بيانديشند که اين مهمترين آفرينش در جهان را چگونه شدني است که تازي بيابانگرد و چادر نشين پديد آورده باشد. عربي که جز يک «خيمه» ،يک شتر و چند گوسپند و دريايي از شنزارهاي پيرامونگيرش، ماه و آسماني پر ستاره ،چيزي نداشته چگونه و براي کدام هدف و کاربرد ،بر اين انديشه ميتواند شده باشد که دبيره بيافريند؟ چنين کسي چه ميتوانست بيافريند که ارزندهترين را آفريده باشد؟ در آغاز ،هدف از آفرينش يک چنين پديده برجسته جز شمارگري (حسابداري) نميتواند بوده باشد .تنها ،نياز اجتماعي ميتوانسته يک چنين آفرينشي را انگيزانده باشد ،نياز برآمده از زندگي شهري .ناگزير و سرشتي است که شهريگري به جاي خود بايسته نگهداري و فرگشت دبيره بوده است .بر اين پايه ،در هر بخش از جهان و در هر زمانه ،هيچ تمدني نتوانسته به پيشرفتي چشمگير يا پايدار دست يابد مگر به ياري دبيره .پس ،همانگونه که الزمه تمدن ،زندگي شهري است ،دبيره نيز در هيچ جا مگر در چپيرههاي شهري پديدار نگرديده است. در خاور ميانه ،در زمانهيي پيرامون شش هزار سال پيش ،اجتماع گسترش يابنده شوش و سومر و مصر نيازمند نگهداري حساب مواد خام ،کاالهاي ساخته شده ،کارگران، حقوقشان ،کشتزارها ،باژ و پيشکشها و همچنين سياهه يا موجودي پرستشگاهها شده بوده ،نه تازيان بيابانگرد در شنزارها که هتا رؤياي اين چيزها هم در سرشان نميگنجيده است. چنانکه در بخشهاي پسين خواهيم ديد ،آغاز دبيره از کِشک (سميره ،خط) ها و نخشهاي روي سفال و جز آن پديد آمده است .اکنون آيا ميتوان با نگرش به اين گفته ،نشانهها و نمادهاي باشنده در چپيرههاي ابتدايي را به پاي آغاز پيدايش دبيره گذاشت؟ پاسخ اينکه ،آري ،ولي آنها به معناي واقعي، اسکنه نبشته نيستند .تازي بيابانگردي که با ِ «وسم» (= نماد دودمانش) را روي يک تکه سنگ تراشيده ،يا آن سمبل را روي تن شترش داغ زده ،تنها براي نشان دادن بودنش در آنجا به گذرندگان آتي از آنجا يا مالکيت آن شتر بوده است .کشيدن يک چنبر و چند سميره بر ديلو (= دلو چرمي آب آشاميدني) همراهش به نشانه کندن زمين و يافتن آب ،گونهيي پيام روشن و آشکار است ولي به شرط آنکه ديگران نيز با آن قرارداد آشنا باشند وگرنه چنين کاري براستي نبشتن نيست زيرا تنها کاربردش فقط
منحصر به همان يک پيام و جدا ناشدني از آن است .چرا که نميتوان نشانههاي ديگري بدان افزود و آن پيام را گستراند .اين نشانه ،نشانهيي است مرزين (محدود) به خود و پارهيي از يک سامانه نيست .گذشته از اين ،فرايند گامه نخستين در آفرينش دبيره نزد آن تازي بيابانگرد ،ايستا شده و فرگشت (تحول) نيافته در صورتي که تا آنجا که تا کنون روشن و استوانده شده ،تنها مردم آريايي سومريان و (ايرانيان) نخستين کساني بودهاند که سامانهيي درست براي نبشتن رسا برپا کردهاند. خانلري ،همانند ديگر نويسندگان و مانشگران ايراني در نوشتارها و کتابهاي خود يکسره بر کاربرد زبان و دبيره آرامي در امپراتوري هخامنشيان تأکيد دارد .ولي وي ،از آنجا که مطمئن نبوده ،مينويسد: «روابط اداري در شاهنشاهي هخامنشي ظاهرًا به وسيله زبان و خط آرامي انجام ميگرفت)1( ». ابن خلدون دانشمند سرشناس ،دبيره را از آفرينشهاي ايرانيان دانسته است .همچنين ذييح بهروز ،نابغه ايراني و رکنالدين همايونفرخ، شيفته راستين ايران و پژوهشگر نامدار و برخي زبان شناسان انيراني نيز با فرنودآوري و سند بر همين نکته پافشاري نمودهاند .يادآور شدم که حسين فرهودي نيز بدون ارايه مدرک مينويسد« ،مرکز خط ميخي مناطق مسکوني اقوامي سامينژاد به نام آرامي (يهودي) و در همسايگي مغرب فالت ايران بوده است که بر اثر ارتباط ميان اين اقوام و ساکنان ايران، خط ميخي به ايران آمده است)2( ». از نگرش پارهيي از پاسداران زبان و فرهنگ ايراني ،دبيره کنوني فارسي برگرفته از خط عربي (کوفي) است .استاد ذبيح بهروز مينويسد، «چنانکه از مطالب بعد واضح خواهد شد ،بسياري از آثار خط کوفي را به واسطه شباهت با خط قديم ايران حتي در قرن سوم و چهارم هجري از بين بردهاند{…} )3( ».اين نکته چنان گوياست که نيازي به فرانمودن بيشتر ندارد. يکي به تازي سامي ميبخشد و ديگري به سامي يهودي .تاريخ سازان باختر به پيروي از سياست جهاني سازي و روياهاي تاريخ سازان يهودي ،تمدن ايران باستان را به حراج گذاردهاند و کساني از ما به ياري آنان ميشتابيم بدون آنکه بخواهيم بدانيم که ستيزهکاران چپاولگر را ،به همياري و هم آوازي ايرانيان نيازي نيست ،چرا که فرنگيان ،خود ،در فريب «افکار عمومي» بسنده زبردستاند. اين چنين برداشتهاي يادشده دانشمندان باختر و دنبالهروان ايرانيشان ،بنا به آوندهاي فراوان نادرست مينمايند .از آن ميان: -1بزرگترين دشواري در پذيرش اين برداشتها استوار بر اين آوند است که همگي بر پايه ديدمان و پندارند ،نه گواه و برهان. -2بنا به ادعاي فرنگيان (نخستينشان ،هرودت مورخ ) ،کنعانيان ساکن سوريه ،آفريننده دبيره بودهاند و کادموس فنيقي آن را به يونان برده و به آنان آموزانده است .ولي به همين جا هم بسنده نميکنند و ميافزايند« ،عبري کنوني ،شاخه مدرن و احيا شده از زبان آرامي است که در شاهنشاهي ايران به کار بوده و {…}» ()4 -3دکتر آيدين پورمسلمي مينويسد« ،اعراب تا آنجا که تاريخ گواه است ،خط نداشتهاند و خطي که از حمير و انبار به عربستان رفته و در
براي آگاهي آيندگان فراهم آوردهاند که به دبيره آريايي و زبان پارسياند. چون امپراتوري پارس بر سرزمينهاي پهناور و داراي زبانها و دبيرههاي گوناگون فرمانروايي داشته ،گاه بر سنگها و پلمه (لوح) ها به يکي دو زبان شناخته ديگر هم نويساندهاند و نپشته شدهاند. -5افزون بر سنگ نبشته داريوش در بغستان که« :به خواست اهورامزدا ،اين دبيره من است که من کردم ،به جز اين ،به زبان و دبيره آريايي ،هم روي پلمه و هم روي چرم نوشته شد…» رونوشت همين سنگ نبشته را در جزيره فيل (الفانتين ،يا :جزيره الفيل) يافتهاند که ثابت ميکند داريوش ،چنانکه گفته ،آنچه را روي سنگ و چرم مينويسانده، «پس از آن ،من اين نبشتهها را همه جا در ميان کشورها فرستادم ».دکتر ماتسوخ بر رويه « 16زبان آرامي در دوره هخامنشي» در اين باره نوشته است« :پلمههاي خزانههاي تخت جمشيد با دبيره ميخي انشاني نوشته شده است ،اين کشف تعجبآور بود ،افزون بر پلمهها 199 ،مهر نيز يافته شد که بخشي از مدرکهايي است که روي چرم نوشته شده بوده و بر اثر آتشسوزي سال 331پي .ز( .اسکندر گجسته) ،از ميان رفته…» -6اگر پژوهشها و ديدمانهاي وابسته اين گروه از کارشناسان فرنگي بدون بدسگالي و دشمنانگياند ،چرا هيچ يک از آثار ايراني وابسته به پيدايش دبيره را در پژوهشهاي خود بررسي نکردهاند؟ چرا در آنها از منابع ايراني سخني در ميان نيست؟ چه ،ميتوانستند آن متنها را در رده بررسيها و تئوريهاي خود بياورند و آنها را با دليل يا هر منطقي که صالح ميدانند ،وازنند .جز اين چگونه ميتوان پژوهشهاي باختريان را فراگير و رسا دانست؟ مگر نه اين است که بخشي مهند (مهم) از سندها و نوشتارهاي تاريخي وابسته را ناديده ميانگارند و از دسترس همگان پنهان ميدارند؟ هنگامي که پژوهشهاي زبان شناسي و دبيره نگاري باختريان را ميخوانيم بزودي در مييابيم که نزديک به همگي آنها يک برنامه و آرمان از پيش پسيجيده را پي ميگيرند و از هر پژوهش ،گزارش، گفته و نوشته همان هويدا ميشود که آز آغاز هدف بوده است :دبيره و زبان در ايران ساخته ساميان (يهوديان و تازيان) بوده است .آنگاه که پژوهشگراني از اين برنامه از پيش چيده شده ،ميگردند و پارهيي به اين بازده دست مييابند که آغاز دبيره ،آريايي ،و در ايران بوده است ،به ناداني و ضديت با يهود متهم ميشوند ،يعني همان روش رواگينشان در سياست ميان ملتي در راه سرکوب و خاموشاندن دگرانديشان را در دانش زبان شناسي و دبيره نيز به کار ميبندند. يکي از آنان A. E. Waddell ،استاد پيشين دانشگاه لندن است که در کتاب خود به سال 1927سرچشمه الفبا را آريايي دانسته (نه سامي) و اين زمانه ،انگ ضد يهود بودن بر او زده شده است .شگفت نيست که در سده بيست و يکم که در کشورهاي باختر همه جا فرياد آزادي گفتار بلند بوده و هست ،يک تن دانشمند نميتواند باوري جز روند اکثريت داشته باشد .باور به آغاز آريايي دبيره چه ربطي به ضديت با يهوديت دارد؟ گناه بزرگ و «زننده» وادل اين بوده که خاستگاه الفبا را آريايي دانسته و از اينروست که يوهنا دروکر در کتاب براستي هنگامه خويش او را ديوانه و متعصب سرسخت ضد يهود خوانده است )6( .دروکر ،دانشمند واال و
زير شماره دوم آورده شده و سرشتي است که بسياري آن را نخواهند ديد و خواند. خاستگاه دقيق دبيره که بي هيچ گمان در خاورميانه بوده شايد هرگز يافته و شناخته نشود و يا براي همگان به استواندن (اثبات) نرسد. دشواري کار نزد دانشمندان باختر ،ندانستن زبانهاي خاوري و کنارگذاردن گزارشها و دبيرههاي ايراني از پژوهشهاست و اين تنها يک فراز را ميرساند :بدانديشي و پيروي از سياست و دين در ميدان دانش ،با هدف انکار فرهنگ و تمدن ايران بزرگ. ****** -1دکتر پرويز ناتل خانلري« :تاريخ زبان فارسي» ،نشر سيمرغ ،تهران ،1374 ،رويه .162 -2فصلنامه رهآورد ،زمستان ،1375شماره ،43رويه .99 ،98 -3ذبيح بهروز« :دبيره» ،1363 ،انتشارات فروهر ،تهران ،چاپ دوم ،رويه .46 4- Drucker, J.: “The Alphabetic Labyrinth”, 1995, New York, page 37. -5برگرفته از :پارسي انجمن «آرشيو» ،خط ما، دبيره پارسي يا الفباي عربي 30 .اسفند 1393 خورشيدي. ،Drucker, J. -6رويه ،37و 9- 287 -7همان .رويه ،311زير شماره .2
36
شازده و بانو
حسين مخملباف بخش دهم آنچه گذشت :داريوش مرا عمو اسماعيل مينامد ،گرچه عموي واقعي او نيستم .من و پدرش ابراهيم ميرزا که از نوادگان قاجار و شازده بود در کالس اول دبستان با هم آشنا شديم و دوستي پايداري بين ما به وجود آمد .با پايان دوره دبيرستان دختري به نام زرين تاج را برايش گرفتند .آنان نخستين فرزندشان را داريوش ناميدند .بين اين بچه و من با وجود اختالف سن ،الفتي باور نکردني پديد آمد .داريوش پس از اخذ مدرک ليسانس فيزيک به آمريکا رفت و در همين رشته دکترا گرفت و در دانشگاه معتبري به تدريس پرداخت و سپس با خانمي که پزشک بود ازدواج کرد .هنوز سالي از ازدواج آنان نگذشته بود که ناسازگاريها آغاز شد و سرانجام با داشتن يک دختر سه ساله به نام نازنين از يکديگر جدا شدند .چند سال بعد در يک تابستان براي ديدن داريوش و خانوادهاش به آمريکا رفتم .بانو همسر داريوش و دو پسرشان در سفر بودند .روزي که قرار بود نازنين به ديدن من و پدرش بيايد بيصبرانه انتظارش را ميکشيدم .نازنين که پدرش او را پرنسس هم صدا ميزد ،دختري با وقار بود. از نشستن و گپ زدن با او بسيار لذت بردم .از داريوش خواستم داستان هر دو ازدواجش را برايم تعريف کند .قول داد در فرصت مناسب اين کار را خواهد کرد .روز بازگشت داريوش مرا به فرودگاه رسانيد و هنگام بدرود دفتري را به دستم داد و گفت ماجراي باورنکردني آشنائي با بانو را در اين دفتر نوشتهام تا بخواني .چند روز پس از رسيدن به خانه ،به گوشه خلوتي پناه بردم و به خواندن آنچه داريوش نوشته بود مشغول شدم .او نوشته بود :در يکي از سفرهايم به کشوري در امريکاي مرکزي به توصيه دوست و همکارم به هتلي رفتم .فکر ميکردم در يکي از سالنهاي آنجا نمايش جالبي را به روي صحنه ميبرند .وقتي دانستم محل تجمع زنهاي تنفروش است از توصيه دوست شگفت زده شدم و به هتل خويش بازگشتم ،اما حس کنجکاوي موجب شد بار دگر به آنجا بروم .زنهاي جوان و زيبائي در انتظار مشتري بودند .من هم در گوشهاي ايستادم تا يکي از بهترينها را انتخاب کنم .مردها يکي پس از ديگري ميآمدند زني را انتخاب ميکردند و با يکديگر از در خارج ميشدند .زني با چهرهاي گيرا نظرم را جلب کرد ،نامش ايزابل بود .گفت شوهرش مرده و داراي دو پسر است .با هم به رستوراني درجه يک رفتيم ،پس از اينکه بر جاي نشستيم از خداي خود براي فراهم آوردن اين امکان تشکر کرد .شگفت زده شدم و از خود پرسيدم آيا زني روسپي خدا را ميشناسد. هنگام صرف شام در کنار ايزايل ،نميدانم چرا به ياد ماجراي
November 2014
36
آبان 1393
آشنائي و ازدواج با ويدا همسر سابقم افتادم .کاش در مسير آشنائي تا ازدواج ،در نقطهاي به بن بست رسيده بوديم.
ادامه داستان: آن موقع نميدانم چه بر سرم آمده بود! من که مانند آن جوان چشم و گوش بسته شهرستاني نبودم که دخترها را از او به بهانه پنبه و آتش دور نگاه ميدارند و ديدن چند سانت از ساق پاي بدون جوراب دختري حالش را خراب ميکند .در شهر بزرگ و متجدد تهران متولد شده و در خانوادهاي امروزي از نوادگان شاهان قاجار رشد کرده و به مدرسههاي خوب رفته بودم .در دوره ليسانس با دخترهاي
دانشکده در يک کالس نشسته و بعد هم که به خارج آمده بودم. قبول دارم که من به توصيه دوست چشم بادامي گام پيش گذاشتم و براي آنکه راست و دروغ حرفهاي آن دوست مشخص شود به خانه دختري که بعدها همسرم شد تلفن کردم ،اما خيلي هم جدي نبودم و مانند دهها مورد ديگر ميخواستم ببينم اوضاع از چه قرار است اما طرف گير داد و مثل کنه چسبيد! چه زود و چه خوب تشخيص داد همين احمقي که با پاي خود به مسلخ آمده و ميخواهد خويش را در دام بال اندازد ،راست کار او است و بايد به هر راه گريبانش را چسبيد .چه زمان خوبي از نظر او و چه زمان بدي از نظر من اين رابطه برقرار شد. درسش تمام شده بود و بايد براي ماندن هر چه زودتر يک کاري ميکرد .اگر هم به آن سرعت دمش را نميگرفتند و بيرونش نميانداختند بايد با دلهره راههاي ديگري را براي ماندن آزمايش ميکرد که هر کدام مشکل خود را داشت .از ديد او بهتر از اين نميشد ،باالخره هر دختري بايد شوهر کند و حاال اين جوان موجه که ميتوانست مشکل گشاي بسياري از گرفتاريها باشد با پاي خود به ميدان آمده بود .پس بايد چسبيد و رهايش نکرد. ويدا گير سه پيچه داد و پس از چندي ،تماسهاي تلفني مکرر شب تا سحر که هر کلمهاش بوي عشق و عالقه ميداد و جذبه و گيرائي خاصي داشت ،ناگهان خود و خانوادهاش اندک وسائل زندگي دانشجوئي را که داشت جمع کرده و به خانه من کوچ کردند و صاحب خانه شدند! گفتند آمدهاند تا بساط عروسي بر پا کنند .به زبان گفتند براي امر خير آمدهاند ،اما ناگفته پيدا بود توقف بيشتر در شهر محل تحصيل، اجاره پرداخت کردن و منتظر سرنوشت ماندن که چه بشود و چه نشود رنج داشت .حاال که االغي در آن سو دهان خود را بي هنگام به عرعر گشوده بود معلوم است اين االغ واقعا خر است و بايد هرچه زودتر دست به کار شد و با جفتکي بر پشتش نشست! و چنين کردند و خود بريدند ،خود دوختند و تدارک جشن و عروسي ديدند! چند روز نخست که هنوز منگ بودم ،همه حرفها شيرين بود و دورنماي آينده آدم را به وجد ميآورد، بنابراين فکر حمله و يورش آوردن و اينجور چيزها در ذهنم زنده نشده بود تنها از خود ميپرسيدم اينها چه زود دست به کار شدند و انگار مختصر وسايل خود را جمع کرده و پشت در آپارتمان آماده گذاشته و منتظر بودند تا خواستگاري دهان بگشايد و بتازند! به هر حال
روزهاي اول مانند آدمي که زخم خورده اما زخمش هنوز گرم است و دردش را حس نميکند ،من هم گرم و کمي گيج بودم .از سوئي فکر ميکردم تنوعي در زندگيم به وجود خواهد آمد ،اما درست پيش از عقد و پس از آنکه تدارک عروسي ديده شد ،مهمانها دعوت شدند ،عاقد را خبر کردند ،شمس وزير و قمر وزيرشان را براي معاونت و مساعدت از آن سوي آبها فرا خواندند ،يک باره به خود آمدم و ديدم آمادگي ندارم! راضي به اين وصلت نيستم! پشيمانم و نميخواهم زن بگيرم! ره پس و پيش نداشتم و مجبور بودم دهان خود را براي خوردن يک قاشق عسلي که با هلهله در حلقم چپاندند باز کنم! وقتي عاقد پيش از خواندن خطبه ،يادداشتي به دستم داد که بايد نوشتههايش را با صداي بلند و در حضور جمع ميخواندم مبني بر اينکه من به شرافتم سوگند ياد ميکنم که تا آخر عمر نسبت به اين خانم وفادار خواهم ماند و ...ستون مهرههايم تير کشيد و اگر حاضرين در مراسم دقت کرده بودند ،صدايم بغض آلود شده بود و حالت گريه داشتم .دلم ميخواست کاغذ را پاره کنم ،با لگدي آينه و شمعدان را به گوشهاي پرت کرده ،عاقد و عروس و خانوادهاش با همه مهمانها را از خانه بيرون بيندازم و سپس بنشينم و براي حرکت شجاعانهام خويش را تحسين کنم ،اما نشد .اشتباهي کرده بودم و راه برگشتي وجود نداشت .ديري نپائيد که خانهمان به ميدان جنگ تبديل شد .از بگو مگوهاي نرم و ساده به جائي رسيد که پس از مدتي به فحش خواهر و مادر و لنگه کفش به سوي يکديگر پرتاب کردن رسيد! خيلي جالب بود که ما دو نفر تحصيالت عالي داشتيم! مدتها بود به اين چيزها فکر نميکردم و نميدانم چرا در آن مکان و در آن موقعيت به ياد گذشته افتادم ،به ياد همسر سابقم ،به ياد فرزند بيگناهم ،به ياد مردک حقير حقهبازي که خود را مکارانه به ما چسبانيد عضوي از خانواده شد و به اين لحاظ او را خودي فرض کرديم و به حريم خود راهش داديم اما نميدانستيم چه ماري در آستين مي پرورانيم و چه شير ناپاک خوردهاي به خانه و کاشانه خود راه دادهايم .پليد بود و حرمت خانواده را نگاه نداشت او و همسر سابق من دست در دست هم به طرح نقشه پرداخته ابتدا دو خانه و کاشانه را ويران کردند، سپس پايههاي کاخ آرزوهاي خود را بر ويرانههائي استوار داشتند که بنيانش سست و متزلزل بود .آنان که به مجازات اين جهاني براي بدکردارها باوردارند ،ميگويند چنين کاخي بدون ترديد روزي فرو خواهد ريخت .محال است بد کني و جواب نيک بگيري، محال است دلي را بيازاري و به آرامش برسي و محال است روي خوشبختي ببيني وقتي زيربناي شادماني تو رنج ديگران باشد. با صداي ايزابل که گفت داريوش کجائي ،به خود آمدم. پوزش خواستم و گفتم نميدانم چه شد که به ياد گذشته افتادم. من به اينجا آمدهام تا خوش بگذرانم اما متاسفانه خاطرههاي گذشته رهايم نميسازد و دست از سرم بر نميدارد .گفت آيا در عشق شکست خوردهاي؟ گفتم اي ،نميدانم عشقي بين ما وجود داشت يا خير .گفت به طور يقين عشق واقعي نبوده و گرنه حاال تو دست در دست همسرت براي لذت بردن از طبيعت زيبا به اينجا آمده بودي و هيچ گاه گرد هتلي که پاتوق ماست نميگشتي.. ايزابل که کنجکاو شده بود پرسيد چرا تو و همسرت از هم جدا شديد؟ گفتم قصهاش دراز است از آن گذشته دوست ندارم با يادآوري خاطرههاي نه چندان خوب ،زمان حال را خراب کنم. من يک مرد مجرد و اهل سير و سياحت هستم که براي لذت بردن از نقاط ديدني اين سرزمين آمدهام و در کنار اين حرفها دنبال عيش و نوش نيز ميباشم ،اما دوست دارم بدانم تو چرا در اين مسير افتادهاي؟ در راهي که هر آن ممکن است سالمتيت به خطر بيفتد و دچار بيماريهاي خطرناکي بشوي که شايد غير قابل درمان باشد و از آن گذشته ،در جامعه منفور شمرده ميشوي و آبرو و اعتباري نزد اين و آن نداري .گفت عامل اصلي فقر و بيکاري است ،اگر هم در اينجا کاري پيدا شود فکر ميکني چقدر به من و امثال من دستمزد پرداخت ميکنند؟ من يا يکي ديگر از زنها اگر شانس بياوريم و يک مشتري دست و دلباز به تورمان بخورد دستمزد يک شب براي گذران زندگي چند هفته هر يک از ما کافي خواهد بود. براي آنکه گفتگو به راه ديگري کشيده شود گفتم تصميم داري امشب از من چه مبلغي بستاني؟ خنديد و گفت پانصد دالر خوبست؟ آيا اين صورت و اين تن و بدن براي چند ساعت لذت بخشيدن به تو پانصد دالر نميارزد؟ گفتم چرا ميارزد اما من چنين پولي ندارم و بودجهام در اين حد نيست .خنديد ،ميدانست شوخي ميکنم ،اگر نداشتم که او را به اين رستوران گرانقيمت نميآوردم گفت اشکالي ندارد کمتر بده ،چهارصد خوب است؟ گفتم نه .سيصد؟ نه .دويست؟ نه .گفت صد دالرکه ديگر کمترين است .گفتم نه! گفت امشب چه بدشانسي آورده و گير آدم گدا و خسيسي افتادهام .وقتي چهرهام را به نشانه ناراحت شدن از اين حرف در هم کشيدم ،گفت ناراحت نشو ما هم براي خودمان رسم و رسومي داريم .تو محبت کردي و مرا براي شام به اين مکان زيبا آوردي ،من هم بايد به گونهاي جبران کنم .آيا فکر ميکني چون يک روسپي هستم ،نامرد و نمک نشناس نيز ميباشم .نه جانم اين گونه نيست ما هم براي خود مرامي داريم ،ما هم آدم هستيم، ما هم احساس و انديشه داريم و محبت را ميشناسيم .امشب من
دنباله در صفحة 44
دنباله از صفحة 34 منطقه شما را ليست کند. محاسبات رياضي :جستجوگر گوگل حتي ميتواند محاسبات رياضي شما را انجام دهد .کافي است تا عبارت رياضي خود را با يک = شروع کنيد.
