تصویرسازی :توکا نیستانی
عکس :ادوارد وستون
2
بهمن۱۳۹۲
30
40
82
64
102
انسان جانوری است جنسی؛ همانطور که جانوری است سیاسی، اجتماعی یا دینی .آدمی نه تنها دارای اندام یا غریزهی جنس�ی است ک�ه در درون جهان یا روابط و مناس�باتی برآمده از جنس�یت میزید،
ب�ر آن روابط اثر میگ�ذارد و از آن اث�ر میپذیرد .جه�ان و خویش را بدون لحاظ جنس�یت و ارزشهای تحمیلشده بر آن نمیتواند ببیند. فیلس�وفانی چون «جودی�ت باتلر» باور دارند که ن�ه تنها «زنانگی» و «مردانگی» س�اختهایی اجتماعی اند که خود مفهوم «زن» و «مرد» نیز به واقعیتی عینی اشاره نمیکند و چیزی جز ساختهایی اجتماعی نیست .در نتیجه ،اندیشیدن به جنسیت همواره سوبژکتیو است ،چه وقتی دربارهی آمارها س�خن میگوییم چه زمانی که از «واقعیت»های زیستشناختی .نه تنها هرکس سکسوالیتهی خود را بر پایهی باورها و آگاهیهای خود س�امان میدهد که رش�تههای پیچیدهی مناسبات اجتماعی و س�امانههای قدرت و الیهه�ای فرهنگ و آگاهی جمعی در شکل دادن به سکسوالیتهی او – پندارها ،رفتارها ،تخیل و رؤیاهایش – اثر میگذارند .مفهومپردازیهای جنسیتی زاده و زایندهی مناسبات ق�درت ان�د .از این رو اس�ت که در مقولهی س�کس و سکس�والیته، قانون ،اخالق ،دین ،هرم اجتماعی و س�رانجام ش�کلهای گوناگون قدرت ،اقتدار و انقیاد به هم میرسند. ژان پل س�ارتر در کتاب هس�تی و نیستی نوش�ت ،خواستن و تمنا ( )Desireبه صورتی سیستماتیک تابع منطق روابط ابژه است؛ یعنی منطقی که از آغاز محکوم به شکست آزادی و برابری است؛ چون اگر دیگری مرا میخواهد من به طور خودکار به «شیء» بدل میشوم و اگر من او را بخواهم او به «شیء» تقلیل مییابد .ما نمیتوانیم بدون بدل کردن دیگری به ش�یء او را بخواهیم و این رابطهی جنس�ی را به قول ش�وپنهاور «جدیترین چیز در جهان» میگرداند« :غریزهی جنسی انگیزهی جنگ و نیز صلح اس�ت؛ ش�الودهی هر کنش جدی اس�ت، دستمایهی همهی شوخیهاس�ت ،سرچشمهی زوالناپذیر واژگان روح اس�ت ،کلید همهی اش�ارات اس�ت و مرجع همهی نش�انههای
4
بهمن۱۳۹۲
صامت و گزارههای صورتبندینشده ،فکرها و خیالهای روزمرهی جوان و گاهی هم پیر ،فکر ثابتی که همهی اوقات فاجران را میآکند و خیاالتی که خود را بیوقفه بر ذهن زاهدان تحمیل میکند». فیلس�وفان و دانش�مندان علوم اجتماعی ،زبانی و تاریخی ،به ویژه از س�دهی بیس�تم به این س�و کوش�یدند تا به کالف درهمپیچیدهی پرس�شها دربارهی س�کس ،سکس�والیته و تمنا و شیءش�دگی دیگری در رابطهی جنس�ی پاس�خ دهند، پرس�شهایی را کنار بگذارند و پرس�شهای تازه پیش نهند .آماج اصلی بیش�تر این تأمالت و پژوهشها یافتن راهی برای آزادی ،رهایی و برابری میان انسانهاس�ت .گرچه تحوالت اجتماعی و فرهنگی و نیز رش�د مطالعات علمی ،جهان انسانی به طور عام را س�راپا متحول نمود ،زنان در این میان گسس�تی قاطع را با دورهی پیش�امدرن تجربه کردند .ایران نیز از این تجربهی جهانی نظری و عملی اثر پذیرفته ،اما آنچه زنان امروزه میخواهند در قیاس با آنچه بدان دستیافتهاند همچنان دور مینماید. در ایران امروز که اخالقیات کهن با زنجیر ش�ریعت و سیاس�ت اقتدارگرا به هم پیوس�ته ،س�خن گفت�ن از زنان و به ویژه دگردیسی جهان آنها در پی تحول معنا و کارکرد سکسوالیته آسان نیست .شمار آثاری که در این باره نشر مییابند همچنان اندک اس�ت .بخش عمدهی آنچه به طور عمومی س�خن گفتن از آن «مجاز» به ش�مار میآید یا در چارچوب گفتمان سنت ِ قدرت حاکم اس�ت یا چنان در پردهی ابهام پوش�یده شده که کفاف پرس�شها و نیازهای مبرم جامعه را نمیدهد .بسیاری واژگان و مصطلحات مربوط به س�کس و سکس�والیته هنوز برابرهایی جاافتاده در فارس�ی ندارند و زبان فارسی همچنان با اخم و ترشرویی به قلمرو این جس�تارها مینگرد .حتا واژههای س�کس و سکسوالیته به دش�واری معادل سرراست و رسا و فهمپذیر فارس�ی میپذیرند .س�کس ،در زبانهای التین ،به رشتهای معناها و س�ایهمعناها اشاره دارد که واژههای معادل فارسی همهی آن معناها را ،یکجا ،نمیرسانند. در ایران مدرن ،نظام تازهای از ممنوعیتها و ممتنعهای جنس�ی س�اخته ش�د که با نظامهای پیشین تفاوتهای گوهری دارد .با این همه ،در جمهوری اسالمی ،درکی التقاطی و ایدئولوژیک از سنت با شکل پیچیدهای از اقتدارگرایی سیاسی مدرن ِ سنت ایدئولوژیکش�ده را به عقد ازدواج تکنولوژی و فنساالری و دیوانساالری پیوندخورد .این اقتدارگرایی پدرس�االرانه مدرن درآورد تا از آن آرمانش�هری دینی – بر پایهی س�رکوب جنس�ی و نابرابری میان زن و مرد – زاده ش�ود .س�نتگرایان و نماین�دگان قدرت حاکم ،مدام فرهنگ غرب (و در پی آن دانش�مندان و روش�نفکران تجددگرا) را ب�ه درگیری بیمارگونه با مس�ئلهی سکس متهم میکنند .برتراند راسل ،با آن رندی خاصاش ،پاسخ طعنهزنان را در مقالهی «سکس و جایگاه آن در میان ارزشهای انسانی» چنینداد که «معمو ً ال این تهمت را به کسانی میزنند که خواستار تغییر در اخالق سنتی اند .کسانی که در پی تصویب قوانین برای آزار روس�پیان یا قاچاق بردگان سفید اند ،ولی در واقع علیه روابط داوطلبانهی خارج از ازدواج فعالیت میکنند ،کس�انی که زنان را به خاطر پوش�یدن دامن کوتاه یا رژ لب مالیدن محکوم میکنند و کس�انی که در س�واحل دریاها پرس�ه میزنند به امید آن که کسی را با لباس شنای نامناسب شکار کنند ،هیچکدام از اینها قربانی اتهام دلمشغولی بیمارگونه به س�کس نمیشوند .در حقیقت ،اینها چه بسا بیش از نویسندگانی که از آزادی بیشتر جنسی دفاع میکنند ،به این دلمشغولی بیمارگونه گرفتار اند». مسئلهی اصلی این است :سخن گفتن از سکسوالیته مادامی که گفتار ایدئولوژیک و مناسبات قدرت حاکم را تأیید و تحکیم میکند ،نه تنها ُمجاز که مایهی اصلی تبلیغات و آموزش اس�ت؛ اما اگر در نقد آن گفتار و مناس�بات باشد و غایت اصلیاش را پیکار برای آزادی و برابری بشناسد ،فساد و فسق و بیماری قلمداد میشود. این ش�مارهی مجلهای که پیش رو دارید تالش�ی اس�ت فروتنانه برای پرداختن به پارهای س�ویههای سکسوالیته و جهان مدام رو به تحول زنان ایرانی .امید پدیدآورندگان این شماره آن است که آثار گردآمده بتوانند پرسشهای درستی را در ذهن مخاطب جوان این مجله برانگیزند و خوانندگان را به جس�توجوی بیش�تر برای پرسشهای بهتر و بنیادیتر تشویق کنند. پرسشها از سکس�والیته چه بسا به درنوردیدن مرزهای دورتر و زدودن نابرابریهای پیدا و پنهان و سرانجام دستیابی به جامعهای انسانیتر بینجامد. دربارهی سکس و سکسوالیته گویا هرچه فاش شود ،باز رازهایش باقی میمانند .چیزی این قدر واقعی ،عینی و محسوس به محض آن که به بحث گذاشته میشود ،صورتی انتزاعی میگیرد؛ باز هم در البهالی گفتمانها و روابط و مناسبات قدرت و قانون پنهان میشود .از این رو ،پرسیدن و کاویدن در این باره را پایانی نیست. بهمن ۱۳۹۲
5
دههی چهل ،براى بار نخست دولت طرحى را با عنوان «طرح تنظیم خانواده» ،با هدف کنترل جمعیت و با شعار «فرزند کمتر ،زندگى بهتر» به اجرا گذاشت .نتیجهی این طرح که مستقیم ًا زیر نظر وزارت بهداشت وقت و از سال 1348 به اجرا در آمد ،تا سال 1355کاهش نرخ بارورى از 3/2به 2/7بود .اما فارغ از این عدد و رقمها، کم شدن نرخ رشد جمعیت تأثیر مستقیمش بر زندگى زنان فراهم شدن بالقوهی فرصت و امکانات بیشتر است تا شانس خود را در رقابتهاى شغلى و تحصیلى بیازمایند ،شانسى که در واقع شاخص و پیششرط تغییر به سمت توسعه بوده است.
6
بهمن۱۳۹۲
دادههاى سرش�مارى نف�وس و مس�کن مىگوید که در
فاصلهی ده سالهی 45تا ،55زنان شاغل از 94هزار نفر به 1میلیون و 200هزار نفر افزایش پیدا کردند.
ام�ا ای�ن تح�ول ،ب�ا انقلاب س�ال 57و س�ی و اندى
س�ال پس از آن به مس�یرهاى دیگرى وارد ش�د .تبلیغات رسانهاى بهش�ت را زیر پاى مادران نش�اند تا سپاه اسالم هرچه پرتعدادتر ش�ود ،به ویژه که در جنگ هش�ت ساله با
عراق ،نیاز به س�ربازان پرشمار ضرورى انگاشته مىشد. ام�ا جنگ ک�ه تمام ش�د ،عالوه ب�ر کش�تهها ،زخمیها و
ویرانىها ،نرخ 3/9درصدى رش�د جمعیت نیز بر دستان دولت باد کرد .پیشبینى جمعیتشناس�ان س�ازمان ملل
«جایگاه زنان در ام�ور اقتصادى و اجتماعى» و خانواده،
همتراز با بهتر ش�دن «وضعیت بهداشت و کاهش مرگ و میر مادران و کودکان» نشسته است.
ب�ه این ترتیب ،کنترل جمعیت و تنظیم خانواده و تالش
براى رش�د تحصیلى دختران و زن�ان و فراهم کردن ورود
زنان به جامعه همزمان در دستور کار دولتیان قرار گرفت،
دس�تورى که پن�ج س�ال بع�د و در برنامهی دوم توس�عه، ورزش زن�ان ،اوق�ات فراغ�ت و جل�ب مش�ارکت بیش�تر
اجتماعى و اقتصادى را نیز به روى کاغذ آورد .البته آنچه بر کاغذ به نام برنامهی کالن کش�ور مهر شده بود با آنچه به اجرا در آمد تفاوت ،بسیار داشت.
با همهی این اوصاف ،امکان ورود بس�یارى از دختران
در ش�هرهاى کوچ�ک و بزرگ و روس�تاها به دانش�گاهها
دروازهاى ب�ود ب�راى ورود ب�ه دنیایى که ب�ه آنها هویت
مستقلترى مىداد ،مستقل از خانواده و سنتها. برنامههای سوم و چهارم :تغییر سرعت گرفت
برنامهی س�وم توس�عه در س�ال 79و در دورانى نوشته
ش�د که ش�عار توس�عهی جامعهی مدن�ى بر پیش�انى نهاد ریاس�تجمهورى نوشته ش�ده بود .این برنامه با جزئیات
بیشترى امکانات اجرایى باال رفتن نرخ مشارکت اجتماعى
و اقتصادى زنان را در مادهی 158برنامهی س�وم تدارک دید« .مرکز مش�ارکت زنان» زیر نظر دولت پدید آمد و این بار اعتباراتى هم اختصاص داده شد تا دستگاه اجرایى ،در
عکس :جواد منتظری
این بود که اگر ماش�ین زادوولد در ایران با همین س�رعت
پیش رود تا س�ال ،2006ایران 107میلی�ون نفر جمعیت خواه�د داش�ت ،آن ه�م در کش�ورى ک�ه ن�ه گنجای�ش
اقتصادى این همه ش�هروند داشت و نه امکانات رفاهى و بهداشتى.
علیرض�ا مرن�دى ،وزیر بهداش�ت وقت ،زن�گ خطر را
زی�ر گوش رهب�ر و دولت به ص�دا در آورد و «ط�رح تنظیم
خان�واده» به قصد کنت�رل جمعیت و کاهش نرخ رش�د در
س�ال 1368به تصویب رسید تا برنامهی اول توسعه را به وضعی�ت نابرابر زنان در جامعه متوج�ه کند .در این برنامه
توج�ه به «س�وادآموزى» زنان و دخت�ران و برترى دادن
هفت بند ،موظف به افزایش مش�ارکت زنان شود .یکى از
این بندها توجه به نهادهاى مس�تقل زنان و کمک به رشد
جامعهی مدنى زنان بود.
تغییر وضعی�ت نابرابر جنس�یتى در هم�هی زمینههاى
اجتماع�ى ،سیاس�ى و اقتص�ادى مهمترین خواس�تهاى است که فعاالن این جنبش از دههی هفتاد تا کنون دنبال کردهاند ،خواس�تهاى ک�ه در برنامهی چهارم توس�عه ،که
در آخری�ن س�ال دولت اصالحات تدوین ش�د ،به ش�کل
مش�خصترى تبلور یافت؛ بازنگرى در قان�ون و مقررات به نفع برابرى جنس�یتى ،کاهش خش�ونت علی�ه زنان ،و توجه به ترکیب جنس�یتى نیروى کار سه محور از مجموعه بندهایى بودند که براى تغییر وضعیت زنان به ثبت رسید.
اما این برنامه ش�انس به اجرا در آمدن و حرکت در مسیر بهمن ۱۳۹۲
7
را پیش�نهاد ک�رد ک�ه ب�ر اس�اس آن س�اعات کار زنان متأهل دو س�اعت کاه�ش مییافت ،و ب�ا تولد هر بچه
مادر یک س�اعت کمت�ر کار میکرد، اما حقوق و دس�تمزد ثاب�ت دریافت میکرد.
تش�ویق م�ردم به جمعیت بیش�تر
و زادوول�د از س�وى رئی�س دولت،
ک�ه در بس�یارى از س�خنرانیهاى او در نق�اط مختل�ف ای�ران ش�نیده
مىشد ،بیش از آن که یک برنامهی اقتص�ادى ی�ا اجتماع�ى باش�د یک تصور ارزشى به نظر مىرسید .مث ً ال
او در مصاحب�هاى ب�ا ش�بکهی یک
سیما در سال 89مىگوید« :داشتن
دو فرزند و یک فرزند سیاست غربی اس�ت ».او از س�کوت علم�ا در این ب�اره انتق�اد مىکن�د و ادع�ا مىکند
که کش�ور گنجای�ش ( 150و درجاى دیگ�رى ادعا مىکن�د )120میلیون
نفر جمعیت را دارد.
ب�ا همین اس�تدالل ،تصور رئیس
دولت این اس�ت که« :غربیها خود دچ�ار مش�کل هس�تند ...و از این
ام�ر نگران هس�تند و میترس�ند که
جمعیت م�ا زیاد ش�ود و ما ب�ر آنها
غلبه کنیم ».در سخنرانى دیگرى او
در دفاع از ای�دهی افزایش جمعیت،
تغیی�ر را نیافت .یک س�ال بعد از تصوی�ب ،ورق دولت به س�متى برگش�ت که محتواى برنامهی چهارم توس�عه در تضاد با آرمانهاى اولیهی انقالب شمرده شد.
فرمان ایست!
مجموع سیاس�تهاى دولتهاى نه�م و دهم در مورد
زنان و نگاه به جمعیت را شاید بشود در چند جمله خالصه
کرد .محمود احمدینژاد مهمترین وظیفهی زنان را «کار در من�زل» اعالم کرده ب�ود .از دید او م�ادران – نه زنان – «نقش متعالی در جامعه» دارند .او در سال 1387طرحی
8
بهمن۱۳۹۲
گف�ت« :مردم ق�م نگ�ران افزایش
جمعی�ت نباش�ند ،و م�ن از ط�رف خ�دا ق�ول میده�م ک�ه روزیتان میرسد».
ام�ا این نظرها ب�ه «تصورات» به
باالترین مقام اجرایى کشور محدود
نمىشود .او بدون پیشبینى کردن
بودج�هاى در برنام�هی بودج�هی س�ال ،٨٩اعالم مىکند ک�ه از این
پس به هر نوزادی باید یک میلیون تومان پرداخت ش�ود. همهی این برنامهها طى هش�ت س�ال با سیاس�تگذارى
دولت�ى در مح�دود ک�ردن ورود دخت�ران ب�ه بس�یارى از
رش�تههاى تحصیل�ى و دانش�گاهها ،تلاش ب�راى دور ک�ردن زن�ان از عرصهه�اى اجتماع�ى و ق�رار گرفتن در
موقعیتهاى نابرابر اقتصادى همراه شد.
در یک کالم ،توس�عه تصویری از زنان ایران نشان داده
بود که قواى س�نتى حکومت ،که بر دولت نفوذ داش�تند،
س�عى در تغییر آن و بازگشت به گذش�ته داشتند ،سیاستى پى آن ریخته ش�د ،که هنوز که نه تنها در دولت نهم به بعد ِ و همچن�ان نیز ادامه دارد و ای�ن روزها در جلوهی دیگرى به نام «طرح جام�ع جمعیت و تعالى خان�واده» رخ نموده
است ،طرحى که از دل «شوراى عالى انقالب فرهنگى» در آم�د و راهى کمیس�یونهاى تخصصى مجلس ش�د و هدف آن را باید خنثا کردن طرحى نامید که ٢٤س�ال پیش
با هدف کنترل جمعیت در دل برنامههاى توسعه نشست و زن جامعه تغییر داد. زن خانه را به ِ تصویر ِ
اما برخى از برنامهریزان فرهنگى به نوشتن طرحى براى
ازدی�اد جمعیت یا محدودیت ب�راى ورود به مراکز آموزش
عالى یا اش�تغال براى زنان رضا ن�داده و تا حدى پیش مى روند که کاهش س�نوات تحصیلى دختران از دوازده س�ال
به ده سال را پیش�نهاد مىدهند .خبرگزارى فارس از قول
علیرض�ا علیاحمدی ،رئیس کمیس�یون «تدوین الگوی سبک زندگی اسالمی ـ ایرانی» در دبیرخانهی «شورای
عالی انقلاب فرهنگى» ک�ه پیش�نهاددهندهی این نظر اس�ت ،نقل کرده اس�ت« :داشتن ش�غل برای یک خانم
منعی ن�دارد ،اما ج�زء اولویتهای زندگی م�ا برای خانم این نیست بلکه بانوان ما باید بتوانند کانون گرم خانواده را
ش�کل دهند و فرزندی تربیت کنند که اعمالش برای پدر و
مادرش باقیاتالصالحات باش�د و موجبات رضای الهی را فراهم کند».
حرف اول و آخر را رهبر مىزند
آیتاهلل خامنهاى که در همهی چهار برنامهی نخس�ت
اجبار دادوستد توس�عه ،به میل یا بى میل ،از سر اعتماد یا ِ سیاس�ى ،به برنامههاى توس�عه گردن نه�اده و با امضاى
خود به آنها رس�میت قانونى داده ب�ود ،بعد از دولت نهم
آیتاهلل خامنهاى که در همهی چهار برنامهی نخست توسعه ،به میل یا بى اجبار دادوستد میل ،از سر اعتماد یا ِ سیاسى ،به برنامههاى توسعه گردن نهاده و با امضاى خود به آنها رسمیت قانونى داده بود ،بعد از دولت نهم عم ً ال راهى در پیش گرفت که مروج هرچه محدودتر کردن زنان در مشارکتهاى اجتماعى و اقتصادى باشد ً عملا راه�ى در پی�ش گرفت که م�روج هرچ�ه محدودتر کردن زنان در مشارکتهاى اجتماعى و اقتصادى باشد.
و عجیب این که برنامههاى توس�عهی کشور در حوزهی
زنان که طى بیس�ت س�ال ،کموبیش بر اس�اس نیازهاى کشور پیش آمده و قدم به قدم اوضاع را براى بهبود شرایط
نابرابر زنان و کاهش خشونت علیه آنها بهسامانتر کرده و همچن�ان با انبوه�ى از گرهه�اى بازنش�ده مواجه بود،
ناگه�ان با فرمان ایس�ت از س�وى دولت و ش�خص رهبر
مواجه شد.
برنامهی پنجم توس�عه در بخش زنان ،ب�ه جاى در نظر
گرفتن نیازهاى زنان جامعه و بررسى از سوى کارشناسان
و متخصص�ان و برنامهری�زان ،خ�ود را مکلف ب�ه تحلیل محتواى س�خنان رهبر در مورد زنان و تنظیم برنامههاى
اجرای�ى ب�راى این س�خنان ک�رد .مع�اون س�رمایههای اجتماع�ی «مرکز امور زن�ان و خان�واده» در دولت دهم،
پروین هدایتی در این باره گفت« :حدود یک سال و اندی اس�ت که ما ب�ر روی م�ادهی ٢٣٠برنامهی پنج س�اله که
دول�ت را مکلف ب�ه برنامهریزی ،تهی�ه و تنظیم برنامهی جامع توس�عهی مدیری�ت و خانواده با رویک�رد به منویات مق�ام معظم رهب�ری کرده اس�ت فعالیت میکنی�م .یعنی
آنچ�ه ک�ه در فرمایش�ات ایش�ان ط�ی ٢٣س�ال اخیر در
حوزهی زنان و خانواده وجود داشته تفکیک و دستهبندی ش�ده اس�ت و بر اس�اس مفاد آن قانون یا برنام�ه تنظیم و عملیاتی خواهد شد».
بهمن ۱۳۹۲
9
محمود احمدینژاد مهمترین وظیفهی زنان را «کار در منزل» اعالم کرده بود .از دید او مادران – نه زنان – «نقش متعالی در جامعه» دارند .او در سال ١٣٨٧ طرحی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن ساعات کار زنان متأهل دو ساعت کاهش مییافت ،و با تولد هر بچه مادر یک ساعت کمتر کار میکرد ،اما حقوق و دستمزد ثابت دریافت میکرد طرح جامع جمعیت و تعالى خانواده
از دی�د نویس�ندگان «ط�رح جام�ع جمعی�ت و تعال�ى
خانواده» زندگى خانوادگى – با تعریف کالسیک پدر و مادر
و فرزندان – تنها سبک زندگى غالب است و باید با زادوولد بیش�تر ،هم پیچ و مهرههاى آن را سفتتر کرد و هم کشور را از پیرس�الى دور کرد .اما این طرح و ایده ،فارغ از این که به حق انتخاب و اختیار افراد براى انتخاب س�بک زندگى
آنها وقعى نگذاشته ،تمام همتش را به کار گرفته تا همان حقوق نابرابر زنان را به شیوههاى مختلف محدودتر کند.
اگرچ�ه در این ط�رح ،در برخى موارد تس�هیالتى براى
زن�ان ش�اغلى که م�ادر مىش�وند در نظر گرفته ش�ده ،در
دای�رهی عم�ل و واقعی�ت مىدانیم ک�ه هی�چ کارفرمایى
ترجیح نمىدهد به اس�تخدام زنى اقدام کند که قرار است هر از چندى از مزایاى مرخصى زایمان و شیردهى و ...با حقوق و مزایاى کافى استفاده کند.
ای�ن ط�رح ب�ا اعتراضهای�ى از س�وى فع�االن حقوق
زن�ان ،روبهرو ش�ده و حتا برخى نماین�دگان مجلس آن را
مغایر با س�ایر مواد قانون اساس�ى تش�خیص دادهاند ،اما ارادهی حکومتگ�ران هن�وز ب�ر زیاد ش�دن جمعیت ایران متمرکز است ،ارادهاى که در نتیجهی آن داروها و وسایل پیشگی�رى ی�ا ضدب�ارورى کمی�اب ش�ده و س�قط جنین ریسکى بسیار پرخطر و پرهزینه مىشود .کسى به وضعیت
بهداش�تى مادرانى ک�ه براى فرزن�دآورى و حت�ا براى در
بس�تهی اتاق خوابهایش�ان حق انتخ�اب مىخواهند، فکرى نمىکند.
رهب�ر و نماین�دگان و دولتمردان�ى ک�ه نگاهش�ان ب�ه
اش�ارات برخى از آیتاهللهاى قمنشین اس�ت ،با یک تیر دو نش�ان را در جامعه زنان دنبال مىکنن�د .هم با افزایش
جمعیت تص�ور رهبر را که «جمعیت عامل قدرت اس�ت» عینی�ت مىبخش�ند ،و ه�م چ�وب الى چرخ توس�عهاى
در این طرح ،جلوگیرى از طالق از کاهش خشونت علیه
مىگذارن�د که بر م�دار آنها نمىچرخد .حجتاالسلام
خانگ�ى ،که خود یک عامل جرمس�از در جامعه اس�ت ،بر
مجل�س ،مىگوید« :ط�رح افزایش جمعی�ت را در اختیار
زنان مهمتر اس�ت .ایش�ان بدون در نظر گرفتن خشونت کاهش طالق و سختتر ش�دن روند طالق اصرار کرده و
حتا صدا و س�یما و نهادهاى آموزشى را ملزم به هماهنگ شدن با این برنامه کردهاند.
افزای�ش زادوولد و تش�ویق ب�ه ازدواج ،ب�ه روشهاى
مختل�ف تش�ویقى و تنبیه�ى ص�ورت گرفته ،ب�ه طورى که در ازاى آن ش�کاف جنس�یتى و تبعی�ض بین متأهالن و مج�ردان در جامع�ه مش�کلى ب�ر مش�کالت پیش�ین
خواه�د افزود زیرا بر طبق م�ادهی ٩این طرح ،در کلیهی بخشهای دولتی و غیردولتی اولویت استخدام به ترتیب با مردان دارای فرزند و س�پس مردان متأه�ل فاقد فرزند
و سپس زنان دارای فرزند اس�ت .بهکارگیری یا استخدام افراد مجرد واجد ش�رایط در صورت عدم وجود متقاضیان
10
متأهل واجد شرایط بالمانع است.
بهمن۱۳۹۲
س�ید عل�ی طاه�ری ،س�خنگوی کمیس�یون فرهنگ�ی آیتاهلل جوادی و مصباح قرار دادیم و مقرر شد بزرگواران
نظراتشان را ارائه کنند و در صورت لزوم شاگردان ایشان برای بهبود طرح به ما کمک کنند».
در و دیوار ش�هر این روزها نقاش�یهاى بزرگى را نشان
مىدهد با این ش�عار که «با یک گل بهار نمىش�ود» .این تابلوه�ا زندگ�ى ش�اد را در گ�روى فرزندان بیش�تر تصویر
مىکنند .نگارگر کجس�لیقهای که ش�عر فریدون مشیرى، «یک گل بهار نیس�ت» ،را آرای�هی تصویرگرىاش کرده
فرزندان بس�یار عامل شادى خانوادههایند ،از یاد تا بگوید ِ برده اس�ت که شاعر در ادامهی همین شعر هشدار داده که
«صد گل بهار نیست /حتا هزار باغ پر از گل بهار نیست».
نقل است یکی از محضرداران ،که دلبستهی زبان فارسی بود ،به جای تابلوی «طالق و ازدواج» بر سر در محضرش نوشته بود« :دفتر پیوند و رهایی» .وصف رهایی برای طالق،
هم مراجعین را آزرده کرده بود هم بازرسان را خشمگین .در نهایت این که تابلو به همان اسامی عربی بازگشت. محضردار البته اشتباه نکرده بود« :طالق» در اصل به معنای جدایی نیست ،بلکه رها شدن است از قید ازدواج .اما عرف جامعه چندان به معانی کلمات کاری ندارد و آنچه مهم است این که عروسی که با لباس سفید رفته است باید با کفن از خانهی بخت بیرون بیاید. بهمن ۱۳۹۲
11
امتیاز انحصارى طالق آنچن�ان ازدواج، ک�ه س�الیان دراز در جامعهی ایرانی رس�م ب�وده ،ق�رارداد تقریب ًا غیر قا بلبا ز گش�تی اس�ت که طرفی�ن در ی�ک روز فرخن�ده و ب�ا آداب بس�یار س�نتی هراسآور و ِ به ج�ای میآورند ،و ش�اید همی�ن انعقاد ِ گرفتن جامعه از پرتش�ریفات قرارداد نشانهی زهر چش�م ِ نوعروس و تازهداماد باش�د تا ش�جاعت شکس�تن عقد را نداشته باشند. قانون مدنی ایران که بر پایه ی فقه شیعه است و از سال ۱۳۰۷اجرایی شده از ۸۵سال پیش تا به امروز و با همهی اتفاقاتی ک�ه در جامع�هی ایرانی افتاده و رش�د روزافزون زنان درسخوانده و ش�اغل و تغییر بس�تر زندگی ایرانی از جامعهای روستایی به کالنشهری ،همچنان حق طالق را تنها به مردان داده است ،مگر به شرط و شروطى. اه�دای حق انحص�اری طالق به م�رد ،و ای�ن که تنها مرد اس�ت که میتواند به پایان زندگی زناش�ویی بیندیشد و هروق�ت ک�ه خواس�ت زن�ش را طلاق ده�د ،نوع�ی انسانشناس�ی را در پس خود داش�ته که صریح� ًا زن را در خدم�ت مرد میدی�د و نیمهی دوم ازدواج را که زن باش�د شایسته و الیق نمیدانست که بخواهد برای پایان زندگی زناش�ویی تصمیم بگیرد (ای�ن که زن به طور مش�روط در ازاى حق�وق دیگرى ک�ه واگ�ذار مىکن�د آن را طلب کند اس�تثنایى اس�ت که هنوز عمومیت نیافته است و خارج از بحث ماست). با ای�ن وصف ،اگر بگوییم که ازدواج بن�ا بر قانون ایران قراردادی دوطرفه نیس�ت گزافه نگفتهای�م .انصاف باید داد ک�ه نام «ق�رارداد» نهادن بر چنین پدی�دهای که یکی از طرفین اختیاری در بر هم زدن�ش ندارد کالهبرداری به حساب میآید. ب�ا همهی این اح�وال ،بنا بر آم�ار اداره ی ثبت احوال، در هر ش�بانهروز ۳۹۲مورد طلاق رخ میدهد و در ۹ماه گذشتهی س�ال ۱۰۸ ،۱۳۹۲هزار و ۲۴۹طالق رخ داده که نس�بت به س�ال پیش نزدیک چهار درصد رش�د داشته است. وقت�ی این آمار را میش�نویم ،بنا بر تربیت س�نتی و این
12
بهمن۱۳۹۲
که از بام تا ش�ام رس�انههای رس�می کش�ور ازدواج را خالص�هی خوبیها تعریف کردهاند، آه�ی میکش�یم ک�ه چه ب�د ،و اگ�ر آم�ار را برای پ�دران و م�ادران بگوییم ،میشنویم که آخرالزمان شده است. اما میتوان پرس�شهایی هم مطرح کرد. آیا رش�د پدی�دهی طالق بد اس�ت؟ آیا ازدواج ب�ه هر صورت باید ادامه پیدا کند؟ آیا اص ً ال س�نت ازدواج که چنین در بوق و کرناس�ت با آن ش�کل و شمایل هزار ساله تکافوی نیازهای انسان عصر جدید را میدهد؟ آیا طالق فینفس�ه بد اس�ت و یا این که چون حقوق زنان پس از طالق تعریف و حفاظی ندارد بد تلقی میشود؟ از این دس�ت س�ؤاالت را میتوان ادامه داد ،اما همین قدر هم کافی است تا طالق را از ُبعدی دیگر بررسی کنیم. اجازه دهید در ادامهی مطلب ،آرزوی ناکام آن محضردار را برآورده کنیم و به جای طالق بگوییم رهایی. تجربهی تجرد اف�ول ازدواج در ای�ران را تنه�ا نمیتوان ب�ه تنگناهای اقتصادی ربط داد و باال رفتن س�ن ازدواج را تنها ناشی از این دانس�ت که جوانان نمیتوانند برای زندگی مش�ترک حتا مسکنی اجاره کنند و شغلی ندارند و اگر امکان بچهدار ش�دن را ه�م در نظر بگیریم ،زن و مرد ش�اغل ب�از هم به راحتی نمیتوانند معاش س�ه نفرهشان را تامین کنند .نه، همهچیز اقتصادی نیس�ت ،چرا که این حجم از «رهایی» و پراکندگ�یاش در میان فقیر و غنی و باال و پایین جامعه، دیگر فقط به دلیل نداش�تن پول نیست .ش�اید بهتر است بگوییم که نیمهی دوم ازدواج ،یعنی زنان ،فعال ش�دهاند و از حق طالق اس�تفاده میکنند و سرنوشتشان را تغییر میدهند. درس خواندن دختران و پیشی گرفتن زنان از مردان در تحصیالت دانش�گاهی ،گذش�ته از آنچه که آموختهاند، حس�نی بزرگتر داش�ته اس�ت و آن این که زن ،با ورود به اجتماع ،صاحب اراده و اختیار گشته است. زنان میتوانند از شهرس�تان به ش�هری ب�زرگ بیایند و مج�رد و تنها و با کمتری�ن ارتباط با خان�واده زندگی کنند،
ی�ا در همان ش�هر والدین ،س�اعتها در خانه نباش�ند و با عذری موجه که به مرور به حقی مس�لم بدل ش�ده ،وقت را با دوس�تانی بگذرانند که پسران هم میتوانند از زمرهی همین دوستان باشند. دیدن مرد در جامعه و گفتوش�نید با م�ردان در فضایی ف�ارغ از تعهد و فکر ب�ه ازدواج ،علم مردشناس�ی را برای زنان به ارمغان آورده اس�ت و دیگر مانند هشتاد سال پیش که قانون مدنی نوش�ته میشد ،بیش�تر زنان مرد غریبه را در اتاق خواس�تگاری نمیبینند و اتفاق ًا دانشگاه و خیابان و دنی�ای مج�ازی وب و مهمانیه�ا کارگاههای ش�ناخت مردان است و در خیلی از مواقع اتاق خواستگاری. از س�ویی زنان توانس�تهاند از سد مس�تحکم سنتهای خانوادگی بگذرند و زندگی مجردانه را بیسایهی یک مرد تجربه کنند و طعم اس�تقالل مالی و اختیار کامل را حداقل در چهاردیواری خانههای مجردی بچشند.
از قض�ا ۲۵ت�ا ۳۰درص�د جوانان در ش�ش کالنش�هر کش�ور مجردان�ه زندگ�ی میکنند و ب�ا وجود نگاه س�نتی صاحبخانهه�ا ،و ای�ن ک�ه میپندارن�د دخت�ران ش�ر و ش�ور کمتری نس�بت به پس�ران دارند ،زنان این بار بخت آوردهاند که به آنها راحتتر خانه اجاره میدهند و جامعه ب�ه طرز زیرپوس�تی و ش�اید ناخواس�ته به اس�تقالل زنان کمک میکن�د .حتا س�تمی که بر زن�ان م�یرود و این که حقوق کمتری برای کارش�ان در قیاس با مردان میگیرند هم باعث ش�ده راه برای کار زن�ان در بیرون خانه هموارتر شود و استقالل مالی زنان به صورت حداقلی شکل گیرد. زنان دانشآموخت�ه و جامعهدیده و احیان ًا مجردزیس�ته با چش�مهای ب�از پای س�فرهی عق�د مینش�ینند و اتفاق ًا عقالنیتر از مردان به ماجرای ازدواج نگاه میکنند. از پشت پنجرهی بیدارى اگ�ر م�رد ایرانی ،ب�ه دلی�ل قرنها زندگ�ی یل�ه و آزاد و پش�تیبانی همهجانبهی ع�رف و حقوق ،در بیش�تر مواقع حسی و صرف ًا عاطفی به ازدواج نگاه میکند ،زن ایرانی به دلیل سالها س�رکوب و بیحقوقی و از ترس این که مبادا این خرده اختیار را هم از دس�ت بدهد ،نگاهی عقالنی به ازدواج دارد و حت�ا ش�اید آن را تصمیمی برای همهی عمر نمیداند. زن سنتی با قاعدهی سوختن و ساختن و با قید عاقبت به خیر کردن بچهها ،هر ستمکاری مرد را میپذیرفت و دم بر نمیآورد و الجرم آمار طالق در گذشته به چشم نمیآمد،
آیا رشد پدیدهی طالق بد است؟ آیا ازدواج به هر صورت باید ادامه پیدا کند؟ آیا اص ً ال سنت ازدواج که چنین در بوق و کرناست با آن شکل و شمایل هزار ساله تکافوی نیازهای انسان عصر جدید را میدهد؟ ام�ا زن ام�روز ایران�ی چن�دان فرصتی ب�ه م�ردان برای اشتباهات رفتاری نمیدهد و از «رهایی» نمیترسد. ش�جاعت زنان برای رهایی شاید بس�ی بیشتر از مردان اس�ت ،چرا که هنوز ه�م در جامعه عن�وان «زن مطلقه» ب�رای بس�یاری مش�مئزکننده اس�ت ،در حالی ک�ه چنین
وصف�ی برای مردان وجود ندارد .تنهایی در فقدان حقوق فردیتی برای زنان ،و به رغم نگاه استثماری برخى مردان به زنان مطلقه که آنها را میوههای رسیدهای میدانند بی خار تعهد و باکرگی ،زنان را به شهس�واران ش�جاع رهایی ِ تبدیل کرده است. زن ایرانی اختیار و استقالل را به سختی به چنگ آورده است و درک میکند که عمر کوتاه است و سپری کردن این عمر کوتاه با مردی که نمیپس�ندد ،زیانش بیشتر از تبعات «رهایی» اس�ت .گوی�ا زن ایرانی با رها ک�ردن ازدواج به این خودآگاهی رسیده است که زمان و عمر بیشتر میارزد تا ت�داوم ازدواج ،و فردیتاش آن ق�در ارزش دارد که حتا فدای سرنوشت ِ بد احتمالی فرزند هم نشود. آم�ار فزاین�دهی «رهای�ی» در ایران به نوعی نش�انهی بیداری زنان ایرانی اس�ت و شگرف این که اختیار رهایی، ب�ه عنوان ترفن�دی زنان�ه و تا ح�دی غمانگیز ،از دس�ت مردان گرفته شده است. بنا ب�ر آمار ،نزدی�ک ۴۰درص�د از جداییه�ا به صورت «طالق توافقی» است ،اما چنین عنوانی در انواع طالق ک�ه قانون مدنی برش�مرده اس�ت وج�ود ن�دارد؛ در واقع انگیز بیپش�توانه بودن زن «طالق توافقی» حکایت غم ِ در قانون مدنی اس�ت ،جای�ی که برای رس�یدن به رهایی باید بخش�ی از حقوق خود را در توافق با مرد ببخش�د مگر مرد رضایت بدهد و زن رها ش�ود .رشد «طالق توافقی» که با کوش�ش زنان پیگیری میشود و در کوتاهترین زمان رخ میده�د ،میتواند چهرهی تازهی زن ایرانی را نمایان کند ،انسانی دردمند که شورشی آرام دارد. بهمن ۱۳۹۲
13
زمانی بود که پیدا کردن آثار هرزهنگاری (پورنوگرافی) در دنیای عرب به معنای گشتن بین نوارهای ویاچاس در بساط دستفروشی در سایهروشن خیابانی تاریک ،دزدکی پاییدن اطراف و تظاهر به تقاضای فیلم روز بود .امروزه کشورهای عربی همچون سایر کشورهای دنیا مدام در معرض ارتباطات اینترنتی و تلفنهای هوشمند هستند و پیدا کردن این فراوردهها دیگر مشکل چندان خاصی نیست ،اما برچسب منفی آن همچنان باقی است .گرچه گروه زیادی از مسائل و مشکالت سیاسی و اقتصادی در منطقه هرروز از سمت جامعهی تشنهی تغییر مورد پرسش قرار میگیرد ،همچنان بحث عمومی دربارهی هرزهنگاری ،سکس و میل جنسی تابویی ثابت است. بدون شک ،دنیای عرب وقتی به دنیای وسیع اینترنت
در مورد مس�ائل و موضوعات جنس�ی میرسد ،رابطهی پیچیده و درهمآمیختهای پیدا میکند .یافتههای بررسی
14
بهمن۱۳۹۲
اخیر دانشگاه نورث وسترن در قطر نشان داد ،از نمونهی هزارتایی پاس�خدهندگان در هشت کش�ور عربی ،اکثریت
بیشتر اینترنت بودند .در همین حال، آنها طرفدار کنترل ِ رس�انههای محل�ی هم دائم ب�ه داس�تانهای غیرواقعی
میپرداختند .اغلب این داس�تانها حول این موضوع بود که کارشناس�ان و متخصصان هش�دار میدهن�د که دیدن
واض�ح تصاویر جنس�ی ب�ه افزایش بیماریه�ای روانی، جرایم خش�ونتآمیز ،و گس�ترش انحراف جنس�ی (در آن
زمان همجنسگرایی مد نظر بود) منجر خواهد شد.
ب�ا وج�ود ش�واهد و م�دارک بس�یاری مبنی ب�ر این که
سیاس�تهای بازدارنده همیش�ه به شکست میانجامند، دولته�ا ب�ا حمایت وس�یع عموم�ی همچن�ان در جهت برنامهریزی برای مسدود کردن وبسایتهای هرزهنگار حرکت میکنند .در س�ال ،۲۰۱۱زمان�ی که عدهی زیادی
فکر میکردند با پایان دوران بن علی سانس�ور هم به پایان
خواهد رس�ید ،دادگاه�ی در تونس حکم کرد ک�ه از این به بعد س�ایتهای هرزهنگاران�ه ممنوع خواهد ش�د ،به این
دلی�ل که برخلاف ارزشهای اسلامی جامع�هی عرب اند .درس�ت چند ماه قبل از س�رنگونی حکومت اسالمی
محمد مرسی در مصر ،در کشوری با این همه مشکالت، هیچ اولویتی باالتر از اختصاص زمان بسیار برای تصویب الیحهی ۳میلیون و هفتصد هزار دالری ضدهرزهنگاری
وجود نداشت.
