Volume 3 - Issue 27 - May/June 2017 www.kheradmand.ca - Tel: (416) 676-9-676
83 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می۲۷ شماره- ماهنامه خردمند83
وام مسکن
وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن
دفتر مهاجرت و وکالت دفتر مهاجرت و وکالت -دفتر مهاجرت و وکالت -دفتر مهاجرت و وکالت
82ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
82 Kheradmand
وام مسکن
وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن
81ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
81 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
مدیا و رسانه ها رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها
80ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
80 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
79ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
79 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
78ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
78 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
77ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
77 Kheradmand
دندانپزشکی دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی
رستوران و فروشگاه
رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه
76ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
76 Kheradmand
خدمات ساختمانی
خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی
75ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
75 Kheradmand
خدمات ارزی
خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی
آ مـو ز شـگا ه آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه
74ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
74 Kheradmand
حسابداری
حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری
چشم پزشکی و عینک چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک
73ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
73 Kheradmand
بیمه وسرمایه گذاری
بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری
72ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
72 Kheradmand
آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی -آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی -آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی
آژانس مسافرتی آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی
71ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
71 Kheradmand
بقیه از صفحه 22
طــرف مامور تعلیم شــاگردانی شــد و از طرف دیگر بــرای ترجمه و کارهای سیاســی از وجود او اســتفاده میکردند».
-٣دوره سوم؛ در پی چیت سازی و قندوشکر گروهــی از دانشآمــوزان که حــدود ١٧نفر بودنــد بــه سرپرســتی حســين خــان نظامالدوله نا م ُبــردار به آجودانباشــي ،در دوران محمدشــاه، فرزنــد عبــاس میــرزا و جانشــین فتحعلــی شــاه و قاجــار بــه اروپا رفتنــد .از زمــان اقامت شــیوه فعالیــت و تحصیــل آنهــا آگاهیهایــی گســترده و دقیــق در دســت نیســت اما احتماال پنج نفر از آنان برای یادگیــری آموزشهای نظامی بــه فرانســه فرســتاده شــده بودند. دربار محمد شــاه همچنین به ســال ١٢٢٢خورشــیدی پنج نفر دیگر را به فرانسه فرســتاد؛ حسینقلی خان برای تحصیل در رشــته توپخانه ،میرزا زکی در مهندســی ،میــرزا رضا غفاری برای چیتســازی و قندوشکرســازی ،میــرزا یحیــی برای پزشــکی و محمدعلــی برای تحصیل در رشــته معــدن .رخداد انقالب فرانســه و مرگ محمد شــاه ،چنــدان اجازه تحصیل منظــم به آنان نــداد اما بیشترشــان پس از بازگشــت به ایــران در جایگاههــای مترجمی یا معلمی به کار مشــغول شــدند.
تنهــا ۵٦نفــر را براي فراگیری علــوم و فنون جديد بــرای ســفر بــه اروپا آمــاده كنــد که بیشتــر از دانشآموختگان دارالفنون بودند .اين دانشــجویان در ســال ١٢٣٧خورشــیدی به سرپرستي حسنعلی خــان امیرنظام گروســی بــه اروپا روانه شــدند .بنا به روایت غالمعلی ســرمد در کتاب «اعزام محصل
شــمار آورد؛ نخبگانــی که بیشتر در مقــام وزارت بــه كارهاي مهمي دســت زدند .بــه موجب آماری کــه غالمعلی ســرمد در کتــاب «اعــزام محصل به خــارج از کشــور در دوره قاجار» آورده اســت ،در میانه ســالهای ١١٨٩خورشــیدی (زمان فرســتادن نخســتین گروه به اروپا) تا ١٣٠٣خورشــیدی (پایان حکومت قاجار) حدود یکهزار دانشــجو به اروپا، عمدتا کشــورهای فرانســه و انگلیس روانه شــدند تا علــوم و فنــون تمدن نویــن غــرب را فراگیرند. مهمتریــن دوران فرســتادن دانشــجو اما بــه پــس از ســالهای ١٣٠٧خورشــیدی بازمیگــردد کــه مجلس شــورای ملی قانونــی دقیــق و منســجم بــرای آن تصویب کرد و جوانان فرستادهشــده، همچــون گروهی که بــه همراه کلنل دارســی به انگلستان فرســتاده شدند، دیگــر با مســائلی شــگفت و غریب روبهرو نمیشــدند.
بــه خــارج از کشــور در دوره قاجار» ،بســیاری از خانوادههــای اعیــان در دوره ناصرالدینشــاه بــه دلیــل کاهش تمایل شــاه و دربار ،فرزندانشــان را بــا هزینه خود البته بیشتر برای تحصیل در رشــته پزشــکی به اروپا میفرســتادند .مــواردی اندک نیز کــه جزو افــراد بیبضاعــت اما مســتعد بودند ،با پشــتیبانی نیکوکاران به اروپا فرســتاده میشــدند.
-٦پهلــوی دوم و دانشــجویان تکنوکراتــی کــه از آمریــکا آمدند بــا برآمــدن رضاخــان ســردار ســپه و ســپس بنیانگــذاری حکومت پهلــوی اول ،یــک دگرگونی بزرگ در شــمار دانشجویان فرستادهشــده به اروپا پدید آمد .در واقع ه مراســتا با فرآیند مدرنســازی ایــران همزمــان بــا رویکار آمــدن پهلــوی اول و حکومــت وی در میانــه ســالهای ١٣٠٠تــا ١٣٢٠ خورشــیدی تعداد دانشــجویان فرستادهشده بسیار افــزون شــد به گونــهای که دولــت ایران در ســال ۱۳۰۱خورشــیدی ۶۰ ،دانشــجو برای فراگیری فنون نظامی به فرانســه فرســتاد .با تصویب قانون اعزام محصل در ســال ١٣٠٧خورشیدی و تصویب الیحه وزارت معــارف ،ســاالنه صــد دانشــجوی ممتاز با بــورس دولتی بــه اروپا روانه میشــدند. اندکانــدک بــا تغییر دیــدگاه دولــت و مجلس شــورای ملــی ،گزینش دانشــجو برای رشــتههایی گوناگــون در کنــار علوم مهندســی در دســتور کار جــای گرفت بــه ویژه کــه تمایــل جوانــان ایرانی نیــز بــرای ادامه تحصیل دگرگونه شــده بــود .آنان بیشتــر عالقهمنــد بودنــد در رشــتههای علــوم انســانی همچــون تاریــخ ،فلســفه ،تاریــخ ادیان و بــه گونــه ویژه در رشــته حقــوق درس بخوانند. بر اســاس آماری که غالمعلی ســرمد آورده اســت تعداد دانشــجویان فرستادهشــده به غــرب در در خورشــیدی بــه اندازهای میانه ســالهای ١٣٢٠تا٣۵٧١ زیــاد بود کــه در ســالهای اولیه پیــروزی انقالب اســامی فقــط تعــداد دانشــجویان ایرانــی مقیم امریــکا حدود چهل هزار نفر برآورد شــده اســت. ایــن دانشآموختــگان از نخســتین دوره در دوره قاجــار تــا پیش از رخــداد انقالب اســامی همواره تاثیری مهم در تاریخ اجتماعی ،سیاســی و فرهنگی ایــران بــر جــای گذاردهانــد .از شــهروند ایران
-۵مشــروطه آمد و قانون فرســتادن دانشــجویان تصویب شــد فرآیند فرستادن دانشــجو به اروپا ،پس از پیروزی جنبش مشــروطه بــه گونهای جدی امــا به موجب قانــون ،باز در دســتور کار جــای گرفت .به موجب قانونــی که به ســال ١٢٨٩خورشــیدی که مجلس شــوراي ملي تصويب کرد ،با برگزاری آزمون ســاالنه میان داوطلبان تحصیل در کشــورهای اروپایی ،سی نفــر برگزیــده و بــه فرانســه روانه میشــدند .به روایــت مرتضی راونــدی در کتاب پربــرگ «تاریخ اجتماعــی ایــران» این قانــون مقرر میکــرد از آن ســی شــاگرد ١۵ ،نفــر بــراى معلمى ٨ ،نفــر براى علــوم نظامــى ،دو نفــر بــراى مهندســى طرق و شــوارع و ۵نفر براى مدرســه ِحرف ،صنايع ،شيمى و فالحــت به اروپا فرســتاده میشــدند .همچنین بــه مدت ۵ســال هر ســال ٢٠نفر شــاگرد جديد و بــه جــاى شــاگردانى كه تحصيــل خــود را پایان داده و بازگشــته بودند يا از میــان محصالن بیرون میآمدند ،کســانی فرســتاده میشدند. مخارج ســى شــاگرد دسته نخســت از قرار نفرى ۵۵٠تومــان و مخارج رفتوآمــد هريك صد تومان معين شــده بود .تعــدادي از آن دانشــجویان پس از بازگشــت بــه ايــران ،بــه معلمــی دارالفنون و اســتخدام دولــت درآمدنــد .این گروه را شــاید در دســته موثرترين دانشآموختگان غرب در ايران به
-٤دوره چهارم؛ شــاه صاحبقران یکصد دانشجو به فرنگ میفرستد تعداد و نوبتهای فرســتادن دانشــجو بــه اروپا در دوره ناصرالدیــن شــاه کاهــش یافــت .هراس همیشگی شــاه قاجار از دگرگونی باورهای همگانی مردم و آشــفتگی مملکت ،از دالیل آن وضعیت به شــمار میآمــد .البته پــس از آن کــه دارالفنون به عنــوان نهادی آموزشــی بنیان گذارده شــد ،نیاز به فرســتادن دانشــجو نیز اندکی کاهــش یافت ولی این هرگــز به معنای قطع فرســتادن دانشــجویان ایرانــی به اروپا نبــود زیرا فرزندان اعیان و اشــراف بــه ایــن مدرســه وارد شــده ،بــا تعلیم مدرســان ســوئدی ،اتریشی و فرانســوی قرار گرفته و پس از تحصیالت مقدماتــی و اندکی آشــنایی با زبانهای اروپایــی بــرای ادامــه تحصیــل بــه اروپــا روانــه میشــدند .همین مســاله ،شــتاب یادگیری آنان را در نهادهای آموزشــی اروپایی افزایش میداد .آغاز به کار دارالفنون بنابراین هم آموزش هم فرســتادن دانشــجو به کشــورهای دیگر را به مرحلــهای تازه وارد کــرد .زمانــی که فرخ خان امينالدولــه از اروپا به ايران بازگشــت و از پيشــرفتهاي علوم و فنون آن جــا ســخن رانــد ،ناصرالدين شــاه بــا توجه به دگرگونیهــای تــازه وی را مامور كــرد يكصد نفر را بــراي ادامه تحصيل و فرســتادن به اروپــا برگزیند. امينالدولــه پس از شــش مــاه مطالعه توانســت 70ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
70 Kheradmand
69 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند69
68 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند68
ایــن آنتــی اکســیدان حتی مــی تواند ســامت قلــب را تقویــت کنــد ،در یک تحقیــق دو ترکیب در هندوانــه یافت شــد — ســیترولین و آرژنین – کــه جریان خــون ســالم را حمایت مــی کردند .و با توجــه به تحقیقــات ،خوردن هندوانه می برابر توانــد پوســت را در اشــعه هــای UV محافظــت کند. حتــی ممکــن اســت به رفع چین و چروک پوســت نیــز کمــک کنــد ( فقط
کــه مصــرف روزانه فالوانــول کاکائــو عملکرد رگ هــای خونی را بهبود می بخشــد و فشــار خون را کاهش مــی دهد .دیگر تحقیقات نیز نشــان داده اند کــه فالوانول کاکائو می تواند با باال رفتن ســن همچنــان فرد را تیز هوش و متمرکز نگــه دارد .در یــک آزمایش مشــخص شــد پــس از 8هفتــه افــرادی که مقــدار متوســط یا زیاد فالوانــول کاکائو را بــه صــورت روزانه مصرف کــرده بودند در تســت حافظــه و تمرکــز امتیاز بســیار باال دریافــت کردند.
خانــم هــا نیســتند کــه نگــران چین و چروک پوســت هســتند ! ) .هندوانــه همچنین منبعی عالــی از ویتامین Aو Cاســت .می توانید یک فنجان هندوانــه مکعبی برش خــورده را میل کنیــد کــه کمتــر از 50کالــری دارد.
شــکالت تلــخ انواع مختلفی دارد ،شیرینی آن هرچــه کمتر باشــد درصــد فالوانــول کاکائو نیز در آن بیشــتر است. -5زردچوبه اگر مــی خواهید در غــذای خود از ادویه اســتفاده کنید بهترین انتخاب زردچوبــه اســت .این ادویــه طالیی رنــگ ،مدت طوالنی اســت کــه یکــی از غذاهای اصلــی مردم هند اســت و همچنین در غذاهای سنتی چینی نیز اســتفاده می شــود ،همچنین هزاران سال است که به عنــوان دارو نیز مصــرف دارد .امروزه تحقیقات نشــان داده ترکیب یافت شــده در زردچوبه به نام کورکومیــن می تواند دلیل ســالم بودن آن باشــد. ایــن ادویــه نشــان داده که خاصیت ضــد التهابی دارد ،که دانشــمندان را وا داشــته از آن برای درمان بیمــاری های مختلــف نظیر آرتریــت روماتوئید و پســوریازیس و همچنیــن مشــکالت عصبی مانند آلزایمر اســتفاده کنند. زردچوبــه را مــی توانید به انــواع غذاها از جمله مــرغ و ماهی قبل از پختــن اضافه کنید.
-4شکالت تلخ بیمــاری های قلبی یکی از عوامل بزرگ در مرگ و میر آقایان اســت .پس باید مطمئن شوید به اندازه کافــی غذاهای مفید برای قلب مانند شــکالت تلخ میل می کنید .درســت خواندیــد غلط امالیی نبود! انواع خاصی از شــکالت تلخ حاوی ترکیبات مفیدی بــه نام فالوانول کاکائو هســتند ،که مــی توانند به تقویــت جریان خــون ،کاهش لخته شــدن خون و فشــار خــون ،کاهش خطــر حمله قلبی یا ســکته مغــزی کمــک کننــد .در تحقیقــی که بــه تازگی محققان انگلیســی انجــام دادند گزارش داده شــد 67ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
67 Kheradmand
5غذای مهم برای آقایان
متاسفانه مانند خانم ها بسیاری از آقایان هم در جذب مواد مغذی ضروری کمبود دارند :بر اساس آخرین آمار بیشتر مردان دچار کمبود پتاسیم ،فیبر خوراکی ،کولین ،منیزیم ،کلسیم و ویتامین های A، D، Eو Cهستند. بعضی آقایان هیچ مشــکلی در زندگی سرشــار از چیپس ،پیتزا و غذاهای ناســالم نمی بینند .اما مواد مغــذی مفید بــرای همه الزم اســت – حتی شــما دوست عزیز! .متاســفانه مانند خانم ها بسیاری از آقایــان هم در جــذب مواد مغذی ضــروری کمبود دارند :بر اســاس آخرین آمار بیشــتر مــردان دچار کمبود پتاســیم ،فیبــر خوراکــی ،کولیــن ،منیزیم، کلســیم و ویتامین های A، D، Eو Cهســتند. برای دریافت بیشــتر مــواد مغذی ،و برای ســالم مانــدن ،این 5غــذا را به برنامه خــود اضافه کنید:
که مهم اســت نه کنار گذاشــتن غذایی خــاص .از دیگر معجزات ســیب زمینی :منبعی غنی از پتاسیم اســت .در واقع یک سیب زمینی متوسط با پوست، پتاسیم بیشــتری از موز دارد .پتاسیم نقشی کلیدی در کنترل فشــار خون ایفا می کند ( تاثیر ســدیم را کاهش می دهد ) ،ســیگنال هــای عصبی را منتقل مــی کند ،و به عضــات برای منقبض شــدن کمک می کند .بســیاری از مردان روزانــه 4700میلی گرم پتاســیم نیــاز دارند ( اما دریافــت نمی کنند ). -2عدس عدس کالری و چربی کمی دارد اما سرشــار اســت از پروتئیــن – همچنیــن پکیجــی اســت از فیبر و پتاســیم ،که رژیم بســیاری از آقایان فاقد آن است. این غذا نشــان داده می تواند قنــد خون را کاهش دهــد و خطــر ابتال بــه دیابت را کاهــش دهد .در یک تحقیق مشــخص شــد مزیت عدس بــرای قند خــون تنها منتهی به همــان لحظه خــوردن وعده نمــی شــود بلکه بدن تا 4ســاعت پــس از خوردن عــدس از مزیت آن برخوردار اســت.
-1سیب زمینی بســیاری از افراد هســتند که طرف ســیب زمینی نمــی روند چون فکر می کننــد کربوهیدرات خالی اســت .اما ســیب زمینی مــی تواند کمکتــان کند شکمی شــش تکه داشته باشید! تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا نشــان داده افرادی کــه برنامه غذایی کم کالری شــامل ســیب زمینــی را دنبال مــی کنند در طــول 12هفتــه با کاهــش وزن روبرو می شــوند. جــای تعجب نیســت :کاهــش کلی کالری اســت 66ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
عــدس همچنیــن مــی تواند بــه ســامت قلب کمک کند .تحقیقات نشــان داده عــدس می تواند به کاهــش ( LDLکلســترول بــد ) ،خطر حمالت قلبــی ،و التهــاب شــریان ها کمک کنــد .اگر همه اینها کافی نبود تا عاشــق عدس شــوید ،این آمار را ببینیــد :افرادی که در طول هفته 4مرتبه یا بیشــتر عدس اســتفاده می کنند در مقایســه با کسانی که کمتــر از یک مرتبه عدس اســتفاده مــی کنند تا 22 درصــد کمتر دچــار بیماری عــروق کرونر قلب می شوند. -3هندوانه میــان وعده ای خوش طعم که که از پروســتات و قلبتان محافظــت می کند می خواهیــد؟ هندوانه را پیشــنهاد می کنم ( بله هندوانه در کل سال پیدا می شــود ) .این میوه سرشــار است از لیکوپن ،یکی از شــناخته شــده تریــن آنتی اکســیدان هــا که با ســرطان پروســتات مبارزه می کند .تحقیقات نشان داده کــه افــرادی که ســطح لیکوپن خونشــان باال اســت کمتر در خطر سرطان پروســتات قرار دارند.
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
66 Kheradmand
بقیه از صفحه 13
عبارت «چنین اراده ای باید »...اســاس طرز تفکر مــا را درباره دموکراســی می ســازد .بــه این معنی کــه وقتی مــی گوییم دموکراســی ،منظــور همان انتخابات اســت. افــرادی کــه اعالمیــه حقوق بشــر را در ســال 1948تنظیــم کردند ،بــا احترام بــه ارزش هــای روز از انتخابــات و رای گیری به عنــوان راهی برای اجرای دموکراســی یــاد کردند؛ اما گذشــت زمان و تغییــر زمانــه این الــزام را ایجــاد کرد کــه باید در اســاس ایــن طــرز تفکــر تجدیدنظر کــرد؛ چرا که انتخابات برای اجرای دموکراســی ممکن است الزم باشــد؛ امــا دیگــر کافی نیســت. جایگزینی برای سوخت فسیلی قــرن 21دنیــای انتخــاب هــای هر روزه اســت. دویســت ســال پیش برنده شــدن در انتخابات این دوره چنــدان اهمیت نداشــت .در آن روزگار فقط تالش بــرای یافتــن راهی جهــت شــناختن دنیای پیرامــون اهمیــت داشــت و عــوارض جانبــی این شــناخت برای انســان های جوامع اهمیت چندانی نداشت. از نظــر الکس ســلتر ،اســتادیار اقتصــاد در کالج راولــز و متخصــص اقتصــاد آزاد و کارآفرینــی، انتخابــات و رایگیــری در دنیــای ارتباطــات امروز روحیه کارآفرینی و روح مشــارکت در رای دهندگان را می کشــد .رای دادن حــس کاذبی از موفقیت در
افــرادی ایجاد می کنــد که پــس از رای دادن دیگر نقشــی در پروســه های سیاســی ندارنــد و قدرتی هم ندارند دولتمردان را وادار به پاســخگویی کنند. در چنیــن چرخه باطلــی رای دهنــدگان تبدیل به افــرادی مــی شــوند که حس مــی کننــد حقی از آنها دزدیده شــده اســت .این حس بــا حس ایجاد آزادی در رونــد دموکراســی کــه قرار بــود با رای گیری ایجاد شــود ،کامال متضاد و متفاوت اســت. یــک انتخابــات مــی تواند راهــی بــرای مبارزه بــا موقعیت هــای شــکننده در یک کشــور مثل خشــونت ،تنش هــای قومــی ،جــرم و جنایت و فســاد باشــد؛ اما باز هــم کافی نیســت .انتخابات به صــورت خودکار باعث تقویت دموکراســی نمی شــود؛ اما مــی تواند از نابــود شــدن آن جلوگیری کند .حــق رای و برگــزاری انتخابــات آزادانه راهی اســت برای آنکه دموکراســی به حیــات خود ادامه دهد. جرج هاســناس ،اســتاد حقــوق دانشــگاه جرج تاون ،پیــش از آغاز رقابت های ریاســت جمهوری در آمریــکا پیش بینی کرده بود کــه روند انتخابات این کشــور برخالف توقعات و پیــش بینی ها جلو خواهد رفت .او در نوشــته ای که در ســایت «بنیاد مطالعات اقتصادی» منتشــر شــد ،نوشت« :تمرکز تنگ نظرانه بر انتخابات به عنوان حالل مشــکالت یــک جامعه کمی عجیب و غیرواقعی اســت. در 200ســال اخیــر انســان به دنبــال راه عملی برای اجرای این مشــارکت محســوب می شود .در حــال حاضــر رای گیــری روش معتبر برای روشــن نگه داشــتن چراغ دموکراســی اســت .بــا این حال دموکراســی ریشــه دار گذشــته از سرچشمه های دیگــری ســیراب شــده کــه ممکــن اســت برای
موفقیتی دیگر برای گروه هنری موج نو
روزگاران امــروز کارایــی چندانی نداشــته باشــد. هنگامــی که حامیان انقالب های فرانســه و آمریکا انتخــاب را به عنــوان راهی برای بــه کارگیری اراده مــردم پیشــنهاد کردنــد ،احزاب مختلف سیاســی، قوانیــن مربوط بــه حق رای همگانی ،رســانه های جمعی فراگیر ،شــبکه هــای اجتماعی مختلف و از همــه مهم تــر اینترنت وجود نداشــت تــا حیاتی تــازه بــه خواســته اقلیت های همیشــه در ســایه بدهد .درواقع پیشــگامان دموکراسی هیچ ایده ای درباره آینــده بشــریت در روزگاران بعد از انقالب صنعتی و توســعه نداشتند». دیویــد ون ریبروک نیز درباره کارکــرد امروز رای گیری در روند دموکراســی می نویســد« :انتخابات ســوخت فســیلی ماشــین سیاســت امروز اســت. همانند نفت کــه زمانی به اقتصاد کشــورها بال و پر داد ،انتخابات نیز موتور سیاســت را روشــن کرد. ولــی حاال نفــت عالوه بر اقتصاد جنبــه های دیگر زندگــی همانند محیط زیســت را نیــز تحت تاثیر قرار داده اســت. اگرچــه همه مخالف اســتفاده از نفت هســتند؛ امــا هنوز کســی به طور کامل آن را کنار نگذاشــته اســت .در سیاســت نیز اگر در اسرع وقت سوخت جدیدی برای روشــن نگه داشــتن چراغ دموکراسی کشــف نشــود ،باید در انتظار بحران سیستماتیک در رونــد دموکراســی در سراســر جهــان باشــیم. اگــر همچنــان لجوجانه بــر مفهــوم رای گیری به جای دموکراســی پافشــاری کنیــم ،با پایــان بحران اقتصــادی در جهان دیگر اثری از دموکراســی باقی نخواهدمانــد .در آن روز بشــر باید یــک بار دیگر بنشــیند و بــرای بازتعریــف ابتدایی تریــن اصول زندگــی جمعی به دنبــال تعریف تازه ای باشــد». بــه ایــن هــدف را میســر میکنــد .این فیلــم در حقیقت ،نوســتالژی ســینمای قبل از انقالب است. صحنــه ها و نکاتی از فیلم هــای قبل از انقالب که از دیده ها پنهان مانده اســت بــه زیبایی در فیلم تحلیل می شــود . مقصودلــو بســیار برای تهیه و ســاخت این فیلم زحمت کشیده اســت اما با تمام جذابیتی که فیلم دارد ،جای خالی بســیاری از بازیگران زن ســینمای قبل از انقالب ایران در این فیلم مشــهود اســت و نمیتواند نســخه کاملی از سرگذشــت بازیگران زن ســینمای قبل از انقالب محسوب شود. برگــزاری این بازبینــی فیلم اقدام دیگــری بود از گــروه هنری موج نو به سرپرســتی عارف محمدی که بسیار مورد اســتقبال قرار گرفت و برگ دیگری بــر افتخارات فرهنگی این گــروه هنری افزود. عارف محمدی و همــکاران خوب و صمیمی اش سالهاســت در زمینه اعتالی فرهنگ ایرانیان تورنتو فعال هســتند .محور اصلی فعالیتهــای گروه هنری موج نو ســینما است.
نمایش فیلم مســتند لبه تیغ بــه کارکردانی دکتر بهمن مقصودلــو روز جمعه دوازدهــم ماه می در ســالن پریا با حضور خــود کارگــردان برگزارگردید. بهمــن مقصودلو منتقد و پژوهشــگر ســینما برای نگارش و ویرایش مجموعه کتابهایی درباره ســینما و تاتــر جایــزه ادبی و معتبــر فروغ فرخــزاد را در ســال 1974بخــود اختصــاص داده اســت .کتاب او به نام ســینمای ایران توســط مرکــز خاورمیانه دانشــگاه نیویورک در ســال 1987منتشــر شــد و مورد تحســین قرار گرفت .حضور در نشست های ســینمایی و هیت داوران و ســخنرانی در جشنواره های مختلف ،دانشــگاه ها و مراکــز فرهنگی دنیا از جملــه فعالیت های جهانی اوســت. فیلم مســتند لبــه تیغ با بیش از دو ســاعت زمان فیلــم ادای احترام به بازیگران زن ســینمای قبل از در عیــن جذابیت بیننــده رابه تحســین وا میدارد .انقالب اســت که با ساختاری هوشــمندانه رسیدن 65ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 65 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
>>>>> رضا
دو داستانک از رضا کاظمی
ِ میان رنگها از
کاظمی
نقــاش بــودُ .پرتره میکشــید .رنگ روغن ،ســیاه قلم ،مــداد رنگــیُ .پرتره ْ هــاش زنده بودنــد ،جان داشــتند ،بــات حــرف میزدنــدَ .مــرد ،تنهــا بود. شاَش هم شــبیه میانهســال .چهــرهاَش ،ســر و ری همــهی نقاشها! تــوو راســتهی خیابــانِ امیرآباد گالری داشــت .همانجا هم میمانــد .نیمطبقهی باالی گالــر یاَش. بســتن گالــر یاَش ،کســی زد به وقت یکشــبِ ، ِ شیشــه .بیرون تاریک بــود ندیــدش .در را باز کرد. پشت شیشــه .زیبا ،خوش زنِ جوانی ایســتاده بود ِ َبــر و لباس؛ بلند َقــد .گفت" :بله؟" زن ،نــگا هاَش از داخل گالــری بود. باالی ســ ِر نقــاش به تابلوهــای ِ مــرد دوباره گفت" :بلــه؟" و بعد ،یــک "بفرمایید" ت ِ بل هاَش اضافه کردْ . زن نــگا هاَش را از توو هم پشــ ْ صورت نقاش .عــدل هم تو برداشــت انداخــت رو ِ چشــمهاش .نگا هاَش نرم ،مهربــان ،لبخندی بود.
<<<<<
ســفارش تابلو بدهــمُ .پرترهای گفــت" :میخواهم ِ از خــودم ".مرد نگا هاَش را از چشــمهای ْ زن گرفت تاریکی بیــرونِ گالــری ،و گفت دیر انداخت تــوو ِ وقــت اســت میخواهــد ببنــدد بــرود برا شــام، اســتراحت ،خواب .گفت فرداش بیایــدْ . زن نگا هاَش ْ برداشــت را که دوبــاره توو گالری روو تابلوها بود کمی آورد پایین ،دوخت به چشــمهای مرد .ســرش را هــم خواباند روو شــان هاَش ،لبخند هم نشــاند روو لبهــاش؛ و از کنــارش باریک شــد خزید توو. ساَش را گذاشــت ،و برگشــت رفت جلــو میز ،عک روو بــه مرد ،گفت" :هــر وقت آماده شــد میآیم میبــرم ".پــو لاَش را هم انگار میدانســت ،تمام و ْ کمال گذاشــت کنار عکــس ،و رفت. َ َ ْ نقــاش ُپرتــرهاش را نقش زد؛ تابلو اش را ســاخت، قاب گرفــت ،از دیوار آویخت؛ و منتظر شــد بیاید ببرد .نیامد .ســالها گذشــت ،نیامد .تابلو همچنان روو دیــوار بود .با مرد حرف میزد ،با چشــمهاش، با لبخنــدشُ .پرتــره ،خواهان و خریدار داشــت.
ْ نقــاش زیــرش نوشــته بود :فروشــی بســیار هم. پی ْ ســال گذشــت .از میانهسالی از ســال نیســت! ِ شاَش سفید، به پیرســالی رســید .خمیده ،ســر و ری دســت ْ هاش لَرز ،گالــر یاَش کمرونق؛ چشــمهاش، چشــمهاش امــا همچنــان ُپــر فــروغ .و تابلــو همانطــور آویختــه از دیوار ،زنــده بود. بســتن گالــر یاَش ،کســی زد به وقت یکشــبِ ، ِ شیشــه .بیرون تاریک بــود ندیــدش .در را باز کرد. پشت شیشــه .زیبا ،خوش زنِ جوانی ایســتاده بود ِ نقاش پیر نــگا هاَش کرد گفت: َبر و لبــاس؛ بلند َقدِ . "بلــه؟" زن به تابلو اشــاره کرد گفــت" :چه بهوقت آمــاد هاَش کردهاید اســتاد!" و از کنارش باریک شــد مقابل تابلــو؛ اَنــداز َوراَندازش خزیــد توو ،ایســتاد ِ کرد ،و با شــوق گفت" :دســتمریزاد استا ِد نقاش!" بعد ،در ســکوت ،تابلو ُپرترهاَش را از دیوار برداشت، نقــاش پیرِ ،بش تاَش ،گشــت روو به گرفــت دســ ِ لبخنــد زد ،و از کنارش گذشــت؛ رفت.
ِ ِ میان برفها گوزن تیرخوردهای صدای قندشکســتن میآیــد .یکریز و پیوســته. روو اعصابــم اســت .از صبــح کــه بیــدار شــدهام هســت تا حاال که غــروب آفتاب اســت .چندباری خواســتهام از جایم بلند شــوم بروم در اتــاق را باز کنم ســرم را ببرم بیرون فریاد بکشــم" :بس اســت دیگــر! اینهمه قنــد به چهکارمان میآیــد؟ تا آخر عمــ ِر جفتمــان قند شکســتهای ،بس نیســت؟!" ولی نرفتهام .نشســت هاَم پشــت میز ،قد م زد هاَم توو اتــاق ،خودخوری -تحمــل کرده دَم نــزد هاَم .فقط هــی با خودم گفتهام" :پیرمرد اســت بنــدهی خدا، د لاَش میشــکند .از قندشکســتن خوشش میآید، دلخوشــ یاَش را نگیرم ".پیرمرد ،پدرم اســت .با هم زندهگــی میکنیم .باقــی خانواده رفتهاند .پســرها و دخترهــا خانهی بخت ،مادر خانــهی آخرت .صدا توو ســرم پیچیده ،رفته نشسته روو اعصابم چکش میزنــد .تــق تق تق تق ...خســته هم نمیشــود. ای ســفید انداختــه روو فرش، یــک ســفرهی پارچه ِ وســط پذیرایــی؛ نشســته گوشــهاش و روبهرویش ت ّپهای ســفید درســت کرده ،که ح ّبهح ّبــه -ذرهذره قلــهاش بلندتــر ،دامنهاش بزرگتر میشــود. صدای قندشکستن میآید .یکریز و پیوسته .روو 64ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
اعصابم اســت .از صبح که بیدار شــدهام هست تا حاال که غروب آفتاب اســت .عصبهایم کشــیده وقت پاره شدنشــان باشد. شــده ،آنقدر که انگار ِ طاقتم دیگر تمام میشــود .از جایم بلند میشــوم، کتاب نیمخوانده -بالتکلیــف را میگذارم روو میز؛ و عصبــی از اتاق میزنم بیرون .میایســتم ملتفــت حضورم نیســت. بــاالی ســرش. ِ ساَش به قندهاســت .خم میشــوم، حــوا تاَش میکشم؛ قندشــکن را به آنی از دس تاَم و تا بفهمد چه شــده چه کردهام دســ را با قندشــکن باال میآورم و تیغ هاَش را محکم ْ عــدل وســطِ ســرشْ . خون میکوبــم توو ســرش. فــواره میشــود میپاشــد بیــرون .بــه لباسهام، بــه قندها ،به دیوار پشــت ســرم ،حتا به ســقف. نــه صدایــی ازش درمیآیــد نــه حرکتــی میکند. همانطور که ُچمباتمه نشســته ک ّلــه میکند روو قلهی ســفید .بــا صورت .خــون از فــواره میافتد، ُجــووی میشــود ،آرام میرود توو قندهــا و از درز پاییــن تپه؛ و پخش و دور ِز حبهها راه میکشــد تا ِ میشــود و پیــش میآید و میــانِ راه هــم مکیده میشــود توو فرش .ســفرهی قنــد انگار
دشــت برفگرفتهای اســت که گــوزنِ تیرخوردهی ِ َ َ ْ خــون تا میــا ناش آمده تــوا ناش تمام پیــری با ر ّد شــده افتاده جان داده باشــد. قندشــکن را میانــدازم کنــارش ،برمیگــردم توو اتــاق .همانطــور با لباسهــای خونآلــود میروم کتــاب پشــت میــز و مینشــینم ِ ِ نیمخوانــده را دســت میگیــرم. ســکوت مثل عطــر دلپذیری فضا را ُپر میکنــد .صفحهای از کتــاب میخوانــم، ســیگاری روشــن میکنــم و ُپــک میزنــم .ســیگار بــه نیمه نرســیده باز صدای قند شکســتن میآیــد .یکریز و پیوســته .تــق تــق تق تــق...
