نهادهاي مدني قالبي در ايران
رنج کودکي در ايران ص 33
ص3
ايران 4
جهان 8
گوناگون 15
سينما 20
«پرديس» را ماهانه و بطور رايگان از طريق ايميل دريافت کنيد. Send an email to:
pardismag@gmail.com
جدول 35
تکنولوژي 28
منتظري:
شما جنايتکار هستيد ص 42
درشهر 35
هشدار مجدد آمريکا در مورد خطرات سفر به ايران
آمريکا در مورد «خطرات» سفر به ايران هشدار جديدي صادر کرده است. وزارت خارجه آمريکا با صدور اطالعيهاي تحت عنوان «هشدار در
مورد سفر به ايران» گفته است که اين اطالعيه جايگزين اطالعيه چند هفته پيش در مورد «هشدار مسافرتي» به ايران ميشود و «خطر دستگيري و
بازداشت شهروندان آمريکايي ،به ويژه دارندگان تابعيت ايراني و آمريکايي را يادآور شده و بر آن تاکيد ميگذارد». اطالعيه وزارت خارجه آمريکا ميافزايد که خارجيان به خصوص افراد داراي تابعيت دوگانه ايران و کشورهاي غربي، از جمله اياالت متحده «همچنان در ايران بازداشت يا از خروج آنان از آن کشور جلوگيري ميشود». در اطالعيه وزارت خارجه آمريکا آمده است که نهادهاي دولتي ايران «همچنان براساس اتهاماتي مانند جاسوسي و تهديد امنيت ملي به بازداشت و حبس غيرعادالنه شهروندان آمريکايي ،به خصوص ايرانيتباران از جمله دانشجويان ،روزنامهنگاران، بازرگانان ،دانشگاهيان ادامه ميدهند.». دنباله در صفحه 32
آمريکا :ايران در تنگه هرمز احتمال اشتباه را باال ميبرد کاخ سفيد ميگويد نزديک شدن قايقهاي ايراني به ناوهاي آمريکايي در خليج فارس و تنگه هرمز «غيرقابل قبول» است و احتمال اشتباه را باال ميبرد. جاش ارنست ،سخنگوي کاخ سفيد ،گفته است که در هفتههاي اخير در چندين مورد کشتيهاي جنگي آمريکا با قايقهاي ايراني روبرو شدهاند که اين مساله باعث نگراني است .او گفت، «چنين رفتاري در محيط متراکمي مثل تنگه هرمز ،ريسک خطا در محاسبه و
قضاوت وضعيت را افزايش ميدهد». چندي پيش آمريکا اعالم کرد که پس از نزديک شدن چند قايق تندروي سپاه پاسداران به کشتيهاي آمريکايي، يک ناوچه آمريکايي به سوي قايقي ايراني «تير اخطار» شليک کرد. يک روز قبل از آن هم مورد مشابهي رخ داد که در آن چند قايق تندروي سپاه به کمتر از 300متري يک ناو آمريکايي نزديک شدند. سخنگوي کاخ سفيد گفته است
براي آمريکا روشن نيست که انگيزه قايقهاي ايراني از اين رفتار چه بوده است. حسين دهقان ،وزير دفاع ايران، گفته است« ،اگر ناوگان آمريکايي وارد حوزه آبي ايران شود قطعا” اخطار خواهد گرفت». نيروي دريايي سپاه پاسداران انقالب اسالمي مامور تامين امنيت آبهاي ايران در منطقه خليج فارس و تنگه هرمز است.
شعر 37
دستگيري دوباره
امير تتلو
ص 43
ورزش 39
فال 34
باوجود درخواست سازمان ملل ،ايران 12زنداني مواد مخدر را اعدام کرد بر اساس گزارشها «دستکم 12زنداني» جرايم مواد مخدر در ندامتگاه کرج اعدام شدهاند. ساعاتي پيش از اعدام ،احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد درباره ايران از مقامهاي ايراني خواسته بود تا فورا حکم اعدام 12نفر را که براي اجراي حکم به سلول انفرادي برده شده بودند ،متوقف کند. رويا برومند ،مدير اجرايي بنياد برومند و فعال حقوق بشر با اعالم خبر اعدام گفت که اسامي اعدام شدگان در اختيار بنياد برومند قرار گرفته است؛ هرچند ممکن است شمار اعدام شدگان بيشتر باشد. احمد شهيد ،گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد در بيانيهاش ابراز تاسف کرده بود که «دولت ايران همچنان به اعدام افرادي که جرايم آنها بر اساس قوانين بينالمللي جرايم جدي محسوب نميشود ،ادامه ميدهد». آقاي شهيد در بيانيه تازهاش درباره ايران گفته است که اين محاکم نه تنها ناقض قوانين بينالمللي هستند ،بلکه ناقض قوانين داخلي ايران هم هستند که دادرسي عادالنه را تضمين ميکنند. همزمان با اين اعدامها ،معاون پيشگيري از وقوع جرم قوه قضاييه ايران گفته است که مجازات اعدام براي قاچاقچيان مواد مخدر «تا کنون تاثيري نداشته است ».محمدباقر الفت گفت ارتکاب اين جرايم در حال افزايش است و به نظر او مجازاتهاي طوالني مدت همراه با کار سخت در کاهش اين جرايم تاثير بيشتري دارد. ايران ،باالترين ميزان سرانه اعدام (تعداد اعدام به نسبت جمعيت) را در جهان دارد.
2
September 2016 1395 شهريور
2
3
September 2016 شهريور 1395
3
نهادهاي قالبي بديل
محدودهاي از فعاليتهاي فرهنگي نيست که گروهي تالشي براي تاسيس نهادي در چارچوب آن کرده باشند و نهادهاي امنيتي و نظامي و نزديکان بيت و ولي فقيه در آن نهادهاي موازي و مدني قالبي ايجاد نکرده باشند .انجمن سينمايي دفاع مقدس (در مقابل خانهي سينما) ،قرارگاه عمار (در مقابل همه نهادهاي فرهنگي و هنري) ،انجمن قلم ايران (در مقابل کانون نويسندگان ايران) ،هيئت اسالمي هنرمندان (در مقابل خانه تئاتر يا انجمن موسيقي) ،انجمن روزنامه نگاران مسلمان (در مقابل انجمن صنفي روزنامه نگاران) ،مجمع ناشران انقالب اسالمي (در تقابل با اتحاديه ناشران تهران) ،اتحادي ه انجمنهاي اسالمي دانش آموزان (در اين محدوده نگذاشتند نهاد مستقلي شکل بگيرد) ،جامعه اسالمي دانشجويان (در مقابل دفتر تحکيمي که به اصالح طلبان گرايش داشت) و صدها نهاد مکتبي ديگر ،همه نهادهاي دولت ساختهاي هستند که نه در بودجه ،نه در مرامنامه و اساسنامه و نه در تصميم گيري مستقل بودهاند. در محدودههايي که نهاد قالبي ساخته نشده علت آن بوده که نهاد ظاهرا مدني کامال دولتساخته بوده است ،مثل سازمان نظام مهندسي ،سازمان نظام پزشکي و کانون وکال .دولت در انتخابات اين نهادها کامال دخالت دارد و نظارت استصوابي خود را اعمال ميکند.
تاريخ سازي
اسالمگرايان براي اصيل جلوه دادن فعاليت نهادسازي قالبي تمام نهادهاي ديني موجود مثل روحانيت ،مساجد و اوقاف را نهاد ديني معرفي ميکنند .برخي از اين نهادها مثل اوقاف هرگز نهاد مدني نبودهاند .اوقاف در ايران هميشه تحت نظر حکومت اداره ميشده است .نهادهاي ديگر مثل برخي حوزههاي عليمه يا مساجد ممکن است قبل از حکومت ديني نهاد مدني (مستقل از حيث بودجه، اداره و سازمان) بوده باشند ،اما در دوران حکومت ديني ذرهاي از استقالل در آنها مشاهده نميشود.
ويژگيها
مجيد محمدي جنبشهاي اسالمگرا و در پي آن دولتهاي اسالمگرا جريانهايي واکنشي و مبتني بر ارعاب هستند ،به اين معنا که در مطالبات عموم شهروندان ريشه ندارند و تنها تامين منافع بخش کوچکي را با تمسک به خشونت هدف قرار ميدهند .آنها هيچ ايده و نهاد و فک ر و راهبرد و تاکتيک تازهاي عرضه نکردهاند. هرچه اين جنبشها (غير از رسم و رسوم قبايل عرب 1400سال پيش) دارند، از کمونيسم و فاشيسم و استالينيسم وام گرفته شده است .البته با دقت تمام از ايدهها و ساختارهاي دمکراسي و ليبراليسم غربي پرهيز کرده ،يا اگر عناصري در آموزههاي برخي از روشنفکران آنها وجود داشته آنها را به تدريج تصفيه کردهاند. آنها همچنين در برابر رقباي سياسي خود در داخل و دولتها و مجامع بينالمللي در غرب در شرايطي نمونههاي قالبي نهادها و ايدهها و راهبردهاي دمکراسيها را درست کردهاند تا خود را در شرايطي که قدرت مطلقه را به دست نگرفتهاند مدرن جلوه دهند و از نردبان قدرت باال رفته و آن را فرو اندازند و در جامع ه جهاني دمکرات و حقوق بشري و مدني جلوهگر شوند (در شرايطي که هنوز قدرت قاهره در مجامع بينالمللي در اختيار آنها نيست؛ اگر همانند داخل کشور قدرت را يکسره از آن خود سازند ،اين کارها فراموش ميشود). مردمساالري ،حقوق بشر اسالمي ،حاکميت قانون ،تفکيک قوا ،مجلس شورا و انتخابات در جمهوري اسالمي ،همه قالبي هستند چون هم محتوا ،هم روشها و هم نتايج مورد نظر از آنها از نوع نظامهاي اقتدارگرا و تماميت خواه است .در اين نوشته به مواردي از نهادهاي مدني قالبي که توسط نيروهاي امنيتي و نظامي و دستگاههاي تبليغاتي جمهوري اسالمي ساخته و پرداخته شدهاند اشاره ميکنم.
مسافران ژنو
حقوق بشر از حوزههايي است که جمهوري اسالمي ميخواهد فضاي اعتراضي آن نسبت به اقدامات نظام را گل آلود سازد .اين امر در دورهاي با تشکيل ستاد حقوق بشر قو ه قضاييه يا برساختن حقوق بشر اسالمي صورت گرفت اما چندان موفق نبود .سياست جديد جمهوري اسالمي که بعد از جنبش سبز شکل گرفت ،مبهم سازي نهادي در اين حوزه است. سازمان دفاع از قربانيان خشونت ،انجمن ملل متحد ايران ،انجمن حمايت از زنان و کودکان پناهنده ،موسسه مطالعات و تحقيقات زنان ،موسسه خيريه حمايت از آسيب ديدگان اجتماعي ،بنياد کودک و مرکز توسعه صلح پايدار از جمله نهادهايي بودند که به همراه هيئت رسمي جمهوري اسالمي در شانزدهمين اجالس جهاني حقوق بشر در ژنو حاضر شده بودند .يک هيئت 20 نفره ايراني که خود را نمايندگان جامعه مدني در ايران و اعضاي نهادهاي فوق معرفي ميکردند در ژنو حاضر شدند و به دفاع از عملکرد جمهوري اسالمي در حوزه حقوق بشر و جامعه مدني پرداختند .اين هيئت صرفا بر موضوع نقد و سياسي سازي حقوق بر تمرکز داشت .به عنوان نمونه اين هيئت يک نشست تحت عنوان اسالم هراسي برگزار کرد .اين موضوع از موضوعات تبليغاتي اسالمگرايان براي عادي سازي موضوع تروريسم در غرب و زيبا جلوه دادن چهرهي اسالمگرايان بوده است.
ديدبان شفافيت و عدالت
جمعي از مقامات جمهوري اسالمي که همه سابقهاي طوالني در سوءاستفاده از قدرت و پنهانکاري و مديريت نهادهاي سرکوب را داشتهاند و تغييري نيز در باور و رفتار و کردار آنها صورت نگرفته دور هم جمع شده و سازماني به نام «ديدهبان شفافيت و عدالت» تاسيس کردند تا با فساد در جمهوري اسالمي مبارزه کنند. اعضاي هيئت موسس اين نهاد همه از اعضاي نهادهاي انتصابي حکومت (راديو و تلويزيون دولتي ،سپاه ،مجمع تشخيص مصلحت) بوده و برخي با حذف استصوابي رقبا به مجلس راه يافتهاند .ده عضو موسس (احمد توکلي ،احمد اميرآبادي ،محمد دهقاني ،محمود فرشيدي ،الياس نادران ،مرتضي نبوي ،اسماعيل کوثري ،حسين نجابت ،پرويز سروري ،و محمد حسين حسين زاده) اين نهاد همه عناوين ،قدرت، و ثروت خود را از نزديکي و وفاداري به قدرت در جمهوري اسالمي کسب کردهاند. اين گروه نظامي ـ امنيتي ـ تبليغاتي و فاسد مدعي هستند که ميخواهند با فساد و عدم شفافيت مبارزه کنند .جالب است که اين گروه انتخابهاي شخصي آدمها در لباس و غذا و سبک زندگي را نيز در زمرهي مواردي که ميخواهند با آنها مبارزه کنند ـ فساد فرهنگي ـ قرار دادهاند (اساسنامه ،ماده 9بند .)12شگفت انگيز است که گروهي از افراد که هر روز وفاداري خود را به فاسدترين و غير شفافترين فرد کشور (ولي فقيه) اعالم ميکنند و هرچه دارند از سوء استفاده از قدرت قاهرهي آنهاست ،ادعاي مباره با فساد و غير شفافيت دارند .سازماني که ديده بان شفافيت است در دو سالي که از عمر آن ميگذرد (دقيقا مثل ولي فقيه همه اعضاي آن) يک صفحه کاغذ در مورد هزينهها و مخارج خود عرضه نکرده است.
کارزارهاي تبليغاتي
برساختن نهادهاي مدني توسط نهادهاي حکومتي و دولتي متمرکز است بر برنامههاي تبليغاتي جمهوري اسالمي. به عنوان نمونه در موضوع اسرائيل دهها ستاد و تشکيالت تحت عنوان «سازمان مردم نهاد» توسط سپاه و بسيج و نهادهاي مذهبي تاسيس شدند تا کارهاي تبليغاتي را سازمان دهند .مجمع فعاالن و سازمان هاي مردم نهاد حامي آزادي قدس (شامل بر ستاد پاسداشت شهداي جهان اسالم ،موسس ه زيتون ،موسسه فرهنگي آرماگدون) در حيط ه تبليغات ضد اسرائيلي عمل ميکنند .بودجه اين نهادها از طريق سازمان تبليغات اسالمي و سپاه تامين مي شود .انجمن دفاع از قربانيان تروريسم ،تبليغات سياسي عليه سازمان مجاهدين خلق را هدايت و اجرا مي کند. هيچ يک از اين «سازمانهاي مردم نهاد» با شفافيت محل تهيه بودج ه خود را اعالم نکردهاند.
نهادهاي مدني قالبي چهار ويژگي دارند: اکثر اين نهادها فصلي هستند و وقتي کارکرد خاصشان که سرکوب ديگر نهادها يا بدنام کردن آنهاست به انجام رسيد ،محو ميشوند .فعاليت اين نهادها نيز فصلي است .بخشي از اين نهادها شبانه توسط يک نفر خلق ميشوند تا به نيازي استعجالي پاسخ دهند ،مثل نهادي که براي موضع گيري در موضوع کشمير خلق شد .مرکز دانشجويي حقوق بشر جمهوري اسالمي ايران (صلح زيبا) تنها در مورد کشتن مسلمانان در کشمير اظهار نظر ميکند ،البته بالفاصله بعد از موضعگيري فرمانده سپاه در اين مورد .اين نهاد ظاهرا حقوق بشري مثل دهها نهاد حقوق بشري ديگر که براي نمايش در سطح بينالمللي و مجامع جهاني ساخته شدهاند ،چون بر اساس پروژههاي خاص حکومت تعريف شدهاند کامال در جاي پاي مقامات نظامي و امنيتي و ديني حکومت حرکت ميکنند .خلق اين نهادها درست مثل ثبت شرکتهايي است که نزديکان به مقامات براي بهره برداري از رانتهاي حکومتي يک شبه بر ميسازند؛ کار اکثر اين نهادها علي رغم دست و دل بازي حکومت در تامين هزينهها نميگيرد ،چون تشکيل دهندگان بعد از مدتي به بخش دولتي و حکومتي ميروند ،زيرا در آن بخش منابع بيشتري براي فساد و تاراج وجود دارد .نهادهاي دولتي براي پرداخت به اين نهادها محدوديتهايي دارند و در مواردي دست آنها در رقابتهاي سياسي رو شده است (مثل پرداخت 500ميليون توماني به سايت زاکاني يا پرداخت به سايت سينمايي نزديک به شمقدري و دوستان)؛ اين نهادها در همان محدودهاي که کار ميکنند نيز نميتوانند حرفهاي و منصفانه عمل کنند .به عنوان نمونه نهادهاي قالبي تبليغاتي از بازداشت خبرنگار راديو و تلويزيون دولتي جمهوري اسالمي در اسرائيل شکايت ميکنند اما نميگويند که اسرائيل غير ممکن است در ايران خبرنگار داشته باشد. اين نهادها به دليل وابستگي به حکومت و تغذيه از آن نميتوانند نسبتي با حقوق و رفاه مردم يا حقوق صنفي و حرفهاي داشته باشند .در مرامنامهها و اساسنامهها و فعاليت اين نهادهاي قالبي حتي يک نقط ه روشن در دفاع از حقوق شهروندان ،گروهها و شهروندان ايراني نميتوان يافت .آنها فقط براي تداوم حکومت استبدادي و تماميتخواه و حفظ منافع گروهها و افرادي خاص ساخته و پرداخته شدهاند.
4
قوه قضائيه دستگيري «متهم به جاسوسي در تيم هستهاي» را تاييد کرد
September 2016 شهريور 1395
در تيم هستهاي صحت دارد ».به گزارش خبرگزاريهاي ايران ،آقاي اژهاي گفته است« ،اين فرد چندي پيش با سپردن وثيقه آزاد شد ،ولي اين اتهام براي او هنوز ثابت نشده است». عباس عراقچي ،معاون وزير خارجه ايران ،چندي پيش خواستار توضيح «مراجع پاسخگو» در مورد گزارشهاي مربوط به بازداشت يکي از اعضاي تيم مذاکره کننده هستهاي شده بود .آقاي عراقچي ،که از اعضاي اصلي گروه مذاکره کننده هستهاي بوده و عضو ستاد پيگيري برجام است ،با اشاره به اخباري که در مورد حضور «جاسوس» در اين گروه منتشر شده گفت« ،من در اين رابطه تنها حرف و شايعه شنيدهام و اميدوارم مراجعي که بايد پاسخگو باشند رسما در اين خصوص اظهار نظر کنند». در چند هفته گذشته در برخي رسانههاي ايراني گزارشي از بازداشت يک تاجر داراي تابعيت دوگانه به اتهام جاسوسي منتشر شد و در روزهاي اخير ،سايتها و رسانههاي منتقد دولت با انتشار اخباري از دستگيري «مشاور مالي و بانکي» تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران به اتهام جاسوسي خبر داده بودند .آنان فرد دستگير شده را عبدالرسول دري اصفهاني معرفي کردند اما آقاي دري اصفهاني در مصاحبهاي با سايت بانک مردم خبر بازداشت خود را تکذيب کرد.
سفر سگولن روايال، وزير محيط زيست فرانسه به ايران
غالمحسين محسني اژهاي ،سخنگوي قوه قضائيه در نشست خبري خود گفت« ،اصل خبر دستگيري عامل نفوذي
سگولن روايال ،وزير محيط زيست فرانسه به دعوت معصومه ابتکار ،رييس سازمان حفاظت محيط زيست ايران به تهران سفر کرده است .قرار است ايران و فرانسه در زمينه «مقابله با گرد و غبار، اصالح الگوي مصرف آب و مديريت منابع آب» همکاري داشته باشند. در همين حال مجيد شفيعپور ،رييس مرکز امور بينالملل و کنوانسيونهاي سازمان حفاظت محيط زيست
با تاکيد بر اهميت اين سفر دو روزه گفت که گفت و گو در زمينه انتشار گازهاي گلخانهاي، سفر به اروميه و بازديد هوايي از درياچه اروميه ،ديدار با وزير نيرو و گفتوگو در زمينه منابع آب ،تصفيه پسابهاي صنعتي و انساني، سفري کوتاه به اصفهان و بازديد از جاذبههاي توريستي و محيط زيستي اين شهر برخي از برنامههاي خانم روايال در سفر ايران است. به گفته آقاي شفيعپور ،خانم روايال معتقد است بايد توليد انرژيهاي تجديدپذير را افزايش داد و اين يکي از موضوعات مورد عالقه طرفين در تهران است. سگولن روايال شريک سابق زندگي فرانسوا اوالند ،رئيس جمهوري و از اعضاي پرنفوذ کابينه مانوئل والس نخستوزير فرانسه است.
برگزاري يادبود کشته شدگان 67در خاوران در روزي که مصطفي پورمحمدي وزير دادگستري دولت حسن روحاني و از اعضاي هيات چهار نفره اعدامهاي سال 1367براي اولين بار به فايل صوتي جلسه با آيتاﻟله
4
حسينعلي منتظري واکنش نشان داد ،تعدادي از خانوادههاي زندانيان سياسي که در آن رويداد اعدام شدند ،ميگويند توانستهاند مراسم يادبود اين کشته شدگان را در قبرستان خاوران در جنوب شرقي تهران برگزار کنند. برخي از سايتهاي مدافع حقوق بشر عکسهايي منتشر کردهاند که خانواده قربانيان با حضور در اين قبرستان بر روي قبرهاي بي نام و نشان گل گذاشتهاند. يک شاهد عيني گفت که دهها نفر از بازماندگان اعدام شدگان در اين مراسم حاضر شده و شعر خواندهاند. بخشي از يک زمين باير در مجاورت گورستان ارامنه و هندوها در جنوب شرقي تهران از سوي خانواده قربانيان
اعدامهاي سال 1367به عنوان گورستان خاوران مشهور است که به گفته اعضاي اين خانوادهها محل دفن اعدام شدگان است. در سالهاي اخير خانواده اين قربانيان اجازه حضور در اين قبرستان و مراسم يادبود را نداشتند .معموال خانوادهها در اولين هفته شهريور همزمان با سالروز پايان اعدامهاي دو ماهه سال 67در اين محل براي تجمع حاضر ميشدند. تصاويري از برگزاري مراسم مشابه در برخي ديگر از شهرهاي ايران نيز در فضاي مجازي منتشر شده است.
5
دنباله از صفحة قبل
ذوب آهن اصفهان ورشکسته است بحران رکود اقتصادي ايران دامنگير صنايع بزرگ توليدي شده است .پس از انتشار خبرهايي مبني بر تعطيلي کارخانههاي بزرگ ،ذوب آهن اصفهان هم به جمع شرکتهاي ورشکسته پيوست .به گزارش «خبرگزاري موج» بزرگترين شرکت توليد فوالد ايران با زيان انباشته 1513ميليارد توماني روبرو است. بر پايه اين گزارش ،ذوب آهن اصفهان در سه ماه نخست امسال هم نتوانسته است از بحران خارج شود و 300ميليارد تومان به زيانهاي اين شرکت افزوده شده است تا زيان انباشته اين شرکت به دو برابر سرمايه ثبت شده آن برسد. بدهي اين شرکت هم 658ميليارد تومان اعالم شده است. اين در حالي است که مديرعامل اين شرکت سال گذشته گفته بود که ذوب آهن از بحران خارج شده است. احمد صادقي مديرعامل ذوب آهن نيز ارديبهشت امسال با تائيد خبر ورشکستگي اين شرکت گفته بود که اين کمپاني مشمول ماده 141قانون تجارت در زمينه ورشکستگي است .او افزايش سرمايه را تنها راه نجات ذوب آهن دانسته و وعده کرده بود که در سال 95اين اقدام عملي شود. ذوب آهن اصفهان داراي حدود 15هزار نيروي کار مستقيم و غيرمستقيم است .زمستان سال گذشته خبرهايي مبني بر تعديل نيروي انساني در اين کارخانه منتشر شد اما مديرعامل ذوب آهن و استاندار اصفهان هرگونه تعديل نيرو در اين شرکت را تکذيب کردند. فروردين امسال 300بازنشسته اين شرکت در اعتراض به قطع پرداخت حق بيمه درماني خود دست به اعتراض زدند. معترضان به خبرگزاريها گفته بودند که بيمه درماني 46هزار بازنشسته اين شرکت پرداخت نشده است. مسئوالن ارشد ذوب آهن کاهش تقاضا در بازار ،نيروي انساني مازاد و پيري تکنولوژي را از داليل ورشکستگي اين شرکت اعالم کردهاند.
انتقاد ظريف از گفتههاي جان کري درباره ارسال سالح به يمن
وزير امور خارجه ايران به سخنان جان کري ،وزير خارجه آمريکا مبني بر خطرات ارسال سالح از سوي ايران به يمن واکنش نشان داد. وزارت خارجه ايران اظهاراتي از محمدجواد ظريف را که در سفر آمريکاي جنوبي به سر ميبرد منعکس کرده که در آن وزير خارجه ايران ميگويد ،اظهارات کري ،آمريکا را در جنايات
September 2016 شهريور 1395
جنگي رژيم سعودي عليه يمن شريک کرده است. واکنش ظريف به اظهارات جان کري در ديدار با ملک سلمان ،پادشاه عربستان است. وزير خارجه اياالت متحده آمريکا در سفر به عربستان سعودي در سخناني به ارسال اسلحه و مهمات از سوي ايران براي شورشيان يمن انتقاد کرد و گفت اين اقدام ايران نه تنها تهديدي براي عربستان سعودي است ،بلکه براي آمريکا هم يک تهديد محسوب ميشود. آقاي ظريف در واکنش به سخنان کري گفت ،اتهام ارسال سالح توسط ايران به يمن بي اساس است ...زمان آن رسيده که آمريکا چشمان خود را بر واقعيات موجود باز کند. از مدتي پيش شبه نظاميان حوثي ،که مورد حمايت تهران هستند ،مذاکراتي را با دولت عبد ربه منصورهادي رئيس جمهوري قانوني يمن که مورد حمايت عربستان سعودي است، آغاز کردهاند ،اما اين مذاکرات تا کنون نتيجهاي نداشته است.
معاون حقوقي رئيسجمهوري:
رفع حصر در حوزه اختيارات دولت نيست
معاون حقوقي رئيس جمهوري ايران ميگويد که رفع حصر خارج از حوزه اختيارات حسن روحاني است. سه سال از عمر دولت حسن روحاني و بيش از 2هزار روز از حصر مهدي کروبي ،ميرحسين موسوي و زهرا رهنورد گذشته است و معاون حقوقي رئيس دولت جمهوري اسالمي ميگويد، رفع حصر از نامزدهاي معترض به نتيجه انتخابات خرداد 88 امکانپذير نيست. به گزارش خبرگزاري کار ايران ،ايلنا ،مجيد انصاري گفت که حصر «ماهيت قضائي دارد» و در «حوزه قوه مجريه نيست». معاون حقوقي حسن روحاني مدعي شد که رئيس جمهوري به عنوان مجري قانون اساسي «تا حد امکان و مقررات مسئله را پيگري ميکند». او در ادامه اين موضوع را خارج از حوزه اختيارات قوه مجريه دانست و گفت« ،هر يک از قواي سه گانه حوزه اختياراتي دارند و براساس قانون اساسي اگر موضوعي در حوزه يک قوه بود ،قواي ديگر نميتوانند در آن ورود داشته باشند». حسن روحاني هنگام تبليغات انتخابات رياست جمهوري وعده کرده بود که پس از يک سال شرايط را براي «رفع حصر و آزادي زندانيان سياسي» فراهم کند .اما برپايه روايت اعضاي خانواده مهدي کروبي و ميرحسين موسوي ،وضعيت حصر شدگان در سه سال گذشته تغييري نکرده است. مهدي کروبي فروردين امسال در نامهاي به حسن روحاني از او به عنوان «مسئول اجراي قانون اساسي» خواست تا شرايط را براي برگزاري يک دادگاه علني فراهم کند. محمدباقر نوبخت سخنگوي دولت نيز بهمن سال گذشته گفته بود که دولت تصميم گيرنده نهايي در باره مسئله رفع حصر نيست. علي خامنهاي رهبر جمهوري اسالمي ايران بار ديگر مخالفت خود را با «رفع حصر» اعالم کرده و گفته است« ،سران فتنه حرفهاي او را نفهميدند». او تير امسال هم در ديدار با گروهي از دانشجويان گفت که نسبت به اين موضوع «حساس» است. زهرا رهنورد ،ميرحسين موسوي و مهدي کروبي از بهمن 1389در حصر خانگي قرار دارند.
5
حمله سايبري به صنايع پتروشيمي ايران تأييد شد غالمرضا جاللي ،رئيس سازمان پدافند غيرعامل ،حمله سايبري به برخي از مجتمعهاي پتروشيمي ايران را تأييد کرد ،اما گفت در بررسي دليل آتشسوزيهاي اين مجتمعها ،به حمله سايبري نرسيدهاند. جاللي در مراسمي در شرکت ملي صنايع پتروشيمي ايران از کشف ويروسهاي غيرفعال در برخي از محصوالت خريداري شده خارجي در يکي از دو مجتمع پتروشيمي خبر داد .به گفته او برخي محصوالت صنعتي خريداري شده خارجي ،حتي زمان نصب هم آلوده بودند و آلودگي صنعتي به صورت نهادينه شده در زيرساخت آن وجود داشته است. جاللي درباره حملههاي سايبري به برخي واحدهاي پتروشيمي گفت« ،اين موضوع کشف و به طور غيرفعال پيدا شده است و ما آنها را کنترل کرديم و در حال شناسايي و انجام اقدامهاي الزم هستيم». اين سازمان پيش از اين نيز اعالم کرده بود که آتشسوزيهاي اخير در نتيجه حمالت سايبري رخ ندادند. از آغاز سال 95چندين آتشسوزي مهيب در تعدادي از پااليشگاههاي پتروشيمي ايران رخ داده که دليل هر يک نوعي نقص فني اعالم شده است .اما بعضي از مقامات ايران احتمال حمله سايبري از ديگر کشورها به تأسيسات پتروشيمي ايران را مطرح کردهاند.
پرونده «خانههاي نجومي» و «تخفيفهاي ويژه» در فروش امالک شهرداري تهران تعدادي از اعضاي شوراي شهر تهران و رسانههاي ايران ،شهرداري تهران را به «تخلف» بيش از دو هزار ميليارد تومان در فروش امالک خود با «تخفيف ويژه بيش از 50درصد» به اعضاي شوراي شهر ،مديران شهرداري ،برخي از خبرنگاران صدا و سيما و تعاوني مسکن قوه قضائيه متهم کردهاند. احمد حکيميپور و غالمرضا انصاري ،دو عضو شوراي شهر تهران ،از ورود سازمان بازرسي کل کشور به اين موضوع خبر دادهاند ،اما غالمحسين محسني
6
دنباله از صفحة قبل
اژهاي ،سخنگوي قوه قضائيه ،گفته است که اين سازمان در نامهاي خواستار پاسخگويي شهرداري شده ،ولي «هنوز جوابي نيامده و پرونده قضايي هم در اين رابطه تشکيل نشده است». احمد حکيميپور در مصاحبه با روزنامه «شهروند»، اعالم کرد که بر اساس اخبار دريافتياش از گزارش سازمان بازرسي کشور ،ميزان «تخلف» شهرداري در واگذاري اين امالک به تعاونيها 150ميليارد تومان و «تخلف» در فروش به افراد دو هزار و 200ميليارد تومان است. در اين زمينه روزنامه «شهروند» ،از ماجراي واگذاري امالک شهرداري تهران با عنوان «خانههاي نجومي» نام برده است. وبسايت «معمارينيوز» نيز اعالم کرده که شهرداري تهران يک ميليون و 100هزار متر مربع زمين ،خانه وياليي و آپارتمان ،به ارزش «چند هزار» ميليارد تومان را به «افرادي خاص» واگذار کرده است. به نوشته اين وبسايت ،اين خانهها به «يکصد شخص حقوقي و حدود 150نفر شخص حقيقي واگذار شده» در بين آنها نام « 72نفر از مديران ارشد شهرداري» نيز به چشم ميخورد. در همين حال برخي از کانالهاي تلگرامي اعالم کردهاند که قيمت کارشناسي تعيينشده براي اين امالک نيز «کمتر از نصف قيمت واقعي» است و اين امالک «کمتر از يک چهارم قيمت واقعي» به اين مديران فروخته شده است. وبسايت معمارينيوز از محسن پيرهادي ،الهه راستگو ،معصومه آباد ،هادي ساعي و ابولفضل قناعتي به عنوان اعضاي شوراي شهر تهران نام برده که با استفاده از اين تخفيفها امالکي به آنان واگذارشده است. محمدباقر قاليباف ،شهردار تهران ،گفته است که واگذاري اين امالک و تخفيفهاي داده شده «بر اساس مقررات» بوده است .به گفته آقاي قاليباف ،شهرداري تهران همچنين زمينها و امالکي را در اختيار تعاوني مسکن ديگر نهادها از جمله قوه قضائيه قرار داده است. در همين حال محمود صادقي ،نماينده تهران در مجلس ،با اشاره به واگذاري اين امالک گفت که شهرداري تهران« ،عالوه بر اين که خود با فسادي سازمان يافته مواجه است با تطميع برخي سازمانها و نهادها ،فساد را به مراکز ديگر کشور نيز کشيده است». محمد حقاني ،عضو شوراي شهر تهران گفته است که دادن اين تخفيفها بر اساس اختياراتي «فراقانوني» بوده که در دورههاي گذشته به شهرداري تهران داده شده است.
احضار و دستگيري دهها فعال فضاي مجازي يک روز پس از انتشار خبر «برخورد» با 50نفر در کردستان به دليل فعاليت در فضاي مجازي در حوزههايي چون «مدلينگ» ،سپاه استان فارس خبر داد که «حدود 170مدير گروه مدلينگ» در اين استان احضار و برخي از آنان دستگير شدهاند. وبسايت سپاه استان فارس اعالم کرد که تعدادي از مديران و کاربران فضاي مجازي که در حوزههاي به گفته اين نهاد« ،ضد امنيت اخالقي ،چرخه مدلينگ مجرمانه و توهين به عقايد ديني» فعاليت ميکردند ،احضار يا دستگير شدهاند.
September 2016 شهريور 1395
اين وبسايت به نقل از يکي از مقامهاي سپاه استان فارس که نام او ذکر نشده ،خبر داد که «حدود 170مدير گروه يا کانال اجتماعي» که در پيامرسانها و شبکههاي اجتماعي تلگرام ،واتساپ و اينستاگرام فعاليت ميکردند، احضار و برخي نيز دستگير شدهاند. يک روز پيش از اين گزارش ،سپاه استان کردستان از «برخورد» با 50نفر در اين استان خبر داده بود که به گفته اين نهاد ،در شبکههاي تلگرام و اينستاگرام در حوزه «مدلينگ ،آرايشگاه زنانه ،آتليه و خالکوبي» فعال بودند و «تصاوير مبتذل و غيراخالقي» منتشر ميکردند. در اين اطالعيه تأکيد شده بود «در پي غفلت دستگاههاي فرهنگي و ناآگاهي صنوف و اتحاديه» برخي عکاسيها ،سالنهاي آرايش و مزونها به مکان «ترويج فساد و فحشا» تبديل شده و «تصاوير مبتذل و غيراخالقي از افراد و خانوادهها» را در فضاي مجازي منتشر ميکردند. برخي وبسايتهاي فعال در حوزه حقوق بشر ضمن بازنشر اين خبر اعالم کرده بودند که اين افراد در تلگرام فعاليت ميکردند. سپاه پاسداران ايران در ماههاي گذشته نيز چندين بار از برخورد با صفحات مدلينگ در شبکههاي اجتماعي خبر داده است. از جمله مرکز جرائم سازمان يافته سايبري ،وابسته به سپاه پاسداران ،خبر داده بود که «مديران» 450 صفحه ،کانال يا گروه در شبکههاي اجتماعي تلفن همراه به اتهامهايي چون «مدلينگ مجرمانه» و «توهين به عقايد ديني» دستگير يا احضار شدهاند. گروه قابل توجهي از روحانيان و نظاميان حاکم بر ايران معتقدند که اينترنت و شبکههاي اجتماعي ابزار «جنگ نرم» و «جاسوسي» غرب از جمهوري اسالمي است و بايد بر اين فضا نظارت شديد اعمال شود. آيتاهلل علي خامنهاي ،رهبر جمهوري اسالمي ،از «فضاي مجازي» به عنوان «ميدان واقعي جنگ» ياد کرده و گفته که «روحانيون و طالب ،بايد مسلح و آماده وارد عرصه مقابله با شبهات و تفکرات غلط و انحرافي شوند». آقاي خامنهاي ،در ديدار با اعضاي هيئت دولت گفته بود که فضاي مجازي «فرصتهاي بزرگ و در عين حال تهديدهايي را هم ميتواند بههمراه داشته باشد». او هدف از تشکيل شوراي عالي مجازي را «استفاده حداکثري از فرصتهاي فضاي مجازي و دفع تهديدهاي آن» اعالم کرده و خواستار آن شده بود که «در ايجاد شبکه ملي اطالعات و راهاندازي آن تسريع شود». در همين حال فاز نخست «شبکه ملي اطالعات» ايران با حضور اسحاق جهانگيري ،معاون اول رئيسجمهور ،افتتاح شد. دولت حسن روحاني مدعي است که راهاندازي شبکه ملي اطالعات اقدامي براي جدا کردن اينترنت مورد استفاده کاربران خانگي داخل کشور از شبکه جهاني وب نيست ،اما منتقدان نگران آن هستند که عالوه بر کيفيت پايين اين شبکه ،دولت از تسلط خود براي کنترل هر چه بيشتر کاربران پرتعداد اينترنت در ايران و نيز محدود کردن دسترسي آنها به شبکه جهاني استفاده کند.
وزير اطالعات :شناسايي صدها جوان ايراني که قصد پيوستن به داعش داشتند
6
مقامهاي مسئول در اين مناطق ٬منجر به وقوع «دومينويي بهمنوار» خواهد شد. اين گزارش در آن زمان پيشبيني کرده بود که با توجه به تصرف بيش از 32درصد از خاک عراق از سوي داعش و حمله اين گروه به کردستان عراق ،بايد منتظر «تحرک بيش از پيش گروههاي تکفيري در کردستان عراق و در ادامه آن در کردستان ايران» بود.
داستان سه نفتکش ايران که ناپديد شدند
محمود علوي ،وزير اطالعات ايران ،ميگويد صدها جوان ايراني را که «قصد پيوستن» به گروه حکومت اسالمي، داعش ،داشتند توسط نيروهاي امنيتي شناسايي شدهاند و از پيوسن آنها به داعش جلوگيري شده است. علوي گفته است که وزارت اطالعات پس از شناسايي «بيش از هزار و 500جواني که قصد پيوستن به داعش را داشتند» ،با روشهاي مختلفي از قبيل «احضار»« ،بازداشت»، و «گفتوگو» از پيوستن آنها به اين گروه پيشگيري کرده است. در اين سخنان که از جمله در خبرگزاري تسنيم بازتاب داشته ،آقاي علوي تأکيد کرده که «بايد جوانان را از پيوستن به جريان تروريستي داعش برحذر داشت». او اضافه کرده که پس از شناسايي جواناني که «قصد پيوستن به داعش داشتند» ،آنها را «دعوت کرديم و گاهي در قالب بازداشت آنها را فراخوانديم و بر اساس موضع قرآن و رسول اکرم با آنها صحبت کرديم و از پيوستن آنها به داعش جلوگيري کرديم». مقامهاي امنيتي ايران به تازگي از وقوع دو درگيري بين نيروهاي اطالعاتي ،امنيتي و انتظامي با تيمهاي «وابسته به داعش» در استان کرمانشاه خبر داده و اعالم کردند که در اين درگيريها چهار نفر از افراد وابسته به حکومت اسالمي (داعش) کشته شده و شش نفر ديگر دستگير شدند. اين اعالم به فاصله چند روز با اطالعيه وزارت اطالعات ايران در مورد دستگيريهاي بيشتر در اين رابطه تکميل شد. گفتههاي وزير اطالعات ايران در مورد قصد صدها جوان ايراني براي «پيوستن به داعش» در حالي است که کمتر از يک ماه پيش فرمانده نيروي زميني ارتش ايران خبر داده بود گروه حکومت اسالمي (داعش) تعدادي از نيروهاي خود را از قصر شيرين و نفتشهر جذب کرده است. سرتيپ احمدرضا پوردستان ،افزوده بود که «دو نفر از تيم آنها که اخيرًا به دست نيروهاي ما در غرب هدف قرار گرفتند ،از همين عناصر بودند که هم آموزش ديده بودند و هم جليقه انتحاري داشتند». پبش از اين هم در آذر ماه ،94 رئيس وقت کميته امنيت کميسيون امنيت ملي مجلس گفته بود که «گزارشهايي وجود دارد که نشان ميدهد چند مورد خروج اتباع داخلي براي پيوستن به داعش بوده است». محمدرضا محسني ثاني البته در پاسخ به اينکه آيا چنين مواردي «به لحاظ تعداد قابل توجه است؟» ،گفته بود «نه! مطلبي که بخواهيم روي آن حساب جدي باز کنيم نيست». اين نماينده مجلس نهم ،که در دوره کنوني مجلس عضويت ندارد ،تأکيد کرده بود که اين افراد «انگشت شمار و اندک» هستند و انگيزه آنها «بيشتر مالي است». وزارت کشور ايران در بهمن سال گذشته گزارشي «تحقيقي ـ امنيتي» منتشر کرده بود که در آن يادآوري شده بود «جريانهاي هوادار داعش» ،در مناطق کردنشين ايران در حال «يارگيري» هستند و با توجه به «حساسيت وضعيت» ،هرگونه «آزمون و خطاي به ظاهر بياهميت» از سوي
خبرگزاري کار ايران ،ايلنا ،در گزارشي اعالم کرد به اسناد و اطالعاتي دست يافته است که نشان ميدهد از سرنوشت سه فروند کشتي نفتکش ايران در دوران رياستجمهوري محمود احمدينژاد اطالعي در دست نيست. بر اساس اين گزارش ،در دولت محمود احمدينژاد هشت فروند نفتکش غول پيکر ايران بدون امضاي قرارداد حقوقي در اختيار يک تبعه يوناني قرار گرفت که «وي با سوء استفاده از موقعيت ،هر هشت فروند کشتي نفتکش را به همراه محمولههاي نفتي موجود در آن در اختيار گرفت و از حوزه جغرافيايي کشور خارج کرد». يک روز پس از انتشار اين گزارش ،حجتاهلل ميرزايي، معاون اقتصادي وزارت تعاون ،کار و رفاه اجتماعي در گفتوگو با روزنامه «شرق» جزييات بيشتري از ناپديدشدن اين سه فروند نفتکش ايراني و ارتباط اين موضوع با صندوق بازنشستگي کشوري ارائه کرد. به گفته آقاي ميرزايي ،از سال 2012که شرکت ملي نفتکش هم به خيل شرکتهاي تحريمي پيوست و ايران با محدوديتهاي جابهجايي نفت مواجه شد ،به پيشنهاد شرکت ملي نفت ايران ،شركت ملي نفتکش موظف شد تا تعدادي کشتي با پرچم کشورهاي ديگر خريداري کرده و به جابهجايي نفت اقدام کند. او در ادامه توضيح ميدهد که «در قالب همين پيشنهاد به شرکت ملي نفتکش توصيه ميشود ،خريد نفتکشها را به مديرعامل يک شرکت ناشناخته و گمنام يوناني بسپارد». معاون وزير کار با نامبردن از فردي تبعه کشور يونان به نام «دميتري کامبيس» ،مالک تعيين و انتخاب اين فرد از سوي شرکت ملي نفت ايران را «مبهم» توصيف ميکند. به گفته حجتاهلل ميرزايي« ،مبلغي در حدود 260 ميليون دالر بابت خريد هشت نفتکش دستدوم به فرد يوناني پرداخت ميشود ،اما فرد يوناني تا مدتها خلف وعده ميکند و در نهايت با تاخير طوالني و با پيگيريهاي مسووالن دولت يازدهم در نهايت پنج نفتکش را تحويل داده و سه نفتکش ديگر را نهتنها تحويل نميدهد ،بلکه اوراق ميکند». به گفته معاون وزير کار ايران« ،قيمت اين سه نفتکش ل حاضر ،اين 28ميليون دالر، 28ميليون دالر بوده و در حا خسارت شرکت ملي نفتکش است که از دست رفته و آن فرد نه پول و نه نفتکش را تحويل داده است». چندي پيش ،محمود اسالميان ،رييس صندوق بازنشستگي کشوري در نشست خود ،خبر از بازداشت فردي داد که 28ميليون دالر از داراييهاي صندوق را بر باد داده بود. به گفته او« ،فردي يوناني ،در جريان معاملهاي 28 ميليون دالر از منابع شرکت ملي نفت را در اختيار داشت که تحويل نداده بود؛ اما اين فرد بازداشت شده است و بايد به بيتالمال بازگردد». با کنار هم قراردادن اين دو اظهارنظر مقامهاي ايراني و شباهتهاي رقمي و نشانههاي موجود ،به نظر ميرسد که فرد يوناني مورد اشاره ،در ارتباط با ناپديد شدن همين سه فروند کشتي در فرودگاه امام خميني بازداشت شد ه است. حجتاهلل ميرزايي در بيان چگونگي دستگيري «کامبيس» يوناني به روزنامه «شرق» گفته است« :کامبيس
7
دنباله از صفحة قبل ماه گذشته بهطور تصادفي به ايران مسافرت کرده و اکنون در بازداشت قوه قضائيه به سر ميبرد». به گفته معاون اقتصادي علي ربيعي« ،تالشهايي از سوي شرکت ملي نفتکش براي جلوگيري از بازداشت اين فرد صورت گرفته است» که با «پيگيريهاي صندوق بازنشستگي کشوري و شستا (شرکت سرمايهگذاري تامين اجتماعي) اين فرد بازداشت شد». حجتاهلل ميرزايي ،در توضيح علت مقاومت در برابر بازداشت اين فرد ،به مالحظات خارجي بودن فرد بازداشت شده و نگرانيها از آسيبديدن روابط ديپلماتيک بين دو کشور ايران و يونان اشاره کرد ه است. به گفته معاون وزير کار ايران ،ديميتريس کامبيس، دادوستدهاي ديگري نيز با شرکت ملي نفتکش در سالهاي زمامداري محمود احمدينژاد داشته ،اما هيچ تعهد يا وثيقهاي نيزد اين شرکت نداشت ه است. انتشار خبر ناپديدشدن اين سه فروند نفتکش، اخبار مربوط به گم شدن يک دکل نفتي در زمان محمود احمدينژاد را زندهکرد ه است .در جريان آن پرونده نيز ،کل مبلغ خريد يک دکل نفتي به ارزش 87ميليون دالر به يک شرکت رومانيايي پرداخت شده بود ،اما هرگز آن دکل نفتي به ايران نيامد.
نماينده مجلس ايران يک خبرنگار را کتک زد
September 2016 شهريور 1395
«کانون نويسندگان ايران» ،در اطالعيهاي از ممانعت وزارت اطالعات جمهوري اسالمي از برگزاري مجمع عمومي ساالنهي اين کانون خبر داد .اين مجمع قرار بود در منزل يکي از اعضاي کانون و به منظور انتخاب «هيات دبيران» جديد برگزار شود که ماموران امنيتي با حضور در محل ،مانع از برگزاري آن شدند. بر اساس اين اطالعيه در روزهاي اخير پنج عضو ارشد کانون نويسندگان به نامهاي فاطمه سرحديزاده، اکبر معصومبيگي ،عليرضا عباسي ،قارن سوادکوهي و رضا خندان مهابادي به وزارت اطالعات احضار و به آنان تاکيد شده بود از برگزاري مجمع عمومي خودداري کنند. اين تشکل صنفي ـ فرهنگي که سابقه تاسيس آن به 50سال قبل باز ميگردد ،در اعتراض به اين برخوردها نوشته است« ،شگفت اينکه حق تشکل و تجمع و حق امنيت در چهارديواري مسکوني و خصوصي حتي به موجب همهي قوانين جاري براي مردم تضمين شده و ممانعت از اين حقوق ،جرم و قابل تعقيب است .اما دقيقا همين حقوق سلب و لگدمال شده است». اعضاي «کانون نويسندگان ايران» در اين بيانيه، همچنين يک بار ديگر خواست اصلي خود را پايان سانسور اعالم کرده و نوشتهاند« ،ما بارها اعالم کردهايم نويسندهايم و ما را با قدرت سياسي کاري نيست ،اما مخالف سانسور و خواهان آزادي بيان و انديشه بيهيچ حصر و استثنا براي همگان هستيم و بديهي است مجامع عمومي کانون نيز هدفي جز اين را دنبال نميکنند».
اميد کوکبي آزاد شد وکيل مدافع اميد کوکبي ،فيزيکدان ايراني که به اتهام جاسوسي به ده سال حبس محکوم شده بود ،از آزادي مشروط او خبر داد. سعيد خليلي ،وکيل آقاي کوکبي ،در گفتوگو با خبرگزاريهاي ايران گفت که موکلش از سه ماه پيش در مرخصي استعالجي بوده و اکنون مشمول «آزادي مشروط»
خبرگزاريهاي ايران گزارش دادهاند که نادر قاضيپور، نماينده اروميه در مجلس ،احسان بداغي ،خبرنگار روزنامه ايران را کتک زده است. خبرگزاري ايلنا گزارش داده است که آقاي قاضيپور بعد از پايان جلسه علني در راهروي مجلس «با يک خبرنگار درگير شد که اين درگيري با ضربههاي فيزيکي اين نماينده همراه بود .بنا بر اين گزارش آقاي قاضيپور خبرنگار روزنامه ايران را به حراست مجلس برده تا از ورود او به ساختمان مجلس جلوگيري شود. روزنامه ايران هم در توييتر خود از «ضرب و شتم» خبرنگار اين روزنامه از سوي آقاي قاضيپور خبر داده است. خبرگزاري ايسنا گزارش داده که آقاي بداغي در حال مصاحبه با نادر قاضيپور در موضوع مربوط به فراکسيون مناطق ترکنشين بود که به دليل چالشي شدن اين مصاحبه، قاضيپور عصباني شده و ضربهاي به صورت او زده است. اظهار نظرها و اقدامات آقاي قاضيپور پيش از اين هم خبرساز و جنجالي شده است. اسفند ماه گذشته بعد از انتخابات مجلس دهم ،سخنان او درباره زنان و نمايندگان ديگر مجلس ،به عنوان توهين جنسيتي و قومي مورد اعتراض و انتقاد شديد قرار گرفت و تعدادي از نمايندگان به دليل آن سخنراني جنجالي ،خواهان سلب صالحيت آقاي قاضيپور شدند.
ممانعت وزارت اطالعات از برگزاري مجمع عمومي «کانون نويسندگان»
شده است. آقاي خليلي به خبرگزاري ايلنا گفت که اين تصميم با نظر موافق رييس قوه قضائيه و با راي شعبه 36دادگاه تجديدنظر استان تهران گرفته شده و با اين وصف ديگر ايشان به زندان بازنخواهد گشت. وکيل آقاي کوکبي توضيح نداده است که آزادي موکلش مشروط به چيست. اميد کوکبي ،دانشجوي دکتراي فيزيک با تخصص ليزر در دانشگاه آستين تکزاس بود .او بهمن ماه سال 1389 هنگام بازگشت از سفر به ايران در فرودگاه بازداشت شد. آقاي کوکبي بعد از چند ماه به اتهام جاسوسي و ارتباط با دولت متخاصم به 10سال زندان محکوم شد .چند ماه پيش خبر ابتالي آقاي کوکبي به سرطان کليه در زندان منتشر شد. وکيل اميد کوکبي اضافه کرد که موکلش سه ماه قبل از عيد 1395به بيمارستان منتقل شد و در آنجا نتوانستند بيماري وي را تشخيص دهند و وي در ايام عيد به زندان برگشت. به گفته آقاي خليلي موکلش چند ماه پيش به دليل دچار شدن به وضعيت حاد دوباره به بيمارستان تجريش منتقل شده و پس از تشخيص سرطان کليه در بيمارستان سينا يکي از کليههاي وي را عمل کردند و در آوردند. ادامه حبس آقاي کوکبي با وجود بيماري او ،واکنشها و انتقادهاي زيادي به دنبال داشت و سازمانهاي حقوق بشري و چهرهها و گروههاي دانشگاهي خواهان دسترسي او به امکانات درماني و آزادي او شده بودند.
7
بازداشت 545نفر در «پارتيهاي شبانه» در کمتر از 100 روز با اعالم بازداشت 34زن و مرد در يک «پارتي شبانه» در کرمان ،تعداد بازداشتهاي صورت گرفته در مهمانيها از خرداد ماه امسال تا کنون به 545نفر رسيد. دادخدا ساالري دادستان کرمان ،اتهامهاي دستگير شدگان را «شرب خمر ،ايجاد مزاحمت براي اهالي محل، ارتکاب فعل حرام منجر به جريحه دار شدن عفت عمومي» اعالم کرد. به نظر ميرسد نيروي انتظامي و قوه قضائيه ايران در ماههاي اخير تمرکز ويژهاي بر برخورد با مهمانيها دارند و احتماال رسانهاي کردن اخبار اين بازداشتها نيز در راستاي همين پروژه است. اين در حالي است که محمد مصطفايي حقوقدان ساکن نروژ ميگويد که ماده قانوني براي برخورد با پارتيها و مهمانيها در ايران وجود ندارد. دور تازه برخورد با مهمانيها در خرداد ماه آغاز شد و دادستان قزوين اعالم کرد که 35دختر و پسر را به خاطر شرکت در جشن فارغالتحصيلي مختلط که با رقص و نوشيدن مشروبات الکلي همراه بوده 99 ،ضربه شالق زدهاند تا «درس عبرتي» براي سايرين باشد. اين اقدام واکنشهاي جهاني را در پي داشت کميسارياي و سخنگوي عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد ،در بيانيهاي شالق زدن اين 35جوان را «غيرقابل پذيرش و غيرانساني» خواند و گفت که اين سازمان ،اقدام جمهوري اسالمي ايران را محکوم ميکند. گزارش همزمان شد که پليس امنيت اخالقي بندر عباس با رفتن به يک مهماني 23 ،مرد و 39زن را «با پوشش نامناسب و نيمهعريان که در حالت غيرطبيعي در حال رقص و پايکوبي بودند» دستگير کرده است. دو روز بعد خبرگزاري قوه قضاييه ايران گزارش داد نيروي انتظامي تهران به فرحزاد ،در شمال تهران ،رفته و 70نفر از حاضران يک مهماني را که مشروبات الکلي مصرف کرده بودند ،دستگير کرده است. بازتاب گسترده اين دستگيريها باعث شد تا عباس جعفري دولتآبادي دادستان تهران موضعگيري کند و بگويد که دستگيريهاي گسترده اخير در مهمانيها و يک رستوران ،به معناي «شيوع فساد» در جامعه نيست ،بلکه نشانه فعال بودن نيروي انتظامي و دستگاه قضايي است. اما بازداشتها همچنان ادامه داشت و دادستان کرمان از دستگيري 21نفر در يک «پارتي مختلط شبانه» خبر داد. دامنه بازداشتها به شيراز هم کشيده شد و فرمانده نيروي انتظامي شيراز از بازداشت 63دختر و پسر به گفته او «نيمه عريان» در دو پارتي شبانه در آن شهر خبر داد .در همان روز خبر بازداشت 20دانشجوي دختر و پسر در يک مهماني در آمل رسانهاي شد.
انتقال هما هودفر به بيمارستان
به دنبال وخامت حال هما هودفر در زندان اوين، مسئوالن زندان اين زنداني سياسي را به بيمارستان منتقل کردهاند.
خانواده اين زنداني سياسي در بيانيهاي با اعالم اين خبر از قول مقامهاي ايراني گفتهاند که خانم هودفر به سختي ميتواند راه برود و صحبت کند. در اين بيانيه آمده است که هما هودفر ،استاد دانشگاه کونکوردياي کانادا ،دچار سرگيجههاي شديد و ضعف مفرط شده و از سردردهاي تشنجي مزمن رنج ميبرد. به گزارش هرانا ،ارگان خبري مجموعه فعاالن حقوق بشر در ايران ،خانم هودفر به دليل «از دست دادن سريع سالمتش» در بيمارستان بستري شده است. آماندا قهرماني ،برادرزاده هما هودفر گفته است« :با انتشار اخبار نگران کننده درباره وضعيت سالمت هما هودفر و بستري شدنش در بيمارستان ،انتخابي جز رسانهاي کردن اين عدالت هجوآميز در سطح گسترده براي ما نمانده است، چرا که براي ما روشن شده مقامهاي ايراني مساله سالمت خانم هودفر را در اولويت قرار ندادهاند و هيچ قصدي براي احترام به حقوق او حتي بر اساس قوانين خود ايران ندارند». خانواده هودفر تاکيد کرده است که حکومت ايران در برخورد با پرونده اين زنداني سياسي مواردي از قوانين داخلي خودش را هم نقض کرده است ،از جمله اينکه اتهامهاي متهم و اطالعات پرونده قبل از آنکه به وکيل او ابالغ شود ،در رسانههاي داخلي منتشر شده است و «گويا از دست قاضي پرونده و مقامات قضايي ايران نيز کاري ساخته نيست».
فعاالن مدني مستقل و خانواده اين زنداني سياسي نگرانند که نگه داشتن طوالني مدت او در سلول انفرادي در نهايت او را به نقطهاي برساند که تن به اعتراف عليه خود يا اعترافهاي غيرواقعي ديگر بدهد. هما هودفر 65سال سن و تابعيت کانادايي ،ايرلندي و ايراني دارد .او پس از مرگ همسرش شهر مونترآل را ترک کرد و براي ديدار با خانواده به ايران رفت ،اما اندکي پيش از بازگشت به خانهاش در مونترآل ،نيروهاي امنيتي ايران او را بازداشت کردند. فعاليت و تحقيقات هودفر به ويژه بر نقش زنان در کشورهاي اسالمي تمرکز دارد .او از فعاالن کارزار پايان بخشيدن به سنگسار در ايران بوده است.
مهلت قبول آگهي در «پرديس» بيستمين ()20 روز هر ماه ميباشد.
