Volume 3 - Issue 26 - Apr/May 2017 www.kheradmand.ca - Tel: (416) 676-9-676
83 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند83
وام مسکن
وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن
دفتر مهاجرت و وکالت دفتر مهاجرت و وکالت -دفتر مهاجرت و وکالت -دفتر مهاجرت و وکالت
82ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
82 Kheradmand
وام مسکن
وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن
81ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
81 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
مدیا و رسانه ها رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها
80ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
80 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
79ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
79 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
78ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
78 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
77ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
77 Kheradmand
دندانپزشکی دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی
رستوران و فروشگاه
رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه
76ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
76 Kheradmand
خدمات ساختمانی
خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی
75ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
75 Kheradmand
خدمات ارزی
خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی
آ مـو ز شـگا ه آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه
74ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
74 Kheradmand
حسابداری
حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری
چشم پزشکی و عینک چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک
73ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
73 Kheradmand
بیمه وسرمایه گذاری
بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری
72ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
72 Kheradmand
آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی -آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی -آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی
آژانس مسافرتی آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی
71ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
71 Kheradmand
بقیه از صفحه 16
آنچه دانشــجویان را برای زندگی در شــهرهای بزرگ ولــو دور از خانواده و به تنهایی به جمع بندی می رســاند ،جذابیت های شغلی و عمدتا فضای آزادتــر اجتماعی و فرهنگی در شــهرها نســبت به روستاهاســت اما همچنان کســب درآمــد و امــکان ورود بــه بــازار کار مهمترین دلیلی اســت که تعداد قابل توجهی از دانشــجویان را از بازگشــت به شــهرها و روســتاهایی که از آنجا آمــده اند ،منصرف مــی کند .این انتخــاب درواقع منجر به شــکل گیری گروه دیگری از افرادی شــده کــه به تنهایی زندگی می کنند و مشــخصا محصول مهاجرت برای تحصیل هســتند.
چــرا که در تشــکیل خانواده ،فرزنــدآوری و ...موثر اســت ».یکــی از دالیل تمایــل جوانان امــروزی به داشــتن زندگی مجــردی مستقل،نداشــتن فضایی بــرای انجــام کارهای مودر عالقه اســت .ســیمین زینعلــی ،مشــاور خانــواده و مشــاور یــک مرکز دانشــجویی در ایــن باره مــی گوید :مســاحت و فضای فیزیکی خانه ها در گذشــته طــوری بود که دختران و پســران وقتی به ســن بلوغ می رسیدند، فضای مســتقلی در اختیارشــان قرار می گرفت،در آن فضا جوان درس می خواند ،دوســتانش را دعوت می کرد ،نقاشــی می کشــید ،خطاطی و موســیقی کار مــی کرد و ...هــرکاری که مورد عالقــه اش بود انجــام مــی داد .این روزها مســاحت خانــه ها به آپارتمــان 50تا 100متری کاهش یافته ،و بســیاری ار دانشــجویان از نبود فضایی بــرای تفکر و آرامش در خانه گله می کنند ،مراجعینی داشــتم که پســر 23ســاله اتاق مســتقل نداشــت و در گوشــه هال خانــه مــی خوابید و دائــم بــا بــرادر و خواهران کوچکتــرش دعــوا و درگیری داشــت ،بنابراین نمی تــوان جوانان را متهم کرد که زندگــی مجردی الزاما انتخاب ســیاهی است. دهه 90افزایش تنهازیستی در ایران تنهازیســتی در ایران که به گفته جامعه شناســان یک دهه اســت آغاز شــده ،تــا اواخر دهــه 90به اوج خــودش می رســد ،فــارغ از اینکه این ســبک زندگــی ،چقــدر ناشــی از انتخــاب آدم هاســت و چقدر ناشــی از اضطــرار و تحمیل شــرایط زندگی امــا رو به افزایش اســت ،این پیش بینی اســت که ســازمان های متولی در حــوزه اجتماعی و جامعه شناســان با هم به آن اشــاره مــی کنند. زاهدی اصــل ،مددکار اجتماعی ،دهــه 90را دهه تجردگزینــی می نامــد و ادامه می دهــد :دهه 90 دهــه بحــران تجــرد پیش بینی شــده اســت و در مقایســه بــا دهه قبــل (دهــه )80افزایش بســیار چشــمگیری خواهدداشــت و اگر بــه همین منوال ادامــه پیدا کنــد در پایان دهه 90میانگیــن ازدواج آقایــان بــه 40ســالگی و خانــم ها به 35ســالگی خواهــد رســید .چون در ســنین 35-40ســال افراد بســیار ســخت تن به ازدواج مــی دهند». بــه گفته این مددکار اجتماعی ،بــا افزایش زندگی مجردی انســان ها از هم دور شــده ،ســرمایه برای جامعــه ســالم کم می شــود و روابــط کاهش پیدا مــی کند .زمانی می رســد که به دلیــل آنکه جوان هــا به صورت مجــردی زندگی می کننــد خواهر و برادری نخواهندداشــت .اینگونه مســائل بسترساز جامعــه ای منــزوی ،انســان های بی نشــاط و در خــود فرورفته می شــود.در مقابل پیــش بینی ها و برداشــت های دیگــری هم وجــود دارد از جمله اینکــه عده ای می گویند تنها زندگی کردن مســاله ای نیســت کــه در جامعــه ایــران به این ســرعت و بــه طور نگــران کننــده ای فراگیرشــود .یکی از آنهــا ،دکتر «شــهال کاظمی پور» ،معاون پژوهشــی
تنهازیستی به عنوان یک انتخاب اگرچه تنهازیســتی و زندگی مجردی برای گروهی از افــراد از جملــه زنــان ،پیامــد پــس از جدایی یا اضطــراری برای اشــتغال پــس از اتمــام تحصیالت اســت اما کم نیســتند ،افرادی که تنها زندگی کردن را انتخــاب می کننــد .طبق آمارهای ســازمان ملی جوانــان ،البتــه آخرین آماری که حدود ســه ســال پیــش اعالم شــده 30 ،درصــد از دختــران مجرد در شهرهای بزرگ مســتقل از خانواده هایشان زندگی مــی کنند .همین ســازمان هم اعالم کــرده تا پایان دهــه 90تعــداد زنان مجرد در ایــران به 10میلیون نفــر افزایــش پیدا می کنــد و بخش زیــادی از این 10میلیــون نفــر افرادی هســتند که بــه اصطالح فرصــت ازدواج و فرزندآوری را با باال رفتن ســن به تدریج از دســت مــی دهند .افزایش ســن ازدواج و اســتقالل مالی دو عامل اصلی اســت کــه انتخاب زندگــی مجــردی را برای افراد آســان تــر می کند. به همیــن دلیل هم هســت که جامعه شناســانی مثــل «زاهــدی اصــل» بــه این نکتــه اشــاره می کننــد کــه جوانانی که زندگــی مجــردی را انتخاب مــی کنند یــا ازدواج را تا میانســالی بــه تاخیر می اندازند ،اصــا ازدواج نمی کننــد .او درواقع زندگی مجــردی را عاملی موثر بر باالرفتن ســن ازدواج در جامعــه می دانــد و بر ایــن نکته تاکیــد می کند کــه افراد پــس از تجربه یــک دوره زندگی مجردی، در پذیرفتن مســئولیت زندگی دو نفره دچار تردید می شــوند و اغلب مــی گویند« :همیــن آرامش و راحتــی خودمان را هم از دســت مــی دهیم». به گفته او در گذشــته و درواقع در همان ساختار ســنتی خانوادگــی ایران تشــکیل زندگی مســتقل و بــه عبارتــی رفتــن از خانــه پدری عمومــا جز با ازدواج و تشــکیل خانواده جدیــدی ممکن نبود اما نســل جدیدتر این فضــا را برای خــودش به تدریج باز کــرده که حتی اگــر ازدواج نکــرده بتواند خانه مســتقلی داشــته باشــد« :تنهــا زندگی کــردن به خــودی خود ،آســیبی نیســت ،یک انتخاب اســت اما این ســبک زندگی مــی تواند افــراد و جامعه را در معــرض آســیب های بیشــتری قرار دهــد و در صورت شــیوع به یک مســاله اجتماعی تبدیل شود 70ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
و عضــو هیئــت علمــی مرکز مطالعــات جمعیتی آســیا و اقیانوسیه اســت که معتقد اســت« :زنانی کــه در برخی شــهرهای ایــران به صــورت مجردی زندگــی مــی کنند اغلب بــه دالیل درســی و کاری و دوربــودن از خانــواده پــدری به ایــن زندگی رو آورده انــد ».به گفتــه او بافت فرهنگی و اجتماعی جامعــه و خانــواده های ایرانی به شــکلی اســت کــه جوانان تا هر ســنی حتــی تا باالی 30ســالگی همچنان بــا خانواده پدری زندگــی می کنند و تنها با ازدواج اســت که از والدین خود جدا می شــوند. این جامعه شــناس تاکیــد می کند کــه تمایل به زندگــی مجــردی برخالف آنچــه به نظر می رســد در میــان زنــان ایرانــی رواج چندانی نــدارد« :تنها در برخــی از شــهرهای بزرگ و تعــداد محدودی از خانــواده هــای طبقات مرفــه اجتماعی ایــن رویه وجــود دارد که احتمال فراگیری آن در میان دختران بقیه شــهرها و اقشــار جامعه وجــود ندارد». بــا وجود همیــن پیش بینــی ها و دیــدگاه های خــوش بینانــه و بدبینانــه آنچــه واقعیتــی قابــل مشــاهده اســت ،زنــان و مردانــی اند کــه تنهایی برای خودشــان خانه ای تشکیل داده اند و این یک اتفــاق اگر نــه عجیب اما جدیــد در ایران اســت. چنــد ماه پیــش نیویــورک تایمــز هــم از افزایش زندگــی زنان تنهــا در ایران به عنــوان اتفاقی که تا همیــن ده ســال پیش بی ســابقه بوده ،یــاد کرد و در گزارشــی افزایش تعداد زنان تحصیلکرده ،طالق و نیــز تاثیرپذیــری از فرهنــگ زندگی غربــی را به عنوان عوامل موثر در تنهازیســتی به ویژه در مورد زنــان یاد کــرده بود. در عیــن حال نکته مهــم دیگر اینکــه افرادی که ایــن روزها تنها زندگی می کننــد صرفا جوان هایی نیســتند که به اصطالح زیــر بــار ازدواج نرفته اند، آنهایی هم هســتند کــه آماده ازدواج بــوده اند اما بــه هر دلیــل فرصت ازدواج نداشــته انــد .آنها که جوانی را ســپری کرده و وارد میانســالی شــده اند و همــه عمر را در کنــار خانواده زندگــی کرده اند امــا با از دســت دادن پدر و مادر چــاره ای جز تنها زندگی کردن ندارند و این موضوع الزاما مســاله ای زنانه نیســت؛ تا ســال های قبل از ســال 90تعداد دختران مجرد در ســن ازدواج بیشــتر از پسران بود، اما در ســال هــای اخیر بنابــر اعالم ســازمان ثبت احــوال ایــن روند در حال معکوس شــدن اســت و تعداد پسران مجرد در ســن ازدواج در حال افزایش اســت .همین ســازمان ابتدای امســال ،تعداد افراد مجرد قطعــی باالی 50ســال را 152هزار نفر اعالم کرده اســت؛ یــک میلیــون و 300هزار فــرد باالی سن متعارف نیز در کشــور هرگز ازدواج نکرده اند. آنهــا چه به انتخاب خودشــان باشــد و چــه نه در شــمار آدم های تنها قرار می گیرنــد همه خانواده هــای تک نفــره ای که زندگیشــان هرچه هســت، ســاختاری متفــاوت بــا خانــواده هــای معمولی مجلــه زنــان و زندگــی جامعــه دارد.
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
70 Kheradmand
69 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند69
68 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند68
پروتئیــن همچنین باعث می شــود کــه پس از یک وعده غذایی ،احســاس ســیری (رضایت) بیشــتری کنیــد بنابرایــن می تواند جلــوی پرخوری شــما را بگیــرد .امــا به خاطر داشــته باشــید که قســمت اعظم کاهش وزن توســط یک کســری کالری و یک افزایــش در فعالیت بدنی تعریف می شــود ،نه به علت تغییــرات در درصد پروتئین یــا کربوهیدرات هــا در یک رژیــم غذایی. چربــی های امــگا ۳می توانند ســوخت و ســاز بــدن را افزایش دهند ،در حالــی که مصرف چربی ســا ز د . اشــباع ،متابولیسم را کند می هضــم مــواد غذایــی فــرآوری نشــده مانند میوه ها، ســبزیجات و غــات کامل بــه زمــان بیشتری نیاز دارد ،چــون بدن باید برای هضــم فیبــر موجــود در آنهــا ســخت تــر کار کند. در مقایســه با مواد غذایی تصفیه شــده و فرآوری شــده ،غذاهــای کاملی کــه به ســادگی هضم می شــوند ،کالــری بیشــتری مــی ســوزانند. مواد غذایی تند مانند فلفل ممکن اســت سوخت و ســاز بــدن را تا حــدود ۳۰دقیقه پــس از خورده شــدن ،افزایش دهند اما مطالعات نشــان نداده اند که این اثر ،بیشــتر طول بکشد .همچنین بیشترین تاثیــرات مربوط بــه زمانی بودند که مــواد غذایی تنــد با غذاهــای پرچــرب که بهتــر اســت از آنها اجتناب شــود .خورده شــدند .چای سبز یا EGCG و کافئیــن نیز می تواننــد کالری ســوزی را افزایش دهند اما مشــخص نیســت که آیا ایــن برای کمک بــه کاهــش وزن ،کافی اســت یــا نه .ایــن افزایش هنــوز هم در مقایســه با آنچه که شــما به منظور کاهــش وزن نیا زدارید ،ناچیز اســت.
کنند .محرک هایی ماننــد گوآرانا ،یربامیت ،کافئین و پرتقــال تلــخ ،ضربان قلب را باال مــی برند و می توانند باعث فشــار خون باال شوند .تولید کنندگان مکمــل هــای غذایــی ملــزم بــه دریافــت تاییده ســازمان غــذا و دارو مبنــی بر بی خطر بــودن یا موثر بودن محصوالتشــان نیستند ،بنابراین عاقالنه اســت که ادعاهای این محصــوالت را براحتی باور نکنید. با وجود این ،مصرف یــک مکمل ویتامین و مواد معدنی منطقی به نظر می رســد .یک متابولیســم کارآمــد بــه اجــرای چندیــن فرآینــد بدنی پیچیــده نیــز نیــا ز
دارد کــه متکــی به مقــدار کافــی ویتامین هــا و مــواد معدنی هســتند .مقادیر ناکافــی ،B12 ،B6فوالت ،تیامین و نیاسین می توانند متابولیســم بدن را کند سازند. منیزیــم نیز نقش مهمــی در متابولیســم بدن ایفا می کند چون در بیش از ۳۰۰واکنش بیو شــیمیایی در بــدن بــه کار مــی رود. کالری ها و متابولیسم اگر چه ســوخت و ساز بدن شــما بر انرژی مورد نیــاز بدنتان اثر می گذارند امــا افزایش وزن ،اغلب نتیجه خوردن کالری بیشــتر نســبت بــه مقداری اســت که می ســوزانید .بــرای کاهش وزن ،شــما باید با خــوردن کالری های کمتــر و افزایش تعداد کالــری هایــی کــه از طریق فعالیــت فیزیکی می ســوزانید ،یا هر دو ،یک کســری انرژی ایجاد کنید. فرمــول موثر برای حفظ وزنتان آن اســت که کالری دریافتی تــان باید مســاوی با کالــری مصرفی تان باشــد .بنابراین روی عواملی تمرکز کنید که بر آنها کنتــرل دارید :رژیم غذایی و عادات ســبک زندگی تان .اینها می توانند به شــما کمــک کنند وزن تان را مدیریــت کنید و احتماال ســوخت و ســازتان را بهبود ببخشید. اگــر در مــورد وزنتان نگران هســتید یــا فکر می کنیــد متابولیســم تان بیــش از حد کند اســت ،با پزشــکتان صحبت کنید .پزشــکتان مــی تواند برای کمک به کاهش وزن شــما ،علل پزشــکی را بررسی کنــد و به شــما کمک کند تغییرات ســالم ســبک زندگــی را بپذیرید.
آیــا مکمل ها یــا قرص ها مــی توانند بــه افزایش متابولیســم کمک کنند؟ برخــی از بازاریابان مکمل های کاهش وزن ،شــما را ترغیــب مــی کنند که بــاور کنید محصــول آنها به افزایش متابولیســم و ذوب کــردن چربی کمک خواهــد کرد .فریــب نخورید :هیچ قــرص جادویی وجود نــدارد .به طــور کلی مواد تشــکیل دهنده، متابولیســم را فقــط کمــی افزایــش مــی دهند و خطراتی دارند .برخی قرص هــا دارای اثرات جانبی خطرنــاک هســتند و مواد تشــکیل دهنــده «باال برنده ســوخت و ساز» مانند بید ســفید ،کافئین و ماهوانــگ بر تیروئید ،فشــار بیش از حــد وارد می 67ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
67 Kheradmand
متابولیسم و کنترل وزن
ممکن است وسوسه انگیز باشد که متابولیسم کند را مقصر تالش های ناموفق کاهش وزن یا افزایش وزن تان بدانید .با این حال در موارد نادر ،افزایش وزن بیش از حد ناشی از یک مشکل پزشکی ،متابولیسم را کند می سازد مثال در مواردی مانند سندرم کوشینگ یا غده تیروئید کم کار(هیپوتیروئیدیسم) برای افزایش متابولیسم ،ورزش کنید هر چند برخی از عواملی که بر متابولیســم شــما تاثیــر مــی گذارند ،نمــی توانند تغییر داده شــوند امــا راه هایی برای به حداکثر رســاندن ســوخت و ســاز بدن شــما وجــود دارد .ورزش ،یکی از بهترین این راه هاســت .این شــامل تمرینات هــوازی برای ســوزاندن کالری بیشــتر در کوتاه مــدت و تمرین با وزنه برای ســاخت عضالتی اســت که متابولیسم شــما را در دراز مدت افزایش خواهنــد داد .از آنجا کــه عضله ،کالری بیشــتری نســبت بــه چربی می ســوزاند« .حتــی در حالــت اســتراحت» هــر چه عضالت بیشــتری داشــته باشــید ،میزان سوخت و ســاز شــما در حالت اســتراحت باالتر اســت .این بدان معناســت که بدنتــان برای حمایت از شــما، کالری های بیشــتری خواهد ســوزاند.
غذایــی را دنبال کنیــد .به عنوان مثــال وعده های غذایی کوچک و مکرر به باال نگه داشــتن ســوخت و ســاز شــما کمک می کنند و این بدان معناســت کــه شــما روی هــم رفتــه ،کالــری بیشــتری می ســوزانید .وقتی بیــن وعده های غذایــی تان بیش از حد فاصله می اندازید ،ســرعت متابولیســم شما بــرای جبران ایــن وضعیت ،پایین مــی آید .بهترین توصیه این اســت که ۳وعــده غذایی منظم و چند میان وعده کوچــک در طول روز بخورید .همچنین غــذا خوردن بــه دفعات زیــاد به شــما کمک می کنــد در وعــده هــای غذایــی معمول تــان ،غذای کمتری بخورید. برای به حداکثر رســاندن ســوخت و ســازتان ،غذا بخورید همیشــه صبحانه بخوریــد .یک صبحانه ســالم، کــوره ســوخت و ســاز شــما را روشــن مــی کند. مطالعــات دریافتــه انــد افــرادی که هــر روز یک صبحانه ســالم و متعــادل می خورنــد ،چربی بدن
تغذیه چگونه بر متابولیسم تاثیر می گذارد؟ همــراه با ورزش ،شــما مــی توانید بــرای افزایش میزان ســوخت وسازتان ،برخی دســتورالعمل های 66ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
فــوق العــاده پایین تــری دارنــد .به انــدازه کافی هیدراتــه بمانیــد .کــم آبــی بدن مــی توانــد در متابولیســم ناکارامد نقش داشــته باشــد .اگر دچار کــم آبــی باشــید ،درجه حــرارت بدن شــما اندکی پاییــن مــی آیــد و باعث می شــود کــه بدنتان به عنــوان راهی برای حفــظ درجه حــرارت ،چربی را ذخیره کند .آب موجب بــه حرکت در آوردن ذخایر چربی می شــود ،در حالی که کــم آبی بدن ،چربی را بــه مانــدن تحریک مــی کند. مــواد غذایی کــه می توانند به افزایش متابولیســم کمک کنند نظرتــان در مــورد ایــن داعــا کــه برخــی مــواد غذایی ،متابولیســم را افزایش می دهند چیســت؟ پروتئیــن برای هضم به انرژی بیشــتری نســبت به کربوهیدرات هــا نیاز دارد بنابرایــن از نظر تئوری، یــک وعده غذایی بــا پروتئین باال ،کمی بیشــتر از یک وعده غذایــی مملو از کربوهیــدرات با همان تعداد کالری ،به متابولیســم شما سرعت می دهد.
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
66 Kheradmand
بشــه و نبینمش.
اوناهــاش! دیدمــش! وســطِ خالــه هاشــه .از تو خیابــون دارن میــان .از پیاده رو جدامی شــم و مــی رم رو به روشــون و رد می شــم .منو دید .چشــاش برق زد و لبخنــدش گل انداخــت .برمی گــردم و می افتم پشــت سرشــون .آروم و باحوصله بازارو تماشامی کنــن .چــن قدم یــه بار برمــی گرده و نیــگام می کنه . افشــین داره از روبــه رو مــی آد .این خرمگســه دیگه از کجاپیداش شــد؟! خودمــو عادی می گیرم. باهــاش حال و احــوال ســردی می کنــم و زودی جدامی شــم .اَی تف به شــانس! گمشــون کردم. ّ مث ســه قطره کــه به دریــا بریزن ناپدیدشــدن. چادر مشــکیم کــه ماشــالله هزارماشــالله زیاده! هرچــی زنگ می زنم بــر نمی داره .تــو این غوغا صدابه صدانمی رســه .البد نشــنیده .پیام داده ما پیش بیمارســتانیم .کجاغیبــت زد؟! تااونجا دودقه نمی شــه .اونقد با عجله می رم کــه پای مردمو له می کنم .فحشاشــونو به گوش می شــ ُن َفم .هرچی میگن حاللشون! ح ّقمه! سر ســه راه شیخ ،مو الی درز جمعیت نمی ره .پیــاده روام که بدتر از همه. چــرخ دســتیای اوراقی رو پــر جنس کــردن و بی هوامیزنــن تو دل جمعیت .لبه ی آهنی یکیشــون بــه کاســه ی زانوم مــی خوره .ســرم گــرم نگینه، متوجه درد نمی شــم. بــاز پیام داده چی شــد پس؟! کجایــی؟! مارفتیم تو داروخونه دکتر قاســمی! جــواب می دم اومدم! یــه دقــه دیگه اونجــام .زانوم ســوز مــی زنه .می خوام بــرم تو پیــاده رو .هرچی چش مینــدازم راه نیس و همشــو جنس چیدن .از رو بســاط یه هف ســین فروش می پــرم اون ور .صــداش درمی آد و ُپــ ِر دهنــش بهــم گند می گــه .جــای دس به یقه شــدن نیس .بذابگه! پشــت ســرمم نیگا نمی کنم و می رم .رســیدم جلــو داروخونه .اینجــام بدجور شــلوغه .تنگ هــم آدم رنــگ پریده و نســخه به دســت وایســاده .حتما باز دندوناش درد گرفتن و می خواد مســکن ژلوفــون بگیره. تــا بیــان بیــرون خودمــو بــه کفشــای حراجی گــرم میکنم .در اومدن و رفتن توشــیرینی ســرای بابانوئــل .منم می رم تو .متوجم شــد .نیم نیگاهی بهــم می کنه و روشــو بر می گردونــه .خاله هاش دارن میشــگا می خرن .نباس ضایع بــازی در بیارم و لــوش بدم .قبل اونا می آم بیــرون .الی جمعیت خودمو ســرمی دم و دورادور هواشــونو دارم. تا هوا تاریک بشه ،قدم به قدم دنبالشونم...
ّ مــث همــه . خواســتگاراش زیادن .همه دس آدمی توشــون پیدامی شــه .نمی دونم چراگیــرداده به من؟! میگه دلموگرفتــی .نمــی خوام شــرمنده دلم باشــم... پیرهن و شــلوارو از این ور و اونور قرض می گیرم. کفشــای داداشــمم که هس .زودتر راه می افتم که از هم ردنشــیم .خیابون جای سوزن انداختن نیس. تو پیــاده رواش کیپ تا کیــپ آدم عجیب و غریب بســن .میوه و جنــس جور واجــور ریخته .خیابونو ّ فروش و شــیرینی فروش و آجیل فروش و ...همه از ته حلق جار می زنن .بازارو رو سرشــون گذاشــتن. دیروز بارون حســابی چزوندشــون .دوســاعت یه ریــز باریــد و همه جنساشــون خیس آب شــد.به آســمون بد و بــی راه می گفتن. امــروز ،روزآخــره .هرچــی رفت ،رفــت .هرچیم دس مشــتریارو می بمونــه دیگه مونده که مونده! ّ گیرن و با قســم و قرآن جنســای بنجلشونو بهشون مــی ندازن .تا به چارراه برســم همش از این و اون تنــه می خورم .ســرمو باال گرفتم اگه آشــنایی داش مــی اومــد ،بپیچم و بزنم تو کوچــه علی چپ .می دس نگین ترســم گیر بدن باهاشــون برم و اونوقت ّ تو حنابمونه و برام بدبشــه. جمعیت تو پیاده رو بهم گره خورده و وانمیشــه. زن و مردتــو دس ّو پای هم گیر افتــادن و زور می زنــن کــه خودشــونو از ایــن مخمصه بکنــن .دس فروشــا چارچشمی جنساشــونو می پان کسی کش نره .بعضیا همه ایل و تبارشــونو آوردن برا کشیک. عــاف ّ آدم بیــکار و ّ مث من زیاده .کســی کاری به کارشــون نداره .همه روبه چشــم خریدار نیگا می کنن... رسیدم چار راه ســاعت .می دونم ازسمت میدون شــهدامی آد .ولــی هنوز پیداش نیس .قــ ّد و باالش برام تابلوه .ازدورکه بیاد می شناســمش .بهش زنگ مــی زنم .ر ّد تماس می کنه .پیــام داده دارم می آم! جلــو خاله هــام نمی شــه بحرفم! تا بیــاد نیمچه ایســم تو صف چرخــی مــی زنــم و الکی وا مــی ّ عابربانک ...پیام داده االن رســیدیم چــارراه .داریم مــی آیم طرف بانــک ملی .همه چادریــا رو چهره بــه چهره نیــگاه می کنــم .ممکنه تو شــلوغی رد 65ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
65 Kheradmand
بـازار عیـد فرداهشت صبح سال تحویل می شه .هنوزهیچی ِ خت ُلختــم .پوالم ته کشــیده.خوردم به نگرفتــمُ .ل ِ ّ پیســی.هیچ عیدی مث امســال جیبام خالی نبوده. شپش توشــون قمارمی زنه.دریغ ازیه ریال! همشو دادم کادوی ولنتاین برا نگین .باراولم بود به کســی کادو مــی دادم .اونم به یه دختر! هول شــده بودم. دســام می لرزید .چفتشــو بــه زورانداختم .خیلی ّ ظریف بود! خیلیم قشــنگ بــود! پونصدتومن برام آب خــورد .پنج ماه آزگار ســگ دو زدم تا تونســتم پولشــو جور کنم .عصــرا بعد درس و دانشــگاه برا پیتزایــی بــوف تراکت پخش می کــردم .ماهی صد و بیس تومن ِب ِهم می داد .روزی دو ســاعت وقتمو مــی گرفت .چن بارم بچــه ها دیــده بو َد َنم و جلو بقیــه دهن لقی درآورده بودن .همش واســه خاطر نگین بود. ّ توپــارک پشــت کتابخونــه مــث همیشــه ِ قرارگذاشــتیم .آخرای بهمن بود .هوا بدجوری سوز داشــت .چمنا ُپ ِربرف بــود .رو صندلیام نمی شــد نشســت .جــای دس دس نبــود .ســریع زنجیرو به بســم و پیشونیشو بوســیدم .انگاری همه گردنش ّ 64ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
دنیــارو یــه جابهــش داده بودن .عکــس لبخندش تــو اون لحظه ،قــاب شــده و به یه متری چشــام آویزونه... ســرظهر باز زنگ زد.توپش حســابی پر بود .حقمّ داشــت .دیروز تو بــازار غالش گذاشــتم .روم نمی بادوســاش شــد با این لباســای ِشــرو ِور منو ببینهّ . بــود .همونایــی کــه می گفــت جون جونیشــن. مهشــید و پریسا .رفتن روسری سرای ســ ّید .یه وال یشــمی گرفــت و همون جــا زیرچادر ُپــروش کرد. پشــت سرشــون بودم .منونمــی دید .خــودم نمی خواســم ببینه .شــلوغی بازار عیداین خوبیارم داره. ّ اگــه امروز نرم حســابی دلگیر می شــه .نمی خوام منــو با این ســر و وضــع ببینــه .زور که نیســت! خــودش می گه لبــاس و تیــپ و قیافه بــرام مهم نیــس .مــی گه من وجودتــو می خــوام .اما همش حرفــه .اینارو می گــه من خجالت نکشــم... گوشــیم دوباره زنگ خورد .حتما باز خودشه! آره! برا ســاعت چار قرار مــی ذاره .جلو بانک ملی .خط و نشون می کشــه اگه نیومدی دیگه رنگم رو نمی بینــی .با خاله هاش می آد .یکیشــون ســی ســالی
داستا ن کوتاه فرشا دا س ک ن دری شرفی
داره .شــوهرش ناجور شیشــه ای بــوده .ازش طالق گرفته .یــه بچــه دوم ابتدایی داره ،ســربار خودش شده .اســم بچش آرزوه. اون یکــی پنجارم ردکــرده .اصال شــوهر نکرده و هنــوز دختره .دوتاشــون پیــش دایی نگیــن تو یه اتاق ســه درچار سرمی کنن .خونشــونو بلدم .چن باربــا نگین اونجا قرار گذاشــتم .اماچه قراری؟! لب ایســاد و منم خیلی عــادی از کوچه پنجــره وا می ّ ردمی شــدم و مــی دیدمش... مجبــورم بگم مــی آم .اگه نرم ممکنــه دم عیدی قهرکنه و تعطیالت کوفتم بشــه .ایــن روزا بدجوری لوس شــده .به حرفی دلش می شــکنه و تابه غلط کــردن نیفتم کوتــاه نمــی آد .نمی دونــم باالخره کارمون ســر از کجا درمــی آره .اون که خیلی خوش بینــه .ولــی من ِچ َشــم آب نمــی خوره .بــاس پای قولم وایســم .قرار بوده شــیش ماه با هم باشیم و اگه از هم خوشــمون اومــد ادامه بدیم .خیلی جلو ابســه شــدم .خودمو بالکل رفتیم .بدجوری بهش و ّ فرامــوش کــردم .ممکنه نتونــم دووم بیــارم .میگه نامزدکنیــم .هیچ شرایطشــو نــدارم .وضع مالیمون
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
64 Kheradmand
بقیه از صفحه 41
این هنر نرفتم و بحث تصمیم شــخصی ام در میان بــود .حتی در خاطرم هســت که یک ســاز دهنی خریــده بودم و تمرین می کــردم .با این همه پدرم کــه روحانی بود ،هیــچ گاه به من خــرده ای برای انجام این کار نگرفت .با تصمیم خودم از موســیقی دور شــدم ،گرچــه صدایم خوب بــود و گاهی هم مــی خواندم .حتی دســتگاه های موســیقی را می شــناختم ولی اســم آنها را نمی دانستم. تقریبــا 30ســاله بودم که گیتار خریــدم و آموزش آن را بــرای دل خــودم و نــه بــرای موزیســین یــا خواننده شــدن آغــاز کــردم .بعدها بــه دالیلی از ادامه ایــن کار بازماندم ،از جمله اینکه به واســطه تصادف و آســیب به دســتم ،از ســاززدن بازماندم. فاصلــه ام با موســیقی همچنان ادامه پیــدا کرد تا هفت -هشــت ســال قبل کــه به طــور اتفاقی در محفلی بودم که چند نفر از موســیقیدانان کشور از جمله آقای ســروش پهلوان لو هم حضور داشــت. یک ملودی ســاخته و اجرا شــد و من هم خواندم. همین بهانه ای شــد تا آهنگ «در شب» را بخوانم. بعــد از آن باز هم پیشــنهادهایی بــرای خواندن داشــتم اما هیچ کــدام نظرم را جلب نکــرد چرا که اغلــب به نظر تکــراری می آمدند .بــه روز بودن و تکراری نبودن آنقــدر برایم اهمیت دارد که یکی از آهنــگ های «لئونارد کوهن» را دادم برایم بســازند تا آن را بخوانم اما آهنگی که ســاخته شــد ،بیشــتر به موســیقی لری نزدیک بود تا آنچه من خواســته بــودم .بعد از آن هم دیگر موســیقی را ادامه ندادم و هیچ کدام از کارهایی که پیشــنهاد شد ،نپذیرفتم.
که از اشــاره به برخی اســامی خــودداری کنید! بــدون تردید شــما یــا نبایــد توپی را به ســمت دیــوار پرت کنید یا اگر ایــن کار را انجام دادی ،باید منتظر بازگشــت آن هم باشــد و این در شــرایطی اســت که من چندان درگیــر بازخوردهای اینچنینی نیســتم .البتــه در ارتباط بــا این گفــت و گو باید بگویــم که در انتشــار آن شــیطنت و توطئه ای در میان بوده اســت. جوانــی حــدود شــش -هفــت ســال قبــل ،در مشــهد مصاحبه ای با مــن در روزگاری که با آقای باباچاهــی گفــت و گویــی دربــاره شــعر پیچیده
داشــتیم ،انجــام داد .این مصاحبه بــه همان روزها تعلــق دارد و جالب اینجاســت کــه آن زمان بدون اشــاره به این نام ها منتشر شــد .اگر این مصاحبه در آن هنــگام بــا همــان نام ها منتشــر می شــد، پاســخی به آقایان باباچاهی و براهنی بود و معنی داشــت .امــا نمی دانم چــرا به تازگی بــدون هیچ گونه هماهنگی بامن ،مصاحبه ای که قبال منشــتر شــده بود ،بازنشــر شده! انتشــار بی هنگام این مصاحبه و هیاهوی برخی نشــریات که به آنهــا عالقه ای هم نــدارم ،موجب ایــن جنجال ها شــد .البتــه تاکید می کنــم که آن حرف هــا ،گفته های خــودم اســت ،منتهی گفته هایی که در همان ســال و شــرایط معنــا پیدا می کرد. جالــب اینجاســت اغلب افــرادی که به بازنشــر ایــن گفــت و گو واکنــش نشــان دادند ،از پاســخ هایشــان مشــخص بود که حتی یک بار آن را کامل نخوانــده انــد! تنها یک نفــر که اگر اشــتباه نکنم آقای شــیرزادی بود ،گفت و گــو را خوانده بود .به همیــن خاطر معتقدم عمدی در انتشــار دوباره آن و از ســویی هیاهوهایی که برپا شــد ،وجــود دارد. البته شــک هایــی دارم اما چون مطمئن نیســتم و از ســویی عالقــه ای به جنجال ســازی هــم ندارم، ترجیــح می دهــم درباره اش چیــزی نگویم.
