٢
• ﺻﺒ
ﺮﻛ ﻦ ﭘ ﺪ ﺭ
• ﺑﻬﺎ ﺭ ﺩ ﺭ ﻭ ﻧﻜوﻭﺭ
Negah Magazine . Volume One Issue Two . March 15,2013
• ﺑﻬﺎﺭ ﺩﺭ ﺑﻬﺎﺭ ؛ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺍﺧﺘﺼﺎﺻﻰ ﻣﺠﻠﻪ ﻧﻜﺎﻩ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﺎﺩﺭ ﻛﻠﭽﻴﻦ
Negah Magazine Photo by : Hamid Payombarnia
• ﻟﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﺳﻴﺎﺗﻞ
• ﺍﺳﻜﺎﺭ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ :
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺪﺍﺭ ﺳﻴﻨﻤﺎﻯ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪﻳﺶ
• گوگوش ﻭ ﺁﻭﺍﺯ ﭘﺎﻳﺎﻧﻰ ﻓﻴﻠﻢ ﺳﻔﻴﺪ ﺑﺮﻓﻰ
• Woodward'sﻭﻧﻜوﻭﺭ ﻭ ﻧﻘﺶ
ﻳﻚ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﻇﻬوﺭ ﻭ ﺳﻘوﻁ ﺁﻥ
• CAR2GO
Negah - March 15,2013
2
نگاه 15مارچ 2013
نگاه اول
بوى عيدى ،بوى توت ،بوى كاغذ رنگى بوى تند ماهى دودى وسط سفره نو شادى شكستن قلك پول وحشت كم شدن سكه عيدى از شمردن زياد بوى اسكناس تا نخورده الى يك كتاب برق كفش جفت شده تو گنجه ها ...
محمد فضلعلى
•ب هار د
ر ونكوور
Negah Magazine . Volume One Issue Two . March 15,2013
• بهار در بهار ؛ مصاحبه اختصاصى مجله نكاه با استاد نادر كلچين
• لنين در سياتل
• اسكار هشتاد و پنجم :
همچنان بر مدار سينماى ساده انديش
• گوگوش و آواز پايانى فيلم سفيد برفى
• Woodward'sونكوور و نقش
يك خيابان در ظهور و سقوط آن
• CAR2GO
Negah - March 15,2013
ﺳﺮﺩﺑﻴﺮ ..........................
ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻀﻠﻌﻠﻰ
ﻃﺮﺍﺡ ...........................
ﺍﻓﺸﻴﻦ ﺳﺒﻮﻛﻰ
ﺁﮔﻬﻰ
................................ﻣﮋﮔﺎﻥ ﺑﺎﺑﺎﻳﯽ
ﻋﻜﺲ .................................ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻀﻠﻌﻠﻰ ﺣﻤﻴﺪ ﭘﻴﻤﺒﺮﻧﻴﺎ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﺷﻮﺭﺍﻯ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎﻥ
فهرست ﻣﻮﺿﻮﻉ
صبر ك
ن پدر
Negah Magazine Photo by : Hamid Payombarnia
همراه و هم نفس با بهار دلنشين ،دومين شماره مجله نگاه پيش روى شماست .شماره اول مجله كه در نيمه دوم فوريه درآمد ،با چشمانى نگران و مشتاق در انتظار دريافت بازخورد آن در ميان مخاطبين بوديم .مطمئن نبوديم كه در اين وانفسا و با وجود نشريات متعدد ،آيا اين مجله كوچك و كم حجم نظرها را به خود جلب مى كند؟ و آيا نگاهى به "مجله نگاه " مى شود ؟ حقيقتا بگويم كه انتظار چنين استقبالى را نداشتيم .از همه به خاطر انرژى مثبتى كه به ما دادند بى نهايت سپاسگذاريم .
شهيار قنبرى چقدر زيبا ،حس و حال عيد نوروز و سال نو را در اين ترانه دميده است .نوروز و سال نو ،من را همچون اين ترانه به كودكيهايم مى برد ،تالش همه در خانه براى استقبال از بهار ،خانه تكانى ها ،خريد لباس نو ،خريد آجيل ،شيرينى و ميوه ،ديد و بازديدها ،عيدى گرفتن ها ،به تماشاى برنامه هاى نوروزى تلويزيون نشستن و ١٣روز مدرسه نرفتن و انجام ندادن تكاليف عيد تا روزهاى آخر تعطيالت وبعد هول هولكى اتمام كردنشان و اين سوال بى جواب كه چرا معلم ها با تكليف عيد ،جشن سال نو بچه ها را خراب مى كنند؟ دلم براى كودكى ام تنگ شده ،براى صفا و صميميت و يك رنگى بچگى ،براى سرخوشى و سرمستى و شاديهاى كودكانه روزهاى عيد ، دلم براى... دلهايتان بهارى ...نوروز و سال نو مبارك ...
•
2
Negah Magazine ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ
ﺻﻔﺤﻪ
& A Magazine for Vancouver Persian Farsi Language Communities
ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ
ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻀﻠﻌﻠﻰ
٣
ﺩﺭ ﻭﻧﻜﻮﻭﺭ
ﺑﺨﺶ ﺧﺒﺮ ﻧﮕﺎﻩ
٤
CAR2GOﺍﺷﺘﺮک ﮔﺬﺍﺭی ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ
ﺑﺨﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﮕﺎﻩ
٥
ﺩﺭ ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ
ﺑﺨﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﮕﺎﻩ
٦
ﺍﺳﮑﺎﺭ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ
ﺑﺨﺶ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻭ ﻫﻨﺮ ﻧﮕﺎﻩ
٧
ﻋﺸﻘﯽ ،ﻧﻤﺎﺩ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ
ﻓﺮﺍﻣﺮﺯ ﺭﺿﺎﻳﯽ
٨
ﻫﻨﺮ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ
ﺑﺨﺶ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻭ ﻫﻨﺮ ﻧﮕﺎﻩ
٩
ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ Wood Ward's
ﺑﺨﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﮕﺎﻩ
١٠
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪی ﮐﻪ ﺑﺠﺰ ﻋﻠﻢ ﻧﻤﯽ ﺍﻧﺪﻳﺸﺪ
ﺑﺨﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﮕﺎﻩ
١٢
ﮐﺘﺎﺏ
ﺑﺨﺶ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻭ ﻫﻨﺮ ﻧﮕﺎﻩ
١٣
ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﺎﺩﺭ ﮔﻠﭽﻴﻦ
ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻀﻠﻌﻠﻰ
١٤
ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺗﺼﻮﻳﺮی
ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻀﻠﻌﻠﻰ
١٦
ﺭﻣﺰ ﮔﺸﺎﻳﯽ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﻧﻪ " ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﺴﺘﯽ ﺻﻔﺎ ﮐﺮﺩﻡ"
ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻀﻠﻌﻠﻰ
١٨
ﻟﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﺳﻴﺎﺗﻞ
ﺑﺨﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﮕﺎﻩ
١٩
ﮔﻮﮔﻮﺵ ﻭ ﺁﻭﺍﺯ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ ﻓﻴﻠﻢ ﺳﻔﻴﺪ ﺑﺮﻓﯽ 2012
ﻣﮋﮔﺎﻥ ﺑﺎﺑﺎﻳﯽ
٢٠
ﻧﺮﻡ ﻧﺮﻣﮏ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﻳﻨﮏ ﺑﻬﺎﺭ
ﻓﺮﻳﺪﻭﻥ ﻣﺸﻴﺮی
خوانندگان و مشتركين ،در مراكز فرهنگى
٢٣
و هنرى ،كتابخانه ها و كتابفروشى ها و...
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﭘﺪﺭ
ﺑﺨﺶ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﮕﺎﻩ
٢٤
3
Editor in Chief :.. Mohammad Fazlali Designer : .............. Afshin Sabouki Advertisement : ........ Mojgan Babaei Photo : ............... Mohammad Fazlali Hamid Payombarnia
Phone : 604 782 6796 Email: negahmagazine@vancouverfarsitv.com Website : vancouverfarsitv.com
هرگونه برداشت و نقل قول از مطالب اين نشريه منوط به كسب مجوز كتبى از مجله نگاه مى باشد. اين مجله هيچگونه مسئوليتى در برابر آگهى هاى چاپ شده ندارد. مجله نگاه عالوه بر ارسال مستقيم براى
نيز توزيع مى گردد
Negah - March 15,2013
3
در ونکوور
اخبار ونکوور و BC بخش خبر نگاه آژانس آمارهاى حياتى بريتيش كلمبيا ) B.C's vital statistic agency ( گزارش ساليانه خود براى سال ٢٠١١را اخيرا منتشر كرده است .اين آژانس در گزارش خود به آمار ساليانه ميزان تولد و سن والدين بچه هاى تازه متولد شده و اينكه محبوب ترين نام هاى انتخاب شده براى كودكان چه نام هايى بوده اند ،مى پردازد .ميزان ازدواج و همچنين سن زوجها در هنگام ازدواج و تعداد افراد درگذشته در هر سال از ديگر آمارهاى ارائه شده توسط اين آژانس مى باشد .نگاهى به آمار سال ٢٠١١خالى از لطف نمى باشد. طبق اين گزارش ،ساكنين بريتيش كلمبيا طول عمر بيشترى در قياس با ساير كاناداييها دارند .طول عمر از ٨١.٧سال به ٨٢سال افزايش يافته است .پيرترين فردى كه در سال ٢٠١١در ونكوور از دنيا رفته هنگام مرگ ١١٢ سال سن داشته است .الزم به ذكر است پيرترين فرد بى سى و كانادا يك زن چينى االصل بوده كه در سال ١٨٩٩در چين متولد شد.همسرش در سال ١٩١١به كانادا آمد وپس از مدتى با وى در چين ازدواج كرد .به خاطر قوانين سخت گيرانه اداره وقت مهاجرت مرد نتوانست همسر خودرا با خود به ونكوور بياورد .مرد در ونكوور كار مى كرد و گاهگاهى براى ديدن زن و چهار فرزندش 4
نگاه 15مارچ 2013
به چين بازمى گشت .در سال ١٩٥٤اداره مهاجرت با ورود زن به كانادا موافقت كرد و اعضاى خانواده پس از نزديك به ٤٠سال باالخره به هم پيوستند. اصلى ترين علت مرگ ساكنين BC همچنان سرطان است .اين گزارش اشاره بر آن دارد كه ٥٩نفر در آن سال بر اثر HIVدرگذشته اند كه اين ميزان در سال ٢٥٣ ١٩٩٦نفر بوده است . در مجموع ٣١٧٧٦نفر از دنيا رفته اند و ميزان متولدين اين سال نيز ١٢٢٥٦ نفر بوده است. محبوب ترين نام ها براى نامگذارى نوزادان پسرLiam, Ethan, Mason ، Lucasو Benjamو براى نامگذارى نوزادان دختر Emma, Olivia, Sophia, Ava و Chloeبوده است كه البته در هر دو سرى نامها ،نام مشترك ايرانى نيز ديده مى شوند : بنيامين و آوا بر طبق اين گزارش ،آمار ازدواج از سال ١٩٧٠ در بريتيش كلمبيا سير نزولى داشته واز طرفى سن ازدواج اول نيز افزايش يافته ، اين سن در سال ٢٠١١براى زنان٢٩سالگى وبراى مردان ٣١ سالگى بوده و قاعدتا سن بچه دارشدن براى زوجها نيز باالتر رفته است. از تبعات ازدواج و بچه دار شدن در سنين باال ، افزايش استفاده از سزارين براى وضع حمل است كه فقط در نورث شور ونكوور بين ٣٢تا ٣٤درصد زايمانها به طريق سزارين
بوده است كه اندكى از متوسط آمار بريتيش كلمبيا بيشتر است . همانطور كه ذكر شد علت اصلى مرگ شهروندان بريتيش كلمبيا سرطان است. سرطان ريه ،پستان و پروستات شايع ترين سرطان هاى مرگ آور هستند.بيماريهاى قلبى و سكته مغزى از عوامل ديگر مرگ سالمندان هستند.البته افرادى كه بر اثر سرطان جان خود را از دست مى دهند نسبت به گذشته عمر طوالنى ترى دارند . در ميان گروه سنى بين ١٥تا ٢٤سال تصادف علت اصلى مرگ مى باشد :مرگ بر اثر تصادف اتومبيل يا مسموميت تصادفى . خودكشى عامل دوم مرگ در ميان اين گروه سنى است . از عوامل ديگر كه باعث مرگ ساكنين بريتيش كلمبيا شده مى توان به الكل و مواد مخدر اشاره كرد .