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
64 Kheradmand
بقیه از صفحه 49یــک زن ســعودی بــرای باز کــردن حســاب بــه بانــک مراجعــه کنــد باید حتمــا قیم مــرد وی همراهش باشــد چه در غیر اینصورت حســاب بانکی برای او افتتاح نمیشــود. بــه نظر میرســد ســعودیها بیشــتر حقوقی را بــه زنان میدهند که بازتاب جهانی داشــته باشــد بلکــه وجهه تخریب شــده آنهــا را بابت شــکاف عمیق جنســیتی تــا حــدودی تعدیل کند. به عنوان مثال حق شــرکت در انتخابات محلی و رای دادن در حالــی به زنان ســعودی داده شــد که آنها همچنــان نمیتواننــد بدون حضــور یک مرد در قامــت قیم یک حســاب بانکی ســاده باز کنند. خروج از خانه با یک همراه مرد زنــان ســعودی باید حین خــروج از خانــه همراه یکــی از محــارم مرد خود باشــند .فرد محــرم باید هــر کجایی کــه زن قصد رفتــن دارد او را همراهی
ســال 2015اولین ســالی بــود که زنــان مجاز به رای دادن در انتخابات شــوراهای عربستان سعودی شــدند .البته ایــن حق رای هم بــا محدودیتهای بســیاری همــراه بود ضمــن اینکــه مخالفتهای بســیاری هم در این زمینه انجام شــد.زنان سعودی همچنــان نمیتواننــد در جایگاهــی باالتــر از انتخابات شــوراها پای صنــدوق رای بیایند یا اینکه در ســمتهایی فراتر از حضور در همین شــوراها فعالیت کنند.اگرچه پادشــاه سابق عربستان 30زن را بــا عنوان مشــاور برتر مجلس شــوراها منصوب کــرد .در عین حال زمانی که زنــی کاندید انتخابات محلــی یــا همــان شــوراها در کشــور عربســتان میشــود باید از پشــت یک پارتیشــن ســخنرانی کــرده ضمن اینکه مدیریت کمپیــن و اداره آن باید بر عهــده یک مرد باشــد. اگرچــه برنامههــای انتخاباتــی بســیار محدودی در ایــن کشــور وجــود دارد اما آنطور کــه به نظر میرســد تغییــرات در خصوص حضور پــر رنگتر
کند .ایــن فرد باید همســر یا یکی از اقــوام محرم وی باشد. تفاوتــی نمیکند کــه یک زن به فروشــگاه برود یــا مطب دکتــر چون به هــر حال یکــی از محارم او بایــد در ایــن بیــرون رفتن کنارش باشــد .به هر حــال ســعودیها حضور یک فرد محــرم را کنار زن عاملــی بر امنیــت او میدادند. در همین راســتا اتفاق عجیبی که در یک پرونده قضایــی تجاوز در عربســتان واقع شــد نــگاه غیر قابــل درک جامعه ســعودی را عیان میکند. وقتی زنی تنها در عربســتان مــورد تجاوز عدهای از اراذل و اوبــاش قــرار گرفت و ماجــرای او به یک پرونده قضایی تبدیل شــد ؛ دادگاه شــریعت مقدار شــاق بیشــتری برای زن نســبت به متجاوزان در نظر گرفت چه اینکــه وی پذیرفته بود تنها و بدون همراهی یک محــرم از خانه بیرون رفته اســت. محدودیت حق رای 63ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
زنان در امور اینچنینی هر چند بســیار ْآهســته اما پیــش میرود. در همان روزهای ابتدایی ســال 2015یعنی زمانی که زنــان مجاز به شــرکت در انتخابات شــوراها و کاندید شــدن در همین انتخابات شــدند شاهزاده محمد بن ســلمان که یکســال از دوران پادشــاهی پدرش ملک ســلمان بن عبدالعزیز میگذشــت در مصاحبه با اکونومیســت گفت حقوق و آزادی زنان در عربستان سعودی پیشــرفت کرده است. وی بــرای اثبات این ادعا ســراغ همیــن انتخابات شــوراها رفــت و با تمرکــز بر روی این مســئله که زنــان مجــاز به شــرکت در ایــن انتخابــات چه در قالب رای دادن و چه انتخاب شــدن هستند مدعی شــد زنان ســعودی مســئول سرنوشــت خودشان هستند ! زنان بدون همراه مرد ویزیت نمیشوند! زنان ســعودی برای ویزیت شدن توسط یک دکتر
،معاینه در بیمارســتان و خالصه کالم هر مشــکلی که نیاز به حضور آنها در یک مکان پزشــکی داشته باشــد به همراهــی مردان یــا همان محــارم خود قطعا نیاز خواهند داشــت چه اینکــه اگر آنها تنها باشــند حتی توسط پزشــک ویزیت هم نمیشوند چه رســد به درمانهــای جدیتر. حــق ورود بــه فروشــگاههای موســیقی ممنــوع ا ست ! زنــان در عربســتان ســعودی اجــازه ورود بــه فروشــگاههایی که تجهیزات موســیقی میفروشند ندارند .ایــن موضوع زمانی به یــک موضوع جدی تبدیل شــد کــه در ســال 2014مقامــات دولتی از فروشگاههای موسیقی خواســتند با نصب تابلویی ورود خانمهــا به فروشــگاه را ممنــوع اعالم کنند. عربســتان ســعودی :عضو جدید کمیســیون مقام
زن... عربســتان در حالــی روی یکــی از صندلیهــای عضویت کمیســیون مقام زن مینشــیند که بانوان ایــن ســرزمین برخالف تــاش ظاهــری دولتمردان ســعودی همچنــان از ابتداییتریــن حقــوق خود محروم هســتند .آنها برای کار و تحصیــل به اجازه قیــم نیــاز دارند و عرف به ایشــان اجــازه رانندگی نمیدهــد .اینهــا بخشــی از ابتداییترین حقوقی اســت که زنان عربســتان از آن برخوردار نیستند و چه بســا بارهــا و بارهــا خبرگزاریهــا ،روزنامهها و مجموعههــای خبــری در دنیــا بــه ایــن مقوله پرداختهاند با این حال دولتمردان ســعودی ژســت موفقیــت آمیزی بــه خــود میگیرند و بــا افتخار کرســی را تصاحــب میکننــد تــا یکــی دیگــر از اتفاقــات عجیب دنیــا با انکار علنــی واقعیتهای تلخ رقــم بخورد!
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
63 Kheradmand
62 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند62
پرتیراژترین کتابجهان این کتــاب صاحب چندین رکورد اســت :انجیل. مجموع تیراژ آن را تنهــا میتوان تخمین زد .طبق کتــاب گینس تــا کنون بیــن ۲و نیم تــا ۵میلیارد نســخه از انجیــل چاپ شــده اســت .هر ســال نزدیک بــه ۲۰میلیون نســخه جدید نیــز به این مجموع اضافه میشــود .انجیــل همچنین رکورد بیشــترین تعداد ترجمهها را در اختیــار دارد .این کتــاب به بیش از ۲۵۰۰زبان ترجمه شــده اســت. پرخوانندهترین رمانجهان بیش از چهار قرن اســت که داســتان دنکیشوت میلیونهــا خواننده در سراســر جهــان را به وجد آورده و الهامبخــش هنرمندانــی نظیــر ریشــارد اشــتراوس یا پیکاســو شده اســت .دنکیشوت اثر میگل ســروانتس ،نویســنده اســپانیایی تا بهاینجا ۵۰۰میلیون بار چاپ شــده اســت .برای مقایســه بد نیســت بدانید کــه تیــراژ کل مجموعه هفت جلــدی داســتانهای هــری پاتــر تا به حــال ۴۰۰ میلیون نســخه بوده اســت. قطورترین کتابجهان قطورتریــن کتــاب جهــان بــا ضخامــت ۳۲ ســانتیمتر دربرگیرنده تمامی داســتانهای خانم مارپــل به قلــم آگاتا کریســتی اســت .این کتاب در ســال ۲۰۰۹در ۵۰۰نســخه توســط انتشــارات Harper Collinsمنتشــر شــد. اسرارآمیزترین کتابجهان این کتــاب دانشــمندان زیــادی را کالفــه کرده اســت :دستنوشــتههای ووینیچ کــه دربرگیرنده نقاشــیهای عجیــب و غریب از جملــه تصاویر گیاهان ناشــناخته است و با الفبایی ناآشنا نگاشته شده است .نویســنده کتاب ناشناس است و خلق آن احتماال بــه قرن ۱۵میــادی بازمیگردد .گفته میشــود که این کتــاب جزو داراییهــای رودلف دوم (امپراتــور رم مقــدس) بوده اســت .در ســال ۱۹۱۲ویلفرد ووینیچ این کتــاب را در ایتالیا خرید و بــا خود بــه آمریکا برد. پرکارتریننویسندهجهان ال .ران هوبــارد را بــه عنــوان بنیانگــذار فرقــه ســاینتولوژی میشناســند .امــا طبــق کتــاب رکوردهای گینس او با نوشــتن ۱۰۸۴کتاب ،رکورد نویســندهای با بیشــترین تعداد اثــر را در اختیار دارد .همچنیــن رکــورد ضبــط بیشــترین کتــاب صوتــی نیز به نــام هوبارد ثبت شــده اســت .او در ابتــدا بــه عنوان نویســنده کتابهــای علمی تخیلــی کارش را آغــاز کــرد و بعدهــا مشــغول نوشــتن کتابهــای تخصصــی در زمینــه فرقــه مناقشــهبرانگیز ســاینتولوژی شــد. برترین ها
61ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
61 Kheradmand
رکوردهای دستنیافتنی در دنیای ادبیات
که ایــن مبلــغ برایش حکــم پــول توجیبــی را دارد ،کســی نبــود جــز ثروتمندترین فرد جهــان :بیــل گیتس.
کهنترین کتــاب چاپی جهان ایــن کتاب ۶۰۰ســال پیــش از نســخه چاپی انجیل گوتنبــرگ و ۸۶۸ ســال پــس از میــاد مســیح به چاپ رســید کــه از آن بــه عنــوان کهنترین کتــاب چاپی جهــان یــاد میکننــد: دیامونــد ســوترا .ایــن کتاب متــن گفتگویی ردوبدل شــده میــان بودا و یکــی از شــاگردانش اســت .برای چــاپ این کتاب نشــانهای نوشــتاری و تصاویــر روی یک صفحه
همزمــان بــا برگــزاری نمایشــگاه کتــاب تهران بــه دنیــای ادبیــات ســری زدهایم تــا این بــار از رکوردهایــش بگوییم .آیا میدانســتید کوچکترین کتــاب دنیــا چه ابعــادی دارد؟ یــا اســرارآمیزترین کتــاب جهان کــه دانشــمندان را کالفه کــرده ،چه نامیــده میشــود؟ گرانترین کتابجهان وقتــی کتابچــه یادداشــت لئونــاردو داوینچــی ( )Codex Leicesterدر ســال ۱۹۹۴در حراجــی کریســتی در نیویورک برای فروش عرضه شد ،تصور میشــد که چنــد میلیونی فــروش رود ،اما کســی گمــان نمیکرد که در نهایت شــخصی بــرای آن ۳۰ میلیــون و ۸۰۰هــزار دالر پرداخت کند .این خریدار 60ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
چوبی کندهکاری شــده و ســپس روی آنهــا را رنگ کــرده و در نهایــت روی کاغــذ فشــار دادهانــد. کوچکترین کتابجهان آیــا قادریــد ایــن کتــاب را ببینیــد؟ ایــن کتاب مینیاتــوری با ابعاد ۷۴در ۷۵میلیمتر در ژاپن تهیه شــده که رکورد کوچکترین کتاب جهان را بــه نام خود به ثبت رســانده اســت .این کتاب به اســم "گلهــای فصــول" در ۲۲ صفحه تهیه شــده و حاوی تصاویر گلها همــراه با توصیف آنهاســت که در فونت یکدهم میلیمتر چاپ شــده اســت. ناشــر این کتــاب ()Toppan Printing
بــرای چــاپ آن از تکنیکی اســتفاده کــرده که در صنعت چاپ اســکناس اســتفاده میشــود .
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
60 Kheradmand
مشــکلی مثل اضطراب داشته باشــد .در سنین 2-5 ســال ،تــرس از حیوانات ،تاریکی و تــرس از تنهایی بــروز میکند. تــرس از تاریکــی در میان کودکان متفــاوت و در حال تغییر اســت و در ســنین 5-7ســالگی ظاهر میشــود .در ســنین 5-7ســال ،بیشــتر کــودکان ســوالهایی درباره مرگ میپرســند و ترس از مرگ دارند .در 7ســالگی و با آغاز دوره دبســتان ،ترس از مدرســه در برخــی از دانشآموزان دیده میشــود. بیشــتر کــودکان از پدیدههــا و موقعیتهــای بیخطر میترســند. ترسهای شــدید که در بســیاری از کودکان دیده میشــود ،ســامت جســمی و فکری آنها را تهدید میکنــد و اگر ایــن گونــه ترسها درمان نشــوند، باعث بروز اختاللهای جســمی ،فکــری و تربیتی در کودک میشــوند و او نمیتوانــد از فرصتها و تواناییهایش به طرز مناســب اســتفاده کند .برای درمــان و کاهش میزان ترس در کودکان بهتر اســت نشــانههای ترس ،علــل ایجادکننده و منشــاء ترس را بدانیم.
صداهــای غیرعادی ،ناگهانــی و بلند و موقعیتها و مکانهــای ناآشــنا .11جدایــی از مادر ،خانه ،ســایر اعضای خانواده و دوستان .12ترس از نقص عضو و صدمات فیزیکی ناشــی از بیمــاری و ترس از مردن .13پــرورش نیافتــن کافی قــدرت درک کودک در مــورد ارتباط زمــان و مکان ،علــت و معلول .14وقتی کودک احســاسکند والدین نمیتوانند تمام پیشــامدهای زندگی را کنترل کنند. .15تاثیر نامطلوب بعضی فیلمها ،کتابها .16ندانستهها در مورد بیماری و روند درمان .17ترس از گم شدن در مدرسه یا بیمارستان .18دادن پاسخهای اشتباه به سواالت کودک .19نگفتــن حقایــق بــه کــودک درخصــوص مکانهایــی کــه میخواهیم او را ببریم (مدرســه_ بیمارستان) 22عالمت ترس کودکان تــرس دائمی کــودک به هــر علتی که باشــد ،اثر نامطلــوب و مضری بر جســم و روان او میگذارد و کــودک را از زندگی طبیعی و شــاد محروم میکند. کودکان ترســو غالبا گوشــهگیر ،خجول ،فاقد قدرت تصمیمگیری و وابســته به سایرین هســتند طوری که نهتنها قادر به حل مشــکالت زمــان حال نیســتند ،بلکــه در آینده نیــز از احراز پســتهای حســاس شــغلی ،ترس دارند .برخی از مهمتریــن عالیم ترس کــودکان از ایــن قرارند: .1فرار از موقعیت ترسآور .2کمک خواستن .3جیغ کشیدن .4چنگ زدن بدن .5خشک شدن دهان .6لرزش اندام .7پریدن رنگ صورت .8تنگینفس و گرفتگی صدا .9افزایش ضربان قلب .10عرق کردن .11احساس خستگی شدید .12از دست دادن کنترل ادرار .13تضعیف قدرت اندیشه و تصمیمگیری .14لکنت زبان .15نگاههای غیرطبیعی .16گوشهگیری ،انزواطلبی و کمرویی .17اختالل خواب .18اختالل گوارشی .19ناخن جویدن .20شبادراری .21خشم و عصبانیت .22حسادت 6روش پیشگیری از ترس کودکان در ایــن روش ،اصل بر این اســت کــه قبل از آنکه
19ریشه ترس کودکان سرمنشــاء تــرس کودک ،اعــم از اینکــه معقول یا نامعقول باشــد ،باید در تجارب او جســتجو شــود. از تجــارب جرســیلد و هولمز چنیــن برمیآید که ترسهای کودک از مراحل رشــدش متاثر میشــوند. برخــی از مهمتریــن علل اساســی ایجــاد ترس در کودکان از ایــن قرارند: .1گاهــی والدیــن میتوانند الگوهــای ویژهای از تــرس را به کــودکان خــود آموزش و انتقــال دهند (والدین ترســو ،کودک ترســو). .2تهدیــد کــردن کــودک بــرای برقــراری نظم و انضبــاط در خانــه نیز ممکن اســت باعــث ترس کــودک از مراکــز بهداشــتی و فرآیند درمان شــود. مثال به کودک گفته شــود« :بایــد قرصت را بخوری وگرنــه میمیــری» یــا «اگر غــذا نخــوری ،میگم دکتر آمپولــت بزنه». .3انتظــارات و توقعــات افراطــی و نامتناســب والدیــن از کــودک .4گاهی تجربهها و خاطرات ناگوار و وحشــتناک کودک باعث ایجاد ترس در او میشــود. .5ویژگیهــای شــخصیتی خــود کــودک ،عوامل زیســتی ،سرشــتی و آمادگیهــای فطــری اولیه و داشــتن بدنــی آســیبپذیر و نحیف .6رشد ناکافی عاطفی و مغزی کودک .7داشــتن والدیــن بیــش از حــد حمایتکننده، محافظــهکار و محتاط .8ســختگیر بــودن والدین و اعمــال تنبیههای شد ید .9نداشــتن برنامهریــزی قبلــی و آمــاده کــردن کــودک بیمــار بــرای انجــام فرآینــد درمان .10مواجهــه بــا افــراد بیگانــه ،اشــیای جدیــد، 59ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
کودک در موقعیت ترســناک قرار بگیــرد ،او را آگاه کنیم: .1اگــر احتمال میدهید که کــودک از رعد و برق میترســد ،در یک روز توفانی به او لباس بپوشــانید و او را بــه حیــاط یــا بالکــن ببرید و بگوییــد :اگر آســمان بــرق زد ،بعد صدای بلندی خواهی شــنید و ترســی هم ندارد. .2اگر کودک قرار اســت در بیمارســتان بســتری شــود و میترســد ،حتمــا از قبــل بــه او بگویید و بــرای ایــن جدایی آمــادهاش کنید تا یکبــاره با این موقعیــت مواجــه و دچار ترس نشــود. .3تــرس فرزندانمــان از بیماری و مــرگ نیز نباید باعث شــود کــه واقعیتها را از آنهــا مخفی کنیم. بایــد به ســواالت کــودک مطابق با ســطح درک و بــر پایــه اعتقــادات مذهبی پاســخ داده شــود .با کودکتان دربــاره بیماری صحبــت کنید و مطابق با ســن و شــخصیتش تــا حــدی او را در جریان بگذارید و اجازه بدهید احساســاتش را بیان کند . .4وقتــی کــودک از بیمــاری یــا مرگ شــخصی خبردار میشــود ،احساســات زیادی بــروز خواهد داد ،ممکن است احســاس انکار ،ناراحتی ،ناامیدی، تقصیر یا ترس داشــته باشــد .بهویژه ممکن اســت بترســد که مبادا چنیــن اتفاقی برای خــودش یا کســانی کــه دوستشــان دارد ،بیفتد. بگذارید درباره احساســاتش با شــما گفتوگو کند. شــما نیز به جای انکار احساســاتش ،به او اطمینان دهیــد و حمایتش کنید. .5درباره اینکه کودک را به مراســم تشــییع جنازه یا تدفین ببرید ،خودتان براســاس ســن و شخصیت کــودک و موقعیــت او تصمیم بگیرید .بســیاری از روانشناســان بر ایــن باورند که حضور در مراســم تدفین بــرای کودکان زیر 5تا 6ســال و همینطور بــرای کــودکان بزرگتــری کــه حســاس هســتند، مناسب نیست. .6اگــر کــودک تمایــل دارد در مراســم ختــم یا تشــییع شــرکت نکنــد ،بــه خواســت او احتــرام بگذارید و ناراحت نشــوید .اما برنامههای مراســم را برای کودک تشــریح کنیــد .دربــاره برنامههایی که در قبرســتان ،مجلس ختــم و در نهایت در خانه متوفی انجام میشــود ،از پیش به کودکتان توضیح دهیــد و بگویید مردم در این مراســم چگونه عمل میکننــد و او بــا چــه صحنههایی روبــرو خواهد شد . ش برخورد با ترس کودکان 2رو نمیتوان انتظار داشــت ترس کودکان خودبهخود برطرف شــود ،پس باید به مقابله با آن برخاســت. بــرای برخورد با ترس کودک 2شــیوه وجود دارد: .1شیوه پیشگیری .2شیوه کاهش ترس هفته نامه سالمت
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
59 Kheradmand
از ترس های کودکان چه می دانید؟
اگر ترس خیلی شدید نباشد و باعث پرهیــز از خطــر بــرای کودک شــود، ســودمند اســت .برخــی کــودکان هیچگاه بهطور جدی معنــای ترس را درک نمیکننــد اما بســیاری از آنها با مجموعهای از تجربههای ترســناک در طــول زندگیشــان روبرو میشــوند. دکتر مهشید رابطیان فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
ترس در مراحل مختلف سنی نوع ترس کودک با ســن او تغییــر میکند .تا قبل از یک ســالگی تــرس کودکان طبیعی اســت .اولین دوره تــرس طبیعی کودک از ســن 6تــا 8ماهگی اســت .در این ســن کودک از افراد ناآشــنا میترسد و بــا دیــدن چهرههــای ناآشــنا احســاس ناراحتی میکنــد و خــود را بــه مــادر میچســباند و حتی رویــش را از افراد غریبــه برمیگرداند. دومیــن دوره تــرس طبیعــی ،از زمــان راه افتادن کــودک بروز میکند زیــرا زمانی که کودک شــروع بــه راه رفتــن میکند ،احســاس اســتقالل میکند و از مــادر جــدا میشــود و بــه محیطهــای تازه و ناشــناخته پــا میگــذارد و بهدلیــل نداشــتن تجربــه و برخورد نداشــتن با محیط تازه احســاس تــرس میکنــد .در بچههــای زیــر 2ســال ،اگــر محرکهــای ترســناک مثــل صــدای جیــغ و داد، رعــد و بــرق ،هیجانات مثبــت و منفــی از طرف اطرافیــان یا والدین همزمان با حرکت اســباببازی اتفــاق بیفتد ،بچه شــرطی میشــود بهطــوری که ممکــن اســت در روزهای بعد همزمــان با حرکت اســباببازی از آن بترســد.
ترس یــک واکنش عاطفــی ،هیجانــی و فیزیکی اســت .هر انســانی هنــگام روبرو شــدن با خطر واقعی ،احســاس امنیت خود را از دســت میدهد و دچــار ترس میشــود .این واکنــش عاطفی کامال طبیعی اســت و از بــدو تولد دیده میشــود .ترس زمانــی که خیلی شــدید نباشــد و باعــث پرهیز از خطر بــرای کودک شــود ،ســودمند اســت .برخی کــودکان هیــچگاه بهطــور جــدی معنای تــرس را درک نمیکننــد اما بســیاری از آنها بــا مجموعهای از تجربههای ترســناک در طول زندگیشــان روبرو میشــوند .هــوش در اکتســاب ترس موثر اســت. ظاهــرا اطفــال و کودکان باهــوش ،احتمال خطر را ســریعتر درک میکنند ،تخیالت بیشــتری در ذهن خــود میپروراننــد و از ایــن جهــت دچــار تــرس شــدیدتری میشــوند .همچنین این کودکان زودتر از ســایر کــودکان میتوانند بر ترسهــای واقعی یا موهومشــان فایق آیند و راههای اجتناب ،سازگاری یا مقابلــه با آنها را فــرا گیرند. 58ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ترســیدن ســایر بچههــای همبــازی از آن اســباببازی ،ممکن اســت باعث یادگیــری ترس از آن اســباببازی شــود. بهطــور کلــی ،بچههــا وقتــی شــروع بــه راه رفتــن میکننــد و از مــادر مســتقل میشــوند، ترسیدنهایشــان بیشتر میشــود و والدینی که به شــدت نگران ترسیدن کودکانشــان هستند ،احتماال خود آدمهای مضطرب یا وسواســی هســتند که به کمک روانشــناختی نیــاز دارند. بهتــر اســت پــدر و مــادر ایــن بچهها بــه جای نگرانی ،در چنین مواقعی در دســترس بچه باشــند و بالفاصلــه بعد از احســاس تــرس ،او را در آغوش بگیرند .گفتــن جملههایی مثل اینکــه «مامان این که ترس نداره» اشــتباه اســت .بایــد کمکم کودک را با محرک ترســناک روبرو کننــد و همزمان با آن، خوراکی یا اســباببازی دلخواهــش را به او بدهند. در عین حال مراقب باشــند که خودشان نسبت به ترس واکنش شــدید نشان ندهند . پــدر و مادر باید شــجاعتهای هــر چند کوچک کودکشــان را خیلی تشــویق کنند و اگــر ترس زیاد بــود ،حتما مراجعه کنند چون احتمــال دارد کودک
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
58 Kheradmand
57 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند57
56 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند56
دانشــگاه کالیفرنیــا ،اگر زنان در دوران بــارداری بهطــور منظم از ادویههایــی ما ننــد کا ر ی ، زیــره و شــنبلیله اســتفاده کننــد ،بوی بــدن نــوزاد نیــز میتوانــد تحتتاثیــر همیــن ادویهها قرار بگیــرد و تغییر کنــد. .4اســتفاده نکردن از ســبزیها :خوردن سبزیها نهتنهــا بــرای ســامت مفیــد اســت ،بلکــه بوی مطبوعــی هــم بــه بــدن میبخشــد. در دهههای 1940 و 1950میــادی از کلروفیــل موجــود در گیاهــان بهعنــوان دئودورانــت خوراکــی اســتفاده میکردنــد تــا زخمهــای بدبــو را کنتــرل کند( .دانشــگاه اورگان) بهطور کلی ،مصرف ســبزیهای غنی از کلروفیل مانند اســفناج و شاهی میتوانــد بــه خنک کــردن بدن و پیشــگیری از بــوی بد آن کمک کند . خوراکیهایــی که باعث رفع بوی بــد دهان و بدن
سرشــار از ویتامیــن ،Cماننــد فلفــل دلمــهای قرمــز و کلم بروکلی ،محیط نامناســبی برای فعا لیــت باکتریهای د هــا ن ا یجــا د میکننــد . حتی مصرف ایــن مــواد غذایــی بهصــورت خــام ،عملکــرد آنهــا را در مقابلــه با بوی بــدن دهان تقویت میکند .ســاییده شــدن سبزیها و میوههــای خــام به دندانهــا و لثههــا ،خردههای باقیمانــده مواد غذایی را از بیــن دندانها و لثهها بیرون مــیآورد که ســبب کاهش بوی بــد دهــان میشــود. .3ماســت :محققــان ژاپنــی بــه ایــن نتیجه رســیدهاند کــه خوردن تقریبا 85گرم از ماست پروبیوتیــک بــدون قند بهانــدازه 2بــار در روز و بــه مــدت 6هفتــه، ســطح ترکیبــات گوگردی ایجادکننــده بــو را در بــدن کاهــش میدهد و درنتیجه بوی بــد دهان را کمتر میکند .ماســتهای غنیشــده نیــز منبــع خوبی برای دریافت ویتامین Dمحسوب میشــوند و بهطــور کلــی ،باکتریهای دهــان را کاهــش میدهنــد. .4گیاهــان و ادویههــا :جعفــری ،یکــی از گیاهانــی اســت کــه کلروفیــل دارد و میتوانــد بــوی بــد دهــان را بهطور موثری از بین ببــرد .گیاهان دیگری کــه تاثیرگذار هستند ،عبارتاند از میخــک و رازیانــه .مصــرف بعضی از گیاهان و ادویههــا بــرای کاهــش بــوی بد دهــان ،بیشــتر در فرهنــگ عامــه یــا طــب ســنتی ریشــه دارد کــه از نظــر علمی هــم توصیــه میشــود. هفته نامه سالمت
میشوند .1آب :ایــن مایع بــدون بــو ،باکتریهای باقیمانــده از مواد غذایــی را تا حدودی خنثــی میکنــد و اجــازه نمیدهد بــوی بــدی در دهــان ایجــاد شــود .ویژگــی دیگــر آب ،این اســت کــه ترشــح بــزاق را در دهــان افزایــش میدهــد .شــاید ایــن موضــوع بیاهمیــت بــه نظــر برســد ،امــا بــزاق بهعنــوان نوعی عمــل پاککننــده میکنــد و ترکیبات بدبوی مواد غذایی و نوشــیدنیها را از بیــن میبــرد. .2ســبزیها و میوهها :مواد غذایی 55ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
55 Kheradmand
بوی بد دهان و بدن را از بین ببرید ترجمه ندا احمدلو بــوی بد بدن و دهان ،یکی از مشــکالتی اســت کــه افراد زیــادی در جامعــه به شــدت از آن رنج میبرنــد .آیــا میدانیــد کــه رعایت برخــی نکات ســاده مانند خــوردن یا نخــوردن گروهــی از مواد غذایــی ،میتواند در تشــدید یا برطــرف کردن این بوی نامطلوب ،مناســب باشــد؟ میتوان بــرای رفع بوی بد بــدن و دهان ،مصرف کلروفیــل را در برنامــه غذایــی افزایــش داد .مواد غذایــی پروتئینی بهعنوان مغذیتریــن خوراکیها شــناخته میشــوند و حــاوی غلظــت باالیــی از اســیدهای آمینــه ضــروری ،چربیهــا،ویتامینها و امــاح هســتند ،اما همچنــان ســبزیها جایگاه خاصــی در رژیم غذایی دارنــد و نمیتوان اهمیت خوراکیهایــی کــه باعث ایجــاد بوی بــد دهان و آنهــا را نادیــده گرفــت .این نکته خصوصــا درباره ســبزیهای سرشــار از کلروفیل ،ارزش بیشتری پیدا بدن میشــوند میکنــد .کلروفیــل ،رنگدانه ســبزی اســت که در .1گوشــت قرمز :مصرف انواع گوشت قرمز ،یکی گیاهان ســبز وجــود دارد ،نور خورشــید را جذب و از دالیــل بــوی ناخوشــایند بدن اســت .تحقیقات موسســه Chemica- Sensesدر سال 2006میالدی درنهایــت آن را بــه انرژی تبدیــل میکند. ســبزیهای دارای برگ ســبز ،سرشــار از کلروفیل نشــان داده رژیم غذایی بدون گوشــت قرمز ،بوی هســتند که بهعنــوان نوعی آنتیاکســیدان قوی و مطبوعتــری ایجــاد میکند و شــدت بــوی بدن را 54ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 54 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283 بهعنــوان نوعــی بــوزدای قدرتمند عمــل میکند. بنابرایــن ،مصــرف ایــن ســبزیها میتوانــد تاثیر زیــادی در مقابله با بوی بدن دهان و بدن داشــته باشد .اســفناج و جعفری ،بیشترین میزان کلروفیل را بــرای بــدن فراهــم میکنند چون بــهترتیب در هــر نصــف فنجــان 24 ،و 19میلیگــرم کلروفیل دارنــد .دیگــر ســبزیهای سرشــار از کلروفیــل عبارتانــد از لوبیــا ســبز ،کلــم بروکلــی ،جلبک، مارچوبه و کدو ســبز .به این ترتیــب در ادامه این مطلب ،بــا مهمترین خوراکیهایی که در تشــدید یــا رفع بــوی بد بدن و دهان موثر هســتند ،آشــنا میشوید.
کاهــش میدهــد .عبــور کــردن ترکیبات گوشــت قرمز از دســتگاه گــوارش بهزمان خاصــی نیاز دارد و مقــداری از ایــن ترکیبات در همین مدت فاســد میشــوند .در نتیجــه ،افــرادی کــه گوشــت قرمز مصــرف میکنند،با بــوی بد در تنفــس ،تعریق و اجابــت مزاج مواجه میشــوند. .2قهــوه :بســیاری از مــردم جهــان از قهــوه بهعنــوان نوشــیدنی صبحگاهی اســتفاده میکنند تا ســطح هوشــیاری خودشــان را افزایــش بدهند، اما ترکیبــات موجود در قهــوه میتوانند غدد عرق را نیــز فعــال کنند .قهــوه ،یکی از نوشــیدنیهای ادرارآور (دیورتیــک) اســت که احســاس تشــنگی شــدیدی ایجــاد میکنــد ،مــزه و بــوی خاصی به دهــان میدهــد و درنهایت باعث خشــکی دهان میشــود.خــود این خشــکی دهــان نیز به رشــد باکتریهــا در دهــان کمــک میکند. .3کاری و زیــره :بــوی ادویههایــی مانند کاری و زیــره میتوانــد آشــپزی را کامــا تحتتاثیــر قرار بدهــد ،امــا ترکیبــات همیــن ادویههــا میتوانند بــوی طبیعی بــدن را تغییــر بدهند و حتــی برای چند روز در منافذ پوســتی باقــی بمانند .محققان
چه معناست؟ وقتــی کســی از من می پرســید چرا پریســتو،جــواب مــی دادم من در آینــده تصمیــم دارم دو دختر داشــته باشــم به نام های پریســا و پرســتو. پریســتو تلفیقی از نام آنهاســت .البتــه همان هم شــد .در حــال حاضر دو دختــر به همیــن نام ها دارم .همچنین پرســتو به زبان ایتالیایی هم معنای همان کلمــه جادویی «اجی مجی الترجی» اســت.