شــما به شــعر و ادبیات تســلط دارید و از سویی دســتی در موسیقی هم داشــته اید ،با این تفاسیر، وضعیــت ترانــه هــای امــروز عرصه موســیقی را چطــور ارزیابی مــی کنید؟ بحثــی کــه در ارتباط بــا فیلمنامه مطــرح کردم، دربــاره وضعیت ترانه های موســیقی امروزمان هم صدق می کنــد .همان محدودیت ها و مشــکالت در عرصــه ترانــه ســرایی و موســیقی هــم مطرح اســت .به واســطه آنکه تعامــل خوبی بــا جوانان دارم ،بارهــا دیــده ام کــه برخی ترانــه های خوب آنــان موفق بــه دریافت مجوز نشــده اســت؛ اما ترانــه های بســیار ســطح پایین مجــوز گرفته اند! البتــه مــی دانم که شــورای بررســی شــعر و ترانه ارشــاد هم افراد بی ســوادی نیستند و حتما شرایط به گونه ای اســت که دســت شــان بســته است. از ســینما و موســیقی بگذریم و به ســراغ تخصص اصلــی تــان ،ادبیات برویــم .چندی قبــل گفت و گویی از شما منتشر شــد که واکنش برخی شاعران را به دنبال داشــت .شــما از شعر شــاعرانی انتقاد کــرده بودید که بیش از آنکه شــاعر به شــمار آیند مخاطبــان را از این بخــش ادبیــات دور می کنند! جالب اســت که واکنش های احتمال موجب نشــد 63ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
همچنــان معتقدید که بخشــی از شــعر ما هذیان است؟ بلــه ،بــه عقیده مــن همین طــور اســت .حرفم ایــن بود که بخشــی از شــعر ما شــعر نیســت و هذیان اســت .به عقیــده من ،شــعر از زمانی آغاز می شــود که زبان از شــکل عادی خــود خارج می شــود .وقتــی می گوییــد« :بــاران می بارد» شــعر نیســت گزارش اســت اما اگر بگویید« :عشــق می بارد» آن وقت اســت که از شــکل عادی زبان خارج شــده و شــعر به حســاب می آید اما این خروج از ُنــرم زنان باید منطــق و علت هنری و فرم داشــته باشــد ،در غیر این صورت شــعر نیســت و هذیان اســت .جالب اینجاســت افرادی که به مصاحبه آن زمــان من گالیه داشــتند ،ســال ها گفتنــد که زبان شعر ما شــیزوفرنیک است؛ خب شــیزوفرنیک هم به معنای هذیان اســت! چطور اســت وقتی بحث پزروشــنفکری باشــد اطالق این واژه ایــرادی ندارد امــا پای ایــن گفت و گو کــه به میان آمــده ،همه ناراحت شــده اند! بــرای فیلــم در روزگار فعلی جایــگاه قابل قبولی قائل هســتید ،بــرای ادبیــات چطور؟ در ارتبــاط بــا ادبیــات هــم همین طور اســت، شــعر امروز هم به اســتثنای آن هذیان ها ،قابلیت انتشــار و معرفی در آن ســوز مرزهای کشورمان را دارد .بــه گفته دوســتانی نظیر آقای اســماعیل پور که در کنگره های جهانی شــعر حضور داشــته اند، شــعر ایران اغلب با اســتقبال جمع حاضــر در آنها رو به رو شدهاســت .در یکــی از این کنگره ها که خودم هم در آن شــرکت داشتم و در فرانسه برگزار شــد ،شــاعران جهان در جمع مــردم ،در خیابان ها شــعر خواندنــد و جالــب اینجاســت کــه از میان اشــعار همه کشورها ،تنها چهار شــعر انتخاب شد که شــعر ایران هــم در آن بین بود. در همین شــرایطی که برخی معتقدند شعر معاصر دچار توقف و حتی رکود شــده؟ بله و در خاطرم هســت کــه در برنامه های ویژه همان ســفر ،در شــب آخر اقامت مــان در یکی از پارک هــا که جمعیــت انبوهی در آن جمع شــده بــود ،شــعری از ایــران خواندیــم کــه با اســتقبال بســیاری رو به رو شــد .با این همه نمی توان منکر این شــد که دوره ،دوره ســینما و موســیقی است. شــعر دیگــر همچون ســال های گذشــته صدای بلنــدی ندارد .شــما به راحتی مــی توانید یک فیلم را در عــرض دو ســاعت تماشــا کنید ،امــا مگر می تــوان کتاب را به این ســرعت به پایــان برد؟ عالوه بــر این ،در فیلم و موســیقی از امــکان پخش برای گروه بســیاری از مردم برخوردار هســتیم اما درباره کتــاب این طور نیســت و هــر یکی از افــراد باید جداگانه دســت بــه مطالعه بزنند. سالنامه ایران
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
63 Kheradmand
62 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند62
پیدا میکنــد که دیگر انرژی الزم بــرای انجام دادن کار اصلــی خود را ندارید .همیــن کار در نهایت به یک تاخیر همیشــگی منجر میشود. یــک حقیقت تلخ و شــیرین این اســت که هیچ کــس متوجه نقص های شــما نمیشــود .حتی اگر در برخــی موارد بــه چند جزئیــات مختلف توجه کننــد ،باز هم شکســت های شــما به شــکلی که تصــور مــی کنید نخواهــد بــود .فرامــوش نکنید کــه در صورت شکســت هــم میتوانیــد چیزهای مختلفی را یــاد بگیرید. پیشــنهاد ما این اســت که برای افزایش بهره وری هرچه بیشــتر ،تمامی کارها را بــا کیفیت ۹۰درصد انجام دهید؛ چراکه در آینــده میتوانید به کارهای خود ادامه داده و تغییراتــی را در آنها اعمال کنید. .۴حــذف زمان های اســتراحت برای انجــام دادن کارهای بیشتر حتمــا تصور مــی کنید که بــا بیشــتر کار کردن، کار بیشــتری را نیز به ســرانجام می رسانید؛ اینطور نیست؟ کامال در اشــتباه هستید. همانطــور کــه کال نیوپــورت در کتــاب Deep Work: Rules for Focused Success in a ( Distracted Worldکار عمیــق :قوانیــن موفقیت متمرکز در یک جهان پریشــان) می نویســد ،کارهایی که انجــام داده ایــد برابر اســت با زمانی که ســپری کــرده ایــد ،منهای شــدت کار.
بــرای اعمــال ایــن روش میتوانیــد از تکنیــک پومودورو اســتفاده کنید .به مــدت ۲۵دقیقه روی انجام دادن یک کار بخصوص متمرکز شــوید و بی وقفه آن را انجام دهید ،ســپس بــه مدت ۵دقیقه اســتراحت کنیــد .بعد از ۴چرخــه میتوانید طول مدت اســتراحت را بیشتر کنید. .۵حذف پاداش و جایزه پــاداش دادن به خود چطــور میتواند به افزایش بهــره وری منجر شــود؟ ایــن کار باعث میشــود درجه ای از شــدتی کــه برای خــود در نظر گرفته ایــد را حفــظ کنید و اگر میخواهید کار بیشــتری را انجــام دهیــد ،باید پاداش های بیشــتری را برای خودتــان در نظر بگیرید. زمانــی که کار پرفشــار و دشــواری را در عرض ۲ ســاعت به ســرانجام رســاندید ،با یک چیز ســاده بــه خودتــان پــاداش دهیــد ،مثل شــکالت .حتی میتوانیــد زمــان هایی بــرای اســتراحت در نظر بگیریــد تــا از این پــاداش ها لــذت ببرید. شــاید برایتان غیر قابل باور باشد ،اما باید بدانید کــه ایــن لحظه هــا از اهمیــت باالیی برخــوردار هســتند .اگــر خودتــان را از پــاداش هــا محروم کنیــد ،به ســرعت بــا کاهــش انــرژی مواجه می شــوید .درنظــر گرفتن پــاداش ،نه تنها
بنا بر ا یــن ا گــر ۱۰ســاعت را برای کاری اختصــاص داده اید که شــدت آن معــادل ۲اســت ،نتیجــه ی آن برابــر خواهــد بود بــا کاری که در مــدت ۲ســاعت با شــدت ۱۰انجام میشــود .این مفهوم کمی حیرت آور اســت .شــما در یــک چهــارم از زمان ،همان نتیجــه را دریافــت میکنیــد. کلیــد دســتیابی بــه چیزهای بیشــتر این اســت که شدت آن را افزایــش دهیــد. 61ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
باعث می شــود که بــه نقطه ی برنامــه ریزی شــده دســت پیدا کنیــد ،بلکــه در تمرکز بیشــتر نیز موثر اســت کــه در نهایت به افزایــش بهــره وری منجر میشــود .شــما میدانید که باید مــدت زمان بخصوصی را بــرای یک کار مشــخص ســپری کنیــد و میدانیــد که پــس از آن میتوانید از یــک جایزه ی خــوب بهره مند شــوید. وبسایت تکرا Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
61 Kheradmand
ترک عادت همیشه موجب مرض نیست! زهراجانعلیزاده بهره وری در جهان پرســرعت امــروزی از اهمیت ویــژه ای برخوردار شــده اســت .بســیاری از افراد با اضافــه کردن فعالیــت های مختلف بــه روتین روزانــهی خود تالش میکنند تا کارهای بیشــتری را به ســرانجام برســانند؛ اما قبل از اینکه این روش به نتایج خوب ،قابل اندازه گیــری و افزایش بهره وری منجر شــود ،به زمان نیــاز دارد. در اکثــر مــوارد ،تنها کاری کــه باید بــرای افزایش بهــره وری خــود انجام دهیــد این اســت که برخــی کارها را حــذف کنید؛ با ایــن روش ،تقریبا به ســرعت متوجــه میشــوید که چه تفاوتــی ایجاد شــده اســت .حذف کــردن کارهایــی کــه زمــان زیادی را بــه خــود اختصــاص میدهنــد باعث میشــود که زمان بیشــتری برای کارهای مهــم تر باقی بماند. شــاید کمی غیر معمــول به نظر برســد ،امــا حذف کــردن برخی کارهــای کوچــک ،منطقــی تر اســت؛ پــس از آن میتوانیــد سیســتم ها و روش های جدید را در زندگــی خود اعمال کنید. اگــر نمــی دانید کــه باید از کجــا شــروع کنید ،پیشــنهاد میکنیــم چگونگــی ســپری شــدن زمــان هایتــان را در نظــر گرفتــه و روی حذف کــردن ۵عادتــی کــه در ادامــه معرفــی میکنیــم ،متمرکز شــوید .در ادامــه با ما همراه شــوید:
باشــید و یــا اینکه انــرژی الزم بــرای انجــام دادن کارهای باقی مانده را نداشــته باشــید ،روند کار در باقی روز را نیز از دســت خواهید داد .این روند در نهایــت به یک آشــفتگی منجر شــده و اجازه نمی دهــد کارهایی که بــرای آن برنامه ریــزی کرده اید را به طــور کل انجام دهید. اما راه حل چیســت؟ یــک روش ســاده را به کار بگیرید .برای مثال مــی توانید ۶کار مهمی که باید قبل از خــواب انجام دهید را انتخاب
کنید .زمانی کــه از خواب بیدار میشــوید ،یک روش ســاده بــرای انجــام دادن کارهایــی که انتخاب کــرده اید را اعمــال کنیــد ،امــا مطمئن شــوید کــه برنامهی انعطــاف پذیری را تهیــه میکنید. بــه حرف های بــدن خود گوش کنیــد .روی مهم ترین کارها متمرکز شــوید و هرگز صبحانه خوردن را فراموش نکنید.
در چندیــن بازار ،ورزشــکار شــدن ،ســفر به نقاط مختلف جهــان و غیره. اگر بخواهیــد به صورت همزمــان ،چندین کار یا فرصــت را پیگیری کنیــد ،باید بگوییم کــه درواقع خودتــان را برای شکســت آمــاده میکنیــد .حتی اگر بــه موفقیت نیز دســت پیــدا کنید ،بــا توجه به قانــون توزیع ،بایــد بگوییم کــه موفقیت های کوچکــی خواهید داشــت که رضایــت اندکی را به همــراه دارند. بهتــر اســت کاری را انتخاب کنید که در دســت یافتــن به ســایر اهداف نیز موثر باشــد و تمامی انرژی خود را روی آن متمرکز کنید. زمانی که به موفقیت دســت پیــدا کردید ،مــدت زمانی که بــرای آن کار اختصــاص مــی دهید را کاهش داده و ســاعت ها یا دقایق باقیمانــده را برای کارهای دیگــر صرف کنید. بهتریــن بخــش ایــن روش چیســت؟ شــما میتوانیــد از موفقیــت اولیــه خــود بــرای رســیدن بــه نقاط عطف بیشــتر اســتفاده کنیــد .بــرای مثــال اگر کســب و کار مــورد نظر خــود را بــا موفقیــت راه انــدازی کــرده و ســود مســتمری را از آن دریافــت میکنید ،میتوانیــد از این موفقیت اســتفاده کــرده و روی کارهای دیگر ســرمایه گذاری کنید .ایــن کار باعث میشــود کســب و کارهای دیگری که راه اندازی میکنید ،با ســرعت بیشتری به موفقیت برســند .حتی میتوانید با درآمــد اضافی کــه برای خــود ایجاد کــرده اید ،به نقــاط مختلف جهان ســفر کنید و نگــران آیندهی کســب و کارتان نباشــید.
.۱برنامــه ریزی برای تمامی دقایــق روز ،بدون در نظر گرفتــن اوقات اســتراحت به منظــور افزایش بهره وری .۳کمال گرا بودن شــاید کمی غیر منتظره باشــد ،اما اگر به افزایش احتماال با احســاس درونی شکوه و شکایتی که در بهره وری فکــر میکنید ،نباید بــرای تمامی لحظه زمــان راه اندازی یک پروژه به وجود می آید آشــنا هــای روز خود برنامــه ریزی کنید .مــردم اغلب از تنظیــم کردن تقویم ها و احســاس آرامشــی که از .۲تالش بــرای موفقیت در چندیــن کار به صورت هســتید .اگر چنین احساســی را تجربه کــرده اید، انجــام دادن کارهای برنامه ریزی شــده روی تقویم همزمان پس حتما ســاعت ها و حتی روزهای زیادی را برای بــه وجود می آیــد لذت میبرند .اما به یاد داشــته این دقیقا همان چیزی اســت که باعث از دســت کمال گرایی صــرف میکنید .برای مثــال زمانی که باشــید که اگر بیش از انــدازه برنامه ریزی کنید ،در رفتــن تمرکز میشــود .همه ی ما تمایــل داریم که در حال تعمیر کردن یک وســیله هســتید ،متوجه در چندیــن زمینــهی مختلف به موفقیت برســیم؛ میشــوید که مــوارد دیگــری نیز وجــود دارند که نهایــت از این روزهای کاری متنفر میشــوید. عــاوه بر ایــن ،زمانی که یک کار ضروری داشــته بــرای مثال ،راه انــدازی کســب و کارهای مختلف بایــد روی آنها کار کنید؛ این چرخــه تا زمانی ادامه 60ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 60 Kheradmand Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
بعضیها میگویند چون بچه شما زود دندان درآورده ،احتمال خراب شدن دندانهایش هم بیشتر است! زود روییدن دندانهای کودکان هیچ ارتباطی با زودتر پوسیده شدن آنها ندارد ،مگر اینکه کودک در شرایطی باشد که تغذیه مناسب و بهداشت کافی دهان و دندان برای وی در نظر گرفته نشود.
باور شماره ۶ بعضیهامیگویند اگر ترشــحات مخصــوص رویش دنــدان دور دهان کودک بریزد و ســبب قرمزی و آســیب پوست شود نشــاندهنده این است که کودک گرمــیاش کرده! تجمع بزاق در گوشــههای دنــدان بهصورت مکــرر میتواند در بعضــی افراد باعــث ایجاد تحریکاتی شــود که بهصورت ضایعات پوســتی قرمزرنــگ در این نواحی اســت و اصطالحا به آن «شــقاق» یــا «چالیتوزیس» میگویند. باور شماره ٧ بعضیهامیگوینــد دندانهای کودکی که عادت دارد شــب شیشــه به دهان بخوابــد یــا زیر ســینه مادر شــیر بخــورد و بخوابد ،زود میپوســد! بعــد از 2 ســالگی باید نوشــیدن شــیر و مایعات مختلف بهوسیله شیشــه شیر متوقف
باورشماره 2 بعضیهــا میگوینــد این نشــانه خوبی اســت که کودک شــما زودتــر از ۶ ماهگــی دنــدان دربیاورد چون معنایش این اســت که کلســیم بــدن مادر در دوران بــارداری خوب تامین شــده اســت! زمــان رویش دندانهــا در کودکان از الگوهــای ارثــی پیــروی میکند .گرچــه محدودههــای نرمالی بــرای زمان طبیعی رویش دندانها مشــخص شــده ولی تا 6ماه اختالف بــا محدودههای اســتاندارد موجود طبیعی تلقی میشود .بدیهی اســت تغذیه درست مادر در دوران بارداری در ســامت دندانها و اســتخوانهای کودک نقش بســیار موثر و مســتقیمی خواهد داشــت ولی در مورد زمــان رویش دندانهــای کودک و حتی ترتیب رویشــی دندانهــا الگوهای ژنتیکی موثر هســتند. باور شماره ٣ بعضیها میگویند بهتر اســت مراقب آهن دادن به شــیرخوار خود باشــید. اگر دندانها ســیاه شــود ،دیگــر نمیتــوان کاری کرد و دندان زود میپوســد! مکملهــای آهن میتوانند باعث تغییر رنگ ســیاه دندانهای شــیری کودکان شــوند ولی پوســیدگ یزا نیســتند .به همین دلیل پس از اســتفاده از مکملها بایــد بــه کــودک آب بدهیــد و روی ســطح دندانهــا را با گاز مرطــوب تمیز کنید .در صورت بهداشــت دهانی مناســب و تغذیه درســت این تغییر رنگها تبدیل به پوســیدگی نخواهند شــد و اگر دندانها پوســیده نشــوند ،برداشتن تغییر رنگها توســط دندانپزشــک امکانپذیر اســت .اگر پوســیدگی به تغییر رنگهــا اضافه شــود بایــد درمانهای مناســب از قبیل ترمیم یا عصبکشــی مدنظر قــرار گیرد. باور شماره ۴ بعضیهــا میگویند اصال نباید به بچهها پســتانک و شیشــه شــیر داد چون دندانشــان زود میپوسد! تکرر شیر خوردن شــبانه بهدلیل اینکه در طول شب جریــان بــزاق دهان کاهش یافتــه ،میتواند موجب پوســیده شــدن دندانها شــود .به همین دلیل بهتر اســت پس از شــیر خوردن به کودک آب داده شــود و دندانهــای کودک با گاز مرطوب در طول روز تمیز شــوند ولی پســتانک اگر بهصــورت طوالنــی و بعد از 2ســالگی ادامــه یابد منجر به تغییر شــکل فک کــودکان میشــود و در آینده به درمانهای ارتودنســی نیاز خواهد داشــت. باور شماره ۵ بعضیهامیگوینــد ژلهــای بیحسکننــده بــه لثــه نزنیــد ،چــون رویش دندانهــا بــا مشــکل مواجه میشــود! ژلهــای بیحســی برای کاهــش درد رویش دندان اســتفاده میشــود و روی لثه ناحیه مورد نظر زده میشــوند .این ژلهــا تاثیری در زمــان رویش دندان ندارند ولی باید بــه مقدار محدود و فقط در مــوارد خیلی ضروری مصرف شــوند زیرا جذب مخاطی این داروها باالســت و در صورت مصرف بیش از حد ممکن اســت برای نوزاد مشــکالتی ایجاد کند. 59ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
و کودک به اســتفاده از فنجان تشــویق شــود .در زیر 2ســالگی دندانها باید بهطور مرتب در طول روز با گاز مرطوب تمیز شــوند و با بیشــتر شــدن تعداد دندانهــا از مســواکهای مناســب مرحله ســنی کــودک کــه در داروخانهها موجود اســت ،اســتفاده شود .کودک نباید با شیشه شــیر حاوی شیر یا مایعات شیرینشــده به خواب رود. باور شماره ٨ بعضیهامیگوینــد اگر دندان شــیری کودک در اثر ضربه شکســته و لثه پاره شــده دیگر بایــد تا ۶ســالگی بیدندان بمانــد و منتظر رویش دنــدان دائمی باشــد! متاســفانه اگر دندان از حفــره احاطهکننده دندان خارج شــده باشــد دیگــر رویش مجدد نخواهد داشــت و باید منتظر رویش دنــدان دائمی ماند. دندانهــای قدامــی فک باال حدود 7ســالگی و دندانهــای قدامی فک پایین، حدود 6ســالگی رویــش خواهند کرد. باور شماره ٩ بعضیهــا میگویند بهتریــن کار برای رفع خــارش و درد رویــش دندانهای شــیرخوار دادن هویج ســفت یا نان خشــک اســت! در این مواقــع که رویش دنــدان کــودک را آزار میدهــد ،میتوان با دســت تمیــز ناحیه مذکــور را به آرامــی ماســاژ داد .اســتفاده از دندانگیرهــا در برخــی کــودکان مفیــد واقع میشــوند .بــرای برخی دیگر از کــودکان خوراکیهای ســفت مانند یک قطعه نان خشــک ،هویج و خیار ممکن اســت به جای دندانگیر مناســب باشد و به کاهش خارش ناحیه کمک کند .اســتفاده از ژلهای بیحســی موجود در بازار بهصــورت محــدود و در مقدار کم و در مواقع بســیار ضروری اشــکالی ندارد. هفته نامه سالمت Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
59 Kheradmand
دانستنیهای دندان شیری دکترمهکامهمیرکریمی *متخصصدندانپزشکی کودکان،عضوهیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی
با اینکــه امروزه بیشــتر والدین آگاه ،اطالعات علمی و درســتی دربــاره روند رشــد کودک دارنــد اما گاهی حــرف و حدیثهایی کــه میشــنوند ،بــه نگرانیهــای رایــج و طبیعــی آنهــا دامــن میزنــد .شــاید الزم باشــد نگاهی علمی بــه این باورهــا و حرف و حدیثهــای رایــج که در شــبکههای مجازی و میان افــراد رد و بدل میشــود ،بیندازیــم و همزمان بــا خانهتکانیهــای رایج در ایــن روزها ،باورهــای خود را درباره دندان شــیری کــودکان خود نیــز اصالح کنیــم؛ مثال دربــاره روند طبیعی رویش دندان بیشــتر والدیــن میدانند که کوچولوی آنها حــدود 6ماهگی اولین دندان شــیری خــود را درمــیآورد و تــا 2/5ســالگی تعــداد دندانهای شــیریاش تکمیــل میشــود .تعــداد دندانهای شــیری ۱۰عدد در هــر آرواره اســت که بــه مرور میافتنــد و ۳۲دنــدان دائمی جــای آنها را میگیرد اما به محض شــنیدن آنچه دیگــران (بهویژه دوســتان نزدیــک و بزرگترهــای فامیل) میگویند ،ممکن اســت
58ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ســردرگم و وحشــتزده شــوند .در این مطلب برخی از رایجترین گفتههــای عامیانــه را ارزیابی و تحلیــل کردهایم. باور شماره١ بعضیهــا میگوینــد چــون بچــه شــما زود دنــدان درآورده، احتمال خراب شــدن دندانهایش هم بیشتر اســت! زود روییدن دندانهــای کــودکان هیــچ ارتباطی با زودتر پوســیده شــدن آنها ندارد ،مگر اینکه کودک در شــرایطی باشــد که تغذیه مناســب و بهداشــت کافی دهان و دنــدان برای وی در نظر گرفته نشــود .از آنجایی که تکرر شــیر خوردن شبانه در بســیاری از کودکان وجود دارد و یکی از اصلیترین عوامل پوســیدگیهای دندان در ســنین پایین اســت ،والدین باید به محض مشــاهده رویــش دندانهای شــیری دندانهــا را با گاز مرطوب یا مســواکهای انگشــتی طی روز تمیز کنند.
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
58 Kheradmand
57 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند57
56 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند56
منفی باف ها موفق نمیشوند حتما شــما هم در زندگیتــان با افــرادی روبهرو شــدهاید کــه مــدام از زمیــن و زمــان شــکایت میکنند و عبــارات ناامیدکننده بر زبــان میآورند. این افراد منفیباف معموال دنیا را ســیاه و کســب و کارشــان را رو بــه نابودی میبینند بــرای همین هم هیچوقــت نمیتوانند مســیر موفقیت را طی کننــد .در این مقاله از ۶جملــه خطرناکی صحبت میکنیــم کــه ســعی کنیــد همین امــروز بــا آنها خداحافظــی کنیــد و از حافظهتــان هــم پاکاش کنید .بــا ما همراه باشــید. جملــ ه اول «وای! دیگــه هم ه روزم خراب شــد:»... فاجعهســازی ایــن اســت کــه یــک موقعیــت نه چندان مثبــت را در نظر گرفته و تاثیــرات آن را به همــه چیز تعمیــم داده و به صــورت اغراقآمیزی جلــوه دهیم .ایــن موقعیت میتواند چیزی باشــد بــه بیاهمیتی سردشــدنِ چای و شــما هــم اجازه میدهیــد ایــن قضیه بالیی ســر شــما بیــاورد که پیشگوییتان درســت از آب در بیاید و همه روزتان خراب شــود. جملــ ه دوم «مــن واقعا تــو این کار افتضاحــم:»... مطمئنا هر کســی بــا بعضی چیزها مشــکل دارد، امــا وقتــی شــرایط را طــوری تصویــر میکنید که «واقعا افتضاح» هســتید ،در واقع به خودتان اجازه نمیدهید که آن را تســت کنید ،شــاید واقعا به آن بدی هــم که خودتان میگویید نیستید!شــاید یک وظیفه یا کار ،آنطور که شــما میخواســتید انجام نشــود ،اما این نباید به معنای پایان کار محســوب شــود .میتوانید یک قــدم به عقــب بردارید ،روی کارهایــی کــه به خوبــی انجــام میدهیــد تمرکز کنید ،و دوباره شــروع کنید .هرگز کســی نگفته که جــاده موفقیت یک خــط صاف اســت! در ضمن شــاید دیگــران هم کارها را به آن آســانی که شــما فکــر میکنید ،انجــام نمیدهند. جمل ه ســوم «من همیشــه یک مشــکلی دارم:»... هیچکس «همیشــه» در سختی و سرباالیی نیست، اما فکرکــردنِ بــه آن ،بدین معنی اســت که مانند آن عمــل میکنیــد ،و عمل ماننــد آن ،در حقیقت اَنگی روی شــما میزند که دیگر هیچکس دوســت ندارد دوروبرتان باشــد .امــا میتوانید این وضعیت را تغییر دهید.
آن ،فکر کنیــد چرا چیزی نه تنهــا میتواند ممکن باشــد ،بلکه باید محتمل هم باشــد.دیدگاهی مثل ایــن ،تنها چیزی که به ارمغــان میآورد ،منفیبافی اســت .اصال چرا خودتان را به زحمت میاندازید تا کاری را انجام دهیــد که از قبل محکومش کردهاید دام ایــن تله ذهنــی نیفتید .هر به شکســت! بــه ِ چیزی که هســت ،ارزش تالش را دارد .شاید نتیجه، به طرز شــگفتانگیزی غافلگیرتان کند. جمل ه پنجــم «قد ِر کارهــای مــن را نمیدانند:»... شــاید کارهایی کــه انجام میدهید ،بیــش از آنچه خودتــان خبر دارید ،مــورد قدردانی قرار میگیرند، امــا به هر دلیلــی ،آن را نمیبینید یا نمیشــنوید. به جــای آنکه خــود را متقاعد کنیــد تالشهایتان برای هیچ اســت ،میتوانیــد از شــخصی بازخور ِد فعالیتهایتــان را بپرســید .آنهــا متوجــه شــما میشــوند ،و ایــن امیــدواری وجــود دارد کــه از ابتکارهایتــان قدردانــی هم بکنند. جمل ه ششــم «من کامال تنها هســتم و هرگز کسی همراهم نیست :»...شــاید بعضی وقتها اینگونه به نظر برســد ،اما مسلما نمیخواهید این موضوع به ســدی دیگر در مقابل رســیدن خواســتههایتان داشــتن نگرش ضعیــف ،تنها در یک تبدیل شــود. ِ زمینــه موفق اســت و آن هــم دورنگهداشــتن ما از آدمهاســت ،بــه ویــژه آنهایی کــه میتوانند ما را در یافتــن راهی به ســوی موفقیت کمک کنند. وقتی خــود را در موقعیتی قــرار میدهید که فکر میکنید اشــتباه اســت ،معلوم اســت کــه دیگران شــما را تنها بــا موقعیتهای منفی میشناســند. بدتــر اینکــه ،اهمیــت خودتــان را هــم کاهــش میدهیــد .به جای آن ،بــه دنبال راههایی باشــید که باعث شــوند شما هم بخشــی از راهحل شوید. حرکــت کنید .اگــر نیاز داریــد ،کمــک بخواهید. در غیــر این صــورت منفیبافــی در ســر راهمان قــرار میگیرد ،ملکه ذهنمان میشــود ،و مــا را از اهدافمان منحــرف میکند .مــا را متقاعد میکند کــه دلیلی بــرای تالش وجود نــدارد ،زیــرا احتماال همگی ما به هر حــال شکســت خواهیم خــورد. ِ چنین احساســاتی را تجربه کردهایــم .اما فراموش کردهایم که شکســت ،عنصر مهمی برای موفقیت اســت .به ما میآموزد که چه چیزی موثر اســت و چــه چیزی بیاثر .بــه ما میآموزد کــه هرگز هیچ چیز ارزشــمندی ،به راحتی بهدســت نمیآید.شما قــدرت این را داریــد که نگرشــتان را تغییر دهید. تــاش کنیــد از اینهــا و دیگــر گفتههــای مخرب اجتنــاب کنیــد .مثبت باشــید تا چیزهــای مثبت برایتــان اتفاق بیفتنــد .روزنامــه آرمان امروز
جمل ه چهارم «غیرممکنــه :»...هم ه ما این عبارت را اســتفاده کردهایم ،نه؟ اما چیزهای بســیاری اندکی وجــود دارند که واقعا غیرممکن باشــند ،مگر اینکه خودتــان را متقاعد کنید اینطور نیســت .به جای 55ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
55 Kheradmand
که باشــگاه انگلیســی را خریداری کــرده ،فقط دو بــار پایش را به اســتادیوم والی گذاشــته و نمایش تیمــش را از نزدیک مشــاهده کرده اســت .مردی کــه عالقــه عجیبی بــه خرید باشــگاه های درجه دوم دارد و نیمکــت تمــام باشــگاه هایــی را کــه مالــک آن هاســت ،بــه مربیــان بلژیکــی می ســپارد. روالند دچاتلت هیچ نقشــه راهــی بــرای اداره تیــم هایــش نــدارد و ســقوط چارلتــون تنهــا در ســه ســال از لیــگ برتــر انگلیــس به دســته دوم ا نگلیــس فا جعــه د ورا ن
«الکسیس ســانچز» و «آنتونیو دی ناتاله» به عنوان آیکــون هــای باشــگاهی معرفی شــدند که تحت نفوذ خانواده پوزو مســیری خالف جهت باشــگاه هــا ی ایتالیایی را طــی کر د نــد ؛ هــر قــدر باشگاه های ا یتا لیا یــی یــک در دهــه گذشــته
مدیریتــی اوســت .اوضاع و احوال اســتاندارد لیژ و یوچیزت مجارســتان هم تعریفی نــدارد .بین تمام امپراتوری روالند دچاتلت متزلزل ترین آن هاســت.
بــه ســمت ورشکســتگی و بحــران هــای مالــی مــی ر فتنــد ، اودینــزه با سودهایی کــه بــه خانــواده پــوزو مــی رســاند ،قدرتمندتر می شــد .آنقدر که پوزوهــا بــه سرشــان بزند برونــد ســراغ مالکیت باشــگاه هایی کــه در اللیگای اســپانیا و لیگ برتر انگلیــس. پولــی که به حســاب های باشــگاه ســرازیر می شــود ،نه از قدرت اسپانســرها می اید و نه مدیون هواداران میلیونی اســت .باشــگاه ایتالیایی بیش از 50اســتعدادیاب استخدام کرده ،استعدادیاب هایی کــه از آمریــکای مرکزی و جنوبی تــا آفریقا را رصد می کنند و بازیکنــان ارزان قیمت را به تور اودینزه می اندازند. تصور کنید الکســیس ســانچز فقط با دو میلیون
خانواده پوزو از فوتبال کره می گیرند تجارتفامیلی خانواده پوزو مافیای فوتبالی ایتالیایی به حســاب می آینــد .خانــواده ای متنفذ و معتبر که ســابقه ای پانصــد ســاله دارنــد .پوزوها به محــض اختراع ورزشــی به نــام فوتبال ،با این پدیــده درآمیختند و امروز سه باشــگاه فوتبال اودینزه ،واتفورد و گرانادا را در اختیــار دارنــد (البته گرانــادا در آخر فصل به گروهی جدید فروخته خواهدشــد ).پــدر خانواده در ســال 1986ســراغ خرید باشــگاه اودینزه رفت. شــروع کار می توانســت یک فاجعه باشد؛ اودینزه به خاطر رســوایی شرط بندی مالکان قبلی به سری ب ســقوط کرد و همه چیز داشــت فرو می پاشید. همــه در فریولی نگــران بودند جز خانــواده پوزو که به نقشــه راهشــان اعتقاد داشتند؛ نقشه ای که در مدتی کمتر از 10ســال اودینزه را از سری ب به لیگ قهرمانان اروپا رســاند .از «الیــور بیرهوف» تا 54ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
یــورو بــه ایتالیا آمد و دو ســال بعد بــا 26میلیون یورو بــه بارســلونا رفــت 150 .میلیون یورو ســود خالصــی کــه اودینــزه در 10ســال گذشــته به این خانواده رســانده ،آن ها را به صرافت باشــگاه های بیشــتر و ســود باالتر انداخت. خرید گرانادای اســپانیا و فروختن آن با سودی 60 میلیون یورویی در تابســتان امســال به گروه چینی هم بخشــی از تجارت خانواده پــوزو و در راس آن ها جینو پوزو اســت .درخشــان ترین پروژه پوزوه در حــال حاضر تثبیت واتفورد در لیگ برتر اســت. آن ها واتفورد را در دســته اول انگلســتان خریداری کردند و به لیگ برتر رساندند و امسال سومین فصل
حضــو ر در لیــگ برتــر را تجربــه می کننــد .تیمــی کــه رییــس افتخــاری اش «التون جان» آن را تیم ملــی دوم ایتالیا می داند .باشــگاهی انگلیســی که با چهار بازیکن ایتالیایی و البته هدایــت «والتر ماتزاری» ایتالیایی. خانــواده پــوزو درایتالیــا بــه این متهــم هســتند که اولویت های اقتصــادی دارند و به افتخــارات و جام ها هیچ اهمیتی نمی دهند؛ ســند مخالفان این خانواده هم بــدون جام ماندن اودینزه در دوران مالکیت این خانواده اســت .اماط ی بحــران اقتصــادی اروپا و در شــرایطی که حتی باشــگاه های پرفتخاری مثل فیورنتیان و التزیو عم غرق مشکالت مالی هســتند ،اودینزه ورزشگاه تازه تاســیس اش را افتتاح کرد تا بعــد از یوونتوس ،تنها باشــگاه ایتالیایی باشد که ورزشگاه اختصاصی دارد. پوزوهــا بیــن زنده مانــدن با حقیقت یا شکســت خــوردن با رویای قهرمانــی ،اولــی را انتخاب کرده فتــه نامه همشــهری جوان انــد.
