بسيا
ر سفر ب
در
جستجو
ايد ...
٤
ى نير وى تار
يك
Negah Magazine . Volume One Issue 4 . June 2013 $ 4.99
گفت و گـوى مجله نگاه با ايمان حبيبى آهنگساز و پيانيست جوان ايرانى به مناسبت ساخت و اجراى سونات پيانويش درگشايش نمايشگاه Safar / Voyageدر ونكوور وقايع نگارى عكس " بوسه شورش ٢٠١١ونكوور " در آستانه دومين سالگرد آن
Carnegie Building ساختمان اولين كتابخانه عمومى ونكوور و اتاق نشيمن فعلى Downtown Eastside
روند نزولى رﺃى دهندگان در انتخابات بريتيش كلمبيا پست مدرنيسم به سبك ايرانى قليان مادر بزرگها بر لبان جوانان ايرانى ونكوور شعله هاى بر افروخته شده جنگ عليه نوسازى و مدرنيزاسيون در East Vancouver
عاليجناﺏ سياهNegah - June 2013
Negah Photo by : Hamid Payombarnia
بيمارى قلبى در كمين زنان بريتيش كلمبيا
Classified
آگهى
ارسال مطمﺌن و سريع پول به تمامى نقاط دنيا با همراهى شعبه و نمايندگى های تهران)با مجوز رسمى بانﮏ مركزی( تورنتو وآسيای شرقى 32
نگاه ژوئن 2013
dargahiexchange@gmail.com
نگاه اول اودي
سه سفر
در جس
تجوى
در سفر
نيروى
4
تاريك
ونکوور از نگاه معماری
نگاه اقتصادى
موفقيت يك سرمايه گذارى در گرو فهم و مديريت درست ريسك است نگاه -بخش اقتصادی
Negah Magazine . Volume One Issue 4 . June 2013 $ 4.99
ريسك پذيرى
گفت و گـوى مجله نگاه با ايمان حبيبى
نگاه -بخش گزارش
كليد سرمايه گذارى موفق 34
نگاه ژوئن 2013
اجراى سونات پيانويش درگشايش نمايشگاه Safar
/ Voyageدر ونكوور
وقايع نگارى عكس " بوسه شورش ٢٠١١ونكوور " در
آستانه دومين سالگرد آن
Carnegie Building
ساختمان اولين كتابخانه عمومى ونكوور و اتاق
نشيمن فعلى Downtown Eastside
بيمارى قلبى در كمين زنان بريتيش كلمبيا
نگاه -بخش گزارش
Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
Carnegie Building
پست مدرنيسم به سبك ايرانى
قليان مادر بزرگها بر لبان جوانان ايرانى ونكوور
شعله هاى بر افروخته شده جنگ عليه نوسازى و
ساختمان اولين كتابخانه عمومى ونکوور و اتاق نشيمن فعلى Downtown Eastside در تقاطع خيابانهاى Hastingو Mainدر ونكوور بنايى سنگى دو طبقه ،ساخته شده به سبك بيزانس با گنبد و دو ستون ،الهام گرفته از معمارى يونانى ،خودنمايى مى كند .سقف مسى آن نيز از معمارى امپراطورى دوم فرانسه تاثير گرفته است .نام فعلى اين بنا Carnegie Community Centreمى باشد. اشراف زاده آمريكايى -اسكاتلندى به نام Andrew Carnegieكه در صنعت فوالد فعاليت داشت در ابتداى قرن بيستم ميالدى به ساخت كتابخانه در سرتاسر جهان كمك مالى مى كرد.شهر ونكوور از او درخواست ٥٠٠٠٠دالر براى ساخت كتابخانه شهر كرد. كارنگى ٢٠٠،٠٠٠دالر نيزبراى ساخت كتابخانه سياتل پرداخته بود .وى پرداخت ٥٠،٠٠٠دالر را منوط به پرداخت ساليانه ٥٠٠٠دالر از سوى شهر ونكوور براى تعمير و نگهدارى از ساختمان كرد وبدين ترتيب ونكوور
10
توانست از اين سخاوتمندى بهره مند شود و اولين كتابخانه عمومى شهر از اين طريق و با دريافت ٥٠،٠٠٠ دالر در همين محل و در سال ١٩٠٣داير شد. آرشيتكت George Grantمعمار اين بنا بود .وى دادگاه شهر نيووست مينستر را در سال ١٨٩١در سبك Romanesque Revivalطراحى كرده بود ،كه همان طرح را با تغييراتى شامل گنبد و دو ستون نماد گونه در تقاطع Mainو Hastingاجرا كرد .در راه پله ى حلزونى زيباى اين بنا تصاويرى از ، Robbie Burnsشكسپير و نويسندگان ديگر بر روى شيشه هاى رنگى پنجره ها نقاشى شده اند. در سال ١٩٥٧كتابخانه به محل بزرگترى واقع در شماره ٧٥٠خيابان Burrardمنتقل شد .در كنار كتابخانه از سال ١٩٠٥موزه ونكوور نيز درطبقه باالى همين ساختمان Carnegieقرار داشت تا اينكه آن نيز ده سال
بعد و در سال ١٩٦٧به Kitsilano Pointمنتقل شده و ساختمان بدون استفاده و خالى ماند .خطر فروش و خراب شدن ،ساختمان را تهديد مى كرد ١٢.سال اين ساختمان خالى و بدون استفاده باقى ماند .اهالى منطقه با برگزارى كمپين هاى مختلف خواستار حفظ ساختمان و تبديل آن به يك مركز فرهنگى ،اجتماعى شدند .شهردار و شوراى شهر عليرغم ميلشان سرانجام با حفظ ساختمان موافقت كردند. در ٢٠ژانويه Carnegie Community Centre ١٩٨٠ درهاى خود را به روى عموم باز كرد .مبارزه اى كه مردم اين منطقه براى حفظ اين ساختمان كردند ،معنايى فراتر از خود ساختمان داشت ،پيكارى بود براى به رسميت شناخته شدن يك محله و حق قانونى مردمانش كه مكانى و صداى رسايى براى خود داشته باشند.
نگاه ژوئن 2013
مدرنيزاسيون در East Vancouver
عاليجناب سياهNegah - June 2013
سردبير ..........................
محمد فضلعلى
طراﺡ ...........................
افشين سبوكى
آگهى
................................مﮋگان بابايﯽ
عكﺲ .................................محمد فضلعلى
فهرست موﺿوع
روند نزولى رأى دهندگان در انتخابات بريتيش كلمبيا
Negah Photo by : Hamid Payombarnia
ا غلب مردم بطور ناخودآگاه در زندگى روزانه شان با ريسك روبرو مى شوند. چه گذشتن از عرض يك خيابان شلوغ ويا سوار هواپيما شدن و يا حتى سفارش يك غذاى اشتها آوردر يك رستوران تازه افتتاح شده باشد ،ريسك پذيرى جزيى از زندگى روزانه است .طبيعى است كه تصميم گيرى در باره هر نوع سرمايه گذارى ،مستلزم پذيرش ريسك آن نيز مى باشد .بعضى ريسك ها بسيار ساده هستند ،مشابه ريسك عبور از عرض يك خيابان شلوغ ،اما ريسك هايى هستند با پيچيدگى هاى خــــــــاص كه بسيار هول انگيــــــــــز به نظر مى رســـــــــــند. سرمايه گذارى با خطر پذيرى عجين است و اينكه بدون در نظر گرفتن ريسك ،نبايد انتظار برگشت مالى مناسب از پولى كه سرمايه گذارى مى شود داشت .وقتى فردى در بورس سهام سرمايه گذارى مى كند دو نوع ريسك را مد نظر بايد داشته باشد .ريسك باال رفتن ارزش سهام كه ريسك بسيار دلپذيرى است و با باال رفتن ارزش سهام ،فرد از منفعت مادى آن بهره مند مى شود .در همان زمان ريسك پايين رفتن ارزش سهام نيز بايستى در نظر گرفته شود كه ارزش سهام كاهش يافته و فرد بطور موقت ،متحمل زيان مى شود. به عبارت ديگر حتى ايمن ترين نوع سرمايه گذارى نيز شامل نوعى ريسك مى گردد :گذاشتن پول در حساب پس انداز بانكى با باالترين ميزان بهره ( )high interest saving accountكه در حال حاضر در بانكهاى كانادايى كمتر از ٢درصد مى باشد .ريسك بااليى آن محدود به همان ٢درصد است و شايد تصور شود كه اين سرمايه گذارى ريسك پايين رونده ندارد كه البته چنين نمى باشد و در اين سرمايه گذارى از تأثير تورم ( ) inflationو ماليات ( ) tax بر ميزان واقعى بهره برگشتى نبايد غفلت كرد كه در واقع همان ريسك پايين رونده اين نوع سرمايه گذارى است .تركيب تورم و ماليات همان سود اندك را مى بلعد و و فرد با يك زيان مطلق روبرو مى شود. اجتناب از ريسك پذيرى به معناى نه گفتن به بهره ورى درست از سرمايه گذارى است .نمى توان به اهداف سرمايه گذارى نائل شد مگر آنكه به جاى اجتناب از ريسك ،با آن روبرو شد وبه راههاى درست مديريت ريسك اندشيد و آنها را پيدا كرد.
آهنگساز و پيانيست جوان ايرانى به مناسبت ساخت و
نويسنده
حميد پيمبرنيا
ﺻفحه
زير نظر شوراى نويسندگان
Negah Magazine نگاه اول در ونكوور در حاشيه اخبار
بخش خبر بخش گزارش
٣
A Magazine for Vancouver Persian & Farsi Language Communities
٩
Editor in Chief :.. Mohammad Fazlali
٤- ٨
ونكوور از نگاه معمارى
بخش گزارش
چهره ها
محمد فضلعلى
در ايران اتفاﻕ افتاد
بخش گزارش
گزارش
محمد فضلعلى
نوعى نگاه
بخش گزارش
نگاه علمى
دكتر مهرداد كشميرى
نگاه در نگاه
محمد فضلعلى
نگاه طنز
بخش ادبيات و هنر
٢٣
ادبيات
داود مرزآرا
٢٥
سينما
بخش ادبيات و هنر
٢٦ - ٢٧
موسيقى
بخش ادبيات و هنر
٢٨
كتاب
بخش ادبيات و هنر
٣٠
از نگاهى ديگر
بخش ادبيات و هنر
٣٢
شعر
عبدالقادر بلوچ
٣٣
نگاه اقتصادی
بخش اقتصاد
٣٤ - ٣٥
نگاه دوﻡ
بخش گزارش
٣٦ - ٣٧
3
١٠ - ١١ ١٢ - ١٣ - ١٤ ١٥ ١٦ - ١٧ ١٨
Magazine layout & Art design: Afshin Sabouki - Mohammad Fazlali Advertisement : ........ Mojgan Babaei Photo : ............... Mohammad Fazlali Hamid Payombarnia
Phone : 604 782 6796
١٩
Email: negahmagazine@vancouverfarsitv.com
٢٠ - ٢١
Website : vancouverfarsitv.com
ماهنامه نگاه ،نيمه اول هر ماه منتشر مى شود.
هرگونه برداشت و نقل قول از مطالب اين نشريه منوط به كسب مجوز كتبى از مجله نگاه مى باشد. اين مجله هيچگونه مسئوليتى در برابر آگهى هاى چاپ شده ندارد. مجله نگاه عالوه بر ارسال مستقيم براى خوانندگان و مشتركين ،در مراكز فرهنگى و هنرى ،كتابخانه ها و كتابفروشى ها و... نيز توزيع مى گردد
Negah - June 2013
3
در ونکوور
نگاه -بخش خبر
دانشگاه UBC در جستجوى رئيس جديد
رئيس فعلى دانشگاه Stephen Troope در ٣٠جون ٢٠١٤از سمت خود كناره گيرى خواهد كرد .وى علت استعفاى خود را بازگشت به كار آكادميك ذكر كرده است .او در سال ٢٠٠٦به اين سمت برگزيده شد و دومين دوره پنج ساله مديريتی خود را نيز در سال ٢٠١١ آغاز كرده بود .در دوره مديريت او دانشگاه بريتيش كلمبيا در بين ٤٠دانشگاه برتر جهان جاى گرفت و رشد جذب دانشجوى آن به ٥٥٠٠٠نفر رسيد .با حدود ١٤٠٠٠نفر كادر علمی و ادارى UBC ،يكی از بزرگترين كارفرماهاى بريتيش كلمبيا محسوب مى شود .جستجو براى يافتن سيزدهمين رئيس دانشگاه با تشكيل كميته اى آغاز شد ه است. انتظار سه ساله زنان در بريتييش كلمبيا براى عمل ماستكتومى به سبك آنجلينا جولى عمل ماستكتومى آنجلينا جولى سوپراستار آمريكايى از جمله اخبار داغ رسانه ها در ماه مى بود. آنجلينا جولى به خاطر جلوگيرى از ابتال به سرطان، هر دو پستان خود را با عمل جراحى برداشت . پزشكان پيش بينى كرده بودند كه به خاطر سابقه اين بيمارى در خانواده آنجلينا ،احتمال ابتال به سرطان پستان در وى زياد است .زنان ساكن در بريتيش كلمبيا اگر در وضعيت مشابه آنجلينا جولى قرار بگيرند و بخواهند پستانهاى سالم خود را براى جلوگيرى از دچار شدن به سرطان به تيغ جراحى بسپارند ،بايد سه سال در نوبت انتظار بسر برند. البته احتمال دارد بعضى از اين زنها در اين مدت انتظار سرطان پستان عمال به سراغشان بيايد كه در اين موارد ،عمل ماستكتومى اين زنان در اولويت قرار گرفته و عمل جراحى در اولين فرصت انجام مى شود
طرح دولت كانادا براى بخشش وام تحصيلى
پزشكان خانواده و پرستاران چنانچه در مناطق دور افتاده و خارج از مركز استانها كه جمعيت كمتر از ٥٠٠٠نفر دارند مشغول به كار شوند مى توانند درخواست بخشودگى وام تحصيلى خود را كنند. بخشودگى براى پرستاران مبلغ ٤٠٠٠دالر و براى پزشكان ٨٠٠٠ دالر به ازاى هر سال كار در آن مناطق خواهد بود .حداكثر مدت بخشودگى ٥سال مى باشدكه اين مبلغ براى پرستاران٢٠،٠٠٠ دالر و براى پزشكان خانواده ٤٠،٠٠٠دالر خواهد بود .اين طرح برای تعميم و قدرت بخشيدن به سيستم درمانى براى همه كاناداييان پيش بينى شده است .براى اطالعات بيشتر مى توان به وب سايت Canlearn.ca مراجعه كرد.
4
نگاه ژوئن 2013
نمايشگاه The science of sexualityدر Science World
هر آنچه مى خواستيد در باره مسايل جنسى به بچه هاى خود بگوييد ولى يا مى هراسيديد و يا نمى دانستيد چگونه بگوييد ...حال ،همه و همه در اين نمايشگاه ....خوب تا به حال Science World ونكوور محلى بود كه مى شد دست بچه ها را با هر سن و سالى گرفت و براى آشنايى آنها با علوم محض، چند ساعتى با خيال راحت در آنجا به سير و سفرپرداخت .امااين نمايشگاه موضوعش ،موضوعات علمى مرسومى كه معموال در science worldوجود دارد نيست و محدوديت سنى نيز دارد كه براى افراد باالى ١٢سال توصيه شده است .در اين نمايشگاه تصوير مثبتى از روابط جنسى ارايه شده و سيرى در داده هاى علمى در اين زمينه مى شود .تالش برگزاركنندگان آن بوده كه اطالعات كافى را درزمينه هاى مختلف جنسى عرضه و روشنگرى الزم صورت بگيرد تا نوجوانان امروز كه جوانان فردا مى باشند بتوانند با دانش كافى ،تصميمات مسئوالنه اى بگيرند.شايد به نظر عده اى موضوع اين نمايشگاه تناسبى با فعاليتهاى مرسوم در science worldنداشته باشد اما به هرحال با تاكيد بر كلمه علم ،سعى شده از جنبه ى علمى به موضوع نگاه شود كه سنخيتى با محل برگزاريش داشته باشد.
ظرف دارو با نسخه پزشك به عنوان كارت شناسايى در انتخابات استان بريتيش كلمبيا كه در تاريخ ١٤ مى ٢٠١٣برگزار گرديد براى فراهم كردن امكان مشاركت بى خانمانان و افرادكم در آمد خصوصا در Downtown Eastsideكه فاقد آدرس ثابت وكارت شناسايى هستند ،ظرف دارو همراه با نسخه معتبر پزشك به عنوان يكى از مدارك شناسايى براى گرفتن كارت رأى مى توانست استفاده شود. ركورد شكنى التارى بزرگترين Lotto Jackpot 6 - 49در تاريخ كانادا به مبلغ ٦٣،٤١٣،٨٨٥دالر در نيمه ماه آوريل ٢٠١٣قرعه كشي شد و چهار برنده داشت كه به هركدام مبلغ ١٥،٨٥٣،٤٧١دالر ر سيد .سه نفر ازبرندگان در ونكوور بزرگ بليط خود را خريدارى كرده بودند ،دو نفر در Surreyو يك نفر در ونكوور ،نفر چهارم از آلبرتا مى باشد.البته اين ركورد شكنى التارى در كانادا در مقابل بزرگترين جايزه التارى در آمريكا كه در آوريل ٢٠١٢ اعالم شد ،كوچك جلوه مى كند .مبلغ جايزه در آمريكا ٦٥٦ميليون دالر بود.
برداشتن شرط ويزا براى سفر كاناداييها به امارات
طبق اعالم وزير امور خارجه كانادا،از اول جون ٢٠١٣كاناداييها براى سفر به امارات متحده عربی نياز به اخذ ويزا ندارند. در سال ٢٠١٠پس از تيرگى روابط بين كانادا و امارات ،شرط ويزا براى سفر به شيخ نشينهاى امارات از جمله دوبى براى دارندگان پاسپورت كانادايى گذاشته شده بود .در آن زمان امارات از كانادا در خواست كرده بود كه امكان پرواز هاى بيشترى به كانادابراى شركت هواپيمايى آن كشور مهيا شود كه دولت كانادا با اين پيشنهاد مخالفت كرده بود.
در ونکوور
كوچكترين مجموعه آپارتمان هاى كانادا نگاه _ بخش خبر
شعله هاى برافروخته شده ى جنگ عليه نوسازى و مدرنيزاسيون در Surreyآپارتمانهاى در معرض فروش كه كوچكترين آپارتمانهاى كانادا لقب گرفته ٢٩٧ sq.ftمساحت و ١٠٩،٩٠٠ دالرقيمت دارند. اين آپارتمانها شامل يك اتاق چند منظوره و يك دستشويى و حمام كه كمى بزرگتر از دو پاركينگ معمولى در پاركينگ هاى عمومى ونكوور هستند .براى بازديد اوليه از ٥٦واحد از اين آپارتمانها كه در Surreyقرار دارند ٦٠٠ نفر ثبت نام كرده بودند.