همزمــان پزشــکی هم خوانده اســت .خــودم هم تاکنون در همه شــهرهای ایــران اجرا داشــته ام و هنرجــو تربیت کــردم .حدود 23ســال اســت که در ســه مرکز مختلــف حضــور دارم .یکی «انجمن هنرمنــدان ســرگرمی های نمایشــی»« ،موسســه فرهنگــی – هنری نشــاط بهــروز» و قدیمی ترین آنها هم که «موسســه فرهنگی – هنری پریســتو» اســت کــه در آن بــه آمــوزش شــعبده بــازی به
وضعیــت شــعبده بــازی در کشــورمان را چطور ارزیابــی مــی کنید؟ آیــا می توان بــه عنوان یک هنرمنــد درآمد خوبی با شــعبده بازی دســت و پا کرد؟ تا حــدود 10تا 15ســال پیش وضعیت خیلیخوبی برای این هنر در کشــورمان وجود داشــت. در آن زمــان حتــی فرصت نمی کردیــم پول های مــان با بشــماریم (با خنــده) اما امــروز تعریف چندانی ندارد. چرا؟ چون مدت زیادی اســت که شــعبده بازی بهیک تجارت تبدیل شــده اســت .عــده ای که چیز زیــادی از این هنر نمــی دانند ،تنها با پوشــیدن لباس شــعبده باز ،ظاهر خود را آمــاده می کنند و بــا وســایل چینی بــه صحنه می روند .شــنیده ایــد که مــی گوینــد «طرف مــی داند امــا نمی تواند؟» این مســئله حکایت حال اغلب شــعبده بازهای این روزگار اســت .نکته دیگر نام شــعبده بازی اســت .این واژه «بازی» شــعبده باز را خراب کرده اســت .برای یک جشــن معموال به دنبال یک مجری مطرح و خواننــده معروف می گردند .وقتی هم کــه به ســرگرمی بیننده فکر مــی کنند گاهی به ســراغ شــعبده باز مــی روند .در این جشــن ها پولــی که بــه مجــری و خواننده مــی دهند خیلی بیشــتر از پولی اســت که به مجری و خواننده می دهند ،خیلی بیشــتر از پولی اســت که به شــعبده باز می دهند .همین مســئله گرایــش جوانان را به شــعبده بازی کــم می کند.
هنرجویان مشــغول هستم. یعنی هنوز خودتان هنرجو تربیت می کنید؟ اگــر کســی شــعبده بازی انجــام می دهــد امابــه دنبال ارتقای کارش باشــد ،راهنمایــی هایی به او ارائــه مــی کنــم اما اینکــه یک هنرجــوی صفر کیلومتــر را آمــوزش دهم ،بایــد بگویم خیر. بگذاریــد کمــی بحث را به ســمت تخصص شــما بکشــانیم .روش یا ترفنــد انجام یک بازی توســط شــعبده بازهــا به عنوان بــرگ برنده نمایش شــان اســت ،اما یکســری از بازی های قدیمی مثل غیب شــدن دســتمال در مشــت دســت ،بین عموم لو رفتــه اســت .این لو رفتــن ها به فعالیت شــعبده بازها لطمه نمــی زند؟ در انجمــن بیــن المللی شــعبده بــازی که درآمریــکا دایــر اســت ،قانونــی وجــود دارد کــه به شــعبده بازهــا مــی گوید بایــد به خاطــر افزایش نــوآوری و خالقیــت ،ترفند بــازی هــای قدیمی را لو دهید .شــعبده بــازی سرشــار از قوانین فیزیک، شــیمی و ریاضی به همراه ســرعت عمل و قدرت بیان اســت .شــعبده باز باید خالقیــت باالیی برای تهیه بــازی های جدید داشــته باشــد .
آموزش شعبده بازی هم دارید؟ ســال 62بــود کــه در تهــران ،اولین آموزشــگاهرســمی شــعبده بازی را به طور رســمی راه اندازی کــردم .در آن زمــان در ایــران تعداد شــعبده بازی های حرفه ای ،کمتر از تعداد انگشــتان یک دســت بود .این آموزشــگاه با اســتقبال ویژه ای همراه شد. چهار هــزار هنرجو وارد این آموزشــگاه شــدند که در حــال حاضر اغلب آنهــا در نقاط مختلف جهان، اســتاد هســتند .مثال یکی از هنرجوهایــم که اهل هشــتگرد بود در حال حاضر در یکی از کشــورهای اروپایی به عنوان بزرگ ترین شــعبده باز آن کشــور فعالیــت می کنــد .یکی دیگر از بچه ها در ســوئد در یــک برنامه تلویزیونــی برنامه اجــرا می کند و 53ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
آیــا تا به حال پیش آمده اســت که در وســط اجرا، ترفند یک بــازی را لو بدهید؟ خیــر .مگــر این کــه برای بچــه هــای مدارسبــازی خاصی را اجرا کرده باشــم .مثــا اگر در یک بازی از شمشــیر اســتفاده کنم ،کودک مدرســه ای که نمایش مرا می بیند ،عاشــق این کار می شــود؛ بنابرایــن من خودم را موظف می دانم که یکســری چیزهــا را به او توضیح دهم یا حتــی ترفند بازی را لو بدهم تــا به خودش آســیب نزند. بیشــتر از چه ابزارهایی برای شعبده بازی استفاده می کنید؟ 25ســال اســت که وقتــی برای اجــرا در فالنبرنامــه دعوت می شــوم بدون هیچ گونــه ابزاری روی صحنــه مــی روم که همین مســئله تعجب همــگان را بر می انگیزد .حتی بســیار پیش آمده کــه روی صحنــه یا پشــت رادیــو به طــور کامال بداهــه ،بــازی را طراحــی و اجرا کــرده ام .وقتی در رادیــو برنامــه اجرا می کنم ،قبل از شــروع ،به رانندگانــی کــه صدای مــرا می شــنوند تذکر می دهــم که ابتــدا ماشــین را پــارک کنند ،چــرا که توجه و تمرکزشــان از رانندگی ســلب خواهد شد. ســبک برخی از اجراهای من ،به گونه ای اســت کــه روشــن دالن عزیز هــم می توانند با شــنیدن آن بــه هیجــان بیایند و لذت ببرند .از ســال 1351 هم توانســتم شــعبده بــازی «منتــال» را ترتیب دهــم .فعالیت هایــی مثل متوقف کــردن نبضم، هیپنوتیــزم کردن تماشــاچی و خم کــردن فلزات بــا تمرکــز از این قبیــل اند .حتی گاهــی با دهان بســته هــم حــرف می زنــم (بــا خنــده) .میمون عروســکی دارم به نام جودی .وقتــی در خیابان آن را روی دوشــم مــی گذارم و قدم مــی زنم ،با دهان بســته حرف می زنم .کســانی که از کنــارم رد می شــوند با تعجب به مــن و جودی نــگاه می کنند. (بلند مــی خندد) بــا توجه بــه اجراهــای متعــددی که در خــارج از کشــور داشــته اید فکر مــی کنید در حیــن اجرای یک شــعبده ،چــه فرقی بیــن مخاطــب ایرانی با خارجی وجــود دارد؟ بــه طــور کلــی ،مــن دوســت دارم مــردم ومخاطبانم بخندند .همیشــه وقتــی نمایش هیجان انگیزی اجــرا می کنــم در البالی نمایــش ،دیالوگ هــای طنز هــم وارد می کنــم؛ چرا که از شــنیدن صدای خنده تماشــاچیان لذت می بــرم .ایرانی ها خیلی ســخت می خندند در حالی کــه خارجی ها اینطــور نیســتند .از طــرف دیگر ایرانــی ها خیلی عجلــه دارند که ببینند آخر شــعبده چه می شــود در حالــی کــه یک فــرد خارجی معمــوال از فرآیند یــک نمایش لذت می بــرد .به همیــن خاطر ،یک هنرمند بایــد مخاطب خود را بشناســد. هفته نامهجامعه پویا
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
53 Kheradmand
«پـریستـو» ،شعبده باز مشهور ایـران مریم طالبی «خلبــان»« ،پزشــک»« ،معلــم» و «مهنــدس»؛ چهــار شــغلی بودند که اگــر در بچگــی از ما می پرســیدند مــی خواهــی چــه کاره شــوی، معموال یکــی از این شــغل ها را مــی گفتیم. اما بهــروز کریمی ،هیــچ کدام از ایــن شــغل هــا را دوســت نداشــت .او در نهایت بــه آرزوی کودکی اش رســید و شعبده باز شد. بهــروز بــدون داشــتن هیــچ مربی، اولیــن اجــرای رســمی شــعبده اش را در 14ســالگی در کویت برگــزار کرد و بعدهــا به یک چهــره تلویزیونــی تبدیل شــد .حاال عمو بهروز 62ســاله با نام هنری «پریســتو» به یکی از مشــهورترین شــعبده بازان کشــور تبدیل شــده کــه در داخل و خارج از کشــور نیز اجراهای مختلفی داشــته اســت .با این هنرمند آبادانی گفتگو کرده و از شــغل عجیب شــعبده بازی و ریزه کاری هایش پرســیده ایم ،این کــه بازار شــعبده در ایران به کدام ســمت می رود و آینــده ایــن هنر در کشــور ما به کجــا ختم می شود.
را بازی کنم . بعــد از کمی پرســش و پاســخ باالخره مــرا پذیرفتنــد و بــه اتاقی پــر از لوازم شــعبده بردند که در همان لحظه اول ورود بــه اتاق چشــمان متعجب من از دیدن این همه اســباب شــعبده گرد شــد .خالصه این که ســه روز بــا این تیــم اجرا داشــتم و در هر اجــرا تنها 15دقیقــه به من وقت اختصــاص می شــد .با ایــن حال وقتی به ایران برگشــتم ،توانستم بــا درآمــد همین چند شــب یک خانه بخرم.
را به طــا تبدیــل کنم. بــار بــرای این کار را چندین خانــواده انجــام دادم و هــر بــار از دفعــه قبــل، ماهرانــه تــر بود .تقریبا 9ســاله بودم کــه در یک مراســم عروســی ،این شــعبده را اجرا کردم و حتی آن زمــان پنج تومــان هم به عنوان هدیه یا شــاید به عنــوان دســتمزد گرفتم.
یعنی یک نوجوان 14ســاله با سه روز اجــرای شــعبده توانســت یک خانه بخرد؟ شــاید من هــم اگر جای شــما بودم شــعبده بــازی را رها نمی کردم. همینطور اســت (خنده) .البته خانوادهمن بــا انجام شــعبده مخالفت مــی کردند. بــا این حــال من به این هنــر ادامــه دادم .البته در کنــار هنر شــعبده بــازی ،در شــرکت نفت هم بــه عنوان کارمند مشــغول بودم .مــن معتقدم هر هنرمنــدی دوره مخصــوص به خــود را دارد و پس از آن دوره اوج کنــار گذاشــته مــی شــود؛ بنابراین یــک هنرمند باید در کنار هنرش یک شــغل دائمی هم داشــته باشــد تا امــرار معاش خــود و خانواده اش مختــل نشــود .در ایران ،در باشــگاه های نفت آبــادان اجراهای متعددی داشــتم .همیشــه همه بلیــط ها بــه فروش مــی رســید .در همــان زمان بــود که مطبوعات بــا این تیتر مرا خطــاب کردند: «این جــوان ایرانی با قدرت چشــمانش شیشــه را می شــکند و فلــزات را خم می کند» .بــرای اولین بار کــه در یکی از باشــگاه های نفت آبــادان اجرا کــردم ،تمام درآمــد حاصل از این اجــرا صرف امور خیریــه می شــد .پــس از اجــرا رئیس باشــگاه نزد مــن آمــد و آن زمان 50تومــان به مــن داد .وقتی پــول را قبول نکردم ،گفت پس چیــزی از من بخواه کــه به عنــوان هدیه به تــو بدهــم .از آنجایی که همیشــه آرزو داشتم کارمند شــرکت نفت شوم ،از او همیــن درخواســت را کردم و طولی نکشــید که من در بخش جوشــکاری لوله های نفتی مشــغول به کار شــدم.  از نــام هنری تــان برای مان بگویید« .پریســتو» به
اولین باری که ســراغ شــعبده بازی رفتیــد ،یادتان هســت؟ اصال چه شــد که تصمیم گرفتید شــعبده باز شوید؟ عالقه من به شــعبده به دوران قبل از دبســتانبر می گــردد .در آن زمان فیلم هــای هندی زیادی تماشــا می کردم کــه در اغلب آنهــا ،جادوگرهایی وجــود داشــتند کــه نظــر مرا بســیار جلــب می پس اولین درآمد شــعبده بازی تان را در 9ســالگی کردنــد .یــک بــار در دوران مدرســه معلــم از من گرفتید؟ پرســید «دوســت داری در آینده چه کاره شــوی؟» -بلــه .کــم کم بیشــتر هم شــد .خانــواده ما پر جمعیــت بــود و پدرم بــا فشــار زیــادی کار می جــواب دادم «جادوگر» (بــا خنده). معلــم به جــای این کــه مرا دعــوا کند ،دســتی کــرد .با این حــال برخالف عمــوم آبادانــی ها که به ســرم کشــید و با خنده گفت« :آفریــن .با درس در پاالیشــگاه کار مــی کنند و وضــع مالی خوبی خوانــدن مــی توانی جادوگــر خوبی شــوی ».یادم دارند ما وضع مالی مناســبی نداشــتیم 14 .ســاله هســت که به خاطر همین حرف معلــم ،انگیزه ام بــودم که تصمیم گرفتم به کشــور کویــت بروم تا برای درس خواندن و نمره باال گرفتن خیلی بیشــتر بتوانــم کاری را دســت و پــا کنم .شــنیده بودم که شــد .به یاد دارم کــه در آن زمان معرکــه گیرها در ســیرکی از آمریکا به کویت آمده و چند شــب اجرا برخــی محله هــا ،افــراد زیــادی را دور خود جمع دارند .آن موقع کویت فارســی زبان زیادی داشــت کــرده و گاهی شــعبده هم اجرا مــی کردند .روزی امــا این تیمی کــه از آمریکا آمده بودند ،کســی را بعــد از دیدن این که خاک درون کاله این شــعبده نداشــتند که بتواند فارســی صحبت کند .من جلو باز به طال تبدیل شــد ،به خانــه رفتم و پس از کلی رفتم و با هر تالشــی که شــده به آنهــا این مفهوم تالش ،توانســتم ترفندی بیابم که خاک درون کالهم را رســاندم که مــن می توانم فالن نمایش شــعبده 52ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 52 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
51 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند51
50 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند50
زنان ســعودی نمیتوانند به قبرستان بروند! حتــی اگــر عزیزتریــن آدم زندگیشــان را از دست داده باشــند ،بر خالف عرف همه جوامــع دیگر زنان ســعودی اجــازه ندارنــد در مراســم تشــییع جنــازه او شــرکت کننــد .ایــن نمونه یکــی از عجیبتریــن قوانیــن درباره کشــوری اســت که حتی در ســادهترین مــوارد حقــوق زنــان را نادیــده میگیــرد. مــواردی کــه حتی شــاید از ابعاد حقــوق زن و مرد فراتر رود و بــه عنــوان حقــوق انســانی شــناخته شود. از قــرار این مــورد یعنی حضور زنان در قبرســتان و مراســم تشــییع جنازه در بســیاری از شــهرهای عربســتان ســعودی ممنوع است. ممنوعیت پرو لباس!
اگــر خانمی درخواســت پــرو لبــاس را بکند قطعا بــا تعجب همــگان مواجه خواهد شــد .زنــان در عربستان سعودی نمیتوانند لباســی را که انتخاب میکنند پــرو کرده و بعــد بخرند .البتــه این میان
49ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
باز کردن حســاب بانکی بدون قیم (مرد) ممنوع اگرچه زنان ســعودی در یکی دو ســال اخیــر بابــت اجــازه راهاندازی شــغل و حضــور در انتخابات محلی خوشــحال بودنــد امــا آنها همچنــان در طرف دیگــر قضیه بابت محرومیــت از برخی حقوق اولیه خــود در عذاب هســتند .اگر قرار باشــد
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
بقیه در صفحه 63
نیفتاده اســت .این در حالیســت که زنان سعودی همچنان امیدوارند روزی برســد که بتوانند خودشان پشــت فرمان خودرو بنشــینند و فرزندانشان را به مدرسه ببرند.
اگــر احیانــا روزی گذرتان به عربســتان ســعودی افتــاد و از یک فروشــگاه لباس زنانــه خرید کردید خواهیــد دید که تقریبا قریب به اتفاق این دســت از فروشــگاهها از اتــاق پــرو لبــاس بیبهرهانــد.
تنها شانســی کــه به آنها داده شــده اســت امکان تعویض لباس تا ســه روز بعد از خرید اســت .برای زنــان ســعودی که حتــی بدون اجــازه مــردان در قامــت ولی و قیم نمیتوانند هیچ فعالیتی داشــته باشند خرید از فروشــگاهها تا قبل از ســال 2012ســختتر هــم بود چــه اینکه صرفــا مردان بــه عنوان فروشــنده اســتخدام میشــدند و ایــن موضــوع کار را بــرای خریــد خانمهــا مشــکل میکرد .بــا این حال ســال 2012بنــا به حکم ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان کار کــردن مــردان در مکانهایــی که لبــاس زنانــه بــه فروش میرســید ممنوع شــد تــا خانمها بــا خیال آســودهتری لباسهــای خــود را انتخــاب و خرید کنند.
49 Kheradmand
همه ممنوعیتهای زنـان در
عربستـان دانشمندان عربستان :زنان پســتاندارانی چون بز و شتر هستند! ســال گذشــته بود که در آســتانه روز جهانی زن یعنی هشــتم ماه مارچ ،خبر عجیبی سر تیتر اخبار خبرگزاریهــای دنیــا شــد .هیئتی از دانشــمندان عربستان ســعودی اعالم کردند زنان همچنان نه به عنوان انســان که در جمع پســتانداران طبقه بندی میشــوند .بر همین اســاس مفتیها و دانشمندان عربســتان ســعودی زنــان را همتراز پســتاندارانی همچون بز و شــتر قــرار دادند و بر همین اســاس بــرای آنها حقوقی را قائل شــدند کــه این حیوانات از آنها برخوردار هســتند. البتــه از قــرار معلوم ایــن موضوع بــرای فعاالن حقوق بشــر نقطــه امیــدی در چشــمانداز آینده زنان ســعودی محســوب میشــد چه اینکه پیشتر همین افراد اصال طبقــهای برای زنان قائل نبودند و آنها را صرفا اشــیائی بیروح در منزل میدانستند و جایگاه زنان برایشــان از ایــن مرتبه فراتر نمیرفت. در همین راســتا جیلیان برچ ســخنگوی ســازمان عفــو بینالملــل در واکنــش بــه ایــن اظهارنظــر مفتیهــا و دانشــمندان ســعودی گفــت" :درباره آینده خوشــبین هســتم چون زنان دیگر به عنوان اشــیائی بیروح محســوب نمیشــوند و در ســیر تکاملــی در طبقــه پســتانداران قــرار گرفتهاند!" البتــه اظهارنظرهای کنایه آمیز دربــاره این ادعای عجیب به ظاهر دانشمندان ســعودی فراتر از اینها بــود .کولت تورکوت به عنوان ســخنگوی جمعیت زن ،آزادی و اقدام هم در اظهار نظری مشابه از این
صنمبیاناتی زنــان در عربســتان نــه حــق رانندگــی دارند ،نه میتواننــد به قبرســتان برونــد ،نه حق پــرو لباس دارنــد ،نه میتواننــد بدون یک مــرد از خانه خارج شــوند ،اما این کشــور عضو جدید کمیسیون مقام زن شــد ه است! "آیا واقعا کســی نیاز دارد از عربســتان ســعودی چیــزی دربــاره حقوق زنــان بشــنود؟" ایــن تیتر گاردیــن چند روز پیــش در واکنش به خبر عضویت عربســتان ســعودی در کمیســیون مقــام زن از ســال 2018تــا 2022در ســازمان ملــل متحد بود. البتــه واکنشهــای اینچنینی نســبت به کشــوری کــه مقــام و حقــوق زنــان شــاید بیاهمیتترین موضــوع ممکــن در آن تلقی شــود طــی روزهای گذشــته کم نبودهاســت .خبــر آنقــدر عجیب بود کــه کاریکاتوریســتها دســت بــه کار شــوند و ژورنالیســتها دست به قلم .عربســتان سعودی با رای کشــورهایی چون امریکا ،انگلیــس و آلمان به عضویت کمیســیون مقام زن درآمد .دقیقا موضوع دربــاره همان زنانی اســت که در این کشــور حق رانندگی ندارند .زنان ســعودی شــاید در کشــوری ثروتمند زندگی کنند ،کشــوری آنقــدر ثروتمند که با اتــکا به همیــن دارایی مــادی بتوانــد تغییراتی علنــی بــرای انکار واقعیــت ایجاد کند امــا بهرهای کــه آنها از ایــن دارایی میبرند همان چیزی اســت کــه بــرای زندگی این زنــان بدون حضــور یک مرد بــه عنــوان ولــی یا قیــم کنارشــان هیــچ تعریفی نکرده اســت. 48ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پیشــرفت مفتیها و علمای سعودی ابراز خرسندی کرد":امــروز زیباتریــن روز زندگی من اســت .زنانی که پیشــتر در عربســتان به عنوان اشــیائی بیروح شــناخته میشــدند امروز در مســیر پیشــرفت به درجــه بز و شــتر رســیدهاند .البته آنهــا باید زمان زیــادی را انتظار بکشــند تا باالخره به مقام انســان برســند" همه این اتفاقات در ســال 2016واقع شد. و حاال اینروزها در میانههای ســال 2017کشــوری کــه حق زنانش ،نداشــتن حق اســت بــه عضویت کمیســیون مقام زن در ســازمان ملل متحد درآمده اســت .انتخاب عربســتان ســعودی به عنوان یکی از اعضــای ایــن کمیســیون در حالــی داد اعتراض ســازمانهای حمایــت از حقوق زنــان را بلند کرده است که سعودیها ســال 2016در بین 144کشور در دنیا که از نظر شــاخص جهانی شکاف جنسیتی رتبه بندی شــده بودنــد ،در رده 141قرار گرفت. زنانی که نمیتوانند رانندگی کنند اگرچه قانون رســمی در این باره وجــود ندارد اما فرهنگ حاکم بر جامعه ســعودی حــق رانندگی را از زنان این کشــور ســلب کرده اســت .فرهنگی که در جامعــه ســعودی بــه آن بهای زیادی داده شــد تــا رانندگی نکــردن خانمهــا در آن به یــک ارزش تبدیــل شــود .هر چنــد در ایــن رابطــه و به طور کل به دلیل شــکاف عمیق جنســیتی در عربستان کمپینهای بســیاری جهت حمایت از زنان تشکیل شــده اســت اما تا به امروز دســت کم برای هموار کردن مســیر رانندگــی زنــان اتفاق قابــل توجهی
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
48 Kheradmand
134سال قبل وزیر دفتر ناصرالدین شاه صاحب پسری شد که بعدها تمام مناسب مهم سیاسی را تصاحب کرد و قدم آخرش را با ملی کردن صنعت نفت برداشت .قدمی که حاال بعد از 63سال هنوز پررنگ ترین نقطه در تاریخ استقالل اقتصادی ایران به حساب می آید. بنشینند و بعد از سفر خســتگیای بگیرند .بچهها بــرای بــازی خر و گاری داشــتند ،یــا میرفتند توی اتــاق مصــدق و آنجا روی تخت فلــزی فنریای که او ســالها پیش از روســیه آورده بود ،جستوخیز میکردنــد .بعــد دههها فعالیت و فشــار شــدید، ضرباهنــگ آرام زندگی روســتایی ،مای ٔه تســایش بــود .خودش نوشــت« :من در این روســتای آرام و خامــوش راضیام .بــه خاطر مســافت با هیچکس ارتبــاط ندارم و همیــن من را از شــهر و از جامعه جدا میکنــد ».این انــزوا به مصدق برای رســیدن بــه هدفش کمک کــرد چون همه فهمیدنــد او در احمدآبــاد و دور از جریان اســت. ابتدای ســال ۱۹۳۰به یکی از دوســتانش نوشــت «بیشــتر وقتم را یا مشغول کار کشاورزیام یا کتاب خوانــدن» و اضافه کرد فقط وقتهایــی به تهران میآید کــه «کار خاصی دارم ».طــول هفته را کنار خانواده نبود؛ روســتاییها کارهایــش را میکردند. به امــاک و داراییها از راه دور رســیدگی میکرد، نظارتــش روی کارهــای بیمارســتان نجمیــه هــم همینطــور بود .شــبها بــا تــارش تصنیفهایی ترکــی مــیزد ،ســازی زهــی کــه نواختنــش را در ســالهای جوانــی در تبریز یاد گرفته بــود .در این کو مــورد انزوایش موهبــت بود چون خــودش ت تنهــا بود و کســی گوش به موســیقی نداشــت که اذیت بشود. خدمه کر و الل آقای وزیر کریســتوفر دی بلیگ می نویســد« :مصدق نشان داده بــود آبش با رضاشــاه توی یک جــو نمیرود، امــا در شــخصیتش نبود کاری کند که ســرانجامش مرگ یا ســختی و محنت باشــد ...به مشــیرالدوله گفــت« :آش دارد ســر میرود و من هم ســبزیاش نخواهــم شــد ».برعکــس ،کلی زحمت کشــید تا مقامهای مملکتی را مجاب کنــد که آدم بیضرری اســت و بهانهای دســت رضاشــاه برای دستگیری و حبسش ندهد .هراســان از این که توی کتابخانهاش مجلداتی هســت که شــاید فتنهگرانه به حسابشان بیاورند ،بیشــتر کتابهایش را بخشــید به دانشگاه تهــران .جلوی خدمتکارها نظرات سیاســیاش را به زبــان نمــیآورد ،مبادا بــرای خبرچینــی آدم پلیس مخفی رضاشــاه شده باشــند .کار همه همین شده بــود و یکــی از قــو م و خویشهای مصــدق اص ًال برای اینکه قضیــه را ک ًال منتفی کند ،خدمتکار کر و الل استخدام کرد».
دوران نخست 28ما هه روز بــا او بود، وزیــری او هر گوشــههایی از خصوصیات مصــدق را در مصاحبه هایــش ایــن طــور روایــت کــرده بــود« :مصدق کوچــک تریــن هدیــه را حتــی از صمیمیتریــن دوســتانش نمیپذیرفت .یادم هســت خبر آوردند کــه آقــای امیر تیمور کاللــی ،از دوســتان مصدق، یــک کامیــون کوچک خربزه از مشــهد فرســتاده بودنــد .وقتی خبر آوردنــد که خربــزه را آوردهاند اوقاتش تلخ شــد و گفت :این چه کارهایی اســت؟ ایــن چــه بدعتهــای بــدی اســت؟ مــن خربزه میخواهــم چــه کار؟ بگویید برگرداننــد .گفتم آقا به امیر تیمور توهین میشــود .از روی اخالص و ارادت ایــن کار را کرده. اگــر کامیــون به مشــهد برگــردد راه که آســفالت نیســت و عمــدهاش خاکــی اســت .همــه خربزه هــا میشــکند و خــراب میشــود .گفــت اجــازه نمیدهــم یکدانه از ایــن خربزهها بــه خانه من وارد شــود .گفتم پس اجــازه بدهید این ها را ببریم دارالمجانیــن .گفــت ببرشــان .خربزه هــا را بردیم آنجــا .بعــد از آن مصدق ،نریمان شــهردار تهران را احضــار کرد و گفت :مطالعه کــن و ببین چه محل درآمــدی پیدا میکنی کــه جیره مریضهــای آنجا را بــاال ببری کــه مریضهایی که آنجــا میخوابند از لحــاظ غذا و پرســتار و دوا در مضیقه نباشــند. بعــد از آن بود کــه جیره هر مریــض از 3تومان به 10تومــان افزایش یافت». حقوقش را به زن اولش بدهید نصرتاللــه خازنــی در بخش دیگــری از خاطرات مصــدق می گویــد« :دکتر مصدق بــه خصوصیات اخالقی و شــخصی ما توجه داشــت .اگــر به فرض
خربزهها سهم دارالمجانین شد نصرتاللــه خازنی رئیس دفتر مصــدق هم که در 47ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
میفهمیــد کــه من مشــروب میخورم محــال بود مــرا نگــه دارد .اگر به فرض میشــنید کــه پکی به تریــاک میزنم محــال بود مرا تحمل کنــد .یک بار فهمید کــه یکی از کارکنان دفتر زن جوانی را صیغه کرده و شــب ها به منزل او مــیرود و به زن اولش میگویــد من در دفتر مصدق هســتم. دکتر مصدق به من گفــت :آقای خازنی من دروغ را از هیچکــس نمیبخشــم .ایــن دروغ گفته ،ثانیا هــوس زن جــوان کرده ،این زن جوانــی و عمرش را در این خانه گذاشــته ،با فقر و بدبختیاش گذرانده حــاال او رفتــه زن دیگر گرفته؟ از کســانی که چند تــا زن داشــتند خیلی بــدش میآمد .اصــا از اینها متنفر بــود .مخالــف شــدید آنها هم بــود .گفت دســتور بده کــه حقوقش را به خــودش ندهند .به خانــم اولش بدهنــد .کارهای حقوقــیاش را انجام دادم و از آن بــه بعــد حقــوق آن شــخص را به زن اولــش میپرداختند». آرزویم داشتم قبل از او از دنیا بروم بعد از کودتــای 28مرداد و محکومیت مصدق به 3ســال زندان ،دوران تبعید او شــروع شــد .مصدق بــه زادگاهــش ،احمــد آبــاد رفــت و تا آخــر عمر همانجا تحــت نظــارت نیروهای نظامــی ماند .تا وقتــی کــه ســرطان او را از پــا درآورد و علی رغم وصیتــش بــرای دفن شــدن در کنار کشتهشــدگان ۳۰تیــر در «آرامگاه ابنبابویــه» ،پیکرش در یکی از اتاق هــای خانه او به خاک ســپرده شــد. مصــدق در شــهریور 44در جــواب نامــه ای که دختــر دائــی اش برای تســلیت گویی مــرگ زهرا، همســر دکتر مصدق به او فرســتاده بود ،نوشــت: «بســیار از ایــن مصیبــت رنج میکشــم .چون که متجــاوز از ۶۴ســال همســر عزیزم با مــن زندگی کرد و هر پیشــامد که برایم رســید تحمــل نمود و بــا مــن دارای یــک فکر و یــک عقیده بــود و هر وقت کــه احمدآباد میآمد مرا تســلی مــیداد در مــن تاثیــر بســیار میکــرد و آرزویم ایــن بود که قبــل از او مــن از ایــن دنیا بروم و اکنــون برخالف میل ،من ماندهام و او رفته اســت و چــارهای ندارم غیــر از اینکه از خــدا بخواهم که مــرا هم هر چه زودتــر ببــرد و از این زندگی رقتبار خالص شــوم. اکنــون در حدود ده ســال اســت کــه از این قلعه نتوانســتهام خارج شــوم و از روی حقیقــت از این زندگی ســیر شدهام ...گاه میشــود که در روز چند کلمــه هــم صحبــت نمیکنــم ...این اســت وضع زندگی اشــخاصی که یک عقیدهای دارند و تســلیم هوا و هــوس دیگران نمیشــوند». مجله مهر
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
47 Kheradmand
به مناسبت زادروز مصدق
ی خصوصی دکتر مصدق هفت پرد ه ا ز زندگ
29خرداد ماه ســال ،1261یعنی درســت 134سال قبل وزیر دفتر ناصرالدین شــاه صاحب پســری شد کــه بعدها تمام مناســب مهم سیاســی را تصاحب کــرد و قــدم آخــرش را با ملی کــردن صنعت نفت برداشــت .قدمی کــه حاال بعــد از 63ســال هنوز پررنگ تریــن نقطــه در تاریخ اســتقالل اقتصادی ایران به حســاب مــی آید.