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
54 Kheradmand
ای منفور اســت .ســوال اصی درباره وینســنت تان این اســت؛ چرا یک ثروتمند باید به خرید باشــگاه هایی مثل ســارایوو و کوتیک کهنــه درآمد آنچنانی ای دارنــد ،نه دارایــی روبیارود. جــواب ایــن ســوال احتمــاال جوانان بااســتعداد منطقه بالکان هســتند .تــا پیش از حضــور «تان» مالزیایی ،تمام اســتعدادهای فوتبال بوســنی ،ســر از دیناموزاگراب و ســتاره ســرخ و پارتیــزان بلگراد در مــی آوردند .اما ســارایوو با ســاخت آکادمی ای کــه حــدود 2.5میلیون یــورو برای باشــگاه هزینه برداشــت ،کارخانــه ای بــرای کشــف و فروختــن اســتعدادهای بوسنیایی ســاخته که در همین یکی دو ســال گذشــته 10 ،میلیــون یورو برای باشــگاه درآمد داشــته اند. باشگاه ســارایوو با میانگین سنی 25.3سال شبیه ویترینی اســت برای به نمایش گذاشــتن و فروختن ســتاره های منطقــه بالــکان .کاری که وینســنت تــان در بلژیــک و انگلیس هم انجــام داد .هرچند سیاســت هــای آقــای تــان در لیگ برتــر انگلیس جواب نــداد و کاردیف ســیتی به چمپیون شــیپ ســقوط کرد.
ســارلزبورگخ وارد دنیــای باشــگاه داری شــد .یک سال بعد باشــگاه نیویورک مترواســتارز را خریدند و ســال 2009باشــگاه دســته پنجمی مارگنشتاد را بــه امپراتوری شــان اضافه کردند .بعــد از مالکیت ســه باشــگاه حرفه ای ،مدیران ،کارخانه ردبول غنا و برزیــل را راه انداختند تا در زمینه اســتعدادیابی جوانــان در آفریقــا و آمریکای جنوبــی هم عقب نماننــد .اما با همــه اعتراضاتی که علیــه آن ها در دنیا راه افتاده ،به چیزی که می خواســتند ،رســیده انــد .میانگین دو هزار تماشــاگر ردبــول اتریش در هــر بازی امــروزی به حــدود 30هزار نفر رســیده و اربــی الیپزیگ ظرف هفت ســال از دســته پنج بوندســلیگا به رتبه دوم بوندســلیگا و جنگ بر سر قهرمانی با بایرن مونیخ رســیده اســت. فلســفه مدیران ردبول ثابت اســت؛ اســتفاده از بازیکنان جوان و ارزان قیمت و بســتن قراردادهای بلندمدت برای ســتاره کــردن آن ها .هــر قدر می خواهید به هویت باشــگاه های زنجیــره ای ردبول و بــدون ریشــه بــودن آن هــا بتازیــد .ردبولی ها مصداق باشــگاه داری نوین در هزاره جدید هستند
امپراتوری شــیخ منصور فقط به منچسترســیتی، نیویــورک ســیتی و الجزیره محدود نمی شــود80 . درصــد ســهام باشــگاه یوکوهامــا و مالکیت کامل باشــگاه ملبورن استرالیا هم بخشــی از دارایی های اوست. بــه خاطــر همین قدرت نفــوذ هم بود که ســال 2013گــوروه ســیتی را پایــه ریخــت تــا باشــگاه هــای فوتبال و شــرکت هیه نفتــی و هواپیمایی و ســاختمانی اش را یــک جا جمــع کند. شــیخ منصــور در همیــن گــروه ســیتی قوانین فیرپلــی مالــی یوفــا را دور مــی زند. قــرارداد اسپانســرینگ بیــن منچسترســیتی و هواپیمایی اتحاد به ارزش 400میلیون یورو بخشــی از ایــن فرارهــای قانونی اســت. گروه ســیتی به ریاست شــیخ منصور ظرف چند ســال یک میلیارد یــورو در فوتبال هزینــه کرده و دارد دهکــده فوتبالی اش را می ســازد. هیــچ بعیــد نیســت تا چند ســال بعد در آســیا شــاهد رقابت بارســلونای پکنت و من سیتی توکیو باشیم!؟
-3از بندر تا بندر شــیخ منصــور (منچسترســیتی /نیویورک ســیتی/ الجزیــره /یوکوهامــا /ملبورن) شــیخ منصــور ،میلیــاردر اماراتــی ،صدرنشــین قهرســت ثروتمندترین آدم هاتی روی زمین اســت. مــردی کــه کمپانــی ســاخت و ســاز دارد ،مالک بــزرگ تریــن کارخانــه قطعــه ســازی هواپیما در دنیاســت و 60درصد سهام شرکت هواپیمایی اتحاد به او تعلــق دارد. بــا این کــه هیچ کــس از دارایی واقعــی او باخبر نیســت ،اما حدس و گمان ها از ثــروت 80میلیارد یورویی اش می گویند . او یازدهمین فرزند بنیانگذار کشــور امارات ،شیخ زاید آل نهیان است. ثروتمنــد اماراتــی نفــوذ و قدرتش را بــه دنیای فوتبال هم آورده و ســتاره های دنیای فوتبال شبیه عروســک هایش هستند. دیویــد ویا ،ســتاره بارســلونا را به نیویــورک می فرستد تا در باشگاهش بازی کند و «میرکووچینیچ» بــا پول های شــیخ منصور از یوونتــوس به الجزیره ترانســفر می شود.
-4پادشاه گمنام ها دچاتلت (چارلتون /اســتانداردلیژ /آلکــورون /کارل زیــس /یوچپزت) امپراتوری فوتبال «روالند دچاتلت» توســط پســر چهــل و پنج ســاله اش «رودریک» اداره می شــود. پدر خانواده ،باشــگاه «یوچپزت» مجارســتان را به قیمت 90ســنت به پســرش فروخت تا باشــگاهی که زیر یک دالر ارزش داشــت ،ســال 2011قهرمان لیــگ ایــن کشــور شــود .رابطه خــوب خانــواده دچاتلــت بــا «اوربان» نخســت وزیر مجارســتان، هــم باعث شــده هــر قانونــی در این کشــور به نفــع آن هــا اصــاح یا دچــار تغییــر شــود .برای همین مشــکالت قانونی بــود که یوفا ســال 2013 به خانــواده دچاتلت ایرادهای حقوقــی وارد کرد و آن هــا را به پرداخــت غرامت محکوم کــرد .جا به جایــی هــای غیرقانونی بازیکن بین باشــگاه هایی کــه روالنــد دچاتلــت مالــک آن هاســت ،صدای هــواداران این باشــگاه ها را درآورده اســت. ســال 2014بــود کــه گوچــی ،بازیکــن ایرانــی «اســتانداردلیژ» به باشــگاه جدید روالند دچاتلت، چارلتون کوچــک کرد .مالک بلژیکی در دو ســالی
-2حمله به سنت ها... ردبول (نیویورک /ردبول اتریــش /ردبول غنا /ردبول برزیل /آربی الیپزیگ) بــزرگ تریــن امپراتوری فوتبــال دنیــا متعلق به پرفروش ترین نوشــابه انرژی زای دنیاســت .مدیران کارخانه ردبول همان نگاهی را به فوتبال و باشــگاه داری کــه در ســاختن و اداره بزنــد «ردبول در نظر گرفتــه اند؛ «پــول درآوردن از هر چیــزی که اختیار داریــد ».به خاطر همیــن اولویت هــای اقتصادی هم هســت کــه تقریبا تمــام هــواداران فوتبال از دســت ردبول و شــیوه باشــگاه داری شــان شاکی هســتند .هــوداران ردبول ســارلزبورگ به نشــانه اعتــراض به عملکــرد مدیران باشــگاه ،بــا بنرهای اعتراضی به ورزشــگاه می رونــد و آربی الیپزینگ در بوندســلیگای آلمان ،منفورترین تیم تاریخ آلمان اســت .باشــگاهی که تمام هــواداران فوتبال آلمان از آن ها متنفر هســتند و مطبوعات آلمانی بهشان لقــب باشــگاه پالســتیکی داده اند .امــا هیچ کس نمــی تواند منکر مدیریت حرفــه ای و نتیجه گرای نوشابه ســازها شود. ردبــول در ســال 2005با خرید باشــگاه اســتریا 53ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
53 Kheradmand
پشت پرده دنیای فوتبال چه کسانی هستند؟ محمدامیرپور: آیــا شــرکت هــا و آدم هایی که مالک بیشــترین تعداد باشــگاه فوتبال در دنیا هستند ،می شناسید؟ آیا آن ها یــک مافیا بــرای اداره ورزش دارند؟ در اواخر دهه 90میالدی ،شــرکت ســرمایه گذاری ملی انگلســتان به نام ENICکه توسط میلیاردری بــه نــام « جو لوییــس» اداره می شــد ،شــروع به خریدن باشــگاه های مطرح اروپایی کرد؛ «تاتنهام» در انگلیــس« ،وینچنزا» در ایتالیا« ،اســاویا پراگ»، «آاک آتــن» یونــان و «گالســکو رنجــرز» باشــگاه هــای مطرحــی بودند که جــو لوییس باهاماســی سهامشــان را خریــد و مالــک آن ها شــد .اتفاقی کــه پیرمردهای یوفــا آن را خطرناک توصیف کردند و اجــازه ندادنــد میلیــاردر دریای کاراییــب پروژه ساختن باشگاه جهانی اش را ادامه دهد. یوفــا قانونــی تصویــب کرد کــه اجازه نمــی داد دو باشــگاه بــا مالکــی مشــترک در رقابت های
اروپایــی رقابــت کنند و همین قانــون برای صعود مشــترک آاک و اســاویاپراگ به جام قهرمانی اروپا مشکل ســاز شد. جــو لوییــس کم کــم کلکســیون باشــگاه های اروپایــی اش را فروخــت و بهتریــن اســباب بازی اش -تاتنهــام -را نگــه داشــت .کــم کــم از عالقه میلیاردر باهاماســی به فوتبال کاســته شد و ثروت پنــج میلیــارد یــوروی ی اش را در جاهــای دیگری ســرمایه گذاری کرد .اما 20ســال بعــد از آن روزها مالــکان دیگری در فوتبــال اروپا پدیدار شــده اند که داســتان مالکیت همزمان چند باشــگاه را ســر زبــان ها انداختــه اند. در ایــن گــزارش اختصاصی بــا مالکانــی که می خواهنــد امپراتــوری فوتبالــی راه بیندازند ،آشــنا شو ید .
52ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
-1شکارچی بالکان وینســنت تــان (کاردیف /ســارایوو/ کو تیک ) یک می 2015بود که مردم ســارایوود
لباس های مارون ســفید محلی شــان را پوشیدند و به کنــار رودخانه اصلی ســارایوو آمدنــد تا بعد از هشت ســال اولین قهرمانی تیم شهرشان را در لیگ این کشــور جشــن بگیرند .آن شــب هیــچ کس به مردی کوتاه قد با ســبیل های عجیب که شــلوارش را تــا بــاالی پیراهنش باال کشــیده بــود فریاد می کشــید «آمیزدا ...آمیزدا »...توجهی نکرد« .وینسنت تــان» معروف به «عمــو» چند ماه بعــد از گرفتن مالکیت باشــگاه بوســنیایی با چنــد کار جزیی آن هــا را قهرمان لیگ بوســنی کرد .مــرد مالزیایی 13 میلیون یــورو برای بدهــی های باشــگاه پرداخت کرد تا ســارایوو را از نابــودی نجات دهد. کار بــزرگ مالــک مالزیایــی آن جا به چشــم آمد که باشــگاه هــای بوســنیایی هنوز هم به شــیوه ای کمونیســتی اداره می شــوند و به شــدت تحت تاثیر جامعه محلی شــان قــرار دارند .اما ســارایوو به عنوان اولین باشــگاه خصوصی کــه قهرمان این کشــور شده ،مشــغول به مهر ریختن قوانین است. هــر قدر وینســنت تان در بوســنی شــمایل یک قهرمان را بــرای خودش ســاخته ،در انگلیس چهره
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
52 Kheradmand
51 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند51
50 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند50
سواگن هم وارد کارخانه پپســی کوال را داشت فولک میکــرد تــه خیابان الونــد که اآلن دفتر شــبکه دو اســت برای این آقا بود .برنامه کودکــی نبود آقایی بــود به اســم حمید عاملــی که بــرای بچهها قصه میگفــت که تعــداد زیــادی نوار قصه بــرای آنها ضبط کرد و یک موسســه به اســم «ســام بچهها» بــاز کرد .مــا هم آمدیم با حمید عاملــی کار کردیم و نــوار قصه ضبــط کردیم «الــدوز و کالغها» و ... بعد آقای ابراهیم زال زاده ،موسسهی فرهنگی هنــری ابتکار را راه انداخت وپیشــنهاد داد که شــبیه آن کار را انجام دهیم .برای شــروع هم پیشــنهاد داد که قص ه «خــروس زری ،پیرهن پری» احمد شــاملو را ضبط کنیــم ،آن موقع پولــی هــم در کار نبود ،به خاطــر عالقهمان کار میکردیــم اآلن اگــر بــود ایــن کار را نمیکردم پفکنمکــی میفروختم وضعم بهتر از االن بود. مــن عالقهمند بــه کار بودم و با آقــای زال زاده قرار گذاشــتم؛ و بنابراین شــد که نقش روباه را من به عهده بگیــرم ،در همان دفتر آقــای زال زاده کار را ضبــط کردیم فریــدون اســماعیلی نقش خروس را میگفــت .من بــا تــار میخواندم کار ایــن نوار حســابی گرفت .چون من ذاتاً ضربی خــوان بودم. وقتــی حمیــد قنبری کــه جــری لوییــس را دوبله میکــرد ،خواندن مــن را دید ،حســابی تشــویقم کــرد .مــن قنــد در دلــم آب میشــد .خالصه بعد
از «خــروس زری پیرهــن پــری» ۶۰۰تومــان به من دستمزد دادند ،شــاید باورتان نشود همه مردم این نــوار را برای بچههایشــان خریدند حتــی در خارج
از کشــور .من جا افتادم در نقــش روباه و بعدها آقــای مرتضی احمدی آمد روبــاه پینوکیو را خواند. بعدازایــن که مایکــی دو نــوار ضبط کردیــم نوار
49ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
قصه افتاد روی دور و شــرکتهای مختلف شــروع کردنــد نوار قصــه ضبــط کردند.رادیــوی آن زمان از تلویزیــون ال ای دی ارزشــمندتر بــود .از قبل از انقــاب برنامــهای بود به نــام «شــما و رادیو» .آن موقع رادیو عظمتی داشــت .مثــل اآلن نبود وزارت اطالعــات و رادیــو هــر دو در میــدان ارگ بودند. رادیو بــرای خودش اعتباری داشــت مثــل اآلن که مــیروی یک تلویزیون ال ای دی میخری ۵میلیون آن موقــع رادیو ارزشــمند بود .آن زمــان ما رادیو نداشــتیم پدرم را تحتفشــار میگذاشتیم باید رادیــو بخــری .یادم میآیــد رادیــو ۳۰۰تومان قیمــت داشــت خیلی بــود ۳۰۰تومــان پدرم ۲۵۰تومــان حقــوق ماهیانهاش بــود .خوب یادم اســت با بابــام رفتیم چهارراه اســتانبول یک رادیــو مارک زنیت خریدیــم .نمیدانید با چه ســام و صلواتــی رادیوی برقــی را به خانه آوردیم .مــادرم رادیو را گذاشــت روی طاقچه و یکپارچــه قالببافــی هم گذاشــت روی آن .حتی رادیــو نفتــی هم داشــتیم آن زمــان با نفــت کار میکــرد .داســتانهای شــب رادیو شــبها پخش میشــد ،برنامههــای قصههــای عامیانــه هم بود مینشســتیم پای رادیو .هر شــب ۸تــا ۸.۳۰جانی دالــر گوش میدادیم قصــه کارآگاهی بود که دنبال یک قتــل میرفت .اولیــن جانی دالــر پرویز بهادر بــود ،دومــی پرویز بهــرام بــود و ســومی را یادم خبرآنالیــن نمیآیــد.
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
49 Kheradmand
منوچهر آذری :پفکنمکی میفروختم وضعم بهتر بود! منوچهــر آذری یکــی از چهرههایــی اســت کــه هــم صدایش بــرای مردم ایــران سرشــار از خاطره هســت و هم تصویــرش ،اما او حــاال مثل خیلیها دل پــری از این زمانه دارد .مهم نیســت چه ســالی دنیا آمده باشــیم،یا حاال مشــغول گذرانــدن کدام باشــیم ،مهم این اســت که هرکدام دهه از عمرمان به شــکلی خاطرهای از نســلی داریم کــه منوچهر آذری هــم یکی از آنهاســت .میزبــان او در کافه خبر بودیــم و پای حرفها و خاطراتش نشســتیم، خاطراتی که هم شیرین اســت و هم تمامی ندارد. از علی حاتمی تا تختی واقعیــت این اســت کــه بعدازاینکه در ســریال «هزاردســتان» با مرحوم علی حاتمی کارکردم ،فکر میکــردم در گروهشــان باقی میمانــم و در بقیه کارهــای زندهیــاد هــمبــازی میکنم .چــون بعد از هزاردســتان «ســوتهدالن» را ســاختند و بعدازآن «مــادر» را .یــک کار نیمهکاره همه از ایشــان باقی ماند که بعدهــا بهروز افخمی ادامه داد «زندگینامه غالمرضــا تختــی» .یــادم میآید تختی هــر وقت اتفاق ناگواری برای کشــور مثل زلزله یا ســیل پیش میآمد ،ســر چهارراه جمهوری شــخصاً میایســتاد و یک ســینی مســی روی چهارپایه میگذاشــت و پول بــرای مردم جمــع میکرد. من خاطرات علی حاتمی بودم مــن در دوران بیمــاری آقای حاتمــی و حتی بعد از فــوت ایشــان مرتب باخانم خوشــکام (همســر زندهیــاد حاتمی) در تمــاس بودم چــون دو دانگ از ســینمای جمهوری به نام خانم خوشــکام بود دو دانــگ به نــام فردیــن و دو دانگ هم بــرای بنیاد ســینما .قبل از اینکه ســینما جمهوری آتش بگیرد، من گــه گاهی بــه ســینما میرفتم و عــرض ادبی میکــردم خانــم خوشــکام میدانســت کــه آقای حاتمــی من را دوســت داشــتند به مــن میگفت تــو خاطرات آقای حاتمی هســتی و گــه گاهی که ســر میزنی ما را خوشــحال میکنی ،با خانوادهات بیشــتر به ســینما بیا و به ماهم ســر بزن.
کننــد و باشــند .حضــور قدیمیترهــا هــم باعث خوشــحالی خانوادههایشــان میشــود و هم برای خــود آن هنرمندی که ســالها بــرای این مملکت زحمتکشــیده میشــود یک دلخوشــی وامید به زندگی و زنده بودن .شــما بگویید منوچهر آذری از کارگردانــان میخواهد که یــادی از هنرمندان قدیم که اآلن در خانههایشــان هســتند بکنید. من خودم را هنرمند نمیدانم درســت اســت که از بچگی کارم را شــروع کــردم در رادیو و تلویزیون و ســینما هم کارکــردم و ســالها آمــدم و رفتم و صادقانــه کارکــردم و مــردم را دوســت داشــتم و بــرای ایــن کار زحمت کشــیدم تــا باالخــره چهار نفر مــن را شــناختند همینطور بیخــود بیجهت شناختهشــده نشــدم .خــب اآلن که بیــکارم تمام برنامههــای تلویزیون را رصــد میکنم ببینم در این ســریال چه کســی بازی کرده در آنیکــی کی بازی کرده اســت من نمیگویم من بایــد در همه آنها بــازی کنــم اما بــد نیســت جوانترهــا گاهی هم از مــا یا کننــد .این اخــاق را پرویز پرســتویی هم دارد خدا عمرش بدهد در ســریال «آشپزباشــی» با ایشــان بازی کــردم .با «محمدرضــا هنرمند» دو جا همکاری داشــتم یکی همین ســریال «آشپزباشی» یکــی «دزد عروســکها» که نقش پلیس داشــتم و فقط ســوت میزدم .میخواهم بگویــم جوانترها بایــد از افرادی که ســالها عمرشــان را بــرای هنر این مملکت گذاشــتهاند اســتفاده کننــد اآلن یک هنرمنــد قدیمی مگر چــهکار میتوانــد بکند؟ من خودم ۴۰ســال رادیو کارکردم از داســتانهای شب آن کارکــردم از برنامههــای راه شــب رادیو کارکردم من جــزو کادر ثابت هماهنگی رادیــو بودم وقتی شــما و رادیــو را شــروع کــردم و به صبــح جمعه رســیدیم و با مرحوم نوذری رادیــو را تکان دادیم و بعــد دوبلورها به جمع ما اضافه شــدند خدابیامرز مرحــوم فرهنــگ مهرپــرور ،کنعان کیانــی ،مهین دیهیــم بــود از دوبلورهــا خانمها مهیــن برزویی خانم بهروان آقای علیرضــا جاویدی ،بیوک میرزایی و رضــا عبــدی و ...مــا اکیپــی بودیم کــه از اوایل انقــاب تــا بعــد از ۸ســال دفاع مقدس همیشــه صدایمان روی آنتن بود و مردم ،دوســتمان داشتند. در زمان آقای ضرغامی ۱۲ســال آمدیم کار کردیم، حتــی آقای ضرغامی گفــت قله طنــز رادیو برنامه «جمعه ایرانی» ســت ،اما االن مــا از قله افتاده ایم تــه دره طنز رادیو. همیــن برنامــه جمعههــای ایرانــی کــه آقــای ســعید توکل که ســالها بــرای آن زحمت کشــید و ســامتیاش را برایش گذاشــت .بعد از ۱۲ســال یکبــاره ایــن برنامه قطع میشــود شــاید باورتان نشــود مــردم در خیابــان مــن را تکهپــاره کردنــد
از قله افتادیم به دره مــن نمیگویــم خداینکــرده نیازمنــدم مــن به هیچچیــز نیاز نــدارم به خــدا نیــاز دارم و محبت مــردم .میخواهــم بگویم جوانان ما که در ســینما و تئاتر و تلویزیون هســتند و صاحبنام شــدهاند بایــد بداننــد کســانی بودهانــد که راه گشــای این کار بودهانــد ،بایــد اینهــا را به هر وســیلهای که شــده یک نقــش کوتاه هم که شــده به یــاد مردم بیاورنــد و از اینهــا بخواهنــد کــه بیاینــد و کار 48ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ازبسکــه پرســیدند آقــا ایــن برنامه چه شــد چه اتفاقــی بــرای آن افتــاد؟ بــدون اینکــه بــه مردم توضیــح بدهند ایــن برنامــه را قطع کردنــد البته در ابتــدا به ما گفتنــد ۶ماه برنامه قطع میشــود و بعــد از ۶مــاه دوبــاره برنامه پخش خواهد شــد درصورتیکــه اینیک صحبت ســاختگی بــود .بعد از یــک هفته آقای احمدپور رئیس شــبکه رادیو به ما گفت شــما بیایید از آرشــیو رادیو استفاده کنید، از آهنگهــای مــردم اســتفاده نکنیــد ،جوکها را تغییر دهیــد ،صبحهای جمعه راجــع به صلهرحم و اینهــا صحبــت کنیــد مــا حرفمان ایــن بود که رادیــو برنامههــای دیگــری ازایندســت داشــت ما فقــط جمعههــا ۹تــا ۱۱میخواســتیم برنامه متفاوتتر داشــته باشــیم .میخواهم بگویم ما که عمرمــان را در رادیو گذاشــتهایم حتــی در طول ۸ ســال دفــاع مقدس که صدام میخواســت کشــور را بزنــد ما در رادیــو در حال ضبــط برنامه بودیم. از جبهــه نامههــای زیــادی بــه مــا میرســید که تشــکر میکردند که شــما مثل امداد غیبــی به ما روحیــه میدهیــد حاال مــا کجاییم؟ یعنــی ما چه گناهــی کردیم چه خبطی کردیــم؟ ما مردم را جمع میکردیــم در ایوان شــمس بــدون اینکــه وجهی از مــردم بگیریــم بچههــا دورهــم بودنــد برنامه شــادی تدارک میدیدیم .مردم صف میکشــیدند. یکمرتبه برنامه قطع شــد ۷۰نفر گروه که شــامل هنرپیشــهها ،گویندههــا ،نوازندههــا ،خوانندهها، نویســندههای طنــز ایــن کار را از دســت دادنــد. میخواهــم ســؤال کنم ما چــهکار کنیــم اآلن؟ ما زندگــی نداریم؟ مــا خانواده نداریم؟ مــا زن و بچه نداریم؟ از در بیرونمان کنند از پنجره تو میآییم البتــه باید بگویم مــا را از در بیرون کنند از پنجره میآییــم داخل .چون دلمان با مردم اســت و مردم را دوســت داریــم .میخواهیم مــردم این مملکت شــاد باشــند .اآلن آقای توکل یک سایت اینترنتی با مجوز رســمی از وزارت ارشــاد گرفته است .سایتی بــه نام «شــاد شــو» ،برنامه ضبــط میکنیــم و از طریــق این ســایت پخش میشــود .ما هــم دیده میشــویم ،هم شــنیده میشــویم .مردم عالقهمند میتواننــد مــا را در ایــن برنامه دنبــال کنند .همه بچههــای «جمعه ایرانــی» دورهــم جمعیم حتی یک نفرمان هم کم نشــده اســت. پفکنمکی میفروختم وضعم بهتر از این بود مــن از بچگــی کارکــردم اول انقــاب رادیــو و تلویزیــون برنامهای نداشــت زمانی کــه تلویزیون آمد یــک تلویزیون خصوصی آمد .ثابت پاســال که
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
48 Kheradmand
فردین خاطرات نوجوانی ما بود .خاطرات لذت بخش نوجوانی .خاطرات عشق واقعی ما به سینما زمانی که هنوز نه سیاسی شده بودیم و نه رفته بودیم تو تیم روشنفکرا که پیف پیف کنیم و فیلم فارسی نبینیم .خاطرات زمانی که آزاد و رها از قید و بندهای فکری برای سرگرم شدن فیلم می دیدیم که فیلم های فردین سال های دهه 40واقعا ما را سرگرم می کرد وســط ســال 57دیگر فردین را ندیــده بودم. آن زمان 48ســاله بود و حاال 66ســاله بود .برای من خیلی پیرتر از ســنش به نظر رســید .شــادابی ســال 57را نداشــت .غمگین بود اما سعی می کرد بــروز ندهد .نخســتین مصاحبه بود و دو ســاعتی بــا هم حرف زدیم .بیشــتر از گذشــته پرســیدم .با ایــن که ســواالت زیادی داشــتم که از ســال 61به بعــد و ممنوع الــکاری بپرســم و از ورود به حریم شــخصی اش ولی ترســی که در آن شــرایط وجود داشــت مانع آن شد که به این ســال ها ورود کنم. عکاس ما عکس خوبی نگرفت .نخســتین عکسی بــود که قــرار بــود از فردین بعد از ســال ها چاپ شــود که چاپ شــد و اشــک فردین را درآورد .رضا بانکی مدت هــا بعد از چاپ مجلــه و مصاحبه از آنهــا تــا جایــی پیــش رفتند کــه ســینماها را به اشــک ریختن فردیــن بعد از دیــدن عکس ،گفت .عنوان اعتــراض تعطیل کردند .فردین کــه آن زمان آن مصاحبــه بــا مقدمه ای چاپ شــد که همان ترس جهان ســومی در آن دیده می شد . هــر چند در آن شــرایط هیچ کس چنین ریســکی نکــرده بود و من نخســتین نفر بــودم و آقــای ســهی ،صاحــب امتیاز هم در این ریســک شــریک بــود ولی ما شــجاعان ترســوی جهان ســومی هستیم. جلــو می رویــم ولــی آخر چند قــدم به عقــب بر مــی گردیم .من خــودم را هیچ وقــت برای نوشــتن چنــد جملــه انتهای مقدمه نمی بخشــم .چند سال بعد وقتی مجله فیلم و سینما این مصاحبه را بازنشر کرد و از من مقدمه دیگری خواســت ،من به این چند جمله شــجاعت جهان سومی اشــاره کردم که البتــه در آن زمــان دیگر اصالحات ســهامدار ســینما نیاگارا (جمهوری) بود ،در انجمن شــده بود و همه شجاع شــده بودند .بعد از چاپ فعــال بود .اعتراضات ســینمادارها بقیــه صنوف را مصاحبــه اصــا بــا فردین حــرف نزدم تا ســال 78وارد میدان کرد .قبل از این که انجمن ســینمادارها خانــه ضیا دری. در اعتراضات شــان به نتیجه برســند ســینما رکس انجمن ســینماداران از ابتدای سال 57اعتراضاتش آبــادان در آتــش هنگام نمایش نســخه سانســور را نســبت بــه قیمــت پایین بلیــت و شــرایط بد شــده گوزن ها با کلی تماشــاچی ســوخت .با روی اقتصــادی ســینماهای درجه یــک و دو علنی کرد .کار آمدن شــریف امامی و باز شــدن بیشتر فضا و فضا از نظر سیاســی برای شــنیدن اعتراضات کمی آزادی بیشــتر ،روزنامه ها ،نوشــته ها و حرف های باز شــده بود .ســال 56در همایش حزب رستاخیز محافل سیاســی به داخل روزنامــه ها آمد؛ محافلی همه ســینماگران از فیلمســاز روشــنفکر گرفته تا که ســال ها بود روزنامه ها اجازه بردن اســم شــان فیلمنامــه نویس فیلمفارســی و ســینمادار و تهیه را هم نداشتند. کننــده تنــد و تیــز حــرف زده بودنــد و حــاال در در چنیــن شــرایطی مــن میزگــردی در روزنامه آغــاز ســال 57انجمن ســینماداران بــا علنی کردن اطالعات گذاشــتم .فردین یکــی از افراد این میزگرد اعتراضــات شــان می خواســتند از فرهنــگ و هنر بــود .ظهر بعــد از میزگرد وقتی جمعــی رفتیم به امتیاز بگیرند. رســتوران روزنامــه که ناهــار بخوریــم ،فردین در 47ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 47 Kheradmand Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283 صف ســلف ســرویس در صحبتی که با من داشت از رشــد اعتراضــات خوشــحال بــود و معتقد بود جبهه ملی ســر کار می آید و بــه او و همکارانش احتیاج خواهند داشــت .برای من و همکارم سعید ویس زاده این پیش بینی عجیــب بود .پارامترهای سیاســی نشــان نمــی داد کــه این جبهــه قدرت سیاســی را به دســت گیرد .حتــی در آن تاریخ که تــازه فضای سیاســی کامال تغییر کرده بــود .هنوز خوشــحالی فردین؛ این جمله اش در خاطرم مانده اســت .بعــد از این میزگــرد من دیگر فردیــن را تا ســال 75ندیدم .وقتــی فیلم گنج قــارون در پاییز ســال 44در تهــران و شهرســتان هــا بــه نمایش عمومــی درآمــد و آوازه اش بــه شهرســتان تربت حیدریه رســید؛ شهرســتان کوچکی که بــا اتوبوس دو ســاعت با مشــهد فاصله داشــت ،مــن از پدرم خواســتم که بــرای دیدن فیلم به مشــهد برویــم .پدرم ســرانجام راضی شــد و یک پنجشــنبه ای با میهــن تور عازم مشــهد شدیم .اتوبوس ســاعت دو راه می افتاد و ســاعت چهار به مشــهد می رسید . از گاراژ به خانه عمق آفاق می رسیدیم. نیم ســاعتی طول می کشــید .عمه آفاق اهل دیــدن فیلم بــود و با شــوهرش آقا رضــا همه فیلــم هــا را می دیــد و گنج قــارون را دیــده بــود ،دو بار هــم دیده بود .مــا وقتی به مشــهد رســیده بودیم که دو ماه از نمایش فیلم در دو ســینمای متروپل و کریســتال می گذشــت .در آن تاریخ متروپل فیلم را برداشــته بود و فقط کریســتال نمایش می داد .تا پــدرم آماده رفتن به ســینما شــد ،ســاعت هفت و نیم شــده بود و ما برای ســئانس آخر ســاعت هشــت شــب بلیت گرفتیم .در ســالن انتظار کوچک نشســتیم تا ســئانس قبلــی تمام شــود .بعد از دو مــاه نمایش سئانســی فیلم نمایش دادن در ســینما کریســتال نشــانه اســتقبال عجیب از فیلم بود .وقتی درهای ســالن باز شــد ما تقریبــا نزدیک پرده نشســتیم؛ ســالن پر بود. بــرای مــن که 14ســال داشــتم ،شــروع فیلم به معنــای ورود بــه دنیایی بود که من مــدت ها بود انتظارش را می کشــیدم؛ دنیایی کــه با بازی فردین، جوانمــردی که خوب می خندید و خــوب آواز می خوانــد ،لذت بخش بود.آن شــب درهــای این دنیا بــه روی من باز شــده بود و هنوز بــا خاطره لذت ســالنامه اعتماد آن شــب زندگی می کنم.