دو بليط برنده بزرگترين جايزه التارى كانادا توسط يك نفر خريدارى شده بود
در صفحه 4مجله خبرى در باره ركورد شكنى مبلغ جايزه التارى چاپ شده و اشاره گرديد كه دو نفر از برندگان در سورى بليط برنده خود را خريدارى كرده اند .جالب است كه Harry Blackفردى است كه هر دو اين بليط ها را خريدارى كرده است .وى ٦٦ساله و كارگر شاغل در كارهاى ساختمانى و ساخت فيلم مى باشد .وى در ٣٥ سال گذشته به طور مرتب و سيستماتيك با همين شماره هايى كه اين بار برنده شده ،بليط التارى خريدارى مى كرده است .وى به مردم اعالم كرده ،نيازى به دوست جديدى ندارد و از پذيرش دوستى افرادى كه به اميد گرفتن سهمى از اين پول كه در حدود ٣١.٦ ميليون است با او طرح دوستى مى ريزند معذور است و قصد ندارد اين پول را با كسى تقسيم كند.
5
در East Vancouver
درشبانگاه ١٤مى ٢٠١٣كه نتايج انتخابات پارلمان خانه در حال ساختي كه به آتش كشيده شد ١٠ ،سال بريتيش كلمبيا اعالم مى شد ،در خيابان اول شرقى بدون سكنه و به حال خود رها شده بود . نزديك خيابان ويكتوريا در ونكوور خانه در حال ساختى اقدامات اين گروه دو ماهى است كه شروع شده ،ابتدا به صورت اعتراض هاى طعمه حريق شد .آتش گرفتن خيابانى بود .به عنوان خانه ها در ونكوور امرى طبيعى مثال با اعتراض به است كه گاه و بيگاه اتفاق مى افتد اما اين آتش سوزى از جنس شركت كنتدگان در راه پيمايى ماسك شروع كار يك رستوران ديگرى بود .آتش سوزى عمدى سياه بر چهره زده بودند و مشعل هاى شيك و گرانقيمت در Vancouver Eastside بوده و نوشته اى با رنگ اسپرى روشن حمل مى كردند .براى ناظران اين شروع شد.دزديدن تابلوهاى نيز بر جاى مانده است ":ما برمى حركت يادآور راه پيماييهاى كوكلس اين رستوران و ايجاد گرديم "."We'll be back ... گروهى كه خود را آنارشيست مى كالنها بوده است .پالكاردهايى نيز حمل مزاحمت براى مشتريان نامند ،مسئوليت اين كار را به مى كردند كه شعار :آپارتمانها را آتش آن از جمله اقدامات آنها عهده گرفته اند و در وب سايت بزنيد در ميان آنها ديده مى شد. بوده است .در آخرين خود www.anarchistnews.org اقدامات اين گروه ، نيز بيانيه اى منتشر و جنبش پليس در سيزدهم مى خود را حركتى عليه نوسازى ٢٠١٣زنى را دستگير و مدرنيزاسيون ( )anti-gentrificationدرقسمت كرد كه در حال زنجير كردن درب ورودى اين رستوران Vancouver Eastsideناميده اند .در اين بيانيه به بود در حاليكه مردم در داخل ساختمان بودند.در صبح سازندگان خانه هاى جديد در اين قسمت ونكوور هشدار همان روز نيز تظاهراتى در مقابل رستوران تدارك ديده داده اند كه اين تازه شروع كار است . مفاد نوشته آنها شده بود ،شركت كنتدگان ماسك سياه بر چهره زده بودند حاكى از مخالفتشان با تغيير بافت قديمى قسمت شرقى و مشعل هاى روشن حمل مى كردند .براى ناظران اين ونكوور است و مى گويند از اينكه با ساخت بناهاى حركت يادآور راه پـــــــــيماييـــــــــهای KKK جديد ،خاطرات و سبك زندگيشان تغيير مى كند خسته ( ) Ku Klux Klanكوكلس كالنها بوده است .پالكاردهايى شده اند .آنها هجوم سازندگان مجتمع هاى ساختمانى نيز حمل مى كردند كه شعار :آپارتمانها را آتش بزنيد به اين منطقه را سبب افزايش نرخ اجاره و تغيير بافت ( ) Fire to the condosديده مى شد .ظاهرا مشعلهاى شهرى مى دانند و به سرمايه گذاران و سازندگان بناهاى بر افروخته شده آن روز ،چند شب بعد آن ساختمان جديد هشدار داده اند كه حاشيه امنى نخواهند داشت در حال ساخت را در خيابان اول به آتش كشيده است (We wish and will create fear for developers .كارشناسان امنيتى تغيير فاز حركتهاى اين گروه را ) in East Vancouverدر پايان آرزوى جهانى بدون بى از اعتراضات خيابانى به اقداماتى همچون ايجاد حريق خانمان ،فشار پليس و حاكميت سيستم را قابل تأمل دانسته و آن را سرآغازى براى وحشت سرمايه دارى كرده اند. آفرينى و ترور در ونكوور ارزيابى كرده اند.
Negah - June 2013
5
در ونکوور Independent 1 Conservative 0 با اين پيروزى ،حزب ليبرال براى چهارمين بار متوالى دولت اكثريت بريتيش كلمبيا را تشكيل مى دهد . كريستى كالرك اولين زنى است كه در تاريخ بريتيش كلمبيا حزب پيروز در انتخابات را رهبرى كرده است .وى پس از اعالم نتايج در برابر هواداران هيجان زده اش گفت " :امشب مردم به ما حكم نمايندگى شان را دادند .اما كريستى كالرك عليرغم پيروزى حزبش در انتخابات ،خود نتوانست وارد پارلمان شود و در حوزه انتخاباتى Point Greyونكوور مردم حكم به نمايندكى وى ندادند .اين همان حوزه اى است كه وى در سال ٢٠١١ بعد از استعفاى نخست وزير گوردون كمپل توانست در انتخابات ميان دوره اى به پارلمان راه يابد و رهبرى دولت را در دست گيرد .در آن انتخابات وى David Ebyرا شكست داد در حاليكه در اين انتخابات رقيب شكست خورده آن سال از حزب NDPبا ١٠،١٦٢در مقابل ٩،٣٧٧توانست به پيروزى دست يابد.براى راه يابي به پارلمان و گرفتن پست نخست وزيرى ،بايستى يكى از اعضاى انتخاب شده حزب ليبرال استعفا دهد تا كالرك بتواند به جاى وى در انتخابات ميان دوره اى شركت و در صورت برنده شدن به پارلمان راه يابد. البته اين از موارد نادرى در كانادا است كه نخست وزير در حاليكه حزبش قدرت را در دست گرفته ، خود كرسى پارلمان را از دست داده باشد .اين سومين نكند و ما را به وضعيت دهه ١٩٩٠بر نگردانند .ما بار است كه اين اتفاق در تاريخ كانادا تكرار مى شود. بايد NDPرا متوقف كنيم تا نتواند ماليات خانواده در سالهاى ١٩٨٥و ١٩٨٩به ترتيب در كبك و آلبرتا ها را افزايش دهد و مردم را براى يافتن كار روانه مشابه اين موضوع رخ داده بود كه هر دو نخست وزير آلبرتا كند. در انتخابات ميان دوره اى اساس كمپين تبليغاتى دو انتخاب شده و به پارلمان حزب ليبرال و نيو دمكراتيك پارتى مشترك بود ،بدهى كريستى كالرك اولين زنى است راه يافته بودند. هاى بريتيش كلمبيا ،ميزان كه در تاريخ بريتيش كلمبيا حزب از نكات جالب مطرح شده ماليات و موضوع بيكارى از پيروز در انتخابات را رهبرى كرده در مبارزات انتخاباتى نكاتى بود كه هر دو بر آنها است .وى پس از اعالم نتايج گفت :رهبران دو حزب ليبرال و نيو دمكراتيك عذر انگشت گذاشته و حاكميت " امشب مردم به ما حكم نمايندگى خواهى آنها از دو عمل ديگرى را سبب بدتر شدن شان را دادند .اما كريستى كالرك غير متعارفشان بود. وضعيت امور در اين مواردمى عليرغم پيروزى حزبش در انتخابات ،كريستى كالرك روزى دانستند . اما بر خالف نظر سنجى ها خود نتوانست وارد پارلمان شود و مردم كه پسر ١١ساله اش در ،با شمارش آرا نتايج حاصله حكم به نمايندگى وى ندادند. اتومبيل همراهش بوده ، بدون توقف از چراغ قرمز داستان ديگرى را رقم زد چهار راهى عبور كرده بود. و حزب ليبرال توانست با آدريان ديكس نيز در سال فرستادن ٥٠نفر به پارلمان بى سى بر NDPغلبه گذشته در ky trainsونكوور به جرم نداشتن بليط كرده و دولت اكثريت آينده را تشكيل دهد .ازحزب بليط توسط مامورين متوقف شد .البته وى مدعى نيو دمكراتيك ٣٣نماينده ،و از حزب سبز يك نماينده شد كه بليط روزانه داشته اما آن را جا گذاشته است. براى پارلمان انتخاب شد .اين اولين بار است كه
ادامه حاكميت ليبرالها در بريتيش كلمبيا با پيروزى غير منتظره در انتخابات ١٤مى نگاه -بخش خبر نظر سنجي ها تا شب انتخابات ١٤مى بريتيش كلمبيا خبر از برترى حزب نيو دمكراتيك ( ) NDPمى داد و شعار انتخاباتى اين حزب نيز " زمان تغيير " بود It is time for betterو Change for the better در تبليغات رقباى حزب حاكم ليبرال بر اين نكات تاكيد مى شد كه استراتژى انتخاباتى حزب ليبرال دادن اطالعات نادرست در باره عملكردشان است و طرح هاى مختلف حزب ليبرال حاكم مانند HST و سياست شغلى شان سبب اتالف ميليونها دالر و ا ز دست رفتن هزاران فرصت شغلى شده و تاكيد بر اينكه دولت ليبرال در باره بدهى ها و كسرى بودجه، اطالعات درستى به افكار عمومى ارايه نمى كند. به نظر مى رسيد همه چيز آماده است تا به دوره حاكميت طوالنى ليبرالها در بريتيش كلمبيا خاتمه داده شود و Adrian Dixرهبر NDPدولت جديد را تشكيل دهد . حزب حاكم ليبرال نيز با برگزارى كمپين هاى گسترده در نقاط مختلف مترو ونكوور و خصوصا در مناطق دور افتاده و شهرهاى كوچك بريتيش كلمبيا به دنبال جلب اعتماد دوباره مردم در انتخابات پيش رو بود. كريستى كالرك رهبر حزب ليبرال و رئيس فعلى دولت BCدر سخنرانى هاى انتخاباتى خود مرتب خطر حاكميت NDPرا گوشزد مى كرد " :بايد از حاكميت NDPجلوگيرى كرد تا سياستهاى مالى آنها ،استان بريتيش كلمبيا را با بدهى بيشتر روبرو
6
نگاه ژوئن 2013
حزب سبز توانسته نماينده اى را راهى پارلمان بريتيش كلمبيا كند .يك نماينده مستقل نيز به مجلس راه يافت .حزب محافظه كار هيچ موفقيتى كسب نكرد . Liberals 50 NDP 33 Green 1
در ونکوور
ركورد تاريخى راه يابى زنان به پارلمان
بريتيش كلمبيا
يك سوم نمايندگانى كه در انتخابات ١٤مى بريتيش كلمبيا به پارلمان راه يافتند ،زن هستند.از ٨٥كرسى پارلمان ٢٩ ،كرسى آن نصيب زنان گرديده است .اين تعداد احتمال افزايش نيز دارد ،چنانچه يكى از نمايندگان مرد استعفا دهد تا به جايش كريستى كالرك بتواند در انتخابات ميان دوره اى وارد پارلمان شده و رهبرى دولت را در دست بگيرد.الزم به ذكر است كريستي كالرك نتوانست آراى كافى براى حضور در پارلمان كسب كند.
اين تعداد حضور زنان در پارلمان بريتيش كلمبيا يك ركورد تاريخى در تاريخ بريتيش كلمبيا و كانادا مى باشد .پارلمان كبك بعد از بريتيش كلمبيا قرار مى گيرد كه ٣٢درصد نمايندگان پارلمانش را زنان تشكيل مى دهند .از ٢٩نماينده زن انتخاب شده ١٥ ،نفر از حزب ليبرال ١٣ ،نفر از حزب نيو دمكراتيك و يك نفر كانديداى مستقل است . Linda Reidليبرال كه از ريچموند به پارلمان راه يافته است مى گويد " :شرايط فعلى براى مشاركت
زنان به هيچ وجه قابل مقايسه با زمانى نيست كه براى اولين بار در سال ١٩٩١وارد پارلمان شدم " .
زمانى كه وى وارد پارلمان شد فضاى مردانه اى بر آن حاكم بود .به عنوان طنز مى توان اشاره كرد كه پارلمان ٣دستشويى مردانه داشت اما فاقد دستشويى براى زنان بود.
روند نزولى رﺃى دهندگان نگاهى به ميزان مشاركت مردم در انتخابات ١٤مى بريتيش كلمبيا
روند مشاركت مردم در انتخابات بريتيش كلمبيا در طى سى سال گذشته روندى نزولى داشته است .در سى سال پيش ٧١درصد حائزين شرايط در انتخابات شركت كرده بودند كه در انتخابات پيشين در سال ٢٠٠٩اين رقم به ٥٥درصد كاهش يافته بود .با در نظر گرفتن آمار انتخابات قبلى ،بريتيش كلمبيا بعد از انتاريو ( ٤٨درصد) كمترين ميزان مشاركت در انتخابات را داشته ،بيشترين مشاركت در انتخابات متعلق به Prince Edward Island با نرخ مشاركت ٧٧درصدى است. در انتخابات اخير استانى كه در ١٤مى ٢٠١٣ برگزار گرديد ،تعداد شركت كنندگان از انتخابات
7
قبلى نيز كمتر بود.براساس آمار اعالم شده تا ژانويه امسال تعداد افراد حائز شرايط براى شركت در انتخابات ٣،٣١٥،٠٤٠نفر برآورد شده و از اين رقم ٣،١١٦،٦٢٦نفر ،نامشان در فهرست رأى دهندگان ثبت شده بود .تعداد رأى هاى شمارش شده در اين انتخابات ١،٦٢٨،٥٢٤مى باشد كه با توجه به تعداد كل افراد ثبت نام شده ،خبر از مشاركت ٥٢،٢٧درصدي مى دهد كه نسبت به ميزان مشاركت انتخابات قبلى ( ٥٥،٢٤درصد) با كاهش بيشترى مواجه هستيم .البته اگر تعداد آرا ريخته شده در صندوق هاى انتخابات را با تعداد حائزين شرايط رأى دادن مقايسه كنيم درصد حاصله
كاهش بيشترى داشته و رقم ٤٩درصد را نشان مى دهد .تعداد رأى هايى كه حزب پيروز انتخابات ، حزب ليبرال دريافت كرده ٧٢٣،١٣٣ ،رأى بوده كه نمايانگر آن است كه دولتى كه قرار است در چهار سال آينده زمام دار بريتيش كلمبيا باشد فقط ٢١ درصد رأى افراد حائز شرايط را جذب كرده است . در بررسيهاى بعمل آمده مشخص شده كه افراد سالمند ،تحصيل كرده و با درآمد باالتر تمايل بيشترى براى شركت در انتخابات دارند .جوانان شركت در انتخابات را بر خالف گروهاى ياد شده در باال نه يك وظيفه ،كه يك انتخاب مى دانند.
Negah - June 2013
7
در ونکوور
بيمارى قلبى
در یک نگاه
در كمين زنان در بريتيش كلمبيا "طبق تحقيقات جديد در دانشگاه بريتيش كلمبيا آمار مرگ زنان بر اثر بيماريهاى قلبى در كانادا بيشتر از مردان است" معموال چنين تصور مى شود كه شايعترين بيمارى در زنان ساكن در بريتيش كلمبيا و ساير جاهاى كانادا سرطان پستان است .اما دانشمندان بخش تحقيقات دانشگاه بريتيش كلمبيا چنين نظرى ندارند .خانم Karin Humphriesدانشمند محقق در بخش تحقيقات دانشگاه UBCمى گويد:
" بسيارى از زنها به اشتباه فكر مى كنند كه احتمال مبتال شدنشان به سرطان پستان بيشتر از هر بيمارى ديگر است .زنان زير ٥٥ سال معموال به خطر ابتال به بيمارى قلبى بى توجهند و معموال ريسك دچار شدن به اين بيماري را دست كم مى گيرند" .
طبق آمار بنياد قلب و سكــــــته قلبى کــــــانادا Heart and Stroke Foundation of Canada عامل شماره يك مرگ و مير در زنان در سال ٢٠٠٨در كانادا بيمارى قلبى و سكته قلبى بوده است كه در حدود ٣٠درصد علت مرك زنان را در سرتاسر كانادا شامل مى شود. زنان هم بيشتر از مردان در معرض بيمارى قلبى هستند و هم متاسفانه در قياس با مردان به سختى مى توانند از اين بيمارى رهايى يابند و نسبت مرگ زنان در مقايسه با مردان مبتال به بيمارى قلبى بيشتر است . جراح قلب بيمارستان St. Paulونــــــــكوور Anson Cheungمى گويد " :بر اساس مطالعات انجام شده بر روى انواع عمل هاى جراحى بر روى قلب ،زنان از نظر شانس از دست دادن جانشان حين عمل و عمر طوالنى بعد از عمل ،شرايط مساعدى ندارند .تفاوت زيادى بين زنان و مردان از نقطه نظر عمل جراحى وجود ندارد ،جز آنكه رگهاى خونى در زنان كوچكتر است و در جراحيهاى bypassقلب ،همين كوچكتر بودن رگها مشكل آفرين است .همچنين سرعت ترميم استخوان جناق سينه Sternumنيز در زنان چالش برانگيز است. به خاطر حجم خون كمتر ،احتمال آنكه زنان نيز در جراحى نياز به تزريق خون داشته باشند بيشتر است . بيمارهاى قلبى در گذشته به عنوان بيماريهاى مردانه شناخته مى شد كه البته هنوز نيز چنين باورى رواج دارد.اما در عالم واقع تعداد زنانى كه از بيماريهاى قلبى مى ميرند بيشتر از مردان است .محققين و دانشمندان هنوز نمى دانند چرا زنها وضعيت بدترى نسبت به مردها دارد و چرا بعد از يك حمله قلبى احتمال مرگ زنان جوان بيشتر از مردان جوان است.
