شماره 61 آراد

Page 1

‫‪Cultural,Social and Artistic Weekly/‬‬ ‫‪No61/May 06, 2013‬‬

‫سال دوم‪ ،‬شماره شصت ویکم ‪ 6 ،‬می ‪2013‬‬ ‫)‪KDN:PP 177(032190‬‬

‫پالك تقلبي بنز بازيكن‬ ‫استقاللدردسرسازشد‬

‫‪ LumiTab‬اولين تبلت‬ ‫مجهزبهپروژکتوردردنيا‬

‫مایکلجکسون دوبار تا‬ ‫پای مرگ رفته بود !‬

‫ص‪6‬‬

‫ص‪7‬‬

‫ص‪9‬‬

‫زمين در سال ‪ 2040‬وارد‬ ‫عصر يخبدان ‪ 250‬ساله‬ ‫خواهدشد!‬ ‫ص‪4‬‬

‫مشهورترین برندها پشت مرگ این آدمها‬

‫آنفلوآنزای جدید در مالزی‬

‫نیروهای پلیس با خشم مردم این کشور دو نفر از مالکان‬ ‫این کارگاه‌ها را به خاطر بی‌توجهی به هشدارها درباره‬ ‫ایمن نبودن ساختمان بازداشت کرده‌اند اما مردم این کشور‬ ‫می‌دانند که‪...‬‬ ‫ادامه در صفحه‪5‬‬ ‫کنگره دندانپزشکان آسیا ـ اقیانوسیه‬ ‫عالقه‌مندان به دندانپزشکی و دستاوردهای دندانپزشکی باید‬ ‫بدانند که کنگره دندانپزشکی آسیا ـ اقیانوسیه به زودی در‬ ‫کواالالمپور برگزار می‌شود‪...‬‬ ‫ادامه در صفحه‪5‬‬

‫با افزایش نگرانی‌ها در خصوص شیوع آنفلوآنزای‬ ‫جدید‪ ،‬دولت مالزی واردات هرگونه مرغ منجمد‬ ‫از چین را ممنوع کرد و این موضوع به افزایش‬ ‫قیمت مرغ در مالزی دامن می‌زند‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪5‬‬

‫افتتاح حساب بانکی جهت شرکت ها بدون نیاز به ویزا و معرف‬ ‫حل مشکل اتمام ویزا (اور استی) در کمتر از دو هفته بصورت قانونی‬

‫هشدارجدیبهخارجی‌ها‪:‬درانتخاباتدخالتنکنید‬ ‫طبق قوانین مالزی خارجیان به هیچ عنوان حق دخالت‬ ‫در انتخابات این کشور را نداشته و شرکت در هرگونه‬ ‫فعالیت‌های انتخاباتی حتی گرفتن پرچم یکی از احزاب‬ ‫در دست‪ ،‬جرم به حساب می‌آید‪...‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪5‬‬



‫سالم‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫فهرســـــــــــــــــــــــــــــــت‪:‬‬

‫‪3‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری آراد‬ ‫سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم‪ 6 ،‬می ‪2013‬‬

‫زیر نظر شورای سردبیری‬ ‫امور بازرگانی‪ :‬آراد‬

‫اخبار‬

‫‪4‬‬

‫مالزی‬

‫‪5‬‬

‫ورزش و سالمت‬

‫‪6‬‬

‫علم و تکنولوژی‬

‫‪7‬‬

‫عجایب‬

‫‪8‬‬

‫‪َ014 71 81 91 7‬‬

‫موسیقی و سینما‬

‫‪9‬‬

‫تلفن دفتر‪:‬‬

‫داستان‬

‫‪10‬‬

‫سرگرمی‬

‫‪11‬‬

‫طراحی‪ :‬آراد گرافیک‬ ‫پخش‪Best Delivery :‬‬ ‫مترجم‪ :‬بهاره قراگوزلو‬ ‫شماره مجوز‪:‬‬

‫)‪KDN:PP 177(032190‬‬

‫امور بازرگانی‪:‬‬ ‫‪aradmagazine@yahoo.com‬‬ ‫‪03 2333 8949‬‬

‫فکس‪:‬‬ ‫‪03 2333 8899‬‬

‫آدرس‪:‬‬ ‫‪E-8-6, Megan Avenue1, Behind Bank‬‬ ‫‪Of Chaina, Jalan Ampang 50450‬‬

‫* هفته نامه آراد مسئولیتی در قبال صحت آگهی ها ندارد *‬


‫‪4‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫اخبار‬

‫مشهورترین برندها پشت مرگ این آدمها‬

‫نیروهای پلیس با خشم مردم این کشور دو نفر از مالکان این‬ ‫کارگاه‌ها را به خاطر بی‌توجهی به هشدارها درباره ایمن نبودن‬ ‫ساختمان بازداشت کرده‌اند اما مردم این کشور می‌دانند که‬ ‫مرگ بیشتر از ‪ ۳۰۰‬نفر در این کشور به خاطر یک مسئله‬ ‫است‪ :‬سود بیشتر برندها مشهور لباس جهان‪.‬‬ ‫آتش‌نشان‌ها در میان آوارهای این ساختمان در داکا بیشتر‬ ‫از هر چیزی لباس‌ها و مارک‌های برندهایی را در کناره‬ ‫جنازه‌ها پیدا می‌کنند که قرار بود تا چند روز دیگر در ویترین‬ ‫مرکز خریدهای شیک جهان به فروش برسند‪ .‬صنعت تولید‬ ‫لباس در بنگالدش گردش مالی بیشتر از ‪ ۲۰‬میلیارد دالر‬ ‫دارد‪ .‬فروریختن این ساختمان کمتر از ‪ ۶‬ماه پس از یک‬ ‫آتش‌سوزی مهیب در ساختمانی مشابه رخ داد که متعلق به‬ ‫شرکت‌آمریکایی وال‌مارت بود‪ .‬در آن حادثه هم بیشتر از ‪۱۰۰‬‬ ‫کارگر زنده زنده در آتش سوختند اما باز هم کسی توجهی به‬

‫وضعیت نامناسب کارگاه‌های زیر زمینی بنگالدش نکرد‪.‬‬ ‫بنگالدش به خاطر هزینه بسیار کم تولید لباس در کارگاه‌های‬ ‫زیر‌زمینی مورد توجه مقام‌های بسیاری از شرکت‌های مشهور‬ ‫تولید کننده لباس در جهان است‪ .‬اکثر برندهای مشهور مانند‬ ‫کلوین کلین‪،‬زارا‪،‬اچ‌اند ام‪،‬گپ و‪ ...‬لباس‌های خود را برای سود‬ ‫بیشتر در کارگاه‌هایی تولید می‌کنند که دارای حداقل امکانات‬ ‫ایمنی نیستند‪ .‬درباره این ساختمان ‪ ۸‬طبقه هشدارهای جدی‬ ‫درباره شکاف‌ها به وجود آمده در آن داده شده بود اما کارگرانی‬ ‫که حقوق یک‌ماه‌شان شاید به اندازه یکی از لباس‌هایی که‬ ‫می‌دوزند نبود مجبور شدند در همان وضعیت به کارشان‬ ‫ادامه دهند‪ .‬حقوق ماهانه دوزندگان لباس‌های برندهای‬ ‫متمول جهان در این کارگاه‌ها حدود ‪ ۳۸‬دالر است‪ .‬پس از‬ ‫آتش‌سوزی ماه نوامبر اتحادیه تولید‌کنندگان لباس بنگالدش‬ ‫پیش‌نویس طرحی را به مقام‌های این شرکت‌ها ارائه کردند‬

‫سرپرست وراج ‪ ،‬شایسته پیشوایی نیست ‪ .‬حکیم ارد بزرگ‬

‫تا برای افزایش ایمنی کارگاه‌ها اقدام کنند اما هر کدام از بازداشــت یک مظنون دیگر ارسال نامه سمی‬ ‫این برندهای مشهور به نوعی از زیر این مسئله به خاطر به اوباما‬ ‫هزینه‌های آن فرار کردند‪.‬‬ ‫پلیس مارشال آمریکا یک مظنون جدید را که مردی ‪ ۴۱‬ساله‬ ‫شرکت‌های آمریکایی وال‌‪-‬مارت(دارنده فروشگاه‌های است‪ ،‬در ارتباط با ارسال نامه‌های آغشته به سم "رایسین" به‬ ‫زنجیره‌ای در سراسر جهان) و گپ به همراه شرکت بزرگ باراک اوباما و دو مقام دیگر این کشور بازداشت کرد‪.‬‬ ‫سوئدی اچ‌اند‌ام به خاطر اینکه این طرح‌ها هزینه‌بر بوده و "ا ِو ِرت داسکی" در خانه‌اش واقع در شهر "توپالو" ایالت‬ ‫برای آنها مسئولیت قانونی به همراه داشت آنها را رد کردند‪ .‬می‌سی‌سی‌پی و بدون مقاومت بازداشت شد‪ .‬وی اکنون در‬ ‫این شرکت‌ها بیشترین کارگاه‌ها را در بنگالدش برای تولید اختیار پلیس مارشال آمریکا است‪.‬‬ ‫لباس‌های خود دارند اما بسیاری از شرکت‌های اروپایی و پلیس مارشال آمریکا وظیفه‌ای مشابه ضابطان قضایی را بر‬ ‫آمریکایی دیگر هم به خاطر اینکه هزینه‌های تولید لباس در عهده دارد و از این جهت شرح وظایفش متفاوت از پلیس‬ ‫بنگالدش حتی از چین هم کمتر است این کشور را انتخاب فدرال آمریکا است که به اف‪ .‬بی‪ .‬آی شهرت دارد‪.‬‬ ‫کرده‌اند‪ .‬ایندیتکس یکی از این شرکت‌هاست که در جهان مقامات پلیس محلی اعالم کردند که اورت داسکی هنوز‬ ‫‪ ۵‬هزار فروشگاه دارد‪ .‬این شرکت بیشتر به خاطر برند زارا در تفهیم اتهام نشده و اقدامات رسمی در این باره صبح روز‬ ‫جهان شناخته شده که تنها یکی از خط‌های تولید پوشاک دوشنبه انجام خواهد گرفت اما خبرگزاری رویترز گزارش کرد‬ ‫آن به حساب می‌رود‪ .‬کمتر از ‪ ۶‬ماه قبل آتش سوزی در که اتهام داسکی تولید و عرضه مواد سمی برای استفاده در‬ ‫کارگاه‌های تولید لباس هم کشته شدن بیشتر زا ‪ ۱۰۰‬کارگر سالح بیولوژیکی است‪.‬‬

‫را به دنبال داشت‪ .‬در ساختمان ‪ ۸‬طبقه که در داکا فرو‬ ‫ریخت بیشتر از ‪ ۳‬هزار نفر کار می‌کردند‪ .‬اکنون هزاران نفر از‬ ‫کارگران تولیدی‌های لباس از مرگ همکاران خود خشمگین‬ ‫هستند و دست به اعتراض زده‌اند‪ .‬احتما ًال با خشم آنها‪،‬مالکان‬ ‫جز کارگاه‌ها دادگاهی می‌شوند و به زندان می‌روند اما روسای‬ ‫برندهای مشهور جهان هنوز در دفترهای تر و تمیز خودشان‬ ‫نشسته‌اند و به سود بیشتر فکر می‌کنند‪.‬‬