بزرگ ترین سوپراستار قبل از انقالب چطور رفت؟
فریدونجیرانی در یکی از خیابان هــای فرعی نیاوران جلوی یک پیتزافروشــی داخل ماشــین نشســته بودم که نور آماده شــود تا صحنه نهایی علی مشرقی در (آب و آتش) را داخل پیتزافروشــی کوچکی بگیرم که خبر دادنــد (فردیــن) مــرد .نمــی دانم کــی گفت ولی دقیقــا یادم هســت که لحظــه ای اصال نتوانســتم حرف بزنم. انتظــار داشــتم چنیــن خبــری را بشــنوم ،واقعا غمگین شــدم .فردین خاطــرات نوجوانــی ما بود. خاطرات لــذت بخــش نوجوانی .خاطرات عشــق واقعــی ما به ســینما زمانــی که هنوز نه سیاســی شــده بودیــم و نه رفتــه بودیم تو تیم روشــنفکرا که پیف پیف کنیم و فیلمفارســی نبینیم .خاطرات زمانی کــه آزاد و رها از قیــد و بندهای فکری برای ســرگرم شــدن فیلم می دیدیم که فیلم های فردین ســال های دهــه 40واقعا ما را ســرگرم مــی کرد. بعــد از آن ســکوت ،خبر بین گــروه فیلم چرخید و همه و بیشــتر از همــه محمــود کالری و پرویز پرســتویی غمگین شــدند .بعدازظهر پنجشنبه 18 فروردیــن 79بــود؛ بعدازظهــری که بــرای من تلخ تریــن بعدازظهر بــود .خیلــی زود فهمیدیم فردین در خواب به دلیل ایســت قلبی مرده اســت .شــب آن روز همه اهالی ســینما با هم تــا فنی از فردین می گفتنــد و همه ناراحــت بودند .فردیــن در 69 46ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ســالگی مرده بود .با آرزوی شنیدن صدای دوربین. او از آخــر ســال 60بــا این آرزو زندگــی کرده بود و 19ســال عده ای نگذاشــته بودند او به این آرزو برســد؛ آرزویی که حق طبیعی او بود .همان شــب شــایع شــد فردین صبح شــنبه 20فروردین با وزیر ارشــاد وقت قرار مالقات داشته اســت برای گرفتن اجــازه بازیگــری و کارگردانی .روز بیســتم این قرار انجام نشــد چــون همه بــا او قرار داشــتند که در امجدیه با جســدش خداحافظی کنند. دو مــاه قبــل از مرگش مــن در خانه ضیــا دری، فردیــن را دیــدم .آنهــم بعدازظهــری بــود که ضیا زنــگ زد و از مــن خواســت که به خانــه اش بروم کــه فردین مهمانــش بود و مــی خواســت درباره بازیگــری مجــدد فردین صحبــت کند .رفتم ،ســه ســالی بود کــه فردین را ندیــده بودم .بــاالی اتاق نشســته بود .با صورت تکیده تر از ســه سال پیش. انــگار در ایــن ســه ســال از 75تا 78ده ســال پیر شــده بود .ضیا از دعوت یک کارگــردان تلویزیونی از فردیــن برای بازی در ســریال گفت و قرار شــده بود بــا من مشــورت کند. اســم کارگــردان را تا آن لحظه نشــنیده بودم و با توجه به شــرایط ســخت تــر تلویزیون نســبت به ســینما ،این دعوت با توجه به اســم کارگــردان ،از نظر من شوخی بود و ســریع نظرم را گفتم .فردین ناراحــت شــد .معــادالت جدید را نمی دانســت و
اصال با فضای جدید آشــنا نبــود .همانجا گفتم اگر در ایــن ســریال بازی کنیــد ،تمام خاطرات نســلی را کــه بــا فیلم هــای شــما زندگی می کننــد ،پاک خواهیــد کــرد .فردین آن قــدر دلش بــرای صدای دوربیــن تنــگ شــده بــود کــه معنی حــرف مرا نفهمید و ناراحت تر شــد .دری آمد وســط حرف و حرف مرا تصحیــح کرد. مــن در آن لحظــه حال فردیــن را نفهمیــدم .در تصــورات ذهنی و ایده آلی خــودم بودم که فردین نبایــد خودش و خاطرات مــا را خراب کند .فهمیدم آدمی که از ســال 60صدای دوربین را نشنیده و در حالی که محبــوب همان مردم انقالبــی بوده مانع بازی کردن و فیلم ســاختنش شــدند .من در آن روز حــال این بازیگر را نفهمیــدم و زدم به جاده خاکی و ناراحتــش کــردم .در آن روز فکر می کردم چقدر درســت گفتم و چــرا فردیــن حرف مــرا نفهمیده اســت و امروز حــال او را می فهمم. ســال 75که ســردبیر مجله فیلم و سینما بودم و می خواستم شــماره بازیگری دربیاورم یک دفعه شــجاع شــدم و بدون مشــورت با صاحــب امتیاز تصمیــم گرفتم بــا فردین مصاحبه کنم .از ســال 61 بعــد از پایین کشــیدن فیلــم برزخی هــا از اکران، فردیــن ممنوع الچهــره و ممنــوع المصاحبه بود. مســلم منصوری با فردین تماس گرفــت و او فردای آن روز قرار گذاشــت در شرکتی در خیابان ونک .از
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
46 Kheradmand
43 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند43
42 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند42
پــس بهتر اســت بگوییم به جای ســینما بــه تئاتر عالقه منــد بودید! بلــه اگر بگــوم تئاتر ،صحیح تر اســت .درواقع آن روزها بیش از ســینما به دنبال تئاتــر بودم و هرگز گمــان نمی کــردم بازیگر هنــر هفتم شــوم .بعد از یک ســری اتفاقاتی کــه در زندگــی ام رخ داد و خســتگی ام از فضای شــعر و البته نه از خود شعر، تصمیــم گرفتم بازیگــری را هم تجربه کنــم .البته زمانــی که بــرای بازی در نخســتین فیلــم دعوت شــدم ،عالقــه چندانی بــه قبــول آن نداشــتم اما بعد دیدم کــه چقدر فضای زندگــی ام ار روزمرگی هایــی که اغلب گرفتار آن می شــویم ،بــودم و آن را پذیرفتــم .البته بــه مرور با پیشــنهادهای بعدی بــه دنیای بازیگری و ســینما هم عالقه مند شــدم. از ســینما و عالقه مندی تان بــه این عرصه گفتید، در شــرایط فعلی چه جایگاهی برای سینمای ایران در عرصه جهانی قائل هســتید؟ بــا وجــود تمام کــم و کاســتی هایی که ســینماگران مان بــا آن رو به رو هســتند، گمان می کنــم که شــناخت جوانان فعال در ایــن عرصه از ســینما و تکنیک های آن بیشــتر شــده اســت .از همین رو معتقدم کــه هنرمنــدان ایرانی در همه رشــته های هنری می توانند ســرآمد شــوند .این گفته ام برحســب احساسات نیســت چرا که به کشورهای بســیاری رفته ام ،در برنامه های خارجی مختلفــی هم برای شــعرخوانی و حتــی تدریس دعوت شــده ام و براســاس تجربــه چنیــن نظــری دارم .جالب اســت بگویــم ســال قبــل بــا دکتــر ابوالقاســم اســماعیل پور به کنگره جهانی شــعر چین دعــوت شــدیم و آنجا فهمیدیم که شــعر ایران چند ســر و گردن باالتر از شــعر سایر کشورهاست.
فیلمنامه و دیالوگ ها را می نویســد و حتی کســی نیســت که آن را به درســتی ویراستاری کند. با فیلمنامه ای که قوی نیســت ،نمــی توان فیلم خــوب ســاخت و این یکــی از مهــم ترین ضعف های ســینمای امروزمان اســت. ایــن ضعف بــه دلیل مباحــث اقتصادی اســت یا موانــع و خــط قرمزهای پیش روی ســینما موجب آن شده؟ نه این مشکالت بســیار فراتر از مباحث اقتصادی اســت ،در کشــور ما خط قرمزهای بساری مانع کار ســینماگران می شــود .به عنوان نمونــه اطالع دارم کــه بیــش از 30فیلمنامه محمدعلی ســجادی رد شــده و اجازه ســاخت آنها را نداده اند؛ اینکه نمی شــود فیلم ســاختن! از همین رو معتقــدم افرادی مانند اصغــر فرهادی که با وجود مشــکالت فعلی موفــق به درخشــش در عرصه جهانی می شــوند،
واقعا نابغه هســتند. فکر مــی کنید چرا مــردم به تماشــای فیلم های بــه اصطــاح طنزی کــه بیشــتر بر مبنــای لودگی ســاخته شــده اند می روند! چون ناخودآگاه به این سمت سوق داده شــده اند و مسئولیت ضعف در ایــن بخش از هنر را با سیاســتمداران می دانم .کار به جایی کشــیده که کافی اســت قدری از پرستاران در فیلم صحبت شــود تا صدای اعتراض شــان بلند شــود ،درباره مشــاغل دیگر هم همین طور است. اینها که قبال این طور نبودند ،به این ســمت ســوق داده شــده اند .چنین برخوردهایی در هیچ کشــور دیگــری وجــود ندارد .اگر قرار باشــد کــه به همه مان بربخورد که نمی شــود.
موافق نیســتید؟ نــه اینها آدرس اشــتباهی می دهند ،بــا این گفته موافــق نیســتم .اگــر کار بــه خوبی پیــش برود، تعامــات هم پررنگ تر می شــود .اگــر این چنین بــود که حداقل مــن به نوعی با بســیاری از اهالی ســینما چنین رابطه های صمیمانه ای نداشــتم! شــرایط ســینما طــی چند ســال اخیر بهبــود پیدا نکرده؟ به عقیده من ،وزارت فرهنگ و ارشــاد اسالمی به تنهایــی قادر به ایجــاد بهبود یا حتی پســرفت در عرصه های مختلف هنری نیســت چرا که همزمان با ایــن وزارتخانه ،اهرم هــای قدرتمند و همچنین ســازمان های دیگری هم هســتند که مــی توانند در عرصــه فرهنگ اعمال نظــر و حتی قدرت کنند. شــرایط فرهنگ و هنر به گونه ای اســت که اوضاع گاهــی بهتر و گاهی هم ســخت تر می شــود .به خاطــر این مــوازی کاری ها هنوز شــرایط فرهنگی به ثبات نرســیده است. از ایــن بحث کــه بگذریم ،حضــور پررنگ شــما در عرصه ســینمابه این معنی نیست که کم کم از شــعر فاصلــه خواهید گرفت؟ نــه! همان طور که اشــاره شــد ،همچنان فعالیــت جــدی ام در عرصــه ادبیــات را ادامه خواهــم داد .البته نگاهم به ســینما هــم دیگر یــک زنگ تنفس نیســت ،نمی دانــم دیگــران چرا در رشــته هــای هنری مختلف فعالیــت می کنند .امــا در ارتباط با مــن این گونه اســت کــه ایــن کارها را انجــام می دهم تــا بهانه ای بــرای زندگی بهتــر داشــته باشــم .شــعر نمــی گویم تا شــاعر بشــوم ،بازیگری نمی کنم تا بازیگر شــوم؛ بلکه تمام ایــن کارهــا را انجام می دهــم تا زندگــی ام به بطالت نگــذرد .من از نوجوانی عاشــق موســیقی بودم امــا به دالیلی موفــق به انجام آن نشــدم و حاال دلــم می خواهد بــرای آرامش خودم ایــن کار را انجــام بدهم.
پس چرا خبری از شــعر فارســی معاصــر در عرصه های بین المللی شــعر نیست؟ شعر فارســی معاصر برخالف سینما فرصتی برای معرفی در کشــورهای دیگر نداشته است .سینمای بحــث موســیقی هم بــه میــان آمــد ،هرازگاهی ایــران به دلیــل مشــکالت و موانعی که بــا آن رو شاهد انتشــار قطعه ای موسیقایی از شما هستیم، به رو اســت ،نتوانســته آن طــور که باید و شــاید به تازگــی فعالیتــی در این حوزه داشــته اید؟ بدرخشــد .فیلمنامه ها با مشکالت بســیاری رو به همــان طور که اشــاره کردید از ســال هــای دور رو اســت ،آن هم وقتــی که مهم تریــن وظیفه بر نوجوانــی عالقــه بســیاری به موســیقی داشــتم؛ عهده همین بخش از فیلم اســت .این در شــرایطی منتهی در شــهر ما کالســی برای یادگیری موسیقی اســت کــه در کشــورهای دیگر فیلمنامه نویســی و امکانــات الزم آن نبود. به عهــده یک نفر نیســت و گروه هــای فیلمنامه نویسی برای ســاخت یک فیلم یا مجموعه تشکیل و البته بحث پدرتان که روحانی بود! می شــود ،حتی اتاق های دیالوگ نویســی تشکیل مــی دهند ،دیالــوگ ها را می نویســند و فیلمنامه بــا این حســاب بــا گفتــه برخــی که ضعــف در نــه اتفاقا خانواده مشــکلی با یادگیری موســیقی بر همین اســاس نوشــته می شــود .اما در کشــور فیلمنامــه نویســی مــان را در نبود تعامــل میان نداشــتند؛ بــا وجود این خــودم به احتــرام آنان به بقیه در صفحه 63 ما یــک نفر به ناچار و اجبار شــرایط می نشــیند ،ســینماگران و اهالــی کتــاب مــی داننــد ،چندان ســراغ فراگیــری حرفــه ای 41ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 41 Kheradmand Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
صدای بلند موسیقی -فیلم و سکوت ادبیات در ایران مریمشهبازی تاکید دارد برای شــهرت به ســراغ سینما نرفته! در چنــد فیلم بازی کــرده ،حتی برای ایفــای نقش در فیلم «احتمال باران اســیدی» ســال گذشــته نامزد دریافت جایزه بهتریــن بازیگر نقش اول در جشــن انجمن منتقدان شــد اما با وجود این هنوز خــودش را بازیگر نمی دانــد .به موســیقی هم عالقه بســیاری دارد ،آن هــم از ســال هــای دور نوجوانــی، چنــد قطعه ای خوانده ،ســاز هــم مــی زند امــا خــودش را خواننــده نمی دانــد .تخصــص اصلی اش شــعر و شــاعری است .چند دهــه ســابقه فعالیت جــدی در حــوزه شــعر، تحقیــق ،پژوهــش و تدریس در دانشــگاه در رزومــه اش ثبت شــده اما مــی گوید برای شــاعری شــعر نگفته ! محمد شــمس لنگرودی از آن دســته شــاعرانی اســت که تجربــه فعالیت در عرصــه های مختلف فرهنــگ و هنــر به نامــش ثبت شــده ،حتی چند رمان بزرگســال و چنــد قصه ای هم بــرای کودکان نوشته اســت .او به تازگی در فیلم «دوباره زندگی» نقش مقابــل گالب آدینه را بازی کــرده ،فیلمی که شــانس حضور در جشــنواره فیلم فجر سال گذشته را پیــدا نکرد اما امســال اکران می شــود و شــمس لنگــرودی آن را کاری قابل تامــل می داند. او این روزها مشــغول بازنویســی آخرین نوشــته اش در حــوزه رمــان و همچنین بازبینــی نهایی دو مجموعه شــعر اســت که آنها را به احتمال بســیار ســال جاری روانه بازار کتاب خواهدکــرد .به بهانه فعالیــت هــای او در حوزه های یادشــده ،گفت و گویی با وی درباره ارزیابی اش از شــعر ،موســیقی و ســینمای معاصر داشــتیم که می خوانید.
تا به امروز در هیچ جشــنواره و جایزه ای شــرکت نکــرده ام و هرگز فیلمی را در جنشــواره ها ندیده ام .مگــر زمانی کــه فیلمی بــا بازی خــودم اکران شده باشــد و بنا بر دعوت و به حرمت دوستان در آن شــرکت کرده باشــم .از همین رو تنها دو مرتبه در جشــنواره ها شــرکت کرده ام و اطالعی از فیلم های جشــنواره گذشــته ندارم .البته در ایــن دوره در فیلــم «دوبــاره زندگــی» ،بــا خانــم گالب آدینــه حضور داشــتیم ،فیلم
یک شــاعر بود! بله و شــاید جالب باشــد که بدانید آن زمان هیچ تصمیمی به بازیگرشــدن نداشــتم ،اتفاقا در فیلمی که اشــاره کردید در نقش یک شــاعر تبعیدی بازی کرده ام .خوشــبختانه این فیلم بعد از 9سال اجازه اکــران گرفته اســت .شــاید باز هم شــرایطی پیش آیــد کــه در نقش شــاعر بازی کنــم ،اما بــه طور قطع هیچ گاه نقش شــاعری افســرده و غمگین که تــارک دنیا شــده و خــاف واقعیت اســت را بازی نخواهم کرد. پس مشــکلی با بازی در نقش شــاعر ندارید ،بلکه به تصور اشــتباهی که شــاعران را بــا آن به تصویر می کشــند ،نقد دارید! همیــن طور اســت ،اگر در فیلمی نقش شــاعری
محمد شمس لنگرودی از آن دسته شاعرانی است که تجربه فعالیت در عرصه های مختلف فرهنگ و هنر به نامش ثبت شده ،حتی چند رمان برای بزرگساالن و چند قصه ای هم برای کودکان نوشته است. بــه موقــع آمــاده شــد و آن طــور که بســیاری از دوســتان می گویند ،کار خوبی هــم از آب درآمده اســت ،منتهی بــه آن اجازه شــرکت در جشــنواره فیلــم فجر داده نشــد. ایــن فیلم در چــه ژانری اســت و شــما در آن چه نقشــی ایفا کــرده اید؟ در ایــن فیلــم نقش مقابــل خانم آدینــه را بازی مــی کنم .ما صاحب فرزندی هســتیم کــه برای او مســائلی رخ می دهد و داســتان فیلم را شکل می دهد. پــس نقشــی کــه در ایــن فیلم بــازی کــرده اید، ارتباطــی با شــاعربودنتان نــدارد؟ نــه! به هیــچ وجه تمایل نــدارم به عنوان شــاعر قــدرم بــه ســینما بگــذارم و ایــن کار بــه نظــرم سوءاســتفاده از موقعیت شــاعری ام به شمار می آیــد .عــاوه بر ایــن عالقه منــدم در نقــش های متفاوت بــازی کنم چرا که به ســینما عالقه دارم و برای شــهرت بــه ســراغ آن نرفته ام.
به من پیشــنهاد شــود که فعال بوده و گوشه نشین نباشــد قبول خواهم کرد ،نمی خواهــم خودم هم به تصورات اشــتباهی که درباره شــاعران ارائه شده دامــن بزنم .عــاوه بر این متن خــود فیلمنامه هم برایم از اهمیت بســیاری برخوردار است. طــی چند ســال اخیــر حضورتــان در هنــر هفتم پررنگ شــده ،به ویژه که قبــل از فعالیت جدی در عرصه شــعر ،ســودای بازیگری را هم در سر داشته اید .با این حســاب به عالقه ســال هــای نوجوانی و جوانــی تــان بازگشــته اید یــا بازیگــری برایتان حکم ســاعت اســتراحت ،آن هم بعد از چند دهه فعالیت ادبی جــدی دارد؟ هــر دو نکته ای که به آن اشــاره کردید ،در ارتباط با ورودم به ســینما نقش داشته اســت .شاید بتوان گفــت قدری به دنبــال تغییر فضــای زندگی حرفه ای و شــخصی ام بــوده ام .از ســوی دیگر ســینما یکــی از عالیقــی اســت کــه از دوران نوجوانی ام به ســراغ یادگیــری اش رفتم و آن را براســاس روش «استانیسالوســکی» فراگرفتــم و آن روزهــا چقدر عاشق «برشــت» بودم.
شــما نه تنها در عرصه شــعر ،بلکــه در حوزه های بازیگــری و موســیقی هم کار کرده اید .جشــنواره فیلــم فجــر را به تازگی پشــت ســر گذاشــته ایم، امــا ورودتان به ســینما بــا ایفای نقش بــه عنوان فیلم هــای آن را چطــور دیدید؟ 40ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 40 Kheradmand Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
ظریــف در یــک مصاحبه گفتــه بود :مــا مهربانی ایــران را در زمان کودتای نافرجام فراموش نمیکنیم. ایــران و ترکیه فرصــت های خوبی بــرای همکاری باهــم دارند .ایــران و ترکیه توافقی بــرای آتش بس در ســوریه امضا کرده اند و بحران ســوریه میتواند از طریق دیپلماســی حل و فصل شــود. ســوال اینجاســت که چه چیزی مقامــات ترکیه را وادار کرد چنین اظهارات متناقضی داشــته باشــند. نصــرت الله تاجیــک از دیپلمات های ســابق ایران در مصاحبــه با المانیتــور گفته :ترکیــه همه جنبه هایش را در بحران ســوریه از دســت داده است .با حمایــت از جنبش های ضد اســد به ویــژه داعش و تروریســت ها ،ترکیه یک قمار وحشــتناک کرد و شکســت خورد .اگرچــه برخی مذاکــرات محرمانه، جنبه ای از سیاســت حارجی است و هر کس نباید بــه دشــمنان و رقبایش اجــازه دهد که دســت باال را داشــته باشــند ،این فرضیه تئوریک درمورد ترکیه عمــل نکرد .سیاســت خارجــی آنها آشــفته و پر از هرج و مرج اســت . از ســویی دیگر معضــل دیگری که بایــد در نظر داشــته باشــیم ،ســطح باالی مبــادالت تجــاری و اقتصــادی بین ایران و ترکیه اســت .ایران ســومین مقصــد صــادرات برای ترکیــه اســت .در حالی که ترکیه برای ایــران چهارمین مقصد صادرات اســت. از ســویی دیگر براساس گزارش کمیســیون اروپایی ایران پنجمین شــریک بزرگ تجاری بــرای ترکیه به حســاب می آید. در این راســتا سعید لیالز اســتاد اقتصاد دانشگاه شــهید بهشــتی و کارشــناس امــوز اقتصــادی بــه المانیتور گفتــه :تحلیل های سیاســی باید از فیلتر روابط اقتصادی بگــذرد .دقیقا به همین دلیل تنش های ایران و عربســتان هر روز تشــدید می شود و تنــش های بیــن تهران و آنــکارا نمیتوانــد بیش از یک اندازه ای تشــدید شــود .چرا که اقتصاد ایران و ترکیــه کامال مکمل یکدیگر اســت. 39ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
از ســویی دیگر برخی بر این باورنــد که تا زمانی کــه تنش های ترکیه و اتحادیــه اروپا رو به افزایش اســت ترکیه بایــد به دنبــال سیاســت خارجی ای باشــد که هــم اعراب خلیج فــارس و هم ایــران را راضی نگه دارد .شــاید به همین دلیل ســران ترکیه در مقابــل اعــراب در کنفرانــس بحرین بــه ایران حمله کردند و بعــد در دیدار دو جانبه بر اهمیت افزایش همــکاری ها با ایــران تاکید کردند. در نتیجه ترکیه شــاید به ســادگی در تالش است که ایــران و اعــراب را همزمــان راضی نگــه دارد. بــا این حــال تئوری دیگــری نیز در ایــن بین قابل تصور اســت .این تئــوری حول دونالــد ترامپ می چرخد و رفتار ترکیــه را به نوعی توضیح می دهد. هاکی اوگور معــاون رییس مرکز مطالعات ایران در آنــکارا می گوید :سیاســت های منطقــه ای باراک اوباما رییس جمهور ســابق آمریکا طــوری بود که کشــورهای عربی و ترکیه احســاس کردند در جبهه مبــارزه علیه ایران تنها شــده اند و ایران و روســیه بــه بازیگــران اصلی درگیــری های ســوریه تبدیل شده اند. او اســتدالل میکنــد کــه بــه دلیــل اظهــارات دائمــی ترامــپ درباره تهدیــد ایران امــروز ترکیه و متحدانش احســاس میکنند که برخالف 6ســال گذشــته ،ایران دیگر در آســایش قبل نیست و زمان آن رســیده که شکست های گذشتهشــان را جبران کننــد .با این حــال تا زمانــی که ایــران و ترکیه به جــد با هم به ویژه در مســاله ســوریه عدم توافق دارنــد احتمــاال تنش های بیــن آنها فراتــر از یک سطح خاصی تشــدید نخواهد شــد .در واقع فارغ از بحث اقتصاد ،شــاید دلیل عــدم افزایش تنش ها وضعیت ســوریه باشــد که به طور قابل توجهی در ســال پیش تغییر کرده اســت و درخواست ها برای سقوط بشــار اســد کاهش یافته است المانیتور Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
39 Kheradmand
چرا ایران و ترکیه مدام باهم درگیر شده و سپس آشتی می کنند؟
روابط بین ایران و ترکیه با فراز و نشیب هایی همراه است. در 13فوریه رجب طیب اردوغان در سخنرانی ای در موسسه صلح بین المللی بحرین با گفتن این جمله بر آتش درگیری ها بین ایران و ترکیه دامن زد« :کسانی هستند که برای تجزیه عراق تالش میکنند .در عراق درگیری فرقه ای و قومی هست چرا که ناسیونالسیم فارسی فعال است». 38ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
روابط بیــن ایران و ترکیه با فراز و نشــیب هایی همراه اســت .در 13فوریه رجب طیب اردوغان در سخترانی ای در موسســه صلح بین المللی بحرین با گفتن ایــن جمله بر آتش درگیری هــا بین ایران و ترکیه دامن زد« :کســانی هستند که برای تجزیه عراق تــاش میکنند .در عراق درگیــری فرقه ای و قومی هســت چرا که ناسیونالســیم فارســی فعال اســت.ما باید سوریه را از این مســاله در امان نگه داریم و آنچه الزم اســت این اســت که کشورهای خلیــج فــارس با هــم متحــد شــوند چرا کــه ما نمیتوانیم عقب بنشــینیم و تماشا کنیم». بــه گــزارش «انتخــاب»؛ چنــد روز بعــد دز 19 فوریه مولــود چاووش اغلو وزیــر خارجه ترکیه در کنفرانــس مونیخ گفت ایران ســعی میکند عراق و ســوریه را به دولت های شــیعی تبدیــل کند .این مســاله باید متوقف شــود .ثبات و امنیت منطقه تنها از ایــن طریق ضمانت می شــود. هــر دو اظهار نظــر انتقادهایی بــود که متوجه ایــران بــود .همــان روز همزمان بــا صحبت های چــاووش اغلــو بهــرام قاســمی ســخنگوی وزارت خارجــه ایــران این اظهــارات ســران ترکیــه را بی اســاس خواند و گفــت :آنها باید بداننــد که ثبات و امنیــت منطقــه بــه خاطــر آنهــا و امپراتــوری رویاهایشــان بــه خطر افتاده اســت. یک روز بعد وزارت خارجه ایران ســفیر ترکیه در تهــران را در اعتــراض به اظهار نظــر های چاووش اوغلو و اردوغــان احضار کرد. جــواد ظریــف وزیــر خارجه ایــران نیــز در 24 فوریه گفت :دوســتان مــا در ترکیه حافظه شــان ضعیــف اســت .آنها ایــران را بــه به فرقــه گرایی متهم میکنند و یادشــان نیســت شــب کودتا چه کســی بــرای خاطر حکومتشــان که حتی شــیعه هم نبــود تا صبــح بیدار مانــد .آنها حافظه شــان بد اســت و با کســانی که با آنها مهربــان بوده اند قدر نشناســند. بــا ایــن حــال در حالــی کــه تنــش ها بیــن دو کشــور همســایه تشدید شده اســت نشست اخیر ســازمان همکاری هــای اقتصادی اکو در پاکســتان فرصــت خوبی بــرای هر دو کشــور بــرای کاهش ایــن تنش ها بــه وجــود آورد .در واقــع اول مارس حســن روحانی و همتای ترک او با هم در حاشــیه نشســت اکو دیدار داشــتند و بر اهمیت توســعه روابــط تاکیــد کردند بــه ویژه در زمینــه اقتصاد. همــان روز جاووش اوغلو در واکنش به انتقادهای
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
38 Kheradmand
تغییــر رویــه میدهند .آنهــا فقط تا یک مدتــی با دیگــر خروسهای حاضر در مرغــداری ،نگهبانی شــبانه میدهند اما «به مرور» این خصوصیاتشــان را فرامــوش میکنند و شــبیه مرغها میشــوند. خروس محلی ،خروس خراســانی ،خروس واینداوت و ویلســومر معروفترین آنها هســتند .قیمتشــان هــم۳۰ هزار تومان به باالســت .خروسهای ســفید و کاکل قرمــز هنوز هــم در کوچه مرغیهــای خیابان مولوی خریــد و فروش میشوند.  خروسجنگی ایــن خروسها به جای النــه در قلعه زندگی میکنند .دلیلش هم این اســت کــه از همــان اول میداننــد که باید یــک روزی مبارزه کننــد و در آن مبارزه یا
در ابتدا ،شــما باید یک خروس از یکی از ســه نژاد «وسترن» «الری» و «ژاپنی» انتخاب کنید. هــر کــدام از این ســه خــروس ویژگی متفاوتی نســبت به بقیه دارند .شــما در مرحلــه بعــد باید خروستــان را تربیت کنید ،بــرای او اســم بگذاریم و به ســاحهای مختلف مجهــزش کنید تــا در مراحل بعدی بفرســتیدش به جنگ رقبا! با هر پیروزی ســکه میگیرید .با قهرمانیهــای مختلف الماس میگیرید. بــه این ترتیب میتوانیــد خروستــان را آپدیت کنید .میتوانید زره و ســاح جدیــد برایش بگیریــد تــا برایتــان افتخارآفرینی کنــد .بازی خــروس جنگی، گرافیــک باالیــی دارد ،محیــط بازی جذاب اســت و صداگــذاری آن به بهترین شــکل انجام شــده .هیجان بازی هم به قدری باالســت که برای لحظاتی حس میکنیــد میان یک میــدان نبرد واقعی هســتید.
تا االن ،بازیهای کامپیوتری و موبایلی با موضوع خروس و متعلقات آن(!)کم نداشتهایم. انواع و اقسام «قوقولی قوقو» و «نجات تخم مرغ» تا این اواخر که یک شرکت ایرانی، بازی «خروس
جنگی» را برای اندروید و iosطراحی کرد.
بکشــند یا کشته شوند! میگوینــد ،یکــی از چیزهایی که آنهــا را تبدیل بــه جنگجوی خوبی میکنــد این اســت که وقتی هنوز جوجه هســتند روزی چند قطــره خــون را بــه وعــده غذاییشــان اضافه کنند. همــهی اینهــا برای ایــن اســت کــه نگــو ج خــروس نهایتــا در ســه بازی شــرکت کنــد و بعد هــم (احتمــاال) حین مســابقه میمیــرد. معروفترینشــان هــم همان خــروس الری خودمان اســت کــه بعضا بــرای شــرکت در خــروس بازیهــای خارجــی لژیونــر میشــوند. خروس الری ،نسخه موبایلی! تــا االن ،بازیهــای کامپیوتــری و موبایلــی با موضــوع خروس و متعلقــات آن(!)کم نداشــتهایم. انــواع و اقســام «قوقولی قوقــو» و «نجات تخم مرغ» تــا این اواخر که یک شــرکت ایرانی ،بــازی «خروس جنگــی» را برای اندرویــد و iosطراحی کرد.خروس جنگی یک بازی آنالین اســت که داســتان ســاده و شیرینی دارد؛ خروس شــما ،به دســتور شــاه ســرزمین خروسها مامور شــده تا در نقاط مختلف ســرزمین نظــم و امنیــت را برقرار کنــد و خروسهای شرور را ســر جایشان بنشاند. البته این بازی ،بخش رقابت هم دارد. شــما میتوانید در این بخش بــا خروسهای دیگــر رقابت کنید . 37ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ایــن را هــم اضافــه کنیم که خــروس جنگی بخاطر اســتقبال خوبــی که در داخــل ایــران از آن صورت گرفت ،بــه تازگی اولین بــازی ایرانی لقب گرفت که نســخه بین الملل آن ،تولید و به زبان انگلیســی منتشــر شــد.  گوشت خروس؛ بخوریم؟ نخوریم؟ جــدا اگر روی تابلوی یک فســت فود نوشــته شــده باشــد «خروس بریــان» ،اصال رغبتی بــه خــوردن آن پیدا میکنیــد؟ احتماال جواب منفی است. در کشــتارگاهها ،مــرغ و امــا بایــد بدانید که هم کشــته میشوند و وارد خروسهــا با بازار میشــوند. البتــه مســئول یکی از کشــتارگاههای اطــراف تهــران ،ایــن قضیــه را کامــا رد میکنــد و میگویــد کــه اصال هیچ خروســی ازمرغداری وارد کشــتارگاه نمیشــود .ایــن در حالی اســت که میگویند گوشت خروس خوشــمزهتر و زود هضمتر از گوشــت مرغ اســت. امــا اینکه مرغدارهــا از فروش خروسها خــودداری میگنند، شــاید بخاطر این باشــد کــه از خروسهــا برای جوجه کشــیهای بعدی اســتفاده میکنند. البته گوشــت خروس خوب اســت ،اما نه هر خروســی .خروسهای الری و جنگجو گوشت ســفت و سیاهی دارند. آنهــم بخاطــر استرســی اســت که موقــع مبــارزه به آنهــا وارد میشــود. Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
37 Kheradmand
سال سال خروس است
نقش خروس در زندگی ایرانیان!
ســال ،۹۶ســال خروس نامگــذاری شــده اســت .این حیوان اهلــی در ادوار مختلف نقش مختلفــی در زندگــی ایرانیــان
سینا ناصری
داشته چه زمانــی که حکم آالرم صبحگاهی را داشــته اند چــه حاال کــه در لیــگ خــروس هــای جنگــی شــرکت مــی کنــد. خروسهــا موجــودات عجیــب و غریــب و پیچیــدهای هســتند. موجوداتــی کــه زندگی پر فــراز و نشــیبی دارند و بر خالف ســینهای کــه همیشــه نیــم متــر جلوتــر از خودشــان حرکــت میکنــد؛ حتــی وقتهایــی کــه آموزششــان میدهند تا تا با همنوعشــان بجنگنــد و خون و خــون ریزی کنند .شــایعات زیــادی هم همیشــه در مــورد آنها گفته میشــود .اینکه خروسها اصــا وارد مرغداری نمیشــوند و قبل از آن غذای حیوانات خانگی دیگر میشــوند تا شــایعاتی در مورد تــاج خــروس کــه میگوینــد در تهیه سوســیس و کالبــاس از آن
حاصــل ذوق و قریحهی مثــا یــک مــرغ میا ند ا زنــد
صاحبشــان هستند! نــژاد مینیاتــور را کنــار یــک خروس الری .حاصــل میشــود یــک جوجــه ســیکس پــک و تــه ریش دار اما جنگجو و قلــدر!
خروستزئینی دماغ عملیها و آرایشــگاه رفتههــای ایــن عرصــه! ایــن نوع از ماکیــان ،فقــط بــرای چشــم و هــم چشــمی خوبنــد .همین. نــه قوقولی قوقــو میکنند ،نه بــه گربهها چشــمغره میروند و نه چیــز دیگر. اصــا آدم رویش نمیشــود بــه اینها بگوید خروس! بعضیهایشــان را اگر ببینید اصال تشخیص نمیدهیــد کــه این خروس اســت یــا مرغ عشــق! با جثههــای کوچــک و رنگهایی عجیــب و غریب. اگر یکیشــان را داخل قفس پرندههــای دیگر بگذارید، تحــت قطعــا الحمایــت یکی از آن الریهــا میشــو د . خــر و س ا بر یشــمی ، خروس اتریشی ،مینیاتوری و چنــد نــژاد دیگر در این دســته قرار میگیرند .قیمتشــان هم از ۵۰۰هــزار تومــن شــروع میشــود. 