م�ردم به ص�ورت عموم�ی مخالف�ت و بی�زاری خود را
نس�بت به هرزهن�گاری در اینترن�ت نش�ان میدهند ،اما
چون ب�ه خلوت میرون�د آن کار دیگ�ر میکنن�د .به بیان
س�اده میت�وان گف�ت هرزهن�گاری در کش�ورهای عربی محبوبی�ت دارد .بر طب�ق آمار گوگل ،ب�االی ۱۰درصد از
جستوجوهای مربوط به کلمهی سکس در جهان متعلق به ۲۲کش�ور عربی اس�ت .در نهایت در این کش�ورها ۵۵
میلی�ون و چهارصد ه�زار نف�ر ماهیانه در گ�وگل کلمهی
س�کس را ب�ه انگلیس�ی جس�توجو میکنند (ب�دون در
نظ�ر گرفت�ن ۲۴میلی�ون نفری که ای�ن کلم�ه را به عربی جس�توجو میکنن�د) .این آم�ار همان�دازه با آم�ار هند و
آمریکا است ،دو کش�وری که اغلب پیشروان هرزهنگاری در دنیا محسوب میش�وند .این آمار زمانی تکاندهندهتر
میش�ود که میفهمیم در بعضی از این کشورها دسترسی بسیار محدودی به اینترنت وجود دارد .باالترین دسترسی
در ایاالت متحد عربی ۸۵درصد و پایینترین در س�ومالی
۱.۴درص�د اس�ت .همچنی�ن ب�ه ازای ه�ر ۱۰۰کارب�ر
اینترنت�ی ،کلمهی س�کس ۵۲ب�ار در هر ماه جس�توجو
میش�ود که این میزان در ایاالت متحد آمریکا ،۲۱در هند ،۳۶در فرانسه ۴۵و در پاکستان ۴۷است.
به ط�ور قط�ع ،این آماره�ا زمانی چش�مگیر میش�وند
ک�ه آنها را با جس�توجوهای م�ردم در موضوعات دیگر مقایس�ه کنی�م .دادههای آماری به دس�ت آمده از الکس�ا (یک�ی از بزرگتری�ن منب�ع دادهه�ای وبس�ایتهای
اینترنت�ی) نش�ان میدهن�د ک�ه هف�ت وبس�ایت از ۱۰۰
وبس�ایت پربیننده در آمریکا وبس�ایتهایی با مضامین و موضوعات مرتبط به هرزهنگاری هستند .این رکورد در
شش کش�ور عربی الجزایر ،عراق ،لبنان ،لیبی ،تونس و یمن شکس�ته میش�ود .در همین حال ،یکی از ابزارهای
گ�وگل ( – )Google trendنمایش حجم جس�توجو برای یک کلمهی خاص نسبت به همهی جستوجوها در موتور
جس�توجوی گ�وگل – نش�ان میدهد که جس�توجوی
مردم به صورت عمومی مخالفت و بیزاری خود را نسبت به هرزهنگاری در اینترنت نشان میدهند ،اما چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند .به بیان ساده میتوان گفت هرزهنگاری در کشورهای عربی محبوبیت دارد. بر طبق آمار گوگل ،باالی ۱۰درصد از جستوجوهای مربوط به کلمهی سکس در جهان متعلق به ۲۲کشور عربی است کلمهی س�کس در این منطقه بیش�تر از س�ایر نقاط جهان
است (به جز شبهقارهی هند).
آماره�ای اینترنت�ی در م�ورد تن�وع کلم�ات مرب�وط به
هرزهن�گاری در بین کش�ورهای عربی ش�امل اطالعات
جالب�ی میش�ود .در حال�ی ک�ه انتظ�ار م�یرود مص�ر،
پرجمعیتترین کش�ور عربی ،بزرگترین مصرفکنندهی هرزهن�گاری اینترنتی باش�د ،ع�راق و لیبی ب�ا ۴۴درصد باالترین شاخص جس�توجوی کلمات نامناسب به ازای
هر نفر کارب�ر را دارند .به عنوان مث�ال ،در عراق برای هر ۱۰۰کارب�ر در ماه ،ب�ه طور میانگین ۸۴دفعه جس�توجو برای کلم�ات متف�اوت مربوط ب�ه فیلمه�ا و عکسهای
سکسی انجام میش�ود .این شاخص برای لیبی در حدود ،۵۴و در سوی دیگر این طیف این شاخص برای مراکش
۵و برای موریتانی و عمان ۷است.
نگاه�ی ب�ه آم�ار تفکیک�ی هرزهن�گاری در اینترن�ت
اطالع�ات جالبت�ری را نمای�ان میکن�د .جس�توجو برای کلماتی چون پس�تان و لزبینیس�م ،ب�ا در نظر گرفتن
معادله�ای عربی آنها ،به ترتی�ب در حدود ۸۹۵هزار و
۷۱۸ه�زار در ماه بوده (در آمار ذکرش�ده ،عراق همچنان باالترین تعداد جس�توجو ب�ه ازای هر کارب�ر اینترنتی را
دارد) و جس�توجو برای عباراتی مثل سکس با حیوانات یا با اعض�ای خانواده ب�ه ترتی�ب 1.03و 1.18میلیون بار
است.
محافظ�هکاران مذهب�ی در جه�ان ع�رب ،رواج
هرزهنگاری را نش�انهی نفوذ ارزشهای غربی میدانند و بهمن ۱۳۹۲
15
محافظهکاران مذهبی در جهان عرب، رواج هرزهنگاری را نشانهی نفوذ ارزشهای غربی میدانند و همواره بر بازگشت به اصول ظاهر ًا بکر اخالقی گذشته تأکید میکنند .به عنوان مثال، «کارشناس» اینترنت معروفی در عربستان ،دکتر مشعل بن عبداهلل القاضی ،مرتب هشدار میدهد که سایتهای هرزهنگاری بخشی از طرح توطئهای غربی اند با خبرگزاری «رصیف »۲۲اش�اره میکند که هیچچیزی
ش�وکآورتر از فاش ک�ردن این نکته نیس�ت ک�ه عربها
هرزهنگاری تماش�ا میکنند .او همچنین یادآور میش�ود که قبل از قرن بیس�تم و ظهور دول�ت مدرن ،ما میتوانیم
ردپای طوالنی س�نت اروتیس�م را در ادبیات و موس�یقی
عرب ببینی�م .بعض�ی از کتابهای قدیم�ی ،از جمله باغ عطرانگی�ز و دانشنامهی لذت که نوش�تن آنها احتما ً ال هدف دیگری داش�ته اس�ت ،در اصل برای لذت جنس�ی
خوانده میش�دند .الفکی معتقد اس�ت« :آنه�ا به قصد برانگیختن جنس�ی نوشته ش�ده و هرزهنگاری اند .گفتن
تصویری از زنان برهنه عرب ،عکاسی شده در سال 1920میالدی
همواره بر بازگش�ت به اصول ظاهر ًا بکر اخالقی گذش�ته تأکید میکنن�د .به عنوان مث�ال« ،کارش�ناس» اینترنت
معروفی در عربس�تان ،دکتر مش�عل بن عبداهلل القاضی، مرتب هش�دار میدهد که سایتهای هرزهنگاری بخشی
از ط�رح توطئهای غرب�ی ان�د .او در جایی با زبان�ی تلخ و گزنده مینویسد« :مردم غرب با ارزشهای توخالی خود
اص�ول اخالقی فاس�د و بیماریهای خطرناک و کش�نده میآورن�د .محت�وای کارهای آنه�ا نش�ان از بیاخالق بودنشان دارد و انگار زیستن با این گناه و فساد به تنهایی ب�رای آنها خش�نودکننده نیس�ت که تمام تلاش خود را برای گسترش این رنج و بیماری به سرزمینهای اسالمی به کار میبندند».
ش�یرین الفکی ،نویس�ندهی س�کس و دژ ،در گفتوگو
16
بهمن۱۳۹۲
ای�ن که مفاهی�م هرزهنگاری از س�مت غ�رب وارد جامعه عرب شده ،کام ً ال نادرست است». ب�ا این حال ،واکنش دولته�ا در منطقه به طور معمول
نس�بت ب�ه هرزهن�گاری اینترنتی ش�تابزده و برخاس�ته از وحش�ت زیاد اس�ت .به عن�وان مثال ،زمان�ی تحقیقی
در عربس�تان س�عودی نش�ان داد که اس�تفاده از خدمات جایگزین برای دسترس�ی به وبس�ایتهایی با مضامین
جنسی گس�ترش پیدا کرده ،دولت فراخوانی برای ساخت مراکزی ب�رای درمان معت�ادان هرزهن�گاری داد تا با این
پدی�دهی خطرناک مقابله کند .ام�ا در واقعیت باید بگوییم که اگر مشکلی وجود داش�ته باشد بیشک هرزهنگاری از
نش�انههای آن مشکل اس�ت ،نه خود آن .در نهایت ،باید
در نظر بگیریم که تمایالت جنسی پدیدهای جهانی است. هنگامی که شیوههای مرس�وم برای تحقق خواستههای
جنس�ی از طریق قوانین س�ختگیرانه در م�ورد رابطهی
جنس�ی خ�ارج از چهارچ�وب ازدواج ب�ا طیف وس�یعی از
موانع مسدود میشود ،تعجبی نخواهد داشت اگر مردم از کامپیوتر شخصی خود برای کمک استفاده کنند.
جای شگفتی نیست که دولتها در سراسر منطقه مشتاق
س�رکوب هرزهنگاری در اینترنت هستند ،اما ادعای آنها که این کار در راستای اعتقادات مذهبی است جای پرسش دارد .در عی�ن ح�ال ،تالش دول�ت برای مس�دود کردن
وبس�ایتهایی با مضامین جنس�ی را میتوان به عنوان بخش�ی از مبارزهی گس�تردهی دولت در راستای سانسور بیشتر دید .الفکی اس�تدالل میکند« :طی سالها ،یکی
از راههای مؤثر کنترل شهروندان ،کنترل رابطهی جنسی بوده است ».درست است که بحثهای اسالمی در مورد
نیاز به ممنوعیت هرزهنگاری ممکن است با نگاه برخی از دولته�ای لیبرال مطابقت کند ،اما مبن�ای این دو کام ً ال متفاوت اس�ت .به عنوان مثال ،دولت ایس�لند هم تالش
آش�کاری در محدودسازی دسترس�ی به محتوای بعضی
وبس�ایتها دارد ،اما این محدودسازی در واقع از تمایل
دولت به جلوگیری از بهرهبرداری جنس�ی از زنان در بازار
س�کس و مبارزه با کلیشههای جنسیتی مایه میگیرد .این قابل مقایس�ه با انگیزههای دولت سابق مصر ،به ریاست
محمد مرسی ،در محدود کردن هرزهنگاری نیست.
هرزهن�گاری از می�ان نم�یرود .تلاش دول�ت ب�رای
سانس�ور س�ایتهای هرزهنگاری ش�بیه بازیهای بدون
پایان کامپیوتری است .هربار که سایتی مسدود میشود، یک�ی دیگر ب�اال میآید .درس�ت ش�بیه کودکی پول�دار در
هنگام بازی آنالی�ن ،دولتها تنها زم�ان و منابع را هدر
میدهن�د .در غیاب بحثه�ای جدی عموم�ی دربارهی این موض�وع و تا زمانی که رس�انههای منطق�ه همچنان به دروغ آش�کار خود ادامه دهند (مبنی بر این که تماش�ای
هرزهنگاری ش�ما را به ی�ک جنایتکار تبدی�ل میکند یا با
تماش�ای هرزهنگاری همجنسگرا خواهید شد) ،مشکل همچنان وجود خواهد داش�ت .این باعث میش�ود تصور عموم�ی در م�ورد هرزهن�گاری و س�کس ب�ه ط�ور کل�ی همچنان دور از واقعیت باقی بماند.
ویلی�ام اس�میت تحلیلگ�ر سیاس�ی ب�ا تمرکز بر مس�ائل
خاورمیان�ه و س�وریه ،و فارغالتحصیل رش�تهی مطالعات
خاورمیانه و عربی از دانشگاه کمبریج است .منبع
بهمن ۱۳۹۲
17
عکس :جواد منتظری
حدود صد س�ال پیش در کوچهباغه�ای اطراف تهران،
داش�تن یک زن» را رعایت میکردند .روزی مردی قصد
به ن�ام «انجمن حری�ت نس�وان» با موض�وع «موقعیت
خواهر یا دختری همراه او نبود نتوانست داخل شود و خبر
فیشرآباد آن روزگار و خیابان سپهبد قرنی امروز ،انجمنی فرودست زنان در ایران» تش�کیل میشد .مؤسسان این انجم�ن تعدادی از فعاالن زن و مرد جنبش مش�روطه ،از
جمل�ه صدیقه دولتآب�ادی ،بودند و جلس�هها به صورت مخفیانه برگزار میشد .اس�م انجمن ،اسامی مؤسسان،
نامهای س�خنرانان و هویت ش�رکتکنندگان هم مخفی بود .دری باز میش�د ،تعدادی وارد میش�دند ،در بس�ته
میشد .گفتهها و ش�نیدهها راهی به بیرون پیدا نمیکرد.
مردان برای ش�رکت در این جلس�هها باید قانون «همراه
18
بهمن۱۳۹۲
ش�رکت کردن در جلس�ه را داش�ت و چون همس�ر ،مادر، برگ�زاری جلس�هها را پیش گروههای تن�دروی آن روزگار
برد .بردن خبر همانا و انحالل «انجمن حریت نس�وان» برای همیشه همان .اس�م این انجمن ،مؤسسان و دلیل
انحلال آن بعدها توس�ط پژوهش�گران تاریخ مش�روطه
در چن�د کت�اب ثب�ت ش�د (مانن�د انجمنهای نیمهس�ری
زن�ان در نهض�ت مش�روطه نوش�تهی ژانت آف�اری ،زن ایران�ی از انقالب مش�روطیت تا انقالب س�فید نوش�تهی
بدرالملوک بامداد ،و جنبش حقوق زنان در ایران :طغیان،
اف�ول و س�رکوب از 1280ت�ا انقالب 1357نوش�تهی الیز
ساناس�اریان) .در پش�ت درهای بس�ته چه س�خنانی نقل و چ�ه راهکارهایی ب�رای برونرف�ت زن�ان از «موقعیت فرودست» ارائه میشد؟ جزئیات س�خنرانیها چه بود و
سخنرانان چه کس�انی بودند؟ چه کس�ی خبر را به بیرون درز داد؟ چه کسانی دستگیر شدند؟ و . ...
راه�ی نب�ود ت�ا م�ردم آن روزگار از این اتفاق�ات خبردار
خبر هجوم ش�وند .موبای�ل و اینترنتی نبود که در لحظ�هِ ، «گروه فش�ار» به انجمن و متواری شدن شرکتکنندگان
به همهی دنیا مخابره ش�ود .ش�اید بتوان گفت باری که بر
دوش فع�االن جنبش زنان آن روزگار س�نگینی میکرد در مقایس�ه با فش�اری که امروز فعاالن جنبش زنان متحمل
میش�وند چون کوه در برابر کاه اس�ت .محدودیت و فشار
و زن�دان ب�رای فع�االن سیاس�ی و اجتماع�ی و «قوانین تبعیضآمیز» امروز هم هس�ت اما چه عاملی باعث ش�ده بار سبکتر شود؟
سنگ ،تابو ،کلیک
از اولین وبالگنویس�ی ایرانی دوازده س�ال میگذرد.
زنان چگون�ه وارد فضای وبالگ و پس از آن ش�بکههای
ایرانی خیابانها، اینترنتی ش�دند و از چه نوش�تند؟ آیا زن ِ
محلهه�ا و خانهه�ای اینترنت ش�بیه زن ایران�ی خارج از ای�ن فض�ا ب�ود؟ آرش آبادپ�ور (آرش کمانگی�ر) ،یک�ی از قدیمیتری�ن وبالگنویس�ان ایران�ی ،داور س�ه دورهی
مس�ابقهی بینالملل�ی وبالگنویس�ی دویچ�ه ول�ه و
دانشآموختهی دکترای مهندس�ی برق و کامپیوتر است. به اعتقاد او ش�کل ورود زنان ایرانی ب�ه اینترنت با مردان
متفاوت بود .او میگوی�د« :مردهای ایرانی پیش از ورود
به عرصهی وبالگنویس�ی ،مجراهایی برای حرف زدن
داش�تند و ش�اید صرف ًا نقطهنظرات متفاوت�ی را در فضای اینترن�ت مطرح کردن�د ،اما زنها ن�ه تنها ای�ن فرصت را ن ب�ار آزادان�ه دربارهی مس�ایل یافتن�د ک�ه برای نخس�تی
ش�خصی خود صحبت کنند بلکه توانستند موضوعاتی را مطرح کنند ک�ه در جامعه تابو بود و حرف زدن دربارهی آن
موضوعات ،ممنوع ».آرش کمانگیر مشخص ًا به مخالفت با خش�ونت علیه زنان ،از جمله سنگس�ار و سخن گفتن از
قوانین تبعیضآمیز جنس�یتی اش�اره میکند .به اعتقاد او
یکی از تجربههای ابراز زنانگی در محیط اینترنتی ،به طور مشخص فضای وبالگ ،تننویسیهایی بود که در سال ٨٧به اوج خود رسید .زنان تننویس با جزئیات از تن خود یا روابط جنسیشان مینوشتند و گاه مخالفان سرسختی نیز داشتند .مخالفان ،تننویسیها را تعرض به حریم خصوصی میدانستند بحث درب�ارهی کارزارهایی نظیر «مخالفت با سنگس�ار»
که توسط فعاالن جنبش زنان در ایران راهاندازی شده بود در وبس�ایتها و وبالگها گستردهتر شد .این موضوعات در فضای داخل ایران و در س�طح بینالمللی حمایت قابل توجه�ی پیدا ک�رد و از طرفی باعث ش�د فعاالن بیش�تری
در ای�ران و خ�ارج از مرزهای ایران با ای�ن کارزارها همراه شوند.
همهی فعالیتهای زن�ان در محیط اینترنت مش�خص ًا
سیاس�ی یا برابریخواهانه نبود .دغدغهی برخی از اولین
وبالگنویس�ان زن نوش�تن از تجربهه�ای روزمرهش�ان (روزنوش�تها) ب�ود .ای�ن روزنویس�یها ه�م درب�ارهی
مش�غلههای خانه بود و هم محیط کار و خیابان .به عنوان مثال ،مطالب اعتراضآمی�ز از برخوردهای ناهنجار (اعم
از آزار جنس�ی یا تعرض کالم�ی) برخی مردان نس�بت به زنان در این وبالگها به وفور نوش�ته میشد .نویسندگان «فعال جنبش زن�ان» نبودند ام�ا اینترنت محفل�ی بود تا فع�االن این حوزه را پی�دا کنند و با آنها همراه ش�وند .در
این میان ممکن بود برخی با اس�م و رس�م خود بنویس�ند و ع�دهای ب�ا اس�م مس�تعار ،ام�ا نتیج�ه در نهای�ت ثبت
دغدغههای زن ایرانی در این فضا بود.
نیاز زرینبخش ،که دانشجوی دکترای مطالعات رسانه
و فرهن�گ (گرایش فرهن�گ دیجتال) در آلمان اس�ت ،با به کار بردن ترکیب «ش�بکههای مج�ازی» برای فضای
اینترنتی موافق نیس�ت و معتقد است بسیاری از مناسبات فض�ای آنالی�ن دنبال�هی جهان آفالی�ن اند یا بر اس�اس بهمن ۱۳۹۲
19
نیاز زرین بخش،عکس :آرش عاشوری نیا
«وقتی روشهای فیزیکی شناختن در بیرون وجود ندارد آدمها به روشهای الکترونیکی رو میآورند و این میتواند گاه آسیب بزند .این فضا جایگزینی برای فضای حقیقی نیست و محدودیتهایی دارد و ما در صورتی میتوانیم از این فضا فایده ببریم که محدودیتها را بشناسیم».
که فضای اینترنتی فراسوی برخی محدودیتهای جهان
فیزیکی اس�ت .محدودیتها ه�م صرف ًا به زن�ان مربوط نیس�ت .نوع محدودیتهایی که ساختار هنجاری اجتماع
یا نظام ارزش�ی -تربیتی خانواده و البته ساختار حقوقی و قانونی برای زنان و مردان ایجاد میکند متفاوت است اما
به این معنی نیس�ت که مردان زمینهی آزادی بیشتری در
بروز درونیات خود دارند و سودمندی آزادیهای ظاهری فضای اینترنتی فقط برای زنان است».
یکی از تجربههای ابراز زنانگ�ی در محیط اینترنتی ،به
طور مشخص فضای وبالگ ،تننویس�یهایی بود که در
مناس�بات جهان آفالین ش�کل گرفتهان�د ،و ورود زنان از
س�ال ٨٧به اوج خود رس�ید .زنان تننویس با جزئیات از
و تفاوتهای احتمالی را باید در ش�کل حضور زنان در این
سرس�ختی نیز داش�تند .مخالفان ،تننویسیها را تعرض
وبالگنویس�ی حسین درخش�ان (به عنوان یک پیشگام
جنس�ی در جامع�ه و شکس�تن تاب�وی ح�رفزدن از تن و
نمیبینم که نشاندهندهی اهمیت اکید و واضح مسئلهی
«تننویسی» پیوس�تند اما اقبال بیشتر از سوی زنان بود.
فضای آفالین به آنالین نی�ز با ورود مردان متفاوت نبوده
ت�ن خود یا روابط جنسیش�ان مینوش�تند و گاه مخالفان
فضا جست .او میگوید« :من تفاوت خاصی میان "عمل"
به حریم خصوصی میدانس�تند و موافق�ان ،بهبود روابط
مذکر) و صنم دولتشاهی (به عنوان یک پیشگام مؤنث)
س�کس را هدف این کار .البته برخ�ی از مردان نیز به موج
جنسیت باشد .هردوی این افراد وبالگ نوشتهاند و صنم
چ�را فعالیت زنان چ�ه در حوزههای مربوط به خش�ونت و
هم بیشتر دربارهی روزمرهگیهای خود مینوشت .اما در
20
زمینهی ش�یوهی حضور ،میتوان اینطور اس�تنباط کرد
بهمن۱۳۹۲
آرش آبادپور (آرش کمانگیر)،عکس :سامان اقوامی
قوانی�ن تبعیضآمیز جنس�یتی چ�ه در حوزهی نوش�تن از
ش�بکهها با وبالگ فرق میکند .زن ایرانی همانطور که
نیاز زرینبخ�ش میگوی�د« :مطالعات اینترنت نش�ان
ش�ده ،ش�کل حضورش در ای�ن فضا نی�ز تغییرات�ی کرده
مصرف اینترنت و نحوهی مصرف اینترنت مؤثر است .باید
منتش�ر میکرد ،امروز در فیس�بوک عکسهای شخصی
مسایل شخصی و تننویسی چشمگیرتر از مردان بود؟
میدهد جنسیت ،نژاد و ش�رایط اقتصادی -اجتماعی بر دقت داشت که این تفکیک بر اساس “آمار” به دست آمده
و ،ب�رای مثال در خصوص جنس�یت ،مش�خصکنندهی تفاوت ذاتی زنان و مردان نیست بلکه میتواند به عواملی
مرتبط باش�د نظیر زمانی که هریک از دو جنس در اینترنت ص�رف میکنند ،مرات�ب تاریخی حض�ور آنالی�ن زنان و م�ردان ،نقشهای اجتماع�ی آن�ان در نهادهای مختلف
اجتماع�ی (از خانواده ت�ا نهادهای بزرگت�ر) ،نقشهایی که آنان به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه و بر اس�اس سنت، تربیت ی�ا قوانین به خود میگیرند و توقعاتی که بر اس�اس
مناسبات جنسیتی نسبت به زنان و مردان وجود دارد». موجهای کوتاه و صداهای بلند
امروز وبالگ جای خود را به شبکههایی نظیر فیسبوک
و توییت�ر داده اس�ت و ف�رم و محت�وای نوش�تن در ای�ن
شکل حضورش در خانه و خیابان با ده سال پیش متفاوت
است .اگر پیش�تر در وبالگ فقط عکسهای مستندش را یا خانوادگی را با دوس�تانش به اش�تراک میگ�ذارد .اگر تا
چند س�ال پیش توصیهی اکید پدر ،همسر یا برادر مراقبت از عکسه�ای ش�خصی ی�ا ممانع�ت از ایج�اد رابط�ه ب�ا همکالس�ی یا همکار مرد بود ،امروز الیکهای مردهای
خان�واده زودت�ر از دیگ�ران نث�ار عکسهای ش�خصی یا جمع�ی ب�ا همکار ی�ا همکالس�ی م�رد میش�ود .یکی از کاربران فیس�بوک نوشته بود« :شش س�ال پیش یکی از همدانش�گاهیهایم عکسهای عروسیاش را آورده بود
دانشگاه .از او خواس�تم یکی را امانت بدهد تا به خواهرم نش�ان دهم .نداد و گفت ممکن اس�ت در راه اتفاقی برای
ت�و بیفتد و عکس من دس�ت نامحرم بیفت�د .امروز همان
همکالس�ی عکسه�ای عروس�یاش را در فیس�بوک گذاش�ته و محرم و نامح�رم الیک کردهاند ».این نش�ان
میده�د نه تنه�ا زن ایرانی در فضای اینترنت ،نس�بت به
بهمن ۱۳۹۲
21
«زنان ،یا به طور کلی مردمان ،با “خودِ شبکهای”شان“ ،محل”های اجتماعی تازهای برای برقراری ارتباط پیدا کردهاند .این به گمان من بیش از آنکه به جنسیت مربوط باشد به نظام پرسرعت و چندالیهای شبک ه مرتبط است». فضای بیرون ،امنیت بیش�تری احساس میکند بلکه مرد
ایرانی نیز اعتم�ادش به این فضا بیش�تر از فضای حقیقی ایران است.
از طرفی اگر وبالگ بیشتر محل سخن گفتن از سنگسار
و اعدام و خشونت علیه زنان بود ،امروز فیسبوک و توییتر، علاوه بر این ک�ه راه وبالگ را در اعتراضهای سیاس�ی
ادامه داده ،به ش�کل گس�تردهتری محل انتقاد از جهیزیه و مهری�ه یا نوش�تن از مش�کالت زناش�ویی ی�ا معضالت روحی و جس�می زنان ش�ده اس�ت .با یک جس�توجوی
س�اده به صفحههایی میتوان رس�ید که زن�ان در آنجا به
بیان مش�کالت خود میپردازند و مش�ورت میخواهند، ی�ا صفحههایی که محل بحث درب�ارهی ضروری بودن یا
غیرضروری بودن جهیزیه یا مهریه است.
نی�از زرینبخ�ش درب�ارهی عمومیت�ر ش�دن محی�ط
اینترنت�ی میگوی�د« :زن�ان ،یا به ط�ور کلی مردم�ان ،با ِ “خ�ود شبکهای”ش�ان“ ،محل”های اجتماع�ی تازهای ب�رای برق�راری ارتباط پی�دا کردهان�د .این ب�ه گمان من
بیش از آنکه به جنس�یت مربوط باشد به نظام پرسرعت و چندالیهای شبکه مرتبط اس�ت .اگر دیروز با دخترخالهها
توی هال خانهمان مقول�هی جهیزیهی گرانقیمت را نقد میکردیم امروز میتوانی�م در یک فضای آنالین ،در یک
گ�روه اینترنتی ،تعداد بیش�تری از افراد را ج�ذب کنیم ،با دایرهی گس�تردهتری از عقاید و نظرات روبهرو شویم ،یاد بگیری�م و بیاموزانیم .ای�ن تغییر مناس�بات باعث صدادار
ش�دن ،یا بلندتر ش�دن صدای بخشهایی ش�ده است که
پیشتر نسبت به آنها آگاهی کمتری وجود داشت».
22
بهمن۱۳۹۲
آگاه ِز هر بگومگوی هم
بر اس�اس یک آمار (که به نظر میرس�د با توجه به تعداد
تقریبی پروفایلهای فیس�بوکی به دس�ت آمده) ،احتما ً ال
ح�دود ١١میلی�ون زن ایران�ی عکسه�ا و نوش�تههای خودش�ان را بدون سانس�ور و نظارت بیرونی در فیسبوک منتش�ر میکنند ،از عقاید خود مینویس�ند و میتوانند به راحتی ب�ا غیرهمجنس خ�ود ارتباط برقرار ک�رده و تبادل
نظر کنند .آرش کمانگیر معتقد اس�ت شبکههای اینترنتی به زنان ای�ن امکان را داد تا خودش�ان را بیان کنند و برای
م�ردان نیز ای�ن امکان و حتا اجب�ار را ایجاد ک�رد تا زنان را
ببینند.
بی�ن زن ایران�ی و م�رد ایران�ی ،ب�ه خاط�ر قوانی�ن و
محدودیتهای ش�رع و عرف ،همیش�ه یک دیوار کشیده ش�ده اس�ت .گاه این دیوار ملموس است ،مثل دیوارهای
م�دارس ،و گاه نامرئ�ی اس�ت ،مثل دیوارهای دانش�گاه ِ خ�ود و محی�ط کار و خیاب�ان .ح�اال ای�ن دو توانس�تهاند
بیپردهش�ان را روی دیواره�ای فیس�بوکی ه�م ببینن�د
و بخوانن�د .یک�ی از کارب�ران فیس�بوک ک�ه کارش�ناس روانشناس�ی صنعت�ی اس�ت نوش�ته ب�ود« :یک�ی از
روشهای روانشناس�ی س�ازمانی که در محیطهای کار کشورهای پیشرفته پیاده میش�ود این است که نیروهای کار را ب�ا هدف ش�ناخت پیدا ک�ردن از یکدیگر ،تس�هیل و باال رفتن س�طح همکاری و نیز باال رفت�ن بهرهوری کار،
به س�فرهای کوتاهمدت میبرن�د .به نظ�رم در ایران این کار را فیس�بوک انج�ام میدهد .س�ردی غیرمنطقی بین همکاران زن و مرد به برکت فیسبوک از بین رفته و روابط
صمیمانهتر شده است».
با این حال ،برخی معتقدند برقراری ارتباط بین دختران
و پس�ران در اینترن�ت هم�ه حس�ن نیس�ت و معایب�ی نیز میتواند داش�ته باشد .آرش کمانگیر در این باره میگوید:
«دخت�ران و پس�ران در ای�ران نمیتوانن�د ب�ه ش�ناخت
مستقیم برس�ند ،آش�نایی آنها در اینترنت اتفاق میافتد
و در الیهه�ای پنهان ش�بکههای مج�ازی ،محیطهای ایمی�ل و چت با یکدیگر ارتباط برق�رار میکنند .این اتفاق
در ذات خود مثبت اس�ت ،اما گاه میتواند منفی نیز باشد. نمونهاش همی�ن اتفاق ناگواری که اخیر ًا برای دختری به
نام ساناز نظامی رخ داد .وقتی روشهای فیزیکی شناختن در بی�رون وجود ن�دارد آدمها به روشه�ای الکترونیکی
رو میآورن�د و ای�ن میتوان�د گاه آس�یب بزن�د .این فضا جایگزینی برای فضای حقیقی نیس�ت و محدودیتهایی
دارد و م�ا در صورتی میتوانیم از این فض�ا فایده ببریم که
محدودیتها را بشناسیم».
صدیقه دولتآبادی را آزاد کنید!
پیش�ترها فضای مج�ازیای نب�ود تا با فض�ای حقیقی
پیوند بخ�ورد یا به کمک فضای حقیقی بش�تابد ،و معدود
زنهای فعال در اجتماع و سیاس�ت مجب�ور بودند یکتنه در فضای حقیقی پیش بروند ،خود و خواستههایشان را به
م�ردان معرفی کنند ،و در ارتقای زنان ایرانی از «موقعیت فرودس�ت» به موقعیت برابر بکوش�ند .صد س�ال پیش،
یک�ی از زنانی که ب�ه دلی�ل فعالیته�ای برابریخواهانه
مجبور شد در کوچهباغهای فیشرآباد متواری شود صدیقه دولتآبادی بود .او چندین بار دستگیر شد و در یکی از این دس�تگیریها وقتی رئیس نظمیه به او گفت« :خانم شما
صد س�ال زود به دنیا آمدهاید ».در پاس�خ شنید« :آقا من صد س�ال دیر متولد ش�دهام ،اگر زودتر به دنی�ا آمده بودم
«مردهای ایرانی پیش از ورود به عرصهی وبالگنویسی ،مجراهایی برای حرف زدن داشتند ،اما زنها نه تنها این ن بار فرصت را یافتند که برای نخستی آزادانه دربارهی مسایل شخصی خود صحبت کنند بلکه توانستند موضوعاتی را مطرح کنند که در جامعه تابو بود و حرف زدن دربارهی آن موضوعات، ممنوع». نمیگذاش�تم زنان چنین خ�وار و خفیف و در زنجیر ش�ما اس�یر باش�ند ».این جملهها بعدها در کتابها ثبت شد اما
اگ�ر دولتآبادی به جای 1261در 1361متولد میش�د و
ه�مدورهی ما میبود و مث ً ال به خاط�ر فعالیت در «کمپین یک میلیون امضا» دس�تگیر میشد و به بازجویش همین
جملهه�ا را میگف�ت ،احتم�ا ً ال این س�خنان او در فضای مجازی دس�ت به دست میش�د و چندین کارزار «صدیقه
دولتآبادی را آزاد کنید» راه میافتاد.
بهمن ۱۳۹۲
23
شایعه
برای لب گرفتن از فاجعه تیر میکشم روزهای من این است
زخم
سیگار به سیگار
از خدایی که لج میکند تا پیشانی پشیمانم
هوا خونی است ...
به زخمهایم اگر بخندی
از دست میروم
و دیگر کار از کار میگذرد ...
به پایت نشستهام
همین است که این هوای عوضی به درد نمیخورد
شانههایت
نمیگذارد ببینی رابطه که عادت شد
از رو نه!
به گردنت
تمام قد میان ما ایستاده جیغ میکشد
به دو فنجان قهوه که در چشمانت تلخ میسوزد
چه بد خون میکند
پای سایهات ایستادهام
زخمها از قهقهه ریسه میروند
روی کاشیهای الجورد که فصل غرق
هوا نفس کم میآورد و جای پنج انگشت سرخ رابطه
مهر -92ملبورن
مهر -92پورت آگوستا
دل به دریا میزنند و از دیوار میریزند
24
زخمها به تو میخندند!
بهمن۱۳۹۲
حجت را بر دیوارها تمام میکند
ناتمام تمام آن قدر نگاهت میکنم از دور رفتی و راه ماند
بستی و نگاه
آویزان از آواز پرندههای ناگهان و پروازهای ناتمام
میدانی؟ وقتی دست تکان میدادی همهچیز تکان میخورد میدانم! وقتی میآیی
از دست
از فاصله
از پوست
تا پاهای چوبی رابطه جوانه بزند
از جاپای بریدهی کلمات فلفل بروید و از برهوت زبان تند
و از سیب سرخ گلو تیز
که دیگر به هیچچیز نمیآیی ...
بگذریم
دی -92ملبورن
دی -92ملبورن بهمن ۱۳۹۲
25
26
بهمن۱۳۹۲
«پرستار کمک کرد تا روی تخت دراز بکشم .تختهای
معاین�هی زن�ان به ط�ور مش�خصی بلندت�ر از تختهای معاینهی معمولی اس�ت .از من خواس�ت باس�نم را باالتر بب�رم ت�ا کام ً ال باالت�ر از حف�رهی خال�ی میان تخ�ت قرار بگیرد .بعد ،نوبت به باال بردن پاها رس�ید .فقط یک ماه از ازدواجم گذش�ته بود و از ترس بیتوجهیهای همس�رم، برای اولین بار به پزش�ک زنان مراجعه کرده بودم و به تنها
چیزی که فکر نمیکردم معاین�هی واژینال بود .حاال تنها چن�د دقیقه پ�س از ورودم به مط�ب دکتر ناش�ناس ،تمام اندامه�ای داخلیام را در آینهی بزرگ مقابلم میدیدم .از
پرستار پرس�یدم" :آینه برای چه؟" و پاسخ داد" :میگویند پزش�کان مرد بای�د از توی آینه به مریضش�ان ن�گاه کنند "...برای�م مهم نبود که دکتر چگونه م�ن را معاینه خواهد
ک�رد و چگونه با نگاه کردن به آین�ه خواهد فهمید که واژن من گش�اد اس�ت؟ ای�رادی که ش�وهرم ،پ�س از پن�ج بار
رابطهی جنس�ی ،مطرح ک�رده بود .تمام حواس�م متوجه تصوی�ری از خ�ودم بود که ب�رای اولین ب�ار در برابرم قرار
داش�ت .رانهای گش�وده از هم ،در میانشان حجمی از پوست و گوشت صورتی رنگ ،که هیچگاه این طور ندیده
بودمشان .از خودم پرسیدم :اینجا چه میکنم؟ تنها یک م�اه پ�س از ازدواج با مردی که دوس�تش داش�تم ،اختیار بدنم را از دس�ت داده بودم و من را به جایی کشانده بود که
پیش از این هرگز به آنجا پا نگذاش�ته بودم .من برخالف زنان بسیاری از کشورهای جهان ،نه نام خانوادگیام را از دست داده بودم ،نه شغلم را ،نه خانهام را .اما کنترل بدنم
دیگر با من نبود .او توانس�ته بود در همین ماه اول ،من را
تا جایی پیش ببرد که برای کنترل تنگی و گش�ادی واژنم و یافتن راه حل به پزشک مراجعه کنم».
از کمربند عفت تا ختنه
واقعیت این است که مطرح کردن گشاد بودن واژن تنها
راه کنت�رل مردان بر بدن زنان نیس�ت ،و البته اولین آنها هم نیست .کمربند عفت کش�ف غربیها بود برای کنترل زن�ان و روابط جنس�ی آنها .در برخی از کلیس�اها کمربند
عفت را نه فقط برای دور نگه داش�تن راهبهها از کشیشان
جوان ک�ه برای جلوگی�ری از خودارضایی آنها اس�تفاده میکردند و مشخص اس�ت که کلید آن هم در دست کسی نبود جز کشیش کلیسا.
در کش�ورهای جنوبی ،که گرما و حجم کمتر لباس زنان
در حالی که جراحی زیبایی واژن در ایران بین پانصد هزار تا دو میلیون تومان هزینه میبرد ،مردی ساکن کردستان عراق به یکی از فعاالن مدنی ناحیه گفته بود که حاضر است همهی گوسفندانش را بفروشد تا هزینهی ترمیم اندام تناسلی همسر ختنهشدهاش را بپردازد. او آرزو داشت که یک بار معنی لذت بردن همسرش را درک کند فرصتی برای پوش�یدن کمربند عفت باقی نمیگذاش�ت، راههای دیگری جایگزین شد ،راههایی دردناک و خشن: از ختنه گرفته تا دوختن دو لبهی اندام تناسلی برای کنترل
س�کس زنان ،نه تنها کنترل بر فردی که زن با او رابطهی جنس�ی خواهد داشت ،که حتا مقدار و نوع لذتی که در این رابطهی جنس�ی نصیب زن خواهد ش�د .حتم� ًا میتوانید
مقاالتی را پیدا کنید که نش�ان میدهند چگونه انواع ختنه سبب میش�وند زنان تنها تا حدی که ختنهگر میخواهد از رابطهی جنسیشان لذت ببرند.
فعاالن حقوق زنان در کردستان ایران – یکی از مناطقی
در ای�ران ک�ه هن�وز دختران�ش ختن�ه میش�وند – معتقد ان�د که ختن�هی دخت�ران ،تحت نظ�ر و کنترل م�ادران و
مادربزرگانش�ان ،بازتولید نظام مردساالرانهای است که دختر ختنهش�ده را محترمتر وعفیفتر از دختر ختنهنشده میداند و برای او ارزش بیشتری قائل است.
آزاده ،دخت�ر کردی ک�ه در یکی از دانش�گاههای تهران
درس میخواند ،در مورد اندام تناس�لی «ختنهشده»اش
میگوی�د« :از اولین روزی که فهمی�دم با دخترهای دیگر ف�رق دارم ،ترس�یدم .خ�ودم را در آینه نگاه ک�ردم و گریه
کردم .اولین دوست پس�رم حاضر نشد به من دست بزند. به پسری که میگفت دوستم دارد ،جریان را گفتم .به خود لرزید اما من را رد نکرد .رابطهی جنسی را با درد کشندهی
من آغاز کردیم و در همهی مراحل با من کنار آمد .اما من تا امروز ،که سه س�ال از ازدواجم با او میگذرد ،هرگز از این
رابطه لذت نبردهام و باید بگویم که او تا به حال نخواس�ته من را کام ً ال برهنه ببیند».
بهمن ۱۳۹۲
27
در حالی ک�ه جراحی زیبای�ی واژن در ای�ران بین پانصد
صورتش�ان خش�ک ش�ده ،یا ریملش�ان نریخته باشد،
کردس�تان عراق به یک�ی از فعاالن مدنی ناحی�ه گفته بود
میخورند کنترل میکنند ،به سوژههایی در حال نظارت بر
هزار ت�ا دو میلی�ون تومان هزین�ه میبرد ،مردی س�اکن که حاضر است همهی گوسفندانش را بفروشد تا هزینهی ترمیم اندام تناس�لی همس�ر ختنهش�دهاش را بپردازد .او آرزو داش�ت که یک بار معنی لذت بردن همسرش را درک
کند ،لذتی که تنها پس از جراحی پیچیده و دش�واری – که هنوز در ایران انجام نمیشود – میسر خواهد بود.
اما به نظر میرسد با گذشت زمان و به میدان آمدن تعقل
و تکنولوژی ،بساط کمربند عفت برچیده شده و روز به روز هم از تعداد زنانی که از طریق ختنهی اندام تناسلی کنترل میش�وند کمتر میش�ود .هنوز اما در مناطق مرزی غرب
و جن�وب غربی ایران س�نت ختنه وج�ود دارد .آنطور که سازمان ملل اعالم کرده ،ساالنه تنها سه میلیون دختر در
جهان در معرض ختنه ش�دن قرار دارند .س�ایر زنان اما به
شیوههای دیگری تحت کنترل قرار دارند.
خود تبدیل ش�دهاند .فمینیستها این نظارت بر خویشتن را شکلی از فرمانبرداری از مردساالری میدانستند .اما
حاال به نظر میرس�د دامنهی این نظ�ارت بر خود از ظاهر و ش�کل و فرم مو و قوس کمر گذش�ته است .زنان امروزه
داخلیترین و شخصیترین اندامهای خود را چنان کنترل میکنن�د که باب میل و ذائقهی سکس�ی مردان باش�د .با پیش�رفت تکنول�وژی ،مردانی که
قرنهاس�ت کنترل واژن زنان
را در دس�ت دارن�د ،اکنون ب�ه راههای دیگ�ری جز خش�ونت علی�ه زن�ان ب�رای کنت�رل آنها
دست یافتهاند.
میش�ل فوک�و در کت�اب مراقب�ت و تنبی�ه از اقدام�ات ِ جدید قدرت، انضباطی نام میبرد .بر اساس این سازوکار
زن در خان�ه،
تنها آنگونه که او میخواه�د رفتار کنند ،بلکه این رفتار را
لذت مردانه
یک نف�ر میتواند بدن دیگران را ط�وری کنترل کند که نه به نحوی انجام دهند که به نظر رس�د بر اس�اس میل خود
انجام دادهاند.
