Kheradmand Magazine - Issue #61

Page 1



Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

82


‫مهاجرت‬ ‫و‬ ‫وکالت‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫عکاسی‬ ‫و فیلمبرداری‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

81

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫وام مسکن‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫رسانه ها‬

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

80


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫تعمیرگاه‬ ‫اتومبیل‬

79

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

78


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

77

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫مشاورامالک‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

76


‫خدمات برای‬ ‫منزل شما‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫تعمیرگاه‬ ‫اتومبیل‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

75

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫حسابداری‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

74


‫دندانپزشکی‬

‫چشم پزشکی‬

‫روان‌درمانی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫گوناگون‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

73

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫بیمه و‬ ‫سرمایه گذاری‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫بازرسی‬ ‫ساختمان‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

72


‫آرایشگاه‬ ‫و لیزر‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫آژانس‬ ‫مسافرتی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

71

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫خدمات ارزی‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

‫آموزشگاه ها‬

To advertise here Call: (416) 676-9-676

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

70


‫کودکان به والدین خود نگاه می‌کنند تا بدانند‬ ‫چه واکنشی در هر موقعیتی باید داشته باشند‪.‬‬

‫بپرسید که چرا استرسی می‌شود؟‬

‫اگر فرزندتان به شـما می‌گوید که نگرانی یا ترسـی دارد‪،‬‬ ‫نگویید‪« :‬نه تو نباید بترسـی» یا «تو مشـکلی نداری که‬ ‫بترسـی»‪ .‬ایـن بـه فرزند شـما کمک نمی‌کنـد‪ .‬در عوض‪،‬‬ ‫ایـن احتمـال وجـود دارد فرزنـد شـما بـه این باور برسـد‬ ‫کـه شـما اصلا بـه او اهمیـت نمی‌دهیـد یـا او را درک‬ ‫نمی‌کنیـد‪ .‬به جای این جمالت‪ ،‬تجربیـات فرزندتان را با‬ ‫گفتـن این که «به نظر می‌آید ترسـیده باشـی‪ ،‬چه چیزی‬ ‫تـو را نگـران کـرده؟» درک کنید و سـپس بحث و گفتگو‬ ‫درباره احساسـات و تـرس فرزندتـان را ادامه دهید‪.‬‬

‫اعتماد به نفس‌اش را باال ببرید‬

‫شزا ممکن است در افکار منفی‬ ‫کودکان تحت شرایط تن ‌‬ ‫و انتقـاد از خـود گـم شـوند یعنی بر نیمه خالـی لیوان و‬ ‫نگرانـی دربـاره وقایـع آینـده تمرکز کنند‪ .‬هرچه بیشـتر‬ ‫بتوانیـد بر ویژگی‌های مثبت فرزندتـان و نقاط قوت وی‬ ‫تاکیـد کنید‪ ،‬بیشـتر آن را بـه فرزندتان یـادآوری می‌کنید‬ ‫کـه با تلاش بـه خواسـته هایش در آینده خواهد رسـید‪.‬‬ ‫تعریـف و تمجیـد از کـودک اگـر واقع بینانـه و بر اسـاس‬ ‫نقـاط قوتـش باشـد‪ ،‬تاثیـر زیـادی در افزایـش اعتماد به‬ ‫نفـس و کاهش اسـترس او خواهد داشـت‬

‫سرگرمی برایش ایجاد کنید‬

‫کـودکان بـه آرامش نیـاز دارند‪ .‬متأسـفانه گاهـی اوقات‬ ‫حتـی فعالیت‌هـای سـرگرم کننده ماننـد ورزش‪ ،‬بیـش از‬ ‫آن کـه سـرگرم کننده باشـد‪ ،‬بر موفـق یا موفق نشـدن در‬ ‫آن تاکیـد می‌شـود و والدیـن از فرزنـد خـود می‌خواهند‬ ‫برای کسب موفقیت در آن تالش کند‪ .‬شما باید در طول‬ ‫هفتـه فعالیت‌هایـی را کـه بـرای فرزند شـما فقط جنبه‬ ‫سـرگرمی دارد‪ ،‬تـدارک ببینیـد‪ .‬ایـن ممکن اسـت شـامل‬ ‫برنامه ریزی روزانه برای کودک شـما باشـد که با اسـباب‬ ‫بـازی یـا بـدون آن بـازی کنـد‪ ،‬یـک ورزش (بـدون آن که‬ ‫رقابتـی باشـد) انجـام دهد یا نقاشـی کند‪.‬‬

‫از پاداش دادن به موقع غافل نشوید‬

‫هر زمان که کار درستی انجام می‌دهد‪ ،‬وی را با ستایش‪،‬‬ ‫در آغـوش گرفتـن یا حتـی هدیـه دادن چیز‌های کوچک‬ ‫ماننـد یـک برچسـب یـا برخـورد محبـت آمیـز پـاداش‬ ‫دهید‪ .‬این روش‪ ،‬دادن رشـوه نیست بلکه انگیزه‌ای برای‬ ‫فرزندتـان اسـت تـا خـود را در موقعیت‌هـای مختلـف‬ ‫قـرار دهد و بیشـتر به فکرانجام کار‌های درسـت باشـد‪.‬‬ ‫اگـر رفتار‌هـای تـوام با پاداش داشـته باشـید‪ ،‬فرزند شـما‬ ‫فعال‌تـر خواهد شـد‪.‬‬ ‫منبع‪.Psychologytoday :‬‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪69‬‬


‫‪ ۸‬توصیه برای کاهش اسرتس کودکان‬

‫نسترنکهرم‬ ‫تو‌پنجه نرم‬ ‫بیـش از ‪ ۲۰‬درصـد کـودکان با اسـترس دسـ ‌‬ ‫می‌کننـد‪ ،‬امـا والدیـن بـا رعایـت چنـد نکتـه می‌تواننـد‬ ‫ایـن موضـوع را بـه خوبی مدیریـت کنند‪ .‬شـاید باورش‬ ‫برای بعضی از والدین سـخت باشـد‪ ،‬اما باید پذیرفت که‬ ‫کـودکان بـر خالف تصـور رایج پـدر و مادرها‪ ،‬اسـترس را‬ ‫تجربـه می‌کنند‪ .‬بیشـتر والدین‪ ،‬دنیای کـودک را دنیایی‬ ‫پـر از شـور و نشـاط و بـدون هرگونـه اسـترس و نگرانی‬ ‫می‌داننـد و از آن جـا کـه خودشـان از فرزندان شـان‬ ‫محافظـت و مراقبـت و نیازهایشـان را تامیـن می‌کننـد‪،‬‬ ‫سزا توجهـی ندارند‪.‬‬ ‫خیلـی بـه عوامل اسـتر ‌‬ ‫بعضـی از آن‌هـا باورشـان نمی‌شـود کـودکان هـم بـا‬ ‫مشـکلی به نام اسـترس درگیربشـوند‪ ،‬اما روان شناسـان‬ ‫حـوزه کودک نظر دیگـری دارند‪ .‬طبق آخرین تحقیقات‪،‬‬ ‫بیشـتر از ‪ ۲۰‬درصـد کـودکان چهـار سـال بـه بـاال بـا این‬ ‫مشـکل دسـت و پنجه نرم می‌کنند و بی توجهی والدین‪،‬‬ ‫باعـث حـل نشـدن این مشـکل روانی شـان می‌شـود که‬ ‫آینـده کـودک را بـا خطراتـی روبـه رو می‌کنـد‪ .‬در ادامه‬ ‫مبحـث‪ ،‬چنـد نکتـه دربـاره عالیـم و توصیه‌هایـی برای‬ ‫کاهـش اسـترس کـودکان مطرح می‌شـود‪.‬‬

‫از کجا بفهمم که کودکم استرس دارد؟‬

‫اسـترس در کودکان کـم سـن و سـال می‌تواند بـه صورت‬ ‫مکیـدن شسـت‪ ،‬ناخن جویدن‪ ،‬انگشـت در بینـی کردن‪،‬‬

‫‪68‬‬

‫شـب ادراری و‪ ...‬باشـد‪ ،‬اما در کـودکان بزرگ‌تر می‌تواند‬ ‫بـه شـکل پرخاشـگری‪ ،‬بدزبانـی‪ ،‬اذیـت کـردن دیگـران‪،‬‬ ‫کابوس دیدن‪ ،‬دروغ گفتن‪ ،‬بی نظمی‪ ،‬نداشـتن اعتماد به‬ ‫دیگـران و‪ ...‬خود را نشـان دهـد‪ .‬با توجه به اهمیت این‬ ‫موضـوع‪ ،‬این سـوال پیش می‌آید که چگونـه می‌توان به‬ ‫کاهـش اضطراب و اسـترس کـودک کمک کرد؟‬

‫درباره ترس‌هایش با او صحبت کنید‬

‫وقتی می‌ترسـیم از مواجهه بـا عوامل ترس خود اجتناب‬ ‫می‌کنیـم‪ ،‬در صورتـی که اجتناب از این شـرایط‪ ،‬اسـترس‬ ‫انسـان را افزایـش می‌دهـد‪ .‬در عـوض اگـر کـودک در‬ ‫مواجهـه بـا تـرس خود قـرار گیـرد‪ ،‬یاد خواهـد گرفت در‬ ‫طـول زمان به طور طبیعی اسـترس خـود را کاهش دهد‪.‬‬ ‫بدن نمی‌تواند برای مدت زمان بسـیار طوالنی مضطرب‬ ‫بمانـد‪ ،‬بنابرایـن سیسـتمی بـرای کاهش اسـترس در این‬ ‫شـرایط وجـود دارد کـه بـدن را آرام می‌کند‪.‬‬

‫حواس‌تان باشد که مثبت‌نگر شود‬

‫یکی دیگر از عوامل استرسـی شـدن کودکان‪ ،‬دید منفی‬ ‫آن‌ها به زندگی اسـت‪ .‬اگر شـما مثبت نگر باشید‪ ،‬فرزند‬ ‫شـما هم چنین خواهد شـد‪ .‬به او بگویید باید در انتظار‬ ‫اتفاق‌هـای مثبت زندگی باشـد تا با خیال آسـوده تری به‬ ‫رشـد اسـتعدادهایش بپـردازد‪ .‬بـه قـول معـروف‪ ،‬جلوی‬ ‫کـودکان بـه صـورت همیشـگی فـال بـد نزنیـد کـه تـو‬ ‫نمی‌توانـی و نمی‌شـود و ‪....‬‬

‫به او اطمینان بدهید که الزم نیست بهترین باشد‬

‫بسـیاری از مـا فکـر می‌کنیـم الزم اسـت فرزنـدان ما در‬ ‫زمینه‌هـای ورزشـی‪ ،‬مدرسـه و عملکرد‌هـای مختلـف‬ ‫همواره موفق باشـند‪ ،‬اما گاهی اوقات فراموش می‌کنیم‬ ‫بچه‌هـا بایـد کودکـی کننـد‪ .‬عملکـرد فـرد در مدرسـه را‬ ‫نمـرات تعییـن می‌کنند نه لـذت بـردن از یادگیری‪ .‬مهم‬ ‫اسـت کـه فرزندتان را به تالش بیشـتر تشـویق کنید‪ ،‬اما‬ ‫بـه همـان اندازه مهم اسـت که اشـتباهات و نواقص وی‬ ‫را بپذیرید و درک کنید‪ .‬کودک تان باید بداند هر انسانی‬ ‫در بعضـی حوزه‌هـا ضعیف اسـت‪ .‬اسـترس در کودکانی‬ ‫کـه احسـاس می‌کننـد بایـد در همـه حوزه‌هـا بهتریـن‬ ‫باشـند‪ ،‬خسـته کننده و ناامید کننده است‪.‬‬

‫خودتان استرسی نباشید‬

‫کـودکان بـه والدیـن خـود نـگاه می‌کننـد تـا بداننـد چه‬ ‫واکنشـی در هر موقعیتی باید داشـته باشـند‪ .‬همه ما تا‬ ‫به حال با این صحنه مواجه شـده ایم که کودکی در حال‬ ‫دویـدن زمیـن می‌خـورد‪ .‬اولیـن حرکـت او این اسـت که‬ ‫بـه والدینـش نگاه کنـد و اگر آن‌ها را نگـران ببیند‪ ،‬گریه‬ ‫می‌کنـد بـه ایـن دلیل کـه کودک ناخـودآگاه بـرای نحوه‬ ‫برخـورد در هـر موقعیتی‪ ،‬از والدیـن راهنمایی می‌گیرد‪.‬‬ ‫کـودکان در تمـام سـنین پیـرو احساسـات والدیـن خـود‬ ‫هسـتند‪ .‬اگر شما مضطرب هستید‪ ،‬فرزند شما مضطرب‬ ‫می‌شـود؛ بنابرایـن وقتـی می‌خواهیـد اضطـراب کـودک‬ ‫خـود را کاهـش دهیـد‪ ،‬بایـد اضطـراب خـود را مدیریت‬ ‫کنید‪.‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫بقیه از صفحه ‪17‬‬

‫بـه باربد نسـبت داده شـده اسـت‪ ،‬نوروزخوانی‪ ،‬احتـرام به طبیعت‪،‬‬ ‫سـتایش اهورامـزدا و بـه مـدح بـزرگان نیـز مـی پرداختنـد‪ .‬سلسـله‬ ‫ساسـانی بـرای یک هفته جشـن نـوروز را برگـزار می کرد امـا در این‬ ‫دوران چون سـال کبیسـه نبـود‪ ،‬نوروز به فصلهـای مختلف می افتاد‬ ‫و ثابـت نبـود‪ .‬در دوره سـلجوقیان و در زمـان جالل الدین سـلجوقی‬ ‫برخی از سـتاره شناسـان ازجمله خیام برای بهینه سـازی گاهشـماری‬ ‫ایرانـی گـرد آمدند و تقویمی به نام « تقویم جاللـی»را به وجود آمد‬ ‫کـه بـرای ثابـت مانـدن نـوروز در آغـاز بهـار‪ ،‬هر ‪ ۴‬سـال و گاهی هر ‪ ۵‬سـال‬ ‫روزهـای سـال را ‪ ۳۶۶‬روز حسـاب مـی کردنـد و از سـال ‪ ۳۹۲‬هجـری قمـری‬ ‫رسـما آغاز شـد و به گواه همه اخترشناسـان در درازای تاریخ‪،‬گاهشمارجاللی‬ ‫دانشـمند و فیلسـوف ایرانی یعنی خیـام را دقیق ترین تقویم مـی دانند‪ ،‬در‬ ‫این گاهشـمار خورشـیدی‪ ،‬لحظه تحویل و دگر شـدن سـال زمانی اسـت که‬ ‫خورشـید در مسـیر خود در آغاز برج حمل‪ ،‬از خط اسـتوا بگذردکه یکسـانی‬ ‫شب و روز رخ می دهد چنانچه این تحویل و تغییر تا پیش از نیمروز باشد‪،‬‬ ‫همان روز نوروز اسـت و چنانچه پس از نیمروز پیش آید فردا روز نخسـت سـال است‪ .‬پادشـاهان قاجـار هـم به نـوروز رنگ و لعاب بیشـتری داده و آن را شـکوهمند برگزار‬ ‫پس از حمله اعراب و ورود اسالم به سرزمینمان‪ ،‬بازهم درمیان تمام جشن های ایران مـی کردنـد‪ ،‬در ایـن دوران « سلام نـوروزی » نیـز بـاب شـد‪،‬در این مورد دکتـر پوالک (‬ ‫باسـتان‪ ،‬شـاید بتوان گفت که فقط نوروز اسـت که همچنان جایگاه خود را به عنوان ‪ )Jakob Eduard Polak‬کـه بـه دعـوت امیرکبیـر بـه ایـران آمـده بود در سـفرنامه اش‬ ‫جشـن ملـی‪ ،‬پررنـگ و قدرتمند و پایدارنگه داشـت چـرا که فرهنگ احتـرام و تقدیس چنیـن نوشـته ‪ « :‬نـوروز در زیـر آسـمان شـاد و زیبای ایران جشـنی اسـت برای شـادی‬ ‫طبیعت در آن نهفته است هر چند در ابتدا خلیفه‬ ‫و شـادکامی‪ ».‬پادشـاه کمـی پیـش از تحویـل سـال‬ ‫هـای امـوی و عباسـی و فاطمـی سـخت بـه جنگ‬ ‫بـا خـدم و حشـم وارد تـاالر می شـد و روی فرشـی‬ ‫بـا آن و نابـودی کـردن و از بیـن بـردن ایـن جشـن‬ ‫ابریشمین چهار زانو می نشست و تکیه می داد و‬ ‫کمربسـته بودنـد ولـی در نهایـت و بـه ناچـارو از‬ ‫پـس از اعالم سـال نو‪ ،‬روحانیـان و صاحب منصبان‬ ‫روی اسـتیصال وتـا حدی اجبارا‪ ،‬به پذیـرش و ادامه‬ ‫را مـی پذیرفـت و از سـکه های نو تازه ضرب شـده‬ ‫زودهنگام‬ ‫گذر‬ ‫با‬ ‫که‬ ‫داریم‬ ‫آرزو‬ ‫رونـد برگـزاری جشـن نـوروز تـن دادنـد کـه البتـه‬ ‫بر روی سـینی جهت میمنت و مبارکی به آنها می‬ ‫نبایـد نقـش مقامات بـزرگ ایرانی در نگهـداری آن‬ ‫داد‪ .‬در سـفرنامه جکسـون امریکایـی «‪William‬‬ ‫از این روزهای دلهره آور‪،‬‬ ‫فراموش شود‪ ،‬اما در عوض مالیاتهای سنگینی برای‬ ‫‪ » Jacson‬آمـده ‪ :‬برنامـه ایـام عیـد عبارت اسـت از‬ ‫بار دیگر آرامش فکری باز گردد‬ ‫برگـزاری آن وضـع کـرده بودنـد‪ ،‬در ایـن دوران هم‬ ‫لبـاس عید پوشـیدن‪ ،‬هدیـه دادن‪ ،‬تبریک و تهنیت‬ ‫با وجود فشـارها و سختگیریهای بسیار‪،‬مردم لباس‬ ‫گفتن‪ ،‬با نشـاط بـودن و شـادی کردن‪.‬‬ ‫نـو می پوشـیدند‪،‬آتش می افروختنـد و به یکدیگر‬ ‫پـس از انقلاب اسلامی هم‪ ،‬دسـتهای مخالفت با‬ ‫آب مـی پاشـیدند و غذاهای مخصـوص می پختند‬ ‫برگزاری این کهن آیین از آسـتینهای بسـیاری بیرون‬ ‫کـه برخـی خلفا با آتش افروختن و آب پاشـیدن به‬ ‫آمد‪،‬امـا خـرد و اندیشـه کـه پشـتوانه اصلـی ایـن‬ ‫شـدت مخالفت می کردند و هر از گاهی در پی ممنوع کردن آن بر می آمدند ولی از مانـدگار جاویـد اسـت بـاز هم بقای آن را تضمین کرد چرا که شـادیهای این جشـن هم‬ ‫ترس نافرمانی و شـورش مردم به آن رضا می دادند‪ ،‬شـعر و شـاعری و سرودن و ستایش خردمندانه و اندیشـمندانه شـکل گرفته اند و ارزشـهای معنوی آن واالسـت که یکی از‬ ‫بهار و نوروز از این زمان رواج پیدا کرد‪ ،‬از آن جا که سـال کبیسـه ای وجود نداشـت و رمـوز مانـدگار بودن این رسـم دیرپای اسـت که همچنان بزم به پا کـرده ودل آرایی می‬ ‫برگزاری جشـن نوروز به فصلهای دیگر نیز کشـیده می شـد‪،‬در دوره سـلجوقیان و در کنـد‪ ،‬باشـد کـه مـا نیز برجـای پای فرهنـگ نیـاکان و بر دسـتهای تاریخ‪ ،‬به سـهم خود‬ ‫زمـان جلال الدین سـلجوقی برخی از سـتاره شناسـان ازجملـه خیام برای بهینه سـازی افـزوده و بهـار و نـوروز را فریـاد کنیـم تـا جای پـای ما نیـز در تاریخ بماند‪.‬‬ ‫گاهشـماری ایرانـی گـرد آمدنـد و تقویمی به نام « تقویـم جاللی»را به وجـود آورد که شـوربختانه امسـال حـال نوروزمان چندان خوش نیسـت بهار امسـال و برگـزاری آیین‬ ‫بـرای ثابـت مانـدن نـوروز در آغاز بهار‪ ،‬هر ‪ ۴‬سـال و گاهی هر ‪ ۵‬سـال روزهای سـال را نوروزیمـان بـا حملـه و هجـوم دیگـری روبـه رو شـده ‪ ,‬و آن شـیوع وانتشـار ویـروس‬ ‫‪ ۳۶۶‬روز حسـاب مـی کردنـد کـه از سـال ‪ ۳۹۲‬هجـری قمری رسـما آغاز شـد و به گواه بیمـاری مشـکوک‪ ،‬مرمـوز‪ ،‬ناشـناخته و خطرنـاک بی درمانی اسـت‪ ،‬بحـران و بالیی به‬ ‫همه اخترشناسـان در درازای تاریخ‪،‬گاهشـمارجاللی دانشـمند و فیلسوف ایرانی دقیق نـام بیمـاری کرونـا (‪ ،)19 COVID‬بیماریـی کـه شـوک هولناکی به جهـان وارد کرد‪ ،‬به‬ ‫ترین تقویمهاست‪ ،‬در این گاهشمار خورشیدی‪ ،‬لحظه تحویل و دگر شدن سال‪ ،‬زمانی دلیـل همیـن میهمان ناخوانده‪ ،‬میزبانان جشـن های شـاد نوروزی امسـال‪ ،‬برای حفظ‬ ‫اسـت که خورشـید در مسـیر خود در آغاز برج حمل‪ ،‬از خط اسـتوا بگذرد که یکسـانی و رعایـت تندرسـتی و سلامتی هـم میهنانمـان‪ ،‬یک به یـک از برگزاری برنامه هایشـان‬ ‫شـب و روز رخ مـی دهـد چنانچـه این تحویـل و تغییر تا پیش از نیمروز باشـد‪ ،‬همان منصـرف شـده و یـا آن را بـه زمانـی مناسـب موکـول کـرده انـد‪ ،‬آرزو داریم کـه با گذر‬ ‫روز نوروز اسـت و چنانچه پس از نیمروز پیش آید فردا‪،‬روز نخسـت سـال نوبه حساب زودهنـگام از ایـن روزهـای دلهـره آور‪ ،‬بـار دیگر آرامش فکـری باز گردد‪ ،‬مـی دانیم که‬ ‫می آید‪ ،‬با این ابتکار و تغییرهوشـمندانه بود که پس از آن نوروز همیشـه هم زمان با چشـمان نوروز منتظر اسـتقبال ماسـت ولی ما باید چشـم به راه بهاری دیگر باشـیم تا‬ ‫آغـاز بهارجشـن گرفتـه می شـد‪ .‬از حمله‪ ،‬هجوم‪ ،‬یورش‪ ،‬تاخت و تـاز و غارتهای مغول‪ ،‬از نوروز اسـتقبالی گرمتر داشـته باشـیم‪ ،‬بهار باز هم خواهد آمد و نوروزمان را با خود‬ ‫تاتار و چنگیز و‪ ...‬می گذریم چرا که در این دوران آنچه بر سر فرهنگ و ادب و آداب خواهـد آورد‪ ،‬نـوروزی کـه برای ما‪ ،‬انگیـزه و پیام امید به همـراه دارد‪ ،‬پیام نیرو گرفتن‪،‬‬ ‫ایران زمین وارد شـده بر کسـی پوشـیده نیست‪ .‬جشن نوروز به روزگار خوارزمشاهیان‪ ،‬جوانه زدن‪ ،‬برخاسـتن‪ ،‬پیام ایسـتادگی و مقاومت در مقابل با رویدادهای ناخوشـایند‪.‬‬ ‫همگانی بود‪ .‬در زمان صفویه‪ ،‬شـاه عباس عالقه ویژه ای به برگزاری پر جالل و شـکوه بشـود کـه در سـال نـو پیـش رو ( سـال‪ ۱۳۹۹‬خورشـیدی= ‪ ۲۰۲۰‬میلادی) وقتی جهان‬ ‫نوروز داشـت و آن را بخشـی از شـکوه سـلطنت خود می پنداشت و حتی چنانچه ماه دوبـاره جـوان شـد‪ ،‬دل هـر ایرانی درجای جای جهان‪ ،‬شـاد شـاد باشـد‪ ،‬بشـود که همه‬ ‫محرم و نوروز مقارن می گشـت‪ ،‬ابتدا به عزاداری می پرداخت و سـپس جشـن نوروز ایرانیـان‪ ،‬فرهنـگ‪،‬آداب و آییـن هـای سـرزمین اهورایی خود را به درسـتی پـاس دارند‪،‬‬ ‫را برگـزار مـی کرد‪،‬شـاردن فرانسـوی «‪»Jean Chardin‬در سـفرنامه خـود می نویسـد‪ (:‬بشـود که سـفره هاتان پر از سـین سلامتی باشد‪ ،‬بشـود که سـال نو‪ ،‬پیام آور شادترین‬ ‫ایرانیـان بـرای نـوروز نـام های مختلفی مثل عید لبـاس نو نهاده اند چـون هر کس هر شـادیها و نیـک تریـن نیکوییهـا برای هر ایرانـی و برای ایرانمان باشـد‪.‬‬ ‫چنـد ندار‪ ،‬یک دسـت لبـاس نو بر تـن می کند‪.‬‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪67‬‬


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

66


‫[ایـران]آن را بـه دسـت می‌آورند‪».‬‬ ‫جملگـی ایـن اشـاره‌ها نشـان‌دهنده ارزش غذایـی و‬ ‫خـواص درمانـی ایـن خوراکی‌هـا هسـتند‪ .‬بررسـی‌های‬ ‫جدید نشـان داده‌اند که این اقالم در پیشـگیری و درمان‬ ‫بسـیاری از بیماری‌هـا ﺗأثیـر زیـادی دارند‪.‬‬ ‫عطاری‌هـا در تاریـخ ایـران یکـی از پایه‌هـای اصلـی‬ ‫به‌کارگیـری گیاهان دارویی به حسـاب می‌آینـد‪ .‬روایت‬ ‫اسـت که «عطار نیشـابوری» عارف و شـاعر قرن ششـم‬ ‫هجـری قمـری داروسـازی و داروشناسـی را از پـدرش‬ ‫یـاد گرفتـه بـود و بـه کار عطـاری و درمـان بیمـاران نیز‬ ‫می‌پرداخـت‪.‬‬ ‫‪ ‬عطار‌هـا علاوه بـر خدمت به مـردم‪ ،‬در دربار شـاهان‬ ‫نیز حضور داشـتند‪« .‬والدیمیر مینورسـکی» خاورشـناس‬ ‫روسـی در کتـاب «سـازمان اداری حکومـت صفـوی» بـا‬

‫استناد به منابع دست اول آن دوره می‌گوید‪« :‬دارو‌های‬ ‫مـورد نیـاز شـاه و درباریـان در عطارخانه شـاهی تحت‬ ‫نظارت و به دسـتور عطارباشـی تهیه و ترکیب می‌شد‪».‬‬ ‫‪ ‬همچنیـن اشـاره به وجـود پرهیزخانـه در دوره صفوی‬ ‫دارد کـه در آنجـا انواع جوشـانده‌ها و شـربت‌ها ترتیب‬ ‫داده می‌شـد‪ )۱۳( .‬عطاری‌هـا در شـهر‌های مختلـف‬ ‫ایـران فعالیت داشـتند‪ .‬عطاری کربالیـی از قدیمی‌ترین‬ ‫عطاری‌هـا بـود کـه زمـان قاجـار در نزدیکـی کاخ‬ ‫«ناصرالدین‌شـاه» به‌همـت «محمـد جعفـر کربالیـی»‬ ‫دایر شـد‪.‬‬

‫‪ ‬ایـن عطـاری دارای حکیم‌باشـی [خـود محمـد جعفـر‬ ‫کربالیـی]‪ ،‬یـک نفـر داروسـاز‪ ،‬یـک نفـر عرق‌گیـر‪ ،‬یک‬ ‫نفر نسـخه‌پیچ‪ ،‬یـک نفر زالو‌انـداز‪ ،‬یک نفر تـرازو‌دار و‬ ‫دو نفـر کارگـر بـود‪ .‬به‌نظـر می‌آید این تشـکیالت فراتر‬ ‫از یـک محـل فروش گیاهـان دارویی بوده اسـت‪ .‬اما در‬ ‫مجموع سـایر مشـاغل مربوط به بخش درمان در تاریخ‬ ‫ایـران به عطاری‌ها وابسـتگی داشـتند‪.‬‬ ‫‪ ‬ایـن صنـف در فـراز‌و نشـیب‌های تاریخـی و بـا ورود‬ ‫تدریجـی طب نویـن از دوره قاجار تاکنون نیز به حیات‬ ‫خویـش ادامـه می‌دهنـد و تنها مجاز به فـروش گیاهان‬ ‫دارویـی‪ ،‬فراورده‌هـای گیاهـی و عصاره‌هـای بهداشـتی‬ ‫هسـتند‪ .‬داروخانه‌هایی برای عرضـه دارو‌های گیاهی با‬ ‫مجوز وزارت بهداشـت راه‌اندازی شـده‌اند و همین طور‬

‫سال‌هاسـت که دانشکده طب سنتی در دانشگاه تهران‬ ‫ﺗأسـیس شـده و دانشـجو جذب می‌کند‪.‬‬ ‫‪ ‬در مجمـوع هرچنـد طـب سـنتی در نگاه بـه طبیعت‬ ‫بـدن انسـان و تفاوت‌هـای فـردی انسـان‌ها بـا پزشـکی‬ ‫نویـن تفـاوت دارد‪ ،‬امـا نمی‌تـوان گفت کـه همدیگر را‬ ‫نفـی می‌کننـد‪ ،‬بلکـه در سراسـر دنیـا و از جملـه ایـران‬ ‫گرایـش قابل‌توجهـی در درمـان بسـیاری از بیماری‌های‬ ‫جسـمی و روحی با طب سـنتی شـکل گرفته اسـت؛ لذا‬ ‫بـا توجـه بـه نقـاط ضعف و قـوت هر کدام بهتر اسـت‬ ‫روی یـک مکتـب طبـی تلفیقی کار شـود‪.‬‬

‫طب سنتی در ایران سالمت‌محور بوده و در آن تغذیه سامل‪ ،‬فعالیت‬ ‫بدنی و اسرتاحت اهمیت زیادی دارد‪ .‬در این راستا برای شناسایی و‬ ‫کشف خاصیت‌های درمانی مواد غذایی و گیاهان تالش زیادی صورت‬ ‫گرفته است‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪65‬‬


‫تاریخ گیاه‌درمانی در ایران‬ ‫دکتر سولماز قل ‌یزاده‬ ‫مجموعـه تدابیـر و روش‌هایـی کـه در فلات ایـران‬ ‫به‌منظـور تشـخیص‪ ،‬پیشـگیری و درمـان بیماری‌هـای‬ ‫روحـی و جسـمی بـه کار گرفتـه شـده‌اند و از طریـق‬ ‫شـفاهی یا نوشـته‌های تاریخی به آن‌ها دسترسی داریم‪،‬‬ ‫می‌تـوان طـب سـنتی ایـران نامیـد‪.‬‬ ‫‪ ‬سـابقه طب در ایران به نخستین اجتماعات انسانی در‬ ‫فلات ایـران بـاز می‌گردد‪ .‬دکتر «سـیریل الگود» پزشـک‬ ‫سـفارت انگلیـس در دربـار قاجـار‪ ،‬دربـاره طـب ایرانـی‬ ‫می‌گویـد‪« :‬طـب سـنتی در ایـران پیـش از طـب یونانی‬ ‫وجود داشـته اسـت و ایرانیان اصول آن چیزی را که طب‬ ‫یونانی نامیده شـده‪ ،‬به یونانیان تعلیم دادند و در ایران‬ ‫قدیم وضعیت طب پیشـرفته‌تر از آشـور بوده اسـت‪».‬‬ ‫‪ ‬سلامت جسـم و روح در فرهنـگ ایرانـی از جایـگاه‬ ‫واالیـی برخـوردار اسـت‪ ،‬چراکه در ترتیـب تاریخی ایران‬ ‫تعالیـم دیـن زرتشـت و اسلام جملگی بر تعالـی روحی‬ ‫و جسـمی انسـان توجـه ویـژه‌ای دارنـد و اسـتفاده از‬ ‫نعمت‌هـای مـادی را منـع نمی‌کننـد‪.‬‬ ‫‪ ‬طب سـنتی در ایران سلامت‌محور بوده و در آن تغذیه‬ ‫سالم‪ ،‬فعالیت بدنی و استراحت اهمیت زیادی دارد‪ .‬در‬ ‫این راسـتا برای شناسـایی و کشـف خاصیت‌های درمانی‬ ‫مـواد غذایی و گیاهان تالش زیادی صورت گرفته اسـت‪.‬‬ ‫در متـون زرتشـتی نخسـتین پزشـک ایرانـی فـردی‬ ‫پرهیـزگار‪ ،‬دانـا‪ ،‬کامـکار و توانـا به‌نـام «ثریته» نـام دارد‬ ‫کـه در هندوسـتان نیـز به‌عنـوان اولیـن پزشـک آریایـی‬ ‫معـروف اسـت‪ .‬او گیاهـان و ویژگی‌هـای درمانـی آن‌ها‬ ‫را می‌شـناخت و بـرای درمـان بیماری‌هـا از عصاره‌هـای‬ ‫گیاهـان اسـتفاده می‌کـرد‪.‬‬ ‫‪« ‬جمشـید» یا یمه و «فریدون» در ایران باستان کسانی‬ ‫هسـتند کـه بیمـارانِ دچـار بـه مریضی‌هـای پوسـتی‪،‬‬ ‫اسـتخوانی و دندانـی را از افـراد سـالم تشـخیص دادنـد‪.‬‬ ‫‪ ‬در کتـاب اوسـتا از گیاهـان دارویـی ماننـد هئومـه‪،‬‬ ‫شـاهدانه‪ ،‬شـائته‪ ،‬فراسـپاته و مرغنـه یـاد و تأکید شـده‬ ‫کـه اهوره‌مـزدا گیاهـان بسـیاری بـرای درمـان تـب‪ ،‬لرز‪،‬‬ ‫سـوختگی‪ ،‬آبلـه‪ ،‬طاعـون و ‪ ...‬آفریـده اسـت‪.‬‬ ‫‪ ‬در کتیبه‌هـای مربـوط بـه زمـان هخامنشـی از زعفران‬ ‫به‌عنـوان گیـاه دارویـی با مزایـا و کاربرد‌های فـراوان یاد‬ ‫شـده اسـت‪ .‬بر اسـاس گزارش «ابن ندیم» یونانی‌ها بعد‬ ‫از یـورش «اسـکندر مقدونـی» به ایـران در عرصه طب و‬ ‫نجـوم از ایرانی‌ها اقتبـاس کردند‪.‬‬ ‫‪ ‬روش درمـان گیاهـی بـا سـه نـوع خـوردن‪ ،‬مالیـدن و‬

‫‪64‬‬

‫بخـوردادن امـکان داشـت و در شـاهنامه نیـز بـه درمان‬ ‫گیاهـی اشـاره شـده اسـت‪:‬‬

‫خویـش ادامـه داد و بویژه برخی از پادشـاهان ساسـانی‬ ‫مانند «خسـرو انوشیروان» به جمع‌آوری و ترجمه متون‬ ‫علمـی از نقاط مختلـف دنیا اهتمـام ورزیدند‪ ،‬چنان‌که‬ ‫«برزویـه» پزشـک مخصوصـش را بـرای آوردن کلیلـه و‬ ‫دمنه و سـایر کتاب‌های علمی دیگر به هندوستان روانه‬ ‫ساخت‪.‬‬

‫نبشته چنین بود که در کوه هند‬ ‫گیاهی است رخشان چو رومی پرند‬ ‫که آن را که گرد آورد رهنمای‬ ‫بیامیزد و دانش آرد به جای‬ ‫چو بر مرده بپراکنی بی‌گمان‬ ‫سخنگوی گردد هم اندر زمان‬

‫‪ ‬بر اسـاس داده‌های منابع‪ ،‬انوشـیروان پر‌خوری را عامل‬ ‫بیمـاری می‌دانسـته و بـرای دوری از بیمـاری با اشـتهای‬ ‫خویش مبـارزه می‌کرد‪.‬‬

‫«پلینـی» مـورخ رومـی اطالعاتـی درباره تعالیـم درمانی‬ ‫مغـان ارائـه می‌کنـد و اسـتفاده از گیاهـان دارویـی را‬ ‫وظیفـه آنـان دانسـته اسـت‪ .‬بـه عبارتـی از ایـن روایـت‬ ‫می‌توان فهمید که روحانیون در پیش از اسلام در زمینه‬ ‫درمـان نیـز مطالعـه و مهارت داشـتند‪.‬‬ ‫طـب ایرانـی در دوره پارتـی و ساسـانی نیـز بـه حیـات‬

‫‪ ‬نخبگان ایرانی با ورود اسلام بیشـتر از گذشـته مطالعه‬ ‫و پـردازش در علـوم از جملـه طب را دنبـال کردند‪« .‬ابن‬ ‫خلـدون» مـورخ عـرب مسـلمان در ایـن بـاب نوشـته‪:‬‬ ‫«بجـز ایرانیـان کسـی به حفـظ و تدوین علـم قیام نکرد‬ ‫و مصـداق گفتـار پیامبر آشـکار شـد آنجا که فرمـود‪ :‬اگر‬ ‫دانـش بـر گـردن آسـمان درآویزد‪ ،‬قومـی از مـردم فارس‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


63

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

62


61

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

60


‫او بی‌شـباهت بـه شـاه مخلـوع ایران نبـود ولی در تصمیـم دو راه متفـاوت را در پیش‬ ‫گرفتند‪ .‬شـاه ایران اختیارات را به نخسـت‌وزیر داد و از کشـور خارج شـد‪ ،‬اما حسـنی‬ ‫مبارک رییس‌جمهور مصر در کشـورش ماند تا سرنوشـت او در داخل مصر رقم بخورد‪.‬‬ ‫بـا ایـن وجـود مبـارک تصور می‌کـرد می‌تواند با خانـواده بـه اسـتراحتگاه دریایی خود‬ ‫یعنـی شرم‌الشـیخ نقـل مکان و در آنجا به اسـتراحت بپـردازد و روز‌ها و سـال‌های آخر‬ ‫عمـر خـود را سـپری کنـد‪ .‬امـا این گونه نشـد زیـرا معترضـان در طـول ‪ ۱۸‬روز اعتراض‬ ‫‪ ۸۰۰‬تن از عزیزان‌شـان را از دسـت دادند و معتقد بودند که مبارک و پسـرانش در این‬ ‫جریان نقش داشـتند‪.‬‬ ‫فشار عمومی در آن دوران باعث شد تا در نهایت مبارک به همراه فرزندانش دستگیر‬ ‫شـوند‪ .‬مبارک به بیمارسـتان منتقل شـد‪ ،‬عال و جمال مبارک که روزی مانند شاهزادگان‬ ‫در مصـر بودنـد به زندان رفتند و در انتظار محاکمه قرار گرفتند‪.‬‬ ‫هنگامـی که در آگوسـت سـال ‪ ۲۰۱۱‬مردم مصر به شـکلی شـگفت‌زده مبـارک را روی‬ ‫تخت بیمارسـتان و در قفس دادگاه دیدند بسـیاری از مسـائل تغییر کرد‪ .‬شاید هیچ‌گاه‬ ‫مـردم مصـر تصـور نمی‌کردند فرعون زمانه مصر را در قفس و روی تخت ببینند‪ .‬شـاید‬ ‫سـقوط اینچنینـی جایـگاه مبـارک بـرای او ترحـم جلب کرد و شـاید مردم مانند سـابق‬ ‫علیـه او نبودنـد و دیگـر نمی‌خواسـتند از او یـک انتقام سـخت بگیرند‪ .‬هرچنـد او در‬ ‫دادگاه بـدوی بـه حبـس ابـد محکـوم شـد‪ ،‬امـا در دادگاه تجدیدنظـر ایـن رای باطـل و‬ ‫دسـتور رسـیدگی مجدد به پرونده او داده شـد‪ .‬در نهایت با پایان یافتن دولت اخوانی‬ ‫با کودتای نظامی عمال سخت‌گیری گذشته علیه مبارک ادامه پیدا نکرد و او در نهایت‬

‫حسنی مبارک در دوره‌ای شکست‌ناپذیر به نظر‬ ‫می‌رسید‪ .‬او از چندین سوء قصد جان سامل به در برد‬ ‫و به نوعی توانست جنبش اخوان را در داخل مرص‬ ‫رسکوب و به مدت ‪ ۳۰‬سال سکاندار اداره این کشور‬ ‫باشد‪.‬‬

‫رسـما تبرئه شـد‪ .‬مبارک هیچ‌گاه به‌طور رسـمی از جایگاه خود استعفا نداد بلکه این‬ ‫سـایر مقام‌های مصری بودند که اعالم کردند حکومت مبارک به پایان رسـیده است‪.‬‬ ‫حسـنی مبـارک در دوره‌ای درگذشـت کـه در راس قـدرت در حکومـت مصـر نبـود‪.‬‬ ‫هنگامـی که بر مسـند ریاسـت‌جمهوری نشسـت شـاید تصـور نمی‌کرد ایـن اتفاق‬ ‫راحـت و حتـی سـاده رخ دهـد‪ .‬در سـال ‪ ۱۹۸۱‬او هنگامـی که در کنار انور سـادات‬ ‫مشـغول تماشـای رژه نظامی بودند مورد سـوء قصد قرار گرفتند‪ .‬سـادات در همان‬ ‫زمـان مـرد‪ ،‬اما مبارک زنده ماند و جانشـین سـادات شـد‪ .‬همین موضـوع تبدیل به‬ ‫بهانه‌ای برای سـرکوب گروه‌های اسلام‌گرا به ویژه اخوان شـد‪ .‬مبارک شـرایط بسیار‬ ‫سـختی را بـرای اخـوان در مصـر رقـم زد و تـا حد زیـادی آن‌ها را نیز سـرکوب کرد‪.‬‬ ‫از طرفـی نیـز او خـود را پایبند توافق کمپ دیوید می‌دانسـت که میان اسـراییل و‬ ‫مصر به امضا رسـید و طی آن مصر‪ ،‬اسـراییل را به رسـمیت شـناخت‪ .‬ولی در سوی‬ ‫دیگر مصر تحت حاکمیت مبارک به دنبال حل مناقشـه اسـراییل و فلسـطین بود‬ ‫و همین موضوع باعث شـد تا غرب به او اعتماد کند‪ .‬مبارک با ایجاد یک سـاختار‬ ‫کامال پلیسـی و امنیتی ‪ ۳۰‬سـال بر مصر حکومت و تالش کرد یک حکومت غیر دینی‬ ‫را شـکل دهـد‪ .‬بسـیاری معتقدنـد که مبارک به یک چیـز اعتقاد داشـت و آن این بود‬ ‫که ثبات از هرگونه پیشـرفت و گامی به جلو مهم‌تر اسـت‪ .‬اما نباید فراموش کرد که‬ ‫در طـول تاریـخ دیکتاتور‌هـا می‌میرند و این تاریخ اسـت که آن‌هـا را قضاوت می‌کند‪.‬‬ ‫روزنامه اعتماد‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪59‬‬


‫مرگ حسنی مبارک؛ پایان آخرین فرعون‬

‫میثمسلیمانی‬ ‫روز ‪ ۲۵‬فوریه تلویزیون رسـمی مصر اعالم کرد که حسـنی مبارک رییس‌جمهور اسـبق‬ ‫این کشـور در سـن ‪ ۹۱‬سـالگی درگذشـت‪ .‬حسـنی مبارک را می‌توان عاقبت‌بخیر‌ترین‬ ‫رهبری در جهان عرب دانسـت که در دوره تحوالت کشـور‌های عربی موسـوم به بهار‬ ‫عربـی داسـتانش بـه خوبـی پایـان یافـت‪ .‬اگر سـری بـه کشـور‌هایی کـه دیکتاتور‌های‬ ‫آن‌هـا سـرنگون شـدند‪ ،‬بزنیم شـاید بهترین سرنوشـت برای حسـنی مبارک رقـم خورد‪.‬‬ ‫زین‌العابدیـن بـن علـی‪ ،‬رییس‌جمهـور تونس کـه بالفاصله با شـروع رونـد انقالب‌های‬ ‫عربی در این کشـور سـمت خود را ترک کرد و به عربسـتان گریخت‪ ،‬سپتامبر ‪ ۲۰۱۹‬در‬ ‫یک سـکوت خبری در عربسـتان درگذشت‪.‬‬ ‫معمـر قذافـی‪ ،‬رییس‌جمهـور لیبی نیز به شـکلی فاجعه‌بار توسـط مخالفـان خود پس‬ ‫از سـرنگونی کشـته شـد‪ .‬علی عبدالله صالح نیز اگرچه توانسـته بود از تحوالت عربی‬ ‫جـان سـالم بـه در ببـرد و حتی در آینـده یمن پس از کناره‌گیری نیز نقـش ایفا کند‪ ،‬اما‬ ‫در نهایت به دسـت نیرو‌های حوثی در یک ماشـین کشـته شـد و حتی مراسـم ویژه‌ای‬ ‫برای خاکسـپاری او برگزار نشـد‪ .‬اما حسـنی مبارک با هیچ‌یک از این چالش‌ها روبه‌رو‬ ‫نشـد‪ .‬او که در سـال ‪ ۲۰۱۱‬پس از تظاهرات گسـترده مردمی مجبور به کناره‌گیری شـد‪،‬‬ ‫مصـر را تـرک نکـرد‪ ،‬بلکـه به شرم‌الشـیخ رفت و تحـت مراقبت‌های ویژه پزشـکی قرار‬ ‫گرفت‪ .‬هرچند او چندباری به دادگاه آورده شـد تا به اتهامات خود پاسـخ دهد‪ ،‬اما در‬ ‫عیـن نابـاوری فـردی که تا چند وقت قبل سـرپا دیده می‌شـد که کشـور را اداره می‌کرد‬ ‫جلسات دادگاه را روی تخت بیمارستان نظاره می‌کرد و به اتهامات خود پاسخ می‌داد‪.‬‬ ‫پـس از کودتـای سـال ‪ ۲۰۱۳‬و برکناری محمد مرسـی‪ ،‬رییس‌جمهور منتخب مصر عمال‬ ‫فشـار‌ها از حسـنی مبارک برداشـته شد و رفته‌رفته به سمت بازگشـت به زندگی عادی‬

‫‪58‬‬

‫قـرار گرفـت‪ .‬تنهـا تفاوت زندگی او با گذشـته این بود که دیگر قدرت نداشـت و تحت‬ ‫مراقبـت ویـژه پزشـکی بـود‪ .‬ایـن در حالی بود که محمد مرسـی رییس‌جمهور پیشـین‬ ‫مصـر و فـردی که پس از مبارک به شـکل دموکراتیک بر مسـند امور قـرار گرفت‪ ،‬بدون‬ ‫هیچ‌گونـه امکانـات پزشـکی و مراقبتـی خاصـی سـال گذشـته در زنـدان درگذشـت و‬ ‫محکومیت‌هـای سـنگینی نیـز بـرای او در دادگاه‌های متعدد در نظر گرفته شـد‪.‬‬ ‫امـا در حالـی کـه قیـام اصلی مردم علیه حسـنی مبارک بـود‪ ،‬اما او بـا کمترین مجازات‬ ‫ممکن مواجه شـد‪ .‬او روز گذشـته در حالی در سـن ‪ ۹۱‬سـالگی درگذشـت که نه تنها‬ ‫هیـچ مجازاتـی نشـد بلکـه تحت بهترین شـرایط درمانـی آن هم به علت کهولت سـن‬ ‫درگذشـت‪ .‬هنگامـی کـه او بـا تخـت بیمارسـتان در دادگاه و در دوره محمد مرسـی به‬ ‫دادگاه می‌آمـد هیچ‌کـس تصـور نمی‌کـرد چند سـال بعـد مرسـی زودتر از مبـارک و در‬ ‫زندان بمیرد‪ .‬گفته می‌شـود که مبارک در این سـال‌ها بیشـتر در بیمارستان نظامی واقع‬ ‫در جنوب قاهره بوده اسـت‪ .‬او یک اتاق مشـرف به رودخانه نیل را در اختیار داشـت‬ ‫و ایـن در حالـی بـود کـه با اتهامات سـنگینی در خصوص فسـاد اداری و قتل معترضان‬ ‫روبه‌رو بود‪.‬‬ ‫ بـا ایـن حـال بایـد گفـت کـه حسـنی مبـارک در دوره‌ای شکسـت‌ناپذیر بـه نظـر‬ ‫می‌رسـید‪ .‬او از چندیـن سـوء قصـد جـان سـالم به در بـرد و به نوعی توانسـت جنبش‬ ‫اخوان را در داخل مصر سـرکوب و به مدت ‪ ۳۰‬سـال سـکاندار اداره این کشـور باشد‪ .‬با‬ ‫ایـن حـال پایه قدرت او بر مبنای اتحاد با غرب سـاخته شـده بـود و در نهایت هنگامی‬ ‫کـه مـوج عظیمـی از ناآرامـی علیه او شـکل گرفت به نـاگاه دید هیچ‌کس پشت‌سـر او‬ ‫قـرار ندارد‪.‬‬ ‫او پـس از ‪ ۱۸‬روز اعتـراض و هنگامـی کـه خیابان‌هـای مصـر مملـو از میلیون‌هـا نفـر‬ ‫از جمعیـت شـده بـود‪ ،‬مجبـور بـه اسـتعفا شـد و در روز ‪ ۱۱‬فوریـه ‪ ۲۰۱۱‬افسـانه‬ ‫شکست‌ناپذیری او فروپاشید‪ .‬بسیاری او را فرعون زمانه مصر می‌نامیدند‪ ،‬اما سرنوشت‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