خروسها موجودات عجیب و غریب و پیچیدهای هستند .موجوداتی که زندگی پر فراز و نشیبی دارند و بر خالف سینهای که همیشه نیم متر جلوتر از خودشان حرکت میکند؛ حتی وقتهایی که آموزششان میدهند تا با همنوعشان بجنگند و خون و خون ریزی کنند. اســتفاده میشــود .خروسهــا انــواع مختلفــی دارند. شــاید بیشــتر از ۱۰۰نژاد خروس باشــد که ما دو ســه گونهاش را در زندگیمــان دیده باشــیم .بعضی تزئینیاند .بعضیهایشــان حکم نگهبان مرغداری را دارند و بیشترشــان برای جوجه کشــی و این جور کارها اســتفاده میشــوند. خیلــی از خروسهایــی کــه دیدهایــم نــژاد اصلــی نیســتند و
36ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
خروس روستایی این خــروس اصیــل ترین نوع خروس اســت .تعامــل خوبی با دیگــر حیوانــات مزرعــه دارد اما وای بــه روزی که گربــهای نگاه ناجــوری بــه یکــی از عهــد و عیالــش بیانــدازد .به راحتــی و با چنــد حرکــت گریــهی گربهی نگــون بخــت را درمــیآورد .البته خروسهــای االن کــه در مرغداریهــا نگهداری میشــوند کمی
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
36 Kheradmand
هایم بــرای اجرا روی دیوارهای پل ســتاری انتخاب شــد .مــن با ســرمایه ای حــدود 15تــا 20میلیون تومان کارم را شــروع کردم .کارگاهــی اجاره کردم و با برادرم ســیامک که معمار اســت و بــرادر دیگرم روزبــه کــه در نصب این کاشــی ها متبحر اســت، کار را اســتارت زدم .برای انجام کار نیاز به استخدام 12تکنســین داشــتم تا بــا اســتانداردهای تعریف شــده ،کاشــی هــا را روی دیوارها نصــب کنند که آنها را هم اســتخدام کردم». اللــه اســکندری با مبلغی حدود 40تــا 50میلیون تومان که از ســازمان شــهرداری گرفته بــود ،کارش را شــروع کــرد« :این مبلغ در ســال 85بودجه قابل توجهی به حســاب می آمد .من تمــام هزینه های اجــاره کارگاه ،اســتخدام ،خرید وســایل و ابــزار را خــودم پرداخت کــردم و بعد به صــورت چکی در فاصلــه چند ماه مبلــغ قــرارداد را دریافت کردم. از پس کار مردانه برآمدم این هنرمنــد در ادامه صحبت هایش در خصوص پــروژه بزرگــی کــه کار کــرده اســت مــی گوید: «دیــواری کــه روی آن کار کــردم 250متر بود .بعد از آن ،قراردادهای دیگری هم با شــهرداری بســتم. آخرین پروژه ای که با ســازمان شــهرداری تهران کار کــردم برمــی گردد به خــرداد ماه ســال .93در این قــرارداد من قبول کردم کــه روی دیوارهای خروجی بزرگراه کردســتان از حکیم ،کاشــیکاری کنم« .طرح «آســمان پرســتاره» را برای ایــن کار در نظر گرفتم و یکــی از اتفاق های خــوب زندگــی ام اتمام این پروژه بود». الله اســکندری می گوید زمانی که می خواســت ایــن کار را شــروع کند خیلی ها بــه او گفته بودند نصب کاشــی روی دیوار به شــدت مردانه اســت و تو نمی توانی در این کار به جایی برســی ،اما خانم بازیگــر نظر دیگری دارد« :خیلــی از افرادی که من را می شــناختند گفتند کــه این کار ،زنانه نیســت. برخی از کارکنان ســازمان شــهرداری بــا تعجب از من پرســیدند شــهرداری تــا االن ایــن کار را به یک زن نســپرده اســت ،اگر می خواهی موفق باشــی بایــد خیلــی تالش کنــی .من هم نصیحت شــان را گــوش دادم (می خنــدد) و همه ســعی ام را کردم تــا پیمانکاری ایــن کار را بگیــرم و باالخره به همه نشــان دادم که از پس کار مردانه هــم برمی آیم». او مــی گویــد روزهای گــرم تابســتان و روزهای ســرد زمســتان را برای اینکه طرح هایش درســت و بدون اشــتباه روی دیوارهای این شــهر اجرا شــود، کار کرده اســت و این روزها وقتــی در خیابان ها و اتوبــان ها تردد می کند خوشــحال اســت که ایده هایــش رنگ دیگری به ســطح شــهر داده اســت: «مانــدگاری و اســتفاده از رنگ های شــاد یکی از شــاخصه هایی بــود که من در همــه کارهایم اجرا کردم .دیوارهایی که من کاشــیکاری آنها را به عهده داشــتم تا ماه ها از طرف خودم گارانتی می شــوند و جالب اســت که هیچ وقت مشــکل حــادی برای 35ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ایــن دیوارها ایجاد نشــده اســت .ایــن روزها که در ســطح شــهر رانندگــی می کنم زمانــی که برق کاشــی ها را مــی بینم که مانند روز اول شــان می درخشــند ،لبخند به روی لبــم می آید. به نظــر من هر کســی بخواهد ایــده ای را اجرا کند« ،می تواند» به شــرط این که خــودش را باور کنــد ،تا دیگــران او را باور کنند .عــاوه بر این ،به نظــر من جســارت وارد شــدن بــه کار هم خیلی مهم است». الله اســکندری می گوید از شــهرتش برای بســتن قراردادهایش اســتفاده نکرده اســت سوءاستفادهنکردم الله اســکندری متولد آذر 1354در تربت حیدریه است .در دانشــگاه آزاد اسالمی واحد تهران مرکزی در رشــته طراحی گرافیک تحصیل کرده است. کار در ســینما را بــا بــازی در فیلــم «متولد مهر مــاه» بــه کارگردانی احمدرضــا درویش در ســال 1378آغاز کرد .بیش از 10ســال کار در کنار استاد «حســن ماهر» هنر نقشــی را آموخته اســت. اســکندری عالوه بر کار در عرصــه های مختلف هنرهای تجســمی ،در رشته عکاســی نیز فعالیت مــی کند و موفــق شــده تاکنون نمایشــگاه های مختلفی نیــز در این زمینه برگزار کند .خانم بازیگر مــی گوید« :زمانــی که خبــر کار او روی دیوارهای خاکستری این شهر منتشر شــد ،برخی افراد سعی کردند دربــاره کار او بدون هیچ اطالعاتی حاشــیه ســازی کنند و گفتند که این بازیگر زن از شــهرتش برای بســتن قراردادهایش استفاده می کند و هیچ تجربه ای در ایــن زمینه ندارد». خانــم اســکندری در این بــاره می گویــد« :من یــک بازیگر هســتم .نه فقــط در ایــران بلکه در بیشــتر کشــورهای جهان زمانی که بازیگر هستی میزان شــهرتت با میزان معروفیت یک هنرمند در حــوزه هنرهای تجســمی متفاوت اســت .این یک مســئله عادی اســت ،مردم با چهره بازیگر بیشــتر آشــنا هســتند اما بازیگر هم برای خــودش کارها و شــغل هایی به جــز بازیگــری دارد .بازیگر هم دلمشــغولی هایی دارد .من پیــش از اینکه بازیگر شــوم دلمشــغولی هایی دارد .من پیــش از این که بازیگر شــوم عاشــق نقاشــی ،گرافیک و ...بودم. بــه خاطر عشــقی که داشــتم ســعی کــردم در این رشــته تحصیل کنــم ،کار کنم و فعال باشــم و خوشــبختانه موفق هم شــدم چون کاری که همه مــی گفتند نمــی توانــی انجــام بدهــی را انجام دادم .قبــول دارم که شــهرت بازیگــری هم در این کار کمکــم کــرد اما حتی اگــر بازیگر نبــودم هم یــک روز روی ایــن کار را انجــام مــی دادم و هنر مانــدگار کاشــیکاری را در ســطح شــهر زنده می کــردم .مهمترین مســئله بــرای من این اســت که اعتقــاد دارم در حرفه هنرهای تجســمی که ســال هــا برایش تالش کــردم ماهر هســتم». همشهری سرنخ Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
35 Kheradmand
تهران ،مملو از هنر الله اسکندری
خاطره علی نسب یعنی اصال امکان ندارد که در ســطح شــهر تهران تــردد کرده باشــید و برق کاشــیکاری هــای زیبای برخــی از اتوبان هــا و پل های این شــهر نگاه تان را بــه خــودش خیره نکرده باشــد .الله اســکندری اولیــن پیمانکار زنی اســت که ســال هــا قبل برای تغییر رنگ خاکســتری این شــهر ،قدم برداشــت و پــای میز قرارداد با ســازمان شــهرداری نشســت و موفــق شــد دیوارهای بــی روح و خاکســتری این شــهر را با ایــده هایی خالقانــه رنگ کنــد و برای خودش هم درآمدزایی داشــته باشــد .اسکندری در این مصاحبه از موفقیتش در این مســیر و سدهایی کــه در مقابــل پایش بود ،مــی گوید.
مسئوالن در میان گذاشتم .در آن زمان ،کار بازیگری ام هــم به خوبی جلــو می رفت بــه همین خاطر مشــکل مالــی نداشــتم .فقــط دلم می خواســت ایــده ای را که در ذهن دارم برای همشــهری هایم اجــرا کنم .بــه همین خاطــر به ســاختمان اصلی شــهرداری در خیابــان بهشــت رفتم و در جلســه های مختلــف با چند نفر از مســئوالن در این باره صحبــت کردم».
طرح هایم راجدی نگرفتند اللــه اســکندری مــی گویــد در ابتــدا برخــی از مدیــران زیاد طرح هایش را جــدی نگرفته اند و به وضوح گفتــه اند که با رنگ و لعاب مشــکل دارند امــا تعدادی دیگر از مســئوالن که عالقــه ای به نو شــدن متدهای زیباســازی در سطح شــهر داشتند، ایــده های او را بررســی کردنــد« :در آن زمان روی بیشــتر دیوارهای شــهر نقاشــی دیده می شد .من برای مســئوالن توضیح دادم که نقاشی اثر مناسبی بــرای دیوارها نیســت .حتی اگر بهتریــن نقاش ها هــم روی دیوارهای شــرح طــرح بزننــد ،چند ماه بعــد به خاطــر شــرایط آب و هوایــی و دودی که در ســطح شــهر اســت ،دیگر خبــری از آن طرح و رنگ اولیــه نخواهد بود .برایشــان توضیح دادم که هنر کاشــیکاری یــک تکنیک ماندگار اســت و می
رنگی به دل سیاه شهر مــی گویــد ســال ها پیــش زمانــی که هنــوز به دانشــگاه نرفتــه بــود به فکــر طرحی نــو و ایده ای خالقانه برای دیوارهای خاکســتری شــهر تهران افتــاده بود« :هــر بار کــه در خیابان هــا و اتوبان ها تــردد می کردم و بــه دیوارهای شــهر نگاه می انداختم دلم می لرزید .دوســت داشــتم شــهرم از ســیاهی که به خود گرفته به ســمت شــادی تغییر رنگ دهد .بعــد از گذراندن دوران دانشــگاه طرح هایــی کــه در این خصــوص در ذهن داشــتم را با 34ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
توان ســال های ســال دیــوار را با همــان طرح در سطح شــهر نگه داشــت .عالوه بر اینها ،کاشیکاری 1000ســال قدمت دارد و شما چرا قدمی برای این که ما هم در ســطح شــهرمان ،چنین آثار ماندگاری داشته باشــیم برنمی دارید؟» با گذشــته نزدیک به ســه ســال از مطــرح کردن ایــن طرح ها با مســئوالن شــهرداری ،اســتارت کار الله اســکندری در سطح شــهر زده شد« :سال 86با من تمــاس گرفتند و گفتند بهتر اســت با دقت در ســطح شــهر ،دیوارها را بررســی کنم و هر دیواری که برای کاشــیکاری مناســب اســت به آنها معرفی کنم و مبلغ پیشــنهادی ام را برای انجــام آن کار به مســئوالن ارائــه دهم .خوشــحال بودم کــه موفق شده ام به عنوان پیمانکار روی یکی از ماندگارترین تکنیک هایی که دوســت داشــتم کار کنم». مجموعه پل ستاری این بازیگر بیــن همه دیوارهای شــهر ،دیوارهای اتوبان همت و مجموعه پل ســتاری را به مسئوالن معرفــی کــرد و گفت می تواند بهترین کاشــیکاری هــا را روی دیوارهای این مجموعه پل ها به تصویر بکشــد« :برای شروع کارم منطقه 5را انتخاب کردم. در آن زمان شــهردار آن منطقه ،بــه خوبی ایده ها و طرح هایم را شــنید و بررســی کرد و یکی از طرح
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
34 Kheradmand
موفقیتی بزرگ برای عارف محمدی
رکود بازار بســیاری از رشــتههای صنایعدستی و از دســت دادن شــغل بســیاری از افراد در این حوزه شده اســت .این موضوع سبب به فراموشی سپردن بســیاری از رشــتههای صنایعدســتی اســتان شده اســت که با تالشهــای انجامشــده از ســوی اداره عــارف محمــدی فیلمســاز و منتقد ســینمایی کل میراث فرهنگی تعداد شــاغالن و تولیدکنندگان شــناخته شــده ای در جامعه ایرانیان کانادا است. محصــوالت صنایعدســتی در اســتان رونــد روبــه او در ســال ۱۹۹۹بــه کانادا مهاجرت کــرد و از آن رشــدی را داشته است. زمــان نقــش پررنگی در معرفی و نقــد فیلم های معاون صنایعدستی میراث فرهنگی ،صنایعدستی و گردشــگری چهارمحــال و بختیــاری گفــت :بــا ایرانــی بــه ایرانیــان کانــادا ایفــا کرده اســت .او برنامهریزی در راســتای تقویت ظرفیتهای تولیدی همچنین بنیان گذار گــروه فرهنگی و هنری موج و تجاری صنایعدســتی و ارتقای صادرات و توســعه نو اســت که جلســات نقــد و بررســی و آموزش صنایعدســتی اســتان ســعی در رشــد همهجانبه ســینما برای عالقمندان در شــهر تورنتو برگزار می صنایعدســتی تا پایــان افق ۱۴۰۴در اســتان داریم .کنــد .آخریــن مســتند او بازمانــده ای از ماگادان بــه هــر روی با توجــه به اینکــه این هنــر کام ًال ( )۲۰۱۴جوایــز متعــددی همچــون بهترین فیلم منسوخشــده اســت و خبری از پارچههــای پنبهای مســتند تلویزیونی رســانه های قومی کانادا را به اصل ســنتی نیســت ،جوانــان کشــور میتوانند با خود اختصاص داده اســت. عارف محمــدی یکی از ایرانیان باســابقه تورنتو فراگیــری این هنــر زمینه تولید پارچههــای پنبهای اس ــت که همی شــه در م طبو عات ای ر انی تو رنتو و ســنتی را فراهــم و بــا ایجــاد خالقیــت در تولید همچن یــن م حافل ه نری ای ر انی ــان به طور دا وطل بانه و ب پارچه ســنتی ،زمینه تولید و فروش صنایع دستی و کنــد .ایــن خصلت واالی او باعث شــد تا امســال ج دون هیچگونه چشمداشــتی همــکاری و همیاری می ایزه اشــتغال خود را ایجــاد کنند. موثــر داوطلبانــه در بیــن کامیونیتی های تورنتوی و تقدیرنامه نخســت وزیر انتاریو بــرای انجام کارهای بــ در عصــر مــدرن و تکنولــوژی همچنان کســانی زرگ در تاریخ ۱۲آپریل ســال ۲۰۱۷با دســت خود خانم بوده کــه به دنبال خرید محصوالت ســنتی و اصل کاتلین وین به ایشــان اهدا شــود. هســتند که بایــد از این ظرفیت اســتفاده و زمینه خردمنــد بــرای این هنرمند هنردوســت کــه در اعتـ ـای فر هنگ ای ر انی ــان تو رنتو کو شــا ب وده اس ــت آرزوی احیا محصوالت دســتی منســوخ شــده اســتان از موفقیتهای روزافــزون دارد. جمله متقــال بافــی را فراهم کرد.
33ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
33 Kheradmand
بررسی هنرهای فراموش شده ایران
«متقال» آب رفت!!
شهرکرد « -متقال بافی» هنر دستی چهارمحال و بختیاری حدود شش دهه است که در این استان منسوخ شده و پارچههای صنعتی بازار هنر نساجی سنتی را کساد کرده است. صنایعدســتی هــر قــوم و ملتی ،معــرف ذوق و خالقیتهــای آنــان در پاســخ بــه نیازهــای مادی و معنــوی در مرحله مشــخصی از تاریــخ و تجلی ویژگیهــای فرهنگــی و مظهر تمدن انســانهای هــر جامعــه درگذر تاریخ اســت. اســتان چهارمحال و بختیاری یکی از اســتانهای تاریخــی و قدیمــی کشــور اســت که مهــد تولید بســیاری از صنایعدســتی کشور به شــمار میرود. عشــایری بــودن این اســتان و وجــود منابع اصلی تولیــد صنایعدســتی در این اســتان موجب شــده اســت که مــردم ایــن اســتان از دیربــاز در تولید صنایعدســتی فعالیــت کنند. ایــن اســتان ب هواســطه داشــتن مراتع سرســبز و وجود علوفه فــراوان در طبیعت مرکــز پرورش دام ســبک بوده و همین امر موجب شــده اســت که این اســتان یکی از مهمترین تولیدکنندگان پشــم و پوســت در کشور محســوب شود. وجــود پشــم ارزانقیمــت و چرم موجب شــده اســت کــه بیشــتر صنایعدســتی ایــن اســتان در حوزه نســاجی و بافتها قرار گیرد .صنایعدســتی بختيــاری فقط انــواع بافتها را شــامل میشــود و تقریبــاً اغلب زنــان و دختــران ايلياتی بــا آنها آشــنايی دارند. صنایعدســتی چهارمحال و بختیاری شامل متقال، قالــی ،خرســک ،ســیاهچادر ،چوقا ،مــوج ،وريس، قفــل ،گیوه ،محصــوالت نمدی و ...اســت و در این میان مهد متقال بافی اســتان چهارمحال و بختیاری بــوده که در حال حاضر این هنر دســتی منســوخ شده است.
منسوخشده است. علــل رکــود و مهمتریــن چالشهای پیــش روی احیــا :ورود پارچههــای ارزانقیمت بــا جلوههای زیبــا و متنوع ارائــه راهکارهای حفــظ و احیاء :آمــوزش متقال بافــی و معرفــی این هنر بــرای بافتن متقــال زنان بختیــاری از پنبه گیاهی پارچــه تولید میکردنــد ،به اینگونه کــه ابتدا پنبه خــام را از اســتان همجوار(اصفهان) تهیه و ســپس بــا ابزاری بــه نام «چله» آن را میریســیدند و آن را تبدیل بــه نخ پنبــهای میکردند. ســپس با پنبه نخی و بهرهگیری از دســتگاه متقال بافــی آن را تبدیــل به پارچه میکردنــد و هنگامی پارچــه تولید میشــود با پارچــه تولیدشــده انواع لباسهای بهاری و تابســتانی بــرای اعضای خانواده خــود میبافتند. لباسهــای دوختهشــده بــا متقال شــامل دامن، روســری ،چــادر ،پیراهــن زنانــه و مردانه ،شــلوار مردانــه و ...بوده اســت. مــردان بختیاری بــا بهرهگیری از هنر زنان اســتان چهارمحــال و بختیــاری پوشــشهای گیاهــی در تابســتان و بهــار به تــن میکردند که ســختی کار مزرعــه و دامــداری را بــرای آنها کاهــش میداد. متقال بافی در چهارمحال و بختیاری منسو خ شد کارشــناس صنایعدستی و بازرگانی اداره کل میراث فرهنگــی اســتان چهارمحــال و بختیــاری در ایــن خصوص گفت :متقال بافی در گروه نســاجی سنتی طبقهبندی شــده کــه از ایــن هنر پارچــه پنبهای تولید میشــده است. محمدرضــا طاهر پــور ادامــه داد :حرفــه متقال بافــی مخصــوص بانــوان چهارمحــال و بختیاری و توســط یک دســتگاه کــه دارای پدال بــوده بافته میشــده اســت .ماده اولیــه متقال پنبه بــوده که از منطقــه لنجان اصفهــان به اســتان چهارمحال و بختیــاری آورده و توســط ابزاری به نــام چله به نخ تبدیــل میشــده و این نخ بــا دســتگاه «وردی» یا «پدالــی» بــه پارچــه تبدیل میشــده اســت .زنان بختیاری با بهرهگیــری از پارچه پنبهای تولیدشــده لباسهــای بهــاری و تابســتانی برای همــه اعضای خانــواده میدوختند. علت منســوخ شــدن این هنــر در اســتان ورود
نام هنر :متقال بافی شــهر زادگاه هنــر :همه شــهرهای و روســتاهای چهارمحــال و بختیاری معرفــی کوتاه هنر :متقال نوعی پارچه اســت که بــه دســتزنان بختیاری تولیــد میشــده و از این پارچــه تنپوشهــای بهاری و تابســتانی برای همه اعضای خانواده دوخته میشــده اســت. بیشــترین کاربری :بــرای دوخت انــواع لباسهای بهاری و زمســتانی اعضای خانواده در چهارمحال و بختیاری اســتفاده میشده است. هنرمندان به نام این عرصه :زنان بختیاری وضعیت فعلــی این هنر در اســتان :بهطور کامل 32ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پارچههــای صنعتــی بــا جنسهــای متفــاوت و رنگهــا متنــوع بوده اســت که موجــب کمرنگ شــدن ایــن هنــر دســتی در اســتان چهارمحال و بختیاری شــده اســت هماکنــون حــدود ۵۰تا ۶۰ســال اســت کــه این هنــر در ایــن اســتان منسوخشــده اســت .علت منسوخ شــدن این هنر در اســتان ورود پارچههای صنعتی بــا جنسهای متفــاوت و رنگهای متنوع بوده اســت کــه موجب کمرنــگ شــدن این هنر دستی در اســتان چهارمحال و بختیاری شده است. کارشــناس صنایعدستی و بازرگانی اداره کل میراث فرهنگی اســتان چهارمحال و بختیــاری عنوان کرد: تغییــر الگــوی مصــرف و بهرهگیــری از تنــوع در محصــوالت پوشــیدنی موجب شــده کــه این هنر کام ًال در اســتان چهارمحال و بختیاری منسوخ شود. معــاون صنایعدســتی میــراث فرهنگــی اســتان چهارمحــال و بختیاری نیــز در این زمینه با اشــاره به منســوخ شــدن رشــته متقــال بافی در اســتان چهارمحــال و بختیــاری ،افزود :متقــال بافی هنری بوده اســت که زنان اســتان چهارمحــال و بختیاری بــا بهرهگیری از پنبه خــام تولید پارچــه و نیازهای پوشــاکی خود تأمیــن میکردند. مــردم چهارمحــال و بختیاری ب هواســطه شــرایط توپوگرافی خاص و نبود امکان زیاد برای مســافرت بــه نقــاط مختلف کشــور تمــام نیازهای خــود را تأمیــن میکردهاند کــه مهمتریــن آن تولید پارچه پنبهای بوده اســت. مــردم چهارمحــال و بختیاری ب هواســطه شــرایط توپوگرافــی و خــاص وعــدم امکان زیاد مســافرت بــه نقــاط مختلف کشــور تمــام نیازهای خــود را تأمیــن میکردهاند کــه مهمتریــن آن تولید پارچه پنبهای بوده اســت .امروزه صنایعدســتی در جهان در حــال تبدیلشــدن بــه منبــع اقتصادی اســت ولی در کشــور ایــران به دالیل گوناگــون از ارزش و جایگاه واقعی خود فاصله گرفته اســت .متأســفانه افزایــش مهاجــرت از روســتا به شــهرها و گرایش مردم به مشــاغل واســطهای سبب شــده است که صنایعدســتی بهدســت فراموشی ســپرده شود. وی تصریــح کرد :این فراموشــی از بین بردن هنر- صنعت نیســت بلکه فراموشی فرهنگ و اعتقادات مردمان این اســتان است. وی گفت :ورود کاالهای خارجی به کشــور ســبب
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
32 Kheradmand
بودند ،امــا با توقف معالج ٔه بیماران ی که از بیمــاری العالج رنج می زندگ ی مــی کننــد .زمان ی بردند موافــق بودند .رومی ها نگرش آزادتری نســبت به یونانی ها میرســد کــه رنــج و درد در رابطه با آتانازی داشــتند.در روم قدیم بچه های ی که با مشــکالت حاصــل از بیمــاری العالج فیزیکــ ی بــه دنیا مــ ی آمدند براحت ی توســط پزشــکان کشــته می هــر گونه کیفیت و معن ی شــدند بــه این باور که با مــرگ زودرس از درد و رنجــ ی که در طول را از انســان میگیــرد زندگ ی نســیب این بچه ها می شــود کاسته خواهد شــد .از طرفی، و دیگــر حتــی خدمــات تفکــرات یهودی و مســیح ی کامــا مخالف هرگونه رفتــاری بر ضد تســکینی و داروهای آرام زندگــ ی بودند ،و هســتند .اما امــروز ،بحث در رابطه بــا آتانازی به بخــش نیز چاره ســاز منظــو ر نیســتند .حال آنکه انجــام یا کیفیــت زندگــ ی به انجــام ندادن آن نیســت ،زیرا در بســیاری از کشــورهای هــر طپــش قلــب خالصه دنیــا از جملــه کانادا آتانــازی یا «مرگ خــوب» انجام می می شــود یا خیر بســتگی شــود .در کانادا این عمل بصــورت «غیر فعال» انجام می فرد بیمــار دارد که بایــد تعریفــ ی دقیق از بــه شــود بدین منظور که با توافق خانواده توســط قطع چگونگ ی کیفیت زندگ ی خود داشــته باشد .خدمات تسکینی درمان ســرعت مرگ را افزایش مــی دهند ،و یا در برخ ی شــرایط کیفیت زندگــ ی فرد بیمار و اطرافیــان او را در شرایطی خاص پزشــک معالج دانش و بطور نســبی بــاال می برد .اما ،در بســیاری از شــرایط خدمات امکانــات الزم برای خودکشــ ی را در تســکینی نه تنها تســکینی به بیمار و اطرافیــان او نخواهد داد، اختیار فرد بیمار قــرار م ی دهد تا بلکــه فقط با اضافــه کردن چند هفته و در بهتریــن آن چند ماه بیمــار بتواند بــه درد و رنج خود طــول عمــر ،به درد و زجری کــه فرد بیمار می کشــد می افزاید. پایان دهد .اما بســیاری از فعاالن عموما اندیشــیدن به مســائل روزمر ٔه اخالق ی بیشــتر شهودی اجتماعــی بدنبــال قانونــ ی کردن اســت .در زندگ ی معموال پیش بین ی نتایــج حاصله از موضوعات «آتانــازی فعال» ،که در آن پزشــک اخالقــ ی بســیار پیچیده و دشــوار اســت و به راحتــ ی نمیتوان مســتقیما باعــث مــرگ بیمــار مــی شود ،هستند. دســت آوردهای هر رفتاری را مورد محاســبه قرار داد .بســیار احتمال اســتدالل های گوناگونی بــر علیه آتانــازی وجود دارد .بعنــوان مثال این خطر می رود که انســان ها تصمیمات اخالق ی را بر اســاس خشــم، مخالفان اعتقاد دارند که اگر آتانازی آزاد شــود سیستم درمانی در یک "سرازیری تــرس ،انتقام ،کینه ،سراســیمگی ،رقابت ،طمع ،و حتا انگیزه های جنســی بــ ی ثبات" قــرار خواهد گرفــت .منظور از "ســرازیری ب ی ثبات" این اســت که بگیرنــد .بــرای همیــن بســیاری از فیلســوفان از جمله ریچارد هیر اســتاد فقط بیماران العالج نیســتند کــه آتانازی بر آنها اعمال خواهد شــد ،بلکه دایر ٔه فلســف ٔه اخالق در دانشــگاه آکســفورد بر این اعتقاد بودند که بهترین راه این گســترده تری از انســان ها را شــامل خواهد شــد .هرچند حامیــان آتانازی بر اســت که یک ســری اصــول اخالق ی تثبیت شــده که بطور تدریجــ ی ط ی قرن این باور هســتند که با وضع یک ســری هــا توانســته انــد بهتریــن راه حل ها قوانین ،شــروط ،و رهبرد های تعریف بمنظور ایجــاد بهترین نتایج اخالق ی را و وظیفه یک کیفیت، یک نقادانه تفکر شــده میتــوان جلوی ســ ٔو اســتفاده ارائه دهند ،توســط مردم اتخاذ شوند. از آتانــازی را گرفت ،امــا تجربه ثابت نوعی رویکرد نسبت به جهان و نسبت به هر امــا ،آیا دنبــال کردن یک ســری اصول کرده که بســیاری از پزشــکان با توجه تعریف شــده که به عبارتــ ی "امتحان به تشــخیص فردی مــی توانند این کار چیزی است که در خدمت زندگ ی و در خدمت خودشــان را پــس داده اند" بــاور کور را بــه منظور گوناگــون (کنترل مخارج ،برداشتن موانع فلج کننده از سر راه زندگی کورانــه و عدم قبول مســئولیت تلق ی و غیــره) بر روی بیمــاران انجام دهند. نمیشــود؟ آیا به قول ســقراط ،زندگ ی فردی و اجتماعی است. دکتــر کارلــوس گومز و دکتــر هربرت بدون آزمودن آن ،ارزش زیستن را دارد؟ هندیــن با توجه به تحقیق گســترده ای مطمئنــا منظــور ســقراط از «آزمــودن کــه در هلند انجام دادند (ســال )۲۰۰۰به این نتیجه رســیدند که هیچ قانونی زندگــی » حرف زدن نقادانه یا عمل کردن نقادانه نیســت ،بلکه «تفکر نقادانه» نمیتواند جلوی ســ ٔو اســتفاده از آتانازی را بگیــرد .بدین ترتیب توجه مخالفان دربار ٔه اصولی اســت که بســیاری از امــور زندگ ی ما را در اختیــار دارند .تفکر آتانــازی بــر روی ارائه خدمات به منظور باال بردن ســطح کیفــی زندگ ی بیمار نقادانــه یک کیفیــت ،یک وظیفه و نوعی رویکرد نســبت به جهان و نســبت اســت .یک ی از بحث های ی کــه امروز بر علیــه آتانازی وجــود دارد بحث ارائه بــه هر چیزی اســت کــه به هیچ وجه معن ی دشــمنی ،یا منف ی گرایــی ،یا پوچ خدمــات تســکین دهنــده (پلیه--تیو کر) بــه بیمــاران در حال مرگ اســت .گرایــی و امثالهــم نمی دهد ،بلکه بــر عکس ،تفکر نقادانــه در خدمت زندگ ی خدمات تســکین دهنده روش ی برای کم کردن درد فیزیکی ،فشــار روانی ،و در و در خدمــت برداشــتن موانع فلج کننده از ســر راه زندگ ی فــردی و اجتماعی صــورت نیــاز آرامش معنوی به بیمــار در حال مرگ و خانواده او اســت .هدف اســت .در ایــن مقاله به موضــوع آتانــازی و دو بحث «تقــدس» و «کیفیت» اصلــ ی از ایــن رویکرد باال بردن کیفیــت زندگ ی فرد بیمار اســت .بحث ی که در زندگــ ی پرداختــم و بحــث هایــ ی را بمنظور نقض اســتدالل های ی که توســط اینجــا دارم در رابطــه با «کیفیت زندگی« شــخص ی اســت کــه حداکثر تا چند منتقدیــن آتانازی وجود دارد ارائــه دادم .با وجود اینکه اینگونه مباحث اخالقی ماه دیگر بیشــتر زنده نیســت .کیفیت امری درون ی اســت که به هیچ وجه از تا زمان ی که بشــر وجــود دارد مطرح خواهند بود ،اما اندیشــیدن به آنها نوعی محیــط بیرون نمیتواند اعمال شــود .کســان ی را می بینیم یا دربــار ٔه آنها می از آزادی را برای انســان بــه ارمغان می آورد که بتواند بهتریــن انتخاب را برای خوانیــم کــه با توجه به ثــروت کالن ومحیط کامال مرفــه در اوج پوچی زندگی خود داشــته باشــد .زمان ی خواهد رســید که باید تصمیمات جدی برای زندگی می کنند و زندگیشــان عاری از هرگونه کیفیت اســت .بلعکس ،کسان ی هستند خــود و یــا عزیزانمان بگیریم ،بهتر اســت بــا آگاهی و دانــشباورهای فعلی که با داشــتن هدف ،عشــق و امید به زندگ ی با بهترین حال و شــادابی خاصی خــود را قوی تــر و یا آنها را بــااصولی جدیــد جایگزین کنیم. 31ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 31 Kheradmand Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
آتانازی :زندگی حق است نه اجبار فرشید رشیدی فر وبالگ آزادی درون
rashidifar@hotmail.com
بیماری! رنج! درد! و در نهایت مرگ! بــا چــه کلمات منف ی و نــا امید کننده ای این مقاله آغاز شــد! امــا امید دارم پایان این مقاله دریچه ای از امید برای شــما بگشــاید .امیدی که واهی نیســت و بــا توجــه به آگاه ی و انتخاب حاصل می شــود .امید به زندگــی! و در جایی کــه دیگر هیچ امیدی به زندگ ی نیســت ،امید بــه نبود رنج. همیشــه آغاز هر چیزی از کمترین و ناقص ترین شــکل آن شــروع می شود. شــروع زندگــ ی موجودی که قــرار اســت در آینده «انســان» بشــود را از بدو تولد تجســم کنیــد .از زمان ی کــه او به دنیا مــی آید باید چندین بهــار بگذرد تــا بتوانــد روی پای خود بایســتد و بدون نیــاز به کمک دیگــران ،زندگ ی کند. در واقــع زندگــ ی او از هیچ آغاز می شــود و او را در مســیری قرار می دهد که باید یاد بگیــرد تقدیر او بر اســاس انتخاب های او شکل میگیــرد .او هرچه بزرگتر و آگاه تــر می شــود پاهایش و ذهنــش محکــم تــر بــر زمین می چســبند و متوجه ســخت ی و رنج ی که در نهاد زندگ ی وجود دارد می شــود. یــاد میگیــرد کــه راه رفتن بر روی زمین ســخت است، پس چــاره را یا در تحمل آن می بیند یــا در فــرار از آن. در تحمــل رنج یــا از پای در م ی آید و تبدیل به انســانی افســرده و نا امید می شــود و یــا رنــج او را تبدیــل بــه انســان ی میکند کــه با امید و عشــق زندگــ ی کنــد ،زیرا در امید و عشــق اســت که از زجــر و درد زندگ ی کاســته می شــود .در فــرار از رنج او یا متوســل به اوهام می شــود و یا در پســت ترین شــکل با حقارت خود را از بین می بــرد .در این تالطــم زندگــی ،او چــه بر روی زمیــن راه برود و چــه در هوا غوطه ور باشــد در نهایــت زندگ ی او با آخرین بازدم تمام می شــود .اما در بســیاری از شــرایط آخریــن بازدم می تواند یک رهایی و آزادی برای کســ ی باشــد کــه مدتی را در بســتر بیماری العالج ســپری کرده و چه بســا هر لحظه از «زندگی » را نفرین کرده اســت .تنها در آن شــرایط ســخت اســت که می توان متوجه شد تقدس زندگ ی توهمی بیش نیســت. تقــدس یک واژ ٔه مذهب ی اســت کــه از دید من به اشــتباه بــه واژ ٔه «زندگی« پیونــد خــورده اســت .فقط کاف ی اســت گذری به جنــگ های ی کــه از آنها به نــام «جنــگ های مقــدس» یاد شــده بیاندازیم ،آنــگاه متوجه می شــویم که اگــر تقدس زندگ ی بــرای حفظ آن اســت پس هدف از جنگ هــای مقدس در چه بــوده؟ آیــا تناقصی که بیــن «جنگ مقدس» بــا «زندگ ی مقــدس» وجود دارد حاک ی از آن نیســت که تقدس امری نســبی اســت؟ حتا اگــر فرض بر این 30ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
باشــد که زندگ ی مقدس اســت ،ســئوال ی که پیــش میاید این اســت که زندگی برای چه کســ ی مقدس اســت؟ آیا زندگ ی برای من و شــمایی که زنده هســتیم تقــدس دارد یــا برای مردگانی که دیگر اینجا نیســتند؟ گمــان نمی کنم مردگان پشــیزی بــرای تقــدس زندگــ ی ارزش قائل باشــند ،چــون دیگر زنده نیســتند. بنابرایــن ،باور به تقــدس زندگ ی باوری یــک بعدی از دیدگاه ما زندگان اســت کــه بنا به شــرایط مکان و زمان تغییــر میکند .ارتباط کلم ٔه تقــدس به زندگی بــ ی آنکــه از زندگــ ی و رموز آن بگوید بیشــتر یک ذهنیت را نشــان می دهد، ذهنیتــی که ما انســان ها را تحت آســایش ذهن ی مجموعه ای پــاک و منزه به نــام «زندگی » قرار می دهــد .در واقع باور به «تقدس زندگــی » مبهم بودن آن را بــرای ما تبدیل به ایجــاد امنیت روان ی میکند .جالب اینجاســت که چگونه ایــن ذهنیت با بســیاری از رفتارهای ما انســان ها در ضدیت اســت. بــه نظــر من ما انســان ها خودمحــور تر از آنیم کــه بخواهیم بــرای زندگی تقــدس قائل شــویم .حیوانی را می کشــیم تــا از آن تغذیه کنیم و در وحشــی ترین حالت انســان ی را می کشــیم چون فقط با عقاید ما مخالف بوده اســت! بنابرایــن ،تقدس زندگ ی به معن ی "حفظ آن" و "پــاک و منزه بودن آن" ذهنیتی پــوچ و عــوام فریب اســت کــه هیــچ گونــه قابلیــت اجرایــی ندارد .شــاید بحث پیــش بیایــد کــه ســنجش خوب بودن چیزی بســتگی بــه حداکثــر خوبــ ی و فایــده برای حداکثــر تعداد اشــخاص را دارد .بعنــوان مثــال ،اگــر یــک گوســاله کشــته می شــود ،در عوض چندیــن نفر از گوشــت آن مــی خورنــد و زنــده مــی ماننــد .و اگــر فــردی یــا گروهی کشــته می شــوند، در عــوض یک ســری اصول و ارزش هــای باالتری حفظ شــده اســت کــه بــه نفع اکثر مردم جامعه اســت .با وجود اینکــه این دو مثال از بعــد اخالق ی با هم متفاوت هســتند ،اما عــدم تقدس زندگــی و رفتار بر ضد زندگــ ی را در هــر دوی آنها می توانیم مشــاهده کنیم .هر چنــد در مثال دوم عدم انســانیت و توحش نیــز اضافه بر عدم تقــدس مطرح اســت .از آن روی، اگــر زندگ ی به معنــای خود کلمه قابل ارزش باشــد هیچ موجــودی را نباید به هــر دلیل ی از بین بــرد .اما ،قبول اینکــه «زندگ ی تحت شــرایط خاص مقدس» اســت مــی تواند به واقعیت دنیای ما انســان هــا نزدیک تر باشــد .لیکن ،این شــرایط خاص آیا محدود به کشــتن حیوان و ســیر کردن شکم اســت؟ ،یا آنکه مــی توانــد در قالــب «آتانــازی» به هــدف از بین بــردن درد و رنج ناشــ ی از بیمــاری العــاج و حفــظ حق و شــان انســان ی نیز ارائه شــود؟ آتانازی (کشــتن از روی ترحم) و کمک به فرد بیمار برای خود کش ی موضوعی تازه نیســت .در تمدن یونان و روم قدیم نگرش آزاداندیش و روشنفکرانه نسبت به آتانازی وجود داشــت (ریچلز .)۱۹۸۰ ،این نوع نگرش در نوشــته های برخ ی از فیلســوفان یونانی ،از جمله اســکلپیوس ،افالطون ،اپیکور ،و بقراط دیده می شــود .بســیاری از این فیلســوفان با کشــتن فرد بیمار توســط پزشک مخالف Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
30 Kheradmand
تردید ضعف فرهنــگ مالیاتی مــی تواند عاملی بســیار موثر در افزایــش فــرار مالیاتــی و کاهــش میزان تمکیــن مالیاتی باشد. بــر اســاس تحقیقــات انجام شــده نبود فرهنگ مناسب در جامعــه در زمینــه مالیــات ،بر فرار مالیاتی افراد موثر اســت. متاســفانه این فــرار مالیاتی و طفره رفتن از پرداختن مالیات، در میــان مردم عیب به شــمار نمی آیــد و مؤدیــان به خاطر فــرار از پرداخت مالیات نه تنها احساس شــرمندگی نمی کنند بلکــه به علــت جــو حاکم بر جامعــه ،این کار را به حســاب ذکاوت خودشــان می گذارند. .10علل و عوامل اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی از لحــاظ اقتصادی یکی از عوامــل موثر در فرار مالیاتی ،میزان درآمد اســت. طبــق بررســی هــا ،بــا افزایش ســطح درآمد ،میــزان میــل و ارتکاب بــه فرار مالیاتــی نیــز افزایش مــی یابد ،زیــرا به طور معمــول ثروتمندان با اســتخدام افــراد متخصص و با پرداخت رشــوه به ماموران مالیاتی ،دنبــال یافتن راه های فرار از پرداخت مالیات هســتند.
29ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
یکی دیگر از عوامل اقتصادی وجــود بحــران هــای اقتصادی ماننــد تــورم و رکــود و مواجه شــدن بنــگاه هــا و فعــاالن اقتصادی با مشــکالت اقتصادی و مالــی اســت که زمینــه فرار مالیاتــی را ایجــاد مــی کند .از نظر سیاســی ،نوع نگرش مردم بــه نظــام حکومتــی حاکم و عملکرد سیاسی آن در تمکین و فرار مالیاتی بســیار موثر است. در این راســتا ،میزان مشــارکت مــردم در اداره کشــور و درجه مــردم ســاالری ،در مقبولیت و اعتمــاد مردم به حکومت نقش بسزایی دارد و کمرنگ شدن آن، نپرداخت مالیات از سوی مردم را بــه همراه خواهد داشــت. از دیــدگاه اجتماعــی نیز بایــد گفت که عینیــت یافتن این که پــول مالیات چگونــه بــرای تامیــن نیازهــای اساســی و خدمات عمومــی جامعــه ،ایجاد زیربناهــای اجتماعی و اقتصادی ،رفع فقــر و نابرابری و کاهش فاصله طبقاتی، برقراری عدالت توزیعی و بســط عدالت اجتماعی و توســعه و پیشرفت کشور هزینه می شــود ،در نگــرش اجتماعی به پدیده مالیات و تمکین یــا فرار از آن تاثیرگذار اســت و هرگونه برداشــت منفی مردم در این زمینــه ،بی انگیزگی در پرداخــت مالیات و انگیزش فــرار مالیاتی را در جامعــه رواج خواهد داد.
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
29 Kheradmand
چرا فرار مالیاتی در ایران راحت است
پیــش از هر چیز باید گفت که فرار مالیاتی به معنی توســل به وســایل متقلبانه و اقــدام های غیرقانونی بــرای نپرداختن مالیاتی اســت که شــخص مکلف به پرداخت آن است. فــرار مالیاتی امــروزه بــه عنوان یکــی از چالش های اساســی کشــورها در سراســر دنیا تلقــی می شــود؛ زیرا موجــب کاهش درآمــد قانونی دولت می شــود و تاثیرات منفــی بر انجام وظایف و کارکــرد حکومت دارد .این پدیــده موجب تحقق نیافتن اهداف پیش بینی شــده دربــاره درآمدهای مالیاتی و اجــرای برنامه های دولت و محقق نشــدن عدالت مالیاتی و عدالت اجتماعی شــده اســت و می توان گفت که مهم ترین مســئله و مشکل نظام های مالیاتی محســوب می شــود .این در حالی اســت که در کشور ما میــزان نرخ فــرار مالیاتی را بیــن 25تا 40درصد بــرآورد کرده اند. فــرار مالیاتــی در بیشــتر کشــورها جرم محســوب می شــود و مجازات کیفری دارد .در کشــور ما نیز از ســال 1337تا سال 1380 ایــن پدیــده جرم تلقی شــده و مجازات حبس از ســه مــاه تا دو ســال داشــت امــا در اصالحــات ســال 1380قانون مالیــات های مســتقیم عنوان مجرمانه مستقل از آن حذف شــد .فقط در ماده 201قانــون مذکور ،اســتناد بــه دفاتر یا اســناد و مــدارک خالف حقیقــت از روی علــم و عمد به قصد فرار از مالیات ،مســتوجب جریمــه و محرومیــت از تمــام معافیــت ها و بخشــودگی های قانونی می شــود. علل و عوامل فرار مالیاتی فرار مالیاتــی همانند جرم ،پدیده ای چند وجهی اســت و دالیل گوناگونــی دارد و به طور معمول علــل و عوامل مختلف حقوقی، اقتصادی ،اجتماعی ،سیاســی و فرهنگی را برای آن بر می شمارند. مهــم تریــن علل و عوامــل حقوقی فــرار مالیاتی را مــی توان به شــرح زر برشمرد: .1فراوانــی و پیچیدگی قوانین و مقررات مالیاتی و شــفاف نبودن آنها: هــر انــدازه قوانین مالیاتی ،زیــاد ،پیچیده و غیرشــفاف و مبهم باشــند و درک آنها برای مؤدیان مشــکل باشد ،تمکین از آنها کمتر خواهــد بود و انگیــزه فرار مالیاتی را بیشــتر می کند.
.2رعایت نشدن عدالت در قوانین مالیاتی و اجرای قانون: ولی رستمی دانشیار حقوق عمومی بــدون تردید اگــر قوانین مالیاتی یا جزایی به گونه ای باشــد که مؤدیــان احســاس کنند که عدالت مالیاتی رعایت نشــده اســت، دانشگاه تهران انگیــزه و تالش برای فــرار از مالیات در آنها تقویت می شــود. .3نرخ های باال و متعدد مالیاتی: بــاال بــودن نرخ مالیــات و وجود نــرخ های تصاعــدی ،تمایل و انگیــزه برای فرار مالیاتی را بیشــتر می کنــد .بدین خاطر در نظام های مالیاتی ســعی می شود با گســترش پایه های مالیاتی ،میزان معافیــت ها را کم کنند و نرخ هــای مالیاتی و تعدد آنها را کاهش دهند تــا انگیزه فرار مالیاتی نیز کم شــود. .4بی توجهی به حقوق مؤدیان مالیاتی: احتــرام به مؤدیان و تبیین مناســب حقوق شــهروندی ایشــان در قوانیــن مالیاتی و رعایــت آنها در مقام عمل و اجــرای قانون، موجــب رضایــت و همــکاری مؤدیــان مــی شــود و هرگونه بی
28ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
توجهی بــه این موضوع در روحیه و عملکــرد مؤدیان تاثیر منفی داشــته و انگیــزه فرار مالیاتــی را به همراه خواهد داشــت. .5ضعــف ســازوکارهای تمکین دواطلبانــه مؤدیــان مالیاتی در قوانیــن مالیاتی: پیــش بینی نکــردن ســازوکارهای جلب مشــارکت و همکاری و تمکین داوطلبانه مؤدیان مالیاتی در قوانین مالیاتی نظیر تشــویق هــای مالیاتــی و نظام خــود اظهــاری و غیره موجــب بی رغبتی مؤدیــان بــه پرداخــت مالیات و شــکل گیــری انگیزه هــای فرار مالیاتــی در آنها می شــود . .6ناکارآمدی و ضعف ضمانت اجرایی مالیاتی: ضمانــت هــای اجرایی ماننــد جرم انــگاری فــرار مالیاتــی ،از ابزارهــای تمکیــن اجبــاری مؤدیــان مالیاتی به پرداخــت مالیات محســوب می شــوند .ناکافی و کارآمد نبودن این ضمانت اجراها، نقش بســزایی در ایجاد انگیــزه فرار مالیاتــی دارد. .7ناکارآیی و ضعف نظام اجرایی و اداری مالیات: با توجه بــه اینکه وظیفه اصلی نظــام اجرایــی و اداری مالیات، در واقع شناســایی مؤدیــان و فعالیت های اقتصادی و تشــخیص و وصــول بــه موقع مالیات اســت ،بدون شــک ناکارآیی و ضعف ســازمان مالیاتی ،امــکان و انگیزه فرار مالیاتــی را فراهم می کند. بــه عنــوان مثال بررســی هــا نشــان می دهــد که حجــم باالی اقتصــاد زیرزمینی یکی از مهم ترین نمودهای فرار مالیاتی اســت که ناشــی از ناکامی دســتگاه مالیاتی در شناسایی مؤدیان مالیاتی و فعالیــت های اقتصادی اســت .مهم ترین عوامــل ناکارآمدی در عملکــرد دســتگاه مالیاتی را می توان در نداشــتن ســامانه جامع اطالعات مالیاتی ،اســتفاده نکردن از فنــاوری اطالعات و خدمات الکترونیکــی مالیاتی و کمبود نیروی انســانی ماهر و متخصص بر شــمرد که در مجموع موجبات سهل شــدن فرار مالیاتی را فراهم می کند. .8فساد ماموران مالیاتی: فســاد مالیاتی یکی از شــایع ترین انواع فســاد مالــی در بخش دولتی محســوب می شــود .دســتگاه مالیاتی نیز بــه عنوان یک دســتگاه قضاوتــی ،مالی ،بــه دلیل ویژگــی هــا و ماهیت خاص فعالیــت های آن ،زمینه شــکل گیری پدیده فســاد مالــی را دارد. مطالعات نشــان می دهــد که یکی از مهم ترین علل بروز فســاد مالیاتی ،تمایل نداشــتن مؤدیان به پرداخت مالیــات یا به عبارتی، فرار مالیاتی اســت که به طور معمول از طریق پرداخت رشــوه به ماموران مالیاتی در پی آن هســتند .فســاد موجب کاهش دریافت مالیات از ســوی دولت و سلب اعتماد عمومی به دستگاه مالیاتی و حکومت می شــود و منجر به تبعیض بیــن مؤدیان در پرداخت و بی عدالتی مالیاتی خواهد شــد.  .9علل و عوامل فرهنگی فرهنگ مالیاتی عبارت اســت از یکپارچگی تمام نهادهای رسمی و غیررســمی مربوطــه که با نظــام مالیاتی و اجــرای عملی آن در ارتباطنــد .فرهنــگ مالیاتی می توانــد متاثــر از فرهنگ عمومی جامعــه باشــد .همچنیــن یکــی از عوامــل مهم در شــکل گیری فرهنگ مالیاتی ضعیف ،رانتی بودن اقتصاد کشــور اســت .بدون
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
28 Kheradmand
27 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند27
ولــی دوســتش دارم .زمــان ما این همــه روزنامه و اینترنــت (!) نبود .فوقش یک کیهان ورزشــی بود و یــک دنیــای ورزش .حاال فقط همیــن برنامه عادل فردوســی پور هر هفتــه جنجال درســت می کند. چند ســال قبــل آن قدر به من زنــگ زد که تصمیم گرفتــم به برنامه اش بروم .برنامه خوبی هم شــد و تلویزیــون هم برای ما ســنگ تمام گذاشــت. بچه هایم از آن برنامه خیلی خوششــان آمده بود و دوســتانم هم مدام زنگ مــی زدند و تعریف می کردنــد .آن زمــان از ما می پرســیدند تو که چشــم هایت آبی رنگ اســت ،چرا پرسپولیســی هســتی، مــن هم مــی گفتم چشــم را بی خیــال ،خون من قرمز اســت .رفتیم برنامه عادل ،همــان اول برنامه گفــت« :چرا به شــما می گویند علــی دنبه!» همه شاگردهایم را دوست دارم خیلــی از شــاگردان مــن حــرف هایــی زدند که ناراحتــم کرد امــا من هرگز جــواب شــان را ندادم چون اعتقــاد دارم نباید جواب شــاگردت را بدهی. همــه شــاگردهایم را دوســت دارم و همیشــه از آنهــا دفــاع کــردم .االن دیگــر دوره و زمانه عوض شــده اســت .یک روز ناصــر ابراهیمی داشــت در رختکــن برای بچه هــا در مورد بــازی صحبت می کــرد ،دیدم اســتیلی و عابــدزاده مشــغول خوردن آدامــس هســتند .گفتم ناصرخان یــک دقیقه صبر کن ببینم! بعد ســر اســتیلی و عابــدزاده داد زدم و گفتــم از رختکــن تیم برویــد بیرون .بــا هیچ کس شــوخی نداشتم .اصال فوتبال شــوخی بردار نیست که بخواهم با کســی شــوخی کنم .با همین شــکل تیمــداری در هــر بــازی وارد زمین می شــدیم ،در همــان یک ربــع اول کار را تمام مــی کردیم .رابطه اســتاد و شــاگردی باید هم مرام و معرفت داشــته باشــد ،هم احترام و عزت .آنها یــک حرفی زدند اما من که نباید جواب شــان مــی دادم .اگر من جواب می دادم ،دوباره آنهــا علیه من مصاحبه می کردند و آن وقت اوضاع بدتر می شــد .البته خدا را شــکر می کنــم که به من عزت داد و شــاگردانم بابت آن حــرف ها از مــن عذرخواهی هــم کردند.
کاری از دســتم بر می آمــد باید برای همه بازیکنان انجــام مــی دادم .حاال بگذریــم که جــرم آنها چه بود اما خیلی شــیطنت داشــتند .خودم آســتین ها را بــاال مــی زدم و بــرای خیلی از آنهــا زن گرفتم تا تشــکیل خانواده بدهند ،بعد هم خدا را شــکر که ســر به راه شدند! این که نیاز به کالس رفتن نداشت! یکســری برای این که ما را خراب کنند ،نشســتند و پا شــدند ،گفتند علی پروین مربی ســنتی است. گفتند مــا فوتبال نمــی فهمیم .رفتیم ســر تمرین ایــن مربیان علمــی ،دیدم همــان تمرینــات ما را
بــه بازیکنــان مــی دهند .فقــط ما مانــع و پرچم در زمیــن نداشــتیم ،اینهــا مانع می کارنــد .به یک نفرشــان گفتم فوتبال غیرســنتی تان را هم دیدیم. کالس مربیگــری می گذارنــد ،در همان کالس ها به مربیــان یــاد می دهند کــه چطور باید تــوپ برود کناره ها ،ســانتر کننــد و یک نفر برود ضربه ســر بزنــد تا توپ گل شــود .خــب ما که همیــن کار را در زمیــن 30 ،20ســال قبل انجام مــی دادیم ،دیگر نیازی بــه کالس نبود! پرسپولیس مال من است از همان اول هم گفتیم پرســپولیس برای ماســت. بــرای هواداران و پیشکســوتان اســت .به ما گفتند اگــر پرســپولیس را می خواهید باید بیاییــد و ،200 300میلیــارد تومان پــول بدهید .یکســری حرف و حدیــث هم پیــش آمده بــود که هنوز کســی در مــورد آن حرفــی نمی زند .مــا به اینهایــی که می خواســتند پرســپولیس را بفروشــند گفتیم اگر اهل معامله هســتید ،رفقایــی که پول دارنــد را بیاوریم و پرســپولیس را بخریم اما بعــدا فهمیدیم همه آن ماجراهــا الکی بود .االن آقــای طاهری خیلی خوب کار می کند. نه حاشــیه ای دارد و نه خبری از تغییرات اســت امــا باالخره بایــد تکلیف مدیریت پرســپولیس هم مشخص شــود .این طور که نمی توانند دست روی دســت بگذارند .امسال این باشگاه را نفروشند ،سال
همیشه سند در گاوصندوق داشتم بازیکنــان زمان ما به پیشکســوتان خیلــی احترام می گذاشتند اما شــیطنت هایی هم داشتند دیگر! بعضــی از آنها را اصال نمی توانســتم جمع کنم .در فوتبــال این مملکت هم همه فقــط علی پروین را می شــناختند .این بازیکنان مدام داســتان درســت می کردند و من با ســند می رفتــم کالنتری خیابان وزرا .چون در میدان هفتم تیر نمایشــگاه ماشــین داشــتم و به وزرا نزدیک بودیم .همیشــه چند سند خانــه و آپارتمــان در گاوصنــدوق داشــتم که اگر مــوردی بود ،فــورا بــروم و بچه ها را از بازداشــت دربیاورم .فقط هم پرسپولیســی نبودند ،استقاللی هم بودند! آن زمان ســرمربی تیم ملــی بودم و اگر 26ماهنامه خردمند -شماره - ۲۵مارچ /آوریل -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
بعد باید این کار را بکنند .البته من مطمئن هســتم یک روز پرســپولیس را به من مــی دهند چون این باشــگاه متعلق به من ،پیشکســوتان و مردم است. یک کشک گفتیم ،ضرب المثل شد مــن هر حرفی که مــی زنم ،از یک جــای دیگری ســر در می آورد .یک بــار یکی از ما پرســید مدیر فنــی یعنی چی؟ ما هم گفتیم یعنی کشــک! از آن بــه بعد هر جــا رفتیم گفتنــد مدیر فنــی به قول علی پروینکشک اســت! ولی با همین کشک ،کلی آش برای خودشــان پختند .ما هــم که رفتیم با چند پیشکســوت پرسپولیس ،کمیته فنی تشکیل بدهیم، بــاز هم گفتند پروین رفت ســمت کمیته کشــک، بعضی ها حرمت ما را شکســتند ولــی با این حرف ها ،علی پروین خراب بشــو نیســت. ما هــر چه در ایــن مملکت گفتیم ضــرب المثل شــد .شــما االن برویــد و مصاحبه های چند ســال پیــش مــن را بخوانید ،ببینیــد حرف هایــی که آن موقــع زده بودم ،امــروز درســت از آب در آمده یا نه .یک روز گفتم پرســپولیس اگر اسپانســر دولتی خــوب بگیــرد ،موفق می شــود ،دیدید که شــد! نمی دانم چرا «واالرضا» استقاللی شد یــک نــوه دارم بــه نــام «واالرضا» که اســتقاللی اســت .یــک روز آمد و به من گفت من اســتقاللی هســتم .گفتــم فدای ســرت امــا فکر نمــی کردم راســت بگوید .نمی دانــم این بچه چرا اســتقاللی شــد .مــن علی پرویــن هســتم و خیلی هــا اصال پرســپولیس را با اســم من می شناســند .من ،خود پرســپولیس هســتم اما نوه ام اســتقاللی است . ایــن حرف هــا را بــه چه کســی بگویــم؟! البته ایــرادی نــدارد ،بچه اســت دیگر .بــه زور که نمی توانیــم او را پرسپولیســی کنیم ولی امــان از روزی کــه پرســپولیس ببــازد .واالرضــا این خانــه را روی ســرش می گذارد .همین دربی آخر که پرســپولیس باخت واالرضا از ســر و کول ما بــاال می رفت .البته دخترانــم پیش خودم زندگی مــی کنند و به همین خاطــر دور و برمان شــلوغ و پر رفت و آمد اســت. همیشه از مردم ممنونم مــن اگر امروز شــدم علــی پروین ،لطــف خدا و بندگانــش بوده اســت .به همین خاطــر هم نباید خدا و مــردم را فراموش کنم .من همیشــه از مردم مملکتــم ممنونم و آرزو می کنم همه در ســامت کامــل باشــند .امیدوارم پرســپولیس هــم با کمک همیــن مــردم بتواند قهرمان شــود .البتــه بچه ها بایــد در لیگ قبلی قهرمان می شــدند ،حق شــان بود ولی کاری نمی شــود کرد .قســمت شــان نبود. امیــدوارم این بازیکنان خــوب ،این بچه های خوب امســال بتوانند مردم را خوشــحال کننــد .امیدوارم تیــم ملــی هم بــه جــام جهانی بــرود کــه دیگر خوشــحالی همه مان تکمیل شــود .ماهنامه دیار
Monthly - Issue 25 - Mar/April 2017 - Tel: 647-932-8283
26 Kheradmand
گریــه می کنــم .خیلی دلم برایش تنگ شــده .دلم می خواســت االن هم زنده بود .یــادش بخیر ،تازه آمده بودیــم محله عارف ،من هم مــی رفتم زمین خاکــی بازی مــی کردم .بعــد از بــازی لباس همه بچــه هــا را مــی آوردم خانــه و به مامــان نصرت مــی گفتم« :این لبــاس ها رو بشــور!» بیچاره یک ســاعت غر می زد کــه تا کی باید لبــاس بقیه بچه هــا را بشــورم؟ من هــم می گفتم مامــان نصرت، یــک روز با همین کارها می روم پــول در می آورم. خدا رحمتــش کند .با همان آبگوشــت های مامان نصرت شــدم علــی پروین! مدام مــی گفت« :علی تا میاد خونه دســتش میره تو آبگوشــت ».آن وقت ها ،غذای خوب فقط آبگوشــت بود .االن مد شــده مــردم پیتــزا می خورنــد ،قبال فقط آبگوشــت می خوردیم. اینها بلد نیستند حرف بزنند نســل عــوض شــده اســت .خیلــی از بازیکنــان امروزی بلد نیســتند چهار کالم بــا آدم حرف بزنند. طــرف بلد نیســت بــه بزرگ تــر از خودش ســام کنــد آن وقت یک میلیارد هم پــول می گیرد .اینها اگــر زمان ما بــازی می کردنــد هیچ تیمــی دوزار هم برای شــان پرداخت نمی کــرد .همین االن اگر من و ناصر محمدخانی ،بهزادی ،کالنی ،کاشــانی و اینهــا بازی مــی کردیم ،با این قیمت هــا هر کدام بایــد 30 ،20میلیــارد بــرای هر فصل مــی گرفتیم. االن پــول شــده علف خــرس! زمان مــا اصال پولی در میان نبود .باید ســرمان را پایین می انداختیم و فقط فوتبــال بازی مــی کردیم .همین. چرا نباید پولدار باشم؟ خیلی هــا از من در مــورد پول ســوال می کنند. مــن که چیــز زیــادی در زندگیــم نــدارم اما علی پرویــن باید پولدار باشــد .خدا را شــکر هرگز غصه بــی پولی نخــوردم .دوســتان خوبی هــم دارم که نمــی گذارند لنگ پــول بمانم .تالش کــردم ،فوتبال بازی کردم تا پولدار شــوم .االن پول در آوردن شــده یــک کار راحــت؛ زمان ما خیلی ســخت بــود .باید خیلی ســختی می کشــیدی تا دوزار پول به دست بیــاوری اما االن فــورا می توانی میلیاردر شــوی. همین َم َمد مــا (محمد فرزند علــی پروین) هم کاســبی می کنــد و اوضــاع و احوالــش هم خیلی خــوب اســت .کارخانه نــان صنعتی و ایــن چیزها را مدیریــت مــی کنــد .در فوتبــال کــه حقش را خوردنــد .خدا کنــد در صنعت موفق باشــد .همه بایــد مثــل َم َمد مــا بروند ســراغ کاســبی .این کار خیلــی لــذت دارد .بــا این حــال برای مــان خیلی هــا حــرف در آوردند و مســائلی را گفتند که اصال صحت نداشــت .شــایعه کردند و امیدوارم روزی از حرف هایی که زدند پشــیمان شــوند چون همه آن شــایعات دروغ بود.
التماسم می کردند فیلم بازی کنم قبــل از انقــاب اســامی ،خیلــی از کارگــردان ها التماســم مــی کردند بــروم و فیلم بــازی کنم. فیلمنامــه مــی آورند اما من می گفتم بلد نیســتم و بــازی نمــی کنم .حتی بــه من گفتنــد بیا و یک آهنــگ بخوان امــا از این کارها خوشــم نمی آمد. بعــد از انقالب هم خیلی از کارگــردان ها آمدند و رفتنــد اما مــن قبول نمی کــردم .البته در دو ســه فیلــم ســینمایی بــازی کردم کــه یکی شــان فیلم علــی انصاریان بود .باالخره علی شــاگرد خودم بود و دلــم نیامد بــه او جــواب رد بدهم امــا به طور کلی از ســینما و این مســائل زیاد خوشم نمی آید. دخترانم خیلی ســینما را دوســت دارنــد و پیگیری مــی کنند اما خــودم نه. همایون و ناصر با عزت و احترام از این دنیا رفتند رک و روراســت بــه شــما مــی گویم دلــم برای
و رفــت .این همه ســال با هــم رقیــب بودیم اما یک بار نشــد برای یکدیگر کــری بخوانیم .روحش شــاد .همایون خان هم جزو اولین کســانی بود که پرســپولیس را بنا کرد .خودش سال ها سرمربی تیم بــود و یک تنه پرســپولیس را به جلو مــی برد .این ســال های آخر خیلی اذیت شــد .تنها بود و کسی جز مــا که رفیقش بودیم به او ســر نمــی زد .خدا رحمتــش کند ،آدم بــی آزاری بود. فکرش را نمی کردیم منصور هم برود یکی از تلــخ ترین اتفاقاتی که در ســال 95افتاد، فوت منصــور پورحیــدری بود .منصــور خیلی آدم خوبــی بود .رقیــب ما بود ولی رقیبی که همیشــه احتــرام می گذاشــت و مــن هم خیلی دوســتش داشــتم .دربی هایی که می برد ،هرگز خوشــحالی نمــی کــرد چــون مــی دانســت پرسپولیســی ها ناراحت می شــوند .با شــعور و تحصیلکرده بود و از ســر این فوتبال زیاد بــود .فکرش را نمی کردم به این آســانی ،منصور را از دســت بدهیم .دلم برای رضــا احدی هم ســوخت .جــوان بود ،خوشــتیپ بــود .واقعا حیف شــد .آخرینش هم کاظم ســید علیخانــی بود که مرگــش را هنوز هم بــاور ندارم. کاظم خیلی مشــکالت داشــت و آخــرش هم دوام نیــاورد و رفت. من علی زاغی بودم نه چیز دیگر! زمــان ما بــا امــروز فرق داشــت .وقتــی فوتبال بــازی می کــردم ،بازیکــن ها حرمــت همدیگر را نگه می داشــتند .مثــل امروز نبود کــه بازیکن دو روز آمــده در فوتبال ،هــر کاری دلش می خواهد انجام می دهد .مگر کســی می توانســت پایش را جلوی بزرگ تر از خــودش دراز کند .وقتی فوتبالم
همین االن اگر من و ناصر محمدخانی ،بهزادی ،کالنی ،کاشانی و اینها بازی می کردیم ،با این قیمت ها هر کدام باید 30 ،20 میلیارد برای هر فصل می گرفتیم .االن پول شده علف خرس! همایــون بهــزادی و ناصــر حجــازی خیلــی تنگ شــده اســت .آنها با عــزت و احتــرام از ایــن دنیا رفتنــد .یادتان می آیــد مــردم در روز تدفین ناصر چــه کار می کردند؟ مــن و ناصر چــه خاطراتی با هم داشــتیم اما وقتی شــنیدم فوت شــده ،خیلی ناراحت شــدم .دوســت داشــتم زنده بود و زندگی می کــرد .من و ناصرخان ســال ها کنــار هم بازی کردیم .ســرمربی پرســپولیس و اســتقالل بودیم و بهتریــن بازی هــا را مقابل هم داشــتیم .بنده خدا همیشــه به من لطف داشت .همیشــه رابطه مان خــوب بود .مــن از ناصر بــدی ندیدم بــه او بدی هم نکــردم .حجازی گل فوتبــال و ورزش ایران بود و خیلــی هوادار داشــت ولــی ما را تنها گذاشــت
25ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
را شــروع کردم ،آن زمان هــا به من می گفتند علی زاغــی .چشــم هایم رنگی بــود ،به ایــن خاطر می گفتند علی زاغی .البته این اســتقاللی ها یک لقب دیگر هم بــه من دادند و می گفتنــد «علی دنبه» امــا مــن علی زاغــی بودم نــه چیز دیگــر .بعدها خودشــان به من گفتنــد این لقب بــه خاطر کری خوانــی بود و مــن هم گفتم ایــرادی ندارد! عادل من را زیاد اذیت می کرد من بــا خبرنگاران و گزارشــگران همیشــه ارتباط نزدیــک دارم .ایــن عــادل فردوســی پــور هــم به نظرم پســر خیلی خوبی اســت .او را خیلی دوست دارم هــر چنــد کــه مــن را زیــاد اذیت مــی کرد
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
25 Kheradmand
دلتنگیهایسلطانعلیپروین مــی زدنــد اما همــه آنها را بخشــیدم .مــن ،علی پرویــن ،کمرنگ نمی شــوم چون بــرای فوتبال این مملکــت تالش کردم و خدا را شــکر کــه مردم هم مــن را فراموش نکــرده اند.
همگی آنها شــاگردان من بودند .گــردن این فوتبال حــق دارم و خدا را شــکر که توانســتم دینــم را ادا کنم .معلوم نیســت تا چند ســال دیگر زنده بمانم ولــی خدا خواســت که بــا عزت زندگــی کنم.
امثال من تاریخ مصرف ندارند مــا همین دیــروز کــه به شــهرت نرســیده ایم .تــا همین چند ســال پیــش همــه روی اســم مــن قســم می
من بهترین بازیکن ایران نبودم خیلــی ها بــه من مــی گوینــد بهتریــن بازیکن تاریــخ فوتبــال مایــران بودم امــا بایــد بگویم آنها فقط لطــف دارند چون ده ها بازیکن داشــتیم که بــه لحاظ فنــی از من بهتــر بودند .اســم نمی برم چون می ترســم چند نفری از قلم بیفتند و ناراحت شــوند ولی خیلــی ها بهتر از مــن در تاریخ فوتبال بودند و هنوز هم هســتند .مثال حســین کالنی ،از هــر کجای زمیــن برایش توپ می فرســتادی ،توپ را وارد دروازه مــی کــرد .خیلی مهاجــم خوبی بود یــا مرحــوم همایــون بهزادی کــه آن موقــع به او لقب «همای ســرطالیی» داده بودند .علی دایی و کریــم باوی هم خیلی خــوب گل می زدند .بهترین بازیکــن ایران از نظر مــن پرویز قلیــچ خانی بود. خیلی خــوب بود.