آی�ا زنی را میشناس�ید که تا به حال یک ب�ار در زندگیش
ب�رای چاقتر ش�دن و یا الغر ش�دن رژیم غذای�ی نگرفته
باشد؟ شرکتهای تبلیغاتی آمار این زنان را نه تحت عنوان
زنان تحت کنترل بلکه با عنوان زنانی که به سالمتیشان ِ به�ا میدهند طبقهبندی میکنند ،و البته در گوش�ه و کنار
هم آمارهایی از زنانی که دچار بیاشتهایی عصبی شدهاند
منتشر میش�ود ،آماری که نش�ان میدهد فشار جامعهی مردس�االر برای تأیید کردن اندام زنان آنها را تا کجا پیش
میبرد .در سالهای پیش از این اما این فشارهای عصبی به جای آنورکسیا (بیاشتهایی عصبی) زنان را به هیستریا (نوع�ی بیماری روان�ی) مبتال میکرد .جالب اینجاس�ت
که عمدهی پزش�کانی که در قرون هفده و هجده میالدی با زنان مبتال به هیس�تری مواجه میش�دند ،برای درمان
آنه�ا اس�تفاده از کمربند عف�ت را توصی�ه میکردند زیرا معتقد بودند خودارضایی زنانه مسبب این بیماری است!
ت�ا پی�ش از ای�ن ،فمینیس�تها معتق�د بودن�د زنانی که
آرای�ش خود را کنت�رل میکنند تا مطمئن ش�وند کرم پودر
28
زنان�ی ک�ه احس�اس میکنن�د چ�اق هس�تند و هرچ�ه را
بهمن۱۳۹۲
عنص�ری ب�رای دکت�ر زیبا – ش
در غ�رب ته�ران
در مط�ب داردِ . مطب او به روی هر
زنی که بخواهد سقط
جنی�ن یا ترمی�م پردهی
بکارت بکند باز اس�ت .او
در ارتباط ب�ا بیمارانش پا را از
درمان جس�مانی و حل مش�کل
بدن�ی فراتر میگ�ذارد و ب�ه گفتهی
خودش س�اعتها با آنها حرف میزند.
اما میگوی�د در برابر گروهی از بیماران�ش – که به گفتهی او ک�م هم نیس�تند – هیچ حرفی برای گفت�ن ندارد .آنها
دخترانی هستند که برای ترمیم پردهی بکارت خود همراه پدر یا برادرش�ان به مطب او میآین�د .آنطور که دکتر زیبا
میگوی�د ،پدرها و برادران ای�ن دخترکها نه عصبانی اند و ن�ه رگهای غیرتش�ان ور آمده اس�ت .آنه�ا دختر یا
خواهر خود را به مطب میآورند ،با او مهربان اند ،همهی
هزینهها را ه�م پرداخت میکنند تا پردهی بکارتش ترمیم
شود و به خواستگاری که برایش آمده جواب بدهند.
آنها – برادران و پدران دخترکان – میگویند« :درست
است که تا به حال با هم رابطه داشتهایم ،اما وقتش است
که برود سر زندگیش ».دکتر زیبا میگوید که هیچگاه نگاه و لرزش دس�ت دختر هفده س�الهای را که از یازده سالگی
همخوابهی پدرش بود ،فرام�وش نخواهد کرد .دخترک
در خلوت اتاق جراحی ،از دکتر زیبا پرس�یده بود« :خانوم
دکتر ،درست میشه ،مگه نه؟ نامزدم که نمیفهمه؟»
به گفت�هی دکتر زیبا ،ب�ا این که به عقی�دهی او تجاوز با ه�ر هدف�ی و در هر ش�کلی س�بعیت و خشونت اس�ت ،برخی از دخترانی ک�ه در خانه م�ورد تج�اوز قرار گرفتهان�د آن را «ام�ری خصوص�ی» میدانن�د و نمیخواهن�د در م�ورد آن ب�ا کس�ی ح�رف بزنند .دکتر زیب�ا میگوی�د: «برخی از زنانی
ک�ه ب�ا آنه�ا مواجه میشوم،
نم�اد
کام�ل
"فرودس�تی" زنان
هستند». پیی�ر
از
پییر بوردیو که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین جامعهشناسان سالهای اخیر شناخته شده معتقد است که برخی زنان در «فرودستی» موقعیت خودشان نقش دارند ،و متفکران فمینیست میگویند این واژه به روشنی نشان میدهد که چگونه زنان در طول تاریخ در مقابل دریافت حمایت و امتیاز ،وضعیت فرودستی خود را پذیرفتهاند ش�دهام .آلت من خیلی سیاه ش�ده و لبهها زدهاند بیرون و خیلی هم الغر و بدفرمه و خیلی از این قضیه رنج میبرم. از طرف�ی توان پرداخ�ت هزینهی مالی هم ن�دارم .مدتی هم اپیالس�یون میکنم اما فرقی نکرده .دچار افس�ردگی
شدهام .اگه میشه یک راه خوب رو خیلی زود بهم معرفی کنید .ممنون میشم».
«راه خوبی» ک�ه به این دختر جوان معرفی ش�ده عمل
جراح�ی تزریق چربی اس�ت با هزین�هی یکونیم میلیون تومان�ی .در این قبیل وبس�ایتها ،میبینی�م که جراحان
زنان و پالستیک چگونه مشغول تعیین مرزهای «غلط» و «درست» و «زشت» و «زیبا» برای ظاهر اندام جنسی
زنان هستند .حاال دیگر الزم نیست برای کنترل سکس در
بوردی�و
ی�ک زن ،او را در کودکی و یا حت�ا جوانی ختنه کرد .صدها
تأثیرگذارتری�ن
ان�دام تناس�لی ،تنگ کردن و ش�کل دادن و باال کش�یدن
ک�ه ب�ه عن�وان یک�ی
جامعهشناس�ان س�الهای
اخیر ش�ناخته شده معتقد است
که برخ�ی زنان در «فرودس�تی»
موقعی�ت خودش�ان نق�ش دارن�د ،و
متفکران فمینیس�ت میگویند این واژه به روش�نی نشان میدهد ک�ه چگونه زنان در طول تاری�خ در مقابل دریافت
حمایت و امتیاز ،وضعیت فرودستی خود را پذیرفتهاند. غلط ،درست ،زشت ،زیبا
دخت�ری ک�ه خ�ود را آرزو معرفی کرده در وبس�ایت یک
متخصص زنان نوش�ته اس�ت« :سلام ،من 21سالمه،
مجرد هس�تم و از زش�ت بودن آلت خود دچار افس�ردگی
و هزاران آگهی تبلیغاتی در مورد ش�یوههای روشن کردن
لبهای واژن کافی است تا زنان تحت کنترل در آیند.
به عقیدهی میشل فوکو ،تولید «بدنهای رام» مستلزم
آن است که یک تحمیل بیوقفه بر هر فرآیند فعالیت بدنی ِاعمال ش�ود .اخم میکنید؟ بوتاکس بزنید تا پیش�انیتان
صاف ش�ود .زیاد لبخند میزنید؟ چارهی کار لیزر اس�ت. موضع�ی چاقی راه حل چربیهای اضاف�ه دارید؟ درمان ِ
شماست!
این روزها زنی پس�ندیده است که نه نش�انی از تجربه بر
صورتش داش�ته باش�د و نه عالمتی از رنج و حتا ش�ادی. اکن�ون یک زن با صورتی بیفرم و بیاحس�اس و با واژنی تنگ «زیبا» خوانده میشود.
بهمن ۱۳۹۲
29
صد و پنجاه و هفت سال پیش ،وقتى آقاى فلوبر صحنهى َسم خوردن اِما بووارى را مىنوشت، منقلب و تکانخورده ،مزهى آرسنیک را در دهانش حس مىکرد؛ انگار که خودش سم را جسور دیوانهى رهایى خورده باشد نه زن زیباى ِ که کاراکتر داستانش بود .اما این اِما بود که سم را خورد و تبدیل شد به یکى از ماندنىترین و زنان کشتهى آزادى ،نه فقط در محبوبترین ِ کاراکتر درست عالم داستان که از این بابت که ِ این جان و توان را دارد که از داستان بیرون بیاید درگیرى تاریخ و به جمعیت جهان اضافه شود ،در ِ ِ زنان با مفهوم و خواستهاى به نام «آزادى». خودکش�ى ِاما شکس�ت او نبود ،حماس�هى شخصى و
جهان س�خت مذکر ،جهانى زنانهاش ب�ود در مواجهه ب�ا ِ که در نیمهى مؤنثاش گاه حتا خش�نتر و آزارندهتر مذکر بود (و هس�ت) .مگر ِاما بووارى چه مىخواست؟ حرفش
چه بود؟ دردش چه بود که درمانش چنین تلخى بىپایانى
ساخت؟
اگر م�ادام ب�ووارى را خوانده باش�ید – که م�ن خدا خدا
مىکن�م این کار را دس�ت کم یک ب�ار در زندگىت�ان کرده
باش�ید – مىتوانیم بر س�ر این موضوع تواف�ق کنیم که ِاما اتفاق ًا چیز زیادى نمىخواس�ت .زنى جوان ،عالقهمند به ِ ظرافت اشیا ،حساس ،طبیعى ،نیرومند و مشتاق زیبایى و در سکس ،غریزى ،زندگىدوست ،اغلب حتا بدوى و ،از
گوستاو فلوبر
30
بهمن۱۳۹۲
نگاه جهان پیرامونش ،خل و چل و ناپایدار (شما بخوانید،
گرفتن شکل زندگىاش و تغییر آن) ،زنى مشتاق به دست ِ ِ
که به طور غریزى مىدانست و مىفهمید که جامعه و نظام
ارزشسازى مردساالرانهاش به شدت و دقت ،سهم او را از زندگى کنت�رل و محدود کرده و مىکن�دِ .اما چنین زنى
آتش تازه بود ،مثل بس�یارى زنان دیگر ،غروبها که کنار ِ
چاى مىنوش�ید و میل و کاموا به دست مىگرفت تا شالى
براى زمستان ببافد ،به تخیالت و رؤیاهایش زمان مىداد تا در س�ر پرش�ورش خوب بچرخند ،اما برخالف بسیارى
زنان دیگ�ر ،متوقف کردن جری�ان رؤیاهایش را مصلحت نمىدید ،و طرفه ای�ن که از این «مصلحتنیندیش�ى» و «آخر و عاقبتگریزى» هم نمىترس�یدِ .ام�ا حاضر بود، قهرمانى کوچک ش�خصىاش ت�ا پ�اى آرس�نیک ،در راه ِ بایستد.
اِما بووارى درون ما کجاست؟ آیا اص ً ال انبوهى آن همه هنوز زنده است؟ آیا زیر ِ آرى و نهها ،آن همه باید و نبایدها ،هنوز نفس مىکشد؟ امروز در سال ٢٠١٤ خودکشى میالدى ،یک قرن و نیم پس از ِ اِما بووارى در راه آزادى فردى و به شدت زنانهى خود ،ما کجا ایستادهایم؟ بیایید خودمان را زنده زنده تشریح کنیم
مىگوی�م کوچک و ش�خصى ،چون عصی�ان زنى مثل ِاما الزام ًا عصیانى عظیم و بشردوستانه و حتا ایدئولوژیک
در راه آزادى ف�ردى و ب�ه ش�دت زنان�هى خ�ود ،م�ا کجا
سادهى روزمره مىتواند باش�د .قواعد حاکم بر گذران امر
تن مرده حتا اگر مبتذل هم نباشد ،دیگر تش�ریح و واکاوى ِ
نیس�ت .عصیان ِاما عصیان فرد ِ فرد زنان در همین زندگى
س�ادهاى مثل زندگى روزمره را ش�اید زنان ساخته باشند، ام�ا ایدئولوژى و ابزار کنترل آن را عموم ًا مردان نظام داده و مردانه نوشتهاند .براى همین هم سهم مردان از آزادى
همیشه بیش از س�هم زنان تعیین شده .ولى گاه البهالى ای�ن زمانى ک�ه تواف�ق کردهای�م به عن�وان «همیش�ه»
خودکش�ى ِام�ا بووارى میلادى ،یک ق�رن و نیم پس از ِ ایس�تادهایم؟ بیایید خودم�ان را زنده زنده تش�ریح کنیم. به درد ما نخواهد خورد.
مس�ئله از یک س�و احس�اس و عاطف�هاى اس�ت که ما
نسبت به مفهوم آزادى داریم و تصویر ذهن ما ست از ِ خود
آزادمان به عنوان یک زن ،و از س�وى دیگر این اس�ت که اساس� ًا ِ خود آزادى چه جور چیزى است؟ در این معنى که
بپذیریم�ش ،زنان�ى «الیور تویس�ت»وار بش�قاب خود را دوباره در دست گرفتهاند و گفتهاند« :لطف ًا کمى بیشتر».
جس�توجویش هس�تیم فقط به آزادى مربوط نیست ،به
ب�ارگاس یوس�ا ،نویس�ندهى محب�وب جه�ان ،در عیش
آزادى چی�زى خود ب�ه خ�ودى نیس�ت .آزادى فراتر از
اثر آق�اى فلوبر ،نوش�ت« :عصی�ان ِاما برخاس�ته از یک
هم همیش�ه «به دست آمده» و هیچوقت لقمهى حاضر و
یک ق�رن و اندکى بع�د از انتش�ار مادام ب�ووارى ،ماریو
م�دام ،که در حقیقت حاش�یهاى اس�ت مفص�ل دربارهى اعتقاد اس�ت و آن این که من از س�هم خود خرسند نیستم
و آن پاداش پادرهواى آس�مانى به درد من نمىخورد .من
مىخواهم زندگىام همینجا و هماکنون به تمامى تحقق پذی�رد .بىگمان در ژرفاى سرنوش�تى که ِام�ا آرزو مىکند
غولى هولناک خفته است ،خاصه آنگاه که این سرنوشت
سرمش�قى براى دیگران و هدف مشترک انسانها گردد.
چرا که هیچ جامعهاى نمىتواند چنین حیاتى براى همهى اعضایش فراهم کند».
کم�ى هم هم�ه چیز را پیچیدهت�ر مىکن�د آزادىاى که در
خود ما هم مربوط است.
زندگىهاى کوچک ما در تاریخ بزرگ انسان بر روى زمین
آماده نبوده .البته نظریههایى هس�تند که مىگویند انسان آزاد ب�ه دنیا مى آید و برعک�س ،نظریههایى که تأکید دارند ب�ه محض ب�ه دنیا آم�دن ،و با هم�ان اولین گزارش�ى که
ِ نوزاد از همه جا بىخبر داده دربارهى «دختر یا پسر» بودن مىش�ود ،تکلی�ف میدان آزادى او هم روش�ن مىش�ود. براى پرهی�ز از ورود به ای�ن بحث طوالن�ى و قدیمى ،در
این مقاله کوش�یدهام بر آزادى و آزادىگریزى در زندگى و
معمولى یک زن متمرکز باش�م .زن را در نقشهاى از عمر ِ ِ
ِام�ا ب�ووارى درون ما کجاس�ت؟ آی�ا اص ً ال هن�وز زنده
پیش شناختهش�دهاش ببینم و رد این پرس�ش را بگیرم که
و نبایده�ا ،هن�وز نف�س مىکش�د؟ امروز در س�ال 2014
آزادى ان�د یا ترس�ان و گریزان از آن؟ نس�بت زن�ان با آن
انبوه�ى آن همه آرى و نهه�ا ،آن همه باید اس�ت؟ آیا زیر ِ
رابطهى زنان و آزادى چیس�ت؟ زنان مش�تاق و خواهان
بهمن ۱۳۹۲
31
همهى ما زنانى را دیدهایم که ازدواج دوبارهى شوهران خود را هرگز نپذیرفته اما به آن تن دادهاند ،زنانى که در رابطههاى عجیب و بیمار و آزارنده ماندهاند و در تشریح ماندنشان گفتهاند« :کجا بروم بعد از این همه سال؟» زنانى که تنعم و امکانات اقتصادى زندگى با همسر را چنان خواستهاند که توهین و تحقیر و سردرگمى و خشونت را هم ناگزیر خواستهاند راهپیمای�ى طوالنى که می�ان «تأمل» و «عمل» اس�ت
چیست؟
از بع�د از انقلاب صنعت�ى در جهان ت�ا همی�ن امروز،
آموزههاى فمینیس�تى دربارهى آزادى و برابرى گفتهاند و
هن�وز هم مىگویند .با این حال ،هن�وز همهى ما زنانى را
مشمول انواع مىشناس�یم که در ش�رایط نابرابر و گاه حتا ِ خش�ونت زندگى مىکنن�د و دم بر نمىآورن�د ،مگر گاهى
خ�وش چاى عصر .همهى به غر زدن با دوس�تى ،هنگام ِ
م�ا زنانى را مىشناس�یم ک�ه در خان�هاى ماندهان�د که زیر س�قفش کتک خورده یا تحقیر شدهاند ،زنانى که با ازدواج
زنان «بساز»ى که مجدد همسرانش�ان «س�اختهاند»ِ ، نه با غرور و سرافرازى که با پذیرش و نادیدهانگارى ،نهاد
خانواده را با چنگ و دندان چسبیده و در هر شرایطى حفظ کردهاند .زنان ناراضى ،زنانى که خواب مىبینند و از تعبیر خ�واب خود مىترس�ند ،زنان�ى در برزخ می�ان دو جهان، یکى م�رده و دیگ�رى نات�وان از زاییده ش�دن .همهى ما
این زنان را مىشناس�یم .کمى دورت�ر ،کمى نزدیکتر،در جهان پیرامونمان یا در درون خودمان. دالیل منفى ،پول و ارزشهاى درهم
ِ خرید بدترین و دلسردکنندهترین ش�کل خرید براى من
درهم اس�ت ،بى انتخاب ،بدون لذت جدا کردن ،و ناگزیر
بودن از پذیرش آنچه در کیسهتان مىریزند .مواد غذایى
32
بهمن۱۳۹۲
که این طورى مىخریم اغلب براى زندگى نیس�تند ،براى
معنابخش زیس�تن و س�ر کردن اند ،چرا که عنصر حیات و ِ «انتخ�اب» را در خ�ود ندارن�د .در ای�ن معن�ا تا دس�ت به
انتخاب نزنید ،زندگىتان شکل نمىگیرد .با اعتقاد به این معنا نمىشود همهچیز را با هم خواست.
اریک فروم در کتاب مش�هورش گریز از آزادى مىگوید:
انسان این «فهم معناى آزادى تابع فهم خلقوخو و منش ِ من�ش جهان امروز چیس�ت؟ عصر اس�ت ».خلقوخو و ِ
مگر مىش�ود به این پرسش ناممکن پاسخ داد یا دست کم به این سادگى پاسخ داد؟ اما مشاهدات سادهى روزمرهى
م�ا مىگوید دس�ت ک�م در گ�روه بزرگ�ى از ش�هروندان، ارزشهاى مادى ،پول داش�تن ،رفاه نس�بى و آسایش در
معناى تنآس�ایى ،حتا به بهاى روح و روان آزرده ،بخشى از خلقیات عمومى انسان در جهان امروز است.
همهى ما زنانى را دیدهایم که ازدواج دوبارهى شوهران
خ�ود را هرگز نپذیرفت�ه اما به آن تن دادهان�د ،زنانى که در
رابطهه�اى عجیب و بیمار و آزارنده ماندهاند و در تش�ریح ماندنش�ان گفتهاند« :کجا بروم بعد از این همه سال؟» زنانى که تنعم و امکانات اقتصادى زندگى با همسر را چنان
خواس�تهاند که توهین و تحقیر و س�ردرگمى و خشونت را هم ناگزیر خواس�تهاند .رویکرد منفعتطلبانهاى اس�ت.
بودن به دالیل منفى اس�ت .ماندن ب�ه خاطر خرج زندگى است .به خاطر تنبلى و ترس از بلند شدن روى زانوى خود
همزیستى بیش از حد طوالنى با است .همین موضوع در ِ پدر و مادر ،که در ایران بسیار مرسوم است ،هم خودش را نش�ان مىدهد .دختران هم آزادىهاى حاصل از زندگى
شخصى را مىخواهند و هم حمایتهاى مالى و معنوى و میز شام خانواده را .هم نجنگیدن را و هم به دست آوردن را .شاید کس�انى بگویند داورى سخت و ناروایى است اما
دست کم سهمى از یک نگاه کلى به ماجراى زنان و آزادى را مىتوان به آن داد.
س�ر و کلهى ِاما ب�ووارى اینجا با به میان کش�یدن این
پرس�ش پی�دا مىش�ود« :آزادى که م�ا زن�ان از آن حرف
مىزنی�م ،موضوع فکر اس�ت ی�ا عمل؟» فکر ک�ردن به آزادى و شعار دادن دربارهاش یا سرودن از آن که اگر آوازى
مىخوانْد ،هیچکجا دی�وارى فروریخته برجاى نمىمانْد، احتیاجى اس�ت روانى یا تلقینى یا زیبایى شناختى یا امرى است روش�ن و بدیهى که به زندگى مفهوم هوشیارانهترى
مىده�د؟» ِاما بووارى از ش�ما مىپرس�د
چهط�ور ممک�ن اس�ت ج�ان و روزه�اى خ�ود را تنها ب�ه دلی�ل تنبلى و فک�ر معاش بفروش�ید؟ گیری�م ب�ه منابعى که مش�روع
ش�ناخته ش�دهاندِ .اما مىخواهد بداند آیا از نگاه کردن به خودت�ان در این مجموعه ى
مغشوش و درهم نخواهید ترسید؟ موجود ترسناکى به نام زن آزاد
وحش�ت از زن و «مراق�ب ب�ودن» در
مواجه�ه ب�ا او را همهجا در ادبی�ات کهن و
حتا م�درن ایرانى مىت�وان پىگیرى کرد. زن فریبنده و فریبکار اس�ت و اگر آزاد باش�د
که دیگر «فتنه اس�ت ،خواب�ش برده به». زن جس�ورتر پررنگتر اس�ت .بیش�تر دیده مىش�ود و بیش�تر ممک�ن اس�ت بىنی�از و مس�تقل باش�د .زن جس�ورتر برانگیزاننده
است و ممکن است در مخیلهى زنان دیگر ه�م جا باز کن�د و یا حتا لحظهاى ،تاش�ى از حس�رت برانگی�زد .در رویک�رد مصلحان�ه
و مهربانان�هی «نس�وان ناق�ص عق�ل» هرچ�ه آزادتر باش�ند ،جامعه و امر مس�لط،
بیش�تر بر خود الزم مىدان�د که نگران راه و
چاههاى پیش پاىش�ان باشد .دیکتاتورى مصل�ح دقیق� ًا در چنی�ن نقط�هاى ش�کل مىگی�رد ،در نقط�هاى ک�ه پ�در مهربان و
مادر نگران ،س�االروار ،تصمیم به محدود ِ ک�ردن افقه�اى حرک�ت و زندگ�ى ش�ما
مىگیرند .فرزند مؤنث خانواده اگر باش�ید، آزادتر بودنتان حتم ًا ترس�ناکتر است .زن هرق�در آزادى و یا امکانات بیش�ترى براى
آزادى داش�ته باش�د عضو خطرناکترى از
جامعهاى خواه�د بود که بخش�ى از نظم و دس�تکارى حیات خود را اساس� ًا بر کنترل و ِ ناآگاهى او نه تنها ب�دن و آگاهى ک�ه روح و ِ
بن�ا گذاش�ته .در چنی�ن فضایى زن ی�ا زنان
آزاد ،حتا زن یا زنانى که جس�ارت مىکنند و به آن س�رود کوچک فکر مىکنن�د ،تنها به
تصویرسازی اثر شارل لئاندر برای کتاب مادام بوواری 1931میالدی بهمن ۱۳۹۲
33
البته راحتتر مىتوان با کشکولى از ارزشها و خواستهها
نظریههایى هستند که مىگویند انسان آزاد به دنیا مى آید و برعکس، نظریههایى که تأکید دارند به محض به دنیا آمدن ،و با همان اولین گزارشى که دربارهى «دختر یا پسر» بودن نوزادِ از همه جا بىخبر داده مىشود ،تکلیف میدان آزادى او هم روشن مىشود همی�ن دلیل ،طبقهاى بالقوه انقالبى و مس�تعد ش�ورش
خواس�تن و ناآرام�ى ش�ناخته مىش�وند .هم�هى اینها ِ آزادى را سختتر و نخواس�تنش را آسانتر مىکند .از ِاما بووارى اگر بپرس�ید ،در رابطهى پرش�ور زن و آزادى ،اگر واقع� ًا آزادى را بخواهید ،ل�ذت چالشهایش را هم تا پاى آرسنیک حتا به جان مىنوشید و داوطلبانه اجازه مىدهید از شما و آزادىتان بترسند ،وگرنه که رؤیاى آزادى بهترین
سوژهى پاورقىهاى مبتذل نشریات هم مىتواند باشد. دادن کشکولهامان سر و سامان ِ
احساس�ى هم�ه روزى خواهیم م�رد و این خودش نیاز ِ ش�دیدى در م�ا به وجود م�ىآورد ک�ه باألخ�ره معنایى در
ای�ن زندگى پیدا کنی�م .براى پی�دا کردن معن�ا چه چیزى ضرورىت�ر از اندک�ى آزادى؟ اگ�ر آزادى را ن�ه مفهومى الزام ًا صفر و صدى بلکه مفهومى صفر تا صدى بگیریم که ِ شدت دستنیافتنى بودن ،بىمعناست، اغلب صدش ،از اخالقى جهان و زندگىمان و شعارها و عملمان بررسى با ِ ِ مىشود دس�ت کم به جایگاه ریاضى خود دست یافت .در گسترهى بىمرز این جهان ،ما کجا ایستادهایم؟ «روشن
کردن تکلیف» اگرچه همیش�ه هم به آن اندازه که توصیه شده ،الزم نیست اما در اینجا به نظر مىرسد براى تعیین نقش�هى راه به درد مىخورد .براى سنجش کیلومترهاى پیش رو.
آغاز و پایان قطعى و مش�خصى در کار نیس�ت اما خوب
اس�ت ک�ه بدانی�م از نقط�هاى که هس�تیم تا نقط�هاى که
مىخواهیم باش�یم چ�ه قدر راه اس�ت ،چیزى ک�ه اغلب نمىدانیم و گاه ندانستنش را ترجیح مىدهیم .اینطورى
34
بهمن۱۳۹۲
و دادهه�اى متناق�ض س�ر ک�رد .از ی�ک س�و زنى ب�ود با
خواستهى روابط آزاد یا ازدواج برابر و از سوى دیگر مهریه
و نفقه را به رس�میت شناخت .از یک س�و به فرصتهاى ش�غلى براب�ر براى زن�ان و مردان باور داش�ت و از س�وى دیگر خواستار هرچه بیش�تر شدن مرخصى زایمان و کمتر شدن س�اعات کارى براى زنان بود ،از یک طرف اشتغال آزاد و حض�ور و مش�ارکت اجتماع�ى را ب�ه مثاب�ه ان�رژى
هس�تهاى حق مسلم زنان دانست و از س�وى دیگر درآمد
خود را به حس�اب پسانداز ش�خصى واریز ک�رد و به «بابا ن�ان داد» معتقد بود .مىتوان از یک س�و بر اس�تقالل از پدر و مادر و دخالت ندادنش�ان در شئون زندگى شخصى
اصرار داشت و از س�وی دیگر از آنها پول توجیبى گرفت
و جهیزیه خواس�ت .مىش�ود ب�ه روابط جنس�ى آزاد باور داش�ت و همزمان با اولین بوس�ه به جش�ن عروسى فکر
ستم تاریخ بر زنان گفت و به موازاتش ،در کرد ،مىتوان از ِ ِ مجادالت ارزان سرگرم قالب «عروس» و «مادرشوهر» ِ
پایان ماللتبار قیمت بود ...مىتوان در این کشکول بى ِ تا همیش�ه ماند و آن گوش�ه و کنار ،گاه ه�م رؤیاى آزادى زنان را مثل نمک بر زخمهاى کهنه و مانده پاشید.
با این ح�ال ،اگر پاى ش�هامت اخالقى به می�ان بیاید، ممکن است زنانى – که ابد ًا هم کمتعداد نیستند – بخواهند گرفتن زندگىشان را در رفتارى ش�کوهمند مثل در اختیار ِ
پی�ش بگیرن�د .قهر اجتماع�ى را به جان بخرن�د و یک بار براى همیشه تکلیف هستىشان را با ارزشها و خواستهها روش�ن کنند .البته ک�ه عقاید ما مطلق� ًا ارزش عام ندارند و شاید همهى این نوشته را بتوان تنها رویکردى شخصى و امپرسیونیستى به موضوع «زنان و آزادى» دانست ولى،
از نگاه این نوش�ته ،براى حرکت به س�وى آزادى اول این که هیچ راهى جز حرکت نیس�ت و دوم ه�م این که باید آن
کشکول شلوغ و متناقض را کمى هم که شده سر و سامان
داد؛ نگاهى که ب�ار دیگر ما را به س�مت جاذبهى بىپایان ِام�ا بووارى مىبرد ،زنى که راه آزادى را براى همیش�ه به
عطر تلخ و ِ سرد آرسنیک آغشتِ ،اما بووارى که به گفتهى
مدافع آن جنبه از انسانیت ما تبدیل آقاى یوسا ،به نمونه و ِ ش�د که کمابی�ش همهى ادی�ان و ایدئولوژىه�ا و جوامع بىرحمان�ه ان�کارش کردهان�د ،آزادى که آه اگر س�رودى
بخوا َند ،کوچک ،حتا کوچکتر از گلوگاه یکى پرنده.
امروزه ما از دروازهی پرقداست «پردهی بکارت» عبور کردهایم و از دست رفتناش را در ردیف لحظههایی از زندگیمان میدانیم که میآیند و میروند ،هرچند که در لحظهای طالیی و عاشقانه از دست نرفته باشد :مگر همهی لحظههای زندگی طالیی است؟ ما در زمانهی علیا الماجده زندگی میکنیم که عریان کردن پوشیدگیهای بدنش را شجاعت میداند ،دورانی که زنان در
خیابانهای شهر به نشانهی اعتراض عریان میشوند و در برابر عکاسان سینههایشان را تکان میدهند و باسنهایشان را رو به دوربین میگیرند و صدها گزارش دربارهی بدن عریانشان منتشر میشود ،عصری که رازهای جنسی مانند تبلیغ مایع ظرفشویی تکراری است ،و رسانهها پر از برنامههای آموزش برابری جنسی زنان و مردان است. بهمن ۱۳۹۲
35
دکتر ناصرزاده میگوید« :من اص ً ال این حرف فمینیستهای افراطی را نمیفهمم که میگویند زن و مرد هیچ فرقی ندارند و زنها هم مانند مردها میتوانند روابط جنسی آزاد داشته باشند .آنها اکتیویست هستند و داخل مطبهای روانشناسها را نمیبینند که چه خبر است». ابا این حال ،بس�یاری از ما هنوز خجالتزده میش�ویم از ای�ن که مردی که با او در رابطهی عاطفی هس�تیم به ما بگوید اش�تیاقمان در رختخ�واب زیاد اس�ت و زن آرامی نیس�تیم .ما هنوز نمیدانیم که با این نی�از طبیعیمان چه کنیم و گاهی حتا با خودمان هم روراس�ت نیس�تیم و به هر ارتباطمان برچس�ب عش�ق میزنیم ،حتا اگ�ر فقط برای برطرف کردن نیاز جنسی بوده باشد. آیا برای ارضای نیاز جنسی اول باید عاشق شد؟ آیا در جهان زنان ،عش�ق و س�کس در یک مسیر تعریف میش�وند؟ یا از وحش�ت قضاوت مردان اس�ت ک�ه زنان محتاط میش�وند و میل کمتری به س�کس از خود نش�ان میدهند؟ ش�هرزاد پورعب�داهلل ،رواندرمانگر و مش�اور ازدواج، میگوی�د« :هیچک�دام از مراجع�ان ایران�یام ،ب�ا وجود تالشهایش�ان ،هنوز این را نپذیرفتهاند که مس�یر عشق و س�کس همیش�ه به یک نقطه ختم نمیش�ود .ما تربیت نشدهایم تا صادقانه و صریح ،بدون خجالت و پردهپوشی، در مورد خواستههای جنسیمان حرف بزنیم». اما س�ارا ناص�رزاده ،رواندرمانگر و سکستراپیس�ت، معتقد است که مش�کالت همهی زنان جهان در حیطهی س�کس و عشق یکی اس�ت ،فقط در کش�ورهای مذهبی مانند ایران کمی ش�دیدتر اس�ت« :مش�کل همهی زنان از هر فرهنگی این اس�ت که نمیتوانن�د مانند مردها تعدد روابط جنس�ی داشته باشند؛ بیشتر زنانی که سعی کردهاند روابط آزاد داش�ته باش�ند بعدر با مش�کالت عمیق روحی مواجه شدهاند». دکتر ناص�رزاده ،که س�اکن نیویورک اس�ت ،میگوید: ل ،Sex and the Cityخیلیها از من «بعد از پخ�ش س�ریا
36
بهمن۱۳۹۲
میپرس�یدند که آیا زنان از نظر جس�می و روحی میتوانند مانند شخصیتهای این سریال تعدد روابط جنسی داشته باشند؟ زنان خیلی راغب شده بودند که مانند کاراکترهای این س�ریال زندگی کنند .تجربهی من با توجه به بیمارانم نش�ان میدهد که ن�ه؛ زنها بعد از رابطهی جنس�ی دچار وابستگی میشوند و بخشی از دلیلش کام ً ال فیزیولوژیک است .وقتی زن ارضا میشود بدنش هورمون اکسیتوسین ترش�ح میکند ک�ه مح�رک انقباضات رحمی اس�ت و این هورمونی است که حس وابس�تگی و عاطفی در زن ایجاد میکند .با هورمونها که نمیشود جنگید». دکت�ر پورعبداهلل ،با اش�اره به تغییر نگاه زن�ان دربارهی رابط�هی جنس�ی آزاد ،میگوی�د« :خیلی از زن�ان ایرانی در ی�ک دههی اخیر تابوش�کنی کردهاند و روابط جنس�ی آزاد دارن�د ،ام�ا به نظرم میآی�د که در ذهن ای�ن بخش از زن�ان هم هنوز تفکر سوءاس�تفادهی جنس�ی باق�ی مانده اس�ت .متأس�فانه تا زمانی که این تفکر وجود داشته باشد ک�ه در س�کس ،یک نف�ر م�ورد اس�تفاده ق�رار میگیرد و یک نفر اس�تفاده میبرد ،روابط منطقی و درس�تی شکل نمیگیرد .من خیل�ی از دختران مدرن ایرانی را دیدهام که دوستپس�ر یا شریک جنسی یا حتا شوهر داشتهاند اما بعد که رابطهشان تمام ش�ده ،دختر میگوید در آن مدت مورد سوءاس�تفاده واقع شده اس�ت .یادش میرود که بگوید او هم در آن مدت از رابطه لذت برده اس�ت .این تفکر خیلی بد و ظالمانه است». دکتر پورعبداهلل ،با اشاره به این که هیچکدام از مراجعان غیرایرانیاش مشکلی شبیه زنان ایرانی ندارند ،میگوید: ً اصلا اینطور نیس�تند .اگر رابط�های تمام «خارجیه�ا شود ،فکر نمیکنند مورد سوءاستفاده واقع شدهاند .شاید ای�ن تفک�ر از آنجا میآید که ب�رای دختر ایران�ی بکارت، دختر بودن ،دختر خوب بودن و بخشیدن بدن به شخصی که قرار اس�ت با او ازدواج کنند خیلی مهم است و ریشهی فرهنگی دارد .زنان و مردان جامعهی ما ،به دلیل شرایط مذهبی ،س�نتی و فرهنگی که در آن بزرگ شدهاند ،هنوز این تفکرات را در الیههای ذهنیش�ان دارند ،و به همین دلیل انتظاراتش�ان از روابط و نقش م�رد و زن در بخش ناخودآگاه ذهنشان با بخش خودآگاهشان متفاوت است، و همین است که خیلی وقتها دردسر ایجاد میکند». آن همه انشایی که در پایان هر ارتباط جنسی خوانده شد! نس�یم دختر ۵۳ساله و دانش�جوی مقطع فوقلیسانس است و از س�ه سال پیش در واش�نگتن زندگی میکند .در
عکس :ادوارد وستون
یکی از کافههای شلوغ شهر قرار میگذاریم .قهوهمان که به نیمه میرسد ،نسیم شروع به حرف زدن میکند: من در زندگیم مرده�ای زیادی را تجربه کردهام و از این بابت خوش�حال ام .من س�عی کردم تابوی گناه و س�کس بدون عش�ق را در خودم بش�کنم ،و مثل خیلی از زنهای محت�اط ،زندگی�م را مح�دود ب�ه چن�د م�رد نکن�م .البته خیلی هم ضربه خوردم .کار آس�انی نب�ود .خیلی از طرف مردهایی که با آنها خوابیدم تحقیر ش�دم .خیلی از مردها برای ای�ن که من پیش�قدم میش�دم تحقی�رم میکردند. مردهای ایرانی اصو ً ال از زنی که به س�کس مش�تاق باشد خوششان نمیآید .اما من یاد گرفتم با این نگاهها چهطور برخورد کنم .م�ن نمیتوانم خودم را حذف کنم .مردهای آمریکایی که ب�ا آنها خوابیدم ،فک�ر نمیکردند چون من زن هس�تم باید در رختخواب مفعول باش�م .اتفاق ًا اشتیاق من برایش�ان جنب�هی مثب�ت دارد .من با آنه�ا راحت ام و ش�رایط مس�اوی را در رختخ�واب دارم .اما ب�ا مردهای ایرانی ،همیش�ه باید خ�ودم را ثابت میک�ردم که من هم دختر خوب و خانوادهداری هس�تم .همیش�ه انگار باید در انتهای رختخواب برایشان انشا میخواندم. – تا به حال شده که بعد از رابطهی رضایتبخش جنسی عاشق شوی؟ خیلی شنیدم که آدمها بعد از رابطهی موفق جنسیشان
عاشق هم میشوند ،اما برای من تا به حال اتفاق نیفتاده. ِ رابطهی جنس�ی خ�وب م�ن را در رابطه نگه م�یدارد اما ً مثلا دنیای عاش�ق ش�دن معیارهای دیگری ه�م دارد، مش�ترک فکری ،احس�اس رضایت از این که در کنار او به دیگران معرفی شوی ،و این که در بیرون از رختخواب هم بخواهی با او همقدم باش�ی .برای من این اتفاق نیفتاده و اساس ًا فکر میکنم اینها شعار است. – گفت�ی ب�ا مردهایی که حق تو را به رس�میت نشناس�ند برخورد میکنی .مث ً ال چه کار میکنی؟ بعض�ی از مرده�ای ایران�ی خودخ�واه ان�د و فق�ط ب�ه خودشان فکر میکنند .اص ً ال فکر نمیکنند ارتباط جنسی یک عمل دوطرفه اس�ت و زن هم حق دارد که ارضا ش�ود و ل�ذت ببرد .خیلی از دوس�تانم میگوین�د وقتی در چنین موقعیتی قرار بگیرند خجالت میکشند و چیزی نمیگویند و حتا بدتر این که ادای ارضا ش�دن ه�م در میآورند ،ولی این دروغ است ،هم به خودت و هم به طرف مقابلت .من ای�ن را نمیفهمم .دو طرف باید ل�ذت ببرند .من وقتی در چنین شرایطی قرار بگیرم ،که خیلی هم کم اتفاق نیفتاده، به مرد میگویم که وظیف�ه دارد من را هم ارضا کند و به او میگویم که چه کارهای باید انجام دهد تا ارضا شوم. – از گفتنش خجالت نمیکشی؟ بهمن ۱۳۹۲
37
شهرزاد پورعبداهلل میگوید« :گفته میشود مردها تمایل جنسی بیشتری از زنها دارند اما من در واقعیت میبینم که زنهای مراجعهکننده بیشتر از مردهایشان تمایل جنسی دارند .این یک کلیشه است که با واقعیتهای جهان امروز ما مغایرت دارد». نه .برای چه باید خجالت بکشم؟ اگر مردی فکر میکند من زن شایس�تهای نیستم مشکل خودش است ،و اساس ًا جه�ان من با این م�رد فرق دارد .من اول بای�د خودم را به رسمیت بشناس�م و بعد دیگری را .خوشبختانه من اص ً ال خجالت نمیکش�م .مردهایی هم که بخواهند کنایه بزنند خیلی راحت بهش�ان میگویم که اش�تباه فک�ر میکنند و بهتر اس�ت این کنایهها را برای خودش�ان نگه دارند .مرد ایران�ی پررو ام�ا مهربان اس�ت؛ وقتی به او ی�اد بدهی که احترام بگذارد حتم ًا به تو احترام میگذارد. برابری مرد و زن خارج از رختخواب ً اصلا ای�ن ح�رف دکت�ر ناص�رزاده میگوی�د« :م�ن فمینیس�تهای افراط�ی را نمیفهمم ک�ه میگویند زن و مرد هیچ فرق�ی ندارند و زنها هم مانن�د مردها میتوانند روابط جنسی آزاد داشته باش�ند .آنها اکتیویست هستند و داخ�ل مطبه�ای روانش�ناسها را نمیبینن�د که چه خبر اس�ت .مطبها پر از دختران و زنانی اس�ت که روابط جنسی زیادی داشتهاند اما سردرگم اند و کالفه .زن با مرد ف�رق میکند .باید قبول کنیم که مرد و زن از بعضی جهات با هم تفاوت دارند». او در ادامه میگوید« :من مراجعان زیادی دارم که روابط جنسی آزاد داشتهاند .آنها توانستهاند احساساتشان را کنترل کنن�د و مثل مرده�ا از رابطهها گذر کنند و وابس�ته نشوند ،اما بعدتر برایشان مشکل ایجاد شده است .ما باید متوجه باش�یم که جنگ براب�ری زن و م�رد را در مرزهای خ�ارج از رختخواب انجام دهیم .یک مثال س�اده میزنم تا اختالف دنیای جنس�ی مرد و زن کام ً ال مش�خص شود. زنی اگر از جفتش ناراحت باشد نمیتواند با او سکس کند، اما مرد اگ�ر از جفتش ناراحت باش�د باز ه�م میتواند با او س�کس کند و این دو را مربوط به ه�م نمیداند .به همین
38
بهمن۱۳۹۲
س�ادگی ،این دو جنس در امور جنس�ی با هم متفاوت اند. به اعتقاد من ،ش�عارهای افراطی در تبلیغ روابط جنس�ی آزاد و متنوع برای زنان خوب نیست». دکتر ناص�رزاده مث�ال دیگ�ری میزند« :م�ن بیماری دارم که ازدواج کرده و خیلی هم همس�رش را دوست دارد ام�ا لذتی از رابطهی جنس�یش نمیبرد و مدتهاس�ت که رابطهشان بحرانی شده چون زن مایل به رابطهی جنسی ً قبلا رواب�ط متعدد جنس�ی داش�ته و طوری نیس�ت .او خودش را تربیت کرده که وابس�ته نباشد ،و احساساتش و میل به وابستگی را در خودش کشته است .بنابراین ،حاال با ش�وهرش در ارتباط طوالنی مدت دچار مش�کل ش�ده چون فک�ر میکند طبق تجربهاش بای�د در جایی دیگر و با شخص دیگری رابطهی جنسی ایجاد کند». مردهای که فاعل بودن زن برایشان ترسناک است ش�هرزاد پورعب�داهلل میگوی�د« :گفته میش�ود مردها تمایل جنس�ی بیش�تری از زنها دارند اما م�ن در واقعیت میبین�م که زنهای مراجعهکننده بیش�تر از مردهایش�ان تمای�ل جنس�ی دارن�د .ای�ن ی�ک کلیش�ه اس�ت ک�ه ب�ا واقعیتهای جهان امروز ما مغایرت دارد». دکتر پورعبداهلل در مورد مش�کل غالب در روابط جنسی میگوید« :متأسفانه مشکل اینجاست که زنهای ایرانی بیشتر مواقع روی تمایل جنسیشان سرپوش میگذارند، چون میترسند که به ضررشان تمام شود و مث ً ال مرد شک کن�د که او قب ً ال روابط جنس�ی زیادی داش�ته ،و ش�اید هم همینطور بوده اما زن نمیخواهد بگوید ،چون میترسد که دختر س�بکی جل�وه کند .اما در اروپ�ا و آمریکا برعکس است؛ اگر زنی کنترل ارتباط جنسی را در دست بگیرد و به قولی فعال باشد ،برای مردها نه تنها جالب است بلکه یک نقطهی مثبت در رابطهشان تلقی میشود .برای مردهای ایران�ی ،فاعل بودن زن در ارتباط جنس�ی چیز ترس�ناکی است». دکت�ر پورعب�داهلل ،با اش�اره ب�ه مراجع�ان ایرانیاش، میگوی�د« :خیل�ی س�خت اس�ت ب�رای ایرانی�ان که در مورد س�کس ح�رف بزنند .حت�ا وقتی میخواهن�د با من که مشاورش�ان هس�تم حرف بزنند ،خیلی خالصه حرف میزنند ،و میگویند :خیلی ببخش�ید ،بیادبی است ولی … به نظ�رم ،یکی از دالی�ل اصلی ترس از ح�رف زدن و ترس از قضاوت ش�دن و نداش�تن تعادل در روابط جنسی فقدان آموزش سکس در کشور است».
