Parnian 15

‫نشریه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی و اطالع‌رسانی ایرانیان مهاجر‬ ‫سال سوم‪ ،‬شماره دوم‪ ،‬مهر ‪ ،1392‬اکتبر ‪2013‬‬ ‫قیمت‪ 3/5 :‬دالر کانادا‬

‫‪www.parnianmagazine.com‬‬

‫ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﻣﺤﱰم‪،‬‬ ‫از اﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺴﺨﻪ ‪ ١٥‬ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﭘﺮﻧﯿﺎن را ﺑﺎ اﭘﻠﯿﮑﯿﺸﻦ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﭘﺮﻧﯿﺎن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯽ منﺎﯾﯿﺪ ﺑﺴﯿﺎر ﺧﺮﺳﻨﺪﯾﻢ و از ﺷام ﺳﭙﺎﺳﮕﺬارﯾﻢ‪.‬‬ ‫ﺑﺎ ورود ﮐﺪ ﮐﻮﭘﻦ ‪ ٤٠‬اﻣﺘﯿﺎزی زﯾﺮ در وﺑﺴﺎﯾﺖ ﭘﺎرس ﮐﺎﻧﺎدا‪ ،‬ﻫﺪﯾﻪ ﮔﺮوه رﺳﺎﻧﻪای ﭘﺮﻧﯿﺎن را ﭘﺬﯾﺮا ﺑﺎﺷﯿﺪ‪.‬‬

‫‪appar-021092-octthanx‬‬ ‫ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ اراﺋﻪ ﻧﻈﺮات‪ ،‬اﻧﺘﻘﺎدات و ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدات ﺧﻮد‪ ،‬ﻣﺎ را در ﭘﯿﻤﻮدن ﮔﺎمﻫﺎی ﺑﻌﺪی ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮔﺮوه رﺳﺎﻧﻪای ﭘﺮﻧﯿﺎن ﯾﺎرﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﯿﺪ‪.‬‬ ‫ﮔﺮوه رﺳﺎﻧﻪای ﭘﺮﻧﯿﺎن‬

I M M O B I L I E R

Westmount: 1,299,000$

Cote St-Luc: 1,150$/month. th

Plateau: 1,250,000$

Downtown: 1,150$/month.

N.D.G. : 459,000$

Plateau: 1,395,000$

Completely renovated, new designed kitchen, 3+1 bedrooms, 3+1 bathrooms, finished basement, fireplace, a/c, 2 garages. Near all the facilities.

Beautiful 6 - plex in the heart of Plateau. Very good income, very well located.

1,155 sq ft., very nice open concept LVR/DNR with 3 bedrooms, 2 bathrooms, garage, gym. Near all the facilities.

743 sq ft., 16 floor, 1 bedroom open concept condo fully furnished in the heart of Cote St-Luc. Fully renovated kitchen and bathroom with heated floor, one indoor parking, indoor pool, gym, sauna.

Spacious fully furnished apt., 529 sq ft., 1 bdrm. Near Concordia university, Dawson College, La Salle College, metro Guy-Concordia. A/C, pool.

Very good income revenue property, 5 - plex, building always rented.

‫ﻣﺸـﺎﻭﺭ ﺍﻣـﻼﻙ ﻣﺴــﻜﻮﻧﻰ ﻭ ﺗﺠـــﺎﺭﻯ‬ Profusionimmo.ca

Tel: 514.935.3337

‫ﻣﺮﻳﻢ ﺧﺎﻟﻘﻰ‬

‫ﺣﻤﻴﺪ ﺻﺪﻳﻖ ﻛﺎﻏﺬﭼﻰ‬

Real Estate Broker

Real Estate Broker

Maryam Khaleghi Hamid Sedigh Kaghazchi B.Sc

514.983.5415

514.928.5415

‫شماره آینده پرنیان‪ ،‬اول نوامبر ‪ 2013‬منتشر خواهد شد‬

‫پرنیان دیجیتالی با امکانات متعدد را در وبسایت پرنیان‬ ‫‪ www.parnianmagazine.com‬ببینید و یا از طریق اپلیکیشــن آن در ‪Apple Store‬‬ ‫دانلود کنید‪.‬‬

‫نشریهفرهنگی‪،‬اجتماعی‬ ‫و اطالع‌رسانی ایرانیان مهاجر‬ ‫نشریه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی و اطالع‌رسانی ایرانیان مهاجر‬ ‫سال دوم‪ ،‬شماره ششم‪ ،‬شهریور‪ ،1392‬سپتامبر‪2013‬‬ ‫قیمت‪ 3/5 :‬دالر کانادا‬

‫اپلیکیشن اندروید در راه است‬

‫خوشحالم که مدتی‌ســت فقط اخبار خوش‌آیند و امیدبخش برای شما مخاطب محترم‬ ‫دارم‪ .‬بعد از اجرای موفقیت‌آمیز اپلیکیشن اپل و قرار گرفتن آن بر روی بازار این شرکت‬ ‫‪ Apple Store‬با امکان دسترسی به تمامی شماره‌های گذشته نشریه که با استقبال خیلی‬ ‫خوب مخاطبان مواجه شد‪ ،‬تیم فنی در حال طراحی و کار روی اپلیکیشن اندروید است و‬ ‫با توجه به میزان پیشرفت کار قاعدتا زمانی‌که شما این نوشته را مطالعه می‌کنید اپلیکیشن‬ ‫اندروید پرنیان هم باید عرضه شده باشد البته به‌شرطی که مسئوالن ارزیابی بازار اندروید‬ ‫(موسوم به ‪ )Play Store‬به اندازه رقبای‌شان در بازار اپل با تاخیر کار نکنند!‬ ‫اهمیت اپلیکیشن اندروید از این نظر زیاد است که هم‌اکنون اکثریت لوح‌های الکترونیکی‬ ‫(تبلت‌ها) موجود در بازار بر اساس این پلت‌فورم کار می‌کنند و چون فرض بر این است‬ ‫که وسیله مناسب برای مطالعه کتاب و مجالت دیجیتالی‪ ،‬لوح‌های الکترونیکی هستند و نه‬ ‫گوشی‌های همراه هوشمند ‪ smartphones‬با عرضه پرنیان در بازار اندروید خیال ما در‬ ‫«گروه رسانه‌ای پرنیان» از این جهت آسوده می‌شود که دیگر مانعی بر سر راه عالقه‌مندان‬ ‫به نشریه برای مطالعه آن از طریق ابزارهای مناسب الکترونیکی باقی نخواهد ماند‪.‬‬ ‫پس از این عرضه‪ ،‬فاز اول کار به پایان می‌رسد و گام بعدی این خواهد بود که در چند ماه‬ ‫آینده تا ابتدای سال ‪ ،2014‬امکانات جانبی اپلیکیشن‌ها ارتقا یابد و این امکانات به مخاطبان‬ ‫و صاحبان بیزینس‌های ایرانی به‌خوبی معرفی شــوند تا هر دو گروه با پدیده‌های جدید‬ ‫دنیای رسانه بیشتر آشنا شوند‪.‬‬ ‫ما دست‌اندرکاران نشــریه پرنیان در کنار دیگر اعضا گروه رسانه پرنیان‪ ،‬از این موضوع‬ ‫خوشحالیم که یک رسانه فارسی‌زبان تالش دارد آخرین تکنولوژی‌های عرضه و توزیع‬ ‫محصوالت رسانه‌ای (در اینجا نشریه) را برای بهبود کیفیت عرضه‪ ،‬غنی‌ترسازی محتوا و‬ ‫گسترش حوزه توزیع به خدمات بگیرد‪ .‬این مایه افتخار ماست که در این میدان از اولین‌ها‬ ‫(و چه بسا اولین!) هستیم و سعی خواهیم کرد که همیشه چنین بمانیم‪.‬‬ ‫هم‌چنین اخبار خوشی هم از رادیو پرنیان به دست ما رسیده که در شماره آینده جزییات‬ ‫آن را به اطالع شما خواهیم رساند‪.‬‬

‫‪www.parnianmagazine.com‬‬

‫سال سوم‪ ،‬شماره دوم‪ ،‬شماره پیاپی ‪15‬‬

‫مهر ‪ ،1392‬اکتبر ‪2013‬‬

‫)‪ISSN 2291-2940 (Print‬‬ ‫)‪ISSN 2291-2959 (Online‬‬

‫ناشر‪ :‬گروه رسانه ای پرنیان‬

‫‪Parnian Media Group Inc.‬‬

‫مدیر مسئول‪ :‬علی مختاری‬ ‫‪manager@parscanada.com‬‬ ‫سردبیر‪ :‬مجید بسطامی‬ ‫‪editor@parnianmagazine.com‬‬ ‫جانشین سردبیر‪ :‬مصطفی مختاری‬ ‫‪pr@parnianmagazine.com‬‬ ‫مدیر روابط عمومی و منابع انسانی‪ :‬لیلی سرحدی‬

‫‪leili@parnianmagazine.com‬‬

‫پرسش یا سفارش آگهی‪:‬‬

‫‪ads@parnianmagazine.com‬‬

‫گرافیک و صفحه‌آرایی‪:‬‬ ‫محمد خوشکام‪ ،‬حسین اسماعیلی‬ ‫مدیر فنی سایت و اپلیکیشن نشریه‪ :‬شهاب مختاری‬ ‫گروه مترجمین و نویسندگان‪:‬‬ ‫نشــاط تهرانی‪ ،‬مریم جواهریان‪ ،‬عبدالرسول دیانی‪ ،‬بهنام راد‪ ،‬میترا‬ ‫روشن‪ ،‬وحید طلوعی‪ ،‬فرحناز سمیعی‪ ،‬محمد علی شاکرمی‪ ،‬انسیه‬ ‫غفوریان‪،‬نادیاغیوری‪،‬ساقیمطهری‪،‬وحیدالدیننمازی‪،‬یحیینطنزی‬ ‫تلفن و فکس دفتر مونترال‪:‬‬ ‫‪Tel: 1 (514) 903-4726‬‬ ‫‪fax: 1 (514) 439-4726‬‬

‫دغدغه‌های خود را با ما در میان بگذارید‬

‫ ‬

‫ ‬

‫همان‌طور که مشاهده کرده‌اید یکی از مهم‌ترین و جدی‌ترین بخش‌های پرنیان «موضوع‬ ‫ماه» اســت که تالش دارد به دغدغه‌های مهم مهاجران اعم از تازه‌وارد یا قدیمی بپردازد‬ ‫و در حد مقدور‪ ،‬راه حل‌های ممکن را هم از زبان کارشناســان امور مطرح سازد‪ .‬از شما‬ ‫سپاس‌گذار می‌شویم اگر به هر شکل ممکن (از طریق کامنت گذاشتن زیر مطالب از جمله‬ ‫همین مطلب در روی ســایت پرنیان‪ ،‬ارسال فکس‪ ،‬ایمیل‪ ،‬تلفن‪ ،)...‬موضوعاتی را که به‬ ‫نظرتان مهم و ضروری هستند معرفی کنید تا به ترتیب به آنها پرداخته شود‪ .‬اگر حتی تجربه‬ ‫یا خاطر‌ه مطلوب یا ناخوش‌آیندی هم در ارتباط با این دسته از موضوعات دارید با ما در‬ ‫میان گذارید تا مبنای مطالب و پرونده‌های آتی شود‪.‬‬ ‫منتظر دریافت نظرات شما هستم‪.‬‬ ‫ ‬

‫ ‬

‫سردبیر‬

‫تلفن دفتر تهران‪)021( 220-250-84 :‬‬ ‫‪Toronto: 1 (647) 429-1848‬‬ ‫تلفن سفارش آگهی‪:‬‬ ‫‪Vancouver: 1 (604) 909-3073‬‬ ‫‪Tehran: 0937-358-7244‬‬

‫تماس با پرنیان‬ ‫وب سایت‪www.parnianmagazine.com :‬‬

‫پرنیان از دریافت مقاالت و نوشــته‌های مخاطبان استقبال می‌کند‪.‬‬ ‫مطالب برای انتشار باید در قالب فایل ‪ Word‬باشد‪.‬‬ ‫نقل مطالب نشریه با ذکر ماخذ آزاد است‪ .‬برای نقل مطالب سایت‪،‬‬ ‫به آیین‌نامه مربوطه مراجعه نمایید‪.‬‬ ‫اســتفاده از طرح‌ها و آگهی‌ها بدون اجــازه کتبی غیرمجاز بوده و‬ ‫می‌تواند تبعات حقوقی داشته باشد‪.‬‬ ‫پرنیان هیچ‌گونه مســئولیتی در قبال آگهی های چاپ شده ندارد‪.‬‬ ‫مسئولیت مقاالت منتشر شده با نویسندگان آنها است‪.‬‬ ‫بازنشر قصه‌ها و قطعات ادبی نیازمند دریافت اجازه از نویسندگان‬ ‫است‪.‬‬ ‫یادداشت سردبیر‬

‫‪5‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫توصیه شده ها‬ ‫‪ 8‬توصیه شده ها‬

‫سخنی با خوانندگان‬

‫‪ 10‬دولت شکننده خانم ماروا و زیاده خواهی‬ ‫ناشی از توهم‬

‫گزارش‬

‫‪ 12‬منشور ارزش ها یا تیغه ای شکاف دهنده؟‬ ‫‪ 16‬دردسرهای شهروندی کانادا‬ ‫‪ 18‬میراث کنی در مهاجــرت‪ :‬خوب‪ ،‬بد و‬ ‫زشت‬

‫صفحه ‪10‬‬

‫البالی اخبار‬

‫‪ 20‬بهبودی محدود بعد از چند ماه تیره و تار‬ ‫‪ 21‬ایرانیان متقاضی ویزای موقت کانادا باید اثر انگشت ارائه دهند‬ ‫‪ 22‬افزایش وزن سیاسی ریچموندهیل در سطح فدرال‬

‫کاریکاتور‬

‫‪ 23‬کاریکاتور‬

‫صفحه ‪21‬‬

‫صفحه ‪42‬‬

‫موضوع ماه‬

‫‪ 24‬پسرخالف کار و معتاد من محصول این جامعه است‬ ‫‪ 30‬امیدهای خزان شده‬ ‫‪ 34‬قربانی تصویر کلیشه ای از جوان مهاجر بزه کار‬ ‫‪ 36‬اجتماع پروراننده قلدرمابی‬ ‫‪ 38‬قلدرمابی مجازی‬ ‫‪ 42‬نقــش قومــی‪ ،‬نــژادی و مهاجرتــی بــر عوامل‬ ‫زورگویی(‪ )Bullying‬به دیگران‬ ‫‪ 44‬رویه عملی دولت ها در مورد پدیده تابعیت مضاعف‬ ‫صفحه ‪46‬‬

‫فهرست مطالب‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪6‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫فرهنگ و ادب‬

‫‪ 46‬با خرابات نشینان‬

‫توصیه هایکاربردی‬

‫‪ 50‬رابطه بازاریابی و قصه پردازی‬ ‫‪ 52‬کمک به کارفرمایان کبکی برای اشتغال مهاجران‬ ‫تازه وارد‬ ‫‪ 53‬نکاتی درباره رضایت نامه والدین برای خروج‬ ‫فرزندان از کانادا‬ ‫‪ 15 54‬خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازه وارد‬

‫صفحه ‪50‬‬

‫فهرست مطالب‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫امیدهای خزان شده‬ ‫نگاهی به جذب جوانان‬ ‫خانوارهای مهاجر کانادا‬ ‫در باندهای خالفکار‬

‫دکتر وحیدالدین نمازی‬

‫«جوانان خانواده‌های مهاجر اعم از اینکه متولد داخل و یا خارج از کانادا‬ ‫باشند نسبتی در حدود ‪ 20‬درصد از جوانان کانادایی زیر ‪ 18‬سال را شکل‬ ‫می‌دهند‪ .‬انتظار می‌رود که نسبت مورد اشاره تا سال ‪ 2016‬به حدود ‪25‬‬ ‫درصــد بالغ گردد‪ .‬دقت بر روی این آمــار از آن جهت اهمیت دارد که‬ ‫نشان می‌دهد تا چه‌اندازه حضور شاداب و سالمت این گروه می‌تواند در‬ ‫ساخت حال و آینده کشور تاثیرگذار باشد‪ .‬در عین حال‪ ،‬نباید از این امر‬ ‫هم غافل ماند که دوران بلوغ و نوجوانی ایامی مسئله‌دار در رشد هر فرد‬ ‫محسوب می‌گردند‪ .‬این تجربه برای جوانان مهاجر بویژه نسل اول با انواع‬ ‫پیچیدگی‌های زبانی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬روانی و اقتصادی نیز همراه است‪».‬‬ ‫مقاله تحلیلی دکتر نمازی درباره بزه‌کاری در میان نسل دوم ایرانیان را در‬ ‫صفحات ‪ 32-30‬مطالعه کنید‪.‬‬

‫اجتماع پروراننده قلدرمابی‬

‫دکتر وحید طلوعی‬

‫درباره سه ضلع قلدرمابی‪ :‬قربانی‪ ،‬قلدر و شاهد‬ ‫«فردی را در نظر بیاورید که نمی‌تواند در جایگاهی‬ ‫که خود را شایســتۀ آن می‌داند قرار گیرد – و البته‬ ‫این جایگاه را نیز جامعه برای او تعریف کرده است‬ ‫و از طریق گروه‌هایی که به عنوان مرجع برای افراد‬ ‫معرفی می‌کند آنها را به هم‌شکلی با آنها فرامی‌خواند‬ ‫– و با از دســت رفتن این جایــگاه‪ ،‬خود را نیز از‬ ‫دســت رفته می‌پندارد‪ .‬حال چنین کسی در جمعی‬ ‫از همساالن و هماالن خودش این فرصت را می‌یابد‬ ‫که با فرودســت نشان‌دادن دیگری خود را فرادست‬ ‫بنامد و اتفاق ًا دیگران نیز این رفتار او را تشویق کنند‬ ‫و هرچه بیشتر او را در جمع خود بپذیرند‪ .‬نتیجه جز‬ ‫این نمی‌شود که او به ایشان می‌پیوندد و آزار دیگری‬ ‫در جمع را چونان طنابــی می‌داند که او را به گروه‬ ‫دلخواهشمی‌پیوندد‪».‬‬ ‫مقاله تحلیلی دکتر طلوعی درباره زمینه‌های اجتماعی‬ ‫پرورش و گســترش قلدرمابی را در صفحات ‪ 36‬و‬ ‫‪ 37‬بخوانید‪.‬‬

‫پسر خالف‌کار و معتاد من محصول این جامعه است‬

‫گزارشی از پدیده گنگ‌های خیابانی مونترال‬

‫میترا روشن‬

‫مجموعه مطالبی درباره درگیر شدن جوانان ایرانی در گنگ‌های خیابانی در گفتگو با یک مادر فرزند از‬ ‫دســت داده‪ ،‬چند نوجوان ایرانی و گزارشات رســانه‌ها از دالیل نوجوانان برای ورود به این گنگ‌ها در این‬ ‫گزارش تفصیلی میترا روشن منعکس شده است‪.‬‬ ‫توصیه شده ها‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪8‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫قلدرمابیمجازی‬

‫نکاتی درباره پدیده ‪cyberbullying‬‬ ‫در میان نوجوانان و راه‌های مقابله با آن‬

‫نشاط تهرانی‬

‫«یکی از انواع رایج قلدرمابی ‪ cyberbullying‬یا قلدری رایانه‌ای است که به هرگونه اذیت و آزار‬ ‫افراد از طریق شبکه‌های ارتباطی و مجازی گفته می‌شود‪ .‬این مشکل بیشتر از همه در بین نوجوانان به‬ ‫چشم می‌خورد به این معنی که بعضی نوجوانان همتایان خود را از طریق پیامک تلفنی یا پیام‌های عمومی‬ ‫در شبکه‌های اجتماعی آزار و اذیت می‌کنند و به‌عنوان مثال روی صفحه آنها جمله‌های ناخوشایند می‌نویسند‪».‬‬ ‫این مقاله نشاط تهرانی درباره یکی از جدیدترین و خطرناک‌ترین اشکال قلدرمابی را در صفحات ‪ 40-38‬ببینید‪.‬‬

‫نقش قومی‪ ،‬نژادی و مهاجرتی‬ ‫بر عوامل زورگویی (‪)Bullying‬‬ ‫به دیگران‬ ‫تریسی جی‪ .‬شر‪ /‬برگردان ساقی مطهری‬

‫«مســئله زورگویی یا قلدری با کودکانی که به نظر‬ ‫متفاوت می‌رسند‪ ،‬توسط کودکان دیگر‪ ،‬مسئله تازه‌ای‬ ‫نیست‪ .‬صرف نظر از اینکه در آمریکا زندگی می‌کنیم‬ ‫یا در ایران‪ ،‬کودکان بر اساس پیشینه مهاجرتی‪ ،‬قومی‬ ‫و نژادی‌شان هدف آزار و اذیت می‌باشند‪ .‬تمرکز بر‬ ‫مسئله زورگویی قومی‪-‬نژادی همچنان مورد مطالعه و‬ ‫بررسی است اما تحقیقات‪ ،‬از برخی دالیل زورگویی‬ ‫که تمرکز بر این ویژگی‌ها و مشــخصه‌های‬ ‫دانش‌آمــوزان دارد‪ ،‬پرده برداشــته‬ ‫است‪».‬‬ ‫در صفحات ‪ 42‬و ‪ 43‬نتایج‬ ‫بررســی‌های دانشگاهی‬ ‫درباره پدیده زورگویی‬ ‫در میــان مهاجران را‬ ‫بخوانید‪.‬‬

‫منشور ارزش‌ها‬ ‫یا تیغه‌ای شکاف‌دهنده؟‬ ‫تصمیمی استانی که می‌تواند‬ ‫ابعادی ملی به خود بگیرد‬

‫مجیدبسطامی‬

‫ابعاد اســتانی و ملی «منشــور ارزش‌های کبک» که‬ ‫اخیرا از سوی دولت اقلیت این استان به وسیله خانم‬ ‫ماروا‪ ،‬نخســت وزیر کبک به مجلس ارائه شده و با‬ ‫واکنش‌های فراوانی در سراســر کانادا مواجه شده‬ ‫است در صفحات ‪ 12‬تا ‪ 15‬این شماره مورد بررسی‬ ‫قرار گرفته است‪.‬‬

‫توصیه شده ها‬

‫‪9‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫علی مختاری‬

‫‪manager@parnianmagazine.com‬‬

‫دولت شکننده خانم ماروا‬ ‫و زیاده‌خواهی ناشی از توهم‬

‫در خبرها خوانده‌اید که دولت کبک به رهبری خانم پالین‬ ‫ماروا فیل دیگری هوا کرده اســت و این بار بنا به عادت‪،‬‬ ‫مشکل جدیدی را ســاخته و برایش راه‌حلی بدیع ارایه‬ ‫کرده اســت‪ .‬این بار جنجال بر ســر «منشور ارزش‌های‬ ‫کبکی» اســت که طرح برخی از بخش‌های آن در جامعه‬ ‫چندفرهنگی کبک جای تاسف دارد‪ .‬اینکه افراد با هرگونه‬ ‫نشــان مذهبی نمی‌توانند در بخش‌های دولتی و عمومی‬ ‫کار کنند عمال محروم کردن بخشی از جامعه از حضور در‬ ‫عرصه عمومی است‪ .‬به نظر نگارنده این منشور به یقین‬ ‫ناقض حقوق بشر است و به وضوح حق آزادی مذهبی‬ ‫را نقض می‌کند‪.‬‬ ‫البته این دولت پیش از این نیز برای مشکالت خودساخته‬ ‫خود در زمینه‌های دیگر راه‌حل صادر کرده است‪ .‬ایجاد‬ ‫پلیــس زبــان و تندروی‌هایی که در الزام شــرکت‌ها به‬ ‫استفاده از زبان فرانسه و یا ایراداتی که به نام غیر فرانسوی‬ ‫فروشگاه‌های بزرگ و حتی منوی غذای رستوران‌ها داشته‬ ‫از شاهکارهای حکومت‌داری حزب کبکی است‪ .‬نتیجه‬ ‫این تندروی‌ها البته ضرری است که به اقتصاد کبک تحمیل‬ ‫می‌شود‪ .‬این فشــارها گاه باعث شده است شرکت‌های‬ ‫بزرگ و نیز افراد مولد و کارآفرین عطای کبک را به لقایش‬ ‫ببخشند و این اســتان را به سوی دیگر استان‌های کانادا‬ ‫ترک کنند که خود به معنی افزایش آمار بیکاری در دوره‬ ‫سلطنت خانم نخست وزیر است‪ .‬خانم ماروا اما سرمست‬ ‫از قدرتی که در مورد میزان آن در توهم است تنها به یک‬ ‫چیز فکر می‌کند و آن اینکه چگونه مشکل تازه‌ای برای‬ ‫حل کردن بیافریند و گروهی از جامعه را زیر فشــار قرار‬ ‫دهد‪ .‬‬ ‫ایــن روزها خانم ماروا در فکر تشــکیل دولت اکثریت‬ ‫اســت و به دنبال اجرای استراتژی هارپر برای برگزاری‬ ‫انتخابات و بدست آوردن صندلی‌های بیشتر درپارلمان‪ .‬او‬ ‫در شرایط فعلی نمی‌تواند هر آنچه می‌خواهد انجام دهد‬ ‫و احزاب رقیب تا حدود زیادی بر اسب قدرت او افسار‬ ‫زده‌اند و او را امید آن اســت که بتواند خود را با پیروزی‬ ‫قاطع در انتخاباتی زودرس رها کند‪ .‬حتی تصور اکثریت‬ ‫شدن دولت خانم ماروا در کبک نیز خوشایند نیست‪ .‬‬ ‫سخنی با خوانندگان‬ ‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪10‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫در این میان رفتار دولت کبک در این سال‌ها به شدت از‬ ‫رفتار دولت محافظه‌کارفدرال الگو گرفته است‪ .‬حداقل در‬ ‫حوزه مهاجرت که نگارنده به صورت روزانه با آن درگیر‬ ‫اســت تصمیمات غیرمنصفانه و غیرمنطقی و رویه‌های‬ ‫غیراصولی نظیر آنچه در ســطح فدرال مشاهده شده در‬ ‫پیش گرفته شده است‪.‬‬ ‫به گمان من نه خانم ماروا و نه آقای هارپر نخواهند توانست‬ ‫چهره کبک و کانادا را تغییر دهند‪ .‬سیستم سیاسی کبک و‬ ‫کانادا در ذات خود دموکراتیک اســت و این دولت‌ها که‬ ‫اتفاقا هر دو آنها در خال ناشی از اختالف دیگر احزاب به‬ ‫قدرت رسیده‌اند نمی‌توانند اساس این نظام و ارزش‌های‬ ‫انسانی پذیرفته شده آنرا تغییر دهند اگر چه ممکن است‬ ‫در دوره‌ای گردی بر آن بنشانند‪.‬‬ ‫خانم ماروا و آقای هارپر و تفکرات تنگ‌نظرانه آنها قطعا‬ ‫در آینده‌ای نه چندان دور پاسخ درخوری از مردم دریافت‬ ‫خواهند کرد‪ .‬کافی است مردم فرصت یابند پای صندوق‬ ‫رای رفته و اظهارنظر کنند‪ .‬خوشبختانه خانم ماروا مست‬ ‫از توهم قدرت خــود در فکر دادن این فرصت به مردم‬ ‫کبک است‪.‬‬

‫خانم ماروا و آقــای هارپر و‬

‫تفکرات تنگ‌نظرانه آنها قطعا‬ ‫در آینده‌ای نــه چندان دور‬ ‫پاســخ درخــوری از مردم‬ ‫دریافت خواهند کرد‬

‫نوشیدنی‌ها و سالمت دهان و دندان‬

‫دکتر نسرین صبا جراح ‪ -‬دندانپزشک‬

‫احساس تشنگی می‌کنید و دنبال نوشیدنی سالمتری از نوشابه‌های گازدار هستید؟‬ ‫شــما آب میوه را انتخاب می‌کنید؛ نه؟ حقیقت این است که درحالی‌که این آب‬ ‫میوه ویتامین ث مورد نیاز شما را تعیین می‌کند ولی سرشار از شکر و اسید است‬ ‫که برای سالمت دندان‌های شما مضر است‪ .‬با نوشیدن آب میوه دندان‌های شما‬ ‫آغشته به اسید شده که باعث سستی دندان‌ها می‌شود‪ .‬درعین‌حال شکر موجود‬ ‫در آب میوه از باکتری‌های موجود در دهان شما تغذیه کرده و اسید بیشتری تولید‬ ‫می‌گردد‪.‬‬ ‫چند توصیه ارزشمند در صورت نوشیدن آب میوه‪:‬‬ ‫بهترین زمان برای مصرف آب میوه هنگام صرف غذا است زیرا غذا اسید آّب میوه‬ ‫را خنثی می‌کند و اسید بیشتر روی مواد غذایی اثر می‌کند تا روی دندان‌های شما‪.‬‬ ‫آب میــوه را مزمزه نکنید بلکه آن را در مدت کوتاهی بنوشــید و تمام کنید‪ .‬در‬ ‫این صورت اســید‪ ،‬مدت کمتری در تماس با دندان‌های‌تان خواهد بود‪ .‬اگر به‬ ‫ب میوه می‌دهید آنرا داخل لیوان ریخته و با نی به او بدهید‪ .‬در این‬ ‫کودک خود آ ‌‬ ‫صورت آب میوه کمتر در تماس با دندان‌ها قرار می‌گیرد‪ .‬هیچ‌وقت از شیشه شیر‬ ‫یا لیوان‌های مخصوص کودک برای این منظور استفاده نکنید به این دلیل که شیشه‬ ‫شیر باعث می‌شود که زمان نوشــیدن طوالنی‌تر شود و در نتیجه دندان‌ها زمان‬ ‫بیشتری در تماس با اسید و شکر خواهند بود‪.‬‬ ‫آب ســبزی‌ها جایگزین بهتری برای آب میوه اســت زیرا شکر کمتری دارد به‬ ‫شرطی که ازمصرف آب ســبزی‌های اسیدی مانند آب گوجه‌فرنگی خودداری‬ ‫شود‪ .‬عالوه بر این برچسب آب سبزی‌ها را بررسی کنید زیرا ممکن است سرشار‬ ‫از نمک باشند‪.‬‬ ‫آب میوه هیچ‌وقت جایگزین میوه و سبزی‌های تازه نمی‌شود‪ .‬میوه و سبزی‌های‬

‫تازه همیشــه بهترین انتخاب هســتند زیرا آب میوه فاقد فیبر است و سرشار از‬ ‫کالــری‪ .‬در ضمن عمل جویدن میوه و ســبزی‌های تازه باعث تولید بزاق دهان‬ ‫می‌شود که از دندان‌ها در برابر اسید و شکر موجود در دهان محافظت می‌کند‪.‬‬ ‫برای بچه‌ها که میوه و سبزی‌ها را دوست ندارند پدر و مادر باید ابتکار به خرج‬ ‫داده و برای نمونه با افزون توت‌فرنگی تازه به غالت صبحانه و یا درست کردن‬ ‫پالوده (اســموتی) با میوه‌های تازه و یا افزودن سبزی‌های تازه به سس ماکارونی‬ ‫کودکان خود را به خوردن سبزی‌های تازه تشویق نمایند‪.‬‬ ‫حداقل یک ساعت بعد از نوشیدن آب میوه صبر کنید و بعد دندان کودک خود را‬ ‫مسواک بزنید زیرا بزاق‪ ،‬خاصیت شستشو و تقویت‌کنندگی دندان دارد‪.‬‬ ‫بهترین دوست دندان در زمان تشنگی همان آب آشامیدنی است‪ .‬آب شیر شهری‬ ‫به‌دلیل داشتن فلوراید که باعث تقویت دندان‌ها می‌شود به مراتب از ّآب بطری‬ ‫بهتر است‪.‬‬ ‫پس از آب‪ ،‬نوشیدنی‌های سالمی مانند شیر ‪ -‬ماست نوشیدنی ‪ -‬شیر سویای‬ ‫شیرین‌نشده و یا آب سبزی‌ها با میزان نمک پایین توصیه می‌شوند‪.‬‬ ‫دکتر نسرین صبا دندانپزشک و در اتاوا شاغل می‌باشند‪.‬‬ ‫برای کسب اطالعات بیشترلطفا به وب سایت‪:‬‬ ‫‪www.bankdentistry.com‬‬ ‫یا به مطب ایشان به آدرس زیر مراجعه نمایید‪:‬‬ ‫‪1189, Bank Street, Ottawa‬‬ ‫‪Phone: 613 241 1010‬‬

‫منشور ارزش‌ها یا تیغه‌ای‬ ‫شکاف‌دهنده؟‬

‫تصمیمی استانی که می‌تواند ابعادی ملی به خود بگیرد‬

‫‪Majid Bastami‬‬

‫‪editor@parnianmagazine.com‬‬

‫گزارش‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪12‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫این‌طور به نظر می‌رسد که اعالم برنامه جدید مقامات‬ ‫دولت اقلیت کبک با عنــوان تالش برای تصویب‬ ‫«منشــور ارزش‌های کبک» که برای بیش از ‪ 2‬هفته‬ ‫خبر مهم رســانه‌های کانادا بوده لرزه‌ای را به دنبال‬ ‫داشت که از مرزهای این استان گذر کرده و احتمال‬ ‫دارد در آینده تاثیرات چشــم‌گیری در تمامی کانادا‬ ‫داشته باشد‪ .‬اما چرا باید چنین منشوری چنین تاثیری‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫این منشور به بهانه احترام به ارزش‌های سکوالریستی‬ ‫در کبک و ادغام موثرتر مهاجران با نژادها‪ ،‬باورها و‬

‫ارزش‌های متنوع در این استان‪ ،‬استفاده از نشانه‌های‬ ‫رایج مذهبی اعم از حجاب و نقاب مسلمانان‪ ،‬صلیب‬ ‫مسیحی‪ ،‬ستاره داود‪ ،‬عمامه سیک‌ها و کیپای یهودیان‬ ‫را برای طیف گسترده‌ای از شاغالن در مراکز دولتی‬ ‫و عمومی ممنوع کرده از جمله پزشکان و کارکنان‬ ‫بیمارســتان‪ ،‬افراد نیروی پلیس‪ ،‬معلمان و کارکنان‬ ‫مــدارس و مهدکودک‌ها‪ ،‬قضات و دادســتان‌ها و‬ ‫کارکنان شهرداری‌ها‪ .‬البته برخی عناصر کوچک نظیر‬ ‫انگشتر‪ ،‬گوشواره و گردن‌بند‌های ظریف و کوچک‬ ‫مستثنا هستند‪ .‬همچنین آن بخش از عناصر مذهبی‬

‫در مجموع ‪ 52‬درصد از جمعیت استان از این الیحه‬ ‫حمایت می‌کنند که اگر چه باالی ‪ 50‬درصد است‬ ‫اما اکثریت شکننده‌ای است‬

‫(عمدتا مربوط به کلیسای کاتولیک) که جزو میراث‬ ‫فرهنگی کبک شده‌اند هم از این قانون استثنا شده‌اند‪.‬‬ ‫به دلیل بحث‌های درگرفته‪ ،‬بازنگری در مورد برخی‬ ‫دیگر از استثناها در دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها هم در‬ ‫جریان اســت اما در مجموع دولت اقلیت کبک در‬ ‫نظر دارد که به هر شــکل ممکن این الیحه را برای‬ ‫رای‌گیری به مجلس ببرد‪ .‬الزم به یادآوری است که‬ ‫نســخه اولیه این الیحه در ‪ 22‬ماه می ‪ 2013‬عرضه‬ ‫شده بود و نظیر مورد تغییرات قانون اجبار به کاربرد‬ ‫زبان فرانسه در استان‪ ،‬از برنامه‌های کلیدی انتخاباتی‬ ‫خانم پالین ماروا‪ ،‬رهبر حزب کبکی (پارتی کبکوا) و‬ ‫نخست وزیر استان محسوب می‌شود‪.‬‬ ‫واکنش‌ها در داخل استان و دوقطبی شدن جامعه‬ ‫همان‌طور که پیش‌بینی می‌شــد این قانون استان را‬ ‫به دو گروه کامال متمایز تقســیم کرده است‪ .‬موج‬ ‫اعتراضات با اولین اعالم آغاز شــد و کماکان ادامه‬ ‫دارد و به تظاهرات گسترده خیابانی در مونترال هم‬ ‫کشیده شد‪ .‬شهر مونترال به دلیل بافت چندفرهنگی و‬ ‫قومیتی آن که در دهه اخیر متنوع‌تر هم شده و کاربرد‬

‫زیاد زبان انگلیســی در آن یکی از پایگاه‌های عمده‬ ‫مخالفین با سیاست‌های خانم ماروا محسوب می‌شود‬ ‫و به دلیل اهمیت فراوان این شهر در اقتصاد‪ ،‬فرهنگ‬ ‫و سیاست استان‪ ،‬این مخالفت‌ها بسیار تاثیرگذار هم‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫در میان احزاب مخالف در استان‪ ،‬لیبرال‌ها مخالفت‬ ‫خود را رسما با آن اعالم کرده و گفته‌اند که به این الیحه‬ ‫رای منفی خواهند داد‪ .‬با توجه به اینکه این حزب تنها‬ ‫‪ 4‬کرسی کمتر از حزب کبکی‪ ،‬تشکیل‌دهنده دولت‬ ‫کبک دارد مخالفت آن بسیار موثر است و به معنای‬ ‫برگزاری انتخابات زودهنگام در استان است که زمان‬ ‫آن دسامبر امسال پیش‌بینی می‌شود مگر اینکه خانم‬ ‫ماروا با آقای فرانسوا لوگو رهبر «ائتالف برای آینده‬ ‫کبک» که ‪ 19‬کرســی پارلمــان را در اختیار دارد به‬ ‫توافق برسد‪ .‬آقای لوگو خواستار تصویب این قانون‬ ‫با محدودیت‌های کمتر از جمله مجزا شدن کارکنان‬ ‫بیمارســتان‌ها و مهدکودک‌ها شده است‪ .‬از آنجا که‬ ‫به نظر می‌رســد هدف اصلی خانم مــاروا از طرح‬ ‫این قانون در میانه اوضاع نه‌چندان مناسب اقتصادی‬ ‫کبک‪ ،‬دوقطبی کردن جامعه و حرکت برای برگزاری‬ ‫انتخابات و رسیدن به دولت‬ ‫اکثریت بوده اســت باید دید‬ ‫نتیجه نظرسنجی‌ها چه چیزی‬ ‫را به وی دیکته خواهند کرد‪.‬‬ ‫اگر احســاس کنــد که یک‬ ‫انتخابات زودهنگام تضمینی‬ ‫برای پیروزی نخواهد داشت‪،‬‬ ‫احتماال بــرای تصویب این‬ ‫قانون با آقای لوگو به تفاهم‬ ‫خواهد رسید‪.‬‬ ‫اما اتفــاق عمیق‌تــر در زیر‬ ‫پوست استان در جریان است‬ ‫و فضای مخالــف و موافق‬ ‫را امــروز می‌تــوان در همه‬ ‫عرصه‌ها دید به شــکلی که‬