57

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

56


‫پدید آورد‪.‬‬ ‫وی مطالـب انتقـادی و سیاسـی را بـا روش فکاهـی در‬ ‫طـی آن مقـاالت منتشـر می‌کـرد‪( ».‬لغت‌نامـه دهخـدا‪،‬‬ ‫جلـد مقدمـه‪ ،‬چـاپ دوم از دور جدید‪ ،‬صفحـه ‪ -۳۷۳‬از‬ ‫مقالـه دکتر محمد معیـن) یادآوری می‌شـود که دهخدا‬ ‫پایه‌ریزی لغت‌نامه «دهخدا»‬ ‫نوشـته‌های انتقـادی و طنـز خـود را علاوه بـر اینکـه با‬ ‫چنـد صباحـی رییـس دفتـر وزیـر معـارف بـود‪ ،‬آنـگاه‬ ‫دخـو امضـاء می‌کـرد با عباراتـی چون‪ :‬برهنه خوشـحال‪،‬‬ ‫مدیریت مدرسـه علوم سیاسـی را به عهده‌اش گذاشتند؛‬ ‫جغـد‪ ،‬خادم‌الفقـرا‪ ،‬خرمگس‪ ،‬دخوعلـی‪ ،‬دمدمی‪ ،‬رییس‬ ‫مدرسـه‌ای کـه بـا اضافـه شـدن رشـته حقـوق بـه آن بـه‬ ‫انجمـن الت و لوت‌هـا و نخود هر آش هم امضا می‌کرد‪.‬‬ ‫دانشکده حقوق تبدیل شد‪( .‬دائره‌المعارف‬ ‫البتـه دهخـدا بـه جـز نوشـته‌های فکاهی‬ ‫بزرگ اسلامی‪ ،‬جلد ‪ )۲۴‬وی در سـال ‪۱۳۲۰‬‬ ‫و طنـز‪ ،‬بسـیاری از سـرمقاله‌های روزنامـه‬ ‫بازنشسـته شـد و بـه گـردآوری لغاتـی کـه‬ ‫صوراسـرافیل را هـم می‌نوشـت و مسـائل‬ ‫ضمـن مطالعه متـون ادبی یادداشـت کرده‬ ‫سیاسی و اجتماعی روز را در آن‌ها منعکس‬ ‫بـود‪ ،‬همـت گماشـت و لغتنامه دهخـدا را‬ ‫می‌کـرد‪( .‬دائره‌المعـارف بـزرگ اسلامی‪،‬‬ ‫پایه‌ریـزی کـرد‪ .‬نگارنـده سـال‌های پیـش از‬ ‫جلـد ‪.)۲۴‬‬ ‫یکی از اندیشـمندان آگاه شـنید که دهخدا‬ ‫گفتنـی اسـت کـه در شـرح حـال علی‌اکبر‬ ‫نزدیـک بـه یـک میلیـون فیـش بـرای خلق‬ ‫دهخـدا نوشـته‌اند کـه در فاصلـه آغـاز‬ ‫کتـاب عظیم لغتنامـه تهیه کـرده بود‪.‬‬ ‫انتشار صوراسرافیل تا تعطیلی آن‪ ،‬حوادثی‬ ‫او غیـر از لغتنامـه‪ ،‬آثـار دیگـری در تالیـف‬ ‫بـر دهخـدا گذشـته اسـت کـه بـه اختصار‬ ‫و ترجمـه دارد کـه نشـان می‌دهـد این مرد‬ ‫عبارتنـد از؛ تهدید و تطمیع شـده از جانب‬ ‫مبـارز و آزادیخـواه چقـدر در راه فرهنـگ‬ ‫محمدعلـی شـاه بـا فرسـتادن پـول‪ ،‬تهدید‬ ‫و ادب ایـران عزیـز تلاش و کوشـش کـرده‬ ‫شـدن بـه مـرگ از طـرف شـاهزاده عزیز و‬ ‫دهخدا هنگامی که خرب کشته شدن‬ ‫اسـت‪ .‬پیـش از آنکـه بـه آثـار مکتـوب این‬ ‫مریدانـش بـه تحریـک امیراعظـم حاکـم‬ ‫دانشـمند دلسـوز و پـرکار پرداختـه شـود‪،‬‬ ‫گیلان و محاکمه شـدنش در مجلس شـورا‬ ‫جهانگیرخان را شنید شعر مانگار «یاد آر ز شمع‬ ‫بـد نیسـت متنـی را کـه آقـای سـیدمحمد‬ ‫بنـا بـه اعتـراض طلاب متعصـب تـا حـد‬ ‫مرده یاد آر» را رسود که خیلی مورد توجه مردم‬ ‫دبیرسیاقی از دانشمندان شهیر و از کسانی‬ ‫تکفیر شـدن‪ .‬دهخدا همه این حوادث را با‬ ‫قرار گرفت‪ .‬او پس از سه شماره از انتشار‬ ‫که در سامان دادن به لغتنامه دهخدا نقش‬ ‫هوشـیاری و تدبیر دفع و از خود رفع خطر‬ ‫ارزشـمندی داشـته در ارتبـاط بـا بخشـی از‬ ‫کـرد‪( .‬همـان‪ ،‬به نوشـته دبیر سـیاقی)‬ ‫صور ارسافیل برای نزدیک‌تر شدن به ایران به‬ ‫زندگی مرحوم علی‌اکبر دهخدا نوشـته نقل‬ ‫استانبول رفت و در آنجا با کمک چند نفر ایرانی‬ ‫پیروزی مشروطه و آغاز استبداد صغیر‬ ‫کنم‪« :‬خصیصه برجسـته علمی و خسـتگی‬ ‫اما‬ ‫جنبش مشروطه به پیروزی رسیده بود‪،‬‬ ‫نا‌پذیـری دهخـدا در کار تحقیـق علمـی و‬ ‫عالقه‌مند‪ ،‬روزنامه رسوش را به زبان فارسی‬ ‫جانشـین مظفرالدین شاه یعنی محمدعلی‬ ‫نیـز نوآوری‌هایـش در نویسـندگی بـود کـه‬ ‫منترش کرد‪.‬‬ ‫شـاه با آن به مخالفت برخاسـت و مجلس‬ ‫او را در نخسـتین کنگـره نویسـندگان ایران‬ ‫شورای ملی را تعطیل کرد و مشروطه‌طلبان‬ ‫کـه در تیرمـاه ‪ ۱۳۲۵‬تشـکیل شـد‪ ،‬بر صدر‬ ‫آزادیخـواه را تحـت تعقیـب قـرار داد و‬ ‫نشـاند (درودیان‪« ،‬زندگی‌نامه»‪ )۱۴ ،‬و مایه‬ ‫تعـدادی از آنـان از جملـه علی‌اکبر دهخدا‬ ‫مباهات نویسـندگان سـاخت‪.‬‬ ‫را به اروپا تبعید کرد‪ .‬دوره استبداد صغیر آغاز شد و لذا روزنامه‌نـگاری دسـت نکشـید و بـا نوشـتن مقـاالت‬ ‫افراد دلسـوز و فهمیده‌ای‪ ،‬چون دهخدا هر کجا باشـند انتقادی سیاسی در نشریات‪ :‬مجلس‪ ،‬آفتاب‪ ،‬شورا‪ ،‬پیکار تاسیس جمعیت مبارزه با بی‌سوادی‬ ‫نمی‌توانند آرام بنشـینند و در سرنوشت مردم کشورشان و ایران کنونی‪ ،‬مسوولیت آگاهی بخشی خود را تعقیب دومیـن صفـت برجسـته دهخـدا میهن‌دوسـتی و‬ ‫وطن‌خواهی و نوع دوسـتی او بود‪ .‬در سـال‌های مقارن‬ ‫سـهیم نباشـند‪ .‬مـدت کمـی در پاریـس ماند و بـا عالمه می‌کرد‪.‬‬ ‫حکومـت ملـی‪ ،‬بـار دیگـر آتـش پرفـروغ و گرمی بخش‬ ‫محمـد قزوینـی کـه از دانشـمندان شـناخته شـده بـود‬ ‫نزدیک شـد و با وی معاشـر شـد‪ ،‬سپس به سوییس رفت آغاز جنگ جهانی اول‬ ‫وطن‌خواهـی و انسان‌دوسـتی و نوع‌پـروری دهخـدا از‬ ‫و نشـریه روح‌القدس و سپس صوراسرافیل را منتشر کرد جنـگ جهانـی اول کـه آغاز شـد و پرتـوی از آن بـه ایران زیـر خاکسـتر زمـان زبانـه کشـید‪ .‬آن وضـع‪ ،‬مـرد تشـنه‬ ‫رسـید و اوضـاع را بـه هـم ریخـت‪ .‬زندگـی علی‌اکبـر آزادی و آزادگـی را جـان و نیـروی تازه بخشـید و بی‌آنکه‬ ‫تـا از ایـن طریـق حرف مـردم را منعکس کند‪.‬‬ ‫دهخـدا هـم در راه دیگـری قـرار گرفـت؛ به گونـه‌ای که کار تحقیـق و مطالعـه و تالیـف را رهـا سـازد‪ ،‬با مقاالت‬ ‫ورود به مجلس شورای ملی‬ ‫از سیاسـت کناره‌گیـری کـرد و به کار تحقیـق و تالیف و مسـتدل و اشـعار پرنیـش و نـوش و مصاحبه‌هـای نغـز‬ ‫دهخـدا هنگامـی که خبر کشـته شـدن جهانگیرخـان را ترجمه که به آن‌ها گرایش زیادی داشـت‪ ،‬مشـغول شـد‪ .‬رادیویی و مطبوعاتی به دفاع از آزادی و ستیز با استبداد‬ ‫شنید شعر مانگار «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» سرود که زمانی که ارتشـیان روسـیه و انگلستان وارد کشور شدند‪ ،‬بـه حمایـت از حـق محرومان برخاسـت‪.‬‬ ‫خیلی مورد توجه مردم قرار گرفت‪ .‬او پس از سـه شـماره آزادیخواهـان بـه قصـد مهاجـرت‪ ،‬تهـران را تـرک کردند‪ .‬از کار‌هـای نمایـان او در ایـن راه یکی تاسـیس جمعیت‬ ‫از انتشـار صـور اسـرافیل بـرای نزدیک‌تر شـدن بـه ایران دهخدا هم به یکی از روستا‌های منطقه بختیاری رفت‪ .‬مبـارزه بـا بی‌سـوادی در اوایـل اسـفند ‪( ۱۳۲۹‬نـک‪:‬‬ ‫بـه اسـتانبول رفـت و در آنجـا بـا کمک چند نفـر ایرانی ابتـدا در روسـتای کالتـه وارد شـد سـپس به دعـوت امیر درودیـان‪ ،‬همانجـا) و صـدور اعالمیـه آن در اردیبهشـت‬ ‫عالقه‌مند‪ ،‬روزنامه سـروش را به زبان فارسی منتشر کرد‪ .‬مفخـم بختیـاری سـاکن روسـتای دزک و به مـدت ‪ ۶‬ماه ‪ ۱۳۳۰‬است‪ .‬اقدام دیگر کوششی است که با قلم و قدم‬ ‫حدود ‪ ۱۵‬شماره از این نشریه را به دست انتشار سپرده مهمـان امیـر بختیاری شـد‪ .‬او در این مـدت طرح تالیف در مالقـات ماهانـه بـا رییس دولت داشـت تـا از عوامل‬ ‫بـود کـه که قیام‌هایی در بعضی از مناطق ایران از جمله دو اثـر جاودانـه خـود یعنی لغتنامـه و امثـال و حکم را ایجاد‌کننـده سـد و بند در حکومـت و گرفتن تصمیمات‬ ‫آذربایجـان و گیلان و چهارمحـال و بختیـاری و اصفهان‬ ‫شـکل گرفت و در اندک مدتی مجاهدین وطن‌پرسـت و‬ ‫آزادیخـواه رو بـه پایتخت نهاده و تهـران را فتح کردند و‬ ‫با شکسـت دادن محمدعلی شاه‪ ،‬بسـاط استبداد صغیر‬ ‫را جمـع و مشـروطیت را زنده کردند‪.‬‬ ‫بعد از خلع شـاه مسـتبد قاجار‪ ،‬مجلس دوم شورای ملی‬ ‫تشـکیل شـد و مرحـوم علی‌اکبـر دهخـدا بـه نمایندگی‬ ‫کرمـان بـه مجلـس راه یافـت‪( .‬کتاب مقدمـه لغت‌نامه‪،‬‬ ‫همـان) دهخـدا همزمـان بـا نمایندگـی مجلـس‪ ،‬از کار‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫تدویـن کـرد‪ .‬با پایـان یافتن جنگ و بازگشـت آرامش به‬ ‫پایتخت‪ ،‬دهخدا به تهران برگشت و به فعالیت فرهنگی‬ ‫پرداخت و البته مختصری هم دارای مسوولیت مدیریتی‬ ‫شد‪.‬‬

‫‪55‬‬


‫عالمه دهخدا |‬

‫دل‌بسته‌ی ایران و دق‌مرگ از کودتا‬

‫مصظفیایزدی‬ ‫روزگار می‌گـذرد و درایـن گـذر زمـان‪ ،‬افـرادی می‌آینـد‬ ‫و می‌رونـد کـه وجودشـان شـگفت‌انگیز و عبـرت آمـوز‬ ‫اسـت‪ .‬چـه بسـیار کسـانی کـه در کودکـی از کمتریـن‬ ‫امکانات پیشـرفت بی‌بهره بودند‪ ،‬اما در وجودشـان عزم‬ ‫و اراده‌ای‪ ،‬چـون آتش‌فشـان خاموش خانه کـرده بود که‬ ‫در برهـه‌ای از زندگـی‌اش بیدار می‌شـد و زندگی آن کس‬ ‫را دگرگـون می‌سـاخت‪.‬‬ ‫چـه بسـیار بچه‌های یتیمی که بدون تکیه بـر پدر‪ ،‬روی‬ ‫پـای خود می‌ایسـتادند و گام بـه گام تا قله‌های عظمت‬ ‫پیـش می‌رفتنـد‪ .‬چـه بسـیار روسـتاییانی کـه هرگز فکر‬ ‫نمی‌کردنـد بتواننـد از روسـتای خود به روسـتای دیگری‬ ‫سـفر کننـد‪ ،‬امـا بـر اثر عشـقی که بـه آموختن داشـتند‪،‬‬ ‫توانسـتند به کشـور‌های بزرگ سفر کنند و دستاورد‌های‬ ‫علمـی خـود را بـه رخ بزرگان علم و معرفت بکشـانند‪.‬‬ ‫در ایـن میـان نیـز کسـانی هسـتند کـه تـا نیمه‌هـای‬ ‫عمرشـان بـدون هیـچ تغییـری پیـش می‌رونـد و ناگهان‬ ‫بـر اثـر یـک پنـد و یـک یـادآوری‪ ،‬راه جدیـدی در پیـش‬ ‫می‌گیرنـد کـه هـم خـود تغییـر می‌کننـد و هـم دیگران‬ ‫را تغییـر می‌دهنـد‪ .‬در مـرز و بـوم مـا نیز فـردی زندگی‬ ‫می‌کـرد کـه تـا ‪ ۳۰‬سـالگی سـواد خواندن و نوشـتن هم‬ ‫نداشـت‪ ،‬امـا ناگهـان قصد سـوادآموزی می‌کنـد و آنقدر‬ ‫در راه کسـب علـم‪ ،‬همـت و جدیـت به خـرج می‌دهد‬ ‫که از اعاظم علمای اسـتان اصفهان می‌شـود و شـاگردان‬ ‫بسـیاری تربیت می‌کند‪ .‬شـاگردانی که هر کدام استادی‬ ‫بلندآوازه می‌شـوند‪.‬‬ ‫یکـی از شـاگردان شـناخته شـده او مجتهـده و عارفـه‬ ‫نامـدار اصفهانـی خانم سـیده نصرت‌بیگم امیـن بود که‬ ‫کتاب‌هـا و آثـار عرفانـی‪ ،‬اخالقـی و تفسـیری خـود را بـا‬ ‫نـام مسـتعار «یک بانـوی ایرانی» منتشـر می‌کـرد و نیز‬ ‫بزرگانـی‪ ،‬چـون آیت‌اللـه سید‌حسـین خادمـی‪ ،‬آیت‌الله‬ ‫سـید‌روح‌الله خاتمی‪ ،‬استاد جالل‌الدین همایی‪ ،‬آیت‌الله‬ ‫شـیخ محمدتقی فشـارکی و ده‌ها شـاگرد برجسته دیگر‬ ‫تربیـت کرد‪ .‬نگارنـده در جریان تالیف «کتـاب نامداران‬ ‫تهـران» بـه مردان بلندپایـه و واالمقامی برخـورد کرد که‬ ‫در کودکـی بـه جـای رفتـن به مدرسـه‪ ،‬در جنـوب تهران‬ ‫دستفروشـی یـا کار‌های سـخت‌تر از آن می‌کردنـد‪ ،‬اما با‬ ‫نبوغـی کـه داشـتند شـبانه درس خواندنـد و به اسـتادی‬ ‫دانشـگاه و حتـی مقام وزارت رسـیدند‪.‬‬ ‫در ایـن مقالـه از کسـی سـخن به میـان خواهـد آمد که‬ ‫در کودکـی از نعمـت پدر محروم شـد و به خیل یتیمان‬ ‫پیوسـت‪ .‬اگـر چـه از نظر مادی وضع بدی نداشـت‪ ،‬ولی‬ ‫فراتر از آن شـوق آموختن و روحیه جسـت‌وجو و تالش‬ ‫داشـت‪ .‬ایـن کودک یتیم با همت مـادر فهمیده و دانش‬

‫‪54‬‬

‫دوستش در راهی گام گذاشت که عاقبتش خیر و برکت‬ ‫برای ایران و فرهنگ ایرانی بود‪ .‬او یادگار‌هایی در تاریخ‬ ‫ادبیـات ایـران باقـی گذاشـت که برای همیشـه با نـام او‬ ‫زنده و جاویدند‪ .‬این بزرگمرد کسی نیست جز علی‌اکبر‬ ‫دهخدا‪ .‬دانشـمند بـا اصالت قزوینی‪ ،‬امـا متولد و بزرگ‬ ‫شده تهران‪.‬‬

‫دهخدا در مدرسه شیخ هادی نجم‌آبادی‬

‫علی‌اکبـر دهخدا فرزنـد خانباباخان در حدود سـال‌های‬ ‫‪ ۱۲۵۷-۵۸‬خورشـیدی در تهران و در محله سـنگلج‪ ،‬پای‬ ‫به عرصه وجود گذاشـت‪ .‬پدرش که از زمینداران متوسط‬ ‫قزویـن بـود‪ ،‬پیـش از تولد علی‌اکبـر‪ ،‬زندگی در تهـران را‬ ‫انتخاب کرده بود‪ .‬هنگامی که پسـرش ‪ ۱۰‬سـاله بود دنیا‬ ‫را تـرک گفـت و بـه دیار باقی شـتافت و پسـر عمو‪ ،‬ولی‬ ‫و حافظ اوالد صغار او نیز بعد از دو سـال درگذشـت‪.‬‬ ‫دهخدا در غیاب پدر و با راهنمایی‌های مادر دلسـوزش‬ ‫نـزد یکـی از روحانیون آن زمان به نام شـیخ غالمحسـین‬ ‫بروجـردی کـه در نزدیکـی منـزل پـدری دهخـدا و در‬ ‫مدرسـه علمیه حاج شـیخ‌هادی نجم‌آبادی حجره داشت‬ ‫بـه فراگیـری علـوم حـوزوی و اسـامی پرداخـت و تحت‬ ‫تعلیم و تربیت او‪ ،‬دوره نوجونانی را پشت سر گذاشت‪.‬‬ ‫در همیـن دوره نوجوانـی بـا وجـود اینکـه سـن او کـم‬ ‫بود‪ ،‬اما همانند بزرگسـاالن پای درس مرحوم حاج شـیخ‬ ‫هـادی نجم‌آبـادی که از علمای بـزرگ و آزادیخواه تهران‬ ‫بـود هـم حاضر می‌شـد و بهـره می‌برد‪.‬‬ ‫عناصـر موثـر در شـکل‌گیری شـخصیت دهخـدا همیـن‬ ‫سـه نفـر بودنـد‪ :‬مـادر‪ ،‬شـیخ غالمحسـین بروجـردی و‬ ‫آیت‌اللـه نجم‌آبـادی‪ .‬او در نوشـته‌هایش‪ ،‬مربـی قلب و‬ ‫فـواد‪ ،‬یعنـی وجدانیـات خـود را از آن مـادر بی‌عدیـل و‬ ‫معلـم دانش‌هـای رسـمی خـود را آن دانشـمند متالـه و‬ ‫تقویت عقل خود را از نجم‌آبادی می‌دانسـت و بی‌ریا و‬ ‫خالصانـه معتـرف بود که کم و بیش هر چـه دارد از این‬ ‫سـه وجود اسـتثنایی دارد که کمتر کسی را یک‌جا دست‬ ‫داده است‪( .‬دائره‌المعارف بزرگ اسالمی‪ ،‬جلد ‪ ،۲۴‬چاپ‬ ‫اول‪ ،‬صفحـه ‪)۲۴۹‬‬

‫ورود به مدرسه سیاسی‬

‫علی‌اکبـر دهخـدا بـا تلاش و کوشـش و عالقـه زیـاد در‬ ‫مـدت نزدیـک بـه ‪ ۱۰‬سـال دروس رایج را فـرا گرفت و با‬ ‫گشـایش مدرسه سیاسـی در تهران به این مدرسه رفت و‬ ‫به تحصیل ادامه داد‪ .‬معلم زبان فارسـی مدرسـه سیاسی‬ ‫محمدحسـین فروغی موسـس و مدیر روزنامه تربیت و‬ ‫پدر محمدعلـی فروغی ذکاءالملک بود که گاهی اوقات‬ ‫تدریس ادبیات فارسـی را به عهده دهخدا می‌گذاشـت‪.‬‬ ‫از آنجـا کـه علی‌اکبـر در ایـن مـدت توانسـته بـود زبان‬ ‫فرانسـه را فـرا گیـرد و بـا علوم سیاسـی هم آشـنا بود به‬ ‫دعـوت معاون‌الدولـه غفـاری کـه بـه سـفارت ایـران در‬ ‫بالـکان منصـوب شـده بـود بـه اروپـا رفـت و بـه عنوان‬ ‫دبیر سـفارت ایران مشـغول به کار شد‪ .‬وی در شهر وین‬ ‫پایتخت اتریش توانسـت زبان فرانسه و دیگر معلومات‬ ‫خـود را تکمیـل کنـد‪ .‬مدت اقامـت او در بالکان از سـال‬ ‫‪ ۱۲۸۲‬تـا ‪ ۱۲۸۴‬به مدت دو سـال بـود‪ ،‬لذا وقتی به ایران‬ ‫بازگشـت نهضت مشـروطیت آغاز شـده بود و او به این‬ ‫نهضت پیوست و در کنار مشروطه‌طلبان و آزادیخواهان‬ ‫به فعالیـت پرداخت‪.‬‬

‫تجربه روزنامه‌نگاری عالمه‬

‫دهخدا در بازگشـت به ایران مدتی معاون امور شوسـه‬ ‫خراسـان و مترجمـی مهندسـی بلژیکـی مامـور سـاختن‬ ‫راه تهران به سـمنان‪ ،‬به کار مشـغول شـد آنگاه به دلیل‬ ‫آگاهی‌های سـودمند و قلم خوبی که داشـت‪ ،‬به عرصه‬ ‫روزنامه‌نـگاری وارد شـد و بـا همـکاری جهانگیرخـان و‬ ‫قاسـم‌خان‪ ،‬روزنامـه جنجالـی صوراسـرافیل را منتشـر‬ ‫کردند و دهخدا سـردبیر این روزنامه شـد‪ .‬روزنامه‌ای که‬ ‫از رسـانه‌های پـرآوازه عصر مشـروطیت شـد‪.‬‬ ‫به قول مرحوم دکتر محمد معین‪« :‬جذاب‌ترین قسمت‬ ‫آن روزنامه سـتون فکاهی بود که به عنوان چرند و پرند‬ ‫به قلم اسـتاد و با امضای دخو نوشـته می‌شـد و سـبک‬ ‫نـگارش آن در ادبیـات فارسـی بی‌سـابقه بـود و مکتـب‬ ‫جدیـدی را در عالـم روزنامه‌نـگاری ایـران و نثـر معاصـر‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


53

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫بقیه از صفحه ‪41‬‬

‫چالش‌برانگیـز بـود هم آرامش‌بخـش‪ .‬برایم آرامش‌بخش بود کـه در حلقه تعداد‬ ‫زیـادی متخصـص باشـم که تمام کوششـان این بـود که به مـن بفهمانند غم چه‬ ‫معنایـی دارد‪ .‬یکسـال بعـد از ایـن تجربـه بـود کـه به اسـتفانی مالدبـرگ‪ ،‬که او‬ ‫هـم در ایـن کارگاه‌ها شـرکت کـرده بود‪ ،‬پیشـنهاد دادم درباره تجربـه‌اش در این‬ ‫کارگاه‌هـا برایـم صحبت کند‪.‬‬ ‫او می‌گویـد‪ ،‬خلوتـش بسـیار برایش اهمیـت دارد‪ .‬برای همین گاهـی خودش را‬ ‫بـه صـورت ذاتـی محـدود می‌کنـد و تا حد ممکن کمتـر از تجربه‌اش حرفـی می‌زند‪ .‬او‬ ‫می‌گوید‪« :‬فکر می‌کنم مشـکل این اسـت که مردم درباره غم صحبت نمی‌کنند و من‬ ‫می‌خواهـم صحبـت کـردن از غـم را طبیعـی کنم‪ ،‬می‌خواهـم صحبـت از آن دیگر تابو‬ ‫نباشـد و مـردم راحت‌تر دربـاره‌اش حرف بزنند‪».‬‬ ‫شـناخت‬ ‫بـه عنـوان احساسـی کـه بـرای انسـان بـودن ضـروری اسـت‪ ،‬مـا اطالعـات و‬ ‫ِ‬ ‫اندکـی دربـاره غـم و فرایند سـوگواری داریـم‪ .‬تازه در قرن بیسـتم بود که روانشناسـان‬ ‫و روانـکاوان مدعی شـدند درباره احساسـاتی نظیر غم تخصـص یافته‌اند‪ .‬خرد متعارف‬ ‫دربـاره غـم می‌گویـد‪ ،‬برای فائق آمـدم بر غم باید مراحلی را طی کرد‪ .‬تثبیت شـدن در‬ ‫هـر کـدام از ایـن مراحـل یا باقی ماندن در هـر کدام از این مراحل بـرای مدتی طوالنی‬ ‫می‌توانـد اختلال ایجاد کند‪.‬‬ ‫پزشـکان دربـاره مـدت زمـانِ انـدوه‪ ،‬اینکه آیا فـر ِد سـوگوار باید صبر کند تـا به صورت‬ ‫طبیعی وارد مرحله بعدی سـوگواری شـود یا باید برای ورود به مرحله بعدی تالش کند‬ ‫یـا دربـاره بایـد و نبایدهای سـوگواری‪ ،‬اینکه سـوگ به چه معنی اسـت و اینکـه آیا غم‬ ‫کنـد یا تثبیت شـده‪ ،‬اختالف نظـر دارند‪.‬‬ ‫ایـن ایـده کـه غـم وضعیتی اسـت که مـا باید فعاالنـه با آن کنـار بیاییم از زمـان فروید‬ ‫آغاز شـد‪ .‬جان بین‪ ،‬روانکاوی که با شـیر در زمینه درمان سـوگواری بیمارگون همکاری‬ ‫می‌کنـد‪ ،‬توضیـح می‌دهـد‪ « :‬از آنجایـی کـه فرویـد معتقد بـود ذخایر روانی انسـان‌ها‬ ‫هیجانی‬ ‫تدریجی‬ ‫محوری سوگواری» را در فرایند‬ ‫محدود است‪« ،‬کارویژۀ‬ ‫ِ‬ ‫کاهش پیوند ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫فر ِد داغدار با متوفا می‌دانسـت تا ما بتوانیم انرژی خود را بازگردانیم و آن را به سـمتی‬ ‫دیگر هدایت کنیم‪ ».‬به زبان ساده سوگواری به ما کمک می‌کند بعد از از دست دادنِ‬ ‫عزیزانمـان بـه زندگی طبیعی باز گردیـم‪ .‬نظریه فروید درباره «سـوگ‌درآیی»‪ ،‬همچنان‬ ‫نظریـه‌ای کارامـد اسـت و به نظریه‌های جدیدتر دربـاره غم کمک می‌کند‪.‬‬ ‫الیزابـت کوبلـر‪-‬راس فـردی بودی که بـا در نظر گرفتن نظریه فروید که غـم را یک کار‬ ‫توصیف کرده بود‪ ،‬سـمت و سـو و جهت این کار را مشـخص کرد‪ .‬کوبلر‪-‬راس نخسـت‬ ‫فهم روانشناسـی مرگ‬ ‫مدل ‪-5‬مرحله‌ای سـوگ را در سـال ‪ 1969‬به عنوان روشـی برای ِ‬ ‫فهم فقدان تبدیل شـد‪ .‬امروز این‬ ‫ارائه کرد و این مدل به سـرعت به روشـی رایج برای ِ‬ ‫مراحل شـامل انکار‪ ،‬خشـم‪ ،‬چانه‌زنی‪ ،‬افسردگی و در آخر پذیرش‪ ،‬تبدیل به یک داستانِ‬ ‫مردمی شـده است‪.‬‬

‫سوگ مزمن‬ ‫ِ‬

‫اما مشخص شد که غم به این شکل کار نمی‌کند‪ .‬در دهه‌های اخیر‪ ،‬تحقیقات تجربی‬ ‫زیـادی در رشـته روانشناسـی ایـن الگـو و افسـانه‌های رایـج دربـاره غـم و فقـدان را به‬ ‫چالش کشـیده‌اند‪.‬‬ ‫جـورج ُبنانـو‪ ،‬اسـتاد روان‌شناسـی بالینی در دانشـگاه کلمبیا‪ ،‬مسـیری را که افـراد برای‬ ‫کنـار آمـدن بـا غـم طی می‌کنند را بررسـی کرد و کشـف کرد مـردم با روش‌های بسـیار‬ ‫متنوع‌تری از آنچه که روانشناسـان می‌اندیشـند‪ ،‬سـوگواری می‌کنند‪ .‬در مطبش که یک‬ ‫معمـاری گوتیـک در نیویـورک اسـت و مملـو از کتاب‌ها و مجسـمه‌های‬ ‫سـاختمان بـا‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫روش رایـج را کـه مـردم معموال سـوگواری‬ ‫چینـی اسـت‪ ،‬بـا او مالقـات می‌کنـم‪ .‬او سـه ِ‬ ‫می‌کننـد‪ ،‬بـه من معرفـی می‌کند‪.‬‬ ‫‪ ‬بعضـی افـراد آنطـور کـه او می‌نامـد‪« ،‬انعطاف‌پذیـر» هسـتند‪ ،‬و در طـی چنـد هفته‬ ‫فقـدان را پشـت سـر می‌گذارنـد و ماننـد توپی کـه زمین می‌خـورد و دوباره به آسـمان‬ ‫بلند می‌شود‪ ،‬این فرایند را به سرعت طی می‌کنند‪ .‬بعضی دیگر‪ ،‬بعد از عبور از مسی ِر‬ ‫شدت‬ ‫«بهبودی» به زمان بیشتری برای تطبیق دادنِ خود با شرایط جدید نیاز دارند‪ .‬از ِ‬ ‫سـوگواری روزها‪ ،‬هفته‌ها و ماه‌های نخسـت به صورت تدریجی کاسـته می‌شـود‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫آن‌هـا «آرام آرام تکه‌هـای زندگـی خود را کنار هم می‌چینند و دوباره به زندگی پیشـین‬ ‫خود بازمی‌گردند‪ ».‬این فرایند برای این دسـته از افراد معموالً بین یک تا دو سـال طول‬ ‫سـوگ ناتمام رنـج می‌برند‪،‬‬ ‫سـوگ بیمارگون یا ِ‬ ‫می‌کشـد‪ .‬افـرادی ماننـد مالدبـرگ که از ِ‬ ‫سـوگ آن‌هـا‪ ،‬انطور که‬ ‫افـرادی هسـتند کـه نمی‌توانند در مسـیر بهبـودی قرار بگیرند‪ِ .‬‬

‫‪52‬‬

‫شـدت غم در‬ ‫«سـوگ مزمن» اسـت که یعنی سـال‌های طوالنی‬ ‫ُبنانو توصیف می‌کند‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫آن‌ها در سـطحی بـاال باقی می‌ماند‪.‬‬

‫بازیابی شادی‬ ‫سوگ و‬ ‫ِ‬

‫یکی از مکاتب فکری که ش ِیر از آن تأثیر گرفته است‪ ،‬مدلِ فرایند توأمان است‪ :‬سوگ‪،‬‬ ‫گذاشـتن آن‬ ‫احساسـی فقدان و کنار‬ ‫سزاسـت‪ ،‬بـرای همیـن مـا بین مواجه بـا در ِد‬ ‫استر ‌‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در نوسـان هسـتیم‪ .‬تحقیقـات نشـان می‌دهند حتی افراد سـوگوار نیـز لحظاتی مثبت‬ ‫را در زندگـی خـود تجربـه می‌کننـد‪ .‬امید تدریجی حاصل می‌شـود‪ .‬مـدل مرحله‌ای غم‬ ‫(الیزابـت کوبلـر‪-‬راس) مسـیری خطـی و مسـتقیم را در عبـور از غم نشـان مـی‌داد اما‬ ‫فرایند توأمان الگویی منحنی‌شـکل اسـت‪.‬‬ ‫ایـن اصـل دیگـر در بیـن روانشناسـان بدیهـی اسـت کـه هیـچ یگانـه را ِه درسـتی برای‬ ‫سوگواری وجود ندارد‪ .‬چنین چیزی از یک جهت خوب و از جهتی دیگر مشک ‌لزاست‪.‬‬ ‫اگـر هر کسـی به شـکلی متفاوت سـوگواری می‌کنـد و هیچ نظریه واحـدی برای اینکه‬ ‫نشـان دهـد سـوگواری چگونه عمل می‌کنـد‪ ،‬وجود نـدارد‪ ،‬آن‌وقت چه کسـی می‌تواند‬ ‫اسـاس زمانِ شـخصی خود نمی‌تواند‬ ‫طریق خود و بر‬ ‫ِ‬ ‫بگوید افرادی مانند مالدبرگ به ِ‬ ‫مرگ‬ ‫از مرحله سـوگ بیرون بیاید؟ اگرچه به گفته خود و اطرافیانش او ‪ 4‬سـال بعد از ِ‬ ‫پسـرش همچنان به نحوی غمگین و سـوگوار اسـت که گویی پسـرش را همین دیروز از‬ ‫دسـت داده اسـت‪ ،‬محققان بر سـر چرایی طوالنی‌مدت شـدنِ سـوگواری او و اینکه او‬ ‫چطـور می‌توانـد از ایـن مرحله بیرون بیاید‪ ،‬اختلاف نظر دارند‪.‬‬ ‫شـیر می‌گوید‪« :‬سـوگ فقط یک چیز نیسـت‪ .‬وقتی سـوگ تازه باشـد می‌تواند افراد یا‬ ‫احسـاس‬ ‫چیزهایـی کـه ما دوسـت داریـم را تحت تأثیر خود قرار دهد‪ .‬سـوگ می‌تواند‬ ‫ِ‬ ‫احساس توانمندی‌مان را از بین ببرد‪ .‬غم بزرگترین عاملِ ایجاد‬ ‫ما نسبت به خودمان و‬ ‫ِ‬ ‫جدایـی اسـت‪ .‬امـا بـه مرور زمان ته‌نشـین می‌شـود و جـای خـود را در زندگـی ما پیدا‬ ‫می‌کنـد‪ .‬سـوگ بـه مـا کمک می‌کند دوبـاره معنای زندگی خـود را پیدا کنیم‪ .‬سـوگ در‬ ‫بازیابـی شـادی در زندگی به مـا کمک می‌کند‪».‬‬

‫آیا غم شکلی از عشق است؟‬

‫اجتماعی کلمبیا درباره نظریه خود درباره‬ ‫شـیر‪ ،‬اسـتاد روانکاوی در مدرسـه مددکاری‬ ‫ِ‬ ‫سـوگواری می‌گوید‪« :‬غم شـکلی از عشـق اسـت‪ ».‬او به نقل از سی‪.‬اِس لیوایس توضیح‬ ‫می‌دهد‪« :‬فقدان بخشی جدایی‌ناپذیر و جهانی از تجربه ما درباره عشق است‪ .‬سوگ‪،‬‬ ‫عشـق را کوتاه نمی‌کند بلکه یکی از مراحل عشـق اسـت؛ اگر عشـق را به رقص تشـبیه‬ ‫کنیم‪ ،‬سـوگ یک حرکت دیگر در این رقص اسـت‪».‬‬ ‫بـه ایـن رویکـرد‪ ،‬رویکـر ِد وابسـتگی گفتـه می‌شـود‪ .‬بسـیاری از محققـان سـوگواری و‬ ‫مشـاوران بـه ایـن رویکـرد معتقدند‪ .‬وابسـتگی به زندگـی ما معنا و امنیت می‌بخشـد‪.‬‬ ‫رفتن وابسـتگی به واسـطه‬ ‫شـیر می‌گوید‪ ،‬سـوگواری پاسـخی اسـت که ما به از دسـت ِ‬ ‫مرگ‬ ‫مـرگ نشـان می‌دهیـم‪ .‬جولیـان بارنـس‪ ،‬نویسـنده رمـان‬ ‫سـطوح زندگـی بعـد از ِ‬ ‫ِ‬ ‫همسـرش نوشـت‪« :‬طبیعـت آنقـدر دقیق اسـت که فقط آنقدری که ارزشـمند اسـت‪،‬‬ ‫صدمـه می‌زنـد‪ .‬چیـزی که مهـم نبود‪ ،‬مهـم نخواهـد ماند‪».‬‬ ‫ابسـتگی مثبت ما نسبت به عزیزانمان است که به ما کمک‬ ‫شـیر توضیح می‌دهد که و‬ ‫ِ‬ ‫می‌کنـد بخواهیـم مراقبـت افـراد دیگـر باشـیم و جسـورانه جهان را کشـف کنیـم‪ .‬این‬ ‫وابسـتگی‌ها تـار و پود سـلول‌های عصبی ما را تشـکیل می‌دهدن‪.‬‬ ‫شـیر با بنانو موافق اسـت که اغلب افرا ِد داغدار با گذر زمان فقدان را در زندگی خود‬ ‫وضعیت بسیار پیچیده‌ای‬ ‫سوگ مزمن در رنج هستند‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ادغام می‌کنند‪ .‬اما افرادی که از ِ‬ ‫دارند‪ .‬سـوگوارانِ بیمارگون ویژگی‌های کلیشـه‌ای زنانه را نشـان می‌دهند‪ .‬آن‌ها افرادی‬ ‫هسـتند که چندان در مراقبت از خود یا قبول کمک از دیگران مهارت ندارند‪.‬‬ ‫این‌ها افرادی هسـتند که ذخیره‌های دلسوزی برای خویشتن و خود‪-‬انگیزه‌بخشی‌شان‬ ‫تهی اسـت‪ .‬شـیر می‌گوید‪« :‬ما تنهایی نمی‌توانیم خوب سـوگواری کنیم» اما افرادی که‬ ‫سـوگ‬ ‫سـوگ ناتمـام یـا بیمارگـون رنج می‌برنـد‪ ،‬افرادی تنها و منزوی می‌شـوند‪ ،‬زیرا ِ‬ ‫از ِ‬ ‫مـدت طوالنی در سـطحی باال باقی می‌مانـد و مردمی کـه در اطراف آن‌ها‬ ‫آن‌هـا بـرای ِ‬ ‫هسـتند فکر می‌کنند «دیگر تا االن باید بر این سـوگ فائق آمده باشـد‪».‬‬ ‫شـیر می‌گویـد‪« :‬تطبیـق دادن خـود با سـوگ و فقـدان یک فرایند کام ًال طبیعی اسـت‪.‬‬ ‫سوگ خودش پدیده‌ای غیرطبیعی نیست‪ .‬ما درباره مشکلِ تطبیق دادنِ خود با فقدان‬ ‫صحبـت می‌کنیم که می‌تواند غیرطبیعی باشـد‪».‬‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫سختی کار پزشکان و کادر درمانی در ایران در مواجهه با کرونا آنجایی‬ ‫بیشرت می‌شود که عالوه بر در معرض تماس مستقیم‌بودن با موارد‬ ‫مبتال به کرونا‪ ،‬در بسیاری از موارد پزشکان و کادر درمانی تجهیزات‬ ‫کافی برای محافظت از خودشان را در برابر این بیماری ندارند‬

‫همـکاران اهمیـت مسـئله را درک کردنـد و همـه بـا‬ ‫وجـدان کاری بـاال در محـل کار حاضـر شـدند‪.‬‬ ‫‪ ‬از پرسـتاران بیمارسـتان کـه بـا همـه وجـود زحمـت‬ ‫می‌کشـند تا سـطوح باالتر بیمارسـتان‪ ،‬روحیه درخشان‬ ‫همـکاری در میـان همـکاران دیـده می‌شـود که بسـیار‬ ‫بـرای من روحیه‌بخش اسـت‪ .‬حتی اتفاقـات افتاده برای‬ ‫دو نفر از کادر درمانی هم ذره‌ای در اراده همکاران من‬ ‫خلل ایجاد نکرده اسـت و من حتی یک مورد ابراز عدم‬ ‫رضایـت یـا سـر بـاززدن از کار را در ایـن روز‌ها ندیدم‪.‬‬ ‫مـن از همـه دوسـتان و همکارانـی کـه در ایـن مـدت‬ ‫سـعی کردنـد بـه مـا و سـایر کادر درمانـی بیمارسـتان‬ ‫روحیـه دهنـد‪ ،‬هـم تشـکر می‌کنـم‪ .‬پیام‌هـای زیـادی‬ ‫دریافـت کردیـم که به ما امید داده می‌شـود و این یکی‬ ‫از بهتریـن اتفاقـات ایـن چنـد روز اخیـر بـرای مـن بود‪.‬‬

‫آنچه در فیروز‌گر گذشت‬

‫اگرچـه بیمارسـتان مسـیح دانشـوری بـه دلیـل ماهیت‬ ‫مأموریتـی‌اش آمادگـی الزم بـرای مبـارزه بـا کرونـا را‬ ‫داشـت؛ ولی با گسـترش بیماری در ایران بیمارستان‌های‬ ‫دیگری که تجهیزات کافی برای این مسـئله را نداشـتند‪،‬‬ ‫هم درگیر ماجرا شـدند‪ .‬بیمارسـتان فیروزگر یکی از این‬ ‫بیمارستان‌هاسـت که این روز‌ها بیمارانی با عالئم کرونا‬ ‫بـه آن مراجعـه می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬یکـی از دانشـجویان پزشـکی کـه در کادر درمـان‬ ‫بیمارستان فیروزگر مشـغول به خدمت است‪ ،‬روایتی از‬ ‫اوضـاع این بیمارسـتان از نخسـتین روزی کـه به صورت‬ ‫رسمی شیوع کرونا در ایران اعالم شد‪ ،‬در اختیار ما قرار‬ ‫داده کـه در ادامـه می‌خوانیـم‪:‬‬ ‫روز چهارشـنبه هفته گذشته یک بیمار با عالئم تنفسی‬ ‫حـاد و مشـکوک به کرونا به بیمارسـتان مـا مراجعه کرد‬ ‫کـه بـا توجه به ترند‌بـودن اخبار کرونا در آن روز تسـت‬ ‫کرونـا از ایـن بیمـار به عمل آمد و نتیجه تسـت در روز‬ ‫پنجشـنبه مثبـت اعالم شـد و عصر همـان روز بیمار به‬ ‫بیمارسـتان شـهدای یافت‌آباد منتقل شـد‪ .‬اولین جلسـه‬ ‫برای تیم پزشکی در بیمارستان در صبح شنبه و سه روز‬ ‫بعد از شـیوع بیماری در ایران گذاشـته شـد‪.‬‬ ‫‪ ‬در بیمارسـتان‌ها هـر صبـح یـک جلسـه «مورنینـگ‬ ‫ریپـورت» برگـزار می‌شـود و در آن کادر درمانـی دربـاره‬ ‫بیمار‌هایـی کـه در شـب قبـل پذیـرش کرده‌انـد و‬ ‫شرایط‌شـان توضیح می‌دهند‪ .‬این جلسه در صبح شنبه‬ ‫برای ما برگزار نشـد و با تأخیری در همان روز جلسـه‌ای‬ ‫برای ما با حضور اسـتادان برگزار شـد تا سیاسـت‌های ما‬ ‫در قبـال پذیـرش بیمـاران مبتلا بـه کرونا عنوان شـد‪.‬‬

‫‪ ‬در ایـن جلسـه اعلام شـد کـه بیمارسـتان شـهدای‬ ‫یافت‌آبـاد به‌عنوان مرکز اصلی پذیـرش و درمان بیماران‬ ‫کرونایی در حال پر‌شـدن اسـت‪ .‬بیمارستان معین بعدی‬ ‫بیمارسـتان فیروز‌آبـادی اسـت و البتـه به بیمارسـتان ما‬ ‫هـم ابلاغ شـده کـه شـما بایـد آمادگی مبـارزه بـا کرونا‬ ‫را داشـته باشـید‪ .‬همچنیـن گفتنـد کـه بخشـی را در‬ ‫بیمارسـتان به‌عنـوان اورژانس کرونا تخلیـه کردند و هر‬ ‫بیماری با عالئم کرونا در بیمارسـتان باید به آنجا انتقال‬ ‫پیـدا کنـد و بـه اورژانس اصلـی بیمارسـتان نروند‪.‬‬ ‫‪ ‬اسـتادان گفتند که کیت‌های مخصوص خریداری شـده‬ ‫و در بیمارستان موجود است تا فرایند تشخیص به‌خوبی‬ ‫انجـام شـود‪ .‬وقتی صحبت از کیت‌های تشـخیص شـد‪،‬‬ ‫کادر درمانی درباره تجهیزات تیم پزشـکی در این بخش‬ ‫سـؤال کردنـد‪ .‬اولیـن چیزی که به ما گفتنـد‪ ،‬این بود که‬ ‫ماسک ‪ N۹۵‬برای کادر درمان نیاز نیست و می‌توانند از‬ ‫همین ماسـک‌های معمولی استفاده کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬اگر با بیماری در تماس هسـتید که عالئم مشـکوک به‬ ‫کرونا دارد‪ ،‬نهایتا از دو ماسک معمولی استفاده کنید و‬ ‫بین این دو ماسـک یک گاز استریل مرطوب قرار دهید‪.‬‬ ‫مـدام تأکیـد اسـتادان بـر ایـن بـود کـه ایـن ویـروس از‬ ‫طریق هوا منتقل نمی‌شـود و حتی چندان الزم نیسـت‬ ‫از دسـتکش اسـتفاده کنیـد و فقـط کافـی اسـت مـدام‬ ‫دسـت‌های‌تان را خوب و درسـت بشـویید‪.‬‬ ‫‪ ‬نکتـه بعـدی این بود کـه برای رزیدنت‌ها شـیفت‌های‬ ‫‪‌۱۲‬سـاعته تعریـف کردنـد کـه آن‌ها باید بعـد از معاینه‬ ‫بیمـاران کرونایـی به بخش بروند و کار روتین خودشـان‬ ‫را انجـام دهنـد‪ .‬طبیعتـا ایـن موضـوع هـم تـوان کادر‬ ‫درمـان را می‌گیـرد و هـم اینکـه ممکـن اسـت موجـب‬ ‫انتقال بیماری شـود‪.‬‬ ‫‪ ‬پیشنهاد شد که بیمارستان از پذیرش بیماران عفونی با‬ ‫عالئمی غیر از کرونا خودداری کند که استادان در پاسخ‬ ‫گفتند وقتی تعداد بیماران کرونایی این بیمارسـتان زیاد‬ ‫شـود‪ ،‬مردم خودشـان به بیمارسـتان مراجعـه نمی‌کنند‬ ‫و بخـش خلوت‌تر می‌شـود‪ .‬چیزی کـه در‌حال‌حاضر در‬ ‫بیمارسـتان دیـده می‌شـود‪ ،‬این اسـت کـه اکثر بخش‌ها‬ ‫ماننـد غـدد یـا کلیـه خالـی شـده و بـر تعـداد بیمـاران‬ ‫کرونایـی بیمارسـتان افزوده می‌شـود؛ امـا موضوعی که‬ ‫ما به‌عنوان کادر درمان با آن مواجه هسـتیم‪ ،‬این اسـت‬ ‫کـه جـواب تسـت‌های بیمـاران را اعالم نمی‌کننـد‪ ،‬از ما‬ ‫مخفـی می‌کننـد و به ما اطلاع نمی‌دهند‪ .‬اسـتادان در‬ ‫جریان هسـتند؛ اما ما دقیقا نمی‌دانیم که آیا بیماری با‬ ‫تسـت کرونای مثبـت در بیمارسـتان داریم یا نه‪.‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪51‬‬