‫به گزارش شبکه بی بی سی‪ ،‬پلیس آمریکا هفته گذشته اعالم‬ ‫کرد که سه نامه پستی مشکوک را که برای باراک اوباما‪،‬‬ ‫یک سناتور کنگره و یک قاضی دادگاه ارسال شده بود‬ ‫کشف کرده که هر سه آغشته به سم مهلک "رایسین"‬ ‫تشخیص داده شده‌اند‪.‬‬ ‫در همان هنگام پلیس فردی به نام "پل کرتیس" را بازداشت‬ ‫کرد اما خیلی زود با رفع اتهام از کرتیس وی آزاد شد‪.‬‬ ‫گفته می‌شود که کرتیس در بازجویی‌های اولیه از اورت‬ ‫داسکی به عنوان کسی که می توانسته انگیزه چنین اقدامی را‬ ‫داشته باشد‪ ،‬نام برده بود‪.‬‬ ‫اورت داسکی مربی ورزش‌های رزمی است و باشگاه ورزشی‬ ‫وی در کنار خانه‌اش از اماکنی بودند که پلیس در روزهای‬ ‫گذشته مورد بازرسی قرار داده بود‪.‬‬


‫مالزی‬

‫کسی که ثروتی ندارد ‪ ،‬خود را دارد‪ .‬فرانکلین‬

‫آنفلوآنزای جدید در مالزی‬

‫با افزایش نگرانی‌ها در خصوص شیوع آنفلوآنزای جدید‪،‬‬ ‫دولت مالزی واردات هرگونه مرغ منجمد از چین را‬ ‫ممنوع کرد و این موضوع به افزایش قیمت مرغ در‬ ‫مالزی دامن می‌زند‪.‬‬ ‫به گزارش توریست مالزی و به نقل از روزنامه سان‪،‬‬ ‫داتوک دکتر عبدالعزیز جمال‌الدین‪ ،‬رییس دپارتمان‬ ‫دامپزشکی مالزی گفت که واردات تمامی گوشت‬ ‫مرغ‌های منجمد از چین از روز ‪ 23‬آوریل به طور موقت‬ ‫متوقف شده است و دلیل این مر تداوم شیوع آنفلوآنزای‬ ‫‪h7n9‬در این کشور اعالم شده است‪.‬‬ ‫وی تصریح کرد‪ :‬بر این اساس تنها محموله‌هایی که‬ ‫از چین به مالزی ارسال شده و هم‌کنون در راه هستند‬ ‫اجازه ورود به مالزی را دارند و این محموله‌ها نیز با دقت‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫‪5‬‬

‫کنگره دندانپزشکان آسیا ـ اقیانوسیه‬

‫عالقه‌مندان به دندانپزشکی و دستاوردهای دندانپزشکی باید‬ ‫بدانند که کنگره دندانپزشکی آسیا ـ اقیانوسیه به زودی در‬ ‫کواالالمپور برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫این کنگره در فاصله روزهای هفتم تا دوازدهم ماه می از سوی‬ ‫انجمن دندانپزشکان مالزی در مرکز همایش‌های بین‌المللی‬ ‫کواالالمپور برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫این کنگره که سی و پنجمین دوره این همایش به شمار‬ ‫می‌رود بیش از شش هزار فعال صنعت دندانپزشکی از سراسر‬

‫مورد آزمایش قرار خواهند گرفت‪.‬وی با عالم اینکه در‬ ‫این خصوص دستورات الزم صادر شده است‪ ،‬گفت‪ :‬ما‬ ‫برای بازرسی محموله‌های ارسالی از چین ابتدا آنها را به‬ ‫دقت آزمایش کرده و سپس اجازه ترخیص آنها را صادر‬ ‫هشدار جدی به خارجی‌ها‪ :‬در انتخابات دخالت‬ ‫می‌کنیم‪.‬وی اظهار کرد که اعمال این ممنوعیت باعث‬ ‫افزایش مقطعی قیمت مرغ در مالزی خواهد شد و این نکنید‬ ‫در حالی است که کمبود در این بخش از طریق افزایش طبق قوانین مالزی خارجیان به هیچ عنوان حق دخالت‬ ‫در انتخابات این کشور را نداشته و شرکت در هرگونه‬ ‫واردات از تایلند جبران خواهد شد‪.‬‬ ‫بر اساس آمارهای رسمی‪ ،‬مالزی در حال حاضر ساالنه فعالیت‌های انتخاباتی حتی گرفتن پرچم یکی از احزاب‬ ‫در دست‪ ،‬جرم به حساب می‌آید‪.‬‬ ‫‪ 20‬تا ‪ 22‬هزار تن مرغ منجمد از چین وارد می‌کند‪.‬‬ ‫به گزارش توریست مالزی و به نقل از روزنامه نیو‬ ‫استریتس تایمز‪ ،‬داتوک مختار شریف‪ ،‬رییس پلیس‬ ‫جوهور در این خصوص گفت‪ :‬آنهایی که به عنوان‬

‫جهان را گردهم خواهد آورد‪.‬‬ ‫عالوه بر برگزاری جلسات تخصصی در حاشیه این کنگره‬ ‫نمایشگاه صنعت دندانپزشکی نیز برگزار خواهد شد و با حضور‬ ‫در آن می‌توانید با آخرین دستاوردهای صنعت دندانپزشکی‬ ‫آشنا شوید‪.‬‬ ‫منبع ‪ :‬توریست مالزی‬

‫توریست به مالزی می‌آیند نباید در موضوعات مرتبط با‬ ‫انتخابات عمومی (‪ )GE13‬مشارکت داشته باشند‪.‬‬ ‫وی تصریح کرد‪ :‬اگرچه شمار آنها کم بوده است اما برخی‬ ‫از خارجیان در مالزی پرچم‌های احزاب سیاسی را در‬ ‫دست می‌گیرند‪.‬وی افزود‪ :‬من به ماموران خود دستورات‬ ‫الزم را در خصوص عملکرد آنها در جریان کمپین‌های‬ ‫انتخاباتی داده‌ام و پلیس باید در این خصوص موضع‬ ‫متعادلی را حفظ کند و به هنگام انجام وظیفه از هیچ‬ ‫حزبی طرفداری نکند‪.‬‬


‫‪6‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫ورزشوسالمت‬

‫پالك تقلبي بنز بازيكن استقالل دردسرساز شد‬

‫ستاره استقالل پس از انتقال خودرو بنز خود به پاركينگ پليس امنيت‪ ،‬حاال با اتومبيل هم تيمي‌اش‬ ‫به محل تمرين مي‌‌رود‪.‬‬ ‫اين فصل از رقابت‌هاي ليگ‌برتر براي يكي از ستاره‌هاي‬ ‫استقالل خوشايند نبود‪ .‬اين بازيكن كه ابتداي فصل تصور‬ ‫مي‌‌كرد يكي از مهره‌هاي قابل اطمينان امير قلعه‌نويي‬ ‫مي‌‌باشد و حضور پرحرف و حديثي در جمع آبي‌پوشان‬ ‫داشت‪ ،‬نتوانست آنطور كه انتظار مي‌‌رفت توانايي‌هاي‬ ‫خود را نشان بدهد تا رفته‌رفته قلعه‌نويي از او نااميد شود‬ ‫و اين بازيكن را به نيمكت ذخيره‌ها زنجير كند‪.‬‬ ‫اما به نظر مي‌‌رسد فصل كابوس‌وار اين ستاره استقالل‬ ‫همچنان ادامه داشته باشد زيرا در روزهايي كه قلعه‌نويي‌‬ ‫اعتقادي به بازي او ندارد با بدشانسي ديگري روبه‌رو شد‪.‬‬ ‫جريان از اين قرار بود كه بازيكن مذكور چند روز پيش با‬ ‫دريافت قسمتي از قرارداد خود تصميم مي‌‌گيرد تا اتومبيل‬ ‫خود را عوض كند و يك بنز آخرين مدل سفيد بخرد‪ .‬اين‬ ‫بازيكن توسط برادر همسرش با فردي آشنا مي‌‌شود كه‬ ‫مدعي است بدون حضور مالك در مركز تعويض پالك؛‬ ‫اقدامات الزم را انجام مي‌‌دهد و پالك جديد را به در‬ ‫منزل ستاره استقالل مي‌‌آورد‪.‬‬ ‫اين بازيكن هم كه نمي‌‌خواست در مكان شلوغي مانند‬ ‫مركز تعويض پالك حضور يابد با پرداخت مبلغي به‬ ‫فرد مورد نظر وكالت تعويض پالك به او مي‌‌‌دهد‪ .‬اين‬ ‫فرد شياد پس از ‪ 3‬روز برمي‌گردد و پالك جديد را بر‬ ‫روي خودرو بنز بازيكن استقالل نصب مي‌‌كند‪ .‬ستاره‬ ‫آبي‌پوشان هم بي‌‌اطالع از همه‌جا با اين پالك در سطح‬ ‫شهر تردد مي‌‌كند تا اين‌كه خودرويش از سوي پليس‬ ‫تهران توقيف مي‌‌شود‪.‬‬ ‫اين بازيكن در حال تردد در اتوبان شيخ فضل اهلل بود كه‬

‫با اخطارهاي مكرر ماموران پليس متوقف شد و پس از‬ ‫آن فهميد كه پالك تقلبي در اختيار او قرار گرفته است‬ ‫البته اين بازيكن بالفاصله مشخصات فردي كه پالك‬ ‫را در اختيارش قرار داد را فاش مي‌‌كند و مجرم نيز در‬ ‫حالي كه قصد ترك تهران به مقصد اصفهان را داشت‬ ‫دستگير مي‌‌شود‪.‬‬ ‫حال پس از اين اتفاق ستاره استقالل به علت اقدام به‬ ‫تعويض پالك غيرقانوني نيز متهم است و بايد منتظر‬ ‫دادگاه فرد مجرم باشد تا ببيند براي او چه حكمي صادر‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫ستاره استقالل پس از انتقال خودرو بنز خود به پاركينگ‬ ‫پليس امنيت حاال با اتومبيل هم تيمي‌اش به محل‬ ‫تمرين مي‌‌رود‪.‬‬ ‫ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه سال گذشته هم‬ ‫مجتبي جباري خودرو شورلت كوربي خريد و اين اتومبيل‬ ‫را پس از سپردن به فردي ناشناس براي تعويض پالك‬ ‫ديگر نديد‪.‬‬