‫حتی محافل دانشگاهی و جمعیت‌های فمینیستی را‬ ‫هم دچار دودستگی و اختالف نظر عمیق کرده است‪.‬‬ ‫امری که اگرچــه در طراحی اولیه مورد نظر حزب‬ ‫کبکی بوده است اما معلوم نیست در درازمدت به نفع‬ ‫این حزب و کل استان باشد‪.‬‬ ‫به هر حال نتایج نظرسنجی که در ‪ 21‬سپتامبر منتشر‬ ‫شد نشان می‌دهد که در مجموع ‪ 52‬درصد از جمعیت‬ ‫استان از این الیحه حمایت می‌کنند که اگر چه باالی‬ ‫‪ 50‬درصد است اما اکثریت شکننده‌ای است به‌ویژه‬ ‫که تنها ‪ 32‬درصد پاسخ‌دهندگان با آن کامال موافقا و‬ ‫‪ 20‬درصد گفته‌اند «کمابیش» موافق هستند که ممکن‬ ‫است تا زمان انتخابات نظرشان عوض شود‪ .‬به‌ویژه‬ ‫اگر احزاب مخالف بتوانند موضوعات مهم دیگری‬ ‫نظیر مســائل اقتصادی را مطرح کنند و برگ برنده‬ ‫خانم ماروا را بسوزانند احتمال ریزش موافقان این‬ ‫موضوع بیشتر هم می‌شــود‪ .‬در هر دو منطقه مهم‬ ‫کالن‌شهرهای مونترال و کبک‌سیتی‪ ،‬درصد موافقان‬ ‫کمتر از ‪ 50‬درصد است (به ترتیب ‪ 49‬و ‪ 45‬درصد)؛‬ ‫همچنین از نظر زبانی‪ ،‬فرانسه‌زبانان (فرانکوفون) با ‪59‬‬ ‫درصد موافقت حمایت قاطعی از این طرح کرده‌اند‬ ‫درحالی‌که در میان غیر فرانسه‌زبانان این حمایت تنها‬ ‫‪ 31‬درصد است‪ .‬همه اینها به‌خوبی نشان از وضعیت‬ ‫دوقطبی و صف‌آرایی ارزشی‪-‬ایدیولوژیک در سطح‬ ‫استان دارد‪.‬‬ ‫واکنش‌ها در خارج از استان و گوه‌ای که برنده‌تر‬ ‫می‌شود‬ ‫رهبران هر ســه حزب اصلی کانادا در سطح فدرال‬ ‫مخالفت خود را با محتوای این منشور اعالم کرده‌اند‪.‬‬ ‫این درســت همان چیزی است که این منشور برای‬ ‫آن طراحی شده است‪ :‬استفاده از ایده گوه جداکننده‬ ‫‪ wedge issue‬بــرای تمایــزدادن خود از دیگر‬ ‫احزاب و آوردن طرفداران ســایر احزاب به سمت‬ ‫خود‪.‬‬ ‫از همین‌جاســت که این بحث استانی می‌تواند ‪‬‬

‫گزارش‬

‫‪13‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫‪‬ابعــادی ملی به خود بگیرد چرا که مســتقیما به‬ ‫ارزش‌هایی حمله می‌کند که هر ســه حزب اصلی‬ ‫فدرال به آن باور دارند و آن را تبلیغ می‌کنند از جمله‬ ‫چندفرهنگی و موزاییکی بودن فرهنگی‪-‬قومی کانادا‬ ‫و لزوم احترام به ارزش‌ها و باورهای همه اقوام‪ .‬اینها‬ ‫مواردی اســت که امروزه همه کانادایی‌ها نظیر ‪3-2‬‬ ‫دهه قبل به آن باور ندارند و کم نیســتند کسانی‌که‬

‫تحت سیاست‌های جنجالی دولت هارپر‬ ‫در یک دهه اخیر‪ ،‬دوقطبی شــرق و غرب‬ ‫کانادا به شدت در حال فعال شدن است‬ ‫گزارش‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪14‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫می‌گویند چنین شــعارهایی که به‌ویــژه به منظور‬ ‫گشایش درهای کشور به روی مهاجران غیراروپایی‪،‬‬ ‫غیر انگلیسی‌زبان و غیرمسیحی و جذب متخصصان‬ ‫از سراســر جهان مورد استفاده قرار گرفته هم‌اکنون‬ ‫به تضعیف ارزش‌های اصیل دیگری از نگاه آنها از‬ ‫جمله زبان انگلیسی‪ ،‬باورهای انسان غربی سکوالر و‬ ‫هم‌چنین ارزش‌های مسیحی منجر شده است‪ .‬اینها‬ ‫مواردی است که می‌تواند در انتخابات‌های آینده به‬ ‫شعارهای برخی احزاب خصوصا احزاب راست‌گرا‬ ‫تبدیل شود‪ .‬دو نکته را نباید از خاطر دور کرد‪ :‬اول‬ ‫اینکه هم‌اکنون و تحت سیاست‌های جنجالی دولت‬ ‫هارپر در یک دهه اخیر‪ ،‬دوقطبی شرق و غرب کانادا‬ ‫به شدت در حال فعال شدن است و جالب است که‬ ‫در این موضوع خاص‪ ،‬چپ‌ترین بخش جامعه کانادا‬ ‫در منتهای علیه شرق می‌تواند به کمک بخش افراطی‬ ‫راســت در غرب بیاید و وزن آن را در مناســبات‬ ‫سیاسی افزایش دهد‪.‬‬ ‫نکته دوم این اســت که حزب محافظه‌کار کانادا از‬ ‫اتحاد اســتراتژیک دو طیف پیشرو و اصالح‌طلب‬ ‫(یا سوســیالیت) بعد از شکســت سنگین احزاب‬ ‫دست‌راســتی در آغازین ســال‌های دهه ‪ 80‬شکل‬ ‫گرفته که موضوعات مختلفی می‌تواند این اتحاد را‬ ‫به دودستگی و شکاف تبدیل کند‪ .‬انتخابات حساس‬ ‫البرتا در سال ‪ 2012‬و موج طوفانی و فراگیر حزب‬ ‫سوپر دست راستی والیدرز ‪ Wildrose‬اگر چه به‬ ‫شکســت محافظه‌کاران استان ختم نشد و حتی به‬ ‫آنها اکثریتی پرقدرت‌تر ارزانی داشــت اما نشان داد‬ ‫شعارهای تند دست راستی می‌تواند با سرعت چه‬ ‫پایگاه احساسی‪-‬عاطفی عظیمی در غرب کانادا پدید‬ ‫آورد؛ چیــزی که این روزها نمونــه دیگرش را در‬ ‫سمت شرق شاهد هستیم‪.‬‬ ‫هم‌چنین فراموش نکنیم که برخی کارشناسان اساسا‬

‫مطرح کردن موضوعاتــی چون چندفرهنگی بودن‬ ‫کانادا و تصویب منشور ارزش‌ها و آزادی‌های کانادا‬ ‫را در تقابل با کبک‪ ،‬میل به جدایی‌طلبی بخشــی از‬ ‫سیاست‌مداران آن و تضعیف قدرت چنین رهبرانی‬ ‫در ســطح ملی می‌دانستند و نه باوری عمیق به این‬ ‫مفاهیم که البته بی‌توجه به منافع اقتصادی هم نبود‪.‬‬ ‫حال اگر قرار باشد این مفاهیم در کنترل کبک موثر‬ ‫نیافتند یا سبب تضعیف خود فرهنگ انگلوسکسن در‬ ‫کانادا شوند دلیلی برای استفاده از آنها وجود ندارد‪.‬‬ ‫به هر حال ســایر احزاب کانادا چه در عرصه ملی‬ ‫و چه استانی نمی‌توانند نسبت به چنین موضوعات‬ ‫خطیــری ســاکت بمانند از همین روســت که در‬ ‫مهم‌ترین همســایه کبک یعنی استان انتاریو بیش از‬ ‫همه جا سر و صدا و عکس‌العمل شاهد بودیم‪.‬‬ ‫از جمله عکس‌العمل‌های به این موضوع می‌توان به‬ ‫پیشنهاد اعتراضی یکی از نمایندگان لیبرال مجلس‬ ‫انتاریو به نام ‪ Monte Kwinter‬اشــاره کرد‪ .‬وی‬ ‫این هفته از نمایندگان و دولت انتاریو درخواســت‬ ‫کرده در برابر اقدامات دولت اقلیت کبک عکس‌العمل‬ ‫نشــان داده و طرحی را تصویب کنند که به موجب‬ ‫آن تصریح می‌شــود با هر نوع قانون‌گذاری یا اقدام‬ ‫قانونی کــه آزادی بیان و مذهب در مجامع عمومی‬ ‫را ممنون یا محدود سازد مخالف هستند‪ .‬آقای وینتر‬ ‫تاکید کرده که باید به مردم جهان نشان دهیم صدایی‬ ‫که امروز از سوی کبک به سوی جهان می‌رود صدای‬ ‫کانادا نیست و رعایت حقوق اولیه مردم در این کشور‬ ‫یک اصل و ارزش است‪.‬‬ ‫وی همچنیــن به رفتار مشــابه دولت کبک تحت‬ ‫قدرت همین حزب کبکی (پارتی کبکوا) در ‪ ۳۰‬سال‬ ‫پیش اشاره می‌کند که منجر به خروج تعداد زیادی از‬ ‫یهودیان این استان و اقامت آنها در انتاریو شد‪ .‬بسیاری‬ ‫معتقدند که یکی از دالیل اصلی افول اقتصادی استان‬

‫بیش از ‪ ۵۲‬درصد از فارغ‌التحصیالن رشــته پزشکی‬ ‫دانشــگاه مک‌گیل در این استان نمی‌مانند و به سایر‬ ‫مناطق می‌روند که استان انتاریو با ‪ ۲۲‬درصد باالترین‬ ‫آمار جذب این افراد را داشته است‬

‫کبک و شهر مونترال که برای دهه‌های متمادی برترین‬ ‫شــهر کانادا و قلب تپنده آن محسوب می‌شد نظیر‬ ‫چنین رفتارهای بوده که به مهاجرت درون‌کشوری‬ ‫ثروتمندان‪ ،‬معتمدان و نیروهای متخصص اســتان‬ ‫منجر شده است‪.‬‬ ‫این درخواســت نماینده لیبرال با حمایت دو حزب‬ ‫اصلی دیگر اســتان مواجه شده و از معدود اتفاقات‬ ‫چند ســاله اخیر است که هر سه حزب استان از آن‬ ‫حمایت کرده‌اند!‬ ‫هم‌زمان تصمیم بیمارستان مرکزی شهر اشاوای انتاریو‬

‫در چاپ یک آگهی در نشریه دانشجویان‬ ‫پزشکی دانشگاه مک‌گیل (مونترال) که یکی‬ ‫از بهترین مدارس پزشکی کانادا و امریکای‬ ‫شــمالی است توجه رســانه‌ها را به خود‬ ‫جلب کرده است‪ .‬در این آگهی که تصویر‬ ‫یک زن پزشک محجبه را نشان می‌دهد این‬ ‫عبارت آمده است‪« :‬برای ما مهم نیست چه‬ ‫روی سر دارید‪ ،‬آنچه در آن است اهمیت‬ ‫دارد‪We don’t care what’s on ».‬‬ ‫‪your head. We care what’s in‬‬ ‫‪ .it‬مدیر این بیمارستان مناقشات فعلی را‬ ‫فرصتی برای این بیمارستان که به نیروهای‬ ‫زبده و توانمند پزشــکی نیازمند اســت‬ ‫می‌داند به‌ویژه کــه هم‌اکنون تنوع قومی‪،‬‬ ‫نــژادی و مذهبی زیادی هــم در منطقه‬ ‫‪ GTA‬بزرگ و هم در کارکنان و نیروهای‬ ‫متخصص شاغل در بیمارستان وجود دارد‬ ‫و کسی در این منطقه افراد را به دلیل آنچه‬ ‫می‌پوشند یا همراه دارند مورد محدودیت‬ ‫قرار نمی‌دهد‪.‬‬ ‫نکته جالب توجه این است که براساس‬ ‫گزارشــی که در ســال ‪ ،۲۰۰۹‬روزنامه‬ ‫تورنتواستار منتشر کرد‪ ،‬بیش از ‪ ۵۲‬درصد‬ ‫از فارغ‌التحصیالن رشته پزشکی دانشگاه مک‌گیل‬ ‫(که تنها مدرسه پزشکی انگلیسی‌زبان کبک است)‬ ‫در این اســتان نمی‌مانند و به سایر مناطق می‌روند‬ ‫که استان انتاریو با ‪ ۲۲‬درصد باالترین آمار جذب‬ ‫این افراد را داشته است‪ .‬این درحالی بوده و هست‬ ‫که استان کبک نظیر سایر استان‌های کانادا از کمبود‬ ‫پزشک متخصص و پزشک خانواده رنج می‌برد و‬ ‫هزینه‌های زیادی صرف تحصیل این افراد شــده‬ ‫است و درحالی‌که ‪ ۵۲‬درصد از این افراد در زمان‬

‫دولت لیبرال اســتان‪ ،‬کبک را ترک می‌کردند باید‬ ‫دید بعد از مناقشــات فعلی چند درصد عالقه‌مند‬ ‫به ادامه کار در این اســتان هستند‪ .‬به‌ویژه که خانم‬ ‫ماروا فقط با ظاهر افراد کار ندارد و جنجال بر سر‬ ‫محدود کردن تکلم به زبان انگلیسی در محیط‌های‬ ‫شغلی هم‌چنان یکی از مسائل مناقشه‌برانگیز استان‬ ‫است‪.‬‬ ‫البته این رفتار سیاســی حزب کبکی بدون هزینه‬ ‫نمانده و به عنوان مثال خانــم ماریا مورانی یکی‬ ‫از ‪ ۵‬نماینــده بلوک کبکوا (که در واقع یک حزب‬ ‫فدرال با ارتباطات و عقاید مشــابه با حزب کبکی‬ ‫اســت) در رده فــدرال‪ ،‬از مجمــع این حزب در‬ ‫مجلس فدرال کنار گذاشــته شد‪ .‬خانم مورانی که‬ ‫یک لبنانی‌زاده است در چند نوبت انتقادات تندی‬ ‫از منشــور کبک کرده بود و آن را عاملی برای از‬ ‫دست دادن اعضا‪ ،‬نمایندگان و حامیان مالی حزب‬ ‫دانسته بود‪ .‬رهبریت بلوک کبکوا برای حمایت تام‬ ‫و تمام از تصمیم خانم مــاروا خانم مورانی را از‬ ‫مجمع نمایندگان حزبــش اخراج کرد‪ .‬اما آگاهان‬ ‫سیاسی خانم مورانی را در این مورد تنها نمی‌دانند‬ ‫و معتقدند هم حزب کبکی و هم بلوک کبکوا در‬ ‫درازمدت هزینه‌های سنگینی پرداخت خواهند کرد‬ ‫که البته بخشــی از آنها از جیب شهروندان استان‬ ‫کبک خواهد بود‪.‬‬ ‫با همه اینها به نظر می‌رســد خانم مــاروا که این‬ ‫اقدامات قمارگونه را با محاســبه سود و زیان آنها‬ ‫انجام داده به این ســادگی از تصمیم خود منصرف‬ ‫نخواهد شد و با تالش بیشــتر برای ایجاد فضای‬ ‫دوقطبی در اســتان‪ ،‬اگر بتواند این گردنه را رد کند‬ ‫و دولت اکثریت تشــکیل دهد به‌طور جدی دست‬ ‫به آماده‌ســازی ذهنی برای اجرای طرح رفراندوم‬ ‫خودمختاری کبک خواهد زد‪ .‬‬

‫گزارش‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫دردسرهای‬ ‫شهروندی‬ ‫کانادا‬

‫وزارتخانه‌ای که مشکل‌سازی‬ ‫و تاخیرآفرینی به عادت‬ ‫روزمره‌اش تبدیل شده است‬

‫گزارش‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪16‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫دریافت شهروندی کانادا را می‌توان آرزوی هر کسی‬ ‫دانست که برای دریافت ویزای اقامت دائم این کشور‬ ‫تقاضا می‌دهد‪ .‬اگرچه هستند معدود افرادی عمدتا از‬ ‫کشورهای اروپایی که بنا بر دالیل مالیاتی‪ ،‬بهره‌برداری‬ ‫از خدمات بهداشــتی و مالی بهتر در زمان کهنسالی‬ ‫و بازنشســتگی‪ ،‬نگرانی از ازدست‌دادن شهروندی‬ ‫کشور قبلی و یا دالیل دیگر قید دریافت شهروندی‬ ‫کانادا را می‌زنند اما اکثریت قریب به اتفاق متقاضیان‬ ‫مهاجرت به کانادا در رویای دریافت شهروندی این‬ ‫کشور هستند‪ .‬رویایی که دستیابی به آن در مقایسه با‬ ‫کشورهایی چون امریکا چندان هم دور از دسترس‬ ‫و دشوار نیست و به‌ویژه برای آنها که بعد از ورود به‬ ‫کانادا زندگی مستمر و واقعی در این کشور را تجربه‬ ‫می‌کنند حتی بســیار ساده و سریع اتفاق می‌افتد؛ یا‬ ‫درست‌تر است بگوییم که اتفاق می‌افتاد! چون چند‬ ‫سالی‌ســت که سیاســت‌های اداره مهاجرت تحت‬ ‫مدیریت آقای جیسن کنی‪ ،‬وزیر پیشین مهاجرت و‬ ‫شهروندی در کنار دشوار کردن‪ ،‬توقف و ایجاد تاخیر‬ ‫در تمامــی برنامه‌های زیر مجموعه خود‪ ،‬متقاضیان‬ ‫دریافت شــهروندی را هم بی‌نصیب نگذاشته و آن‬ ‫را به پروسه‌ای طوالنی‪ ،‬دردسرساز و فرسایشی مبدل‬ ‫ساخته است‪.‬‬ ‫پرسش‌نامه‌ای برای کسب اطالعات یا ایجاد تاخیر‬

‫پیشــتر در خبری به تفصیل درباره پرســش‌نامه‌ای‬ ‫که حدود یکسال اســت برای تعدادی از متقاضیان‬ ‫دریافت شهروندی ارسال می‌شود اطالع‌رسانی کرده‬ ‫بودیم‪ .‬پرســش‌نامه‌ای که قاعدتا باید پیش از پایان‬

‫کار و در زمان ارائه تقاضای شهروندی درخواست‬ ‫شــود و روند معقول و منطقی برای بررسی و اعالم‬ ‫نتایج آن وجود داشته باشد اما به عنوان آخرین گام‬ ‫از این مسیر‪ ،‬فقط برای تعدادی محدود (که مشخص‬ ‫نیست با چه مکانیزمی انتخاب می‌شوند اما به نظر‬ ‫می‌رسد کشور محل تابعیت پیشین آنها و شهر محل‬ ‫اقامت فعلی‌اشان در این انتخاب موثر باشد) و بدون‬ ‫هرگونه زمان‌بندی مشخص برای پاسخ‌گو ساختن‬ ‫وزارت فخیمه مهاجرت که در قالب دولت اکثریت‬ ‫محافظه‌کاران به غیرپاسخگوترین تشکیالت دولتی‬ ‫کانادا در تمامی ابعاد آن مبدل شده‪ ،‬ارسال می‌شود‪.‬‬ ‫رسانه‌های کانادایی در همان ابتدای کار نسبت به‬ ‫موضوع حساســیت نشــان دادند و با اعالم اینکه‬ ‫برآورد می‌شود با شیوه بررسی فعلی‪ ،‬زمان دریافت‬ ‫شــهروندی بــرای دریافت‌کنندگان پرســش‌نامه‬ ‫حداقل ‪ 4‬ســال طوالنی‌تر شــود‪ ،‬به این موضوع‬ ‫انتقاداتی وارد ســاختند‪ .‬هم‌چنیــن برخی وکال و‬ ‫اعضا پارلمان از احزاب مخالف این امر را به دلیل‬ ‫اینکــه دریافت‌کنندگان بــرای دوره‌ای طوالنی از‬ ‫حقوق اولیه هر شــهروند از جمله حق رای‌دادن‬ ‫یا کاندید شــدن محروم می‌شوند اعتراض کردند‬ ‫امــا نظیر هر بحث مهم دیگری بــه غیر از تکرار‬ ‫ادعاهای کهنه‪ ،‬عمال پاســخ خاصی دریافت نشد‬ ‫اگر اصال وزارتخانه به خودش زحمت ارائه پاسخ‬ ‫را داده باشد‪.‬‬ ‫نکته مهم این اســت کــه اداره مهاجرت با مخلوط‬ ‫کردن بیــن دو امر مهم اما مختلف از انجام وظایف‬ ‫ذاتی خود شــانه خالی می‌کنــد‪ .‬اول جلوگیری از‬ ‫اعطای شهروندی به کسانی که بدون رعایت قوانین‬ ‫و مقــررات و از روش‌هــای متقلبانه می‌خواهند به‬ ‫شهروندی کانادا دســت‌یابند (که مقابله با آن مورد‬ ‫تایید همه احزاب‪ ،‬گروه‌ها و مجموعه‌هاست) و دوم‬ ‫اینکه این موضوع بهانه‌ای برای تاخیرهای غیرمنطقی‬ ‫و استفاده از روش‌های غیرمسئوالنه و غیرپاسخ‌گویانه‬ ‫نیست‪ .‬خوشبختانه این موضوع از معدود موضوعاتی‬ ‫بوده که حتی دست‌راستی‌ترین وکالی مهاجرت هم‬ ‫که معموال از هر تصمیم اداره مهاجرت دفاع می‌کنند‬ ‫نسبت به آن انتقاد داشته‌اند‪.‬‬ ‫ناگفته نماند که برخی فعاالن سیاسی معتقدند دولت‬ ‫محافظــه‌کار از این ابزار برای به تاخیرانداختن حق‬ ‫رای در مورد کسانی‌که معموال طرفدار حزب لیبرال‬ ‫هستند استفاده می‌کند تا بتواند مجددا در سال ‪2015‬‬ ‫برای یک دوره چهارساله دیگر دولت اکثریت تشکیل‬ ‫دهد‪ .‬از آنجا که اکثریت یافتن این دولت وابسته به‬

‫پیروزی در رقابت‌های بسیار نزدیک در حوزه‌هایی‬ ‫بوده که به‌طور ســنتی در اختیار حزب لیبرال قرار‬ ‫داشته است (از جمله اکثر حوزه‌های جنوب انتاریو‬ ‫و به‌ویژه منطقه تورنتــوی بزرگ ‪ )GTA‬نمی‌توان‬ ‫احتمال این امر را بعید دانست اگرچه اثبات آن هم به‬ ‫سادگی مقدور نیست و نیازمند تحلیل آماری جامعی‬ ‫ی از مجلس در اختیار‬ ‫است‪ .‬که البته چنین بررسی‌ا ‌‬ ‫محافظه‌کاران و کمیته مهاجرتی از آن مجلس که اعضا‬ ‫اصلی‌اش در میان همان نمایندگان با پیروزی ناپلئونی‬ ‫بوده و در این سال‌ها به غیر از تایید فعالیت‌های اداره‬ ‫مهاجرت اقدامی از آنها دیده نشده‪ ،‬بعید است‪.‬‬ ‫کمپین اعتراضی به این رویه غیر منطقی‬ ‫از آنجا که ثابت شده در کشورهای دموکراتیک باید‬ ‫صدای خود را با روش‌هــای عرفی و قانونمند به‬ ‫افکار عمومی‪ ،‬رسانه‌ها و سیاست‌مداران رساند تا از‬ ‫طرف صاحبان قدرت شنیده شود جمعی از ایرانیان‬ ‫در قالب نشست‌ها و کمپینی اعتراضی نسبت به این‬ ‫ماجرا واکنش نشان دادند‪ .‬تاکنون دو نشست از این‬ ‫مجموعه نشست‌ها در تاریخ‌های ‪ 30‬جوالی و ‪20‬‬ ‫اگســت در منطقه نورت‌یورک تورنتو برگزار شده‬ ‫است که تعداد کثیری از ایرانیان به همراه چهره‌های‬ ‫فعال رسانه‌ای و سیاسی‪-‬اجتماعی از جمله سه نامزد‬ ‫رقیب در انتخابــات نماینده حزب لیبرال از منطقه‬ ‫ویلو دیل‪ ،‬آقایان علی احساســی و دیوید موسوی‬ ‫و خانم لیلی پورزند در آن شرکت کرده و به تبادل‬ ‫نظر و انتخاب راه‌های مقابله با اقدام اداره مهاجرت‬ ‫پرداخته‌اند‪ .‬حضور آقــای دکتر رضا مریدی‪ ،‬وزیر‬ ‫پژوهــش و نــوآوری در دولت اســتان انتاریو در‬ ‫نشست دوم‪ ،‬وزن سیاســی این نشست را افزایش‬ ‫داد‪ .‬برای آگاهی از جزییات این نشست‌ها به ویژه‬ ‫نشســت دوم می‌توانید به [این صفحه از] وبسایت‬ ‫‪ www.hambastegi.ca‬مراجعه نمایید‪ .‬تاکنون‬ ‫معترضین عالوه بر این نشست‌ها‪ ،‬برای آگاه‌سازی‬ ‫دیگر اعضا جامعه ایرانیان و حتی ســایر مهاجران‬ ‫دست به انتشار ویدیو روی ‪ ،youtube‬و تهیه نامه‬ ‫اعتراضی برای نماینــدگان مجلس و یا به صورت‬ ‫پتیشن اقدام کرده‌اند‪.‬‬ ‫این نشست‌ها با تالش خانم دکتر نسترن ادیب‌راد‪،‬‬ ‫همسرشان هوتن و دخترشان آریانا که دارای مشکل‬ ‫مشابهی هستند پایه‌ریزی و پیگیری می‌شود و امید‬ ‫می‌رود با ارتباط بیشــتر میان افراد هم‌درد در جامعه‬ ‫ایرانیان و سایر جوامع مهاجرتی‪ ،‬به نتایجی تاثیرگذار‬ ‫منجر شود‪.‬‬

‫صبر آقای وزیر هم به پایان رسیده است‬

‫امــا این تنها متقاضیان نیســتند که از دســت اداره‬ ‫مهاجــرت به تنگ آمده‌انــد؛ وزیر جدید مهاجرت‬ ‫هم احساس متشابهی دارد! در پنجم سپتامبر ‪2013‬‬ ‫کریس الکساندر دستورالعمل جدیدی را صادر کرد‬ ‫که بر مبنای آن اداره مهاجرت پرونده درخواســت‬ ‫شهروندی کســانی را که بدون دلیل قانع‌کننده در‬ ‫جلســه آزمون شهروندی یا مصاحبه شرکت نکرده‬ ‫باشند مختومه خواهد کرد‪ .‬وزیر مهاجرت در توضیح‬ ‫دلیل صدور این فرمان اشــاره می‌کند که عده‌ای با‬ ‫عدم حضور در جلســه آزمون و یا مصاحبه سبب‬ ‫تاخیر در بررســی پرونده‌های دیگران می‌شوند و‬ ‫برای پایان دادن به این اقدام‪ ،‬اداره مهاجرت در آینده‬ ‫برای این افراد نامه‌ای خواهد فرستاد و از آنها خواهد‬ ‫خواست که دلیل یا دالیل مستدل خود را برای این‬ ‫عدم حضور اعالم کنند‪ .‬چنانچه به این نامه اول پاسخ‬ ‫داده نشود‪ ،‬نامه دیگری ارسال می‌شود و به متقاضی‬ ‫برای ســه ماه فرصت داده می‌شود و اگر وی نتواند‬ ‫توضیح قانع‌کننده‌ای ارائه دهد یا اصال پاسخ ندهد‬ ‫درخواست وی مختومه می‌شود‪.‬‬ ‫اینکه چه دالیلی قانع‌کننده هستند و کدام‌ها قانع‌کننده‬ ‫نیستند چندان روشن نیســت اما اداره مهاجرت با‬ ‫مثال‌هایی تالش کرده تا منظور خود را بهتر برساند‪.‬‬ ‫مواردی چون شــرکت در مراســم تدفین یکی از‬ ‫نزدیکان‪ ،‬بیماری شدید یا تصادف و هم‌چنین عدم‬ ‫دریافت مــدرک مورد نیازی که ســازمان دیگری‬ ‫موظف به صدور آن بوده (در زمانی‌که افراد به جلسه‬ ‫مصاحبه دعوت شده‌اند) نمونه‌هایی از دالیل مورد‬ ‫قبول دانسته شده‌اند‪ .‬مشخص نشده که اگر پرونده‌ای‬ ‫مختومه اعالم شــود متقاضی تحت چه شــرایطی‬ ‫می‌تواند تقاضای جدید ارسال کند‪.‬‬ ‫البته اگر برای شــما جلســه آزمون شهروندی و یا‬ ‫مصاحبه در نظر گرفته شده و به هر دلیلی نمی‌توانید‬ ‫در آن شرکت کنید بهتر است سریعا با ‪ CIC‬تماس‬ ‫بگیریــد و تقاضای تغییر زمان نمایید تا اصال دچار‬ ‫دردسرهای مربوط به عدم شرکت نشوید‪.‬‬ ‫نکته آخر‪...‬‬

‫به هر حال اداره مهاجرت هــم این حق را دارد که تحت سیاســت‌های جنجالی‬ ‫متقابال از دست متقاضیان بدقول و بی‌توجه‪ ،‬شاکی و دولــت هارپــر در یک دهه‬ ‫عصبانی باشد اما آن‌کسی که فعال تیغش می‌برد این‬ ‫اخیر‪ ،‬دوقطبی شــرق و غرب‬ ‫اداره است و نه متقاضیان خوش‌قول و خوش‌حسابی‬ ‫که باید پرسش‌نامه‌های عریض و طویلی را تکمیل کانادا به شدت در حال فعال‬ ‫شدن است‬ ‫کرده و منتظر آینده‌ای مبهم بمانند‪ .‬‬ ‫گزارش‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫در تاریخ ‪ 15‬ماه جوالی ســال ‪ 2013‬نخست‌وزیر‬ ‫کانادا‪ ،‬اســتفن هارپر‪ ،‬تغییراتی در کابینه خود اعمال‬ ‫کرد‪ .‬او کریس الکساندر را‪ ،‬که پیش‌تر سفیر کانادا در‬ ‫افغانستان بود‪ ،‬جانشین جیسن‌کنی‪ ،‬وزیر مهاجرت‬ ‫و شــهروندی کانادا (‪ )CIC‬کــرد‪ .‬آقای کنی که از‬ ‫تاریخ ‪ 30‬اکتبر سال ‪ 2008‬به وزارت اداره مهاجرت‬ ‫و شهروندی محسوب شده بود‪ ،‬در زمان واگذاری‬ ‫این پســت‪ ،‬وزیری بود که در تاریــخ کانادا برای‬ ‫طوالنی‌ترین مدت در سمت وزارت مهاجرت باقی‬ ‫مانده بود‪.‬‬ ‫آقای کنی در زمان وزارت خود در ‪ CIC‬سیســتم‬ ‫مهاجــرت کانادا را دگرگون نمود‪ .‬شــرح تغییرات‬ ‫متعددی که وی ایجاد کرده در یک مقاله به سادگی‬ ‫ممکن نیست‪ .‬فقط برای مثال می‌توان به یک مورد‬ ‫اشــاره کرد‪ .‬در سال ‪ ،2007‬اداره مهاجرت طی یک‬ ‫سال ‪ 9‬بولتن در زمینه تغییر برنامه‌ها منتشر کرده بود‬ ‫اما تعداد این بولتن‌ها در سال ‪ 2012‬به ‪ 94‬عدد رسید!‬ ‫بسیاری از وکال و مفسران در رسانه‌ها غالبا منتقد این‬

‫که در آن هر کســی برای ورود به کانادا و به عنوان‬ ‫مقیم دائم‪ ،‬بالفاصله پذیرفته می‌شــد به سیســتمی‬ ‫تبدیل کرد که در آن متقاضیان مهاجرت با طی یک‬ ‫دوره گــذار به عنوان نیــروی کار موقت‪ ،‬اول باید‬ ‫«اثبات می‌کردنــد» که می‌توانند از نظر اقتصادی در‬ ‫کانادا استقرار الزم را پیدا کنند و بعد از آن به عنوان‬ ‫مقیم دائم کانادا پذیرفته شوند‪ .‬گرچه این تغییر هم‬ ‫تا حدی مجادله‌برانگیز شــد‪ ،‬این امید می‌رود که به‬ ‫زودی به معضل به‌رسمیت شناخته شده‌شدن مدارک‬ ‫خارجی‪ ،‬که یکــی از کابوس‌های مهاجران در بدو‬ ‫ورود به کاناداســت و محدویت‌هایی را برای آنان‬ ‫سبب می‌شود‪ ،‬پایان دهد و تضمین کند که مهاجران‬

‫میراث کنی در‬ ‫مهاجرت‪ :‬خوب‪،‬‬ ‫بد و زشت‬

‫مشخص شــد که آقای کنی و اداره‬ ‫متبوعــش از زیاده‌روی‌های موجود‬

‫در قانون وضع‌شــده خبــر دارند اما‬ ‫اگر کســی از ارتباط و پارتی مناسب‬ ‫برخوردار باشــد می‌توانــد راه‌حل‬ ‫مناسبی برای مشکل خود پیدا کند‬ ‫تغییرات بودند‪ .‬گرچه شکی نیست که سیاست‌های‬ ‫وی بــه حزب محافظه‌کار کانــادا کمک نمود تا در‬ ‫انتخابات فدرال سال ‪ 2011‬برنده دولت اکثریت شود‪.‬‬ ‫همچنین نظرسنجی‌ها همواره نشان از آن داشته‌اند‬ ‫که نگاه کانادایی‌ها نسبت به سیستم مهاجرتی کانادا‬ ‫بســیار مثبت‌تر از آن نگاهی است که به کل دولت‬ ‫محافظه‌کار دارند‪.‬‬ ‫با در نظر داشتن این محدودیت‌ها‪ ،‬می‌خواهم نحوه‬ ‫وزارت آقای کنی و کارهای او را تحت ســه عنوان‬ ‫خوب‪ ،‬بد و زشــت مرور کنم‪ .‬واقعیت این است که‬ ‫تغییراتی که آقای کنی اعمال نموده آن‌قدر پیچیدگی‬ ‫مسائل را در پی داشته که این امر ارزیابی و ارزشگذاری‬ ‫اغلب کارهای او را بســیار دشــوار کرده اســت‪.‬‬

‫شاهد نتایج آن خواهیم بود‪ ،‬تالش وی برای مقابله با‬ ‫ازدواج‌های متقلبانه بود‪ .‬با اعالم اجباری شدن مدت‬ ‫پنج‌ســاله برای اسپانسرشیپی همسر جدید می‌توان‬ ‫مانع از اقدام سریع فردی که خود به تازگی از طریق‬ ‫اسپانسرشیپی به کانادا آمده برای اسپانسرشیپی یک‬ ‫همسر تازه شــد و به عبارتی چرخش بی‌وقفه این‬ ‫«در گردان اسپانسرشیپی از طریق ازدواج» را متوقف‬ ‫ســاخت‪ .‬البته من با طرح اعطــای حق اقامت دائم‬ ‫مشــروط به افرادی که از طریــق ازدواج به کانادا‬ ‫آمده‌اند‪ ،‬که در آن الزم است تا فرد دو سال با همسر‬ ‫خــود زندگی کند تا دارای حق اقامت دائم شــود‪،‬‬ ‫چندان موافق نیســتم اما از آن‌جایی که آدم منعطفی‬

‫نادیا غیوری‬

‫‪Nadia Ghayouri‬‬

‫استیون مورنز‪-‬کندین امیگرنت‪/‬برگردان نادیا غیوری‬

‫توضیح‪ :‬پرنیان لزوما با تمامی محتوای این مطلب‪ ،‬به قلم یک وکیل‬ ‫مهاجرت ساکن ونکوور موافق نیست اما به دلیل اهمیت موضوع و‬ ‫ایجاد فرصتی برای بررســی ابعاد تغییراتی که دولت محافظه‌کار در‬ ‫سیستم مهاجرپذیری کانادا اعمال کرده به انتشار آن دست زده است‪.‬‬

‫هستم آماده‌ام تا در صورت مشاهده فواید این طرح‬ ‫نظر خود را نسبت به آن هم تغییر دهم‪.‬‬ ‫و باالخــره یکی از تغییرات مثبــت دوره آقای کنی‬ ‫که کمتر در مورد آن صحبت شــده‪ ،‬معرفی مجوز‬ ‫کاری بــا عنــوان‪Bridging Open Work‬‬ ‫‪ )BWP( Permit‬اســت که به‌واســطه آن اجبار‬ ‫احمقانه کارفرمای یک نیــروی کار موقت‪ ،‬به تهیه‬ ‫‪ )Labour Market Opinions( LMO‬زمانی‬ ‫که درخواســت اقامت دائم نیروی کارش در دست‬ ‫بررسی است منتفی شد‪.‬‬