العابدین ظهیراالســام که سومین امام جمعه تهران بــود ازدواج کرد کــه حاصل آن دو پســر به نامهای احمــد و غــام حســین و ســه دختــر بــه نامهای منصــوره و ضیااشــرف و خدیجــه بود. سوئیس وطن من است در اولیــن دوره انتخابــات مجلس مشــروطیت از طبقه اعیــان و اشــراف اصفهان انتخاب شــد ولی چون به ســن ســی ســال نرســیده بود ،اعتبارنامه او رد شــد تا مصدق راهی فرانســه شــود و بعد از تحصیل علوم سیاســی ،به سوئیس برود و دکترایش را از آنجا بگیرد .کشــوری که بعدها او لقب «وطن ثانوی» خود را بــه آن داد .او در خاطراتش راجع به اقامت در ســوئیس مینویســد« :در آنجا بودم که قــرارداد وثوقالدولــه بین ایــران و انگلیس منعقد گردیــد .تصمیــم گرفتم در ســوئیس اقامت کنم و بــه کار تجارت پردازم .مقــدار قلیلی هم کاال که در ایران کمیاب شــده بود خریده و به ایران فرســتادم؛ و بعــد چنیــن صــاح دیــدم که بــا پســر و دختر بزرگم که ۱۰ســال بود وطن خــود را ندیده بودند به ایــران بیایم و بعــد از تصفیه کارهایــم از ایران که همــان راهی که رفته مهاجرت نمایــم .این بود بــودم به قصد مراجعت به ایــران حرکت نمودم»... امــا این ســفر به ســرانجام نرســید چــون در راه بازگشــت کمونیست های شــوروی بخش هایی از تفلیس را اشــغال کرده بودنــد و ناامنی منطقه به
مصدق چطور مصدق شد؟ محمد مصدق پســر میــرزا هدایتالله آشــتیانی بــود که در دوره ناصرالدین شــاه بــه «وزیر دفتر» معــروف بود .کســی کــه ناصرالدین شــاه روی او حســاب ویژه ای داشــت و بــه همیــن دلیل بعد از مــرگ میــرزا هدایت الله در ســال ۱۲۷۱شــغل او را بــه پســر 10ســاله اش محمــد داد و او را «مصدقالســلطنه» نامید. نامی کــه بعدها بــه محمد مصــدق تغییر پیدا کــرد و تا زمان مــرگ روی او ماند .محمــد ،بعد از تحصیــات مقدماتی که در تبریز داشــت به تهران آمــد و وقتــی 17 ســاله بــود بــه مســتوفی گری (محاســب عواید مالیاتی) منصوب شــد و توانست با ســن کمش طــوری کارها را پیش ببــرد که عالقه عمــوم مــردم را جلب کند .بــا این حــال ،در دوره مشروطه شغل مســتوفی گری در حد دزدی منفور مردم شــد و مصدق هــم از این کار کنــاره گرفت. در 19ســالگی بــا زهــرا ،دختــر میــر ســید زین 46ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
حدی بود که مصدق از همان راه آمده ،به ســوئیس برگشــت .اما ســفر بعدی مصدق به ایــران که او را در کشــور ماندگار کرد ،تمام پســت های سیاســی روز را بــرای مصدق به همراه داشــت .مصدق این بار تبدیل به یک چهره سیاســی و مبارز شــده بود که تمام پســت ها و مشــاغل حساس کشور را یکی یکی تجربه می کــرد :وزارت مالیــه ،وزارت عدلیه، والیگــری (اســتانداری) ،وزارت خارجــه ،نمایندگی مجلس ،نخســت وزیری و ســرانجام رهبری نهضت ملی شــدن صنعت نفــت ایران. روزگار منزوی مصدق بعــد از اتمام دوره ششــم مجلــس ،فعالیت های سیاســی مصــدق تقریبا متوقــف شــد .او به دلیل دخالــت دولــت در انتخابات مجلس ،از سیاســت کنارهگیــری کرد و بیشــتر اوقاتــش را در احمدآباد میگذرانــد .کریســتوفر دی بلیــگ ،روزنامهنگار و محقق بریتانیایــی در کتاب «ایرانی میهنپرســت؛ محمــد مصــدق و کودتــای خیلی انگلیســی» که بر اســاس اســناد منتشرشده در آرشــیوهای دولتی آمریــکا ،بریتانیــا و دیگر کشــورها نوشــته ،بخش هایــی از زندگــی سیاســی مصــدق را ایــن طــور روایــت مــی کنــد« :آخــر هفتهها غالمحســین با ماشــین زهــرا ،خدیجــه و مجیــد را میبــرد آنجا؛ مصــدق صــدای ماشــین را کــه میشــنید از خانه بیــرون میآمد تا دعــوت کند مهمانان تــوی ایوان
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
46 Kheradmand
نمیدادنــد .به عنوان مثــال اداره تئاتر طوری رفتار میکرد کــه بچهها در همــان تئاتر متــداول باقی بماننــد و خالقیتی ایجاد نشــود .در همین نمایش، کــرم رضایــی تصمیم گرفــت که پیــش از اجرا یک نمایشــنامهخوانی برگزار کند .روز موعد تماشاگران زیادی برای تماشــا به ســالن آمــده بودند. اما بیشــتر آنها در طول نمایش به تدریج رفتند و مــن که نــگاه غمانگیز کــرم رضایــی را میدیدم باخــودم فکر کردم که یعنی این نمایشــنامهخوانی ارزش آن را نداشــت کــه آنهــا تا آخــر آن را دنبال کننــد؟ با ایــن حال مــا در ایــن نمایش به شــکل کارگاهــی و کمدی دالرته گونــه به خالقیت نزدیک شــدیم .من نخســتین بار در همین نمایش با آربی آوانســیان آشــنا شــدم .او همراه با پیتر بروک برای دیــدن نمایش ما آمــده بودند .پیتر بــروک پس از دیدن نمایش گفت :شما شــرقیها خیلی بیشتر از ما این نــوع نمایشها را میشناســید و آن را لمس کردهاید .مــن اجراهای گوناگونــی از این نمایش را دیدهام و بهترینش اجرای شــما بوده اســت. ایــن نمایــش دومین نمایشــی بــود که پــس از تاســیس خانــه نمایــش در آن جا بــه روی صحنه میرفت .با این حــال برای همه نمایشها تبلیغات میشــد ،اما برای نمایش ما هیچ تبلیغی نمیشــد. همچنین کارشــکنیهایی هم در اداره تئاتر صورت میگرفت که بــه همین دلیل من ترجیــح دادم در آنجــا نمانم و بــه کارگاه نمایش رفتم. کارگاهنمایش در کارگاه نمایــش صبح وارد ســالن میشــدیم و شــب آنجا را ترک می کردیم .یا صبــح برای تمرین به ســالن می آمدیم و حدود ســاعت یک یا دو می رفتیــم و دوباره ســاعت پنج برمی گشــتیم و برای اجــرا آماده می شــدیم .بــه عبارتی بیشــتر با هم بودیــم .همه کارهــا هم از جمله بلیت فروشــی و راهنمایــی تماشــاگران و گریم و ...به وســیله خود اعضــای گــروه انجام میشــد .حتی برخــی اوقات بچههــا در همــان محــل تمریــن میخوابیدنــد. همین امر باعث میشــد که به جز روزهای شــنبه در ســایر روزهای ســال ما روی صحنه بودیم .خود من ســالها غروب خورشــید را ندیده بــودم .چون همیشــه در زمــان غــروب در داخل ســالن بودم. همیشــه پیش از تمرین کمی تمرکز و ســپس بدن و بیان خــود را گرم میکردیم و پــس از آن آماده و کوک شــده به روی صحنه مــی رفتیم.
آنها دادگاهــی برای محاکمه خــودش ترتیب داد. یادم هســت در این نمایش که بیش از دو ســاعت بود ما یک مجســمه از سوســن تســلیمی ساختیم و بــه عنــوان رئیــس دادگاه گذاشــتیم .در طــول بخــش اول نمایش این مجســمه حضور داشــت و بعــد از انتراکت سوســن تســلیمی جای مجســمه مینشســت و بعــد از دقایقــی ایــن مجســمه میخندیــد و تکان میخورد .این موضوع بســیاری از تماشــاگران را شــک میکرد .متاســفانه "پیرمرد مضحــک" را ضبــط نکردیم .چون مــا در آن دوران دوربیــن را قبول نداشــتیم و معتقد بودیم که تئاتر باید زنده اجرا شــود و تماشــاگر بــا مونتاژ خودش آن را ببینــد .بنابرایــن نمیتوان تئاتــر را به دوربین منتقــل کــرد .همین اعتقاد باعث شــد کــه ما این نمایــش را ضبط نکنیــم و امروز هیچ نســخهای از آن در دســت نباشد. کارگردانیکاویانی نمایــش "مــرگ تصادفــی یــک آنارشیســت" از داریوفو را در ســال شــصت کارگردانی کردم .نقش یک آن نمایــش را زندهیاد رضا ژیــان بازی میکرد. نمایش ما در زمان بازبینی با سانســور مواجه شــد و پیــش از آن که به اجرا برســیم ماجرای هفتم تیر رخ داد و اجــرای نمایــش مــا به دلیــل هماهنگی اتفاقاتی کــه در نمایش میافتــاد و ماجرای هفتم تیر غیرممکن برای اجرا تشــخیص داده شــد .آقای فخرالدیــن انــوار در آن دوران همزمان رییس تئاتر شــهر و رییــس تلویزیون بــود .نمایش اجرا نشــد و من پیشــنهاد کــردم که ضبط تلویزیونی داشــته باشــیم و بــه بهانه ضبط حقــوق گــروه پرداخت شــود .نمایش ضبط شــد .قرار بود که از تلویزیون پخش شــود ،اما دوباره ماجرایی در کشور پیش آمد که مانع شــد .یادم هســت که چهار بــار این اتفاق افتــاد .تا آن که چهارمین باری کــه قرار بود نمایش مــا از تلویزیــون پخش شــود ،آیت الله دســتغیب تــرور شــد و دوباره پخش نمایش بــه تعویق افتاد. ایــن نمایش تــا امروز پخش نشــده اســت .اما در آرشــیو تلویزیون موجود اســت .نمایــش دیگری را هم بــا نام "انســان ،حیوان ،تقوا" به شــکل کمدی دالرتــه کارگردانی کردهام .در ســال هفتــاد دوباره مــن نمایش "مــرگ تصادفی یــک آنارشیســت" را کارگردانــی کردم و در تاالر چهارســو به روی صحنه بــردم .باز هــم رضا ژیان نقش اول بــود و با توجه به این که نقش ســختی داشــت و نمایــش در ماه رمضــان اجرا میشــد ،اجــرا برای رضا ســخت بود. مــن به او گفتم یک شــب تو اجرا کن و یک شــب خــودم که به هر دو فشــار نیایــد .او هم پذیرفت. اجــرای اول را ژیان به روی صحنه رفت .شــب دوم وقتــی به ســالن آمدیم به او گفتــم :رضا! من لباس عــوض کنم یا خــودت اجرا میکنــی؟ فکر میکنم تــو نمایــش را خیلــی خوب اجــرا میکنــی .البته طــوری بیان کردم کــه او خودش اجــرا کند .موفق
نمایش "پیرمرد مضحک" (اصغــر همــت از نمایــش "پیرمــرد مضحک" به عنــوان یکــی از بهترین بازیهای فــردوس کاویانی یــاد کــرد و از او خواســت خاطرات ایــن نمایش را بازگو کند).نمایش "پیرمرد مضحک" داســتان مردی بــود که در زمــان پیری خــود را محاکمــه میکرد. او مجســمههایی را دور تــا دورش چیــده بود و با 42ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
هــم شــدم و همین منوال تــا پایان نمایــش ادامه داشــت و در همه اجراها او بــه روی صحنه رفت. نگاه همت به کاویانی استانیسالوســکی بــه شــدت بــر اخــاق تئاتری تاکید داشــت .اســتاد ما دکتر محمــد کوثر معتقد بــود که تئاتــر تنها زمانــی میتواند تعطیل باشــد کــه جنــازه بازیگــر را جلــوی در ســالن بگذارند. زمانی کــه میخواهیم از فــردوس کاویانی صحبت کنیــم نمیتوانیــم از نظم او بگذریــم .به نظر من شــرافت تئاتری کاویانی در حد افراط اســت .یعنی باید فردوس کاویانی یا کســانی بــا چنین روحیهای را مهــار کــرد کــه موضــوع را در زمانهایــی کــه هیچ چیز جــدی گرفته نمیشــود ،جــدی نگیرند. یک انســان چقــدر میتواند شــریف و منضبظ و وفــادار به عرصهای باشــد کــه خود را وابســته به آن میدانــد؟! فــردوس کاویانــی بــرای ایــن قدر و منزلتــی که امــروز دارد زحمت کشــیده و آن را بــه دســت آورده اســت .او از جملــه بازیگرانــی اســت که مســایل تکنیکــی تئاتر را به طــور کامل میدانــد ،حــس فوقالعــادهای دارد و بــر بــدن و بیانش مســلط اســت .حال امروز در شــرایطی که تئاتر حتی به او لطمه جســمی و روحی زده اســت از او تجلیــل میشــود .امــا آیا خودش از شــرایطی کــه در تئاتر دارد راضی اســت؟ تئاتر باید او را زنده کنــد و برایــش لذتبخش باشــد .چرا ایــن لذت را از او گرفتهانــد؟ مــن به جرات میگویــم که اگر او ماننــد دوران جوانی همه روزهای ســال را در تئاتر میگذرانــد و غروب خورشــید را نمیدیــد ،اکنون مــا با فــردوس دیگــری و از نظر روحی و جســمی به مراتــب ســامتتر از آنچه امروز هســت روبه رو بودیم. تغییراستانداردها در حــال حاضر همه چیز عوض شــده اســت .به عنوان نمونه یک ســریال سیزده قسمتی دست کم شــش یا هفت ماه فیلمبــرداری نیــاز دارد .اما این روزهــا میخواهند که همه ســریال را ظرف دو ماه فیلمبرداری کنند .این موضوع فشــار بســیار زیادی را بــه بازیگــر وارد کــرده و او را فرســوده میکند. حتی فرصتی بــرای حفظ کردن دیالوگها نیســت چه برســد به خالقیت در بازی .خــود من در چنین ســریالهایی بازی کــرده و انرژی زیادی از دســت دادهام .یکــی از دالیلی که در ســالهای اخیر هیچ کاری را نپذیرفتهام همین اســت. کاویانی وجمله پایانی در هــر صورت هــر کاری که کــردهام برای همین کشــور و برای مردم این کشــور بوده است و امروز خوشــحالم کمی به این زحمات توجه شــود. وبسایتهنرآنالین
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
42 Kheradmand
مــا تصمیم گرفتهایم کــه تو زبان آلمانــی بخوانی. بنابراین نمیتوانــی تئاتر بخوانــی .از این موضوع کامال بــه هم ریختم و برای همیــن از زبان آلمانی متنفر شــدم و بــدون آن کــه به کســی بگویم به برلین رفتم و در رشــته تئاتر ثبت نــام کردم .پس از مدتــی نامهای از برادرم رســید که خبــر میداد مرا از دانشــگاه اخــراج کردهاند و باید خــاک آلمان را ترک کنــم .من خیلی ناراحت شــده بودم به پلیس مراجعه کردم و اعالم کردم که در دانشــگاه دیگری تحصیل میکنــم .اما اجازه تحصیل در رشــته تئاتر را بــه من نمیدادنــد و به اجبار بایــد زبان آلمانی میخواندم. سفر به وین برای تحصیل در تئاتر بروز مشــکالتی در آلمان به دنبال دزدیده شــدن پولهایــم ،باعث شــد که آلمان را بــه مقصد اتریش بــرای تحصیــل در رشــته تئاتــر ترک کنــم .پس از پذیــرش پول زیــادی نداشــتم و از شــانس بد یک تعطیلی ســه روزه هــم پیش آمد کــه کال مقداری
۹صبح اســت و هنــوز وقت غذا خــوردن اعضای پارلمان نرســیده است. دردســرتان ندهم پس از تمام شــدم کار مسئول آنجــا از کارم راضــی بــود و بــه مــن گفــت هر چهارشــنبه برای ایــن کار به آنجا بــروم .او بعد از توضیحــات گفــت بیا غــذا بخوریم .مــن که چند روز گرسنگی کشــیده بودم و از صبح نیز غذاهای جــور و واجور را دیده بــودم وقتی اولین پرس غذا را به من دادن آن را نخوردم بلکه بلعیدم .مســئول آنجــا گفت بازم میخــوری؟ گفتم بلــه .پرس دوم را نیــز مثل اولی بلعیدم .دوبــاره گفت میخوری؟ گفتم بله .آن را هم ســریع خوردم .دوباره پرســید باز هــم میخوری گفتم اگر ممکنــه؟ پرس چهارم را هــم به من داد ولی گفت دیگــر نمیخواهد از چهارشنبه دیگر بیایی! باز شــدن دانشــگاه تئاتر در ایران و بازگشــت از اتریش در اتریــش هم روزگار خوبــی را نمیگذارندم .به
اجبــار در یک الســتیک فروشــی کار مــی کردم و فرصتی بــرای درس خواندن نداشــتم .در وین هم در "هایــم" زندگــی میکــردم .یــک روز در هایم یکی از دوســتانی که برادر داریوش آشوری مترجم بود را دیدم .با این دوســت ســر کالسهای حمید ســمندریان آشــنا شــده بودم از او ســراغ ایران را گرفتــم .او گفت که از زمانی کــه تو رفتی در ایران دو دانشــگاه تئاتر باز شــده همین موضوع من را هوایــی کرد تا بــه ایران باز گــردم و در ایران ادامه تحصیل بدهم.
پول خرد بــرای من باقی مانده بود که در این ســه روز فقط میتوانســتم کمی شــیر و چند شــیرینی بخــورم .وقتی این تعطیالت تمام شــد یک راســت به سمت کاریابی دانشــگاه رفتم؛ باورتان نمیشود در راه جــرات نــگاه کــردن به قصابی ســر راهم را نداشــتم وقتی این گوشــت و چربیها را میدیدم هــوش از ســرم میرفــت .مســتقیم بــه کاریابی دانشــگاه رفتــم و گفتم فــوری کار میخواهم. فردای آن روز از کاریابی داشــگاه به من تلفن شد که بــه پارلمان اتریش بــروم .من به مســئول آنجا گفتــم کار میخواهــم .نمیخواهم سیاســتمدار شــوم که بــه پارلمان برم .آنها گفتند کــه باید برم .اداره تئاتر و حضور پیتر بروک بــه پارلمان مراجعــه کردم و متوجه شــدم که برای کارم را در تئاتــر از اداره تئاتــر آغاز کــردم .در آن کار و ظرفشــویی من را بــه پارلمان معرفی کردند .زمان نمایشــی را با نام "تابستان یا قصه دراماتیک آنها چهارشــنبه جلســه داشــتن و به عنــوان یک در شش شــب و شش روز" نوشــته ون کارتر و به کار نیمهوقــت میخواســتن که من آنجــا کار کنم .کارگردانــی زندهیــاد رضــا کــرم رضایــی در خانه مــن هم قبــول کردم .اما چشــمتان روز بــد نبیند .نمایــش تمریــن میکردیــم .نمیدانــم تاثیــر از آنجــا آنقدر کار بــود که فرصت ســر خاراندن هم کجــا بــود ،ولــی در آن دوران بچهها تئاتــر بال و نبــود .بعد از شســتن کلی ظرف تازه متوجه شــدم پر نمیگرفتند .چون مســوولین بــه تئاتر اهمیت 41ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 41 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
حرفهای صمیمانه فردوس کاویانی اصغر همت چهاردهمین جشــن بازیگر خانه تئاتــر در حالی عصر روز شــنبه 16اردیبهشــتماه برگزار شــد که از ســالها تالش فــردوس کاویانی بازیگر باســابقه تئاتر تجلیل به عمل آمد .چهــره رنجور کاویانی که در ایــن روزها با بیماری دســت و پنجه نرم میکند باعث شــد ،فضای رســانهای کشــور ایــن موضوع را بیشــتر مــورد توجه قــرار دهد .اما به مناســبت بزرگداشــت ایــن هنرمنــد بازخوانی داشــتهایم از گفــت وگویــی کــه فــردوس کاویانــی در سال 92با ما داشت .در این گفت و گو فردوس کاویانی و اصغر همت به مناسبت بزرگداشت این هنرمند در ســی و دومین جشــنواره تئاتر فجر میهمــان بودند تا درباره ســالها فعالیت کاویانــی در عرصــه هنرهــای نمایشــی گفــت و گــو کننــد. گفــت و گویی که طنز نهفتــه در کالم کاویانی را بیــش از پیــش مشــخص میکند.
هنر این ســرزمین است و بیشــتر بزرگیاش نیز از اخــاق حرفهای کــه دارد بــر میخیزد. او دنیایی از خاطراتش را در این نشست صمیمانه بیــان کرد که بــرای لحظاتــی نمیشــد نخندید و یــا بهتر اســت بگویــم ریســه نرفــت .خاطراتش آنقــدر جذاب هســتند و در درون آنهــا آنقدر از بالهایی که بر ســرش آمده با بیان شــیرینش سخن گفت کــه بیمحابا مــا را به یاد "آقوی همســاده" مجموعــه تلویزیونی "کاله قرمــزی" میاندازد.
بــرای اینکــه جذابیــت ایــن خاطرهگوییهــا که اصغــر همت در این نشســت لطف داشــتند و به عنــوان مصاحبهکننده همــراه بودند تــا با فردوس کاویانی مصاحبه کنند ،کم نشــود از آوردن ســوال توگوهــا پرهیز کردم تا و جوابهــای رایج در گف
تعزیــه میدیــدم فکر میکــردم چــه کار جالبی و شــیفته بازی کردن شــدم .یادم هســت تــو کرمان فقیــر زیاد بــود و ســاعتها اینهــا رو میدیدم و بعــد تــوی خونــه ادای اونهــا رو در مــیآوردم .تا ششــم ابتدایی صبر کردم ولی متوجه شــدم تئاتری کــه من دنبالش هســتم تــوی تهرانه بــرای همین پس از اتمام دوره شــش ســاله ابتدایــی با ترفندی به تهران آمدم .چون شــنیده بودم کــه تئاتر تهران بهتر اســت .برای همین یکی دو ســال در تهران در پارچهفروشــی کار کردم. در امتحــان بورســیه بــرای اعزام بــه خارج شــرکت کردم و پــس از قبولی راهــی آلمان شــدم .در آن زمان برای رشــته تئاتــر پذیــرش نمیدادند من بــه توصیه دوســتم در رشــته شیمی ثبت نام کردم .نخستین روزی کــه مــن به کالــج رفتم بــه مســئول دانشــگاه جریان عالقــهام بــه تئاتــر را گفتم و تاکیــد کردم کــه مایلــم تئاتر بخوانــم .او همــان لحظــه با آکادمی تئاتر دانشــگاه تماس گرفــت و موضــوع مــن را بــا پروفســوری که مســئول آکادمی تئاتر بــود گفت. آن پروفســور گفت کــه همان لحظه بــه دفتر کار او بــروم .رفتــم .او ســر کالس بود و به دســتیارش گفتــه بود که وقتی رســیدم بروم ســر کالس .وقتی وارد کالس شــدم این شــخص خواست که در همان لحظــه امتحــان بدهم. اســترس گرفتــه بودم اما شــروع کــردم به بداهه بازی کــردن؛ او تک تک هنرجویان را فرســتاد تا در مقابلم بازی کنند .استرســم و تمــام آن بداههها باعث شــدم اتود جالبی از کار در بیاید و همین مســئله باعث شــد پروفســور مــرا پذیرفت ،اما بــا توجه به این کــه ترم آغاز شــده بود ،مجبور بــودم تا ترم بعــد صبر کنم .در همان دانشــگاه در کالج زبان شــروع به خواندن زبــان آلمانی کردم آنقــدر در ایــن کار جــدی بــودم کــه زبان آلمانــی را بهتــر از خــود آلمانها صحبت میکــردم بــه همیــن دلیل معلم فــن بیان مــا به من گفت :تــو خیلی خــوب آلمانی صحبت میکنــی در چه رشــتهای میخواهی تحصیل کنی؟ جریــان را بــه او هم گفتــم .او که پــدر و مادرش کارگــردان تئاتر بودنــد ،ماجرا را بــرای رییس کالج تعریــف کــرد و رییس دانشــگاه به مــن گفت که چــون تو خیلــی خــوب آلمانی صحبــت میکنی،
شرافت کاویانی افراطی است اصغر همت جملــه جالبــی را در وصف فردوس کاویانی بــه زبــان آورد" :فردوس شــرافت افراطی دارد کــه بایــد آن را کنترل کــرد" در ابتدای توگــو بــا فــردوس کاویانی ایــن جمله گف بــرای من اساســا معنایــی نداشــت ،اگرچه نظــم ،صداقــت ،بیریایــی و دوری از تزویرهــای رایــج دنیــای امــروز را پیش از این در مورد فردوس کاویانی بســیار شــنیده توگو بــودم .امــا هرچه بــه پایان ایــن گف نزدیک شــدیم به صــورت ملمــوس به این جمله اصغر همت رســیدم .فردوس کاویانی مــرد عجیبــی اســت در میان ســه ســاعت صحبــت هیــچگاه کلمه مــن را از زبــان او نشــنیدم( .البتــه بنا بــه اجبار بــرای تنظیم خبر مجبور شــدم کــه برخی مــوارد از این کلمــه اســتفاده کنم ).طنــز عجیبی نیــز در میان بدون واســطه با فــردوس کاویانــی و اصغر همت صحبتهــای او وجــود دارد کــه همکالمــی با او روبرو باشید. ســاعاتی مفرح را برای هر شــنوندهای رقم میزند. امــا الزم اســت این نکته را نیــز بدانید که خجالتی وقتی از کرمان کوچ کردم بــودن و بیریایــیاش گاهــی کالفهکننــده نیــز از بچگی عاشــق نقش بازی کــردن بودم .نه اینکه میشــود؛ اما بــه واقــع او بزرگی در میــان بزرگان توپ و فوتبال رو دوســت نداشــته باشم ولی وقتی 40ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 40 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
کنــد کــه در آمــوزه هــای خود بــر روزشــی مثل «یوگا» تاکید می کند و انســان را به خلســه روحی بــرای مهــرورزی به موجودات تشــویق مــی کند، کمی دشــوار باشــد .امــا این طــور که پیداســت، بنیادگرایــی چنان قدرتــی دارد که آییــن بودایی با آن همه احســاس و اهداف مهرورزانه نتوانسته در مقابل آن ایســتادگی کند؛ مصداق عینی آن را هم مــی توان در میانمار ،ســری النکا و تایلند بــه راحتی مشــاهده کرد. مردانــی که موهــای خــود را تراشــیده و پارچــه ای نارنجی بــه دور تن خــود پیچیده اند ،در ســال 2012خشــونت را در میانمار به جایــی رســاندند که 200نفر کشــته شــدند و هــزاران نفر که اغلب مســلمان بودنــد ،ناگزیر خانــه خود را رها کردنــد و از ترس جان گریختند.
گوشت گاو نخورید تا زنده بمانید «هندوییســم» یکی از ادیان پرطرفدار در ســطح جهان اســت که اکثر پیروان آن را مردم هندوســتان تشکیل می دهند .هســته مرکزی هندوییسم صبر و مداراســت .بنیادگرایی نیــز همین نقطه را هدف قــرار داده اســت .در حالی که آیین هنــدو پیروان
خــود را به مدارا بــا عقاید مختلــف و متفاوت تشــویق می کند ،بنیادگرایی باعث انحطاط آ« از این مســی رو دور شــدن از هســته مرکزی اش می شود. براســاس گزارش های الجزیــره ،از زمانی که نارنــدرا مودی به عنوان نخســت وزیر هند انتخاب شــد ،یعنــی از مــی 2014تاکنون افــراط گرایان هندو چندین بار دســت به افــراط گرایان بودایی خشــونت علیه اقلیت هــای مذهبــی مناطــق خــود را بــه جایی رســاندند کــه نقــل رســانه هــا و مطبوعات شدند. مجله تایم در شــماره ژوییــه 2013طرح جلد خــود را به راهبه ای بودایــی اختصاص داد و زیر آن نوشــت« :چهره تــرور بودایی» .ایــن اتفاقات
در حالی افتاده اســت که دانشــگاه آکســفورد در مطالعــات خــود در ســال 2010نشــان داده بــود بوداییســم نســبت به ســایر آیین ها و ســنت ها کمتریــن ارتباط را با خشــونت دارد.
ترور اقلیت های مذهبی در این کشــور زده اند. اکثر این حمالت تروریســتی علیه مســیحیان و مســلمانان هندی صــورت گرفته اســت .اکثر آن هــا را وادار بــه تغییــر دیــن و گرایش به هندوییســم مــی کننــد و در صورتــی کــه نپذیرنــد ،خانــه هایشــان را بــه آتــش می کشــند .بســیاری از افرادی که گوشت گاو مصــرف می کنند ،به دســت ایــن افراط گرایــان به قتل رســیده اند ،چــرا که گاو در آییــن هنــدو بســیار مقــدس اســت. افــراط گرایــان هندو در هند معتقدنــد که تمامی مــردم این کشــور بایــد یکپارچه هندو باشــند .آن هــا کتاب های درســی جدیــدی برای مدرســه ها طراحــی کــرده اند و تالش می کننــد با کمپ های تابســتانی ذهن دختران و پســران نوجوان را با این جریان آشــتی بدهنــد .هفتــه نامه چلچراغ
بنیادگراییهندویی 39ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
39 Kheradmand
افراط گرایان دینی ،چه ها که نمی کنند!
نسیمبنایی ایســتاده و دســت بســته در آتش می ســوخت؛ اتهامــش اصرار بــر دریافت الهــام از جانب قدیس هــا و پوشــش مردانــه بــود .دختــری کاتولیک که کمتــر از دو دهه از عمر خود را در روســتایی واقع در مرز شــرقی فرانســه ســپری کرده بود ،به اتهام کفــر و الحــاد محکوم به اعدام شــده بــود .پاپ و اســقف های افراطی حکم ژان دارک را امضا کردند و او را در آتش ســوزاندند. آن اســقف های افراط گرا شــخصیت های خیالی کتــاب ها و فیلم ها نبودند ،بلکه ریشــه در جامعه ای داشــتند کــه گاهــی از این طرف بــام پرت می شــود و گاهی از آن طرف. پاپ افراطی شاید همان کســی بود که این روزها خوانــدن یک کتاب داســتان را به دالیــل نامعقول ممنــوع می کنــد ،یــا همان کســی که بــا عقاید افراطــی خــود فیلمــی را از پرده ســینما پایین می کشــد؛ شــاید هم همان کســی بود که ایــن روزها سر مســیحیان و مســلمانان را در عراق و سوریه و میانمار و آفریقا از تنشــان جــدا و ویدیوی آن را در شــبکه های اجتماعی منتشــر می کند .کســی که حکــم اعدام ژان دارک را صــادر کرد ،احتماال همان کســی بود که ایــن روزها به او «بنیادگــرای دینی» می گویند. در حالی که بشــر تــاش می کند بــا وجود تکثر عقاید در جهان هم زیســتی مســالمت آمیز داشته باشــد و از درد و رنــج زندگی بکاهــد ،افراط گرایان دینی تنــش های جهانی را بیشــتر می کنند.
بنیادگراییمسیحی خدایی برای قضاوت و تنبیه اواخــر قــرن نوزدهــم و اوایــل قرن بیســتم بود که عــده ای از مســیحیان آمریکایــی و بریتانیایی معتــرض یا لقب پروتســتان به لیبرالیســم دینی و فرهنــگ مدرن واکنش نشــان دادند .ایــن افراد به عنوان بنیادگرایان مســیحی شناخته شدند .هر چند ایــن مفهوم از نخســتین باری که اســتفاده شــد تا بــه امروز دســتخوش تغییرات فراوانی شــد ،اما در کل مــی توان گفت که بنیادگرایان مســیحی خود را مســیحی حقیقی می دانند .عمــده ترین نقدی که بر آن ها وارد اســت ،این اســت که خدای عشــق و محبت مســیح را دگرگــون کرده اند و بــه جای آن خدایی را نشــان مــی دهند که مــردم را قضاوت و تنبیــه می کند. تحلیل گــران برخــی از کاتولیک ها و پروتســتان هــا را بنیادگــرا می داننــد .آن ها اقدامــات خود را مبارزه در راه خــدا می دانند .در آمریکا بنیادگرایان مســیحی از طرفداران پروپاقرص جورج دبلیو بوش رئیــس جمهور آمریــکا بودنــد و در آن زمان نقش مهمــی در انتخابات ریاســت جمهــوری آمریکا به نفع جمهــوری خواهان ایفــا کردند. البتــه آن ها به مــرور موضع محافظــه کارانه ای نســبت به مســائل اجتماعــی گرفتند ،امــا از ابتدا توســط حــزب جمهــوری خــواه در آمریکا ریشــه دوانیدند این دســته از مســیحیان معتقدند که هیچ گونه نقــص و نقدی به بابل وارد نیســت.