8
نگاه ژوئن 2013
Negah photo - Mohammad Fazlali
Beathy Street - Vancouver
در حاشیه اخبار
نگاه -بخش گزارش
مديريت استبدادى در دادگاه كانادايى حقوق بشر
معموال تصورى كه در بدو امراز محيط هاى كارى كانادايى با توجه به تبليغات حاكم به ذهن مى رسد فضاى دوستانه اى است كه به شخصيت انسانى كاركنان بها داده مى شود .اما به نظر مى رسد در پس تبليغات ، اخبار و اطالعات نشان از محيط هاى كارى متفاوتى مى دهند كه با استانداردهاى تعريف شده كانادايى تطابقى ندارند.اخيرا گزارش گروه تحقيقى از يكى از سازمانهاى دولتى فدرال كانادا منتشر شده و در اين گزارش به نكاتى اشاره شده كه غير منتظره به نظرمى رسد . دادگاه كانادايى حقوق بشر ()Canadian Human Rights Tribunal CHRT
كه رئيس آن را دولت كانادا تعيين مى كند ،اداره اى است كه در پى شكايت كاركنان آن زير ذره بين قرارگرفته و گزارش منتشر شده بر محيط كارى مسموم آنجا كه همراه با آزار كارمندان بوده ،تاكيد دارد. مدير CHRTبه نام Shirish Chotaliaبين سالهاى ٢٠٠٩تا ٢٠١٢با مديريتى آن مجموعه را اداره كرده كه مبتنى بر آزار روانى و فرياد زدن بر سر و جاسوسى از كارمندان همراه بوده است .در اين گزارش آمده است كه Chotaliaمديرى مستبد بوده كه با سومديريت خود، سايه ترس را در سازمان تحت مسئوليت خود حاكم كرده ونشانى از مديريت علمى و استاندارد درآن سازمان
ديده نشده است .در هنگام زلزله سال ٢٠١٠اتاوا او از طريق معاونش به كارمندان دستور داده بودكه از ساختمان خارج نشوند تا در مراسم سوگندى كه اوبراى خودش ترتيب داده بود ،شركت كنند. با شكايت كاركنان آن اداره و درپى تحقيقات انجام شده ،در آگوست ٢٠١٢به Chotaliaهشدار داده شد كه با اطالعاتى كه از عملكرد نادرستش بدست آمده ، احتماال به دردسر خواهد افتاد .وى در ماه نوامبر ٢٠١٢ استعفا داد .اين اتفاقات و رفتارهاى عجيب و تبعيض آميزدر سازمانى اتفاق افتاده كه مسئوليتش مبارزه و ريشه كنى تبعيض در كانادا است .بر اساس گزارش منتشر شده ،مدير اين مجموعه با سياستهاى مديريتى نادرستش محيط كارى پر از تنش براى كاركنان ايجاد كرده و بارها اشك كارمندانش را در آورده بود .خانم مدير در مقابل كاركنان صالحيت كارى كارمندانى كه به نظرش درست كــار نمى كردند را زير عالمت سوال مى برد ودر محيط كارى اطالعات نادرستى در باره كاركنان پخش مى كرد .وى بر سر كارمندان فرياد مى كشيده و با توهين با آنان صحبت مى كرده است .او به كارمندانش دستور داده بود كه جاسوسى يكى از همكارانشان را كرده و كليه رفتار و اعمال وى در محل كار را به وى گزارش كنند .خانم Chotaliaدر ساعات دير وقت شب و يا صبح هاى خيلى زود ويا در آخر هفته ها به بعضى از كاركنان براى كارهاى غير ضرورى تلفن مى زد و يا ايميل مى فرستاد.وى متولد اتيوپى است و در چهار سالگى به كانادا و ادمونتون مهاجرت كرده است .در سال ٢٠٠٩توسط دولت هارپر به مديريت دادگاه كانادايى منصوب شده بود .وى قبل از اين انتصاب در زمينه ى قوانين جنايى ،حقوق بشر و مهاجرت سالها در آلبرتا كار كرده بود .او حاضر به همكارى با كميته تحقيق نشده و خود را قربانى يك توطئه مى داند و گفته است " :من توسط دولت محافظه كار انتخاب شده ام . زنى هستم با پوست قهوه اى از آلبرتا و يونيون تصميم گرفته من را از كار بركنار كند .البته كميته تحقيق مدركى كه اظهارات وى را تاييد كند پيدا نكرده است .
زنى كه من را دوست نداشت در دنياى فيلم ها و رمان هايى كه تم اصلى آنها جاسوسى است ،زن هاى زيبا و دلفريب از شخصيت هاى اصلى داستانها هستند و هميشه پاى يك زن در ماجراهاى جاسوسى در ميان است .داستانهاى يان فلمينگ و همين طور فيلمهاى جيمز باند كه از روى اين داستانها ساخته شده اند نمونه هاى قابل اشاره در اين ژانر هستند ،حتى يكى از داستانهاى جيمز باند به نام" جاسوسه اى كه من را دوست داشت " ( )The spy who loved meمى باشد .شخصيتهاى زن اين داستانها يا فيلم ها با نزديكى به شخصيت هاى اصلى داستان در پى كسب اطالعات هستند و يا با وسوسه ،آنها را به جاسوسى وادار مى كنند.خبر جاسوسى ،محاكمه و
9
محكوميت يك نظامى كانادايى از جمله اخبار داغ رسانه ها بود .در جاسوسى وى نيز پاى يك زن در ميان مى باشد اما نقش زن در اين ماجرا با رمانها و فيلم هاى جاسوسى بسيار متفاوت است . افسر اطالعاتى نيروى دريايى كانادا Jeffrey Delisle ٤١ساله به جرم جاسوسى براى روسيه و دادن اطالعات محرمانه نظامى طبقه بندى شده به روسها دستگير و به ٢٠سال زندان محكوم شد . وى در دادگاه علت خيانت به كشورش را ناشى از خيانت همسرش عنوان كرده بود .وى با دلى شكسته و براى خود ويرانگرى در سال ٢٠٠٧با لباس غير نظامى وارد سفارت كانادا دراتاوا شد .كارت نظامى
خود را نشان داده و پيشنهاد همكارى اطالعاتى به روسها مى دهد .وى اطالعات نظامى محل كارش را كپى كرده ودر ازاى دريافت ماهيانه ٣٠٠٠دالر به روسها منتقل مى كرد Jeffrey Delisle .در ژانويه ٢٠١٢پس از بازگشت از سفر برزيل كه در آنجا با روسها مالقات كرده بود دستگير شد . حال با توجه به نقش غير مستقيم يك زن در اين ماجراى جاسوسى ،عنوان "جاسوسه اى كه من را دوست داشت " را مى توان "به زنى كه من را دوست نداشت" تغيير داد .
Negah - June 2013
9
ونکوور از نگاه معماری
نگاه -بخش گزارش
نگاه -بخش گزارش
Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
Carnegie Building
ساختمان اولين كتابخانه عمومى ونكوور و اتاق نشيمن فعلى Downtown Eastside در تقاطع خيابانهاى Hastingو Mainدر ونكوور بنايى سنگى دو طبقه ،ساخته شده به سبك بيزانس با گنبد و دو ستون ،الهام گرفته از معمارى يونانى ، خودنمايى مى كند .سقف مسى آن نيز از معمارى امپراطورى دوم فرانسه تاثير گرفته است .نام فعلى اين بنا Carnegie Community Centre مى باشد. اشراف زاده آمريكايى -اسكاتلندى به نام Andrew Carnegieكه در صنعت فوالد فعاليت داشت در ابتداى قرن بيستم ميالدى به ساخت كتابخانه در سرتاسر جهان كمك مالى مى كرد.شهر ونكوور از او درخواست ٥٠٠٠٠دالر براى ساخت كتابخانه شهر كرد. كارنگى ٢٠٠،٠٠٠ دالر نيزبراى ساخت كتابخانه سياتل پرداخته بود .وى پرداخت ٥٠،٠٠٠دالر را منوط به پرداخت ساليانه ٥٠٠٠دالر از سوى شهر ونكوور براى تعمير و نگهدارى از ساختمان كرد وبدين ترتيب ونكوور
10
نگاه ژوئن 2013
توانست از اين سخاوتمندى بهره مند شود و اولين كتابخانه عمومى شهر از اين طريق و با دريافت ٥٠،٠٠٠ دالر در همين محل و در سال ١٩٠٣داير شد. آرشيتكت George Grant معمار اين بنا بود .وى دادگاه شهر نيووست مينستر را در سال ١٨٩١در سبك Romanesque Revivalطراحى كرده بود ،كه همان طرح را با تغييراتى شامل گنبد و دو ستون نماد گونه در تقاطع Mainو Hastingاجرا كرد .در راه پله ى حلزونى زيباى اين بنا تصاويرى از ، Robbie Burnsشكسپير و نويسندگان ديگر بر روى شيشه هاى رنگى پنجره ها نقاشى شده اند. در سال ١٩٥٧كتابخانه به محل بزرگترى واقع در شماره ٧٥٠خيابان Burrardمنتقل شد .در كنار كتابخانه از سال ١٩٠٥موزه ونكوور نيز درطبقه باالى همين ساختمان Carnegieقرار داشت تا اينكه آن نيز ده سال
بعد و در سال ١٩٦٧به Kitsilano Pointمنتقل شده و ساختمان بدون استفاده و خالى ماند .خطر فروش و خراب شدن ،ساختمان را تهديد مى كرد ١٢.سال اين ساختمان خالى و بدون استفاده باقى ماند .اهالى منطقه با برگزارى كمپين هاى مختلف خواستار حفظ ساختمان و تبديل آن به يك مركز فرهنگى ،اجتماعى شدند .شهردار و شوراى شهر عليرغم ميلشان سرانجام با حفظ ساختمان موافقت كردند. در ٢٠ژانويه Carnegie Community Centre ١٩٨٠ درهاى خود را به روى عموم باز كرد .مبارزه اى كه مردم اين منطقه براى حفظ اين ساختمان كردند ،معنايى فراتر از خود ساختمان داشت ،پيكارى بود براى به رسميت شناخته شدن يك محله و حق قانونى مردمانش كه مكانى و صداى رسايى براى خود داشته باشند.
ونکوور از نگاه معماری
در حال حاضراز Carnegie Community Centreبه عنوان اتاق نشمين Downtown Eastsideنام برده مى شود .پناهگاهى براى مردمان آن منطقه و بى خانمانان .ساختمان كارنگى مأوا و محل استراحت و تمدد اعصاب بسيارى از بى خانمانان است .در صد سال گذشته Carnegie هزاران نفر را جذب كرده است :ماهيگيران ،نجاران ،معتادان ،آسيب ديدگان اجتماعى ،بيماران روانى ،بى خانمانان ،سياستمداران و پليس .مهم نيست كه در محيط بيرون اين ساختمان چه زندگى سختى در جريان است ،اما در اين ساختمان براى مراجعينش جذابيت هايى وجود دارد ،پناه بردن به كارنگى را شايد بتوان يك فرار موقت از واقعيت هاى دشوار زندگى در خارج از ديوارهاى سنگى Carnegie قلمداد كرد .وقتى شخصى قدم به شماره ٤٠١خيابان Mainمى گذارد در اتمسفرى وارد مى شود كه از ترس و وحشت در آن خبرى نيست ،جايى براى نشستن و از دنياى سخت زندگى بيرون رها شدن .جوانانى كه هم اكنون به اين محل مى آيند شايد ندانند چه مبارزه جانانه و پى گيرى براى حفظ اين ساختمان به راه افتاده بود .اين مركز خدمات مختلف اجتماعى ،آموزشى ،فرهنگى و تفريحى براى ساكنان فقير اين منطقه ارايه مى دهد .كليه خدمات اين مركز مجانى است و اعضاى آن فقط حق عضويت ساليانه به مبلغ يك دالر پرداخت مى كنند .اين مركز داراى بخش هاى مختلفى است :سالن مطالعه ،مركز سينيورها ،مركز آموزش ،يك گالرى هنرى، سالن كنفرانس ،سالن ورزش ،اتاق سفالگرى و يك آشپزخانه كه روزى سه بار غذا سرو مى كند .مركز از ساعت ٩صبح تا ١١شب و هفت روز هفته و هر ٣٦٥روز سال باز است . اين مركز تالش دارد محلى آموزشى و امن براى ساكنين آن منطقه باشد .صحبت امنيت شد ،بد نيست بدانيد براى تهيه اين گزارش به سختى توانستيم از ساختمان عكس بگيريم. اطراف ساختمان و در سرچهارراهها محل تجمع معتادان ،خانه بدوشان و خالفكاران است كه با ديدن دوربين تصور مى كنند كه آنها سوژه عكاسى هستند و بعد با قيافه خشمگين و ناسزا گويان به عكاس حمله مى كنند .همين اتفاق نيز براى ما افتاد و چيزى نمانده بود كه دوربينمان شكسته شود و كتك مفصلى هم نوش جان كنيم .
Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
Carnegie Community Centre 401 Main Street , Vancouver Architects : George William Grant 1903 Downs Archambault 1980
11
Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
11 Negah - June 2013
چهره ها
اوديسه سفر در سفر
Negah Photo -Hamid Payombarnia
گفت و گـوى مجله نگاه با ايمان حبيبى
آهنگساز و پيانيست جوان ايرانى به مناسبت ساخت و اجراى سونات پيانويش درگشايش نمايشگاه Safar / Voyage در ونكوور
محمد فضلعلی
ايمان حبيبى با ترنم نغمه هاى دل انگيزى كه ساخته بود اولين مسافر نمايشگاه سفردر ونكوور بود .وى با به حركت درآوردن كالويه هاى پيانو آغاز اين اوديسه سفر در سفر را در موزه مردم شناسى ( ) Museum of Anthropologyدر دانشگاه بريتيش كلمبيا اعالم كرد .در شب گشايش نمايشگاه ٥٠٠نفر شنونده سونات پيانو " سفر " ساخته ايمان حبيبى كه خود نيز آن را اجرا مى كرد بودند.ساخته ايمان حال و هواى سفر را در دل و ذهن شنوندگانش نشانيد. در اين نمايشگاه كه آثارى از هنرمندان ايرانى ،ترك و عرب را به نمايش گذاشته ١٦،نفر با آثارى با تم سفر شركت دارند و مى توان گفت ايمان حبيبى با ساخته موسيقيايى خود هفدهمين هنرمند شركت كننده در اين نمايشگاه محسوب مى شود. گزارش مجله نگاه از اين نمايشگاه را در صفحه هاى گزارش اين شماره بخوانيد .براى گفت و گو با ايمان
12
نگاه ژوئن 2013
و به پيشنهاد او ،محل موزه مردم شناسى انتخاب شد .همين جا از مسئولين موزه و مخصوصا Anna Pappalardoكه امكان اين گفتگو و عكاسى در محل موزه را فراهم ساختند سپاسگذارم. ايمان متولد تهران و ٢٧سال سن دارد ،نواختن پيانو را در يازده سالگى آغاز كرد ،بعد از دو سال آموزش پيانو را با استاد فرمان بهبود ادامه داد .درپانزده سالگى بود كه در فرهنگسراى نياوران تهران براى اولين بار در مقابل تما شاگران به نواختن پيانو پرداخت و تشويق و احساسات حاضرين انگيزه اى شد كه در نواختن پيانو جدى تر شود .ايمان در باره زنده ياد فرمان بهبود چنين مى گويد" :وى به راستى معلمى دلسوز و توانا بود وى همچنين استاد معلم اول پيانوام نيز بود .با توجه به نامراديهاى روزگار ،وى هميشه به شاگردانش توصيه مى كرد كه موسيقى را به عنوان شغل انتخاب نكنند و من جزو معدود شاگردان وى
هستم كه به توصيه وى عمل نكردم و موسيقى را براى زندگى برگزيدم ". پس از گرفتن ديپلم رياضى و فيزيك ،همراه با خانواده در سال ٢٠٠٣به كانادا مهاجرت و در ونكوور ساكن مى شود .ايمان در باره ادامه تحصيل چنين مى گويد: " با توجه به نوع ديپلمم كه رياضى و فيزيك بود ،انتظار مى رفت كه من در يكى از رشته هاى مهندسى ادامه تحصيل دهم .اما من به جز موسيقى به رشته درسى ديگرى فكر نمى كردم .چون موعد ثبت نام در دانشگاه بريتيش كلمبيا گذشته بود ،در همان سال اول ورود به كانادا در رشته موسيقىDouglas Collegeشروع به تحصيل كردم و سال بعد به دانشگاه بريتيش كلمبيا( ) UBCترانسفر شدم .ليسانس خود را در رشته موسيقى -پيانو در سال ٢٠٠٨گرفتم .براى فوق ليسانس رشته آهنگسازى را برگزيدم و در سال ٢٠١٠نيز مدركم را در اين رشته گرفتم" .
چهره ها
ايمان از همان ابتداى تحصيل در رشته موسيقى ،شروع به آهنگسازى مى كند ،چنانچه وى Valse No. 1 براى پيانو را در سال ٢٠٠٣نوشته است .وى در زمينه آهنگسازى كارهاى مختلفى دارد :اپرا ،كر ،كنسرتوبراى سازهاى مختلف ،سونات ،موسيقى فيلم ،موسيقى نمايش ،كارهاى الكترونيك و ساخت موسقى براى اركسترهاى سمفونى و . Chamberساخته هاى وى توسط اركسترهاى مختلف در كانادا و اياالت متحده و كشورهاى اروپايى اجرا شده است .ايمان همچنين قطعه اى به نام رنگ آزادى ساخته كه سال گذشته در كنسرتى توسط امير حقيقى در ونكوور اجرا شد.وى تاكنون نيز جوايز مختلفى نيز براى آهنگ هاى خود دريافت كرده است .بعضى از جوايز او شامل : برنده بهترين موسيقى متن فيلم در سالهاى ٢٠١١ و ٢٠١٢از SOCAN Foundation Awards for Young Audio - Visual Composersو برنده اول به عنوان آهنگساز بين المللى ( غير آمريكايى ) از POLYPHONOS. Choral composition competition 2013
برنده جايزه اول در Guelph Chamber Choir's national 2009 composition for choir works چطور شد براى نوشتن و اجراى موسيقىافتتاحيه نمايشگاه Safar /Voyage انتخاب شديد؟ مدتها پيش مسئولين نمايشگاه كه ظاهرا با كارهاى
13
Negah Photo -Hamid Payombarnia
من آشنايى داشتند تماس گرفتند و اين كار را به من موومان ( ) movementاست ؟ و از كى ساخت آن پيشنهاد كردند. را شروع كرديد؟ شكل ذهنتان در چگونه سفر آهنگ نوشتناين سونات پيانو داراى سه موومان است .اگرچه گرفت ؟ ساخت اين اثر مدتها پيش به من پيشنهاد شد اما برگزار با مختلفى جلسات ، كار پيشنهاد بعد ازمن عمال سه ماه پيش كار ساخت آن را شروع كردم . نمايشگاه كنندگان كار را نيز خودتان اجراتم باره در كه داشتم كرديد ،آيا شب افتتاحيه بود سفر كه اصلى نمايشگاه اولين اجراى آن بود آنها . كرديم صحبت ؟ عكسهايى از هر ١٦ در شب گشايش نمايشگاه سفر، شب افتتاحيه اولين اجراى رسمى كارى كه قرار بود ٥٠٠نفر شنونده سونات پيانو آن بود ولى من چند روز قبل از در نمايشگاه حضور " سفر " ساخته ايمان حبيبى كه آن نيز در يك مهمانى مرتبط با داشته باشند به من نمايشگاه كه در فضاى باز اطراف خود نيز آن را اجرا مى كرد بودند. نشان دادند و در باره نمايشگاه برگزار شده بود با حضور ساخته ايمان حال و هواى سفر را در جزييات هركدام از رئيس دانشگاه بريتيش كلمبيا دل و ذهن شنوندگانش نشانيد. آن آثار بحث كرديم . James Mooreوزير ميراث ايده اوليه اينگونه در فرهنگى و زبانهاى رسمى كانادا، ذهن من شكل گرفت كنسولهاى كشورهاى مختلف و و بعد خوب ،خود من هنرمندان برجسته ونكوورى آن نيز تجربه مهاجرت از رااجرا كردم .البته چون اين مهمانى درفضاى باز برگزار محسوب جغرافيايى سفر يك كه ايران به كانادا را دارم مى شد قورباغه ها نيز در حكم گروه كر ،نواختن من را اين و هستم خاورميانه از نيز من مى شود و همچنين همراهى مى كردند. نمايشگاه هنرمندان خاورميانه اى بود .همه اينها به شكل گيرى ونوشتن آهنگ كمك كردند. -اثر شما يك سونات پيانو است .داراى چند
13 Negah - June 2013
چهره ها
مدت زمان اين آهنگ چند دقيقه است ؟ من به حدود ١٠دقيقه در ابتدا فكر مى كردم .در نهايت زمان آن ١٥دقيقه شد. آهنگ هاى شما در بسيارى از كشورها اجرا شده ،آيا اجرايى از كارهايتان در ايران شده است ؟در ايران كارى از من اجرا نشده ،اگر پيشنهادى از آنجا براى همكارى شود بسيار خوشحال خواهم شد. شما به عنوان يك پيانيست و آهنگساز كانادايى و در محيﻂ انگليسى زبان ونكوور و كانادا مطرﺡ هستيد و نامتان احتماال برای هموطنان ايرانىآشنا نيست .عالقمنديد اجرايى از كارهايتان را براى ايرانيان ونكوور و كانادا داشته باشيد؟ Negah Photo -Hamid Payombarnia
چرا كه نه ،البته سبك كارى من در حيطه موسيقى ايرانى نيست و موسيقى كالسيك كار مى كنم .اگر پيشنهادى در اين زمينه شود و عالقمندى باشد حتما قبول خواهم كرد. با آهنگسازان ايرانى مقيم ونكوور مانند كامبيز روشن روان و رهاﻡ بهمنش ارتباطى داريد؟متاسفانه ارتباط خاصى با آنها نداشته ام و خوشحال مى شوم در فرصتى ،بتوانيم با همديگر ديدارى داشته باشيم. با ايمان حبيبى گشتى در نمايشگاه سفرمى زنيم و وى با حوصله تك تك كارها را نشان ما داده و در باره هركدام نيز توضيحى مى دهد .در انتهاى بازديد با آرزوى موفقيت هاى بيشتر برايش،از وى خداحافظى مى كنيم .
