Kheradmand Magazine - Issue #57

Page 1



82 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 82 


‫مهاجرت‬ ‫و‬ ‫وکالت‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫عکاسی‬ ‫و فیلمبرداری‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

81 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 81 


‫وام مسکن‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫رسانه ها‬

80 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 80 


‫مشاورامالک‬

‫‪To advertise here‬‬ ‫‪Call: (416) 676-9-676‬‬

‫تعمیرگاه‬ ‫اتومبیل‬

‫‪  79 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪79 Kheradmand‬‬


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

78 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 78 


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

77 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 77 


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

76 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 76 


‫خدمات برای‬ ‫منزل شما‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫تعمیرگاه‬ ‫اتومبیل‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

75 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 75 


‫حسابداری‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

74 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 74 


‫دندانپزشکی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫روان‌درمانی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫گوناگون‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

73 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 73 


‫بیمه و‬ ‫سرمایه گذاری‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫بازرسی‬ ‫ساختمان‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

72 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 72 


‫آرایشگاه‬ ‫و لیزر‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫آژانس‬ ‫مسافرتی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

71 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 71 


‫خدمات ارزی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫آموزشگاه ها‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

70 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 70 


‫فارســی‪ .‬کسی که شــاهنامه را بخواند هر سخن سست‬ ‫و ناتندرســت را شعر نخواهد پنداشــت‪ .‬مظاهر مصفا‬ ‫از آخرین بازماندگان نســلی از استادان ادب فارسی بود‬ ‫که با عشــق بــه زبان فارســی و بــا دلدادگی بــه آثار‬ ‫بزرگان شعر و نثر فارســی‪ ،‬میراث‌دار آن گنجینه عظیم‬ ‫بودند و به عشــق ایران خواندند و نوشتند و اندوختند‬ ‫و آموختند‪.‬‬ ‫مظاهر مصفا‪ ،‬لطافت و شــکنندگی شــاعرانه داشــت‬ ‫هنگامــی کــه شــعر می‌خوانــد‪ ،‬حتــی وقتــی قصاید‬ ‫فخیــم و اســتوارش را می‌خواند و می‌بارید‪ .‬اســتاد ما‪،‬‬ ‫صمیمیت و مهربانی دوستانه و پدرانه داشت هنگامی‬ ‫که بــه دیدارش می‌رفتیم و در خانــه‌اش مهمان کرامت‬ ‫و محبتش می‌شــدیم‪.‬‬ ‫در دانشگاه دفتر نداشــت؛ دفتر‌های استادان را استاد‪/‬‬ ‫کارمندان وظیفه‌شــناس بین خود تقســیم کرده بودند‬ ‫و بــرای بــزرگان قدیــم جایــی‬ ‫نمانــده بود‪ .‬در کتابخانه اســتاد‬ ‫مــدرس رضوی که مجــاور دفتر‬ ‫گروه ادبیــات دانشــگاه بود به‬ ‫دیــدارش می‌رفتیــم‪ .‬اســتاد ما‬ ‫می‌گفت بــرای آموختن ادبیات‪،‬‬ ‫متــون گزیــده خوانــدن راه به‬ ‫جایــی نمی‌برد‪ .‬متــون را باید از‬ ‫آغــاز تا پایــان بخوانیم تــا زبان‬ ‫فارسی را بیاموزیم‪ .‬حتی عروض‬ ‫و قافیه و بالغت و دســتور زبان‬ ‫و علــوم ادبی دیگر‪ ،‬تنهــا از را ِه‬ ‫متن‌خوانــی قابل تعلیم اســت‪.‬‬ ‫حرف‌ها و اندیشــه‌های او مانند‬ ‫حرف‌هــا و اندیشــه‌های دیگــر‬ ‫بــزرگان و دلــدادگان به فرهنگ‬ ‫و زبــان و ادب فارســی‪ ،‬در میان‬ ‫مدیران سیاســی‪ /‬اداری دانشگاه‬ ‫خریداری نداشــت‪ ،‬چون نظام سیاســی‪ /‬اداری‪ ،‬کارمند‬ ‫الزم دارد و طبعا تاب تحمل اســتاد و اندیشمند را ندارد‪.‬‬ ‫این اســت که ســرانجام اســتاد مظاهر مصفــا‪ ،‬عطای‬ ‫دانشــگاه را به لقایش بخشــید و به خانه رفت و دیگر‬ ‫نیامــد‪ .‬چنان کــه در ســالیان دور‪ ،‬اســتاد جالل‌الدین‬ ‫همایــی چنین کرد و در ســالیان دورتــر عالمه قزوینی‬ ‫در همان گام نخســت‪ ،‬از دانشگاه روی گرداند و رفت‪.‬‬ ‫انبوه انبــوه مرگ آمالــش‪ /‬اندوه اندوه بــرگ دیوانش‬

‫ضایعه‌ای بسیار بزرگ ‪ -‬پروین سالجقه‬

‫من شــانس این را داشــتم که از دوره کارشناسی‌ارشــد‬ ‫شــاگرد اســتاد در دروس شــاهنامه – داســتان سیاوش‬ ‫باشــم و بعــد از آن هــم در دوره دکتــری دروس نظم‬ ‫فارســی را نزد ایشــان گذراندم‪ .‬ســعادت دیگر من این‬ ‫بود که رســاله‌ام با محوریت نماد در ســبک هندی‪ -‬با‬ ‫تکیــه بر اشــعار صائب و بیدل ‪ -‬را با راهنمایی ایشــان‬ ‫نوشــتم‪ .‬یکی از مواردی که همیشــه نســبت به استاد‬ ‫در ذهنــم مانده‪ ،‬علو طبع و فروتنی‌ایشــان اســت‪.‬‬ ‫یــادم می‌آید کــه اســتاد‪ ،‬آزادی عمــل در کار کردن را‬ ‫برای هر دانشــجویی درنظر می‌گرفتند و خوشــبختانه‬ ‫یکــی از آن دانشــجویان بنده بودم‪ .‬اعتماد به نفســی‬

‫‪  69 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫که اســتاد مصفا در نوشــتن رســاله در بنده ایجاد کرد‬ ‫یکــی از ســکو‌های پرش بود که بتوانم بــه خودم اجازه‬ ‫بدهــم گام‌های بعــد را محکم‌تر و مطمئن‌تــر بردارم‪.‬‬ ‫ایشــان روزی به من گفتند فالنی! تو هــر کاری بکنی‪،‬‬ ‫کــن! قبــول دارم و این حــرف را نه از ســر توانایی من‬ ‫بلکه از ســر تواضع و فروتنی ذاتی خودشــان زدند‪ ،‬اما‬ ‫همیــن یک جملــه چنان شــور و نشــاطی در وجودم‬ ‫بیدار کرد که منتهی به نوعی احســاس مســوولیت در‬ ‫پاســخ دادن به اعتماد اســتاد شد‪.‬‬ ‫مــن بعد‌ها با خــودم فکر کــردم که اســتاد مصفا در‬ ‫کنــار آموزه‌های دیگــر‪ ،‬نوعی نکته تربیتــی را هم در‬ ‫نظر داشــتند‪ .‬نوعی نگاه غیرمســتقیم به یک شــاگرد‬ ‫بــه قصد پــر و بال دادن هر چه بیشــتر‪ .‬بــاور من این‬ ‫اســت که اســتاد در مواجهه با تک‌تک دانشجویان‌شان‬ ‫می‌دانســتند چــه کار می‌کنند‪ .‬خوب یادم هســت که‬

‫در روز مراســم دفاع از رســاله دکتری‌ام متوجه تســلط‬ ‫بی‌چــون و چرای ایشــان به نظم فارســی شــدم و این‬ ‫جــدای از تســلط بــر مبانی نظــری‪ ،‬ادبــی و مباحث‬ ‫کاربردی است‪.‬‬ ‫خاطــره‌ای کــه از روز دفاع در ذهنم مانده این اســت‬ ‫کــه خــودم را سراســیمه به اســتاد رســاندم و پیش از‬ ‫آغاز مراســم عنوان کردم کــه درباره یکــی از واژه‌های‬ ‫شــعر بیدل تردید دارم و ایشــان با همان نگاه اول واژه‬ ‫درســت را به مــن گفتند و تازه متوجه شــدم تســلط‬ ‫کامل یعنی چه؟ نکته لذت‌بخشــی که دوســت دارم در‬ ‫اینجا به آن اشــاره کنم این اســت که می‌شــنیدم استاد‬ ‫در کالس‌هــای مختلــف از رســاله بنده نــام می‌برند و‬ ‫درباره‌اش حــرف می‌زنند‪.‬‬ ‫نکته‌ای که هنوز هم نوعی شــور و شــعف در وجودم‬ ‫زنــده می‌کند‪ .‬بــه باور من اغلب شــاگردان مســتقیم‬ ‫اســتاد مصفا‪ ،‬خاطراتی بسیار شــیرین از ایشان داشتند‬ ‫زیــرا علــو طبــع و بزرگی اســتاد حدو مرزی نداشــت‬ ‫و آنچــه در توانــش بــود در کمــک به دیگــران دریغ‬ ‫نمی‌کــرد‪ .‬همه مــا می‌دانیم که اســتاد مصفــا درباره‬ ‫ادبیــات کالســیک نوعــی تعصب ویــژه داشــتند‪ ،‬اما‬ ‫هیچــگاه دانشجویان‌شــان را از تحقیــق و پژوهش در‬

‫امــر ادبیــات معاصر منــع نمی‌کردند‪.‬‬ ‫تاکیــد ایشــان بــر این نکتــه بود کــه به همه مــا یاد‬ ‫بدهد چطور روی پای خودمان بایســتیم و از هیچ چیز‬ ‫نترســیم‪ .‬اســتاد مصفا شــخصیتی متعالی داشتند و در‬ ‫ذات خودشــان انســانی آزاد بودند و بر همین اســاس‬ ‫آزادی عمــل را برای همه قائل می‌شــدند‪ .‬ایشــان با آن‬ ‫دانــش شــگرفی که داشــتند هرگز رگــه‌ای از منیت در‬ ‫وجودشــان نبــود و این رهایی از قید و بند‌های دســت‬ ‫و پــا گیــر‪ ،‬نوعی حــس قلنــدری در وجودشــان ایجاد‬ ‫کرده بود‪ .‬کوتاه ســخن اینکه مظاهر مصفا شــخصیتی‬ ‫تکرارناپذیر و یکی از ســتون‌های محکم شــعر کالسیک‬ ‫فارســی بودنــد کــه ادب‌دوســتان بــدون وجودشــان‬ ‫احســاس بی‌پناهــی می‌کنند‪.‬‬

‫مــردی ز شــه ِر هرگــز و از روزگا ِر هیــچ ‪-‬‬ ‫حســن‌ذوالفقاری‬

‫چهارشــنبه ‪ ۹۸/۸/۸‬روزی کــه‬ ‫استادم دکتر مظاهر مصفا (‪-۱۳۹۸‬‬ ‫‪ )۱۳۱۱‬درگذشــت‪ .‬ایــن خبر برای‬ ‫اهل شــعر و ادب ســخت و ناگوار‬ ‫و بــرای مــن دردنــاک و جانگداز‬ ‫بــود‪ .‬به‌خصــوص کــه از راه دور‬ ‫و دور از دیــار عزیــز می‌شــنوم و‬ ‫نیســتم تا بــرای آخرین بــار روی‬ ‫مبارکــش را ببینم و یــک بار دیگر‬ ‫بر دســتان نــرم و لطیفش بوســه‬ ‫زنــم‪ .‬افتخــار بــزرگ زندگــی‌ام آن‬ ‫بود که اســتاد راهنمایــم بود؛ هم‬ ‫در دوره کارشناســی ارشد و هم در‬ ‫دوره دکترا‪.‬‬ ‫درســت ‪ ۳۰‬ســال پیــش در ســال‬ ‫‪ ۱۳۶۸‬و دانشــگاه تهــران‪ .‬جز این‬ ‫چندیــن درس بــا اســتاد داشــتم؛‬ ‫ازجمله شــاهنامه را با اســتاد خواندم‪ .‬داســتان سیاوش‬ ‫را برگزیــد‪ .‬پرســیدم چرا این داســتان؟ گفــت قهرمانی‬ ‫مظلوم اســت و ســرآمد داســتان‌های شــاهنامه‪ .‬مرز‬ ‫اخالق و حماســه‪ .‬همین شــد که این داســتان را وقتی‬ ‫که مولف کتاب‌های درســی شــدم‪ ،‬در همــان ایام‪ ،‬به‬ ‫یادگار اســتاد در کتــاب پیش‌دانشــگاهی آوردم‪ .‬درس‬ ‫مــروت و فتوت و اخالق برای جوانــان بود‪ .‬بیش از هر‬ ‫چیــز جوانان در این روزگار به این درس نیاز داشــتند و‬ ‫اســتاد خــوب دریافته بود‪:‬‬ ‫آفتــاب مروت به خون نشســت فریاد‌ای فتی‬ ‫دردا کــه‬ ‫ِ‬ ‫که فتوت به خون نشســت‬ ‫او تنها اســتادم نبود؛ بلکه در این ‪ ۳۰‬ســال‪ ،‬پدر مهربان‬ ‫و دوســت نازنین من بود‪ .‬هرگاه با اشــتیاق به دیدارش‬ ‫می‌شــتافتم‪ ،‬با لبخند دوست‌داشــتنی و قیافه دلنشین‬ ‫و مهربانــش پذیرای من بود و مــرا به خواندن تازه‌ترین‬ ‫شــعرش دعوت می‌کــرد و نســخه‌ای دســت‌نویس به‬ ‫تبــرک می‌گرفتم تا تکثیر کنم و به دســت دوســتداران‬ ‫اســتاد برســانم‪ .‬جز این مرا از محصــوالت باغی تفرش‬ ‫بی‌نصیــب نمی‌گذاشــت‪ .‬یــک دلمشــغولی او هــم‬ ‫سرکشــی به همین بــاغ و ضیاع و عقــارش بود‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪69 Kheradmand‬‬


‫مظاهر مصفا؛ آخرین استاد بزرگ ادبیات فارسی‬ ‫اســتاد مظاهــر مصفا‪ ،‬ســراینده آثــاری‪ ،‬چون «پاســداران ســخن‪ ،‬توفان خشــم‪ ،‬ده‬ ‫فریاد‪ ،‬ســپیدنامه‪ ،‬شــب‌های شــیرازقند پارســی و‪ »...‬و مصحح آثاری بــزرگ‪ ،‬چون‬ ‫«تصحیــح دیوان ابوتراب فرقتی کاشــانی‪ ،‬تصحیح مجمع‌الفصحــاء‪ ،‬تصحیح دیوان‬ ‫نــزاری قهســتانی‪ ،‬تصحیــح دیوان ســنایی‪ ،‬تصحیــح کلیات ســعدی و تصحیح‬ ‫جوامع‌الحکایــات» روز هشــتم آبان‌ماه درگذشــت‪.‬‬ ‫به همین مناســبت چند چهره ادبی و از دوســتان و شــاگردان اســتاد‪ ،‬مطالبی‬ ‫پیرامــون شــخصیت و آثار ایشــان دراختیــار روزنامــه اعتماد گذاشــته‌اند که‬ ‫می‌خوانید‪.‬‬

‫شیوه تدریس منحصر به فرد ‪ -‬علی دهباشی‬

‫مــن افتخــار این را داشــتم که درســال ‪ ۱۳۹۱‬یــک برنامه از شــب‌های بخــارا را‬ ‫به اســتاد مظاهــر مصفا اختصاص بدهــم که درایــن برنامه اســاتیدی‪ ،‬چون مهدی‬ ‫محقــق‪ ،‬امیربانو کریمی‪ ،‬دکتر احمد ســرور موالیــی و دکتر مهدی نوریــان‪ ،‬پیرامون‬ ‫شــخصیت و وزن و مقام علمی اســتاد به ســخنرانی پرداختند‪ .‬آنچه برای من به عنوان‬ ‫برگزارکننده نشســت مهم بود‪ ،‬این مســاله اســت که همــگان اعتقاد داشــتند کار‌های‬ ‫ادبی و علمی ایشــان‪ ،‬کار‌هایی چندوجهی هســتند‪.‬‬ ‫خصوصــا کار‌های تصحیح که می‌توان به عنــوان آثاری مانــدگار از آن‌ها یاد کرد‪.‬‬ ‫یکی از کتاب‌هــای تصحیح اســتاد «جوامع‌الحکایات و لوامع‌الروایات» اســت‬ ‫که به باور بســیاری از دوســتان اهل فــن در ردیف بهتریــن تصحیح‌ها قرار‬ ‫می‌گیــرد‪ .‬البته بایــد به این کار‌های بزرگ‪ ،‬تصحیح گلســتان ســعدی را هم‬ ‫اضافــه کرد‪ .‬کاری که تا پیش از تصحیح یوســفی بســیار به درد دانشــجویان‬ ‫رشــته ادبیات در دانشــگاه‌های مختلــف خورد‪ .‬مورد دیگری کــه باید به آن‬ ‫اشــاره کرد‪ ،‬شــیوه تدریس استاد است‪.‬‬ ‫نوعی شــیوه تدریس ابداعی که خاص خودشــان بود و دانشــجویان مراحل‬ ‫آمــوزش را با انــرژی تمام طی می‌کردند‪ .‬اســتاد در این شــیوه کمک می‌کرد‬ ‫کــه دانشــجویان از مراحل اولیه تــا پایان‪ ،‬هر روز به‌شــدت عالقه‌مندی‌شــان‬ ‫اضافه شــود و با شــوق و ذوق دروس را پاس کنند‪ .‬وجه دیگر شــهرت استاد‪ ،‬وجه‬ ‫شــاعری ایشان است‪.‬‬ ‫بــه گمان من اگر بنا باشــد مجموعه شــعری از بهترین شــعر‌های صدســال اخیر در‬ ‫جایــی گردآوری شــود‪ ،‬بدون شــک بخش بزرگی از آن باید به ســروده‌های اســتاد مصفا‬ ‫اختصاص پیدا کند‪ .‬همه ما می‌دانیم که شــیوه تدریس‪ ،‬تصحیح متون و وجه شــاعری ایشــان‬ ‫تاکنون با ســه نســل از دانشجویان رشــته زبان و ادبیات فارســی همراه بوده و این خوشه‌چینی‬ ‫از محضــر اســتاد‪ ،‬فقط مختص به دانشــگاه تهران نیســت‪ .‬بــه نظر من نبود اســتاد مظاهر‬ ‫مصفــا در محیط‌هــای دانشــگاهی‪ ،‬ضربــه‌ای به دانــش ادبی محافل‬ ‫آکادمیــک بود‪ .‬نادیده گرفتن دانش اســتاد برای کســانی که تشــنه‬ ‫آموزش صحیح هســتند شــاید جفایی باشــد کــه پیــش از این کمتر‬ ‫شــاهدش بوده‌ایم‪ .‬یــادش گرامی باد‪.‬‬

‫استاد ما مظاهر مصفا ‪ -‬اسماعیل امینی‬

‫‪ ۲۰‬ســال گذشــته اســت از آن روز‌های سالم سرشار که دانشــجوی دانشگاه‬ ‫تهــران بــودم و در محضر اســتادان بزرگ‪ ،‬می‌نشســتم‪ ،‬می‌آموختــم و تجربه‬ ‫می‌اندوختم‪ .‬مظاهر مصفا‪ ،‬خســرو فرشــیدورد‪ ،‬عزیزالله جوینی‪ ،‬امیربانو کریمی‪،‬‬ ‫شــفیعی‌کدکنی‪ ،‬ســیدمحمد رادمنش‪ ،‬جلیل تجلیل‪ ،‬بــرات زنجانی و‪...‬‬ ‫اســتاد مظاهــر مصفــا‪ ،‬شــاهنامه تدریس می‌کــرد و داســتان ســیاوش را می‌خواند و‬ ‫می‌خواندیم‪ .‬می‌گریســت و می‌گریســتیم به مظلومیت ســیاوش و بــه اندوهان آن همه‬ ‫عظمــت و پاکــی و واالیی که به خاک قربانگاه حســادت و ســنگدلی افتــاد‪ .‬مظاهر مصفا‪،‬‬ ‫صالبت و جدیت اســتادی داشــت وقتی که درس می‌داد و می‌پرســید و تکلیف مشخص می‌کرد‪.‬‬ ‫از جملــه ایــن تکلیف عــام که‪ :‬قول بدهید یــک بار شــاهنامه را از آغاز تا انجام بــه دقت بخوانید‪.‬‬ ‫نــه بــرای درس پــس دادن و امتحــان‪ ،‬برای شــناخت اهمیت شــاهنامه و بــرای آموختن شــعر و زبان‬ ‫‪  68 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪68 Kheradmand‬‬


‫بــا دکلمه اشــعار فلســفی و روحانی بــر جذابیت این نواختــن تنبور را شــروع کرد تا آن که از طریق شــنیدن‬ ‫اجــرای زیبا صدچنــدان افزود‪.‬‬ ‫یــک نوار کاســت‪ ،‬مدهوش تنبــور نوازی اســتاد عالی‬ ‫ایــرج گردکانــه ای حق دوســت یکــی از نوازنــدگان و نژاد گردید و بعداً به محضر ایشــان راه یافت و ســالیان‬ ‫مقام دانــان تنبور و از‬ ‫درازی را به شــاگردی این استاد مشغول شد‪.‬‬ ‫شــاگردان زبده اســتاد‬ ‫سپس در محضر اســتاد درویش امیر حیاتی‬ ‫ســید خلیل عالی نژاد‬ ‫کســب فیض نمود‪ ،‬مقدمات نوازندگی ســه‬ ‫بوده اســت و ســبک‬ ‫تار را نزد محمــد ذوالنوری آموخت و بعدها‬ ‫تنبــور نــوازی ایشــان‬ ‫در این ســاز نیز به محضر اســتاد عالی نژاد‬ ‫بســیار بــه اســتادش‬ ‫درآمد و شــیوه آن مــرد اخالص عمل را دنبال‬ ‫نزدیــک اســت‪ .‬ایــرج‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫گردکانه ای حقدوست‬ ‫بعد از آن بــرای تکمیــل دوران ردیفی خود‬ ‫در اواخــر ســال ‪۵۱‬‬ ‫در محضر اســتاد محمدرضا لطفی و اســتاد‬ ‫خورشــیدی در کنگاور‬ ‫داریوش طالیی ســالیان ســال کســب فیض‬ ‫کرمانشــاه بــه دنیــا‬ ‫نمــود‪ .‬اســتاد حــق دوســت بــا گروه‌های‬ ‫آمــد و در ‪ ۱۵‬ســالگی‬ ‫مختلف موســیقی همکاری داشته است که‬ ‫یکشــنبه دهــم نوامبــر ‪ ۲۰۱۹‬کنســرت تنبــور نوازی تنبــور نــوازی را آغــاز‬ ‫در بخــش تنبــور می تــوان به تنبــور نوازی‬ ‫ایــرج حقدوســت در محــل بنیــاد کــوروش در تورنتو نمــود‪ .‬اولین مشــاور‬ ‫ایشــان بــا گــروه باباطاهــر در گردهمایی‬ ‫بــا موفقیــت برگزار شــد‪ .‬این کنســرت‬ ‫جهانی در صدا و ســیمای جمهوری اســامی‬ ‫با اســتقبال بســیار خــوب مشــتاقان و‬ ‫ایران اشــاره کرد و در بخش تکنوازی ســه تار‬ ‫سزاست‬ ‫را‬ ‫حق‬ ‫حضرت‬ ‫‌پایان‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫شکر‬ ‫و‬ ‫شایان‬ ‫“حمد‬ ‫تــدارکات بدون نقص دســت انــدرکاران‬ ‫و تار هم می توان به موســیقی متن ســریال‬ ‫برگزاری‌اش توانســت شــب خوبی با هنر که نغمه‌سرایان خوش‌آواز چنگ‌آسا پشت به عبادتش گوهر کمــال در تلویزیون اســتناد کرد‪.‬‬ ‫ایــرج حقدوســت این موســیقیدان ُکــرد در‬ ‫و موســیقی ارزشــمند باســتانی ایران را خم ساخته‌اند و تنبورسان دل از غیر پرداخته به مقام‬ ‫برای شــرکت کننــدگان رقم بزنــد و نوید‬ ‫ســاختن ســاز های ســنتی تار‪ ،‬ســه تــار و‬ ‫بخــش این باشــد که بــاز هــم در آینده طاعتش چو دف حلقه به گوش‌اند‪ - ”.‬ایرج حقدوست تنبور نیــز از مهارت خاصی برخوردار اســت‬ ‫شــاهد برگزاری اینچنین محافل فرهنگی‬ ‫و ســازهای وی با مهر ســماع زبانزد خاص و‬ ‫و هنری در شــهرمان باشــیم‪.‬‬ ‫عام می باشــد‪.‬‬ ‫آقایــان علــی اورنگی نوازنــده دف و کوزه و شــاهین ایشــان مادرش بود و اولین راهنمایــش پدرش که خود‬ ‫افشــار نوازنــده تنبــک ایــرج حقدوســت را در اجرای مقامــات حقانــی را می‌خوانــد‪.‬‬ ‫در صــدد هســتیم در زمان حضــور ایشــان در تورنتو‬ ‫تنبــور نــوازی و آواز همراهی نمودند‪ .‬خانم مســروره ســپس از طریق دوســتان آن زمان خود آقایان خســرو گفتگویــی با ایشــان ترتیب دهیم که در شــماره آینده‬ ‫بنب هاشــمی مجری مســلط و باتجربه شــهرمان نیز قوره جیلی‪ ،‬ســیاوش اشــرفی و ســید عابدین خاموشی ماهنامــه خردمنــد به چاپ خواهد رســید‪.‬‬ ‫‪  67 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪67 Kheradmand‬‬


66 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 66 


‫کند ‪.‬‬ ‫ثانیا‪ ،‬توســعه این فناوری بســیاری از انســان هــا را از‬ ‫داشــتن شــغل محروم خواهدکرد زیرا قادر است کارها‬ ‫را بــا هزینه پاییــن تری انجــام دهد‪ .‬اما نــگاه افرادی‬ ‫چون ماســک فراتر مــی رود‪ .‬به طوری کــه بنیان گذار‬ ‫اسپیس ایســک معتقد اســت هوش مصنوعی خود به‬ ‫تنهایی قادر اســت بر انســان مسلط شــود و او را اسیر‬ ‫فرامین خصمانه و شــیطانی خودش کنــد‪ .‬همین نگاه‬ ‫سبب شــده اســت که انتشــار خبرهایی چون پیروزی‬ ‫الگوریتم آلفاگو و نســخه ارتقایافته اش‪ ،‬مســتر (پی)‪،‬‬ ‫محصول «دیپ مایند گــوگل» در برابر قهرمانان جهانی‬ ‫بازی باســتانی گو به «شکســت خوردن انسان در برابر‬ ‫هــوش مصنوعی» تعبیر شــود تــا ترس از ایــن فناوری‬ ‫بین مردم بیش از گذشــته قــوت گیرد‪.‬‬

‫از آنجــا که پیشــگیری همیشــه بهتر از درمان اســت‬ ‫مــاه قبــل‪ ،‬کارگروه امور حقوقــی پارلمــان اروپا قانون‬ ‫«ســوییچ های کشــتن ربات هــا در مواقــع ضروری»‬ ‫را تصویــب کــرد تــا اروپا بــرای ورود به عصــر انقالب‬ ‫رباتیک آماده شــود بــی آنکه اجازه دهــد ربات ها در‬ ‫برابر شــهروندان اتحادیه اروپا دســت به شورش بزنند‪.‬‬ ‫هــر چنــد ایــن قانون بــه تازگــی از مجــاری حقوقی‬ ‫رســمی عبور کرده اســت اما اتفاق تازه ای نیســت‪ .‬در‬ ‫حقیقت‪ ،‬ایزاک آســیموف‪ ،‬نویســنده شــهیر رمان های‬ ‫علمی تخیلی‪ ،‬ســال ‪ 1942 /1321‬در داستان کوتاهی با‬ ‫عنــوان «طفره» به پیــش نویس قوانین برای اســتفاده‬ ‫ایمــن از ربــات ها اشــاره کرده بــود‪ .‬قوانین که ســال‬ ‫‪ 1950 /1329‬در رمــان «من‪ ،‬ربات» شــکلی منســجم‬ ‫گرفت و به ســه قانون آســیموف شــهرت یافــت‪ .‬این‬ ‫ســه قانون می گوید‪:‬‬ ‫•‪ ‬یــک ربــات بــه هیــچ وجه نباید ســبب آســیب‬ ‫رســیدن به یک انســان شــود‪.‬‬ ‫•‪ ‬یــک ربات باید از دســتوراتی که اپراتــورش فرمان‬ ‫مــی دهد اطاعــت کند مگــر اینکه این دســتورات در‬ ‫تضاد با قانون اول باشــند (به انســان آســیب برسانند)‪.‬‬ ‫•‪ ‬یــک ربــات بایــد از وجود خــودش محافظت کند‬ ‫مگــر اینکه بــا قوانیــن اول و دوم در تضاد باشــد (در‬ ‫صورتی که احســاس کرد به انســان آســیب می رساند‬ ‫‪  65 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫خودش را نابــود کند)‪.‬‬ ‫هرچنــد این قوانین ظاهــرا در حوزه علمی تخیلی قرار‬ ‫می گیرند امــا امروزه رعایت آنها در اســتفاده از ربات‬ ‫هــا اهمیت بســیاری پیدا کرده اســت‪ .‬به طــوری که‪،‬‬ ‫اگــر این ســه قانــون رعایت شــود ربات و در ســطح‬ ‫کالن‪ ،‬هــوش مصنوعــی نمــی تواند به انســان صدمه‬ ‫بزند‪.‬‬

‫ربات هراسی چیست؟‬

‫ربات هراســی (‪ )Robophobia‬نوعی اختالل ناشــی از‬ ‫اضطراب اســت که طــی آن‪ ،‬فــرد از انواع ربــات‪ ،‬نرم‬ ‫افزارهــای هــوش مصنوعی‪ ،‬فیلــم ها و ســریال های‬ ‫بــا موضــوع ربــات یا هــوش مصنوعــی‪ ،‬آزمایشــگاه‬ ‫هــای رباتیــک‪ ،‬اســباب بازی هــای رباتیــک‪ ،‬پهپادها‬

‫(ربات هــای پرنــده)‪ ،‬خودروهای خــودران‪ ،‬خودروها‬ ‫و هواپیماهــای کنتــرل از راه دور‪ ،‬شــیرهای خــودکار‪،‬‬ ‫قطارهای بدون راننده‪ ،‬کارواش های خودکار و دســتگاه‬ ‫هــای پزشــکی رباتیک به شــدت می ترســد‪.‬‬ ‫افراد مبتال به ربات هراســی از قرار گرفتن در موقعیت‬ ‫هایــی که به نوعی آنها را در معرض این دســتگاه ها و‬ ‫رایانه ها قرار مــی دهد اجتناب می کنند‪.‬‬ ‫بر پایــه کتاب «هراس ها‪ :‬رســاله نظریــه و درمان» با‬ ‫ویرایش گراهام دیوی از دانشــگاه ساســکس انگلستان‪،‬‬ ‫بیــن ‪ 10‬تــا ‪ 20‬درصد مــردم سراســر جهــان از ربات‬ ‫هراســی رنــج می برنــد و با وجــود اینکه بســیاری از‬ ‫ایــن افراد در مرحلــه حاد این اختالل قــرار دارند فقط‬ ‫درصــد کمی از آنها انواع مختلفــی از درمان را دریافت‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫براســاس فرهنگ لغــات انگلیســی آکســفورد‪ ،‬اولین‬ ‫اســتفاده از اصطالح «رایانه» (کامپیوتر) به ســال ‪1613‬‬ ‫بــاز می گــردد‪ .‬ایــن واژه در مورد فردی اســتفاده می‬ ‫شــد که شغلش حســاب کردن یا محاســبه کردن بوده‬ ‫اســت‪ .‬براســاس فرهنگ لغات ریشه شناســی آنالین‪،‬‬ ‫از ‪ 1897‬معنــی رایانــه از فرد به ماشــین انتقــال پیدا‬ ‫کرد و مفهوم «ماشــین محاسباتی» یافت‪ .‬از سال ‪1945‬‬ ‫هــم به معنی امروزی اش یعنی «دســتگاه الکترونیکی‬ ‫دیجیتال قابل برنامه نویســی» بــه کار رفت‪.‬‬ ‫ماهنامهدانشمند‬ ‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪65 Kheradmand‬‬


‫آیا واقعا باید از ربات ها بترسیم؟‬ ‫اکنــون ایــن پرســش مطرح می شــود که ایــن ترس از‬ ‫هوش مصنوعــی به ویژه در مورد کســی که خود یکی‬ ‫از پیشــگامان توسعه آن به شــمار می رود از کجا ناشی‬ ‫می شود؟‬

‫هداعربشاهی‬ ‫اواخــر ژانویه ‪( 2017‬اوایل بهمن ‪ )1395‬ایالن ماســک‪،‬‬ ‫بنیان گذار شــرکت های اســپیس ایکس‪ ،‬تسالموتورز و‬ ‫‪ Open AI‬از توســعه نوعی «تــوری نورونی» خبر داد‬ ‫که قادر اســت مغز انســان را به یک رابط رایانه متصل‬ ‫کنــد‪ .‬این توری نورونی به انســان اجــازه خواهدداد با‬ ‫ماشــین ها همزیســتی کند و به این ترتیب مســتقیما‬ ‫از طریــق مغز به سیســتم پردازنده رایانه متصل شــود‬ ‫بــدون اینکه بــه یک رابط فیزیکی نیاز باشــد‪.‬‬ ‫ماســک در تشــریح این سیســتم رایانه‪ -‬انسان توضیح‬ ‫مــی دهــد کــه ایــن تــوری نورونی بــه مــردم کمک‬ ‫خواهدکــرد کــه بــه گربــه خانگــی هــوش مصنوعی‬ ‫(‪ )AI‬تبدیل نشــوند‪ .‬ســال ‪ 2015 /1394‬ماسک شرکت‬ ‫‪ Open AI‬را بــا هدف «اســتفاده از هــوش مصنوعی‬ ‫به نفع بشــریت» بنیان نهــاد و هم اکنون در شــرکت‬ ‫تســاموتورز مشــغول توســعه خودروهــای خودرانی‬ ‫اســت که بــر پایــه ‪ AI‬عمل مــی کنند‪.‬‬ ‫‪  64 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫بــا وجود ایــن‪ ،‬او به عنوان یکی از مخالفان سرســخت‬ ‫هــوش مصنوعــی شــناخته می شــود‪ .‬به طــوری که‪،‬‬ ‫اوایل سال ‪( 2015‬زمســتان ‪ )1393‬به همراه بیل گیتس‬ ‫بنیان گذار مایکروســافت و فیزیکدان معروف اســتفان‬ ‫هاوکنیــگ (کــه از ‪ AI‬بــرای صحبت کــردن بهره می‬ ‫گیــرد) از این فناوری بــه عنوان تهدیدی بــرای جامعه‬ ‫بشــری یــاد کــرد و در توییتی هــوش مصنوعــی را با‬ ‫«احضار شــیطان» برابر دانســت‪.‬‬ ‫اکنــون ایــن پرســش مطرح می شــود که ایــن ترس از‬ ‫هــوش مصنوعی بــه ویــژه در مورد کســی کــه خود‬ ‫یکی از پیشــگامان توسعه آن به شــمار می رود از کجا‬ ‫ناشــی می شــود؟ شــاید از فیلم هایی چــون «‪2001‬؛‬ ‫یک ادیســه فضایی»‪« ،‬من‪ ،‬ربات»‪« ،‬کلوســوس؛ پروژه‬ ‫فوربیــن» و «بازی هــای جنگ» که در همــه آنها یک‬ ‫ابررایانه ابرهوشــمند زمام قدرت را در دســت می گیرد‬ ‫و انســان هــا را در حــد یک «بــرده» تنــزل می دهد‬ ‫یــا به تعبیــر بنیان گذار تســاموتورز آنهــا را به «گربه‬ ‫خانگی» تبدیل می کند‪ .‬شــاید هم‪ ،‬چون خود ماســک‬ ‫از واقعیت پشــت پرده سوءاســتفاده های احتمالی‪ ‬از‬ ‫‪ AI‬بــا اهداف تجاری یا ســلطه گرانه آگاه اســت تا این‬ ‫حد‪ ،‬از آینــده این فنــاوری واهمه دارد‪.‬‬ ‫ایــن ســوال که «آیا ماشــین مــی تواند فکر کنــد؟» از‬ ‫ســپیده دم شــکل گیری علــوم رایانه ای ذهن انســان‬

‫را درگیــر کرده اســت‪ .‬آلن تورینــگ‪ ،‬پــدر رایانه های‬ ‫امروزی در ‪ 1950 /1329‬پیشــنهاد داد که ماشین (ربات‬ ‫و رایانــه) مــی تواند هماننــد کودک فکر کنــد و جان‬ ‫مک کارتی‪ ،‬مخترع زبان برنامه نویســی ‪ LISP‬در ســال‬ ‫‪ 1955 /1334‬اصطــاح «هوش مصنوعــی» (‪Artifical‬‬ ‫‪ )Intelligence‬را ثبــت کرد‪.‬‬ ‫پس از آن‪ ،‬پژوهشــگران هــوش مصنوعی در دهه های‬ ‫‪ 60‬و ‪ 70‬میالدی (‪ 40‬و ‪ 50‬خورشــیدی) استفاده از رایانه‬ ‫ها را برای تشــخیص تصاویر و همچنین ترجمه و درک‬ ‫زبــان هــای مختلف آغــاز کردند و این گونــه‪ ،‬جریانی‬ ‫فکــری که بیان می کــرد رایانه ها ســرانجام روزی قادر‬ ‫خواهندبــود توانایی صحبت کــردن و فکرکــردن را به‬ ‫دســت آورند و رفتاری شــرورانه بروز دهند به فرهنگ‬ ‫عمومــی جوامع راه یافت‪ .‬ســینما نیــز در تقویت این‬ ‫ربات هراســی با هوش مصنوعی هراســی نقش پررنگ‬ ‫و انکارناپذیــری ایفا کرد‪.‬‬

‫بترسیم یا بهره ببریم؟‬

‫بیــل گیتــس و پیروانش دیــدگاه عقالنی تــری دارند و‬ ‫بــرای توجیه تــرس از هــوش مصنوعی به ایــن برهان‬ ‫متوســل می شــوند که اوال‪ ،‬نبــودن قوانین مــدون در‬ ‫اســتفاده از هــوش مصنوعــی‪ ،‬مــی توانــد راه را برای‬ ‫سوءاســتفاده افراد ســوجود و‪ ‬منفعت طلــب هموار‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪64 Kheradmand‬‬


63 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 63 


62 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 62 


‫بــه میوه‌هــا کمی خامه یا ماســت هم اضافــه کنید تا‬ ‫خوشــمزه‌تر شــوند و جالب‌تر به نظر برســند‪.‬‬

‫سیب‌زمینیشیرینسرخ‌کرده‬

‫ســیب‌زمینی شــیرین سرشــار از مواد مغذی و در بین‬ ‫کودکان بســیار محبوب اســت؛ بنابرایــن از این گزینه‬ ‫می‌توانیــد بــرای زمان‌هایی کــه فرزندتان بی‌اشــت‌ها‬ ‫اســت و خــوردن هــر غذایــی را رد می‌کند‪ ،‬اســتفاده‬ ‫کنید‪ .‬فقط کافی اســت ســیب‌زمینی را به حالت خالل‬ ‫خــرد کنیــد و با کمــی نمــک و فلفل در روغن ســرخ‬ ‫کنیــد تا به خوبی ترد شــود‪ .‬حتماً فرزندتــان از خوردن‬ ‫ایــن غذای وسوســه‌انگیز لــذت خواهد برد‪.‬‬

‫فرزندتان تا چه اندازه بدغذا است؟‬

‫بــرای این کــه بتوانیــد برنامــه‌ی غذایی بهتــری برای‬ ‫فرزندتــان تهیــه کنیــد‪ ،‬بایــد بدانیــد او تا چــه اندازه‬ ‫بدغــذا اســت‪ .‬تحقیقات نشــان می‌دهد کــه ترکیبات‬ ‫طعم‌دهنــده‌ی مــواد غذایی که توســط مــادر مصرف‬ ‫می‌شــود‪ ،‬بــه شــیر مــادر منتقــل می‌شــود‪ .‬ایــن‬ ‫طعم‌دهنده‌هــا از طریــق شــیر به بــدن فرزند منتقل‬ ‫می‌شــوند و نقش بســیار مهمی در تعییــن ذائقه‌ی او‬ ‫ایفــا می‌کننــد؛ بنابرایــن الزم اســت قبل از هــر چیز‪،‬‬ ‫درکــی از ذائقه‌ی خــود و فرزندمان داشــته باشــیم‪.‬‬

‫چند توصیه‌ی مهم‬

‫• وعده‌هــای غذایی را هر روز در زمان‌های مشــخصی‬ ‫ســرو کنید تا به عادت تبدیل شــوند‪.‬‬ ‫• از خورانــدن میان‌وعده‌هــای ســنگین بــه فرزندتان‬

‫‪  61 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫بپرهیزیــد‪ .‬زیــرا جلــوی خــوردن وعده‌هــای اصلی را‬ ‫می‌گیــرد‪.‬‬ ‫• در مــورد شــکل و رنــگ و بافت غذا‌هــای جدید با‬ ‫فرزندتــان صحبت کنیــد و غذا‌های جدیــد را در کنار‬ ‫غذا‌های قدیمی مــورد عالقه‌ی فرزندتان ســرو کنید تا‬ ‫کم کم با آن‌ها آشــنا شــود‪.‬‬ ‫• خالقیــت بــه خــرج دهیــد و غذا‌هــای رنگارنــگ‬ ‫بــا تزئینــات و طعم‌هــای وسوســه‌انگیز تهیــه کنید‪.‬‬ ‫می‌توانیــد از ســس‌های مختلــف کمــک بگیریــد یا‬ ‫میوه‌هــا را بــه صورت اشــکال فانتــزی ببرید تــا برای‬ ‫فرزندتــان جالــب و جذاب شــوند‪.‬‬ ‫• بــا فرزندتان میوه و ســبزیجات بخریــد و از خریدن‬ ‫مواد غذایی مضــر بپرهیزید‪.‬‬ ‫• فرزنــدان همه چیز را از والدین‌شــان یــاد می‌گیرند‪.‬‬ ‫پس اگــر می‌خواهیــد فرزندتــان غذای ســالم بخورد‪،‬‬ ‫شــما هم باید رژیم غذایی ســالمی داشــته باشــید‪.‬‬ ‫• هنــگام غذا خــوردن تلویزیــون را خامــوش کنید و‬ ‫اســباب‌بازی‌ها را از فرزندتــان دور کنید تــا او فقط بر‬ ‫روی غــذا تمرکز کند‪.‬‬ ‫• از دســر بــه عنوان پاداشــی برای خوب غــذا خوردن‬ ‫اســتفاده نکنید‪ .‬زیرا این کار باعث می‌شــود فرزندتان‬ ‫فکــر کنــد دســر غــذای بســیار ســالمی اســت و به‬ ‫شــیرینی‌جات عــادت کند‪.‬‬ ‫• فرزندتــان را وادار بــه غــذا خوردن نکنیــد‪ .‬زیرا این‬ ‫کار بــه او اســترس وارد می‌کند و باعث کاهش اشــتها‬ ‫می‌شــود‪ .‬در عوض به او حق انتخــاب دهید تا خودش‬ ‫غذای بیشــتری در خواست کند‪.‬‬

‫• اگــر حــس می‌کنیــد عادت‌هــای غذایــی فرزندتان‬ ‫باعــث به خطر افتادن رشــدش می‌شــود‪ ،‬می‌توانید به‬ ‫پزشــک مراجعــه کنید تا رشــد فرزندتــان را در نمودار‬ ‫رشــد ترســیم کند و با بررســی نمودار برنامه‌ی غذایی‬ ‫مناســبی برای فرزندتــان تهیه کند‪.‬‬ ‫• به یاد داشــته باشــید کــه عادت‌هــای غذایی کودک‬ ‫شــما به احتمال زیاد یک شــبه تغییر نخواهد کرد‪ .‬اما‬ ‫اقدامات کوچک شــما هر روز می‌توانــد به ارتقای یک‬ ‫زندگی در تغذیه‌ی ســالم کمک کند‪.‬‬

‫کنار آمدن با فرزند بدغذا‬

‫بــه طور خالصه می‌توان گفت نحــوه‌ی برخورد والدین‬ ‫بر عادت‌های غذایی فرزندان بســیار مهــم و تاثیرگذار‬ ‫اســت‪ .‬گاهــی اوقــات تــاش والدیــن بــرای ایــن که‬ ‫فرزندشــان بیشــتر غذا بخورد‪ ،‬تاثیر عکــس می‌گذارد‪.‬‬ ‫از نظــر فیزیولوژیکی‪ ،‬افراد در ‪ ۱‬تا ‪ ۵‬ســال اول زندگی‬ ‫خــود به طــور طبیعی دچار کاهش اشــتها می‌شــوند‪.‬‬ ‫عــدم آگاهی ســبب می‌شــود والدیــن درکــی از این‬ ‫دوره‌ی کم‌اشــت‌هایی نداشــته باشــند و بر فرزند خود‬ ‫فشــار وارد کننــد‪ .‬غافــل از ایــن کــه در این ســال‌ها‬ ‫معموالً وضعیت اشــتهای کودکان غیــر قابل پیش‌بینی‬ ‫اســت؛ بنابراین الزم اســت والدین در این دوره نسبت‬ ‫به فرزندان ایرادگیر خــود کمی صبر و حوصله به خرج‬ ‫دهنــد و با عشــق و عالقه رفتــار کنند‪.‬‬ ‫منابع‪mayoclinic، medindia :‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪61 Kheradmand‬‬


‫نحوه‌ی برخورد با کودک کم‌غذا‬

‫لیلیومعلیپور‬ ‫به گــزارش برترین‌ها غذا دادن به کــودکان بدغذا یکی‬ ‫از کابوس‌هــای همیشــگی والدیــن اســت‪ .‬مخصوصاً‬ ‫وقتی فرزندشــان بــه تازگی صحبت کــردن را یاد گرفته‬ ‫باشــد و دائم هنــگام غذا خــوردن غرولند کند‪.‬‬ ‫بهتر اســت والدین ســعی کنند از همان دوران بچگی‪،‬‬ ‫غذا‌هــای مختلفــی را در رژیم غذایی فرزندشــان قرار‬ ‫دهنــد و او را بــا طعم‌هــای مختلف آشــنا کننــد‪ .‬این‬ ‫ســبب می‌شــود فرزندشــان در آینده ذائقــه‌ی بهتری‬ ‫داشــته باشــد و بدغذا نشود‪.‬‬ ‫فــرد بدغــذا به فــردی می‌گوینــد که فقط چنــد نوع‬ ‫غــذای خــاص را می‌خــورد و مثــ ًا از خــوردن بعضی‬ ‫ســبزیجات ســر بازمی‌زنــد و ضمنــاً حاضــر نیســت‬ ‫غذا‌های جدیــد را امتحان کند‪ .‬طبق آمــار تقریباً ‪ ۲۵‬تا‬ ‫‪۳۵‬درصد کودکان خردســال و زیر ‪ ۷‬ســال توسط والدین‬ ‫خــود به عنوان افــراد بدغذا معرفی شــده‌اند‪ .‬هر چند‬ ‫متخصصیــن اطفــال بــه خانواده‌ها کمــک می‌کنند تا‬ ‫یــاد بگیرند چطــور با فرزنــدان بد‌غذای خــود برخورد‬ ‫کننــد و هنــگام هــر وعــده‌ی غذایی با هــم جنگ و‬ ‫جدل نداشــته باشند‪.‬‬

‫امــا بــرای کــودکان بدغــذا چــه غذا‌هایــی‬ ‫می‌توانیــم حاضــر کنیــم؟‬

‫این اولین پرسشــی اســت که بــرای غــذا خوراندن به‬ ‫کودکان مطــرح می‌شــود‪ .‬در ادامه چند نــوع ناهار و‬ ‫شــام و میان‌وعده‌ی ســالم معرفی می‌کنیــم که باعث‬ ‫می‌شــوند فرزندتان به غــذا خوردن عالقمند شــود‪.‬‬

‫سوپ گوجه‬

‫گوجه سرشار از ویتامین ‪ C‬است و خوردن آن از ابتال به‬

‫‪  60 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫بســیاری بیماری‌هــای قلبی و انواع ســرطان پیش‌گیری‬ ‫می‌کنــد‪ .‬کودکان بدغــذا طعم گوجه را دوســت دارند‪،‬‬ ‫امــا اغلب به دلیل بافــت نرم و دانه‌هایــش‪ ،‬آن را مثل‬ ‫میــوه و به صورت خــام نمی‌خورند‪.‬‬ ‫بــا ایــن شــرایط می‌توانید گوجــه را به صــورت پخته‬ ‫و له‌شــده در ســوپ گوجه ســرو کنید‪ .‬درســت کردن‬ ‫ایــن ســوپ در خانه بســیار آســان اســت و می‌توانید‬ ‫آن را تزئیــن کنیــد یا نــان باگت را به اشــکال مختلف‬ ‫دربیاوریــد و کنــار آن بگذاریــد تا فرزندتان بیشــتر به‬ ‫خوردن ترغیب شــود‪.‬‬

‫پاستایسبزیجات‬ ‫چنــد کودک می‌شناســید که پاســتا دوســت‬ ‫نداشــته باشد؟‬ ‫اگــر فرزندتان در خوردن ســبزیجات مقاومت می‌کند‪،‬‬ ‫از پاســتای ســبزیجات کمک بگیرید! می‌توانید پاستای‬ ‫معمولی بپزید و کمی هویــج و پیاز به آن اضافه کنید‪.‬‬ ‫در آخر غذای ســالمی از نشاسته و سبزیجات دارید که‬ ‫فرزندتان مشــتاق خوردنش است‪.‬‬

‫فرنی میوه‌ای!‬

‫فرنی ترکیبی از شــیر و نشاســته است که اغلب بچه‌ها‬ ‫دوســت دارند‪ .‬اگر فرزندتان به ســختی میوه می‌خورد‪،‬‬ ‫می‌توانیــد فرنی بپزید و از میوه برای تزئینش اســتفاده‬ ‫کنیــد‪ .‬شــاید فرنــی میــوه‌ای بهانــه‌ی خوبی شــود تا‬ ‫فرزندتان کمــی میوه بخورد!‬

‫انگور یخ‌زده‬

‫اکثــر افــراد بدغــذا بافت و پوســت انگور را دوســت‬ ‫ندارند‪ .‬در این شــرایط کندن پوســت تک تک حبه‌های‬ ‫انگور کار دشــواری اســت و ضمناً آنتی اکســیدان‌های‬ ‫آن را از بیــن می‌برد‪.‬‬

‫بهتریــن راه این اســت کــه انگور‌ها را از خوشــه جدا‬ ‫کنیــد و در فریــزر بگذاریــد‪ .‬ســرمای فریــزر باعــث‬ ‫می‌شــود پوســت انگــور بــرای کــودکان بدغــذا قابل‬ ‫تحمل شــود‪ .‬البته اگر فرزندتان زیر ‪ ۴‬ســال دارد‪ ،‬حتماً‬ ‫هر حبه انگور را از وســط نصــف کنید تا ایجاد خفگی‬ ‫نکند ‪.‬‬

‫پیتزایخانگی‬

‫پیتــزای ســبزیجات‪ ،‬یکی دیگــر از غذا‌هایی اســت که‬ ‫می‌توانیــد بــا آن فرزندتــان را بــه خوردن ســبزیجات‬ ‫ترغیــب کنید‪ .‬این پیتــزا را می‌توانیــد در خانه با کمی‬ ‫ســبزیجات از قبیل مارچوبه یا اســفناج یــا کلم بروکلی‬ ‫به همــراه مقــداری پنیر مارگاریتــا یا موزارال درســت‬ ‫کنید‪ .‬ضمناً بهتر اســت به جای ســبزیجات یــخ‌زده‪ ،‬از‬ ‫سبزیجات تازه اســتفاده کنید‪.‬‬

‫کلوچه‌های سبوس جو‬

‫جــو و گنــدم از جملــه غالتی هســتند که بــرای بدن‬ ‫بســیار ضــروری و مفیدند‪ .‬اگــر فرزندتــان از خوردن‬ ‫جــو و گندم پخته شــده لــذت نمی‌بــرد‪ ،‬می‌توانید با‬ ‫اســتفاده از کمی آرد‪ ،‬شــکر‪ ،‬جوش شیرین‪ ،‬روغن‪ ،‬تخم‬ ‫مرغ و ســبوس جو کلوچه‌های خوشمزه و سالم بپزید‪.‬‬ ‫دســتور‌العمل‌های بســیاری از نحــوه‌ی پخــت‬ ‫شــیرینی‌های جو و گندمی در اینترنت موجود اســت‪.‬‬ ‫می‌توانیــد بــا اســتفاده از ایــن شــیرینی‌ها‪ ،‬در رژیم‬ ‫غذایــی فرزندتــان جــو و گنــدم بگنجانید‪.‬‬

‫سیخ‌های چوبی میوه‌‬

‫استفاده از ســیخ‌های چوبی‪ ،‬روش جالب دیگری است‬ ‫که بــا آن می‌توانیــد فرزندتان را به خــوردن میوه‌های‬ ‫تابســتانه وادار کنیــد‪ .‬فقــط کافی اســت چند ســیخ‬ ‫چوبــی برداریــد و در هر کــدام تکه‌هــای از میوه‌های‬ ‫تابســتانه از قبیل کیوی و هندوانه فرو کنید‪ .‬می‌توانید‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪60 Kheradmand‬‬