‫روانشناسي مرد ها‬ ‫‪ -1‬براي مردان رسيدن به هدف مهم است‬ ‫‪ -2‬مردان بندرت با گذشته زندگي مي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ -3‬مردان توجه زيادي به جرئيات نمي‌كنند و كل نگرند‪.‬‬ ‫‪ -4‬در مردان انجام كارها بوسيله خودشان به منزله‬ ‫كفايت‪ ،‬قابليت و قدرت است‪.‬‬ ‫‪ -5‬مردان كمك خواستن را در موارديكه حتي حداقل‬ ‫آگاهي و توانايي را دارند نشانه ضعف و بي‌لياقتي‬ ‫مي‌پندارند‪.‬‬ ‫‪ -6‬پرسيدن و سؤال كردن براي بسياري از مردها‬ ‫كسرشأن و ناتواني بحساب مي‌آيد‪.‬‬ ‫‪ -7‬براي بسياري از مردان شكست در هر موردي‪،‬‬ ‫ضربه‌اي سنگين و گاهي جبران ناپذير به هويت و‬ ‫تماميت و حرمت نفس آنها خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ -8‬براي اكثر مردان ثروت‪ ،‬قدرت و جاه و مقام در‬ ‫اولويت قرار دارد‪.‬‬ ‫‪ -9‬مردها طالب احترام به قيد و شرط و شيفته قدرتند‬ ‫‪ -10‬مردها در برابر قدرت و مقام احساس حسادت و‬ ‫رقابت مي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ -11‬براي مردها وضعيت اقتصادي حائز اهميت است‪.‬‬ ‫‪ -12‬براي آقايان تفريح و سرگرمي لذت‌بخش و‬ ‫آرامش‌بخش است‪.‬‬ ‫‪ -13‬آقايان به مسائل ازديد عيني نظر مي‌اندازند‪.‬‬ ‫‪ -14‬آقايان ابتدا موضوع را بيان كرده و آنگاه در صورت‬ ‫لزوم به ذكر جزئيات خواهند پرداخت‪.‬‬ ‫‪ -15‬آقايان مقاصد خود را بسيار مختصر‪ ،‬كوتاه‪ ،‬شفاف و‬ ‫صريح مطلب خود را بيان مي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ -16‬براي آقايان فقط حل مسئله مهم است‪.‬‬ ‫‪ -17‬مردان در مواقع احساسي يا دست به اقدام مي‌زنند و‬ ‫يا در خود فرو مي‌روند‪( .‬مكانيسم حمله يا فرار)‬ ‫‪ -18‬مردان افرادي رقابتي و تك‌رو هستند و لذا در‬

‫زیاد زیستن تقریبا آرزوی همه می باشد ولی خوب زیستن‬ ‫آرمان یک عده معدود‪ .‬هیوز‬

‫كارهاي گروهي يا پيرو سلسله مراتب مي‌شوند و يا‬ ‫اينكه هر كدام ساز خود را مي‌زنند‪.‬‬ ‫‪ -19‬مردان جهت خانم‌ها را با ارائه‌ي راه حل براي‬ ‫مشكالت او قطع مي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ -20‬مردان براي اينكه به احساس بهتري برسند‪ ،‬يا به‬ ‫اصطالح حالشان خوب شود به غار خودشان مي‌روند‪.‬‬ ‫‪ -21‬در ميان آقايان فرض بر اينست چنانچه كسي توجه‬ ‫و محبت بيشتري طلب نكند به اين معنا است كه آنچه‬ ‫انجام داده‌اند كافي و مناسب بوده است‪.‬‬ ‫‪ -22‬مردان دوست دارند ديگران آنها را تحسين كنند‪،‬‬ ‫بپذيرند و به آنها اعتماد كنند‪.‬‬ ‫‪ -23‬آقايان براي قدرت‪ ،‬لياقت‪ ،‬توانايي‪ ،‬مؤثر بودن و‬ ‫موفقيت‪ ،‬ارزش بسياري قائل هستند‪.‬‬ ‫‪ -24‬آقايان رضايت را صرف ًا از طريق موفقيت‌هايشان‬ ‫كسب مي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ -25‬آقايان بيشتر به «اشياء» و «چيزها» عالقه‌مند‬ ‫هستند تا ديگران و احساسات آنها‪.‬‬ ‫‪ -26‬آقايان معمو ًال از امتحان و تست و مشاوره و ‪...‬‬ ‫خوششان نمي‌آيد‪.‬‬ ‫‪ -27‬مهمترين چيزي كه مرد به آن نياز دارد‪ ،‬اعتماد و‬ ‫پذيرش است‪.‬‬ ‫‪ -28‬آقايان هنگامي احساس بهتري پيدا مي‌كنند كه‬ ‫مسئله و مشكالتشان را حل كنند‪.‬‬ ‫‪ -29‬صميميت بيش از اندازه مي‌تواند آقايان را كسل‬ ‫كند‪.‬‬ ‫‪ -30‬آقايان چنين استدالل مي‌كنند كه كار كردن و‬ ‫زحمت كشيدن‌هاي او به نفع همسرش نيز هست‪ .‬ليكن‬ ‫آقايان نمي‌دانند وقتي غرق در كارشان مي‌شوند از توجه‬ ‫به همسرشان غافل مي‌شوند‪.‬‬


‫سخت ترین پرسش ها ‪ ،‬هم اساسی ساده دارند ‪ .‬حکیم ارد بزرگ‬

‫علموتکنولژی‬

‫‪ LumiTab‬اولين تبلت مجهز به پروژکتور در دنيا‬

‫‪7‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫زمين در سال ‪ 2040‬وارد عصر يخبدان ‪250‬‬ ‫ساله خواهد شد!‬

‫اولین تبلت دنیا که مجهز به یک پروژکتور می باشد تصاویری تا ‪ ۱۰۰‬اینچ را پخش کند‪ .‬هنوز قیمت و زمان‬ ‫معرفی شد‪ ،‬تبلتی که ‪ LumiTab‬نام دارد‪ .‬این تبلت به عرضه آن مشخص نیست‪.‬‬ ‫دانشمندان روسی مدعی شده‌اند که زمین در سال ‪ 2040‬وارد‬ ‫دوره یخبندان ‪ 250‬ساله خواهد شد‪.‬کارشناسان هواشناسی‬ ‫کاربر این اجازه را می دهد تا به انجام بازیهای مختلف‪،‬‬ ‫روس بر این باورند که فعالیت خورشیدی هر ‪ 200‬سال بطور‬ ‫ارائه اسناد‪ ،‬اجرای سخنرانی ها و خواندن ایبوک ها از‬ ‫موقت کاسته شده و حرارت کمتری منتشر می‌کند‪.‬به باور‬ ‫طریق پروژکتور بپردازد‪.‬‬ ‫آنها‪ ،‬این دوره یخبندان می‌تواند باعث کاهش چندین درجه‌ای‬ ‫تبلت ‪ LumiTab‬دارای یک دکمه اختصاصی برای‬ ‫میانگین دما در زمین شود‪ .‬آخرین بار که این اتفاق در سالهای‬ ‫اجرای پروژکتور است که محتوا را برروی یک صفحه‬ ‫بین ‪ 1650‬و ‪ 1850‬رخ داد‪ ،‬دوره‌ای موسوم به عصر یخبندان‬ ‫عریض تر پخش می کند‪ .‬این دستگاه دارای صفحه‬ ‫کوچک شکل گرفت‪.‬در آن زمان بیشتر رودهای انگلیس در‬ ‫نمایشی ‪ ۷‬اینچی با رزولوشن ‪ ۱۰۲۴‬در ‪ ۶۰۰‬پیکسل‪،‬‬ ‫زمستانهای سخت یخ زده و طبق برخی نقاشی‌های معاصر‪،‬‬ ‫پروسسور ‪ ۱.۵‬گیگاهرتزی ‪ ۲‬هسته ای ‪،cortex A9‬‬ ‫مردم می‌توانستند حتی با اسکی روی یخ از روی رودخانه‬ ‫رمی ‪ ۱‬گیگابایتی و ‪ ۱۶‬گیگابایت حافظه داخلی به همراه‬ ‫تیمز عبور کنند‪.‬دوره بعدی یخبندان باید بین سالهای ‪2030‬‬ ‫اسالت مایکرواس دی است‪.‬‬ ‫و ‪ 2040‬آغاز شود‪ .‬اما دانشمندان رصدخانه پولکوو در‬ ‫سیستم عامل این تبلت اندروید ‪ ۴.۲‬می باشد و باتری آن‬ ‫سن‌پطرزبورگ تصور می‌کنند که این دوره احتماال به سختی‬ ‫یک باتری‪ ۴,۸۰۰mAh‬است‪ LumiTab .‬به همراه‬ ‫دوره قبلی نخواهد بود‪ .‬والدیمیر کوتلیاکوف از آکادمی علوم‬ ‫یک پروژکتور ‪ ۸۵۴‬در ‪ ۴۸۰‬پیکسل ‪ ۳۵‬لومن می تواند‬

‫روسیه اظهار کرد‪ :‬هیچ زمینه‌ای برای این ادعا وجود ندارد که‬ ‫گرم شدن جهانی تا پایان این قرن ادامه داشته باشد‪ .‬آب‌وهوا‬ ‫دوره‌های طبیعی سرد و گرم شدن خود را به همراه زمانهای‬ ‫رطوبت و خشکی ادامه خواهد داد‪ .‬وی افزود‪ :‬نشانه‌های اولیه‬ ‫یخبندان در حال حاضر وجود داشته و این روند احتماال در‬ ‫سالهای آینده آغاز می‌شود‪ .‬اگرچهفعالیتهایانسانیوتخلیه‌های‬ ‫صنعتی از تاثیر بزرگی بر روی طبیعت برخوردارند اما نیروهای‬ ‫طبیعتبسیارقدرتمندترهستند‪.‬‬

‫آ‪#%‬ز‪)@J‬ه ز‪)B‬ن * ‪ '$$ ()$$‬آ‪#$$ %‬زش‬ ‫‪EDUHOUSE‬‬

‫;‪4‬ر‪4% E=#; :0‬ر=)ن ‪)B‬‬ ‫;‪ 'B.D‬ا‪.0‬ا(< و ‪ .7C‬ا‪.0‬ا(<‬

‫و‪\0‬ای د‬ ‫ا(‪<0#D-‬‬

‫ز‪)B‬ن ‪'K)L% + <%#MN‬‬ ‫‪ '/PH‬ای ‪ ۳‬روز‬ ‫روزی ‪QN)= ۲‬‬ ‫‪ ۲۸۰‬ر‪Q7@,0‬‬

‫آ‪V>); / :/80‬‬ ‫‪ '/PH‬ای ‪ ۵‬روز‬ ‫روزی ‪'/PH ۸ / QN)= ۳‬‬ ‫‪ ۱۲۰۰‬ر‪Q7@,0‬‬

‫‪'K)L%‬‬ ‫‪ '/PH‬ای ‪.L0‬وز‬ ‫روزی ‪QN)= ۲‬‬ ‫‪ ۱۱۰‬ر‪Q7@,0‬‬

‫ز‪)B‬ن ‪<%#MN‬‬ ‫‪ '/PH‬ای ‪ ۲‬روز‬ ‫روزی ‪QN)= ۲‬‬ ‫‪ ۱۸۰‬ر‪Q7@,0‬‬

‫ز‪)B‬ن >‪.‬ا(?‪#‬ی ‪ /‬ا=‪<X#7()Y‬‬ ‫‪ '/PH‬ای ‪ ۲‬روز ‪ /‬روزی ‪ ۱۵۰۰ / 'H)% ۴ / QN)= ۲‬ر‪Q7@,0‬‬