14
نگاه ژوئن 2013
در ايران اتفاق افتاد
من هميشه همان عزتم ...بچه اى از سنگلچ... سناريو نويسى براى آقاى بازيگر سينماى ايران ،عزت اهلل انتظامى در زندگى واقعى
نگاه -بخش گزارش
در هياهوى روز آخر ثبت نام رياست جمهورى در ايران كه حواشى فراوانى نيز داشت ،خبر و عكسى جلب نظر كرد و آن حضور عزت الله انتظامى ،آقاى بازيگر سينماى ايران هنگام ثبت نام اسفنديار مشايى رئيس دفتر رياست جمهورى ايران بود .محمود احمدى نژاد خود نيز در آن روز در وزارت كشور ،رئيس دفتر خود را همراهى مى كرد و در مصاحبه پس از ثبت نام عنوان شد كه آن روز احمدى نژاد در مرخصى بسر مى برده و شخصيت حقيقى او در آنجا حضور داشته و نه شخصيت حقوقى او كه رياست جمهورى ايران است .آقاى بازيگر نيز در عكسهاى متعدد به عنوان يكى از همراهان آنها در رسانه ها معرفى شد . انتظامى در بعضى رسانه هاى اينترنتى مورد حمله قرار گرفت .عزت الله انتظامى در يادداشتى علت حضور خود را توضيح داد كه بى شباهت به سناريوفيلم هاى سينمايى نيست و وى در زندگى واقعى براى نقشى كارگردانى مى شود كه ظاهرا سناريواش را قبال نخوانده و از نقشى كه بايستى بازى مى كرده ،آگاهى نداشته است .وى به دنبال ثبت بنياد فرهنگى و هنرى به نام خودش است و براى ايجاد آن مذاكراتى نيز با مسئولين مختلف از جمله احمدى نژاد داشته كه به نتيجه اى نرسيده بود و در نهايت چاره كار را ديده بود كه وقت مالقاتى با مشايى بگيرد تا از طريق وى بتواند موضوع را پى گيرى كند. در بعداز ظهر ٢١ارديبهشت ١٣٩٢با انتظامى از دفتر مشايى تماس مى گيرند كه " آماده باشيد ماشين مى آيد دنبالتان " .انتظامى نيز به تصور ديدار با مشايى براى پيگيرى بنيادش ،به سرعت آماده شده و با اتومبيل اعزامى ،رهسپار دفتر رياست جمهورى مى
شود .اتومبيل آژير كشان و با سرعت طى مسير مى كرد و شخص بي سيم به دست هم مرتب ما وقع را گزارش مى كرد .در كاخ رياست جمهورى اتومبيل توقف مى كند .مشايى به سمت اتومبيلى كه انتظامي در آن قرار داشت رفته و انتظامى به وى مى گويد" : مختصر عرضى دارم كه به كمك شما احتياج است " .و در جواب مى شنود كه " با ما بياييد همين امروز انجام مى دهم " .و اتومبيلى كه انتظامى سوارش شده بود به دنبال اتومبيل آنها به راه مى افتد .انتظامى خوشحال از اينكه به زودى بنيادش ثبت مى شود در رويا فرو مى رود ،اتومبيل در مقابل وزارت كشور توقف مى كند. وى را پياده كرده و از راهروهاى طوالنى عبور داده و به محلى مى رسند كه احمدي نژاد و مشايى نيز در آنجا بودند .انتظامى خسته از پياده روى طوالنى روى يك صندلى مى نشيند و بعد مشايى و احمدى نژاد به طرف وى آمده و در طرفين وى مى نشينند .عكــــــــاسها دوره شان مى كنند و مشايى به انتظامى مى گويد" : چى شده ؟ يه خرده شاد باشين !" عزت سينماى ايران حرفى براى گفتن ندارد و عكاسها تند و تندعكس مى گيرند .عكاسى كه تمام مى شود ،آنها محل را ترك مى كنند .انتظامى بهت زده وسط آن صندلى سه نفره تنها مى ماند .از مرد جوانى كه مى آيد تا وى را به خانه ببرد ،مى پرسد " :چه شد؟ " مرد پاسخ مى دهد " :امروز كه ديگه نمى شه ،بعدا انشاالله اوراق و براتون مى آريم ". در خبرها مى آيد كه " :عزت الله انتظامى ،اسفنديار رحيم مشايى را در روز ثبت نام رياست جمهورى همراهى كرد و عكسهايى نيز به همراه اين خبر منتشر مى شود .اما در همه عكسها چهره هاج و واج و درمانده انتظامى فريادها براى گفتن داشت .
مرا بين كه از پاى و تا سر بسوخت... مرگ آتش نشان جوان هنگام نجات در آتش ماندگان
اما در خبرهاى ريز و درشتى كه از ايران مى رسد و در هنگامه خبرهاى انتخاباتى جورو واجور ،خبرى متفاوت جلب نظر مى كرد .متاسفانه اين خبر از مرگ و حادثه اى ناگوار حكايت داشت اما در دل آن خبر، اميد و بالندگى و زندگى موج مى زد .آپارتمانى در طبقه دهم ساختمانى در تهران آتش مى گيرد .يك زن همراه با دو فرزندش در ميان شعله هاى آتش گرفتار مى شوند .از ايستگاه ٦٨آتش نشانى به نجات
15
انتظامى يادداشت خود را اينچنين پايان مى برد" : مردم سرزمينم ! من براى شما هميشه همان عزتم ، همانى كه از سيزده سالگى در تماشــــــــاخانه هاى الله زار با تشويق هاى شما بزرگ شده .همانى كه همراه شما با دردهاى ايران بسيار گريسته و با شادى هايش لبخند زده .براى شما ،من هميشه همان عزتم ...بچه اى از سنگلچ... بنياد فرهنگى و هنرى يادگارى است از من براى جوانان و مردم سرزمينم ...آرزومندم اين ميراث ماندگار را همراه شما بنا كنم... آنها مى شتابند .مادر و دو فرزندش به سالمت از ميان شعله هاى سركش آتش بيرون كشيده مى شوند اما دو آتش نشان به دليل دود زدگى و در معرض حرارت باال بودن در وضعيت وخيمى قرار مى گيرند و به علت شدت مصدوميت به بيمارستان منتقل مى شوند .اميد عباسى آتش نشان ٣٥ساله و فرمانده ايستگاه ٦٨يكى از اين دونفر است كه در بيمارستان با مرگ مغزى از دنيا مي رود .گفته مى شود كه اين آتش نشان به دليل همراه نداشتن ماسك اكسيژن كافى!! هنگام نجات دختر ٩ساله از ميان دود و آتش ، ماسك اكسيژن خود را بر روى دهان آن دختر گذاشته است . اميد عباسى داراى كارت اهداى عضو بود و اعضاى بدنش نيز همچون زندگيش به ديگران زندگى بخشند.
15 Negah - June 2013
گزارش
بسيار سفر بايد... كزارشى از نمايشگاه " " Voyage/Safar با آثارى از هنرمندان ايرانى ،عرب و ترك با مضمون سفر در MOAونكوور محمد فضلعلى
Oh Persepolis || - Parviz Tanavoli
نمايشگاهى از آثار هنرمندان ايرانى ،عرب و ترك در ونكوور در حال برگزارى است. ) Museum of Anthropology) MOA در دانشگاه بريتيش كلمبيا ميزبان اين نمايشگاه است كه در واقع سفرى به خاورميانه مى باشد .اين اولين نمايشگاه بزرگ از آثار هنرمندان معاصر خاورميانه اى در ونكوور به حساب مى آيد.مقدمات برگزارى اين نمايشگاه از سه سال پيش آغاز گرديد .به جاى انتخاب آثارپراكنده اى ازهنرمندان اهل خاورميانه ،فرشته دفترى تم سفر را به موزه پيشنهاد مى كند و آثارى از هنرمندان معاصر ايرانى ،عرب و ترك را انتخاب كه داستانهاى مختلفى از سفر را بازگو مى كنند .دكتر فرشته دفترى مسئول سابق ()curatorموزه هنر مدرن نيويورك بوده است .
16
نگاه ژوئن 2013
Dr Jill Bairdاز MOAنيز با فرشته دفترى درانتخاب آثار همكارى داشته است ١٦ .اثر از ١٦نفر انتخاب گرديده كه ٧هنرمند از ايران ٨ ،هنرمند عرب از كشورهاى عراق ،كويت ،لبنان ،فلسطين و مصر و هنرمندى از تركيه ،كارهاى خود را در اين نمايشگاه عرضه كرده اند .آثار به نمايش در آمده از سفر مى گويند .از سفرهاى بيرونى و جغرافيايى تا سفرهاى درونى و احساسى و مكاشفه و سير و سلوك .كارها در مديوم هاى مختلفى عرضه شده اند : نقاشى ،مجسمه سازى ،ويديو اجراى صحنه اى ،عكس و فرش كه تنوع كارى را نشان مى دهند.اكثر هنرمندان شركت كننده در اين نمايشگاه نه به طور ثابت در منطقه جغرافيايى محل تولد خود ماندگار مانده اند و نه به طور دايمى از آن مناطق جدا شده اند بلكه در رفت و آمد هستند .آنها خود و جهان را بر اساس ديدگاه تصويرى شخصى شان تبيين مى كنند.آثار اين شانزده هنرمند در
يك اوديسه تصويرى گردهم آمده اند. كهنه كارترين و باسابقه ترين هنرمند حاضر در اين نمايشگاه پرويز تناولى مجسمه ساز مشهور ايرانى است . البته وى تنها هنرمند ازجمع آن شانزده نفر است كه مقيم ونكوور نيز مى باشد .وى از دهه ١٩٨٠ در وست ونكوور زندگى مى كند اما بسته به فصول سال به تهران و دوبى نيز در رفت و آمد است ،اما تابستانها ى ونكوور را به هرجاى ديگر ترجيح مى دهد .اثر ارائه شده تناولى كارى ساخته شده از برنز است كه ٦فوت ارتفاع دارد و Oh Persepolis || نام دارد كه براى بزرگداشت تخت جمشيد ساخته شده است .اين اثر در تهران قرار داشته كه براى اين نمايشگاه به ونكوور منتقل شده است . اين كار برنزى با عاليم بصرى هيروگليف نشانگر عجايب بناى باستانى تخت جمشيد است .پرويز تناولى در باره هدف از ساخت اين مجسمه مى گويد " :فكر كردم كه اگر اثرى در بزرگداشت تخت جمشيد بسازم ،شايد سبب جلب توجه ديگران شود و از ويرانى بيشتر اين بنا جلوگيرى شود.من خودم را از گذشته ام نمى توانم جدا كنم .شعرى از گنجينه ادب پارسى و يا قطعه سنگى از تخت جمشيد بيشتر از ديدن آثار يك موزه هنر معاصر من را به وجد مى آورد . بايد دليلى وجود داشته باشد كه چرا اين تخت جمشيد باستانى چنين تاثير شگرفى بر روى من دارد. حضور و زندگى تناولى در ونكوور مورد توجه رسانه هاى شهر قرار گرفته است Jill Baird .نيز در اين خصوص مى گويد " :اثر ارائه شده تناولى در نمايشگاه سفر بسيار زيبا و قابل توجه است .بسيارتعجب آور است كه ما نمى دانستيم پرويز همين نزديكى ها و در همسايگى ما زندگى مى كند .هنرمند بلند مرتبه اى كه سنت مجسمه سازى مدرن در ايران مديون اوست از ابتداى دهه ١٩٨٠در منطقه ونكوور زندگى مى كند و جالب است كه ما يك هنرمند محلى را در يك نمايشگاه جهانى كشف كرديم ".
گزارش پرويز تناولى هنرمندى است كه عليرغم حضور طوالنى مدت در كانادا آنچنان كه بايسته است شناخته نشده ،اما اين موضوع باعث آزردگى اش نيست .آنچه براى تناولى اهميت دارد و مايل است كه آن را تغيير دهد تصويرى است كه از سرزمين مادرى و فرهنگش در اينجا وجود دارد .او مى گويد : " با زندگى در اين شهر ،مى بينم كه مردم هيچ ذهنيت روشنى در باره خاورميانه و خصوصا فرهنگ و هنر آن ندارند .اخبارى كه به اينجا مى رسد سراسر منفى است ،به جز تروريسم ،جنگ ،آدم كشى و نظاير آن در اينجا خبر ديگرى از آن منطقه انتشار نمى يابد. ديگر هنرمندان ايرانى شركت كننده در اين نمايشگاه عبارتند از :نازگل انصارى نيا،على بنى صدر ، ( )Z.Y Kami.كامران يوسف زاده ،فرهاد مشيرى ، حامد صحيحى وميترا تبريزيان .از ميان آنها و حسين بهروزى نيا بربط اعضاى گروه كرشمه در آن حامد و نازگل انصارى نيا كه با يك فرش اجرا بودند.برنامه شامل دو قسمت بود ،قسمت اول حضور نمايشگاه صحيحى كه با بك ويديو در اين براساس ساخته هاى بهروز نيا و به زبان فارسى اجراشد. ساكن بقيه و كنند دارند ،در ايران زندگى مى قسمت دوم اجراى ملوديهاى كردى و با تنظيم جديدى . هستند لندن و شهرهاى نيويورك ،پاريس از حسين بهروزى نيا بود .گزارش تصويرى مجله نگاه از به كارخود با Ayman هنرمند لبنانى Baalbaki کنسرت و تمرين گروه كرشمه در تاريخ دهم مى ٢٠١٣ با وى . دارد حضور نمايشگاه نام Destination Xدر كه در مركز هنرى نوا انجام شد را در همين شماره و در اتومبيل يك تهيه براى موزه مسئولين كمك گرفتن از صفحه " نگاه در نگاه " ببينيد. ، خانه اثاثيه و ميالدى ١٩٧٠ دهه به قديمى مربوط استاد موسيقى عربى George Sawaدر نهم جون كند. اجرا ونكوور در سوم بار براى را اثرش موفق شد برنامه اى را اجرا خواهد كرد .در تاريخ ١١آگوست نيز به را كار همين نيز بيروت و دوبى در اين از وى پيش على رزمى نوازنده تار با برنامه موسيقى ،شهر و حركت مدل تويوتا رنگ آبى اتومبيل يك بود. گذاشته نمايش هاى موزون صوفى به هنرنمايى خواهد پرداخت . در خانه وسايل با ، ١٩٧٠ سال Hassan and Nazhat Ayman شد. گذاشته وى اختيار Khosrowshahi Distinguished جنگ هاى داخلى دهه ١٩٧٠آثار به نمايش در آمده در اين نمايشگاه Lecture Series لبنان را در اثرش به نمايش مى از سفر مى گويند .از سفرهاى بيرونى و سخنرانيهايى نيز به همت نزهت گذارد كه خانواده اى با هراس جغرافيايى تا سفرهاى درونى ،احساسى ،و حسن خسروشاهى به شرح زير از جنگى كه در كنار گو ششان مكاشفه و سير و سلوك .كارها در مديوم هاى تدارك ديده شده است: در جريان بود ،وسايل خانه شان مختلفى عرضه شده اند :نقاشى ،مجسمه دوم جون :نادر اردالن آرشيتكت را تا جايى كه امكان داشت بر سازى ،ويديو ،اجراى صحنه اى ،عكس و برجسته ايرانى روى سقف اتومبيلشان گذاشته و فرش . چهارم جون :حسين امانت از خانه شان مى گريزند .هنرمند و Daniel Roehr دو آرشيتكت فلسطينى Taysir Batnijiنيز صاحب نام اثرش را در محل موزه اجرا كرده يازدهم جون :عباس است .وى مدادهاى بى شمارى را امانت پروفسور تاريخ و مطالعات منطقه اى و بين المللى بپوشاند را رنگ سفيد فضايى تراشيد تا با تراشه هاى آنها دردانشگاه Yale پس در باشند. شقايق هاى كه نمايانگر دشتى از گل كميته داوطلبان كه در برگزارى نمايشگاه مشاركت غبار استوديوى از تصويرى شده زمينه اين فضاى ايجاد فعال داشته اند شامل افرادى چون نزهت خسروشاهى ، شود. مى ديده غزه گرفته و خالى وى در پرويز تناولى ،ميمنت بختيار ،مرجان نوابى و سهراب براى نيز سخنرانى و موسيقى اجراى برنامه هاى جانبى صائب نیا بوده و از مشاغل ايرانى آجيل فروشى ايوب گشايش روز در است. شده ديده تدارك نمايشگاه " سفر " و گل فروشى طال نيز نامشان در ليست اسپانسرهاى ايرانى پيانيست و آهنگساز حبيبى نمايشگاه ايمان نمايشگاه ذكر شده است . ،كارى به نام سفر را كه اختصاصا براى اين نمايشگاه ساخته بود با پيانو اجرا كرد .مصاحبه مجله نگاه با وى را در صفحه چهره هاى همين شماره مى خوانيد. گروه كرشمه نيز با آهنگسازى حسين بهروزى نيا در ١٦مى در محل موزه به اجراى برنامه پرداخت .جمال صلواتى خواننده ،حامد افشارى قيچك باس ،سهراب نمايشگاه Safar / Voyageتا پانزدهم سپتامبر ٢٠١٣ صائب نيا سنتور،رامين بهرامى تنبك ،البرز رحمانى ادامه خواهد داشت. تار،ارژنگ عطااللهى دف -پركاشن ،سينا اتحاد كمانچه
17
Parviz Tanavoli
17 Negah - June 2013