در ونکوور
Negah Magazine Photo
CAR2GO
اشتراك گذارى اتومبيل
بخش گزارش نگاه
قطعا براى شما پيش آمده كه به ضرورتى براى مدتى اتومبيلى را اجاره كرده باشيد .در ونكوور شركتهاى مختلفى براى اين كار وجود دارد ، شما از اين شركتها اتومبيلى را اجاره مى كنيد و هزينه اجاره يك روز باضافه هزينه بيمه را پرداخت كرده و موظفيد در انتها اتومبيل اجاره شده را با باك پر از بنزين ، همانطور كه تحويل گرفته ايد به شركت مربوطه برگردانيد و البته اگر به اتومبيل خسارتى وارد شده باشد ،هزينه آن را نيز از شما جداگانه دريافت خواهند كرد . اما گاهى شما يك طرفه به اتومبيلى نياز داريد مثال براى رفتن به فرودگاه و ديگر امكان برگرداندن اتومبيل را به شركت اجاره دهنده 5
نداريد .يا در محلى هستيد كه دسترسى به تاكسى و يا اتوبوس و مترو نداشته و آرزو كرده ايد كه كاش يكى از اتومبيلهاى پارك شده در كنار خيابان متعلق به شما بود و مى توانستيد به راحتى درب آن را باز كرده ،سوارش شده و با آن به مقصد برسيد. خوب به نظر مى رسد براى عملى شدن اين آرزوها نيز فكرى شده است .احتماال اين روزها اتومبيل هاى كوچك دو نفره Smartرا در خيابانهاى ونكوورديده ايد كه لوگويى به نام CAR2GOبر روى آنها ديده مى شود .نسل جديد اتومبيل هاى اجاره اى كه نام ديگر آن اشتراك گذارى اتومبيل ( )Car Sharingاست .با پرداخت حق عضويت اوليه ،فرد صاحب كارت اشتراكى مي شود كه اين كارت ،مشابه يك شاه كليد قادر است درب همه اتومبيل هاى CAR2GO پارك شده در خيابانهاى ونكوور را باز كند . بعد از سوار شدن مى توان اتومبيل را روشن و شروع به حركت كرد .هزينه آن مى تواند بر اساس نياز و انتخاب فرد ،دقيقه اى ، ساعتى و يا روزانه باشد كه در حساب كاربرى مشترك منظور مى شود .با اپليكيشنى كه بر
روى تلفن همراه نصب مى شود مى توان نزيكترين اتومبيلهاى CAR2GO را در خيابانهاى اطراف محل استقرار خود شناسايى كرد و به سراغشان رفت .اگر اين اتومبيل ها را در محلى پارك مى كنيد نيازى به پرداخت هزينه پاركينگ نيست .هر وقت هم كه كارتان تمام شد و ديگر نيازى به اين اتومبيل نبود مى توان آن را بدون هيچ نگرانى و تعهدى در گوشه خيابان به حال خود رها كرد . شركت آلمانى دايملر Daimler AG سازنده مرسدس بنز و اسمارت اين طرح را به صورت آزمايشى در 24 اكتبر ٢٠٠٨در شهر Ulmآلمان اجرا كرد .بعد به تدريج آن را در ديگر شهرهاى آلمان و ساير كشورهاى اروپايى گسترش داد .آمريكاى شمالى مقصد بعدى CAR2GOبود كه ونكوور نيز از جمله شهرهايى است كه اين طرح در آن راه اندازى شده است .
Negah - March 15,2013
5
در حاشیه اخبار بوده و در اين ٤٦سال ديگر نشانى از اين بيمارى در وى نبوده است . بهرحال اكنون او مانده است با يك صورت حساب ١١٢٠٠٠دالرى.
بخش گزارش نگاه
.١از جمله اخبارى كه گاه و بيگاه در رسانه هاى ونكوور منتشر مى شود ،اخبار مربوط به كشت گياهانى در درون خانه هاى مسكونى در نقاط مختلف ونكوور كه از آنها مواد مخدر تهيه مى شود .معموال محل كشت اين گياهان در زيرزمين خانه ها و با طراحى هاى خاص و پيچيده صورت مى گيرد .اخبار منتشره حاكى از آن است كه در بيشتر موارد شبكه هاى پخش مواد مخدر سازمان دهنده اين كار هستند . در جديدترين مورد ،تعداد ٣٧٠٠گياه مارى جوانا در ژانويه ٢٠١٣در نورث ونكوور از زيرزمين خانه اى توسط پليس كشف شد .سخنگوى پليس گفت " :ساكنين اين خانه با آگاهى كامل اقدام به كشت اين گياهان كرده بودند .مصرف شخصى مورد نظر نبوده و با انگيزه فروش ،گياهان كشت شده و مشخص است كه گروه هاى خالف كار سازمان يافته پشت اين كار هستند". اين خانه عالوه بر امكانات خاص مانند نورهاى مصنوعى و تايمر ،همچنين مجهز به ozonatorبوده كه تصفيه كننده هوا است و براى كنترل بوى گياهان استفاده مى شود . البته الزم به ذكر است كه ساكنين خانه قبل از آمدن پليس اقدام به ترك خانه كرده و كسى در اين رابطه دستگير نشده است. .٢در خبرى ديگر ،فردى ٧٤ساله ساكن ونكور در سفرى كه به كاليفرنيا داشته بر اثر بيمارى به مدت ٤روز در بيمارستانى در آنجا بسترى شده و بعد براى ادامه معالجه به ونكوور منتقل و در بيمارستان الينز گيت تا بهبودى كامل بسترى مى شود. صورت حساب بيمارستان آمريكايى به مبلغ ١١٢٠٠٠دالر براى وى ارسال شده است .وى به شركت بيمه اى كه از آن قبل از سفر ،بيمه مسافرتى خريدارى كرده مراجعه اما شركت مزبور از پرداخت صورت حساب خوددارى مى كند .شركت بيمه مدعى است فرد بيمه شونده در پرسشنامه خريد بيمه ،اطالعات درستى در باره سابقه پزشكى خود ارايه نداده است .فرد يادشده نيز مدعى است بيمارى كه وى اظهار نكرده و شركت بيمه به آن استناد مى كند ، مربوط به ٤٦سال قبل
Negah Magazine Photo
6
نگاه 15مارچ 2013
.٣افزايش خشونتهاى جاده اى ( ) road rageاز ديگر مشكالت گريبانگير ونكوور بزرگ است كه در حال گسترش نيز مى باشد. در تازه ترين نمونه از اين دست حوادث كه دادگاه آن اخيرا حكم نهايى اش را صادر كرد ،دو راننده ،دو اتومبيل هنگام وارد شدن به پل Ironworkers Memorial Second Narrows با هم بر سر حق تقدم عبور مشكل پيدا مى كنند .سپس بر روى پل هر دو اتومبيل در كنار همديگر به حركت ادامه داده و رانندگان آنها با پايين كشيدن شيشه ها به ناسزا گويى و فرياد كشيدن بر سر يكديگر مى پردازند . مشاجره تبديل به تعقيب و گريز خيابانى مى شود ،تا اينكه يكى از اتومبيلها به جلوى ديگرى پيچيده و با ترمز ناگهانى تعمدا با اتومبيل ديگر تصادف كرده و هر دو متوقف مى شوند .در اينجا درگيرى به اوج خود مى رسد و يكى از آنها با چوب بيسبال به ديگرى حمله كرده وبا ضربات متعدد بر بدن و سر ،او را به شدت مضروب مى كند. در دادگاه فرد صدمه ديده اظهار مى دارد كه به خاطر جراحات وارده به بازو و دست ،شغل خود را نيز از دست داده و تبعات آن بر زندگى
Second Narrow Bridge - Negah Magazine Photo
خصوصى اش نيز تاثير منفى داشته است .در دادگاه فرد ضارب ضمن اظهار پشيمانى از كار خويش ،به فرد مضروب گفت: " فردى كه در روز حادثه تو را مضروب كرد خود واقعى من نبود" . رئيس دادگاه در واكنش به سخنان وى گفت ":بيشتر خشونتهاى جاده اى توسط افراد معمولى مانند تو صورت مى گيرد .ضارب به سه ماه ماندن در خانه بين ساعتهاى ٧شب تا ٥:٣٠صبح به مدت ٣ماه محكوم شد و همچنين بايستى دوره مشاوره و رانندگى را نيز بگذراند. اين حكم دادگاه جنايى بود .البته شكايتى نيز ازضارب در دادگاه مدنى شده است كه وكالى شاكى درخواست ٢٥٠٠٠٠دالر غرامت كرده اند .