حالت ناشناس يا «اينکاگنيتو مود» در گوگل کروم چه کاري انجام ميدهد؟
در اکثر مرورگرها يک حالت خصوصي يا ناشناس وجود دارد که با فعال کردن آن صفحاتي که باز ميکنيد و فايلهايي را که دانلود مي کنيد در سابقه مرور يا دانلود ثبت نميشوند. اين ويژگي مخصوصأ زماني به کار ميآيد که شما از يک کامپيوتر عمومي ،مثأل در يک کتابخانه يا کافي نت استفاده ميکنيد .براي مواقعي که ميخواهيد در حالت مخفي به وبگردي مشغول باشيدGoogle Chrome ،حالت مرور ناشناس را ارائه ميدهد .با فعال کردن اين ويژگي :صفحات وبي که باز ميکنيد يا فايلهايي که در حالت ناشناس دانلود ميشوند در سابقه مرور و دانلود شما ثبت نميشوند ،بعد از بستن همه پنجرههايي که باز کردهايد همه کوکيها حذف ميشوند ،تغييرات انجام شده در bookmark ها و تنظيمات عمومي Google Chrome در حالت ناشناس ذخيره ميشوند. براي باز کردن يک پنجره در حالت ناشناس ابتدا روي دکمه کروم در باال و سمت راست پنجره گوگل کروم کليک کنيد و بعد روي گزينه New incognito window کليک کنيد. دقت کنيد که مرور در حالت ناشناس فقط مانع از ذخيره اطالعات مربوط به وب سايتهايي که مشاهده کردهايد توسط Google Chrome ميشود .با وجود اين، وب سايتهايي را که شما مشاهده ميکنيد ممکن است اطالعات مربوط به بازديد شما را ثبت کنند .هر فايلي که در رايانه يا تلفن همراه خود ذخيره ميکنيد کماکان باقي ميماند.
پنج موتور جستوجوي امن
«جستجوي تور» ( ، )TOR Searchموتور جستجوي تور با ايندکس کردن بيش از 130هزار لينک ،يکي از قويترين ابزاريهاي جستجوي اينترنتي است که به شما براي جستجو به شکل ناشناس کمک ميکند. «داک داک گو» ) ( Duck Duck Goيکي از محبوبترين موتورهاي جستجوي امن است که از هيچ روش و « »cookieبراي شناسايي شما استفاده نخواهد کرد. همچنين «»IPهاي کاربران را نگهداري نميکند. «استارتپيج» ( )Startpageهم يکي ديگر از بهترينهاست .اين موتور جستجو نيز از کوکيها استفاده
دنباله در صفحة بعد
37 دنباله از صفحة قبل نميکند و «آي پي»هاي شما را بعد از جستجو حذف خواهد کرد. مورد چهارم «ايکسکوييک» ( )Ixquickاست. اين موتور جستجو نيز داراي پروتکل « »SSLو براي جستجويهاي ناشناس بسيار پر کاربرد است. و سرانجام «بلکو» ( )Blekkoاست که تفاوت چنداني با قبليها ندارد با اين فرق که اطالعات شما را به مدت 48 ساعت نگهداري خواهد کرد .نکته مهم اين است که با کليک روي لينک « »Settingsگزينه «Always use HTTPS on »Blekkoرا انتخاب کنيد.
November 2014 آبان 1393
كارتهاي حافظه SDيكي از پرمصرفترين انواع كارتهاي حافظه در ميان كاربران دوربينهاي ديجيتال، دوربينهاي تصويربرداري و گوشيهاي موبايل هستند. هر كارت 512گيگابايتي SDميتواند در حدود 30 ساعت فيلم با كيفيت HDرا در خود ذخيره کند.
يک ساعت مچي هوشمند ديگر در راه بازار
چگونه تقويم شمسي گوگل را راهاندازي کنيم
کاربران تقويم گوگل از اين پس ميتوانند با طي کردن مراحل زير تقويم گوگل خود را شمسي کنند و در کنار تاريخ ميالدي تاريخ شمسي را نيز مورد استفاده قرار دهند. بهhttps://www.google.com/ مراجعه با calendarتقويم گوگل خود را باز کنيد .روي شکلک چرخدنده کليک کنيد و از منويي که ميبينيد گزينه»»Settings را انتخاب کنيد .به انتهاي صفح ه مراجعه کنيد و براي گزينه Alternate calendarعبارت Persian Calendarرا انتخاب کنيد .قبل از فشار دادن دکمه Saveدر صورتي که ميخواهيد زبان تقويم نيز فارسي شود ،در باالي همين صفحه براي گزينه Languageفارسي را انتخاب کنيد .حاال دکمه Saveرا فشار دهيد تا نتيجه را مشاهده کنيد.
توليد حجيمترين کارت حافظه جهان
شرکت «سانديسک» حجيمترين کارت حافظه SDرا که تا کنون در جهان ساخته شده است با گنجايش 512 گيگابايت روانه بازار کرد. اين كارت حافظه كه ابعادي برابر يك تمبر پستي دارد با قيمت 800دالر به فروش خواهدرسيد .عرضه اين كارت حافظه حجيم SDدرست يك دهه پس از عرضه اولين كارت حافظه 512مگابايتي شركت «سانديسك» آغاز شدهاست. متخصصان معتقدند كارتهاي حافظه SDدر روند تكامل خود به مرحلهاي خواهند رسيد كه گنجايش آنها تا دو ترابايت ،دو هزار گيگابايت ،نيز افزايش خواهد يافت. كارت حافظه جديد مشترياني مانند فيلمسازاني كه قصد تصويربرداري با كيفيت K4را دارند ،هدف گرفته است. «کي »4كه از وضوح تصويري چهار برابر HDبرخوردار است ،براي ذخيرهسازي به فضاي بااليي نيازمند است. متناسب با نوع فشردهسازي فايل ،يك دقيقه تصوير با اين كيفيت به پنج گيگابايت فضا براي ذخيرهسازي نياز دارد.
مجله «فوربز» در گزارشي از توليد ساعت مچي هوشمند توسط شرکت مايکروسافت و عرضه آن تا چند هفته ديگر خبر دادهاست. بازار ساعتهاي هوشمند با معرفي محصولي به نام Apple Watchتوسط اپل در يک ماه اخير داغتر شده و مايکروسافت هم قصد ورود به اين بازار نوپا را دارد. در گزارش «فوربز» آمده که اين محصول بر مبناي قابليتهاي رهگيري سالمتي کاربر طراحي شده و نه تنها با محصوالت مايکروسافت بلکه با گوشيهاي آيفون و اندرويد نيز همزمان سازي ( )syncميشود .اين محصول قرار است تا قبل از پايان سال ميالدي جاري به بازار بيايد. با اين حال شرکت مايکروسافت را ميتوان يکي از اولين شرکتهاي فنآوري به حساب آورد که ايده ساخت چنين محصولي را مطرح کردند .اين شرکت در سال 2008 با چند شرکت ساعت سازي نظير سواچ براي ساخت ساعت مچي هوشمند مجهز به يک سيستم عامل مخصوص موسوم به SPOTبه توافق رسيد .قرار بود اين محصول با قيمت 800دالر به بازار عرضه شود اما اواخر همان سال طراحي و توليد آن منتفي شد. تاکنون شرکت سمسانگ با عرضه چند مدل ساعت مچي هوشمند با نام Galaxy Gearپيشرو در اين بازار است .چند شرکت فنآوري ديگر نظير موتوروال و ال جي نيز در حال عرضه محصول و ورود به بازار ساعت مچيهاي هوشمند هستند.
آمازون بزرگترين رقيب موتور جستجوي گوگل
اريک اشميت رئيس شرکت گوگل از آمازون به عنوان بزرگترين رقيب جستجوي آنالين خود ياد کرد.
اريك اشميت در سخنراني خود در برلين از وبسايت تجارت الكترونيك آمازون به عنوان بزرگترين رقيب جستجوي آنالين خود نام بردهاست .وي اين سخنان را در واكنش به ادعاي افرادي مطرح كرد كه ميگويند گوگل قلمرو بدون رقيبي را در بازار جستجوي آنالين در اختيار دارد. اشميت گفت بسياري فكر ميكنند اصليترين رقيب ما «ياهو» يا «بينگ» است ،اما در حقيقت بزرگترين رقيب جستجوي ما «آمازون» است .مردم «آمازون» را به چشم موتور جستجو نميبينند ،بلكه آن را تنها سكويي براي خريد ميدانند و قسمت تجاري معادله را قويتر ميدانند. اما حقيقت اين است كه «آمازون» نيز مانند «گوگل» به پرسشهاي كاربران و جستجوهاي آنها پاسخ ميدهد. «آمازون» به عنوان بزرگترين خرده فروشي آنالين جهان ،در ماههاي اخير به دليل فعاليتهايي كه فراتر از تجارت خرده فروشي آنالينش داشته ،بسيار خبرساز بود ه است .اين شركت در ماه آگست شركت شبكه بازي آنالين Twitchرا به قيمت 970ميليون دالر خريداري كرد ،شركتي كه پيش از آن« گوگل» در تالش بود تا آن را خريداري كند. اگرچه «گوگل» کماکان 90درصد از بازار جستجوي آنالين جهان را در اختيار خود گرفته ،اشميت هنوز نگران ظهور گوگلي ديگر است .به گفته وي كسي در گوشهاي از بازار در حال تجهيز خود عليه ما است؛ تغيير از جايي ميآيد كه انتظارش را نداريد.
37
چرا ترکيه چشم ديدن بشار اسد را ندارد
بازي آناليني با 67ميليون کاربر ماهانه و يک ميليارد دالر درآمد حبيب حسينيفرد ،کارشناس مسايل بينالملل
بازي آنالين «ليگ اسطورهها» ()League of Legends به تازگي به شهرت جهاني رسيده و در عين اينکه کامال مجاني است در يک سال اخير يک ميليارد دالر درآمد کسب کرد ه است. به گزارش «بيزينس اينسايدر» ،اين بازي در حال حاضر 27ميليون کاربر روزانه و 67ميليون کاربر ماهانه دارد .شرکت Riot Gamesکه سازنده اين بازي آنالين است سال گذشته در آمريکا مسابقات قهرماني «ليگ اسطورهها» را برگزار کرد و به تيم برنده که از کره جنوبي بود يک ميليون دالر جايزه داد. مارک مريل ،مدير شرکت «رايوت» در مصاحبه با «نيويورک تايمز» ميگويد برگزاري مسابقات با وجود فروش بليت 50دالري براي اين شرکت ضرر مالي دارد .ولي اين شرکت به ديد يک سرمايهگذاري براي جذب بيشتر بازيکن آنالين به آن نگاه ميکند. نکته جالب ديگر اينکه اين بازي به طور کامل مجاني است و هر کسي ميتواند آن را از کامپيوتر و دسترسي به اينترنت بازي کند .در داخل بازي هم ميتوان پول خرج کرد، ولي اين امر باعث افزايش قدرت تيمها نميشود و تنها لباس و زره شخصيتها بازي را تغيير ميدهد .با اين حال بر اساس پيشبيني شرکت تحليل بازار « ،SuperDataليگ اسطورهها» در سال 2014نزديک به يک ميليارد دالر درآمد خواهد داشت.
وراي اينکه کم و کيف رابطه ترکيه و گروه دولت اسالمي (داعش) را چگونه تعريف کنيم ،اين واقعيتي است که ترکيه در حال حاضر برآمد و قدرتگيري اين نيرو را بيش از آنکه تهديد تلقي کند ،فرصتي مناسب ميبيند. داعش با پيشرويهاي خود سعي در تضعيف کردها در سوريه دارد .با توجه به ارتباط ديرينه قومي و پيوندهاي تشکيالتي و سياسي کردها در دو سوي مرز ترکيه و سوريه ،تضعيف کردهاي سوريه به تضعيف کردهاي ترکيه هم ميانجامد يا دست کم از بروز يک جنبش قويتر کردي در اين منطقه جلوگيري ميکند ،امري که نميتواند باعث خشنودي مقامهاي آنکارا نباشد. اين نيز هست که نياز آمريکا و متحدانش به همکاري ترکيه در جهت مقابله موثرتر با داعش ،آنکارا را به اين درک و دريافت رهنمون کرده که براي تامين هدف قبلياش ،يعني براندازي حکومت بشار اسد ،زمينه براي استفاده از امکانات و هماهنگيهاي بينالمللي مساعدتر شده است .از همين رو همکاري خود براي مقابله با داعش را مشروط به آن کرده که براندازي بشار اسد اولويت داشته باشد. ظاهرا ،با توجه به سابقه رابطه مبهم و مشکوک ترکيه با داعش ،مقامهاي اين کشور خطر چنداني در قدرتگيري آن حس نميکنند .تصورشان اين است که با بهکارگرفتن همين رابطهها و شبهرابطهها ميتوان داعش را در نهايت زماني که وقتش فرا رسيده باشد ،مديريت کرد و در صورت لزوم محدودش ساخت. در ظاهر البته استدالل ترکيه اين است که ادامه حضور حکومت اسد و تداوم خشونتهاي آن ،به عالوه تزلزل غرب در تالش براي برکناري اسد به افراطيها ميدان بيشتري داده و داعش ثمره اين روند است .از اين استدالل هم دوباره به طرح خواست خودشان ميرسند: حکومت اسد که برود افراطيگري هم محدود ميشود. داليل اصرار بيشتر ترکيه در براندازي حکومت اسد ترکيه در قياس با ساير کشورهايي که رو در روي حکومت سوريه ايستادهاند ،اين ويژگي و حساسيت را دارد که همسايه ديوار به ديوار سوريه است .در چارچوب گرايشهاي نوعثماني دولت آنکارا ،همسايگي بالواسطه با سوريه واجد ظرفيتهايي است که تنها با استقرار حکومتي همسو يا نزديک به آنکارا بر دمشق ميتوان اين ظرفيتها را فعال کرد .اين امر به افزايش امکانات ترکيه در زمينههاي ژئوپلتيک ،قومي و اقتصادي ميانجامد و اين کشور را در رقابت منطقهاي با ايران و اسرائيل و عربستان در موقعيت بهتري قرار ميدهد.
دنباله در صفحة 51
38
November 2014 آبان 1393
خاطرات شاهپور نياکان
شاگرد قهوهچي زبر و زرنگ آمد جلو و گفت: بفرماييد شاپور نياکام (نياکان را نياکام ميگفت) ته باغ زير ديوار است. راه افتاديم و به راهي که نشان داده بود رفتيم ،شاپور از مدتي پيش آمده بود و انتظار ما را ميکشيد .لخت شديم و نشستيم .من بارها و بارها آبگوشت قهوهخانه را خوردهام، بوي بخصوصي دارد ،اوايل که به مدرسه سن لوي ميرفتم، موقع ظهر ،بوي آبگوشت يکي از همين قهوهخانهها که چسبيده به مدرسه بود بيتابم ميکرد ،نميدانم چرا آنروز احساس کردم که همان بوي آشناست. آبگوشت را با ميل و رغبت زياد خورديم و بعد شاپور ويولنش را برداشت ،چنان مسلط و ماهرانه ميزد که ما را به حيرت انداخته بود ،از ساختههاي خودش زد ،از شعرهايي که براي اولين عشقش سروده بود خواند و از شوريدگيهايش و بقول خودش از ديوانگيهاي دوران نوجوانيش تعريف کرد.
نظر دکتر فتحاهلل دولتشاهي در مورد شاپور نياکان
قسمت سوم شاهپور نياکان مردي که زياد ميدانست عنواني است که پرويز خطيبي در کتاب پر از خاطرهاش که زير عنوان خاطراتي از هنرمندان به همت فيروزه خطيبي چاپ شده است به شاپور نياکان داده است.
شاهپور نياکان :مردي که زياد ميدانست
خود پرويز خطيبي در اين مورد چنين مينويسد :کمي به ميدان فردوسي مانده اوايل خيابان فرصت يک دکان کوچک عرقفروشي بود که هر روز نزديک غروب چند نفر از هنرمندان در آنجا جمع ميشدند و تا ساعتي از شب گذشته ميگفتند و ميشنيدند و گاهي آثار تازه خودشان را براي همديگر ميخواندند. حسن اين دکه در اين بود که همه مشتريها همديگر را ميشناختند و صاحب دکان که يک ارمني مهربان بود هميشه اين جمله را تکرار ميکرد که :اينجا خانه خودتان است. جالب اينکه بحثهاي سياسي و ادبي شعرا و نويسندگان سرشناس که اکثرا با هم اختالف عقيده داشتند تمام مشتريها را مشغول ميکرد .آن روزها صحبت از حزب توده بود و ساير احزاب راست و ميانهرو که طرفداران چنداني نداشتند ،تقريبا بيشتر روشنفکران و هنرمندان بيآنکه عضو احزاب مختلف باشند به طريقي از چپروها حمايت ميکردند .گاه بحث و گفت و گو کارش به جنگ و جدال ميکشيد و آنها که تماشاچي بودند ميانه را ميگرفتند و صلح و صفا برقرار ميشد. در ميان آن عده از مشتريان هنرمند ،يک جوان چشم و ابرو مشکي و کم حرف و گوشهگير هم بود که فقط گوش ميکرد ،آنقدر ساکت بود که همه خيال ميکردند وارد به امور سياسي نيست و اصوال به علت کم سوادي ،خودش را وارد مباحث سياسي نميکند. يک شب که حنانه و نصرت رحماني هم آمده بودند و نصرت مطابق معمول اشعار تازهاش را براي ديگران ميخواند ،مردي الغر اندام که بعدها معلوم شد اسمش شهرآشوب است و شعر ميگويد با اصرار فراوان از آن جوانک خواست تا يکي از اشعار خودش را بخواند .جوان اول امتناع کرد اما وقتي همه را مشتاق ديد شعري را با آهنگ زير لب زمزمه کرد: غم اومده ،غم اومده ،انگشت بر در ميزنه از غم نياموزي چرا؟ رسم وفا ،اي بيوفا غم با همه بيگانگي ،گاهي به ما سر ميزنه...
آهنگ که در مايه شوشتري همايون بود به دلها نشست و حاضران برايش کف زدند .يک مرد گردو فروش که مشتري آخر شب آن دکان بود چند عدد گردو پوست کنده را که در بشقاب گذاشته بود به او و سايرين تعارف کرد، شهرآشوب گفت: شاپور نياکان از همکاران فرهنگي من است ،هم خوب ساز ميزند و خوب آهنگ ميسازد ولي ناشناس مانده است .شهرآشوب که انگار اين سوال را دريافته بود اضافه کرد که: شاپور کم ادعا و گوشهگير است ،شايد شما بسياري از آهنگها و اشعار او را از دهان خوانندگان مختلف شنيده باشيد ،خوانندگاني همانند :منوچهر همايونپور ،قاسم جبلي ،منوچهر شفيعي ،بهرام سير، خانم روحبخش و خيليهاي ديگر. مرتضي حنانه پرسيد: ويولن پيش چه کسي مشق کرديد؟ نياکان گفت :از سن 16سالگي پيش خودم ساز زدم تا باالخره از کاشان به تهران آمدم و با يک استاد آلماني آشنا شدم و نوشتن نت را از او ياد گرفتم. آن شب من و نياکان و اکبر مشکين و شهرآشوب تا سپيده صبح توي خيابانها پرسه زديم و صبح زود به يک حمام عمومي در سرچشمه رفتيم و تن خودمان را به آب داديم تا رفع خستگي کنيم ،شاپور پرتر از آن بود که ما فکر ميکرديم ،آنقدر پر که هم از سياست ميگفت و هم از ادب و هنر و طرز بيانش و کلماتي را که ادا ميکرد دلچسب و دلنشين بود .اين مقدمه دوستي ما بود و فردا شب و شبهاي ديگر هم شاپور را ديديم و پاي حرفهايش نشستيم .يکي از بچهها گفت: پس ما ساز ترا چه وقت بشنويم؟ شاپور مکثي کرد و گفت :آبگوشت دوست داريد؟ منظورم آبگوشت قهوهخانه است .همه جواب مثبت دادند، من پرسيدم :منظورت چيست؟ گفت باالتر از مجلس شوراي ملي نرسيده به سه راه ژاله ،يک قهوهخانه هست که يک باغچه بزرگ دارد ،فردا ناهار مهمان من باشيد ،به آبگوشت و ساز. بقدري در حرف زدن صادق بود و بيريا بود که فورا قبول کرديم .روز بعد به آن قهوهخانه بزرگ که گفته بود رفتيم ،بوي آبگوشت فضا را پر کرده بود ،زير درختها، مشتريها قاليچه پهن کرده و نشسته بودند ،آنقدر شلوغ بود که فکر کردم کسي به ما نخواهد رسيد ،اما ناگهان يک
براي آنکه نظر ديگران را در مورد شاپور نياکان بدانيد قلم را به دست دکتر فتحاهلل دولتشاهي ميسپارم که در مجله جوانان شماره 882زير عنوان (شاپور نياکان و ادبيات) چنين مينويسد: مدت زماني پيش در نخستين بخش از اين نوشتار ،بر اساس مستندات خويش گفتم که :از شاپور نياکان نزديک به سيصد آهنگ موجود است که شعر متن بسياري از آنها سروده و اثر طبع اوست. منظور از آن تذکر اين بود که گفته شود :شخصيت موضوع بحث ما نه تنها يک آهنگساز تواناست ،بلکه در زمينه سرودن شعر براي متن آواز يا در اصطالح ترانهسرايي نيز چيرهدست و شيرينکار بود. ترديد نيست که اشتغال چند ساله نياکان به تحصيل در دانشکده ادبيات دانشگاه تهران و تماس مداوم با ادبا و فضالي شاغل به تدريس در آن مرکز مهم فرهنگي از جمله: ملکالشعرا محمد تقي بهار ،سعيد نفيسي ،رشيد ياسمي، بديع الزمان فروزانفر ،دهخدا ،عباس اقبال ،دکتر لطفعلي صورتگر ،دکتر محمد معين ،نصراهلل فلسفي ،در شکوفا شدن استعداد ادبي و هنري در وجود شاپور نياکان تاثير داشتهاند، ليکن از سوي ديگر خداوندان آزمون و هوش ميدانند که م هاديان و رهبران اينست که شرط موثر افتادن نفس گر در فرد نيازمند به ترقي آمادگي و بقول پيشينيان جوهر و استعداد وجود داشته باشد. اجازه دهيد که به دو نمونه از سرودههاي استاد نياکان دست يازم: (غم اومده ،غم آمده ،انگشت بر در ميزنه . غم با همه بيگانگي _ گاهي به ما سر ميزنه...). اينک شعر ديگري از نياکان که به مناسبت فقدان و درگذشت دوست عزيزش محمود خوانساري ساخته و خوانده است.
باغ هنر
از باغ هنر پر زد محمودي خوانساري
38
آن کيست که دهد ما را زين فاجعه دلداري در دايره هستي ،غم بود سراپايش چون شمع سراپا سوخت در عشق و وفاداري از غير گريزان بود از رنگ و ريا بيزار افسرده ز بيداري آزرده ز هشياري در جمع گرفتاران همدرد همه ياران بگذشت همه عمرش در عشق و فداکاري بر بست ز شوق دل رخت سفر از عالم آسوده شد او ديگر از رنج و گرفتاري. منظورم از اين که از ديگران نقل قول کردم آن بود که مبادا چنين تصور شود که به علت اينکه شاپور نياکان برادرم ميباشد در مورد او گزافهگويي ميکنم. حال به عنوان برادر يا دوست از خصوصيات او با شما سخن ميگويم. شاپور نه تنها در موسيقي نابغه بود بلکه در ادبيات و شعر و فلسفه دستي توانا داشت و داراي ليسانس ادبيات و زبان خارجي بود ،بويژه به ادبيات عرب و اسالم احاطه کامل داشت ،بطوري که در آهنگ و شعر عصيان احاطه او را به موسيقي ،شعر ،ادبيات عرب ،اسالم و فلسفه ميتوان مشاهده کرد.
عصيان
خدايا ،خالقا ،اين گنبد دوار يعني چه؟ فروزان اختران تابت و سيار يعني چه؟ شب تيره ،دل غمبار يعني چه؟ اگر عدل است ،اين ظلم ناهنجار يعني چه؟ به شاهين درس خونريزي و خونخواري تو آموزي تو مرغان ضعيف و ناتوان را طعمهاش سازي تو جابر خلق کردي گرگ را ،روباه را موذي چه الزم اقتل الموذي که گفتي قبل آن يوذي من از کوه و در و دشت تو بيزارم زدم زير خدايي هرچه باداباد بي عارم پس اين گفتار و اين کردار و اين پندار يعني چه؟ خدا ،خدا ،خدا چرا ز ما شدي جدا؟ اي قادر مطلق ستمکار ،کو عدل تو اي خداي قهار سرتاسر وعدهات دروغ است درگاه تو تار و بيفروغ است فرداي بهشت تو سراب است روياي جهنم تو خواب است ما را ز چه رو تو آفريدي از خلقت ما بگو چه ديدي؟ پس از آنهمه پستي ،بدنامي هستي ،تو زنده کني مرا دگر بار!
انگيزه غم انگيز سرودن و ساختن اين شعر و ترانه عصيانآميز گفتني و خواندني است که آنها را در شماره آينده با شما خوانندگان عزيز در ميان خواهم گذاشت. منوچهر نياکان.