‫می‌کردنــد‪ .‬البتــه ناگفتــه نماند که ســرمای آن شــب‬ ‫بــا شــیرین‌کاری‌ها و لطیفه‌گویی‌هــای بی‌بدیــل اکبر‬ ‫عبــدی در اتاق بغلی که اکثر گروه فیلم‌بــرداری را دور‬ ‫خــود جمع می‌کــرد‪ ،‬به گرمایــی ماندگار تبدیل شــد‪.‬‬ ‫ایــن مقدمه‪ ،‬گوشــه‌ای از شــرایط ویژه اقامــت گروه‬ ‫ک ســال‬ ‫تولید فیلــم «ای ایــران» در مدتی قریب به ی ‌‬ ‫بود کــه در روســتای ماســوله اقامت ناگزیر داشــتند‪،‬‬ ‫به‌طوری‌کــه اهالی روســتا کامال به حضورشــان عادت‬ ‫کــرده و یک‌یــک آن‌هــا را به چشــم یک ماســوله‌ای‬ ‫می‌دیدند!‬ ‫… و در ایــن میــان‪ ،‬تنهــا یک نفــر‪ ،‬فــارغ از تمامی‬ ‫هست‌ونیســت‌ها و بگیرونگیرهــای مربــوط به تولید‬ ‫فیلــم‪ ،‬کار ثابت روزانه‌ای برای خودش داشــت‪ .‬آن یک‬ ‫نفــر حمیــد جبلــی بــود و آن کار‪ ،‬عکاســی از زندگی‬ ‫روزمــره در روســتا و انســان‌هایی کــه گویــی دوربین‬ ‫حمیــد را جزو لــوازم ثابــت زندگی خودشــان پذیرفته‬ ‫بودنــد‪ ،‬همچون هــوا و طبیعت پیرامونشــان!‬ ‫نتیجــه ایــن پذیــرش‪ ،‬تصاویــری اســت کــه از فــرط‬ ‫واقع‌گرایــی و هم‌جنــس زندگی روزمره بــودن‪ ،‬ویژگی‬ ‫رشــک‌انگیزی پیــدا کرده‌اند و تفاوت آشــکاری‬ ‫بــا عکس‌هــای اکثــرا توریســتی دیده‌شــده از‬ ‫ماســوله دارنــد‪ .‬عــکاس این عکس‌ها‪ ۴۸ ،‬ســال‬ ‫پیــش‪ ،‬نوجــوان الغــر و تکیــده‌ای بــود که به‌‬ ‫همراه ایرج طهماســب در کانــون پرورش فکری‬ ‫کــودکان‌و نوجوانــان شــماره ‪ ۹‬تهران در ســال‬ ‫‪ ،۱۳۵۰‬کار هنــری خود را شــروع کــرد و بعدها‬ ‫فاطمــه معتمدآریا بــه گروه آن‌ها پیوســت‪ .‬در‬ ‫ســال ‪ ،۱۳۵۳‬جبلــی بــا ســاخت و نمایش فیلم‬ ‫کوتــاه دو دقیقه‌ای خــود در جشــنواره «ای بی‬ ‫یــو» شــیراز‪ ،‬نوید یک فیلم‌ســاز جوانــی را داد‬ ‫کــه بــه زبــان طنــز خاصــی در داســتان‌گویی‬ ‫ســینمایی رســیده اســت‪ .‬او در طول شش سال‬ ‫آمــوزش در کانــون پــرورش فکــری کــودکان‪،‬‬ ‫در کالس‌هــای مختلــف فیلم‌ســازی‪ ،‬عکاســی‪،‬‬ ‫مجسمه‌ســازی‪ ،‬نقاشــی‪ ،‬بازیگــری و… شــرکت‬ ‫کــرد و نتیجــه همــه آن شــاخه‌های متنــوع هنری‪،‬‬ ‫در کالبد مســتعد و خــاق او‪ ،‬به چنــان مجموعه‌ای‬ ‫بــدل شــد کــه حمیــد جبلــی ‪ ،۱۳۹۸‬ترکیــب زیبا و‬ ‫تحســین‌برانگیزی از بازیگری‪ ،‬کارگردانی‪ ،‬نویسندگی‪،‬‬ ‫عکاســی‪ ،‬نقاشــی و مجسمه‌سازی اســت‪ .‬و از همین‬ ‫چشــمه خالق هنری اســت که با نــگاه به عکس‌های‬ ‫«ماســوله ‪ »۶۷‬ب ‌هراحتــی می‌توان بــه ظرافت‪ ،‬دقت‬ ‫و حساســیت نــگاه او بــه انســان و طبیعــت و هر‬ ‫آن‌چــه بــا آن‌هاســت‪ ،‬پی بــرد؛ نــگاه خاصــی که از‬ ‫مســیر هنرمندانــه‌ای از جامعه‌شناســی‪ ،‬مردم‌نــگاری‪،‬‬ ‫فــرم گرافیکی و محتــوای انســانی عبور کرده اســت‪.‬‬ ‫عکس‌هــای ایــن مجموعــه‪ ،‬عــاوه بــر ویژگی‌هــای‬ ‫انکارناپذیر تصویری و حساســیت‌های عکاسانه جبلی‪،‬‬ ‫مجموعه ماندگار مستندی اســت از روستایی که امروز‬ ‫بــ ‌ه جز ســاختار معماری خــاص که حیاط هر کســی‪،‬‬ ‫پشــت‌بام دیگری است‪ ،‬هیچ شــباهتی به آن روستا‪ ،‬آن‬ ‫روزهــا و آن آدم‌ها نــدارد‪ .‬در تمامی عکس‌های جبلی‬ ‫نســل‌هایی از ماسوله‌نشــینان را می‌بینیــم کــه گویی‬

‫فارغ از بایدها و نبایدها و داشــتن‌ها و نداشــتن‌ها‪ ،‬در‬ ‫آرامشــی رویایــی زندگــی می‌کردند‪.‬‬ ‫… و من امروز‪ ،‬پس از گذشــت ســه دهــه که اکثر آن‬ ‫آدم‌هــا و آن آرامش جادویی جای خــود را به آدم‌هایی‬ ‫دیگــر‪ -‬با طبیعت‌هــای انســانی دیگرگونــه‪ -‬داده‌اند‪،‬‬ ‫ولــی هنــوز در تک‌تک عکس‌هــای ایــن مجموعه به‬ ‫حیــات خود ادامه می‌دهند‪ ،‬از ســر مهر و ســپاس‪ ،‬بر‬ ‫چشــم و لنز حمید جبلی بوســه می‌زنم‬ ‫تهران‪ -‬مهرماه ‪۱۳۹۸‬‬

‫لبخندی تازه در میان رفقا‬ ‫خسرو احمدی‬

‫بــا این‌کــه تقریبا هم‌ســن هســتیم‪ ،‬اما حمیــد جبلی‬ ‫بــرای من همیشــه مثــل یک اســتاد بوده‪ ،‬هســت و‬ ‫خواهــد بود‪ .‬کار کــردن‪ ،‬تفریح کــردن و آموختن کنار‬ ‫یــک آدم مهربــان و دوست‌داشــتنی و هنرمنــد لذت‬ ‫خــودش را دارد‪ .‬در هــر کاری کــه کنــار حمید جبلی‬ ‫بــودم‪ ،‬هــم تفریح کــردم و هــم چیزهای زیــادی یاد‬ ‫گرفتم‪ .‬جبلی آدمی خوش‌مشــرب و خوش‌روســت‪ ،‬در‬

‫امیدوارم این کودک درون‬ ‫سرزنده آقای جبلی‪ ،‬شاد باشد‬ ‫و مثل همیشه در پشت صحنه‬ ‫کاله‌قرمزی با یک چوب در دست به‬ ‫شوخی به پهلوی بچه ها بزند‪.‬‬

‫‪  59 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫عین حــال این‌که در کارش اســتاد اســت‪.‬‬ ‫خاطره‌هــا یکــی دو تــا نیســت‪ .‬نزدیک ‪ ۲۷ ،۲۶‬ســال‬ ‫اســت که بــا حمید جبلــی کار کــرده‌‌ام و از یــادآوری‬ ‫هرکــدام از ایــن خاطره‌هــا که بــا یکدیگر داشــتیم و‬ ‫می‌گفتیــم و می‌خندیدیــم‪ ،‬لذت می‌برم‪ .‬یکــی از این‬ ‫خاطره‌هــا مربــوط بــه روزهــای فیلم‌بــرداری «دختر‬ ‫شــیرینی‌فروش» است‪.‬‬ ‫مــن نقش یکــی از دامادهــای آقای جبلی را داشــتم‪.‬‬ ‫یکــی از ســکانس‌ها در آمبوالنس بود‪ .‬بعد از دو‪ ،‬ســه‬

‫برداشــت‪ ،‬کار چیــزی کــه می‌خواســتیم‪ ،‬از آب درآمد‬ ‫و در ایــن میــان تجربیــات مفیدی هــم از آقای جبلی‬ ‫یــاد گرفتم‪ .‬کار که تمام شــد‪ ،‬قرار شــد تــا ادامه کار با‬ ‫همــان آمبوالنس به اســتراحت‌گاه برویــم و در همان‬ ‫آمبوالنــس ناهــار بخوریم تا بعــد از اســتراحت کار را‬ ‫ادامــه دهیــم‪ .‬آقای جبلــی اما از قالب نقــش خود در‬ ‫«دختــر شــیرینی‌فروش» حتی در زمان اســتراحت هم‬ ‫بیــرون نیامدنــد و بــا این‌که کات شــده بــود و هیچ‬ ‫صدایــی هم نبــود‪ ،‬امــا با همــان خوش‌مزگــی نقش‬ ‫آن‌قــدر ما را خندانــد که ما و بچه‌های صــدا و تصویر‬ ‫وقتی بــه محل اســتراحت‌گاه رســیدیم‪ ،‬از فرط خنده‬ ‫دل‌درد گرفته بودیــم‪ .‬در مورد حمید جبلی باید بگویم‬ ‫بیشــتر از این‌که دوستش داشته باشــم‪ ،‬از او چیزهایی‬ ‫آموختــم‪ .‬حمید خــان جبلی عزیــز‪ ،‬تولــدت مبارک؛‬ ‫خیلی خوشــحالم که هســتی‪ .‬ان‌شــاءالله که همیشه‬ ‫لبت خندون و تنت ســامت باشــد و همه مردم ایران‬ ‫از وجــود نازنینت لــذت ببرند‪.‬‬

‫خاکی بودن در عین شهرت‬ ‫محمدلقمانیان‬

‫اســم حمید جبلی که می‌آید‪ ،‬خاطــرات زیادی‬ ‫در ذهنم تداعی می‌شــود‪ ،‬اما اگر بخواهم یکی‬ ‫از ویژگی‌هــای حمید جبلی را بگویم که بیشــتر‬ ‫از همــه در خاطــرم نقش بســته‪ ،‬ایــن بی‌ادعا‬ ‫بــودن و خاکی بــودن و صاف و ســاده بودنش‬ ‫اســت‪ .‬آقــای جبلــی هنرمنــد بســیار خاکی و‬ ‫بی‌ادعایی هســتند که همیشــه هوای جوانان را‬ ‫داشــته‌اند؛ به‌خصــوص برای ما که از ســال‌های‬ ‫‪ ۹۰ ،۸۹‬بــه تیــم کاله‌قرمــزی پیوســتیم‪ .‬آقــای‬ ‫جبلی همیشــه خاطرات شــیرینی برای تعریف‬ ‫کردن داشــتند‪ .‬همیشــه با ما گــرم می‌گرفتند و‬ ‫می‌گفتند و می‌خندیدنــد‪ .‬این صمیمیت حمید‬ ‫جبلــی به قــدری بــرای ما جــذاب بــود که در‬ ‫مجموعــه کاله‌قرمزی مــا هیچ‌وقت حس کمبود‬ ‫اعتمادبه‌نفــس به خاطــر تاز‌هوارد بــودن در جمع‬ ‫پیش‌کســوتان را نداشــتیم‪ .‬همیشــه با این سادگی و‬ ‫خاکی بودنش باعث احســاس آرامش ما شــده است‪.‬‬ ‫وقتــی خبره‌تریــن هنرمنــد یــک مجموعــه این‌قدر‬ ‫ســاده و صمیمــی باشــد‪ ،‬قاعدتا ایــن ویژگی‌ها روی‬ ‫بقیــه هم تاثیر می‌گذارد و شــما هم احســاس راحتی‬ ‫می‌کنیــد و بهتــر کار می‌کنید‪.‬‬ ‫می‌خواهــم این یادداشــت را با یک خاطــره به پایان‬ ‫برســانم‪ .‬یــادم می‌آید اولین‌باری کــه وارد دفتر آقای‬ ‫جبلی شــدم و قرار بود از من تســت گرفته شــود‪ ،‬از‬ ‫آبدارچی نخواســتند که پذیرایی کنــد‪ .‬خود آقای جبلی‬ ‫بلند شــدند و برای من چــای آوردند‪.‬‬ ‫این خاطره خاکــی بودن یک هنرمند پیش‌کســوت در‬ ‫مقابــل یک جوان تــازه‌کار چنــان در ذهــن من نقش‬ ‫بســته که همیشــه یادم می‌ماند که انســان هر چقدر‬ ‫هــم به مــدارج باالیی برســد‪ ،‬بایــد این‌چنیــن فروتن‬ ‫باشــد‪ .‬این ســادگی آقای جبلی باعث شــد مــا بتوانیم‬ ‫خودمــان را بــاور کنیــم و راحت‌تــر بتوانیــم کارهای‬ ‫خالقانه انجــام دهیم‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪59 Kheradmand‬‬


‫حمید جبلی‪ ،‬هنرمند مردمی و متواضع‬ ‫سهیالعابدینی‬ ‫داســتان اولش از جایی شــروع شــد که بســیاری‬ ‫از بــزرگان و هنرمنــدان در پاســخ به ســواالت‬ ‫تخصصــی یــا اتفاقــات عمومی یــا صحبت‬ ‫دربــاره دیگــری و مســئله‌ای دیگــر خیلی‬ ‫راحــت کنــار نمی‌آمدند‪ .‬ولــی وقتی پای‬ ‫خاطراتشــان ‌نشســتیم‪ ،‬خیلی صریح و‬ ‫راحــت گفت‌وگــو می‌کردنــد‪ ،‬به‌ویــژه‬ ‫خاطــرات دوران مدرســه‪ .‬چــراغ اول‬ ‫را ســیف‌الله صمدیــان روشــن کــرد و‬ ‫دیگــران هــم در ایــن چراغانی ســهیم‬ ‫شــدند‪ .‬به حمید جبلــی رســیده بودیم‪،‬‬ ‫یعنی اولــش به او رســیده بودیم‪ .‬صمدیان‬ ‫دعوتــش کــرده بود کــه بیاید بنشــیند پشــت‬ ‫نیمکت‌هــای مدرســه و از خاطراتــش بگویــد‪.‬‬ ‫وقتــی برایشــان پیغام گذاشــتم‪ ،‬چنــد روز بعدش‬ ‫دســت‌نویس خاطراتش از دبستان اقدســیه را برایمان‬ ‫فرســتاد‪ .‬خاطرات را که خواندیم‪ ،‬فکــر کردیم حاال که‬ ‫این‌طور شــده و مدیر مدرســه به‌خاطــر متولد دهم‬ ‫مــاه مهر بودن ایشــان را یــک ســال از آرزوی کودکی‬ ‫دور کــرده‪ ،‬مــا برنامه‌ای بچینیــم و در تاریــخ ‪31 ،30‬‬ ‫شــهریور یعنــی ‪ ۱۰‬روز قبل از تولد واقعی‌شــان‪ ،‬تولد‬ ‫بگیریم‪ .‬بعد از چند بار پیغام گذاشــتن ایشــان جواب‬ ‫دادند‪« :‬ســام بر دوســتان عزیز‪ .‬امیدوارم خوب‬ ‫باشــید‪ .‬ممنون از لطف شــما‪ .‬از به دنیا‬ ‫آمدن چندان خوشــحال نیســتم‬ ‫که برایش جشــن بگیریم…‬ ‫آرزوی موفقیــت بــرای‬ ‫همــه شــما‪ .‬مخلص‬ ‫شــما جبلــی‪.‬‬ ‫منتظر نشــریه‬ ‫هستم‪ ».‬ما‬ ‫هــم بــه‬ ‫نظر و‬

‫‪  58 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫حوصله ایشــان احتــرام گذاشــتیم و آرزو کردیم حال‬ ‫و بال‌شــان زودتر خوب شــود‪ .‬و این شــد کــه گفتند‪:‬‬ ‫«حتما در شــرایط دیگــر قرار می‌گذاریــم‪ ».‬و ما بیش‬ ‫از ایــن اصــرار نکردیــم‪ .‬هرچند حمید جبلــی به این‬ ‫راحتی‌هــا تمام نمی‌شــود‪ .‬وقتــی صفحه‌بندی مطلب‬ ‫را برایشــان فرستادیم‪ ،‬گفتند‪« :‬اگر آقای خلیلی عکسی‬ ‫از دوران کودکــی دارند‪ ،‬خوشــحال می‌شــوم ببینم‪ .‬با‬ ‫تشــکر جبلــی‪ ».‬ما هم بــه آقای خلیلی عینــا پیغام را‬ ‫منتقــل کردیم کــه ِتم تولد عکس کودکی اســت‪ .‬آقای‬ ‫خلیلی هم از ســاعت ‪ 6‬بامداد در آلبوم‌های خانوادگی‬ ‫دنبــال عکس می‌گشــتند‪ .‬قبل‌تر عکس تکــی از آقای‬ ‫جبلــی خواســته بودیم تا صفحه‌بندی درســت شــود‪.‬‬ ‫ایشــان گفتــه بودند‪« :‬در مــورد عکس تــا االن موفق‬ ‫نشــدم پیــدا کنــم‪ .‬آرزوی موفقیت برای همه شــما‪».‬‬ ‫از آن‌جایی که شــمع‌های تولد در حال روشــن شــدن‬ ‫بودنــد‪ ،‬از آقــای صمدیــان که همیشــه دوربینشــان‬ ‫روشن است‪ ،‬خواســتیم عکسی از کودکی حمید جبلی‬ ‫در آن آرشــیو تاریخی‌شــان بگردنــد و بیابند و بدهند‬ ‫کــه انجــام شــد‪ .‬دوســتان دیگــری از جمع دوســتان‬ ‫حمیــد جبلــی و همکارانی از کارهای متفاوت ایشــان‬ ‫و حتی افــراد تیم مجموعــه مانــدگار کاله قرمزی‪ ،‬به‬ ‫دعوت ما برای تولد کاغذی‪ ،‬یادداشــت نوشــتن‪ ،‬پاسخ‬ ‫مثبــت دادند‪ .‬کســانی که حاضــر بودند مطالبشــان‬ ‫رســید و شــد پرونــده‌ای کــه پیش‌روســت‪ .‬مجموعه‬ ‫عکس‌ها و عکاســی حمید جبلی‪ ،‬صــدای مخصوص او‬ ‫روی شــخصیت‌های عروســکی که خاطره‌ســاز بودند‪،‬‬ ‫فیلم‌هایــی که بــازی کــرده و فیلم‌هایی که ســاخته‪،‬‬ ‫نقاشــی‌هایی کــه خلق کــرده‪ ،‬نکاتی که ســرکالس به‬ ‫دانشــجویانش گفته‪ ،‬یا کتاب داستانی که از خاطراتش‬ ‫دارد می‌نویســد و… همگی شــخصیتی از او می‌سازد‬ ‫کــه دوست‌داشــتنی‌ترش می‌کند و درعین‌حــال درباره‬ ‫او گفتــن را دشــوارتر‪ .‬ضمنــا ‪ 19‬مهرمــاه نمایشــگاه‬ ‫نقاشــی برگــزار می‌کنند‪.‬‬

‫حساسیت‌هایعکاسانهحمیدجبلی‬ ‫سیف‌الهصمدیان‬

‫درســت ‪ ۳۰‬ســال پیش‪ ،‬در یک عصر ســرد زمستانی‪،‬‬ ‫کراست‬ ‫وارد روســتای منحصربه‌فرد ماســوله شدم و ی ‌‬ ‫رفتم اتــاق مشــترک محمــود کالری و حمید جبلی‬ ‫الجــرم فیلم‬ ‫کــه بیــش از شــش مــاه زندانــی‬ ‫ِ‬ ‫«ای ایــران» ســاخته ناصــر تقوایی‪ ،‬عزیز‬ ‫همیشــه ســینمای ایران‪ ،‬بودند‪.‬‬ ‫وارد اتاق که شدم‪ ،‬حمید و محمود‪-‬‬ ‫خــود در پتــو پیچیــده – ولــی با‬ ‫رویی باز از من استقبال کردند در‬ ‫اتاق ســردی که به‌زو ِر کم شــدن‬ ‫و ســوختن یک در میــانِ ردیف‬ ‫تخواب‌هایشــان‬ ‫چوب‌های تخ ‌‬ ‫در داخــل یــک اســتامبولی در‬ ‫وســط اتــاق‪ ،‬شــب را بــه روز‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪58 Kheradmand‬‬


57 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 57 


56 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 56 


‫و قاطر‌هــا هم ایســتاده مشــغول خــوردن علف‌های‬ ‫خشــك بیابان شــدند و چون معلوم شــد كــه اینها راه‬ ‫گذرنــد و دزد نیســتند آنهــا را صــدا كردیم و بــه آنها‬ ‫اطمینــان دادیــم ولــی آنها به خیــال آنتكه مــا راهزن‬ ‫هســتیم به فرار خــود ادامــه مي‌دادند و بــا اینكه‬ ‫فاصله زیــادی گرفتیم‪ ،‬بــاز هم جرئت برگشــتن و‬ ‫بــردن قاطرهای خود را نداشــتند‪ .‬البته ســرتیپ از‬ ‫ایــن حركت بــه خود مي‌بالیــد و تصــور مي‌كرد با‬ ‫ایــن عمل مــا را از شــر دزدان خالص كرده اســت‪.‬‬ ‫بــاری پــس از مدتی ســفیده بامدادی طلــوع كرد‪.‬‬ ‫وحشــت تاریكــی و چــرت زدن بر طــرف گردید و‬ ‫ســرتیپ یكــی از ســواران جلــودار را فرســتاد تا به‬ ‫تاخــت رفته و حاكــم ســاوه را از ورود ما آگاه كند‪.‬‬ ‫تقریباً ســه ساعت بعد گرد و غباری از دور مشاهده‬ ‫كردیــم و معلــوم بــود كه اردویــی به اســتقبال ما‬ ‫مي‌آید‪ .‬اســبان بر ســرعت افــزوده و اتصاالً شــیهه‬ ‫مي‌كشــیدند و باالخــره دو اردو بــه هــم رســیدند‪.‬‬ ‫مدت شــش ماه اســت كه نایب الســلطنه یك‬ ‫نفــر اتریشــی را بــه حكومت ســاوه منصوب‬ ‫كرده اســت‪ .‬این بارون اتریشــی ملبس به لباس‬ ‫اروپایی اســت ولی شــكوه و جالل حكام ایرانی‬ ‫را كام ًال تقلید كرده اســت‪ .‬بي‌مناســبت نیست‬ ‫كــه در این‌جــا خواننــده را به طــور اختصار با‬ ‫زندگانــی و تجمــل حكام ایرانی آشــنا كنم‪.‬‬ ‫هریــك از وزرا و حكام یك عده فراش در اطراف‬ ‫خود دارند كه باید در مســافرت چــادر بزنند و‬ ‫داخل آن را مفروش ســازند و بــه نگاهداری آن‬ ‫بپردازند‪ .‬اشــخاص دیگری هم هســتند كه باید‬ ‫كارهای مخصــوص را انجام بدهند‪.‬‬ ‫در ردیــف اول باید منشــي‌ها و میرزاها را قرار‬ ‫داد كه شغلشــان خواندن و نوشــتن مراســات‬ ‫رسمی اســت‪ .‬این دسته مردمان ســاكتی و آرام‬ ‫هســتند‪ ،‬هیچ‌وقــت مســلح نمي‌شــوند و به‬ ‫جای شمشــیر قلمــدان دراز و لولــه كاغذی در‬ ‫الی شــال خود قــرار داده‌اند‪.‬‬ ‫در ردیــف دوم ناظــر و كاركنان او هســتند كه‬ ‫باید خــوراك بــرای آقــا و همراهــان او فراهم‬ ‫نمایند‪ .‬ناظر اشــخاص متعــددی را تحت فرمان‬ ‫دارد از قبیــل آشــپز‪ ،‬و آبدار و قلیانچــی‪ .‬آبدار‬ ‫موظــف اســت كــه در مســافرت آب خنك و‬ ‫مشــروبات به همراه داشــته باشــد و قلیان‌دار‬ ‫كــه معموال مرد ســبیل كلفتی اســت بایســتی‬ ‫منقــل و آتــش و چنته قلیان را به زین اســب بیاویزد و‬ ‫در موقع لزوم هنگام ســواری قلیان برای ارباب درســت‬ ‫كند ‪.‬‬ ‫یــك نفر هــم كباب‌چــی نــام دارد كه گوشــت را خرد‬ ‫كــرده و در ماســت و پیاز و ادویه نگاه مــی دارد و هر‬ ‫وقــت ارباب مایل به خوردن كباب باشــد فــوراً برای او‬ ‫حاضــر مي‌كند‪ .‬این شــخص را نباید در ردیف آشــپزان‬ ‫قــرار داد زیــرا كــه در نزد اربــاب مقام خاصــی دارد و‬ ‫بســا مي‌شــود كه مانند امین الســلطان به وزارت هم‬ ‫برســد ولی آشــپز هیچ‌وقت ترفیع مقام پیدا نمي‌كند و‬ ‫همیشــه باید مواظــب دیگ پلو و خورش باشــد‪.‬‬ ‫در هنگام مســافرت اربــاب یا گردش او هریــك از این‬ ‫‪  55 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫مســتخدمین خورجینی به ترك اســب مي‌بندند و لوازم‬ ‫كار خــودر را در آن جای مي‌دهند تــا بتوانند در موقع‬ ‫لــزوم بــه وظیفه خود بپردازند‪ .‬تشــكیالت آنها بســیار‬ ‫منظم اســت‪ .‬آبدار جعبــه مخصوصی برای ســماور و‬

‫اســتكان نعلبكــی و قــوری دارد كه آنها را هزار پیشــه‬ ‫مي‌گوینــد و قلیانچــی همیشــه چلیــك پــر از آبی در‬ ‫پهلوی اســب آویخته دارد‪ .‬كبابچی هم گوشــت و سیخ‬ ‫و لوازم كباب را در ترك اســب مي‌بندد‪ .‬فراشــان هم در‬ ‫موقــع حركت چادرها را جمع كــرده‪ ،‬بار قاطر مي‌كنند‬ ‫و خودشــان هم باالی بار مي‌نشــینند‪.‬‬ ‫بــاری‪ ،‬پــس از آنكــه دو اردو به هم رســیدند مراســم‬ ‫معرفــی بــه عمــل آمد و تعــارف الزمــه مبادله شــد‪.‬‬ ‫هــر دو اردو یكــی شــده بــه راه افتــاد و پــس از طی‬ ‫مســافتی منظره قلعه مســتحكم ســاوه پدیدار گردید‪.‬‬ ‫شــهر در جلگه پســتی واقع شــده به طوری كه اهالی‬ ‫نقــل مي‌كردنــد این‌جا در قدیــم دریاچه‌ای بــوده كه‬

‫در موقع تولد پیامبر اكرم (ص) خشــك شــد ‌ه اســت و‬ ‫چنانكه مي‌گفتند طاق كســری هم در همــان زمان به‬ ‫شــدت تكان خــورده و رو بــه خرابی گذارده اســت‪.‬‬ ‫بــه هر حــال چون بــه دروازه نزدیك شــدیم فراشــان‬ ‫زیــادی را از دور دیدیــم كــه روی زمین نشســته و‬ ‫تكیــه بــه دیــوار داده بودنــد‪ .‬به محــض ورود ما‬ ‫بلنــد شــده و دو قطار تشــكیل دادند و پیــاده در‬ ‫جلو بــه راه افتادنــد و چماق‌های خــود را حركت‬ ‫مي‌دادند تا تماشــاچی عقب بروند و پیوسته فریاد‬ ‫مي‌كشیدند‪ :‬برو‪ ...‬ســرپا‪...‬خبردار‪...‬دور شو‪ .‬ما هم‬ ‫بــه این ترتیــب مجلــل آهســته راه مي‌پیمودیم و‬ ‫جمعیــت را مي‌دیدیم كه از جلوی چماق فراشــان‬ ‫فــرار مي‌كردنــد ولــی از چهــره آنها پیدا بــود كه‬ ‫نســبت بــه اروپاییان نظــر خوبی ندارنــد و مهر و‬ ‫مالطفتی به آنها نشــان نمي‌دهنــد‪ .‬یك علت دیگر‬ ‫هم در كار اســت كه ما را خــوب نمي‌پذیرند و آن‬ ‫این اســت كه مي‌دانند ســرتیپ بــرای جمع آوری‬ ‫مالیات آمده اســت‪.‬‬ ‫در ایــران گرفتن مالیــات مطابق اصول منظمی‬ ‫نیســت‪ .‬دفاتر رســمی كه طــرز ادای مالیات را‬ ‫معیــن كنــد وجــود ندارند‪ .‬حكومــت محل به‬ ‫دلخــواه خــود از مــردم مالیات مي‌گیــرد و اگر‬ ‫از مبلــغ تقاضا شــده ســرپیچی كننــد مبتال به‬ ‫انواع شــكنجه و آزار مي‌شوند‪ .‬حاكم و اطرافیان‬ ‫او همیشــه با تدابیــر مخصوص و قــوه قهریه‬ ‫مشــغول پر كردن كیســه‌های خود هســتند‪.‬‬ ‫حاكم عــاوه بر اینكه از دولت حقوق نمي‌گیرد‬ ‫در موقــع رفتن بــه ماموریت هــم مبلغ گزافی‬ ‫بایــد به شــاه و وزرا به عنــوان پیش‌كش تقدیم‬ ‫نمایــد و هركس بیشــتر پول داد بــه حكومت‬ ‫منصــوب مي‌گردد‪ .‬بنابراین حاكم مجبور اســت‬ ‫عــاوه بر مبلغ تقدیمی‪ ،‬مبالغ زیــادی از اهالی‬ ‫بگیــرد و با صندوق‌هــای پر از پــول مراجعت‬ ‫كند‪.‬‬ ‫البته در نتیجه این فشــار تحمــل ناپذیر اهالی‬ ‫پریشــان و بي‌ســر و ســامان مي‌شــوند و اگــر‬ ‫احیاناً كسی پولی داشــته باشد مجبور است آن‬ ‫را در زیــر خــاك پنهان نمایــد و نمي‌تواند آن را‬ ‫بــه مصرف تجارت یا اصــاح و تعمیر ملك خود‬ ‫برســاند و با اینكه نرخ مرابحه به بیســت و پنج‬ ‫درصــد مي‌رســد از ایــن منافع سرشــار چشــم‬ ‫مي‌پوشد‪.‬‬ ‫بــاری هنگامی كــه اردو به دارالحكومه رســید قصابی‬ ‫با عجله گوســفند ســیاهی را جلــو آورد و فوراً ســر آن‬ ‫را بریــده بــه یك طــرف راه انداخت و تنــه را به طرف‬ ‫دیگــر تــا اردو از میــان آنها عبــور كند‪ .‬عمــل قربانی‬ ‫كــردن در حین ورود شــخص محترمی در ایران ســابقه‬ ‫تاریخــی دارد‪ .‬ســرتیپ بــا تكان دادن ســر بــه قصاب‬ ‫اظهــار امتنان كرد و از اســب پیاده شــد و از پله‌هایی‬ ‫كــه دم درب عمــارت بود بــاال رفت‪ .‬ما نیز بر حســب‬ ‫دعوت بــارون حاكم باال رفتیم و روی صندلی نشســته‬ ‫بــه تماشــای جمعیتی پرداختیــم كه برای تماشــای ما‬ ‫ازدحامی داشــتند‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪....‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪55 Kheradmand‬‬


‫ق‬ ‫سمت اول‬

‫‪ ‬ایران‬ ‫كلده و شوش‬ ‫قســمت هایــی از کتــاب «ایــران‪ ،‬کلــده و شــوش»‬ ‫کــه شــامل خاطــرات خواندنــی «مــادام دیوالفــؤا»‬ ‫(‪ )Dieulafoy‬در مــدت حضــورش در ســاوه و آوه‬ ‫در دهــه ‪ 1880‬میــادی (نزدیــک به ‪ 120‬ســال پیش)‬ ‫است‪.‬‬ ‫تألیف ‪ ‬مادام ژان دیوالفؤا‬ ‫شوالیه لژیون دونور‪ ،‬افسر اكادمی‬ ‫ترجمه‪:‬‬ ‫شادروان علی محمد فره فروشی (مترجم همایون)‬ ‫‪ ‬‬

‫عزیمت از تهران ‪ -‬تفاوت فاحش درجه هوا‬ ‫در شب و روز ‪ -‬مامونیه ‪ -‬خانه حاكم‬ ‫ ورود به ساوه ‪ -‬مسجد ‪ -‬مناره غزنوی‬‫‪ -‬امالك موقوفه‪.‬‬

‫‪ 20‬ژویه‪ -‬در این مســافرت راهنمای ما سرتیپ‬ ‫عباســقلیخان آجودان نایب الســلطنه اســت‪.‬‬ ‫دیــروز عصــر از تهــران حركــت كرده‌ایــم‪ .‬در‬ ‫موقــع روز‪ ،‬میزان الحراره درجه چهل را نشــان‬ ‫مي‌دهــد ولی در شــب بــه تدریج تنــزل كرده‬ ‫و بــه درجــه دوازده مي‌رســد‪ .‬البتــه این نوع‬ ‫تغییــر فوق العاده هــوا تحمل ناپذیــر و زیان‬ ‫آور است‪.‬‬ ‫یك نفــر ماژور اتریشــی پیر هم با پســر خود‬ ‫از همســفران ماســت‪ .‬این ماژور بــرای تربیت‬ ‫قشــون به ایران آمده و در مدرســه دولتی هم‬ ‫درس حشره‌شناســی به زبان فرانســه مي‌دهد‪.‬‬ ‫امــا زبان ما را بســیار بد تلفــظ مي‌كند و چون‬ ‫شــاگردانش مطالب او را نمي‌فهمنــد‪ ،‬معلم و‬ ‫شــاگرد با هم ســاخته‌اند‪ .‬او نیز مي‌خواهد به‬ ‫ســاوه رفته با دوســت خود بارون اتریشــی كه‬ ‫فعال حاكم ســاوه اســت مالقاتی كرده و راجع‬ ‫به تجارت اتریــش مطالعاتی بكند‪.‬‬ ‫در موقــع ظهــر كاروان در زیر اشــعه آتشــبار‬ ‫آفتــاب به قلعه پیك رســید‪ .‬ســرتیپ امر كــرد كه ما را‬ ‫به خانه ســلطان فــوج ببرند‪.‬‬ ‫ســلطان خانه خوبی داشــت‪ .‬تاالری كه مــا در آن وارد‬ ‫شدیم دو بادگیر داشــت و جریان هوایی اتصاالً از تاالر‬ ‫‪  54 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫عبــور مي‌كــرد‪ .‬بادگیرها بطــور قرینه در تاالر ســاخته‬ ‫شــده و هــوا را فوق العاده خنــك مي‌كردند و مثل این‬ ‫بــود كه ما در آب ســرد فرو رفته‌ایم‪ .‬نوكــران بالفاصله‬ ‫چای آوردند و ســلطان از ما پذیرایــی خوبی كرد‪.‬‬ ‫‪ 21‬ژویه‪ -‬پس از یك روز اســتراحت‪ ،‬كاروان شبانه به راه‬ ‫افتاد و در بیابان خشــك و لم یزرعــی راه مي‌پیمودیم‪.‬‬ ‫وقتی صبح مي‌شــود چه منظره غم انگیــزی در جلوی‬ ‫چشــمانم مي‌دیدم! چیــزی جز بیابان بــی آب و علف‬ ‫نیســت‪ .‬اما راهنمایان لكه خاكســتری رنگــی را كه در‬ ‫منظره دور دســت پیداســت به من نشــان مي‌دهند و‬ ‫مي‌گوینــد كه به منــزل نزدیك شــده‌ایم‪ .‬اینجا دهكده‬

‫مامونیه اســت كه منظره عجیبــی دارد‪ .‬خانه‌ها بیش از‬ ‫ســه متر ارتفاع ندارند و از خشــت خام ساخته شده‌اند‬ ‫و بــر باالی آنها گنبدهای كوچك به هم چســبیده دیده‬ ‫مي‌شــود‪ .‬كمیاب بودن چوب در این كشــور بي‌درخت‬

‫ســاكنان را مجبــور مي‌كند كه ســقف خانه‌هــای خود‬ ‫را ماننــد دیوارهــا با گل بســازند‪ .‬در جــای پنجره‌ها و‬ ‫درهــا‪ ،‬پنجره و در چوبی دیده نمي‌شــود‪ .‬در زمســتان‬ ‫پــرده‌ای از فــرش مانــع عبور هــوا به داخــل مي‌گردد‬ ‫و در تابســتان هم روســتاییان چیز پنهانــی از یكدیگر‬ ‫ندارنــد و به همین جهت خانه‌هــا در و پیكری ندارند‪.‬‬ ‫حتی یك درخت كوچك در مامونیه نیســت‪ .‬روستاییان‬ ‫كــه هیچ‌گاه از روستایشــان خارج نشــده‌اند‪ ،‬اولین بار‬ ‫گل و درخــت را پــس از مــرگ خــود در بهشــت عدن‬ ‫خواهنــد دید و جبران انتظار آن‌ها خواهد شــد زیرا در‬ ‫آنجــا در ازای اعمال نیك خــود جویبارهای آب صاف و‬ ‫خنك خواهند داشــت‪ .‬امیــدوارم آب آنجا مثل‬ ‫آب ایــن قنات‌ها تلخ نباشــد‪ .‬اســب‌های ما كه‬ ‫از این آب نوشــیده‌اند بیمار شــده‌اند‪ .‬ســاكنان‬ ‫محل كه آدت به نوشــیدن ایــن آب دارند‪ ،‬آن را‬ ‫مطبــوع مي‌یابنــد و تاثیر نمك منیــزی را حس‬ ‫نمي‌كنند‪.‬‬ ‫‪ 22‬ژویــه‪ -‬پیــش از رســیدن بــه ســاوه از‬ ‫اســتپ‌هایی كــه ماننــد بیابان مامونیــه خالی‬ ‫از گیاه اســت گذشــتیم‪ .‬معهذا كم‌كــم منظره‬ ‫تغییــر یافت و شــكاف‌های عمیقــی در زمین‬ ‫پیدا شــد كه بــا زحمــت از آنها عبــور كردیم‪.‬‬ ‫نصف شــب به كاروان‌ســرای خرابه‌ای رسیدیم‬ ‫كــه مي‌گفتنــد مامــن دزدان اســت و مكــرر‬ ‫كاروانیــان را لخــت مي‌كرده‌انــد‪ .‬اخیــراً پانزده‬ ‫نفر راهزن را قشــون دولتــی در اینجا محاصره‬ ‫كــرده و آنهــا را شــجاعانه از خود دفــاع كردند‬ ‫و چندیــن نفــر از ســربازان دولتی را كشــتند‪.‬‬ ‫ســرتیپ عباســقلیخان با اینكه صاحب منصب‬ ‫شــجاعی اســت‪ ،‬محض احتیاط به ایــن خرابه‬ ‫نزدیك نشــد‪.‬‬ ‫چون كمی از كاروانســرا فاصلــه گرفتیم ناگهان‬ ‫دیدیم كه ســرتیپ شــجاع به تاخــت پرداخت‪.‬‬ ‫مــن هم به دنبال او رفتــم‪ ،‬از دور دو نفر دهقان دیده‬ ‫شــدند كه چند قاطر در جلو داشــتند‪ .‬سرتیپ تیری به‬ ‫طــرف آنها خالی كــرد‪ ،‬دهقانان بیچاره متوحش شــده‬ ‫و بــا تمام نیرویی كه داشــتند با ســرعت فــرار كردند‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪54 Kheradmand‬‬


53 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 53 


‫بقیه از صفحه ‪17‬‬

‫مــزه تلخ تبعیض جنســیتی را حتی با وجــود امتیازاتی باالتر ‪،‬بین خود و برادرانشــان‬ ‫چشــیده اند و با توجه به روحیات حساس و لطیفشــان ‪،‬خالیی را در برآوردن نیازهای‬ ‫عاطفیشــان حس کــرده و در واقع گــذران زندگی بدون حضور والدیــن برای اکثریت‬ ‫نســل نو گــوارا می آید چــرا که دیگــر از اصطکاکهاو کشمکشــهای ناشــی از تفکر‬ ‫ســنتی پدر و مادر رها شــده اند این تجربه خوشــایند بســتری را برای زندگی مجردی‬ ‫و متعاقب آن ازدواج ســفید فراهــم می آورد‪.‬‬

‫عدم تمایل به داشتن فرزند ‪:‬‬

‫نســل جدیــد در ایــران با توجــه به گرفتاریهای شــغلی‪ ،‬عــدم اطمینــان و امنیت از‬ ‫داشــتن شــغلی همیشــگی و دایمی‪ ،‬آنها را وادار به پرداختن به کار بیش از گذشــته‬ ‫و داشــتن پس انداز بیشــتر بــرای روزهای مبــادا و بیکاری می کنــد‪ ،‬پرداختن به کار‬ ‫بیشــتر و حتی داشــتن دو تا ســه شــغل در کنار حرفه اصلی آنها و نبود وقت کافی‬ ‫‪،‬ســبب شــده تا تمایل به داشــتن خانواده و کشــیده شــدن به ســوی فرزند را کنار‬ ‫بگذارنــد چرا که داشــتن فرزند هزینه زیــادی را بر گرده خانــواده تحمیل می کند و‬ ‫مهمتر از آن برای داشــتن فرزندی ســالم با شــخصیتی ســالم و روانی سالم‪ ،‬می طلبد‬ ‫تا ‪ ‬غیر از ســرمایه مالی‪ ،‬با ســرمایه وقتی به نیازهای جســمی او‪ ،‬پــرورش و تعلیم و‬ ‫تربیت او‪،‬تفریح و دیگر نیازهایش کامال پرداخته شــود ‪،‬مســیولیت مادر و پدر شــدن‬ ‫مقوله‌ای نیســت که در برخورد و روبرو شــده با گرفتاریها و مشکالت آن‪ ،‬شانه از زیر‬ ‫بــار این مســئولیت‌ها خالی کــردو آنرا به دیگــران واگذار نمــود در واقع هرگز نمی‬ ‫تــوان از مــادر یا پدر بودن اســتعفا داد یــا آنرا طــاق داده و ترک کــرد و از آنجا که‬ ‫دلیل اصلی ازدواجهای رســمی داشــتن فرزند و بقای نســل اســت که نسل نوبا توجه‬ ‫به موارد گفته شــده ‪،‬رغبتی به آن نداشــته وبه ســوی ازدواج سفید کشیده می شود ‪.‬‬

‫نیازهای فیزیولوژیکی ‪:‬‬

‫بازدارنــده ازدواج و همچنیــن میزان بــاالی طالق ‪،‬دیگر جوانان کمتــر حاضر به امضا‬ ‫عقدنامه می شــوند و هم باشــی و همزیســتی و یا به عبارتی ازدواج سفید را به انواع‬ ‫ازدواجهای رســمی ترجیح می دهند و بدینگونه هم نیازهای عاطفی و جنســی خود‬ ‫را برطرف می کنند و هم زیر بار مســیولیتهای ناشــی از ازدواجهای رســمی و داشــتن‬ ‫فرزند نمی روند‪،‬شــاید هــم در برخی افراد انتخاب ازدواج ســفید نوعی دهن کجی و‬ ‫لجبازی با قوانین جاری و ســختگیرانه شــرعی و اجتماعی است‪ .‬‬ ‫عوامل ذکر شــده می تواند بخشــی از مواردی باشــد که ازدواج ســفید را در جامعه‬ ‫ســنتی و فرهنگ ایران ســبب می شود ‪ .‬در ســایتی خواننده گفتگویی بودم با زوجی‬ ‫که چند ســال به شــیوه ازدواج ســپید در یک خانــه زندگی می کننــد و میلی هم به‬ ‫ثبت ازدواجشــان ندارنــد با وجودیکه به ازدواج ســنتی عقیده ندارنــد ولی حلقه در‬ ‫دستشــان اســت و می گویند در ابتدا با مخالفت سرســختانه خانواده ها روبرو بودند‬ ‫امــا زمانــی که جدی بودن آنها را در تصمیمشــان دیدند آنرا پذیرفتند هر دو ســر کار‬ ‫مــی روند و متناســب با درآمدشــان خرج می کننــد در محافل و مجالس خــود را زن‬ ‫و شــوهر می نامند و قهر و آشــتی نیز بینشــان هســت ‪ .‬زوج دیگــری که حلقه به‬ ‫دســت ندارندمــی گویند‪ :‬از نظر ما هم باشــی و هم زیســتی چیــز عجیب و غریبی‬ ‫نیســت ولی از نظر دیگران هســت و لذا مجبوریم پنهانش کنیم ‪ ،‬این ســخت ترین‬ ‫بخش قضیه هســت به ویژه نزد همــکاران و برخی افراد فامیــل و گاهی در پر کردن‬ ‫فرمها دچار ســردرگمی و دوگانگی می شــویم اما در ادامه راهمان اســتواریم ما بین‬ ‫خودمان قرار گذاشــتیم تا عشــق هســت و زندگی در کنارهم برایمان خوشایند است‬ ‫بــه این وضعیــت ادامه دهیم هر چنــد اینگونه زندگی ‪،‬شــنا کردن برخــاف جریان‬ ‫آب اســت و دشــواریهای خودش را دارد و می شناســند زوجهایی را که به امید ازدواج‬ ‫دایم ‪،‬زندگی هم باشــی را شــروع کرده اند ولی پس از چندی مجبور به جدایی شــده‬ ‫اند و در این بین دختران لطمه بیشــتری می بینند اما چون ازدواج ســپید داشــته اند‬ ‫شناســنامه آنها در صفحه ازدواج همچنان ســفید مانده اســت شــاید بار سنگینی آن‬ ‫کمتر باشــد ‪ ‬که این موضوع علت اصلی نامیدن هم باشــی به ازدواج ســپید اســت‬ ‫‪ .‬راســتی کــه تا چــه اندازه ایده ازدواج ســفید در جوامــع غربی با آنچــه در ایران به‬ ‫عنوان ازدواج ســپید نامیده می شــود متفاوت می باشــد‪ .‬شــما خواننده گرامی پس‬ ‫از خوانــدن این مقالــه و آگاهی از چند و چون پیدایش پدیده ازدواج ســفید در ایران‬ ‫و کشــورهای غربی ‪، ‬چگونه به این مقوله می اندیشــید؟‪ ‬‬

‫یکــی دیگر از عوامــل کلیدی گرایش و پیدایش ازدواج ســفید نیازهای طبیعی جوانان‬ ‫اســت که بایــد برای پرهیــز از ایجاد ‪ ‬بیمــاری و ناراحتی های روانی و روحی ناشــی‬ ‫از ســرکوب ونادیــده گرفتن آن ‪ ،‬به شــکلی مطلوب ارضا شــود پزشــکان بر اســاس‬ ‫پژوهشــها و تحقیقــات بــه این باوررســیده اند کــه اگر ارضــا این نیازها به وســیله‬ ‫شــریکهای جنســی متعدد برآورده شــود ریســک ابتال به انواع بیماریهای مقاربتی ر‬ ‫عواملا شــما در مورد ازدواج ســفید در جامعه ســنتی ایران با توجه به فرهنگ‬ ‫بــه ویــژه در زنــان باال می بــرد این طور مشــاهده می شــود که با توجــه به‬ ‫ایرانیــان چــه نظری داریــد؟‬ ‫‪mail.com‬‬ ‫‪masrooreh@g‬‬

‫بقیه از صفحه ‪ 41‬گاز در دهــه پیــش‌رو اســت‪ .‬اما بــا وجود تملــک بزرگ‌ترین‬ ‫پاالیشــگاه آمریکا از ســوی آرامکو‪ ،‬طبق گزارش اداره اطالعات انــرژی آمریکا‪ ،‬این‬ ‫شــرکت رتبه یازدهم تامیــن نفت را در آمریکا دارد که نشــان‌دهنده فاصله آرامکو‬ ‫با شــرکت‌های آمریکایی اســت‪.‬‬

‫نقش آرامکو در برنامه‌های بن‌سلمان‬

‫در میــان تمــام برنامه‌هایی که عربســتان بــرای افزایش ســرمایه‌گذاری خارجی و‬ ‫کاهــش وابســتگی به درآمد‌هــای نفتی دارد؛ آرامکــو نقش ویــژه‌ای دارد‪ .‬در واقع‬ ‫ایــن غول نفتی نقطه اتکایی برای ولیعهد جوان ســعودی اســت تا با اســتفاده از‬ ‫اعتبــار آن برنامه‌هــای اصالحی خــود در اقتصاد و فرهنگ را بــه پیش ببرد‪.‬‬ ‫‪ ‬به همین دلیل بحث عرضه اولیه بخشــی از ســهام این غول نفتی برای نخســتین‬ ‫بار از ســوی بن ســلمان مطرح شــد‪ .‬عملیاتی شــدن ایــن عرضه اولیــه می‌تواند‬ ‫درآمــدی قابــل توجــه در اختیار اهــداف بلندپروازانه بن ســلمان قــرار دهد‪ .‬این‬ ‫اهــداف باید تا ســال ‪ ۲۰۳۰‬محقق شــوند‪ ،‬اما بــه واقعیت پیوســتن آن‌ها چندان‬ ‫ســاده به نظر نمی‌رســد‪ .‬محمد بن ســلمان برای خصوصی‌ســازی بخشی از سهام‬ ‫آرامکو‪ ،‬با موانع داخلی و خارجی فراوانی مواجه اســت‪ .‬در شــرایطی که بخشــی‬ ‫از مردم عربســتان عقیده دارند عرضه اولیه شــرکت نفت دولتی عربســتان چوب‬ ‫حراج زدن به بزرگ‌ترین دارایی این کشــور اســت‪ ،‬مســائلی همچون شفاف‌سازی‬ ‫اطالعات این کشــور یا اختالفات سیاســی با کشور‌های میزبان ســهام آرامکو‪ ،‬مانع‬ ‫از انتشــار بزرگ‌تریــن عرضــه اولیه دنیا شــده اســت‪ .‬اخیرا پنج منبــع داخلی در‬ ‫آرامکو که عضو هیات‌مدیره این شــرکت هســتند به رویتــرز گفته‌اند عرضه اولیه‬ ‫ایــن غول نفتــی در نیویورک می‌تواند خطــرات قانونی فراوانی برای شــرکت ملی‬ ‫‪  52 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫نفــت عربســتان به همراه داشــته باشــد و ورود به ایــن بورس تنها در شــرایطی‬ ‫ممکن اســت کــه آرامکو مصونیت قضایی داشــته باشــد‪ .‬ایــن مصونیت به‌دلیل‬ ‫بــاز بــودن پرونده حمله بــه برج‌های دوقلوی تجــارت جهانــی در آمریکا و نقش‬ ‫حمایتــی ســعودی‌ها از عامالن ایــن حمله مطرح می‌شــود‪ ،‬زیرا اموال عربســتان‬ ‫به‌عنــوان کشــوری کــه در جریان ایــن حمله از تروریســت‌ها حمایت کــرده‪ ،‬در‬ ‫معرض ضبط از ســوی دادگاه‌های آمریکا قرار دارد‪ .‬در عین حال روند شفاف‌ســازی‬ ‫ســختگیرانه که در بورس نیویورک برای شــرکت‌ها وجود دارد‪ ،‬می‌تواند بســیاری از‬ ‫اســرار دولتی عربســتان را که برای ســال‌های طوالنی در دل آرامکو پنهان شــده را‬ ‫افشــا کند‪ .‬این موضوع برای دولت عربســتان که قرار اســت همچنان صاحب ‪۹۵‬‬ ‫درصد از ســهام آرامکو باقی بماند‪ ،‬بســیار نامطلوب اســت‪ .‬با این حال این منابع‬ ‫آگاه تاکیــد کرده‌اند که تصمیم نهایی با ولیعهد عربســتان ســعودی اســت‪ .‬پیش‬ ‫از این دونالد ترامپ از پادشــاهی عربســتان خواســته بود عرضه اولیــه آرامکو در‬ ‫بورس نیویــورک به‌عنوان یکــی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های ســرمایه‌گذاری دنیا انجام‬ ‫شــود‪ .‬بــا وجود ابــراز نگرانــی مقامــات آگاه در آرامکو‪ ،‬به نظر می‌رســد ولیعهد‬ ‫جــوان ســعودی به دالیل سیاســی و تنها با هــدف تحکیم روابط بــا آمریکا‪ ،‬برای‬ ‫عرضه ‪ ۵‬درصد از ســهام آرامکو به ســمت نیویورک گرایش بیشــتری دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬این در حالی اســت که مشــخص نیســت در ســال‌های بعدی که ســعودی‌ها از‬ ‫حمایت ترامپ برخوردار نیســتند آیا ســهام آرامکو در آمریکا همچنان در حاشــیه‬ ‫امــن قرار خواهد داشــت یا خیــر‪ .‬اصرار بن ســلمان برای اجرای هرچه ســریعتر‬ ‫عرضــه اولیه ‪ ۵‬درصد از ســهام آرامکو مطابق میل او‪ ،‬حــذف خالدالفالح به‌عنوان‬ ‫رئیــس هیات‌مدیــره آرامکــو و وزیــر نفت ایــن کشــور را در فاصلــه‌ای کوتاه از‬ ‫یکدیگر در آگوســت ‪ ۲۰۱۹‬در پی داشــت‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪52 Kheradmand‬‬