8
September 2016 شهريور 1395
جنوبي که در مرز دو کره مستقر هستند ،شليک خواهد کرد. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس ،ارتش کره شمالي در اين بيانيه سربازان آمريکايي و سربازان کره جنوبي را متهم کرد که «در اقداماتي عمدي و تحريکآميز» نورافکنهاي خود را به سوي مرزبانان کره شمالي نشانه ميروند و تهديد کرد که به اين تجهيزات شليک خواهد کرد. اين تهديد جديد در حالي صورت ميگيرد که مرکز فرماندهي سازمان ملل در کره جنوبي که هدايت آن برعهده نيروهاي آمريکايي است ،کره شمالي را متهم کرد که در حال کار گذاشتن مينهاي زميني در نزديکي خط مرزي دو کشور است. بيانيه تازه و تهديدآميز ارتش کره شمالي ،ساعاتي پس از آن منتشر شد که شوراي امنيت سازمان ملل متحد آزمايش جديد موشکي کره شمالي را محکوم کرد.
عزاي عمومي در ايتاليا ،در پي زلزلهاي که جان حدود 300 تن را گرفت زمينلرزه مرگباري در ايتاليا جان حدود 300نفر را گرفته است. زمينلرزهاي به عظمت 6.2ريشتر مناطق مرکزي ايتاليا را لرزاند .اين زمينلرزه در «نورچيا» در منطقه «اومبريا» رخ داد. از بامداد روزي که اين زمينلرزه رخ داد تاکنون تعداد قربانيان آن به حدود 300تن رسيده است. اين در حالي است که به گفته مقامات محلي از ميان مجروحان حادثه نيز عدهاي در وضعيتي وخيم به سر ميبرند و هنوز اين احتمال هست که بر تعداد قربانيان افزوده شود. تعداد افراد مجروح و زخمي که تا کنون به بيمارستان منتقل شدهاند حدود 400تن اعالم شده است. طبق اين گزارش ،راهها و جادههاي شماري از مناطق کوهستاني که در کانون اين زمينلرزه قرار داشتند تخريب شده است. بنا بر آماري که تا کنون اعالم شده است ،دستکم هشت خارجي نيز در اين زمينلرزه جان خود را از دست دادهاند ،از جمله سه بريتانيايي ،دو رومانيايي و همين طور اتباع کشورهاي کانادا ،السالوادور و اسپانيا. ماتئو رنتزي ،نخستوزير ايتاليا ،عالوه بر آن که در مناطق زلزلهزده وضعيت اضطراري اعالم کرده فعال 50 ميليون يورو براي کمکهاي اضطراري به مردم منطقه بودجه اختصاص داده است. اما آن طور که در گزارشها آمده است ،طبق پيشبينيها و تخمينهاي اوليه عمليات پاکسازي و بازسازي مناطق زلزلهزده بيش از يک ميليارد يورو هزينه خواهد داشت. ايتاليا بين دو گسل فعال قرار دارد و به همين دليل اين کشور يکي از زلزلهخيزترين کشورها در اروپا است .در سال 2009ميالدي ،زمينلرزه 6.3ريشتري در منطقه آکيال بيش از 300کشته برجاي گذاشت.
پيونگيانگ يک موشک باليستيک را از زيردريايي به سوي ژاپن پرتاب کرده و اعالم کرد که اين موشک موفق شده است 500کيلومتر به سمت ژاپن به حرکت خود ادامه دهد. به نوشته خبرگزاري رويترز ،شوراي امنيت سازمان ملل در واکنش ،با انتشار بيانيهاي نوشت که اين گونه اقدامات کره شمالي «به توسعه سامانههاي پرتابي موشکهاي باليستيک کره شمالي کمک ميکند و بر تنشها ميافزايد». انتشار بيانيه تازه سازمان ملل در حالي صورت ميگيرد که اين نهاد موفق نشده بود در مورد انتشار بيانيه عليه آزمايش موشکي اخير کره شمالي به اجماع برسد. بيانيه تازه سازمان ملل با اجماع 15عضو شوراي امنيت منتشر شده است. کره شمالي از سال 2006هدف تحريمهاي شوراي امنيت قرار گرفته و اين شورا در واکنش به چهارمين آزمايش اتمي پيونگيانگ و همچنين آزمايش يک موشک دوربرد جديد ،تحريمهاي سختگيرانهتري را در ماه مارچ عليه کره شمالي وضع کرد.
شورشيان فارک کلمبيا آتشبس نهايي را شروع ميکنند
معاون مرکل:
خروج بريتانيا ميتواند پايان کار اتحاديه اروپا باشد
تهديد کره شمالي به شليک به سوي تجهيزات سربازان آمريکايي
کره شمالي با انتشار بيانيهاي تهديد کرد که به تجهيزات الکتريکي و نورافکنهاي نيروهاي آمريکا و کره
بريتانيا در «صدر» دستور کار نخستوزير قرار دارد ،اما در عين حال «ساندي تايمز» گزارش داده است که کابينه او در مورد خروج از بازار يکپارچه اروپا ،دچار دو دستگي است. بريتانيا در روز 23جون در يک همه پرسي به خروج از اتحاديه اروپا راي داد. آقاي گابريل که در دولت ائتالفي آلمان وزير اقتصاد است در يک کنفرانس خبري گفت که در نتيجه آن همه پرسي ،اروپا را يک قاره بيثبات ميبيند .او گفت« ،خروج بريتانيا اتفاق بدي است اما برخالف نگراني بعضيها از نظر اقتصادي خيلي دردناک نخواهد بود ـ بيشتر يک مشکل رواني و از نظر سياسي يک مشکل عظيم است .اگر خروج بريتانيا را غلط مديريت کنيم ،گرفتار مشکالت عميق خواهيم شد، بنابرين الزم است نبايد بگذاريم بريتانيا جنبههاي جذاب اتحاديه اروپا را نگه دارد و در عين حال هيچ مسئوليتي قبول نکند». خانم مرکل اخيرأ با شماري از رهبران اروپايي ديدار کرده تا زمينه را براي اجالس ماه سپتامبر ،با موضوع آينده اتحاديه اروپا پس از خروج بريتانيا ،آماده کند .او گفته که باقي کشورهاي عضو بايد به دقت به هم گوش کنند و از شتابزگي در سياستگذاري بپرهيزند. آقاي گابريل همچنين گفت که گفتوگوهاي تجاري ميان اتحاديه اروپا و آمريکا عمال شکست خورده است. مذاکرات «تجارت و شراکت سرمايه گذاري فرا اطلس» ( )TTIPبا هدف برداشتن يا کاهش طيفي از موانع در مسير تجارت و سرمايه گذاري ميان اتحاديه اروپا و آمريکا دنبال ميشود. با اين حال اين طرح در بسياري از کشورهاي درگير از جمله در آلمان و بريتانيا ،بحث انگيزه بوده است .منتقدان ميگويند که در اين مذاکرات دستور کار کسب و کارهاي بزرگ دنبال ميشود و براي اشتغال ،مصرف کننده و محيط زيست بد خواهد بود. آقاي گابريل گفت که طي 14دور گفتوگو ،دو طرف حتي بر سر يک فصل مشترک از ميان 27فصل مورد بحث به توافق نرسيدهاند .او گفت« ،به نظر من مذاکرات با آمريکا عمال شکست خورده ،هرچند کسي به آن اذعان نميکند ».او گفت که آمريکا از يک توافق اتحاديه اروپا با کانادا خشمگين است.
معاون صدراعظم آلمان ميگويد در صورتي که خروج بريتانيا به درستي مديريت نشود ،آينده اتحاديه اروپا زير سوال خواهد رفت. زيگمار گابريل گفت که اگر کشورهاي عضو اتحاديه سرمشق بريتانيا را دنبال کنند ،اين مجموعه «از ميان خواهد رفت ».به عالوه او گفت که بريتانيا نميتواند بدون قبول هيچ مسئوليتي «جنبههاي جذاب» اتحاديه اروپا را حفظ کند. همزمان ترزا مي ،نخستوزير بريتانيا ،وزراي کابينه را فراخوانده تا درباره ايدههاي مربوط به خروج بريتانيا بحث کنند .دفتر نخستوزيري (داونينگ استريت) گفت که خروج
گروه شورشي چپگراي فارک پس از اعالم يک توافق تاريخي با دولت کلمبيا به همه اعضاي خود دستور داده است آتشبس را رعايت کنند. اين آتشبس به جنگ 52ساله اين گروه با دولت کلمبيا پايان مي دهد .دو طرف مناقشه روز 25آگست پس از چهار سال گفتوگو ،در کوبا اعالم کردند که به صلح دست يافتهاند. رهبر فارکس ،تيموليون جيمهنز همچنين معروف به تيموشنکو ،گفت که جنگ طوالني با دولت تمام شده است. آخرين توافق صلح به زودي ميان دو طرف امضا خواهد شد. آقاي تيموشنکو به خبرنگاران گفت« ،من به همه فرماندهان و يگانها و به تک تک جنگجويان گروه دستور دادم به طور کامل آتش بس را رعايت کنند و به خشونتها پايان دهند». دو طرف در ماه جون يک توافق آتشبس امضا کرده بودند که راه را براي توافق نهايي هموار کرد .براساس آن پيمان فارک دست از نبرد مسلحانه ميکشد و به فرآيند
8
سياسي ملحق مي شود. شورشيان فارک از سال 1964مشغول نبرد با دولت بوده اند .اين طوالني ترين مناقشه داخلي در آمريکاي التين است. آتش بس اعالم شده از اين نظر تاريخي است که باالخره به بيش از 50سال جنگ داخلي ،که باعث مرگ 260هزار نفر و آوارگي ميليون ها نفر شده ،پايان ميدهد. اين گامها براي فرايند صلح کلمبيا جنبه حياتي دارد. مرحله بعدي در اين فرايند شايد مهمتر باشد :همه پرسي در مورد توافق صلح .اين راي سرنوشت سالها مذاکره در هاوانا و آينده سياسي رئيس جمهور سانتوس و فارک را روشن ميکند.
درخواست استعفاي فرماندار آمريکايي به علت اظهارات نژادپرستانه
با افزايش واکنشها به اظهارات پال لوپيج ،فرماندار جنجالي ايالت «مين ـ ،»Maineرهبران حزب دموکرات آمريکا خواستار کنارهگيري او از قدرت شدهاند. آقاي لوپيج گفته عمده مشکالت موادمخدر در مين بر عهده سياهان و التين تبارها است و آنها «دشمن» اين ايالتاند. او که اخيرا در ارتباط با گسترش اعتياد به مواد در ايالت خود سخن ميگفت با نشان دادن مدارکي که مدعي شد نتايج يک تحقيق آماري است گفت« ،در حال حاضر ،دشمن، رنگينپوستان و التين تبارها هستند ...وقتي شما در جنگيد و شما يونيفرم آبي بر تن داريد و دشمن شما قرمز پوشيده، تکليف شما مشخص است ،شما به قرمز شليک ميکنيد». او در حضور خبرنگاران اين سخنان را در تشريح اظهارات ديگري که چند روز پيش کرده بود بر زبان راند و خيلي زود با واکنش تند رسانهها و چهرههاي سياسي روبرو شد. خبرنگاران از او درباره سخناني که ژانويه امسال در مورد علت رواج هرويين در ايالت مين گفته بود، پرسيده بودند. مين فرماندار ژانويه امسال گفته بود مشکل اپيدمي هرويين در اين ايالت زير سر «آنهايي است که نامهايي چون «دي ـ پولي»؛ «اسموتي» و «شيفتي» دارند و از نيويورک و کانتيکت به مين ميروند ،هرويينشان را ميفروشند و بر ميگردند خانه خودشان .آنان نيمي از اوقات ،به طور اتفاقي ،پيش از بازگشت يک دختر سفيدپوست را هم حامله ميکنند». او در پاسخ به خبرنگاران گفت که باور ندارد سخنان ماه ژانويه او نژادپرستانه بوده بلکه او طي ماههاي گذشته تالش کرده با بررسي و جمعآوري مدارک در اين باره تحقيق کند. آقاي لوپيج سپس با اشاره به اين مدارک و آمارها گفت« ،بگذاريد چيزي به شما بگويم ،سياهپوستها جاده را ميگيرند ،مي آيند اين باال اهالي مين را ميکشند .شماها بايد دنبال اين قضيه را بگيريد». او سپس به خبرنگاران گفت نتايج اين تحقيقات در سه پوشه قطور در اختيار اوست ،اما به درخواست خبرنگاران براي در اختيار گذاشتن اين مدارک اعتنايي نکرد و در حالي که خشمگين اتاق کنفرانس را ترک ميکرد رو به خبرنگاران
دنباله در صفحة 10
9
September 2016 1395 شهريور
9
10
دنباله از صفحة 8
گفت« ،شما حال مرا به هم ميزنيد». در واکنش به امتناع فرماندار از در اختيار قرار دادن مدارکي که او به آنها استناد کرده ،روزنامه «پورتلند پرس هرالد» که از نشريات اصلي در ايالت مين است رسما با استناد به قانون «حق دسترسي آزاد به اطالعات» از فرمانداري خواسته اين مدارک را در اختيار رسانهها بگذارد. سارا گيدئون ،عضو مجلس نمايندگان از ايالت مين و از چهرههاي سرشناس حزب دموکرات در کنگره در واکنش به سخنان آقاي لوپيچ گفته است« ،ما قويا و با تاسف ،معتقديم که او در حال حاضر شايسته فرمانداري ايالت مين نيست». ايالت مين در شمال شرقي آمريکا و مرز اين کشور با کانادا ،يک ايالت دموکرات است اما آقاي لوپيج که يک جمهوريخواه سنتي است از سال 2011به عنوان فرماندار اين ايالت فعاليت ميکند. در واکنش به اظهارات آقاي لوپيج ،روزنامه «پورتلند پرس هرالد» نتايج يک تحقيق از سوي «اف.بي.آي ».را منتشر کرد که در آن آمده از 1211دستگيري مرتبط با مواد در سال 2014تنها 170نفر ( 14.1درصد) سياهپوست بودهاند و تقريبا همه ديگر بازداشتشدگان سفيدپوست بودهاند.
صدراعظم آلمان از سياست پناهجويي خود دفاع کرد
September 2016 شهريور 1395
بسياري وارد کند. صدراعظم آلمان در گفتوگوي خود با خبرنگاران شبکه اول تلويزيون سراسري آلمان ،ضمن دفاع از سياست پناهجويي خود ،از کشورهاي اتحاديه اروپا انتقاد کرد که همبستگي الزم را براي تقسيم عادالنه پناهجويان نداشتهاند. خانم مرکل در اين باره گفت بعضي از اين کشورها به هيچ وجه حاضر به پذيرش پناهجويان مسلمان نيستند .او در باره اين شيوه بررسي مشکالت گفت اين اقدام راه حلي مناسب براي حل مشکل پناهجويان در اروپا نيست. صدراعظم آلمان فعاليت ناتو در درياي اژه و همچنين تفاهم با ترکيه در باره پناهجويان را از اقدامات مثبت در اوج بحران پناهجويي ناميد. آنگال مرکل ،صدراعظم آلمان ،اعالم کرد بسيار ضروري است که ارتباط با دولت ترکيه باقي بماند و در توضيح اين امر گفت« ،ديپلماسي وقتي نه با هم ،که در باره هم سخن بگوييم ،معموال به نتيجه مثبتي نميرسد». مرکل اما در اين گفتوگو نخواست در باره مشکالت مشخص موجود در ترکيه چون نقض آزادي مطبوعات ،رفتار دولت ترکيه با مخالفان خود ،برخورد نظامي اين کشور با اقليت کرد يا حمله اين کشور به سوريه نظري بدهد .او تنها بر اين نکته تاکيد کرد که مشکالت موجود در ترکيه نبايد در آلمان ادامه يابند. برمبناي يک نظرسنجي در آلمان اکثريت مردم اين کشور مخالف صدراعظمي مرکل در دور چهارم انتخابات مجلس نمايندگان آلمان «بوندس تاگ» هستند .تنها 42 درصد کساني که در نظرسنجي شرکت کردهاند با ادامه فعاليت خانم مرکل به عنوان صدراعظم اين کشور موافقت دارند. موسسه «اِمنيد» اين نظرسنجي را براي روزنامه آلماني «بيلد آم زونتاگ» انجام داده است 70 .درصد اعضاي احزاب دمکرات مسيحي و سوسيال مسيحي آلمان که در ائتالف با هم و حزب سوسيال دمکرات آلمان دولت اين کشور را تشکيل ميدهند ،موافق آنگال مرکل براي دور چهارم صدراعظمي هستند و 22درصد اين افراد با اين امر مخالفت کردهاند.
تعدادي از شهرداران فرانسه با لغو ممنوعيت بورکيني مخالفت کردند آنگال مرکل در سال 2017ميالدي 12سال از صدراعظمياش ميگذرد .برمبناي نظرسنجيها تنها 42 درصد شهروندان آلمان خواستار ادامه فعاليت مرکل به عنوان صدراعظم هستند .مرکل در مصاحب ه تابستاني خود به بعضي مشکالت آلمان پرداخت. صدراعظم آلمان در گفتوگوي تابستاني 20دقيقهاي خود با خبرنگاران شبکه اول تلويزيون سراسري آلمان ( )ARDدر باره نامزدي در دور چهارم اظهار نظري نکرد. او تنها توضيح داد که «در زماني مناسب» در اين باره تصميمگيري خواهد کرد. به گزارش هفته نامه آلماني «اشپيگل» به نقل از محافل حزب دمکرات مسيحي آلمان ،آنگال مرکل قرار است تصميم خود را در باره شرکت در چهارمين دور انتخابات صدارت اعظمي اين کشور در بهار سال 2017اعالم کند. محافل حزب دمکرات مسيحي آلمان بر اين نظرند که انتخاب بهار سال 2017براي تصميمگيري ،به خاطر اعالم نظر هورست زهوفر ،رئيس دولت ايالتي بايرن گرفته شده است. رئيس دولت ايالتي بايرن گفته است که موضوع حمايت از آنگال مرکل ،صدراعظم آلمان را در دور بعدي انتخابات در بهار سال آينده ميالدي به اطالع عموم خواهد رساند و به همين دليل نيز خانم مرکل بايد تا آن زمان صبر کند و پس از اطمينان از حمايت حزب حاکم بر ايالت بايرن نظر خود اعالم کند. در ابتدا قرار بود خانم مرکل بهار سال گذشته نظر خود را در باره نامزدي براي ادامه پست صدراعظمي آلمان اعالم کند ،اما با ايجاد بحران پناهجويان و برخورد شديد حزب دمکرات مسيحي آلمان با حزب سوسيال مسيحي اين کشور در باره سياست پناهجويي در آلمان ،اين تصميم به تعويق افتاد. گفته ميشود که نامزدي مرکل براي دور چهارم صدارت اعظم اين کشور بدون حمايت حزب سوسيال مسيحي آلمان ،ميتواند به حزب دمکرات مسيحي آلمان زيانهاي
شماري از شهرداران فرانسه گفتهاند با تصميم ديوان عالي اداري اين کشور که ممنوعيت بورکيني (مايو اسالمي) را به حال تعليق درآورده ،مخالف هستند. اين شهرداران گفتهاند که ممنوعيت استفاده از بورکيني را همچنان در سواحل شهرهايشان از جمله نيس ،فرژوس و کرس اعمال ميکنند. ديوان عالي اداري فرانسه اخيرأ ممنوعيت استفاده از بورکيني را در برخي شهرهاي اين کشور به حال تعليق در آورده بود .ممنوعيت استفاده از بورکيني در سواحل برخي از شهرها از جمله کن ،با استناد به قانون برهم زدن نظم عمومي ممنوع اعالم شد. مانوئل والس ،نخستوزير فرانسه هم در صفحه فيسبوک خود در حمايت از ممنوعيت پوشيدن بورکيني گفته است« ،بورکيني به معناي تاييد اسالم سياسي در محيطهاي
عمومي است». نظرسنجيهاي عمومي حاکي است که اکثر مردم فرانسه از ممنوعيت بورکيني حمايت ميکنند ،اما در مقابل، مسلمانان گفتهاند که ناعادالنه هدف قرار گرفتهاند. فرانسه در سال 2010اولين کشور اروپايي بود که پوشاندن کامل صورت را در مکانهاي عمومي ممنوع اعالم کرد و پيش از آن در سال 2004هم استفاده از نشانهاي مذهبي در مدارس و کالجهاي فرانسه ممنوع شده بود.
تونس با نخستوزيري تازه در راه مقابله با مسايل کهنه
يوسف شاهد ،نخستوزير تازه تونس ،براي تشکيل دولت «وحدت ملي» و تعيين برنام ه آن با دشواريهاي بسياري روبرو بود .کارشناسان اين دانشآموخته رشته اقتصاد مواد خام و محيط زيست را از نظر سياسي «ضعيف» ارزيابي ميکنند. يوسف شاهد ،نخستوزير تازه تونس ،دولت «وحدت ملي» اين کشور را تشکيل داد .باجي قائد سبسي، رئيسجمهور تونس ،هنگام انتصاب اين سياستمدار 40 ساله گفت که کابينهي شاهد «دولتي شايستهساالر و متعلق به جوانان» خواهد بود که وزراي زن نيز در آن حضور خواهند داشت .کارشناسان ميگويند باجي قائد سبسي با انتصاب شاهد ،به انتقاد نمايندگان نسل جوان اين کشور پاسخ داده که ميگفتند تعيينکنندگان اصلي امور سياسي در تونس ،به نسلهاي گذشته تعلق دارند. پيشينه سياسي يوسف شاهد که عضو حزب «حرکت نداي تونس» و همراه سياسي رئيسجمهور اين کشور است ،از 5سال تجاوز نميکند .او که دانشآموخته رشته اقتصاد مواد خام و محيط زيست است ،براي تشکيل دولت «وحدت ملي» و برنام ه آن با دشواريهاي بسياري روبرو است. شاهد که در حزب خود به «هماهنگکنندهاي با تجربه» معروف است ،اولويتهاي سياستخود را چنين معرفي ميکند« :در درجه اول ،بايد در مبارزه با تروريسم پيروز شويم .بعد با فساد و رشوهخواري مقابله کنيم .سوم نرخ بيکاري را کاهش دهيم و چرخهاي اقتصاد را به حرکت درآوريم .چهارم بودجه کشور را سر و سامان دهيم و پنجم براي تميزي و حفظ محيط زيست برنامهريزي کنيم». کارشناسان سياسي معتقدند که هيچيک از اين مسايل تازگي ندارند و تونس سالها است که با اين دشواريها درگير است :سوءقصدهاي تروريستي اسالمگرايان در سالهاي گذشته ،ضربات سنگيني به بخش اقتصاد ،به ويژه اقتصاد گردشگري تونس وارد آورده است؛ فساد اداري و رشوهخواري دستگاه دولتي را فلج کرده است؛ نرخ بيکاري و وامهاي دولت هر سال افزايش مييابد و مسائل جمعآوري زباله و حفظ محيط زيست به بحرانهاي عميق اقتصادي ـ اجتماعي اين کشور دامن ميزند. انبوه اين مشکالت پارلمان تونس را برآن داشت که حبيب صيد ،نخستوزير وقت را با دادن رأي عدم اعتماد، پس از 18ماه از کار برکنار کند .دولت صيد متهم شده بود که راهکارهاي مناسب و کارآ براي مقابله با بحراناين کشور ارائه نداده است. دولت ائتالفي «وحدت ملي» يوسف شاهد ،از 7حزب تشکيل ميشود و طيف وسيع اسالمگرايان تا جناحهاي چپ را در برميگيرد .برخي از ِوزرا و دبيران اجرايي وزارتخانهها به اتحاديههاي کارگري بانفوذ يا نهادهاي حفظ منافع کارگزاران نزديک هستند و ميکوشند سياستهاي آنها را در چارچوب برنامههاي دولتي پياده کنند. کارشناسان ميگويند که اگر يوسف شاهد از تجربيات خود به عنوان «هماهنگکنندهاي متبحر» بهره نگيرد ،کاري از پيش نخواهد برد. سليم لقماني ،استاد حقوق دانشگاه تونس ،در اين رابطه ميگويد« :پارلمان در آينده از شاهد کمتر پشتيباني
10
خواهد کرد .او حتي خطمشي سياسي خود را تعيين نکرده است .اين برنامه را احزابي که در مذاکرات شرکت داشتند، انجام دادند .به اين ترتيب شاهد نه برنامه و نه افرادي که بايد آن را به مرحله اجرا در بياورد ،انتخاب کرده است ».به نظر سليم لقماني ،نخستوزير جديد ،نسبت به نخستوزير پيشين از نظر سياسي بسيار «ضعيفتر» خواهد بود.
اردوغان :بازگرداندن مجازات اعدام آرزوي اکثريت مردم ترکيه است
رجب طيب اردوغان ،رئيس جمهوري ترکيه بار ديگر خواستار اعمال مجازات اعدام براي عامالن کودتاي نافرجام اخير ترکيه شد. او در بين صدها نفر از هواداران خود در جنوب شرقي کشور گفت بازگرداندن مجازات اعدام برآورده کردن آرزوي اکثريت مردم ترکيه است. آقاي اردوغان حاميان فتحاهلل گولن ،روحاني ترک ساکن آمريکا را متهم به دست داشتن در کودتاي نافرجام اخير در ترکيه کرده است و خواستار اعدام آنها و بازگرداندن آقاي گولن از آمريکا شده است. نيروهاي امنيتي و پليس ترکيه نيز با هزاران نفر از اقشار مختلف مردم که گمان مي رود از حاميان آقاي گولن باشند برخورد کرده است. فتحاهلل گولن اتهامات دولت ترکيه را رد کرده و دولتهاي اروپايي به ترکيه نسبت به اعدام متهمان هشدار دادهاند.
جان کري: آمريکا و روسيه به يک راه حل روشن براي آتشبس سوريه رسيدند
وزير خارجه اياالت متحده آمريکا بعد از مالقات طوالني با همتاي روس خود اين مذاکرات را سازنده و مفيد ناميد و گفت آمريکا و روسيه به يک راه حل روشن براي آتش بس سوريه رسيدند. ديدار جان کري و سرگئي الوروف وزراي خارجه آمريکا و روسيه براي رسيدن به يک راه حل عملي جهت صلح دائمي در سوريه در ژنو انجام شد و آقاي کري گفت« ،اين مذاکرات طوالني ،سازنده و مفيد بوده است».. وزير خارجه آمريکا تاکيد کرد« ،ما نزديک شدهايم» ،اما دو کشور عجلهاي براي صدور يک توافق با روسيه درباره همکاري در سوريه ندارند .در مقابل سرگئي الوروف هم در پايان اين ديدار به خبرنگاران گفت هنوز مسائل کوچکي باقي مانده که براي حل آنها بايد گفت و گوها ادامه پيدا کند.
دنباله در صفحة 14
11
September 2016 1395 شهريور
11
12
September 2016 1395 شهريور
12
13
September 2016 1395 شهريور
13
14
دنباله از صفحة 10
آمريکا و روسيه دور جديدي از تالشهاي خود براي حفظ و تقويت همکاريهاي دوجانبه در زمينههاي نظامي و کمکهاي انساندوستانه به سوريه را در حالي از سر گرفتند که خشونت و درگيري در آن کشور جنگ زده همچنان ادامه دارد و تالشها براي برقراري يک آتش بس سراسري هنوز به نتيجه نرسيده است.
September 2016 شهريور 1395
آخرين هشدار به آخرين وليعهد
ديلما روسف در سناي برزيل از سابقه خود دفاع کرد
14
سياسي ميبايست بود .دفاع از چهارچوب ملي ايران که عبارت است از؛
بخشناپذيري حاکميت ملي (national )sovereigntyايران يگانگي ملي ايران (ايران؛ يک کشور ،يک ملت، يک مليت) تماميت ارضي ايران استقالل سياسي ايران
پيششرطي است وجودي و بهطبع ،مقدم بر هر ماهيت ديگر .نقض چهارچوب ملي ،اختالف نظر نيست؛ که باالترين سطح از دشمني با بودمندي ايران و اعالن جنگ با ملت ايران است.
حضرت وليعهد ،پهلوي سوم!
در کمال شوربختي ،کارنام ه مردود حضرتعالي در پايبندي به چهارچوب ملي ايران در يک دهه گذشته با نقض پيوسته و پرشمار يکايک اصول نامبرده که چندي از آنان را برميشماريم ،اسباب اين هشدارنامه را فراهم آورده است.
عليه حاکميت ملي ايران
ديلما روسف ،رئيس جمهور تعليق شده برزيل که براي رسيدگي به جرائم خود در سنا حاضر شده است ،در برابر اتهامات فساد مالي از سابقه خود دفاع کرد. اتهام خانم روسف تخلف از قوانين در برداشت از منابع مالي شرکتهاي دولتي جهت تامين کمبود بودجه دولت است .خانم روسف گفت که وجدان او «کامال راحت» است و مرتکب گناهي نشده است. نمايندگان سناي برزيل قرار است پس از پايان روند محاکمه در مورد آنکه خانم روسف از رياست جمهوري برکنار شود يا آنکه مجددا به اين مقام منصوب شود ،راي دهند. خانم روسف خطاب به سناتورها يادآوري کرد که او از سوي 54ميليون رايدهنده براي بار دوم انتخاب شده است. او در ادامه گفت که او همواره به ضوابط قانون اساسي کشور پايبند بوده و به آن افتخار کرده است. خانم روسف همچنين يادآوري کرد که او در گذشته از مبارزان و عضو جبهه مقاومت زيرزميني برزيل و مخالف حکومت نظاميان بوده و حتي زماني که تحت شکنجه قرار داشت از مبارزه دست بر نداشت .خانم روسف گفت که مبارزه او در راه ايجاد مساوات در جامعه بوده اما دستاوردهاي دولت او در اين زمينه اکنون به خطر افتاده است. او اضافه کرد که به مبارزه خود عليه حمالتي که به نظر او يک «کودتا» بوده است ،ادامه خواهد داد .خانم روسف ادعا کرد که اتهامات عليه او «غير منصفانه» است و او مرتکب اين جرائم نشده است. خانم روسف در حالي که لوئيز لوال داسيلوا، رئيسجمهوري سابق و دوست قديمياش او را همراهي ميکرد وارد محوطه ساختمان سناي برازيليا ،پايتخت برزيل شد.
آمريکا :درگيري ميان ترکيه و کردها در شمال سوريه غيرقابل قبول است
اياالت متحده آمريکا با انتقاد از درگيريها ميان نيروهاي نظامي ترکيه و شبه نظاميان مجهزشده توسط
بيانيه پادشاهيخواهان عليه مواضع ضد ملي رضا پهلوي به حکم جبري تاريخ ،نياز و خطر ،انسان و جامعه انسان ي را به کوشش در راهگشايي و راهيابي وا ميدارد .از اينجاست که بشر علم راهبرد (استراتژي) را ميآغازد. ارزشها معنا مييابند و در ساختاري اولويتي اعتبار ميگيرند .هر ساختار ،اولويتي وجودي دارد که «اصول» است و ساختار بر آن پايه و بنياد ،زنده و پايدار است و بي ترکيه با کردها و تعدادي ديگر از گروههاي مسلح در شمال سوريه ،اين درگيريها را «غيرقابل قبول» توصيف کرد. برت مکگورک ،نماينده ويژه رئيس جمهور آمريکا در ائتالف عليه حکومت اسالمي (داعش) ،در توئيتر نوشت که طرفهاي درگير بايد بر نبرد با داعش تمرکز کنند. نيروهاي نظامي ترکيه اخيرأ با ورود به سوريه ،به شبه نظامياني که توسط ارتش اين کشور تجهيز ميشوند ،کمک کردند تا مناطقي در شمال سوريه را از کنترل داعش و همچنين کردها خارج کنند. اين در حالي است که کردها و اعرابي که تحت عنوان «نيروهاي دموکراتيک سوريه» با حکومت اسالمي ميجنگند، توسط نيروهاي ويژه آمريکايي آموزش ميبينند. همچنين ترکيه با متهم کردن کردهاي سوريه به «پاکسازي قومي» در شمال اين کشور ،يک بار ديگر هشدار داد که اگر کردها به کناره شرقي رود فرات عقب ننشينند، آنها را هدف حمالت بيشتري قرار ميدهد. به گزارش خبرگزاري فرانسه ،مولود چاوشاوغلو ،وزير امور خارجه ترکيه گفت« ،يگانهاي مدافع خلق (گروه شبه نظامي کردهاي سوريه) بايد قبل از هر چيز به ساحل شرقي فرات بروند .تا هنگامي که اين اتفاق نيفتد ،آنها هدف ما محسوب ميشوند».
آن موجوديت ندارد. تاريخي کهن ،و فرهنگي اديب و رنگين ،جغرافيايي فراخ و طبيعتي بس غني ،نيرويي انساني در کم پرشمار و در کيف جوان و نيز درسخوانده ،همه از شمار انباشتي است که برکنار از هر سليقه ،خواست ايراني برخوردار از باالترين شاخصهاي پيشرفت و سعادت بشري را ،حق مسلم هر شهروند ايراني ميگرداند. امروز ،در راه احقاق اين حق مسلم ،با شماري از موانع و دشواريها رويارويايم ،که بنبست 37سالهي جمهوري اسالمي يکي از مهمترين آنهاست .در راه اين پيکار، چهارچوب و اصول ملي ،سنجه و کارپايهي هر راهبرد و کنش
در طول تاريخ قوانين اساسي ،حضرتعالي تنها شاهزادهاي بودهايد که بخشناپذيري حاکميت ملي کشور خويش را آشکارا بهرسميت نشناخته ،اصالت آن را زير سوال برده و مشروعيت اين اصل وجودي کشور و ملت ايران را در ناباوري ،به برگزاري انتخابات واسپردهايد. گزينهي تقسيم و تکهتکه شدن حاکميت ملي ،يعني گزينهي فدراليزاسيون ايران را [تقسيم حاکميت ملي که اصل الفبايي و بنيادين نظام فدرال است ،در هر 26کشور ي هيچ استثنا مصداق دارد] ،به رسميت فدرال جهان ،ب شناخته و بدين طريق ،اصل بخشناپذيري حاکميت ملي ايران را به سوژهاي انتخاباتي دگر گرداندهايد .آيا حضرتعالي با اصل برگزاري انتخاباتي بر سر شکنجه ،ولو با برخورداري از حق راي منفي به آن موافقايد؟ بهحتم پاسخ حضرتعالي منفي است ،چنانکه در گذشته بودهاست .چرا که آن را نافي اصول خود ـ که در اينجا بيانيهي جهاني
دنباله در صفحة 42
15
September 2016 شهريور 1395
جلوگيري ميکند.
عنوان گرانترين معامله ملکي تاريخ براي بوتيک بيژن در لس آنجلس پنج باور غلط پزشکي
با وجود پيشرفتهاي فراوان هنوز باورهايي در امور پزشکي ميان برخي وجود دارد که بعضي از آنها پايه و اساس علمي ندارند« .دويچه وله» به چند مورد از آنها پرداخته است. .1بوي بد دهان تنها به خاطر معده است اين نظر که بوي بد دهان ناشي تنها ناشي از معده است ،اشتباه است .دليل اصلي بوي بد دهان در بسياري از موارد ناشي مشکالت در دهان ،بيني ،دندانها و حلق است .اين موضوع به عدم رعايت پاکيزگي دهان و دندانها برميگردد .به گفته پزشکان تنها در موارد بسياري نادري، بيمارهاي معده ميتواند دليلي براي بوي بد دهان باشند. .2يادگيري در خواب به هيچ عنوان ممكن نيست اين نظر که امکان يادگيري در خواب وجود دارد ،درست است .بخشهايي از مغز در زمان خواب امور ياد گرفته شده در زمان بيداري را مرور ميکنند و از اين طريق موارد يادگيري را در ساختارهاي ذهني استحکام ميبخشند .به گفته کارشناسان اما مغز در زمان خواب تنها قادر به يادگيري از اموري است که در زمان بيداري ياد گرفته شدهاند. .3كودكان بايد از هر نوع آلودگي به صورت مطلق دور باشند اين گفته به نظر کارشناسان درست نيست .به گفته متخصصان کودکان بايد از دوران نوزادي با آلودگيها و بيماريها مواجه شوند ،تا سيستم دفاعي بدن تقويت شود. البته ميزان آلودگي و نوع بيماري بايد در حد معمول و متعارف باشد .سيستم دفاعي کودکان از طريق اين تمرينها در آينده مقاومت بيشتري در قبال آلرژيها و آسم نشان ميدهد. .4براي كنترل خون دماغ بايد سر را كامال عقب گرفت اين توصيه اشتباه است .در زمان خونريزي بيني نبايد سر را كامال به سمت عقب برد و بايد آن را در حالت عادي نگاه داشت تا خون از بيني جاري شود .در غير اين صورت امکان دارد که خود وارد معده شود و حالت تهوع ايجاد شود. .5زخمها بدون چسبزخم و پانسمان بهتر و زودتر درمان ميشوند اين درکي نادرست است .چسبزخم سبب درمان بهتر جراحت و همچنين مانع از عفوني شدن احتمالي ميشود .چسبزخم محل زخم را مرطوب نگاه ميدارد و از خشکشدن و به جاي ماندن ناخوشايند اثر زخم بر پوست
روزنامه «لس آنجلس تايمز» در گزارش ويژهاي که به تازگي منتشر کرده ،براي نخستين بار اسرار مربوط به فروش بوتيک بيژن در خيابان رودئو درايو در لس آنجلس را افشا کرد. اين روزنامه در گزارش خود نوشته است که خريدار بوتيک بيژن يکي از شرکاي برند معروف «لويي ويتان» است که براي خريد اين ملک مبلغ 122ميليون دالر به مالک پيشين آن پرداخت کرده است .بر اساس قيمت اعالم شده، خريدار به ازاي هر فوت مربع از اين ملک مبلغ 19450دالر پرداخته است که گرانترين معامله ملکي در تاريخ جهان محسوب ميشود. «لس آنجلس تايمز» مينويسد که خريدار گرانترين ملک جهان که تا پيش از اين خواسته بود هويتش افشا نشود ،يکي از شرکاي برند لويي ويتان و فرانسوي تبار است .با اين حال برخي اطالعاتي منتشر نشده حاکي است که ملک مورد نظر ظرف مدت شش ماه گذشته براي دو بار در دفتر اسناد ثبت ملکي و مستغالت براي خريد و فروش ثبت شده است .در نخستين بار اين فروشگاه لوکس با مبلغ 66ميليون دالر از بانويي سالخورده و آمريکاييتبار به طرفيت يک ايراني آمريکايي خريداري شده و در کمتر از سه ماه بعد از سوي مالک ايراني تبار به خريدار جديد به بيش از دو برابر قيمت واگذار شده است. با مشخص شدن مالک نهايي فروشگاه شماره 420در خيابان ردئو درايو و وابستگي او به کمپاني لويي ويتان ،حاال بسياري از اسرار گرانترين معامله ملکي تاريخ روشن شده و طبيعي است اين گرانترين مغازه جهان به زودي با چه رويکردي ميزبان ثروتمندترين مشتريان خود خواهد بود.
پزشک پيشتاز مبارزه با آبله در جهان درگذشت دونالد هندرسون پزشک و اپيدميشناس آمريکايي که هدايت کمپين موفقي براي ريشه کن کردن آبله در سراسر جهان را به عهده داشت در سن 87سالگي درگذشته است. از دکتر هندرسون به خاطر تالشهايش در دهههاي 1960و 1970به عنوان يکي از پيشتازان بهداشت عمومي نام برده ميشد. او پس از شکستگي لگن دچار مشکالت جسمي شد و در اثر عواقب همان حادثه درگذشت. آبله که يکي از مهلکترين بيماريهاي جهان بود فقط در قرن بيستم باعث مرگ صدها ميليون نفر شد .اين بيماري عالوه بر آنکه باعث درد زيادي ميشود ،اغلب با پيدايش زخمهايي در پوست و صورت همراه است و به مرگ يک
سوم بيماران منجر ميشد .در سال 1980اعالم شد که اين بيماري مسري کامال ريشه کن شده است. سازمان بهداشت جهاني دکتر هندرسون را در سال 1966به سرپرستي مبارزات براي مقابله با آبله انتخاب کرد .اين بيماري در آن زمان هنوز در آفريقا و آسيا شايع بود. شانس موفقيت دکتر هندرسون ناچيز قلمداد ميشد. اما او به جاي دنبال کردن يک برنامه واکسينه سازي انبوه، سعي کرد موارد شيوع بيماري را منزوي و بوميها را به طور منظم واکسينه کند. دکتر هندرسون پس از کار در سازمان جهاني، بهداشت به عنوان مشاور علوم و بايوتروريزم سه رئيس جمهور آمريکا خدمت کرد .او همچنين پستهاي آکادميک و پزشکي ديگري داشت. اينگلزبي تام مدير مرکز پزشکي امنيت بهداشتي در دانشگاه پيتسبورگ آمريکا در ستايش دکتر هندرسون گفت که او «واقعا جهان را به جاي بهتري تبديل کرد».
کوسه گرينلند ،رکورددار جديد طول عمر در بين مهرهداران کره زمين
محققان با تخمين عمر 28کوس ه گرينلند با کربن راديواکتيو متوجه شدند که يک کوسه ماده حدود چهارصد سال عمر دارد .اين بيست و هشت کوسه به طور اتفاقي به تور ماهيگيران افتاده بودند. آنها همچنين دريافتند که اين کوسههاي عظيم که طولشان به پنج متر ميرسد فقط سالي يک سانتيمتر رشد ميکنند و زماني از نظر جنسي بالغ ميشوند که حدود چهار متر طول داشته باشند؛ يعني در صد و پنجاه سالگي. يوليوس نيلسن ،محقق ارشد اين پژوهش که در نشريه «ساينس» منتشر شده ميگويد« ،ما ميدانستيم که با حيواني غيرعادي سر و کار داريم اما من فکر کنم همه کساني که در اين تحقيق کار ميکردند وقتي متوجه شدند اين کوسهها چقدر سن دارند بسيار تعجب کردند». پيش از اين رکورد طول عمر متعلق به يک نهنگ قطبي ( )bowheadبود که حدود 211سال عمر کرده بود. اما اگر بيمهرگان را در نظر بگيريم نوعي صدف دوکفهاي ()clam به نام مينگ با 507سال رکورد دار طول عمر است. کوسههاي گرينلند در اعماق آبهاي سرد و بسيار تاريک اقيانوس اطلس شمالي زندگي و بسيار بسيار آرام شنا ميکنند .با اين زندگي آرام و کند، ميشد تصور کرد که اين کوسهها عمري طوالني داشته باشند ،اما تا کنون راهي براي تعيين طول عمر اين جاندار وجود نداشت. يوليوس نيلسن ميگويد براي تعيين طول عمر کوسههاي ديگر ،قدمتسنجي با کربن راديو اکتيو روي پلک آنها انجام ميشود .در مورد بعضي ماهيها از استخوانهاي گوش استفاده ميشود به اين ترتيب که در اين استخوانها
15
مثل تنه درخت هر سال يک حلقه به دواير متحدالمرکز آن اضافه ميشود.
از رانندگي تا برنامهنويسي؛ زنان بهترند يا مردان؟
آيا جنسيت يک فرد روي سرنوشت کاري يا قابليت کنارآمدنش با ديگران اثر دارد؟ در اين گزارش کوتاه به نتايج تحقيقاتي ميپردازيم که ادعا ميکنند زنان و مردان در بعضي کارها بهتر از جنس مخالف خود هستند.
کنار آمدن
نتايج يک تحقيق جديد نشان ميدهد که ورزشکاران مرد بعد از مسابقه بيشتر با حريف حرف ميزنند ،يا آنان را لمس ميکنند يا در آغوش ميگيرند. نويسندگان گزارش اين تحقيق ميگويند اين ويژگي ميتواند عاملي باشد که مردها بهتر با هم کار کنند .اين پژوهشگران معتقدند ممکن است دليل چيرگي مردان در محيط کار هم همين باشد. اين تحقيق از مشاهده شامپانزهها آغاز شد .محققان متوجه شدند شامپانزههاي نر مدام درگيرند و دعوا ميکنند، اما بعد ناگهان همه اختالفها را کنار ميگذارند تا سر قلمرو با گروههاي ديگر بجنگند ،حال آنکه شامپانزههاي ماده طوري ديگر رفتار ميکنند .بعد از مطالعه اين اختالف رفتار تصميم گرفتند رفتار انسان در رقابتهاي ورزشي (مثل تنيس و بوکس) را نيز بررسي کنند. رأي نهايي :نتايج يک تحقيق نشان ميدهد مردان زمان بيشتري صرف حل اختالفهايشان ميکنند ،و در نتيجه بالقوه ميتوانند بهتر با هم کار کنند.
رانندگي
نتايج يک تحقيق نشان ميدهد که ترکيب هورمونها احتماال روي رانندگي افراد تأثير ميگذارد و باعث ميشود زنان مطمئنتر و بيخطرتر از مردان رانندگي کنند. محققان دانشگاه بردفورد در بريتانيا ميگويند زنان به مراتب بهتر از مردان قوانين را ياد ميگيرند و سختتر حواسشان پرت ميشود .به نظر اين محققان ،سطح هورمون استروژن در زنان ممکن است عامل اين برتري باشد. اگر اين فرضيه درست باشد ـ که خود دانشمندان هم آن را فرضيه ميدانند ـ ممکن است توضيح بدهد که چرا دختران در مدرسه راحتتر تمرکز ميکنند و چرا زنان بادقتتر رانندگي ميکنند. رأي نهايي :نميتوان با قطعيت گفت اما دستکم شرکتهاي بيمه عموما زنان را کمخطرتر ميدانند و ماشينشان را ارزانتر بيمه ميکنند.
برنامهنويسي
محققان آمريکايي ميگويند اگر معلوم نباشد يک برنامه را زن نوشته يا مرد ،احتمال تأييد برنامهاي که زنان نوشته باشند بيشتر از برنامهاي است که مردها نوشته باشند. بررسي پيشنهادهايي که کاربران يک سرويس اشتراک برنامه (به نام گيتهاب) براي تغيير برنامهها دادهاند ،نشان ميدهد پيشنهادهاي زنان بيشتر از پيشنهادهاي مردان پذيرفته شده است. رأي نهايي :ممکن است زنان برنامهنويسهاي بهتري باشند ،ولي تحقيق بيشتر الزم است.
انجام همزمان چند کار
نتايج آزمايش گروهي از روانشناسان بريتانيايي نشان ميدهد مردان در انجام چند کار با فواصل کوتاه زماني ،کندتر
دنباله در صفحة بعد
16 دنباله از صفحة قبل از زنان هستند .البته همه کساني که در آزمايش شرکت کرده بودهاند با انجام چند وظيفه مشکل داشتند ،اما مردان بيشتر مشکل داشتند. تحقيقي در چين نشان ميداد که زنان در چندوظيفگي بهتر از مردان هستند ،اما تحقيقي ديگر در سوئد نشان ميداد اگر وظايف مورد نظر با درک جاي اجسام يا ارتباط اجسام در يک فضاي سه بعدي ربط داشته باشد ،مردان بهتر از زنان عمل ميکنند. رأي نهايي :زنان در برخي موارد در چندوظيفگي بهتر از مردان هستند.
گياهخواري مفيد است يا زيانبار؟
September 2016 شهريور 1395
اخالقي درباره کشتار حيوانات ،بهبود وضعيت سالمت و ميل به کاهش آسيبهاي زيست محيطي است. آمار و ارقام سازمان خواربار و کشاورزي سازمان ملل متحد ،فائو ( )FAOدر اين زمينه ممکن است چندان شگفتانگيز نباشد :صنعت پرورش دام مسئول انتشار 15 درصد از گازهاي گلخانهاي توليد شده توسط انسان است .با پيشبيني جمعيت نه ميليارد و ششصد ميليون نفري در سال ،2050تقاضاي جهاني براي توليدات دامي ممکن است تا 70درصد افزايش يابد. اما افرادي نيز هستند که گرايشي به اين رژيم غذايي ندارند و هنوز هم انتقاداتي در مورد پيامدهاي زيانبار گياهخواري به ويژه بر سالمت انسان به گوش ميرسد. الويرا ساوينو ،نماينده پارلمان ايتاليا اخيرا با ارائه يک طرح قانوني که بر اساس مشاهده مواردي از سوءتغذيه در کودکان گياهخوار صورت گرفته ،اين موضوع را دوباره به چالش کشيده است .او معتقد است والديني که گياهخواري را بر فرزندان خود تحميل ميکنند بايد به 4سال زندان محکوم شوند.
آيا گياهخواري براي همه افراد مناسب است؟
بسياري معتقدند روي آوردن به رژيمهاي گياهي يکي از راهکارهاي کمک به حفظ محيط زيست و کاهش اثرات آاليندههاي زيست محيطي است .به رغم افزايش آمار گياهخواران ،پيامدهاي اين سبک غذايي براي سالمتي انسان همچنان مورد بحث است. رواج گياهخواري در کشورهاي اروپايي به عنوان يک شيوه زندگي در ميان جوانان نوگرا و نيز خانوادههاي پرجمعيت رو به فزوني است .داليل آن عالوه بر مالحظات
از نظر ساوينو رژيمي که فاقد پروتئين حيواني باشد ممکن است موجب فقر آهن و ويتامين B12و در نتيجه ناراحتيهاي اعصاب و کمخوني شود .انجمن تغذيه آلمان هشدار داده است که گياهخواري ممکن است براي کودکان و نوجوانان رژيم مناسبي نباشد ،زيرا کمبود ويتامين ميتواند بر روند رشد آنها تاثيرگذار باشد. جورج ککل ،يکي از نويسندگان کتاب «گياهخوار نشو!» گفته است رژيم گياهخواري افراد را به محصوالت غذايي دستکاريشده ژنتيکي چون مکملهاي ويتامين B12وابسته ميکند و باعث ميشود که گياهخواران به طور مداوم نيازمند به مشورت با پزشک باشند. انجمن گياهخواري تصديق ميکند که کمبود B12 سبب بروز کمخوني و آسيب دستگاه عصبي ميشود ،آن هم بهويژه در کودکاني که از شير مادر تغذيه ميکنند يا مادران گياهخوار دارند .تنها منابع قابل اطمينان B12غذاهاي غني شده با ويتامين B12و مکملهاي حاوي B12هستند. با اين حال هواداران گياهخواري معتقدند که رژيمهاي مبتني بر منابع غذايي گياهي براي همه حتي کودکان ،زنان باردار و شيرده مناسب هستند .فعاالن گياهخوار طرح ساوينو
را واکنشي اغراقآميز مبتني بر موارد استثنايي تلقي کردهاند.
رژيم غذايي جديد نيازمند دانش و آگاهي است
سازمان بينالمللي HSIبر اهميت آگاهي و اطالعات عمومي براي تغيير روشي سالم به سوي رژيم گياهخواري تاکيد ميکند. الکساندار کالرک يکي از فعاالن اين سازمان ميگويد، «افرادي که قرار است گياهخواري را برگزينند بايد با متخصصين تغذيه مشورت کنند ،زيرا حذف يک منبع غذايي از برنامه روزانه بدون در نظر گرفتن جايگزيني مناسب به سالمتي آسيب ميرساند». مايکل گرگر ،کارشناس تغذيه معتقد است با وجود اينکه علم از چند دهه گذشته به شدت از کاهش مصرف پروتئين حيواني پشتيباني ميکند ،با اين حال بسياري از افراد به خوردن گوشت که موجب بيماريهاي ناشي از تغذيه ميشوند ادامه ميدهند ،زيرا آگاهي کافي و پذيرش همگاني و گسترده در اين زمينه وجود ندارد. او به عنوان مقايسه ميگويد 50« ،سال پيش هم ميگفتند پس چرا مردم با اينکه ميدانند سيگار سرطانزاست ،باز هم به مصرف آن ادامه ميدهند؟ چرا بيشتر پزشکان سيگار ميکشند؟» گرگر ادامه ميدهد« ،آن زمان مردم فکر ميکردند چطور ممکن است چيزي که آنقدر عادي است و پدر و مادرها و حتي پزشکان مصرف ميکنند ،براي ما مضر باشد؟ ما اکنون نيز با پرسشهاي مشابهي روبرو هستيم».
چه کسي مسئول است؟
بحثي که ساوينو پيش کشيده است عالوه بر اينکه گياهخواري را به چالش ميکشد به اين نکته نيز اشاره دارد که چه کسي مسئول تغذيه کودک است. ککل با اين عقيده که تحميل رژيم گياهخواري بر خردساالن نوعي کودکآزاري است موافق است .اما ديگر کارشناسان ميگويند والدين بايد در انتخاب نوع تغذيه فرزندانشان آزادي عمل داشته باشند .درهر صورت تحميل هر شيو ه غذايي زيانبار به کودکان بايد مورد مجازات قرار گيرد .حتي اگر اين تغذيه شامل مواد قندي و چربي باشد و منجر به اضافه وزن و چاقي کودک شود. کالرک ميگويد« :اگر زاويه ديدمان را گستردهتر کنيم،
16
در واقع اين دولتها هستند که بايد مورد سرزنش قرار گيرند .دولتها بايد براي بهبود سالمتي و رژيمهاي غذايي پايدار تصميمگيري کنند ،اما مشکل اين است که آنها از واکنش مردم هراس دارند».
پنج فايده تمرکز (مديتيشن) در «اينجا و اکنون» دنياي ديجيتال امروز در رقابت دائمي براي جلب توجه و پراکندگي ذهن ماست .ما نيز خود گاه دچار پراکندگي فکر ميشويم و ذهنمان زنجيروار از موضوعي به سمت موضوع ديگر كشيده ميشود .اما توجه و تمرکز يک مهارت قابل فراگيري است. نقش سيستم تمرکز و توجه ذهن ما اين است که با برجستهسازي يکي از عناصر دنياي خارج به طور موقت (براي مثال خطوطي که هم اکنون در حال خواندن آن هستيد) يا دنياي درون (ميلي که ناگهان بروز ميکند) ما را در بهرهوري از منابع شناختيمان ياري کند .هر انحرافي در سيستم تمرکز ما نشاندهنده انتخاب ما و آن چيزي است که براي ما اهميت دارد.
تمرکز به چه کاري ميآيد و چرا تسلط بر آن دشوار است؟
فعاليتي که در حال حاضر به آن مشغول هستيد نقطه خوبي براي پرداختن به اين مطلب است .وقتي متني را با توجه ميخوانيد ،اطالعات بصري از طريق چشم به مغز و سپس به مناطقي در مغز که مسئول درک و حفظ مطلب هستند انتقال مييابد .اين امر باعث ميشود مطلبي را که در حال خواندن آن هستيد درک کنيد .در اين وضعيت ذهن کامال توسط متن اشغال شده است .هنگامي که ذهن دچار پرتي حواس ميشود و به پيرامون خود توجه دارد ،چشم متن را ميبيند ولي درکي از آن ندارد .بيتوجهي فرد را نابينا نميکند ،اما انتقال و درکي صورت نميگيرد.
17
دنباله از صفحة قبل
همين امر در مورد شنوايي هم صادق است .شخصي به شما حرفي زده است ،اما تنها انعکاسي مبهم از صدايش به گوش رسيده است .به اصطالح مطلب او از يک گوش وارد شده و از گوشي ديگر خارج شده است .اصوات فقط با نواحي حسي مغز برخورد کردهاند ،بدون آن که در آن نفوذ کنند.
September 2016 شهريور 1395
ميکنند و به طور کل روابط سالمتري دارند.
بهبود سالمت جسماني
پژوهشها نشان دادهاند که حتي برنامههاي تمرکز کوتاه مدت ميتواند تاثير مثبتي روي مغز و عملکرد سيستم ايمني بدن داشته باشد .تمرکز تاثير مستقيمي بر سالمتي دارد ،از جمله ميتوان به نقش آن در تعادل فشار خون و کاهش درد اشاره کرد .تمرکز حتي ميتواند ايمني بدن را در مقابل بيماريها را باال ببرد.
افزايش قدرت ذهني
تمرکز قدرت ذهني را باال ميبرد و موجب سالمت رواني ميشود .تمرين تمرکز باعث کاهش ميزان استرس و کاهش خطر بروز مشکالت روحي -رواني ميشود.
کاهش واکنشهاي هيجاني
عواملي که در پراکندگي ذهن و توجه ما نقش دارند از اين قرارند:
عوامل بيروني :براي مثال آژير خطر آتشنشاني ،کت زرد شبنماي يک موتورسوار يا صداي به هم خوردن در. شبکههاي عصبي ناقل اين محرکها فورا حضور اين عوامل را به مغز مخابره ميکنند .رسانهها و آژانسهاي تبليغاتي نيز با دستکاري ذهن ،کنترل توجه ما را در اختيار دارند. يک آگهي تبليغاتي ميتواند شما را از خواندن اين مطلب باز داشته و به تماشاي تصاويري که روي صفحه نمايش کامپيوتر يا تلفن همراه ظاهر شده مشغول کند. عوامل هيجاني :براي مثال فکري که ذهن ما را آزار ميدهد ،زيرا با رويدادهاي عاطفي و هيجاني ما در ارتباط است .در اين وضعيت مغز شروع به پخش صحنههاي آشنا در ذهن ما ميکند .موتور اصلي اين انحراف فکر را بايد در بخشي از مغز جستجو کرد که مسئول حفظ خاطرات است و به محضي که موقعيت پيش بيايد به محفوظات رجوع ميکند.
وقت آن است تا با عواملي که تمرکز ما را مختل ميکنند برخوردي جدي داشته باشيم و خودرا براي نبردي مقاومتي آماده کنيم.
تمرکز چگونه به ما کمک ميکند؟
از همين امروز ميتوانيم رفتارهاي خود را تغيير دهيم. ما نه ميتوانيم اثرات اشتباهي را که هفته پيش مرتکب شدهايم خنثي کنيم و نه قادريم با فشار يک دکمه به آينده برويم تا پيامدهاي رفتارهاي هفتههاي بعد را تغيير دهيم. تنها کاري که از دستمان برميآيد اين است که رفتار همين لحظه خود را متحول کنيم .اما تغيير عملکرد بدون حضور کامل در «اينجا و اکنون» امکانپذير نيست .وقتي با کاري که در همين لحظه در حال انجام آن هستيم به طور کامل درگير باشيم ،از تمام امکانات بالقوه ذهن و مغز خود استفاده ميکنيم و همين امر عملکردمان را بهبود ميبخشد. هر فردي از مدير عامل گرفته تا ورزشکار حرفهاي ،از مهار نيروي تمرکز براي بهبود عملکرد خود بهره ميبرد و پژوهشهاي جديد هر روز بيش از پيش بر نيروي زندگي در لحظه حال تاکيد ميکنند. پنج فايدهاي که تمرين تمرکز به دنبال دارد:
تطبيق با محيط
تمرکز حواس عالوه بر بهبود عملکردهايمان، انعطافپذيري شناختي ما را نيز افزايش ميدهد .اين بدين معناست که قادر خواهيم بود در مورد مسائل به گونهاي متفاوت فکر کنيم که همين امر کليد دستيابي به مهارت بهروز کردن نظام باورهاي ما است .وقتي با موردي مواجه ميشويم که باورهاي پيشين ما را رد ميکند ،سريعتر ميتوانيم طرز فکرمان را با وضعيت جديد تطابق دهيم.