39
November 2014 آبان 1393
آشوب» در نهايت هنرمندي ،مضمون بديعي خلق کرده و با کلمات و جمالت ساده اي ،زندگي دردناک برخي از آفرينندگان هنر و زيبايي را به تصوير کشيده و آنها را ساز شکسته اي مي داند که روزي با نواهاي شيرين و آسماني خود ،سرود زندگي سر ميدادند و اينک از بد عهدي دهر، دست هيچ نوازشگري آن ها را نمي نوازد و بانگي از آن ها شنيده نميشود .بسياري از صاحبنظران موسيقي بر اين باورند که «شهر آشوب» ،ترانه «ساز شکسته» را به ياد رضا محجوبي ،نوازنده نامدار ويولن سروده است.
بيژن ترقي -پرويز ياحقي
39
بر بسياري از لبها زمزمه ميشود.
ساز شکسته
آهنگساز :ناصر زرآبادي و نيلوفر خواننده :دلکش شعر :محمود ثنايي (شهر آشوب) در مقام چهارگاه
ساز شکسته
قطعه بسيار زيبا و دلنشيني است در دستگاه چهارگاه، همراه با کالم سمبوليک «شهر آشوب» و آواي جادويي خانم دلکش که مانند اکثر اجراهاي اين هنرمند بزرگ، فراموش نشدني است .سازنده اين آهنگ نيز خود دلکش است که با نام مستعار نيلوفر ،سالها به خلق آثار هنري ميپرداخت و به زندگي ديگران ،لطف و زيبايي ميبخشيد. دلکش نه نت ميدانست و نه دوره آهنگسازي ديده بود و نه محيط خانوادگي يا اجتماعي او طوري بود که استعدادهاي هنري وي شکوفا شود. موفقيتهاي او در موسيقي ،صرفًا مولود نبوغ شگرفي بود که طبيعت در وجود برخي از انسانها باقي ميگذارد. در مورد سراينده اين ترانه ،محمود ثنايي ،مشهور به «شهر آشوب» ،گفتني است که اين هنرمند آزاده ،از جان هاي شيفته و دردکشيده اي بود که در عمر نه چندان طوالني خود ،زيباترين اشعار و دلآويزترين ترانهها را به وجود آورد .اکثر آثارش بازتابي از سرگشتگي روحي و غوغاي درون وي بود. او در سال 1303خورشيدي در شهر اصفهان زاده شد و در سال ،1361سراي خاکي را ترک کرد. شهر آشوب در سرودن انواع شعر و ترانه و خلق مضامين فلسفي و ره يابي به انديشههاي لطيف و عميق ،داراي استعداد فراواني بود. به نوشته دکتر نوشين در کتاب «مردان موسيقي»« ،شهر آشوب» عالوه بر تسلطي که در تمام زمينه هاي ادبي داشت ،از طبيعتي بديهه
سرا نيز برخوردار بود و به طرفهالعين ،منظومه اي شيوا و شيرين ميسرود و مکاتبات و طنزهاي او دست به دست ميگشت و خاطر شنوندگان را از ابداعات و شيرين کاريهاي لفظي خود محفوظ مي نمود .برخي از اشعارش در مجموعه اي به نام «شبگير» انتشار يافته و اميد است که بقيه آثار او نيز به چاپ برسد. بيژن ترقي شاعر و ترانه سراي معروف که يکي از معاشرين و دوستان نزديک محمود ثنايي بود مينويسد« ،شهر آشوب انساني بود به تمام معني ،هنرمند و آزاده و دل سوخته« .ساز شکسته» در حقيقت نمادي از تنهايي انسانها و درد و رنج بي شماري است که به گفته صادق هدايت ،روح آدمي را آهسته در انزوا ميخورد و ميتراشد». در اين شعر سمبوليک« ،شهر
رضا يکي از شگفتي هاي دنياي موسيقي ايران بود و مانند برادرش مرتضي محجوبي ،سالهايي چند ،شمع محفل آتش به جاني بود که بار سنگيني از مشکالت زندگي را به دوش ناتوان خود مي کشيد .او چهره اي سوخته و قامتي شکسته و جسمي فرسوده داشت ،اما در عين حال داراي استعداد حيرتآوري در ادبيات بود .قصيدههايي غرا، غزلهايي لطيف و ترانههايي زيبا از او به جا مانده است. به هر حال ،مضمون فلسفي و مفهوم تأمل برانگيزي که «شهر آشوب» در «ساز شکسته» مطرح ميکند ،تصوير ديگري است از شعر جاودانه باباطاهر عريان ،آنجا که مي گويد:
مرضيه
دلي دارم چو مرغ پرشکسته چو ماهي بر لب دريا نشسته صدا چون ميدهد ،ساز شکسته؟
«شهر آشوب» در جواني به هيجانات روحي و مشکالت عاطفي گرفتار آمد و از آن پس تا آخر عمر چون شوريدهاي بي سر و پا به سر برد و به ندرت دست به ساز زد. گرچه سالهاست که «رضا محجوبي» و «دلکش» و «شهر آشوب» ،به ابديت شتافتهاند ،اما هنوز ساز شکسته،
ميلياردرهاي ايران چه ميپوشند و چگونه تفريح ميکنند؟ فيروزه متين -روزآنالين در حالي که بر اساس آمارهاي رسمي فقط در تهران 15 هزار کارتن خواب وجود دارد ،چندين گزارش از تفريحات ميليوني «بچه پولدارهاي تهران» شامل اجازه يک شب خانه به قيمت 20ميليون توماني ،خريد هواپيماي خصوصي به قيمت 700ميليون توماني ،اسب دواني 100ميليون توماني، جت اسکي سواري 120ميليون توماني و پاراگاليدر سواري 5ميليون توماني منتشر شد که شکاف طبقاتي در ايران را بيشتر از پيش نشان ميدهد. نخستين گزارش را سايت «الف» منتشر کرد و طي آن در باره ورزش مد شده اين روزها در بين ثروتمندان نوشت: «پاراگاليدر يکي از ورزشهاي لوکس يا شايد بتوان گفت تفريح بچه پولدارهاست .هزينه آموزش اين ورزش حدود 8.5ميليون تومان است .اما اين مبلغ تنها براي دانشجوياني است که قدرت يادگيري سريعتري دارند و ميتوانند تا آخرين مرحله آموزش را بدون نياز به تمرينات و آموزش اضافه بگذرانند .دوره آموزشي شامل 6مرحله است و تقريبا 2سال طول ميکشد تا بتوانيد گواهينامه پروازهاي بينالمللي را دريافت کنيد .در مرحله مقدماتي آموزش که تنها 3هفته طول ميکشد ،بايد 1.5ميليون تومان بپردازيد .در مرحله اول نيازي به داشتن بال پرواز نداريد و باشگاه بالهاي خود
را در اختيارتان ميگذارد ،اما همين که پرواز را ياد گرفتيد براي ورود به مراحل بعدي آموزش ناچاريد بال بخريد .بالها يا همان چترهاي نجات از آلمان وارد ميشود و تعداد واردکنندگان آن در سرتاسر ايران به شمار انگشتان دست نميرسد .براي سفارش بال بهترين راه سفارش از طريق آموزشگاهتان است وگرنه گرفتار دالالن متعدد ميشويد و خريد يک بال بيشتر از 14تا 15ميليون تومان برايتان آب ميخورد». اين سايت ،به اسبدواني به عنوان يکي ديگر از تفريحات ثروتمندان تهراني اشاره کرده و نوشته است« ،در باشگاههاي ايران قيمت اسبها به 200تا 300ميليون تومان ميرسد و برخي از اسبهاي خاص با نرخ 800ميليون تومان نيز معامله شدهاند .گفته ميشود رکورد اسب 800ميليون توماني متعلق به يکي از تاجران سرشناس تهراني است و بيشتر اين اسبها از روسيه و استراليا وارد کشور ميشوند .حداقل قيمت اسب 2تا 3ميليون تومان است اما مربيها اسب 2 تا 3ميليون توماني را براي آموزش مناسب نميدانند .اين اسبها تربيت نشده و سرکش هستند و حداقل نياز به 3 سال تربيت دارند که تربيت آنها هزينه گزافي ميطلبد .در اين باشگاههاي سوارکاري به شما ميگويند که با اسب کمتر
از 20ميليون تومان وارد نشويد! البته بعضي از 20ميليون تومانيها هم کالهبرداري هستند و داللها با سوءاستفاده از اطالعات پايين خريدار اسبهاي ارزان و سرکش را با رقمهاي باال ميفروشند. غير از هزينه خريد اسب ،بايد حدود يکميليون تومان براي خريد لباس و تجهيزات سوارکاري هزينه کنيد .نرخ ورودي به باشگاههاي اسبسواري خصوصي براي هر جلسه حدود 300هزار تومان است و براي حداقل آموزش توسط مربيان خصوصي طوري که بتوانيد از اسبتان استفاده کنيد ،بايد بين يک تا 2ميليون تومان هزينه کنيد .نگهداري
ديگر از تو بانگ طرب /کي برخيزد نيمه شب؟ بهر چه بستي لب ز سخن؟ /ساز شکسته چون دل ننوازد کس دگر تو را در دل شبها که نيايد از دلت چرا ناله گيرا مرو از پيش نظر /تا که مگر / ،از دل نروي بفکن ناله مگر /چون دل من /پر خون نشوي ساز شکسته دگر از چه فغان نکني ساز شکسته غم دل تو بيان نکني ياري يادت نکند ،ز آن که دگر خود ز نظر دوري لب بر بستي ،که دلي /چون دل من شب نزند شوري نه مونسي نه آشنايي /نه دلبري نه دلربايي مهجوري ،شيدايي ،رسوايي / در اين کنج تنهايي نه خيالي ،نه وصالي ،نه اميدي /نه به دل از عشقي سودايي ساز شکسته دگر از چه فغان نکني؟ ساز شکسته غم دل تو بيان نکني
اسب در اصطبلهاي باشگاه نيز ماهانه بين 300تا 500هزار تومان هزينه اجاره دارد .اين در شرايطي است که بايد هزينه غذا و تميز کردن و تيمار اسب را نيز بپردازيد». «فرارو» هم از «خلباني» به عنوان يکي ديگر از تفريحات مد روز ثروتمندان ياد کرده و نوشته: «مدتي است در شهرهايي مانند تهران ،کيش ،مشهد ،شيراز و چند شهر پرجمعيت ديگر اين تفريح نسبت به گذشته ترويج بيشتري پيدا کرده و برخي افراد از اين امکان تفريح بهره ميبرند .اما الزمه استفاده از اين هواپيما داشتن فن و گذراندن دوره آموزشي خلباني از سوي سازمان هواپيمايي کشوري است». «فرارو» افزوده است که حدود 190هواپيماي شخصي در کشور موجود است .اما از ميان اين تعداد هواپيماي شخصي در کشور که نميدانيم چند هواپيما متعلق به مردم عادي و چند هواپيما متعلق به مقامات است ،حدود 100 فروند هواپيماي شخصي در فرودگاه آزادي تهران موجود است .کساني که ميخواهند حداقل يک ساعت با هواپيماي شخصي يا اجارهاي بر فراز شهر تهران پرواز کنند بايد براي هر يک ساعت معادل 200هزار تومان پرداخت کنند .اين هزينه بدون هزينههاي آموزش است و فقط هزينه سوخت و
دنباله در صفحة 50
40
November 2014 1393 آبان
40
41
November 2014 آبان 1393
سخنراني او از ايستگاه راديو به اشکال ميخوره ،پياده ميآد سر خيابون و دستش را براي تاکسي بلند ميکنه. راننده تاکسي اين بابا (يعني چرچيل) را نميشناسه و وقتي که متوجه ميشه بايد راه دوري بره دست رد به سينه مسافرش ميزنه و ميگه ،متاسفم بايد برم خونه تا به سخنراني آقاي چرچيل گوش کنم. چرچيل هم از شنيدن اين حرف قند توي دلش آب ميشه و دست توي جيب ميکنه و يک اسکناس بيست پوندي از جيبش در ميآره و به عنوان انعام به طرف راننده از همهجا بيخبر دراز ميکنه... راننده هم اين کار را به حساب اين ميذاره که حضرت چرچيل داره بهش ميگه اين بيست پوند رو بگير و منو برسون به مقصد ،خالصه اينکه با عجله در را باز ميکنه و با خنده ميگه ،بپر باال آقا ،ميرسونمت ،گور باباي آقاي چرچيل هم کرده!!...
کورش سليماني
K@Kourosh123.com
هيکل لخت وينستون چرچيل در دو بخش
ميدونستم ،ميدونستم ،ميدونستم که مجسم کردن هيکل لخت وينستون چرچيل نخستوزير سابق انگلستان براي آدمي به سن و سال شما ،چه زن و چه مرد بايد جالب باشه ،به همين جهت از واژه «لخت» در سرخط نوشته خودم استفاده کردم. ....و اما جريان از اين قراره که در زمان جنگ دوم جهاني ،چرچيل مدت سه هفته ميهمان پرزيدنت روزولت در کاخ سفيد بود و يک شب رييس جمهوري آمريکا فکر بکري در باره سازمان ملل متحد به سرش زد و اول صبح کله سحر با عجله روي صندلي چرخدار خود نشست و به طرف اتاق چرچيل رفت و بدون اينکه در بزنه در را باز کرد. چشم شما روز بد نبينه ،وينستون چرچيل در همان هنگام لخت مادرزاد از زير دوش بيرون آمده بود و روزولت که انتظار ديدن چنين صحنه دلخراشي را نداشت با اته پته فراوان عذرخواهي کرد و چرچيل هم در جواب گفت ،احتياج به عذرخواهي نيست ،من چيزي ندارم که بخواهم آن را از رييس جمهوري آمريکا پنهان کنم!
داستان دوم لخت و مادرزاد بودن وينستون چرچيل
البته اين موضوع چندان قابل گفتن نيست ،ولي محض گل روي شما بايد عرض کنم که موضوع دوم لخت مادرزاد بودن وينستون چرچيل مربوط ميشه به همان اولين دقيقههايي که در زايشگاه پا به دنيا ميذاره .حاال اگر شما فکرهاي ديگهاي کردهايد يا قدرت تجسم و تخيل شما ،شما را به جايي برده که عقل جن هم نميرسه ،تقصير من نيست.....ببخشيد ،شرمنده!
سخنراني چرچيل در راديو (البته با لباس) وقتي که نخستوزير انگلستان (البته در زمان نخستوزيري چرچيل) متوجه ميشه که راننده محترم او دير کرده و پخش زنده
41
بد رفتار ،زشتپندار به طور ناغافل توي دل اقيانوس يا دريا ميپيچه و به طرف ساحل ميآد و خواهر و مادر و برادر و پدر و عمه و عمو و دايي و خاله همه را وحشتزده از محل خارج ميکنه و مصيبت ترافيک را بوجود مياره!. نکته جالب نامگذاري اين گردبادهاست ،چون به طور يک در ميون از اسم مرد و زن استفاده ميشه و البته قبل از وقوع گردباد ،و بدانيد و آگاه باشيد که «هريکين»هايي که اسم زن رو يدک ميکشند خسارتهاي بيشتري ميزنند، چونکه مردم فکر ميکنن اگر اسم اين بالي دريايي اسم ظريفي مانند سوزي ،الرا يا از اين قبيل باشه مهربونتر و کمضررتره و اگه چاک يا کلينت و ...باشه بايد منتظر مصيبت بود....و به همين جهت در و پنجره خونه خودشون را تخته ميکنند و از محل فلنگ رو ميبندند.
پيمان عبادي و مصيبت بدبختي به روايت حبيباهلل لوي
دکتر حبيباهلل لوي محقق و نويسنده کتاب «تاريخ يهود ايران» بعد از اينکه به طور مفصل ذکر مصيبتهاي يهوديهاي ايران را از زمان هخامنشي تا آخر سلسله پهلوي کرده ،در آخرهاي کتاب خود مينويسه که :اينها بدبختي نيست ،بدبختي واقعي اينه که آدم به بدبختي عادت کنه! من آنوقت که اين نکته را خوندم دوزاريام نيفتاد ،يا به عبارتي ديگر گوشي دستم نيومد تا اينکه عکس هنرمند ارزنده پيمان عبادي را ديدم که در مراسم افتتاحيه فيلم خود به نام «ايکس ري کمپ» يا «کمپ ايکس ري» (فرقي نميکنه ،چه علي خواجه چه خواجه علي) در کنار کريستيان استيوارت جلوي دوربين عکاسان ظاهر شد ه و همان وضع فالکتبار وزير امور خارجه ايران ،جواد ظريف ،را در کنار خانم اشتون داره. کريستيان استيوارت يکي از هنرپيشههاي معروف و مطرح هاليووده (البته من ايشان را نميشناسم ولي صورتي زيبا و قامتي خوشتراش و حالت تو دل برويي دارد) که در اين فيلم که ماجراي آن در زندان گوانتاناما اتفاق افتاده ،يا اينکه در ارتش آمريکا يکي از زندانبانان اين زندان است، يک دل نه صد دل عاشق و کشته و مرده پيمان عبادي
ميشه که زنداني اين زندان است و پيمان عبادي هم که يک مسلمان مذهبي دو آتشه است ،يواش يواش و گاماس گاماس در عقايدش شک ميکنه (من اين فيلم را هنوز نديدهام و صبر ميکنم چهار پنج ماه ديگه ،وقتي که سينماي پشت خونه اين فيلم را به قيمت يک دالر در سينما نشون ميده ،به ديدن آن مشرف بشم). بعله ،معلوم نيست که چرا اين جناب مستطاب (همون پيمان عبادي) از همجوار بودن با چنين دلبر غنچه دهني ،مثل مسلمانهاي دو آتشه جمهوري اسالمي دستپاچه و مضطرب است و جالب اينجاست که پيمان خان عبادي خودش در نيويورک به دنيا آمده و در سن پنج سالگي به ايران هجرت فرموده است و پدر وکيل او هم با آداب و رسوم آمريکاييها تا حدودي بايد آشنا باشد ،ولي گويا نبوده است. در عکس ديگري پيمان عبادي براي بهانه ندادن به دستاندرکاران جمهوري اسالمي دست خود را در جيب شلوارش گذاشته و البته اگر شلوار تنگ و چسباني نپوشيده بود وضع ناجوري پيش نميآمد ،ولي اين عيب و اشکالها بماند براي فيلم بعدي....
نامگذاري گردباد دريايي
اگر غلط نکنم در اينجا گردباد دريايي به نام «هريکين» اسم درکرده و خالصه اينکه هر از گاهي اين طوفان الکردار،
اين را هم بدانيد که همسر دوم يک مرد از اينکه اسم يک گردباد دريايي مصيبتزا روي همسر اول شوهرش (هوو) گذاشته شده بود براي مدتها با دمش گردو ميشکست.
يک تير و دو نشان يک شاعر بيمايه همي گفت به زور اي يار مرا بوسه بده از ره دور تا اينکه کني هم دل مخلص را شاد هم آنکه کني قافيه شعرم جور...
42
November 2014 1393 آبان
42
43
November 2014 آبان 1393
وقت است تا ببيند دشمن نهايتت را عطر و طراوتت را حيف است گر ببازي دانم که سخت باشد فتحت بر اين تباهي اما تو اهل مهري ،از دشنه بي نيازي با هر کرشمه بينم گردت دو صد هزاران بازند جان و دل را سر را چو برفرازي آيين وهم خويان ،شالق و دار و زندان بوده است و هست اينسان ،تا خويش را ببازي آيين تو ولي گل با نغمههاي بلبل رقصيدني است زيبا تا اوج دلنوازي بايد وطن ببيند اوج طراوتت را بايد بر استقامت تا انتها بنازي با خواهران کردت،آن همدالن گردت در رسم آدميت ،اي دخت هم طرازي از شيخ و داعش اکنون ،رويت مباد در خون تا چند بينم اي گل کز درد ميگدازي بنماي روي زيبا ،بر خلق بي محابا در آسمان ميهن ،ابري ز غم چه سازي
در خبرها آمده بود که يکي از نمايندگان مجلس گفته بود :اين چه معني دارد که در يک کشور اسالمي سگها آزادانه در پارک و خيابان و اتوبوس و همه جا رفت و آمد ميکنند! اين حيوان نجس بايد در خانه بماند. با راي ديگر نمايندگان قرار شد هر سگي در خيابان ديده شد دستگير و دو شعر پاييزي چهار صد هزار تومان جريمه شود و اگر صاحبان آن سگها براي پرداخت جريمه و آزدي سگها اقدام نکنند ،کاش چون پاييز بودم طبق قانون همه سگهاي دستگير فروغ فرخزاد شده تيرباران شوند .يک سگ به جاي نوشتن نامه به سازمان حمايت از کاش چون پاييز بودم حيوانات اين شعر را مينويسد! کاش چون پاييز خاموش و مالل انگيز بودم
برگهاي آرزوهايم ،يکايک زرد ميشد، درد دل يک سگ! آفتاب ديدگانم سرد ميشد، آسمان سينهام پر درد ميشد ناصر ميردامادي خوزاني ناگهان توفان اندوهي به جانم چنگ ميزد (الس وگاس هفدهم ميسال )2011 اشکهايم همچو باران دامنم را رنگ ميزد. من يک سگ ايراني عاشق به اين خاک وه ...چه زيبا بود اگر پاييز بودم، گرچه نجس خواني مرا ،اما دلم پاک وحشي و پر شور و رنگ آميز بودم، لنگ اجداد من بودند اينجا يک به يک شاعري در چشم من ميخواند شعري آسماني سنگ پايشان از بس که خورده بيجهت بر در کنارم قلب عاشق شعله ميزد، جز خدمت اندر راه ملت کار ما نيست در شرار آتش دردي نهاني. حفظ سرا و گوسفندان شما نيست نغمه من گرگي اگر نزديک شد بر گلههاتان همچو آواري نسيم پر شکسته او را فراري دادهايم تا انگلستان عطر غم ميريخت بر دلهاي خسته. همبازي طفلت شدم هر روز و هر شب پيش رويم، هرگز نخوابيدم اگر تن سوخت از تب چهره تلخ زمستان جواني با استخواني من خدا را شکر کردم پشت سر کي همچو روباهي هزاران مکر کردم آشوب تابستاني عشقي ناگهاني گر من نمک خوردم نمکدان کي شکستم سينهام جز عشق صاحبخانه دل بر کس نبستم منزلگه اندوه و درد و بدگماني. هر جا که صحبت شد ز سگ آمد وفا پيش کاش چون پاييز بودم. هرگز نيالودم زبان خويش با نيش من عاشق گشت و گذار کوچه هستم من تک تک اين مردمان را ميپرستم خزان منهم در اينجا حق نان و آب دارم مولوي چند تا رفيق کله پز ،قصاب دارم روزي شدم عاشق به يک سگ توي بيشه اي باغبان اي باغبان آمد خزان آمد خزان هفت تا توله زاييد که حاال بيکس ريشه بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان بهر زن و فرزند دادم بارها جان اي باغبان هين گوش كن ناله درختان نوش كن دين خدا را من نکردم دکه نان نوحه كنان از هر طرف صد بيزبان صد بيزبان گر قلب با وفاداري عجين بود هرگز نباشد بيسبب گريان دو چشم و خشك لب کي سرنوشت آدميت اينچنين بود نبود كسي بيدرد دل رخ زعفران رخ زعفران يک اليحه رفته به مجلس بهر سگها حاصل درآمد زاغ غم در باغ و ميكوبد قدم از گردن شيخک زده بيرون چه رگها پرسان به افسوس و ستم كو گلستان كو گلستان فرموده سگ بايد که در خانه بماند كو سوسن و كو نسترن كو سرو و الله و ياسمن ورنه جريمه ميشود اين را بداند كو سبزپوشان چمن كو ارغوان كو ارغوان من از خدا خواهم زبانت را زند مار كو بلبل شيرين فنم كو فاخته كوكوزنم انصاف ده ،من هار هستم يا توييهار طاووس خوب چون صنم كو طوطيان كو طوطيان آن پارک ساعي ،پارک الله ،پارک ملت جمله درختان صف زده جامه سيه ماتم زده بستند بر روي سگان با راي دولت بيبرگ و زار و نوحه گر زان امتحان زان امتحان دربند و قلهک ،آبعلي بسته به جانم اي لك لك و ساالر ده آخر جوابي بازده بهتر بود اين جملگي از استخوانم در قعر رفتي يا شدي بر آسمان بر آسمان من ميروم ايران من با چشم گريان گفتند اي زاغ عدو آن آب باز آيد به جو لعنت بر اين اهريمنان دينفروشان عالم شود پررنگ و بو همچون جنان همچون جنان روزي اگر خاک وطن را باز گيرم ز آواز اسرافيل ما روشن شود قنديل ما پاي شما دشمنان را گاز گيرم زنده شويم از مردن آن مهر جان آن مهر جان ميرد خزان همچو ددي بر گور او كوبي لگد وقت است... نك صبح دولت ميدمد اي پاسبان اي پاسبان ويدا فرهودي صبحها جهان پرنور كن اين هندوان را دور كن مر دهر را محرور كن افسون بخوان افسون بخوان اي نوگل بهاري رويت نهان چه سازي اي آفتاب خوش عمل بازآ سوي برج حمل وقت است بر زمستان با جلوهات بتازي
ني يخ گذار و ني وحل عنبرفشان عنبرفشان گلزار را پرخنده كن وان مردگان را زنده كن مر حشر را تابنده كن هين العيان هين العيان از حبس رسته دانهها ما هم ز كنج خانهها آورده باغ از غيبها صد ارمغان صد ارمغان گلشن پر از شاهد شود هم پوستين كاسد شود زاينده و والد شود دور زمان دور زمان لك لك بيايد با يدك بر قصر عالي چون فلك لك لك كنان كالملك لك يا مستعان يا مستعان بلبل رسد بربط زنان وان فاخته كوكوكنان مرغان ديگر مطرب بخت جوان بخت جوان من زين قيامت حاملم گفت زبان را ميهلم مينايد انديشه دلم اندر زبان اندر زبان خاموش و بشنو اي پدر از باغ و مرغان نو خبر پيكان پران آمده از المكان از المكان
مگه نه؟
ترانهاي از بيژن سمندر
(اجرا از محمدرضا شجريان)
من و تو قصه يک کهنه کتابيم ،مگه نه؟ يه سؤاليم ،يه سؤال بيجوابيم ،مگه نه؟ يه روزي قصهي پرغصه ما تموم ميشه آخرش نقطهي پايان کتابيم ،مگه نه؟ پشت هم موج بال ميشـکنه و جلو ميآد واي بر ما که رو آب مثل حبابيم ،مگه نه؟ کي ميگه ما با هميم ،ما که با هم جفت غميم دو تا عکسيم و به زندون يه قابيم ،مگه نه؟ اي خدا ...ابر محبت چرا بارون نداره؟ آسمون خشکه و ما تشنهي آبيم ،مگه نه؟ کار دنيا رو که چشمم ديده بود گفت به دلم ما دو تا پنجرهي رو به سرابيم ،مگه نه؟ اگه تا دامن خورشيد خدا هم برسيم آخر از بوسهي خورشيد کبابيم ،مگه نه؟
وطن
سياوش کسرايي
وطن! وطن! نظر فکن به من که من به هر کجا غريبوار که زير آسمان ديگري غنودهام هميشه با تو بودهام ،هميشه با تو بودهام اگر که حال پرسيام تو نيک ميشناسيام من از درون قصهها و غصهها برآمدم: حکايت هزار شاه با گدا حديث عشق ناتمام آن شبان به دختر سياهچشم کدخدا ز پشت دود کشتهاي سوخته درون کومهي سياه ز پيش شعلههاي کو رهها و کارگاه تنم ز رنج عطر و بو گرفته است رخم به سيلي زمانه خو گرفته است اگر چه در نگاه اعتناي کس نبودهام يکي ز چهرههاي بيشمار تودهام چه غمگنانه سالها که بالها زدم به روي بحر بيکنارهات که در خروش آمدي به جنب و جوش آمدي به اوج رفت موجهاي تو که ياد باد اوجهاي تو! در آن ميان که جز خطر نبود مرا به تخته پارهها نظر نبود نبودم از کسان که رنگ و آب دل ربودشان به گودهاي هول بسي صدف گشودهام گهر ز کام مرگ در ربودهام بدان اميد تا که تو دهان و دست را رها کني دري ز عشق بر بهشت اين زمين دل فسرده وا کني به بند ماندهام شکنجه ديدهام سپيد هر سپيده ،جان سپردهام
هزار تهمت و دروغ و ناروا شنودهام اگر تو پوششي پليد يافتي ستايش من از پليد پيرهن نبود نه جامه ،جان پاک انقالب را ستودهام کنون اگر که خنجري ميان کتف خستهام اگر که ايستادهام و يا ز پا فتادهام براي تو ،به راه تو شکستهام اگر ميان سنگهاي آسيا چو دانههاي سودهام ولي هنوز گندمم غذا و قوت مردمم همانم آن يگانهاي که بودهام سپاه عشق در پي است شرار و شور کارساز با وي است دريچههاي قلب باز کن سرود شب شکاف آن ،ز چار سوي اين جهان کنون به گوش ميرسد من اين سرود ناشنيده را به خون خود سرودهام نبود و بود برزگر را چه باک اگر بر آيد از زمين هر آنچ او به ساليان فشانده يا نشانده است وطن! وطن تو سبز جاودان بمان که من پرندهاي مهاجرم که از فراز باغ با صفاي تو به دور دست مه گرفته پر گشودهام
عاشقانه
فرخ تميمي
اي دست اي مخمل نسيم اي بازگشته از سفر بيکرانگي: از سرزمين پاک گياهان مهرزي –ايکاش گردههاي محبت را در ذهن سبز گونهي من ،بارور کني. ايکاش، ميگشوديم آرام ايکاش جملههاي تنم را آهنگ عاشقانه ميدادي آنگاه آن عاشقانه را از بر ميخواندي ايکاش با من ميماندي روزي هزار بار مرا به نام ميخواندي ايکاش ...