عکس :ادوارد وستون بهمن ۱۳۹۲
39
صمد قربانزاده متولد ١٣٦٣ارومیه است و در رشتهی گرافیک دانشگاه فردوسی مشهد لیسانس گرفته است .خودش میگوید که دو بار متولد شده: بار اول هنگامی که مادرش چشمان او را به جهان گشود و بار دوم زمانی که در سال ١٣٨٤دوربین او چشمانش را دوباره به جهان گشود .تولد اولش چشمانش را به جهان رنگها گشود و تولد دومش چشمانش را به جهان تاریکیها ،و پس از تولد دومش بود که تالش کرد تا در دنیای واقعی تصاویری را ببیند که از ذهنش میگذشت. سوژهی مجموعه عکس صمد «زن» است ،زنانى که از عالم واقع به خیال هنرمند رخنه کرده و در قالب مجموعهی «زخم» ثبت شدهاند؛ پیوندى بین رنج و زن .این انتخاب او است ،پنجرهاى است که قربانزاده از آن دریچه به جهان اطرافش نگریسته است. تقریب ًا در تمامی آثار این عکاس درگیریهایی همچون گم شدن انسان ،حجاب و پوشش ،ارتباطات شخصی ،آزادی ،برابری حقوق ،و ...دیده میشود .او مىگوید« :چگونه ممکن است که این جهان نتواند درد و رنج را از خود دور کند ».صمد برای بیان تصاویری که در ذهنش وجود دارد ،از شیوهی فوتومونتاژ بهره میگیرد ،سبکی از عکاسی که امکان نگارش خیال را برایش مهیا میکند. عکسهاى او خیالى اند اما حسى واقعى از رنج و درد را منعکس مىکنند. قربانزاده مدرس عکاسی در شهر ارومیه است و در کنار آن پروژههای شخصی خود را انجام میدهد .او در نمایشگاههای گروهی متعددی در ایران حضور داشته است .طی سال های ١٣٨٨تا ١٣٩٢عکسهای او در جشنوارههای عکاسی در کشورهای ازبکستان ،هند ،بوسنی ،انگلیس ،برزیل ،اسلواکی و آمریکا به نمایش در آمده است .صمد قربانزاده جوایز متعددی را در جشنوارههای عکاسی از کشورهای تایلند ،صربستان ،ازبکستان و نیز ایران دریافت کرده است. 40
بهمن۱۳۹۲
بهمن ۱۳۹۲
41
42
بهمن۱۳۹۲
بهمن ۱۳۹۲
43
44
بهمن۱۳۹۲
بهمن ۱۳۹۲
45
نازلی خواندن را در کودکی از «استودیوی حمام خانهی پدربزرگ»اش و با ضرب «قابلمهی دایی»اش شروع کرده است .در تهران و در جمعهای خانوادگی خوانده و خوانده تا رسیده به اورگن امروز که با مدرک دکترای فیزیک در ایالت ِ آمریکا برای دل خودش و دوستانش میخواند. شاید فقط فیزیکدانها بتوانند ربط قابلمه با دکترای فیزیک را پیدا کنند ،اما برای ما ایرانیها دشوار نیست فهمیدن اینکه چرا زنی برای آواز خواندن به حمام خانهی پدربزرگ پناه میبرد. ش�اید اگ�ر نازل�ی ای�ن ام�کان را داش�ت ک�ه ب�ه جای اس�تودیوی حمام در اس�تودیوهای واقع�ی و کالسهای موس�یقی تمرین آواز کند ،امروز به ج�ای دکترای فیزیک دکترای موس�یقی داش�ت یا یک ستارهی موس�یقی بود. کسی چه میداند؟ اگر در یوتی�وب برخی ترانههای عاش�قانهی فارس�ی و آذری را جس�توجو کنید به ویدئوه�ای نازلی و برادرش، روشن ،میرسید .روشن هم در ونکوور کانادا دانشجوی دکت�رای برق اس�ت .آنها وقتی ب�ه هم میرس�ند تا رفع
46
بهمن۱۳۹۲
دلتنگ�ی کنن�د ،پ�س از سلام و احوالپرس�ی کن�ار هم مینش�ینند ،نازلی میخواند و روش�ن مینوازد .از «شب بود بیابان بود زمس�تان بود» و «ش�نهای ساحلی» اجرا کردهاند تا «ساری گلین» و «کوچهلره سو سپمیشم» .در میان اجراها س�رودهای حماسی مثل «خون ارغوانها» هم دیده میش�ود .به ط�ور معمول ،رقصن�ده هم دارند، از ش�علههای رقص�ان در ش�ومینه گرفت�ه ت�ا ش�اخههای رقصان در باد .بله ،نازل�ی در چهار فصل میخواند .بازی نازلی ب�ا تارهای حنج�رهاش ،بازی انگش�تان روش�ن با تارهای گیتار و همهی عش�ق و عالقهش�ان به موسیقی، 15ویدئ�وی س�اده و صمیمی در یوتیوب ش�ده ب�ا بیش از صد هزار بازدیدکننده .در فیس�بوک ه�م برخی از ویدئوها بیش از 250بار به اش�تراک گذاش�ته شده اس�ت .در یک گفتوگوی کوتاه با نازلی دربارهی انگیزهاش از خواندن، آرزوهایش ،تأثیر رسانههای اینترنتی بر زندگیاش و تغییر احساساتاش پس از انتشار صدایش پرسیدهام: چی ش�د تصمیم گرفتی اینقدر ساده و صمیمی بخونی و صدات رو در فضای مجازی منتشر کنی؟ راس�تش م�ن از س�ن خیل�ی پایی�ن آواز میخون�دم ،با
همراه�ی قابلمهی داییم و در اس�تودیوی حمام خونهی پدربزرگ�م .خوندن ت�و جمعهای صمیمی خان�وادهی ما بخش�ی همیش�گی و طبیعی از اوقات دور همنشینی بود و از ای�ن طری�ق نش�ون میدادیم ک�ه از با هم بودن ش�اد ای�م .االن هم ب�رای من و روش�ن همینط�وره .در واقع این ویدیوه�ا اولین بار ب�رای مادر و پدرمون ضبط ش�د تا ش�ادی ما رو ببینن و از دور توش س�هیم بش�ن .بعد توی فیس�بوک گذاش�تیم تا دوس�تامون ببینن و در فیسبوک به طرز غافلگیرکنندهای ازش�ون استقبال شد .شاید چون از دل برآم�ده ،بر دل نشس�ته .من درس موس�یقی نخوندم ولی همیشه در طول تحصیل و کارم تماسم رو با موسیقی حف�ظ ک�ردم .مش�خص ًا و ب�ه ص�ورت جدیت�ر ،آموزش صداس�ازی کالس�یک رو دنبال کرده و میکنم تا «ساز» خ�ودم رو پرورش ب�دم و بتونه اب�زار بهتری ب�رای انتقال احساس�اتم موقع خوندن بش�ه .خوندن برای من همیشه بیشتر یه فرآیند بوده تا هدف نهایی .میخونم چون از این کار لذت میبرم و س�عی میکنم ،با تمرین بیش�تر ،بهتر و آزادانهتر خودم رو بیان کنم. از وقتی صدات رو در یوتیوب و فیس�بوک منتشر کردی چه تغییری در زندگیت به وجود اومد؟ این کار چه تأثیری روی زندگی خودت داشته؟ م�ن و روش�ن بس�یار غافلگی�ر و خوش�حال ش�دیم از بازتابه�ای قش�نگی ک�ه از ط�رف دوس�تان و غریبهه�ا دریافت کردیم .عکسالعمل بینندهه�ا تأییدی بود بر این باورم ک�ه اگه آدم کاری رو با عش�ق و از صمیم قلب انجام ب�ده ،اون کار اث�ر مثبتی خواهد داش�ت .ما ب�ه هیچ وجه حرفهای نیستیم و زمان بسیار محدودی (فقط چند روزی در سال که هم رو میبینیم) برای تمرین داریم .ولی انجام این کار ،به من یادآوری کرد چه قدر دوس�ت دارم از طریق موس�یقی با روح زندگی مرتبط بش�م و انگیزهی مضاعفی به من داد که اگه فرصت بش�ه در آینده وقت بیشتری روی موسیقی بذارم .از جمله این که شاید کار رو یک قدم جلوتر ببرم و روی موس�یقی و ترانههایی که س�اختهی خودمون باشه کار کنم. فکر میکن�ی صدای تو چ�ه تأثیری میتونه ب�ر جهان زن ایرانی ،که تحریم صدا یکی از مش�خصههای اون هست، داشته باشه؟ م�ن آرزو دارم زن�ان م�ا (و همینطور م�ردان ما) هرچه
بیش�تر به انج�ام کاری ک�ه بهش عش�ق م�یورزن روی بیارن ،کاری که دلشون رو شاد و لبشون رو به خنده باز کنه .پدرم همیش�ه به من میگف�ت« :کاری رو در زندگی انجام بده که بهش عش�ق میورزی ».ی�ا به قول جوزف کمپ�ل« ،لذت خود را دنب�ال کنی�د .»follow your bliss/ م�ن نمیتونم بگم که همیش�ه این کار رو ک�ردم ،اما قطع ًا دوست دارم که این کار رو بکنم و موسیقی برای من کام ً ال در ای�ن مقوله میگنجه .فکر میکن�م همهی ما میتونیم این توصیهی بسیار خوب رو در نظر بگیریم .شکی نیست ک�ه زن�ان ایران�ی در چن�د دههی گذش�ته در بی�ان هنری خودش�ون ب�ا موانع زیادی روب�هرو بوده و هس�تن .با این حال ش�گفتانگیز و دلگرمکننده اس�ت وقتی میبینیم با وجود هم�هی این محدودیتها و نبود عرصهی مناس�ب ب�رای زن�ان در ای�ران ،زن�ان بس�یاری هم هس�تن که به هن�ر خودش�ون میرس�ن ،از هنرهای تجس�می گرفته تا موسیقی ،ادبیات و غیره .این روزها ،چه در ایران و چه در سطح جهانی ،بیشتر و بیشتر از کارهای اونها میبینیم و میش�نویم و طبع ًا رس�انهی عالی و فراگیر اینترنت امکان پخش ش�دن هرچه بیش�تر این نوع کارها و دیده ش�دنش توس�ط تعداد بیش�تری از ما رو فراهم میکنه .این میزان از فعالیت خیلی خوب نش�ون میده که بسیاری از ما داریم به کارهایی که دوستشون داریم میپردازیم ،حتا در نبود رسانههای رسمی کافی .من فکر میکنم ما ،زنان ایرانی، ام�روز هرچه بیش�تر داری�م بر فرآین�د بیان هن�ری تمرکز میکنی�م ،به جای اهداف و نتایجی که ممکنه به س�ادگی در دس�ترس ما نباشن .نتایج و اهداف هم به مرور زمان در پی میآن. خاطرهای از بازخورد این کلیپها از طرف کاربران فیسبوک یا یوتیوب داری؟ واکن�ش تک تک کس�انی ک�ه موس�یقی م�ا رو دیدن و شنیدن برای من بسیار ارزشمنده ،اما یکی هست که بیش از همه به یادش میافتم .یک نفر برام نوشته بود که وقتی به خوندن من گوش میکنه احساس میکنه خودش داره آواز میخونه .این حرف بینهایت من رو ش�اد کرد؛ چون متوجه ش�دم از طریق موس�یقی میتونم ش�ادی و سرور واقعی رو با دیگران س�هیم بش�م .اگر چیزی از موس�یقی ما یا چیزی در موس�یقی ما بتونه چنین جنسی از شادی رو در دل دیگری بیدار کنه ،من ب�ه بزرگترین آرزوی خودم رسیدهم. بهمن ۱۳۹۲
47
عکس :جواد منتظری
در جهانی که به سرعت رو به تغییر است ،و این تغییر شامل بسیارى از پدیدههاى اجتماعى نیز مىشود ،هنوز واژهی سکس و آموزش جنسی در بیشتر کشورها با شرم بیان میشود و حتا سعی میشود کمترین کاربرد ممکن را در رسانهها و مدارس و کتابها داشته باشد .در کشوری مانند ایران با جمعیتی نزدیک به ٨٠میلیون نفر ،معدود خانوادههایی هستند که در سنین رشد و بلوغ دختران و پسران ،اطالعات کافی و درست در مورد آموزش جنسی به فرزندان خود دهند. دقت بیش�تر به عبارت «مشکالت جنسی» نمونههای
مختلف�ی در اطرافیانم�ان ی�ا حت�ا زندگی خودم�ان را به
یادمان میآورد .مش�کالت جنس�ی تنها در کوچک بودن آل�ت تناس�لی م�ردان و یا س�ردمزاج بودن زن�ان خالصه نمیشود .بسیاری از مشکالت جنس�ی در ایران ناشی از
کمبود اطالعات کافی در مورد س�کس اس�ت یا به عبارت دیگر ،نبود آموزش در مورد اندام جنسی و روابط جنسی.
48
بهمن۱۳۹۲
ام�ا در کش�وری که داش�تن رابطهی جنس�ی تنها برای
افراد متأهل تعریف ش�ده اس�ت و وجود این رابطه پیش از ازدواج جرم محسوب میشود و عواقب قضایی مشخصی برای آن تعیین ش�ده اس�ت ،دولتمردان ب�راى آموزش
دادن ،تنها به کتابی با نام «تنظیم خانواده» در 19سالگی
و آموزش�ی چند دقیق�های پیش از جاری ش�دن خطبهی عق�د اکتفا میکنن�د و ای�ن در حالی اس�ت که ب�ه گزارش
وبسایتهای خبری دولتی ،س�ن شروع روابط جنسی در ای�ران کاهش قابل مالحظ�های – 11س�الگی – یافته و از طرفی دیگر ،سن ازدواج روز به روز باالتر میرود.
از آنج�ا ک�ه افزای�ش جمعیت کش�ور در ده�هی پنجاه
س�بب نگرانی دولتمردان ش�د ،سیاس�تهای کشور در
زمین�هی زادوول�د در جهت کاهش موالید گام برداش�ت و این سیاس�تها از س�ال 1368به اجرا در آم�د .در همین
رابطه ،وزارت «بهداش�ت ،درمان و آموزش پزش�کی» و
وزارت «علوم ،فرهنگ و آموزش عالی» ،موظف ش�دند
که واحد درسی به نام «جمعیت و تنظیم خانواده» در کلیه
رشتههای آموزشی بگنجانند.
از س�وی دیگر ،طی س�الهای اخیر صحب�ت از حذف
این واحد دانش�گاهی از دانشگاههای کشور به میان آمده اس�ت چرا که دولتمردان بر این عقیده هس�تند که اکنون
سیاس�تهای کش�ور در جه�ت افزای�ش جمعی�ت گام بر میدارد.
محمدحس�ین یادگاری ،رئیس «جهاد دانش�گاهی»،
در آبان ماه س�ال 1391در مصاحبهای بی�ان کرد« :دیگر
درسی به نام تنظیم خانواده در داخل دانشگاهها نخواهیم داش�ت و بح�ث ازدواج ،محوری�ت خان�واده و افزای�ش جمعیت در دس�تور کاری شورایعالی انقالب فرهنگی و
همچنین دانشگاهها قرار میگیرد».
محمدحسین یادگاری ،رئیس «جهاد دانشگاهی» ،در آبان ماه سال ۱۳۹۱در مصاحبهای بیان کرد« :دیگر درسی به نام تنظیم خانواده در داخل دانشگاهها نخواهیم داشت و بحث ازدواج، محوریت خانواده و افزایش جمعیت در دستور کاری شورایعالی انقالب فرهنگی و همچنین دانشگاهها قرار میگیرد». در س�نین نوجوان�ی به دخت�ران و پس�ران آم�وزش داده میشود.
در جوام�ع اروپای�ی ،ای�ن آم�وزش ک�ه در دو مرحلهی
س�ال 90برخ�ی مس�ئوالن از تدری�س کتاب «ش�کوه
«ش�ناخت ان�دام جنس�ی و مراقب�ت از آن» و «آم�وزش
گفتند ،معاون «امور خانواده و مس�ئول عفاف و حجاب»
از بیماریهای جنسی» است در سطوح مختلف ابتدایی،
در اینب�اره گفت« :تدریس کتاب روانشناس�ی ازدواج و
منطقهی اس�کاندیناوی آموزشها تنها به آموزش روابط
جای�گاه را در مش�اوره پی�ش از ازدواج پیدا کنن�د؛ چرا که
جنس�ی (الجىبىتى) هم آشنا میش�وند و مراکز حمایت
در حالیاس�ت که واحد درس�ی «تنظیم خانواده» تنها در
تراجنس�یها ،و دوجنسیهاس�ت ،آموزشهای�ی چن�د
کنکور وارد دانش�گاههای کشور شده باش�ند ،و این بدین
حقوق جنسی همهی افراد جامعه آشنا میشوند.
دلیلی نشود ،از این آموزش نیز باز میماند.
رأى منفى ایران به آموزش روابط جنسى
همس�رداری» به ج�ای درس «تنظیم خانواده» س�خن
مسائل جنس�ی و روش جلوگیری از بارداری و پیشگیری
در «مرکز امور زنان و خانواده»ی نهاد ریاس�تجمهوری
راهنمای�ی و دبیرس�تان ص�ورت میگیرد .در کش�ورهای
شکوه همسرداری باعث میش�ود که دانشگاهها بهترین
جنس�ی ختم نمیش�ود و نوجوانان با مس�ائل دگرباش�ان
استادان میتوانند به دانشجویان مشاور ه بدهند ».و این
از حق�وق اعضاى این جامعه که ش�امل همجنسگرایان،
دس�ترس افرادی قرار میگیرد که پس از آزمون سراسری
س�اعته و به نوبت در مدارس فراهم میکنند و نوجوانان با
معناس�ت که اگر فردی موف�ق به ورود به دانش�گاه به هر بر اس�اس آمار س�ال 1391در ای�ران ،روزانه 381زوج
از یکدیگر جدا میش�وند که مش�کالت جنسی یکی از سه
چن�دی پیش ،ایران به همراه روس�یه و آذربایجان س�ه
کش�وری بودند که در شش�مین کنفرانس جمعیت آس�یا و
دلیل اصلی افزایش آمار طالق ذکر شده است.
اقیانوسیه (که نمایندگانی از 42کشور جهان برای شرکت
آموزش ،قبل از لمس واقعیت
هم آمده بودند) ،به حقوق جنسی ،لزوم آموزش جنسی و
در تع�داد زی�ادی از کش�ورهای غربی ،آم�وزش روابط
جنس�ی که ش�امل آش�نایی ب�ا اندام جنس�ی ،ب�ارداری و
روشهای پیش�گیری از بارداری و بیماریهای مقاربتی
در آن از تاریخ 25تا 29ش�هریور ماه در ش�هر بانکوک گرد سقط جنین رای منفی دادند.
نمایندگان کشورهای مخالف با تأکید بر عوامل فرهنگی
و دین�ی کش�ورهای مختل�ف عقیده داش�تند ک�ه آموزش
بهمن ۱۳۹۲
49
ب�ه تازگی قدم�ی در جهت آش�نا کردن دانشآم�وزان با
در تعداد زیادی از کشورهای غربی، آموزش روابط جنسی که شامل آشنایی با اندام جنسی ،بارداری و روشهای پیشگیری از بارداری و بیماریهای مقاربتی در سنین نوجوانی به دختران و پسران آموزش داده میشود
ش�ده اس�ت .به گفت�هی رض�ا نامیپ�ور ،مدیر پ�روژهی «مب�ارزه ب�ا ای�دز» وزارت آم�وزش و پرورش ای�ران و به گزارش رسانههای دولتی در ایران ،جزوهای 8صفحهای
که دارای کد درسی است برای دانشآموزان دبیرستانی،
پیشدانش�گاهی و فنی و حرفهای فراهم ش�ده اس�ت که در زمین�هی ایدز و عفون�ت اچآیوی و راههای انتش�ار و
جنس�ی باید با قید «سن مناسب» در این سند طرح شود و
ش�یوههای جلوگیری از آن اطالع�ات الزم را در بر دارد.
باید حذف ش�ود به این دلیل که دولت ایران چنین حقوقی
دقیقی در مورد آموزش روابط جنسی در اختیار نوجوانان و
نمایندگان ایران تأکید داشتند که عبارت «حقوق جنسی» را به رسمیت نمیشناسد.
اما این آموزش تنها در مورد بیماری ایدز است و اطالعات جوانان قرار نمیدهد.
ذکر عبارت «سن مناسب» در حالی از سوی نمایندگان
آموزش روابط جنسی قبل از انقالب 57نیز در مدارس
پسران در 15سالگی به سن «تکلیف» شرعى میرسند و
بر موازین اسالمی و شرم و حیا پیگیری شده است .شاید
ایران مطرح میش�ود که در ایران ،دختران در ٩سالگی و به عبارتی وارد دوران بلوغ جس�مى شده و دختران از این
سن موظف به رعایت حجاب میشوند. زیر سایهی ایدز
50
بیماری ایدز و راههای جلوگیری از ایدز در ایران برداش�ته
بهمن۱۳۹۲
مطرح نبود .اما عدم آموزش پس از انقالب با تأکید بیش�تر مهمترین دلی�ل این اصرار بر س�کوت هم�هی نهادهاى آموزشدهن�دهی ک�ودکان ،نوجوانان و جوان�ان تأکید بر «ممنوعیت س�کس پیش از ازدواج» اس�ت که حتا براى آم�وزش و افزایش آگاه�ى عمومى درب�ارهی مهمترین و
طبیعىترین نیازهاى جس�مى دانشآموزان نوجوان تنها حریم س�نت و مذهب را رعایت مىکند .در چند سال اخیر
رادیو و تلویزیون ای�ران برنامههایى در جهت آگاهى دادن
نسبت به مس�ائلى جنس�ى در روابط زناش�ویى تهیه کرده است که بیشتر این برنامه ها از زبان افراد مذهبى و با تأکید
بر محتوا و منابع مذهبى تهیه شده است . تجربههاى فردى ،تجربههاى عمومى
نیلوف�ر -ش دخت�ر 18س�الهای از ته�ران اس�ت ک�ه
میگوید با مقولهی س�کس برای اولین بار در 14س�الگی (س�وم راهنمایی) از طریق همکالسیها آشنا شده است.
او میگوی�د« :کلم�هی س�کس را ک�ه ده�ن ب�ه دهن در
مدرسه میچرخید از همکالسیها شنیدم و احساس گناه اولین حس من بود .اما به تدریج کنجکاو ش�دم و دوس�ت
داش�تم بیش�تر در مورد س�کس بدانم و خودم تجربه کنم
ولی جرأت پرس�یدن از کس�ی را هم نداش�تم ».نیلوفر در دوران دبیرس�تان از طریق کتاب علوم در مورد جفتگیری
حیوانات و گیاهان اطالعاتی به دست آورده بود اما کارکرد اندام تناسلی در انسانها را نمیدانست .
نیلوفر ادامه میده�د« :از بزرگترهای فامیل ش�نیده
بودم که اگر پسری به دختری دس�ت بزند به این معناست
که فقط قص�د سوءاس�تفاده دارد و پ�س از آن دختر را حتا ن�گاه هم نمیکند .اما بعد از این که خودم با کس�ی که او را
دوس�ت دارم و قص�د ازدواج دارم رابطهی جنس�ی برقرار کردم ،فهمی�دم که این رابط�ه میتواند به خاطر دوس�ت
داش�تن زیاد باشد .هرچند که وقتی اولین رابطهی جنسی
را داش�تم ،چیز زیادی از آن نمیدانس�تم چ�ون فقط دو یا س�ه بار ،در گوشیهای موبایل دوستانام ،چند صحنهی کوت�اه پورن�و دی�ده ب�ودم که ب�ه نظ�ر خیلی ه�م دردناک
میآمد».
زینب دختر 14سالهی ایرانی است که دوران راهنمایی
را در کش�ور دوب�ی و در مدرس�های انگلیس�یزبان ،که به
شیوهی مدارس انگلستان اداره میشود ،گذرانده است. اطالعات او در مورد روابط جنسی و روشهای پیشگیری
از بارداری و بیماریهای جنسی به مراتب بیشتر از نیلوفر
چندی پیش ،ایران به همراه روسیه و آذربایجان سه کشوری بودند که در ششمین کنفرانس جمعیت آسیا و اقیانوسیه (که نمایندگانی از ٤٢کشور جهان برای شرکت در آن از تاریخ ٢٥ تا ٢٩شهریور ماه در شهر بانکوک گرد هم آمده بودند) ،به حقوق جنسی ،لزوم آموزش جنسی و سقط جنین رای منفی دادند است.
در 13س�الگی ،زینب با نامهای از طرف مدرسه به خانه
م�یرود؛ در نامه به مادران و پ�دران دانشآموزان کالس هفتم اطالع داده ش�ده اس�ت ک�ه فرزند ش�ما در هفتهی
آین�ده آموزشهای�ی در م�ورد روابط جنس�ی ،روشهای پیش�گیری از بارداری و بیماریهای جنسی خواهد دید. زینب میگوید« :معلم در کالس ما ،از پسرها خواست نام آلت جنس�ی دختره�ا را با صدای بلند بگوین�د و از دخترها خواس�ت نام آلت جنسی پسرها را با صدای بلند بگویند ،تا خجالتمان از به کار بردن این کلمهها از بین برود».
او میگوی�د ک�ه معلم عک�س اندامهای جنس�ی زنان و
مردان را در کتاب به آنها نشان داده است و بخش مربوط
به س�کس و تولید مثل و حاملگ�ی و جلوگیری از حاملگی از طریق کاندوم و قرصه�ای ضدبارداری و بیماریهای جنس�ی را با صدای بلند در کالس خوانده اس�ت و مراحل
جفتگیری و ورود اس�پرم ب�ه تخمک را به ط�ور کامل و با عکس به آنها نشان داده است.
از ش�ادی ،م�ادر 35س�الهی زینب ،پرس�یدم ک�ه آیا به
نظرش این آموزشها در س�ن مناسب برای زینب صورت گرفته یا به نظر او زود بوده است .شادی میگوید« :به نظر
من در س�ن مناسب بود؛ زینب چند بار قبل از آموزشهای مدرس�ه ،در مورد این که یک زن چگونه باردار میشود از
من س�ؤال کرده بود و من چون خودم در مدرسه آموزشی ندیده ب�ودم و نمیدانس�تم که ب�ه چه صورت�ی باید برای بهمن ۱۳۹۲
51
در حالی که در ایران آموزش روابط و مسائل جنسی همواره با بحث همراه بوده است و در حقیقت در دوران ١٢ سالهی تحصیلی پیش از دانشگاه هیچ آموزشی به دختران و پسران نوجوان و جوان داده نمیشود ،در کشوری مانند فرانسه از سال ١٩٧٣سه مرحله آموزش جنسی در هر سال ،از دبستان تا دبیرستان ،پیشبینی شده است در م�ورد آم�وزش مس�ائل جنس�ی در م�دارس ای�ران
از او میپرس�م ،و او میگوی�د دخت�رش در م�ورد پری�ود
آموزشهای�ی در مدرس�ه دیده اس�ت اما در م�ورد روابط جنس�ی هیچ آموزش�ی ندیده اس�ت و هیچگاه ت�ا به امروز س�ؤالی در این باره نداشته اس�ت .او معتقد است که نگین هن�وز خیل�ی کوچکتر از آن اس�ت ک�ه بخواه�د در مورد
این مس�ائل چیزی بدان�د چرا که هنوز س�رگرم بازیهای
کودکانهاش اس�ت .از او پرس�یدم که آیا ب�ه ذهن خودش عکس :جواد منتظری
دختر نوج�وانام توضی�ح دهم ،از مش�اور کم�ک گرفتم
اندام جنس�یاش و روابط جنس�ی میان دو انسان بدهد؟
حیوانها و گیاهها تولید مثل میکنند ،انس�انها هم تولید
او گفت ،مدتى پیش در خانه با همس�ر و پسر 18سالهام
طرف صورت میگی�رد .اما برایش گفتم ک�ه وقتی دو نفر
میخواس�تم از نگین هم بخواهم فیل�م را ببیند ،اما گفتم
سنشان باید مناسب باشد».
در اواس�ط فیلم ،با توجه به مس�ائلی که مطرح شد ،خیلی
و مش�اور م�را راهنمایی ک�رد .ب�ه او گفت�م همانطور که
پاسخ او منفی بود.
مثل میکنند و این عمل از طریق اندامهای جنس�ی هردو
مش�غول دیدن فیلم هیس ،دخترها فریاد نمیزنند شدیم.
همدیگر را دوس�ت دارند ،اقدام به عمل جنسی میکنند و
اول خودم نگاه کنم ،اگر مناس�ب بود ب�ه او هم میگویم؛
نگین 14 ،س�اله ،همکالس�ی زینب در دوران دبستان
خوش�حال ش�دم که از نگین نخواس�تم فیلم را نگاه کند.
راهنمای�ی را در م�دارس تهران میگذراند .ب�ا مادر نگین
اطالعی از آن ندارد و ش�اید باعث ش�ود کنجکاو شود و به
اس�ت ک�ه همچن�ان در ای�ران زندگ�ی میکن�د و دوران
چون مس�ائلی در ای�ن فیلم مطرح میش�ود که نگین هیچ
صحب�ت میکن�م و موض�وع گ�زارش را ب�ا او در می�ان
سراغ اطالعات غلط برود.
دختر نوجواناش گفتوگویی داش�ته باش�م اما او راضی
ارسال فیلم پورن از طریق بلوتوث
میگ�ذارم و از او میخواهم اگر مایل اس�ت ،اجازه دهد با
نمیشود و میگوید خودم به سؤالهایت جواب میدهم.
52
نرس�یده تا برای نگین توضیحی ،هرچن�د کوتاه ،در مورد
بهمن۱۳۹۲
از اس�ماعیل عب�دی ،دبی�ر کل کانون صنف�ی معلمان
ایران و دبیر ریاضی در دبیرس�تانهای منطقهی 2تهران
و اسالمش�هر ،در مورد آموزش مسائل جنسی در مدارس ایران پرسیدم« :متأس�فانه در حال حاضر هیچ بخشی در
ادارهی آم�وزش و پرورش برای تمرکز بر آموزش مس�ائل جنسی وجود ندارد و هیچ ارادهای در این زمینه وجود ندارد
و حتا معلمانی که س�عی میکنند به نحوی با دانشآموزان به صورت غیرمس�تقیم وارد بحث در این مورد بشوند ،زیر
فشار حراست قرار میگیرند و باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا این مسائل را برای دانشآموزان باز میکنید».
او در ادام�ه میگوی�د« :معلم�ان بهداش�ت م�دارس،
ب�ه جای ای�ن ک�ه بتوانن�د آزادان�ه تدری�س کنن�د و برای
دانشآموزان این مس�ائل را توضیح دهند ،تبدیل شدهاند ب�ه کتابدار و برنامهریز و دس�تیار ناظم در م�دارس .از نظر
من تنها بخش�ی که میتوان روی آن س�رمایهگذاری کرد
دبیران زیستشناس�ی هس�تند که البته آنها هم اجازهی ورود مستقیم به این مباحث را ندارند».
این دبیر آموزش و پ�رورش همچنین میگوید« :خودم
بارها ش�اهد رد و بدل شدن بلوتوثها و فایلهای مختلف
سکس�ی در زنگهای تفریح و حتا در زمان تدریس بودهام
که این امر تمرکز هم دانشآم�وزان و هم دبیران را از بین
میبرد ».اسماعیل عبدی معتقد است که هر نوع تغییری در این زمینه تابع�ی از ارادهی خانوادهها و معلمان اس�ت
زی�را تغیی�رات رفتاری در س�طح کالن ب�ا توجه به فش�ار جریانات مذهبی دور از ذهن خواهد بود.
او میگوی�د« :در ش�رایط کنون�ی در ته�ران ک�ه م�ا ب�ا
تفاهمنامهی بی�ن آموزش و پرورش و ح�وزهی علمیه در مورد واگذاری برخی مدارس ب�ه حوزههای علمیه مقابله
میکنیم ،بدیهی اس�ت که رس�یدن ب�ه موضوعاتی نظیر آموزش مس�ائل جنس�ی در م�دارس بیش�تر به ی�ک رؤیا
شباهت دارد».
آموزش +کاندوم
در حال�ی ک�ه در ایران آموزش روابط و مس�ائل جنس�ی
همواره با بح�ث همراه بوده اس�ت و در حقیقت در دوران
12س�الهی تحصیلی پیش از دانش�گاه هیچ آموزش�ی به
جزوهای ۸صفحهای که دارای کد درسی است برای دانشآموزان دبیرستانی، ی و حرفهای فراهم پیشدانشگاهی و فن شده است که در زمینهی ایدز و عفونت اچآیوی و راههای انتشار و شیوههای جلوگیری از آن اطالعات الزم را در بر دارد .اما این آموزش تنها در مورد بیماری ایدز است و اطالعات دقیقی در مورد آموزش روابط جنسی در اختیار نوجوانان و جوانان قرار نمیدهد دخت�ران و پس�ران نوج�وان و ج�وان داده نمیش�ود ،در کش�وری مانند فرانسه از سال 1973س�ه مرحله آموزش
جنس�ی در هر سال ،از دبس�تان تا دبیرس�تان ،پیشبینی شده اس�ت و نوجوانان به طور دقیقتر از مقطع راهنمایی
ش�روع به خواندن دروس مربوط به این مس�ائل میکنند ( 30تا 40س�اعت آموزش مسائل جنس�ی ،همراه با توزیع کان�دوم ب�ه دانش آم�وزان در مقاطع هش�تم و نه�م ارائه
میشود).
در ژانویهی سال ،2000دولت فرانسه کارزاری با تمرکز
ب�ر «جلوگیری از ب�ارداری ناخواس�ته» ب�ه راه انداخت و
از طری�ق تبلیغه�ای رادیوی�ی و تلویزیون�ی و توزی�ع پنج
میلیون بروش�ور ب�ه دانشآموزان دبیرس�تانی ،س�عی در اطالعرسانی عمومی کرد.
بدون ش�ک ،اگر آم�وزش مس�ائل جنس�ی در مدارس
ای�ران مانن�د م�دارس کش�ورهای غرب�ی رواج داش�ت و نوجوانان ایرانی هم مانند نوجوانان بسیاری از کشورهای
دنی�ا با ای�ن مس�ائل آش�نا میش�دند ،سوءاس�تفادههای جنس�ی از کودکان ،ش�یوع ایدز ،و اختالفات زناش�ویی و
همچنین نگ�رش انحرافی و اش�تباه در جامعه نس�بت به مس�ائل طبیعی جنس�ی تا حد زیادی کاهش پیدا میکرد و در مجموع در سلامت روانی و جس�می جامعه تأثیر قابل
مالحظهای داشت.
بهمن ۱۳۹۲
53
یک قلب کوچک کش�ید .دو پک به سیگار زد و خوش�بوکننده را پشتش
توی ه�وا پاش�ید .آب ج�وش آمده ب�ود .با دس�تگیرهی صورتی کتری
را بلن�د ک�رد و آب را ریخ�ت ت�وی
ماگ قرمز و یک چای کیس�های دو غ�زال از توی قوطی فل�زی در آورد
و گذاش�ت توی آب جوش .چای در دست رفت سمت حمام .دستشویی فقط آب س�رد داشت .شیر آب را باز
کرد و صورتش را زیر آب سرد گرفت. تنش لرزی�د .تیغ ن�و را ار توی کاغد
بیرون کش�ید و به دسته وصل کرد. آب�ی را که روی اج�اق داغ کرده بود
ریخت توی کاس�ه و صابون و فرچه
را ف�رو کرد ت�وی کفه�ا و مالید به صورتش .باریکهی نور صبح افتاده
بود روی کاشیهای ترکخوردهی
حمام و آمده بود تا روی س�ینهاش. تیغ را از باالی گوش کشید تا پایین. اول سمت راست ،بعد سمت چپ،
بیتا ملکوتی ،عکس :ملکناز فریدونی ب�االی ل�ب و در آخ�ر روی چان�ه و پش�ت پنجره ،مه آمده بود پایین و نماش بخار را نشانده
بود روی شیشه .پتو را زد عقب و به کمرش تاب داد و رگش
را ش�کاند .لباس خواب ت�وری آبی را کش�ید روی پاهای پش�مالو و رفت سمت کابینتی که کنار اتاق ،آشپرخانه شده
بود با یک گاز برقی تکش�عله و یخچال�ی کوچک .کتری را پ�ر آب کرد و گذاش�ت روی گاز .پاکت س�یگار را از روی
هرهی پشت پنجره برداشت و با انگشت روی بخار شیشه
54
بهمن۱۳۹۲
زیر گلو .خال گوش�تی زیر گلویش مثل هرب�ار برید و ردی
از خون و آب و کف تا س�یبک گلوی�ش پایین آمد .حولهی
طرح پروانه را از کنار روشویی برداشت و کشید روی خون و خیس�ی صورتش .این بار تیغ را کش�ید روی دس�تها تا باالی آرنج و دس�تها را زیر آب گرفت .دانههای درش�ت مو ریختند توی کاس�هی سفید ،و س�رامیک سیاه و سفید ش�د .آمد توی اتاق و آینهی گرد مح�دب را همراه موچین
و قیچ�ی از داخ�ل کی�ف کوچک چرم�ی س�اتن در آورد.
چای ش�یرین و چتریهای س�رکش را چس�باند دو طرف
انگشتهای درش�تش کوچک بود .با دقت به شکار موی
روی کش یک گل س�رخ پارچهای ب�ود .لباس خواب را در
چهرهاش ت�وی آینه چن�د برابر ش�ده ب�ود .موچین برای ریزی از زیر ابرویش میرف�ت و مو به موچین نمیگرفت.
چند بار س�عی کرد اما موهای ریزتر به موچین نمیآمدند. دوباره رفت س�راغ و تیغ و کشیدش زیر ابروها و بینشان.
جرعهای چای نوشید .یخ کرده بود .ماگ را گذاشت روی تنها میز اتاق و کش�وی اول تنها دراور اتاق را کش�ید .کرم
پودر کاور گرل را برداش�ت و با تکه ابری به صورت کشید. روی منافذ ریش و سیبیلش .باالی ابروها و دور لب .پودر
رویش یک درجه روش�نتر بود و منافذ سیاه را کمی بیشتر پوش�اند .در قوطی خط چش�م را باز کرد .قلممو را کش�ید به س�یاهیها و دو خط س�یاه انداخت پش�ت دو چش�مش و گ�ره ابروها را پر کرد و با س�ایهی س�بز بین چش�م و ابرو را .ب�ه آیینهی قدی پش�ت در حمام نگاه ک�رد .فاصلهای
نبود اما صورت�ش را تار میدید .نزدیکت�ر رفت .صورت
واضح شد .سایهی سبز به چشمهای ریز سبزش میآمد. همانجا مقاب�ل آیینهی قدی ،ریمل را برداش�ت و مژهها
را ت�اب داد .رژ گونهی آجری و ماتی�ک براق صورتیاش هم کاور گرل ب�ود .حقوق یک ماه تلفنچی بودن ش�رکت
خدم�ات خانگ�ی «تران�ه» را داده بود پای اج�ارهی اتاق و ل�وازم آرای�ش کاور گ�رل .کاور گرل بهت�ر روی صورت
مینشس�ت .بعد از آرایش صورت نوب�ت موها بود .موها دو ط�رف پیش�انیاش ب�ه ان�دازهی یک هش�ت کوچک عقب رفته ،و اگر چتری نگذارد هش�تاد و هشتش آیینهی دق میشود برایش .چتریها را ش�انه کرد .موهای تنک روی پیش�انی نمیماندند و بازیگوشانه به هوا میپریدند. قوط�ی ژل را در آورد اما ژلی باقی نمانده بود .یک قاش�ق
ش�کر ریخت توی چ�ای یخک�رده و دو انگش�تش را زد به
پیش�انی و باریک�هی بلند ادام�هی موها را با کش بس�ت. آورد و انداخت توی یک کیس�هی نایلونی س�یاه .کنار آن،
نایلون سیاه دیگری بود .روی کیسهی کناری برچسبی به
چشم میخورد :مردانه ،کثیف .به پوست سینهاش دست کش�ید .زخمه�ای خطی مثل ج�ای س�وختگی لبهی اتو برآمده بودند .اول رفت س�راغ س�ینهبند .سیاه بود و توی هرک�دام از کاس�ههایش ت�ودهای ژالتینی س�ر میخورد.
سینهبند را بست و همزمان تودهها را با دست سر جایشان جابهجا کرد .بلوز مش�کی با آس�تینهای توری را پوش�ید و ش�لوار جی�ن لول�ه تفنگی را کش�ید ب�اال .مانتوی س�بز
س�دریاش را از چوبرختی جدا کرد و به تن کشید .مانتو تنگ بود و دکمههایش به زحمت بسته میشد .شال سیاه را از روی چوبرختی پشت در برداشت و انداخت سرش.
احس�ان میگفت روس�ری س�یاه به چش�مهای س�بزش میآید .کیف و عینک آفتابیاش را برداشت .دستکشها
کنار تلفن بود .نگاهاش چند ثانیهای روی تلفن ماند .کیف را از روی شانهاش روی زمین انداخت .گوشی را برداشت و شماره گرفت.
– الو ،مامان زری! رضام ،گوشی رو بردار ...الو! مامان
زری ،این دفعهی چندمه که توی این هفته زنگ میزنم. آدرس سالنو ندادین به من .من امشب کجا بیام؟ عروسی
آبجی ش�هنازمه ...میخوام بیام ،میخوام باش�م ...به خاک آقا جون قس�م ،کت و شلوار میپوشم و میآم .ریش
و سیبیلم میذارم .موهامم میزنم ...مردونهی مردونه ...خوبه؟ مامان زری ،تو رو به اون خدایی که میپرستی جواب بده ...یا بگو آبجی برام آدرسو اساماس بزنه ...