‫یــک هنر ســنتی که به شــکل یک هنر نمایشــی نگاه‬ ‫کنیــم در دســته‌بندی هنر‌هــای نمایشــی نقالی یک‬ ‫نمایش معموالً یک نفره روایی اســت‪ .‬تئاتــر روایی در‬ ‫همه جای دنیا هســت‪ .‬در بعضی کشــور‌ها حتی از آن‬ ‫برای روایت داســتان‌های اســطوره‌ای استفاده می‌شود‬ ‫و شــباهت‌های زیــادی به نقالــی دارد‪ ،‬امــا نقالی در‬ ‫ایران حســابش جداســت یک هنر کام ًال مستقل است‪.‬‬ ‫مــکان اجــرا و مخاطــب ویــژه خــود را هم داشــته‪.‬‬ ‫همین‌ها نقالــی در ایران را متفــاوت و منحصر به فرد‬ ‫می‌کنــد و بــرای همین اســت که نقالــی به‌عنوان یک‬ ‫هنــر ملــی به‌نــام ایــران در یونســکو ثبت شــده این‬ ‫شــکل از نقالــی با المان‌هایی که در کشــور ما اســت‬ ‫جــای دیگری از دنیا نیســت‪.‬‬

‫شــاید دلیلش این باشــد که ادبیات ما سراسر‬ ‫روایــت اســت و متفــاوت بــا ادبیــات دیگر‬ ‫کشورها‪ .‬درســت است؟‬

‫انتخــاب می‌کنم که با یکی از اســطوره‌های آلمان مث ًال‬ ‫«زیگفرید» همخوانی داشــته باشد‪.‬‬ ‫وقتــی بــا آن‌ها بگویم که رســتم مثل زیگفرید اســت‬ ‫آن‌هــا بســرعت متوجــه شــخصیت و جایگاه رســتم‬ ‫می‌شــوند‪ .‬در ایــران وقتــی نام رســتم می‌آیــد همه‬ ‫تصویــری از او در ذهنشــان دارنــد‪ .‬امــا در دنیا هیچ‬ ‫تصویــری از رســتم ندارنــد‪ ،‬ولــی وقتی نــام زیگفرید‬ ‫را مــی‌آوری یا می‌گویی چشــم اســفندیار مثل پاشــنه‬ ‫آشــیل اســت آن تماشــاگر هم ســریع ارتبــاط برقرار‬ ‫می‌کنــد و این شــیوه طومــار تطبیقی اســت‪.‬‬

‫در چه کشور‌هایی نقالی انجام داده‌اید؟‬

‫به کشــور‌های زیادی رفتــه‌ام‪ .‬آخرین بــار برای هفته‬ ‫تئاتر ایران در مســکو به روســیه رفتم‪ .‬مــن یک گروه‬ ‫نقالی زنانــه به‌نــام «پازیریک» دارم کــه فعالیت‌های‬ ‫بین‌المللی موفقی داشــته‪.‬‬

‫وقتی به ادبیات کشــور‌های دیگــر نگاه کنیم می‌بینیم پازیریک به چه معنایی است؟‬

‫درام بیشــتری دارنــد‪ .‬ولــی ادبیات ما روایت بیشــتری‬ ‫دارد‪ .‬قصــه بیشــتری هــم داریــم‪ .‬اگــر آن‌هــا حرفی‬ ‫را در قالــب گفتگــو می‌زدنــد مــا آن را در قالب قصه‬ ‫می‌بردیم و آن را از طرف کســی که معمــوالً دانای کل‬ ‫اســت روایــت می‌کردیم‪.‬‬ ‫عاشقانه رومئو و ژولیت نمایشنامه‬ ‫اســت که اجرایش در حالت عادی‬ ‫منــوط بــه دکــور‪ ،‬بازیگــران زیاد‬ ‫و‪ ...‬اســت‪ ،‬امــا لیلــی و مجنــون‬ ‫عاشــقانه‌ای اســت کــه روایــت‬ ‫می‌شــود‪ .‬ما ادبیات روایی غنی‌ای‬ ‫داریم‪ .‬چــه ادبیات شــفاهیمان و‬ ‫چــه ادبیات مکتوبمان نســبت به‬ ‫دنیــا در بحــث روایــی غنی‌تر‬ ‫است‪.‬‬

‫قدیمی‌تریــن نقشــه فــرش ایــران اســت‪ .‬بعضــی از‬ ‫اجرا‌هــا را از طرف ایران دعوت می‌شــویم و بعضی‌ها‬ ‫را مســتقیم از کشــور میزبــان‪ .‬مثــ ًا اســلوونی یــک‬ ‫جشــنواره داشــت و ما فیلم کارمان را فرســتادیم آن‌ها‬

‫شــما خودتــان نقالی‌هایتان‬ ‫را خلــق می‌کنیــد یــا از‬ ‫نقالی‌هــای دیگــر هــم‬ ‫اســتفاده م ‌یکنیــد؟‬

‫خیلی‌هــا هســتند کــه براســاس‬ ‫طومار‌هــای دیگــران کار می‌کننــد‪ ،‬امــا مــن خــودم‬ ‫طومــارم را اســتخراج می‌کنــم و روی آن کار می‌کنــم‪.‬‬ ‫احســاس می‌کنم نــگاه خودم که شــاید گاهی با نقالی‬ ‫زنانــه ســازش بیشــتری دارد باید در نقلم جاری باشــد‬ ‫به‌عنوان یک هنرمند دوســت دارم با کمــال امانتداری‬ ‫نســبت به متــن و داســتان اصلــی آن را از فیلتر ذهن‬ ‫خــودم رد کنم‪.‬‬ ‫مخصوصاً که طومار‌های با ارزش گذشــته برای مخاطب‬ ‫آن زمان نوشته شــده و حاال مخاطب و ذائقه‌اش عوض‬ ‫شــده من با مطالعــه روی ادبیات تطبیقــی گاهی که‬ ‫در کشــور‌های دیگــر دنیا نقالــی دارم ســعی می‌کنم‬ ‫نقلــم را براســاس ادبیــات تطبیقــی بنویســم و ایــن‬ ‫چیزی نیســت کــه قب ًال جای دیگری اجرا شــده باشــد‪.‬‬ ‫مثــ ًا اگــر در آلمان اجــرا دارم یکی از داســتان‌هایی را‬ ‫‪  51 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫خوششــان آمد و از گروه دعــوت کردند ما هم به آنجا‬ ‫رفتیــم‪ .‬کارمان مــورد اســتقبال قرار گرفت‪ .‬مســئوالن‬ ‫جشــنواره هلند آنجــا بودنــد و کار را برای جشــنواره‬ ‫هلند خواســتند‪ .‬بعد از اجرای هلند به فرانســه دعوت‬ ‫شدیم‪.‬‬

‫مدتی اســت در تلویزیــون و در شــبکه پویا‬ ‫شــاهد نقاالن دختر و پسر کودک هستیم‪ .‬به‬ ‫نظر می‌رســد رویکرد‌ها هم فرق کرده اســت‪.‬‬ ‫آیا شــما هدفی برای پــرورش اســتعداد‌های‬ ‫کودک و نوجــوان در این زمینــه دارید؟‬

‫اتفاقــاً یکــی دو تــا از ایــن بچه‌هــا کــه می‌گویید در‬ ‫تلویزیــون نقالــی می‌کنند از شــاگردان من هســتند‪.‬‬ ‫بــه نظــر من بــرای زنــده نگه داشــتن این هنــر تنها‬

‫اجــرای نقالــی کافی نیســت و باید نقالی را به نســل‬ ‫بعــد انتقــال داد‪ .‬پــس مــن هــم به‌عنوان کســی که‬ ‫دغدغــه این کار را دارد آمــوزش دادن به کودکان را الزم‬ ‫می‌دانــم و قطعــاً ایــن هــدف را دارم که بــرای حوزه‬ ‫آمــوزش کودک و نوجــوان وقت بگذارم‪ .‬گذشــته از آن‬ ‫ایــن آموزش‌هــا به کــودک اعتمــاد به نفــس می‌دهد‬ ‫خالقــش می‌کنــد نگاهــش را بــه کشــورش و هویت‬ ‫ملــی‌اش باز‌تــر می‌کند‪.‬‬ ‫حتــی معتقــدم کالس‌هــای نقالــی اگــر هــم از همه‬ ‫نقــال نســازد باز هــم کارآمد اســت چرا که کــودک را‬ ‫بــا ادبیات آشــنا می‌کند‪ .‬امــروزه تکنولــوژی جامعه و‬ ‫والدیــن خودآگاه یــا ناخودآگاه کودک و نوجــوان را در‬ ‫مواجهه با حجم وســیعی از آموزش‌های غیرایرانی قرار‬ ‫می‌دهــد؛ کــه از نظر من اصــ ًا بد نیســت‪ .‬این خوب‬ ‫اســت کــه کــودکان از کودکــی زبان‌های دیگــر را یاد‬ ‫می‌گیرنــد‪ .‬از طریق فیلم و انیمیشــن بــا فرهنگ‌های‬ ‫دیگر آشــنا می‌شــوند‪ .‬اما فراموش نکنیم اگــر در کنار‬ ‫این آموزش‌ها فرهنگ و ادبیات ســرزمین خودشــان را‬ ‫نشناســند‪ ،‬هویت ملی خود را گم می‌کنند و این‌طوری‬ ‫می‌شــود کــه بچه پنج ســاله از مهد دو زبانــه به خانه‬ ‫می‌آیــد و می‌گویــد «مامی من هانگری شــدم»!‬ ‫کافــی اســت به چند مهد کودک و مدرســه ســر بزنید‬ ‫و بپرســید «راپونــزل» یــا گیســو‬ ‫کمنــد کیســت‪ .‬اکثر بچه‌هــا او را‬ ‫می‌شناســند‪ ،‬چــون انیمیشــن‌اش‬ ‫را دیده‌انــد‪ .‬یــک فیلم انیمیشــن‬ ‫قــوی کــه در آن یک دختــر زیبا با‬ ‫مو‌هــای خیلــی بلنــد در قلعه‌ای‬ ‫زندانــی شــده‪ ،‬دختــر کــه اجازه‬ ‫نــدارد از قلعه خــارج شــود برای‬ ‫دیدن شــاهزاده که پنهانی عاشــق‬ ‫اوســت مو‌های کمنــدش را از بام‬ ‫قلعه پایین می‌اندازد‪ ،‬تا شــاهزاده‬ ‫از آن کمــک بگیــرد و بــاال بیاید‪.‬‬ ‫تصــور کنیــد وقتــی کــودک این‬ ‫داســتان زیبــا را بــا آن رنــگ و‬ ‫لعاب‌هــای هالیــوودی می‌بینــد‪،‬‬ ‫برای همیشــه قهرمان قصــه را به‬ ‫یاد می‌ســپارد حــاال از همین بچه‌ها‬ ‫اگر درباره رودابه بپرســید‪ ،‬هیچ کدام او را نمی‌شناسند‬ ‫و ایــن در حالی اســت که داســتان راپونــزل برگرفته از‬ ‫داســتان زال و رودابه اســت‪.‬‬ ‫حــاال همین کــودک بــزرگ می‌شــود‪ .‬بی‌آنکــه وقت‬ ‫بــرای شــناخت ســرزمین و فرهنــگ و ادبیــات خود‬ ‫داشــته باشــد‪ ،‬به کشــور‌های دیگــر ســفر می‌کند و‬ ‫فقــط می‌تواند بــا آن زبان تمام و کمالــش در کالب و‬ ‫دیســکو بــرود و کار خود را در مرکز خریــد راه بیندازد‬ ‫و با آدم‌های ســطح پایین معاشــرت کند و وقتی حرف‬ ‫از فرهنــگ و ادبیات می‌شــود‪ ،‬چون چیــزی نمی‌داند‬ ‫ســرخورده می‌شــود و شــاید در دلش از‌نژاد و وطنش‬ ‫خجالــت هم بکشــد و این خیلی تأســف‌بار اســت‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪51 Kheradmand‬‬


‫تو‌گو با سارا عباسپور یکی از اولین زنان نقال ایران‬ ‫گف ‌‬ ‫تو‌گوی پیش‌رو فقط نقل نقالی اســت که در ایران نقاالن زن فعالیت می‌کنند و شــاید رواج نقالــی بیــن زنــان را چطــور ارزیابــی‬ ‫ســارا عباســپور در گف ‌‬ ‫نمی‌کنــد؛ بــه توصیــف یــک مســیر می‌پــردازد برای از نقاالن نســل جدیــد نقالی در ایران گوی ســبقت را می‌کنیــد؟‬

‫آن‌هایی کــه می‌خواهند ادبیــات روایی ایــران را زنده‬ ‫نگــه دارند‪.‬روزنامه ایران‪ :‬وقتی حرف از نقالی می‌شــود‬ ‫اولیــن چیزی کــه به ذهن‬ ‫می‌آید یک مرشــد مرد اســت که با صدایی پرطمطراق‬ ‫یــا حماســه رســتم و ســهراب می‌خوانــد یا بــه مدح‬ ‫خانــدان اهل بیــت می‌پردازد‪ .‬اما تصویــر یک نقال زن‬ ‫چیزی نیســت که عــده زیادی‬ ‫بــا آن آشــنا باشــند‪ .‬زنی‬ ‫کــه قصــه گردآفرید و‬ ‫ســهراب بگویــد و‬ ‫از حماسه‌آفرینی‬ ‫رســتم حــرف‬ ‫بزنــد‪ .‬امــا‬ ‫نزدیک به دو‬ ‫د هه‬

‫هم ربوده باشــند‬ ‫ســارا عباســپور از این دســته نقاالن زن در ایران است‪.‬‬ ‫دانشــجوی رشــته تئاتــر بــوده کــه در خــال کارش‬ ‫متوجه می‌شــود بــه نقالی عالقه‌مند اســت‪ .‬بــا اینکه‬ ‫می‌دانســته بایــد خــاف یک جریــان حرکــت کند تا‬ ‫موفق شــود‪ ،‬اما با ارده‌اش تبدیــل به یک نقال حرفه‌ای‬ ‫می‌شــود‪ .‬حــاال او یــک گــروه نقالــی دارد و به خاطر‬ ‫کارهایش از طرف کشــور‌های زیادی دعوت می‌شــود‪،‬‬ ‫تــا فرهنــگ و ادبیات ایــران را از طریــق نقالی به دنیا‬ ‫عرضــه کنــد‪ .‬خــودش می‌گویــد ادبیات تطبیقــی کار‬ ‫می‌کنــد و طومار‌های نقالی‌اش را خودش می‌نویســد‪.‬‬

‫امــروزی و جــذاب‪ ،‬طوری که مخاطب هــم بفهمد‪ .‬او‬ ‫دغدغه‌اش نســل آینده اســت و در گفتگو بــا «ایران»‬ ‫می‌گویــد‪« :‬ایــن خوب اســت کــه کــودکان از کودکی‬ ‫زبان‌هــای دیگــر را یــاد می‌گیرنــد‪ .‬از طریــق فیلم و‬ ‫انیمیشــن بــا فرهنگ‌هــای دیگر آشــنا می‌شــوند‪ .‬اما‬ ‫فرامــوش نکنیم اگــر در کنــار این آموزش‌هــا فرهنگ‬ ‫و ادبیــات ســرزمین خودشــان را نشناســند‪ ،‬هویــت‬ ‫ملــی خــود را گم می‌کنند‪ .‬حــاال همین کــودک بزرگ‬ ‫می‌شــود‪ .‬بی‌آنکــه وقــت برای شــناختن ســرزمین و‬ ‫فرهنــگ و ادبیات خود داشــته باشــد‪ ،‬به کشــور‌های‬ ‫دیگر ســفر می‌کند و وقتی حــرف از فرهنگ و ادبیات‬ ‫می‌شــود‪ .‬چون چیزی نمی‌داند ســرخورده می‌شــود و‬ ‫شــاید در دلش از نژاد و وطنش خجالت هم بکشــد و‬ ‫این خیلی تأســف‌بار اســت‪».‬‬ ‫تو‌گــوی پیــش‌رو فقــط‬ ‫ســارا عباســپور در گف ‌‬ ‫نقــل نقالــی نمی‌کند؛ بــه توصیف یک مســیر‬ ‫می‌پــردازد بــرای آن‌هایــی کــه می‌خواهنــد‬ ‫ادبیــات روایــی ایــران را زنــده نگــه دارند‪.‬‬

‫شــما به‌عنوان یک نقال زن از چه‬ ‫ســالی نقالی را شروع کردید؟‬

‫مــن تقریبــاً از ســال ‪ ۸۲ ،۸۱‬وارد این‬ ‫کار شــدم‪ .‬نمی‌توانــم تاریــخ دقیق‬ ‫بدهــم‪ ،‬چــون مــن بازیگــر تئاتر‬ ‫بــودم‪ .‬کــم کــم نقش‌هایــی به‬ ‫من پیشــنهاد شــد کــه الزم بود‬ ‫بــرای ایفــای آن نقش‌ها نقالی‬ ‫یاد بگیــرم در آن زمان بازیگری‬ ‫بــودم که نقــش نقــال را بازی‬ ‫می‌کــرد وقتی ایــن کار را انجام‬ ‫دادم نقالــی برایم جذاب شــد و‬ ‫به‌طــور جدی‌تر و مســتقل از تئاتر‬ ‫دنبالــش کــردم‪ .‬جــدای از آن رفتــم‬ ‫دنبــال خوانــدن داســتان‌های روایی‬ ‫خصوصاً شــاهنامه و تقویت ادبیاتم‪.‬‬

‫‪  50 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫وقتی ســال گذشــته پرفســور پرویز ممنون که اســتاد‬ ‫دانشــگاه‌های آلمان هســتند‪ ،‬به ایــران آمدند‪ ،‬تصمیم‬ ‫گرفتند ورک‌شــاپی تشــکیل دهنــد و از من خواســتند‬ ‫تــا زنــان نقال ایــران را به ایــن کالس دعــوت کنم‪ .‬من‬ ‫تو‌جو کــردم‪ ،‬امــا در کل ایران حــدود ‪۱۲‬‬ ‫خیلی جســ ‌‬ ‫نقــال حرفــه‌ای پیدا کــردم‪ .‬خــود من تصور بیشــتری‬ ‫داشتم‪ ،‬اما در ســطح حرفه‌ای تعدادشان به همین قدر‬ ‫محدود می‌شــد البته افراد زیــادی در حال فراگیری این‬ ‫هنر هســتند که امیدوارم هر چــه زودتر همت کنند و‬ ‫در عرصــه حرفه‌ای این کار قــدم بگذارند‪.‬‬

‫در ایران نقالی کاری مردانه اســت و حدود دو‬ ‫دهه اســت که با نقالی زنان مواجهیم‪ .‬به نظر‬ ‫می‌رســد شــما و همکاران‌تان جزو نســل اول‬ ‫نقاالن زن در ایران باشــید‪ .‬در مورد مشــکالت‬ ‫کارتان و مواجهه جامعــه با نقاالن زن توضیح‬ ‫دهیــد؟ آیا مردم نقالی زنــان را پذیرفته‌اند؟‬

‫مــن و چند خانــم دیگر البتــه به فاصله چند ســال از‬ ‫هــم تقریبــاً جــزو اولین کســانی بودیم که شــروع به‬ ‫نقالــی کردیم و راه برایمان خیلی دشــوار بــود‪ .‬مث ًال ما‬ ‫الگویی نداشــتیم کــه بتوانیم خودمان را با او مقایســه‬ ‫کنیم‪ .‬بزرگان و مرشــدان و کاربلد‌ها همــه مرد بودند‪.‬‬ ‫در ابتــدا همه فکــر می‌کردیم باید مثــل مرد‌ها نقالی‬ ‫کنیم‪ .‬راه و روش نقالی زنانه را بلد نبودیم‪ .‬طول کشــید‬ ‫تا تجربه نشــان داد باید خودمان باشــیم‪ .‬الزم نیســت‬ ‫صدایمــان را کلفــت کنیم یا مث ًال فــان حرکت که فالن‬ ‫مرشــد مرد انجــام می‌دهــد مناســب یک نقــال بانو‬ ‫نیست ‪.‬‬ ‫ولــی کم کم و با راهنمایی اســتادان مخصوصاً آن‌هایی‬ ‫که به این هنر نگاه آکادمیک‌تری داشــتند مثل اســتاد‬ ‫داوود فتحعلی بیگی توانســتیم راه خــود را پیدا کنیم‪.‬‬ ‫مســائل حاشــیه‌ای هــم بود بــرای جامعــه ک ًال مردانه‬ ‫نقاالن بســیار ســخت بــود که نقــال زن هــم در کنار‬ ‫خــود بپذیرنــد‪ .‬مــا را جــدی نمی‌گرفتند یــا وقتی در‬ ‫جا‌هــای جــدی می‌دیدند‪.‬‬ ‫انتقاد‌هــای جــدی به مــا کــه اول راه بودیم داشــتند‪،‬‬ ‫امــا بــا اصــرار و پافشــاری و کار مداوم ما ایــن تابو‌ها‬ ‫شکســته شــد و حــاال خــودم که بــه آن روز‌هــا نگاه‬ ‫می‌کنــم می‌بینم همــه آن نقد‌هــا چــه مغرضانه چه‬ ‫صادقانه برایم ســازنده بود و خوشــحالم که حاال نقاالن‬ ‫مــرد بــه بانوان هــم تعلیم می‌دهنــد و البتــه از حق‬ ‫هــم نگذریــم نقالی زنان بــرای ما ســختی‌های خود را‬ ‫داشــت و مــا را در ابتــدا نمی‌پذیرفتند‪.‬‬

‫آیا نقالــی در دنیــا هم هنری پذیرفته شــده‬ ‫است؟‬

‫بگذارید برای پاســخ این ســؤال به نقالی نــه به‌عنوان‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪50 Kheradmand‬‬


‫واســطه انشــقاق موجود بین جامعه ســنی این کشور انگیــزه بــرای جنگجویــان متعصــب این گــروه اتفاقا کننــد‪ .‬بعد از آخرین پیروزی‌های داعش در ســال ‪۲۰۱۵‬‬ ‫و دولت شــیعه توانســت در بین ســنی‌ها نفــوذ قابل کارســاز هم بود و بــه آن‌ها القا می‌کرد کــه همه افراد در رمــادی و پالمیــرا به تدریــج روند افــول این گروه‬ ‫توجهی کســب کنــد‪ ،‬ضمن اینکــه نیرو‌هــای امنیتی غیر داعشــی دشمنانی شیطانی هســتند که باید کشته آغاز شد‪.‬‬ ‫عــراق نیــز در آن زمــان بــه علــت فســاد و تســویه شوند‪.‬‬ ‫محــل مخفی شــدن البغــدادی طی این ‪ ۲‬ســال یعنی‬ ‫حســاب‌های سیاســی عمــا ناکارآمد شــده بود‪.‬‬ ‫طــی این مدت خلیفــه (خود خوانــده) در حال جنگ بعــد از فــرار وی از موصــل در زمــان بازپس‌گیری آن‬ ‫هنگامــی که داعش موصــل را در ژوئــن ‪ ۲۰۱۴‬تصرف بــا تمام جهان بود از دولت ســوریه و مخالفان او گرفته توســط ارتــش عراق نامشــخص بود‪ .‬شکســت نظامی‬ ‫کرد و البغدادی در مســجد این شــهر خودش را خلیفه تا روســیه و آمریکا‪ ،‬ترکیه و عربســتان سعودی و بقیه بــزرگ داعش بــه تدریج از دو ســال پیش یعنی ســال‬ ‫دولت تــازه تأســیس‌اش نامیــد‪ ،‬جهان‬ ‫‪ ۲۰۱۷‬با از دســت رفتن موصــل در عراق‬ ‫شــگفت‌زده شــد‪ .‬در ادامه هــم داعش‬ ‫و ســپس رقــه – پایتخــت خالفــت خود‬ ‫قسمت‬ ‫دو‬ ‫به‬ ‫جهان‬ ‫گروهش‬ ‫و‬ ‫البغدادی‬ ‫عقیده‬ ‫به‬ ‫بــه تدریــج مقاومــت انــدک نیرو‌های‬ ‫خوانده‪ -‬در ســوریه آغاز گردید‪ .‬البغدادی‬ ‫امنیتــی در تکریــت شــمال بغــداد و‬ ‫طــی این مدت گاهــی از خودش پیام‌های‬ ‫بر‬ ‫داعش‬ ‫که‬ ‫روشنی‬ ‫و‬ ‫نور‬ ‫بخش‬ ‫یک‬ ‫‌شد‪،‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫تقسیم‬ ‫پالمیرا شــرق دمشــق را شکســت و به‬ ‫ویدیویی منتشــر می‌کرد‪ ،‬اما جالب اینکه‬ ‫پیروزی‌های چشــمگیری دســت یافت‪.‬‬ ‫در هیــچ کدام از این پیام‌ها پاســخی برای‬ ‫بعــد از ایــن پیروزی‌هــا داعشــی‌ها قله آن ایستاده بود و دیگری تاریکی که از نظر آن‌ها چرایی فروپاشــی خالفت‌اش نداشــت‪ .‬او‬ ‫دولتی را تأســیس کردند که وســعت آن‬ ‫در ایــن پیام‌هــا تنها پیروانش را تشــویق‬ ‫بودند!‬ ‫آن‬ ‫جزو‬ ‫جهان‬ ‫همه‬ ‫بــه انــدازه کل مرز‌هــای انگلیــس بود‪،‬‬ ‫به انجام حمالت تروریســتی بــه اهداف‬ ‫آن‌ها شــیعیان و ایزیدی‌هــا را قتل عام‬ ‫غیرنظامی در سراســر جهان از منچستر تا‬ ‫کــرده و تصاویر ایــن جنایت‌ها را به صــورت ویدئویی کشــورها‪ .‬به طــور کلی شــاید البغدادی داعــش را به کلمبــو می‌کرد‪.‬‬ ‫به نمایــش عمومی گذاشــتند‪ .‬هدف این اقــدام آن‌ها پیروزی‌های بزرگ و غیر منتظره‌ای رســانده باشــد‪ ،‬اما در ایــن ‪ ۲‬ســال بار‌هــا در رســانه‌ها اعالم شــدکه وی‬ ‫هم جز ایجــاد ترس و دلهره در بیــن مخالفان و تهییج همزمان خود او باعث شکســت آن هم شــد‪.‬‬ ‫کشــته یــا زخمــی شــده‪ ،‬اما هــر بــار دوبــاره مقابل‬ ‫همراهــان به مقاومــت نبود‪.‬‬ ‫نیرو‌هــای نظامــی وی را جنگجویــان پیــاده و بمــب دوربیــن ظاهــر می‌شــد‪ .‬داعــش هــم در ایــن مدت‬ ‫ایــن جنایت آشــکار علیــه مخالفان حکومــت داعش‪ ،‬گذاران انتحاری تشــکیل می‌دادند کــه به تدریج تعداد امیــدوار بود که دوبــاره پیروزی‌های فــوق العاده خود‬ ‫نمونه‌ای از شــیوه حکومــت‌داری ابوبکرالبغدادی بود‪ .‬افــراد انتحاری پیشــی گرفت‪ .‬در ســال ‪ ،۲۰۱۴‬کرد‌های بیــن ســال‌های ‪ ۲۰۱۱‬تــا را ‪ ۲۰۱۴‬تکرار کنــد‪ ،‬اما ترس‬ ‫بــه عقیده البغــدادی و گروهش جهان به دو قســمت اســتقالل طلب در عراق و سوریه که ابتدا می‌خواستند از ایــن موضوع باعث شــده بود که دیگر کســی برای‬ ‫تقســیم می‌شــد‪ ،‬یک بخش نور و روشــنی کــه داعش بــی طرف بمانند‪ ،‬مورد هجوم داعــش قرار گرفتند‪ .‬این بار دوم غافلگیر نشــود‪ .‬در پایــان کامال قابل پیش‌بینی‬ ‫بــر قله آن ایســتاده بــود و دیگری تاریکی کــه از نظر حملــه داعش بــه کرد‌ها بــود که باعث شــد آمریکا و بود که دیگر بعد از از دســت رفتــن آخرین پایگاه‌های‬ ‫آن‌هــا همه جهان جزو آن بودنــد! این رویکرد در ایجاد ائتالف وارد میدان شــده و مواضع ایــن گروه را بمباران داعــش‪ ،‬البغدادی نتوانــد بیش از ایــن مخفی بماند‪.‬‬

‫‪  49 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪49 Kheradmand‬‬


‫ابوبکر بغدادی؛ از آغاز تا پایان خلیفه‌ی بی‌رحم داعش‬

‫بــا مــرگ ابوبکر بغــدادی خلیفــه خودخوانــده گروه‬ ‫داعــش‪ ،‬ایــن گروه تروریســتی نماد و رهبر خــود را از‬ ‫دســت داد‪ ،‬امــا آیــا می‌تــوان گفت کــه با مــرگ این‬ ‫خلیفــه بــی رحــم خــود خوانده‪ ،‬خطــر تروریســم و‬ ‫بنیادگرایــی در منطقــه خاورمیانه و جهان ریشــه کن‬ ‫شــده است؟‬ ‫نویســنده بــر ایــن بــاور اســت کــه بغــدادی خود‬ ‫زمینه‌های شکســت گــروه تحت رهبــری اش را فراهم‬ ‫ســاخته؛ بــا این حــال مرگ بغــدادی به معنــای پایان‬ ‫کار داعــش نخواهــد بــود و تروریســت‌های این گروه‬ ‫همچنــان به صــورت پراکنــده تهدیدی بــرای صلح و‬ ‫امنیــت منطقه خاورمیانه و جهان باقــی خواهند ماند‪:‬‬ ‫مــرگ بغــدادی‪ ،‬خلیفه خــود خوانده دولت اســامی‬ ‫عراق و شــام (داعش)‪ ،‬باعث ریشــه کن شــدن داعش‬ ‫نمی‌شــود‪ .‬با وجود اینکه پایان البغــدادی پایان داعش‬ ‫نخواهــد بود‪ ،‬امــا به هر حال می‌توانــد ضربه‌ای بزرگ‬ ‫به ایــن گروه جهادی وحشــی بزند‪.‬‬ ‫به گزارش وب‌ســایت عصــر ایران‪ :‬بغــدادی در منطقه‬ ‫بریشــا در شمال اســتان ادلب در شــمال غربی سوریه‬ ‫و درســت در نزدیکــی مــرز ترکیــه مخفی شــده بود‪.‬‬ ‫خــود مخفی شــدن او در این مکان باعث تعجب شــد‬ ‫چــرا که تــا پیش از این همــه تصور می‌کردنــد وی در‬ ‫بیابان‌هــای منطقه مرزی ســوریه و عراق پنهان شــده‪،‬‬ ‫منطقــه‌ای کــه اتفاقا هنــوز هم تحت ســیطره داعش‬ ‫است‪.‬‬ ‫داعش در این چند ســاله هرگز در ادلب حضور نداشته‬ ‫‪  48 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫و این منطقــه عمال در اختیار رقبای جهــادی این گروه‬ ‫بوده اســت‪ .‬شاید اساســا البغدادی به همین خاطر این‬ ‫محل را برای مخفی شــدن انتخــاب کرده بود‪.‬‬ ‫باوجــود اینکه ابوبکــر البغــدادی‪ ،‬از مدت‌ها پیش در‬ ‫حــال فرار بود‪ ،‬امــا همچنان مرد شــماره یک پیروانش‬ ‫به حســاب می‌آمــد‪ ،‬به همیــن خاطر هم تشــکیالت‬ ‫داعش ســعی می‌کــرد او را زنــده و مخفی نگــه دارد‪.‬‬ ‫مــرگ او اگرچه گواه این نکته اســت کــه داعش دیگر‬ ‫نمــاد خود را از دســت داده‪ ،‬اما نبایــد فراموش کرد که‬ ‫این گــروه هنوز هــم می‌توانــد به عنوان یــک نیروی‬ ‫پراکنــده به فعالیــت خودش ادامــه دهد‪ .‬بــا افزایش‬ ‫هــرج و مــرج در ســوریه بــه دنبــال حملــه ترکیه به‬ ‫کرد‌ها و خروج آمریکا از این کشــور حاال شــرایط بیش‬ ‫از گذشــته برای فعالیت داعشــی‌ها مهیا شــده است‪.‬‬ ‫زندگی رهبر داعش هم به مانند نحوه کشــته شــدنش‬ ‫مرموز بود‪ ،‬هرگز روشــن نشــد تاســیس داعش که قب ًال‬ ‫به عنــوان قســمتی از القاعده عراق فعالیــت می‌کرد‪،‬‬ ‫چگونه صــورت گرفت‪.‬‬ ‫نام واقعی البغــدادی‪ ،‬ابراهیم آواد ابراهیم علی البدری‬ ‫ال ســامرایی بود‪ .‬او در ســال ‪ ۱۹۷۱‬در خانواده‌ای اهل‬ ‫ســنت در ســامرا‪ ،‬شــمال بغداد متولد شــد‪ .‬البغدادی‬ ‫در ســال ‪ ۲۰۰۴‬توســط نیرو‌های آمریکایی بازداشت و‬ ‫زندانی شــد‪ ،‬امــا از آن جایــی کــه در آن مقطع خطر‬ ‫خیلی محسوســی به حســاب نمی‌آمد تنها بعــد از ‪۱۰‬‬ ‫ماه آزاد شــد‪.‬‬ ‫او در ســال ‪ ۲۰۱۰‬عمال پایه‌هــای داعش را بنیان نهاد و‬

‫به عنــوان رهبر این گروه خــودش را معرفی کرد‪.‬‬ ‫در آن زمــان ایــن جنبش چندان شــناخته شــده نبود‬ ‫و حــوزه نفــوذش محدود بــه برخی مناطــق موصل و‬ ‫اطراف آن که از گذشــته محل جــوالن القاعده عراق به‬ ‫حســاب می‌آمد‪ ،‬می‌شــد‪ .‬البغدادی تجربیــات نظامی‬ ‫گران‌بهایــی از دوران جنــگ بــا آمریکایی‌هــا و دولت‬ ‫عراق در ســال‌های بعــد از ‪ ۲۰۰۳‬به دســت آورده بود‬ ‫و همیــن مســاله او را فــرد قدرتمندی ســاخته بود که‬ ‫دشــمنانش به آن واقــف نبودند‪.‬‬ ‫بعــد از آغاز قیام‌های عربی در ســال ‪ ،۲۰۱۱‬به ویژه در‬ ‫ســوریه‪ ،‬البغدادی و گروهش داعش فرصت پیدا کردند‬ ‫تا از خالء قدرت در ســوریه اســتفاده کــرده و مناطقی‬ ‫را به تصرف خــود در بیاورند‪ .‬البغدادی همزمان شــبه‬ ‫نظامیانــی را تحــت عنــوان جبهــه النصــره در جنگ‬ ‫ســوریه تجهیز کرد‪ ،‬هرچند که وابســتگی جبهه‌النصره‬ ‫بــه داعش در ابتدا بر کســی آشــکار نبود‪.‬‬ ‫ارتبــاط بیــن این دو گــروه زمانی در ســال ‪ ۲۰۱۳‬فاش‬ ‫شــد که رهبر داعش تالش نمود مجــددا اقتدار خود در‬ ‫مورد النصــره‪ ،‬که موفقیت‌های بســیاری هم در جنگ‬ ‫ســوریه به دســت آورده بود‪ ،‬اعمال کند‪ .‬وقتی بخشی‬ ‫از جبهــه النصره این مســئله را قبول نکــرد‪ ،‬البغدادی‬ ‫بــا عزل رهبــران ایــن گــروه مقدمات جنگــی داخلی‬ ‫بیــن داعش و جبهه النصــره را فراهم کــرد‪ .‬بعد از این‬ ‫اتفاق‌هــا بــود که ســال بعد ابوبکــر البغدادی رســما‬ ‫تشــکیل دولت اســامی عراق و شــام را اعالم داشت‪.‬‬ ‫در عــراق نیــز البغدادی خوش شــانس بود چــرا که به‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪48 Kheradmand‬‬


‫کــه تا االن جــرأت انجام چنین کاری را نداشــته اند‪ .‬نه‬ ‫خانــواده از آن‌ها حمایت می‌کــرده و نه جامعه‪ .‬وقتی‬ ‫یــک نفــر می‌داند بعــد از جراحی‪ ،‬شــغل‪ ،‬خانــواده‪،‬‬ ‫دوســتان و ‪ ...‬را از دســت می‌دهد معلوم است که این‬ ‫ریســک را به جــان نمی‌خرد‪ .‬یکی از مشــکالت اصلی‬ ‫عــدم پذیرش این موضوع از ســوی پدر و مادرهاســت‪.‬‬ ‫یــک وقت‌هایی پــدر و مادر‌ها به مطــب من می‌آیند‬ ‫برای مشــاوره گرفتــن‪ .‬من به آن‌ها می‌گویم شــما فکر‬ ‫کنید بچه تان مشــکل «فتق» دارد و باید جراحی شــود‪.‬‬ ‫ایــن عمل هــم همینطور اســت‪ .‬قبول این مســئله از‬ ‫ســوی پدر و مــادر باعث می‌شــود فرزند ترنس شــان‬ ‫بهتریــن انتخــاب را انجــام بدهــد‪ .‬برعکــس‪ ،‬اگر این‬ ‫قضیه بــا انکار والدین همراه شــود گاهی اوقات باعث‬ ‫می‌شــود فرد ترنس تا ‪ ۵۰‬ســالگی هم جرأت نکند برای‬ ‫تغییر جنســیت اقدام کند‪.‬‬

‫دلیل باردار نشدن ترنس‌های خانم چیست؟‬

‫هــر عضــوی را که پیونــد می‌زننــد برای اینکــه پیوند‬ ‫پــس نزند الزم اســت بیمار تــا آخر عمــر دارو مصرف‬ ‫کنــد تا ایمنــی بدن تامین شــود‪ .‬رحم هــم همینطور‬ ‫اســت و حتما افــراد بعــد از جراحی باید تــا مدت‌ها‬ ‫دارو مصــرف کننــد‪ .‬دارو‌هایــی که بــرای جنین مضر‬ ‫اســت و باعث اختالل رشــد و مشــکالتی از این دست‬ ‫می‌شــود‪ .‬برای همین بارداری در ایــن ارگان که به بدن‬ ‫ترنس‌های خانم پیوند زده می‌شــود‪ ،‬امکانپذیر نیست‪.‬‬

‫همیشــه در یــادم مانده و هنــوز هم بــا خودش و‬ ‫خانــواده اش در ارتباط هســتم‪ .‬بیماری داشــتم که‬ ‫بعد از جلســات متعددی که با من داشــت‪ ،‬تصمیم‬ ‫به جراحــی گرفت‪ .‬او قبــل از اینکه بــه مرحله آخر‬ ‫تغییر جنســیت برســد با یک نفر نامزد کــرده و قرار‬ ‫بــود تا قبل از برگزاری مراســم عروســی شــان‪ ،‬عمل‬ ‫آخــر را انجام بدهــد‪ .‬این که نامزدش این مســئله را‬ ‫قبــول کرده بــود برای مــن خیلی عجیب بــود‪ .‬این‬ ‫آقــا در تمام ویزیت‌هــای همســرش‪ ،‬او را همراهی‬ ‫می‌کــرد و مشــوقش بود‪.‬‬ ‫روزی کــه قــرار عمل جراحــی را گذاشــتیم تا وقتی‬ ‫عمــل این دختر تمام شــد‪ ،‬همســرش از پشــت در‬ ‫اتاق عمل بلند نشــد و لحظه‌ای دســت از دعا کردن‬ ‫و گریه کردن نکشــید‪ .‬این مســئله بــرای من خیلی‬ ‫جذاب بود و همیشــه به خاطر دارمــش‪ .‬بعد از ‪۷-۸‬‬ ‫ســال هنوز از حال شان باخبر هســتم و خدا را شکر‬ ‫زندگــی خوبی دارند‪ .‬عشــق آن‌ها برای همیشــه در‬ ‫ذهن من ماندگار شــده اســت‪.‬‬

‫قانون چه می‌گوید؟‬

‫افراد ترنس بــرای اینکه موفق بــه انجام عمل تغییر‬ ‫جنســیت شوند می‌توانند دو مســیر را طی کنند‪ .‬در‬ ‫ادامــه خیلی خالصــه این دو مســیر آمده انــد‪ .‬فرد‬ ‫باید از روانپزشــک‪ ،‬جراح دادگاه و آزمایشــگاه بگذرد‬ ‫تا به نتیجه‌ای که دوســت دارد برســد‪.‬‬

‫در دوران طبابتــان‪ ،‬فــردی بــوده که شــما را‬ ‫مسیر اول‬ ‫تحــت تاثیر قــرار داده باشــد؟‬

‫افــرادی کــه از ســوی خانواده‌ها طرد شــده یــا مورد‬ ‫ضرب و شــتم قرار گرفتــه اند واقعا مــن را تحت تاثیر‬ ‫قــرار می‌دهند‪ .‬دیدن ایــن افراد واقعــا برایم غم انگیز‬ ‫اســت‪ .‬مــن بیمــاری داشــتم که پزشــک بود‪ .‬ایشــان‬ ‫بــرای انجام عمل تغییر جنســیت واقعا اذیت می‌شــد‪.‬‬ ‫نمی‌دانســت بعــد از تغییــر جنســیت چه چیــزی در‬ ‫انتظارش اســت و زندگی حرفه‌ای اش به کجا می‌رســد‪.‬‬ ‫استرســی که این بیمار داشــت ناراحت کننــده بود‪ ،‬اما‬ ‫به هــر حال جراحــی کرد‪.‬‬

‫بعضی از کسانی که تغییر جنسیت می‌دهند‪،‬‬ ‫بعدا دســت به انجام عمل‌های زیبایی زیادی‬ ‫می‌زنند‪ ،‬دلیلش چیست؟‬

‫ترنس‌های ‪( mtf‬مرد به زن) دوســت دارند بســیار زیبا‬ ‫و بــی نقص باشــند و به جــای تمام این ســال‌هایی که‬ ‫زنانگــی نکــرده انــد‪ ،‬در قالب جنــس زن فــرو بروند‪.‬‬ ‫برای همیــن به ســمت جراحی‌های زیبایــی می‌روند‪.‬‬ ‫البته یکســری جراحی‌هــا و پروتز‌هــا برای ایــن افراد‬ ‫الزم و ضروری اســت‪ ،‬اما بیشــتر از آن‪ ،‬متاسفانه باعث‬ ‫مشــکالت زیــادی می‌شــود‪ .‬بعضــی از ترنس‌ها گاهی‬ ‫خودشــان را بــه تیغ‌هــای جراحی می‌ســپارند و اغلب‬ ‫هم از نتیجه عمل ناراضی هســتند‪ .‬برای همین اســت‬ ‫که تاکیــد می‌کنم این افراد باید تحت نظر روانشــناس‬ ‫و مــددکار دوره نقاهــت شــان را بگذرانند تــا از انجام‬ ‫چنیــن عمل‌هایی منصرف شــوند‪.‬‬

‫در این ســال‌ها بیماری داشــته اید که خاطره‬ ‫اش همیشه در ذهن شــما مانده باشد؟‬ ‫هــر کــدام از بیمــاران برای مــن قصه خاصــی دارند‪.‬‬ ‫خاطــره یــک بیمــار را برای تــان تعریــف می‌کنم که‬

‫‪  47 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫‪ -۱‬مراجعه به روانپزشک معتبر و دارای صالحیت‬ ‫‪ -۲‬گذراندن دوران روان درمانی‬ ‫‪ -۳‬دریافــت تاییدیــه مبنــی بــر ترنــس بــودن از‬ ‫روانپزشــک‬ ‫‪ -۴‬انجــام آزمایش‌های تشــخیص ســطح هورمون و‬ ‫کاریوتایــپ برای اطمینان از اینکه فــرد دچار اختالل‬ ‫هورمونی یا کروموزومی نیســت‪.‬‬ ‫‪ -۵‬مراجعــه بــه دادگاه و ارائــه دادخواســت تغییر‬ ‫جنس‬ ‫‪ -۶‬ارجاع فرد تراجنســی از دادگاه به پزشــکی قانونی‬ ‫برای تاییدیه مدارک پزشــکی‬ ‫‪ -۷‬تایید پزشکی قانونی و ارجاع به قاضی‬ ‫‪ -۸‬دریافت حکم قاضی مبنی بر جواز تغییر جنس‬

‫مسیر دوم‬

‫‪ -۱‬مراجعــه بــه دادگاه خانواده و ارائه دادخواســت‬ ‫تغییر جنس‬ ‫‪ -۲‬ارجاع فرد ترنس به پزشکی قانونی‬ ‫‪ -۳‬معرفی به یک روانپزشــک معتبر از طرف پزشکی‬ ‫قانونی و گذراندن مراحل روان درمانی‬ ‫‪ -۴‬انجــام آزمایش‌های تشــخیص ســطح هورمون و‬ ‫کاریوتایــپ برای اطمینان از اینکه فــرد دچار اختالل‬ ‫هورمونی یا کروموزومی نیســت‪.‬‬ ‫‪ -۵‬تاییــد از طــرف روانپزشــک و ارجاع به پزشــکی‬ ‫قانونی‬ ‫‪ -۶‬تایید از طرف پزشکی قانونی و ارجاع به قاضی‬ ‫‪ -۷‬دریافت حکم قاضی مبنی بر جواز تغییر جنس‬ ‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪47 Kheradmand‬‬


‫تغییر جنسیت‬ ‫در ایران؛‬ ‫از مجوز‬ ‫تا جراحی‬ ‫قســمت عمده‌ای از سرنوشــت کســانی کــه قصد دارنــد تغییر جنســیت دهند به‬ ‫دســت پزشکان اســت؛ پزشــکانی که اگر نتیجه کارشان درســت از آب درنیاید ممکن‬ ‫اســت زندگــی یک نفر را تا آخر عمر تحت الشــعاع قرار بدهند‪ .‬دکتــر مهرداد بقایی‬ ‫جراح عمومی اســت‪ .‬او ســال ‪ ۸۰‬وارد ایران شــد و بعد از ‪ ۴‬سال فعالیت‪ ،‬اولین ترنس‬ ‫بــرای جراحی بــه او مراجعه کرد‪.‬‬ ‫مجله ســرنخ‪ :‬بقایی جزو پزشــکان خوشنامی است که در ‪ ۱۰‬ســال گذشته در حوزه‬ ‫تغییــر جنســیت کار کرده و بیش از ‪ ۱۰۰‬عمــل جراحی در کارنامــه کاری اش دارد‪ .‬با‬ ‫دکتــر بقایــی درباره تغییر جنســیت و مراحلی که این جراحــی دارد گفتگو کردیم‪.‬‬ ‫قبــل از رســیدن به مطــب دکتر‪ ،‬فکــر می‌کــردم تمام صندلــی هایش پر اســت از‬ ‫ترنس‌هایــی که قصــد تغییر جنســیت دارند‪ ،‬امــا در مطب او کــه تخصص جراحی‬ ‫عمومی و فلوشــیپ ســوختگی دارد‪ ،‬زنی را می‌بینیم که نیمی از صورتش ســوخته و‬ ‫ســعی می‌کند با روســری آن را بپوشــند‪ .‬ســوختگی صورت زن به شدت عمیق است‪.‬‬ ‫در بیــن صحبت‌هایــی که با دوســتش رد و بــدل می‌کند صحبت از تمیــز بودن کار‬ ‫دکتر بقایی اســت و آنجاســت که می‌فهمم چرا ترنس‌هایی که عمل جراحی شــان را‬ ‫بــا این پزشــک انجام داده اند از دقتی کــه او در کارهایش دارد‪ ،‬تعریف می‌کنند‪ .‬بعد‬ ‫از دقایقــی مریــض دکتر که اتفاقــا یک ترنس اســت از اتاق بیــرون می‌آید و نوبت‬ ‫من اســت کــه برای گفتگو با مهــرداد بقایی وارد مطب او شــوم‪.‬‬

‫کشور تایلند مرکز انجام عمل جراحی تغییر جنسیت است‪.‬‬

‫مــن عمــل تغییــر جنســیت ‪ mtf‬را انجام می‌دهــم؛ بیمارانــی که به مــن مراجعه‬

‫برمی آید‪.‬‬

‫انجام شــود‪ ،‬عملی که به دو شــکل «روده ای» و «پوســتی» انجام می‌شود‪ .‬انجام این‬ ‫عمــل اتفاقا نیاز بــه جراح عمومی دارد نه پزشــک دیگــری‪ .‬آن اوایل کــه افراد برای‬ ‫تغییر جنســیت بــه من مراجعه می‌کردند روش روده‌ای بســیار متداول بــود‪ ،‬اما االن‬ ‫از روش پوســتی هم اســتفاده می‌شــود‪ .‬برای جراحی ‪ ftm‬نیاز اســت ســینه‪ ،‬رحم و‬ ‫تخمــدان فــرد مورد جراحی قــرار بگیرد و همگــی از بدن او خارج شــوند‪ .‬این عمل‬ ‫بســیار ســخت و تخصصی اســت و به نظــرم در ایران به شــکل صددرصــد رضایت‬ ‫بخش انجام نمی‌شــود‪.‬‬

‫امکانش که وجود دارد‪ .‬می‌توان پزشــکی که در این رشــته متبحر هســتند را در قالب‬ ‫یــک تیم برای آموزش به کشــور‌های دیگر بفرســتند‪ ،‬اما فعال مســئوالنی که توانایی‬ ‫اش را دارند‪ ،‬برای این کار قدمی برنداشــته اند‬

‫گاهــی اوقات هم تار‌های صوتــی نیاز به عمل دارند که این عمل هم در بیمارســتان‬ ‫انجام می‌شود‪.‬‬

‫ترنس‌ها برای تغییر جنسیت چه مسیری را طی می‌کنند؟‬

‫معمــوال در قدم اول به روانپزشــک مراجعــه می‌کنند‪ .‬بعد از اینکه روانپزشــک اعالم‬ ‫کرد فرد ترنس اســت‪ ،‬این نظریه باید توســط روانپزشــک پزشــکی قانونی هم تایید‬ ‫شــود‪ .‬بعــد از دریافــت تاییدیــه‪ ،‬دادگاه مجوز تغییر جنســیت را می‌دهــد‪ .‬بعد از‬ ‫دریافــت این مجوز کار‌های جراحی و هورمون تراپی‪ ،‬جلســات مشــاوره با دکتر غدد‬ ‫و ‪ ...‬انجام می‌شــود‪ .‬البته به نظر من‪ ،‬حفظ ارتباط با روانشــناس و مددکار اجتماعی‬ ‫بعــد از عمــل جراحی‪ ،‬کاری اســت که هر ترنســی باید انجام بدهد چــرا که در غیر‬ ‫ایــن صورت با مشــکالت زیادی مواجه می‌شــود‪.‬‬

‫هزینه جراحی تغییر جنسیت چقدر است؟‬

‫اگــر این عمل در بیمارســتان‌های دولتی انجام شــود حــدودا ‪ ۵‬میلیــون تومان باید‬ ‫هزینه دریافت شــود‪ ،‬اما اگر در کلینیک‌های خصوصی انجام شــود هزینه اش تقریبا‬ ‫بــاالی ‪ ۲۰‬میلیــون تومان می‌شــود‪ .‬این هزینه عمــل روده‌ای اســت‪ ،‬هزینه جراحی‬ ‫پوســتی در کلینیک خصوصی حدود ‪ ۱۰‬میلیون تومان اســت‪.‬‬

‫این عمل در کدام کشور بهتر انجام می‌شود؟‬

‫آقای دکتر چطور می‌شــود یک جراح عمومی که فلوشــیپ ســوختگی ترنس‌های ایرانی برای عمل به تایلند می‌روند؟‬ ‫دارد به یکی از پزشــکان متبحر و قابل اعتماد در حوزه تغییر جنســیت مــن در این چند ســال شــاید ‪ ۲‬یــا ‪ ۳‬نفر را دیده باشــم که برای عمل به این کشــور‬ ‫تبدیل م ‌یشود؟‬ ‫رفتــه انــد‪ ،‬چون معموال هزینــه این عمل خیلی باالســت و کمتر کســی از عهده آن‬ ‫می‌کنند آقایانی هســتند که با تاییدیه پزشــک قانونی و روانشناســی قصــد دارند به برنامــه‌ای برای اینکه پزشــکان ما در این کشــور‌ها آموزش ببینند وجود‬ ‫جنــس مخالف تبدیل شــوند‪ .‬بــرای این افــراد باید جراحــی منجر به تشــکیل واژن نــدارد تا گالیه‌هــای ترنس‌ها از نوع عمل‌ها کمتر شــود؟‬

‫عمل جراحی برای تغییر جنسیت چه مدت طول می‌کشد؟‬

‫عمل پوســتی تغییر جنسیت ‪ ۲‬ســاعت و نوع روده‌ای اش ‪ ۴‬ساعت‪ .‬البته این ساعت‬ ‫بــرای ترنس‌های خانم اســت‪ ،‬این نرمالش اســت‪ .‬گاهی اوقات پیــش می‌آید که این‬ ‫عمل کمی بیشــتر طول بکشــد‪ .‬اگر بیمار به شــکل روده‌ای جراحی شــود باید ‪ ۴‬روز‬ ‫در بیمارســتان بماند در غیر این صورت یک روز بررســی می‌شود‪.‬‬

‫عمل‌های زیبایی که روی این افراد انجام می‌شود چیست؟‬

‫عمل‌هایــی مانند عمل بینی‪ ،‬برجســتگی گونــه و یک عمل مهم گردن اســت‪ .‬آقایان‬

‫شما خودتان برای آموزش به شکل شخصی اقدام نکرده اید؟‬

‫مــن به دلیل عالقه شــخصی یک بار ارتباط برقــرار کردم‪ ،‬امــا در نهایت آن‌ها گفتند‬ ‫کــه آمــوزش نمی‌دهیم‪ .‬بــرای همین اســت که می‌گویم مســئوالن بایــد در این راه‬ ‫اقــدام کننــد‪ .‬این را هــم باید در نظــر بگیریم‪ ،‬پزشــک ایرانی که در ســال ‪ ۱۰‬عمل‬ ‫جراحــی انجــام می‌دهد برایش به صرفه نیســت این هزینه هنگفــت را برای آموزش‬ ‫به شــکل خصوصــی پرداخت کند‪.‬‬ ‫افــرادی که مجوز قانونی می‌گیرند از چه ســنی می‌توانند برای انجام تغییر جنســیت‬ ‫اقدام کنند؟‬ ‫معموال از ‪ ۱۸‬ســالگی که به ســن قانونی می‌رســند امکان جراحی برای شــان فراهم‬ ‫اســت‪ ،‬اما بیماران من معموال از ‪ ۲۲‬ســالگی شــروع می‌شــوند‪ .‬البته از آن طرف آدم‬ ‫‪ ۵۰‬ســاله هــم داریم که به تازگی مجوز تغییر جنســیت دریافت کرده اســت‪.‬‬