‫دارای شغل درآمدزا هستند‪.‬‬ ‫تاکید فزاینده بر اهمیت آزمون زبان و ضرورت‌های‬ ‫زبانی در کلیــه گروه‌های مهاجرت اقتصادی هم به‬ ‫دالیلی مشابه از جمله همین حرکت‌های مثبت است‪.‬‬ ‫اکنون دیگر مدت تعلیق پرونده‌های سرمایه‌گذاری‬ ‫فدرال از سوی اداره مهاجرت از حد گذشته است‪.‬‬ ‫گرچه این تعلیق بدون شک ناراحتی شدید وکال و‬ ‫نیز دست‌اندرکاران این نوع از ویزاها را در پی داشت‪،‬‬ ‫که سود زیادی هم از آن عایدشان می‌شد‪ ،‬اما همین‬ ‫برنامه بود که تا حد زیادی ســبب ایجاد پدیده‌ای به‬ ‫خوب‌‬ ‫نام «مهاجران فضانورد» و شکل‌گیری گروه‌هایی از‬ ‫بد‬ ‫بهترین تغییری که آقای کنی در سیســتم مهاجرتی شبح‌مشاوران شیاد شده بود‪.‬‬ ‫کانادا اعمال کرد این بود که این سیستم را از حالتی یکی دیگر از کارهای مثبت آقای کنی که در درازمدت در دوره رهبری آقای کنی‪ ،‬اداره مهاجرت هم تالش‬ ‫گزارش‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪18‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫کرد تا خود را وارد قرن بیست و یکم کند‪ .‬این اداره‬ ‫کارهای زیادی انجام داد از جمله استفاده از فرم‌های‬ ‫بارکدی دوبعدی‪e-app ،‬ها‪ ،‬متمرکز ساختن دفاتر‬ ‫دریافت مدارک و تعیین سقف برای درخواست‌های‬ ‫ویزا که همگی آنها هــم با هدف کم کردن از زمان‬ ‫بررسی انجام گرفت‪ .‬متاسفانه مدرنیزه شدن سیستم‌ها‬ ‫در این اداره مصادف شــد با اخــراج عده زیادی از‬ ‫نیروها و بســته شدن تعداد بسیاری از دفاتر ویزا که‬ ‫ناگفته پیداست که این حرکت‌ها اغلب منافع حاصل‬ ‫از مدرنیزاسیون مذکور را منتفی ساخت‪.‬‬ ‫بسته شدن بسیاری از دفاتر ویزا در این اواخر خیلی‬ ‫ناشیانه و با مدیریت نادرست انجام شد‪ .‬برای مثال‬

‫شیوه رعایت نوبت و ارائه سرویس به متقاضیان به‬ ‫ترتیب زمان درخواست پایان داد‪ .‬در واقع با اتفاقی‬ ‫که در ســال ‪ 2012‬افتاد و طی آن بیش از ‪ 300‬هزار‬ ‫پرونده متقاضیان سال‌های قبلی کنار گذاشته و بازپس‬ ‫فرستاده شد‪ ،‬حاال دیگر متقاضیان ویزا حتی نمی‌توانند‬ ‫مطمئن باشند که اداره مهاجرت اصال تقاضای آنها را‬ ‫بررسی خواهد کرد یا نه‪.‬‬ ‫زشت‬

‫مهم‌ترین مسئله نامطلوبی که در دوران وزارت آقای‬ ‫کنی اتفاق افتاد‪ ،‬عدم اعتمادی بود که وی نسبت به‬ ‫دو بخش بررسی مجدد تقاضای مهاجرت یا ‪IAD‬‬

‫تالش بــرای مقابله با‬ ‫تقلب در امر شهروندی‬ ‫هــم‪ ،‬کــه از طریق‬ ‫ارسال پرسشنامه برای‬

‫متقاضیان شــهروندی‬ ‫انجام می‌گیرد‪ ،‬بیشــتر‬ ‫یک فاجعه زمان‌بر در‬ ‫امر بررسی تقاضاهاست‬

‫بســته شدن دفتر ویزا در شــهر بوفالو یک افتضاح‬ ‫کامل بود زیرا خیلی از پرونده‌های این دفتر در جعبه‬ ‫گذاشــته و به مرکز آزمایشــی بررسی پرونده‌ها در‬ ‫شهر اتاوا فرستاده شدند و برای مدت زمانی حدود‬ ‫یک‌سال هم در همان جعبه‌ها باقی ماندند‪.‬‬ ‫تالش برای مقابله با تقلب در امر شهروندی هم‪ ،‬که‬ ‫از طریق ارسال پرسشنامه برای متقاضیان شهروندی‬ ‫انجام می‌گیرد‪ ،‬بیشتر یک فاجعه زمان‌بر در امر بررسی‬ ‫تقاضاهاست‪.‬‬ ‫و باالخره هم باید از عدم قطعیت‌های گسترده‌ای نام‬ ‫ببرم که آقای کنی در مورد تقاضاهای ویزا باب کرد‪.‬‬ ‫وی با استفاده از قانون «اختیارات و دستورالعمل‌های‬ ‫وزیر» یا همــان ‪ ،Ministerial Instructions‬به‬

‫(‪ )Immigration Appeal Division‬و افسران‬ ‫ویزا در زمینه بررسی پرونده‌های پیچیده‌تر داشت؛‬ ‫پرونده‌هایی که با موضوع جرائم افراد در گذشته یا‬ ‫موارد امنیتی سر و کار داشتند‪ .‬در قانونی که به‌تازگی‬ ‫با عنوان حذف سریع‌تر مجرمان خارجی (‪Faster‬‬ ‫‪ )Removal of Foreign Criminal Act‬بــه‬ ‫تصویب رسیده‪ ،‬او امکان حضور در محضر ‪IAD‬‬ ‫را از بســیاری از متقاضیان سلب نموده و به افسران‬ ‫مهاجرت هم هشدار داده تا پرونده این‌گونه افراد را‬ ‫به حوزه‌های بشردوستانه وارد نکنند و با آنها رفتار‬ ‫دلسوزانه نداشته باشند‪.‬‬ ‫گرچه می‌شــد موضوع روش برخــورد جدی با‬ ‫جرائــم را در صورتی که با همه افراد در این زمینه‬

‫یکسان رفتار می‌شد‪ ،‬تا حدی درک کرد و پذیرفت‬ ‫اما وقتــی اداره مهاجرت تصمیم گرفت تا در مورد‬ ‫مسئله کنراد بلک از مواضع خود عقب‌نشینی کند و‬ ‫به‌رغم سوءپیشینه وی به او اجازه ورود به کانادا را‬ ‫بدهد‪‌ ،‬مشخص شد که آقای کنی و اداره متبوعش از‬ ‫زیاده‌روی‌های موجود در قانون وضع‌شده خبر دارند‬ ‫اما اگر کســی از ارتباط و پارتی مناسب برخوردار‬ ‫باشد می‌تواند راه‌حل مناسبی برای مشکل خود پیدا‬ ‫کند‪.‬‬ ‫و باالخــره در ســال ‪ 2011‬و پــس از این‌کــه‬ ‫حزب مطبوع آقــای کنــی در انتخابات فدرال‬ ‫برنده دولــت اکثریت شــد‪ ،‬وی وعده خود به‬ ‫حــزب نیودموکراتیک یا همــان حزب ‪NDP‬‬ ‫در مورد اصالح سیســتم پناهندگی در کانادا را‬ ‫به دست فراموشی ســپرد‪ .‬در عوض او جدول‬ ‫زمانی بســیار کوتاهی را برای برگزاری جلسات‬ ‫اســتماع ادعاهای پناهندگان ارائه کرد‪ ،‬خیلی از‬ ‫کشورهای ناامن را امن معرفی کرد‪ ،‬تعداد زیادی‬ ‫از قوانین را تعطیل یا متوقف کرد و دســتور داد‬ ‫تا برخی مدعیان پناهندگی بازداشــت شوند‪ .‬و‬ ‫البته دسترسی به خدمات درمانی را برای برخی‬ ‫مدعیان پناهندگی محدود کرد‪.‬‬ ‫آینده‬

‫آقــای کنی هنوز هم یکــی از اعضای مهم دولت‬ ‫کاناداست‪ .‬او وزیر جدید وزارت اشتغال و توسعه‬ ‫اجتماعی اســت (که پیش‌تر تحت عنوان وزارت‬ ‫منابع انســانی و توســعه مهارت‌های کانادا وجود‬ ‫داشت)‪ .‬او ریاست کمیته دولت در مسائل اجرایی‬ ‫را بــر عهده دارد‪ ،‬وزیر منطقــه‌ای البرتای جنوبی‬ ‫اســت و عضو کمیته دولت در روابط خارجی و‬ ‫برنامه‌ریزی و اولویت‌هاســت‪ .‬عالوه بر این او در‬ ‫برخی موارد در حــوزه تنوع فرهنگی هم حضور‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫در واقع در کمتر از دو هفته از تصدی وزارت اشتغال‬ ‫و توسعه اجتماعی توسط وی‌‪ ،‬قوانین تازه‌ای در مورد‬ ‫‪ Labour Market Opinion‬وضع و اعالم شد‪.‬‬ ‫از ماه جوالی سال ‪ ،‌2013‬هزینه‌‪ MLO‬در ازای هر‬ ‫کارگر خارجی ‪ 275‬دالر شده است‪ .‬و باالخره وی‬ ‫عنوان کرد که از این پس اعالم این‌که در یک شغل به‬ ‫زبانی غیر از زبان انگلیسی یا فرانسه نیاز است‌‪ ،‬ممنوع‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫شواهد نشان می‌دهد که آقای جیسن کنی با این‌که‬ ‫دیگر وزیر مهاجرت و شهروندی نیست اما همچنان‬ ‫با کارهایش ما را گوش به زنگ نگاه داشته است‪.‬‬ ‫گزارش‬

‫‪19‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫نرخ اشتغال در ماه اوگست ‪2013‬‬

‫بهبودی محدود بعد از چند ماه تیره و تار‬

‫برگردان نادیا غیوری‬

‫بر اساس اعالم اداره آمار کانادا‪ ،‬تعداد مشاغل ایجاد‬ ‫شده در ماه اوگست ‪ 59‬هزار مورد بوده که این عدد‬ ‫حدود سه برابر چیزی است که تحلیل‌گران اقتصادی‬ ‫پیش‌بینــی (‪ 20‬هزار مورد) می‌کردند‪ .‬این در حالی‬ ‫اســت که در شــش ماه پیش از ماه اوگست‪ ،‬رشد‬ ‫مشاغل در هر ماه به طور متوسط فقط ‪ 12‬هزار مورد‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫از ماه اوگست ســال ‪ 2012‬تا اوگست امسال نرخ‬ ‫اشتغال ‪ 1.4‬درصد رشد داشته که این مقدار به معنای‬ ‫ایجاد ‪ 246‬هزار شــغل جدیــد از آن زمان تا کنون‬ ‫است‪ .‬در این ماه نرخ بیکاری نیز ‪ 0.1‬درصد کاهش‬ ‫داشت و از ‪ 7.2‬به ‪ 7.1‬درصد رسید‪.‬‬ ‫بــه گفته اداره آمــار کانادا‪ ،‬بخش عمده رشــد ماه‬ ‫اوگست به مشاغل نیمه‌وقت (با ‪ 42‬هزار مورد از ‪59‬‬ ‫هزار شغل) و به شاغالن مسن‌تر (‪ 55‬سال به باال با‬

‫البالی اخبار‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪20‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫‪ 52‬هزار مورد از ‪ 59‬هزار شغل)‪ ،‬که بیش‌ترشان هم‬ ‫خانم بوده‌اند‪ ،‬اختصاص پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫اســتان‌های البرتا (با ‪ 15‬هزار مورد) و انتاریو (با ‪44‬‬ ‫هزار مورد و غالبا نیمه‌وقت) بیشترین رشد را داشتند‬ ‫و استان‌های منیتوبا و کبک با کاهش نیروی شاغل‬ ‫خود مواجه شدند‪ .‬در این ماه در استان‌های دیگر نیز‬ ‫نرخ اشتغال تغییر قابل توجهی نداشته است‪.‬‬ ‫اقتصاددانان دو بانک مهم کانادایی ‪ TD‬و ‪CIBC‬‬ ‫در گزارش تحلیلی خود در مورد گزارش اشــتغال‬ ‫ایــن ماه‪ ،‬پارامترهای برشــمرده فوق و نیز محدود‬ ‫بودن رشــد به دو استان کشور را از نکات منفی آن‬ ‫دانسته‌اند‪ .‬به اعتقاد آنان بازار کار در ماه‌های گذشته‬ ‫از قوت کافی برای ایجاد مشاغل باکیفیت باالتر برای‬ ‫شاغالن مسن‌تر برخوردار نبوده و به همین دلیل هم‬ ‫آنها مجبور شده‌اند تا کارهای معمولی‌تر ‪ ،‬که معموال‬

‫جوانان آنها را به عهده می‌گیرند‪ ،‬را بپذیرند‪.‬‬ ‫در این ماه مشاغل در حوزه‌های بهداشت و خدمات‬ ‫اجتماعی با‪ 60‬هزار مورد شغل جدید شاهد بیشترین‬ ‫رشد بودند‪.‬‬ ‫مشاغل در بخش اطالعات‪ ،‬فرهنگ و تفریحات نیز‬ ‫در این ماه پس از دو ماه پیاپی کاهش شــاهد رشد‬ ‫خوبی بودند و این امر سبب شد تا تعداد شاغالن در‬ ‫این بخش به رقم سال گذشته در همین ماه بازگردد‪.‬‬ ‫از ماه اوگست سال ‪ ،2012‬تعداد شاغالن در بخش‬ ‫ساخت و ساز رشد خوبی داشته و این رشد در ماه‬ ‫اوگست امسال ‪ 18‬هزار نفر بوده است‪.‬‬ ‫اما در مقابل بخش خدمات تحصیلی طی این ماه ‪22‬‬ ‫هزار نفر از شــاغالن خود را از دســت داد و به این‬ ‫ترتیب میزان اشتغال در این بخش از ماه اوگست سال‬ ‫گذشته تا امسال با ‪ 2.2‬درصد کاهش همراه شد‪ .‬‬

‫از یازدهم دسامبر ‪ ،2013‬ایرانیان در کنار ساکنان ‪29‬‬ ‫کشور دیگر‪ ،‬برای تقاضای ویزای موقت کانادا باید‬ ‫اثر انگشت و عکس ارائه دهند‪.‬‬ ‫براســاس خبری که روزنامه تورنتواستار به تاریخ‬ ‫دوشنبه ‪ 16‬ســپتامبر ‪ 2013‬منتشر کرد‪ ،‬شهروندان‬ ‫‪ 11‬کشــور جهان از ‪ 23‬اکتبر امســال باید در زمان‬ ‫ارائه تقاضای ویزا‪ ،‬اطالعات بیومتریک خود را هم‬ ‫که شامل اثر انگشت و عکس است ارائه دهند‪ .‬این‬ ‫یازده کشور از جمله آلبانی‪ ،‬لیبی‪ ،‬کنگو و نیجریه به‬ ‫سه کشوری می‌پیوندند که پیش از این مشمول این‬ ‫مقرارت بودند‪.‬‬ ‫هدف از این کار که بر اساس بخشی از اقدامات اجرایی‬ ‫قانون ‪Protecting Canada’s Immigration‬‬ ‫‪ System Act‬مصوب سال گذشته (‪ )2012‬انجام‬ ‫می‌شود مبارزه با ورود غیرقانونی یا متقلبانه به کانادا‬ ‫است‪ .‬کشورهایی که نام آنها در فهرست مورد اشاره‬ ‫آمده است از گروه کشورهایی هستند که آمار ردی‬ ‫در تقاضاهای ویزای آنها باالســت‪ ،‬تعدادی زیادی‬ ‫متقاضی پناهندگی از آنها وجود دارد‪ ،‬مدارک ناکافی‬ ‫یا تقلبی زیادی توسط متقاضیان آنها ارائه می‌شود و‬ ‫در مجموع‪ ،‬میل به ورود غیرقانونی و متقلبانه در میان‬ ‫متقاضیان دریافت ویزا در آنها باالست‪.‬‬ ‫براین اســاس‪ ،‬متقاضیــان ویزای موقــت اعم از‬ ‫توریست‌ها‪ ،‬دانش‌جویان و شاغالن موقت‪ ،‬موظف‬ ‫هستند در مراکز طرف قرارداد اداره مهاجرت کانادا‬ ‫حاضر شــوند تا عکس و اثر انگشت آنها ثبت شود‬

‫و این بخشی از فرایند تقاضای ویزای کانادا خواهد‬ ‫بود‪ .‬به عالوه ‪ 85‬دالر برای گردآوری این اطالعات‬ ‫به هزینه‌های مربوط به درخواست ویزای کانادا در‬ ‫مورد این کشورها افزوده خواهد شد‪.‬‬ ‫سپس از دسامبر ‪ ،2013‬شهروندان ‪ 16‬کشور دیگر از‬ ‫جمله‪ ،‬ایران‪ ،‬افغانستان‪ ،‬عراق‪ ،‬پاکستان‪ ،‬لبنان و سوریه‬ ‫به این فهرست اضافه می‌شوند‪ .‬پیش‌بینی می‌شود در‬ ‫سال اول اجرای این برنامه‪ ،‬حدود ‪ 20‬درصد از ‪300‬‬ ‫هزار نفری که برای ورود به کانادا نیازمند به دریافت‬ ‫ویزا هستند مجبور شوند اطالعات بیومتریک خود‬ ‫را بــه اداره مهاجرت کانادا ارائه کنند‪ .‬البته کودکان‪،‬‬ ‫سالمندان و دیپلمات‌ها از این قانون مستثنا شده‌اند‪.‬‬ ‫در این خبر مشخص نشده که با توجه به وضعیت‬ ‫روابط برخی کشورها نظیر ایران یا سوریه با کانادا‪،‬‬ ‫شــرکتی که وظیفه گردآوری این اطالعات را دارد‬ ‫چگونه در این کشورها فعالیت خواهد کرد اما قطعا‬ ‫در نوبت‌های بعدی جزییات بیشتری در این زمینه‬ ‫مشخص خواهد شد‪‬‬ ‫[جزییات خبر را اینجا ببینید‪].‬‬

‫شــهروندان ‪ 11‬کشــور جهان از ‪ 23‬اکتبر‬ ‫(ایرانی‌ها از ‪ 11‬دسامبر) امسال باید در زمان‬

‫ارائه تقاضای ویزا‪ ،‬اطالعات بیومتریک خود‬ ‫را هم که شــامل اثر انگشت و عکس است‬ ‫ارائه دهند‪.‬‬

‫به‌زودی و در کنار‬ ‫شهروندان ‪ ۲۹‬کشور دیگر‬

‫ایرانیانمتقاضی‬ ‫ویزای موقت‬ ‫کانادا باید اثر‬ ‫انگشتارائهدهند‬ ‫البالی اخبار‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫با مشخص شدن سه منشی پارلمانی از یک شهر‬

‫افزایش وزن سیاسی ریچموندهیل در سطح فدرال‬

‫ریچموندهیل شــهری کوچک در ناحیه یورک در‬ ‫شمال تورنتو که هنوز نه با عنوان ‪ City‬بلکه به عنوان‬ ‫‪ Town‬رده‌بندی می‌شود (‪Town of Richmond‬‬ ‫‪ )Hill‬و برای ایرانیان نامی آشنا و شناخته شده است‬ ‫به‌طور ناگهانی وزن سیاسی زیادی یافته است‪ .‬این‬ ‫شهر ‪ 200‬هزار نفره عالوه بر اینکه نماینده خود در‬ ‫مجلس استان انتاریو‪ ،‬دکتر رضا مریدی را از چند ماه‬ ‫پیش در راس «وزارتخانه پژوهش و نوآوری» می‌بیند‬ ‫حاال به‌طور هم‌زمان شاهد ارتقا سیاسی سه نماینده‬ ‫مجلس فدرال ساکن این شهر است‪.‬‬ ‫این ســه نماینده که عضو حزب محافظه‌کار کانادا‬ ‫هســتند و به نوعی با این شهر ارتباط دارند عبارتند‬ ‫از کوستاس منگاکیس‪ ،‬نماینده این شهر در مجلس‬ ‫فدرال‪ ،‬چانگسن لونگ نماینده ناحیه ویلودیل (یک‬ ‫منطقه ایرانی‌نشــین دیگر در شمال شهر تورنتو) در‬ ‫مجلس فدرال که ســاکن شهر ریچموندهیل است‬ ‫ک ریجز‪-‬‬ ‫و در نهایــت پل کالندرا نماینده ناحیه او ‌‬ ‫مارکام ‪ Oak Ridges-Markham‬که نمایندگی‬ ‫منطقه‌ای را برعهده دارد که نیمی از آن (ناحیه اوک‬ ‫ریجز) در شهر ریچموندهیل واقع است‪.‬‬ ‫هر ســه نفر اخیرا به عنوان دبیر یا منشــی پارلمانی‬ ‫‪ parliamentary secretary‬در وزارتخانه‌های‬ ‫مختلف انتخاب شده‌اند که بعد از پست‌های ارشد در‬ ‫وزاتخانه‌ها‪ ،‬از مهم‌ترین پست‌های سیاسی محسوب‬ ‫می‌شــود که حکم رابط دولت و مجلس یا به نوعی‬ ‫نماینده دولت فدرال در مجلس (چیزی شبیه معاون‬ ‫امور مجلس در سیستم پارلمانی ایران) را دارد‪ .‬این‬ ‫افراد با حضور در کمیته یا کمیسیون‌های مربوط به‬ ‫هر وزارتخانه در مجلس فــدرال‪ ،‬امر تبادالت بین‬ ‫دولت و کمیســیون را انجام می‌دهند و به نخست‬ ‫وزیر و وزیر مربوطه درباره دیدگاه‌های نمایندگان و‬ ‫احتماالت ممکن بر سر هر الیحه یا موضوع حساس‬ ‫مشاور می‌دهند‪ .‬معموال به این شغل به عنوان نوعی‬ ‫تمرین برای برعهده گرفتن پست وزارت در صورت‬ ‫نیاز هم نگاه می‌شود‪.‬‬ ‫هم آقای منگاکیس و هم لونگ برای مخاطبان سایت‬ ‫و نشریه پرنیان شناخته شده هستند چون چندین بار‬ ‫نام آنها در رسانه‌های وابسته به گروه رسانه‌ای پرنیان‬ ‫به بهانه‌های مختلف برده شده که مهم‌ترین آنها در‬ ‫البالی اخبار‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪22‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫ماجرای حضور آقای دکتر مختاری در نشست کمیته‬ ‫مهاجرت برای بررسی عملکرد وزارتخانه مهاجرت‬ ‫در پرونده‌های ‪‌38‬رشته‌ای‌ها بوده است‪ .‬هر دو نفر از‬ ‫اعضا این کمیته بودند که البته در جبهه مدافع وزیر‬ ‫مهاجرت وقت‪ ،‬آقای جیسن کنی محسوب می‌شدند‪.‬‬ ‫آقای منگاکیس که متولد مونترال است یک کارفرمای‬ ‫بخش خصوصی است که شرکت تبلیغاتی خود را‬ ‫در ســال ‪ 1988‬تاسیس کرد‪ .‬وی همسر و دو فرزند‬ ‫دارد و در انتخابات سال ‪ 2011‬توانست پیروز رقابتی‬ ‫شود که به‌طور سنتی لیبرال‌ها برنده آن بودند‪ .‬آقای‬ ‫منگاکیس هم‌اکنون به عنوان دبیر پارلمانی وزارتخانه‬ ‫مهاجرت و شهروندی‪ ،‬با وزیر جدید مهاجرت آقای‬ ‫الکساندر همکاری می‌کند‪.‬‬ ‫آقای لونگ متولد تایوان‪ ،‬سابقه طوالنی در مدیریت‬ ‫شرکت‌های کوچک و متوسط در کانادا و خارج از‬ ‫آن را برعهده داشته و هم‌اکنون هم کماکان تعدادی‬ ‫از آنها را اداره می‌کند‪ .‬وی همســر و یک دختر دارد‬ ‫و دبیر پارلمانی امور چندفرهنگی ‪Parliamentary‬‬ ‫‪ Secretary for Multiculturalism‬شده است‪.‬‬ ‫آقای پــل کالنــدرا نیز به ســمت دبیــر پارلمانی‬ ‫وزارتخانــه امــور درون‌دولتــی ‪Minister of‬‬ ‫‪ IntergovernmentalAffairs‬برگزیدهشدهاست‪.‬‬ ‫صرف‌نظر از توانایی‌های فردی و شخصیتی می‌توان‬ ‫بخشــی از این تصمیمات را ناشی از نزدیک شدن‬ ‫تدریجی به انتخابات آینده مجلس فدرال دانست که‬ ‫عمال تنور آن از اواخر سال اینده میالدی داغ خواهد‬ ‫شد؛ زمانی‌که هر ســه این نمایندگان که از مناطقی‬ ‫با سابقه طوالنی حضور نمایندگان لیبرال به مجلس‬ ‫فدرال پاگذاشــته‌اند باید با رقبای تازه‌نفس لیبرال و‬ ‫‪ NDP‬مبارزه کنند و این کار ساده‌ای نیست و شاید‬ ‫پیشرفت‌های سیاسی آنها با این عناوین جدید بتواند‬ ‫تا حدودی در این مبارزه به آنها کمک برساند‪.‬‬

‫کوستاسمنگاکیس‬

‫چانگسنلونگ‬

‫صرف‌نظر از توانایی‌های فردی و شخصیتی‬ ‫می‌توان بخشی از این تصمیمات را ناشی از‬ ‫نزدیک شدن تدریجی به انتخابات آینده‬ ‫مجلس فدرال دانست‬

‫پل کالندرا‬

‫کاریکاتور‬

‫کاریکاتور‪ :‬مسعود ضیایی زرد خشویی‬

‫نگاه کاریکاتوریست‬

‫‪23‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫میترا روشن‬

‫پسر خالف‌کار و معتاد‬ ‫من محصول این جامعه است‬ ‫‪Mitra Roshan‬‬

‫گزارشی از پدیده گنگ‌های خیابانی مونترال‬

‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪24‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫«ســاعت چهار و نیم صبح ‪ 16‬جــوالی در زندان‬ ‫مخصوص خالف‌کاران سنگین در یکی از شهرهای‬ ‫کانادا‪ ،‬یک جوان ایرانی بــا افراط در مصرف مواد‪،‬‬ ‫خودکشی کرد‪ .‬او فقط بیست سال داشت‪ ،‬خوش‌تیپ‪،‬‬ ‫قدبلند و با استعداد بود‪ ،‬او پسر من بود‪ ...‬مادرها عادت‬ ‫دارند با افتخار از بچه‌های‌شــان یاد کنند‪ .‬دختر من‬ ‫دکتر است‪ ،‬پسر من مهندس است‪...‬و من می‌گویم‪:‬‬ ‫پسرک عاصی من‪ ،‬پسر خالف‌کار و معتاد من‪ ...،‬حاال‬ ‫که او را برای همیشه از دست داده‌ام دیگر از چیزی‬ ‫مالحظه ندارم‪ .‬دنیایم خاکســتری است‪ .‬مثل رنگ‬ ‫آسمان آن سپیده‌دم شومی که پسرم آرزوی دیدنش‬ ‫را به گور برد‪...‬‬ ‫میالد هفت سال داشــت که ما وارد کانادا شدیم‪ .‬با‬ ‫چه سختی یکسال آوارگی در ترکیه و دو سه تا سفر‬ ‫قاچاق ناکام را گذراندیم تا اینجا رسیدیم‪ .‬چند سال‬ ‫اول فقط کار کردیــم‪ ،‬ولی تا وضع‌مان کمی خوب‬ ‫شد اختالفات من و پدرش باال گرفت و از هم جدا‬ ‫شــدیم‪ .‬هر کدام دنبال زندگی خودمان را داشتیم و‬ ‫بچه بیچاره بین ما دســت به دســت می‌شد‪ ،‬شاهد‬ ‫دعواهای ما بود‪ .‬بعد آمد پیش من ماند و من هم بدم‬ ‫نمی‌آمد چون تنهایی‌ام را پر می‌کرد ولی دستم تنگ‬ ‫بود‪ .‬پدرش بخصوص در مورد بچه دســت و دلباز‬ ‫بود‪ .‬او تحصیل‌کرده و کاری بود‪ .‬ولی بعد از طالق‬ ‫تنها شــد و چند تا دوست ناباب مثل زالو به جانش‬ ‫افتادند او را به کازینو بردند و همه مالش را در قمار‬ ‫باخت‪ .‬آخرش هم از غصه مریض شــد و در بستر‬ ‫افتاد‪ .‬همه اینها مصادف شد با بلوغ میالد‪ ،‬دوره‌ای که‬ ‫بچه بخصوص پسر به پدر نیاز دارد و گرنه از دست‬ ‫مادر درمی‌رود‪.‬‬ ‫من دســتم تنگ بود‪ .‬دو جا‪ ،‬روزی پانزده تا شانزده‬ ‫ساعت کار می‌کردم‪ .‬هیچ‌وقت خانه نبودم و کودکم با‬ ‫تلویزیون و آتاری و فیلم‌های بزن و بکش تلویزیون‬ ‫و بازی‌های جنگی تنها بود‪ .‬حواس من فقط به درس‬ ‫و غذا و لباسش بود و می‌دیدم که نمره‌هایش خیلی‬ ‫خوب اســت‪ .‬حیف که خیلی دیر فهمیدم که میالد‬ ‫در مدرسه مشکل دارد‪ .‬پســرم باهوش‪ ،‬پرانرژی و‬ ‫خیلی بازیگوش بود‪ .‬عاشــق یکی از این بازی‌های‬ ‫کامپیوتری جدید شده بود و آن موقع کادوی تولدش‬ ‫خریدم‪ .‬آن را برد مدرسه که البته قدغن بود و معموال‬ ‫از بچه می‌گرفتند و برای تعطیالت پس می‌دادند‪ .‬ولی‬ ‫مدیر مدرســه با میالد چپ افتــاده بود و آن را پس‬ ‫نداد‪ .‬بعدها فهمیدم که چند بار هم میالد را از کالس‬ ‫اخراج کرده است‪ .‬منتها بجای اینکه مطابق معمول‬ ‫تنبیه در مدارس اینجا بچه را به حیاط بفرســتد‪ ،‬او‬ ‫را با چند بچه رنگین‌پوســت دیگر از مدرسه بیرون‬ ‫می‌کردند‪ .‬من ســاده هم فکر می‌کردم بچه‌ام ســر‬ ‫کالس نشسته‪ ،‬نگو دارد با یک دسته بچه مشکل‌دار‬

‫که توی خیابان‌ها ول هستند از این گنگ‌های خالف‬ ‫درست می‌کنند‪.‬‬ ‫بعد‌ها از مادران دیگر که همین بال سرشــان آمده بود‬ ‫فهمیدم که ریشه اشتباه ما در ناآگاهی بوده است‪ .‬اگر‬ ‫زبان بلد بودیم و در جلسات خانه و مدرسه شرکت‬ ‫می‌کردیم‪ ،‬با مدیر و معلم‌هــا صحبت می‌کردیم‪ ،‬از‬ ‫همه مهم‌تر از وضعیــت جامعه اینجا باخبر بودیم و‬ ‫می‌دانســتیم که اســم بچه‌مان را باید کدام مدارس‬ ‫بنویســیم و کجا ننویسیم‪ ،‬کدام محله خانه بگیریم و‬ ‫کجا نگیریم‪ ،‬االن بچه‌های دسته‌گل‌مان بجای زندان و‬ ‫گورستان‪ ،‬در کنارمان نشسته بودند‪...‬البته کوتاهی تنها‬ ‫از جانب من نبود‪ .‬یکی دو بار که از مدرســه‌اش نامه‬ ‫آمد به پدرش نشــان دادم و گفتم که زبان فرانسه‌اش‬ ‫خوب اســت برود با معلم‌ها و مدرسه صحبت کند‬ ‫ولی او اصال دیگر حرف عادی‌اش را به هم به زحمت‬ ‫می‌زد چه برســد به سرو کله زدن با مدرسه‪ .‬بعد هم‬ ‫هردویمان این طرز فکر اشتباه ایرانی‌ها را داشتیم که‬ ‫اینجا آنقدر همه چیز مرتب و منظم است که انگار یک‬ ‫ماشین‪ .‬از اینطرف ما بچه‌مان را به مدرسه می‌فرستیم و‬ ‫از آن طرف یک اوباما یا یک متخصص بیرون می‌آید‪.‬‬ ‫نگو که اینجا مدرسه‪ ،‬بچه را به امید خانواده می‌گذارد‬ ‫و خانواده به امید مدرســه و بچه هم این وســط ول‬ ‫و به امان خداســت‪ .‬ما یک وقت خبردار شــدیم که‬ ‫میالد را به جرم خراب‌کاری در اتاق مدیر‪ ،‬از مدرسه‬ ‫اخراج کرده‌انــد‪ .‬نگو میــاد اول تعطیالت می‌رود‬ ‫اسباب‌بازی‌اش را پس بگیرد‪ ،‬می‌بیند نه مدیر است و نه‬ ‫اسباب‌بازی! او هم از لجش به دوستان گنگ مدرسه‌اش‬ ‫می‌گوید و یک مشــت بچه ســیزده چهارده ســاله‬ ‫می‌ریزند اتاق مدیر مدرسه را درب و داغون می‌کنند!‬ ‫بعــد میالد را از من گرفتند و به خانه‌های مخصوص‬ ‫اصالح و تربیــت نوجوانان فرســتادند‪ .‬آنجا آنقدر‬ ‫ســخت‌گیری کردند که بچه‌ام عاصی‌تر که شد هیچ‪،‬‬ ‫تازه با چند بچه خالف‌کار دیگر آشنا شد‪ .‬چند بار هم‬ ‫از آن خانه‌ها فرار کردند و دوباره دســتگیر شدند‪ .‬در‬ ‫فاصله این رفت و آمد‌ها تازه بچه هیجده سالش نشده‬ ‫بود که به زندان افتاد‪ .‬جرمش اقدام به سرقت از بانک‬ ‫بود‪ .‬بقول خودش می‌خواست انتقام کازینو و پول‌های‬ ‫پدرش را از بانک بگیرد‪ .‬بعد مشروط آزاد شد و دوباره‬ ‫پیش من برگشــت‪ .‬از او قول گرفتم که دیگر زندگی‬ ‫راست و درست بکند و سرکار برود‪ .‬یک چند ماهی‬ ‫هم واقعا تالش کرد‪ .‬برایش در همان داروخانه محل‬ ‫خودمان کار گرفتم‪ .‬با حداقل حقوق تمام وقت‪ ،‬هفت‪-‬‬ ‫هشــت ماه کار کرد‪ .‬ولی وقتی پلیس به خانه دوست‬ ‫دخترش ریخت و او را بیگناه بازداشــت کردند‪ ،‬همه‬ ‫چیز به هم ریخت‪ .‬دیگر حرف‌های من هم اثر نداشت‪.‬‬ ‫از همه چیز بیزار شــده بود‪ .‬بی‌قرار بــود‪ .‬فقط مواد‬ ‫مخدر آرامش می‌کرد‪ .‬بار آخری هم که بازداشت ‪‬‬

‫بعد‌ها از مادران دیگر که همین‬ ‫بال سرشان آمده بود فهمیدم که‬

‫ریشه اشتباه ما در ناآگاهی بوده‬ ‫است‬

‫موضوع ماه‬

‫‪25‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫‪ ‬شد بخاطر حمل مواد مخدر بود‪ .‬پسری که برایش‬ ‫آنهمه امید داشتم‪...‬‬ ‫نوجوانی‌‌اش در خانه‌هــای تعلیم و تربیت کودکان‬ ‫ســرکش گذشــت؛ از هجده ســالگی هم که در‬ ‫زندان بود‪ .‬خانواده‌ام همیشــه حالش را می‌پرسیدند‬ ‫و می‌گفتنــد می‌خواهیم ببینیــم آن بچه باهوش و‬ ‫زیبایی که می‌شــناختیم االن با امکانات کانادا چی‬ ‫از آب درآمده اســت! نمی‌دانند اینجا چه خبر است‬

‫ما خبرش را داریم که چند تا از‬ ‫بچه‌های ایرانی وارد گروه‌های‬ ‫خالف شده‌اند‪ .‬اگر اسمشان را‬ ‫بگوییم همه می‌شناسید‪ .‬ولی‬ ‫مامان باباهایشان خبر ندارند!‬