روابط بهتر
پژوهشگران دريافتهاند که تمرکز رمز رضايتمندي در روابط انساني است .زوجهايي که تمرين تمرکز ميکنند کمشکش کمتري با هم دارند ،بهتر با هم ارتباط برقرار
پژوهشها نشان دادهاند که تمرکز شدت احساسات ناخوشايند را کاهش ميدهد. حتي در دوران سخت زندگي ميتوان با تمرکز در «اينجا و اکنون» از بروز هيجانات منفي جلوگيري کرد .همچنين تمرکز ميتواند حس خودانتقادگري را کاهش دهد و ما را در بهبود گفتگوي دروني کمک کند. تربيت ذهن و افزايش توجه براي کسب مهارت بيشتر خبر خوب اين است که تمرکز ذهني مانند هر مهارت ديگري قابل يادگيري است .تمرکز ميتواند به سادگي تمرکز و توجه به تنفس باشد .ميتوانيم توجه خود را به طور کامل به دم و بازدم بدهيم و هنگامي که ذهن منحرف ميشود ـ که اغلب اين اتفاق ميافتد ـ دوباره به دم و بازدم فکر کنيم. منابع بسياري براي بهبود مهارتهاي تمرکز وجود دارند .اپليکيشنهاي کامپيوتري يا شرکت در دورههاي درماني کوتاه مدت به ما آموزش ميدهند با حضور در زمان حال ،زندگي خود را دگرگون کنيم. خوشبختانه تمرکز اين قابليت را دارد که به ميل فرد، تحت کنترل در بيايد و به سمتي هدايت شود که واقعا حائز اهميت است .اما آيا در دنياي امروز که اين چنين پوياست و اصل اول آن بيش فعالي و انجام چند کار به طور همزمان است ،ميتوان کنترل ذهن را به دست گرفت؟ پاسخ مثبت است .به شرط آن به درستي بدانيم چه ميخواهيم انجام دهيم و از آن مهمتر اينکه در چه مواقعي کاري را براي انجام فعاليتي ديگر به حال تعليق درآوريم. اين فن با نيروي پشتکار و مشاهده بردبارانه انحرافات تمرکزي در حين انجام کارهاي روزانه قابل فراگيري است.
کنسرت کيوسک در لسآنجلس و معرفي آلبوم جديد بهزاد بلور ،بي.بي.سي در صحنهاي روباز در محوطه مابين چند آسمانخراش، کاليفرنيا پالزا در لسآنجلس ،همراه با صداي کف زدن تماشاچيان و نسيم خنکي که از اقيانوس آرام ميوزيد ،گروه «کيوسک» روي صحنه رفت. نزديک به هزار و چندي تماشاچي ايراني و خارجي از لس آنجلس به ديدن اين اجرا آمده بودند .بعضيها آهنگها را زمزمه ميکردند و بعضي ديگر براي اولين بار اين گروه را ميديدند. «کيوسک» در دو بخش چهل دقيقهاي آهنگهاي هشت آلبوم قبل و منتخبي از آلبوم جديدشان را که همانجا سيديهاي بستهبندي شدهاش براي عموم باز ميشد ،اجرا کرد. آلبوم جديد کيوسک «استريو تال تقديم ميکند» ( )Stereo Tull Presentsنام دارد .استريو تال گويا تنها شرکت شخصي و زيرزميني موسيقي غير مجاز در دهه شصت و هفتاد ايران بوده است .زماني که داشتن کاست
گروههاي راک و پاپ خارجي جرم حساب ميشد. صاحب اين شرکت شخصي ،کامران ملت، شخصا آخرين کپي صفحههاي خارجي را به صورت کاست بين خريدارها تقسيم ميکرد و در نهايت به همين دليل به زندان افتاد. از ديد آرش سبحاني که گروه «کيوسک» را 13سال پيش در ايران تشکيل داد« ،استريو تال» نقش مهمي در نشر موسيقي خارجي در داخل تهران و شکل دادن به سليقه موسيقي زيرزميني آن زمان داشته است. آرش که يک بار موفق به ديدار کامران شده بوده او را دوباره در آلمان کشف ميکند و آهنگهاي آلبوم در نتيجه گفتگوهايشان و از خاطرات و جهانبيني کامران و آرش از آن دههها شکل ميگيرد. بنابر اين اين آلبوم نهم «کيوسک» در رده «کانسپت آلبوم» (آلبومهاي داستاني يا موضوع دار) است که آهنگهايش يکي پس از ديگري روايتي را بيان کرده و به نتيجهاي ميرسد .اين نوع آلبومها را گروههايي مانند بيتلها ( )Sergeant Pepperو پينک فلويد ( )The Wallدر گذشته ساختهاند. ترانههاي اين آلبوم مانند کارهاي پيشين «کيوسک» چکيدهاي از نظرات سياسي ،تحليلهاي اجتماعي و نگاه از بيرون به فرهنگ امروز ايرانيهاست ،با طنز منحصر به آرش سبحاني .در گفتگويي که بعد از اجراي کنسرت با او داشتم آرش اين آلبوم را نتيجه فراغت از کار در برنامه تلويزيوني «آنتن» از صداي آمريکا و بازگشتش به شهر سانفرانسيسکو عنوان کرد .بازگشت به روال سابق زندگي و کار در يک شرکت معماري که دوباره اين فرصت را برايش فراهم آورد که روي آهنگسازي اين آلبوم کار کند. آلبوم جديد «کيوسک» را ميتوان از آلبومهاي قبلي اين گروه متفاوت دانست .در روش اجراي آهنگها و حتي خواندن آنها ،کمتر تاثيري از موسيقي کانتري آمريکا يا کوليهاي اروپاي شرقي يا حتي گروه مورد عالقه آرش ،داير استريتز ( )Dire Straitsرا ميبينيم که سالها گريبانگيرش بود .در اين آلبوم آرش شايد بيشتر صداي خودش را کشف کرده تا اينکه بخواهد به عادتهاي گذشته وفادار بماند. اين کنسرت جزو فصلي از «جشنواره گراند پرفورمنس» ( )Grand Performanceلس آنجلس بود و همراه با دو
17
گروه ديگر در رده کنسرتهاي مطرح پايان تابستان قرار گرفت .هدف اين ارگان نشان دادن افکار مترقي کشورهاي شرقي و مسلمان از راه موسيقي سنتي و مدرنشان به آمريکاييهاست .اين کنسرت رايگان نتيجه پشتيباني و همکاري «بنياد فرهنگ» با گراند پرفورمنس بود. بنياد فرهنگ انجمني ايراني در لسآنجلس است که با برگزاري کنسرتها ،بزرگداشتها و جشنهاي ايراني در سطح شهر ،جنبههاي دوستانه فرهنگ ايراني را به آمريکاييها معرفي ميکند. «کيوسک» در اين کنسرت معرفي آلبوم جديدش در لس آنجلس ،غير از نوازندگان ثابت تارا کمانگر نوازنده ويلن ،اردالن پايوار نوازنده کيبورد ،محمد تاالني نوازنده گيتار و صداي دوم و علي کمالي نوازنده گيتاربيس ،از نوازندگان مهمان هم دعوت کرده بود .اين نوازندگان از چهرههاي برجسته موسيقي راک و جاز آمريکاي التين و آمريکاي شمالي بودند :اسکانت امن دوال نوازنده درامز، ليندرو جوآکيم نوازنده ترومپت و اردشير فرح نوازنده برجسته گيتار در آمريکا و نامي آشنا براي ايرانيان. اردشير فرح نزديک به چهار دهه است که در آمريکا فعاليت دارد .او در پنج آهنگ آخر گروه «کيوسک» را همراهي کرد و براي اولين بار با گيتار الکتريک در صحنه ظاهر شد. اردشيرفرح با چهرههاي بنام موسيقي ايراني و خارجي بارها همنوازي داشته و اين براي اولين بار است که با يک گروه راک زيرزميني ايراني همکاري ميکند.
18
فعاليت دانشگاه آمريکايي افغانستان از سرگرفته شد
مارک انگلش ،رئيس دانشگاه آمريکايي افغانستان در جريان ديدار اشرف غني ،رئيس جمهوري افغانستان پس از حمله مرگبار به اين دانشگاه ،گفت که درسهاي دوره کارشناسي ارشد اين دانشگاه دوباره به صورت عادي آغاز ميشود. دفتر رياست جمهوري افغانستان نيز اعالم کرده است که محمد اشرف غني ،رئيس جمهوري افغانستان از دانشگاه آمريکايي افغانستان ديدار کرد. در حمله اخير 13نفر از جمله هفت دانشجو در حمله مردان مسلح به اين دانشگاه ،کشته شدند .به گفته پليس درگيري نيروهاي پليس با دو مهاجم انتحاري تقريبا 10 ساعت ادامه داشت. آقاي انگلش گفته که آغاز کار اين دانشگاه ميتواند پيام واضحي به «تروريستها» باشد که افغانها از حمالت آنان ترس ندارند و ميخواهند با آموزش بهتر ،کشورشان را آباد کنند. شريف فايض ،از استادان و يکي از بنيانگذاران اين دانشگاه نيز به خبرنگاران گفت که ديگر کالسهاي دانشگاه آمريکايي افغانستان پس از تعطيالت عيد قربان از سر گرفته ميشود. رئيس جمهوري افغانستان همچنين از دبيرستان نابينايان که ساختمان آن نيز در شب حمله به دانشگاه آمريکايي افغانستان آسيب ديده بود ،ديدار کرد و وعده داد که براي فعال سازي اين دو مرکز آموزشي تمام سعي خود را خواهد کرد. رئيس جمهوري افغانستان در اين ديدار گفت« ،تمام ملت و دولت از وقوع حمله بر يک نهاد آموزشي متاثر شده، ولي تروريستان و حاميان ايشان بدانند که عزم و اراده ما براي آباداني افغانستان و سرکوبي دشمنان همچنان استوار است». آقاي غني به نهادهاي امنيتي و مشاور امنيت ملي افغانستان دستور داده تا بعد از بررسي کامل اين منطقه، تدابير بيشتر امنيتي را اتخاذ کنند.
موسقيدان افغان جايزه «نجات ميراث فرهنگي» يونسکو را گرفت
احمد ناصر سرمست ،موسس و مسئول انستيتوي ملي موسيقي افغانستان جايزه «نجات ميراث فرهنگي» مرکز
18
September 2016 شهريور 1395
عملي ،فرهنگي و آموزشي سازمان ملل متحد (يونسکو) را به دست آورد. آقاي سرمست به دليل تالش و دستاوردهايش در راستاي حفظ و احيا موسيقي سنتي افغانستان اين جايزه را به دست آورده است .او همچنين براي رشد موسيقي در ميان کودکان و نوجوانان تالشهاي زيادي کرده است. اين جايزه توسط وزير فرهنگ ايتاليا به او داده شد. انستيتوي ملي موسيقي افغانستان ضمن اعالم اين خبر افزوده است که اين جايزه به منظور قدرداني از شجاعت، اراده و تالش چهرههاي فرهنگي جهان که براي حفظ و نگهداري هنر به عنوان ميراث فرهنگي بشريت کار و تالش مينمايند ،تعلق ميگيرد. انستيتوي ملي موسيقي افغانستان از سوي آقاي سرمست ايجاد شد و در سال 2010با همکاري وزارت معارف (آموزش و پرورش) افغانستان گشايش يافت .اين انستيتو در ساختمان سابق مکتب هنرهاي زيبا موقعيت دارد و 150دانشآموز در آن آموزش ميبينند .قرار است شمار دانشآموزان به 300تن افزايش يابد که نيمي از آنها دختر خواهند بود. آقاي سرمست در کنسرواتوار مسکو آموزش ديده و بعدا تحصيالت خود را در زمينه موسيقي در استراليا ادامه داد .او دکتراي خود را در مورد موسيقي افغانستان از دانشگاه مونش استراليا گرفت. او در سال 2006براي بررسي اين موضوع که چگونه ميشود آسيبهاي ناشي از جنگ را بر موسيقي افغانستان زودود و با هدف نقش شفابخش موسيقي براي آينده افغانستان ،به اين کشور بازگشت. نيمي از دانشآموزان مکتب ملي موسيقي افغانستان کودکان يتيم و خياباني هستند. قرار است شاخههايي از اين انستيتو که موسيقي کالسيک افغانستان و غربي تدريس ميکند ،به زودي در ديگر شهرهاي افغانستان نيز ايجاد شود. انجمن سلطنتي فيالرمونيک بريتانيا به دليل خدمات فوقالعاده آقاي سرمست به موسيقي و جوانان
سخنگوي والي پکتيا سقوط منطقه جانيخيل به دست طالبان را تکذيب کرد
سخنگوي والي پکتيا در جنوب شرق افغانستان ادعاي گروه طالبان مبني بر تصرف ولسوالي (شهرستان) جاني خيل را تکذيب کرده است. ذبيحاهلل مجاهد ،که خود را سخنگوي گروه طالبان معرفي ميکند ،در صفحه توييتر خود نوشت که مرکز اين ولسوالي ،مرکز فرماندهي پليس و 10پاسگاه امنيتي به تصرف اين گروه درآمده است. او مدعي شد که در نبرد بين نيروهاي اين گروه و نيروهاي دولتي ،دستکم 48مامور امنيتي و 6عضو گروه طالبان کشته شدهاند. اما نقيباحمد اتل سخنگوي والي پکتيا ميگويد که نيروهاي امنيتي در پي تهاجم ستيزهجويان گروه طالبان از واليت جنوب خوست ،از چهار پاسگاه امنيتي عقبنشيني
تاکتيکي کردهاند. آقاي اتل تاييد کرد که پنج نفر از نيروهاي امنيتي در نبرد با طالبان کشته و پنج نفر ديگر زخمي شدهاند ،ولي افزود که به طالبان تلفات سنگيني وارد شده است. او تاکيد کرد که مرکز ولسوالي جانيخيل همچنان در کنترل نيروهاي دولتي است ،اما کوههاي نزديک به آن در اختيار گروه طالبان هستند که از آنجا به سوي مرکز ولسوالي تيراندازي ميکنند. سخنگوي والي پکتيا افزود که نيروهاي تازهنفس به منطقه اعزام شده تا ستيزهجويان طالبان را عقب برانند. چند هفته پيش دهها نفر از نيروهاي امنيتي در اين منطقه به محاصره طالبان درآمده بودند که اين امر باعث اعتراض شماري از اهالي مناطق خنجان و اندراب در واليت شمالي بغالن شد .اين سربازان از منطقه خنجان و اندراب بودند. سخنگوي والي پکتيا گفت که همه نيروهايي که پيش از اين در جانيخيل بودند ،از آن جا به جاي ديگر منتقل شده و به جاي آنها نيروهاي ديگر مستقر شدهاند که در حال حاضر در موقعيت خوبي قرار دارند.
اختالف غني و عبداهلل باعث تضعيف روحيه نيروهاي امنيتي ميشود
شماري از نهادهاي مدني با برگزاري نشست خبري درکابل از عملکرد حکومت وحدت ملي انتقاد کردند و خواستار اجرائي شدن توافقنامه سياسي حکومت وحدت ملي شدند. به گفته اين نهادها ادامه اختالف نظرها ميان رئيس جمهوري و رئيس اجرائيه باعث تضعيف روحيه نيروهاي امنيتي افغانستان ميشود .اين نهادها از آقاي غني و عبداهلل خواستند که به دليل حمايت از نيروهاي امنيتي بايد به اين وضعيت پايان دهند و به حل مشکالت بزرگ در کشور بپردازند. محمد اشرف غني ،رئيس جمهوري و عبداهلل عبداهلل، رئيس اجرائيه افغانستان ،بعد از اينکه تنشهاي سياسي باال گرفت براي بار دوم با هم ديدار کردند .بعد از اينکه آقاي عبداهلل از غني انتقاد کرد روابط دو رهبر حکومت وحدت ملي به تيرگي کشيد. سيدناصر موسي ،رئيس اين شبکه از رهبران حکومت خواست که نبايد به خاطر منافع شخصيشان ،مردم را به گروگان بگيرند .او گفت که با توجه به شرايط کنوني افغانستان بازنده اصلي کشمکشهاي سياسي مردم هستند و رهبران حکومت وحدت ملي با درک اين موضوع بايد قدمهايي را در راستاي عملي شدن توافقنامه سياسي بگذارند. احمد ذکي ،عضو ديگر اين شبکه گفت که حکومت در دوسال گذشته آنگونه که بايد ،ماموريتاش را انجام ندادهاست .او از رهبران حکومت وحدت ملي خواست که به خود بيايند و سبب کشتن جوانان افغان در دانشگاهها و غرق شدن آنان در درياها نشوند. به گفته او اکنون سربازان به دليل ناروشني وضعيت سياسي که وجود دارد نميدانند که در جبهههاي نبرد براي چه کشته ميشوند .او از رهبران دولت وحدت ملي خواست که مردم افغانستان را از اين سردرگمي ،پراکندگي و بيحثيتي در جامعه جهاني نجات دهند. آقايان عبداهلل و غني دو نامزد دور دوم انتخابات رياست جمهوري 1393بودند که با طرح ادعاهاي تقلب گسترده در انتخابات ،با ميانجيگري جان کري وزير خارجه آمريکا تن به توافق بر سر تشکيل حکومت وحدت ملي دادند. قرار بود بر اساس موافقتنامه تشکيل حکومت وحدت ملي، قدرت سياسي بين هر دو تيم انتخاباتي به صورت 50ـ 50تقسيم شود ،ولي حاال مقامهاي نزديک به آقاي عبداهلل ميگويند که سهم تيم او بسيار کمتر از ميزان تعيين شده است.
شکستهبندهاي افغانستان؛
طبيبان بيمدرک و پر درآمد
ارشاد هنريار پيشه شکستهبندي در افغانستان پيشينه طوالني دارد. تقريبا در هر گوشه و بيشه اين کشور کساني هستند که با امکانات اندک و بهکارگيري اين روش سنتي ،براي درمان درد مردم آستين باال زدهاند و اين شکستهبندها مرجع اول براي درمان درد و آسيبديدگي اسخوانشان هستند. در کابل پنج ميليون نفري ،که شکستهبندها فعاليت گسترده دارند ،همه روزه دهها کودک و پير و جوان ،نزد آنها ميروند و چاره دردشان را ميجويند .يکي از مکانهايي که شکستهبندهاي آن معروف و زبانزد مردم است ،کوچه کاهفروشي در دل پايتخت است. شماري از شکستهبندهايي که در اين مکان دکان گشودهاند ،ميگويند که بيش از صد سال در اين کار تجربه دارند و حرفه شکسته بندي را از پدران خود به ارث بردهاند. کوچه کاهفروشي در کابل قديم ،جايي است که حاال برخالف نامش بيشتر از کاه و علف ،پرنده و قفس در آن خريد و فروش ميشود. در ميان دهها دکان پرنده فروشي در اين کوچه تنگ و طويل ،چند دکان کوچک و رنگ و رو رفتهاي هم به چشم ميخورد که روي تابلوهاي آنها نام شکستهبندها نوشته شده و بيشتر از دکانهاي پرندهفروشي گير و دار دارد يا شلوغ است. در اين ميان اما بازار حکيم عادل شکستهبند گرمتر از ديگر هممسلکاناش است .محمدآصف پسر حکيم عادل ميگويد آنها بيش از هشتاد سال است که در همين محله فعاليت ميکنند و همه روزه در حدود پنجاه مراجعهکننده دارند. اين درمانگر سنتي که دوا و دعا را بههم ميآميزد ،در پاسخ به اين پرسش که چقدر کاري را که آنها ميکنند درست است؟ ميگويد ،کاري که ما ميکنيم بر اساس تجربهاي است که کسب کردهايم .ما کاري را که بيشتر از توانمان باشد ،انجام نميدهيم و از مراجعين خود ميخواهيم که نزد داکتر (دکتر) بروند .اما در برخي حاالت ما بهتر از داکترهاي ارتوپدي عمل ميکنيم .زيرا برخي از اين دکتران تنها به دادن مسکن اکتفا ميکنند ،اما ما تالش ميکنيم بهجاي آرام کردن درد ،آن را درمان کنيم.
هشدار کميسيون حقوق بشر افغانستان در باره افزايش ازدواج کودکان
کميسيون حقوق بشر افغانستان با نشر گزارشي گفته که در سال 1393خورشيدي 225مورد ازدواج کودکان ثبت شده و در سال 1394اين تعداد به 235مورد افزايش يافته است. براساس يافتههاي اين کميسيون که در همايش «منع ازدواج کودکان» در کابل ارائه شد ،موارد ازدواج کودکان
دنباله در صفحة بعد
19 رو به افزايش است و هر سال به شمار قربانيان آن افزوده ميشود. سيما سمر ،رئيس کميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان در اين کنفرانس داليل افزايش ازدواجهاي افراد زير سن را ادامه جنگ و ناامني ،عدم اجرا قانون ،فقر فراگير و رايج بودن سنتهاي ناپسند در اين کشور خواند. بنابر اين گزارش دختران زير سن 18سال بيشترين شمار قربانيان ازدواجهاي کودکان را در افغانستان تشکيل ميدهند .در اين گزارش آمده که بيشترين کودکان دختر که به ازدواج وادار شدهاند در سنين 11الي 15سال بوده که 57درصد را تشکيل ميدهند. کودکاني که بين سنين 7الي 10سال مجبور به ازدواج شدهاند نيز حدود 6.6درصد قربانيان هستند و کودکاني که در سنين 16الي 18سال مجبور به ازدواج شدهاند نيز 36.4 درصد قربانيان را تشکل ميدهند. اين نهاد ابراز نگراني کرده که با توجه به اينکه ازدواج کودکان در افغانستان قانوني نيست حدود 14درصد از اين نوع ازدواجها در نهادهاي دولتي رسما ثبت شده 82 ،درصد بدون ثبت هستند و 3.4درصد نيز مشخص نيست. براساس اين گزارش ثبت اين نوع ازدواجها در نهادهاي دولتي نشان از عدم اطالع کارمندان دولت از موازين حقوقي و قانوني در اين کشور است .به گفته اين سازمان ثبت اين نوع ازدواج نقض حقوق کودک شمرده ميشود. بيشترين موارد ازدواج کودکان در واليت هرات در غرب افغانستان ثبت شده که 20درصد از کل ازدواجهاي کودکان را تشکيل ميدهند. براساس مواد کنوانسيون جهاني حقوق کودکان ،ازدواج کودکان زير سن ،تخطي صريح حقوق بشري است .سازمانهاي دفاع از حقوق کودکان تأکيد دارند که ازدواجهاي زير سن قانوني ،آسيبهاي جدي رواني به کودکان وارد ميکند. پيامدهاي اين نوع ازدواجها به گفته تدوين کنندگان اين گزارش عبارتند از محروميت از حق کار، آموزش ،دسترسي به خدمات بهداشتي ،عدم رشد شخصيت، فشارهاي رواني ،آزار و اذيت جنسي و شکنجه که آسيبهاي جدي به کودکان بهويژه دختران کوچک را که مجبور به ازدواج هستند ،باعث ميشود. مطابق به ماده 70قانون مدني افغانستان سن قانوني ازدواج براي مردان 18و براي دختران 16سال تعيين شده است. سيما سمر اين ماده از قانون مدني افغانستان را مورد انتقاد قرار داد و گفت تعين سن شانزده سال براي دختران، خود يک تبعيض جنسي است. اين در حالي است که افغانستان در کنار 192کشور عضو کنوانسيون حقوق کودکان است و براساس تعريف اين کنوانسيون هر شخص زير 18سال کودک است. کرد.
کشورش عضويت افتخاري اين انجمن را به او اهدا
پنجمين دوره ليگ برتر فوتبال افغانستان آغاز شد
پنجمين دوره ليگ برتر فوتبال افغانستان با رونمايي ترانه جديد ليگ ،در کابل آغاز شد. ليگ برتر فوتبال افغانستان همه ساله با حضور هشت تيم از هشت منطقه اين کشور برگزار ميشود. در مراسم افتتاحيه بازيها ،ترانه جديد ليگ که آهنگ آن ساخته وحيد قاسمي است با صداي اشکان عرب ،زيبا حميدي ،راشد آريا ،از هنرمندان جوان افغان اجرا شد. بعد از مراسم افتتاحيه ،دو تيم دسپين غر بازان قهرمان دوره گذشته و سيمرغ البرز در بازي افتتاحيه به مصاف
September 2016 شهريور 1395
يکديگر رفتند که اين بازي در نهايت با تساوي دو بر دو به پايان رسيد. در اين مسابقات مانند چهار فصل گذشته تيمها در دو گروه چهار تيمي با يکديگر به رقابت ميپردازند و در نهايت از هر گروه دو تيم راهي مرحله نيمه نهايي ميشود. تيمهاي شاهين آسمايي ،دميوند اتالن ،طوفان هريرود و موجهاي اباسين در گروه نخست و تيمهاي دسپين غر بازان ،سيمرغ البرز ،موجهاي آمو و عقابان هندوکش در گروه دوم قرار دارند. امسال تيمها شمار زيادي از بازيکنان جديد را به خدمت گرفتهاند که باعث هيجان بيشتر رقايتها خواهد شد. در چهار فصل گذشته اين رقابتها در فصل نخست تيم طوفان هريرود قهرمان شده بود ،در فصل دوم و سوم شاهين آسمايي توانسته بود به مقام قهرماني برسد و در فصل چهارم نيز دسپين غر بازان قهرمان ليگ برتر فوتبال افغانستان شد. حضور بيشمار بانوان مانند سالهاي گذشته يکي ديگر از نکات مهم اين ليگ به حساب ميآيد .سازماندهندگان ليگ برتر فوتبال افغانستان براي بانوان جايگاه ويژهاي را در نظر گرفته و بانوان ميتوانند به راحتي به ورزشگاه بروند و مسابقات را تماشا کنند.
بزکشي در افغانستان بازي رسمي شد
مقامهاي کميته ملي المپيک افغانستان اعالم کردهاند که بزکشي رسمًا در فهرست بازيهاي ملي اين کشور ثبت و داراي فدراسيون ورزشي شده است. بزکشي بازي است که در آن جسد سربريده بز (گاهي گوساله) بين دو تيم سوارکاران (يا به صورت انفرادي) به رقابت گذاشته ميشود و سوارکاران آن را از دايرهاي در يک سر ميدان بر ميدارند و با بردن به سر ديگر ميدان ،دوباره به اين دايره مياندازند تا امتياز به دست آورند (يا خود بز را تصاحب کنند). محمود حنيف از مسئوالن اين کميته به خبرنگاران گفت که بزکشي با وضع برخي قوانين به عنوان يک بازي ملي در چهارچوب فدراسيون بزکشي در زيرمجموعه کميته ملي المپيک پذيرفته شده است. به گفته او ،وضع اين قوانين زمينه آن را فراهم ميکند که تالشها براي ثبت بزکشي در نهادهاي بينالمللي ورزشي با موفقيت بيشتري پيش برود و اين بازي بينالمللي شود. از جمله قوانيني که در اين بازي وضع شده ،حذف جسد بز و جايگزيني آن با بز پالستيکي است ،چرا که حاميان حقوق حيوانات بارها کشتن و بازي بر سر جسد يک حيوان را نقض حقوق حيوانات دانسته و از آن انتقاد کردهاند. گفته شده که در مسابقات بزکشي در افغانستان، ساالنه حدود پنج هزار بز و گوساله کشته ميشوند. خيرمحمد ايمن سانچارکي ،دبير کل فدراسيون بزکشي افغانستان ،گفت که زدن اسبها با شالق هم باعث ميشود که بازيکن متخلف کارتهاي زرد و سرخ دريافت کند. تعيين يونيفورم ويژه ،تقسيم مساوي ميدان ،افزايش شمار بازيکنان از 20به ،24نامنويسي اسبهاي بزکشي و ايجاد مراکز بهداشتي و درماني براي آنها ،از ديگر موارد وضع شده در اين مقررات است. مقررات کنوني بازي بزکشي در زمان سلطنت محمدظاهر شاه ،پادشاه پيشين افغانستان وضع شده بود. اگرچه بزکشي در بيش از بيست واليت از 34واليت افغانستان رايج است ،اما عمدتا در واليتهاي شمالي کشور هواداران سرسختي دارد. بزکشي از بازيهاي سنتي و قديمي افغانستان است و گفته شده که هزاران سال پيش بين کشاورزان و شبانان بزکشي رايج بوده است.
19
20
September 2016 شهريور 1395
جديدترين آنها در فيلم «يوسف هور» محصول سال 1391 بوده است .فياضي در مجموعههاي «پهلوانان نميميرند»، «قصههاي تابهتا»« ،روزگار قريب»« ،تبريز در مه» و «بچههاي نسبتًا بد» حضور داشته است .اين بازيگر مدتي قبل به دليل ناراحتي قلبي در بيمارستان بستري بود.
هائده حائري
حائري نويسنده و بازيگر و کارگردان تئاتر ،سينما و تلويزيون است .اين هنرمند در سال 1381به بيماري سرطان مبتال شد ،اما با آن مبارزه کرد و سرطان را شکست داد .جديدترين فيلمي که از اين بازيگر در سينماها اکران شد «گهوارهاي براي مادر» محصول سال 1391بوده است. حائري همچنين يکي از داوران مسابقه «ستاره بيست» بود که براي کشف استعداد بازيگري برگزار شد.
درگذشت داود رشيدي هنرمند سرشناس سينما و تئاتر داود رشيدي بازيگر سرشناس سينما ،تئاتر و تلويزيون ايران در سن 83سالگي درگذشت .ليلي رشيدي فرزند او در گفتگويي با خبرگزاري ايسنا دليل فوت پدرش را ايست قلبي اعالم کرد. داود رشيدي متولد سال 1312و از جمله بازيگران قديمي و داراي نشان درجه يک فرهنگ و هنر بود .آقاي رشيدي تحصيالت متوسطه را در ترکيه و پاريس گذراند و فارغ التحصيل رشته کارگرداني و بازيگري تئاتر و ليسانس حقوق سياسي از دانشگاه ژنو بود. او در سال 1352از اداره تئاتر به تلويزيون ملي ايران رفت و در سمت مديريت گروه نمايشها و سرگرميهاي آن سازمان (شامل سريالها ،مسابقات ،تئاترهاي تلويزيوني) مشغول به کار شد. آقاي رشيدي از سال 1350با فيلم سينمايي «فرار از تله» وارد عرصه بازيگري سينما شد و عالوه بر بازيگري و کارگرداني در سينما ،تلويزيون و تئاتر در زمينه تهيه کنندگي سينما هم فعاليت داشت. او در مجموعههاي تلويزيوني متعددي از جمله «واليت عشق»« ،هزار دستان»« ،آواي فاخته» و «عطر گل ياس» بازي کرده بود. از جمله نمايشنامههايي که اجرا کرد ميتوان به «ريچارد سوم»« ،در انتظار گودو»« ،پيروزي در شيکاگو» و «منهاي دو» اشاره کرد. آقاي رشيدي در سالهاي اخير به بيماري آلزايمر مبتال شده بود. اگرچه آقاي رشيدي فعاليت سياسي پررنگي نداشت، اما در مواردي اظهارنظرهاي سياسي او جنجالبرانگيز شده بود .از جمله سخنراني او در دفاع از وضعيت حقوق بشر در ايران در سال 1390واکنشهاي فراواني را به دنبال داشت و خشم بسياري از مخالفين رژيم جمهوري اسالمي را برانگيخت.
هما خاکپاش
ايرج نوذري
اين بازيگر در 12فيلم سينمايي و 8 مجموعه تلويزيوني ايفاي نقش کرده و جديدترين اثري که در آن بازي کرده« ،بار هستي» محصول سال 1387است .ايرج نوذري عالوه بر بازيگري ،در رشته ورزشي کونگفو فعاليت دارد و مسلط به چندين زبان زنده دنيا است.
«النتوري» رکورد فروش اولين روز نمايش سينماي ايران را شکست
جديدترين نقشآفريني اين بازيگر سينما و تلويزيون در تله فيلم «همدل شدگان» در سال 1393بوده است. آخرين اثر وي در سينما« ،ازدواج صورتي» محصول سال 83بوده است.
زهرا داودنژاد
يکي از اعضاي خانواده داودنژاد که آثار سينمايي و تلويزيوني زيادي در کارنامهاش ندارد و بيشتر در زمينه منشي صحنه فعاليت کرده است .تنها اثر سينمايي با بازي وي فيلم «بچههاي بد» به کارگرداني عليرضا داودنژاد و محصول سال 1379است .زهرا داودنژاد در مجموعه تلويزيوني «باغچه مينو» نيز ايفاي نقش کرده است که در سال 1382پخش شد .وي همچنان فعاليت هنري خود را در پشت صحنه دنبال ميکند ،اما از دنياي بازيگري فاصله گرفته است.
جهانبخش سلطاني
سن درگير بيکاري و البته بيماري هستند و عدهاي اتفاقا در سالهاي جواني و وضعيت سالمتي مطلوب هستند اما از دنياي بازيگري فاصله گرفتهاند .داليل اين فاصلهها هرچه باشد ،اين موضوع مايه تأسف است که سالهاست کسي خبري از آنها نگرفته و تنهايي و بيخبري رنجي افزون بر درد آنها است.
جهانبخش سلطاني متولد سال 1330بازيگر سينما و تلويزيون است .اين بازيگر که در مجموعههاي ماندگار «قصههاي مجيد»« ،مردان آنجلس»« ،يوسف پيامبر (ع)» و ....ايفاي نقش کرده است از سال 1391در هيچ پروژه سينمايي بازي نکرده و آخرين حضور تلويزيوني او مجموعه «يوسف پيامبر (ع)» در سال 88بوده است.
مرجان محتشم
اين بازيگر که فضاي سينما و نحوه انتخاب شدن
بازيگراني که سينما و تلويزيون ديگر آنها را دوست ندارند
فعاليت در رشته بازيگري جزء حرفههايي است که امنيت شغلي ندارد .شغلي که از حقوق و مزاياي بازنشستگي بيبهره است و بازيگر تا زماني که چهره ،فيزيک و توان ايفاي نقش داشته باشد و از طرفي از او دعوت به ايفاي نقش کنند ،ميتواند دستمزد دريافت کند .پس از آن و در دوران بيکاري يا سالخوردگي ،دايره انتخابها و ايفاي نقشها محدودتر ميشود و بازيگر براي تأمين معيشت خود در آينده دچار مشکل ميگردد. چند سالياست که موضوع نداشتن امنيت شغلي در دنياي بازيگري ،بسياري از بازيگران نسلهاي جديدتر را هوشيارتر و متوجه آيندهشان کرده است .آنها از سنين جواني شغل دومي را در کنار بازيگري براي خود دست و پا ميکنند تا با توجه به شرايط زمان بيکاري يا باال رفتن سن، امور خود را بگذرانند. در اين گزارش فهرست بازيگراني را تهيه کردهايم که زماني در اوج فعاليت هنري و بازيگري بودهاند اما سالهاست که بنا بر هر دليلي بيکار ماندهاند .تعدادي از آنها با باالرفتن
20
فردوس کاوياني
اين بازيگر که اغلب مخاطبان سينما و تلويزيون او را با بازي در مجموعه «همسران» و نقش مقابل مهرانه مهينترابي ميشناسند در 29فيلم سينمايي حضور داشته است .آخرين فيلمي که با ايفاي نقش وي ساخته شده، «ساکن خانه چوبي» محصول سال 1391است .متاسفانه اين بازيگر در حال حاضر وضعيت جسماني خوبي ندارد و بخشي از حافظهاش را از دست داده و در حال درمان و مبارزه با اين بيماري است.
رضا فياضي
بازي رضا فياضي در نقش آقاي جمالي در مجموعه «قصههاي تابهتا» نوستالژي کودکان دهه 60و 70است. اين بازيگر در 19فيلم سينمايي نيز حضور داشته که
بازيگران براي نقشهاي سينمايي را دليل کنارهگيرياش از بازيگري عنوان کرده ،آخرين بار در دو تلهفيلم محصول سال 87بازي کرد و پس از آن ،ديگر در هيچ نقشي ظاهر نشد. وي در حالي که هنوز به سن 50سالگي نرسيده در سال 91از مبارزه با يک بيماري سخت گفت و از وضعيت خود که حتي يک دفترچه بيمه براي درمان خود ندارد گاليه کرد.
خزر معصومي
معصومي با ايفاي نقش در فيلم «به رنگ ارغوان» حاتميکيا وارد دنياي بازيگري شد .وي در دو فيلم سينمايي بازي کرد و آخرين حضورش بهعنوان بازيگر ،در مجموعه «يک مشت پر عقاب» در سال 86بوده است .خزر معصومي 9سال است که در هيچ پروژهاي ايفاي نقش نکرده است.
فيلم النتوري ساخته رضا درميشيان در نخستين روز اکران خود بيش از 140ميليون تومان فروخت و رکورد فروش اولين روز نمايش سينماي ايران را شکست. اين فيلم تکان دهنده به موضوع «اسيد پاشي» در ايران مي پردازد و با رويکردي احساسي ،درد و رنج قربانيان اين فاجعه انساني را به تصوير ميکشد. «النتوري» حضور موفقي در جشنوارههاي سينمايي داشته و اکرانش با واکنشهاي مثبتي از سوي تماشاگران و منتقدان هنري همراه بود .اين سومين فيلم رضا درميشيان کارگردان جوان ايراني است و در آن چهرههايي مانند باران کوثري ،نويد محمدزاده ،مريم پاليزبان و رضا بهبودي حضور دارند. نخستين اکران عمومي اين فيلم در پرديس کوروش با استقبال زيادي از سوي هنرمندان ،چهرههاي مشهور و شخصيتهاي فرهنگي برگزار شد .در اين مراسم «زيور پروين» و «معصومه عطايي» دو نفر از قربانيان اسيد پاشي سالهاي اخير نيز حضور داشتند. رضا درميشيان در ابتداي برنامه با ستايش از روحيه قابل تحسين اين زنان« ،النتوري» را به تمامي قربانيان اسيدپاشي تقديم کرد و از حاضران خواست به آنها اداي احترام کنند. رضا درميشيان از سينماگران جوان ايراني است که در آثارش توجه خاصي به مسائل اجتماعي دارد و کارگرداني جنجالي محسوب ميشود .فيلم قبلي او با عنوان «عصباني نيستم» درباره يک دانشجوي ستارهدار بعد از رويدادهاي سال 1388بود که درگير ماجراهاي مختلفي ميشود .فيلم به دليل اعتراض محافظهکاران و گروههاي فشار از جشنواره فيلم فجر کنار گذاشته شد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمي هم پروانه نمايش آن را صادر نکرد. بسياري از منتقدان سينمايي ،رضا درميشيان را سينماگري از «نسل انقالب» توصف ميکنند که با همان جسارت ،شجاعت و البته تندخويي و پرخاشگري اين نسل و از طريق سينما به مشکالت سياسي و ناهنجاريهاي اجتماعي کشور اعتراض ميکند. با توجه به فروش چشمگير «النتوري» در روز اول اکران ،پيش بيني ميشود اين فيلم يکي از پرفروشترين آثار سالهاي اخير سينماي ايران باشد. تماشاي «النتوري» به افراد زير 16سال توصيه نشده است. دنباله در صفحة بعد
21
دنباله از صفحة قبل
از کمترين به بيشترين:
اطالعاتي درباره دستمزد 16بازيگر زن سينماي ايران
.16پگاه آهنگراني .بازيگر 33ساله براي هر فيلم 120 ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .15ساره بيات .او 36ساله است و براي هر فيلم حداقل 120ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .14الناز شاکردوست حدود 7يا 8سال پيش سالي 5 فيلم بازي ميکرد اما مدتي است که کار او آن رونق سابق را ندارد .او 32ساله است و براي هر فيلم 140ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .13هانيه توسلي .بازيگر مجرب 37ساله مدتي است فيلم توفاني نداشته است .دستمزد او براي هر فيلم 140 ميليون تومان است. .12ويشکا آسايش بازيگر 43ساله سينماي کمدي ايران .بيشتر وقتها در نقشهاي فرعي ظاهر ميشود ،اما در صورت بازي در نقش اول کمتر از 150ميليون تومان نميگيرد. .11مريال زارعي بازيگر هنرمند سينماي ايران که اکثرا در فيلمهاي فاخر ظاهر ميشود .دستمزدش ميانگين 150 ميليون تومان است .او 43ساله است. .10باران کوثري دختر 30ساله رخشان بني اعتماد سه تا سيمرغ در کارنامه دارد و براي بازي در هر فيلم کمتر از 150ميليون تومان نميگيرد. .9پريناز ايزديار 30ساله است و درخشش ناگهانياش در «ابد و يک روز» و همچنين سريال معروف «شهرزاد» نامش را بر سر زبانها انداخت .دستمزد او براي هر فيلم 150ميليون تومان برآورده ميشود. .8طناز طباطبايي بازيگر 33ساله و مستعد سينماي ايران براي هر فيلم بين 150تا 170ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .7مهتاب کرامتي 45ساله است و همچنان در سطح اول سينماي ايران حضور دارد .او براي هر فيلم بين 150تا 170ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .6سحر دولتشاهي در دو سال گذشته به يک ستاره بدل شد 35.ساله است و در حال حاضر براي هر فيلم بين 150تا 200ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .5نيکي کريمي بازيگر 44ساله ايراني کم کار شده است و دستمزدش براي هر نقشآفريني 200ميليون تومان است. .4ترانه عليدوستي بازيگر 32ساله که با بازي در سريال «شهرزاد» و درخشش در فيلم «فروشنده» جايگاه خود را تثبيت کرد و دستمزد خود را نيز باال برد .او براي هر فيلم 250ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .3مهناز افشار از مطمئنترين چهرههاي سينما در گيشه است .او 39ساله است و براي هر فيلم حداقل 250 ميليون تومان دستمزد ميگيرد. .2هديه تهراني در يک دهه اخير کم کار بود اما به تازگي دوباره فعال شده است .او 43ساله است و نامش يک برند در حوزه سينما ميباشد .او حداقل 250ميليون تومان دريافتي براي هر فيلم دارد.
September 2016 شهريور 1395
.1ليال حاتمي 44ساله اگر در فيلمهاي شوهر يا دوستانش بازي نکند ،دستمزدهاي بسيار کالني در حول و حوش 300ميليون تومان طلب ميکند.
فيلمهاي اصغر فرهادي و عباس کيارستمي در ميان 100فيلم برتر قرن 21
دهها منتقد ،نويسنده ،پژوهشگر و استاد دانشگاه در حوزه فيلم و سينما 100فيلم محبوب خود را که در قرن بيست و يکم ميالدي ساخته شده است ،انتخاب کردهاند. اين 177نفر از سراسر جهان در نظرسنجي «بي.بي.سي» شرکت کردند. در صدر اين فهرست فيلم« مالهالند درايو» ساخته ديويد لينچ قرار دارد و فيلم« جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادي در رده نهم قرار گرفته است. در اين فهرست همچنين دو فيلم از عباس کيارستمي، فيلمساز ايراني که حدود دو ماه پيش درگذشت نيز ديده ميشود« .کپي برابر اصل» در رده چهل و شش و «ده» در رده نود و هشتم قرار گرفتهاند. ده فيلم نخست اين فهرست از اين قرارند:
مالهالند درايو (ديويد لينچ)2001 ، در حال و هواي عشق (وانگ کار ـ واي)2000 ، خون بهپا ميشود (توماس اندرسون)2007 ، شهر اشباح (هايائو ميازاکي)2001 ، پسربچگي (ريچارد لينکليتر)2014 ، درخشش ابدي يک ذهن پاک (مايکل گاندري)2004 ، درخت زندگي (ترنس ماليک)2011 ، يييي :يک و دو (ادوارد يانگ)2000 ، جدايي نادر از سيمين (اصغر فرهادي)2011 ، جايي براي پيرمردها نيست (برادران کوئن)2007 ،
نويسندگان فيلمنامه است و رابطه نزديکي با مل گيبسون دارد. هر چند که هنوز حضور شان پن به صورت قطعي در اين فيلم مشخص نيست ،اما مذاکرات به مراحل نهايي رسيده و ظاهرأ اين هنرمند مطرح آمريکايي رضايت ضمني خود را براي حضور در اين پروژه اعالم کرده است. رسانههاي هنري با شور و هيجان زيادي از همبازي شدن اين دو ستاره بزرگ هاليوود در فيلم «پروفسور و مرد ديوانه» استقبال کردهاند. مل گيبسون در نقش «جيمز موراي» بازي ميکند و «شان پن» هم در نقش «سي مينور» افسر بازنشسته ارتش به هنرنمايي ميپردازد که در آسايشگاه رواني بستري بود؛ اما بيش از 10هزار واژه به فرهنگ نامه آکسفورد اضافه کرد. گيبسون و پن از جمله بازيگران موفق و جنجالي سينماي آمريکا هستند که در آثار محبوب و پرفروشي حضور داشتند و طرفداران زيادي در جهان دارند .آنها در سالهاي اخير تجربياتي هم در زمينه کارگرداني داشتند. فرهاد صفينيا در تهران متولد شده و زماني که چهار سال داشت همراه با خانواده به پاريس مهاجرت کرد و در نهايت ساکن لندن شد .او در کينگز کالج در کمبريج اقتصاد خواند و در دوران تحصيل ،فعاليتهاي گوناگوني در تأتر و هنرهاي نمايشي داشت. فرهاد صفينيا پس از پايان دانشگاه به آمريکا رفت و در رشته فيلم و سينما در نيويورک تحصيل کرد .او فعاليتهاي حرفهاي خود را با پروژهاي کوچک شروع کرد ،اما با فيلم «آخر الزمان» به اوج شهرت رسيد. مل گيبسون ،که تحت تأثير ديد و نگاه اين هنرمند ايرانيتبار قرار گرفت ،از او خواست تا در تکميل سناريوي اين فيلم همکاري کند. او در سالهاي اخير بيشتر در تهيه و توليد سريالهاي تلويزيوني مشارکت داشت؛ از جمله سريال «رئيس» در شبکه «استارز» که بينندههاي زيادي داشت. «پروفسور و مرد ديوانه» نخستين فيلم بلند فرهاد صفينيا در مقام کارگردان است و با توجه به حضور مل گيبسون و شان پن در آن ،از ارزش و اهميت زيادي براي اين هنرمند برخوردار است. براساس برنامه اعالم شده ،فيلمبرداري اين فيلم در ماه سپتامبر در اروپا آغاز ميشود.
قرعه اسکار به نام کدام فيلم ايراني ميخورد؟
حضور مل گيبسون و شان پن در نخستين فيلم بلند يک کارگردان ايراني
مل گيبسون و شان پن دو بازيگر سرشناس سينماي هاليوود در اثري از يک کارگردان ايراني تبار همبازي ميشوند ،اين فيلم «پروفسور و مرد ديوانه» نام دارد و فرهاد صفينيا آن را کارگرداني خواهد کرد. فيلم اقتباسي است از کتاب پرفروش «جراح کراتون: داستان قتل ،جنون و عشق به کلمات» نوشته «سيمون وينچستر» و گوشههايي از زندگي «جيمز موراي» خالق ديکشنري يا فرهنگ لغت «آکسفورد» و رابطه نامتعارف او با «سي مينور» افسر بازنشسته ارتش را به تصوير ميکشد. در ابتدا قرار بود مل گيبسون کارگردان فيلم باشد ،اما به دليل مشکالتي که در زمان بندي اين پروژه وجود داشت، فرهاد صفينيا به عنوان کارگردان برگزيده شد .او يکي از
21
کن ،2016در گفتوگو با «شرق» ،با اشاره به موفقيت فيلم سينمايي« فروشنده» در آکادمي اسکار ميگويد« ،فروشنده فيلمي است که مدتي قبل در يکي از بزرگترين و معتبرترين جشنوارههاي سينمايي دنيا شرکت و دو جايزه مهم اين جشنواره را دريافت کرد و پخشکننده معتبر آمريکايي دارد .اين فيلم از همه جهات شايستگي معرفي به آکادمي اسکار را دارد .قوانين آکادمي اسکار خيلي پيچيده نيست و قاعده خاصي دارد .غير از قوانيني که مربوط به اکران فيلم در کشور موردنظر در زماني مشخص است، حضور در جشنوارههاي معتبر بينالمللي و مهمتر از همه داشتن پخشکننده آمريکايي مهمترين اتفاقي است که ميتواند شانس يک فيلم را براي موفقيت در آکادمي اسکار باال ببرد». شهابي در پاسخ به اين پرسش که مدتي است صحبت از گزينههاي ديگري مثل «النتوري» يا« ايستاده در غبار» براي معرفي به آکادمي اسکار است و از نظر او اين فيلمها تا چه حد گزينههاي موفقي خواهند بود؟ ميگويد، «ايستاده در غبار را نديدم .قطعًا فيلم خوبي است ،اما معموالً اشتباهي که براي فرستادن يک فيلم به اسکار ميشود اين است که لزومًا اگر فيلمي خوب است پس حتمًا شانسي در اسکار خواهد داشت .همانطور که گفتم ،داشتن پخشکننده بينالمللي و حضور موفق جهاني نکات بسيار مهمي در شيوه انتخاب فيلمهاست« .فروشنده» فيلم داستانگويي است که قطعًا شيوه روايت اين فيلم و ساختار آن مورد اقبال داوران قرار خواهد گرفت و از نظر من شانس خوبي در آکادمي اسکار خواهد داشت .از نظر من کميتهاي که براي انتخاب فيلم به اسکار انتخاب ميشود نيز بايد به اين موارد دقت کند و ببيند کدام فيلم مهمتر است .ما دو فيلم« وارونگي» و« فروشنده» را در جشنواره کن داشتيم« .وارونگي» جايزهاي نبرده و پخشکننده آمريکايي ندارد درصورتيکه« فروشنده» دقيقا برعکس اين ماجراست ،پس همهچيز گوياي آن است که موفقترين فيلم ايراني در اين مدت را به اسکار معرفي کنيم. او ادامه ميدهد« ،فروشنده خودش ،موقعيتش را تعريف ميکند و امتيازهايش کام ً ال مشخص است». احمد طالبينژاد ،از منتقدان سينمايي ،درباره انتخاب اسکار ميگويد« ،فروشنده هنوز در ايران ديده نشده و طبعًا نميتوان درباره اين فيلم ب ه طور قطع اظهارنظر کرد .از طرف ديگر اگر تعداد فيلمهايي که کميته انتخاب فيلمهاي ايراني به اسکار معرفي ميکند بيشتر باشد ،دست انتخابکنندهها بازتر خواهد بود و اين اتفاق خوبي است ،اما نکته اينجاست که انتخاب فيلم براي معرفي به آکادمي اسکار به اين راحتيها نيست و به نوعي آکادمي اسکار پيچيدگيهايي دارد .بيش از هر چيز وجود پخشکنندهاي پرنفوذ در آمريکا مهمترين اتفاقي است که ميتواند موفقيت يک فيلم در آکادمي اسکار را بيشتر کند .اگر انتخاب نماينده ايران به آکادمي اسکار امسال را بررسي کنيم ،به اعتبار اسم اصغر فرهادي ،اولويت با« فروشنده» خواهد بود و البته حضور اين فيلم در جشنوارههاي معتبر خارجي ،ميزان موفقيتش را بيشتر ميکند و پخشکننده قوي خارجي که پشت اين فيلم است ميتواند فضاي خوبي براي فيلم ايجاد کند». به هر حال بايد منتظر ماند؛ منتظر ماند و ديد در چند هفته باقيمانده چه اتفاقي ميافتد؟ کدام فيلم نماينده کشور ما در اسکار خواهد بود؟ و آيا اشتباه سال قبل تکرار ميشود يا نه؟
يوزپلنگ طاليي لوکارنو براي «بيخدا»
وب سايت «پرده سينما» در مورد انتخاب فيلم برگزيده سينماي ايران در مراسم اسکار امسال ،مطلب جالبي نوشته است. معادله ساده است ،آنقدر ساده که شايد نياز به هفتهها وقت صرفکردن ندارد و بهنوعي کار کميته انتخاب فيلم براي معرفي به آکادمي اسکار را راحتتر ميکند .صحبت از اعالم نماينده سينماي ايران به آکادمي اسکار است، تنها چند هفته به اتمام زمان معرفي فيلم باقي مانده است. طبق روال هر سال گمانهزنيها درباره فيلمهايي که در طول يکسال به اکران رسيدهاند و قابليت معرفي دارند انجام ميشود .تازهترين ساخته اصغر فرهادي تنها فيلمي است که بهزعم بسياري از اهالي سينما ،کار را براي انتخاب راحتتر ميکند ،اص ً ال نيازي نيست به گزينهاي ديگر جز آن فکر کنيم. کتايون شهابي ،پخشکننده بينالمللي ايراني و يکي از اعضاي هيأت داوران بخش مسابقه جشنواره
جشنواره فيلم لوکارنو که با تقدير از عباس کيارستمي و مايکل چيمنو کارش را آغاز کرده بود به پايان رسيد .يک فيلم اجتماعي از سينماي بلغارستان مهمترين جايزه اين جشنواره را به دست آورد. شصت و نهمين جشنواره فيلم لوکارنو يوزپلنگ طاليياش را به فيلم «بيخدا» ساخته کارگردان بلغارستاني الريتسا پتروا اهدا کرد .اين فيلم محصول مشترک بلغارستان و دانمارک است. از ايرنا ايوانوا ،بازيگر نقش اصلي اين فيلم هم به عنوان بهترين بازيگر زن تقدير شد .او در فيلم «بيخدا» نقش بهياري را بازي ميکند که در خانه سالمندان کار ميکند و اوراق شناسايي سالمندان مبتال به آلزايمر را ميدزدد و در بازار سياه به فروش ميرساند .آشنايي او با سالمندي که به موسيقي عالقه دارد ،تحولي در ذهن و رفتار او ايجاد ميکند. در شصت و نهمين جشنواره فيلم لوکارنو که در سوئيس برگزار شد و بعد از جشنوارههاي ونيز و کن و برلين، چهارمين جشنواره مهم کشورهاي اروپايي است ،فيلم «خانه دوست کجاست» از ساختههاي عباس کيارستمي و همچنين فيلم 75دقيقهاي «فيلمسازي در کوبا با کيارستمي» براي نخستين بار به نمايش درآمد.
22
22
September 2016 شهريور 1395
ميرزا رضا کرماني؛
در ابتداي برگه استنطاق ،نوشته شده که ميرزا «بدون صدمه و اذيت با زبان خوش تا اين قدر تقريرات کرده است و مسلم است بعد از صدمات الزمه [شکنجه] ممکن است مکنونات ضمير خود را بروز دهد». به نظر نميرسد ميرزا مورد شکنجه قرار باشد .او حرفهاي خود را به صراحت در چند نوبت بازجويي بيان کرده است. بازجو به نحوي ميخواست «دستورالعمل» براي کشتن شاه و دستياران ميرزا را شناسايي کند و بنابراين در چند نوبت سوالهاي مختلفي را در اين مورد از او ميپرسد. ميرزا مدعي بود که هيچ همکاري نداشته و درباره قتل شاه به کسي چيزي نگفته بود .او منکر ميشود که ميرزا آقاخان کرماني ،احمد روحي و ميرزا حسن خان خبيرالملک در اين کار نقش داشتند .با اين حال ،اين سه نفر به بهانه دست داشتن در ترور شاه ،به طرز فجيعي به قتل رسيدند.
دست انتقام يا آبياري تخم بيداري؟ حميد علوي ميرزا رضا کرماني ،ضارب ناصرالدين شاه درست 120 سال پيش در دهه آخر مرداد سال 1275شمسي به دار آويخته شد. پدر ميرزا رضا اهل عقدا از توابع يزد بود ،اما چون خود او متولد کرمان بود ،به ميرزا رضا کرماني شهرت يافت. بر طبق اسناد ،اولين رو در رويي ميرزا با حکومت وقت، اختالفي بود که با حاکم وقت کرمان بر سر ملک پيدا کرد. ملکي به نام «شورو» در اجاره پدرش بود ،اما حاکم وقت کرمان آن را از ميرزا گرفته به شخص ديگري داده بود. او از کرمان به يزد و سپس تهران رهسپار شد و به کار دستفروشي مشغول شد و از اين طريق با دربار ارتباط پيدا کرد .بر سر فروش «شال و خز» به نايب السطنه کامران ميرزا ،يکي از فرزندان ناصرالدين شاه ،با او اختالف پيدا کرد زيرا کامران ميرزا پول شالها را نميپرداخت. همچنين در ايامي که در تهران به سر ميبرد با سيدجمالالدين اسدآبادي آشنا شد و تحت تاثير افکار او قرار گرفت .به نوشته ناظمالسالم کرماني در «تاريخ بيداري ايرانيان» ،ميرزا «مجذوب» سيد جمال شد و «در مجالس بد از شاه ميگفت». سپس او به کرمان رفت .در اين ايام به نوشته ناظمالسالم ،ميرزا «متکلم ميشد به کلماتي که احدي از کرمان جرئت تکلم به آن کالم نداشت ».ميگفت« ،چرا قبول ظلم ميکنيد و چرا بدون جهه مال و عرض خود را از دست ميدهيد؟ جمع شويد و نگذاريد حاکم شما را سوار شود ».خود ميرزا تصرف ملک «شورو» را يادآور ميشود .اين سخنان اولين حبس را براي او ارمغان ميآورد. بنابراين ،تجربه مستقيم ميرزا از حاکمان و تاثير حرفهاي سيد جمال باعث شد که مسير زندگي ميرزا به سمتي برود که يکي از حوادث بزرگ تاريخ ايران به دست
او رقم خورد. بنا به کتاب «تاريخ بيداري ايرانيان» ،وقتي ميرزا از حبس خالص شد به تهران رفت تا تظلم خواهي کند ،اما «کسي به داد او نرسيد ».نه تنها شکايتش رسيدگي نشد بلکه «مدت بيست و دو ماه» به زندان قزوين و چندي هم به «انبار شاهي» فرستاده شد .پس از آزادي به «اسالمبول» رفت تا به سيدجمال که به عثماني تبعيد شده بود ،بپيوندد. به نوشته ناظماالسالم ،ميرزا براي سيد جمال ،ذکر مصائب کرد و او در جوابش گفت« :ميبايست قبول ظلم نکني .اين کالم در ميرزا موثر افتاد و عرض کرد همين قدر رفع کسالت بشود انتقام خود را ميکشم». اين بود که «پس از رفع خستگي» به شهر ري رفت تا کار شاه را در آستانه پنجاهمين سالگرد سلطنتش تمام کند .شاهي که «فرومايگان را عزيز ميخواست و برومندان را ذليل».
ميرزا و شورش تنباکو
برگههاي استنطاق
ناظماالسالم در «تاريخ بيداري ايرانيان» روايتي خواندني از استنطاق ميرزا آورده است که گوشههايي از زندگي ميرزا و داليل قتل شاه را ميتوان از البالي آن استنتاج کرد. نويسنده کتاب ،پيش از قتل شاه ،يک بار ميرزا را ديده بود که البته «از حال او چيزي استنباط» نکرده بود .در روز حادثه ،برحسب اتفاق ،نويسنده در حرم عبدالعظيم بود .او در راه برگشت به تهران «کالسکه شاهي» و به فاصله پانصد قدم ميرزا را در درشکه ديده بود که به تهران ميبردند. «ميرزا رضا با نهايت قوت قلب و يک اطميناني که از جبهه بيگناهان مشهود ميشد ،به اطراف خود مينگريست و نظاره مردم را ميکرد». اين قوت قلب مورد اشاره ناظماالسالم در سراسر بازجويي ميرزا مشهود است.