سینما
اسكار هشتاد و پنجم همچنان بر مدار سينماى ساده انديش
بخش ادبيات و هنر نگاه
اسكار هشتادو پنجم جوايز خود را اهدا كرد و فيلم پرحاشيه آرگو كه ماجرايش در ايران مى گذشت برنده بهترين فيلم شد .كارگردان فيلم ،بن افلك و تهيه كننده آن جورج كلونى كه هردوى آنها از بازيگران سينماى آمريكا هستند . در ليست بازيگران اين فيلم نام نزديك به چهل نفر ايرانى نيز ديده مى شود .از نامزدهاى ديگر بهترين فيلم مى توان به فيلم لينكلن به كارگردانى استيون اسپيلبرگ اشاره كرد . نام برنده بهترين فيلم توسط ميشل اوباما همسر رييس جمهور آمريكا و از درون كاخ سفيد اعالم شد .انتظار مى رفت كه با توجه به نامزدى فيلم لينكن كه در باره زندگى آبراهام لينكن رئيس جمهور فقيد آمريكا است ،نام اين فيلم به عنوان برنده توسط ميشل اوباما اعالم شود ،اما ظاهرا دست اندركاران جوايز اسكار حواشى سياسى فيلم آرگو برايشان 7
جذابيت بيشترى داشت . آرگو فيلمى معمولى است كه پس از فرونشستن سرو صداى اسكار ٢٠١٣به سرعت فراموش مى شود .فيلم لينكن فيلمى عميق و پيچيده كه عليرغم آنكه كار اسپلبرگ كارگردان كهنه كار هاليوودى است اما ظاهرا با معيارهاى سينماى رويا پرداز ،ساده انگار و تجارى روز آمريكا هم خوانى نداشته و به همين خاطر قافيه را به فيلم آرگو مى بازد. در اسكار ١٩٨٨نيز اتفاق مشابه اى افتاد و فيلم برجسته محرمانه لس آنجلس كارگردانى به Confidential.L.A Curtis Hansonنامزد ٩ جايزه ،منجمله بهترين فيلم و بهترين كارگردانى بود اما هر دو جايزه را به فيلم تايتانيك و كارگردان آن جيمز كامرون اهدا كردند.فيلم محرمانه لوس آنجلس اثرى درخشان كه باالترين ارزش گذارى را از سوى منتقدان و كارشناسان فيلم دريافت كرد اما مانند فيلم لينكن از سوى آكادمى اسكار مورد بى مهرى قرارگرفت. هر دو فيلم لينكلن و محرمانه لوس آنجلس برگهاى زرينى به گنجينه سينما اضافه كردند، اگرچه در رقابت با دو فيلم آرگو و تايتانيك به جايزه بهترين فيلم دست نيافتند. جالب است بدانيد در همان اسكار ١٩٩٨كه محرمانه لس آنجلس ميدان رقابت را به تايتانيك واگذار كرد ،بن افلك براى فيلم كم هزينه ( ١٠ميليون دالرى ) Good will hunting به همراه مت ديمون برنده جايزه بهترين فيلم نامه اوريژينال شد. Daniel Day Lewis به شايستگى سومين اسكار بهترين بازيگر نقش اول مرد را به خاطر فيلم لينكلن دريافت كرد .بازيگر فيلم مارگارت ثاچر Meryl Streep ،نام وى را به عنوان
برنده اعالم كرد .دانيل دى لويس در سخنان طنز آميزش پس از گرفتن جايزه گفت :سه سال قبل قرار بود من نقش مارگارت تاچر را بازى كنم و مريل ( استريپ) نيز اولين انتخاب اسپيلبرگ براى بازى در نقش لينكلن بود. اين سخنان وى تاكيدى بر تواناييهاى باالى هر دوى اين بازيگران بود .
Cartoon By: Jamal Rahmati
Negah - March 15,2013
7
ادبيات مقدمه :خوشبختانه در سالهاى اخير دسترسى به كتابها و منابع فارسى زبان در ونكوور ميسر شده است .كتابخانه هاى عمومى مانند كتابخانه نورث ونكوور و وست ونكوورو ...بخش كتاب فارسى زبان دارند و از كتابفروشى هايى مانند نيما ،پان به ،گالرى كارون و ...نيز مى توان كتاب فارسى تهيه كرد .اميد است خوانندگان بخش ادبيات مجله پس از خواندن مطالب اين بخش براى يافتن كتابي در آن خصوص ،سرى به مراكز ياد شده بزنند.
به مناسبت يكصدو بيستمين سال تولد ميرزاده عشقى فرامرز رضايى
عشقى نماد عشق و آزادگى
در يكى از مصاحبه هايى كه شادروان ايرج گرگين در ابتداى دهه چهل خورشيدى با خاتون شعر زنده ياد فروغ فرخزاد داشت به جاى شعر نو اصطالح پر معناى شعر امروز را بكار برد .من نيز در اين يادداشت مى خواهم از اين تعبير زيباى شعر امروز استفاده كنم .شايد بى جا نباشد كه بانى شعر امروز را به آزاده مرد وطن دوست ميرزاده عشقى نسبت دهم كه سهم به سزايى در بنياد نهادن شعر امروز و ادبيات نوين پارسى دارد. وى روزنامه نگار ،نويسنده و شاعر بود كه در عصر مشروطه خواهى با اشعار اجتماعى و سياسى و نمايش نامه ها و مقاالت تند و تيزش در صف اول آزاديخواهان قرار داشت. يكصد و بيست سال پيش در سال ١٨٩٣ ميالدى برابر با ١٢٧٢خورشيدى ،محمد رضا فرزند ابوالقاسم كردستانى در همدان بر سرود .اين منظومه بسيار مورد توجه ايرانيان اين جهان كجمدار خاكى چشم گشود.از سن خارج از كشور به خصوص ايرانيان زرتشتى و هفت سالگى آموختن زبان پارسى و فرانسه پارسى هاى دور از مام وطن قرار گرفت .به را در مدارس الفت و آليانس آغاز كرد .قبل همين مناسبت دو عدد گلدان نقره در معبد از دريافت گواهى نامه از مدارس ياد شده ،زرتشتيان تهران با تشريفات خاصى به عشقى توانست به عنوان مترجم در تجارت خانه يك اهدا شد .در زمان مشروطيت روزنامه قرن بازرگان فرانسوى مشغول به كار شود .كار بيستم را منتشر مى كرد و در آن مقاله ها و در آنجا سبب شد كه در مدت كوتاهى بتواند هزلياتش را به چاپ مى رساند .عشقى معترض كامال بر زبان فرانسوى مسلط شود.او تا سن مسايل اجتماعى و سياسى عصر خود بود و هفده سالگى بيشتر به كسب علوم زمانه خود اعتراض خود را چنان بى پروا بيان مى كرد كه نپرداخت ،چرا كه طبع بلند و فكر تند و روح تمام دوستانش او را به خويشتن دارى دعوت شاعرانه اش همواره او را به سمت و سوى ديگر مى كردند .در بامداد دوازدهم تير ماه ١٣٠٣ مى خواند. خورشيدى در سن ٣١سالگى تيرى جانسوز اول جهانى جنگ آتش كه بود همدان در پيكر هنرمندش را از پاى در آورد. ١٩١٤-١٩١٨ميالدى افروخته شد.عشقى به او انسانى آزاده ،حساس و شجاع بود كه سرى جانبدارى از عثمانيها با صدها تن ،از غرب پر شور و روح بى قرارى داشت كه از اوضاع ايران به استانبول مهاجرت كرد .در مسير سفر ننگين حاكم بر آن دوران به تنگ آمده بود. با ديدن خرابه هاى طاق كسرى روح شاعر به مرگ او چنان ناگوار بود كه تمامى دوستدارانش هيجان آمد .شهپر انديشه اش بال پرواز گشود را در بهت فرو برد .و هركدام از آنها همچون و منظومه ى زيبا و گرانقدر اپراى رستاخيز را سعيد نفيسى ،فرخى يزدى ،ملك الشعراى 8
نگاه 15مارچ 2013
بهار و ...به يادش اشعارى سرودند . آثار به جاى مانده از عشقى مشتمل بر چند نمايش نامه كه معروفترينشان كفن سياه است.ايده آل مرد دهگان در سه تابلو از ديگر نمايش نامه هاى اوست .در پايان مثنوى كه در تجليل از فردوسى سروده را زينت بخش اين يادداشت كرده و ياد اين دو اسطوره ادبيات پارسى را گرامى مى داريم :
اين شنيدستم كه عيسى مرده اى را زنده كرد مرده اى را زنده كرد و نام خود پاينده كرد هر دو فرسخ يك كليسايى به پا بر نام او گشت تاريخ همه تاريخها ايام او وقف شد يكشنبه ها از بهر نام نيك او روز و شب ناقوس ها گوينده تبريك او گر حكيمى مرده اى را زنده سازد اينچنين بهر او تكريم و تعظيم است در روى زمين بهر فردوسى چه بايد كرد كو از كار خويش يعنى از نيروى طبع و معجز گفتار خويش مرده فرزندان چندين قرن ايران زنده كرد از لب آموى تا درياى عمان زنده كرد
هنر در خیابان
Vancouver Street Art Works بخش ادبيات و هنر نگاه
" OVERFLOW IV " Sculpture by : Jaume Plensa Stainless steel Location : Ambleside Village West Vancouver
The theme of this sculpture is "Water and Sustainable Development". The sculpted letters representing cells of the human body which is over 60% water. Its white letters and hollow structure invite the viewer to look inside and reflect on the relationship between human beings and water. 9
Negah - March 15,2013
Negah Magazine Photos : Mohammad Fazlali
اسپانيايى هنرمند ساخته كار اين در١٩٥٥ وى متولد. مى باشد Jaume Plensa اين مجسمه يكى از چند. شهر بارسلون است مجسمه اى است كه وى با اين طرح ساخته كه تم آن. در نقاط مختلف جهان نصب شده است به منزله حروف. "آب و توسعه پايدار" است درصد٦٠ سلولهاى بدن انسان است كه بيشتر از حروف سپيد رنگ. از آب تشكيل مى شود آن تماشاگر را دعوت مى كند، و كالبد خالى پيكره طرح در واقع در پى . كه به درون آن نگاهى كند .آب مى باشد انسان با ارتباط بيان 9
ونکوور از نگاه معماری
Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
ساختمان Woodward's و نقش يك خيابان در ظهور و سقوط آن
بخش گزارش نگاه
اگر گذارتان در داون تاون ونكوور به محدوده خيابانهاى Cordova و Hasting افتاده باشد احتماال يك عالمت بزرگ Wرا بر روى ساختمانى ديده ايد .اين عالمت مربوط به ساختمان تاريخى Woodward's است .اين ساختمان در سال ١٩٠٣توسط Charles Woodwardبراى فروشگاههاى بزرگ Woodward'sساخته شد .وى ابتدا فروشگاهش را در تقاطع خيابانهاى Mainو Georgiaدر سال ١٨٩٢تاسيس و بعد به اين محل در خيابان Hastingsبه خاطر پتانسيل تجارى آن نقل مكان كرد.اين فروشگاه پيشگام ايده ( ) one stop shoppingخريد همه مايحتاج از يك محل بود .