مسافر
مهدي سهيلي
43
فراق صاعقه وار را بر نميتابم جدايي را لحظه لحظه به من بياموز آرامتر بگذر تو هرگز مشايعت کننده نبودي تا بداني وداع چه صعب است وداع توفان ميآفريند اگر فرياد رعد را در توفان نميشنوي باران هنگام طوفان را که ميبيني آري باران اشک بي طاقتم را که مينگري من چه کنم تو پرواز ميکني و من پايم به زمين بسته است اي پرنده دست خدا به همراهت اما نميداني که بي تو به جاي خون اشک در رگهايم جارياست از خود تهي شدهام نميدانم تا بازگردي مرا خواهي ديد !؟ ...
باران
فريدون مشيري باران ،قصيده واري، غمناك –آغاز كرده بود. ميخواند و باز ميخواند، بغض هزار سالهي درونش را انگار ميگشود اندوهزاست زاري خاموش! ناگفتني است ... اين همه غم؟! ناشنيدني است! پرسيدم اين نواي حزين در عزاي كيست؟ گفتند :اگر تو نيز، از اوج بنگري خواهي هزار بار از اوج تلختر گريست!
دام بال
وحشي بافقي من آن مرغم که افکندم به دام صد بال خود را به يک پرواز بي هنگام کردم مبتال خود را نه دستي داشتم بر سر ،نه پايي داشتم در گل به دست خويش کردم اين چنين بي دست و پا خود را چنان از طرح وضع ناپسند خود گريزانم که گر دستم دهد از خويش هم سازم جدا خود را گر اين وضع است ميترسم که با چندين وفاداري شود الزم که پيشت وانمايم بيوفا خود را چو از اظهار عشقم خويش را بيگانه ميداري نميبايست کرد اول به اين حرف آشنا خود را ببين وحشي که در خوناب حسرت ماند پا در گل کسي کو بگذراندي تشنه از آب بقا خود را
حسرت
اي مسافر اي جدا ناشدني گامت را آرامتر بردار فريدون توللي از برم آرامتر بگذر تا به کام دل ببينمت دوش ،از دل شوريده سراغي نگرفتي بگذار از اشک سرخ بر سينه ،غمي هشتي و داغي نگرفتي گذرگاهت را چراغان کنم اي چشم و چراغ شب تاريک فريدون آه که نميداني افتادم و دستم به چراغي نگرفتي سفرت روح مرا به دو نيم ميکند پاييز دل انگيز سبکسايه ،گذر کرد و شگفتا که زيستن با نيمي از روح ،تن را بر کام دلم ،گوشهي باغي نگرفتي ميفرسايد روزان و شبانت ،همه در مشغله بگذشت بگذار بدرقه کنم لختي ننشستي و فراغي نگرفتي واپسين لبخندت را در حسرت آغوش تو خون شد دل و يک روز و آخرين نگاه فريبندهات را در بازوي من ،دامن راغي نگرفتي مسافر من بر گو چه شد اي بلبل خوش نغمه ،که از لطف آنگاه که ميروي ديگر خبر از النهي زاغي نگرفتي کمي هم واپس نگر باش گلزار فريدوني و اين طرفه که يک عمر با من سخني بگو بوييدت و او را به دماغي نگرفتي مگذار يکباره از پا درافتم
44
دنباله از صفحة 36
مفت و مجاني در اختيارت هستم فقط يادت باشد تا ساعت دو بيشتر وقت ندارم .گفتم حاال که هنوز خيلي وقت باقي مانده نگران مباش قول ميدهم زودتر از وقت مقرر به خانه برسي ،اما امشبت هم که خراب شد و بايد دست خالي به خانه بروي اين هم از بدشانسي تو که به تور من خوردهاي! گفت نه ،بدشانسي نيست من از تو خوشم آمده ميخواهم لطفي را که در حق من کردهاي جبران کنم ،اما شبهاي ديگر اگر خواستي با من باشي ديگر از اين خبرها نيست. گفتم حرف توي حرف آمد و نگفتي چرا اين کار را انتخاب کردي؟ گفت برايت گفتم شوهرم مرد بسيار خوبي بود و خيلي دوستش داشتم او هم
November 2014 آبان 1393
مرا بسيار دوست داشت .بين دوست و آشنا به دو مرغ عشق تشبيه ميشديم و خيليها به او يا به من ميگفتند خوشا به حالت که چنين زن يا چنين شوئي داري .يکي از اين مرغ عشقها ،آنکه مهمتر بود ،آنکه نانآور خانواده بود ،به ناگاه پر کشيد و رفت! گفتم ايزابل از اين بابت بسيار متاسفم اما تو خيلي خوب سخن ميگوئي و مسائل را تجزيه و تحليل ميکني آيا درس خود را تا جائي رساندهاي؟ آيا اهل کتاب خواندن هستي؟ گفت ديپلم خود را گرفتهام و عاشق کتاب خواندن هستم .گفتم داشتي ميگفتي که همسرت مرد بسيار خوبي بود و آن حادثه تاسفبار پيش آمد اما تو چرا به دنبال کار سالم و شرافتمندانه نرفتي؟ گفت رفتم اما در گير ماجراي عجيب ناخواستهاي شدم که فکرش را هم نميکردم. ادامه دارد
44
جدول متقاطع افقي: – 1کارگردان معروف مصري سازنده فيلمهاي محمد رسولاهلل (ص) و عمر مختار _ بيرون کردن. – 2فيلسوف ايراني ملقب به معلم دوم _ غذايي مرکب از تخممرغ و اسفناج _ زهر. – 3دوست و همنشين _ از بخشهاي شهرستان شميران. – 4رهبر معروف کوبا _ جنس مانده و بدرد نخور که معموأل حراج ميشود. – 5همان ذرع است _ صورت غذاي رستوران _ باخبر و مطلع. – 6فرزندان _ قسم و سمت راست _ جانشين. – 7صفتي براي نوشتهاي که با جستجو و کنکاش تأليف شده _ کمک و مساعدت _ دوستي. – 8نام کوچک محبوب و همسر ويکتور هوگو _ حرف تعريف عرب _ بخشش _ پوشش و پرده. – 9نوعي نشست در مجلس شورا _ پايتخت عربستان. – 10قو بود که وارونه شد _ زناشويي _ ريسمان و طناب. - 11قراﺋﺖ و مطالعه _ ضمير اشاره به نزديک _ خواب خوش. - 12زوج کميک لورل _ چند ملت _ سازمان آزاديبخش فلسطين.
-13يادداشت _ محلول طبي است و در اصطالح داروسازي ،داروي شيره ماننديست که براي آشاميدن مريض درست ميکنند _ رودي در فارس. – 14ضمير سوم شخص جمع فاعلي غايب _ چند آهو _ زردروي قدرتمند. – 15طايفه پيغمبر اسالم _ نامزد و کارگزار و عامل.
عمودي:
مهلت قبول آگهي در «پرديس» بيستمين ( )20روز هر ماه ميباشد. جدول اعداد 2رقمي: .71 – 56 – 25 – 86 – 44 – 33 – 64 – 42 – 96 – 83 3رقمي: 666 – 851 – 143 – 492 – 956 – 662 – 564 – 272 – 925 – 851 – 522 – 358 – 512 – 387 – 821 – 924 – 846 – 972 – 268 – 431 – 545 – 791 – 249 – 842 – .863 – 951 – 554 4رقمي: .4422 – 7455 – 4545 – 7753 – 1868 – 7676 5رقمي: 37545 – 98154 – 47454 – 28758 – 36363 – 99385 – .76515 – 82565 6رقمي: 776389 – 538728 – 355181 – 892525 – 522766 – 195662 – 853144 – 899365 – 482525 – 229878 – .8115378 – 232323 – 484592 – 234859 7رقمي: – 9445566 – 5263399 – 6446859 – 5997336 .5536589 – 6648823 9رقمي: .566788925 – 775756611
– 1صفت هر نفسي که برميآيد از نظر سعدي _ گروه و دسته _ مايع حياتي. – 2هموار و مسطح _ معروفترين اثر منتسکيو. – 3نام يکي از عمليات جنگي در جنگ ايران و عراق _ يکي از دو لشکر الهي. – 4شکاف نوک قلم _ صاحب زن و بچه زياديست _ محصول دل پردرد. – 5تير پيکاندار _ مرگ در اثر غصه _ معبدي در يونان بنام ربالنوع شکار. – 6دولتي قديمي و خاک شده که پايتخت آن شوش بود _ زينت باالي پرده. – 7يونس درهم ريخته _ عدسي دوربين _ نويسنده معاصر انگليسي و نويسنده لبه تيغ. – 8علم تشريح _ دست خدا. – 9کاشف آلماني آسپيرين _ گل نااميدي _ از رؤساي جمهوري سابق آمريکا. – 10باربردارش از آدميان مردمآزار بهتر است _ اسب چارپا. – 11شهري در آلمان _ روان و متداول _ حمام بخار فرنگي. – 12لقب دخترهاي ولگرد _ قسمتي از پا. – 13يکه و واحد _ استخوان نرم بدن _ همراه و همسفر مرد در زندگي. – 14پايه و بنياد _ دهکدهاي در نور مازندران که نيما مشهورش کرد _ عدد ماه _ نژادي اصيل در غرب ايران. – 15رهبر بزرگ مصر که از مؤسسين نهضت کشورهاي غيرمتعهد بود.
45
November 2014 آبان 1393
فاکس تياتر
برنامههاي کانون ايرانيان آتالنتا
آدينه 14نوامبر ،ساعت 7و نيم غروب ،سخنراني آقاي دکتر مسعود خاتمي در باره «تاثير تمدن ايراني بر غرب». آدينه 21نوامبر ،شب شعر کانون ،ساعت 8شب. خانم رويا پازوکي و همکاران کماکان برنامه آموزش زبان فارسي به کودکان و زبان انگليسي به بزرگساالن را ادامه ميدهند .زمان برگزاري اين کالسها يکشنبهها از ساعت 10و نيم صبح تا 12و نيم بعدازظهر است .براي کسب اطالعات بيشتر با شماره تلفن (404) 303-3030تماس بگيريد. کانون در ضمن براي جمعآوري کمکهاي نقدي در مسير خريد محل جديد خود برنامه ويژهاي تدارک ديده که شامل شام ،موسيقي و رقص در تاريخ جمعه 7نوامبر در محل «هريتيج سندي اسپرينگز» است .براي کسب اطالعات بيشتر با شماره تلفن کانون يا وبسايت آن به آدرس اينترنتي www.kanoon.infoتماس بگيريد. آدرس کانون: 3460 Chamblee Dunwoody Way Chamblee, GA 30341 Tel: (404) 303-3030 Email: info@kanoon.info
نمايشگاه جمعي نقاشي و عکس نمايشگاهي از عکسها و نقاشيهاي هنرمندان محمد بهفروز ،کلود ويگشايدر و والتر کامينگز در 5دسامبر و بين 7تا 9غروب در محل مرکز فرهنگي فرانسه و آلمان (آليانز فرانسه و انستيتوي گوته) به نمايش درخواهد آمد که
موضوع اين آثار در باره محيط زيست و راههاي مقابله با انهدام آن خواهد بود. براي کسب اطالع بيشتر با مهندس محمد بهفروز با شماره تلفن (404) 925-9430تماس حاصل نماييد.
«پويا» و دومين ميهماني ساالنه «سازمان حرفهاي آمريکاييهاي ايرانيتبار» (پويا) عصر روز دوشنبه 8دسامبر از ساعت 6بعدازظهر ميهماني ويژهاي برگزار و دريافتکنندگان جايزه کمک به جامعه ايرانيان آتالنتا را معرفي خواهد کرد .بخشي از درآمد ناشي از اين برنامه صرف صندوق بورسيه دانشگاه خواهد شد که به برگزيدگان سال 2015اعطا ميشود .اين برنامه در رستوران فليور بر پا خواهد بود.
سمينار «اخالقيات در پزشکي و علم باروري» سازمان «پويا» در ضمن در روز پنجشنبه 13نوامبر، سميناري با موضوع «اخالقيات در پزشکي و علم باروري» با حضور دکتر مسعود خاتمي ،دکتر سيانا نزهت و با حضور دکتر شاهرخ باقري به عنوان مجري برنامه برگزار خواهد کرد .اين برنامه در «هريتيج سندي اسپرينگز» برگزار خواهد شد. The Ethics behind EMBRYO SELECTION and the Science of FERTILITY. Thursday, November 13, 2014 6:30 PM - 09:00 PM Heritage Sandy Springs 6110 Blue Stone Rd NE Atlanta GA 30328
فروش
براي اجاره در تهران
سالن آرايش واقع در سندي پلينز ،با 30 سال سابقه کار و کادر کامل در بهترين منطقه با بيزينس عالي به دليل بازنشستگي صاحب آرايشگاه بفروش ميرسد.
يک آپارتمان يک خوابه بسيار شيک مبله با کلي امکانات شامل استخر ،سونا و پارکينگ ،در شميران آماده اجاره به هموطن مقيم خارج که قصد اقامت کوتاه مدت در ايران دارند ،ميباشد.
عالقمندان با Hieuتلفن زير تماس بگيرند.
)404( 245 - 7937
Hiring Live In Housekeeper Single Mom with preteen child seeking fulltime single lady live in housekeeper. Must speak some English, Must be able to cook Persian food along with other foods, Must drive. Duties are, cleaning, cooking, light errands, activities for preteen.
(770) 722 - 6700
)770( 369 - 6364 Light Fixtures For Sale
Attention Commercial Builders
A large quantity of Metalux heavy duty fluorescent light fixtures with covers ideal for warehouses and commercial buildings, ranging from 1 to 3 lamps and 4 to 8 feet long are available to serious buyers. For more information please call:
(678) 707-9667
8نوامبر ،کنسرت «آرتا فرانکلين» ملکه موسيقي سول. 12نوامبر ،کنسرت لنارد اسکينرد. 11تا 28دسامبر ،باله فندقشکن. براي کسب اطالعات بيشتر در مورد برنامههاي اين نهاد و تهيه بليت ميتوان با شماره تلفن (800) 745-3000يا آدرس اينترنتي www.ticketmaster.comتماس گرفت.
45
از يکي از بزرگترين عکاسان آمريکا در نيمه سده بيستم تا 18ژانويه 2015برپا خواهد بود.
کنسرت «محسن يگانه» در آتالنتا
فيليپس ارينا 22نوامبر ،استيوي واندر. 9دسامبر ،آشر. 11دسامبر ،بالک کيز. 17دسامبر ،فليتوود مک. براي تهيه بليت با شماره تلفن (404) 878-3000تماس بگيريد.
موزه آتالنتا مجموعه آثاري از سزان و ديگر هنرمندان مدرنيست اروپا، از 25اکتبر تا 11ژانويه . 2015 مجموعه عکسهاي «وين بالک» ،آثار سياه و سفيد و رنگي
«محسن يگانه» هنرمند و خواننده جوان ،در روز جمعه 12 دسامبر در آتالنتا کنسرتي برگزار خواهد کرد .اين کنسرت به همت «بولرو اينترتينمنت» در محل «سنتر استيج» اجرا خواهد شد .جهت کسب اطالعات بيشتر به آگهي اين کنسرت در صفحه 2اين شماره پرديس رجوع فرماييد. تلفن اطالعات.)770( 355 _ 6814 :
46
November 2014 آبان 1393
تيم ملي واليبال جوانان ايران ،قهرمان آسيا شد
تيم ملي واليبال جوانان ايران با غلبه بر چين ،قهرمان آسيا شد. اين تيم در بازي مرحله نهايي ،چين را با نتيجه سه بر صفر شکست داد و در هفدهمين دوره مسابقات قهرماني واليبال جوانان پسر آسيا ،روي سکوي قهرماني ايستاد. محمدجواد معنوينژاد ،کاپيتان تيم ايران ،بهترين بازيکن اين دور از بازيها اعالم شد. چين به مدال نقره رسيد و کره جنوبي هم با شکستدادن بحرين ،ميزبان بازيها ،به مدال برنز رسيد. اين چهار تيم نخست مسابقات ،سهميه حضور در رقابتهاي جهاني 2015را به دست آوردند .تيم ملي واليبال جوانان ايران در دوره پيشين اين بازيها ،سوم شده بود.
اسکار پيستوريوس به پنج سال زندان محکوم شد
اسکار پيستوريوس ،دونده اهل آفريقاي جنوبي و قهرمان سابق پارالمپيک به جرم قتل غير عمد دوست دخترش به تحمل پنج سال حبس محکوم شد. قاضي تزوکيله مسيپا ،رئيس دادگاه که در پرتورياي آفريقاي جنوبي برگزار شد ،پس از چندين جلسه حکم صادره را اعالم کرد.
مطابق قوانين آفريقاي جنوبي ،آقاي پيستوريوس بايد دست کم 10ماه را در زندان بگذراند و پس از آن مي تواند تقاضا کند که بقيه دوران محکوميت را بيرون از زندان و تحت نظر يا در حال انجام خدمات عمومي بگذراند. آقاي پيستوريوس متهم بود که در ساعات اوليه روز ولنتاين سال گذشته با شليک چند گلوله ريوا استينکمپ، دوست دختر خود را در حمام خانه خود به قتل رسانده است. او و وکاليش گفتند که آقاي پيستوريوس تصور کرده که شخصي بدون اجازه و به قصد دزدي وارد خانه شده است. او از اتهام قتل عمد تبرئه ،اما در جرم قتل غير عمد ناشي از بيتوجهي مجرم شناخته شد.
درگيري در مسابقه آلباني و صربستان مسابقه دو تيم آلباني و صربستان در چارچوب رقابتهاي مقدماتي جام ملتهاي اروپا 2016پس از پرواز يک هواپيماي بدون سرنشين که به آن پرچم کوزوو و آلباني وصل شده بود به درگيري فيزيکي بين بازيکنان و هواداران انجاميد و در نهايت نيمه کاره ماند. داور انگليسي در دقيقه 41مسابقه پس از آغاز درگيري ،بازي که بدون گل دنبال ميشد را متوقف کرد. صربستان و آلباني سالها است که بر سر کوزوو با هم اختالف دارند ،صربستان کوزوو را به عنوان يک کشور مستقل به رسميت نشناخته ،اختالفي که بيشتر به علت اکثريت آلبانيايي تبارهاي اين منطقه است. جنجال در اين مسابقه زماني آغاز شد که هواپيماي بدون سرنشين کوچکي پرچمي منتقش به نقشه آلباني
قويترين مرد جهان: از من استفاده ابزاري ميکنند بهداد سليمي در دسته فوق سنگين وزنهبرداري، قهرمان جهان و المپيک است که به تازگي مدال طالي بازيهاي آسيايي را نيز با ثبت رکوردهاي جديد به گردن آويخت .او مسئولين ورزش را به استفاده ابزاري از خودش متهم کرده است. سليمي ميگويد« :وقتي به من احتياج دارند از لحاظ رسانهاي و ابزاري ،استفاده ميکنند ،موقعي که الزمشان دارم هيچکدام پيدايشان نيست». او در شرح انتقادات خود گفته مردم فکر ميکنند بهداد فقط ميرود مسابقه و تلويزيون نشانش ميدهد. فکر ميکنند هيچ مشکلي ندارد ولي حقيقت اين است که در دو سال اخير هيچ شغلي نداشتم و از تنها منبع درآمدم که وزنهبرداري بود دور بودم و تحت فشار از لحاظ مالي . اشاره او به دوران دوري از وزنهبرداري بعد از المپيک لندن است که در پي بروز اختالف بين مدال آوران المپيک با حسين رضازاده و سرمربي وقت تيم ملي رخ داد .سليمي طي آن مدت رکورد جهان را در تمرينات زد اما به خاطر غيبت در اردو ،به مسابقات جهاني اعزام نشد. دارنده نشان طالي المپيک لندن ،دو بار قهرمان
بزرگ و با شعار «بومي» را در ارتفاع پايين به اهتزار درآورد. همزمان با پرواز اين هواپيماي بدون سرنشين ،استفان ميترووچ يکي بازيکنان صربستان اين پرچم را در هوا گرفت و آن را از اين هواپيماي بدون سرنشين جدا کرد. اين حرکت بازيکن صربستان با واکنش شديد بازيکنان آلباني همراه شد و چند نفر از آنها سعي کردند پرچم را از بازيکنان صربستان پس بگيرند. گروهي از هواداران صربستان همزمان به داخل زمين ريختند و با بازيکنان آلباني درگير شدند .در اين بازي هواداران آلباني به دليل احتمال درگيري با تماشاگران صرب اجازه حضور در ورزشگاه را نداشتند. فدراسيونهاي فوتبال آلباني و صربستان پس از درگيري بين بازيکنان و همين طور ورود هواداران به زمين در جريان بازي دو تيم در چارچوب مقدماتي جام ملتهاي اروپا ،2016از سوي يوفا محروم شدند. آلباني نتيجه را 3بر صفر واگذار کرده و سه امتياز نيز از تيم صربستان کسر خواهد شد. ميشل پالتيني رئيس اتحاديه فوتبال اروپا درگيريهاي رخ داده در اين بازي را «غيرقابل بخشش» توصيف کرده است .او گفته است ،من از اين حادثه عميقا ناراحت شدم، فوتبال قرار است که مردم را کنار هم جمع کند و اين بازي
جهان در آنتاليا و پاريس ،برنده دو مدال طالي آسيا و دو قهرماني در بازيهاي آسيايي ،اين اظهارات را در مصاحبه با نشريه «تماشاگر» به زبان آورده و يادآور شده که ،هدفم
نبايد با سياست به هر شکلي آميخته شود .اتفاقاتي که در بلگراد رخ داد به هيچ وجه پذيرفتني نيست. سپ بالتر رئيس فيفا هم به اين حادثه واکنش نشان داده و گفته است ،از فوتبال هرگز نبايد به عنوان ابزاري براي بيان شعارهاي سياسي استفاده کرد ،من به شدت حوادثي را که در بلگراد رخ داد محکوم ميکنم. اين است که ادامه تحصيل دهم و يک سمتي بگيرم کار کنم .ورزش هم اگر نشد ،حوزه مديريت شهري يا سياسي! او درباره اينکه آيا ورود به سياست براي يک قهرمان عجيب نيست ،پاسخ داده« :ترجيحًا ورزش را دوست دارم اما همين ورزش آنقدر نامرد دارد که مرد تويش گم شده است». وزنهبردار 24 ساله مازندراني معتقد است وضعيت تلخ پيشکسوتان امروز ،سرنوشتي است که انتظار خودش را هم ميکشد« :علي والي در جنگ با عراق اسير شد ولي يک بار نيامد در رسانهها از دردهاي خودش بگويد .منوچهر برومند قويترين مرد آسيا بود ،رضازاده از جلويش رد شد و برومند را نشناخت .برومند بهش سالم داد ،با احترام گفت که من مو سفيد ،قويترين مرد آسيا بودم .تقي روحاني که اولين طالي سنگين وزن بعد از انقالب را گرفت ،افتاد در بستر مرگ ،هيچ حمايتي از او نشد .خجالت ميکشم بگويم چقدر براي پول آمپولهاي گران خود ناليد». دارنده رکورد حرکت يکضرب جهان در ادامه گفته: دنبال اسپانسر گشتم اما موفق نشدم .کسي به فکر آدم نيست .دوره اي شده که هرکس به فکر خودش است. طرف ميگويد برايت اسپانسر ميآورم ولي چهل درصدش براي خودم .زورش را من ميزنم ،پولش را او ميبرد. پاداشهايي که او تا کنون براي قهرمانيها يا فروريختن رکوردها در مسابقات جهاني ،قارهاي و المپيک دريافت کرده ،چقدر بوده؟ ميگويد ،جايزه وزارت ورزش همان سي و دو سکهاي بوده که در مراسم تجليل رييس جمهور از قهرمانان دريافت کرديم .به اضافه ماهي دو ميليون تومان از صندوق حمايت که نميدهند يا هر چهار پنج ماه يک بار واريز ميکنند.