‫آ‪#%‬ز‪)@J‬ه ‪ '$$ ()$$ * <M8N‬آ‪#$$ %‬زش‬ ‫‪EDUHOUSE‬‬

‫;‪4‬ر‪ '789 :0‬دروس ‪4%‬ارس ا‪),-(./,0‬ل‬ ‫;‪4‬ر‪ 'B :0‬ز‪)B‬ن ا(@‪)> )0 <?78‬ر=<‬

‫;‪4‬ر‪4% E=#; :0‬ر=)ن ‪ 'B.D; )B‬ا‪.0‬ا(< و ‪ .7C‬ا‪.0‬ا(<‬ ‫;‪4‬ر‪ '789 :0‬دروس ‪4%‬ارس ا‪.0‬ا(<‬

‫‪Home Tuition‬‬ ‫‪O / A Level‬‬ ‫‪www.EducationHouse.com.my‬‬ ‫‪info@EducationHouse.com.my‬‬

‫‪'0.IJ‬‬ ‫‪)H‬ی ‪)7?B‬ر‬

‫‪F=),%‬‬

‫‪Home Schooling‬‬

‫‪IGCSE‬‬

‫‪English‬‬

‫‪Tel / Fax : 03 - 4270 4700‬‬ ‫‪Mob : 017 210 5046‬‬

‫‪International‬‬ ‫‪Secondary School‬‬ ‫‪A 11- M , jalan Selaman 1/1 ,‬‬ ‫‪Dataran Palma , Ampang Point‬‬


‫‪8‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫عجايب‬

‫‪ 10‬نمونه از عجایب جهان را که تاکنون ندیده اید !‬ ‫‪ .1‬پاموکل (ترکیه)‬

‫منظره این آبفشان طوری به نظر می رسد که گویی از‬ ‫یک سیاره دیگر یا یک فیلم علمی تخیلی به زمین آورده‬ ‫شده است‪ .‬آبفشان فالی یکی از پدیده های نادر است‬ ‫که در یک زمین شخصی واقع شده است‪ .‬در سال ‪1916‬‬ ‫مالکین زمین در جستجوی آب برای حاصلخیز کردن‬ ‫این زمین بیابانی بودند‪ .‬آنها آب را یافتند و آن چشمه‬ ‫تا دهه ها جوشان بود‪ .‬با این وجود مته ای که داخل‬ ‫ستون حفاری بود به ذخیره ای از آب برخورد که منجر به‬ ‫تشکیل چنین آبفشانی شد‪.‬‬

‫‪ .6‬دانکسیا لندفرم (چین)‬

‫از آن جا که جهان حقیقی وجود ندارد‪ ,‬به ضرورت هر باور و هر‬ ‫فرضی بر درستی نادرست است‪ .‬فردریش نیچه‬

‫جنگل سنگی نمونه زیبایی از توپوگرافی انباشت سنگ‬ ‫آهک است‪ .‬صخره های آن از سنگ آهک درست شده و‬ ‫توسط آبی که به سطح رخنه کرده شکل داده شده است‪.‬‬ ‫این آب همه چیز را در اطراف از میان برده به جز ستونها‪.‬‬ ‫این جنگل از دوران سلطنت مینگ بعنوان اولین شگفتی‬ ‫طبیعی جهان شناخته شد‪.‬‬ ‫‪ .9‬وولینگیان‪ ،‬هونان (چین)‬

‫‪ .4‬صخره های کاشا کاتووه تنت (نیومکزیکو‪،‬‬ ‫ایاالت متحده)‬

‫به زبان ترکی این نام یعنی‪ :‬قلعه پنبه ای و به آسانی‬ ‫می توان فهمید که چرا چنین نامی به آن اطالق شده‬ ‫است‪ .‬همچنین این شگفتی طبیعی قسمتی از سایت شهر‬ ‫هایراپولیس (‪ )Hierapolis‬در سوریه است و در طی‬ ‫قرنها این دو به دلیل نزدیکی یکی شده اند‪ .‬در واقع برخی‬ ‫از مقبره های قدیمی در قبرستان شهر بخشی از منظره‬ ‫را تشکیل میدهد‪ .‬این سایت دارای سنگهای تراورتن و‬ ‫چشمه های آب گرم است‪ .‬سنگهای تراورتن ظاهری‬ ‫متحدالمرکز دارند و با رنگ سفید حریرگونه جلوه ای‬ ‫روحانی خلق کرده اند‪ .‬چشمه های آب گرم در دهانه ها‬ ‫دارای رسوبات کربنات کلسیم هستند که موجب تشکیل‬ ‫سازه های خارق العاده با ظاهری ارگانیک شده اند‪.‬‬ ‫‪ .2‬برج یخی کوه اربس (قطب جنوب)‬

‫این پدیده بی نظیر زمین شناسی که معروف به دانکسیا‬ ‫لندفرم است از برخی مناطق در چین قابل رویت است‪،‬‬ ‫مانند ژانگی در استان جانسو‪ .‬دانکسیا که یعنی ابر سرخ‬ ‫بخشی از زمین است که از سنگهای ماسه ای قرمز رنگ‬ ‫تشکیل شده که در طی زمان به کوهها و صخره هایی‬ ‫منطقه هونان مملو از مناظر چشمگیر است و وولینگیان‬ ‫عجیب تبدیل شده اند‪.‬‬ ‫‪ .7‬چشمه سحرآمیز در پارک ملی چاپادا باشکوه یکی از بزرگترین جاذبه های آن است‪ .‬این جاذبه‬ ‫طبیعی از بیش از ‪ 3000‬الیه انباشتی سنگ آهک تشکیل‬ ‫دیامانتینا (برزیل‬ ‫شده است‪ .‬در این مکان آبشارهای زیبا و بزرگترین غار‬ ‫آهکی آسیا قرار دارد‪.‬‬ ‫کاشا کاتووه تنت در نیومکزیکو‪ ،‬جایی است که در آن‬ ‫صخره های قلمی فرسایش یافته ای وجود دارند كه از‬ ‫گدازه های آتشفشانی طی شش میلیون سال تشکیل‬ ‫شده اند‪ .‬درحالیکه صخره های تشکیل شده از نظر شکل‬ ‫مشابهند اما به لحاظ ارتفاع متفاوت هستند‪ .‬اختالف‬ ‫ارتفاع بین چند فوت تا ‪ 90‬فوت وجود دارد‪.‬‬ ‫‪ .5‬دره ماه (آرژانتین)‬

‫کوه اربس یکی از فعالترین آتشفشانهای زمین است‪ .‬این‬ ‫کوه تقریبا ‪ 4‬کیلومتر باالتر از سطح زمین است و بخاطر‬ ‫دریاچه گدازه های مذاب واقع در دهانه آتشفشانی در‬ ‫قله‪ ،‬میان مجموعه های آتشفشانی مشهور است‪ .‬بخار‬ ‫داغ آتشفشانی که از ترکها و شکافهای صخره های‬ ‫آتشفشانی بیرون می آید سیستم پیچیده ای از غارهای دره ماه‪ ،‬دره ای دورافتاده در آرژانتین است‪ .‬این دره با‬ ‫یخی در اطراف کوه خلق کرده است‪.‬‬ ‫جرمهای زمین شناسی میخکوب شده که از فرسایش‬ ‫‪ .3‬آبفشان فالی (نوادا‪ ،‬ایاالت متحده)‬ ‫باد شکل گرفته و سنگهای ایستاده و تخته سنگهایی‬ ‫را موجب شده که مدورند و شبیه گلوله های مرمری‬ ‫هستند‪ .‬زمین دره که روزی حاصلخیز بوده اکنون خشک‬ ‫است و دارای تعداد زیادی فسیل گیاه و جانور است که‬ ‫زیست شناسان عالقمند به دوره های تاریخی را به خود‬ ‫جلب کرده است‪.‬‬

‫‪ .10‬سالرد اویونی (بولیوی)‬

‫چشمه سحرآمیز‪ ،‬واقع در پارک ملی چاپادا دیامانتینا‪ ،‬در‬ ‫‪ 400‬کیلومتری سالوادر‪ ،‬پایتخت ایالت باهیا قرار د ارد‪.‬‬ ‫این چشمه عمق ‪120‬فوتی دارد و آب آن آنقدر شفاف‬ ‫است که صخره ها و تنه های درختان قدیمی در کف‬ ‫آن قابل رویت است‪ .‬هنگامیکه خورشید در سمت راست‬ ‫است نور از یک شکاف وارد میشود و انعکاسی آبی رنگ‬ ‫سالرد‪ ،‬یک بیابان نمکی انبوه در میانه آلتیپالنو‪ ،‬یکی از‬ ‫ایجاد می کند‪ .‬دسترسی به این دریاچه به دلیل حفاظت‬ ‫مناظر تجسمی بولیوی است‪ .‬این مکان؛ بیابان هموار و‬ ‫محیطی و اکوسیستم نادر و خاصش بسیار محدود است‪.‬‬ ‫وسیعی است که نور خورشید را چنان منکس می کند‬ ‫‪ .8‬جنگل سنگی (چین)‬ ‫که با آسمان اثر تقارنی ایجاد میکند‪ .‬در بیابان چندین‬ ‫دریاچه با رنگهای غیر معمول وجود دارد که علت آن‬ ‫وجود رسوبات معدنی است‪.‬‬


‫آنکه از دست روزگار به خشم می آید ‪ ،‬هر آنچه آموخته‬ ‫بیهوده بوده است ‪ .‬گریستن‬

‫موسیقیوسینما‬

‫مایکل جکسون دو بار تا پای مرگ رفته بود !‬

‫مستخدم سابق مایکل جکسون ادعا می کند این سوپر‬ ‫استار پاپ قبل از مرگش در سال ‪ ، ۲۰۰۹‬دوبار بخاطر‬ ‫مصرف بیش از حد دارو نزدیک بود بمیرد‪.‬‬ ‫سلطان پاپ که قرار بود دوباره به صحنه بازگردد و در‬ ‫لندن چندین کنسرت متعدد برگزار کند ‪ ،‬یک هفته قبل‬ ‫از آغاز کنسرتهایش در اثر مصرف بیش از حد داروی‬ ‫آرامبخش پروپوفول درگذشت و پزشک مخصوص او‬ ‫‪ ،‬دکتر کنراد موری که بخاطر تجویز دوز کشنده این‬ ‫دارو برای مایکل به قتل غیر عمد او متهم شد ‪ ،‬درحال‬ ‫گذراندن محکومیت ‪ ۴‬ساله خود در زندان است‪».‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫‪9‬‬