نوعی نگاه نگاه -بخش گزارش تصويرى كه در دوران معاصر از قليان در ذهن نقش مى بندد داراى دو وجه است :مصرف خانگى و مصرف در فضاهاى عمومى ..ذر وجه اول ،تصوير افراد سالخورده اى در حال كشيدن قليان ديده مى شود .مادر بزرگها نيز متخصص بار آوردن ذغال مخصوص قليان بودند و بعد نشستن و پكى به آن زدن و با صداى قل قل آب ،دود آن را به هوا فرستادن ...در تصوير دوم قهوه خانه هايى در محالت فقير نشين شهرها تداعى مى شود كه در كنار ديزى ،قليان را نيز عرضه مى كردند و اقشار خاصى نيزمشترى پروپاقرص آن بودند .و قاعدتا جوانان هيچ اعتنايى به قليان نداشتند و در هيچكدام از اين دو تصوير ديده نمى شوند .اگرچه به نظر مى رسد در سالهاى دور و در قرن هاى گذشته وخصوصا در زمان حكومت صفويه و قاجار قليان و قليان كشى ومصرف تنباكو بسيار رايج بوده است . اختراع قليان را به ايرانيها نسبت مى دهند اگرچه همزمان با ايران در شبه قاره هند و در ميان اعراب نيز جايگاه خاصى داشته است . قليان وسيله اى آبى است براى كشيدن تنباكو و استفاده از دود حاصله از تماس ذغال گداخته و تنباكو است كه به اين عمل " كشيدن قليان " مى گويند.اختراع قليان را به هندى ها و ايرانى ها نسبت مى دهند و پيشينه استفاده از آن حداقل به دوران شاه طهماسب اول صفوى بر مى گردد.اولين تصويرى كه از قليان به وسيله هنرمندان إيراني كشيده شده احتماال كار رضا عباسى نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ بوده است .سياحان ايرانى كه به ايران سفر كرده اند از جمله تاورنيه كه در دوران صفويه به ايران آمد به قليان و كشيدن تنباكو در ايران اشاره كرده اند". ايرانيان زن و مرد به طورى از جوانى عادت به كشيدن تنباكو كرده اند ،كه كاسبى كه بايد روزى پنج شاهى خرج كند ،سه شاهى آن را به مصرف تنباكو مى رساند و مى گويد كه اگر تنباكو نمى داشتيم چطور ممكن بود كيف و دماغ داشته باشيم . شاردن ديگر سياح دوران صفوى نيز در سفرنامه خود مى نويسد كه شاه عباس بسيار كوشيد تا از استعمال قليان در بين مردم جلوگيرى كند .براى اين كار ،روزى در مجلسى رسمى دستور داد كه به جاى تنباكو ،قليان مهمانان را با پهن چاق كنند ،و سپس در حاليكه آنان مشغول كشيدن قليان خود بودند پرسشى را مطرح كرد " :اين تنباكو را كه وزير همدان براى من فرستاده و ادعا مى كند كه كه بهترين تنباكوى دنياست چگونه مى بينيد ؟ " آنها همگى از اين تنباكو تعريف كردند .آنگاه شاه خطاب به آنها گفت " :مرده شوى چيزى را ببرند كه نمى توان آن را از پهن تشخيص داد " .سرانجام كار مخالفت شاه عباس بزرگ با تنباكو به تحريم آن كشيدو هنگاميكه متوجه شد در گرجستان سربازان او پول خود را صرف كشيدن تنباكو و توتون مى كنند آن را ممنوع ساخت و به شدت با سربازانى كه توتون و تنباكو مى كشيدند و همچنين تجارى كه تنباكو به اردوى او آورده بودند برخورد كرد .اما با اين وجود قليان به حيات خود در ايران و بين ايرانيان ادامه داد .در دوران قاجار قليان بخشى از ضرورتهاى زندگى بود . اشراف و بزرگان در خانه هاى خود انواع فليان نگهدارى مى كردند كه بعضى از آنها جواهر كارى شده بودند .كشيدن
18
نگاه ژوئن 2013
پست مدرنيسم به سبك ايرانى قليان مادر بزرگها بر لب جوانان ايرانى ونكوور
Negah Photo قليان در بين مردم عادى نيز رواج داشت .يكى از مهمترين وقايع دوران قاجار قيام تنباكو و فتواى ميرزا حسن شيرازى مبنى بر تحريم مصرف و فروش تنباكو است .كه البته اين فتوا و جنبش تنباكو خبر از همگانى بودن استفاده از تنباكو و قليان در ميان اقشار مختلف جامعه مى دهد ، .همانطور كه كه در ابتداى مطلب اشاره شد در دوران معاصر كشيدن قليان در خانه ها در ميان قشرى از افراد سالخورده رواج داشت و با در قهوه خانه هايى در محالت فرودست ديده مى شد .اما در سالهاى اخير به طرز غريبى قليان در ايران دوباره همه گير شده و جوانان ،مشترى پر و پاقرص آن شده اند و در هرجايى نيز به كشيدن آن مى پردازند. تنباكوهايى معروف به تنباكوى ميوه اى با انواع اسانس و طعم هاى گوناگون در دسترس همگان است.البته گفته مى شود كه اين نوع تنباكو از بدترين نوع برگ توتون تهيه شده كه در كارخانه ها معموال دور ريز توليدات آنها است ولى به واسطه مواد شيميايى معطر و بسته بنديهاى پر زرق و برق به نام تنباكوى ميوه اى به بازار مصرف عرضه شده اند .چون اين نوع تنباكو ها به صورت صنعتى توليد مى شوند ضرر آنها از ضرر سيگار بيشتر است زيرا دودى كه وارد ريه مى شود دودى است كه محصول مواد شيميايى است.گفته مى شود كه " :هر وعده قليان براير مصرف يك پاكت سيگار است .دود قليان مجموعه اى از مواد سرطان زاى ناشى از سوختن قليان است .اين مواد عامل اصلى بروز
سرطان ريه ،بيماريهاى قلبى و عروقى و ساير بيماريهاى شناخته شده اند و خطر انتقال بيماريهاى ويروسى را به دليل استفاده احتمالى از قطعه دهانى به وجود مي آورد .و اين باور كه عبور دود از ميان آب درون محفظه ى شيشه ى قليان موجب تصفيه آن مى شود ،اشتباه است .قليان نه تنها مواد سمى و سرطان زاى موجود در سيگار را داراست بلكه منو اكسيد بيشترى نيز توليد مى كند .خطر ابتال به بيماريهاى ناشى از استعمال دخانيات در افراد غير سيگارى يا غير قليانى كه در معرض دود به ويژه در محيط هاى بسته قرار مى گيرند نيز همچون افراد سيگارى وجود دارد. به دنبال شيوع مصرف قليان در ايران و با وجود زيان هاى آن ،بعضى خانواده ها و جوانان ايرانى ونكوور نيز به سمت قليان گرايش پيدا كرده اند .رستوران ها و كافى شاپ هايى نيز پاتوق جوانان براى كشيدن قليان شده اند .در مهمانيها نيز مصرف قليان رواج پيدا كرده ،در مراسم سيزده بدر امسال در امبل سايد وست ونكوور ،جوانانى را مى شد ديد كه قليانشان را نيز همراه خود آورده و در كنار ساحل مشغول پك زدن بودند . .در فهرست خريد بعضي از افراد كه به ايران مى روند خريد قليان نيز اضافه شده كه آن را به عنوان سوغات به ونكوور مى آورند. با اين روند پست مدرنيسم به سبك ايرانى ،دور نيست شاهد پك زدن جوانان ايرانى به چپق پدر بزرگها نيز باشيم .
نگاه علمی جرم آسمانى آبى رنگى كه بر روى آن زندگى مى كنيم ،كره زمين ،به راستى كه دنياى بزرگيست .دنيايى متشكل از هزاران كيلومتر دشت و كوه و بيابان ،جنگل و آبهاى بيكران.آنقدر بزرگ كه اگر بدون خستگى و بدون وقفه تمام ٢٤ساعت روز را راه برويم چيزى در حدود دو سال طول خواهد كشيد كه آن را يك دور بر روى خط استوا دور بزنيم . اين دنياى بزرگ ،همانى كه زمانى اهل دين و دانش، هر دو ،آن را مركز كائنات مى دانستند در مقايسه با خورشيدى كه به دور آن مى چرخد چندان هم بزرگ نيست .تقريبا مى توان يك ميليون كره زمين را در دل خورشيد جاى داد و اين در حاليست كه خورشيد ما ستاره ى بزرگى در مقايسه بــــــــــا بقيه ى ستاره هاى كهكشان پيرامون خود نيست .در كهكشان راه شيرى كه دنياى ما و خورشيد ما تنها نقطه اى از آن است در حدود ٤٠٠بيليون ستاره ى ديگر نيز وجود دارد.و اگر فكر مى كنيد كه هنوز محو عظمت دنياى شناخته شده نشده ايد ،بد نيست بدانيد كه چيزى در حدود ٥٠٠بيليون كهكشان ديگر ،هر كدام شامل صدها بيليون ستاره ،وجود دارد كه بر روى هم حدود صد هزار بيليون بيليون ستاره را شامل مى شوند. آرى به راستى كه حد و مرزى براى عظمت دنياى ما نيست ولى نكته اى كه ذهن دانشمندان جهان را دهها سال به خود معطوف داشته چيزى فراتر از اين دنياى شناخته شده است و آن قسمت عظيمى از كائنات است كه ما توانايى ديدنش را نداريم .دنيايى با اين عظمت كه شمارى براى تعداد ستارگانش نيست و ميلياردها سال نورى طول مى كشد تا از يك سر آن به سر ديگرش سفر كنيد ،تنها پنج درصد از جهان شناخته شده را تشكيل مى دهد.آنچه كه قادر به مشاهده ى آن هستيم ،تمامى اين ستارگان و سيارات و ابر ستاره هاو كهكشان ها و حتى سياهچاله ها(كه مستقيما قادر به ديدنشان نيستيم) همگى تنها بخش كوچكى از آن چيزى را تشكيل مى دهند كه بايستى بر اساس محاسبات وجود داشته باشد.پس نود و پنج درصد بقيه كجاست ؟ بهتر است بپرسيم كه نود و پنج درصد بقيه اصال چه هست ؟ ناتوانى ما در مشاهده ى آن نود وپنج درصد بقيه به آن علت نيست كه فاصله آن اجرام از ما خيلى دور است و تكنولوژى امروزى توانايى رسيدن به حد و مرز جهان را ندارد .تمامى آن قسمت گم شده ى جهان، بمانند همان پنج درصدى است كه قابل ديدن است و در اطراف ماست و به عبارتى در تمام كائنات پخش شده ولى ما قادر به ديدن آن نيستيم ،پس از كجا مى دانيم كه اصال وجود دارد؟
19
دقيق و مشاهدات توسط تلسكوپ فضايى هابل نشان داد كه نه تنها از سرعت اين انبساط كم نمى شود بلكه پيوسته زياد و زيادتر هم مى شود .اين بدان معنى است كه نيروى ناشناخته اى وجود دارد كه در مقايسه با نيروى جاذبه ى بين كرات و سيارات بمراتب از آن قويتر است و باعث افزايش سرعت دنيايى با اين عظمت اين انبساط مى شود. كه شمارى براى تعداد فيزيكدانان نظرى هنوز نمى دانند كه چگونه اين پديده را ستارگانش نيست و توضيح دهند ولى مى دانند ميلياردها سال نورى طول كه آن را چه بنامند : مى كشد تا از يك سر آن به نيروى تاريك . Dark Energy سر ديگرش سفر كنيد ،تنها آنچه كه راجع به نيروى تاريك پنج درصد از جهان شناخته مى دانيم بسيار كمتر از آن شده را تشكيل مى دهد. است كه نمى دانيم ولى آنقدر مى دانيم كه چقدر از آن نيرو در جهان وجود دارد ،چرا كه مى توان مقدار آن را از روى روند انبساط جهان محاسبه كرد.اگر هر آنچه را كه فكر مى كنيم وجود دارد ،ديدنى يا غيرقابل ديدن ،بصورت تصويرى از آب نباتهاى رنگى نشان دهيم ،جهان قابل ديدن ،يعنى تمامى كهكشان ها و ستارگان و سيارات ،تنها يك آب نبات آبى رنگ درگوشه ى تصوير است .بقيه ى نود و پنج درصد اين جهان را نيروى تاريك ( آب نباتهاى زرد) و ماده ى تاريك ( ( )dark matterآب نباتهاى قرمز) تشكيل مى دهند.
در جستجوى نيروى تاريك دكتر مهرداد كشميرى
دهها سال است مى دانيم كه تمامى اجرام سماوى با سرعتى بسيار زياد در حال دور شدن از هم هستند وبه عبارتى جهان اطراف ما در حال انبساط است .انبساطى كه حدود ١٣ميليارد سال پيش از يك نقطه شروع شد. پديده اى كه آن را به اســـــــم Big Bangمى شناسيم .سالها فرض بر اين بود كه سرعت اين انبساط به دليل نيروى جاذبه اى
ماده ى تاريك رازى ديگر از كائنات است كه دانسته هاى ما از آن به همان اندكى شناختمان از انرژى تاريك است .ماده ى تاريك هم بمانند انرژى تاريك پديده اى است كه مى دانيم وجود دارد ولى قادر به ديدن آن نيستيم ،نه بخاطر دور بودنش .اگرچه توانايى ديدن ماده ى تاريك را نداريم اما اعداد و ارقام بر روى كاغذ تاييدى بر وجود آن در اطراف ماست . اينكه انبساط جهان اطراف ما به كجا خواهد انجاميد ،آيا متوقف خواهد شد يا اينكه همواره ادامه خواهد داشت از سواالتى هستند كه هنوز راه زيادى در رسيدن به جواب آنها داريم. Photo Mehrdad Keshmiri
كه اجرام آسمانى بر هم اعمال مى كنند به مرور كمتر شده ،روزى متوقف خواهد شد و چه بسا تمامى ستارگان و سيارات دوباره به سمت هم جذب شده و در يك نقطه جمع شوند.نگران نباشيد ،حتى اگر قرار باشد اين اتفاق بيفتد ميلياردها سال وقت الزم است تا به آن نقطه برسيم !! نظريه ى باال موقعى زير عالمت سوال قرار گرفت كه محاسبات
19 Negah - June 2013
نگاه در نگاه
Courtesy Photo - Masoud Harati
كنسرت گروه كرشمه با آهنگ سازى حسين بهروزي نيا در ١٦مه ٢٠١٣در Museum of Anthropology ونكوور و به عنوان برنامه جنبى نمايشگاه Safar / Voyageبرگزار گرديد .گزارش تصويرى مجله نگاه را ازکنسرت و تمرين اين گروه در تاريخ ١٠مى ،هفته قبل از اجراى كنسرتشان مى بينيد.
Ramin Bahrami Tombak
20
نگاه ژوئن 2013
Arjang Ataollahi Daf-Percussion
Sohrab Saebnia Santour
Kamancheh
Sina Ettehad
نگاه در نگاه
Kereshmeh Ensemble featuring Hossein Behrooznia in Safar / Voyage on May 16,2016 Photo Gallery of Concert and Rehearsal in Nava Art Centre on May 10, 2013 Photos : Mohammad Fazlali
Hossein Behroozinia Composer - Barbat
21 Negah - June 2013
Hamed AfShari Qaychak Bass
Jamal Salavati
Vocals
Alborz Rahmani Tar
21
Classified
آگهى Large Format Posters
Cornerstone Printing
$2.99 /sq f t
From
Full Service Print Shop located at SFU (Simon Fraser University) Burnaby
604.568.3929
Business 100 B&W Cards one business day
info@printcornerstone.com www.printcornerstone.com
100 Color
8930 University High St,
Post Cards 4x6 ( c a r d s t o c k )
Burnaby BC V5A 4Y6
one business day
banner stand 24” x 60”
100 Color From
$100 24” x 78”
100 Color From
one business day
$120 Black & White
Copies (+500-same original)
24” x 36”
$180 posters can be replaced anytime needed
Full Color / B&W Digital Printing - Laser Copies Business Cards, Flyers / Brochures Post Cards, Greeting Cards / Invitations Poster Printing - Large Format Posters Signs / Banners / Sandwich Boards NCR Forms / Invoices, Presentation Folders Menus, Newsletters, Letterheads, Envelopes Custom Made Calendars, Transparencies / Overheads Binding, Labels, , Faxing, Scanning, Lamination Word Processing / Typesetting, Graphic / Website Design Photo Editing, CD Burning, Stamps
$35
Flyer 8.5 x 11
(80 lb gloss)
Sandwich board
$18 $25
Color
Copies
$45
3
18
(+100-same original)
Black & White
Prints (+500-double sided)
Color
Prints (+10)
5
25 2013 نگاه ژوئن
22
نگاه طنز
بريتيش كلمبيايى ها از نگاه ساير كاناداييها....