در حالی که بشر تالش می کند با وجود تکثر عقاید در جهان هم زیستی مسالمت آمیز داشته باشد و از درد و رنج زندگی بکاهد، افراط گرایان دینی تنش های جهانی را بیشتر می کنند. 38ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
بنیادگرایییهودی اینترنتممنوع «یهودیــت ارتدکس» یکی از فرقه هــای افراط گرا در دین یهود اســت که شــاخه ای به نام «یهودیت حریــدی» دارد .دان اســتون ،پژوهش گــر و مورخ، در یکــی از کتــاب های خــود ادعا کرده اســت که حــدود 50تــا 70درصد از یهودیانی کــه در ماجرای هولوکاســت جان خود را از دســت دادند ،یهودیان ارتدکــس بودند .بســیاری از پژوهش گــران بر این باورنــد کــه نســل یهودیــان ارتدکــس در آن زمان منقرض شــد ،امــا تحلیل گرانــی نیز وجــود دارند کــه ادعا می کنند هولوکاســت باعث شــکل گیری حریدی ها صهیونیســت های ســکوالر شد. زندگــی حریدی ها بر محور خانــواده می چرخد. دختران و پســران بــه مدارس جداگانــه می روند و ســنین 13تا 18ســالگی خود را در «یشــیوا» ســر می کنند .یشــیوا در حقیقت نوعی موسسه یهودی اســت که روی مطالعــات مذهبی به ویــژه تلمود (تورات شــفاهی) تمرکــز دارد .اکثر خانــواده های حریــدی چهار ،شــش یا حتی 12فرزنــد دارند. آن هــا بــا تماشــای تلویزیــون و فیلــم و هــم چنین خوانــدن روزنامه و کتاب هــای غیرمذهبی، سرســختانه مخالــف اند .بــه عالوه کمپیــن های قدرتمنــدی نیز علیه اینترنــت راه انداخته اند ،مثال در مــاه می 2012بیش از 40هــزار یهودی حریدی در شــهر نیویورک دور هم جمع شــدند و در مورد خطرات اســتفاده از «اینترنت بدون فیلتر» هشدار دادنــد .مردهــای حریــدی اغلب لباس مشــکی با پیراهــن ســفید به تن دارنــد .زنان نیــز دامن های بلنــد و بلوزهــای آســتین بلنــد می پوشــند و اگر ازدواج کــرده باشــند موهای خود را می پوشــانند. بنیادگراییبودایی یوگا برای ترور شــاید درک ایــن کــه بنیادگرایی در آیینی رســوخ
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
38 Kheradmand
قرار داده تشــریح شــده است .در این کتاب گفته می شــود که چگونه «نجوا» همســر اول بن الدن ،پیش از عملیات 11ســپتامبر او را ترک کرد و به عربستان ســعودی رفــت و دیگــر نتوانســت آن زندگی تلــخ را که روحش را خراشــیده بــود تحمــل کند .او پس از پســرش «ع َمــر» خانه را ترک کرد .عمر نیز بر ســر مســائل مرتبط با خشــونت جهادی با پــدرش درگیر بــود و راه گریز را در پیش گرفــت .آنها رفتند و خوشــبخت شــدند .بعــد از مهاجرت به جالل آباد ،ســایر همســران بــن الدن و فرزندان شــان مجبور شــدند در اتاقکی که در گذشــته کمــپ آموزش ســربازان القاعده بــود اقامت بگزینند. آنهــا کل دیوارها و پنجره ها را با قالی پوشــانده بودند تــا از دید دیگران پنهان باشــند و مجبور بودند با لباس بیرون روی تشــک های مندرس بخوابنــد ،در حالی که شــب ها پیش از خــواب به خود کمربنــدی مجهز به نارنجک و سالح دســتی می بستند. اگــر گــروه مــورد حمله قــرار می گرفت ،همســران بــن الدن -خیریه ،ســهام و امل -دســتور داشــتند که خودشــان را با کمربند انتحاری منفجر کنند .در نوامبر 2001باالخــره روزهــای آزادی فرارســید ،چون بن الدن مالقــات کوتاهی با خانــواده خود داشــت و البته طی ایــن دیــدار تنها بــه آنها دســتور داد که به پاکســتان نقــل مکان کننــد ،چون نیروهــای آمریکا داشــتند به اقامتــگاه فعلــی نزدیک می شــدند اما ایــن خانواده حتــی در پاکســتان هم نمی توانســت امنیــت کاملی داشته باشد. ایــن شــد که تصمیــم گرفتند راهــی ایران شــوند بــه این امید که دشــمنی ایران با آمریکا و حکومت شــیعه این کشــور ،باعث شــود مســئوالن ایران آنان را بــه آمریــکا تحویــل ندهند .خطــر تقریبا از بیخ گوش شــان گذشــت وقتی که شــایعه مذاکره مقامات تهران و بوش در ســال 2002منتشــر شــد .در باب کاهــش تحریــم ها و مراودات سیاســی اما بخت با خانواده بــن الدن یار بود و ایــن امر هرگز تحقــق نیافت .البته ایــران هرگز عالقه ای به بــن الدن و برنامه هایــش نداشــت و او را یــک افراطی می دانســت امــا این امر را هــم در نظر داشــت که ارزش خانــواده بن الدن بیش از آن اســت که رهایشــان کند. همســران بن الدن به همراه فرزندان شــان ،هشــت ســال بعدی را در تهران ســپری کردنــد .محل اقامت آنهــا حتی برای اعضــای درجه یک خانواده شــان هــم نامعلوم بــود تا جایی که اقــوام آنها گمــان می کردند همگی مــرده اند. گفتــه می شــود که در اطــراف محل اقامــت آنها نیروهای امنیتــی و نظامی ایــران حضور داشــته انــد اما خانــواده در ایــن دوره روزگار خوشــی را تجربه
کردنــد .با غذاهــای خوب و بســتنی و خوراکی های مختلــف از آنان پذیرایی می شــد .آنها اجازه رفتن به بازار تهران را یافتند و بیشــتر شــبیه توریســت ها زندگــی می کردنــد اما یکــی از فرزندان بن الدن به نام ســعد در ســال 2008 تصمیــم گرفت فرار کنــد و پدرش را در پاکســتان بیابــد و خانــواده را دوباره دور هــم جمــع کنــد ولــی ظاهــرا در ســال 2009و در اثر حمله یــک پهپاد در پاکســتان به قتل رســید .پســر دیگر بــن الدن به نــام حمزه نیــز در ایران دســتگیر شــد و تا ســال 2010در زندان بود .او حاال تالش می کند پا جای پای پدرش بگــذارد و رهبــری القاعده را به دســت بگیرد. در ابتدای امســال نام او در فهرســت تروریســت های ایــاالت متحــده آمریــکا قــرار گرفت .دختر بــن الدن بــه نــام «ایمــان» نیــز در ســال 2009و در حالی که بــرای خریــد از منزل خارج شــده بــود تصمیم گرفت بگریزد و به ســفارت عربســتان پناه ببرد .او در مسیر لبــاس هایش را عوض کرد و توانســت به این ســفارت خانه برســد .او از آنجا با ســایر اعضای خانواده تماس گرفت و ســرانجام مذاکرات درباره آزادی ســایر اعضای خانــواده در تهران آغاز شــد. «ایمان» 100روز در ســفارت عربستان اقامت داشت و بعــد اجــازه یافت به مــادرش که مقیم ســوریه بود بپیوندد .ســایر همسران بن الدن راه پاکستان را در پیش گرفتند و ســرانجام به پناهگاهی رسیدند که پسر بن الدن بن الدن تا زمان کشــته شدنش در ســال 2011در آنجا اقامت داشــت .گفته می شــود خیریه ،سهام و امــل در زمــان مرگ بن الدن در کنــارش بوده اند و حتی امل به عنوان ســپر انســانی بــن الدن در مقابل نیروهای آمریکایی قرار گرفته بوده اســت. «خالد» فرزند اســامه و ســهام ،نیز در همین عملیات به قتل رســید .نیروهای ویــژه آمریکا به زبان اردو او را به بیرون از خانه فراخواندند اما او باالی پشــت بــام رفت تا ببیند ســرانجام ماجرا چه می شــود و همان جا تیــر خورد .حمزه، تنهــا فرزند بــن الدن و خیریه از این عملیات جان ســالم به در بــرد و حاال در تالش اســت جایگاه پدرش را در القاعده تصاحب کند و رییس این گروه شــود. هنوز مشــخص نیســت که تا چه میــزان از مطالب موجود در ایــن گزارش را بایــد باور کــرد و این گفته ها تا چه اندازه مســتند هســتند ،اما آنچه مســلم اســت دســت کم یکی از پســران بن الدن ســوادی انتقام گیری از آمریکا را در ســر می پرورانــد .هرچند در ایــن روزگار ،القاعده دیگر قدرت ســابق را ندارد و بــه عنــوان یک خطــر جدی در منطقــه تلقی نمی شــود و تمــام توجهات روزنامــه تماشــاگران امروز معطــوف بــه داعــش اســت.
خواهر بن الدن 37ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
37 Kheradmand
بر سر خانواده بن الدن چه آمده است؟ علی مسعودی نیا
همسران بن الدن به همراه فرزندان شان ،هشت سال بعدی را در تهران سپری کردند .محل اقامت آنها حتی برای اعضای درجه یک خانواده شان هم نامعلوم بود تا جایی که اقوام آنها گمان می کردند همگی مرده اند. در اوایل ســپتامبر ســال ،2001خانواده اســامه بــن الدن زندگی آرام شــان در خانــه بــزرگ یکی از رهبــران تروریســم جهانی در افغانســتان را رها کردند .جایی که پســران بن الدن در آنجا معموال به بازی نینتندو مشــغول بودند و چهار همســر او از طریق رادیو بــه صــدای مدونا گوش مــی دادنــد و غذاهای فرنگــی طبخ می کردنــد؛ اما در شــب دهم ســپتامبر ،به آنها فرمــان عزیمت داده شــد و کل خانواده پس از ســفری ســه روزه ،از قندهــار به جالل آبــاد نقــل مــکان کردند .ایــن رویداد زمانــی اتفاق افتــاد که بن
36ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
الدن نقشــه حمله هوایــی به برج های دوقلوی تجــارت جهانی را عملیاتی کــرده بود. طی 9ســال پس از عملیات 11ســپتامبر سه تا از همسرهای بن الدن بــه همراه فرزندان شــان به خاورمیانه کــوچ کردند و دنیای پیرامــون شــان کامال و برای همیشــه تغییر کرد .شــاید آنها هرگز درســت نفهمیدند که دلیل این تغییر چیســت اما نهایتا سفرشان در ایران به انتها رســید. این ســفر در کتاب جدیدی که روزنامه گاردیــن آن را مورد توجه
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
36 Kheradmand
والــری در آن زمان ۴۸ســاله بود و پیش از آشــنایی با اوالند دوبــار ازدواج کــرده بود.. ماکرون ۳۹ساله و همسر ۶۴ساله و امــا ماکــرون که قــرار اســت چندی دیگــر کلیدهــای الیــزه را از اوالنــد تحویــل بگیــرد .نمــی تــوان گفت ماکرون گرفتار رسوایی های اخالقی همچون ســارکوزی و اوالند اســت امــا ازدواج وی بــا زنــی که بیش از ۲۰ســال از او بزرگتــر اســت موجب شــده تا رسانه ها نگاهی ویــژه بــه زندگی مشــترک رئیس جمهوری جدید فرانســه داشــته باشند. برژیــت در ســن ۴۰ســالگی بــا ماکرون آشــنا شــد .او معلــم تئاتر مدرســه ای بود که ماکرون ۱۵ســاله در آن تحصیــل مــی کــرد .بریژیت که اکنون ۶۴ســاله است ،در ضمن مبارزات انتخاباتــی همســرش در کنار او بــود و به عنــوان برنامــه ریــز و مشــاوره و ویرایشــگر ســخنرانی ها بــه او کمک مــی کرد. ماکــرون در ســخنرانی پیــروزی اش در دور اول انتخابات ،همســرش را به ســکوی سخنرانی دعوت و از وی تقدیــر کــرد و گفت :بریژیت همیشــه در
«مــن» نبــودم. بریژیت وســواس زیادی نســبت به همسر خود ت دارد به طوری که در همه جلســات و نشس ها در کنار او اســت به گونــه ای که زمانی کــه ماکرون وزیــر اقتصاد دولــت اوالند بود ،همســرش هم در جلس ه های وی شــرکت میکرد و دیدارهــای وی را شــخصا برنامه ریزی می کرد.
کنــا ر حاضــر بــود و
35ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
مــن مــن بــدون او
فرانســه و رؤســای جمهــوری پرماجــرا البته در میان رؤســای جمهوری فرانســه فقط ســارکوزی و اوالند و ماکــرون نیســتند که بــه دلیل وضعیــت خــاص همسرانشــان جالــب توجــه هســتند بلکــه در گذشــته نیــز الیــزه شــاهد حضور چهــره هایــی بــوده کــه گاهــی با رســوایی اخالقــی و یا چند همســری تبدیــل به ســوژه رســانه ها شــده اند. «فرانســوا میتران» رئیس جمهوری فرانسه کــه از ســال ۱۹۸۱تــا ۱۹۹۵رئیــس جمهوری فرانســه بود و یا «والــری ماریه رنه ژرژ ژیســکار دســتن» بیســتمین رئیس جمهوری فرانسه از سال ۱۹۷۴تا ۱۹۸۱نمونه هایی از این دســت هســتند. خبرگزاری مهر
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
35 Kheradmand
بانوان الیزه؛ حواشی رئیس جمهورهای فرانسه عبدالحمید بیاتی در یک دهه اخیر فرانســه ۳رئیس جمهوری را به خود دیــده که همه آنها در یک مورد مشــترک بــوده انــد و آن وضعیت تاهــل و به عبارت دیگر بانوی اول فرانســه بوده است. انتخابــات ریاســت جمهوری فرانســه که به دلیــل رقابت «امانوئــل ماکرون» نامزد مســتقل طرفــدار اتحادیــه اروپا و «مارین لوپــن» راســتگرای افراطی خواســتار خروج از اتحادیــه اروپا به بزنــگاه تاریخی برای نه تنها فرانســه بلکه اروپا تبدیل شــده بود ســرانجام بــا پیروزی ماکرون به پایان رســید اما در ایــن میان رئیس جمهــوری جدید فرانســه در یک نکته با پیشینیان خود مشترک اســت و آن حواشی موجود در مورد همســرش است. اما ایــن فقط همســر ماکرون نیســت کــه تبدیل به ســوژه ای جذاب برای رســانه ها شــده بلکه در مورد ســارکوزی و اوالند نیز وضعیــت بــه همیــن منوال بــود و تا مــدت ها رســانه ها پیگیر اخبــار «بانوی الیــزه» بودند. سارکوزی و کارال برونی «نیکال ســارکوزی» رئیس جمهوری ســابق فرانسه که از ســال ۲۰۰۷تا ۲۰۱۲در الیزه حضور داشت از همــان ابتدا به دلیــل رفتارهای خاص خود سوژه رســانه ها شــد اما اقدام وی در سال ۲۰۰۸در ازدواج بــا «کارال برونی» موجب شــد تا اخبار وی و همســرش تبدیل به تیتر نخســت اغلب رســانه های جهان شود. نیــکال ســارکوزی و کارال برونی برای اولیــن بار کــه در آخریــن تعطیالت ســال ( ۲۰۰۷میالدی) در کنار هم در اورو دیزنی ظاهر شــدند در ۲فوریه ۲۰۰۸در کاخ الیــزه با یکدیگر ازدواج کردند. کارال برونــی مدل و خواننــده ای بود کــه پیش از ازدواج با ســارکوزی ســابقه چنــد زندگی مشــترک بــا افــراد معروف دیگر را داشــت. ســارکوزی نیز خود از لحاط اخالقی ســابقه چندان درخشــانی نداشــت و برونی همسر سوم وی محســوب می شــد .رفتارهای زننده سارکوزی و برونی موجب شــد تا انتقادهای زیــادی به وی وارد 34ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
شــود و حتی «بــاراک اوباما» رئیس جمهور ســابق آمریــکا ،نیز از رفتار برونی متعجب شــود. موسســ ه فرانســوی «ال.اچ »۲.در یــک نظرســنجی در ســال ۲۰۰۸از کاهــش محبوبیت ســارکوزی خبر داد و دلیل اصلی کاهــش محبوبیت ســارکوزی بیشــتر به رفتارهای ناشایســت ،تالش برای نمایش دادن زندگــی خصوصــی و همچنیــن سیاســتهای نادرســت اقتصــادی وی معرفــی کرد دردسرهای اوالند در انتخابــات ریاســت جمهــوری ۲۰۱۲فرانســه ســارکوزی نتیجه را به «فرانســوا اوالند» واگــذار کرد و اوالند بــا زنی کــه همســر قانونــی وی نبود عازم الیزه شــد .این زن «والری تریوایلر» نــام داشــت و در اصل یــک خبرنگار بود که به واســطه شــغلش با اوالند آشنا شده و زندگــی پنهانی بــا وی را آغاز کــرده بود. اوالنــد در حالی زندگــی با تریوایلــر را در الیزه آغــاز کرد که از همســر اول خود صاحــب ۴فرزند بود. امــا ایــن پایان رســوایی هــای پرهیاهــوی اوالند نبــود و در ســال ۹۲مجلــه فرانســوی «کلــوز» با انتشار عکســی از اوالند در صفحه نخست خود رســوایی جدیــدی را بــرای رئیــس جمهوری وقــت فرانســه رقم زد. ایــن مجلــه از وجــود رابطه عاشــقانه میان اوالند و یک هنرپیشــه زن ۴۱ساله خبر داده و با انتشــار گزارشــی مفصل به همراه عکس های مشــترک اوالند با این هنرپیشــه مدعی وجود رابطه عاشــقانه مخفــی بین این دو شــده بود. ایــن مجلــه بــا انتشــار تصاویری مربــوط به یــک آپارتمــان در پاریس از رفــت و آمــد فرانســوا اوالند رئیس جمهوری وقت فرانســه و هنرپیشه ای به نــام «جولی گایت» به ایــن آپارتمان خبر داده و مدعــی وجود رابطه میان آن دو شده بود . انتشــار این خبــر موجب شــد تــا تریوایلر از اوالنــد جــدا شــود و ایــن در حالی بــود که زندگی نامشــروع اوالند با تریوایلر ســبب انتقادات گســترده ای از الیزه در سال های گذشته شده بود. Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
34 Kheradmand
طی فرایندهای شــیمیایی و مکانیکی زرد میشود؛ درواقــع کاغــذ از خردههای چوب حــاوی مادهای بــه نام لیگنین درســت میشــود که نور خورشــید را جذب میکند ولی درروند ســاخت کاغذ ســنتی از الیاف ســلولزی استفاده میشــود و PHآن کام ًال خنثی است. مهمتریــن اســتفاده از ایــن نــوع کاغذهــا برای ترمیــم کتابهای قدیمی و نســخ خطی اســت و بــرای مرمت ایــن نســخ نمیتــوان از کاغذهای با PHباالی اســیدی یــا قلیایی اســتفاده کرد. بنابراین اگر این کاغذ ســاخته شود محل استفاده دارد امــا ما اکنون کاغذ الزم برای مرمت این نســخ را از خارج از کشــور وارد میکنیم. چه کســانی بیشتر سفارش ســاخت این کاغذ را به شما میدهند؟ بســیاری از هنرمنــدان رنــگ موردنیاز خــود را با زحمت به شــکل ســنتی میســازند و تمایل دارند طراحــی خــود را بــر روی کاغذی انجــام دهند که مانــدگاری باال دارد اما کاغــذی مانند فابریانو نهایتاً ۶۰ســال عمر دارد. هنرمندان نگارگری ،خوشنویســی و تذهیب گل و مرغ کــه عالقه به ایجاد هنرهای مانــدگار دارند به این نوع کاغذ عالقمند هســتند. ایــن هنــر کاربــردی اســت و بــر این اســاس از دیــدگاه من احیای ایــن هنر چیز عجیبی نیســت
امــا شــاید مافیایی که تمایل بــه تولید این کاغذ بهجــای واردات کاغذهای گرانقیمت نــدارد در تــاش اســت تــا ایــن کار انجام نشود. کمی از ســختیهای راه خود بــرای تداوم این هنــر بگویید و اینکــه آیا حمایتی نیــز از کار شما توســط مسئوالن انجامشــده است؟ اکنون شــرایط من برای ادامه این هنر بســیار ســخت است ،من به دســتگاه پرس نیاز دارم که هزینه آن ۳۰میلیون تومان اســت و ماههاســت به دنبال تأمین هزینه برای خرید آن هســتم. از ســویی بــا توجه بــه اینکه پیشازاین کســی به این هنر اشــتغال نداشــته است وســایل آن در بــازار وجود ندارد و باید هزینه طراحی و ســفارش ویــژه را تقبل کنم .اآلن مهمترین مســئله برای من تأمیــن مکانی ثابت اســت تــا هرســال مجبور به تعویض و جابهجایی وســایل خود نباشــم. ایــن تنهــا خواســته مــن از مســئوالن بــوده اما حمایــت چندانــی از این هنر انجامنشــده اســت. زمانــی که با مســئوالن درباره ایــن هنر صحبت میکنــم بســیار اســتقبال و قولهایی بــرای همه نوع حمایــت میکنند اما تاکنون اقــدام عملی در این زمینه شــاهد نبودهام. البتــه نمیتــوان قضــاوت کــرد چراکــه مــن در جایگاه آنها نیســتم؛ مســئوالن بهویژه در اتحادیه
33ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
عالقــه زیادی به احیای ایــن هنر دارند اما شــاید اعتبار و بودجه تخصیصی آنها برای این امور کم اســت؛ درســت مانند هنرهای زریبافی و عبا بافی نائیــن که باوجوداینکه تعــداد هنرمندان آن شــاید بــه انگشــتان یک دســت نیز نرســد اما همین مشــکل حمایت نشــدن صحیح را دارد. من دو ســال دنبال این بودم کــه کارگاهی بگیرم، مــدام از ایــن ارگان بــه آن ارگان میرفتــم؛ گاهی نگاههــای عاقل اندر ســفیه را تحمــل میکردم که گویای ایــن مطلب بود که وقتی تولیــدات کاغذ و مقوای شــهرک صنعتی جی بر مبنای ُتن محاســبه میشــود چــرا برای ســاخت ۱۰هــزار کاغــذ باید مکانی اختصاص داده شــود.
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
33 Kheradmand
بررسی هنرهای فراموش شده ایران
روزگار هنر کاغذسازی اصفهان اصفهان -در حالی هنر کاغذسازی اصفهان روزگار خوبی ندارد که تنها هنرمند فعال این رشته میگوید: در حال حاضر کاغذهایی به نام دستساز از ترکیه با قیمت ۳۰تا ۵۰هزار تومان وارد میشود. فاطمهکازرونی مهمتریــن دلیلی که مســئوالن میــراث فرهنگی و صنایعدســتی اســتان برای کــم رونقــی و رو به فراموشــی رفتــن برخــی هنرهــا مطــرح میکنند کاربــردی نبــودن این صنایع در دنیــای نوین امروز اســت کــه کاالهای صنعتــی و مدرن جای وســایل دستســاز و ســنتی را گرفتهاند. ایــن موضــوع در کالم مســئوالن دربــاره هنــر کاغذســازی نیــز جریــان دارد امــا وقتــی پــای صحبتهای نرگس کریمی تنها اســتاد کاغذســازی در اصفهــان مینشــینی دیدگاهــی نــو در ذهــن متولد میشــود؛ جایــی که حس میکنــی برخالف ایــن برداشــتهای اولیــه ،گاه هنرهایی بــه بوته فراموشــی سپردهشده اســت که در دنیای امروز ما کاربردی و شــاید احیــای آن از هر هنری ضروریتر اســت و این کاربرد بهیقین بــرای قصه یلدایی هنر کاغذســازی نیز صــدق میکند. نرگــس کریمــی بانوی هنرمنــد و جوانــی که در ســال ۸۳این هنر را تنها باهمــت بینظیر خود در اصفهان احیــا کرده اســت ،در نیمههای صحبتمان دربــاره این هنــر ،گریــزی کوتاه بــه بیتوجهی و وعدههــای بینتیجــه مســئوالن نیــز میزنــد اما بهانــدازهای دل مهربانــی دارد کــه ســریع ادامــه میدهد کــه البته نمیتــوان قضاوت کرد و شــاید مســئوالن نیز دالیل خود را بــرای این بیتوجهی از دیــدگاه ما داشــتهاند . کریمی دوره لیســانس را در رشته صنایعدستی در دانشــگاه هنر اصفهان گذرانده و مدرک کارشناسی ارشــد هنرهای اســامی از دانشــگاه تربیت مدرس دارد. خانــم کریمــی! تاریخچــه هنر کاغذســازی به چه زمانــی برمیگردد؟ کاغــذ بــه صورتی کــه ما میشناســیم در ســال ۱۰۵میــادی در چین اختراعشــده اســت؛ درواقع باستانشناســان کاغذ نــازک و زردی رنگی کشــف کردهانــد کــه تاریــخ آن به قبــل از اولیــن اختراع بشــری برمیگــردد و از الیــاف گیاهــی و نــه از ابریشــم اســت .بههرحال اســرار ســاختن كاغذ تا ســال ۷۵۱میــادى كه تعــدادى از چینىها اســیر مســلمانان شــدند ،نزد چینىها باقى ماند .ســپس
نخستین کارخانه کاغذســازی در سمرقند ساخته و ایــن هنر در آنجــا رونق گرفت ،کمکم از ســمرقند به خراســان ســرایت كــرد و ازآنجا به ســایر نقاط ایــران و دنیــا برده شــد .البته چینیها از ابریشــم بهعنوان الیاف کار اســتفاده میکردنــد اما در ایران به دلیــل کمبود این ماده از کتان و کنف اســتفاده میشود. چه شــد کــه این هنر بهتدریــج در ایــران از میان رفت؟ ایــن هنر همانند بســیاری از دیگر مــوارد هنری در اواخــر در دوران قاجار بــا توجه به روابط خوب ایــران و اروپــا ازمیانرفتــه اســت؛ در ایــن دوران تولیــدات انبوه کاغذهای خوب توســط کارخانهها باقیمــت کم از فرنــگ وارد ایران میشــد و این در حالــی اســت که کاغذ دستســاز بــه دلیل قیمت زیاد جوابگوی میــزان افراد کتابخــوان این دوران و چــاپ انبــوه کتابها نبود. آخریــن کارگاه تولیــد کاغــذ در ایــران بانام کاغذ ترمــه اصفهان گویی حــدود ۱۰۰ســال پیش کام ًال از میــان میرود. چه چیز باعث شــد شــما به فکر احیــای این هنر در اصفهان بیفتید؟ چند ســال پیش فــردی به نام نخبــر اصفهانی که ســاکن خارج از کشــور بود و کاغذســازی سنتی را بــه بعضــی از موزههــای مختلف که کتب نســخ خطی داشــتند آمــوزش داده بــود به ایــران آمد و فعالیتهایــی بــرای آموزش ایــن هنر انجــام داد؛ خود من نیــز اطالعاتــی از وی در این زمینه گرفتم امــا گویــا توجیهی بــرای ســود اقتصــادی و مادی درراه احیای این هنر وجود نداشــت و بدین ســبب ایــن کار در آن مقطــع و مکان ادامــه پیدا نکرد. بــا توجه بــه اینکه این هنر تک اســتاد اســت چه اقدامات آموزشــی در این زمینه تاکنون انجامشده است؟ از حدود ۵تا ۶ســال پیش واحد کاغذسازی و بوم ســنتی برای رشــته کتابت و نگارگری در دانشــگاه هنر در نظر گرفتهشــده اســت؛ دانشجویان در این واحد درســی به همــان روش قدیمی کاغذســازی،
32ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
الیــاف را چیده ،شستشــو میدهنــد ومیکوبند و در قالبهایــی کــه دارنــد کاغذ ســاخته و آهار و مهــره میکنند تا انتهــای مراحل. مــن ۶ســال اســت کــه این واحــد درســی را در دانشــگاه تدریــس میکنــم و بایــد بگویــم جزو واحدهای ســخت درســی اســت کــه بــا توجه به اینکــه نیــاز بــه تمرکز ،فضا و وســایل خــاص دارد دانشــجویان مانند رشــتههای قلمزنی ،میناکاری و ملیلــهکاری عالقهای بــه آن ندارنــد چراکه به دلیل نبود وســایل ایــن هنر آمادهســازی و ســاخت آن سخت اســت .در میان دانشجویان من در این چند ســال تنها یک نفــر پایاننامه خود را بــا این عنوان انتخــاب کرد. آیــا در دنیــای امروز دلیلــی برای احیــای این هنر وجود دارد؟ یقیناً اینگونه اســت؛ شــاید ایران هنوز نخواسته از ایــن هنــر قدیمی خــود اســتفاده دوبــاره کند وگرنه میتوانست همانند شــرکت فابریانو این کار را انجــام دهد. این شــرکت بهترین کارخانههای مقواســازی دنیا را دارد کــه ۸۰۰ســال در حال فعالیت بوده اســت؛ جــزو اولیــن کارخانههایی بوده اســت کــه وقتی کاغذســازی سنتی به اروپا میرســد در ایتالیا شروع بــه فعالیت میکنــد و هنوز ایــن فعالیتها ادامه دارد. من کار پژوهشــی درباره احیــای این هنر و میزان رغبت هنرمندان معروف به اســتفاده از کاغذهای ســنتی انجــام دادم که همگی بســیار بــه این امر تمایــل داشــتند اما کســی نیســت که یــا تصمیم جدی به تولیــد این کاغذهــا بپردازد. اآلن کاغذهایی به نام دستســاز از ترکیه باقیمت ۳۰تــا ۵۰هزار تومان برای ســایز A۴وارد میشــود کــه هنرمنــدان آن را با رغبت میخــرد اما بهنوعی میتــوان گفت که صرفه اقتصــادی ندارد. کاغذها ی دستســاز چــه مزیتهایی نســبت به دیگر انــواع کاغذ برای انجام کارهــای هنری دارد؟ این کاغذهــا دوام و ماندگاری خوبی در برابر گذر زمان و عوامل طبیعی دارد. کاغذهــای معمولی ماننــد روزنامــه در آفتاب و
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
32 Kheradmand
غیر قانونی بودن سقط جنین تعداد سقط را پائین نیاورده است بلکه فقط آسیب را زیاد تر کرده است حیــوان ندارد را دارا اســت؟ آیا نطفه ،یا حتی جنین چهارماهــه قابلیت هایی که در باال اشــاره شــد را دارد؟ اندکــ ی پا را فــرا تر می گذارم ،آیــا نوزاد تازه بدنیا آمــده دارای خودآگاهــ ی و تمام خصوصیاتی کــه در باال ذکر شــد میباشــد؟ اگر جــواب منفی اســت ،پس چــه فرق ی بین یــک نطف ٔه انســان ی یا حتی نوزاد چند روز ٔه انســان ،با یــک حیوان وجود دارد؟ اگــر ثابــت شــود که فرقــ ی بین آنهــا وجود نــدارد پس آیا کشــتن هر کــدام از آنها در شــرایط خاص اخالق ی خواهد بــود؟ (از آنجایی که موضوع ســقط جنین مربوط به قبل از تولد اســت ،بنابراین در ایــن مقاله به موضوع نــوزاد نخواهم پرداخت). بــا توجــه بــه تعریف ی کــه از انســان ارائه شــد، جنین انسان ی نمیتواند انســان خطاب شود ،اما از طرف ی موجود غیر انســان ی و یــا حیوان نیز خطاب نمیشــود زیــرا مخالفان ســقط بــا این اســتدالل که جنین انســان ی «ماهیت» انســان شــدن را دارد، اینگونــه بین او و انواع دیگــر موجودات زنده تمیز قائل می شــوند .پیش کشیدن اســتدالل «ماهیت» برگــی برنــده بــرای موافقان ســقط جنین اســت زیرا این اســتدالل نشــانگر این اســت که مخالفان قبــول دارند که جنین انســان بعنــوان موجودی که ماهیت انسان شــدن را دارد نمیتواند حقوق برابر بــا موجودی که کامال انســان هســت را دارا باشــد (ماهیت ایکس ،خود ایکس نیســت) .بنابراین ،اگر قبول کنیــم که جنین تا زمان ی که تبدیل به انســان نشــده اســت حقوق کامل انســان ی را ندارد ،سپس می توانیم بحث فمنیســتی «حق مادر» را به میان بیاوریــم ،و ســقط را بــا این اســتدالل توجیه پذیر بدانیــم که حــق مادر بعنــوان یک انســان کامل، نســبت به حــق جنین بعنــوان موجودی کــه قرار اســت انسان شــود ،ارجحیت دارد. بســیار اهمیت دارد که از چه زاویه ای به موضوع ســقط جنین نــگاه کنیم و اســتدالل خــود را ارائه دهیم .در بعض ی شــرایط یک اســتدالل خاص از دو
دیدگاه متفــاوت می تواند نتایــج اخالق ی متفاوتی داشــته باشــد .بعنوان مثال در باال اســتدالل «حق مــادر» را در برابر اســتدالل «ماهیت جنین» مطرح کردم و ســقط را توجیه پذیر دانســتم .اما موضوع «حــق مادر» از نگرشــی دیگر مــی تواند کامال غیر اخالقــ ی باشــد .بعنوان مثــال ،لیبرال هــا موضوع «وابســتگی» جنین به مــادر را مطــرح میکنند و اعتقــاد دارند چون جنیــن در رحم کامــا به مادر وابســته اســت و بدون وابســتگی نمیتواند به بقا ادامــه دهــد ،در نتیجه جنین هیچ حق مســتقلی از «خواســت» مــادر نخواهد داشــت .بــه عبارتی دیگر ،خواســت مــادر ،حق جنین اســت .مخالفان بدرســتی این اســتدالل را با این پاســخ رد می کنند که «وابســتگی» نمیتواند اســتداللی درست باشد زیــرا به راحتی می تواند کشــتن فــردی بیمار را که به اطرافیان خود برای ادام ٔه حیات وابســته اســت را توجیــه کند .یکــ ی دیگر از بحث هــای مخالف «وابستگی» اســتفاده از تکنولوژی است .پیشرفت هــای تکنولوژی باعث شــده اند کــه قابلیت زنده ماندن جنین خارج از رحم مادر میســر شــود .کمتر از چهل ســال پیــش تولد قبــل از هفــت ماهگی مســاوی بــا مرگ کــودک بود ،امــا امروز مــواردی همچون فریدا منگولد در ۲۱هفتگی نیز توانســته انــد خارج از رحم مادر با کمک تجهیزات پزشــکی زنده بمانند .بنابراین ،با رد اســتدالل «وابســتگی»، حــق مادر نیز حداقــل از ۲۱هفتگی جنین به بعد پذیرفتــه نخواهد بود. در اینجــا الزم می دانم کــه قبل از پایان این مقاله نگاهــ ی کوتــاه به نقــش قانون به علــت اهمیت زیاد آن در رابطه با ســقط جنین داشــته باشم .اگر هدف نهایی قانون حمایــت از حقوق افراد جامعه باشــد ،در نتیجه اثبات اینکه «جنین انســان اســت یــا خیــر» بایــد نقش اساســ ی در تعییــن دخالت قانون در موضوع ســقط جنین داشــته باشــد ،زیرا
31ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
اگر جنین انســان تلق ی شــود در نتیجه جرم کشتن آن قتل محســوب می شــود .اما اگر جنین انســان خطاب نشــود ،کشتن آن قتل محســوب نمیشود بلکه وارد بحث «کشــتن غیر انســان» می شــویم کــه در شــرایطی جایــز خواهد بــود .بــا توجه به مــاد ٔه ۴۸۹قانــون مجــازات اســامی ســقط خود خواســت ٔه جنین فقط شــامل پرداخــت دیه خواهد بود .بنابراین ،خود قوانین کشــور ما نیز به انســان نبــودن جنین تــا زمــان خاصی (هجــده هفتگی) واقف اســت ،امــا تناقضی که در ایــن رابطه وجود دارد بحث بر انگیز اســت .از طرف ی مجازات ســقط جنین برابر با مجازات کشــتن یک انســان نیســت، امــا از طرف ی باید دیــه پرداخت شــود! این دیه به چه منظوری باید پرداخت شــود؟ آیا کشــتن «غیر انســان» دیه دارد؟ آیا بابت جرم ی که انجام نشــده باید جریمــه پرداخت کــرد؟ در اینصــورت در ایام عید قربان تعداد بســیاری از مردم کشــور باید دی ٔه قتل نفــس بدهند! ایــرادی دیگر به نــگاه قانونی به موضوع ســقط جنین «متغیر بودن» آن اســت. اینکه انجام ســقط جنیــن در کانادا قانون ی اســت، امــا در ایــران غیــر قانون ی اســت درســت یا غلط بــودن ایــن کار را ثابــت نمی کنــد .بنابراین قانون نبایــد وارد حوز ٔه اخالق شــود زیــرا خاصیت جهان شــمول بودن اخــاق را دارا نیســت .امــا از طرفی دیگــر اهمیت قانون به حمایتی اســت کــه از زن میکنــد ،زیــرا مطالعات آماری نشــان مــی دهند کــه غیــر قانونی بودن ســقط جنین تعداد ســقط را پائیــن نیــاورده اســت بلکه فقط آســیب را زیاد تر کــرده اســت .بنابراین ،قانــون باید بــه وظیف ٔه خــود عمل کنــد و کامــا از زن ،بعنــوان یک فرد در جامعــه ،حمایت کند و با در اختیــار قرار دادن تجهیزات پزشــک ی و به خدمــت گرفتن متخصصین ایــن کار آمار آســیب هــای فیزیک ی و مــرگ و میر زنــان را به پائیــن ترین حد خود برســاند.