‫روی گلــو یک برجســتگی دارنــد که در خانم‌ها معمــوال وجود ندارد‪ .‬مــا با جراحی‪ ۵۰ ،‬سالگی خیلی دیر نیست؟‬

‫این برجســتگی را تراش می‌دهیم‪ .‬مســئله دیگــر هم لیزر کردن مو‌های زائد اســت‪.‬‬ ‫‪  46 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫چــرا دیر اســت‪ ،‬اما وقتی پــای صحبت چنین افرادی می‌نشــینم معمــوال می‌گویند‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪46 Kheradmand‬‬






‫بر اســاس گزارشــی از رویتــرز‪ ،‬به‌نظر می‌رســد اعتیاد‬ ‫عربســتان بــه نفــت با وجــود تمــام ایــن برنامه‌ها و‬ ‫اهــداف‪ ،‬نســبت بــه زمان‌هــای دیگر هیــچ تغییری‬ ‫نکــرده و به قــوت خود باقی اســت‪.‬‬ ‫‪ ‬اقتصــاد عربســتان هنوز روی نفت اســتوار اســت و‬ ‫نفــت هنوز بزرگ‌ترین بخــش از تولید ناخالص داخلی‪،‬‬ ‫صــادرات و درآمد‌هــای دولــت ســعودی را تشــکیل‬ ‫می‌د هد ‪.‬‬ ‫‪ ‬بــه این ترتیب اگرچه عربســتان و شــرکت ملی نفت‬ ‫این کشــور بــه واســطه ورود بــه پروژه‌هــای صنعتی‬ ‫نفت محــور از جمله پروژه‌های پایین‌دســتی در نقاط‬ ‫مختلــف دنیــا‪ ،‬در حــال تغییــر روابط خــود با طالی‬ ‫ســیاه است‪ ،‬اما وابســتگی‌اش به این ماده کمتر از قبل‬ ‫نشده‪.‬‬ ‫‪ ‬در کنار پیشــرفت آهسته در ایجاد مجاری متنوع برای‬ ‫درآمدزایــی در عربســتان‪،‬‬ ‫تقالی اخیر این کشور برای‬ ‫کاهش بیشتر تولید روزانه‬ ‫خــود به‌منظــور جلوگیری‬ ‫از ریــزش قیمت‌هــا زیــر‬ ‫ســایه جنگ تجاری آمریکا‬ ‫و چین و کند شــدن رشــد‬ ‫تقاضا‪ ،‬حکایــت از آن دارد‬ ‫کــه اقدامــات ســه ســال‬ ‫گذشــته‪ ،‬کمتریــن اثــری‬ ‫در کاهــش وابســتگی بــه‬ ‫درآمد‌هــای نفتی نداشــته‬ ‫اســت کمــا اینکــه قیمت‬ ‫نفت در بودجه این کشــور‬ ‫بــرای ســال‌جاری میالدی‪،‬‬ ‫‪ ۸۰‬دالر بر بشــکه در نظر‬ ‫گرفتــه شــده کــه در زمان‬ ‫رونمایــی از آن نیــز به‌دلیل آنچه افزایش وابســتگی به‬ ‫درآمد‌های نفتی ارزیابی می‌شــد‪ ،‬شــگفتی کارشناسان‬ ‫را در پــی داشــت؛ بنابراین احتماال اقتصاد ســعودی‌ها‬ ‫برای مدتــی طوالنی‌تر از آنچــه برنامه‌ریــزی کرده‌اند؛‬ ‫بــه نفت وابســته خواهد مانــد‪ .‬تداوم این وابســتگی‬ ‫از یکســو اقتصــاد عربســتان را در برابر تحــوالت بازار‬ ‫نفــت آســیب‌پذیر باقــی می‌گــذارد و از ســوی دیگر‬ ‫هرگونــه تاخیر در اجــرای پروژه‌های قطع وابســتگی‪،‬‬ ‫چهره شــاهزاده جوان ســعودی به‌عنوان عنصر کلیدی‬ ‫اقتصــاد بدون نفت را که ســودای اصالحــات اقتصادی‬ ‫و فرهنگــی را در ســر دارد؛ مخــدوش می‌ســازد‪ .‬امــا‬ ‫عربســتان طی ســال‌های گذشــته چه اقداماتــی برای‬ ‫کاهش وابســتگی به نفــت انجــام داده و این اقدامات‬ ‫با چــه چالش‌هــا و موانعــی مواجهند؟‬

‫چالش‌های ورود قوی‌تر به آسیا‬

‫عربســتان ســعودی در فروش نفت طبــق قرارداد‌های‬ ‫بلندمــدت بــه پاالیشــگران‪ ،‬بی‌تجربه نیســت‪ .‬با این‬ ‫حــال در بــازار هنــد به‌عنــوان یک بــازار رو به رشــد‬ ‫چندان بــه فکر افزایش ســهم بــازار نبوده اســت‪ .‬اما‬ ‫اهمیــت روزافــزون هنــد به‌عنــوان کشــوری در حال‬ ‫توســعه باعث شــد که سال گذشــته و در آستانه انجام‬

‫‪  41 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫یک معامله برای خرید بخشــی از سهام یک پاالیشگاه‬ ‫هنــدی (ریالینــس)؛ مدیرعامــل شــرکت دولتی نفت‬ ‫عربســتان کــه برای همراهــی با بن‌ســلمان در پاریس‬ ‫حضور داشــت به ســرعت و بدون اعالم قبلــی خود را‬ ‫بــا یک پــرواز به دهلی نو برســاند‪ .‬امیــن ناصر‪ ،‬صبح‬ ‫یــازده آوریــل ‪ ۲۰۱۸‬به هند رســید و ســاعاتی بعد در‬ ‫همــان روز توافق‌نامــه انجــام این معاملــه را به امضا‬ ‫رساند‪.‬‬ ‫مذاکره‌کننــدگان اخیــرا بر ســر جزئیات ایــن توافق به‬ ‫نتیجــه رســیدند و آن را نهایــی کردند تــا ‪ ۲۰‬درصد از‬ ‫ســهام ریالینس در اختیار آرامکوی عربســتان قرار گیرد‬ ‫و به واســطه آن این غول نفتی دسترســی سریع‌تری به‬ ‫بازار گســترده هند داشته باشند‪ .‬براســاس این قرارداد‪،‬‬ ‫ریالینــس روزانه بیش از ‪ ۵۰۰‬هزار بشــکه نفت خام از‬ ‫عربستان ســعودی خریداری خواهد کرد‪.‬‬

‫‪ ‬ایــن میزان دو برابر بیشــتر از میزان قبلــی خرید این‬ ‫پاالیشــگاه از آرامکــو و نمونه‌ای از تالش‌های شــرکت‬ ‫دولتــی نفت عربســتان بــرای حفظ ارزش هر بشــکه‬ ‫نفت تولید شــده در این شــرکت به واســطه گســترش‬ ‫حضــور در پاالیشــگاه‌ها به‌ویژه در آســیا اســت‪ .‬این‬ ‫تالش‪ ،‬اما چالشــی را که عربســتان سعودی برای کاهش‬ ‫وابســتگی بــه درآمد‌هــای نفتی بــا آن روبه‌رو اســت‪،‬‬ ‫پررنگ می‌کنــد‪ .‬تحلیلگران حوزه‌های اقتصــاد و انرژی‬ ‫عقیــده دارند نتایج پروژه‌هــا و اهداف مختلف کاهش‬ ‫وابســتگی به درآمد‌های نفتی در عربســتان ســعودی‬ ‫عموما با یکدیگر ناهمسو هســتند‪ ،‬زیرا برخی از آن‌ها‬ ‫بســیار کنــد حرکــت می‌کننــد و برخی دیگــر بیش از‬ ‫انــدازه بلندپروازانه‌انــد‪« .‬توانایی زندگــی بدون نفت»‬ ‫یکی از این اهداف معروف اســت که بن‌ســلمان طراح‬ ‫آن بوده‪.‬‬ ‫‪ ‬قــرار بود این هــدف تا اوایــل ‪ ۲۰۲۰‬بــه مرحله اجرا‬ ‫برســد‪ .‬حاال‪ ،‬امــا در نیمــه دوم ‪ ۲۰۱۹‬قــرار داریم و با‬ ‫وجــود گســترش ســرمایه‌گذاری‌ها؛ تــاش بی‌وقفــه‬ ‫ســعودی‌ها بــرای کنترل تولیــد به‌منظــور جلوگیری از‬ ‫افت قیمت نفت نشــان از شکســت این هــدف دارد‪.‬‬ ‫بــا وجــود خروجی‌هــای ناامیدکننــده از تالش‌هــای‬ ‫بن‌ســلمان بــرای کاهــش وابســتگی به نفــت‪ ،‬انعقاد‬

‫قرارداد‌هــای خارجــی همچنــان در جریان اســت‪ .‬در‬ ‫مــارس ‪ ۲۰۱۸‬آرامکو با پتروناس مالــزی قرارداد خرید ‪۷‬‬ ‫میلیارد دالر از ســهام یک پاالیشگاه و پروژه پتروشیمی‬ ‫را نهایــی کرد‪ .‬یک مــاه بعد‪ ،‬مدیرعامــل آرامکو و یک‬ ‫کنسرســیوم از شــرکت‌های هندی یک توافق‌نامه اولیه‬ ‫بــه امضا رســاندند که بر اســاس آن‪ ،‬آرامکــو در پروژه‬ ‫پاالیشــگاه ‪ ۱ /۲‬میلیــون بشــکه‌ای در روز در ایالــت‬ ‫ماهاراشــترا در غرب هند ســهیم شــده است‪.‬‬ ‫‪ ‬در فوریــه ســال‌جاری نیــز آرامکو یــک قــرارداد ‪۱۰‬‬ ‫میلیارد دالری برای یک مجموعه پاالیشی پتروشیمیایی‬ ‫در چیــن امضــا کرد‪ .‬آرامکــو همچنین اســتراتژی بازار‬ ‫خود را در چین تغییر داده اســت‪ .‬این شــرکت در حال‬ ‫حاضر به پاالیشــگاه‌های مســتقل چین تمایل بیشتری‬ ‫نشــان می‌دهــد‪ ،‬این در حالی اســت که برای ســال‌ها‬ ‫انحصارا به شــرکت‌های دولتــی چین نفت می‌فروخت‪.‬‬ ‫‪ ‬در ماه ژوئن هــم آرامکو‬ ‫پرکار بــوده و با کره‌جنوبی‬ ‫‪ ۱۲‬قــرارداد همــکاری بــه‬ ‫ارزش میلیارد‌هــا دالر‬ ‫بــه امضــا رســاند تــا در‬ ‫پروژه‌هایی از کشتی‌ســازی‬ ‫گرفتــه تــا توســعه یــک‬ ‫پاالیشــگاه متعلــق بــه‬ ‫عربســتان در این کشــور‪،‬‬ ‫حضــور داشــته باشــد‪.‬‬ ‫ســعودی‌ها بــرای افزایش‬ ‫حضــور در پاکســتان نیــز‬ ‫بیــکار نمانده‌انــد و بــرای‬ ‫احــداث یک پاالیشــگاه با‬ ‫سرمایه‌ای ‪ ۱۰‬میلیارد دالری‬ ‫در ایــن کشــور بــه توافق‬ ‫رســیده‌اند‪.‬‬ ‫‪ ‬مدیران آرامکــو همچنین برای هزینه‌کــرد ‪ ۱۰‬میلیارد‬ ‫دالر دیگــر بــرای ســاخت یــک مجموعه پاالیشــی و‬ ‫پتروشــیمیایی در آفریقای جنوبــی در حال برنامه‌ریزی‬ ‫هســتند‪ .‬با این حــال باید دیــد تمام ایــن برنامه‌ها و‬ ‫قرارداد‌هــا تــا چه میزان همســو با یکدیگر هســتند و‬ ‫در نهایــت ثمربخــش خواهند بــود یا خیر‪.‬‬

‫رتبه یازدهم در تامین نفت آمریکا‬

‫عربســتان ســعودی در حال حاضر دومین تامین‌کننده‬ ‫خارجی نفت‌خام آمریکا اســت‪ ،‬اما ایــن جایگاه برایش‬ ‫کافی نیســت و بــا میلیارد‌هــا دالر پول نقــد ورود به‬ ‫پروژه‌های نفت و گاز این کشــور را غنیمت می‌شمارد‪.‬‬ ‫آرامکو در ســال ‪ ۲۰۱۷‬مالکیت صد درصدی بزرگ‌ترین‬ ‫پاالیشــگاه آمریــکا در پورت آرتور تگــزاس را در اختیار‬ ‫گرفــت‪ .‬به ایــن ترتیب ظرفیت ‪ ۶۰۰‬هزار بشــکه‌ای در‬ ‫روز «موتیوا» تبدیل به محلی بــرای ایجاد ارزش افزوده‬ ‫در نفت تولیدی عربســتان شد‪.‬‬ ‫‪ ‬بــا ایــن حال امیــن ناصر اوایل ســال‌جاری اعــام کرد‬ ‫آرامکو برای یک ســرمایه‌گذاری ‪ ۱۰‬میلیارد دالری دیگر‬ ‫در موتیــوا آمادگــی دارد‪ ،‬اما این بــار در بخش گاز‪ .‬این‬ ‫تنهــا بخشــی از برنامه‌ریزی بــرای ســرمایه‌گذاری ‪۱۵۰‬‬ ‫میلیارد دالری عربســتان در حوزه‬ ‫بقیه در صفحه ‪52‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪41 Kheradmand‬‬


‫زندگی بدون نفت در عربستان؟!‬ ‫آیا تفکیک عربستان و نفت‬ ‫امکان پذیر است؟‬ ‫سارا مالکی‬ ‫«توانایــی زندگی بــدون نفــت» به‌عنــوان بزرگ‌ترین‬ ‫هــدف ولیعهــد عربســتان قرار بــود تا ابتــدای ‪۲۰۲۰‬‬ ‫به نتیجه برســد؛ اما با وجود گســترش ســرمایه‌گذاری‬ ‫عربســتان در پایین‌دســت نفــت یــا تالش این کشــور‬ ‫برای توســعه صنعت توریســم‪ ،‬احتماال در موعد مقرر‬ ‫تحقــق نمی‌یابد‪ .‬تالش عربســتان برای کاهش بیشــتر‬ ‫تولیــد و حفــظ قیمت‌هــا با وجــود اصرار بــر کاهش‬ ‫وابســتگی به درآمد‌هــای نفتی نیــز به تــداوم اعتیاد‬ ‫نفتــی ســعودی‌ها اشــاره دارد‪ .‬در چنیــن شــرایطی‪،‬‬ ‫‪ IPO‬آرامکــو به‌عنــوان موتور محرک جدایــی اقتصاد‬ ‫عربســتان از نفــت بــار دیگــر بــه تاخیــر افتــاده تا‬ ‫برنامه‌هــای بن‌ســلمان روی کاغــذ باقــی بماند‪.‬‬ ‫نوســانات قیمتــی در بــازار جهانــی طــای ســیاه یا‬ ‫اســتفاده از تحریم‌هــای نفتی بــه مثابه ابــزاری برای‬ ‫اقتصــادی بر‬ ‫فشــار سیاســی یا‬

‫‪  40 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫کشــور‌های تولیدکننــده این ماده اســتراتژیک‪ ،‬همواره‬ ‫از محرک‌هایــی بوده‌انــد کــه کشــور‌های وابســته به‬ ‫درآمد‌های نفتــی را در برهه‌های زمانــی خاص به فکر‬ ‫رهایــی از نفــت انداخته اســت‪.‬‬ ‫‪ ‬عربســتان ســعودی به‌عنوان بزرگ‌تریــن صادرکننده‬ ‫نفت خــام دنیا که به طبع وابســتگی‌اش به درآمد‌های‬ ‫نفتــی تاثیــر فراوانــی از نوســانات قیمتــی می‌گیرد؛‬ ‫نمونــه‌ای از تــاش یک کشــور نفت‌خیز بــرای کاهش‬ ‫وابســتگی به فــروش نفت خــام اســت‪ .‬ایــران نیز با‬ ‫وجود وابســتگی کمتر به درآمد‌های نفتی (نســبت به‬ ‫عربســتان)‪ ،‬تحت تاثیر تکــرار دوره‌هــای تحریم علیه‬ ‫صنعت نفت کشــور‪ ،‬در تالش اســت تا ســال آینده از‬ ‫بودجــه کشــور نفت‌زدایی کند‪.‬‬ ‫‪ ‬امــا نگاهی بــه برنامه‌های عربســتان ســعودی برای‬ ‫کاهش وابســتگی به درآمد‌های نفتی‪ ،‬نشــان می‌دهد‬ ‫با وجود عــزم جدی‪ ،‬احتماال ترک اعتیــاد طوالنی‌مدت‬ ‫اقتصــاد ایــن کشــور به نفــت کار چنــدان ســاده‌ای‬ ‫نخواهــد بود‪ .‬فروش پنــج درصد از ســهام آرامکو برای‬ ‫توســعه ســرمایه‌گذاری‌های غیرنفتی‪ ،‬ورود گسترده به‬ ‫پایین‌دســت نفت در آســیا‪ ،‬تالش بــرای افزایش حضور‬ ‫در پاالیشــگاه‌های آمریــکا از مهم‌تریــن برنامه‌هــای‬ ‫عربســتان برای کاهش وابســتگی به فــروش نفت خام‬ ‫اســت که با محوریــت آرامکو جریــان دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬در عیــن حال تالش‌هایی بــرای تقویت صنعت‬ ‫توریســم ایــن کشــور بــرای افزایــش‬ ‫درآمد‌هــای غیرنفتــی نیز‪ ،‬ســهمی‬ ‫در برنامــه کاهش‬

‫وابســتگی به درآمد‌های نفتی به خــود اختصاص داده‬ ‫کــه ناچیز بــه نظر می‌رســد‪ .‬با ایــن حال هرکــدام از‬ ‫ایــن حوزه‌ها با موانعی روبه‌رو هســتند کــه در عمل‪،‬‬ ‫دســت برنامه‌ریزان ســعودی را برای کاهش وابســتگی‬ ‫بــه درآمد‌هــای نفتی بســته باقی می‌گــذارد‪.‬‬ ‫‪ ‬ریــزش حــدودا ‪ ۵۰‬درصدی قیمت نفت در نخســتین‬ ‫ماه‌های ســال ‪ ۲۰۱۵‬بزنگاهی بود که مقامات عربستان‬ ‫از جمله شــاهزاده جوان ســعودی را که سودای افزایش‬ ‫قــدرت در ســر داشــت‪ ،‬بیــش از هــر زمانی بــه فکر‬ ‫اجــرای برنامه‌هایــی برای کاهــش اثرگــذاری نفت بر‬ ‫اقتصــاد عربســتان انداخــت‪ .‬محمد بن‌ســلمان که در‬ ‫ســال ‪ ۲۰۱۷‬به جایگاه ولیعهدی دســت یافت‪ ،‬با ترسیم‬ ‫چشــم‌انداز ســعودی ‪ ۲۰۳۰‬خود را به چهــره‌ای تبدیل‬ ‫کرد که در راســتای رهایی اقتصاد عربســتان از نفت و‬ ‫حرکت دادن این کشــور در مســیر توســعه اقتصادی و‬ ‫فرهنگی تــاش می‌کند‪.‬‬ ‫به این ترتیب طی ســال‌های اخیر‪ ،‬با حمایت مســتقیم‬ ‫این عضو خاندان ســلطنتی از سیاست کاهش وابستگی‬ ‫به دالر‌های نفتی‪ ،‬اقدامات مختلفی در جهت رســیدن‬ ‫بــه این هدف انجام شــده اســت‪ .‬این اقدامــات دامنه‬ ‫گســترده‌ای دارد و از تالش برای عرضه ‪ ۵‬درصد از سهام‬ ‫آرامکو به‌منظــور افزایش ســرمایه‌گذاری در بخش‌های‬ ‫غیرنفتــی آغاز شــد و تــا دعــوت از اینفلوئنســر‌های‬ ‫اینســتاگرام بــرای معرفــی جاذبه‌هــای گردشــگری‬ ‫عربســتان به دنیا به‌منظور توســعه صنعت توریســم‬ ‫این کشــور‪ ،‬ادامه یافت‪.‬‬ ‫اما تمــام این اقدامــات و برنامه‌ها مانــع از آن‬ ‫نشــده اســت که کارشناسان نســبت به نتیجه‬ ‫رســیدن این تالش‌هــا بدبین نباشــند‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪40 Kheradmand‬‬


‫ســه‌گانه روباتیکش شناخته می‌شــود که طبق آن اعالم‬ ‫کرده اســت که اوالً کار یک روبات چه مســتقیم و چه‬ ‫غیرمستقیم‪ ،‬نباید موجب آســیب به انسانی شود‪ .‬دوم‬ ‫آن که یک روبات باید تابع دســتوران انســان باشد مگر‬ ‫در مواردی که مغایر با دســتور اول باشــند‪ .‬سوم آن که‬ ‫یــک روبات باید از خــود تا زمانی که بــا قوانین اول و‬ ‫دوم در تناقض نباشــد‪ ،‬حفاظت کند‪.‬‬ ‫"مــن روبات"؛ مجموعه داســتان کوتاهی اســت که در‬ ‫ِ‬ ‫سال ‪ ۱۹۵۰‬میالدی منتشر شد و یکی از مشهورترین آثار‬ ‫آسیموف به‌شــمار می‌رود‪ .‬آســیموف همچنین درباره‬ ‫روباتیک و آثار آن بر وضعیت اشــتغال و نیروی انسانی‬ ‫و نحوه کار کردن انســان‪ ،‬پدیده (اتوماســیون) و حذف‬ ‫برخــی مشــاغل و بــروز بیــکاری پیش‌بینی‌هایی کرده‬ ‫اســت کــه اکنون جــوان به عنــوان واقعیتی جــدی‪ ،‬با‬ ‫آن رویارو شــده اســت‪ .‬پیش‌بینی‌های آیزاک آسیموف‬ ‫دربــاره افزایــش جمعیت دنیــا و افزایــش آلودگی نیز‬ ‫محقق شــده اســت‪ .‬با این تفــاوت که او امیــدوار بود‬ ‫فناوری‌هــای نو راهــی را برای حل این مشــکالت برای‬ ‫بشــر باز کنــد‪ .‬او پیش‌بینی کــرده بود که انســان‌ها با‬ ‫ساخت ایســتگاه‌های فضایی‪ ،‬امکان معدن‌کاوی در ماه‬ ‫را نیــز خواهنــد داشــت‪ .‬در حال حاضــر تالش‌ها برای‬ ‫اجــرای پروژه‌های معــدن‌کاوی در ســیارات‪ ،‬در جریان‬ ‫اســت‪ .‬آیزاک آســیموف همچنین در آثارش به درستی‬ ‫خبر از جامعه انســانی پیچیــده‌ای داده بود که حاصل‬ ‫آن وابســتگی انســان به ماشــین اســت‪ .‬روزی که جدا‬ ‫کــردن کامپیوتر‌هــا از ســاده‌ترین امور زندگی انســان‬ ‫ناممکــن خواهد شــد‪ .‬همان تصویر آشــنایی که اکنون‬ ‫کمابیــش برای همه ما محقق شــده اســت‪.‬‬

‫ژول ورن و پیش‌بینی فناوری‌های قرن ‪۲۰‬‬

‫ژول ورن در اولیــن رمان خود "پاریس در قرن بیســتم"‬ ‫دقیقــاً بخش اعظمی از قرن گذشــته را پیش‌بینی کرده‬ ‫بود‪ .‬ژول ورن در سال ‪ ۱۸۶۳‬در این کتاب منتشر نشده‪،‬‬ ‫نشــان داده که از زمان خود بســیار جلوتر بوده اســت‪.‬‬ ‫وی در ایــن کتاب به درســتی چیزهایی‪ ،‬چون زندگی در‬ ‫حومه شــهرها‪ ،‬در مقیاس بزرگ‪ ،‬اشــتغال زنان در خارج‬ ‫از خانه‪ ،‬موســیقی الکترونیکی ســینتی سایزر و صنعت‬ ‫ضبط اصــوات را بــرای فــروش و همچنین شــهر‌های‬ ‫مجهز به آسانســور‪ ،‬روشــنایی مصنوعــی الکتریکی در‬ ‫سراســر شــهر و در تمام اوقــات شــب‪ ،‬خودرو‌های با‬ ‫ســوخت گاز طبیعی و بســیار موارد دیگر را پیش‌بینی‬ ‫کــرده بــود‪ .‬او در ســال ‪ ۱۸۶۵‬نیز کتاب "ســفر به ماه"‬ ‫را نوشــت و در همین کتاب‪ ،‬موشــک‌هایی را توصیف‬ ‫کرد کــه می‌توانند انســان‌ها را بــه ماه انتقــال دهند‪.‬‬ ‫موشــک‌هایی کــه یادآور ســفینه ماه‌پیمایی اســت که‬ ‫در ســال ‪ ۱۹۶۹‬در ســفینه آپولو ‪ ۱۱‬مورد اســتفاده قرار‬ ‫گرفت‪ .‬در همیــن کتاب از بادبان‌های خورشــیدی هم‬ ‫صحبــت کرده اســت‪ .‬پدیده‌ای که ســرانجام در ســال‬ ‫‪ ۱۹۷۰‬توســط ناســا برای بررسی ســتاره‌های دنباله‌دار‬ ‫طراحی شــد و در ســال ‪ ۲۰۱۰‬برای نخســتین بار مورد‬ ‫اســتفاده قرار گرفــت‪ .‬زیردریایی‌هــای الکتریکی نیز از‬ ‫دیگــر پیش‌بینی‌های محقق شــده ژول ورن اســت‪.‬‬ ‫او در یکــی از مشــهورترین رمان‌هــای خــود بــه نــام‬ ‫‪  39 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫"بیســت هزار فرســنگ‬ ‫زیــر دریــا" یــک‬ ‫ز یر د ر یا یــی‬ ‫الکتریکــی را‬ ‫معرفــی کــرد که‬ ‫شــخصیت جذاب‬ ‫ایــن رمــان یعنــی‬ ‫"کاپیتــان نمــو" در‬ ‫یــک زیردریایــی عظیم و‬ ‫الکتریکــی زندگــی می‌کــرد‪.‬‬

‫رابرت آنسون هاین الین و سال‌های نیامده‬

‫"رابــرت هایــن الیــن" (‪،)Robert Anson Heinlein‬‬ ‫نویســنده آمریکایی ســبک علمی ‪ -‬تخیلــی و یکی از‬ ‫ســه نویســنده برتر این ژانر اســت‪ .‬او در کنــار آیزاک‬ ‫آســیموف و آرتور ســی کالرک یکی از ســه غول علمی‬ ‫تخیلــی دنیــا محســوب می‌شــود‪ .‬هاین الیــن‪ ،‬یکی‬ ‫از اثرگذارتریــن و در عیــن حــال جنجال‌برانگیزتریــن‬ ‫نویســندگان علمــی ‪ -‬تخیلی ســخت بود‪.‬‬ ‫از آنجــا که در جوانی در نیــروی دریایی ایاالت متحده‬ ‫آمریــکا خدمــت کــرده بــود‪ ،‬پیش‌بینی‌هایــش جنبه‬ ‫نظامــی و سیاســی دارد‪ .‬پیش‌بینی جنگ ســرد یکی از‬ ‫مهم‌ترین پیش‌بینی‌هــای اوســت‪ .‬در مجموعه "تاریخ‬ ‫آینــده"‪" ،‬رابــرت هاین الیــن"‪ ،‬جهان آینده را ترســیم‬ ‫می‌کنــد‪ .‬در کتاب "شــورش در ســال ‪ ،"۲۱۰۰‬به وضوح‬ ‫شــهروندانی را نشــان می‌دهد که برخالف یک سیستم‬ ‫اســتبدادی ظهور می‌کنند که ریشــه در آمریکا داشــته‬ ‫اســت‪" .‬موشــکی به‌نــام گالیلــه"‪" ،‬حفره‌هــای تاریک‬ ‫لونا"‌و "ســتاره خاموش" از کتاب‌های معروف اوســت‪.‬‬ ‫هاین الیــن در آثار خود‪ ،‬رویای اکتشــاف در فضا را به‬ ‫قرن‌هــا پس از عصــر ما پیش برده اســت‪.‬‬ ‫مث ًال در کتاب "ســتاره خاموش" ســخن از زمانی اســت‬ ‫که انســان سال‌هاســت به وجــود موجــودات زنده در‬ ‫کــرات دیگــر پی بــرده و حتی بــا آن‌ها ارتبــاط برقرار‬ ‫کرده اســت‪ ،‬به حــدی که رفت و آمد بــه مریخ‪ ،‬تقریباً‬ ‫کاری بســیار پیش‌پاافتاده محســوب می‌شود!‬ ‫همچنین از ســال‌هایی سخن می‌گوید که بشر قوانینی‬ ‫نیــز بــرای ایــن تعامــات وضــع کــرده و به‌طورکلی‬ ‫روابط انســانی با موجــودات فرازمینــی از اصول مهم‬ ‫دولت‌هــا با هدف حفــظ صلح و پیشــگیری از جنگ‬ ‫بــا فرازمینی‌هاســت‪ .‬هاین الیــن به دلیل نفــوذی که‬ ‫بر نسل دانشــمندان قرن ‪ ۲۱‬داشــته‪ ،‬یکی از سه عضو‬ ‫شــاخصی اســت که "بزرگان ســه‌گانه علمی ‪ -‬تخیلی"‬ ‫نامیده می‌شــوند‪ .‬دو عضو دیگر ایــن مجموعه "آرتور‬ ‫ســی کالرک" و "آیزاک آســیموف" بودند‪.‬‬

‫فیلیپ کی دیک؛ ویرایش ژنتیک و چرنوبیل‬

‫"فیلیپ کی دیک" یکی دیگر از بزرگ‌ترین نویســندگان‬ ‫علمی تخیلی در تمام دوران اســت‪ .‬بســیاری از آثار او‬ ‫الهام‌بخــش نویســندگان و طرفداران به‌طور یکســان تا‬ ‫زمــان مرگ او در اوایل دهه ‪ ۱۹۸۰‬اســت‪.‬‬ ‫او کســی اســت که دورانــی را پیش‌بینی کرده اســت‬ ‫که ‪ DNA‬انســان به‌طور مصنوعی توســط فناوری‌های‬

‫نــو اصــاح می‌شــود‪ .‬او‬ ‫همچنیــن در آثــار خود‬ ‫از بــروز حادثــه‌ای‬ ‫هســته‌ای خبر داد‬ ‫کــه می‌گفــت در‬ ‫‪ ۱۹۸۵‬رخ خواهــد‬ ‫داد‪( .‬چرنوبیــل در‬ ‫سال ‪ ۱۹۸۶‬رخ داد‪).‬‬

‫آرتور ســی کالرک و پیش‌بینی چاپگر‬ ‫سه‌بعدی‬

‫در دهه ‪ ۱۹۶۰‬آرتور ســی کالرک فیزیکدان و نویســنده‬ ‫مشــهور بریتانیایــی‪ ،‬پیش‌بینی‌هــای بســیار جالبی را‬ ‫دربــاره آینده مطرح کــرد‪ .‬او که دارنــده هفت مدرک‬ ‫دکتــرای افتخــاری در رشــته‌های مختلــف تجربــی از‬ ‫جملــه مــدال درجــه یــک فیزیــک و ریاضیــات بود‪،‬‬ ‫عمدتاً به‌عنوان نویســنده داســتان‌های علمی ‪ -‬تخیلی‬ ‫شــناخته شــده اســت‪ .‬او از بســیاری ابتــکارات جهان‬ ‫مــدرن خبــر داد کــه در آن زمــان حقیقتاً جــز تخیل‬ ‫نامی نداشــت‪ .‬از جمله ظهور اینترنــت‪ ،‬چاپ یا همان‬ ‫پرینتــر ســه‌بعدی را هــم پیش‌بینــی کــرد‪ .‬همچنین‬ ‫به‌گونــه‌ای عجیب و غریب‪ ،‬خبــر از ظهور میمون‌های‬ ‫خدمتــکار تعلیم‌دیــده داد‪ .‬اما پیش‌بینــی اصلی آرتور‬ ‫ســی کالرک‪ ،‬طرح موضــوع "ایســتگاه‌های راکتی" بود‬ ‫کــه در واقع پیش‌بینی فناوری‌های پیشــرفته‌ای شــبیه‬ ‫بــه ماهواره‌هــای امروزین بــود‪ .‬آرتور ســی کالرک‪ ،‬در‬ ‫ســال ‪ ۱۹۶۴‬در جریان پخش یک مســتند تلویزیونی از‬ ‫شــبکه بی‌بی‌سی‪ ،‬شــرحی از چشــم‌انداز خود از آینده‬ ‫ارائــه کرد‪ .‬در جریان این گزارش مســتند‪ ،‬او جزئیاتی از‬ ‫نگــرش و عقایدش دربــاره آینده بیان کــرد و از جمله‬ ‫اظهار داشــت کــه در آینده مــردم قــادر خواهند بود‬ ‫بــدون اینکــه از مــکان و موقعیت‌های یکدیگــر آگاه‬ ‫باشــند‪ ،‬بــا هم تماس بگیرنــد و به آســانی از هر جای‬ ‫جهان که هســتند‪ ،‬کســب و کار خــود را اداره کنند‪.‬‬ ‫آیــا این اظهارات شــما را بــه یاد اینترنــت نمی‌اندازد؟‬ ‫او همچنیــن از اختراع آنچه که آن را "دســتگاه تکثیر"‬ ‫می‌نامیــد‪ ،‬خبــر داده بــود‪ .‬طبــق پیش‌بینی‌هــای او‬ ‫ایــن دســتگاه در واقــع فنــاوری خاصی بود کــه برای‬ ‫کپی‌بــرداری دقیق از هر چیزی قابل اســتفاده اســت‪.‬‬ ‫هــر چند کــه بســیاری از ما احتمــاالً بالفاصلــه به‌یاد‬ ‫سیســتم کپی‌بــرداری در فیلــم ‪ Star Trek‬می‌افتیــم‪،‬‬ ‫امــا چنیــن دســتگاهی می‌توانــد درعین‌حال یــادآور‬ ‫پرینتر‌های ســه‌بعدی باشــد که با دقتی باال هر چیزی‬ ‫را کپــی می‌کننــد‪ .‬او همچنیــن درباره پیشــرفت‌های‬ ‫پزشــکی و مــوارد دیگــری نیــز پیش‌بینی‌هــای جالب‬ ‫توجهی کرده اســت‪ .‬شاید الزم نباشــد که یادآوری کنیم‬ ‫آرتور ســی کالرک نویســنده مشــهور بریتانیایی‪ ،‬خالق‬ ‫رمــان علمی ‪ -‬تخیلی بســیار معروف "‪ :۲۰۰۱‬اودیســه‬ ‫فضایی" اســت که بیشــتر ما با فیلمی بــا همین نام با‬ ‫آن آشــنایی داریم‪ .‬این فیلــم در اصل برمبنای این کتاب‬ ‫توسط "استنلی کوبریک" ســاخته شد و جایزه اسکار را‬ ‫بــرای او و آرتور ســی کالرک به ارمغــان آورد‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪39 Kheradmand‬‬


‫نویسندگانی که امروز ما را پیش‌بینی کرده بودند‬

‫میترااسدنیا‬ ‫مجله همشــهری دانســتنی‌ها ‪ -‬به نظر شما پیشگویی‬ ‫آینده‪ ،‬امکان‌پذیر اســت؟ اگر شــما از آن دســته افرادی‬ ‫هســتید که می‌گویند این کاری ناممکن اســت احتماالً‬ ‫این هشــت نویســنده مشــهور داســتان‌های علمی ‪-‬‬ ‫تخیلــی‪ ،‬باید شــما را در این زمینــه متقاعد کنند‪.‬‬ ‫این هشــت نویســنده داســتان‌های علمــی ‪ -‬تخیلی‪،‬‬ ‫از ژول ورن کــه ظاهــراً اینترنــت را پیش‌بینــی کــرده‬ ‫بــود تا آرتور ســی کالرک کــه پرینتر‌های ســه‌بعدی را‬ ‫پیش‌بینــی کــرده بــود‪ ،‬ممکن اســت کمــک کنند که‬ ‫شــما به چنین احتمالی بیندیشــید‪ .‬این نویسندگان‪ ،‬به‬ ‫شــهادت آثارشــان‪ ،‬آینده‌ای را دیدند که در واقع چهره‬ ‫جهــان امروز ما بــود‪ ،‬اما واقعاً وقتی که ســخن از توان‬ ‫مشــاهده آینــده در میان اســت‪ ،‬ایــن توانایــی را چه‬ ‫می‌نامید؟‬

‫الدوس هاکســلی؛ ویران‌شــهر یا دیســتوپیای‬ ‫آینده‬

‫پیش‌بینی‌هــای اســرارآمیز دربــاره آینــده "الــدوس‬ ‫هاکســلی" در کتــاب "دنیای قشــنگ نو" بیــش از هر‬ ‫چیــز دیگــری جذابیــت دارد‪ .‬در این کتــاب او از یک‬ ‫"جامعه پــاد ‪ -‬آرمانــی" نقطه مقابل جامعــه اتوپیایی‬ ‫یا جامعه ویران شــهری در مقابل آرمان‌شــهری ســخن‬ ‫گفته اســت‪.‬‬ ‫آرمان‌شــهر‌ها جوامعــی خیالی هســتند کــه در آن‌ها‬ ‫همــه چیز مثبت و ایده‌آل اســت‪ .‬ترســیم یک جامعه‬ ‫پادآرمانی یا ویران‌شــهر توســط نویســندگان آینده‌نگر‬ ‫مطرح می‌شــود که اغلــب با نوعی بدبینی نســبت به‬ ‫آینده توســعه فناوری‌ها همراه اســت‪.‬‬ ‫"دنیای قشــنگ نو" در ســال ‪ ۱۹۳۲‬نوشــته شده است‪،‬‬ ‫که داســتان آن در قرن بیست و ششــم در لندن اتفاق‬ ‫می‌افتــد‪ .‬مقاله معروف او با نام در‌هــای ادراک نیز در‬

‫‪  38 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫ســال ‪ ۱۹۵۴‬منتشر شد که به شــرح تجربیات او پس از‬ ‫مصرف مســکالین می‌پردازد‪.‬‬ ‫آلــدوس هاکســلی اســتفاده از قرص‌هایی کــه خلق و‬ ‫خوی افــراد را بهبــود می‌بخشــند و فناوری‌های مولد‬ ‫و مشــکالت ازدیــاد جمعیــت را پیش‌بینی کــرده بود‪.‬‬ ‫او دربــاره دنیــای آینــده تصویــری دیســتوپیایی خود‬ ‫در عیــن حــال چشــم‌انداز جالــب و پیشــگویی‌های‬ ‫شــگفت‌انگیزی ارائــه کــرده کــه در واقــع تصویری از‬ ‫زندگــی در ‪ ۵۰‬ســال بعــد از دهه ‪ ۱۹۵۰‬اســت‪.‬‬ ‫او در ایــن کتــاب حتی از شــرایط پساانســانی؛ روبات‬ ‫یــا حتی انســان‌نما‌هایی کامــ ًا روباتیک ســخن گفته‬ ‫و برخــی پیش‌بینی‌هــا از آینــده جهان کــرد که چیزی‬ ‫شــبیه به جهــان در ســال ‪ ۲۰۰۰‬بــه این سوســت‪ .‬او‬ ‫می‌گویــد‪" :‬جهــان در ‪ ۵۰‬ســال آینده با ســه مشــکل‬ ‫بزرگ مواجه اســت‪ .‬مشــکل اجتناب از جنگ‪ ،‬مشــکل‬ ‫تغذیــه و تأمین پوشــاک دو یا چهــار میلیون جمعیت‬ ‫انســان که تا ســال ‪ ۲۰۰۰‬به بیش از سه میلیارد افزایش‬ ‫می‌یابد و ســومین مشــکل‪ ،‬تأمین مواد مــورد نیاز این‬ ‫جمعیــت انبوه انســانی اســت بــدون اینکــه منابع و‬ ‫ذخایــر غیرقابل جایگزین ســیاره به پایان برســد! "‬ ‫در حالــی کــه پیش‌بینی‌هــای او کام ًال درســت بوده‪،‬‬ ‫برآورد او از رشــد جمعیت انســانی نیز با اغماض‪ ،‬البته‬ ‫برآورد بدی نبوده اســت‪.‬‬

‫مــارک تواین؛ پیش‌بینی اینترنت و رســانه‌های‬ ‫اجتماعی‬ ‫در داســتانی کــه در ســال ‪ ۱۸۹۸‬نوشــته شــده‪،‬‬ ‫نویســنده‌اش‪" ،‬مــارک تواین"‌ظاهــراً موفق شــده بود‬ ‫نه‌تن‌هــا تلویزیون بلکــه ظهور اینترنت و شــبکه‌های‬ ‫اجتماعــی را هــم پیش‌بینی کنــد‪ .‬این داســتان به‌نام‬ ‫"از دوران لنــدن در ‪ ،"۱۹۰۴‬خبــر از ظهــور چنیــن‬ ‫پدیده‌هایــی داده اســت‪ .‬در حالی کــه اولین تلویزیون‬ ‫در دهه ‪ ۱۹۲۰‬میالدی ســاخته شــد‪ ،‬او در این کتاب از‬

‫فنــاوری عجیبــی در دنیــای آینده ســخن می‌گوید که‬ ‫بــه گونه حیــرت‌آوری بــه تلویزیون و حتی اســکایپ‬ ‫شــباهت دارد‪.‬‬ ‫همچنیــن در ایــن داســتان زندگی یک مختــرع جوان‬ ‫در میــان اســت که توانســته دســتگاهی را بســازد به‬ ‫نام ‪ ،"Telectroscope‬این دســتگاهی اســت که به نظر‬ ‫می‌رســد بســیار برای ما آشــنا باشــد‪Telectroscope .‬‬ ‫(که به آن "تلکتروســکوپ" نیز می‌گوینــد) اولین مدل‬ ‫مفهومی یک سیســتم تلویزیون یــا ویدئوفون بود‪ .‬این‬ ‫اصطــاح در قــرن نوزدهم برای توصیف سیســتم‌های‬ ‫علمــی مبتنی بــر دیــدن از دور مــورد اســتفاده قرار‬ ‫گرفت‪ .‬نام و مفهوم این دســتگاه تا پس از اختراع تلفن‬ ‫در ســا ل ‪ ۱۸۷۶‬مطرح نشــد و مفهوم اصلی آن‪ ،‬پس از‬ ‫اختــراع ابزارهایــی‪ ،‬چون فکس روی کاغذ و شــنیدن و‬ ‫مشــاهده تصاویــر زنــده از راه دور تکامل یافت‪ .‬گفته‬ ‫می‌شــود که تخیالت مــارک تواین در ایــن کتاب یادآور‬ ‫شــبکه‌های اجتماعــی هماننــد توییتر اســت‪ .‬او گفته‬ ‫بــود که تلکتروســکوپ می‌توانــد امور روزمــره جهان‬ ‫را بــرای همــگان به‌گونــه‌ای آزاد و به‌صــورت تصویری‬ ‫نشان دهد‪.‬‬

‫آیزاک آسیموف؛ زندگی با روبات‌ها‬

‫راکــت "فالکــون هــوی" کمپانی اســپیس اکس‪ ،‬ســال‬ ‫گذشــته (‪ )۲۰۱۸‬در ســفر فضایــی خود‪ ،‬نســخه‌ای از‬ ‫کتــاب مبانــی ســه‌گانه آســیموف را هــم بــه همراه‬ ‫داشــت‪ .‬این نشــان از نفوذ و اهمیت آثار آسیموف‪ ،‬در‬ ‫جهان امــروز دارد‪.‬‬ ‫آیزاک آســیموف‪ ،‬مهاجر روس در آمریکا‪ ،‬در سال ‪۱۹۸۳‬‬ ‫پیش‌بینی‌هــای جالبی درباره دنیــای آینــده ارائه داد‪.‬‬ ‫این موارد شــامل گسترش کامپیوتر و نفوذ آن در زندگی‬ ‫روزمره‪ ،‬گســترش روابط و همکاری‌های جهانی‪ ،‬اوقات‬ ‫فراغت بیشــتر و معدن‌کاوی در ماه است‪.‬‬ ‫آیزاک آســیموف‪ ،‬شاید بیش از هر چیز به‌خاطر قوانین‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪38 Kheradmand‬‬


‫بدل گشــت‪ .‬طنز ماجــرا در این بود کــه دولت جدید‬ ‫عــراق مدعی بــود که بغــداد تحت فشــار‪ ،‬عرضی به‬ ‫مســاحت ‪ 5‬کیلومتر را از اروند بــه ایران واگذار کرده و‬ ‫این عمل عراق نوعی بخشــش بوده اســت و مالکیت‬ ‫ایران بــر ارونــدرود را نشــان نمی‌دهد‪ .‬ایــن ادعا در‬ ‫حالی از ســوی وی مطرح می‌شــد که قرارداد ‪ 1316‬در‬ ‫ســایه حضور انگلســتان در منطقه منعقد شــده بود؛‬ ‫قــراردادی که با توجه به فروپاشــی امپراتوری عثمانی‬ ‫و حاکمیــت انگلســتان بــر عراق بــه نوعی بــر ایران‬ ‫تحمیل شــده بــود و در حقیقت حقوق تهــران در آن‬ ‫به نوعی پایمال گشــته بــود‪ .‬ایران در ابتــدا تالش کرد‬ ‫ایــن چالش را از طریق مذاکــرات دیپلماتیک حل کند‪،‬‬ ‫امــا رژیم چپ‌گــرای عراق که بر ادعاهــای خود اصرار‬ ‫داشــت‪ ،‬کار را به درگیری‌های نظامی پراکنده کشــاند‪.‬‬ ‫در نهایت دو طرف به پای میز مذاکره کشــیده شــدند‬ ‫و تالش شــد مســئله از طریق گفت‌وگو حل شــود‪ .‬با‬ ‫این حــال‪ ،‬روابط دو کشــور تا پایــان دوره عبدالکریم‬ ‫قاســم در عــراق همچنان تیره و تــار باقی ماند‪.‬‬ ‫‪ ‬با ســقوط عبد‌الکریم قاســم در بهمــن ‪ 1341‬و روی‬

‫پایین کشــند‪ .‬در پی این تحرکات بود کــه دولت ایران‬ ‫اعالم کرد عهدنامه مرزی پیشــین را که میان دو کشــور‬ ‫در ســال ‪ 1316‬بسته شــده بود به رسمیت نمی‌شناسد‬ ‫و خواهــان قراردادی شــد که خطوط مرزی دو کشــور‬ ‫بر اســاس خط تالوگ کشــیده شــود‪ .‬در واقع درســت‬ ‫در همیــن بازه زمانی بود که شــاه ایران قصد داشــت‬ ‫در پی خروج بریتانیــا از منطقه در چهارچوب دکترین‬ ‫نیکســون خود را به عنوان قــدرت برتر منطقه معرفی‬ ‫نمایــد‪ .‬بدین ترتیــب تیرگــی در روابط دو کشــور به‬ ‫حدی رســید که برخی گمــان کردند احتمــال برخورد‬ ‫نظامــی میــان دو کشــور وجــور دارد‪ .‬با این حــال‪ ،‬با‬ ‫میانجیگیــری الجزایــر این قائله نیز بــه صورت موقت‬ ‫فیصله پیدا کرد و دو کشــور بــه توافقاتی جهت پایان‬ ‫بخشــیدن به اختالفــات میان خود دســت یافتند‪.‬‬ ‫‪ ‬بر اســاس ایــن توافق بود کــه خط تالوگ بــه عنوان‬ ‫خطوط مرزی میان دو کشــور شــناخته شد و ایران نیز‬ ‫تلویحــا پذیرفت کــه از حمایت کردهای عراق دســت‬ ‫کشــد و بخشــی از خاک عراق را کــه در تصرف خود‬ ‫داشــت بــه آن کشــور بازگرداند‪ .‬ایــن قــرارداد که به‬

‫با سقوط عبد‌الکریم قاسم و روی کار آمدن عبدالرحمن عارف‬

‫میانه‌رو‪ ،‬تا حدودی از دامنه تنش و تخاصم در روابط دو کشور‬ ‫کاسته شد‪ .‬با این حال مسائل و اختالفات دو کشور که ریشه‬ ‫در تاریخ دور و دراز منطقه داشت همچنان الینحل باقی ماند‬

‫کار آمــدن عبدالرحمن عــارف میانه‌رو‪ ،‬تــا حدودی از‬ ‫دامنه تنش و تخاصم در روابط دو کشــور کاســته شد‪.‬‬ ‫بــا این حال مســائل و اختالفات دو کشــور که ریشــه‬ ‫در تاریــخ دور و دراز منطقه داشــت همچنان الینحل‬ ‫باقــی مانــد‪ .‬این رونــد تا ســال ‪ 1347‬ادامــه پیدا کرد‬ ‫تا اینکــه شــاهد روی کار آمدن حزب بعــث در عراق‬ ‫و تشــدید تنش در روابط دو کشــور هســتیم‪ .‬در این‬ ‫دوران شــاهد گرایش دو کشــور به دو قطب نظام دو‬ ‫قطبــی آن روز و همچنین گرایش‌هــای پان‌عربی رژیم‬ ‫بعث عــراق برای کنترل جهان عرب هســتیم‪ .‬به همه‬ ‫اینهــا باید مخالفــت عراق بــا حاکمیت ایران بر ســر‬ ‫جزایر ســه‌گانه و روابط حســنه ایران با اسرائیل را نیز‬ ‫افــزود‪ .‬بر همین اســاس بــود که دولت عراق دســت‬ ‫بــه پاکســازی ایرانی‌های مقیم این کشــور زد‪.‬‬ ‫‪ ‬در ایــن مقطع که حســن‌البکر همراه صدام حســین‬ ‫و حــردان تکریتــی بــا کودتــا روی کار آمــده بودنــد‬ ‫ادعــای حاکمیت مطلق عــراق بر ارونــدرود را مطرح‬ ‫ســاختند‪ .‬در همین راســتا دولت عراق تصمیم گرفت‬ ‫کشــتی‌هایی را کــه وارد اروندرود می‌شــوند بازرســی‬ ‫نمایــد‪ .‬در پــی ایــن تصمیــم بود کــه دولــت عراق‬ ‫ارونــدرود را جــزء الینفــک خــاک عــراق نامیــد و از‬ ‫مســئوالن دولت پهلوی درخواســت نمود تا پرچم‌های‬ ‫خــود را که بر روی کشــتی‌هایش نصب کــرده بودند‬ ‫‪  37 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫قرارداد الجزایر شــهرت یافت در پی فشــارهای آمریکا‬ ‫و حمایــت این کشــور از حکومت پهلــوی و تضعیف‬ ‫اعــراب در پی شکســت از اســرائیل میان دو کشــور‬ ‫منعقد شد‪.‬‬ ‫با ایــن حــال‪ ،‬این پایــان کار نبــود و انعقاد قــرارداد‬ ‫الجزایر میــان دو کشــور آرامش پیــش از طوفان بود‪.‬‬ ‫در واقــع اختــاف دو کشــور در زمینه‌هــای مختلف‬ ‫بــه قوت خــود باقی مانده بــود و عراق کــه از قراداد‬ ‫الجزایر ناراضــی بود به دنبال موقعیتی بــود تا جبران‬ ‫مافــات نمایــد و به نحوی مقاصد خــود را عملی کند‪.‬‬ ‫‪ ‬مقدمــه این قصــد و نیت عــراق را پیــروزی انقالب‬ ‫اســامی در ایــران فراهــم آورد؛ انقالبــی که ایــران را‬ ‫از صــف حامیــان آمریــکا در منطقه جدا کــرده بود‬ ‫و تــاش داشــت تهــران را در زمینه سیاســت خارجی‬ ‫مســتقل نمایــد‪ .‬بدین‌ترتیــب‪ ،‬دیــری نپاییــد کــه با‬ ‫پیــروزی انقالب اســامی صدام قــرارداد الجزایــر را به‬ ‫صــورت یک‌طرفه لغــو و اعالم کرد عــراق دیگر حقی‬ ‫بــرای ایران در اروندرود قائل نیســت و حاکمیت خود‬ ‫را بــه طــور کمال و تمام بــر اروندرود اعمــال خواهد‬ ‫کــرد‪ .‬همین بهانــه‪ ،‬زمینه جنگی را به وجــود آورد که‬ ‫بیش از هشــت ســال به طول انجامیــد و در نهایت با‬ ‫پذیرش قطعنامه ‪ 598‬از ســوی دو طــرف پایان یافت‪.‬‬ ‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪37 Kheradmand‬‬


‫روابط ایران و عراق پس از کودتای ‪ 28‬مرداد ‪1332‬؛‬

‫درگیری بر سر اروند‬ ‫حســن‌البکر به همراه صدام حســین و حردان تکریتی‬ ‫با کودتــا روی کار آمده بودند ادعــای حاکمیت مطلق‬ ‫عراق بر اروند رود را مطرح ســاختند‪ .‬در همین راســتا‬ ‫دولــت عــراق تصمیــم گرفــت کشــتی‌های کــه وارد‬ ‫اروندرود می‌شــود را بازرســی نماید‪ .‬در پی این تصمیم‬ ‫بــود که دولــت عراق ارونــدرود را جــزء الینفک خاک‬ ‫عراق نامیــد و از مســئولین دولت پهلوی درخواســت‬ ‫نمــود تــا پرچم‌های خــود را کــه بر روی کشــتیهایش‬ ‫نصب کــرده بود پایین کشــد‪...‬‬