46
کشتيگيران ايراني در زمره برترينهاي کشتي آزاد جهان
اتحاديه جهاني کشتي تازهترين ردهبندي برترين آزادکاران جهان را اعالم کرد. در اين ردهبندي مسعود اسماعيلپور و کميل قاسمي بهترين جايگاه را در بين ايرانيها دارند و در وزن خود دوم هستند. سيداحمد محمدي در 65کيلوگرم و محمدحسين محمديان هم در 86کيلوگرم در رده سوم اوزان خود قرار دارند .حسن رحيمي در وزن 57کيلو گرم در رده چهارم قرار دارد و در 70کيلوگرم مصطفي حسينخاني در رده نهم و پيمان ياراحمدي در رده دهم قرار گرفتهاند. در 74کيلوگرم عزتاهلل اکبري در رده هشتم و رضا افضلي در رده يازدهم قرار دارند و در 86کيلوگرم ميثم مصطفيجوکار در رده پنجم و احسان لشگري در رده يازدهم هستند.
فوتبال ايران در کمند يمن ،ويتنام و قرقيزستان
تيم ملي جوانان ايران با شکست مقابل يمن از رقابتهاي زير 19سال آسيا حذف شد .به اين ترتيب، فوتبال ايران در سه رده سني نوجوانان ،جوانان و اميد ،سالي پر از ناکامي را سپري کرده است. در بازيهاي آسيايي اينچئون ،تيم اميد ايران مقابل ويتنام شکست خورد و در برابر قرقيزستان به تساوي رسيد. نوجوانان ايران با ناکامي در برابر کره شمالي از راهيابي به جام جهاني شيلي بازماند .غير از کره شمالي که قهرمان آسيا شد ،حتي نوجوانان سوريه هم با وجود شرايط نامساعد حاکم بر اين کشور ،راهي جام جهاني شدند. جوانان ايران پس از انجام دو بازي در گروهي که يمن، ميانمار و تايلند حضور دارند بدون امتياز در رده آخر قرار گرفت .ايران در برابر يمن فقط پنج دقيقه مقاومت کرد و سپس دروازهاش باز شد. ترکيب تيم ملي جوانان ايران ،حاکي از پتانسيل مطلوب اين تيم براي حضور در اين مسابقات است. سعيد عزتاللهي از تيم دوم آتلتيکو مادريد ،سعيد آقايي از تراکتورسازي تبريز تيم صدرنشين ليگ برتر به انضمام بازيکناني مثل اميرمحمد مظلوم يا صادق محرمي که پارسال در جام جهاني نوجوانان پا به توپ شدند در ترکيب اين تيم حضور دارند. با اين پيشينه ،موقعيت فني و تجربه بازيکنان ايراني کمتر از يمن به نظر نميرسد .برنامههاي تدارکاتي و امکانات اردوهاي آنها نيز به گواه کادر فني ،نامطلوب نبوده .پس دليل
47
دنباله از صفحة قبل
اين ناکامي کم سابقه چيست؟ علي دوستي مهر سرمربي تيم اعزامي ميگويد ،براي دومين بار بود که شانس هدايت تيم جوانان به من داده شد اما باز هم موفق نشدم .از همه مردم ايران و فدراسيون فوتبال عذرخواهي ميکنم .مشکل از مربيگري من بود و بازيکنان تقصيري نداشتند .نتوانستم برنامههاي تاکتيکي درستي را پياده کنم و عامل حذف تيم ملي شدم. سرپرست کميته جوانان فدراسيون فوتبال هم گفته است ،تمام هزينهها را براي موفقيت اين تيمها انجام داديم و برنامههاي تدارکاتي خوبي داشتيم که نزديک دو ميليارد تومان هزينه شد .از نظر تدارکات و برنامههاي اردويي هيچ کم و کاستي وجود نداشت ،بنابراين تنها مشکلي که ميماند، مشکل فني است. رسول دانشجو يادآور شده است ،به طور قطع ،تغييرات اساسي در کادر فني نوجوانان و جوانان صورت خواهد گرفت و از مربياني با سبکهاي ديگر استفاده خواهيم کرد. اگر مسائل تاکتيکي ،يگانه عامل ناکامي تيمهاي ملي نوجوانان و جوانان بوده ،چرا تيم ملي اميد با سرمربي خارجي ،ناکامترين رشته در کاروان اعزامي ايران به بازيهاي آسيايي اينچئون لقب گرفت؟ آن تيم ،ادواردو نلو وينگادا سرمربي سابق تيم ملي پرتغال را به عنوان سرمربي روي نيمکت داشت .کسي که هم سرمربي پرسپوليس بوده هم اف سي سئول .غير از سابقه فعاليت در آفريقا ،روي نيمکت تيمهاي ملي اردن و عربستان هم نشسته و فتح جام ملتهاي آسيا نيز جزو افتخاراتش است ،اما پسران منتخب او 4به 1به ويتنام باختند و در برابر قرقيزستان نيز نتوانستند از تک گلي که به ثمر رسانده بودند ،محافظت کنند. عدم همکاري کامل باشگاهها با تيم اميد از جمله داليلي است که باعث شده ايران نتواند با تمام توان در اينچئون حضور يابد .اما اين درد کهنه همواره در فوتبال ايران برقرار بوده است .تيمي که سن چند بازيکنش بيشتر از رده سني اعالم شده براي مقدماتي المپيک است ،دست کم بايد از پس رقباي کم نشان آسيايي بر ميآمد .نحوه مواجهه فدراسيون فوتبال با شکست تيم اميد ،سه پرسش کليدي را پديد ميآورد. .1آيا مربي خارجي نيز توانايي حل معضل مسائل تاکتيکي در ردههاي سني پايه را ندارد؟ .2آيا قرقيزستان و ويتنام پيشرفتي حيرتانگيز را از سر گذراندهاند؟ .3آيا بازيکنان ايران در حد و اندازههاي غلبه بر حريفان نبودهاند؟ اگر پاسخ سوال اول مثبت باشد ،جذب مربي خارجي را به چالش ميکشد .چنانچه اين روزها ،مربيان سنتي فوتبال ايران با همين حربه ،فدراسيون را به هدر دادن ارز متهم ميکنند. پاسخ سوال دوم هم مثبت نيست .هر دو تيم ياد شده در مرحله بعد با شکست در برابر امارات و اردن از دور مسابقات حذف شدند .حتي تيمهاي برنده آنها نيز از راهيابي به نيمه نهايي باز ماندند. پاسخ سوال سوم نيز منفي است .علي کريمي در سپاهان و يعقوب کريمي در استقالل توپ ميزنند .هر دو سابقه حضور در تيم ملي را هم دارند .مثل محسن مسلمان و مهدي شريفي که مهاجم اول سپاهان اصفهان است. همين موقعيت را کاوه رضايي در سايپا دارد .محمدرضا خانزاده جزو 24بازيکني بود که براي جام جهاني به برزيل اعزام شدند .مرتضي پورعلي گنجي نيز چنان کيفيتي از خود بروز داده که اينک با تيم ملي ايران در اردوي پرتغال حاضر است. پاسخهاي جامعتر به اين سه سوال ،ميتواند تصوير دقيقتري از شرايط نامطلوب ردههاي سني پايه در فوتبال ايران به دست بدهد .اوضاعي که به زعم مهدي مهدويکيا خراب است و با ادامه اين وضع ،در آينده بدتر هم خواهد شد.
ناکامي ايران در مسابقات ورزشي؛ زنان کليد حل مشکل
در حالي که بازيهاي آسيايي اينچئون روزهاي پاياني خود را سپري ميکرد کسب جايگاه چهارم و رقابت با قزاقستان به يکي از دغدغههاي اصلي ورزشدوستان و مسئوالن ورزشي ايران تبديل شده بود ،اما چرا ايران موفق به کسب اين مهم نشد؟ ايران دههها است که ديگر به قرار گرفتن در سه رده اول آسيا فکر نميکند .چين ،ژاپن و کره جنوبي حاضران
November 2014 آبان 1393
ده ورزشکار با مجموع سالي نيم ميليارد يورو دستمزد
رقباي اصلي اين سه جايگاه هستند .صرف نظر از چين که به علت شرايط جمعيتي و رشد اقتصادي پايدار سالهاي اخير يک سر و گردن از آسيا باالتر قرار گرفته و در جهان نيز حرفهاي زيادي براي گفتن دارد ،ژاپن و کره جنوبي رقباي دستنيافتي نيستند. به جز موضوع مديريت ورزشي و مسائل اقتصادي که در
کوتاه مدت قابل درمان نيستند ،ايران با يک مانع خودساخته نيز روبرو است .عدم حضور زنان ايراني در بسياري از رشتههاي ورزشي يکي از عوامل عمده ناکامي ايران در مسابقات ورزشي است. بررسي جدول توزيع مدالها نشان ميدهد که چرا ايران براي کسب نتايج بهتر گرفتار موانع خودساخته است. قزاقستان در مجموع 28طال 23 ،نقره و 33برنز کسب کرد .سهم زنان ورزشکار اين کشور 9طال 11 ،نقره و 17 برنز بود .اين کشور در ورزشهاي مختلط هيچ مدالي کسب نکرد. ايران نيز در مجموع 21طال 18 ،نقره و 18برنز کسب کرد که سهم زنان ايراني دو طال 7 ،نقره و 7برنز بود .ايران شرکت کنندهاي در ورزشهاي مختلط نداشت. اين فاصله فاحش وقتي مشخص ميشود که نتايج سه تيم چين ،کرهجنوبي و ژاپن را نيز بررسي کنيم .مردان چين 67طال 44 ،نقره و 39برنز کسب کردند .ورزشکاران زن اين کشور 83طال 63 ،نقره و 41برنز به دست آوردند .در مجموع 36مدال بيش از ورزشکاران مرد چين .اين کشور در ورزشهاي مختلط نيز شش مدال گرفت. اين موضوع براي تيم کره جنوبي کمي متفاوت بود. مردان کرهاي 38طال 40 ،نقره و 52برنز گرفتند و زنان اين کشور 35طال 28 ،نقره و 29برنز .در ورزشهاي مختلط کره 12مدال گرفت. ورزشکاران مرد ژاپني نيز 33طال 40 ،نقره و 41برنز گرفتند و زنان ورزشکار اين کشور 13طال 33 ،نقره و 31 برنز 9 .مدال هم در رشتههاي مختلط کسب شد. ورزشکاران زن تايلندي و کره شمالي نيز بيش از مردانشان نشان طال و همچنين مدال کسب کردند .اين دو کشور پس از ايران در جايگاه ششم و هفتم ايستادند. اين آمار و توجه به ترکيب جمعيتي ،موقعيت اقتصادي و پتانسيل هر کشور ميتواند مؤيد اين نکته باشد که ايران براي قرار گرفتن در جمع سه تيم برتر چارهاي جز توجه بيشتر به ورزش زنان ندارد. ديدگاه رسمي در مورد ورزش زنان تا زماني که ورزشکاران زن اجازه نداشته باشند در بسياري از رشتهها فعاليت حرفهاي انجام دهند ،بهبود جايگاه ايران از نظر ورزشي در آسيا و جهان دور از انتظار خواهد بود. آيتاهلل خامنهاي در توضيح ديدگاه رسمي در جمهوري اسالمي در مورد ورزش زنان در بهمن سال 1377گفته بود« ،من براي عموم مردم از زن و مرد ،ورزش متناسب با خودشان را الزم ميدانم .اگر ميگوييم زنان ورزش كنند، يعني حتمًا بايد در مسابقات شركت كنند؟ نه .ورزش كنند، مثل اينكه غذا ميخورند؛ مثل اينكه كارهاي روزانهشان را انجام ميدهند؛ مثل اينكه درس ميخوانند». وي پيشتر در سال 1375در ديدار با مسئوالن ورزشي شرايط و حدود حضور زنان در محيطهاي ورزشي را اينگونه تشريح کرد« ،محيط ورزش بانوان بايد به گونهاي باشد كه حدود اسالمي در آن دقيقا رعايت شود .حدود اسالمي سليقهاي نيست و آنچه در كشور بايد انجام شود تابع سياستگذاريها و نظر فقهي رهبري است .در ورزش بانوان تبرج و خودنمايي زن ممنوع است زيرا اگر جامعه به محيطي براي خودنمايي زن تبديل شود امور جدي جامعه نظير خانواده ،سالمت ،عفاف و عصمت جوانان ضربه ميخورد». آيا با وجود تداوم اين نگاه نميتوان انتظار داشت که ورزشکاران ايران بتوانند در يک روند مداوم ،جايگاه بهتري در جهان و آسيا براي خود بيابند؟ ايران در دوره قبل که در گوانگجو چين برگزار شده بود، با صعودي چشمگير نسبت به دوره قبل از آن با 20طال15 ، نقره و 24برنز و مجموع 59مدال ،در رتبه چهارم بازيهاي آسيايي قرار گرفته بود و در اين دوره اگرچه در مجموع 2
47
دستمزدهاي نجومي و مبالغ هنگفت قراردادهاي تبليغاتي در مقابل «اندکي عرق» .ده ورزشکاري که نامشان بهعنوان پردرآمدترين ورزشکاران جهان در مجله «فوربز» منتشر شده ،روي هم بيش از نيم ميليارد يورو درآمد ساالنه دارند( .در عکس اين مبالغ به دالر امريکا تبديل شدهاند)
دو مشت براي پول پارو کردن
کارنامه کاري او نقص ندارد 47 :مبارزه 47 ،پيروزي. فلويد مايودر جونيور يک برگ برنده است؛ در داخل رينگ در عرصه ورزش و در خارج از آن در عرصه تبليغات .اين مشتزن 37ساله آمريکايي (در وزن نيمهسنگين) آهنرباي تماشاچيان است و بهنوشته مجله «فوربز» ساالنه 82 ميليون يورو درآمد دارد .مايودر بدين ترتيب در رده نخست ورزشکاران پردرآمدترين جهان قرار دارد.
تيزپا، ثروتمند
خوشتيپ،
کريستيانو رونالدو يکي از بااستعدادترين فوتباليستها است که به ظاهر خود بسيار اهميت ميدهد .مدل موي رونالدو گاهي پس از نود دقيقه فوتبال در هواي باراني هم به همان شکل آراسته قبل از بازي است .البته جاي تعجب نيست؛ او مدتهاست بهعنوان مانکن هم کار ميکند .کريس رونالدو که گروهي از هوادارانش شيفته ظاهر او هستند ،با 62.9ميليون يورو درآمد ساالنه در مکان دوم فهرست پردرآمدترين ورزشکاران جهان قرار دارد.
پنجه طال
اسم مستعار او نشاندهنده ويژگي بارز اوست. طرفدارانش او را «برگزيده» ميخوانند و از حرکات اين غول 2متر و 3سانتيمتري به وجد ميآيند .لبران جيمز چهار بار بهعنوان باارزشترين بازيکن «اتحاديه ملي بسکتبال» آمريکا ( )NBAبرگزيده شده است .اين موضوع بهطور طبيعي در افزايش درآمد ساالنه جيمز هم بيتأثير نيست که به 56.9ميليون يورو سر ميزند.
داستاني شنيدني
ليونل مسي کار خود را بهعنوان «کودک جادويي» آغاز کرد؛ کودک به معناي واقعي کلمه ،زيرا بيش از اندازه ريزنقش بود .حمايتهاي باشگاه بارسلونا (اسپانيا) و هورموندرماني اما کمک کردند تا ابعاد غولآساي اين وروجک نمايان شوند .اين فوتباليست کمحاشيه امروز به ستارهاي جهاني تبديل شده است .مسي با 50.9 ميليون يورو درآمد ساالنه چهارمين ورزشکار پردرآمد دنياست.
شعله خاموشيناپذير
آيا کسي ميتواند در حد و اندازههاي او ظاهر شود؟ کوبي براينت 16بار در ديدار بزرگترين ستارههاي NBA حاضر بوده و پنج بار قهرمان معتبرترين ليگ بسکتبال ليکرز» جهان شده است .او که در تيم «لسآنجلس ِ بازي ميکند ،با وجود اينکه 36سال سن دارد ،همچنان با 48.1ميليون يورو در سال در فهرست پردرآمدترين ورزشکاران جهان است.
ميلياردر گلفباز
تايگر وودز ،ستاره ميدان گلف ،دو سال از کوبي براينت بزرگتر است .او زماني پردرآمدترين ورزشکار جهان بود ،ولي حاال با 48.1ميليون يورو درآمد ساالنه به رتبه ششم جدول سقوط کرده است .او در عوض تنها
ورزشکار تاريخ است که بيش از يک ميليارد دالر درآمد کسب کرده است. ماشين پولچاپکني سوئيسي نوواک جوکوويچ و رافائل نادال از نظر ورزشي راجر فدرر را پشت سر گذاشتهاند .اين ورزشکار سوئيسي در حال حاضر در مکان پنجم بهترين تنيسبازان جهان قرار دارد؛ اما از نظر درآمد در عالم تنيس بينظير است .فدرر هفده بار قهرمان مسابقات جايزه بزرگ شده و با ساالنه 44.1ميليون يورو هفتمين ورزشکار پردرآمد جهان است.
ميليونر چپدست
هواداران فيل ميکلسون به دليل ضربات استادانه با دست چپ ،او را «لفتي» ميخوانند .اين ورزشکار آمريکايي آرامش نمونهواري دارد و بيش از 50بار قهرمان رقابتهاي مختلف شده است .ميکلسون در سال 41.7ميليون يورو درآمد دارد.
جنگندهي ثروتمند
قدرتمند و تهاجمي با ضربات چرخشي؛ بازي رافائل نادال براي هر حريفي دردسرآفرين است .او که روح جنگندهاي دارد ،تا بهحال بارها به دليل مصدوميت ناگزير از دوري از ميدان مسابقات بوده است؛ اما هميشه با انگيزهاي مضاعف بازگشته است .نادال با 14بار قهرماني در مسابقات جايزه بزرگ ،ساالنه 35ميليون يورو درآمد دارد.
پاسهاي دقيق مت رايان
نام کامل اين ورزشکار فوتبال آمريکايي ،متيو توماس رايان است .او شايد جزو مشهورترين ورزشکاران جهان نباشد ،اما از ستارگان شناختهشدهاي چون نيمار (فوتباليست برزيلي) ،لوئيس هميلتون (راننده فرمول يک) يا والدمير کليچکو (قهرمان بوکس) از يک نظر يک سر و گردن باالتر است :درآمد .کوارتربک تيم «آتالنتا فالکنز» ساالنه 34.4ميليون يورو درآمد دارد و در رده دهم اين جدول است.
بانوي اول
متوجه يک نکته شديد؟ ده ورزشکار پردرآمد جهان همه مرد هستند .در فهرست ورزشکاران پردرآمد مجله «فوربز» بايد تا رده سي و چهارم پايين آمد تا به نام نخستين زن رسيد :ماريا شاراپووا ،تنيسباز روسي ،با 19.2ميليون يورو درآمد ساالنه.
48 دنباله از صفحة قبل مدال کمتر از بازيهاي قبلي کسب کرد ،اما يک طال بيشتر به دست آورده بود تا در شرايط مشابه با دوره قبل بتواند رتبه چهارم را در جدول مدالها حفظ کند ،اما صعود ناگهاني قزاقستان با کسب 28طال 23 ،نقره و 33برنز و مجموع 84مدال، موجب شد کاروان ورزشي ايران عليرغم کسب نتيجهاي بهتر از دوره قبل ،در رده پنجم قرار گيرد. قزاقستان در دوره قبل 18طال 23 ،نقره و 38برنز و در مجموع 79مدال کسب کرده بود و عليرغم کسب 20مدال بيش از ايران ،با 2طال کمتر از ايران در رده پنجم قرار گرفته بود اما در اين دوره قزاقها عزم خود را جزم کرده بودند تا به رتبه چهارم صعود کنند و براي نيل به اين هدف ،در حاليکه ايران 100ورزشکار کمتر اعزام کرده بود ،قزاقستان 100ورزشکار بيش از دوره قبل به بازيهاي آسيايي اينچئون فرستاده بود. رتبه اول بازيهاي آسيايي همواره براي چين است و کره جنوبي و ژاپن هم در سالهاي اخير به ترتيب رتبههاي دوم و سوم را کسب ميکردند .در بازيهاي آسيايي گوانگجو و اينچئون ،قزاقستان و ايران هم خود را تا حدودي از ساير کشورها دور کردهاند به طوري که فاصله کشور ششم با پنجم در اين دوره 9مدال طال بود و اين بدين معناست که کاروان ورزشي ايران طي دو دوره اخير پيشرفت چشمگيري داشته و ميتواند براي مدالهاي بيشتر برنامهريزي کند. البته بايد دانست که اين تمام پتانسيل ورزش ايران نيست و دولت تدبير و اميد الزم است با توجه به جايگاه مهم ورزش در بين مردم و عالقمندان پرشمار آن، تالش بيشتري براي تخصيص بودجه بيشتر به ورزش و فراهم ساختن زمينههاي موفقيت هر چه بيشتر براي کشور در بازيهاي آسيايي بعدي در جاکارتاي اندونزي و پيش از آن در المپيک 2016ريو انجام دهد.