‫روایت خط مقدم جنگ با کرونا‬ ‫سامان موحدی‌راد‬ ‫دنبال‌کنندگان اخبار شبکه‌های اجتماعی حتما به خاطر‬ ‫دارنـد وقتـی دکتر لی ونلیانگ که اولیـن بار خطر ظهور‬ ‫کرونا را هشدار داده بود به دلیل ابتال به همین بیماری‬ ‫درگذشـت‪ ،‬کاربـران شـبکه‌های اجتماعی چه سـوگواری‬ ‫بزرگـی بـرای او انجـام دادنـد‪ .‬حتی در بسـیاری از موارد‬ ‫دیـده شـده بود کاربران ایرانـی در فضای مجازی هم در‬ ‫گرامیداشـت این پزشـک فداکار چینی اظهار نظر و ابراز‬ ‫هـم‌دردی کرده بودند‪.‬‬ ‫‪ ‬دو هفتـه بعـد از آن ماجـرا و وقتـی اولیـن خبر‌هـا در‬ ‫شـیوع رسـمی کرونـا در ایران منتشـر شـد‪ ،‬امـا یک خبر‬ ‫در میـان اخبـار کرونایـی ایـران گم شـد؛ آن هـم این بود‬ ‫که پنجشـنبه گذشـته و بعد از اعالم رسـمی شیوع کرونا‬ ‫در ایـران دکتـر رضا کوچکی‌نیا کـه او هم از قضا در خط‬ ‫مقـدم ارائه خدمات به بیماران مبتال به کرونا و آنفلوانزا‬ ‫بـود‪ ،‬بـه دلیـل ابتلا بـه همیـن بیمـاری درگذشـت‪ .‬امـا‬ ‫مرگ او هیچ واکنشـی را میان کاربران ایرانی شـبکه‌های‬ ‫اجتماعـی به همراه نداشـت‪.‬‬ ‫‪ ‬بـه نقـل از مشـرق‪ ،‬پزشـکان در ایـران ماننـد همه‌جای‬ ‫دنیـا در خـط اول مواجهـه بـا بیماری‌هـا و عفونت‌هـا‬ ‫قـرار دارنـد و حـاال کـه پـای بیمـاری کرونا بـه ایـران باز‬ ‫شـده اسـت‪ ،‬آن‌هـا بیشـتر از بقیه افـراد در معـرض این‬ ‫بیمـاری قـرار دارنـد‪ .‬در روز‌هـای اخیر اخبـار فراوانی از‬ ‫تعطیلی‌های گسـترده در امور مختلف به گوش رسـیده‪،‬‬ ‫امـا تنهـا جایـی کـه در ایـن روز‌ها بـا شـیفت‌های کاری‬ ‫بیشتر و زمان استراحت کمتر در حال خدمت‌رسانی‌اند‪،‬‬ ‫بیمارسـتان‌ها و کادر درمانـی آن هسـتند‪.‬‬ ‫‪ ‬سـختی کار پزشـکان و کادر درمانی در ایران در مواجهه‬ ‫بـا کرونا آنجایی بیشـتر می‌شـود که عالوه بـر در معرض‬ ‫تماس مسـتقیم‌بودن با موارد مبتال به کرونا در بسـیاری‬ ‫از مـوارد پزشـکان و کادر درمانـی تجهیـزات کافـی برای‬ ‫محافظت از خودشان را در برابر این بیماری هم ندارند‪.‬‬ ‫‪ ‬بـا ایـن حـال و علی‌رغـم نداشـتن تجهیـزات‪ ،‬امـا آن‌ها‬ ‫همچنـان در حـال کار و خدمت‌رسـانی بـه بیمـاران‬ ‫هسـتند‪ .‬همـه این‌هـا در حالـی اسـت کـه روز گذشـته‬ ‫بـه صـورت رسـمی اعلام شـد دو نفـر از کادر درمانـی‬ ‫بیمارسـتان مسیح دانشـوری هم به کرونا مبتال شده‌اند‪.‬‬

‫آنچه در مسیح دانشوری گذشت‬

‫دکتـر سـیدعلیرضا ناجـی رئیـس مرکـز تحقیقـات‬ ‫ویروس‌شناسـی بیمارسـتان مسـیح دانشـوری اسـت‪ .‬در‬ ‫چنـد روز اخیـر چنـد بار بـا او تماس گرفتیم‪ ،‬امـا هر بار‬ ‫با سـری پرمشغله نتوانسـت به سؤال‌های ما پاسخ دهد‪.‬‬ ‫بـا ایـن حـال‪ ،‬در فرصتـی کوتاه توانسـتیم بـا او هم‌کالم‬

‫‪50‬‬

‫شویم‪.‬‬ ‫‪ ‬دکتر ناجی مانند سایر همکارانش در بیمارستان مسیح‬ ‫دانشـوری ایـن روز‌ها بسـیار کـم می‌خوابد و بیشـتر در‬ ‫بیمارسـتان به‌سـر می‌بـرد‪ .‬چنان‌که خودش گفتـه از روز‬ ‫چهارشـنبه که خبر رسمی شیوع بیماری در ایران منتشر‬ ‫تو‌چهار ساعت خوابیده و‬ ‫شـد تا امروز نزدیک به بیسـ ‌‬ ‫بیشـتر در آزمایشگاه بوده است‪.‬‬ ‫‪ ‬دکتر ناجی درباره آمادگی بیمارستان و بخش آزمایشگاه‬ ‫در روز‌های اول شیوع بیماری به ما می‌گوید‪ :‬ورود کرونا‬ ‫به ایران و شیوع آن در کشور به‌نوعی ما را هم غافلگیر‬ ‫کرد‪ ،‬ولی واقعا در این سطح نبود که ما کامال نسبت به‬ ‫موضوع دست‌وپابسـته باشـیم‪ .‬از چند روز قبل از اعالم‬ ‫رسمی شیوع کرونا در ایران‪ ،‬ما در آزمایشگاه بیمارستان‬ ‫مسیح دانشـوری تدابیری اندیشیده بودیم و با اداره کل‬ ‫مرجع سالمت‪ ،‬شبکه‌ای را تشکیل دادیم‪.‬‬ ‫‪ ‬در اولین گام و در روز‌های پیش از شـیوع کرونا سـعی‬ ‫کردیـم وسـایل و ابـزار الزم بـرای آزمایشـگاه تشـخیص‬ ‫را سـفارش دهیـم و دقیقـا آمادگـی آزمایشـگاه مـا در‬ ‫بیمارسـتان مسیح دانشـوری با زمان اعالم شیوع بیماری‬ ‫در ایـران مصادف شـد‪.‬‬ ‫‪ ‬البتـه واقعـا آماده‌کـردن این آزمایشـگاه برای تشـخیص‬ ‫کرونـا بـا توجـه بـه اقلام تشـخیصی مـورد نیـاز و‬ ‫تحریم‌هایی که ایران درگیر آن اسـت‪ ،‬بسیار سخت بود‪،‬‬ ‫امـا نهایتـا با تالش تیم ما آزمایشـگاه بیمارسـتان مسـیح‬ ‫دانشوری به عنوان یک بیمارستان تخصصی بیماری‌های‬ ‫ریـه هم‌زمـان بـا اعلام اولیـن نمونه‌هـای مثبـت در قم‬ ‫آمـاده خدمات‌رسـانی بـه بیمـاران بود‪.‬‬ ‫‪ ‬بـه دلیـل ماهیـت بیمارسـتان مسـیح دانشـوری که به‬ ‫صـورت تخصصی با بیماری‌های ریه و دسـتگاه تنفسـی‬ ‫در ارتبـاط اسـت‪ ،‬حدس می‌زدیم بـا ورود کرونا به ایران‬ ‫خیلـی زود شـرایط کاری مـا هـم تغییـر کنـد و خـب‪،‬‬ ‫همین‌طـور هـم شـد‪ .‬از روز چهارشـنبه مراجعـات بـه‬ ‫بیمارسـتان مـا و همچنیـن بـه بخش آزمایشـگاه‬ ‫بـرای تشـخیص بیمـاری افزایـش پیـدا کـرد‬ ‫و سـاعات کاری مـا و همکاران‌مـان هـم‬ ‫دسـتخوش تغییراتی شـد‪.‬‬ ‫‪ ‬در واقـع بـا شـروع مـوج کرونـا در‬ ‫ایـران بیمارسـتان مـا بـه بیمارسـتان‬ ‫کرونـا تبدیـل شـد و بیمـاران سـایر‬ ‫بخش‌هـا را ترخیص کردیم تا همه‬ ‫امکانـات بیمارسـتان در اختیـار‬ ‫بیمـاران مبتلا بـه کرونـا باشـد‪.‬‬ ‫طبیعتا چنین مسـئله‌ای شـرایط‬ ‫کاری همـه ما را در بیمارسـتان‬ ‫مسـیح دانشـوری تحت تأثیر‬ ‫قـرار می‌دهـد‪ .‬بـرای مثـال‪،‬‬

‫در واحـد آزمایشـگاه و تـا پیـش از ایـن فقط دو شـیفت‬ ‫کاری صبـح و بعد از ظهر پیش‌بینی شـده بـود‪ ،‬ولی االن‬ ‫آزمایشـگاه مـا ‪ ۲۴‬سـاعته در حـال فعالیـت اسـت‪.‬‬ ‫‪ ‬وضعیت به گونه‌ای بود که بسیاری از همکاران من در‬ ‫دو روز اول از محل کار خودشان هم خارج نشده بودند‪.‬‬ ‫البته در روز‌های اول شـیوع بیماری با مشـکالتی مواجه‬ ‫بودیـم کـه عمـده آن بـه دلیـل ارجـاع فـراوان نمونـه به‬ ‫آزمایشـگاه بـود‪ ،‬ولی االن رفته‌رفتـه در حال تطبیق‌دادن‬ ‫خودمان با وضعیت هسـتیم‪.‬‬ ‫‪ ‬نمی‌گویـم مشـکالت االن کاملا برطـرف شـده‪ ،‬ولـی‬ ‫اوضـاع حداقـل در واحد آزمایشـگاه تحت کنترل اسـت‪.‬‬ ‫او همچنیـن دربـاره روحیه کادر درمانی این بیمارسـتان‬ ‫می‌گویـد‪ :‬تجریـه کار در ایـن چنـد روز در کنـار کادر‬ ‫درمانی بیمارسـتان مسـیح دانشـوری واقعا شگفت‌انگیز‬ ‫بـود‪ .‬از روز اول وقتـی ایـن اتفـاق در ایـران رخ داد‪،‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫تحویـل گرفـت و تا حـدود ‪ ۱۵۰‬دالر هـم فروخت‪ .‬بنابر‬ ‫برخـی گـزارش هـا‪ ،‬دولـت در آن دوران ‪ ۸۵۰‬میلیارد دالر‬ ‫نفـت فروخـت‪ .‬در غـرب‪ ،‬بـاور بر ایـن بود کـه این پول‬ ‫عمدتـاً صـرف همـکاری با چین و روسـیه و کره شـمالی‬ ‫و نیز تأمین مالی گروه‌های اسلامی شـده است‪ .‬در کل‪،‬‬ ‫آن‌هـا بـاور داشـتند کـه این پـول صرف مداخلـه نظامی‬ ‫ایـران در منطقـه می‌شـود و خوب‪ ،‬این خطرناک اسـت‪.‬‬ ‫البتـه‪ ،‬بخشـی از ایـن پول واقعـاً در داخل صـرف فقرا و‬ ‫طبقـات پایین جامعه شـد که آن هم بـا اعتراض طبقات‬ ‫بـاال روبـرو شـد و آن‌هـا هـم هـم صـدا بـا غـرب‪ ،‬سـاز‬ ‫مخالـف می‌زدند‪ .‬اما به نظـر من‪ ،‬به هیچ روی‪ ،‬این پول‬ ‫صـرف توسـعه اقتصـادی و حتی توسـعه در بخش نفت‬ ‫نشـد‪ .‬ایـن نشـان می‌دهـد مـا زمانی که پـول داریـم‪ ،‬به‬ ‫مراتب کمتر به فکر توسـعه اقتصادی هسـتیم و بیشـتر‬ ‫خـرج می‌کنیـم و حیـف و میـل می‌نماییـم‪ .‬در اواخـر‬ ‫ایـن دوره مـا دوبـاره بـه واسـطه برنامـه هسـته‌ای دچار‬ ‫تحریم‌هـا و فشـار‌های مالـی شـدیم و درآمد‌هـای نفتی‬ ‫بـه شـدت کاهش پیـدا کرد‪.‬‬ ‫در دولـت روحانـی هـم تلاش شـد با شـرکت‌های بزرگ‬ ‫قرارداد‌هایـی بسـته شـود‪ ،‬ولـی نهایتـاً آن هـم به نتیجه‬ ‫نرسـید‪ .‬در این دوره که مسـائل هسـته‌ای پیش آمد‪ ،‬اما‬ ‫دوبـاره بـه اجـرای دوبـاره سیاسـت نفتـی دوره خاتمـی‬ ‫برگشتیم که هم با غرب کنار بیاییم و مسأله هسته‌ای را‬ ‫حـل کنیم و هم فروش نفت را ادامه دهیم‪ .‬مجموعه‌ای‬ ‫از قراردا‌هـای نفتـی بـه نـام ‪ IPC‬یـا «قرارداد‌هـای نفتی‬ ‫ایـران» مطـرح کردیم که بسـیار مورد انتقاد قـرار گفت‪.‬‬

‫یکی از دالیلی که در جامعه‬ ‫برای سقوط شاه عنوان می‌شود‬ ‫همین مسأله است که آمریکا شاه را رسنگون کرد‬ ‫البته برخی نیز این تز را تئوری توطئه می‌دانند‬

‫ً‬ ‫مثلا می‌گفتنـد ایـن قرارداد‌هـا اسـتعماری اسـت کـه‬ ‫موجـب می‌شـود ایـران تحـت کنتـرل غـرب قـرار گیـرد‪،‬‬ ‫یـا اینکـه دانـش فنـی بـه ایـران نمی‌دهـد‪ ،‬یـا اطالعـات‬ ‫چاه‌هـای نفتـی افشـا می‌شـود‪ ،‬بـه حوزه‌هـای نفتـی‬ ‫مشـترک دسترسـی پیدا می‌کنند و کاری می‌کنند قیمت‬ ‫گذاری مناسـب نداشـته باشـیم‪ ،‬و‪....‬‬ ‫در قراردا‌های نفتی دولت آقای روحانی اول توتال برنده‬ ‫مناقصـه شـد‪ ،‬بعـد شـرکت ملـی نفـت چیـن و در آخـر‬ ‫هـم پتروپـارس‪ .‬دو برنده اولی به دلیـل تحریم نیامدند‪.‬‬ ‫پتروپـارس همیشـه شـرکت پرتلاش و بـرگ برنـده ما در‬ ‫فعالیت‌هـای نفتـی بوده اسـت‪ .‬اما نارسـایی‌های فراوان‬ ‫و ایراد‌هایـی هـم دارد‪ً :‬‬ ‫مثلا نمی‌توانـد کنسرسـیومی از‬ ‫شـرکت‌های نفتـی کوچـک دنیـا ایجـاد کنـد که بخشـی‬ ‫از عملیـات باالدسـتی نفـت را انجـام دهـد‪ .‬یـا اگـر‬ ‫کنسرسـیومی از این شرکت‌ها تشکیل بشود داد‪ ،‬سرمایه‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫نـدارد و سـرمایه‌ای هـم کـه از راه قرضـه عمومی فراهم‬ ‫می‌شـود را آن قـدر بـد و بـا برنامه ریـزی طوالنی به کار‬ ‫می‌گیـرد کـه بسـیار پرهزینه می‌شـود و عم ًال نمی‌شـود‬ ‫توسـعه را بـه پیش برد؛ لذا خـود پتروپارس با قرضه ملی‬ ‫کار می‌کند و بیشـتر باری اسـت بر دوش اقتصاد کشـور‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مثلا پـروژه ‪ ۵‬سـاله را ‪ ۱۰‬یـا ‪ ۱۵‬سـاله تحویـل می‌دهـد‪،‬‬ ‫بسـیار پرهزینه است و در کل‪ ،‬می‌شود گفت که چندان‬ ‫کمکـی به اقتصـاد و توسـعه نمی‌کند‪.‬‬ ‫بـه اعتقـاد مـن‪ ،‬در حالی کـه بسـیاری از انتقـادات وارد‬ ‫اسـت‪ ،‬امـا خودمـان هـم کاری نکردیـم‪ .‬ایـران و چین و‬ ‫روسـیه دانـش فنـی باالدسـتی ندارند‪ .‬برخی کشـور‌ها و‬ ‫شـرکت‌ها سـعی کردند ایـن دانش فنی را بـه ما بدهند‪.‬‬ ‫پتروناس مالزی‪ ،‬شـرکت‌های روسـی یا شرکت ملی نفت‬ ‫چین تالش کردند‪ ،‬ولی نتوانسـتند و فقط قرارداد اسـمی‬ ‫بستند‪.‬‬

‫‪49‬‬


‫می‌شـود و آن‌هـا هـم کاال‌ها را گـران می‌کنند که به نفع‬ ‫مـا نیسـت‪ .‬مـا باید با قیمت مناسـب و باثبـات نفت را‬ ‫بفروشـیم تـا مطمئـن شـویم همـکاری بین ما همیشـه‬ ‫برقرار است‪ .‬منطق عربستان از منطق ما حتی در دوران‬ ‫شـاه بهتـر بـود‪ .‬در اواخـر دوره شـاه‪ ،‬مث ًال بعـد از ‪۱۹۷۴‬‬ ‫شـاه بـه ایـن نتیجه رسـیده بود کـه نباید نفـت را مفت‬ ‫و ارزان بـه غـرب بدهـد و در حالـی که اهـرم خاصی در‬ ‫دسـت نداشـت و نهایتاً هم نفت را به قیمت متناسـبی‬ ‫بـه غـرب می‌فروخت‪ ،‬به طرز ناروایـی روی این موضوع‬ ‫مانـور تبلیغاتـی می‌داد‪ .‬بنا بر ایـن‪ ،‬مقامات غربی بهانه‬ ‫خوبی به دسـت آورده بودند که همیشـه شـاه را عامل‬ ‫گرانی نفت بدانند؛ در حالی که کشـور‌های عربی عضو‬ ‫اوپـک نفـت را گران کـرده بودند‪.‬‬

‫یکـی از دالیلـی کـه در جامعـه بـرای سـقوط شـاه‬ ‫عنوان می‌شود همین مسأله است که آمریکا شاه را‬ ‫سـرنگون کرد که برخی آن را تئوری توطئه می‌دانند‪.‬‬ ‫علت رواج این فرضیه سیاست‌های نفتی محمدرضا‬ ‫شاه بود؟‬

‫بـه هـر روی‪ ،‬این هم یک فرضیه اسـت کـه در ارتباط با‬ ‫انقلاب مطـرح می‌کننـد‪ .‬خانواده شـاه و هواداران شـاه‬ ‫بـه آن معتقـد بـوده و یـا هسـتند‪ .‬شـاه تالش کـرده بود‬ ‫یا در نظر داشـت که از نفت سلاحی سیاسـی بسـازد و‬ ‫بـه جنـگ خـود غـرب بـرود‪ .‬شـاید می‌خواسـت از خود‬ ‫شـخصیت برتـری بـه نمایـش بگـذارد و از ایـن رهگـذر‪،‬‬ ‫مشـروعیتی کسـب کنـد‪ .‬هرچنـد کـه در عمـل اتفـاق‬ ‫خاصـی نیفتـاده و موقعیـت مهمی نصیب ایران نشـده‬ ‫بـود‪ ،‬امـا حرف زدنش هم درسـت نبود‪ .‬مرتب می‌گفت‪:‬‬ ‫ایـران قـدرت پنجم نظامی جهان می‌شـود‪ ،‬تمـدن بزرگ‬ ‫می‌شـود‪ ،‬چـرا بایـد نفت را که تنهـا دارایی اوسـت ارزان‬ ‫بفروشـد‪ ،‬و‪...‬؛ که همه این‌ها چنـدان مطابق واقع نبود‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬شـاه که همیشـه در انتخابات آمریکا پولی‬ ‫صـرف می‌کـرد‪ ،‬ایـن بـار اشـتباه محاسـبه کـرد و به نفع‬ ‫رقیـب کارتـر پرداخـت کرد کـه کارتر تالفی کـرد‪ .‬هرچند‬ ‫در روز‌هـای پایانـی دولـت کارتر تالش کرد شـاه را نجات‬ ‫دهـد‪ ،‬امـا دولـت پهلـوی دیگـر تـوان مقابلـه بـا‬ ‫مخالفـان را نداشـت و به سـرعت افـول کرد‪.‬‬

‫‪ ‬ایـن نکتـه‌ای کـه در مـورد سیاسـت شـاه‬ ‫استفاده کردید از سوی آمریکا به جمهوری‬ ‫اسلامی هـم اطلاق می‌شـود‪ .‬در عیـن‬ ‫حـال‪ ،‬ایـران هـم برخـی اعضـای اوپک‬ ‫را متهـم می‌کنـد‪ .‬آیـا ایـن سیاسـت‬ ‫همیشـه توسـط ایران به عنوان یک‬

‫‪48‬‬

‫کشـور نفتـی اتخاذ شـده اسـت؟‬

‫در دوره جمهـوری اسلامی مـا مرتب از نفـت به عنوان‬ ‫سلاح سیاسـی اسـتفاده می‌کردیـم‪ً .‬‬ ‫مثلا اوایـل انقلاب‬ ‫اعلام شـد تولید نفت باید متوقف شـود و نفـت را باید‬ ‫بـه انـدازه مختصـری کـه نیـاز داریـم بفروشـیم و نه به‬ ‫انـدازه نیـاز بـازار‪ .‬برای همیـن‪ ،‬تولید نفت ایـران از ‪۶/۶‬‬ ‫میلیون بشـکه به ‪ ۶۰۰‬هزار بشـکه تقلیل پیـدا کرد‪ .‬این‬ ‫مسـأله در ‪ ۱۹۷۹‬یکـی از شـوک‌های نفتـی را ایجاد کرد‪.‬‬ ‫پـس از فتـح خرمشـهر در ‪ ۱۳۶۱‬گفتیم حـاال نوبت فتح‬ ‫مناطـق دیگـر اسـت کـه موجـب تـرس عربسـتانی هـا‪،‬‬ ‫کویتی‌هـا و‪ ...‬شـد و بیـن مـا و آن‌هـا تنش ایجـاد کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬در پـی ایـن تنـش مـا ناچار شـدیم نفـت خـود را حراج‬ ‫کنیـم‪ .‬هرچـه عربسـتان قیمـت را پاییـن مـی‌آورد مـا‬ ‫پایین‌تـر می‌آوردیـم‪ .‬کار بـه جایـی رسـید کـه مـا گفتیم‬ ‫هـر قیمتـی عربسـتان بفروشـد‪ ،‬مـا ‪ ۱۰‬درصـد پایین‌تـر‬ ‫می‌فروشـیم‪ .‬آن قیمت‌ها نه برای ما و نه برای عربستان‬ ‫حتـی بـه اندازه هزینه تولید هم نبـود‪ .‬این درگیری‌ها تا‬ ‫سـال‌های ‪ ۱۹۸۶-۱۹۸۵‬ادامـه پیـدا کـرد تـا اینکـه جورج‬ ‫بـوش پـدر به عنـوان معـاون ریاسـت جمهـوری آمریکا‬ ‫مداخلـه کـرد و نتیجـه آن شـد کـه زکی یمانـی از طرف‬ ‫عربسـتان و آقـای غرضـی از طـرف ایـران کنـار رفتنـد و‬ ‫سیاسـت‌های نفتـی جدیـدی ایجاد شـد و دو کشـور به‬ ‫منطق بازی برگشتند و ما کم کم نقش یک تولید کننده‬ ‫بـا ثبـات را بازی کردیـم و پذیرفتیم قواعـد را اجرا کنیم‪.‬‬

‫بـا توجه به اتخاذ این تصمیم از سـوی ایـران چرا باز‬ ‫فـروش نفت ایران به روند مطلوب نرسـید؟‬

‫در دوره آقـای هاشـمی مـا پـول نفـت را می‌خواسـتیم‬ ‫تـا صـرف بازسـازی کشـور پـس از جنـگ نماییـم‪ .‬در آن‬ ‫دوره‪ ،‬کشـور‌های عربـی هـوادار قیمـت کمتـر بودنـد و‬ ‫صـدام هـم با کمک آن‌ها فشـار می‌آورد که سـهم تولید‬ ‫ایـران در رقابـت بـا عـراق کمتر باشـد‪ .‬تالش مـا این بود‬ ‫کـه باالتـر از عـراق باشـیم و ایـن یکـی از دعوا‌هـای مـا‬ ‫بـا کویـت و عربسـتان بـود‪ .‬آقای هاشـمی فشـار آورد و‬ ‫درگیـری جدیـدی ایجـاد شـد‪ ،‬ولی حـذف عراق توسـط‬

‫آمریکا در ‪ ۱۹۹۱‬موجب شـد سیاسـت آقای هاشـمی به‬ ‫بن‌بسـت تـازه‌ای نینجامـد‪ .‬امـا در سـال‌های ‪۱۳۷۵-۷۶‬‬ ‫تقریبـاً ایـران در تمـام روابط خارجی خود منزوی شـد و‬ ‫درگیری‌هـای مختلفی مثـل حادثه میکونـوس و‪ ...‬اتفاق‬ ‫افتـاد کـه نتایج بدی برای ایران داشـت‪ .‬ایران به واسـطه‬ ‫مسـائلی که در منطقه خاورمیانه داشـت و آمریکایی‌ها‬ ‫آن را تخریـب رونـد صلـح خاورمیانـه تلقـی می‌کردنـد‪،‬‬ ‫هدف تحریم‌های نفتی داماتو قرار گرفت و هم منزوی‬ ‫شـد و هـم اینکـه سـرمایه گـذاری و فـروش نفـت ایران‬ ‫دچار اشـکال شد‪.‬‬

‫ایـن درگیـری کـه بیـن دولت هاشـمی و کشـور‌های‬ ‫عربـی عضـو اوپـک بـود در دوره خاتمـی دیـده‬ ‫نمی‌شد‪ ،‬اما چرا باز نتوانستیم از ثروت فروش نفت‬ ‫بـرای توسـعه پایدار اسـتفاده کنیم و آسـیب پذیری‬ ‫خـود را کاهـش دهیم؟‬

‫آمدن آقای خاتمی عالوه بر گشـایش سیاسـی‪ ،‬گشایشی‬ ‫در مسـأله نفت هم بود که دوره بسـیار سـازنده‌ای را با‬ ‫اوپـک‪ ،‬اعضـای آن و دیگر بازیگـران نفتی تجربه کردیم‪.‬‬ ‫در دوره جمهـوری اسلامی‪ ،‬ایـن دوره بی سـابقه اسـت‬ ‫و می‌توانـد الگویـی بـرای روابـط ایران باشـد‪ .‬بـه قدری‬ ‫روابـط مـا خـوب شـده بـود که عربسـتان حاضر شـد ما‬ ‫نفت بیشـتری بفروشیم و آن کاهش سهمیه ما را تحمل‬ ‫کنـد‪ .‬در سـال ‪ ،۱۹۹۷‬قیمـت نفت به دلیل بحران شـرق‬ ‫آسـیا کاهش پیدا کرد و اوپک تصمیم گرفت تولید نفت‬ ‫را کـم کنـد تـا قیمـت افزایـش یابد‪ .‬مـا هم به پـول نیاز‬ ‫داشـتیم‪ .‬عربستان حاضر شـد کاهش سهمیه تولید ما را‬ ‫تحمـل کنـد‪ .‬شـرکت‌های خارجی مثـل توتال‪ ،‬شـل‪ ،‬انی‪،‬‬ ‫اسـتات اویل‪ ،‬هالیبرتن‪ ،‬و چندین شـرکت دیگر از جمله‬ ‫شـرکت‌های ژاپنی و کـره‌ای و مالزیایی با ایران همکاری‬ ‫می‌کردنـد‪ .‬حتـی برخـی می‌گفتنـد دیـک چنـی‪ ،‬معاون‬ ‫رئیـس جمهـور آمریـکا‪ ،‬به عنـوان رئیـس هالیبرتـون در‬ ‫آن زمـان در ایران حضور داشـته و بـه همکاری می‌کرده‬ ‫اسـت‪ .‬البتـه‪ ،‬او از آغـاز بـا تحریـم نفتـی ایران از سـوی‬ ‫کلینتـون مخالـف بـود و از قاچاق نفت عـراق هم بهره‬ ‫می‌بـرد‪ .‬بـه هـر روی‪ ،‬ایـران در دوره اقـای خاتمـی اعالم‬ ‫کـرده بـود حاضـر اسـت تولیدکننـده و بازیگری منطقی‬ ‫باشد‪ .‬اما نهایتاً آن دوره با کاهش شدید قیمت‌ها روبرو‬ ‫شـد و در پایـان نیـز بـا حداکثر قیمت ‪ ۳۰‬دالر تمام شـد‬ ‫کـه متأثر از بـازار و اقتصـاد جهانی بود‪.‬‬

‫در دولـت بعـدی قیمـت نفـت بـه شـدت در بـازار‬ ‫جهانـی بـاال رفت‪ .‬چـرا باز ایران نتوانسـت در جهت‬ ‫توسـعه قـدرت ملـی از نفت اسـتفاده کند؟‬

‫در دوره آقـای احمـدی نـژاد‪ ،‬دولـت نفـت را ‪ ۳۰‬دالر‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫زدیـم و باعـث شـد فـروش نفت و درآمـد نفتی ما کمی‬ ‫بیشـتر شـود‪ .‬بیشـتر اقدامات رضاشـاه از توسـعه ارتش‬ ‫تـا گسـترش صنایع داخلی‪ ،‬عملیـات عمرانی‪ ،‬راه سـازی‬ ‫و‪ ...‬بـر پایـه افزایش درآمـدی بود که در پی ایـن قرارداد‬ ‫فراهم شـد‪ .‬این درآمد خیلی بیشـتر از دوره قاجار بود‪.‬‬ ‫این‌هـا همـه از منافـع قـرارداد ‪ ۱۹۳۳‬بود که توانسـتیم‬ ‫روابـط بـا ثبـات تـری نیـز بـه عنـوان فروشـنده نفت با‬ ‫خریداران داشـته باشـیم‪ .‬به هر روی‪ ،‬در آن زمان‪ ،‬ایران‬ ‫سیاسـت موازنـه مثبـت در پیـش گرفته بود و بـا هر دو‬ ‫قـدرت بـزرگ آن دوران بـه ویـژه بـا انگلسـتان و غـرب‬ ‫روابـط خوبـی ایجاد کـرده بـود؛ اگرچه مـا در پایان این‬ ‫دوره بـه مشـکالت مهمی بـر می‌خوریم‪.‬‬ ‫بعد از آن‪ ،‬ما به دلیل مسائل جنگ جهانی دوم و فشار‬ ‫روس‌هـا بـرای واگذاری نفت و مقاومت ما‪ ،‬مشـروعیت‬ ‫خوبـی در زمینـه نفـت پیـدا کـرده بودیـم‪ .‬تقاضا‌هـای سیاسـت‌های نفتـی شـاه بعـد از سـقوط دولـت‬ ‫نفتـی شـمال و جنـوب را رد کردیـم و وارد بحث قرارداد مصـدق را چگونـه ارزیابـی می‌کنیـد؟‬ ‫الحاقـی ‪ ۱۹۴۸‬شـدیم‪ .‬ایـن قـرارداد می‌توانسـت چکش در دوره شـاه یـاد گرفتیـم چکش‌هـای سـبک بزنیـم که‬ ‫کمـی هـم موفـق بودیـم؛‬ ‫سـبک موفقیت آمیزی باشد‬ ‫ً‬ ‫مثلا تشـکیل اوپک توسـط‬ ‫و بـدون اینکـه تعهد مهمی‬ ‫ایـران در ‪ ۱۹۶۰‬چکـش‬ ‫بدهیـم‪ ،‬قـدری درآمد‌هـای‬ ‫سـبکی بـه بـازار نفـت بـود‬ ‫نفتـی را افزایـش دهیـم‪.‬‬ ‫ما متوجه نیستیم که کـه مـا را بپذیـرد و تضمینی‬ ‫می‌توانسـتیم بـا توجـه بـه‬ ‫در مـورد حداقـل درآمد‌ها و‬ ‫قیمـت نفـت در خلیـج‬ ‫چگونه باید در جایگاه یک تولیـد نفت بدهنـد‪ .‬چکش‬ ‫مکزیـک و قرارداد‌هـای‬ ‫دیگـر در ‪ ۱۹۷۱‬بـود کـه در‬ ‫نفتـی آمریـکا و عربسـتان‬ ‫کنیم‬ ‫عمل‬ ‫نفتی‬ ‫کشور‬ ‫کنفرانس تهران فشار آوردیم‬ ‫کـه درآمد‌هـای نفتـی را بـر‬ ‫تـا قیمت‌هـا کمـی افزایـش‬ ‫پایـه اصـل تنصیف تقسـیم‬ ‫یابـد‪ .‬البتـه‪ ،‬خـوب‪ ،‬اعـراب‬ ‫می‌نمودنـد‪ ،‬امتیـاز مالـی‬ ‫در ‪ ۱۹۷۳‬و ‪ ۱۹۷۴‬بحرانـی‬ ‫بیشـتری بگیریـم و توقعات‬ ‫ایجـاد کردند که عامل آن ما‬ ‫بیشـتر را بـه دوران دیگـری‬ ‫نبودیـم و قیمت‌هـا را چنـد‬ ‫واگـذار کنیـم‪ .‬امـا ایـن کار‬ ‫برابـر کرد‪.‬‬ ‫را نکردیـم و از آن دعوایـی‬ ‫بـا این حال به نظر می‌رسـد‬ ‫بـزرگ سـاختیم و مسـأله‬ ‫را بـه نهضـت بـزرگ ملـی شـدن صنعـت نفـت تبدیـل در دوران محمدرضـا شـاه هـم فـروش نفـت ایـران بـا‬ ‫کردیم‪ .‬انگلیسـی‌ها حتی زیر فشـار سیاسـت داخلی ما نوسـانات زیـادی همراه بـود و ایران محـور اصلی نفت‬ ‫حاضـر شـده بودنـد که رزم آرا پیشـنهاد اصل تنصیف را منطقه نشد‪.‬‬ ‫بدهـد‪ ،‬اما ما بسـیار پرتوقع شـده بودیـم و دیگر به این سیاسـت‌های نفتـی شـاه در اواخـر دوره حکومـت تند‬ ‫شـده بـود و ایـن باعـث شـد غربی‌هـا نگران شـوند که‬ ‫درآمد‌هـا راضـی نبودیـم‪.‬‬ ‫شـاه ممکن اسـت نقشه خطرناکی در سـر داشته باشد‪.‬‬ ‫یعنـی ملی شـدن صنعت نفـت جزو سیاسـت‌های معادله‌ای که در مورد سیاسـت نفتی ما باید بدانیم این‬ ‫غلـط نفتی ایران محسـوب می‌شـود؟‬ ‫اسـت کـه پـول نفـت از آن نظام سـرمایه داری اسـت و‬ ‫ً‬ ‫ایـن نهضـت بـرای مـا میـراث سیاسـی و اخالقـی بزرگ مصـرف ایـن پـول قاعدتـا بایـد به سـمت نظام سـرمایه‬ ‫و ارزشـمندی بـه وجـود آورد‪ .‬میراث سیاسـی و اخالقی داری و غـرب جریـان پیـدا کنـد و یـا بخـش مهمـی از‬ ‫بزرگـی کـه انقالب ‪ ۱۳۵۷‬بر همین مبنـا و ادامه آن بود‪ .‬آن در ایـن زمینـه مصـرف شـود‪ .‬منظـورم این اسـت که‬ ‫ما آمریکایی‌ها و انگلیسـی‌ها را شکست دادیم و انتقام ایـن پـول بایـد صـرف مبادلـه با خـود غرب شـود‪ .‬چون‬ ‫شکسـت نهضت را گرفتیم‪ .‬امـا در اوج نهضت‪ ،‬هر قدر طبیعـی اسـت کـه اجـازه نمی‌دهنـد این پـول به جیب‬ ‫آمریکایی‌ها با انگلسـتان مذاکـره کردند که بتوانند بین قدرت‌های رقیب شـان برود‪ .‬همچنین‪ ،‬نیاز است میزان‬ ‫ایران و انگلسـتان مصالحه کنند میسـر نشـد‪ .‬خود دکتر تولیـد و قیمـت آن هم برای ما و هم برای آن‌ها «ایمن»‬ ‫مصـدق خیلـی تحـت تأثیـر جوی بـود کـه نهضت ملی باشـد‪ .‬بسیاری از کشـور‌های عضو اوپک مثل عربستان‬ ‫شـدن ایجـاد کرده بـود و وقتی افرادی مثـل «مک گی» (بـا وجـود همـه انتقاداتی کـه مـا داریم که وابسـته به‬ ‫خواهـش می‌کردند که در قیمت‌ها تخفیفی داده شـود غرب اسـت و همیشـه طرف غرب را می‌گیرد) در تاریخ‬ ‫تـا انگسـتان بـرای معاملـه ترغیـب شـود‪ ،‬دکتـر مصدق حضـور خـود در اوپـک همیشـه طرفـدار این بـوده اند‬ ‫تخفیـف ناچیـزی مـی‌داد و می‌ترسـید کـه اگـر بیشـتر کـه قیمت متناسـب و باثبات پیشـنهاد شـود‪ .‬چـون اگر‬ ‫تخفیف دهد‪ ،‬خیانت حسـاب شـود‪.‬‬ ‫ایـن طـور نباشـد‪ ،‬اقتصـاد جهانی دچـار فشـار و بحران‬ ‫بحـث ایـن بود که انگلسـتان حاضر شـده بـود منافع را‬ ‫‪ ۵۰-۵۰‬تقسـیم کنـد‪ ،‬ولـی مـا فکـر می‌کردیـم اگر نفت‬ ‫ملـی شـود خیلـی بیش از این سـهم مـا می‌شـود‪ .‬در آن‬ ‫زمـان‪ ،‬شـاید درسـت ایـن بـود که تعهـد تـازه‌ای ندهیم‬ ‫و بـه ‪ ۵۰-۵۰‬راضـی می‌شـدیم‪ .‬بـه نظـر من بـا توجه به‬ ‫واقعیـات آن زمان می‌توانسـتیم روی ‪ ۷۰‬درصد درآمد‌ها‬ ‫حسـاب کنیـم‪ .‬امـا حاضـر نشـدیم‪ .‬در حقیقـت‪ ،‬یـک‬ ‫چکـش بـزرگ زدیـم و نتیجه این شـد که کودتـا صورت‬ ‫گرفـت و کنسرسـیوم بـه وجـود آمـد کـه در آنجـا بـه‬ ‫صـورت پنهـان سـهم مـا خیلـی کمتـر از ‪ ۵۰‬درصد شـد؛‬ ‫چون بسـیاری از پولی که قرار بود دریافت کنیم‪ ،‬صرف‬ ‫پرداخت غرامت به شـرکت و حسـاب سـازی‌های آن به‬ ‫همیـن بهانه می‌شـد‪.‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪47‬‬


‫چرا سیاست‌های نفتی ایران‬ ‫هیچگاه راهربدی نبوده است؟‬ ‫در روزگاری بـه سـر می‌بریـم که تحریم نفت تمام ابعاد زندگی در‬ ‫ایـران را تحـت تاثیر خود قرار داده اسـت‪ .‬سال‌هاسـت کـه از عدم‬ ‫وابستگی به نفت سخن می‌گوییم‪ ،‬اما هنوز نتوانستیم ثروت الزم‬ ‫برای توسـعه کشـور را از طریق فروش نفت حاصل کنیم‪.‬‬

‫چرا ایران نتوانسـته اسـت مانند کشـور‌های همسایه از نفت‬ ‫ثـروت تولید کند؟‬

‫محمدناظری‬ ‫بعـد از خـروج ایـاالت متحـده آمریـکا از برجـام و عـدم تمدیـد معافیت‌هـای نفتـی‬ ‫وضعیـت فـروش نفـت ایران به شـرایطی بحرانی رسـید که به گفته مقامات کشـور در‬ ‫چهل سال اخیر بی سابقه بوده است‪ .‬تحریم نفت ایران تقریبا بر تمام ابعاد اقتصادی‬ ‫و سیاسـی و نظامی و اجتماعی و فرهنگی کشـور گذاشـته اسـت‪ .‬اما چرا کشـوری که‬ ‫خود پایه گذار اوپک بوده اسـت و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در دنیا اسـت‬ ‫در طـول دهه‌ها نتوانسـته سیاسـت‌های نفتی خود را به گونـه‌ای تنظیم کند که تا این‬ ‫حد آسـیب پذیر نباشد؟‬ ‫در این گفتگو در سلسله گفتگو‌های «توسعه قدرت ملی» به ریشه‌یابی آسیب پذیری‬ ‫عدم موفقیت سیاسـت‌های نفتی در تاریخ ایران از دوره پهلوی تا امروز می‌پردازیم‪.‬‬ ‫دکتـر سـیروس فیضـی‪ ،‬عضـو هیأت علمی دانشـکده علوم سیاسـی دانشـگاه تهـران و‬ ‫پژوهشـگر پیشـین مرکـز تحقیقـات اسـتراتژیک مجمـع تشـخیص مصلحـت نظـام که‬ ‫پژوهش‌های زیادی در حوزه تاریخ نفت ایران و خاورمیانه انجام داده اسـت و سـال‌ها‬ ‫در ایـن زمینـه تدریـس نموده‪ ،‬معتقد اسـت بـا توجه به نـوع رویکرد غیرراهبـردی در‬ ‫دوره‌های مختلف تاریخ صد و بیسـت سـاله نفت ایران‪ ،‬شکسـت سیاسـت‌های نفتی‬ ‫مـا بـه ویـژه بـه واسـطه تحریم‌هـا قابـل پیـش بینی بـوده اسـت‪ .‬این اسـتاد دانشـگاه‪،‬‬ ‫جاه‌طلبی‌هـای‪ ‬غیرواقـع بینانـه در تعامـل بـا نظـام بین الملـل و نیز درک نادرسـت از‬ ‫اقتصـاد بیـن الملـل را از علـل عمده شکسـت سیاسـت‌های نفتی کشـور می‌داند‪ .‬متن‬ ‫کامـل مصاحبـه بـا دکتر سـیروس فیضی که در دانشـگاه تهران انجام شـده اسـت را در‬ ‫ادامـه م ‌یخوانید‪:‬‬

‫‪46‬‬

‫به این دلیل که ما در هیأت یک کشـور نفت خیز عمل نمی‌کنیم‬ ‫و متوجه نیستیم که باید در جایگاه یک کشور نفتی چگونه عمل‬ ‫کنیـم‪ .‬قاعدتـاً بـه عنوان یک کشـور نفت خیز بایـد کاری کنیم که‬ ‫سـهم مناسـبی از تولید و درآمد داشـته باشیم تا بتوانیم با استفاده‬ ‫از آن توسـعه اقتصـادی را پیـش ببریم و سـپس بر بنیـاد آن‪ ،‬قدرت‬ ‫سیاسی و نظامی را تقویت کنیم که مجموعاً در کلیت این راهبرد‪،‬‬ ‫قدرت ملی گسـترش می‌یابد‪.‬‬ ‫مـا همیشـه ادعـا کرده‌ایـم کـه هدف مـا این اسـت که اقتصـاد ما‬ ‫بـدون نفـت باشـد‪ .‬منظورمـان این نبوده کـه نفـت را از ما بگیرند‬ ‫و آن گاه بیاییـم و بگوییـم «اقتصاد بـدون نفت»‪ ،‬بلکه منظور این‬ ‫بـوده اسـت کـه از نفـت بـه عنـوان یـک سـرمایه کمکی اسـتفاده‬ ‫کنیـم تـا در جایـگاه یـک کشـور در حال توسـعه پیشـرفته یا حتی‬ ‫بـه عنـوان قدرتـی مهم قـرار گیریم‪ .‬کشـور‌های در حد مـا در چند‬ ‫دهـه اخیـر مانند کره جنوبی یا برخی کشـور‌های کوچک اروپایی‪،‬‬ ‫سـرمایه‌های خود را از آمریکا گرفتند و پیشـرفت کردند و توقع ما‬ ‫ایـن اسـت که نفت همان سـرمایه را برای ما به ارمغان بیـاورد‪ .‬اما‬ ‫مشکل اینجاست که ما از قبل از اینکه به گام نخست‪ ،‬یعنی کسب ثروت نفتی دست‬ ‫یابیـم‪ ،‬بـه گام سـوم آن فکـر می‌کنیم کـه اگر پول را به دسـت بیاوریم با آن نه توسـعه‬ ‫اقتصـادی‪ ،‬و بلکـه قـدرت نظامی را بـه وجود بیاوریم‪ .‬ما اکنون گرفتـار بلندپروازی‌های‬ ‫نظامـی هسـتیم‪ .‬مـا فکـر می‌کنیـم اآلن در مرحلـه توسـعه قـدرت نظامی هسـتیم در‬ ‫حالی که هنوز فروش نفت را به درسـتی نتوانسـته‌ایم مدیریت کنیم‪ .‬اگر به گام سـوم‬ ‫بیندیشیم و به گام نخست و دوم نپردازیم‪ ،‬طبیعی است که قدرت‌های مختلف جهان‬ ‫از ایـن بیمنـاک خواهنـد شـد و در دنیایی که بر پایه سیاسـت قدرت اسـتوار اسـت‪ ،‬در‬ ‫برابر ما می‌ایسـتند‪ .‬این در حالی اسـت که حتی توسـعه اقتصادی‪ ،‬یعنی گام دوم هم‬ ‫دشـواری‌های خـاص خـود را دارد‪ ،‬امـا بـه مراتب شـدنی‌تر و موفقیت آمیزتـر می‌تواند‬ ‫باشد‪.‬‬

‫بـا توجـه به مقایسـه‌ای کـه انجام دادید طبیعی اسـت کـه ایران نیاز شـدیدی به‬ ‫فـروش نفـت بـرای ایجـاد توسـعه دارد و ایـن محدود بـه دوره کنونی نیسـت‪ .‬با‬ ‫توجـه بـه اهمیت باالی مدیریت نفت‪ ،‬چرا ایران نتوانسـت در اسـتفاده از نفت‬ ‫در جهت توسـعه موفـق عمل کند؟‬

‫سیاسـت مـا بـه عنوان یک کشـور نفتی بسـیار بـد بـوده اسـت‪ .‬در دوره هـای‪ ،‬قاجار‪،‬‬ ‫پهلـوی و حتـی در دوره جمهـوری اسلامی مـا بـه دو روش عمـل کـرده ایـم‪ .‬گاهـی‬ ‫چکش‌های سـبک زده ایم و گاهی سـنگین‪ .‬تمام چکش‌های سـنگین ما تقریباً شکست‬ ‫خـورده اسـت‪ .‬امـا در بیشـتر اوقـات‪ ،‬چکش‌های سـبک ما موفقیـت آمیز بوده اسـت‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مثلا از ‪ ۱۹۱۵‬بـا شـرکت نفـت ایـران و انگلیس درگیر بـوده ایم تا اینکه در سـال ‪۱۹۲۰‬‬ ‫قراردادی با آن‌ها تنظیم کردیم و فروش نفت ما و درآمد آن قدری بیشـتر شـد‪ .‬بعد در‬ ‫دوره رضاشـاه به رغم همه انتقاداتی که به قرارداد ‪ ۱۹۳۳‬هسـت‪ ،‬باز چکش مختصری‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫ات برجسـته شـدنِ این مسـاله در ذهـن دولتمـردان ایرانی که‬ ‫بـود‪ .‬در واقـع‪ ،‬بـه مـواز ِ‬ ‫نظامی تهدید) نیسـت و باید دید و‬ ‫(ماهیـت‬ ‫تهدیـد‪ ،‬صرفـا محدود به مسـائل امنیتی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چشـم انداز در این زمینه را گسـترش بخشـید‪ ،‬افزایش قدرت در حوزه‌های جدید نظیر‬ ‫مسـائل بیولوژیـک نیـز از اهمیت جدی برخوردار می‌شـود‪ .‬از این رو‪ ،‬به همـان اندازه‬ ‫ک بـرای امنیـت ملی مفید اسـت‪ ،‬توانایـی بـاالی بیولوژیک و افزایـش قدرت‬ ‫کـه موشـ ‌‬ ‫تقویت امنیـت ملی کمک خواهد کرد‪.‬‬ ‫جهـت مقابلـه با تهدیـدات در این حوزه نیز به‬ ‫ِ‬ ‫در این راسـتا‪ ،‬شـیوع ویروس کرونا به همراه تهدیدات و مشکالتی که در شرایط فعلی‬ ‫ایجـاد کـرده‪ ،‬نقـش مهمی در گذا ِر ذهنی دولتمردان از تصورشـان در مورد قدرت‪ ،‬بازی‬ ‫خواهـد کـرد و موجـب می‌شـود تـا آن‌ها بیش از پیش بـه تقویت قـدرت در این زمینه‬ ‫به عنـوان یک اولویت بنگرند‪.‬‬

‫‪۳‬‬

‫تعطیلی کلیه مراکز آموزشی تا پایان عید نوروز کرد‪ .‬مساله‌ای که موجب شد برخی از‬ ‫مـردم بـدون توجـه به این ویروس‪ ،‬عازم جاده‌های مناطق شـمالی شـوند و به نوعی بر‬ ‫دامنه گسـترش هر چه بیشـتر ویروس کرونا بیفزایند‪.‬‬ ‫شـاید برخـی در شـرایط فعلـی از ایـن نـوع رفتـار برخـی از مـردم جامعه ایـران انتقاد‬ ‫کننـد بـا ایـن حال باید ایـن نکته را مد نظر داشـت که جامعه ایرانی همچون بسـیاری‬ ‫از جوامـع دیگـر در جهـان ویژگی‌هـا و خصایص خاص خـود را دارد‪ .‬در این میان برخی‬ ‫ویژگی‌هـا مثبـت و سـازنده هسـتند و در عیـن حـل‪ ،‬برخـی از ایـن ویژگی‌هـا چنـدان‬