خيال قتل شاه
ابوتراب نظمالدوله مسئول بازجويي از ميرزا شد .ميرزا با اعتماد به نفس پاسخ ميداد. س ـ شما از کجا به خيال قتل شاه شهيد افتاديد؟ ج ـ از کجا نميخواهد .از کندها و بندها که بناحق کشيدم و چوبها که خوردم و شکم خود را پاره کردم .از مصيبتها که در خانه نايبالسطنه ...در قزوين و انبار ...به سرم آمد .چهار سال و چهار ماه در زنجير و کند بودم.
ميرزا در استنطاق خود به موضوع ماجراي تحريم تنباکو اشاره ميکند و آن را يکي از داليل احضار و حبس ميداند. حکومت ايران امتياز تنباکو را به مدت 50سال به يک بريتانيايي واگذار کرده بود که اين موضوع مورد اعتراض تجار ايراني واقع شد. طبق اقارير ميرزا رضا ،نايبالسلطنه و برخي ديگر با حيله و تهديد به بهانه اصالح وضع کشور از او ميخواهند بنويسد که« :اي مومنين و اي مسلمين، امتياز تنباکو داده شد .بانک در مقابل مسلمين به راه خواهد افتاد .امتياز راه اهواز داده شد ،معادن داده شد ،قندسازي و کبريتسازي داده شد ،شرابسازي داده شد ،ما مسلمانها به دست اجنبي افتاديم .رفته رفته دين از ميان خواهد رفت. حاال که شاه ما به فکر ما نيست خودتان غيرت کنيد». دنباله در صفحة 31
23
نيمه شبانه
September 2016 شهريور 1395
فيلمبرﺩﺍﺭ ﺩﻭﺭبينش رﻭﯼ ﺯمين ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ!
پس تزريق ارز چي شد؟
400ميليون دالر آمريکا هم به ايران پرداخت شد ،ول ي دريغ از اينکه قيمت دالر حتي يک تومن هم پائين بيايد .گفتند اين پول قبال هزينه شده بوده و صاف رفته به لبنان! اين مثل اين است که يارو توي خونهاش چون پول قبض برقش را نداشته بده برقش را قطع کردهاند و بعد پول قرض کرده که شمع توي مسجد روشن کنه با اين نذر که خدا براش برق مجاني بفرسته!!!
ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕ ﺭﻧﮓﺁميزﯼ ﺑﺪﻥ ﺩﺭ ﺍﺗﺮيش
ﺩﺭ ﺣﺎشيه المپيک ريو برزيل
()1 ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺍﻓﺘﺘﺎحيه المپيک 2016در عين ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺎﺷﮑﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ غيرﻩ ﮐﻪ بسيار ﻣﺎ ﺭﺍ هيجاﻥ ﺯﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺍﺷﮑﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ .ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺷﺪيم ﮐﻪ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭﺍﻥ يوﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﻣﻬﺪ المپيک ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻭﺿﻊ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ﭘﻮﻝ ﺧﺮيد بليت ﻫﻮﺍپيما ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺘﺸﺎﻥ بگيرﻧﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻠﻮيزيوﻥ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻨﻨﺪ! ()2 ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭﺍﻥ ﺍيرﺍﻥ با حجاب عربي اسالمي ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺭﮊﻩ ﺍﻓﺘﺘﺎحيه ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪﻧﺪ ،ﻣﺜﻞ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ پيش ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﺯير ميز ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ بيت ﮔﻔﺘﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﻌﺪﯼ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪﺍﺵ پيدﺍ ﺷﺪ ،ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ کنند! ()3 ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭﺍﻥ ﺯﻥ ﺍيرﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺁﻥﻫﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮين ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﻩﺍﯼ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮ بود ،ﺩﺭ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺍشتند ﮐﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮين ﺁﻥﻫﺎ تيرﺍﻧﺪﺍﺯﯼ ﺍﺳﺖ .ﺍين ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍمنيت برزيل ﭼﻄﻮﺭ ﺟﺮأﺕ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺍيرﺍﻧﯽﮐﻪ ﺩﺭ ليست سياﻩ ﺗﺮﻭﺭيستﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ مياﻥ ﻣﺸﺘﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﺪ؟ ()4 ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﯼ ﺑﺎ يک ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ ﺯﻥ ﺍيرﺍﻥ ﺩﺭ برزيل ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻣﯽﮐﺮﺩ .ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﻣﯽﮔﻔﺖ ،خيلي دﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭﻡ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ .ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﭘﺮسيد :ﭼﺮﺍ؟ ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ هيچ مﺴﺎﺑﻘﻪﺍﯼ ﻣﺪﺍﻝ نگيريد؟ ﺧﺎﻧﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﻧﻪ! ﮐﻠﯽ ﺷﮑﻼﺕ ﺑﺎ ﺣﺎﻝ ﺧﺮيدﻩﺍﻡ ،ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ ﺩر ﺍﺛﺮ ﮔﺮﻣﺎ ﺁﺏ و ﺳﻮغاﺕ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﻓﺪﺭﺍسيوﻥ ﺿﺎيع ﺷﻮﺩ! ()5 ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ يا ﺩﺭﻭﻍ ،ﻭﻟﯽ ﮔﻮيا ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩيدﻥ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭﺍﻥ ﺯﻥ ﺍيرﺍﻧﯽ ﺩﺭ المپيک ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻟﺒﺎﺱﻫﺎﯼ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﯽ ،يکي ﺍﺯ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯼ ﺳﺎﺧﺖ ﮐﺎﻧﺪﻭﻡ ﺩﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﺳﭙﺎﻧﺴﺮ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﮐﻠﯽ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﺭ تبليغاﺕ ﺗﻠﻮيزيوﻧﯽ ﺍين ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺴازد! ()6 ﮐﺎﺵ ﺍﺯ ﺍيرﺍن ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺷﻨﺎﯼ ﺯﻧﺎﻥ يا ﻭﺍليباﻝ ﺳﺎﺣﻠﯽ ﺩﺍشتيم ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩنيا ﺛﺎﺑﺖ کنيم ﺯﻥﻫﺎﯼ ﺍيرﺍني ﺁﺏ گيرﺷﺎﻥ ﻧﻤﯽﺁيد ﮐﻪ ﺷﻨﺎ ﮐﻨﻨﺪ ،ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺷﻨﺎﮔﺮ ﻗﺎﺑﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ! ()7 ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﻨﺪﻩﺩﺍﺭ المپيک ﺍﻣﺴﺎﻝ برزيل ﺍين ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺤﺎﻓﻆ ﻭ پليس ﻭ نيرﻭﯼ ﻭيژﻩ ﺍمنيتي ﭼﻨﺪين ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩ؛ چيزﯼ در حد يک ﺑﻪ ﺩﻩ. ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺣﺮﺍﺳﺖ ﺗﻌﺪﺍﺩﺷﺎﻥ بيشتر ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮياﻥ ﺍﺳﺖ. ()8 ﺑﺎ يکي ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﺩﺭ ﺍيرﺍن ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ المپيک ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩيم .ﭘﺮسيدﻡ ،هيچ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻭﺍليباﻝ ﺳﺎﺣﻠﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩيدﻩﺍﯼ؟ ﮔﻔﺖ ،ﻧﻪ ﺯياﺩ .ﮔﻔﺘﻢ :ﺳﺎﻧﺴﻮﺭﮐﺮﺩﻧﺪ؟ ﮔﻔﺖ ،ﻧﻪ! فکر ميکنم ﻋﻠﺖ ﻓﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺭبين ﺣﺪﻭﺩ 20ﺩقيقه ﻓﻘﻂ ﺷﻦﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﺍﺩ ،ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺭﻭﯼ ﺑﺪﻥ ﻟﺨﺖ ﺯﻧﺎﻥ (ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ) ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺗﺮيش ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪ .ﺍين فستيوﺍﻝ ﻫﻨﺮﯼ ﺍﺯ ﭼﻨﺪين ﺳﺎﻝ پيش ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺣﺪﻭﺩ 24 ﮐﺸﻮﺭ ﺩنيا ﺩﺭ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺭﻭﯼ ﺑﺪﻥ ﺷﺮﮐﺖ ياﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ .ﺟﺎيزﻩ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺭﻧﮓﺁميزﯼ ﺑﺪﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺗﺠﺴﻢ ﭘﻮﺷﺶ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﺎيد ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﺯ ﺩيد ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮﺍﻥ ﻟﺨﺖ ﻭ ﻋﻮﺭ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ نيايند (ﺑﻪ ﮐﻮﺭﯼ ﭼﺸﻢ پليس ﺍﺧﻼﻕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﺪﻩ!) ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭلين ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍيرﺍﻥ ﻭ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ هم دو ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍين فستيوﺍﻝ ﻫﻨﺮﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .ﻫﺮ ﺩﻭﯼ ﺍين ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﯽ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺭﻧﮓﺁميزﯼ ﺳﻠﺐ ﺻﻼحيت ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺣﺬﻑ ﮔﺮﺩيدﻧﺪ. ﺍين ﺩﻭ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺎﮊيک سياﻩ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺩاﻭﻃﻠﺐ ﺭﺍ ﺧﻂﺧﻄﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ! ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺍﻓﻐﺎﻧﯽ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺍيرﺍني ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﮊيک ﺗﻤﺎﻡ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻥ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ﺭﻧﮓﺁميزﯼ ﺭﺍ سياﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﭼﺸﻢﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ سياه ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .ﻋﻠﺖ ﺣﺬﻑ ﺭﻗﺎﺑﺖﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍيرﺍني ﻭ ﺍﻓﻐﺎن ﻧﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ سياسي ﻭ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻗﻮﻩ تخيل ﺩﺭ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻫﻨﺮ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ شيخ ()1
ﺭﻭﺯﯼ يکي ﺍﺯ ﻣﺮيدﺍﻥ شيخ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮسيد :ﺍﯼ شيخ ،ﺍينکه ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺻﻒﻫﺎﯼ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﮔﺮﻡ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﯽﺍيستند ﺗﺎ ﻣﺮﻏﯽ ﺑﺨﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﭼﻪ ﺗﺪبيرﯼ ﺩﺍﺭﺩ؟ شيخ ﮔﻔﺖ ،ﻫﻤﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍين ﺭﺧﺪﺍﺩ ﺗﺪبيرﯼ نيست! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﺮﻏﯽ ﻭﻗﺖ کمتري ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺳﺮﺯمينش ﺻﺮﻑ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺍين ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺭﺍ ﺑﺎيد ﺍﺯ ﻧﻘﺸﻪ ﺩنيا ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺪيرﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻮﯼ سبيل ﺑﻪ ﺩﺍﺭ ﺁﻭيخت! ﻣﺮيداﻥ شيخ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺩﺭﺍيت ﻭ ﺁﻧﺎليز شيخ ﻣﺮﺣﺒﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺻﻒ ﻣﺮﻍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺻﻒ ﻣﺎﻫﯽ ﺷﺘﺎبيدﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺍيستاﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺱ ﮐﻤﺘﺮ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
در محضر شيخ ()2
ﺩﺭ يکي ﺍﺯ ﮐﺎﻓﻪﻫﺎﯼ ﺍﻭﺭشليم ﺩيدﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﺨﻢﻣﺮﻍ نيمرو و ﺳﺎﻧﺪﻭيچ ﻓﻼﻓﻞ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. *** ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد ﮐﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺗﺎيتانيک وﺍﻗﻌﺎ ﻏﺮﻕ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺑﺎ ﮐﻮﻩ يخ ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ؟ ﺍين ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ کليميان هاليوود ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ فيلم «تايتانيک» رﺍ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﮐﻠﯽ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ جيب بزﻧﻨﺪ.
تولدت مبارک
فرا رسيدن 5شهريور روز تولد ذکريا رازي شيميدان ايراني و کاشف الکل را به همه عرق خوران و عرق کشان خانگي در ايران و همچنين به همه تزريقچيان مذکر خارجي که آمپول به باسن مريضان زن خود ميزنند تبريک عرض ميکنيم.
آموزش انگليسي ﺍﺻﻼﺣﺎﺕ ﺟﺪيد ﻟﻐﺖﻧﺎﻣﻪ ﺁﺭينﭘﻮﺭ
:damn youﺩﻣﺘﻮ ،ﺩﻣﺖ ﮔﺮﻡ! :Oxfordﻧﻮﻋﯽ تلفيق oxيعني ﮔﺎﻭ ﺑﺎ ﻣﺎشين ﻓﻮﺭﺩ! :unescoيوﻧﺲ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ :velocityﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥﺁﻥ ﻧﺸﺌﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺯمين ﻭﻟﻮ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. :long time no seeﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﻟﻨﮓ ﻣﯽﺑﻨﺪﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﮐﺴﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩيد ﻧﺰﻧﺪ! :Godzillaﻣﺮﻭﺭﮔﺮ ﺳﺮيع ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﯽ! :Cambridgeﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻋﻤﺮﺍﻧﯽ ﺩﻭلتي ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﭘﻞﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺍﻧﺪﮎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ! :Finlandﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺩﺭ خياﺑﺎﻥﻫﺎ فين ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﻣﺎﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﻧﻤﺎيند! :Parisiﺷﺨﺼﯽ ﺍﻫﻞ ﺷﻬﺮ ﭘﺎﺭيز ﮐﺮﻣﺎﻥ. :Latinoمحلي که ورود بسيجيها و پاسداران الت به آن ممنوع است. ي شن برد؟ :Communication boardکاميون ک ي که در باسن خود فيوز برق دارد. :Confusedکس :Hang-outخشک کردن لباسها در بيرون زير آفتاب (همچنين اعدام با طناب دار در هواي آزاد) ي هنگام نزديک :Jesusاولين کلمه آموختني به نوزاد اصفهان شدن به بخاري داغ. :Green lightسبز مغز پستهاي.
سالميها و دروديها
از شيخ پرسيدند اگر مردي کليد خانه را دارد ولي نميتواند در را باز کند حکم چيست؟ شيخ گفت ،از دو حال خارج نيست: يا کليدش زنگ زده و پوسيده است يا اينکه خانه را اشتباهي گرفته است .شاگردان شيخ از درايت و تيزبيني او گريبان دريدند و به سوي بيابانها دويدند تا در مدارس اختالس و م نويسي کنند. قفلسازي گاو صندوق اس
ديشب داشتم با خودم فکر ميکردم که اين رفقاي سوپر ناسيوناليست ايراني که اصرار دارند به جاي سالم از کلمه درود استفاده کنند که صد در صد پارسي بمانند ،در شب جشن تولد بچه خود آهنگ «تولد مبارک» را چه جوري خواهند خواند؟ آيا به جاي «تولد ،تولد ،تولدت مبارک» ي در آن است ،خواهند انوشيروان روحاني که کلمات عرب خواند :زاد روز ،زاد روز ،زاد روزت ميمون؟
دانشمند اتمي ايران
«کيهان» ﺳﺎﻝ 57
علت اعدام شهرام اميري دانشمند و مبتکر ايراني را که ورودش به ايران با جار و جنجال و تبليغات ضد غربي همراه ي نميداند .احتماال کار بود و حتي عنوان قهرمان را گرفت کس اسرائيل کمتر شده و خود آخوندها ترتيبش را دادند .اين را هر ننه قمري ميداند که چرا اميري را مثل اون سعيد پخپخ کردند. ديشب با خاله پيرم در ايران تلفني حرف ميزدم و درباره اين اعدام از او پرسيدم .خنديد و گفت ،معلومه ،يا مهره سوخته بوده يا جاي خفن بمبها را ميدانسته .اين خاله من بايد بياد براي «سي .ان .ان» و «فاکس نيوز» کار کنه و کلي پول در بياره!
ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد؟
ﺗﺤﺮيفﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭيخي ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد ﮐﻪ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﻫﺎﯼ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻣﺮيم ﻣﺎﺩﺭ عيسي مسيح ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﻨﺪين ﺷﺎﻫﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭼﻨﺪين ﺑﺎﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ يک ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﺩﺭيا ﺩيدﻩﺍﻧﺪ. *** ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻧﮑﺎﻭﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﮑﻮﺱ ﺳﺎيز ﺍﺗﻮمبيل ﻭ ﺁﻟﺖ ﺗﻨﺎﺳﻠﯽ ﺧﺮيدﺍﺭﺍﻥ ﺁﻥﻫﺎ ﺻﺤﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﭼﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ؟ ﺍﮔﺮ ﺍين ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺎيد ﺁﻟﺖ ﺗﻨﺎﺳﻠﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺩﺍﻧﻪ ﮔﻨﺪﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. *** ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد ﮐﻪ ﺟﺮياﻥ «ﺷﺎﻡ ﺁﺧﺮ» عيسي مسيح ﻭ ﺣﻮﺍﺭيوﻥ ﺍﻭ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ نيست؟ ﭼﻨﺪين ﺷﺎﻫﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ عيسي مسيح ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺻﺮﻑ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
ﺑﻪ ﻟﻄﻒ ﺍيميل ﺍﺭﺳﺎﻟﯽ يکي ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮيدﻩﻫﺎﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ «کيهان» ﺳﺎﻝ 1357ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪﻡ .تيترﻫﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ ﻭ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺩﺍﺷﺖ: ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﮑﺮﯼ :ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ! ﺳﺨﻨﮕﻮﯼ ﺩﻭﻟﺖ :ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻢ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎ ﺁﺏ ﻭ ﺑﺮﻕ ﻣﺠﺎﻧﯽﻣﯽﺷﻮﺩ! ﺍﻣﺎﻡ خميني :ﺭييس ﮐﺸﻮﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ! ﺁيتﺍﷲ ﺧﺴﺮﻭﺷﺎﻫﯽ :ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺨﺮيد ،ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺻﺎﺣﺐﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽکنيم! ﺳﺨﻨﮕﻮﯼ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﯼ :ﺣﺬﻑ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﻗﻄﻌﯽ ﺍﺳﺖ! ﺍﻣﺎﻡ خميني :ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ ﻭ ﺗﺼﺮﻑ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﺪيدﺍ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺍﺳﺖ! ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺑﻨﯽﺻﺪﺭ :ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ،ﺣﮑﻮﻣﺖ عقيده ﺍﺳﺖ! ﺩﮐﺘﺮ ﮐﺮيم ﺳﻨﺠﺎﺑﯽ :ﻣﺤﺘﻮاﯼ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍتيک ﺍﺳﺖ! ﺍﻣﺎﻡ خميني :ﺭﻭﺣﺎنيوﻥ ﻧﺒﺎيد ﺭييس ﺟﻤﻬﻮﺭي ﺷﻮﻧﺪ! ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﻣﺎﻡ خميني :ﺩﺭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺩيکتاﺗﻮﺭﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ! ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ همين بوﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻓﮑﺎﻫﯽ «ﺗﻮفيق» ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻝﻫﺎ تعطيل شد ﻭ ﺑﺴﺎﻃﺶ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺎ ﺍين ﻫﻤﻪ لطيفه ﻭ ﻃﻨﺰ ﻭ ﺷﻮﺧﯽ ﻭ ﺟﻮﮎ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ!
ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ
ﺯﻭﺍﻝ يک ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺍ ﻣﯽﺭﺳﺪ ﮐﻪ ميزﺍﻥ ﺍﺭﺯ ﻣﺠﺎﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﯽ ﺁﻥ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺣﻤﺎﻻﻥ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺩنيا ﺷﻮﺩ.
23
ﻣﺮﺩﻡ ﺳﮑﺲﭘﺮﺳﺖ ﺍيرﺍﻥ
ﺑﻪ يکي ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎﯼ مقيم ﺁﻣﺮيکا ﮐﻪ ﺳﺎﻟﯽ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺑﻪ ﺍيرﺍﻥ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ تعطيالت ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ، ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍينکه ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻭ ﺭﮊيم سياسي ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩﺍيم ،اما ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﮑﺲ ﮐﻠﯽ ﺍﺯ بقيه ﻣﺮﺩﻡ ﺩنيا ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩﺍيم؟ ﭘﺮسيد ،ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﻪ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﺑﺎﻻﺗﺮين ﺁﻣﺎﺭ ﺗﺮميم ﻭ ﺩﻭﺧﺘﻦ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﮑﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﺩنيا ﺭﺍ ﺩﺍﺭيم .ﮔﻔﺖ ،ﺩيگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﺑﺎﻻﺗﺮين ﻭﺍﺭﺩﺍﺕ ﺁﻻﺕ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭميانه ﺩﺭ مياﻥ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ اسالمي ﺭﺍ ﺩﺍﺭيم .ﮔﻔﺖ ،ﺩيگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﺑﺎﻻﺗﺮين ﺭﺗﺒﻪ ﺩﺭ ﮐﻠﻤﻪ کليدﯼ ياﻓﺘﻦ ﺳﮑﺲ ﺩﺭ «ﮔﻮﮔﻞ» ﻭ «ياهو» ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭمياﻧﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺭيم .ﮔﻔﺖ ،ﺩيگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﺑﺰﺭﮔﺘﺮين ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻗﺮﺹﻫﺎﯼ ﺗﺤﺮيک جنسي ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭمياﻧﻪ هستيم. ﮔﻔﺖ ،ﺩيگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﭘﺎيينترين ﺳﻦ ﻓﺤﺸﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭمياﻧﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺍيرﺍﻥ ﺍﺳﺖ .ﮔﻔﺖ ،ديگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﺑﺎﻻﺗﺮين ﺭﻗﻢ ﻋﻤﻞﻫﺎﯼ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺮﺩﻥ سينه ﻭ ﺁﻟﺖ ﺗﻨﺎﺳﻠﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭميانه ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺍيرﺍﻥ ﺍﺳﺖ .ﮔﻔﺖ ،ﺩيگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﭼﺮﺍ ﺍينقدر ﻋﺠﻠﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﻫﻤﺶ ﻣﯽﭘﺮﺳﯽ ﺩيگه ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺖ ،ﻣﻨﺘﻈﺮ ﭘﺮﻭﺍﺯﻡ ﺑﻪ ﺍيرﺍﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍين ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺳﮑﺴﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻡ. ﺍﻻﻥ ﻣﺠﺴﻢ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺩﺍﺭﻡ ﺳﻮﺍﺭ ﻫﻮﺍپيما ﻣﯽﺷﻮﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍيرﺍﻥ ﺑﺮﺳﻢ .ﮔﻔﺘﻢ ،ﺳﻔﺮ ﺑﻪ خير ...ﺍﻟﻬﯽﮐﻮﻓﺘﺖ ﺑﺸﻪ ،ﻭﻗﺘﯽ صيغه 18ساﻟﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺟﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻦ!
نکته
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮين ﺑﺤﺚ ﻋﻠﻤﯽ ﺩﺭ مياﻥ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍيرﺍﻥ ﺩﺭ ﺍين ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ قيمت ﻣﺮﻍ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻓﻠﮏ ﺯﺩﻩ ﺍين ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁيا «ﺍﻭﻝ ﻣﺮﻍ ﻧﺒﻮﺩ» يا «ﺍﻭﻝ تخم مرغ» نبود!
ﭼﺎﻟﺶ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﻧﻮيسي
آيا ميدانستيد ﮐﻮﺗﺎﻩﺗﺮين ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﮐﻮﺗﺎﻩﺗﺮين ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﺭﻧﺴﺖ همينگوي ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺍين ﺻﻮﺭﺕFor Sale, Baby Shoes, : ( Never Wornﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﻭﺵ :ﮐﻔﺶ ﺑﭽﻪ ،ﻫﺮﮔﺰ ﭘﻮشيده ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ) .ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺎ ﺍﺭﻧﺴﺖ همينگوي ﺍين ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺭﮊﻥ ﺍيرﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﺍميدﻭﺍﺭﻡ ﻣﺜﻞ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺍين ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﻧﻮيسي ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﺎيزﻩﺍﯼ نصيبم ﺷﻮﺩ. ﺑﺮﺍﯼﻓﺮﻭﺵ :يک ﺑﭽﻪ ناخواسته ،ﮐﻔﺶﻫﺎﯼ ﻧﭙﻮشيدﻩﺍﺵ ،شيريني ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ!
ﻣﺮﺩ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺳﻮﺋﺪﯼ!
ﮔﺰﺍﺭﺵ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪﮐﻪ ﻣﺮﺩﯼ 56ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻫﻞ ﺳﻮﺋﺪ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .ﺁﻗﺎﯼ ﮔﻮﺳﺘﺎﻭ ﺍﻟﻮﻓﺲ ﮔﻔﺖ ،ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﻦ نتيجه ﺁﺯﻣﺎيش ﺍﺩﺭﺍﺭ ﺑﻪ ﺁﺯﻣﺎيشگاﻩ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﻫﺴﺘﻢ! ﻭﯼ ﮔﻔﺖ ،ﺁﺧﺮين ﺭﺍﺑﻄﻪﺍﻡ ﺑﺎ يک ﺩﺧﺘﺮ بسيار ﺯيباﯼ ﻣﻮ ﺑﻠﻮﻧﺪ ﺟﻮﺍﻥ ﺳﻮﺋﺪﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺯيبايي ﺍﻭ ﺩﺳﺘﭙﺎﭼﻪ ﺷﺪﻡ که قانون طبيعت را قاطي کردم ﻭ نفهميدم ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﻮﺩ يا ﻣﻦ؟!
ﺧﻮﺍﺏ جنيفر ﻟﻮﭘﺰ
ﺩيشب ﺗﺎ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪ جنيفر ﻟﻮﭘﺰ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺑﻢ پيدﺍ ﺷﺪ ﺩيدﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻮﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺧﻮﺍﺑﻢ بياﻧﺴﻪ و شکيرا ﻫﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﺪ. ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺮﻕ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺑﺮﻕ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﺮﺍﯼ يک ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﺎﺭيکم ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﻼﺵ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ .ﻫﻨﻮﺯ ﻭﺭﻧﺪﺍﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺷﺪﻧﺪ .ﺑﻠﻪ ،ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺣﺴﻮﺩيشاﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻩﺍﻧﺪ! ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ و ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩيدﻡ بياﻧﺴﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﻗﺮﻣﺰ جنيفر ﻟﻮﭘﺰ ﺭﺍ کشيد ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ .جنيفر ﻟﻮﭘﺰ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ کشيدن ﻣﻮﻫﺎﯼ بياﻧﺴﻪ .بياﻧﺴﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ از دست جنيفر ﻟﻮﭘﺰ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﯽﺩﺍﺩ، ﺑﻠﻮﺯ شکيرا ﺭﺍ ﭼﻨﮓ ﺯﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﻠﻮ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ .ﺻﺪﺍﯼ ﺟﺮ ﻭ ﺟﺮ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪﻥ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮيدﻡ. ﺯﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺯﻝ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺮسيد ،ﺍين ﭼﻪ ﺻﺪﺍيي ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﺭ مياﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ،ﭼﻪ ﺻﺪﺍيي؟ ﮔﻔﺖ ،ﺑﺎ ﻟﺐﻫﺎﺕ ﺻﺪﺍﯼ شيشکي ﻭ ﻟﻮﻟﻪ ﺍﮔﺰﻭﺯ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺷﺪﻩ ﻣﺎشين ﺩﺭ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩﯼ؟ ﺧﻨﺪيدﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ،نه ﺑﺎﺑﺎ! ﺧﻮﺍﺏ ﺩيدﻡ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺷﺌﻮﻧﺎﺕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ نيست نيرﻭﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍين ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﺯينب ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻟﺒﺎﺱﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﮐﺸﻨﺪ .ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺯير ﻟﺐ ﮔﻔﺖ ،ﺁﺭﻩ! ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﭽﻞ ﺑﯽﻣﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﺸﻨﺪ! ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮ...ﺩﻭ ﺳﻪ ﺩقيقه ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ ،ﺗﻮﯼﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﺳﻪ ﺗﺎ ﮔﺸﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﺻﻼ ﺧﺒﺮﯼ نبود ،فقط يک مشت پارچه پاره پوره و مو مانده بود.
24
September 2016 1395 شهريور
24
25
September 2016 1395 شهريور
25
26
September 2016 شهريور 1395
معرفي کتاب «احسان يارشاطر،
26
در گفتوگو با دکتر ماندانا زنديان»
بخش اول براي ما نسل خيالپرداز در آن روزگاران دانشجويي، شخصيت پرآوازه آندره مالرو يکي از فرماندهان جنبش آزاديبخش فرانسه در دوران اشغال ،روشنفکر ،نويسنده، برنده جايزه کنگور و وزير فرهنگ فرانسه در عصر رياست جمهوري ژنرال دوگل از جذابيتي ويژه برخوردار بود. انساني به غايت فرهيخته که الگويي مشخص و مقبول حتي از نظرگاه بسياري از مردمان جهان به شمار ميرود. لذا ما ايدهآليستهاي ايراني نيز براي آنکه از قافله تمدن عقب نمانيم ،همواره به دنبال چهرهاي مشابه و هموزن مالرو در سرزمين خود ميگشتيم و سرانجام او را در قامت دکتر پرويز ناتل خانلري بزرگمردي که بسياري او را آندره مالروي ايران ميخواندند يافتيم. سالها پيش در شهر آتالنتا ديداري به ياد ماندني با دکتر احسان يارشاطر دست داد و براي نخستين بار با دانش و دستاوردهاي فرهنگي اين اديب فرزانه آشنايي يافتم و زان پس در حافظهام بي آنکه خود خواسته باشم، قرينه فرهنگي ديگري نيز حضور يافت(......ديدرو) مردي از برگزيدگان عصر روشنگري اروپا که توانست پروژه عظيم «دايرهالمعارف» فرانسوي به ياري داالمبر ،محقق سازد و عالوه بر اين او به عنوان نمايشنامهنويس ،فيلسوف و منقد هنري جايگاه وااليي را در فرهنگ فرانسه به مانند ولتر به خود اختصاص داده است. آثار نوشتاري ديدرو در مدارس و آکادميهاي فرانسه هنوز تدريس ميشوند و در اکثر شهرهاي فرانسه خيابان و ميداني به ياد او نامگذاري شده است و پس از گذشت چندين قرن دولتهاي حاکم فرانسه همواره تالش نمودهاند تا پيکر وي را از «النگر» زادگاهش به بناي «پانتيون» در پاريس منتقل و در کنار ديگر بزرگاني چون ديدرو و ولتر مدفون و خاطرهاش را جاوداني سازند. اما به راستي تفاوت ره ميان ما و اروپاييان نسبت به ادبا و فرزانگانمان از کجا تا به کجاست؟؟ شوربختانه حافظه جمعي ملتي نيز ديگر دارد از ياد و خاطره بزرگاني چون دکتر خانلري ،ملکالشعراي بهار ،تقيزاده ،پورداوود، سعيد نفيسي ،ايرج افشار و بسياري ديگر تهيتر و تهيتر ميشود و کار را نيز بر عالقمندان فرهنگ ملي و همچنين نسلهاي آينده دشوار مينمايد .چارهاي هم ديگر باقي نمانده تا با تالش همه جانبه از ميراث آخرين بازمانده نسل فرهنگسازان چون احسان يارشاطر (به باور نگارنده ديدروي ايراني) و دستاورد گرانبهايش به نام «ايرانيکا» پاسداري و حراست شود. +++ به ابتکار «کانون ايرانيان آتالنتا» در يکي از شبهاي بهاري سال جاري برنامهاي با هدف معرفي کتابي در مورد دکتر احسان يارشاطر به اجرا درآمد .در اين نشست فرهنگي که حضور بانو حورا ياوري بر غناي آن ميافزود، خانم دکتر ماندانا زندنيان نويسنده کتاب به معرفي اين اثر ارزشمند که حاصأل گفتوگوهاي طوالني ميان او و دکتر يارشاطر شکل گرفته است پرداخت. با نگاهي موشکافانهتر به اين نوشتار درمييابيم که صرفأ هدف شرح حال نويسي و بازسازي خاطرهها نبوده، بلکه ما ناظر تالشي هستيم پيگير در روند شناسايي و بازگشايي گنجينه ادب و فرهنگ ايراني و همچنين شناخت نقش فرزانگان ايراني و اروپايي که طي يک قرن
با کندوکاو در اليههاي ناشناخته فرهنگي ،گامهاي بلندي را توانستهاند براي زبان و ادبيات ايران بردارند. در بخش نخستين کتاب به دوران کودکي شخصيت موردنظر که از همدان آغاز (فروردين 1299به دنيا آمد) و سپس به تهران ادامه مييابد پرداخته شده است و اين شرح حال خواندني کودکي ايراني است که در فضاي خانوادهاي بهايي پرورده شده که توانسته است با پشتکار حيرتآور و غريب از تاالبهاي در کمين نشستهاش عليرغم صدمات بسيار خود را رهانيده و به سالمت بيرون آيد. اين بخش تجارب و آموزههاي گرانبهايي را در ذهن جستوجوگر خواننده به جاي ميگذارد و بيترديد شباهتهايي را ميتوان با شخصيتهاي داستاني چارلز ديکنز و هکتور مالو با اين کودک ستمديده ايراني يافت و از نگاهي ديگر ضربهاي پرمعنا بر وجدان خفته هر ايراني از اعمال رفتارهاي ناموجه و تبعيضآميز قرون وسطايي بر دگرانديشان بهايي در ايران که شخصيتهاي بارز و برجسته فرهنگي چون دکتر يارشاطر از ميان آنان برخاسته و هماره درخششي چشمگير داشتهاند. کتاب به ياري نثر شيوا و قدرتمندش تصاوير روشني نيز از تهران روزگار نوجواني احسان يارشاطر به دست ميدهد، خيابان اميريه تا کاخ ،براي رسيدن به دبستان «تربيت» و چندي بعد بسته شدن مدرسه به امر دولت وقت و سپس کار در مغازه خرازي و با گذر چند سال ،جوان سختکوش به مدرسه «شرف» راه يافته و اين آغاز آشنايي اوست با جهان شعر و ادبيات و تاريخ. به روايت خود استاد« ،تا کالس هفتم رمان خيلي ميخواندم و يک کتابفروشي کوچک را ميشناختم که هر کتاب را براي شبي ده شاهي کرايه ميداد و من براي صرفهجويي کتابهايي که قرض ميکردم ،آنها را به سرعت خوانده و پس ميدادم .اين عادت کتاب خواندن سريع باعث گشت تا تقريبأ هميشه مشغول مطالعه باشم .در آن دوره تمام داستانهاي آرسن لوپن ،روکامبول ،پاردايانها ،آثار چارلز ديکنز و آلدوس هاکسلي را و حتي ترجمههايي از وقايع کشور فرانسه را مطالعه ميکردم».... ورود به دانشسراي مقدماتي و حضور در کالس درس آموزگاري به نام محمدعلي عامري که با ابتکارهاي ويژه خود در امر تدريس شاگردان بااستعدادي چون احسان را سخت عالقمند و معطوف به دنياي شعر ،زبان و ادبيات فارسي نمود و در همين برهه زمان است که او با تاريخ ادبيات احمد بهمنيار و جالل همايي آشنايي کامل مييابد .پس از گذراندن امتحانهاي نهايي ،احسان يارشاطر با بورس دولتي وارد شبانهروزي دانشسراي عالي تهران شده و فرصت گرانبهاي ديگري در اختيارش قرار ميگيرد تا با اساتيد برجسته آن روزگار به مانند بديع الزمان فروزانفر ،محمدتقي بهار (ملک الشعرا) ،علي اصغر حکمت ،عباس اقبال آشتياني ،امينه پاکروان ،کاظم عصار و فاضل توني ارتباطهاي نزديک برقرار نمايد. با ورود به دانشگاه تهران به منظور گذراندن پاياننامه دکترا در ادبيات فارسي همزمان است با آغاز همکاري با سعيد نفيسي جهت چاپ فرهنگ لغتنامه و همين امر او را بيشتر و بيشتر کنجکاو به کشف و سياحت در زبانهاي پيش از اسالم و فرهنگ زردشتي ميکند همين کشش و عالقه باعث نزديکي او با استاد ابراهيم پورداوود ميشود و به گفته دکتر يارشاطر، «پورداوود عاشق ايران بود و تنها از روي همين عشق به آلمان رفت تا ضمن مطالعه در باره تاريخ ايران و برقراري ارتباط با ايرانشناسان بزرگ ،به زبان اوستايي که استادان درجه اول همچون مار کوارت و بارتولمي در آن تبحر داشتند آشنا شود. پورداوود به محض بازگشت به ايران ،ترجمه دقيق اوستا را با شرح وافي هر لغت در چندين جلد ،دو جلد بزرگ يشتها، يک جلد گاتها و يک جلد ويسپرد را به خط خود نوشته و در صدد چاپ آن برميآيد که شوربختانه در ايران آن روزگار حتي حروف چاپي چنين کتابي موجود نبود و کسي هم براي چنين کاري سرمايهگذاري نميکرد و در نتيجه او به هندوستان رفت و در ميان پارسيان هند فردي به نام «دينشاه ايراني» سرانجام اين کتاب را در هندوستان به هزينه خود چاپ کرد!!» استاد يارشاطر سرانجام پاياننامه دکتراي خود را زيرنظر علي اصغر حکمت (وزير معارف رضا شاه) با موضوع شعر فارسي در عهد شاهرخ تيموري در نيمه اول قرن نهم که در واقع آغاز انحطاط شعر فارسي است پذيرفته شد و اين خود موضوع تاريخي بسيار بااهميتي را در عرصه زبان پارسي رقم ميزند. پس از پذيرفته شدن رساله دکترا ،احسان يارشاطر با عنوان استادياري در دانشکده ادبيات به تدريس زبان پهلوي و
پارسي باستان ميپردازد. در سال 1947با بورس تحصيلي از سوي شوراي فرهنگي بريتانيا براي يک سال تحصيل در رشته تعليم و تربيت ،به لندن ميرود و در آنجا به مالقات استاد بزرگي به نام هنينگ (که از نوابغ ايرانشناسي به شمار ميرود) رفته و از او درخواست ميکند که براي مدتي در کالس درس او به مطالعه زبانهاي باستان بپردازد. هنينگ ضمن اعالم موافقت خود به احسان يارشاطر پيشنهاد ميکند تا با هدف پيشبرد تز دکتراي دوم ،به حضورش در کالس او ادامه دهد .دکتر يارشاطر چندي بعد رساله خود را با موضوع «زبان تاتي» زبان قديم مردم آذربايجان ،گذرانيده و دريافت همين عنوان سبب ميگردد
که سالها بعد دانشگاه کلمبيا از وي دعوت به عمل آورد تا در مرکز ايرانشناسياش به کار تحقيق مشغول گردد و در حقيقت اين آغاز جرقه پروژه مهم فرهنگي است که بعدها «دانشنامه ايرانيکا» نام گرفت و هم اکنون در دسترس همه دانشپژوهان قرار گرفته است. احسان يارشاطر پس از بازگشت به ايران به عنوان دستيار استاد پورداوود در دانشگاه تهران دوباره به کار مشغول و پس از بازنشستگي استاد بر کرسي پرافتخار وي با سمت دانشياري تکيه ميزند ،اما با اين حال او هميشه از پورداوود به عنوان اثرگذارترين شخصيت فرهنگي در زندگياش به کرات ياد کرده است.
(ادامه دارد)
27
September 2016 شهريور 1395
آشنايي با روانشناسي مسائل زناشويي و خانوادگي
اي براي آنها خوب است ،انرژي را روي آن ميگذارند که به يکديگر ثابت کنند که خود درست ميگويند و ديگري اشتباه ميکند! يعني ميخواهند ثابت کنند که حقيقتي را که آنها مي بينند درست است و حقيقت ديگري اشتباه است! بياييد مسائل اين زوج را کمي عميق تر مورد بررسي قرار دهيم .بياييد اين سوال را مطرح کنيم که اين دو ،با چنين افکار متفاوتي ،اص ً ال چطور شد که از اول به يکديگر عالقه پيدا کردند .جواب اين سوال را در روانکاوي اين دو شخص که قسمتي از مشاوره زناشويي آنهاست ميتوانيم پيدا کنيم. در سالهاي کودکي شهره ،پدر او مردي بسيار مهربان بوده است .پدر شهره نسبت به مردهاي ديگر از خود زياد اراده نشان نميداده و غالبًا هر چه که زنش به او ميگفته او انجام ميداد .شهره اگر چه از مهرباني پدرش خوشحال بوده ،ولي از بچگي از اين حالت دنبالهروي پدرش ناراحت بوده و خجالت ميکشيده ،ولي آنقدر پدرش را دوست داشته که به خود اجازه اينکه ناراحتي و خجالت خود را به ضمير خودآگاهش بياورد نميداده ،يعني همواره سعي ميکرده که فکر ناراحتي و خجالت خود را سرکوب کند. بر عکس اين حالت در مورد خانواده عليرضا صدق مي کند ،يعني عليرضا از اينکه مادرش هميشه در خانه بوده و همه را تر و خشک ميکرده ،در دوران کودکي احساس گرمي
قسمت سوم:
مسائل ناخودآگاه در مشکالت زناشويي در قسمت دوم اين رشته مقاالت ،به مسائل خودآگاهي که سخن از آرزوها و انتظارات دو نفر در زندگي زناشوييشان مي گويند و ممکن است باعث مشکالت زناشويي بشوند نگاه کرديم. به طور خالصه سخن از اين بود که وقتي دو نفر با آرزوها و انتظاراتي متفاوت وارد يک زندگي زناشويي ميشوند و قبل از ازدواج صحبتي از آن آرزوها و انتظارات نمي کنند ،بعدها برآورده نشدن آن آرزوها و تحقق نيافتن آن انتظارات ميتوانند باعث مشکالت زناشوييشان بشوند. در اين شماره شروع ميکنيم که به مسائل ناخودآگاهي که در بين يک زوج ميتوانند وجود داشته باشند و ممکن است باعث مشکالت زناشوييشان بشوند نگاه کنيم .بايد در اينجا تذکر دهم که اين مسائل ناخودآگاه بسيار زياد هستند و در اينحا فقط به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد. اول از همه الزم است که مسئلهاي را روشن کنيم و آن اينکه انسانها هم با فکرشان و هم با روحشان از ديگران خوششان يا بدشان ميآيد! يعني ما هم با مغز خود مردم را ميسنجيم و هم با قلب خود .هم با مغز خود و هم با قلب خود از مردم خوشمان يا بدمان ميآيد .اين حقيقت بسيار واضح است ،شما حتمًا خودتان برايتان پيش آمده که احساس مي کنيد کسي را دوست نداريد ،يا اص ً ال از او بدتان ميآيد ،ولي هر چه سعي ميکنيد خود را قانع کنيد که چرا از آن شخص بدتان ميآيد ،داليل کافي در بدي او پيدا نميکنيد! اين به خاطر آن است که دل شما در مورد آن شخص نظري منفي دارد ،نه مغز شما. ولي وقتي حساب مي کنيم که تمام احساسات ما از مغز ما سرچشمه ميگيرند ،آنوقت ميبينيم که احساس دل و خوش آمدن يا بدآمدن از کسي در دل ،در حقيقت همان ضمير ناخودآگاه است ،که آن هم ريشهاش در مغز ما است. پس بياييد قبول کنيم که وقتي از کسي خيلي خوشمان مي آيد يا خيلي بدمان ميآيد ،قسمتي از احساسات ما به خاطر آنچه است که مي توانيم در ضمير خودآگاه حالجي کنيم ،ولي قسمتي از عکسالعمل ما نيز بخاطر احساساتي است که از ضمير ناخودآگاه ما سرچشمه ميگيرد. وقتي يک زن و شوهر براي مشاوره زناشويي به من مراجعه مي کنند ،غالبًا صحبت از کمبودها و مسائل ديگر است ،صحبت از اينکه ديگري چنين است و چنان است، صحبت از اينکه مشکالت زناشويي آنها و مسائلي که در مورد آنها به توافق نميرسند ،به خاطر کمبودهاي ديگري، يا غيرمنطقي بودن ديگري است .آنها غالبًا از مشکالتي که
از آنها آگاه هستند صحبت ميکنند و واضح است که از آنچه که از آن مطلع نيستند ،يعني در ضمير ناخودآگاه آنهاست، سخن نميگويند. يکي از اين مسائل ناخودگاه اين است که اعتقادات آنها از اينکه روابط يک زن و شوهر چطور بايد باشد از کجا ريشه گرفتهاند. بگذاريد برايتان مثالي بياورم .اجازه بدهيد مشکالت زناشويي شهره و عليرضا را مورد بررسي قرار دهيم (نام آنها و جزئيات داستان حقيقي نيستند) شهره در خانوادهاي بزرگ شده که در آن تساوي حقوق نسبي ميان پدر و مادرش وجود داشته ،مادرش دبير بوده و سالها بر سر کار ميرفته، پدرش هم کار ميکرده و هم در خانه به مادرش در انجام امور کمک مي کرده است .شهره باور دارد که چون رابطه پدر و مادرش خوب بوده ،پس در يک ازدواج درست مرد بايد مثل پدرش باشد :شغل داشته باشد ،در خانه به زن در کارهاي خانه کمک کند و مونس او باشد. عليرضا در خانوادهاي بزرگ شده که مادرش خانهدار بوده و هيچوقت بيرون از خانه شغلي نداشته ،پدرش هميشه کار ميکرده و خرج خانه را در ميآورده است .در خانواده عليرضا تساوي حقوق بين زن و مرد وجود نداشته ،حرف حرف پدر عليرضا بوده و مادرش هميشه به حرف شوهرش گوش ميکرد .عليرضا باور دارد که چون رابطه پدر و مادرش خوب بوده ،پس در يک ازدواج درست مرد بايد حاکم در خانواده باشد و زنش بايد به حرف او گوش دهد. به نظر هر دوي آنها حقيقت روابط زناشويي همان است که هر يک باور دارند و اينکه چطور ميشود که ديگري فکر متفاوتي داشته باشد ،در مغز هيچ يک نميگنجد! آنها همواره با هم دعوا دارند چرا که شهره تساوي حقوق ميخواهد و عليرضا حکومت کامل! اينکه چرا هر يک از زاويه به خصوصي به روابط زن و شوهر نگاه ميکنند و اين زاويه ديد از کجا آب ميخورد ،اليه اول در ضمير ناخودآگاه آنهاست .هر يک تصور ميکنند که خود درست ميگويند و به جاي اينکه انرژي خود را روي آن بگذارند که پيدا کنند در زندگي زناشويي آنها چه نوع رابطه
و امنيت زيادي مي کرده؛ ولي از اينکه مادرش صد درصد مطيع پدرش بوده رنج ميبرده چرا که پدرش مرد مستبدي بوده که حتي بعضي وقتها به شدت به مادرش پرخاش و او را تحقير ميکرده است .عليرضا از اين حاالت پدر و مادرش بسيار ناراحت بوده و در عالم کودکي آرزو داشته که مادرش از خود جربزهاي نشان دهد و آنقدر مطيع نباشد. وقتي عليرضا و شهره به هم رسيدند ،شهره در عليرضا مردي مهربان ديده که در ضمن حرف گوشکن هم نبوده، يعني چنين به نظر ميرسيده که عليرضا صفات خوب پدر شهره را داشته (يعني مهربان بوده) و صفات بد پدر شهره را هم نداشته (يعني دنبالهرو نبوده و از خود اراده نشان مي داده) .پس در ضمير ناخودآگاه ،به نظر شهره عليرضا مردي کامل بوده است. از طرفي عليرضا شهره را خانمي مي ديده که صفات
27
خوب مادرش را دارد (يعني مهربان و گرم است) و صفات منفي مادرش را ندارد (يعني زني است که ميتواند بر روي پاي خود بايستد و از خود دفاع کند و مطيع نباشد ).انگار شهره نيز براي عليرضا زني ايدهآل بوده است. اين بحث قبل از ازدواج آنهاست .پس از ازدواج همان صفاتي که قبل از ازدواج اين زوج را به هم رسانده بودهاند، باعث اختالف آنها ميشوند .يعني شهره متوجه ميشود که نه تنها عليرضا از خود اراده دارد و دنبالهرو نيست (صفاتي که قبل از ازدواج شهره را به عليرضا دلبند کرده بوده) ،بلکه عليرضا معتقد است که حرف حرف خود اوست و انتظار دارد که شهره مطيع او باشد! همچنين ،يکي از صفاتي که عليرضا را به شهره دلبند کرده بوده (يعني به خود متکي بودن شهره) پس از ازدواج عليرضا را ناراحت ميکند چرا که او احساس ميکند که شهره به آنچه که او ميگويد احترام نميگذارد و آنچه را که او ميگويد اطاعت نميکند. جالب اينجاست که غالبًا زن و شوهرها از اينکه اعتقاداتشان از کجا سرچشمه گرفته اند بي خبرند .بخاطر همين هم هست که قسمت عظيمي از ريشه مشکالت آنها در ضمير ناخودآگاهشان است. در روانشناسي خانواده و مشاورت زناشويي ما به دنبال اين قبيل ريشهيابيها هستيم .وقتي يک زوج متوجه ميشوند که بعضي صفات در همسرشان که حاال آنها را از همسرشان دلزده ميکنند همان صفاتي هستند که در ابتدا آنها را به همسرشان دلبند کرده بودند ،ديگر همواره فقط همسر خود را باعث و باني مشکالت زناشوييشان نميبينند، بلکه به نقش خود در آن مشکالت نظر ميدوزند .اينکه زن و مرد مسئوليت قسمتي از مشکالتي را که در بين ايشان است تقبل کنند ،اولين قدم در راه بهبود زندگي زناشوييشان است. در ضمن ،وقتي زن و مرد قبول مي کنند که خود، کودکيشان و باقي گذشته زندگي ايشان ،نقش مهمي در مشکالت زناشوييشان ايفا مي کنند ،متوجه مي شوند اگر اين مشکالت را ريشهيابي نکنند ،در رابطه بعدي ،يا ازدواج بعدي ،باز هم اين مشکالت ادامه پيدا خواهند کرد چرا که خود شخص عوض نشده است .به همين سبب متوجه مي شوند که از اين رابطه به رابطه اي ديگر پريدن ،و از اين ازدواج به ازدواج ديگري پناه بردن ،مشکلي را حل نخواهد کرد. پس در اکثر موارد آنها به اين نتيجه ميرسند که بهتر است بر روي ازدواجشان کار کنند ،خود و يکديگر را بهتر بشناسند و در حل مشکالتشان و بهبود زندگي زناشوييشان کوشا باشند. همانطور که قب ً ال به عرضتان رساندم ،مسائل ناخودآگاهي که باعث مشکالت زناشويي يک زوج ميشوند فراوانند .در قسمت بعد يکي ديگر از مسائل ناخودآگاه ميان يک زوج را مورد بررسي قرار خواهيم داد. تا آن زمان براي شما هموطنان عزيز آرزوي سالمتي و شادي دارم.
28
روشهاي امن براي ارسال ايميل
September 2016 شهريور 1395
نرمافزار ،iSafeGuard نرمافزاري براي رمزگذاري ايميل براي سيستمعامل ويندوز است .اين نرمافزار محيطي امن براي نگارش ايميل شما فراهم ميکند و محتواي ايميل و فايلهاي ضميمه آن را به روشي امن رمزگذاري ميکند .اين نرمافزار هم داري دو نسخه رايگان و پولي است که نسخه پولي آن قابليتهاي بيشتري در اختيار شما قرار ميدهد.
در کمتر از چند دقيقه بسياري از اطالعات خود را از اينترنت حذف کنيد امنيت در پيامها و ايميلهايي که ارسال ميکنيد، بحث بسيار مهمي است .گاهي محتواي ايميلها و پيامهاي ما اطالعات بسيار مهي است که در هنگام ارسال بايد به امنيت آنها دقت کنيم ،يکي از راههايي که ميتوان با استفاده از آن پيام و ايميلهاي امن ارسال کنيم ،استفاده از سيستمرمزگذاري است. شما وقتي ايميلها و پيامهاي خود را رمزگذاري ميکنيد ،به هيچ عنوان هکرها نميتوانند به محتويات پيامها و ايميلهاي شما دسترسي پيدا کنند .ما در اين مطلب آموزشي راههايي را براي رمزگذاري ايميلها به شما معرفي ميکنيم. افزونه Secure Mail در مرورگر امن کروم ،ايميلهاي شما را رمزگذاري ميکند .ايميلها توسط مرورگر کروم رمزگذاري و رمزگشايي مي شوند ،پس از آن در inbox فرستنده و گيرنده به حالت رمزگذاري شده باقي ميماند. افزونه Mailvelope هم افزونه امن براي گوگلکروم است که اين افزونه ايميلهاي شما را رمزگذاري ميکند و استفاده از آن بسيار آسان است. افزونههاي Thunderbird و Seamonkey در مرورگر فايرفاکس ،کليه ايميلهاي ارسالي و دريافتي شما را با استاندارد OpenPGPرمزگذاري ميکنند. سرويس تحت وب و رايگان ،Sendinc هم به روشي امن ايميلهاي شما را ارسال ميکند .اين سرويس به شما اطمينان ميدهد که پيام از زماني که از دستگاه شما ارسال ميشود تا زماني که گيرنده آن را دريافت ميکند ،به صورت رمزگذاري شده است و هيچکس امکان دسترسي به آن را نخواهد داشت .در اين سرويس ايميلها توسط يک کليد که به صورت تصادفي انتخاب ميشود ،رمزگذاري شده و اين کليد در قالب يک لينک براي گيرنده ارسال ميشود. تنها گيرنده است که ميتواند با وارد کردن کليد به ايميل دسترسي پيدا کنيد .هيچ کس بدون داشتن اين کليد امکان دسترسي به محتويات ايميل را نخواهد داشت .نکته مهم و خوب اين سرويس اين است که اين کليد به هيچ عنوان در سرورهاي Sendincذخيره نميشود ،يعني خود Sendinc هم امکان دسترسي به ايميلها را ندارد. سرويس تحت وب Lockbin هم ايميلهاي شما را رمزگذاري ميکند .اين سرويس هم داراي نسخه رايگان و پولي است ،نسخه رايگان آن محدوديتهايي دارد ،اما بسيار کاربردي و امن است .در نسخه رايگان اين سرويس کاربران اجازه ارسال محتواي رمزگذاري شده به همراه فايل ضميمه به اندازه 15مگابايت را دارند.
حفظ اطالعات شخصي از اهميت بسيار زيادي برخوردار است و نبايد اجازه داد اين اطالعات در اينترنت و فضاي مجازي منتشر شود؛ اما در صورتي که اين اطالعات را در اينترنت به صورت ناخواسته در اختيار ديگران قرار دادهايد، ميتوانيد با روشهايي که در ادامه ذکر خواهد شد ،آنها را پاک کنيد. اگر شما در حال خواندن اين مطلب هستيد ممکن است اطالعات شخصي شما در دسترس عموم مردم قرار گرفته باشد .شما نميتوانيد اطالعات شخصي خود را به صورت کامل از اينترنت حذف کنيد ،اما راههايي براي به حداقل رساندن اين اطالعات در فضاي مجازي وجود دارد که ما در اين مطلب قصد داريم به معرفي آنها بپردازيم. آيا شما به غير از شبکههاي اجتماعي بزرگ و گسترده همانند فيس بوک ،اينستاگرام ،توييتر و لينکدين در شبکههاي اجتماعي ديگري همانند گوگل پالس ،تامبلر ( )tumblerيا حتي «ماي اسپيس» نيز حساب کاربري داريد؟ در کدام يک از فروشگاههاي اينترنتي ثبت نام کردهايد؟ آمازونGap. ، comو Macys.comجزء فروشگاههاي اينترنتي معروف هستند. براي حذف يا غير فعال کردن اين حسابهاي کاربري به قسمت تنظيمات حساب کاربري خود برويد و گزينهاي براي حذف ،غير فعال کردن يا بستن آن پيدا کنيد .بسته به تنظيمات حساب کاربري شما ،بايد در زير بخش Security يا Privacyيا بخشهاي مشابه ،به دنبال چنين گزينههايي باشيد. اگر در حذف حساب کاربري خاصي با مشکل مواجه شديد ،با جستجو کردن عبارت «روش حذف» يا “How ”to deleteبه همراه نام حساب کاربري مورد نظر خود در اينترنت ،ميتوانيد مشکل خود را برطرف کنيد. اگر به هر دليلي نميتوانيد اطالعات شخصي خود را از اينترنت حذف کنيد ،اطالعات غير واقعي و يا کامال تصادفي را با اطالعات واقعي در حسابهاي کاربري جايگزين کنيد. هميشه سايتهايي وجود دارند که به جمع آوري اطالعات شخصي شما ميپردازند .اين سايتها کارگزاران
(دالل) داده ناميده ميشوند و سايتهايي همچونSpokeo، Crunchbaseو PeopleFinderاز جمله اين سايتها هستند .آنها از همه فعاليتهاي آنالين شما اطالعاتي را جمع آوري ميکنند و سپس آنها را به شرکتهايي که به اين اطالعات عالقهمند هستند و به آنها نياز دارند، ميفروشند .اين اطالعات اغلب براي تبليغات و فروش کاال به افراد مورد استفاده قرار ميگيرند. شما ميتوانيد نام خود را در اين سايتها جستجو کنيد و سپس آن را به همراه اطالعات شخصي خود از هر يک از اين سايتها حذف کنيد .اما متاسفانه روند حذف حساب کاربري در اين سايتها با سايتهاي ديگر کمي متفاوت است و گاهي اوقات براي انجام اين کار بايد چند فرم کاغذي را تکميل کنيد. حذف اطالعات خود به صورت مستقيم از سايتها ابتدا اطالعات شرکت مخابراتي و شرکت ارائه دهنده خدمات تلفن همراه خود را بررسي کنيد و مطمئن شويد که نام شما در ليست افراد آنالين اين شرکت قرار ندارد و در صورتي که اين چنين بود ،از آنها بخواهيد نام شما را از ليست افراد آنالين حذف کنند. اگر ميخواهيد مطلبي را که در يک انجمن يا وبالگ قديمي نوشتهايد ،حذف کنيد ،بايد با سرپرست انجمن يا وبالگ مربوطه تماس بگيريد .براي انجام اين کار ميتوانيد به بخش «تماس با ما» مراجعه کنيد و از نحوه ارتباط با مدير مطلع شويد. متاسفانه هيچ کس نميتواند مديران سايتهاي خصوصي را وادار کند تا مطالب ارسال شده توسط کاربران را حذف کنند؛ بنا براين زماني که با مديران اين سايتها تماس ميگيريد کامال مودبانه صحبت کنيد و براي آنها به صورت واضح توضيح دهيد که چرا ميخواهيد مطلب ارسال شده توسط شما حذف شود .در اين صورت شايد آنها نيز با شما همکاري کنند و مطلب مربوطه را حذف کنند. بينگ ( ،)Bingياهو و گوگل از جمله موتورهاي جستجوي معروف هستند .گوگل داراي ابزاري براي حذف URLاست و شما ميتوانيد از اين ابزار براي حذف URLهاي خاص استفاده کنيد. براي مثال در صورتي که فردي اطالعات شخصي واقعا مهم همچون کد ملي يا شماره حساب بانکي خود را در سايتي ارسال کرده باشد و مدير سايت اين اطالعات را حذف نکرده باشد ،آن فرد ميتواند با شرکتهاي داراي موتور جستجو تماس بگيرد و از آنها بخواهد اطالعات شخصي او را از نتايج موتور جستجو حذف کنند .در صورت انجام اين کار دسترسي به اطالعات شخصي مهم کمي دشوارتر ميشود. شما بايد در روند حذف اطالعات شخصي خود از اينترنت کمي صبور باشيد و نبايد انتظار داشته باشيد اين روند يک روزه تکميل شود .اين موضوع را هم بايد بدانيد که برخي از اطالعات را نميتوان براي هميشه از اينترنت پاک کرد.