‫که! من هم الکی می‌گفتم خوب است‪ .‬کار می‌کند‪.‬‬ ‫درس می‌خواند! البته واقعا هم بچه‌ام در زندان کتاب‬ ‫می‌خواند‪ .‬می‌گفت‪« :‬هرچه دستم می‌رسد می‌خوانم‪.‬‬ ‫اینجا بزرگ‌ترین دلخوشــی‌ام است‪ .‬کتاب و دیدن‬ ‫آسمان بیرون‪ ،‬حتی اگر ابری یا برفی باشد‪ »...‬چقدر‬ ‫دلم می‌خواســت او را به ایران ببرم تا دختران فامیل‬ ‫را ببینــد‪ .‬یکبار هم تا فــرودگاه امام رفته بود‪ .‬اینجا‬ ‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪26‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫ســری قبل وقتی محکومیتش تمام شده بود آزادش‬ ‫نمی‌کردند‪ .‬بعد تصمیم گرفتند او را به ایران دیپورت‬ ‫کنند‪ .‬فرودگاه ایران که رســیده بود وقتی به پلیس‬ ‫ایران گفتند که میالد کیست و جرمش چیست اصال‬ ‫اجازه نداده بودند از هواپیما پیاده شود‪ .‬ماموران گفتند‬ ‫برایمان از کانادا تحفه فرســتاده‌اید؟ نه که اینجا کم‬ ‫داریم! این بچه محصول کاناداســت و باید همانجا‬ ‫بماند!‬ ‫همین حــرف را البته مددکار میالد هــم در دادگاه‬ ‫زده بــود‪ .‬گفته بود این بچــه محصول بی‌عدالتی و‬ ‫کســری‌های همین جامعه است‪ .‬بچه‌ام را دوباره به‬ ‫زندان کانادا فرستادند و چون چند ماه بود محکومیتش‬ ‫تمام شــده بود باالخره بعد از چند ماه که اضافه در‬ ‫زندان نگه داشتند مجبور شدند آزادش کنند‪ .‬می‌گفتند‬ ‫برای جامعه خطرناک است! بهشان گفتم شما قاتلی‬ ‫که به بچه‌ها و زن‌ها تجاوز هم کرده اســت را آزاد‬ ‫می‌کنید و می‌گویید محکومیتش را می‌بخشیم چون‬ ‫در زندان اصالح شــده است‪ ...‬خوب البته ما مهاجر‬ ‫هستیم و اگر خالف کنیم برایمان گرانتر از بقیه تمام‬ ‫می‌شود‪ .‬تازه اجازه اقامت را هم باطل می‌کنند و به‬ ‫ایــران دیپورت می‌کنند‪ .‬تا آن زمان فکر می‌کردم که‬ ‫میالد را بردارم و به ایران برگردم‪ .‬از اینکه ایران ردش‬ ‫کردند خیلی ناراحت شدم‪ .‬تازه میالد به من دلداری‬ ‫می‌داد که‪« :‬عیبی ندارد مادر جان‪ ،‬فقط خدا را شکر‬ ‫که فامیل نفهمیدند آبرویمان برود! بجایش می‌رویم‬ ‫کوبا‪ ،‬آنجا هم مثل ایران گرم و آفتابی است!» حاال که‬ ‫دیگر از ترس فامیل جــرات رفتن به ایران را ندارم‬ ‫ولی دلم می‌خواست به پارک الله می‌رفتم‪ .‬شنیده‌ام‬ ‫مادرانی مثل من آنجا هســتند‪ .‬که بچه‌های‌شان در‬ ‫اتفاقات سال‌های اخیر کشته شدند‪ .‬دلم می‌خواست‬ ‫دستشان را می‌گرفتم و می‌گفتم که من درد شما را‬ ‫می‌فهمم‪ .‬بچه من با مال شما هم‌سن بود‪ .‬او هم دنبال‬ ‫عدالت بود و غریب در زندان مرد‪ .‬که فکر نکنید فقط‬ ‫در ایران برای جوان‌ها خطر هست‪ ،‬نه حتی این سر‬ ‫دنیا و در هر کشور پیشرفته‌ای هم ممکن است همین‬ ‫بال به سر بچه‌مان بیاید‪»...‬‬ ‫نوجوانان در باره گنگ‌ها چه می‌گویند؟‬ ‫پای صحبت بچه‌های ایرانی؛ سوزان و آرش دوازده‬ ‫و چهارده سال دارند و در باره گنگ‌های مدرسه‌شان‬ ‫می‌گویند‪:‬‬ ‫«ما در مدرسه همه جور گنگی داریم‪ .‬گنگ ایتالیایی‌ها‪،‬‬ ‫فرانســوی‌ها‪ ،‬التینو‌ها‪ ،‬چینی‌ها‪ ...‬فقط گنگ ایرانی‬ ‫نداریم‪ .‬بچه‌های ایرانی با هم زیاد دوست نمی‌شوند‬ ‫و به هم نمی‌چسبند‪ .‬پدر و مادرهای ایرانی هم اصال‬

‫از حرف گنگ و اینها خوششان نمی‌آید‪ .‬می‌گویند‬ ‫چشــممان روشن! ما شما را اینجا آوردیم که درس‬ ‫بخوانید و حاال حرف از گنگ می‌زنید! نمی‌دانند که‬ ‫ما مجبوریم عضو یک گنگ باشیم تا از ما دفاع کنند‪.‬‬ ‫اگر تنها گیرمان بیاورند کتک می‌خوریم‪.‬‬ ‫همه فکر می‌کنند که چون پــدر و مادرهای ایرانی‬ ‫خیلی به بچه‌های‌شــان توجه می‌کنند پس بچه‌های‬ ‫ایرانی پرفکت هستند‪ ،‬مرتب‪ ،‬مودب و درس‌خوان‪.‬‬ ‫ولی همیشه اینطور نیست‪ .‬خانواده‌ها اصال باورشان‬ ‫نمی‌شــود که بچه‌های‌شــان ممکن است یواشکی‬ ‫چه کارهایی بکنند‪ .‬ما خبــرش را داریم که چند تا‬ ‫از بچه‌های ایرانی وارد گروه‌های خالف شــده‌اند‪.‬‬ ‫اگر اسمشان را بگوییم همه می‌شناسید‪ .‬ولی مامان‬ ‫باباهایشــان خبر ندارند! پدر و مادرهای ایرانی باید‬ ‫کاری کنند کــه بچه‌ها جرات کننــد همه چیز را‬ ‫برایشــان بگویند‪ .‬آنها اصال تحمل شــنیدن بعضی‬ ‫حرفها را ندارند‪ .‬ما حرف‌های یکدیگر را نمی‌فهمیم‪.‬‬ ‫به ما می‌گویند اگر نمره‌هایت خراب شود من جواب‬ ‫عمویت یا ‪ ...‬را چه بدهم‪ .‬ما نمی‌دانیم درس خواندن‬ ‫ما در اینجا چه ربطی به فامیل‌هایمان در ایران دارد‪».‬‬ ‫ژورنالیســت کبکی آقای دومینیک دزآرمه گزارش‬ ‫نسبتا کاملی از موضوع گروه‌های خالف‌کار خیابانی‬ ‫در مونترال تهیه کرده است که بخشی از آن میزگردی‬ ‫با شــرکت چهارده نوجوان دبیرستانی است که بین‬ ‫پانزده تا هجده سال سن دارند و به دو سوال اصلی‬ ‫جواب می‌دهند‪ :‬چرا نوجوانان به ســمت گروه‌های‬ ‫خالف جذب می‌شــوند و برای نجات آنها چه باید‬ ‫کرد؟‬ ‫دانی آرســنولت نوجوانی است که محله را مقصر‬ ‫می‌داند‪:‬‬ ‫«این گنگ‌های خیابانی بیشتر در محله‌هایی هستند‬ ‫که از نظر مالی وضعیت خوبی ندارند‪ .‬بعضی مناطق‬ ‫حتی از این نظر شــهرت بدی دارنــد‪ .‬مثل منطقه‬ ‫سن میشــل در مونترال‪ .‬بیشتر هم بچه‌هایی جذب‬ ‫گروه‌های خالف‌کار خیابانی می‌شوند که در محیط‬ ‫خانه‌شان مشکل دارند‪».‬‬ ‫یانیک بولیو نوجــوان کانادایی راه حل را در کمک‬ ‫دولت می‌داند و می‌گوید‪:‬‬ ‫«مشکل گنگ‌های خیابانی از مدرسه شروع می‌شود‬ ‫و به خیابان می‌رسد‪ .‬من فکر می‌کنم یک دلیل مهم‬ ‫غیبت پدر و مادرهاســت‪ .‬بچه‌ها ســال‌ها به حال‬ ‫خودشان رها می‌شوند و هیچ قید و بندی هم نیست‪.‬‬ ‫خیلی مهم است که بزرگترها به بچه‌ها قانون و انضباط‬ ‫یاد بدهند و دولت هم بودجه بدهد تا سازمان‌هایی‬ ‫بوجــود بیایند که بتوانند بچه‌ها را به ســمت خود‬

‫تلویزیون را که روشن می‌کنیم‬ ‫همه‌اش دنیــای ثروتمندان را‬ ‫می‌بینیم‪ .‬اتوموبیل‌های قیمتی‪،‬‬

‫خانه‌هــای لوکــس و زندگی‬ ‫رویایی‬

‫بکشند‪ .‬مخصوصا اگر پدر و مادرهای‌شان به اندازه‬ ‫کافی مسئول نباشند‪ .‬به نظر من بیشتر وظیفه دولت‬ ‫است که به وضع نوجوان‌ها رسیدگی کند تا آنها را به‬ ‫مسیر یک زندگی با ثبات بیندازد‪».‬‬ ‫ژولی لوفرانسوا و ژان میشل تسی‌یر ریشه مشکل را‬ ‫در مدل‌های اشتباه نوجوانان می‌دانند‪:‬‬ ‫«جوان‌هــا به توجه و ارزش‌گذاری نیاز دارند و زود‬ ‫تاثیر می‌گیرند‪ .‬همه بازیگران اصلی این صحنه‪ ،‬یعنی‬ ‫والدین‪ ،‬مدرسه‪ ،‬فامیل و حتی پلیس باید هرچه زودتر‬ ‫دست به دست هم بدهند تا بتوانند نوجوان‌ها را از‬ ‫این سرگشتگی نجات دهند‪ .‬بخصوص پدر و مادرها‬ ‫باید اهمیت بیشتری به نقش خودشان بدهند‪ .‬بچه‌ای‬ ‫که کمبود محبت و انضباط دارد بیشتر در خطر جذب‬ ‫شدن به گنگ‌های خیابانی است‪ .‬این تنها راهی است‬ ‫که می‌تواند خال درونش را پرکند‪ .‬زمانی ارزش‌های‬ ‫خانوادگی یا اخالقی بــود که مورد توجه همه بود‪.‬‬ ‫امروز کارهای خالف مد شده و همه ارزش‌ها به پول‬ ‫ختم می‌شود‪ .‬گانگسترهای رپ‌خوان در گروه‌هایی‬ ‫مثل فیفتی‌ســنت یاد نوجوان‌ها می‌دهند که زندگی‬ ‫و عشــق و حال همه به پول است و زندگی یعنی‬ ‫مواد مخدر‪ ،‬اســلحه و سکس! همین طرز فکرهای‬ ‫غم‌انگیز به اشــتباه در ســر جوان‌ها رفته اســت‪».‬‬ ‫سباستین هول جوانی که خطر گنگ‌های خیابانی را‬ ‫خیلی جدی می‌داند می‌گوید‪:‬‬ ‫«باج‌گیــری‪ ،‬گردن‌کلفتــی‪ ،‬تهدید‪ ،‬فــروش مواد‪،‬‬ ‫تن‌فروشی و تسویه حساب‪ ،‬این یعنی جهنم گنگ‌های‬ ‫خیابانی‪ .‬ایــن گنگ‌ها باعث مــرگ و میرهای ‪‬‬

‫موضوع ماه‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫‪ ‬زیادی می‌شــوند‪ .‬فامیل‌های زیــادی داغ‌دار‬ ‫عزیزان‌شان شــده‌اند‪ .‬چرا جوان‌ها باید قاطی اینها‬ ‫شوند؟ این مشکل هر سال دارد بیشتر می‌شود‪ .‬باید‬ ‫هرچه زودتر چاره‌ای اندیشــیده شود‪ .‬قبل از آنکه‬ ‫کنترل بر شرایط را از دست بدهیم‪ .‬سیستم گنگ‌های‬ ‫خیابانی خطرناک و خشن است‪ .‬خیلی از نوجوانانی‬ ‫که جذب این گروه‌ها می‌شوند از خطر‌هایش آگاهی‬ ‫ندارند‪ .‬به خیال خودشــان از مشکالت فامیلی فرار‬ ‫می‌کننــد‪ .‬من فکر می‌کنم که مــا باید از همین االن‬ ‫بچه‌ها را از خطرات ورود به این گروه‌ها آگاه کنیم و‬ ‫به آنهایی هم که وارد این ماجرا شده‌اند کمک کنیم‬ ‫که بیرون بیایند‪ .‬الگوی زندگی و رفتاری گانگستر‌ها‬ ‫بین بچه‌ها خیلی طرفدار دارد‪ .‬ویدیوکلیپ‌ها همیشه‬ ‫چیزهای خوب یاد بچه‌ها نمی‌دهند‪ .‬در بعضی از آنها‬ ‫اینطور نمایش داده می‌شــود که یک اسلحه یا پول‬ ‫چقدر قدرت دارد و با آنها چه کارهایی می‌توان کرد؛‬ ‫جوان‌ها هم این‌ها را پایه رفتارشان قرارمی‌دهند تا به‬ ‫زندگی‌شان معنی دهند‪ .‬بعضی‌ها بخاطر ماجراجویی‬ ‫و هیجــان به دنبال این گروه‌ها می‌روند‪ .‬می‌خواهند‬ ‫بگویند که بزرگ و بالغ شده‌اند‪ .‬باید برای همه اینها‬ ‫فکری بشود‪ .‬جامعه باید هرچه زودتر دست به کار شود‬ ‫و جوان‌هایی که در جهنم گنگ‌های خیابانی هستند را‬ ‫بیرون بکشد‪ ،‬نوجوان‌هایی را که تازه می‌خواهند وارد‬ ‫آنها شوند را هشیار کند‪ .‬والدین هم باید حواس‌شان‬ ‫جمع باشــد و به محــض خطر از ســازمان‌هایی‬ ‫که می‌تواننــد به آنها کمک کنند کمــک بگیرند‪».‬‬ ‫جــووان و می‌لن دو دختر نوجوانی هســتند که از‬ ‫گنگ‌های خیابانی محله‌شان می‌ترسند‪« :‬ما خشونت‬ ‫و خالف‌کاری‌های آنها را می‌بینیم‪ .‬برای همین از تنها‬ ‫راه رفتن در خیابان‌های تاریک می‌ترسیم‪ .‬احساس‬ ‫امنیت نداریم‪ .‬با وجود این گنگ‌ها هیچکس در امان‬ ‫نیست‪ .‬حتی پلیس‌ها هم کار زیادی از دستشان برنمی‬ ‫آید‪.‬‬ ‫ما از مدرســه دخترهایی را می‌شناسیم که وارد این‬ ‫گنگ‌ها شــده‌اند‪ .‬اول با آنها مهربانی می‌کردند ولی‬ ‫بعد رفتارشان عوض شد‪ .‬آنها به دستور رییس گروه‬ ‫مجبور می‌شدند گاهی دو تا سه بار در روز با اعضای‬ ‫گروه‌شــان رابطه داشته باشند‪ .‬دست آخر با دخترها‬ ‫مثل یک آشغال رفتار کردند‪ .‬روش‌شان همین است‪.‬‬ ‫اول یک کار برای شما می‌کنند بعد شما باید در جواب‬ ‫ن جوری‬ ‫برایشــان یک کار خالف انجام دهید و ای ‌‬ ‫شروع می‌شود‪ .‬دســت بچه‌ها مواد مخدر می‌دهند‪.‬‬ ‫معتادشان می‌کنند تا بعد برای درآوردن هزینه اعتیاد‬ ‫مجبور به پخش مواد یا دزدی یا تن‌فروشــی شوند‪.‬‬ ‫حتی ممکن است دست یک عضو اسلحه بدهند تا‬ ‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪28‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫آنها در ویدیوکلیپ‌ها می‌بینند که مهم‌ترین‬ ‫چیز پول اســت‪ ،‬باید از هر راهی شــده‬ ‫و هرچه ســریع‌تر آن را به دست آوری‪،‬‬ ‫‪...‬ایزی مانی‪ ،‬فست مانی‪ ،‬کش مانی‬

‫نوجوان‌ها می‌خواهند خودشان را با ارزش‬ ‫نشان دهند‪ ،‬خودشان را به جای بزرگتری‬ ‫وصل کنند تا به خودشــان بها دهند‪ .‬این‬ ‫دلیل جذب آنها به گنگ‌های خیابانی است‬

‫آدم بکشد‪.‬‬ ‫ما فکر می‌کنیم که یکی از دالیل رشــد این گنگ‌ها‬ ‫در رسانه‌های جمعی و ویدیوکلیپ‌هاست‪ .‬این‌همه‬ ‫صحنه‌های خشن یا زنهای نیمه‌لخت که به زحمت‬ ‫بدنشان پوشیده است‪ ،‬اینها برای بچه‌ها ونوجوانان‬ ‫بدآموزی دارد و آنها را به راه منفی می‌کشــاند‪ .‬این‬ ‫خواننده‌هــا که روی صحنه حرکات جلف می‌کنند‬ ‫نمی‌دانند که چه تاثیر مخربی می‌گذارند‪ .‬اصال چرا‬ ‫رسانه‌ها بجای اینها چیزهای قشنگ زندگی را نشان‬ ‫نمی‌دهند؟‬ ‫ما فکر می‌کنیم مثل راه حل هر مشــکل دیگر‪ ،‬اول‬ ‫باید به وجود آن آگاهی پیدا کنیم‪ .‬پلیس باید حضور‬ ‫بیشــتری در خیابان‌ها داشته باشد تا بتواند از میزان‬ ‫خشــونت کم کند‪ .‬بعد هم رسانه‌های جمعی باید‬ ‫مراقب برنامه‌ها و محتوای ویدیوکلیپ‌ها باشند‪ .‬سعی‬ ‫کنند بجای آنها نمایش‌های واقعی و بدردبخور نشان‬ ‫دهند‪».‬‬ ‫ماری لوسی شانیه و ژان کریستف اموند دو جوانی‬ ‫هستند که راه حل مالی ارائه می‌دهند‪:‬‬ ‫«همه از گنگ‌هــای خیابانی حــرف می‌زنند ولی‬ ‫هیچکس راه حل دقیقی ارائه نمی‌دهد‪ .‬واقعیت این‬ ‫اســت که خیلی از بچه‌ها بخاطر پول درآوردن وارد‬ ‫این گنگ‌ها می‌شوند‪ .‬درآمدی که از کار با آنها بدست‬ ‫می‌آورند گاه ده برابر یک کار قانونی است‪ .‬تازه آنقدر‬

‫تالش هم الزم ندارد‪ .‬فقط کافی اســت کار خالفی‬ ‫که رییس گروه دســتور می‌دهد را اجرا کنند‪ .‬بیشتر‬ ‫هم در مورد مواد مخدر است‪ .‬دراگ نه تنها به جسم‬ ‫نوجوان‌هــا بلکه به طرز فکر و عکس‌العمل‌های او‬ ‫هم آسیب می‌زند‪ .‬مواد مخدر آدم را نسبت به درس‬ ‫یا محیط اطرافش بی‌تفاوت و ســربه هوا می‌کند‪.‬‬ ‫نوجوان‌ها دیگــر به مدرســه نمی‌روند و بجایش‬ ‫همه‌اش در خیابانها می‌چرخند تا جنس بفروشند و‬ ‫پول درآورند‪.‬‬ ‫ما باید جوانان را تشــویق به کار قانونی بکنیم و در‬ ‫ن حال حقوق‌ها را اضافه کنیم و شرایط کار آنها‬ ‫عی ‌‬ ‫را مناسب کنیم‪ .‬دلیل دیگرش هم البته حمایت است‪.‬‬ ‫بچه‌ها وارد گنگ‌های خیابانی می‌شوند تا در هنگام‬ ‫خطر‪ ،‬گروهشان از آنها دفاع کند‪ .‬ولی به نظر ما مسئله‬ ‫پولی مهم‌تر است‪».‬‬ ‫مارک الکســاندر کروتو و ژان نیکوالس بوردان هم‬ ‫ویدئوکلیپ‌ها را مقصر می‌دانند‪« :‬ما می‌دانیم که در‬ ‫ویدیوکلیپ‌های محبوب نوجوانان‪ ،‬گانگســتریزم‬ ‫تبلیغ می‌شــود و یکــی از دالیل رشــد گنگ‌های‬ ‫خیابانی است‪ .‬ما دوستی داریم که جز به آهنگهای‬ ‫فیفتی‌سنت گوش نمی‌دهد و با یک اسلحه در جیب‬ ‫در خیابان‌ها می‌گردد! خواننده‌های رپ به جوان‌ها‬ ‫خشونت یاد می‌دهند‪ .‬اینجا بچه‌ها زیادی تنها هستند‬ ‫و به حال خودشان گذاشته می‌شوند‪ .‬پدر و مادر‌ها‬ ‫خیلی گرفتارند متوجه نمی‌شوند؛ بچه‌ها هم هرکاری‬ ‫دلشان می‌خواهد می‌کنند‪».‬‬ ‫بندیکتو دب ین جوانی اســت که می‌گوید تقصیر‬ ‫ایده‌آل‌های اشتباه نوجوان‌هاست‪:‬‬ ‫«نوجوان‌ها می‌خواهند خودشــان را با ارزش نشان‬

‫دهند‪ ،‬خودشان را به جای بزرگتری وصل کنند تا به‬ ‫خودشان بها دهند‪ .‬این دلیل جذب آنها به گنگ‌های‬ ‫خیابانی اســت‪ .‬آنها در ویدیوکلیپ‌ها می‌بینند که‬ ‫مهم‌ترین چیز پول اســت‪ ،‬باید از هر راهی شده و‬ ‫هرچه سریع‌تر آن را به دست آوری‪ ،‬بعد می‌توانی با‬ ‫آن خانه بزرگ و ماشین‌های قیمتی بخری و زندگی‬ ‫لوکس و بریز و بپاش داشــته باشــی‪...‬ایزی مانی‪،‬‬ ‫فست مانی‪ ،‬کش مانی! بعدش هم ادای هنرپیشه‌ها و‬ ‫خواننده‌هایی را که می‌بینند درآورند‪.‬‬ ‫پلیس خیلی سعی کرده که با پدیده گنگ‌های خیابانی‬ ‫مبارزه کند ولی تاکنون موفق نشــده است‪ .‬من فکر‬ ‫می‌کنم اول باید این مدل‌های اشتباهی را که در ذهن‬ ‫نوجوانان هســت با مدل‌های دیگری عوض کنیم‪.‬‬ ‫ولی البته باز نمی‌دانم موفق شویم با پدیده گنگ‌های‬ ‫خیابانی مبارزه کنیم‪».‬‬ ‫ماریان کیســی هم دختر جوانی است که از تجربه‬ ‫شــخصی‌اش می‌گوید‪« :‬فکر نکنید که همه اعضای‬ ‫یک گروه خیابانی خشن هستند‪ .‬خیلی از بچه‌ها فقط‬ ‫برای این وارد یک گنگ می‌شوند که احساس تنهایی‬ ‫نکنند‪ .‬البته قبول دارم کــه این راه خوبی برای تنها‬ ‫نبودن نیســت‪ .‬ولی بچه‌ها این احساس را دارند که‬ ‫در میان فامیل خودشان هستند‪ .‬اگر کمک بخواهند‬ ‫دوستانی دارند که پایشان ایستاده‌اند و این احساس‬ ‫خوبــی به آدم می‌دهد‪ .‬مخصوصا برای مهاجران که‬ ‫فامیل زیادی ندارند‪».‬‬ ‫هر دوی این جوانان عقیده دارند که این مســئولیت‬

‫رســانه‌های جمعی اســت که مدل‌های غیرواقعی‬ ‫زندگی را تبلیغ نکنند‪« :‬تلویزیون را که روشن می‌کنیم‬ ‫همه‌اش دنیای ثروتمندان را می‌بینیم‪ .‬اتوموبیل‌های‬ ‫قیمتی‪ ،‬خانه‌های لوکس و زندگی رویایی‪ .‬فکر می‌کنم‬ ‫که این وظیفه والدین اســت که کنار بچه‌های‌شان‬ ‫باشــند تا آنها احساس تنهایی نکنند‪ .‬برای بچه‌ها از‬ ‫واقعیت‌هــای زندگی بگویند‪ .‬مدل‌های بهتری را به‬ ‫آنها نشان دهند و کمک کنند که بتوانند آینده‌شان را‬ ‫بسازند‪».‬‬ ‫مارک آندره سره‪ ،‬نوجوانی که طرفدار کنترل بیشتر و‬ ‫بازرسی است‪:‬‬ ‫«آیا این طبیعی اســت که این‌همه بچه‌ها در مدرسه‬ ‫عضو گنگ‌های مختلف باشند؟ در مدارس خشونت‬ ‫زیاد شده است‪ .‬مدرسه‌ها باید از وسایل بیشتری برای‬ ‫امنیت بچه‌ها استفاده کنند مثل دوربین‌های مداربسته‪،‬‬ ‫یا حتی کمد و وسایل بچه‌های مشکوک را بازرسی‬ ‫کنند‪».‬‬ ‫مارک آندره عقیده دارد کــه بچه‌ها وارد گروه‌های‬ ‫خالف‌کار خیابانی می‌شوند تا قوی و ثروتمند شوند‪.‬‬ ‫به نتایج کارها و خطراتی که ممکن است برایشان به‬ ‫بار آید فکر نمی‌کنند‪ .‬او با بازرس پلیس مونترال هم‬ ‫عقیده است که می‌گوید‪:‬‬ ‫«اول از همه این وظیفه والدین این بچه‌هاســت که‬ ‫آنها را به ســمت خود بکشــند و بگویند که آنها را‬ ‫دوست دارند و به آینده‌شان اهمیت می‌دهند‪ .‬بعد هم‬ ‫سازمان‌های مختلف می‌توانند کمک خوبی باشند‪.‬‬ ‫مثال خان ‌ه هاییتی مدتی اســت که پا درمیان گذاشته‬ ‫و کارکنانش را به خیابان‌ها می‌فرســتد تا با بچه‌ها‬ ‫صحبت کنند که از خشونت دست بردارند‪ .‬مشکل‬ ‫گروه‌های خالف‌کار خیابانی همیشــه وجود داشته‬ ‫است‪ .‬مخصوصا وقتی که می‌توان راحت به اسلحه‬ ‫دسترسی پیدا کرد‪ .‬در بهترین حالت ما فقط می‌توانیم‬ ‫مشکل را به حداقل برسانیم‪ ».‬‬

‫فکر نکنید که همه اعضای‬ ‫یک گروه خیابانی خشن‬ ‫هســتند‪ .‬خیلی از بچه‌ها‬ ‫فقط بــرای ایــن وارد‬ ‫یک گنگ می‌شــوند که‬ ‫احساس تنهایی نکنند‬

‫موضوع ماه‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫امیدهای خزان شده‬

‫نگاهی به جذب جوانان خانوارهای‬

‫مهاجر کانادا در باندهای خالفکار‬

‫دکتر وحید الدین نمازی‬ ‫‪Vahid Namazi‬‬

‫چندی پیش بود که با ناباوری و بهت فراوان از خبر‬ ‫به قتل رسیدن فرزند یکی از هموطنان ارجمند ساکن‬ ‫مونترال مطلع شدم‪ .‬ایشان از جمله افراد عالقمند به‬ ‫مسائل فرهنگی و از فعالین فرهنگی صاحب نوشته‬ ‫و گفتار در روزنامه‌ها و مراکز فرهنگی شهرمی‌باشند‪.‬‬ ‫با توجه به شناختی که از نامبرده در مجامع گوناگون‬ ‫وجود داشــت‪ ،‬برای بسیاری و از جمله خود من‬ ‫اعتماد به صحت وقوع چنین فاجعه تاسف‌باری‬ ‫مشــکل بود‪ .‬به هر حال‪ ،‬در تماسی که با این‬ ‫دوســت عزیز و محترم داشتم در حالیکه‬ ‫واقعا نمی‌دانستم چگونه در این خصوص‬ ‫کالمی بر زبان آورم‪ ،‬ایشان با‌اندوهی‬ ‫تاسف‌بار وقوع این حادثه را تایید‬ ‫نمود‪ .‬در جلســات بعدی که در‬ ‫حضور این پــدر داغ‌دیده بودم‪،‬‬ ‫ایشان ماجرا را این‌گونه ترسیم‬ ‫نمــود که در حوالی نیمه‌شــب‬ ‫تماســی با فرزند ایشــان گرفته‬ ‫می‌شود و نامبرده پس از خروج از‬ ‫منزل در محلی مورد اصابت چند گلوله قرار گرفته‬ ‫و به قتل‌می‌رســد‪ .‬در همان حال‪ ،‬پدر نیز از ارتباط‬ ‫فرزندش با انواع باندهای خالفکار اظهار بی‌اطالعی‬ ‫می‌نمود‪.‬‬ ‫عالوه بر همدردی مجدد با ایــن خانواده د‌اغ‌دیده‪،‬‬ ‫الزم اســت متذکر شــد که این نخستین بار نیست‬ ‫که جامعه مهاجر ایرانی شــاهد حــوادث دردناکی‬ ‫از این قبیل می‌باشــد‪ .‬در طول دهه‌های اخیر شاهد‬ ‫عضویت بخشی از اعضای جامعه ایرانی مقیم کانادا‬ ‫در باندهای بزهکار بوده و می‌باشــیم و نگارنده در‬ ‫رساله تحقیقاتی خویش در دانشگاه مونترال تا حدی‬

‫بعضیازبررسی‌هاحاکیازآنستکهمقامات‬ ‫مسئول رویه یکسانی را درمقابل گروه‌های‬ ‫مختلف قومی و نــژادی اعمال نمی‌نمایند‬

‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪30‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫به ریشه‌یابی موضوع در ارتباط با مشکالت مهاجرتی‬ ‫و جذب مهاجرین در بازار کار پرداخته اســت‪ ،‬اما‬ ‫نکته قابل تامل آنست که نسل اول مهاجرین بسیاری‬ ‫از مشکالت را به جان خریده و از تحمل آن سر باز‬ ‫نمی‌زنند به امید آنکه الاقل فرزندانشان از موقعیت‬ ‫و شرایط زندگی باالتری برخوردار گردند‪ .‬به همین‬ ‫جهت‪ ،‬اینکه مشــاهده گردد کــه فرزندان جوان و‬ ‫نوجــوان خانوارهای مهاجر ایرانــی در کانادا که یا‬ ‫در آنجا متولد شــده و یا بخش اصلی رشد و نمو‬ ‫خود را در این کشور گذرانده است جذب باندهای‬ ‫خالف‌کار شده‪ ،‬هر چند بطور نسبی سهم‌اندکی را هم‬ ‫تشکیلدهند‪،‬بنظرمی‌رسدمسئله‌ایباشدکهریشه‌یابی‬ ‫و کمک به یافتن راه‌حلی برای آن همگی اعضای جامعه‬ ‫ایرانی‪-‬کاناداییرامنتفعسازد‪.‬ازجملهبررسی‌هاینسبتا‬ ‫اخیر در این زمینه می‌توان به رســاله تحقیقاتی هیو‬ ‫ون نگو (‪ )2010‬دانش‌آموخته دانشکده کار اجتماعی‬ ‫دانشگاه کلگری اشاره نمود که سعی دارد به جستجوی‬ ‫علل اینکه چرا و چگونه جوانان خانواده‌های مهاجر در‬ ‫کانادا جذب باندهای خالفکار می‌شوند‪ ،‬بپردازد‪ .‬این‬ ‫بررسی دانشگاهی حاوی نکاتی قابل تامل می‌باشد که‬ ‫سعی می‌شود در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره نمود‪.‬‬ ‫جوانان خانواده‌های مهاجر اعم از اینکه متولد داخل‬ ‫و یا خارج از کانادا باشند نسبتی در حدود ‪ 20‬درصد‬ ‫از جوانان کانادایی زیر ‪ 18‬ســال را شکل می‌دهند‪.‬‬ ‫انتظار می‌رود که نسبت مورد اشاره تا سال ‪ 2016‬به‬ ‫حدود ‪ 25‬درصد بالغ گردد‪ .‬دقت بر روی این آمار از‬ ‫آن جهت اهمیت دارد که نشان می‌دهد تا چه‌اندازه‬ ‫حضور شــاداب و ســامت این گروه می‌تواند در‬ ‫ساخت حال و آینده کشور تاثیرگذار باشد‪ .‬در عین‬ ‫حــال‪ ،‬نباید از این امر هم غافل ماند که دوران بلوغ‬ ‫و نوجوانی ایامی مسئله‌دار در رشد هر فرد محسوب‬ ‫می‌گردند‪ .‬این تجربه برای جوانان مهاجر بویژه نسل‬ ‫اول با انواع پیچیدگی‌های زبانی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬روانی و‬ ‫اقتصادی نیزهمراه است‪.‬‬ ‫جوان نسل اول در کانادا‬ ‫جوان تازه‌مهاجــر در حالی‌که اغلب نمی‌تواند با‬ ‫هم‌ســاالنی که از فرهنگ و قومیتی دیگر می‌آیند‬ ‫به راحتی ایجاد ارتباط نمایــد‪ ،‬از فقدان مدل‌های‬

‫مثبت و موجهی که قادر باشد آنها را نمونه و الگوی‬ ‫خویش قرار دهد رنج می‌برد‪ .‬بسیاری از این جوانان‬ ‫در داخل مدارس یا در هنگام جستجوی کار با اشکال‬ ‫مختلف تبعیض مواجه می‌باشند‪ .‬همچنین‪ ،‬بسیاری از‬ ‫جوانان مهاجر در خانوارهایی رشد و نمو نموده‌اند‬ ‫که با جمعی از دشواری‌های اقتصادی‪-‬اجتماعی نظیر‬ ‫مشکل ندانستن زبان‪ ،‬اختالف فرهنگی‪ ،‬بیکاری یا‬ ‫عدم یافتن شــغل در خور تخصص از قبل کسب‬ ‫شده‪ ،‬جداشدن از جامعه و نیزعدم مشارکت فعال در‬ ‫زندگی مدنی دست و پنجه نرم نموده‌اند‪.‬‬ ‫قابل توجه است که یکی از بررسی‌ها نشان می‌دهد‬ ‫که بچه‌ها و جوانان مهاجــر از نظر میزان درآمد‪ ،‬از‬ ‫وضعیت پایین‌تری نســبت به ســایر مهاجرین و‬ ‫متولدین کانادائی برخوردارند‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬جوان‬ ‫مهاجر بویژه اگر اقلیت آشــکار و پناهنده هم بوده‬ ‫باشد در مقایسه با هم‌ساالن متولد کانادایی خویش‬ ‫از امکان کمتری در مشــارکت در بازار کار و کسب‬ ‫تجربــه برخوردار اســت‪ .‬این گــروه اغلب دارای‬ ‫ارتباطات اجتماعی الزم برای دستیابی به فرصت‌های‬ ‫شغلی نبوده و بسیاری از آنهایی که تحصیالت عالی‬ ‫هم نداشته باشند جذب شغل‌های خدماتی رده پائینی‬ ‫می‌شوند که امکان پیشرفت در آنها‌اندک است‪ .‬در‬ ‫واقع‪ ،‬جوان مهاجر در بین سنین ‪ 15‬تا ‪ 24‬سال نه تنها‬ ‫از نرخ بیکاری بســیار باالی ‪ 20‬درصد رنج می‌برد‪،‬‬ ‫بلکه رفاه و رشدش شــدیدا با هویت و تجربیات‬ ‫چندگانه‌ای که ازعواملی نظیر نژاد‪ ،‬قومیت‪ ،‬جنسیت‬ ‫و جهت‌گیری جنسی نشات می‌گیرد‪ ،‬آمیخته شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در بخش بهداشــتی نیز جــوان مهاجر با جمعی از‬ ‫مشکالت جسمی و روانی مواجه است‪ .‬آنها که در‬ ‫خانواده‌هایی با شــرایط نامناسب اقتصادی رشد و‬

‫جوان مهاجر در بین سنین ‪ 15‬تا ‪ 24‬سال نه‬

‫تنها از نرخ بیکاری بسیار باالی ‪ 20‬درصد رنج‬ ‫می‌برد‪ ،‬بلکه رفاه و رشدش شدیدا با هویت‬

‫و تجربیات چندگانه‌ای که ازعواملی نظیر‬ ‫نژاد‪ ،‬قومیت‪ ،‬جنسیت و جهت‌گیری جنسی‬ ‫نشات می‌گیرد‪ ،‬آمیخته شده است‬

‫نمو نموده‌اند دچار ســوء‌تغذیه می‌باشند و گروهی‬ ‫که بدالیل محدودیت‌های فرهنگی از دســتیابی به‬ ‫آموزش جنسی محروم می‌شوند‪ ،‬از داشتن سالمت‬ ‫الزم جهــت باروری بازمی‌مانند‪ .‬از نظر بهداشــت‬ ‫روحی نیز آنها که سختی‌هایی از قبیل ظلم‪ ،‬خشونت‪،‬‬ ‫جنگ و از دست دادن اعضای خانواده را در کشور‬ ‫مبدا یا در طــول دوران مهاجرت تجربه نموده‌اند‪،‬‬ ‫دچار اشکال مختلف استرس و عوارض روحی نظیر‬ ‫آن می‌گردند‪ .‬همینطور علی‌رغم نیاز مبرم بسیاری از‬ ‫آنان به مداوا‪ ،‬یا بدنبــال آن نرفته و یا در این زمینه‬ ‫دستیابی محدودی به اطالعات الزم دارند‪.‬‬ ‫همچنین در مورد مسائل آموزشی نیز هر چند بعضی‬ ‫از مطالعات حاکی از سطح مطلوب عملکرد فرزندان‬ ‫مهاجرین پس از مدت زمانی مشــخص می‌باشد‪،‬‬ ‫در عیــن حال اغلب بررســی‌ها نگرانی‌هایی را در‬ ‫خصوص موفقیت تحصیلی فرزندان مهاجرین بویژه‬ ‫برای کسانی‌که زبان انگلیسی زبان دوم آنها محسوب‬ ‫می‌گردد (در استان‌های انگلیسی‌زبان) اظهار می‌دارند‪.‬‬ ‫بعالوه‪ ،‬با وجود تمایل شــدید جهت دســتیابی به‬ ‫تحصیالت دانشگاهی در میان این گروه در مقایسه با‬ ‫همساالن متولد کانادا‪ ،‬اغلب آنها در سطوح پائین‌تر‬ ‫متوقف می‌شوند‪ .‬در واقع‪ ،‬شرایط مورد اشاره زمینه‬ ‫آسیب‌پذیری الزم را جهت ورود به باندهای خالف‬ ‫برای بسیاری از جوانان مهاجر بویژه آنها که متحمل‬ ‫شکست تحصیلی می‌شوند را فراهم می‌نماید‪.‬‬ ‫اما این گروه در مواجهه با مســائل قانونی نیز گرفتار‬ ‫مشکالتی می‌شوند که شامل مسائلی از قبیل موارد زیر‬ ‫می‌شوند‪ :‬برخورد با پلیس‪ ،‬مراحل قانونی دادگاه ویژه‪،‬‬ ‫عدم اعتماد و ترس از مقامات صادرکننده حکم‪ ،‬عدم‬ ‫اطالع کافی از سیستم قضایی کانادا و ناآگاهی از حقوق‬ ‫قانونی‪ ،‬مشــکالت مرتبط با فراهم نمودن اطالعات‬ ‫موثــق در طول مراحل بازجوئی و در دادگاه به دلیل‬ ‫دانش زبانی محدود و نیز ســوء‌تعبیرات فرهنگی‪.‬‬ ‫جوان نسل دوم در کانادا‬ ‫اکثر بررسی‌های انجام شــده بر روی جوانان نسل‬ ‫دوم تاکیــد بر جاافتادن اقتصادی ایشــان دارند که‬ ‫آنهم مبتنی بر موفقیت در تحصیل و مشــارکت در‬ ‫بازار کار می‌باشــد‪ .‬درآمد بســیاری از آنان که ‪‬‬