‫شیوع ویروس کرونا به همراه تهدیدات و‬ ‫مشکالتی که در رشایط فعلی ایجاد کرده‪ ،‬نقش‬ ‫ِ‬ ‫گذار ذهنی دولتمردان از تصورشان در‬ ‫مهمی در‬ ‫مورد قدرت‪ ،‬بازی خواهد کرد است‬

‫ویروس کرونا و تجربیات جدیدی از مدیریت بحران‬ ‫شـیوع ویـروس کرونـا در ایـران در مدت اخیر موجب شـده تا جامعـه ایرانی تجربیات‬ ‫جدیـدی را در زمینـه مدیریـت بحـران نیـز کسـب نماید‪ .‬شـیوع ویروس کرونا از شـهر‬ ‫قـم اتفـاق افتـاد و عـده زیـادی بر این بـاور بودند که قرنطینه این شـهر در شـروع کار‬ ‫می‌توانسـت از آلـوده شـدنِ تقریبـا تمامـی اسـتان‌های بـه ایـن ویـروس جلوگیری کند‬ ‫(نظیـ ِر همـان کاری که دولت چین انجام داد)‪ .‬از طرفی‪ ،‬همزمان با شـیوع کرونا‪ ،‬مردم‬ ‫دچـار اضطـراب فراوانـی شـده انـد بـه نحوی کـه در همان روز‌هـای ابتدایـی با کمبود‬ ‫اقالمی نظیر ماسـک‪ ،‬ژل‌ها و مواد ضدعفونی کننده و دسـتکش‌های بهداشـتی مواجه‬ ‫شـد‪ .‬اندکی بعد با گسـترش شـیوع کرونا‪ ،‬تقریبا بخش‌های زیادی از شـهر‌های ایران با‬ ‫مقررات محدودیتی در زمینه رفت و آم ِد میان شـهری و قرنطینه مواجه شـدند (کاری‬ ‫کـه در روز‌هـای ابتدایـی انجام نشـد)‪ .‬دولت نیز برای مقابله با ویـروس کرونا‪ ،‬اقدام به‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫مثبت نیسـتند‪ .‬مسـوولیت اصلی مدیریت بحران در کشـور این اسـت که این مسـاله‬ ‫جهـت مقابلـه بـا یـک بحـران نظیـر شـیوع ویـروس کرونا به‬ ‫را در سیاسـتگذاری خـود‬ ‫ِ‬ ‫رسـمیت بشناسـد که در زمان‌هایی نظیر آنچه با تعطیلی مدارس و مراکز آموزشـی در‬ ‫ایـران اتفـاق افتـاد‪ ،‬بخش‌هایی از مـردم بدون توجه به تهدیـدات‪ ،‬راهی مناطقی نظیر‬ ‫شـمال می‌شـوند و ایـن تعطیلـی را به مثابه فرصتی بـرای تفریح در تعطیلات ارزیابی‬ ‫می‌کنند‪ .‬از این رو‪ ،‬باید رویه‌ها به نوعی تعریف شـوند تا در بد ِو سیاسـتگذاری‪ ،‬موانع‬ ‫گسـترده‌ای بـر سـر را ِه اقدامـات ایـن گروه از مردم ایجاد شـود‪ .‬مسـلما شـیوع ویروس‬ ‫توزیع وسـایلِ‬ ‫کرونـا‪ ،‬درس‌هـای خوبـی را برای دولتمـردان ایران در زمینه نظام تامین و ِ‬ ‫بهداشـتی و همچنین ارائه کمک‌های پزشـکی و درمانی نیز به همراه داشـته اسـت که‬ ‫بایـد سـعی کرد آن‌هـا را به مثابه چـراغ راه آینده قلمـداد کرد‪.‬‬

‫‪45‬‬


‫درس‌هایی که ویروس کرونا به دولتمردان ایرانی می‌دهد‬ ‫کشور دنیا مشاهده شده است‬ ‫این ویروس تاکنون در بیش از ‪10۰‬‬ ‫ِ‬ ‫مدتی اسـت که شـیوع ویروسـی مرموز به نـام "کرونا"‪،‬‬ ‫به سـرخط اصلی رسانه‌های خبری در جهان و همچنین‬ ‫دغدغه اصلی مردم در کشـور‌های مختلف جهان تبدیل‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫ایـن ویـروس برای نخسـتین بار از شـهر "ووهـان" چین‬ ‫و از بـازار غیرقانونـی محصـوالت غذایـی آن شـیوع پیدا‬ ‫کـرد‪ .‬ویـروس کرونـا تاکنون‬ ‫مـرگ‬ ‫موجـب‬ ‫ِ‬

‫ایـن سـازمان توصیه‌هایـی را برای بهبود و کنتـرل اوضاع‬ ‫بـه آن‌هـا ارائـه کند‪.‬‬ ‫به گزارش فرارو‪ ،‬شـیوع ویروسـی نظی ِر کرونا که نگرانی‬ ‫و وحشـت زیادی را در میان مردم کشـورمان ایجاد کرده‬ ‫را باید پدیده‌ای توصیف کرد که در دهه‌های گذشته در‬ ‫تاریخ ایران بی سـابقه بوده اسـت‪ .‬شـیوع کرونا موجب‬ ‫شـده تـا جامعـه ایرانـی فضـای جدیـدی را تجربـه کند‪.‬‬ ‫مردم کشـورمان بـا شـرایطی رو به رو‬ ‫چـه دولـت و چـه ِ‬ ‫توصیف‬ ‫عمدتا‬ ‫ایـن‪،‬‬ ‫از‬ ‫پیش‬ ‫تا‬ ‫شـاید‬ ‫هسـتند که‬ ‫ِ‬ ‫قالـب‬ ‫شـرایط مشـابه بـا آن را در ِ‬ ‫فیلـم و مطالـب و مقـاالت‬ ‫آموزشـی آن هـم در‬ ‫سـطحی محـدود‬ ‫(و نـه گسـترده‬ ‫بـرای افـکار‬ ‫عمو مـی )‬ ‫شـاهد بـوده‬ ‫انـد‪ .‬از ایـن‬ ‫رو‪ ،‬شـیوع‬ ‫ویـروس کرونـا‬ ‫در عرصـه عمـل‪،‬‬ ‫حامـل درس‌هایـی‬ ‫برای سیاسـت گذاران و‬ ‫دولتمـردان ایرانـی بوده‬ ‫اسـت که شاید بتواند آن را‬ ‫در سـه سـرفصل عمده تقسیم‬ ‫بنـدی کـرد‪.‬‬

‫بـه صـورت مشـخص از سـوی کشـور‌ها و یـا گروه‌هایی‬ ‫تهدیـد می‌شـده اسـت و عمدتـا‪ ،‬نیرو‌هـای نظامـی و‬ ‫امنیتـی‪ ،‬مسـوولیت اصلـی در مواجهـه بـا این دسـته از‬ ‫تهدید‌هـا و خطـرات را بـر عهده داشـته اند‪ .‬این مسـاله‬ ‫ذهن نخبگانِ سیاسـی ایـران‪ ،‬خطر و‬ ‫سـبب شـده تـا در ِ‬ ‫تهدید‪ ،‬معادل با آنچه در حوزه مسائل نظامی و امنیتی‬ ‫اتفـاق می‌افتد تحلیل شـود‪.‬‬ ‫ایش توان‬ ‫از ایـن رو‪ ،‬شـاهدیم کـه ایـران با تقویـت و افز ِ‬ ‫نظامـی خود توانسـته تا حد زیادی سـایه تهدید نظامی‬ ‫قدرت‬ ‫بـر علیه ایـران را کنار بزند‪ .‬در واقع‪ ،‬ایران با تولید ِ‬ ‫قابـل توجـه در بخـش نظامـی و امنیتـی‪ ،‬تـا حـد زیادی‬ ‫امـکان اقدام نظامی کشـور‌ها و گروه‌های تروریسـتی را‬ ‫کاهش داده اسـت‪.‬‬ ‫جنـس تهدیدات‬ ‫بـا ایـن حـال‪ ،‬گـذ ِر زمان بـر ماهیـت و ِ‬ ‫نیـز اثـر گذاشـته اسـت‪ .‬در جهـانِ کنونـی‪ ،‬خطـرات و‬ ‫تهدیـدات علیـه منافـع ملـی کشـورها در عرصـه فضای‬ ‫مجازی و همچنین مسـائل بیولوژیک برجسته شده اند‪.‬‬ ‫بـه طـور خـاص‪ ،‬پیشـتر گزارش‌هایی مبنی بـر تالش‌های‬ ‫هـدف‬ ‫قدرت‌هایـی نظیـر آمریـکا‪ ،‬روسـیه و چیـن‪ ،‬بـا‬ ‫ِ‬ ‫قـدرت گیـری در ایـن عرصه‌هـا منتشـر شـده بـود‪ .‬حال‬ ‫بـا شـیوع ویـروس کرونـا‪ ،‬ایـن مسـاله بیـش از پیـش در‬ ‫ذهـن دولتمردان و سیاسـتگذاران برجسـته خواهد شـد‬ ‫ِ‬ ‫که شـیوع یک ویروس نظیر کرونا به راحتی قادر اسـت‬ ‫کلیـه فعالیت‌هـای اقتصـادی و حتـی اجتماعـی جامعه‬ ‫ایرانـی را بـا تهدیـد و خطـر جدی مواجه سـازد و امنیت‬ ‫ملـی را بـه خطـر بینـدازد (دقیقا شـبی ِه همـان کاری که‬ ‫وقـوع یـک جنـگ علیه ایـران می‌توانـد انجام دهـد)‪ .‬از‬ ‫ضرورت توجهی یکسـان‬ ‫ویـروس کرونـا‪،‬‬ ‫شـیوع‬ ‫ایـن رو‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫هـای جدید از تهدید علیـه امنیت ملی (نظیر‬ ‫حـوزه‬ ‫بـه‬ ‫ِ‬ ‫تهدیدات بیولوژیـک) را در ذهن دولتمردان ایرانی بیش‬ ‫از پیـش برجسـته خواهـد کـرد و موجب خواهد شـد تا‬ ‫تصـوری محـدود از مفهـوم تهدیـد کـه بیشـتر در حوزه‬ ‫مسـائل نظامـی و امنیتی اسـت جای خـود را به تصوری‬ ‫گسـترده‌تر از مفهـوم تهدید (با گسـترش بـه حوزه‌هایی‬ ‫نظیر تهدیـدات بیولوژیـک) بدهد‪.‬‬

‫از زمـان پیـروزی انقلاب اسلامی در ایـران‪ ،‬جمهـوری‬ ‫اسلامی با خطـرات و تهدیـدات گوناگونـی مواجه بوده‬ ‫دولت نوپای برآمده از آن یعنی‬ ‫اسـت‪ .‬انقالب اسالمی و ِ‬ ‫جمهـوری اسلامی ایـران‪ ،‬از همـان ابتـدا بـا تحریم‌های‬ ‫ظالمانـه غـرب مواجـه بـوده اسـت‪ .‬از آن زمـان تاکنون‪،‬‬ ‫ایـران علاوه بـر تحریم‌های غـرب‪ ،‬بـا تهدید‌هایی نظیر‬ ‫جنبش‌هـای تجزیـه طلبانـه‪ ،‬جنـگ تحمیلی با عـراق‪ ،‬و‬ ‫خط ِر اقدامات گروه‌های تروریسـتی مواجه بوده اسـت‪.‬‬ ‫ماهیـت اصلی تمامـی این تهدیدات‪ ،‬ملموس و سـخت‬ ‫ِ‬ ‫چهارچوب این تهدیدات‪ ،‬ایران‬ ‫بوده اسـت‪ .‬در واقع‪ ،‬در‬ ‫ِ‬

‫‪۲‬‬

‫‪۱‬‬

‫بیـش از ‪۳۶۰۰‬‬ ‫نفـر و همچنیـن‬ ‫جهـا ن‬ ‫ابتالی بیـش از ‪ ۱۰۶۰۰۰‬نفر در کل‬ ‫ِ‬ ‫شـده اسـت‪ .‬بر اسـاس آمارهـا‪ ،‬تا زمان تهیـه این مطلب‬ ‫بیـش از ‪ ۶۰۰۰۰‬نفـر نیـز از ابتال به ویـروس کرونا بهبود‬ ‫یافتـه انـد‪ .‬ایـن ویـروس تاکنون در بیـش از ‪ 10۰‬کشـو ِر‬ ‫دنیا مشاهده شده است‪ .‬بیشت ِر جانباختگان و مبتالیان‬ ‫ویروس کرونا مربوط به کشور چین هستند با این حال‪،‬‬ ‫در روز‌های اخیر کشـور‌هایی نظی ِر کره جنوبی‪ ،‬ایتالیا و‬ ‫ایران‪ ،‬با افزایش شـما ِر مبتالیان و همچنین جانباختگانِ‬ ‫ناشـی از ویـروس کرونـا مواجـه بـوده اند‪ .‬مسـاله‌ای که‬ ‫موجـب شـده تا این سـه کشـور در گزارش‌های سـازمان‬ ‫بهداشـت جهانـی بـه کـرات مورد خطـاب قـرار گیرند و‬

‫‪44‬‬

‫تقویت تصوری جدید از‬ ‫ِ‬ ‫تهدید‬

‫تصوری جدید از قدرت‬ ‫ذهـن‬ ‫مسـاله بعـدی کـه بـا شـیوع ویـروس کرونـا در ِ‬ ‫دولتمـردانِ پررنـگ خواهـد شـد‪ ،‬گسـترش و افزایـش‬ ‫سـازوکار‌ها و تـوان کشـور در زمینـه افزایـش قـدرت در‬ ‫هـای جدیـدی نظیـر مسـائل بیولوژیـک خواهد‬ ‫عرصـه ِ‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


43

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

42


‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫داستان بعدی فقط وقتی‬ ‫کتاب زندگی‪ ،‬کتابی چند‌جلدی است‪.‬‬ ‫می‌تواند آغاز شود که جلد نخست به پایان رسیده باشد و راوی بداند‬ ‫او قرار است حالش خوب باشد‬

‫دانـش درمـانِ ایـن اختلال هنـوز در حال تکمیل اسـت‬ ‫ِ‬ ‫امـا در حـال حاضر هم روش‌هایی بـرای درمان آن وجود‬ ‫دارد‪.‬‬

‫سوگ بیمارگون داشتم؟‬ ‫من هم اختالل ِ‬

‫بعضـی اوقـات‪ ،‬فکـر می‌کـردم غـم‪ ،‬کـه گاهـی فروکش‬ ‫می‌کرد و گاهی تشـدید می‌شـد‪ ،‬در اختیار من نیسـت‪.‬‬ ‫بهرحـال فکـر می‌کـردم چـاره دیگری جـز زندگـی کردن‬ ‫کتاب غـم و مالیخولیـا‪ ،‬یکی از‬ ‫وجـود نـدارد‪ .‬فرویـد در ِ‬ ‫نخسـتین مقـاالت دربـاره غـم‪ ،‬می‌نویسـد‪« :‬اگرچـه غم‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫سوگ‌درآیی‬

‫کمـی بیشـتر از یکسـال پیـش‪ ،‬مـن یکـی از‬ ‫شـرکت‌کنندگان در کارگاه‌هـای درمانـی‌ای بودم‬ ‫سـوگ‬ ‫که در یک درمانگاه در کلمبیا برای درمان ِ‬ ‫بیمارگون تشـکیل می‌شـد‪ .‬نخسـتین کارگاه هم‬

‫‪41‬‬

‫بقیه در صفحه ‪52‬‬

‫اولیـن بـار بـه واسـطه یـک َب ِنر تبلیغاتـی در بوسـتون با‬ ‫سـوگ بیمارگـون آشـنا شـدم‪ .‬ایـن تبلیـغ کـه از‬ ‫اختلالِ‬ ‫ِ‬ ‫طرف بیمارسـتانِ ماساچوسـت در محل تعبیه شـده بود‬ ‫اسـتخدام مشـارکت‌کنندگانی برای یک تحقیق‬ ‫به دنبال‬ ‫ِ‬ ‫بـود‪ .‬بعـداً متوجـه شـدم که ایـن بنر به تحقیقـات دکتر‬ ‫شـیر مرتبط است‪.‬‬ ‫زمانـی کـه ایـن تبلیـغ را دیـدم‪ 10 ،‬سـال بود کـه از بیوه‬ ‫شـدنم می‌گذشـت‪ .‬مـن ‪ 33‬سـالم بـود که شـوهرم را در‬ ‫عرض ‪ 6‬هفته به خاطر سـرطان پانکراس از دسـت دادم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫سـوگ من خیلی پیچیده بود‪ :‬من حامله بودم و پسرمان‬ ‫ِ‬ ‫مرگ همسـرم ‪ 7‬ماهه متولد شـد‪.‬‬ ‫بعد از ِ‬

‫وقتی با آن تبلیغ مواجه شـدم‪ ،‬پسـرم در مقطع ابتدایی‬ ‫بـود و من سـعی می‌کـردم خودم را محکم نگـه دارم‪ .‬به‬ ‫تدریـج توانسـتم بـه کار برگـردم‪ .‬ماد ِر تنها بـودن تجربه‬ ‫طاقت‌فرسـایی اسـت امـا باعث شـد که تمـام توجه من‬ ‫بـه آن کار جلب شـود‪ ،‬چیزی که فکـر می‌کردم به نفعم‬ ‫اسـت‪ .‬بچـه کوچـک همیشـه خوشـی‌ها و لذت‌هـای‬ ‫احسـاس تعلق‬ ‫کوچـک بـه همراه دارد و باعث می‌شـود‬ ‫ِ‬ ‫به جمع در فرد تقویت شـود‪ .‬من دوباره توانسـته بودم‬ ‫احساس سنگینی‬ ‫به زندگی برگردم اما همچنان در درون‬ ‫ِ‬ ‫می‌کـردم‪ .‬این سـنگینی‪ ،‬سـنگینی غم بود‪.‬‬

‫عادی زندگی را از بین می‌برد‪ ،‬ما هرگز به آن به‬ ‫تفکر ِ‬ ‫ات ِ‬ ‫شکل آسیبی که نیازمند آسیب‌شناسی است‪ ،‬نمی‌نگریم‬ ‫و در پـی درمـان آن نیسـتیم‪ .‬مـا بـه گـذر زمـان متکـی‬ ‫هسـتیم تـا ایـن غـم را کاهـش دهـد و تصـور می‌کنیـم‬ ‫هـر مداخلـه‌ای بـرای کم کردن این غـم بی‌فایده یا حتی‬ ‫بزاسـت‪ ».‬این درسـت تصورات من درباره غم بود‪.‬‬ ‫آسی ‌‬ ‫مـن سـال‌ها بـا ایـن تصور کـه سـوگ در زندگـی‌ام عادی‬ ‫اسـت و بایـد زمان طی شـود تا بهبود یابـد‪ ،‬زندگی کرده‬ ‫سـمت متـرو‬ ‫بـودم‪ .‬مواجـه بـا آن تبلیـغ در مسـیرم بـه‬ ‫ِ‬ ‫سوگ من یک بیماری‬ ‫پرسشی را در ذهنم ایجاد کرد‪ :‬آیا ِ‬ ‫مسـتلزم وجـود درمان اسـت‪ .‬یا‬ ‫بـود؟ تشـخیص بیمـاری‬ ‫ِ‬ ‫حداقل فرد بیمار امیدوار است و آرزو می‌کند بیماری‌اش‬ ‫درمـان شـود‪ .‬امـا نگاه به غم بـه عنوان بیمـاری و اینکه‬ ‫درمانی برای آن وجود دارد‪ ،‬پرسـش‌هایی را درباره اینکه‬ ‫چـه چیـزی واقعاً طبیعی و چه چیزی غیرطبیعی اسـت‪،‬‬ ‫ایجاد می‌کند‪ .‬آن هم درباره احساسـی که جهانی اسـت‪.‬‬ ‫آیـا سـوگ وضعیتی اسـت که روان‌شناسـی مـدرن‪ ،‬با آن‬ ‫فهرسـت بلندبـاالی نشـانه‌ها و اختالالتـش و درمان‌های‬ ‫متعـددش‪ ،‬می‌توانـد آن را درمـان کنـد؛ و بـه مـا بگویـد‬ ‫سـوگ دیگر بخشـی ضروری از انسان بودن نیست بلکه‬ ‫فقـط یک بیماری اسـت؟‬


‫ِ‬ ‫روایت ناتمام؟‬ ‫سوگ ناتمام یا‬ ‫سوگواری بخشی ضروری از انسان بودن است یا یک اختالل؟‬

‫ایندیپندنت ‪ -‬مترجم‪ :‬عاطفه رضوان‌نیا‬ ‫استفان مالدبرگ بعد از آنکه پس ِر ‪ 13‬ساله‌اش‪ ،‬اِریک‪ ،‬را‬ ‫(سارکوم‬ ‫در سـال ‪ 2004‬و به دلیلِ نوعی سـرطان بدخیم‬ ‫ِ‬ ‫یوئینگ) از دست داد‪ ،‬در اقیانوسی از غم و اندوه غرق‬ ‫مرگ اریک‪ ،‬روزهـای او طوالنی‪ ،‬بی‌نظم‬ ‫شـد‪ .‬از بعـد از ِ‬ ‫و یکنواخـت شـد‪ .‬او بـه نـدرت خانـه‌اش در نیوجرسـی‬ ‫را تـرک می‌کـرد‪ .‬وقتـی هم بیـرون می‌رفت‪ ،‬مسـیرش را‬ ‫طوری تنظیم می‌کرد که از جلوی بیمارسـتانی که اریک‬ ‫‪ 16‬ماه آخر زندگی‌اش را در آن سـپری کرده بود یا زمین‬ ‫بـازی‌ای کـه اریـک در آن بیس‌بـال بـازی می‌کـرد‪ ،‬عبـور‬ ‫نکند‪ .‬هر دو فقط چند مایل با خانه‌اش فاصله داشـتند‪.‬‬ ‫ایندیپندنت انگلیسی‪ ،‬خرید‬ ‫به گزارش فرادید به نقل از‬ ‫ِ‬ ‫روزمـره در فروشـگاه برایـش ماننـد قـدم زدن در میدانِ‬ ‫میـن بـود؛ فکـر خریـدنِ غذاهای مـورد عالقـه اریک در‬ ‫غیـاب خـودش دردنـاک بـود‪ .‬لـذت بـردن از هـر چیزی‬ ‫احسـاس‬ ‫بـدون آنکـه اریـک هـم از آن لـذت ببرد‪ ،‬فقط‬ ‫ِ‬ ‫گنـاه ایجـاد می‌کـرد‪ .‬مالدبـرگ هرگـز فکـرش را هـم‬ ‫نمی‌کـرد بتوانـد دوبـاره بـر مـزار اریک حاضر شـود و یا‬ ‫بـه محلـی برگردد که مراسـم تدفین او برگزار شـده بود‪.‬‬ ‫او وقتـی بـه عقـب نـگاه می‌کنـد‪ ،‬خـودش را فـردی‬ ‫توصیف می‌کند که نمی‌دانسـت در عزای اریک چگونه‬ ‫سـوگواری کند‪« .‬نمی‌دانسـتم چه کار کنم‪ ،‬نمی‌دانسـتم‬ ‫در مقابل مردم چگونه رفتار کنم‪ .‬از این می‌ترسـیدم که‬ ‫احساسـات مردم را بیشـتر برانگیزم و بعد مجبور شـوم‬ ‫خودم آرامشـان کنم‪».‬‬ ‫«نمی‌دانسـتم چیزهایـی کـه در سـرم بـود را چطـور بر‬ ‫زبان بیـاورم‪».‬‬ ‫مالدبـرگ می‌گویـد‪ ،‬در آن برهـه فکـر می‌کـرده اگـر از‬ ‫سـوگواری برای اریک دسـت بکشـد‪ ،‬تمام خاطرات او از‬ ‫ذهنش محو می‌شـوند و او ارتباطش را برای همیشـه با‬ ‫پسـرش از دسـت خواهد داد‪.‬‬

‫وقتی گذر زمان کمکی نمی‌کند‬

‫گذشـت زمان تنها درمانِ غم اسـت اما‬ ‫به نظر می‌رسـد‬ ‫ِ‬

‫‪40‬‬

‫حتـی زمـان هـم به مالدبـرگ کمکـی نکـرد‪ .‬او می‌گوید‬ ‫رفتـن اریـک او احسـاس کـرده غم‬ ‫در سـال‌های بعـد از ِ‬ ‫ً‬ ‫کاملا تجزیـه‌اش کـرده اسـت‪ .‬در ایـن برهـه اسـت کـه‬ ‫نام دکتـر َکترین‬ ‫پزشـک خانوادگـی آن‌هـا روانـکاوی بـه ِ‬ ‫شـ ِیر از دانشـگاه کلمبیـا را بـه او معرفی می‌کنـد که در‬ ‫درمـان غم‌هـای مزمن و کهنه تخصـص دارد‪ .‬مالدبرگ ‪4‬‬ ‫مرگ اریک بـا این روانکاو در مطـب او در‬ ‫سـال بعـد از ِ‬ ‫سـؤاالت شـیر به‬ ‫به‬ ‫او‬ ‫‌کند‪.‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫مالقات‬ ‫منهتـن نیویورک‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫کوتاهتریـن شـکل ممکن پاسـخ می‌دهد‪.‬‬ ‫شـیر دربـاره مواجه خود با مالدبـرگ می‌گوید‪« :‬به نظر‬ ‫می‌رسـید کـه او ً‬ ‫اصلا در اتـاقِ کوچـک و بـدونِ پنجـره‬ ‫حضـور نداشـت‪ .‬چهـره او را غباری از غم پوشـانده بود‪،‬‬ ‫قوزکرده در صندلی‌اش فرو رفته بود‪ ،‬بازوهایش را با دو‬ ‫سـنگینی فقـدانِ اریک‬ ‫دسـت محکم گرفتـه بود‪ ،‬گویی‬ ‫ِ‬ ‫بود که مانع از راسـت نشسـتنش روی صندلی شده بود‪.‬‬ ‫حالـت مالدبـرگ طـوری بود که من فکر کـردم روز قبل‬ ‫از دیـدار بـا مـن اریـک را از دسـت داده‬ ‫است‪».‬‬ ‫شـیر تشـخیص داد کـه مالدبـرگ از‬ ‫سـوگ بیمارگـون رنـج می‌برد‪.‬‬ ‫اختلال ِ‬ ‫نوعـی اختلال کـه در واقـع شـکلی‬ ‫غـم شـدید و مـداوم اسـت کـه‬ ‫از ِ‬ ‫تحقیقـات درباره آن قدمتی ‪ 20‬سـاله‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫غـم ژرف و شـدی ِد حاصـل از‬ ‫سـوگ را ِ‬ ‫غـم اولیـه که‬ ‫‌انـد‪.‬‬ ‫ه‬ ‫کرد‬ ‫تعریـف‬ ‫فقـدان‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫غـم حـاد می‌نامـد‪ ،‬معمـوال بـا‬ ‫شـیر آن را ِ‬ ‫گـذ ِر زمـان کاهش پیدا می‌کند‪ .‬شـیر می‌گوید‬ ‫سـوگ بیمارگـون طوالنی‌مدت‌تـر و بـه لحاظ‬ ‫ِ‬ ‫غـم عـادی اسـت و‬ ‫از‬ ‫شـدیدتر‬ ‫احساسـی‬ ‫ِ‬ ‫مـدت‬ ‫غـم حـاد بـرای ِ‬ ‫وقتـی اسـت کـه ِ‬ ‫طوالنـی در همـان سـطح اولیـه باقـی‬ ‫می‌مانـد‪ .‬بـه ایـن ترتیـب‪ ،‬با گـذر زمان‬ ‫احسـاس فرد نسـبت به عزیز از دسـت‬ ‫ِ‬ ‫داده‌اش درسـت ماننـد روز اول باقـی‬ ‫می‌مانـد‪.‬‬

‫زنـان بیشـتر از مردان مسـتع ِد اختلالِ سـوگ بیمارگون‬ ‫هسـتند‪ .‬این اختلال زمانی رخ می‌دهد که فر ِد سـوگوار‬ ‫ابسـتگی عمیقی به فرد از دسـت رفته داشـته باشـد و‬ ‫و‬ ‫ِ‬ ‫منابـع احساسـی و اجتماعـی او بـرای کنار آمـدن با این‬ ‫ِ‬ ‫غم ناکافی باشـد‪.‬‬ ‫محققـان تخمیـن زده‌انـد کـه نزدیـک بـه ‪ 2‬تـا ‪ 3‬درصد‬ ‫سـوگ بیمارگـون‬ ‫از جمعیـت کل جهـان دچـار اختلال ِ‬ ‫می‌شـوند‪ .‬در حـدود ‪ 10‬تـا ‪ 20‬درصـد از افراد بعـد از از‬ ‫دسـت دادنِ همسـر و شـریک عاطفی یا وقتی که مرگ‬ ‫ناشـی از یک سـانحه‪ ،‬حادثه یا اقدام خشـن باشد‪ ،‬دچار‬ ‫ایـن اختلال می‌شـوند‪ .‬این اختلال در بیـن والدینی که‬ ‫فرزندانِ خود را از دسـت می‌دهند بسـیار شایع‌تر است‪.‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫او پیشـنهاد شـد)‪ ،‬اما او این درخواسـت‌ها را رد می‌کرد‪.‬‬ ‫سـوای ایـن مطلب‪ ،‬کلهر بـه اندک مواجب و مسـتمری‬ ‫که از شـاگردان به‌دسـت مـی‌آورد قناعـت می‌کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬تعداد شـاگردان وی گاه به تعداد انگشـتان یک‌دسـت‬ ‫نمی‌رسـید‪ ،‬در صورتی‌کـه شـاه و دختـرش‪ ،‬وزیـران و‬ ‫خانواده‌هـای آنـان و عامـه مردم‪ ،‬خواسـتار شـاگردی در‬ ‫مکتب و محفل انس او بودند‪ .‬گاهی اوقات که عصرگاه‬ ‫مـا بـه درب منـزل اجـاره‌ای او در سـنگلج بـرای مشـق‬ ‫گرفتن می‌رفتیم‪ ،‬می‌فهمیدیم که او و خانواده‌اش ناهار‬ ‫نخـورده‪ ،‬چشـم‌ب ‌هراه مـا هسـتند تـا از پـول و دسـتمزد‬ ‫اندکـی کـه می‌دهیـم ناهاری بـرای خانـواده تهیه کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬بـه مـال دنیـا بسـیار بی‌توجـه و بی‌میـل بـود و تمـام‬ ‫عمـرش را صـرف یادگیـری خط نمـود‪ .‬او دوسـتان اندک‬ ‫و خاصی داشـت‪ ،‬در شاگرد گرفتن هم بسیار سخت‌گیر‬ ‫و نمونه‌گزیـن بود‪».‬‬ ‫برگردیـم بـه روایـت اصلـی‪ .‬مسـتوفی در ادامـه گزارش‬ ‫خـود از وبـای سـال ‪ ۱۳۱۰‬و پـس از بازگشـت بـه تهران‬ ‫می‌نویسـد‪« :‬در همـان دو روز بد ِو مراجعت خواسـتیم‬ ‫سـراغ میـرزای کلهـر برویم؛ با کمـال افسـوس در وبایی‬ ‫مرحـوم شـده بـود‪ .‬مـن نظـرم نیسـت بـر فوت غیـر از‬ ‫اقوامم‪ ،‬برای فوت کس دیگر این‌قدر متألم شـده باشـم‪.‬‬ ‫‪ ‬دارایـی او را هشـتاد تومـان قیمـت کـرده بودنـد‪ ،‬در‬ ‫صورتـی کـه چهل‌وهشـت تومـان از بابـت کرایه‌خانـه‬ ‫دوسـاله مقـروض بود‪ .‬بعـد از فوت مرحـوم کلهر‪ ،‬دیگر‬ ‫تقریبا من نزد اسـتادی مشـق نکردم؛ زیرا خط خطاطان‬ ‫دوره بـه نظـرم پت‌وپهـن و کت‌وگنـده می‌آمـد‪.‬‬ ‫‪ ‬میـرزا هـم شـاگرد مبـرزی کـه بتوانـد مرا مشـق بدهد‬ ‫نداشـت‪ .‬من هم نوشـته‌جات چاپی او را به‌دست آورده‬ ‫و ندرتـا که می‌خواسـتم مشـقی کنم و خطی بنویسـم‪،‬‬ ‫از روی آن‌ها می‌نوشـتم‪ .‬خالصه اینکه مردن این اسـتاد‪،‬‬ ‫عشـق مرا به مشـق تمـام کرد و دیگر هیـچ عالقه‌ای به‬ ‫بهتـر کردن خط خود نشـان نـدادم و در این راه اقدامی‬ ‫نمی‌کـردم‪ ،‬بـه همین جهت خط مـن همان‌طور ماند و‬ ‫خوش‌خـط از آب درنیامدم‪».‬‬

‫تحفههند‬

‫بخش دیگری از کتاب «شرح زندگانی من» که مستوفی‬ ‫از «وبا» می‌نویسد‪ ،‬صفحه ‪( ۸۵۸‬جلد اول هرمس‪ /‬جلد‬ ‫دوم کتـاب اصلی) اسـت که ذیل عنـوان «بروز مرض وبا‬ ‫در ایـران»‪ ،‬از وبـای سـال ‪ ۱۲۷۹‬خورشـیدی می‌گوید که‬ ‫تحفـه‌ای از هنـد بـود!‪« :‬بـروز مـرض وبـا در ایران سـال‬ ‫‪ ۱۳۲۲‬شـروع و در این سـال وبای عمومی از هندوستان‬ ‫بـه افغانسـتان و ایـران سـرایت کـرد و بیش‌وکـم مثـل‬ ‫وبـای سیزده‌سـال قبـل در همه‌جا موجـب اتالف نفوس‬ ‫گردید‪».‬‬ ‫مسـتوفی البتـه در ایـن بخش بـه همین اندازه بسـنده‬ ‫کرده و غیر از اشـاره‌ای کوتاه به نگرانی شـاه برای حفظ‬ ‫جـان خـود‪ ،‬چیـز بیشـتری از وبای سـال ‪ ۱۳۲۲‬ننوشـته؛‬ ‫وبایی که گویا بسـیار گسـترده بوده و برای نخستین‌بار‪،‬‬ ‫بحـث قرنطینـه را به صورت ملی پیـش آورد‪.‬‬ ‫‪« ‬یحیـی دولت‌آبـادی» (‪۱۳۱۸‬ـ‪ )۱۲۴۱‬در کتابـش‪ ،‬بـه‬ ‫ریشـه‌های شـیوع وبا در آن سال پرداخته است‪« :‬مسلم‬

‫اسـت که در شـهر‌های مـا کثافت زیـاد در خانه‌ها و در‬ ‫معابـر و نهر‌هـا و ناپاکـی آب‌هـای آشـامیدنی موجـب‬ ‫تولیـد مرض‌هـای گوناگـون می‌گـردد‪ .‬شـهر تهـران در‬ ‫ناپاکـی آب‌هـای جـاری‪ ،‬از هیچ‌یـک از شـهر‌های دیگـر‬ ‫ایـران عقب نمانده اسـت‪.‬‬ ‫‪ ‬در سرتاسـر این شهر‪ ،‬یک رخت‌شوی‌خانه وجود ندارد‪.‬‬ ‫سر هر نهر آب و در هر گذر‪ ،‬لباس‌های کثیف با هرچه‬ ‫در بـر دارد‪ ،‬در آب‌های جاری شسـته می‌شـود و همین‬ ‫آب‌ها به خانه‌ها رفته و به مصرف شـرب مردم می‌رسـد‬ ‫که در این وقت هم آب‌ها پر از وباسـت‪ .‬کسـی به فکر‬ ‫حفظ‌الصحه نمی‌باشـد و اگر معدودی از اشـخاص آگاه‬ ‫بخواهند آب را بجوشانند و حفظ صحتی بنمایند‪ ،‬مورد‬ ‫مالمت عـوام و بی‌خبران قرار می‌گیرند‪».‬‬

‫مرض محلی‬

‫بخـش دیگری که عبدالله مسـتوفی در «شـرح زندگانی‬ ‫من» به «وبا» پرداخته‪ ،‬صفحه ‪( ۱۱۴۱‬جلد اول هرمس‪/‬‬ ‫جلـد دوم کتـاب اصلـی) اسـت کـه ذیـل عنـوان «وبـای‬ ‫روسـیه»‪ ،‬از وبای سـال ‪ ۱۲۸۲‬در روسـیه می‌گوید و این‬ ‫مربـوط اسـت به سـال‌هایی که او در سـفارت ایـران در‬ ‫پترزبـورگ کار می‌کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬مسـتوفی می‌نویسـد‪« :‬وبایـی کـه در سـال ‪ ۱۳۲۲‬بـه‬ ‫ایران سـرایت کرده بود‪ ،‬از راه قفقاز و ترکسـتان به خاک‬ ‫روسـیه هم آمد و در سـال ‪ ۱۳۲۵‬به پطرزبورغ سـرایت‬ ‫کـرده و حتـی عـده تلفـات بـه روزی هفتصـد نفـر هم‬ ‫بالـغ شـد‪ ،‬ولـی البتـه بـا جمعیت یـک میلیـون و نیمی‬ ‫پطرزبـورغ چندان زیـاد نبود‪.‬‬ ‫‪ ‬ما در سـفارت همگی از آقا و نوکر‪ ،‬دودفعه در فاصله‬ ‫یک‌هفتـه تلقیح کردیـم‪ .‬در این ضمن‪ ،‬مـاه رمضان هم‬ ‫رسـید‪ .‬چـون دکتـر می‌گفـت‪ :‬شـکم پـر و خالـی‪ ،‬هردو‬ ‫بـرای گرفتـن وبا اسـتعداد دارد و روزه هـم با هردو توأم‬ ‫اسـت‪ ،‬بنابراین در رمضان سـال ‪ ۱۳۲۵‬تا روز ‪ ۱۸‬رمضان‬ ‫روزه نگرفتـم‪ .‬ولـی چـون در ایـن وقـت‪ ،‬عـده امـوات‬ ‫روزانـه نصف شـده بود‪ ،‬از ‪ ۱۹‬تا آخـر ماه را روزه گرفتم‬ ‫و‪ ،‬چـون وبـا در شـهر پطرزبـورغ تـا رمضان دیگـر دوام‬ ‫داشـت‪ ،‬قضـای آن را بـه مراجعـت ایران موکـول کردم‪».‬‬ ‫مستوفی در ادامه‪ ،‬از وضعیت شیوع وبا در «پطرزبورغ»‬ ‫و بی‌مباالتـی مـردم در مواجهـه با آن می‌گویـد‪« :‬وبا در‬ ‫پطرزبـورغ‪ ،‬مـرض محلـی شـده بـود‪ .‬روز‌های یکشـنبه‬ ‫بـه جهت تعطیل و گـردش مردم‪ ،‬بخصـوص عرق‌خوری‬ ‫عمله‌جات‪ ،‬عده مبتال که در ظرف هفته کم شـده بود‪،‬‬ ‫باز زیاد می‌شـد‪.‬‬ ‫‪ ‬اگـر گاهـی عیـد دیگری هم کـه در آن‌وقت در روسـیه‬ ‫زیـاد بـود‪ ،‬پیش می‌آمـد‪ ،‬عده مبتالیان به دوسـه مقابل‬ ‫هفتـه قبـل می‌رسـید و مدتـی وقـت الزم بـود کـه بـه‬ ‫حالـت قبلـی برگـردد‪ .‬بـا هیچ تدبیـری ممکن نبـود این‬ ‫مرض را از این پایتخت که یک میلیون و نیم نفر سکنه‬ ‫دارد‪ ،‬پـاک کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬حتـی در ‪ ۱۳۲۸‬هـم کـه من بـه تهران مراجعـت کردم‪،‬‬ ‫بـاز هـم وبای پطرزبورغ تمام نشـده و با همان نوسـان‬ ‫یکشنبه‌ها و عید‌ها در کار بود‪ ،‬منتها عده مبتالیان بین‬ ‫بیسـت تا هفت‌هشـت نفر باال و پاییـن می‌آمد‪».‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪39‬‬


‫انـگار خطـر رفع می‌شـود و «بعد از چنـدروزی ما هم به عزم تهران حرکـت کردیم‪ ».‬از‬ ‫طـی مسـیر و رفتن‌هـا و ماندن‌ها گـزارش می‌دهد و «چند شـبی در قم» و روسـتا‌های‬ ‫مسیر و‪« ...‬بعد به رباط کریم و روز بعد به تهران وارد شدیم و این مسافرت در حدود‬ ‫چهارماه طول کشید‪».‬‬

‫‪ ‬میـرزا هدایت‌اللـه وزیـر دفتر هم‪ ،‬که در این دوسـال آخر ناخوش بـود‪ ،‬به وبا یا مرض‬ ‫قبلـی زندگـی را وداع گفتـه بود‪ .‬حاجی‌میرزا عباس‌قلی داماد ما هم به مرض سـکته‪ ،‬که‬ ‫یکی‌دو سـالی بود او را اسـیر بسـتر و بالین داشـت‪ ،‬مرحوم گشـته بود‪ .‬از افراد خانواده‬ ‫مـا‪ ،‬جـز میرزاکاظـم نوه میرزاطاهر و میرزا رفیع‌خان‪ ،‬همه اعم از فراری و مقیم‪ ،‬سـالم‬ ‫دررفتند‪».‬‬

‫نویسـنده پـس از بازگشـت بـه تهـران‪ ،‬از «وفیـات اعیـان» و بـزرگان درگذشـته بـا وبـا‬ ‫می‌گویـد و البتـه از مشـکالت و کمبود‌هـا در زمینه اعالم آمار مبتالیـان و جان‌باختگان‬ ‫هـم خبـر می‌دهـد (و ایـن البتـه برای حـدود ‪ ۱۳۰‬سـال پیـش اسـت!)‪« :‬آن‌روز‌ها البته‬ ‫آمـار و احصاییـه‌ای نبـوده اسـت که عده مبتالیـان وبا و اموات آن‌ها را تشـخیص دهد‪.‬‬ ‫‪ ‬ولـی از قـراری کـه می‌گفتنـد‪ ،‬عده اموات تهـران در یکی‌دو هفته به روزی سـیصدنفر‬ ‫هم رسیده بوده است‪ .‬ازجمله وفیات‪ ،‬میرزاعیسی‪ ،‬وزیر تهران بود که در سال گذشته‬ ‫قبـل از واقعـه تنباکـو و بعد از مردن محمدابراهیم‌خان وزیر نظـام‪ ،‬وزیر تهران‪ ،‬مجددا‬ ‫به این شـغل منصوب شـده بود‪.‬‬

‫و‪ ،‬اما یکی از درگذشـتگان وبای آن سـال در روایت مسـتوفی‪« ،‬میرزا محمدرضا کلهر»‬ ‫خوش‌نویـس بلنـدآوازه خـط نسـتعلیق در دوران قاجـار اسـت‪ .‬مسـتوفی از کودکی به‬ ‫خوش‌نویسـی عالقـه داشـت و بـرای آموختـن‪ ،‬چه جایی بهتـر از مکتب میـرزای کلهر‪.‬‬ ‫خودش در فصل دیگری از «شـرح زندگانی من» آورده اسـت‪« :‬برادر بزرگ‌ترم و من‪ ،‬از‬ ‫شـاگردان اسـتاد کلهر بودیـم‪ .‬او مردی ثابت‌قـدم‪ ،‬گزیده‌گو و راسـت‌گفتار‪ ،‬خوش‌خلق‪،‬‬ ‫مهمان‌نـواز و قانـع به نیم‌نـان خویش بود‪.‬‬ ‫‪ ‬او همیشـه بـر ایـن احـواالت نیکـو بـود و درحالی‌کـه ب ‌هراحتـی و بـا زحمـت کمتـر‬ ‫می‌توانسـت کارمند وزارت چاپ و نشـر شـود (در مقطعی از طرف دربار و امیرکبیر به‬

‫‪38‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫دریغاکلهر‬


‫فرانسـه میـرزا زین‌العابدین‌خـان و میـرزا علی‌اکبرخان‪،‬‬ ‫پسـر‌های میرزامحمـود را هـم کـه خـود را دکتر معرفی‬ ‫کـرده بـود‪ ،‬با یک صنـدوق دوا از همه‌جـور همراه خود‬ ‫آورده‌انـد‪ .‬ولـی مـا بـا وجود ایـن اطمینان حکیـم و دوا‪،‬‬ ‫بـا آن‌هـا همـراه نشـدیم و یک‌سـاعت بعـد بـه سـمت‬ ‫حسـن‌آباد حرکت کردیم‪ .‬در این منزل‪ ،‬پرسـتار پسر دوم‬

‫خانـواده‪ ،‬عیـن صلاح بـوده اسـت‪ ،‬زیـرا آن‌ها آلـوده به‬ ‫وبـا بـوده‪ ،‬در حسـن‌آباد و علی‌آبـاد و منظریـه و قـم‬ ‫مبتال‌هایـی داشـته و تلفاتـی هـم از حاشـیه و نوکر‌هـا‬ ‫داده‌اند‪».‬‬ ‫مسـتوفی و خانـواده و همراهـان در «نایـه» مسـتقر‬ ‫می‌شوند‪ .‬او در ادامه روایتش‪ ،‬از قرنطینه آن روستا –که‬

‫مستوفی البته در این بخش به همین اندازه بسنده کرده و غیر از‬ ‫اشاره‌ای کوتاه به نگرانی شاه برای حفظ جان خود‪ ،‬چیز بیشرتی از‬ ‫وبای سال ‪ ۱۳۲۲‬ننوشته؛ وبایی که گویا بسیار گسرتده بوده و برای‬ ‫نخستین‌بار‪ ،‬بحث قرنطینه را به صورت ملی پیش آورد‬

‫آقامیرزارضـا (آقـای هادی مسـتوفی) به وبا مبتال شـد‪.‬‬ ‫‪ ‬ما به دسـتور و دوایی که داشـتیم مشـغول معالجه او‬ ‫شـدیم‪ .‬اول شـب بیمار را در پالَکی (= کجاوه بی‌سقف؛‬ ‫صنـدق چوبـی روبـاز کـه بـه دو پهلـوی اسـب یـا قاطر‬ ‫می‌بسـتند) خود گذاشـتند و بـ ‌هراه افتادیـم‪ .‬صبحی در‬ ‫علی‌آبـاد ُمـرده او را از پالکـی پاییـن آوردنـد و کفـن و‬ ‫دفنـش کردنـد‪ .‬آن‌روز تا عصـر در علی‌آبـاد ماندیم‪ .‬اول‬ ‫شـب از آنجـا حرکـت کردیم و یکسـر به قـم آمدیم‪ .‬در‬ ‫قم خبـری از وبـا نبود‪.‬‬ ‫‪ ‬در قافلـه ما هم در سه‌شـبی که آن‌جا ماندیم‪ ،‬مبتالیی‬ ‫پیـدا نشـده و یقین کردیـم آلودگی در قافله ما نیسـت‪.‬‬ ‫اول شـب چهـارم از قـم حرکـت کردیـم و تـا فرداصبـح‪،‬‬ ‫اول طلـوع آفتـاب‪ُ ،‬نه فرسـخ راه را پیمودیـم و وارد نایه‬ ‫شـدیم‪ ...‬بعد‌ها معلوم شـد که جدایی ما از قافله بزرگ‬

‫گویا از نفوذ وبا در امان مانده بود‪ -‬و از شرایط آن‌روز‌ها‬ ‫گزارش می‌دهد‪« :‬به‌وسـیله حاجی امام‌قلی‌بیک کدخدا‪،‬‬ ‫صـادر و وار ِد ده قدغن شـد‪ .‬قـوم و خویش‌ها که دنباله‬ ‫عزاداری دهه عاشـورا را از دسـت نداده بودند‪ ،‬یک‌دهه‬ ‫دیگر تعزیه برای سلامت مسافرین راه انداختند‪.‬‬ ‫‪ ‬اسـب و یـدک و آبـداری و قبل‌منقلـی کـه مـا همـراه‬ ‫داشـتیم‪ ،‬بـر تجمـل تعزیـه افـزوده‪ ،‬هـرروز تکیه پـر از‬ ‫جمعیت می‌شـد‪ .‬تعزیه‌خوان‌ها دونفر سـید نویسـی و‬ ‫یک آخوند آمره‌ای و باقی از اهل ده بودند و نقش‌های‬ ‫خـود را بد بازی نمی‌کردند‪ .‬در این ضمن‌ها آقامیرزارضا‬ ‫هم رسـید و عزاداری که سـرآمد‪ ،‬گردش سـواره در مزارع‬ ‫و کوه‌های اطراف و گردش پیاده در باغات شـروع شد‪».‬‬ ‫ادامه روایت مستوفی در چند صفحه بعد‪ ،‬بیشتر شرح‬ ‫همیـن گردش‌هـا و گذران روز‌ها در نایه اسـت‪ .‬تا اینکه‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪37‬‬