«ياهو مسنجر» پيامرسان سکس و دعا خاموش شد
«ياهو مسنجر» نرمافزار پيامرساني که بين دهه پنجاهيها ،شصتيها و هفتاديهاي ساکن ايران طرفداران زيادي داشت و از روضه آنالين تا سکسچت در آن برقرار بود ،خاموش شد. برنامه قديمي ياهو مسنجر که سوار بر «دسکتاپ» بود از اوايل آگست به اين سو کار نميکند ،اما کاربران ميتوانند تاريخچه مکالمات خود را در ايميل ياهو از طريق يک لينک دانلود آرشيو دريافت کنند. 18سال پيش زماني که ياهو ،نرمافزار پيامرسان «مسنجر» را معرفي کرد ،بازار نرمافزارهاي پيامرسان در دست چند شرکت انگشتشمار بود .ياهو ابتدا در سال 1994 با نام «ياهو پيجر» ظاهر شد و کارکرد آن به اشتراکگذاري
28
سايتهاي مفيد در «وب» بود .در سال ،1998اين نرمافزار تغيير ماهيت داد و تبديل به پيامرساني با قابليتهاي شد که به مرور زمان اضافه شدند :قابليت فرستادن «اسمايلي» يا شکلکهاي مختلف ،عکس ،فايل ،و در نهايت پخش تصوير ويدئويي از دوربين شخصي کامپيوتر يا همان «وب کم». ايرانيها خيلي زود ياهو مسنجر را کشف کردند و تبديل به نرمافزار پيامرسان مورد عالقه آنها شد ـ چيزي شبيه «تلگرام» امروز .قشرهاي مختلف براي خود در ياهو اتاقهاي خصوصي درست کردند و کاربران نزديک به هم ،در کنار هم جمع شدند. از روضههاي آنالين که مردم در آنجا براي اهل بيت و پيامبر عزاداري ميکردند ،تا اتاقهاي اقوام ،اقليتهاي قومي و مذهبي ،اتاقهاي مخصوص همجنسگرايان، دوجنسگرايان و تراجنسيتيها و اتاقهاي مخصوص سکس مجازي و دوستيابي« .ياهو مسنجر» تبديل به دنيايي شد که آدمها هرکاري ميخواستند ميکردند و آزار کسي هم اگر به کسي ميرسيد ،حداقل در حد صدمه به جان و تن نبود. گروههاي اقليت که در سطح جامعه گردهماييهاشان را حکومت سرکوب ميکرد هم در ياهو مسنجر اتاق زدند و همراه هم فعاليت مدني کردند :از جمله زنان ،گروههاي فمينيست ،خانوادههاي زندانيان سياسي ،مادران زندانيان سياسي ،دگرباشان جنسي ،اقليتهاي مذهبي ايران، نوکيشان مذهبي ،اقليتهاي قومي ،طرفداران محيط زيست و.... ياهو در دسامبر 2012قابليت اتاقهاي خصوصي را مسدود کرد .اما کماکان ميشد که کاربران در گروه دوستان خود پيامرساني کنند. سايبر سکس ،سکس کامپيوتري ،چتالس، چتسکس ،يا همان رابطه جنسي مجازي که در آن دو يا چند نفر از راه دور از طريق شبکه کامپيوتر به هم پيام سکسي ميدهند ،تجربه جنسياي که تصور ميکنند را براي هم توصيف ميکنند (يا نشان ميدهند) تا موجب تحريک احساسات جنسي در هم شوند و لذت ببرند ،خيلي زود در «ياهو مسنجر» در ميان ايرانيها باب شد. کسي از آمار و ارقام دقيق اتاقهاي سکسي ياهو مسنجر که ايرانيها درست کرده بودند خبر ندارد اما جوانان قديمي اهل صفا به شما خواهند گفت که واژههاي باب شده در ياهو مسنجر سکسي خيلي زود وارد ادبيات جوانان شد، «وب بدم؟» از زبان سکس در ياهو مسنجر وارد زبان روزمره شد و استعارهاي بود از روشن کردن دوربين يا «وبکم» کامپوتر براي فرستادن تصاويري از برهنگيهاي شخصي به کس يا کساني که در طرف مقابل اين نرمافزار پيامرسان نشسته بودند. در آشکار نبودن هويتهاي حقيقي افراد ،هرکس ميتوانست آواتار (همان عکس شخصي) جعلي درست کند، نام مستعار انتخاب کند و با همجنسش رابطه جنسي مجازي برقرار کند .اگر اطمينان دو طرفه کسب ميشد ،رابطه در فضاي غير مجازي هم ادامه مييافت .بدون ياهو مسنجر بسياري دگرجنسگراها و همچنين دگرباشان جنسي ايران نميتوانستند شرکاي جنسي و احساسي خود را پيدا کنند. البته هرجا سکس ممکن باشد ،کسب درآمد از طريق سکس هم ممکن است .کارگران جنسي مجازي شايد ترکيبي عجيب به نظر برسد اما ياهو مسنجر ،منبع درآمد بسياري از افراد از جنسيتهاي مختلف بود که از طريق روشن کردن دوربين کامپيوتر ،نشان دادن بدن برهنه و سکس چت پول دريافت ميکردند ـ در ايران دريافتي معموال به صورت کارت شارژ موبايل بود. وجه پرداختي از طريق شارژ سيم کارتهاي اعتباري تلفنهاي همراه ،قابل رديابي نبود و از اين رو شارژ موبايل تبديل به «ژتون» خريد و فروش سکس در فضاي ياهو مسنجر شد. به غير از سکس و روضه ،ياهو مسنجر پيامرسان مورد عالقه صنعت نفت هم بود ـ آن هم در سطحي جهاني .تنها ايرانيان مشغول به کار در صنعت نفت نبودند که به ياهو مسنجر عالقه داشتند؛ در کل کشورهاي حوزه خليج فارس، درياي شمال ،خليج مکزيک ،هرجا نفت بود ،ياهو مسنجر هم بود. در صنعت جهاني نفت ،نرمافزار پيامرسان بين بانک، فروشنده ،توليدکنندگان و مصرفکنندگان ،سالهاست که ياهو مسنجر است .از طرفي در بخش اجرايي صنعت نفت، جايي که چاهها و دکلها هستند ،اينترنت معموال کند است و ياهو با عرضه «پيامرسان ورژن اليت» توانسته بود به اين نياز کاربران صنعت نفت پاسخ دهد و جاهايي که اينترنت سرعت پايين دارد هم خوب عمل کند. با وجود اينکه کاربران اينترنتي در ايران ،ياهو مسنجر را براي کارهايي استفاده ميکردند که حداقل از نگاه حاکميت ميتوانست «امنيتي» محسوب شود (چه صنعت نفت ،چه سکس و چه فعاليت مدني) ،امنيت ياهو مسنجر به عنوان
دنباله در صفحة 30
29
فرهنگ گفتگو
September 2016 شهريور 1395
اين مسلم است زماني که افکار ،گفتار و کردار ما تابع احساسات است ديگر محلي براي عقل و علم باقي نميماند. البته چنين تصور نشود که مي گويم که احساسات را بايد بطور کلي کنار گذاشت بلکه ميگويم که بايد توازني بين احساسات و عقل و علم بوجود آورد که افکار ،گفتار و کردار ما تحت تاثير احساسات آنچنان بدور از منطق نباشد که نه تنها ديگران را بسوزاند بلکه خود ما را نيز از ميان بردارد و از طرفي ديگر به حکم خرد و منطق هرگز عملي غير انساني از ما ظاهر نگردد. در جايي که در تماشاي يک بازي ساده ،ما اينچنين تابع احساسات ميشويم که منطق را به دست فراموشي ميسپاريم اين احتمال وجود دارد که در ساير امور نيز بدون منطق و استدالل و فقط از روي احساسات عمل کنيم و اين احساسات خام زماني به اوج خود ميرسد که پاي دين به ميان ميآيد ،در اين زمان است که يکپارچه احساسات ميشويم و دست به کارهايي ميزنيم که با هيچ منطق و عقل سالميسازگاري ندارد. يک مطالعه مختصر ما را واقف بر اين واقعيت مينمايد که به نام دين افکار ،گفتار و کرداري از ما سر زده است که قلم از نوشتن آنها شرم دارد و اين يکي از مشکالت اساسي بويژه در خاورميانه است.
اين امپراتوري را به لرزه در آورده و گردانندگان آن را ترس و هراس فراگرفته بود. در اينچنين زماني فردي فرصتطلب که بنا به روايت تاريخ، مسيحي نيز نبوده و نشده است به استناد خوابي که ميبيند به لشکريان تحت فرماندهي خود دستور ميدهد که در آب رودخانه فرو روند و پس از خروج از آب رودخانه آنان را مسيحي اعالم ميکند ،که به حکم وظيفه الزم است تحت فرماندهي او در راه توسعه مسيحيت شمشير زنند ،و بدين شکل ديانت پاک مسيح به سياست آلوده ميگردد و قدرت و شمشير ،جاي مظلوميت و محبت را ميگيرد ،زيرا زماني که ديانتي را بدون تحقيق ميپذيريم در حقيقت نوزادي به نام تعصب متولد ميگردد که تابع هيچ منطق و خردي نيست! نتيجه راه يافتن اين قدرت کور سبب ايجاد حکومتهاي کليسا ميشود ،که به جاي رواج محبت و دوستي ،به افروختن آتش کينه و نفرتي پرداختند که مايه شرم جهان مسيحيت گرديد ،بدين معنا که حکام کليسا به جاي سياست ديني که بايد بر مبناي رافت و محبت استوار باشد از حقيقت دين انحراف حاصل کردند و راه کينه و دشمني را پيشه خود ساختند ،بطوري که مورخان مسيحي از روي شرم نام اين دوران خانمان برانداز را به حق به نام عصر تاريک يا قرون وسطا نامگذاري کردهاند. از اين به بعد است که تاريخ خونين حکومت کليسا شمشير
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا
در شماره گذشته از آتشهايي که در گوشه و کنار جهان ما روشن شده است و ميرود که بشر و تمدن آن را در کام خود فرو برد گفتگو کردم و در ضمن وعده داده بودم که به بيان اصولي خواهم پرداخت که قبول آنها ما را از آتشي که در آن ميسوزيم نجات خواهد داد. قبل از شروع اين مطلب الزم است که به دو نکته اساسي اشارهاي ولو مختصر داشته باشم. آنچه را که تقديم حضور خوانندگان عزيز مينمايم نظرات شخصي است و واقف به اين واقعيت هستم که آنچه را که تقديم ميکنم درمانکننده تمام دردهايي نيست که جسم و روان همه ما را ميآزارد ! .و در ضمن با نهايت فروتني از شما خوانندگان عزيز نيز تمنا دارم که به دور از پيشداوري و تعصب در مورد آنچه که ميخوانيد تامل و تفکر نماييد. اصولي که قبول آنها سبب کاهش لهيب آتش کينه و دشمني رايج در خاورميانه خواهد بود:
اصل همخواني دين با عقل و علم
آيا شنيده و يا ديدهايم که حتي يکي از ما به خاطر تماشاي هنرنمايي بازيگران ،به يک مسابقه ورزشي رفته باشيم؟ مسلما» جواب اين سوال منفي است ،زيرا همه ما بدون استثناء به ديدن يک مسابقه ورزشي ميرويم که يا به طرفداري تيم مورد عالقه خود بپردازيم و يا آنکه با هو و جنجال تيم مقابل را از هنرنمايي باز داريم!. ما غافل از اين واقعيت هستيم که اين عمل ما در حقيقت يک مغزشويي ناخودآگاه است! که چون به آن عادتي ديرينه داريم و به علت تکرار ،عادي و طبيعي به نظر ميرسد. زماني که ما طرفدار بيچون و چراي يک تيم هستيم ،برايمان اهميتي نخواهد داشت که طرف مقابل تيم ما ورزيدهتر و هنرمندانهتر از تيمياست که ما طرفدار آن هستيم ،در صورتي که و عقل و منطق چنين حکم ميکند که تيمي که ورزيدهتر و بهتر است بايد برنده شود .ولي طرفداري بدون قيد و شرط آنچنان ما را تحت تاثير احساسات قرار ميدهد که نه تنها به هنرنمايي بازيکنان توجهي نداريم ،بلکه آنچه برايمان اهميت دارد آن است ي که ما طرفدار آن هستيم از ميدان مسابقه که تيم پيروز خارج گردد و براي تحقق اين پيروزي حتي از پايمال کردن حق و حقوق تيم مقابل دريغ نخواهيم داشت!.
29
بررسي کنيم و اختالف آنها را با يکديگر بشناسيم. صاحب «سياست ديني» خداوندي است که نعمتهاي بيدريغش شامل تمام انسانهاست .مگر نه اينکه “ :اوست انتقام گيرنده و اوست اجرا کننده” اما صاحب «دين سياسي» رهبران ديني و يا حکام زير نفوذ آنانند که بر جاي خدا تکيه ميزنند ،حکم صادر ميکنند و خود به اجراي اين احکامي که براي توسعه قدرتطلبي خود صادر ميکنند ميپردازند و در نتيجه ،ديانت را ابزاري براي مقاصد جاهطلبانه خود بکار ميگيرند! در «سياست ديني» هدف وسيله را توجيه نميکند ،و بنا براين هيچ فکر ،گفته و کرداري از جاده محبت منحرف نميگردد، که نتيجه اين فلسفه ايجاد ثبات روحي فرد و اجتماع است. در صورتي که در «دين سياسي» هدف وسيله را توجيه ميکند ،بدين معنا که در صورت لزوم ميتوان از هر وسيله غير اخالقي براي رسيدن به قدرت ديني استفاده کرد ،که اين مجاز بودن سبب دوگانگي يا چندگانگي در افکار ،گفتار و کردار فردي و جمعي ميگردد ،که نتيجه نهايي آن بيثباتي ،بحران آفريني، سردرگميو باالخره بدناميدين است. هدف «سياست ديني» تسخير دلهاست ،لشکريانش ايمانداراني هستند که با سالح “محبت بدون اما و اگر” به پيش ميروند و در اين راه جان ميدهند و هرگز به فکر انتقام و ستيزهجويي نيستند و اين همان روشي بود که مسيحيان اوليه موفق بدان بودند و صفحات حماسهآفريني از گذشت و فداکاري بيدريغ را براي آيندگانشان بر جاي گذاشتد. اما «دين سياسي» هدفش تسخير ممالک و ازدياد قدرت است ،و لشکريانش متعصباني هستند که با سالح نفرت ،کالم خدا را بنفع فرماندهان زميني خويش تعبير و تفسير ميکنند و ديانت را از راه اصلي آن منحرف ميسازند .در دين سياسي اخالق معنا و مفهوم خود را از دست ميدهد و براي رسيدن به قدرت هرکاري چون سوزاندن 400انسان بيگناه (سينما رکس آبادان) و يا کشتار دستجمعي جوانان در سال 67و يا واقعه 11سپتامبر يا کشتارهاي دستجمعي شيعه و سني مجاز شمرده ميشوند. پيروان دين سياسي براي رسيدن به قدرت از گفتن دروغ و يا انجام حيله و نيرنگ به نام “تقييه” شرم نميکنند که بعنوان شاهد به يکي از صدها وعده دروغي که آيتاهلل خميني قبل از انقالب داده است و رفتار ايشان پس از به قدرت رسيدن اشاره ميکنم.
«خميني و حکومت» پيش از انقالب:
شک نيست که خاورميانه مهد اديان زيادي بوده است که هر يک از آنها به مقتضاي شرايط زماني و مکاني به مقصد ايجاد برابري و برادري و ايجاد صلح و محبت بوجود آمدهاند اما متاسفانه به علت طرفداري احساسي پيروان آنها آنچنان اعمال خشونتآميزي از آنان سر زده است که با هيچ منطق، عقل و علمينميتوان اين اعمال جنونآميز را توجيه نمود. پس اولين شرط الزم براي پيروان اديان آن است که اين اصل را بپذيريم و به فرزندان خود بياموزيم که دين بايد مطابق عقل و علم باشد ،زيرا آنچه خالف عقل و علم است ناداني و جهالت و يا به عبارتي ديگر خرافات است و آنچه که با خشونت و کينه همراه باشد انحراف از دين است .شايد به سبب برقراي توازن بين دين از طرفي و عقل و علم از طرف ديگر ،خود ،فرزندان ما و نسلهاي آينده ،ديگر فريب هيچ کس را ولو روحاني که وظيفه ديني او ايجاد محبت و يگانگي است نخورند و بدنبال او و طرفداري از او به خونريزي و کشتار ديگران نپردازند و با بکار گرفتن خرد و علم داراي آنچنان انصافي گردند که عملي خالف منطق و انسانيت انجام ندهند.
بدست با مخالفين آن ميکند که هرگز مسيح راضي بدان نبوده و نيست بطوري که کليسا هر کس را که مخالف قدرت بالمنازع خود ميدانست زنده زنده در آتش ميسوزانيد ،که اين انحراف روشني از مقصد و هدف ديانت بود. در اينچنين زماني ديانت اسالم که در جوار دنياي مسيحيت بوجود آمده بود نيز در برخورد قدرت بناچار خشونت را با خشونت مقابله نمود و با آلوده شدن به سياست و تکيه بر شمشير جنگهاي 200ساله صليبي را بوجود آورد. از اينجا به اين نتيجه ميرسم که آلوده شدن دين به سياست راه حيله و مکر را بر روي دينداران فرصتطلب گشود و دستيابي به قدرت سبب انجام آنچنان خشونتهايي گرديد که تنها با قبول اين اصل ميتوان بدانها خاتمه داد که« :دين بايد سبب محبت و دوستي گردد .واال بيديني بهتر از دين است». در اين جا اين نکته پيش ميآيد که منظور از آلوده شدن دين با سياست چيست؟ زيرا اگر توجه دقيق کنيم مشاهده ميکنيم که تماميافکار ،گفتار و کردار ما در عمق از سياست يا تدبير سرچشمه ميگيرد.
چه شد که خشونت و خون به اديان راه فرق بين «سياست ديني» و «دين سياسي» پيدا کردند
در کتب ديني گفتار و يا آياتي وجود دارند که مبهم هستند و قابل تعبير و تفسير ميباشند و همين آيات هستند که چون شمشيري دو دم در دست افراد فرصتطلب مورد سوء استفاده قرار ميگيرند و ديانت را از مقصد اصلي که همانا برقراري يگانگي و ايجاد محبت است باز ميدارند. براي روشن شدن اين انحراف نظري منصفانه به ديانت مسيح ميکنيم. ديانت پاک مسيح با بهرهگيري از محبت خالص پيروان خود ،در مدت 300سال در اروپاي تحت تسلط امپراتوري رم آنچنان درخشيده بود که جمع زيادي از بردگان آن زمان را در زير پرچم محبت خويش جمع کرده بود بطوري که ارکان
با وجودي که تعداد مسيحيان فقط %5از افراد امپراتوري رم را تشکيل ميدادند ،کنستانتين اولين امپراتوري است که دين رسميو دولتي براي اين سرزمين پهناور انتخاب ميکند ،و خود رياست شوراي اسقفها را بر عهده ميگيرد ،و دستور ميدهد که تمام کتب آريوس رقيب او را بسوزانند و با اين عمل خود سياست ،قدرت و خودکامگي را به ديانت انسان دوست مسيح معرفي ميکند)1( . از اين به بعد است که «سياست ديني» مسيحيان که بر پايههاي محبت و انسان دوستي بنيان شده بود ،جاي خود را به «دين سياسي» که بر پايههاي نفرت و خودکامگي استوار است ميسپارد. در اينجا الزم است که اين دو اصطالح را در حوزه دين
منظور از حکومت اسالمي اين نيست که رهبران مذهبي خود حکومت را اداره کنند (مصاحبه با خبرنگار راديو تلويزيون فرانسه 23/شهريور/1357نجف) علما خود حکومت نخواهند کرد .آنان ناظر وهادي مجريان امور ميباشند (خبرگزاري رويترز4/آبان/1357پاريس) من هيچ سمت دولتي را نخواهم پذيرفت (گفت و گو با خبرنگاران12/آبان/1357پاريس) نه ميل و رغبت من و نه سن من و نه موقعيت من اجازه نميدهد که شخصًا نقشي در حکومت جديد بعهده بگيرم (مصاحبه با خبرنگار خبرگزاري آسوشيتدپرس16/آبان/1357 پاريس) من بنا ندارم که خودم يا اشخاصي که حاال در پيش من هستند از روحانيون ،جانشين رژيم بشوند (گفت و گو با خبرنگاران/دي/1357پاريس) روحاني نبايد به کاري غير از روحانيت يعني بسط توحيد و تقوي و پخش و تعليم قوانين آسماني و تهذيب اخالق بپردازد (کشف االسرار/ص)208
و اما پس از پيروزي انقالب
ميگويند که روحانيت بايد بروند سراغ کار خودشان و ملت را بگذارند و سياست را بگذارند براي ما .شما در اين 50 سال هيچ غلطي نکرديد .شما را من ميشناسم .نميخواهم اسمتان را ببرم .سر جايتان بنشينيد .آدم بشويد! (سخنراني در جمع فارغالتحصيالن دانشکده افسري/روزنامه جمهوري اسالمي26/آبان)1359 اين را بدانيد که تنها روحانيت ميتواند در اين مملکت کارها را از پيش ببرد .فکر نکنيد که بخواهيد کنار بگذاريد روحانيت را (ديدار با نمايندگان مجلس شوراي اسالمي 6/خرداد /1360 جماران ()2 تا شماره آينده که مطلب را دنبال کنم براي همه آسايش مادي و آرامش روحي آرزو دارم .دلتان شاد و لبانتان خندان باد. ****** )1نقل از کتاب تاريخ جهان نوشته جووان ـ گريدي )2نقل از وبالگسراي انديشه تحت عنوان :ديروز را چه شد؟ امروز را چه ميکنيم؟
30
حسين مخملباف
بخش 7 آنچه گذشت :نام من زهره است .پدر بزرگ و مادر بزرگم ،که آنها را حاج بابا و خانم جون ميناميدم ،بسيار دوست ميداشتم و تا هشت سالگي با آنان زندگي ميکردم .مادر بزرگم به «خانم جون زهره» مشهور بود و نوههاي ديگرش از اين بابت حسوديشان ميشد .پدر بزرگ و بچههايش در يک خانه بزرگ زندگي ميکردند و هرکس اتاق خود را داشت .پدر بزرگ به سبب رکود در کسب، ورشکست شد و آنها خانه کوچکي اجاره کردند و من هم به خانه پدرم بازگشتم. با فوت مادر بزرگ مادرم ،با پديدهاي به نام مرگ آشنا شدم .کاش مردني در کار نبود .روزي که براي خريد عيد رفته بوديم يک جفت کفش نظرم را جلب کرد و مادر آنها را برايم خريد .دوست داشتم هر چه زودتر کفشها را بپوشم ،اما مادر اجازه نميداد .يک روز مدير مدرسه خبر داد که بازرس به مدرسه خواهد آمد و از ما خواست در آن روز مرتبتر از هميشه در مدرسه حاضر شويم .به گمانم زمينه برآورده شدن آرزويم فراهم شده بود .شايد به اين سبب ،مادر اجازه ميداد کفشهاي محبوبم را زودتر از روز عيد بپوشم .نقشهام براي مجاب کردن مادر با شکست مواجه شد بنا براين دست استمداد به سوي مادر بزرگ که محرم اسرارم بود دراز کردم .او در يک مجلس مهماني با زيرکي مادر را در تنگنا قرار داد و اجازه پوشيدن کفشها در روز مورد نظر را گرفت .آن روز از شوق پوشيدن کفشهاي محبوبم عرش را سير مي کردم .روزي که بازرسها به مدرسه آمدند و رفتند ،فقط به کفشهاي نو خود توجه داشتم و نفهميدم چه گذشت! از اينکه پسري به من توجه ميکرد خوشحال بودم ،اما هنوز جرات نزديک شدن به پسري را نداشتم. چندي بعد با محمد ،برادر دوستم آشنا شدم و مدتي دور از چشم ديگران يکديگر را ميديديم.
ادامه داستان:
محمد هر روز با ماشين به دنبال خواهرهايش ميآمد و آنها از من هم ميخواستند همراهشان شوم .تا چندي به بهانههاي مختلف از سوار شدن خودداري ميکردم زيرا ميترسيدم خبرش به مادرم برسد و سرزنشم کند ،اما چندي بعد با توجه به حضور دو خواهر محمد ،پذيرفتم و سوار شدم .محمد ابتدا مرا به خانه ميرسانيد و بعد به سوي خانه خودشان حرکت ميکرد ،اما دو سه هفته که گذشت و خواهرهايش پي بردند عالقهاي بين من و برادرشان ايجاد شده، مسير بازگشت به خانه تغيير کرد و محمد ابتدا خواهرهايش را به خانه ميرسانيد تا ما دو نفر با هم تنها باشيم و گفتوگو کنيم. يک روز هنگام پياده کردن من ،دفتر خاطراتي به دستم داد و خواست من هم چيزي در آن بنويسم .آن روزها اين نوع دفتر خاطرات بين جوانها مد شده بود. دفتر را به خانه بردم تا در فرصت مناسب چيزهايي در آن بنويسم .مادرم دفتر را ديد ،کنجکاو شد و پرسيد مربوط به کيست؟ با توجه به اين باورکه راستگوئي را بهترين کار ميدانستم ،گفتم دفتر مال برادر دوستم است و از من نيز خواسته به سوالهاي مطرح شده در دفتر پاسخ بدهم. مادرم از اينکه دفتر را گرفته بودم بسيار خشمگين شد و گفت آيا اين کار درست است که دختري از پسري بيگانه دفتر خاطرات بگيرد و به سوالهاي
September 2016 شهريور 1395
مطرح شده در آن که بيشتر در باره عشق و عاشقي است ،پاسخ بدهد؟ جرات نميکردم بگويم مادر جان من عاشق اين پسر شدهام ،او را بسيار دوست ميدارم و تصميم داريم در آينده با هم ازدواج کنيم .مادر ابتدا با داد و فرياد آغاز کرد و سپس کار به نصيحت کردن کشيد و آن قدر از بدي پسرها که همواره در کمين نشستهاند تا دختري را بي سيرت کنند گفت که خسته شد و بعد با خط و نشان کشيدن که اگر تکرار شود چنين و چنان خواهد کرد ،به دنبال انجام کارهاي تمام نشدني خانه رفت. چند هفته از اين ماجرا نگذشته ،دو رخدادي که انتظارش را ميکشيديم عشق تازه شکل گرفته را به ناکامي کشانيد .محمد را براي خدمت سربازي فرا خواندند و ما به خانه ديگري نقل مکان کرديم و رابطه من با محمد و خواهرهايش قطع شد .با رفتن او آرام و قرار نداشتم و دلم براي ديدنش پر ميکشيد .هر روز که از خانه بيرون ميآمدم ناخودآگاه به چهره رهگذرها دقيق ميشدم تا شايد محمد را در بين آنان ببينم ،اما نبود .چند ماه نخست، خيلي سخت گذشت و احساس ميکردم در اولين تجربه عشقي خود بد جوري شکست خوردهام .اين شکست در عشق بسيار غمگينم ميساخت و سرزندگي و شادابي خود را از دست داده بودم ،اما در عين حال ناگزير بودم واقعيت را بپذيرم و آن را به حساب بد اقبالي خويش بگذارم. در محيط جديد با تني چند از بچههاي مدرسه دوست شدم .تالش ميکردم با وجود اين دوستان جديد که در بين آنها دخترهاي خوش مشرب بي خيال هم وجود داشت ،عشق نافرجام را به فراموشي بسپارم اما موفق نميشدم و چهره محمد لحظهاي از نظرم دور نميشد .يک شب که به همراه يکي از دخترها به سينما رفته بوديم و خواهر بزرگتر اين دوست نيز همراهمان بود در حالي که در سالن سينما منتظر باز شدن در سالن بوديم ،ناگاه احساس کردم دو چشم آشنا به من خيره شده است .خود محمد بود که در گوشهاي ايستاده و با حالت خاصي به من نگاه ميکرد .قلبم داشت از حرکت ميايستاد و دلم ميخواست به سويش خيز بردارم اما از خواهر دوستم خجالت ميکشيدم که در حضور او بي مقدمه به سوي پسري بروم و با او گفتوگو کنم. قدرت تصميمگيري از من سلب شده بود و نميدانستم محمد را به عنوان چه کسي بايد به دوستم و خواهرش معرفي ميکردم .در سالن نمايش فيلم باز شد و همه به داخل هجوم آوردند و من هم به ناچار در کنار همراهانم به راه افتادم اما تمام فکرم متوجه جائي بود که محمد را ديده بودم .از فيلم هيچ نفهميدم ،به خود نويد ميدادم پس از اتمام فيلم که همه به بيرون خواهيم رفت ،بار ديگر موفق به ديدن محمد خواهم شد .از سوئي خوشحال بودم او براي مرخصي يا مورد ديگري به شهر خودمان بازگشته و اگر هم در هنگام خروج از سينما موفق به ديدارش نشوم، به سراغم خواهد آمد .با وجود اين وقتي از سينما بيرون آمديم هر چه به اين سو و آن سو نگاه کردم او را نديدم. من پيشتر جريان اين دلدادگي را به دوستم گفته بودم و همان شب ،پيش از رفتن به داخل سالن سينما به گونهاي که خواهرش متوجه نشود به او گفتم محمد اين جا در سالن انتظار بود .دستپاچه شد و خواست کاري بکند اما پيش از آن که نقشهاي بکشيم و من به بهانهاي خود را به محمد برسانم ،سالمي به کنم ،حالي بپرسم و شماره تلفني يا آدرسي از او بگيرم ،فشار جمعيت ما را به داخل سالن راند و موفق به اين کار نشدم. وقتي به خانه بازگشتيم و خواهر دوستم به خانه خودشان رفت .دوستم پرسيد آيا شماره تلفني از محمد نداري؟ گفتم چرا ،شمارهاش را به حافظه سپردهام زيرا ميترسيدم در جائي يادداشت کنم و به دست مادرم بيفتد اما به سبب گذشت زمان و نداشتن تماس ،ممکن است يکي دوتا از عددها از ذهنم رفته باشد .گفت بيا بنشينيم و امتحان کنيم .متاسفانه هر شمارهاي گرفتيم اشتباه بود .به دوستم گفتم بس است و شماره ديگري را نميگيريم اما صدائي از درونم گفت در راه عشق مشکل بسيار است و نبايد زود ميدان را خالي کرد. به هر حال آن شب از شماره گرفتن نتيجهاي نگرفتم و با فکر آشفته به بستر رفتم. با وجود بيخبري از محمد ،نميتوانستم او را از ياد ببرم و آنجا بود که به اين نظريه ايمان آوردم نخستين عشق فراموش شدني نيست .خودم را به دست سرنوشت سپرده بودم با وجود اين به آينده اميد داشتم که با اتمام دوره سربازي محمد باز خواهد گشت و همه چيز درست خواهد شد ،اما ديدنش در سالن انتظار سينما آتش زير خاکستر را شعلهور ساخته بود .مرغ دلم در هواي ديدار مجدد او پر پر ميزد .خواب و آسايش از من سلب شده بود .پس از آن شب بار دگر او را گم کردم .نميدانستم چرا براي ديدن من منتظر نماند! آيا فراموشم کرده بود؟ آيا دل به دختر ديگري سپرده بود؟ سوالهاي بسيار مرا به جائي نميرسانيد و دل بيقرارم جز با ديدارش آرام نميگرفت .تصميم گرفتم به هر قيمتي شده محمد را پيدا کنم .نخستين کاري که براي يافتن او به فکرم رسيد اين بود که برايش نامهاي بنويسم .بنابراين نامهاي عاشقانه و پر سوز و گداز نوشتم و برايش پست کردم ،در حالي که فقط نام و نام خانوادگي او در پشت پاکت نوشته شده بود و آدرسي وجود نداشت! يک روز که در گوشهاي نشسته و از ناکامي خود در عشق در دل ميناليدم، به ياد دوستي به نام مريم افتادم که با خواهرهاي محمد نيز دوست بود و در همان مدرسه ما درس ميخواند .فکر کردم شايد شماره تلفن يا آدرسي از
دنباله در صفحة بعد
30
دنباله از صفحة 28 يک نرمافزار پيامرسان هميشه کم بوده است. ياهو از رقباي خود گوگل و فيسبوک در زمينه ارائه سرويسهاي امنيت آنالين هميشه يکي دو قدم عقبتر بود .طراحي امنيتي اين نرمافزار مثل پيامرسانهاي ديگر مانند هنگ اوت ،اسکايپ ،وايبر و واتساپ مرتب بهروز نميشد. در 4نوامبر ،2014بنياد «مرزهاي الکترونيک» ياهو مسنجر را از لحاظ امنيت کاربران بررسي کرد و به اين نرمافزار امتياز 1از 7را داد؛ بيشتر از همه به اين دليل که ياهو مسنجر هرگز رمزگذاري پيامها را ممکن نکرد. ياهو را شرکت مخابرات آمريکايي ورايزن به قيمت 4.8ميليارد خريده است .اين شرکت مخابراتي اين پول را داده تا از امکانات ياهو در بخش تبليغات تکنولوژي به سمت پيشرفت کسب و کار خود استفاده کند. سرنوشت پيامرسان جديد ياهو و اقبال آن نزد کاربران ايراني که اين روزها بيشتر در «تلگرام» هستند ،مشخص نيست .با اين حال کساني که در ياهو مسنجر عاشق شدند ،هرگز اين نرمافزار را فراموش نخواهند کرد.
20سالگي تلفنهاي هوشمند؛ امکانات و نگرانيهاي روزافزون
امروزه شايد زندگي بدون گوشيهاي هوشمند براي ميليونها نفر در سراسر جهان امري غيرقابل تصور باشد .نقش سنتي تلفن در برقراري مکالمات صوتي تنها يکي از کاربردهاي کوچک تلفنهاي هوشمند است. پيدا کردن نقشه راه ،اطالع يافتن از وضعيت هوا ،ثبت لحظهها از طريق عکاسي ديجيتال ،گوش دادن به کانالهاي راديويي و تماشاي برنامههاي تلويزيوني ،دسترسي به وضعيت به روزشونده تناسب اندام و مقدار کالري در حال مصرف در هنگام پيادهروي يا ديگر فعاليتها و … از جمله امکاناتي است که تلفنهاي هوشمند در اختيار کاربران خود قرار ميدهد. به باور برخي متخصصان تلفن هوشمند ،ابزاري است که به بخشي از بدن کاربران تبديل شده است .آنچه تلفن هوشمند امروزي را از ابتداييترين نمونه آن مجزا ميکند نه تنها ميزان قابليتهاي به شدت پيشرفته و متفاوت آن در حال حاضر که حجم و وزن آن نيز است. گوشي نوکيا مدل 9000را اولين نمونه از گوشي هوشمند ميدانند .اين گوشي بيست سال پيش ،دقيقا در روز 15آگست 1996به بازار رو به رونق تکنولوژيهاي ارتباطاتي ارائه شد. اين گوشي که به آن دايناسور دنياي گوشيهاي هوشمند نيز ميگويند397 ، گرم (تنها 100گرم کمتر از نيم کيلو) وزن داشت و برخالف مدلهاي امروزي قطور بود .اين گوشي هم در خدمت انجام وظايف تلفنهاي معمولي بود و هم قابليتهاي يک کامپيوتر خانگي از قبيل ارائه مرورگر وب و نرمافزار آفيس را داشت و از امکانات دستگاه فکس نيز برخوردار بود. نوکيا 9000که نسبت به گوشيهاي هوشمند امروز از تواناييهاي محدودي برخوردار بود ،بسيار گران بود و در زمان عرضهاش در سال 1996ميالدي مبلغي معادل 1400يورو قيمت داشت. اما آنچه همچنان و هنوز يکي از نوآوريهاي خالقانهي بشر محسوب ميشود، امروزه چالشهايي را با خود به همراه آورده است و روانشناسان خواستار تمرين خويشتنداري کاربران از پاسخگويي يا خواندن پيامها و پستهاي شبکههاي اجتماعي و … شدهاند. کارشناسان معتقدند ،اعتياد به گوشي هوشمند مثل اعتياد به الکل نيست و به همين خاطر نيز نيازي به ترک اعتياد نيست ،اما بايد استفاده از اين ابزار نوين را بهشکلي مطلوب مديريت کرد. نتايج يکي از آخرين نظرسنجيهاي انجامگرفته درباره ميزان وابستگي کاربران به گوشيهاي هوشمند که توسط يک مؤسسه طراحي اپليکيشن در آمريکا انجام گرفته ،نشان ميدهد که درصد قابل توجهي از کاربران گوشيهاي هوشمند حاضرند از رابطه جنسي چشم بپوشند ،اما گوشيهاي هوشمند خود را ترک نکنند. پرسشهاي مطرحشده در اين نظرسنجي جديد غالبا پيرامون ترجيحات کاربران گوشيهاي هوشمند است که ميان ترک گوشيهاي خود يا ترک نيازها، ديگر لذتها يا عادات خود کدام را انتخاب ميکنند. بر اساس نتايج اين نظرسنجي 29درصد آمريکاييها حاضرند به روابط جنسي بدرود بگويند ،ولي گوشيهاي هوشمند خود را کنار نگذارند .همچنين 74 درصد آمريکاييها ميگويند اگر قرار باشد بين يک ماه ننوشيدن الکل و يک هفته گذران زندگي بدون تلفن هوشمند يکي را انتخاب کنند ،گزينه آنها کنار گذاشتن الکل خواهد بود.
دنباله در صفحة بعد
31
دنباله از صفحة قبل
در همين حال 22درصد شهروندان آمريکا که ميگويند بدون دسترسي به گوشيهاي هوشمندشان و سر زدن به شبکههاي اجتماعي آنالين نظير فيسبوک ،مضطرب ميشوند و اذعان ميکنند که حاضرند يک روز غذا نخورند، اما حاضر نيستند براي يک روز از سر زدن به شبکههاي اجتماعي چشمپوشي کنند. با اين همه تمامي نظرسنجيهاي مرتبط به تلفنهاي هوشمند نتايج نگرانکنندهاي را بازتاب نميدهند .بر اساس نظرسنجي انجام گرفته در شش کشور آمريکا ،مکزيک ،کره جنوبي ،روسيه ،چين و آلمان اکثر افراد بين 18تا 75سال گفتهاند که توليد گوشيهاي هوشمند بايد براي آسيب کمتر به محيط زيست بهينه شود.
نقص امنيتي آيفون که آن را به ابزار جاسوسي تبديل ميکرد برطرف شد
نقص امنيتي سيستم عامل تلفنهاي آيفون شرکت اپل ،که اين تلفنها را با کليک روي يک لينک تبديل به ابزار جاسوسي ميکند ،شناسايي و برطرف شده است. اين نقص در سيستم عامل آيفون زماني مشخص شد که چند هفته پيش يک وکيل حقوق بشر در امارات متحده عربي به متخصصان امنيت اينترنتي اطالع داد که پيامکهايي دريافت کرده که او را به کليک کردن روي يک لينک ترغيب ميکند. در اين پيامک احمد منصور ،برنده جايزه مارتين انالز براي دفاع از حقوق بشر ،ترغيب شده بود تا براي اطالع از «اسرار جديد از شکنجه زندانيان در امارت متحده عربي» بر روي لينکي کليک کند .اگر آقاي منصور انگشتش را روي اين لينک زده بود ،بدون اطالع و خواسته او ،نرم افزاري روي موبايلش نصب ميشد که آن را عمال به وسيله جاسوسي از خودش تبديل ميکرد و ميتوانست با استفاده از دوربين و ميکروفن آيفون ،تمام زندگي آقاي منصور را زير نظر بگيرد :تمام تماسهاي تلفني او حتي با اپليکيشنهايي مثل واتساپ و وايبر را ضبط کند ،پيامکها و پيامهايي را که در چتها رد و بدل ميشوند ثبت کند ،با GPSرفت و آمد او را رديابي کند ،هر عکسي که ميگيرد يا هر صدايي که وارد ميکروفن آيفون ميشود ،ايميلها ،گذرواژهها و هر کار ديگري که با موبايل انجام ميشود همه و همه را در اختيار ديگران قرار دهد. اما او به جاي اين کار به يک شرکت امنيتي مراجعه کرد .اين شرکت با همکاري يک شرکت ديگر به اين نتيجه رسيدند که اين لينک به «زيرساختهاي سوء استفاده» شرکتي اسرائيلي به نام NSO Groupمرتبط هستند. شرکت NSOيک شرکت جنگ سايبري است که «پگاسوس» را توليد ميکند ،جاسوس افزاري که منحصرا به دولتها فناوري «رديابي قانوني» ميفروشد. نتيجه تحقيقات دو شرکت امنيتي ،سه نقص امنيتي را در سيستم عامل آيفون نشان داد ،در حالي که پيشتر حتي يکي از اين ايرادات هم شناخته شده نبود. به گفته پروفسور آلن وودوارد متخصص امنيتي پيش از اين کسي نميدانست که آيفون در مقابل «حمله روز صفر» آسيبپذير باشد چه رسد به اينکه سه نقص همزمان داشته باشد. «حمله روز صفر» حملهاي است به آسيبپذيريهاي ناشناخته سيستمهاي عامل يا نرمافزارهاي کاربري« .حمله روز صفر» يعني توليدکنندگاني که هدف حمله قرار گرفتهاند براي رفع نقص ،صفر روز فرصت داشت ه باشند. دو شرکت امنيتي که نقص را شناسايي کردند اپل را از موضوع مطلع کردند و به گفته پروفسور وودوارد« ،اپل به نحو قابل توجهي براي رفع اين نقايص اقدام کرد».
31
September 2016 شهريور 1395
شرکت اپل هم اعالم کرده که اين نقص بر طرف شده است و از تمامي کاربران خود خواسته است تا هميشه براي محافظت خود در قبال سوء استفادههاي امنيتي احتمالي، ل خود نصب کنند. آخرين نسخه سيستم عامل را روي موباي
ميدهند .بسيار مناسب براي کتابخواني هستند .به دليل گرافيک خوبي که دارند گزينه مناسبي هم هستند براي کساني که طرفدار بازي کردناند .آيپدها در ضمن گزينه بسيار مناسبي براي دارندگان آيفون و مکبوک
چه تبلتي بخريم؟ شايد اين سوالي باشد که خيلي از شما قبل از خريد تبلت با آن روبرو هستيد .در اين مقاله به موارد مهمي که در هنگام خريد تبلت بايد به آنها توجه کنيد اشاره ميکنيم . تبلت دستگاهي هوشمند بدون محدوديت سني است که اين روزها دست بچههاي بسيار کوچک تا افراد سالخورده ديده ميشود .جاي تعجب ندارد چرا که اين دستگاه هوشمند ،گزينهاي مناسب براي برطرف کردن نيازهاي اوليه در دنياي مجازي است. تبلت براي شما نميتواند نقش کامپيوتر را بازي کند ،اما شما به سادگي ميتوانيد انواع مختلف اپليکيشنها را بر روي آن نصب کنيد و از آنها استفادههاي کاربردي کنيد .امروزه در بازار دستگاههاي هوشمند ،شما تبلتهاي گوناگوني را با برندهاي متفاوت و سيستمعاملهاي مختلف ميبينيد ،پس طبيعي است که در هنگام خريد تبلت دچار سردرگمي شويد. شايد بيشتر با اين دو گزينه روبرو باشيد :تبلتهاي اندرويدي يا آيپدها .البته شاهد تبلتهاي ويندوزي زيادي نيز در بازار هستيم .اولين و مهمترين نکتهاي که در انتخاب تبلت مناسب بايد به آن توجه کنيد ،نوع نياز شما به تبلت است .نيازهاي شما که توسط تبلت ميتواند برطرف شود ،متفاوت هستند. آيا دنبال دستگاهي جايگزين کامپيوتر هستيد؟ يا دنبال دستگاهي کوچک و قابل حمل براي سفر ،براي ديدن فيلم و سريال ،يا دسترسي تمام وقت به اينترنت ،بازي و سرگرمي، وبگردي و خواندن آسان کتاب و مجالت؟ با اينکه بيش از چهار يا پنج سال از ظهور تبلت ميگذرد و روز به روز اين دستگاه هوشمند در حال پيشرفتهاي سختافزاري و نرمافزاري است ،ولي ما نميتوانيم تبلتي را به عنوان جايگزين تمام و کمال لپتاپها به شما معرفي کنيم .تبلتها قابليت انجام کارهاي زيادي را دارند اما کليه قابليتها و تواناييهاي يک لپتاپ را ندارند .اگر به دنبال تبلتي هستيد که به لپتاپهاي تحت ويندوز نزديک باشد ،تبلتهاي ويندوزي ميتوانند گزينه مناسبي براي شما باشند .براي استفاده عمومي و انجام کارهاي معمول و روزمره از قبيل بازي ،وبگردي ،خواندن کتاب ،ديدن فيلم و سريال ،تبلتهاي اندرويد و آيپدها گزينههاي مناسبي هستند. نبايد از نوع سيستم عامل تبلت غافل شويد .تبلتهاي موجود در بازار داراي سه نوع سيستمعامل هستند :ويندوز، اندرويد و .iOS حاال در ادامه در مورد هر يک از اين تبلتها براي شما توضيح مختصري ميدهيم .آيپدها را شرکت اپل توليد ميکند .سيستم عامل آنها iOSاست که با ويندوز تفاوتيهايي دارد .براي همين بايد براي يادگيري نحوه کار کردن با آيپدها کمي حوصله به خرج دهيد. آيپدها ،فيلم و ويديوها را با کيفيت بسيار باال نمايش
دنباله از صفحة قبل دوستان مشترکمان داشته باشد .دو سال از آخرين ديدار ما گذشته بود .من سال پيش ديپلم گرفته بودم و سالي بود که خانهنشين شده بودم .با دلهره شماره مريم را گرفتم ،خودش بود هر دو پس از دو سال بي خبر بودن از يکديگر ،از اين تماس ذوق زده شده بوديم و گله داشتيم چرا ديگري را در بي خبري گذاشته است .پس از گفتگوئي چند که بيشتر يادآوري خاطرههاي خوش گذشته بود گفتم شماره تلفن محبوبه يا معصومه ،دو خواهري را که با ما دوست بودند ميخواهم گفت متاسفانه ندارد اما از طريق دوستان ديگري شماره را پيدا خواهد کرد .چند روز بعد که شماره را به دست آورده بود زنگ زد و شماره را برايم خواند .با داشتن آن شماره تلفن ،گوئي دنيا را به من داده بودند .دلم گواهي ميداد به وسيله اين شماره به محمد
هستند ،چرا که کليه دستگاهها به آساني به هم متصل شده و انتقال داده ،فيلم ،عکس ،موزيک و غيره بين آنها بسيار آسان انجام ميشود. اما تنها مورد قابل بحث در خريد آي پدها قيمت آنهاست .قيمت آنها از ساير تبلتها بيشتر است که همين موضوع مانع بعضي از کاربران براي خريد اين نوع تبلت ميشود. تبلتهاي آندرويدي اين تبلتها داراي سيستمعامل اندرويد هستند که توسط گوگل توليد ميشود .اين سيستمعامل به شما اين امتياز را ميدهد که از طيف بيشتري از انواع اپليکيشنها استفاده کنيد؛ براي مثال شما براي وبگردي در تبلتهاي اندرويدي ميتوانيد از ميان مرورگرهاي زيادي که موجود است ،يکي را انتخاب کنيد در حاليکه اين قدرت انتخاب را در تبلتهاي ديگر کمتر داريد .اين تبلتها امکان پشتيباني از کليه سرويسهاي گوگل را براي شما فراهم ميکنند .آنها از نظر کاربرد بسيار شبيهآي پدها هستند و شما ميتوانيد براي ديدن فيلم ،گوش دادن موزيک ،بازي کردن ،وبگردي ،کتاب و مجله خواندن و غيره از آنها استفاده کنيد. تبلتهاي ويندوزي تبلتهاي ويندوزي ،تبلتهايي هستند که سيستمعامل آنها ويندوز است .اين تبلتها گزينه بسيار مناسبي براي کاربران ويندوز هستند؛ تبلتهاي ويندوزي براي کاربراني که دنبال دستگاهي ميگردند که به لپتاپ ويندوزي آنها نزديک باشد ،بهترين گزينه است. شما در اين نوع تبلت ميتوانيد از بسياري از نرمافزارهايي که بر روي لپتاپ يا کامپيوتر خود داريد استفاده کنيد .براي مثال شما بهسادگي ميتوانيد از آفيس در تبلت ويندوزي استفاده کنيد .استفاده از آفيس در تبلتهاي ويندوزي از تجربههاي خوب براي کاربران آن است .اين تبلتها براي انجام کارهاي روزمره مانند وبگردي ،کتاب و مجله خواندن ،بازي کردن ،گوش دادن موزيک و فيلم ديدن هم مناسب است. مورد مهم ديگر در هنگام خريد تبلت که نبايد از آن غافل شويد ،ابعاد تبلت است .انتخاب تبلت با ابعاد مناسب ،ميتواند با نوع نياز شما ارتباط مستقيمي داشته باشد؛ اگر ميخواهيد تبلت را در همهجا با خود همراه داشته باشيد و حمل آسان آن براي شما مهم است ،از خريداري تبلتهاي بزرگ که حمل آنها سخت است خودداري کنيد. اگر هم اهل فيلم ديدن ،بازي کردن ،و خواندن کتاب و مجالت هستيد ،تبلتهايي با سايز بزرگ را انتخاب کنيد. دسترسي پيدا کرده و نخستين قرارمان را پس از دوسال بي خبري در کافهاي که ميعادگاه ما بود خواهيم گذاشت. از سوئي دلم شور ميزد که اگر محمد من را فراموش کرده و دل به ديگري سپرده و قصد ازدواج با او را داشته باشد چه بر سر من خواهد آمد .دو سال زمان زيادي بود و ممکن بود رخدادهاي غير قابل پيش بيني به وقوع پيوسته باشد .ميترسيدم دست به سوي تلفن دراز کنم و با خود ميگفتم درست گفتهاند که گاهي بي خبري بهتر از شنيدن خبر بد است .کاش ما هنگام نقل مکان به اين خانه تلفن داشتيم تا ارتباط با دوستانم قطع نميشد و توسط آنها خبرها به من نيز ميرسيد .از طرفي از بيوفائي مردها داستانهاي بسياري شنيده بودم که «سر زلف تو نباشد سر زلف دگري». ادامه دارد.
دنباله از صفحة 22
ميرزا رضا کرماني؛
دست انتقام يا آبياري تخم بيداري؟ نايبالسطنه قسم خورده بود که اين کاغذ براي ميرزا خطري ندارد .اما او را از خانه نايبالسطنه جاي ديگري ميبرند و «اسباب داغ و شکنجه به ميان آوردند ».از او ميپرسيدند رفقايت کو؟ مجلستان کجاست؟ در حاليکه ميرزا ميگويد چه مجلس؟ چه رفيق؟ خودتان خواستيد اين حرفها را بنويسم که با نشان دادن آن به دولت «بهبود در وضع مردم» شود. ميرزا ادامه ميدهد که به او گفتند حکم شاه است که «مجلس و رفقاي» خود را بگويد وگرنه «داغ و درفش حاضر است و تازيانه موجود است ».ميرزا چون ميبيند حرف زدن با آنها بيفايده است و چرا بيجهت نام افرادي را ببرد که گرفتار شوند «ديدم وقت جانبازي است». او ميافزايد« ،دست والي را گرفتم کشيدم به طرف بخاري خودم را به مقراض رساندم و شکم خود را پاره کردم .خون سرازير شد مابين جريان خون بناي فحاشي را گذاشتم». بعد از مداواي او چهارسال و نيم «از اين محبس به آن محبس» روانهاش کردند و زن و بچهاش از او جدا شدند.
چرا ميرزا قصد جان شاه کرد
بازجو از ميرزا ميپرسد چرا به جاي انتقام از نايبالسطنه يا ديگران که در وارد کردن مصيبت به او نقش مستقيم داشتند ،به شاه تعرض کرد؟ چرا بدون خونريزي و از طرق ديگر از جمله بست نشستن اعتراض خود را به گوش شاه نرساند؟ ميرزا در پاسخ مينويسد که او براي شکايت به تهران آمد اما جاي شاکي و مجرم عوض شد و خود او مجازات شد. اين بود که ديد «پادشاهي که 50سال سلطنت کرده ...هنوز امور را به اشتباه ...به عرض او برسانند و تحقيق نکند بعد از چندين سال سلطنت ثمر آن درخت ...اين اراذل و اوباش بيپدر و مادرهايي که ثمره اين شجره شدهاند و بالي جان عموم مسلمين گشته باشند ،چنين شجري را بايد قطع کرد».
آيا ميرزا براي قتل از کسي دستور گرفته بود
ميرزا در پاسخ به اين سوال چندين بار گفت که به تنهايي تصميم گرفت و «از اين خيال من و نيت کشتن شاه احدي غير از خودم و سيد [جمال] اطالع نداشت» .او در برگه استنطاق نوشت« :حال سيد واضح است که از چه قبيل گفتگو پروائي ندارد .ميگويد ظالم هستند». ميرزا در جايي ديگر اضافه ميکند که وقتي به «اسالمبول» رفته بود ،در «مجمع انسانهاي عالم» شرح رنج خود را بيان ميکند و به گفته ميرزا آنها او را مالمت کردند که چرا «دنيا را از شر ظالمين خالص» نکرد. بنا توجه به اين گفتههاي ميرزا مشخص نيست که آيا فقط سيدجمال از نيت او آگاه بوده يا افراد ديگري هم خبر داشتند يا شايد اين «انسانهاي عالم» به طور کلي حرف از انتقام زده بودند. اما در پارهاي ديگر از استنطاق ،ميرزا ميگويد ابتداء قصد کشتن شاه را نداشته و طپانچه را «براي مدافعه خريدم به خيال نايبالسطنه بودم ».در ادامه وقتي بازجو ميپرسد که وقتي شرح حال خودش را به سيد جمال گفت ،واکنش او چه بود .گفت سيد جمال به او گفته بود با اين ظلمها که بر او وارد شده بود «خوب بود نايبالسطنه را کشته باشي ...به اين درجه ظالمي که ظلم کند کشتني است». بنابراين قاعدتا ميرزا بايد نايبالسطنه را ميکشت نه شاه را .اين پرسش ديگر بازجو بود .ميرزا در جواب گفت که اگر نايب را ميکشت ،ناصرالدين شاه هزاران نفر را ميکشت« ،پس بايد قطع اصل شجر ظلم را کرد نه شاخ و برگ را». ميرزا ميگويد پنجشنبه روزي شنيد شاه به حرم عبدالعظيم ميآيد .او در صدد عريضه نامهاي براي امنيت خود به صدراعظم بود .زيرا ميرزا بعد از بازگشت از «اسالمبول» احساس ناامني ميکرد و بنابراين از بزرگان «تحصيل امنيت» ميخواست .هر چند در جاي ديگري ميگويد «تحصيل امنيت را براي اجراي خيال خودم ميخواستم». اما ميرزا که در آن روز در بازار ري بود از خيال تحويل عريضه منصرف شد «و يک مرتبه به اين خيال افتادم و رفتم منزل طپانچه را برداشتم آمدم از درب امامزاده حمزه رفتم توي حرم قبل از آمدن شاه ،تا اينکه شاه وارد شد ...به طرف امامزاده حمزه خواست بيايد دم در يک قدم مانده بود که داخل ...بشود طپانچه را آتش کردم».