از کنار تلفن الک بنفش را برداشت .روی زمین کامپیوتر بهمن ۱۳۹۲
55
آیب�یام پنتیوم باز ب�ود و فناش صدای موت�ور یخچال
بود خواستگاری شهناز .ش�هنار میگفت« :طاها نیمهی
ناخنهای کوتاهش و روی بنفش�ی را فوت کردن .ماوس
و بع�دش هم میگف�ت« :آخه تو داداش�ی؟ خاک تو س�ر
میداد .نشس�ت روی زمین و ش�روع کرد به بنفش کردن را روی موکت کش�ید .صفحهی فیس�بوک باز ش�د .روی
صفحهاش نوش�ته ب�ود« :رعنا بلوک�ی» و عکس کنارش ه�م عکس ی�ک زن مینیاتور ب�ود .زیر کلمهی اس�تتوس کلیک کرد و نوش�ت« :صبحانه در کافه ۵۳با عش�قم ...
وای میخ�وام یک تس�ت پنیر و ژامبون س�فارش بدم .از
اونای�ی ک�ه خ�ردل داره و درای تومیتو ،کنارش�م چیپس خونگیه با یه کافه الته و کواس�ان مخصوص »...۵۳بعد هم دو نقطه با یک خط منحنی تایپ کرد و روی پس�ت زد.
وقتی مطمئن شد که جمالت روی صفحه آمده ،کامپیوتر
را خاموش کرد .عینکش را زد .روسریاش را کشید جلو. پوتینهای لژدار قهوهای را پوشید .دستکشهای چرمی مشکی را به دست کرد و زد بیرون .هوا خنک بود و آفتاب
بیرمق گرم نمیکرد .س�ردش ش�د .ش�انههایش لرزید. قدمهایش را تندتر کرد به س�مت جنوب نواب .از پلههای ایس�تگاه مترو پایین رفت .رفت قس�مت خانمها .صورت
روبهرویی معلوم نبود .دختر چادر مشکیاش را کشیده بود جلو و تنها بخشی از چشمها و بینیاش معلوم بود .به یک
چشم و نصفی دختر نگاه کرد .تار میدید .به نظرش بیست س�اله آمد دختر .ده س�ال از او کوچکت�ر .دختر نگاهش
را به س�مت پنجره چرخاند و به س�یاهی متحرک پش�تش چش�م دوخت .ایستگاه بهش�ت زهرا پیاده ش�د .احسان را اولین ب�ار همانجا دیده ب�ود .میان قبره�ای موزون و
پردرخت قطعههای قدیمیتر .مدتی بود که پاتوقش شده بود بهشت زهرا اما بیش�تر میرفت آن قطعههای قدیمی
که س�روهای بلن�د دارد .صنوب�ر و چن�ار دارد و گاهی هم
بوتهه�ای رز س�رخ .از میان قبرها راه میرف�ت و در میان
آدمهایی که به دیدن کس و کار مردهشان میآمدند ،دنبال کسی میگش�ت .نیمهی گمش�دهاش .نیمهی گمشده را
اولین بار از زبان خواهرش ش�نیده ب�ود .وقتی طاها ،بعد از س�الها دوس�تی پر دله�ره و عذابآور ،یواش�کی آمده
56
بهمن۱۳۹۲
گمش�دهی منه ».ش�هناز فق�ط ب�رای او از طاها میگفت بیغیرت�ت »...و بلن�د بلند میخندید .ت�ازه موهای بلند ش�هناز را هم هر شب ش�انه میکرد و میبافت تا صبح که بلند میشود به هم گره نخورد و شانه کردنش راحت باشد. تا هرروز صبح موهای بلندش را بندازد تو کمر و زمزمه کند:
«دنیا دیگه مثه تو ن�داره ،نداره و نمیتون�ه بیاره ».از آن
صبح بارانی و مرطوب آخ�ر پاییز که چک چک قطرههای آب از سر و صورتش�ان میریخت روی خاک تازه و چال
سیاه قبر پدرش را خیس میکرد ،هر جمعه میآمد بهشت زه�را .همان صبح ک�ه پدر کوت�اه قدش را گذاش�ته بودند ت�وی دو وجب قبر که مثل قبر بچهه�ا کوچک بود ،آدمها
را دی�ده بود که حرف میزنند ،گریه میکنند ،داد میزنند، آواز میخوانند ،میخندند و کسی کاری به کارشان ندارد. دی�ده بودند که بیخ گ�وش هم پچپچه میکنن�د ،همدیگر را در آغ�وش میکش�ند ،دس�ت ه�م را میگیرند و کس�ی
نگاهش�ان نمیکن�د .نه گش�تی هس�ت ،نه مأم�وری و نه پاسداری .زنهای تنها را دیده بود و یا جمعهای دو نفره و
چند نفرهشان را باالی قبرها ،روی پتوها ،در حال خوردن
غذا ،شکس�تن تخمه و تعارف کردن حل�وا و خرما و خیار. بیتابی ،زاری و حتا سکوتش�ان را دیده بود وقتی دست
میکش�ند روی س�نگها با چهرهای بیاشک و بیرنگ. دی�ده ب�ود مردهای�ی را ک�ه میآین�د پیش مردگانش�ان؛
نشس�ته روی خاک .گاهی با یک بط�ری گالب ،گاهی با یک دس�ته گل و گاهی دس�ت خالی ...دختر و پس�رها را
دیده ب�ود که با هم ان�د .گاهی در هالهای از ش�رم و گاهی
بیپ�روا .زنهای�ی را دیده بود ک�ه مرد ان�د و مردهایی که زن .در بهش�ت زهرا کس�ی نمیفهمد که مرده�ا زن اند یا مرد .کس�ی کنجکاوی نمیکند .بد ن�گاه نمیکند .متلک نمیاندازد .دس�ت هرز جلو نمیآورد .کس�ی نمیپرس�د نس�بتتان چیس�ت .هر جمع�ه میآم�د و بی�ن قبرها راه میرفت .میترسید روی قبرها راه برود .میترسید خواب
مردهها را برآش�وبد .پدرش میگفت خوبی�ت ندارد .مثل
-پاشو بریم .هنوزم وقت داریم.
آن قبرها پی�دا کرده ب�ود .تنها آمده بود س�راغ رفیقاش.
– چته تو؟
س�رزده خانهی کسی رفتن است .احس�ان را روی یکی از یک دس�ته نرگس درش�ت هم برایش آورده ب�ود .از آنها
که گرانتر از ریزهایش است .وقتی ابروهای پهن پیوسته
و چشمهای درش�ت س�یاهش را دیده بود ،فکر کرده بود خودش است .نیمهی گمشدهاش .آن دستهای زمخت
روغن�یاش را همراه گلهای نرگس دی�ده بود و رفته بود
جلو و نشس�ته ب�ود آن طرف قب�ر روبهرویش .احس�ان از هم�ان اول فهمی�ده بود که مرد اس�ت ام�ا رو برنگردانده بود .لبخند زده بود رو به چش�مان س�بز و پیشانی بلندش.
رس�یده بود به قطع�ه ی 209اما احس�ان را نمیدید .نادر مجیدی ،تولد -1348مرگ .1368س�الومه چیتساز، تولد -1320مرگ .1371صبا رجایی ،تولد -1351مرگ
.1357روی قبره�ا را میخوان�د ت�ا برس�د به میع�ادگاه.
قطع�هی 209ب�زرگ بود و تا چش�م کار میک�رد قبر بود و
درخته�ای پیر .از کن�ار گروهی عزادار گذش�ت .صدای ق�رآن در م�ه پیچیده بود .ش�روین نراق�ی ،تولد -1357
مرگ .1383خودش بود .رفیق احسان .نشست .سنگ ریزی برداش�ت و پنج بار روی قبر کشید .سه بار عمودی و دو بار افقی.
– حوصله ندارم امروز. – عروسی خواهرمه.
– خب تو چرا عزا گرفتی؟
– بهم آدرس سالنو ندادن.
– همین االنم راه بیفتیم یک س�اعت و چهل پنج دقیقه
رو از دست دادیم.
– میخواستم باشم...
– گه نزن به این جمعهمون دیگه ...اه ...
– بهش گفتم خره ،پول نده پای آرایش�گاه ...بیا خودم
درستت میکنم ...
– انداختن�ت بیرون ،ح�اال بیاد تو درس�تش کنی؟ خان
داداش جان؟
– خودم آرایشش میکردم مثه ماه میشد ...
– ماش�ین حاج بنایی دس�تمه .کنار ش�یر س�مت راستی
پارکش کردم .بیا تو ماشین منتظرتم ...
احس�ان سر زانوی خاکیاش را تکاند .از جیب کاپشنش
لقم�هی دراز ن�ان و پنی�ر و گ�ردو را در آورد ،نص�ف ک�رد و نصف�ش را گذاش�ت روی قب�ر .س�وئیچ را دور انگش�ت چرخاند .کمر ورنی س�یاهش را س�فت کرد و به طرف شیر
– موبایلت چرا در دسترس نیست؟
آب س�مت راس�تی راه افت�اد .رزه�ای زرد کنار قب�ر بغلی
– ترافیک ب�ود بابا .تو با مترو م�یآی از روی زمین خبر
نراق�ی .ریم�لاش پس داده بود زیر چش�مها .دس�تمالی
– میخواستی قرارو کنسل کنی؟
شد .روسریاش را کش�ید جلو و به سمت چپ پیچید .مه
– دیر کردی.
نداری.
– نه ...میخواس�تم بگم انبار حاج بنایی امروز دس�ت
من�ه .ت�ا ظهر هم کس�ی نمیآد .میخواس�تم بگ�م بیای اونجا.
– عینکمو بده.
– آخ ،یادم رفت بگیرمش .اون دیگه آش و الش�ه ،رعنا
...باید یه دونه نو بگیری ... – حاال چرا نمیشینی؟
پالس�یده ش�ده بودند .دو قط�ره چکید روی قبر ش�روین از ت�وی کی�فاش در آورد و کش�ید روی س�یاهیها .بلند
غلیظتر ش�ده بود .آنق�در غلیظ که میچس�بید به خواب خام�وش م�ردگان .به لباس س�یاه ع�زاداران .ب�ه پوتین
قه�وهای رنگی ک�ه از می�ان قبرها میگذش�ت .مه غلیظ چسبیده بود به رؤیا و کابوس زندگان ...
بازنویسى ژانویه 2014 بهمن ۱۳۹۲
57
پوست تنش ...و گاهی حتا نفسش را بو بکشم و یا شانههایش را ببینم.
س�اعتهای زی�ادی ب�ا ه�م چت
ک�رده بودی�م .ش�بهای زی�ادی مس�ت و خراب زنگ زده بود ،ش�ب
او و روز من .میگفتم« :ما س�روته ایم!» و او میگفت« :مست ام ،چه کنم؟ من از دست ش�ما چه کنم؟»
آهنگه�ای زی�ادی را به ه�وای او
گ�وش داده بودم« :اینو واس�هتون
میفرستم ،آخر دنیا ست».
گ�وش م�یدادم و میدی�دم و
میش�نیدم ،اس�کایپ اما نه .حتا تو فیس�بوکش هم عکس تازهای نبود ...هم�ان عک�س پنج س�الگی ...
خ�وش داش�ت عک�س دیگ�ران را ببیند ،اما عکس خودش« :نه ،من
چیز جالبی برای تماشا ندارم».
ب�رای من اما تماش�ایی ب�ود ،این
منیرو روانی پور،عکس :شاهرخ شفیعی
عاش�قش بودم و این اتفاق کوچکی نبود .مدتها وقتی
دیوار فیسبوکش را میدیدم تش�نه میشدم .برای همین بود که ش�ماره تلفنم را دادم و تش�نگی با صدایش بیش�تر شد .انگاری تو کویر گیر کرده باش�ی یا رفته باشی زیر پتو.
صدها ،صدها شکالت خورده باشی .تشنه بودم ،همیشه تشنه .خیلی وقتها جرأت میکردم توی ذهن ،ذهنی که
س�الها خالی مانده بود ،دس�ت بکش�م روی تنش ،روی
58
بهمن۱۳۹۲
قدر تماش�ایی که از هزاران فرسنگ
راه دور میتوانس�تم ببین�م چط�ور
پش�ت میز مینشنید و انگش�تانش را چهجور روی کیبورد
میس�راند ...و ش�انههایش ...قوس گردن�ش ( ...من یک مترو هش�تاد قد و نود کیلو وزن دارم) .گاهی میرفتم ت�و خواب�ش ...همانجا میمان�دم تا دمدم�ای بیداری، ت�ا وقتی پلکهایش را به هم میفش�رد و روی پیش�انیش
اخمی میافت�اد؛ آن وقت تا نداند که م�ن چهجوری توی
خ�واب و بیداریش س�رک میکش�م میگریخت�م .گاهی
وقتی فکر میکردم به روزی روزگاری که نباش�د و نیاید
ک�ه نه در داش�ت و ن�ه پنجره ،و م�ن میپرس�یدم« :فکر
میترس�یدم ،همهی عمر از تاریکی ترس�یده بودم .برای
همزم�ان با هم درگیر ی�ک خواب میش�دیم ...خانهای میکنی راه دررویی هس�ت؟» و او س�قف را نشان میداد که س�قف نبود و شیش�های از هوا آن را میپوش�اند .و آن وق�ت میگفتم« :ک�و نردبان؟» ...بعد روی ش�انههای هم سوار میشدیم و هرگز به سقف شیشهای نمیرسیدیم ...میافتادیم روی ه�م ،میغلتیدیم و همزمان با هم از
خواب میپریدی�م و بدنهایم�ان درد میگرفت ،انگاری که از یک همآغوش�ی طوالتی و ناخواسته و رنجبار بیرون آمده باش�ی ...خواب دیگری هم ب�ود که اول من دیدم و
وقتی گفتم ،گفت« :این خواب س�الیان سال من است».
همیش�ه با دو تا میله ،میلهی آهنی ،دنبال هیوالیی بودم که نابودش کنم و همیش�ه وقتی میزدمش ،میزدمش تا دم مرگ ،میلهها تبدیل به نی میش�دند ،همان نیای که
مردمان با آن نوشابه میخورند ...این را به هم میگفتیم و قاه قاه میخندیدیم.
و صدای�ش را نش�نوم ،تاری�ک میش�دم و م�ن از تاریکی همین بود که او را سرزنده و شاداب میخواستم و با خودم
میگفتم باید این جوان ،این جوان بیست و هفت -هشت س�اله ،را از وسواس�ی که دارد ،از فکری که از پنج سالگی توی مخش رفته ،بیرون بکش�م ،از چاه ...چاه ویل .این بود که گوشی را برداشتم و به خواهرم که شیراز بود گفتم:
«درست بیست و دوم بهمن ...سی شاخه گل سرخ ،گل
س�رخ ...باید بروی کوچهی س�ماواتی ،بنبس�ت جانباز
...زنگ میزنی و میگویی با خودش کار دارم .دسته گل را میدهی و میگویی از طرف »...
مان�دم که بگویم از ط�رف کی؟ چه قصهای س�از کنم؟
بگوی�م از طرف کس�ی که میتوان�د برود ت�وی خوابش و بگوید چه لباس�ی ب�ه تن دارد و یا از حم�ام آمده و حولهای
که دور خودش پیچیده چه رنگی است؟ از طرف کسی که
روز و ش�ب ندارد و لپتاپش را حتا ش�بها مثل معشوقی
در نهمین ماه دوس�تی به فکر نجاتش افتادم و ش�اید به
بغ�ل میکند و میبرد توی رختخواب به هوای ...این که
بودم داس و چکش حک ش�ده بود و با گذش�ت زمان این
نمیگوی�د ،هیچچیز جز این که روز تولد نحس�ی دارد و آن
فکر نجات خودم .روی پیش�انی من از وقت�ی به دنیا آمده
داس و چک�ش جایش را به صلیب داده بود و صلیب را هم اگر میکندی میرس�یدی – کس�ی چه میداند – به هالل
احمر .ای�ن بود که تصمیم گرفتم او را از اوضاعی که توش گیر کرده بیرون بکش�م .از یک چاه ،چاه ویل .این که دور ب�ود ،خیل�ی دور و به قول دیگ�ران مج�ازی ،هیچچیز را
عوض نمیکرد .کسی که با ذهنش زندگی میکند نزدیکی یا دوری برایش معنی ندارد.
نکن�د ناگهان ...ناگه�ان چی ...او ک�ه ازخودش چیزی روز هرگ�ز هرگز نبای�د از خانه بی�رون برود چون ش�ر به پا
میشود ،هم برای خودش هم خانوادهاش و هم شهر ... گفتم« :شهر؟ واقع ًا شهر؟» گفت« :خود شهر »...
خواهرم داس و چکش را دوس�ت ندارد اما صلیب روی
پیش�انی همیش�ه نجاتم میدهد .میگوی�م میخواهم او
را از این وضیعت غیرانس�انی نجات بدهم .میخواهم او را از وادی خراف�ات بیرون بکش�م ،وادی خرافات وادی بهمن ۱۳۹۲
59
بیپایانی اس�ت ،و س�خنرانی میکن�م و روضه میخوانم و خواهرم همیش�ه خوش دارد پ�ای منبر هر روضهخوانی
بنشیند.
گفتم میدانی از نس�ل من گذشته ،این نس�ل نباید تباه
ش�ود .باید باور کند که هیچ روزی در جهان نحس نیست. گفتم که بیس�ت و پنج سالی میشود روزهای تولد خودش
را قای�م میکند .آن ط�رف خط ،خواهرم آه کش�ید« :پناه برخدا »...گفتم« :او جوان است ،دوست فیسبوکی من اس�ت .مهندس اس�ت ،عمران خوان�ده و تعجب من این
است کسی که عمران خوانده »...
خواهرم حرفم را قطع کرد« :یعنی هنوز او را ندیدی؟» گفت�م« :ن�ه! نمیآی�د اس�کایپ ،فق�ط چت و ش�ب و
نیمهشب تلفن »...
صدا دوباره گفت« :پناه برخدا!»
گفت�م« :یعن�ی یادت نیس�ت که اس�م من اس�م خواهر
مردهم�ان اس�ت که م�ادرم میگفت ی�ال او را ب�ا خودش برده؟»
خواه�رم گفت« :واقع� ًا؟ تو چه حافظ�های داری! من
اص ً ال یادم نیست».
گفت�م« :اس�م خواه�رم ش�وال بود ،ای�ن را ه�م یادت
نیست؟»
گفت« :ش�وال؟ ش�وال تو بودی
»...
و من رفت�م به روزه�ای دور ،به
روزهای کودکی ک�ه مادرم خیاطی
میک�رد و خی�ال میک�رد ک�ه پای م�ن نح�س اس�ت ،ب�رای همین
من خیلی وقت بود که جهانی برای خودم س�اخته بودم
هرگز نمیگذاشت در جمع زنانهی
حاال پرت این یکی شده بودم .پرت دوستی در فیسبوک.
لباسهای پرپری م�ا را میدوخت
که نظمی کیهانی داش�ت و پرت هیچ خدایی نمیشدم اما گفتم اولین ب�ار مادرش او را درخانه نگه داش�ته ،وقتی
پنج س�الش بوده ،و حاال بعد از این همه س�ال باور دارد که
روز تولد باید در خانه بماند وگرنه نحسی آن روز دامن همه را میگیرد و اتفاقات هولناک میافتد.
صدای خواهرم کمی لرزید« :مث ً ال چه اتفاقی؟»
آنها بنش�ینم .همیشه و هرروز که بای�د جایی میرفتم ک�ه حتا صدای
چرخ خیاطی را هم نشنوم.
از ای�ن ک�ه کودک�ی ناگهان ب�ه کمک�م آمده
و
جهان را روشنتر کرده خوشحال شدم .خواهرم هیچچیز ی�ادش نبود ،حت�ا کم�ی خندید ،خن�دهاش ه�م از ته دل
گفت�م« :نمیپرس�م ک�ه ،خ�ودت م�را میشناس�ی،
نب�ود .دیگر نگفتم برای همین بود که همیش�ه از کارهای
صدا مردد گفت« :میپرسیدی بد نبود».
ه�م ،از حرفهایش�ان .و نگفتم که من ب�ه خاطر همهی
میگذارم آدمها هرچه دوست دارند بگویند».
خان�ه و خانهداری بی�زار ب�ودم ،از جمع ش�دن زنها دور
گفت�م« :اس�مش هم تازه اس�م خودش نیس�ت ،اس�م
آن خرافات�ی که ب�ه جان خان�ه و خانواده افتاده دس�ت به
غرق ش�ده و او نه تنها روز تولدش بی�رون نمیآید بلکه از
رقصیدم .صدایم را صاف کردم ،خودم را بی اعتنا نش�ان
عمویی اس�ت که س�الها پیش ،وقتی هفت سالش بوده، آب هم میترسد ».بعد پرسیدم« :تو چیز خندهداری توی این قصه نمیبینی؟»
60
صدا گفت« :نه ،چه چیزی؟ چه چیز خندهداری؟»
بهمن۱۳۹۲
مبارزه زدم .نگفتم به همین خاطر بود که در میدان س�رخ دادم ک�ه ناگهان نگوید به س�رش زده – چی�زی که بارها از
زبان آنه�ا ،آنها که حاال دور ،دور از من ،بودند ش�نیده
بودم.
«یعنی واقع ًا هیچچیز دیگری ازش نمیدانی؟»
همان رفیق قدیمی هستم حتا اگر رفیق نباشم ،رفیقی که زندگیاش منظم ،مرتب و تمیز است و هیچ علف هرزهای
گفتم« :نه واال ،اصلأ ولش کن .حاال من نمیخواهم
نمیتوان�د در هیچ گوش�ه و کنار ذهنش رش�د کند و یا تجه
یادت باشد که سی شاخه گل سرخ برداری و ببری به همان
از س�الها به جوانی که معتقد اس�ت روز تولدش نحس�ی
قصهی کرد شبس�تری را اینجا تعریف کن�م .فقط تو باید آدرس و بدهی دست خودش و بگویی تولدت مبارک».
گفت«:حاال چرا س�ی تا؟ تو که میگویی بیست و هفت
ساله است ».بعد آه کشید و گفت« :یعنی تو هنوز عدد سه را دوست داری؟»
ِ بحث توهمزدایی اس�ت .میخواهم بعد بزند .گفتم بحث
دارد حالی کنم که این جور نیس�ت .گفتم و گفتم و مسافر، که دوس�ت بود و استاد تاریخ ،س�ری تکان داد و لبخندی که تا خرافات دس�ت از دامن ما برن�دارد همچنان مثل خر
عص�اری دور خودم�ان میچرخیم و میچرخی�م .حال و
گفتم« :س�ه یا دو چه فرق میکند .من س�ی شاخه گل
حوصل�هی چرخی�دن نداش�تم ،زودی خودم را رس�اندم
س�ی ش�اخه گل س�رخ میدهم تا در
برنامهی اول به هر قیمتی به هم بخورد ،س�ومی حتم ًا به
س�رخ میدهم تا سی س�اله ش�ود ».نگفتم که میدان س�رخ نرقص�د مثل م�ن ،ک�ه رقصی�ده
ب�ودم س�الها پی�ش و به
هیچجا نرس�یده ب�ودم .با خ�ودم گفتم
واقع ًا میدان سرخ و بعد تا گیر سه پیچ ندهم به میدانی
که دیگر خال�ی ب�ود و هیچک�س در آن نمیرقصید ،رفتم
سراغ دومی .
ب�ه خانه ت�ا برنامهی س�وم را ردیف کنم .گفت�م حتا اگر دو
جایی و چاهی برس�د و حس�ابی حالش را جا بی�اورد و او را
متقاعد کند که این همه سال بیخود خودش را پنهان کرده
است .به دوستی در دوبی زنگ زدم .گفت« :صراف؟ هه هه ،برادرم سیصد دالر که هیچ ،سی هزار دالر هم بدهی
راحت به دس�تش میرس�اند ».داس�تان را گفتم ،و گفتم
س�یصد دالر ...روز بیس�ت و دوم بهمن زنگ بزند و از او بخواه�د که بیاید صرافی و پول را بگی�رد .گفتم اگر بتواند
با خودم گفتم کار که از محکمکاری عیب نمیکند .شاید
دزدکی عکس�ی از او بگیرد هم بد نیست .گفت« :خیالت
است دیگر ،هر اتفاقی ممکن است بیفتد .بهتر است بروم
نگاه�ش کنند ،دوس�تم گف�ت میخواهی با خ�ود برادرم
اتفاق�ی برای خواهرم افتاد یا به س�رش زد که نرود ،ایران
س�راغ مس�افری که دارد میرود ایران و کتابهایی را که
میخواهد برایش بخرم و امضا کنم و بدهم دس�تش .سه دورهی پاری�س ریوی�و را خریدم ،پش�ت ه�ر دوره را امضا
ک�ردم و رفت�م .نگفتم ک�ه با او نفس میکش�م ،ک�ه تمام ذهنم آنجا اس�ت ،نگفتم که از خ�واب و خوراک افتادهام
و هروق�ت که او بلن�د میش�ود و میآید پش�ت کامپیوتر، من هرج�ا که باش�م میفهمم ،در خ�واب ی�ا در بیداری. از عاش�قیام هم هیچچی�ز نگفتم تا او خی�ال کند که هنوز
تخت ،داداشم خورهی این کارها ست ».سپردم که خوب
ح�رف بزنی؟ گفت�م ن�ه ،لزومی نمیبین�م ،تو فق�ط باید بگویی عکسش را بگیرند .گفت« :چشم».
همهی ماجرا از سه روز مانده به روز تولدش شروع شد.
ت�وی آش�پزخانه بودم .قهوهی س�اعت نه صبح�م را باید
درس�ت میکردم .دس�تم که دراز ش�د برای قهوهجوش،
دی�دم توی رگهای دس�تم غبار نشس�ته ...گفتم ش�اید
خیاالتی ش�دهام ،به خودم نگاه ک�ردم ،دیدم از خودم جدا ش�دهام و ان�گاری دو نفر ایم دارم به خ�ودم نگاه میکنم،
بهمن ۱۳۹۲
61
به خودی که توی رگهایش ب�ه جای خون غبار به کندی
رل فرو رفته بودم ،پس چه کسی بود که شهر را میدید؟
را بخورم ،ولی آن کس دیگر که خیلی شبیه من بود داشت
خودم را برس�انم دوباره ب�ه کامپیوتر ،بنش�ینم و ببینم چه
حرکت میکرد .گفتم هر اتفاقی که افتاده باشد باید قهوهام قهوه را درس�ت میکرد .خوب نگاهش کردم ببینم کیست
و بعد چ�ه میکند .قهوه را که توی فنجان ریخت بر و بر به من نگاه کرد و زبانش را ت�وی فنجان قهوه فرو برد .قهوه انگار داغ بود که آن را روی پیشخان گذاشت ،چشمکی به
م�ن زد و عقب عقب رفت و رفت تا دور ش�د و این قدر دور که به س�ختی میدیدمش ،انگاری نه توی آش�پزخانه که ت�وی بیابان بودم .به روی خودم نی�اوردم ،همهی اینها
میتوانس�ت از خس�تگی باش�د و از نظم آهنینی که من در زندگی داشتم .قهوهام را برداشتم و رفتم تا پشت کامپیوتر بنش�ینم .ن�ه ،روی زمین نب�ودم .روی هوا ه�م .هیچجا
نب�ودم و به هیچجا وصل نمیش�دم .انگار دس�تی مرموز
داش�ت م�را از آنچ�ه دور و بر من ب�ود دور میک�رد و مرا میبرد جایی که جا نبود .نه مکان داش�ت و نه زمان .حالم دست خودم نبود ،نه بیدار بودم نه خواب .قهوه را خوردم. پشت سرش س�یگار نه ...نه قهوه ،نه سیگار ،نه دوش،
نه اس�تخرهایی که رفتم پای�م را روی زمین محکم نکرد.
منگ نب�ودم .چون آدم منگ گاهی همهچیز فراموش�ش میشود ...من همهچیز یادم بود ولی خودم نبودم .وقتی در تاریکی ش�ب دوب�اره رفتم که پش�ت کامپیوتر بنش�ینم
خ�ودم را دیدم .این ب�ار خیلی کوچک مثل یه عروس�ک.
عروس�کی که تا قوزک پایم میرسید .بلند شدم ببینم ابعاد اشیای اطرافم هم کوچک ش�ده؟ اما همهچیز سر جایش
ب�ود ،آینه به هم�ان بزرگی بود و در و دی�وار هم ،فقط من شده بودم عروس�ک .عروسکی جدا از خودم ،که پابهپای
من کن�ارهی دی�وار را میگرف�ت و میرفت ،ان�گاری که
بترسد لگد ش�ود .تو تاریکی شب سوار ماشین شدم ،رفتم بیرون .ش�هر هم س�رجایش بود اما من تو ماشین و پشت
62
بهمن۱۳۹۲
برگش�تم به خان�ه ،به س�ختی از پلهها ب�اال رفتم .گفتم
خبرش�ده .هیچ خب�ری نبود ،تم�ام آدمها عک�س میدان س�رخ را گذاشته بودند .میدانی س�رخ که زنی دیوانهواردر آن میرقصید ...حتا او هم توی صفحهاش همان میدان قدیمی را کش�یده بود با زن�ی که پیدا و ناپی�دا میرقصید. آهنگ را که گوش دادم دیدم این زن با زوزهی باد اس�ت
که میرقصد ...ترس�یدم و گفتم شاید همهی اینها از
کامپیوتر بیاید .این ب�ود که همهچیز را خاموش کردم
و دستم کشیده شد به طرف تلفن تا همهی برنامهها را ب�ه هم بریزم ،هم�هی برنامههای�ی را که چیده بودم تا نحسی روز تولدی را انکار کنم .بعد حس
کردم ت�و رگهایم غبار رفته ،غب�اری که زوزه میکش�د با بادی که نمیدان�م از کجا میآمد و
این جور بود که رسیدم به روز بیست و یکم بهمن
که با صدای تلفن از چیزی ش�بیه خواب پریدم و به
زمان و مکان برگش�تم .روز ایران بود و شب آمریکا.
خواهرم بود که از سیس�ییو زنگ م�یزد .گفت که تو
گلفروش�ی ،وقتی که میرفته تا سی شاخه گل انتخاب
کند و به گلفروش بگوید که آنها را برای فردا آماده کند، ناگهان تپش قلب�ی بیامان امانش را بری�ده و دخترش او
را به بیمارستان رس�انده و حاال قرار است که تا فردا اینجا بماند و دکترها گفتهاند که ش�اید با این س�رعتی که قلبش میزند مجبور ش�وند عصب قلبش را بیحس کنند و گفت که دخترش هم حاضر نیست به هیچ عنوان این دسته گل
را به هیچ آدرسی ببرد.
بعد نوبت دوس�تم ب�ود که با خنده پش�ت تلف�ن بگوید:
«هه ه�ه ،میدونی چی�ه؟ به خدا یادم رف�ت .خودت که میدونی ،موقع س�فر آدم گیج و ویجه .با این که گذاش�ته
بودم جلو چش�مم که بذارم تو س�اکم ولی در آخرین لحظه
حرف میزد ،کشدار و رگهدار ،تلفن را از خودم دور گرفتم.
همان موقع بود که یادم آمد دوستم از هواپیما میترسد.
مثل گردبادی داش�ت تمام اشیا را جابهجا میکرد .چشمم
کودک�ی به یادش مانده ،تمام دعاها ،را میخواند تا س�الم
تبریک تولدت زنگ نزده ...صدای پوزخندش را ش�نیدم
یادم رفت »...
هروقت س�وار هواپیما میش�ود تم�ام چیزهای�ی را که از به زمین برس�د .ما بارها با هم حرف زده بودیم و من سعی
کرده بودم او را متقاعد کنم که هواپیما هیچ ترس�ی ندارد.
گاهی ه�م فکر کرده بودم که موفق ش�دهام ،ام�ا آدمیزاد موجود سادهای نیس�ت ،پیچیده اس�ت ،خیلی پیچیده ...
حال خ�ودم را نمیدانس�تم .ته دلم میخواس�تم
که حتم ًا صراف بتوان�د به وعده اش عمل کند.خیال
نکنید داش�تم به خ�ودم کلک میزدم .نه .عش�ق به
این س�ادگی از میدان به در نمیرود ،هنوز عاش�قش ب�ودم با این ک�ه تو صفح�هاش عکس میدان س�رخ را انداخته ب�ود و زنی که با زوزهی ب�اد میرقصید، با خودم میگفتم س�ومی حتم ًا ش�دنی است .آن وق�ت هم او و هم زنی که با زوزهی باد میرقصد خواهند فهمید که نحس�ی حرف مفتی است و
به زحمتش نمیارزد.
ن�گاه کردم به دور و برم ،صدا کمانه ک�رده بود توی خانه و
را بستم که نبینم ...فقط توانستم بپرسم کسی به تو برای که خنده نب�ود .خندهاش همیش�ه کودکانه ب�ود ،انگار در همان پنج س�الگی مانده بود .گفت که این اولین بار است
که تلفنش زنگ میخورد .گوش�ی را که گذاش�تم ،چند بار
خواستم به صراف زنگ بزنم اما از ترس این که زن غباری ب�ه جای من ح�رف بزند و به ج�ای ببر بگوید نب�ر ،از خانه
بیرون زدم.
گفته بود که با غروب آفتاب نحس�ی روز تولدش برطرف
میش�ود .حاال صبح م�ا بود و غروب آنه�ا و ما هم چنان س�روته و وارونه بودیم ...س�اعت هش�ت بود ک�ه ...تو گوگل سرچ کردم .آفتاب در شیراز غروب کرده بود .نفسی
به راحتی کشیدم .به آینه نگاه کردم .زیر غبار ناپیدا دوشی گرفتم و فنجان قهوه به دست به صراف زنگ زدم .جواب
نمیداد .عاقب�ت زنگ زدم دوبی .میدانس�تم که غروب
آنها هم هست .دوس�تم خندید و گفت« :زده به سرت؟
داداش م�ن که صراف نب�وده ،هیچوقت ،تازه چی ش�ده
س�رگردان میان زنی که از جنس غبار بود و زن عاش�ق،
که ی�اد مردهها افتادی؟ ...یادت نیس�ت بیس�ت و هفت
بگوی�م .به زحمت صدایش را ش�ناختم .ت�وی خانه بود.
تلفن را قطع کردم .رفتم تو فیسبوک .یک کلمهی جدید
روز بیست و دوم بهمن به او زنگ زدم تا تولدش را تبریک
ً قبلا گفته بود که هروقت عصبی اس�ت م�یرود زیر پتو و ش�کالت میخورد .گفت�م« :تولدت مب�ارک!» و خودم لرزیدم .گفت« :برای این که ای�ن پتو و خانه و همهچیز و
ای�ن تلفن آتش نگی�رد دیگر از این باب�ت حرفی نزن »... گفتم« :تو امروز خواهی فهمید که اشتباه میکنی!»
گفت« :خودت هم خوب میدانی که اشتباه نمیکنم».
ح�اال صدایش کش�دار بود ،ان�گار کس�ی از عمق زمین
سالش بود که »...
بود ،یک کلمهی جدید ...متچکریم ...و یک مرد جدید با هم�ان لباس قدیمی خیلی قدیمی و من توی فیس�بوک
گش�تم دنبال عاشقم ،گشتم و گش�تم و هنوز میگردم ... ن�ه پیام�ی ...نه چتی ن�ه هی�چ ....ان�گاری همهچیز از
صحنهی روزگار پاک ش�ده ،همهچیز ...و بعد چنگ زدم ب�ه تلفن و صدایی که میگفت« :ش�مارهی م�ورد نظر در
شبکه وجود ندارد».
بهمن ۱۳۹۲
63
64
بهمن۱۳۹۲
فیلم «آبی گرمترین رنگ است» (یا زندگی َادل)، آخرین ساختهی عبداللطیف کشیش ،از ماه می ۲۰۱۳تا کنون بر سر زبانهاست ،به دو دلیل: هم بردن نخل طالی جشنوارهی کن ۲۰۱۳هم بحثها و جنجالهای بسیاری که در محافل سینمایی و اجتماعی برانگیخته است .بیشتر این مباحث پیرامون نسبت فیلم با سینمای دگرباشی جنسی (کوئیر) ،داستان آن یعنی رابطهی دو دختر همجنسگرای فرانسوی ،رابطهی فیلم با مبارزه علیه همجنسگراستیزی ،و همینطور نحوهی نمایش روابط جنسی در این فیلم است.
به مس�ئلهی همجنسگراستیزی اشاره دارد؟ چرا یکی از
رواب�ط جنس�ی در این فیل�م بس�یار بیپرده ب�ه نمایش
به طول بینجامد؟ چرا این صحن�ه باید تا این حد صریح و
هی�چ عن�وان از نتایج کار روزه�ای پیش راض�ی نبود و در
نتیجه آنها به انجام کارهای مختلفی مجبور شدند تا این
صحنهی طراحینشده س�رانجام مطابق نظر او در بیاید. همین مسئله باعث ابراز نارضایتی این دو در مصاحبهها و جنگ رسانهای شدیدی بین لئا سیدو و کشیش شد.
ام�ا صرف نظر از این مس�ائل ،آی�ا این فیل�م نمایندهی
خوبی ب�رای گفتمان آزادی گرایشهای جنس�ی مختلف
و احترام به همهی هویتهای جنس�ی به ش�مار میآید؟ آیا جزء جریان س�ینمای دگرباش محس�وب میش�ود و آیا
چنین فیلمهایی باید رسالت خاصی داشته باشند؟ آیا فیلم صحنههای رابطهی جنس�ی در این فیلم باید هفت دقیقه
در آم�ده و در یک�ی از صحنهه�ا حدود هف�ت دقیقه طول میکش�د .از س�وی دیگر ،بازیگران اصلی این فیلمَ ،ادل
مورد فیلم آبی ...مطرح ش�ده و تالش برای یافتن پاس�خ
کارگردان را به س�ختگیری و رفتار غیرانس�انی ،به ویژه
فیلمهای مرتبط با «دگرباشان جنسی» (الجیبیتی)
بیپرده باشد؟ اینها تنها بخش�ی از سؤاالتی است که در
اگزاروپول�وس (در نق�ش َادل) و لئا س�یدو (در نق�ش ِاما)
همهی آنها مجالی بیش از این مطلب میطلبد.
هن�گام ضب�ط صحنهه�ای روابط جنس�ی ،مته�م کرده
پدیدهی جدیدی نیس�تند .س�ینمای موس�وم به سینمای کوئی�ر تقریب� ًا از دههی ن�ود میالدی حض�ور پررنگتری
فیلم داس�تان دخت�ری نوجوان ب�ه ن�ام َادل (در اصل،
فیلمهایی با محتوای مرتبط با این جریان وجود داشتهاند
و ه�ردو گفتهاند ب�ه دلیل ای�ن رویکرد کش�یش دیگر با او همکاری نخواهند کرد.
«عادل») را بیان میکند که به مرور به همجنسگرا بودن خود پ�ی میب�رد و عاش�ق زن همجنسگرایی به ن�ام ِاما میشود .س�الها بعد ،رابطهی بین آنها کمی سرد شده و پس از درگیری از هم جدا میشوند ،اما َادل همچنان به
در نق�اط مختل�ف دنیا پیدا ک�رد؛ هرچن�د پی�ش از آن نیز
و یا دس�تکم اش�اراتی ب�ه این مس�ائل در برخ�ی فیلمها به چش�م میخ�ورد .از ده�هی ،۹۰ب�ا افزای�ش پذیرش
گرایشها و هویتهای جنسی ،که پیش از آن غیرمعمول محس�وب میش�دند ،تعداد فیلمهایی ب�ا مضمون مرتبط
ِاما عالقهمند است و زندگیاش بسیار سخت میگذرد .او تالش میکند دوباره ِاما را به دس�ت بیاورد ،اما در مییابد
گاه�ی (در عین تلاش برای ج�ذب مخاط�ب) مغرضانه
برای ازسرگیری رابطهاش با او ندارد.
فیلم غریزهی اصلی به عنوان نوعی رفتار خارج از هنجار،
ب�ا این مس�ائل نیز روزب�هروز افزایش یافت .این اش�ارات
که ِاما با وجود این که همچنان او را دوس�ت دارد ،قصدی
نیز به نظر میرسیدند ،مانند اش�اره به همجنسگرایی در
در بس�یاری از فیلمهایی که در آنها صحنههای روابط
متناس�ب با دیگ�ر خصوصیات اخالقی ش�خصیتها ،که
میش�وند ،کارگ�ردان ب�ا طراحی ای�ن صحنهه�ا تالش میکن�د تا هم دقیق ًا ب�ه مقصود خ�ود از نمایش آن صحنه
یک�ی از دالیل�ی که فیلمه�ای س�ینمای کوئی�ر در بین
دگرباشان جنسی (چه افراد همجنسگرا و چه افراد دارای
البته در بس�یاری از موارد صحنههای بسیار صریح روابط
نحوهی نمایش پویایی روابط بین ش�خصیتها در فیلمها
ام�ا دو بازیگر اصلی آبی ...از این ش�کایت داش�تهاند که
عقیدهی این افراد به واقعیت وفادار اس�ت .این ویژگیها
جنس�ی به ش�کلی واض�ح و بیپ�رده ب�ه تصویر کش�یده
مشتی از خروار دگرباشستیزی در مسائل جنسی است.
برس�د و هم بیان مفهوم را برای بازیگران س�ادهتر کند (و
هویته�ای جنس�ی ورای م�رد و زن) پذیرفته میش�وند
جنس�ی با بهکارگیری بازیگران بدل س�اخته میش�وند).
و ش�کلی از رواب�ط جنس�ی بین ش�خصیتها س�ت که به
فیلمب�رداری صحن�هی هف�ت دقیقهای اولی�ن رابطهی جنس�ی ِاما و َادل ده روز به طول انجامی�ده و کارگردان به
باعث میش�وند فیلمهای مذکور در دید دگرباشان جنسی نوعی اصالت بیابند و دگرباش�ان آنها را نمایشدهندهی بهمن ۱۳۹۲
65
نمیشدند ،مواجهه با آنها برای هر بینندهای آسان نبوده
یکی از دالیلی که فیلمهای سینمای کوئیر در بین دگرباشان جنسی (چه افراد همجنسگرا و چه افراد دارای هویتهای جنسی ورای مرد و زن) پذیرفته میشوند ،نحوهی نمایش پویایی روابط بین شخصیتها در فیلمها و شکلی از روابط جنسی بین شخصیتها ست که به عقیدهی این افراد به واقعیت وفادار است تصویری صحی�ح از خود بدانن�د .اصلیتری�ن وجه تمایز این هویتها با هویتهای معمول و دگرجنسگرا مسائل
جنس�ی هس�تند :مس�ائلی که ب�ه وی�ژه در جوامع س�نتی تابوهایی بزرگ محس�وب میش�وند و کمرنگ کردن این
تابوه�ا نیاز به زمان و آموزش دارد .ش�اید ب�ه همین دلیل اس�ت که فیلمهای کوئیر در دهههای پیشین در سینمای
جریان اصلی ،چندان اقبال نمییافتند ،چون به مس�ائلی میپرداختن�د که حتا اگ�ر در بعضی جوامع تابو محس�وب
66
بهمن۱۳۹۲
اس�ت .اما در س�الهای اخیر ،جس�ارت جریان دگرباشی
جنسی بیشتر شده و صدایش رساتر از قبل است .به همین
دلیل ،فیلمهایی با مضامین مرتبط ،بیش�تر توس�ط عموم پذیرفته میش�وند و حت�ا در جریان اصلی نی�ز فیلمهایی با
موضوعات مرتبط یافت میشوند (مانند میلک) تا دیگر این
مضامین تنها محدود به فیلمهای مستقل نباشند.