‫ِ‬ ‫روایت "عبداهلل مستوفی" از شیوع یک بیماری مسری در دوران قاجار‬

‫ایزد گنه ببخشد و دفع وبا کند‬

‫مجتبیاحمدی‬ ‫«عبدالله مستوفی» (‪ )۱۳۲۹-۱۲۵۷‬از رجال دوران قاجار‬ ‫و پهلوی اول بود که به‌عنوان یک دولتمرد‪ ،‬از استانداری‬ ‫آذربایجان تا کارمندی وزارت امور خارجه در کنسولگری‬ ‫ایران در روسـیه و ریاسـت اداره‌کل ثبت اسـناد و امالک‬ ‫را در کارنامـه خـود دارد‪ .‬امـا فـارغ از مشـغولیت‌های‬ ‫حکومتی‪ ،‬او از نخستین فارغ‌التحصیالن مدرسه سیاسی‬ ‫بـود کـه در آن‌جا زبان فرانسـه را فراگرفت و با علی‌اکبر‬ ‫دهخدا آشـنا شد‪.‬‬ ‫به نقل از روزنامه اعتماد مستوفی از جوانی دست‌به‌قلم‬ ‫شـد و بـه تألیـف و ترجمـه پرداخـت‪ .‬مهم‌تریـن کتـاب‬ ‫به‌یادگارمانـده از او‪« ،‬شـرح زندگانـی مـن» اسـت کـه‬ ‫زندگی‌نامـه خودنوشـت اوسـت‪ .‬مسـتوفی در این کتاب‬ ‫مفصـل‪ ،‬در چند فصل به روایت اوضاع و احوال خودش‪،‬‬ ‫حکومت و مردمان آن روزگار می‌پردازد؛ چنان‌که به‌حق‪،‬‬ ‫عنـوان توضیحـی کتابش «تاریخ اجتماعـی و اداری دوره‬ ‫قاجاریه» نوشـته شـده است‪.‬‬ ‫‪« ‬شـرح زندگانـی مـن» سـه جلـد دارد؛ جلـد یکـم ایـن‬ ‫کتـاب‪ ،‬از پادشـاهی آقامحمدخـان قاجار آغـاز و تا پایان‬ ‫سـلطنت ناصرالدین‌شـاه دنبـال می‌شـود‪ ،‬جلـد دوم این‬ ‫کتـاب رویداد‌هـای ‪۲۳‬سـال را از جلوس مظفرالدین‌شـاه‬ ‫بر تخت شـاهی تا پایان یافتن قحطی ‪ ۱۳۳۶‬در بر دارد‪،‬‬

‫‪36‬‬

‫و جلد سـوم رویداد‌ها را از کابینه قرارداد وثوق‌الدوله تا‬ ‫پایـان مجلس مؤسسـان گـزارش می‌کند‪.‬‬ ‫‪ ‬البتـه گزارش‌هـا و روایت‌هـای عبدالله مسـتوفی‪ ،‬هرگز‬ ‫محـدود بـه اتفاقـات حکومتی و دولتمردان نیسـت و او‬ ‫بـه آنچـه در آن روزگاران بر مردمان رفته‪ ،‬نیز توجه ویژه‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫مـا در بخش‌هایـی کـه در ادامـه از این کتـاب آورده‌ایم‪،‬‬ ‫موضـوع شـیوع «وبـا» را مدنظـر داشـته‌ایم؛ بیمـاری‬ ‫مسـری خطرآفرینـی که مـردم ایران چندین‌بـار گرفتارش‬ ‫شـدند‪ .‬مسـتوفی چند‌بـار در کتابـش بـه ایـن ماجـرا‬ ‫پرداختـه و روایت‌هایـش از شـیوع وبـا هـم‪ ،‬مثـل باقـی‬ ‫کتـاب‪ ،‬خواندنـی اسـت‪.‬‬ ‫(کتاب سـه‌جلدی «شـرح زندگانی من»‪ ،‬سـال‌ها پیش در‬ ‫انتشـارات زوار تهران منتشـر شده بود و چند سال پیش‪،‬‬ ‫نشر هرمس آن را در دو جلد منتشر کرد‪ .‬منبع ما همین‬ ‫چاپ اخیر است‪).‬‬

‫فرار از وبا‬

‫نخسـتین‌باری کـه در «شـرح زندگانـی مـن» بـه «وبـا»‬ ‫برمی‌خوریـم‪ ،‬صفحـه ‪ ۶۸۵‬جلـد اول اسـت کـه عبداللـه‬ ‫مسـتوفی ذیـل عنـوان «فرار مـا از وبـای ‪ ۱۳۱۰‬تهـران»‪،‬‬ ‫از ماجـرای وبـای سـال ‪ ۱۲۶۷‬شمسـی می‌گویـد‪ .‬روایـت‬ ‫او چنیـن آغـاز می‌شـود‪« :‬تـا قبـل از‪( ۱۲۹۰‬در کتـاب به‬ ‫اشـتباه‪ ۱۳۹۰ ،‬تایـپ شـده)‪ ،‬هرچندسـال یک‌بـار‪ ،‬مرض‬

‫مسـری وبـا به تهران و سـایر والیـات ایـران می‌آمد‪ ،‬ولی‬ ‫بیست‌سـالی بـود کـه ایـن مـرض به کشـور ما نیامـده و‬ ‫مـردم فراموشـش کـرده بودند‪.‬‬ ‫‪ ‬در ایـن سـال‪ ،‬در اواخـر مـاه شـوال‪ ،‬ایـن مـرض از‬ ‫هندوسـتان و افغانسـتان به سـرحد خراسـان رسـید‪ .‬ماه‬ ‫ذی‌الحجـه را صـرف رسـیدن بـه تهـران کـرده‪ ،‬از ‪ ۵‬محرم‬ ‫مبتلای بـه آن در تهران هم دیده شـد و بعد از عاشـورا‪،‬‬ ‫تقریبـاً در تمـام محلات شـهر شـیوع پیدا کـرد‪».‬‬ ‫مسـتوفی در ادامـه‪ ،‬از مواجهـه بـا وبـا و نقشـه فـرار‬ ‫می‌گویـد‪« :‬ما به فکـر فرار از وبا افتادیم؛ هیچجا بهتر و‬ ‫دنج‌تـر از نایـه‪ ،‬ده مـادری‪ ،‬برای این کار نبـود‪ .‬روضه که‬ ‫ورگزار شـد مصمم شـدیم‪ ،‬بـا آقامیرزارضـا و خان‌دایی و‬ ‫مـادرم و خواهرکوچک‌ها‪ ،‬روز سـیزدهم با تمـام لوازم از‬ ‫شـهر بـه حضرت عبدالعظیم رفتیم کـه فرداعصر از آنجا‬ ‫به جانب مقصد رهسـپار شـویم‪.‬‬ ‫‪ ‬فـردا بعدازظهـر خبـر آوردنـد کـه میرزامحمـود وزیر با‬ ‫پسـر‌ها و آقـای مستشـارالملک و میرزااسـماعیل‌خان‬ ‫بـرادرش بـا خانواده‌هـا ک ًال حرکـت کـرده بـه حضـرت‬ ‫عبدالعظیـم آمده‪ ،‬قصد گرکان مسـقط‌الرأس اجـدادی را‬ ‫دارنـد‪ .‬به‌طوری‌که غیر از حاجی‌میرزا محمد و اوالد او و‬ ‫سکینه‌خانم‪ ،‬عروس حاجی‌میرزا عباسقلی‪ ،‬از اوالد و نوه‬ ‫و نبیره‌های پدرم هیچ‌کس در تهران باقی نمانده اسـت‪.‬‬ ‫‪ ‬در اول شـب بـرای دیدار آقایـان نزد آن‌ها رفتیم‪ .‬معلوم‬ ‫شد نجف‌قلی‌خان قائم‌مقامی‪ ،‬شاگرد دارالفنون و معلم‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫قناعت را باید از این بچه‌ها آموخت‬ ‫«دربـاره هزینه‌هـای بچه‌ها‪ ،‬باور کنیـد که عدد دقیقش‬ ‫را نمی‌دانیـم‪ ،‬چـون اصلا حسـاب و کتـاب نمی‌کنیـم‪.‬‬ ‫همـه چیـز را دسـت خـدا سـپرده‌ایم‪ ،‬اما باالخـره هزینه‬ ‫‪ ۷‬یـا ‪ ۸‬دسـت لبـاس حداقل سـالی یک بار‪ ،‬مـواد غذایی‬ ‫و ‪ ...‬کـم نیسـت»‪ .‬خانـم دلمـرادی با این مقدمـه درباره‬ ‫توقعـات مالی ایـن بچه‌ها می‌گوید‪« :‬مـا هرازچندگاهی‬ ‫بـه خانـه محرومـان بـرای رسـاندن کمک‌هـای مردمی و‬ ‫خیـران می‌رویـم و معمـوال تلاش می‌کنیـم تـا بچه‌ها را‬ ‫هـم بـا خودمان ببریـم و به همین علـت‪ ،‬بحث قناعت‬ ‫در آن‌هـا بـه صورت ریشـه‌ای شـکل گرفته اسـت‪ .‬گاهی‬ ‫یـک لباس برای آن‌ها کوچک شـده‪ ،‬خـودم می‌فهمم که‬ ‫کوچـک شـده یا کفش‌شـان پاره شـده‪ ،‬امـا می‌گویند که‬ ‫مامـان‪ ،‬هنـوز نیـازی نیسـت جدیـدش را بخریـم و قابل‬ ‫اسـتفاده است‪.‬‬ ‫علاوه بـر ایـن‪ ،‬هرچنـد تقریبـا هیـچ وسـیله اضافـه‌ای‬ ‫ندارنـد‪ ،‬امـا هـر مـاه یک سـری وسـایلی را که خودشـان‬ ‫الزم دارنـد‪ ،‬بـرای من می‌آورند و می‌گویند برای بچه‌های‬ ‫فلان روسـتا ببریـم‪ ،‬چـون آن‌هـا بیشـتر نیـاز دارند مثال‬ ‫می‌گویند من دو تا ژاکت دارم و یکی‌اش برای من کافی‬ ‫اسـت‪ .‬یـک بـار رفتیم برای سـر زدن به یـک خانه‪ ،‬وقتی‬ ‫برگشـتیم دیدم که بچه‌ها سـریع رفتند توی اتاق‌شـان و‬ ‫چندتا پالسـتیک برای من از اسـباب‌بازی هایشان آوردند‬ ‫و گفتنـد فرزنـدان ایـن خانـه اسـباب‌بازی نداشـتند و ما‬ ‫دیگـر بـه این‌ها نیـازی نداریم‪».‬‬

‫مشکل‌مان فقط شناسنامه نداشتن این بچه‌هاست‬

‫خانـم دلمـرادی دربـاره آرزوهایـش بـرای بچه‌هایـش‬ ‫می‌گویـد‪« :‬خیلـی طـول کشـید کـه ما ایـن بچه‌هـا را از‬ ‫لحاظ روانی آماده کنیم‪ .‬شـوهرم روان‌شناسـی خوانده و‬ ‫در ایـن مسـیر‪ ،‬همـراه ما بـود و کمک زیـادی به بچه‌ها‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫هنـوز هم گاهـی وقت‌ها کابـوس روز‌های گذشته‌شـان‬ ‫را می‌بیننـد و در خـواب بیتابـی می‌کننـد‪ .‬در کل آن‌هـا‬ ‫روان پریشـانی داشـتند و زمان برد تا توانسـتیم به آن‌ها‬ ‫بقبوالنیم ما یک خانواده هستیم و در کنار هم خواهیم‬ ‫بـود‪ .‬وضعیـت االن خیلـی خـوب اسـت و بچه‌هـا در‬ ‫آرامـش به سـر می‌برند‪.‬‬ ‫مهم‌ترین آسـیب این بچه‌ها نداشـتن خانـواده و امنیت‬ ‫بـود و مـا تمـام تالش‌مـان را کردیـم خالء‌هـای آن‌هـا را‬ ‫پـر کنیـم‪ .‬البتـه پنـج تـا از بچه‌هایـم شناسـنامه ندارنـد‬ ‫یعنـی هیـچ مـدرک هویتـی ندارند‪ .‬بـه جز فرزنـدی که‬ ‫از بهزیسـتی گرفتیـم‪ ،‬بچه‌هـای دیگـر با رضایـت قیم یا‬ ‫اولیای‌شـان پیـش مـا هسـتند‪ .‬االن ما یک تنـه‪ ،‬از هفت‬ ‫کـودک بـد سرپرسـت و بی‌سرپرسـت جامعـه در خانـه‬ ‫نگهـداری می‌کنیـم و شـما مطمئـن باشـید اگـر این‌هـا‬ ‫در کوچـه و خیابـان مانـده بودند‪ ،‬االن برای خودشـان و‬ ‫جامعـه مشکل‌سـاز می‌شـدند‪ .‬بـه نظـرم دولت هـم در‬ ‫ایـن زمینـه‪ ،‬مسـئولیت‌هایی دارد و باید به ما کمک کند‬ ‫تـا حداقل بـرای این بچه‌ها‪ ،‬شناسـنامه بگیریم‪ .‬این تنها‬ ‫خواسـته و البتـه آرزوی مـن و شـوهرم اسـت‪».‬‬ ‫مراحل فرزندخواندگی‪ ،‬سخت و زمان‌بر است‬ ‫ایـن خانـواده کـه هم اکنـون از هفـت فرزنـد نگهداری‬ ‫می‌کننـد‪ ،‬تنهـا یک بچـه را از بهزیسـتی گرفته‌اند‪ .‬خانم‬

‫«ما هم اکنون در یک خانه اجاره‌ای با بچه‌ها زندگی می‌کنیم و پسر‌ها در‬ ‫اتاق‌های جداگانه‌ای هستند‪ .‬برای خودرو هم به شدت به یک ون نیاز‬ ‫داریم‪ ،‬چون در این خودرو‌های سواری‪ ،‬جا نمی‌شویم‪.‬‬

‫دلمـرادی درباره مراحل قانونی فرزندخواندگی می‌گوید‪:‬‬ ‫«روندش بسـیار سـخت و زمان‌بر اسـت و بـدون تعارف‬ ‫باید بگویم که باعث می‌شـود تا افراد زده شـوند‪ .‬ما یک‬ ‫بـار همـه مراحـل را بـرای دریافـت حضانت بچـه انجام‬ ‫دادیـم و بعـد از چندیـن مـاه کـه قرار شـد بچـه را به ما‬ ‫تحویـل بدهنـد‪ ،‬رفتیـم برای گرفتـن شناسـنامه‌اش اقدام‬ ‫کنیـم کـه گفتنـد بایـد تمـام مراحلـی را کـه گذرانده‌اید‬ ‫دوبـاره انجـام دهید‪ ،‬آزمایش‌هـای پزشـکی و ‪ ....‬باورتان‬ ‫می‌شـود کـه ایـن روال دو سـال و نیم طول کشـید؟»‬ ‫داشـتن فرزندخوانـده مشـکل اسـت‪ ،‬اما ‪‌...‬تر و خشـک‬ ‫کردن تنها یک بچه هم برای بسـیاری از پدر و مادر‌های‬ ‫امـروزی‪ ،‬سـخت بـه نظر می‌رسـد و گاهی از ایـن ماجرا‬ ‫گالیه‌هایـی هـم دارنـد‪ .‬از خانـم دلمـرادی در ایـن بـاره‬ ‫پرسـیدیم کـه جـواب قابل تاملی به ما داد‪« :‬شـما ببینید‬ ‫بچه‌هایی که از لحاظ خونی و ژنی با هم یکی هسـتند‬ ‫و از یـک پـدر و مـادر به دنیا آمده‌اند‪ ،‬برای والدین‌شـان‬ ‫مشکل‌سـاز می‌شـوند‪ ،‬امـا بچه‌هـای مـن‪ ،‬هرکـدام در‬ ‫خانواده‌هایـی بـا فرهنگ‌هـای بسـیار متفـاوت بـه دنیا‬ ‫آمدند‪ .‬اگر بخواهم شـعاری حرف نزنم باید اعتراف کنم‬ ‫کـه داشـتن فرزنـد آن هـم فرزندخوانده برای ما مشـکل‬ ‫بود‪ ،‬اما سخت نبود! نگهداری از این بچه‌ها‪ ،‬فقط کمی‬ ‫مشـکل بود و زمان برد تا با روحیات شـان آشنا شوم‪ .‬این‬ ‫را هم بگویم که همه‌شـان‬ ‫را بـه یـک انـدازه دوسـت‬ ‫دارم‪.‬‬ ‫البتـه گاهـی‪ ،‬خودشـان‬ ‫می‌گوینـد کـه شـما فلان‬ ‫کار را کردیـد و دیگـری‬ ‫را بیشـتر از مـن دوسـت‬ ‫داریـد‪ ،‬ولـی در تـه دلـم‪،‬‬ ‫همه‌شـان را به یـک اندازه‬ ‫دوسـت دارم‪ .‬شـوهرم‬ ‫هـم همین‌طـور اسـت‬ ‫و تلاش می‌کنیـم هیـچ‬ ‫فرقـی بین آن‌هـا نگذاریم‪.‬‬ ‫در ضمـن ایـن بچه‌هـا‬ ‫خیلـی قـدردان و مـودب‬ ‫هستند‪ ،‬شـرایط ما را درک‬ ‫می‌کنند‪ ،‬صبـوری می‌کنند‬ ‫و یـک پـدر و مـادر‪ ،‬چـه‬ ‫چیـزی بیشـتر از این‌هـا از‬ ‫اوالدشـان م ‌یخواهنـد؟»‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫خانه مان اجاره‌ای است و «ون» الزم هستیم!‬

‫شـاید تصور کنید اوضاع مالی این زن و شـوهر‪ ،‬متوسط‬ ‫به باالسـت کـه توانایی نگهداری از هفـت فرزندخوانده‬ ‫را دارند‪ .‬خانم دلمرادی با شـنیدن این جمله که احتماال‬ ‫وضع‌تـان تـوپ اسـت‪ ،‬می‌خنـدد و می‌گویـد‪« :‬مـا هـم‬ ‫اکنـون در یـک خانه اجـاره‌ای با بچه‌هـا زندگی می‌کنیم‬ ‫و پسـر‌ها در اتاق‌های جداگانه‌ای هسـتند‪ .‬برای خودرو‬ ‫هـم بـه شـدت بـه یـک ون نیـاز داریـم‪ ،‬چـون در ایـن‬ ‫خودرو‌های سـواری‪ ،‬جا نمی‌شـویم‪ .‬آرزوی مشـترک من‬ ‫و شوهرم‪ ،‬همیشه داشتن یک خانه با هزار اتاق و هزار‬ ‫پنجـره برای هـزار کودک بی‌پناه اسـت‪.‬‬ ‫شـاید روزی محقـق شـد‪ ،‬امیدمـان بـه خداسـت‪ .‬درباره‬ ‫رابطـه با فامیل هـم هرچند خودمـان مراعات می‌کنیم‪،‬‬ ‫ولـی خـدا را شـکر از طـرف هـر دو خانواده با اسـتقبال‬ ‫هـم مواجـه شـده‌ایم‪ .‬فامیل و بسـتگان هـم از ما و هم‬ ‫از بچه‌هـا‪ ،‬بـه خوبـی پذیرایـی می‌کننـد و تـا حـاال هیچ‬ ‫یـک از فامیـل بـه مـا نگفتـه که مثلا بـدون بچه‌هایتان‬ ‫تو‌آمد‌ها هسـت و دوسـت دارم‬ ‫بیایید‪ .‬خدا را شـکر رف ‌‬ ‫کـه در صـورت امـکان‪ ،‬همیـن جا تشـکری هـم از آن‌ها‬ ‫داشـته باشـم‪ ،‬به خصوص پدر و مادر خودم و همسـرم‬ ‫که همراهی‌شـان سـتودنی اسـت‪».‬‬

‫‪35‬‬


‫عشق‪ ،‬بدون هیچ محدودیت‬

‫داستان مامان‌سعیده و ‪ ۷‬فرزندخوانده‌اش‬ ‫مجیدحسین‌زاده‬ ‫بـزرگ کـردن بچه‌هـا‪ ،‬دردسرهایشـان‪ ،‬هزینه‌هایشـان‪،‬‬ ‫تحمـل اشتباهات‌شـان و ‪ ...‬بـرای همـه پـدر و مادر‌هـا‬ ‫سـخت و حتی گاهی طاقت‌فرساسـت‪ ،‬اما احسـاس پدر‬ ‫یـا مـادر بودن و شـنیدن کلمه «مامان» یا «بابـا» از زبان‬ ‫آن‌ها‪ ،‬آن‌قدر شـیرین اسـت که این سـختی‌ها به چشـم‬ ‫شـان نمی‌آید‪ .‬همه این مشـکالت را با جان و دل تحمل‬ ‫می‌کننـد تـا ثمـره زندگی‌شـان در مقابـل چشم‌شـان قـد‬ ‫بکشـد و روز‌به‌روز در مسـیر موفقیت گام بردارد‪ .‬تقریبا‬ ‫همـه این افراد معتقدند که «هیچ فـردی‪ ،‬بچه خود آدم‬ ‫نمی‌شـود»‪ ،‬اما «سـعیده دلمـرادی» ثابت کـرده که الزم‬ ‫نیسـت حتمـا بچه از خـون پدر و مادر باشـد تا بتوان به‬ ‫او عشـق ورزید‪.‬‬ ‫اگـر ظاهـر زندگـی ایـن مـادر را ببینیـد کـه بـه همـراه‬ ‫شـوهرش‪ ،‬خانـواده‌ای ‪ ۹‬نفـره بـا هفـت فرزندخوانـده‬ ‫را مدیریـت می‌کنـد‪ ،‬از تماشـای عشـق و عالقه‌هایـی‬ ‫کـه ابـراز می‌شـود‪ ،‬لـذت خواهید بـرد و کیـف خواهید‬ ‫کـرد‪ .‬زن و شـوهری کـه از شـرایط مالـی خیلـی خوبـی‬ ‫برخـوردار نیسـتند‪ ،‬از خودشـان بچـه‌ای ندارنـد‪ ،‬امـا‬ ‫تصمیمـی گرفته‌انـد کـه ثمراتـش علاوه بـر خوشـحالی‬ ‫خودشـان‪ ،‬باعث آرامش و آسـایش چندین و چند کودک‬ ‫بد‌سرپرسـت و بی‌سرپرسـت شـده اسـت‪.‬‬ ‫بـه نقل از روزنامه خراسـان‪ ،‬این مادر چند سـالی اسـت‬ ‫یـک پیـج خیریه را راه‌اندازی کرده و عالوه بر سرپرسـتی‬ ‫ایـن کودکان بـا کمـک دنبال‌کنندگانش بـه خانواده‌های‬ ‫فقیـر و بی‌بضاعـت کمـک می‌کنـد و بـه عنـوان یـک‬ ‫شـهروند‪ ،‬تمـام تالشـش را برای بهبـود جامعـه‌اش انجام‬ ‫می‌دهـد‪.‬‬

‫در ‪ ۹‬ماه‪ ۸ ،‬بچه را به سرپرستی قبول کردیم!‬

‫شـهریور سـال ‪ ۹۵‬کـه خانـواده آقـای موسـویان تصمیم‬ ‫می‌گیرنـد حضانـت یـک بچه را بـر عهده بگیرنـد‪ ،‬هرگز‬ ‫تصـورش را هـم نمی‌کردنـد کـه ایـن اتفـاق بـه قبـول‬ ‫حضانـت دو بچـه ختم شـود چه برسـد به هشـت بچه!‬ ‫خانـم دلمـرادی در این بـاره می‌گوید‪« :‬مـن و بابامحمد‬ ‫چنـد سـال بعـد از ازدواج‌مـان متوجه شـدیم نمی‌توانیم‬ ‫بچـه‌دار شـویم بنابرایـن تصمیـم گرفتیـم کودکـی را از‬ ‫بهزیسـتی به فرزندخواندگی بپذیریم‪ .‬با این حال‪ ،‬اولین‬ ‫فرزنـد مـا «متیـن» بـود کـه شـهریور ‪ ۹۵‬بـه خانـواده ما‬ ‫اضافـه شـد‪ ۵ .‬یـا ‪ ۶‬سـالش بـود و خانـواده‌اش قـادر بـه‬ ‫نگهـداری از او نبودنـد و ما تصمیم گرفتیـم او را در کنار‬ ‫خودمان داشـته باشـیم‪ .‬البته همان‌طور که گفتم ما قبل‬ ‫از ایـن اتفـاق بـرای گرفتن یک بچـه از بهزیسـتی‪ ،‬اقدام‬ ‫کـرده و مراحـل فرزندخواندگـی را انجـام داده بودیـم و‬ ‫قـرار بـود پسـری به نـام همایـون را به مـا بدهند‪.‬‬ ‫تا قبل از آمدن متین‪ ،‬نیت ما همین یک بچه (همایون)‬

‫‪34‬‬

‫بـود و هرگـز تصـور نمی‌کردیـم روزی سرپرسـتی تعـداد‬ ‫بیشـتری را بـر عهده بگیریـم‪ ،‬اما لطف خدا شـامل حال‬ ‫مـا شـد و بـه مـرور‪ ،‬بچه‌هـای بیشـتری بـه خانواده‌مان‬ ‫اضافـه شـدند‪ .‬خـرداد ‪ ،۹۶‬دختربچه‌ای به ما اضافه شـد‬ ‫که توسـط دیگران معرفی شـد‪ .‬او شرایط خوبی نداشت‬ ‫و شـب‌ها در پـارک می‌خوابیـد‪ .‬بعـد از گذشـت چنـد‬ ‫مـاه که این سـه بچـه در کنار مـا بودند‪ ،‬خانـواده‌ای بود‬ ‫کـه پدرشـان فـوت کـرده و بچه‌هـا بـا مادرشـان زندگـی‬ ‫می‌کردنـد و تحـت پوشـش مالـی مـا بودنـد‪ ،‬مادرشـان‬ ‫ازدواج کـرد و رفـت! بـه این ترتیب این چهار بچه هم به‬ ‫جمع ما پیوسـتند و ما شـدیم یک خانواده ‪ ۹‬نفره‪ .‬کمی‬ ‫بعـد هـم یـک فرزنـد دیگر به جمع مـا اضافه شـد تا در‬ ‫کمتـر از ‪ ۹‬مـاه‪ ،‬یک خانـواده ‪ ۱۰‬نفره شـویم‪».‬‬

‫تحمل دیدن شرایط زندگی سخت بچه‌ها را ندارم‬

‫خانم دلمرادی عالوه بر کار معلمی و نگهداری از هفت‬ ‫فرزنـد‪ ،‬بـاز هـم دسـت از کمک بـه دیگـران به خصوص‬ ‫کودکان مناطق محروم برنداشته و از بستر فضای‌مجازی‬ ‫بـرای راه‌انـدازی یـک خیریه بهره برده اسـت‪ .‬خودش در‬ ‫ایـن باره می‌گوید‪« :‬سـال ‪ ۹۴‬بود‪ .‬من معلم روسـتا بودم‬

‫و تحمل دیدن شـرایط سـخت زندگی بچه‌ها را نداشـتم‪.‬‬ ‫شاگردانم وضعیت خوبی نداشتند‪.‬‬ ‫کیف‌هـای آن‌هـا خیلی کهنه بـود و قابل اسـتفاده نبود‪،‬‬ ‫در فصل زمسـتان کفش نداشتند و کفش‌های بیشترشان‬ ‫پـاره بـود‪ ،‬کاپشـن و کاله نداشـتند و از این دسـت موارد‬ ‫زیـاد بـود‪ .‬همچنین نبـود بخـاری‪ ،‬فرش‪ ،‬غذای مناسـب‬ ‫و ‪ ...‬در بعضـی خانه‌هـای روسـتاییان‪ ،‬دغدغـه‌ای شـد تا‬ ‫پیجـی را در فضای‌مجـازی راه‌انـدازی کنم‪.‬‬ ‫ابتـدا صرفـا بـه نیـت کالسـم در فضای‌مجـازی کمـک‬ ‫خواسـتم تـا ‪ ۳۰‬نفـر دانش‌آموز کالسـم را بـا کمک مردم‬ ‫تجهیز کنم‪ ،‬اما آن‌قدر محبت مردم زیاد بود که از کالس‬ ‫به مدرسه رسید و از مدرسه به روستا و بعد از آن هم به‬ ‫تمام روسـتا‌ها و مناطق اطراف رسـید‪ .‬این موضوع تنها‬ ‫بـه کمـک مـردم رخ داد و حـاال عالوه بر لباس و نوشـت‬ ‫افـزار بـرای دانـش آمـوزان‪ ،‬سـبد کاال بـرای خانواده‌های‬ ‫تهیدسـت هـم تـدارک می‌بینیـم‪ ،‬خـرج معالجـه برخـی‬ ‫مریض‌هـا را می‌پردازیم و حتی چند مـورد آزادی زندانی‬ ‫هـم داشـته‌ایم‪ .‬واقعـا از لطـف خداونـد و اعتمـاد مردم‬ ‫بایـد تشـکر کنـم‪ ،‬هرچند مـن هـم شفاف‌سـازی و ارائه‬ ‫گـزارش عملکـرد به مـردم را در اولویت قـرار دادم‪».‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫یا سرماخوردگی معمولی شده باشید خیلی خیلی بیشتر‬ ‫از ابتلا بـه ‪ ۱۹-COVID‬اسـت‪ .‬هـر دوی این بیماری‌ها‬ ‫عالئمی مشـابه ‪ ۱۹-COVID‬دارند (سـرفه‪ ،‬تب و تنگی‬ ‫نفس) و هر دو در حال حاضر بسـیار شـایع‌اند‪.‬‬

‫ا فزایش اضطراب نسبت به یک موقعیت‬ ‫یا بحرانی که بیشرتش در اختیار ما نیست‬ ‫می‌تواند باعث شود‬

‫آمادگی‌هـای الزم را داشـته باشـید تـا هراسـان و‬ ‫دسـتپاچه نشـوید‬

‫آگاهـی کامـل داشـتن از تکنیک‌هـای پیشـگیری و‬ ‫مراقبتی الزم اسـت و بسـیار خوب اسـت که از قبل برای‬ ‫موقعیت‌هایـی ماننـد قرنطینه‌ی خانگـی و تغییراتی در‬ ‫برنامه‌هـای روزمـره ماننـد نگهـدای از بچه‌هـا‪ ،‬کارتـان و‬ ‫مسـائل مالی و اقتصادی آماده باشید‪ .‬دوراندیشی کردن‬ ‫باعث می‌شـود وقتی در شـرایط ویژه‌ای قـرار می‌گیرید‪،‬‬ ‫کمتـر پریشـان و مضطـرب شـوید و می‌دانیـد حـاال چه‬ ‫بایـد بکنیـد‪ .‬یـک روش سـاده کـه روانشناسـان توصیـه‬ ‫می‌کنند این اسـت که اگر خودتان را در حال غرق شـدن‬ ‫در افکار وسواسـی دیدید‪ ،‬یک «ایست» بلند به خودتان‬ ‫بگوییـد و موقعیت‌تـان را تغییـر دهید و حتما مشـغول‬ ‫کاری شـوید که فکر و تمرکزتان را مشـغول خودش کند‪.‬‬ ‫روی چیز‌هایـی کـه می‌توانیـد کنترل‌شـان کنیـد تمرکـز‬ ‫کنید‬ ‫روی یـک کاغـذ دو دایـره‌ی بزرگ بکشـید‪ :‬یکـی دایره‌ی‬ ‫نگرانی‌هایـی کـه در کنتـرل شماسـت و دیگـری دایره‌ی‬ ‫نگرانی‌هایـی که در کنترل شـما نیسـت‪ .‬در ایـن دایره‌ها‬ ‫هر آنچه را که می‌دانید در اختیار شـما هسـت یا نیست‬ ‫بنویسـید‪ .‬در مورد ویروس جدیـد کرونا خواهید دید که‬ ‫آنچـه در کنتـرل شماسـت‪ ،‬رعایـت بهداشـت و تقویـت‬

‫تصمیم‌های نادرستی بگیریم‬

‫سیسـتم ایمنی‌تان است‪.‬‬ ‫در چنیـن شـرایط بحرانـی‪ ،‬ممکـن اسـت بـه راحتـی‬ ‫احسـاس کنید زندگی شـما تحت کنترل خودتان نیسـت‬ ‫و روی بیهودگـی و پوچـی زندگـی تمرکـز کنیـد‪ .‬افزایش‬ ‫اضطراب نسبت به یک موقعیت یا بحرانی که بیشترش‬ ‫در اختیـار مـا نیسـت می‌توانـد باعث شـود توجیه‌هایی‬ ‫پیـش خـود بتراشـیم و تصمیم‌هـای نادرسـتی بگیریـم‬ ‫و در نتیجـه دسـت بـه رفتار‌هایـی بزنیـم کـه عواقـب‬ ‫ناخوشـایندی دارنـد‪ ،‬مثلا دسـت از تلاش و کار بـرای‬ ‫پـروژه‌ای کـه مشـغول آن بودیـم برداریـم‪.‬‬

‫هوای همدیگر را داشته باشید‬

‫ضمنـا یادتـان نرود که در این شـرایط بحرانـی از افرادی‬ ‫کـه نسـبت بـه اضطـراب آسـیب پذیرترنـد و در حـال‬ ‫حاضـر با اختالالت اضطرابی دسـت و پنجه نرم می‌کنند‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫حمایـت کنیـد‪ .‬مثال بـه این افـراد‪ ،‬مـدام پیام‌هـای هول‬ ‫برانگیـز ارسـال نکنیـد و اگـر هـم بـا هـم گـپ و گفتـی‬ ‫داریـد‪ ،‬سـعی کنیـد موضوعـات دیگـری را بـرای گفتگو‬ ‫انتخاب کنید‪ .‬این ذات انسان‌هاسـت که در مواقع خطر‬ ‫و بحـران بـه هـم پنـاه ببرنـد و جمع طلب شـوند‪.‬‬ ‫در پایـان خیلـی خـوب اسـت کـه بـه خودتـان یـادآوری‬ ‫کنیـد‪ ،‬نگرانـی چیزی را عـوض نمی‌کند و هیـچ ارتباطی‬ ‫میان میزان نگرانی شما و میزان خطری که شما را تهدید‬ ‫می‌کنـد وجـود نـدارد‪ .‬بـه عبـارت دیگر‪ ،‬این شـمایید که‬ ‫بایـد همـه چیـز را تحت کنترل خود بگیریـد و با رعایت‬ ‫تمام اصول بهداشـتی و داشـتن برنامه جهت آماده بودن‬ ‫از قبـل‪ ،‬اضطراب و دسـت پاچگـی را از خود دور کنید و‬ ‫نگـران اتفاقی که هنوز نیفتاده نباشـید‪.‬‬ ‫منابع‪sciencealert ، time :‬‬

‫‪33‬‬


‫با اضطراب کرونایی چه کنیم؟‬ ‫اظهار نظر‌های پزشـکان و محققان هسـتیم تا بیشتر‬ ‫در مـورد ویروس جدیـد کرونا بدانیم‪.‬‬

‫برخی از افراد بیشـتر مسـتعد اضطراب جهان گیر‬ ‫مرتبط با کرونا هستند‬

‫بـا توجـه بـه خبر‌هـا و آمـار و ارقامـی کـه ایـن روز‌هـا در مـورد ویـروس جدیـد کرونـا‬ ‫یـا ‪ ۱۹-COVID‬همـه جـا فراگیـر شـده‪ ،‬عجیـب نیسـت که نگرانـی و اضطـراب تمام‬ ‫وجودمـان را فرابگیـرد و فکـر و ذهن‌مـان به طور مـدام درگیر اسـترس رویارویی با این‬ ‫مهمـان خطرنـاک و ناخوانده باشـد‪.‬‬ ‫بـه نقـل از برترین‌ها صفحات شـبکه‌های مجازی‌مان را که باز می‌کنیـم‪ ،‬در عرض چند‬ ‫ثانیـه بـا ده‌هـا خبـر و توصیـه و هشـدار دربـاره‌ی کرونا بمباران می‌شـویم و احسـاس‬ ‫می‌کنیـم اگـر نسـبت بـه تک تک ایـن خبر‌ها توجه نکنیـم‪ ،‬کار خطرناکـی کرده‌ایم‪.‬‬ ‫بـه دوسـتان و خانـواده پیـام می‌دهیم کـه‪« :‬یادت نرود ماسـک بزنـی و ‪ »...‬و پیام‌های‬ ‫مشابه را بار‌ها و بار‌ها نیز دریافت می‌کنیم‪ .‬ال به الی این پیام‌ها و توصیه‌ها‪ ،‬خواسته‬ ‫یا ناخواسـته‪ ،‬اضطراب‌ها و نگرانی‌های‌مان را نیز با هم به اشـتراک می‌گذاریم‪ .‬باالخره‬ ‫همه‌ی ما عزیزانی داریم و نگران سلامتی آن‌ها هسـتیم و آن‌ها نیز دوسـت‌مان دارند‬ ‫و می‌خواهند در این بحران تا جایی که ممکن اسـت سـالم بمانیم‪ .‬ما دوسـت داریم از‬ ‫خود و خانواده‌مان محافظت کنیم و برای مقابله با این بیماری آماده باشـیم‪.‬‬ ‫اضطراب یک واکنش قابل درک و طبیعی نسبت به ناشناخته‌هاست‪.‬‬

‫ناشناخته‌ها بیشتر ایجاد ترس می‌کنند تا شناخته‌ها‬

‫ایـن طبیعـی اسـت کـه از چیزی که نمی‌دانیم چیسـت بترسـیم و البته ویـروس جدید‬ ‫کرونا یکی از این ناشناخته‌هاسـت‪ .‬ما نمی‌دانیم ویروس جدید کرونا دقیقا چه می‌کند‬ ‫و مـدام هم می‌شـنویم که فعال واکسـن و دارویـی هم ندارد‪.‬‬ ‫مـا حتـی هنـوز نمی‌دانیم این ویروس تا چه زمانی قرار اسـت همچنان به شـیوع خود‬ ‫ادامـه بدهـد و اینکـه اگـر در حـال حاضـر عالئمـی نداریم‪ ،‬واقعا سـالم هسـتیم یا نه‪.‬‬ ‫همـه‌ی این‌هـا کافی نیسـت تا ُپـر از اضطراب و نگرانی شـویم؟‬ ‫سلامت مسـئله‌ای اسـت که خـودش به تنهایی می‌توانـد اضطراب قابـل توجهی ایجاد‬ ‫کنـد‪ .‬بـدن مـا نزدیک‌تریـن چیـز به ماسـت‪ ،‬اما بـرای اینکـه بدانیـم درون بدن‌مان چه‬ ‫خبر اسـت‪ ،‬به پزشـکان وابسـته‌ایم و به آن‌ها نیاز داریم‪ .‬این روز‌ها خیلی از ما منتظر‬

‫‪32‬‬

‫میـزان اضطـراب و عمـق و شـدت ایـن احسـاس در‬ ‫افـراد می‌توانـد متفـاوت باشـد‪ ،‬درسـت ماننـد هـر‬ ‫هیجـان یـا عارضـه‌ی روانی دیگـری که روی افـراد اثر‬ ‫یکسـان نمی‌گذارنـد‪ ،‬اضطراب نیز تاثیـرش روی همه‬ ‫بـه یـک اندازه نیسـت‪.‬‬ ‫احسـاس ناراحتـی و تـرس داشـتن نسـبت بـه‬ ‫ناشـناخته‌ها و موضوعاتـی کـه قطعیـت ندارنـد‪ ،‬بـا‬ ‫مضطـرب و پریشـان بـودن تـا انـدازه‌ی کـه خـواب و‬ ‫زندگـی روزمـره بهـم بریـزد متفـاوت اسـت‪.‬‬ ‫روانشناسـان می‌گوینـد کسـانی کـه در حـال حاضـر‬ ‫دچار اختالالت اضطرابی هسـتند‪ ،‬بیشـتر نسـبت به‬ ‫خطـرات احتمالـی ویـروس جدیـد کرونـا دچـار ترس‬ ‫و نگرانـی می‌شـوند‪ .‬زیـرا چنیـن افرادی عـادت دارند‬ ‫مکـررا‪ ،‬خطر‌هـا را بزرگنمایی کنند و توانایی‌شـان در‬ ‫تکینک‌هـای خـود مراقبتـی را دسـت کـم بگیرند‪.‬‬ ‫ایـن افـراد به این دلیل که هنـوز راه حل و درمان صد‬ ‫در صـدی بـرای ویـروس جدیـد کرونـا وجـود نـدارد‪ ،‬به شـدت نگرانند و در تلاش برای‬ ‫رهایی از اضطراب خود‪ ،‬بیشـتر به دنبال کسـب اطالعات می‌روند و در این جسـتجو‌ها‬ ‫با حجم زیادی از اطالعات درسـت و نادرسـت روبرو می‌شـوند که اضطراب‌شان را بدتر‬ ‫و بدتر می‌کند‪.‬‬ ‫برای کنترل اسـترس‌تان‪ ،‬کمتر سـراغ شـبکه‌های اجتماعی‌تان بروید و دسـت‌های‌تان را‬ ‫بشویید!‬ ‫وقتـی کـه خطری را بیـش از اندازه بزرگ تلقی می‌کنیـد و توانایی‌تان برای تکنیک‌های‬ ‫مراقبتی را دسـت کم می‌گیرید‪ ،‬بیشـتر می‌ترسید‪ .‬تماشـا و خواندن خبر‌هایی که مدام‬ ‫بـر سـرعت شـیوع ویـروس کرونا و در دسـترس نبـودن درمـان موثر تاکیـد دارند‪ ،‬مانند‬ ‫سـوختی بـرای آتش اضطراب شماسـت‪ .‬دو سـه منبـع خبری موثق و معتبـر را انتخاب‬ ‫کنیـد و روزی یکـی دو بار به آن‌ها سـر بزنید‪.‬‬ ‫بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که مکررا دست‌های‌تان را بشویید و همان‬ ‫گونـه کـه از خـود در برابر سـایر ویروس‌ها مراقبت می‌کنید‪ ،‬اکنون نیز همـان کار‌ها را‬ ‫بکنیـد‪ .‬این مسـئله را فرامـوش نکنید که اجتناب از افرادی که مریض به نظر می‌رسـند‬ ‫ضروریست‪.‬‬ ‫همچنیـن توصیـه می‌کنیـم بـرای کنترل اسـترس‌تان‪ ،‬خـوب و کافـی بخوابیـد‪ ،‬در خانه‬ ‫ورزش کنیـد و بـاز هـم یـادآوری می‌کنیـم که ارتباط خـود را با شـبکه‌های اجتماعی به‬ ‫حداقل برسانید‪.‬‬ ‫هر چند خیلی خوب اسـت که در جریان آنچه روی می‌دهد باشـید‪ ،‬مخصوصا اگر در‬ ‫جایی زندگی می‌کنید که آمار شـیوع باالیی دارد‪ ،‬اما باز هم باید اسـتفاده از رسـانه‌های‬ ‫اجتماعی را محدود و کنترل کنید‪ ،‬بویژه از منابع غیرقابل اطمینان و نامعتبر‪ .‬در جریان‬ ‫خبر‌هـا قـرار گرفتـن هم باید حد و اندازه‌ای داشـته باشـد؛ تماشـای ‪ ۲۴‬سـاعته‌ی اخبار‬ ‫بدون تردید اسـترس برانگیز و آشفته کننده است‪.‬‬ ‫اگر دچار یک بیماری تنفسـی شـدید یادتان باشد احتمال اینکه دچار آنفلوآنزای فصلی‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


31

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫کانادا رکورد پذیرش‬ ‫مهاجران را شکست‬ ‫کانادا در سال ‪ ۲۰۱۹‬با پذیرش بیش از ‪ ۳۰۰‬هزار مهاجر‬ ‫جدید رکورد پیشـین خود را شکسـت و از هدف نهایی‬ ‫دولـت فدرال برای پذیـرش مهاجران نیز جلوتر رفت‪.‬‬ ‫دولت کانادا در سال گذشته با پذیرش ‪ ۳۴۱‬هزار مهاجر‬ ‫جدیـد کـه ‪ ۵۸‬درصد از آنها تحـت رده بندی برنامه‌های‬ ‫مهاجرتـی اقتصـادی وارد کانـادا شـدند‪ ،‬یکبـار دیگـر از‬ ‫اهـداف پیش بینی شـده دولـت فدرال این کشـور برای‬ ‫پذیرش مهاجـر فراتر رفت‪.‬‬ ‫از ایـن تعـداد مهاجـر تـازه وارد‪ ۲۷ ،‬درصـد از طریـق‬ ‫حمایـت خانوادگـی‪ ،‬و ‪ ۱۵‬درصد نیز از طریق پناهندگی‬ ‫وارد کانادا شـدند‪.‬‬ ‫کشـور هنـد همچنـان بـه عنـوان اصلـی تریـن مبـداء‬ ‫مهاجـران به کانادا شـناخته شـده اسـت‪ .‬نزدیـک به ‪۸۶‬‬ ‫هزار مهاجر جدید در سـال ‪ ۲۰۱۹‬که اقامت دایم کانادا‬ ‫را دریافـت کردنـد از هنـد بـه کانـادا آمده‌اند‪.‬‬ ‫چین با فاصله زیاد از هند و با ‪ ۹‬درصد از مهاجران تازه‬ ‫وارد‪ ،‬رتبه دوم را به خود اختصاص داده اسـت‪ .‬فیلیپین‪،‬‬ ‫نیجریه‪ ،‬آمریکا‪ ،‬پاکسـتان‪ ،‬سـوریه‪ ،‬اریتره‪ ،‬کره جنوبی و‬ ‫ایـران در رده‌هـای بعدی فهرسـت ‪ ۱۰‬کشـوری هسـتند‬ ‫کـه بیشـترین تعداد مهاجـر را در سـال ‪ ۲۰۱۹‬بـه کانادا‬ ‫فرستاده‌اند‪.‬‬ ‫اسـتان انتاریو همانند سـال‌های گذشـته در سـال ‪۲۰۱۹‬‬

‫تغییر جدید در منت‬ ‫سوگند شهروندی کانادا‬ ‫تغییـر جدیـد در قانون شـهروندی کانادا‪ ،‬روز سه‌شـنبه‬ ‫توسـط آقای مارکو مندیسینو‪ ،‬وزیر مهاجرت‪ ،‬شهروندی‬ ‫و پناهندگـی کانـادا طی یک الیحه برای اضافه شـدن به‬ ‫قانـون شـهروندی بـه صورت تغییـر جمالت در سـوگند‬ ‫شـهروندی کانادا به پارلمان این کشـور ارایه شـد‪.‬‬ ‫این الیحه در پاسـخ به پیشنهاد‌های کمیسیون حقیقت‬ ‫و آشـتی پارلمـان کانادا مبنی بـر وارد کردن متنی جدید‬ ‫در ادای سـوگند شـهروندی کانـادا اسـت کـه بـه حقوق‬ ‫مردم بومـی کانادا اشـاره می‌کند‪.‬‬

‫‪30‬‬

‫نیز پذیرای بیشـترین تعداد مهاجران تـازه وارد به کانادا‬ ‫بـود‪ ،‬بـه طوری کـه ‪ ۴۵‬درصد مهاجران به کانـادا در این‬ ‫اسـتان ساکن شدند‪.‬‬ ‫‪ ‬استا ‌ن بریتیش کلمبیا با پذیرش ‪ ۵۰‬هزار مهاجر در رده‬ ‫دوم و اسـتان آلبرتـا و کبـک به ترتیب در رده‌های سـوم‬ ‫و چهـارم قرار گرفتند‪.‬‬ ‫بیـش از یـک سـوم از مهاجـران تـازه در سـال ‪،۲۰۱۹‬‬ ‫بزرگشـهر تورنتـو را بـرای سـکونت انتخـاب کردنـد‪.‬‬ ‫بزرگشـهر تورنتـو بـا پذیـرش حـدود ‪ ۱۱۸‬هـزار مهاجـر‬ ‫جدیـد‪ ،‬بیـش از اسـتان‌های کبک‪ ،‬منیتوبا‪ ،‬ساسـکاچوان‬ ‫و مجموع سـه قلمرو کانادا‪ ،‬مهاجر تازه وارد را در خود‬ ‫جـای داده اسـت‪.‬‬ ‫ونکـوور با پذیـرش ‪ ۴۰‬هزار مهاجر جدید‪ ،‬مونترال با ‪۳۵‬‬ ‫هزار و کلگری با نزدیک به ‪ ۲۰‬هزار مهاجر تازه وارد در‬ ‫رده‌های بعدی قرار دارند‪.‬‬ ‫چهـار شـهر تورنتـو‪ ،‬ونکـوور‪ ،‬مونتـرال و کلگـری در‬

‫مجمـوع ‪ ۶۲‬درصـد از مهاجـران تـازه وارد بـه کانـادا را‬ ‫پذیـرا شـده‌اند‪.‬‬ ‫انتظـار مـی‌رود که دولت فدرال کانـادا از هدف پذیرش‬ ‫‪ ۳۴۱‬هـزار مهاجـر جدیـد در سـال ‪ ۲۰۲۰‬فراتر بـرود‪ .‬از‬ ‫آنجایی که دولت کانادا به هدف خود در سـال گذشـته‬ ‫رسـیده اسـت‪ ،‬احتمـال مـی‌رود کـه در سـال ‪ ۲۰۲۰‬نیـز‬ ‫نزدیـک بـه ‪ ۳۶۰‬هزار مهاجـر جدید وارد کانادا بشـوند‪.‬‬ ‫کانادا شـاید بازترین کشـور جهان برای مهاجران باشـد‪.‬‬ ‫بر اسـاس آمار هر سـال مهاجران جدیدی از ‪ ۱۷۵‬کشـور‬ ‫جهان برای اقامت در کانادا از طریق روش‌های گوناگون‬ ‫مهاجرتـی وارد ایـن کشـور می‌شـوند‪ .‬از سـال ‪ ۱۹۶۷‬کـه‬ ‫دولت کانادا سیسـتم مهاجرتی بر مبنـای امتیازدهی در‬ ‫رده بندی اقتصادی را آغاز نمود‪ ،‬این کشور شاهد تنوع‬ ‫چشـمگیری در کشـورهایی که از آنها به کانادا مهاجرت‬ ‫می‌کنند بوده اسـت‪.‬‬