‫مادرانهنرمندیکهفرزندانشانرابهسینماآوردند‬ ‫در کنار بازیگرانی که نقش مادر را در سینما بازی کرده‬ ‫و می‌کنند‪ ،‬سینماگرانی هم هستند که فرزندانشان در‬ ‫حوزه‌های مختلف سینما فعالیت دارند و بسیاری از آنها به‬ ‫واسطه‌ی فعالیت‌ هنری مادرشان وارد حرفه‌شان شده‌اند‪.‬‬ ‫لیال حاتمی‪ ،‬غزل شاکری‪ ،‬آتیال پسیانی‪ ،‬امیرشهاب‬ ‫رضویان‪ ،‬ثریا قاسمی‪ ،‬نورا هاشمی‪ ،‬مهراوه و ملیکا‬ ‫شریفی‌نیا‪ ،‬رفیع پیتزو کیومرث پوراحمد از جمله‌ی‬ ‫سینماگرانی هستند که مادرشان نیز فعالیت هنری داشته‬ ‫یا دارند‪.‬‬

‫حاال آدرین مک مانوس که در سال ‪ ۱۹۹۰‬برای مایکل‬ ‫کار می کرد ‪ ،‬ادعا کرده است که رئیس سابقش در سال‬ ‫‪ ۱۹۹۳‬بخاطر مصرف بیش از حد دارو بیهوش شده و‬ ‫تا پای مرگ رفته است‪ .‬او در مصاحبه با ساندی میرر‬ ‫گفت‪«:‬من به سمت اتاق او رفتم و چند بار در زدم اما‬ ‫کسی پاسخ نداد ‪ .‬فکر کردم هیچ کس در اتاق نیست و‬ ‫به همین دلیل داخل اتاق رفتم تا آنجا را تمیز کنم ‪.‬با‬ ‫صورتی رنگ پریده و بدون حرکت روی تخت افتاده بود‬ ‫‪ .‬من چند بار او را صدا کردم اما جواب نداد ‪ .‬وقتی جلوتر‬ ‫رفتم دیدم چشمهایش باز است اما انگار نفس نمی کشد‬ ‫‪ .‬قلبم ریخت چون فکر کردم او مرده است ‪ .‬چند دقیقه‬ ‫نام او را صدا می کردم ‪ .‬خیلی ترسیده بودم و فکر می‬ ‫کردم او برای همیشه رفته است اما ناگهان بهوش آمد‪.‬‬ ‫بعد از بهوش آمدن یک کلمه هم حرف نزد و فقط گریه‬ ‫کرد‪ ....‬خیلی تعجب می کنم که مردم چنین چیزهایی‬ ‫لیال حاتمی بازیگر مطرح سینمای ایران نیز فرزند زنده‬ ‫را باور نمی کنند زیرا مایکل در سالهای ‪ ۱۹۹۰‬خیلی از‬ ‫یاد علی حاتمی فیلم‌ساز نامی سینمای ایران است‪.‬‬ ‫این کارها انجام می داد‪ ».‬آدرین مک مانوس فاش کرد‬ ‫که چند هفته بعد از این ماجرا نیز اتفاق مشابهی برای‬ ‫مایکل رخ داده است و یکی از بادی گاردهای مایکل‬ ‫‪ ،‬او را بیهوش در نزدیکی استخر پیدا کرده است‪ .‬او‬ ‫در ادامه حرفهایش گفت‪ «:‬این بادی گارد فکر کرد که‬ ‫مایکل مرده است او آنقدر ترسیده بود که سعی می کرد‬ ‫با دادزدن و تکان دادن او بیدارش کند اما مایکل هیچ‬ ‫عکس العملی نشان نمی داد و نفس نمی کشید ‪ ...‬همه‬ ‫بادی گاردهای مایکل دوره کمکهای اولیه را گذرانده‬ ‫غزل شاکری بازیگر سینما نیز که فعالیتش را با «گلنار»‬ ‫بودند و می دانستند که در این مواقع چه باید بکنند‪.‬‬ ‫از سنین کودکی آغاز کرد و سال گذشته نیز فیلم‬ ‫«آیینه‌های روبرو» را در حال اکران داشت فرزند فرشته‬ ‫طائرپور تهیه‌کننده باسابقه‌ی سینما است‪.‬‬

‫آتیال پسیانی هم از بازیگرانی است که فعالیتش را‬ ‫سال‌های بسیار دور با مجموعه ی تلویزیونی «محله‌ی‬ ‫بروبیا» آغاز کرده و امروز حضور فعالی در سینما دارد‪ .‬او‬ ‫فرزند زنده یاد جمیله شیخی بازیگر پیشکسوت سینما است‪.‬‬

‫ثریا قاسمی از بازیگران سینما‪ ،‬فرزند زنده یاد حمیده‬ ‫خیرآبادی رکوردار بازیگری در سینمای ایران است که در‬ ‫سنین نوجوانی وارد فعالیت هنری شده است‪.‬‬

‫نورا هاشمی که بازی در فیلم‌های «جیب‌بر خیابان‬ ‫جنوبی»‪« ،‬عروس افغان» و «حوالی اتوبان» را در‬ ‫کارنامه‌اش دارد فرزند گالب آدینه و مهدی هاشمی دو‬ ‫بازیگر موفق سینما است‪.‬‬

‫زمان اکران فیلم های سینمایی در مالزی‬ ‫‪HUMMINGBIRD‬‬

‫‪FAST & FURIOUS 6‬‬

‫‪INTO DARKNESS‬‬

‫‪IDENTITY THIEF‬‬

‫آغاز اکران‪ 9 :‬مِی ‪2013‬‬ ‫زبان‪ :‬انگلیسی‬ ‫زیرنویس‪ :‬چینی ‪ /‬ماالیی‬ ‫زمان فیلم‪ 100 :‬دقیقه‬ ‫ژانر‪ :‬اکشن ‪ /‬هیجانی‬ ‫بازیگران‪Jason Statham, Lee Asquith- :‬‬ ‫‪Coe and Benedict Wong‬‬ ‫کارگردان‪Steven Knight :‬‬

‫آغاز اکران‪ 9 :‬مِی ‪2013‬‬ ‫زبان‪ :‬انگلیسی‬ ‫زیرنویس‪- :‬‬ ‫زمان فیلم‪ 85 :‬دقیقه‬ ‫ژانر‪ :‬اکشن ‪ /‬هیجانی‬ ‫بازیگران‪Paul Walker, Naima McLean, Gys :‬‬ ‫‪de Villiers, Leyla Haidarian‬‬ ‫کارگردان‪Mukunda Michael Dewil :‬‬

‫آغاز اکران‪2013 May 16 :‬‬ ‫زبان‪ :‬انگلیسی‬ ‫زیرنویس‪ :‬چینی ‪ /‬ماالیی‬ ‫زمان فیلم‪ 129 :‬دقیقه‬ ‫ژانر‪ :‬اکشن ‪ /‬حادثه ای ‪ /‬داستان تخیلی علمی‬ ‫بازیگران‪Chris Pine, Zachary Quinto, :‬‬ ‫‪Benedict Cumberbatch, Karl Urban,‬‬ ‫‪Zoe Saldana, Simon Pegg, John Cho,‬‬ ‫‪Anton Yelchin‬‬ ‫کارگردان‪J. J. Abrams :‬‬ ‫به گزارش آراد‪:‬‬ ‫در تابستان سال ‪ ،2013‬مدیر پیشگام ‪ .J.J‬آبرامز در یک‬ ‫ماموریت مهم برای منفجر کردن استار تریک نقشی کلیدی‬ ‫بازی می کند ‪.‬این فیلم در دو نسخه دو بعدی و سه بعدی‬ ‫اکران می شود ‪.‬‬ ‫داستان علمی و تخیلی استار تریک این بار با نام (در تاریکی )‬ ‫شما را وارد فضایی از جنگ و نا امنی همراه با هیجان و ایفای‬ ‫نقش قهرمان داستان در نگهبانی از دنیای خود می سازد ‪.‬‬

‫آغاز اکران‪ 2 :‬مِی ‪2013‬‬ ‫زبان‪ :‬انگلیسی‬ ‫زیرنویس‪ :‬چینی ‪ /‬ماالیی‬ ‫زمان فیلم‪ 111 :‬دقیقه‬ ‫ژانر‪ :‬کمدی‬ ‫بازیگران‪Jason Bateman, Melissa M Car� :‬‬ ‫�‪thy, Jon Favreau, Amanda Peet, Gen‬‬ ‫‪esis Rodriguez, Morris Chestnut‬‬ ‫کارگردان‪Seth Gordon :‬‬

‫به گزارش آراد‪ ،‬داستان این فیلم متمرکز‬ ‫شده بر روی یک کهنه سرباز جنگ است‬ ‫که خود را در میان طبقه اشراف لندن می‬ ‫یابد و در تالش برای از بین بردن خاطرات‬ ‫خشن جنگ در این میان بر اثر عوامل‬ ‫مختلفی کنترل خود را از دست داده که‬ ‫آخرین آن قتل دوست دخترش است‪.‬‬ ‫آراد شما را به تماشای این فیلم در‬ ‫سینماهای گلدن اسکرین مالزی در تاریخ‬ ‫اکران دعوت می کند‪....‬‬

‫به گزارش آراد‪ ،‬مسافر خارجی (پل واکر) در‬ ‫یک سفر ناخواسته وسیله نقلیه ای اشتباه را‬ ‫انتخاب می کند‪ ،‬داشتن تنها یک پرواز طوالنی‬ ‫در مسافتی دور و خاموش‪ .‬او به زودی متوجه‬ ‫می شود هدف اصلی کل نیروی پلیس شده که‬ ‫با استفاده از هر وسیله الزم برای متوقف کردن‬ ‫او تالش می کنند و او به این ماجرا گره خورده‬ ‫است تا اینکی زنی “مسافر” او را می یابدکه‬ ‫بعد از رسیدن به دادگاه برای شهادت حاضر‬ ‫می شود‪...‬‬

‫به گزارش آراد‪ ،‬کارفرمایان وحشتناک جیسون‬ ‫بیتمن و ‪ bridesmaids‬ملیسا مک کارتی هستند‬ ‫که منجربه سرقت هویت او می شوند و در ادامه‬ ‫داستان او را با مشکالت بسیاری در زندگی اش روبرو‬ ‫می سازد ‪ .‬مانند داشتن سوابق بد‪ ،‬بذهکاری و بدهی‬ ‫های کالن به بانکها ‪.‬‬ ‫داستان مهیج و لی طوالنی این فیلم تا انتها شما را‬ ‫با ملیسا مک کارتی ‪،‬قربانی اصلی داستان همراه می‬ ‫سازد‪...‬‬