سوي ديگر کارت پايان خدمت غيرواقعي برخي فوتباليستها
کارت پايان خدمت که فوتباليستهايي با مدارک غير واقعي، معافيت گرفته بودند باطل شده ،اساميشان را صداوسيما اعالم کرده و تصويرشان بارها در رسانهها به چاپ رسيده ،اما صحبتي از نظاميان عاليرتبهاي که زمينه اين فساد نظامي را مهيا کردهاند ،در ميان نيست. يک طرف ماجرا ،بازيکناني هستند که مانند بسياري ديگر از جوانان ايران، دلشان نميخواسته بروند سربازي و موقعيت خريداري خدمت به هر طريق ممکن برايشان مهيا شده است ،اما طرف ديگر ،نظامياني ايستادهاند با درج ه موقعيت اداري ممتاز يا ضريب نفوذ باال در نيروهاي مسلح که اسناد تقلبي را تاييد کرده و کارتها را صادر کردهاند. گستره جغرافيايي تقلبي که صورت گرفته بسيار چشمگير است .کارتهاي معافيت از شمال تا جنوب و غرب و شرق کشور صادر شده است و مسئوالن ستاد کل نيروهاي مسلح ،مصاحبههايي تحکمآميز عليه فوتباليستهايي که نامشان فاش شده ،انجام ميدهند. مهرعلي باران چشمه ،رييس تربيت بدني نيروهاي مسلح در خصوص وضعيت مهرداد پوالدي که ستاره ايران در جام جهاني بوده و اينک در قطر به سر ميبرد ،به خبرگزاري فارس گفته« :شاهد بوديم که پوالدي به تيم ملي دعوت شد و حتي به پرتغال هم رفت .خواستار اين شديم که او اجازه فعاليت در هيچ باشگاه و تيم ملي را نداشته باشد .اگر هم قراردادي بسته از نظر ما باطل است». به گفته مهرعلي باران چشمه ،هر گاه مهرداد پوالدي به ايران برگردد از خروجش جلوگيري شده و طبق «مقررات و ضوابط» با او برخورد خواهد شد. موسي کمالي ،جانشين اداره منابع انساني ستاد کل نيروهاي مسلح هم به خبرگزاري دانشجويان ايران گفته است« ،در رابطه با فوتباليستهايي که تخلف کردهاند دو تنبيه را در نظر گرفتهايم .اول اينکه کارتشان باطل شده و دوم اينکه در محاکم قضايي به جرمشان رسيدگي خواهد شد .اين افراد حتمًا بايد با حقوق سربازي در تيمهاي نظامي بازي کنند يعني باشگاههاي نيروهاي مسلح حق ندارند مبلغي تحت عنوان قرارداد يا پاداش به آنان بدهند». وي افزوده است« :در صورتي که هر يک از بازيکنان به اين موضوع توجه نکنند ،بايد ادامه سربازي خود را در يگانهاي نيروهاي مسلح به اتمام برسانند». در اين بين ،حسين ماهيني بازيکن تيم ملي ايران در جام جهاني و باشگاه پرسپوليس که به خاطر ابطال کارت معافيت راهي تراکتورسازي تبريز شده بود، ممکن است در اين تيم هم نتواند بازي کند. موسي کمالي ميگويد هيچ يک از اين فوتباليستها حق بستن قرارداد ندارند .اينها بايد در ستاد کل تقسيم شوند و در تيمهايي که ما تعيين ميکنيم به سربازي بروند ،بنابراين موضوع قرارداد ماهيني با تراکتور سازي در حال بررسي است و قطعًا برخوردهاي الزم با متخلفان انجام خواهد شد. موضوعي که اين مقام نظامي گفته ،در هيچ کجاي فوتبال حرفهاي جهان مصداق ندارد و مغاير با قوانين و اصول فدراسيون جهاني فوتبال است. او از رسانهها خواسته از جوسازي پيرامون «برخورد نشدن با تخلف بازيکنان» پرهيز کنند ،زيرا پرونده اين افراد در دستگاه قضايي در حال پيگيري است. آقاي کمالي اما توضيحي نداده که مقامات نظامي عاليرتبهاي که خودشان يا سيستم تحت امرشان کارت پايان خدمت ميفروشند در چه وضعيتي به سر ميبرند و پروندهشان ،اگر که پروندهاي برايشان تشکيل شده باشد ،در کدام دستگاه قضايي در حال پيگيري است.
November 2014 آبان 1393
فدراسيون فوتبال ايران دوربينهاي تلويزيوني را به ورزشگاهها راه نداد فدراسيون فوتبال ايران به دليل آنچه که مشکالت بر سر حقوق پخش زنده مسابقات بين فدراسيون فوتبال ايران و سازمان صداوسيما خواند ،براي اولين بار در تاريخ ليگ برتر ،از ورود دوربينها به ورزشگاهها جلوگيري کرد. هواداران فوتبال که منتظر بودند تا از طريق تلويزيون به تماشاي بازي تيمهاي پرسپوليس تهران و سايپاي کرج بنشينند ،براي اولين بار در تاريخ 14 ساله برگزاري ليگ برتر ،با عدم پخش اين بازي مواجه شدند. از چند ماه پيش ،کشمکشهايي بين صدا و سيما و فدراسيون فوتبال بر سر مبلغ حق پخش تلويزيوني مسابقات فوتبال وجود داشته است و فدراسيون بارها تهديد کرده بود که جلوي پخش زنده مسابقات را خواهد گرفت. اين تهديدها با شروع ليگ چهاردهم در تابستان امسال ،پررنگتر شد و فدراسيون فوتبال چندين بار به شکل جدي مطرح کرد که دوربينها را به ورزشگاهها راه نخواهد داد؛ حتي کار به جايي رسيد که پاي وزارت کشور و شوراي امنيت نيز براي پا در مياني به وسط کشيده شد و طي چند هفته گذشته ،بازيها به صورت زنده روي آنتن تلويزيون رفتند . علي کفاشيان رييس فدارسيون فوتبال در اين زمينه با اشاره به جلسات متعدد برگزار شده با صدا و سيما ،گفته است که «ما بارها حسن نيت خود را نشان داده و جلساتي را برگزار کردهايم ولي باز هم نتيجهاي در بر نداشته است. ن هم فايده نکرده حتي شوراي امنيت و وزارت کشور هم پا در مياني کردهاند که آ است ».وي در مورد اينکه آيا صدا و سيما حاضر شده است بيشتر از گذشته پول بدهد يا خير ،گفته است« ،آنها روي مبلغي که اول گفتند پافشاري ميکنند و انگار هيچ اعتقادي هم به حق پخش ندارند .ما هم گفتيم بازيها پخش نشود تا خيال همه راحت شود». گفت و گوها بر سر حل اين مشکل همچنان ادامه دارد.
پرونده «خيانت» احسان طهماسبي در بازيهاي آسيايي اينچئون
با گذشت چندين هفته از پايان بازيهاي آسيايي اينچئون ،جنجال بر سر دونده تيم ملي ايران در ماده چهار در 400متر امدادي همچنان ادامه دارد .احسان طهماسبي از سوي ورزشکاران اعزامي و مدير تيمهاي ملي به «خيانت» متهم شده است. ايران در اين ماده بخت کسب مدال داشت و با ترکيبي متشکل از هادي رحيمي ،مهدي زماني ،احسان طهماسبي و سجاد هاشمي به روي پيست اينچئون رفت اما اتفاقي دور از انتظار در دور مقدماتي ،باعث شد اين تيم از جدول مسابقات کنار برود. حاال فيلم اين اتفاق مبهم نيز منتشر شده است .ابتدا هادي رحيمي ميدود و چوب را به مهدي زماني تحويل ميدهد ،او در پايان 400متر دوم تالش ميکند تا چوب را به طهماسبي برساند اما آنطور که خبرگزاري دانشجويان ايران ،ايسنا، نوشته طهماسبي «بنا به داليلي ،تمايلي به گرفتن چوب نداشته است». به نوشته اين خبرگزاري ،يکي از داليل طهماسبي براي رقم زدن حذف ايران، «تالفي شوخي همتيميهايش» عنوان شده که اگر صحت داشته باشد ،در تاريخ ورزش ايران کم سابقه است. روزنامه «شرق» در گزارشي در اين مورد نوشته است« :اينکه طهماسبي تحمل شوخي همتيميها را نداشته و خواسته با اين کارش آبروي کشور را ببرد، به نظر نميرسد دليل قانعکنندهاي باشد و گفته ميشود حرفهاي ديگري پشت اين قضيه است». تيمور غياثي ،مدير تيمهاي ملي دو و ميداني که در اينچئون حضور داشت، گفته است« :قطعًا او را تنبيه ميکنيم ،چرا که به کشور خيانت کرده است .به دليل کوتاهي در تمرينات ،نام طهماسبي از فهرست تيم ملي حذف شده بود اما با تعهد رييس هيات دو و ميداني کرمانشاه مبني بر متنبه شدن طهماسبي ،اعزامش کرديم». غياثي که قهرمان و رکورددار سابق پرش ارتفاع آسياست ميگويد« :او فقط به خودش بدي نکرده ،بلکه به يک کشور و سه جواني که با آرزو به اينچئون رفته بودند خيانت کرده است». فيلم مسابقه و تصاوير آهسته نشان ميدهد که زماني هرچه تقال ميکند، طهماسبي تمايلي به گرفتن چوب ندارد و دستش را در جهتهاي مخالف ميچرخاند تا چوب را نگيرد. سجاد هاشمي که نفر آخر بود و مأموريت داشت چوب را از احسان طهماسبي
48
بگيرد ،ميگويد« :مهدي زماني آمد تا چوب را به احسان بدهد اما او نميگرفت. حتي من ميخواستم چوب را بگيرم و بدوم تا آنها همچنان به دعوايشان ادامه دهند که نشد .نميدانم چرا طهماسبي دعوا هم داشت». اما پس از مسابقه چه اتفاقي افتاد؟ سجاد هاشمي ميگويد« :حتي نيامد عذرخواهي کند .در صحبت با بقيه بچهها گفته بود سالم مرا به عاکفيان برسانيد و بگوييد :ديدي مرا اذيت کردند ،چه کار کردم؟ اين يعني کارش عمدي بود .قبل از مسابقه ميگفت احتمال افتادن چوب هست ،چرا خودتان را ناراحت ميکنيد؟ او با گرفتن 1550دالر پول توجيبي ،ديگر قيد مسابقه را زده بود». هنگامي که قرار بود اعضاي تيم انتخاب شوند ،رييس فدراسيون راضي به انتخاب احسان طهماسبي نبود و عقيده داشت رضا قاسمي دونده اعزامي در 100متر ميتواند بهتر ظاهر شود اما اصرار ساير اعضاي تيم باعث شد احسان طهماسبي مسافر کره جنوبي شود. حاال نتيجه پيگيري فدراسيون هر چه که باشد ،سجاد هاشمي و مهدي زماني گفتهاند ديگر کنار او نخواهند دويد .سجاد هاشمي گفته «کابوس و شرمندگي» اين ماجرا تا چند روز با او بوده و توان بازگشت به تبريز را نداشته است. مهدي زماني هم گفته است« :کادر فني از من خواست تمام تمرکزم را در ماده امدادي بگذارم .به همين دليل با وجود شانس مدال ،در انفرادي شرکت نکردم .اما هر چقدر تالش کردم ،احسان طهماسبي چوب را از من نگرفت .وقتي ديديم که تيمها با رکورد ضعيفتر از ما به فينال صعود ميکنند حسرت خوردم. نميگويم طال اما مطمئنم مدال ميگرفتيم».
وکيل علي دايي: محکوميت مايليکهن به 4ماه حبس تعزيري تأييد شد
وکيل علي دايي از محکوميت قطعي محمد مايليکهن خبر داد. عسگر يپيشبين ، وکيل علي دايي در خصوص رأي دادگاه محمد تجديدنظر مايليکهن که بر اساس شکايت علي دايي تشکيل شده بود ،گفت :طبق رأي دادگاه شعبه 34دادگاه تجديدنظر ،حکم محمد مايليکهن که نامبرده را به 4ماه حبس تعزيري و پرداخت يک ميليون ريال جريمه نقدي محکوم کرده بود تأييد شد و اين رأي به دادگاه شعبه 1057ارسال شده تا مايليکهن براي اجراي حکم فراخوانده شود. وي درباره رأي شکايت دايي از نادر فريادشيران هم اظهار داشت ،وي به 4 ماه حبس تعليقي و يک ميليون ريال محکوم شده و اگر يک بار ديگر ادعاهايش عليه علي دايي را مطرح کند پرونده او هم به جريان خواهد افتاد و محکوم خواهد شد.
49
November 2014 آبان 1393
فروردين (بره)
تير (خرچنگ)
وقتي که همه چيز سرجاي خود قرار گرفته و جفت و جور است روزگار نشاط انگيز و فرح بخش ميشود ،بخصوص وقتي که شما ميتوانيد در مدت زماني کوتاه کارهاي خيلي زيادي انجام دهيد .اما فعاليتهاي بيشتري را به برنامه خود اضافه نکنيد وگرنه با برنامه مغشوش و درهم برهمي مواجه ميشويد که نميدانيد چه کنيد .پس حاال که در برنامهتان امکان تغييرات وجود دارد ،انتخاب آگاهانه داشته باشيد و با منتقل کردن يک يا دو قرار مالقات به روز ديگر به دوستان خود نيز درس بدهيد .بهتر است براي انجام دادن کارهاي معمولي وقت کمتري صرف کنيد تا بتوانيد با امتحان کردن راههاي مختلف قابليتهاي خودتان را افزايش دهيد. در اين ماه ،ايام پرمشغلهاي پيش رو داريد، اما ممکن است آنقدر دور خور بچرخيد که اص ً ال به هيچ يک از کارهايتان نرسيد! روش عاقالنهاي که توصيه ميشود اين است که نسبت به اتفاقات غير منتظرهاي که پيرامونتان رخ ميدهد واکنش شديد نشان ندهيد .اگر شما به اين توصيه عمل نکنيد قبل از اينکه بفهميد چه اتفاقي افتاده، وقت و انرژي خود را تلف خواهيد کرد.
بسيار سخت کار ميکنيد اما کارتان زياد به چشم نميآيد .شايد آنقدر دلسرد شويد که حتي خود را تسليم کنيد. اما اکنون زمان مناسبي براي دست کشيدن از کار نيست به خاطر اينکه احتماال بيشتر از آنچه فکر کنيد به خط پايان نزديک هستيد .زماني که از آن عبور کنيد ديگران از نقش مهمي که در اين راه داشتهايد با تحسين ياد خواهند کرد .ابراز کردن احساسات مثبت براي شما شده سادهتر است ،براي اينکه شما ميتوانيد به کساني که به اهداف شما عالقهمندند کام ً ال اطمينان کنيد .اما افراد ديگر کمي دو دل هستند و شما نميتوانيد بگوييد آيا آنها ايدههاي شما را ميپذيرند يا نه؟! در اين ماه ،روياها و خياالت شما هر لحظه شديدتر ميشوند .شما آنقدر به زندگي معنوي خود خو گرفتهايد که حتي از تعامالت اجتماعي با افراد ديگر نيز کنارهگيري ميکنيد ،ولي فراموش نکنيد که شما ميتوانيد در حالي که از دنياي غني و پربار روياهاي شخصي خود لذت ميبريد نيز به راحتي با افراد ديگر هم ارتباط برقرار کنيد.
ارديبهشت (گاو) شما بيشتر از هميشه مورد قضاوت ناعادالنه ديگران قرار ميگيريد .اما اين درباره اين نيست که حق با شماست يا خير؛ بلکه درباره اين است که آيا شما حق اين را داريد که در زندگي ديگري دخالت کنيد يا نه حتي اگر به خاطر صالح خود فرد باشد .مشکل اين است که شما آنقدر به کار خود اعتماد و اطمينان داريد که در درک نظرات و ديدگاههاي ديگران شکست ميخوريد .صبر کنيد؛ اينکه آن چيزي که شما فکر ميکنيد بايد اتفاق بيفتد آنقدرها هم که به نظر ميرسد مهم نيست .انعطاف پذيري مرموزترين اسلحه شماست. در اين ماه ،اگر نگران مسائل مالي باشيد ،ممکن است يک دفعه حالت عصبانيت و ناراحتي مختصري بهتان دست بدهد .خوشبختانه اين ناراحتي جدي نيست و قبل از اينکه اتفاق بدي بيفتد شما راه حل رضايت بخشي براي مشکالت مالي و عشقي خود پيدا خواهيد کرد.
خرداد (دو پيکر) شايد نزديکترين دوست شما ،شما را به خوبي درک نکند .اما نميتوانيد اين کار را آسانتر کنيد چرا که مايل نيستيد هر چيزي را که الزم است بدانند به آنها بگوييد. شما سعي نميکنيد که زندگيتان را از همين هم که هست پيچيدهتر کنيد ،شايد اين به خاطر اين باشد که شما ميترسيد که براي ديگران دشوار باشد که به حرفهاي شما گوش کنند .هنوز هم ،اگر يک اقدام حساب شده بکنيد ممکن است به بهترين نحو ممکن خوب به هدفتان برسيد. در اين ماه ،خيلي حساس شدهايد ،ولي درست نيست که احساسات خود را انکار کنيد .اين مشکل در همين ماه خود به خود برطرف ميشود .در عوض به دنبال راههايي براي سرگرم کردن خودتان باشيد .با وجود اينکه شما معموالً نسبت به اتفاقاتي که رخ ميدهد سريع واکنش نشان ميدهيد ،ولي بايد قدري محتاط باشيد.
49
مرداد (شير) شايد شما ترجيح ميدهيد که هر طور دلتان ميخواهد روزتان را سپري کرده و دنبال خواستههاي خود برويد ،اما آنقدر آزادي نداريد که اين کارها را بکنيد .اگرچه شما دوست داريد کاري متفاوت انجام دهيد ،اما با وجود مشکالتي که پيش آمده الزم است که به روابط قديمي خود احترام بگذاريد .نگران احساساتي که در دلتان جمع شده نباشيد، چرا که هميشه امکان دارد در لحظه آخر همه چيز عوض شود و بتوانيد به چيزهايي که در جستجويش هستيد برسيد. بهترين اسلحه شما خويشتنداري است ،پس تا موقعي که آمادگي پيدا نکردهايد و ديگران نيز شايستگي اعتماد کردن را پيدا نکردهاند کارهاي شخصي خود را انجام دهيد. در اين ماه ،اگر دوستان يا همکارانتان خواستند به شما کمک کنند حواس خود را جمع کنيد ،چرا که شايد در حدي که شما فکر ميکنيد قابل اعتماد نباشند .البته اين سخن بدين معني نيست که آنها قصد منحرف کردن شما را دارند، بلکه به خاطر اينکه ميخواهند حسن نيت خود را بهتان نشان دهند ،قولهايي ميدهند که نميتوانند به آنها عمل کنند.
شهريور (خوشه) دشوار ميتوانيد در مسير و روش اصلي خود باقي بمانيد ،چرا که احساسات شما با اتفاقاتي که در جهان خارج به وقوع پيوسته است فرق دارد .هم اکنون احساسات شما زياد منطقي نيستند و ممکن است استراتژيهاي شما به شکست بيانجامد .متوقف کردن بخشي از فعاليتهايتان به شما کمک ميکند تا بر روي کاري که هم اکنون در دست داريد بيشتر تمرکز کنيد .اطرافيانتان از شما بيش از اندازه توقع دارند و شما را تحت فشار قرار ميدهند ،شما نيز ميخواهيد تمام خواستههاي آنها را برآورده کنيد! به جاي
اينکه به ديگران اجازه دهيد به شما زور بگويند و به فکر انجام دادن خواستههاي آنها باشيد ،خيلي زود براي خودتان مرزهايي تعيين کنيد. در اين ماه ،بايد با دور انديشي تصميم بگيريد و به عواقب و عوارض آن فکر کنيد .اگر در کار خود دچار نوعي بالتکليفي شدهايد يعني هم پيشنهاد جالبي به شما رسيده و هم در آن امتيازاتي داريد بايد به سرعت تصميمگيري نماييد و مطمئنا» قبول اين پيشنهاد به نفع شما خواهد بود.
مهر (ميزان ،ترازو) عشق در ذات خود ،ميتواند با امنيت و آرامش روح همراه باشد و اين به اين معناست که در صورت نياز به سويش دست دراز کنيم و به دنباله روي از آن ،تنهايي را به دست فراموشي بسپاريم .شما بالقوه به همين جهت حرکت ميکنيد ولي بايد با دردسرهاي عشق يک طرفه هم آشنا باشيد! دوستان و همکارانتان به سمت شما جذب ميشوند، اما همه افرادي که به شما ميپيوندند ،کارهايي که شما ميخواهيد را انجام نخواهند داد ،چرا که آنها هم کارها و برنامههاي خودشان را دارند .به جاي اينکه مثل پرندهها دور هم جمع شويد ،يک نفس عميق بکشيد و يکي يکي با دوستانتان صحبت کنيد. در اين ماه ،کار کردن روي چندين پروژه بيفايده و بينتيج ه خواهد بود ،چرا که همه چيز در حال تغيير است .به جاي سختگيري و پافشاري کردن روي بعضي برنامههاي خاص ،بهتر است انعطافپذير بوده و نسبت به هر موقعيت که جاي پيشرفت دارد بيتفاوت نباشيد.
آبان (کژدم) ظاهر آرام و ساکت شما الگوي بسيار خوبي براي افراد ديگر است .اما در زير ظاهر آرام و متينتان شور و غوغايي برپا است و شما احتماال سعي ميکنيد که آن را پنهان کرده و بروز ندهيد .به جاي تالش براي فروخواباندن افکارتان ،به خودتان قول دهيد که ابدا هيچ کاري نکرده و فقط خودتان را با آنها سرگرم کنيد .مسير پيشرفت و خالقيت و پويايي براي شما باز و مهيا است .اما شايد نتوانيد به راحتي ديگران را متقاعد کنيد که به حرفهاي شما گوش بدهند .اگر فکر ميکنيد که آنها شما را درک خواهند کرد و بهتان کمک ميکنند پس زياد روي نظرات خودتان پافشاري نکنيد. در اين ماه ،شاهد تغيير و تحوالتي در زندگي خود خواهيد شد و بايد با دليل و منطق با آنها کنار بياييد .اگر کميايمان و اطمينان داشته باشيد اوضاع رو به راه ميشود، به عبارت ديگر اگر نسبت به اتفاقات بوجود آمده خوشبين باشيد ،از نتايج حاصله شگفتزده خواهيد شد.
آذر (کمان) شما حتما بايد تغييراتي را که در حال مديريتشان هستيد ثابت و مشخص کنيد و اين کار وظيفه بزرگ و عظيمي براي شما است .تالش شما براي بهتر کردن روند امور به ثمر ميرسد و شما در اين راه از همکاري دوستان و همکاران خود بهره خواهيد برد .عجيب اينکه اگر شما کمتر از ديگران توقع داشته باشيد آنها بهتر کارشان را انجام ميدهند .با احساساتي که تا ديروز برايتان مشکل ساز بودند کنار بياييد. شايد اين کار ابتدا به نظرتان سخت بيايد ،ولي هرچه جلوتر ميرويد راحتتر ميشود .کار کردن با ديگران لذتبخش خواهد بود ،اما آن وقت شايد نتوانيد تمام برنامههاي خودتان را عملي کنيد .با کمي انعطافپذيري ميتوانيد هر دوي اينها را با هم داشته باشيد. در اين ماه ،با صبر و حوصله بيشتري با ديگران طرف شويد .بعضي از اطرافيان شما خيلي بي صبر و بي طاقت
هستند و قبل از اينکه شما خودتان را آماده کنيد آنها ميخواهند به مرحله بعد بروند .اگر مجبور شديد کمي از خواستههايتان بگذريد ناراحت نشويد ،چرا که اين روزها به سرعت ميگذرد.
دي (بز) اگر شخصي از طرف شما کاري کرده است اما هنوز مسئله پنهاني است به نظر ميرسد اکنون زمان آن است که نظر خود را تغيير دهيد .ممکن است ديگران نخواهند کسي از شرايطشان باخبر شود اما اگر از آنها حمايت شود احساس اطمينان ميکنند .اين اختالف عقايد ممکن است يک جنبش و تغيير بزرگ را به همراه داشته باشد .اگر هنوز راهي برايتان باقيمانده که به عقب بازگرديد و خود را از اين ضربه عاطفي رهايي بخشيد براي همه افرادي که درگير هستند بهتر خواهد بود. در اين ماه ،به زندگيتان کام ً ال اطمينان داريد ،اما همراهي و پيش رفتن با اين مسير برايتان سخت شده است. ي هم شوخطبعي و خوشخلقي براي صبر و شکيبايي و کم گذر از اين مرحله سخت به شما کمک ميکند .مشکالت اخيري که برايتان به وجود آمده مجبورتان کرده ثبات و پايداري داشته باشيد ،در حاليکه شما خواهان تغيير بوديد.
بهمن (دلو ،کمان) چند هفته اخير سردرگم بودهايد زيرا با ديگران بر سر نظراتتان مخالفت داشتهايد در حالي که حق با شما بوده است ،ولي حاال ميتوانيد نفس راحت بکشيد .ديگران ممکن است هم چنان با شما مخالفت کنند ولي نظرتان را به خاطر راضي کردن افرادي که مردد هستند ،عوض نکنيد. حال که احساسات غيرمعقول زيادي دور و بر شما وجود دارند ،احساس غريبي ميکنيد و فکر ميکنيد اين مشکالت پيچيده اص ً ال قابل حل نيستند .به جاي اينکه کارهايتان را با روشهاي معمولي انجام داده و خودتان را خسته کنيد ،سعي کنيد راههاي جديدي امتحان کنيد. در اين ماه ،حتي اگر کارهاي زيادي براي انجام دادن داشته باشيد ،ولي به تفريح هم نياز داريد .شايد نتوانيد تعطيالت آخر هفته مورد پسندتان را داشته باشيد .اما اين سخن بدين معني نيست که براي لذت بردن مجبوريد منتظر بمانيد .سعي کنيد روي کارهايي که بايد انجام بدهيد تمرکز کنيد و با رضايت خاطر و لذت آنها را انجام دهيد.
اسفند (ماهي) در تماس بودن با جنگجوي درونيتان بيش از اينکه فکرش را بکنيد سخت و دشوار است .با وجود اينکه بعضي اوقات ميدانيد که بايد چکار بکنيد ممکن است در رابطه با خودتان احساس ناتواني و درماندگي کنيد .به جاي اينکه به خود سخت بگيريد و مدام از خودتان انتقاد کرده و بدين ترتيب خود را ديوانه کنيد ،آرام باشيد و به خود قول بدهيد که در رابطه با اين بيارادگيتان کاري انجام دهيد .مطمئن باشيد اين بيهدفي مدت زيادي طول نخواهد کشيد. در اين ماه ،بر سر يک دوراهي قرار ميگيريد و خودتان فکر ميکنيد که ميتوانيد به طور همزمان هر دو را برگزينيد اما مادامي که شما آنچه که اتفاق ميافتد را به صورت چيزهاي مجزا و جدا از هم ببينيد، به راحتي نميتوانيد در موردشان تصميم بگيريد .حقيقت اين است که تا موقعي که فکر نکنيد مجبوريد يک راه يا راه ديگري را برگزينيد ،ميتوانيد حقايق زيادي را درک کنيد.