دنباله در صفحة بعد
32
طاووس قرنها بود که به علت تحريم و تحقير موسيقي از سوي متعصبان رياکار ،اشتغال به اين هنر واال، حرفهاي زشت و پليد و سياه تلقي ميشد و در نتيجه موسيقي ايراني رو به توقف و سراشيبي و انحطاط نهاد و کم کم زندگي نيمه پنهاني يا پنهاني يافت و هنرمندان همواره با تحقير جامعه روبرو بودند. اين بي حرمتي ها منحصر به خوانندگان و نوازندگان نبود ،بلکه هر فردي که در راستاي موسيقي فعاليت داشت ،مشمول ناماليمات قرار ميگرفت .از آن جمله هيچ شاعر با استعداد و مشهوري حاضر نميشد تا براي آهنگها ،اشعار مناسب بسرايد و در نتيجه اکثر تصنيفهاي دوران گذشته با مضامين سطحي و کلمات و جمالت مبتذل و گاه مستهجن همراه بود و ريشه آنها در فرومايگي رشد ميکرد تا جايي که حتي شاعري مانند ايرج ميرزا ،براي تحقير عارف قزويني به وي ميگويد: «تو شاعر نيستي ،تصنيف سازي». «علي اکبر شيدا» و «عارف قزويني» و «امير جاهد» ،از اولين سخن سراياني بودند که معيارهاي تازهاي را در ترانه سازي مطرح کردند ،بعد از آنها ميتوان از ملک الشعرا بهار ،وحيد دستگردي ،رهي معيري و پژمان بختياري ياد کرد که با خلق آثاري زيبا و پرمحتوا ،ارزش وااليي به ترانه سرايي بخشيدند. از برجسته ترين شعرايي که در دهه هاي گذشته، بنياد ترانه سرايي را در ايران دگرگون کرد ،رحيم معيني کرمانشاهي است که ابعاد تازه و افکار جديد و نوآوريهايي بديع را وارد فرهنگ ادبيات آهنگين ايراني نمود و هنر ترانهسرايي را عميقأ گسترش داد ،تا حدي که ديگر ترانه سرايان نيز دريافتند که به جز معاشقههاي مجازي و لفظي و ناز معشوقکشيدنها و تحمل جور و جفا از روزگار ،مي توان سخنان تازه و دلپذير ديگري را در ترانهها مطرح کرد. معيني کرمانشاهي براي نخستين بار زبان حکايت و تمثيل را در ترانه به کار برد و بيش از 230اثر زيبا و دلنشين براي آهنگسازان برجسته سرود که بسياري از آن ها به مرز ماندگاري رسيده و مجموعه آنها بخش بزرگ و معتبري از تاريخ هنر و ادبيات معاصر ايران را تشکيل ميدهد. ترانههاي تمثيلي که از آنها به عنوان آثار سمبوليک و يا تابلوسرايي نيز ياد ميشود ،با سرودن ترانه «آبشار» بر روي آهنگي از بزرگ لشگري آغاز شد و بعدًا با آفرينش آثاري چون« :طاووس»« ،برق و خرمن»« ،خواب نوشين»، «تاک»« ،سرو و بيد»« ،کولي» و «دختر گل فروش» ادامه يافت. در اين ترانهها ،شاعر گفتنيهاي خويش را با موضوع قابل تجسمي درآميخته و پيرامون آن به هنرنمايي مي پردازد .خود شاعر در قطعه شعري که در مقدمه کتاب خواب نوشين مندرج است چنين ميگويد:
من در الحان گرم موسيقي نکتههاي بديع آکندم عطر نو بر ترانه پاشيدم طرح نو در ترانه افکندم چه کس اما ،از اين بزرگ کسان قصهاي در ترانهاي آورد؟ فيالمثل بست نقشي از طاووس وز تکبر نشانهاي آورد؟
ترانه هاي معيني کرمانشاهي عاري از پوچگرايي و عشق هاي مجازي و تخيالت سطحي و کالم مبتذل بوده و مضمون اغلب آنها از زندگي واقعي انسانها و يا طبيعت پيرامون ما نشأت يافته است و هر يک از آنها سرگذشتي
September 2016 شهريور 1395
دارد و انگيزه خاصي موجب پيدايش آنها شده است .خود وي در اين زمينه مي نويسد، «طبيعت در حاالت مختلف با من در گفتگو بود و به من الهام ميداد و مرا ياري ميکرد .گاهي با ديدن کودکي در حال گل چيدن ،به ياد کودکيم ميافتادم و در همان لحظه ترانه «ياد کودکي» را مي ساختم ،گاهي از ديدن خرمني آتش گرفته، «برق و خرمن» را مي سرودم و زماني با ديدن کبوتراني بر پشت بام ،طاووسي را مجسم مي کردم که چگونه مغرورانه قدم بر ميدارد و بال و پر مي گشايد و در همان لحظه روي آهنگ آماده ،ترانه طاووس را مي سرودم که موجب اعجاب آهنگساز شد .به خاطر دارم که زماني مأمور بررسي فيلم ها در کميسيون نمايش کشور بودم ،با مشاهده فيلمي که در جلوه عظيمي از آبشاري را نشان ميداد ،ترانه آبشار را به وجود آوردم». به همين نحو هر يک از آثار معيني ،مولود تفکر و تأمل او در طبيعت و يا بازتاب کنکاشهاي او در روح انسانها و شرح پيچيدگيهاي روح آدمي يا تصوير فراز و نشيبهاي زندگي مردمي است که پيرامون او زندگي مي کنند .از آن جمله ميتوان گفت که ترانه جاودانه راز خلقت ،بازتاب سفر روحاني او به اعماق کائنات ،در جستجوي زندگي ديگر و شگفتزدگي وي از عظمت آفرينش است. با اين مقدمه نسبتًا طوالني که آگاهي از آن ما را براي درک بهتر و عميقتر آثار معيني کرمانشاهي ياري ميدهد، نظري به سرگذشت ترانه «طاووس» ميکنيم. يکي از آثار درخشاني که در سال 1337خورشيدي به وجود آمد و پس از انتشار از راديو همگان دريافتند که اين ترانه مافوق همه آثاري است که تا آن زمان شنيدهاند، آهنگي بود در دستگاه شور از ساخته هاي هنرمند جواني به نام پرويز ياحقي ،همراه با کالم سمبوليک رحيم معيني کرمانشاهي که با آواي گرم و جذاب «مرضيه» اجرا شد و در اندک زماني به شهرت رسيد. آهنگ از زيباترين و مطلوب ترين ملوديهاي اصيل ايراني نشأت يافته و در سراسر آن يک ذره کمي و کاستي يا ملوديهاي بيگانه ديده نميشد .در ساختار آهنگ نهايت تناسب و هنرمندي و زيبايي به کار رفته بود ،در حالي که گرم و پرشور و جذاب به نظر ميرسيد ،عميق و متنوع و پرمحتوا هم بود و شنونده به هيچ وجه از شنيدن آن خسته نميشد. در تنظيم آهنگ ،نواي شورانگيز ويولن پرويز ،نقش ويژهاي داشت و شنوندگان را تحت تأثير قرار ميداد. بسياري از آهنگهاي پرويز ياحقي مانند «آواز دل»، «بيداد زمان»« ،ميزده شب»« ،طاووس»« ،پنجرهاي به باغ دل»« ،چو اسير دام توام»« ،گردباد» و «سراب آرزو» از آثار درجه اول موسيقي معاصر ايران به شمار آمده و به جاودانگي پيوستهاند. در بيان انگيزه خلق «طاووس» ،معيني کرمانشاهي در يک گفتگوي تلويزيوني که در دهم فوريه 2006با تورج نگهبان ،شاعر و ترانه سراي نامدار داشت ،چنين ميگويد، “روزي پرويز ياحقي آهنگ ساز و نوازنده تواناي ويولن به خانه ما آمد تا در خصوص سرودن ترانه براي آهنگ جديدي که ساخته است با هم گفتگو کنيم .او با ساز شورانگيز خود آهنگ را نواخت و من در جستجوي پيدا کردن مضمون مناسبي بودم که با اين آهنگ زيبا و پرشور متناسب باشد .در همسايگي ما ،خانوادهاي زندگي ميکرد که کبوترهاي بسيار داشتند و هر روز پرندگان زيباي خود را پرواز ميدادند .آن روز من با ديدن اين کبوترهاي طناز و چگونگي پرواز و اوج گيري و سپس بازگشت مغرورانه آنها ،به فکر سرودن ترانه «طاووس» افتادم و اين اثر به وجود آمد”. همان گونه که ذکر شد ،اين ترانه ،يک اثر سمبوليک است و مانند هر هنر سمبوليک ،هر کس ميتواند از البالي جمالت و کلمات آن تعبيرهاي خاص خود را داشته باشد و اتفاقًا همين موضوع ،از رموز جاودانگي اين ترانه است.
به نظر نگارنده اين نوشته ،ترانه «طاووس» مي تواند نمادي از زندگي انسانها باشد .انسانهايي که در وجودشان هم فر ايزدي وجود دارد و هم تمايالت حيواني و شيطاني، هم زيبايي و هم زشتي ،هم روشني و هم تاريکي .پر و بال خوش نقش اين پرنده ،نماد زيبايي روح انسانها و پاي زشت آن نمود زشتي آنهاست .به باور خود استاد معيني، پاي زشت طاووس ،نماد پيري و ناتواني و فرسودگي و ضعف هاي انسان و چتر زيبا و پر و بال رنگين و حرکات غرورآميز آن نمادي از شکوه و زيباييهاي زندگي است. با وجودي که هم اکنون پنجاه سال از آفرينش اين اثر زيبا ميگذرد ،به علت ويژگيهاي مطلوبي که در خلق آهنگ و شعر و تنظيم و اجراي آن به کار رفته ،هنوز «طاووس» مانند ستاره درخشاني در آسمان موسيقي ايران ميتابد و زيبايي و جذابيت و عمق و مفهوم آن ،چون روزهاي نخستين ،تازه و مؤثر و روح نوازست.
32
دنباله از صفحة قبل
ميرزا رضا کرماني؛
دست انتقام يا آبياري تخم بيداري؟ اين گفته ميرزا خبر از تصميم ناگهاني او دارد.
نتيج ه استنطاق
استنطاق از ميرزا چندين بار صورت گرفت و افراد متفاوتي از او پرسش کردند تا به نحوي همدستان او را بيابند. بازجو براي اينکه از زير زبان ميرزا بکشد که چه کساني با او همکاري کردند ميگويد« ،فقط ميخواهيم بشناسيم اشخاصي که با شما هم عقيده هستند که در اصالح امورات شايد يک وقت به مشاوره آنها محتاج باشيم» ميرزا در پاسخ ميگويد «در جميع طبقات بسيار هستند». ابوتراب در پايان «کتابچه سوال و جواب» نتيجه ميگيرد که ميرزا در «خيال صالح خير عامه» نبوده بلکه «اين مهمالت و مزخرفات» را از سيدجمال شنيده و از روي ناداني شيفته او شده و «محض تالفي» صدماتي که به سيد وارد شده بود ،به «دستورالعمل سيد» شاه را به قتل رساند .به نظر ابوتراب ،ميرزا همدستي نداشت مگر اينکه «زير شکنجه و صدمات ديگر» معلوم شود.
يک دليل ديگر
طاووس
آهنگ :پرويز ياحقي شعر :معيني کرمانشاهي خواننده :مرضيه دستگاه :شور سال آفرينش1337 : در کنار گلبني خوشرنگ و بو طاووس زيبا با پر صد رنگ خود مستانه زد چتري فريبا از غرورش ،هر چه من گويم يک از صدها نگفتم نکتهاي در وصف آن افسونگر رعنا نگفتم تاج رنگيني به سر داشت خرمني گل جاي پر داشت در ميان سبزه هر سو بيخبر از خود گذر داشت هر زمان بر خود نظر بودش سراپا نخوتش افزون شد از آن چتر زيبا بيخبر از کار دنيا من که خود مفتون هر نقش و جمالم هر زمان پابند يک خواب و خيالم خوش بدم گرم تماشا چو شد ز شور او فزون غرور او پاي زشتش شد هويدا هر کسي در اين جهان باشد اسير زشت و زيبا چو غنچه بسته شد پرش شکسته شد تا بديد آن زشتي پا هر کسي در اين جهان باشد اسير زشت و زيبا من همان طاووس هستم چتر خود نگشاده بستم يک جهان ذوقي و هنر مستم ،ولي با صد دريغا سينهاي بي کينه دارم ،روح چون آيينه دارم گنج شعر و شور و حالم ،اين همه نقدينه دارم جلوه آن مرغ شيدا ،گفته جان پرور من پاي آن طاووس زيبا ،هستي رنجآور من
ناظماالسالم در کتاب خود طي چند خط نکتهاي را اضافه ميکند که قابل تامل است .او مينويسد روزي که ميرزا را براي اعدام بردند« ،وقتي که نظرش به دار افتاد خواست حرفي بزند که همهمه و صداي موزيک مانع آمد صدايش را بشنوند». به نوشته ناظماالسالم ،ميرزا رضا به ميرزا علي اصغرخان امين السطان اعتماد داشت و احتمال قصاص به خود نميداد .ناظم نتيجه ميگيرد که ميتوان گفت امين السلطان «داخل و راضي به قتل شاه بود». اما يکي ديگر از داليل يا انگيزههاي قتل را هم ميتوان به خليفه عثماني نسبت داد .در همين کتاب ،ميرزا ضمن استنطاق خود به رابطه سيدجمال و سلطان عثماني اشاره ميکند .گويا در مقطعي فتنهاي ميان برخي شيعيان و اهل سامره پيش ميآيد و «سلطان همه را از تحريکات شاه ميدانست ،به سيد گفته بود در حق ناصرالدينشاه هر چه از دستت برميآيد بکن». در اينجا ميرزا بار ديگر ميگويد وقتي شرح مصيبتهاي خود را به سيد گفت ،سيدجمال به او گفته بود «تو چقدر بيغيرت بودي و حب حيات داشتي؟ ظالم را بايست کشت».
دنباله از صفحة اول
هشدار مجدد آمريکا در مورد خطرات سفر به ايران اين اطالعيه ميافزايد« ،مقامات ايراني در مواردي از خروج تعدادي از شهروندان ايراني ـ آمريکايي که براي امور شخصي يا بازرگاني کشورشان سفر کردهاند ،گاه براي چندين ماه ،جلوگيري به عمل آوردهاند». وزارت خارجه آمريکا هشدار داده است که «شهروندان آمريکايي که به ايران سفر ميکنند بايد به دقت مخاطرات اين سفر را در نظر گرفته و تعويق سفرشان را مورد توجه قرار دهند و شهروندان آمريکايي که در ايران هستند بايد از نزديک گزارشهاي رسانهاي را دنبال کرده و به ارزيابي شرايط محلي بپردازند و خطرات حضور در آن کشور را مورد توجه قرار دهند». اين وزارتخانه يادآور ميشود که دولت اياالت متحده با جمهوري اسالمي ايران روابط ديپلماتيک يا کنسولي ندارد و نميتواند در ايران خدمات الزم کنسولي را در اختيار شهروندان آن کشور ،از جمله ايرانيتباران ،قرار دهد .اين اطالعيه ميافزايد که سفارت سوئيس به عنوان حافظ منافع اياالت متحده در ايران عمل ميکند، اما خدمات کنسولي ارائه شده توسط اين سفارت بسيار محدود است و دولت ايران نيز که تابعيت دوگانه را به رسميت نميشناسد ،به درخواست بازداشت شدگان براي برخورداري از خدمات کنسولي هم اعتنايي نميکند. در ماههاي اخير گزارشهايي از بازداشت و ايراد اتهاماتي عليه شماري از ايرانيان داراي تابعيت دوگانه که براي امور شخصي يا بازرگاني به کشورشان رفتهاند انتشار يافته است .سازمانهاي مدافع حقوق بشر و خانوادههاي بازداشت شدگان اتهامات عليه اين افراد را نادرست خوانده و برخي از آنان ،انگيزه اين اقدام را تحت فشار قرار دادن دولتهاي غربي عنوان کردهاند.
33
September 2016 شهريور 1395
از آن است که اين کودکان از سنين پايين با روابط جنسي آشنا ميشوند ،به گونهاي که ميانگين سن شروع روابط جنسي در دختران، 12و نيم و در پسران 13و نيم سال است و در مجموع 21درصد اين کودکان رابطه جنسي را تجربه کردهاند.
افزايش نرخ ازدواج کودکان
افرا دولتآبادي پسر پنج ـ شش ساله به نظر ميرسد .همراه پدرش وارد بخش زنانه مترو ميشود .پدر جوراب ميفروشد و پسر آدامس .پدر به پسر ميگويد که برو تبليغ کن! پسر به سختي از بين جمعيت رد ميشود و بعد برميگردد ،اما هيچکس از او چيزي نميخرد .ايستگاه بعد پدر که همچنان در بخش زنانه ايستاده است و او هم ناکام مانده ،صدايش ميزند تا پياده شوند. درباره شمار کودکان کار و خيابان در ايران ،تا کنون آمارهاي متفاوتي منتشر شده است .آمارهاي رسمي از وجود دو ميليون و آمار ي از وجود هفت ميليون کودک کار در ايران خبر دادهاند .همچنين غيررسم طبق آخرين اطالعات مرکز آمار ايران ،يک ميليون و 700هزار کودک در ايران به صورت مستقيم درگير کار هستند. يک عضو شوراي اسالمي شهر تهران اول به خبرگزاري فارس گفته است که در بررسي 500پرونده «کودکان کار» در مناطق يک و سه تهران ،مشخص شده است که بيش از 90درصد آنها خانواده دارند و سن بيشتر آنها زير 12سال است .او ميگويد« ،پشت سر برخي از بچههاي کار ،باندهايي وجود دارند اما بايد بگويم اين باندها کم هستند. بيشتر اين کودکان خانواده دارند و خانوادهها به دليل مشکالت معيشتي و اقتصادي ،آنها را بر سر کار ميگذارند».
فقدان امکان حمايت قانوني از کودکان
طاهره پژوهش ،نايب رييس انجمن حمايت از حقوق کودک از «بردگي کودکان کار» خبر داده و به خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفته است که برخي از اين کودکان حتي براي حمام کردن هم بايد از صاحب کار خود اجازه بگيرند و بعضي تا ساعت 12شب مشغول کار هستند و حتي بيش از دو ساعت در روز وقت خالي ندارند. او گفته که اين کودکان به دليل نداشتن اوراق هويتي ،در صورت تضعيف حقوق يا عدم دريافت دستمزدشان نميتوانند به مراجع قضايي شکايت کنند« ،حتي اورژانس اجتماعي هم از پذيرش کودکان آسيبديده مهاجر خودداري ميکند ».
وضعيت بغرنج کودکان بدسرپرست
اعتياد ،قتل و شرارت در کنار سياستهاي جديد جمعيتي و نبود وسايل پيشگيري از بارداري رايگان و در دسترس همه به خصوص اقشار آسيبپذير ،همچنين ممنوعيت سقط جنين ،به افزايش تعداد کودکان بدسرپرست يا بيسرپرست دامن زده است .تعداد کودکان بدسرپرست بيش از کودکان بيسرپرست در حال رشد است. به گفته عبدالرحيم تاجالدين ،مدير کل دفتر توانمندسازي وزارت تعاون ،کار و رفاه اجتماعي« ،متاسفانه در کشور شاهد رشد کودکان بدسرپرست نسبت به کودکان بيسرپرست هستيم به طوري که حدود 80درصد کودکان بهزيستي داراي پدر يا مادر هستند اما به علت بد سرپرستي آنها ،تحت حمايت سازمان بهزيستي قرار گرفتهاند». بر اساس قوانين ،کودکان بدسرپرست نميتوانند به فرزندخواندگي داده شوند و اين امر سبب شده که زندگي مصيبتباري را در شبانهروزيها و مراکز بهزيستي بگذرانند. زندگي سخت اين دسته از کودکان حساسيت بخشهاي مختلف جامعه را برانگيخته است ،به طوري که 400هنرمند ،ورزشکار، روزنامهنگار ،جامعهشناس ،پزشک ،حقوقدان ،نويسنده و فعال اجتماعي
در نامهاي از مسئوالن ارشد کشور خواستهاند پاسدار حقوق کودکاني باشند که از سوي اوليا و سرپرستان خود در شرايط سخت و دشوار قرار ميگيرند .کودکاني که بهاصطالح رايج «بدسرپرست» خوانده ميشوند و همواره در معرض خطر بزهديدگي و بزهکاري قرار دارند.
آسيبهاي اجتماعي دامنگير کودکان
رشد کودکآزاري ،افزايش تولد کودکان معتاد ،پايين آمدن سن شروع رابطه جنسي ،سواستفاده جنسي از کودکان ،افزايش شمار کودکان کار و … ،بخشي از آسيبهايي هستند که کودکان در ايران با آنها دست به گريبانند. به گزارش ايسنا ،رضا بنياسدي ،فرمانده انتظامي استان کرمان با اشاره به آمار کودکآزاري در مرکز «آرامش» اين استان گفته است که 20درصد کودکان پسر اين مرکز به وسيله برادران 20 ،درصد به دست پدر و 60درصد از سوي ناپدري مورد آزار قرار گرفتهاند .ضمن اينکه 28 درصد دختران مرکز نيز از سوي مردان و 100درصد از جانب نامادري مورد آزار قرار گرفتهاند. طاهره پژوهش هم در مورد ساماندهي بوستانهاي منطقه 12 تهران گفته است که زنان آسيبديده را به زور در مراکز ترک اعتياد يا بازتواني جمعآوري ميکنند که اين مساله سبب افزايش آزارهاي جنسي در کودکان اين زنان شده است« ،يکي از مشکالت اساسي ما اين است که کودکان اين مناطق در سن کم تمايالت جنسي يافتهاند و آگاهيهاي جنسي کودکان بهخصوص در محلههاي معضلخيز افزايش زيادي پيدا کرده که در چنين شرايطي نياز است آگاهي متناسب با وضعيت به آنها ارائه شود». عالوه بر اين موارد چند ماه پيش روزنامه «مردمنو» زنجان از تعرض معلم يک مدرسه به دانشآموز 9سالهاش خبر داد .معلم مدرسه مردي 36ساله است که هم معلم و هم مدير مدرسهاي کوچک در تنها مدرسه روستاي قرهمحمد است .در حالي که اين خبر انعکاس وسيعي در رسانهها داشت و از سوي اشخاصي براي خانواده اين دختر مشکالتي به وجود آمد ،اما مسئوالن برخوردي سرسري با اين موضوع داشتند به گونهاي که در آخرين خبر اعالم شد که دادگاه آزار و اذيت معلم را تعرض تشخيص نداده و تنها حکمي که پس از شکايت دوباره و دادگاهي شدن متهم ابالغ شده ،اتهام ارتباط نامشروع عنوان شده است. البته در ايران آماري در زمينه ميزان تجاوز به کودکان به شکل ي منتشر نشده است ،اما شنيدهها حاکي از گسترده شدن اين رسم موضوع است ،به گونهاي که عنوانهايي چون تربيت جنسي کودک اين روزها جهت آموزش جنسي کودکان براي کاهش آسيب پذيري آنان سر زبانها افتاده است .اين آموزش هماکنون در برخي مدارس يا از سوي «انجياو»ها ارائه ميشود.
ايدز نيز در کمين کودکان است
بر اساس گفتههاي مينو محرز ،رييس مرکز تحقيقات ايدز« ،طبق مطالعهاي که روي يک هزار کودک کار در تهران انجام شده ،بيشترين ميزان شيوع ايدز در کودکان کار و خيابان بين سنين 10تا 18سال است و بيشترين ابتال در بين اين کودکان ،از طريق تجاوز جنسي (هم بين دختران و هم بين پسران) بوده است .چهار تا پنج درصد اين کودکان «اچآيوي» مثبت بودهاند». يافتههاي پژوهش «سنجش رفتارهاي پرخطر در کودکان کار و خيابان در ايران» که به وسيله «سازمان بهزيستي» انجام شده ،حاکي
رشد نرخ ازدواج کودکان از ديگر مسائل درخور توجه در زمينه حقوق کودکان در ايران است .شيرين احمدنيا عضو هيات علمي دانشگاه عالمه طباطبايي ،در نشست «ازدواج در سنين پايين» با بيان اينکه بر اساس آمارها در کشورهاي در حال توسعه ،از هر سه دختر يک نفر قبل از 18سالگي ازدواج ميکند ،گفت که در ايران تقريبا حدود 17درصد دختران پيش از رسيدن به سن 18سالگي ازدواج کردهاند .او در تبيين عوامل ازدواج دختران در دوران کودکي به ريشههاي فرهنگي و اقتصادي اين موضوع اشاره کرده است. در حالي که فعاالن مدني و حتي شهيندخت موالوردي ،معاون امور زنان رياست جمهوري، در مورد عواقب ازدواج در سنين کودکي نگران هستند ،کبري خزعلي ،رييس شوراي فرهنگي ـاجتماعي زنان و خانواده به تازگي از طرحي خبر داده است که بر اساس آن دوران تحصيل دختران فشرده ميشود؛ بدين صورت که دختران دوران دبيرستان خود را در 15 سالگي تمام ميکنند و در 18سالگي ليسانس ميگيرند .اين طرح براي تصويب به شوراي عالي انقالب فرهنگي ارائه شده است.
کودکان معتاد در ايران
آمار تولد کودکان معتاد و خريد و فروش و مرگ آنان هم در سال جاري از ديگر اخبار تاسف برانگيز تا اينجاي سال 95بوده است. شارمين ميمندينژاد ،موسس جمعيت امام علي ،در مراسم يادبود رويا ،نوزاد چهار ماههاي که به دليل اعتياد و سوءتغذيه در بيمارستان درگذشت ،گفت که روزانه در تهران سه تا چهار کودک با اعتياد به دنيا ميآيند .روزنامه «اعتماد» نيز از تولد روزانه 20تا 200نوزاد معتاد در کشور خبر داده است. برخي از اين نوزادان به فروش ميرسند .به گفته فاطمه دانشور ،رييس کميته اجتماعي شوراي شهر تهران« ،قيمت فروش نوزاد متفاوت است و از 500هزار تومان تا يک ميليون تومان متغير است .البته اگر نوزاد معتاد باشد ،رقم فروش آن پايينتر و اگر سالم باشد، باالتر است». به گفته او آمار 150کودک مبتال به اعتياد فقط براي پنج بيمارستان است و اين تعداد بسيار زياد است. هچنين رشد اعتياد در بين دانش آموزان هم در حال افزايش است ،به گونهاي که محمدرضا آذرنيا ،دبير شوراي هماهنگي مبارزه توگو با ايسنا با مواد مخدر استان تهران در گف گفته است نرخ شيوع اعتياد در مدارس کشور 1.2درصد اعالم کرد.
وضعيت آموزش کودکان در ايران
محمد ديمهور ،معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش ،با اشاره به توسعه آموزشهاي دوره ابتدايي در مناطق محروم و ضرورت توسعه عدالت آموزشي مطابق با برنامه هاي سند تحول بنيادين ،از رشد 5.67 درصدي جمعيت دانشآموزي در دو سال فعاليت دولت يازدهم خبر داده و گفته است، «استانهاي سيستان وبلوچستان ،يزد و بوشهر به ترتيب 5.45درصد 5.43 ،درصد و 5.29 درصد ،بيشترين رشد جمعيت دانشآموزي را داشتهاند». همچنين آخرين آمار مربوط به بازماندگان از تحصيل که سال 90اعالم شده ،حاکي از آن است که بيش از سه ميليون کودک بين شش تا 17ساله از تحصيل بازماندهاند ،به اين ترتيب که يا اصال به مدرسه نرفتهاند يا در طول سالهاي تحصيلي به داليل مختلف از تحصيل بازماندهاند .بيشتر بازماندگان از تحصيل را دختران تشکيل ميدهند.
33 همچنين کودکان مهاجر يا بدون شناسنامه هم در مورد تحصيل با مشکالت بسياري روبرو شدهاند ،هرچند فليپ گرندي ،کميسر عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان از تحصيل 386هزار دانشآموز خارجي در 25هزار مدرسه ايران خبر داده است .او گفته است که يک بودجه 5.1ميليون دالري از سوي سازمان ملل متحد به ايران تعلق گرفته است. عالوه بر اين ،فريبرز حميدي ،معاون آموزش ابتدايي آموزش و پرورش شهر تهران نيز به ساماندهي بيش از 15هزار کودک کار در مدارس شهر تهران اشاره کرده و گفته است، «يکي از مشکالت ما اين است که کودکاني فاقد شناسنامه و اوراق هويتي هستند و نميتوانند در مدرسه ثبت نام کنند .بيش از 80درصد کودکان کار اوراق هويتي ندارند». اين در حالي است که نايب رييس انجمن حمايت از حقوق کودکان کار و خيابان گفته است« ،پيشنهاد ما اين است که ثبتنام بيقيد و شرط کودکان کار و خيابان در مدارس انجام شود و سپس مدرسه درخواست صدور اوراق هويتي را براي وزارت کشور ارسال کند». از ديگر سو فاطمه قاسمزاده ،از اعضاي هيات مديره شبکه ياري کودکان کار گفته است« ،ما سال گذشته موفق نشديم در برقراري ارتباط با آموزش و پرورش ،کتابهاي درسي کودکان کار را تامين کنيم .هرچند کيفيت آموزش در مدارس کودکان مهاجر و فاقد شناسنامه هم نيازمند بررسي است». گذران اوقات فراغت و برنامهريزي فرهنگي براي ارتقاي نيازهاي دانشآموزان مساله مهم ديگريست که حقوق کودک در ايران را تهديد و همزمان محدود ميکند. پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي کاهش سن شروع رابطه جنسي و استفاده از مواد مخدر در بين دانشآموزان يکي از دغدغههاي موجود در کشور است که تا کنون آموزش و پرورش در اين زمينه اطالعرساني موثري انجام نداده است .به نظر ميرسد يکي از خطوط قرمز اين وزارتخانه ،آموزش مستقيم به دانشآموزان در زمينه پيشگيري از ايدز و رابطه جنسي است. در حال حاضر به دليل وخامت اوضاع در اين زمينه ،مهرزاد حميدي ،معاون تربيتبدني و سالمت وزير آموزش و پرورش ،از توزيع بستههاي آموزشي پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي در بين پنج ميليون نفر از والدين دانشآموزان خبر داده است. معاون تربيتبدني و سالمت وزير آموزش و پرورش با بيان اينکه بروشور و محتواهاي آموزشي جدا از دورههاي ضمن خدمت معلمان در اختيار آنان قرار داده شده ،تصريح کرده است« ،در بين پنج ميليون نفر از والدين، بستههاي آموزشي پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي توزيع شده است .همچنين نمايشگاه سيار و ثابت نيز در استانها فعال است». گرچه مشخص نيست اين آموزشها چهقدر موثر هستند و اصوال آموزش والدين به تنهايي تا چه ميزان براي کاهش آسيبهاي اجتماعي در بين دانشآموزان کفايت ميکند، اما ممکن است به عنوان گامي کوچک در راهي سخت بتوان آن را مورد توجه قرار داد.
34
34
September 2016 شهريور 1395
فروردين (بره)
با اينکه نيتهاي خوبي در سر داريد به شدت احساس بي قراري ميکنيد. از اين تحريک پذيري که دچار آن شدهايد نفعي به شما نميرسد ،پس بگذاريد همه بدانند که چقدر حساس هستيد ،اما حواستان باشد که به حد و حدود آنان تجاوز نکنيد و نگذاريد همه چيز بدتر شود .بهترين پيشنهاد اين است که انرژي آتشين خود را به کار معطوف کنيد اگر اين مشکل را با ديگران در ميان بگذاريد از ميزان نگرانيهاي شما کاسته خواهد شد و در نتيجه آن دستيابي به موفقيت نيز آسانتر ميشود. در اين ماه ،زمان آن است که بر حقايق تکيه کنيد و نه بر احساسات دروني. به نظر ميرسد که عقل در هدايت شما نسبت به احساسات موفقتر خواهد بود. متأسفانه از طرد شدن و مسئوليت پذيري ميترسيد و به همين خاطر تمايل داريد که خواستههاي خود را پنهان کنيد.
ارديبهشت (گاو) ممکن است درباره اختالفات شديدي که در يک رابطه اتفاق افتاده قضاوت اشتباه کنيد .به غلط فکر ميکنيد که ميتوانيد فقط با يک حرکت جادويي به همه مشکالت پايان دهيد .اما بايد بدانيد که اختالفات به وجود آمده را نميتوانيد به اين آساني رفع کنيد .بايد راهکاري در پيش بگيريد تا آتش زير خاکستر شعله ور نشود ،مث ً ال ميتوانيد ريشهاي به قضيه نگاه کنيد و با کساني که دوستشان داريد مهربانتر و نرمتر باشيد .يادتان نرود که به ديگران احترام بگذاريد ،همان طور که انتظار داريد آنها به شما احترام بگذارند. در اين ماه ،اگر چه تمايل داريد که درباره آنچه در ذهنتان ميگذرد با ديگران حرف بزنيد ،اما شرايط طوري شده که اين کار به سختي ممکن است .نميدانيد که آيا بايد از موضع خود کوتاه بياييد يا نه ،اما به اهميت شرايط حاضر کام ً ال آگاهي داريد .به شما توصيه ميشود که همه حرفهايتان را بزنيد و از خودتان دفاع کنيد، نبايد منتظر فرصت ديگري در آينده بمانيد ،اکنون زمان از آن شماست.
خرداد (دو پيکر) به طرز ناموفقي تالش ميکنيد تا آنچه را که ديگران به وضوح در حرکات و رفتار شما ميبينند انکار کنيد ،اما واقعيت اين است که اقدامات شما آشکارا نيتهايتان را برمال ميسازد .انکار اين قضيه فقط وقت تلف کردن است ،پس بهتر است بدون اينکه مقاومت کنيد پيامد کارهايتان را بپذيريد .بايد آنچه را در فکرتان ميگذرد با ديگران در ميان بگذاريد و حقيقت را پنهان نکنيد ،بعضي از اطرافيان شما حقشان است که تمام ماجرا را بدانند .وقتي همه چيز را گفتيد با بازخوردهاي خوبي مواجه خواهيد شد که شما را شگفت زده ميکند. در اين ماه ،افکارتان را دسته بندي کنيد تا بتوانيد سازماندهي بهتري داشته باشيد .بايد وظايفتان را به کاملترين شکل ممکن انجام دهيد تا پيامهايتان به درستي انتقال داده شود .يک سري موضوعاتي در زندگي شما وجود دارد که بايد به آنها توجه کنيد و خوشبختانه براي اين کار آماده هستيد.
تير (خرچنگ) اين قابليت را داريد که بهترينهاي خودتان را به نمايش بگذاريد ،اما يادتان باشد که لزومي ندارد دست به اغراق و بزرگنمايي بزنيد .غلو نکنيد ،زيرا ديگران اين حرکت شما را نوعي نشانه عدم امنيت خواهند ديد .اگر نسبت به حقيقت خود آگاه باشيد و زياده روي نکنيد ،ميتوانيد بدرخشيد .اگر با يک موضوع جدي سر و کار داريد حواستان باشد که به خواستههاي ديگران هم توجه کنيد .اکنون نيتهاي خوب و درستي در سر داريد ،اما شايد ديگران به اندازه شما اشتياق نشان ندهند. در اين ماه ،به جاي اينکه اطالعات زيادي درباره خودتان به ديگران بدهيد، بهتر است ابتدا احساساتتان را پردازش کنيد و بعد از اينکه به آنچه ميخواهيد بگوييد فکر کرديد آن را بيان کنيد .از طرفي دلتان ميخواهد که همين طور با سرعت جلو برويد ،اما از طرف ديگر يک نداي دروني به شما ميگويد که آهستهتر حرکت کنيد و با احتياط گام برداريد.
مرداد (شير) به نظر ميرسد که با دو رويه متفاوت روبرو هستيد .ترس از آسيب پذيري موجب ميشود تا نيمي از ايام را با احساس خجالت دست و پنجه نرم کنيد .لزومي ندارد که دليل تغيير رفتارتان را به کسي توضيح دهيد ،فقط آن کاري را انجام دهيد که فکر ميکنيد درست است و بگذاريد که عشق و دوستي راهنماي شما باشد .اگر فکر ميکنيد که با احتياط عمل کردن به نفع شما است ،پس همين کار را انجام دهيد .افکارتان را در يک دفترچه بنويسيد ،چون با اين تمرين ميتوانيد اين مسير را با سالمت بيشتري طي کنيد.
در اين ماه ،تصميم داريد کاري انجام دهيد که در دنياي واقعي نمود پيدا کند ،اما از طرفي هم تمايل داريد که به تفکر عميق مشغول شويد .اکنون بايد اولويتهاي خودتان را مشخص کنيد و ببينيد که کدام اقدامات ميتوانند سازنده باشند و کدام يک را بهتر است حذف کنيد .براي اينکه موفق شويد بايد يک رويکرد ساده و مستقيم در پيش بگيريد.
شهريور (خوشه) اگر چه تصميم نداريد همه چيز را رو کنيد، اما ميخواهيد بخشي از احساساتتان را به نمايش بگذاريد .با اين همه يادتان باشد که اين اقدام ميتواند شما را در يک وضعيت غيرمنتظره قرار دهد و نقاط ضعف شما را آشکار نمايد .بدانيد که با اين رفتار چيزي به دست نخواهيد آورد ،همه چيز خودش به طور طبيعي و در زمان مناسب اتفاق ميافتد. اکنون بايد به روياهاي خود توجه کنيد تا مسير آينده را به شما نشان دهند .معموالً ترجيح ميدهيد جانب عقل را بگيريد؛ اگر چه امروز بحث عقل و منطق در ميان نيست ،اما دلتان نميخواهد که وارد موضوعات احساسي شويد .با اين حال ممکن است سر آخر در شرايط پيچيدهاي گير بيفتيد که مجبور شويد با ديگران سر و کله بزنيد. در اين ماه ،اگر قرار است که ماجراهاي ديگران شما را از پرداختن به موضوعات جدي زندگي باز دارد بايد از آنها فاصله بگيريد .به جاي اينکه همه انرژي خود را صرف اتفاقات اطراف کنيد ،به شما توصيه ميشود که به احساسات و حقايق درون خودتان توجه نشان دهيد.
مهر (ميزان ،ترازو) ميدانيد که اگر اکنون درباره يک موضوع خاص سکوت کنيد ميتوانيد برنامههايتان را پيش ببريد ،اما وقتي دوستان و آشنايان از شما سؤال ميپرسند ديگر نميتوانيد مهر خاموشي بر لب بزنيد .حواستان باشد که آنها را تا چه حد در جريان امور قرار ميدهيد ،يعني قبل از اينکه چيزي بگوييد بايد به همه جوانب فکر کنيد .يادتان باشد حرفي را که زده شده نميتوانيد پس بگيريد ،پس حواستان جمع باشد .بايد با همه توان کار کنيد و مطمئن باشيد که پاداش همه زحمات را خواهيد گرفت .يادتان باشد که اکنون بايد طوري رفتار کنيد که خودتان و فقط خودتان را تحت تأثير قرار دهيد. در اين ماه ،از نظر عاطفي حساس خواهيد بود ،به همين خاطر بهتر آن است که خيلي در جمع ديگران حاضر نشويد .اما با گذشت زمان به تدريج احساس امنيت بيشتري خواهيد کرد .اگر چه دلتان ميخواهد که به خودتان سخت نگيريد، اما به هر حال از شما انتظار ميرود که تا چندي جانب عقل را بگيريد و درست برنامهريزي کنيد.
آبان (کژدم) نيازي نيست دنبال سرگرمي بگرديد ،چون اطرافيانتان تفريحات زيادي تدارک ديدهاند که شما را هم به آنها دعوت خواهند کرد .اين اجازه را داريد که کمي از انجام کارهاي روزمره فارغ شويد ،اما يادتان باشد که بايد مهمترين وظايف خود را هر طور شده انجام دهيد و بعد به تفريحات بپردازيد .بعضي چيزها اجتناب ناپذير است ،کارهاي نيمه تمام که خودشان انجام نميشوند ،شما بايد به آنها رسيدگي کنيد .اگر امروز تعهدات اساسي خود را ناديده بگيريد ممکن است فردا براي تان مشکل درست شود .سعي کنيد مسئوليت پذير باشيد ،اين رفتار به نفع شماست. در اين ماه ،به نظر ميرسد که تصوراتتان از دنياي خيال به دنياي واقعي وارد شده ،پس فرصت را از دست ندهيد و روياهايتان را تحقق ببخشيد .براي اينکه زندگي خود را تحت کنترل درآوريد بايد بدانيد که دقيقًا ميخواهيد چه اتفاقي در زندگيتان بيفتد ،بعد از آن بايد هر کاري که ميتوانيد انجام دهيد تا آن اتفاق دلپذير بروز کند.
آذر (کمان) مدام به فکر سفر و گردش هستيد ،به همين خاطر نميتوانيد به وضعيت
موجود پايبند بمانيد .نميدانيد چه قدر ميتوانيد صبر کنيد تا زمان عملي کردن نقشههاي تان فرا برسد .بايد بدانيد که براي ارضاي اين حس نيازي نيست حتمًا به يک سفر دور و دراز برويد .به خاطر ماجراجويي نبايد امنيت خود را به خطر بيندازيد .بايد راهي پيدا کنيد تا بدون به هم زدن شرايط حاضر به هيجاني که ميخواهيد دست پيدا کنيد ،به همين خاطر به شما توصيه ميشود که با اعتماد به نفس حرکت کنيد تا همکارانتان به شما بپيوندند و از شما راهنمايي بگيرند. در اين ماه ،دوستان تمايل دارند که ارتباط خود را با شما بيشتر کنند ،اما شما بر شغلتان تمرکز کردهايد و نميتوانيد خواسته آنان را عملي کنيد. البته ،دوست نداريد که روابط فعلي خود را با دوستانتان از دست بدهيد .خوشبختانه ميتوانيد تقريبًا با همه آدمهاي اطراف به طريقي کنار بياييد ،زيرا به هر کجا که نگاه ميکنيد چشمتان به قابليتهاي نهفته ميافتد.
دي (بز) اکنون بايد يک نمايش حسابي ترتيب دهيد تا همه بفهمند که وقتي موضوع شادي و تفريح در ميان است تا چه اندازه ميتوانيد جدي باشيد .قبل از اينکه با دوستان يا خانواده به خوش گذراني برويد بايد اول از همه يک برنامه دقيق تدارک ببينيد .البته شرايط حاضر در حال تغيير است و شايد مجبور شويد برنامههايتان را کمي دست کاري کنيد .براي اينکه به لذتهاي مورد نظر دست پيدا کنيد بايد از خودتان انعطاف پذيري نشان دهيد .افکارتان را با ديگران در ميان بگذاريد ،زيرا هنوز يک سري موضوعات جدي وجود دارد که حل نشده باقي ماندهاند. در اين ماه ،هر وقت حتي براي يک لحظه تنها شديد به احساساتتان فکر کنيد و به نداي قلبتان گوش دهيد .بد نيست از دوستان خود بخواهيد که هر بار از واقعيتها دور شديد به شما هشدار دهند .گاهي الزم است که نظر ديگران را هم بپرسيد و فقط به نظر خودتان اکتفا نکنيد.
بهمن (دلو ،کمان) از ديگران انتظار داريد که شما را بيشتر از قبل جدي بگيرند .اکنون خالقيتهاي شما شکوفا شده و دوست داريد که از شما به خاطر اقداماتتان تشکر کنند .خود را نشان دهيد و مهارتهايتان را به نمايش بگذاريد .شايد کمي طول بکشد تا همه توجهات به سوي شما جلب شود ،اما نگران نباشيد ،باالخره مورد توجه قرار خواهيد گرفت .اکنون زمان از آن شماست ،تمام تالشتان را به کار بگيريد .وقتي روي کارتان تمرکز کنيد متوجه ميشويد که بايد به چيزهاي زيادي دقت کنيد .شايد دلتان بخواهد که روند انجام امور را آسانتر بگيريد ،اما اکنون بايد از اين فرصت استفاده کنيد تا خودتان را در اين پروژه کاري به همه نشان دهيد و موضعتان را ثابت کنيد. در اين ماه ،تصميم داريد که زندگي را سادهتر کنيد ،اما متأسفانه روابط شما با ديگران بد جور پيچ و تاب خورده است .ممکن است با ديگران اختالف نظر داشته باشيد ،اما هيچ راهي هم براي برون رفت از اين وضعيت به نظرتان نميآيد .اگر اين قضيه را ناديده بگيريد فشار بيشتري به شما وارد ميشود.
اسفند (ماهي) شايد دلتان بخواهد که کمي هم بدون فکر عمل کنيد ،اما يادتان باشد که امروز به نفعتان است که از سرعت خود بکاهيد و سالمت مسير را بر هم نزنيد. برنامهاي که ترتيب دادهايد بسيار سختگيرانه به نظر ميرسد و تمايل داريد که رفتاري غير معمول را در عملي کردن آن در پيش بگيريد .بايد ياد بگيريد که تعادل را برقرار سازيد ،هم به احساساتتان توجه کنيد و هم به ذهن خالقي که داريد. فکرتان خيلي خوب و دقيق کار ميکند ،اما ممکن است که بعضي خيالبافيها حواستان را پرت کند ،به ويژه اگر کسي باعث شده که به چيزهاي عاشقانه فکر کنيد .اما يادتان باشد که با فکر کردن به چيزهاي غير واقعي وقتتان را هدر ندهيد ،عاقالنه فکر کنيد و آنچه را درست است انجام دهيد. در اين ماه ،بد نيست که کمي دست از انجام کارهاي تکراري روزمره برداريد، اما به نظر ميرسد که بار سنگين وظايف روي دوشتان سنگيني ميکند .اکنون نبايد وظايف را ناديده بگيريد ،بهتر است استراحت را به زمان ديگري موکول کنيد. شايد کسي به سراغتان بيايد و بخواهد وقت و انرژي شما را بگيرد.
35
کنسرت حسين عليزاده در آتالنتا
حسين عليزاده به همراه سه تن از نوازندگان چيره دست سازهاي سنتي ايران ،در روز جمعه 16سپتامبر و در محل «تاتر ريچ» در موزه شهر آتالنتا کنسرتي به اجرا خواهند گذاشت .بليت اين برنامه از طريق فروشگاههاي ايراني قابل تهيه است. شماره تلفن اطالعات برنامه .(678) 357- 3572
نمايش فيلم در آتالنتا
« 50کيلو آلبالو» پر فروشترين فيلم کمدي امسال ،ساخته مانی حقيقی ،پنجشنبه 8سپتامبر 2016در ساعت 7و نيم بعدازظهر در محل زير به نمايش درميآيد : Lefont Theatres Sandy Springs 5920 Roswell Rd, Suite C-103, Atlanta شماره تلفن محل نمايش 0140ـ )404( 255ميباشد
بنياد اسماعيل خويي برگزار ميکند (يکشنبه 9اکتبر ساعت 3بعد ازظهر)
September 2016 شهريور 1395
جدول متقاطع
فاکس تياتر
9سپتامبر ،برايان ويلسن 17و 18سپتامبر ،شوي زنده سسامي استريت 21اکتبر :بيل اورايلي به همراه دنيس ميلر ،شوي سياسي «چه کسي ميخواهد رييس جمهوري شود؟» 22اکتبر ،باني ريت 9تا 24دسامبر ،باله فندقشکن براي کسب اطالعات بيشتر در مورد برنامههاي اين نهاد و تهيه بليت ميتوان با شماره تلفن (800) 745-3000 يا آدرس اينترنتي www.ticketmaster.comتماس گرفت.
فيليپس ارينا
12سپتامبر ،کانيه وست 5تا 9اکتبر ،ديزني روي يخ 15اکتبر ،ايمي شومر 28و 29اکتبر ،ادل
ميوزيک ميدتاون
روزهاي 17و 18سپتامبر ،فستيوال موسيقي ميدتاون به ياد جان باختگان دهه ي شصت و جوانه هاي پرپر شده ي به روال هر سال برگزار ميشود .از جمله هنرمنداني که جنبش آزادي خواهانه ي ايران امسال در اين کنسرت در آتالنتا حضور خواهند داشت با سخنان و موسيقي ويژه ي شيرين مهر بد ،آوازه خوان و بايد از «بک» 21« ،پايلتز»« ،کيلرز» و «ددماوس »5نام زنداني دهه شصت مقيم کانادا و همراه با شعرخواني شاعران برد. آتالنتا و پذيرايي زمان و مکان :يکشنبه 9اکتبر ساعت 3بعد از ظهر دانشگاه اليف ،ساختمان سي سي اي ،اتاق 152 تلفن اطالعات 770-846-0933 :و 770-698-0851 هديه ورودي :همت عالي LOCATION: Life University, Building CCE, Room 152 (1269 Barclay Circle, Marietta, 30060) NOTE: From Barclay circle turn right to the campus and then immediately turn right again to the parking behind the building CCE.
کنسرت داريوش در ميامي
داريوش هنرمند پرآوازه موسيقي ايران در روز شنبه 17 سپتامبر کنسرتي را در ميامي ،فلوريدا ،با همت «گروه پاسارگاد» اجرا خواهد کرد .براي خريد بليت ميتوان به وبسايت «تيکت مستر» مراجعه کرد و براي کسب اطالع نيز ميتوان با شماره تلفن (305) 596- 1111تماس گرفت.
برنامههاي کانون فرهنگي ايرانيان در ماه سپتامبر 2016
جمعه 2سپتامبر :کنفرانسهاي دکتر فرهنگ هالکوئي در کانون (از 3بعد از ظهر تا 10شب) شنبه 10سپتامبر :ميهماني «شبهاي تهران» همراه با شام، موزيک و رقص ( 8شب) يکشنبه 11سپتامبر :شروع کالسهاي فارسي و نيز برنامههاي آشنائي با شاهنامه ،مثنوي ،فن عکاسي و آموزش موسيقي ( 10:30صبح) جمعه 16سپتامبر :کنسرت حسين عليزاده در آتالنتا (به آگهي پرديس مراجعه فرمائيد) جمعه 30سپتامبر :سخنراني دکتر حسن رشيدي در باره «تکنولوژيهاي پيشرفته پزشکي» ( 7:30شب) يکشنبه 2اکتبر :جشن مهرگان در کانون (از 11صبح تا 7 بعد از ظهر) پنجشنبه 6اکتبر :ميزگرد پزشکي انجمن متخصصين ايرانيـ آمريکائي (پويا) در باره تازهها و راهکارهاي جوان سازي ،زيبا سازي و سالم سازي انسان (از 6:30شب) شنبه 8اکتبر :کنسرت ليلي افشار گيتاريست نام آور جهان در کانون ( 8شب) براي اطالع بيشتر ،ثبت نام يا خريد بليت (و نيز افزودن ايميل خود به ليست کانون) به تارنماي کانون مراجعه فرمائيد .ضمنا درهاي کانون روزهاي دوشنبه ،چهارشنبه و شنبه از ساعت 10صبح تا 3بعدازظهر به روي هموطنان عالقمند باز خواهد بود. www.kanoon.info 3146 Reps Miller Rd. Norcross, GA 30071 (404) 303 - 3030 , (770) 559 - 5042
35
موفقيت بزرگ براي ملودي شاکري
از راست به چپ: - 1گياه سرشوي _ خرگوش _ گلگون. - 2نژاد _ تعجب خانمانه _ رتبهاي در ارتش. - 3از هنرمندان با سابقه تأتر و سينماي ايران. - 4دايرهها _ اسم _ پول خارجي. - 5محبوب ،معشوق _ بزرگوار _ از کشورهاي آفريقايي با مرکزيت نايروبي. - 6ورزش مادر _ لحن صريح _ معامله و داد و ستد. - 7طالع ،اقبال _ محفوظ، مصون. - 8سازمان فضايي آمريکا _ نت سوم موسيقي _ مادر عرب. - 9ديرنشين _ مفهوم _ روشنايي. - 10سلسله کوهي در آمريکاي جنوبي _ آنطرف _ آيينها. - 11مهيا کردن.
خانمي سالمند مقيم فلوريدا ،به خانمي که مجوز کار داشته باشد و بتواند بطور داﺋﻢ از او نگهداري کند ،نياز دارد.
5576ـ )904( 707
اجاره در تهران
آپارتمان مبله شيک در شمال تهران به مسافران از امريکا از يک هفته تا يکسال اجاره داده ميشود.
6364ـ )770( 369
از باال به پايين: - 1مظلوم _ رشوه دهنده. - 2خرس آسماني _ يک حرف و سه حرف _ قوت اليموت _ غوزه پنبه. - 3ردياب _ گياهي از تيرهگزنهها. - 4نظر و عقيده _ پيشهور _ از اقوام ايراني. - 5آماس _ رمق _ درياچهاي در ترکيه. - 6نهرها به آن ميريزد _ رود مرزي _ رجل. - 7سالح پرتابي _ پيمان بستن با يکديگر. - 8خوش ،خرم _ اشاره به نزديک _ از پرندگان. - 9نقره _ عدد ماه _ ليکن. - 10خنک _ خانه کوچک پاليزبانان و شکارچيان _ از شهرهاي همدان. - 11نمو دادن و به ثمر رساندن _ از تيمهاي فوتبال. - 12دوش و کتف _ به نيکوکاري تظاهر کردن _ خو گرفتن _ مايه زندگاني. - 13سترون _ از امامان شيعه.
ملودي شاکري نامزد انتخاباتي مجلس نمايندگان آمريکا از حوزه چاتانوگا در تنسي ،توانست در دور مقدماتي اين انتخابات دو رقيب ديگر خود از حزب دموکرات را با موفقيت پشت سر بگذارد و به عنوان نامزد نهايي اين حزب براي انتخابات اين پست برگزيده شود تا در برابر نماينده حزب جمهوريخواه اين منطقه که چاک فاليشمن نام دارد ،رقابت کند. شاکري که داراي مدرک فوق ليسانس در امور عمومي و حق وکالت است با کسب متجاوز از 8هزار راي بر رقباي خود که عبارت بودند از مايکل فريدمن و جورج رايان الو پيروز شد. او اميدوار است که بتواند در نهايت بر فاليشمن که تا کنون سه دوره نماينده اين حوزه بوده است ،پيروز شود. فاليشمن با کسب حدود 26هزار راي بر رقباي مرحله مقدماتي خود پيروز شده است. شاکري در بيانيهاي که پس از پيروزي خود انتشار داد، از کساني که داوطلبانه به او کمک کرده بودند تشکر کرد و از مردم منطقه خود خواست که از او براي ساختن يک تنسي بهتر حمايت کنند.
استخدام
- 12کشور باستاني در اروپا _ بيماري _ از کشورهاي آسيايي. - 13انگبين _ سود _ رنگ دريا.
لغتيابي آباد _ آبرو _ آرمان _ آماج _ آمار _ ابدا _ ادا _ اسمي _ االن _ امرار _ اميري _ انس _ بال _ بديهي _ بران _ برد _ تابستان _ تاس _ جبر _ جنب _ دار _ دال _ دانوب _ دمادم _ رايزن _ ساد _ ستاد _ سرير _ سيلي _ شادابي _ شيدا _ شيک _ عادت _ کاتب _ کاردان _ کمک _ مادام _ معمار _ منادمت _ نشان _ نوار _ نيام _ نيل _ يرا _ يونس.
36
September 2016 شهريور 1395
کورش سليماني
K@Kourosh123.com
سفر ماه عسل
دالتون ترومبو سناريونويس لوطيمرام
حجتاالسالم عاشق پيشهاي در شهر قم دل داد به دلداده خود ،رقيه بگم رفت تنگ نشست به نزد دلداده و گفت: «تا صيغه نشي ،من نخورم زينجا جم» القصه که ماه عسل و قصهي آن ترکيد ميان همه چون بمب اتم شيخ گفت بله ،امام رضا گر طلبد ما راهي شهر لندن هستيم يا رم
تعطيالت در رم
فکر ميکنم با اين سن و سالي که تا حاال از شما گذشته ،حتمأ خدمت دالتون ترومبو ارادت داشته باشيد و اگر اسم شريفاش به گوش مبارک نخورده باشه ،فيلمهايي را که سناريوي آنها را اين بزرگوار نوشته ديدهايد و لذت بردهايد يا نبردهايد. فيلمهاي معروف «اسپارتاکوس»« ،اکسدوس»، «پاپيون»« ،سوارکاران» و خالصه چندين و چند فيلم معروف و پرفروش که حافظه بنده در به ياد آوردن تمام آنها بدقلقي ميکند. دالتون ترومبو در يک روز سرد و غمانگيز سال 1905 در کلرادوي آمريکا به دنيا آمد و در سال 1976در سن 71 سالگي در لس آنجلس درگذشت .دالتون ترومبو يکي از معروفترين و پولسازترين سناريونويسان دوران خود بود و حاال پولش را چه جوري خرج ميکرد نميدونم ،ولي به هر حال زندگي او (يعني همون دالتون ترومبو) از دردسر بري نبود و در دوره مککارتي و جي .ادگار هوور رييس سازمان «اف .بي .آي» ،به هواداري از کمونيسم متهم شد و چشم شما روز بد نبيند ،مصيبت «ممنوع القلم بودن» گريبانش را گرفت ،ولي کرک داگالس هنرپيشه و تهيه کننده فيلم معروف «اسپارتاکوس» که او هم لوطيمرام بود اين تحريم را ناديده گرفت و با استفاده از نام مستعار ،نوشتن فيلمنامه اين فيلم استثنايي را به او سپرد و دو سال بعد هم نوبت به فيلم «شجاعان تنها هستند» رسيد که کرک داگالس آن را بهترين فيلم خود ميداند.
اين فيلم در سال 1953به کارگرداني ويليام وايلر (کارگردان فيلم «بن هور») ساخته شد و داستان شاهزاده خانمي است که در سفر به شهر رم از قصر فرار ميکند تا زندگي مردم عادي را ببيند ،ولي چشم شما روز بد نبيند که اثر داروي خوابآوري که به او داده بودند بعد از ساعتي ظاهر ميشود و شاهزاده خانم روي نيمکتي به خواب ميرود. جو برولي (گرگوري پک) گزارشگر آمريکايي که از آنجا ميگذشته متوجه او ميشود ،ولي شاهزاده خانم در آن حال آدرس را به خاطر نميآورد .جو برولي هم به ناچار او را به خانه خود ميبرد و صبح که چه عرض کنم ،لنگ ظهر از خواب بيدار ميشود و سر کار ميرود و متوجه ميشود که ميهمان ناخوانده شاهزاده محبوب است. او با سردبير قراري ميگذارد که گزارشي با عکس و تفصيالت تهيه کند و مبلغ زيادي هم بابت آن طلب ميکند ،ولي در پايان کار وقتي صداقت و معصوميت شاهزاده (آدري هپبورن) را ميبيند ،قيد پول را ميزند و موقعيت و آبروي مهمان ناخوانده خود را به خطر نمياندازد. اگر شما هم مثل من به ديدن فيلمهاي مفت و مجاني بدجوري عادت کردهايد بايد به شما مژده بدهم که اين فيلم با کيفيت عالي و به طور کامل در «يوتيوب» وجود دارد و فيلمي شاد و خندهدار و خانوادگي است که تا مدت مديدي در خاطره شما (هرچند هم که ضعيف باشد) خواهد ماند.
ببخشيد يادم رفت که بنويسم....
در فيلم «تعطيالت در رم» نقش اول فيلم را آدري هپبورن بازي ميکرد ،ولي در قرارداد ذکر شده بود که اسم گرگوري پک که در آن زمان در اقليم سينما صاحب تاج و تختي بود ،با حروف درشت در جلو و باالتر از اسم آدري هپبورن نوشته شود .در پايان تهيه فيلم ،گرگوري پک که متوجه هنر و شيفته خصوصيات اخالقي همبازي خود ميشود (همون آدري هپبورن) از کارگردان ميخواهد که جايگاه باالتري به همبازياش در پوسترهاي تبليغاتي داده شود و حتي اسم خود او (گرگوري پک) بعد از اسم آدري هپبورن نوشته شود که با اين کار موافقت شد .اين را هم بدانيد که در بسياري از فيلمها ،هنرپيشگان به خاطر اينکه اسم اونا اول نوشته شود قشقرقي راه مياندازند که بيا و ببين. باز هم يادم رفت بنويسم که نويسنده داستان فيلم دالتون ترومبو بود و آدري هپبورن هم به خاطر بازي در اين فيلم جايزه اسکار گرفت.