‫‪10‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫داستان‬

‫رمان تقاص اشتباه (قسمت بیست و هفتم)‬

‫صدای مامانم که هدایتش میکرد به سمت پذیرایی به‬ ‫خودش اومد و رفت به سمت پذیرایی منم سریع رفتم تو‬ ‫اشپزخانه‪........‬‬ ‫صداهاشون کم و بیش میومد و بیشتر صدای بابای میالد‬ ‫بود که شوخی میکرد و معلوم بود ادم شوخیه تا اینکه باالخره‬ ‫مامان میالد رفت سر اصل مطلب و گفت‪ :‬اقای پارسیان‬ ‫غرض از مزاحمت اینه که پسر ما دختر شما رو تو دانشگاه‬ ‫دیده و خوشش اومده ببینید ما مثل شما مذهبی نیستیم اما‬ ‫ما هم یک اعتقاداتی داریم اما پسرم تو این چند ساله خیلی‬ ‫عوض شده قبال فقط میگفت با دختری دوست میشه که‬ ‫باهاش ازدواج کنه و تقریبا با هیچ دختری تا حاال نبوده تو دل‬ ‫خودم اون لحظه گفتم البته به جز من!‬ ‫مامان میالد‪ :‬بله قبال اینو میگفت اما خب اعتقادات مذهبی‬ ‫نداشت جدیدا خیلی مذهبی شده و شاید دلیل انتخاب دختر‬ ‫شما هم همین بوده که به اعتقادات اش بخوره ببینید ما‬ ‫مذهبی نیستیم ولی به اعتقادات طرف مقابلمون احترام‬ ‫میذاریم ما خودمون مراسممون قاطی اما اگر بدونیم طرفمون‬ ‫خوشش نمیاد زن و مرد رو جدا میکنیم یا مثال خیلی به‬ ‫حجاب اهمیت نمیدیم اما اگر کسی براش مهم باشه به‬ ‫احترام اون ما هم سعی میکنیم حجابمونو حفظ کنیم بعد‬ ‫بابام پرید وسط حرفشونو گفت‪ :‬ببینید من برام خیلی مهمه‬ ‫که دخترم تو چه خانواده ای بره اگر قرار باشه دختر من هم‬ ‫اعتقادات اش رو از دست بده با عرض معذرت باید بگم که‬ ‫بنده با این وصلت مخا لفم همون لحظه میالد سریع گفت‪:‬‬ ‫ببخشید اقای پارسیان که تو جمع بزرگتر ها من حرف میزنم‬ ‫اما من اعتقاداتم با خانواده ام فرق میکنه منم به اعتقادات‬ ‫شما اهمیت میدم و تا حدودی خودم هم االن معتقد هستم‬ ‫خصوصا به حجاب و حاضرم تضمین کنم که دخترتون رو از‬ ‫عقایدش برنگردونم من خودم اگر شما خانواده ی مذهبی‬ ‫نبودین نمیومدم خواستگاری من اعتقادات خاص خودمو دارم‬ ‫و شیوه ی زندگی من با خانواده ام فرق میکنه‬ ‫بابام‪ :‬خب ببین پسرم شما فرض کن توی یک مهمونی‬ ‫دختر من حجاب داره وبقیه همه بی حجاب هستن خوب به‬ ‫نظرم این جوری زندگی شما استحکامی نخواهد داشت چون‬ ‫شما مدام تو مهمونی خانم های رنگارنگ میبینی که جلوت‬ ‫میگردن وبعد از یک مدتی چون زمینه ی مذهبی نداری زده‬ ‫میشی بابای میالد گفت‪ :‬حرف شما کامال متین ولی همون‬ ‫طور که گفتیم ما هم اعتقاداتی داریم ما بیحجاب نیستیم بلکه‬ ‫خیلی مقید به حجاب نیستیم ما اتفاقا یک اخالق بدی که‬ ‫داریم یکم زیادی هم غیرتی هستیم اگر هم خیلی مقید به‬ ‫حجاب نیستیم بیشتر تو جمع خودمونه که همه اشنا هستن‬ ‫من به شخصه تا حاال اجازه ندادم خانمم جلوی مرد غریبه‬ ‫یک لباس استین کوتاه بپوشه یا بدون جوراب باشه اتفاقا‬ ‫ستاره خانم باید بدونند که خانواده ی ما هم یک تعصبات‬ ‫خاصی دارن وای دیگه داشتم دیونه میشدم چه قدر حرف‬ ‫میزدن ‪..........‬پس کی حرفاشون تموم میشد ‪............‬خب من‬ ‫خودم هم برام مهم که میالد با دخترای فامیلشون زیاد قاطی‬ ‫نشه چون خیلی حسودم ولی اینارو وقتی جوابم مثبت بود باید‬ ‫خودم بهش میگفتم نه اینکه اینا چونه بزنند باالخره بحث‬ ‫رسید به مهریه که میالد خودش گفت هر چی ستاره خانم‬ ‫بگن من قبول میکنم بعد هم باباش با خنده گفت‪ :‬چیزی‬

‫نیست پسرم عین خودم داغ! اقا ما هم روز خواستگاری همینو‬ ‫گفتیم بعد از عروسی تازه فهمیدیم چه غلطی کردیم!‬ ‫مامانش گفت‪ :‬محموددددددددد‬ ‫بابای میالد‪ :‬جانم ‪.............‬نه منظورم این بود که چه غلط‬ ‫خوبی کردیم بعد همه خندیدن‬ ‫مامان میالد گفت‪ :‬حاال نمیگین این عروس ما بیاد ببینیمش؟‬ ‫وای من یک لحظه سنگ کوب کردم‬ ‫همون موقع مامانم صدام زد‪ :‬ستاره جان مادر شربت هارو بیار‬ ‫و من به زور این چادر و جمع اش کردم و سینی شربت ها رو‬ ‫بلند کردم و رفتم به سمت پذیرایی الحق که پذیرایی کردن با‬ ‫چادر خیلی سخت بود ما مذهبی بودیم اما من چادری نبودم و‬ ‫هیچ وقت با چادر پذیرایی نکرده بودم اول از همه رفتم سمت‬ ‫بابای میالد و خیلی سعی کردم که دستم نلرزه بابای میالد‬ ‫یک شربت برداشت و گفت‪ :‬قبال عروسا چایی میاوردن‬ ‫مامان میالد هم گفت‪ :‬چه عجولی االن که هوا گرمه کی‬ ‫چایی میخوره ایشاال در اینده چایی عروسمونو هم میخوریم‬ ‫وبعد من سینی رو گرفتم جلوی مامان میالد اونم یک شربت‬ ‫برداشت و من رفتم به سمت بابام که بابا اشاره کرد اول جلوی‬ ‫میالد بگیرم قلبم داشت میومد تو دهنم مدام مواظب بودم پام‬ ‫به جایی گیر نکنه چادرم زیر دست و پام نمونه و سینی شربتا‬ ‫برنگرده برای همین وقتی میالد شربت رو برداشت اصال‬ ‫حواسم بهش نبود و بعد از اون سریع شربت ها رو جلوی‬ ‫مامان و بابام گرفتم و رفتم نشستم کنار مامانم‪.‬‬ ‫بابای میالد رو به بابام گفت اگر اجازه بدید این ‪ 2‬تا جوون برن‬ ‫حرفاشونو بزنن بابام گفت بفرمایید خواهش میکنم و بعد رو به‬ ‫من گفت‪ :‬بابا جان اقا میالد رو راهنمایی کن تو اتاقت منم زیر‬ ‫لب یک چشم گفتم و رفتم به سمت اتاقم و میالد هم دنبالم‬ ‫اومد وقتی وارد اتاق شدیم میالد در وپشتش بست و نمیدونم‬ ‫چرا من خنده ام گرفت بعد نشست کنار تخت و گفت وای‬ ‫انقدر دوست داشتم اتاقتو ببینم اخه تو اتاق منو دیده بودی ولی‬ ‫من نه! بعد گفت چه قدر اتاقت ارامش داره‬ ‫میالد‪ :‬تو چرا قبال باهام رسمی حرف‬ ‫من‪ :‬ممنون‬ ‫نمیزدی ولی حاال حرف میزنی؟ من‪ :‬چون حاال فرق داره‬ ‫میالد‪ :‬اوممم‪.................‬اون وقت چه فرقی؟‬ ‫من‪ :‬خب‪........‬نمیدونم شاید یک مدت از هم فاصله گرفتیم‬ ‫میالد‪ :‬اهان از اون لحاظ بعد گفت خب من بگم که اولش‬ ‫اصال دوست نداشتم حتی اسمتو بیارم اما نمیدونم تو چی‬ ‫به خوردم دادی که دوباره خر شدم و قبول کردم بیام‬ ‫خواستگاریت‪ ،‬از این حرفش خیلی لجم گرفت حس میکردم‬ ‫همه انگار فکر میکنند من باید جواب مثبت بدم برای همین‬ ‫چیزی بهش نگفتم بعد گفت‪ :‬ببین من یک خونه ی کوچیک‬ ‫دارم البته هنوز قسط هاش تموم نشده و یک ماشین که‬ ‫دیدی بعد هم توی یک شرکت نقشه کشی کار میکنم البته‬ ‫جدیدا میخوام تو شهرداری هم برم چند تا کار بهم پیشنهاد‬ ‫شده من خندیدم و گفتم سوپوری؟‬ ‫میالد‪ :‬شما بفرمایید سوپوری هم میکنیم خب دیگه حرفی‬ ‫ندارم حاال شما بفرمایید‬ ‫من‪ :‬منم حرفی ندارم میالد‪ :‬باریکال عروس هول چه خوب‬ ‫پس مبارکه بریم دیگه این حرفش هم حس کردم نیش و‬ ‫کنایه داره و بدم اومد وقتی از اتاق اومدیم بیرون مامان میالد‬ ‫گفت‪ :‬اوا چه زود حرفاتون تموم شد‬ ‫من و محمود روز خواستگاری ‪ 3‬ساعت حرف زدیم بابای‬ ‫میالد رو به من گفت‪ :‬خب عروس گلم نظرت چیه؟‬ ‫همه سکوت کرده بودن و میالد با لبخند نگاهم میکرد و من‬ ‫در کمال ناباوری رو به همه گفتم‪ :‬نه‬ ‫چنان این نه رو محکم گفتم که لبخند روی لب میالد ماسید!‬ ‫وبعد از چند دقیقه همه انگار به خودشون اومدن و بابای میالد‬ ‫گفت‪ :‬چرا دخترم پسر من اگر مشکلی داره بگو شاید بشه رفع‬ ‫اش کرد‪ .‬من‪ :‬نه مشکل حل شدنی نیست‬ ‫بالفاصله میالد سرشو انداخت پایین و رو به مامان باباش‬ ‫گفت بهتره بریم دیگه بیشتر از این مزاحم نشیم و سریع با‬ ‫یک خداحافظی کوتاه رفتن بعد از رفتن اونا مامانم گفت‪ :‬پسر‬