خارج ش�دن ای�ن فیلمها از حوزهی س�ینمای مس�تقل
ممکن اس�ت س�روصداهایی نیز به همراه داش�ته باش�د. ب�رای نمون�ه بس�یاری از همجنسگرای�ان زن معتقد اند
صحنههای روابط جنسی بین دو شخصیت فیلم آبی ،... بیش�تر از ای�ن که روابط جنس�ی بی�ن دو زن همجنسگرا باش�د ،تنه�ا روابط جنس�ی دو زن دگرجنسگرا اس�ت که
توس�ط یک کارگردان مرد دگرجنسگرا طراحی ش�ده تا با
حربهی استفاده از جذابیتهای جنسی و به نوعی افزودن صحنههایی بس�یار مش�ابه صحنههای هرزهنگاری ،هم
ب�ه تماش�اگران فیلم اضاف�ه کند و هم ب�ا ب�ه راه انداختن بحثهای بسیار پیرامون آن باعث بیشتر مطرح شدن نام
فیلم ش�ود .این نظریه ب�ا نوع ن�گاه نظارهگرانهی دوربین و همینط�ور طوالنی بودن و بیپرده ب�ودن صحنههای
بازیگران اصلی و کارگردان فیلم پس از اعالم بردن نخل طال در جشنواره ی فیلم کن
روابط جنس�ی (ب�ه ویژه س�کانس هفتدقیق�های اولین رابطهی جنسی َادل و ِاما) تا حدودی همخوانی دارد. جولی م�ارو ،نویس�نده و طراح رمان مص�وری که فیلم
کشیش از روی آن س�اخته شده ،از جمله افرادی است که اعتقاد دارد صحنهی رابطهی جنس�ی بین َادل (که نامش در کتاب کلمنتاین اس�ت) و ِاما در فیلم بیشتر به صحنهای
از یک فیلم هرزهنگارانه میماند تا س�کس احساس�ی بین
همچنی�ن گفت�ه میش�ود ک�ه ای�ن فیل�م در م�ورد
دش�واریهای زندگ�ی همجنسگرای�ان زن اس�ت ،ام�ا تنه�ا در بخشهای ابتدایی فیلم اس�ت ک�ه َادل در هنگام
جس�تن هویت جنس�ی خود به مش�کالتی بر میخورد که پررنگترین آنها درگیری او با یکی از همکالس�یهایش اس�ت .به نظر میرس�د َادل در طول فیلم همواره ترجیح
دو ش�خصیت کت�اب او .مانوال دارگی�س ،منتقد نیویورک
میدهد هویت جنس�ی جدیدش را برای خ�ود نگه دارد و حتا هنگامی که ِاما را به خانهی والدینش میبرد اشارهای
م�رد در بخش�ی از فیلم در مورد ارگاس�م زن�ان ،روی این
نمییابیم که آی�ا والدینش از این موضوع باخبر هس�تند یا
تایم�ز ،نیز با اش�اره ب�ه گفتههای یکی از ش�خصیتهای مس�ئله تأکی�د میکن�د که ب�ا وجود تلاش ب�رای ارائهی بس�یاری از تصاوی�ر از دید َادل در طول فیلم ،در بس�یاری از م�وارد دوربی�ن دی�دی نظارهگرانه به رابطهی جنس�ی او و ِام�ا و حتا به بدن خود َادل دارد؛ همانطور که س�بک واقعگرایان�هی دوربین با س�بک خیالگون�هی به تصویر کش�یدن صحنههای رابطهی جنس�ی در تضاد است .اما برخ�ی از منتقدان فع�ال در زمینهی س�ینمای کوئیر و نیز
فعاالن حقوق دگرباش�ان جنس�ی چنین ایرادی را به این فیلم وارد ندانس�تهاند و در مجموع اتف�اق نظری در مورد
این مسئله وجود ندارد.
به رابطهاش ب�ا او نمیکند ،و در نیم�هی دوم فیلم هم در ن�ه .کارگ�ردان تا حدودی تلاش میکند از طریق نش�ان دادن تف�اوت بین خانوادههای َادل و ِاما روی ریش�ههای
ای�ن مس�ئله تأکید کن�د ،اما به نظ�ر نمیرس�د این تالش برای پرداختن به ریش�ههای مش�کالت همجنسگرایان کافی باش�د ،به ویژه که همهی اینها در برابر سروصدای
صحنههای روابط جنس�ی فیلم رنگ میبازند؛ در کتاب، والدی�ن کلمنتای�ن (هم�ان َادل) ،پ�س از باخبر ش�دن از رابطهی بین او و ِاما ،هردو را از خانه بیرون میکنند و این تنها یکی از دشواریهایی است که ِاما و کلمنتاین به خاطر
گرایش جنسی خود با آن مواجه میشوند.
بهمن ۱۳۹۲
67
68
در محصوالتش کشیدن سکس ران در به تصویر ب سینما نرفت. سینمای ای کشورهای صاح ر گ دی م دان به راه مرسو زات گسترش آن چن ی سینما ،به موا های پدیدآورند ه ت جنسی ،اندام در کشور ی نمایش ارتباطا هنری تازه ،اید ه متأثر از فرهنگ به عنوان ی غرایز جنسی س ح ِ ی گ ی و برانگیزانند ه واسطهی تأثیر جنس ت مطرح شد و ب ع ر س ه ب خیلی سریع هم ایج در آن جوامع ن و روح بیننده، ر ر متحرک بر ذه بیشتر تصوی ویر کشیده شد. ل دوربین به تص مقاب
بهمن۱۳۹۲
در دههه�ای ابتدای�ی ش�کلگیری صنع�ت س�ینما،
مالحظات�ی در نمایش وجوه سکس�ی در فیلمه�ا (به ویژه در س�ینمای آمری�کا) وج�ود داش�ت ،ام�ا به م�وازات آن
جریانی از نمایش س�کس (بیش�تر در قال�ب هرزهنگاری)
ریش�ه میگرفت که ،با وج�ود محدودیتهایی در عرضه،
ب�ا س�ایهای قابل توج�ه بر جری�ان اصلی حضور داش�ت. این جریان بیش�تر در اروپا و اکث�ر ًا در قالب نمایشهایی در
مکانهای خاص خوشگدرانی جنسی پیش میرفت تا به تدریج وارد فیلمهای جریان اصلی شد .در ایران اما اساس ًا به دلیل تأثیر چش�مگیر پدیدهی س�ینما و تصویر متحرک
بر مخاطب ،کل مفهوم وجودی ای�ن هنر با تردیدی قابل
توجه از س�وی برخی طبقات روبهرو بود و تا س�الها و چه بس�ا تا امروز در پذیرش�ش موانعی وجود داش�ت و داشته
است .به دلیل همین تردید و همچنین غلبهی قابل توجه ارزشه�ای اخالقی و مذهب�ی بر جامعهی ای�ران بود که از همان نخس�تین فیلمها تا س�الها بعد ردپایی از نمایش س�کس و برهنگی در فیلمهای ایرانی دیده نمیشد .این غالب این موض�وع در مضامین فیلمها البت�ه به جز حضور ِ بود .به عبارت دیگر ،س�کس در سینمای ایران مضمونی
بود که به نمایش در نمیآمد.
دههی :۳۰اخالقگرایی صرف
سینمای ایران پس از رخوتی ۱۰ساله ،از سال ۱۳۲۷بار
دیگر روند تولید محصوالتش را از سر گرفت .در این مدت
تماشاگر ایرانی هرچه بیشتر با محصوالت غربی آشنا شده بود و اصو ً ال سینما رفتن تبدیل به تفریحی مرسوم به ویژه برای جوانان ش�ده بود .در این دوران برای نخس�تین بار
آییننامهی منس�جمی زیر نظر وزارت کش�ور در زمینهی اک�ران فیل�م تنظیم ش�د ک�ه در آن ب�ه طور مش�خص به
محدودیت در نمایش ارتباطات جنس�ی و س�کس اش�اره
ش�ده بود .ب�ر اس�اس آییننام�هی مصوب س�ال ۱۳۲۹
وزارت کشور ،نمایش این صحنهها در فیلمها مجاز نبود:
«بند یازده :صحنههایی از فیلم که در آن روابط نامش�روع
زنان ش�وهردار و یا فری�ب و اغفال دخت�ران نمایش داده ش�ود و همچنین صحنههایی که در آن زنان لخت (منظور
از عری�ان ب�ودن نمایش پس�تان برهن�ه و یا ع�ورت زنان میباش�د) نمایش داده ش�ود ...بند س�یزده :نشان دادن
صحنهی زن و مرد در یک بس�تر در صورت�ی که زن و مرد برهن�ه باش�ند و فق�ط پوش�ش روی تختخ�واب ،حجاب
حال�ت آنها باش�د ».ای�ن آییننامه ،به گفتهی بس�یاری
رسیدن به مرزهای تازه در نمایش برهنگی زنان با دعوت از چند بازیگر زن خارجی آغاز میشود و بعد بازیگران زن سینمای ایران نیز حاضر به حضور در صحنههای شامل برهنگی و سکس میشوند از صاحب�ان س�ینماها و دس�تاندرکاران ام�ور نمایش آن
سالها ،برای فیلمهای خارجی با نوعی سهلگیری اجرا میش�د اما در م�ورد فیلمهای ایرانی با س�ختگیری زیاد
به اجرا در میآمد و بر همین اس�اس تا میانهی دههی ۴۰
شمسی نمیتوان س�راغی از نمایش شدید تصاویر سکس
در فیلمه�ای ایران�ی گرف�ت .با ای�ن همه در ای�ن دوران س�کس ،بدون نمای�ش مس�تقیم ،حضوری قاب�ل توجه
در فیلمها داش�ت .مضم�ون فریب دختران شهرس�تانی از جان�ب جوان�ان ش�هری ،خوشگذرانی م�ردان زندار
در قالب حضورهای ش�بانه در کابارهها ی�ا ارتباط گرفتن با
زنانی دیگر و همنشینی با زنان رقاص یا بدکاره ،در فیلمها اکثر ًا ب�ا نگاهی منف�ی دیده میش�د ،ام�ا از نمایش عمل جنسی خبری نبود .در فیلمهای ایرانی این دوره مضمون
سوءاستفاده و فریب و اغفال برای رسیدن به عمل جنسی و بعد پش�یمانی و تنبیه از این اقدام به کرات دیده میشود
و س�ازندگان این فیلمها ب�ا وجود تروی�ج دیدگاهی منفی نس�بت به این گونه اقدامات ،بارها آنه�ا را مضامین آثار
خود قرار میدادند .از ش�اخصترین فیلمه�ای این دوره کم�دی قاصد بهش�ت (س�اموئل خاچیکی�ان )۱۳۳۷ ،با
بازی ایرن بود که سطح تازهای از برهنگی زن را به نمایش
در میآورد .این فیلم پس از اعتراضهایی به آن با سانسور تازهای در روز س�وم اکرانش روبهرو ش�د و پس از مدتی به دالیلی دیگر اکرانش خاتمه یافت.
دههی :۴۰وقتی سکس در میزند
با رونق بیشتر شهرنشینی در ایران و سیاستهای نظام
حاکم در ترویج نوعی از مدرنگرایی برگرفته از کشورهای
غربی ،س�ینما به عنوان جل�وهای از هنر م�درن به مکان مرس�ومی برای تفریح طبق�ات مختل�ف اجتماعی تبدیل ش�د .با این همه محصوالت س�ینمای ایران بنا به دالیل مختلفی اقبال چندانی در جذب مخاطبان طبقات متوسط بهمن ۱۳۹۲
69
و مرفه جامعه پیدا نکردند و اکثر ًا این طبقات پایین اجتماع
میش�ود و بعد بازیگران زن س�ینمای ای�ران نیز حاضر به
که غالب مضامین فیلمهای ایرانی به تکرار داس�تانهایی
این زمانی است که آییننامهی تازهای هم برای نظارت بر
بودند که مش�تری داثمی این سینما ش�دند .اینچنین بود
بارها گفتهش�ده در تقبیح مردان هوسران و زنان کابارهای
و س�تایش از نهاد خانواده یا جوانمردی پس�ر درستکاری
در رد مال دنیا و کمک به دیگران محدود ش�د .در نیمهی مضامین محدود اول دههی ۴۰است که با گس�ترش این ِ
میش�ود نم�ود پررنگت�ری از جلوهه�ای س�کس در فیلمهای ایرانی یافت .کمتر ش�دن لب�اس بازیگران زن و نوع�ی از نمایش اروتیک رقصهای زنان در کابارهها و نیز اشارههای مستقیمتر به صحنههای تجاوز از جملهی این
موارد اس�ت .اما از نیمهی دوم ای�ن دهه حضور پررنگتر
س�کس و برهنگی در فیلمهای ایرانی به ش�کل آشکاری افزای�ش یاف�ت .در ای�ن دوران نوع�ی تلاش پنه�ان در
برانگیختن احساسات جنس�ی بیننده از سوی فیلمسازان ایرانی دیده میشود و به تدریج حضور یک یا دو صحنهی
شامل برهنگی یا عمل جنسی در فیلمها مرسوم میشود. رس�یدن به مرزهای تازه در نمایش برهنگی زنان با دعوت
از چند بازیگر زن خارجی (نانس�ی کواک برای فیلم الماس
۳۳و اینگری�د اس�پای برای فیل�م دو دل و ی�ک دلبر) آغاز
70
فروزان و ناصر ملک مطیعی در فیلم ناخدا
بهمن۱۳۹۲
حضور در صحنههای شامل برهنگی و سکس میشوند. فیلمها تصویب ش�ده که در آن باز هم نمایش صحنههای حاوی برهنگی و اعمال جنس�ی در تمام فیلمهای ایرانی و خارج�ی ممن�وع ش�ده اس�ت .با وج�ود این ،ظاه�ر ًا در توافقی نانوش�ته میان واردکنندگان و تهیهکنندگان فیلم،
با نمایش صحنههای جنسی مدارا میشد مگر در مواردی که به گفتهی برخی فیلمس�ازان از حد تحمل جامعه خارج
میش�د .از س�الهای پایانی دههی ۴۰اس�ت که ش�کل رایج س�ینمای ایران در نمایش سکس و نگاه به آن شکل
میگی�رد .در این زمینه هم س�ینمای ایران دیدی منطبق بر فض�ای رای�ج در کابارهه�ا دارد .دوربینی چش�مچران که در لحظاتی بخش�ی از اندام جنس�ی (اکثر ًا پستانهای زن و در مع�دود م�واردی در ده�هی بعد باس�نهای زن)
را نمای�ش میده�د و در نمای�ش س�کس می�ان زن و مرد نوعی از هوسجویی رایج در روسپیخانهها را (در غلبهی
آش�کار مردی حریص بر زنی که گویی از رابطهی جنس�ی ل�ذت نمیبرد) نمایش میده�د .این البت�ه در نگاه برخی
فیلمسازان تازه به میدان آمده که موج نوی سینما را شکل
نوش افرین در فیلم قصه ماهان
میدهند تا حدودی متفاوتتر است.
با وجود تالش ش�دید در الگوب�رداری دقیق از نمونههای
دههی :۵۰حضور پرتعداد اما بیاحساس سکس
زیباشناس�انهی فیلمهای غربی خالی بود و کمتر نشانی از
خارجی ،س�کس فیلمه�ای ایرانی از جنبهه�ای اروتیک
دههی ۵۰مهم ترین مقطع در نمایش سکس و برهنگی
حس برانگیزانندگی در آن دیده میشد .سکس فیلمهای ایرانی به گونهی عجیبی اکثر ًا خشن و تا حدودی سادیستی
مواردی تئاتر ه�م بروز یافت .در این دهه همزمان با ورود
ردیابی بود .نگاه فیلمساز ایرانی به پدیدهی سکس اغلب
در تاریخ تصویری ایران به ش�مار میرود که به جز س�ینما
در هنره�ای دیگ�ر به ویژه نقاش�ی و مجسمهس�ازی و در
سرسامآور فیلمهای خارجی اروتیک و نوعی از فیلمهای
کمدی -جنسی ایتالیایی ،سینمای ایران هم با تأثیرپذیری از آنها به فکر نمایش بیپرواتر س�کس افتاد که ،با پاسخ
مثبت تماش�اگران ،تا انقالب س�ال ۵۷هم بدون وقفهی
چندانی ادامه پیدا کرد .س�کس در فیلمهای این دهه حتا در ن�ام فیلمها هم نمود پررنگی یاف�ت و نمونههایی چون
بود که در آن کمتر نشانههایی از رمانتیسم رایج سینما قابل
بار منفی داش�ت و گویی فیلمساز و عوامل نیز برای انجام
وظیف�ه بیش�تر ادایی اغراقش�ده از حرکات جنس�ی را در میآوردند .حتا فیلمس�ازان جریان متفاوت مانند مس�عود کیمیایی و داریوش مهرجویی نیز در فیلمهایشان گونهای
نه چن�دان جذاب از س�کس را ب�ه تصویر میکش�یدند که گوی�ی بر ش�خصیتهای داستانهایش�ان تحمیل ش�ده
تجاوز ،یک چمدان س�کس ،احساس داغ ،مهدی مشکی
(کیمیای�ی در بل�وچ و داش آکل و مهرجویی در پس�تچی).
سکس در فیلمهای این دهه بسط مضامین تثبیتشده در
مش�ابه در فیلمهای غربی با نگاهی همراهانهتر به تصویر
و ش�لوارک داغ ،و تختخواب س�هنفره دیده ش�د .جلوهی
اواخر دههی ۴۰بود ،با این تفاوت که در این زمان دوربین حریصتر و بیپرواتر به ارضای حس چسمچرانی تماشاگر
میپرداخ�ت و صحنهه�ای اعم�ال جنس�ی زن و مرد نیز جزئیتر و طوالنیتر به تصویر کشیده میشد .با این همه،
از مع�دود فیلمس�ازانی که س�کس را در نمونهه�ای رایج
میکشید خس�رو هریتاش بود که ش�اخصترین اثرش در
این باره (برهنه تا ظهر با س�رعت) به همین دلیل هیچ گاه فرصت نمایش عمومی پیدا نکرد .در این دهه برهنگی در
نمایش اندام جنسی زنان و مردان به اوج رسید و در موارد
بهمن ۱۳۹۲
71
دههی ۵۰مهم ترین مقطع در نمایش سکس و برهنگی در تاریخ تصویری ایران به شمار میرود که به جز سینما در هنرهای دیگر به ویژه نقاشی و مجسمهسازی و در مواردی تئاتر هم بروز یافت
سینما داوطلبانه کنارهگیری کردند و بعد ،با روشنتر شدن
جنبههای نظارتی ،مسئوالن هم با مجوز نمایش ندادن به چند فیلمی که از برخی بازیگران گذشته استفاده میکردند نشان دادند که در حذف نمادهای سینمایی گذشته مصمم
هستند .شدت س�ختگیریها در نیمهی ابتدایی دههی ۶۰به گونهای بود که عم ً ال حضور ش�خصیتهای زن در فیلمها به فراموشی سپرده شده بود.
در ده�هی اول بع�د از انقلاب عم ً ال نش�ان چندانی از
معدودی تالشهایی از نمایش باواس�طهی عضو جنسی
عشق انس�انی در مضامین فیلمها دیده نمیشد ،چه رسد
در فیلمه�ای ایرانی نمیداد .در یکی از معدود نمونهها در نمایش نسبت ًا اروتیس�م همجنسگرایانه ،در فیلم بدکاران
که ،با پایان جنگ و تغییر رهبری جامعه ،برای چند س�ال
فرصت�ی در نمایش مضامینی مرتبط با عش�ق انس�انی در
بهانهی مالیدن کرم همدیگر را ماساژ میدهند.
میتوان به نوبت عاشقی محسن مخملباف اشاره کرد که
زنانه هم دیده ش�د ،هرچند سانسور اجازهی بیش از این را
(ق�درتاهلل احس�انی) دو بازیگ�ر زن فیلم با لباس ش�نا به
به جنبههای سکس�ی .از س�الهای پایانی دهه ۶۰است
فیلمها فراهم ش�د .از ش�اخصترین فیلمه�ا در این دوره
در ش�رایطی ک�ه واکنشهایی نس�بی ب�ه نمایش برخی
روابط انس�انی دو جنس مخالف مضم�ون اصلیش بود و
دیده میش�د ،ب�ه تدریج از ابتدای س�ال ۱۳۵۷با آش�کار
بود .فیلم آش�کارا برای فضای آن دوران تند بود و نه تنها
فیلمهای خارجی سکس�ی از س�وی گروههای�ی از جامعه ش�دن نش�انههای اعتراض در ایران ،س�ختگیریهای
به همین دلیل س�ازندهاش روایت داستان را به ترکیه برده فرصت نمایش پیدا نکرد بلکه در کنار فیلم دیگر مخملباف
نظارت�ی ب�ر نمای�ش صحنهه�ای سکس�ی و برهنگی در فیلمهای ایرانی افزایش یافت و عم ً ال از میانهی این سال
فرهنگ�ی دول�ت وق�ت .فیلم ش�اخص دیگر ای�ن دوران
پایان یافت.
داشت و س�ازندگانش با انتخاب بازیگرانی جوان و جذاب
و با افزایش هرجو مرجها حضور سکس در سینمای ایران
بعد از انقالب :سکس پنهان
(شبهای زایندهرود) بهانهای شد برای فشار بر مسئوالن ع�روس بود که آن هم مضمونی دربارهی عش�ق انس�انی کوشیده بودند تا جلوهای از جنبههای جذبکنندهی ظاهر انس�انی را (که در برخی نقدهای مخالف سکس�ی دانسته
کلی پس از پیروزی انقالب ۵۷با تغییر ساختار و موازین ِ نظارتی و همچنین غلبهی روحیهی انقالبی و اسالمی بر
در همی�ن دوران رخش�ان بن�ی اعتم�اد در فیلم نرگس
حف�ظ حیاتش ناچار به ح�ذف جنبههای سکس�ی خود در
وارد فیلمه�ای بع�د از انقلاب ک�رد ،فیلمی که ب�ا وجود
جامعه ،س�ینمای ایران هم خیلی زود متوجه شد که برای تمام وجوهش اس�ت .به ویژه آن که در جریان تظاهرات،
س�ینماها یکی از اصلیتری�ن اهداف حمل�هی معترضان
بودن�د و رهب�ران انقالب ه�م یکی از مصادیق گس�ترش فحش�ا در جامع�ه از س�وی حکوم�ت پهلوی را س�ینماها
میدانس�تند .در دو س�ال ابتدای انقالب که هنوز تعاریف نظارتی س�ینماها روش�ن نبود ،برخی از فیلمهایی که کار
تولیدشان در ماههای قبل انقالب انجام شده بود به شرط
حذف برخی صحنههای سکسی (با وجود حضور بازیگران زن ب�دون حج�اب) فرصت نمای�ش گرفتند .ب�ه تدریج از
نیمهی اول س�ال ،۱۳۶۰با افزایش سختگیریها ابتدا طی�ف گس�تردهای از بازیگ�ران زن (ب�ا آگاه�ی از این که
72
جایی در س�ینمای بعد از انقالب نخواهند داشت) از کار در
بهمن۱۳۹۲
شده بود) نمایش دهند.
شخصیت زنی که از راه تنفروشی زندگی خود را میگذراند
حضور چنین ش�خصیتی ،ب�ه دلیل پرداخت پردهپوش�انه
و زمخ�ت س�ازنده ،از هرگونه وجه سکس�ی بیبهره بود. س�ازندهی نرگس اما در فیلم بعدیش روسری آبی اشارهی روش�نی به روابط جنسی زن و ش�وهر را ،در سکانسی که زن جوان به استقبال ش�وهر تازه اما کهنسالش میرفت،
نمایش داد .این س�کانس با به تصویر کش�یدن پاهای زن
به شکل آهس�ته ،تالش بدون حساس�یتی را برای اشاره به ارتباط جنس�ی برای اولین بار در س�ینمای بعد انقالب به تصویر کش�ید (هرچن�د همین س�کانس در پخشهای تلویزیونی این فیلم حذف شد).
با انتخ�اب محمد خاتمی به ریاس�ت جمهوری ایران در
صحنه ای از فیلم برهنه تا ظهر با سرعت
س�ال ۱۳۷۶فضایی به نس�بت بازتر در جری�ان فرهنگی
و فحشا سکس را در قالب�ی انتقادی مضمون فیلمش قرار
برخی اشارههای ضمنی به موضوع سکس کمی نمایانتر
دستیابی به دختر جوان با اجرای عشوه گرایانهی بازیگر
ایران ب�ه وجود آمد .این فضای تازه اج�ازه داد تا به تدریج
از گذش�ته وارد فیلمها شوند و از جمله در فیلم مرد عوضی
داد .در فیلم جنجالی مارمولک ،تمایل ش�خصیت فیلم در زن در چند سکانس اشارهای آشکار به عالقهی شخصیت
آش�کارا نوع�ی تمای�ل ی�ک زن ب�رای ارتب�اط جنس�ی با
فیلم به ارتباط جنسی بود.
فریدون جیرانی ،در آب و آتش ،برای اولین بار در سینمای
آش�کاری به اق�دام ش�خصیتهای اصلی فیل�م در انجام
ش�وهرش البته در ش�کلی کمدی به تصویر کش�یده ش�د. بع�د از انقالب ،زنی روس�پی با حالتی خس�ته و فروریخته
را در بازگش�ت از یک قرار سکس�ی با مش�تری ب�ه تصویر
کش�ید .از اواخر دههی ۷۰موج�ی از فیلمهای جوانانه با هدف نمایش مس�ائل مرتبط با جوانان در س�ینمای ایران
ش�کل گرف�ت ک�ه در آن میش�د اش�ارهای ب�ه ارتباطات
در فیلمهای�ی چون ش�وکران و خصوصی نیز اش�ارهی
س�کس در قالب خاموش ک�ردن چراغهای خان�ه و رفتن به اتاق خواب دیده ش�د .محس�ن امیریوسفی هم در فیلم
آتش�کار موضوع اختگی مردان را دس�تمایه ق�رار داد و در
چند س�کانس امتناع زن فیلم در خوابیدن با ش�وهرش را نمای�ش داد .ای�ن فیلم البت�ه در جنبهه�ای دیگری چون
جنسی را ردیابی کرد ،فیلمهایی که در آن بازیگران جوان خوشرویی اکثر ًا در راه رسیدن به معشوقشان یا از سوی
سکس و اندامهای جنسی انسان داشت.
آنها میشد.
س�طحی برگرفته از تئاترهای مفرح ش�مال ش�هر تهران،
خانواده زیر فش�ار ق�رار میگرفتند یا جامعه س�دی مقابل
برخ�ی تصاوی�ری نمادی�ن اش�ارههای مس�تقیمتری ب�ه در س�الهای اخی�ر ه�م ب�ا رواج نوع�ی از کمدیهای
در دههی ۸۰اش�ارههای س�ینمای ایران ب�ه مضمون
گونهای از عشوهگری زبانی در فیلمهای ایرانی رایج شده
در س�کانس پایانی ش�خصیت دختر فیل�م را در مواجهه با
را دارند .ش�دت اغراق در نحوهی پرداخت این فیلمها به
سکس نمایانتر شد ،از جمله در شام آخر فیلمساز کوشید همخوابگ�ی مادر و معش�وقش ب�ا تم�ام محدودیتهای
موجود به تصویر بکش�د ،یا مسعود دهنمکی در مستند فقر
که جنبههایی اغراقش�ده از بازیها و طرز بیان بازیگران گونهای بوده ک�ه برخی منتقدان س�ینمایی از رواج نوعی سکس پنهان در فیلمهای ایرانی صحبت کردهاند. بهمن ۱۳۹۲
73
ر ّد تو پنهانی من نفسهای بیچهره در هماغوشی تن
بازوی تو کجا ست؟
گاهی کلمه چه سخت میشود
لبهایم تو را رسم میکنند در نیستی
در تکه تکههای ریخته از من
ناپیدایی تو در آینههای بیشمار
شب ذهن کمی دارد
سرریز میکنی
همینجا پیچ میخورم
و پلک من اینجا بیراه
تا تباهی گیسوانم
با این حال هنوز ابتدای تنم تب میکند
از شیوهی عشق
در تکثیر ابدیت
کنار عصبهام
و تنم طعم بیقرار میگیرد در حرفهای همیشه پر از تبانی ... پنهانی
خوابم را تاخت میزنم
دیر ...
شکل شعر
کافی نیست
عاشقی شیء میشود
شکل تو
74
وقتی نامت در گلو مانده است
دور ...
باید برایت بمیرم بهمن۱۳۹۲
راه اریب
با تنم راه میشوی
حوالی دی
کنار حضورهای نامعلوم
با صدای کبودی که کنار ماه در جانم میریزی
تو پلک مطلق میشوی – بسته و بعد آخرین نفس به نفس
سالها در تنم پرسه میزنند
با بویی که ناگهان روی شانههای تو از من مانده است
زمان قرنی میشود
سکوت در چهرهام دشوار پیش میرود
و سهم همیشگی من
نداشتنت
دوباره خندههات در چشمهایم میگذرند
تنم پشت ندارد
و همیشه شکل رفتنم
تا به گوشههایی از تو چسبیده باشم
چقدر صدات روزهای مرا به سکوت پر میکند
به رفتار
مستتر از من ای
وقتی نام من از تلفظ تو مکث میشود و
صورتت در من نمیمیرد
بهمن ۱۳۹۲
75
تصویر یک
اگر شمارشگری وجود داشت که در پاییز سال ،۱۳۸۵موضوعات و کلمات جمعهای خودمانی و محافل خصوصی را فهرست آن یک فیلم میکرد، صدرنشینی مقتدرانه از ِ ِ میشد :فیلمی از رابطهی جنسی یک بازیگر زن با مردی که گفته میشد دوستپسر او م هزاران بار تکثیر شد و به قدر است .این فیل ِ تکنولولوژیک آن سالها در گوشیهای ظرفیت تلفن همراه دست به دست میشد .میلیونها نفر بینندهی این فیلم شدند اما تا زمانی که یک مقام نیروی انتظامی درباره آن اظهار نظر نکرد، مطبوعات به آن نپرداختند. در ادبیات مقامات قضایی و پلیس ،این فیلم «س�یدی غیراخالق�ی» نامی�ده میش�د و ب�ه دلی�ل اس�تفادهی مطبوعات از این تعبیر به همین نام هم معروف شد .برخی روزنامهها س�عی میکردند «فیلم خصوصی» را جانشین این اصطالح کنند اما حواسش�ان بود مبادا به نظر برس�د که در تأکید بر قبح ماجرا (رابطهی جنسی خارج از ازدواج)
76
بهمن۱۳۹۲
کوتاه�ی کردهاند .بنابراین ،غالب ًا تصاویر س�کس یک زن و م�رد ،که در روندی نامعلوم افش�ا و همگانی ش�ده بود، غیراخالقی توصیف میشد. س�یدی جنجالی س�ال ۸۵تنها یک مثال از سردرگمی قدیمی مطبوعات ایران است در مورد مجاز بودن یا نبودن و چگونگی پرداختن به مقوالتی که تن و زن در آنها نقش محوری و پررنگ دارد. قانون ،قاتل بالقوه پی�ش از پرداختن به ه�ر منبع و مرجعی ،قاعدت� ًا باید به قانون مطبوعات ایران رجوع کرد .در مادهی ۲فصل دوم این قانون ،مبارزه با «اش�اعهی فحشا» به عنوان یکی از «مظاهر فرهنگ اس�تعماری» از رسالتهای مطبوعات در نظام جمهوری اسالمی برشمرده شده است. در بن�د ۲از م�ادهی ۶فصل چهارم نیز تصریح ش�ده که «اش�اعهی فحشا و منکرات و انتش�ار عکسها و تصاویر و مطالب خالف عفت عمومی» ممنوع است .ممنوعیت «استفادهی ابزاری از افراد (اعم از زن و مرد) در تصاویر و
محتوا» موضوع بند ۱۰همین بخش اس�ت .همچنین در فصل جرائم« ،انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خالف عف�ت عموم�ی» ممنوع اعلام ش�ده و «موج�ب تعزیر شرعی است». تعریف فحش�ا ،مصادیق اس�تفادهی اب�زاری ،و از همه مهمت�ر ح�دود عفت عموم�ی که در ای�ن قانون اس�تفاده ش�ده مشخص نیس�ت و به تفس�یر مقام قضایی یا مدیران مطبوعات�ی بس�تگی دارد .ی�ک وکی�ل دادگس�تری ک�ه سابقهی وکالت چند نشریه را در کارنامهی خود دارد ،قانون مطبوعات را یک�ی از «بدترین» قوانی�ن موجود توصیف میکن�د و میگوی�د که ای�ن قانون ب�ا امکان تفس�یرهای متفاوت و سلیقهای ،از جمله اتهام «استفادهی ابزاری از زن» ،یکی از قاتلین بالقوهی مطبوعات است. او توضی�ح میده�د« :چهرهه�ای مذهب�ی و مقامات مختل�ف باره�ا به ص�دا و س�یما – ب�ا مختصاتی ک�ه از آن س�راغ داریم – ایراد گرفتهاند که از زنان استفادهی ابزاری میکند .وقتی حتا صدا و سیما در معرض این اتهام است، یک رس�انهی پیش�رو به راحت�ی میتواند ب�ه بهانهی آن توقیف شود». ای�ن وکی�ل دادگس�تری همچنی�ن ب�ه چن�د ده ه�زار «تخلف» صدا و س�یما اش�اره میکند که به زعم ش�ورای نظ�ارت بر س�ازمان ص�دا و س�یمای جمهوری اسلامی ایران تنها در شش ماههی دوم س�ال گذشته اتفاق افتاده و بیش�ترین م�وارد آن مربوط ب�ه آرایش و پوش�ش زنان و نحوهی تعامل مردان و زنان نامحرم بوده است. او میگوید« :همانطور که میدانید ،توقیف روزنامهی به�ار به دلیل انتش�ار یک مقاله با روای�ت متفاوت مذهبی صورت گرفت که ،در نگاه حاکم ،برای توقیف یک نشریه کافی اس�ت ،اما باز هم در کیفرخواس�ت علیه این روزنامه اتهام اش�اعهی فحشا و منکرات و انتش�ار تصاویر خالف عفت عمومی قید شده بود». روزنامهنگاران و شرم شرقی اما آیا همهی ممنوعیتها و محدودیتهای مطبوعات در پرداختن به مسائل جنسی ،ناش�ی از قانون مطبوعات اس�ت؟ محمد آقازاده ،روزنامهنگاری که بیش از سه دهه س�ابقهی روزنامهنگاری دارد ،مس�ائل جنس�ی را نه تنها ح�وزهی ممنوع�هی مطبوعات ک�ه ح�وزهی ممنوعهی اکثریت جامع�هی ایرانی معرف�ی میکن�د .او جای خالی این موارد در رس�انههای ایران را ناش�ی از مقاومت عرفی جامع�ه میداند و میگوید که حتا در بس�یاری موارد نیاز به
قانون ،عرف و خودسانسوری سه ضلع قدرتمند مجموعه عواملی هستند که جای تن و زن را در مطبوعات ایران تنگ کردهاند .البته هیچگاه ممنوعیت کامل برقرار نبوده و گاهی از زندگی دوجنسهها هم گزارش تهیه میشود و مصاحبه با زنان روسپی هم منتشر میشود ،اما برآورد روشنی از محدودهی مجاز یا ریسک ورود به این حیطه وجود ندارد مداخلهی قانونی هم پیدا نمیشود. آقازاده میگوید« :به صورت غیررس�می گفته میشود حدود ۸۰درصد طالقهای صورتگرفته در ایران ناش�ی از نارضایتی جنسی است اما این مسئله در دادگاهها عنوان نمیشود؛ یعنی طرفین بهانههای دیگری را برای طالق طرح میکنند .عرف حتا در موارد اینچنینی هم حس�اس اس�ت و اج�ازهی بی�ان آزادان�ه نمیده�د .در واق�ع تنها جایی که قبح اشاره به مس�ائل جنسی شکسته میشود در جوکهاست». از او که س�ابقهی قلم زدن و مس�ئولیت در روزنامههایی چ�ون کیه�ان ،ای�ران و گ�زارش روز را داش�ته ،دربارهی تیراژ باالی نشریات عامهپس�ند در دوران پیش از انقالب میپرس�م و فیلمه�ای پرطرف�دار و پرفروش س�ینماها؛ چگونه عرف عموم�ی در آن زمان چنین مقاومتی نش�ان نمیداد؟ «بخشه�ای زی�ادی از همان م�ردم ک�ه مخاطب این محص�والت در نظام گذش�ته بودن�د ،در هن�گام انقالب مخالفت نش�ان دادند .یعنی ممکن بود به تماش�ای چنان فیلمهای�ی برون�د ام�ا آن را ب�رای خان�وادهی خودش�ان نمیپس�ندیدند .من این مس�ئله را به "شرم ش�رقی" تعبیر میکنم که صرف ًا هم دلیل مذهب�ی ندارد .جوانها هم که در این مس�ائل بین خودش�ان آزادتر اند و محدودیتهای کمتری دارند ،باز با خانواده زبان مش�ترکی ندارند و اساس ًا طرح موضوع نمیکنند ،چون خانواده مقاومت میکند». ام�ا در همی�ن س�الهای اخی�ر ،خانوادهه�ای ایران�ی مشتری محصوالت س�ینمایی و تلویزیونی غربی شدهاند که اش�ارات جنس�ی فراوان دارد .چرا این تغیی�ر ذائقه در بهمن ۱۳۹۲
77
اجتماعی ترکهایی در این روحیه و رویهی پاس�دار حریم شخصی ایجاد کرده است.
محمد حیدری ،عکس :آرش عاشوری نیا
مورد مطبوعات تست نشود؟ «چون هنوز نوش�تار برای ما حرمت خاصی دارد .ش�ما آن چی�زی را ک�ه در فیل�م میبینید ب�ا خان�واده دربارهاش ح�رف نمیزنید؛ حتا وقتی دس�تهجمعی تماش�ا میکنید؛ یا خواندن یک داستان مش�ابه این سریالها را به خانواده توصی�ه نمیکنی�د .ای�ن ب�ر میگ�ردد ب�ه روانشناس�ی پیچیدهی انسان ایرانی». از آق�ازاده دربارهی چگونگ�ی مواجهه با ای�ن مقاومت عرفی میپرس�م که پاس�خ میده�د« :اگ�ر بخواهم رک باش�م باید بگویم ش�خص ًا هرگز به س�وژههای اینچنینی نزدیک نشدم .چون این ش�رم شرقی در روزنامهنگاران و الاقل نسل ما وجود دارد .اول باید بر سانسور و منع درونی خود غلبه کنیم و بعد به دنبال زبانی بگردیم که بر مقاومت عرف غلبه کند .نسل ما در روزنامهنگاری ،دغدغههایش چیزه�ای دیگری ب�ود و حاال در میانس�الی ب�رای تغییر رویه اول بای�د با خودش کنار بیاید .م�ن البته فکر میکنم پرداختن به مسائل جنس�ی برای نسل جوان روزنامهنگار هم هنوز تبدیل به یک دغدغهی مهم نشده است». او از تجربیات ش�خصی خود مثال میزند و اشاره کردن به نام همس�ر و فرزندان در نوشتههایش ،و میگوید بابت این سبک سالها پیش از سوی همکاران شماتت میشده اس�ت .اما حاال ب�ه تعبی�ر او ،رواج اینترنت و ش�بکههای
78
بهمن۱۳۹۲
از «زن روز» تا مجالت خانوادگی امروز برای بررس�ی ای�ن موض�وع در دوران پی�ش از انقالب س�ال ،۵۷ب�ه س�راغ محم�د حی�دری ،از پیشکس�وتان روزنامهن�گاری و معاون س�ردبیر روزنام�هی اطالعات در دههی ،۵۰رفتم .او پرداختن به زن و مس�ائل جنس�ی را روی�هی طیف گس�تردهای از نش�ریات آن دوران میداند که برای کس�ب تی�راژ و مخاط�ب ص�ورت میگرفت .به اعتق�اد حی�دری ،نم�اد حرفهایت�ر و شس�تهرفتهتر این رویه ،مجلهی زن روز مؤسس�هی کیهان و مجلهی بانوان مؤسس�هی اطالعات بود که توجه ویژهای به درج عکس خوانن�دگان و هنرپیش�ههای ایران�ی و خارج�ی و اخب�ار مربوط به آنها داشتند. حی�دری میگوی�د« :در برخ�ی از نش�ریات ،ای�ن رویه برای کس�ب تیراژ بیشتر ،به حوزهی شایعات و اخبار کذب و مس�ائلی از این دس�ت هم میرس�ید ک�ه غیراخالقی و غیرحرفهای بود». به گفتهی او ،خط قرمز قانونی خاصی برای پرداختن به سوژههایی با اشارات و محورهای جنسی وجود نداشت، اما ترجیح روزنامههای معتبر آن دوران این بوده که به غیر از اخب�ار روزمرهی ح�وادث یا اخبار مرب�وط به چهرههای پرطرف�دار ،به س�راغ ای�ن ح�وزه نرون�د« :آن دوران هم بگی�ر و ببندهای خاص خودش را داش�ت اما در این حوزه ممنوعیت ویژهای نداش�تیم .اص�ول حرفهای و اخالقی ب�ر روزنامههای معتبر حاکم بود و باعث میش�د که در این مورد تعارضی با قانون پیدا نکنند». محم�د حیدری پ�س از انقالب و تا تیر ،۱۳۵۹س�ردبیر روزنامهی اطالعات بود اما با پاکس�ازی و اخراج ،به چند سال خانهنش�ینی مجبور میشود .پس از آن او سردبیری چند نش�ریه از جمله ماهنامهی گزارش را بر عهده میگیرد ک�ه در دوران خ�ود تأثیرگ�ذار ب�ود .از او درب�ارهی تغیی�ر فض�ا و سیاس�تها در دوران جدید کاریاش میپرس�م و توضی�ح میدهد« :بح�ث پرداختن به زنان به آن ش�کل ً مثلا عک�س خانم�ی روی جلد ب�رود یا این ک�ه اخبار که مربوط به زنان مش�هور چاپ ش�ود برای چندین س�ال به کل�ی از مطبوعات حذف ش�د .نش�ریات حرف�های هم که اساس ًا چنین رویهای نداشتند .مث ً ال در گزارش ،چون یک نش�ریهی تخصصی زنان نبود و به موارد خاص این حوزه نمیپرداخت ،مطلع نیس�تم که چه محدودیتهایی وجود
تصویر دو
تصویر سه
تصویر چهار
داش�ت ،اما گزارشهای اجتماعی ب�ا محوریت زنان تهیه و چ�اپ کردی�م .از جمله در ی�ک گ�زارش ،بیپروایانه در مورد بازداشت یک دختر خانم به دلیل بدحجابی نوشتیم. موض�وع را ت�ا خود ات�اق قاضی ه�م دنبال کردی�م و تمام جزئیات و مستندات مانند نام افسر بازداشتکننده و شرح پرونده و توصیف وضع ظاه�ری آن خانم و ...را آوردیم. چون کام ً ال مستند بود نه تنها با مشکلی مواجه نشد که سر و صدای بس�یار هم به پا کرد و برای م�دت کوتاهی باعث شد تا بگیر و ببندها کمتر شود». این روزنامهنگار پرس�ابقه اشاره میکند که در سالهای اخیر نشریات زیادی با محوریت زن و خانواده منتشر شده و میش�وند که به نظر میرس�د به تیراژ و رونق اقتصادی خوبی دس�ت یافتهان�د .از نظ�ر او ،این نوع ن�گاه به زن و مسائل زنان ،استفادهی ابزاری است.