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
31 Kheradmand
نگرش اخالقی به سقط جنین فرشید رشیدی فر وبالگ آزادی درون
rashidifar@hotmail.com
"هیــچ موقــع بــه مقاومــت و کارکــرد وســائل جلوگیــری از حاملگــ ی اعتمــاد نکــن"! شــاید این یکــ ی از اخالق ی ترین پند های ی باشــد که یــک پدر و مــادر بتواننــد به فرزند خودشــان بدهنــد .اخالق ی بــودن این پند نه تنهــا به منظور نتیجــ ٔه مثبــت آن ،بلکه بــه علت جهان شــمولی بــودن آن می تواند یک نتیجــ ٔه ثابت را حاصل کند و باعث پیشــگیری از حاملگ ی ناخواســته و سقط جنین بشــود .ســقط جنین را میتوان از جنبه های گوناگونی از جمله روانشناســی ،فلســفی ،سیاسی، کاربــردی ،مذهبی ،تاریخی ،پزشــکی ،و فردی مورد
ارزیابی قــرار داد. هــدف مــن از نوشــتن ایــن مقاله ارائــه دیــدگاه اخالق ی نســبت به موضوع ســقط جنین اســت .تمرکــز به نگرش اخالقــی نباید فقط محــدود بــه محیط های دانشــگاهی باشــد ،زیرا امــروز در دنیایی زندگ ی میکنیم کــه افکار و رفتار انســان هــا تحت کنتــرل عوامــل بازدارنــد ٔه تفکر نقادانــه هســتند .از آن روی فراگیر کــردن نگرش اخالقــی مــی تواند با بــه چالش کشــیدن خرافات و گســترش محدود ٔه فکری نقــش مهم ی در کاهش آســیب های فردی و اجتماعی داشــته باشــد .امید دارم بــا خوانــدن این مقاله تابوی ســقط جنین در بهتریــن وجــه تبدیل به پرســش های فلســف ی و برخوردهای عقالنی برای شــما شــود. شــاید در همین ابتــدا بعض ی از خانم هــا با این گمان که قرار اســت نســخ ٔه دیگری از طرف آقایان بــرای آنها پیچیده شــود موضــع دفاعــ ی به خود بگیرنــد و ورود آقایــان به مباحث ســقط جنین را کامــا رد کنند .بســیاری نیز «بحــث» را ب ی معن ی مــی دانند و بــر این باورند که ســقط جنین حق و انتخاب آزادان ٔه زن اســت .امــا ،حق انتخاب آزادان ٔه زن زمانــ ی قابــل قبــول خواهــد بود که نخســت
ثابت شــود جنین موجــودی که نیــاز به حفاظت از هرگونه آســیب را دارد نیســت ،زیــرا در غیر این صــورت انتخاب مادر مــی تواند باعث آســیب به دیگری شــود .حال اگر تصمیم به ســقط جنین به علت تجاوز باشــد چه؟ بــا توجه بــه اینکه تجاوز کمــال بــ ی عدالتی نســبت به زن اســت ،امــا آیا کشــتن انسان ی دیگر نشــان از کمال ب ی عدالتی در حق او نیســت؟ آیا دیدگاه فمنیســتی می تواند ما را بــه جواب برســاند ،یا آنکــه با توجــه به نگرش فایــده گرایــی (یوتیلیتاریانیــزم) باید بــا موضوع ســقط جنیــن برخورد کــرد؟ بــا وجــود اینکه هر کدام از این نگرش ها اســتدالل های محکمی برای ارائــه دارنــد ،اما تمرکز مباحث آنهــا به خود جنین نیســت و بدنبال اثبات حقانیــت دیدگاه های خود هســتند .آیا بــا معطوف کــردن توجه به ســمت «جنین» مــی توانیم با ارائه اســتدالل های اخالقی
مشکل را از "نطفه" حل کنیم؟ مباحــث زیادی در رابطه با موضوع ســقط جنین صــورت گرفتــه اســت ،اما تاکنــون نه افــرادی که دیــدگاه محافظه کارانه نســبت به موضوع ســقط جنیــن دارند نه کســان ی کــه دیدگاه لیبــرال دارند نتوانســته اند اســتداللی مبنی بر رد استدالل های ارائه شــده بعنوان حرف آخــر ارائه دهند .مخالفان ســقط جنیــن ادعا مــی کنند کــه زندگــ ی از زمان لقاح آغاز می شــود و تا مرگ انســان تداوم خواهد داشــت .بنابراین ،هرگونه دخالتی در زندگی متداوم جنیــناز لحاظ اخالق ی اشــتباه اســت مگــر آنکه بــدون هیچگونه ترجیحی فرق بین ســلول ابتدایی و جنیــن ۹ماهه در رحم مادر مشــخص شــود .از طرفــی ،مشــکل ی که مدافعان ســقط جنیــن با آن روبرو هســتند مشــخص کــردن زمان ی اســت بین لقــاح تا تولــد که از لحــاظ اخالق ی کشــتن جنین توجیه پذیــر باشــد .در واقع بحث بیــن مدافعان و مخالفان ســقط جنیــن از این اســتدالل منطقی آغاز می شــود که -۱ :کشــتن انســان اشتباه است، -۲جنین ،انسان اســت -۳ ،در نتیجه ،کشتن جنین
30ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
انسان اشتباه اســت .بنابراین ،اگر شما مدافع سقط جنین هستید باید بتوانید اســتداللی قوی مبنی بر «انســان نبــودن جنیــن» بیاورید ،زیرا اگــر جنین، انســان تلق ی شــود هیچ گونه توجیه ی برای کشتن یک انســان وجود ندارد و این عمل قتل محســوب خواهد شــد .حال پرسشــی مطرح می شود که اگر کســ ی توانســت ثابت کند که جنین انسان نیست، در نتیجه کشــتن یک «غیر انســان» مــی تواند در شــرایطی اخالق ی باشــد ،پس آیا کشتن حیوان نیز می تواند در شــرایطی اخالق ی باشــد؟ اینجاست که قبل از هرگونه بحث ی در رابطه با ســقط جنین باید به اثبات اخالق ی بودن کشــتن حیوان تحت شرایط خاص بپردازیم و اگر توانســتیم اســتداللی مبنی بر اخالقــ ی بودن کشــتن حیوان تحت شــرایط خاص ارائــه دهیم آنگاه می توانیم کشــتن جنیــن را در آن اخالقــی صورت اثبات «انســان نبودن»
بدانیم. شــاید بســیاری از شــما جنین انســان را صرفا به علــت همنوع وهمگــون بــودن او با خــود ما به حیــوان ترجیــح بدهیــد .در واقع شــما با توســل به اســتدالل «اشــرف مخلوقات» زندگ ی انســان را نســبت به زندگــ ی حیوان بــا ارزش تر مــی دانید. پرسشــی مطــرح می شــود که چــه دالیلــی برای اثبــات این ادعــا که زندگ ی انســان بــا ارزش تر از حیــوان اســت وجــود دارد؟ آیــا میتــوان نظرات ژوزف فلتچــر فیلســوف و مدرس الهیــات معروف آمریکایــی را قبــول کــرد که اعتقــاد دارد انســان دارای قابلیــت های خاص ی از جملــه خود آگاهی، عقالنی بــودن ،برقــراری ارتباط ،کنجــکاوی ،توجه بــه مشــکالت دیگــران ،و دارای قابلیــت درک از مفهــوم گذشــته و آینده اســت کــه در موجودات دیگر دیده نمیشــوند؟ مســلما ایــن خصوصیات می توانند انســان را از حیوان متمایز کنند و نگرش اخالقــ ی متفاوتی برای هــر کدام ایجــاد کنند .اما، ســئوال من از شــما این اســت که آیــا جنین تمام ایــن خصوصیاتی که من و شــمای انســان داریم و
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
30 Kheradmand
بدل مسی هســتم .اما بازهم خوشحال میشوند». با موهای روشــن مسی نمیتوانســتم به دانشگاه بروم رضــا در مــدت کوتاهــی موردتوجه بســیاری از شــرکتها قرار گرفتهاســت و پیشــنهادات زیادی داشتهاســت تــا فصل جدیــد زندگیاش عــاوه بر شــهرت برایش آوردههای هم مالی داشــته باشــد. اما میگوید چون دوســت نداشــته زود تمام شــود گزینشــی عمل کــرده و میخواهد بــه جای عکس گرفتــن و شــرکت در تبلیغاتهــای زیــاد کارش را در هنر وســینما جلــو ببــرد .حــاال از روزی که به مســی ایران شــناخته میشــود باید این شباهت را حفــظ کند .برای همین ســوال میکنیم اگر مســی هــر تغییــری رو صورتش انجــام داد او هــم انجام میدهد؟ رضــا میگوید«:مردم همه مرا به چشــم مســی میبینند و توقع دارند او هــرکاری انجام داد من هــم انجام بدهم .مســی اول فصل موهایش را خیلی روشــن کرد .اما اینجا ایران اســت و فرهنگ متفاوتی دارد من که نمیتوانســتم بــا آن موها به دانشــگاه بــروم .برای همیــن انجام نــدادم .اتفاقا دوســت دارم مســی برای یک مدت هم که شــده ریشهایــش را بزند .چون برخــی فکر میکنند من با ریش شــبیه مسی شــدهام .اما همه مرا از خیلی قبل شــبیه به مســی میدانستند».
بعــد از باخت ایران به آرژانتین پــدرم گفت :خانه نیا رضــا خاطرات زیــادی از این شــباهت عجیب و غریــب دارد .شــباهتی کــه حتی پــدرش را تحت تاثیر قــرار دادهاســت «:پدر من یک فوتبالیســت با تعصب اســت کــه از قضا طرفدار رئــال مادرید هم هســت .زمــان جام جهانــی هنوز کســی مرا نمیشــناخت اما خانواده مرا مســی میدانســتند. وقتــی ایران بــا تک گل مســی آن هــم در دقایق پایانــی بــه آرژانتیــن باخت .پــدرم با مــن تماس گرفــت و گفت که شــب خانــه نیا چــون من گل زده بودم(میخنــدد) .خیلی از دوســتانم هم زنگ میزدنــد و بــه خاطر گل مســی به مــن بدوبیراه میگفتند ».رضــا یکبارهم با ورود به یک مدرســه آنجــا را ناخــودآگاه روی ســرش میگــذارد« :برای یــک کار تبلیغاتی وارد یک مدرســه شــدیم که هر ســه مقطــع تحصیلی را داشــت .به محــض اینکه وارد شــدم بچههــای ابتدایی که مشــغول خوردن غذایشــان بودنــد؛ همه چیــز را رهــا کردند و یک جوری به ســمت من هجوم آوردند کــه دوتا زنگ درس بعدی آنها کنســل شد  ». به خاطر شــباهت به مســی مرا بــه VIPهواپیما بردند رضــا در یکــی از کافههای ســوئد هم حســابی دردسرســاز میشــود آنقدر کــه مجبور میشــود فــوری پشــت میکروفــون اعــام کنند که مســی نیســت «:پســرخاله من در اســتکهلم کافه دارد و همیشــه به من میگفت شبیه مسی هستی .یکبار حســابی اصــرار کرد که موهایت را شــبیه مســی کوتاه کن و شــبیه مســی لبــاس بپــوش .آنها هم بــرای کافه یــک ایونت با حضور یکــی از بازیکنان بارســلونا اعالم میکنند .در آن روز جمعیت زیادی به کافــه آمد .وقتــی من با ســه چهارتــا بادیگارد داخــل رفتم .همه جا ســکوت کامل بود .همه فکر میکردند مســی آمدهاســت .ما ترسیدیم که اتفاق بدی بیفتد و فوری پشــت بلندگــو اعالم کردند این شــخصیت بــدل مســی اســت و ایــن برنامه یک جوک بــود .واقعا ممکــن بود کار خطرناک شــود. چون به مســی حق شــکایت میداد کــه یک نفر از نامش سوءاســتفاده میکنــد ».کار به همینجا ختم نمیشــود .شباهت رضا به مســی گاهی هم برایش حســابی خوشــامد میشود«:اسپانســر تیم بارســلونا هواپیمایی قطر اســت .من دقیقــا با آن هواپیمایــی از ســوئد به تهران میآمــدم .آن موقع هنوز به عنوان بدل مســی خــودم را معرفی نکرده بــودم و قصــه قبلتر از ایــن حرفهاســت .خدمه هواپیمــا بعــد از دیدن مــن فکر میکردنــد واقعا مســی ســوار هواپیمــا شدهاســت .مــن بلیطم را نشــان دادم و گفتم من ایرانی هســتم و به تهران مــیروم .اما در نهایت مرا بلنــد کردند و به خاطر این شــباهت بــه جایگاه VIPهواپیمــا بردند».
من و مسی باید آزمایش DNAبدهیم رضــا مثل همه پســرهای همســن و ســالهایش هــوادار فوتبال بــوده و بــا رفقایش فوتبــال بازی میکــرده اما شــباهت ظاهــریاش به مســی این توقــع را بــرای همه وجــود آورده که فوتبــال بازی کردنش هم مثل مســی باشــد و در بازی همه توپ را بــه او پــاس میدهند «:فوتبال را خیلی دوســت دارم .فوتبــال بــازی کردنــم هم بد نیســت و دارم تمریــن میکنم که بهتر شــوم چون بــرای کارهای ســینمایی هم بسیار مهم اســت که فوتبالم خوب باشــد .االن چندکیلو وزنم از مســی بیشتر است که باعــث و بانی آن دســتپخت خوب مادرم هســت! امــا برخی بــاور کردهاند که من مســی هســتم و توقع چنین فوتبالــی دارند». رضــا میگویــد کــه دانشــمندان ثابــت کردهاند کــه هرکــس در دنیــا همزادهایی دارد .یک ســری میگویند یکی و یک ســری هم میگویند ۶همزاد و شــاید خــودش هــم یکــی از همزادهای مســی است «:شــاید من هم همزاد مســی هستم .کسی چــه میداند اگر آزمایــش DNAبدهیم همه چیز را مشــخص کند .اصال شــاید من آنجا به دنیا آمده باشــم و اتفاقی اینــور آمدهام( .میخنــدد) ولی در دنیا مســابقاتی برگزار میشــود که بــدل چهره ها در آن حاضر میشــوند و مقایســه میشوند». 29ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
29 Kheradmand
گفتگو با همزاد ایرانی لیونل مسی «رضا پرســتش» جوان ۲۵ســاله تهرانی اســت که شباهت بیاندازه اش به «لیونل مسی» فوتبالیست آرژانتینی تیم بارســلونا باعث شــهرتش شدهاست. خبرگــزاری مهر با این بدل مســی گفتگو کرده تا او و دنیای عجیبش را بیشــتر بشناساند. تا به حال کســی به شــما گفتهاســت که چقدر شبیه یک چهره مشــهور و معروف هستید؟ آنقدر که ممکن اســت شــما را با آن چهره معروف حتی اشــتباه بگیرند؟ حاال که متوجه این حد از شباهت شــدهاید واکنش شما چیست و میخواهید چه کار کنید؟ «رضا پرستش» در تمام جوانی و نوجوانیاش بــا یک جمله مواجه بود «:تو چقدر شــبیه مســی هســتی» آنقدر که دوســتان و خانــوادهاش هم او را بــه همیننــام صــدا میزدند .امــا او چندان هم بــه ایــن موضــوع واکنش نداشــت و کار خــودش را میکــرد .تا اینکــه چندماه پیش به پیشــنهاد خانواده خواســت وارد ایــن بــازی شــود و عکســش را بــرای رســانهها فرســتاد و بــا واکنشهــای عجیــب و غریــب آنهــا مواجه شــد. با بــد ل چهرههــا میتوان طــوری که به مــا میگوید کارهای بــزرگ انجام داد حــاال چند وقتی اســت که رضا به واســطه شباهت خودم هــم قبول کــردهام رضا پرستش» در تمام جوانی و نوجوانیاش با یک جمله مواجه کــه واقعــا شــبیه مســی بود «:تو چقدر شبیه مسی هستی» آنقدر که دوستان و خانوادهاش بیانــدازهای که به مســی دارد حســابی مشــهور هســتم .به بهانه بــازی ال هم او را به همیننام صدا میزدند. شدهاســت .حــاال از رضــا کالســیکو و گلزنی اسطوره میپرســم ایــن برایــت تمامنشــدنی بارســلونا درســت یک روز بعــد از بازی با این مســی ایرانی در حال بازی در یک سریال کمدی هستم ناراحــت کننده نیســت کــه همه تو را به واســطه قرار گذاشــتیم تا او را بیشــتر بشناســیم .قراری که رضــا میگوید بعــد از این ماجرا فصــل جدیدی کس دیگری دوســت دارند و زیر ســایهاش هستی. حســابی شــگفت زدهمان کــرد که چطــور دونفر در زندگیاش آغاز شدهاســت .حــاال همه وقتی او امــا او جواب میدهد «:اتفاقا خیلی خوشــحالم که بــدون هیچ گریمــی عالوه بر چهره حتی ژســت و را بــه خصوص بــا پیراهنهای ورزشــی در خیابان شبیه بهترین فوتبالیســت تاریخ دنیا هستم .مسی میبینند با دســت نشــان میدهنــد و میخواهند آدم کوچکــی نیســت و ممکــن بود شــبیه هیتلر قــد و قوارهشــان هم شــبیه به هم باشــد. بــا او عکــس بیندازنــد و حــاال میخواهــد از این بزرگترین قاتل دنیا باشــم ولی شــبیه آدم محبوبی خودم قبول نمیکردم شبیه مسی هستم داســتان به نفع آیندهاش اســتفاده کند «:اتفاقات مثل مســی هستم». «رضا پرســتش» متولد ۱۳۷۱است و در حال حاضر خوبــی در حال افتادن اســت من و دوســتم آقای خاطــرهای از پیمان معادی بازیگر نقل اســت که دانشــجوی رشته شهرسازی اســت .پدرش از ۶سال نادری در حال گســترده کردن این داســتان هستیم .در حاشــیه یک جشــنواره ســینمایی بعد از دیدن پیش روی شــباهت رضا و مســی تاکید میکند .اما ما این شــباهت را به ســمت ســینما و فیلمسازی چهره آشــنای مورگان فریمن جلو میرود و دســت رضــا هربار چــون بــاور نمیکند با بــی تفاوتی از بردهایــم .در حــال حاضر مشــغول بــازی در یک میدهــد .اما آن آقــا میگوید من فریمن نیســتم کنــار این موضــوع رد میشــود که اگر هم شــبیه ســریال کمــدی هســتم که فکــر میکنــم اتفاق بلکه بدلش هســتم .حاال رضا معتقد اســت بدلها باشــد چــه کاری میتواند بکنــد؟ تا اینکــه ۵ماه بســیار جالبی باشــد که نمیتوانــم در حال حاضر میتواننــد کارهای خوبــی در دنیا انجــام دهند«: پیــش پدر رضــا پیشــنهاد میدهد رضا بــا پیراهن بیشــتر از این دربارهاش حــرف بزنم». میشــود با بدلها مردم را ســوپرایز کــرد .به طور ورزشــی آرژانتین و بارســلونا عکس بیندازد و برای رضــا را به خیابــان بردیم تا واکنشهــای مردم را مثال شــاد کــردن بچههــای ســرطانی و یــا مردم ســایتهای ورزشــی بفرســتند رضا با انجام اینکار ببینیــم .همه عابران با چشمهایشــان رضا را دنبال فلســطین .حتی در همین تهران خودمان بچههای بــا یک اتفــاق عجیــب و غریب روبرو میشــود «:میکردند برخی هم بابت دو گل شــب الکالسیکو ســرطانی زیادی هســتند که آرزوی دیدن مسی را برای ســایت ورزش ۳فرســتادم .من عکس را شــب حسابی تشــکر میکردند. دارند .اما نباید گولشــان بزنیــم باید بگوییم که من 28ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 28 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283 فرســتادم اما آنها ســاعت ۱۰صبح روز بعد گفتند آب دســتت داری بگــذار زمین و بیا اینجــا .آنجا از مــن عکس و فیلم گرفتند و پخــش کردند و بعد از آن قضیــه خیلــی جدی شــد .امــا واکنشها خیلی عجیب بــود .یک عــده فکر میکردنــد من خودم را شــبیه مســی میکنم یعنی عمــل جراحی انجام دادهام یــا گریــم خاصــی میکنم .ولــی هیچکدام از ایــن کارهــا را نکــردهام .من تنهــا در این مدت ریشــم را شبیه مســی میزنم .دوســت دارم مسی دوبــاره ریشــش را بزند تــا این موضــوع به همه ثابت شــود که من واقعا شــبیه مســی هستم .من و مســی حتی عکسهای بچگیمان هم شــبیه به هم اســت و حتــی دقیقا هم قد هســتیم».
دوست دارم در کنار مسی باشم ژاوی هرناندز بازیســاز ســابق بارســلونا که بعد از دوران طالیــیاش در بارســا به الســد قطر رفت بــرای انجام بازی با تیم اســتقالل به تهــران آمد که این ســفر باعث شــد رضا ژاوی را ببیند .رضا درباره این دیــدار هیجان انگیــز میگویــد «:برایم خیلی جالــب بــود .از اتوبوس که پیاده شــد تــا مرا دید شــناخت و گفــت Iranian messiو در آخــر هم پیراهنــش را به من هدیه داد که یکی از باشــگاهها میخواســت به مبلــغ ۶۰میلیون از مــن بخرد که من اینکار را نکــردم .من هم پیراهن را قاب کردهام و بــه دیوار اتاقــم زدهام ».رضــا میگوید برنامهاش فراتــر از یــک بدل اســت و اهداف بزرگتــری دارد که دوســت دارد برایشــان تالش کند«:دوست دارم همیشــه کنار دست مسی باشم .شــخصیت مسی به خاطر شــرایطی کــه دارد خیلــی کارهــا نمیتوانــد انجــام دهد .دوســت دارم در جایگاهــی باشــم کــه شــخصیت دوم مســی باشم ».
27 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند27
از محصــوالت شــرکت های ایــران خــودرو ،بهمن موتــور ،پــارس خودرو و ســایپا و زامیــاد موفق به رعایت اســتانداردها نشــدند .بر این اساس سازمان محیط زیســت دســتور توقف شــماره گذاری این خودروهــا را به پلیــس راهور ناجا صــادر کرد. مناز ســوی دیگــر ،پلیس در طرحــی از برخورد با ورود خودروهــای پالک شهرســتان به طرح ترافیک خبــر داد .همچنیــن در ایــن طــرح قرار اســت از ورود خودروهــای مســافرکش بــا پالک شهرســتان هــم جلوگیــری شــود .چند ســال پیــش ،معاونت حمــل و نقل و ترافیک شــهرداری تهران ،اعالم کرده بود طبق مطالعات انجام شــده ،تهران در شــرایط فعلــی حدود 500هــزار جای پارک کــم دارد .طبق طرح جامع شــهر تهــران دیگر جایی برای ســاخت بزرگــراه نخواهیــم داشــت و بــا توجه بــه تولید، شــماره گذاری و ورود روزانه 1200تا 1400دستگاه خــودروی جدید ،جای حرکت در تهــران باقی نمی مانــد و این کالنشــهر دیگــر نمی تواند یک شــهر خودرومحــور باقی بماند .اگر قرار باشــد برای هر خــودرو در کنــار خیابــان فضایی 4متــری در نظر بگیریم ،در نتیجــه برای خودروهــای جدید روزانه باید 5تــا 5.5کیلومتــر خیابان جدید ســاخت .با توجه به شــرایط جغرافیایــی و توپوگرافیکی تهران، بیــش از این نمــی تــوان بزرگراه ســاخت و طبق طــرح جامع حمــل و نقــل و ترافیک شــهر تهران، ایــن شــبکه بزرگراهی کافــی و کامل اســت .هیچ کجــای دنیا مانند تهران ایــن همه خودروی قدیمی تــردد نمــی کننــد و در هیچ کجا بــرای خروج یک میلیون خودروی فرســوده بعد از 20ســال جشــن نمی گیرند. ســرانه خودرو در مناطق شــمالی تهــران به 1.8 دســتگاه بــه ازای هر نفر رســیده اســت .فرهنگ اســتفاده از خودروی شــخصی در تهران با شهرهای اروپایــی کامال متفاوت اســت و ایــن تنها به نقص در سیســتم حمل و نقل بر نمی گــردد ،به فرهنگ آدم هــای شــهر بر می گــردد که هیچ شــروعی را برای اســتفاده کمتــر از خودروی شــخصی متصور نیســتند .حتی اگر خطوط ریلی و نــاوگان اتوبوس شــهری هم کامل شــود و برای همه مسیرها امکان اســتفاده از حمل و نقل عمومی فراهم شــود ،پای حرف هر کدام شــان که بنشــینید ،معتقدند حمل و نقل عمومی مشــکل دارد ،صف هــای اتوبوس و مترو شلوغ اســت و جای ســوزن انداختن نیست، خفه می شــویم از ایــن حجم آدم.
نــدارد ،هر جــا زمینی با قــواره «مال» پیدا شــود، ســریع باال مــی رود .بعد از یک ســال هــم که به بهره برداری رســید ،ســیل جمعیت اســت که روانه اش می شــود تا بخرند و بخرنــد و بخرند. اطالعــات زندگی تهرانی ها نشــان مــی دهد هر فــرد در پایتخــت به طور متوســط ســاالنه 6برابر وزن خــود زبالــه تولیــد می کند .همیــن اطالعات نشــان می دهد متوســط ســرانه زباله تولید شده در شــهر تهــران 320کیلوگــرم و ارزش روزانه زباله تولید شــده در شــهر تهــران 18002میلیــون ریال اســت .ســرانه تولید زباله در جهان 250تا 300گرم اســت که در ایران 600گرم و در شــمال تهران 1200 گرم اســت .ســرانه تولید زبالــه در مناطق مختلف شــهرداری تهران طی یک دوره یکســاله به ازای هر نفــر از 21کیلوگرم در مناطق شــهر تهــران تا 8.13 کیلوگــرم در منطقه 20بوده اســت .بــه طور کلی در مناطق مرکزی شــهر تهران ،بــه ویژه در منطقه 20کــه فعالیــت عمــده تجــاری در آن صورت می گیرد ،باالترین تولید زباله را داراســت .این در حالی اســت که زباله های تولید شــده در مناطق شرقی تهــران ،تولیــد کمتــری دارد و در مناطــق مرکــزی شــهر ،بیشــتر اســت .مرکز پردازش و دفع پسماند آرادکــوه در کهریزک تهران ،جایــی در جنوب تهران اســت .مرکزی عریــض و طویل در میانــه بیابان که از کیلومترهــا دورتر بوی نامطبوعش مشــام را آزار مــی دهــد .زباله های تر و خشــک تهــران به این مرکــز مــی آید تا جدا شــوند .شــانه تخــم مرغ و کارتــن .کــوه زباله ای کــه در این مرکــز دیده می شــود آنقــدر هیبــت دارد کــه بویــش در قیاس با قیافه اش شــاید چیزی نباشــد .آدم هایی که در این مرکــز کار می کنند ،بویی همیشــگی در مغزشــان مانــدگار شــده ،اصال شــاید بویایی شــان را بعد از مدتی از دســت بدهند. هر دقیقه 5تن زباله حجــم زباله ورودی به این مرکــز ،روزانه 7500تن اســت .میزان تولید زباله در شــهر تهران نسبت به پایتخت های جهــان که درآمد باالیی دارند بســیار بیشــتر اســت .توکیو بــا تولید ناخالــص ملی بیش از هــزار و 500میلیــارد دالر و جمعیت 13میلیونی در رده اول شــهرهای پــر درآمد جهان قــرار دارد و هــر شــهروند توکیویی ســاالنه 610کیلوگــرم زباله تولیــد مــی کنــد اما شــهر تهــران بــا ارزش تولید ناخالــص داخلی ســاالنه بیش از 150میلیــارد دالر، هــر شــهروند در ســال 360کیلوگــرم زبالــه تولید مــی کند که ایــن رقم بــا توجه به تفــاوت فاحش ارزش تولید ناخالص ملی آن نســبت به شــهر توکیو بســیار باالســت .آمارها خبــر از تولید 5تــن زباله در هر دقیقه توســط شــهروندان تهرانی می دهد. همین امر موجب شــده در برخی از مناطق تهران، شــهرداری پنج نوبــت در روز اقدام بــه جمع آوری زباله ها کند ،در حالی که در شــهرهای ســبز جمع
تهران؛ شهرمال ها و هایپرها تهران شــده شــهر مــال هــا و هایپرهــا .اتکاها، رفاها و فروشــگاه قدس ها حتی ســوپر دریانی ها شــده اند نوســتالژی .از هر گوشه شــهر که رد می شویم ،پروژه ســاختمانی عظیم با تابلویی زرد رنگ جلویش خودنمایی می کند که نوشــته شــده پروژه تجــاری یا مال فــان .کوچه و خیابــان و اتوبان هم 26ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
آوری زبالــه ها دو مرتبه در هفته انجام می شــود. تهرانــی ها با جمعیت خــارج از عرف خود ،میزان زباله شــان هم از اســتاندارد خارج است .این را می شــود از عبور و مرور مســتمر ماشــین های حمل زبالــه در خیابــان ها و کوچه های شــهر حدس زد. خودروهــای حملــه زباله با چراغ های گردان شــان و بوق های ممتــد ،لبالب از زباله انــد ،کارگرهایی کــه خود را به پایه های گوشــه ماشــین آویزان می کنند ،عادت کــرده اند انگار به بــوی بد زباله های توی ماشــین .ردیف کیســه های ســیاه و ســفید و رنگــی پر از زباله در گوشــه خیابــان و کوچه های فرعی و اصلی ،معابر شــهری را به کلکســیون زباله تبدیل کرده بود .ســطل های بزرگ ســیاه شهرداری درســت شــد که ایــن ارتش ســری جمع شــود اما قســمت اعظــم زباله هــای شــهری بــه غذاهای دورریز می رســد.فائو (ســازمان جهانــی خواروبار و کشــاورزی) آمار تکان دهنده هدر رفت ســاالنه 35میلیــون تــن غذا در ایــران را می دهــد که این میــزان ،غــذای 15میلیون نفــر دورریز می شــود. هــر روز بــه ازای هر نفر 134 ،کیلــو کالری غذا در ایــران به هــدر مــی رود .گزارش های غیر رســمی نشــان می دهــد 35درصد محصوالت کشــاورزی تولیــدی در ایــران بــه هــدر مــی رود .عددهــای دورریز محصوالت کشــاورزی ،تصویر کشــاورزی را پیش چشــم مــی آورد که فارســی نمی دانســت و به زبــان ترکی پیازهایــش را به دوربین نشــان می داد و مــی گفــت که همه شــان را بایــد دور بریزد چون محصوالتش بــه فروش نرفته .کــم مانده بود گریه کند .شــاید هم اگر تصویربردار تصویر بســته صورتش را می گرفت ،چند قطره اشــک را می شــد گوشــه چین های کنار چشــمش دید. ایــن قصه تمامــی ندارد .قصــه مهاجرانــی که با خــود روزی شــان را نیاوردنــد .آمدنــد و آمدند و آمدند تا شــهر لبریز شــد از آدم .کســی فکر نکرد شــهر هم هویت دارد ،ظرفیت دارد ،توان مشخصی دارد که خارج از آن را عهده دار نیســت .هر کســی تکه زمینی دیــد که می تواند چهار دیواری بســازد از آن ،عــزم آمدنــش را جزم کرد و راهی شــد .یکی یکی خانه های زشــت و زیبا ،کوچــک و بزرگی که در گوشــه و کنار شهر ساخته شدند ،یکی یکی برج هایی که باالتر و باالتر رفتند تا از آســمان اســتفاده کنند برای جــا دادن آدم ها. هیــچ کــدام به فکــر تن رنجور و خســته شــهر نبودنــد ،به فکــر ســفرهای چند میلیونی ســاالنه زیــر شــهر نبودند ،بــه فکر خــاک محدود شــهر نبودنــد ،به فکر هــوای محبوس در فضــای دره ای و بســته شــهر نبودند کــه ابدی نیســت و کم می شــود ،کثیف می شــود ،تمام می شــود .حــاال آدم های شــهر بزرگ روز به روز اگر بیشــتر نشوند هم فایــده ای به حــال تهران ندارد .تهــران دیگر نه آب دارد نــه هــوا دارد نه خــاک دارد نه بــاغ دارد و نه ســالنامه اعتمــاد انــار.