10
نگاه 15مارچ 2013
بخش مواد غذايى آن بزرگترين سوپر ماركت آمريكاى شمالى در آن زمان بود. بخشهاى ديگر آن شامل داروخانه ،لوازم خانگى ،لباسهاى مردانه و زنانه ،نقد كردن چك ، خدمات مسافرتى و ساير سرويسها بود. فروشگاه به خاطر ارايه محصوالت متنوعى كه در جاهاى ديگر يافت نمى شد شهرت داشت. زماني كه محدوده Cordovaو Hastingsقلب مركز خريد ونكوور بودند ،اولين مقصد خريد مردم اين فروشگاه بود Woodward's .براى ويترينهاى تماشايى كريسمس و قسمت فروش مواد غذايى اش شهرت داشت.اين مركز خريد جزو جذابيت هاى ونكوور بود ودر مسير توسعه نهايتا به يك فروشگاه ١٢طبقه
تبديل شد و محبوبيت آن ساير مشاغل را نيز به اين محدوده سرازير كرد. عالمت Wدر باالى ساختمان يك نشان اختصاصى در افق ديد ونكوور بود .اين عالمت بر روى نسخه بدل برج ايفل كه ٢٥متر ارتفاع داشت نصب گرديده بود. با گرايش مشتريان به مراكز خريد حومه شهر و همچنين انتقال مركز خريد ونكوور به سمت غرب West Hastings , Burrardو Georgia ستاره بخت Woodward'sافول كرد.در دهه ١٩٨٠Woodward'sبخش مواد غذايى خود را كه مدتها به خاطر كيفيت و محصوالت اختصاصى مشهور بود به Safewayفروخت. در همان زمان منطقه حول و حوش ساختمان
ونکوور از نگاه معماری Downtown East side Community بوده و همچنين ياد Woodward'sرا زنده نگاه دارد .مجموعه جديد شامل ٣ساختمان تازه بوده كه البته ساختمان اوليه ساخته شده در سال ١٩٠٣همچنان حفظ گرديده است . عالمت نئونى Wكه در باالى ساختمان قرار داشت قبل از خراب كردن ساختمان پايين آورده شد .از روى آن نمونه اى ديگرى ساخته شد و Wجديد بر روى ساختمان نصب گرديد. عالمت Wاصلى با همان وضعيت زنگ زده بر
روى زمين و در پالزاى Cordovaنصب شده است. جالب است كه خيابان Hastingsنقش اصلى در رونق اين فروشكاه و همچنين زوال و تعطيلى آن داشته است. Woodward's Redevelopment 151 West Hastings Street 108-128 West Cordova Street Various architects 1903-71 Henriquez Partners Architects 2010
Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
Woodward'sاز نظر اجتماعى و اقتصادى افت شديدى پيدا كرد.در سال ١٩٩٣ Woodward'sبعد ار برگزارى جشن صدمين سال تاسيس ،اعالم ورشكستگى كرد و درهاى خود را براى هميشه بست . از سال ١٩٩٣تا سالها بعد ساختمان ،خالى و بدون استفاده ماند .فقط گهگاهى به عنوان لوكيشن ساخت فيلم از آن استفاده مى شد.در سال ٢٠٠١دولت بريتيش كلمبيا ساختمان را به مبلغ ٢٢ميليون دالر خريدارى كرد. در همان سال ٢٠٠١گروه كوچكى از فعاالن اجتماعى منطقه ،ساختمان خالى را براى يك هفته اشغال كردند .هدف از اين كار به راه انداختن كارزارى بود كه تامين خانه هاى مجانى و affordable housingرا از دولت طلب مى كرد .بعد از بيرون راندن اين افراد توسط پليس ،چادرى در پياده روى اطراف ساختمان براى ٣ماه ديگر برپا بود .در سال ٢٠٠٣ساختمان توسط شهردارى ونكوور خريدارى شد و طرح بازسازى آن در دستور كار قرارگرفت .در صبح ٣٠سپتامبر ٢٠٠٦همه مجموعه به جز قديمى ترين بخش اوليه Woodward's با سيستم انفجارى ويران گرديد.در سپتامبر ٢٠١٠ساخت مجموعه ساختمانهاى جديد پايان يافت و مورد بهره بردارى قرار گرفت. ايده ساخت و طراحى بر اين اساس استوار بود كه مجموعه جديد بايستى در خدمت Negah Magazine Photo : Mohammad Fazlali
11
11 Negah - March 15,2013
چهره ها در اين صفحه مى كوشيم افراد موفق ايرانى كه در ونكوور زندگى مى كنند معرفى كنيم .
دانشمندى كه به جز علم نمى انديشد بخش گزارش نگاه وب سايت دانشمندان بدون مرز www.scientistswithoutborders.org خبر برندگان يك مسابقه -پروژه علمى را اعالم كرده است .نام پروژه :بسته بندى مناسب و سازگار با محيط زيست جهت پودرهاى مغذى محتوى ويتامين ها است. (Sustainable Packaging for )Micronutrient Powders Challenge در حدود ٢ميليارد نفر در سرتاسر جهان از گرسنگى پنهان رنج مى برند بدين معنا كه غذاى مورد استفاده اين جمعيت عظيم ،فاقد مواد مغذى ضرورى مانند انواع ويتامين ها ، روى و آهن است , پو د ر (MNPs ) micronutrient powders ابزارى حياتى براى رفع اين سو تغذيه در ميان كودكان زير پنج سال در كشورهاى نيازمند و كمپ هاى پناهندگان است .در حدود ٢٠٠ ميليون بسته حاوى MNPساليانه توسط دولتها و سازمانهايى مانند UNICEF و World Food Programsتوزيع مى شود. كيسه هاى فعلى آلومينيومى كه در حال حاضر براى بسته بندى استفاده مى شوند مشكل زيست محيطى داشته ،قابليت استفاده مجدد ندارند و حتى نمى توان آنها را سوزاند .به اين ترتيب ساليانه حجم عظيمى از اين نوع بسته بندى به صورت مواد زايد باقى مي ماند كه در عمل فقط آلودگى زيست محيطى ايجاد مي كنند . براى يافتن مواد بسته بندى جايگزين كه مشكالت مواد فعلى را نداشته باشد علت فراخوان چنين پروژه اى بود . موسسات Scientists Without Bordersبه همراه The Sackler Institute for Nutrition Science at the New York Academy of Scienceو چند سازمان ديگر بانى اين فراخوان براى يافتن مواد بسته بندى جايگزين كه عالوه بر قابليت حفاظتى در شرايط نامساعد محيطى ،ارزانتر نيز بوده و همچنين سازگارى با محيط 12
نگاه 15مارچ 2013
زيست داشته و بازيافت آنها نيز امكان پذير باشد .براى سه نفر اول برگزيده در مجموع ٢٥٠٠٠دالر جايزه در نظر گرفته شده است . اما جذابيت اين خبر براى ما چه بوده است؟ با مرورى بر نام برندگان ،نام نفربرگزيده سوم جلب نظر مى كند :دكتر مهرداد كشميرى از پورت مودى كانادا .پس يكي از برندگان اين مسابقه -پروژه علمى از هموطنان ايرانى مقيم ونكوور بزرگ است .تلفن ايشان را پيدا كرده و قرار مالقاتى گذاشته شد تا بيشتر با اين هموطن محقق و دانشمند آشنا شده و هم اطالعات بيشترى در باره طرح پيشنهادى وى كسب كنيم . وى تا مقطع كارشناسى ارشد در رشته مهندسى مواد در ايران تحصيل كرده و در آنجا به تدريس در دانشگاهها و كار در پروژه هاى تحقيقاتى مشغول بوده است .پس از مهاجرت به كانادا ،اشتياق درونى وى به علم و يادگيرى هرچه بيشتر ،سبب شد تا وى تحصيالت خود را تا اخذ مدرك Phdدر دانشكاه بريتيش كلمبيا ( )UBCادامه دهد وبعد چندين برنامه فوق دكترا را نيز گذرانده است .به عنوان يك دانشمند محقق در پروژه هاى مختلف آكادميك و تحقيقاتى كار كرده است .اخيرا وى به عنوان مشاور علمى Science Adviser دولت كانادا در بخشى به نام Scientific Research and : )Experimental Development (SR&ED آغاز به كار كرده است . وى با همسر و دو فرزندش در پورت مودى زندگى مى كند .دكتر مهرداد كشميرى عالوه بر فعاليتهاى علمى ،دو رمان نيز به زبان انگليسى نوشته است .عكاسى نيز از دغدغه هاى جدى اوقات فراغت وى مى باشد . در گير شدن وى در اين پروژه به خاطر عالقمندى وى به كارهاى تحقيقاتى بود وچون به طور غير مستقيم وارد اين كار شده بود هيچ اطالعى از رقابتى بودن آن نداشت و وقتى با
وى تماس گرفتند و برنده شدن طرحش را به وى اطالع دادند بسيار متعجب شده بود .وى اختراعات مختلفى داشته كه در اين پروژه نيز از آنها استفاده كرده است . دكتر مهرداد كشميرى در باره طرحش چنين مى گويد :
" پاكت هاى آلومينيومى دو مشكل دارند .يكى اينكه به خوبى نمى توانند محصوالت داخل خود را حفظ كنند چون هيچ تبادل هوايى با بيرون ندارند ومشكل بعدى غير قابل بازيافت بودن آنهاست .در طرح پيشنهادى از پاكت هاى كاغدى استفاده كردم و تالش كردم كه مقاومت كاغد باال رود و در مقابل رطوبت مقاوم باشند و چون مواد طبيعى هستند ظرف دو ،سه سال از بين مى روند و مشكل پالستيك و آلومينيوم را ندارند .از يك ماده طبيعى به نام Chitosan كه از صدف هاى دريايى گرفته مى شوند و حالت چسب مانند دارند استفاده كردم .يك سرى پروسس هاى شيميايى روى اين مواد انجام دادم و اين قابليت را در آنها ايجاد كردم كه به الياف كاغد بچسبند ولى به گونه اى كه حفره هاى كوچكى باقى بماند تا تبادل هوايى از اين طريق انجام شود. هر سه طرح پيشنهادى همچنان براى اجرا بر روى ميز قرار دارند و مهم اين است كه كدام يك با قيمت كمتر قابليت اجرايى دارند". براى آقاى دكتر مهرداد كشميرى موفقيت هاى بيشترى آرزومنديم.