ممیزی خودنش�انده که ،معمو ً ال از س�وی مدیر مسئول و با هماهنگی س�ردبیر منصوب میش�ود ،عموم� ًا در پایان کار تحریری�ه و در هنگامی که اخب�ار و مطالب در صفحات نش�ریه جایگذاری ش�ده ،دس�ت به کار ش�ده و به دنبال موارد خطرآفرین اس�ت و به این ترتیب اجازه نمیدهد تا با گذر از خط قرمزها ،حیات نشریه به خطر بیفتد .از جملهی مهمتری�ن وظایف این افراد توجه ب�ه مضامین ،مفاهیم و عباراتی است که بار جنسی دارند. زمان�ی که مس�ئولیت تحریری�هی یکی از نش�ریات را بر عهده داش�تم ،یکی از همین افراد سراس�یمه س�ر رس�ید و دنبال س�ردبیر میگش�ت .حسابی برآش�فته بود و وقتی دید به جای س�ردبیر باید با جوانکی مثل من مواجه شود، پیروزمندان�ه پرین�ت ی�ک صفح�ه را روی میز ه�ل داد و پرسید« :پس البد ش�ما این صفحات را تأیید کردهای؟» صفح�ه پر ب�ود از دایرهه�ای س�بز رنگی ک�ه دور کلمهی «پریود» کش�یده ش�ده ب�ود و در ب�االی صفحه ب�ا همان رنگ دس�تور داده ش�ده بود« :همهی پریودها به دورهی قاعدگ�ی تبدی�ل ش�ود ».منته�ا ای�راد کار اینجا ب�ود که موض�وع این صفحهی علمی به نجوم اختصاص داش�ت و نویس�نده ترجی�ح داده ب�ود برای اش�اره به م�دت زمان چرخش سیارات در مدار از کلمهی «پریود» استفاده کند! مأمور مذکور ع�ادت کرده بود به ج�ای خواندن جمالت،
روزنامهنگاران از خط قرمزها میگویند در بس�یاری از نش�ریات ای�ران ،ش�غلی وج�ود دارد که همپای�هی س�ردبیری پراهمیت اس�ت ،اما اس�م خاصی ن�دارد؛ در سیاس�تگذاری و تهی�ه و پ�ردازش اخب�ار و مطالب ه�م دخالتی نمیکن�د ،اما با اش�ارهی خودکارش میتوان�د مطلبی را پیش از انتش�ار عقی�م و غیرقابلچاپ اعالم کند یا حکم به بازنویس�ی و ح�ذف بدهد .این مأمور
بهمن ۱۳۹۲
79
کلمهها را بخواند و برحس�ب تجربهی چندین س�الهاش، کلمات ممنوعهی احتمالی را میش�ناخت ،اما این بار این پریود آن پریود نبود! برای اطالع از تجربیات مشابه ،از چهارده روزنامهنگار ح�وزهی اجتماع�ی ،ک�ه در ح�ال حاض�ر در مطبوع�ات ایران مش�غول فعالیت هس�تند ،نظرخواهی کردم .ده نفر پرداخت�ن به موضوع س�کس به ه�ر نحو را ج�زء خطوط قرمز و موارد ممنوعهی رس�انهها در ایران دانس�ته ،و دو نفر گفتهاند که هم ممنوع اس�ت و هم نیس�ت .دو نفر هم پرداختن به این موضوع را ممکن و میسر عنوان کردند. س�ؤال بعدی این بود ک�ه ،آیا فکر میکنی�د عدم امکان پرداختن به موضوع س�کس یک فقدان جدی و تأثیرگذار در رسانههای ایرانی است؟ تمامی پاسخها مثبت بود. همچنین پرس�یده ش�د ،آی�ا ش�خص ًا در نظر داش�تهاید ت�ا مطلبی ب�ا محوریت س�کس یا ح�اوی اش�اراتی به این موض�وع در رس�انهها تهی�ه کنی�د؟ س�ه نفر پاس�خ منفی دادهاند .یک�ی از این روزنامهنگاران عن�وان کرد که چون میداند پرداختن به چنین س�وژههایی در انتشار با مشکل زیادی مواجه میشود ،فکر کردن به این سوژهها را هم در ذهن خود سانسور کرده است. اما از بین یازده نفری که تصمیم به تهیهی چنین مطلبی داشتهاند ،چهار روزنامهنگار موفق به انتشار مطالبشان نش�دهاند .در بی�ن موفقش�دگان دو نفر ب�دون پرداختن به اص�ل موضوع و در قالب اش�اره ،و دو نفر ه�م با تقلیل سکس به روابط زناشویی مطلب نوشته بودند. سؤال دیگری که با این روزنامهنگاران در میان گذاشته ش�د این بود ک�ه بزرگترین بازدارن�ده ب�رای پرداختن به س�کس و یا اشاره به آن کدام اس�ت؟ جوابها از این قرار است( :تصویر یک) پاس�خ به این س�ؤال که ،اگر در مطلبی ناچار به اشاره به سکس باش�ید (این موضوع نقش مهم و حیاتی در مطلب ش�ما داش�ته باش�د) ،آی�ا از کلمهی «س�کس» اس�تفاده خواهید ک�رد؟ جوابه�ا صددرص�د منفی ب�ود .این هم ابرواژههای جایگزین این واژه( :تصویر دو) از رسالهی مرجع تقلید تا جستوجوی اینترنتی قان�ون ،ع�رف و خودسانس�وری س�ه ضل�ع قدرتمن�د مجموعه عواملی هستند که جای تن و زن را در مطبوعات ایران تنگ کردهان�د .البته هیچگاه ممنوعیت کامل برقرار نب�وده و گاه�ی از زندگ�ی دوجنس�هها هم گ�زارش تهیه میشود و مصاحبه با زنان روسپی هم منتشر میشود ،اما
80
بهمن۱۳۹۲
محمد آقازاده ،عکس :آرش عاشوری نیا
برآورد روش�نی از محدودهی مجاز یا ریس�ک ورود به این حیطه وجود ندارد .به این ترتیب ،در برخی مجالت تبلیغ کاندوم و نوار بهداشتی به کرات چاپ میشود ،اما ممکن است در یک روزنامه کلمهی «پریود» سانسور شود. این در شرایطی است که در فقه شیعه ،مسائل جنسی نه تنها تابو نیس�ت بلکه بسیار گس�ترده به آن پرداخته شده و در رس�الههای مراجع تقلید و فتاوی آنها به طور صریح از جزئیات مسائل جنس�ی صحبت شده است ،با این تبصره که مذهب تشویق به ازدواج میکند و هر رابطهای خارج از این قاعده را قبیح و غیرجایز میشمارد. اشتیاق کاربران اینترنتی به سکس و موضوعات جنسی نیز مقولهی پنهانی نیس�ت .برای مثال جس�توجوی دو کلمهی «س�کس» و «جنسی» از س�وی کاربران ایرانی در گ�وگل ،از ژانوی�هی ۲۰۰۷ت�ا ژانوی�هی ۲۰۱۴به طور میانگین همواره رو به رشد بوده است( .تصویر سه) چنین اش�تیاقی در مورد مخاطبان وبس�ایتها هم قابل پیگیری اس�ت .آمار مراجعان وبس�ایتها علنی نمیشود ام�ا به طور م�وردی میتوان عالقه ب�ه مطالعهی مطالب جنسی را در وبس�ایتهای مختلف داخل و خارج از کشور دید .عکس زیر در یک تاریخ اتفاقی ،پربینندهترین مطالب دو رسانهی مختلف فارسیزبان را نشان میدهد(:تصویر چهار)
عکس :ادوارد وستون بهمن ۱۳۹۲
81
متون فارسی گزارشهای بسیاری دربارهی خواهشهای زنانه دارد که کمتر بحث شده ،یا اص ً ال کاویده و دیده نشده است؛ حتا هزار و یک شب از این بابت کمتر بررسی شده است .در این مرور کوتاه ،کمی در داستانهای آن گردش میکنم تا نمونهوار نشان دهم که این کتاب چه گنجینهای در شناخت زن و عشق و خواهشهای تنانه است .برای این که این تصور پیش نیاید که این تنها متن قابل مراجعه در این زمینه است به چند متن دیگر هم به تناسب اشاره خواهم کرد. ه�م در آغاز هزار و یک ش�ب با حکای�ت عجیبی روبهرو
میش�ویم ک�ه تصوی�ری از تخیلات و ی�ا س�ایهای از
واقعیتهای زندگی زنان ثروتمند است که گویی بر گرتهی زندگی مردان ساخته ش�ده است ،یعنی رفتاری که ممکن اس�ت مردی از اش�راف پیش�ه کند زن نیز همان میکند:
«ش�اهزمان ،در منظ�رهای ک�ه به ب�اغ نگریس�تی ،ملول نشس�ته بود که ن�اگاه زن برادر با بیس�ت کنیزک ماهروی و
بیست غالم زنگی به باغ شدند و تفرجکنان همیگشتند تا
در کنار حوض کمرها گشاده ،جامهها بکندند .خاتون آواز
داد که :یا مسعود! غالمی آمد گران پیکر و سیاه .خاتون با او همآغوش گش�ت ،و هریکی از آن غالمان نیز با کنیزی
بیامیختند( ».به ترجمهی طسوجی)
این یکی از قدیمترین صحنههای اورجی به ابتکار زنانه
است .شواهد متعددی میتوان نشان داد که زن در متون
ایرانی آن تصویر کلیشهشدهی کنشپذیر و ترسخورده را
82
بهمن۱۳۹۲
ندارد و از حق خود برای ارتباط جنس�ی مطلوباش دفاع
میکند ،و اگر شوی نادلخواه داشته باشد با خود میگوید:
در مکر زنان بسیار گفتهاند اما شواهد آن در داستانهای فارسی چه بسا نشاندهندهی این است که زن در شهوت قویتر از مرد است ،و مردطلبیاش از زنطلبی مرد بیشتر نباشد کمتر نیست .در شماری از این قصهها هم با مکر روبهرو نیستیم ،با زنی شیردل روبهروی ایم
کنشگرانهای دارند و ش�یوهی جنگجویانهای در انتخاب
برجس�ته میکند :ملکهی مردکش در داستان «عجیب و
جنگ بر من چیره ش�ود .اگر کس�ی بر من غلبه کند او را از
او را میکشد (شب .)۶۷۵این موضوع در تاریخ هم وجود
و سالح او گرفته ،بر جبیناش بنویسم که این آزادکردهی
تک�ش خوارزمش�اه« ،مجل�س ان�س و ط�رب در خفیه»
در مکر زنان بسیار گفتهاند اما شواهد آن در داستانهای
میگوی�د که ظاه�ر ًا بعضی از س�رداران بع�د از آن که با او
قویتر از مرد است ،و مردطلبیاش از زنطلبی مرد بیشتر
این مردطلبی اگر الزم بود با کاربست داروها و غذاهای
روبهرو نیس�تیم ،با زنی ش�یردل روبهروی ای�م؛ چنان که
فصولی معین از کتابهای طب�ی و علوم عمومی آموزش
و وال�ی را در صن�دوق میکند (ش�بهای ۵۹۳تا ،)۵۹۶
مرد از عه�ده بر نمیآمد ،زن به ش�کایت هم میرفت .در
خوبروی» است میکند.
جوان عقد زناشویی بست و چون نتوانست در کار آید میان
«هرگ�ز او را به خ�ود راه ندهم ،اگرچه جان�م از تن برود»
(ش�ب ،)۲۱همان طور که وقت عش�قبازی هم که رسید
اص ً ال چهرهی کنشپذیرانهای ن�دارد .در قصهی «ملکه بدور» ،ملک�ه با قمرالزم�ان میخوابد« :دهان و دس�ت
قمرالزمان را بوس�ه داد و هیچ عضوی در ت�ن قمرالزمان نماند مگر این که ملکه او را ببوسید( ».شب )۱۸۴
ً کاملا گردآفریده�ای ایران�ی خاص�ه چهرهه�ای
همس�ر« :کس مرا تزویج نتواند کرد مگر این که در میدان
غریب» زنی اس�ت که هر شب با مردی میخوابد و سپس
روی میل ش�وی خود گیرم ،و اگر من بر او غلبه کنم اسب
دارد .گفتهان�د که ت�رکان خاتون ،مادر س�لطان محمد بن
فالنه دختر است( ».شب )۵۹۷
میداش�ت ،و باس�تانی پاری�زی در آس�یای هفتس�نگ
فارس�ی چه بسا نشاندهندهی این است که زن در شهوت
میخوابیدند به جیحون افکنده میشدند.
نباش�د کمتر نیس�ت .در ش�ماری از این قصهها هم با مکر
قدرتبخ�ش هم�راه میش�د ک�ه در کتابهای خ�اص یا
در هزار و یک ش�ب زنی از این تب�ار از ملک و وزیر تا قاضی
داده ش�ده بود ،مثل بدای�ع الصناعات تفلیس�ی .طبع ًا اگر
و اینها را هم به خاطر معش�وقاش که «پس�ری ظریف و
بوس�تان س�عدی حکایت مرد پیری آمده اس�ت که با زنی
در جفتجویی زنان در همان هزار و یک ش�ب داس�تان
او و زن جن�گ افت�اد؛ حکایت به این نتیجه میرس�د که:
عجیبی هس�ت که درست مس�یر خالف قصهی اصلی را
«تو را که دست بلرزد ،گهر چه دانی سفت؟» بهمن ۱۳۹۲
83
اینجا و آنجا دیده میشود .در هزار و یک شب ،دختری ده
حکایتهایی هم هست که از خواهش بسیار زنان از شوی خویش میگوید ،چنان که در کلیات عبید دیده میشود .عکس آن هم هست ،این که شوهران بیش از اندازه از زنان کام میطلبیدهاند و قاضی و حاکم ناچار باید بر ایشان حد مینهاده است. کهنالگوی این حکایتها گویا به عصر پیامبر میرسد زن�ان س�الخورده ه�م گاه جفتخ�واه میش�دند ،و
از دس�ت میدهد و مادرش آن را پنهان میدارد؛ بعد که او را ش�وهر میدهند ،غالم رابطهاش را با او حفظ میکند و از «بوس و کنار او بهرهمند» میشود (در حکایت «صواب
غالم اول» ،شب .)۳۸این بوس و کنار پنهانی با غالمان صورت دیگ�ری هم داش�ت که رودک�ی یاد کرده اس�ت،
کنیزکانی که شبانه با وجود خطر نزدش میآمدهاند« :بسا کنی�زک نیکو که میل داش�ت بدو /به ش�ب ز ی�اری او نزد
جمله پنهان بود /به روز چون که نیارس�ت ش�د به دیدن او
/نهیب خواجهی او بود و بیم زندان بود».
مش�هورترین آنها مهد علیا س�ت ک�ه ،به گفت�هی بدایع
شیطنتهای جنس�ی در کار زن و شوی هم بوده است،
را آراس�ته میکرد و به او عرضه میداش�ت و او استنکاف
را تیزت�ر کن�د ،و ندیمهای در میانه این ب�ازی را هیجانیتر
که دستمایهی ش�یطنت زنان جوان یا میانجی عشقهای
هم�راه بوده اس�ت .طوطی نام�ه دربارهی همس�ر مردی
میانج�ی او با رامین اس�ت ،وقتی الزم باش�د ب�ر جای او
خواهرخوان�دهی زن جام�هی مردان پوش�ید و ب�ا آن زن
همسرش در بستر نیست .و یا شیرین در شب زفاف ،برای
کس�ی خفته دید .هیچ بد نک�رد و در غضب نش�د و گفت:
خود به بس�تر میفرس�تد« :به عمداا زیوری بر بس�تاش
برخاس�تند( ».نخش�بی ،داس�تان ش�ب چه�ارم) آنه�ا
ساعت چنان بود /که در چشم آسماناش ریسمان بود».
«از رشک سودی نیست ».سپس داستان زنی را میگوید
الوقایع ،به میرزا بیرم نامی میل عظیم پیدا کرده بود و خود
چنان که زن خ�ود را پنهان میکرده ت�ا آتش خواهش مرد
میک�رد .اما اگر خود به جفت دلخواه نمیرس�یدند ،بس�ا
و پرنش�اطتر میک�رده اس�ت؛ یا ای�ن که با صحنهس�ازی
ممنوع آن�ان میش�دند .دایهی وی�س ،گذش�ته از آن که
دالور م�یآورد« :ش�بی ،ب�ر س�بیل مطایب�ه و امتحان،
میخوابد و دس�ت در دس�ت ش�وی او مینهد ت�ا نداند که
همخواب ش�د .چون آن مرد ش�جاع برس�ید ،ب�ا زن خود
آزمودن این که خس�رو چقدر مست اس�ت ،دایه را به جای
ای ج�وان برخیز ،اکنون نوبت ما س�ت .زن�ان خندهکنان
آن ماه /عروس�انه فرستادش بر ش�اه /شه از مستی در آن
میگویند« :چطور غیرت نش�ان ن�دادی؟» او میگوید:
باب ش�یطنتها و نیز کش�ف بدن خود باب گس�تردهای
که شویاش او را به بیابان برده بود تا مردی نبیند ،اما زن
است و داس�تانهایی از روابط دختران با پسران جوان نیز
84
ساله در بازی با غالمبچهای دوازده ساله دوشیزگیاش را
بهمن۱۳۹۲
ب�ه آخرین جوانی که همخوابهاش میش�ود میگوید« :تا
حال با ۹۹کس خوابیدهام و ت�و یکصدمین نفر بودی».
وارد رابط�هی فع�ال میش�ود و م�رد و زن در آن حض�ور
حکایتهایی هم هس�ت ک�ه از خواهش بس�یار زنان از
اس�ت .یعنی زن موجب بلوغ جفت خود میش�ود و به این
میش�ود .عکس آن هم هس�ت ،این که شوهران بیش از
دارد .نمون�هی برجس�تهی ای�ن روند خس�رو و ش�یرین
(همانجا)
ش�وی خوی�ش میگوید ،چن�ان ک�ه در کلیات عبی�د دیده
ان�دازه از زنان کام میطلبیدهاند و قاضی و حاکم ناچار باید بر ایشان حد مینهاده اس�ت .کهنالگوی این حکایتها گویا به عصر پیامبر میرسد.
تصویری که لذت جنس�ی زنانه از خالل این داس�تانها
به ما میدهد تصویری آش�ناییزداینده اس�ت .نخست به خاطر ای�ن که درک عمومی ما از لذت امری مردانه اس�ت
و تحت س�یطره و ق�درت گفتمانهای مردان�ه .بنابراین،
دارند همواره س�ویهای دارد که با بالغ س�اختن مرد همراه «نتیجه» در تمام پروس�هی خواهش تنان�هی خود توجه ب�ه روای�ت نظامی اس�ت ک�ه در آن نهایت ًا ش�یرین از ش�اه
میخواه�د از رامش ب�ه دانش بگراید؛ و البته آش�کارتر از همه ،ش�هرزاد که پادش�اه را به خوی آدمی بر میگرداند: این یک بار دیگر نش�ان میدهد که هزار و یک ش�ب تا چه حد یک داس�تان هزارتوی زنانه اس�ت ،هزارتویی که خود رمز زندگی است.
وقتی به این مت�ون مراجعه میکنیم معم�و ً ال دنیای زنانه
را در آنها نمیبینیم .برای ورود به این متون ،ناگزیر باید این چش�م دوم را تقویت ک�رد .نکتهی دیگر آن اس�ت که موضوع لذت زنانه کمتر پژوهیده و ش�ناخته ش�ده اس�ت؛
این هم ناگفته پیدا س�ت که چرا .ام�ا بر این نکته باید تأکید
کرد که حجاب ناش�ناختگی امری معاصر اس�ت نه قدیم؛ یعن�ی در دورهی معاص�ر اس�ت که م�ا از درک ل�ذت زنانه
دور ش�دهایم .متون فارس�ی نش�ان میدهد که لذت زنانه
هیچوقت از نظر ش�اعران و نخبگان عصر کالس�یک دور نبوده است.
اما جنب�هی س�وم ،پیوند ش�گفتآور خواه�ش زنانه با
حکمتی زنانه اس�ت که در دید مس�لط مردانه غایب است.
به عبارت دیگر ،آنچه از لذت زن در متون دیده میش�ود
ً کاملا بیولوژی�ک اس�ت) ،هرجا که (منه�ای بخش�ی که بهمن ۱۳۹۲
85
عکس ها :پیام یزدانجو
از منظر تاریخی ،اندک اند آثاری که علن ًا به آموزش آداب جنسی و شیوههای شهوتگساری اختصاص یافته باشند .در این جمع کمشماره، «کاما سوترا» جایگاه بیبدیلی دارد .این متن متعلق به فرهنگ هندی نه فقط قدیمیترین که مشهورترین درسنامهی کامرانی شهوانی است ،تا آنجا که عنواناش امروزه همچون استعارهای از هرگونه متن شهوتانگیز و شهوتآموز به کار میرود.
86
بهمن۱۳۹۲
مؤل�ف آن را واتس�یایانا ،حکی�م هن�دو ،میدانند که در
سدهی س�وم یا چهارم پیش از مسیح میزیست و در سنت فلس�فهی ودای�ی (مبتن�ی بر وداه�ا ،مقدستری�ن متون
هن�دو) میاندیش�ید .کاما س�وترا – که در س�دهی دوم به ش�کل کنونی آرایش یافته – اما سرآغاز تألیفات تنانه در آن
دوران نیس�ت ،ادامهدهندهی سنتی اس�ت که در ادبیات هندی به «کاما شاس�ترا» مشهور است و انبوهی از متون
مختل�ف در باب ل�ذت ش�هوانی را زیر پوش�ش میگیرد،
ادبیات�ی ک�ه تجس�م باش�کوه آن را در برخ�ی از بناه�ای باس�تانی هندوس�تان (به وی�ژه ،معابد خاجرائ�و در ایالت
مادی�ا پرادش و معاب�د کونارک در ایالت اوریس�ا) همچنان میتوان مشاهده کرد.
در عین حال ،کاما س�وترا نقطهی اوج این سنت و شرح
آداب جنس�ی در عریانترین شکل آن به شمار میرود .در سانس�کریت ،زبان خدایان و متون مقدس هندوس�تان، «کام�ا» به معن�ای عام لذت جس�می و جنس�ی اس�ت و
«س�وترا» ،لفظ� ًا به معنی بند ،خط ،یا رش�ته ،ب�ه گفتار و نوش�تار نغز و نیکو در ب�اب یک بنمایه اطالق میش�ود:
آزادی زن در آمیزش و اشتیاقاش به کام گرفتن و کام بخشیدن (لذت بردن از هوسهای تن و لذت بخشیدن با هیجان تنانه) نه تنها تمنای تن که بخشی از هویت انسانی او است :این حقی است که کاما سوترا میکوشد آن را به رسمیت بشناسد – و این نکتهای است که ناقدان امروزی آن کامنامه عموم ًا از یاد میبرند
«کامنام�ه» ش�اید بهتری�ن برابرنه�اد «کاما س�وترا» به
یاری دس�تیاران هندی و انگلیس�یاش ،از جمله فورستر
و درس�تکرداری)« ،آرتا» (معیش�ت و مکن�ت) – یکی از
،۱۸۸۳منتشر شد )۱( .ناشر آن« ،انجمن کاما شاسترا»،
ک�ه به ه�دف نهایی چه�ارم ،یعن�ی «موکش�ا» (رهایی و
همین ناشر -انجمن بود که باقی ترجمههای بحثبرانگیز
در جایگاه س�وم ،پس از آرتا و پیش از موکش�ا ،میایستد؛
باغ خوشبوی لذت ش�هوت (در اصل ،الروض العاطر فی
اخالقی�ات ،مادی�ات ،ش�هوانیات ،و معنوی�ات خوان�د:
را منتش�ر کرد .ب�ه دنبال برگردان برتون از کاما س�وترا ،و
نفس�انی عاملی اس�ت که آدمی را از امور جسمانی به امور
پژوهن�دگان و مترجمان فراوان ب�ه ترجمههای تازه روی
مرحل�ه تحت ام�ر عام�ل اول ،یعنی ک�ردوکار شایس�ته،
غربی و غیرغربی انتش�ار یافت .آخرین نمونهی برجس�ته
پژوهندگان هندی اغلب این اصطالح ،و نه دین و مذهب
آمریکایی ،و س�ودیر کاکار ،روانکاو هندی ،اس�ت که در
آیین خود میدانند« :دارما» اس�ت ک�ه میتواند «کارما»
شد)۲( .
برای همیش�ه از «چرخهی م�رگ و زندگی» (سامس�ارا)
مخاطبان غیرهندی اش�تهار گمراهانهای یافت و به درک
با ای�ن پیش�ینه ،ش�گفتآور ب�ه نظر میرس�د ک�ه کاما
هم پابرجا اس�ت .در واقع ،آنچه اغلب به دید خوانندگان
مستش�رقان و هندشناسان «کش�ف» ،و برای بار اول به
بخش مختصری که به شرح شیوههای آمیزش اختصاص
شرقش�ناس پرآوازه ،س�ر ریچ�ارد فرانس�یس برتون ،به
غربی عموم ًا ب�ه همین بخش کوچک منحصر میش�وند
زبان ما باش�د .به عالوه ،کاما – در کنار «دارما» (راس�تی
فیتزجرال�د آربوتنوت ،انج�ام داد که ۱۳۰س�ال پیش ،در
س�ه هدف زندگی انس�انی (تریوارگا) در آیین هندو اس�ت
را خ�ود برتون ب�ه همراه آربوتن�وت بنیان گذاش�ته بود ،و
رس�تگاری) ،منته�ی میش�وند؛ در این چهارگان�ه ،کاما
او ،از جمله هزار و یک شب و آثار شهوتشناسانهای چون
ای�ن چه�ار مرحل�ه (پوروش�ارتاها) را ب�ه ترتیب میش�ود
نزهة الخاطر ،تألیف محمد النفراوی در قرن نهم هجری)
ش�هوانیات اصل راب�ط مادی�ات و معنویات ب�وده ،لذات
ش�هرت و محبوبیت ای�ن کامنامه نزد خوانن�دگان غربی،
روحانی میرس�اند ،در عین حال که س�یر بش�ر در هر سه
آورده ،ویراس�تهای پیراستهتری به زبانهای گونهگون
خواهد ماند – در واق�ع« ،دارما» به حدی اهمیت دارد که
در ای�ن عرص�ه کار مش�ترک ون�دی دانیگر ،هندش�ناس
و دیگ�ر عناوین رای�ج ،را رس�اترین واژه در وصف ماهیت
سال ۲۰۰۲از س�وی انتشارات دانش�گاه آکسفورد منتشر
(کردار ما) را چنان رس�تگارانه س�ازد که به موکشا رسیده،
در عی�ن ح�ال ،کام�ا س�وترا از آغ�از معرف�یاش ب�ه
بیرون شویم.
فروکاهندهای از این متن دامن زد ،س�وءتفاهمی که هنوز
سوترا بس�یار دیر ،در حدود یک قرن و نیم پیش ،از سوی
غرب�ی آمده نه کلیت این کتاب که جزء کوچکی از آن بوده،
زبانی س�وای سانس�کریت عرضه ش�د .اولی�ن ترجمه را
دارد :انب�وه کتابچههای مصور کاما س�وترا ب�ه زبانهای
بهمن ۱۳۹۲
87
پرداختن به مت�ون مقدس از امتی�ازات انحصاری مردان
کاما سوترا بسیار دیر ،در حدود یک قرن و نیم پیش ،از سوی مستشرقان و هندشناسان «کشف» ،و برای بار اول به زبانی سوای سانسکریت عرضه شد. اولین ترجمه را شرقشناس پرآوازه، سر ریچارد فرانسیس برتون ،به یاری دستیاران هندی و انگلیسیاش ،از جمله فورستر فیتزجرالد آربوتنوت ،انجام داد – معم�و ً ال مزین ب�ه تصاوی�ری از اجرای ح�االت آمیزش از س�وی مدلها ،ی�ا عکسهایی از معبده�ای خاجرائو، ی�ا نس�خههایی از مینیاتوره�ای هندوایران�ی در دوران اس�تیالی مغوالن مس�لمان بر هندوس�تان ،که بیگمان
ملهم از همین «کامنامه» بودند.
کاما س�وترا ،در ش�کل کاملاش ،مش�تمل ب�ر هزار و
دویس�ت و پنجاه بند در سی و شش فصل و شصت و چهار بخ�ش مجزا اس�ت که خ�ود در قال�ب هفت دفت�ر آرایش
یافتهاند .آنچ�ه در کتابچههای پیشگفت�ه میآید عموم ًا
ششمین فصل دفتر دوم است که به شصت و چهار شیوهی آمیزش مرد و زن میپردازد؛ در مجلدات مبسوطتر هر ده فص�ل این دفتر ،در ش�رح دیگر عیشهای عش�قبازی و
کامرانی ،منتش�ر میش�ود .در عین حال ،دفترهای دیگر شور و شهوت را در بسترهای گستردهتر آزموده ،مضامین گونهگون�ی (از جایگاه کل�ی «کاما» در زندگی زناش�ویی و
زنان دیگر مردان آداب همسرداری گرفته تا دستیازی به ِ و ن�رد عش�ق باختن با روس�پیان) را با خوانن�دگان خود در
میان میگذارند.
در برداش�ت رای�ج ،مخاط�ب اصل�ی این رس�اله «مرد
مرف�ه» ،یعن�ی متعل�ق ب�ه کاس�تهای ب�االی جامع�ه (دارندگان قدرت آیینی ،سیاسی ،اقتصادی ،و اجتماعی)
است – فصل چهارم از دفتر اول عم ً ال به راه و رسم روزمره یا زیستجهان اینگونه مردان میپردازد .با توجه به تاریخ تألیف اثر ،اینچنین انگاشتی البته اسباب شگفتی نیست: ش�کی نیس�ت که در هن�د باس�تان ،خواندن ،نوش�تن ،و
88
بهمن۱۳۹۲
برهمن بود (متنهایی دربردارندهی موضوعات مختلف، از آداب آیینی گرفته تا علوم طبیعی و آموزههای اجتماعی
و اقتصادی)؛ با این ح�ال ،در همین متون مجازاتهایی برای خوانندگان کاس�تهای فروتر مقرر ش�ده ،این خود نش�ان میدهد چنین «جرم�ی» در اجتماع�ات آن زمان
وجود و شاید ش�یوع داش�ته ،مردان و زنان فرودست هم به خواندن این متون خطر میکردن�د .در این میان ،زنان ب�ا ممنوعیت�ی مضاعف مواج�ه بودن�د :اس�تفاده از زبان
سانس�کریت برای آنان عموم ًا ممنوع ب�ود ،تا آنجا که در آث�ار آیینی اص�و ً ال مردان به سانس�کریت (زب�ان مقدس) س�خن میگفتند و زنان ب�ه پراکریت (زب�ان غیرمقدس).
گذشته از این ،تردیدی وجود ندارد که مضمون و محتوای کاما سوترا عمدت ًا به بهرهبرداری مردانه از تن زن معطوف میشود.
در گذر از دو ه�زاره ،این تصویر کلی اغل�ب به انتقادات
امروزی از این کامنامه و محکوم کردن کلیت آن بهعنوان ابزاری برای بهرهکش�ی مردان مس�لط از زنان زیر س�لطه راه برده ،این ادعایی اس�ت که به نظر میرس�د مستندات
محکم�ی ه�م در اثب�ات آن وج�ود دارد .چنی�ن ادع�ا و انتقادات�ی ام�ا همواره در مع�رض اته�ام «تاریخگریزی»
ی�ا «زمینهزدایی» ،ب�ر کندن متنها از بس�تر ی�ا زمینهی تاریخ�ی آنه�ا و ارزشداوری اخالق�ی /ایدئولوژی�ک
دربارهی آثار گذش�ته ،اند .در عین حال ،حتا به فرض مبرا بودن این طرز تلقی از آن اته�ام عمومی ،نگاه ژرفنگرتر روشن میکند این رساله برخالف برداشت برخی از ناقدان امروزی (چپگرایان ،پسااستعمارنگران ،حامیان حقوق بش�ر ،مدافعان حق�وق زن�ان ،و )...صرف ًا ب�ه کامجویی
س�وژههای مردان�ه از ابژههای زنانه نپرداخت�ه ،منحصر ًا
به تش�دید س�لطهی مردانه و تمدید س�نت مردس�االرانه نمیپردازد.
گواه نخس�ت ای�ن ن�گاه را در فص�ل س�وم از دفتر اول
باید یافت ،آنجا که نویس�نده علن� ًا مخاطب مطلوب خود
را مش�خص میکن�د .واتس�یایانا مینویس�د« :م�رد باید
ای�ن کامنام�ه را بخواند و همچنین فنون وابس�ته به آن را
آنچه اغلب به دید خوانندگان غربی آمده نه کلیت این کتاب که جزء کوچکی از آن بوده ،بخش مختصری که به شرح شیوههای آمیزش اختصاص دارد بیاموزد ،مادام که این مطالعه مانعی برای اش�تغاالتاش
به امورات آیینی و اجتماعی و اقتصادی و همچنین فنون وابسته به آنها نباشد ».اما بالفاصله میافزاید« :زن باید
پیش از رس�یدن به عنفوان جوانی این کامنامه را بخواند و بعد زناش�ویی هم ،اگر همسرش بخواهد ،به فراگیری آن
ادامه دهد ».در ادامه ،نویس�نده پیشنهاد میکند که زن،
به یاری یک رازدار (خواهر ،خاله ،خدمتکار )... ،با فنون
همبستری آشناتر ش�ود ،چون آموختن اسرار عشقبازی او را در اج�رای آنچ�ه عم ً ال انجام میده�د تواناتر کرده،
اش�راف و طبع� ًا عی�ش افزونت�ری ب�ه ه�ردو همخوابه
میبخش�د .گواهان دیگر را با کاوش بیشتر در جای جای
کاما سوترا میتوان یافت .فصلهایی از این کامنامه ضمن ًا
خوانن�دگان زن را مخاطب میس�ازند ،از جمله پارههایی از دفت�ر س�وم ،که به دوش�یزگان رموز همس�ریابی و راه و رس�م دلربایی میآموزن�د ،یا بندهای�ی از دفتر بعدی ،که زنان مزدوج را از خلق و خواس�ت ش�وهران میآگاهانند.
ب�ه علاوه ،بخشهای�ی از کام�ا س�وترا علن ًا خط�اب به
خوانندگان زن نوش�ته ش�دهاند ،مخصوص ًا دفتری که به کرد و کار زنان هوسران یا بیشوهر یا روسپی میپردازد.
در عین حال ،و این انتقادی اساسی است که ،در همین
پارهمتنه�ا ه�م زن عموم� ًا در موضع ضعف و زیردس�تی
ِ مقید مرد است ،همچنان که ذهن و است .تن زن مطیع و زبان او :زن آوای خود را ندارد ،گو این که به سانسکریت،
زبان مردان و مقدس�ان و خدایان ،سخن میگوید (از دید ادبی ،کاما س�وترا داس�تان -درامی است که آموزهاش را
از راه گفتوگ�و یا برهمکنش قهرمانان م�رد و زن ،نایاکا و
ناییکا ،منتقل میکند) .نویس�نده خود در آغاز دفتر چهارم اذع�ان میکن�د ک�ه ،به دی�د او ،زن بای�د اعتم�اد عمیقی بهمن ۱۳۹۲
89
به ش�وهرش داش�ته ،مردش را خ�دای خود بدان�د ،و در
هم�ه کارش از او پ�یروی کند .با ای�ن پسزمینه ،ناقدان ام�روزی اغلب به این نتیجه میرس�ند ک�ه ،وظیفهی زن در این رساله صرف ًا بهسازی و بیشینهسازی لذتی است که
شوهرش ،مردش ،از انجام عمل جنسی با او میبرد.
این نتیجهگیری اما عجوالنهتر از آن اس�ت که به صرف
پسزمین�هی پیشگفته قابل توجیه باش�د .ب�رای نمونه،
در دفتر دوم که ب�ه حالتهای آمیزش جنس�ی اختصاص
داش�ته ،زن ن�ه تنه�ا منفع�ل نبوده بلک�ه نق�ش فعالی در تعامالت ش�هوانی دارد ،ت�ا آنجا که انج�ام اکثر حالتها
ب�دون هم�کاری او ممکن نیس�ت .به علاوه ،آنچه در
شرح شیوههای انگیزش جنسی گفته میشود (در آغوش
گرفتن ،بوس�یدن ،نوازش کردن ،ناخن کشیدن ،و مانند اینها) عموم ًا گویای التفات نویسنده به تنانگی زن و البته
آگاهی پیشروانهی او از روان زنانه اس�ت .وانگهی ،حتا
اگر ای�ن همه اعتنا تنه�ا به منظور افزایش ل�ذت مرد بوده
باشد ،این انگاره نافی این واقعیت نیست که در کاما سوترا
لذت جنس�ی آفریده و همچنین بهرهی هردو سوی رابطه است :کل دفتر دوم بر این اصل اساسی استوار میشود که
مرد نمیتواند بدون لذت بخشیدن به زن به اوج لذت خود دست یابد؛ لذت زن شرط الزم لذت مرد بوده ،عشقبازی
عیشی از هردو سو است.
با وجود متابعت از س�نت مردس�االری رای�ج در زمان و
مکان خود ،کاما س�وترا (دس�ت ک�م در عرص�هی ارتباط
جنس�ی) نه فقط زن را بردهی مرد نمیداند ،بلکه آزادی و استقالل نسبی او را به رسمیت میشناسد .مرد مالک زن
نیس�ت ،تن زن به او تعلق ندارد؛ از همین رو ،نه به اصرار
و اجبار ک�ه با انگیزش و اش�تیاق اس�ت که م�رد میتواند از عش�قورزی ب�ا زن لذت و به�ره برد :تنها ب�ا تحریک و ترغی�ب زن میتوان از ت�ن او کام گرفت ،تع�دی – تجاوز ب�ه ت�ن زن – در تمام َاش�کال آن نه فق�ط اقدامی موهن و
معصیتآل�ود که برخ�وردی بیل�ذت و بیمنفعت خواهد بود .همچنین ،نویس�نده بارها بر این نکته اصرار میورزد
که ،کامیابانهترین ش�کل آمیزش جنس�ی به شرط ارتباط عاطف�ی /عاش�قانه بی�ن دو همخواب�هی م�رد و زن پدید
90
بهمن۱۳۹۲
با وجود متابعت از سنت مردساالری رایج در زمان و مکان خود ،کاما سوترا (دست کم در عرصهی ارتباط جنسی) نه فقط زن را بردهی مرد نمیداند ،بلکه آزادی و استقالل نسبی او را به رسمیت میشناسد .مرد مالک زن نیست ،تن زن به او تعلق ندارد؛ از همین رو ،نه به اصرار و اجبار که با انگیزش و اشتیاق است که مرد میتواند از عشقورزی با زن لذت و بهره برد میآی�د ،حتا – یا به ویژه – اگر ای�ن رابطه در چارچوب نهاد
اجتماعی ازدواج باش�د :کاما س�وترا راهنم�ای کامکاری
در عش�ق اروتی�ک ،ازدواج عاش�قانه ،و شهوتگس�اری عاطفی از دید نویسندهای باستانی است.
کاما سوترا اثری امروزی نیس�ت ،کتابی است که از دل
اعص�ار میآید و ،هرچه باش�د ،انگ ارزشهای س�نتی،
تبعیضآمی�ز ،و زنس�تیز را به پیش�انی خ�ود دارد .با این حال ،انگیزش�ی امروزی در این کتاب کهن هس�ت که آن
را از معاص�ران خود متمایز ک�رده ،بر بس�یاری از آیندگان
خود برتری میبخشد .آزادی زن در آمیزش و اشتیاقاش ب�ه کام گرفتن و کام بخش�یدن (لذت ب�ردن از هوسهای تن و لذت بخش�یدن با هیجان تنان�ه) نه تنها تمنای تن که
بخش�ی از هویت انسانی او اس�ت :این حقی است که کاما
سوترا میکوشد آن را به رسمیت بشناسد – و این نکتهای است که ناقدان امروزی آن کامنامه عموم ًا از یاد میبرند.
منابع 1. Sir Richard Francis Burton, The Kama Sutra of Vatsyayana (London: Penguin, 1991). 2. Vatsyayana Mallanaga, Kamasutra, translated and edited by Wendy Doniger and Sudhir Kakar (Oxford: Oxford University Press, 2002).
بهمن ۱۳۹۲
91
نیمهی دوم قرن بیستم شاهد شکلگیری شاخههای جدید االهیات (مسیحی و تا حدودی یهودی و به مقدار اندکی اسالمی) بود« .االهیات رهاییبخش» ( )liberation theologyیکی از این شاخههای نوپدید االهیاتی در مسیحیت بود که ابتدا در کلیسای کاتولیک آمریکای التین شکل گرفت و دغدغهی محرومان اقتصادی و مبارزه با شکاف فقیر -غنی را داشت .یکی دیگر از این االهیاتی نوپدید «االهیات فمینیستی» شاخههای ِ یا االهیات زنانهنگر است که تحت تأثیر االهیات رهاییبخش شکل گرفت.
92
بهمن۱۳۹۲
االهی�ات فمینیس�تی ،چنان ک�ه از ناماش پیدا اس�ت،
شاخهای از فمینیسم است .فمینیسم را کمابیش میتوان – چ�ه به عن�وان فعالیتی فک�ری و چه به عنوان جنبش�ی
سیاس�ی و اجتماع�ی – ب�ه عدالتخواه�ی ب�رای زنان و تلاش برای پایان دادن به تمام انحای تبعیض جنس�یتی
تعریف کرد .گرچه فمینیس�م به ط�ور عمده از ابتدای قرن نوزدهم ش�روع به ش�کل یافتن کرد ،االهیات فمینیستی
ب�ه طور خ�اص از ۱۹۷۰میالدی به بع�د ،در پی موج دوم
فمینیس�تی ،به عنوان ش�اخهای مجزا در دانش�کدههای
االهیات و دینپژوهی در مغرب زمین شکل گرفت.
برخ�ی از اهدافی که االهیات فمینیس�تی دنبال میکند
عب�ارت اس�ت از :تلاش ب�رای ارتق�ای وض�ع زن�ان در
گروهه�ای دین�ی (جواز اس�قف ش�دن زنان در کلیس�ای انگلیک�ن ولز ،که اخیر ًا تصویب ش�د ،ثم�رهی یک نمونه از این تالشها اس�ت) ،بازخوانی انتقادی تصویر ،تفکر،
و زبان مردمح�ور و مردانهمحور در باب خ�دا در االهیات س�نتی ،و خوانشی زنانهنگر (فمینیس�تی) از متون دینی و احکام مربوط به زنان در متون دینی.
ب�ه عنوان نمون�ه ،بس�یاری از االهیدانان فمینیس�ت
معتقد اند ب�رای ارجاع زبان�ی به خداوند بای�د ضمیرهای
فیلسوفان و االهیدانان فمینیست کوشیدهاند مرد و پدر آسمانی را به زمین بکشند و خدا را روبهروی انسان بنشانند تا از این طریق بتوانند مرد و پدر زمینی را نیز از خدایی بیندازند .این تلقی متفاوت راه را برای انسانی کردن تصویر خداوند و در پی آن تبعیضزدایی و تساویگرایی جنسیتی میگشاید
غیرجنس�یتی یا چندجنسیتی به کار بس�ت .مث ً ال ،به جای
و مس�ائل عمدهای که عموم ًا در فلسفهی دین فمینیستی
S/Heبه کار ب�رد ،و یا به جای Godاز God/essاس�تفاده
از مهمتری�ن موضوع�ات م�ورد بح�ث در فلس�فهی دین
از زب�ان ،خصوص� ًا زب�ان االهیات�ی ،یک�ی از مهمتری�ن
خدا.