نگاه -بخش ادبيات و هنر بريتيش كلمبيا نه بريتيش هست نه كلمبيا .شباهتهايى با كلمبيا دارد مثل توليدمارى جواناى مرغوب،اما برخالف كلمبيا ،كارتل هاى خشن مواد مخدر در آنجا نفوذ ندارند،ولى اتحاديه هاى كارگرى (يونيون) سرسخت و لجوجى دارد كه مى توانند اين استان را به تعطيلى بكشانند كه البته بارها نيزاين كاررا كرده اند. وقتي كاناداييها به بريتيش كلمبيا فكر مى كنند سه چيز به ذهنشان مى رسد :درختان بلند ،ماهى قزل آال و اتحاديه هاى كارگرى ( يونيون ها) .بريتيش كلمبيا بيشتر اوقات با عالمت اختصاريش BCخـــــــوانده مى شود .چرا؟ خوب چون كوتاهتر است . بريتيش كلمبيايى ها با افتخار مى گويند كه مى توانند صبحها شنا و بعداز ظهرها اسكى كنندو اين كار را فرداى آن روز هم تكرار كنند البته اگر اعتصابى براى آن روز تدارك ديده شده باشد كه مجبور نباشند سر كار بروند .ادعاى بريتيش كلمبياييها براى انجام شنا واسكي در يك روزيه خاطر آن نيست كه حتما بايد دو كار را در يك روز انجام دهند و اگر يك كار انجام دهند انگارچيزى را گم كرده اند بلكه به خاطر مجاورت استان آنها با آبهاى اقيانوس آرام است كه آب و هواى معتدلى به آنجا بخشيده است .اين وضعيت آب وهوايى به آنها اجازه شنا در اقيانوس رامى دهد. كوههاى پربرفى هم كه آنجا را احاطه كرده ،امكان اسكى كردن را برايشان مهيا نموده است .اما بريتيش كلمبيايى ها از اين نكته غفلت كرده اند كه روى آب هم مى توان اسكى كردوحتما نياز به برف نيست. در نتيجه كاناداييهاى جاههاى ديگر هم مى توانند همان فعاليت هاى شنا و اسكى را مانند آنها در يك
23
روز انجام دهند.بريتيش كلمبيايى ها يك اقيانوس براى اين نشان مى دهد كه كمتر از بقيه كانادايى نسبت به شنا كردن و كلى برف براي اسكى كردن دارند .اگرچه صحت نامگذاريهايشان حساس هستند. جاهايى در نقاط ديگر كانادا وجود دارد كه مى توان قسمت بريتيش نام بريتيش كلمبيا هم ريشه روى برف اسكى كرد و بعد سالنه ،سالنه روانه يك در استعمار و مستعمره بودن دارد .اين استان از استخر سرپوشيده در همان نزديكى هاى پيست اسكى ابتدا مستعمره بريتانيا بود و تا دهه ١٩٥٠نيز اين شد ودر آنجا هم تنى به آب زده و مشغول شناشد.اما وضعيت ادامه داشت .از مستعمره بودن اين استان خوب درسته ،استخر كه نمى توانداقيانوس باشداگرچه مى توان نتيجه گرفت كه كه غذاهاى آنجا هم تعريفي نداشته است .وضعيت غذا شايد به چشم نهنگها اقيانوس ، زمانى روبه بهبود رفت كه استخرى بيش نيست. مردم از ساير جاهاى كانادا آنقدر كه از اسكى و شنا گفته و آسيا به بريتيش كلمبيا شد ،شايد تصور شود كه بريتيش كلمبيايى ها فقط در ونکوور مركز بزرگ فيلمسازى است كه روانه شدند .ادويه جات وارد فكر بازى و تفريح هستند .البته صدها فيلم و سريال آمريکايى در آنجا شدند و طعم غذاها مطبوع تر اين موضوع شايد حقيقت نداشته فيلمبردارى شده است .اگر در يك فيلم شد .بزرگترين شهر در BC باشد ولى اين نكته را نمى توان و يا سريال تلويزيونى آمريکايى سرتاسر ونكوور است كه سومين شهر لوكيشنهايش بارانى و ابرى بود ،شك نبايد بزرگ كانادا نيز محسوب پنهان كرد كه بيشتر از بقيه كرد كه آن فيلم در ونکوور ساخته شده مى شود.ونكوور مركز بزرگ كاناداييها بازيگوش و دنبال بازى است. فيلمسازى است كه صدها و تفريح هستند و به همين دليل فيلم و سريال آمريكايى است كه آدم هاى زيادى از ساير در آنجا فيلمبردارى شده جاهاى كانادا به عشق بازى و سرگرمى به آنجا مهاجرت مى كنندتا به جمع تنبل است .اگر در يك فيلم و يا سريال تلويزيونى آمريكايى هاى آنجا بپيوندند ...البته خوب شايد هم خوش به سرتاسر لوكيشنهايش بارانى و ابرى است ،شك نبايد كرد كه آن فيلم در ونكوور ساخته شده است .مركز حالشان ... اين استان در واقع نامش را از رودخانه كلمبيا كه بريتيش كلمبيا ويكتورياست كه نامش از ملكه مشهور از درون آن مي گذرد گرفته است .رودخانه كلمبيا بريتانيايى گرفته شده است .اين شهر مكانى براى افراد هم نامش را مديون كاشف آمريكايى Robert Grayسالخورده است .به عبارتى ديگر گفته مى شود كه است كه نام كشتى اش "كلمبيا" را روى اين رودخانه ويكتوريا جايى است كه كاناداييهاى كهنسال براى گذاشت .پس بريتيش كلمبيايى ها همين جورى و مردن به آنجا مى روند. سرخوشانه كلمبيا را چسبانده اند به نام استانشان و
Negah23- June 2013
Classified
آگهى
St Alcuin College Bringing a Liberal Arts Education to the North Shore
Kindergarten to Grade 12
Highly personalized
Hands-on learning
Community partnerships
Small class sizes
Reasonable tuition
University preparatory
info@stalcuincollege.com 1044 St. Georges Ave., North Vancouver
www.stalcuincollege.com 24 2013 ژوئن نگاه 604-360-8656
ادبيات
داستانهاى خيلى كوتاه داوود مرزآرا فراموشی
تعمیرکار یکی ازدوستان ،تلفنی برایم تعریف میکرد: "اتومبیلم را برای تعویض لنت ترمز ،روغن و فیلتر به تعمیرگاهی بردم که صا حبش مستاجر قدیم پدرم بود .بعداز دوسه روز ،تلفنی خبر داد که منتظر لنت ترمزهای فابریک است و باید یکی دو روز دیگر هم صبر کنم. غروب که همسرم از خانه ی مادرش برگشت، پرسید هنوز ماشینت حاضر نیست؟ .وقتی جواب منفی مرا شنید .گفت :اما یک نفر داشت با ماشین تو مسافر کشی میکرد .وقتی تعجب مرا دید گفت :مگرعکس پسرمان را جلوی داشبورت نچسبانده ای ؟ من مطمئن هستم که ماشین تو بود .منو از سر خیابان مامان اینا تا اینجا رسوند و پونصد تومن هم گرفت .به همسرم گفتم :ایکاش دعوتش میکردی بیا د تو".
درد دل سالم آقا ،لطفا این درد دل مرا بردار یک جائی بنویس .من از وقتی که یک ساله بودم تا حاال که هفتاد سال ام است ،دوست داشته ام حرف بزنم .اینجا کسی نیست تا به حرف هایم گوش دهد .شش ماه است که از ایران آمده ام پیش پسرم .فقط باید با دیوار حرف بزنم .جائی را هم بلد نیستم تا بروم و از تنهائی در بیایم .به پسرم می گویم برای چه مرا به اینجا آورده ای ؟ آورده ای که بچه ی شیر خواره ات را نگهدارم و برایتان پخت و پز کنم تا تو وزنت بتوانید به سر کارتان بروید و شب ،خسته و کوفته برگردید و با هم اوقات تلخی کنید و آخر سر هم کاسه کوزه ها را سر من بشکنید؟
25
Text مدتی ،مادر بزرگ و پدر بزرگم با ما زندگی میکردند .در کنار هم به ما خیلی خوش می گذ شت .زمانی که ،پسرشان که دائی من باشد مشغول کار شد ،آنها را برد پیش خودش .من و مادرم مرتب به دیدن شان می رفتیم ،تا اینکه آنها از دنیا رفتند.و ما را تنها گذاشتند .من بزرگ شدم و ازدواج کردم .با همســـــــــــــرم به خانه ای جدید رفتیم و مادرم بیشتر تنها شد. هرروز با هم تلفنی صحبت میکردیم .اما نمیدانم چرا تلفن های من به هفته ای یک بار تبدیل شد و دیدارهای هفتگی هم به یک بار در ماه. بهمین خاطر بیشتر مواقع برای مادرم تکست میفرستم . .یک روز عصبانی شد و سرم داد کشید " یا تلفن کن تا صداتو بشنوم یا بیا تا ببینمت ،یا فرستادن تکست را قطع کن". رفتن و تلفن کردنم به مادر همیشه به تاخیر میافتد ،دیگر جرات تکست فرستادن را هم ندارم .اما مادرم هربار که زنگ میزند و تلفنش میرود روی پیام گیر ،انگار اجبارا راهی بجز فرستادن تکست برایش باقی نمیماند .
ساعت سه همه میروند و مهد کودک تعطیل میشود .فقط من میمانم و معلمم .پدرم دیر کرده است .شاید فراموش کرده تا مرا از مهد کودک تحویل بگیرد .به گریه می افتم .معلمم هر کاری می کند ساکت نمی شوم .سخت ترسیده ام .آرام و قرار ندارم .بی تابی ام امانش را بریده است. وقتی پدرم هراسان از راه میرسد ،با چشمانی پف کرده و تنی لرزان در اغوشش فرو میروم .اما هق هق گریه ام تا رسیدن به خانه بند نمی اید. ***** ساعت سه ،میروم بچه ها را از مدرسه می ا ورم . به کارهای خانه مشغول می شوم ،شام را حاضر می کنم .بچه ها را به حمام میفرستم .شوهرم میاید و شام می خوریم .متوجه چراغ چشمک زن تلفن نمی شوم .اما شوهرم اولین کارش گوش کردن به پیام های تلفنی است . .صدای پیام گیر را بلند می کند تا پیغام پدرم را بشنوم .بکلی فراموش کرده ام . یک هفته است که به او سر نزده ام .خودم را بمنزلش میرسانم .وقتی در را باز می کنم تنها گوشه ای نشسته است .زانو به بغل گرفته .هق هق گریه می کند و شانه هایش میلرزند.
قرص های آقا جمال قرص سفید گفت " من خون آقا جمال را رقیق میکنم تا خطر سکته کردنش کم شود" .قرص صورتی گفت " من مراقب فشار خونش هستم تا باال نرود ".نوبت به قرص خاکستری رسید . او گفت " تنظیم کلسترول آقا جمال دست من است .و بعد رو کرد به قرص آبی و گفت :پس چرا تو ساکتی؟ تو به چه درد آقا جمال میخوری ؟ " قرص آبی بلند شد ایستاد و با گردنی راست رو به دوستانش کرد و گفت " من او را از شرمندگی نجات میدهم".
25 Negah - June 2013
سینما
مرگ رى هارى هاوزن پيشگام جلوه هاى ويژه سينمايى
خالق " جيسون و آرگونات ها " و "نبرد تايتانها " پدر جلوه هاى سينمايى مدرن لقب گرفته است نگاه -بخش ادبیات و هنر يكى از ويژگيهاى فيلم هاى كنونى جلوه هاى ويژه تصويرى special visual effectsآنهاست .فيلم Iron Man 3كه هم اكنون در سينماهاى ونكوور در حال نمايش است مثال خوبي براى جلوه هاى ويژه تصويرى است .مقايسه جلوه هاى ويژه تصويرى فيلم هاى كنونى با جلوه هاى ويژه تصويرى فيلم هاى دهه هاى گذشته به خوبى روند پيشرفت را نشان مى دهد اما قطعا بدون تالش پيشگامان و شروع كنندگان اين كار ،تكامل و بلوغ جلوه هاى تصويرى كنونى امكان پذير نبود . رى هرى هاوزن ( )Ray Harryhausenطراح و مجرى و پيشگام جلوه هاى ويژه تصويرى سينمايى و انيميشن سكون -حركت stop motion animation كه نسلى از انيماتورها و طراحان جلوه هاى ويژه تصويرى دست پرورده و تحت تاثير وى بوده اند ٧ ،مى ٢٠١٣در سن ٩٢سالگى در لندن در گذشت.وى با استفاده خالقانه از جلوه هاى تصويرى در فيلم هايى همچون Mighty Joe Young ,: The 7th Voyage of Sinbad و Jason and the Argonautsنامش با جلوه هاى ويژه سينمايى پيوند خورده است . با راه افتادن ژانر فيلمهاى علمى و تخيلى در دهه ١٩٥٠ ،هرى هاوزن به عنوان انيماتور خالق ،مهمترين طراح و مجرى جلوه هاى ويژه تصويرى در آن دهه و دهه هاى ١٩٧٠ ١٩٦٠ و تا اوايل دهه ١٩٨٠بود. كارگردان سينما Terry Gilliamبعد از شنيدن خبر مرگ او،در توييتر شخصى اش نوشت: " آنچه ما در حال حاضر ديجيتالى با كامپيوترها مى كنيم ،رى نيز در سالهاى دور،همان كارها را بدون استفاده از كامپيوتر و ديجيتالى انجام مى داد .اهميت كار "رى " در اين گفته Terryبه خوبى آشكار است . نسلى از انيماتورها ،با كار بر روى فيلم هاى وى رشد و قوام پيــــــــــدا كــــــــــــــــردند ،از فيلم ١٩٥٥ It comes from benethتا فيلم , Clash of Titans ١٩٨١ كارگردانهاى مشهور و صاحب سبكى چون جورج لوكاس ( جنگ ستاره ها ) ،پيتر جكسن ( سلطان حلقه ها ) ،نيك
26
نگاه ژوئن 2013
اما بودجه كار آنقدر كم بود كه وى مجبور شد با بداهه پارك ( واالس و گروميت) و جيمز كامرون ( تايتانيك ،اوتار) همه تكنيكهاى او را كه شامل تركيب پردازى و خالقيت شخصى كار را پيش ببرد .وى تكنيكهاى مدل هاى انيميشنى و زنده بود به دقت مطالعه و بررسى مختلفى را همچون Split - screen rear projection : كردند .جيمز كامرون به ياد هرى هاوزن چنين گفت on overlapping miniature screens " :و تركيب خالقانه من فكر مى كنم همه ما كه در زمينه ى هنر علمى تخيلى Split - screenو animated models را ابداع كرد. و فيلمهاى فانتزى فعاليت داريم ،همه و همه بدون استثنا موجوداتى كه خلق مى كردشگفت آور بودند .وى تخيلى باور داريم كه همگى در پشت سر يك غول انيميشن به نام عجيب و نامحدود داشت . اما يكى از مشهورترين رى هرى هاوزن ايستاده ايم . كارهاى وى فيلم جيسون اگر كارهاى خالقانه وى نبود ما و آرگونات ها مى باشد كه ابدا در جايگاهى كه االن حضور شامل صحنه هيجان انگيز داريم نبوديم . و به راستى در حوزه جلوه هاى جنگ اسكلتها مى باشد كه هرى هاوزن متولد ١٩٢٠در ويژه سينمايى تنها يك نام است كارى پرزحمت و تركيبى از لوس آنجلس بود.سيزده ساله بود كه مترادف با جادوى سينما است انيميشن سكون -حركت و .هيچ تكنسين و يا انيماتورى هنوز حضور بازيگران بود .تصوير كه فيلم كينك كنگ )١٩٣٣( و سكانس جنگ اسكلتها در همچنين فيلم دنياى گمشده نتوانسته از نظر خالقيت جا پاى اين فيلم هنوز زينت بخش ( )١٩٢٥كار -١٩٦٢ ( O' Brienوى گذارد. بسيارى از كتابهاى جلوه )١٨٨٦را ديد كه تأثير عميقى هاى ويژه و كتابهاى تئوريك بر وى گذاشت .فيلم دنياى سينمايى مى باشد . گمشده در باره دايناسورها در وى در سال ١٩٩٢جايزه جنگلهاى آمريكاى جنوبى كه با تكنيك سكون -حركت ساخته شده بود .رى در همايش ويژه اسكار به نام " يك عمر دستاورد سينمايى "را دريافت انيميشن و جلوه هاى ويژه ونكوور در سال ٢٠٠١در باره كرد . اين فيلم چنين گفته بود " :من همواره دايناسورهايى كه تيم برتون ( بازگشت بتمن ،آليس در سرزمين عجايب ، از صخره ها فرو مى افتادند به خاطر مى آورم .آنها سالها ادوارد دست قيچى ) در فيلم "عروس مرده" ذهن من را به خودمشغول كرده بودند . در سالهاى پس Corpse Brideكه در سال ٢٠٠٥ساخته ،يك پيانو را به از جنگ جهانى دوم ،وى نسخه اى سكون -حركتى از ياد او پيانوى هرى هاوزن ناميده بود .در فــــــــــيلم قصه هاى شاه پريان ( ) fairy talesرا ساخت كه توجه Monsters inc.نيز نام رستوران فيلم هرى هاوزن بود. O' Brienرا جلب كرد و سرانجام در سال ١٩٤٩او توانست و براستى در حوزه جلوه هاى ويژه سينمايى تنها يك نام در فيلم Mighty Joe Young با قهرمانــــــــــــــش است كه مترادف جادوى سينما است؛ "رى هرى هاوزن" O' Brienهمكارى كند كه فيلم برنده جايزه اسكار .از اولين فيلمش تا آخرين فيلمش روح خالقانه جلوه هاى ويژه تصويرى او به فيلمها جان مى بخشيد و هيچ بهترين جلوه هاى ويژه شد. تكنسين يا انيماتورى هنوز نتوانسته از نظر خالقيت جا كمپانى برادران وارنر براى جلوه هاى ويژه فيلم The Beast from 20,000T Fathomاو را استخدام كرد ،پاى وى گذارد .
سینما روى پرده سينماهاى ونكوور
The Great Gatsby روايتى از زوال رؤياى آمريكايى
نگاه -بخش ادبیات و هنر فيلم پر هزينه The Great Gatsbyبر اساس رمان سناريست فيلم فرانسيس فورد كاپوال بود و وى هنكام نوشتن فيلم نامه در در خانه فيتز جرالد به سر مى برد. كالسيكى به همين نام از F. Scott Fitzgerald ( )١٨٩٦-١٩٤٠نويسنده برجسته آمريكايى و به فيلم به رمان وفادار بود طراحى صحنه و لباسها بسيار كارگردانى Baz Luhrmannساخته شده است .باشكوه و چشم نواز بود اما با واكنش گرم منتقدين كارگردان استراليايى اين فيلم به خاطر ساخـــــــــت مواجه نشد ،نيويوك تايمز نوشت كه فيلم از حس زندگى سه گانه ,Strictly Ballroom رومئو و ژوليت و مولن تهى است .به نظر مى رسد در آوردن حال و هواى درون روژ شهرت دارد.بازيگر اصلى فيلم لئوناردو دى كاپريو رمان به فيلم كار آسانى نباشد و فيلمهاى ساخته شده بر اساس اين رمان هيچ است .دى كاپريو همچنان در كدام توفيقى در اين جهت اين فيلم هنر بازيگرى خود را نداشته اند. به رخ مى كشد .وى كه بيم تم اصلى فيلم روايتى از آن مى رفت پس از بازى در فيلم موفق تايتانيك درنقشهاى فيلم ويژگى خاصى دارد و آن نمايش زوال روياى آمريكايى است و به زندگـــــــــــــــى كليشه اى و صرفا تجارى تاريخ هنر Art Decoاست .زيبايى Jay Gatsbyميليونرمى ايفاى نقش كند ،آگاهانه شناسى فيلم و هم مواد تبليغاتى فيلم ، پردازد .داستان از سياست جهت بازيگرى خود را تغيير داد و با بازى در فيلمهاى همه بر اساس همين سبك ويژه هنرى و خشونت و خيانت است . آميخته با آن مى گويد و چون كارگردانهايى نقدى بر نوع زندگى غير اسپيلبرگ و مارتين مسئوالنه طبقه ثروتمند اسكورسيسى خود را به جامعه آمريكايى و رفتار عنوان بازيگرى جدى و سبكسرانه جوانان است. صاحب سبك مطرح كرد . قاعدتا فيلم هايى كه فيلم در ژانر درام عشقى قرار مى گيرد .اين رمان فيتز جرالد كه در سال ١٩٢٥تاكنون بر اساس اين رمان ساخته شده اند ،جذابيت هاى خاص خود را داشته اند .مشكل اين فيلمها زمانى نوشته شده و يكى ار شناخته شده ترين رمانهاى قرن بيستم محسوب مى شود .آشكار مى شود كه فيلم ساخته شده با رمان مقايسه The Modern Libraryدو كتاب را به عنوان بهترين مى شود و خواننده رمان حسى را كه فيتز جرالد در پي كتابهاى قرن بيستم معرفى كرده كه اين اثرفيتز جرالد خلق آن در داستان بوده ،در فيلم مشاهده نمى كنند. يكى از اين دو كتاب مى باشد .از اين كتاب اقتباسهاى فيلم اخير نيز از اين قاعده مستثنى نمى باشد .فيلم اما سينمايى و صحنه اى متعددى شده است .اولين فيلم ويژگى خاصى دارد و آن نمايش تاريخ هنر Art Deco ساخته شده بر اساس اين رمان به سال ١٩٢٦بر مى است .زيبايى شناسى فيلم و هم كارزار تبليغاتى فيلم گردد .يك سال پس از انتشار كتاب كه فيلمى صامت براساس همين سبك ويژه هنرى art decoاست ،اين با بازى William Powellبه روى پرده رفت .فيلم با امر طبيعى است زيرا زمان وقوع داستان فيلم در ابتداى استقبال تماشاگران همراه بود اما با واكنش منفى فيتز قرن بيستم است كه مصادف با اوج اين جنبش هنرى جرالد روبرو شد.يكى از آخرين اقتباسهاى سينمايى در است .هشتاد سال پيش " آرت دكو" جريان هنرى دهه هفتاد ميالدى و با بازى رابرت ردفورد و ميا فارو و غالب و در نهايت شكوفايى خود قرار داشت و بعد به
27
تدريج از مركز توجه خارج شد ،اما تاثير آن در سينما بسيار قوى بوده و ردپاى آن حتى در فيلمهاى معاصر نيز ديده مى شود .جنبش هاى هنرى بسيارى وجود داشته كه زمانى درخشش داشته و بعد ناپديد شده اند اما چرا " آرت دكو" همچنان در سينما زنده و مركز توجه است ؟ پاسخ اين سوال را مى توان در دو ژانر متفاوت" علمى ،تخيلى و موزيكال" پيدا كرد.فيلمهاى اوليه اين دو ژانر در زمان شكوفايى اين هنر ساخته شده اند و در فيلمهاى معاصر نيز همچنان از عناصر بصرى و زيبايى شناسى اين سبك هنرى استفاده مى شود .آرت دكو يا هنر تزيينى ، سبكى هنرى بود كه در ابتداى قرن بيستم رواج پيداكرد .شهر پاريس به عنوان مركز اين جنبش شناخته شده بود .اين جنبش هنرى بر معمارى ،تزيينات داخلى ، سراميك ،مد ،طراحى صنعتى ،سينما و هنرهاى ديگر تأثير گذار بود.سبكى تركيبى است كه از تلفيق نمادهاى هنرى سنتى و مواد و تصاوير عصر ماشين استفاده مى كند .از خصوصيات آن ،رنگهاى غليظ،شكل هاى هندسى برجسته ،و تريينات بسيار زياد مى باشد .در ونكوور در سبك آرت دكوساختمان هايى وجود دارد كه از جمله مى توان به city hallشهر ونكوور اشاره كرد. فيلم در سينماهاى مختلف مترو ونكوور در حال نمايش است.