‫خوبی بودا ولی یکم زیادی سفید و بی نمک بود پسر که نباید‬ ‫سفید باشه ! بابام هم رو به من گفت تو که جوابت نه بود چرا‬ ‫این بد بخت ها رو سنگ روی یخ کردی‬ ‫من‪ :‬قبل از اینکه از من جواب بخوان خودشون خواستن بیان‬ ‫و اگرنه من جوابم منفی بود و سریع رفتم تو اتاق خودم هم‬ ‫نمیدونستم دارم چیکار میکنم من داشتم با کی لج میکردم؟با‬ ‫خودم با سرنوشتم یا با میالد؟ هر چی بود میدونستم دوست‬ ‫ندارم با کسی ازدواج کنم که از اول منو دروغگو شناخته ولی‬ ‫خب با هر کس دیگه هم ازدواج میکردم اگر اشتباهاتم رو‬ ‫بهش میگفتم صد در صد پا پس میکشید اون شب یک‬ ‫قرص خوردم و خوابیدم روز جمعه هم همش تو اتاقم بودم‬ ‫و حتی جواب نازنین و ملیسا رو هم ندادم فقط به هردوشون‬ ‫اس ام اس زدم که جواب رد دادم و گوشی رو خاموش کردم‬ ‫روز شنبه کالس داشتم ولی بازم صبح خواب موندم و دیرم‬ ‫شده بود سریع لباس پوشیدم و یک لیوان شیر خوردم سوییچ‬ ‫رو برداشتم و سوار ماشین شدم و به سمت دانشگاه حرکت‬ ‫کردم هنوز خیلی از خونه دور نشده بودم که سر یک کوچه‬ ‫میالد پیچید جلوم این بار برعکس دفعه ی قبل اصال نترسیدم‬ ‫و چون سرعتم کم بود با یک ترمز ماشین رو کنترل کردم‬ ‫میالد هم از ماشین پیاده شد و دست به سینه تکیه داد به‬ ‫ماشین و خیره شد به من اول میخواستم دنده عقب بگیرم ولی‬ ‫برگشتم دیدم پشت سرم یک کامیون داره بار خالی میکنه از‬ ‫ماشین پیاده شدم و به سمت اش رفتم و گفتم‪ :‬امرتون؟ میالد‬ ‫در حالی که دندوناشو روی هم فشار میداد گفت‪ :‬گفتی یک‬ ‫بازی نبود گفتی دوستم داری‪..........‬گفتی گفتی ‪..........‬دروغ‬ ‫پشت دروغ کی میخوای بس کنی؟چه بالیی میخوای سرم‬ ‫بیاری؟ چه دشمنی با من داری؟هان؟لذت میبری از این که‬ ‫سنگ روی یخ بشم نه؟‬ ‫من‪ :‬نخیر ‪..................‬هیچ لذتی نمیبرم اما نمیخوام یک عمر با‬ ‫اشتباهاتم زندگی کنم خسته شدم از بس هر روز منتظر یک‬ ‫اتفاق جدید بودم که نتیجه و تقاص اشتباهاتی که یک زمانی‬ ‫مرتکب شدم‪.........‬من خسته ام ‪...........‬اصال نمیخوام زنده‬ ‫باشم کاش واقعا مرده بودم اون وقت تو هم راحت میشدی‬ ‫اصال بیا و من وبکش مگه نمیگی اذیتت میکنم مگه نمیگی‬ ‫من دروغگو هستم و زندگیت رو به باد دادم بیا با چاقو بزن‬ ‫منو بکش میالد نفسشو فوت کرد و گفت‪ :‬دالمصب اگر میشد‬ ‫همون موقع به تالفی دروغات این کارو میکردم‬ ‫با خنده گفتم‪ :‬چیه؟میترسی؟ انقدر بزدل و ترسو هستی؟هنوز‬ ‫انقدر بزرگ نشدی که از پس قلبت بر بیای؟ یک دفعه حالت‬ ‫صورت میالد عوض شد دوباره دندوناشو روی هم فشار داد و‬ ‫رفت سمت ماشین من ماشین رو یک جا پارک کرد درها رو‬ ‫قفل کرد و اومد سمت من سوار ماشین خودش شد‬ ‫و گفت‪ :‬سوار شو و من همچنان داشتم نگاهش میکردم که‬ ‫میخواد چیکار کنه که این دفعه داد زد مگه نمیگی ترسو و‬ ‫بزدلم؟مگه نمیگی میخوای بمیری سوار شو تا هردومونو از‬ ‫این زندگی لعنتی خالص کنم نمیدونم چرا ولی بی اختیار‬ ‫سوار شدم اصال نمیترسیدم ‪...............‬میالد ماشین رو روشن‬ ‫کرد و چنان پاشو گذاشت رو گاز که ماشین از جاش پرید با‬ ‫سرعت دیوونه کننده ای رانندگی میکرد و هیچی نمیگفت اما‬ ‫صورتش از عصبانیت قرمز بود و هنوزم دندوناشو روی هم‬ ‫فشار میداد چنان الیی میکشید و با سرعت میرفت که حس‬ ‫میکردم از پنجره دیگه اطراف رو نمیشه دید و فقط رنگ های‬ ‫قاطی شده دیده میشد چشمامو بستم و با دستم صندلی رو‬ ‫چنگ میزدم صدای بوق ماشین ها از عقب و کنار به گوش‬ ‫میرسید ولی میالد بیتوجه به راهش ادامه میداد یک لحظه‬ ‫به ذهنم رسید نکنه به جای اینکه بمیریم فلج بشیم وای نه‬ ‫من طاقت این یکی رو نداشتم چشمامو باز کردم که بهش‬ ‫بگم برای مردن راه خوبی رو انتخاب نکرده که یهو کنار اتوبان‬ ‫زد روی ترمز و پشت سرمون بازم صدای بوق ماشین ها‬ ‫بلند شد برگشتم نگاهش کردم رگ گردنش زده بود بیرون و‬ ‫دستشو مشت کرده بود رو فرمون گفتم‪ :‬راه خوبی برای مردن‬ ‫نیست راه های دیگه ای هم هست‬ ‫میالد‪ :‬ساکت شو‪................‬یه بار با داد گفت‪ :‬فقط ساکت شو‬ ‫‪ .....‬و مشتشو کوبید رو فرمون‬ ‫بعد گفت‪:‬لعنت به من‪.......‬لعنت به تو‪.........‬لعنت به این زندگی‬

‫زندگی از بودن آغاز و تا شدن پی گرفته می شود ‪ .‬حکیم ارد بزرگ‬

‫لعنت به من بی عرضه که از پس قلبم بر نمیام راست میگی‬ ‫من از اولشم از پس قلبم برنمیومدم ‪.........‬خودمو میشناختم‬ ‫که نمیخواستم با هیچ دختری باشم ‪............‬اما تو ‪.............‬تو‬ ‫همه چی رو خراب کردی زندگیمو داغون کردی اونم فقط به‬ ‫خاطر یک بازی بچگانه و الکی‪........‬این بار صورتشو برگردوند‬ ‫طرفمو گفت‪ :‬مگه نمیخواستی بمیری؟خوب بمیر و منو راحت‬ ‫کن اصال مگه نگفته بودی مردی؟پس چرا هنوز زنده ای‬ ‫لعنتی؟ هان؟ چرا؟ اشکام بی اختیار رو صورتم غلتید این میالد‬ ‫بود که حاال ارزوی مرگ منو داشت نه باورم نمیشد ‪......‬میالد‬ ‫که یک روز به خاطر فقط شکستگی پام کلی نگرانم شده‬ ‫بود حاال بهم میگفت چرا زنده ای؟ حاال ارزوی مرگ منو‬ ‫داشت سرمو برگردوندم طرف پنجره و فقط اشکام میریختن‬ ‫که دوباره داد زد‪ :‬چند بار بگم خوشم نمیاد گریه کنی؟ هان؟‬ ‫با توام میگم گریه نکن برگشتم سمت اش اما گریه ام به‬ ‫جای اینکه قطع بشه شدت گرفت دستمو گذاشتم روی دهنم‬ ‫که گریه ام قطع بشه اما نمیشد بدتر به هق هق تبدیل شد و‬ ‫میالد با عصبانیت از ماشین پیاده شد و در محکم بهم کوبید‬ ‫منم سرمو گذاشتم روی داشتبرد و با صدای بلند گریه کردم‬ ‫چند دقیقه که گذشت سرمو بلند کردم و با دستمال کاغذی تو‬ ‫ماشین میالد اشکامو پاک کرد چشمم افتاد به فرمون ماشین‬ ‫دلم میخواست روی فرمون رو بوس کنم اخه اونا جای دست‬ ‫میالد بود یک نفس عمیق کشیدم که بوی عطرش که تو‬ ‫ماشین پیچیده بود رو بیشتر حس کنم وای که چه قدر من‬ ‫این بو رو دوست داشتم دلم میالد و میخواست اما‪.........‬‬ ‫نه من بازم باید با قلبم میجنگیدم من نباید وا میدادم بعد یهو‬ ‫یاد میالد افتادم هر چی دور و ور ماشین و نگاه کردم نبود!‬ ‫سویچ رو دراوردم و از ماشین پیاده شدم و درها رو قفل کردم‬ ‫هر چی گشتم نبود از پل هوایی رفتم اون طرف اتوبان ولی‬ ‫بازم نبود یک لحظه گفتم نکنه یک بالیی سر خودش اورده‬ ‫باشه وای نه من تحمل اش رو نداشتم داد زدم میالد کجایی‬ ‫اما کنار اتوبان با اون همه ماشین وسرعت صدای من مگه‬ ‫به کجا میرسید شماره ی موبایلش رو گرفتم اما جواب نمیداد‬ ‫دوباره برگشتم تو ماشین و دیدم موبایلشو تو ماشین جا‬ ‫گذاشته ! نمیدونستم چیکار کنم اصال نمیخواستم فکر اینکه‬ ‫میالد بالیی سر خودش اورده باشه رو بکنم سریع گوشیشو‬ ‫برداشتم وشماره ی سارا رو از توش پیدا کردم و شمارشو‬ ‫گرفتم یک بوق‪............‬دوتا بوق‪.......‬سه تا بوق ‪..‬و‪.......‬جواب‬ ‫نمیداد اه لعنتی اینم حاال وقت جواب ندادنش بود دوباره‬ ‫شمارشو گرفتم جواب نداد بار سوم بعد از چند تا بوق جواب‬ ‫داد‪-‬بله؟‬ ‫من‪ :‬سارا کجایی؟ سارا‪ :‬ا‪..........‬تویی ستاره فکر کردم‬ ‫میالده‪........‬ببخشید تو کالس بودم من‪ :‬سارا تورو خدا‬ ‫یک کاری بکن میالد نیست‬ ‫سارا خندید و گفت‪ :‬یعنی چی که نیست ‪............‬خب تقصیر‬ ‫خودته زدی تو برجک بیچاره پسر خالم حاال دنبالش‬ ‫میگردی‪ .......‬اصال ببینم گوشیش دست تو چیکار میکنه؟‬ ‫من‪ :‬ببین با هم بودیم بعد یهو گذاشت رفت‬ ‫سارا‪ :‬به به چشم و دلم روشن حاال دیگه با پسر خاله ی ما‬ ‫میری بیرون ‪ ..........‬بابا تو دیگه کی هستی میاد خواستگاری‬ ‫بهش میگی نه بعد باهاش میری بیرون‪ ،‬وای دیگه داشت‬ ‫اعصابم از دست این سارا خورد میشد یک دفعه داد زدم بس‬ ‫کن تو که نمیدونی چی شده‪..........‬به جای این حرفا یک‬ ‫فکری بکن من دارم از نگرانی میمیرم‬ ‫سارا‪ :‬وا مگه بچه است که نگرانشی هر جاباشه پیداش میشه‬ ‫من‪ :‬نه االن یک ساعت میشه که رفته همه جا رو دنبالش‬ ‫گشتم بابا من با ماشین اش وسط اتوبانم‬ ‫سارا‪ :‬وا ‪..........‬اونجا چیکار میکنی؟‬ ‫من‪ :‬سارا ‪...........‬سارا‪.......‬توروخدا بس کن فقط کمکم کن‬ ‫سارا‪ :‬خب حاال تو کدوم اتوبان هستی؟ ادرس رو اس ام اس‬ ‫کن من االن میام پیشت من‪ :‬باشه فعال خداحافظ‬ ‫سریع گوشی رو قطع کردم و ادرس رو اس ام اس کردم‬ ‫بعد هم درای ماشین و قفل کردم خواستم زنگ بزنم‬ ‫خونشون ولی روم نشد ترسیدم اونا هم مثل سارا بگن جواب‬ ‫خواستگاریشو نمیدی اونوقت باهاش رفتی بیرون‪.....‬‬ ‫(ادامه داستان را در شماره بعدی آراد دنبال کنید)‬