ذهنیت تبعیضگرا در امور جنس�یتی اس�ت ،زی�را ذهن و
(یهودی�ت ،مس�یحیت ،و اسلام) گرچه در س�احت نظر
عادتهای زبانی به دگرگش�تهای فکری میانجامد ،و
و بط�ن این ادی�ان مردی اس�ت س�رکوبگر .خ�دای مرد
االهی�ات فمینیس�تی ام�روزه ش�اخهها ی�ا فرمه�ای
ب�رای س�رکوباش را فراهم مینمای�د .بر این اس�اس،
آن فلس�فهی دی�ن فمینیس�تی (feminist philosophy of
خداوند ،یا دوجنس�یته ک�ردن خدا (خدای م�ادر و خدای
آوردن ضمی�ر Heبرای ارجاع به خداوند در انگلیس�ی باید
طرح میش�ود ممکن نیس�ت .به جای آن ،صرف ًا به یکی
ک�رد )۱( .به نظ�ر بس�یاری از فمینیس�تها تبعیضزدایی
فمینیس�تی نگاه�ی گذرا میافکنی�م :نقد تصوی�ر رایج از
ک�ردن براب�ری جنس�یتی و زدودن راهه�ا ب�رای همهگیر ِ
به نظر فیلسوفان دین فمینیس�تی ،خدا در ادیان سامی
زبان به ط�رزی تنگاتنگ با یکدیگر همبس�ته اند و تغییر
همچون انگارهای فراجنس�یتی ترس�یم میشود ،در متن
به عکس.
زن را تبدی�ل ب�ه دیگریای فرودس�ت میس�ازد و زمینه
متفاوتی دارد ( )۲که یکی از ش�اخههای مهم و رو به رش�د
این فیلس�وفان کار خود را تالش نظ�ری برای زنانه کردن
)religionاست .در ادامه نگاهی گذرا به این شاخهی مهم
پدر) ،و یا جنسیتزدایی از خدا میدانند .برای نیل به این
فلس�فهی دین ش�اخهای از فلسفه اس�ت که به ارزیابی
اطالق میش�ود تجدید نظ�ر میکنند .یک�ی از مهمترین
فمینیستی میکوشد عناصر مغفولی مانند جنسیت ،بدن،
ُ ّ ی�ر (بقره ۲۰ :و م�وارد متعدد ِإ َّن ال َّل َ �ی ٍء قَ ِد ٌ ـ�ه َع َل ٰ�ى ک ِل َش ْ
در نظر االهیدانان فمینیس�ت ،دین و نیز فلسفهی دین،
بیقیدوش�رط بر همگان اس�ت ،که از نظر تاریخی صفتی
مردساالری ،و مردانگیس�االری بوده است )۳( .در این
اس�اس ،ب�ه نح�وی صورتبندی میش�ود که خ�دا مرد
از االهیات فمینیستی خواهیم انداخت.
مقصود ،آنان در برخی از صفاتی که به خدا در ادیان سامی
عقالن�ی باوره�ای دین�ی میپ�ردازد و فلس�فهی دی�ن
صف�ات خ�دا در این ادی�ان «ق�ادر مطلق» بودن اس�ت:
و گرای�ش جنس�ی را در ارزیابی باورهای دین�ی وارد کند.
دیگر) .قدرت مطلق در اینجا به معنای داش�تن سلطهی
حتا تا به امروز ،سرش�ار از تعصب جنسیتی ،پدرساالری،
مردانه انگاش�ته میش�ود .قادریت مطلق خداوند ،بر این
نوشتار کوتاه ،به دست دادن حتا سیاههای گذرا از مباحث
پرزوری آس�مانی میگردد و این ریشهی تبعیض جنسیتی بهمن ۱۳۹۲
93
خداوند متعالی از جهان است همان مقدار صادق است که
بسیاری از االهیدانان فمینیست معتقدند برای ارجاع زبانی به خداوند باید ضمیرهای غیرجنسیتی یا چندجنسیتی به کار بست .مث ً ال ،به جای آوردن ضمیر He برای ارجاع به خداوند در انگلیسی باید S/ Heبه کار برد ،و یا به جای Godاز God/ essاستفاده کرد و م�روج مردس�االری و مردانگیس�االری در دین اس�ت (ب�رای تفاوت میان مردس�االری با مردانگیس�االری به
پانوشت ۳مراجعه شود).
از ای�ن رو ،االهیات فمینیس�تی با «االهیات پویش�ی»
( )process theologyدر نقد تصویر خدا چونان قادر مطلق همداس�تان اند .االهیدانان پویش�ی و فمینیستی هردو
معتقد ان�د خداوند همانند انس�انها تغیی�ر میکند و رو به تکام�ل م�یرود .مطابق این دی�دگاه ،خداون�د تغییرپذیر اس�ت و این با تصویر س�نتی از خ�دا که میگوی�د «آنچه
تغی�ر نپذیرد خدا اس�ت» تفاوت�ی بنیادی�ن دارد .این ایده
که خداوند تغییرپذیر اس�ت پیامدهای بس�یار مهمی برای ترسیم رابطهی انسان و خدا دارد .در تلقی سنتی ،خداوند قادر ،قاهر ،و مسیطر است ،و رابطهی خدا و انسان مانند
رابط�هی ارباب و برده از ب�اال به پایین اس�ت .اما در تلقی فمینیس�تی -پویش�ی ،رابط�هی خدا و انس�ان رابطهای دیالوگی ،دوسویه ،و پهلو به پهلو است .در این تلقی ،تنها
انس�ان و یا به طور کلی جهان نیست که به خداوند وابسته است ،بلکه خداوند نیز به انسانها و جهان وابسته است.
این دیدگاه دوگانهی خدای فرادس�ت -انسان فرودست (خصوص ًا زن فرودس�ت) را م�ورد بازنگری قرار میدهد و از همنشینی خدا و انسان و تعامل دو سویهی آنها سخن
میگوید)۴( .
آلفرد نورث وایتهد (ریاضیدان ،فیلسوف ،و االهیدان
پویشی انگلیسی) همبس�تگی انسان و خدا در این تلقی را
در عبارتی مشهور اینگونه بیان میکند« :این که بگوییم
94
بهمن۱۳۹۲
بگوییم انسان متعالی از خدا است .این که بگوییم خداوند جهان را آفریده اس�ت همان مقدار صادق است که بگوییم
جهان خداوند را آفریده است)۵( ».
فیلس�وفان و االهیدان�ان فمینیس�ت از ای�ن طری�ق
کوش�یدهاند م�رد و پدر آس�مانی را به زمین بکش�ند و خدا را روبهروی انس�ان بنش�انند ت�ا از این طری�ق بتوانند مرد
و پ�در زمینی را نی�ز از خدایی بیندازند .ای�ن تلقی متفاوت
راه را ب�رای انس�انی ک�ردن تصوی�ر خداون�د و در پ�ی آن تبعیضزدایی و تساویگرایی جنسیتی میگشاید.
در می�ان فیلس�وفان و االهیدان�ان فمینیس�تی ک�ه در
کار پروران�دن تصوی�ری زنانهنگ�ر از خداون�د ان�د ،لوس ایریگاری (فیلسوف ،زبانشناس ،روانکاو ،و نظریهپرداز ِ
فمینیس�ت بلژیکی – فرانس�وی) ب�ه طور وی�ژه قابل ذکر اس�ت .ایریگاری به جای تالش برای بیجنس�یت کردن
خداون�د ،ک�ه در نظ�ر او ب�ه مردان� ه ک�ردن دوب�ارهی او میانجامد ،میکوش�د تصویری زنانه از خداوند بپرورد ،و
کردن خداوند مفهوم کلیدی برای وی در این راه حس�اس ِ اس�ت .او خ�دا را از موج�ودی متعالی تصویرش�ده ،که از
حساس�یتهای انس�انی نیز تعالی میجوید ،به موجودی مبدل میس�ازد که به نحوی حساسیتمند متعالی است. او این خ�دا را «امر متعالی حس�اس» مینام�د؛ در کتاب
مشهور خود با عنوان اخالق تفاوت جنسی میپرسد« :چرا بای�د فرض کنیم که خدا ،به ج�ای آنکه تحققی – اینجا و اکنونی – در تن و از رهگذر تن داش�ته باش�د ،همیش�ه امر
متعالی دستنایافتنی باقی میماند؟» ()۶
حساس بودن چنین خدایی بدان معنا است که تن ،یعنی
مرکز حساس�یت ،امری کانونی در االهیات میگردد و حتا
تعالی خ�دا بدون تنمندی توضیحدادنی نیس�ت .کانونی کردن تن در تصویرسازی از امر متعالی ،شدن و صیرورت
( )becomingرا به جای بودن و هستی ( )beingمینشاند.
خدا که در تلقی رایج موجود ناتنمندی متعالی تصویر شده است ،با «هس�تن» توضیح داده میشود نه با «شدن»، زیرا تغییر با ماده و تن سر و کار دارد و خدا تنمند و در نتیجه
مادی ترس�یم نمیش�ود .ام�ا در این تلقی که خ�دا تنمند اس�ت و در نتیجه حس�اس ،ش�دن و صی�رورت از صفات
اصلی خدا میگردد.
کردن او اس�ت .اگر کردن خداوند زنانه تنانه و حس�اس ِ ِ
خ�دای مرد به مرد خ�دا میانجامد ،خ�دای زن – از آن رو
مس�یر شدن اس�ت – به انسانی که حس�اس ،تنمند ،و در ِ
مسیر شدن میانجامد)۷( . حساس و در ِ
پانوشتها
.۱این مش�کل البته در زبان فارس�ی وجود ندارد ،چ�ون در آن ضمیر جنس�یتی وجود ندارد و به مرد و زن هردو ب�ا «او» و «تو» و مانند آن
اشاره میش�ود ،و نیز واژهی خدا بر خدای مذکر و مؤنث قابل اطالق
است؛ اما در زبان عربی این مش�کل عمیق ًا وجود دارد و مث ً ال در قرآن «انت» و س�نت اسلامی همیش�ه به خداوند با ضمیر مذکر «هو» یا َ
اش�اره میش�ود و یا به آن با اسم مذکر «اهلل» اش�اره میگردد .بر این
اس�اس میتوان تص�ور کرد – گرچه تص�وری نه چندان قری�ب – که با گسترش االهیات اسالمی فمینیس�تی ،روزی فرا برسد که ویراستی فمینیس�تی از ق�رآن ارائه ش�ده و در آن ضمای�ر مذکر ب�رای ارجاع به
خداون�د و گروههای مختلف م�ردم مبدل به ضمایری غیرجنس�یتی یا چندجنس�یتی ش�ود و از واژهای جنسیترها برای اش�اره به نام خدا
اس�تفاده گردد .با این حال ،دس�ت کم در یکی از آی�ات قرآن ،هنگام بحث از مس�لمانان ،تم�ام ارجاعات ،به جز آخرین ارجاع ،با تس�اوی
زبانی جنس�یتی آمده اس�ت ،گرچه ضمی�ر مذکر همیش�ه مقدم آمده ِ ین َوا ْل ُمؤ ِْم َن ِ ین َوا ْل ُم ْس� ِل َم ِ ین اس�ت :إ َّ ات َوا ْلقَ ِان ِت َ ات َوا ْل ُمؤ ِْم ِن َ ِن ا ْل ُم ْس� ِل ِم َ ات َوا ْل َخ ِ الصابِ َر ِ الص ِادقَ ِ َوا ْلقَ ِان َت ِ ین اش ِع َ الصابِ ِر َ الص ِاد ِق َ ین َو َّ ات َو َّ ین َو َّ ات َو َّ َوا ْل َخ ِ الص ِائ َم ِ ی�ن َوا ْل ُم َت َص ِ ّدقَ ِ �ع ِ �ات الص ِائ ِم َ ات َوا ْل ُم َت َص ِ ّد ِق َ ی�ن َو َّ �ات َو َّ اش َ
ی�را َو َّ �ات َو َّ الذ ِاک َر ِ وج ُه ْم َوا ْل َح ِاف َظ ِ ات ین ال َّل َ الذ ِاک ِر َ َوا ْل َح ِاف ِظ َ ی�ن ُف ُر َ ـه َک ِث ً َ یما( احزاب .)۳۵ :در ش�أن نزول این َأ َع َّد ال َّل ُ ـه َل ُه�م َّمغ ِْف َر ًة َوأ ْج ًرا َع ِظ ً آیه ،مفس�ران داس�تانی را ذکر میکنند بدین مضمون که یکی از زنان مسلمان ،به نام اس�ماء ،از زنان دیگر پرس�ید« :آیا در قرآن چیزی در
ِ محمد باب زنان نیز آمده اس�ت؟» پاس�خ منفی بود .آن زن ب�ه پیش
پیامبر رفت و گفت« :اى رسول خدا ،جنس زن گرفتار خسران و زیان
است؟» پیامبر گفت« :چرا؟» اسماء جواب داد« :به خاطر این که در اسلام و قرآن فضیلتى دربارهی آنها همانند مردان نیامده است».
س�پس این آیه نازل ش�د .بنگرید به :ناصر مکارم ش�یرازی ،تفس�یر نمون�ه ،ج ،۱۷ .ص .۳۰۸ .با این حال ،ش�أن نزول این آیه هرچه که باش�د ،به نظر فمینیس�تها آیهی دیگری از قرآن (آیهی ضرب) ،که
از جمل�ه در آن به مردان تحت ش�رایطی امر به کتک زدن زنانش�ان
گرچه مفس�ران مسلمان امروزه کوششهای بس�یاری برای خوانش
ناضدزنانه از آیهی ضرب کردهاند ،هریک از این کوششها با نقدهایی
مواجه بوده اس�ت ،به طوری که میتوان ادعا کرد هنوز مشکل آیهی
ضرب در اسالم معاصر حل نشده است.
فمینیس�تی چندفرهنگی ،فلس�فهی .۲ش�اخههایی مانند :االهیات ِ دین فمینیس�تی ،االهیات فمینیستی ناظر به همهی ادیان ،االهیات
فمنیستی پساس�نتی ،االهیات فمینیس�تی تفسیرشناسی انجیلی ،و االهیات فمینیس�تی عقیدتی .ب�رای تفصیل این ش�اخهها بنگرید به
بخش دوم این اثر: Susan Frank Parsons, ed., The Cambridge Companion to Feminist Theology (Cambridge: Cambridge Univ. Press, 2002).
« .۳مردس�االری» با «مردانگیس�االری» در مواردی همپوشانی دارد ،اما یکسان نیست .در مردس�االری «جنس مرد» برتر انگاشته
میش�ود به طوری ک�ه هیچ زن�ی را ،مادامی که تغییر جنس�یت نداده اس�ت (و چه بس�ا حتا پ�س از آن) ،بدان برت�ری راهی نیس�ت .اما در
مردانگیس�االری «خصلت مردانه» برتر دانسته میشود ،به طوری ک�ه اگر زنی ،ب�ا وجود جنس�یتاش ،ای�ن خصلته�ای مردانه (نوع پوش�ش ،حرکات ،قدرت بدنی ،س�لطهگری ،زبان وی�ژه ،و غیره) را در خود درونی س�ازد ،او را بدان برتری راهی هس�ت .بر این اساس،
چنان که کمی پستر توضیح خواهم داد ،خدا در ادیان س�امی مردانه (و نه مرد) تصویر ش�ده است .و هرجا سخن از خدای مرد یا خدای پدر
میرود منظور خدای دارای صفات مردانه و پدرانه است.
.۴برای تفصیل نگاه فمینیستی به خدا و امر متعالی ،بنگرید به بخش
سوم و چهارم این مدخل: Nancy Frankenberry, ‘Feminist Philosophy of Religion,’ in The Stanford Encyclopaedia of Philosophy, ed. Edward N. Zalta, Winter 2011. 5. Alfred North Whitehead, Process and Reality: An Essay in Cosmology (New York: The Free Press, 1978), p. 348. 6. Luce Irigaray, An Ethics of Sexual Difference (Ithaca, N.Y.: Cornell University Press, 1993), p. 148.
.۷ب�رای گزارش�ی از ماجرای ایدهی خدا در فلس�فهی فمینیس�تی، بنگرید به این مقاله: Marjorie Hewitt Suchocki, ‘The Idea of God in Feminist Philosophy,’ Hypatia 9, no. 4 (Fall 1994): pp. 57-68.
میکند (نس�اء ،)۳۴ :به شکل وس�یعی ضدزنانه انگاشته شده است. بهمن ۱۳۹۲
95
96
بهمن۱۳۹۲
خوانندگان فارسیزبان با آثار راجر اسکروتن دربارهی کانت و اسپینوزا آشنایی دارند، اما شاید ندانند که این فیلسوف انگلیسی متخصص زیباییشناسی است و آثاری با عنوان زیباییشناسی موسیقی ( )۱۹۹۷و زیبایی ()۲۰۰۹ هم نوشته است .این روشنفکر پرکار دو رمان نوشته و دو اپرا نیز سروده است .افزون بر این، در دوران جنگ سرد ،اسکروتن نقش مهمی در تأسیس دانشگاهها و شبکههای دانشورانهی زیرزمینی در چکسلواکی داشت و در سال ۱۹۹۸ نشان درجهی اول لیاقت را از واسالو هاول، رییسجمهور چک ،دریافت کرد. تنها نقطهی سیاه کارنامهی حرفهای اسکروتن جزوهها و مقاالتی اس�ت که در فاصلهی سالهای ۱۹۹۸و ۲۰۰۰ در حمایت از مصرف س�یگار نوش�ت .در سال ۲۰۰۲فاش ش�د که اس�کروتن این مق�االت را در ازای دریافت مبلغی مع�ادل ۵۵هزار پوند از یک ش�رکت ژاپن�ی تولیدکنندهی سیگار نوشته است .در پی این رسوایی ،روزنامههای وال استریت جورنال و فایننشال تایمز به همکاری با اسکروتن پای�ان دادند .اس�کروتن ،که از اوایل ده�هی ۱۹۹۰از کار تماموق�ت در بیرکب�ک کالج در لن�دن کناره گرفت�ه و گاه و ب�یگاه به تدریس پارهوق�ت در دانش�گاههای آمریکایی و بریتانیایی میپردازد ،بیش�تر اوقات خود را همراه همس�ر دوم و دو فرزندش در مزرعهای در جنوب غربی انگلستان به س�وارکاری ،ش�کار روب�اه ،مطالعه و ن�گارش مقاالت و کتابهای�ی همچون مینوش�م پس هس�تم :راهنمای فلسفی شراب ( )۲۰۰۹میگذراند. برخی کاوش�ی فلس�فی در باب میل جنس�ی ( )۱۹۸۶را جالبترین روایت محافظهکارانه از میل جنس�ی در سنت فلسفهی تحلیلی دانستهاند .بنیان نظری این کتاب بر این شهوانی اساس اس�توار اس�ت که ،برخالف گرایشهای ِ انس�ان و حیوانات ،میل جنس�ی آدمی «حیثیت التفاتی» دارد .به عبارت دیگر ،بین میل جنس�ی و ش�هوت تفاوتی کیف�ی از نظر ن�وع آگاه�ی از ابژهها وج�ود دارد .ابژههای میل جنس�ی «التفاتی» اند ،در حالی که ابژههای شهوت «مادی» اند .ابژههای التفات�ی به عا َلم فکر و خیال تعلق دارند و لزوم ًا نه مش�اهده یا احساس بلکه در نظر مجسم و مصور میش�وند .رایانهای که با آن کار میکنم ،میزی که پش�ت آن نشس�تهام ،و دختری که ب�ه او مینگرم همگی
فوکو میگوید میتوان جوامعی را متصور شد که دلنگرانی و دغدغهی رفتار جنسی را ندارند .اسکروتن با او مخالف است و میگوید میل یا برانگیختگی جنسی و لذتهای حاصل از آن بدون دغدغههای اخالقی محدودکنندهی رفتار جنسی ناممکن خواهند بود ابژههای�ی مادی ان�د؛ رایانهای که به یاد م�یآورم ،میزی که در نظر مجس�م میکنم ،و دختری که دوس�ت میدارم همگی ابژههایی التفاتی اند .البته ممکن است این رایانه، میز و دختر به طور مادی هم وجود داشته باشند اما این امر ضروری نیس�ت زیرا رایانه ،میز و دختر ممکن اس�ت تنها پارههایی از تخیلم باش�ند .التفاتی بودن ابژههای عش�ق ناش�ی از این واقعیت اس�ت که نمیتوان کس�ی را دوست داشت و تصوری ،هرچند نادرست ،از او نداشت؛ حال آن که تنها کافی است کس�ی را ببینیم تا شهوت ما برانگیخته شود. ب�ه ب�اور اس�کروتن ،در یک رابطهی جنس�ی درس�ت ب�ا دیگ�ری «به مثاب�ه یک ش�خص» رفت�ار میکنیم ،در حالی که در یک فعالیت جنس�ی نادرس�ت ب�ا دیگری نه به مثابه یک ش�خص بلکه به مثابه وس�یلهای برای ارضای خ�ود رفت�ار میکنی�م و صرف�ا از ب�دن او کام میگیری�م. همجنسخواهی و دگرجنسخواهی هردو به طور یکسان میتوانند عرصهی روابط جنسی درست یا نادرست باشند و در نتیج�ه همجنسگرایی را نمیتوان به طور ذاتی قبیح یا انحرافی شمرد. اس�کروتن «تصعید» را میس�تاید اما اقرار میکند که، واقع گرایانه نیست که انتظار داشته باشیم انسان تمایالت جنس�ی خود را به ط�ور کامل س�رکوب کن�د .او میپذیرد ک�ه آدم�ی س�ویهای حیوان�ی و آمیخته ب�ا خواهشهای شدید جسمانی دارد .اس�کروتن حتا از این فراتر میرود و عش�ق اروتیک نقشی مهم در میگوید رابطهای مبتنی بر ِ فرایند رضایت خاطر دارد اما همهنگام بر آموزش اخالقی تأکید میکند و میگوید چنین آموزشی باید ما را بر آن دارد که تمایالت جنس�ی را به طور کامل با محبت و مس�ئولیت بیامیزیم .این برنامهی آموزش اخالقی به کودکان خواهد آموخت که جدایی محبت و مس�ئولیت از تمایالت جنسی بهمن ۱۳۹۲
97
به باور اسکروتن ،در یک رابطهی جنسی درست با دیگری «به مثابه یک شخص» رفتار میکنیم ،در حالی که در یک فعالیت جنسی نادرست با دیگری نه به مثابه یک شخص بلکه به مثابه وسیلهای برای ارضای خود رفتار میکنیم و صرفا از بدن او کام میگیریم امری نادرست است. فوک�و میگوی�د میت�وان جوامع�ی را متص�ور ش�د که دلنگرانی و دغدغهی رفتار جنس�ی را ندارند .اسکروتن با او مخالف اس�ت و میگوید میل یا برانگیختگی جنس�ی و لذته�ای حاص�ل از آن ب�دون دغدغهه�ای اخالق�ی محدودکنندهی رفتار جنسی ناممکن خواهند بود .به نظر
98
بهمن۱۳۹۲
اسکروتن« ،پرابلماتیک» کردن تجربهی جنسی به هیچ آرای�ش اجتماعی خاصی محدود نمیش�ود بلک�ه یکی از ویژگیهای تجربهی شخصی است و بنابراین در هر نظم اجتماعی اصیل�ی وجود دارد .موضع اخالقی اس�کروتن بیطرفانه نیست .او ابایی ندارد که وی را مدافع «ازدواج بورژوای�ی» بخوانن�د .او میگوید اس�تنتاجهایش مبتنی ب�ر فرهنگ خاص�ی نبوده بلک�ه حاص�ل مطالعهی طیف گس�تردهای از فرهنگها ،از یونان و رم باس�تان تا دوران معاصر و از ژاپن تا فرانس�ه ،بوده است .در نتیجه ،به نظر اس�کروتن ،او نه مدافع یک نظم خ�اص (بورژوایی) بلکه مدافع هم�هی جوامع متمدن اس�ت – یعن�ی جوامعی که شخص انسان را پدیدهای متمایز میدانند .او با نکوهش دلبس�تگی فوک�و به مانیفس�ت کمونیس�ت ،فه�م فوکو از تاری�خ را درک�ی مبتدیان�ه میداند و خ�ود را مدافع نظم مطلوب ارس�طو ،شکس�پیر ،هومر ،هس�یود، اجتماع�ی ِ چاس�ر ،دانته ،دیکنز ،جویس ،کنراد و الرنس میخواند. به اختصار میتوان گفت اس�کروتن با آرای نویس�ندگانی همرای اس�ت که «غای�ت» طبیعی میل جنس�ی را ایجاد اتحاد اخالقی میان اشخاص میدانند .او با انتقاد از فوکو که خواهان رهایی رفتار جنس�ی از قید و بند اخالق است، اثر خود را با لحنی طعنهآمیز به پایان میبرد« :فلسفههای غیربورژوای�ی می�ل وج�ود دارند .ام�ا در سراس�ر کتاب، ِ آماج اس�تداللم نمونهی اصلی – مثال ارائهش�ده توس�ط افالط�ون – ب�وده .اگ�ر جامع�هی بورژوایی پاس�خی به افالطون است ،پس زنده باد بورژوازی!» رویکرد توصیفی و نثر ش�یوای اس�کروتن ،که عاری از بازیهای کالمی فیلس�وفان ق�ارهای اس�ت ،مطالعهی ای�ن کت�اب را به تجرب�های دلنش�ین بدل میس�ازد .هر خوانن�دهای ک�ه ای�ن کت�اب را در دس�ت گی�رد از خرم�ن اندیش�ههای من�درج در آن خوش�هها خواه�د چی�د ،ام�ا نمیت�وان ان�کار ک�رد ک�ه اس�کروتن نی�ز همچ�ون ه�ر اندیش�مند دیگری که پیش از ظهور اینترنت و جهانگیری فض�ای مج�ازی در این خص�وص قل�م زده ،از پیشبینی دیگرگونیه�ای ش�گفتآوری که ب�ر اثر ظه�ور فناوری ارتباط�ات در عرصهی می�ل جنس�ی رخ داده ناتوان بوده است .خوانندگان مشتاق میتوانند این بحث درازدامن را در عشق س�یال (زیگمونت باومن ،)۲۰۰۳ ،عشق آنالین (ژان کل�ود کافمن )۲۰۱۲ ،و عشق از راه دور (اولریش بک و الیزابت بک-گرنشایم )۲۰۱۳ ،دنبال کنند.
عکس :ادوارد وستون بهمن ۱۳۹۲
99
1
در این معاشقه باید غزل شهید شود
به من بگو «عسلم» تا جهان سپید شود!
بپاش آینهها را ...به هم بریز مرا
2
بپیچ تا بدنم در تو ناپدید شود
بِ تن تمام تنم را به خواب دلچسبت
ِ دست مرا تا تنم کلید شود بقفل
نفس نکش دهنت را که وقت میگذرد
بخواه تا دهنم مدتش مدید شود
مضارعی که به اعالم ماه آمدهای
نخواه خاطرهمان ماضی بعید شود
...لب و تمام لب و پنج بیت کافی نیست
در این معاشقه باید غزل شهید شود
ستارهها که تو را دیدهاند برگردند
زحل بیاید و بر تخت ...ناپدید شود
بهشت گمشدهام! هفت در تو را باز است
مگر به دست خدا هفت در کلید شود در بسته مرا ببوسی و باز تو پشت هر ِ
سکوت پنجرهها مدتی مدید شود
به صرف جملهی لبهات من غلط بشوم و فعل بوسهی تو ماضی بعید شود
بگو خدا نکند ...تا تو در دهان من ای
آمدن این غزل شهید شود زبان ِ ِ
رها کنید که این قصه بیلباس ،کسی
شبیه هرچه شماها نمیشوید شود
100
بهمن۱۳۹۲
خرگوش کوچکی که فالت تن تو را
حاال که بچه ای شکالت تن تو را
با چای سبز چشم تو باید عجین شود قندان دست من که نبات تن تو را
آداب عشقبازی من را قشنگ کن
وقتی که چشم من سکنات تن تو را
من پنج سالم است و دلم قد مورچه بغضم گرفته آب نبات تن تو را
توپ سفید خاطرههایم یواشکی
قل میخورد دوباره حیاط تن تو را
ده سالم است و دفتر انشای کوچکم
هی ذوق میکند که صفات تن تو را
من بیست ساله ام ...تو بگو بیست و چند سال
چشمانتظار آن که برات تن تو را
در جزوههای فلسفهام ثبت میکنم سرفصلهای روشن ذات تن تو را
باید تعارفش بکنی ...بیدریغ و گرم
وقتی که دست من ...شکالت تن تو را ...
عکس :آرین آریان | مجموعه برهنه بهمن ۱۳۹۲
101
102
بهمن۱۳۹۲
در قلمرو اسالم معاصر ،شاید موضوعی به اندازهی تن و زن حساسیت برنیانگیخته و به همین میزان ناروشمند فهم نشده است .هنوز جستارهای مربوط به قلمرو تن و زن ،اروتیسم و سکسوالیته در اسالم به طور گسترده ،آزاد و عمومی در جامعههای اسالمی طرح نمیشود. گفتن ندارد که کاوش و شناخت مبانی سنت نخستین اسالمی دربارهی تن و زن ،یکی از مؤثرترین راهها برای واسازی گفتار ایدئولوژی و نیز سنتگرایی اسالمی است. کتاب ِز ِع�و َمگن با عن�وان فضیلتهای تنانه :ش�هوت
و طه�ارت در فقه اولیهی اسلامی* اثری اس�ت با طرح و
ایدههایی بدیع دربارهی اروتیس�م در اندیش�هی اسالمی س�دههای اولی�ه .روح و جس�م ب�ه مثاب�هی دوگان�های
آش�تیناپذیر ،که یک�ی (روح) ب�ر دیگری (جس�م) برتری
و س�روری دارد ،مقول�های یونان�ی اس�ت .درهمتنیدگی روح و جس�م ام�ری اس�ت ک�ه در دورانهای نخس�تین تاریخ مکت�وب دیده میش�ود .هرچ�ه از جوام�ع ابتدایی بیش�تر فاصله میگیری�م و به تمدنهای ب�زرگ نزدیکتر
میش�ویم ،این فکر ک�ه آدمی جز خور و خواب و خش�م و ش�هوت نیازهایی دیگر نیز دارد یا جسم انسانی فانی است نی�رو میگیرد .ارس�طو در اخلاق نیکوماخوس نوش�ت:
«تمتع یافتن از اینگونه چیزهای لذیذ و دلبستگی افراطی
به آنها صفتی حیوانی اس�ت» و پولس رس�ول در رساله
به رومیان آورد« :کیس�ت که مرا از جسم این موت رهایی بخشد؟»
ب�رای س�دههای پیاپی ،ت�ن در زمین چن�گال زده بود،
ولی روح به باال بال میگش�ود؛ یکی در آستانهی تباهی و
فرس�ودگی و پوسیدگی و دیگری جاودانه و پاک و پیراسته از خون و خاک .این دوگانهی همس�تیز در سدهی بیستم
دوباره راه آش�تی پیش گرفتند .ام�روزه به ُیمن تکنولوژی و عصبشناس�ی و روانشناس�ی و تحول در ش�اخههای گوناگون علوم انس�انی ،دیگر م�رزی آنچنانی میان روح
و جس�م در می�ان نیس�ت .به گفت�هی مگن ،اگ�ر قدیمها
میگفتن�د «روح س�الم در ب�دن س�الم اس�ت» ،ام�روزه ِ محرک روح اس�ت» ،و سخن تامس هابز میگویند «بدن
در جزیرة العرب زمان پیامبر به دشواری میتوان دوگانگی روح و جسم را سراغ گرفت .روح و جسم در تاریخ اسالم به تدریج از یکدیگر جدا میشوند ،وقتی مسلمانان پس از فتوحات از فرهنگها و تمدنهای دیگر میآموزند و اثر میپذیرند ،به ویژه از فلسفهی یونانی که «هرچه هس�ت بدن اس�ت» در عمل مبن�ا و مفروض اصلی فرهنگ توده شده است.
در جزی�رة الع�رب زم�ان پیامب�ر ب�ه دش�واری میتوان
دوگانگ�ی روح و جس�م را س�راغ گرفت .روح و جس�م در تاریخ اسلام به تدری�ج از یکدیگر جدا میش�وند ،وقتی
مسلمانان پس از فتوحات از فرهنگها و تمدنهای دیگر میآموزن�د و اثر میپذیرن�د ،به ویژه از فلس�فهی یونانی.
افالطون نه تنها آدمی را به روح و جس�م ش�قه میکرد که جه�ان واقعیته�ا را نیز از جهان ایدهها جدا میس�اخت:
صورتی در زی�ر دارد آنچه در باالس�تی .بنابراین ،به نظر مگ�ن ،نزاع میان روح و جس�م در اسلام بیش�تر میراثی یونان�ی و افالطون�ی و نوافالطون�ی اس�ت ت�ا مربوط به
اسلام آغازین .در اسلام میان پیکرهی م�ادی و جوهر روح�ی گسس�تی قاط�ع وج�ود ن�دارد .پیامب�ر در قرآن،
آش�کارا ،پی�روان خ�ود را از رهبانیت یا دنیاگری�زی پرهیز داد .همچنین ،پیروان خود را وعده داد اگر به دستورهای خدا عم�ل کنند ب�ه بهش�تی روند ک�ه آکن�ده از لذتهای جسمانی اس�ت ،به ویژه لذات شهوانی .و سرانجام بحث «طهارت» در اسلام – از نظر مگن – چنان مرکزیتی دارد
که نافی هرگونه شکاف عمیق میان جسم و روح است.
بخش مهم�ی از کتاب به نظریهی بدی�ع مگن دربارهی
«اح�کام طه�ارت» و ب�ار اروتی�ک آنه�ا میپ�ردازد .از نظر او جس�تار «طهارت» از دوتکه ش�دن زه�د و تنانگی
پیش�گیری میکند .مگ�ن اس�تدالل میآورد ک�ه احکام
طهارت به ط�ور کلی و احکام مربوط به رفتار ش�هوانی به
ش�کل خاص ،به جای برجس�ته کردن یا تداوم بخشیدن ب�ه دوگانگی وجود و ماهیت ،پیوس�تگی ام�ر مادی با امر بهمن ۱۳۹۲
103
در اسالم عشق اروتیک با عشق االهی از یک جنس به شمار میرود و از این رو است که نمیتوان همزمان به هردو پرداخت .عشق االهی نه با «روح» تنها که با تن سراپا ورزیده میشود ،درست مانند عشق اروتیک .از این رو ،عشق ورزیدن به جنس دیگر چنان توان و توشی میخواهد که شریکبردار نیست
104
برای طهارت (وضو یا غس�ل) پی�ش از انجام عبادت نه به
دلیل ناسازگاری سرشت پرستش خدا و آیینهای مذهبی با ش�هوت و غری�زه و کارک�رد مع�ده و مثانه ،که ب�ه دلیل
همسرش�تی آنهاس�ت .به ویژه ،مگ�ن توضیح میدهد
که در اسلام عشق اروتیک با عش�ق االهی از یک جنس به ش�مار میرود و از این رو است که نمیتوان همزمان به ه�ردو پرداخت .عش�ق االهی نه با «روح» تنه�ا که با تن
س�راپا ورزیده میشود ،درس�ت مانند عش�ق اروتیک .از
این رو ،عش�ق ورزیدن به جنس دیگر چنان توان و توشی
میخواهد که شریکبردار نیست.
اسلام میان این دو عش�ق حجابی میکشد ،ولی دری
روحانی را ،به صورتهای گوناگون ،در خلقیات اسالمی
در وسط باز میگذارد؛ این در همان احکام طهارت است.
تنه�ا در کتابهای فقهی ک�ه در آثار صوفی�ان و عارفان و
در احکام طه�ارت عبور میکند .چنین اس�ت که پیامبر از ِ
ام�ور روحانی حضوری سرش�ار دارد .الله بختیار در کتاب
زن و عطر و نم�از ».مگن با بالغت و فصاحت تمام تبیین
اس�ت هیچ دین�ی به اندازهی اسلام به طه�ارت اهمیت
یکی بر دیگری برتری داشته باش�د ،نبوده است .احداث
بخش�ی از دی�ن اس�ت .مگ�ن ای�ن س�خن را مبالغهآمیز
غس�ل یا وضو برای نماز میشوند ،مانند ادرار کردن ،دفع
و هندو بنگرد همین تأکید را بر مس�ألهی طهارت مییابد،
باری منفی در زبان دینی اولیه ندارند .رویکرد مس�لمانان
طهارت اس�ت ک�ه به جنب�هی مهم�ی از زندگ�ی عادی و
خوارش�ماریها و ناف�ی دیدی اس�ت ک�ه رویارویی میان
مس�یحی و یهودی شرح پردامنی از دفع و ادرار و جنابت و
مگن ،در کتاب بحث دامنگس�تری میآغازد دربارهی
یا قاعده ش�دن همس�ران پیامبران نیس�ت ،ولی در متون
برای نماز .اختالفهای فقیه�ان مکاتب گوناگون فقهی
و شرح این امور دربارهی محمد ،صحابه و تابعان به چشم
این بحثهای یکس�ره فقه�ی بیرون کش�د و صیقل زند.
قرآن میان «طاهر» بودن زنهای بهشتی و فریبندگی
زن ،در نظر اسالم ،تنی پلید داشته و تن مرد را میآلوده؟
میکند و برای پارسایانی که به بهشت میروند تصویرهایی
پلیدان�گاری ت�ن – خاص�ه ت�ن زن – ب�ه هی�چ روی از آثار
اس�تداللهای اصلی کتاب آن اس�ت که توصیهی اسالم
در ای�ن کتاب ،که نمونهی پژوهش دانش�گاهی جامع و
تقویت و تحکیم میکنند .کس�ی که به جس�تار طهارت نه
مس�لمان ه�رروز چند بار می�ان این دو س�احت میگذرد،
متکلمان نیز مینگرد ،در مییاب�د چه اندازه تن در میدان
میگوید« :از دنیای شما سه چیز در چشم من عزیز است:
دائرةالمعارف فقه اسلامی :راهنم�ای مکاتب اصلی آورده
میکند که در اسالم دوگانهای به نام احداث /طهارت ،که
نداده اس�ت .حت�ا در حدیث�ی از پیامب�ر آمده ک�ه طهارت
یعنی کارکردهای�ی از بدن یا رفتارهایی که موجب ضرورت
میشمارد و مینویس�د اگر کسی به فقه یهودی و زرتشتی
ک�ردن ،انزال منی ،یا قاعدگی .هیچکدام از این احداثها
ولی آنچه اسلام را متمایز میکن�د آداب روزانهی مکرر
اولی�ه ب�ه موض�وع سکس�والیته یکس�ره مثبت و ف�ارغ از
ه�ر روزینهی مس�لمان بدل میش�ود .در آثار زرتش�تی و
جسم و روح یا پارسایی و لذت را پررنگ میکند.
انزال و احتالم و آمیزش جنسی زرتشت و موسی و عیسی
«مالمس�ه» ی�ا تماس با زن و ضرورت غس�ل پ�س از آن
س�یره ،حدیث و فقه اسلامی هیچ پرهیز و پروایی از نقل
را میآورد و میکوش�د تصوی�ر پنهان زن و ت�ن را از میان
نمیخورد.
آیا ضرورت غس�ل بعد از مالمس�ه به معنای آن اس�ت که
و گیرایی جنس�ی آنها رابطهای مس�تقیم و روشن برقرار
نویس�نده آرای گوناگ�ون را م�یآورد و نش�ان میدهد که
س�خت جزئی از ان�دام زنان موعود نق�ش میزند .یکی از
اولیهی فقهی و حدیثی برداشت نمیشود.
بهمن۱۳۹۲
ارزندهای دربارهی سکسوالیته در فقه و حدیث
اسالمی است ،همپایی و دوشادوشی دو امر به ظاهر ناسازگار نشان داده میشود :نیروی رها و
س�یال و گریزندهی غریزهی جنسی و چارچوب دربندکش�نده و قاعدهمندانهی فقه .نویس�نده
اس�تدالل میکند نظام فقهی اولیه گواه آزادی
میل جنسی در چارچوبی مشخص است .پیامبر و ی�اراناش از وجد و ش�ور جنس�ی و جس�می
نپرهیختند و تنها با طهارت به آستانهی عبادت گ�ذر کردند .به واقع ،فقه به ش�هوت رس�میت
میبخشد .انسان میتواند ش�هوت بورزد و در
عین حال به ساحت معنوی نیز گام بگذارد .این راه را فقه با طرح احکام طهارت هموار میکند.
از نظر مگن ،متون فقهی و حدیثی خود نشانه
و استعارهی همزیستی شهوت و عبادت اند .او مینویس�د« :فقه ژانری است که تعقل علمی، قیاس�ی و نظاممن�د درب�ارهی م�وارد متعددی
از قان�ون را ثب�ت میکن�د .کار فق�ه ،انگی�زش ش�ورمندانه نیس�ت و س�بک آن از فرحبخشی رمانتی�ک بس�ی ب�ه دور میماند .ب�ا این همه، فقه المالمس�ة و فقه الجنابة – گرچه به دس�ت هم�ان فقیهان جدیای نوش�ته ش�ده که دیگر
اب�واب فقه را نوش�تهاند – هر برگاش آراس�ته
ب�ه خالقیتهای ادبی -فقهی تازهای اس�ت ،نمایش�گر
ش�ورمندیهای تنان�ه .فق�ه حدی�ث را آرام میکند ،ولی حدیث فقه را میآشوبد».
نتیجهی پایانی کتاب آن است که محدویتهایی که فقه
برای لذت میگ�ذارد ،آن را از میان نمیبرد ،آن را ممکن
میکند« :نردههای مانع ،همس�ایههای خوب میسازند و م�رگ ،زندگ�ی را ش�یرین میکن�د و ب�ر همین س�یاق، انضباط دینی به ارجشناس�ی و بهرهگی�ری بهتر از عناصر
انضباطناپذی�ر زندگی میانجامد .سکس�والیته و معنویت هردو فعالیتهای�ی عمدت� ًا در قلم�رو قاعدهناپذیرهایند؛ ش�ریعت مرزهای هریک را میگ�ذارد و در نتیجه هردو را
ممکن میکند .نه تنها فق�ط جامعه که فرد نیز برای لمس امر نامحسوس نیاز به سکوی پرش�ی دارد تا او را به ستیغ
قلهه�ای تعالی ی�ا ل�ذت و کام اینجهانی برس�اند .نظم و
انضباط مجال لذت را فراهم میآورد :علم به هنر خدمت میکن�د .ثب�ات و س�اختار ،نق�اط ارشمیدس�ی بیباکی و ماجراجویی است .قانون شما را آزاد میکند».
ب�ا ای�ن نتیجهگی�ری مواف�ق باش�یم یا ن�ه ،کت�اب این
پژوهشگر اسرائیلی افقهای تازهای را برای کشف مرزها
میان تن و امر مقدس در اسلام به دس�ت میدهد ،بدون آن که م�ا را به فرافکن�ی ارزشها و دیدگاهه�ای امروزی
بر س�نت هزار س�ال پی�ش وادارد یا ب�ه مغ�اک مغالطهی «زمانپریشی» ( )anachronismبغلتاند.
* Ze’ev Maghen, Virtues of the Flesh: Passion and Purity in Early Islamic Jurisprudence, Boston-Leiden, Brill, 2005. بهمن ۱۳۹۲
105
Photo by: Samad Ghorbanzadeh
۱۳۹۲بهمن
106