‫موضوع ماه‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪31‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫‪ ‬تحصیالت دبیرســتانی و دانشــگاهی را به اتمام مشابه غیر اقلیت آشکار کانادایی‪ ،‬احساس تعلق خاطر‬ ‫رســانده‌اند‪ ،‬برابر و یا بیشتر از کســانی می‌باشد که کمتری به کانادا اظهار می‌کنند‪.‬‬ ‫والدین‌شان متولد کانادا می‌باشند‪ .‬در عین حال‪ ،‬نسل‬ ‫دوم اقلیت‌هــای آشــکار دارای عملکردهای متغیر تئوری‌های مرتبط با عضویت جوانان‬ ‫تحصیلی بوده اســت‪ .‬برای مثال‪ ،‬در حالیکه عملکرد خانوارهای مهاجر در باندهای بزهکار‬ ‫تحصیلی فرزندان مهاجرین چینی و هندی از اشخاصی مطالعه انجام شده توســط نگو (‪ )2010‬دیدگاه‌های‬ ‫که والدین‌شان متولد کانادا می‌باشند باالتر بوده است‪ ،‬تئوریک کانادائی مرتبط با عضویت جوانان خانوارهای‬ ‫نســل دوم پرتغالی‌ها و افریقایی‌های کانادا نرخ نسبتا مهاجر در باندهای بزهکار را در چهار گروه طبقه‌بندی‬ ‫پائینی از اتمام تحصیالت دانشــگاهی را داشــته‌اند‪ .‬می‌کند‪ :‬نخســتین گروه به صراحت متمرکز بر رابطه‬ ‫همچنین‪ ،‬در مقایسه با اشخاصی که والدین‌شان متولد مهاجرت و انجام جرم می‌شــود‪« .‬مدل وارداتی» باور‬ ‫کانادا می‌باشند‪ ،‬امکان بیشــتری وجود دارد که نسل دارد که بعضی از افراد از قبیل اعضای باندهای خالفکار‬ ‫دوم اقلیت‌های آشــکار بیکار مانده و جذب بازار کار بین‌المللی یا سازمان‌های تروریستی به منظور ارتکاب‬ ‫نشوند‪ .‬بعالوه آنها هم که کاری یافته‌اند‪ ،‬درآمدهایشان جرم به کانادا مهاجرت می‌کنند‪ .‬بنا بر این جوانانی که‬ ‫با سطح تحصیلی‌شان همخوانی ندارد‪ .‬برای مثال‪ ،‬آنها از ملل مستعد به عمل خالف می‌آیند‪ ،‬امکان بیشتری‬ ‫که والدین‌شان از نواحی افریقا‪ ،‬آسیا‪ ،‬آمریکای جنوبی‪ ،‬دارد که مرتکب عمل خالف در کانادا بشوند‪.‬‬ ‫مرکزی و کارائیب می‌آیند با وجود ســطح تحصیلی دومیــن دیدگاه یا «مدل تنش» به تنش‌هایی در رابطه‬ ‫برابر‪ ،‬از ســطوح کمتر درآمدی در مقایسه با کسانیکه بین مهاجریــن و اقلیت‌های قومی با جامعه کانادایی‬ ‫والدین‌شان از کشــورهای واقع در امریکای شمالی‪ ،‬می‌پردازد که منتج به در حاشیه قرارگرفتن اقتصادی‪،‬‬ ‫اروپای شــمالی و غربی می‌آیند‪ ،‬برخــوردار بوده‌اند‪ .‬فرهنگی‪ ،‬سیاسی و اجتماعی ایشان و سوق دادن آنها‬ ‫در خصوص مشخصات این گروه باید متذکر شد که به سمت باند‌های خالفکار می‌شود‪.‬‬ ‫ایشان اغلب خود را در محل تالقی دو فرهنگ متمایز ســومین دیدگاه یا «مدل تعارض فرهنگی» بر تالقی‬ ‫می‌یابند‪ :‬از یک سو فرهنگ والدین و از سوی دیگر فرهنــگ و مهاجرت متمرکز می‌شــود‪ .‬این مدل بر‬ ‫فرهنگ مسلط جامعه کانادایی‪ .‬در واقع‪ ،‬نسل دوم با این باور اســت که بعضی از مهاجرین اخیر سعی بر‬ ‫انتظاراتی دوســویه و به شکلی در رقابت با یکدیگر نگهــداری رفتارهای فرهنگی دارند که در تعارض با‬ ‫مواجه می‌شــود بطوریکه هر یک وی را به سمتی از رسوم و قوانین کانادا قرار می‌گیرند‪.‬‬ ‫سنن‪ ،‬شخصیت‌ها‪ ،‬مذهب‪ ،‬سیاست و مدل‌های قابل و چهارمین دیدگاه اذعــان دارد که فزونی بعضی از‬ ‫پیروی ســوق می‌دهند‪ .‬با این ترتیب‪ ،‬آنها در نبرد با گروه‌های قومی‪-‬نژادی در آمار ارتکاب اعمال خالف‬ ‫روندی پیچیده از خلق مکرر هویت‌های چندبعدی و ناشی از تبعیض سیستماتیک و انحراف سیستم قضایی‬ ‫متغیر قرار می‌گیرند‪ .‬بعالوه‪ ،‬درحالی‌که بسیاری از آنها برای رسیدگی به جرائم می‌باشد‪ .‬در واقع‪ ،‬بعضی از‬ ‫به گونه‌ای تحت تبعیض قرار گرفتن را تجربه نموده‌اند‪ ،‬بررسی‌ها حاکی از آنســت که مقامات مسئول رویه‬ ‫سعی می‌نمایند که حسی قوی از هویت کانادایی برای یکسانی را درمقابل گروه‌های مختلف قومی و نژادی‬ ‫خود ایجاد نمایند که البته این تمایل در بین نسل‌های اعمالنمی‌نمایند‪.‬‬ ‫آسیایی و افریقایی کمتر مشاهده شده است‪ .‬در واقع‪ ،‬چنانچه مشاهده شد‪ ،‬بررســی مطالعات انجام شده‬ ‫نسل دوم اقلیت آشــکار کانادایی در مقایسه با گروه برروی هر دو نســل اول و دوم جوانان مهاجر بیانگر‬ ‫پیچیدگی‌هایی است که این افراد با آن مواجه می‌باشند‪.‬‬ ‫در حالیکه عملکــرد تحصیلی فرزندان چنانچه تحقیق دانشگاهی نگارنده در دانشگاه مونترال‬ ‫بــر روی جمعی از هموطنان مهاجــر ایرانی گواهی‬ ‫مهاجرین چینی و هندی از اشــخاصی‬ ‫می‌دهد‪ ،‬با اینکه بســیاری از این جمع معترف بودند‬ ‫که والدین‌شــان متولد کانادا می‌باشند که از موقعیت بهتر اقتصادی‪-‬اجتماعی در کشور مبدا‬ ‫باالتر بوده است‪ ،‬نسل دوم پرتغالی‌ها و برخوردار بوده و مشکالت فراوانی را برای اقامت در‬ ‫افریقایی‌های کانادا نرخ نسبتا پائینی از کانادا پشت سر گذاشته‌اند‪ ،‬تنها عامل تعیین‌کننده‌ای‬

‫اتمام تحصیالت دانشگاهی را داشته‌اند‬ ‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪32‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫که مانع بازگشتشان به وطن اولیه بوده است مربوط به‬ ‫آینده بهتر فرزندان‌شان در کانادا می‌شده است‪ .‬از یک‬ ‫سو والدین‪ ،‬انواع صدمات را جهت آتیه بهتر فرزندان‬ ‫متقبل می‌شوند و از سوی دیگر ساعات کار طوالنی‪،‬‬ ‫مجالی بــرای پرداختن بــه درگیری‌های متعددی‌که‬ ‫فرزندان‌شان با آن مواجه‌اند باقی نمی‌گذارد‪ .‬چنانچه‬ ‫دیده شــد نیازهای جوانان خانواده‌های مهاجر ابعاد‬ ‫مختلف به خود گرفته و با توجه به نقش مهم ایشان‬ ‫در آینده کانادا‪ ،‬دخالت خانواده‌ها‪ ،‬کامیونیتی‌ها و بخش‬ ‫عمومی را توامــا ایجاب می‌نماید‪ .‬این مقوله نیازمند‬ ‫مباحث بسیار وسیع‌تر از این در آینده خواهد بود‪.‬‬ ‫مآخذ و منابع‪:‬‬ ‫‪Namazi, V. (2011). Les trajectoires‬‬ ‫‪de l’immigration de l’intégration‬‬ ‫‪professionnelle‬‬ ‫‪des‬‬ ‫‪immigrants‬‬ ‫‪iraniens travaillant comme chauffeurs‬‬ ‫‪de taxi à Montréal, Thèse de doctorat,‬‬ ‫‪Université de Montréal.‬‬ ‫‪Ngo, H.V. (2010). Unravelling‬‬ ‫‪Identities and Belonging. Criminal‬‬ ‫‪Gang Involvement of Youth from‬‬ ‫‪Immigrant Families, Faculty of Social‬‬ ‫‪Work, University of Calgary.‬‬

‫قربانیتصویر‬ ‫کلیشه‌ای از‬ ‫جوان مهاجر بزه‌کار‬ ‫فیلم‌ها و تصاویری که از وقایع شب ‪ 27‬جوالی ‪ 2013‬از استریت‌کار‬ ‫(تراموای) خیابان داون‌داست تورنتو بر روی شبکه‌های اجتماعی‬ ‫قرار گرفت نه تنها ساکنان این شهر بلکه بینندگان این فیلم‌ها در‬ ‫سراســر جهان را شوکه کرد‪ .‬عمق خشونت فاقد منطق پلیس در‬ ‫شلیک ‪ 9‬گلوله تقریبا بدون انقطاع و پشت سرهم به سمت سامی‬ ‫یتیم‪ ،‬یک جوان ‪ 18‬ســاله (که ‪ 8‬تای آنها بــه وی اصابت کرد)‬ ‫و بالفاصله شلیک با تفنگ ایجادکننده شوک الکتریکی به جسم‬ ‫تقریبا بی‌جان وی‪ ،‬چیزی نبود که پلیس بتواند نظیر موارد قبلی‪ ،‬با‬ ‫توجیهات ضعیف از آن بگریزد و به همین دلیل پلیس شلیک کننده‬ ‫با اتهام قتل از نوع درجه دو روبرو شد‪ .‬اتهامی که در تاریخ ‪ 23‬ساله‬ ‫تشکیل واحد تحقیقات ویژه پلیس فقط به دو نفر وارد شده است‪.‬‬ ‫سامی یتیم در خانواده‌ای مسیحی در سوریه رشد کرد و سال ‪2008‬‬ ‫به تورنتو آمد تا آینده‌ای بهتر از آنچه هم‌نســان او در میانه یک‬ ‫جنگ داخلی پرتلفات در زادگاهش تجربه می‌کنند داشته باشد اما‬ ‫خشونت افسارگسیخته پلیس این آرزو را نابود کرد‪.‬‬ ‫او نه اولین قربانی نگاه پیش‌داورانه پلیس دست‌به‌اسلحه کانادا نسبت‬ ‫به جوانان مهاجر اســت و نه آخرین آنها خواهد بود اما این شانس‬ ‫را داشت که در دوران خبررسانی از طریق شبکه‌های غیررسمی و‬ ‫اجتماعی‪ ،‬ده‌ها هزار نفر را برای اعتراض به خیابان‌های مهم‌ترین شهر‬ ‫کانادا بکشاند تا شاید عاملی برای تغییر رویه‌های نادرست شود‪.‬‬

‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪34‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫موضوع ماه‬

October 2013 . No15 35 parnianmagazine.com

‫اجتماع پروراننده قلدرمابی‬ ‫درباره سه ضلع قلدرمابی‪ :‬قربانی‪ ،‬قلدر و شاهد‬

‫شــکل‌دادن به روابط بینافردی برای افراد جامعۀ انسانی و به‬ ‫ویــژه برای نوجوانان اصوالً امری اجتماعی اســت‪ .‬همۀ ما‬ ‫همان‌گونه که آدم‌های دیگر را در محیطی اجتماعی و بر اساس‬ ‫ارزش‌گذاری‌های اجتماعی می‌شناســیم و خودمان را نیز بر‬ ‫اساس همین ارزش‌های اجتماعی برای حضوری پذیرفتنی‬ ‫در جامعه مهیا می‌کنیم‪ ،‬بر همین اساس نیز روابط خود را با‬ ‫دیگر افراد پیرامونمان تنظیم می‌کنیم‪ .‬این تنظیم روابط البته به‬ ‫بســیاری از عوامل بستگی دارد که نمونه‌های آن را با اندکی‬ ‫دقت می‌توان دریافــت‪ .‬خودمان را عمدت ًا با افرادی از طبقۀ‬ ‫اجتماعی خودمــان درگیر می‌کنیم زیرا که گفته‌اند «کبوتر با‬ ‫کبوتر و باز با باز»‪ ،‬خودمــان را وقتی درگیر «بازی بزرگان»‬ ‫می‌کنیم که قصد داشــته باشــیم در زندگی اجتماعی خود‬ ‫تحرکی ایجاد کنیم زیرا که به ما آموخته‌اند «همنشین تو از تو‬ ‫به باید» و اگر این رشته را ادامه دهیم بسیاری از موارد دیگر‬ ‫را خواهیم یافــت که بر روابط بینافردی ما اثرگذارند‪ .‬نمونۀ‬ ‫اعالی آن را هم در توصیه‌هایی است که برای انتخاب همسر‬ ‫می‌شنویم و البته این توصیه‌ها فقط به انتخاب رابطه محدود‬ ‫نمی‌شوند و محتوا و مسیر رابطه را نیز معین می‌کنند‪ .‬می‌دانیم‬ ‫که در اینجا منظور از توصیه‌ها فقط ضرب‌المثل‌ها و نکته‌ها‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه فی‌الواقع گونه‌ای از فشارهای اجتماعی دیده و‬ ‫نادیده وجود دارد که ما را به پیروی از قواعدی نانوشته – که‬ ‫گویا علوم اجتماعی مسئول کشف آنهاست – مقید می‌کنند‪.‬‬

‫دکتر وحید طلوعی‬ ‫‪Vahid Tolooei‬‬

‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪36‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫این مقدمه را از آن رو آوردم که نشان دهم رفتارهای بین افراد‬ ‫جامعۀ انسانی فقط به خصوصیات ذاتی و مسایل روان‌شناختی‬ ‫فردی آنها بازنمی‌گردد‪ ،‬هرچند که از آنها تأثیر می‌پذیرد‪ .‬به‬ ‫همین مناســبت باید پذیرفت رفتارهای کودکان و نوجوانان‬ ‫متأثر از وضع اجتماعی آنهاست و بندوبست‌های اجتماعی‪،‬‬ ‫گاه آنها را به راه و گاه به بیراه می‌کشــاند‪ .‬از آن جمله است‬ ‫رفتارهای پرخاشگرانه و شــرارت‌زا و در پی آن پیوستن به‬ ‫جمــع قلدران یا قربانیان قلدری و گاه این پیوســتن در آنها‬ ‫تولید سبکی از زندگی می‌کند که با هویت آنها پیوند می‌یابد‬ ‫و از آنها کسی دیگر می‌سازد‪ ،‬همان‌که می‌گوییم معلوم نیست‬ ‫فالنی چرا این طور شده است‪ ،‬در حالی که خانواده و کسان‬ ‫او به گونه‌ای دیگرند‪.‬‬ ‫فردی را در نظر بیاورید که نمی‌تواند در جایگاهی که خود را‬ ‫شایستۀ آن می‌داند قرار گیرد – و البته این جایگاه را نیز جامعه‬ ‫برای او تعریف کرده است و از طریق گروه‌هایی که به عنوان‬ ‫مرجع برای افراد معرفی می‌کند آنها را به هم‌شــکلی با آنها‬ ‫فرامی‌خواند – و با از دســت رفتن این جایگاه‪ ،‬خود را نیز از‬ ‫دست رفته می‌پندارد‪ .‬حال چنین کسی در جمعی از همساالن‬ ‫و هماالن خــودش این فرصت را می‌یابد که با فرودســت‬ ‫نشــان‌دادن دیگری خود را فرادست بنامد و اتفاق ًا دیگران نیز‬ ‫این رفتار او را تشویق کنند و هرچه بیشتر او را در جمع خود‬ ‫بپذیرند‪ .‬نتیجه جز این نمی‌شــود که او به ایشان می‌پیوندد و‬ ‫آزار دیگری در جمع را چونان طنابی می‌داند که او را به گروه‬

‫دلخواهش می‌پیوندد‪ .‬این همان است که تحقیقات اجتماعی‪ ،‬از جمله‬ ‫در کار هولمز و برندنبرگ‪-‬آیرس با بررسی ده‌هزار نفر در هفده ایالت‬ ‫امریکا در هشتاد و پنج مرکز و مؤسسه‪ ،‬نشان داده‌اند که پیوستگی‬ ‫معناداری بین قلدرمآبی و پیوستن به گروه‌های تبهکاری وجود دارد‪.‬‬ ‫ســویۀ دیگر داستان نیز همین است‪ .‬فردی که مورد اذیت و آزار در‬ ‫برابر جمع قرار می‌گیرد خود را در وضع دشواری می‌یابد‪ .‬از سویی‬ ‫خشمگین و افسرده و ســرخورده است و از سوی دیگر طرح این‬ ‫مشــکل را هم بسیار سخت می‌یابد‪ ،‬زیرا هم نمی‌خواهد افراد مهم‬ ‫زندگی‌اش – از جمله والدینش – را ناراحت کند و از ســوی دیگر‬ ‫هم گمان می‌برد که گفتن این درد به همســاالن دیگر وضع را بدتر‬ ‫می‌کند و امکان سرزنش را نیز فراهم می‌آورد‪ ،‬همان‌گونه که نوچه‌ها و‬ ‫همراهان قلدر در آزاردهی او سهیم بودند ممکن است دوستانش نیز‬ ‫بدانان بپیوندند‪ .‬از این رو سکوت قربانی در برابر قلدر و نوچه‌هایش‬ ‫نیز در پیوندهای دیگر او فهم‌پذیر است‪.‬‬ ‫پس می‌شود گفت قلدری و قلدرمآبی گونه‌ای از اعمال قدرت در‬ ‫روابط بینافردی است که در یک مثلث انسانی شکل می‌گیرد‪ :‬قلدر‪،‬‬ ‫قربانی و شــاهد و از همین روست که آن را با دست‌اندازی صرف‬ ‫یا با پرخاشگری یا نزاع متفاوت می‌دانیم‪ .‬در این موارد اخیر هر یک‬ ‫از طرفین به علتی عینی‪ ،‬هرچند که از دید ما ناپسندیده و نادرست‬ ‫باشــد مثل اطفای شهوت برانگیخته و بیمارگونه یا دفع ظلمی که‬ ‫احساس کرده است یا هر چیز دیگری از این دست‪ ،‬عمل می‌کند و‬ ‫به همین سبب خشونت‌هایی از این دست نیازمند طرف سوم نیست‬ ‫و در خلوت نیز اتفاق می‌افتند‪ .‬اما روابط قلدرمآبانه در فضایی شکل‬ ‫می‌گیرد که در آن اعمال این قدرت پاداش داشــته باشد‪ .‬از همین‬ ‫روست که محققان اجتماعی به فکر افتاده‌اند که مشخصه‌ای برای‬ ‫این فضا پیدا کنند که به واسطۀ آن این رفتار ممکن می‌شود و آن را‬ ‫در ماهیت رقابتی جوامع کنونی یافته‌اند‪ .‬در جوامعی که رقابت بیش‬ ‫از پیش گسترش می‌یابد و برنده شدن‪ ،‬به هر قیمتی‪ ،‬به پاداش منجر‬ ‫می‌شود‪ ،‬فرد به دنبال راهی است که این برنده شدن در رقابتی را‪ ،‬که‬ ‫گاه حتی آن را بیهوده نیز می‌داند‪ ،‬نشان دهد‪.‬‬ ‫بخشی از علت قلدری در این امر نهفته است‪ .‬قلدرمآب می‌کوشد که‬ ‫با تخریب دیگری این قدرت را به رخ بکشد‪ .‬ساتن و کئو این نکته‬ ‫را در تحقیق خود نشان داده‌اند که نوجوانان قلدرمآب هر چه بیشتر‬ ‫با نگرش پیشرفت در رقابت اجتماعی‪ ،‬حتی در کالس و درس و‬ ‫مدرســه‪ ،‬هم‌رأیی دارند و به این معتقدند که دستیابی به هدف به‬ ‫هر وســیله‌ای پسندیده است‪ .‬البته این هدف را هم جامعه تعریف‬ ‫می‌کند‪ ،‬ولی گاه چنان که مرتن جامعه‌شــناس امریکایی‪ ،‬می‌گوید‬ ‫ابزار دستیابی به آن هدف را در اختیار فرد قرار نمی‌دهد و نتیجه آن‬ ‫می‌شود که فرد به کژروی می‌افتد‪ .‬نمونه‌ای از این اهداف‪ ،‬تصویری‬ ‫آرمانی اســت که جامعه از شــهروندان خود می‌سازد و در جوامع‬ ‫غربی عمدت ًا به صورت مردِ‬ ‫ِ‬ ‫سفیدپوست مسیحی دگرجنس‌گرای‬ ‫ثروتمن ِد تندرســت و بارآور تعریف می‌شود‪ .‬این تصویر ساخته و‬ ‫پرداخته البته باعث می‌شــود که بسیاری از اعضای اجتماع از دایره‬ ‫ایدئال خارج شــوند‪ .‬همین‌جا معلوم است که چرا زنان و بیماران‬

‫و ناتوانان و رنگین‌پوســتان و اعضای اقلیت‌های جنســیتی بیشتر‬ ‫در معرض تهدید به قربانی شــدن قلدری قــرار دارند و از همین‬ ‫روست که مهاجران آسیایی و افریقایی در سرزمین‌های جدیدشان‬ ‫در امریکای شمالی و اروپا بیشتر رویاروی قلدری‌اند؛ آنان با معیار‬ ‫پذیرفته تفاوت بسیار دارند‪ .‬همچنین است سرکوفت‌های ثروت و‬ ‫دین و از همه دردآورتر‪ ،‬تکیه بر مســایل جنسی و زن بودن برای‬ ‫تحقیر و توهین و از میــدان بدر کردن که نمونه‌های فراوان آن در‬ ‫فضای مجازی در بسیاری از کشورها راه را برای تعریف مجرمانه‬ ‫آن نیز گشوده است‪.‬‬ ‫دانســتن اینکه رفتارهای بینافردی و از جملــه قلدری رفتارهایی‬ ‫اجتماعــی و آموخته‌اند این بصیرت را ایجاد می‌کند که می‌شــود‬ ‫به صورتی اجتماعی نیز با آنها مقابله کرد‪ .‬درســت است که سویۀ‬ ‫اجتماعی از فشارهایی قوی برای تحکیم ضوابط خودش بهره می‌برد‬ ‫ولی در عین حال دست افراد را برای توسعۀ ابزارهای مقاومتی نیز‬ ‫باز می‌گذارد‪ .‬از آن جمله است آموزش نوجوانان و قراردادن ایشان‬ ‫در پیوندهایی اجتماعی که ارزش‌هایی دیگرگون‪ ،‬و نه فقط مبتنی و‬ ‫موافق با رویکرد رقابتی‪ ،‬را تشویق و تأیید کند و به فرد بر اساسی‬ ‫دیگر که لزوم ًا مشــتمل بر پذیرش دیگــری و قبول تنوع قومی و‬ ‫جنسی و نژادی و مذهبی است پاداش دهد‪ .‬در این خصوص الزم‬ ‫است بار دیگر به جنبۀ دیگری از قلدری که نشانۀ اجتماعی بودن آن‬ ‫نیز است نیز توجه دهم‪.‬‬ ‫گفتیم که قلدری به هر صورت که باشد‪ ،‬خواه کالمی و خواه غیر‬ ‫کالمی‪ ،‬نیازمند به تماشاگر و شاهد است‪ .‬هیچ‌کس نمی‌خواهد که‬ ‫خود را درگیر در بازی‌ای کند که در آن کســی نباشد که به دست‬ ‫انداختن دیگری یا اعمال قدرت یا مسخرگی یا حتی به دست‌اندازی‬ ‫جنسی به دیگری بخندد‪ ،‬با آن همراهی کند‪ ،‬آن را به صورت‌های‬ ‫متفاوت تعریف و بازســازی کند و به ایــن ترتیب قدر قلدری را‬ ‫بشناسد‪ .‬از این رو نقش اجتماعی شاهد بسیار اهمیت می‌یابد‪ .‬زیمل‪،‬‬

‫قلدری و قلدرمآبی گونــه‌ای از اعمال قدرت در روابط‬ ‫بینافردی است که در یک مثلث انسانی شکل می‌گیرد‪ :‬قلدر‪،‬‬ ‫قربانی و شاهد و از همین روست که آن را با دست‌اندازی‬ ‫صرف یا با پرخاشگری یا نزاع متفاوت می‌دانیم‬ ‫جامعه‌شناس آلمانی‪ ،‬در نظریه‌ای که به جامعه‌شناسی اعداد معروف‬ ‫شده اســت افزایش عددی افراد را در گروه‌های اجتماعی بررسی‬ ‫کرده است‪ .‬بر این مبنا‪ ،‬هر گاه گروه دونفره به گروهی سه‌نفره بدل‬ ‫شود‪ ،‬نفر سوم می‌تواند با یکی از آن دو بر علیه دیگری متحد شود‬ ‫یا بین آنها داوری یا میانجی‌گری کند‪ .‬از این رو باید مراقب بود که‬ ‫در توضیح این پدیده به نوجوانان از یاد نبریم که نقش آنها در یاوری‬ ‫قربانیان را نیز به ایشان گوشزد کنیم‪ ،‬امری که خود به خود ایشان را‬ ‫از قربانی و قلدر بودن نیز دور می‌سازد‪.‬‬ ‫موضوع ماه‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪37‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫قلدرمابیمجازی‬

‫نکاتی درباره پدیده ‪ cyberbullying‬در میان نوجوانان‬ ‫و راه‌های مقابله با آن‬

‫نشاط تهرانی‬

‫‪Neshat Tehrani‬‬

‫یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که فرزندان ما را به‌ویژ‌ه‬ ‫در ســنین نوجوانی و به‌ویژ‌ه در مدرســه‌ها تهدید‬ ‫می‌کند پدیده ‪ bullying‬است که در فارسی قلدری‬ ‫یا قلدرمآبی خوانده شــده (هرچند به نظر نگارنده‬ ‫تعبیر خیلی گویایی نیست ولی هنوز جانشین بهتری‬ ‫برای این کلمه پیدا نشد‌ه است)‪ .‬آمار نشان می‌دهد‬ ‫نوجوانان نسل دوم مهاجر به‌ویژ‌ه آنها که به تازگی‬ ‫مهاجرت کرده‌اند از همه بیشتر در معرض این خطر‬ ‫قراردارند‪ .‬اگر این مشکل از دید والدین پنهان بماند‬ ‫و به موقع واکنش صحیح نسبت به آن صورت نگیرد‬ ‫عواقب جدی و درازمدتی با خود به همراه خواهد‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫یکی از انواع رایج قلدرمابی ‪ cyberbullying‬یا‬ ‫قلدری رایانه‌ای است که به هرگونه اذیت و آزار افراد‬ ‫از طریق شبکه‌های ارتباطی و مجازی گفته می‌شود‪.‬‬ ‫این مشکل بیشتر از همه در بین نوجوانان به چشم‬ ‫می‌خورد به این معنی که بعضی نوجوانان همتایان‬ ‫خود را از طریــق پیامک تلفنی یا پیام‌های عمومی‬ ‫در شــبکه‌های اجتماعی آزار و اذیــت می‌کنند و‬ ‫به‌عنوان مثال روی صفحه آنها جمله‌های ناخوشایند‬ ‫می‌نویسند‪ .‬جمله‌ایی مانند‪« :‬از تو متنفرم»‪« ،‬همه از‬ ‫تــو متنفرند»‪« ،‬تو هم چاقی و هم زشــت» و نظایر‬ ‫اینها‪ .‬قلدرهای رایانه‌ای می‌توانند کلمه عبور افراد را‬ ‫هک کنند و به صفحه شــخصی آنها راه پیدا کنند‪.‬‬ ‫خود را جای کســی جا می‌زنند و برای دوستان او‬

‫آزار و اذیت‌های مجازی گاهی اثراتش از‬ ‫آزار و اذیت‌های فیزیکی هم بیشــتر است‬ ‫زیرا مختص به زمان و مکان خاصی نیست‬ ‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪38‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫جمله‌های نامناسب می‌نویسند‪ .‬شایعه‌های نادرست‬ ‫در مورد افراد می‌پراکنند‪ .‬عکس‌های نامناسب روی‬ ‫صفحه آنها بارگذاری می‌کنند‪ ،‬یا به تهدید و ارعاب‬ ‫می‌پردازند و یا از اطالعات شخصی قربانیان استفاده‬ ‫‌کنند‪.‬‬ ‫قلــدری رایانه‌ای نوجوانان قربانــی را در معرض‬ ‫مشــکالت جدی مثل افت تحصیلی‪ ،‬افسردگی و‬ ‫عدم اعتماد به نفس قرار خواهد داد‪ .‬آزار و اذیت‌های‬ ‫مجازی گاهی اثراتــش از آزار و اذیت‌های فیزیکی‬ ‫هم بیشتر است زیرا مختص به زمان و مکان خاصی‬ ‫نیست و جلوگیری و پی بردن به عامل یا عامالن آنها‬ ‫هم بسیار مشکل‌تر است‪ .‬متاسفانه لینک یا پیوندها‪،‬‬ ‫عکس‌ها و ویدیوها و اطالعات نامناسب و غیرواقعی‬ ‫که قلدرهــای رایانه‌ای در فضای مجازی منتشــر‬ ‫می‌کنند می‌توانند برای همیشه باقی بمانند و زمانی که‬ ‫نام شخص مورد جستجو قرارمی‌گیرد این اطالعات‬ ‫غلط‪ ،‬فرد یا سازمان جستجوکننده را به اشتباه بیاندازد‬ ‫و باعث بروز صدمات جبران‌ناپذیر به آینده شغلی و‬ ‫تحصیلی افراد‌شود‪ .‬به همین دلیل والدین باید با این‬ ‫مشکل آشنا باشند و بدانند چگونه باید آنها مواجه‬ ‫شده و برخورد مناسب نشان دهند تا فرزندشان را از‬ ‫آسیب‌های جبران‌ناپذیر احتمالی محافظت کنند‪.‬‬ ‫نشانه‌های قلدری رایانه‌ای چیست؟‬

‫اگر فرزند شما‪:‬‬

‫ ناگهان اســتفاده از رایانه یا تلفن شخصی خود را‬‫متوقف می‌کند؛‬ ‫ از دریافت پیام یا ایمیل به شدت عصبی می‌شود؛‬‫ بعد از کار با رایانه کالفه و بی‌قرار به نظر می‌رسد؛‬‫ دوست ندارند درباره شبکه‌های اجتماعی که عضو‬‫آنها است صحبت کند یا بحثی درباره فعالیت‌های‬ ‫مجازی خود داشته‌باشد؛‬ ‫ گوشه‌گیر شده و دوست ندارد در جمع دوستان و‬‫خانواده حاضر شود؛‬ ‫می‌تواند دلیلی باشد برای این که فرزندتان در فضای‬ ‫مجازی مورد اذیت و آزار قرارگرفته‌است‪.‬‬ ‫پیشگیری از قلدری رایانه‌ای‬

‫شما حق دارید و باید از فعالیت‌های مجازی فرزند‬ ‫خود باخبر باشید‪ .‬برای این کار بسیار مهم است که‬ ‫قواعد خاصی برای فرزندان خود در استفاده از رایانه‬ ‫یا تلفن همراه در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫به فرزندتان اطمینان دهید تا حد امکان قصد دخالت‬ ‫یا محدود کــردن روابط او را ندارید اما به او تفهیم‬ ‫کنید به عنوان یک بزرگتر مســئول‪ ،‬حق دارید اگر‬ ‫الزم بدانید صفحه شــخصی یا ایمیل‌های فرزندتان‬ ‫را بررســی کنید و به کلمه عبور او دسترسی داشته‬ ‫باشید‪ .‬از نرم‌افزارها و فیلترهای خاص برای نظارت‬ ‫بر روابط مجازی فرزندانتان استفاده کنید‪.‬‬ ‫اگر فرزندتان با شما احساس راحتی نمی‌کند سعی‬

‫اگر فرزند شــما کســی است که‬ ‫دیگران را در فضای مجازی مورد‬

‫اذیت و آزار قرار می‌دهد باز هم‬ ‫این شما هستید که باید جلوی این‬ ‫کار را بگیرید‬ ‫کنید از یک بزرگتــر قابل اعتماد مانند دایی یا عمه‬ ‫یا یک دوست که فرزندتان به او اعتماد دارد کمک‬ ‫بگیرید‪.‬‬ ‫فضایی ایجاد کنید که مطمئن باشید فرزندتان در‬ ‫صورتی که مورد اذیت و آزار قرار گیرد مشکل را‬ ‫با شما یا یک فرد نزدیک در میان خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫فرزند خود را متقاعد کنید که در صورت مواجه‬ ‫شدن با این مشکل شــما را بالفاصله مطلع کند‬ ‫و به او اطمینان دهید تحت هیچ شــرایطی مانع‬ ‫اســتفاده او از رایانه و تلفن شخصی‌اش نخواهید‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به فرزند خــود توصیه کنید رمز عبــور یا نام‌های‬ ‫مســتعاری که برای بازی‌های رایانه‌ای برمی‌گزیند‬ ‫هرگز حتی با صمیمی‌ترین دوســتان خود در میان‬

‫نگذارد و هر از چندگاهی کلمه عبور خود را عوض‬ ‫کند‪ .‬بــه او توصیه کنید از پاســخ دادن به پیام‌های‬ ‫آزاردهنده خودداری کنــد زیرا باعث تحریک فرد‬ ‫قلدرماب خواهد شد‪.‬‬ ‫به فرزند خود بیاموزید تا حد امکان از به اشــتراک‬ ‫گذاشتن اطالعات شخصی با کسانی که نمی‌شناسد‬ ‫یا کم می‌شناسد خودداری کند‪ .‬خیلی از قلدرها در‬ ‫شکل دوست ظاهر می‌شوند یا از نام و نشانی آشنا‬ ‫اســتفاده می‌کنند و بعد از نزدیک شدن به افراد به‬ ‫اذیت و آزار آنها می‌پردازند‪.‬‬ ‫نشانه‌ها را بســیار جدی بگیرید و از کنار آنها ساده‬ ‫عبور نکنید‪ .‬اقدام درست و به‌موقع مهم‌ترین چیزی‬ ‫است که می‌تواند از آسیب فرزندتان جلوگیری کند‪.‬‬ ‫تصور نکنید فرزند شــما به راحتی از این که مورد‬

‫اذیت و آزار قرارگرفته سخن خواهد گفت‪.‬‬ ‫گاهی در موتورهای جســتجو نــام فرزند خود را‬ ‫جستجو کنید تا ببینید با چه چیزی مواجه می‌شوید‪.‬‬ ‫فرزندتان را تشویق کنید و آموزش دهید که از راه‌های‬ ‫درست ورود به شبکه‌های اجتماعی استفاده کند‪ .‬به‬ ‫او یاد دهید از امکاناتی که شبکه‌های اجتماعی برای‬ ‫حفظ حریم شخصی و محدود کردن دسترسی افراد‬ ‫ناشــناس به اطالعات شخصی در اختیار اعضا قرار‬ ‫می‌دهند استفاده کند‪ .‬الزمه این کار این است که خود‬ ‫شما با این موارد آشنا شده باشید‪.‬‬ ‫قاطع و جدی باشید اما هرگز به تنبیه یا سخت‌گیری‬ ‫روی نیاورید و برای فرزندتان نقش حامی داشــته‬ ‫باشید تا بتوانید آســیب‌های احتمالی را به حداقل‬ ‫برسانید‪.‬‬

‫موضوع ماه‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪39‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫‪ ‬چگونه قلدری رایانه‌ای را متوقف کنیم‬

‫اگر مشــاهده کردید فرزند شما در فضای مجازی‬ ‫مورد اذیت و آزار قرارگرفته اســت اقدامات زیر به‬ ‫شما کمک می‌کند تا بر این مشکل غلبه کنید‪:‬‬ ‫اول از همه آرامش خود را حفظ کنید و به فرزند خود‬ ‫اطمینان بدهید که از او حمایت می‌کنید و ناخواسته‬ ‫اقدامی بدون هماهنگی با او انجام نخواهید داد‪.‬‬ ‫به فرزند خود توصیه کنید به هیچ عنوان پاســخ یا‬ ‫واکنشــی به پیام‌های آزاردهنده نداشته باشد‪ .‬هدف‬ ‫اصلی قلدرها مشاهده همین واکنش‌هاست و گرفتن‬ ‫هر نوع پاسخی آنها را تشویق می‌کند تا به آزار خود‬ ‫ادامه دهند‪.‬‬ ‫تا جایی که می‌توانید شــواهد موجود را جمع‌آوری‬ ‫کنید‪ .‬مانند تاریخ و ساعت پیام‪ .‬محتوای پیام و هر نوع‬ ‫اطالعاتی که می‌تواند به شناسایی قلدر کمک کند‪.‬‬ ‫حذف یا متوقف کردن دریافت پیام از ســوی قلدر‬ ‫بایــد بالفاصله صورت گیرد تا نقطــه پایانی برای‬ ‫آزارهای او باشد‪.‬‬ ‫فرزند شــما اگر مورد اذیت و آزار قرار بگیرد بهتر‬ ‫اســت تغییراتی در نام کاربری و اطالعات شخصی‬ ‫خود ایجاد کند تا دسترســی قلدر را محدود کند‪ .‬یا‬ ‫حتی حساب کاربری خود را ببندد و صفحه جدیدی‬ ‫باز کند‪.‬‬ ‫برای توقف قلدری رایانه‌ای باید سریع عمل کنید و‬