کتاب بخش ادبيات و هنر نگاه
Twelve Tribes of Hattie نخستين رمان Ayana Mathisيكى از قويترين رمانهاى سال ٢٠١٢است .نويسنده ، داستان زندگى Shepherd Hattieرا روايت كرده و سرگشتگى ها و تالش براى بقاى وى و خانواده اش را شرح مى دهد.هر فصل كتاب به يكى از كودكانش اختصاص دارد و از درون آن نويسنده ،چهره ى زنى را ترسيم مى كند كه به عنوان يك مادر همه هستى خود را فدامى كند نه براى شادمانى بچه ها بلكه فقط براى حفظ موجوديت آنها. Mathisدر اين داستان به خواننده نهايت خودخواهى ،شقاوت و خيانت را نشان داده و لحظاتى را نيز ترسيم مى كند كه شعاع نور از ميان پنجره هاى چركين به درون مى تابد. او شخصيتهاى داستان را بسيار ،بسيار واقعى خلق كرده است . كتابى است كه تا مدتها در ذهن خواننده اى كه آن را به پايان برده ،خواهد ماند . اين كتاب استعداد جديدى را در عرصه داستانگويى به دنياى ادبيات معرفى مى كند.
13
Inside
The Light Between Oceans: A Novel
اين رمان جذاب و فاخر خواننده را با زندگى آيا ما حقيقتا تالش كرده ايم به كسانى تام و ايزابل آشنا مى كند .بعد از پايان جنگ كه دوستشان داريم كمك كنيم ؟ در مورد جهانى اول تام به استراليا باز مى گردد . بيگانگان چطور ؟ و اگر تالش كرده ايم ، آشنايى با ايزابل به عشقى منجر مى شود و اين كمكها چه هزينه اى برايمان داشته سبب مى شودتا ايزابل زندگى راحت خود است ؟ را رها كرده و براى زندگى با تام به جزيره اولين رمان Alix Ohlinتالش مردمان دورافتاده اى برود .جايى كه تام به نگهدارى معمولى را در كمك به اطرافيانشان بازگو مى كند Ohlin .به درستى در كتابش اشاره از فانوس دريايى مشغول است .تنها آرزوى مى كند كه ما اغلب انتخابهاى زندگى مان آنها داشتن فرزندان بسيارى است تا عشق خود را نثار آنها كنند.اما زندگى به ميل آنها را بدون آنكه دليلش را بدانيم ،برگزيده و نمى گذرد .ايزابل چندين سقط جنين داشته و بعد سالها زمان صرف مى كنيم تا مفهوم در كمال ناباورى امكان باردارى را از دست مى آن انتخابها را دريابيم .براى شخصيتهاى دهد .در زمانى كه ايزابل نااميد و درمانده شده داستان يافتن مفهوم انتخابهاى زندگى بود ،معجزه كوچكى رخ مى دهد :قايق در هم در مواقعى غير ممكن است اما جذابيت شكسته اى با جسد يك مرد و يك نوزاد گريان اين كتاب از تالش شخصيتهاى مختلف داستانش ناشى مى شود و اينكه زندگى را به ساحل مى رسد .آنها نوزاد را به عنوان بچه خود كه سرانجام سالم متولد شده به خانواده همانطور كه هست مى پذيرند. و دوستان معرفى مى كنند .نوزاد زندگى آنها را روشن مى كند .اما بعد ...دروغ تولد نوزاد به معضل و مشكلى اخالقى در زندگى آنها تبديل مى شود.
13 Negah - March 15,2013
گفت و گو
بهار دربهار گفت وگو مجله نگاه با استاد نادر گلچين خواننده ترانه هاى ماندگار بهارى :آمد نوبهار و بوى بهارمى رسد
محمد فضلعلى چند ماهى است كه استاد نادر گلچين مهمان شهرمان ونكوور است .خواننده سالهاى دور موسيقى ملى ايران كه ترانه ها و آوازهايش جزيى از حافظه موسيقيايى ايرانيان است . وى از بزرگان موسيقى و آواز ايران زمين است كه در دهه هاى ٤٠ ، ٣ ٠ و ِ ٥٠ شمسی به همراه چهره هاى شاخصى از آهنگسازان ، نوازندگان و ترانه سرايان ،آثارى پر شكوه و همچنان شنيدنى خلق كرده است . فكر گفت و گو و تصوير بردارى ( عكس و ويديو ) از نادر گلچين كه به ذهنمان رسيد ،به فاصله چند روز عملى شد و استاد بزرگوارانه دعوت مارا پذيرفت .در روز مصاحبه آنقدر رفتار و منش ايشان صميمانه و متواضعانه بود كه تصور مى كرديم سالها ست با ايشان هم نشين و هم صحبت بوده و چه شادمانه ،شنونده خاطرات دلنشين وى بوديم .استاد در سن ٧٥سالگى با موهاى يك دست سفيد وپرپشتش ،قبراق و سرحال و بدون هيچ گاليه اى نزديك به شش ساعت در مقابل دوربينهاى فيلمبردارى و عكاسى ،پاسخگوى سواالت مختلف ما بود . استاد در يك خانواده آذرى در سال ١٣١٥در شهر رشت به دنيا آمده اند ،زاده ى سرزمين باران و جنگل و درياست و در پاسخ اين سوال كه ونكوور با شمال ايران چه شباهت هايى دارد ؟ "بسيار متأسف بود كه عليرغم شباهت هاى بسيار اقليمى خصوصا ميان غرب گيالن و ونكوور ،دخالت هاى انسانى ونكوور را چنين زيبا ساخته اما منطقه مشابه واقع در ايران از دخالت هاى انسانى آسيب ديده و از آبادانى بايسته در آنجا غفلت شده است ".
Negah Magazine Photo by : Hamid Payombarnia
14
نگاه 15مارچ 2013
گفت و گو اولين آوازخوانى وى ،خواندن آهنگهاى محلى در سن دوازده سالگى در پادگان شهر بود و بعد اجراى برنامه در راديوى محلى شهر و سپس چند سال در نمايش هاى مختلف موزيكالى كه در تاتر شهر رشت اجرا مى شد مانند ليلى و مجنون ،شيرين و فرهاد و ماجراهاى هارون الرشيد در نقشهاى مختلف ظاهر و با خواندن آواز به ايفاى نقش مى پرداخت . نادر گلچين با گوش سپردن به صفحه هاى گرامافون از اساتيد آواز خوانى چون ظلى ، اديب خوانسارى و تاج اصفهانى و اساتيد ديگر با دستگاهها ،نغمه ها و گو شه هاى موسيقى اصيل آشنا شده و عمال بدون استفاده مستقيم از استاد خاصى سبك آوازى خاص خود را بنا مى كند .در اين خصوص استاد چنين مى گويد :
" هنرمند شدن هر فردى در نطفه بسته مى شود ، در نهاد شخص است و بايستى پرورش داده شود .پيدا بود كه من بايستى به دنياى موسيقى و در حوزه آواز وارد شوم .به خاطر عالقه اى كه به شعر داشتم به موسيقى كشش پيدا كردم .من از نواهايى كه از راديو پخش مى شد بسيار كسب فيض كردم .از مدرسه به قهوه خانه محل مى رفتم و از راديو به آواى خوانندگا ن مورد عالقه ام همچون خوانسارى ،بنان و منوچهر همايون پور گوش مى دادم .از مجموع اين شنيده ها به سبکی رسيدم كه از خصوصيات آن تلفيق مناسب شعر و موسيقى بود،يعنى وقتى ابو عطا مى خواندم شعرى را انتخاب مى كردم كه با حاالت آن ابوعطا تطابق داشته باشد تا آواز و شعر مكمل يكديگرباشند .در واقع قالب گيرى درست كالم در موسيقى .از خصوصيات ديگر سبك من تحرير هايى بود كه بر روى كالم مى ساختم.هر هنرمندى كه به سبك خاص خود مى رسد كارش مختصاتى پيدا مى كند كه با شنيدن صداى ساز و يا آوازش ،شنونده بدون آنكه چهره هنرمند را ببيند ،آن نوازنده و يا خواننده را تشخيص مى دهد". ترانه ماندگار مرغ سحر ساخته مرتضى خان نى داوود بر روي شعرى از ملك الشعراى بهار با صداى خواننده محبوب نى داوود ،قمرالملوك وزيرى( )١٢٨٤-١٣٣٨اجرا شده بود . بازخوانى و غبار رويى از اين آهنگ مديون 15
Negah Magazine Photo by : Hamid Payombarnia
فرامرز پايور مى باشد و خواندن آن نيز به نادر گلچين كه در آن زمان با گروه پايور همكارى مى كرد سپرده شد .استاد در اين باره چنين مى گويد :
" من از آقاى پايور سوال كردم كه آيا اين آهنگى كه قرار است كار كنيم دقيقا منطبق بر ساخته اصلى آهنگساز اين كار است ؟ وى گفت كه نت اين كار را در اختيار دارد و تمام حاالت تحريرها و جمالت همه درست است . اين باعث دلگرمى من شد كه در اصالت قطعه ترديدى نيست .بعد براى اداى احترام و كسب اجازه با برادر زاده نى داوود تماس گرفتم و موضوع را به وى گفتم و از ايشان خواستم به منزل من بيايد .در آن ديدار وى تاييد كرد كه نى داوود از اجراى اين آهنگ توسط آقاى پايور و من اطالع دارد و خيلى هم اظهار عالقه كرده و پيغام داده اند كه وقتى ضبط شد نوارش را براى ايشان ببريم .ايشان پس از شنيدن ،خوشبختانه كار را پسنديده بود .من اين آهنگ را در" ماهور فا ماژور" اجرا كردم ، به اين خاطر كه بتوانم آن پرده هاى بااليش را كه در مايه هاى" شور ،شهناز ،قرچه و رضوى "خوانده مى شوند اوجشان را حفظ كنند تا از لحاظ كالمى نيز درست در بيايند .يعنى يك تلفيقى صورت بگيرد كه وقتى كه شاعر گفته "جور صياد' ،آن "جور صياد "به صورت يك فرياد و داد از دهان خواننده خارج شود". باز خوانى مرغ سحر در سال ١٣٥٤انجام شد
و اين ترانه دوباره در مركز توجه عمومى قرار گرفت و بعد از آن خوانندگان ديگرى همچون عبدالوهاب شهيدى ،شجريان و ...نيز آن را خواندند . استاد گلچين با يادآورى نام همايون خرم كه اخيرا از دنيا رفته اند در مورد همكارى مشترك به نقل خاطره اى مى پردازد:
" يك سفر سه و چهار روزه تفريحى پيش آمد و با مهندس همايون خرم به ويالى شخصى ايشان در شمال رفتيم .در راه بازگشت به من ،پيشنهاد تهيه يك نوارى را كرد تا به عنوان خواننده و تهيه كننده با وى همكارى كنم .پس از پاسخ مثبت من ،ايشان كار را شروع كرد و جالب است بدانيد كه با ايشان در مدت يك هفته ،هفت اثر ،شش آهنگ و يك ساقى نامه و شش آواز را ضبط كرديم و نتيجه كار يك مجموعه با سه نوار كاست وبه مدت زمانى ٣ساعت بود .اين كار نتيجه مستقيم شور و شوق ،جذبه ، قدرت و همتى بود كه در وجود اين انسان نهفته بود كه در نهايت سليقه اين آهنگ ها را ساخت .هنرمند ديگرى كه او نيز از ميان ما رفته ،مجتبى ميرزاده تنظيمش كرد و در بازار موسيقى به نام شاخه نبات عرضه شد ". در صفحه موسيقى اين شماره به بخشى ديگر از خاطرات نادر گلچين اشاره شده است .متن كامل اين گفتكو و فيلم ويديو تهيه شده از آن به زودى در وب سايت مجله نگاه در دسترس خواهد بود .