‫‪.‬در وب سـایت وزارت مهاجرت‪ ،‬شهروندی و پناهندگی‬ ‫کانـادا آمـده اسـت که دولت کانادا بر اسـاس شناسـایی‬ ‫حقوق مردمان بومی کانادا‪ ،‬احترام‪ ،‬همکاری و شـراکت‬ ‫بـا آنهـا متعهد بـه برقراری آشـتی و تجدیـد روابط خود‬ ‫با آنها اسـت‪.‬‬ ‫متمـم ارایـه شـده بـرای اضافـه شـدن بـه متـن سـوگند‬ ‫شـهروندی کانـادا‪ ،‬نشـان دهنـده تعهد دولت بـه ایجاد‬ ‫آشتی و اجرای پیشنهاد‌های کمیسیون حقیقت و آشتی‬ ‫پارلمان اسـت‪.‬‬ ‫متـن جدید ادای سـوگند برای شـهروند شـدن کانـادا به‬ ‫صـورت زیر خواهـد بود‪:‬‬ ‫« مـن قسـم می‌خـورم که بـه ملکـه دوم الیزابت‪ ،‬ملکه‬ ‫کانادا‪ ،‬وارثان و جانشینان او وفادار بوده و تعهد واقعی‬ ‫می‌دهـم کـه صادقانـه قوانین کانـادا را رعایـت خواهم‬ ‫کـرد‪ ،‬از جملـه قانون اساسـی‪ ،‬که حقـوق مردمان بومی‬ ‫اینوییت و متیس را محترم شـمرده و تمام وظایف خود‬ ‫بـه عنوان یک شـهروند کانادایی را به انجام برسـانم‪».‬‬ ‫تمـام شـهروندان جدید کانـادا پیـش از دریافت گواهی‬ ‫شهروندی خود باید با خواندن این متن سوگند ادا کنند‪.‬‬ ‫بـا اجـرای این کار‪ ،‬کانادایی‌های جدید قول می‌دهند که‬ ‫از تمـام قوانیـن کانـادا پیـروی کـرده و تمـام وظایـف و‬ ‫مسوؤلیت‌ها و حقوق شهروندی کانادا را مراعات کنند‪.‬‬

‫دولت کانادا تمامی شـهروندان جدید را تشویق می‌کند‬ ‫تـا بـا فعالیـت در جوامـع خـود و احتـرام بـه ارزش‌های‬ ‫کانادایـی به خانـواده بزرگ کانادا بپیوندند‪ .‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫اخبار و گزارش‌های مختلف مرتبط با زندگی ایرانیان در کانادا‬ ‫با همکاری سایت پرشین میرور ‪www.PersianMirror.ca -‬‬

‫نفوذ هکرهای ایرانی به‬ ‫رسورهای وی پی ان‬ ‫نفـوذ هکرهـای ایرانی به سـرورهای شـبکه‌های مجازی‬ ‫خصوصـی کـه در اختصـار وی پـی اِن نامیده می‌شـوند‪،‬‬ ‫مسـئله‌ای اسـت که باعث نگرانی شـرکت‌های بزرگ در‬ ‫سراسـر جهان شـده است‪.‬‬ ‫هکرهـای ایرانـی کـه اغلب آنها توسـط حکومـت ایران‬ ‫پشـتیبانی می‌شـوند‪ VPN ،‬وی پـی اِن هـای “‪Pulse‬‬ ‫‪ ”Secure, Fortinet, Palo Alto,Citrix‬را مـورد هـدف‬ ‫قـرار داده‌انـد تا از این طریق به شـرکت‌های بزرگ نفوذ‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫سـال ‪ ۲۰۱۹‬بـه عنـوان سـالی کـه بزرگتریـن باگ‌هـای‬ ‫امنیتی در مقیاس بسیار وسیع در سرورهای شرکت‌های‬ ‫ارایـه دهنـده وی پی اِن همانند شـرکت‌هایی که در باال‬ ‫به آنها اشـاره شـد افشـا شدند‪ ،‬شـناخته می‌شود‪.‬‬ ‫در گزارش جدیدی که به تازگی منتشـر شـده‪ ،‬مشـخص‬ ‫شـده اسـت کـه واحدهـای هـک کننـده کـه توسـط‬ ‫حکومت ایران پشـتیبانی می‌شوند‪ ،‬سال گذشته اولویت‬ ‫مهمـی را بـرای خود برگزیده بودند که طی آن به محض‬ ‫اینکه باگ‌های وی پی ان در دسـترس عموم قرار بگیرند‬ ‫و افشـا شـوند‪ ،‬از آنهـا در جهـت آلوده کردن سـرورهای‬ ‫شـرکت‌های ارایـه دهنـده وی پـی ان و قـرار دادن « در‬ ‫پشـتی» در کمپانی‌های بزرگ در سراسـر جهان مبادرت‬ ‫ورزند‪.‬‬ ‫بر اسـاس این گزارش که توسـط شـرکت امنیت سـایبری‬ ‫‪ ClearSky‬منتشـر شـده‪ ،‬هکرهـای ایرانـی شـرکت‌های‬ ‫مختلفی در صنایع انفورماتیـک‪ ،‬نفت و گاز‪ ،‬هوانوردی‪،‬‬ ‫دولتـی و بخش‌هـای امنیتـی را مـورد هـدف قـرار داده‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫ایـن گـزارش یادآوری می‌کند که هکرهای ایرانی سـخت‬ ‫و پیچیده نیسـتند و نسـبت به همتایان روسی‪ ،‬چینی و‬ ‫کره شـمالی خود اسـتعداد کمتری در این زمینه دارند‪.‬‬ ‫گزارش کمپانی کل ِیراِسـکای می‌افزاید که گروه‌های هکر‬ ‫ایرانـی توانایی‌های هجومی فنی خـود را بهبود داده‌اند‬ ‫و قادر هسـتند تـا در مدت زمـان کوتاهی حمله‌های از‬ ‫نـوع ”روز اول“ (باگ‌هایـی کـه پـس از ارائه یک برنامه‬ ‫شناسایی می‌شود و استفاده کنندگان برنامه‌ها را آپدیت‬ ‫نمی‌کنند) را به سیسـتم‌های کامپیوتری وارد کنند‪.‬‬ ‫کلیراسـکای می‌گوید که در برخی موارد شـاهد عملیات‬ ‫هکرهـای ایرانـی بـوده کـه ظـرف چند سـاعت پس از‬

‫افشـای عمومـی باگ‌های امنیتی باعـث بروز نقص فنی‬ ‫در وی پـی ان‌ها شـده‌اند‪.‬‬ ‫حملـه به سیسـتم سـرورهای شـرکت‌های ارایـه دهنده‬ ‫وی پـی ان تابسـتان گذشـته شـروع شـده‪ ،‬زمانـی کـه‬ ‫جزییـات دربـاره ایـن باگ‌ها به آگاهی عموم رسـید‪ ،‬اما‬ ‫در سـال ‪ ۲۰۲۰‬نیـز همچنـان ادامـه دارد‪.‬‬ ‫بنابر گزارش کلیراسـکای‪ ،‬هدف از این حمالت هکرهای‬ ‫ایرانـی‪ ،‬نفـوذ به شـبکه شـرکت‌های بـزرگ و حرکت به‬ ‫عمق سیسـتم‌های داخلی آنها و قرار دادن « در پشتی»‬ ‫برای آسـیب زدن به سیسـتم در آینده بوده اسـت‪.‬‬ ‫در حالـی کـه مرحله اول یا نفوذ‪ ،‬وی پی ان ها را هدف‬ ‫خـود قـرار داده بـود‪ ،‬مرحلـه دوم یـا حرکـت بـه عمـق‬ ‫سیستم‪ ،‬نیاز به دارا بودن ابزار و تکنیک‌های پیشرفته‌ای‬ ‫دارد‪ ،‬که نشـان دهنده این اسـت که هکرهای ایرانی در‬ ‫سالیان اخیر چگونه پیشـرفت کرده‌اند‪.‬‬ ‫مـورد دیگـری کـه در گـزارش کلیراسـکای بـه آن اشـاره‬ ‫شـده این اسـت که به نظر می‌رسـد گروه‌های ایرانی با‬ ‫یکدیگـر همـکاری می‌کنند و به عنوان یـک فرد یا گروه‬ ‫واحـد عمل می‌کنند‪ ،‬مسـئله‌ای که در گذشـته مشـهود‬ ‫نبوده اسـت‪.‬‬ ‫گزارش‌هـای پیشـین دربـاره فعالیـت هکرهـای ایرانـی‬ ‫نشـان از ایـن داشـتند کـه آنهـا معمـوالً به صـورت یک‬ ‫گـروه منفـرد و تـک رو عمـل می‌کردنـد‪.‬‬ ‫در ایـن گـزارش مشـخص شـده کـه حملـه اخیرعلیـه‬ ‫سـرورهای وی پـی ان‌هـا در سراسـر جهـان توسـط سـه‬ ‫گـروه هکـر ایرانی بـه نام‌های‪ :‬اِلفین َشـمون‪ ،‬چاه نفت‬ ‫و سوسـک علفخـوار انجـام شـده اسـت‪.‬‬ ‫در حـال حاضـر بـه نظـر می‌رسـد که هـدف اصلی این‬ ‫حمالت‪ ،‬عملیات شناسایی و قرار دادن‪ « ‬در پشتی»‬ ‫در سیسـتم بـرای انجـام عملیات نظـارت و مراقبتی‬ ‫باشـد‪ .‬بـا ایـن حـال‪ ،‬کلیراسـکای از این واهمـه دارد‬ ‫کـه دسترسـی بـه شـبکه‌های ایـن شـرکت‌های بزرگ‬ ‫می‌توانند در آینده برای ارسـال بدافزارهای پاک کننده‬ ‫اطالعات استفاده شوند و از این طریق باعث خرابکاری‬ ‫در شـبکه این شـرکت‌ها شـده و عملیات تجاری آنها را‬ ‫تعطیل کنند‪.‬‬ ‫امکان وجود چنین سـناریویی کم نیسـت‪ ،‬چراکه از ماه‬ ‫سـپتا مبر‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪ ۲۰۱۹‬تاکنـون دو حملـه بدافـزاری بـرای پـاک کـردن‬ ‫اطالعات کشـف شـده که بـا هکرهای ایرانـی در ارتباط‬ ‫بوده‌انـد‪.‬‬ ‫اوایل همین ماه‪ ،‬اف بی آی ( پلیس فدرال آمریکا) یک‬ ‫هشـدار امنیتی صادر کرد کـه در آن به بخش خصوصی‬ ‫آمریـکا دربـاره حملات مـداوم علیـه شـرکت‌های‬ ‫نرم‌افـزاری مدیریت زنجیره تامین‪ ،‬از جمله شـرکت‌های‬ ‫پشـتیبانی انرژی و حمل و نقل بین‌المللی هشـدار داده‬ ‫بـود‪ .‬در گذشـته شـرکت‌های بخش زنجیـره تامین مورد‬ ‫هـدف حمالت گروه‌های هکـر ایرانی قرار گرفته بودند‪.‬‬ ‫گزارش کمپانی امنیت سایبری کلیراسکای به شرکت‌های‬ ‫ارایـه دهنـده وی پـی ان هشـدار می‌دهـد که سـرورها‬ ‫و شـبکه‌های داخلـی خـود را جهـت شناسـایی هرگونـه‬ ‫آسیب پذیری و وجود هرگونه عالمت غیر عادی بررسی‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫ایـن گـزارش همچنیـن یـادآور شـده کـه ممکـن اسـت‬ ‫هکرهـای ایرانـی هـم اکنون نیز منتظر فرصت مناسـب‬ ‫باشـند تا با افشا شـدن نقص فنی وی پی ان‌ها در سطح‬ ‫عمـوم‪ ،‬مجـدداً به آنهـا حمله کنند‪.‬‬

‫‪29‬‬


‫غـذا تهیـه می‌کنـد‪ .‬با هم به عشـق و محبت می‌رسـند‪،‬‬ ‫یک کودک و سـگی نیز با آنهاسـت‪ .‬باالخره همان کسـی‬ ‫که نخسـتین‌بار کور شـده بود و در این گروه بود به‌طور‬ ‫ناگهانـی بینـا می‌شـود و دیگـران نیز یکی‌یکی با شـادی‬ ‫فریـاد می‌زننـد کـه می‌بیننـد و در شـهر ایـن فریاد‌هـا‬ ‫شـنیده می‌شود‪.‬‬

‫ویروس‬ ‫عنوان اصلی‪Virus :‬‬ ‫محصول‪ - ۱۹۸۰ :‬کارگردان‪ :‬کینجی فوکاساکو‬

‫هنگامـی کـه ایـن گـروه شـروع بـه بازپس‌گیـری مجدد‬ ‫خانـه جدیـد خـود می‌کنـد‪ ،‬کشـف می‌شـود کـه یـک‬ ‫زمین‌لرزه‪ ،‬سیسـتم واکنش خودکار (‪ )ARS‬را فعال کرده‬ ‫و زرادخانـه هسـته‌ای ایـاالت متحـده را راه‌انـدازی کرده‬ ‫اسـت‪ .‬اتحاد جماهیر شـوروی هم نسـخه ‪ ARS‬خود را‬ ‫دارد کـه ایسـتگاه پالمـر را هدف قـرار می‌دهـد‪ .‬بعد از‬ ‫اینکـه همـه زنان و کودکان و صد‌ها نفـر از مردان به یخ‬ ‫برفی در یخبندان اعزام شدند‪ ،‬یوشیزومی و سرگرد کارتر‬ ‫بـا حضـور در نئرید‪ ،‬مأموریتی بـرای خاموش‌کردن ‪ARS‬‬ ‫دارند و به یک واکسـن آزمایشـی دست پیدا می‌کنند که‬ ‫از ‪ MM۸۸‬محافظـت می‌کنـد‪.‬‬ ‫ایـن زیردریایـی وارد واشنگتن‌دی‌سـی می‌شـود و‬ ‫یوشـیزومی و کارتر با عجله به‌سمت پناهگاه فرماندهی‬ ‫‪ ARS‬حرکـت می‌کننـد‪ .‬بـا این حال‪ ،‬آن‌هـا خیلی دیر به‬ ‫اتاق کنترل می‌رسـند و همه کسـانی که در یخچال روی‬ ‫یخ‌شـکن هسـته‌ای هسـتند‪ ،‬هالک می‌شـوند‪ .‬با گذشت‬ ‫سـال‌ها‪ ،‬یوشـیزومی به‌سـمت قطب‌جنوب قدم می‌زند‪.‬‬ ‫بـا رسـیدن به تریـا دل فیگو در سـال ‪ ،۱۹۸۸‬یوشـیزومی‬ ‫بازماندگان از یخبندان که با یک واکسـن از زمان توسـعه‬ ‫یافته و دنیای صنعتی ایمن شـده‌اند را می‌یابد‪ .‬او آن‌ها‬ ‫را در آغـوش می‌گیـرد و یوشـیزومی اعلام می‌کنـد کـه‬ ‫«زندگی زیباسـت»‪.‬‬

‫شیوع‬ ‫عنوان اصلی‪Outbreak :‬‬ ‫محصول‪ - ۱۹۹۵ :‬کارگردان‪ :‬وولفگانگ پیترسن‬ ‫«ویـروس» کـه نـام دیگر آن «روز رسـتاخیز» اسـت‪ ،‬یک‬ ‫فیلـم علمی‪-‬تخیلـی پسـاآخرالزمانی اسـت کـه در سـال‬ ‫‪ ۱۹۸۰‬و در ژاپـن بـه کارگردانـی کینجــی فــــوکازاکو‬ ‫سـاخته شـد‪ .‬سـناریوی ایـن فیلـم براسـاس رمـان «نـام‬ ‫خانوادگی سـاکیو» نوشته شد و در زمان خود‪ ،‬گران‌ترین‬ ‫فیلـم ژاپنـی بود‪ .‬ماجرای فیلـم در آینـده نزدیک روایت‬ ‫می‌شـود‪ .‬در سـال ‪ ،۱۹۸۲‬معاملـه‌ای مخفـی بیـن یـک‬ ‫دانشـمند آلمان‌شـرقی بـه نـام دکتـر کـراوز و گروهی از‬ ‫آمریکایی‌ها بر سـر مـاده‌ای به نـام ‪ MM۸۸‬در‌می‌گیرد‪.‬‬ ‫‪ MM۸۸‬ویـروس کشـنده‌ای اسـت کـه به‌طـور اتفاقـی‬ ‫توسـط یـک متخصـص ژنتیـک آمریکایـی ایجـاد شـده‬ ‫و قـدرت هـر ویـروس یـا باکتـری دیگـری را که بـا آن در‬ ‫تمـاس اسـت‪ ،‬تقویـت می‌کند‪.‬‬ ‫آمریکایی‌هـا نمونـه ویـروس را کـه سـال قبـل از‬ ‫آزمایشـگاهی در آمریـکا بـه سـرقت رفتـه بـود‪ ،‬بازیابی‬ ‫می‌کننـد؛ امـا ویـروس به‌طـور تصادفـی پـس از سـقوط‬ ‫هواپیمای حامل آن‪ ،‬آزاد می‌شود و یک بیماری همه‌گیر‬ ‫را کـه در ابتـدا بـا عنـوان «آنفلوآنـزای ایتالیـا» شـناخته‬ ‫می‌شـود‪ ،‬ایجـاد می‌کنـد‪ .‬طـی هفـت مـاه‪ ،‬تقریبـا تمام‬ ‫جمعیـت جهـان از بین می‌روند‪ .‬با این حـال‪ ،‬ویروس در‬ ‫دمای زیر ‪‌۱۰‬درجه سـانتیگراد غیرفعال اسـت و زمسـتان‬ ‫قطبـی‪ ۸۵۵ ،‬مـرد و ‪ ۸‬زن مسـتقر در قطـب جنـوب را‬ ‫نجـات داده اسـت‪ .‬زیردریایـی هسـته‌ای انگلیس پس از‬ ‫غرق‌شـدن زیر‌دریایی شـوروی که خدمه آلوده‌اش سعی‬ ‫در آمـدن بـه سـطح زمیـن در نزدیکـی ایسـتگاه پالمر را‬ ‫دارنـد‪ ،‬بـه ایـن دانشـمندان می‌پیونـدد‪ .‬چند سـال بعد‪،‬‬

‫‪28‬‬

‫همزمان با اپیدمی‌شـدن ویروس کرونا‪ ،‬توجهات ویژه‌ای‬ ‫بـه فیلـم «شـیوع» سـاخته اسـتیون سـودربرگ شـد کـه‬ ‫داسـتان آن بـا وقایـع مربـوط بـه ایـن رویـداد شـباهت‬ ‫آشـکاری داشـت‪ .‬سـودربرگ آن فیلـم را در سـال ‪۲۰۱۱‬‬ ‫سـاخته بـود‪ ،‬ولـی پیـش از آن هـم فیلـم دیگـری در‬ ‫سـال ‪ ۱۹۹۵‬سـاخته شـد که آن هم در فارسـی به‌شـیوع‬ ‫ترجمـه شـده‪ ،‬در‌حالی‌کـه نـام انگلیسـی‌اش بـا فیلـم‬ ‫سـودربرگ تفاوت داشـت‪ .‬نام انگلیسـی فیلم سودربرگ‬ ‫«‪ »Contagion‬اسـت و نـام فیلمـی کـه در سـال ‪۱۹۹۵‬‬ ‫سـاخته شـد «‪ .»Outbreak‬در فیلمی که در سـال ‪۱۹۹۵‬‬ ‫سـاخته شـد‪ ،‬مـورگان فریمـن‪ ،‬کوین اسپسـی‪ ،‬داسـتینم‬ ‫هافمـن و رنه روسـو بازی کـرده بودند و ماجرا به چیزی‬ ‫بیـن ویروس‌هـای ایـدز و ابـوال مربـوط می‌شـد‪.‬‬ ‫ایـن فیلـم یک فاجعه پزشـکی آمریکایی در سـال ‪۱۹۹۵‬‬ ‫را روایـت می‌کنـد و بـه کارگردانـی وولفگانـگ پیترسـن‪،‬‬ ‫براسـاس کتـاب غیرداسـتانی ریچـارد پرسـتون بـا نـام‬ ‫«منطقه داغ» سـاخته شـده است‪ .‬در سـال ‪ ۱۹۶۷‬توسط‬ ‫موشـک‌های ‪ ،Kisangani‬ویروسـی بـه نـام موتابـا کـه‬ ‫باعـث تـب کشـنده می‌شـود‪ ،‬در جنـگل آفریقـا کشـف‬ ‫می‌شـود‪ .‬دونالـد مـک کلینتوک و ویلیـام فورد‪ ،‬افسـران‬ ‫ارتش آمریکا‪ ،‬برای مخفی نگه‌داشـتن ویروس‪ ،‬اردوگاهی‬ ‫را که در آن سربازان آلوده شده بودند‪ ،‬تخریب می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ ۲۸‬سـال بعد‪ ،‬سـرهنگ سـام دانیلز ویروس‌شـناس‪ ،‬برای‬ ‫بررسـی شـیوع این بیماری به کشـور زئیر اعزام می‌شود‪،‬‬ ‫اما پس از بازگشـت‪ ،‬ترس‌های این فرد از انتشـار ویروس‪،‬‬ ‫توسـط مقامـات مافوقـش در ارتش آمریکا رد می‌شـود‪.‬‬ ‫سـرانجام یـک میمـون سـفید به‌نام بتسـبی کـه میزبان‬

‫ویروس اسـت‪ ،‬به آمریکا قاچاق می‌شـود و ماجرا را وارد‬ ‫ابعـاد تـازه‌ای می‌کنـد‪ ...‬ایـن فیلـم به پدید آمـدن چنین‬ ‫ویروسـی توسـط مقامات ارتش آمریکا و پس از آن تالش‬ ‫بـرای پنهـان‌کاری درموردش اشـاره دارد‪ .‬راجر ابرت فقید‬ ‫کـه آن روز‌هـا در شـیکاگو سـان‌تایم می‌نوشـت‪ ،‬بـه این‬ ‫فیلم سـ ‌هو‌نیم سـتاره از چهار ستاره داد و فرضیه فیلم را‬ ‫«یکی از داسـتان‌های ترسـناک بزرگ در زمان ما» خواند‪.‬‬

‫اپیدمیک‬ ‫عنوان اصلی‪Epidemic :‬‬ ‫محصول‪ - ۱۹۸۷ :‬کارگردان‪ :‬الرنس فون تریر‬

‫«اپیدمیک» یک فیلم هنری ترسـناک دانمارکی است که‬ ‫در سـال ‪ ۱۹۸۷‬بـه کارگردانـی الرس فـون تریـر‪ ،‬یکـی از‬ ‫فیلمسـازان گروه آوانگارد «دگما ‪ »۹۵‬کارگردانی شد‪ .‬این‬ ‫فیلـم دومیـن قطعـه از «سـه‌گانه اروپـا» بود که توسـط‬ ‫او سـاخته شـد‪ .‬ایـن فیلـم که سـناریوی آن توسـط تریر‬ ‫و نیلـز ورسـل نوشـته شـده و خـود ایـن دو نفـر هم در‬ ‫نقـش فیلمنامه‌نویـس بازیگـران آن هسـتند‪ ،‬روی رونـد‬ ‫نـگارش یـک سـناریو درباره شـیوع بیمـاری تمرکـز دارد‪.‬‬ ‫روایـت ایـن فیلـم در پنـج روز انجـام می‌شـود‪ .‬در روز‬ ‫اول شـخصیت‌های فیلمنامه‌نویـس‪ ،‬الرنـس و نیـل‪ ،‬تنها‬ ‫کپـی فیلمنامه‌شـان کـه ماجرایـی پلیسـی داشـت را از‬ ‫دسـت می‌دهنـد‪ .‬آن‌ها شـروع به نوشـتن یک فیلمنامه‬ ‫جدید درمورد یک بیماری همه‌گیر می‌کنند؛ شـیوع یک‬ ‫بیماری مانند طاعون‪ .‬شـخصیت اصلی فیلمنامه پزشکی‬ ‫اسـت به‌نـام مسـمر که نقـش او را هـم خود فـون تریر‬ ‫بـازی می‌کنـد‪ .‬مسـمر بر‌خلاف میل دانشـکده پزشـکی‬ ‫یـک شـهر ناشـناخته‪ ،‬بـرای کمـک بـه مـردم بـه حومـه‬ ‫شـهر مـی‌رود‪ .‬طـی روز‌هـای بعـدی‪ ،‬اتفاقـات فیلمنامه‬ ‫بـه رویداد‌هـای زندگـی واقعـی می‌پیوندنـد و بیمـاری‬ ‫مشـابهی شـروع بـه گسـترش می‌کنـد‪ .‬الرنـس و نیلز به‬ ‫آلمـان می‌رونـد و در آنجـا با مردی روبه‌رو می‌شـوند که‬ ‫بمبـاران شـهر کلن توسـط متفقیـن را در جنـگ جهانی‬ ‫دوم توصیـف می‌کند‪ .‬این صحنه جنبه نمادینی دارد که‬ ‫بـا مفهـوم کلـی اروپا ارتبـاط دارد‪ .‬پس از این سـفر‪ ،‬نیلز‬ ‫بـه بیمارسـتانی مـی‌رود کـه در آنجـا یک عمـل جراحی‬ ‫جزئی انجام می‌شـود و بعد از مدتی به الرنس می‌گوید‬ ‫بـرای دیـدن پـال‪ ،‬یـک پاتولوژیسـت کـه در‌حـال انجـام‬ ‫کالبد‌شـکافی روی مـردی اسـت کـه اخیرا بر اثـر بیماری‬ ‫ناشـناخته درگذشـته‪ ،‬بـه آنجا آمده اسـت‪.‬‬ ‫روز قبـل از آن‪ ،‬الرنـس و نیلـز شـام را با تهیه‌کننده خود‬ ‫خوردنـد و در آن جلسـه پایـان فیلمنامـه فـاش می‌شـود‬ ‫کـه مسـمر و کیـت پزشـکی او ایـن بیمـاری را گسـترش‬ ‫داده‌اند‪ .‬تهیه‌کننده‪ ،‬فیلمنامه کوتاه ‪‌۱۲‬صفحه‌ای آن‌ها را‬ ‫دوست دارد و می‌گوید هیچ نوع خشونت‪ ،‬مرگ و هیچ‬ ‫خرده پیرنگی (که در سینمای دانمارک معمول است) را‬ ‫دوسـت ندارد‪ .‬پس از آن یک متخصص هیپنوتیزم و یک‬ ‫زن برای کمک به نوشـتن فیلمنامه به خانه می‌آیند؛ اما‬ ‫در ذهـن آن زن ایـن دیدگاه که اتفاقات فیلمنامه درحال‬ ‫واقعی شـدن اسـت‪ ،‬کم‌کم غالب می‌شـود‪ .‬او خودکشی‬ ‫می‌کنـد‪ .‬سـپس زن دیگری که خانـه را دراختیار الرنس و‬ ‫نیلز گذاشـته بود هم درمی‌گذرد و نهایتا نیلز شـروع به‬ ‫نشـان دادن عالئم بیماری می‌کند‪.‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫در این نوع آثار معموال بحث گسرتش ویروس‌ها با‬ ‫چاشنی تخیل همراه می‌شود و بعضی وقت‌ها رصفا‬ ‫جنبه رسگرمی دارد و گاهی جنبه‌های نمادین هم در‬ ‫آن هست‪.‬‬

‫مرموز که ظاهرا به‌سرعت‬ ‫هـم سـرایت می‌کنـد‪،‬‬ ‫دولتمـردان را مجبـور‬ ‫می‌کند تا برای کسـانی که‬ ‫دچارش شـده‌اند‪ ،‬قرنطینه‬ ‫بسـازند و همـه را در آنجا‬ ‫جـا بدهد‪ .‬کـوری و بینایی‬ ‫مثل سـایر عناصر این فیلم‬ ‫شـکل نمادینی دارد‪.‬‬ ‫برخلاف بیمـاری کـوری‬ ‫کـه همه‌چیز سـیاه اسـت‪،‬‬ ‫تمامـی افـرادی کـه مبتلا به این بیماری می‌شـوند دچار دیدی سـفید هسـتند و اتفاقا‬ ‫نابینایـی در این فیلم‪ ،‬هیچ ارتباطی به سلامت چشـم ندارد‪ .‬بیمـاری کوری و قرنطینه‬ ‫آدم‌هـا در یـک آسایشـگاه‪ ،‬فضایی را ایجاد کـرده تا حرف‌های جدی‌تـری درمورد وجوه‬ ‫یک جامعه انسـانی زده شـود‪ .‬اینکه مبتالیان به کوری در قرنطینه از فرط ناامیدی‪ ،‬به‬ ‫هرچیزی متوسل می‌شوند و دست به رفتار‌هایی می‌زنند که اگر در معرض دیده‌شدن‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫بـودن ایـن کار‌هـا را نمی‌کردند‪ .‬خالصه داسـتان کـوری‪ :‬بیماری کوری به‌شـدت در‌حال‬ ‫سـرایت بین مردم یک شـهر اسـت‪.‬‬ ‫مسئوالن برای جلوگیری از سرایت آن‪ ،‬کور‌ها و نزدیکان‌شان را در ساختمان تیمارستانی‬ ‫قرنطینـه می‌کننـد‪ ،‬امـا روزبه‌روز تعداد کور‌ها بیشـتر می‌شـود‪ .‬در میـان این جماعت‬ ‫یک زن که همسـر یک چشم‌پزشـک اسـت‪ ،‬کور نمی‌شـود‪ ،‬ولی خودش را به کوری زده‬ ‫تا از همسـرش جدا نشـود‪ .‬او تنها کسـی اسـت که تا پایان داستان بیناست‪ .‬در قرنطینه‬ ‫چه بال‌هایی که بر سـر کور‌ها نمی‌آید‪ .‬همسـر چشم‌پزشـک از رفتار‌ها و مصیبت‌های‬ ‫آن‌هـا گـزارش عبرت‌انگیـزی می‌دهـد‪ .‬بسـیاری از کور‌ها به‌دسـت سـربازان و نگهبانان‬ ‫قرنطینه کشـته می‌شـوند‪ .‬اما سـرباز‌ها هم کم‌کم کور می‌شوند‪.‬‬ ‫بزرگ‌ترین مشـکل برای کور‌ها برآوردن نیاز‌های اولیه یعنی خوراک و مسـتراح اسـت و‬ ‫بـا اینکـه دولـت به آن‌ها غذا تحویل می‌دهد‪ ،‬اما تقسـیم‌کردن و اسـتفاده از آن بسـیار‬ ‫دشـوار می‌شـود‪ .‬دولـت و رسـانه‌ها وعده‌هـای دروغیـن می‌دهنـد کـه کـوری در‌حـال‬ ‫کنترل اسـت‪ .‬نظ ‌مو‌ترتیب شـهر از بین می‌رود و کسـانی که به‌یک‌باره کور می‌شـوند‪،‬‬ ‫همه‌چیـز را از بیـن می‌برنـد‪ ،‬اتوبوس‌ها و هواپیماها‪ ،‬سـقوط می‌کنند و حوادثی مانند‬ ‫اینها‪ .‬در قرنطینه که کشوری مستقل است‪ ،‬دسته‌ای از کور‌های اوباش و مسلح‪ ،‬کنترل‬ ‫غـذا را به‌دسـت می‌گیرنـد‪ .‬از بقیـه کور‌هـا می‌خواهنـد کـه بـه خواسـته‌های آن‌ها تن‬ ‫دهنـد و گرنـه غـذای هـر بخـش را قطع می‌کننـد‪ ،‬کور‌ها هم بـرای زنده مانـدن تن به‬ ‫همه چیز می‌دهند‪ ،‬ابتدا پول و جواهرات و وسایل آن‌ها را می‌گیرند و در مرحله بعد‬ ‫زن‌هـای هر بخـش را می‌خواهند‪.‬‬ ‫همسر چشم‌پزشک که بیناست‪ ،‬قهرمانانه سر دسته اوباش را از پا درمی‌آورد و لشکری‬ ‫درسـت می‌کنـد تـا بـا اوباش بجنگنـد‪ .‬با چند کشـته‪ ،‬باالخره بخشـی که اوبـاش در آن‬ ‫هسـتند به‌وسـیله همین زن به آتش کشـیده می‌شـود‪ ،‬اما آتش قرنطینه را فرا می‌گیرد‪.‬‬ ‫کور‌هـا فـرار می‌کننـد‪ ،‬امـا از سـرباز‌های نگهبـان اثـری نمی‌بیننـد‪ .‬گروه‌گروه به شـهر‬ ‫می‌آینـد‪ ،‬امـا شـهر را زباله‌دانـی متـروک‪ ،‬ویرانـه‪ ،‬بدون آب‪ ،‬بـرق‪ ،‬گاز و دیگـر امکانات‬ ‫می‌یابنـد‪ .‬همـه کـور شـده‌اند و کور‌ها کـه خانه‌هایشـان را گـم کرده‌اند‪ ،‬گروه‌گـروه با‬ ‫هـم بـه حرکـت در آمـده و به‌دنبـال غـذا همه‌جا را خـراب می‌کنند‪ .‬آن زن که همسـر‬ ‫چشم‌پزشـک اسـت گـروه خـود را راهنمایی می‌کند و بـه خانه خود می‌برد و برایشـان‬

‫‪27‬‬


‫معروف‌ترین فیلم‌ها‬ ‫با موضوع شیوع یک ویروس مرموز‬ ‫میالدجلیل‌زاده‬ ‫اپیدمـی و گسـترش یـک بیمـاری خطرنـاک‪ ،‬یکـی از‬ ‫موضوعـات پرتکرار در داسـتان‌ها و فیلم‌های سـینمایی‬ ‫اسـت و خیلـی از اوقـات همیـن موضوع دسـتمایه بیان‬ ‫مضامیـن دیگـر می‌شـود و بیمـاری‪ ،‬جنبـه نمادیـن پیدا‬ ‫می‌کنـد‪ .‬عمومـا در این نوع فیلم‌ها و داسـتان‌ها به یک‬ ‫ویروس به‌عنوان عامل بیماری توجه می‌شـود نه باکتری‬ ‫و میکـروب‪ .‬به‌طـور کل سـه ژانـر هسـتند کـه در آن‌هـا‬ ‫اپیدمی‌های ویروسـی بیشـتر می‌شـود که مورد اول آثار‬ ‫آخرالزمانی و پسـاآخرالزمانی هسـتند‪.‬‬ ‫بـه نقـل از روزنامـه فرهیختـگان‪ ،‬خیلـی از ایـن فیلم‌ها‬ ‫علـت بـه پایـان رسـیدن تاریخ یـا قـرار گرفتن جهـان در‬ ‫آسـتانه چنیـن وضعـی را شـیوع همه‌گیـر یـک ویـروس‬ ‫در بیـن انسـان‌ها نشـان می‌دهنـد‪ .‬فیلم‌هـا و البتـه‬ ‫داسـتان‌های ژانر وحشـت دسـته دیگری از آثار هسـتند‬ ‫کـه بـه چنیـن موضوعـی می‌پردازنـد‪ .‬در ایـن نـوع آثـار‬ ‫معمـوال بحـث گسـترش ویروس‌هـا بـا چاشـنی تخیـل‬ ‫همـراه می‌شـود و بعضـی وقت‌ها صرفا جنبه سـرگرمی‬ ‫دارد و گاهـی جنبه‌هـای نمادیـن هـم در آن هسـت‪.‬‬ ‫ژانـر سـومی که به گسـترش ویـروس در جوامع انسـانی‬ ‫می‌پـردازد‪ ،‬ژانـر مصیبـت اسـت‪ .‬ژانر مصیبت شـامل آن‬ ‫دسـته از داستان‌هایی می‌شـود که به مرگ دسته‌جمعی‬ ‫انسـان‌ها بـر اثـر یک بلای طبیعی‪ ،‬حادثـه غیرمترقبه یا‬ ‫جنـگ می‌پـردازد‪.‬‬ ‫سـریال «چرنوبیل» که اخیرا در پنج قسـمت به نمایش‬ ‫درآمـد و خیلـی از مـردم ایـران هـم آن را دیده‌انـد‪ ،‬یکی‬ ‫از نمونه‌های ژانر مصیبت اسـت‪ .‬ژانر مصیبت بسـیاری‬ ‫از مواقع بسـتر روایت داسـتانی راجع‌به گسـترش شیوع‬ ‫یـک ویروس شـده اسـت‪ .‬این ژانر نسـبت بـه دو نمونه‬ ‫قبلی (کار‌های آخرالزمانی و وحشـت) نگاهی واقع‌گرا‌تر‬ ‫بـه مسـائل دارد‪ .‬عوامـل شـیوع یـک ویـروس در جوامع‬ ‫انسـانی هم عمدتا سـه گروه شناخته می‌شوند؛ یا دولت‬ ‫و سـازمان‌های امنیتی‪ ،‬یا پزشـکان خطاکاری که با جدی‬ ‫نگرفتـن موضـوع کار را بـه مراحـل حـاد می‌رسـانند و یا‬ ‫آلوده‌کنندگان محیط‌زیسـت و نماینـدگان تکنولوژی‪.‬‬ ‫چنـد فیلمـی کـه در ادامـه بـه آن‌ها اشـاره شـده‪ ،‬آثاری‬ ‫هسـتند کـه بـه موضوع شـیوع یـک ویـروس در جوامع‬ ‫انسـانی پرداخته‌انـد و سـعی شـده در گزینـش آن‌ها به‬ ‫جنبه‌هـای مختلفـی کـه پرداختـن بـه ایـن موضـوع در‬ ‫سـینما ایجـاد کـرده اسـت‪ ،‬توجـه شـود‪ .‬بـا این حـال به‬ ‫فیلم «شـیوع» سـاخته اسـتیون سـودربرگ اشـاره نشده‬ ‫اسـت‪ ،‬چـون بـا گسـترش اپیدمـی کروناویـروس در چند‬ ‫کشـور جهـان‪ ،‬بـه ایـن فیلـم هـم توجـه مجددی شـد و‬ ‫بسـیار درباره‌اش گفتند و نوشتند‪ .‬البته ناگفته نماند که‬ ‫تماشـای چنیـن فیلم‌هایی در چنین شـرایطی برای همه‬

‫‪26‬‬

‫مخاطبان مناسـب نیسـت و امکان دارد روی روحیه‌شان‬ ‫تاثیر منفی بگـذارد‪.‬‬

‫عفونت‬ ‫عنوان اصلی‪Infection :‬‬ ‫محصول‪ - ۲۰۰۴ :‬کارگردان‪ :‬ماسایوکی اوچیا‬

‫«عفونت» یک فیلم ترسـناک ژاپنی‪ ،‬محصول سال ‪۲۰۰۴‬‬ ‫به کارگردانی ماسایوکی اوچیا است که ماجرایی هولناک‬ ‫را درمـورد یـک بیمارسـتان دورافتاده روایـت می‌کند‪ .‬در‬ ‫ایـن بیمارسـتان‪ ،‬اشـتباه ناخواسـته یک پزشـک‪ ،‬عواقب‬ ‫وحشـتناکی را برای کارمندان مجموعه به‌وجود می‌آورد‪.‬‬ ‫دکتـر آکیبا از پذیرش یک بیمـار مبتال به بثورات عجیب‬ ‫سـیاه امتنـاع می‌کنـد و درعوض به یک بحـران جدی در‬ ‫اتاق ‪ ۳‬بیمارسـتان که ظاهرا در آنجا به یک بیمار داروی‬ ‫اشـتباهی داده شده اسـت‪ ،‬توجه می‌کند‪.‬‬ ‫آکیبا‪ ،‬دکتر اووزومی و چهار پرستار تصمیم می‌گیرند که‬ ‫علت مرگ را پوشـانده و بدن را به یک اتاق بی‌اسـتفاده‬ ‫منتقل کنند‪ .‬سـپس سرپرستار می‌فهمد بیماری که آکیبا‬ ‫قبال از بستری کردن او امتناع کرده بود‪ ،‬در راهرو مانده‬ ‫اسـت و و ایـن را بـه آکیبـا اطلاع می‌دهـد‪ .‬وقتـی آکیبا‬ ‫بـرای معاینـه مـی‌رود‪ ،‬می‌فهمد که دکتر آکایـی بیمار را‬ ‫پذیـرش کـرده و تصمیـم دارد عالئـم او را مـورد مطالعه‬ ‫قـرار دهـد‪ .‬اگرچه این بیمـار هنوز زنده اسـت‪ ،‬اما توده‬ ‫بدن او در‌حال جوشـیدن به رنگ سـبز اسـت‪.‬‬ ‫آکایبـا و دیگـران نمی‌داننـد کـه آکایـی از وقایـع اتاق ‪۳‬‬ ‫چقـدر می‌دانـد و اکـراه دارنـد کـه بـه معاینـه او کمـک‬ ‫کننـد‪ ،‬امـا وقتـی بـه اتـاق بیمـار برمی‌گردنـد‪ ،‬می‌بیننـد‬

‫کـه او ناپدیـد شـده و سرپرسـتار بیهـوش شـده اسـت‪.‬‬ ‫سرپرسـتار از خـواب بیدار می‌شـود و در‌حالی‌که شـروع‬ ‫بـه خونریزی سـبز از گوشـش می‌کنـد‪ ،‬اقدامات عجیبی‬ ‫انجـام می‌دهـد‪ .‬پزشـکان در اینجـا متوجه می‌شـوند که‬ ‫در معرض خطر عفونت هسـتند و تصمیم می‌گیرند در‬ ‫تلاش بـرای محدود‌کـردن شـیوع عفونت‪ ،‬این پرسـتار را‬ ‫روی تختخـواب بگذارنـد و بـا پالسـتیک آن را بپوشـانند‪.‬‬ ‫کم‌کـم احسـاس گنـاه تمـام بیمارسـتان را فـرا می‌گیرد‪.‬‬ ‫اووزومـی در‌حالی‌کـه بـا بیمـاران کشته‌شـده صحبـت‬ ‫می‌کنـد‪ ،‬شـروع بـه گریـه می‌کنـد‪ .‬آکیبـا راه مـی‌رود‪،‬‬ ‫امـا اووزومـی را در‌حالـی می‌بینـد که چشـمانش سـفید‬ ‫می‌شـود و رنـگ سـبز او را فـرا می‌گیـرد‪ .‬بیـن آکیبـا و‬ ‫آکایـی دعوایـی رخ می‌دهد و آکیبا همکارش را به ایجاد‬ ‫و گسـترش ویـروس متهم می‌کند‪ .‬آکایی ایـن موضوع را‬ ‫انـکار می‌کنـد و توضیح می‌دهد این عفونـت درواقع از‬ ‫نظر روانی گسـترش یافته است و ناخودآگاه قربانیان آن‬ ‫را آلـوده می‌کنـد‪ .‬به‌زودی‪ ،‬دکتر ناکازنو متوجه می‌شـود‬ ‫کـه چنـد سـاعت گذشـته‪ ،‬همـه توهـم بوده‌انـد‪ .‬او بـا‬ ‫پلیـس تمـاس می‌گیرد‪ ،‬زیرا آکیبـا وقایع اتـاق ‪ ۳‬را به یاد‬ ‫مـی‌آورد و می‌فهمـد کـه آکایی درواقع بیمار سـوختگی‬ ‫بوده اسـت‪.‬‬ ‫دوباره همین سـری از رویداد‌ها نشـان داده می‌شود‪ ،‬اما‬ ‫آکیبـا به‌عنـوان بیمار سـوختگی و آکایی به‌عنـوان آکیبا‪،‬‬ ‫دسـتور تهیه داروی اشتباه را می‌دهد‪ ،‬که باعث می‌شود‬ ‫کل کارکنان قتل عام شوند‪ .‬این بیمارستان صبح روز بعد‬ ‫تخلیه می‌شـود‪ ،‬زیرا همه کارمندان به جز ناکازنو کشـته‬ ‫شـده‌اند و پلیس در جسـت‌وجوی آکیباسـت که ناپدید‬ ‫شـده اسـت‪ .‬وقتی ناکازنو از بیمارسـتان خارج می‌شـود‪،‬‬ ‫می‌بینـد تمـام چراغ‌هـای قرمـز بـه رنـگ سـبز تغییـر‬ ‫می‌کننـد و بالعکـس‪ .‬او کـه وحشـت‌زده شـده‪ ،‬به‌طـور‬ ‫اتفاقـی دسـت خود را قطـع می‌کند و خون سـبز بیرون‬ ‫می‌آیـد‪ .‬شکسـتن قفـل در اتاقـی کـه قربانی سـوختگی‬ ‫در آن نگهداری شـده اسـت‪ ،‬دیده می‌شـود‪ .‬شخصی که‬ ‫داخـل قفسـه اسـت‪ ،‬در‌حالی‌کـه خونـی سـبز از بدنـش‬ ‫خارج می‌شـود‪ ،‬درخواسـت کمـک می‌کند‪.‬‬

‫کوری‬ ‫عنوان اصلی‪Blindness :‬‬ ‫محصول‪ - ۲۰۰۸ :‬کارگردان‪ :‬فرناندو میرلس‬

‫فرناندو میرلس‪ ،‬کاگردان برزیلی فیلم سینمایی «کوری»‬ ‫اسـت‪ .‬فیلمی که از رمان مشـهور ژوزه سـاراماگو اقتباس‬ ‫شـده و البتـه کـه قوت کتـاب در پرداخت بـه جزئیات و‬ ‫صحنه‌پـردازی‪ ،‬ایـن اثـر را جلوتر از اقتباس سـینمایی‌اش‬ ‫قـرار داده اسـت‪ .‬کـوری‪ ،‬داسـتان مردم یک شـهر اسـت‬ ‫کـه خیلـی ناگهانی به کـوری دچار می‌شـوند‪ .‬این کوری‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫وزارت ارشـاد ایران مجوز انتشـار رسـمی دریافت نکرد‪.‬‬ ‫دربـاره آلبـوم «بیداد همایـون» هم همین بس که گفته‬ ‫می‌‏شـود از بهتریـن آثار شـجریان اسـت و عـده‌ای حتی‬ ‫موفقیت آن را مدیون سـنتورنوازی مشـکاتیان می‌دانند‪.‎‬‬ ‫البتـه محمد رضا شـجریان پیش از این بار‌ها نسـبت به‬ ‫موسـیقی خراسـان عالقه نشـان داده و حتی در‌سـال ‪٧٧‬‬ ‫بـا همـکاری کیهان کلهـر‏نوازنـده چیره دسـت کمانچه‬ ‫آلبوم «شـب‪ ،‬سکوت‪ ،‬کویر» را براساس موسیقی مقامی‬

‫دوبـاره دربـاره آخریـن وضع ایـن هنرمند پـرآوازه ایرانی‬ ‫نوشـت‪« :‬در راسـتای اطالع‌رسـانی به مردم هنردوسـت‬ ‫و‏هم‌میهنـان عزیـز به اسـتحضار می‌رسـاند کـه درحال‬ ‫حاضـر بـا توجه به بهبـود وضع ریوی دسـتگاه ونتیالتور‬ ‫(کمـک تنفسـی) از‏ایشـان جدا شـده و تنفـس خود به‬ ‫خـودی و نرمـال دارند‪ .‬همچنین شـرایط قلبـی‪ ،‬ریوی و‬ ‫کلیـوی پایـدار اسـت و کمـاکان جهـت مراقبـت‏بهتر و‬ ‫بیشـتر نیازمند ادامه بستری در بخش مراقبت‌های ویژه‬

‫حمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان‬ ‫دو تن از بزرگ‌ترین هرنمندان موسیقی ایرانی‬ ‫و از دیار خراسان هستند‬

‫خراسـان بـه مخاطبان عرضه کـرده بود‪.‎‬‬ ‫آخرین اثر مشـترک منتشـر شده شـجریان و مشکاتیان‪،‬‬ ‫بـه مهـر ماه‌سـال ‪ ٩٥‬و انتشـار آلبـوم «طریـق عشـق»‬ ‫برمی‌گـردد کـه در‌سـال‏‏‪ ۶۷‬در پاریـس اجـرا شـده بـود‪.‬‬ ‫زمانی که این آلبوم منتشـر شـد هفت‌سـال از درگذشت‬ ‫مشـکاتیان می‌گذشـت و اسـتاد شـجریان هم در‏بسـتر‬ ‫بیمـاری بـود‪ .‬حـاال هم کـه آلبوم خراسـانیات بـه موعد‬ ‫انتشـار رسـیده اسـت‪‌١٠ ،‬سـال از فوت پرویز مشکاتیان‬ ‫گذشـته اسـت و اسـتاد‏شـجریان هم در بیمارسـتان جم‬ ‫بـه سـر می‌بـرد‪ .‬او از یکشـنبه شـب به دلیل مشـکالت‬ ‫ریوی در بیمارستان جم بستری شد و حتی‏تنفسش نیز‬ ‫بـا کمک دسـتگاه صورت می‌گرفـت‪ .‬اخبار ضد و نقیض‬ ‫دربـاره وضـع اسـتاد و نبود پاسـخگویی صریح از سـوی‬ ‫‏خانـواده اسـتاد شـجریان در آن روز‌هـا باعـث نگرانـی‬ ‫دوسـتداران خسـرو آواز ایران شـد‪.‬‬ ‫این نگرانی‌ها آن‌ها را به بیمارسـتان جم کشاند‏تا اینکه‬ ‫همایـون شـجریان بـه میـان جمعیـت رفـت و از بهبود‬ ‫وضـع پدر خبـر داد‪ .‬بعـد از آن هیأت‌مدیره بیمارسـتان‬ ‫جـم هـر روز در ‏صفحـه اینسـتاگرام بـه شـرح وضـع‬ ‫جسـمانی اسـتاد آواز ایران پرداخته است‪ .‬ادمین صفحه‬ ‫اینستاگرام بیمارستان جم ساعت ‪٣‬بعداز‏ظهر دیروز هم‬