‫گاهی در موتورهای جســتجو‬ ‫نام فرزند خود را جستجو کنید‬ ‫تــا ببینید با چه چیــزی مواجه‬ ‫می‌شوید‬

‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪40‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫منتظر نمانید‪ .‬این کار ممکن است با کمک گرفتن از‬ ‫اولیای مدرسه یا حتی پلیس صورت گیرد‪ .‬تصور این‬ ‫که مشکل خود به خود از میان برود را از ذهن دور‬ ‫کنید‪ .‬اقدام موثر از شدت آسیب به فرزندتان بسیار‬ ‫می‌کاهد‪.‬‬ ‫مورد اذیت و آزار قرارگرفتن باعث بروز خشــم و‬ ‫عصبانیت شدید در فرزند شما خواهد شد‪ .‬سعی کنید‬ ‫به فرزند خود کمک کنید بر این خشــم و استیصال‬ ‫غلبه کند تا بتواند در برابر این مشکل واکنش درست‬ ‫نشان دهد‪.‬‬ ‫تمام مشخصات و ایمیل‌های شخص قلدر را ذخیره‬ ‫کنید و به شرکت سرویس‌دهنده اطالع دهید ‪.‬‬ ‫از گروه‌های حقیقی و مجازی که با قلدری رایانه‌ای‬ ‫مبارزه می‌کنند کمک بگیریــد و تا می‌توانید دانش‬ ‫خود و فرزندتان را در این زمینه بیشتر کنید‪.‬‬ ‫و در آخر‪ ،‬اگر فرزند شما کسی است که دیگران را‬ ‫در فضای مجازی مورد اذیت و آزار قرار می‌دهد باز‬ ‫هم این شما هستید که باید جلوی این کار را بگیرید‪.‬‬ ‫والدین بسیاری را می‌بینیم که نگران این هستند نکند‬ ‫نوجوان‌شان مورد اذیت و آزار فرد یا گروه‌های قلدر‬ ‫قرار گیرد؛ این گاهی باعث غفلت از خطر بزرگتری‬ ‫می‌شــود که فرزندان ما را تهدید می‌کند‪ .‬متاسفانه‬ ‫بعضی اوقات دیده می‌شود که نوجوانان ما چاره کار‬ ‫را در این می‌بینند که برای پرهیز از مورد اذیت و آزار‬

‫قرارگرفتن به گروه‌های قلدر بپیوندد و از آنها تبعیت‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫این اتفاق بسیار دردناکی است که گاهی خطرش از‬ ‫قربانی قادرمابی قرار گرفتن هم بیشتر است‪ .‬پس‬ ‫هرگــز قلدری را از فرزند خود قبول نکنید‪ .‬به یاد‬ ‫داشته باشید فرزندان شما وقتی به شدت احساس‬ ‫ضعف می‌کنند به گروه‌های قلــدر می‌پیوندند تا‬ ‫از ایــن راه‪ ،‬خود را محافظت کنند و این بســیار‬ ‫ویران‌گر اســت‪ .‬مطمئن باشــد قلدری کردن از‬ ‫مورد اذیت و آزار قرارگرفتن اصال بهتر نیســت‪.‬‬ ‫آمار نشــان می‌دهد نوجوانان قلدرماب در سنین‬ ‫بزرگسالی بیشتر به جرم روی می‌آورند‪ ،‬در روابط‬ ‫خود ناموفق‌ترند و آینده شــغلی مناســبی ندارند‬ ‫چراکــه عادت کرده‌اند با قلدری کار خود را پیش‬ ‫ببرند‪ .‬به فرزند خود هشــدار دهیــد اذیت و آزار‬ ‫دیگران در فضای مجازی‪ ،‬در زندگی واقعی جرم‬ ‫محسوب می‌شود‪ ،‬اصال شوخی نیست و می‌تواند‬ ‫برای او جزای قانونی و تبعات شــدیدی به دنبال‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫هم‌چنین به او از نمونه نتایج ناخوشــایند این نوع‬ ‫رفتارها بر زندگی دیگــر نوجوانان مثال بیاورید تا‬ ‫حتی اگر به این کار به‌عنوان یک تفریح یا شــوخی‬ ‫می‌نگرد ببیند که نتیجه کار تا چه میزان می‌تواند تلخ‬ ‫و ناگوار باشد‪.‬‬

‫نقش قومی‪ ،‬نژادی و مهاجرتی بر‬ ‫عوامل زورگویی (‪ )Bullying‬به دیگران‬

‫برگردان‪ :‬ساقی مطهری‬

‫تریسی جی‪ .‬شر‬

‫‪Saghi Motahari‬‬

‫رابطه مهاجرت و زورگویی‬

‫گزارشات متناوبی در مورد زورگویی دانش‌آموزان توسط‬ ‫هم‌ساالن‌شان – چه آنهایی که اخیرا ً از یک کشور به کشور‬ ‫دیگر مهاجرت کرده‌اند و چه آنهایی که در کشور زادگاه‌شان‬ ‫ولی با والدینی مهاجر زندگی می‌نمایند‪ -‬وجود دارد‪ .‬به طور‬ ‫قابل توجه‪ ،‬کودکانی که در کشوری متفاوت از کشور مورد‬ ‫اقامتشان متولد شده‌اند بیشــتر از سایر دانش‌آموزان مورد‬ ‫زورگویــی و قلدری قرار گرفته‌اند که این گاهی اوقات از‬ ‫جانب گروه‌ها و یا گنگ‌هایی ‪ Gang‬است که دیگران را‬ ‫مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند‪.‬‬ ‫رابطه قومیت‪ ،‬نژاد و زورگویی‬

‫به طور قابل توجــه‪ ،‬کودکانی‬ ‫که در کشوری متفاوت از کشور‬ ‫مورد اقامتشــان متولد شده‌اند‬ ‫بیشتر از سایر دانش‌آموزان مورد‬ ‫زورگویی و قلدری قرار گرفته‌اند‬

‫موضوع ماه‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪42‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫مسئله زورگویی یا قلدری با کودکانی که به نظر متفاوت‬ ‫می‌رسند‪ ،‬توسط کودکان دیگر‪ ،‬مسئله تازه‌ای نیست‪ .‬صرف‬ ‫نظر از اینکه در آمریکا زندگی می‌کنیم یا در ایران‪ ،‬کودکان‬ ‫بر اساس پیشینه مهاجرتی‪ ،‬قومی و نژادی‌شان هدف آزار و‬ ‫اذیت می‌باشند‪.‬‬ ‫سارا بعنوان دختری از یک مادر آمریکایی و پدری ایرانی‬ ‫نیز با این واقعیت موافق اســت‪ .‬او می‌گوید‪« :‬مشخصه و‬ ‫ویژگی‌های خاص‪ ،‬هرچه که باشند شما را در اقلیت قرار‬ ‫می‌دهند‪ .‬این مشخصه‌ها همان‌هایی هستند که می‌توانند‬ ‫مورد تمســخر قرار گیرند و یا عجیب غریب و مرموز به‬ ‫نظر آیند‪ ،‬چرا که متفاوت هستند‪».‬‬ ‫تمرکزبرمسئلهزورگوییقومی‪-‬نژادیهمچنانموردمطالعه‬ ‫و بررسی است اما تحقیقات‪ ،‬از برخی دالیل زورگویی که‬ ‫تمرکز بر این ویژگی‌ها و مشخصه‌های دانش‌آموزان دارد‪،‬‬ ‫پرده برداشته است‪.‬‬

‫نژاد عموم ًا داللت بر مشخصه‌های فیزیکی و ظاهری مثل‬ ‫رنگ پوست دارد و به عنوان بخشی از تبار و دودمان فرد‬ ‫به حســاب می‌آید (مانند آســیایی‌های چشم بادومی) و‬ ‫قومیت معموال شامل عقاید فرهنگی و مذهبی است (مانند‬ ‫آمریکایی‌های چینی‌تبار)‪ .‬زورگویی بر اساس این عوامل‬ ‫بیشتر بین دانش‌آموزان با گروه‌های قومی و نژادی مختلف‬ ‫اتفاق می‌افتد‪ .‬هر چند زورگویی قومی حتی بین گروه‌هایی‬ ‫با نژاد همسان نیز وجود داشته است‪.‬‬ ‫ترکیب قومی و نژادی دانش‌آموزان هر مدرسه نیز می‌تواند‬ ‫در ایجاد مسئله زورگویی نقش داشته باشد‪ .‬دانش‌آموزانی‬ ‫که از نظر نژادی در اقلیت به ســر می‌برند نسبت به دیگر‬ ‫کودکان‪ ،‬بیشــتر در معــرض آزار و زورگویی‌های قومی‬ ‫نژادی قرار دارند‪.‬‬ ‫اینکه کودک‪ ،‬بودن در گروه شبیه خود را ترجیح می‌دهد‬ ‫بخش عادی رشد وی محسوب می‌شود اما میزان عداوت‬ ‫نسبت به گروه‌های دیگر در بین کودکان متفاوت است‪ .‬چند‬ ‫نکته کلیدی مانند توانایی یک کودک در درک احساسات‬ ‫و عقاید دیگر و اینکه چه میزان رقابت‌جویی و ستیزه‌گری‬ ‫را به‌طور مســتقیم تجربه کرده باشد و یا معتقد باشد بین‬ ‫گروه‌های مختلف در مدرســه و کامیونیتی وجود دارد و‬ ‫همچنین داشتن عقاید تبعیض‌آمیز (مانند ترس بی‌دلیل از‬ ‫غریبه‌ها) که توسط افراد مهم وابسته به کودک قابل شناسایی‬ ‫هستند‪ ،‬همگی عواملی می‌باشند محتمل بر اینکه او دیگران‬ ‫را مورد زورگویی قرار می‌دهد‪.‬‬

‫تفاوت در مناسبت‌های اجتماعی‪ ،‬زبان‪،‬‬ ‫طرز لباس پوشــیدن و انجام فرایض‬ ‫دینی می‌توانند نقش بسزایی در ایجاد‬ ‫تصویری عجیب و غریب و ضعیف از‬ ‫قربانی در ذهن فرد زورگو داشته باشد‬

‫تفاوت در مناسبت‌های اجتماعی‪ ،‬زبان‪ ،‬طرز لباس‬ ‫پوشیدن و انجام فرایض دینی می‌توانند نقش بسزایی‬ ‫در ایجاد تصویری عجیــب و غریب و ضعیف از‬ ‫قربانی در ذهن فرد زورگو داشته باشد‪ .‬این تفاوت‌ها‬ ‫می‌توانــد به کمتر پذیرفته شــدن کودک توســط‬ ‫هم‌ساالنشان‪ ،‬داشتن دوستان کمتر غیر هم فرهنگ و‬ ‫داشتن حس تنهایی و ایزوله بودن بیانجامد‪.‬‬ ‫درد ناشی از تجربه مهاجرت از یک طرف و تحت‬ ‫زورگویــی واقع شــدن از طرف دیگــر‪ ،‬می‌تواند‬ ‫دانش‌آموزان را به این جهت ســوق دهد که آنها به‬ ‫جای علنی ساختن مسئله‪ ،‬خود تصمیم به محافظت‬ ‫از خویــش بگیرند کــه در بعضی مواقــع به بروز‬ ‫رفتارهای زورگویانه نسبت به دیگران توسط همین‬ ‫کودکان می‌انجامد‪.‬‬ ‫چگونه می‌تــوان زورگویــی (‪ )Bullying‬را در‬ ‫مدارس کاهش داد؟‬

‫تنش و کشــمکش در مورد مسائل نژادی‪ ،‬قومی و‬ ‫مهاجرتی می‌تواند به خشــونت و آزار و اذیت در‬ ‫مدارس ختم شــود و آنجا را تبدیل به یک محیط‬ ‫آموزشی ناامن نماید‪ .‬شما با دنباله‌روی از نکات زیر‬ ‫می‌توانید این مشکل را بهبود بخشید‪:‬‬ ‫برنامه‌های منع زورگویی‬ ‫با مدرســه فرزندتــان تماس بگیریــد و در مورد‬ ‫شیوه‌هایی که بر علیه زورگویی ‪Anti- Bullying‬‬ ‫به کار می‌گیرند و این که مدرسه از چه میزان تنوع‬

‫نژادی برخوردار است‪ ،‬سئوال نمایید‪ .‬آیا پژوهش و‬ ‫تحقیقی دال بر سودمندی و تاثیر مثبت برنامه‌هایشان‬ ‫دارند؟ برنامه‌های منع زورگویی زمانی موثر خواهند‬ ‫بود که به صورت مداوم صورت پذیرد و به وسیله‬ ‫تحقیقاتی که حاکــی از تالش‌های مداوم آنها و اثر‬ ‫مثبت به‌کارگیری این برنامه‌ها در زمان‌های گذشته‬ ‫داشته‪ ،‬تضمین می‌گردد‪.‬‬ ‫آیین‌نامه‌هایانضباطی‬ ‫مطمئن شوید که آیین‌نامه‌های انضباطی تدوین شده‬ ‫از همه افراد در مقابل انواع مختلف زورگویی (نژادی‪،‬‬ ‫قومــی‪ ،‬مهاجرتی و غیره) حمایت کرده و لیســتی‬ ‫مشروح از آنها که نشان‌دهنده غیر قابل پذیرش بودن‬ ‫آنها می‌باشــد نیز تهیه گردد‪ .‬آیین‌نامه‌های انضباطی‬ ‫اغلب تعداد کمی از شــایع‌ترین انواع زورگویی را‬ ‫شامل می‌شود که در این صورت دانش‌آموزان ممکن‬ ‫است از انواع نادرست دیگر آن اطالعی نداشته باشند‪.‬‬ ‫ثبت اتفاقات‬ ‫یادداشــتی از مــوارد زورگویی‌هایی کــه با هدف‬ ‫تفاوت‌های قومی نژادی و یا مهاجرتی انجام شده را‬ ‫تهیه نمایید‪ ،‬در این صورت می‌توانید شدت و حدت‬ ‫این مسئله را در مدرسه مورد نظرتان ارزیابی نمایید‪.‬‬ ‫به محض اینکه اطالعات کافی را کسب نمودید‪ ،‬آن‬ ‫را در اختیار قسمت اداری یا هیئت مدیره مدرسه قرار‬ ‫دهید تا ایجاد تغییرات توسط آنان را تسهیل نمایید‪.‬‬ ‫ارائه نمونه‌های واقعی به مدیریت مدرسه این امکان‬ ‫را فراهم می‌آورد که مســئله موجود‪ ،‬از سوی آنها با‬

‫توجه بیشتری دنبال شود‪.‬‬ ‫گزارش دادن‬ ‫مطمئن شوید که یک فرد بزرگسال که الاقل درکی از‬ ‫فرهنگ‌های گوناگون دارد و دانش‌آموزان می‌توانند‬ ‫مسایل‌شان را با وی در میان گذارند در حیاط مدرسه‬ ‫حضور دارد‪ .‬وجود یک بزرگسال قابل اعتماد می‌تواند‬ ‫به بچه‌ها شجاعت دهد تا زورگویی‌های اتفاق افتاده‬ ‫را مخصوصا اگر باور کنند که به دریافت کمک منجر‬ ‫خواهد شد‪ ،‬گزارش دهند‪.‬‬ ‫جمع‌آوری اطالعات‬ ‫برگزاری جلســات نظرســنجی و افکارسنجی از‬ ‫دانش‌آموزان می‌تواند به همه‌گیر شــدن موضوع در‬ ‫خصوص تضادهای داخلی بین دانش‌آموزان و یافتن‬ ‫راه‌حل‌های احتمالی برای حل مشــکل زورگویی‬ ‫کمک نماید‪ .‬بزرگ کردن مسئله به دانش‌آموزان این‬ ‫اطمینان را خواهد داد که مدرسه‌شان از مشکل باخبر‬ ‫بوده و در حال رفع آن می‌باشد‪.‬‬ ‫همه افراد را بسیج نمایید‬ ‫معلمان‪،‬والدینوروسایکامیونیتی‌هاراتشویقنمایید‬ ‫که دست به دست هم داده و روی حل مسائل مربوط‬ ‫به زورگویی تالش نمایند‪ .‬هر چه تعداد راه‌حل‌های‬ ‫پیشنهادی بیشتر باشد‪ ،‬شانس بیشتری را به گروه در‬ ‫جهت یافتن راه‌حل موثر علیه زورگویی‌های قومی‪،‬‬ ‫نژادی و مهاجرتی خواهد داد‪.‬‬ ‫چنانچه کودکان احساس نمایند که به خاطر میراث‬ ‫فرهنگی‌شان مطرود شــده‌اند‪ ،‬اغلب دچار خشم و‬ ‫صدمه شــده و در نهایت به بروز مشکالت رفتاری‬ ‫در آنها می‌انجامد‪ ،‬پس در اینجاســت که آنها برای‬ ‫تامین حفاظت و بهزیستی احتیاج به یک وکیل مدافع‬ ‫خواهند داشت‪ .‬پس پای از بین بردن زورگویی‌های‬ ‫نفرت‌آفرین بایستید‪ .‬با اینکار نه تنها بر روی این دسته‬ ‫از کودکان‪ ،‬بلکه به طور کلی بر روی طیف وسیعی از‬ ‫دانش‌آموزان تاثیر بسیار مثبت خواهید گذارد‪ .‬‬

‫موضوع ماه‬

‫‪43‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫دکتر عبدالرسول دیانی‬ ‫‪Abdolrasoul Dayyani‬‬

‫وکیل دادگستری در ایران و استادیار دانشگاه‬

‫رویه عملی دولت‌ها‬ ‫در مورد پدیده‬ ‫تابعیتمضاعف‬ ‫قسمت اول‬

‫مطلب حقوقی‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪44‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫معدودی از کشــورها چون آمریکا‪ ،‬کانادا‪ ،‬ســوئد‪،‬‬ ‫انگلستان‪ ،‬سوئیس‪ ،‬ارمنستان‪ ،‬استرالیا و نیوزلند اجازه‬ ‫تابعیــت مضاعف را به شــهروندان خود می‌دهند‪،‬‬ ‫اما اغلب کشــورها مانند ایران‪ ،‬هند و چین قوانین‬ ‫بازدارنده برای تعدد تابعیت وضع کرده‌اند‪ .‬دولت‌های‬ ‫عضو شورای اروپا با مالحظه این که هدف شورای‬ ‫اروپا نیل به وحدت بیشتر میان اعضای آن است در‬ ‫تاریخ ششم نوامبر ‪ ۱۹۹۷‬کنوانسیون اروپایی تابعیت‬ ‫را تصویب کردند که بعدا ً دولت‌های دیگری هم بدان‬ ‫پیوســتند‪ .‬طبق ماده شانزدهم این کنوانسیون‪ :‬حفظ‬ ‫تابعیت قبلی دولت عضو نباید ترک یا از دست دادن‬ ‫تابعیت دولت دیگر را شرط تحصیل یا حفظ تابعیت‬ ‫خود قرار دهد‪.‬‬ ‫فصل اول‪ :‬کشورهای پذیرنده تابعیت مضاعف‬

‫آمریکا‬

‫کشــور مهاجرپذیر آمریکا ضمن اســتفاده از اهرم‬ ‫مهاجرپذیری در راستای قدرت ملی و اعطای تابعیت‬ ‫در چهارچوب شــرایط آن کشور‪ ،‬تابعیت مضاعف‬ ‫را برای اتباع خود شناســایی کرده است ولی از نظر‬ ‫سیاست‌گذاری به علت نتایج اعطای تابعیت دوم آن‬ ‫را تقویت و توصیه نمی‌کند‪ .‬چراکه اقامه دعوی توسط‬ ‫سایر کشــورها علیه اتباع آمریکایی دارای تابعیت‬ ‫دوگانه‪ ،‬ممکن است در تناقض با قوانین جاریه این‬ ‫کشــور بوده و تالش دیپلماتیک و کنسولی دولت‬ ‫آمریکا در مساعدت برای حفظ منافع اتباع این کشور‬ ‫در خارج از مرزهایش را محدود نماید‪ .‬درعین حال‬ ‫اشاره‌ای به مخالفت دولت آمریکا با خواست اتباع این‬ ‫کشور برای حفظ دو تابعیت آمریکایی و خارجی آنان‬ ‫نشده است‪ .‬مطابق مقررات کشور آمریکا‪ ،‬افراد دارای‬ ‫تابعیت مضاعف باید برای ورود و خروج آمریکا از‬ ‫گذرنامه‌های آمریکایی استفاده نمایند با توجه به اینکه‬ ‫استفاده از گذرنامه غیرآمریکایی نیز هیچ‌گونه مشکلی‬ ‫برای تابعیت آمریکایی افراد ایجاد نمی‌کند‪ .‬این نکته جدا از این‬

‫مطابق مقررات کشور آمریکا‪ ،‬افراد دارای‬ ‫تابعیت مضاعف بایــد برای ورود و خروج‬

‫آمریکا از گذرنامه‌های آمریکایی استفاده‬ ‫نمایند‬

‫نظر مهم است که مقامات آمریکایی در تسهیل شرایط‬ ‫اعطای تابعیت اعالم کرده‌اند دارندگان روادید موقت‬ ‫که شــش ماه در ارتش این کشور خدمت کنند نیز‬ ‫می‌توانند به تابعیت آمریکایی درآیند‪ .‬البته در ایاالت‬ ‫متحده خدمت نظامی در یک کشــور باعث از بین‬ ‫رفتن تعهدات نظامی در جاهای دیگر نیست‪.‬‬ ‫تعهــدات نظامی متناقض می‌توانــد تهدیدی برای‬ ‫شــهروندی ایاالت متحده باشــد‪ .‬بر اساس قانون‬ ‫ایاالت متحده هر کســی که شهروند ایاالت متحده‬ ‫باشد و در زمان جنگ در خدمت دشمن به کار گرفته‬ ‫شده باشد تابعیت ایاالت متحده را از دست می‌دهد‪.‬‬ ‫برای دسترسی به اطالعات طبقه‌بندی شده در ایاالت‬ ‫متحده تابعیت دوگانه ممکن اســت در یک مساله‬ ‫امنیتی بروز کند و اطالعات طبقه‌بندی شده همیشه‬ ‫مرتبط با منافع امنیت ملی است‪ ،‬در حالی که داشتن‬ ‫تابعیت ایاالت متحده برای دسترســی به اطالعات‬ ‫طبقه‌بندی شده نیاز است‪ ،‬داشتن شهروندی ایاالت‬ ‫متحده به این معنی نیست که دسترسی به اطالعات‬ ‫طبقه‌بندی شــده به طور خودکار اعطا می‌شود بلکه‬ ‫توســط وزارت امور خارجه باید از تقسیم وفاداری‬ ‫اطمینان حاصل شود که کشور دیگر برای شهروند‬ ‫ایاالت متحده اولویت ندارد‪.‬‬ ‫ارمنستان‬

‫پارلمان کشور ارمنستان صراحت ًا قانون تابعیت دوگانه‬ ‫را در روز پنجشــنبه مورخ ‪ 22‬فوریه سال ‪ 2007‬به‬ ‫تصویب رســاند‪ .‬بر اساس این قانون هر فرد باالی‬ ‫‪ 18‬سال که زبان ارمنی بداند و با قانون اساسی این‬ ‫کشــور آشنا باشد و نیز آنها که ارمنی‌االصل بوده‌اند‬ ‫یا همسر ارمنی داشته‌اند‪ ،‬می‌توانند از مزایای تابعیت‬ ‫دوگانه بهره‌مند شوند‪ .‬اخیرا در پی دستگیری مسوالن‬ ‫ارمنی ســازمان‌های اجتماعی جاواخک گرجستان‪،‬‬ ‫موضوع تابعیت دوگانه ارمنی‌تباران گرجســتان و‬ ‫مسائل بین‌دولتی که مستقیما در ارتباط با روسیه و‬

‫ارمنستان است با انتشار بیانیه و اعالمیه‌های متعدد به‬ ‫شدت دنبال می‌شود‪.‬‬

‫پارلمانی این کشور به منظور استفاده آرا ترک‌تباران‬ ‫وعده‌هایی مبنی بر پذیرش تابعیت مضاعف به آنها‬ ‫می‌دهند‪.‬‬

‫در کشــورهایی مانند آلمان و کانــادا بحث‌های‬ ‫فراوانــی راجع به لغو پذیــرش تابعیت مضاعف‬ ‫دنبال می‌شــود به طوری که اخیــرا دولت کانادا‬ ‫به‌رغم اینکه صریحا اعالم نکرده قصد دارد تابعیت‬ ‫مضاعــف را لغو کند اما یک ســخنگوی وزارت‬ ‫مهاجرت و شــهروندی کانادا اعالم کرد موضوع‬ ‫عدم پذیرش تابعیت دوگانه توســط دولت کانادا‬ ‫در دست بررسی است‪ .‬دســتور بازنگری پس از‬ ‫آن داده شد که دولت کانادا در زمان درگیری اخیر‬ ‫لبنان با اســرائیل ‪ 85‬میلیون دالر صرف کرد تا ‪15‬‬ ‫هزار لبنانی‌تبار ســاکن کانادا که دارای پاسپورت‬ ‫کانادایی بودند از آن کشور خارج سازد‪.‬‬ ‫بحث بر ســر تابعیت مضاعــف در آلمان در حال‬ ‫گسترش است در حال حاضر هزاران جوان ترک‌تبار‬ ‫در آلمان مجبور به گزینش تابعیت یکی از دو کشور‬ ‫آلمان و ترکیه هســتند‪ .‬برای جوانان ترک‌تباری که‬ ‫امسال وارد ‪ 23‬ســالگی می‌شوند بر اساس قوانین‬ ‫آلمان از امتیازات ویژه‌ای برخوردار هســتند امسال‬ ‫سال تعیین می‌باشد اما شــهروندان ترک‌تباری که‬ ‫در آلمان زندگی می‌کنند خواستار برقراری تساوی‬ ‫در این خصوص هســتند‪ .‬جوانان ترک‌تبار بر این‬ ‫باورند که در آلمان بسیاری از اتباع دیگر کشورها به‬ ‫موجب قوانین این کشور از صالحیت برخورداری‬ ‫از تابعیت مضاعف برخوردار هستند‪ .‬آنها در همین‬ ‫زمینه از سیاستمداران می‌خواهند که راه حلی برای‬ ‫این مســاله پیدا کنند‪ ،‬این مساله از یک سو موجب‬ ‫بروز تردید بســیاری از جوانان در گزینش تابعیت‬ ‫خود گردیده و از ســوی دیگــر موجب نگرانی و‬ ‫تشــویش خانواده‌ها شده است‪ .‬این در حالی است‬ ‫که برخی از سیاستمداران آلمان در راستای انتخابات‬

‫سوئیس‬

‫آلمان و کانادا‬

‫سوییس در بین کشورهای پذیرنده تابعیت مضاعف‪،‬‬ ‫کمتر قوانین سخت‌گیرانه دارد‪ .‬در سوئیس طرحی از‬ ‫سوی جناح راست حزب مردم سوئیس که بزرگ‌ترین‬ ‫حزب در پارلمان این کشــور است به پارلمان ارائه‬ ‫شد که به موجب آن روند قبول تقاضای داوطلبان‬ ‫تغییر تابعیت و احراز تابعیت سوئیس‪ ،‬با رأی‌گیری‬ ‫مخفی برگزار شــده و در صورت رد درخواســت‬ ‫متقاضی‪ ،‬حق تجدیدنظر در رأی از او گرفته می‌شد‪.‬‬ ‫به عقیــده این حزب‪ ،‬تصمیم نهایــی درباره دادن‬ ‫تابعیت سوئیس به خارجیان برعهده شهروندان این‬ ‫کشور است اما رأی‌دهندگان سوئیسی با طرحی که‬ ‫به موجب آن کسب تابعیت سوئیس برای خارجیان‬ ‫دشوارتر می‌شود مخالفت کردند‪ .‬مخالفت ‪ ۶۴‬درصد‬ ‫رأی‌دهندگان با این نظر‪ ،‬درحقیقت سیلی محکمی‬ ‫به صورت راســت‌گرایان این حزب بود که مبارزه‬ ‫گســترده‌ای را در مخالفت مهاجرت به سوئیس به‬ ‫راه‌انداخته بودند‪ .‬نظر مخالفین طرح مورد بحث این‬ ‫است که قوانین تابعیت سوئیس هم‌اکنون نیز بسیار‬ ‫انعطاف‌ناپذیر است و مانع مهاجرت گسترده به این‬ ‫کشور می‌شود‪ .‬بسیاری از مخالفین‪ ،‬همچنین محروم‬ ‫کردن متقاضیان تغییر تابعیت از حق تجدیدنظر را‬ ‫منصفانهنمی‌دانستند‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫برای طرح پرســش‌های خــود می‌توانید به آدرس‬ ‫‪ adn64@yahoo.com‬بــرای دکتر دیانی ایمیل‬ ‫بزنید‪ .‬همچنین با مشاهده وبسایت ایشان به آدرس‬ ‫‪ www.dayani-lawyer.ir‬با سایر آثار قلمی ویآشنا‬ ‫شوید‪.‬‬

‫مطلب حقوقی‬

‫‪45‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫با‬ ‫خرابات‌نشینان‬ ‫نوشته دکتر مرتضی قمشه‌ای‬

‫فرهنگ و ادب‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪46‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫پدرم این شعر حافظ را زیاد تکرار می‌کرد که‪:‬‬ ‫با خرابات‌نشینان ز کرامات مالف‬ ‫لغــت خرابات از زمان بچگــی در گوش من زنگ‬ ‫خاصی داشت‪ .‬خانه ما در خیابان خراسان بود ولی‬ ‫مدرســه من در محله آب منگل (در جنوب تهران)‬ ‫قرار داشــت و بین خانه و مدرســه چندین خرابه‬ ‫که معموال وعده‌گاه قمار‌باز‌هــا و عرق‌خور‌ها بود‪.‬‬ ‫کولی‌های مسافر هم که گه‌گاه از مناطق جنوبی ایران‬ ‫به تهران می‌آمدند در همین خرابه‌های اطراف شهر‬ ‫چادر می‌زدند‪.‬‬ ‫مادر جان به من می‌گفت که مبادا از وسط خرابه‌ها‬ ‫میان‌بــر بزنم‪ .‬من بایــد خرابه را دور مــی‌زدم تا با‬ ‫خرابه‌گردهــا و به‌خصوص با کولیان خرابه‌نشــین‬ ‫روبه‌رو نشــوم‪ .‬بعد‌ها وقتی بزرگ شدم و به شیراز‬ ‫رفتم دیدم که در شــیراز نیز خرابه‌های اطراف شهر‬ ‫محل اوباش و برخی از حاشیه‌نشــینان اســت‪ .‬در‬ ‫شیراز حتی محله‌ای بود که به آن خرابات می‌گفتند‬ ‫و روسپیان و دزدان و قاچاقچیان در آن رفت و آمد‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫در خرابه‌های حاشیه شهری دزد و چاقوکش بود ولی‬ ‫مست آوازخوان هم بود‪ ،‬معرکه‌بگیر و نقال هم بود‪،‬‬ ‫کولی ویولن‌نواز و فالگیر هم بود‪ .‬در حاشــیه شهر‬ ‫قمار‌باز و عرق‌خور بود ولی جوانمردی و عشــق و‬ ‫دوستی بی‌ریا هم بود‪ .‬حاشیه‌نشین‌ها خانه‌های‌شان‬ ‫خراب بود و دل‌هاشان سوخته‪ .‬آنها به‌جز آه چیزی‬ ‫در بســاط نداشتند ولی آن آهشان آتشین و سوزنده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫خرابات حاشیه شهر محلی است که در آن مردم از‬ ‫خود و غریزه خود خجالت نمی‌کشند و خود را زیر‬ ‫خرقه مقدس صوفی یا ردای آبرومند واعظ شــهر‬ ‫و ماسک اســتاد عالی‌مقام دانشگاه پنهان نمی‌کنند‪.‬‬ ‫برخالف آن‌باالشهری‌ها که در مقامات عالی هستند‬ ‫و خیلــی محترمانه صحبت می‌کنند و خیلی چیز‌ها‬ ‫را پست و مبتذل می‌دانند‪ ،‬خراباتیان (یا به اصطالح‬ ‫امروزی حاشیه‌نشین‌ها) از کسی رودربایستی ندارند‪.‬‬ ‫هرچه دلشــان بخواهــد می‌گوینــد و در بند ادب‬ ‫باالشهری نیستند ‪ -‬با شــراب فرهنگ خود مست‬ ‫می‌شــوند ‪ -‬از تئاتر روحوضی و معرکه‌گیری لذت‬ ‫می‌برند و بــا رنگ و آواز‌های کوچــه و بازار (به‬ ‫اصطالح موزیک مبتذل) حال می‌کنند‪ .‬آنها چای را‬ ‫در فنجان گران‌قیمت چینی نمی‌خورند‪ .‬ولی با آن یک‬ ‫استکان چای قندپهلو که قهوه‌چی جلوشان می‌گذارد‬

‫غم دنیا را فراموش می‌کنند‪ .‬شراب‌خور‌های خراباتی‬ ‫و جنوب شهری ویســکی جانی واکر نمی‌نوشند‬ ‫ولی با همان عرق‌ســگی (و به زبان حافظ با همان‬ ‫شراب دردی و نامرغوب و لرددار) خوشند‪ .‬عاشقان‬ ‫خراباتی با هم پیاله شــراب را تقسیم می‌کنند و بر‬ ‫سر آن دعوا نمی‌کنند‪ .‬در کافه‌ها و کاباره‌های غربی‬ ‫زیاد دیده می‌شــود که جوانان غیور بر سر تصاحب‬ ‫زیبارویی با هم به دعوا و چاقوکشی و هفت‌تیرکشی‬ ‫می‌پردازند ولی خرابات‌نشــینان بر سر معشوق هم‬ ‫نزاع و کشمکش و دعوا نمی‌کنند و می‌گویند‪:‬‬ ‫معاشران گره از زلف یار باز کنید‬ ‫شبی خوش است به این قصه‌اش دراز کنید‬ ‫این از بی‌غیرتی خراباتیان نیست که می‌توانند همگی‬ ‫با زلف یک معشوق خوش باشند (و به قول حافظ‬ ‫گره از زلف یک یار مشترک باز کنند) این از فقر و‬ ‫نداری خراباتیان است‪ .‬فقر را می‌توان قسمت کرد و‬ ‫در آن شریک بود ولی ثروت از مشارکت خوشش‬ ‫نمی‌آید‪ .‬هر قدر ارزش اقتصادی چیزی باالتر باشد‬ ‫تقسیم کردن آن مشکل‌تر است‪ .‬اقتصاددان‌ها خوب‬ ‫می‌دانند که شــراکت‌پذیری‪ ،‬ارزش اقتصادی را کم‬ ‫می‌کند‪ .‬مث ً‬ ‫ال دانه‌های زیبای برف که زیبا‌تر از الماس‬ ‫هر زمستان به پای همه انسان‌ها مشترک ًا نثار می‌شود‬ ‫ارزش اقتصــادی ندارد ولی انگشــتر الماس که در‬ ‫دسترس همگان نیست ارزش اقتصادی دارد‪ .‬بنا بر‬ ‫این هر چه به عالم اشتراک نزدیک می‌شویم از ثروت‬ ‫(به معنی اقتصادی کلمه) دورتر می‌شویم و بر عکس‬ ‫هر چه به عالم فقر و نداری نزدیک شویم بیشتر به‬ ‫مشارکت و دوستی می‌رسیم‪ .‬خرابات جایی‌ست که‬ ‫مالکیت شخصی در آن نیست یا کم‌رنگ است‪ .‬در‬ ‫خرابات همه بر سر سفره فقر و نداری نشسته‌اند و‬ ‫نان ســفره را مثل نور آفتاب با هم قسمت می‌کنند‪،‬‬ ‫همه از یک شیشه شراب می‌خورند و با هم یک آواز‬ ‫را دم می‌گیرند‪ ،‬همه با هم می‌خندند و گاهی هم با‬ ‫هم گریه می‌کنند‪.‬‬ ‫حافظ و معاشرت با خراباتیان‬

‫حافظ مثل دیگر شعرای عرفانی ایران از خرابات زیاد‬ ‫صحبت می‌کند‪ .‬حافظ خرابات را دوست دارد و خود‬ ‫را خرابات‌نشــین می‌خواند (چنان‌که می‌گوید‪ :‬مقام‬ ‫اصلی ما گوشه خرابات است)‪ .‬البته منظور آن نیست‬ ‫که حافظ هر روز به خرابات شــیراز می‌رفته و در‬ ‫آن‌جا با دزدان (که همان رندان باشند) و روسپیان (که‬