15 Negah - March 15,2013
نگاه در نگاه
Persian “Haft _Seen” Design by: Mojgan Babaei
Photo Gallery :
Spring in Vancouver Photographer : Mohammad Fazlali
2013 مارچ15 نگاه
16
نگاه در نگاه
17 Negah - March 15,2013
17
موسیقی
رمز گشايى از ترانه "در اين حال مستى صفا كردم"... در مصاحبه اختصاصى مجله نگاه با استاد نادر گلچين
محمد فضلعلى الهى به مستان جام وجود به عقل آفرينان بزم وجود ... در اين حال مستى صفا كردم تو را اى خدا من دعا كردم ... سبب گر بسوزد ،مسبب تو هستى سبب ساز اين جهان تويى تو ... اين ترانه توسط خوانندگان مختلفى خوانده شده :نادر گلچين ،الهه ،داريوش و ...معروفترين اجراى آن با صداى داريوش است كه البته كارى متفاوت از سبك معمول خوانندگى وى است .آهنگساز اين اثر نيزعماد رام معرفى شده و در وب سايت رسمي عماد رام در كنار نام خوانندگان مختلف اين ترانه ،نام وى به عنوان آهنگساز ذكر شده است .در باره نام ترانه سرا نيز به نام هاى تورج نگهبان و معينی كرمانشاهى اشاره شده است . اما به راستى خواننده اصلى ،آهنگساز و ترانه سراى اين اثر زيبا و جذاب چه كسانى هستند؟ وچرا در باره ترانه اى كه در زمان معاصر اجرا شده چنين ابهاماتى وجود دارد؟ در مصاحبه اختصاصى مجله نگاه با نادر گلچين به عنوان يكى از خوانندگان اين ترانه و براى زدودن ابهام پيرامونش از تاريخچه آن پرسيديم .پاسخ او شنيدنى است ،بخوانيد :
"در سال ١٣٤١كه زلزله بوبين زهرا اتفاق افتاد ،برنامه هايى براى جمع آورى كمك به زلزله زدگان تدارك ديده شده بود ودر همين ارتباط هنرمندان نيز در تلويزيون خصوصى آن زمان ،زنده برنامه اجرا مى كردند .خوانندگان مطرح از جمله دلكش ،الهه ،پوران ،ايرج و ..در استوديو براى خواندن حضور داشتند. من نيز به اتفاق مرحوم عماد رام به تلويزيون 18
نگاه 15مارچ 2013
Negah Magazine Photo by: Hamid Payombarnia
رفتيم .در آنجا مشاهده كردم برنامه هايى كه در حال اجرا بود مناسبتى با فاجعه رخ داده نداشته و بيشتر حالت نشاط و ريتميك داشتند .من از دفتر شعرى كه همراه داشتم مناجات نامه اى از ميرزا حبيب خراسانى انتخاب كردم : الهی به مستان جام شهود به عقل آفرینان بزم وجود به آنان که بی باده مست آمدند ننوشیده می ،می پرست آمدند به عماد رام گفتم با فلوتش بيات اصفهان بنوازد. وى پرسيد :چه مى خواهى بخوانى ؟ گفتم :به خواندنش كارى نداشته باش . ..و با ذكر پرده خاصى ،فقط از وى خواستم در بيات اصفهان شروع به نواختن كند . بعد از خواندن مناجات نامه ميرزا حبيب ، تصنيف : در اين حال مستى صفا كردم تو را اى خدا من صدا كردم در اين روزگارى كه من ديدم چه شبها خدايا خدا كردم ... سبب گر بسوزد ،مسبب تو هستى سبب ساز اين جهان تويى ،تو
را اجرا كردم .آهنگ اين تصنيف نيز از من است و شعر آن از معينى كرمانشاهى كه االن هم حى و حاضر هستند و خدا عمر طوالنى ترى به ايشان عطا كند .من معينى كرمانشاهى را به رستورانى در ده ونك در تهران دعوت كردم. آهنگ را زمزمه كردم و ايشان همان جا اين شعر را براى آن سرود .در آن اجراى تلويزيونى، من مناجات نامه ميرزا حبيب خراسانى را كه با سروده معينى كرمانشاهى هماهنكى داشت انتخاب كردم .وقتى اجرا شد و دهان به دهان گشت ،آهنگ به نام آقاى رام كه خدا رحمتشان كند و درود بر روانشان باد ثبت شد .من هم چيزى نگفتم .خوانندگان ديگر هم بدون كسب اجازه از من آن را خواندند ،باز هم چيزى نگفتم . اگرچه به نظر من ساختن يك ملودى و اجراى آن مسئله مهمى نيست ،ولى فقط براى روشن شدن اذهان عمومى بايد عرض كنم كه سازنده ى اين آهنگ ( آواز اوليه كه يك بداهه خوانى است و تصنيف )من هستم .البته چون ذوق آهنگسازى در من بود چندين آهنگ ديگر نيز ساخته ام كه توسط خوانندگان مختلفى اجرا شده است ".
نوعی نگاه
لنين در سياتل بخش گزارش نگاه اگر گذرتان به محله Fremontسياتل افتاده باشد احتماال مجسمه اى از والدیمير ايليچ لنين رهبر انقالب بلشويكى اتحاد جماهير شوروى سابق را در آنجا ديده ايد . مجسمه اى كه قرارگرفتنش در سياتل عجيب به نظر مى رسد آنهم در زمانى كه بسيارى از نشانه ها و عاليم كمونيسم از بسيارى از كشورهاى سابقا كمونيست برچيده شده اند . اين مجسمه برنزى كه پنج متر ارتفاع و بيش از هفت تن وزن دارد ،ساخته Emil Venkovمجسمه ساز مشهور اهل اسلواكى است كه براى ساخت اين مجسمه ١٠ سال زمان صرف كرده است .اين 19
مجسمه پس از اتمام در سال ١٩٨٨وكوتاه زمانى قبل از انقالب مخملى ١٩٨٩در شهر Popradچكسلواكى سابق (اسلواكى فعلى ) نصب گرديد .اين مجسمه منحصر بفرد شايد تنها مجسمه اى از لنين باشد كه اورا در ميان تفنگها و شعله هاى آتش به تصوير كشيده است .معموال مجسمه ها و تصاوير لنين وجه روشنفكرى و تئوريسينى وى را به نمايش مى گذاشتند و لنين همواره كتابى در دست داشت و يا در حال حركت دادن كالهش بود .امامجسمه ساز در اين كار به دنبال ترسيم وجه انقالبى گرى لنين بوده است . پس اين مجسمه اى اصل است و به قسمتى از
تاريخ كشورهاى كمونيستى تعلق دارد ،اما اين مجسمه در سياتل چه مى كند ؟ بعد از انقالب مخملى در چكسلواكى سابق و فروپاشى رژيم كمونيستى در سال ، ١٩٨٩ اين مجسمه از محل استقرار خود واقع در ميدان لنين پايين آورده شد وبراى فروش برنزى كه براى ساختش استفاده شده بود در گوشه اى از محل قراضه فروشان شهر به حال خود رها شد. يك آمريكايى اهل سياتل به نام Lewis Carpenterكه در Popradمعلم انگليسى بود ،اين مجسمه را در حاليكه با صورت به زمين گل آلود افتاده و به قيمت ارزش برنزش در 19 Negah - March 15,2013
نوعی نگاه انتظار فروش بود مشاهده كرد .وى با بازرسى مجسمه متوجه ارزش هنرى آن شد و مصمم گرديد كه آن را محافظت كرده و مانع نابوديش شود .او با مقام هاى مسئول شهر تماس گرفت و به آنها گفت كه :عليرغم عدم محبوبيت فعلى ،به هر صورت اين مجسمه يك اثر هنرى است و ارزش نگاه دارى دارد.وى پيشنهاد خريد مجسمه به مبلغ ١٣٠٠٠دالر را ارايه كرد.بعد ازكاغذ بازيهاى فراوان در سيستم ادارى شهر ، سرانجام لويس در ١٦مارچ ١٩٩٣قراردادى با شهردار آنجا امضا كرد .لويس كارپنتر با گرو گذاشتن خانه خود در رهن بانك ،مبلغ مورد نياز براى خريد و حمل مجسمه را فراهم كرد و مجسمه غول پيكر لنين بار كشتى و به سمت سياتل رهسپار شد .لنين داستان ما، پس از واژگونى در يك كشور سابقا كمونيست و در گل و الى در غلطيدن و از ارج و قرب افتادن ،حال براى زندگى دوباره عازم قطب سرمايه دارى دنيا ،آمريكا بود .مجسمه پس از رسيدن به سياتل در حياط خانه كارپنتر آرام گرفت . در ١٨فوريه ١٩٩٤در ميانه غوغايى كه بر سر ورود مجسمه يك رهبر كمونيست در سياتل در گرفته بود ،لويس كارپنتر در يك تصادف رانندگى كشته شد .حال مجسمه به همراه بدهى بانكى بابت خريد آن به بازماندگان كارپنتر به ارث رسيد .خانواده براى رهايى از اين غول برنزى كه حياط خانه را اشغال كرده بود تصميم به فروش آن گرفتند .شخصى به آنها پيشنهاد كرد كه بهتر است مجسمه از خانه خارج و در محلى به نمايش گذاشته شود تا بهتر ديده شود تا شايد برايش خريدارى پيدا گردد. بدين ترتيب والدیمير ايليچ لنين دوباره قامت راست كرد و به حيات خود در قلب اردوگاه سرمايه دارى جهان ادامه داد .نصب مجسمه لنين در محله Fremontدر سال ١٩٩٥سبب خشم و اعتراض عده اى شد. فردى معترضانه گفت " :اين يك اثر هنرى
نيست ,يك فضاحت است .سمبل بدنامى است .نشانه اى از ميليونها انسانى است كه در اروپاى شرقى تحت سلطه كمونيست ها جان خود را از دست دادند". اما برای عده اى ديگر اين مجسمه سمبل
20
نگاه 15مارچ 2013
يك عمل متعالى بود و اين كه چگونه عده اى توانسته بودند چنين تنديس غول آسايى را به اين محل منتقل و به نمايش عمومى بگذارند. خانواده كارپنتر هنوز براى اين مجسمه خريدارى پيدا نكرده است .اتاق بازرگانى محلى در صدد جمع آورى منابع مالى است كه مجسمه را خريدارى و در محل خاص ديگرى نصب كند. مجسمه لنين در مناسبت هاى مختلف تزيين مى شود ،گاهى با يك ستاره سرخ درخشان و مواقعى با چراغانى كريسمس ،حتى به مانند يك دلقك نيز نقاشى شده است .در برنامه اى در باره بيتل ها ،به مجسمه لنين گيتار آويزان كرده و آن را به شمايل جان لنون درآورده بودند.