27 Negah - June 2013
موسیقی نگاه -بخش ادبیات و هنر
شخصيت جريان ساز در باره داريوش صفوت و مركز حفظ و اشاعه موسيقى وى
در شماره سوم مجله نگاه و در همين صفحه از برنامه راديويى گلها يادى شد و به نقش آن در شكوفايى ادبيات و موسيقى ايران زمين اشاره گرديد .در كنار برنامه گلهاى راديو بايستى به مركز حفظ و اشاعه موسيقى ملى نيز اشاره كرد كه در سال ١٣٤٧تاسيس شد و با توجه به نامش ،وظيفه اش حفظ و اشاعه موسيقى بود و نقش بسيار اساسى درپرورش موسيقى دانها ،نوازندگان و خوانندگان برجسته كشورايفا كرد و حركت انجام شده در آنجا را به رنسانس موسيقى ايران نيز تعبير كرده اند. برنامه گلها عمدتا توسط شاگردان ابوالحسن صبا اداره مى شد و برنامه اى توليدى بود با تكيه بر سازهاى سنتى و غربى و تركيبى از اركسترهاى كوچك و اركسترهاى بزرگ و به شيوه آهنگسازى غربى بود . مركز حفظ و اشاعه موسيقى توسط داريوش صفوت پايه گذارى شد .متاسفانه به هنگام تهيه اين مقاله ،خبر درگذشت داريوش صفوت درسن هشتاد و پنج سالگى در رسانه ها منتشر شد .صفوت خود نيز از شاگردان صبا بود اما همچون ديگر دانش آموختگان مكتب صبا كه در گلهاى راديو برنامه سازى مى كردند نمى انديشيد. او در مقابل موسيقى عاشقانه گلها به موسيقي عارفانه مى انديشيد و آن نوع موسيقى كه به سنت هاى اصيل موسيقى ايرانى ،چه در آهنگسازى و چه در اجرا وفادار باشد .برنامه گلها در راديو توليد مى شد و صفوت طرح خود را به تلويزيون برد .تلويزيون با مديريت رضا قطبى طرح را پذيرفت و مركز حفظ و اشاعه موسيقى به عنوان يكى از زير مجموعه هاى تلويزيون آغاز به كار كرد. برخالف برنامه گلهاى راديو ،تلويزيون از مركز حفظ و اشاعه انتظار هيچ برنامه سازى نداشت و اين مركز هيچ تعهدى براى ارائه موسيقى به تلويزيون نداشت . داريوش صفوت متولد ١٣٠٧در شهر شيراز بود و نواختن ويولن و سه تار را نزد پدرش آغاز كرد.سپس حبيب سماعى آموزش سنتور را به وى عهده دار شد .وى دانش
28
نگاه ژوئن 2013
آموخته رشته حقوق در دانشگاه تهران بود .براى تكميل هنر موسيقى به مدت ده سال در ارتباط با استاد ابوالحسن صبا بود .در سال ١٣٣٩موسى خان معروفى او را با نورعلى الهى ،عارف ،فيلسوف و موسيقى دان آشنا كرد و اين آشنايى مسير فكرى و اعتقادى وى را تغيير داد .در اواخر سال ١٣٣٩براى تدريس در مركز مطالعات موسيقى شرقى در انستيتو موزيكولوژى سوربن به فرانسه رفت و به موازات آن ،در رشته حقوق بين الملل دكترا ى خود را گرفت . .پس از بازگشت به ايران ،عالوه بر تاسيس مركز حفظ و اشاعه موسيقى ،به تدريس و مديريت در گروه موسيقى دانشكده هنر دانشگاه تهران نيز اشتغال داشت . داريوش صفوت يكى از تاثيرگذارترين شخصيت هاى موسيقى ايران در دهه هاى اخير بوده است .وى اگرچه نوازنده و استادى برجسته بود كه سه تار و سنتور را به خوبى مى نواخت اما جايگاهش در موسيقى ،نه در نوازندگى كه در مديريت و پژوهش آن است .همانطور كه در ابتداى اين مطلب اشاره شد او در مقابل برنامه گلها كه تجليگاه اصلى موسيقى سنتى ايرانى بود با پايه گذارى مركز حفظ و اشاعه موسيقى ،راهى كامال متفاوت از سبك و شيوه گلها برگزيد و هويتى متفاوت براى موسيقى ايرانى قائل شد.مكتبى را در موسيقى ايرانى پايه گذارى نمود .نسلى متفاوت تربيت كرد و جريانى تازه به راه انداخت كه اكنون پرچمدار اصلى موسيقى سنتى ايران به شمار مى روند . داريوش صفوت پس از تاسيس مركز حفظ و اشاعه در سال ١٣٤٧با دقت در ميان دانشجويان موسيقى جستجو كرد و تعدادى دانشجو انتخاب كرد كه از نظر اخالق و استعداد برتر از ديگران بودند و آنها را جهت آموزش به مركز حفظ و اشاعه برد .عالوه بر صفوت ،استادان ديگرى همچون نورعلى برومند،سعيد هرمزى ،كريمى ،فروتن ،بهارى عبدالله دوامى و ...در مركز تدريس مى كردند..محمد رضا لطفى ،پرويز مشكاتيان ،حسين عليزاده ،جالل ذوالفنون ،طاليى ،كامكارها،مجيد كيانى ،داود گنجه اى،داريوش
پيرنياكان ،ناصرفرهنگ فر ،پريسا ،رضوى سروستانى و ...كه همه از ستونهاى موسيقى اصيل ايرانى در دهه هاى اخير هستند همه و همه از شاگردان و دانش آموختگان داريوش صفوت و مركز حفظ و اشاعه موسيقى هستند .حتى محمد رضا شجريان نيز اگرچه از خوانندگان برنامه گلها بود اما در همين مكتب صفوت و با هم نشينى با شاگردان مركز حفظ و اشاعه به آن شجريانى كه مى شناسيم بدل شد. داريوش صفوت تنها شخصيت نامدار تاريخ موسيقى ايران است كه هم زمان داراى چند وجه مهم بود :استعداد واالى هنرى ،توانايى ادراك عميق هنر( هم در وجه آگاهانه و هم به صورت شهودى ) قدرت چشمگيردر نوازندگــــى سه تار ( به صورت نوازنده اى خالق و داراى توان تصرفات اصيل ) و توان مديريتى بسيار باال.در هنگام مديريت مركز ،اخالق گرايى و منزه بودن موسيقيدان برايش بسيار مهم بود .براى همين به غير از آموختن موسيقى ،مباحث ديگرى همچون فلسفه هنر وجهان بينى يك هنرمند و ...هم آموزش داده مى شد و حتى كالس يوگا كه در آن زمان خيلى اتفاق خاص و ويژه اى بود نيز جزو برنامه هاى آموزشى مركز بود.داريوش صفوت هميشه مرد پشت پرده موسيقى بود و از اين رو خارج از جرگه اهل موسيقى شهرت همگانى نيافت ،حال آنكه تحولى تاريخى درموسيقى ايرانى آفريد.طرح نويى كه در موسيقى ايرانى در انداخت در تضاد و تناقض با موسيقى رايج آن دوران نبود بلكه مكمل آن بود و رنگ و بويى تازه به موسيقى ايرانى بخشيد. با درگذشت او ،فصلى از تاريخ معاصر موسيقى ايران تمام شد. منابع : سايت شخصى داريوش صفوت نوشته هاى حسين عليزاده ،داود گنجه اى ،داريوش پيرنياكان ،علىرضا مير علينقى و مهرداد فرهمند در روزنامه اعتماد چاپ تهران و وب سايت بى بى سى فارسى
Classified
29 Negah - June 2013
آگهی
29
کتاب
كتابفروشى با بيش از يك قرن قدمت
Barnes & Noble Booksellers
نگاه -بخش ادبیات و هنر در ونكوور كتابفروشى هاى زنجيره اى Indigoبراى در اين سالهاى طوالنى اين كتابفروشى دمى از رشد عالقمندان به كتاب حكم پاتوقى را دارد كه مى توان و توسعه باز نمانده و حتى در سالهاى ركود و بحران ساعتها در آن جا نشست و در دنياى كتـــــــــاب و اقتصادى آمريكا در دهه سى ميالدى نيزروند رو به مجله هاى تازه انتشار يافته غرق شد .قهوه اى نوشيد رشد خود ادامه داد. و به ورق زدن و خواندن كتابها مشغول شد و در انتها كتابفروشى كوچكى در يكى از محله هاى شهر نيويورك در صورت عالقمندى كتاب يا مجله اى خريدارى و در طى ١٢٧سال تالش بى وقفه و پايدار اكنون به محل را ترك كرد .اين كتابفروشى ها براى كودكان نيز جذابيت بزرگترين كتابفروشى جهان تبديل شده است .اين خاص خود را دارد سرزدن به Indigoدر كنار زمين هاى بازى شركت در حال حاضر ٦٨٩فروشگاه در سرتاسر آمريكا ،پاركها و مراكز تفريحى نيز جزو دلمشغولى هاى بچه هاست .دارد و عالوه بر آن با ٦٦٧شعبه دانشگاهى خود ،در كتابفروشى هاى زنجيره اى Barnes & Nobleمشابه حال سرويس دهى به بيش از ٤ /٦ميليون دانشجو و افراد دانشگاهى در سرتاسر Indigo آمريكايى آمريكا مى باشد. است و مطمئنا اگر افزودن كافه به كتابفروشى در سفرى به آمريكا داشته ايد حتما آن را ديده كتابفروشى كوچكى در يكى از محله سال ١٩٩٣آغاز گرديدو در شعبه نيوجرسى Barnes & Noble ايد .اين كتابفروشى هاى شهر نيويورك در طى ١٢٧ اولين Starbucksشروع به كار هاى زنجيره اى امسال سال تالش بى وقفه و پايدار اكنون كرد و به تدريج به بقيه فروشگاه ١٢٧ساله شد .سال به بزرگترين كتابفروشى جهان ها نيز كافى شاب اضافه شد تا ١٨٨٦و در نيويورك تبديل شده است خواندن كتابى همراه با نوشيدن بود كه دانش آموخته قهوه اى لذت بخش تر باشد. دانشگاه هاروارد به نام Gilbert Clifford Noble به عنوان فروشنده دركتابفروشى Authur Hinds & Company استخدام شد، هشت سال بعد در سال Noble ١٨٩٤شريك تجارى اين كتابفروشى شد و تابلوى آن به Hinds & Noble تغيير نام داد .در سال ١٩١٧نوبل سهم شريك خود را خريدارى كرد و در همان سا ل با William Barnes شريك شد و تابلوى موجود كتابفروشى با نام جديد Barnes & Nobleتعويض شد .نامى كه همچنان نيز ديده مى شود.
30
نگاه ژوئن 2013
Classified
آگهى
استودیو کالغ سفید تقدیم می کند: ساخت انیمیشن، موزیک کلیپ (سینمایی و تبلیغاتی) و گرافیک تصویری
کالس های آموزشی
کاریکاتور چهره کارتون مطبوعاتی با همکاری خانه فرهنگ و هنر ایران
)Persian(Culture(and(Art(Institute((PERCAI &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&Units&10&& 11*1583&Pemberton&Ave,&North&Vancouver,&BC,&V7P&2S4
&&&&&& &&www. percai .com&&&&&&&&&&&778.889.4820&&&&&&&&&&info @ percai .com
با مدیریت افشین سبوکی کاریکاتوریست ،انیماتور ،تصویرگر _ برنده جوایز متعدد از مسابقات بین المللی تصویرسازی و کاریکاتور _ داور 2دوره دوساالنه بین المللی کاریکاتور تهران _ عضو هیئت علمی «خانه کاریکاتور ایران» عالقمندان جهت ثبت نام در کالسها می توانند با شماره تلفن های 778.889.4820 :یا : 778.898.4575تماس بگیرند.
ﻁﺭﺍﺣﯽ ﻧﻘﺎ ﺷﯽ
ﭘﻳﺎ ﻧﻭ
ﮔﻳﺗﺎ ﺭ
ﺁﻭﺍﺯ ﻭﻳﻭﻟﻥ
2224B Clarke Street Port Moody, B.C.
31
31 Negah - June 2013
نگاهی دیگر
غير از اين نبود .راديو تازه آمده بود و تلويزيون هم كه نبود .هيچ چيز نبود و عشق مردم فقط همين بود٤". سعدى افشار از تحتانى ترين اقشار جامعه برخاسته بود ،بى خانه و كاشانه و كس و كار .بى ثروت ،مقام، رفاه ،آينده و بى سواد و خط و كتاب و دانشگاه .اما در عوض استعداد و جوهرى داشت و دقت و هوشى يگانه كه حرمان زندگانى و نامهربانى روزگار به او آموخته بود.واكنش او به همه مرارت هايى كه در خانواده ناپايدار،فضاى نامطلوب كارو جامعه بى رحم و بى تفاوت ديده بود ،صفاى روح ،شيرينى بى حد زبان ،فروتنى فروان،و ابتكارهاى يگانه اش در صحنه نمايش بود.او در هر گروهى كه پا مى گذاشت احترام بر مى انگيخت و در هر تماشاخانه اى كه بازى مى كرد مركز شور و توجه بود ،زيرا با حضور ذهن ،گرماى نفس و گيرايى بازى اش مى توانست در طول اجراى يك نمايش ،بى وقفه مركز ثقل صحنه ،كانون طنز و خنده هاى بى امان تماشاگران باشد.موتور نمايش همواره ابتكارهاى او بود و جذابيت صحنه از صداى زنگ دار و نقره اى او آغاز مى شد .جناس طنز ،لغز و تكه هايى كه مى گفت بى نظير بود و حاضر جوابى اش همواره بجا ،بسيار سرضرب و غافلگير كننده ادا مى شد و اگرچه در بداهه گويى هايش تند زبان و هزال بود اما هرگز از دايره ادب خارج نمى شد و به دامن جلف بازى، سطحى نگرى و اطوارهاى سخيف نمى افتاد. بعد از مهدى مصرى كه با فقر و نابينايى از جهان رفت ،او نام آورين چهره سياه نمايش هاى تخته حوضى ايران است .او همه جا كار كرد .از آوارگى گروهش در شهرستان ها گرفته تا مجلس عروسى بنگاههاى شادمانى و از رستورانهاى شبانه تهران گرفته تا بزرگ ترين عرصه جشن هنر شيراز .تماشاخانه " حافظ نو" كه او سال ها در آن بازى مى كرد در محله بدنام تهران واقع بود ،و اين به مدد فرخ غفارى بود كه تئاتر آنها را به عنوان يك نمونه درخشان تئاتر مردمى در جشن هنر شيرازبه جامعه هنرى و چهره هاى بزرگ درگذشت سعدى افشارسلطان طنزوكمدى وآخرين بازمانده نمايشهاى سنتى سياه بازى تئاتر جهان شناساند و اينگونه بود كه سعدى افشار و نمايش روحوضى براى جامعه ايرانى و هنرمندان جهان يك باره كشف شدند. حرمت سعدى و ارج تئاتر فراموش شده روحوضى از نگاه -بخش ادبیات و هنر نخستين بار در سال ١٣٣٠ آن پس بود و از آن تاريخ به بعد به روى صحنه رفت.او از "دوست داشت وقتى بازى مى كند صداى قهقهه مردم است كه سعدى افشار و روحوضى فرخ غفارى بود كه تئاتر آخرين بازمانده هاى نمايش را بشنود .البد در طى بيش از شصت سال سياه شدن ، ديگر به محله بدنام بر نگشتند و سياه بازى در ايران بود. روحوضى را به عنوان يك نمونه به شنيدن اين صدا معتاد شده بود .از او با لفظ نجيب در الله زار مستقر شدندو اگر اين "وى چهره اى جذاب ، درخشان تئاتر مردمى در جشن يادكرده اند وچقدر اين عنوان برازنده نام " سعدى اتفاق نبود ،نه دولت وقت و نه خالق ،هوشمند و بسيار و هنرى جامعه به شيراز هنر افشار " است .اين عبارت مظهر قدرشناسى و تواضع مردم هيچ كدام معيشت ،حرمت مردمى بود كه خالقيت هاى جهان تئاتر بزرك هاى چهره است .از هيچكس هيچ توقعى نداشت .در حالى كه بايد انسانى و امنيت اجتماعى آنها را پنجاه سال اخير نمايش سعدى كه بود اينگونه و شناساند توقع مى داشت .هنرمندى بود كه شصت سال مردم پاس نمى داشتند .چندان كه روحوضى بدون حضور و كار را خنداند و وقتى مرد ،غمگين و بيمار بود " ...بشكن براى روحوضى نمايش و افشار ثمره ٦٠سال كار سعدى افشار و نام او معنا ندارد ".سعدى بشكنه ،بشكن ،من حتى يك آپارتمان كوچك هم جامعه ايرانى و هنرمندان جهان افشار از آشنايى اش با سياه در سعدى و " ... بشكنم اينجا نمى شكنم،بشكن، نبود. به يك باره كشف شدند. بازى چنين ياد مى كرد: آخرين حضورش روى صحنه ،مردم را گريانده بود". " من از ٨،٩سالگى در يك سعدى افشار در ٣٠فروردين ١٣٩٢از دنيا رفت . عروسى سياه بازى ديدم و شيفته اين كار شدم .تا آن متولد ١٣١٣در تهران بود.وى بازيگر نقش سياه در زمان نديده بودم .آن موقع در عروسى ها چيز ديگرى نمايش هاى سياه بازى و يا روحوضى بود .براى
" عاليجانب سياه"
32
نگاه ژوئن 2013
شعر
نگاه
چند شعر از عبدالقادر بلوچ از مجموعه شعر " يك آسمان اندوه" ١ در كوچه پسكوچه هايى گمشده ام كه نگاه تو آنجا خورشيد است من بد سرانجامى ام را گريه مى كنم ******* ٢ يك لحظه اينجا بايست مى خواهم خودم را در تو نگاه كنم
٥ نااميدم ببين مرا نگاه تو ٨ طعم اميد مى دهد چشمانم را در كوير نااميدى ******* خواهم كاشت اگر باشد اميد بارش نگاهت ٦ ******* از غمباران زندگى به تو مى گريزم نگاهت باران خنده ات جوانه ى اميد
*******
*******
Photo Hamid Payombarnia
٣
******* ٤
چند كلمه و نگاه تو مى شود يك شعر
با نگاهت جارو مى كنى بغضى را كه شكسته در گلويم
٩ ٧ درونم كويرى مى زند فرياد كوير سبزم كن آب ،خواب مى بيند با نگاهت دل من ******* نگاه تو را ١٠ ******* وقتى نگاه تو چون باران مى بارد من جوانه مى زنم *******
******* 33
33 Negah - June 2013
نگاه اقتصادى
موفقيت يك سرمايه گذارى در گرو فهم و مديريت درست ريسك است نگاه -بخش اقتصادی
ريسك پذيرى
ا غلب مردم بطور ناخودآگاه در زندگى روزانه شان با ريسك روبرو مى شوند. چه گذشتن از عرض يك خيابان شلوغ ويا سوار هواپيما شدن و يا حتى سفارش يك غذاى اشتها آوردر يك رستوران تازه افتتاح شده باشد ،ريسك پذيرى جزيى از زندگى روزانه است .طبيعى است كه تصميم گيرى در باره هر نوع سرمايه گذارى ،مستلزم پذيرش ريسك آن نيز مى باشد .بعضى ريسك ها بسيار ساده هستند ،مشابه ريسك عبور از عرض يك خيابان شلوغ ،اما ريسك هايى هستند با پيچيدگى هاى خــــــــاص كه بسيار هول انگيــــــــــز به نظر مى رســـــــــــند. سرمايه گذارى با خطر پذيرى عجين است و اينكه بدون در نظر گرفتن ريسك ،نبايد انتظار برگشت مالى مناسب از پولى كه سرمايه گذارى مى شود داشت .وقتى فردى در بورس سهام سرمايه گذارى مى كند دو نوع ريسك را مد نظر بايد داشته باشد .ريسك باال رفتن ارزش سهام كه ريسك بسيار دلپذيرى است و با باال رفتن ارزش سهام ،فرد از منفعت مادى آن بهره مند مى شود .در همان زمان ريسك پايين رفتن ارزش سهام نيز بايستى در نظر گرفته شود كه ارزش سهام كاهش يافته و فرد بطور موقت ،متحمل زيان مى شود . به عبارت ديگر حتى ايمن ترين نوع سرمايه گذارى نيز شامل نوعى ريسك مى گردد :گذاشتن پول در حساب پس انداز بانكى با باالترين ميزان بهره )high interest saving account( كه در حال حاضر در بانكهاى كانادايى كمتر از ٢درصد مى باشد .ريسك بااليى آن محدود به همان ٢درصد است و شايد تصور شود كه اين سرمايه گذارى ريسك پايين رونده ندارد كه البته چنين نمى باشد و در اين سرمايه گذارى از تأثير تورم ( ) inflationو ماليات ( ) tax بر ميزان واقعى بهره برگشتى نبايد غفلت كرد كه در واقع همان ريسك پايين رونده اين نوع سرمايه گذارى است .تركيب تورم و ماليات همان سود اندك را مى بلعد و و فرد با يك زيان مطلق روبرو مى شود. اجتناب از ريسك پذيرى به معناى نه گفتن به بهره ورى درست از سرمايه گذارى است .نمى توان به اهداف سرمايه گذارى نائل شد مگر آنكه به جاى اجتناب از ريسك ،با آن روبرو شد وبه راههاى درست مديريت ريسك اندشيد و آنها را پيدا كرد .