‫همان شاهدان هرجایی باشند) هم‌پیاله بوده‪ .‬حافظ‬ ‫به احتمال زیاد در میان انســان‌های محترم در باال یا‬ ‫وسط شهر زندگی می‌کرده و منزلش درحاشیه‌های‬ ‫خراب ‌ه شــهر و میــان میکده‌ها و عشــرتکده‌های‬ ‫پایین‌‌شهر (یا بیرون شهر) نبوده است‪ .‬در عین حال‬ ‫حافظ با تکبر به خراباتیان نگاه نمی‌کرده و خود را‬ ‫برتر از آنها نمی‌دانســته است و می‌فهمیده است که‬ ‫مردم خرابات با آن‌که به مدرسه و دانشگاه نرفته‌اند‬ ‫از یک بینش و خرد جمعی مشــترک برخوردارند‬ ‫که منفردان دانشــگاهی و خانقاهی از آن بی‌بهره‌اند‪.‬‬ ‫حافظ از استادان عالی‌قدر الهام نمی‌گیرد‪ .‬روشنفکران‬ ‫ممکن است علم داشــته باشند و فلسفه مارکس و‬ ‫هگل را بتوانند خوب شرح دهند ولی معموال گفتار و‬ ‫رفتارشان الهام‌بخش نیست‪ ،‬خیلی خشک و جدی و‬ ‫بی‌شور و حال هستند‪ .‬حافظ مثل دیگر شاعران عارف‬ ‫ایرانی از خرابات و خرابات‌نشینان الهام می‌گرفته و به‬ ‫شعر و ترانه‌های به اصطالح مبتدل آنها گوش می‌داده‬ ‫و از آنها لذت می‌برده‪ .‬شعر حافظ ریشه در فرهنگ‬ ‫کولیان (یا به زبان خود حافظ لولیان) حاشیه شهری‬ ‫دارد نه در فرهنگ باالشهری‪ .‬به‌طوری که می‌گوید‪:‬‬ ‫فقان کین لولیان شوخ شیرین‌کار شهرآشوب‬ ‫چنان بردند صبر از دل که ترکا ‌ن خان یغما را‬ ‫این ارتباط حافظ با خرابات‌نشــینان البته دوطرفه‬ ‫بوده است‪ .‬حافظ از هنر بی‌ریای کولیان (که در کنار‬ ‫خرابه‌های خارج شهر چادر می‌زده‌اند) الهام می‌گرفته‬ ‫و در مقابل کولی‌ها هم شعر حافظ را می‌خوانده‌اند و‬ ‫با آن ترانه و آواز می‌ساخته‌اند و می‌رقصیده‌اند‪.‬‬ ‫به شــعر حافــظ شــیراز می‌رقصنــد و می‌نازند‬ ‫سیه‌چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی‬ ‫کولیان‪ ،‬مترجمان و حامالن کالم حافظ‬

‫شاعر شهید اســپانیایی گارســیا لورکا (‪Garcia‬‬ ‫‪ )Lorca‬که از مریدان حافظ اســت و درباره تاثیر‬ ‫شــعر حافظ در ادبیات اروپا تحقیق جامعی کرده‬ ‫است می‌گوید اولین کسانی که شعر حافظ را به اروپا‬ ‫آوردند کولیان بودند که زمان مختصری بعد از حافظ‬ ‫از آســیا (یعنی هندوستان و پاکستان و ایران) مانند‬ ‫عاشقان آذربایجان با کوله‌باری محقر ولی با دلی پر‬ ‫آهنگ و سری پرشور به اروپا رفتند‪ .‬لورکا با مطالعه‬ ‫وسیعی که روی ترانه‌های فالمنکو (‪)Flamenco‬‬ ‫کرده است نشــان می‌دهد که کولیان خیلی قبل از‬ ‫این‌که دانشــگاهیان اروپایی شعر حافظ را به ‪‬‬

‫این از بی‌غیرتی خراباتیان‬

‫نیست که می‌توانند همگی‬ ‫با زلف یک معشــوق خوش‬ ‫باشند (و به قول حافظ گره‬ ‫از زلف یک یار مشترک باز‬ ‫کنند) ایــن از فقر و نداری‬ ‫خراباتیان است‬

‫فرهنگ و ادب‬

‫‪47‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬ ‫‪October 2013 . No15‬‬

‫لــورکا ترانه‌ســرایان‬ ‫کولــی اســپانیایی و‬ ‫رومانیایی و فرانسوی را‬ ‫اولین مترجمین حافظ‬ ‫می‌داند‬

‫فرهنگ و ادب‬

‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪48‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫‪ ‬زبان‌های اروپایی ترجمه کنند غزلیات حافظ‬ ‫و مفاهیم رمانتیک آ ‌ن را در قالب ترانه‌های فالمنکو‬ ‫به اروپاییان عرضه کردند‪ .‬لورکا ترانه‌ســرایان کولی‬ ‫اسپانیایی و رومانیایی و فرانسوی را اولین مترجمین‬ ‫حافظ می‌داند‪ .‬اگر ســبک ادبی رمانتیک را (که در‬ ‫زمان ویکتور هوگو نظام یافت) در خط تاریخ دنبال‬ ‫کنیم می‌بینیم که ریشــه در ادبیات کولیان مهاجر و‬ ‫عاشــقان آذری و تروبدور‌هــای دوره‌گرد اروپایی‬ ‫دارد‪ .‬این دوره‌گردها در مسیر جاده ابریشم در دنبال‬ ‫کاروان‌ها با ابریشمی از شعر و ترانه (ب ‌ه قول فرخی‪:‬‬ ‫تنیده ز تن‪ ،‬بافته ز جان) سفر می‌کردند‪ .‬مفهوم گل‬ ‫ســرخ که امروز در اروپا نشانه عشق است ریشه در‬ ‫خاک شیراز و تبریز دارد‪ .‬بلبلی که در داستان معروف‬ ‫گل و بلبل (‪)The Rose and the nightingale‬‬ ‫اسکار وایلد گل سرخی را آنچنان در آغوش می‌گیرد‬ ‫که خــار گل به قلبش می‌رود و جان می‌دهد همان‬ ‫بلبل عاشق حافظ و سعدی و عطار است‪.‬‬ ‫حافظ از مردم خراباتی الهام می‌گرفت و برای آن‌ها‬ ‫شعر می‌گفت و آنها نیز شعر حافظ را در کوله‌پشتی‬ ‫خود می‌گذاشتند و با خود به اطراف دنیا می‌بردند‪.‬‬ ‫حافظ شاعر خرابات است و برای درک روح شعر او‬ ‫باید خراباتی بود یا الاقل باید خراباتی را درک کرد‪.‬‬ ‫درخت هنر که شاخه‌هایش به آسمان می‌رسد ریشه‬ ‫در خــاک دارد و خاک هنر همان فقر مادی و غنای‬ ‫فرهنگی خراباتیان و به اصطالح امروز پایین‌شهری‌ها‬ ‫و حاشیه‌نشین‌هاســت‪ .‬به همین خاطر اکثر ادیبان‬ ‫حافظ‌‌شــناس دانشــگاهی بهره زیــادی از حافظ‬ ‫خراباتــی نمی‌گیرند‪ .‬آنها کاالی فقر و نداری حافظ‬ ‫را تبدیل به یک کاالی ســطح باال کرده‌اند و به آن‬ ‫ارزش اقتصادی داده‌اند‪ .‬البته این کار بد نیست‪ .‬خیلی‬ ‫هم خوب است‪ .‬ما اکثرا از کاالی لوکس خوشمان‬ ‫می‌آیــد‪ .‬بنابر این باید هنر مردمــی را در زرورق و‬ ‫بســته‌بندی ویژه‌ای گذاشت تا ارزش آن را بفهمیم‪.‬‬ ‫خود حافظ هم ت‌ا اندازه‌ای این کار را کرده است‪ .‬او‬ ‫شعر کولیان و میخانه‌های خرابات را در زرورق شعر‬ ‫ادیبانه پیچیده است تا خواص دانشگاهی هم از آن‬ ‫بی‌بهره نمانند‪ .‬ولی اشکال در این است که بسیاری از‬ ‫خواص به‌جای آن‌که زرورق را باز کنند و شکالت‬ ‫را بخورند‪ ،‬شــکالت را دور می‌اندازند و زرورق‬ ‫را می‌خورنــد‪ .‬این افراد طبیعتا به‌جای بهره بردن از‬ ‫شعر حافظ دچار سوء‌هاضمه ذوقی می‌شوند یعنی‬ ‫معده احساساتشان از دریافت غذای خوب فرهنگی‬ ‫محروم می‌ماند و به‌عبارت دیگر به‌جای آن‌که با شعر‬

‫حافظ حال بکنند با آن قال می‌کنند‪.‬‬ ‫غرایز دانی و عرفان عالی‬

‫کولیان که از تعقل به اصطالح عالی دانشگاهی کم‌بهره‬ ‫بودند و در عوض به غرایز‌دانی خود نزدیک‌تر بودند‬ ‫می‌توانستند جوهر ذوقی شعر حافظ را درک یا هضم‬ ‫کننــد و آن را در آواز و رقص و شــور حال خود‬ ‫منعکسکنند‪.‬‬ ‫فاضالن باالشهری غالبا احساسات طبیعی انسان‌ها را‬ ‫غرایز پست حیوانی می‌خوانند و خود را از آن مبرا‬ ‫می‌دانند‪ .‬آنچه ما در خود غریزه حیوانی می‌خوانیم‬ ‫همان جنبه دانی ماست که در فرهنگ پایین‌شهر بارز‬ ‫است ولی در فرهنگ سطح باال زیر لباس‌های تفاخر‬ ‫پنهان می‌شود‪ .‬ما همگی مثل حافظ از شور و هیجان‬ ‫و دیگر احساسات زیربنایی خود خوشمان می‌آید و‬ ‫اگر خدای ناکرده یکی از این غرایز حیوانی ما دچار‬ ‫سستی شود با نگرانی به پیش پزشک می‌رویم ولی در‬ ‫عین حال این احساسات را پنهان می‌کنیم و ریاکارانه‬ ‫پست و حیوانی می‌خوانیم‪ .‬حافظ که با کودک درونی‬ ‫خود در تماس است و آن کودک کولی خراباتی هنوز‬ ‫در قلبش زنده است‪ ،‬سرش را باال می‌گیرد و بی‌ریا‬ ‫می‌گوید‪:‬‬ ‫عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش‬ ‫تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام‬ ‫آلبته اشکالی ندارد که این قبیل اشعار حافظ را تعبیر‬ ‫عرفانی کنیم ولی نه به این حد که معنی دانی و سطح‬ ‫پایین آن را قربانی کنیم‪ .‬عرفان عالی ریشــه در دانی‬ ‫دارد‪ .‬عارفان باصفا (برخالف صوفیان ریا) مثل کولیان‬ ‫با کشگول و کوله‌باری محقر سفر می‌کرده‌اند و شب‬ ‫در کاروان‌سراها معاشر دزدان و رندان و مستان (به‬ ‫اصطالح گناهکاران) بودنــد‪ .‬این عارفان اگر امروز‬ ‫بودند آنها را در سفر‌های‌شــان بیشتر در اتوبوس و‬ ‫وانت‌بار و پشت موتور می‌دیدی نه در قسمت درجه‬ ‫یــک هواپیما‪ .‬این عارفان با طبقات پایین جامعه در‬ ‫ارتبــاط نزدیک بودند‪ .‬فرهنگ آنها را (چه خوب و‬ ‫چه بد) می‌فهمیدنــد و از آن الهام می‌گرفتند‪ .‬آنچه‬ ‫در فرهنگ خراباتی هست و در فرهنگ باالی شهر‬ ‫کمتر دیده می‌شــود عریانی و برندگی احساسات‬ ‫اســت‪ .‬کولی و خراباتی ماسک ندارد‪ .‬حال دلش را‬ ‫بر چهره‌اش می‌بینی و از زبانش می‌شــنوی‪ .‬عرفان‬ ‫یعنی شناخت‪ :‬شناختی عریان و بی‌پرده‪ .‬این شناخت‬ ‫احتیاج به فرهنگ عریان دارد و از آن تغذیه می‌کند‪.‬‬ ‫فرهنگ عریان خراباتی نیز بیش از فرهنگ باال‌شهری‬

‫از عرفان تغذیه می‌کند‪ .‬شــعر حافظ را خراباتی‌ها‬ ‫بیشتر از باالشهری‌ها می‌فهمند‪.‬‬ ‫حال و قال‬

‫عرفان حال اســت نه قال‪ .‬کولیانی که شعر حافظ را‬ ‫می‌خواندنــد و با معانی دانی آن در ارتباط فرهنگی‬ ‫بودند حال عرفانی حافظ را با انگشتان احساس خود‬ ‫لمس می‌کردند‪ .‬دلیل آن هم ارتباط بســیار نزدیک‬ ‫عالی و دانی در ترانه‌های فالمنکو اســت‪ .‬یک ترانه‬ ‫قدیمی فالمنکو می‌گوید‪:‬‬ ‫«اگراز پنجره چشمان اشکبارم به قلب عاشقم نگاه کنی‬ ‫دانه‌های اشک را که به خون آغشته است می‌بینی‪».‬‬ ‫این ترانه ترجمان اشک خونین حافظ است که غالبا‬ ‫برای عشق آســمانی خود شعر می‌گفته است ولی‬ ‫چیزی که در روی زمین به این عشق عرفانی شباهت‬ ‫دارد اشــک آن عاشق کولی است که برای معشوق‬ ‫خاکی‌اش گریه می‌کند‪ .‬دنباله آن ترانه فالمنکو این‬ ‫اســت‪« :‬حتی اگر مرا دوست نداشته باشد من تمام‬ ‫دنیا را با یک موی او بدل نمی‌کنم‪ ».‬این قسمت ترانه‬ ‫ترجمان حال حافظ است که گفت‪:‬‬ ‫اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را‬ ‫به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست‬ ‫عرفانی که عطار و حافظ و ســنایی از آن ســخن‬ ‫می‌گویند یک عرفان لوکس و باالشــهری نیست‪.‬‬ ‫عرفان حافظ ریشه در خاک دارد‪ ،‬عارف واقعی (یا‬ ‫درویش و قلندر) زمان‪ .‬حافظ خود را تافته جدا بافته‬ ‫نمی‌دانست‪ .‬ارزش عارف در این بود که با دانی‌ترین‬ ‫مردم در ارتباط بود و به هیچ‌کس و هیچ چیز به چشم‬ ‫حقارت نگاه نمی‌کرد‪.‬‬ ‫فرهنگ دانی عریان و بی‌ریاست و عریانی و بی‌ریایی‬ ‫غذای عارف و شاعر است‪ .‬عارف هر کجا که آن را‬ ‫ببیند مثل گوهر با‌ارزش رندانه می‌ربایدش‪.‬‬ ‫گوهر عاشــقی را در بساط آن دزد (یا رند) خراباتی‬ ‫می‌تــوان دید که باالترین خطر‌ها را به جان می‌خرد‬ ‫تا الماســی گران‌قیمت را برای معشــوقش بدزدد‪.‬‬ ‫حافــظ دزدی و رندی را تشــویق نمی‌کند‪ .‬حافظ‬ ‫رند هست ولی رند باهوشی که می‌خواهد مروارید‬ ‫عشق را برباید نه خرمهره هوس را‪ .‬حافظ از رندان‬ ‫خرابات شور و همت بلند را می‌آموزد‪ .‬عشق حافظ‬ ‫آسمانی‌ســت ولی حافظ عشق آسمانی را از عشق‬ ‫داش آکل به مرجان یاد می‌گیرد نه از هوس خسرو‬ ‫پرویز به شیرین و شکر‪.‬‬ ‫البته حافظ فحشــا را ترویج نمی‌دهد و عشرت و‬

‫شراب‌خواری در میکده‌ها و کافه‌های الله‌زار تهران خرابات حاشــیه شهر محلی‬ ‫قدیم را تشویق نمی‌کند وقتی که می‌گوید‪:‬‬ ‫است که در آن مردم از خود و‬ ‫شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام‬ ‫حافظ شاهدانش الله‌زاری (یعنی خراباتی) نیستند اما غریزه خود خجالت نمی‌کشند‬ ‫در عین حال به شاهدان و قماربازان و شراب‌خوران و خود را زیــر خرقه مقدس‬ ‫خرابات به چشــم حقارت نگاه نمی‌کند و در برابر صوفی یا ردای آبرومند واعظ‬ ‫بی‌ریایی و شــجاعت آنها از ریــا و محافظه‌کاری شهر و ماسک استاد عالی‌مقام‬ ‫خودش و اطرافیانش شــرمنده و کالفه می‌شــود و‬ ‫دانشگاه پنهان نمی‌کنند‬ ‫می‌گوید‪:‬‬ ‫چاک خواهم زدن این دلق ریایی چه کنم‬ ‫این همان کالفگی عراقی است که گفت‪:‬‬ ‫به قمارخانه رفتم همه پاکباز دیدم‬ ‫چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی‬ ‫این احساس شرمندگی و حقارت در مقابل خراباتیان‬ ‫همان احســاس فقر یا بی‌برگی اســت که بدون آن‬ ‫نمی‌توان عرفان و درویشی را فهمید‪ .‬عرفان در علم‬ ‫و کرامت نیست ‪ -‬علم و کرامت دارایی‌ست‪ .‬عرفان‬ ‫در نداری و بی‌برگی‌ست‪.‬‬ ‫ب ‌ه قول سنایی‪:‬‬ ‫برگ بی‌برگی نداری الف درویشی مزن‬ ‫یا به قول حافظ‪:‬‬ ‫با خرابات‌نشینان ز کرامات مالف ‪‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫ونکوور‬ ‫در آستانه پاییز ‪2013‬‬

‫فرهنگ و ادب‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪49‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫رابطه بازاریابی‬ ‫و قصه‌پردازی‬

‫بهنام راد‬ ‫‪Ben Rad‬‬

‫آخرین باری که یک داستان شنیدید کی بود؟ احتماال‬ ‫چند ثانیه قبل وقتی‌که یک مقاله دیگر در همین مجله‬ ‫را مطالعه می‌کردید و یا زمانی‌که به تماشای تلویزیون‬ ‫تماشا مشغول بودید و شاید هم در حال صحبت با‬ ‫یک دوست با تلفن و یا ‪...‬‬ ‫ما هر روز با داســتان احاطه شده‌ایم‪ .‬در محیط کار‪،‬‬ ‫مقابل صفحه تلویزیون‪ ،‬به گاه گوش سپردن به رادیو‬ ‫یا تــورق روزنامه‪ ،‬هر کس قصه و داســتانی برای‬ ‫تعریف کردن دارد‪ .‬عالقه شــما به شــنیدن داستان‬ ‫و قصــه به زبان کودکی شــما بازمی گردد وقتی‌که‬ ‫والدین‌تان تالش می‌کردند تا شما را خواب کنند و‬ ‫یا زمانی‌که می‌کوشیدند درسی به شما آموزش دهند‬ ‫یا ذهن‌تان را به موضوع دیگری غیر از اسباب‌بازی‬ ‫منحرف کنند‪.‬‬ ‫در مدرســه چطور؟ شما ریاضیات را بیشتر ترجیح‬ ‫می‌دادید یا تاریــخ را؟ صد در صد تاریخ را با تمام‬ ‫قصه‌های جذاب و شاد و گاهی هم غمناک‪.‬‬ ‫تلویزیون چطور؟ شــما طرفــدار مطالب تحلیلی‬ ‫خسته‌کننده هستید یا اخباری که قصه‌هایی جذاب را‬ ‫در بطن خود دارند؟‬ ‫چــه نوع کتاب‌هایی را بیشــتر می‌خوانید؟ رمان یا‬ ‫کتاب‌های علمی را؟‬ ‫ما بطور طبیعی قصه را دوست داریم؛ به شخصیت‌های‬ ‫توصیه های کاربردی‬ ‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪50‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫داستان عالقه‌مند و به مرور با آنها عجین می‌شویم؛‬ ‫خود را جای شخصیت‌های اصلی قصه می‌بینیم‪ ،‬قصه‬ ‫را دنبال می‌کنیم تا دریابیم «بعد» چه اتفاقی می‌افتد‬ ‫و بیشتر عالقه‌مند می‌شــویم اگر قصه‌ای جذاب و‬ ‫پرحادثه‪ ،‬تمامی نداشته باشد‪.‬‬ ‫فکر کنم به اندازه کافی در مورد قصه و قصه‌خوانی‬ ‫صحبت کردیم‪.‬‬ ‫آیا تا به حال اســم بازاریابی از طریق ارائه یا انتشار‬ ‫مضمون ‪ content marketing‬را شنیده‌اید؟ شما‬ ‫مقاله یا وبالگ می‌نویسید‪ ،‬کتاب منتشر می‌کنید‪ ،‬فیلم‬ ‫و ویدیو از طریق اینترنــت‪ ،‬فیس‌بوک‪ ،‬یوتیوب یا‬ ‫توتیتر به اشتراک می‌گذارید تا پیام خود را به گوش‬ ‫دیگران برسانید‪ .‬پیامی که تبلیغی برای محصولی که‬ ‫تولید می‌کنید و یا سرویسی که ارائه می‌دهید‪ ،‬است‪.‬‬ ‫به نظر کار ساده و قابل انجامی می‌رسد‪ .‬کافی است‬ ‫که توضیح دهید چه کاری را خوب انجام می‌دهید و‬ ‫محصولی که تولید می‌کنید چه فواید زیادی دارد و‬ ‫یا سرویسی که ارائه می‌کنید چقدر فوق‌العاده است‪.‬‬ ‫ممکن اســت که این‌کار ‪ 20‬سال پیش ساده‌تر بود‪.‬‬ ‫زمانی‌کــه تنها روزنامه و تلویزیــون و رادیو وجود‬ ‫داشــت و از اینترنت خبری نبود‪ .‬ولی در این دور‬ ‫و زمانه که هر کس می‌تواند با موبایل‪ ،‬ویدیو ضبط‬ ‫کرده و روی یوتیوب منتشر کند‪ ،‬کار کمی پیچیده‌تر‬

‫شده است‪.‬‬ ‫البته نباید منکر شد که اینترنت به شما امکان می‌دهد‬ ‫که در کسری از ثانیه به میلیون‌ها نفر در سرتاسر دنیا‬ ‫متصل شوید ولی از طرفی این قابلیت را به میلیون‌ها‬ ‫نفر می‌دهد که به شــما متصل شوند و اگر حقیقت‬ ‫را بخواهیــد ‪ 80‬درصد مطالبی که دریافت می‌کنید‬ ‫بدردنخور و بی‌فایده خواهند بود و تنها ‪ 20‬درصد‬ ‫مطالب مفید و ارزش‌مند دریافت می‌کنید (قانون ‪-20‬‬ ‫‪ 80‬یا قانون پارتو ‪Pareto principal or Pareto‬‬ ‫‪ efficiency‬کــه می‌گویــد ‪ 80‬درصد نتایجی که‬ ‫به‌دســت می‌آورید حاصل ‪ 20‬درصد از تالش‌تان‬ ‫است‪).‬‬ ‫حــال در این دنیای وارونه‪ ،‬شــما یک محصول یا‬ ‫ســرویس فوق‌العاده دارید‪ ،‬باید برای محصول‌تان‬ ‫مشتری پیدا کنید‪ ،‬باید برای پیدا کردن مشتری بازاریابی‬ ‫کنید و باید برای بازاریابی از اینترنت استفاده کنید چرا‬ ‫که هم ارزان است و هم قابل دسترسی و شما حتی‬ ‫نیاز به دفتر و دستک هم ندارید و می‌توانید از داخل‬ ‫خانه درحالی‌که پیژامه به پا دارید مشتری پیدا کنید‪.‬‬ ‫اما سوال این است که چگونه خودتان و محصول‌تان‬ ‫را از دیگران متفاوت کنید تا بتوانید شانس بیشتری‬ ‫داشته باشید؟ اینجاست که قصه‌پردازی و قصه‌سرایی‬ ‫مهم می‌شود‪.‬‬ ‫وقتی مطلب یا مطالبی در قالب قصه مطرح می‌شوند‬ ‫به‌خاطر سپردن‌شان و بعد از آن‪ ،‬یادآوری آنها آسان‌تر‬ ‫می‌شــود‪ .‬آیا هرگز امتحان کرده‌اید اسامی افرادی را‬ ‫که در یک مهمانی یا جلسه کاری مالقات کرده‌اید‬ ‫در قالب یک قصه به‌خاطر بسپارید؟ آیا هرگز سعی‬ ‫کرده‌اید برای فراگیری یــک مطلب آن را در قالب‬ ‫قصه بیان کنید؟ اگر چنین بوده به قدرت قصه‌گویی‬ ‫و تاثیر آن بیشتر پی برده‌اید‪.‬‬ ‫بنــا به تمــام دالیلی که مطرح کردیــم و به همین‬ ‫دلیل ســاده که خود شما به نتیجه قصه‌پردازی‌ها و‬ ‫داستان‌ســرایی‌های دیگران عالقه نشــان می‌دهید‪،‬‬ ‫قصه‌پردازی و داستان‌ســرایی محور بازاریابی برای‬ ‫شــرکت‌های بزرگ گردیده است و یکی از بهترین‬ ‫مثال‌های آن‪ ،‬نوشیدنی ‪ Red Bull‬است‪.‬‬ ‫کمپانی ‪ Red Bull‬که در اواخر دهه هشتاد میالدی‬ ‫شکل گرفت راه بســیاری را در سالیان گذشته طی‬ ‫کرده است و اگر چه تهدیدی برای کوکاکوال و پپسی‌‬ ‫نمی‌باشد ولی به‌طور حتم شانه به شانه ‪Starbucks‬‬ ‫به پیش می‌رود و در ســال ‪ 2012‬فروشی معادل ‪5‬‬ ‫میلیون قوطی داشته است‪.‬‬ ‫اگر وبسایت این شرکت را بررسی کنید‪ ،‬از دیدن این‬ ‫همه عکس‌های زیبا و با کیفیت باال از اسکی‌بازها‪،‬‬

‫دوچرخه‌سوارها‪ ،‬صخره‌نوردها‪ ،‬چترباز‌ها و مانند اینها‬ ‫متعجب خواهید شد‪ .‬تنها چیزی که در این وبسایت‬ ‫نمی‌بینید تبلیغ در مورد نوشیدنی ‪ Red Bull‬است!‬ ‫ولی هرچه بیشــتر جلو می‌روید بیشتر می‌خواهید‬ ‫بدانید ‪ Red Bull‬چیست و چه فوایدی دارد‪Red« .‬‬ ‫‪ Bull‬به شــما بال پرواز می‌دهد‪ ».‬شــعار تبلیغاتی‬ ‫این شرکت اســت و از این طریق عکس و ویدیو‬ ‫بهترین‌های هر ورزش را به شــما نشان می‌دهد و‬ ‫به‌طور غیرمستقیم به شما می‌قبوالند که این نوشیدنی‬ ‫می‌تواند به شما بال پرواز دهد‪ .‬جالب است بدانید که‬ ‫‪ Red Bull‬یک واحد مجزا برای تهیه فیلم‪ ،‬عکس‪،‬‬ ‫ویدیو و انتشار مجله دارد و حتی صاحب یک تیم‬ ‫اتومبیل‌رانی در مسابقات معروف ‪ Formul1‬است‪.‬‬ ‫حال شما چطور می‌توانید داستان و قصه‌ای بنویسید‬ ‫که بتواند توجه مخاطب مورد نظرتان را جلب کند؟‬ ‫اول‪ ،‬باید صادق باشید و حقیقت را مطرح کنید‪ .‬در‬ ‫غیر این‌صورت مخاطب‌تان اعتمادش را به شــما از‬ ‫دست خواهد داد؛‬ ‫دوم‪ ،‬باید یک شخصیت اول تعریف کنید‪ ،‬شخصیتی‬ ‫که مخاطبین بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و بتوانند‬ ‫خودشان را در قالب آن شخصیت ببینند؛‬ ‫سوم‪ ،‬باید داستان شــما احساس‌برانگیز باشد‪ .‬اعم‬

‫از اینکه این احســاس خشــم یا ترس یا شادی و‬ ‫خوشحالی باشد‪.‬‬ ‫اگر راجع‌به مسائل مالی مطلب می‌نویسید می‌تواند از‬ ‫ترس ورشکستگی مالی باشد‪ .‬اگر نسبت به موضوعی‬ ‫اعتراض دارید می‌تواند منعکس‌کننده خشــم باشد‬ ‫و اگر تصمیم به انگیزه دادن داشــته باشید می‌تواند‬ ‫شادی‌بخش باشد‪.‬‬ ‫حال شــما می‌دانید در پاســخ به این‌که شما چکار‬ ‫می‌کنید و یا چه محصول و سرویسی ارائه می‌کنید‬ ‫چه جوابی بدهید‪ .‬آیا شما ترجیح می‌دهید من صرفا‬ ‫به شما بگویم که یک مهندس هستم و توانایی انجام‬ ‫فالن کارها را دارم یا اینکه به شــما بگویم اخیرا در‬ ‫روســیه و اتریش بوده‌ام و چه پروژه‌های مهندسی‬ ‫انجــام داده‌ام؟ با یک تغییر کوچک و بیان اینکه من‬ ‫در سفر و مشــغول به انجام پروژه بوده‌ام می‌توانم‬ ‫نظرتان را بهتر جلب کنم چراکه شما بیشتر عالقه‌مند‬ ‫می‌شوید درباره آن کشورها و سفری که داشته‌ام هم‬ ‫اطالعات کسب کنید‪.‬‬ ‫توجه داشــته باشــید که بیان مطالب در قالب قصه‬ ‫تنها منوط به فروش یک محصول نمی‌باشــد‪ .‬شما‬ ‫می‌توانید برای بیــان یک ایده‪ ،‬مدیریت یک پروژه‪،‬‬ ‫جلسات کاری و هر فرصت دیگری از داستان‌پردازی‬

‫به بهترین شکل استفاده کنید تا بتوانید پیام خود را‬ ‫خیلی موثرتر منتقل نمایید‪.‬‬ ‫در انتها یک مثال دیگر از بازاریابی از طریق انتشــار‬ ‫مطالب مفید را مطرح می‌کنم و آن هم مجله پرنیان‬ ‫است‪ .‬با انتشار مقاالت بسیار غنی و مفید و اهمیت‬ ‫دادن به زندگی ایرانی‌های مهاجر و مهاجرین در کل‪،‬‬ ‫پرنیان خودش را به‌طور کامل از دیگر رقبا متفاوت‬ ‫نشــان داده است و به‌نوعی می‌توان گفت که رقیبی‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫در انتها فراموش نکنید مخاطب شما برای برقراری‬ ‫ارتباط بهتر با شما نیاز دارد بداند که شما چه کسی‬ ‫بوده‌اید‪ ،‬چه می‌کرده‌اید و چطور به اینجا رسیده‌اید و‬ ‫شــما می‌توانید به راحتی این موارد را در قالب یک‬ ‫داستان جذاب به مخاطب‌تان ارائه کنید‪.‬‬

‫وقتی مطلب یــا مطالبی در‬ ‫قالب قصه مطرح می‌شــوند‬

‫به‌خاطر سپردن‌شــان و بعد از‬ ‫آن‪ ،‬یادآوری آنها آســان‌تر‬ ‫می‌شود‬

‫توصیه های کاربردی‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪51‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫محمد علی شاکرمی‬ ‫‪Ali Shakarami‬‬

‫کمک به کارفرمایان کبکی‬ ‫برای اشتغال مهاجران تازه‌وارد‬

‫آشنایی با برنامه ‪PRIME‬‬ ‫مهاجران‪ ،‬اقلیت‌های قابل شناسایی‬ ‫و مسئله ورود به بازار کار کانادا‬

‫چینی‌ها‪،‬ژاپنی‌ها‪،‬کره‌ای‌ها‪،‬سیاه‌پوستان‪،‬سرخپوستان‪،‬‬ ‫هندی‌ها و عموم افراد با تبار آســیایی از مهم‌ترین‬ ‫اقلیت‌های قابل شناسایی (‪)Visible Minorities‬‬ ‫در کانادا هســتند که تعدادشان نیز سال به سال و به‬ ‫نسبت کل جمعیت کشور بیشتر می‌گردد‪ .‬طبق آمار‬ ‫ارائه شده توســط دولت‪ ،‬چینی‌ها‪ ،‬آسیای‌جنوبی‌ها‬ ‫(هندی‌ها‪ ،‬پاکســتانی‌ها‪ ،‬فیلیپینی‌ها)‪ ،‬سیاه‌پوستان‬ ‫آفریقایی‌تبار و آمریکای التین‌تبار به ترتیب بیشترین‬ ‫اقلیت‌های قابل شناسایی مهاجر (اقلیت‌هایی که به‬ ‫راحتی و از روی ظاهر متفاوت‌شان از دیگر کانادایی‌ها‬ ‫قابل تمایز می‌باشند) در کانادا هستند که اکثر آنها نیز‬ ‫در سه کالن‌شهر تورنتو‪ ،‬ونکوور و مونترال زندگی‬ ‫می‌کنند‪ .‬البته قابل ذکر است که برخی از آنها حتی‬ ‫ممکنست که در کانادا متولد شده باشند اما همچنان‬ ‫به دلیل ظاهرشان به عنوان اقلیت محسوب می‌شوند‪.‬‬ ‫از طرفی‪ ،‬در طی چند ســال گذشته‪ ،‬مشکل جذب‬ ‫مهاجران و اقلیت‌های قابل شناسایی به بازار نیروی‬ ‫انسانی کانادا به مسئله‌ای مناقشه‌برانگیز تبدیل شده و‬ ‫بحث‌های زیادی را نیز بین افراد و گروه‌های مختلف‬ ‫سیاسی‪ ،‬اجتماعی و دانشگاهی به راه انداخته است‪.‬‬ ‫برخی معتقدند که بســیاری از کارفرمایان معموال‬ ‫براساس ظاهر افراد تصمیم‌یری نموده و به محض‬ ‫تشــخیص اینکه آنها از میان اکثریــت کانادایی‌ها‬ ‫(سفیدپوســتان انگلوفون و فرانکوفون) نمی‌باشند‬ ‫توصیه های کاربردی‬ ‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪52‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫از استخدام آنها سرباز می‌زنند‪ .‬این تبعیض فقط به‬ ‫دلیل مشــکالت زبانی و محاوره‌ای نبوده و ریشــه‬ ‫در تفاوت‌های فرهنگــی و نژادی نیز دارد و همین‬ ‫خود دلیلی بر آن است که اکثر این اقلیت‌ها در بدو‬ ‫ورود به کانادا اسامی خود را به نام‌های کانادایی تغییر‬ ‫می‌دهند بلکه تا حدودی بتوانند جلوی این تبعیض‌ها‬ ‫را بگیرند‪ ،‬که البته در اولین مصاحبه تلفنی کارفرما با‬ ‫آنها‪ ،‬دستشان رو‌می‌شود!‬ ‫از این رو دولت فدرال کانادا که برنامه‌های متنوعی‬ ‫برای کمک به اشــتغال مهاجران دارد‪ ،‬با همکاری‬ ‫دولت اســتانی کبک برنامه‌ای تحت عنوان «برنامه‬ ‫دولتی کمک بــه جذب مهاجران و اقلیت‌های قابل‬ ‫شناسایی به بازار کار» موسوم به *‪ PRIME‬طراحی‬ ‫و در استان کبک به اجرا گذاشته است که در آن با ارائه‬ ‫سوبسید و همچنین کمک‌های مالی به کارفرمایانی‬ ‫که افراد مهاجر و یا اقلیت‌های قابل شناسایی را برای‬ ‫مدتی طوالنی اســتخدام نمایند‪ ،‬آنها را به باال بردن‬ ‫سطح اشــتغال و جلوگیری از هر گونه تبعیض در‬ ‫روند استخدام نیروی انسانی جدید تشویق می‌نماید‪.‬‬ ‫طبق این برنامه‪ ،‬کمک‌هــای مالی دولت به کارفرما‬ ‫به شــرط رعایت تمامی ضوابط (از جمله استخدام‬ ‫طوالنی مدت فرد متقاضی‪ ،‬ارائه شــغل متناسب با‬ ‫ســابقه کاری و تحصیالت وی و ارائه حداقل ‪30‬‬ ‫ساعت کار در هفته) به شرح زیر می‌باشد‪:‬‬ ‫‪ -1‬پرداخت حقوق نیروی انسانی تازه استخدام شده‬ ‫مهاجر و یا اقلیت قابل تشخیص توسط دولت برای‬

‫‪ 30‬هفته متوالی و حتی در شرایطی خاص تا سقف‬ ‫‪ 52‬هفته کاری‪.‬‬ ‫‪ -2‬پرداخــت حقوق مربی و یا فردی که مســئول‬ ‫آموزش (‪ )Training‬فرد تازه اســتخدام شده در‬ ‫شرکت می‌باشد و فقط به این منظور بکار گرفته شده‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬پرداخت هزینه‌های مترتــب بر مدیریت منابع‬ ‫انسانی سازمان و یا شرکت مربوطه که به دلیل ایجاد‬ ‫تغییرات فرهنگی و جمعیتی در نیروهای سازمانی‪ ،‬به‬ ‫کارفرما تحمیل گردیده‌اند‪.‬‬ ‫‪ -4‬جبران برخی از هزینه‌های آموزشــی موسوم به‬ ‫آموزش ضمن خدمت که برای ســازگاری فرد تازه‬ ‫اســتخدام شــده با محیط کار جدید و فرهنگ کار‬ ‫کانادایی الزم می‌باشند و کارفرما متحمل به پرداخت‬ ‫آنها شده است‪.‬‬ ‫البته فرد متقاضی اســتخدام می‌بایست پس از اینکه‬ ‫توسط یک مشاور شــغلی مستقر در یکی از مراکز‬ ‫کاریابی دولتی مورد ارزیابی قرار گرفت‪ ،‬به سازمان‬ ‫مشاغل استان کبک ارجاع و ضمنا دارای شرایط زیر‬ ‫باشد‪:‬‬ ‫‪ -1‬عدم وجود ســابقه کار مرتبط با شغل‪ ،‬حرفه و‬ ‫تحصیالت خود در کانادا و آمریکا قبل از شرکت در‬ ‫این برنامه‪.‬‬ ‫‪ -2‬دارا بودن ویزای اقامت دائم در کانادا و کسب آن‬ ‫در کمتر از ‪ 5‬سال گذشته (البته در مورد اقلیت‌های‬ ‫قابل شناسایی تفاوتی بین متولدین کانادا و متولدین‬ ‫خارج از کشور وجود نداشته و همگی واجد شرایط‬ ‫برای این برنامه می‌باشند)‪ .‬‬ ‫خوانندگانگرامیجهتکسباطالعاتبیشترمی‌توانند‬ ‫به وبسایت ‪www.emploiquebec.gouv.‬‬ ‫‪qc.ca‬مراجعه و یا با شــماره تلفن ‪-643-4721‬‬ ‫‪ 1-888‬تماس حاصل فرمایند‪.‬‬

‫‪*Employment‬‬ ‫‪Integration‬‬ ‫‪Program‬‬ ‫‪for Immigrants and Visible Minorities‬‬ ‫)‪(PRIIME‬‬