بهرحال آرزوى لويس كارپنتر برآورده شد و مجسمه از نابودى نجات پيدا كرد .و اين هنر است كه فراتر از سياست جلوه مى كند .هنر مى تواند زيبا ،گرم و يا خنده آور باشد اما در نهان قرار است مردم را به انديشيدن وادار كند و احساسات درونى شان را به جوشش در آورد.
با سپاس از آقاى نادر رياحى به خاطر ارايه پيشنهاد به مجله نگاه براى تهيه اين گزارش
از نگاهی دیگر
گوگوش و آواز پايانى
فيلم سفيدبرفى مژگان بابایی در سال ٢٠١٢دو اقتباس سينمايى متفاوت از داستان سفيد برفى را در سينماهاى ونكوور به تماشا نشستيم .نسخه Mirror Mirror به كارگردانى Tarsem Singh در پايان بندى خود از آهنگى استفاده كرده بود به نام : I believe in loveكسانى كه فيلم را بر پرده سينماهاى ونكوور ديده اند حتما هنگام شنيدن اين آهنگ متوجه شباهت آن با يكى از آهنگهاى گوگوش شده اند. گوگوش در دهه ١٩٧٠و قبل از انقالب آهنگى به زبان انگليسى را با همين مطلع : I believe ,I believe , I believe in Love .. Love در تلويزيون ايران اجرا كرده بود و چون I believeچندين بار و به سرعت تكرار مى شد اين دو كلمه به گوش شنوندگان vabeli تداعى مى شد و حتى آهنگ به همين نام معروف شده بود. جالب است بدانيد كه كارگردان هندى االصل اين فيلم نيز در همان زمان ( دهه )١٩٧٠اين آهنگ گوگوش را درپنجاب هندوستان شنيده بود و خوب به خاطر مى آورد كه گوگوش در هنگام اجراى آن موهاى كوتاهى داشت و اضافه مى كند كه :ما بچه ها عاشق اين آهنگ بوديم و با اين ترانه مى رقصيديم . سه دهه بعد در سال ٢٠١١هنگامى كه Singhمشغول كارگردانى Immortalsدر مونترال بود ،آهنگ گوگوش را براى برادر زاده خود كه در آن تاريخ با وى زندگى مى كرد اجرا مى كند و از آن به بعد هر روز صبح وى اين ترانه را با اجراى برادر زاده خود مى شنود، گويى گوكوش بعد از سالها مجددا مى خوانده است : I believe , I believe, I believe in Love.. Love ... 21
به روشنى مشخص است كه اين ترانه كشش و جذابيت خاصى براى جوانان دارد .وقتى Singhسناريو Mirror Mirrorرا خواند و تصميم گرفت براى قسمت پايانى از ترانه استفاده كند ،بدون هيچ ترديدى انتخاب او آهنگ I believe in loveگوگوش بود. انتخاب Singhسرآغاز يك رشته اتفاقات بود كه افراد زيادى را درگير خود كرد از مدير توليد تا يك كارآگاه خصوصى و در حدود يك سال زمان برد و در نهايت به نام زنى رسيدند كه هيچ كس نمى توانست اورا پيدا كند. دليل اين جستجو روشن بود ،تهيه كننده فيلم به دنبال كسب كپى رايت ترانه بود اما
مشخص نبود كه اين حق رايت به چه كسى تعلق دارد؟ تصور مى شد حق رايت آن به دولت ايران تعلق دارد.جستجو همچنان ادامه پيدا مى كند با كنسولگرى ايران وبا فستيوال كن كه زمانى اين ترانه را گوگوش در آنجا اجرا كرده ،با همه اطرافيان گوگوش از وكيل تا آسيستان وى تا دو آهنگسازى كه در دهه ١٩٧٠با گوكوش كار مى كرده اند وحتى با شوهر اول گوگوش ،محمود قربانى نيز تماس گرفته شد ،اما بى نتيجه بود ..گوگوش فقط اين ترانه را باز خوانى كرده و هيچ كس نمى دانست آهنگساز و خواننده اصلى 21 Negah - March 15,2013
از نگاهی دیگر اين اثر چه كسى بوده است ؟ با راهنمايى افرادى از ايران كلمات vabeli در اينترنت جستجو مى شود و به متنى پرتغالى مى رسند و در آنجا گره كور ماجرا گشوده مى شود .ترانه گوگوش باز خوانى ترانه loveبوده كه براى اولين بار براى فيلم Taking offساخته Milos Formanكارگردان Amadeusخوانده شده بود .دخترى كه در ابتداى فيلم اين ترانه را مى خواند خود سازنده آن بوده است .نام وى Nina Hartو در زمان اجراى ترانه در سال ١٩٧١بيست ساله و آمريكايى است . سرانجام اين جستجوى طوالنى نتيجه داد و شركتى كه در سال ١٩٧١اين آهنگ را ضبط و منتشر كرده پيدا شد .با توجه به اينكه خواننده و خالق اين ترانه Nina Hartبود ، به نظر كارگردان فيلم , Singhاگرچه قانونا با پيدا شدن شركت پخش كننده آهنگ ديگر مشكلى براى استفاده از اين ترانه در فيلم نبود اما وى آن زن را صاحب امتياز اصلى اثر مى دانست و اصرار داشت كه طرف صحبت تهيه كننده فيلم بايستى باخالق آهنگ باشد نه با شركت پخش كننده آهنگ .اما مشكل آن بود كه هيچ نشانى از Nina Hartدر دست نبود و جستجو مجددا ادامه پيدا كرد .كارگردان و گروه همراهش ٩ماه ديگر به جستجوى بى حاصل خود ادامه دادند .با هر Nina Hartكه در دفترچه تلفن در سرتاسر آمريكا بود تماس گرفتند، هر نشانى كه از وى در دست بود پى گيرى كردند ،در رسانه هاى مختلف آگهى دادند و حتى يك كارآگاه خصوصى نيز استخدام كردند اما تمام تالشها بى نتيجه بود .كارآگاه خصوصى پس از جستجو ها و بررسى هاى زياد اعالم كرد كه به احتمال زياد وى پس از ازدواج از نام خانوادگى شوهرش استفاده مى كند وبه همين دليل نمى توان او را با نام اصلى اش پيدا كرد .حق با وى بود Nina . Hartبه Nina Griffiths تغيير نام داده بود. در همان زمان كه دست اندركاران فيلم در جستجوى Ninaبودند وى پيغامى از خواهرش دريافت مى كند كه اجراى گوگوش از ترانه اش مبناى آواز فيلم Mirror Mirror شده است .وى اجراى گوگوش را تماشا مى كند و با خود مى گويد :او خواننده دوست داشتنى است ولى اين آهنگ من است و تصميم مى گيرد با سازندگان فيلم تماس 22
نگاه 15مارچ 2013
بگيرد .البته درگيريهاى زندگی روزانه اين فرصت را براى او فراهم نمى كند و دو ماه مى گذرد تا وى تلفن بزند و خود را معرفى كند .باالخره Singhبا پيدا شدن Nina سكانس پايانى و ترانه خوانى سفيد برفى را با خيال راحت فيلمبردارى مى كند .بازيگر سفيد برفى و خواننده ترانه Lily Collins ، دختر Phil Collins خواننده معروف انگليسى است .آهنگ I believe in Love ظرف دو ساعت توسط Nina Hartساخته شده بود و ديگر حتى از خاطرش اين ترانه رفته بود و حاال بعد از ٤٠سال خود آهنگ اين چنين دوباره به سراغش آمده بود .اين آهنگ جزو معدود آهنگ هايى است كه توسط دو كارگردان و براى دو فيلم مختلف
استفاده شده است .اگرچه اين ترانه سرانجام با نام خالق اصلى اش در فيلم استفاده شد اما نقش گوگوش در معروفيت اين آهنگ انكار ناپذير است .كارگردان اين فيلم ،در دوران كودكى اين ترانه را با صداى گوگوش شنيده و خاطره آن هميشه با وى بوده ودر خلوتش آن را زمزمه مى كرده است .شور عشقى كه در اين ترانه موج مى زند ناشى از اجراى گوگوش است و اجراى Nina Hart در مقايسه با اجراى گوگوش شور و احساس چندانى ندارد .جالب است كه اجراى سفيد برفى از اين ترانه نيز تحت تاثير گوگوش است تا Ninaو حتى تبسمى مشابه گوگوش نيز بر چهره دارد.