50
November 2014 آبان 1393
50
ميلياردرهاي ايران چه ميپوشند و چگونه تفريح ميکنند؟ دنباله از صفحة 39
دفتر تهران روزنامه «گاردين» چاپ لندن ،در گزارشي مينويسد در ايران بسياري از کارشناسان، تنفروشي دختران را راهي براي دستيابي به استقالل اقتصادي و رهايي از هنجارهاي تحميلي جامعه ميدانند .بسياري از دختراني که در تهران در کار تجارت سکس مشغولند در سن دبيرستاني هستند. اين گزارش به مورد مونا ،دختر 22سالهاي اشاره ميکند که به خاطر مشکالت خانوادگي و نداشتن درآمد ،از دو سال پيش در تهران به تنفروشي پرداخته است .او پس از دعوايي جانانه با مادرش از خانه بيرون ميزند و به آرايشگاه يکي از دوستانش پناه ميبرد .در آنجا با خانم خوشرويي روبرو ميشود که به او محبت ميکند و در مورد مشکالتش با او همدردي نشان ميدهد. زن که به نظر مونا حدود 45ساله بوده و زري نام داشته سرانجام از موناي بيست ساله دعوت ميکند به خانه او برود و به او پيشنهاد ميکند از راه رابطه جنسي پول درآورد .زري البته به او ميگويد که فشار و زوري در کار نيست .او فقط مونا را با مشتري آشنا ميکند و اگر مونا دلش خواست ادامه ميدهد. اولين مشتري مونا جواني بود به نام حميد .دو ساعت با هم مالقات ميکنند و سپس به خانه حميد ميروند .مونا 50هزار تومان (حدود 17دالر به نرخ فعلي) براي يک ساعت دريافت ميکند .اما اين روزها مشتريان مونا بسيار متنوع هستند .از پسران نوجوان 16ساله تا مردان زندار 50ساله .همه آنها را زري براي مونا ميفرستد و يک سوم از درآمد او را براي خودش برميدارد. مونا ميگويد در آغاز خيلي ميترسيده ،اما حاال تنها چيزي که موجب هراسش ميشود بيماريهاي مقاربتي است .او ميگويد« ،بيشتر وقتها از انجام کارهاي غيرمتعارف نفرت دارم ،اما بايد هرکاري که مشتري ميخواهد انجام دهم». فحشا در ايران به رغم ننگ اجتماعي که دارد در بسياري از شهرهاي بزرگ به مشکلي در حال رشد تبديل شده است .به خاطر اکراه حکومت از قبول وجود آن و خودداري از بحث درباره آن ،اين تجارت در اعماق و به طرزي غيرقانوني عمل ميکند .فقدان ضوابط قانوني در اين زمينه کارگران سکس را در خطر خشونت ،قاچاق انسان و ابتال به بيماريهاي جنسي قرار ميدهد .موسسه ملي بهداشت و سازمانهاي غيردولتي برنامههايي براي بازسازي خودفروشان دارند ،اما بخش اعظم تجارت سکس با اطالع و زير چشم مقامات انجام ميشود. فريد مسعودي ،رئيس واحد بيماريهاي اجتماعي موسسه ملي بهداشت ايران ميگويد« ،هيچ آماري از رفتارهاي خطرناک آنها نداريم .هيچ راهي براي اينکه بدانيم چه به سر اين زنان ميآيد و با خودشان چه ميکنند، وجود ندارد .دانشجويان دانشگاهها هم که ميتوانستند پژوهشهاي ارزشمندي در اين زمينه انجام دهند ،از اين کار منع شدهاند». با اين حال نميتوان حضور زنان جوان خياباني و مرداني را که در پارکها و ميدانها و ديگر مکانهاي عمومي در جست و جوي کسب خدمات آنها هستند ،ناديده گرفت. به رغم کمبود دادههاي جامع در مورد فحشا ،پژوهشهاي موسسه ملي بهداشت و دانشگاهها و زندانها نشان ميدهد که بيشتر دختراني که در تجارت سکس در تهران فعالند، در سن دبيرستاني هستند. گزارش دفتر تهران نشريه «گاردين» همچنين به ليالي 19ساله ميپردازد که «اچ آي وي» مثبت دارد و خوابيدن با مردان براي پول را از 17سالگي شروع کرده است .او معموال با مشتريانش از طريق فيسبوک آشنا ميشود و ميگويد ميان مردان متاهلي که «درخواستهاي نامتعارف» دارند خيلي طرفدار دارد .به رغم وضعيت جسمانياش غالبا سکس بدون محافظ انجام ميدهد و براي آن از هر مشتري بين 50تا صد هزار تومان (17تا 33دالر) ميگيرد .ميگويد يک بار هم حامله شده و به کمک دوستانش جنين دوماهه را سقط کرده است.
او ميگويد بعد از آنکه دوست پسرش او را ترک ميکند از ناراحتي حاضر بوده به هر کاري دست بزند و سرانجام خودش را در اين کار مييابد« ،با آنکه از اين کار نفرت دارم نميتوانم ترکش کنم .بهش عادت کردهام». سن متوسط کارگران سکس در ايران به بين 12تا 18سال کاهش يافته است .به گزارش سال 2011انجمن جامعه شناسان ايران ،ده سال پيش اين رده سني 20 تا 30سالگي بود .بررسيهاي متاخرتري که در دانشگاه شهيد بهشتي انجام شده نيز بر اين داده صحه ميگذارد. مجيد ابهري ،پژوهشگر و جامعه شناس ميگويد در مدت هفت سال ،سن متوسط تنفروشان به زير 20سال رسيده است .بر اساس تخمينهاي او بين 300تا 600هزار فاحشه زن در شهرهاي بزرگ ايران مانند تهران و مشهد کار ميکنند. پژوهشگران در ايران غالبا اين پديده را به نابسامانيهاي اجتماعي گوناگون نسبت ميدهند .باالرفتن ميزان طالق ،باالرفتن عالقه مردان به تنوع جنسي ،کاهش فرصتهاي ازدواج ،اعتياد و بيکاري از آن جمله هستند. جامعه شناسان محلي و کارشناسان موسسه ملي بهداشت، فحشاي جوانان را بيماري خاصي ميدانند که در نتيجه فرهنگ فاسد غربي به وجود آمده است .اما انگيزههاي شخصي دختران جوان ايراني که به فحشا روي ميآورند به مسئله اجتماعي -فرهنگي پيچيدهتري اشاره دارد. حسن حسيني ،کارشناس مسائل اجتماعي ساکن تهران ،عامل اصلي افزايش فحشا در دهه گذشته را شکاف نسلها ،به ويژه در خانوادههاي سنتي ميداند .به گفته او اين تفاوتها موجب بروز استرس شديد ميشود که تاثير اندازهگيري نشده ماهوارهها و اينترنت نيز با آن ترکيب ميشود .او ميگويد با گسترده شدن فاصله ميان جامعه سنتي و جهان مدرن نبايد از باالرفتن ميزان فحشا تعجب کرد. مکانهايي چون سالن آرايشگاه براي مونا يا فيسبوک براي ليال را پژوهشگران مسائل زنان «محفل» مينامند .شعله شاهرخي که در سال 2008تحقيقي درباره دختران فراري در ايران کرده ،محفل را به عنوان مکاني توصيف ميکند که دختران فراري در آن با يکديگر و به صورت جمعي آشنا ميشوند. به نوشته «گاردين» با آنکه شعله شاهرخي ميان دختران فراري و تنفروشان مستقل ،با دختراني که براي يک حلقه تشکيالتي سکس کار ميکنند ،تفاوت ميگذارد اما مفهوم محفل براي هر دو گروه صادق است .آنجا جايي است که زنان از آزارهاي خانگي ،فقر و طردها و منعهاي
جامعه به آن پناه ميبرند و در آن آسايش ميجويند. تحقيق خانم شاهرخي نشان ميدهد که بسياري از دختران مانند مونا به خاطر استقالل مالي و آزادي از هنجارهاي سختگيرانه جامعه و خانواده به فحشا روي ميآورند .يکي از دختران فراري پس از آنکه بکارتش را از دست ميدهد پدرش او را از خانه بيرون مياندازد .ديگري از خانه فقرزدهاي که در آن مورد آزار و سوءاستفاده جنسي پنج برادرش قرار گرفته فرار ميکند .در همه اين موارد، محفل هم يک بهشت امن است و هم نقطه ورود به بخش پنهان و تاريک فرهنگ جوانان .شبکههاي فحشا نيز در اين ميان نقشي غيرقابل انکار دارند. شيداي 20ساله که خودفروشي را از 16سالگي آغاز کرده ميگويد ،اداره چنين محفلهايي بسيار سودآورتر از خودفروشي در خيابان است .شيدا پس از جدايي از شوهر اول و تالش براي کنارآمدن با نابسامانيهاي مالي و عاطفي خودش «توي اين راه افتاد» .او اوايل با دستمزد کمي کار ميکرد ولي رفته رفته «شهرتي به هم زد» و توانست گروهي به راه اندازد .شيدا ميگويد در حال حاضر 10نفر برايش کار ميکنند. ميگويد شمارهاش دست به دست توي شهر ميگردد و کساني که به خدماتش نياز دارند به او زنگ ميزنند .او مشتري را به دخترها نشان ميدهد و گهگاه هم اگر از مشتري خوشش بيايد و قيمت مناسب باشد «خودم به مشتري سرويس ميدهم» .او ميگويد نرخ خودش خيلي بيشتر از بقيه است 300« .هزار تومان ( 100دالر) براي يک ساعت .براي يک شب کامل بين 700تا 800هزار تومان ( 233تا 266دالر). به نوشته «گاردين» ،شيدا اخيرا از زندان آزاد شده است .در ايران تنفروشان طبق مواد 637و 638قانون مجازات عمومي مجازات ميشوند .بنابر اين قانون ،هر کس که رابطه جنسي بيرون از ازدواج برقرار کند به تا 99 ضربه شالق و دو ماه زندان محکوم خواهد شد. با اين حال بنا بر بررسيهاي آقاي فريد مسعودي، رئيس واحد بيماريهاي اجتماعي موسسه ملي بهداشت ايران ،حدود هشت هزار حلقه سکس فقط در تهران وجود دارد .شيدا ميگويد« ،حاال ديگر به زندان رفتن و شالق خوردن عادت کردهام». او سه بار زنداني شده و هر بار 60تا 70ضربه شالق خورده است .با اين حال ميگويد حتي اگر ده بار ديگر هم به زندان بيفتد از کارش دست بر نمي دارد ،زيرا «پول خيلي خوب است».
امکانات پرواز به عهده فرودگاه است .سوخت اين هواپيماها نيز همان بنزين سوپري است که براي وسايل نقليه استفاده ميشود .اما برآوردها و سخنان مسئوالن گوياي اين است که هر خريدار هواپيماي شخصي ميتواند با سرمايهگذاري حداقل 200ميليون و حداکثر 700ميليون تومان هواپيماي دلخواه خود را بخرد يا در صورت تمايل اين هواپيماها را به صورت ساعتي اجاره کند .هزينه نگهداري ماهانه هواپيماي شخصي حدود 600هزار تومان است». روزنامه «شرق» هم از اجاره يک شب خانه به قيمت 20 ميليون تومان براي پارتي خبر داده و نوشته است« ،روش جديد اجاره خانه ،آنهم با ارقام آنچناني اگر بخت يار باشد و هر شب مشتري به پستش بخورد ميتواند درآمدي نجومي را نصيب صاحب ملک کند .چند سالي است که اجاره يکشبه در تهران باب شده و بيشتر براي برگزاري پارتيها کاربرد دارد .وقتي مجبوري براي برگزاري مراسم در هتل هزينههاي سرسامآور داشته باشي يا زير بار قوانين تاالرها که بيشتر از 10و 11شب اجازه ادامه ميهماني را نميدهند بروي ،آنوقت به فکر راه سومي ميافتي .در چند سال گذشته هم تعداد آنهايي که راه سوم به ذهنشان رسيده روز بهروز بيشتر شده است .يک واحد 200يا 300متري اجاره ميکني ،مبله .براي اين واحدها هشت تا 10ميليونتومان بسته به منطقه و امکانات موجود پرداخت ميکني .خانههايي با سالنهاي بزرگتر و در منطقههاي باالتر هم نهايت شبي 20ميليونتومان از شما ميگيرند». ساعت مچيهاي 100ميليون توماني ،شلوار جينهاي 4ميليون توماني ،کيفهاي 10ميليون توماني و ...نيز تنها بخشي از ارقام مجتمع تجاري «سام سرويس» در خيابان فرشته است که سايتهاي خبري از آن به نام «پاتوق بچه مارک بازها» ياد ميکنند. درباره قيمت لباس در اين پاساژ ،در گزارشي آمده است« :خريد يك پالتو و يك جفت كفش از اين بوتيك ن تومان هزينه دربر خواهد داشت و اگر به حداقل 15ميليو فكر خريد تمامي لباسهاي خود از اين بوتيك باشيد ،بايد چيزي حدود 50ميليونتومان براي يك ست لباس كنار بگذاريد. كت و شلوار 28ميليوني با كمربند د و ميليونتوماني را ميتوانيد با يك جفت كفش لويي ويتان هشتميليونتوماني «ست» كنيد .كراوات ،گيره كراوات و دكمه سردستها (جواهر نشان) نيز چيزي حدود 10ميليونتومان برايتان هزينه خواهد داشت .قيمت پيراهن اما در اين بوتيك داستان ديگري دارد و همچون ساير اجناس بر اساس نوع جنس، رنگهاي طبيعي استفاده شده و شركت توليدكننده تعيين ميشود .پيراهن مورد نياز براي ست مورد اشاره را ميتوان با قيمت يك ميليون و 700هزار تومان خريداري كرد تا با لباس زير 200هزار توماني و جوراب صد هزار توماني «ست» مورد نظر در نهايت 50ميليون ناقابل براي شما تمام شود .در اين بوتيك قبل از هرگونه تصميم به خريد، لباسهاي مورد نظر در تن مانكنها براي شما به نمايش در ميآيد و پس از انتخاب مدل مورد نظر اقدام به پرو خواهيد كرد». سايت «مشرق» هم از فروش ساعتهاي 1ميليارد توماني در اين پاساژ خبر داده و نوشته است« ،به تازگي شرکتهاي ساعتسازي دنيا به ويژه شرکتهاي سوئيسي که بسيار صاحب نام در دنيا به لحاظ توليد ساعت هستند، سعي دارند تا با سرمايهگذاري جدي در ايران از فروش بدل ساعتهاي خود جلوگيري کنند و ارزش و اعتبار برند خود را در بازار ايران حفظ نمايند .در اين راستا البته قيمت برخي از ساعتهاي به اصطالح دستساز آنها بسيار نجومي است و تنها طيف بسيار محدودي را در ايران شامل ميشود به نحوي که يکي از برندهاي معتبر و مطرح سوئيسي به تازگي ساعتي را در ايران معرفي کرده است که قيمت پايه آن 500 ميليون تومان بوده و حتي برخي از انواع آن تا يک ميليارد تومان نيز قيمتگذاري شده است». البته به گفته مسئوالن «ژژلوکولتر» اين ساعتها کامال دستساز بوده و تنها کلکسيونرهاي ساعت را در ايران نشانه گرفته است .به اعتقاد اين کمپاني بزرگ ،ساعتهاي لوکس در ايران مشتريهاي خاص خود را دارد و بايد محصوالت به صورت مستقيم به فروش رسند نه اينکه واسطهاي براي فروش اين محصوالت به افراد خاص وجود داشته باشد .البته در اين ساعتهاي يک ميليارد توماني هنر ميناکاري مينياتوري در دستور کار قرار گرفته است و ساعت داراي کاليبرهاي پيچيده ،صفحههاي اضافي و الماس و ميناکاري مينياتوري است».
51
November 2014 آبان 1393
چهار نوع تحريمي که گريبان ايران را گرفته است
برنامه اتمي ايران از حدود 8سال پيش و به دنبال ارجاع پرونده اين کشور از آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي امنيت ،با تحريمهاي مختلفي مواجه شده است .اين تحريمها به لحاظ فني به 4گروه تقسيم ميشود که تصويب و لغو هرکدام ساز و کار جداگانهاي دارد .بخشي از دشواري مذاکرات ايران و گروه 5+1هم درباره چگونگي لغو همين تحريمهاست.
تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل
پرونده ايران در تاريخ هجدهم اسفند 1384مطابق با هشتم مارچ سال 2006از سوي شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي امنيت ارجاع شد .شوراي امنيت تا کنون شش قطعنامه عليه پرونده اتمي ايران تصويب کرده که چهار قطعنامه آن حاوي تحريمهاي تازه بوده است. قطعنامههايي که شوراي امنيت تا کنون درباره برنامه اتمي ايران صادر کرده ،ذيل فصل هفتم منشور ملل متحد است که به مسئوليت سازمان در مواجهه با تهديد عليه صلح جهاني ميپردازد .اين مصوبات براي تمامي اعضاي سازمان ملل الزماالجراست .در هنگام تصويب هر کدام از قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل ،کميتههاي تحريم تشکيل شدهاند که کارشان بررسي اين است که چه کساني و به چه طريقي هدف اين تحريمها خواهند بود .تا زماني که پرونده اتمي ايران از شوراي امنيت خارج نشده باشد ،کميته تحريمها همچنان به کار خود ادامه خواهند داد و فهرست خود را به روز خواهد کرد .در صورت حل و فصل پرونده اتمي ايران و توافق جامع با گروه ،5+1اعضاي دائم شوراي امنيت با طرح قعطنامهاي در شورا ،درخواست لغو تحريمها را مطرح و سپس با تصويب آن، پرونده ايران را از دستور کار شورا خارج ميکنند.
تحريمهاي اتحاديه اروپا
شوراي وزيران اتحاديه اروپا تا کنون تحريمهاي متنوع و متعددي را عليه برنامه اتمي ايران و به صورت مصوبههاي مستقل از هم تصويب کرده است .تحريمهاي اتحاديه اروپا همه کشورهاي عضو را ملزم به رعايت آن ميکند .اولين تحريم اتحاديه اروپا عليه برنامه اتمي ايران بر مبناي تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل ،بهمن سال ( 1386فوريه )2007 تصويب شد .اعمال برخي محدوديتها در ارسال قطعات، تجهيزات و فناوريهايي به ايران که ميتوانست در گسترش فناوريهاي موشکي و اتمي کاربرد داشته باشد ،هدف اولين دور
از تحريمهاي اتحاديه اروپا اين بود. محدوديتها در سالهاي بعد به حمل و نقل هوايي و دريايي، معامالت بانکي، فروش نفت و سر ما يهگذ ا ر ي در صنايع نفت و گاز ايران گسترش يافت و تجهيزات و فناوريها ،اشخاص و شرکتهاي مورد تحريم بيشتري را شامل شد .در صورت توافق جامع اتمي ايران و گروه ،5+1مسئول سياست خارجي اتحاديه به همراه سه کشور اروپايي حاضر در مذاکرات (بريتانيا ،فرانسه و آلمان) متعهد به لغو تحريمها ميشوند .لغو تحريمها از سوي شوراي وزيران اتحاديه اروپا با تصويب طرحي در اين شورا انجام ميشود.
تحريمهاي يک جانبه دولتها
آمريکا ،بريتانيا ،کانادا سه کشور اصلياند که دولت آنها به پيروي از قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل ،تحريمهاي يک جانبهاي را عليه برنامه اتمي ايران به تصويب رساندهاند. از حيث تنوع و گستردگي ،تحريمهاي آمريکا عليه ايران يکي از وسيعترين تحريمهاي تصويب شده يک جانبه عليه يک کشور است .آمريکا به دليل ارتباطات وسيع سياسي و تجاري با کشورهاي مختلف جهان ،توانسته بسياري از تحريمهاي يک جانبهاش عليه ايران را عمال به ديگر کشورها نيز تسري دهد. براي مثال برخي از شرکتهايي که عمده سهام آنها متعلق به شرکتها يا سرمايهگذاران آمريکايي است هم عمال مجبور به پيروي از تحريمهاي آمريکا شدهاند .همچنين ،بسياري از کشورها و شرکتهاي خارجي نيز از بيم اقدامات تالفي جويانه آمريکا ،از جمله محدوديت دسترسي آنها به امکانات و تسهيالت مالي و تجاري آمريکايي ،به درجات مختلف از اين تحريمها تبعيت کردهاند. اقدامات الزمه براي لغو اين تحريمها بايد در نهادهاي تصميم گيرنده اين کشورها و در سطح رياست جمهوري يا باالترين مقام اجرايي کشور انجام شود .در صورت توافق جامع
51
دنباله از صفحة 37
اتمي ايران و گروه ،5+1تحريمهاي دولتهاي بريتانيا و آمريکا که صرفا مربوط به برنامه اتمي ايران است ،لغو ميشود .به دليل گستردگي تحريمهاي صورت گرفته آمريکا عليه ايران طي 35سال گذشته يکي از مشکالت ،شناسايي تحريمهاي اتمي از ديگر تحريمهايي است که به داليل ديگر در اين سه دهه وضع شده است .تحريمهايي که از سوي وزارت خارجه ،وزارت خزانهداري و وزارت انرژي و نهايتا کاخ سفيد به اجرا گذاشته شده ،با فرمان و مصوبه مقامهاي دولتي قابل لغو است و به نسبت تحريمهاي شوراي امنيت ،اتحاديه اروپا و تحريمهاي کنگره ،پيچيدگي کمتري دارد .تحريمهاي بريتانيا عليه ايران هم توسط دولت اين کشور و نه پارلمان تصويب شده و لغو آن با تصميم دولت امکانپذير است.
تحريمهاي کنگره آمريکا
دشوارترين بخش در لغو تحريمها عليه برنامه اتمي ايران مربوط به تحريمهاي کنگره است .لغو اين تحريمها تصويب همزمان مجلس نمايندگان و نمايندگان مجلس سنا را الزم دارد که در اختالفات تندروهاي جمهوري خواه با باراک اوباما ،رئيس جمهور از حزب دموکرات ،ميتواند اجراي تعهد دولت آمريکا براي لغو تحريمهاي اتمي عليه ايران را بسيار دشوار کند .در صورت تصويب توافق جامع اتمي ايران و گروه ،5+1دولت آمريکا متعهد به لغو تحريمهاي دولتي ميشود اما بر اساس قوانين اين کشور ،دولت اختياري درباره تحريمهاي کنگره نخواهد داشت و صرفا ميتواند به مدت شش ماه اجراي آنها را به تاخير بيندازد. اين به معناي آن است که در صورت تغيير رئيس جمهور (فرض کنيد رئيس جمهور بعدي آمريکا از حزب جمهوريخواه و وعدههاي انتخاباتي او ضرورتا هماهنگ با تعهد دولت اوباما نباشد) تضميني براي اجراي دقيق تعهدات دولت قبلي آمريکا بر مبناي توافق جامع اتمي با ايران وجود نخواهد داشت؛ مثال دولت بعدي ميتواند ضرورتا اجراي تحريمها را هر شش ماه يک بار به تعويق نيندازد يا «قانون تحريم ايران» را که کنگره وضع کرده و در دسامبر سال 2016منقضي ميشود دوباره تمديد کند. در حال حاضر يکي از موضوعات مورد مذاکره ايران و آمريکا حل و فصل اين بخش از مشکالت است .نمايندگان دولت آمريکا معذورات قانوني خود را مطرح ميکنند و نمايندگان دولت ايران ميگويند اين مشکل داخلي آمريکا است که دولت اين کشور بايد راه حل آن را پيدا کند. و اما يک توضيح :ايران در برخي از موارد با شکايت از تحريمهاي صورت گرفته موفق شده حکم لغو آنها را مثال از داداگاه اتحاديه اروپا بگيرد .لغو تحريم از طريق شکايت در دادگاه گرچه ميتواند آرام آرام رويهاي در اين زمينه ايجاد کند، اما روند لغو تحريمها با استفاده از اين روش بسيار زمان بر و هزينه ساز و با نتيجهاي غير قابل تضمين است.