‫هسـتند‪ ».‬همچنین سـید مجتبی حسـینی‪ ،‬معاون امور‬ ‫هنری وزارت‏ارشـاد هم دیروز به بیمارسـتان جم تهران‬ ‫رفت و درباره وضع اسـتاد شـجریان با پزشـک معالج او‬ ‫گفتگو کرد‪.‬‬ ‫محمدرضـا شـجریان و پرویـز مشـکاتیان دو تـن از‬ ‫بزرگ‌ترین هنرمندان موسـیقی ایرانی و از دیار خراسـان‬ ‫هسـتند کـه با وجـود قطع‏همکاری شـان در سـال‌های‬ ‫دور و رقـم خـوردن دلخـوری میـان آن‌هـا همچنان هم‬ ‫مردم از شـهد شـیرین هنرشان بی‌نصیب نمی‌مانند‪.‬‏این‬ ‫دو موزیسین خراسانی همان هنرمندانی هستند که بعد‬ ‫از واقعـه هفدهـم شهریور‌سـال ‪ ٥٧‬همـراه با هوشـنگ‬ ‫ابتهـاج‪ ،‬مدیـر برنامـه گل‌‏هـا‪ ،‬محمدرضا لطفی‪ ،‬حسـین‬ ‫علیزاده و چند تن دیگر از هنرمندان دیگر موسـیقی از‬ ‫رادیـو اسـتعفا کردند و پـس از آن هم‪،‬‏فعالیت‌هایشـان‬ ‫چـه در گـروه عـارف‪ ،‬شـیدا و چـه در کانـون چـاووش‬ ‫همیشـه برای مردم امیدبخش و روح نواز بود‪ .‬حاال هم‬ ‫شاید شرح‏شوریدگی این دو هم دیار‪ ،‬در «خراسانیات»‬ ‫روز‌هـای پـر از اندوه جهان را بهتر کند و بهاری خوشـتر‬ ‫را بـرای همـگان به یـادگار‏بگذارد‪.‎‬‬ ‫روزنامه شهروند تهران‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪25‬‬


‫آلبوم خراسانیات منتشر شد‬ ‫ادای دین دو دلداده‌ی خراسان‬

‫‪ ‬نیره خادمی‬ ‫شرح شوریدگی تمام و کمال دو دلداده خراسان‪ ،‬محمد‬ ‫رضـا شـجریان و پرویـز مشـکاتیان و شـاید ادای دیـن به‬ ‫‏زادگاهشـان‪ ،‬درسـت در روز‌هایی که وضع تنفسی استاد‬ ‫محمدرضا شـجریان رو به بهبود اسـت و بدون دسـتگاه‬ ‫نفس می‌کشـد‪،‬‏آماده انتشار اسـت‪ .‬هجدهم و نوزدهم‬ ‫اسـفند ماه موعد انتشـار «خراسـانیات» اسـت که با آواز‬ ‫بی‌نظیـر شـجریان و سـاز مشـکاتیان‪،‬‏مهمتریـن نوازنده‬ ‫سـنتور ایرانی به دسـت مخاطبان خواهد رسـید‪.‎‬‬ ‫همایون شجریان که تا پیش از این در صفحه اینستاگرام‬ ‫خـود از وضـع سلامتی پـدر به مـردم گـزارش مـی‌داد با‬ ‫انتشـار‏تصویـری از آلبـوم خراسـانیات‪ ،‬نوشـت‪« :‬آلبـوم‬ ‫خراسـانیات کار مشـترک و شـنیده نشـده از پدر و زنده‬ ‫یـاد اسـتاد پرویـز مشـکاتیان اسـت‏کـه پس از یک‌سـال‬ ‫زحمات آوای مشـکاتیان عزیز (طراحی) و جناب رادمان‬ ‫توکلی مهربان (هماهنگی همه امور میکس و انتشار) و‬ ‫همچنین جناب غالمرضا صادقی (میکس و مسـترینگ)‬ ‫برای آماده‌سـازی آن برای انتشـار در‌سال ‪ ،۹۸‬در نوزدهم‬ ‫اسـفند ماه‏امسـال تقدیم حضورتان می‌شـود‪.‬‬ ‫گفتنی اسـت کلیت کار حال و هوایی از خراسـان را دارد‬

‫‪24‬‬

‫و همچنین تصانیف آن بر روی اشـعار‏ملک‌الشـعرا بهار‬ ‫سـاخته و خوانده شـده اسـت‪ .‬ضبـط آلبوم خراسـانیات‬ ‫مربـوط اسـت به‌سـال ‪ ۱۳۶۵‬و از آنجایـی که سـاز و آواز‬ ‫ایـن‏مجموعـه ضبـط نشـده بـود و پـدر هم امسـال در‬ ‫شـرایط خوانـدن و تکمیـل آن نبودند‪ ،‬یک سـاز و آواز از‬ ‫کنسـرت آلمان ایشـان به همراه‏ساز اسـتاد مشکاتیان و‬ ‫بر شـعر باباطاهر به این مجموعه اضافه شـد‪ .‬این سـاز‬ ‫و آواز اجـرای صحنـه اسـت که در‌سـال ‪ ۱۹۸۹‬‏میالدی در‬ ‫کشـور آلمان اجرا شـده است‪».‎‬‬ ‫براساس اعالم سامانه صدور مجوز دفتر موسیقی وزارت‬ ‫ارشـاد‪ ،‬مجوز آلبوم «خراسـانیات» متعلق به شرکت «دل‬ ‫آواز» اسـت که‏به اسـم اسـتاد شـجریان ثبت شده است‬ ‫و پنجم مرداد ماه امسـال در ژانر موسـیقی سـنتی صادر‬ ‫شـده اسـت‪ .‬این آلبوم‪ ،‬هجدهم اسـفند ماه‏توسط نشر‬ ‫«ایرانگام» که مسـئولیت پخـش و پیش فروش انحصاری‬ ‫نسـخه فیزیکـی را برعهـده دارد‪ ،‬در دسـترس مـردم قرار‬ ‫خواهد‏گرفت‪ .‬پخش سراسری آن در فضای دیجیتال هم‬ ‫از روز دوشنبه نوزدهم اسفندماه به صورت انحصاری از‬ ‫طریـق بیپ تونـز با‏قیمت ‪‌۳۰‬هـزار تومان آغـاز خواهد‬ ‫شد‪.‎‬‬ ‫موسـیقی ایرانـی این روز‌ها گمشـده‌های بسـیاری دارد؛‬ ‫ازجمله سـاز اسـتاد شـهناز‪ ،‬لطفی‪ ،‬بهـاری و فرهنگ فر‪،‬‬

‫مشـکاتیان و البتـه‏صدایـی جاودانه و جادویی از اسـتاد‬ ‫محمد رضا شـجریان‪ .‬حاال‪ ،‬اما با آلبوم مشـترک شجریان‬ ‫و مشـکاتیان انـگار قـرار اسـت جـان تـازه‏ای بـر پیکـر‬ ‫بیمـار موسـیقی ایرانی دمیده شـود آن هم در شـرایطی‬ ‫کـه نه‌تن‌هـا ایـن روز‌ها جامعـه ایرانی بلکـه کل جامعه‬ ‫جهانـی بـا‏ویـروس ناشـناخته و غیرقابـل کنتـرل کرونـا‬ ‫روبه‌رو شـده اسـت‪ .‬گفته می‌شـود که پرویز مشـکاتیان‬ ‫سـاز این آلبوم را با الهام از‏موسـیقی خراسان کوک کرده‬ ‫و خسـروی آواز ایـران هـم نـوای آن را بـا تکیه بر اشـعار‬ ‫ملک الشـعرا بهار سـر داده اسـت‪.‬‬ ‫پرویز مشـکاتیان یک‌سـال بعـد از انقالب یعنی در‌سـال‬ ‫‪ ۵۸‬بـا همـکاری در آلبـوم «چاووش ‪ ،»۶‬با گـروه چاووش‬ ‫همراه شـد و از آن‏زمان تا‌سـال ‪ ١٣٧٤‬همکاری ادامه‌دار‬ ‫ایـن دو اسـطوره عالـم موسـیقی ایـران شـکل گرفـت‪.‬‬ ‫نتیجه این همکاری شـانزده سـاله شد‏بهترین آلبوم‌های‬ ‫گروه‌نوازی موسیقی ایرانی که با ساز مشکاتیان و صدای‬ ‫شـجریان کـوک شـد‪ .‬ازجملـه ایـن آلبوم‌هـا می‌تـوان به‏‏‬ ‫«بیداد همایون»‪« ،‬آسـتان جانان»‪« ،‬سـر عشـق»‪« ،‬نوا»‪،‬‬ ‫«دسـتان»‪« ،‬گنبـد مینـا»‪« ،‬دود عـود»‪« ،‬جـان عشـاق»‪،‬‬ ‫«بهاریـه» و ‏‏ «قاصـدک» اشـاره کـرد‪ .‬البتـه بـا وجـود‬ ‫اجرا‌هـای فراوانـی کـه ایـن دو هنرمند از «قاصـدک» در‬ ‫کشـور‌های مختلف داشـتند این آلبوم‏هیچ گاه از سـوی‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫روسـتایی اسـتان زادگاه‬ ‫خـود‪ ،‬خراسـان‪ ،‬کـرد و آن‬ ‫قـدر بـه ایـن کار ادامه داد‬ ‫تـا بـه یکـی از بزرگ‌تریـن‬ ‫مدرسه‌سـازان تاریـخ ایران‬ ‫تبدیـل شـد‪.‬‬ ‫او همچنیـن بخشـی از‬ ‫ثـروت خـود در بریتانیـا‬ ‫را صـرف برگـزاری‬ ‫همایش‌هایـی برای گفتگو‬ ‫میـان پیـروان اسلام و‬ ‫مسـیحیت کـرد و بخـش‬ ‫دیگـری از ثروتـش را نیـز‬ ‫بـه خریـد اشـیای عتیقـه‬

‫محمود خیامی‪ ،‬بنیانگذار گروه صنعتی‬ ‫ایران‌خودرو (ایران‌ناسیونال سابق) روز جمعه‪،‬‬ ‫نهم اسفندماه‪ ،‬در ‪ ۹۰‬سالگی در شهر لندن‬ ‫درگذشت‪ .‬محمود خیامی و برادر بزرگش‬ ‫احمد خیامی در مهرماه ‪ ۱۳۴۱‬با ده میلیون‬ ‫تومان رسمایه‪ ،‬رشکت ایران‌ناسیونال را که‬ ‫امروزه ایران‌خودرو نام دارد‪ ،‬تأسیس کردند‪.‬‬

‫ایرانی در حراجی‌های بین‌المللی اختصاص داد‪ .‬محمود‬ ‫خیامـی دارای چند نشـان و لقب اروپایـی بود‪ ،‬از جمله‬ ‫نشـان «فرمانـده عالـی امپراتـوری بریتانیـا» ‪ CBE‬که از‬ ‫عالی‌ترین نشان‌های لیاقت در بریتانیا و تنها یک درجه‬ ‫پایین‌تـر از لقـب ِسـر اسـت‪....‬‬

‫از ماشین‌شـویی در خیابـان تـا ماشین‌سـازی در‬ ‫ایران‌ناسـیونال‬

‫بنـا به خاطراتی که از براداران خیامی نقل شـده اسـت‪،‬‬ ‫آن‌ها کارشـان را با ماشین‌شـویی در مشهد شروع کردند‪.‬‬ ‫سـپس از تعمیرات سـاده کنار خیابـان‪ ،‬کار در تعمیرگاه‬ ‫خـودرو‪ ،‬قطعه‌فروشـی و تأسـیس بزرگ‌ترین فروشـگاه‬ ‫قطعـات یدکـی در تهـران به تاسـیس کارگاه اتاق‌سـازی‬ ‫بـرای اتوبـوس در جاده کرج رسـیدند‪.‬‬ ‫در این کارگاه‪ ،‬احمد خیامی از نماینده مرسـدس بنز در‬ ‫ایـران شاسـی اتوبوس‌هـای مرسـدس بنـز را می‌گرفت و‬ ‫روی آن‌هـا اتـاق می‌سـاخت‪ .‬او بـرای اتوبوس‌هایـی که‬

‫می‌سـاخت‪ ،‬دستشـویی و توالت کوچـک و یخچال هم‬ ‫درسـت می‌کـرد‪ .‬خیامی بـرای راحتـی مسـافران‪ ،‬کارگاه‬ ‫سـاخت صندلـی را هـم احـداث کـرد و همیـن کارگاه‬ ‫صندلی‌سـازی بعد‌ها الهام‌بخش او در سـاختن نخستین‬ ‫کارخانـه بـزرگ مبل‌سـازی ایران بـه نام «مبلیران» شـد‪.‬‬

‫پیکان سرنوشت ما‬

‫سـال گذشـته‪ ،‬انتشـارات «نی» در ایران کتابی را منتشر‬ ‫کـرد بـا عنـوان «پیـکان خاطـرات ما»‪ ،‬شـامل نوشـته‌ها‬ ‫و خاطـرات احمـد خیامـی بـا تدویـن و نگارش پسـرش‪،‬‬ ‫مهـدی خیامـی‪ ،‬کـه خیلـی زود هم پرفروش شـد‪.‬‬ ‫کتاب «پیکان سرنوشـت مـا» راوی ماجرا‌هایـی از تاریخ‬ ‫توسـعه صنعتـی ایـران در دهه‌هـای ‪ ۴۰‬و ‪ ۵۰‬از زبـان‬ ‫احمـد خیامی درباره فعالیت خودش و برادرش‪ ،‬محمود‬ ‫خیامی‪ ،‬اسـت که قب ًال بازگو نشـده اسـت‪ .‬احمد خیامی‬ ‫در سـال ‪ ۱۳۷۹‬در ‪ ۷۶‬سـالگی‪ ،‬در تورنتـو درگذشـت و‬ ‫در لس‌آنجلـس بـه خـاک سـپرده شـد‪ .‬بـرادرش‪ ،‬محمود‬ ‫خیامی‪ ،‬نیز روز جمعه‪ ،‬نهم اسفند ‪ ،۱۳۹۸‬در ‪ ۹۰‬سالگی‬ ‫در شـهر لندن درگذشت‪.‬‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪23‬‬


‫محمودخیامی‬ ‫پدر صنعت خودروی ایران‬

‫بهره‌بـرداری از ایران‌ناسـیونال در مهرمـاه ‪۱۳۴۴‬‬ ‫آغـاز شـد‪ .‬اولیـن محصـوالت شـرکت‪ ،‬اتوبوس و‬ ‫مینی‌بوس با امتیاز دایملر بنز آلمان بود‪ .‬سـپس‬ ‫ایـن کارخانـه در شـهریور ‪ ۱۳۴۵‬اجـازه تأسـیس‬ ‫کارخانجات سـاخت انـواع اتومبیل سـواری چهار‬ ‫سـیلندر را نیـز بـه دسـت آورد‪ .‬برادران‪ ‬خیامی در‬ ‫اردیبهشـت ‪ ۱۳۴۶‬سـالن تولیـد پیـکان را‪ ،‬بـا امتیاز‬ ‫گروه روتس انگلسـتان که بعداً به کرایسـلر بریتانیا‬ ‫تغییـر نـام داد و بعـد از آن نیـز بـا امتیـاز شـرکت‬ ‫تالبوت‪ ،‬سـاختند‪.‬‬ ‫در مجمـوع‪ ،‬از سـال ‪ ،۱۳۴۸‬کـه زمـان شـروع تولیـد‬ ‫خـودروی سـواری پیکان بود‪ ،‬تا سـال‬ ‫‪ ۱۳۵۷‬کـه انقلاب اسلامی‬ ‫در ایـران رخ داد‪،‬‬ ‫بـر ا د ر ا ن‬ ‫خیا مـی‬

‫‪22‬‬

‫نزدیـک بـه ‪ ۴۰۰‬هـزار دسـتگاه انـواع خـودرو پیـکان را‬ ‫تولیـد و عرضـه کردند‪ .‬البته این دو برادر در سـال ‪۱۳۵۱‬‬ ‫راه تجـاری خـود را از یکدیگـر جـدا کردنـد و از آن سـال‬ ‫ایران‌ناسـیونال فقـط بـه محمود خیامی تعلق داشـت و‬ ‫خـود آن را اداره می‌کـرد‪.‬‬ ‫برادران خیامی‪ ،‬قبل از انقالب ‪ ،۵۷‬عالوه بر ایران‌خودرو‬ ‫ده‌هـا شـرکت دیگـر در صنایـع سـنگین راه انداختنـد و‬ ‫بانـی خدمـات گسـترده‌ای در توسـعه صنعـت در ایـران‬ ‫شـدند‪ .‬بیمـه آسـیا‪ ،‬مبلیـران‪ ،‬فروشـگاه کـورش‪ ،‬کارخانه‬ ‫بریجسـتون‪ ،‬پیستون‌سـازی ایـران‪ ،‬ایـدم تبریـز و بانـک‬ ‫صنعـت و معـدن از جملـه نام‌های آشـنایی هسـتند که‬ ‫بـرادران خیامـی پایه‌گـذار آن‌هـا بودند‪.‬‬

‫محمود خیامی‪ ،‬از نو‬

‫پـس از آن بـود که محمود خیامی به‌اجبار از ایران خارج‬ ‫شـد و بـه بریتانیـا مهاجـرت کـرد و مدیریـت نمایندگی‬ ‫شـرکت مرسـدس بنز را در لندن و هفت شـهر دیگر در‬ ‫انگلستان و آمریکا بر عهده گرفت و همزمان سرپرستی‬ ‫هیئـت امنای دانشـنامه ایرانیکا را نیز عهده‌دار شـد‪.‬‬ ‫محمـود خیامـی با بخشـی از ثروتـی که از‬ ‫فـروش مرسـدس بنـز در آمریـکا بـه‬ ‫دسـت آورد‪ ،‬شـروع بـه سـاخت‬ ‫مدرسـه در‬ ‫منا طـق‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


21

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫پدیـده فرهنگـ ‌ی را همانـا درباور‌هـا و اعتقـادات تـوده‬ ‫مـردم می‌تـوان جسـت‌وجو کـرد‪ .‬از آنجـا کـه فرهنـگ‪،‬‬ ‫نخسـتین گسـتره‌ای اسـت کـه آفرینندگانـش نامـ ‌ی از‬ ‫خـود برجـای نگذاشـته و تاریخـ ‌ی روشـن ندارد‪،‬حضـور‬ ‫متـداوم یـک نمادفرهنگی‌‪ ،‬چـون حاجی فیـروز و جاری‬ ‫بـودن آ ‌ن در روزگار معاصـر‪ ،‬بازتـاب روشـنی اسـت از‬ ‫اندیشـه‌ها‪ ،‬عواطف‪ ،‬وسـنت‌های جامعه‌ای که با پیروی‬ ‫از روش شـفاه ‌ی از راه زبـان‪ ،‬اشـاره ‪ ،‬حرکـت و نمایـش‪،‬‬ ‫آن را فـرد بـه فـرد و نسـل بـه نسـل بـه دیگـران منتقـل‬ ‫و دربسـتر تاریـخ‪ ،‬آن باور‌هـا را بـا هنجارهـای اجتماعی‬ ‫دیگر منطبق می‌سـازد‪ .‬از این‌رو شخصیت حاجی فیروز‬ ‫را می‌تـوان برآینـد یک اندیشـه یا تخیل جمعی دانسـت‬ ‫که درمسـیرتاریخ ‌ی خود از سـرزمینی به سـرزمین دیگر‬ ‫کـوچ کـرده و روایتـی مختلف ول ‌ی با هسـته‌ای یکسـان‪،‬‬ ‫پدیدآورده اسـت‪.‬‬ ‫زنده یادمهردادبهار‪ ،‬اسـطوره شـناس ایران‪ ،‬حاجی فیروز‬ ‫را بازمانده آیین ایزد شهیدشـونده دانسته ومراسم سوگ‬ ‫سـیاوش را نیـز نمـوداری از همیـن آییـن ارزیابـی کـرده‬ ‫اسـت‪ .‬چهره سـیاه اونمـاد بازگشـت از جهان مـردگان و‬ ‫لباس سرخ او نیز نمادخون سرخ سیاوش و حیات مجدد‬ ‫ایزدشـهید شونده و شادی اوشادی زایش دوباره آنهاست‬ ‫کـه بـا خـود‪ ،‬رویـش و برکـت می‌آورنـد‪ .‬مهـرداد بهـار‬ ‫نیزسـیاوش را بـا ایـزد نباتی بومـی مربوط می‌دانـد‪ .‬چرا‬ ‫که پس از شـهادت سـیاوش‪ ،‬از خونـش گیاهی می‌روید‪.‬‬ ‫ایـن همان برکت بخشـی و رویش اسـت‪ .‬بـا این تعابیر‪،‬‬ ‫وی معنـای دیگـری بـرای نـام سـیاوش ارائـه می‌دهـد‪.‬‬ ‫سـیاوش را کـه صـورت پهلـوی آن سـیاوخش و صـورت‬ ‫اوسـتایی سیاورشـن اسـت‪ ،‬معموال به دارنده اسب سیاه‬ ‫یـا قهـوه‌ای معنا می‌کننـد‪ .‬اما مهرداد بهار با ریشـه یابی‬ ‫آییـن سـیاوش‪ ،‬معنـای این نام را مرد سـیاه یاسـیه چرده‬ ‫می‌داندکـه اشـاره بـه رنـگ سـیاهی اسـت کـه در ایـن‬ ‫مراسـم برچهـره می‌مالیدنـد یـا بـه صورتک سـیاهی که‬ ‫به‌کار می‌بردند‪ .‬این مطلب قدمت شـگفت آور مراسـم‬ ‫حاجی فیروز را نشـان می‌دهدکه به آیین تموز و ایشـتر‬ ‫بابلـی و از آن کهنـه تر به آیین‌های سـومری می‌پیوندد‪.‬‬ ‫«شـیدا جلیلونـد صدفی»کـه بـر افسـانه هبوط ایشـتر‪،‬‬ ‫ایزدبانـوی بـاروری و زایـش در اسـاطیربین النهریـن‬ ‫کارکـرده‪ ،‬بـه نکتـه‌ای برخـورد کـرده کـه آن را تاییدی بر‬ ‫نظریه زنده یاد«مهـرداد بهار» می‌دانند‪ .‬هر چند روایت‬ ‫جلیلونـد با روایت دیگر کمی متفاوت اسـت اماخواندن‬ ‫آن نیـز شـاید خالـی ازلطـف نباشـد‪« :‬ایشـتر بـه جهـان‬ ‫زیریـن سـفر می‌کنـد و برای او دیگر بازگشـتی نیسـت‪.‬‬ ‫پـس از فـرو شـدن ایشـتر‪ ،‬زایـش و بـاروری بـر زمین باز‬ ‫می‌ایسـتد‪ .‬خدایـان درصـدد چـاره جویـی برمـی آینـد و‬ ‫سـرانجام موفـق می‌شـوند آب زندگی را به دسـت آورند‬ ‫و بر ایشـتر بپاشـند‪.‬اما طبق قانون سـرای مردگان‪ ،‬ایشتر‬ ‫بایـد جانشـینی برگزینـد تـا او را بـه جای خـود به جهان‬ ‫زیریـن بفرسـتد‪ .‬ایشـتر شـوهرخود‪ ،‬دو مـوزی‪ ،‬را کـه از‬ ‫بازگشـت او ناخشـنود بود‪ ،‬برمی گزیند‪ .‬جامه سـرخ به‬ ‫تـن دوموزی می‌کنند‪ ،‬روغن خوشـبو بـه تنش می‌مالند‪،‬‬ ‫نـی الجـورد نشـان به دسـتش می‌دهنـد و او را به جهان‬ ‫زیریـن می‌کشـانند‪ .‬دومـوزی ایـزد نباتـی اسـت کـه بـا‬ ‫رفتنـش بـه جهـان زیرین گیاهان خشـک می‌شـوند‪.‬پس‬ ‫چـاره چیسـت؟خواهر دوموزی نیمی از سـال را به جای‬

‫‪20‬‬

‫بـرادرش در سـرزمین مـردگان بـه سـر می‌برد تا بـرادرش‬ ‫بـه روی زمیـن بازآیـد و گیاهـان جان بگیرند‪ .‬بـاال آمدن‬ ‫دو مـوزی و رویـش گیاهـان همزمان با فرا رسـیدن بهار‬ ‫و نـوروزی مـا ایرانـی هاسـت‪ .‬درآن هنگام کـه دوموزی‬ ‫بـه همـراه مردگان بـاال می‌آید و سـال نو آغاز می‌شـود‪،‬‬ ‫ایرانیـان نیـز بـه اسـتقبال فروهرهـای مـردگان می‌رونـد‬ ‫وبـرای روان‌هـای مـردگان کـه بـه خانـه و کاشـانه خـود‬ ‫بازگشـته انـد‪ ،‬مراسـم دینـی برگـزار می‌کننـد‪ .‬همزمـان‬ ‫بـا ایـن آداب ورسـوم‪ ،‬حاجـی فیـروز باجامـه‌ای سـرخ و‬ ‫چهـره سـیاه و دایـره زنگی در دسـت‪ ،‬فرارسـیدن بهار را‬ ‫نویدمـی دهـد‪ .‬آیا این جامه سـرخ حاجی فیـروز همان‬ ‫جامه سـرخی نیسـت که بر تن دوموزی کرده اند و وی‬ ‫بـه هنگام بازگشـت به جهـان زنـدگان آن را هنوز بر تن‬ ‫داشته است؟ آیا چهره سیاه حاجی‌فیروز نشان از تیرگی‬ ‫جهـان مـردگان ندارد؟ و آیا دایره زنگی او و نی لبکی که‬ ‫همـراه بـا او می‌نـوازد‪ ،‬همان نی و سـازی نیسـت که به‬ ‫دسـت دومـوزی داده اند؟»‬ ‫بـه گفته شـیدا جلیلونـد‪ ،‬همه ایـن موارد تاییدی اسـت‬ ‫بـر نظریـه شـادروان اسـتاد مهـرداد بهـار دربـاره بومـی‬ ‫بـودن ایـن بخـش از آیین‌هـای نـوروزی و بهـاری‪ .‬اما آیا‬ ‫می‌تـوان گفت ایـن آیین را بومیان ایـران از بین النهرین‬ ‫گرفته بودند؟پاسـخ دکتر کتایون مزداپور به این پرسـش‬ ‫منفـی اسـت‪.‬به اعتقـاد دکتـر مزداپـور تاریـخ پـژوه و‬ ‫اسطوره‌شـناس‪ ،‬مسـئله فقـط شـباهت اسـت‪ .‬حاجـی‬ ‫فیـروز متعلـق بـه آیین‌هـای بومی این سـرزمین اسـت‪.‬‬

‫حاجی فیروز نماد نوشدگی زمین‬

‫در سـال‌های اخیربحـث هایـی بـر سرسـیاهی صـورت‬ ‫حاجـی فیروز بوده اسـت كـه نشـان از ناآگاهی گوینده‬ ‫آنان از تاریخ اسـاطیری این سـرزمین دارد‪ .‬حاجی فیروز‬ ‫نـه نمادبـرده داری بوده (كه هیچ گاه در ایران به شـیوه‬ ‫ظلم به رنگین پوستان وجود نداشته) و نه نشانه تحقیر‬ ‫آدمـی دیگر‪ .‬حاجی فیروز نشـان از دومـوزی (ایزد گیاه)‬ ‫دارد كـه درسـرزمین زیریـن حبس می شـود و با اسـارت‬ ‫او عشـق می‌‌میرد‪،‬جهـان غـرق سـکوت شـده وبـاروری‬ ‫متوقـف می‌شـود‪ .‬حاجـی فیـروز همـان نمـاد دوموزی‬ ‫است‪،‬برخاسته اززمین‪ ،‬برای باروری دوباره زمین‪ .‬نمادی‬ ‫اسـت ازسـنت‌های نیک ایرانیان‪،‬سـنت‌هایی که درصلح‬ ‫ودوسـتی وطبیعت دوسـتی ایرانیان نهفته اسـت‪.‬‬ ‫حـال چگونـه اسـت کـه ایـن سـنت‌های کهـن نـوروزی‬ ‫و از آن جملـه حاجـی فیـروز بـا نـام ها و مناسـبت‌های‬ ‫گوناگـون درطـول تاریـخ ایـن سـرزمین حفـظ شـده امـا‬ ‫مشـابه این آیین هـا دربین النهرین(عـراق کنونی) با آن‬ ‫همه سـند و مدرک به فراموشـی سپرده شده است؟ این‬ ‫رادیگربایددرویژگی فرهنگ ایرانی جسـت‌وجو کرد و از‬ ‫طرفـی‪ ،‬گـواه دیگری بربومـی بودن و مردمـی بودن این‬ ‫سـنت هاسـت‪ .‬چون تنها سـنت هـا و آیین هایـی که از‬ ‫دل مـردم جوشـیده باشـد‪ ،‬می تواند این چنیـن در ادوار‬ ‫مختلـف دوام بیاورد و هرچنـد نامش تغییرکند‪ ،‬اماباقی‬ ‫بماند‪.‬‬ ‫از سایت تابناک‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫می‌کـرده انـد و بـه احتمـال زیاد بـا آییـن ازدواج مقدس‬ ‫مرتبط اسـت‪.‬اکنون تصور می شـود که الهه بزرگ‪ ،‬یعنی‬ ‫الهـه مـادر‪ ،‬شـاه را بـرای شـاهی انتخـاب و بـا او ازدواج‬ ‫می‌کنـد ‪.‬‬ ‫ایـن الهـه را «ننـه» یا «ننـه خاتون» نام می‌نهنـد‪ ،‬معادل‬ ‫سـومری آن «نانای» و معادل بابلی و ایرانی آن «ایشـتر»‬ ‫و «آناهیتـا» اسـت‪ .‬تا آنجـا که می‌دانیم ایـن الهه خدای‬ ‫جنـگ‪ ،‬آفرینندگـی و باروری اسـت‪ .‬آناهیتا یا ایشـتر که‬ ‫در بیـن النهریـن اسـت عاشـق «دومـوزی» یـا «تمـوز»‬ ‫مـی شـود‪ .‬نـام دومـوزی در کتـاب مقـدس تمـوز آمـده‬ ‫اسـت‪ .‬پس از آن که «ایشـتر» که الهه زمین نیز هسـت‪،‬‬ ‫«دومـوزی»‪ ،‬الهـه ایزد گیـاه را بر می گزینـد؛ یک روز به‬ ‫زیرزمیـن مـی‌رود و بـا ورود الهـه بـه زیرزمیـن‪ ،‬در روی‬ ‫زمیـن بـاروری متوقـف می‌شـود‪ .‬در افسـانه‌ها دلیلـی‬ ‫بـرای رفتـن ایشـتر به زیر زمین مطرح نشـده اسـت غیر‬ ‫از ایـن کـه او مـی توانـد الهه سـرزمین زیریـن زمین نیز‬ ‫باشـد‪ .‬بـا رفتن الهه به زیر زمین دومـوزی در اندوه غرق‬ ‫می‌شـود و نـه دیگـر درختـی سـبز می‌شـود ونـه دیگـر‬ ‫گیاهـی هسـت‪ .‬خدایان کـه از ایسـتایی جهـان ناراحت‬ ‫بوده اند‪،‬برای پیداکردن راه حل گردهم می‌آیند و قراری‬ ‫می‌گذارنـد کـه سرنوشـت طبیعـت را تغییرمی دهـد‪ .‬از‬ ‫آن پـس بـه جای ایشـتر‪ ،‬نیمی از سـال را «دومـوزی» به‬ ‫زیرزمیـن بـرود و نیـم دیگر سـال را خواهـر دوموزی که‬ ‫«گشـتی ننـه» نـام دارد‪ ،‬به جـای برادر بـه زیرزمین برود‬ ‫و الهـه ایشـتر روی زمیـن باقی بماند‪ .‬وقتـی دوموزی به‬ ‫روی زمین می‌آید‪ ،‬بهار می‌شـود و زمین سـبز می‌شـود و‬

‫افسانه نوروز روایتی است باقی مانده ازدوران پیشین ایرانیان که‬ ‫باخواندنش بخشی ازمعمای قصه‌های کهن این رسزمین آشکارمی‬ ‫شود‪.‬حاجی فیروز طالیه دارعید نوروز است‪ ،‬اما اکرث ما از داستان‬ ‫شکل گیری این اسطوره بی‌خربیم‪.‬‬

‫روز نـو بـرای طبیعـت و آدمیان آغاز می‌شـود‪.‬‬ ‫طبق این افسـانه‌ها رسـم نـوروز از این آیین سرچشـمه‬ ‫گرفته است‪ .‬آن گاه که دوموزی رابه زیرزمین می‌فرستند‪،‬‬ ‫لباسـی سـرخ بر تـن وی می‌کننـد و دایره‪ ،‬تنبک‪ ،‬سـاز و‬ ‫نـی لبـک بـه او می‌دهنـد‪ .‬صورت سـیاه وی مربـوط به‬ ‫بازگشـت از دنیای مردگان اسـت و این شـادمانی‌ها برای‬ ‫بازگشت دوموزی از زیرزمین است‪ .‬این افسانه از ریشه‬ ‫سـومری نوروز اسـتخراج شـده اسـت‪ .‬قصه ای که امروز‬ ‫تبدیـل بـه قصه حاجی فیروز وعمو نوروز شـده اسـت‪.‬‬ ‫افسـانه نوروز روایتی اسـت باقی مانده از دوران پیشین‬ ‫ایرانیـان کـه بـا خواندنـش بخشـی از معمـای قصه‌های‬ ‫کهن این سـرزمین آشـکار می شـود‪ .‬حاجی فیروز طالیه‬ ‫دار عید نوروز اسـت‪ ،‬اما اکثر ما از داسـتان شـکل گیری‬ ‫ایـن اسـطوره بی‌خبریـم‪ .‬در اسـنادبین‌النهرینی‪،‬خدای‬ ‫نباتـی را بـا لبـاس قرمـز و نی‌لبـك بـه دنیـای زیرزمیـن‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫می‌فرسـتادند‪ ،‬رنـگ هیـات و روی او كه سـیاه اسـت به‬ ‫این دلیل اسـت كه از دنیای مرگ بازگشـته اسـت‪ .‬اسـناد‬ ‫و مداركـی از بین‌النهریـن وجـود دارد كـه ریشـه حاجی‬ ‫فیـروز را نشـان می‌دهد‪.‬خدایـی كـه قربانـی می‌شـود و‬ ‫بـا زنـده شـدن جهان زنـده می‌شـود‪.‬حاجی فیـروز از آن‬ ‫نمادهـای بسـیار قدیم اسـت كه مراسـمش بومـی ایران‬ ‫اسـت‪.‬خدای قربانـی شـونده اسـت كـه به سـمت زمین‬ ‫مـی‌رود و دوبـاره بازمی‌گـردد‪ .‬زمسـتان بـه دنیـای مرگ‬ ‫مـی‌رود و اول بهـار زنده می‌شـود و به دنیای زندگان می‬ ‫آیـد و نویدآمـدن سـال نـو را می‌دهد‪.‬‬

‫جایگاه حاجی فیروز در فرهنگ ایرانیان‬

‫شـخصیت و پیشـینه«حاجی فیروز»بـه عنـوانِ طالیـه‬ ‫دار و پیـام آور نـوروزی قدمتـی برابـر و حتـی بیشـتر از‬ ‫فرهنـگ و تمدن ایران زمین دارد‪ .‬ریشـه وخاسـتگاه این‬

‫‪19‬‬


‫افسانه‌های نوروزی‬ ‫بـه اعتقـاد پارسـیان‪ ،‬نـوروز؛ اول روز از زمانـه و فلـک را‬ ‫آغاز گشـتن اسـت‪ .‬اندیشـه ایرانی‪ ،‬نوروز را آغاز زندگی‬ ‫می‌داند و شـروع هر پدیده مهمی را بدین روز منسوب‬ ‫مـی‌دارد‪ .‬ایرانیان هر آغازی را جشـن می‌گیرنـد و نوروز‬ ‫بزرگ‌تریـن آغـاز و بزرگ‌‌تریـن جشـن‪ ،‬بااصیل‌تریـن‬ ‫سـنت‌ها و مراسـم جاودانه اسـت‪.‬‬ ‫آغـاز مراسـم باشـکوه عیـد نـوروز بـه زمـان پادشـاهی‬ ‫جمشیدشـاه بـاز مـی گـردد‪ .‬گفتـه می‌شـود او در زمان‬ ‫سـلطنت خـود در آبادانـی ایران و آسـایش خاطـ ِر مردم‬ ‫از هجوم بیگانگان‪ ،‬نقش بسـیاری داشـت‪ .‬اسطوره‌های‬ ‫گوناگونـی در ایـران باسـتان دربـاره ایـن جشـن ملـی‬ ‫آورده شـده اسـت کـه بـه برخـی از آن هاجهـت اطلاع‬ ‫عالقه‌منـدان اشـاره می‌شـود‪.‬‬

‫حاجی فیروز در مناطق جغرافیایی مختلف‬

‫در ایـن بـاره می‌تـوان گفـت کـه نام«حاجـی فیـروز»و‬ ‫ویژگی‌هـای خـاص امروزیـن او‪ ،‬همچون پوشـاک سـرخ‬ ‫و سـیاهی چهره و ترانه‌های ویژه‌اش‪ ،‬سـنتی کام ًالجدید‬ ‫و خـاص تهـران معاصـر بوده اسـت‪.‬اما شـخصیت او به‬ ‫عنـوان «پیـام‌آور نوروزی»بـه گونه‌هـای مختلـف از دیر‬ ‫باز در سراسـر ایران‌زمین روایی داشـته و دارد‪ .‬درنواحی‬ ‫گوناگون او را با نام‌های متفاوتی می‌شناسند‪ :‬درخراسان‬ ‫و بخش‌هایی از افغانسـتان «بی‌بی نـوروزک»‪ ،‬درخمین‬ ‫و اراک «ننـه نـوروز»‪ ،‬درکرانه‌های خلیـج فارس«ماما‬

‫‪18‬‬

‫نـوروز»‪ ،‬درگیلان «پیر بابـا» و «آروس‪/‬عـروس گلی»‪ ،‬در‬ ‫آذربایجان«ننـه مریم»‪ ،‬درتاجیکسـتان و بخارای شـریف‬ ‫و دیگـر وادی‌هـای ورارود «مامـا مروسـه» و نام‌هـای‬ ‫مشـهور دیگری همچـون بابا نوروز و عمـو نوروز‪ .‬گفته‬ ‫می‌شـود کـه او و همراهانـش نمادی از یک سـنت کهن‬ ‫در آذربایجان هستند‪ .‬این سنت «قیشدان چیخدیم»(از‬ ‫زمسـتان خـارج شـدم) نـام داشـت و براسـاس آن حاجی‬ ‫فیـروز در خیابان‌هـا آواز می‌خوانـد تـا به همه خبردهد‬ ‫کـه بهـار آمده اسـت و زمسـتان به پایان رسـیده اسـت‪.‬‬ ‫در مقابـل ایـن همـه شـادی و نشـاط کـه حاجـی فیروز‬ ‫بـرای مـردم بـه ارمغان مـی‌آورد‪ ،‬آنها نیز پول و شـیرینی‬ ‫و هدایـای دیگـر به او می دادنـد‪ .‬تاریخچه ظهورحاجی‬ ‫فیـروز به درسـتی معلوم نیسـت اما در تمـام متونی که‬ ‫بـه آیین‌هـای نوروزی درجای ایران در طول تاریخ اشـاره‬ ‫کرده‌انـد از حاجـی فیروز وعمو نوروز نیز ذکری به میان‬ ‫رفتـه اسـت‪ .‬درتمام مناطقی نیز که زمانی تحت سـلطه‬ ‫ایران بوده اند حاجی فیروز چهره آشـنایی اسـت‪ .‬شـیوه‬ ‫اجرای نمایش‌ها در نواحی گوناگون‪ ،‬زمان مراسم وحتی‬ ‫ترانه‌هایی که سـروده می‌شـود‪ ،‬گاه بـا یکدیگر متفاوت‬ ‫هسـتند و این تفاوت‌ها ناشـی از ویژگی‌های خاص هر‬ ‫ناحیـه اسـت‪ .‬در آسـیای میانـه و در آخرین شـب سـال‪،‬‬ ‫انتظار«مامای مروسـه» را می‌کشـند و بانـوی خانـه‪،‬‬

‫خوراکی‌هایـی همچـو سـمنک (سـمنو) رادر آوند‌هایـی‬ ‫بسـیار تمیز و آراسته‪ ،‬بردسترخوانی(سـفره‌ای)می‌گذارد‬ ‫تا شـب هنگام او آنها را برکت دهد و بچشـد و ببوسـد‪.‬‬ ‫پیش از آمدن مامای مروسـه‪ ،‬مراسم«گل‌گردانی» یا «گل‬ ‫نـوروزی» برگـزار می‌شـود و در ایـن مراسـم گروهـی از‬ ‫مـردم‪ ،‬نخسـتین گل‌های روییـده در صحـرا را می‌چینند‬ ‫و همـراه بـا شـادی و آواز در کوچه‌هـا می‌گرداننـد‪ .‬ایـن‬ ‫آییـن بـا تفاوت‌هایـی درگیالن و کوهپایه‌هـای تالش نیز‬ ‫برگزار می‌شـود‪ .‬در آنجا «آروس گلی» و «پیر بابا» بایک‬ ‫خرس و با دسـته‌های گل و پوشـیدن پوشاک سرخ و کاله‬ ‫بوقی(یادمان میترا)به ترانه‌سـرایی و دایره‌زنی و کارهای‬ ‫خنـده‌آور می‌پردازند‪.‬‬

‫ریشه‌های افسانه نوروز‬

‫نوروزجشـنی اسـت مربوط به پیـش از آمـدن آریایی‌ها‬ ‫بـه ایـن سـرزمین وبسـیاری آن را قدیمـی تریـن جشـن‬ ‫تحویـل سـال در تمامـی جهـان می‌داننـد‪ .‬سـاکنان بیـن‬ ‫از‬ ‫النهریـن حداقـل دوتـا سـه هـزار پیـش‬ ‫ورود آریایـی هـا نیـز ایـن جشـن را در ایران برگزار‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫نوروز‬ ‫روز پیروزی جمشید بر نماد پلیدیهایی‬ ‫چون رسما‪ ،‬تاریکی‪،‬بی خردی‪ ،‬خشونت‬ ‫و روز پیروزی بر دیوان بود‬

‫دوران سـخت حمله ها‪ ،‬یورشـها و هجوم های قبیله ها و کشورهای مختلف‪ ،‬فقط این‬ ‫نـوروز اسـت کـه همچنان خود را به عنوان جشـن ملی‪ ،‬پررنگ‪ ،‬قدرتمنـد و پایدار نگه‬ ‫داشـته‪ ،‬زیرا که پیوند عمیق این جشـن با طبیعت اسـت و فرهنگ احترام در آن نهفته‬ ‫می باشـد و سـند آن کنده کاری های تخت جمشـید اسـت‪ ،‬تخت جمشـید‪ ،‬این نماد‬ ‫تمـدن ایـران زمین‪ ،‬سـینه تپنده و بی تـاب و بیدار‪ ،‬که با نگاره هـای بازمانده از حضور‬ ‫نماینـدگان سـرزمین هـای مختلف و پیشکشـها و دهشـهای نـوروزی خود به پیشـگاه‬ ‫شـاه شـاهان‪ ،‬نشـان از بوی دوسـتی و مهر دارد وبازتاب و گواهی دهنده فرهنگ شـاد‬ ‫ایران اسـت که شـالوده اش صلح و دوسـتی اسـت‪ .‬وقتی تاریخ سلسـله های پادشـاهی‬ ‫ایـران را ورق مـی زنیـم افـت و خیزهایـی در برگزاری آیین نوروزی مشـاهده می کنیم‪.‬‬ ‫در دوره اشـکانیان و ساسـانیان‪ ،‬از میـان جشـنهای گوناگـون و ماهانـه‪ ،‬نـوروز‬ ‫و مهـرگان جایـگاه ویـژه ای داشـتند‪ .‬پس از شکسـت اردشـیر بابـکان از رومی‬ ‫هـا‪ ،‬درخواسـت کـرد تـا نـوروز بـه آن جـا هـم راه یابد‪ ،‬رومـی ها که بـا تمدن‬ ‫خردمندانـه ای‪ ،‬روبـه رو شـده بودنـد‪ ،‬این آیین را در قلمروخودشـان گسـترش‬ ‫دادنـد کـه جایگاهـی معتبر یافت‪ ،‬رسـم دادن هدیـه از دوران هرمـز دوم باب‬ ‫شـد‪ .‬در این دوره به موسـیقی نیز توجه خاصی می شـد که نغمه های بهاری‬

‫بقیه در صفحه ‪67‬‬

‫از آن و با درخواست پیوستن ‪ ۵‬کشور دیگر با مدیریت ایران‪ ،‬بار دیگر تنظیم و تدوین‬ ‫شده و با تصویب قطعنامه ای در مجمع عمومی سازمان ملل‪ ۲۱ ،‬مارچ را «روز جهانی‬ ‫نـوروز» بـا ریشـه ایرانی به عنوان میراث بشـری ثبت جهانی کردند و پرونده آن بسـته‬ ‫شد‪.‬‬ ‫اما به راستی نوروز چگونه پدید که اکنون پدیده ای جهانی شده است؟‬ ‫بـه درسـتی بـر کسـی معلوم نیسـت و هیـچ کـس از پیدایـش و نقطه شـروع آفرینش‬ ‫نـوروز آگاهـی درسـتی نـدارد و حکایـت های زیـادی در مـورد چگونگی آغـاز آن دیده‬ ‫شـده اسـت‪ ،‬برخـی روایـت هـای تاریخـی آن را بـه بابلیـان نسـبت می دهنـد و گفته‬ ‫مـی شـود کـه رواج و گسـترش آن به سـال ‪ ۵۳۸‬پیـش از میالد یعنی زمـان حمله کورش‬ ‫بـزرگ بـه بابـل باز می گـردد و اگر به دیگر روایـات نظری بیندازیم بنیانگـذار نوروز را‬ ‫«زرتشـت » نامیـده اند‪،‬زرتشـت مجموعـه جشـن هـای هفتگانـه را که به آمـوزه های‬ ‫بنیـادی او در بـاره هفت امشاسـپند بـزرگ و آفرینش هفتگانه بود را با جشـن گاهنبار‬ ‫یـا تکلیـف دینـی و نـوروز و خبر سـال نو همزمـان و همراه برگـزار می کـرد‪ .،‬اگر برای‬ ‫کنـکاش در ایـن مـورد‪ ،‬بـه متن ها و نوشـته هـای اسـطوره ای مانند فردوسـی مراجعه‬ ‫کنیم و شـاهکاری به نام شـاهنامه را ورق بزنیم کیومرث‪ ،‬پایه گذار و بانی این جشـن‬ ‫معرفـی مـی شـود وهمچنیـن از چهره های دیگر اسـطوره ای مانند جمشـید‪ ،‬سـیاوش‬ ‫و کیخسـرو نیـز نـام بـرده شـده اسـت‪ .‬در پیدایش شـاهنامه ای نـوروز‪ ،‬گفته شـده که‬ ‫جمشـید پادشـاه پیشدادی‪ ،‬در هنگام گذشـتن از آذربایجان «آتورپاتکان »در محل ارگ‬ ‫جمشید‪ ،‬با استفاده از فر کیانی تختی ساخت و همچون خورشید تابان بر آن نشست‪،‬‬ ‫تاجی زرین بر سـر نهاد و با بردمیدن آفتاب و سـرزدن خورشـید‪ ،‬جهان پر نور گشـت و‬ ‫مـردم بـه شـادمانی پرداختنـد و از ایـن رو آن را روز نو نامیدند‪.‬‬ ‫نوروز روز پیروزی جمشـید بر نماد پلیدیهایی چون سـرما‪ ،‬تاریکی‪،‬بی خردی‪ ،‬خشونت‬ ‫و روز پیـروزی بـر دیـوان بـود‪ .‬در این روز جمشـید در جام جهان نما نگریسـت‪ ،‬جامی‬ ‫که گویا کیخسـرو پس از دیدن جای بیژن‪ ،‬رسـتم را به دنبال او فرسـتاد و کورش بزرگ‬ ‫هخامنشی آن را« جشن ملی» نامید‪ .‬در دوره هخامنشی نوروز‪ ،‬بازه زمانی ‪۱‬تا دو ماهه‬ ‫ای را در بـر مـی گرفـت‪ ،‬حجـاری های تخت جمشـید که روح تاریـخ در آن جریان دارد‬ ‫پیامـی در دلـش نهـان دارد کـه از پس تمام تاخـت و تازهای گوناگون‪ ،‬پـس از گذراندن‬

‫‪17‬‬


‫نوروز پیروز و چرخ گردون‬ ‫می‌خواهیم اندوه زمستانی را به فراموشی بسپاریم‬

‫مسروره بنی هاشمی‬ ‫‪masrooreh@gmail.com‬‬

‫نوروز ماندگار است تا یک جوانه باقی است‬ ‫باقی است جمع جانان‪ ،‬تا این یگانه باقی است‬ ‫نور نگاه کورش بر بردگان بابل‬ ‫بعداز هزارها سال‪ ،‬در هگمتانه باقی است‬ ‫علی رضا میبدی‬ ‫مـی خواهیـم اندوه زمسـتان را به فراموشـی بسـپاریم‪،‬‬ ‫پوسـیدگان خزانی و خواب رفتگان زمسـتانی‪ ،‬خفتگی و‬ ‫خمودگی را کنار می زنند وخندان و شتابان‪،‬سرمسـت و‬ ‫بـا وجد‪،‬بـا رقـص و پایکوبـی وخواندن سـرودهای طرب‬ ‫انگیـز بـه پیشـواز بهار کـه آغاز بیـدار باش و دگرگشـت‬ ‫زمین اسـت می روند‪ ،‬بهار سـرآغاز طراوت و جوان شدن‬ ‫طبیعت و تازه شـدن زندگی طبیعی انسـانها در نیمی از‬ ‫جهـان اسـت و آرام آرام‪ ،‬بهـار تمنـای فریـاد گل را بـرای‬ ‫شـکفتن و جلـوه گـری می شـنود و بـرف هـا را کنارمی‬ ‫زنـد تـا طبیعت بـزک کرده‪،‬ما را به تماشـای خود دعوت‬ ‫کنـد‪ ،‬بهـار لبخنـد زیبـای زمیـن اسـت‪ ،‬بهـار‬ ‫در سـینه سـترگ پـدران و نیاکانمـان‪،‬‬ ‫بزمـی بـر پا کـرد‪ ،‬بهـار نیمی از‬ ‫جهـان را جـوان مـی کند تا‬ ‫جشن نوروزمان را پیام‬ ‫آورباشـد‪ ،‬پیامـی که‬ ‫زیباییهـا‪ ،‬دوسـتی‬ ‫هـا‪ ،‬شـادی هـا‪،‬‬ ‫برابـری هـا‪،‬‬ ‫صلـح اندیشـی‪،‬‬ ‫انسـان دوسـتی‬ ‫را بـه جهانیـان‬ ‫هدیـه مـی دهـد‪،‬‬ ‫نـوروز سـرافراز‪،‬‬ ‫نـوروزی کـه نـه تنهـا‬ ‫ساالر جشنها درایران است‬ ‫کـه پایدارتریـن آن در جهـان‬ ‫اسـت‪ ،‬نـوروزی که کهن تریـن میراث‬ ‫فرهنگی و طبیعی تمدن بشـری اسـت‪ ،‬نوروز‬ ‫کـه از هـزاره های گذشـته‪ ،‬بسـی طوفانها و تیـره روزی‪،‬‬ ‫بسـی یورش ها و هجوم ها دیده ولی پیروزمندانه خود‬ ‫را بـه مـا رسـانده‪ ،‬تـا آمـدن بهـار و رسـیدن نـوروز فقط‬ ‫چنـد لبخند خورشـید مانده تا به همراهـش نوروزمان را‬ ‫پاس داریم و جشـن بگیریم‪ ،‬نوروز این جشـن همگانی‪،‬‬ ‫کـه ریشـه در سـنت کهن و هـزاران سـاله دارد ولی باید‬