36
37
September 2016 شهريور 1395
و پر هراس داشتن هرچه برزمين عقاب بودي ميگفتي بر اوج قله که من آفتاب ترم پر بلندم از شعلهاش بلندتر است پرم که بر گه فوالد ناگدازنده ست عقاب بودي آري امير رويايت را کنون غمين کبوتر بيمار برج کهنه خويشي خمود و خسته و بيمار و خواب ويدا فرهودي کنار کاسه سفالين خاطرات قديمي ميان فضله و پوشال آشيانه غربت اعصاب عشق لرزيد گرفته سايه به بالين سنگ صبر به زير بال خسته آن روزها چه آسان از عشق ميسرودم سر ميکني فرو دروازههاي دل را ،بر هر که ميگشودم که شرم داري از فر قلهها و بلنديها نبضم چه بي بهانه ،پر ميشد از ترانه به بالهاي سنگين منقار ميزني بر پرنيان رويا وقتي که مي غنودم که التهاب پرواز از آن برگيري هرلحظه بي محابا ،ميجست جان شيدا با اشتهاي اوج طرح کرشمهاي را ،دلها چو ميربودم به هيچ اندوه و رشک سرخاي اللهزاران ،نوروز راميآورد به چشمخندي گويا هيچ طعن و ندامت در فکرخاک رنگين از خون گل نبودم کنار روزنه برج تا آنکه برق ماتم آکند چشم عالم به مرغهاي پر افشان و بالهاي جوان يخ بست شوق ،نم نم ،در رگ رگ وجودم به نور باران فوارههاي گنجشکان اعصاب عشق لرزيد ،گاه طلوع خورشيد به جفت گيريها و به النه پردازيها چون زجر زندگي را از دارها شنودم کلکم به چله بنشست ،ديدم چو دوست را پست به بزم زاغان بر نعش اشتري مرده به ترکتازي شاهين عرصه نخجير هم آنکه صادقانه عمري عبث ستودم نگاه ميکني از جايت پاشاند پس حقيقت ،ترديد را به ميدان اي پرنده پير بشکست جام ايمان گردش چو ميزدودم و با تغافل با دل شد ناگزير عزلت تنها گريز گاهم دلي که وسوسه اوج کرده ميگويي غم واژههاي غربت را بر غزل فزودم که ،آسماني داري با رويايت دور از وطن پريشان ،نک اين منم عصياني اي پرنده پير دروازههاي دل را از نو اگر گشودم!
رضا مقصدي با مهربانيهاي «چمخاله»
محمد علي سپانلو پيانوبار
در روزهاي تشنهي مرداد همان انار جوان كه با حس پيشگويي بداند در من ،جوانيهاي لبريزم تماشاييست. در نيمه راه سقوط و پرواز چشمان عاشق پيشهام چشم تو را ميجست دانههاي سرخش بپاشد در آسمان زمستان دستان من از مهر تابستان ،نشانها داشت و باران صدايش را بشويد پاهاي من ،جا پاي نرم تازه را ميجست. در همهمه شهر و اجاقي كه ميخواند آواز وقتي که خورشيد از کمرگاهت گذر ميکرد دريا ،گلويش را براي خواندن نام تو! تر ميکرد ،همان ميوه زن و مرد كه به رقص برخيزند در نور كمرنگ پيانوبار ليلي من بودم و سرمستي يک ساحل يکدست چشمي ،در نقد روشنايي ،حيران من بودم و دنياي مست مست. پيانو زن ،شاكي وقتي نگاههاي تو ،هي ميرفت و برميگشت از آنها كه ريتم نميشناسند وقتي که شرم نابههنگامت از ضرب قاشقك بانو پرنده در چشمهايم بياثر ميگشت ـ سرانگشتان بريده از درختچه خوابآلود من بودم و شادابي لبريز هر ساله و انارك ،هنوز ،دانههايش در لحظه سقوط با مهربانيهاي «چمخاله» وامانده در هوا ،خطر از بند رختهاست يك اجتماع ...ميوه آوازخوانگ: منوچهر آتشي آوارهايم و منزل ما در درختهاست اين حس باد در همه پايتختهاست
از پاي سنگ صبور
کجا شد آن همه پروازها کجا شد آن همه پر بر حصار ماه کشيدن ستاره بازيها شهابوار افق تا افق شيار زدن دلير و چاالک به کاروان چابک مرغابيان يورش بردن چو شعله بال بلند برنده را به دود تيره فوج عظيم سار زدن کجا شد آن همه سودايت اي پرنده پير عقاب بودي امير زاده رويايت را عقاب بودي اي پادشاه کوه اورنگ و رشک هر چه بلندست با غرور تو مصاف داشت نگاه ميکردي بي خوف خيرگي به ژرفناي روشني آفتاب و با بلند خيالي و پر شکوه گسترش بال بر فضا
فريدون مشيري سبکباران ساحلها لب دريا ،نسيم و آب و آهنگ، شكسته نالههاي موج بر سنگ. مگر دريا دلي داند كه ما را، چه توفانهاست در اين سينه تنگ! تب و تابيست در موسيقي آب كجا پنهان شد ه ست اين روح بي تاب فرازش ،شوق هستي ،شور پرواز، فرودش :غم؛ سكوتش :مرگ و مرداب! سپردم سينه را بر سينه كوه غريق بهت جنگلهاي انبوه غروب بيشه زارانم در افكند به جنگلهاي بي پايان اندوه! لب دريا ،گل خورشيد پرپر! به هر موجي ،پري خونين شناور! به كام خويش پيچاندند و بردند، مرا گردابهاي سرد باور!
بخوان ،اي مرغ مست بيشه دور، كه ريزد از صدايت شادي و نور، قفس تنگ است و دل تنگ است ،ورنه هزاران نغمه دارم چون تو پر شور! لب دريا ،غريو موج و كوالك، فرو پيچده شب در باد نمناك، نگاه ماه ،در آن ابر تاريك؛ نگاه ماهي افتاده بر خاك! پريشان است امشب خاطر آب، چه راهي مي زند آن روح بي تاب! «سبكباران ساحلها» چه دانند، «شب تاريك و بيم موج و گرداب!» لب دريا ،شب از هنگامه لبريز، خروش موج ها :پرهيز ...پرهيز در آن توفان كه صد فرياد گم شد؛ چه بر ميآيد از واي شباويز ؟ چراغي دور ،در ساحل شكفته من و دريا ،دو همراز نخفته! همه شب ،گفت دريا قصه با ماه دريغا حرف من ،حرف نگفته
سيد علي صالحي ليالج
گفت برميگردم، و رفت، و همه پلهاي پشتسرش را ويران کرد. همه ميدانستند ديگر باز نميگردد، اما بازگشت بيهيچ پلي در راه، او مسير مخفي بادها را ميدانست. قصهگوي پروانهها فهم فيل و براي ما از ِ صبوري شتر سخن ميگفت. چيزها ديده بود به راه و چيزها شنيده بود به خواب. او گفت: اشتباه ميکنند بعضيها که اشتباه نميکنند! بايد راه افتاد، مثل رودها که بعضي به دريا ميرسند بعضي هم به دريا نميرسند. رفتن ،هيچ ربطي به رسيدن ندارد! او گفت: تنها شغال ميداند شهريور فصل رسيدن انگور است. ما با هم بوديم تا ساعت يک و سي و دو دقيق ه بامداد با هم بوديم، بلند شد ،دست آورد ،شنل مرا گرفت و گفت: کوروش پسر ماندانا و کمبوجيه پيشاپيش چهار صد هزار سرباز پارسي به سوي سد سيوند راه افتاده است. بايد بروم فقط من مسير مخفي بادها را بلدم.
نصرت رحماني شعر مادر
مادر منشين چشم به ره برگذر امشب بر خانه پر مهر تو زين بعد نيايم آسوده بيارام و مكن فكر پسر را بر حلقه اين خانه دگر پنجه نسايم با خواهر من نيز مگو او به كجا رفت چون تازه جوان است و تحمل نتواند با دايه بگو نصرت ،مهمان رفيقيست تا بستر من را سر ايوان نكشاند فانوس به درگاه مياويز! عزيزم تا دختر همسايه سر بام نخوابد چون عهد در اين باره نهاديم من و او فانوس چو روشن شود آنجا بشتابد پيراهن من را به در خانه بياويز تا مردم اين شهر بدانند كه بودم جز راه شهيدان وطن ره نسپردم جز نغمه آزادي شعري نسرودم اشعار مرا جمله به آن شاعره بسپار
هر چند كه كولي صفت از من برميده است او پاك چو درياست تو ناپاك ندانش گرگ دهن آلوده و يوسف ندريده است بر گونه او بوسه بزن عشق من او بود يك الله وحشي بنشان بر سر مويش باري گلهاي گر به دلت مانده ز دستش او عشق من است آه ...مياور تو به رويش
هوشنگ ابتهاج (ه .ا .سايه) جنگل بنشينيم و بينديشيم اين همه با هم بيگانه اين همه دوري و بيزاري به كجا آيا خواهيم رسيد آخر؟ و چه خواهد آمد بر سرما ،با اين دلهاي پراكنده جنگلي بوديم، شاخه در شاخه همه آغوش ريشه در ريشه همه پيوند وينك انبوه درختاني تنهاييم مهرباني ،به دل بسته ما مرغيست كز قفس در نگشاديمش و به عذري كه فضايي نيست وندرين باغ خزان خورده جز سموم ستم آورده هوايي نيست ره پرواز نداديمش هستي ما كه چو آيينه تنگ بر سينه فشرديمش از وحشت سنگانداز نه صفا و نه تماشا به چه كار آيد؟ دشمني دلها را با كين خوگر كرد دستها با دشنه همدستان گشتند و زمين از بدخواهي به ستوه آمد اي دريغا ،كه دگر دشمن رفت از ياد وينک از سينه دوست خون فرو ميريزد. دوست ،كاندر بر او گريه انباشته را نتواني سر داد چه توان گفتش؟ بيگانهست و سرايي كه به چشمانداز پنجرهاش نيست درختي كه بر او مرغي به فغان تو دهد پاسخ، زندان است من به عهدي كه بدي مقبول، و توانايي داناييست؛ با تو از خوبي ميگويم. از تو دانايي ميجويم. خوب من، دانايي را بنشان بر تخت و توانايي را حلقه به گوشش كن! من به عهدي كه وفاداري داستانيست ماللآور و ابلهي نيست دگر ،افسوس، داشتن جنگ برادرها را باور، آشتي را به اميدي كه خرد فرمان خواهد راند ميكنم تلقين. وندرين فتنه بيتدبير با چه دلشوره و بيمي نگرانم من... اين همه با هم بيگانه اين همه دوري و بيزاري به كجا آيا خواهيم رسيد آخر و چه خواهد آمد بر سر ما؟ با اين دلهاي پراكنده بنشينيم و بينديشيم.
سهراب سپهري روشني ،من ،گل ،آب ابري نيست بادي نيست مينشينم لب حوض:
37
گردش ماهيها ،روشني ،من ،گل ،آب. پاكي خوشه زيست. مادرم ريحان ميچيند. نان و ريحان و پنير ،آسماني بي ابر ،اطلسيهايي تر. رستگاري نزديك :الي گلهاي حياط. نور در كاسه مس ،چه نوازشها ميريزد! نردبان از سر ديوار بلند ،صبح را روي زمين ميآرد. پشت لبخندي پنهان هر چيز. روزني دارد ديوار زمان ،كه از آن ،چهره من پيداست. چيزهايي هست ،كه نميدانم. ميدانم ،سبزهاي را بكنم خواهم مرد. ميروم باال تااوج ،من پر از بال و پرم. راه ميبينم در ظلمت ،من پر از فانوسم. من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت. پرم از راه ،از پل ،از رود ،از موج پرم از سايه برگي در آب: چه درونم تنهاست.
چند شعر از گراناز موسوي در حراء
لبانت الت چشمانت هبل و اما سيب پر گناه گلويت شانههايت عزي کنا ِر اوراد تنت مبعوث ميشوم آغوش تو حراي من است فصل سرد! اي کساني که ايمان آوردهايد به آغا ِز ِ بتکده تن اين مرد را لب به لب مهر ميکنم همانا اين کعبه بر همه جز من تعطيل است تعطيال! مني که از اين پس ديگر فقط يک ميم معطل است و نوني که تنها در تنور بي جهنمش ميخواهد تا هميشه بسوزد و اين آيههاي بيتاب هرگز باطل نميشود و خدا بر عقوبت پر عذاب اين جنون شهادت داد شهادت دادني!
شعر دوم
دستان فرارم را كه رها كني در شدت كوچههاي پر رفت و نيامد گم ميشوم ته بن بستي كه آخر تمام قصههاي دويدن بود فقط كالغ نبود كه به النهاش نرسيد اعتراف ميكنم :ريشههاي بي گذرنامهام را به خاكهاي جعلي سپردم با گلدانهاي شكسته ساختم و خاطرهها را ديوارباران كردم خالص!... از سينه ديوار فرار كردم و در بيخ ديواري ديگر تمام عكس برگردانهايمان را باختم بر عكس شدم و ديگر برنگشتم.
شعر سوم
به هواي تو آمده بودم پروازي در دست و آوازي در گلو همه زخمهاي صدايم از هواي رسمي بود كنار پرهاي چيده جمعه آسمان ميله ميله و قفل لبهاي باز زخم در پيراهن راه راه و رگ به رگ به هواخوري آمده بود پروازم توبه كرد آوازم ماند سر موضعش فردا در روزنامههاي صبح و عصر در اثر برخورد پر با جسم سخت يا جسم سخت با پر زني لب حوض اشي مشي به پهلو ميافتد طبق گزارش رسمي پزشكي قانوني آوازي در گلويش گير كرده بود
38
September 2016 1395 شهريور
38
39
برندهها و بازندههاي ايران در المپيک تکواندو خواب ماند ،کشتي آزاد بيدار شد!
ايران با سه طال ،يک نقره و چهار برنز و قرار گرفتن در جايگاه بيستوپنجم به کار خود در المپيک 2016 ريودوژانيرو پايان داد .مطمئنا اگر تکواندو و کشتي فرنگي بهتر کار ميکردند و آن اتفاقات براي بهداد سليمي و رضا يزداني رخ نميداد ،تعداد مدالهاي ايران بيشتر هم ميشد. ايران در لندن با چهار طال ،پنج نقره و سه برنز هفدهم شد و از لحاظ کسب طال و مدال ،رکوردشکني کرد. درست است که در ريو نتيجه لندن تکرار نشد؛ اما همين کسب هشت مدال که شامل سه طال بود ،بهترين نتيجه تاريخ ايران در المپيک پس از المپيک لندن محسوب ميشود؛ هرچند وزير ورزش بارها عنوان کرده حد ايران در المپيک چهار مدال است؛ اما در ريو ثابت شد اگر در برخي رشتهها برنامهريزي بهتري ميشد ،حداقل دو ،سه مدال ديگر به سبد مدال کشورمان اضافه ميشد. به هر حال المپيک ريو براي برخي رشتههاي ايران با خوشي همراه شد و گروهي هم در قواره بازنده به ايران برگشتند .
برندهها
کيانوش رستمي :اولين مدالآور و اولين طاليي کاروان ايران با اقتدار قهرمان دسته 85کيلوگرم وزنهبرداري شد و مدالهاي المپيک خود را به عدد دو رساند. سهراب مرادي :سهراب پس از دو سال سخت مزد تالش خود را گرفت .پايان شاهنامه براي سهراب خوش بود و او به راحتي به طالي دسته 94کيلوگرم وزنهبرداري دست پيدا کرد. 2ساله جويباري شاهکار کرد. حسن يزداني :جوان 1 شکستن طلسم 16سال طالنگرفتن کشتي آزاد و قهرماني در يک فينال حماسي .او جوانترين قهرمان المپيک در اين رشته است. کيميا عليزاده :نام خود را در تاريخ جاودانه کرد .کيمياي ورزش ايران با مدال برنزش براي اولينبار بانوان را در المپيک صاحب مدال کرد؛ مدالي که سالها همه منتظر آن بودند. مجتبي عابديني :تا مرز مدال پيش رفت؛ اما در نهايت چهارم شد .درست است که اين شمشيرباز دوستداشتني مدال نگرفت؛ اما با بردهاي تاريخياش قهرمان مردم شد. کميل قاسمي :سالها لقب «کميل 30ثانيه» را يدک خواهد کشيد .کميل در ريو نقرهاي شد و دومين مدالش را جشن گرفت .اوج کار او برد تاريخي برابر حريف آمريکايياش در نيمهنهايي بود. قاسم رضايي :بههر حال قاسم را هم بايد در فهرست برندهها دانست .او با دو مدال المپيکي پرافتخارترين
39
September 2016 شهريور 1395
فرنگيکار ايران در المپيک است. سعيد عبدولي :هرچه که بود ،عبدولي حاال مدال المپيک را در کارنامهاش دارد و با خاطرهاي خوش ريو را ترک کرد. حسن رحيمي :رحيمي ميتوانست به مدال خوشرنگتري برسد؛ اما با نمايش تماشايياش از مردم نمره قبولي گرفت .مدال برنز المپيک هم دستاورد کمي نيست . رسول خادم: نتايج کشتي آزاد واقعا درخشان بود و اين موفقيت را بايد به پاي سرمربي کشتي آزاد نوشت. شکسته شد ن طلسم طال و گرفتن سه مدال در شش نتيجهاي وزن مطلوب است؛ البته اگر ماجراي رضا يزداني نبود ،رسول چهارمدالي ميشد. حسن رسيدن تفتيان: به نيمهنهايي دو 100متر براي اين ورزشکار موفقيت محسوب ميشود؛ هرچند سريعترين مرد ايران انتظار بيشتري از خودش داشت. الهه احمدي و نجمه خدمتي :رسيدن به فينال مسابقات تيراندازي نتيجه خوبي است .بااينحال احمدي فقط به دنبال مدال بود و با چشماني گريان به کار خود پايان داد. زهرا نعمتي :درست است که اين کماندار با يک باخت ريو را ترک کرد؛ اما همين حضورش در المپيک و پرچمدارياش يک موفقيت به شمار ميرود.
بازندهها
محمدرضا پوالدگر :تکواندو مردان ايران ناکام بزرگ کاروان ايران بود؛ در اين ميان مرد اول ناکامي رئيس فدراسيون محسوب ميشود .تيمي که با سه قهرمان جهان به ريو رفت و با دستي خالي و نمايشي ضعيف ميدان را ترک کرد .از آن بدتر «مزدورخواندن» ايرانيهاي جمهوري آذربايجان به وسيله پوالدگر بود که او را با انتقادهاي زيادي روبرو کرد .به غير از پوالدگر ،بيژن مقانلو ،مهدي خدابخشي، سجاد مرداني و فرزان عاشورزاده همگي جزء بازندهها بودند. محمد بنا :آقاي خاص کشتي ايران در ريو نتوانست انتظارات را برآورده کند .درست است که کسب دو مدال برنز هم نتيجه بدي نيست؛ اما از محمد بنا انتظار حداقل يک طال ميرفت .فرنگيکاران روي تشک آنچه را مردم انتظار داشتند ،ارائه ندادند. احسان حدادي :نايبقهرمان المپيک در ريو تنها سايهاي از خودش را داشت .با پرتابهايي ضعيف حتي نتوانست به فينال راه پيدا کند .درست است که بيشتر دووميدانيکاران ضعيف بودند؛ اما از حدادي انتظار ميرفت که حداقل پرتابهاي بهتري داشته باشد. بوکس :خانواده بوکس را هم بايد ناکام ريو دانست. رئيس فدراسيون قول داده ايران سه ،چهار و حتي پنج سهميه بگيرد؛ اما احسان روزبهاني تنها نماينده ايران در ريو بود که با يک بازي و يک باخت به کار خود پايان داد .بعد از المپيک هم اعضاي خانواده بوکس عليه هم مصاحبه کردند تا ناکاميشان بيشتر هم شود. جودو :جودو همچنان روي خط ناکامي حرکت ميکند. اين رشته که ميتواند براي ايران مدالآور هم باشد ،با دو ورزشکار در المپيک حاضر بود .هر دو در همان مسابقه اولشان بدون آنکه فني بزنند ،باختند .سالهاست که جودو ايران حال و روز خوشي ندارد. پينگپنگ ،دوچرخهسواري ،واليبال ،تيروکمان، قايقراني و شنا رشتههايي هستند که عملکردي متوسط داشتند که نه ميتوان آنها را بازنده دانست ،نه برنده .البته از ورزشکاراني مثل نوشاد عالميان انتظار بسيار بيشتري ميرفت.
نکات خواندني المپيک ريو 2016 المپيک 2016نيز مثل المپيکهاي پيشين پر از اتفاقات و حواشي جذاب و شنيدني بود .بد نيست اتفاقات و حواشي المپيک را مرور کنيم.
120کشور با دست خالي
در المپيک ريو 209 ،کشور شرکت کردند که از اين تعداد تنها 87کشور موفق به کسب مدال شدند و 120 کشور با دستخالي المپيک را ترک کردند .در جدول توزيع مدال ،اياالتمتحده آمريکا در جايگاه نخست ايستاده و کشور ثروتمند امارات متحده عربي تنها با کسب يک مدال برنز در رده هفتاد و هشتم قرار گرفت .يکي از نکات جالب در اين دوره از رقابت حضور 92ورزشکار از کشور پرتغال و تنها کسب يک مدال برنز توسط ورزشکاران اين کشور بود. کشور اتريش که در المپيک زمستاني يکي از نامداران است در المپيک تابستاني ريو با وجود سرمايهگذاريهاي فراوان نتوانست هيچ مدالي دريافت کند.
حاليکه با سرعت به سمت خط پايان ميدويد ناگهان به زمين ميافتد .رقيب او «ابي دي آگوستينو» از آمريکا که در اثر برخورد با دونده نيوزيلندي ،او هم به زمين ميخورد .بلند ميشود و دست رقيب را ميگيرد و او را بلند ميکند و فرياد ميزند :بلند شو ،اينجا المپيک است .بايد مسابقه را تمام کنيم .بلند شو!
ناداوري داوران المپيکي
اين دوره از المپيک نيز با ناداوريها و صحنههاي مشکوکي همراه بود که در چندين مورد نيز دامن کاروان ورزشي ايران را گرفت« .مجتبي عابديني» در شمشيربازي، بهداد سليمي در وزنهبرداري ،رضا يزداني در کشتي آزاد، بزرگترين ناداوريهاي صورت گرفته عليه کاروان ورزشي ايران بود که با اعتراضات مربيان نيز روبرو شد .در نهايت تنها داور روسي رضا يزداني تا اطالع ثانوي از قضاوت محروم شد؛ اما يکي از اتفاقات عجيبوغريب اين مسابقات حرکت مربيان کشتي کشور مغولستان در اعتراض به عملکرد داوران بود که بازتاب جهاني پيدا کرد .مربيان مغول تصميم گرفتند در اعتراض به وضعيت داوري هر دو در تشک کشتي لباسهايشان را درآورند و لخت شوند!
زنان محجبه و مسلمان
زنان محجبه در المپيک ريو بيش از ساير ادوار گذشته مورد توجه رسانههاي جهان قرار گرفتند .در ميان ورزشکاران محجبه «ابتهاج محمد» زن مسلمان آمريکايي در رشته شمشيربازي بيش از سايرين مورد توجه قرار گرفت که در نهايت موفق به کسب مدال برنز شد. در ميان زنان محجبه ايراني نيز «سکينه خدابنده لو» مربي تيم تيراندازي بانوان با پوشش چادر در مراسم رژه ظاهر شد که با واکنشهاي مثبت زيادي در داخل کشور مواجه شد؛ اما يکي از نقاط اوج حضور زنان مسلمان و محجبه در المپيک ريو صحنه اهداي مدل وزن 57کيلوگرم تکواندو بانوان بود .صحنهاي که «کيميا عليزاده» ورزشکار جوان و آينده دار کشورمان همراه «هدايا وهباي» بانوي محجبه مصري با هم روي سکوي مقام سوم مشترک ايستادند که مورد توجه سايت مسابقات نيز قرار گرفت.
لحظههاي رمانتيک المپيک
خواستگاري در المپيک و درست در لحظه توزيع مدال از آن حرکتهاي عجيبو غريبي بود که در کاروان ورزشي چينيها اتفاق افتاد .در رقابتهاي شيرجه المپيک ريو «هه ژي» ورزشکار چيني که در لندن توانسته بود به مدال طال برسد ،اين بار مغلوب ورزشکار ديگري از کشور چين شد تا
يوسين بولت محبوبترين ورزشکار المپيک
شرکت گوگل نيز به کمک اطالعات آمار و ارقام آمد تا با توجه به جستجوهاي کاربران اينترنتي اطالعات جالبي را در اختيار رسانهها قرار دهد .يکي از نکات جالب توجه در مورد المپيک 2016ريو تبديلشدن «يوسين بولت» به محبوبترين ورزشکار تاريخ از نظر جستجوهاي انجامشده در گوگل است .کسب 9مدال طال در سه المپيک گذشته ب توجه و شوخطبع اين ورزشکار را در کنار شخصيت جال جاماييکايي ميتوان بهعنوان فاکتورهايي تأثيرگذار در عطش اطالعاتي کاربران اينترنت عنوان کرد.
کاروان ورزشي پناهجويان
عالوه بر کشورهاي شرکتکننده در مسابقات ،المپيک ريو مهمانان ويژهاي هم داشت .براي نخستين بار در تاريخ المپيک کارواني ورزشي متشکل از پناهندگان راهي ريودوژانيرو شد تا در کنار ديگر ورزشکاران براي موفقيت تالش کنند .ورزشکاراني که برخالف ديگران ضمن تمرين مجبور به مبارزه عليه جنگ و خشونت هستند .المپيک ريودوژانيرو رؤياي اين ورزشکاران را به حقيقت پيوند داد تا آنها در کنار ديگر ورزشکاران موفق به رقابت با يکديگر شوند.
ورزشکاراني با تابعيتهاي مختلف
به مدال نقره برسد .او البته روي سکوي مدالها در حاليکه ناراحت بود ،با خواستگار روبرو شد که يک حلقه و يک شاخه گل به او داد و از اين ورزشکار جلوي چشم هواداران خواستگاري کرد که در نهايت با پاسخ مثبت ورزشکار چيني روبرو شد تا مدال نقره خيلي هم برايش تلخ نباشد! يکي ديگر از لحظههاي عاطفي المپيک ريو به دوميداني بانوان برميگردد« .نيکي همبلين» دونده نيوزيلندي در
تغيير تابعيت ورزشکاران يکي ديگر از اتفاقاتي بود که در المپيک ريو به شکل پررنگتري به چشم آمد .بهطوريکه بعضي کشورها تنها چند ورزشکار بومي از کشور خود را به مسابقات آورده بود .کاروان ورزشي آذربايجان نيز چند تبعه سرشناس ايراني داشت که در مسابقات با ورزشکاران کاروان ايران روبرو شدند« .سامان طهماسبي» در کشتي
دنباله در صفحة بعد
40
دنباله از صفحة قبل
فرنگي با «حبيب اخالقي» روبرو شد که در نهايت شکست خورد؛ اما «مهدي خدابخشي» نيز در تکواندو با ميالد بيگي روبرو شد که 17بر 5بازي را واگذارد کرد .تيم بلژيک نيز «راحله آسماني» ايرانياالصل را در رشته تکواندو در کاروان خود داشت .تغيير تابعيت ورزشکاران مختلف بهقدري مسئولين مسابقات را عصباني کرد که اتحاديه فدراسيونهاي دوميداني تصميم گرفت که سختگيري بيشتري بر ورزشکاراني که به نمايندگي از کشورهايي بهغيراز کشورهاي اصلي خود در مسابقات شرکت ميکنند اعمال کند .در ميان ورزشکاران المپيکي کشور قطر تنها 12 ورزشکار غيربومي دارد که در سالهاي قبل با تابعيتهاي ديگري در مسابقات جهاني شرکت کرده بودند.
کاروان محروم روسها چهارم شد
بعد از گزارش سايت فدراسيون پزشکي ورزشي، «ريچارد مک الرن» ،رئيس اين کميته در جمع خبرنگاران گزارش مفصلي ارائه کرد و دست داشتن دولت روسيه در دوپينگ ورزشکاران روسي را تائيد کرد و اين دوپينگ گسترده را سازمانيافته و حمايتشده دانست .اين دوپينگ گسترده باعث حذف تعداد زيادي از ورزشکاران روسي در المپيک ريو شد .بااينحال روسها توانستند با 19مدال طال، 18نقره و 19برنز جايگاه چهارمي المپيک را کسب کنند. روسها در المپيک لندن توانسته بودند 24مدال طال26 ، نقره و 32برنز بگيرند و باز هم در جايگاه چهارم مسابقات قرار بگيرند .اينطور که پيداست محروميت کاروان روسها تأثيري در جايگاه آنها نداشته است؛ اما اين دوپينگ گسترده موجب حذف تمام کاروان کشور روسيه از پارالمپيک ريو شده است و ورزشکاران پارالمپيکي اين کشور بايد براي مسابقات 4سال بعد در توکيو تالش کنند.
مسي به تيم ملي آرژانتين بازگشت
فدراسيون فوتبال آرژانتين تاييد کرد ليونل مسي از تصميم خود مبني بر خداحافظي از تيم ملي منصرف شده و به تيم ملي بازگشته است. پس از شکست آرژانتين برابر شيلي در فينال کوپا آمريکا مسي در تصميمي احساسي اعالم کرد از تيم ملي کشورش خداحافظي کرده است .اين موضوع باعث نگراني هواداران تيم ملي اين کشور شد .پس از اعالم سرمربي جديد آرژانتين و در نهايت دخالت افراد مسئول ،ليونل مسي موافقت خود را با بازگشت به تيم ملي آرژانتين اعالم کرد تا بتواند در دو بازي حساس در انتخابي جام جهاني روسيه تيم ملي کشورش را همراهي کند.
احتمال محروميت تيم ملي وزنهبرداري ايران تيم ملي وزنهبرداري ايران ممکن است به دليل واکنش تند مسئوالن تيم به راي هيات داوران در ريو و برهم زدن نظم سالن محروم شود .کميته فني فدراسيون جهاني وزنهبرداري رفتار مسئوالن وزنبرداري ايران را نادرست دانست. پذيرفته نشدن وزنه دو ضرب بهداد سليمي در مسابقه فوق سنگين وزنهبرداري در استاديوم وزنهبرداري ريو واکنش تند اعتراضي مسئوالن وزنهبرداري ايران را در پي داشت. بنابر گزارش رسانههاي بينالمللي ،رفتار مسئوالن ايران چنان تند و خشمآلود بود که نيروهاي امنيتي به سالن محل برگزاري اين رقابتها فراخوانده شدند.
September 2016 شهريور 1395
خبرگزاري ايسنا در باره جزئيات حادثه پيش آمده نوشته است که در رقابتهاي وزنهبرداري فوق سنگين المپيک ريو، بهداد سليمي از ايران توانست وزنه 245کيلوگرمي را باالي سر ببرد ،اما داوران اين وزن ه را از او نپذيرفتند.
پس از اين اتفاق تيم ايران به راي داوران اعتراض کرد و سجاد انوشيرواني ،سرمربي تيمملي اعالم کرد که داوران عراقي توطئه کردهاند و به ضرر ايران راي دادهاند .چند تن از مسئوالن تيم ايران به همراه وزنهبردار ايراني به سمت هيات ژوري رفتند که اين کار خالف قوانين است. سم کوفا ،عضو کميته فني فدراسيون جهاني وزنهبرداري در اين باره گفت« ،اين اتفاق زشت بود .به دليل رفتار مسئوالن ايراني از مسئوالن امنيتي خواستيم به داخل ورزشگاه بيايند .اين پايان خوبي براي مسابقات نبود». بر اساس گزارش ايسنا ،تيم ملي وزنهبرداري ايران به دليل رفتار خود در اين مسابقات شاهد محروميتهايي خواهد بود. بهداد سليمي در حرکات دو ضرب ابتدا وزنه 245 کيلوگرم را انتخاب کرد اما با وجود آنکه او اين وزنه را باالي سر برد ،نتوانست دست چپ خود را به خوبي صاف کند. داوران با دو چراغ قرمز (رد) و يک چراغ سفيد (تاييد) معتقد بودند که او نتوانسته دست چپ خود را صاف کرده و وزنه را به طور کامل کنترل کند. در حرکت دوم ،سليمي دوباره وزنه 245کيلوگرمي را باالي سر برد و داوران با سه چراغ سفيد حرکت او را تاييد کردند اما لحظاتي بعد با مخالفت هيات ژوري ،حرکت دوم او هم رد شد .اين اقدام هيات ژوري واکنش تند سجاد انوشيرواني و ديگر مسئوالن تيم را در پي داشت. تاالخادزه وزنهبردار گرجستاني از اين موقعيت استفاده کرد و توانست با مجموع 473کيلوگرم مدال طال کسب کند و رکورد 472کيلوگرم حسين رضازاده را بشکند. حدود پنج هزار ايراني در بين تماشاگران بودند که تاالخادزه را هو کردند.
نامزد رياست يوفا: سوپرليگ اروپايي باعث جنگ داخلي ميشود
الکساندر سفرين نامزد اصلي انتخابات رياست يوفا هشدار داده هرگونه حرکتي براي تشکيل سوپر ليگ اروپا توسط باشگاههاي بزرگ اين قاره باعث ايجاد اختالف بين اتحاديه فوتبال اروپا و باشگاهها خواهد شد. رئيس فدراسيون اسلووني که يکي از شانسهاي اصلي در انتخابات رياست يوفا بوده و از حمايت بيش از 20کشور اروپا برخوردار است ،تاکيد کرده که موضوع تشکيل يک ليگ جديد با حضور باشگاههاي قدرتمند اروپايي مانند پاري سن ژرمن و بايرن مونيخ «به هيچ وجه» قابل بحث نيست. باشگاههاي اروپايي و اتحاديه فوتبال اروپا ماهها است که بر سر تغيير نحوه برگزاري ليگ قهرمانان اروپا با يکديگر مذاکره ميکنند. اين اصالحات ميتواند پاياني بر تهديدهاي برخي از باشگاههاي بزرگ اروپايي در مورد خروج از ليگ قهرمانان و تشکيل يک ليگ جديد تا پيش از سال 2021باشد. يکي از داليلي که باشگاههاي اروپايي خواهان تغيير در شيوه برگزاري ليگ قهرمانان اروپا هستند ،قرارداد 12
ميليارد دالري حق پخش تلويزيوني ليگ برتر انگلستان است. رئال مادريد پس از قهرماني در فصل گذشته ليگ قهرمانان اروپا نزديک به 110ميليون دالر به عنوان جايزه دريافت کرد در حالي که نوريچ يا آستون ويال که فصل پيش در ليگ برتر آخر شدند 130 ميليون دالر از درآمد حاصل از حق پخش تلويزيوني مسابقات دريافت کردند. يوفا که قرار است مذاکرات جديد براي حق پخش تلويزيوني را با شرکتهاي مختلف چند ماه ديگر آغاز کند ،از سوي باشگاهها براي باال بردن درآمد حاصل از حق پخش تلويزيوني تحت فشار است. شرکتهاي چيني و آمريکايي طرحهايي براي برگزاري ليگهايي مستقل از ليگ قهرمانان اروپا ارائه دادند ولي الکساندر سفرين تاکيد کرده که فوتبال اروپا در اين مورد با يکديگر متحد خواهد بود و اجازه برگزاري چنين مسابقاتي را نخواهد داد. رئيس فدراسيون اسلوني گفت« ،يکي از مهمترين چالشهاي پيش روي رئيس بعدي يوفا ،نحوه رابطه با باشگاههاي بزرگ است». نامزد انتخابات رياست اتحاديه فوتبال اروپا در مورد تشکيل يک ليگ کوچک با حضور تيمهاي سرشناس اروپايي گفته است« ،عقيده من اين است که موضوع تشکيل يک ليگ کوچک با حضور چند تيم خاص بدون امکان وارد شدن ديگر تيمها به هيچ وجه قابل بحث نيست ،اين يعني جنگ داخلي بين يوفا و باشگاه .اگر ما ميخواهيم درآمد باال برود بايد براي آن زحمت بکشيم و روي آن کار کنيم .ليگ قهرمانان اروپا به طور حتم بهترين کاالي ورزشي در جهان است ،ولي پول زيادي توليد نميکند در نتيجه بايد باشگاههاي بيشتري را در آن شرکت کنند». سفرين يکي از سه کانديداي انتخابات رياست يوفا است که بايد ماه ديگر براي نشستن بر صندلي ميشل پالتيني رئيس سابق اين نهاد ،با ميشل فان پراگ از هلند و آنخل ماريا ويالر از اسپانيا رقابت کند. ميشل پالتيني 60ساله سال گذشته به همراه سپ بالتر ،رئيس فيفا ،از سوي کميته اخالقي فيفا ،هشت سال از کليه فعاليتهاي مربوط به فوتبال محروم شد. انتخابات آينده رياست يوفا ماه آينده در اجالس کشورهاي عضو يوفا در آتن برگزار خواهد شد.
قرعهکشي ليگ قهرمانان اروپا؛ بارسلونا و منچسترسيتي در يک گروه قرار گرفتند قرعهکشي مرحله گروهي ليگ قهرمانان اروپا در موناکو برگزار شد و پپ گوآرديوال سرمربي منچسترسيتي بايد در گروه سوم با تيم سابقش بارسلونا روبرو شود. گوآرديوال اسطوره بارسلونا که با اين تيم به دو بار قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا رسيده ،در اين فصل به ليگ برتر فوتبال انگلستان و منچسترسيتي پيوسته و حاال بايد با تيم جديدش که هيچ افتخاري در اين رقابتها ندارد به مصاف تيم سابق خود برود که مثل هميشه يکي از بختهاي اصلي قهرماني است. در اين گروه بورسيا مونشن گالدباخ آلمان و سلتيک اسکاتلند هم حضور دارند. گوآرديوال که بعد از بارسلونا به بايرن مونيخ پيوست با اين تيم نتوانست بيشتر از نيمه نهايي در ليگ قهرمانان پيش برود و اين فرصت تازهاي براي اوست که به افتخاراتش با تيمي ديگر اضافه کند. از ديگر روياروييهاي جالب اين دوره ميتوان به همگروهي بايرن مونيخ و آتلتيکو مادريد در گروه چهارم اشاره کرد ،دو تيم در فصل گذشته در نيمه نهايي اين رقابتها با هم مواجه شدند که اتلتيکو مادريد ،بايرن مونيخ را حذف کرد و به فينال رسيد. رئال مادريد قهرمان فصل گذشته اين رقابتها در گروه ششم ،با بوروسيا دورتموند آلمان همگروه است .اين دو تيم سه فصل پيش در نيمه نهايي اين رقابتها با هم روبرو
40
شدند که دورتموند يورگن کلوپ ،رئال مادريد ژوزه مورينيو را حذف کرد و به فينال رسيد .در اين گروه اسپورتينگ ليسبون پرتغال و لژيا ورشو لهستان هم حضور دارند. در اين گروه آيندهوون هلند و روستوف روسيه قرار دارند. روستوف تيم تازه وارد اين رقابتها دو بازيکن ايراني دارد ،سردار آزمون و سعيد عزتالهي ،اما اين تيم با قرعه دشواري که با آن مواجه شده شانس اندکي براي صعود دارد. از ديگر نکات قابل توجه قرعه نسبتا آسان لسترسيتي است .اين تيم که فصل گذشته با قهرماني در ليگ برتر انگلستان شگفتيساز شد و براي اولين بار در ليگ قهرمانان اروپا بازي ميکند با پورتو ،بروژ بلژيک و کپنهاگ دانمارک همگروه است. با اينکه لستر بازيکنان زيادي به تيم خود اضافه نکرده اما اين قرعه نسبتا آسان به آنها شانس صعود داده است. در اين دوره از رقابتها ،بيشتر از هر فصل ديگري بازيکنان ايراني در ليگ قهرمانان اروپا حضور دارند .در دينامو زاگرب که در گروه هشتم با يوونتوس ،سويا و ليون همگروه است ،علي کريمي بازيکن ايراني حضور دارد. سرمربي دينامو زاگرب هم براي ايرانيها چهرهاي آشنا است ،زالتکو کرانچار که سابقه مربيگري در پرسپوليس و سپاهان را دارد. بيترديد حضور اين بازيکنان ايراني ،مرحله گروهي ليگ قهرمانان اروپاي اين فصل را براي ايرانيان بيش از پيش جذاب خواهد کرد.
هشت گروه ليگ قهرمانان اروپا 17-2016
گروه اول :پاريسنژرمن (فرانسه) ،آرسنال (انگلستان)، بازل (سوييس) و لودوگورتس (بلغارستان) گروه دوم :بنفيکا (پرتغال) ،ناپولي (ايتاليا) ،ديناموکيف (اوکراين) ،بشيکتاش (ترکيه) گروه سوم :بارسلونا (اسپانيا) ،منچسترسيتي (انگلستان) ،بوروسيا مونشن گالدباخ (آلمان) و سلتيک (اسکاتلند) گروه چهارم :بايرن مونيخ (آلمان) ،اتلتيکو مادريد (اسپانيا) ،آيندهوون (هلند) و روستوف (روسيه) گروه پنجم :سزکا مسکو (روسيه) ،باير لورکوزن (آلمان) ،تاتنهام (انگلستان) و موناکو (فرانسه) گروه ششم :رئال مادريد (اسپانيا) ،بوروسيا دورتموند (آلمان) ،اسپورتينگ ليسبون (پرتغال) و لژيا ورشو (لهستان) گروه هفتم :لسترسيتي (انگلستان) ،پورتو (پرتغال)، بروخه (بلژيک) و کپنهاگ (دانمارک) گروه هشتم :يوونتوس (ايتاليا) ،سويا (اسپانيا) ،ليون (فرانسه) و ديناموزاگرب (کروآسي)
پليس برزيل از شناگر آمريکايي به علت دروغگويي شکايت ميکند پليس برزيل اعالم کرده براي شکايت رسمي از رايان الکتي ،شناگر آمريکايي برنده مدال طالي المپيک ريو، مدارک خود را به دادگاه ارايه کرده است. همزمان آقاي الکتي که در مورد «جيببري مسلحانه» در نزديکي دهکده المپيک ريو به پليس دروغ گفته بود براي
41
September 2016 شهريور 1395
دنباله از صفحة قبل
حضور در دادگاه به برزيل احضار شده است. وزارت خارجه آمريکا اعالم کرد که از درخواست دادگاه برزيلي مطلع است. رايان الکتي دو روز پيش از آن که قاضي برزيلي حکم ممنوع الخروجي او را صادر کند خاک اين کشور را ترک کرده و به آمريکا بازگشته بود.
او و سه شناگر ديگر تيم آمريکا مدعي شده بودند که در راه بازگشت از يک ميهماني در خارج از دهکده المپيک ،در يک فروشگاه پمپ بنزين قرباني «جيببري مسلحانه» شده بودند اما تحقيقات بعدي پليس ثابت کرد که آنها دروغ گفته بودند. در پي برمال شدن اظهارات دروغ اين ورزشکاران ،کميته المپيک آمريکا رسما از برزيل عذرخواهي کرد و چند اسپانسر ورزشي مطرح از جمله پولو و اسپيدو هم اعالم کردند همکاري خود با رايان الکتي را به علت اين دروغگويي قطع کردهاند. برمال شدن اظهارات دروغ رايان الکتي موجب سرافکندگي و مالمت اين دارنده دوازده مدال المپيک شده است.
رونالدو تاج بهترين بازيکن فوتبال اروپا را از مسي پس گرفت
کرستيانو رونالدو براي سومين بار به عنوان بهترين بازيکن فوتبال اروپا انتخاب شد .او در سالهاي 2008و 2014نيز اين عنوان را کسب کرده بود .گرت بيل و آنتوان گريزمان رقيبان رونالدو بر سر شکار اين عنوان بودند. رونالدو اين موفقيت را از جمله مديون درخشش در تيم رئال مادريد به ويژه در کسب عنوان قهرماني ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا و همچنين قهرماني جام ملتهاي اروپا به همراه تيم ملي پرتغال است.
ورزشگاه آزادي پس از 45سال استاندارد شد مدير عامل شرکت توسعه و نگهداري اماکن ورزشي کشور از پايان نصب 45هزار صندلي سکوي طبقه دوم ورزشگاه آزادي تهران پس از 45سال خبر داد و گفت« ،عمليات نصب اين صندليها ،گامي در راستاي استانداردسازي اين ورزشگاه است». به گزارش ايسنا ،نبود صندلي در طبقه دوم ورزشگاه آزادي از جمله ايراداتي بوده که کنفدراسيون فوتبال آسيا گرفته بود .اين کنفدراسيون به همين دليل
اجازه حضور تماشاگران در طبقه دوم ورزشگاه آزادي را در بازيهاي بينالمللي تيم ملي ايران و تيمهاي باشگاهي نميداد .جايگاه تماشاگران در طبقه دوم ورزشگاه آزادي ،سکوي سيماني است که مورد ايراد کنفدراسيون فوتبال آسيا قرار گرفته بود. مصطفي مدبر در اين باره افزود« ،مراحل توليد و نصب اين صندليها همزمان با عمليات مقاومسازي سکوي طبقه دوم اين ورزشگاه از اوايل تيرماه آغاز شد و در هفته نخست شهريور ماه پايان يافت». مديرعامل شرکت توسعه گفت« ،همزمان با نصب اين صندليها ،عمليات شمارهگذاري آنها نيز توسط شرکت توسعه و نگهداري اماکن ورزشي کشور در حال انجام است و هر 78هزار و 116 صندلي اين ورزشگاه شمارهدار ميشوند .البته در تالش هستيم تا با اعمال تغييراتي ،شمار صندليهاي ورزشگاه آزادي به 80هزار صندلي افرايش يابد». عمليات نصب اين صندليها که در دو رنگ خاکستري و شيري است ،با اعتباري بالغ بر 25ميليارد ريال پايان يافته است. به گزارش ايسنا ،ورزشگاه آزادي ،با معيارهاي بينالمللي و براي بازيهاي آسيايي 1974با مساحت 141هزار متر مربع در مجموعه ورزشي آزادي ساخته شد .اين ورزشگاه در سال 1350هجري شمسي گشايش يافت و در سال 1353و همزمان با بازيهاي آسيايي سال 1974ميالدي در تهران، رسما افتتاح شد. همچنين با پايان رقابتهاي پانزدهمين دوره ليگ برتر ،عمليات بازسازي زمين چمن ورزشگاه آزادي در دستور کار اين شرکت قرار گرفت و قبل از آغاز شانزدهمين دوره ليگ برتر پايان يافت. مرحله نهايي رقابتهاي انتخابي جام جهاني فوتبال 2018روسيه از 11شهريورماه با بازي ايران و قطر در تهران آغاز ميشود .تيم ملي فوتبال ايران در گروه يک اين رقابتها با تيمهاي ازبکستان ،چين، سوريه ،قطر و کره جنوبي همگروه است.
فوتباليست معروف آمريکايي به احترام سرود ملي نايستاد
کالين کپرنيک ،بازيکن برجسته فوتبال آمريکايي ،در اعتراض به «تبعيض نژادي» هنگام نواخته شدن سرود ملي اياالت متحده به جاي آنکه از جايش برخيزد ،روي نيمکت نشست و بلند نشد. آقاي کپرنيک که در تيم فوتبال «فورتيناينرز» سانفرانسيسکو از چهرههاي کليدي است ،در آغاز يک بازي دوستانه و هنگامي که به رسم مسابقات ليگ ملي فوتبال آمريکا ،سرود ملي اين کشور نواخته شد ،مانند ساير بازيکنان نايستاد و به نشانه اعتراض روي نيمکت نشست. او سپس علت اين اعتراض را چنين بيان کرد، «من نميتوانم بايستم و به پرچمي کشوري احترام بگذارم که به سياهان و رنگين پوستان ظلم ميکند».
اعتراض اين بازيکن برجسته فوتبال آمريکايي به خشونت پليس عليه آمريکايي ـ آفريقاييتباران است. او از حاميان جنبش «زندگي سياهان اهميت دارد» ( )Black Lives Matterاست که از چند سال پيش در اعتراض به کشته شدن مردان و پسران سياهپوست با شليک ماموران پليس شکل گرفت. اين رفتار کالين کپرنيک باعث شد بعضي از تماشاگران هنگام ورود کپرنيک به زمين مسابقه او را هو کنند اما تيم «فورتيناينرز» اعالم کرده به حق کپرنيک براي اعتراض احترام ميگذارد. در بيانيه منتشر شده از سوي اين تيم آمده است« ،ما حق افراد را براي همراهي کردن يا نکردن ما در احترام گذاشتن به سرود ملي محفوظ ميدانيم». همزمان سازمان ليگ فوتبال آمريکا (ان.اف.ال). هم در واکنش به اين خبر گفت« ،ما بازيکنان را تشويق به احترام گذاشتن به سرود ملي ميکنيم اما آنها مجبور به اين کار نيستند». درج اين خبر به خارج از ورزشگاه هم واکنشهاي فراواني به دنبال داشته است. در توييتر ،کاربران نظرات نسبتا تندي در مورد اين رفتار کالين کپرنيک منتشر کردهاند. کالين کپرنيک در سال 2013بازيکن کليدي تيمش بود و توانست در به فينال رسيدن «فورتيناينرز» نقش اساسي بازي کند؛ هر چند در يکي دو سال گذشته فراز و نشيب داشته است. او در شبکههاي اجتماعي براي مبارزه با «تبعيض نژادي» فعاليت ميکند و ميگويد اين موضوع برايش بسيار مهمتر از فوتبال است.
دستگيري مسئول ورزشي ايران در برزيل
رفتار ناشايست مسئوالن ورزشي در ميادين بينالمللي باز هم آبروريزي به بار آورد. نماينده ورزش ايران اين بار نه به خاطر تفاوتهاي فرهنگي و بياخالقيها بلکه به دليل سرقت در يکي از فروشگاههاي خارجي متهم شده است. «م.د» (منصور دميرچي) نايبرئيس انجمن فوتوالي است که سرپرستي تيم ملي فوتوالي اعزامي کشورمان به تورنمنت جهاني ريودوژانيرو را بر عهده داشته است. گفته ميشود فرد مذکور در يکي از فروشگاههاي ريو مقداري وسايل را زير لباس خود مخفي کرده بوده و قصد داشته بدون پرداخت پول ،آنها را از فروشگاه خارج کند اما توسط پليس منطقه «کوپاکابانا» دستگير و بازداشت ميشود. اين مدير 53ساله در حال حاضر با قيد ضمانت آزاد شده ولي گذرنامه او در اختيار پليس است و فعال حق خروج از برزيل را ندارد تا از سوي مراجع قضائي مربوطه کشور برزيل محاکمه شود. سفير ايران در برزيل در حالي دستگيري منصور دميرچي در ريو را تأييد کرده که خبرگزاري «تسنيم» به نقل از او در اين باره نوشت« ،اين فرد بدون پرداخت هزينه ،قصد داشته اقالمي را از فروشگاهي خارج کند که اين موضوع موجب دستگيري او شده است .خطاي شخصي اين فرد باعث شده کار به دادگاه کشيده شود .فعال اين فرد آزاد است اما گذرنامه او در اختيار مقامات قضائي است .ضمن اينکه يک وکيل از طرف سفارت پيگير اين موضوع است»
41
محروميت شش ماهه براي «هوپ سولو» هوپ سولو ،دروازهبان تيم ملي فوتبال زنان اياالت متحده آمريکا براي شش ماه از حضور در رقابتهاي بينالمللي محروم شد. اين تصميم پس از آن اتخاذ شد که او در رقابتهاي المپيک پس از شکست در مقابل تيم سوئد ،حريفان سوئدي خود را «يک مشت ترسو» خواند. اين فوتباليست 35ساله در صفحه فيسبوک خود ،نسبت به اتخاذ چنين تصميمي اظهار تاسف کرده است. تيم آمريکا در مرحله يک چهارم نهايي بازيهاي المپيک ريو و در ضربات پنالتي مسابقه را با نتيجه 3-4به تيم سوئد واگذار کرد. به اين ترتيب هوپ سولو تا فوريه سال 2016ميالدي در تيم ملي فوتبال زنان اياالت متحده آمريکا حضور نخواهد يافت.
لغو سفر هندباليستهاي نوجوان ايران به بحرين به داليل امنيتي سفر تيم ملي هندبال نوجوانان ايران به بحرين براي حضور در مسابقات قهرماني آسيا به دستور وزارت ورزش و جوانان جمهوري اسالمي لغو شد. هندباليستهاي نوجوان ايران يک سال خود را براي حضور در اين مسابقات آماده کرده بودند. پايگاه اطالعرساني فدراسيون هندبال ايران از لغو سفر تيم ملي هندبال نوجوانان ايران به بحرين خبر داد. سايت رسمي فدراسيون هندبال ايران همچنين اعالم کرده که لغو سفر تيم ملي هندبال نوجوانان تصميم «يکي از نهادهاي عاليرتبه» بوده که از سوي حراست وزارت ورزش و جوانان به ابوالحسن مهدوي ،رئيس فدراسيون ،ابالغ شده و او نيز بازيکنان و کادر فني تيم را از اين تصميم مطلع کرده است. آنگونه که رسانههاي داخلي ايران گزارش دادهاند« ،اوضاع سياسي ـ امنيتي بحرين و مخاطرات امنيتي نمايندگان ايران در بحرين» دليل لغو اين سفر بوده است. هندباليستهاي نوجوان ايران پس از يک سال آمادهسازي و انجام اردوهاي تدارکاتي قرار بود در هفتمين دوره مسابقات قهرماني آسيا و انتخابي قهرماني جهان ( 6تا 15شهريورماه) حضور يابند .ايران با تيمهاي قطر ،کره جنوبي ،چين و ازبکستان همگروه بود. مليپوشان نوجوان ايران قرار بود ،از تهران راهي منامه شوند .ايران در دوره پيشين اين مسابقات در سال 2014به ميزباني اردن ،مقام هفتم را به به خود اختصاص داده بود.
42 منتظري خطاب به «هيات مرگ»:
September 2016 شهريور 1395
شما جنايتکار هستيد
سايت رسمي آيتاهلل حسينعلي منتظري ،مرجع تقليد درگذشته شيعه و قائم مقام روحاهلل خميني ،رهبر سابق جمهوري اسالمي از سال 1364تا سال ،1368يک فايل صوتي را براي اولين بار منتشر کرده که در آن آقاي منتظري درباره کشتارها و اعدامهاي سال 67 صحبت و از آن انتقاد ميکند. در حضور او افرادي هستند که با حکم روحاهلل خميني، مسئول رسيدگي به پرونده زندانيان سياسي و عقيدتي بودند. آنها در صحبتهايشان بر اعدام 200زنداني که از بند عمومي به سلول انفرادي منتقل شدهاند ،در ماه محرم پافشاري ميکنند و ميگويند که نميشود اين زندانيان را دوباره به بند برگرداند. آنها همچنين از ساعت کاري طوالني خود ميگويند و ميخواهند براي مدتي به خانوادههاي زندانيان اجازه مالقات بدهند تا اعتراض «تعدادي از خانوادهها» کاسته شود. در شرحي که همراه با فايل صوتي صحبتهاي منتظري منتشر شده ،آمده است که اين فايل چون «دانستن حق مردم است» ،منتشر ميشود و پيشتر هم اسناد مکتوب مربوط به اعدامهاي تابستان 1367ارائه شده است« :آيتاهلل منتظري پس از اطالع از اين اعدامها و در جهت توقف آن، عالوه بر نگارش دو نامه به آيتاهلل خميني ،در تاريخ 24 مرداد 1367ديداري با آقايان حسينعلي نيري (حاکم شرع)، مرتضي اشراقي (دادستان) ،ابراهيم رئيسي (معاون دادستان) و مصطفي پورمحمدي (نماينده اطالعات در اوين) داشتند که شرح آن در پيوست شماره 155کتاب خاطرات آمده است .اينک فايل صوتي اين ديدار با امانتدارى و بدون هيچ ويرايشي براي اولين بار منتشر ميگردد». بر اساس اسناد و مدارک موجود ،براي محاکمه زندانيان عقيدتي ـ سياسي ،کميسيوني متشکل از نماينده وزير اطالعات ،قاضي شرع و دادستان تشکيل شده بود و در راس اين گروه حسينعلي نيري قرار داشت .آنها دو بار در هفته با هليکوپتر بين زندان رجاييشهر (گوهردشت) و زندان اوين رفتوآمد ميکردند و به همين دليل به «کميسيون هوابرد مرگ» (کميسيون مرگ) معروف شدند. بر پايه صحبتهاي حسينعلي منتظري گستره اعدامها در سراسر کشور بوده و به زندان اوين و گوهردشت محدود نبوده است. او از مراجعه يک مقام مسئول قضايي ـ که در ادامه مشخص ميشود نام او احمديست و از اهواز آمده ـ از يکي از استانهاي کشور خبر داده که از شرايط پيش آمده ناراضي و ناراحت بوده و به او گفته است که در ادامه سوالها براي تشخيص بر سر موضع بودن زندانياي که اعالم کرده بر سر هواداري از مجاهدين نيست ،از او پرسيدهاند که آيا حاضري در جبهه روي مين بروي؟ زنداني هم در جواب گفته است که مگر همه مردم حاضرند روي مين بروند و اين سوالها که از
من تازه مسلمان ميکنيد ،وارد نيست. به گفته منتظري ،به دنبال اين پاسخ با زنداني مورد نظر «معامله بر سر موضعي» کردهاند و او اعدام شده است. از ديگر نکتههاي قابل اعتنا در صحبتهاي منتشر شده از حسينعلي منتظري اين است که «احمد آقا» (فرزند روحاهلل خميني) از مدتها قبل ،خواهان اعدام گسترده زندانيان سياسي و عقيدتي بوده و وزارت اطالعات هم اين مساله را برنامهريزي کرده است« :اطالعات رويش نظر داشت و سرمايهگذاري کرد و شخص احمد آقا هم از سه چهار سال پيش ميگفت که مجاهدين از روزنامهخوان ،مجلهخوان و اعالميهخوان ،همه بايد اعدام شوند .اينها چنين فکري ميکردند و حاال فرصت را معتنم شمردند و با اين جرياني که منافقين به ما حمله کردند ،اين را جا انداختند پيش امام ،حاال هر جوري و … باالخره از امام نوشته گرفتند و دادند دست افراد و حاال اين به کجا منتهي ميشود و در آينده چه ميشود معلوم نيست». منظور منتظري از فرصت مغتنم ،عمليات موسوم به «فروغ جاويدان» است که در جريان آن مجاهدين پس از پذيرش قطعنامه 598به خاک ايران حمله کردند و به دنبال آن دستور اعدام زندانيان سر موضعي از سوي روحاهلل خميني صادر شد. در آغاز اين فايل صوتي که حدود 40دقيقه است، حسينعلي منتظري خطاب به حاضران ميگويد که چون نسبت به آنان شناخت دارد اين حرفها را ميزند« :اگر غير شما بود، من اصال کار نداشتم». منتظري سپس بر اين مساله تاکيد ميکند که هيچ نسبتي ميان او و «منافقين» و اعدامشدگان وجود ندارد ،نه پسرخالهاش جزو «منافقين زندان» بوده و نه پسر عمويش و نه قوم و خويشش و نه با اينها رفاقتي داشته است. او در ادامه ميگويد« ،بيش از همه من از اينها ضربه خوردهام .هم در زندان ،هم بعد زندان .پسر من را هم اينها به شهادت رساندهاند ،بزرگان ما را اينها به شهادت رساندهاند. اينها را همه من ميدانم .ولي معذالک آنچه براي من مهم است آبروي اسالم و انقالب و آينده کشور و آينده شخص آيتاهلل خميني است و اينکه تاريخ چه قضاوتي ميکند». اين مرجع تقليد شيعه که همواره خود را انساني صريحالهجه معرفي ميکرد ،در ادامه ميگويد که نميتواند آنچه در دل دارد را پيش خود نگه دارد« ،برخالف برخي آقايان که با سياست رفتار ميکنند». او در جمع افراد مسئول محاکمه و اعدامهاي گسترده که به کشتار 67معروف است ،ميگويد که آنچه آنها انجام دادهاند در نظر او بزرگترين جنايت در جمهوري اسالمي است که از اول انقالب تا آن زمان انجام شده و در عين حال افراد حاضر را به عنوان مسئوالن اين اقدام ،چهرههاي خوب و متدين دستگاه قضايي ميداند. منتظري خطاب به حاضران ميگويد که نامشان در آينده
دنباله از صفحة 14
به ايراناند و حاکميت ايران بر سر سه جزيره قابل مذاکره نيست! سؤال را بي جواب رها کرده و توجه مصاحبهکننده را به اشتراکات و آينده دوستانه با برادران اماراتي جلب مينماييد! و نيز در پرسش پنجم همين مصاحبه ،پرسشگر «الوطن» از خليج پارس با عنوان «خليج» ياد ميکند و حضرتعالي انگار که نه انگار! در موردي ديگر ،در تاريخ 12آپريل سال 2012دولت امارات متحد عربي در موضعي رسمي اعالم ميکند که حضور رسمي مقامات دولتي کشور ايران در جزاير سهگانه تنب بزرگ ،تنب کوچک و ابوموسي ،تعرض به تماميت ارضي و حاکميت کشور امارات است .در شرايطي که انتظار ميرفت ،نخستين معترض به اين ياوهگويي شيخنشينان حضرتعالي باشيد ،به تقريب ،همه نيروهاي سياسي ايران در داخل و خارج از کشور ،برکنار از جناحبنديهاي سياسي هر يک در اقدامي بس فوري ،مراتب شديد اعتراض خود به دولت امارات را در پاسداري از تماميت ارضي ايران ،فارغ از نظام سياسي کشور ،اعالم داشتند؛ ولي باز دريغا که بيش از دو هفته سکوت محض اختيار فرموديد و سرانجام زير فشار اعتراض همه سويه و خشم سيلي عظيم از هواداران پادشاهي بابت اين سکوت مرگبار ،در تاريخ 27آپريل ،2012در بيانيهاي در اين باره که «جزاير سه گانه متعلق به ايران است» ،نه تنها کمترين اعتراض را متوجه دولت امارات ندانستيد ،که هرگز آنان را حتي مورد خطاب هم قرار نداديد.