شعر
نرم نرمک می رسد اینک بهار بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در این روزگار جامه رنگین نمی پوشی به کام باده رنگین نمی نوشی ز جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که می باید تهی است ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار گر نکویی شیشه غم را به سنگ گر نکویی شیشه غم را به سنگ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
فريدون مشيرى 23
23 Negah - March 15,2013
نگاه دوم
صبر كن پدر
Wait for me Daddy بخش گزارش نگاه
احتماال بسيارى ازشما از تقاطع خيابانهاى هشتم و كلمبيا در نيووست مينستر عبوركرده ايد اما شايد ندانيد در اين محل ،يكى از مشهورترين عكسهاى مربوط به جنگ جهانى دوم گرفته شده است .اين عكس شهرت جهانى دارد و جزو عكسهاى كالسيك تاريخ عكاسى به شمار مى رود. پس از حمله آلمان نازى به لهستان ،پارلمان كانادا در ١٠سپتامبر ١٩٣٩به آلمان اعالم جنگ كرد و كانادا تعدادى از نيروهايش را به انگلستان اعزام كرد .به هنگ بريتيش كلمبيا نيز آماده باش داده شد .پس از چندين ماه انتظار باالخره زمان حركت هنگ بريتيش كلمبيا به جبهه هاى جنگ اروپا فرا رسيد .در اول اكتبر ١٩٤٠صف طويل نيروهاى آن هنگ در خيابان هشتم نيووست مينستر رژه كنان به حركت در آمدند تا سوار بر قطارى كه در انتظار بود ،شده و به مقصدى اعالم نشده رهسپارگردند. در حاليكه نيروها از سرازيرى خيابان هشتم به سمت خيابان كلمبيا در حركت بودند ،عكاس روزنامه Provinceبه نام )١٨٩٩-١٩٨٧( Claude Dettlofدر جايى ايستاده بود تا بتواند به راحتى از رژه ستون نظامى عكس بگيرد .در همين حين كودكى پنج ساله را ديد كه دست مادررا رها كرده و به سمت پدرمى دويد :
me
for
Wait
daddy ... صبر كن پدر ...كليك و اين صحنه بر
روى فيلم آگفاى دوربين وى ثبت گرديد. فرداى آن روز ،روزنامه Provinceونكوورعكس را چاپ و بعد به سرعت در سرتاسر جهان منتشر شد. مشهورترين عكس كانادايى از جنگ جهانى دوم و يكى از مشهورترين عكسهاى ژانر جنگ همين عكس مى باشد . دستان دراز شده مادر و چرخش لباسش ، كودكى با موهاى سفيد كه در تالش رساندن دست هايش به پدر است ،لبخند پدردر 24
نگاه 15مارچ 2013
حاليكه تفنگ را به دست ديگرش داده تا بتواند لحظاتى دست پسرش را لمس كند ،صف بلند سربازان در پس زمينه ،همه و همه يك تصوير فراموش نشدنى را خلق كرده اند.شاهكارى كه تركيب بندى آن در لحظه شكل گرفته و يكى از ناب ترين احساسات انسانى را از آن مقطع تاريخى به يادگار گذاشته است. وارن برنارد كودك پنج ساله ى عكس به سرعت معروف شد .عكس همه جا منتشر شد و مجالت معروفى همچون اليف ،تايم ،نيوزويك ، ليبرتى ،ريدرز دايجست و كتاب سال بريتانيكا نيز در يك صفحه كامل آن را چاپ كردند. اين عكس در طول جنگ جهانى دوم در همه مدارس بريتييش كلمبيا نصب گرديده بود.
پدر وارن در اكتبر ١٩٤٥از جبهه جنگ به خانه بازگشت و Claude Dettlofكه در آن زمان سردبير عكس روزنامه Province بود ،لحظه پيوستن دوباره خانواده را در ايستگاه قطار ونكوور عكاسى كرد. شهردارى نيووست مينستر براى گراميداشت اين عكس طرحهاى مختلفى را در دستور كار دارد:ضرب سكه ،چاپ تمبر ،ساختن مجسمه هاى برنزي پدر ،مادر و كودك در اندازه هاى واقعى و نصب آنها در محل گرفتن عكس كه اكنون Hyack Squareنام دارد و سرانجام بازسازى رژه سربازان در سرازيرى خيابان هشتم مطابق عكس .اجراى اين طرحها براى ٢٠١٤و ٢٠١٥زمان بندى شده است .
Negah - March 15,2013
آگهی
Tel: 604.313.8411
RE/MAX Masters Realty
Tel: 604.913.9000 Fax: 604.913.9859 Toll Free: 1.800.715.2201
Suite 200, 1455 Bellevue Avenue, West Vancouver, BC Canada V7T 1C3
2013 مارچ15 نگاه
26
Classified
ﺳوﭘﺮ ﻣﺎﺭﻛﺖ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺩﺍﻭﻥ ﺗﺎﻭﻥ ﻭﻧﻜوﻭﺭ
Foodness
Supermarket
، ناﻥ سنگﻚ ... مرﻍ و،گوﺷت
927 Seymour Street Vancouver
27 Negah - March 15,2013
27
آگهى
St Alcuin C
Bringing a Liberal Arts Education to the Kindergarten - grade 12 St Alcuin College St Alcuin College
Bringing a Liberal Arts Education to the North Shore Highly personalized
Bringing a Liberal Arts Education to the North Shore Kindergarten - grade 12 Kindergarten - grade 12 Highly personalized
Small class sizes Reasonable tuition
St Alcuin College Highly personalized
Small class sizes
University preparatory
Small class sizes
Reasonable tuition
Bringing a Liberal Arts Education to the North Shore Reasonable tuition University preparatory
Kindergarten - grade 12 Highly personalized
University preparatory
info@stalcuincollege.com www.stal 1044 St. Georges Ave., North Vancouver
info@stalcuincollege.com www.stalcuincollege.com 1044 St. Georges Ave., North Vancouver 604-360-8656 info@stalcuincollege.com www.stalcuincollege.com
St Alcuin College
1044 St. Georges Ave., North Vancouver
604-360-8656
Bringing a Liberal Arts Education to the North Shore
Small class sizes
Kindergarten - grade 12 Highly personalized
Reasonable tuition University preparatory
Small class sizes Reasonable tuition University preparatory
info@stalcuincollege.com
www.stalcuincollege.com
info@stalcuincollege.com www.stalcuincollege.com 1044 St. Georges Ave., North Vancouver 604-360-8656 1044 St. Georges Ave., North Vancouver 604-360-8656 2013 مارچ15 نگاه
28
Classified
استودیو کالغ سفید تقدیم می کند: ساخت انیمیشن،
کالس های آموزشی
موزیک کلیپ (سینمایی و تبلیغاتی) و گرافیک تصویری
کاریکاتور چهره کارتون مطبوعاتی با همکاری خانه فرهنگ و هنر ایران
)Persian(Culture(and(Art(Institute((PERCAI &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&Units&10&& 11*1583&Pemberton&Ave,&North&Vancouver,&BC,&V7P&2S4
&&&&&& &&www. percai .com&&&&&&&&&&&778.889.4820&&&&&&&&&&info @ percai .com
با مدیریت افشین سبوکی کاریکاتوریست ،انیماتور ،تصویرگر _ برنده جوایز متعدد از مسابقات بین المللی تصویرسازی و کاریکاتور _ داور 2دوره دوساالنه بین المللی کاریکاتور تهران _ عضو هیئت علمی «خانه کاریکاتور ایران» عالقمندان جهت ثبت نام در کالسها می توانند با شماره تلفن های 778.889.4820 :یا : 778.898.4575تماس بگیرند.
29
29 Negah - March 15,2013
آگهى
!HOME ... WHERE YOUR STORY BEGINS THE
SHEIKHY
TEAM
604.638.0770
Rose
Nima
Hooman
ﻋﻈﻴﻢ ﺍﺑﺮﻫﺎﻡ
SHEIKHY.COM
NIMA SHEIKHY
Personal Real Estate Corporation
604.317.6090
ROSE SHEIKHY
604.616.9009
HOOMAN SHEIKHY
Personal Real Estate Corporation
604.773.4080
مشاور شما در امور مالى و سرمايه گﺬارى
RESPﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬﺍﺭﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺷﻤﺎWork : 604 579 0133 Guarantee income for lifeﺩﺭﺁﻣﺪ ﺗﻀﻤﻴﻨﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ Cell : 604 374 0677Fax : 1 888 607 8850 Life insuranceﺑﻴﻤﻪ ﻋﻤﺮSuite 202- 5460 152 Street, Surrey , BC V3S 5J9
شرکت ساختمانی با بیش از ده سال سابقه کار در ونکوور بزرگ
EMRISE ConstructionÊLtd.
* مشاوره رایگان جهت انتخاب زمین و پروژه ساختمانی
* ارائه خدمات مهندسی جهت تهیه نقشه های معماری و مهندسی مورد نیازشهرداری
* پیگیری و اخذ پروانه ساختمان
* مدیریت پروژه و اجرای ساختمان مورد نظر شما
* مشاوره و انتقال تجربه ساخت به صاحبان زمین که شخصأ عالقه به مدیریت ساخت منزل خود دارند
TEL: (604) 218.4185 FAX: (604) 921.4436
WEB: www.Emrise.ca TEL: (604) 218-4185 Email: info@Emrise.ca FAX: (604) 921-4436 WEB: www.Emrise.ca Email: Saeed@Emrise.ca
Supernal Arts.com
مدرسه هنرهای زیبای پشتوانۀ ما سال ها تجربۀ استادان دانشگاههای هنر می باشد.
§کالسهای تئوری:
§مبانی هنر
§تاریخ هنر(جهان و ایران)
§فلسفه هنر
§آموزش مفاهیم در نقاشی کودکان
§تجزیه تحلیل آثار هنرهای تجسمی
§رشته های کارگاهی:
§نقاشی (رنگ روغن ،آبرنگ ،اکریلیک)
§مجسمه سازی
§تصویر سازی
§دیجیتال آرت
§گرافیک(طراحی پوستر ،بسته بندی ،طراحی لوگو ،آرم)
§طراحی (اندام انسان ،طبیعت بیجان ،طراحی ذهنی ،بعالوه تکنیک های مختلف طراحی،از قبیل اتچینگ )
در ضمن پنج شنبه اول هر ماه از ساعت ۴تا ۶بعدازظهر کارگاههای نقد و
کالس ها به دو صورت ترمی و آزاد برگزار می شود.
(به دلیل محدودیت جا ،با تعیین وقت قبلی حضور برای عموم آزاد است)
استفاده نمایند پس از پایان دوره دیپلم مدرسه اهدا خواهد شد.
بررسی آثار هنری برپا می باشد
30
نگاه 15مارچ 2013
به آن دسته از دانشجویانی که به صورت ترمی از کالس ها
آموزش هنر،هنر است.
http://www.supernalarts.com
info@supernalarts.com 100 East, 3rd Street North Vancouver BC V7L 1E6
Classified
31 Negah - March 15,2013
31
نگاه 15مارچ 2013