‫نکاتی دربــاره رضایت‌نامه والدین‬ ‫برای خروج فرزندان از کانادا‬

‫از وبالگ مجید بسطامی‬

‫سوال‪ :‬در زمانی که یکی از والدین با فرزندان سفر‬ ‫می‌کند باید به چه نکاتی توجه داشت؟‬ ‫اینکه در زمان اقامت در کانادا یکی از والدین بخواهد‬ ‫با فرزند یا فرزندان به مسافرت (مثال به ایران) برود‬ ‫بسیار عادی و معمول است‪ .‬پرسش این است که آیا‬ ‫در این حالت نیاز به مدارک خاصی است‪.‬‬ ‫پاسخ مثبت است‪ .‬اگر فرزند همراه‪ ،‬کمتر از ‪( ۱۸‬در‬ ‫برخی اســتان‌ها ‪ )۱۹‬سال سن داشته باشد عالوه بر‬ ‫مدارک عادی نظیر پاســپورت توصیه می‌شــود که‬ ‫حداقل دو مدرک مهم دیگر هم همراه داشته باشد‪:‬‬ ‫یکی رضایت‌نامه ‪ Consent Letter‬ولی دیگر و‬ ‫دیگری شناسنامه به زبان انگلیسی‪.‬‬ ‫قبل از پرداختن به آن دو مدرک یادآوری می‌شــود‬ ‫که در سفر به ایران‪ ،‬اگر فرزند متولد کانادا باشد و یا‬ ‫شهروند کانادا شده باشد باید هم پاسپورت کانادایی و‬ ‫هم ایرانی همراه داشته باشد‪ .‬اما درباره آن دو مدرک؛‬ ‫رضایت‌نامه‪ ،‬یک نامه حاوی مشــخصات فرزند و‬ ‫والدین وی و امضای آن توسط کسی است که همراه‬ ‫فرزند نیست و اعالم اینکه با این سفر موافق است‪.‬‬ ‫اگر فرزند‪ ،‬همراه هیچ‌کدام از والدین نباشد (مثال تنها‬ ‫سفر کند یا همراه با یک گروه از دانش‌آموزان مدرسه‬ ‫به سفر رود یا نظایر اینها) باید هر دو نفر‪ ،‬نامه را امضا‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫در این آدرس‪http://travel.gc.ca/docs/child/ :‬‬ ‫‪consent-letter_lettre-consentement.‬‬ ‫‪ pdf‬یک فرم اینتراکتیو رسمی از رضایت‌نامه روی‬ ‫وبسایت دولت فدرال وجود دارد‪ .‬شما می‌توانید این‬ ‫فرم را تکمیل کنید و بعد که بر اساس محتوای تکمیل‬ ‫شده‪ ،‬نامه رسمی صادر ‪ generate‬شد آن را پرینت‬ ‫بگیرید و امضا کنید‪.‬‬ ‫اگر نمی‌توانید آن فرم قبلی را بازکنید مطالب این صفحه‬ ‫‪http://travel.gc.ca/travelling/children/‬‬ ‫‪ consent-letter‬را ببینید و از امکانات دیگر برای‬ ‫نگارش نامه استفاده کنید‪ .‬اهمیت این نامه (و هم‌چنین‬ ‫شناسنامه تفصیلی) وقتی فرزندان همراه مادر هستند‬ ‫بیشتر می‌شود چون عدم تشــابه نام خانوادگی بین‬ ‫فرزند و مادر می‌تواند شک‌برانگیز باشد‪.‬‬

‫اگر به هر دلیلی (مرگ‪ ،‬طالق…) تنها یکی از والدین‬ ‫حضانــت فرزند را برعهده دارد باید مدرک تکمیلی‬ ‫(برگه طالق به همراه حکم حضانت‪ ،‬برگه فوت …)‬ ‫دال بر دلیل تک‌والدینی بودن فرزند هم موجود باشد‪.‬‬ ‫مدرک دوم‪ ،‬تصویر شناسنامه کامل فرزند است که‬ ‫اسامی والدین در آن قید شده باشد تا بتواند صحت‬ ‫محتوای فرم را تایید کند‪ .‬مثال اگر فرزند در کانادا به‬ ‫دنیا آمده باشد‪ ،‬کپی شناسنامه تفصیلی ‪ long form‬اگر بــه هر دلیلــی تنها یکی‬ ‫وی که حــاوی همه اطالعات الزم اســت کفایت‬ ‫از والدیــن حضانت فرزند را‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫برعهــده دارد بایــد مدرک‬ ‫پاسخ به چند پرسش مرتبط‪:‬‬ ‫تکمیلی قانونــی (برگه طالق‬ ‫آیا الزم اســت که رضایت‌نامه‪ ،‬تایید رسمی یا به همــراه حکــم حضانت‪،‬‬ ‫گواهی امضا ‪ notify‬شده باشد؟‬ ‫جایی در ســایت دولتی به این موضوع اشاره نشده برگه فــوت …) دال بر دلیل‬ ‫و در تجربه‌های شــخصی هم هیچ‌گاه کسی چنین تک‌والدینی بودن فرزند هم‬ ‫چیزی نخواسته است‪.‬‬ ‫موجود باشد‬ ‫آیا حتما این مدارک در فرودگاه یا پست دم مرز‬ ‫درخواست می‌شود؟‬ ‫این مدارک توســط دولت کانادا «توصیه» شــده‬ ‫اســت‪ .‬اینکه مسئوالن مربوطه در فرودگاه یا مرز‬ ‫زمینی آنها را مطالبه کنند بســتگی به نظر افســر‬ ‫بررســی کننده یــا مامور پــرواز دارد‪ .‬در تجربه‬ ‫شــخصی نگارنده‪ ،‬چندین بار این اتفاق افتاده اما‬ ‫همیشگی نبوده اســت‪ .‬به هر حال آن‌قدر تکرار‬ ‫شــده که دیگران متذکر شــوم بهتر است که این‬ ‫مدارک را آماده داشته باشند چون در فقدان آنها‪،‬‬ ‫مسئوالن امور در فرودگاه یا مرز می‌توانند از سفر‬ ‫فرزنــدان به ظن اینکه اجازه خروج آنها توســط‬ ‫یکی از والدین داده نشده‪ ،‬جلوگیری کنند‪.‬‬ ‫این مدارک چه زمانی درخواست می‌شوند؟‬ ‫عموما در زمان خروج از کانادا اما در زمان ورود هم‬ ‫درخواست شــده‌اند‪ .‬معموال در زمان صدور کارت‬ ‫پرواز برای خروج یا در زمان بررســی پاسپورت در‬ ‫زمان ورود‪ .‬بر اساس تجربه شخصی‪ ،‬رضایت‌نامه در‬ ‫زمان خروج مهم‌تر است و بیشتر درخواست می‌شود‬ ‫و شناسنامه تفصیلی در زمان ورود!‪‬‬

‫توصیه های کاربردی‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪53‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫در ادامه مطلب بررسی مهم‌ترین خطاها و اشتباهاتی‬ ‫که مهاجران تازه‌وارد که در شماره گذشته منعکس‬ ‫شد اینجا به سه خطای دیگر می‌پردازم‪ .‬‬ ‫خطای ششم‪ :‬سرزنش دیگران‬ ‫به دلیل خطاهای خود‬ ‫ما از جامعه و فرهنگی می‌آییم که عادت قدیمی و‬ ‫تاریخی در مالمت‌کردن دیگران به دلیل تصمیمات‬ ‫خود دارد؛ حاال ممکن است مقصر از نظر ما چرخ‬ ‫گردون باشد یا رژیم سیاسی حاکم یا پدر مستبد یا‬ ‫همسر خودخواه یا رفیق نامرد و یا ‪...‬و همه منهای‬ ‫قطعا یک نفر‪« :‬خود ما»‪ .‬این رویه در کانادا هم ادامه‬ ‫می‌یابد و رژیم نژادپرست‪ ،‬سرمایه‌داری زالوصفت‪،‬‬ ‫کارفرمای خون‌آشــام‪ ،‬کامیونیتــی ضعیف‌کش‪،‬‬ ‫دوستان بی‌معرفت ‪...‬می‌شوند مقصران اصلی‪ .‬شکی‬ ‫نیســت که همه این صفات در مورد دیگران کمی‬ ‫تا قسمتی می‌توانند درست باشند و شما می‌توانید‬ ‫نشانه‌ها و مدارکی دال بر صحت ادعای خود نشان‬ ‫دهید اما سوال اینجاست که جایگاه خود فرد در این‬ ‫میان کجاست؟ چطور می‌شود که در همین جامعه‬ ‫و با همین شــرایط به‌قولی ناعادالنه و بد و نیازمند‬ ‫سرزنش‪ ،‬عده‌ای بسیار موفق می‌شوند؟‬ ‫جســتجو برای یافتن پاســخ به این سوال نیازمند‬ ‫قدری باور به خودانتقــادی و آمادگی برای قبول‬ ‫مسئولیت‌های شکست و آموختن از آنهاست‪ .‬کسی‬ ‫که به ضعف‌ها و تقصیرات خود باور ندارد مهم‌ترین‬ ‫فرصت که همان جبران ضعف‌ها و آموزش از آن‬ ‫قصور و تقصیرها اســت را از دست خواهد داد و‬ ‫محکوم به تکرار اشتباهات و شکست‌های بیشتر و‬ ‫چه بسا شــدیدتر خواهد شد‪ .‬شکست‌هایی که به‬ ‫مرور امکان جبران آنها هم از دست می‌رود‪.‬‬

‫‪Majid Bastami‬‬

‫‪editor@parnianmagazine.com‬‬

‫خطای هفتم‪ :‬تاکید بر ادامه‬ ‫تحصیل قبل از اثبات ضرورتش‬ ‫«من می‌خواهم برای ادامه تحصیل به کانادا بیایم»‪« ،‬در‬ ‫فالن تاریخ لندد می‌شوم و می‌خواهم هرچه سریع‌تر‬

‫ممکن است مقصر از نظر ما چرخ گردون باشد یا رژیم‬ ‫سیاسی حاکم یا پدر مستبد یا همسر خودخواه یا رفیق‬ ‫نامرد و یا ‪...‬و همه منهای قطعا یک نفر‪« :‬خود ما»‬ ‫توصیه های کاربردی‬ ‫مهر ‪ .1392‬شماره‪15‬‬

‫‪54‬‬

‫‪parnianmagazine.com‬‬

‫‪15‬خطای عمده‬ ‫و ویرانگر‬ ‫مهاجران تازه‌وارد‬ ‫قسمت دوم‬

‫متاسفانه کم نیستند کسانی‌که با آسان نشان دادن یا‬ ‫کم اهمیت نشان دادن موارد مهم و دشوار‪ ،‬به صورت‬ ‫نوعی مخدر برای تازه‌واردان عمل می‌کنند‬

‫وارد رشته دکترای‪...‬شــوم»‪« ،‬من در انتظار دریافت‬ ‫ویزای مهاجرت هستم‪ ،‬می‌شود هم‌زمان برای ادامه‬ ‫تحصیل هم اقدام کنم و زودتر بیایم؟»‪...‬این‌ها فقط‬ ‫تعداد معدودی از ایمیل‌هایی است که پرسش‌گران‬ ‫یک فرض را بدیهــی گرفته‌اند‪ :‬باید حتما در کانادا‬ ‫ادامه تحصیل بدهند‪ .‬همان‌طور که بارها و به اشکال‬ ‫گوناگون در مقاالت و گفتگوهای مختلف از طریق‬ ‫کارشناسان بیان شده‪ ،‬مهاجران باید از این عادت بد و‬ ‫دیدگاه نادرست در ایران که تنها مسیر کسب موفقیت‬ ‫را ادامه تحصیل در مدارج باالتر می‌بیند‪ ،‬یا تحصیل‬ ‫در مقاطع باالتر را متناسب با درامد و رتبه اجتماعی‬ ‫برتر می‌داند یا بدتر از آن‪ ،‬تحصیل را شــغل فرض‬ ‫می‌کند فاصله بگیرند‪.‬‬ ‫به احتمال زیاد شما به عنوان یک تازه‌وارد یا مهاجر‬ ‫قدیمی مجبور خواهید بود به شکلی ادامه تحصیل‬ ‫دهید حاال یا در یک مقطع باالتر یا در دوره تکمیلی‬ ‫کالج و یا دوره‌های بریجینگ یا دوره تکمیلی برای‬ ‫اجازه شرکت در آزمون دریافت مجوز رشته و یا‪...‬بعد‬ ‫از آن هم تا آخر دوران شغلی خود که ممکن است‬ ‫بیش از دو دهه دیگر به درازا بکشد‪ ،‬ده‌ها بار دیگر‬ ‫به پشت میزهای درس یا دوره‌های آنالین بازگردید‬ ‫تا اطالعات و مهارت‌های خود را به‌روز نگه دارید‬ ‫اما در همه این تحصیالت یک هدف اساســی باید‬ ‫سرلوحه کار باشد‪ :‬موفقیت و پیشرفت در بازار کار‪.‬‬ ‫همین هدف اســت که باید به شما بگوید آیا الزم‬ ‫است در ‪ 4-3‬سال اول ورود به کانادا تحصیل کنید‬ ‫یا نه و اگر الزم است چقدر و در چه رشته‌ای‪ .‬اینکه‬ ‫«از بچگی آرزو داشــته‌ام تا‪ »...‬یا «دوســت دارم که‬ ‫در رشته ‪« ،»...‬یا همیشــه آرزویم بوده تا‪ »...‬و همه‬ ‫مواردی از این دست که به تحصیل به عنوان تفنن یا‬ ‫دل‌مشغولی رویاگونه نگاه می‌کنند مخصوص کسانی‬ ‫اســت که یا ارث فراوانی کسب کرده‌اند و یا بلیط‬ ‫التاری‪/‬بخت‌آزمایی برده‌اند و نمی‌دانند وقت و پول‬ ‫خود را چطور مصرف کنند‪ .‬تازه در صورت کسب‬

‫ثروت‌هایی از این نوع هم معلوم نیست ادامه تحصیل‬ ‫در یک مرکز رسمی آموزشی‪ ،‬بهترین انتخاب باشد!‬ ‫خطای هشــتم‪ :‬هم‌نشــینی با منفی‌بافان یا‬ ‫خیال‌بافان‬ ‫مهاجران تازه‌وارد بیش از هر کس دیگری در معرض‬ ‫مواجهه با شکست‌خوردگان و غرزنندگان و از دنیا‬ ‫سیرشده‌ها هستند‪ .‬تازه‌واردان معموال دوستانی دارند‬ ‫که شبیه خود آنها یا شاید کمی زودتر‪ ،‬به کانادا آمده‌اند‬ ‫و به دلیل درگیربودن با مشکالت دوران تازه‌واردی‪،‬‬ ‫نگاهی تیره به همه چیز دارند؛ تازه‌واردان معموال در‬ ‫مناطقی زندگی می‌کنند که افرادی نظیر خودشان در‬ ‫آنها زیاد هستند و مشاهده رفتارهای ناهنجار ناشی‬ ‫از گذشته‌های تلخ یا امروزه‌ی سخت در این مناطق‬ ‫امری عادی اســت؛ تازه‌واردان معموال به کارهایی‬ ‫باید مشغول شوند که افرادی نظیر خودشان در آنها‬ ‫اکثریت دارند که زیر استانداردهای زندگی و شغلی‬ ‫قبلی خود فعالیت می‌کنند و عجیب نیست اگر در‬ ‫محیط کار بیش از هر چیز زمزمه‌های نفرین و ناله از‬ ‫ستمگری چرخ گردون بشنوند‪ ...‬مواجهه با این همه‬ ‫مسائل و نکات منفی ممکن است به مرور سبب افت‬ ‫انرژی و انگیزه در شما و ایجاد یاس و ناامیدی شود‪.‬‬ ‫هرچقدر آماده‌تر به کانادا آمده باشید (که بخشی از‬ ‫آن‪ ،‬آمادگی اطالعاتی است) بهتر می‌توانید با این موج‬ ‫منفی مقابله کنید چون مثال می‌دانید که وجود چنین‬ ‫فشــارهایی در بدو امر طبیعی است‪ ،‬انتظار طوالنی‬ ‫برای دریافت مجوز شغلی طبیعی است‪ ،‬نیاز به کسب‬ ‫تجربه کاری در کانادا برای دست‌یابی به مشاغل بهتر‬ ‫طبیعی است‪ ،‬آغاز کردن از رتبه‌های پایین‌تر شغلی‬ ‫با درآمدهای کمتر طبیعی اســت و‪...‬در این صورت‬ ‫اجازه نخواهید داد که منفی‌بافی‌های دیگران شما را‬ ‫ناامید و خسته و دلشکسته کند‪.‬‬ ‫اما هر چقدر هم از اوضاع و شرایط آگاهی و اطالع‬ ‫دارید باز هم تالش کنید حداقل تا زمانی که در کانادا‬

‫مستقر نشــده‌اید (معموال ‪ 3‬تا ‪ 5‬سال اول) از چنین‬ ‫افرادی دوری کنید‪ .‬مهم نیســت آنها را قبال چقدر‬ ‫می‌شناخته‌اید‪ ،‬مهم نیست چقدر در گذشته با شما‬ ‫رفیق بوده‌اند‪ ،‬مهم نیست اگر کسی از اعضا خانواده‬ ‫شما با عضوی از اعضا خانواده آنها روابط صمیمانه‬ ‫دارد و ‪...‬همین‌که االن این افراد با نق‌زدن‌ها و تلخی‬ ‫کالمشــان به یک مانع بزرگ بر ســر اراده‪ ،‬امید و‬ ‫انگیزه‌های شما تبدیل شده‌اند دلیل کافی‌ست برای‬ ‫دور شدن از آنها هر چقدر هم که این دوری دشوار‬ ‫باشد‪ .‬در آینده که وضعیت تثبیت شده‌تری یافتید و‬ ‫سخنان این چنینی بر روی افکار و انگیزه‌های شما‬ ‫تاثیر منفی باقی نگذاشــت فرصت دارید تا دوباره‬ ‫این دوستی‌ها و آشنایی‌ها را اگر الزم است تجدید‬ ‫کنید‪ .‬در آن زمان چه بسا دوست منفی‌نگر شما هم‬ ‫تغییــرات زیادی کرده باشــد و دوباره همان رفیق‬ ‫محبوب گذشته شده باشد‪.‬‬ ‫البته در نقطه مقابل هم کسانی قرار دارند که خیلی‬ ‫زیاده از حد نسبت به همه چیز مثبت و امیدوار که‬ ‫نه‪ ،‬بلکه خیال‌باف هســتند‪ .‬کسی که به شما بگوید‬ ‫دریافت مجوز شغلی مثال در رشته پزشکی در کانادا‬ ‫کار آســانی است و نیاز به بررســی زیادی ندارد یا‬ ‫به‌روز کردن آمادگی‌های زبانی دشواری خاصی ندارد‬ ‫و با زندگی در محیط کسب می‌شود و یا برای حل‬ ‫همه مشکالت مهاجرت فقط باید صبر کرد و زمان‬ ‫خرید و کار دیگری ضرورت ندارد و چه و چه‪ ،‬به‬ ‫شما کمک نکرده بلکه با این خیال‌بافی انگیزه شما‬ ‫را برای تالش بیشتر از بین برده است‪ .‬متاسفانه کم‬ ‫نیستند کسانی‌که با آســان نشان دادن یا کم اهمیت‬ ‫نشــان دادن موارد مهم و دشوار‪ ،‬به صورت نوعی‬ ‫مخدر برای تازه‌واردان عمل می‌کنند‪.‬‬ ‫اینکه چطور دریابیم دوستی یکی از این دو نباشد به‬ ‫این بازمی‌گردد که چقدر در شما میل به ساختن‪ ،‬تالش‬ ‫کردن و با صبر و برنامه‌ریزی کار کردن را برانگیزاند‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬

‫توصیه های کاربردی‬

‫‪October 2013 . No15‬‬ ‫‪55‬‬ ‫‪parnianmagazine.com‬‬

have to do marketing to find my customer, and I want to use the crazy media on the internet to find it because it is cheap and accessible and easy and do-able and I can even do it from my home in my pajamas, but how can I differentiate myself from the competition and all the rest of the garbage on the internet so I can reach my ideal customer? -- Here comes the storytelling.

We all like to put things into context and a story helps us to do that; a story helps us to remember things better, or even remember those we have met either at a party or a business networking; a story even makes learning things more fun and easy.

For all the reasons that make us love a story, storytelling has become the centre of marketing for all the big giants companies around the globe; the best example is Red Bull, number one in the world when it comes down to content marketing.

Red Bull, founded in the late ‘80s, has come a long way to get here and although it is still behind giants like Coke and Pepsi, it is certainly rubbing shoulders with Starbucks, having sold 5 billion cans in 2012.

If you check out the Red Bull website, you will be baffled by amazing pictures, really high-quality ones of skiers, rock climbers, skydivers, or surfers around the world. The more you look, the less you see anything about energy drinks, but the more you look, the more you want to know about Red Bull, and that is content marketing.

The Red Bull tagline is “Red Bull gives you wings”. Red Bull shows you the best of the best in different sports but never talks about itself; it takes you up on the mountain to see what a base jumper does in a free fall but never talks about energy drinks, because it is indirectly showing what Red Bull can do to you. It is interesting to know that Red Bull has a media section which produces video, makes movies, and publishes a magazine; besides that, Red Bull has an F1 race car team as well.

So how can you write a compelling story that captures your audience?

You’ve got to take care of four things in order to have a story that your audience likes and

follows.

First, be honest and authentic. Be who you are and don’t pretend you are someone else; otherwise, your audience will figure it out quickly and you will lose its trust in a matter of a seconds.

Second, create a character; don’t forget that every story has a character that you have to choose your character in a way that lets your audience relate to him or her.

Third, your story has to tap into a specific motion like desire, fear, anger, or happiness. If you are talking about financial issues, use fear of losing money; if you are protesting against something, use anger; if you are motivating others, reach out to desire and happiness.

Fourth, keep doing the first three items mentioned, on and on and on.

Now you know what to say if someone asks you what you do. Which do you prefer to hear, me saying that I am an engineer and that I do this, or to hear me say that I was in Austria working on a project and that I do this and that? One simple shift and I can capture your interest because you can relate to me better and I remind you of your trips as well.

Just a reminder that you don’t only use storytelling if you are selling a product; try to use storytelling as a centre for explaining anything that you do, use it when you are training others, use it when you are managing a project, use it when you want to share an idea, use it when you are at a network meeting -- the more you use it, the better you get at telling others who you are and what you do.

I will leave you with another very good example for content marketing and that is Parnian magazine, the magazine which you are holding now.

By creating rich content which cares about and discusses the life of Iranians in Canada, Parnian has differentiated itself from the competition and I would say that it doesn’t have any competitor in what it is doing any more. The more you read, the more you want to know who are behind this and what is it that they do.  reminder: the Persian version is available in page 50

For all the reasons that make us love a story, storytelling has become the centre of marketing for all the big giants companies around the globe Small Business

15‫ شماره‬.1392 ‫مهر‬ 9 parnianmagazine.com

Marketing and Storytelling Behnam Rad

When was the last time you heard a story? -- Probably a second ago reading another article in this magazine before stopping by this boring article, or you were watching TV, or talking on the phone to a friend, or ‌.

We are surrounded by stories all day long because we like stories and we are naturally attracted to things that we like more and because everybody else around us is telling a story.

We all got the bug at early age when our parents were trying to put us in bed, or when they wanted to teach us something or even get our minds off something.

How about school? Which did you like more back in those days, history or math?

I loved history with all those amazing stories.

How about TV? What do you watch most, boring news or news which has a story behind it; what do you read more, novels or scientific books?

We like stories because we care about the characters, we relate to them, we take Small Business

8 parnianmagazine.com October 2013 . No15

what is happening in the story into our life and place what is happening in our life back into the story, we see ourselves in the story, we keep reading because we want to know what is going to happen to us and to the characters next in the story, and we love it more when it doesn’t end but keeps going like episodes on TV series.

All right, that is enough about stories because I am and I am not here to tell you a story.

I want to know if you have heard about Content Marketing.

Content Marketing means publishing contents and share them over media to acquire more customers. In a nutshell, you write a blog, an article, or a book, or shoot a video, and share it on Facebook, Youtube, or Twitter to get more clients for your services or products.

This sounds very simple, doesn’t it? All you have to do is to write something about what you do, or your services, or what you are very good at, or shoot

a video about your product and how awesome it is and how it can beat the competition. But I am afraid it not as easy as you think; it might have been easier 20 years ago, when the media was limited to newspaper, radio, and TV but these days, now that everybody -- and I mean literally everybody -- can shoot a video on his cell phone and post it on youtube, there is no limit and no boundary to what can be created and posted on the internet.

Although it is amazing that we can reach anybody anywhere in the world and pass our message along, at the same time we are surrounded by too much news and too many messages, 80% of which I would say is complete garbage and useless, only 20% of it able to make a difference in our life (the 80-20 rule or the Pareto principle, which says 80% of results come from 20% of what you do, or 80% of what you make comes from 20% of your effort or your customers).

I know I have a product or service, and I need a customer for my product, and I

club. These experiences not only look good on their resumes when it comes to applying for universities, colleges, or jobs, but they also help in aiding students in finding what their true interests are. University serves as an even larger playground in which students get to join associations aimed at raising awareness, funding, or interest in a certain subject or field. In joining and participating in such activities, students learn how to balance their school work with their extracurricular work thus enforcing time-management skills as well as a vast variety of other skills including team-work, presentation skills, project management, and organization.

Extracurricular activities also act as a great tool for networking, and even have the potential to lead to jobs themselves. Students may or may not understand the value of their work at the time, but time invested into an organization with other like-minded peers is seldom left unrewarded.

Immigrant students from Iran are often highly intelligent and have almost perfect track records and transcripts from an academic point of view. With an education system that is dedicatedly geared towards producing topstudents in math and sciences, immigrant Iranian students often tackle exceedingly difficult courses without significant troubles.

They face a completely different challenge however, when it comes to applying for jobs or even unpaid internships as they are competing with students who have managed to achieve the same grades along with extracurricular activities. An employer will almost always choose the student with relevant experiences. Even if the experiences are not directly relevant to the jobs, tasks, or schools to which one is applying, an employer or recruiter will value the experiences nonetheless as the experiences serve as a foundation for developing skills that are necessary for workplace success. From one point of view, one could view academically successful immigrant students as having an advantage over others since they have already succeeded where many others fail: on tests.

From a more realistic point of view however, one can see that they face the huge challenge

of having to enter an education system that does not merely credit them for their academic success. Extracurricular positions might even become hard to come by as one cannot become elected as an executive for a club or association without at least assisting the club as a general member first. Even after attaining meaningful positions, immigrant students are then required to learn to study in a completely different manner in which they must learn to balance their studies with extracurricular activities and duties.

As a twenty-year old university student, my greatest advice to anyone embarking on such a journey would be to learn to leave your comfort zone as soon as you can. Life has a way of teaching this lesson regardless, but in regards to school, work and extracurricular activities, learning to leave one’s comfort zone will almost always open doors.

Extracurricular activities are a great way to start doing something new and to help give back to the community. They serve as great opportunities for meeting new friends and for working on self-development techniques, something that is strongly encouraged in Canadian schools and workforces. It is evident that such activities help pave the way toward new opportunities and people, and serve as a vital foundation for learning, thus deeming them as a crucial aspect of the modern Canadian education system.

Team-working and presentation skills, two of many skills that immigrants commonly struggle with, are established and primed as early as high-school

2nd Generation

15‫ شماره‬.1392 ‫مهر‬ 7 parnianmagazine.com

also include a return to our very beloved educational institutes in which we get to spend the next eight to ten months with our heads in the books. I say this with mixed feelings because it is becoming more and more apparent that today’s students have much more to do than just study; in fact, eight to ten months dedicated solely for studying would be a dream for many students, most of whom are juggling part-time jobs, volunteering, attending information sessions and conferences, and commuting for hours just to get to all the places that they need to get to.

The Role of Extracurricular Activities in Canadian Students’ Success

‫پونه وزیری‬

Pouneh Vaziri

2nd Generation

6 parnianmagazine.com October 2013 . No15

Well, it’s that time of year again. You are sitting out on your patio drinking a sweet and fruity summer drink when a cool breeze blows by, and suddenly you start to think about how much better it would have been if you had made yourself a warm cup of tea instead. Once again, the leaves are changing colour into an assortment of beautiful hues while animals everywhere scurry around to collect every last bit of food they can before their long winter sleeps. Although the first week of September made us think and feel otherwise, it is nevertheless apparent that autumn has arrived. Unlike the spring and summer months which seem to ignite feelings of freedom and fun, fall represents a return to our wellknown and comfortable norms. Of course, for many, including myself, these norms

The Canadian education system is clearly not a static entity and changes in global needs and pressures are reflected in areas of the Canadian education system as well.

Competition for jobs is high, not just for new immigrants who are struggling to learn the language and system, but for those who are already settled in as well. Competition is international and being an A+ student, although still a remarkable and worthy achievement, in many times, is no longer enough. Schools and businesses are looking for proactive individuals who have that extra “touch” to their application, whether through particular experiences that the applicant has or through stellar recommendations from well-known and established professionals. Academic achievement, although incredibly important, is no longer the sole required criteria, and Canadian students everywhere must participate in extracurricular activities if they wish to be successful candidates for certain fields. Although tedious and extremely challenging, the skills and experiences acquired through extracurricular activities play a direct role in shaping the individual for that field. Team-working and presentation skills, two of many skills that immigrants commonly struggle with, are established and primed as early as high-school. Students in high-school are regularly reminded and encouraged to join clubs and teams that they are in which they get to act as leaders of the

Bullying over the Internet cyberbullying among young people and how to confront it Neshat Tehrani

The Society which Promotes Bullying Vahid Tolooei, PhD

on three parts of bullying: the victim, the bully, and the witness Imagine a person who cannot find himself in the position he thinks he deserves in society – the position which is also defined by the society as a reference. This person is forced to conform to this position and thinks of himself as useless if it is missing.

Suppose that this person finds the opportunity to make himself superior in a group of peers by showing other people as inferior and incidentally, that other people encourage this behavior and accept him in their group more than before. The result of this issue will be that he joins their group and considers harassing other people as a chain which links him to his desired group.

This is what social studies, such as the ones conducted by Holmes and Brandenburg-Aires, have shown after examining tens of thousands of people in 17 American states in 85 centers and institutes -- that there is a significant relationship between bullying and joining criminal groups. The other aspect of the story is the same. The person who is getting harassed finds himself in a very difficult situation. On one hand, he is sad, depressed, and suppressed, and on the other hand, he finds it so hard to talk about his problems, because not only doesn’t he want to worry his beloved ones, including his parents, but he also thinks that if he speaks about his problems to his peers, the situation will get worse, i.e., that they will probably reproach him too. Also, his friends may join the bully’s sidekicks and companions and harass or make fun of him. Therefore, the victim’s silence when faced with the bully and his sidekicks is understandable in his other relationships. 

One of the common types of bullying is cyberbullying or computer bullying, which refers to any way of harassing people through communication and virtual networks.

This issue is mainly prevalent among teenagers. That is, some teenagers harass their peers using text messaging or public messages in social networks. For instance, they write inappropriate sentences on the pages of their peers; sentences such as “I hate you”, “Everybody hates you”, “You are both ugly and fat”, and the like. Cyberbullies can hack passwords and break into other people’s personal pages.

They impersonate other people and write inappropriate phrases for their friends. They also spread rumors about them, upload inappropriate photos on their pages, threaten or terrorize them, or exploit their personal information. Read the full article in Persian in page 38

Read the full article in Persian in page 36 Snapshots

15‫ شماره‬.1392 ‫مهر‬

5 parnianmagazine.com

Failed Hopes Vahid Namazi, PhD

A look at the involvement of young members of immigrant families in criminal bands During recent decades, we have witnessed that some members of the Iranian community in Canada have joined criminal bands. In his dissertation at the University of Montreal, the author looked at the roots and reasons behind this issue in terms of immigration problems and the recruitment of immigrants in the labor market. However, we should note that the first generation of immigrants accepts any kind of problems, hoping that at least their children will have a better situation and higher standard of living. Therefore, if young members of Iranian immigrant families who were born in or have grown up in Canada join criminal bands, it seems that finding the reasons and offering solutions for this issue will be in the interest of all members of the Iranian-Canadian community, even though it accounts for only a small portion of the community. One of the recent studies conducted in this regard is the research done by Hugh Von Nego (2010), a graduate from the social works faculty of the University of Calgary, which tries to find why and how young members of immigrant families in Canada join criminal bands. This collegiate study contains some interesting points which we shall bring up in this article.

The young people of immigrant families, whether born inside or outside Canada, account for about 20 percent of Canadian young people under the age of 18 and it is expected that this percentage will reach about 25 percent by 2016.

Taking this statistic into account is so important because it shows how effective the happy presence and health of this group can be in building the present and future of the country. At the same time, we should not ignore the fact that all individuals face many problems in their teen years.

This experience is accompanied by many kinds of linguistic, cultural, psychological, and economic complexities for young immigrants, especially the first generation.  Read the full article in Persian in page 30

Snapshots

October 2013 . No15 4 parnianmagazine.com

My Criminal and Addicted Son Is the Result of This Society

a report about street gangs in Montreal Mitra Roshan

Here is a collection of stories about the involvement of Iranian young people in street gangs gathered through interviews with a mother who lost her child, some Iranian teenagers, and the reports given by media about why teenagers enter these gangs. For instance, some Iranian 12- to 14-yearold teenagers talk about the gangs in their schools: “We have all sorts of gangs in our school; Italian, French, Latino, and Chinese gangs, but not Iranian ones. Iranian students do not tend to be friends with each other or make strong bonds. Besides, Iranian parents do not approve of gangs and the like. They usually reproach us and tell us that they have not brought us here to be part of a gang, but to study hard. They do not know that we have to join a gang in order to be defended; otherwise, we will be bullied and beaten up if we are found alone.”  Read the full article in Persian in page 24

Wedge or Boomerang?

Ali Mokhtari

manager@parnianmagazine.com

Unstable Government of Ms. Marois and her Voracity because of Hallucination You have read in the news that the Quebecois government led by Ms. Pauline Marois has done another extraordinary thing and this time, as usual, caused another problem for which it offered an innovative solution. This time, there is a controversy over the “Quebec Charter of Values” and it is a shame to implement some of its sections in the multicultural society of Quebec. The fact that people carrying any religious signs are not allowed to work in governmental and public sectors is actually depriving a part of the society of being present in the public arena. The author believes that this charter is definitely against human rights and the freedom of religion.

Interestingly, this government has offered solutions for the problems it has created itself in some other areas so far.

Establishing the language police and the extremism that exists in obliging companies to use the French language and criticising non-French names of department stores and even menus of restaurants are among the masterpieces of the Quebecois party in governing the province. Of course, the result of this extremism is the damage that is being imposed on the economy of Quebec.

Sometimes, these pressures have made big companies and productive persons and entrepreneurs give up on Quebec and leave it to go to other provinces of Canada, resulting in the increase of the unemployment rate in Ms. Premier’s era.

However, Ms. Marois, who is so drunk with power that she is hallucinating from it, thinks of only one thing, namely, how to create another problem for which she

can offer a solution and put more pressure on a certain group in society.

These days, Ms. Marois hopes to establish a majority government and intends to execute Harper’s strategy for elections to get more seats in the parliament.

In the current situation, she cannot do everything she wants because rival parties are restraining her power, yet she hopes to set herself free with a decisive victory in an early election. But even the thought of her government forming the majority is not pleasant in Quebec.

In this regard, the Quebecois government has followed the example of the federal conservative government in these years.

At least in the field of immigration, in which the author is involved every day, a number of unfair, illogical decisions and unsound procedures, like the ones that we have witnessed at the federal level, have been taken.

In my opinion, neither Ms. Marois nor Mr. Harper will be able to change the reputation and values of Quebec and Canada. The political systems of Quebec and Canada are inherently democratic and these governments which have taken power because of the gap created due to the differences and conflicts among other parties cannot change the bases of this system and its accepted human values, although they may manage to do so in a short time.

The people of Quebec will appropriately respond to Ms. Marois, Mr. Harper, and their narrow-minded thoughts in the near future, when they will have the opportunity to participate in elections and to vote against them. Fortunately, Ms. Marois, who is so drunk with the hallucination of power, intends to give this opportunity to those people.

Interestingly, this government has offered solutions for the problems it has created itself in some other areas so far Publishers Note

15‫ شماره‬.1392 ‫مهر‬ 3 parnianmagazine.com

A Magazine for Iranian Immigrants

Volume 3, Number 2, October, 2013

ISSN 2291-2940 (Print) ISSN 2291-2959 (Online) Publisher: Parnian Media Groups Inc. Manager: Ali Mokhtari manager@parscanada.com Editor-in-Chief: Majid Bastami editor@parnianmagazine.com Deputy Editor: Mostafa Mokhtari pr@parnianmagazine.com Director, Public Relations and HR:Leili Sarhadi leili@parnianmagazine.com Graphic and Layout: Mohammad Khoshkam, Hossein Esmaeili, IT Manager and Applications Developer: Shahab Mokhtari Persian to English translator: Mahdi Fallah English editor: Mark Lee Printed in Pakistan Contributors: Abdolrasoul Dayyani, Maryam Javaherian, Ensieh Ghafourian, Nadia Ghayouri, Saghi Motahari ،Vahid Namazi, Yahya Natanzi, Ben Rad, Mitra Roshan, Farahnaz Samii, Ali Shakarami, Neshat Tehrani, Vahid Tolooei, Pouneh Vaziri Address: 1980 Sherbrooke W, Suite#860 Montreal, Quebec, Canada, H3H1E8 Tel: 1 (514) 903-4726 Fax: 1 (514) 439-4726 Toronto: 1 (647) 429-1848 Vancouver: 1 (604) 909-3073 Email: info@parnianmagazine.com Web site: www.parnianmagazine.com

Content

2 parnianmagazine.com October 2013 . No15

Page 5

Page 6

Publisher's Note 3 Wedge or Boomrang Snapshots 4 Failed Hopes 4 My Criminal and Addicted Son Is the Result of This Society 5 The Society which Promotes Bullying 5 Bullying over the Internet 2nd Generation 6 The Role of Extracurricular Activities in Canadian Students’ Success Small Bussiness 8 Marketing and Storytelling Page 4

A Magazine for Iranian Immigrants

Volume 3, Number 2, October 2013 C$ 3.5