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
26 Kheradmand
ســاالنه جمعیــت قابل مالحظــه ای بــر اثر تنفس هــوای آلوده جان خود را از دســت مــی دهند که بیشــترین تعداد آنها در کالنشــهرهایی چون تهران بوده و هســت .مبتال شــدن تهرانی ها بــه انواع و اقســام بیماری های قلبی عروقی ،تنفسی ،اعصاب و روان از جملــه تاثیرات تنفس این هواســت. بیمارســتان قلب شــهید رجایی ،مرکز قلب تهران، مرکز طبــی کــودکان ،بیمارســتان مفید کــودکان، بیمارســتان هایی چون ساسان و مســیح دانشوری کــه بــه شــکل تخصصی بــه ریه مــی پــردازد در روزهای خاکســتری تهران ،جمعیت بیشتری نسبت بــه روزهای عــادی بــه خود مــی بیند .مــردان و زنانــی که راهی مرکز قلب شــده انــد ،از صبح زود نشســته اند ،درد قفســه ســینه مانده از شب قبل پای شــان را به بیمارســتان باز کــرده .اکثرا قبال هم دچار دردهای ســینه شــده بودند .مردی میانســال کاغذهــای نوار قلبــش را در دســت دارد و منتظر اســت شــماره اش خوانده شــود .می گویــد« :این چندمیــن باری اســت کــه این طوری می شــوم .از شــب قبل درد داشتم و ســنگین بودم .ترسیدم که مثل ســری قبل بشــوم .صبح زود با همسرم راهی بیمارســتان قلب شــدیم تا زودتر دکتر من را ببیند. همســرم هم از صبح درد قفســه ســینه داشت .او هم قرار اســت چکاپ شــود». در میان مراجعه کنندگان بیشــتر افراد میانســال و مســن دیده می شــوند .پیرمرد حدودا 80ســاله نای نفس کشــیدن نــدارد .روی تخت خوابیده و به کمک اکســیژنی که وصل اســت به صورتش ،نفس می کشــد .چشــمانش نای باز شــدن نــدارد .نیمه بــاز دور و برش را نگاه می کنــد و دوباره می بندد. بر اســاس آمارهای ســال 5158 ،93نفــر به دلیل شهر شده پارکینگ 4میلیون خودرو مشــکالت تنفســی حاصل از آلودگی هوا در شــهر نوارهــای قرمز و نارنجی که هر روز صبح و شــام تهــران ،جان خــود را از دســت داده انــد .در میان در نقشــه هــای آنالین تهــران ،آدم هــا را از خانه ایــن افــراد 62.2درصــد از فوت شــدگان باالی 65رفتــن منصرف مــی کنــد ،واقعیت روزها و شــب سال داشتند .بیشــترین میزان مرگ و میرها () 2664های تهران اســت ،واقعیت عمر آدم های این شــهر مــورد) بــه خاطر نارســایی تنفســی بــود .مطابق اســت که در ترافیک های صبحگاهی و شامگاهی ترافیک؛ بیماری قرن در تهران گــزارش بانــک جهانی در ســال 8152 ،83شــهروند تلف می شــود .اتوبان های این کالنشــهر میلیونی ،آمارهــای جمعیتــی در تهران نشــان از غیرعادی تهرانــی به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دســت ســاخته شــدند تا تردد خودروها را راحت تر کنند .بــودن می دهد؛ در کنار این آمار ،میزان خودروهای دادنــد ،به طــوری که در فاصله ســال هــای 83تا اتوبان هایی که شــهر را از انســان محور بودن دور ورودی به معابر شــهری هم در نــوع خود عجیب ،85نــه تنهــا از میزان مــرگ بر اثــر آلودگی هوای کــرد و شــد خودرومحور تا خودروهــا راحت تر به و غیرعادی به نظر می رســند .رسیدن به استاندارد تهران کاســته نشــده ،بلکــه تنها در آبان ماه ســال مقصدشــان برســند ،غافل از این که آدم ها هستند یورو 4در کشــور ســال ها زمان برد .دو خودروساز ،85آلودگــی هوای تهــران به اندازه نیمــی از تمام که همه چیزشــان را ،وقت ،زندگی ،ســامتی شان را بــزرگ و اصلی کشــور تا آخرین مهلتی که بهشــان در راه رســیدن بــه کار یا خانه شــان از دســت می داده شــد ،زیر بار استانداردسازی نمی رفتند .هنوز ســال 82قربانی داشــته است. اقدامات اساســی در جهــت رفع آلودگــی هوا از دهنــد .تصویــر آدم هــای کالفه پشــت فرمان که هم خودروهایی در همین دو شــرکت بزرگ ساخته دهه 70شــروع شــد .اواخر دهه 70بود که ســرب هــر چند دقیقه ماشــین را یک متر جلــو می برند و به بازار عرضه می شــوند که فاقد اســتانداردهای از بنزین حذف شــد .ســال 84پس از گذشــت 38در ترافیک ،خســته و کالفه ،با گوشــی های همراه الزم هســتند تا جایی که سازمان محیط زیست هر ســال از تولیــد پیــکان ،تولید این خــودرو متوقف شــان ور می روند ،موســیقی ماشــین را عقب جلو چند وقــت یک بار اســامی خودروهایــی که قادر شــد .بعد از وقفه ای 8ســاله در اجرای قوانین رفع مــی کنند و چندتایــی پیامک می زننــد .رانندگانی به گرفتن مجوز نیســتند را اعالم مــی کند تا از دور آلودگی هــوای تهــران ،در آغاز دولــت یازدهم بار کــه انــگار رانندگی شــغل دوم شــان شــده .دعوا تولید خارج شــوند .خودروهایی که ســال ها پیش دیگــر قوانین مرتبط با رفع آلودگــی هوا به جریان و گالویــز شــدن بــا رانندگان بغل دســتی بر ســر تولیــد شــدند و تعداد بی شــماری شــان هنوز در افتــاد .این بــار حذف ســوخت مــازوت از نیروگاه رانندگــی بین خطــوط ،حق تقــدم و زرنگی هایی خیابان های شــهر راه می روند. هــا و جایگزینی بــا گاز در دســتور کار قرار گرفت که بعضی هاشــان برای چند دقیقه زودتر رســیدن بر اســاس اعالم ســازمان محیط زیست 15خودرو 25ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 25 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283 و مهلت داده شــده به خودروســازان تمدید نشد و آنان مجبور شــدند اســتاندارد خودروها را به یورو 4برســانند .قدیــم ترها مــردم به شــنیدن آلودگی هــوا از خبر رســانه ها اکتفا می کردنــد .االن همه در تلفن های همراه شــان اپلیکیشــن آلودگی هوا را هــم نصب مــی کنند تا قبــل از خــروج از خانه بداننــد قرار اســت چه بر سرشــان بیایــد .پاییز و زمســتان ،تعداد نقطه های قرمز و زرد روی نقشــه خیلــی بیشــتر از سبزهاســت .قرمزها ناســالم اند و زردها نزدیک به ناســالم .ایســتگاه هــای آلوده شهر ،مســعودیه در منطقه ،15شهر ری در منطقه ،20دانشــگاه تربیت مدرس در منطقه 6محسوب مــی شــوند .در روزهــای آلــوده این ایســتگاه ها از وضعیــت نرمــال باالترنــد و هوای ایــن مناطق خاکســتری تر از بقیه شــهر دیده می شــود .تعداد روزهــای ســالم و ناســالم در تهــران رو بــه تغییر اســت .با این حال هــوای تهــران در 9ماهی که از سال 95گذشــته اســت 80درصد از روزهایش پاک یــا ســالم و 20درصد بقیه ،ناســالم و آلــوده بوده اســت .راه دیگری هم برای مــردم تهران وجود دارد تا بفهمند هوا چقدر آلوده و مســموم اســت؛ برج میالد .آدم ها از 4گوشــه شهر ،صبح به صبح گردن مــی کشــند تا بــرج رادید بزننــد ،اگر دیده نشــد، انگار که برجی در شــهر نبوده و نیســت ،یعنی باز هوا کثیف شــده و مجهز به ماســک از خانه بیرون می زننــد روزهایی کــه هوای تهران تمیز اســت و ســالم ،برج بتنی ،می شــود زیباترین ســازه شهر و عکــس های میالد اســت که دســت به دســت در اینســتاگرام ها پســت می شــود ،با ذوق و خنده.
بــه کار مــی برند ،گوشــه هایــی از تکــراری ترین صحنه هایی اســت که ســاکنان کالنشــهر بزرگ به دیدن آن خــو گرفته اند. شــماره گذاری 4میلیــون خودرو در تهــران و 18 میلیون ســفر درون شــهری ،نشــان از شــهری می دهــد بــا زیرســاخت هــای ضعیف حمــل و نقل عمومــی ،خودروهایــی که هــر روز روانــه خیابان های شــهر می شــوند ،اکثــرا تک سرنشــین اند و یکــی از چنــد عامل اصلــی آلودگی هــوای تهران. با شــروع زمستان آلودگی هوا در شهر 12میلیونی بــه جایی می رســد کــه قوانین محــدود کننده ای چون اجــرای طرح زوج و فــرد ،جریمه خودروهای فاقــد معاینه فنــی ،ممانعــت از ورود خودروهای ســنگین به شــهر و محدود کــردن فعالیــت های عمرانــی و معدنی در اطراف شــهر هم نمی تواند مانــع از ایجاد خلــل در زندگی روزمره مردم شــود. پاییز و زمســتان فصل مراجعه به بیمارســتان های قلب اســت و آمارهای مرگ و میر هم دســتخوش تغییــر می شــوند .وضعیت آلودگی هــوا در تهران نشــان مــی دهد طی یازده ســال اخیر ،ســال های 90 ،83 ،81و 91ســال هایــی بودنــد که بیشــترین روزهای ســالم را داشــتند .از طرف دیگر ،سال های 87 ،1386و 88بــه ترتیب بــا 293 ،328و 291روز، بیشــترین روزهای ســالم را داشــتند؛ روزهایی هم در ایــن ســال ها بــوده اند که در وضعیت بســیار ناســالم و خطرناک قرار داشتند. جهــت وزش باد تهران را غرب به شــرق و بســته شــدن کریدورهــای هوایی به واســطه ســاخت و ســازهای انبــوه در غرب تهــران ،مــی تواند عاملی دیگر در افزایش آلودگی هوای این کالنشــهر باشد. ســاخت و ســازهای غرب تهران ،نمادی از مهاجرت بی رویه به این شــهر محســوب می شــود ،آنقدر که شــهر کشــیده شــده و از غرب ادامه دارد ،انگار نمی توان پایانی برای شــهر تهــران در نظر گرفت.
مصائبتمامنشدنیتهران
هــوای مســموم شــهرها ،قصــه امــروز و دیروز نیســت؛ هوای تهران که جای خود دارد .کالنشهری بــا 13میلیــون جمعیــت در روز و 8و نیم میلیون جمعیت در شــب ،رکورد بی تناســبی بین ظرفیت شــهر و جمعیــت جــا داده شــده در خــود را زده اســت .بر اســاس آمارهای جمعیتی و شهرســازی، جمعیت مناســب تهران شــاید تنها 2میلیون و 300 هزار نفر باشــد .تهران نزدیک بــه 4برابر گنجایش خود آدم جا داده اســت .این عدد فارغ از جمعیت مهاجــران روزانه تهران اســت که با احتســاب آنها نزدیک بــه 6برابر می رســیم .ســرریز جمعیت را مــی توان در حاشــیه شــهر دید ،از غرب شــهر که زمانی شــهرک غرب ،گوشــه غربی اش به شمار می آمد و شــهر ری جنوبی ترین نقطه ،حاال تا نزدیکی هــای کرج هنوز تهران اســت .جمعیت وارد شــده به پایتخت تنها نیازشــان مســکن و شــغل نیست، آب اســت ،هوا اســت ،امکانات اولیه بــرای زندگی در شــهری درندشــت چون تهران است. مهاجــرت به تهران شــاید از ســال هــای پایتخت شــدنش شــروع شــده باشــد؛ نــوروز 1164کــه آغامحمدخــان قاجار تهــران را پایتخت ایــران کرد، شــاید هم اوایل قرن حاضر ،زمانی که پای توســعه بــه تهران باز شــد و تهــران تبدیل به یکــی از چند شــهر تاثیرگذار در جهان شــد .هر چه بود شــتاب توسعه در میانه قرن بیســتم در تهران پای بسیاری 15هزار نفری که شدند 12میلیون نفر از ایرانــی هــا را بــه این شــهر باز کرد؛ شــهری در تهــران در زمان قاجــار با 15هــزار نفر جمعیت، شــروع ایران مرکزی ،جایــی پای دامنه هــای البرز پایتخــت بودنش را شــروع کرد .از 230ســال پیش کــه به بــاغ هــای انارش معــروف بود .شــهری که تا امروز ،روســتای همجــواری که جــزو قریه های امــروز نه تنها خبــری از باغ انار در آن نیســت که خــوش آب و هوایــی بود کــه باغاتش زبانــزد عام کوچــه باغــی برایــش نمانده چه رســد بــه باغ و و خــاص بــود ،پایتخت کشــور باقی مانده اســت. باغچه.آلودگــی هوای شــهری چون تهــران کهنه تر در سرشــماری ســال ،1264جمعیت تهران 10برابر از هر خبری اســت برای ســاکنان این شهر عریض و شــد و به 147هزار نفر رســید تا ســال 1335که به طویل .بیش از 4دهه اســت که معلوم شــده تهران یک میلیون و 350هزار نفر رســید ،به تناســب هر جایی برای نفس کشیدن نیست پایتخــت کشــور ،از آلودگــی رنج می بــرد .جنس 100ســال جمعیت 10برابر می شــد امــا در دهه مهیــا کــردن بدیهی تریــن نیازها بــرای جمعیتی آلودگــی هــر دهــه بــا دهه قبــل و بعــد خودش های بعد از آن ،این آمار دســتخوش تغییر فاحشــی چنــد برابر زیرســاخت های شــهری ،کاری دشــوار متفاوت بود و هســت .آلودگی شهر تهران در دهه شــد .جمعیــت از یک و نیــم میلیون بــه حدود 4اســت و قطعا زندگی روزمره را برای آدم های شــهر پنجــاه با جمعیتی حــدود 4و نیم میلیــون نفر ،با و نیــم میلیون در ســال 55رســید و بعــد از آن به سخت و غیرممکن می ســازد .آلودگی هوای تهران تهــران دهــه 90با جمعیتی 12میلیــون نفری فرق 8و نیــم میلیون در ســال 90رســید .ورود مهاجران از جمله مسائلی اســت که شهروندان تهرانی سالی مــی کند .آن روزها پیکان بــود و بنزین و گازوییلی از شــهرهای دیگر به تهران ،این شــهر را به بیست چنــد ماه به طور مداوم و مســتمر بــا آن درگیرند. 24ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 24 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283 کــه بویــی از اســتانداردهای جهانی امــروزه نبرده بودنــد .امــروز همــه چیز در حــال به روز شــدن اســت ،بنزین مصــرف خودروها به یورو 4رســیده و خودروهــای تولیدی نیز با اســتانداردی شــبیه به آنچه در دیگر کشــورها تولید می شــود ،روانه بازار می شوند .هر ســاله خودروهای فرسوده شناسایی می شــوند و تصمیم گرفته می شود از دور تردد در معابر حذف شــوند .مشــکل اصلی نه در ســوخت اســت و نــه در خودروهــا ،در جمعیتی اســت که در شــهر 700کیلومتــر مربعــی زندگی مــی کنند؛ جمعیتــی ســوار بر خودروهــای ایرانــی و خارجی قدیمی و جدید اســتاندارد و غیر اســتاندارد شهری پــر از عصبیت های مدام ،پر از آدم هایی با چشــم هــای بی حس که همیشــه در حال دویــدن اند از صبح تا شــب بــرای به دســت آوردن لقمه نانی که برایــش کیلومترهــا راه آمده اند تا در شــهری چون تهران ،رفاه و زندگی مناســب تــری را تجربه کنند. انواع و اقســام راه ها خلق شــده تــا راننده های خودروهای تک سرنشــین از خودروی خود بهترین اســتفاده را کنند .اپلیکیشــن هایی ســاخته شده تا در راه مانــدگان به ماشــین داران برســند و همراه شــوند تا کم شــود از حجم دودی که این خودروها تولیــد می کنند.
و پنجمین شــهر پر جمعیت و بیســت و هفتمین شــهر بزرگ جهــان تبدیل کرد. در فاصله ســال هــای 1385تــا 1390در مجموع رقمی معادل 978هــزار 811نفر به تهران مهاجرت کردنــد .بــه قــول معــاون شهرســازی وزیــر راه و شهرســازی ،عمال هرســال 600هزار نفر بر جمعیت تهــران افــزوده شــد .این عــدد معادل یک شــهر 600هــزار نفــری بــود که در ســال هــای اخیر به جمعیت تهران افزوده شــده است .مشکالت ایجاد شــده در شــهری که ظرفیت تنهــا 2و نیم میلیون نفر جمعیت داشــت بــا ورود جمعیت مــازاد ،به مســائلی چون حاشــیه نشــینی ،ترافیک غیر قابل تحمــل ،آلودگــی هــوا ،آب ،تولید زباله و مســائل زیســت محیطی دیگر شــده تا جایی که زندگی در شــهر را با مشــکالت عدیده ای مواجه کرده است. بــر اســاس آمارهای موجود در ســال حــدود 120 هــزار نفر به جمعیت تهــران افزوده می شــود .با ادامــه این روند (افزوده شــدن حــدود یک میلیون و 200هــزار نفــر در هر دهه بــه جمعیت تهران) تهــران در ســال 1490جمعیتی بالغ بــر 20میلیون نفر و در ســال 1590جمعیتی در حدود 32میلیون و در نــوروز 1611حــدود 35میلیــون نفر جمعیت خواهــد داشــت .آن روز ،روز انفجار تهران اســت. تهرانــی که حتمــا تا آن ســال ها از غــرب به کرج رســیده و از شــرق ،دماونــد و فیروزکــوه را هم رد کرده اســت .از شــمال جایــی برای عبــور از میانه رشــته کوه هــای البرز نــدارد که اگر داشــت از آن هم رد می شــد .از جنوب هم بــه بیابان های ایران مرکزی می رســد که االن هم رســیده است .مسکن مهــر پرند در بیابــان های جنوب غربی اســتان جا خوش کرده اســت.
23 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند23
ایرانی به پاریس برای تحصیل یاری بگیرند .سرچشــمه این اندیشــه که محصل بــه اروپــا رود ،به روایت مجتبی مینوی در نوشــتار «اولیــن کاروان معرفت» از اتحادی برمیآمد که با فرانســه پدیدار شــده بود و قرار نیز بر آن شــد که این کار انجام شــود ،هرچند وعــده هیات نظامی گاردان بــه اجرا درنیامد. آنگونه که حســین محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسســات تمدنی جدید در ایــران» روایت کرده اســت زمانی که ســر هارفورد جونز ســفیر انگلســتان بــه ایــران آمد قراردادی با ایران بســت کــه امکان تحصیل جوانــان ایرانی را در لندن فراهم میآورد .شکســتهای ایران از روســیه و درک ضعف نظامی ایران کــه عمال ارتشــی منظم ،یکپارچــه و مجهز بــه ابزارهای نوین جنگی نداشــت بــه اندازهای ســران مملکت به ویــژه عباس میرزا را به خود مشــغول داشــت که روند فرســتادن دانشــجو از همان دوران وی آغاز شــد .این جریان تا دوران پهلــوی اول حتی پــس از بنیانگذاری دانشــگاه تهــران به عنــوان مهمترین و نخســتین نهــاد نوین آمــوزش عالــی در ایران ادامــه یافت و بعدهــا تا هنگام حکومت پهلــوی دوم جنبههایــی دیگر یافت .فرآیند فرســتادن دانشــجویان ایرانــی بــه اروپا از آغاز تــا دورههای متاخــر را به چند مرحلــه میتوان بخش کرد.
-٢دومین «کاروان معرفت» نخســتین و دومیــن دوره از دانشــجویان فرستادهشــده ،بیشتــر بــه آزمون و خطــا در زمینه آموزش شــباهت داشــت تا بنیــادی برای پیدایــش دگرگونی اساســی در مســایل حکومتی و اجتماعی! با این که دومیــن «کاروان معرفت» بــه اروپــا تعــدادی بیشتــر یعنــی پنــج نفــر را دربرمیگرفت امــا وضعیت فرســتادن و سرپرســتی آنان به اندازهای مغشــوش و بدون هماهنگی مقامات ایرانی بود که موجب شــد آنان ســختیهای بســیار از ســر بگذرانند .گروه دوم نیز در زمان عباس میرزا به ســال ١١٩٣خورشــیدی بــه انگلیس رفت؛ میرزا رضا صوبهدار برای یادگیری فنون توپخانه ،میرزا جعفر برای رشــته مهندســی ،میرزا جعفــر برای طب و شــیمی ،میرزا محمدعلی چخماقســاز بــرای آموختن قفل و کلیدســازی و ســرانجام میرزا صالح شــیرازی برای تحصیل زبان و مترجمی که وی از تاثیرگزارتریــن گروه دوم در ســالهای بعد بود .میــرزا صالح درباره علت تندادن به آن ســفر چنین مینویســد «بایــن نیت که تحصیل علمــی کرده و از امــورات روزگار اطــاع به هم رســانیده ،و مراجعت به ایران کــرده و به کار جمعی از مســلمانان آمده باشم». سرپرســتی گروه را کلنل دارســی (قولونل خان) برعهده داشــته مدتی افســر توپخانــه تبریز بــود .عباس میرزا هزینه مســافرت و اقامت یک ســال این پنج نفر را بر اســاس برآورد دارســی به وی پرداخت .دوره تحصیل آنها در انگلیس نزدیک چهار ســال به درازا کشــید که به روایت محبوبی اردکانی بخشی زیاد از آن را بــا مصیبتهــای بیپولی و بیتوجهی دولت انگلســتان درگیر بودند .آنان همچنین زبان انگلیســی نمیدانســتند و برای ورود به دانشــگاه مدارک معتبر تحصیلــی حتی معرفینامه نداشــتند .اعضای گــروه پس از آن کــه مدتها در انگلســتان به سر بردند ســرانجام از راه آشنایی اتفاقی با ســرگوراوزلی و اندکی بعد حاجیبابا افشــار که پیش از این به انگلیس فرســتاده شــده بود ،توانستند معرفینامهای از ولیعهد ایران گرفته ،کارهای خود را سروســامان بخشــند. آنهــا تا پیش از آن هرگاه به مشــکالت مالــی برمیخوردند ناچار شــالهای گرانبهــا و اثاثیــهای را کــه از ایران با خــود برده بودنــد ،میفروختند تا بهای کرایه منزل و دســتمزد معلــم را بپردازند .افزون بر میرزا رضا مهندسباشــی که در رشــته فنی و مهندســی نظامی آموزش دید و بعدها در لشکرکشی هرات در زمان محمدشــاه شرکت جست و در ســاخت قلعهها و بناهای نظامی دخالت داشــت ،از جعفرخــان ،نا م ُبــردار به مشــیرالدوله میتــوان نا م برد کــه پس از بازگشــت ،فرماندهی یکی از واحدهای نظامی را برعهده گرفت و محمد شــاه وی را بــه ســفارت عثمانی مامور کــرد .موثرترین این تحصیلکــردگان اما میرزا صالح شــیرازی بود که هم با نگاشــتن ســفرنامهاش ،هم با آوردن دستگاه چاپ و نشــر نخســتین روزنامه ،تاثیرهایی فراوان بــر افکار عمومی ایران گذاشــت، هرچند روزنامه وی چنــدان دوام نیاورد. میرزا صالح دراینباره نوشــته اســت «با خود اندیشــیدم که چه چیزی با خود بــه ایران ببــرم که به کار دولت ایــران بیاید و مدتها بــود خیال بردن صنعت باســمه (گراور کردن روی مس) را در ذهن داشــتم لذا در نزدیکی یک چاپخانه اتاقــی اجــاره کرده و به این ترتیب ،هــر روزه از ســاعت دو و نیم بعدازظهر تا چهــار و نیم به لباس انگلیســی درآمــده و در کارخانه چاپزنــی کار میکردم». محبوبــی اردکانی نیز دراینباره روایت کرده اســت «میرزاصالح در انگلســتان عــاوه بر تحصیــل حکمت طبیعی ،تاریخ و زبان التین و فرانســه ،صنعت چــاپ را نیز فراگرفت و دســتگاه چاپی نیز با خود به ایــران آورد و پس از بازگشــت از انگلســتان چون نســبت به رفقای خود آزمودهتر و در مسائل سیاســی و اجتماعی ملل اروپا واردتر بود ،از آغاز وارد زندگی سیاســی شــد و بــا عنوان مهنــدس به کارهای سیاســی میپرداخت و به علت دانســتن چنــد زبان و آشــنا بــودن به فنــون مختلفــه و آداب بینالمللــی ،از یک
بقیه در صفحه 70
-١کاروانی که پس از یک شکست بزرگ راه افتاد دو نفــر به نامهای محمدکاظم و حاجیبابا افشــار ،نخســتین دانشــجویانی بــه شــمار میآیند کــه به اروپــا رفتنــد .آن دو به ســال ١١٨٩خورشــیدی به ترتیب برای یادگیری رشــتههای نقاشــی و پزشــکی به انگلیس فرستاده شدند. سرپرســتی آنها به ســرگرد ماژور ســاترلند ،یکی از افســران انگلیســی سپرده شــد که مدتهــا در ایران بود .بــه روایت محبوبی اردکانی در کتاب ارزشــمند «تاریخ موسســات تمدنی جدید در ایران» ،فرســتادن محصل برای این دو رشته دالیلــی داشــت که مورد توجه عباس میرزا بود .گزینش رشــته نقاشــی از آنرو بــود «که در آن زمان هنوز عکاســی به ایران نیامده بــود و از وجود نقاش برای کشــیدن مناظر و اســتحکامات نظامی و میدانهای جنــگ و به خصوص چهره اشــخاص شــهیر اســتفاده میشــد و از این جهت مهم قلمداد میشد. انتخاب رشــته طب و داروســازی هــم برای این بــود کــه در آن زمان کمبود طبیب بیش از هر چیز در ایران محســوس بود .بســیاری از ســفرا هنگام سفر و اقامــت در ایران پزشــکی نیــز با خود همــراه میکردهاند و به دلیــل نیازی که به حضور آنها احســاس میشــد بســیاری از آنها وارد امور سیاســی میشدند و اطالعــات گرانبهایی برای کشــورهای خــود به ارمغان میبردنــد ،احتماال عباس میرزا میخواســته خــود و دربــار را از پزشــکان خارجی بینیاز کنــد» .نیاز به تجهیــز قــوای نظامی هرچنــد بیش از هــر پدیده دیگر احســاس میشــد اما چــون هیــات نظامی گاردان بــه پیماناش وفا نکرد ،فرســتادن دو دانشــجو به انگلســتان با هدف و با رشــتههایی دیگر انجــام پذیرفت. از آنجــا که نهاد نوین آموزشــی در ایران وجود نداشــت آنها چندان دانشــی نداشــته ،به اســتناد روایت ماژور ساترلند ،سرپرســت آنها ،فارسی را هم خوب نمیدانســتند «جای تاســف اســت که این دو جوان نوشــتن و خواندن فارسی را نمیداننــد و ایــن فقــره موجــب آن اســت که انگلیســی را هم به اشــکال بیاموزند» .حاجیبابا افشــار بســیار کوشــید به مدرســه پزشــکی وارد شود اما به دلیل ندانســتن کامل زبان انگلیســی تنها توانســت با میانجیگری ســاترلند در مطب یک پزشــک انگلیســی ،پزشــکی به ســبک نوین را تجربــی بیاموزد. اســتعداد محمدکاظم در یادگیری نقاشــی زیاد بود اما او پس از ١٨ماه اقامت در انگلســتان به بیماری ســل درگذشت. پیکــر وی به کوشــش حاجیبابا و به هزینــه وزارت امورخارجــه انگلیس در کلیســای «ســنتپانکرس» لندن به خاک ســپرده شــد و ســنگی بر گور وی بر ســنگگور نهادند که بر آن به انگلیســی چنین نوشــته شــده بود «در زیر این ســنگ جوانی موســوم به محمدکاظم خفته اســت که او را عباس میرزا ولیعهد ایــران برای تعلیمیافتن به این کشــور فرســتاده بــود و در روز ٢۵مارس ١٨١٣ بــه بیماری ســل درگذشــت» .حاجیبابا اما پس از بازگشــت به ایــران با لقب 22ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
«حکیمباشــی» در دســتگاه عباس میرزا اشــتغال یافت .وی با پزشک انگلیسی شــاهزاده بــه نام دکتــر کورومیک همکاری میکــرد و البته بیشتــر مترجم او بود.