‫محمدرضاچیت‌سازیان‬

‫‪ ‬‬ ‫یکــی از مســائلی که در حــوزه روابــط خارجی مطرح‬ ‫می‌شــود مســئله روابط میان همســایگان اســت‪ .‬در‬ ‫واقع کشــورها به واســطه داشــتن مرز آبی یا خاکی با‬ ‫یکدیگر‪ ،‬درگیر مناســباتی می‌شــوند کــه بعضا صورت‬ ‫پیچیــده‌ای پیــدا می‌کند و حــل معضــات آن از توان‬ ‫سیاســتمداران خارج می‌گردد‪ .‬اهمیت مسئله زمانی دو‬ ‫چنــدان و شــرایط هنگامی پیچیده‌تر می‌شــود که پای‬ ‫قدرت‌های بزرگ نیز به این مســائل کشــیده شــود‪ .‬در‬ ‫واقــع قدرت‌های بزرگ تالش می‌کنند منافــع خود را از‬ ‫ایــن رهاورد به دســت آورند‪.‬‬ ‫‪ ‬یکــی از مناطقی کــه دارای این ویژگی اســت منطقه‬ ‫خاورمیانــه و خلیــج فارس اســت‪ .‬کشــورهای بزرگ و‬ ‫کوچک این منطقه به واســطه مشکالت و چالش‌هایی‬ ‫که ریشــه عمیق تاریخی و سیاســی دارد همواره درگیر‬ ‫مســائل مختلفی بوده‌اند؛ از مســائل قومی و قبیله‌ای‬ ‫تــا مشــکالت ایدئولوژیــک و حتی مرزی‪ .‬این مســئله‬ ‫بــه خصوص در مورد همســایگان بیشــتر مصداق پیدا‬ ‫می‌کنــد‪ .‬حــال اگــر ایــن همســایگان دارای مرزهای‬ ‫طوالنی آبی و خاکی باشــند اهمیت موضوع دو چندان‬ ‫می‌شــود‪ .‬مصــداق عینی مباحــث مطرح‌شــده روابط‬ ‫ایــران و عــراق اســت که در طــول دهه‌های گذشــته‬

‫‪  36 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫بــا فــراز و نشــیب‌های‬ ‫گوناگونــی همراه بوده و‬ ‫متغییرها و شــاخص‌های‬ ‫گوناگونی بــر آن تأثیرگذار بوده اســت‪.‬‬ ‫‪ ‬یکــی از مقاطعــی کــه در آن رابطه این دو کشــور از‬ ‫اهمیت بســزایی برخوردار اســت دوران پس از کودتای‬ ‫‪ 28‬مــرداد ‪ 1332‬اســت؛ دوره‌ای کــه عــراق شــاهد‬ ‫جابه‌جایــی متعــدد قدرت اســت و محمدرضــا پهلوی‬ ‫نیــز در صدد تحکیم قدرت خود برآمده اســت؛ دوره‌ای‬ ‫کــه روابط دو کشــور با فــراز و نشــیب‌های گوناگونی‬ ‫همــراه شــد و وقایع مختلفی بر مناســبات دو طرف و‬ ‫چالش‌هایشــان ســایه می‌افکند‪ .‬بر همین اســاس‪ ،‬در‬ ‫پژوهــش زیر تــاش خواهیم کــرد تا نگاهــی هر چند‬ ‫گــذرا بــه این مقطع زمانی داشــته باشــیم و روابط دو‬ ‫کشــور را تــا پیروزی انقالب اســامی مــرور نماییم‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫روابط ایران و عراق‬ ‫تا پیش از کودتای ‪ 28‬مرداد ‪1332‬‬

‫پیمان یادشــده نیــز در بحبوحه جنــگ دوم جهانی به‬ ‫دســت فراموشی ســپرده شــد و جای خود را به پیمان‬ ‫بغــداد داد که پیمانی امنیتــی و نظامی بود و همچنان‬ ‫در راســتای منافــع جهان غرب تحلیل می‌شــد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫روابط ایران و عراق‬ ‫پس از کودتای ‪ 28‬مرداد ‪1332‬‬

‫در واقــع باید گفــت که اولین نقطه عطــف در روابط‬ ‫دو کشــور پــس از کودتــای ‪ 28‬مــرداد ‪ 1332‬و اولیــن‬ ‫حادثــه مهم شــکل‌گیری پیمان بغداد بــود؛ پیمانی که‬ ‫نخست توســط وزرای خارجه دو کشــور عراق و ترکیه‬ ‫در اســفند ‪ 1333‬در بغــداد بــه امضا رســید و ســپس‬ ‫با پیوســتن انگلســتان‪ ،‬پاکســتان و ایران در مهر ‪1334‬‬ ‫تکمیــل شــد‪ .‬با این حــال‪ ،‬این بــار پای آمریکا وســط‬ ‫بود و این کشــور که پــس از جنــگ دوم جهانی نقش‬ ‫فاتــح جنــگ را یدک می‌کشــید‪ ،‬برای مقابلــه با جهان‬ ‫کمونیســم بســتر چنین پیمانی را به‌وجــود آورد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫نقطــه آغــاز روابــط سیاســی ایــران و عراق به ســال کودتای عبدالکریم قاسم در عراق‬ ‫‪ 1308‬بــاز می‌گــردد؛ مقطعــی کــه در آن عــراق کــه و چرخش در مناسبات دو کشور‬ ‫یکی از میــراث‌داران امپراتــوری عثمانی بــود‪ ،‬با اعزام‬ ‫هیئتــی آغازگر روابــط دو کشــور گردید‪ .‬بــا این حال‬ ‫دیری نپایید که پادشــاهی عراق بــا ادعای حاکمیت بر‬ ‫آب‌هــای اروندرود و نقض این حاکمیت از ســوی ایران‬ ‫به جامعه ملل شــکایت برد‪ .‬ســرانجام در ســال ‪1316‬‬ ‫طی قــراردادی که میان دو کشــور منعقــد گردید حق‬ ‫کشــتیرانی در سراســر ارونــد به اســتثنای ‪ 5‬کیلومتری‬ ‫از آبــادان تــا خــط تالــوگ‪ ،‬بــه دولــت عــراق واگذار‬ ‫گردیــد‪ .‬در ایــن بازه زمانی عراق تحــت حمایت دولت‬ ‫انگلســتان بود‪.‬‬ ‫‪ ‬بــا این حــال چهار روز بعــد‪ ،‬یعنی در ‪ 17‬تیــر ‪،1316‬‬ ‫پیمانی میــان کشــورهای ایران‪ ،‬عــراق‪ ،‬افغانســتان و‬ ‫ترکیــه به امضا رســید که بــه پیمان ســعدآباد یا پیمان‬ ‫عدم تعرض شــهرت یافت؛ پیمانی که در راستای منافع‬ ‫انگلســتان و برای مقابله با سوسیالیســم تحت رهبری‬ ‫اتحاد جماهیر شــوروی شــکل گرفته بود‪ .‬با وجود این‪،‬‬

‫امــا دیــری نپایید کــه کودتــا در عــراق‪ ،‬که در ســال‬ ‫‪ 1337‬اتفاق افتاد‪ ،‬زمینه تغییر در مناســبات دو کشــور‬ ‫را فراهــم کرد‪ .‬در واقــع کودتای عبدالکریم قاســم در‬ ‫عــراق که جان‌مایه چپ‌گرایانه داشــت و ســبب شــد‬ ‫ایــن کشــور از پیمان بغداد خارج شــود‪ ،‬ترس و نگرانی‬ ‫محمدرضــا پهلوی را در پی داشــت‪ .‬بدین ترتیب روابط‬ ‫دو کشــور وارد فازی جدید شــد‪ .‬اختالفات مرزی میان‬ ‫دو کشــور تشــدید شــد و عالوه بر ادعای عراق نسبت‬ ‫به حاکمیت بر خوزســتان و تشــکیل جبهه آزادی‌بخش‬ ‫خوزســتان‪ ،‬چالش‌هــای ایدئولوژیــک نیــز روابــط دو‬ ‫کشــور را تحت تأثیر قــرار داد‪.‬‬ ‫هرچنــد شــاه ایــران بــه فاصلــه اندکــی از تشــکیل‬ ‫حکومت عبدالکریم قاســم در عراق‪ ،‬آن را به رســمیت‬ ‫شناخت‪ ،‬اما وی مســیر خصومت و تنش را با حکومت‬ ‫پهلــوی در پیــش گرفــت‪ .‬به همیــن دلیل بــود که در‬ ‫ســال ‪ 1338‬اروندرود بــه بحرانی در روابط دو کشــور‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪36 Kheradmand‬‬


‫به خوبی شــکل بخشــیده بود‪ ،‬امــا همین صحبت‌ها‬ ‫فضای رســانه‌ای را علیه فیلم تشــدید و مســموم کرد‪.‬‬ ‫همانطــور که در شــب‌های گذشــته گــزارش انتقادی‬ ‫کــه ‪ ۲۰:۳۰‬از اکران شــدن فیلم تهیه کــرده بود‪ ،‬خود‬ ‫بزرگتریــن جنبــه تبلیغاتی را بــرای فیلم داشــت! به‬ ‫عبــارت دیگــر می‌تــوان گفــت کــه در تمــام این ده‬ ‫ســال‪« ،‬خانه پــدری» در میــان حرف‌هــا و دعوا‌های‬ ‫جناح‌های سیاسی این‌چنین ســوخت و از دست رفت‪.‬‬ ‫بدون اینکه کســی این وســط به خود ســینما بپردازد‬ ‫و بــه آن فکــر کند‪ .‬حــال آنکه هرچنــد «خانه پدری»‬ ‫یک فیلم متافوریک به‌حســاب می‌آیــد‪ ،‬اما مهم‌ترین‬

‫می‌کنــد و فیلم‌های بعــدی هم همگی نــکات بارزی‬ ‫در خــود می‌پرورانند که نشــان از هوشــمندی و قوه‬ ‫خالقــه فیلمســاز دارنــد‪ .‬او در ســال‌های اخیر کمتر‬ ‫فیلم ســاخته اســت و دو فیلم آخرش «خانــه پدری»‬ ‫و «کاناپــه» هر دو توقیف شــدند‪ .‬کیانــوش عیاری از‬ ‫دل ســینما برخواســته و در فیلم‌هایــش همــواره این‬ ‫ســینما بوده کــه حــرف اول را مــی‌زده و در اولویت‬ ‫قرار داشــته‪ .‬کار ویــژه‌ای که او بــا فیلم‌هایش می‌کند‬ ‫و البته کمتــر کارگردان ایرانی هرگز توانســته دســت‬ ‫به انجــام آن بزنــد یا حتی بــه حــدودش نزدیک هم‬ ‫بشود‪ ،‬اینســت که ســعی می‌کند همه‌چیز را به خود‬

‫نکتــه‌اش نه این مفاهیــم فرامتنی کــه پرداختن ویژه‬ ‫و درخشــان آن بــه مقولــه خود سینماســت‪ .‬البته که‬ ‫از کارگــردان بــزرگ و منحصربه‌فردی ماننــد کیانوش‬ ‫عیــاری چیزی جــز این انتظــار نمی‌رفت‪.‬‬

‫ســینما تبدیل کنــد‪ .‬هر اســتعاره‪ ،‬مفهوم‪ ،‬داســتان یا‬ ‫ایده تماتیک را جنســی از ســینما می‌بخشــد‪.‬‬

‫جایــگاه «خانــه پــدری» در ســینمای ایــران‬ ‫جایــگاه کیانــوش عیــاری در ســینمای ایران به‌راســتی کجاســت؟‬ ‫اگر نگارنده برحســب ســلیقه شــخصی «خانه پدری»‬ ‫به‌راســتی کجاســت؟‬

‫بیراه نیســت اگر کیانوش عیاری را یکی از سه فیلمساز‬ ‫برتــر تمام تاریخ ســینمای ایران بدانیــم‪ .‬او کار خود را‬ ‫در مکتب ســینما آزاد اهواز شــروع کــرد و در آغاز راه‬ ‫فیلمســازی خود‪ ،‬بــا دوربین هشــت میلی‌متری (که‬ ‫دوربین آماتوری محســوب می‌شد) شــروع به ساخت‬ ‫فیلم‌هــای کوتــاه تجربی کــرد‪ .‬جنبش ســینمای آزاد‬ ‫خیلــی زود پا گرفت و هنرمندان زیــادی را جذب خود‬ ‫کــرد‪ ،‬اما بــه جــرات می‌توان گفــت کیانــوش عیاری‬ ‫مهم‌ترین کســی اســت که از دل این جریان سینمایی‬ ‫وارد ســینمای حرفه‌ای شد‪ .‬مســتند «تازه نفس‌ها» که‬ ‫به وقایع تابســتان ‪ ۵۸‬و شــلوغی‌های پیــش از انقالب‬ ‫می‌پرداخت‪ ،‬مســیر عیاری را به ســمت سینمای بلند‬ ‫ســوق داد‪ .‬عیــاری از همان فیلم اولــش یعنی «تنوره‬ ‫دیــو» نشــان داد کــه بالحــن متافوریــک و پرداخت‬ ‫نمادگرایانــه رابطــه نزدیکــی دارد‪ .‬ایــن نمادپــردازی‬ ‫بعدتــر در همــه فیلم‌هــای او هــم پای ثابــت ماجرا‬ ‫هســتند‪« .‬شــبح کژدم» فیلم بعــدی آقــای کارگردان‬ ‫یکــی از خاص‌ترین و دیریاب‌ترین فیلم‌های ســینمای‬ ‫ایران اســت کــه داســتانی عجیب غریــب را تعریف‬

‫‪  35 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫را در میــان برتریــن فیلم‌هــای تاریــخ ســینمای ایران‬ ‫قــرار دهــد (و این انتخابی ســلیقگی باشــد)‪ ،‬اما هر‬ ‫اهــل فنی‪ ،‬کســی کــه روایــت و فیلمنامه بشناســد‪،‬‬ ‫کارگردانــی بدانــد یا شــم تحلیل فیلم داشــته باشــد‬ ‫نمی‌تواند منکر این شــود که «خانه پــدری» بی‌اغراق‬ ‫هوشــمندانه‌ترین‪ ،‬فکرشــده‌ترین و تامل‌برانگیزتریــن‬ ‫فیلمی اســت کــه در ده ســال اخیــر ســینمای ایران‬ ‫ساخته شــده اســت‪ .‬مگر آن‌که بخواهیم متعصبانه با‬ ‫فیلــم برخــورد کنیم و عقاید شــخصی را به ســینما و‬ ‫«هنر ســینما» ارجحیت ببخشــیم‪.‬‬ ‫اتفاقــی کــه بــرای فیلــم افتاده هــم همین اســت؛‬ ‫منتقدان یا ســر کیفیت واالی ســینمایی آن به ستایش‬ ‫فیلــم پرداخته‌اند یا با برخوردی جهان ســومی به جاده‬ ‫خاکــی زده‌انــد و بی‌توجه به هنر و زبان ســینما‪ ،‬تنها‬ ‫از موضــع انتقــادی فیلم بــه تاریخ مردســاالرانه ایران‬ ‫توجه نشــان داده‌اند‪ .‬یا افراد وابســته بــه جریان‌های‬ ‫سیاســی بوده‌انــد که فیلــم در تضاد با «منافع‌شــان»‬ ‫قرار داشــته و یــا روحیه مردساالرانه‌شــان ب ‌هواســطه‬ ‫موضــع زن‌آزادخواهانــه فیلم به‌خطر افتاده اســت‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪35 Kheradmand‬‬


‫توقیف یک فیلم به کشتن یک انسان می‌ماند‬ ‫«خانــه پــدری» ســاخته کیانوش عیــاری ایــن روز‌ها‬ ‫حسابی ســروصدا کرده است‪ .‬هرچند خبر اکرانش بعد‬ ‫از قریــب به ده ســال توقیف بســیار خوشــحال‌کننده‬ ‫به‌نظــر می‌رســید‪ ،‬اما دیــری نپاییــد که‪ ،‬بعــد از تنها‬ ‫گذشــت دو روز‪ ،‬دادستانی دســتور توقیف فیلم را داد‪.‬‬ ‫بــه فاصله کوتاهی فیلــم از بخش پیش‌فــروش آنالین‬ ‫بلیط ســینما‌ها هم کنار گذاشــته شــد‪ .‬اما ایــن اولین‬ ‫باری نیســت که این اتفاق شــوم بــرای «خانه پدری»‬ ‫می‌افتــد‪ .‬در دی ماه ‪ ۱۳۹۳‬هم قرار بــر اکران فیلم در‬ ‫گروه هنــر و تجربه بود‪.‬‬ ‫هرچنــد عیــاری به‌صراحــت اعــام کــرد کــه موافق‬ ‫اکــران محدود فیلــم در گروه هنر و تجربه نیســت و‬ ‫می‌خواهــد فیلم به اکــران عمومــی دربیایــد‪ ،‬اما در‬ ‫نهایت زیربــار اکران در هنر و تجربــه رفت‪ ،‬اما چیزی‬ ‫نگذشــت (بــاز هم بعــد از گذشــت دو روز از نمایش‬ ‫فیلــم) که فیلــم را از پرده ســینما‌ها پاییــن آوردند‪.‬‬ ‫«خانــه پدری» پر حــرف و حدیث‌تریــن فیلم توقیفی‬ ‫ســال‌های اخیــر ســینمای ایــران اســت‪ .‬از همان تک‬ ‫نمایشش در جشــنواره فجر تا این اکران‌های نیمه‌کاره‪،‬‬ ‫صحبت از فیلم و خصوصا ســکانس افتتاحیه آتشــینش‬ ‫بار‌هــا نقل محافــل مختلف ســینمایی بوده اســت و‬ ‫اظهــار نظر‌های ضد و نقیض زیادی پیرامونش منتشــر‬ ‫شــده‪ .‬به بهانــه توقیف مجــدد فیلــم نگاهی مفصل‬ ‫انداخته‌ایــم به «خانه پدری»‪ ،‬فیلمســازش و حواشــی‬ ‫بــارز همه این ســال‌ها‬ ‫«خانه پدری» در ســال ‪ ۱۳۸۹‬ساخته و در همان ابتدای‬ ‫کار با ســه ســال توقیف همراه شد‪ .‬ســرانجام اولین بار‬ ‫در جشــنواره فجر سال ‪ ،۹۲‬یعنی ســی و دومین دوره‪،‬‬ ‫به‌نمایش درآمد‪ .‬درســت در ســالی کــه دولت تدبیر و‬ ‫امید تازه برســرکار آمده بود و در گشایش فضای هنری‬ ‫و فرهنگی ســعی داشــت راه دولت اصالحــات را پیش‬ ‫بگیــرد‪ .‬یکی از اولین اقدام‌هــای دولت بنفش باز کردن‬ ‫راه بــرای نمایش آثاری بود کــه در دوران رییس جمهور‬ ‫قبلی توقیف شــده بودنــد و اکران «خانــه پدری» هم‬ ‫شــامل همین فیلم‌ها می‌شــد‪ .‬اما در همان ســال هم‬ ‫آنقدر مخالفــت با فیلم زیاد بود که ســینما‌های عادی‬ ‫اجازه نمایشــش را پیدا نکردند‪.‬‬ ‫«خانه پــدری» در آخرین مورد خود در پاییز ســال نود‬ ‫و هشت‪ ،‬درســت یک فصل مانده به انتخابات مجلس‬ ‫و بعــد هــم قریب به یکســال تــا ریاســت جمهوری‪،‬‬ ‫بــرای بار ســوم اکران شــد‪ .‬گویی بخواهــد زمین بازی‬ ‫فرهنگــی را برای انتخابات‌های پیــش‌رو گرم کند و برای‬ ‫یــک بار دیگر از پرده پایین کشــیده شــد‪.‬‬

‫خالصه داستان‬

‫قصــه فیلــم از اواخــر دوران قاجــار آغاز می‌شــود و‬ ‫حــدود ‪ ۸‬دهه و به عبارتی ‪ ۷۰‬ســال از قصه زندگی یک‬ ‫خانــواده را روایــت می‌کند‪ .‬ملوک دختر جوانی اســت‬ ‫که به دالیل ناموســی‪ ،‬پــدرش قصد کشــتن او را کرده‬

‫‪  34 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫و بــرای اینکار به پســر کوچکش به نام محتشــم گفته‬ ‫تــا قبــری در زیرزمین حفر کند‪ .‬ملوک بنا بر شــک پدر‬ ‫و بــرادرش‪ ،‬یعنی مــردان خانــواده‪ ،‬باعــث بی‌آبرویی‬ ‫شــده است و به این دلیل توســط برادر و پدرش کشته‬ ‫می‌شــود و در زیرزمیــن خانه مدفــون می‌گردد‪.‬‬ ‫فیلــم نمایان‌گر ظلم خانواده در تمــام طول این هفتاد‬ ‫ســال به دختران و زنانشــان اســت که در نهایت منجر‬ ‫بــه خودکشــی یکی از دختــران‪ ،‬مرگ مــادر خانواده و‬ ‫بدبختــی یــک دختر دیگر می‌شــود‪ .‬نکته داســتان در‬ ‫اینســت که در تمــام این ســال‌ها اعضای خانــواده از‬ ‫محــل دفن دختر در عمارت قدیمی مطلع هســتند‪ ،‬اما‬ ‫ســکوت می‌کنند‪...‬‬

‫عواملفیلم‬

‫کارگردان‪ ،‬نویسنده‪ ،‬تدوین‪ :‬کیانوش عیاری‬ ‫تهیه کننده‪ :‬کیانوش عیاری‪ ،‬علی سلطانی‬ ‫مدیر فیلمبرداری‪ :‬داریوش عیاری‬ ‫صدابردار‪ :‬ســعید صالحی‪ ،‬طراح چهره‌پردازی‪ :‬حســین‬ ‫صالحیــان‪ ،‬اعظم رحمانی‪ ،‬صداگذاری‪ :‬مســعود بهنام‬ ‫طــراح صحنه و لبــاس‪ :‬اصغــر نژاد‌ایمانی‪ ،‬موســیقی‪:‬‬ ‫بهــزاد عبدی‪ ،‬عــکاس‪ :‬مــزدک عیاری‬ ‫بازیگــران‪ :‬مهدی هاشــمی‪ ،‬شــهاب حســینی‪ ،‬مهران‬ ‫رجبــی‪ ،‬ناصر هاشــمی‪ ،‬نازنین فراهانی‪ ،‬مینا ســاداتی‪،‬‬ ‫معصومه بافنده‪ ،‬آزاده موحدبشــیری‪ ،‬رســول سلیمیان‪،‬‬ ‫ســتاره میرمحمد‪ ،‬آینــاز آذرهوش‪ ،‬نــگاه خاقانی‪ ،‬ملیکا‬ ‫فردوســیان‪ ،‬پادینا رهنما‪ ،‬مژده همرنگ‪ ،‬حســین فالح‪،‬‬ ‫مرمر جعفری‪ ،‬مهدی خیراللهی و معین الدین عشــاقی‬

‫آمار فروش‬

‫«خانه پدری» ‪ ۱۹‬سالن ســینما و ‪ ۱۲۰‬سانس در اختیار‬ ‫داشــت و باوجود این محدودیت نمایش توانســت در‬ ‫روز اول اکــران ‪ ۶۶‬میلیــون و‪ ۳۶۲‬هزار تومان بفروشــد‬ ‫کــه با توجــه به ســانس‌های کــم‪ ،‬اســتقبال خوبی به‬ ‫حســاب می‌آمد‪.‬‬ ‫در روز بعــد تعــداد ســالن‌های نمایش دهنــده فیلم‬

‫به ‪ ۱۱‬ســالن و ســانس‌های نمایش هم بــه ‪ ۸۸‬کاهش‬ ‫یافــت‪ ،‬اما فــروش «خانه پــدری» افزایش پیــدا کرد و‬ ‫بــه ‪ ۱۲۲‬میلیــون و ‪ ۱۵۸‬هزار تومان رســید‪ .‬فروش کلی‬ ‫فیلــم ‪ ۱۸۸‬میلیــون و ‪ ۵۲۰‬هــزار تومان اســت؛ به‌این‬ ‫معنــا کــه ‪ ۱۱‬هــزار و ‪ ۱۲‬نفر فیلــم را در ایــن دو روز‬ ‫دید ه ‌اند‪.‬‬

‫«خانه پدری» چطور ساخته شد؟‬

‫فیلــم «خانه پــدری» در ســال ‪ ۸۹‬و با ســرمایه گذاری‬ ‫مشــترک نیروی انتظامی –موسسه ناجی هنر‪ -‬و بخش‬ ‫خصوصی ســاخته شــد‪ ،‬اما به‌محض پایــان یافتن فیلم‪،‬‬ ‫نیــروی انتظامی اولین نهادی بــود که با آن به مخالفت‬ ‫برخاســت و خواســتار بایگانی یا همان توقیفش شــد‪.‬‬ ‫مســئوالن ســینمایی و ناجی هنر (ســرمایه گذار فیلم)‬ ‫حتــی اجازه نمایش فیلم «خانه پدری» را در جشــنواره‬ ‫ونیــز ندادنــد‪ .‬هرچنــد در آخر ایــن فیلــم در ونیز به‬ ‫نمایش درآمد‪ .‬در نهایت وزارت ارشــاد و موسسه ناجی‬ ‫هنر بــه دلیل وجود صحنــه موحش ابتدایــی فیلم که‬ ‫دختری از ســوی پدر و برادرش به قتل می‌رســد‪ ،‬مجوز‬ ‫اکــران فیلم را صــادر نکردند‪ .‬اما این همــه ماجرا نبود‪.‬‬ ‫هرچنــد کــه در ظاهر صحنــه خشــونت‌بار ابتدایی را‬ ‫عامــل اصلــی توقیف خوانده‌انــد‪ ،‬اما به‌نظر می‌رســد‬ ‫که مشــکل اصلی بعضی از افراد و جناح‌های سیاســی‬ ‫بــا فیلم درباره ســویه اســتعاری آن اســت نــه صحنه‬ ‫سنگســارگونه فیلم‪ .‬کماینکه نمونه مشــابه این صحنه‬ ‫عینــا در فیلــم «مغز‌های کوچــک زنــگ زده» تصویر‬ ‫می‌شــود (قتــل دختر بــه دســت خانــواده در حیاط‬ ‫خانــه) و بــدون هیچ مشــکلی هــم در ســینما‌ها به‬ ‫نمایــش درمی‌آید‪.‬‬ ‫بالفاصله بعد از اولین نمایش فیلم در ســالن مطبوعات‬ ‫جشــنواره فجر‪ ،‬همه شــروع به صحبــت از آن کردند‪.‬‬ ‫بــه همیــن اســتعاره‌های سیاســی نقب زدنــد و خانه‬ ‫آن خانــواده را‪ ،‬کشــور ایران دانســتند‪ .‬هرچند که این‬ ‫حــرف بیراه نبود و عیــاری هم با دقــت در جزییات و‬ ‫پرداخت ریزه‌کاری‌ها صورتی اســتعاری را در فیلم خود‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪34 Kheradmand‬‬


‫افزود‪ :‬این ‪ ۵‬مرحله معموال ‪ ۳‬ســال طول می‌کشد‪ ،‬ولی‬ ‫ممکن اســت مــدت آن در عده‌ای کمتــر و در عده‌ای‬ ‫دیگر بیشتر باشــد‪ .‬وی با اشاره به اینکه در مرحله اول‪،‬‬ ‫فــرد به ســرزنش طرف مقابــل خود می‌پــردازد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫شــروع‌کننده تمرکز خــود را متوجه همســر می‌کند و‬ ‫او را در تمــام اتفاق‌های گذشــته‪ ،‬حــال و آینده مقصر‬ ‫می‌داند‪.‬‬ ‫در ایــن مرحلــه فــرد‬ ‫دارای یــک تصویــر بــد‬ ‫و نامناســب نســبت به‬ ‫خــود اســت و ممکــن‬ ‫اســت ب ‌هراحتی آســیب‬ ‫ببینــد‪ .‬اســماعیلی‬ ‫ادامــه داد‪ :‬مرحلــه بعد‬ ‫سوگواری اســت‪ ،‬در این‬ ‫مرحلــه غــم و انــدوه‬ ‫فــراوان بر شــروع کننده‬ ‫مســتولی می‌شــود‪ .‬بــه‬ ‫هر اظهارنظــری واکنش‬ ‫تنــد نشــان می‌دهــد‬ ‫و به‌شــدت در افــکار‬ ‫و احساســات خــود‬ ‫غوطــه‌ور می‌شــود‪.‬‬ ‫تمرکــز حــواس خوبــی‬ ‫نــدارد‪ ،‬به‌گونــه‌ای که در انجــام کار‌هــای روزمره‌اش با‬ ‫مشــکالتی مواجــه خواهــد شــد‪.‬‬ ‫در ایــن مرحله اگــر زوج دارای فرزند باشــند‪ ،‬به‌تدریج‬

‫‪  33 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫در انجام مسئولیت‌هایشــان سســتی به خرج می‌دهند‬ ‫و ممکن اســت یکی از والدین دســت‌روی بچه بگذارد‬ ‫تــا شــاید همســر از دســت داده را دوبــاره صاحــب‬ ‫شــود‪ .‬ایــن‬ ‫روانشــناس با‬ ‫بیــان اینکه‬

‫خصوصیــات مرحله ســوم خشــم اســت‪ ،‬گفــت‪ :‬در‬ ‫ایــن مرحله شــروع کننده خــود را محــق می‌داند که‬ ‫عصبانی شــود و همســرش باید تــاوان اعمالش را پس‬

‫دهــد‪ .‬حتــی گاهی بی‌دلیل نســبت به فرزنــدان خود‬ ‫حساســیت‌های بــی مــورد دارد و به آن‌هــا پرخاش و‬ ‫توهیــن می‌کند ولی بــا این حال در پشــت این چهره‪،‬‬ ‫ترس‌هــای بســیاری نهفته‬ ‫اســت؛ چگونــه می‌توانــم‬ ‫تنهــا زندگی کنــم؟ توانایی‬ ‫گــذران زندگــی را دارم؟‬ ‫می‌توانــم از خودم حمایت‬ ‫کنم ؟‬ ‫وی با اشــاره به تنهایی در‬ ‫افراد تصریح کرد‪ :‬بســیاری‬ ‫از افراد بعد از دوران بلوغ‪،‬‬ ‫احســاس می‌کننــد تنهــا‬ ‫هســتند‪ ،‬به تدریج شــروع‬ ‫کننده شــخصیت خــود را‬ ‫طــوری تطابــق می‌دهــد‬ ‫که دیگر نیازی به همســر‬ ‫نــدارد‪ ،‬مــرد یا زن ســعی‬ ‫می‌کنند به خــود اطمینان‬ ‫پیــدا کننــد و تصمیم نهایــی را بگیرند‪.‬‬ ‫اســماعیلی بــا بیان اینکــه آخریــن مرحلــه از فرایند‪،‬‬ ‫طالق قانونی اســت‪ ،‬ادامــه داد‪ :‬ورود مجدد به زندگی‬ ‫آخریــن مرحله از فرایند طالق قانونی اســت‪ ،‬مرد یا زن‬ ‫احســاس میژ‌کند کــه دوباره کنترل بیشــتری بر زندگی‬ ‫خــود دارنــد در این مرحله فــرد می‌توانــد برنامه‌ریزی‬ ‫دراز مــدت انجام دهد‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪33 Kheradmand‬‬


‫طالق عاطفی؛ زندگی زیر سقف دودی‬ ‫نســبت به یکدیگر ســرد شدند و آن احســاس سابق را‬ ‫ندارنــد‪ ،‬اما هنوز زیر یک ســقف زندگــی می‌کنند‪ ،‬زیر‬ ‫یک ســقف دودی و نامشان در شناسنامه هم قرار دارد‪.‬‬ ‫بــه اصطالح زن و شــوهر هســتند‪ ،‬ولی فقــط در کنار‬ ‫هــم به‌دلیل یــک نقطه مشــترک آن هم فرزندانشــان‬ ‫نفس می‌کشــند‪ ،‬اما زندگــی نمی‌کنند‪.‬‬ ‫طــاق عاطفی‪ ،‬جدایــی بدون طــاق اســت و زمانی‬ ‫اتفــاق می‌افتد کــه زن و مــرد در کنار هم به ســردی‬ ‫زندگــی می‌کنند‪ ،‬ولــی تقاضای طالق قانونــی ندارند و‬ ‫داشــتن فرزند یا نگاه منفی جامعــه به طالق می‌توانند‬ ‫دلیل عدم طالق قانونشــان باشــد‪.‬‬ ‫مریم ‪ ۳۴‬ســال اســت که از زندگی مشترکش می‌گذرد‪،‬‬ ‫اما چندســالی اســت با همســرش آن رابطه گرم سابق‬ ‫نــدارد به گفته خــودش ازدواج مــا از اول هم اشــتباه‬ ‫بــود وقتــی از او پرســیده می‌شــود پــس چــرا جــدا‬ ‫نشــدی؟ گفــت به‌خاطر بچه‌هــا دارم زندگــی می‌کنم‬ ‫نمی‌خواســتم اســم بچه طــاق روی فرزندانم باشــد‪.‬‬

‫علت طالق عاطفی چیست؟‬

‫مجتبی حبیبی روانشــناس و مشاور‪ ،‬درباره علت طالق‬ ‫عاطفــی اظهارکرد‪ :‬زمانــی که رضایت زناشــویی وجود‬ ‫نــدارد و خانواده از کارکرد مناســب برخوردار نیســت‪،‬‬ ‫زوجیــن در ادامــه زندگــی مشــترک مشــکالت زیادی‬ ‫پیــش‌رو خواهند داشــت‪ .‬این روانشــناس در گفتگو با‬ ‫باشــگاه خبرنــگاران جــوان گفت‪ :‬عدم وجــود رضایت‬ ‫زناشــویی در زوجیــن آن‌هــا را بــر ایــن مــی‌دارد که‬ ‫به‌دنبــال راه‌های مختلفی بــرای رهایی از این موقعیت‬ ‫تنش‌زا باشند‪.‬‬ ‫وی افــزود‪ :‬مهم‌ترین نکته‌ای که توجــه به آن می‌تواند‬ ‫مانــع از بــروز بســیاری از جدایی‌های عاطفی شــود‪،‬‬ ‫موفقیــت همســران در شــناخت و بــر طــرف کردن‬ ‫نیاز‌هــای عاطفــی یکدیگــر از جملــه موانــع بــروز‬ ‫جدایی‪‎‬هــای عاطفــی در زوجیــن اســت‪ .‬وی دربــاره‬ ‫نیاز‌هــای اساســی مــردان گفــت‪ :‬نیاز‌هــای اساســی‬ ‫مردان شــامل حمایت خانوادگی‪ ،‬تحسین‪ ،‬همراهی در‬ ‫تفریحــات و ‪ ...‬اســت‪ ،‬همچنین نیاز‌های اساســی زنان‬ ‫‪  32 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫شــامل محبت‪ ،‬گفتگــو‪ ،‬صداقت و روراســتی‪ ،‬حمایت‬ ‫مالــی و تعهد خانوادگی اســت‪.‬‬ ‫ایــن روانشــناس بی‌اعتمــادی زوجیــن به مــروز زمان‬ ‫را یکــی از علــل طــاق عاطفی دانســت و بیــان کرد‪:‬‬ ‫چند پیشــگی زن و شــوهر کــه باعــث دوری فیزیکی‬ ‫و خســتگی اســت‪ ،‬پرخاشــگری و کم نیــاوردن مقابل‬ ‫یکدیگر کــه گاه بین بگومگو حرفی گفته می‌شــود که‬ ‫جبرانش دشــوار اســت‪ ،‬خاطــرات تلخی از خــود برای‬ ‫زوجیــن ب ‌هجای می‌گــذارد‪.‬‬ ‫وی ادامــه داد‪ :‬تولد فرزند کــه به همان اندازه می‌تواند‬ ‫امــکان با هم بودن را افزایــش دهد‪ ،‬باعث غلفت زن و‬ ‫شــوهر از یکدیگر و کمرنگ شــدن روابط عاطفی‌شان‬ ‫خواهــد شــد کــه از جمله علل بــروز طــاق عاطفی‬ ‫اســت‪ .‬حبیبی با تاکید بــر اینکــه ازدواج‌های تحمیلی‬ ‫در ســنین پاییــن از دیگــر علــل طالق عاطفی اســت‪،‬‬ ‫ادامه داد‪ :‬ازدواج‌های تحمیلی از یک طرف و پافشــاری‬ ‫بی‌مــورد بــرای ازدواج با وجود مخالفــت خانواده‌ها از‬ ‫طرف دیگر‪ ،‬دو ســر طیفی هســتند که می‌تواند منجر‬ ‫به ســرد شــدن عواطف زوجیــن از یکدیگر بــه مرور‬ ‫زمان شود‪.‬‬ ‫این روانشــناس با اشــاره بــه اینکه کاهش ابــراز عالقه‬ ‫از جملــه علل طالق اســت‪ ،‬اضافــه کرد‪ :‬در بســیاری‬ ‫از خانواده‌هــا تصــور غالــب بــر این اســت کــه بعد‬ ‫از گذشــت چند ســال و تولــد چند فرزند بــه اصطالح‬ ‫از آن‌هــا گذشــته که به هــم بگویند «دوســتت دارم»‪،‬‬ ‫ایــن عامل موثر در ســردی روابط عاطفــی بین زوجین‬ ‫اســت‪ .‬قطعــا ایــن نــوع جدایــی نه‌تن‌ها بــرای زن و‬ ‫مرد آســیب‌هایی به‌همــراه دارد‪ ،‬بلکــه زندگی فرزندان‬ ‫آن‌هــا نیز با بحــران مواجهــه می‌کند و ســامت روان‬ ‫آن‌ها تحت‌تاثیر قــرار می‌گیرد همچنیــن آینده خوبی‬ ‫پیــش‌روی فرزندان چنیــن خانــواده‌ای نخواهد بود‪.‬‬

‫تاثیرات طالق عاطفی بر فرزندان‬

‫نجمــه جمالی روانشــناس و مشــاور خانــواده درباره‬ ‫آســیب‌های طــاق عاطقــی بــر کــودکان اظهارکــرد‪:‬‬

‫عالئم افســردگی‪ ،‬پرخاشــگری‪ ،‬اضطراب و اســترس در‬ ‫این فرزندان شــدت قابــل مالحظــه‌ای دارد و آن‌ها به‬ ‫دوســتان خود وابسته شــده و مایل نیستند زمان زیادی‬ ‫در منزل باشــند یا حتــی اگر در منزل هســتند به اتاق‬ ‫خود یا دوســتان مجازی پنــاه می‌برنــد و از بودن کنار‬ ‫والدیــن به شــدت امتنــاع می‌کنند‪.‬‬ ‫جمالــی عالئم کم‌اشــت‌هایی یا پراشــت‌هایی عصبی‬ ‫در این کودکان قابل مشــاهده دانســت و افــزود‪ :‬این‬ ‫کــودکان بــه کــرات دچار مشــکالت خواب یــا کابوس‬ ‫می‌شــوند و معمــوال در چنین خانواده‌هایــی در انجام‬ ‫تکالیــف درســی دچــار ضعــف شــدید می‌شــوند و‬ ‫مشــکالت تحصیلــی در آن‌ها شــدت می‌گیرد‪.‬‬ ‫این روانشــناس درباره تاثیرات مخرب طالق عاطفی بر‬ ‫دختران و پســران‪ ،‬گفــت‪ :‬آثار مخرب ایــن نوع زندگی‬ ‫(طالق عاطفــی والدین) بر پســران بیشــتر از دختران‬ ‫بــوده و آن‌هــا دچار پرخاشــگری‌های فیزیکی و کالمی‬ ‫بیشــتری می‌شــوند‪ ،‬این در حالی اســت که در دختران‬ ‫عالئم افســردگی و اضطراب افزایش بیشــتری دارد‪.‬‬ ‫وی ادامــه داد‪ :‬بســیاری از اوقات والدین اعالم می‌کنند‬ ‫به‌خاطــر فرزنــدان زندگی زناشــویی توأم بــا بی‌مهری‬ ‫را تحمــل می‌کننــد‪ .‬بــه همین دلیــل کــودکان در این‬ ‫حالت خشــم و احســاس گناه زیادی را تجربه می‌کنند‪.‬‬ ‫آن‌ها در این خانواده نابســامان احســاس امنیت نکرده‬ ‫و آرامــش خود را از دســت می‌دهند و دچــار بدبینی‬ ‫شــدید می‌شــوند و حتی برای انتخــاب کار‪ ،‬تحصیل و‬ ‫همســر دچار مشــکالت عدیده‌ای می‌شوند‪.‬‬

‫مراحل طالق عاطفی‬

‫سمیرا اســماعیلی روانشناس و مشــاور خانواده درباره‬ ‫طالق عاطفی اظهارکرد‪ :‬بســیاری از دانشــمندان‪ ،‬طالق‬ ‫عاطفــی را مقدمــه‌ای بــر طــاق قانونــی می‌داننــد‪،‬‬ ‫خاتمــه‌دادن بــه ازدواج به این ســادگی نیســت و هر‬ ‫فــردی از مراحلــی عبور می‌کنــد تا ســرانجام به طالق‬ ‫قانونی برســد‪.‬‬ ‫این روانشــناس با بیــان اینکه از شــروع طالق عاطفی‬ ‫تا رســیدن به طالق قانونی ‪ ۵‬مرحله مجــزا وجود دارد‪،‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪32 Kheradmand‬‬


31 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 31 


‫شــیوه زندگی افراد نیــز در ابتال به ایــن بیماری موثر‬ ‫است‪ .‬بر پایه اطالعات انجمن ســرطان کانادا‪ ،‬عواملی‬ ‫همچــون مصرف الکل بیــش از یک واحد نوشــیدنی‬ ‫در روز و عــدم فعالیــت بدنی در هر ســنی می‌تواند‬ ‫باعــث ابتــا به ایــن بیماری شــود‪ .‬بر اســاس همین‬ ‫اطالعات‪ ،‬شــروع عادت ماهیانه در ســن ‪ ۱۱‬سالگی یا‬ ‫پیش از آن‪ ،‬حاملگی بعد از ســی سالگی‪ ،‬و استفاده از‬ ‫قــرص ضد بــارداری خوراکی برای مــدت زمان طوالنی‬ ‫نیز از عوامل ابتال به ســرطان پســتان هستند‪.‬‬ ‫بعضــی از چالش‌هایــی کــه افــراد جــوان مبتــا به‬ ‫ســرطان پســتان ممکن اســت بــا آنها مواجه شــوند‬ ‫عبارتنــد از‪ :‬یائســگی زودرس و ناکارآمــدی جنســی‪،‬‬ ‫مشــکالت باروری‪ ،‬شــیوع مشــکالت روحــی و روانی‬ ‫از جملــه‪ ،‬افســردگی و اضطــراب‪ ،‬نگرانی‌های افزایش‬ ‫یافته در مورد شــکل بدن پــس از انجام عمل جراحی‪،‬‬ ‫بی‌ثباتــی مالــی‪ ،‬و نــرخ پایین بقاء می‌باشــند‬ ‫بر اســاس اطالعات ائتالف جوانان بازمانــده‪« :‬تاکنون‬ ‫هیچ ابزار غربالگری و تشــخیصی تاثیرگذار در سرطان‬ ‫ســینه برای زنان زیر ‪ ۴۰‬ســال وجود نداشــته اســت‪،‬‬

‫چــون اغلب زنــان جــوان دارای ســینه‌هایی با بافت‬ ‫متراکــم هســتند کــه ایــن امــر از ماموگرامــی مؤثر‬ ‫جلوگیــری می‌کند‪».‬‬ ‫بــا اینکه خطــر ابتال به ســرطان پســتان در زنانی که‬ ‫در ســنین ‪ ۲۰‬و ‪ ۳۰‬ســالگی هســتند کم می‌باشد‪ ،‬اما‬ ‫در ایــن افراد نیز اتفاق می‌افتد‪ ،‬و تشــخیص به موقع‬ ‫می‌تواند از گســترش ســرطان جلوگیری کند و راه‌های‬ ‫درمانی بیشــتری را در دســترس قرار دهــد‪ .‬برخی از‬ ‫عالیمــی که در صورت وجود آنها باید با پزشــک خود‬ ‫درباره آنها مشــورت کنید شــامل‪ :‬تورم تــوده‪ ،‬قرمزی‪،‬‬ ‫برآمدگــی و برجســتگی‪ ،‬درد‌هــای غیر معمــول و یا‬ ‫تــراوش مایع از نوک پســتان‌ها می‌باشــند در صورتی‬ ‫که هیــچ یک از این تغییــرات مرتبط بــا دوره عادت‬ ‫ماهانه نباشند‪.‬‬ ‫داشــتن آگاهی کلی درباره پســتان‌های خــود به این‬ ‫معنی اســت کــه وقتی چیزی برای شــما غیــر عادی‬ ‫اســت متوجــه آن می‌شــوید و بر همین اســاس برای‬ ‫آن کاری می‌کنیــد‪.‬‬ ‫شــبکه ســرطان پســتان کانادا دفترچه‌ای را منتشر‬

‫کرده اســت به نام هرگز خیلی جوان نیســتید (‪Never‬‬ ‫‪ )Too Young‬کــه بر نیاز‌های بیمــاران جوان مبتال به‬ ‫ســرطان پســتان در کانادا متمرکز شده است‪.‬‬ ‫هــدف برنامه‌هایــی همانند ‪ PYNK‬در شــهر تورنتو‬ ‫یــا برنامه‌هــای مشــابه در مناطــق دیگــر کانــادا به‬ ‫طــور ویژه بر روی بیماران ســرطانی جــوان و نیازهای‬ ‫آنها اســت‪ .‬ارایــه دهنده خدمات پزشــکی شــما نیز‬ ‫می‌توانــد گروه‌هــای حمایتی یــا دیگر ســازمان‌های‬ ‫خدماتــی به بیماران ســرطانی جــوان را معرفی کنند‪.‬‬ ‫در آخــر‪ ،‬اگــر فردی را می‌شناســید که با ســرطان در‬ ‫حال مبارزه اســت‪ ،‬راه‌های عملی برای حمایت از آنها‬ ‫وجــود دارد‪ ،‬از جملــه هماهنگی بــرای تحویل غذای‬ ‫آنهــا‪ ،‬کمــک به آنهــا برای رفتــن به وقــت مالقات با‬ ‫دکتــر و برنام ‌ه ریزی برای دیدار با خانواده و دوســتان‪.‬‬ ‫به خاطر داشته باشید که شما تنها نیستید‪.‬‬ ‫*نویسنده مستقل و دبیر خبری در نشریه هافینگتون‬ ‫پست‬

‫فروش ماهی تقلبی در کانادا‬ ‫بر اســاس یک مطالعه جدید بــر روی غذاهای دریایی‬ ‫در کانــادا‪ ،‬بیــش از ‪ ۶۰‬درصــد از محصــوالت دریایــی‬ ‫کــه در فروشــگاه‌های خرده فروشــی و رســتوران‌های‬ ‫شــهر مونترال مــورد آزمایش قرار گرفته‌اند برچســب و‬ ‫اتیکت تقلبــی دارند‪.‬‬ ‫ســایارا ترســتون‪ ،‬که کارزار مقابله با غذاهــای دریایی‬ ‫تقلبــی را همــراه با اوشــینا کانــادا برگزار کــرده و این‬ ‫بررســی را انجــام داده اســت‪ ،‬می‌گویــد‪« :‬آمار نشــان‬ ‫می‌دهــد کــه این مشــکل در حــال تداوم اســت‪».‬‬ ‫در مــاه ژوئیه ســال جاری‪ ،‬ایــن ســازمان ‪ ۹۰‬نمونه از‬ ‫پنجاه مکان در شــهر مونترال را مورد آزمایش قرار داد و‬ ‫به این نتیجه رســید که ‪ ۶۱‬درصــد از محصوالت دریایی‬ ‫بــا آنچه دربــاره آنها تبلیغ شــده بود‪ ،‬تفاوت داشــتند‪.‬‬ ‫یــک آزمایشــگاه در شــهر گوئلــف در اســتان انتاریو‪،‬‬ ‫از سیســتم بارکــد کــردن ‪ DNA‬برای تحلیــل نمونه‌ها‬ ‫اســتفاده کــرد و مشــخصات هــر یــک از نمونه‌ها را‬ ‫تعییــن کرد‪ .‬پــس از انجــام این آزمایش بــه این نتیجه‬ ‫رســیدند کــه مشــخصات ‪ ۳۱‬درصــد از محصــوالت با‬ ‫برچســب و اتیکــت روی آنها متفاوت بــود‪ ۲۱ ،‬درصد‬ ‫دارای برچســب‌های اشــتباه بودند و ‪ ۳‬درصد نیز حاوی‬ ‫مــوادی بودنــد که اجازه فــروش در کانادا را نداشــتند‪.‬‬ ‫این نتایج‪ ،‬همراه با بررســی‌های پیشــین صورت گرفته‬ ‫در ایــن زمینه در ســال ‪ ،۲۰۱۷‬روشــن ســاخت که ‪۴۷‬‬ ‫درصــد از ‪ ۴۷۲‬نمونــه ماهی مورد آزمایــش قرار گرفته‪،‬‬ ‫در شــهرهای مونترال‪ ،‬ویکتوریا‪ ،‬ونکــوور‪ ،‬تورنتو‪ ،‬اتاوا و‬ ‫هالیفکس دارای برچســب‌های اشــتباه بودند‪.‬‬ ‫خانم ترســتون گفتــه اســت‪« :‬واقعیت این اســت که‬ ‫هیــچ میزانــی از برچســب زدن اشــتباهی و تقلب در‬ ‫فــروش‪ ،‬قابل قبول نیســت و بنابراین‪ ،‬مشــاهده چنین‬ ‫ارقامی مشــکل ســاز است‪».‬‬ ‫‪  30 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫تقلــب در غذاهــای دریایــی شــامل جابجایی‬ ‫ماهی‌هــای ارزان قیمــت در بســته‌های‬ ‫ماهی‌هــای گــران قیمــت‪ ،‬و چســباندن‬ ‫برچســب‌های غیر کامل‪ ،‬گمراه‌کننده و دروغین‬ ‫بر روی انواع محصوالت دریایی اســت‪ .‬بر اســاس‬ ‫نتایــج این گزارش‪ ،‬تقلــب در محصــوالت غذایی فقط‬ ‫بــه صنعــت غذاهای دریایــی محدود نمی‌شــود‪ ،‬و به‬ ‫دلیــل پیچیدگــی در زنجیره تامیــن غذاهــای دریایی‪،‬‬ ‫این مســئله دارای مشــکالت بیشتری اســت‪ .‬این نوع‬ ‫از تقلب احتمــال در معرض خطر قــرار گرفتن مصرف‬ ‫کنندگان از نظر ســامت را نیز در خــود دارد‪ ،‬از جمله‬ ‫ممکن اســت مصــرف کننــدگان در معــرض «انگل‌ها‪،‬‬ ‫مواد آلــرژ ‌یزا‪ ،‬آالینده‌هــا‪ ،‬داروهای پــرورش آبزیان‪ ،‬و‬ ‫سموم استفاده شــده در عملیات مزارع صنعتی پرورش‬ ‫آبزیــان‪ ،‬و یــا ســموم طبیعی پیــدا شــده در بعضی از‬ ‫گونه‌های آبــزی» قــرار گیرند‪.‬‬ ‫تحقیقــات انجــام گرفتــه در شــهر مونترال مشــخص‬ ‫ســاخت کــه ‪ ۱۶‬درصــد از ماهی‌ها بــا گونه‌های دیگر‬ ‫جابجا شــده بودنــد‪ .‬ماهی‌های روغنی و یــا ماهی ُتن‬ ‫آلباکــور با نوعی ماهی به نام اســکوالر کــه در اعماق‬ ‫پاییــن دریا زندگــی می‌کنند و به نام «چرب گوشــت»‬ ‫نیز شــناخته می‌شــوند‪ ،‬جایگزین شــده بودند‪ .‬ماهی‬ ‫اســکوالر می‌توانــد باعــث اســهال‪ ،‬اســتفراغ و حالت‬ ‫تهوع شــود و فــروش آن در بعضی از کشــورها ممنوع‬ ‫اســت‪ .‬خانــم مارلی و ِاســر‪ ،‬ســخنگوی گــروه صنعتی‬ ‫رســتوران‌های کانــادا در ایمیلی به هافینگتون پســت‬ ‫گفتــه اســت‪ « :‬صاحبان رســتوران‌ها هنگام قــراردادن‬ ‫محصــوالت دریایی در منو‌های خود بــر روی اطالعات‬ ‫دریافت شــده از پــرورش دهندگان‪ ،‬تامیــن کنندگان و‬ ‫توزیع کننــدگان محصوالت دریایی تکیــه می‌کنند‪ ،‬این‬

‫رستوران‌ها خواســتار سیستم‌های‬ ‫ردیابــی بهتــری هســتند تــا بتواننــد «دقیق‌تریــن‬ ‫اطالعات» را با مشــتریان خــود به اشــتراک بگذارند‪».‬‬ ‫سینتیا‪ ،‬یکی از سخنگویان سازمان بازرسی غذایی کانادا‬ ‫در ایمیلــی که نام خانوادگی خــود را در آن ذکر نکرده‬ ‫اســت‪ ،‬نوشــته اســت که این ســازمان که مســوؤلیت‬ ‫اطمینــان یافتــن از امنیت غذایــی و نظارت بــر بروز‬ ‫تقلــب غذایــی در کانــادا را بــر عهــده دارد‪ ،‬تــا زمان‬ ‫بررســی کامل این گــزارش نمی‌تواند در مــورد آن نظر‬ ‫بدهد‪ .‬وی گفته اســت که این ســازمان‪ ،‬بازرســی‌های‬ ‫خود را بــر روی مراحل واردات‪ ،‬فــرآوری و فروش مواد‬ ‫غذایی بــرای حمایت از مصرف کننــده در برابر تقلب‬ ‫انجــام می‌دهد‪.‬‬ ‫وی ادامه داده اســت‪« :‬ایــن وظیفه صنعت محصوالت‬ ‫دریایــی اســت که بــه طور صحیــح بــر روی غذاهای‬ ‫دریایــی برچســب گــذاری کننــد و اطالعــات غلط به‬ ‫مصرف کنندگان ندهند‪ .‬این ســازمان در حال همکاری‬ ‫نزدیــک با ایــن صنعت بــرای کمک به آنهــا در جهت‬ ‫اقدامــات الزم و قانونی و مناســب در برخــور با موارد‬ ‫گمراه کننــده و دروغین می‌باشــد‪».‬‬ ‫ســه حــزب عمــده سیاســی در کانــادا نیــز‪ ،‬مســئله‬ ‫برچســب گذاری بــر روی محصــوالت دریایــی را وارد‬ ‫تبلیغات انتخابــات فدرال کرده‌اند‪ .‬حــزب لیبرال وعده‬ ‫داده اســت تا قوانین جدیدی را برای ردیابی‬ ‫و برچســب گذاری این محصــوالت برقرار‬ ‫کنــد‪ ،‬و نــام آن را برنامــه امــکان ردیابی‬ ‫«قایق به بشــقاب» گذاشــته است‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪30 Kheradmand‬‬