كليد سرمايه گذارى موفق 34
نگاه ژوئن 2013
نگاه اقتصادى براى دست وپنجه نرم كردن با ريسك ،فلسفه اى وجود دارد:ابتدا بايستى كليه ريسك هاى احتمالى مرتبط با سرمايه گذارى را شناسايى كرد ،خوب آنها را فهميد و بعد ا قدام به سرمايه گذارى كرد .براى شناخت بهتر ريسك هاى احتمالى مرتبط با سرمايه گذارى ، بدنيست به مثال زير توجه شود :فرض كنيد كه قرار است سهام يك شركت كانادايى فعال در اكتشافات معدنى خريدارى شود و با اين هدف كه سهام آن شركت تحت تأثير بخش معدن كانادا خواهد بود .اما بعد مشخص مى گردد كه ارزش سهام آن شركت ، بيشتر از آنكه تحت تأثير بخش معدن و يا اقتصاد كانادا باشد در ارتباط مستقيم با اقتصاد چين است .اين ريسكى است كه شايد اصال به ذهن نيامده باشد. براى شناخت كامل ريسك نياز است كه احتماالت • ريسك كارى ( ) Business riskكه به عملكرد مختلف را براى هر نوع سرمايه گذارى خاص در نظر شركتى كه سهامش به بازار عرضه شده ،مربوط مى گرفت ،مثال نوع عملكرد آن ريسك را در محيط يك بازار باشد .البته اين ريسك عالوه بر اينكه شامل عملكرد يك نرمال و يا تحت شرايط سخت و طاقت فرسايى همچون سهام خاص و يا يك شركت شده ،مى تواند به تماميت بحران اقتصادى سالهاى ٢٠٠٨و ٢٠٠٩سنجيد. يك صنعت ،منطقه و يا يك كشور نيز تعميم يابد. چنانچه همه اين احتماالت را بتوان قبل از سرمايه گذارى در نظر گرفت آنگاه فرد قادر است با سرمايه • ريسك نقد شدن ( : ) Liquidity riskبدان مفهوم گذارى خود بدون هيچ بيمى همراه شود حتى اگر است كه آيا سرمايه گذارى به سرعت قابليت فروش شرايط نيز به مرور سخت تر شود. در بازار دارد؟بازار اكثر سهام و اوراق قرضه بازارى طبيعى است كه اگر قرار است در سرمايه گذارى ريسك است كه خريد و فروش در آنها با سرعت و سادگى نيز در نظر گرفته شود ،بايستى صورت مى پذيرد .ريسك نقد مطمئن شد كه امكان شدن بيشتر مبتال به سرمايه ريسك پذيرى ،ميزان برگشت بهره ورى از اين ريسك پذيرى گذاريهاى ديگر از قبيل امالك نيز وجود دارد. ) ) real estateسكه هاى سرمايه گذارى را تعيين مى قرضه اوراق در سرمايه گذارى نادر و آثار هنرى و آنتيك كند .حذف كردن ريسك ) ) bondsنيز كامال ايمن و مى گردد. بدون ريسك پذيرى نيست در سرمايه گذارى مترادف با ريسك تمركز گرايى .اوراق قرضه در ارتباط مستقيم رساندن سود به پايين ترين ) : ) Concentration risk با نرخ بهره ( ) interest rateحد ممکن است . مثال كالسيك اين نوع ريسك مى باشد.اگرچه بازده اوراق شامل شركتهايى مى شود قرضه دولتي كامال تضمين شده كه يك فعاليت اقتصادى چند است اما مشكل آن است كه بعد ميليون دالرى ساخته و تمام از خريد اوراق قرضه ،نرخ بهره تمركز كاريشان به آن وابسته باال برود ،در اين صورت سرمايه گذارى انجام شده از است .همچنين اين قضيه شامل كارمندانى نيز مى افزايش نرخ بهره ثمرى نخواهد برد .البته عكس آن نيز شود كه تعداد زيادى از سهام محل كارشان را خريدارى صادق است :ارزش اوراق بهره افزايش مي يابد چنانچه مى كنند .در صورتيكه آن شركت با مشكلى روبرو شود نرخ بهره كاهش يابد. اين كاركنان نه تنها شغل خود را از دست مى دهند ريسك ها در سرمايه گذارى به شكلهاى مختلفى ظاهر بلكه سرمايه هاى آنان نيز از بين مى روند .بحث همان مى شوند و همه انواع سرمايه گذارى از بورس ســــهام ضرب المثل است كه همه تخم مرغ ها را نبايد در يك گرفته ،تا اوراق بهادار و بقيه سرمايه گذاريهاى ايمن ،سبد چيد،سرمايه گذارى نيز نبايستى منحصر به يك در معرض ريسك هاى خاص خود هستند.در اينجا به نوع شركت يا صنعت خاص باشد طبقه بندى انواع ريسك اشاره اى مى گردد: مردم بايستى به اين مفهوم را به درستى درك كنند كه ":ريسك پذيرى ،ميزان برگشت سرمايه گذارى را • ريسك بازار ( ) Market riskكه هم بر بورس تعيين مى كند .حذف كردن ريسك در سرمايه گذارى سهام ( ) stockو هم بر اوراق قرضه ( )bondsتأثير مترادف با رساندن سود به پايين ترين حد ممكن مى گذارد و ريسكى است كه ناشى از تغييرات سراسرى است". در بازار است و ارزش يك سرمايه گذارى را كاهش مى دهد اين ريسكى است كه قيمت سهام و كاالها يى چون غالت و فلزات گرانبها( ) Commodityرا تغيير مى دهد ويا نرخ بهره و نرخ تبديل ارزها ( )currencyرا نيز دستخوش تغيير قرار مى دهد. • ريسك اعتبارى ( ) Credit riskبه سرمايه گذارى در اوراق قرضه ( )bondsمربوط مى شود .هر چقدر ريسك اعتبارى شركتى كه اوراق قرضه را عرضه مى كند باالتر باشد بالطبع سرمايه گذار از نرخ بهره باالترى بهره مند مى شود .به همين خاطر است كه اوراق قرضه با ريسك باالتر به اوراق قرضه با بازده باالتر ) ) high - yield bondsنامگذارى مى شوند .همچنين ريسك اعتبارى شامل كشورها نيز مى شود ،چنانچه اوراق قرضه صادره از طرف كشورهاى مشكل دارى مانند يونان و كشورهاى جنوبى اروپا داراى نرخ بهره باالترى مى باشد.
35
35 Negah - June 2013
نگاه دوم
وقايع نگارى عكس "بوسه شورش ٢٠١١ونكوور " در آستانه دومين سالگرد آن نگاه -بخش گزارش به دومين سالگرد شورش و بلوا در ونكوور پس از باخت تيم هاكى ونكوور به بوستون نزديك مى شويم .ونكوور خود را براى جشنى بزرگ آماده كرده بود . هفتمين مسابقه بين Vancouver Canucksو Boston Bruins در دور پايانى Stanley Cupدر روز چهارشنبه ١٥جون ٢٠١١برگزار گرديد و بر خالف انتظار با پيروزى و قهرمانى بوستون به پايان رسيد . انرژى متراكمى كه در هفته هاى گذشته اش با راه انداختن كاروان شادى خود را نشان مى داد اين بار جنبه تخريبى به خود گرفت و داون تاون ونكوور را به آتش و تخريب كشاند .عكسهاى اختصاصى مجله نگاه را از روزهاى قبل از شورش و در روز شورش را به ضميمه مطلب مى بينيد .اما عكسى كه در ميانه اين آشوبها گرفته شد به عكسى تاريخى و ماندگار بدل شد .عكس به سرعت از همه رسانه ها پخش شد .
36
نگاه ژوئن 2013
عكس دختر و پسر جوانى را نشان مى دهد كه در خيابان دراز كشيده و در حال بوسيدن يكديگر بودند. عكس در نگاه اول بسيار عجيب به نظر مى رسد. در هنگامه آشوب و شورشى كه خيابانهاى داون تاون ونكوور را فرا گرفته بود و در ميان خيل پليس هاى ضد شورش و و دود و آتش ،دختر و پسرى سرخوشانه و بى تفاوت به آنچه در اطرافشان مى گذرد در وسط خيابان دراز كشيده و در حال بوسيدن يكديگر بودند.نوع پوشش دختر و نوع دراز كشيدن نيز موضوع را جذاب تر جلوه مى دهد.اما اين صحنه چگونه شكل گرفت و اين دو عاشق سرخوش چه كسانى هستند؟ ٢٥ Alexandra Thomasساله از كوكيتالم به اتفاق دوست پسر استراليايى اش Scott Jonesسى ساله تصميم مى گيرندبعد از ديدن مسابقه هفتم هاكى در خانه دوستشان واقع در West End به
خيابان Granvilleبروند تا از نزديك در حال و هواى مردم پس از آن باخت غير منتظره قرار بگيرند .هر دو مدتى در قلب شورش ها و ناآرامى ها قرار مى گيرند و سعى مى كنند به سمت ايستگاه ترن هوايى گرانويل بگريزند كه با دسته اى از پليس ضد شورش كه در حال پاكسازى خيابانها بودند روبرو شده و با ضربه آنها به زمين مى افتند .در حاليكه بر زمين افتاده اند پسر با نوازش دختر تالش مى كند كه اورا بلند كرده و از محل دور شوند كه عكس بوسه در دوربين Richard Lam عكاس خبرى ثبت مى شود .
نگاه دوم اسكات جونز در باره ماجرا چنين مى گويد " :من فقط داشتم تالش مى كردم كه الكساندرا را آرام كنم .ما هر دو با ضربه پليس به زمين افتاده بوديم .ما جزو شورشيان نبوديم ،فقط آن وسط گير كرده بوديم و سعي مى كرديم خودمان را از معركه بيرون بكشيم كه با حمله پليسهاى ضد شورش كه سپر و باتوم در دست داشتند مواجه شديم .الكساندرا وحشت زده شده بود و من فقط داشتم او را آرام مى كردم ". همه ماجرا در يك لحظه اتفاق افتاده و اين موقعيت شناسى عكاس ونكوورى Rich Lamبود كه چنين عكس دراما تيك و داستانگويى را ثبت مى كند . آلكسندرا مطمئن نيست چگونه بر زمين افتاد اما يك شاهد عينى گفت هنگامى كه پليس ضد شورش در حال پاكسازى خيابانها از شورشيان بود ضربه اى به آن دختر مى خورد و بعد با فشار پليس بر زمين مى افتد . الكساندرا نيز در باره آن شب چنين مى گويد " :من خيلى ترسيده بودم ،هيچ وقت در چنين موقعيتى قرار نكرفته بودم ،دچار اضطراب شده بودم و وضعيت ترسناكى بود ومن حقيقتا درمانده بودم كه در دور وبرم چه اتفاقى دارد مى افتد . خوب به نظر مى رسد بوسه ثبت شده در عكس از نوع بوسه عاشقانه و سرخوشانه نبوده ،دختر و پسر در مهلكه اى گير كرده و به دنبال راه فرارى بودند كه با ضربه پليس به زمين مى افتند .آنها در زمان نامناسب ،
در محل نامناسبى قرار گرفته بودند . پس از انتشار عكس ،اين زوج مورد توجه رسانه ها قرار گرفتند و همه به دنبال آن بودند كه بدانند آنها كيستند و در آن غوغا چنان بوسه اى چه مفهومى داشته است؟ در حال حاضر الكساندرا و اسكات در استراليا زندگى مى كنند و آن عكس در اتاق خوابشان به ديوار آويخته شده است .
Photographer Mohammad Fazlali
37
37 Negah - June 2013
آگهى
Classified
Tel: 604.313.8411
!HOME ... WHERE YOUR STORY BEGINS THE
SHEIKHY
TEAM
604.638.0770
Rose
Nima
Hooman
SHEIKHY.COM
NIMA SHEIKHY
Personal Real Estate Corporation
604.317.6090
ROSE SHEIKHY
604.616.9009
HOOMAN SHEIKHY
Personal Real Estate Corporation
شرکت ساختمانی با بیش از ده سال سابقه کار در ونکوور بزرگ
604.773.4080
EMRISE ConstructionÊLtd.
* مشاوره رایگان جهت انتخاب زمین و پروژه ساختمانی
* ارائه خدمات مهندسی جهت تهیه نقشه های معماری و مهندسی مورد نیازشهرداری
* پیگیری و اخذ پروانه ساختمان
* مدیریت پروژه و اجرای ساختمان مورد نظر شما
* مشاوره و انتقال تجربه ساخت به صاحبان زمین که شخصأ عالقه به مدیریت ساخت منزل خود دارند
TEL: (604) 218.4185 FAX: (604) 921.4436
WEB: www.Emrise.ca TEL: (604) 218-4185 Email: info@Emrise.ca FAX: (604) 921-4436 WEB: www.Emrise.ca Email: Saeed@Emrise.ca
Supernal Arts.com
مدرسه هنرهای زیبای پشتوانۀ ما سال ها تجربۀ استادان دانشگاههای هنر می باشد.
§رشته های کارگاهی:
§نقاشی (رنگ روغن ،آبرنگ ،اکریلیک)
§مجسمه سازی
§تصویر سازی
§کالسهای تئوری:
§مبانی هنر
§تاریخ هنر(جهان و ایران)
§فلسفه هنر
§آموزش مفاهیم در نقاشی کودکان
§تجزیه تحلیل آثار هنرهای تجسمی
§دیجیتال آرت
§گرافیک(طراحی پوستر ،بسته بندی ،طراحی لوگو ،آرم)
§طراحی (اندام انسان ،طبیعت بیجان ،طراحی ذهنی ،بعالوه تکنیک های مختلف طراحی،از قبیل اتچینگ )
در ضمن پنج شنبه اول هر ماه از ساعت ۴تا ۶بعدازظهر کارگاههای نقد و
کالس ها به دو صورت ترمی و آزاد برگزار می شود.
(به دلیل محدودیت جا ،با تعیین وقت قبلی حضور برای عموم آزاد است)
استفاده نمایند پس از پایان دوره دیپلم مدرسه اهدا خواهد شد.
بررسی آثار هنری برپا می باشد
38
نگاه ژوئن 2013
به آن دسته از دانشجویانی که به صورت ترمی از کالس ها
آموزش هنر،هنر است.
http://www.supernalarts.com
info@supernalarts.com 100 East, 3rd Street North Vancouver BC V7L 1E6
Classified
39 Negah - June 2013
آگهى
39
HOME��COUTURE Galleria of Fine Furniture
Elegant, Luxury, Art & Beauty with variety collections of fine furniture
ROLF BENZ
The largest furniture brands showroom
in Canada
The first Rolf-Benz Gallery in Canada “Made in Germany” in Home couture 1311 United Boulevard Coquitlam, BC V3K 6V3 www.homecouture.ca
2013 نگاه ژوئن