‫‪16‬‬

‫بگویم که نوروز فقط یک جشـن و سـور نیسـت که اگر‬ ‫بـود در طـول عمـر چنـد هـزار سـاله اش و در مواجـه با‬ ‫طوفانهای بسـیار و حوادث تلخ و سـخت روزگار ناپدید‬ ‫مـی شـد و شـاید هرگـز از آن نامـی هم باقـی نمی ماند‬ ‫یکـی از رمـوز مانـدگاری نـوروز‪ ،‬تنـگا تنگ بودن ریشـه‬ ‫هـای عمیـق آن در بافتهـای فرهنگـی مـردم ایـران زمین‬ ‫اسـت کـه نسـل به نسـل‪ ،‬چرخیـده و چرخیده‪ ،‬تـا به ما‬ ‫رسـیده‪،‬از آن دسـت آیین هایی که با فرهنگ ایران زمین‬ ‫زاده شـده و هیچـگاه پیونـد با مـردم را از دسـت نداده‪،‬‬ ‫آییـن مشـترک تمـام اقـوام و طایفـه هـای ایرانی اسـت‪،‬‬ ‫آیینـی کـه از ال بـه الی سـینه های خروشـان مـردم پهن‬ ‫دشـتها و بلنـد کـوه هـا و گسـترده کویر ها به مـا پیوند‬ ‫خـورده اسـت‪ ،‬اکنـون این نـوروز اسـت که اصلـی ترین‬ ‫حلقه پیوند و پیوسـتگی ایرانیان‪ ،‬نه تنهـا در زادبوممان‪،‬‬ ‫که در سرتاسـر دنیاسـت‪ .‬با کوچ بسـیاری از هم وطنان‪،‬‬ ‫بـا انتخـاب زندگـی در کشـورهای مختلـف و هجرت به‬ ‫سـوی سـرزمین هـای دور و نزدیـک و همنشـینی آنها با‬ ‫دیگـر ملیتهـا و قومیتهـا‪ ،‬اکنون نـوروز جـزو آیین هایی‬ ‫اسـت کـه کـم و بیش بسـیاری‪ ،‬با همنشـینی و دوسـتی‬ ‫با فارسـی زبانان تا حدودی با آن آشـنایی پیدا کرده اند‪،‬‬

‫دیگـر نـوروز ایـن کهن ترین جشـن تمـدن جهانی‪،‬دیگر‬ ‫نـه خاور می شناسـد و نه باختر و نه مرزهـای قراردادی‬ ‫بیـن کشـورها را‪ ،‬اکنون نـوروز فراگیرترین جشـن ایرانی‬ ‫اسـت‪ .‬به راسـتی نوروز از کجا آمده‪ ،‬از کجا شـروع شـد‬ ‫کـه اکنـون ایـن گونـه جهـان شـمول و جهانگیرگشـته و‬

‫جایگاهـی جهانـی پیـدا کرده اسـت؟‬ ‫واژه نـوروز از زبـان اوسـتایی و از فارسـی میانـه برگرفته‬ ‫شـده و پیشـینیان از نـوروز به عنوان «سـال نـو» یاد می‬ ‫کردنـد‪ ،‬شـیوه گویـش و تلفـظ «نـوروز» در کشـورهای‬ ‫باورمنـد آن‪،‬شـاید بـا هـم متفـاوت مـی باشـد و همیـن‬ ‫طـور املا انگلیسـی آن‪ ،‬کـه بـه نظـر می رسـد بـرای ما‬ ‫کـم اهمیت‪،‬ولـی برای غیر ایرانی هـا عجیب می نماید‪،‬‬ ‫بـا توجـه به ایـن که نـوروز کاربـردی جهان شـمول تر و‬ ‫فراگیر تر از پیش پیدا کرده به گونه ای که یک کلید واژه‬ ‫ایرانی از سـوی کشـورها شـناخته شـده اسـت اما شگفتا‬ ‫آن کـه نـگارش ایـن واژه حتـی در بین ایرانیان‪ ،‬یکسـانی‬ ‫نداشـته و آشفتگی در شناسـاندن این جشن بزرگ پیش‬ ‫آورد چنانکه تنوع در نوشـتن آن چشـمگیر به نظرآمده‬ ‫بـود‪ ،‬بایـد که راه حلی بـرای این ناهمگونـی یافت و در‬ ‫پی ایجاد یکسانی بر آمد‪ ،‬از این رو و پس از گفتگوهای‬ ‫ادیبـان معاصـرو تامـل و مالحظات بسـیار‪ ،‬زبان شـناس‬ ‫وادیب بزرگ معاصر « زنده نام دکتر احسـان یارشـاطر »‬ ‫کـه بنیانگـذار دانشـنامه « ایرانیکا » می باشـند‪ ،‬با توجه‬ ‫به دسـتور و قواعـد آواشناسـی « ‪ » Phonetics‬و همین‬ ‫طـور مبنـی قرار دادن تلفظ و گویش فارسـی‪ ،‬نگارش آن‬ ‫را به صورت « ‪ » Nowruz‬در ‪ ۱۵۵‬مین نشسـت اجرایی‬ ‫یونسـکو در سـال ‪ ۱۹۹۸‬پیشنهاد داده و تصویب آن‬ ‫را از دبیـر کل یونسـکو درخواسـت نمودند‬ ‫و در اگوسـت ‪ ۲۰۰۴‬کلمـه التیـن‬ ‫نـوروز توسـط نماینـدگان ‪۱۰‬‬ ‫کشـور برگـزار کننده نـوروز‪،‬‬ ‫بـه اتفـاق آرا تایید شـد و‬ ‫به توصیه مراجع علمی‬ ‫و بـرای همسـانی بـا‬ ‫یونسـکو پیشنهاد شد‬ ‫تـا در نوشـته هـای‬ ‫یونسـکو و متـن های‬ ‫سیاسـی و رسـمی‪،‬‬ ‫بـه شـکل(‪)Nowruz‬‬ ‫مـورد اسـتفاده قـرار گیرد‪،‬‬ ‫امـا هنـوز هـم بیـن علمـای‬ ‫فـن اختلاف آرا وجـود دارد‪،‬‬ ‫بـه جاسـت اکنـون کـه «روز جهانـی‬ ‫نـوروز» داریـم مـا ایرانیانـی که در خـارج از‬ ‫ایرانمان زندگی می کنیم و مجبور به استفاده التین‬ ‫این واژه هسـتیم در این مورد هم‪،‬یگانگی و همبسـتگی‬ ‫خود را نشـان دهیم و به صورت یکسـان و یک گونه در‬ ‫نوشـتاراز آن اسـتفاده کنیم‪.‬‬ ‫یادآورمـی شـوم کـه نخسـتین بـار نـوروز بـه پیشـنهاد‬ ‫جمهـوری آذربایجـان در سـال ‪ ۲۰۱۰‬میلادی « ‪۱۳۸۸‬‬ ‫خورشـیدی » با مشـارکت ‪ ۷‬کشـور ثبت شد‪ ۵ ،‬سال پس‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫بعضی از آنها مرگ زودهنگام ماهی را بهانه می کنند و معتقدند این کار جفای بزرگی‬ ‫سفره هفت سین های چینی‪ ،‬ارزان و جمع و جور‬ ‫به این حیوان اسـت‪.‬ماهی هایی که عمر یک هفته ای دارند اما اگر در شـرایط درسـت‬ ‫اینکه اجزای سـفره هفت سـین و نماد آن اجزاء چیسـت و از کجا آغاز شـده و چگونه زندگـی کننـد مـی توانـد عمر طوالنی تری داشـته باشـند‪ .‬به همین دلیل هم هر سـال‬ ‫به ما رسـیده اسـت شـاید زیاد مهم نباشـد‪ .‬هرچقدر هم که فلسـفه وجودی اینکه چرا یـک مـاه مانده به عید بـرای نخریدن ماهی قرمـز تبلیغ می کنند‪.‬‬ ‫هفـت سـین مـی چینیـم و هفـت شـین نمی چینیـم را ندانیـم‪ ،‬بـاز آنقدر این رسـم و عده ای دیگر هم معتقدند که اصوال گذاشـتن ماهی قرمز سـر سـفره هفت سـین نه‬ ‫رسـوم جذاب هسـت که از آن انرژی بگیریم و دنبال چون و چرایش نباشـیم البته این ایرانی اسـت و نه اخالقی‪ .‬طبق گفته این افراد‪ ،‬در گذشـته هیچ سـندی مبنی براینکه‬ ‫جذابیـت بـرای بعضی ها هم بی اهمیت شـده‪ .‬مثال اینکـه خیلی ها ترجیح می دهند ایرانـی هـا ماهـی قرمز سـر سـفره هفت سـین می گذاشـتند وجود نـدارد و تنها رسـم‬ ‫به جای کاشـت سـبزه دسـت سـاز خودشـان که می توانند شـاهد جوانه زدن و رشـد و متداول در این مورد‪ ،‬خوردن سـبزی پول و ماهی شـب عید اسـت‪ .‬این دسـته از افراد‬ ‫سبزشـدن آن باشـند‪ ،‬از سـبزه هـای آمـاده در گل و گیـاه فروشـی ها و یا شـاید بسـاط به تابلوی نقاشـی کمال الملک اسـتناد می کنند که سـفره هفت سـین را نقاشـی کرده‬ ‫هایـی که دم عید حسـابی بازارش داغ اسـت خرید‬ ‫امـا در آن اثـری از تنگ و ماهی نیسـت‪.‬‬ ‫کنند؛ یا به جای چیدن سـیب و سـنجد و سیر با آن‬ ‫دسـته سـومی هـم وجـود دارنـد کـه از دریچـه‬ ‫رنگ و بوی طبیعی بر سفره از نوع پالستیکی شان‬ ‫بهداشـت بـه موضوع ماهـی قرمز نـگاه می کنند‪.‬‬ ‫به‬ ‫بهار‬ ‫بوی‬ ‫آمدن‬ ‫با‬ ‫باشی‬ ‫که‬ ‫ایرانی‬ ‫کـه اغلـب از محصوالت بی کیفیت چینی هسـتند‬ ‫آنهـا مـی گوینـد‪ :‬نـه تنهـا تمـاس دسـت کـودک با‬ ‫استفاده کنند‪.‬‬ ‫بـدن ماهـی قرمز مـی توانـد در انتقال بیمـاری به‬ ‫فکر ترتیب دادن تدارکات الزم برای‬ ‫واردات سـفره هفـت سـین‪ ،‬آن هـم سـفره هـای‬ ‫کودک موثر باشـد‪ ،‬بلکه آلودگی هایی که از طریق‬ ‫نوروز و سفره هفت سین می افتی‪.‬‬ ‫کوچـک و آمـاده کـه هزینـه چندانـی نـدارد ایـن‬ ‫فضـوالت ماهـی وارد آب مـی شـود هم مـی تواند‬ ‫باشید‬ ‫ایران‬ ‫در‬ ‫فقط‬ ‫نیست‬ ‫هم‬ ‫الزم‬ ‫روزهـا باعـث نگرانی خیلی ها شـده اسـت‪ .‬همان‬ ‫باعـث ایجـاد برخـی از انـواع بیماری های پوسـتی‬ ‫هایی که معتقدند ظروف سـفره هفت سـین جزو‬ ‫شـود‪.‬البته موافقان خرید ماهـی قرمز بر این نکته‬ ‫تا این حس و حال به رساغ تان بیاید‪.‬‬ ‫صنایـع دسـتی به حسـاب مـی آیند و بـی اهمیتی‬ ‫پافشاری می کنند که انتقال بیماری از ماهی قرمز‬ ‫در قلب آمریکا هم یک ایرانی برایش‬ ‫بـه آن مـی توانـد ایـن هنـر را کم کـم از یـاد ببرند‪.‬‬ ‫بـه انسـان در حـد یـک شـایعه بی اسـاس اسـت و‬ ‫البته این سـکه یک روی دیگر هم دارد‪ .‬بعضی ها‬ ‫هیچ سـندیتی ندارد‪.‬‬ ‫مهم است که سال جدید طور دیگری‬ ‫هم هسـتند که با هزینه گزاف و سـفارش ظرف ها‬ ‫واقعیـت این اسـت کـه با تمام دوگانگـی هایی که‬ ‫شود‪.‬‬ ‫رشوع‬ ‫آنچنانی‪ ،‬این سنت را دستمایه چشم و هم چشمی‬ ‫در مـورد ماهـی قرمز وجـود دارد تابه حال تصمیم‬ ‫و فخرفروشـی می کنند و حاضرند پول های کالنی‬ ‫واحـدی در ایـن باره گرفته نشـده اسـت‪ .‬خیلی ها‬ ‫هم خرج این امور کنند تا سـفره هفت سـین شـان‬ ‫حضور ماهی سـر سفره هفت سین را نشانه جنب‬ ‫با رنگ سـال و سـبک و سـیاق چیدمان خانه شان که می تواند کالسیک‪ ،‬سنتی یا مدرن و جوش می دانند و به هیچ وجه راضی نمی شـوند تا این موجود دوسـت داشـتنی از‬ ‫باشـد مطابقت داشـته باشـد‪ .‬باالخره عید اسـت و دید و بازدید و مهمانی بازی‪ .‬اگرچه سفره های هفت سین حذف شود‪ .‬البته ناراحت کننده است وقتی می شنویم که هر‬ ‫کـه ممکـن اسـت رفت و آمدها قطع شـده باشـد و خیلی ها به دالیـل متعددی با هم سـال نزدیک به عید پنج میلیون ماهی قرمز خریداری می شـود که در مدت کمی می‬ ‫رفـت و آمـد نکننـد‪ ،‬امـا چیـزی کـه در ایـن چنـد سـال جذابیت را بیشـتر کـرده فضای میرند‪ .‬ماهی ها به دلیل شرایط نادرست پرورش و نقل و انتقال و تکان شدید‪ ،‬اغلب‬ ‫مجازی اسـت و عکس هایی که از سـفره هفت سـین به اشتراک گذاشته می شود‪ .‬اصال سـکته مـی کننـد و بیمـار می شـوند‪ .‬برای همین اسـت که عمـر کمی دارند‪ .‬دانسـتن‬ ‫مگر می شـود با سـفره هفت سـین سـلفی نینداخت و در اینسـتاگرام و گروه های بی اینکه ماهی قرمزها هم سـکته می کنند می تواند بزرگترین تراژدی سـفره هفت سـین‬ ‫شـمار تلگرامی نفرسـتاد‪ .‬همین یک دلیل خوب اسـت برای عده ای که دوسـت دارند هر سـال ما باشد‪.‬‬ ‫سـفره های هفت سـین خاص داشـته باشـند و برای آن سـنگ تمام بگذارند‪.‬‬ ‫در نهایت اما سـفره های هفت سـین هم مثل هر پدیده ای در حال تغییر و دگرگونی‬ ‫اسـت‪ .‬یک زمانی سـبزه های طرح دار مد می شـود و ماهی های فایتر به جای ماهی‬ ‫خریدن یا نخریدن ماهی قرمز‬ ‫گلـی جایشـان را سـر سـفره هـا بازی می کنـد‪ .‬از یک طـرف دیگر هم ظـرف ها عوض‬ ‫اما دوگانه های نزدیک عید تنها به سـفره های هفت سـین و گرانی و ارزانی آنها ختم مـی شـود و گـران و ارزانـی آنهـا مالک شـروع یک سـال خوب می شـود‪ .‬امـا هرچه که‬ ‫نمـی شـود‪ .‬یـک ماجرای همیشـگی هـم وجـود دارد که مربـوط به ماهی قرمز سـفره هسـت اتفاق خوبی اسـت ایـن تغییر و تحوالت‪ .‬تغییر و تحوالتی کـه می گوید نوروز‬ ‫هفـت سـین می شـود‪ .‬چالش همیشـگی دربـاره اینکه بایـد ماهی قرمز بخریـم یا نه‪ .‬هنـوز ارزش خـودش را دارد و فرامـوش نشـده و آدم هـا برای زیباتـر کردن آن همچنان‬ ‫البتـه آنهایـی کـه خریـد ماهی گلـی را تحریم کرده انـداز گروه های مختلفی هسـتند‪ .‬تلاش می کننـد‪ .‬ماهنامه تبار‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪15‬‬


‫ایرانی های مقیم خارج‪ ،‬نوروز را بیشتر دوست دارند‬

‫هانیه درویش‬ ‫دسـتفروش هـا کل خیابـان را گرفتـه انـد‪ .‬آدم هـا هـم ال به الی شـلوغی ها سـرک می‬ ‫کشـند که ببینند می توانند از این شهرآشـوبی که درسـت شـده خریدی داشـته باشند؟‬ ‫نزدیکی های عید است و کاسبی دیگر فقط مخصوص مغازه ها نیست‪ .‬از ماهی قرمز‬ ‫گرفتـه تـا سـمنوی عیـد و سـیر را حراج کـرده اند و بـه ارزان ترین قیمت می فروشـند‪.‬‬ ‫اتفاقـا مشـتری هـای زیادی هـم دارند‪ .‬آنهایی که ترجیح می دهند سـفره هفت سـین‬ ‫رسـری بخرند و روی میز بچینند‪ ،‬طرفدار این سـفره ها هسـتند‪ .‬همین هفت‬ ‫شـان را َس َ‬ ‫سین صادر شده از چین که حتی سنت و رسم کهن ما را هم به نفع خودشان مصادره‬ ‫کردنـد‪ .‬آن طـرف قضیـه هـم وجـود دارد‪ .‬یـک جسـت و جـوی سـاده در شـبکه هـای‬ ‫اجتماعی و یا اینترنت شـما را به انبوهی از سـفره آرایی هایی می رسـاند که از سـفره‬ ‫هفـت سـین بـه این راحتی ها نمـی گذرند‪ .‬ظرف نقـره با ربزه کاری های طال سـفارش‬ ‫می دهند و معتقدند هفت سین باید باشکوه چیده شود‪ .‬خالصه که دنیای دوگانه ای‬ ‫اسـت ایـن نزدیکـی های عید‪ .‬هر کس سـاز خـودش را می زند و عیـد را با همه تناقض‬ ‫هـا و دوگانـه هایش به مـا نزدیک می کند‪.‬‬ ‫ایرانـی کـه باشـی بـا آمـدن بوی بهار بـه فکر ترتیـب دادن تـدارکات الزم برای نـوروز و‬

‫‪14‬‬

‫سفره هفت سین می افتی‪ .‬الزم هم نیست فقط در ایران باشید تا این حس و حال به‬ ‫سـراغ تان بیاید‪ .‬در قلب آمریکا هم یک ایرانی برایش مهم اسـت که سـال جدید طور‬ ‫دیگری شروع شود‪ .‬اگرچه جشن هالووین و کریسمس جای خودشان را بین ایرانی ها‬ ‫بـاز کـرده امـا نـوروز هم همچنان محبوب کسـانی اسـت که تغییر و تحول و نو شـدن‬ ‫را بـه هـر چیـزی ترجیح می دهند‪ .‬نوشـدنی که از آخرین روزهای زمسـتان شـروع می‬ ‫شـود‪ .‬از مغـازه هـا و فروشـگاه هـای لباس فروشـی تـا مغازه هـای لوازم خانگـی‪ .‬لوازم‬ ‫خانـه هـم کـه از بزرگ تا کوچک قابل تعویض و تزیین اسـت‪ .‬خانـم های خانه در کنار‬ ‫خریدهای شـب عید همیشـه به فکر تهیه وسـایل سـفره هفت سین شان هم هستند‪.‬‬ ‫مـی تـوان بـه جرات گفت سـفره هفت سـین در اولیـن روز از بهار در خانـه هر ایرانی‬ ‫ای پهن می شـود و همه اعضای خانواده هر کجا که باشـند سـعی می کنند در لحظه‬ ‫سال تحویل خودشان را سر این سفره برسانند‪ .‬البته این موضوع انگار برای ایرانی های‬ ‫مقیـم دیگـر کشـورها اهمیـت بیشـتری دارد‪ .‬چـرا که در ایـران عده ای هسـتند که بی‬ ‫تفـاوت بـه ایـن موضوع سـال جدید را آغاز کننـد‪ .‬بی تفاوت بودنی کـه گاهی دلیل آن‬ ‫می تواند تنبلی و بی حوصلگی باشـد که در این روزها در حال افزایش اسـت و گاهی‬ ‫هـم ممکن اسـت بی توجهی به سـنت هـا و ارزش های ایرانـی و جایگزین کردن آیین‬ ‫های غربی‪ ،‬به خصوص در بین نسـل جوان باشـد‪.‬‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


‫هر چند نوروز یك شمایل مشرتكی دارد ولی در بعضی نقاط‬ ‫كشور ما نوروز با رسوم ویژه‌ای نیز در هم تنیده شده است كه‬ ‫بیشرت در ارتباط با فرهنگ و جغرافیای ویژه آن منطقه است‪.‬‬

‫هم منتقل می‌شـود‪.‬‬

‫از نوروز شمالی‌ها چه خبر؟‬

‫هسـتی ‪ ۳۰‬سـاله سـاكن یكـی از شهرسـتان‌های اسـتان‬ ‫مازنـدران اسـت‪ .‬او از رسـوم مهـم مـردم منطقه شـمال‬ ‫كشـور در ایـام عید به «آرمان» می‌گویـد‪« :‬روز اول عید‬ ‫بدون اسـتثنا و همیشـه باید سـبزی‌پلو بـا ماهی حاضر‬ ‫باشـد‪ .‬سـر سـفره سـال نو عالوه بر آجیل و سـایر موارد‬ ‫مشترك سفره كه در همه جای كشور وجود دارد برنجك‬ ‫و سـوهان كنجدی هم سر سفره شمالی‌ها وجود دارد‪».‬‬ ‫او در ادامه به برپا كردن سـفره سـر مزار مردگان اشـاره‬ ‫می‌كنـد و می‌افزایـد‪« :‬سـر قبـور مـردگان رفتـن شـاید‬ ‫رسـمی مشـترك در همه جای ایران باشـد ولی در استان‬ ‫مـا از اهمیـت ویـژه‌ای برخـوردار اسـت به حـدی كه ما‬ ‫یك سـفره هفت سـین كوچك هم سـر قبر مردگان به پا‬ ‫می‌كنیـم تا یادشـان را گرامـی داریم‪».‬‬ ‫او با بیان اینكه رسوم اصیل شمالی را باید در روستاهای‬ ‫ایـن منطقه یافـت‪ ،‬ادامه می‌دهد‪« :‬در روسـتاها عید را‬ ‫با پوشـیدن لباس محلی و رسـم‌های ویژه‌تری نسبت به‬ ‫مناطق شهری جشن می‌گیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬در هنگام تحویل سـال با شـلیك تفنگ سـرپر و سـاز و‬ ‫دهـل آمدن سـال جدید را اعلام می‌كنند‪».‬‬ ‫ایـن حـرف هسـتی كـه بایـد ردپـای رسـوم ویـژه را در‬ ‫روسـتاها جسـت كامال درست اسـت‪ ،‬چون امروزه رسم‬ ‫عید در بسیاری از شهرهای بزرگ به یك صورت مشترك‬ ‫برگزار می‌شـود و بسـیاری از رسوم محلی از یاد رفته‌اند‪.‬‬ ‫‪ ‬ردپای این رسـوم را بیش از هر جایی در روسـتاها و در‬ ‫حافظـه پدربزرگ‌هـا و مادربزرگ‌ها می‌توان جسـت‪ .‬از‬ ‫بیشـتر جوان‌هـای امـروزی هنگامـی كه سـوال می‌كنی‬ ‫نـوروز در شـهر شـما چه رسـم متفاوتـی دارد می‌گویند‬ ‫هیـچ! امـا با یك كنكاش كوتـاه در صفحات تاریخ همان‬ ‫منطقـه می‌تـوان دیـد كـه نـوروز در آن منطقـه صورت‬ ‫ویژه خـود را دارد‪.‬‬

‫نوروز اصفهانی‌ها طعم گز می‌دهد‬

‫علاوه بـر این در روز تحویل سـال جمع شـدن در خانه‬ ‫یـك بزرگ‌تـر از اهمیـت ویژه‌ای برخـوردار اسـت‪ .‬او در‬ ‫ادامـه سـخنانش بـه حـال و هـوای ویـژه عید در اسـتان‬ ‫اصفهـان اشـاره می‌كنـد و می‌گویـد‪ :‬در میـدان نقـش‬ ‫جهـان توپـی گذاشـته‌اند و لحظـه تحویـل سـال تـوپ‬ ‫شـلیك می‌كننـد و این‌چنیـن نـوروز شـلوغ و پرمهمـان‬ ‫اصفهـان آغاز می‌شـود‪.‬‬

‫رسوم شیرین نوروزی در استان كرمان‬

‫حسـین ‪ ۳۴‬سـاله از رسوم عید در شهرسـتان‌های استان‬ ‫كرمـان به «آرمـان» می‌گوید‪ :‬در میمند كه یك روسـتای‬ ‫باسـتانی در ‪ ۴۰‬كیلومتـری شـهر بابك اسـت عیـد نوروز‬ ‫را بـا رسـوم اصیـل زردشـتی جشـن می‌گیرند‪ .‬مـردم این‬ ‫روسـتا نـه تنهـا نـوروز بلكه شـب چلـه و دیگر مراسـم‬ ‫ایرانـی را هـم به همان صورت باسـتانی برگزار می‌كنند‪.‬‬ ‫یكی از رسـم‌های جالب مردم این روسـتا این اسـت كه‬ ‫خواسـتگاری در شـب چلـه و نـوروز از اهمیـت ویژه‌ای‬ ‫برایشـان برخـوردار اسـت و آن هـم بـا یـك رسـم خاص‬ ‫صـورت می‌گیـرد و هنگامی كـه خانـواده‌ای می‌خواهد‬ ‫دختـر خانـواده دیگر را خواسـتگاری كند اگر شـب چله‬ ‫باشـد به آنها می‌گوینـد اناردونتون با خانـواده ما! و اگر‬ ‫نوروز باشـد می‌گویند سـیب هفت سـینتون با خانواده‬ ‫ما!‬ ‫شـنیدن ایـن جمله از سـوی خانواده‌ای كـه دختر مجرد‬ ‫دارنـد بدیـن معناسـت كـه بـه خواسـتگاری دخترتـان‬ ‫می‌آییـم‪ .‬او بـه رسـوم دیگـر در اسـتان كرمـان اشـاره‬ ‫می‌كنـد و می‌افزایـد‪ :‬یكـی از رسـم‌های ایـن منطقه در‬ ‫شـب چهارشنبه‌سـوری این بوده اسـت كه جاروی كهنه‬ ‫را آتـش می‌زدنـد و جـاروی نـو را به خانـه می‌آورند و یا‬ ‫اینكـه كـوزه كهنه را می‌شكسـتند و از كوزه نو اسـتفاده‬ ‫می‌كردنـد‪ .‬نخسـتین پیالـه آب از كوزه تـازه را هم باید‬ ‫بـزرگ خانـواده می‌خـورد‪ .‬اجـرای ایـن رسـم‌ها بـه ایـن‬ ‫دلیـل بـوده كـه می‌خواسـتند كهنگی‌هـا و غـم و غصـه‬ ‫سـال قبـل را دور بریزند‪.‬‬

‫از محمد ‪ ۲۹‬ساله درباره رسوم ویژه نوروزی اصفهانی‌ها‬ ‫در ایـام نـوروز سـوال می‌كنـم‪ ،‬در ابتـدا می‌گویـد هیـچ‬ ‫رسـم متفاوتـی ندارنـد‪ ،‬بعـد از چنـد ثانیـه بـه «آرمان»‬ ‫می‌گویـد‪ :‬چـرا بعضـی رسـوم هسـتند كه فكـر می‌كنم‬ ‫خـاص اسـتان مـا باشـند‪ .‬یكـی از وسـایل پذیرایـی مهم‬ ‫اصفهانی‌هـا در ایـن ایـام گـز اسـت‪ .‬او ادامـه می‌دهـد‪:‬‬ ‫گرفتـن عیـد بـرای مرده‌هـا از رسـوم دیگـر اسـت‪ .‬برای‬ ‫نخسـتین عیـد فوت مرده در مسـجد مراسـم می‌گیرند‪.‬‬ ‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪13‬‬


‫نوروز ‪ . . .‬رسمی مشرتك در ایران‬ ‫نوروز در مناطق مختلف ایران چگونه برگزار میشود؟‬

‫سندوسمحمدی‬ ‫روزنامـه آرمـان‪ :‬هـر ایرانی و غیرایرانی در ابتدا كه اسـم‬ ‫نـوروز را می‌شـنود رسـومی مشـترك بـه ذهنـش تداعـی‬ ‫می‌شـود‪ .‬هـر چنـد تداعی این مراسـم مشـترك نـوروزی‬ ‫درسـت اسـت‪ ،‬امـا بـا ایـن وجـود رسـم نـوروز در نقاط‬ ‫مختلـف كشـور هـم بـا فرهنـگ و شـرایط آنجـا تطبیق‬ ‫یافته اسـت‪.‬‬ ‫این رسـم باسـتانی به تناسـب منطقه‌ای كه در آن برگزار‬ ‫می‌شـود عناصر جدیدی را در بر می‌گیرد كه از دیرباز با‬ ‫آن عجین شـده‌اند‪ ،‬اما در این بین مسـاله مهم این است‬ ‫كـه این رسـم‌های خـاص در گـذر زمان رنـگ باخته‌اند و‬ ‫هـر چـه به زمان حـال و آینده نزدیك می‌شـویم در حال‬ ‫شـكل‌گیری یك نوروز مشترك هستیم‪.‬‬ ‫درسـت اسـت كـه نـوروز از اول فروردیـن آغاز می‌شـود‬ ‫ولی مراسـم آن از چندین روز و حتی چندین هفته قبل‬ ‫آغـاز می‌شـوند و تـا دو هفتـه بعد هـم ادامـه می‌یابند‪.‬‬ ‫مراسـم مشـترك نوروزی را می‌توان در چند دسـته اصلی‬ ‫قرار داد‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫‪« ‬خانه‌تكانی» یكی از این رسـم‌های نوروزی است كه از‬ ‫چندین روز قبل از نوروز آغاز می‌شـود و با شست‌وشـو‪،‬‬ ‫گردگیـری و تمیـز كـردن تمـام خانـه و وسـایل آن تلاش‬ ‫می‌شـود روحـی تـازه در خانـه دمیـده شـود‪ .‬در كنـار‬ ‫خانه‌تكانـی‪ ،‬خریـدن لباس‌هـای نـو با رنگ‌هایی شـاد از‬ ‫دیگـر برنامه‌هـای ایرانیـان در این ایام اسـت‪.‬‬ ‫روز اول عیـد از اهمیـت ویـژه‌ای برخـوردار اسـت؛ در‬ ‫لحظـه تحویـل سـال افـراد خانـواده تلاش می‌كننـد در‬ ‫كنـار یكدیگـر باشـند‪ .‬در این روز سـفره هفت سـین كه‬ ‫یـك نمـاد مهم اسـت و از سـماق‪ ،‬سـیر‪ ،‬سـنجد‪ ،‬سـمنو‪،‬‬ ‫سـكه‪ ،‬سركه‪ ،‬سـبزی تشكیل شده اسـت در خانه‌ها پهن‬ ‫می‌شـود و از ایـن طریق ایرانی‌ها یك رسـم مهـم را زنده‬ ‫نگـه می‌دارند‪.‬‬ ‫خواندن دعای تحویل سال هم از دیگر رسوم است‪.‬‬ ‫‪ ‬البتـه نبایـد حاجـی فیروزهـا را هـم از یـاد بـرد‪ ،‬حاجی‬ ‫فیروز از مشـهورترین پیك‌های نوروزی اسـت كه با لباس‬ ‫ویـژه خـود یعنـی پیراهن و شـلوار قرمـز‪ ،‬گیـوه نوك‌تیز‬ ‫و منگولـه‌دار و صورت سـیاه شـده‪ ،‬فرا رسـیدن نـوروز را‬ ‫نویـد می‌‌دهد‪.‬‬ ‫در عیـن حـال زیـارت قبور هم از دیگر رسـوم اول سـال‬ ‫است كه در بسیاری از شهرهای ایران از اهمیت ویژه‌ای‬ ‫برخوردار است‪.‬‬ ‫یكـی از رسـم‌های دیگر نـوروزی كه در سـیزده روز عید‬ ‫ادامـه می‌یابـد دیـد و بازدیدهایـی هسـتند كـه نزدیكی‬ ‫افـراد را بـا یكدیگـر بـه همـراه دارند‪ .‬عیـدی دادن‪ ،‬هـم‬ ‫در ایـن دیـد و بازدیدهـا و هـم روز اول عیـد از اهمیت‬ ‫ویـژه‌ای برخوردار اسـت‪.‬‬ ‫یكـی دیگـر از رسـوم مهـم عیـد رسـم سـیزده‌بدر اسـت‬ ‫كـه ایرانی‌هـا آن را در طبیعـت و بیـرون از خانـه برگـزار‬ ‫می‌كنند و رسم‌هایی مثل گره زدن سبزه را در خود جای‬

‫داده است‪.‬‬ ‫هر چند نوروز یك شـمایل مشـتركی دارد ولی در بعضی‬ ‫نقاط كشـور ما نوروز با رسـوم ویژه‌ای نیز در هم تنیده‬ ‫شـده اسـت كه بیشـتر در ارتباط با فرهنگ و جغرافیای‬ ‫ویـژه آن منطقـه اسـت‪ .‬در عیـن حـال یافتن ردپـای این‬ ‫نوروزهـای متفـاوت كار آسـانی نیسـت‪ ،‬زیـرا هرچـه به‬ ‫زمـان حـال نزدیـك می‌شـویم نـوروز در حـال یك‌شـكلی‬ ‫اسـت و شـاید تنها در شـهرهای كوچك بتوان ردپای این‬ ‫رسـوم را یافت‪.‬‬

‫حال و هوای متفاوت نوروز بین كردنشین‌ها‬

‫صهیـب ‪ ۲۳‬سـاله سـاكن یكـی از شهرسـتان‌های اسـتان‬ ‫كرمانشـاه است‪ .‬او مراسم ویژه عید در منطقه خودشان‬ ‫را این‌گونه شـرح می‌دهد‪ :‬در شـهر ما شـب تحویل سال‬ ‫در میدان اصلی شـهر آتش روشـن می‌كنند و مردان دور‬ ‫آن پایكوبـی كـردی‪ ،‬انجام می‌دهند‪.‬‬ ‫‪ ‬زدن دهـل هـم از دیگـر برنامه‌های ایـن روز برای اعالم‬ ‫فرا رسـیدن عید اسـت‪ .‬مردم در این روز لباس‌های اصیل‬ ‫محلی خود كه معموال رنگ‌های شـادی دارد می‌پوشـند‪.‬‬ ‫از آنجایی هم كه معموال بیشـتر عروسـی‌ها در این سـه‬ ‫روز اول عید برگزار می‌شود شادی مردم در روزهای بعد‬ ‫هـم ادامه پیدا می‌كند‪.‬‬ ‫‪ ‬او گـردش در طبیعـت را یكـی از مهم‌تریـن برنامه‌های‬ ‫مـردم در ایـن ایـام می‌دانـد و می‌افزایـد‪ :‬از آنجـا كـه‬ ‫منطقه ما یك منطقه كوهسـتانی و سرسـبز است گردش‬ ‫در طبیعـت از اهمیـت ویـژه‌ای برخوردار اسـت و مردم‬ ‫بیشـتر روزهـا را در طبیعـت می‌گذراننـد و ایـن در روز‬ ‫سـیزده بدر هـم ادامـه می‌یابد‪.‬‬ ‫‪ ‬یكـی از رسـم‌های مـا در روز سـیزده بدر این اسـت كه‬ ‫سـیزده سـنگ را بـه پشـت سـرمان می‌اندازیـم و بـا هر‬ ‫سـنگی كـه می‌اندازیـم یكـی از غصه‌های سـال گذشـته‬ ‫را كه می‌خواهیم دیگر نباشـد بیان می‌كنیم‪ .‬در سـیزده‬ ‫بـدر شـاد بـودن از اهمیت زیـادی برخوردار اسـت‪ ،‬زیرا‬ ‫اعتقـاد داریم كه شـادی ایـن روز به روزهای دیگر سـال‬

‫‪Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283‬‬


11

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


‫ماهنامه اجتماعی‪ ،‬ف‬ ‫ناشر‪ :‬ا رهنگی‪ ،‬هنری خردمند‬ ‫نت‬ ‫شارات خردمند ‪ -‬تورنتو‬ ‫س‬ ‫ردبیر‪ :‬محمد ُسهی‬ ‫طراحی‪ ،‬حروفچینی و‬ ‫صف‬ ‫حه‬ ‫آ‬ ‫ر‬ ‫ای‬ ‫ی‪:‬‬ ‫ا‬ ‫نت‬ ‫شا‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ت خردمند‬ ‫مس‬ ‫با تشکر از‪:‬‬ ‫فره روره بن ‌یهاشمی ‪ -‬رضا‬ ‫می‬ ‫رف‬ ‫خ‬ ‫ر‬ ‫ای‬ ‫ی‬ ‫‬‫ال‬ ‫هه‬ ‫ش‬ ‫هب‬ ‫اد‬ ‫کاشانی کبیر ‪ -‬محمد تاجدولتی و همه ک ازی ‪ -‬افسانه همرنگ ‪-‬‬ ‫سان‬ ‫ی‬ ‫که‬ ‫در این شماره ما را‬ ‫یار و یاور بودند‪.‬‬

‫روی جلد‪:‬‬ ‫نوروزتان خجسته باد‬

‫‪National Ethnic‬‬

‫‪Press and Media‬‬ ‫‪ada‬‬ ‫‪Council of Can‬‬

‫‪thnic‬‬ ‫‪f National E‬‬ ‫‪a Member o‬‬ ‫‪is‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪an‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪m‬‬ ‫‪ad‬‬ ‫‪ad‬‬ ‫‪Kher‬‬ ‫‪l of Can‬‬ ‫‪edia Counci‬‬ ‫‪Press and M‬‬

‫ما‬ ‫هنامه خردمند در ویر‬ ‫ایش و اصالح مطالب ا‬ ‫رسا‬ ‫لی‬ ‫ا‬ ‫خت‬ ‫یار‬ ‫دا‬ ‫رد‪.‬‬ ‫تایپ و غل ‌‬ ‫ط‬ ‫مقاالت ارسالی باید حتماً‬ ‫گیری شـده و به آدرس ا‬ ‫یم‬ ‫یل‬ ‫مج‬ ‫له‬ ‫ار‬ ‫سـ‬ ‫ال‬ ‫ش‬ ‫ً‬ ‫ـوند‪ .‬نظرا‬ ‫الزامـا بیانگـر دیـدگاه‬ ‫ت نویسـندگان مقاالت‪،‬‬ ‫ماهنامه خردمند نیسـ‬ ‫ت‪.‬‬ ‫م‬ ‫سـئ‬ ‫ولی‬ ‫ت‬ ‫قی‬ ‫مت‬ ‫خدمـات و‬ ‫ها‪ ،‬سـروی ‌‬ ‫سها‪ ،‬نحـوه ارائه‬ ‫کلیـه مطالـب درج شـ‬ ‫ده‬ ‫در‬ ‫آگ‬ ‫هی‬ ‫ها‬ ‫به‬ ‫عه‬ ‫ده صاحب آگهی اسـت‪.‬‬

‫‪6-9-676‬‬ ‫‪• Tel: 416-67‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪d.ca‬‬ ‫‪• Tel: 647-93‬‬ ‫‪.kheradman‬‬ ‫‪w‬‬ ‫‪w‬‬ ‫‪w‬‬ ‫•‬ ‫‪a‬‬ ‫‪.c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪dman‬‬ ‫‪• info@khera‬‬ ‫‪ite 207‬‬ ‫‪e Street, Su‬‬ ‫‪• 8131 Yong‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪tario L3T 2C‬‬ ‫‪Thornhill, On‬‬

‫سال شش‬

‫م ‪ -‬شما ره ‪۶۱‬‬ ‫ فر وردین ‪۹۹‬‬‫‪۱۳‬‬ ‫‬‫م‬ ‫ار‬ ‫چ‬ ‫‪/‬آپ‬ ‫ری‬ ‫ل ‪۲۰۲۰‬‬

‫ن‬ ‫وروز ‪ . . .‬رسمی مشترك‬ ‫در‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫ایران‬ ‫‪..................‬‬ ‫ی های مقیم خارج‪ ،‬نور‬ ‫وز‬ ‫‪۱۲.................................‬‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫بی‬ ‫ش‬ ‫تر‬ ‫د‬ ‫وس‬ ‫ت‬ ‫د‬ ‫ارند‪........‬‬ ‫نوروز پ‬ ‫اف یروز و چرخ گردون‪۱۴................................. ........................................‬‬ ‫‪...‬‬ ‫سانه‌‬ ‫‪......‬‬ ‫م های نوروزی‪۱۶................................. ....................................................‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫حمود‬ ‫خیامی پدر صنعت خودروی ایران‪۱۸................................. ................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫آلبوم خ‬ ‫راسانیات منتشر شد‪۲۲................................. .......................................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫معروف‌ت‬ ‫‪۲۴.................................‬‬ ‫رین فیل ‌مها با موضوع‬ ‫ش‬ ‫یو‬ ‫ع‬ ‫ی‬ ‫ک‬ ‫وی‬ ‫رو‬ ‫س‬ ‫مر‬ ‫موز‪..‬‬ ‫اخبار و گزار ‌‬ ‫شهای مخ‬ ‫تل‬ ‫ف‬ ‫م‬ ‫‪۲۶.................................‬‬ ‫رتب‬ ‫ط‬ ‫با‬ ‫زن‬ ‫دگ‬ ‫ی‬ ‫با اض‬ ‫ایرانیان در کانا‬ ‫طراب کرونایی چه کنی‬ ‫م‬ ‫دا‪۲۹............................‬‬ ‫؟‪..‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫عشق‪،‬‬ ‫‪...............‬‬ ‫ر بدون هیچ محدودیت ‪۳۲................................. ........................................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫وای ِت "‬ ‫عبدالله مستوفی" از شیوع یک بیماری مسر ‪۳۴.................................‬‬ ‫ی‬ ‫در‬ ‫سوگ نا‬ ‫تمام یا روای ِت ناتمام؟‪ .....................................‬دوران قاجار‪۳۶.............‬‬ ‫در ‌‬ ‫س‬ ‫‪.........‬‬ ‫هایی که ویروس کرونا‬ ‫به‬ ‫‪۴۰.................................‬‬ ‫د‬ ‫ول‬ ‫تم‬ ‫ردا‬ ‫ن‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ان‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ی‌دهد‪..‬‬ ‫چرا سیاس ‌‬ ‫تهای نفتی ایران هیچگاه راهبردی نبوده ‪۴۴.................................‬‬ ‫ا‬ ‫ست؟‬ ‫روایت خط مقدم جن‬ ‫گ‬ ‫با‬ ‫کر‬ ‫‪۴۶..............................‬‬ ‫ون‬ ‫ا‪..‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪........................‬‬ ‫عالمه د‬ ‫هخدا‪۵۰................................. ..............................................................‬‬ ‫عکس‬ ‫‪.........‬‬ ‫های دیدنی این ماه‪۵۴................................. .........................................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫مرگ ح‬ ‫سنی مبارک؛ پایان آخرین فرعون‪۵۶................................. ...................‬‬ ‫‪...‬‬ ‫‪......‬‬ ‫در ضیاف‬ ‫ت واژه ها‪۵۸................................. .....................................................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫لطفا زی‬ ‫تا اد جدی نگیرید‪-‬م‪.‬شنبلیله‪۶۰................................. ..............................‬‬ ‫ریخ‬ ‫‪.........‬‬ ‫گیا ‌هدرمانی در ایران‪۶۲................................. .........................................‬‬ ‫جدول‬ ‫‪.........‬‬ ‫‪۶۴................................. ........................................................................ ۸‬‬ ‫‪...‬‬ ‫توص‬ ‫‪......‬‬ ‫با یه برای کاهش استرس کودکان ‪۶۶................................. ........................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫زارچه‪،‬‬ ‫دایرکتوری مشاغل ایرانی ‪۶۸................................. ..............................‬‬ ‫‪.........‬‬ ‫‪۷۰.................................‬‬

‫کرونا‪ ،‬بالی جان بشریت‪...‬‬ ‫وظیفه ما چیست؟‬ ‫فراگیـر شـدن ویـروس کرونـا در سراسـر جهـان‪ ،‬شـکننده‬ ‫بـودن بشـر در مقابل خشـم و قدرت طبیعـت را بیش از‬ ‫پیش آشکار کرد‪ .‬انسان با دست بردن در بنیانهای اساسی‬ ‫خلقت‪ ،‬بارها طبیعت را به چالش کشـیده و با تکیه بر عقل و علم و تکنولوژی خود‪،‬‬ ‫قوانیـن بدیهـی طبیعـت و نظـم و نظام خلقت که ده ها هزار سـال به‌خوبـی در اداره‬ ‫کـردن جهـان حاکم بوده را بـه مبارزه دعوت کرده اسـت‪.‬‬ ‫صرفنظـر از یـک تئـوری کـه کل وجـود ایـن ویـروس را ناشـی از یـک تحقیـق و تولید‬ ‫آزمایشـگاهی میدانـد‪ ،‬آسـیب‌هایی که بشـر بـا تکنولوژی‌اش بـه طبیعـت وارد کرده و‬ ‫خرابیهای بی شماری که به منابع طبیعی کره زمین وارد شده است‪ ،‬واکنش های مادر‬ ‫طبیعت را به دنبال داشـته و خواهد داشـت‪ .‬گرمایش زمین‪ ،‬نابودی جنگل‌ها‪ ،‬انقراض‬ ‫گونـه های متفاوت حیوانات‪ ،‬مقاوم شـدن میکروبهـا و باکتریها به انواع آنتی بیوتیک‪،‬‬

‫آلـوده شـدن آبهـای زیرزمینـی بـه انواع سـمومی کـه با اشـکال مختلـف وارد طبیعت‬ ‫شـده‌اند‪ ،‬آلودگی هوا‪ ،‬آب شـدن یخهای قطبی و صدها آسـیب دیگر که بشـر به کره‬ ‫خاکـی وارد کـرده اسـت‪ ،‬هرکدام به تنهایی میتوانـد عامل برهم زدن چرخه طبیعت به‬ ‫حسـاب آینـد‪ ،‬وای بـه وقتی که طبیعت بخواهند واکنشـی مقتضی بـا برآیند تمام این‬ ‫آسیبها داشته باشد‪ .‬این واکنشهای طبیعت ممکن است به ایجاد طوفانها و راه افتادن‬ ‫سـیالب در جای جای این کره خاکی محدود نشـود و در مواردی‪ ،‬بسـیار غیرقابل پیش‬ ‫بینی نیز باشند‪.‬‬ ‫این ویروس جهان را فلج کرده اسـت‪ ،‬چرخه اقتصادی آسـیب دیده و تجارت و مراوده‬ ‫بین تمامی کشـورهای دنیا متوقف شـده و همه در حقیقت منتظر هسـتند تا ببینند‬ ‫چـه خواهـد شـد‪ .‬آیـا ایـن پایانی بـر حیات بـر روی این کـره خاکی اسـت؟ یا همه‌گیر‬ ‫شـدن یک ویروس میتواند نوعی عالمت خطر نشـان دادن و نهیبی به انسـان باشد که‬ ‫دسـت از دخالت و دسـتکاری نظام جهان بکشـد چون خشـم طبیعت و واکنش های‬ ‫تالفی جویانه طبیعت شـاید انسـان مغرور را تعجب زده کند‪.‬‬ ‫شما نیز میتوانید سهم خود را در کاهش گسترش این ویروس ایفا کنید و از حضور در‬ ‫محافل و مجالس عمومی‪ ،‬میهمانیهای خانوادگی‪ ،‬دید و بازدیدهای نوروزی و هرگونه‬ ‫حرکت اجتماعی دیگر خودداری کنید تا بتوان دسـت در دسـت یکدیگر جلوی اشـاعه‬ ‫این بیماری مهلک را گرفت‪.‬‬


9

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

8


7

Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283


Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

6



Vol. 6 - # 61 - Mar/Apr 2020 - Tel: 647-932-8283

4



2 Kheradmand

Monthly - Vol. 5 - #60-Feb/Mar 2020 - Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-1398 ‫ بهمن \ اسفند‬- ۶۰ ‫شماره‬- ‫ ماهنامه خردمند‬2



Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.