‫ممنوعیت تلفن همراه در مدارس انتاریو‬ ‫از روز دوشنبه چهارم نوامبر ‪ ،۲۰۱۹‬ممنوعیت استفاده‬ ‫از تلفن‌هــای همراه در کالس‌های درس مدارس اســتان‬ ‫انتاریــو بــه اجــرا در خواهد آمــد‪ .‬ایــن ممنوعیت در‬ ‫اوایل ســال جاری توســط دولت اســتانی اعالم شــده‬ ‫بود ولی اجرای آن تا روز یکشــنبه بــه دلیل دادن زمان‬ ‫مناســب به مــدارس برای تطبیق خود بــا این قانون به‬ ‫تاخیــر افتاده بود‪.‬‬ ‫طبــق ایــن قانــون‪ ،‬تنهــا وقتــی کــه دانش آمــوزان‬ ‫می‌توانند از تلفن‌های همراه خود در مدرســه استفاده‬ ‫کنند‪ ،‬درطول زمان آمــوزش دروس و فقط برای اهداف‬ ‫آموزشــی و یــا نیاز‌های ویژه می‌باشــد‪.‬‬ ‫وزیــر آمــوزش انتاریــو‪ ،‬اســتیفن لِچــه در ایــن مورد‬ ‫بــه شــبکه خبــری ســی بی ســی گفتــه اســت‪« :‬ما‬ ‫می‌خواهیــم مطمئن شــویم که دانش آمــوزان بر روی‬ ‫یادگیری تمرکز داشــته باشــند و به موضوعات درســی‬ ‫توجه کنند‪ .‬واقعیت این اســت که حــواس پرتی زیادی‬ ‫در بیــن دانش آمــوزان وجــود دارد‪ ،‬بنابراین هدف ما‬ ‫این اســت کــه فرزاندانمان بر روی موضوعات درســی‬ ‫متمرکز شــوند‪ ،‬کســب دانش کنند و آنهــا را در زندگی‬ ‫خود بــه کار ببرند‪».‬‬ ‫پیــش از این بعضــی از مــدارس ممنوعیت اســتفاده‬ ‫از تلفــن همــراه را بــه اجــرا درآورده بودنــد‪ ،‬اما این‬ ‫ممنوعیت در ســطح اســتان انتاریو اجرا خواهد شــد‪.‬‬ ‫البتــه اســتان انتاریو هنــوز در مورد چگونگــی اجرای‬ ‫این ممنوعیت توســط معلم‌های مــدارس حرفی نزده‬

‫است‪.‬‬ ‫کارســنتی‪ ،‬رییــس تحقیقــات تکنولوژی‌های‬ ‫تی ِیری ِ‬ ‫ارتباطــی و اطالعاتــی در امور آموزشــی کانادا گفته‬ ‫اســت که‪ ،‬با اینکه به نظر او تلفن‌هــای همراه برای‬ ‫جامعه دردســر به همــراه آورده‌اند‪ ،‬امــا ممنوعیت‬ ‫اســتفاده از آنها در مدارس چاره این مشــکل نیست‪.‬‬ ‫وی به شــبکه ســی بی ســی گفتــه اســت‪« :‬به نظر‬ ‫من هدف مــدارس باید آموزش دانش آموزان باشــد‪،‬‬ ‫تــا آنها را مســوؤلیت پذیــر پرورش دهــد و من فکر‬ ‫نمی‌کنــم کــه ایــن ممنوعیــت اثربخش باشــد‪ .‬من‬ ‫واقعاً فکــر می‌کنم که این یک پیام اشــتباه به دانش‬ ‫آمــوزان اســت‪ .‬ما باید آنهــا را آموزش دهیم‪ ،‬ســعی‬ ‫کنیــم تا هر چه بیشــتر آنهــا را با اثرات اســتفاده از‬ ‫تکنولــوژی بر ســامت و رفتارهای روانشــناختی آنها‬ ‫آگاه سازیم‪».‬‬ ‫هیئــت مدیــره مدارس شــهر تورنتــو‪ ،‬پیــش از این‬ ‫اســتفاده از تلفن همــراه در مــدارس را ممنوع کرده‬ ‫بود‪ ،‬اما پس از چهار ســال ایــن ممنوعیت را لغو کرد‬ ‫تــا به معلم‌ها اجــازه دهد که آنچه بــرای کالس‌های‬ ‫درسشــان بهتر اســت را اجرا کنند‪.‬‬ ‫ایــن هیئــت قب ًال گفتــه بود کــه اجــرای ممنوعیت‬ ‫اســتفاده از تلفن همراه در مدارس تقریباً غیر ممکن‬ ‫اســت‪ ،‬چراکه با ایــن ممنوعیــت‪ ،‬محدودیت زیادی‬ ‫در فرصت‌های آموزشــی نیز بوجــود می‌آید‪.‬‬

‫سرطان پستان در زنان جوان‬ ‫* تری کولز‬ ‫سرطان پســتان اغلب در افرادی که ســن باالتری دارند‬ ‫دیــده می‌شــود‪ ،‬اما با اینکه تشــخیص ایــن بیماری در‬ ‫افرادی که در دهه بیســت یا ســی زندگی خود هستند‬ ‫کم دیده شــده اســت‪ ،‬ولی امکانپذیر است‪.‬‬ ‫بر اســاس اطالعات شبکه سرطان ســینه کانادا‪ ،‬سرطان‬ ‫سینه شــایع‌ترین ســرطان تشخیص داده شــده در بین‬ ‫زنــان ‪ ۲۰‬تــا ‪ ۴۹‬ســاله اســت‪ .‬بــر طبق گزارش شــبکه‬ ‫بازماندگان ســرطان در کانادا‪ ،‬حــدود پنج درصد از تمام‬ ‫بیمــاران مبتال به ســرطان پســتان به هنگام تشــخیص‬ ‫بیماری در ســن ‪ ۴۰‬و یا کمتــر از آن بوده‌اند‪ .‬در آمریکا‪،‬‬ ‫بیــش از ‪ ۲۵۰‬هــزار زن زیر ‪ ۴۰‬ســال مبتال به ســرطان‬ ‫پستان تشــخیص داده شده‌اند‪.‬‬ ‫در مقایســه بــا دیگر انواع ســرطان‪ ،‬زنان زیر ‪ ۴۰‬ســال‬ ‫بیشــتری به دلیــل ابتال به ســرطان ســینه می‌میرند‪ ،‬و‬ ‫دلیل آن این اســت کــه این بیماری معمــوالً در مراحل‬ ‫پایانی ســرطان تشخیص داده شده اســت و سرطان در‬ ‫‪  29 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫ایــن بیماران جــوان حالت تهاجمی بیشــتری پیدا کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫درســت اســت که در زنانی که در دهه بیســت یا سی‬ ‫زندگی خود هستند‪ ،‬ســرطان پستان شیوع کمتری دارد‪،‬‬ ‫امــا این گــروه نیز نیازهــا و نگرانی‌های ویــژه‌ای دارند‬ ‫کــه باید مد نظر قــرار بگیرد‪.‬‬ ‫ســرطان پســتان زمانی اتفــاق می‌افتد که ســلول‌های‬ ‫پســتان شروع به تقســیم شدن می‌کنند و رشــد آنها از‬ ‫کنتــرل خارج می‌شــود و در نهایت باعــث ایجاد تومور‬ ‫یا غده ســرطانی می‌شــوند‪ .‬ســرطان ســینه معموالً در‬ ‫ســلول‌های مجاری شــیردهی یا غدد تولید شــیر شروع‬ ‫می‌شــود‪ .‬این یماری بیشــتر در بین زنان شــایع است‪،‬‬ ‫اما در بین مــردان‪ ،‬افراد دگرباش و یا افراد با جنســیت‬ ‫متغیــر(‪ ،)Gender-fluid individual‬بــدون توجــه به‬ ‫اینکه مجرای شــیردهی یا غدد تولید شــیر داشته باشند‬ ‫یا نداشــته باشــند نیز اتفاق می‌افتد‪.‬‬ ‫انواع مختلفی از ســرطان پستان وجود دارد‪ ،‬تشخیص و‬

‫نحوه درمان ســرطان هر فرد بر اســاس عوامل مختلف‬ ‫از جمله نوع و مرحله ســرطان متفاوت اســت‪ .‬احتمال‬ ‫ابتال به ســرطان ســینه بــه طور معمــول با بــاال رفتن‬ ‫ســن افزایش پیدا می‌کند‪ ،‬و در زنــان کانادایی که پنجاه‬ ‫ســال یا بیشتر دارند‪ ،‬تعداد بیشــتری از مبتالیان به این‬ ‫بیماری تشــخیص داده می شوند‪.‬‬ ‫بــر اســاس گــزارش نیــروی مقابلــه و پیشــگیرانه در‬ ‫مراقبت‌های بهداشــتی کانــادا‪ ،‬عواملی کــه خطر ابتال‬ ‫به ســرطان ســینه را افزایش می‌دهند عبارتند از‪ :‬سابقه‬ ‫وجود ســرطان ســینه در خانواده‪ ،‬دارا بــودن ژن جهش‬ ‫یافتــه‌ای همچون ‪ BRCA1‬یــا ‪ ،BRCA2‬یــا دارا بودن‬ ‫فــردی از خانواده درجــه یک که دارای این ژنها باشــد‪،‬‬ ‫و یــا انجــام رادیو‌تراپی قبل از ‪ ۳۰‬ســالگی و یا در طول‬ ‫هشــت ســال گذشــته‪ .‬تراکم پســتان نیز یکی دیگر از‬ ‫عوامل ابتال به ســرطان ســینه می‌باشــد‪ ،‬هرچــه تراکم‬ ‫پستان بیشــتر باشــد خطر ابتال به ســرطان پستان نیز‬ ‫باالتــر می‌رود‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪29 Kheradmand‬‬


‫اخبار و گزارش‌های مختلف مرتبط با زندگی ایرانیان در کانادا‬ ‫با همکاری سایت پرشین میرور ‪www.PersianMirror.ca -‬‬

‫نیاز به مترجم‬ ‫در بخش مراقبت‌های‬ ‫بهداشتی‬ ‫بــه گــزارش کندین پــرس‪ ،‬مترجم‌هــای آمــوزش دیده‬ ‫در زمینــه اصطالحــات پزشــکی اغلــب بــرای بیماران‬ ‫مراکز پزشــکی بــزرگ کانادا در دســترس هســتند‪ ،‬اما‬ ‫یــک محقــق در دانشــگاه تورنتــو می‌گویــد‪ ،‬کمبود‬ ‫مترجم‌هــای متخصص و آشــنا با اصطالحات پزشــکی‪،‬‬ ‫به دلیل تشــخیص غلط بیماری توســط پزشک و اشتباه‬ ‫در فهــم روش‌های درمانی توســط بیمــار می‌تواند در‬ ‫سیســتم مراقبت‌های بهداشــتی ایجاد مشــکل کند‪ ،‬و‬ ‫راه حــل این مشــکل را در اولویت قــرار دادن خدمات‬ ‫ترجمــه برای بیمــاران و پزشــکان می‌داند‪.‬‬ ‫دکتر ِشــیل راوال‪ ،‬نویسنده ارشــد این تحقیق که شامل‬ ‫اطالعات بیمارســتان عمومی تورنتو و بیمارستان غربی‬ ‫تورنتــو مــی باشــد‪ ،‬می‌گویــد کــه‪ ،‬بیمــاران مبتال به‬ ‫بیماری‌هــای مزمــن کــه زبان انگلیســی را به ســختی‬ ‫صحبــت می‌کنند‪ ،‬پــس از ترخیــص از بیمارســتان در‬ ‫مقایســه بــا بیمارانی که زبــان انگلیســی را به خوبی‬ ‫می‌فهمنــد و آن را به راحتی صحبــت می‌کنند و دارای‬ ‫بیمــاری مشــابه می‌باشــند‪ ،‬بــه دلیل متوجه نشــدن‬ ‫دســتورات پزشــکی و نحــوه مصــرف دارو‌هــای خود‪،‬‬ ‫احتمال بازگشــت آنهــا به اورژانس و یا بســتری مجدد‬ ‫آنها در بیمارســتان بیشــتر است‪.‬‬ ‫ایــن تحقیق که به تازه‌گی در نشــریه انجمن پزشــکی‬ ‫آمریکایی منتشــر شــده اســت‪ ،‬حاوی اطالعات ‪۹۸۸۱‬‬ ‫بیمار با شــرایط حاد‪ ،‬ذات‌الریه‪ ،‬شکســتگی اســتخوان‬ ‫ران‪ ،‬بیماری‌هــای قلبــی و بیماری‌های مزمن انســداد‬ ‫ریــوی می‌باشــد که بیــن ژانویه ســال ‪ ۲۰۰۸‬تــا مارس‬ ‫‪ ۲۰۱۶‬از ایــن دو بیمارســتان بــزرگ در شــهر تورنتــو‬ ‫مرخص شــده‌اند‪.‬‬ ‫دکتر راوال‪ ،‬که اســتادیار دانشــکده پزشکی در دانشگاه‬ ‫تورنتو و همچنین پزشــک شــاغل در شــبکه بهداشتی‬ ‫دانشــگاه می‌باشــد کــه هــر دو بیمارســتان را تحت‬ ‫پوشــش خــود دارد‪ ،‬گفته اســت‪« :‬ما دیده‌ایــم که اگر‬ ‫‪  28 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫شما مشــکل قلبی داشته باشــید و زبان انگلیسی را به‬ ‫خوبی صحبت نکنید‪ ،‬احتمال بســیار زیادی وجود دارد‬ ‫که در طول ‪ ۳۰‬روز پس از مرخص شــدن از بیمارســتان‬ ‫مجدداً به بخــش اورژانس مراجعه‌کنیــد‪ .‬بیمارانی که‬ ‫زبان انگلیســی را به ســختی صحبت می‌کننــد و دچار‬ ‫بیماری‌هــای قلبــی و ریوی شــده‌اند‪ ،‬معمــوالً پس از‬ ‫ترخیص از بیمارســتان در مدت زمان ســی تــا نود روز‬ ‫بعد دوباره در بیمارســتان بســتری می‌شوند‪».‬‬ ‫از بیــن ‪ ۹۸۸۱‬بیمار مــورد مطالعــه‪ ۲۳۳۶ ،‬نفر مهارت‬ ‫محدودی در زبان انگلیســی داشــتند‪ .‬تقریباً ‪ ۳۶‬درصد‬ ‫آنهــا پرتغالی بودند‪ ،‬کمــی بیش از ‪ ۲۳‬درصــد به زبان‬ ‫ایتالیایــی صحبت می‌کردنــد‪ ۱۴ ،‬درصــد از بیماران به‬ ‫زبان چینی حرف می زدند‪ .‬بیماران یونانی و اســپانیایی‬ ‫کمترین تعداد را تشــکیل می‌دادنــد و ‪ ۱۸٫۵‬درصد نیز‬ ‫زبــان اصلی خــود را «دیگر» اعالم کــرده بودند‪.‬‬ ‫خدمــات ترجمه بــرای بیمارانی که بــه زبان‌هایی غیر‬ ‫از انگلیســی صحبــت می‌کننــد‪ ،‬از دو روش تلفنــی و‬ ‫حضــوری انجام می‌شــود اما بــرای هــر دو روش باید‬ ‫وقــت قبلــی گرفــت و ایــن خدمــات فقــط در طول‬ ‫ســاعات اداری ارایه می‌شــود‪.‬‬ ‫به گفته دکتر راوال‪« :‬کیفیت دسترســی و ارایه خدمات‬ ‫ترجمــه برای بیمــاران نباید به بیمارســتانی کــه به آن‬ ‫مراجعه می‌کنید بســتگی داشته باشــد‪ .‬در حال حاضر‬ ‫مشــکل این اســت کــه با توجــه بــه اینکه بــه کدام‬ ‫بیمارســتان یــا مرکــز درمانی در شــهر‪ ،‬اســتان و یا در‬ ‫سراســر کشــور مراجعه می‌کنیــد‪ ،‬با ســطوح مختلف‬ ‫دسترســی به خدمات حرفه‌ای ترجمه مواجه می‌شــوید‬ ‫و به نظر من در کشــوری که دارای تنــوع در زبان‌های‬ ‫محــاوره‌ای می‌باشــد‪ ،‬نیــاز بــه خدمات ترجمــه برای‬ ‫بیمــاران و خانواده‌هــای آنها در موؤسســات مختلف‬ ‫پزشــکی و درمانی باید برآورده شــود‪».‬‬ ‫دکتــر راوال می‌گویــد‪« :‬اغلــب اوقات اعضــاء خانواده‬

‫بیمــاران بــرای ترجمه صحبت‌های پزشــک و پرســتار‬ ‫بــا بیمار قــدم پیش می‌گذارنــد‪ ،‬اما مطالعات پیشــین‬ ‫نشــان داده اســت که خانواده بیمار در ترجمه‪ ،‬نسبت‬ ‫بــه مترجم حرفــه‌ای و آمــوزش دیده در امور پزشــکی‬ ‫دقت کافی را ندارند و بســیاری از اصطالحات پزشــکی‬ ‫را نمی‌داننــد و بعضی اوقات عالقــه‌ای ندارند که آنچه‬ ‫پزشــک یا پرســتار می‌گوید را برای بیمــار ترجمه کنند‪،‬‬ ‫شــاید بــه این دلیل که اگر تشــخیص بیمــاری ناراحت‬ ‫کننده باشــد تاثیر کمتــری بر روی فرد بیمــار بگذارد‪».‬‬ ‫کیــران مالــی(‪ ،)Kiran Malli‬مدیر بخش خدمات زبان‬ ‫در ســازمان خدمات بهداشــتی اســتان بریتیش کلمبیا‬ ‫می‌گویــد که بیمــاران در شــهر ونکوور و اطــراف آن‬ ‫بــه خدمــات ترجمه بــه ‪ ۱۸۰‬زبان مختلف دسترســی‬ ‫دارند کــه این خدمات را از طریــق مترجم‌هایی که در‬ ‫شبکه بیمارســتانی و مراکز نگهداری بلند مدت بیماران‬ ‫کــه توســط منابع مالــی عمومــی اداره می‌شــوند کار‬ ‫می‌کننــد‪ ،‬دریافــت می‌کنند‪.‬‬ ‫به گفته خانــم مالی‪ ،‬این منصفانه نیســت که کارکنان‬ ‫بخــش بهداشــت از اعضاء خانــواده بیماری کــه زبان‬ ‫انگلیســی را نمی‌داند توقع داشته باشــند که به عنوان‬ ‫مترجــم عمل کنند‪ ،‬چراکــه همانند خانــواده بیمارانی‬ ‫که به زبان انگلیســی صحبت می‌کننــد‪ ،‬اعضاء خانواده‬ ‫ایــن بیماران نیــز فقط بایــد عزیزان خــود را حمایت‬ ‫کننــد نه آنکه یک زحمت بیشــتری بر عهــده آنها قرار‬ ‫بگیرد‪.‬‬ ‫خانــم مالــی در پایــان اضافه کــرد‪« :‬اگر ما بــه دنبال‬ ‫برابــری هســتیم‪ ،‬بــه عنــوان یک خانــواده مــن باید‬ ‫بــرای حمایــت از فرد بیمــار خانواده در کنار او باشــم‬ ‫نــه اینکه به عنــوان یک رابــط زبانی بین‬ ‫بیمار و پزشــک عمــل کنم‪».‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪28 Kheradmand‬‬


‫مســئولیت عملیات ضدهک را برعهده دارند‪ .‬ســعی می‌کردیم بفهمیــم دیگران با ما‬ ‫چــه کرده‌انــد‪ .‬به جای این‌کــه افراد را ردیابی کنیــم‪ ،‬ابزار و وســیله‌های هک‌کردن را‬ ‫ردیابی می‌کردیم‪.‬‬

‫مثال کامپیوتر‌ها را ردیابی می‌کردید؟‬

‫مثال مــا کامپیوتری را در کتابخانه‌ای هک می‌کردیم‪ ،‬دوربین کامپیوتر را روشــن کرده‬ ‫و افــرادی کــه در کتابخانه بودنــد‪ ،‬زیر نظر می‌گرفتیــم‪ ،‬بعد فیلــم دوربین را ضبط‬ ‫می‌کردیــم‪ .‬مثــا یک‌بار فیلــم فردی را ضبــط کردم که جایی در جنوب‌شــرق آســیا‬ ‫پشــت کامپیوترش نشسته بود و دنبال شــغلی در دانشگاه‌هایی می‌گشت که مظنون‬ ‫به مشــارکت در برنامه هســته‌ای یا حمالت ســایبری بودند‪ .‬این فرد درحالی مشغول‬ ‫ایــن کار بــود که کودک کوچکــش را در بغل داشــت و کودک به طــرز معصومانه‌ای‬ ‫دســت‌هایش را روی کیبورد می‌کوبید‪ .‬می‌دانســتم که درحال اســتفاده از ابزار شنود‬ ‫هســتم‪ .‬اما کل ماجرا خیلی انتزاعی بود‪ .‬ناگهان شــما در عالم واقع فردی را می‌بینید‬ ‫کــه از دوربیــن کامپیوتر خودش به شــما نگاه می‌کند‪ .‬آن‌ها نمی‌دانند دارند به شــما‬ ‫نــگاه می‌کنند‪ ،‬اما شــما می‌دانیــد که هر کاری کــه او می‌کند مراقبش هســتید‪ .‬این‬ ‫سیســتم‌ها آن‌قدر پیشــرفته بودند که هیچ‌کســی نمی‌فهمید تحت نظر است‪.‬‬

‫قابلیت‌هایی دارم و وجود من برایشــان کمــک بزرگی بود‪.‬‬

‫دفتر شما در زیرزمین قرار داشت‪ .‬درست است؟‬

‫بلــه‪ ،‬دفتــرم در تونلی بزرگ بــود‪ .‬ابتــدا وارد پارکینگ خیلی بزرگ می‌شــدیم و بعد‬ ‫جــاده‌ای در آن بــود کــه وقتی واردش می‌شــدیم به تونل ختم می‌شــد‪.‬‬ ‫توضیــح دادن این مســائل محدودیت‌هایــی دارم‪ .‬بــرای این‌که ممکن اســت روزی‬ ‫بــرای کاری که کرده‌ام در دادگاه حاضر شــوم؛ بنابرایــن نمی‌توانم همه چیز را بگویم‪.‬‬

‫شــما نوشــته‌اید که گاهی کارت حافظه اس‌دی را داخل مکعب روبیک‬ ‫به بیرون قاچــاق می‌کردید؟‬

‫نکتــه مکعــب روبیــک این بــود کــه حواس‌ها را پــرت می‌کــرد‪ .‬من به بســیاری از‬ ‫همکارانــم مکعب روبیــک هدیــه داده بــودم و نگهبان‌ها هر وقت مــرا می‌دیدند‬ ‫درحــال ور رفتن بــا مکعب بودم‪ .‬آن‌ها بــه نوعی مرا با آن مکعب تصــور می‌کردند‪.‬‬ ‫در هــر صورت گاهــی اوقات نیز مجبور می‌شــدم برخی چیز‌ها را به خــارج از دفتر‬ ‫منتقــل کنــم‪ .‬وقتی که درحــال خروج از ســاختمان بودم اگــر یکــی از نگهبان‌ها را‬ ‫بی‌حوصلــه می‌دیــدم مکعــب را به او مــی‌دادم تا با آن بــازی کند‪.‬‬

‫شــما در دوره‌ای خیلی بیمار شده و افســردگی گرفتید‪ .‬آیا تا به حال به شما حتی یک بار کارت حافظه را در دهان‌تان گذاشتید‪.‬‬ ‫خودکشی فکر کرده‌اید؟‬

‫خیر‪ ،‬این مســأله خیلی مهم اســت‪ .‬نه حاال و نه هیچ وقت دیگر به خودکشــی فکر‬ ‫نکــرده‌ام‪ .‬من درخصوص موضوع خودکشــی نوعی نگاه اعتراضی فلســفی دارم و اگر‬ ‫زمانی از پنجره به بیرون پرت شــدم‪ ،‬بدانید و مطمئن باشــید که کســی مرا به بیرون‬ ‫پــرت کرده اســت‪ .‬وقتی شــروع بــه جمــع‌آوری اطالعاتــی کردید که بعد‌هــا به نام‬ ‫«اســناد اسنودن» معروف شــد‪ ،‬در‌هاوایی برای دفتر اشــتراک اطالعات کار می‌کردید‪.‬‬ ‫خیلــی خنده‌دار اســت‪ .‬من تنهــا کارمند این بخش بــودم و تصادفی بــه آن‌جا رفتم‪.‬‬ ‫بعــد از بیمــاری‌ام‪ ،‬تصمیــم گرفتم اندکی فشــار را از خودم بردارم و روابطم را ســر و‬ ‫ســامان بدهــم و همه چیز را بــه حــال اول بازگردانم‪ .‬آن‌ها می‌دانســتند که من چه‬

‫‪  27 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫وقتــی یــک بار ایــن کار را می‌کنیــد و جواب می‌دهد بــا خود فکر می‌کنیــد که باز‬ ‫هــم تکرارش کنید‪ .‬فلزیاب نمی‌توانســت فلز موجــود در کارت حافظه را شناســایی‬ ‫کند‪ ،‬چــون فلز زیــادی در آن نبود‪.‬‬

‫برخی شما را خائن می‌دانند‪ .‬چطور با این مسأله کنار می‌آیید؟‬

‫بایــد به خودتــان اطمینان داشــته و مطمئن باشــید کــه کاری به دالیــل منطقی و‬ ‫درســت انجــام می‌دهید‪ .‬بــاور کردن چیــزی‪ ،‬کافی نیســت‪ .‬اگر واقعــا می‌خواهید‬ ‫چیــزی را تغییر دهیــد باید خطر پذیر باشــید‪.‬‬ ‫‪------------------‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪27 Kheradmand‬‬


‫دنیای خطرناک ما‬ ‫به روایت ادوارد اسنودن‪ ،‬افشاگر بزرگ آمریکایی‬ ‫نوشین اسدی‬ ‫ادوارد اســنودن‪ ،‬افشــاگر بزرگ اطالعات ســازمان ملی‬ ‫اطالعات آمریکا‪ ،‬در هتلی لوکس در مســکو با نشــریه‬ ‫اشــپیگل مصاحبه کرده اســت‪ .‬او اخیرا کتابــی درباره‬ ‫خودش و ســازمان ملی اطالعات آمریکا نوشــته اســت‬ ‫که با اســتقبال روبه‌رو شــده اســت‪ .‬او در این مصاحبه‬ ‫کــه نرجمــه اش در روزنامــه شــهروند تهــران‪ :‬چــاپ‬ ‫شــده جزییاتی ترســناک را از نحوه شــنود دستگاه‌های‬ ‫اطالعاتــی آمریــکا از زندگــی شــخصی ســوژه‌ها ارایه‬ ‫می‌دهــد‪ .‬با توجه بــه آن‌چه که اســنودن می‌گوید‪ ،‬به‬ ‫نظر می‌رســد که مــا در عصر تبادل اطالعــات به هیچ‬ ‫عنوان امنیــت نداریم‪.‬‬

‫آقــای اســنودن! شــما همیشــه گفته‌ایــد‬ ‫«شخصیت اول داســتان‌تان نیستید‪ ،‬اما کتابی‬ ‫‪ ٤٣٢‬صفحــه‌ای دربــاره خودتان نوشــته‌اید‪».‬‬ ‫دلیلش این اســت کــه به نظر من توضیــح‌دادن درباره‬

‫افراطی پوپولیست آلمان عددی نبود‪ .‬اما در سال ‪،٢٠١٩‬‬ ‫دیگر هیچ‌کســی ایــن مســائل را شــوخی نمی‌پندارد‪.‬‬ ‫وقتی بــه دنیا نگاه می‌کنید و به چندپاره‌شــدن جوامع‬ ‫می‌نگریــد و وقتــی می‌بینیــد کــه تمامیت‌خواهی در‬ ‫بســیاری از کشــور‌ها رســوخ کرده‪ ،‬نگران می‌شوید‪ .‬در‬ ‫جای‌جای دنیا طبقه سیاســی و اقتصــادی فکر می‌کنند‬ ‫می‌تواننــد بــا اســتفاده از تکنولوژی بر جهــان اطراف‬ ‫خود اثــر بگذارنــد؛ این امکان چند‌ســال پیــش وجود‬ ‫نداشــت‪ .‬درواقــع نظام‌های سیاســی ما مــورد هجوم‬ ‫واقع شــده‌اند‪ .‬نظام‌های سیاســی‪ ،‬حقوقی و اجتماعی‪.‬‬ ‫مــا به جایی رســیده‌ایم کــه فکر می‌کنیم اگــر بتوانیم‬ ‫از شــر آدم‌هایی که دوست‌شــان نداریم‪ ،‬خالص شویم‪،‬‬ ‫دیگــر همه مشــکالت‌مان حل خواهد شــد‪ .‬مــا مدام‬ ‫می‌گوییــم «خــب دونالــد ترامپ اســت دیگــر! خب‬ ‫بوریس جانســون اســت دیگــر‪ .‬خب روس‌ها هســتند‬ ‫دیگر‪ .‬اما واقعیت این اســت که ترامپ مشــکل اصلی‬ ‫نیســت‪ .‬ترامپ نتیجه و اثر بیرونی مشــکل اســت‪.‬‬

‫از جنگ روانی اســت که همین حاال در جریان اســت‪.‬‬ ‫در ایــن جنگ‪ ،‬حقیقــت جایگاهی ندارد‪ .‬آن‌چه شــما‬ ‫می‌دانیــد در مقایســه بــا آن‌چــه احســاس می‌کنید‪،‬‬ ‫اهمیت کمتری دارد‪.‬‬

‫برای شــما جالب نبــود با اســتفاده از امکانی‬ ‫کــه دولت بــرای هک‌کــردن زندگی خصوصی‬ ‫دیگــران در اختیارتــان قــرار داده بــود‪،‬‬ ‫می‌توانســتید بــه همــه جا ســرک بکشــید؟‬

‫در ابتدا اصال نمی‌دانســتم که شنود گسترده در دستور‬ ‫کار اســت‪ ،‬چون برای ســازمان ســیا کار می‌کــردم‪ .‬اما‬ ‫وقتی مامور ســازمان ملــی اطالعات شــدم‪ ،‬در آخرین‬ ‫مســئولیتم باید بــا دســتگاه‌های شــنود کار می‌کردم‪.‬‬ ‫یــک نفر آن‌جا بــود که قرار شــد چیز‌هایــی را به من‬ ‫آمــوزش دهد‪ .‬گاهی اوقــات او روی صندلی چرخ‌دارش‬ ‫می‌نشســت‪ ،‬عکس‌هــای خصوصــی همســران برخی‬ ‫ســوژه‌ها را بــه من نشــان مــی‌داد و می‌خندید‪.‬‬

‫سیســتم شــنود گســترده برای افــکار عمومی بســیار شــما نوشــته‌اید می‌خواهیــد حقیقــت را آیــا این رفتار نظرتــان را دربــاره کارتان تغییر‬ ‫اهمیــت دارد‪ .‬مــن نمی‌توانــم درمــورد چگونگــی به بگوییــد‪ .‬بزرگترین دروغی که دیگــران درباره داد؟‬ ‫نــه‪ .‬تغییر طرز فکرم در طول چند ســال اتفــاق افتاد‪.‬‬ ‫وجــود آمــدن این سیســتم توضیح دهم بــدون این‌که شــما گفته‌اند‪ ،‬چیســت؟‬

‫به نقشــی کــه خــودم در به وجــود آمدنــش برعهده‬ ‫داشتم‪ ،‬اشــاره کنم‪.‬‬

‫آیــا ایــن مســأله چهار یــا حتی ‪‌٦‬ســال پیش‬ ‫اهمیت نداشــت؟‬

‫چهار‌ســال پیش‪ ،‬بــاراک اوباما رئیس‌جمهــوری آمریکا‬ ‫بود‪ ،‬خبری از بوریس جانســون نبود و حزب راســتگرای‬

‫‪  26 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫آه‪ .‬خدای من‪ .‬تعدادشــان خیلی زیاد اســت‪ .‬بزرگترین‬ ‫دروغ این بود که ‪ ......‬که من جاســوس روســیه هستم‪.‬‬ ‫نه‪ ،‬حتی این هم بزرگترین‌شــان نبــود‪ .‬می‌گفتند قصد‬ ‫داشــتم به روسیه بروم‪ ،‬اما حتی ســازمان اطالعات ملی‬ ‫آمریــکا هم تایید کرد که من قصد نداشــتم به روســیه‬ ‫بــروم‪ .‬اما مردم مدام ایــن دروغ را تکرار می‌کنند‪ ،‬چون‬ ‫خیلــی واقعی به نظر می‌رســد‪ .‬این دروغ هم بخشــی‬

‫امــا یکــی از موقعیت‌های ویــژه را به یاد مــی‌آورم‪ .‬در‬ ‫آخرین مســئولیتم تحلیل زیرســاخت‌ها با مــن بود‪ .‬در‬ ‫ســازمان ملی اطالعــات دو نوع تحلیلگر شــنود وجود‬ ‫داشــت‪ .‬برخی تحلیلگر شــخصیت بودند و با خواندن‬ ‫صفحات فیس‌بــوک‪ ،‬چت‌ها و پیامک‌های افراد ســعی‬ ‫می‌کردند تحلیلی از شــخصیت آن‌ها به دست بیاورند‪.‬‬ ‫برخی هم تحلیلگر زیرســاخت بودند‪ .‬این افراد معموال‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪26 Kheradmand‬‬


‫بســیاری از کشــور‌ها حشــره خــورده‌ام‪ :‬موریانــه‪،‬‬ ‫عقــرب‪ ،‬سوســک‪ ،‬الرو‪ ،‬ملــخ و کــرم ابریشــم‪ .‬همه‬ ‫این‌ها بســیار رایج هســتند‪ .‬من الرو سوســک را که‬ ‫از آن یــک نــوع غــذا (کیچه) درســت کــرده بودند‪،‬‬ ‫خــوردم‪ .‬مــن کرم‌هــای بامبــو را کــه درســت مثل‬ ‫ســیب‌زمینی ســرخ‌کرده پخته شــده بودند‪ ،‬خوردم‪.‬‬ ‫من موریانه‌هایی را خوردم که دودی شــده و درســت‬ ‫مثل کــره بــادام زمینی به عنــوان پیش‌غذا ســر میز‬ ‫آورده می‌شــدند‪».‬‬ ‫‪ ‬ایــن اســتاد دانشــگاه می‌گویــد‪« :‬طعمــی شــبیه‬ ‫پاپکــورن دارند و بســیار ترد و آجیلی هســتند‪ .‬طعم‬ ‫کــره‌ای حشــرات بــه دلیــل وجــود چربــی در بدن‬ ‫آنهاســت و تــردی و آجیلی بودنشــان هــم به دلیل‬ ‫وجــود کیتین یــا اســکلت خارجی آنهاســت‪».‬‬ ‫به گزارش فائو‪ ،‬مورچه‪ ،‬سوســک‪ ،‬زنبور‪ ،‬کرم‌ابریشــم‪،‬‬ ‫جیرجیــرک‪ ،‬جیرجیــرک دشــتی‪ ،‬مگس‪ ،‬ملخ دشــت‪،‬‬ ‫ملخ جنگلــی‪ ،‬شــته‪ ،‬موریانــه و زنبور‌های وحشــی‬ ‫از جمله رایج‌ترین حشــراتی هســتند که در سراســر‬ ‫جهان مصرف می‌شــوند‪.‬‬ ‫اما حشــرات بســیار بیشــتری قابلِ خوردن هستند‪.‬‬ ‫بر‌طبــق یافته‌هــای دانشــگاه و مرکــز تحقیقــات‬ ‫ویجنینگــن در هلند‪ ،‬بیش از ‪ ۲۱۰۰‬حشــره در جهان‬ ‫خوردنــی هســتند‪ .‬بســیاری از ایــن حشــرات تمام‬ ‫ویتامین‌هــا‪ ،‬مواد معدنی‪ ،‬چربــی و پروتئین‌هایی که‬ ‫بدن انســان نیاز دارنــد را دارند‪ .‬د ‌رواقع از حشــرات‬ ‫اغلــب بــه عنــوان غذا‌های مقــوی و لذیذ نــام برده‬ ‫می‌شود ‪.‬‬ ‫بــرای مثــال موریانه‌های ملکه آنقــدر از مواد غذایی‬ ‫اشــباع هســتند که در اوگاندا و زیمبابوه به کودکانی‬ ‫که ســوءتغذیه دارند خورانده می‌شــوند‪ .‬آن صبحانۀ‬ ‫خیالی را کــه توصیف کردیم به خاطــر آورید؛ میزانِ‬ ‫امــگا‌‪ ۳‬موجــود در کالباســی کــه از کرم تهیه شــده‬ ‫بســیار بیشــتر از امگا ‪ ۳‬در بدن ماهی است و میزان‬ ‫پروتئین‪ ،‬ویتامیــن و مواد معدنی هــر دو ماده برابر‬ ‫است‪.‬‬ ‫تســت شــما‬ ‫‪ ‬پروتئیــن جیرجیــرک موجــود در نانِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫کــه فــرض می‌گیریم از آن لــذت برده‌ایــد‪« ،‬پروتئین‬ ‫کامــل» و به انــدازه پروتئین ماهی‪ ،‬گوشــت‪ ،‬لبنیات‬ ‫و تخم‌مــرغ اســت‪ .‬پروتئین‌هــای کامــل همــه ‪۹‬‬ ‫آمینو‌اســید ضــروری کــه برای ســاخت و بازســازی‬ ‫بافت‌هــای پروتئینــی بــدن الزم اســت‪ ،‬را د‬ ‫بعالوه‪ ،‬هر حشــره بیشــتر از اندازه بدنــش پروتئین‬ ‫تولید می‌کند‪ .‬کرم‌ابریشــم موپان را کــه یکی از انواع‬ ‫حشــرات پرطرفدار در جهان اســت درنظــر بگیرید‪.‬‬ ‫کــرم موپان بیــن ‪ ۴۸‬تا ‪‌۶۱‬درصــد پروتئین‬ ‫یــک عدد ِ‬ ‫تولید می‌کنــد و منبعی غنی از کلســیم‪ ،‬روی و آهن‬ ‫است‪.‬‬ ‫بعــد نوبــت به محتوی چربی این حشــره می‌رســد‪:‬‬ ‫کــرم موپان چربی‬ ‫بیــن ‪ ۱۶‬تــا ‪‌۲۰‬درصد از بــدن یک ِ‬ ‫اســت کــه از ایــن بیــن ‪‌۴۰‬درصــد اســید‌ها‌ی چرب‬ ‫چربی حشــره بــه غذا‌هــا طعمی‬ ‫ضــروری اســت‪ِ .‬‬ ‫مــرغ خیالــی صبحانه‌تان را‬ ‫خامــه‌ای می‌دهد (تخم‌ ِ‬ ‫که یادتان هســت؟)‬ ‫‪  25 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫مفید برای سیاره‬

‫و درآخــر بزرگتریــن دلیلــی که باید حشــره مصرف‬ ‫کنیم این اســت که خوردن حشــرات به‌جــای خوردن‬ ‫دام‌هایــی که متــان تولید می‌کنند‪ ،‬روشــی ســاده و‬ ‫عالــی برای رفــع نیازمندی‌های تغذیه‌ای انســان‌ها و‬ ‫حفظ محیط‌زیســت است‪.‬‬ ‫موضــوع فقــط حفظ الیه اوزون نیســت‪ .‬حشــرات‬ ‫بــه انــدازه دام‌ها آب مصــرف نمی‌کننــد (بحران آب‬ ‫جهانی اســت)‪ .‬حشــرات در زباله‌های ارگانیک رشــد‬ ‫می‌کننــد و می‌توانند به‌صورت عمــودی‪ ،‬بدون اینکه‬ ‫جای زیــادی بگیرند‪ ،‬پــرورش پیدا کنند‪.‬‬ ‫دلیل بســیار قانع‌کننــده بعدی این اســت‪ :‬به‌گزارش‬ ‫فائــو‪ ،‬بیــش از یک‌چهــارم زمین‌ها در سراســر جهان‬ ‫بــرای چــرای دام اســتفاده می‌شــود‪ .‬یک‌ســوم از‬ ‫زمین‌هــا به رشــ ِد ســبزیجات و محصوالتی اختصاص‬ ‫داده شــده که دام‌هــا از آن تغذیــه می‌کنند‪.‬‬ ‫فقــط بــه این فکــر کنیــد‪ :‬حشــرات می‌تواننــد در‬ ‫قفس‌هــای کوچــک در داخــل آســمان‌خراش‌های‬ ‫حشــره‌ای رشــد کنند‪.‬‬ ‫نکته بعدی این اســت که حشــرات خونســردند و به‬ ‫انــرژی کمتری برای گرم‌ماندن نیاز دارند‪ ،‬حشــرات در‬ ‫مقایســه با دام‌ها به غذا‌های کمتــری احتیاج دارند‪.‬‬ ‫برای مثــال‪ ،‬به گــزارش فائو‪ ،‬زنجیره‌هــا ‪ ۱۲‬بار کمتر‬ ‫نصف خوک‌ها‬ ‫از گاوهــا‪‌۴ ،‬بار کمتر از گوســفند‌ها و ِ‬ ‫و مرغ‌هــا به غــذا احتیــاج دارند تا بتواننــد مقداری‬ ‫برابر از پروتئیــن را تولید کنند‪.‬‬ ‫ُتمبرلیــن می‌گوید‪« :‬میــزانِ تبدیل انرژی به گوشــت‬ ‫در گاو‌هــا ‪ ۹‬به زیر ‪ ۱‬اســت‪ .‬یعنی شــما بــرای تولید‬ ‫‪‌۰.۴۵‬کیلوگــرم گوشــت بایــد ‪‌۹‬کیلوگرم بــه دام خود‬ ‫غــذا بدهید‪ .‬اما میــزان تبدیل انرژی بــه پروتئین در‬ ‫حشــرات ‪ ۱‬به ‪ ۲‬اســت کــه رقمی بســیار قابل توجه‬ ‫است‪».‬‬ ‫اگــر همــه ایــن دالیــل کافــی نیســت‪ ،‬یــک دلیل‬ ‫دیگــر هــم هســت‪ :‬چرخه حیات حشــرات بســیار‬ ‫ســریع اســت‪ .‬تمبرلین می‌گوید‪« :‬شــما باید به یک‬ ‫حیــوان ‪‌۶‬هفته غذا بدهیــد تا برای بازار آماده شــود؛‬ ‫در‌حالیکــه در طی همیــن مــدت می‌توانید چندین‬ ‫نســل از حشــرات را تولیــد کنیــد‪ .‬ایــن را بــه ایــن‬ ‫حقیقــت اضافه کنید کــه می‌توانید این حشــرات را‬ ‫در فضایی بســیار کوچکتر از فضایــی که برای پرورش‬ ‫حیوانــات الزم اســت پــرورش دهید‪ ،‬بــه آن‌ها غذای‬ ‫کمتری در مقایســه با دام‌ها بدهید و ســه دلیل هم‬ ‫دارید که نشــان می‌دهد حشــرات نســبت به دام‌ها‬ ‫برتــری غذایی دارنــد‪ ».‬تخمین‌های ســازمان ملل در‬ ‫ســال ‪ ۲۰۱۹‬نشــان می‌دهد کــه جمعیت جهــان از‬ ‫‪‌۷.۷‬میلیــارد نفــر کنونی بــه ‪‌۹.۷‬میلیارد نفر در ســال‬ ‫‪ ۲۰۵۰‬افزایــش خواهــد یافت‪.‬‬ ‫بو‌هوایــی‪ ،‬ماهیگیــری بی‌رویه‪،‬‬ ‫تأثیــرات مخــرب آ ‌‬ ‫کمبــود منابــع آبــی و کاهــش زمین‌هایی کــه برای‬ ‫تولیــد گیاهــان الزم‌انــد نشــان می‌دهند حشــرات‬ ‫بــزودی به منابع پروتئینی آینده تبدیل خواهند شــد‪.‬‬ ‫کرم موپان می‌خواد؟‬ ‫کسی گفت‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫حوموص ِ‬ ‫منبع‪CNN :‬‬ ‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪25 Kheradmand‬‬


‫چرا هیچ راهی جز حشره خواری نیست؟‬ ‫هیــچ راهــی وجــود نــدارد کــه بتــوان از شــر تمام‬ ‫جانورانــی که ممکن اســت در مســیر فــراوری غذا‌ها‬ ‫تخم‌ریزی کننــد‪ ،‬جلوگیری کرد؛ برای همیــن اف‌د ‌یاِی‬ ‫مجبور اســت بــرای چیزی مجــوز صادر کند کــه از آن‬ ‫با عنوان «حشــره غذایی» یاد می‌شــود که شــما بدون‬ ‫آنکه خبر داشــته باشــید‪ ،‬آن را می‌خورید‪ .‬این حشرات‬ ‫در بســیاری از غذا‌های ما—حتی در کــره بادام زمینی‬ ‫و ژله—هم وجــود دارند‪.‬‬ ‫یــک روز صبــح کــه چندان هــم دور نیســت‪ ،‬ممکن‬ ‫اســت برای وعده صبحانه نانِ تست‌شــده‌ای را بخورید‬ ‫اســموتی‬ ‫کــه از آرد جیرجیــرک درســت شــده‪ ،‬یــک‬ ‫ِ‬ ‫پروتئینــی بنوشــید کــه از پــودر ملخ درســت شــده‪،‬‬ ‫خاگینــه‌ای نوش‌جــان کنیــد کــه تخم‌مرغ‌هایــش در‬ ‫‌ابریشــم موپان ســرخ شــده بــه همراه چند‬ ‫چربی کرم‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫تکــه کالبــاس که از الرو تهیه شــده اســت‪.‬‬ ‫بــه گــزارش فرادیــد به نقــل از ســی‌ان‌ان‪ ،‬ایــن وعده‬ ‫آهــن بیشــتر‪‌۳ ،‬برابر پروتئین بیشــتر‬ ‫غذایــی ‪‌۴‬برابــر ِ‬ ‫و مقــدار بســیار بیشــتری از ویتامین‌های ضــروری و‬ ‫کالباس‬ ‫مواد‌معدنــی‌ای که نان‪ ،‬اســموتی‪ ،‬تخم‌مــرغ و‬ ‫ِ‬ ‫امروزیتــان برایتــان فراهــم می‌کننــد‪ ،‬در اختیارتــان‬ ‫می‌گذارنــد‪ .‬بعالوه اینکه ســیاره را نیــز حفظ می‌کنند‪.‬‬ ‫ممکــن اســت بپرســید آیا هیــچ راهی بــرای نخوردن‬ ‫حشــره وجود نــدارد؟‬ ‫خوب متأســفیم که چنیــن حقیقتی را برایتان آشــکار‬ ‫‪  24 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫می‌کنیــم‪ ،‬امــا اگر شــما شــکالت‪ ،‬پیتــزا و اســپاگتی‬ ‫می‌خوریــد‪ ،‬همیــن حــاال هــم حشــره و چیز‌هــای‬ ‫به‌مراتــب بدتــری بــه همــراه آن مصــرف می‌کنیــد‪.‬‬ ‫بــه نقل از ســازمان غــذا و داروی آمریــکا (اف‌د ‌یاِی)‬ ‫این ســازمان با وجو ِد ‪ ۳۰‬یا بیشــتر از ‪ ۳۰‬قطعه از بدن‬ ‫حشــرات یا موی برخی جوندگان در هر عدد شــکالت‬ ‫قوطی‬ ‫تخته‌ای‪ ،‬وجود تقریباً ‪‌۲‬عدد الر ِو حشــره در یک‬ ‫ِ‬ ‫ســس پیتــزا و نزدیک به‬ ‫‌گرمی رب گوجه‌فرنگی یا ِ‬ ‫‪ِ ۵۰۰‬‬ ‫‪ ۴۵۰‬قطعه از بدن حشــرات و ‪‌۹‬عدد موی جوندگان در‬ ‫قوطی ‪‌۵۰۰‬گرمی اســپاگتی‪ ،‬مشــکلی ندارد؛ و برای‬ ‫هر‬ ‫ِ‬ ‫این مــواد غذایی مجوز صــادر می‌کند‪.‬‬ ‫هیــچ راهــی وجــود نــدارد کــه بتــوان از شــر تمام‬ ‫جانورانــی که ممکن اســت در مســیر فــراوری غذا‌ها‬ ‫تخم‌ریزی کننــد‪ ،‬جلوگیری کرد؛ برای همیــن اف‌د ‌یاِی‬ ‫مجبور اســت بــرای چیزی مجــوز صادر کند کــه از آن‬ ‫با عنوان «حشــره غذایی» یاد می‌شــود که شــما بدون‬ ‫آنکه خبر داشــته باشــید‪ ،‬آن را می‌خورید‪ .‬این حشرات‬ ‫در بســیاری از غذا‌های ما—حتی در کــره بادام زمینی‬ ‫و ژله—هم وجــود دارند‪.‬‬ ‫خــوب پس چرا حشــرات را هدفمند مصــرف نکنیم و‬ ‫همزمــان با تغییــرات آب‌وهوایی هم مبــارزه نکنیم؟‬

‫ات واقعاً مفید‬ ‫حشر ِ‬

‫بســیاری از مــردم جهــان تاکنــون صدای ِخــرچ ِخرچ‬

‫حشــرات را زیــر دندانهایشــان تجربــه کرده‌انــد‪ .‬بــه‬ ‫تحقیقاتی گلوبــال مارکت اینســایت‪،‬‬ ‫گــزارش شــرکت‬ ‫ِ‬ ‫خوردنــی آمریــکا در ســال ‪ ۲۰۱۷‬از‬ ‫ات‬ ‫بــازا ِر حشــر ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪‌۵۵‬میلیون‌دالر بیشــتر شــد و پیش‌بینی می‌شــود که تا‬ ‫ســال ‪ ۲۰۲۴‬تا ‪‌۸۰‬میلیون‌دالر رشــد داشته باشــد‪ .‬اروپا‬ ‫هــم با آمار مشــابه در همین مســیر حرکــت می‌کند؛‬ ‫مصرف حشــره‬ ‫د ‌رحالی‌کــه پیش‌بینــی می‌شــود ارزش‬ ‫ِ‬ ‫در کشــور‌های آســیا و اقیانوســیه تا ربع قرنِ حاضر به‬ ‫حــدو ِد ‪‌۲۷۰‬میلیون‌دالر برســد‪.‬‬ ‫پروتئین با‌کیفیــت و در کنار آن‬ ‫افزایــش مطالبات برای‬ ‫ِ‬ ‫حرکت به‌ســوی پایــداری و مقاومــت در برابر غذا‌های‬ ‫فراوری شــده‪ ،‬چنــد دلیلِ کوچک هســتند که به رونق‬ ‫ایــن بازار کمــک کرده‌انــد‪ .‬یکــی دیگــر از دالیل این‬ ‫اســت که حشرات برای شــما مفیدند‪.‬‬ ‫بســیاری از کشــور‌ها و ســنت‌ها برای دهه‌ها و حتی‬ ‫قرن‌هــا بــه خــوردن حشــرات مشــهور بوده‌انــد‪ .‬به‬ ‫گزارش ســازمان کشــاورزی و غذای ســازمان ملل متحد‬ ‫(فائــو)‪ ،‬حداقل ‪‌۲‬میلیارد از مردم جهان هر روز حشــره‬ ‫مصــرف می‌کنند‪.‬‬

‫کرم مانند سیب‌زمینی سرخ‌کرده‬

‫حشره‌شــناس‪ِ ،‬جــف ُتم ِبرلیــن کــه در دانشــگاه اِی‬ ‫اَنــد اِم در تگــزاس مدیریت برنامه علــوم تحقیقاتی و‬ ‫آسیب‌شناســی را برعهــده دارد‪ ،‬می‌گویــد‪« :‬مــن در‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪24 Kheradmand‬‬