هزارتا رفیق و همراه دارم که تنهایم نمی گذارند .این عزت را از خدا گرفته ام .من علی پروین هستم و خیلی زحمت کشیدم تا به اینجا برسم. کاوه علی اسماعیلی روزی ،روزگاری ،فوتبــال ایــران فقط یک ســلطان واقعی داشــت؛ علــی پروین .آن زمــان ،مثل امروز نبــود که هر کســی بــرای خودش ،یــک حکومت خودمختار داشــته باشد .یک اســم از روی سکوها شــنیده می شــد که از هر نامی بــزرگ تر و جذاب تر بود؛ «علی پروین» و ســال ها فوتبال کشــورمان درگیر ســلطنت واقعــی پروین بود. علــی آقا هنوز هم همان ســلطان اســت .شــاید خانه نشــین شــده و شــاید طرفــداران واقعی اش حــاال دیگر پیر شــده باشــند اما وقتــی در کنارش بنشــینید و شــروع به صحبــت کنــد ،متوجه می شــوید هیچ چیز عوض نشده و ســلطان هنوز هم دوســت داشــتنی ،به روز و جذاب اســت. در آســتانه عیــد نــوروز 1396و در روزهایی که پرســپولیس ســال خوبی را ســپری کــرده و فوتبال ایــران هم با وجود تیــم ملی ،بهتریــن خاطرات را ســاخته ،بــا علــی پروین گپــی طوالنی زدیــم و از گذشــته تا امروزش را مــرور کردیــم .این مصاحبه که پــر از خاطره هــای خواندنی اســت ،از نظرتان مــی گذرد.
خوردنــد .کلی دور و برم شــلوغ بود .آدم از ســر و کولم بــاال می رفــت .االن هم تنها نیســتم .هزارتا رفیــق و همراه دارم کــه تنهایم نمــی گذارند .این عــزت را از خــدا گرفته ام .من علی پروین هســتم و خیلــی زحمت کشــیدم تــا به اینجا برســم .خدا هم خواســت و مردم هــم کمک کردند تــا به این جایگاه برســم ولی بعضی می گویند تاریخ مصرف «علی پروین» تمام شــده اســت .این جــوان های امــروزی ،آن روزها را یادشــان نمی آیــد که وقتی وارد ورزشــگاه می شــدم ،صد هــزار نفر به خاطرم از روی ســکوها بلنــد مــی شــدند و یکصــدا من را تشــویق مــی کردند .آنها اگــر آن روزهــا را می دیدند ،امــروز نمی گفتند تاریــخ مصرف من تمام شــده اســت .اصال آدم هایــی مثل من کــه تاریخ مصــرف ندارند. خیلی ها را خودم مربی کردم یک نگاهی به شــرایط امروز بیندازید .شــما االن در ایــن فوتبال هــر چــه «آدم گنده» مــی بینید، شــاگرد خودم بــوده اســت .از علی دایــی و علی کریمــی بگیر تا حمید اســتیلی ،امیــر قلعه نویی، صمد مرفــاوی ،فرشــاد پیــوس ،مجتبــی محرمی، احمــد عابــدزاده ،محمــد مایلــی کهــن ،مرحوم ســیروس قایقران ،فنونی زاده ها ،حمید درخشــان، بــرادران بیانــی ،محمدخانــی هــا ،محمد حســن انصــاری فــرد ،کریم باقــری ،مهدی مهــدوی کیا و ...خیلــی از اینهــا را با دســت خودم مربــی کردم.
پروین کمرنگ نمی شود همین اول کار بگویم خیلی ها دوســت داشــتند من در فوتبال نباشــم یا کمرنگ شــوم .اصال چشم دیــدن من را نداشــتند .البته رفقای زیادی داشــتم اما بعضــی ها هم بودند که تیشــه به ریشــه من 24ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
مادر دیگر مثل علی پروین نمی زاید! در ایــن فوتبــال ،صدها نفــر آمدنــد و رفتند اما فقط یک نفرشــان شــد حســین کالنی ،یــک نفر شــد مرحوم همایــون بهزادی ،یک نفر شــد جعفر کاشــانی ،یک نفــر علی دایــی ،یک نفر هم شــد علی پرویــن .دیگر هیچ کس نمــی تواند این همه قهرمانــی برای پرســپولیس بیاورد .اگــر علی پروین شــدم دلیل دارد ،چون کار خالف نکردم ،ســر کسی کاله نگذاشــتم ،مــردم دار بودم ،پایــم را از گلیمم درازتر نکردم و خیلی زحمت کشــیدم .من به شــما مــی گویم مــادر دیگر مثل علی پرویــن نمی زاید! هیچ کس اندازه من مادرش را دوست نداشت در ســال هایی که ما رشــد کردیم و از آن نســلی کــه با هم بــزرگ شــدیم ،هیچ کس به انــدازه من مادرش را دوســت نداشــت .خدا «مامــان نصرت» را رحمــت کند .واقعــا زن خوبی بــود و من خیلی اذیتــش کردم .وقتی در آســیا قهرمان شــدیم ،تمام کوچــه مــان را چراغانی کــرده بودنــد .چند وقت بعد کــه بــه او گفتــم مــی خواهــم ازدواج کنم، گفت« :ازدواج واســه چی؟! ایــن همه ملت برایت چراغانی کردند ،مگــر دیوانه ای می خواهی ازدواج کنــی؟» من فقــط یک جــا گریه می کنــم آن هم ســر مزار مامــان نصرت .هر پنجشــنبه مــی رفتم ســر مزار مادرم .البتــه دیگر توان گذشــته را ندارم امــا هر وقــت می روم ،می نشــینم یک دل ســیر
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
24 Kheradmand
ﮔﺮوه ﻫﻨﺮى ﻣـﻮج ﻧــﻮ ﺑﺮﮔﺰار ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺑﺎ ﺣﻀﻮر ﮐﺎرﮔﺮدان دﮐﺘﺮ ﺑﻬﻤﻦ ﻣﻘﺼﻮدﻟﻮ ﺟﻤﻌﻪ 12ﻣﻰ 2017ﺳﺎﻋﺖ 7ﻋﺼﺮ
ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ:
زﯾﻨﺖ ﻣﻮدب ،ﭘﺮﺗﻮ ﻧﻮرى ﻋﻼ ،ﺳﯿﻤﯿﻦ ﻏﻔﺎرى ،ژاﻟﻪ ﻋﻠﻮ ،ﺷﻬﻼ رﯾﺎﺣﻰ ،اﯾﺮن ،ﭘﻮرى ﺑﻨﺎﯾﻰ ،ﺗﻬﻤﯿﻨﻪ، ﻓﺮزاﻧﻪ ﺗﺎﺋﯿﺪى ،وﯾﺪا ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ،ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ ،ﮐﺘﺎﯾﻮن، ﺳﻮﺳﻦ ﺗﺴﻠﯿﻤﻰ ،ﻓﺨﺮى ﺧﻮروش ،ﭘﺮواﻧﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﻰ، زرى ﺧﻮﺷﮑﺎم ،ﺷﻬﺮزاد ،ﻓﻬﯿﻤﻪ راﺳﺘﮑﺎر ،ﺷﻬﺮه آﻏﺪاﺷﻠﻮ ،ﻣﺮى آﭘﯿﮏ و ...
Farsi with English subtitle
Admission $10 online link: https://www.eventbrite.com/e/33549960836 Location: Parya Foundation, 344 John St. Markham, L3T 5W6 information: 416-838 9333
23ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
23 Kheradmand
های اســنادی بــا نام «راپــورت وقایع مختلفه محــات دارالخالفه» گــرد آمده، وضعیــت جرم ها ،جنایت ها و اختالفات گوناگــون اهالی دارالخالفه را در میانه ســال هــای 1302تا 1305قمری نشــان مــی دهند .همچنین اســنادی دیگر از دوره قاجــار بــر جای مانده اند که با بررســی آنها می تــوان به وضعیت جرائم و مســائل و اختالفات مــردم در آن دوره پی برد. بــه همان میزان کــه آگاهی تاریخی مــان از دنیای زنان ،چــه در روزگار دور، چــه زمانــه نزدیک تاریخ اندک اســت ،به همان میزان از انــدک آگاهی های به دســت آمــده ،می توانیم نمایــی از وضعیت دنیای زنان در گذشــته ارائه کنیم. ایــن وضعیت در حوزه جرائــم خصوصی و اجتماعی که زنان عامل شــان بوده یــا یک ســوی آنها به شــمار مــی آمده انــد نیــز وجــود دارد .از مجموعه گــزارش هــای تاریخی و ســندهای بر جــای مانــده در حوزه امنیــت و جرم ها و جنایت هــا در دوره قاجار به ویژه روزگار پادشــاهی ناصرالدین شــاه ،به گزارش ها و ســندهایی بر مــی خوریم که از حضــور زنان در برخــی جرم هــا و تخلفات شــخصی و اجتماعی آگاهــی می دهند. اختــاف هــای خانوادگــی ،مســائل مالی ،دزدی و نزاع مالک و مســتاجر، از حــوزه هایــی به شــمار می آیند کــه بازتابنده حضور زنــان در یک ســوی ماجرا بــوده اند. حاجیه قدم شــاد مطــرب ،اجازه نداد ،نزاع شــد در زمینه نزاع مالک و مستاجر، نپرداختن کرایــه مهم ترین عامل اختــاف و نزاع بوده که شــکایت صاحبخانه یــا مســتاجر را بر می انگیخته اســت .در یک سند به زنی اشــاره شــده که «مســتاجر مشهدی حســین بقال بود و چون کرایــه اش را ( 8هــزار) نپرداخته بود ،نــزاع می کنند. بعــد از تحقیقــات ،رییس محله میــان آنها قــراری مــی دهد کــه بقــال راضی شــده می رود». در ســندی دیگــر ،از زنــی به نــام «حاجیه قدم شــاد مطرب» نام برده شــده اســت که «در خانه عیال حاجی هاشم نام مســتاجر اســت ،دیروز به واســطه کرایه با مشــارالیها نزاع شــان شــد». آنگونــه که راپورت نظمیه نشــان می دهد هر دو زن برای رســیدگی به دعوای شــان به رییس محله شــکایت بــرده اند. نزاع آقا هاشم با همشیره شیپورچی اختالفــات خانوادگی ،دیگر گســتره ای اســت کــه در آن می تــوان به برخی جرائــم و مســائل زنان پی برد .اختالف های زن و شــوهری کــه گاه جرائمی را موجب می شــده اســت .بــه موجب یک ســند ،فردی بــه نام لطــف الله در ســال 1312شکایت نامه ای نوشته و مدعی شــده است« :همسر دومش مدت بیســت روز اســت که خانه را ترک کرده اســت». همچنین بر اســاس ســندی دیگر ،فردی به نام حســین در محلــه چالمیدان کــه در خانه صاحب دیوان ســرایدار بوده به رییس محله چنین شــکایت برده اســت مبلغی بــه زنی خود مخــارج داده که عــده او منقضی شــود اما« :رفته به دیگری شــوهر کرده اســت ».یکــی از گزارش های مامــوران نظمیه پایتخت از دعوایــی خانوادگــی خبــر می دهد که زن هــای طرفین را بــه جان یکدیگر 22ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
انداختــه اســت« :آقا هاشــم صــراف ،با زنش که همشــیره محمد شــیپورچی ماســت نزاع شان شده .مشــارالیها می خواســته برود و زن خود را طالق بدهد جمعــی از زن هــای طرفیــن بــه حمایــت یکدیگر بر آمــده بنــای زد و خورد گذارده بودند .همســایه ها جمع شــده آنها را ســاکت کرده صلح می دهند». دست اندازی یک زن بر امالک طفل های صغیر دســت انــدازی بــر امالک دیگــران و تصرف غیر حــق آنها از دیگــر جرائمی اســت که در برخی از آنها می توان حضور زنان را به تماشــا نشســت .مجموعه ســندهایی که از ســال های 1332تــا 1336قمری بر جای مانده اســت از یک دعــوای دامنــه دار درباره تصــرف امالک چند طفل صغیر از ســوی یک زن آگاهــی می دهند. بر اساس این ســندها ،میرزا ابوالحسن تبعه اسالمبول کــه در کردســتان فرزندانــی دارد ،در مکــه فوت کرده اســت و پــس از فوت او ،همســرش لقاء خانم ،با شــیخ ابراهیــم ازدواج کــرده و به همیــن دلیل حــق حضانــت او بر بچه هایــش ســاقط شــده اســت و بــرای فرزندانــش قیــم تعییــن کــرده اند. حاجی محمد قیم ورثه ابوالحســن، از لقاء خانم شــکایت کرده اســت کــه او قیمومیت نامــه را که برای فرزنــدان میــرزا ابوالحســن پس از ازدواج مادرشــان تعییــن قیم کــرده باطــل دانســته و امالکی را کــه در اختیــار قیومیــن بود، تصرف کرده اســت. روایت دزدی زن قاسم کچل «دیروز زنی خراســانیه ســارقه به خانه رضــا خان قاجــار رفته ،بعضی اســباب ســرقت نموده ،می خواســته ببــرد ،اهل خانــه ملتفت گردیــده ،بنای داد و فریاد را گذارده ،اجزای پلیس رســیده، مشارالیها را دستگیر نموده و به اداره آوردند». ایــن راپــورت نظمیه که بــه ســال 1304قمری باز می گردد از جرمی نشــان دارد کــه در میان دیگر جرائم زنان ،بیشــتر گزارش شــده است. در میــان ســندهای تاریخی کــه از حضور زنــان در عرصه جرایــم اجتماعی روایــت مــی کنند ،آمــار ســندهای دزدی زنــان در دوره قاجار ،بیــش از دیگر گزارش ها اســت .به موجب یک ســند ،نویســنده عریضه ای مدعی شــده پس از درگذشــت فردی به نام نصرت ،همســر او ســه طاقه شــال کرمانی و بعضی اجنــاس او را از خانــه مرحوم برده اســت .ســندی دیگــر از «دزدی پول محمد صادق توســط زن قاســم کچــل و تقاضای صدور حکــم در این بــاره» آگاهی مــی دهد .بــه موجب یک ســند دیگر کــه البته احتمــاال به دوره پادشــاهی محمد شــاه ،پدر ناصرالدین شــاه باز می گــردد ،درباره ســرقت از منزل فردی به نام میرزا احمد مســتوفی ســخن رفته که بخشــی از آن اموال ،نزد همســر فردی دیگر به نام محمد کریم پیدا شــده اســت .آنگونه که این ســند تاریخی روایــت می کند ،دزدی یاد شــده بــه حبس آن زن انجامیده اســت. * بــه جز مجموعــه «راپــورت وقایع مختلفه محــات دارالخالفــه» در میانه ســال های 1303تا ،1305این نوشــتار از مجموعه ســندهای موجود در بایگانی دیجیتــال «آرشــیو دنیای زنان در عصر قاجار» بهره جســته اســت. Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
22 Kheradmand
فــرد ایرانی با ســکوت تمام این کش رفتن وســایل خانه ،ســوخت ،خواربار و ســایر اشــیاء و مایحتاج روزانــه را تحمل می کند و به روی خــود نمی آورد زیرا آن را اصــاح پذیر نمی داند .همچنین اروپایی ســاکن ایران نیز بهتر اســت این امــر غیرقابــل اجتنــاب را بپذیرد و به تن بگیرد ».بخشــی از خدمــه ای که این پزشــک اروپایی روایت می کنــد ،زن بوده اند. روایتی تاریک از دنیای زنان آنچــه ســندهای تاریخــی در حوزه های گوناگون نشــان مــی دهند تصویری واقعــی از رخدادهــای روزمره مــردم در عریضه نامه ها و شــکایت نامه ها به مراجــع گوناگــون حکومتی ،در این میانه مــی توانند آن رویــه و الیه از زندگی گذشــته را نمایــش بگذارند که بــه حوزه هــای امنیت عمومی مــردم و پیوند مینــان حکومت و جامعه اشــاره دارد. در بیشــتر گزارش های نظمیه و شکایت نامه از درگیری ها ،مسائل و جرائمی ســخن رفته اســت که عامل ،عامالن یا دســت کم یک ســوی ماجرا ،مرد بوده انــد .از تخلفات و جرائم زنان در تاریخ در مجموعه منابع و ســندهای تاریخی، کمتر نشــان داریم .این مســئله البته نه از آن رو بوده که زنان از انجام اینگونه تخلفــات و جرائــم دور بوده اند که بخشــی از آن به آگاهی انــدک امروزین ما از دنیای زنــان باز می گردد. تاریخ ایران اساســا با رویکردی مردانه نگاشــته شــده اســت و آنچــه در این میانــه بــروز فــراوان یافته ،خوبی هــا و بدی هــای این بخــش از جامعه بوده اســت .در برابــر ،بــه همان اندازه که روشــنی هــا و خوبی هــای بخش دیگر جامعــه ،یعنی زنــان ،از دایره نور آگاهی بخش تاریخ بیــرون مانده ،تاریکی ها و بدی های شــان نیز روایت نشــده اســت .با این وجود در معدود سندهای بر جای مانده از وضعیت اجتماعی زنان در روزگار گذشــته ایران ،می توان نشــانه هایــی از حضور زنان را در مســائل و جرائم شــخصی و اجتماعی یافت .شــاید جالب باشــد ،امروز آگاهی یابیم زنان در دو ســده گذشــته ،درگیر چه مســائل
21ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
و اختــاف های خصوصــی و اجتماعی بــوده و چه جرم هایــی را مرتکب می شدند. راپورت های نظمیه از جرائم زنانه ســفرهای ناصرالدین شــاه قاجــار به فرنگ و آشــنایی با دســتاوردهای تمدن نویــن اروپایی ،بازگشــت نخســتین دســته های دانشــجویانی که به کوشــش عبــاس میرزا نایب الســلطنه فتحعلی شــاه برای فراگیری دانــش های جدید به آنجا فرســتاده شــدند ،آشــنایی ایرانیان با روزنامه و پیوندهای بیشتر ایرانیان و اروپاییان در پی ســفرهای دو جانبه و ســرانجام شــکل گیری نخستین نهادهای ســازمان هــای حکومتی به شــیوه نوین هر چند ناقــص و ناکارآمــد از ویژگی هــای دوره حکومت ناصرالدین شــاه به شــمار می آید. یکــی از نهادهای نوین که در دوره حکمرانی این پادشــاه پدید آمد ،نظیمه یا پلیس به شــیوه اروپایی اســت .ناصرالدین شــاه با بهره گیری از آنچه در فرنگ دیده بود ،کوشــید در ساختار ســنتی امنیت در دارالخالفه تهران دگرگونی هایی پدیــد آورده ،نظمیه به شــیوه غربــی را در ایران برقرار ســازد .ســفر دوم او به اروپــا به ســال 1295قمری ،یــک ره آورد ویژه داشــت؛ فــردی ایتالیایی به نام کنــت آنتــوان دومونت فرت در پی این ســفر شــاه قاجــار ،به ایــران آمد تا در اســتخدام دولت ایران در آمده و نظمیه به شــیوه اروپــای را در پایتخت قاجار پدید آورد. کنت ایتالیایی ،یک ســال بعد کتابچه «قانون نظمیــه و امنیه بلدیه» را تنظیم کرد و به تایید شــاه رســانید؛ نخستین رســاله قانون پلیس در ایران بدین ترتیب تصویب شــد تا به اجــرا در آید .کنت آنتــوان همچنین ســازمان پلیس را پدید آورد کــه بر آن اســاس یــک رییس و یک نایــب رییس در هر محلــه بر تامین امنیت آنجا می کوشــیدند. گــزارش هــای روزانه مامــوران نظیمه کنــت از محله ها ،به او اجــازه می داد بر مســائل امنیتی و انتظامی شــهر مسلط شــود .این گزارش ها که در بایگانی
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
21 Kheradmand
جرم هایی که زنان در دوره قاجار مرتکب می شدند در معدود ســندهای بر جــای مانده از وضعیــت اجتماعی زنان منصورهاتحادیه، تاریخ نگار و استاد در روزگار گذشــته ایران ,می توان نشــانه هایی از حضــور زنان را دانشگاهدانشیارحقوق در مســائل و جرائم شــخصی و اجتماعی یافت شاید جالب باشد, عمومی دانشگاه تهران امروز آگاهی یابیم زنان در دو ســده گذشــته ,درگیر چه مســائل و اختــاف هــای خصوصــی و اجتماعی بوده و چه جــرم هایی را مرتکب می شــدند «شــهر تهران شهر نســبتا آرامی به نظر می رســید .گاه در کوچه هــا و منــازل نزاع و دعوا ســر می گرفــت که با وســاطت پلیس، که در شــهر می گشــت ،فرو نشــانده مــی شــد .دزدی ها اغلب ناچیــز بود ولــی چون اکثر اشــخاص مــال باخته ،خودشــان هم فقیــر بودند ،از نظــر آنها ناچیز محســوب نمی شــد ».توصیفی کــه منصوره اتحادیــه ،تاریخ نگار و اســتاد دانشــگاه در پژوهش «جنایــت و مکافــات؛ مســئله امنیــت در تهران عصــر ناصری و
20ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
وظایــف پلیــس» از وضعیــت دارالخالفــه تهــران در دوره قاجار ارائــه می دهــد ،خواننده را به یــک قلمرو ویــژه راه می نمایاند؛ آنجــا که تاریکی بر آمــده از جرائم اجتماعــی در تاریخ ،تصویری تلخ پیــش روی می گــذارد .توصیف این پژوهشــگر برجســته را بــا روایتــی از یــک جهانگرد اروپایــی در عصر قاجــار در هم می آمیزیــم تا از دریچه ایــن توصیف ها ،با رنگی زنانــه به آن قلمرو پای بگذاریم. ادوارد پوالک ،پزشــک اتریشی دارالفنون و سپس دربار ناصرالدین شــاه قاجار در کتاب «ســفرنامه پــوالک؛ ایران و ایرانیــان» درباره یکــی از جرائــم رایــج در آن روزگار مــی نویســد« :دســتبردهای مختصر خدمه منزل رواج دارد .مســتخدم منــزل تمام جیزهایی را کــه برای اربابش غیــر الزم می داند صاحب می شــود .اصل مورد اعتقــاد او این نیســت که «این مــال ،مال دزدی اســت» بلکه این اســت که «دزدی خــود موجب تملک می شــود».
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
20 Kheradmand
آن هرگــز بــه خارج از کشــور نرفته بودم بنابراین ســفر به لنــدن برای من یک تجربه ســحرآمیز بــود .چون موقعــی که من به لندن ســفر کردم یعنی ســال ،1958هنوز مدرســه ســینمایی در لندن افتتاح نشــده بود ،من اول به مدرسه هنرپیشــگی رفتم .مدرســه هنرپیشگی هم تکلیف و مشــق در خانه نداشت. ســاعات بعــد از مدرســه ،از این ســینما بــه آن ســینما می رفتــم و غرق در اعجاز ســینما بودم .یادم هســت که ســال اول حدود دویســت و هفتاد فیلم دیــدم و این یک جــور کیف محشــری در زندگی من بود .فیلمهــای برگمان را بــرای اولین بــار در لندن دیدم .فیلمهای آنــدره وایدا را آنجا کشــف کردم .در عین حال من در همان ســن شــانزده ســالگی خبرنگار ســتاره ســینما در لندن بــودم .بنابراین افتتاحیه فیلمهــا را می رفتم و تجاربم محشــر بود .مسئولیتی روی دوشم نبود و عیــش مدام بــود ،در کنارش درس و مدرســه هم بود که آن هم سراســر خوشــی و لذت بود. زندگی تنها سخت نبود؟ اوایــل خیلی ســخت بــود .وقتی ایــران بودم آنقدر دوســتان نزدیک داشــتم که روزهای اول ماهی بیســت و پنج ســی تا نامه داشتم و من مقید بودم همه را جــواب بدهم .همه را جمع کــرده بــودم و موقع تنهایــی مرور مــی کردم. ولــی بعدا کم کم به تنهایی عــادت کردم .برادر بــزرگ تــر من قبال به انگلســتان آمده بــود و او در منچســتر درس می خواند و چنــد پســردایی و دختردایــی آنجا داشــتم ،پس خیلی احســاس تنهایی نمی کــردم .بــه خصوص که ســینما در مقابلم بــود و تفریحم فیلم دیــدن و مجله خوانــدن بــود و مشــغولیتهایم زیاد بود .ضمنا چــون من و بــرادرم جزو اولین شــاگردهای کالسهــای زبان شــکوه بودیم ،زمانی کــه این آموزشــگاه دو اتاق بیشــتر نداشــت و این خواســت پدرم بود که زبــان یاد بگیریم ،پــس ما موقع مهاجــرت انگلیســی خوب صحبت می کردیــم و گرفتاری های ندانســتن زبان را نداشتیم. شــما ســالها خارج از ایران زندگی کردیــد؛ اما دوباره به وطن بازگشــتید .چه چیــز شــما را در ایران نگه مــیدارد و حتی بعد از دورهای مهاجرت شــما را به وطن بــاز میگرداند؟ ســال پنجاهونه که از ایران رفتم ،درســت زمانی بود که «ســایههای بلند باد» کــه زمان پهلوی توقیف شــده بــود ،بعد از انقــاب پروانه نمایــش گرفت؛ اما در ایــن دوره هــم بعد از ســه روز توقیف شــد .بعد از این اتفــاق ،حس کردم اختالفنظــری بیــن گــروه تــازه بر ســر کار آمده وجــود دارد که حلشــدنش زمانبر اســت .ضمنا ســه تا بچه داشــتم که باید فکر آیندهشــان بودم ،الریسا دخترم ١١ســاله بود ،نیما پســرم پنجساله و مانی پســر دیگرم چهارساله . حس کردم تا این اختالفات حل شــود ،بروم و شانســی بــه فرزندانم بدهم که اگر روزگاری خواســتند جای دیگری هم زندگی کنند ،امکانش را داشــته باشند؛ اما موقعی که آنها به دانشــگاه رفتند و دیگر به من نیازی نداشــتند ،ســال ٦٩ برگشــتم و کماکان هم ایران ماندهام. علــت اینکه ایــران مانــدهام و با وجــود اینکــه امکاناتــش را دارم؛ ولی فکر زندگــی در جــای دیگــری را هــم نمیکنم ،همین اســت که اینجا مــال ما هم هســت .من ترجیــح میدهم اگر قرار اســت تدریس کنم ،بــرای فرزندان ایران تدریــس کنم .اگر قرار اســت کاری کنم ،در کشــورم مؤثر باشــم .وقتی به این فصل زندگی میرســی ،حتی خیلیها زودتر از این ســنین هم ،پایشــان را دراز میکننــد رو به آفتــاب و میخوابند .من بــه چنین چیزی اعتقاد نــدارم .مرگ، حتمی اســت و حتمــا میآید ،چه بهتر کــه حین کارکردن بیایــد ،آنهم وقتی که مشــغول به کاری هســتی که عاشــقانه دوســتش داری .امروزه وقتی بعضا دولتیهــا لقــب میدهنــد و میگویند شــما کارگــردان بزرگی هســتی ،ابایی 19ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
نــدارم کــه بگویم این بزرگــی را فقط مردم انتخــاب میکنند. در سالهای نوجوانی چه کتاب یا فیلمهایی روی شما تأثیر گذار بودند؟ فیلمهــای بیلــی وایلــدر را خیلی دوســت داشــتم به خصوص فیلــم «بعضیا داغشــو دوســت دارن» .آن فیلم را در نوجوانی چندین بار تماشــا کردم .قبل از ســفرم ،وقتــی در ایران به ســینما مــی رفتیم یا بــه کانون فیلم ســر می زدیم همیشــه فیلمهای هنری تر را دوســت داشــتم .برگمان بیش از هر فیلمســازی روی مــن اثر گذاشــته و به وضــوح تأثیر او را بر خودم تــوی کارهایم می بینم. یــک صحنــه هایی از یــک فیلمهایی مــرا خیلی تحت تأثیــر قــرار داده اند و خیلــی خوب و واضــح در ذهنم مانــده اند اما در یک کالم ،برگمان فیلمســاز اثرگــذار زندگی من بــوده .وقتــی به لنــدن رفتم او را کشــف کــردم و همه فیلمهایــش را دیدم. در ادبیــات چه نویســنده ها یــا کتابهایی روی شــما تأثیرگذار بوده اند؟ در ایران ،آن ســالهایی که مــا نوجوان بودیم، تلویزیونی وجود نداشــت و رادیو هم ســاعات محدودی برنامه داشــت درنتیجــه دریچه ما به دنیا دیــدن فیلم بــود .آن زمان هفتــه ای یک بار پــدر و مادرمان ما را به ســینما می بردند و بقیه ســاعاتمان به کتاب خواندن می گذشــت .اگر بالزاک بــود ،اگر همینگوی بــود ،یا نویســنده های دیگر ،همــه جهانمان کلمــات آنان بود .یادم هســت همینگوی بیشــتر به دلم می چســبید .قبل از رفتنم از ایران دویســت ســیصد جلد کتاب داشــتم چــون تفریح اصلی ام کتــاب خواندن بود. چقدر اهل رفیق بازی بودید و وقتتان را با دوستانتان می گذراندید؟ در ســالهای دبیرســتان دوســتهایی داشــتم اما در خانه مــان انضباط خاصی حاکم بود و همیشــه باید زودتر از پدرمان به خانه برمی گشــتیم .در سالهای دبیرســتان آن حد ممکنی که ریســک می کردیــم برای بیرون مانــدن از خانه، تا ســاعت هفت شــب بود .چون معموال پدرم بین هفت تا هشــت شــب می آمد و ما ریســک نمی کردیم و حتما قبل از هفت خانه بودیم .ســر شــام هم پدر مثل مدرســه حاضر غایب می کرد و اســم همه را می گفت :بهرام ،بهمن، بهــروز… تا مطمئن شــود همه ســر شــام حاضرنــد .بنابراین ما بــا وجود این انضباطــی کــه رعایتش الزامی بود ،رفاقتهایی هم داشــتیم کــه جانانه بود. هنوز از آن دوستی ها کسی مانده؟ اتفاقــا یکی از چیزهایــی که خیلی در زندگی من شــاید خاص باشــد ،امتداد یک دوســتی از کالس ســوم دبســتان تا امروز اســت .آن دوســت ناصر کنعانی پروفســور فیزیک است که در دانشــگاه برلین تدریس می کند .دوست دیگری هم دارم ،ســعید شــفق گیالنی که از کالس هفتم که ســیزده ســاله بودیم آشنا شــدیم و همچنان رفاقتمان پابرجاست .بزرگترین ســرمایه زندگی من ،دوستانم هســتند .چــه گلشــیری ،چه کیارســتمی ،چــه ابوالحســن نجفی ،چــه احمد میرعالیی و… حاصل زندگی من همین خاطرات و دوســتان هســتند ،باقی که همــه آمــده و رفتــه و روزمرگی بوده« ،اوقــات خوش آن بود که با دوســت به ســر شــد /باقی همه بی حاصلی و بی ثمــری بود». ســال 96سال به خصوصی است .انتخابات ریاســت جمهوری در پیش روست، آرزویتان برای ســال نو چیست؟ آرزو دارم باز هم فیلم بســازم .امیدوارم در ســال « 96دل دیوانه» و فیلم قبل تــرم «دلــم می خواد» بی دردســر اکــران شــوند و دهمین فیلمــم را با عنوان هفته نامه چلچراغ «مــادرم ،مملکتــم» جلــوی دوربیــن ببــرم. Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
19 Kheradmand
بهمن فرمان آرا :کیارستمی جایگزین ندارد بهمن فرمان آرا ،یکی از فیلمســاز های ســینمای ایران اســت که طی شــصت ســال فعالیت ســینمایی همواره بر ســر اصولش پافشــاری کرده .او فیلم هایی همچون «شــازده احتجــاب»« ،بوی کافور ،عطر یــاس»« ،خانــه ای روی آب»، «یــه بوس کوچولو» و… ســاخته اســت و یا تهیه کنندگــی فیلمهایی همچون «گزارش»« ،کالغ»« ،ملکوت»« ،شــطرنج باد» و… بوده که نشان از جایگاه او در ســینمای ایران می دهد .این کارگردان پیشکوست ســینمای ایران ،هفتاد و پنج ســالگی اش را به تازگی در خالل ســاخت نهمین فیلمش «دل دیوانه» جشــن گرفت« .دل دیوانه» ســرگردانی های یک نویســنده را به نمایــش می گذارد و در ســال پیــش رو اکران خواهد شــد؛ فیلمی با بــازی هنرمندانی همچون علی نصیریــان ،فاطمه معتمدآریــا ،لیال حاتمی ،صابر ابر ،علی مصفــا ،رویا نونهالی، داریــوش اســدزاده ،مریم بوبانی ،پانتــه آ پناهی ها و… .ســورپرایز این فیلم برای هواداران ســینمای فرمــان آرا حضور خودش جلوی دوربین اســت. بــا بهمــن فرمــان آرا که ســخت گفــت و گو مــی کند ،بــه بهانه ســال نو و ســاخت «دل دیوانه» گفت و گویی داشــتیم و ســالهای نوجوانی و جوانی اش را نیز مــرور کردیم. ســال 95برای شما با ســه اتفاق مهم همراه بود .از دست دادن دوست قدیمی تان و هنرمند بزرگ عباس کیارســتمی .شــروع نهمین فیلمتــان «دل دیوانه» و بــه دنیا آمدن دومین نوه تان «آیریس» .حاال در آســتانه ســال نو ،وقتی ســال گذشــته را مرور می کنید ،ارزیابی خودتان از آن چگونه اســت؟ غیر از ازدســت دادن رفیق خوبم عباس کیارســتمی کــه جایگزین ندارد ،باقی مســائل مســائل همه خیلی خوب بودند و شــکرگزارم .فقط جای آن مرد بزرگ 18ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
به آســانی توی زندگی ما پر نمی شــود. چه شــد کــه تصمیم گرفتیــد در نهمیــن فیلمتــان «دل دیوانه» ،که زمســتان امســال در رامســر جلوی دوربین بردید خودتان عالوه بــر کارگردانی ،بازیگری هــم کنیــد؟ یکبار دیگــر هم در «بــوی کافور ،عطــر یاس» چنیــن تجربهای داشتید… . بعــد از «بوی کافور ،عطر یاس» عباس کیارســتمی تنها کســی بــود که مدام بــه من میگفــت دیالوگهایی کــه مینویســی را باید خودت بگویــی و باید خــودت در فیلمهایــت بــازی کنی منتهــا در این ســالها به دالیــل مختلف ایــن کار را نکــردم .آخریــن بار کــه در منزلش ،یــک هفته قبل از ســفرش به فرانســه ،بــا او صحبت میکــردم ،بنا به عادت همیشــگیمان کــه از کارهای هــم میپرســیدیم ،وقتی از من پرســید چه میکنــی به او گفتم کــه دارم روی ســناریویی کار میکنــم و میخواهم این بــار خودم توی فیلمم بــازی کنم .به مــن گفت« :من که همیشــه به تو گفته بــودم خودت باید بــازی کنی .خیلی خوشــحالم کــردی که میخواهی خــودت توی فیلمــت بازی کنــی» .بازی در «دل دیوانــه» یــک جورهایی عمل به وصیت دوســتم عباس کیارســتمی بود. تجربه مهاجرت در نوجوانی و شــانزده ســالگی برای شــما چطــور بود؟ تجربه تنها زندگی کردن در آن ســال ،در کشــوری بیگانه برای شــما چطور رقم خورد؟ البتــه من مهاجرت نکردم و برای تحصیل به انگلســتان و بعد به امریکا رفتم. یکــی از بــزرگ ترین اتفاقات زندگی مــن دنیایی بود که با آن ســفر در مقابلم قــرار گرفــت .اولین بار که ســوار هواپیما شــدم در همان ســفر بــود .پیش از Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
18 Kheradmand
17 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند17
حالــی که آمــار ازدواج مجــدد برای مردانــی که با همسرانشــان متارکــه کــرده اند 90 ،درصد اســت. ایــن آمــار از این جهت که نشــان می دهــد زنان پــس از طــاق در چــه شــرایطی به زندگــی ادامه مــی دهند ،قابل توجه اســت .اگرچــه به طور کلی تجربه طــاق می تواند بــه عنوان یکــی از عوامل موثر بــر تمایل افــراد به ازدواج هــای بعدی عمل کنــد و افرادی کــه تجربه هــای آزاردهنده و تلخی از ازدواج اول دارند ممکن اســت تحت تاثیر همان تجــارب برای تشــکیل خانــواده جدیدی بــه تردید بیفتنــد اما آمــاری که قائم مقام وزیر کشــور اعالم کــرده ،مــی تواند بــه نوعی نشــان دهنــده نحوه مواجهــه جامعه با زنــان پس از جدایی هم باشــد. جامعــه ای کــه اگرچــه در ظاهر ســبک زندگی
قلمــداد می شــود که بــا وجــود این که یــک بار متارکــه کــرده اند امــا در ازدواج مجدد بــاز هم با دختــری ازدواج نکــرده و در ســنین پایین تر که بنا بــه همان فرهنــگ و باورهــای عامیانه جــوان تر اســت و فرصت فرزنــدآوری بیشــتری دارد ،ازدواج کرده اســت! تداوم چنین فرهنگی بــرای ازدواج مجدد در ایران نشــان می دهد بــا وجود این که به نظر می رســد جامعــه در حال گــذار از دوران ســنتی اســت اما همچنان بخشــی از انگرش ها و باورهای ســنتی را از جملــه در مــورد ازدواج حفظ کرده اســت .آمار اخیــری کــه قائم مقــام وزیر کشــور اعــام کرده دربــاره این کــه مردان پس از طالق 9برابر بیشــتر از زنــان جداشــده ازدواج مــی کننــد ،شــاهده بر
جداشــده ،حتی زنــان جوان شــناس زیــادی برای ازدواج مجــدد پیــدا نمی کنند. جــدا از زنانــی کــه در ازدواج اول دارای فرزنــد هســتند و فرزندشــان با آنها زندگی مــی کند ،زنان جداشــده بــدون فرزند کــه نمــی تواننــد ازدواج مجدید داشــته باشــند ناگزیــر از ادامــه زندگی به صورت تنهایی هســتند .درواقع در چنین شــرایطی اســت کــه بایــد گفــت افزایش طــاق بــه نوعی جامعه ایــران را ناگزیر از پذیرش تنهازیســتی زنان کرده اســت. اگرچــه با وجــود تــداوم ســاختارهای ســنتی و خانوادگــی در ایران همچنــان بســیاری از زنان به ویــزه زنانی که در ســن پایین (زیر 30ســال) طالق مــی گیرند بــه خانه های پــدر و مادرهایشــان باز
تا همین چند دهه پیش برای زنان و مردان جوان ،ازدواج و تشکیل خانواده بزرگترین آرزوی سال های جوانی بود .کسی به تنها زندگی کردن ،فکر نمی کرد و تنهایی که برای آدم ها سرنوشتی ترسناک ،غم انگیز و نگران کننده بود.
16ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
تنهایی بعد از دانشگاه گــروه دیگــر از ســاکنان خانــه های مجــردی آن دســته افرادی هســتند که بــرای ادامــه تحصیل از شــهری به شــهر دیگر و عمدتا به تهران آمده اند و بعــد از مدتی زندگی در خوابگاه های دانشــجویی و درواقــع پــس از فراغــت از تحصیــل جذابیــت هــا و فرصت هــای زندگی در شــهرهای بــزرگ از جمله تهــران آنها را به ادامه زندگی مســتقل تشــویق کرده اســت .بســیاری از داشنجویان بعــد از اتمــام تحصیالت با یکی یــا دو نفر از همکالســی ها همخانه می شــوند و در سال هــای بعد با افزایــش درآمد و اشــتغال ثابت وقتــی می تواننــد خانه های مســتقلی برای خودشان داشــته باشند ،از هم جدا می شوند.
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
بقیه در صفحه 70
مــدرن تری را در پیــش گرفته اما همچنــان در آن بــرای ازدواج مجــدد مــردان با زنان جداشــده چه بســا برداشــت ها و و نــگاه های ســنتی ،قوی تر عمل مــی کنند بــه گونــه ای که مردانــی که یک بار ازدواج کرده اند ،شــانس بیشــتری بــرای ازدواج دوم و تشــکیل خانواده دارند .بسیاری از آنها حتی با وجود داشــتن فرزند هم در ازدواج دوم و ســوم، عالقه دارند با زنان هرگــز ازدواج نکرده زندگی تازه ای را شــروع کنند و در بســیاری از موارد حتی اگر فاصله ســنی زیــادی هم بین این دو وجود داشــته باشــد ،ایــن ازدواج ها شــدنی اســت امــا زنان به محض ثبت تجربه جدایی در شناســنامه هایشــان با برچســب بیوگی یا مطلقه مواجه می شــوند که عمومــا ازدواج دوم را بــرای آنها اگر نه نشــدنی اما با دشــواری هایی همــراه می کند. ایــن نگاه حتــی در بســیاری از خانــواده ها هم شــایع اســت که پس از متارکه فرزندانشان ،به طور مشــخص مردان برای ازدواج مجدد آنها را تشــویق مــی کنند زنان مجرد را انتخاب کنند .این برداشــت در فرهنــگ زندگــی عامیانــه برای خانــواده ها به نوعی یــک پیــروزی بر تجربــه طالق پسرانشــان
همین مدعاست. آنچــه ازدواج مجــدد زنان پس از طالق را دشــوار کــرده از ســوی دیگر پدیــده تجرد ناخواســته در کشــور و افزایــش تعداد زنانی اســت که در ســن ازدواج و درواقع آماده ازدواج هســتند اما در مقابل پســرانی که آماده ازدواج باشــند ،بــرای آنها وجود نــدارد .در چنین شــرایطی آمار بــاال و 35درصدی طــاق و اضافــه شــدن زنان جــوان جداشــده به دختــران مجــرد ،بحران ایجــاد می کند. در گذشــته هــای نــه چنــدان دور ،مطلقه های جوانــی کــه فرضا 24تا 26ســال داشــتند ،باالخره بعــد از مدتی صبر کــردن حتما با مــردی 31یا 32 ســاله ازدواج مــی کردند کــه یک یــا دو بچه هم داشــت اما امروز به خاطر پدیده تجرد ناخواســته دختــران ،حتــی مردان جداشــده 47-48ســاله ،به راحتی مــی توانند با دختــران مجــرد ازدواج کنند و دختــران جوان ســال به راحتی داوطلــب ازدواج با این اشــخاص هســتند .طبعا مــردان مطلقه هم ترجیــح می دهنــد با دختر ازدواج کننــد تا زنی که به زعــم آنهــا ممکن اســت تجربه تلخ شکســت قبلــی را وارد زندگی مشــترک بکنــد .بنابراین زنان
مــی گردند امــا بســیاری از آنها هم پــس از طالق هیــچ گاه بــه خانه پدر و مادرها بــاز نمی گردند و زندگی را مســتقل و بدون همســر ادامه می دهند. در کنــار این گــروه از زنان ،گروه هــای دیگری هم هســتند که با وجــود این که ازدواج نکــرده اند ،به طور مســتقل از خانواده هایشــان زندگی می کنند.
16 Kheradmand
موضوع را به جز دوســتان و نزدیکانشان به دیگران اعالم نمــی کنند ،پیدا کــردن خانه بــرای آدم های مجرد همچنان کار دشــواری اســت و همســایه ها هنــوز هم مــی توانند با چند اعتراض پشــت ســر هــم ،مالــک خانــه ای را مجاب کنند که مشــتری مجردشــان را جــواب کنــد و بعــد از آن دیگــر به مجردهــا خانه اجــاره ندهد. با همه اینها براســاس آمار و اطالعاتی که ســازمان ثبــت احــوال کشــور اعالم مــی کنــد و همچنین تجربــه هایی که دســت کم در تهــران برای خیلی ها آشناســت ،تنها زیســتی در ایــران رو به افزایش اســت .اطراف ما دختران و پســران جوانی هستند کــه به ســن ازدواج رســیده اند اما مجــرد مانده و بعــد از مدتی زندگی در یک خانه مســتقل از خانه پــدری را آغــاز کرده انــد ،البته آنها تنهــا یک گروه از تنهاریســتان هســتند و افراد دیگــری هم پس از تشــکیل خانواده طالق یا تجربه بیوگی یا همچنین از دســت دادن پــدر و مادر تنهــا زندگی می کنند. جامعــه شناســان مــی گوینــد تنهازیســتی یک اتفــاق رو بــه افزایــش در جامعه ایران اســت که نشــان دهنــده بزرگتــر شــدن «مــن» در آدم ها، تقویت فردگرایی و در نتیجه ازدواج گریزی اســت. «مــن» درونــی کــه آنقــدر بزرگ شــده کــه تنها خــودش را دوســت دارد ،تحمــل می کنــد و اجازه نمــی دهد «ما»یی شــکل بگیــرد .حاال اگــر نه در همه شــهرهای کشــور امــا در تهران کم نیســتند، زنــان و مردانی کــه در خانه های نــه چندان بزرگ خلوتــی برای خودشــان ســاخته انــد .تنهایی چای می نوشــند ،تلویزیون تماشــا می کننــد ،کتاب می خواننــد و وقتــی به خانه می رســند ،چــراغ خانه هایشــان خامــوش اســت .آنها ســبک جدیــدی از زندگی را برای خودشــان انتخاب کرده اند یا شــاید هــم نــه؛ انتخاب نکــرده انــد و این مســیر و این ســبک زندگی ،اینگونــه تنها زندگی کــردن انتخاب آنها نبــوده ،اضطــرار زندگی بوده اســت.
بــرای آنهــا پرهیز می کننــد و می گوینــد نباید به این ترتیــب به تنها زیســتی ،رســمیت داد و از آن حمایــت کــرد .فــارغ از اینکه آدم هــای تنهای این جامعه توســط برنامه ریزان و مسئوالن به رسمیت شــناخته شــوند یا نــه ،آنها وجــود دارنــد و طبق آمــاری که همان ســازمان های رســمی می دهند، تعدادشــان رو به افزایش اســت. اگرچــه آمار دقیــق افــرادی که تنهــا زندگی می کنند هنوز مشــخص نیســت اما نتایج سرشــماری ســال 1390نشــان داد 7.1درصــد خانــواده های ایرانــی به صورت مســتقل و تک نفــره زندگی می کنند .دو ســال پیــش هــم وزارت ورزش و جوانان با انتشــار گزارشــی اعــام کــرد حــدود 25درصد دختــران در خانه هــای مجردی زندگــی می کنند. همچنین همیــن وزارتخانــه اعالم کرده اســت در شــش کالنشــهر تهــران ،شــیراز ،مشــهد ،اصفهان، تبریــز و اهــواز 30درصد جوان هــا زندگی مجردی دارند .این آمارها از ســوی نهادهای رســمی همراه با نگرانــی اعالم می شــود و مهمتریــن کانون این نگرانی تاثیری اســت که تنهازیســتی و افزایش آن بر کانون خانــواده دارد. از منظــر اجتماعــی امــا جامعــه شناســان ،تنها زندگــی کــردن و افزایش تعــداد آدم هــای تنها در ایــران را ناشــی از تغییرات اجتماعــی می دانند که مثــل زنجیره ای به هــم متصل و در عیــن حال از هــم متاثرنــد .باالرفتن ســن ازدواج ،افزایــش آمار طالق ،اســتقالل مالی و همچنین افزایش تحصیالت دانشــگاهی در کنــار عوامــل اقتصــادی بــر رواج تنهازیســتی و زندگی مجــردی در ایــران تاثیرگذار بوده اســت. جامعه شناســان در یک تحلیل کالن تنهازیســتی را ناشــی از تغییرات اجتماعی ایــران به عنوان یک جامعــه در حال گذار مــی دانند .جامعــه در حال گــذار ،جامعــه بــی ثباتی اســت که بین گذشــته، حــال و آینده گیــر افتاده و معناهــا در آن در حال دگرگونی انــد .همین مفهوم جامعــه در حال گذار بــودن ،در دو دهــه اخیر اولین پاســخی اســت که جامعه شناســان درباره شــرایط اجتماعــی ایران به شــما مــی دهند .آنهــا می گوینــد ایــن از ویژگی هــای جامعــه در حال گذار اســت ،جامعــه ای که نــه مدرن شــده و نه کامال ســنتی اســت ،نه کامال غقــب مانده اســت و نه کامال پیشــرفته. یکــی از آنهــا دکتــر محمــد زاهدی اصــل ،عضو هیات علمی دانشــگاه عالمه طباطبایی اســت که مــی گویــد« :ایــران ســال هاســت ،در دوره گذار اســت؛ نــه جامعــه صنعتی هســتیم و نه ســنت هایمــان را کامل حفظ کرده ایم .بســیاری از مردم بــه ویــژه جوانــان بین باورهای ســنتی درســت و غلــط گیر کــرده انــد .تغییر شــکل خانــواده ها، افزایــش آمار طــاق و رواج زندگی مجردی ناشــی از همین شــرایط اســت .نه تنها جوانــان ،خانواده هــای ما هم در چنیــن وضعیتی به ســر می برند.
از خانواده های بزرگ تا خانواده های تک نفره خانواده های بزرگ ،ســفره های گشــاده و ازدواج هــای نــه چندان دیر ،ســال های ســال مشــخصه ســبک زندگــی ایرانی بوده اســت .تــا همین چند دهــه پیــش برای زنــان و مــردان جــوان ،ازدواج و تشــکیل خانواده بزرگترین آرزوی سال های جوانی بود .کســی بــه تنها زندگــی کردن ،فکــر نمی کرد و تنهایــی که برای آدم ها سرنوشــتی ترســناک ،غم انگیــز و نگران کننده بود .حــاال آمار در کوچه های تهران و دیگر شــهرهای کشــور خانه هایی هست کــه چــراغ آنها تنهــا بــرای یک نفــر می ســوزد، دختران یا پســرانی که در میانه دهــه های 30و 40 عمرشــان هســتند اما خانواده ای ندارند. از یــک منظر بــه آنها مــی گویند خانــواده های تــک نفره امــا منتقدان به ســبک زندگــی مجردی یــا تنهازیســتی از به کار بردن عبــارت خانواده هم 15ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پــدر و مادرهــا نمی داننــد ازدواج جوان هایشــان باید مانند گذشــته تحمیلی و ســنتی یــا به صورت امروزی باشــد». بــه گفته او در شــرایط اقتصــادی و اجتماعی که جامــه ایران قرار دارد طبیعی اســت که تجرد رو به فزونی باشــد چرا که وقتی جوان ها شــرایطی برای تشــکیل خانواده نــدارد ،در نهایت بــه تنها زندگی کردن گرایش پیــدا می کنند. ازدواج و تشــکیل خانواده در ایران ،پرهزینه است. آداب و رســوم هــای منتــوع و گرایــش بیشــتر به تجمــات ،ازدواج را ســخت کرده و مدتهاســت که خیلی هــا افزایش ســن ازدوج را به همین موضوع ارتبــاط می دهنــد .افزایش ســن ازدواج هر دلیلی که داشــته باشــد ،یکی از نتایج اصلــی آن افزایش تعــداد آدم هــای تنها و زندگی مجردی اســت .آنها از ســنی بــه بعــد و عمدتــا از اوایــل دهــه 30با اســتقالل نســبی اقتصادی از خانواده هایشان جدا می شــوند و همین شــروع یک زندگی تک نفره ،با مســئولیت های کمتر و درون گرایی بیشــتر است. روانشناســان می گوینــد ،افراد تنها بــه تدریج به این ســبک زندگیشــان ،همین ســکوت و خلوتی و درون گرایی عادت می کنند ،ممکن اســت از بیرون افرادی نســبتا افســرده به نظر برسند اما بسیاری از آنها حقیقتا افســرده نیستند ،آنها در واقع با تنهایی کنار آمده اند و این ســبک و شــیوه زندگی در آنها عمیــق شــده اســت و از اهمیــن روش لــذت می برنــد هر چند که در طوالنی مدت ،تنهازیســتی به ویــژه اگر به جمــع گریزی منتهی شــود ،می تواند پیامدهای منفی روحی برای آنها داشــته باشــد .از نظر عمــوم افراد جامعــه و در یک تقســیم بندی کلــی افراد یا متاهل هســتند یا مجرد امــا این روی یک دســت و کلی اســت و افرادی کــه تنها زندگی می کننــد ،اگرچه ذیــل گروه مجردها هســتند اما دالیلشــان برای این ســبک زندگی متفاوت اســت، بعضــی ها این راه و این ســبک زندگــی را انتخاب کــرده اند و بعضی هــا هم نه. تنهایی بعد از طالق آنطور کــه زاهدی اصــل ،مــددکار اجتماعی می گویــد یکــی از عواملی کــه موجب شــده ،جوانان در ایران میل به تنها زندگی کردن داشــته باشــند و ازدواج را مــورد توجــه قرار ندهنــد ،تجربه طالق و افزایــش آمار و تعــدد آن در جامعه اســت .جدا از اینکــه گروه بزرگی از جوانــان که اکنون تنها زندگی مــی کنند ،تجربه یک بار زندگی مشــترک و جدایی را داشــته اند .شــماری دیگر از ترس اینکــه ازدواج کنند و بعد طالق در انتظارشــان باشــد ،اصال سراغ تشــکیل خانواده نرفته اند. همیــن چند مــاه پیش بود کــه مرتضــی باقری، معــاون اجتماعی وزارت کشــور آمارهایــی در این بــاره اعــام کرد که نشــان می دهد تنهــا 10درصد زنــان پــس از طــاق دوبــاره ازدواج مــی کنند در
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
15 Kheradmand
زندگی مجردی زنان در ایران انتخاب یا اضطرار
شانا شکری در کوچــه هــای تهران و دیگر شــهرهای کشــور خانــه هایی هســت که چــراغ آنها تنها بــرای یک نفــر می ســوزد ,دختران یا پســرانی کــه در میانه دهه های 30و 40عمرشــان هســتند امــا خانواده ای ندارنــد .زنــان تا همین چند ســال پیــش ،مثال همیــن یک دهــه قبل بــرای تنهــا زندگــی کردن، انتخاب ها و امکان های زیادی نداشــتند .مســتقل شــدن از خانــواده اتفاقی بود که بــرای هر دختری همزمــان بــا ازدواجش اتفــاق می افتــاد و قبل از آن تنهــا زندگی کــردن ،انتخاب عجیبی بــود که با ســاختارها و هنجارهــای عرفی جامعــه و به ویژه خانــواده ایرانی همخوانی نداشــت. حــاال آمارهــا می گوینــد تعــداد زنانی کــه تنها زندگــی می کننــد ،در ایــران به ویژه در شــهرهای بزرگ رو به بیشــتر شــدن اســت .این سبک زندگی جدید البتــه تنها مختــص زنان نیســت و آمارهای مربوط به تنهازیســتی مــردان هم رو بــه افزایش اســت .خیلــی ها می گوینــد ایــران در این مقطع زمانــی با نســلی مواجه شــده که غیــر از خودش حاضر نیست ،مســئولیت دیگری را بپذیرد هرچند کــه جوانــان و درواقع نمایندگان همین نســل این 14ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
حــرف ها را قبــول ندارنــد و آن را نوعــی قضاوت بدبینانه مــی دانند. بــا وجــود ایــن در همین میانــه دهــه 90هم با همــه تغییراتی کــه جامعه ایــران به خــود دیده، حتی در شــهرهای بزرگ هنوز تنها زندگی کردن در ایران انتخابی اســت که جامعــه آن را به چالش می کشــد .اینکه این موضوع تا چــه حد چالش برانگیز و محــل حساســیت اجتماعی و عرفی باشــد البته بسته به موقعیت جغرافیایی و مقتضیات فرهنگی و تربیتی خانواده هاســت .در بیشتر خانواده های ایرانــی ،همچنان مســتقل شــدن از خانــواده ،جز در ســاختار ازدواج تعریــف نمی شــود اما عواملی موجــب رواج بــه اصطــاح «خانــواده هــای تک نفره» شــده اســت و شکلی از تنهازیســتی را که تا پیــش از این در جامعه ایران چنــدان رایج نبود ،به نمایش گذاشــته است. تنهــا زندگــی کــردن تــا همیــن یک دهــه پیش چالشــی بود کــه خودش را به شــکل قضــاوت ها و واکنــش های اجتماعی نشــان می داد؛ شــناخته شــده ترین آن همین کــه مردم بــه مجردها خانه اجاره نمی دادند و مردم از همســایه شــدن با آدم های مجرد اســتقبال نمی کردنــد .زندگی مجردی و
خانه مجــردی دو عبارتی بود که بــار معنای منفی داشــت و البتــه هنوز هم حتی مســئوالن و برنامه ریــزان در حــوزه هــای اجتماعی مثال وقتــی قرار اســت به خانــه هایی که بــه اصطــاح خانه های تیمی یا افســاد هســتند ،اشــاره کنند خیلی وقت هــا به جای خانه فســاد مــی گوینــد« :خانه های مجردی!» و این نشــان می دهــد که همچنان تنها زندگی کردن ،تابویی اســت که نــه حاکمیت عالقه ای به رســمیت شــناختن آن دارد و نه مردم دوست دارنــد باور کنند که این شــیوه می تواند ســبک و انتخــاب جدیدی بــرای افرادی از جامعه باشــد. زندگی مجردی زنان ایرانی دقیقا به همین دلیل اســت که بــا وجود افزایش تعــداد آدم هایــی که تنهــا زندگی مــی کنند ،حاال هم شرایط با گذشــته تفاوت چندانی نکرده است، جــدا از تهران و بعضی از مناطق مرکزی و شــمالی اش که از نظر ســبک و ســاختار زندگــی اقتضائات خاص خودشــان را پیدا کرده اند ،در دیگر شهرهای کشور حتی کالنشــهرها ،تنها زندگی کردن همچنان انتخاب اســت که هزینه های زیــادی دارد. بســیاری از کســانی که تنها زندگی مــی کنند این
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
14 Kheradmand
بــه دنبال برآورده کردن آ روزهایشــان هســتند که در نهایت بعد از گذر از مراحل ســخت و خطرناک بــه خواســتهها و آرزوهایشــان میرســند .مــا در کنار ســاخت انیمیشــن به دنبال اپلیکیشن بازی و انتشــار کتاب برای بچههایی هســتیم که شاید در مناطــق دور و نزدیک باشــند».  انیمیشــنی با نقــش آفرینــی قهرمانهای ایرانی ایرانی بودن شــخصیتهای«آرتمیس و آرســام» یکــی از مهمتریــن نکاتی اســت که نصیر موســوی نــژاد روی آن تاکیــد زیــادی دارد چیــزی کــه شــاید دلیــل آن نبــود قهرمانهــای ایرانــی بــرای بچههاســت« .ســلیقه و شــخصیتهایی کــه مــا در بچگی با آنهــا بزرگ شــدیم باشــخصیتهای مــورد عالقه بچههای نســل فعلی تفاوت زیــادی دارنــد .بچههــای نســل حاضــر به دنبــال قهرمانهای مثل بن تن انــد .چیزی که مــا نمونههای ایرانی آن را نداشــتیم؛ ولــی در این کار ســعی کردیم از شــخصیتهایی استفاده کنیم که حتــی لباسهایشــان هم طــرح ایرانی اســت.
آرتمیس ،دختربچهای اســت که دلــش میخواهد در آینده دریانورد شــود».
به عنــوان مثال آرتمیــس نام اولیــن زن دریانورد ایرانی بوده و ما در انیمیشــن خودمان شــخصیت
برای ادامه دادن به اسپانسر نیاز داریم پــروژه روکــش ســرم حاصــل دو ســال زحمــت
13ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پیاپــی این گروه اســت که حــاال امروز بــه مرحله انجام رســیده اســت .کاری که بچههــای «کودکان فرشــتهاند» در ازای آن هیــچ دســتمزد و پولــی دریافت نمیکنند .جالب اینجاســت که نویســنده انیمیشــن کار هم «زینب پاســدار» است کسی که خــودش یکــی از اعضــای همین گروه اســت و طبق حرفهــای نصیر موســوی نــژاد تمام قصه و المان هــای آن را مرتبط با کودکان ســرطانی و درمــان و مبــارزه آنهــا بــا بیماریشــان در نظر گرفته اســت .اما در ایــن بین وقتی دربــاره نمایش این انیمیشــن برای بچهها میپرسیم به جــواب جالبی میرســیم «.مخاطبان اصلــی این پــروژه در ابتدا قــرار بود فقــط بچههــای مبتــا به ســرطان باشــند ولی در حال حاضر قرار اســت کــه ایــن کار در شــبکه پویــا هــم به نمایــش دربیایــد .ما حتی چند قســمت اولیــه کار را هــم آمــاده نمایــش داریــم امــا از آنجایی که هنــوز برای کار اسپانســری نداریــم تــا ادامــه کار را با کمک بچههــای «خانه انیمیشن» بســازیم فعال آن را بــرای بچهها نمایش ندادیم چون نگران این هســتیم کــه بین کار وقفه بیفتــد و بچهها چشــم انتظار باقــی بمانند. تلفن۰۲۱۴۳۸۴۲۴۸۰ : info@koodakancharity.ir
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
13 Kheradmand
قهرمانهای این
انیمیشن کودکان مبتال به
سرطان هستند
خیریــه «کــودکان فرشــته انــد» بــه کمــک «خانه انیمیشــن» کاری را ساختهاند که قهرمانهای آن دو کــودک مبتال به ســرطانند ،آنهــا بعد از طی کــردن فراز و نشــیب های زیاد در قلعه ســحرآمیز به آرزوهایشــان میرسند. مجله مهر
بچههایی بســازد که قرار اســت هر کــدام قهرمان زندگی خودشــان باشــند. بچهها از سرمهایشان میترسند شــاید شــکل گیری ایده روکش سرم از شلنگهای قهوهای و بد قواره ســرم های شــیمیدرمانی شروع شــد .ســرم هایی کــه نه فقــط ظاهر کــه عوارض داروهایشــان بــه مرور باعث شــد تــا بچهها رفته رفته نسبت به خود ســرم ها احساس ناخوشایندی پیدا کنند و حتی به واســطه دیــدن آنها حال و روز
بچهها احســاس خوبی نمیدهد و باعث میشــود کــه حالت تهــوع بگیرند؛ حتــی اگر ایــن دارو آن قدرهــا هم حالشــان را بــد نکند ولــی در نهایت منجــر بــه این میشــود که همیشــه یک ترســی بیشــتر از چیزی که وجود دارد نســبت به این دارو داشــته باشــند .برای همیــن ما تصمیــم گرفتیم با طراحــی دو کاراکتر کارتونی و ایرانی این مشــکل را حــل کنیم و پروژه روکش ســرم را بــه راه بیندازیم. تا اینکــه در بخــش اول آن به این نتیجه رســیدیم کــه روکشهایی طراحــی کنیم که به واســطه آنها این حس بــه بچهها القا شــود که ایــن داروها قرار اســت آنها را قویتر از گذشــته کند».
بیشــتر اوقات پشــت ســر گذاشــتن یک بیماری مثل ســرطان برای آدمها حکم شکســتن شاخ غول را دارد .غولــی کــه هــر از گاهی نه فقــط به جان بزرگترهــا کــه به جــان بچهها هــم مینشــیند بــرای همیــن هــم مبــارزه بــا آن روحیــهای میخواهــد با چاشــنی امید به آینده. بــه کــودکان مبتــا میگوییم بچههــا در دنیــای خیالهای که آنهــا بــا بقیه فــرق دارند رنگــی و فانتزیشــان زندگــی یکــی از روشهایــی کــه میکننــد ،آنجا تخیــل میکنند، گروه«کودکان فرشــتهاند» برای قهرمــان میســازند و پیــروز رونــد درمــان بچههــا در نظر میشــوند .همیــن اتفــاق هم میگیرنــد القا کــردن این حس باعث شــده تــا اهالــی خیریه بــه کــودکان ســرطانی اســت «کــودکان فرشــتهاند» از ایــن کــه آنهــا با بقیــه بچههــا یک موضوع اســتفاده کننــد و از آن تفــاوت بــزرگ دارنــد؛ آن هــم نقطه قوتی بســازند برای کمک شکســت دادن بیمــاری مثــل کردن بــه روند درمــان کودکان ســرطان اســت که قرار اســت مبتــا بــه ســرطان .آنهــا ایــن از آنهــا یــک قهرمــان بســازد. روزهــا در حــال اجرایــی کردن طرحی هســتند به خوبی نداشته باشــند «.داروهایی که کودکان مبتال انیمیشن«ســفری به لیدومــا» نام انیمیشــن چند نام«روکش ســرم» کــه از چهار بخش روکش ســرم ،به ســرطان برای شــیمی درمانی اســتفاده میکنند قســمتی اســت که یکی دیگــر از بخشهای طرح کتاب ،انیمیشــن و اپلیکیشــن بازی تشــکیل شده بایــد ضد نور باشــد .برای همین در بیشــتر اوقات «روکش ســرم» را در برمی گیرد؛ نصیر موسوی نژاد اســت .این طرح قــرار اســت روند درمــان را برای ایــن داروها در ســرم هایی نگهداری میشــود که در ایــن باره میگوید«آرتمیس و آرســام دو کاراکتر بچههــای ســرطانی کمــی آســانتر کند تــا از آنها شــلنگهای قهوهای دارند و ظاهرشــان چندان به انیمیشــن ما هســتند که وارد قلعهای میشــوند و 12ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 12 Kheradmand Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
11 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند11
ماهنامهخردمند اجتماعی -فرهنگی -هنری
پانزدهم هر ماه منتشر می شود شماره بیست و ششم
ناشر :انتشارات خردمند -تورنتو سردبیر :محمد ُسهی امور داخلی و اداری :حامد خ ّرم بخت تایپ :مریم ُسه ی طراحی و صفحه آرایی :انتشارات خردمند با تشکر از :آرزو وفـا -تینا پورلطفی -فرشید رشیدی فر -مسروره بنیهاشمی -حسن گلمحمدی -احد حبیب نیا -شهناز یزدانفر - بهروز بدوحی -رضا میرفخرایی و همه کسانی که در این شماره ما را یار و یاور بودند.
بیایید تاریخ ایرانیان تورنتو را زنده نگاه داریم
ســالها پیش وقتی مــادر یکی از روزنامه نگاران ایرانی تورنتو درگذشــته بود و در گورســتان نورت یورک به خاک ســپرده شــد ،دوســتی به من گفت این که تعداد کســانی که در خاک داریم زیادتر میشــود نشــانگر این حقیقت اســت که ایرانیان در تورنتو دارند ریشــه می دوانند .از آن روز سالها گذشــته اســت و تعداد افرادی که به خاک ســپرده ایم خیلی زیاد شــده اند ،آیا ریشــه هایمان نیز مستحکمتر شده اند؟ نســل اول مهاجران ایرانی خیلی وقت اســت پا به ســن گذاشــته اند ،در بین این افراد نسل اولی، کســانی بوده و هستند که در شــکل گیری جامعه ایرانیان تورنتو نقش بســزایی داشته اند .افرادی که اولین بنیانهای فرهنگی و ســاختاری جامعه را شــکل داده اند ،کســانی که با همت و پشــتکار خــود و با ابتدایی ترین وســایل و امکانات موجود کارهای بزرگــی انجام دادند. تعــداد زیادی از این پیشــگامان نقاب در خاک کشــیده اند ولی هســتند بزرگانی کــه هنوز زنده انــد .بــه نظر مــن بر ما واجب اســت که این تاریــخ را به نوعــی تحریر و تصویر کنیــم .نگذاریم رشــد و پیشــرفت تکنولوژی در یک دهه اخیر ،غبار فراموشــی بر اشــخاص و اقداماتی که پیش از جهان دیجیتالی ثبتشــان به راحتی و ســادگی امروزه نبود بنشــاند و خاک فراموشــی بر آن افکند بطوری کــه هیچ برای اینــدگان باقی نماند. من به عنوان شــخصی که خود شــاهد بــی بضاعتی بســیارکامیونیتی در ســالهای دور بوده و به عنــوان شــخصی که بیــش از دو دهه در امور فرهنگی جامعه ایرانیان دســتی بر آتش دارد دســت همکاری به ســوی کلیه نویســندگان ،پیشکســوتان ،بزرگان و ایرانیان قدیمی تورنتو دراز میکنم. بیاییــد تا با ایجاد یک نهاد منســجم تاریــخ ایرانیان تاثیرگــزار در کامیونیتی ایرانیــان تورنتو را به روی جلد بهمن فرمان آرا :کیارستمیجایگزین ندارد تحریر در آوریم .من کلیه امکانات انتشــاراتی خردمند را در این راه پیش رو میگزارم و از دوســتان و یاران باســابقه دیگر در کار نویســندگی ،فعاالن اجتماعی ،صاحبان دیگر نشــریات ،صاحبان سایر صفحه ۱۸ وســایل ارتباط جمعی ،انجمــن ها و نهادهای علمی ،فرهنگی و هنــری و همه قدیمیهای تورنتو را خردمند در ویرایش و اصالح مطالب ارسالی اختیار دعوت میکنم تا با تشــریک مســاعی و برهم نهادن اندیشــه های متفاوت راه را برای تشــکیل این دارد .نظرات نویسندگان مقاالت ،الزاماً بیانگر دیدگاه نهــاد یــا بنیاد یا انجمن یا هر اســم دیگری که بــرای آن انتخاب شــود هموار کنند. ماهنامه خردمند نیست .مسئولیت قیمتها ،سرویسها ایــن یک واقعیت تلــخ و ناگوار و غیر قابل کتمان اســت که چنانچه و کلیه مطالب درج شده در آگهی ها به عهده افرادی که در شــکل گیــری جامعه ایرانیــان تورنتــو در روزهای اولیه صاحب آگهی است. نقــش داشــته اند و هنــوز زنده هســتند ،جان به جان آفرین تســلیم Tel: 647-932-8283کننــد ،ایــن تاریخ شــفاهی کــه در دل ایــن و مغز آن و خاطــرات آن Tel: 416-676-9-676دیگــری وجــود دارد نیــز در زیر خاک مدفون خواهد شــد. Fax: 1-888-676-9677 info@kheradmand.ca www.kheradmand.ca 8131 Yonge Street, Suite 207 Thornhill, Ontario L3T 2C6
دوســتان و یاران دیرین مــن در تورنتو ،ضرورت همیاری شــما بیش از پیش احســاس میشود. منتظر نظرات شما هستم.
10ماهنامه خردمند -شماره - ۲۶آپریل /می -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
10 Kheradmand
9 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند9
8 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند8
7 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند7
6 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند6
4 Kheradmand
Monthly - Issue 26 - Apr/May 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ می/ آپریل- ۲۶ شماره- ماهنامه خردمند4