از همين رو ادامه تسلط اقليت علوي بر دمشق مطلوب آنکارا نيست .در خود ترکيه هم دولت برخاسته از «حزب عدالت و توسعه» با اقليت علوي رابطهاي سرد و تنشآلود دارد. آنکارا فکر ميکند که با تسلط سنيهاي هوادارش ،از جمله نيروهاي حول و حوش اخوانالمسلمين بر دمشق ،هماهنگي سياسي، ديپلماتيک ،قومي ،مذهبي و اقتصادي با سوريه ابعاد به مراتب گستردهتري پيدا خواهد کرد. اين نيز هست که کردهاي سوريه هم در صورت استقرار حکومت سني نزديک به ترکيه در دمشق در تحقق خواستههايشان که تقويت کردهاي ترکيه از پيامدهاي آن خواهد بود با مشکل مواجه خواهند شد و بهتبع آن ،آنکارا با يک جنبش کردي ضعيفتر در خاک خودش و نيز در کل منطقه روبرو خواهد بود. تسلط نيروهاي هوادار ترکيه بر سوريه عمق استراتژيک اين کشور را از کوباني تا درعا گسترش خواهد داد و در اين اتفاق ،در عمق استراتژيکي جمهوري اسالمي ايران گسست ايجاد خواهد شد که گستره آن به وسيله ايران تا عمق خاک لبنان تعريف شده است. ي که دولت آنکارا در اين با توجه به دشمن سه سال نسبت به حکومت اسد نشان داده ادامه موجوديت اين حکومت براي ترکيه يعني شکست قطعي سياست آن در اين سه سال و کمآوردن در برابر ايران. سوريه در سالهاي اخير در نظر مقامهاي جمهوري اسالمي به کريدوري ايدهآل براي انتقال گاز ايران به اروپا از طريق مديترانه تلقي ميشود تا نيازي به مسير ترکيه نباشد .در اين زمينه گفتوگوها و توافقاتي هم ميان ايران و سوريه و عراق صورت گرفته است. در صورت حاکم شدن حکومتي نزديک به آنکارا بر دمشق ،با توجه به سابقه حمايت ايران از حکومت اسد ،شايد ديرزماني بايد بگذرد تا مناسبات ايران و سوريه به حالت عادي درآيد و پروژههايي از نوع يادشده (در صورتي که البته عراق هم باثبات شود) امکان تحقق پيدا کنند. در چنين شرايطي ،متنوع نبودن بازار براي گاز ايران اهرم مناسبي در دست ترکيه است که هم در مورد پاييننگه داشتن قيمت گاز وارداتي از ايران امکان چانهزني داشته باشد و هم خود را همچنان به عنوان مسيري ايدهآلتر براي انتقال گاز ايران به اروپا معرفي کند. ساخت چنين خط لولهاي اهرمهاي سياسي و اقتصادي معيني را براي ترکيه در مناسباتش با ايران ايجاد خواهد کرد. نفوذ ترکيه در دولتي که پس از اسد در سوريه بر سر کار آيد ،امکانات آن براي تاثيرگذاري بيشتر بر معادالت و فعل و انفعالهاي مربوط به صلح خاورميانه را هم افزايش خواهد داد و آنکارا در اين زمينه تنها بر نزديکياش با نيروهايي مانند حماس متکي نخواهد بود. حاکمشدن نيروهاي نزديک به ترکيه بر سوريه امکانات اين کشور براي تاثيرگذاري بر سياستهاي بغداد و ترکيب و جهتگيري دولت آن را نيز افزايش خواهد داد و در مقابل ايران ،در موضعي بهتر قرار خواهد گرفت. اختالف ارضي ديرينه با سوريه بر سر استان هاتاي که بخشي از ترکيه است و دمشق همچنان نسبت به آن نظر دارد و نيز اختالف ديرينه بر نحوه تقسيم آب فرات نيز بيشتر به سود ترکيه حل خواهد شد. اين نيز هست که سوريه کريدور ارتباط ترکيه با خاورميانه است .همين حاال هم جنگ جاري ساالنه چند ميليارد دالر به صادرات ترکيه که از سوريه و اردن به کشورهاي خليج فارس ميرفته ضرر زده است. حاکمشدن حکومتي نزديک به آنکارا در دمشق ،حوزه نفوذ روسيه را که سوريه آخرين پايگاه آن در حوزه درياي مديترانه است محدود خواهد کرد و از اين زاويه ،هم به سود متحدان غربي آنکاراست و هم به ضرر جمهوري اسالمي.
52
November 2014 1393 آبان
but when it comes to sanctions, there’s nothing they can do, they say. Despite the warm applause, the Iranian team leaves the mentor session deeply disappointed. “We need their help to open the doors of our country,” Amiri says.
Investments, Not Boycotts
Iranian Entrepreneurs Make Pitches That Are Just Practice, For Now Deborah Amos - NPR Companies from Jordan, Pakistan, Turkey, Saudi Arabia and Iran were among the more than 100 Internet startups at this year’s Startup Istanbul event on Sept. 30. It was Iranian entrepreneurs’ first time competing on an international stage. Imagine this: You have a great idea for an Internet startup. You’re sure it will work. You are ready to be part of the global market. There’s one big problem: You live in Iran, a country facing some of the most extensive financial sanctions imposed on any country in the world. That was the challenge for a team of young Iranian entrepreneurs competing in the recent Startup Istanbul, where aspiring entrepreneurs got to pitch ideas to the founders of successful tech companies and venture capitalists at a conference in Turkey. The Iranians came armed with hot business ideas and plenty of enthusiasm, their first time competing on an international stage. “We are so glad that today we have teams who traveled from Tehran and they are going to pitch here,” says Mohsen Malayeri, the 29-year-old founder of Avatech Accelerator who describes himself as a builder of startup communities in Iran.
‘Startup Fever Is Everywhere’ Malayeri has organized more than a dozen startup weekends in nine Iranian cities for a generation excited about the prospects of a tech career in a country where 65 percent of the population is under 35 years old. “The average (age) is like 23 to 25 usually, but we have people who are showing up, a 12-year-old guy with an idea, which is quite impressive,” he says. I meet Malayeri at Microsoft headquarters in Istanbul as the competition kicked off. “Startup fever is everywhere,” he says. The HBO show Silicon Valley is now a big hit in Iran, where it can be downloaded from the Internet. The fever swept through the country two years ago and there are already multimilliondollar startups generating jobs. The Iranian teams came to Istanbul to learn international best practices to build on those successes. “They are going to pitch, they are going to hear feedback from the mentors and investors,” says Malayeri. There’s a Silicon Valley vibe in the basement
of Microsoft headquarters in Istanbul, and the Iranians fit right in. At long wooden tables, the clatter of keyboards and the familiar pings of email alerts is the background music in an open space where new ideas are shared over endless free coffee and competitive pingpong matches. The young crowd represents a new tech culture in the region. Companies from Jordan, Pakistan, Turkey and Saudi Arabia are among the more than 100 Internet startups at the event. Women have founded some of the most successful ventures. The pitches to investors reflect the vision across the region to build Internet companies that streamline everything and create jobs.
No Way Around Sanctions One of the most promising Iranian companies is a pioneer in e-commerce. Though it’s new, Zarin Pal’s market potential is huge: Iran has a population of 80 million. Established in 2010, it already has a customer base of 6 million, says Mostapha Amiri, a co-founder. Amiri was making the pitches at the Istanbul event. Sotoodeh Adibi, another founding member, was going over last-minute details with him. “It is going to become very popular year by year,” she says of Zarin Pal, which is based on the same model as PayPal. Amiri is obviously nervous as he faces the panel of mentors who will help him shape the pitch. He has never done this before in English. The mentors include a venture capitalist from Silicon Valley and a couple of successful startup pioneers. “ We need their help to open the doors of our country. - Tech entrepreneur Mostapha Amiri, on the role of international investors Amiri has 10 minutes to outline his proposal and describe the Iranian market. He explains there is a young, connected population with no access to international credit cards due to sanctions. However, debit cards linked to Iranian banks are extremely popular. Zarin Pal has built these links into a successful Internet business for the domestic market and now wants to offer the service to the 5 million Iranians who live abroad, Amiri explains. If the team came from any other place in the Middle East, Zarin Pal would be an obvious candidate for investment. But the financial sanctions are still firmly in place, and that means the doors are closed to the global market. The mentors are impressed with the business model,
They voice the frustration of many young Iranians, born after the 1979 Islamic Revolution. They are eager for change, for jobs and for a role in building Iran’s future. American Dave McClure, one of the mentors at the Istanbul event, wants to help. “Instead of boycotting countries maybe we should be investing in their entrepreneurs,” says McClure, a founding partner of 500 Startups, which backs promising Internet business in the region — although “not in Iran yet, it’s still illegal.” McClure encourages investment to counter the region’s gloomy news narrative. According to The Economist, these are the top Internet companies in Iran and their estimated value: Digikala: $150 million Aparat Group: $30 million Café Bazaar: $20 million. “Young people without jobs is a problem, so, creating jobs is a way to fill that gap,” he says. McClure is convinced that regional investment is good for the U.S. “as a way to have a better foreign policy approach and probably increase national security.” And he’s willing to write a check to test it. His latest venture is Geeks on a Plane, where he invites investors to travel to the region to finance the new tech culture. Tehran is on his wish list for next year.
52
He’s a hero to Iranian entrepreneurs after a recent speech in Berkeley where he challenged wealthy Iranian-Americans to invest in Iran’s tech culture rather than what he called expensive, “sexy sports cars.” His speech went viral in Tehran.
Talking To Top Investors On the closing day of the competition, the Iranian team was one of 14 companies the judges sent on to the finals. Amiri was on stage again in front of a panel of judges and a packed house. This is the pitch that counts. “Hi, I’m Mostapha from Zarin Pal, we are the first Iranian e-wallet system,” he begins in a bit of a shaky start. He’s honed the presentation over the four days of this event. He’s learned to hit all the highlights. It’s the first time an Iranian team has pitched in English. Back home, the Iranian government still places restrictions on the Internet, banning access to Facebook and Twitter. But it is removing domestic barriers for these startup entrepreneurs. Many are encouraged by a government-backed increase in Internet speed and a mobile 3G connection now offered by two main operators in Iran. Malayeri, Avatech Accelerator’s founder and organizer of the trip, says the team has won just by coming to Istanbul. “I’m not sure if there is any cash prize in place, but talking to top active investors is considered as a prize,” he says, beaming. As for the Zarin Pal team, their efforts were good enough to garner an honorable mention — the only one in the entire competition — and, more important, the attention of international investors. If the sanctions are lifted, these young Iranians want to be ready to jump quickly into the global market.
53
November 2014 1393 آبان
CONTINUED FROM PAGE 54
John Simpson:
Iran is the most charming country on Earth The acid attacks dominated front pages in Iran. “It is confirmed that the attacks were serial crimes,” read the headline of the reformist Shargh daily. The newspaper said the same type of acid had been used in all cases. Iranian officials, wary of the significant media coverage inside the country, have warned reporters against spreading fear inside the society. The authorities are particularly irked by any suggestion that the victims were selected due to their hijab. “Some people insinuate that victims had inappropriate hijab but we cannot confirm these claims. One of the victims was actually from a very religious family,” said a judiciary official, according to Shargh. Mohammad-Reza Naghdi, the head of the informal voluntary Basij militia, said western media were linking the attacks to the hijab issue, trying to distort the image of Islam. In his view, “western intelligence services” were behind the attacks. Iran’s justice minister, Mostafa Pourmohammadi, has described the Isfahan assaults as terrorist attacks intended to sabotage the city’s safety. “We are very concerned and are doing all our best to bring those responsible to justice,” he was quoted as saying. Shargh said the incident had already affected Isfahan’s tourist industry. “Some foreign tourists have since asked us if they would be attacked by acid if their headscarves were pushed back and we had to reassure them that this will not happen,” said one hotel operator. Another said: “Those responsible for these attacks want to harm the city’s tourist industry.” Acid attacks in Iran are usually linked to personal grudges. In 2011, the case of an Iranian woman who was blinded when a spurned suitor threw acid at her drew international attention. The man who blinded Ameneh Bahrami, in a literal application of the Sharia law of an eye for an eye, was due to be blinded with acid himself. But at the last minute, as Majid Movahedi was due to be rendered unconscious and lose his sight, Bahrami pardoned the assailant in a move that prompted praise at home and abroad. CONTINUED FROM COVER PAGE
this afternoon that the United States will not accept any arrangement we can’t verify, and that we won’t make any promises we can’t keep. Just as we will demand good faith, so will we demonstrate good faith,” she said. Sherman said the remaining time before next month’s deadline for a final nuclear deal should be used “wisely and with a sense of urgency and purpose.” “We hope the leaders in Tehran will agree to the steps necessary to assure the world that this program will be exclusively peaceful and thereby end Iran’s economic and diplomatic isolation and improve further the lives of their people,” she said. “If that does not happen, the responsibility will be seen by all to rest with Iran.” Sherman warned that a failure of the talks could lead to an “escalation” on all sides. That could also mean an end to poetry diplomacy.
For John Simpson, Iran’s incredible monuments, dazzling landscapes and hospitable people make it a holiday destination beyond compare All right, so I’m a travel extremist when it comes to holidays. Don’t come to me with your tales of fortnights in Dubai or the Maldives: its Afghanistan and Papua New Guinea that I’m interested in. The first thing I think of, when I hear of trouble in Egypt, is the Valley of the Kings emptying out and being able at long last to get a decent look at Tutankhamen’s belongings. This being the case, though, please don’t simply disregard the country I want to suggest to you for a strenuous but immensely rewarding holiday: Iran. OK, now you’re thinking of seething crowds of angry men and black-wrapped women screaming “Death to” whoever it is this week. Stonings. Glowering ayatollahs. These things exist, just as the danger of being hijacked in South Africa exists, or being randomly shot in America. But they aren’t the norm. They’re just what people like me put in our news reports. So let’s start again, with a clean sheet. Think of a country, largely cut off from the outside world, with a lovely dry climate, sophisticated and charming people, superb archaeological monuments, mountains, deserts, the Caspian Sea. If recent history had been different, it would be the India of the travel business, only without the beggars and the chaos. Iran is, quite simply, the most charming country I know. Until recently, it has been a complete secret. But in the past year or so it has opened up a little. I’ve started reading patronizing little mentions of it in travel editors’ diaries. A few discerning people are coming back quite starryeyed from their visits there. Of course, there’s
a definite delight in shocking the neighbors, who have only been to Bali. But after the general intake of breath at the drinks party, yours will be a genuinely fascinating story. What always strikes me in Iran is the normality of it. If you wandered down the street in Tehran – say Dr. Fatemi Avenue, where the old and much-loved hotel, the Laleh, stands – you would find it suspended between West and East, between the modern and something altogether older and more attractive: the Persian past. This is not Saudi Arabia: women drive cars,
run businesses and often forget to cover their hair as they’re supposed to do. The systems of control exist, but they’re usually discreet. A westerner wouldn’t come into contact with the nastier side of Iranian coercion, as long as he or she behaved and dressed sensibly. What you would encounter is a genuine delight to see you: a distinctly old-fashioned affection for westerners, who have vanished from everyday life in Iran. Eating in a Tehran restaurant can sometimes be a trial: so many people want to greet you and indeed pay for your meal. I first became aware of this affection in the Eighties, when I ventured out to cover an antiBritish demonstration in the city. I was a lot younger then, and accompanied by a charming, fatherly cameraman. The crowd pushed and shoved, and shouted “Marg bar Tacher” – “death
Boeing sells first aircraft parts to Iran since 1979 WorldTribune.com WASHINGTON — The United States has overseen the aircraft spare parts exports to Iran made possible by the Obama administration’s rapprochement policy. The U.S. firm Boeing said it sold spare parts to Iran Air in 2014. This marked the first U.S. aerospace exports to Iran since the Islamic takeover in 1979. The administration has opposed efforts
within Congress to tighten U.S. sanctions on Iran amid the failure to reach a nuclear agreement. Officials said that following the mid-term elections, the president could act without congressional approval to suspend sanctions on Teheran. “During the third quarter of 2014, we sold aircraft manuals, drawings, and navigation charts
53 to Thatcher”. I asked the cameraman to stand on a low wall and film me as I walked through the angry demonstrators. “I really don’t think you should do this, John,” he said, with a troubled look at the mob. But I’d seen it done before, by an American correspondent.
In Tehran, you will encounter a genuine delight to see you: a distinctly old-fashioned affection for westerners, who have vanished from everyday life I weaved my way through the crowd, smiling and explaining that I was a Brit, and they opened up a pathway for me, shaking hands and bowing. I finally reached the ringmaster, a professional demonstrator who was beating his chest, the spittle shooting from his mouth in his anti-British fervor. “Welcome, welcome to Iran, sir,” he said, and actually kissed my hand. It went down well on the news that night, I promise you. All right, you’re saying, that was decades ago. But, you see, Iran has been cut off from the West for so long since then that the longing for contact with westerners has actually grown. If you spend an evening wandering round Isfahan, the incomparable city of Shah Abbas on the Zayandeh River, with the distant foothills of the Zagros purple in the fading light, your main problem will be saying no to the kindly people picnicking in the parks and gardens who beg you to join them. “Esfahan nesf-e jahan” the Persians say. “Isfahan is half of the world.” And when you’re there, perhaps drinking a little glass of tea in the courtyard of the Abbasi Hotel, I think you might agree it’s the finer half. You’re probably thinking I’ve been paid by the Iran Tourism Board (if such a thing exists) for saying this. Persians, with their habitual joy in conspiracy theories, certainly would. But I’ve been banned from Iran for five years now, and don’t know if I’ll ever be allowed back. Believe me, the loss is mine.
and data to Iran Air,” Boeing said. In its quarterly report, released on Oct. 22, Boeing said the exports to Iran were conducted with U.S. government approval. The company said it earned $120,000, with $12,000 in gross profits, from the sales. In April 2014, the administration of President Barack Obama granted Boeing a license to sell spare aircraft parts to Iran. The Treasury Department said the license would limit Boeing exports to those that enhance the safety of Iran’s aerospace sector, which include company aircraft. Boeing and other companies were preparing additional exports to Iran. In February 2014, General Electric requested a license to sell spare parts to Iranian passenger aircraft. “We may engage in additional sales pursuant to this license,” Boeing said.
54
54
November 2014 1393 آبان
Iranians protest over acid attacks against women
theguardian.com – by Saeed Kamali Dehghan Thousands stage demonstration in Isfahan after women are targeted for wearing clothes deemed inappropriate by hardliners Thousands of people have staged a protest in Isfahan, Iran’s top tourist destination, demanding authorities bring to an end a spate of acid attacks on young women that has sparked horror and outrage. Assailants riding on motorbikes, in a similar sequence of events, have thrown acid in the face of at least eight women who were driving in the street with their windows pulled down. Local media say the number of victims could be higher. The attacks have so far claimed one life, an opposition website said. Many Iranians believe that victims were targeted because they were women wearing clothes that could be deemed inappropriate in the eyes of hardliners – a claim vehemently denied by the authorities. Isfahani citizens, horrified by the scale of vicious assaults, gathered in front of the city’s justice department on Wednesday, calling on the authorities to put an end to the crimes which has highlighted the striking challenges women face in Iran, where hijab is obligatory. A number of protesters in Isfahan chanted slogans that described the attackers as Iran’s own version of Isis, the extremist group that has committed many atrocities in Iraq and Syria. “Stop violence against women,” read a placard held by female protester, according to images posted on Twitter. “Freedom and security are the rights of Iranian women,” demonstrators chanted in Isfahan’s Nikbakht Sstreet. Iran’s semi-official Fars news agency estimated the number of the participants to be around 2,000. After a few hours, local police was reported to have dispersed the crowd. In Tehran, dozens of people showed solidarity with the victims in Isfahan by staging a similar but smaller gathering in front of the Iranian parliament (Majlis), calling on MPs to halt a bill which gives more freedom to the morality police and plainclothes militia in their crackdown on women with “bad hijab”. “Isfahan doesn’t want Daesh (Isis), stop acid attacks,” Tehrani’s chanted, according to the opposition website, Saham News. Women in Iran are required by law to be covered from head to toe but many defy the regulations by revealing their stylish hair or pushing the boundaries. In response, the morality police are regularly deployed in big squares and at public buildings cautioning
women and asking them to bring their headscarves forward. Earlier, Iranian MPs considered a bill which prohibits the use of violence in the hijab crackdown but at the same time gives more leeway to the relevant officials. Nasrin Sotoudeh, a leading Iranian human rights activist, told the Guardian on the phone from Tehran that she was among the protesters in the capital. “How can you live in the society and remain indifferent towards such horrible attacks,” she said. “We are opposed to the parliamentary bill. If it is implemented, those who engage in violence against women will certainly feel that they have protection.” Sotoudeh said the riot police interfered with the protest in Tehran, attended by some 300 Iranians, and confiscated a number of cameras belonging to photographers or activists. “The authorities are worried about women’s hijab but what is more important than people’s security?” she asked. Iran’s police chief, Esmail AhmadiMoghaddam, confirmed that around seven to eight people had been targeted in Isfahan. “Acid attacks are reprehensible and repugnant,” he said, according to Fars. “This crime is even worse than murder.” He said a number of suspects had been locked up but motives behind the attacks had not yet come to light. “According to the victims, there has been only one attacker and we are pursuing efforts to identify him,” said the police chief. In the face of the assaults, Iranian officials have gone on the offensive, scrambling to deny that their long-standing policy of cracking down on women not wearing the hijab has contributed to the Isfahan incidents. “We are still unsure about the attacker’s motives but some foreign and opposition media organizations have linked the attacks to the issue of hijab and women’s covering,” he said. “This is not true and those attacked were from faithful families.” Iran’s health minister, Seyed Hassan Hashemi, an ophthalmologist, visited one of the victims, the 27-year-old Soheila Joorkesh, who is being treated in Tehran’s Shahid Shiroudi hospital. Joorkesh, who had her disfigured face concealed behind bandages, was pictured by photographers as Hashemi examined her eyes. “She has lost sight in her right eye and her left eye needs further treatment,” the minister was quoted as saying. She was also severely burnt on other parts of her body. “I was coming back from the swimming pool and pulled over in Bozorgmehr Street so that my friend could get out. That’s when it all happened,” she was quoted as saying. “I took off all my clothes and threw them on the ground. People gathered in a circle but no one helped to wash my body, everyone was throwing back clothes on me so that my body would not be naked.” PLEASE GO TO PAGE 53
Tehran Welcomes European Luxury Train RealIran.org The luxury train, ‘Jewels of Persia’, with 65 passengers and 35 crew members arrived in Tehran after crossing several cities inside the country. After a two-week journey that started from Hungary’s capital of Budapest by travelling about 7,000 kilometers, the passengers arrived in Tehran as their final destination on Monday. The “Jewels of Persia” tour left Budapest on October 15 and crossed Romania, Bulgaria and Turkey on the way to Iran. After arriving Iran on October 22, the passengers mostly from Britain and Australia, visited the cities of Tabriz, Zanjan, Yazd, Isfahan, Shiraz, Kerman and Mashhad before reaching Tehran where the travelers spent two days before flying home. Iran’s cultural heritage and tourism organization said that some 96 passengers from at least 14 different countries were aboard the Golden Eagle Danube Express. The Cheshire-based Golden Eagle Luxury Trains, which has organized the Jewels of Persia tour, said it marked the first time a European private train had been permitted to enter Iranian territory.
The Prices for the two-week tour range from 10-15 thousand dollars per person. Another 12 tours are scheduled for next year — eight leaving Budapest and four departing Tehran — with the price of the most expensive tickets jumping to $37,000. Since the election of the moderate president, Hassan Rouhani, whose government wants to boost tourism, the number of foreign visitors to Iran has risen sharply. Official statistics released in March indicated tourist numbers were up 35 percent year-on-year to 4.5 million, bringing $6 billion in revenue. Iran has accelerated the issuance of tourist visas under the administration of Hassan Rouhani, which has been advocating dialogue with the West.
Iranian-American woman Azita Raji Nominated For Ambassador To Sweden The United States Embassy in Stockholm is set to get its first female ambassador after the White House announced it was nominating the Iranian-American exinvestment banker Azita Raji to take over from Mark Brzezinski. Azita Raji is a recognized business strategist, and a former Wall Street executive with international experience, who currently brings her expertise in global financial markets, economics, and strategic thinking to numerous leadership roles in the non-profit sector, by serving as an active trustee, co-founder, and advisor on national boards and appointed commissions. During the 2012 Obama campaign, Raji served as National Finance Vice Chair and Chair of the Swing State Victory Fund, in addition to serving on the national advisory board of the Democratic National Committee since 2008. Raji holds a B.A. in architecture and French from Barnard College, Columbia University,
and an M.B.A. in finance from Columbia Business School. She is a designated Chartered Financial Analyst and a member of the Bretton Woods Committee. Raji was born in Tehran, Iran, and spent her early years growing up and studying in Iran and Western Europe. She attended and graduated from an international high school in Lausanne, Switzerland, where she was a competitive downhill skier and chess player, before coming to live in the United States for the first time, to attend college at age 17. Throughout her life she has lived, studied, and worked in the Middle East, Latin America, Western Europe, and the Far East, and is fluent and literate in several languages, including Farsi and French. She has drawn from her wide global awareness and cultural perspective throughout her life and career. Raji currently resides in Northern California with her family. Biography (source: The White House)
55
November 2014 1393 آبان
55
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
November 2014 - Vol 21 - Issue 252
In Washington, Poetry Diplomacy With Iran By Golnaz Esfandiari, RFE/RL U.S. nuclear negotiator Wendy Sherman and mausoleum of the Persian poet Saadi in Shiraz, Iran In an October 23 keynote speech on the status of nuclear negotiations with Iran, U.S. chief nuclear negotiator Wendy Sherman cited a verse by the great Persian poet Saadi. “Have patience; all things are difficult before they become easy,” Sherman, U.S. undersecretary of state for political affairs, said in remarks
that came a month before the November 24 deadline for Iran and major world powers to reach a lasting nuclear deal. The citation appeared to be an attempt by Sherman to reach out to Iranians by showing respect for their culture and love of poetry, an approach employed earlier by other U.S. officials as well, including the American leader. U.S. President Barack Obama has recited Persian poetry in his efforts to engage Iran, as has State Department Persian language spokesman Alan Eyre, who frequently uses poetry in his me-
dia appearances and video messages to Iranians. In his 2011 message for Nowruz, the Persian New Year, Obama recited a verse from Simin Behbahani, a poet known as “The Lady of Iran’s Ghazal” who passed away in August and repeatedly faced pressure from Iranian authorities. “Old, I may be, but, given the chance, I will learn. I will begin a second youth alongside my progeny. I will recite the Hadith of love of country with such fervor as to make each word bear life,” Obama said in his citation of Behbahani. Behbahani later told VOA’s Persian Service
Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com
that she appreciated the gesture. For Obama’s 2013 Nowruz message, his speechwriters included a verse by the 14th century poet Hafez, whose book of poetry is part of almost every household in Iran. “Plant the tree of friendship that bears the fruit of fulfillment; uproot the sapling of enmity that bears endless suffering,» Obama said in the video message. There have been few public acknowledgements of this poetry diplomacy from Iranian leaders, who have called on Washington to recognize “Iran’s rights to uranium enrichment” and give up its “hostile” policies. As Sherman noted in her speech, despite progress in the nuclear negotiations, there is still a “forest of distrust” on both sides. “Given what has happened in past decades, how could there not be? But I can affirm to you PLEASE GO TO PAGE 53