آخرين هشدار به آخرين وليعهد
حقوق بشر باشد ـ ميدانيد .در چنين موضعي ،بهدرستي خود را در سنگر «راي مردم» و «برگزاري انتخابات» نميپنهانيد. بنابراين ،با برخورد اصولي آشن ا هستيد؛ ولي ژرفاي ناگواري و شوربختي در اين است که «بخشناپذيري حاکميت ملِ ايران» را اساسًا از اصول خود ندانسته ،که چنين آن را به چوب حراج زدهايد.
عليه يگانگي ملي ايران (ايران يک کشور ،يک ملت، يک مليت)
ت انگيز حضرتعالي در يکي از مواضع تأسفبار و شگف خود ،ملت ايران را متشکل از «مليتهاي مختلف» تعريف فرمودهايد ،که با وجود همه اعتراضات خصوصي و سرگشاده، هرگز اين موضع مشترک با سازمانهاي تروريستي تجزيهطلب را پس نگرفتهايد.
عليه تماميت ارضي ايران
در مصاحبهاي با روزنامه «الوطن» در هنگامي که مصاحبهکننده در پرسش ،11موضع حضرتعالي درباره اختالف ايرانيان با امارات بر سر سه جزيره [که در ترجمه رسمي خود به زبان پارسي ،پرسشگر سه جزيره را متعلق به ي به زبان انگليسي ،صرفًا امارات خوانده! و در ترجمهي رسم از آنها بهعنوان «سه جزيره» نام برده ست] جويا ميشود، حضرتعالي در کمال حيرت بي کمترين دفاع از تماميت ارضي ايران و حتي اين بيان ناکافي که اين جزاير مسلما متعلق
عليه استقالل سياسي ايران
حضرتعالي ،عليرغم ابراز مخالفت با حمله نظامي به ايران ،در سال 2012خواستار بررسي پرونده جنايت
و در تاريخ جزو جنايتکاران نوشته خواهد شد و اضافه ميکند که شايد اين استراتژي آنها باشد. او از رئيس وقت دستگاه قضاي جمهوري اسالمي (عبدالکريم موسوي اردبيلي) هم انتقاد ميکند و ميگويد: «متاسفانه بدبختي ما اين است که در راس دستگاه قضايي ما کسي قرار گرفته که خودش با اين چيزها مخالف است و بعد ميآيد در نماز جمعه آن جور شعار ميدهد و وقتي هم ميخواهد از امام سوال بکند ميپرسد که اعدامها را در شهرستان شروع کنيم يا در استان؟» قائم مقام وقت رهبر سابق جمهوري اسالمي در بخش ديگري از صحبتهايش ميگويد که خانوادههاي زندانيان نگرانند و قاضيهاي زيادي ناراحت هستند« ،دو ماه مالقاتها و تلفنها را قطع کرديد .باالخره خانوادهها برخورد ميکنند، يکي را محکوم کردهايد به شش سال به ده سال ،حاال بدون اينکه فعاليت تازهاي کرده باشد بگيريم اعدامش کنيم .معنيش اين است که ما گه خورديم و همه دستگاه قضايي ما غلط است .بعضي از قضات به ما مراجعه کردند و ناراحت بودند ». حسينعلي منتظري در صحبتهاي خود به نامههايي هم که درباره اين موضوع به روحاهلل خميني نوشته است اشاره دارد و به جزييات مطرح شده در اين نامهها ميپردازد و ميگويد که همه رفقايش با نامه نوشتن به «امام» مخالف بودهاند ،اما او به دليل مسئوليتي که احساس ميکرده ،اين نامهها را نوشته است. منتظري به حاضران در جلسه ميگويد که 10مورد را به عنوان اتمام حجت خطاب به آنها نوشته ،از جمله اينکه احساس مسئوليت او به خاطر «مصلحت اسالم و کشور و قضاوت تاريخ» است. او در اين موارد دهگانه به اين اشاره ميکند که «مجرد اينکه اگر آنها را آزاد کنيم به منافقين ملحق ميشوند ،موجب صدق عنوان محارب و باغي به آنها نميشود» و همچنين اين که «مجرد اعتقاد ،فرد را داخل عنوان محارب و باغي نميکند». قائم مقام وقت روحاهلل خميني تاکيد ميکند که قضاوت و حکم بايد در جو سالم و خالي از احساسات باشد اما «جو اجتماعي االن ناسالم است». در ميانه صحبتهاي حسينعلي منتظري ،يکي از حاضران در جلسه (احتماال مصطفي پورمحمدي) شرحي از روند
عليه بشريت در ايران ،توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد شديد .خواستي که در صورت جدي گرفته شدن و موفقيت ،خارج از اراده و نيت حضرتعالي که در بهترين فرض ،ضد جنگ بود ،بالقوه مي توانست تحت فصل 7 منشور سازمان ملل متحد زير عنوان «مداخله بشر دوستانه» ( )humanitarian interventionبه «توسل به زور»(use )of forceبيانجامد ،چنانکه در مواردي چون افغانستان و ليبي روي داد و تجربه نشان داد که نقض حاکميت دولتها و دگرگونيهاي سياسي برآمده از گلولههاي ناتو ،نه پرنده آزادي ،که جز ،پرواز جغدي شوم بر آسمان ملتها نيست. جاي بس تاسف است که حضرتعالي به عنوان ناظري بر ويرانههاي برجايمانده از مداخالت بهاصطالح بشردوستانه شوراي امنيت ،گام در مسير تشکيل و بررسي پروندهاي چنين نهاديد ،آن هم در تنها نهاد بينالمللي که خارج از مجوز آن ،بههيچروي ،نميتوان وضعيت توسل به زور را توجيه کرد! اين اقدام حضرتعالي بالقوه نقض استقالل سياسي ايران بود که خوشبختانه معدوم ماند. و اينک ما شماري از کنشگران و کوشندگان مليباور که با سنجه دانستن انتخاب شهروندان ايران ،ساختار پادشاهي مشروطه ( )constitutional monarchyبه پادشاهي وارث سنتي پادشاهي پهلوي را ،بهترين شکل دولت براي ايران دانسته و اين ميراث نوين نهاد کهن پادشاهي را بهتعريف ،بيش و پيش از هر چيز ،در خدمت پاسداري از هستي ايران و اصول ملي ،ميشناسيم؛ به حضرتعالي رضا پهلوي دوم ،آخرين وليعهد تاريخي ايران بهجد و براي آخرين بار هشدار ميدهيم ،تا از مواضع ضد ملي خود برائت جسته و کليهي کنشها و اقدامات خود را بهطور کامل به
42
محاکمه و اجراي احکام صادر شده ميدهد و ميگويد که در مواردي چندين بار با افراد اعدام شده صحبت شده است: «ما تکتک اينها را آورديم توي اتاق .مورد داشتيم که چهار بار با او صحبت کرديم .کرارا داشتيم که سه بار با او صحبت کرديم». در اين صحبتها گفته ميشود که افراد تا در مورد بر سر موضع بودن زنداني به قطعيت100 درصد نرسيدهاند ،حکم اعدام امضا نکردهاند. منتظري ميپرسد فکر کرديد چهطور شده که او بر سر موضع شده که اين سوال بيپاسخ ميماند« :االن خدمتتان عرض ميکنم .مواردي که تا به حال اجرا کردهايم ،تماما مواردي بوده که تصميمگيري به اتفاق آرا بوده (سه امضا) … و حتي در برخي از موارد جناب حاج آقا اشراقي احتياط ميکردند و با برخي از برادران ديگري که در زندان بودند مشورت ميکردند .االن موارد متعددي داريم که دو امضا دارند و ما اصال اجرا نکرديم … و از اين باالتر حدود 40 مورد داريم که به اتفاق آرا امضا کردهايم و فقط به لحاظ اينکه اينها يا تنها فرزند خانه بودند ،يا پسري بوده که خواهرش اعدام شده يا برادرش اعدام شده اجرا نکردهايم و حدود 26نفر هم داريم که اينها وقتي آمدند زندان حدود 17 ،16سالشان بوده و االن حدود 24 ،23سالشان شده». به گفته اين عضو «کميسيون مرگ» ،در مواردي حکم اجرا نشده است تا با افراد اتمام حجت بشود و در روز آخر تکليف آنها را معلوم کنند. در ميانه اين صحبتها حسينعلي منتظري نسبت به اعدام زنان اعتراض ميکند و پاسخ ميشنود که «در مورد دخترها» در مواردي کار به التماس ميکشيده و از زنداني ميخواستهاند تا دو خط بنويسد و برگردد زندان که اين اتفاق نميافتاده است: «ما به اين هم اکتفا ميکرديم که اگر اين مينوشت که چون سازمان منافقين دارد با اين نظام مبارزه ميکند و اينجانب اگر چه اعتقاد به اين نظام ندارم (اين را هم به او ميگفتيم که بنويسد) ،ولي چون اعتقاد به مبارزه با نظام هم ندارم ،لذا … از سازمان جدا شدم .به اين هم ما اکتفا ميکرديم». اين روايت اما در تقابل با روايتهايي است که از جان به در بردگان «کميسيون مرگ» نقل شدهاند و حتي با آنچه که منتظري از برخي مقامهاي قضايي ديگر شنيده و روايت ميکند هم در تعارض است. در واکنش به اين صحبتها ،منتظري ميگويد که «آقا» (روحاهلل خميني) و شما ،خيال ميکنيد که با اين کار انقالب را تضمين ميکنيد ،اما من فکر ميکنم که اگر يک نفر هم در اينها بيگناه کشته بشود انقالب ما شکست ميخورد. او در پايان صحبتهايش هم ميگويد« ،من آنچه را ميفهمم نميتوانم نظرم را نگويم .به انقالب هم کمتر از شما اعتقاد ندارم .دلم براي انقالب ميسوزد .به احمد آقا گفتم که دلم براي شخص آقاي خميني ميسوزد که در تاريخ مي نويسند آقاي خميني اينجوري بوده .در آينده مينويسند. مردم از واليت فقيه چندششان ميشود .من دلم نميخواست واليت فقيه به اينجا برسد». منتظري تاکيد دارد که نميخواهد تصوير آقاي خميني در تاريخ يک چهره سفاک خونريز باشد.
اصول و چهارچوب ملي ايران متعهد گردانيد. بيگمان ،پيکار براي شکست سد 37ساله رژيم جمهوري اسالمي و برپايي يک نظام مردمساالر در چهارچوب بيانيهي جهاني حقوق بشر ،جز در پايبندي به چهارچوب ملي ايران امري است نامتصور .امروز بر ماست تا مبارز ه خود را متوجه رژيم سياسي ايران گردانيم و بهطبع، هيچ خوشايندمان نيست که مبارزه با جمهوري اسالمي را به اولويتي ثاني ،در خدمت رويارويي با خطرات و دشمنان وجودي ايران واگردانيم .چنان که دشمني با جمهوري اسالمي هيچگاه به جنگ تا آخرين نفس در برابر رژيم بعث عراق اولويت نيافت. ملت ايران همان ملت است و آن سوي چهارچوب ملي ايران چه در نظر و چه در عمل ،خواه آل سعود يا شيخ نشينان باشند ،خواه جناحهايي از اسرائيل و نئوکانها در آمريکا ،خواه احزاب تروريستي در مرزهاي ايران باشند و خواه شخصيتهاي ريز و درشت در هر نقطه از گيتي ،ملت ايران را تفاوتي نيست .پافشاري حضرتعالي بر ادامهي رويکردهاي خطرناک و ضد ملي يک دههي گذشته ،نه تنها مشروعيت وجوديتان در نزد باورمندان به پادشاهي مشروطه بهعنوان وليعهدي تاريخي را نابود ميکند ،که حضرتعالي را در کسوت شهروندي ساده ،برکنار از نام خانوادگيتان« ،پهلوي» ،به جرگه دشمنان وجودي ايران در پيشگاه يکايک ايرانيان پايبند به اصول ملي ميافزايد. ايرانياني که وجب به وجب اين خاک و آب را خون دادند تا از پس بيش از سه هزار سال ،مردمان اين کرهي خاکي آبي ،همچنان ميان کاسپين تا شاخاب پارس را چنين نامند؛ ايران!
43
September 2016 شهريور 1395
دستگيري دوباره امير تتلو: غيرمجازي در جستوجوي پذيرش نازلي کاموري اميرحسين مقصودلو با نام هنري «تتلو» چه چيزي را برهم زده که بازداشت شده است و پيامدهاي بازداشت او و برخي از طرفدارانش چرا اهميت دارد؟ اين مقاله به بررسي سياستهاي خشونتآميز و تاديبي جمهوري اسالمي در مقابل هنرمندان زيرزميني و طرفداران آنها ميپردازد. تتلو دو بار دستگير شده است :اولين بار ،آذر 1392 پليس امنيت اخالقي ايران او را دستگير و پس از چند روز آزاد کرد. دومين بار دوم شهريور ،1395به دنبال احضاريه شعبه دوم بازپرسي دادسراي فرهنگ و رسانه تهران (به تاريخ تنظيم 18مرداد) و به اتهام «تشويق نمودن جوانان به فساد و فحشا» دستگير شد. يک روز پس از دستگيري دوم تتلو ،عدهاي از طرفدارانش يک تجمع حمايتي در خيابان 15خرداد تهران برنامهريزي کردند که نيروهاي امنيتي و انتظامي آنها را پراکنده و عدهاي را هم دستگير کردند (تعداد دستگيرشدگان هنوز مشخص نيست). شورشهاي اجتماعي ،جنبشها ،انقالبها و «تتلو» از جمله تهديدهايي است که جمهوري اسالمي مدام در حال خنثي کردن آنهاست. اين مقاله نشان ميدهد که دستگيري تتلو و طرفدارانش به اين دليل است که جمهوري اسالمي از نيازهاي «نسل دوم و سوم» انقالب ،قدرت ارتباطي هنر تتلو با اين نسل و قدرت انسجامي اين نسل هراس دارد و تالشهايش براي تاديب اين نسل کماکان ادامه مييابد.
چرا تتلو طرفدار دارد؟
«رهبر مسلمانان جهان با 870هزار فالور در مقابل تتلو با 3ميليون و 400هزار فالور» ـ اين را« ميثم عبادي» در توئيتر نوشته است .او از طرفداران تتلو در شبکههاي اجتماعي است و معتقد است« ،تتلو نماينده نسلي است که هيچ ندارند جز اميد به اينکه از هيچ با تالش به همه چيز ميشود رسيد ».ميثم در ادامه ميگويد جمهوري اسالمي ميخواهد به اين نسل اثبات کند که: «گه خورديد!» من از همه خستم از همه کندم من ديگه دورم از همه ميبيني اينجوري عمدننه عمدن من خستم اما ميدونم که ميرسم باالخره من ميسازم دوباره دنيامو يه نفره دقيق نميتوان گفت طرفداران تتلو چه کساني هستند .در ميان ميليونها طرفدارش در شبکههاي اجتماعي ،کاربران مختلفي را ميتوان يافت .نويسنده اين مقاله خود يکي از اعضاي ثابت همه صفحات او در شبکههاي اجتماعي است .اگر شناسههاي کاربري را مالک قرار دهيم به نظر ميرسد که بيشتر طرفداران او از نسل دوم و سوم انقالب ،1357يعني متولدين دهههاي 1360و 1370باشند. آنچه در گستردگي شبکههاي طرفداران تتلو پس از دستگيري او اهميت دارد و تعجب بسياري از خبرنگاران را برانگيخته ،اين است که اين طرفداران بالفاصله پس از دستگيري دوم تتلو ،سراغ صفحههاي آيتاهلل علي خامنهاي در توئيتر ،اينستاگرام و ديگر شبکههاي اجتماعي رفتهاند و در هزاران پيام خواستار آزادي تتلو شدهاند .سپس به خيابان آمدند ،تجمع کردند و دستگير شدند. رضا حقيقتنژاد ،روزنامهنگار مقيم ترکيه ،در صفحه توئيتر خود در اينباره مينويسد« ،حدود 2.5ميليون اليک براي آزادي تتلو زدند و بيش از 600هزار کامنت دربارهاش نوشتند .ويدئوها بيش از 1ميليون بار ديده شدهاند». طرفداران اين هنرمند به دليل اينکه در شبکههاي اجتماعي به هم متصل هستند ،قدرت عجيبي براي انسجام ،سازماندهي و انجام کارهاي گروهي دارند. بيتوجهي عمومي نسبت به حقوق انساني اين هنرمند زيرزميني آنها را هم از حکومت عصباني کرده و هم از رسانهها. بيش از همه ،اين طرفداران کساني هستند که با فرهنگ خيابانهاي کالنشهرهاي ايران و با خالقيت تتلو در ساختن اثري برساخته از همين فرهنگ خيابان
رابطه ميگيرند. دنياي طرفداران تتلو و دنياي خود او ،هيبريدي از لوطيگري کالسيک ايراني ،فقر ،نبودن امکانات، مشکالت زندگي ،نياز به شادي و رقص ،سکس ،فوتبال، اهل بيت ،دختربازي و مردانگي نمايشي است. انگار کسي پيدا شده که مضامين فيلمفارسي را انتزاعي کند و اين بار در ژانر موسيقي ،با ريتم و ملودي، حلولي خالقانه دهد .اما اينجا از «بيان کليشهاي» ژانر فيلم فارسي خبري نيست .هر ترانه خالقيت خاص خودش را دارد .از همه مهمتر زبان تتلو صريح و صادق است .اين صداقت چيزي است که طرفدارانش ميستايند و مدام به آن اشاره ميکنند« :تتل خودش است». يه صدا ،چت و غمزده ميگه حاجي بگير بخواب ديره فردا صبح صابخونه ميآد آبرمونو به باد ميده من ميگم يه بار ديگه رکورد از اول بهراه ميشه حاجي اگه دير بياد فردا با کامنت انقالب ميشه نمادهاي اسالمي مثل خدا و اهل بيت شيعه ـ نه در ترانهها ـ اما در کالم خيلي از اين طرفداران و در کالم خود تتلو يافت ميشود .شايد براي تصور طرفداران تتلو اين همانندي به کار بيايد :طرفداران تتلو شبيه همان جواناني هستند که هر سال در ماه محرم در عزاداريهاي خياباني براي امام سوم شيعيان شرکت ميکنند ،سينه ميزنند ،علم بر ميدارند .اما تنهايي يا با دوستان ،در عرقخوريها ،پارتيها و شبنشينيهاشان موسيقي رپ هم گوش ميدهند. دستگيري تتلو ،سرگردان بودنش در سياستهاي تاديبي و حکومتي که به او مجوز مطرح شدن در سطح عمومي را نميدهد و «آدمش حساب نميکند»، مفهومهايي هستند که مدام در متن ترانههايش ميتوان يافت .حس عميق بي پناهي و حامي نداشتن براي انجام کاري که دوستش داري يا در آن استعداد داري نيز در همين رديف جا ميگيرد: مردمان بيعشق کبوترا رو پر دادند من دوباره بيعشق نگران فردامم من خب آره بيحس با اينکه کلي درد دارم اما مردمان بيعشق ديگه حتي رحم نميکنن به پــر و بالم مخاطبان اين آثار با خالقيت خاص تتلو در چيدمان کلمات و استعارههاي خياباني در کنار هم و وصل کردنشان به ملوديهاي محزون ،به ملوديهاي خشمگين ،به ملوديهاي شاد ،با دنياي اطرافشان رابطه برقرار ميکنند.
او کيست که اين همه طرفدار دارد؟
اميرحسين مقصودلو ،هنرمند کالمي ،آهنگساز و خواننده موسيقي آر.اند.بي ،يک دهه شصتي است که خودش را «بچه طالق» و «بچه يک خياط» ميخواند. مادرش تنها سرپرست او بوده و موسيقياش را که به مرور زمان از شادي آن کاسته شده ،ابتدا به شکل زيرزميني و در وبالگها منتشر ميکرده است. تتلو در سالهاي دهه 1380در شبکههاي اجتماعي طرفداران موسيقي زيرزميني مطرح شد .او ابتدا رپ ميخواند و پاپکار بود :موسيقيهاي قري شش و هشتي همراه با رپ .در کارهايش او با ديگر «هنرمردان» موسيقي زيرزميني (تقريبا هميشه مردان) مثل رضايا، حسين تهي ،اردالن طعمه و آرمين هم همکاري ميکرد. در سالهاي دهه « 1380مردانگي»« ،مرام»، «عشق»« ،بيوفايي»« ،خيانت»« ،دختربازي»، «ماشينبازي»« ،پول»« ،جدلهاي رپرها»« ،کلکل جنوب شهر و شمال شهر» و «دعواهاي فقير و غني»، تمهاي مرکزي متن ترانههايي بودند که همه را خودش مينوشت: صداي خشمو کي نميدونه اما ميخونه واسه من تا خدا بدونه ويرونه با نگاه حيرونه يه ديونه که ميدونه اين دنيا زندونه هر وقت پولدار شدي دوست دخترت باهات مهربونه در سال ،1392پس از دستگيري اول تتلو ،تغيير چشمگيري هم از لحاظ موضوع ترانهها و هم از لحاظ آهنگسازي در کارهاي او رخ داد :او ابراز ندامت کرد و گفت مايل است خوانندهاي «مجاز» شود .تم ترانههاي
او اجتماعيتر شدند ،به مشکالت زندگي نزديکتر شدند و آهنگها رنگ غمگينتري يافتند .تتلو بيشتر از هميشه به ژانر R&Bيا «ريتم و بلوز» که موسيقي خياباني «بردهها» يا آفريقاييتبارهاي کالنشهرهاي آمريکاست و عنصر مهمش درد و رنج است ،نزديک شد. عذاب زندگي با آدماي کثيف روزگار اميد به داشتن اراده قوي و ماندگار بهم کمک کردن آدماي ظاهرًا مهربون ولي بعد زندگي فهميدم قاتلن از درون اونا دوستاي من بودن که بنزين ريختن رو تنم چون فکر ميکردن من يه دونه کبريت روشنم دوم آذر سال 1392سرهنگ مسعود زاهديان ،رييس پليس امنيت اخالقي نيروي انتظامي ،در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ،اعالم کرد که در برخورد پليس با خوانندههاي زيرزميني که با ماهوارهها گفتوگو يا همکاري کرده بودند ،اميرحسين تتلو دستگير شده است. هيچکس نميداند که در جريان بازداشت دقيقا بر تتلو چه رفته است .او متعلق به نسل بيپناهي از جوانان شهري است که هنرشان تنها در زيرزمين مطرح شده و ارزش مادي آن هرگز به صورتي حرفهاي به شکل آلبومهاي قابل فروش و کنسرتهاي درآمدزا نمود پيدا نکرد. ترانه «مردمان بيعشق» که بعد از دستگيري اول تتلو ساخته شده بلوغ او را به عنوان يک هنرمند نشان ميدهد. به غير از تاديب احتمالي تتلو به دست بازجو ،بازپرس و نظام تاديبي پليس امنيت اخالقي ،مساله اقتصاد هنري که در زيرزمين نانآور نيست هم هميشه مطرح بوده است .او براي پول در آوردن دو راه بيشتر نداشت :تبعيد و وارد شدن به بازارهاي موسيقي ايراني در کشورهاي غربي ،ترکيه ،يا کشورهاي حاشيه خليج فارس ،مجاز شدن به مفهوم پذيرش قوانين وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمي و نشان دادن به آنها که ميتوانند به او «اطمينان کنند» و مجوز بدهند. او گزينه دوم را انتخاب کرد ،بيشتر از همه به اين دليل که گزينه اول هم آسان نبود. براي راه يافتن به بازارهاي موسيقي پاپ ايراني در خارج از ايران ،بايد حداقل شبکهاي از برنامهگذاران ،ارزش مادي هنرمندي را سودآور ارزيابي کنند .اضافه بر اين ،براي وارد شدن به اين بازار، يک سرمايه نسبي مالي ،دانستن زبان انگليسي و يافتن مجاري قانوني کار و ويزا و … هم الزم است که اين بازار را براي هر کس گزينهاي در دسترس نميکند. پر درد و استرس دور و بر نامرد و ناکس يه طرف من دست خالي يه طرف لسآنجلس جيب خالي خرج سنگين جوون تنها و غمگين دلش از غصه سياهه پشت تصويراي رنگين تالشهاي اميرحسين مقصودلو براي پذيرفته شدن در رژيم جمهوري اسالمي در ويدئوها و متنهايي نمود پيدا کرد که در شبکههاي اجتماعي منتشر ميکرد .او رهبر جمهوري اسالمي، علي خامنهاي را «آقا» خواند ،گاهي خامنهاي را ستايش کرد، گاهي قاسم سليماني را ستايش کرد ،گاهي از ارادتش به اهل بيت نوشت ،گاهي از گشت ارشاد حمايت کرد و گاهي به زنان توصيه کرد که حجاب اسالمي را جدي بگيرند. موسيقي او اما تحت تاثير اين اجراگريهاي نمايشي براي جلب توجه قدرت استبدادي ،کيفيت و خالقيتش را از دست نداد .او دست به سمت قدرت سياسي دراز کرده بود که بتواند موسيقياش را مجاز کند .اتفاقي که نيفتاد.
بر ناو جنگي جماران
تالشهاي تتلو براي پذيرفته شدن در حکومت ،تنها يک بار به نتيجه رسيد ،آن هم بيمزد. حين مذاکرات هستهاي ايران و کشورهاي 1+5تتلو ترانه «خليج مسلح فارس حق مسلم ماست» را ساخت و نماهنگ آن را بر روي ناو جماران در خليج فارس فيلمبرداري کرد .بعدتر مشخص شد که اين نماهنگ با کمک برخي از نيروهاي محلي ارتش که ناو جماران را در کنترل داشتند ممکن شده و مجوز خاصي براي اين
43
ويدئو از سوي وزارت ارشاد يا ارتش يا هيچ مقام رسمي ديگري صادر نشده است. وبالگنويسها و رسانههاي اصولگرا به تتلو و «جذب نظام شدنش» واکنش منفي نشان دادند و گفتند چطور به يک «غير مجاز» اجازه داده شده بر روي يک ناو جنگي حاضر شود. نخستين واکنش از سوي سخنگوي وزارت ارشاد بود که اعالم کرد که اين وزارتخانه مجوز به تتلو نداده و اگر بخواهد کماکان رپ بخواند ،مجوز نخواهد داد. حسين نوشآبادي ،سخنگوي وزارت ارشاد ،پيشتر از اين نماهنگ هم گفته بود که سبک تتلو با «فرهنگ ملي و اسالمي کشور مناسبت و سنخيتي ندارد». تتلو از اينکه خدماتش همچنان رسميت نيافت ،برآشفت .او در پستي با عکس خامنهاي نوشت« :همين چند وقت پيش وقتي سخنراني رهبر عزيزمون رو ديدم و فهميدم مساله هستهاي چقدر مهمه براي مملکتم ،به دستور ايشون و به فرمان ايشون رفتم دنبال کاراي ويدئو .چون من معتقدم وقتي فرمانده کل قوا تو تلويزيون يه صحبتي ميکنه بايد همه سربازا به گوش باشن و منم يه ايرانيام و يه سرباز ،چه يه عده بخوان و چه نخوان». توسل به قدرتمندترين مقام در جمهوري اسالمي هم به کار تتلو نيامد :ژانر کاري او در چارچوبهاي مورد پسند حکومت نميگنجيد و موسيقي او قابل کنترل نبود. هنر کالمي تتلو اصل خالقيت اوست .واژههايي که او کنار هم مينشاند صدايي خرابکارانه ميدهند .شعر گاهي زيادي صريح و روشن به نقد شرايط زندگي ميپردازد و گاهي استعارهها بوي قرمهسبزي ميدهند .تتلو هر چهقدر هم سعي ميکند که «پسر خوبي شود و به اخالق اسالمي اقتدا کند» ،باز هم عشق براي زنان زيبا ،سکس ،شهوت ،موضوع بيپولي ،اندامهاي جنسياش ،نبودن امکانات ،فقر و خفقان راه به شعرش پيدا ميکنند. مال ما خار داره؛ گالمون جيبامون خالي مارک داره کالمون آره چند ساله آواره و داغون گير کرديم وسط ماهواره و قانون استفاده او از زبان عاميانه خيابان و شکستن قوانين دستور زبان ،هر سانسورچي وزارت ارشادي را گيج ميکرد .اين موسيقي ـ درست مثل نسل طرفدارانش ـ هرکاري کند ،موسيقي مودب و قابل کنترلي نيست که مورد پذيرش دستگاههاي تاديبي جمهوري اسالمي قرار گيرد. موسيقي تتلو با شخصيت اجتماعياش در شبکههاي اجتماعي رابطه تنگاتنگ دارد .او مادر خياطش و طرفدارانش را همه دار و ندارش ميداند .روز سوم شهريور هنگامي که در دادسرا با پاها و دستان زنجير شده حاضر شده ،داد ميزده« :من هوادار دارم، نميتوانيد کاري کنيد». برخي منابع در شبکههاي اجتماعي نوشتهاند که او را پس از اينکه در دادسرا حاضر شده فرستادهاند تا تست سالمت رواني شود تا مشخص شود که آيا از نظر قانوني «محجور» است يا نه؛ اقدامي که احتماال براي تحقير او انجام شده است ،يا شايد قاضي به اين نتيجه رسيده که اگر کسي کارش توليد هنر کالمي است و براي به سرانجام رساندن اين هنر تالش ميکند ،حتما «سالمت رواني» ندارد. موضوع به اين هم بر ميگردد که تتلو در يک فايل صوتي بيژن قاسمزاده ،بازپرس پروندهاش را «گاو» خوانده و تهديد کرده که کتکش خواهد زد چرا که مادرش را ترسانده است. امير تتلو را بعد از دقايقي که در دادسرا حاضر شده ،سوار يک پژوي 206کردند و بردند. در اين ميان ،خواهش و تمناهاي تتلو از قدرت براي پذيرش هم موجب شده که برخي او را هنرمندي ارتجاعي بدانند که دست به دامن قدرت استبدادي شده تا براي خود جايي باز کند .براي همين تا کنون دستگيري او به عنوان پروندهاي که در آن حقوق انساني پايمال شده ،مطرح نشده است. اين همه آزار پليسي و فراقانوني براي هنرمندي که کارش را در زيرزمين شروع کرده و هرگز هم موفق نشده است در فضاي عمومي جامعه به جز شبکههاي اجتماعي و گوشيهاي طرفدارانش مطرح شود ،به نظر عجيب ميآيد .با اين حال ادب کردن تتلو را نميتوان جدا از ادب کردن همنسلهاي او در ايران ديد. از طريق اين سياستها ،جمهوري اسالمي قادر است جامعه، خالقيتها ،ابزارهاي بيان ،شاديها ،غمها ،خشمها و احساسها را کنترل کند و اگر نتواند آنها را کنترل کند ميتواند هزينه را براي چموشها افزايش دهد ،آن هم چموشهايي که بطن کار هنريشان و قدرت سياسيشان ،انتقاد از شرايط زندگي در ايران است ـ حتي اگر خودشان ندانند که چقدر سياسياند و قدرت سياسي دارند. زير همکف پا گرفتيم زيرزمينه خونههامون تو برو هر جا دلت خواست ما همين جا خوبه جامون.
44
1395 شهريور
only it could find them. The CIA believed it knew the locations. possibly civilians. Hard evidence of the Iraqi chemical attacks came to Officials were also warned that Iran might launch light in 1984. But that did little to deter Hussein from retaliatory attacks against U.S. interests in the Middle using the lethal agents, including in strikes against East, including terrorist strikes, if it believed the his own people. For as much as the CIA knew about United States was complicit in Iraq’s chemical warfare Hussein’s use of chemical weapons, officials resisted campaign. providing Iraq with intelligence throughout much of «As Iraqi attacks continue and intensify the the war. The Defense Department had proposed an chances increase that Iranian forces will acquire a shell intelligence-sharing program with the Iraqis in 1986. containing mustard agent with Iraqi markings,» the CIA But according to Francona, it was nixed because the CIA reported in a top secret document in November 1983. and the State Department viewed Saddam Hussein as «Tehran would take such evidence to the U.N. and “anathema” and his officials as “thugs.” charge U.S. complicity in violating international law.» The situation changed in 1987. CIA reconnaissance At the time, the military attaché’s office was satellites picked up clear indications that the Iranians were following Iraqi preparations for the offensive using concentrating large numbers of troops and equipment satellite reconnaissance imagery, Francona told Foreign east of the city of Basrah, according to Francona, who Policy. According to a former CIA official, the images was then serving with the Defense Intelligence Agency. showed Iraqi movements of chemical materials to What concerned DIA analysts the most was that the artillery batteries opposite Iranian positions prior to satellite imagery showed that the Iranians had discovered a gaping hole in the Iraqi lines southeast of Basrah. The each offensive. seam had opened up at the junction between the Iraqi III Francona, an experienced Middle East hand and Corps, deployed east of the city, and the Iraqi VII Corps, Arabic linguist who served in the National Security which was deployed to the southeast of the city in and Agency and the Defense Intelligence Agency, said he around the hotly contested Fao Peninsula. first became aware of Iraq’s use of chemical weapons against Iran in 1984, while serving as air attaché in Amman, Jordan. The information he saw clearly showed that the Iraqis had used Tabun nerve agent (also known as “GA”) against Iranian forces in southern Iraq. T h e declassified CIA documents show that Casey and other top officials were repeatedly informed about Iraq’s chemical attacks and its plans for launching more. «If the Iraqis produce or acquire large new supplies The satellites detected Iranian engineering and of mustard agent, they almost certainly would use it bridging units being secretly moved to deployment areas against Iranian troops and towns near the border,» the opposite the gap in the Iraqi lines, indicating that this was CIA said in a top secret document. going to be where the main force of the annual Iranian But it was the express policy of Reagan to ensure an spring offensive was going to fall, Francona said. Iraqi victory in the war, whatever the cost. In late 1987, the DIA analysts in Francona’s shop The CIA noted in one document that the use in Washington wrote a Top Secret Codeword report of nerve agent «could have a significant impact on partially entitled “At The Gates of Basrah,” warning that Iran’s human wave tactics, forcing Iran to give up that the Iranian 1988 spring offensive was going to be bigger strategy.» Those tactics, which involved Iranian forces than all previous spring offensives, and this offensive swarming against conventionally armed Iraqi positions, stood a very good chance of breaking through the Iraqi had proved decisive in some battles. In March 1984, the lines and capturing Basrah. The report warned that if CIA reported that Iraq had «begun using nerve agents Basrah fell, the Iraqi military would collapse and Iran on the Al Basrah front and likely will be able to employ would win the war. it in militarily significant quantities by late this fall.» President Reagan read the report and, according The use of chemical weapons in war is banned to Francona, wrote a note in the margin addressed to under the Geneva Protocol of 1925, which states that Secretary of Defense Frank C. Carlucci: “An Iranian parties “will exert every effort to induce other States victory is unacceptable.” to accede to the” agreement. Iraq never ratified the Subsequently, a decision was made at the top level protocol; the United States did in 1975. The Chemical of the U.S. government (almost certainly requiring the Weapons Convention, which bans the production and approval of the National Security Council and the CIA). use of such arms, wasn’t passed until 1997, years after The DIA was authorized to give the Iraqi intelligence the incidents in question. services as much detailed information as was available The initial wave of Iraqi attacks, in 1983, used about the deployments and movements of all Iranian mustard agent. While generally not fatal, mustard causes combat units. That included satellite imagery and severe blistering of the skin and mucus membranes, perhaps some sanitized electronic intelligence. There which can lead to potentially fatal infections, and can was a particular focus on the area east of the city of cause blindness and upper respiratory disease, while Basrah where the DIA was convinced the next big increasing the risk of cancer. The United States wasn’t Iranian offensive would come. The agency also provided yet providing battlefield intelligence to Iraq when data on the locations of key Iranian logistics facilities, mustard was used. But it also did nothing to assist Iran and the strength and capabilities of the Iranian air force in its attempts to bring proof of illegal Iraqi chemical and air defense system. Francona described much of the attacks to light. Nor did the administration inform the information as “targeting packages” suitable for use by United Nations. The CIA determined that Iran had the the Iraqi air force to destroy these targets. capability to bomb the weapons assembly facilities, if CONTINUED FROM PAGE 45
44
September 2016
Iran, Russia ink oil rig deal worth $1 billion
Hengam oil field offshore Iran in Persian Gulf (photo by Tasdid)
Source: Tehran Times Iran’s Tasdid Offshore and Onshore Development Company and Russia’s OJSC Krasnye Barrikady Shipyard signed a deal worth $1 billion to cooperate in building jack-up rigs in Iran, Tasnim news agency reported on Saturday. According to the report, with signing this agreement, Iran has stepped toward indigenizing the manufacturing of such rigs for the first time. In the signing ceremony, Tasdid’s Managing Director Ehsan Allah Mousavi said that the agreement covers building of five jack-up rigs. Mousavi also noted that the marine
structures will be built in Khorramshahr Yard (in southwest of Iran) and each rig will take two years to be completed. According to Tasnim, based on the agreement for the first rig, 58 percent of the work will be executed by Iranian side and as the project proceeds, technology transfer and brainstorming of Iranian shipping engineers will increase this figure gradually. Mousavi also underscored a tripartite cooperation between Iran, China and Russia in overhaul for repairing of drilling rigs and said, “In cooperation with a reputable Chinese enterprise, an offshore and onshore drilling rig repair center will be opened in Khorramshahr soon.” “The project will be financed by Russians and renting the rigs for oil and gas projects is expected that the fund will be repaid with interest in 5 years,” he added.
The level of insight into Iraq’s chemical weapons program stands in marked contrast to the flawed assessments, provided by the CIA and The nerve agent causes dizziness, other intelligence agencies about Iraq’s respiratory distress, and muscle program prior to the United States’ convulsions, and can lead to death. CIA invasion in 2003. Back then, American analysts could not precisely determine intelligence had better access to the region the Iranian casualty figures because they and could send officials out to assess the lacked access to Iranian officials and damage. documents. But the agency gauged the Francona visited the Fao Peninsula number of dead as somewhere between “hundreds” and “thousands” in each of shortly after it had been captured by the the four cases where chemical weapons Iraqis. He found the battlefield littered were used prior to a military offensive. with hundreds of used injectors once filled According to the CIA, two-thirds of all with atropine, the drug commonly used chemical weapons ever used by Iraq to treat sarin’s lethal effects. Francona during its war with Iran were fired or scooped up a few of the injectors and brought them back to Baghdad — proof dropped in the last 18 months of the war. that the Iraqis had used sarin on the Fao By 1988, U.S. intelligence was Peninsula. flowing freely to Hussein’s military. That In the ensuing months, Francona March, Iraq launched a nerve gas attack on the Kurdish village of Halabja in northern reported, the Iraqis used sarin in massive quantities three more times in conjunction Iraq. with massed artillery fire and smoke to A month later, the Iraqis used aerial disguise the use of nerve agents. Each bombs and artillery shells filled with sarin offensive was hugely successful, in against Iranian troop concentrations on large part because of the increasingly the Fao Peninsula southeast of Basrah, sophisticated use of mass quantities of helping the Iraqi forces win a major nerve agents. The last of these attacks, victory and recapture the entire peninsula. called the Blessed Ramadan Offensive, The success of the Fao Peninsula offensive was launched by the Iraqis in April 1988 also prevented the Iranians from launching and involved the largest use of sarin nerve their much-anticipated offensive to agent employed by the Iraqis to date. For capture Basrah. According to Francona, a quarter-century, no chemical attack Washington was very pleased with the came close to the scale of Saddam’s result because the Iranians never got a unconventional assaults. Until, perhaps, chance to launch their offensive. the strikes outside of Damascus.
The sarin attacks then followed.
45
45
September 2016
CONTINUED FROM COVER PAGE
conquest of Iranian territory in the 19th century, Tsarist Russian intervention against Iran’s Constitutional Revolution in the first decade of the 20th century, Soviet Russia’s support for secession in northwestern Iran after both World War
1395 شهريور
countries is difficult even when they are pursuing a common goal. This raises the question of what would happen to their relationship if their goals diverged, particularly in Syria. If and when Moscow and Tehran become convinced that Bashar al-Assad’s opponents there have either been defeated or co-opted,
week) stems from Iranian unhappiness with American policies, such as a slower pace to sanctions relief than Tehran thought would occur as a result of the Iranian nuclear accord. This may well be true. But Iran’s withdrawal of permission for Russia to use its base did not occur as a result of a sudden
The U.S. knew Hussein was launching some of the worst chemical attacks in history -- and still gave him a hand. http://foreignpolicy.com
I and World War II, Soviet occupation of northern Iran during World War II and (unlike the British who occupied southern Iran) unwillingness to withdraw its forces afterward, and support for Saddam Hussein during the 1980-88 Iran-Iraq War. Post-Soviet Russia has also annoyed Iran on many occasions, such as when it agreed to sell weapons to Tehran but then postponed or cancelled these deals at America’s behest, took several years to complete the Bushehr nuclear reactor (amid all manner of rancorous dispute), and supported UN Security Resolutions imposing economic sanctions on Iran when it could have vetoed them. Many other instances could be cited, including Russian President Vladimir Putin’s pursuit of improved relations with Iran’s arch-enemies, Israel and Saudi Arabia. Far from showing just how closely allied Moscow and Tehran have recently become, this latest episode shows that cooperation between the two CONTINUED FROM PAGE 47
Culture minister Jannati has described the draft media oversight bill, as well as draft legislation on access to information, as a “gift” to the media. “Creating a media regulating organization, similar to the oversight medical board, has been one of the measures that has always been expected by media workers, it can determine ties between journalists and also with the government,” Jannati was quoted as saying on August 6 by the official government news agency IRNA. He added that the draft bill had
it would not be surprising if they each sought the reduction of the other’s presence and influence in Assad’s government. Such an eventuality, of course, is not yet at hand, and Moscow and Tehran clearly still have reason to cooperate in Syria since the opposition to Assad is still quite strong. And as was the case in March, when Putin announced that he was withdrawing the main part of Russian forces from Syria but actually kept them there, it could be that Russia will either continue or resume bombing missions over Syria from Iran soon. Even so, just the announcement that Russia is no longer using the Iranian base shows that there are political costs to Iranian leaders to be seen cooperating with Russia. The severity of those political costs will be even more apparent if these flights do not resume. Some have suggested that RussianIranian cooperation (including Tehran allowing Russian use of its base for a been prepared in consultations with media workers and think tanks. But critics have said that the government has not taken into account their views. Ramezanpour pointed the finger at Hossein Entezami, the deputy culture minister for press affairs, who has reportedly promoted the creation of a media oversight organization. “[Entezami], a former expert of the intelligence ministry, is the main decision-maker in the Culture Ministry regarding press bills, and he thinks more about limiting media [outlets] than about advocating for their rights,” Ramezanpour said.
improvement in Iranian-American ties. In other words, Russian-Iranian relations can be expected to be tense even if Iranian-American relations are as well. The ongoing tension in RussianIranian relations that this episode highlights could provide an opportunity for American foreign policy to exploit. But for this to happen, Washington would actually have to recognize that the opportunity exists. About the author: Mark N. Katz is a professor of government and politics at George Mason University in Fairfax, VA. He earned a Ph.D. in political science from the Massachusetts Institute of Technology in 1982. He is the author of many books and articles, including Leaving without Losing: The War on Terror after Iraq and Afghanistan (Johns Hopkins University Press, 2012).
Media watchdogs regularly criticize Iran for limiting the free flow of information and accuse the authorities of imprisoning journalists while denying them the right to fair trials. Paris-based Reporters Without Borders said in May that “Iran continues to be one of the world’s five biggest prisons for journalists, with a total of 30 professional and citizen-journalists detained.” Copyright (c) 2016 RFE/RL, Inc. Reprinted with the permission of Radio Free Europe/Radio Liberty, 1201 Connecticut Ave., N.W. Washington DC 20036. www.rferl.org
The U.S. government may be considering military action in response to chemical strikes near Damascus. But a generation ago, America’s military and intelligence communities knew about and did nothing to stop a series of nerve gas attacks far more devastating than anything Syria has seen, Foreign Policy has learned. In 1988, during the waning days of Iraq’s war with Iran, the United States learned through satellite imagery that Iran was about to gain a major strategic advantage by exploiting a hole in Iraqi defenses. U.S. intelligence officials conveyed the location of the Iranian troops to Iraq, fully aware that Hussein’s military would attack with chemical weapons, including sarin, a lethal nerve agent. The intelligence included imagery and maps about Iranian troop movements, as well as the locations of Iranian logistics facilities and details about Iranian air defenses. The Iraqis used mustard gas and sarin prior to four major offensives in early 1988 that relied on U.S. satellite imagery, maps, and other intelligence. These attacks helped to tilt the war in Iraq’s favor and bring Iran to the negotiating table, and they ensured that the Reagan administration’s long-standing policy of securing an Iraqi victory would succeed. But they were also the last in a series of chemical strikes stretching back several years that the Reagan administration knew about and didn’t disclose. U.S. officials have long denied acquiescing to Iraqi chemical attacks, insisting that Hussein’s government never announced he was going to use the weapons. But retired Air Force Col. Rick Francona, who was a military attaché in Baghdad during the 1988 strikes, paints a different picture. «The Iraqis never told us that they intended to use nerve gas. They didn’t have to. We already knew,» he told Foreign Policy. According to recently declassified CIA documents and interviews with former intelligence officials like Francona, the U.S. had firm evidence of Iraqi chemical attacks beginning in 1983. At the time, Iran was publicly alleging that illegal chemical attacks were carried out on its forces, and was building a case to present to the United Nations. But it lacked the evidence implicating Iraq, much of which was contained in top secret reports and memoranda sent to the most senior intelligence officials in the U.S. government. The CIA declined to comment for this story. In contrast to today’s wrenching debate over whether the United States should intervene to stop alleged chemical weapons attacks by the Syrian government, the United States applied a cold calculus three decades ago to Hussein’s widespread use of chemical weapons against his enemies and his own people. The Reagan administration decided that it was better to let the attacks continue if they might turn the tide of the war. And even if they were discovered, the CIA wagered that international outrage and condemnation would be muted. In the documents, the CIA said that Iran might not discover persuasive evidence of the weapons’ use — even though the agency possessed it. Also, the agency noted that the Soviet Union had previously used chemical agents in Afghanistan and suffered few repercussions. It has been previously reported that the United States provided tactical intelligence to Iraq at the same time that officials suspected Hussein would use chemical weapons. But the CIA documents, which sat almost entirely unnoticed in a trove of declassified material at the National Archives in College Park, Md., combined with exclusive interviews with former intelligence officials, reveal new details about the depth of the United States’ knowledge of how and when Iraq employed the deadly agents. They show that senior U.S. officials were being regularly informed about the scale of the nerve gas attacks. They are tantamount to an official American admission of complicity in some of the most gruesome chemical weapons attacks ever launched. Top CIA officials, including the Director of Central Intelligence William J. Casey, a close friend of President Ronald Reagan, were told about the location of Iraqi chemical weapons assembly plants; that Iraq was desperately trying to make enough mustard agent to keep up with frontline demand from its forces; that Iraq was about to buy equipment from Italy to help speed up production of chemical-packed artillery rounds and bombs; and that Iraq could also use nerve agents on Iranian troops and PLEASE GO TO PAGE 44
46
46
September 2016 1395 شهريور
Iran’s Internet Bandwidth Grown 590%
Growth in Iran’s internet infrastructure translates into growth in internet based businesses like tech startups. Iran’s internet bandwidth has grown significantly in the past 3 years, though it’s far beyond where it should be. One of the key infrastructure challenges facing Iran’s startups has always been the poor quality of internet in Iran. More national internet bandwidth means more market for startups and more customer segments enabled. With the growth of the internet infrastructure especially in mobile internet, multimedia content consumption has been risen along with it. This has many positive changes in the tech market. More demand for multimedia content has also created a big demand in advertising in this field, and more internet based services are born taking the place of traditional solutions.
On the first days when Rouhani’s government took office, one of the key priorities that was announced to publish was a complete make over of Iran’s internet infrastructure. The numbers of growth in the past 3 years of president Rouhani’s administration has indicated the exact same thing. Iran’s internet bandwidth has grown from 81.68 gigabit per second to to 564 gigabit per second which shows a 590% growth. Though the internet bandwidth for the whole nation has had good amount of growth, but the number of smartphones has grown over 900%. Many of these smartphones are now also connected to the internet, which means the demand for internet is still higher than the supply coming. Today Iranians have access to high quality 4G/LTE on their phones, however the progress in landline and fiber internet in Iran is not fit for any compliments. For security, speed and cost efficiency a “National Data Network” has been established were local Iranian content and websites go through this network which will translate into a faster loading time for Iranian users. There has been a good amount of interest in building and growing Iran’s internet infrastructure and it seems the process is on the right path if it continues with the same pace.
3 Iranian films among 21st century's top 100
Iran Deploys Russian Long-Range Missiles At Nuclear Site Source: RFE/RL Iranian officials say they have deployed a new Russian-made long-range missile system to protect its Fordo nuclear facility. General Farzad Esmaili, the commander of Iran’s air defenses, told the state IRIB channel on August 28 that protecting the country’s nuclear facilities is paramount “in all circumstances.” He added that “today, Iran’s sky is one of the most secure in the region.” A video on state television showed an S-300 carrier truck in Fordo, raising its missile launchers toward the sky, among other weaponry. The video was broadcast only hours after Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei gave
a speech to air force commanders, including Esmaili, in which he said the country’s military power was solely for defensive purposes. “The S-300 system is a defense system not an assault one, but the Americans did their best for Iran not to get hold of it,” Khamenei said. Fordo was built into a mountain near the central city of Qom. It was to have stopped enriching uranium since the January implementation of a historic nuclear deal with six world powers that curbed Iran’s controversial nuclear program in exchange for the lifting of economic sanctions. Based on reporting by AFP and kompas.com
Iconic Persian songwriter Mohammad Heydari Passes Away Iran Front Page A poll by BBC Culture of 177 film critics from 36 countries aimed to find the best films of recent memory. Iran is represented in the list by Farhadi’s ‘A Separation’ (2011) at No 9, and Kiarostami’s ‘Certified Copy’ (2010) and ‘Ten’ (2002) at numbers 46 and 98, respectively. The resulting top 100 list has Mulholland Drive (2001) at No 1, followed by Wong Karwai’s In the Mood for Love (2000); There Will Be Blood (2007); Spirited Away (2001); and Richard Linklater’s Boyhood (2014). The most popular directors in the list, all with three films each, were Wes Anderson, Apichatpong Weerasethakul, Christopher Nolan, Michael Haneke, Paul Thomas Anderson and Joel and Ethan Coen. Matthew Anderson, the editor of BBC Culture, said greatest film polls often looked right back into the past. “But we wanted to find out about the best films in recent memory. These are the films that most people feel strongly about. “We hope that this list will spark discussion and debate, not just among critics and film aficionados, but among everyone who enjoys
movies and has an opinion about what makes a good one.” Each critic was allowed to submit 10 films which resulted in a total of 599, then sorted into the top 100. The most popular year for films was 2012, with 10 films in the top 100 including The Act of Killing (14) and Holy Motors (16). Nine films from 2013 also featured, including 12 Years a Slave and Blue is the Warmest Colour, The Guardian reported. There is no room for some of the most popular films of the last 16 years, no Harry Potters or Hobbits or Pirates of the Caribbean; but there is a place for the more obviously commercial movies such as George Miller’s Mad Max: Fury Road (2015) at 19, WALL-E at 29 and Ratatouille at joint 90. BBC received responses from 177 – from every continent except Antarctica. Some are newspaper or magazine reviewers, others write primarily for websites; academics and cinema curators are well-represented too. For the purposes of this poll, BBC has decided that a list of the greatest films of the 21st Century should include the year 2000.
Mohammad Heydari, one of the iconic Persian songwriters and santur players, passed away in Los Angeles, due to cancer. Mr. Heydari was 79. The melody of many Persian hit songs in the 1970s and 1980s such as «Namehrabuni», «Soghati», «Bia Benevisim” and “Sobhet Bekheir Azizam” have been written by Mohammad Heydari. His works was mostly performed by Elaheh, Hayedeh, Mahasti and Moein. According to Pejman Akbarzadeh’s “Persian Musicians”, Heydari for almost two decades was the professor at the National Music Conservatory in Tehran and trained many successful musicians such as Esmail Vasseghi. Shorty after 1979 Islamic Revolution, Heydari left his homeland and since the early 1980s continued his artistic activities in California.
47
47
September 2016 1395 شهريور
“The draft bill includes conditions that would push media toward more government control; it sees the press and journalists as a government body, the government can directly interfere in their work whenever and whenever it wants,” Rahmanian told ILNA on August 16. The organization that would be created under the legislation would be in charge of issuing work licenses for journalists and overseeing their work, according to the 2014 text. Some of the stated goals of the organization, including “upholding religiosity” and “observance of national interests and national security” have also led to concerns as journalists have in the past been summoned and jailed for allegedly undermining religious values, “harming the country’s national interests,” or “acting against national security.”
Iranian Journalists Alarmed As Media Legislation Resurfaces Critics say proposed new legislation in Iran would mean an end to any form of independent journalism in the Islamic republic while playing into the hands of the country’s security organs and hard-line conservative judiciary, who would like to see even tighter state control of the media.
By Golnaz Esfandiari, RFE/RL Journalists in Iran are sounding the alarm over a government-drafted media regulation bill that is expected to be sent to the parliament for approval soon, after a two-year delay. The government has said that the bill, which will call for the creation of a media oversight organization, is aimed at supporting media rights and freedoms and regulating the media. But some critics say its approval would mean an end to any form of independent journalism in the Islamic republic. They say that, instead of ensuring more rights for the media, it would satisfy the demands of the country’s security organs and the hard-line conservative judiciary for a tighter state control. The bill “will in practice turn all of Iran’s media into state media,” Ali Asghar Ramezanpour, who served as deputy culture minister under reformist former President Mohammad Khatami and is now based in London, told RFE/ RL. “Despite what is being said, a governmental organization will be in charge of controlling all issues related to media, meaning that in practice we won’t have any independent media anymore,” he said. A number of senior newspaper editors and media experts have warned that the bill is likely to worsen the already difficult situation journalists face in the Islamic republic, where they are subjected to state pressure and written and unwritten censorship rules. The publication of a draft of the media-regulation bill sparked widespread criticism among journalists and mediafreedom advocates, and it was not submitted to parliament at the time. Culture Minister Ali Jannati said on August 6 that the bill would be submitted to parliament “in the next few days.”
Strong Concerns It is unclear whether there have been substantial changes in the text, but some who have seen it say their concerns remain strong. Media expert Kambiz Norouzi described the planned legislation as an attempt to undermine the independence of the media and subject it to government control. “Such problems still exist in the text of the draft bill which I saw recently -- even though some say that it has been amended, it still aims at eliminating the independence of the media and journalism,” he told the semi-official ILNA news agency. The 2014 text says the media organization will be a “nongovernmental” institution run by a “high council.” But it says the council will include state officials, among them the culture minister or his representative and three members of the press advisory board: a lawmaker, a judge, and a representative of the Qom seminaries. The seminaries, where Shi’ite clerics are trained, are home to a number of influential conservative clerics. Mehdi Rahmanian, the chief editor of the reformist Shargh daily, is among critics who fear the bill will limit the media further and result in greater self-censorship.
A ‘Gift’ To The Media
cartoon by Ali Miraei, Iranian daily Ghanoon
The draft bill says that journalists who commit violations, including those who disrespect religious and legal principles, can face punishments that range from a warning to a permanent ban on all journalistic activities. PLEASE GO TO PAGE 45
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
ُSEPTEMBER 2016 - Vol 22 - Issue 274
Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com
What Hamadan Says About the Fragility of Russian-Iranian Ties
By Mark N. Katz (source: LobeLog)
Just one week after Russian bombers began flying missions over Syria out of an Iranian air base in Hamadan, Tehran has revoked its permission for Moscow to use the base. These missions never would have begun if Tehran had not agreed that they could take place. But Russia’s public declaration that they were occurring had a negative impact on Iranian domestic politics. There was criticism in the press and parliament that allowing Russia to make use of an Iranian base violated Iran’s constitutional ban on foreign military bases. Top government leaders responded to this criticism
by saying that Russia had not established a base in Iran, but was simply refueling its aircraft at an Iranian one. But this line of reasoning did not quell criticism, and so Tehran announced an end to these Russian missions while criticizing Moscow for having announced them publicly. What this episode shows is that, even though
Moscow and Tehran are both supporting the Assad regime against its opponents in Syria and top Iranian leaders were willing to allow Russia to use a base in Iran in pursuit of this common aim, a highly negative view of Russia prevails in Iran that limits the extent to which the leadership of the Islamic Republic want to be seen cooperating with it. Unlike so many
Third World countries during the Cold War, where an anti-Western outlook resulted in a willingness to cooperate with Moscow, an anti-Russian outlook has long prevailed even among the most anti-American elements inside Iran. This is due to Iran’s long, negative history with Russia-which has included Tsarist Russian PLEASE GO TO PAGE 45