‫در دنیا جای کافی برای همه هست پس بجای اینکه جای کسی را‬ ‫بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی‪.‬چارلی چاپلین‬

‫فال ورزشی!!!!‬

‫سرگرمی‬

‫آیا می دانید چه ورزش هایی برای متولدین ماه های‬ ‫مختلف مناسب است و متولدین ماه های مختلف از چه‬ ‫فعالیت های ورزشی بیشتر لذت می برند؟‬ ‫برج حمل (فروردین)‬ ‫قوچ قوی هیکل انرژی زیادی را صرف ورزش می کند‪.‬‬ ‫فعالیت های ورزشی مثل دو سرعت‪ ،‬ایروبیک پیشرفته و‬

‫نفره و ورزش هایی که نیاز به استفاده از قوه تعقل دارد‪،‬‬ ‫لذت می برند‪ .‬تنیس دو نفره‪ ،‬کروکه (نوعی بازی با گوی‬ ‫و حلقه کروکت)‪ ،‬بیلیارد و لوژسواری برای متولدین این‬ ‫ماه بسیار مناسب است‪.‬‬ ‫برج سرطان (تیر)‬ ‫خرچنگ که عنصر وجودیش آب است‪ ،‬به شرکت کردن‬

‫تایبو برای متولدین این ماه بسیار مناسب است‪.‬‬ ‫برج ثور (اردیبهشت)‬ ‫گاو نیرومند و پرعضله‪ ،‬بنیه و استقامت بسیار باالیی‬ ‫دارد که برای ورزش هایی مثل قایقرانی‪ ،‬وزنه برداری‪،‬‬ ‫مسابقات طناب کشی‪ ،‬راگبی‪ ،‬و کریکت بسیار مناسب‬ ‫است‪.‬‬ ‫برج جوزا (خرداد)‬ ‫دوقلوهای پراستعداد‪ ،‬و قابل انعطاف‪ ،‬از ورزش های دو‬

‫در ورزش های گروهی که در آب انجام می گیرد عالقه‬ ‫زیادی دارد‪ ،‬از اینرو ورزش هایی مثل واترپولو‪ ،‬قایقرانی‪،‬‬ ‫و هاکی روی یخ برای آنها بسیار مناسب است‪.‬‬ ‫برج اسد (مرداد)‬ ‫ً‬ ‫متولدین این ماه که ذاتا رهبر به دنیا آمده اند‪ ،‬بنیه و‬ ‫استقامت باالیی داشته و عالقه و رغبت زیادی هم به‬ ‫ورزش های رقابتی دارند‪ .‬قایق رانی‪ ،‬گلف‪ ،‬اسکی و‬ ‫مسابقات اتومبیل رانی جزء ورزش های محبوب آنهاست‪.‬‬

‫عکس از همهجا!‬ ‫رستورانی شــگفت انگیز‬ ‫باالی ابرهــا!!! در اقامتگاه‬ ‫تفریحی تومامــو ژاپن‪ ،‬در‬ ‫جزیــره ی هوکایدو‪ ،‬نقطه‬ ‫ای منحصر به فرد با منظره‬ ‫ای فــوق العاده بــه نام‬ ‫تراس اونــکای وجود دارد‪.‬‬ ‫این تراس بر باالی قله ی‬ ‫کوه قــرار دارد و زیر پای‬ ‫گردشگران را ابر فرا گرفته‬

‫کاریکاتور!‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬هنری‪ /‬سال دوم‪ ،‬شماره شصت و یکم ‪ 6،‬می ‪2013‬‬

‫‪11‬‬

‫استقامت طلب استعداد زیادی دارند‪ .‬ورزش هایی مثل‬ ‫برج سنبله (شهریور)‬ ‫فرشته پر ذوق و استعداد و کاردان‪ ،‬به دنبال ورزش هایی بیس بال‪ ،‬اسب سواری‪ ،‬اسکواش‪ ،‬و البته تیراندازی با تیر‬ ‫است که انگیزش ذهنی داشته باشد و عالقه زیادی به و کمان برای آنها مناسب است‪.‬‬ ‫فیتنس دارند و ورزش هایی مثل بسکتبال‪ ،‬ژیمناستیک‪ ،‬برج جدی (دی)‬ ‫بُز ثابت قدم‪ ،‬ذات ًا تمایل بسیار زیادی به کوه نوردی و‬ ‫یوگا و بدنسازی برای این افراد بسیار مناسب است‪.‬‬ ‫صخره نوردی دارد‪ .‬ورزش های تیمی مثل فوتبال نیز‬ ‫برج میزان (مهر)‬ ‫افراد متولد این ماه به دنبال ورزش های فکری هستند زمینه رقابتی برای آنها فراهم می کند که عالقه زیادی‬ ‫که به صورتی دو نفره انجام گیرد و بتوانند از طریق آنها به آن دارند‪.‬‬ ‫تعادل خود را محک بزنند‪ .‬ورزش هایی مثل ژیمناستیک‪ ،‬برج دلو (بهمن)‬

‫پاتیناژ‪ ،‬هندبال‪ ،‬و اسکیت مناسب حال آنهاست‪.‬‬ ‫برج عقرب (آبان)‬ ‫عقرب جهنده و مکار‪ ،‬از ورزش هایی لذت می برد که‬ ‫جرات آنها را محک بزند و نیاز به استقامت و استراتژی‬ ‫داشته باشد‪ .‬شطرنج یا دو ماراتن ورزش های ایدآل برای‬ ‫این افراد است‪.‬‬ ‫برج قوس (آذر)‬ ‫کماندار پرجرات و پر انرژی در ورزش های تیمی و‬

‫متولدین این ماه در جدیدترین ورزش ها که حتی بیشتر‬ ‫مردم اسمش را هم نشنیده اند‪ ،‬شرکت می کند‪ .‬آنها برای‬ ‫ورزش هایی مثل اسنوبورد‪ ،‬موج سواری‪ ،‬پرش با اسکی‪،‬‬ ‫و پرش مناسب هستند‪.‬‬ ‫برج حوت (اسفند)‬ ‫ماهی آب دوست ما در ورزش های آبی مثل اسکی آبی‪،‬‬ ‫ماهیگیری‪ ،‬قایق سواری در رودخانه و البته شنا تبحر‬ ‫خاصی دارد‪.‬‬

‫افقي‬ ‫‪ -1‬خريدار منظومه شمسى!‪ /‬جانور كيسه اى! ‪ -۲‬نمايشنامه اى از «اسكاروايلد» ‪/‬‬ ‫جسور و نترس ‪ -۳‬خيس ‪ /‬كالهبردار ‪ /‬عدد ماه ‪ /‬نت بيمار! ‪ -۴‬فرزند ‪ /‬پشيمانى ‪ /‬چيز‬ ‫‪ -۵‬خواب شيرين ‪ /‬خراسان قديم ‪ /‬عادات و رسوم ‪ -۶‬كاردانى و باتجربگى ‪ /‬پارچه‬ ‫روپوشى ‪ /‬عالمت جمع ‪ -۷‬از بيمارى اى روده اى ‪ -۸‬واحد سطح ‪ /‬اشعه مجهول ‪/‬‬ ‫نرده چوبى ‪ -۹‬متين و سنگين ‪ /‬درد و رنج ‪ /‬تباه و خراب ‪ -۱۰‬عصر و روزگار ‪ /‬بخشى‬ ‫نزديك كرج ‪ /‬آدمكشى ‪ -۱۱‬پايتخت ريشه اى! ‪ /‬محصول صابون ‪ /‬وسط ‪ /‬گشاده‬ ‫‪ -۱۲‬از گل هاى زينتى‪ /‬ميوه پائيزى ‪ -۱۳‬خلوتخانه ‪ /‬كيمياى ناياب‪.‬‬ ‫عمودي‬ ‫‪ -1‬پوشيده ‪ /‬گياه طبى ‪ -۲‬از خواهران برونته ‪ /‬جنگجو ‪ -۳‬پشته ‪ /‬پارچه نفيس ‪/‬‬ ‫پول ژاپن ‪ /‬عالمت مفعولى ‪ -۴‬منوال و طريق ‪ /‬نيكى و بخشش ‪ /‬دشمنى ‪ -۵‬سوگند‬ ‫راست ‪ /‬چاكر و غالم ‪ /‬خرابكار و فساد كننده ‪ -۶‬ويرانگر ‪ /‬پرخور ‪ /‬مساوى ‪ -۷‬مركز‬ ‫تانزانيا ‪ -۸‬مايه حيات ‪ /‬تاريخ نويس ‪ /‬سياره شبيه زمين ‪ -۹‬نابود ‪ /‬مردن ‪ /‬مالدار‬ ‫‪ -۱۰‬صحبت از گفتگوى خودمانى است ‪ /‬اطراف و كرانه ها ‪ /‬ملح ‪ -۱۱‬جهت ‪ /‬استوار‬ ‫ساختن ‪ /‬ساز و برگ ‪ /‬شالوده ‪ -۱۲‬كنايه از شخصى عاصى و بدهكار ‪ /‬غالب و چيره‬ ‫شونده ‪ -۱۳‬از بازى هاى دسته جمعى ‪ /‬قهرمان و رشيد ‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬

‫‪9‬‬

‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬

‫‪1‬‬

‫‪2‬‬

‫‪3‬‬

‫‪5 4‬‬

‫‪6‬‬

‫‪7‬‬

‫‪8‬‬

‫‪13 12 11 10 9‬‬



Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.