‫پاک کردن لکه‌های روی لباس‌هایشــان نیز نیســتند که بــه عقیــده متینی‪ ،‬یک بســتنی فروشــی ســودی ‪ 40‬ماشــین لباس شــویی ‪ 7‬کیلویی حداکثــر ‪ 7‬تیکه لباس‬ ‫آن را به دســت خشکشــویی می‌سپارند‪.‬‬ ‫تــا ‪ 50‬درصــدی و درآمــدی یک تــا دو میلیــون تومان گذاشــته شود تا به خوبی شسته شــود و سعی کنند از‬ ‫به عبارتی دیگر مشــتریان خشکشــویی دو دســته‌اند در روز دارنــد و در عیــن حــال مالیاتی که از بســتنی آب به جای محلول بیشــتر برای شســت و شو استفاده‬ ‫کــه یا شــامل افــرادی هســتند که لبــاس هایشــان را فــروش گرفتــه می شــود از مغــازه خشکشــویی هم کننــد‪ .‬معمــوال لباس‌هــا بیشــتر دارای عرق هســتند‬ ‫نمی‌توانند خودشان بشــویند و یا لباس هایشان آسیب گرفتــه می‌شــود که این عادالنه نیســت‪ ،‬ضمــن اینکه کــه بهتــر اســت بــا آب و لباس‌هــای زیــر و مالفه‌ها‬ ‫دیده و دارای لکه‌هایی اســت که خودشــان نمی‌توانند گران شــدن مواد اولیه همچون‪ ‬محلــول پرکلرین و نیز بــا پودرهای آنزیم دار شســته شــود چرا کــه این نوع‬ ‫آن را از بیــن ببرند‪.‬‬ ‫تعمیــرات دســتگاههای آن هزینه های زیــادی دارد‪ .‬پودرهــا به لباس هــای معمولی آســیب می‌زند و لکه‬ ‫و البته بوده‌اند مشــتریان مســافر فراموشکاری که بعد هزینه نگهداری خشکشــویی شــامل نــوار آبی کاغذی دار می‌شــوند‪ .‬لبــاس های با نخ پنبه نیــز معموال بهتر‬ ‫از ســال‌ها سراغ لباس اتو شــده شان را گرفته‌اند؛ متینی ضــد آب بــرای کد گــذاری بــر روی لباس هــا‪ ،‬محلول از ســایر لباس اتو می‌شــوند‪.‬‬ ‫تعریف می‌کند از مشــتری که پس از هشــت ســال از های شــیمیایی وارداتی از آلمان‪ ،‬فرانســه‪ ،‬چین و هند لکه بری لباســی که بر اثر رنگ‌هــا و غذاهای پرچربی‬ ‫ســوئد برگشــته و لباس‌اش را تحویل گرفته است‪.‬‬ ‫به ارزش هر بشــکه حدود ‪ 7‬میلیون تومان‪ ،‬کاور لباس‪ ،‬لکه دار شــده دشــوار اســت و اگر در خانــه برای لکه‬ ‫بــه گفته او‪ ،‬این خشکشــویی بــا وجود اینکــه تا یک و ســرویس ســاالنه دســتگاه‌ها‪ ،‬ماهیانه حدود ‪ 2‬تا سه بــری آن تالش شــود و لکــه از بین نرود دیگــر کاری از‬ ‫ماه به مشــتری برای پس گرفتن لبــاس مهلت می‌دهد میلیون تومان اســت در حالیکه درآمد روزانه آن حدود عهده خشکشــویی برنمی‌آید‪.‬‬ ‫امــا معموال لباس هــا به دلیل امانــت داری برای مدت ‪ 100‬هــزار تومان اســت‪ .‬در این خشکشــویی عالوه بر متینی معتقد‪ ‬اســت کــه اگر به گذشــته برگردد هرگز‬ ‫طوالنــی نگه مــی دارد و در ان میان از مشــتری گفت اتــوی لبــاس‪ ،‬پرچــم ادارات و شــرکت ها نیــز اتو می ایــن شــغل را انتخــاب نخواهد کــرد و هر شــغلی را‬ ‫که ســال چهارم دبیرستان بوده و کاپشــن چرمی اش را شــود امــا اینکه چــرا اتــوی پرچم ها به خشکشــویی بــه غیر از خشکشــویی انتخــاب خواهد کــرد چرا که‬ ‫بــه این خشکشــویی داده و حــاال پس از ‪ 10‬ســال که ســپرده می شــود نکته ای جالــب توجه دارد‪.‬‬ ‫امانت داری کار دشــواری اســت و اضافه کرد‪ ،‬فردی که‬ ‫دندان پزشــک شده و از هند بازگشــته قبض لباسش را پرچــم هــا به دلیــل دشــواری در شستشــو و احتمال شــغلش خشکشــویی است کج خلق می شــود چرا که‬ ‫ارائــه کرده و آن را تحویل گرفته اســت‪.‬‬ ‫ترکیب شــدن رنگ‌ها در همدیگر به این خشکشــویی ظرافت و هنر در این کار نیســت و دردســرهای امانت‬ ‫برخی مشــتری های این خشکشــویی ‪ 40‬ســال است ســپرده می‌شــوند و از آنجــا کــه هزینه خریــد پرچم داری آن زیاد اســت و خســتگی کار را به تن می گذارد‪.‬‬ ‫کــه به این مــکان مراجعه می‌کنند و این مکان شــاهد حــدود ‪ 700‬هزار تومان اســت و شســت و شــوی آن صاحــب این خشکشــویی دارای ســه فرزند اســت که‬ ‫گذران عمــر آنان و لبــاس جورواجورشــان از جوانی تا مهارت می‌طلبد به خشکشــویی ها ســپرده می‌شــوند همگــی تحصیل کرده انــد؛ دو فرزند استاددانشــگاه و‬ ‫پیــری بــوده اســت‪ .‬از مادری کــه لباس عروســی اش تــا پرچــم ها بــه گونه‌ای شســته شــود کــه رنگ پس یک فرزنــد او متخصص زنان اســت‪.‬‬ ‫کــه ســالها پیــش در این مکان اتو شــده بــود آورده تا ندهد‪.‬‬ ‫ایــن خشکشــویی در طبقه همکف ســاختمانی چهار‬ ‫برای اســتفاده دخترش که حاال او هم‬ ‫طبقــه واقــع در تقــاط خیابانهــای‬ ‫عروس شــده بود خشکشــویی شــود‬ ‫فلســطین ( کاخ ســابق) و خیابــان‬ ‫از پرچم‌های ملی ایران تا لباس‌های رضا خان‪،‬‬ ‫و در فیلمبــرداری‪ ،‬گــذر زمــان لباس‬ ‫انقالب( شــاه رضا ســابق) قرار دارد و‬ ‫معروف‬ ‫بازیگران‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫خواننده‬ ‫هویدا‪،‬‬ ‫مصدق‪،‬‬ ‫عــروس از مادر به دختــر نمایش داده‬ ‫به گفته اســمی که ســالهای زیادی را‬ ‫در اینجا شسته و اتو شده است‬ ‫شــود‪ .‬تا خانمی که لباســس عروسی‬ ‫از بچگــی تا زمانی که در همســایگی‬ ‫خریداری شــده از ســوئیس به قیمت‬ ‫کســب و کار پدر در دانشــگاه تهران‬ ‫‪ 35‬میلیــون تومــان را برای اتوشــدن‬ ‫تحصیــل کــرده‪ ،‬گذرانــده‪ 40 ،‬درصد‬ ‫بــه این مــکان آورد؛ ماجــرا از این قرار بــوده که هیچ بــه گفتــه متینی‪ ،‬در خشکشــویی به کمــک لکه برها ظاهر ســاختمانهای منتهی به خیابــان انقالب از ابتدای‬ ‫خشکشــویی اتوی آن را به عهده نگرفته بود و در عین و تجربه‌هایــی کــه از قدیم بدســت آمده‪ ،‬یک ســری انقــاب تاکنــون تغییر کــرده اســت‪ .‬به عنــوان مثال‬ ‫حال این خشکشــویی به شــرط آنکه مسئولیت آسیب لکــه هــا از بیــن برده می‌شــود چــرا که لبــاس هایی ســاختمان ایــران داک کــه در نزدیکی این مــکان قرار‬ ‫دیدگــی این لبــاس در حین کار به عهده اش نباشــد را همچــون خزها‪ ،‬جیرها‪ ،‬چــرم ها و لباس عــروس قابل دارد متعلق به رســتم گیو‪ ،‬تاجر زرتشــتی بوده است و‬ ‫پذیرفــت و در نهایــت ایــن لباس عروس گــران قیمت شســت و شو در خانه ها نیســتند‪ .‬یک سری لباس نیز خانه بــاغ او بوده اســت‪.‬‬ ‫بدون آســیب تحویل صاحب اش شــد‪.‬‬ ‫نباید با آب شســته شــوند چرا کــه یا آب مــی روند و ‪ ‬این خشکشــویی بر سر تقاطع فلسطین جنوبی ( کاخ‬ ‫بــه گفتــه صاحــب خشکشــویی دانمــارک‪ ،‬هزینــه یا آســیب می بیننــد و بنابراین خشکشــویی می‌تواند ســابق) و انقــاب ( شــاه رضا) قــرار گرفتــه و به‌علت‬ ‫نگهداری خشکشــویی باالســت و فعالیت در ان حرفه برای پــاک کردن اینگونــه لباس ها موثر باشــد‪ .‬متینی جای‌گرفتن دانشــگاه تهران و فروشگاه‌های بزرگ کتاب‬ ‫به صرفه نیســت؛ همین شــده که اعضــای این صنف تصریح کــرده‪ ،‬در قدیم بــه خاطر نبــود اتوهای برقی و نشــریات در کنار ٔه آن پاتوق روشــنفکران ایرانی شده‬ ‫کاهش یافته اســت و آنها نیز به دلیل کســادی بازار اش و ماشــین لباس شــویی در خانه ها‪ ،‬مشــتری ها بیشتر اســت‪ .‬انقــاب از خیابان‌هــای مهم تهران اســت چرا‬ ‫و نیز ســایر مشکالت که پیشتر یاد شــد در فکر تغییر بــوده و هــم اینک کمتر شــده امــا به طــور کلی باید که یکــی از خیابان‌هــای اصلی شــهر در راهپیمایی‌ها‬ ‫شــغل هســتند‪ .‬در این مــکان عالوه بر خشکشــویی گفت که دســتگاه‌های خشکشــویی بزرگتــر و صنعتی و از کانون‌هــای گردهمایی‌هــای خیابانــی محســوب‬ ‫پلیســه کــردن لباس هــا که کار کمتر کســی اســت و و بــا کیفیــت باالتر هســتند و به همین دلیــل کارایی می‌شــود‪ .‬خیابان انقــاب‪ ‬یکی از خیابان‌هــای مهم و‬ ‫دشــوار‪ ،‬اتــوی لباس چــرم‪ ،‬جیر‪ ،‬پوســت و عــروس با بیشــتری نســبت به اتوهای خانگی دارنــد‪ .‬لباس‌ها در مرکــزی شــهر تهران بــه طــول ‪ ۵‬کیلومتر اســت که از‬ ‫باالتریــن هزینــه در میان لبــاس های اتو شــده انجام این خشکشــویی توســط خشک کن خشــک می‌شود ســوی غرب از میدان انقــاب و در دنبال ٔه خیابان آزادی‬ ‫می‌شــود‪ .‬اتــوی چنیــن لباس هایــی به طور متوســط و بــه مرحله اتوکشــی می‌رســد‪ ،‬در نهایت نیــز پس از آغاز شــده و در ســوی شــرقی در میدان امام حسین و‬ ‫هزینه بر اســت چرا که دردسرشــان بیشتر و مسئولیت دریافت بخــار دســته‌بندی‪ ،‬شــماره‌بندی و در کاورها آغــاز خیابان دماونــد پایان می‌یابد‪ .‬خیابان کاخ ســابق‬ ‫اتویشــان ســنگین تر‪ .‬او از هزینه های باالی نگهداری قــرار داده می‌شــوند‪ .‬او توصیــه کرد‪ ،‬لبــاس هایی که و فلســطین کنونــی نیــز از میــدان فاطمی شــروع و‬ ‫این خشکشــویی گفت؛ اینکه شســت و شوی یک پتو رنــگ و جنــس متفاوتــی دارند با هم در یک دســتگاه جایی حوالی میدان توپخانه و دانشــکده افســری امام‬ ‫‪ 40‬لیتــر آب نیاز دارد و یک دســتگاه صرف آن شــود و ریختــه نشــود و یا لباس‌هایــی که نیاز به شستشــوی علی(ع) تمام می‌شــود‪ .‬این خیابان در گذشــته خیابانی‬ ‫اگــر هزینه هــای برق و پــودر آن در نظر گرفته شــود بیشــتری دارد نیاز به چندین مرحلــه کار دارد‪.‬‬ ‫قدیمــی با درخت‌هــای بلند و جوی آبــی عریض بوده‬ ‫متوجــه خواهیــد شــد کــه کار خشکشــویی در واقع و یــا لباس ها را با آب گرم نشــویند و از پودر به مقدار کــه برای پیاده روی و دیــدن اطراف مخصوصاً در فصل‬ ‫ســودی ندارد‪.‬‬ ‫زیاد اســتفاده نکنند چــرا که آلرژی زا هســتند‪ .‬در هر بهار دل انگیز بوده اســت‪.‬‬

‫‪  23 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪23 Kheradmand‬‬


‫از پرچم ایران تا لباس مصدق‬ ‫شیما عباس زاده‬

‫تصــور کنید زمان به حدود ‪ 100‬ســال پیش برگشــته و‬ ‫در تقاطع خیابان شــاه رضــا و کاخ تهران قرار گرفته‌اید؛‬ ‫در مکانــی کــه در نزدیکــی چهار کاخ مرمر‪ ،‬گلســتان‪،‬‬ ‫شــهربانی و بهارســتان قرار گرفته و درست بغل دست‬ ‫خانه باغ "رســتم گیو"‪ ،‬تاجر زرتشتی‪ ،‬تئاتر شهر است‪...‬‬ ‫دقیقــا به موازات بزرگترین خیابان خاورمیانه اســت که‬ ‫از شــمال تا جنــوب تهران امتــداد دارد‪ ،‬خیابانی پهن با‬ ‫نهــری پرآب که از کنــارش می گــذرد و درختان چناری‬ ‫که به تازگی به دســتور رضا شــاه کاشــته شــده؛ شــما‬ ‫دقیقــا در نقطه‌ای بیــن تقاطع خیابــان کاخ جنوبی و‬ ‫شــاه رضا قرار گرفته اید‪.‬‬ ‫به گزارش ایســنا حــاال ‪ 100‬ســال گذشــته و هنوز در‬ ‫این نقطه یعنی تقاطع خیابان فلســطین ( کاخ ســابق)‬ ‫و انقــاب( شــاه رضــا ســابق) بزرگترین خشکشــویی‬ ‫خاورمیانــه و ایــران پابرجاســت و همچنــان نامش با‬ ‫عنوان خشکشــویی دانمــارک و چهره ‪ 100‬ســال پیش‬ ‫اش بــا اندکی تغییرات جزئــی و دیزاین ســال ‪ 1345‬تا‬ ‫‪ 1355‬اش باقی اســت‪.‬‬ ‫و البتــه شــاید تا مدتــی دیگر بــا بی‌توجهــی میراث‬ ‫فرهنگــی و صاحب ملک همچون خانــه دکتر مصدق‪،‬‬ ‫نخســت وزیر دهه ‪ 1330‬واقع در خیابــان کاخ نزدیک‬ ‫تقاطع حشــمت الدوله (پاســتور) ناپدید شود و دست‬ ‫کم جای خــود را به اصناف دیگر همچون فســت فود‬ ‫فروشــی و یا کافه بدهد‪.‬‬ ‫ایــرج متینی‪ ،‬ســرقفلی دار و نگهدارنده خشکشــویی‬ ‫دانمــارک از اینکه قرار اســت این خشکشــویی تغییر‬ ‫کاربری داده شــود ناراحت اســت اما می گوید چاره‌ای‬ ‫نیســت و با شــرایط موجود و نارضایتــی صاحب ملک‬ ‫‪  22 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫و ناهماهنگــی میــراث فرهنگــی و نیــز کســادی کار‬ ‫نمی‌تــوان به این شــیوه ادامــه داد و بایــد فروخت و‬ ‫رفت‪ .‬او معتقد اســت‪ ،‬میراث فرهنگی و یا شــهرداری‬ ‫مــی توانــد ایــن مــکان را خریــداری کند و به شــکل‬ ‫یــک مــوزه قدیمــی درآورد؛ یک ســری از وســایل این‬ ‫خشکشــویی‪ ‬قدیمی هســتند که می‌تواند نگهداشته‬ ‫شــود تــا گردشــگران خارجی ببیننــد کــه ایرانی‌ها در‬ ‫حدود ‪ 100‬ســال پیش چگونه به آراســتگی و نظافت و‬ ‫اتوی لباسشــان اهمیــت می‌دادند‪.‬‬ ‫ایــرج متینی بــه خبرنگار ایســنا گفته‪ ،‬وقتــی خیابان‬ ‫انقالب( شــاه رضا ســابق) در‪ ‬حدود سال ‪ 1310‬هجری‬ ‫شمســی ایجاد می‌شــود دولت وقت تصمیــم می‌گیرد‬ ‫که چنانچه فردی در خیابان انقالب ســاختمانی ‪ 4‬طبقه‬ ‫بســازد از پرداخت همه مالیات‌ها معاف خواهد شد و‬ ‫براســاس آن ســاختمان چهار طبقه خشکشویی ساخته‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫بــه گفته صاحب اولین خشکشــویی ایــران‪ ،‬از آنجا که‬ ‫دســتگاه‌های این خشکشــویی از دانمارک وارد شدند‪،‬‬ ‫نام این خشکشــویی دانمارک گذاشته شــد و در حدود‬ ‫ســالهای ‪ 1314‬و ‪ 1315‬آغــاز به کار کرد‪ .‬پدر و پســری‬ ‫کلیمی‪ ،‬اولین خشکشــویی را در تهــران به راه انداختند‬ ‫و در ســالهای دهــه ‪ 1360‬آن را بــه پدر و پســر به نام‬ ‫متینی واگــذار کردند‪.‬‬ ‫در آغــاز کار این حرفه‪ ،‬خشکشــویی وجود نداشــته و‬ ‫به نام اتوشــویی شــناخته شــده بود چرا کــه لباس‌ها‬ ‫شســته و اتو می‌شــد؛ به اینگونه که‪ ‬لباس‌ها دستی و‬ ‫بــا کمک چوبک تهیه شــده از درخت چوبک‪ ،‬در ســه‬ ‫راه ضرابخانه شســته و بــا درشــکه و از طریق خیابان‬ ‫ولیعصر ( شــاه رضا) به این خشکشــویی آورده می‌شد‬

‫تا شــب‌ها آویزان و خشــک شــود و صبح‌هــا با کمک‬ ‫اتــوی ذغالی صاف می‌شــدند‪.‬‬ ‫‪ ‬این روند تا حدود ســال ‪ 1330‬ادامــه پیدا کرد تا اینکه‬ ‫ماشــین لباس شویی وارد شــد که با دست کار می‌کرده‬ ‫و رونــد کارش به این شــکل بــوده که ُکت‌هــا در یک‬ ‫محفظــه توری شــکل گذاشــته و در مرحله بعــد وارد‬ ‫محفظــه دیگری می‌شــد و روی آن بنزیــن می‌ریختند‪.‬‬ ‫بنزیــن با گردش دورانــی از لباس‌ها‪ ،‬خــارج و لباس ها‬ ‫پاک می‌شــده است‪.‬‬ ‫با رشد تکنولوژی ماشــین‌های آب‌شویی وارد شدند؛‪ ‬در‬ ‫دهه ‪ 40‬ماشــین پیشرفته خشکشــویی و پیشرفته‌تر از‬ ‫آب شــویی بــا خاصیــت پــاک کنندگی باالتــر و خطر‬ ‫کمتــر آتــش ســوزی وارد ایران شــد که با اســتفاده از‬ ‫محلول‌هــای شــیمیایی کار می‌کــرد‪ .‬بــه تدریــج نیز‬ ‫دســتگاه‌های پیشــرفته تری مثــل دســتگاه پرس‌های‬ ‫برقــی‪ ،‬مانکــن هــای بخــار دهنــده و دســتگاه‌های‬ ‫خشکشــویی با مصرف کمتر محلول بکار گرفته شدند‪.‬‬ ‫جالــب اینکه نــه تنها این خشکشــویی محــل رفت و‬ ‫آمــد برگزارکننــدگان و بازیگران تئاتر شــهر بــرای اتوی‬ ‫حجم انبوه لباس‌های جشــنواره هــای تئاتر بوده بلکه‬ ‫شــاهد وقایــع تاریخی زیــادی همچون جنــگ جهانی‬ ‫دوم‪ ،‬انقالب‪ ،‬جنگ تحمیلی و راهپیمایی‌های بســیاری‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫اگرچه به عقیده متینی‪ ،‬شــغل خشکشویی مرده است‬ ‫و دیگــر کمتر کســی حداقل در پایین شــهر لباســش‬ ‫را بــرای اتوکــردن بــه خشکشــویی می‌آورد امــا هنوز‬ ‫هم مشــتری‌هایی همچــون مجردها‪ ،‬دانشــجوها و یا‬ ‫مســافرها که ناگزیر به اســتفاده از خشکشویی‌اند؛ این‬ ‫گروه یا اتو و ماشــین لباس شــویی ندارنــد و یا قادر به‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪22 Kheradmand‬‬


21 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 21 


‫او ایــن افــراد را بــه دســت داشــتن در کودتــا متهم‬ ‫می‌کنــد در حالــی کــه فتح‌الله گولــن کــه اردوغان او‬ ‫را عامــل اصلــی کودتان می‌دانــد هیچ رابطــه خوبی‬ ‫بــا کرد‌ها نداشــته و بدیــن ترتیب همــکاری بین این‬ ‫دو نمی‌توانســته شــکل بگیرد‪ .‬اردوغان حتی مصونیت‬ ‫نمایندگان کــرد را لغو کــرده و صالح‌الدیــن دمیرتاش‪،‬‬ ‫رهبــر مشــهور بزرگتریــن حزب کــردی این کشــور و‬ ‫نماینــده مجلس را به اتهام توهیــن به رییس جمهور و‬ ‫کمــک به تروریســت‌ها به زنــدان انداخته اســت‪.‬‬

‫‪ .۳‬اردوغــان خــود را با پادشــاهان امپراطوری‬ ‫عثمانی مقایســه می‌کند‪.‬‬

‫اردوغان رهبری اســت که شــیفته قدرت مطلق اســت‬ ‫و همیــن موضوع او را به ورطــه اظهارنظر‌های عجیب‬ ‫و غریب کشــانده اســت‪ .‬تنفر او نســبت بــه کرد‌ها و‬ ‫به طور کلی مخالفان سیاســی‌اش باعث شــده که وارد‬ ‫کشــمکش و درگیری با کشــور‌های غربی شود هر چند‬ ‫نــه از لحاظ اقتصــادی و نه نظامی توانایــی رویارویی‬ ‫با آن‌هــا را نــدارد‪ .‬اگر چه بــا خروج نیرو‌هــای ایاالت‬ ‫متحــده از ســوریه در روز‌هــای اخیــر و پشــت کردن‬ ‫او بــه نیرو‌هــای کرد ســوریه کــه در جنگ بــا داعش‬ ‫همپیمــان او بودند از خطر رویارویــی نیرو‌های ترکیه‬ ‫و نیرو‌های آمریکایی به میزان زیادی کاســته شــده‪ ،‬اما‬ ‫در گذشــته‌ای نه چندان دور احتمال چنیــن رویارویی‬ ‫در حملــه به عفرین و قصد اردوغان برای تصرف شــهر‬ ‫منبج وجود داشــت‪.‬‬ ‫او ایــاالت متحــده را تهدیــد کــرده کــه بــا «ســیلی‬

‫‪  20 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫عثمانــی» مواجه خواهد شــد‪ .‬در گذشــته نیــز بار‌ها‬ ‫وی صبحت‌های مشــابهی در مورد ضرب شست نشان‬ ‫دادن بــه کشــور‌های غربــی داشــته‪ ،‬اما بعد‌هــا که با‬ ‫عواقب شــدیدی مواجه شــد در عمل از این کشــور‌ها‬ ‫دلجویــی کرده اســت‪ ،‬اتفاقی که در ماجرای ســرنگون‬ ‫کــردن یک هواپیمای روســی بــر فراز ســوریه رخ داد‪.‬‬

‫کــرده و در کل بیــش از ‪ ۱۰۰.۰۰۰‬نفر را دســتگیر کرده‬ ‫اســت‪ .‬دموکراســی در ترکیه به ســرعت در حال نزول‬ ‫اســت به طوری کــه مســالمت‌آمیزترین اعتراض‌ها نیز‬ ‫بــا واکنش خشــن و شــدید نیرو‌های تحــت رهبری او‬ ‫مواجه می‌شــود‪.‬‬

‫‪ .۱‬شــاید اردوغــان بــه دیکتاتــور مادام‪‎‬العمر‬ ‫‪ .۲‬اردوغــان آزادی بیــان‪ ،‬اعتراضــات مدنی و ترکیه تبدیل شــود‪.‬‬ ‫اگــر چه در گذشــت ترکیه کشــوری بــا چندین حزب‬ ‫رســانه‌های ترکیــه را ســرکوب می‌کند‪.‬‬ ‫همانطــور که گفته شــد‪ ،‬اردوغان از کودتــای ‪ ۲۰۱۶‬به‬ ‫عنوان ابــزاری برای تثبیت حاکمیــت تمامیت‌خواهانه‬ ‫خــود تا حد ممکن اســتفاده کــرده و تا حــدود زیادی‬ ‫نیــز در ایــن امر موفــق بــوده اســت‪ .‬اول از همه او‬ ‫توانســت پارلمان را متقاعد به اعالم وضعیت اضطراری‬ ‫نمایــد که قــدرت او را بــه انــدازه یک دیکتاتــور باال‬ ‫می‌بــرد‪ .‬بعــد از آن بــود که دســتگیری‌های گســترده‬ ‫در دولــت و ارتش این کشــور به بهانه دســت داشــتن‬ ‫آن‌هــا در کودتــا آغاز شــد‪ .‬او همچنیــن در این مدت‬ ‫بیش از ‪ ۱۳۰‬رســانه مستقل را بســته و تنها در روز‌های‬ ‫اول بیش از ‪ ۱۰۰‬روزنامه‌نگار را دســتگیر کرد‪ .‬بســیاری‬ ‫ایــن دســتگیری‌ها را بــه کودتــا بی‌ارتباط دانســته و‬ ‫تالشــی برای خفه کردن ارگان‌های رســانه‌ای مخالف یا‬ ‫مســتقل دانســته‌اند به طوری که اکنون تقریباً تمامی‬ ‫رســانه‌های فعــال کشــور همراســتا با سیاســت‌های‬ ‫دولــت او خبرپراکنــی می‌کنند‪.‬‬ ‫اردوغــان تاکنــون صد‌ها اســتاد دانشــگاه و هــزاران‬ ‫کارمند را به اتهام دســت داشــتن در کودتا از کار اخراج‬

‫سیاســی و محدودیت‌هایــی بــرای دوران حضــور در‬ ‫رأس قــدرت بود‪ ،‬امــا اردوغان همه کار کــرده که برای‬ ‫همیشــه در قــدرت بماند‪ .‬با قوی شــدن حزبش‪ ،‬آن‌ها‬ ‫شــعاری را شــکل داده‌اند به این معنی‪« :‬یک حزب» یا‬ ‫«حکومــت یک نفر»‪ .‬طرفداران اردوغــان بر این باورند‬ ‫کــه تنها حــزب او بایــد وجود داشــته باشــد‪ .‬اردوغان‬ ‫خود اعضــای حزب را نصــب کرده و به عنــوان رییس‬ ‫جمهور انتصــاب تمامــی وزرا و قضات نیــز در کنترل‬ ‫او قــرار دارد‪ .‬بدیــن ترتیب بدون اینکــه ارگانی بر روی‬ ‫او کنترل داشــته باشــد تمامی قــدرت در ترکیــه را در‬ ‫دســت دارد و ظاهراً تنها مرگ اســت کــه می‌تواند به‬ ‫زمامــداری او پایان دهد‪ .‬در ســال ‪ ۲۰۱۷‬رفراندومی در‬ ‫ترکیه برگزار شــد که بــه اردوغان اجازه می‌داد تا ســال‬ ‫‪ ۲۰۲۹‬و در صــورت پیروز شــدن در انتخابات همچنان‬ ‫در رأس قــدرت باقی بمانــد‪ .‬بدین ترتیب وی که قدرت‬ ‫کامل سیاســی را در اختیار دارد و به دیگر احزاب اجازه‬ ‫فعالیــت یا شانســی بــرای برنــده شــدن در انتخابات‬ ‫منبــع‪listverse :‬‬ ‫نمی‌دهــد‪،‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪20 Kheradmand‬‬


‫از شــر آن‌هــا خــاص شــود و بدیــن ترتیــب از هــر‬ ‫بهانه‌ای بــرای حمله بــه آن‌ها اســتفاده می‌کند‪ .‬حتی‬ ‫در شــرایطی کــه کرد‌هــای ســوریه در قلمرو کشــور‬ ‫خودشــان در حال تشکیل کشور یا ساخت شهرهایشان‬ ‫هســتند نیز اردوغان خشــمگین شــده و این مناطق را‬ ‫از زمیــن و هوا مــورد حمله قرار می‌دهــد‪ .‬او چند ماه‬ ‫پیش بــه گروهی از نیرو‌هــای معاند با عنــوان «ارتش‬ ‫آزاد ســوریه» کمــک کرد که شــهر کردنشــین عفرین‬ ‫در ســوریه را اشــغال کنند‪ .‬در طی اشــغال این شــهر‪،‬‬ ‫بســیاری از مردم غیرنظامی عفرین هنگام فرار از شــهر‬ ‫مــورد حمله توپخانــه ارتش ترکیه قرار گرفتند‪ .‬اشــغال‬ ‫عفریــن بــرای اردوغان یــک پیــروزی بــزرگ در برابر‬ ‫شــیطان جلوه می‌کــرد‪ .‬او کرد‌هــا و هر کســی که به‬ ‫این گروه نزدیک باشــد را تروریســت دانسته و از آن‌ها‬ ‫جلوه‌ای غیرانســانی ارائــه می‌دهد‪.‬‬

‫‪ .۶‬بســیاری کودتــای ســال ‪ ۲۰۱۶‬را نقشــه‌ای‬ ‫از طــرف اردوغــان بــرای تثبیت قــدرت خود‬ ‫می‌داننــد‪.‬‬

‫در جوالی ‪ ،۲۰۱۶‬در ترکیه کودتایی رخ داد که شکســت‬ ‫خــورد‪ .‬تانک‌هــا بــه خیابان‌ها آمــده و پیــش از اتمام‬ ‫ماجــرا بیــش از ‪ ۲۰۰‬نفر کشــته شــدند‪ .‬دســتکم در‬ ‫ظاهــر‪ ،‬این کودتــا برای ســاقط کردن دولــت اردوغان‬ ‫و دســتگیری و قتل او طراحی شــده بــود‪ .‬اردوغان این‬ ‫کودتا را نقشــه فتح‌الله گولن (که از اواســط دهه ‪۱۹۹۰‬‬ ‫در ایــاالت متحده زندگــی می‌کند) و طرفــداران او در‬ ‫ارتش کشــور دانســته هر چند گولن این اتهامات را رد‬

‫‪  19 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫کــرده و اعالم کــرد که این نقشــه خود اردوغــان برای‬ ‫بدســت گرفتن کامل قدرت در کشــور و باز شــدن راه‬ ‫بــرای تنبیه مخالفان و رقبای سیاســی او بوده اســت‪.‬‬ ‫اگــر چه نمی‌توان درســتی این ادعــا را تایید یا تکذیب‬ ‫کــرد‪ ،‬اما گولن اســتدالل می‌کند کــه کودتا‌های نظامی‬ ‫متعدد پیشــین در ترکیه همواره بــه خوبی برنامه‌ریزی‬ ‫و اجــرا شــده بودنــد و بــه همین دلیــل بر ایــن باور‬ ‫اســت که کودتای ســال ‪ ۲۰۱۶‬یــک کودتــای ناقص و‬ ‫خوب برنامه‌ریزی نشــده بوده اســت که انگار از همان‬ ‫اول قــرار بوده موفقیت‌آمیز نباشــد‪.‬‬

‫‪ .۵‬اردوغان پتانســیل دســتیابی با ســاح‌های‬ ‫هســته‌ای را دارد‪.‬‬

‫در جریان کودتا بســیاری از دستیابی دیکتاتوری به نام‬ ‫اردوغــان یــا یک دولت جدیــد بی‌ثبات به ســاح‌های‬ ‫هســته‌ای موجود در کشــور هراسان شــدند‪ .‬دلیل این‬ ‫ترس ایــن بود که بخشــی از پایگاه هوایــی اینجرلیک‬ ‫ترکیــه کــه در اختیــار نیروی هوایــی ایــاالت متحده‪،‬‬ ‫بریتانیــا و برخی کشــور‌های دیگر اســت و در جنوب‬ ‫ترکیه قرار دارد مملو از ســاح‌های هســته‌ای اســت‪.‬‬ ‫بیــش از ‪ ۵۰‬بمــب هیدروژنــی ‪ ۶۱-B‬متعلــق بــه‬ ‫کشــور‌های عضو ناتو در این پایگاه نگهداری می‌شــود‪.‬‬ ‫در جریــان کودتا ایــن پایگاه به شــدت تحت مراقبت‬ ‫قــرار گفت‪ ،‬اما بســیاری از تاثیر عواقــب کودتا بر این‬ ‫زرادخانه هســته‌ای بیمنــاک بودنــد‪ .‬در روز‌های اخیر‬ ‫و بــا باال گرفتــن تنش میــان ایاالت متحــده و ترکیه و‬ ‫حملــه نیرو‌های تحــت حمایــت اردوغان بــه مناطق‬

‫کردنشــین ســوریه‪ ،‬خبر‌هایی از تصمیم ایاالت متحده‬ ‫برای خــارج کردن این زرادخانه از این کشــور شــنیده‬ ‫می‌شود‪.‬‬

‫‪ .۴‬اردوغــان نســبت به کرد‌های ســاکن ترکیه‬ ‫نیز بــا بی‌رحمی تمــام عمل کرده اســت‪.‬‬

‫اردوغــان ادعا کرده کــه تنها از «تروریســت‌های» کرد‬ ‫متنفر بــوده و این بــاور که می‌خواهد تمــام کرد‌های‬ ‫کشــورش را دســتگیر و نابود یا دســتکم حقــوق آن‌ها‬ ‫را محــدود ســازد را رد کرده اســت‪ .‬امــا در عمل اتفاق‬ ‫دیگــری در حــال رخ دادن اســت‪ .‬پــس از کودتــای‬ ‫نافرجــام‪ ،‬اردوغــان بار‌ها اعالم کرد کــه گولن عامل این‬ ‫ماجرا بوده اســت‪ ،‬اما مدت کوتاهی پــس از کودتا‪ ،‬وی‬ ‫از قدرتــی که از طریق اعالم حالت فوق‌العاده بدســت‬ ‫آورده بــود برای ســرکوب کرد‌های ترکیه و دســتگیری‬ ‫آن‌هــا در تعداد فراوان اســتفاده کرد‪.‬‬ ‫بــا ایــن وجــود بســیاری از سیاســتمداران کــرد ادعا‬ ‫می‌کننــد کــه اردوغــان از قبل بــه آن‌ها اعــان جنگ‬ ‫داده بود‪ .‬در ســال ‪ ،۲۰۱۵‬یک ســال پیش از کودتا‪ ،‬یکی‬ ‫از احــزاب کــرد موفق شــد آرای کافی بــرای حضور در‬ ‫پارلمــان را بدســت آورد که خطر بزرگی بــرای اردوغان‬ ‫و حزب او محســوب می‌شــد‪ .‬در مقابل حزب اردوغان‬ ‫موفق نشــد اکثریت آرا را برای تشــکیل دولت مستقل‬ ‫بدســت آورد‪ .‬پس از کودتــای نافرجام ترکیــه‪ ،‬بیش از‬ ‫‪ ۳.۰۰۰‬سیاســتمدار کــرد دســتگیر و همراه بــا تمامی‬ ‫شــهرداران شــهر‌های عمدتاً کردنشــین این کشــور به‬ ‫زندان انداخته شــده‌اند‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪19 Kheradmand‬‬


‫‪ ۱۰‬حقیقت ناخوشایند درباره‌ی رجب طیب اردوغان‬ ‫مترجم‪ :‬حسین علی پناهی‬

‫رجــب طیــب اردوغان‪ ،‬رییــس جمهور ترکیــه‪ ،‬هنوز‬ ‫هم در خارج از کشــورش چندان شناخته‌شــده نیست‬ ‫هــر چند در ســال‌های اخیــر و با جنجال‌هایــی که در‬ ‫داخل و خارج از کشــورش راه انداخته‪ ،‬جهانیان بیشــتر‬ ‫بــا او آشــنا شــده‌اند‪ .‬در ســال‌های اخیر او بــه خاطر‬ ‫رفتار‌هــای خشــن و رادیکالــش بــه عنوان یــک رهبر‬ ‫و جنــگ طلبــی همــواره در حال افزایشــش در عرصه‬ ‫جهانــی مــورد توجه قرار گرفته اســت‪.‬‬ ‫او بــا صــدای بلند حــرف می‌زنــد‪ ،‬با خشــونت عمل‬ ‫می‌کنــد و بــرای تبدیل کــردن ترکیــه‪ ،‬کشــوری که تا‬ ‫همیــن اواخر یــک کشــور آرام و دموکراتیــک بود‪ ،‬به‬ ‫یــک دیکتاتوری تحت قدرت کامل خود از هیچ تالشــی‬ ‫فروگــذار نکــرده اســت‪ .‬در تازه‌تریــن جنجــال که در‬ ‫روز‌های اخیر بحث تمامی رســانه‌ها و محافل سیاســی‬ ‫جهــان بوده‪ ،‬او عملیاتی نظامی به نام «چشــمه صلح»‬ ‫را در شــمال ســوریه و به ادعای خود بــرای دور کردن‬ ‫تروریســت‌ها از مرز‌هــای ترکیه آغاز کــرده که تاکنون‬ ‫صد‌ها کشــته و مجــروح و هــزاران نفــر را آواره کرده‬ ‫است‪.‬‬

‫‪ .۱۰‬برخــی او را بــه اســتفاد از ســاح‌های‬ ‫شــیمایی علیــه کرد‌هــا متهــم می‌کننــد‪.‬‬ ‫مدتی قبل بود که رســانه‌ها و دولت‌های غربی بشــار‬ ‫اسد‪ ،‬رییس جمهور ســوریه‪ ،‬را به استفاده از سالح‌های‬ ‫شــیمیایی در مناطــق تحــت کنتــرل معارضــان متهم‬ ‫کردند‪ .‬جامعه بین‌المللی حتــی از احتمال انجام چنین‬ ‫حمالتی نیز برآشــفت و همین ادعا بود که باعث شــد‬ ‫ایــاالت متحده به تســلیح نظامی و کمــک به برخی از‬ ‫گروه‌های معــارض دولت ســوریه بپردازد‪.‬‬ ‫اگر چه هیچگاه ثابت نشــد که بشــار اسد از سالح‌های‬ ‫شــیمایی علیه مردم ســوریه اســتفاده کرده اســت‪ ،‬اما‬ ‫برخی کشــور‌های غربی هنــوز وی را در این امر مقصر‬ ‫می‌داننــد‪ .‬با این وجــود وی تنها رهبــری در خاورمیانه‬ ‫نیســت که در ســال‌های اخیر بــه انجام چنیــن کاری‬ ‫متهم می‌شــود‪ .‬رجب طیــب اردوغان سال‌هاســت که‬ ‫از هــر فرصتی برای حملــه به کرد‌ها اســتفاده کرده و‬ ‫همــه جهانیان نیز از این موضــوع آگاهند‪.‬‬ ‫اگر چه وی در گذشــته به نحوی ســعی کرد با کرد‌های‬

‫‪  18 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫کشــورش گفتگو کند‪ ،‬اما همواره از عنوان «تروریست»‬ ‫برای این اقلیت بزرگ از مردم کشــورش اســتفاده کرده‬ ‫اســت‪ .‬او بســیاری از این اقلیت را دســتگیر کرده و در‬ ‫حالــی که در ظاهر ادعا می‌کند دوســت آن‌هاســت از‬ ‫هیچ تالشــی بــرای محروم کــردن آن‌ها از حقوقشــان‬ ‫و قدرتــی که دارنــد فروگــذار نکرده اســت‪ ،‬نمونه آن‬ ‫روســای احــزاب و نماینــدگان کــرد که بــا اتهاماتی به‬ ‫زنــدان انداخته شــده‌اند‪ .‬او همواره تالش‌هــای کرد‌ها‬ ‫بــرای ایجاد یــک قلمرو مســتقل یــا یک مــکان امن‬ ‫حتی در خارج از کشــور را ناکام گذاشــته است‪ .‬در سال‬ ‫‪ ،۲۰۱۱‬اردوغان به اســتفاده از ســاح شیمایی علیه یک‬ ‫روســتای کردنشــین متهم شــد هر چند خود این اتهام‬ ‫را تکذیب کرد‪.‬‬

‫‪ .۹‬طرفداران او بار‌هــا در داخل ایاالت متحده‬ ‫حمالتی را انجام داده‌اند‪.‬‬ ‫رابطــه اردوغــان با دنیای غــرب یک رابطــه عجیب و‬ ‫نامأنوس اســت‪ .‬از یک طرف‪ ،‬او اتحاد‌های اســتراتژیک‬ ‫بســیاری با کشــور‌های غربی دارد و از طــرف دیگر از‬ ‫این که همین کشــور‌های غربی او را به خاطر مسائلی‬ ‫ماننــد حقوق بشــر‪ ،‬دموکراســی و نسل‌کشــی کرد‌ها‬ ‫مــورد انتقــاد قرار می‌دهنــد چندان راضی نیســت‪ .‬او‬ ‫بار‌هــا بــرای مالقــات و صحبت بــا دونالــد ترامپ به‬ ‫ایــاالت متحده ســفر کرده و در ابتدا به نظر می‌رســید‬ ‫کــه رابطه خوبــی بــا ترامــپ دارد‪ .‬اما وی هــر بار از‬ ‫طرفــداران و حتــی در یــک مــورد از محافظــان خود‬ ‫خواســت که به معترضانی که به شــکل صلح‌آمیز و در‬ ‫خاک ایــاالت متحده به سیاســت‌های او و ســفرش به‬ ‫ایــاالت متحده اعتــراض کرده بودنــد حمله کنند‪.‬‬ ‫بســیاری از ایــن تــرک تبار‌هــا در ایــاالت متحــده به‬ ‫دادگاه کشــانده شــده و محکوم شــده‌اند و همانطور‬ ‫که همیشــه انتظار مــی‌رود‪ ،‬اردوغان نیــز به طور کلی‬ ‫سیســتم قضایی ایــاالت متحــده را به بدترین شــکل‬ ‫ممکــن مورد نقــد قرار داده اســت‪.‬‬

‫‪ .۸‬او می‌خواهــد یــک مخالف سیاســی خود‬ ‫کــه در ایاالت متحــده پناه گرفته را با توســل‬ ‫بــه زور بــه خاک خــود منتقل کند‪.‬‬ ‫اردوغان به عنوان رهبری شــناخته می‌شــود که به هر‬ ‫قیمت و وسیله‌ای سعی در ساکت کردن رقبا و مخالفان‬

‫خــود دارد‪ .‬در چشــم او کســی که به طــور کامل با او‬ ‫همراهی و موافقت نداشــته باشــد بــه طور پیش‌فرض‬ ‫مخالــف و معاند محســوب می‌شــود‪ .‬اردوغــان بار‌ها‬ ‫پاســپورت‌های افراد را باطــل کرده تا آن‌هــا را وادار به‬ ‫بازگشــت به کشــور و تنبیه آن‌ها نمایــد و در برخی از‬ ‫مــوارد نیــز خانواده‌های آنــان را تهدید کــرده تا بدین‬ ‫ترتیب این افراد را به بازگشــت به ترکیه مجبور ســازد‪.‬‬ ‫تنهــا دلیــل ایــن امــر ایــن بــوده کــه ایــن افــراد از‬ ‫سیاســت‌های رهبــر کشورشــان انتقــاد کرده‌انــد‪ .‬هر‬ ‫کســی که از لحــاظ قانونی در سیاســت ترکیه دســت‬ ‫داشــته و مخالــف اردوغان باشــد بدترین دشــمن او‬ ‫محســوب شــده و باید بــه هر قیمتــی از بیــن برود‪.‬‬ ‫بدتریــن کابوس اردوغــان مردی به نــام فتح‌الله گولن‪،‬‬ ‫یــک رهبــر دینی اســت که در گذشــته از دوســتان و‬ ‫شــرکای سیاســی اردوغان بوده و پــس از اختالف با وی‬ ‫و فرار از کشــور اکنــون در پنســیلوانیا زندگی می‌کند‪.‬‬ ‫علیرغــم زندگــی در ایاالت متحــده‪ ،‬گولــن هنوز هم‬ ‫نفوذ بســیاری در ترکیه دارد و بــه همین دلیل اردوغان‬ ‫ســخت تالش دارد دولــت ایاالت متحده را وادار ســازد‬ ‫کــه او را به ترکیه مســترد نماید‪ .‬با ایــن وجود اردوغان‬ ‫هنــوز در ایــن زمینه موفق نبوده اســت‪ ،‬زیــرا دولت‬ ‫ترکیه هنوز دلیل قانع کننــده‌ای مبنی بر انجام جنایت‬ ‫یا خالفــی از طرف گولن به دولت ایــاالت متحده ارائه‬ ‫نداده اســت‪ .‬پس از ماجــرای پربحث و حدیث کودتای‬ ‫نظامی در ســال ‪ ،۲۰۱۶‬اردوغــان با متهم کردن گولن به‬ ‫دســت داشــتن در این اقدام بار دیگر ســعی کرد او را‬ ‫به ترکیــه بازگرداند که بار دیگــر ناموفق ماند‪.‬‬

‫‪ .۷‬او بــه خاطــر تنفــر از کرد‌ها به شورشــیان‬ ‫سوریه کمک کرده بخشــی از قلمرو این گروه‬ ‫را اشغال کنند‪.‬‬

‫ترکیه تحــت حاکمیــت اردوغــان باعث دردســر‌های‬ ‫و کشــمکش‌های زیــادی در همســایه خود‪ ،‬ســوریه‪،‬‬ ‫نیــز شــده اســت‪ .‬او در حال کمــک بــه گروه‌هایی از‬ ‫مخالفــان دولــت ســوریه اســت کــه برخــی از لحاظ‬ ‫ایدئولــوژی و مرام جنگی بدتر از داعش هســتند و در‬ ‫مــواردی حتی از انشــعابات این گروه هســتند‪ .‬او تنها‬ ‫یــک هدف در ذهن خــود دارد و برای رســیدن به این‬ ‫هدف هر وســیله‌ای برای او قابل قبــول جلوه می‌کند‪.‬‬ ‫اردوغان به شــدت از کرد‌ها متنفر بــوده و می‌خواهد‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪18 Kheradmand‬‬


‫طبق پژوهشــهایی که در ایــران انجام شــده در ایران‬ ‫از اوایــل دهه ‪ ۹۰‬خورشــیدی زمزمه هایــی به صورت‬ ‫بســیار نادر در بین برخی افراد کــه آماده برای زندگی‬ ‫زندگــی مشــترک بودند شــنیده می شــد کــه عنوان‬ ‫ازدواج ســپید را گرفته بود‪ .‬این نوع هم زیستی بیشتر‬ ‫در افرادی با ازدواج دوم بیشــترروی می داد‪ .‬اطرافیان‬ ‫دوســتان و بســتگان هم هرگز ذهنیت دیگری نسبت‬ ‫به هم باشــی آنها به جز ازدواج نداشــتند‪ .‬چنانچه در‬ ‫پــی یافتن چرایی و ریشــه و علل رشــد آن برآییم بی‬ ‫شــک به این نتیجه می رســیم که همســو با همه گیر‬ ‫شــدن تکنولوژی و رشد سفرهای بین المللی و آشنایی‬ ‫بیشــتر با فرهنگهای دیگر از یک ســو و از سوی دیگر‪،‬‬ ‫درگیریهای اقتصــادی‪ ،‬اجتماعــی و خانوادگی‪ ،‬جوانان‬ ‫را بــه واقعیتی قابل پیاده شــدن آشــنا کرد کــه انجام‬ ‫آن را‪ ،‬نــه عــرف جامعه ســنتی ایران می پذیــرد و نه‬ ‫در نــزد دولت و حکومــت که از قوانین و دســتورات‬ ‫شــرع اســام پیروی می کنــد و این قوانیــن حاکم بر‬ ‫جامعه هســت‪ ،‬جایگاهی دارد‪ .‬شکســتن این قواعد و‬ ‫قوانیــن دینی به راســتی کار و حرکت راحتی نیســت‬ ‫و در همــه حال ســایه ترس از مجازات‪ ،‬بــر زوج جوان‬ ‫ســایه می اندازد چرا کــه ازدواج تنها و تنهــا در قالب‬ ‫عقــد زوجیــت بر مبنــای شــرع و دین قابــل قبول و‬ ‫پذیرش است ‪.‬‬ ‫قواعــد و قوانیــن کنونی حاکم در ایــران ازدواج را تنها‬ ‫و تنهــا در قالب عقــد زوجیت بر مبنای شــرع و دین‬ ‫قابل پذیــرش می داند و شکســتن آن ‪ ‬پیامدهای ویژه‬ ‫ای بــه دنبــال دارد ‪ ،‬پدیده ازدواج ســپید در ســالهای‬ ‫اخیر به شــکل چشــمگیری افزایش یافته تا بدانجا که‬ ‫بــا وجود تابــو بودن موضــوع ‪ ‬علت یابی آن توســط‬ ‫کارشناســان مورد موشــکافی و توسط رســانه ها مورد‬ ‫ارزیابــی قــرار گرفته اســت تا پــس از بررســی علل و‬ ‫عوامــل ایجاد و گســترش آن ‪ ،‬بتوانند بــه راهکارهایی‬ ‫جهــت پیشــگیری بپردازند‪ .‬آمارها نشــان می دهد که‬ ‫تا ســال ‪ ۱۳۹۰‬خورشــیدی حدود ‪٪۴۰‬از پســران و ‪٪۲۶‬‬ ‫از دختــران تا رســیدن به ‪ ۳۰‬ســالگی همچنــان مجرد‬ ‫مانــده و ازدواج نکرده انــد و ‪ ‬تعدادی از آنها به ازدواج‬ ‫ســپید روی آورده انــد‪ .‬کارشناســان که در پی ریشــه‬ ‫یابی عمیــق گرایش جوانان به ازدواج ســفید بوده اند‬ ‫بــه عواملی چند برخــورد نموده انــد از آن جمله‪:‬‬

‫عوامل اقتصادی ‪:‬‬

‫یکــی‪ ‬از بارزترین علــل بازدارنــده و گریــز جوانان از‬ ‫ازدواج رســمی مشــکالت اقتصادی می باشــد چرا که‬ ‫مهمتریــن دل مشــغولی و دغدغه آنها یافتن شــغل و‬ ‫پیشــه مناســب با درآمــد مکفی و متناســب با هزینه‬ ‫هــای زندگی پس از گذراندن تحصیالت دانشــگاهی و‬ ‫گذشــتن از ســد ســربازی اســت که در واقع می توان‬ ‫گفت یکــی از پیــش شــرطها و پیش نیازهــای اصلی‬ ‫ازدواج اســت اما آمارها ‪ ‬بیکاری در پســران را بین ‪-۲۵‬‬ ‫‪ ٪۳۰‬و در دختــران بســیار باالتر و وحشــتناکتر یعنی‬ ‫‪ ٪۴۵-۴۰‬بــرآورد کــرده انــد تعداد زیــادی از جوانان با‬ ‫وجــود تحصیالت باال ‪،‬از یافتن شــغل مناســب ناامید‬ ‫مــی باشــند و لذا قشــر عظیمــی از آنها به بــازار کار‬ ‫‪  17 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫دسترســی ندارنــد‪ .‬امــا از طرفی بســیار پیــش آمده‬ ‫کــه علی الرغم داشــتن شــغل ‪ ،‬به دالیــل گوناگون از‬ ‫جمله ورشکســتگی کارفرمایان ‪،‬بســته شــدن کارخانه‬ ‫هــا و ‪...‬امنیت شــغلی بــرای آنها به وجود نیــاورده و‬ ‫هــر آن با خطــر بیکاری مواجه هســتند ‪ ‬ایــن عوامل‬ ‫از یــک ســو و عدم توانایــی در پرداخــت هزینه های‬ ‫آنها توسط والدین از ســوی دیگر ‪،‬والدین را هم نگران‬ ‫آینده مبهــم فرزندانشــان می کند که ســبب دغدغه‬ ‫های فکری آنها شــده و برخوردهایــی را بین والدین و‬ ‫فرزندان بــه وجود می آورد که ایــن برخوردها جوانان‬ ‫را به ســوی گریــز از خانــواده و تنها زندگــی کردن و‬ ‫متعاقب آن به ســوی ازدواج ســپید می کشــاند‪.‬‬

‫عواملاجتماعی‪:‬‬

‫هنــوز هــم ‪ ‬نــگاه جامعه ســنتی ایــران بــه زندگی‬ ‫مجردی نگاه مثبتی نیســت ‪ ‬از این رو چنانچه جوانان‬ ‫بخواهنــد با نــگاه جامعه پیــش رفته و مســیر عرف‬ ‫جامعــه را بــرای ازدواج ســنتی طــی کنند با رســم و‬ ‫رســومهای دســت و پاگیری مواجه می شــوند یکی از‬ ‫آنها ازدواجهای تشــریفاتی با جشنهایی که مخارج باال‬ ‫و هزینه های ســنگین و کمرشــکنی را بــه همراه دارد‬ ‫که گاهــی جوانان و خانواده ها مجبــور به گرفتن وام‬ ‫شــده و زیربار قرض می روند که ســالها برای پرداخت‬ ‫آن دســت وپــا می زننــد ‪ ، ‬دیگــر مهریــه و توقعات‬ ‫بــاالی دختــران و خانواده ها اســت و (کــه صد البته‬ ‫چشــم و هم چشــمی بی تاثیر نیســت ) ‪ ‬سبب گریز‬ ‫و فرار پســران از ازدواجهای ســنتی و عرف اجتماع می‬ ‫شــود‪.‬نباید غافل شــد که بــا توجه به تحــوالت پیش‬ ‫آمــده و تبــادل آداب و رفتارهای اجتماعــی و تاثیر آن‬ ‫بــر جامعه جــوان ایــران ‪،‬بــه تدریج نقــش پرقدرت‬ ‫خانواده ها در انتخاب همســر برای فرزندانشــان ‪،‬کم‬ ‫قوت تر شــده و بیشــتر به صورت خودانتخابی صورت‬ ‫می گیرد و نه شــیوه ســنتی ‪ ‬و رایــج جامعه‪ ،‬کمرنگ‬ ‫شــدن باورها در قالــب الگوهای ازدواج عرفی ‪،‬ســبب‬ ‫شــده تا جوانان ‪ ‬همزیســتی ‪،‬هم بالینی و هم باشــی‬ ‫را برگزیننــد که البتــه گاهی نیز به ازدواج رســمی می‬ ‫انجامد‪.‬‬

‫عوامل تحصیلی ‪:‬‬

‫گرایــش جوانــان اعم از دختر یا پســر بــه تحصیالت‬ ‫آکادمیک و دانشــگاهی ‪ ‬یکی دیگر از عوامل کشــش‬ ‫آنها به ســوی ازدواج ســپید می باشــد درصــد باالیی‬ ‫از مشــتاقان ‪،‬قــادر بــه راه یافتــن به دانشــگاه محل‬ ‫زندگیشــان نیســتند و یا محل زندگیشــان دانشگاهی‬ ‫نداردو ناچار به دانشــگاهها در شهرها و مناطق دیگر‬ ‫روی می آورنــد‪ ،‬دور بودن از والدیــن اگر چه در ابتدا‬ ‫برایشــان سخت می نماید اما ‪ ‬دســتاورد تجربه تازه ای‬ ‫برای آنهاســت کــه توانایی زندگی مســتقل بدون نگاه‬ ‫ســنگین والدین را به همراه دارد مشــغولیت تحصیلی‬ ‫در شــهرهای دور از خانــواده ســبب مــی شــود کــه‬ ‫جوانــان طعم زندگی مســتقل و دور از امر و نهی های‬ ‫خانــواده را مزمــزه کننــد ‪ ‬به ویــژه برای دختــران که‬ ‫بســیاری از آنها بــه وضوح‬ ‫بقیه در صفحه ‪52‬‬ ‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪17 Kheradmand‬‬


‫ایران ‪،‬نسل جوان و پدیده ازدواج سپید‬ ‫مسروره بنی هاشمی‬ ‫‪masrooreh@gmail.com‬‬

‫خانواده واژه مقدســی اســت که در فرهنــگ ایران و‬ ‫ایرانــی از احتــرام و حرمت ویژه ای برخوردار اســت و‬ ‫ایــن کوچکترین نهــاد اجتماعی اهمیت واالیــی دارد‪.‬‬ ‫نگاه پیشــینیان نیز نشــان از ایزد بانوانــی چون آناهیتا‬ ‫دارد کــه از ویژگیهــا و صفاتــی چــون زیبایــی و خرد‬ ‫بــه عنــوان ایزدبانوی عشــق و باروری نشــان داشــت‬ ‫و زندگــی از او مــی جوشــید وپیشــرفت و آســایش و‬ ‫آرامش بــه خانه ها می‌برد‪ .‬خانــواده از آنچنان جایگاه‬ ‫اســتواری برخوردار بودکه حتی بچه دار نشــدن و عدم‬ ‫بــاروری بانوی خانه‪ ،‬دلیلــی بر به هم خــوردن پیمان‬ ‫زناشویی نمی شــد و نیاکانمان که باور زرتشتی داشتند‬ ‫در هنــگام مواجه شــدن با ایــن گونه مــوارد‪ ،‬بچه ای‬ ‫را بــه فرزنــدی مــی پذیرفتنــد‪ .‬ارج و ارزش خانواده تا‬ ‫حدی بود که پادشــاهان ساســانی و دیگر شــاهان‬ ‫بــه عنوان نماینــده اهورامــزدا از ازدواج و رواج‬ ‫آن در بیــن مردم پشــتیبانی مــی کردند‪ .‬در‬ ‫آن دوران ازدواج گونــه گــون بــود و حتــی‬ ‫بانوانــی که ازدواج دوم داشــتند از مزایایی‬ ‫برخــوردار بودنــد و ازدواج را در حقیقت‪،‬‬ ‫دروازه ورود به تشــکیل خانــواده و بقای‬ ‫نســل می دانســتند آنچنان خانــواده عز‬ ‫و عــزت‪ ،‬و شــان و منزلت داشــت که اگر‬ ‫فــردی نــاکام از دنیا می رفت پــدر و مادر‬ ‫او هزینه های ازدواج دختر و پســری را می‬ ‫پرداختنــد ولی این زوج متعهد می‌شــدند که‬ ‫یکی از فرزندانشــان را به نام فرد فوت شــده و‬ ‫درگذشــته‪ ،‬درمی آوردند‪.‬‬ ‫خانــواده ها‪ ،‬به پســرانی که به دلیل حرفه و پیشــه‬ ‫شــان چون دریانوردی‪ ،‬بازرگانی و ســربازی بیشتر دور‬ ‫از خانــواده به ســر مــی بردند و اجاق خانــواده گرمی‬ ‫الزم را نداشــت چنــدان تمایلــی بــه پیوند زناشــویی‬ ‫دخترشــان بــا آنها را نداشــتند زیــرا می دانســتند این‬ ‫پیونــد مســئولیت بزرگی با خــود به همراه مــی آورد‬ ‫و آنچنان این مســئولیت را بزرگ می پنداشــتند که در‬ ‫یکی از آیین‌های گذشــتگان در هنگام پیوند زناشــویی‪،‬‬ ‫چادرشــب یا شــال بزرگی را بر شانه داماد می انداختند‬ ‫بــه این معنا کــه پس از ایــن مخارج زندگــی بر دوش‬ ‫داماد است‪.‬‬ ‫بــا آمــدن اســام و پذیــرش و روی آوردن ایرانیــان به‬ ‫دیــن تــازه‪ ،‬آداب ازدواج نیــز تغییر فاحشــی پیدا کرد‬ ‫و بســیاری از قواعد و قوانین آیین زرتشــت را دگرگون‬ ‫‪  16 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫کرد که البته ناگفته نماند که اســام نیــز ازدواج را یک‬ ‫ارزش قــرار داده و هر کــس ازدواج نکند خود را از این‬ ‫ارزش محروم نموده است‪ .‬ازدواج و تشکیل خانواده در‬ ‫اســام یک فریضه‪ ،‬یــک وظیفه و یک کار الهی اســت‬ ‫هر چند جزو واجبات شــمرده نمی شــود ولی خداوند‬ ‫بــر این امر ابرام و پافشــاری دارد‪ .‬پیوند میان زن و مرد‬ ‫را مقــدس و جدایی و طــاق را مذمت و نکوهش می‬ ‫کند‪ .‬در دین اســام آمده که خداونــد از زن و مرد تنها‬ ‫خوشــش نمی آیــد و پیامبر اســام فرمــوده که نکاح‬ ‫ســنت من است و بدین معناســت که در اسالم بر این‬ ‫مســاله تاکید ویژه ای شــده چــرا که واقــف به تاثیر‬ ‫خانواده در تربیت انســانها‪ ،‬در رشد فضایل‪ ،‬در ساخت‬ ‫و ســاز انســان ســالم از لحاظ عاطفی رفتاری و روحی‬ ‫می باشــد و بر آن برکات و فواید بســیاری برشــمرده‪،‬‬ ‫بقای نســل بشــر‪ ،‬انتقــال تمــدن و فرهنــگ و بقای‬ ‫از بــرکات ازدواج‬ ‫اســتقالل جوامع را‬

‫برشمرده‬ ‫اســت‪ .‬اســام ازدواج در مســیحیت و یهودیــت یعنی‬ ‫عقــدی که یک مســیحی در کلیســا و یک یهــودی در‬ ‫کنیســه و یــا هر قــوم و ملیتی هر طور کــه انجام می‬ ‫شــود را نیز معتبــر دانســته و آنها را زن و شــوهر به‬ ‫حســاب می آورد امــا نوع و نحوه ازدواج در اســام را‬ ‫معتبرتر و به دو شــیوه دایم و موقت برشــمرده‪ ،‬ایران‬ ‫کنونی یک کشــور کامال اســامی اســت کــه قواعد و‬ ‫قوانین اســام درآن جاری اســت و بالطبــع باید مردم‬ ‫باید تابع آن باشــند ولی چند ســالی است که با وجود‬ ‫این قوانین ســخت و مجازاتهای سنگین شرعی‪ ،‬پدیده‬ ‫ای به نام « ازدواج ســپید یا ســفید» شــنیده می شود‬

‫که نه شــرعی اســت و نه عرفــی ‪-‬نه دایم اســت و نه‬ ‫موقت‪ ،‬بلکه راهکاری اســت تازه از ســوی جوانان برای‬ ‫همزیســتی بدون برگزاری مراســم ســنتی و شرعی که‬ ‫بــدون شــک و تردید خاســتگاه این پدیده فرنگســتان‬ ‫اســت و روز بــه روز هــم در آنجــا رو بــه افزایش می‬ ‫باشــد‪ .‬بدون تردید‪ ،‬ترکیب ازدواج ســپید از کشورهای‬ ‫اروپایــی وام گرفتــه شــده اســت بــه ویژه فرانســه و‬ ‫امریــکا‪ .‬امــا این موضوع کــه از چه زمانــی غربیها به‬ ‫این نــوع ازدواج گرایــش پیدا کردند‪،‬آمارها نشــان می‬ ‫دهــد که پیش از دهــه هفتاد زندگی بــدون ازدواج در‬ ‫آمریــکا ممنوع بود در ســال ‪۱۹۹۴‬حــدود ‪۷/۳‬میلیون‬ ‫زوج امریکایی بدون ازدواج رســمی بــا یکدیگر زندگی‬ ‫مــی کردند‪-‬اواخــر دهه نــود حداقــل ‪ ٪۶۰-۵۰‬زوجها‬ ‫پیــش از ازدواج رســمی مدتــی بــدون ازدواج زیر یک‬ ‫ســقف بوده اند‪ .‬از دهه شــصت تا ســال ‪ ۲۰۰۰‬تعداد‬ ‫زوجهــای بدون ثبت ازدواج قانونی‪ ،‬ده برابر شــد و هم‬ ‫اکنون این گونه هم زیســتی‪ ،‬هم باشــی و هم بالینی‬ ‫کامــا عادی شــناخته شــده اســت و همــان (‪white‬‬ ‫‪ )marriage‬خوانده می شــود و در فرانسه (‪Mariage‬‬ ‫‪ )blanc‬کــه به معنــای ازدواج بدون وصال اســت‬ ‫و در فرهنگ اکســفورد آنرا ازدواج ندانســته و‬ ‫(هم باشــی) معنا شــده است‪.‬‬ ‫وقتــی از چندیــن کانادایی در بــاره ازدواج‬ ‫ســپید پــرس و جــو کــردم چنــد نفــر‬ ‫آنــرا نشــنیده بودنــد چنــد نفــری بــه‬ ‫‪ common law relationship‬اشــاره‬ ‫کردنــد و چند نفری نیــز از آن به عنوان‬ ‫‪A marrige without sexual relations‬‬ ‫تعبیــر داشــتند و به ازدواجــی می گفتند‬ ‫کــه زن یــا مــرد قصــد دور زدن قوانیــن‬ ‫مهاجــرت را جهــت اخــذ اقامــت دارند که‬ ‫بدون رابطه جنســی روی می‌دهــد و در واقع‬ ‫هم بالین نخواهند شــد که نوعــی ازدواج صوری‬ ‫اســت و نــام آن احتماال ریشــه آن در ســفید ماندن‬ ‫ملحفــه شــب اول ازدواج اســت‪ .‬در آلمان بــه زندگی‬ ‫مشــترک بدون ثبــت قانونــی‪ ،‬رابطه شــبه ازدواج می‬ ‫گفتنــد که در دهــه پنجاه میــادی جامعــه آلمان به‬ ‫ســختی پذیــرای آن بــود و آن را ازدواج وحشــی مــی‬ ‫نامیدند کــه پس از چند دهه و کنار گذاشــتن مداخله‬ ‫مذهــب در زندگی خصوصــی و اجتماعی و با توجه به‬ ‫جنبــش ‪ ۱۹۶۸‬تقریباً پذیرفته شــد‪.‬‬ ‫ازدواج بــه شــیوه ‪ common law relationship‬نیــز‬ ‫اختصــاص به کشــورهایی دارد کــه در واقــع (حقوق‬ ‫عرفی) ‪ commom law‬در آنجا اجرا می شــود‪ ،‬بسیاری‬ ‫اوقات این شــیوه ازدواج با هم‌باشــی اشتباه گرفته می‬ ‫شــود هر چنــد نوعی هم باشــی اســت اما پشــتوانه‬ ‫حقوقــی و قانونی دارد‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪16 Kheradmand‬‬


‫محســنی با ایشان همبازی بودم‪ .‬متاسفم او را از دســت دادیم‪ .‬روحش قرین رحمت‬ ‫خداوند باشــد‪ .‬متاســفم از این‌که هنرمندان‌مان را به این ســن و ســال که می‌رسند‪،‬‬ ‫کمتــر مورد توجه قــرار می‌دهیم‪.‬‬ ‫البتــه ایــن شــامل همه آن‌هــا نمی‌شــود‪ ،‬اما به‬ ‫نظرم برخــی هنرمندان که پا به ســن می‌گذارند‪،‬‬ ‫کمتــر مــورد توجــه مســؤوالن قــرار می‌گیرند و‬ ‫اصــوال ایــن اتفــاق خوبی نیســت‪ .‬در این ســن‬ ‫خصوصــا در کشــوری مثل ما‪ ،‬هنرمنــدان نیاز به‬ ‫حمایت بیشــتری بــه لحــاظ کاری و مالی‌دارند‪.‬‬ ‫برخــی هنرمنــدان احتیاج بــه حمایــت دارند و‬ ‫بعیــد می‌دانــم آقــای آبــادی از ایــن حمایت‌ها‬ ‫برخــوردار بــود‪ .‬بایــد برنامه ریزی‌هایــی صورت‬ ‫بگیــرد و بــه اصطالح توجــه خاصی نســبت به‬ ‫هنرمنــدان خصوصا بــه لحاظ کاری باشــد‪.‬‬ ‫گاهــی هنرمنــدان نادیده گرفته می‌شــوند و این‬ ‫خوب نیســت‪ ،‬چون بزرگ‌ترین ضربــه به روح و‬ ‫روان آن‌ها زده می‌شــود که جبران ناپذیر اســت‪.‬‬ ‫هنرمنــدان بــر اثر بــی توجهــی دچــار بیماری‬ ‫می‌شــوند‪ .‬امیــدوارم بــه هنرمندان پیشکســوت‬ ‫توجه شــود و باز هــم آرزوی آرامش ابــدی برای‬ ‫جناب ابراهیم آبادی بود‪ .‬هنرمندی که شــریف و دوســت داشــتنی بود و برای مردم‬ ‫محبوب‪.‬‬

‫مردی که همه را می‌خنداند‬

‫علیرضا خمســه‪ :‬آقای آبادی‪ ،‬مردی دوست‌داشــتنی و شــریف بود‪ .‬فرصت را مغتنم‬ ‫می‌دانــم و درگذشــت ایــن هنرمنــد عزیــز را به جامعه هنــری و به مردم تســلیت‬ ‫می‌گویم‪ .‬مســلما همــه همکاران دربــاره ویژگی‌های این هنرمنــد صحبت می‌کنند‪،‬‬

‫‪  15 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫اما مــن دلم می‌خواهــد از مواردی بگویم که شــاید مــردم ندانند‪.‬‬ ‫او ســال‌ها کار صنفــی انجام می‌داد و عضــو انجمن بازیگران بود‪ .‬آبــادی بی‌دریغ و‬ ‫بی‌توقــع در خدمت همکاران و دوســتانش بود‪.‬‬ ‫شــاید کمتر کســی این وجه صنفی را بشناســد‪،‬‬ ‫اما به‌شــدت اهل تشــکیالت بود تــا خدمتی به‬ ‫جامعه هنری و هنرمندان پیشکســوت کند‪ .‬جای‬ ‫او و دیگــر هنرمنــدان همچــون زنده یــاد داود‬ ‫رشــیدی در انجمــن بازیگــران به شــدت خالی‬ ‫است‪.‬‬ ‫واقعــا از نبــود او صدمه می‌بینیــم‪ .‬از این لحاظ‬ ‫به ایــن ویژگی‌های ابراهیــم آبادی اشــاره کردم‬ ‫تــا جوانانــی کــه وارد ایــن حرفــه می‌شــوند از‬ ‫افــرادی همچون آبــادی درس بگیرنــد‪ .‬فقط به‬ ‫فکر خودشــان نباشــند‪ ،‬بلکــه نگاه شــان را باز‬ ‫کنند و به همه همکاران نگاه داشــته باشــند و‬ ‫بــه دنبال منافع جمعی باشــند نــه منافع فردی‪.‬‬ ‫مــن و ابراهیم آبادی در کار‌هــای زیادی همبازی‬ ‫بودیــم‪ .‬یادم می‌آید در فیلم آپارتمان شــماره ‪۱۳‬‬ ‫کلی از دســتش می‌خندیدیم‪ .‬یادش بخیر مرحوم‬ ‫یدا‪ ...‬صمــدی کارگردان این فیلم بــود و واقعا از‬ ‫تکیــه کالم‌های با نمــک ابراهیم آبادی می‌خندیــد‪ .‬عالوه‌بر آن افتخار داشــتم که در‬ ‫ســریال بــوی خوش زندگی که خودم نویســنده و کارگردان آن بــودم‪ ،‬برایم بازی کند‪.‬‬ ‫او در ایــن ســریال نقــش پدر هفت دختــر را بازی می‌کــرد و بداهه‌هــای او هنگام‬ ‫کار به شــیرین شــدن آن اضافــه می‌کرد‪ .‬ولــی این اواخر بســیار مهجــور‪ ،‬منزوی و‬ ‫گوشــه‌گیر شــده بود‪ .‬متاســفم که این اواخر خارج از ایران بودم و امــکان مالقات او‬ ‫را نداشــتم‪ .‬واقعا همه هنرمندان در کهولت نیاز به توجه بیشــتر دارند‪ .‬صد افســوس‬ ‫که دیگر نیســت و فرصت جبــران نداریم‪.‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪15 Kheradmand‬‬


‫ابراهیم آبادی؛‬ ‫افسرده‌ای که‬

‫همه را می‌خنداند‬ ‫‪ ۲۴‬مرداد ‪ ۱۳۱۳‬بود که در محله کوچه‌باغ شــهر تبریز به دنیا آمد‪ .‬شــاید در آن زمان‬ ‫کســی تصور نمی‌کرد ابراهیم آبــادی‪ ،‬از خطه تبریز بتواند وارد عالم هنر شــود‪ .‬او از‬ ‫ابتدای دوران دبیرســتان به هنر نمایش عالقه داشــت و ســرانجام در کالس‌های تئاتر‬ ‫هنر‌هــای زیبــا که به‌وســیله مربیان خارجــی برای تربیــت مربیان تئاتــر در مدارس‬ ‫تشــکیل شــده بود امتحان داد و قبول شد و یک ســال تعلیم دید‪.‬‬ ‫روزنامــه جام‌جــم‪ ۲۴ :‬مــرداد ‪ ۱۳۱۳‬بــود که در محله کوچه‌باغ شــهر تبریــز به دنیا‬ ‫آمد‪ .‬شــاید در آن زمان کســی تصــور نمی‌کرد ابراهیــم آبادی‪ ،‬از خطــه تبریز بتواند‬ ‫وارد عالــم هنــر شــود‪ .‬او از ابتدای دوران دبیرســتان به هنر نمایش عالقه داشــت و‬ ‫ســرانجام در کالس‌های تئاتر هنر‌های زیبا که به‌وســیله مربیــان خارجی برای تربیت‬ ‫مربیان تئاتر در مدارس تشــکیل شــده بود امتحان داد و قبول شــد و یک سال تعلیم‬ ‫دیــد‪ .‬این هنرمند چند ســالی برای ادامه تحصیل راهی کشــور چکســلواکی شــد و‬ ‫بعــد از بازگشــت فعالیتش را در عالــم هنر ادامــه داد‪ .‬کارنامه ابراهیم آبــادی پر از‬ ‫نقش‌های متنوع در ســینما و تلویزیون اســت‪ .‬البته از اواســط دهه ‪ ۸۰‬فعالیتش در‬ ‫ســینما کمرنــگ شــد و کارگردانان نقش‌های اندکــی را به او می‌ســپردند و به همین‬ ‫دلیــل این هنرمند هــم نمی‌پذیرفت‪.‬‬ ‫آخرین اثر ســینمایی‌اش‪ ،‬فیلم سینمایی دیوار به نویســندگی و کارگردانی محمدعلی‬ ‫طالبــی بــود و بعــد از آن دیگر در ســینما بازی نکــرد‪ ،‬اما فعالیتــش را در تلویزیون‬ ‫متوقــف نکرد و در ســریال‌های متعددی بــازی می‌کرد که از ســریال‌های او می‌توان‬ ‫به آثــاری همچون پــادری‪ ،‬مختارنامه‪ ،‬مدرســه مادربزرگ‌ها‪ ،‬خســته‌دالن‪ ،‬پرانتز باز‪،‬‬ ‫در چشــم باد و ‪ ...‬اشــاره کرد‪ .‬لبخند و لهجــه تبریزی جزو ویژگی‌هــای بارز ابراهیم‬ ‫آبــادی بود و همین باعث شــده بود تا همیشــه نقش‌هایش برای مخاطبان شــیرین‬ ‫باشــد‪ ،‬حتی همکارانش هم بر این مســاله همیشــه تاکید داشــتند که او همیشــه‬ ‫لبخند می‌زد و ســر صبر کارهایــش را انجام می‌داد‪ .‬ابراهیم آبــادی پس از تحمل درد‬ ‫بیمــاری ‪ ۲۹‬مهر بــه کما رفت و نهم آبان‌ماه جامعه هنری را به ســوگ خود نشــاند‪.‬‬ ‫بــه همیــن دلیــل جام‌جم به ســراغ هنرمندانــی رفت که بــا این هنرمنــد در یک یا‬ ‫چند اثر نمایشــی در ســینما و تلویزیون همکاری داشتند‪.‬‬

‫مرد بزرگی که افسرده شده بود‬

‫محمــد فیلــی‪ :‬مرد بســیار بزرگی بــود و به‌شــدت عالقه‌مند بــه کارش‪ .‬ایــن اواخر‬ ‫به‌شــدت افســرده شــده بود‪ .‬ظاهرا دوســتان او را فراموش کرده بودند و کاری به او‬ ‫رجوع نمی‌شــد‪ .‬مســلما هر هنرمندی هم به جــای او بود‪ ،‬دل آزرده می‌شــد‪ .‬مردم‬ ‫سال‌هاســت با او خاطرات خوب دارند‪ .‬نباید باال رفتن ســن و ســال باعث شــود که‬ ‫فراموش شــویم‪ .‬چون گذران زندگی هم ســخت می‌شــود‪.‬‬ ‫اگر او افســرده نمی‌شــد‪ ،‬بیشــتر از این‌هــا زنده بود‪ ،‬امــا فشــار بی‌مهری‌ها باعث‬ ‫‪  14 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫فکر و خیال بیشــتر می‌شــود‪ .‬او هنرمنــد بزرگی بود‪ .‬حیف که قــدرش را آن طور که‬ ‫باید و شایســته او بود‪ ،‬ندانســتیم‪ .‬باید ارزش هنرمندان را قبل از رفتن شــان بدانیم‪.‬‬ ‫بایــد وقتــی پیر می‌شــوند آن‌ها را به فراموشــی نســپاریم و با دعــوت از آن‌ها برای‬ ‫کار‌هــای متنوع بگوییم که دوستشــان داریم و یادمان نرفته اســت کــه آن‌ها چقدر‬ ‫بــرای هنر این مملکت زحمت کشــیدند‪.‬‬

‫آرزوی بر دل مانده یار مختار ثقفی‬

‫ابراهیــم آبــادی آنقدر هنرمند بزرگ و دوست‌داشــتنی بود کــه برایش فرقی نمی‌کرد‬ ‫نقش چندم در یک کار نمایشــی بــازی می‌کند‪ .‬آنچه برایش اهمیت داشــت این بود‬ ‫کــه می‌خواســت نقش خود را درســت ایفــا کند‪ .‬بــه همین دلیل نقش‌هــای فرعی‬ ‫هــم بازی و ســعی می‌کرد در همــان چند صحنه لبخنــد را به لب مخاطــب بیاورد‪.‬‬ ‫او در ســریال مختارنامــه نقــش عبیده یار مختــار ثقفی را بازی می‌کــرد‪ .‬صحنه‌های‬ ‫ایــن بازیگــر در ســریال مختارنامه بــه یادگار مانــده اســت‪ .‬او در زمــان حیات در‬ ‫گفت‌وگوهایــش بــه ایــن موضوع تاکیــد می‌کرد که باید بــه هنرمندان توجه شــود‪،‬‬ ‫حتی دلش می‌خواســت بیمارســتانی مخصوص هنرمندان راه‌اندازی شــود تــا از این‬ ‫طریق هنرمنــدان مورد حمایت قــرار بگیرند‪.‬‬

‫از خور خور تا مش خیرا‪...‬‬

‫به‌یادماندنی‌تریــن نقش ابراهیم آبادی‪ ،‬احتماال ایفای نقش بابای مدرســه در ســریال‬ ‫«مدرســه مادربزرگ‌هــا» باشــد کــه در آن با نام آقای «کال‌آبادی» شــناخته می‌شــد‪.‬‬ ‫بچه‌هــای اواخــر دهــه ‪ ۵۰‬و ‪ ۶۰‬حتما به یــاد دارند بــازی ابراهیم آبــادی را در فیلم‬ ‫ســینمایی دزد عروســک ها‪ .‬او در این فیلم که به کارگردانی محمدرضا هنرمند ساخته‬ ‫شــده بــود نقش خور خور را بــازی می‌کرد که جــزو نقش‌هایی بود کــه بچه‌ها او را‬ ‫دوســت داشــتند‪ .‬آبادی در مش خیرا‪ ...‬صندوقچه اســرار داریوش مؤدبیان‪ ،‬این خانه‬ ‫دور اســت مســعود رســام و بیژن بیرنگ‪ ،‬بازنشســتگی رضا فیاضی‪ ،‬همســران بیژن‬ ‫بیرنگ و مســعود رســام ایفای نقش کرد‪.‬‬ ‫البتــه از دیگــر ویژگی‌هــای ابراهیــم آبادی ایــن بود که خــودش را فقط بــه ایفای‬ ‫نقش‌هــای جدی محدود نکرد و با دنیای طنز هم آشــنا بود کــه از کار‌های او می‌توان‬ ‫به همــکاری اش با مهران مدیری در ســریال‌های پاورچین اشــاره کــرد‪ .‬همچنین در‬ ‫دیگر ســریال‌های طنز همچون بدون شــرح‪ ،‬پادری و ‪ ...‬هم ایفای نقش کرده اســت‪.‬‬

‫حمایت از هنرمندان‬

‫کوروش تهامی‪ :‬ســالیان پیش در ســریال‌های خســته‌دالن به کارگردانی سیروس الوند‪،‬‬ ‫بچه‌هــای خیابــان ســاخته همایون اســعدیان و فیلم ســینمایی از دوردســت رامین‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪14 Kheradmand‬‬


‫مردم هم در هر سطحی که باشند‪ ،‬یاد می‌گیرند مسئولیت اجتماعی‬ ‫را رعایت کنند و به هر اتفاقی واکنش درستی نشان دهند‬ ‫هنرمند‪ ،‬نشــان‌دهنده موارد دیگری هم هســت‪« :‬این‬ ‫اتفاق یعنی موزیســین بزرگ حواســش به مخاطبانش‪،‬‬ ‫کســانی کــه دنبالــش می‌کننــد و صــدای ســازش را‬ ‫می‌شــنوند‪ ،‬هســت‪ .‬می‌فهمد و با آن‌هــا وارد دیالوگ‬ ‫می‌شــود و درنهایــت تشــخیص می‌دهد کــه این‌طور‬ ‫عمل کند‪.‬‬ ‫بــه نوعــی این کار‪ ،‬پیام گرفتن و پیام رســاندن اســت‪،‬‬ ‫وگرنــه می‌توانســت با توجه به موقعیتی کــه در ترکیه‬ ‫دارد کنســرت را برگــزار کنــد و کلی هم درآمد داشــته‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫نمونه‌هــای این‌چنینــی کم نیســت‪ .‬خیلی‌ها‬ ‫هنر را بــه پول می‌فروشــند‪.‬‬ ‫بــرای آن‌ها هنر در خدمت شــخص‪،‬‬ ‫امیــال و آرزوهایــش اســت‪ ،‬اما‬ ‫کلهــر منافــع فــردی خــود را‬ ‫فدای منفعــت جمعی کرد‪».‬‬ ‫آرش نصیــری‪ ،‬فعــال حوزه‬ ‫موســیقی و مدیــر برنامه‬ ‫هزار صدا هم در گفتگو‬ ‫با شهروندآنالین تقریبا‬ ‫همین نظــر را دارد و‬ ‫از کلهــر به‌عنــوان‬ ‫هنر منــد ی‬ ‫مســئولیت‌پذیر‬ ‫یــاد می‌کنــد‪:‬‬ ‫«هر هنرمندی‬ ‫مســئو ل‬ ‫اســت کــه به‬ ‫مخاطبان خود‬ ‫راســت بگویــد‬ ‫و ایــده‌ای را کــه‬ ‫درباره مســئولیت‬ ‫اجتماعــی دارد‪،‬‬ ‫اجــرا کند‪ .‬مســئولیت‬ ‫اجتماعی یکــی از مهمترین‬ ‫پارامتر‌های انســانی اســت که باید‬ ‫بــرای هنرمند پررنگ باشــد‪.‬‬ ‫کیهان کلهر هــم نظری‬ ‫دربــاره اتفاقــات‬ ‫اطــراف خــود دارد‪،‬‬ ‫ضمــن این‌که خود‬ ‫نیــز ُکــرد اســت‬ ‫و جامعــه هــم از‬ ‫او توقعاتــی دارد‪،‬‬ ‫به‌ویــژه دربــاره ایــن‬ ‫کنســرت که قرار بود در‬ ‫اســتانبول به‌عنوان بزرگترین‬ ‫‪  13 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫شــهر ترکیه و پایتخت فکری آن کشــور برگزار شــود‪».‬‬

‫تاثیر بر مردم و سیاستمداران‬

‫ســوال دیگری هــم درباره ماجرای لغو کنســرت کیهان‬ ‫کلهــر در ترکیــه بــا این مضمــون مطرح اســت که آیا‬ ‫تصمیمات این‌چنینــی هنرمندان می‌توانــد بر عملکرد‬ ‫سیاســت‌گذاران و در کل بر مناســبات جهانی تاثیرگذار‬ ‫باشــد؟ آرش نصیری در پاســخ به این ســوال می‌گوید‪:‬‬ ‫«سیاســتمداران که کار خود را می‌کننــد‪ ،‬اما این‌که یک‬ ‫نظــر این‌طور اعالم شــود‪ ،‬طبیعتا تاثیرگذار اســت‪ .‬اگر‬ ‫سیاســتمداران همه جامعــه را با خود همــراه بدانند‪،‬‬ ‫بدتر رفتــار می‌کنند‪ ،‬اما رفتار‌هــای این‌چنینی می‌تواند‬ ‫ترمــز آن‌هــا را بگیــرد‪ .‬مردم هــم در هر ســطحی که‬ ‫باشــند‪ ،‬یــاد می‌گیرند مســئولیت اجتماعــی را رعایت‬ ‫کننــد و به هر اتفاقی واکنش درســتی نشــان دهند‪».‬‬

‫انعطاف‌پذیر بودن یک هنرمند‬

‫نکته دیگری کــه درباره این ماجرا پررنگ اســت‪ ،‬تأثیر‬ ‫شــبکه‌های اجتماعــی اســت‪ ،‬اگرچــه گاهــی هم به‬ ‫بحث‌هــای جنجالــی و حتــی توهین‌آمیــز می‌انجامد‪.‬‬ ‫البتــه احمــد بخارایــی به‌طور کلــی در ماجــرای لغو‬ ‫کنسرت و حاشــیه‌هایش ســه پیام را قابل ذکر می‌داند‬ ‫کــه اصلی‌تریــن آن مهــم بــودن حضــور هنرمنــد در‬ ‫شبکه‌های مجازی است‪« :‬شــبکه‌های مجازی اسمشان‬ ‫مجازی اســت‪ ،‬درحالی‌که بیشــتر از شبکه‌های حقیقی‬ ‫کارایــی دارند‪.‬‬ ‫طبیعتا ایشــان پیامی را که از طرف اعضای شــبکه‌های‬ ‫اجتماعی ارســال شــده‪ ،‬دریافت کرده و به آن بی‌توجه‬ ‫نبوده اســت و این یعنی شــبکه‌های مجــازی مهم‌اند‬ ‫و افــراد هــم باید بــه کارکــرد آن واقف باشــند‪ .‬وقتی‬ ‫هنرمنــد بر مواضع قبلــی خود اصرار نــدارد و با توجه‬ ‫به خواســت مردم تصمیم خود را تغییر می‌دهد نشانه‬ ‫انعطاف‌پذیری او اســت که باز هم ارزشــمند اســت و‬ ‫بــر مــردم تأثیــر دارد‪ ».‬او معتقد اســت که پیــام دوم‬ ‫این حرکت به ســایر هنرمندان اســت تــا بدانند چطور‬ ‫عمــل کننــد و درنهایت هم ایــن اتفاق نشــان‌دهنده‬ ‫همبســتگی مهمی است که شــکل گرفته است‪.‬‬ ‫کیهان کلهــر در همان دیداری که در ابتــدای گزارش از‬ ‫آن یاد شــد‪ ،‬درباره فرهنگ‌ســاز بودن هنرمند صحبت‬ ‫کــرد و این‌کــه جامعه اگرچه با سیاســت و اجتماع گره‬ ‫خورده‪ ،‬اما برای رســیدن به ســرمنزل مقصود حتما باید‬ ‫از کوچــه فرهنگ گذر کند‪ .‬حــاال هم با تصمیم اخیرش‬ ‫در همــان راه حرکــت کــرد؛ حرکتی که از قبل شــروع‬ ‫شــده‪« ،‬شــهر خامــوش» را تحت‌تأثیر رنج‌هــای مردم‬ ‫حلبچــه و «تنها نخواهــم مانــد» را تحت‌تأثیر اتفاقات‬ ‫وطنش ســاخته است‪.‬‬ ‫‪---------------------‬‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪13 Kheradmand‬‬


‫کیهان کلهر؛ صدای باشکوه مردم کُرد‬ ‫کیهان کلهر‪ ،‬موزیسین و نوازنده برجسته ایرانی‪ ،‬که در یک دهه اخیر‬ ‫دو بار نامزد جایزه گرمی شد‪ ،‬این بار جایزه معتبر وومکس را برای‬ ‫خود و موسیقی ایرانی به ارمغان آورد‪.‬‬ ‫او چنــدی پیش در میانه‌های کنســرتی کــه به همراه‬ ‫گــروه «رامبرانــت تریــو» در لندن برگزار شــد‪ ،‬پیش از‬ ‫آن‌کــه قطعــه پایانی را به کــودکان ُکرد تقدیــم کند‪ ،‬با‬ ‫جمالتی مطمئن‪ ،‬اما آغشته به اندوه از پشت میکروفن‬ ‫حرف‌هایــی زد کــه خیلی‌هــا به‌ویژه همشــهری‌های‬ ‫ُکرد او انتظار داشــتند‪« :‬روز‌های اخیر‪ ،‬روز‌های سختی‬ ‫بــرای مــا مردم ُکــرد بود‪ .‬خشــونت و جنگــی علیه ما‬ ‫در شــمال ســوریه راه افتــاده و مــردم بــزرگ ُکرد زیر‬ ‫ســرکوب رنج می‌کشــند و البته این کشــته‌های بیشتر‪،‬‬ ‫آواره‌های بیشــتر و پناهندگان بیشــتری خواهد داشت‬ ‫و آن منطقــه از جهــان با مشــکالت بیشــتری روبه‌رو‬ ‫خواهــد بود‪ .‬مــا می‌دانیم که برخی سیاســتمداران این‬ ‫چیز‌هــا را نمی‌فهمند‪.‬‬ ‫قرار بود در اســتانبول نیز کنســرتی داشــته باشــم که‬ ‫آن را لغــو کــردم‪ .‬به نشــانه احتــرام به بــرادران ُکردم‪،‬‬ ‫قطعــه آخــر را به زبــان ُکــردی بــرای بچ ‌ه‪‎‬هــای ُکرد‬ ‫می‌خوانــم که حــاال در این جنــگ هســتند‪ .‬امیدوارم‬ ‫روزی در دنیایی زندگی کنیم که خبری از جنگ نباشــد‬ ‫و مطمئن باشــیم همه در بســتری آرام می‌خوابند‪ .‬من‬ ‫نمی‌توانم حــرف بزنم و کالمی ندارم کــه بگویم و این‬ ‫‪  12 ‬ماهنامه خردمند ‪ -‬سال پنجم ‪ -‬شماره ‪ - ۵۷‬آبان | آذر ‪۹۸‬‬

‫قطعه آخــر را تقدیــم می‌کنم به کــودکان ُکرد‪.‬‬ ‫و همه حرف‌های اســتاد پرآوازه کمانچه ایرانی درحالی‬ ‫بیان شــد که ســاعاتی قبل‪ ،‬او در صفحه اینستاگرامش‬ ‫توضیــح داده بود که کنســرت را لغــو نخواهند کرد و‬ ‫درواقع با همان ســاح ســاز بــه رزمندگی خــود ادامه‬ ‫خواهــد داد‪ .‬ایــن نظــرات او در صفحــات اجتماعی و‬ ‫توییتــر واکنش‌هــای زیادی در پــی داشــت و کاربران‬ ‫با هشــتگ نه به کنســرت استانبول‪ ،‬خواســتار لغو آن‬ ‫شــدند‪ .‬هنر قوام‌یافتــه در خدمت اهداف بــزرگ قرار‬ ‫می‌گیرد‪.‬‬ ‫شــاید ایــن حــرف و حدیث‌هــا و شــاید جهان‌بینی‪،‬‬ ‫مســئولیت‌پذیری و در نهایــت نــگاه پررنجــی کــه‬ ‫هنرمنــد را از دنیــای بیــرون به دنیای درونی و عشــق‬ ‫بــه هنر می‌کشــاند‪ ،‬همگی در رســاندن کیهــان کلهر‬ ‫بــه ایــن تصمیــم تاثیرگــذار باشــد‪ .‬در هر حــال‪ ،‬این‬ ‫موضــوع بهانــه‌ای شــد تا دربــاره مســئولیت هنرمند‬ ‫در برابــر دنیــای اطرافــش حرف بزنیم؛ مســئولیتی که‬ ‫احمــد بخارایی‪ ،‬جامعه‌شــناس و مدیر گروه مســائل و‬ ‫آســیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناســی ایران در‬ ‫گفتگــو با شــهروندآنالین از آن به‌عنوان هنر متعهد یاد‬

‫می‌کنــد‪« .‬هنــر می‌تواند جهت‌گیری داشــته باشــد‪.‬‬ ‫از نــگاه پست‌مدرنیســم‪ ،‬هنــر برای هنر اســت‪ ،‬اما از‬ ‫ســوی دیگــر هنــر در خدمت یــک امر دیگــر و یک‬ ‫هدف بزرگتــر اســت‪ .‬در ماجرای لغو کنســرت کیهان‬ ‫کلهــر‪ ،‬هنــر بــرای یک امــر اجتماعــی بــه کار گرفته‬ ‫شــد و درواقع متعهد بود‪ .‬شــخصا هم هنــر متعهد را‬ ‫می‌پســندم‪ .‬ممکن اســت در برهــه‌ای و بــرای این‌که‬ ‫نفس هنر شــکل بگیــرد «هنر برای هنر» خوب باشــد‪،‬‬ ‫امــا وقتــی هنر قــوام پیــدا کــرد‪ ،‬می‌توانــد به‌عنوان‬ ‫وســیله‌ای در خدمــت اهــداف بزرگتــر باشــد‪ .‬فرقی‬ ‫نمی‌کنــد هنرمند شــاعر‪ ،‬مجسمه‌ســاز‪ ،‬موزیســین یا‬ ‫هنرپیشــه باشــد‪ .‬این پیوســتگی بین اجزای اجتماعی‪،‬‬ ‫جامعــه را پویا می‌کند و هنرمندان هــم عضوی از این‬ ‫اجتماع هســتند‪».‬‬

‫هنرمندی مسئول اســت که به مخاطبان خود‬ ‫راست بگوید‬

‫هنر متعهــد‪ ،‬فقط همین؟ تغییر تصمیــم کیهان کلهر‬ ‫هیــچ دســتاورد و نتیجه دیگری نــدارد؟ در این‌باره هم‬ ‫بخارایی معتقد اســت کــه این تصمیم جــز تعهد این‬

‫‪Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪12 Kheradmand‬‬


11 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 11 


‫ماهنامه اجتماعی‪ ،‬ف‬ ‫رهنگی‪ ،‬هنری خردمند‬ ‫ناشر‪ :‬انت‬ ‫شارات خردمند ‪ -‬تورنتو‬ ‫سردبیر‪ :‬محمد ُسهی‬ ‫امور داخلی و‬ ‫اداری‪ :‬حامد خ ّرم بخت‬ ‫تایپ‪ :‬مریم ُسهی‬ ‫طراحی و صفحه آر‬ ‫با ت‬ ‫ایی‪ :‬انتشارات خردمند‬ ‫شکر از‪ :‬مسروره بن ‌ی‬ ‫ها‬ ‫شم‬ ‫ی‬ ‫‬‫ر‬ ‫ضا‬ ‫می‬ ‫رف‬ ‫خ‬ ‫رایی‬ ‫کاشانی‬ ‫ الهه شهبازی ‪ -‬فرهاد‬‫کبیر ‪ -‬اکبر تهرانی ‪ -‬رویا‬ ‫ف‬ ‫ر‬ ‫ام‬ ‫رز‬ ‫ی‪،‬‬ ‫م‬ ‫ح‬ ‫مد‬ ‫تا‬ ‫جد‬ ‫ولتی و همه کسانی که‬ ‫در این شماره‬ ‫ما را یار و یاور بودند‪.‬‬ ‫روی جلد‪:‬‬

‫کیها‬ ‫ن ک ُلهر‪ ،‬صدای باشکوه‬ ‫مردم کرد ‪ -‬صفحه ‪۱۲‬‬

‫‪National Ethnic‬‬

‫‪Press and Media‬‬ ‫‪ada‬‬ ‫‪Council of Can‬‬

‫‪er of‬‬ ‫‪d is a Memb‬‬ ‫‪Kheradman‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪an‬‬ ‫‪ss‬‬ ‫‪nic Pre‬‬ ‫‪National Eth‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪ad‬‬ ‫‪an‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪cil of‬‬ ‫‪Media Coun‬‬

‫ماهنامــه‬ ‫ارســالی خردمنــد در ویرایش و ا‬ ‫ص‬ ‫الح‬ ‫م‬ ‫طال‬ ‫ب‬ ‫ار‬ ‫سـ‬ ‫ـال‬ ‫ی‬ ‫بایـ‬ ‫طگیری شــده و به اختیــار دارد‪ .‬مقاالت‬ ‫شــوند‪ .‬ـد حتماً تایــپ و غل ‌‬ ‫آ‬ ‫در‬ ‫س‬ ‫نظ‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫می‬ ‫ت‬ ‫ل‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫وی‬ ‫ج‬ ‫له ارســال‬ ‫ســندگان مقاالت‪ ،‬الزامــاً‬ ‫ب‬ ‫یان‬ ‫نی‬ ‫گر‬ ‫د‬ ‫یــ‬ ‫دگ‬ ‫س‬ ‫اه‬ ‫ــئ‬ ‫ما‬ ‫ســت‪ .‬م ولیت قیمت‬ ‫ها‪،‬‬ ‫هنامه خردمند‬ ‫سـ‬ ‫ـر‬ ‫وی‬ ‫‌‬ ‫س‬ ‫ها‪،‬‬ ‫ن‬ ‫ح‬ ‫وه ارائه‬ ‫درج شــ‬ ‫ده در آگهــی ها بــه عهده صاحب آگهی ا خدمات و کلیه مطالب‬ ‫ســ‬ ‫ت‪.‬‬ ‫‪-676‬‬ ‫‪l: 416-676-9‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪T‬‬ ‫•‬ ‫‪3‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪2-82‬‬ ‫‪mand.ca‬‬ ‫‪• Tel: 647-93‬‬ ‫‪www.kherad‬‬ ‫•‬ ‫‪a‬‬ ‫‪.c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪m‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪• info@khera‬‬ ‫‪207‬‬ ‫‪Street, Suite‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪n‬‬ ‫‪o‬‬ ‫‪Y‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪• 8‬‬ ‫‪2C6‬‬ ‫‪ntario L3T‬‬ ‫‪Thornhill, O‬‬

‫شما‬

‫ره ‪ - ۵۷‬آبان‬

‫‪/‬آذر ‪- ۱۳۹۸‬‬

‫نوامبر‬ ‫‪/‬دسامبر ‪۲۰۱۹‬‬

‫کیهان کلهر؛‬ ‫صدای باشکوه مردم ُک‬ ‫رد‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ابر‬ ‫ ‪.‬‬ ‫اهیم آبادی؛ افسرده‌ای‬ ‫ ‪۱۲ . . . . . . . . . .‬‬ ‫که‬ ‫ه‬ ‫مه‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫‌‬ ‫ی‬ ‫خن‬ ‫دا‬ ‫ند‬ ‫ ‪. . . .‬‬ ‫ایران ‪،‬نس‬ ‫ ‪۱۴ . . . . . . . . . .‬‬ ‫ل جوان و پدیده ازدواج‬ ‫سپ‬ ‫ید‬ ‫‪. .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫‪۱۰‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫حقیقت ناخوشایند دربار‌هی رجب طیب اردوغ ‪۱۶ . . . . . . . . . .‬‬ ‫ان ‪.‬‬ ‫از پر‬ ‫چم ایران تا لباس مصدق‪۱۸ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫چرا‬ ‫ ‪.‬‬ ‫هیچ راهی جز حشره خ‬ ‫ ‪۲۲ . . . . . . . . .‬‬ ‫وار‬ ‫ی‬ ‫نی‬ ‫س‬ ‫ت؟‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. . . .‬‬ ‫دنیای خط‬ ‫ ‪۲۴ . . . . . . . . .‬‬ ‫رناک ما به روایت ادوارد‬ ‫ا‬ ‫سن‬ ‫ود‬ ‫ن‪،‬‬ ‫اف‬ ‫شا‬ ‫گر‬ ‫ب‬ ‫زر‬ ‫گ‬ ‫اخبار و گزار ‌‬ ‫شهای مختلف‬ ‫آمریکایی‪۲۶ . . . . .‬‬ ‫م‬ ‫رتب‬ ‫ط‬ ‫با‬ ‫زن‬ ‫دگ‬ ‫ی‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫انی‬ ‫ان در ک‬ ‫طالق عاطف‬ ‫انادا ‪۲۸ . . . . . . . .‬‬ ‫ی؛ زندگی زیر سقف د‬ ‫ود‬ ‫ی‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫توقی‬ ‫ف یک فیلم به کشتن یک انسان م ‌یماند ‪۳۲ . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪. . .‬‬ ‫درگیری بر سر‬ ‫ ‪۳۴ . . . . . . . . .‬‬ ‫اروند ‪. . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫نویس‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪۳۶ . . . . . . . . .‬‬ ‫ندگانی که امروز ما را پی‬ ‫ش‬ ‫‌ب‬ ‫ین‬ ‫ی‬ ‫کر‬ ‫ده‬ ‫بو‬ ‫دن‬ ‫د‪.‬‬ ‫ ‪. . .‬‬ ‫زندگی بدون‬ ‫ ‪۳۸ . . . . . . . . . .‬‬ ‫نفت در عربستان؟! ‪. .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫در‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ضیافت واژه ها ‪ -‬صفحا‬ ‫ ‪۴۰ . . . . . . . . .‬‬ ‫ت‬ ‫ش‬ ‫عر‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. . .‬‬ ‫تغییر جنسی‬ ‫ ‪۴۴ . . . . . . . . . .‬‬ ‫ت در ایران؛ از مجوز تا‬ ‫ج‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ح‬ ‫ی‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ابوب‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫کر بغدادی؛ از آغاز تا پای‬ ‫ ‪۴۶ . . . . . . . . .‬‬ ‫ان‬ ‫خل‬ ‫یف‬ ‫‌‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ی‬ ‫‌ر‬ ‫حم‬ ‫د‬ ‫اعش‪.‬‬ ‫گف ‌‬ ‫ت ‌وگو با‬ ‫ ‪۴۸ . . . . . . . . . .‬‬ ‫سارا عباسپور یکی از اولی‬ ‫ن‬ ‫زن‬ ‫ان‬ ‫نق‬ ‫ال‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‪.‬‬ ‫‪ ‬ایرا‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ن‪،‬‬ ‫ ‪۵۰ . . . . . . . . .‬‬ ‫كلده و شوش ‪. . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫عکس های دیدن‬ ‫ ‪۵۴ . . . . . . . . . .‬‬ ‫ی این ماه ‪. . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫حمید‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪۵۶ . . . . . . . .‬‬ ‫ن جبلی‪ ،‬هنرمند مردمی و‬ ‫مت‬ ‫وا‬ ‫ض‬ ‫ع‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫حو ‌ه‬ ‫ی برخورد با کودک کم‌غذا ‪۵۸ . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫لطفا‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫زی‬ ‫ ‪۶۰ . . . . . . . .‬‬ ‫اد جدی نگیرید ‪ -‬م‪ .‬شن‬ ‫بلی‬ ‫له‬ ‫‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫آیا واقعا باید از‬ ‫ ‪۶۲ . . . . . . . . . .‬‬ ‫ربات ها بترسیم؟ ‪. . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫جدول ‪.‬‬ ‫ ‪۶۴ . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪. . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫شبی با تنبور در‬ ‫ ‪۶۶ . . . . . . . . . .‬‬ ‫تورنتو ‪. . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫مظاهر م‬ ‫ ‪۶۷ . . . . . . . .‬‬ ‫صفا؛ آخرین استاد بزرگ‬ ‫اد‬ ‫بیا‬ ‫ت‬ ‫فا‬ ‫رس‬ ‫ی‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫بازارچه ‪ -‬دایرکتوری مص‬ ‫ور‬ ‫م‬ ‫ ‪۶8 . . . . . . . . . .‬‬ ‫ش‬ ‫اغ‬ ‫ل‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. . . . .‬‬ ‫ ‪۷0 . . . . . . . . . .‬‬

‫همگام با زمانه‬ ‫زمانــی که فقط یکــی دو ماه بود آمده بــودم کانادا‪،‬‬ ‫یکــی از آشــنایان داشــت بــا شــور و حالــی وصف‬ ‫ناپذیــراز بازی شــب گذشــته میپل لیــف و اصوال از‬ ‫هاکی صحبت میکرد‪ .‬او خیلی شــور و حال داشــت‬ ‫ولی مــن درکش نمیکــردم‪ ،‬چون هنوز ســی و یکی‬ ‫دو روز ســابقه‌ام در کانادادر مقابل ســی و یکی دو ســالی کــه در ایران زندگی‬ ‫کــرده بــودم هیچ بود‪ ،‬هنوز به جامعــه و زندگی جدیدتعلق خاطــر پیدا نکرده‬ ‫بودم‪.‬‬ ‫ولی آشــنایی هر امیگرنتی با هاکی در کانادا نمیتواند از آشــنایی او با دان چری‪،‬‬ ‫مفســر برجسته هاکی که از باسابقه‌ترین‌ها محسوب میشــود‪ ،‬جدا باشد؛ مردی‬ ‫بــا کت‌شــلوارهای عجیب و غریب کــه در زمینه کارخود یکه‌تاز میدان اســت و‬ ‫حدود چهل ســال اســت حرف اول و آخر را در این مقوله میزند‪.‬‬ ‫امــا زمانه عوض شــده اســت و هــر کس‪ ،‬حتی یکه تــاز یگانه قهرمــان هم که‬

‫باشــی‪ ،‬چنانچه نخواهی تغییرات و اســتانداردهای جدید جهــان را بپذیری‪ ،‬باید‬ ‫بروی‪ ...‬چه دوســت داشــته باشــی یا نداشته باشــی‪ ،‬جهان امروز با جهان سابق‬ ‫تفــاوت دارد‪ .‬به همین دلیــل‪ ،‬اظهارات آقای چری بــرای نکوهش غیرمنصفانه‬ ‫امیگرنت‌هــا و تاز‌هواردیــن بــرای عدم حمایــت از ارزش‌های “روز بزرگداشــت‬ ‫قهرمانــان جنگ” به جنجالی بزرگ تبدیل شــد که شــعله‌اش دامــان خود چری‬ ‫را بدجوری ســوزاند‪ .‬در جهان امروز‪ ،‬والدین دیگر مالکان فرزندان‌شــان نیستند‪،‬‬ ‫در جهــان امروز مردم میتوانند به راحتی ازچنــگال بنگاه‌های خبرگزاری گریخته‬ ‫و حــرف و نظرشــان را بیــان کننــد‪ ،‬درجهان امــروز حتی شــبکه تلویزیونی که‬ ‫چهل ســال از یک غول خودســاخته‌اش بت درســت کرده جرات ندارد وقتی کار‬ ‫اشــتباهی ازش ســر میزند صد در صد پشــت او بایســتد‪ ،‬در جهان امروز مردم‬ ‫ســعی میکنند از حرف‌هــا وبرخوردهای نژاد پرســتانه دوری کننــد‪ ،‬نکته‌ای که‬ ‫آقــای دان چری شــاید خیلی دیر به آن واقف شــد‪.‬‬ ‫ســرعت رشد فکری و تکنولوژیکی جهان به طرز ترســناکی زیاد است‪ .‬باورهای‬ ‫ده بیســت سال گذشــته زیر سوال است‪ ،‬چه برســد به باورهای چند صد و چند‬ ‫هــزار ســاله! در این جهان کســی موفق اســت و موفق باقی خواهــد ماند که‬ ‫بتوانــد بــا موج تغییر حاکم بر جهان هماهنگ و همراه باشــد‪ ،‬چــه در برخورد‬ ‫شــخصی با فرزند خــودش چه در نحوه تفکر و عمــل جمعی در جامعه‪.‬‬


9 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 9 


8 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 8 


7 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 7 


6 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 6 



4 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - # 57 - Nov/Dec 2019 - Tel: 647-932-8283

۹۸ ‫ آبان | آذر‬- ۵۷ ‫ شماره‬- ‫ سال پنجم‬- ‫ ماهنامه خردمند‬ 4 





Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.