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
22 Kheradmand
و حفظ قرآن و ادبیات کالســیک ایران همچون شــاهنامه فردوســی و گلســتان و بوســتان ســعدی را دربرمیگرفت .آنچه امروز به عنوان «نظام آموزشــی» از کودکســتان تا دبیرستان ،دانشــگاه و موسســات آموزش عالی شناخته میشود دســتاورد دگرگونیهــای بنیادین در زمینــه تعلیم و تربیت از دوران مشــروطه بدینسو است . بنیانگــذاری دارالفنــون در دوران صــدارت عظمای امیرکبیر و کوشــشهای کســانی چون میرزا حســن رشــدیه و بانو بیبی خانم وزیراف پــس از انقالب مشــروطه برای پایهگذاری مدرســههای پســرانه و دخترانه نگرشــی نوین را به مســاله آمــوزش در ایران پدید آورد .پیــش از آن ،به دلیل نبــو ِد چنین نهادهای آموزشــی ،پــارهای دولتمردان ایرانی اندیشــه فرســتادن دانشــجو بــه اروپا را شــکل دادنــد .نفوذ و تاثیــر غرب در اوایل ســده نوزدهم میــادی در دو جنبه اقتصــادی و فکــری ،همچنین ایــران را در رویارویی با غرب و دســتاوردهای آن جــای داد .همین رویارویی و مقایســه «خود» با غرب بــه عنوان یک «دیگری»، زمینه نگرشــی دگرگونه را در میان ایرانیان پدیــد آورد؛ به ویژه که مدنیت نوین غرب در این زمان ،گامهایی بلند در مســیر ترقی و صنعتیشــدن برمیداشــت و ایــران بــه شــدت در زمینههای سیاســی ،اقتصــادی ،نظامــی و فرهنگی ،به دادوســتدی نابرابر با کشــورهای اروپایی وارد شــده بود. عباسمیــرزا ،نایبالســلطنه فتحعلی شــاه قاجار کــه در جنگهــای ایران و روس ،مقاومتــی بســیار از خود نمایانده بود ،پس از شکســتهای ناامیدکننده ایران در آن جنگها ،نخســتین نیاز اساســی کشــور را اصالح قشون و تشکیالت منظم ســپاهی ،به کارگیری اســلحه جدید و فرســتادن دانشــجو به فرنگ برای یادگیری فنون جدید میدانســت ،از اینرو کوشــشها بــرای رفع عقبماندگی بــا تاکید بر اصالحات در زمینههای یادشــده آغاز شــد؛ جریانــی که مصلحانی چون امیرکبیر و میرزا حسین خان سپهســاالر در دورههای بعدتداوم بخشیدند. ایــن رونــد هر چند بــر اثــر مخالفتهــای ســنتگرایان گاه کند میشــد اما ســرانجام دگرگونیهایی بنیادیــن در زمینههای گوناگــون در جامعه ایران پدید
21ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
آورد .پیشــینه فرســتادن کســانی به اروپا برای یادگیری و آمــوزش علوم و فنون البتــه به دوران صفویه بازمیگردد .برای نخســتین بار شــاه عبــاس دوم که به نقاشــی اروپایی دل بســته بود در ســال ١٦٤٢میالدی چند تن را برای یادگیری ایــن هنر به رم فرســتاد .محمدزمان فرزند حاجی یوســف از جملــه آنان بود. وی ســبک نقاشــی ایــران را دگرگون کرد و ســبک اروپایی واقعگــرا و طبیعی را بــه ایــران آورد .ایــن روند تا زمــان جنگهای ایران و روس و آشــکار شــدن عقبماندگــی فزاینــده ایران نســبت بــه غرب و پرســش مهم عباس میــرزا از نماینده فرانســه مســکوت ماند .نقطه آغاز دگرگونی و پیدایش نگرشی تازه در ایران را شــاید از پرسشــی بایــد بدانیم که عباس میــرزا از آ ِمده ژوبر فرســتاده ناپلئون بناپارت و نویســنده کتاب «مســافرت به ارمنســتان و ایران» میپرســد «نمیدانــم ایــن قدرتــی که شــما اروپاییها را بر ما مســلط کرده چیســت و موجــب ضعف ما و ترقی شــما چــه؟ ...مگر جمعیت و حاصلخیــزی و ثروت مشــرقزمین از اروپــا کمتر اســت؟ یا آفتاب که قبل از رســیدن به شــما به ما میتابــد ،تاثیــرات مفیــدش در ســر ما کمتر از ســر شماســت؟ یــا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکســان اســت ،خواســته شــما را بــر ما برتری دهــد؟ گمان نمیکنــم .اجنبی حرف بزن! بگــو من چه باید بکنم کــه ایرانیان را هشیار نمایم؟». برنامــهای بــرای تعلیم نیروی کارآمد به ویــژه در کارهای نظامــی از این زمان بــا پیشــنهاد قائممقام بــزرگ آغاز شــد .تصمیم عباس میــرزا برای فرســتادن دانشــجویان ایرانــی به اروپــا به نظر مونیکا رینگر نویســنده کتاب ارزشــمند «آمــوزش ،دیــن و گفتمان اصالح فرهنگــی در دوره قاجــار» در برنامه اصالحی او در زمینه نظام جدید ریشــه داشــت .این فرســتادن را باید گواه جدی اعتقاد شــاهزاده به تغییر برشــمرد که البته همچنین نشانگر گسترش درک کاستیهای جامعــه آن روزگار ایــران در برابــر اروپا بــود .عباس میرزا و وزیــرش پس از آن که گروه فرانســوی به ریاســت ژنــرال گاردان برای آموزش نظامی بــه ایران آمد و تعلیم نظامیان را آغاز کرد ،برآن شــدند از فرانســویان برای فرســتادن جوانان
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
21 Kheradmand
نخستین بورسیه های ایرانی در فرنگ پرستو رحیمی، تاریخپژوه
هرچنــد در آغاز فرســتادن دانشــجو بــه کشــورهای اروپایی و ســپس آمریــکا با توجــه به نبــود مراکز آمــوزش عالــی در ایران، کاری ســودمند بــه نظــر میآمــد اما بســیاری از آنان بــه هنگام بازگشــت در زمینههــای تخصصی بــه کار گرفته نشــدند؛ همین مســاله از تاثیرگــذاری آنــان در فنون و مهارتهایشــان کاســت. همچنین تشــکیالت اداری و سیاســی ایران به ویژه در دوره قاجار به گونــهای نبود که جوانــان دانشآموخته ایرانی دقیقا در رشــته و تخصصــی به کار گرفته شــوند که فراگرفتــه بودند ،همچنان که کســانی چون منابعی مانند مونیکا رینگــر در کتاب «آموزش ،دین و گفتمان اصالح فرهنگی در دوره قاجار» و محمدعلی ســپانلو در کتاب «نویســندگان پیشــرو ایران» یادآور شدهاند «شغلی مناسب با رشــته تحصیلی به آنان واگذار نشــده یا اصوال شــغل مشخصی نداشتهاند. اینها کســانی هســتند که پــس از تحصیل در رشــتههایی نظیر
20ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
نظامیگــری ،گیاهشناســی ،و یــا رشــتههای فنــی بــه دلیل عدم اســتفاده جامعه از تخصص آنان در وزارت امور خارجه یا مشــاغل دیوانی یا پیشــخدمتی دربار به کار مشغول شــدهاند» .مهمترین پیامد افزایش دانشــجویان و دانشآموختــگان ایرانی در دورههای بعــد به ویژه پس از انقالب مشــروطه تــا دوران معاصر اما افزون بر کاربــرد تخصصهای علمی و فنی ،تشــکیل یــک طبقه جدید اجتماعــی بــود که گرچــه از نظر ک ّمــی کوچک مینمــود اما به دلیل باورهــا ،جایگاه و میزان تاثیرگــذاری ،به یک نیروی قدرتمند تبدیل شــده ،روزبــهروز بر مطالبــات خود برای انجــام اصالحات اجتماعی و سیاســی در جامعــه میافزود . آمــوزش و تعلیــم و تربیــت در ایران تــا پیــش از بنیانگذاری دارالفنــون ،به شــکلی کامــا ســنتی در قالــب مکتبخانهها و مســجدها به عنوان پایگاههای اصلی آموزشــی انجام میپذیرفت. محتــوای درسها نیز به پیروی از آن ،صرفا مســائل دینی ،خواندن
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
20 Kheradmand
آمریکایی یک ســرباز بســازد اما هنوز هم در نظام ســربازی این کشــور نکات عجیــب و جالب توجهــی وجود دارد .در ســال 1863برای نخســتین بار بحث ســربازی در ایــاالت متحده آمریــکا به صورت جــدی مطرح شــد .در آن زمان تعــداد زیــادی از مردم به صورت داوطلبانــه برای خدمت اقــدام کردند .در آن زمــان وضعیت بــه گونه ای بود کــه افراد می توانســتند با پرداخــت 300دالر خودشــان را از اجبــاری معاف کنند .وقتــی آمریکا وارد ماجــرای جنگ جهانی اول شــد ،قضیــه خدمــت ســربازی نیز در ســال 1917تغییــر کرد اما بــا پایان یافتــن جنگ جهانــی دوم ،قوانین قبلی از میان رفت و خدمت ســربازی در این کشــور دوبــاره در وضعیت ســبز قرار گرفت .در ســال 1979جیمــی کارتر که رئیــس جمهــور دموکرات آمریکایی بود ،دســتور داد قوانین احیا شــوند و تمام مردانی که تا 26ســال ســن داشــتند ،ناگزیر بودند به خدمت ســربازی بروند. البتــه کارتــر در حقیقت به دنبــال نیروهایی برای تقویت ارتش خــودش در آن دوران بــود .امروز نیز شــرایط مانند گذشــته اســت .به ویژه از بعــد حادثه 11 ســپتامبر ،تالش های بســیاری از ســوی دولت آمریــکا صورت گرفــت تا مردم به ســربازی عالقه مند شــوند .بررســی های بیزنس اینســایدر نشــان می دهد در آمریــکا ســاالنه یک میلیارد گالن ســوخت ،ســوزانده می شــود؛ این میزان حتی از مصرف ارتش بســیاری از کشــورها نیز بیشــتر اســت .آمریکا نیز جزو کشــورهایی اســت که به ارتش عظیمی نیاز دارد .حتی گفته می شــود در حال حاضر ارتش این کشــور می تواند شــهری بزرگ تر از هاوایی یا ماساچوســت را پر کند .برای دســت یافتن به چنین ارتشــی شــاید الزم اســت که مردها و حتی زن هــا بــه خدمت ســربازی بروند و بــه فعالیت در این بخش ترغیب شــوند. ُمهرجنون برای کسب معافیت دیمیتــری چند کاغذ و مدرک در دســت دارد که نشــان می دهــد به بیماری روانی مبتالســت .او در مــورد عالیم بیماری اش صحبت نمــی کند؛ تنها چیزی کــه برایش اهمیت داردُ ،مهری اســت که روی گواهی بیماری او خورده اســت. طبــق قانــون ،او بــه خاطر ایــن گواهی برای همیشــه از شــغل هــای دولتی محروم می شــود امــا آنچه برای خود دیمیتــری اهمیت دارد ،این اســت که با همین گواهی تا آخر عمر از خدمت ســربازی معاف شــده اســت .البته او این گواهــی را با پرداخت دو هزار و 500دالر به دســت آورده اســت. دیمیتری یکی از هزاران مرد روســی اســت که با پرداخت پول ،قانون ســربازی را دور زده و خــودش را بــرای همیشــه از حضور در ارتش روســیه معاف کرده اســت .بــه همین خاطر هم ســوژه مجلــه تایم در گزارشــی در این باره شــده اســت .تایم نوشــته« :چطور در روســیه قانون ســربازی را دور بزنیم؟» و پاسخ این ســوال همین کاری اســت که دیمیتری انجام داده اســت. روســیه به دنبال ســربازهای بیشــتری اســت که رفتــه رفته از آنهــا در ارتش بهــره بگیــرد اما مردان روســی بیش از هر جــای دنیا از خدمت ســربازی بیزار و فراری هســتند .مردم روســیه خودشــان را جزو وطن پرســت ترین مردم دنیا مــی دانند اما وقتــی بحث به خدمت ســربازی و دفاع از ســرزمین مادری می رســد ،مردانی که باید بعد از 18ســالگی به خدمت بروند ،به ســربازهای فراری تبدیــل می شــوند که با پرداخت پول خودشــان را معاف می کننــد و البته ُمهر جنون نیز بر پیشــانی خودشــان می زنند. در حالــی که روســیه وارد بحران اقتصادی شــده و به مردان بــه عنوان نیروی کار نیاز دارد ،آنها ســرگرم دور زدن قانون ســربازی هســتند .طبق قانون تمامی مردانــی کــه بیــن 18تا 27ســال دارنــد ،باید به صــورت اجباری به ســربازی بروند .البته این افراد تا زمانی که در دانشــگاه مشــغول درس خواندن هســتند، از خدمــت معــاف انــد اما بــه محض این کــه فــارغ التحصیل شــدند باید به خدمت شــریف ســربازی مشرف شــوند .بســیاری از مادرها که نگران فرزندان شــان هســتند ،به دنبال راهی برای معافیت آنها می گردند .فســاد در دستگاه بــه آنهــا کمک می کند بــا پرداخت پول و رشــوه ،قانــون را دور بزنند و با یک ُمهــر جنون ،برگــه معافیت را برای همیشــه دریافت کنند. 19ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
چشم بادامی های بی ادعا بــزرگ تریــن ارتش فعــال دنیا متعلــق به چشــم بادامی هاســت .به همین خاطر بیشــترین تعداد ســرباز نیز متعلق به همین شــکور اســت .البته تعداد دقیــق مــردان چینی که در این کشــور به خدمت ســربازی رفته اند مشــخص نیســت اما همه می دانند که میلیون ها چینی در این شــکور خدمت ســربازی برای ارتش ســرخ کمونیســت ها را تجربــه می کنند. چینــی ها برخــاف روس ها که تنها ادعای میهن پرســتی دارنــد و از خدمت ســربازی فرار می کنند ،نگاهی مثبت به مقوله ســربازی دارنــد .آنها معتقدند خدمــت ســربازی باعث بهبود وضعیت اقتصــادی و اجتماعی افراد می شــود. بــرای آنها آمــوزش های ســربازی ،راهی بــرای آموزش زندگی اســت .به همین خاطر اســت که خدمتس ربازی در این کشــور با اهدافــی مانند افزایش روحیه وطــن پرســتی ،ایجاد آمادگی برای دفاع و شــکل گیری روحیــه جمعی در مردم بــه وجود آمد .امــا نکته جالب توجه در مورد خدمت ســربازی در این کشــور این اســت کــه به خاطــر جمعیت زیاد چیــن و تعداد بــاالی داوطلبــان برای خدمت ســربازی ،این مســئله در چین هیچ گاه اجباری نشــد .یعنی در کشور کمونیســت ها ،چیزی به نام خدمت اجباری ســربازی وجود نــدارد بلکه همه با شــور و شــوق و به صورت داوطلبانه برای شــرکت در خدمت سربازی اقدام می کنند .هر شــهروند چینی ،خواه مرد باشــد یا زن ،الزم می داند بعد از اتمام تحصیــات ،دوره نظامــی بگذراند .ایــن روحیه طوری در مردم کشــور نهادینه شــده کــه دیگر نیــازی به اجبــاری کردن ســربازی نیســت و مردم خودشــان مشــتاقانه اقــدام می کنند .آنها در واقــع برای دفاع از خودشــان و مقاومت در زمــان حمله دشــمن ،بر خود واجب می دانند که در خدمت ســربازی شــرکت کننــد و به همیــن خاطر همگی به صــورت داوطلبانه اقــدام می کنند. نکتــه جالــب دیگــر مربــوط بــه مناطق هنــگ کنــگ و ماکائو می شــود. شــهروندانی که در این دو شــهر زندگی مــی کنند ،حق ندارنــد در ارتش چین شــرکت کننــد اما ارتش چیــن وظیفه خود می دانــد که از ایــن دو منطقه نیز دفــاع کنــد .به این ترتیب ســبک زندگی در چیــن از ابتدا به گونــه ای بوده که مــردم خودشــان رخت ســربازی به تــن می کننــد و عازم خدمت می شــوند. جب ِر آرام فنالند کشــور بی ســروصدایی اســت؛ آرام و ســاکت در منطقه اسکاندیناوی در شــمال اروپا بــه زندگی خــود ادامه می دهد .اما این کشــور جــزو معدود کشــورهای جهان اســت که خدمت ســربازی را اجباری کرده اســت .برخی از افــراد تنها به عنوان ســرباز به صــورت موقت در مدتی مشــخص فعالیت می کننــد و برخــی دیگر برای همیشــه بــه عنوان یک ارتشــی در لباس ســربازی ماندگار می شــوند. هر شــهروند فنالندی که از قانون ســرپیچی کند و به خدمت ســربازی نرود، بایــد 173روز از عمــرش را در زنــدان ســپری کند .این زمان چند روزی بیشــتر از 165روز خدمــت ســربازی اجباری اســت؛ به همین دلیــل همه ترجیح می دهنــد مطابــق قانون عمل کنند تا این که با ســرپیچی از آن ،دردســرهای خود را طوالنــی تــر کنند .حتی اگر فردی بخشــی از خدمت ســربازی را برود و چند روزی را فــرار کنــد ،بایــد آن روزها را در زندان ســپری کند .بررســی ها نشــان میدهــد تقریبــا 80درصد از مردم فنالنــد خدمت ســربازی را کامل می کنند و اصــا به فکــر دور زدن خدمت ســربازی نمی افتند. در ایــن کشــور هر مــردی که به ســن 18ســالگی برســد ،باید بــه خدمت ســربازی برود .هشــت هفته نخســت ،اصلی ترین مراحل آموزش است که در آن با همه یکســان برخورد می شــود .شیوه های آموزشــی رفته رفته پیچیده تر می شــود و برای افراد مختلف ،شــکل های متفاوتی به خود مــی گیرد .از آنجا که فنالند کشــور آرام و بی صدایی اســت ،برخی از شــهروندان بــه این قوانین ســختگیرانه انتقاد کــرده اند اما همچنان مردان به اجبار لباس مقدس ســربازی را بــه تــن می کنند تا یاد بگیرند از کشــور خــود در صورت لــزوم دفاع کنند. هفته نامه چلچراغ Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
19 Kheradmand
حاشیه های خدمت سربازی
از کـره شـمالی تـا آمریـکا
نسیم بنایی «آن کــه آماده باشــد که ســر و جان خویــش را در راه هدف خــود فدا کند ».این نخســتین معنایی اســت که برای واژه ســرباز در فرهنگ فارسی محمــد معین آمده اســت .در واقع ســرباز فردی اســت که آمــاده جان باختــن برای میهنش اســت ،اما ایــن که بتوان فــردی را به اجبــار وادار کــرد جانش را به پــای مردم و میهنــش بریزد ،جای ســوال دارد. کشــورهای مختلفی در طول تاریخ تــاش کرده اند با اجبــاری کردن خدمت ســربازی ،آماده دفــاع از خود در برابر دشــمن باشــند اما آن دســته از افرادی که نمی خواهنــد قدم در این راه بگذارنــد ،یا به عبارتی نمی خواهند «سرباز» باشــند ،راه هایی برای دور زدن قانــون و دریافت کارت معافیت پیدا می کنند. برخی از کشــورها هم آن قدر خوش شانس هســتند که به خاطر تعداد زیاد جمعیت و در نتیجه میزان بــاالی نیروهای داوطلب، دیگــر مجبور نمی شــوند خدمت ســربازی را اجبــاری کننــد و به ایــن ترتیب دســتمایه انتقاد مردم نمی شــوند .ســربازی نــه تنها در ایــران ،بلکه در تمــام کشــورهای دنیا محــل بحث اســت .برخی به دنبــال اجباری کردن آن هســتند ،برخــی تالش می کنند زنــان را هــم وارد ماجرا کنند و برخی هــم به دنبال کــم و زیاد کــردن مــدت زمان خدمت ســربازی هســتند .خدمت ســربازی در هیــچ جای دنیا بدون حاشــیه نیســت؛ در یــک نقطه دنیا همــه از آن فراری هســتند ،بــا ُمهر جنون ســعی می کنند از آن فرار کنند و در نقطه ای دیگــر برای آن ســر و دســت می شــکنند. دنیای ســربازی هیچ گاه آرام نبوده اســت.
عــادی حتــی نمی توانند بــرای موی خودشــان تصمیم بگیرنــد و از ســوی دولت برای شــان تعیین تکلیف می شــود ،طبیعی اســت کــه خدمت ســربازی داســتان هــای خــودش را داشــته باشــد .کره شــمالی جزو معدود کشــورهایی است که در آن خدمت ســربازی بــرای زنان اجباری اســت .ایــن کشــور از ســال 1993خدمت ســربازی را اجبــاری کــرده و اکنون مــردم این کشــور بخــش زیــادی از عمــر خــود را در لباس ســربازی مــی گذرانند .نکتــه جالب دیگــر در مورد خدمت ســربازی در این کشــور به سن و ســال آغاز آن مربــوط می شــود که تا چنــدی پیش همه افــراد باالی 13ســال باید راه خدمــت را در پیش می گرفتند اما اخیــرا قانون جدیدی تصویب شــده که ســن 18 ســالگی را ســن قانونی برای خدمت سربازی در نظــر گرفته اســت .در کره شــمالی در ازای هــر هزار نفــر 48 ،نفــر در خدمت ســربازی مشــغول به خدمت هستند و این باالترین نرخ در دنیا به شــمار مــی آید .حتی ایــاالت متحــده آمریکا کــه به لحاظ وســعت از این کشــور بزرگ تر اســت و جمعیت بیشتری دارد، چنین رکوردی نداشــته اســت .اکثر تحلیلگران معتقدند رهبــر کره شــمالی با این برنامه های ســخت ســربازی و همچنیــن برنامه های پیچیده موشــکی که دنبال مــی کنــد ،قصــد دارد در دنیا جنگ به پــا کند و به همیــن خاطر با نگاه انتقــادی به وضعیت نظامــی در ایــن کشــور مــی پردازنــد اما رهبــری که در کشــور خــود وقت محلی کره شــمالی را ایجــاد کرده و کشــورش به عنوان فاســدترین کشــور دنیا شــناخته شده، بعید نیســت به دنبــال جنگ جهانی نیز باشــد.
اینجا عمر در لباس سربازی می گذرد «تعداد افرادی که در کره شــمالی مشــغول به خدمت سربازی هســتند ،دو و نیم برابر جمعیت نروژ است؛ مــردان در این کشــور باید 11ســال و زنان هفت ســال لباس ســربازی به تــن کننــد ».این تنها بخشــی از حقایق عجیب در مورد کشوری اســت که مــردم در آن تنهــا 28مدل موی مجاز دارنــد .البته زن هــای متاهل در کره شــمالی تنها 14مــدل مو دارند و بهتر اســت موهــای خود را همیشــه کوتــاه نگه دارنــد ،اما دختــران آزادی بیشــتری دارند و مــی توانند موهای بلنــد هم داشــته باشــند .در چ-نین کشــوری که مردم
پیروزی درجنگ توماس جفرســون ،از بنیانگــذاران آمریــکا ،ایده های عجیبــی در مورد ســربازی داشــت .او بیــش از هر کســی تــاش کــرد خدمــت ســربازی در ایاالت متحده آمریکا را به شــکل خاصــی در بیاورد. او در نامه ای در ســال 1813نوشــته است: «هــر شــهروند باید ســرباز باشــد؛ همان طور که در دوران یونان و رم باســتان بود». امــا تالش هــای او برای ایجــاد نظامی خاص و اجبــاری در ســربازی آمریکایی به قانون اساســی این کشــور راه پیــدا نکرد. هــر چنــد جفرســون موفــق نشــد از هــر شــهروند
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
18 Kheradmand
17 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند17
عصبانی اســت« :یکــی از خانه بهداشــت آمده به من میگوید مشــکل روحــی پیدا کــردی بیا پیش ما .مگر میشــود کســی شــوهرش بمیرد و مشکل روحی پیــدا نکند؟»
اســت« ،مراد کمالی» ٣٨سال بیشــتر ندارد .او هم مثل محســن و ایوب و محمود چهارشــنبه رفت و برنگشت. منــور حــرف نمیزند ،مــادرش کنار زنان روســتا نشســته و زانوها را بغل کرده« :دامادم و پسرهایم رفتهاند ســمت معــدن .خودش هم میخواســت برود ،نذاشــتمش ».منور و مراد ،ســه پسر دارند، یکی همین امســال وقت ســربازی رفتــناش اســت ،آن یکــی
اســت و آزادشــهر مدرســه میرود« :جمعه برای نخســتینبار رفتــم معدن دنبــال پدرم .قبــا پدرم اجــازه نمــیداد بــروم .میگفت ،معــدن خطرناک اســت ».میگویــد« :معدن جای کار نیســت». سفره صلواتهای «اعظم» برای «ابراهیم» «وطــن» بــا آن یکهزار نفر جمعیتاش ،دســت بــه دعــا شــده ،اول و آخر مســیر اهالی روســتا، یــا به مســجد محل اســت یا بــه خانــه «ابراهیم گنجی» که روزی ســه چهاربار ســفره صلوات پهن میکنند« .اعظــم» رنگ به صورت نــدارد .باالی ســفره ســبزرنگ نشســته ،حتــی راضــی نمیشــود رخــت ســیاه به تن کنــد ،مطمئن اســت همین روزها ســروکله ابراهیــم پیــدا میشــود ،مثــل هــر روز بــا دســتها و شــانههای زخمــی. دوبــاره ســاعت٩ :٣٠ شــب ،صدای ســرفههایش را از پاییــن پله میشــنود و دســتهای ســیاهش دوباره دســتگیره در را کثیــف میکند و او بــاز هم ســرش غــر میزند و دوبــاره لبخند ،صــورت ابراهیم را قــاب میگیرد.حاال برایش ســفره صلــوات انداختهاند .تمــام این چهار روز وســط اتاق ،سفره سبز پهن است، ســفرهای که دور تــا دورش ســبدهای ســفیدی پر از تســبیحهای ســبز است، آنها مینشــینند پشتســر هــم صلوات میفرستند ،دعای توســل میخوانند و برای برگشــت ابراهیم و بقیــه گرفتــاران معدن، دســتها را باال میگیرند« :داماد و برادرهایم رفتهانــد معدن .خودم دو روز پیــش آنجا بودم اما نگذاشــتند برویم داخــل ».کوثر دختر ۵ســالهاش بهانــه میگیــرد ،بســتنی میخواهد ،هنــوز عمق فاجعه را نفهمیده ،پســر ١٢ســالهاش ،بــا داییها راهــی معدن شــده .مــادر ابراهیم هم آن گوشــه نشســته ،نگاههــا اما بــه «اعظم» اســت . زن همســایه ،میــان حرفها میآید .شــوهرش بعــد از ٢۵ســال بازنشســته معــدن شــده ،تمــام ایــن چهــار روز رفتــه بــه همقطارهایــش کمک کنــد و هربــار دســت خالــی برمیگردد .امســال، چهاردهمینســال زندگی اعظم و ابراهیم اســت و او نمیخواهــد آخرینســال باشــد. «وطــن» حــاال چشــمانتظار رفتههایش اســت، همانهــا کــه دیگر زندهشــان کــه نه ،مردهشــان درخاک قبرســتان آرام میگیرد .یکی پس از دیگری. روزنامه شهروند -تهران
زندایی خانه نمیماند آخرینباری که «ســمیرا» زندایــیاش را دید، صبح شــنبه بــود .زندایی آمده بود مراســم ختم «محســن» و باور نداشــت که همین روزهــا باید ســرخاک «محمود» اشــکها را بریــزد« .محمــود گنجی وطــن»،٣٤ ، ٣۵ســاله ،مــرد نجیبــی اســت کــه از ١۵ســال پیــش ،معــدن کار اســت و از صبــح چهارشــنبه« ،وطــن» او را ندیــده .موتــورش جلــوی درخانــه منتظــر صاحــب اســت .زندایی، مــرگ شــوهرش را بــاور نــدارد، پریشــان اســت ،داد میزنــد، جیــغ میکشــد و درخانه بند نمیشــود .عکــس دایــی را درتلفنش نشــانم میدهد. دوبچــه دارد ،یکــی ایــن طــرف و یکــی آن طرف ایســتادهاند .پارســال کربــا رفتــه بودند. زنــان ســیاهپوش بــه ســمت خانــه پــدری «محســن» ر ا هی ا نــد . صورتهــا در هــم اســت« :زندگی خانــواده کارگران معدن ،خوب نیســت ،اگر وضعشــان خــوب بــود کــه نمیرفتنــد معــدن کار شــوند ».دوم زنعمــوی محســن ،میرود سرکشــی خانــه اقوام .دبیرســتان اســت خانه پســردایی شوهر و پســرعمویش .همه روستا و ســومی ،بعدازظهر شــنبه ،در با هم نســبتی دارند« :زندایی ســمیرا ،خانه را ول آغــوش مادر گریــه میکنــد« :کســی از مراد کــرده رفته شــهر .رفته دنبال شــوهرش ».درســت خبــری ندارد ».مــادر اینها را میگوید .مــراد داماد روز بعــدش بود که خبر رســید جنــازهای از معدن که شــد ،معــدن کار نبود ،کشــاورزی میکرد ،چند پیدا شــده .جنــازه ایوب بــود .ایــوب نصیری ســال بعــدش کار که کســاد شــد ،رفت زمســتان وطــن .یکی دیگر از معدن کاران .یکشــنبه «وطن» یــورت .برای ماهــی ٨٠٠هــزار تومان . همســایه ،مــرد ســالخوردهای اســت ،بــا زنــش خاکســپاری دیگــری بــه خــود دیــد. بــه پشــتی تکیــه زدهانــد و تســبیح میاندازنــد: دل بی قرار «من ّور» «بیشــتر کسانی که در روستا هســتند ،معدنکارند، «منــور» کف آشــپزخانه ،تقریبا بیهوش اســت ،شــاید بیشــتر از ١٠٠نفــر از اهالــی وطــن ،کارگر پســر دوســالهاش جیــغ میزنــد امــا مــادر تکان معدنانــد .بچه خــودم هــم هســت .فوقدیپلم نمیخــورد ،صــدای نفسهایــش تنــد و ســنگین دارد اما کار پیدایش نشــد ،دوســال است که آنجا اســت .قرصهــای آرامبخــش را چند تا بــا هم باال کار میکنــد ».پســرش جان ســالم به در بــرده اما انداختــه تــا بعــد از چهــار روز ،پلکهایــش روی برادرزادهاش ،هنوز گرفتار معدن اســت .دو تا بچه هم بیفتد و چنــد دقیقهای تصویر «مــراد» جلوی دارد ،همســرش فقط گریه میکنــد .آنقدر بیجان چشــمش نیاید .خانــه ُپــر ازجمعیت اما ســاکت اســت که پاهایــش ،تحمــل وزناش را ندارد. اســت .دانههای تســبیح بین انگشتهاست ،همه پســر مراد ،جلوی درخانه این پــا و آن پا میکند. منتظــر خبریانــد .منــور چشــمانتظار شــوهرش دل نــدارد مــادرش را بــا آن حال ببینــد .کالس نهم 16ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 16 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
تعداد زیادی از اهالی روستای وطن ،کارگر معدن هستند ظهــر چهارشــنبه بــود کــه دلــش تکان خــورد، دهانش بیشــتر جنبید؛ صورت ســبزهاش کبود شد وقتی شــنید معــدن ریزش کرده .چادر ســیاهش را ســر کــرد و رفت پــای جاده. حــاال نشســته رو به پنجــرهای که به ســاختمان نیمــهکاره آجری بــاز میشــود .طبقــه دوم هنوز خیلی کار دارد برای تمامشــدن .سومین روز از رفتن شوهرش اســت و چشــمهای کشــیده و خمارش، حاال صــورت غریبــه و آشــنا را کنــدوکاو میکند، منتظر خبری اســت که بگوید محســن زنده است، درخانــهاش نیمهباز اســت .نکند محســن بیاید و کســی خانه نباشــد ،محســناش دوبــاره بیاید و با آن دســتهای زخمــی از کار و ناخنهای ســیاه از زغال ،دســتگیره را بچرخاند .باز هــم بیاید ،باز هم بماند. خانــه ،نیاز بــه آدرس نــدارد ،بنرهای «محســن» کــه میگوینــد رفتــه ،نشــانی اســت .همیــن که پیــچ جــادهای که بــه روســتای «وطن» میرســد، تمــام شــود ،همین کــه دیوارهای کاهگلــی کوتاه خودنمایــی کنند ،بنرها را میشــود دید .روســتای وطن آزادشــهر ،آدرس خانه «محسن گنجی» است. جوان ٣٣ســالهای که صبح خروس خوانِ چهارشــنبه با همــان صلواتهای «فهیمه» درخانه را بســت و دیگر برنگشــت .خودرویی که جلــوی درخانه پارک شــده ،میگوید؛ محســن خانه اســت ،اما نیســت و گریههــای «فهیمــه» هــم او را بازنمیگردانــد؛ نــه فقــط گریههایــش کــه حتــی رخت عــزا به تننکردنــش ،حتــی انتظــار ســختش ،حتــی میل شــدید به نپذیرفتــن مرگش. شــنبه ســوم بــود .ســوم «محســن» .میهمانها ازمســجد راهــی خانــه شــدهاند .حیــاط از مردان و اتاقهــا از زنــان ســیاهپوش ،عــزادار .روســتا رخــت عــزا به تن کــرده اســت .آنها فقط عــزادار محســن نیســتند ،ایوب ،ابراهیم و مــراد و محمود هم رفتــه و برنگشــتهاند .جنازه ایــوب را پنج روز بعدش آوردند .صبح یکشــنبه .هفتــه یکی نیامده، خاکســپاری آن یکی اســت و اهالی «وطن» ،به این زودی ،لبــاس عزایشــان را درنمیآورند. «محمد» داخــل تونل «دو» بود که خبردار شــد، تونــل «یــک» ریختــه .خــودش آنجا بــود ،دیده بــود که بــرادرش «محســن» داخل معــدن رفته تا کارگــران گرفتار را نجات دهد ،رفت اما برنگشــت: «میدانســتم محســن داخل معدن اســت ،بیل را گرفتم که بــروم داخل .تازه نیروهای امداد رســیده بودنــد ،یکســاعت فقط مشــغول ایــن بودند که دســتگاه کپسول نجات را به خودشــان ببندند ،اول نمیگذاشــتند معدنکاران بروند اما آخر ســر ما به زور رفتیم .
بچهها خیلیهایشــان رفتند٦٠٠ ،۵٠٠ ،متر جلوتر بــه خاطر تجمــع گاز میافتادند زمیــن ،اما همین امدادگــران میترســیدند جلــو برونــد .خــود من تــا ١٠٠متــر رفتم ،دنبال محســن بــودم .نه فقط محســن که بقیه هــم .فرقی نمیکــرد ،همه مثل برادرهایم هســتند ».محمد آن شــب با «حســین» آن یکــی برادرش تا نیمه شــب پای معــدن بودند، ســاعت ٢ :٣٠صبح پنجشــنبه بود کــه رد جنازهها پیدا شــد ،نه یکی نه دو تا ،آن شــب ،معدن بیشتر از ١٠جنــازه را پس زد ،یکی هم مال محســن بود: «بیشترشــان در عمق هفتصد هشتصد متری دچار گازگرفتگی شــده بودند ».محمد اینهــا را میگوید، یــک لنگــه پا تــوی محوطه حیــاط ایســتاده و به ميهمانهــا خــوش آمد میگویــد .حســین و پدر پیــرش هــم همــان اطرافاند .اســم محســن که میآیــد ،مــادر از راه میرســد ،اشــک چشــماش خشــکیده ،مینالد .مینالــد و راه مــیرود« :اذان را گفتنــد که جنازه محســن بیرون کشــیده شــد. ســاعت نزدیــک به ٤صبــح بــود ».آن موقع هنوز جنــازه چهار نفر دیگــر از اهالی روســتای «وطن» داخــل معدن گرفتــار بود. محمد و حســین ،نزدیک به ١۵سال سابقه کار در معــدن دارنــد و میدانند کار در معــدن یعنی چه: «ســه ماه پشــت ســر هم بود که محسن حقوقش را نگرفتــه بــود .نه فقط محســن که هــر کس در معــدن زمســتان یــورت کار میکــرد ،همین وضع را داشــت .کارگــران نزدیک بــه ١٧ماه از شــرکت البــرز شــرق طلــب دارنــد ،آخرین بار کــه حقوق واریــز کردنــد ،برج ٩پارســال بود .برجهــای ١١و ١٢را نریختنــد ،فقــط یکمیلیون و دویســتهزار تومــان عیدی ریختند ،از اول امســال هم نه از پول خبری هســت نــه بیمــه ».کارگران معدن پارســال دنبــال حق و حقوقشــان رفتند پای فرمانــداری .از آن موقــع وضــع بدتر شــد ،گروهی اخراج شــدند، گروهــی هم از ســر ناچــاری ماندنــد« :جلوی ما قــرارداد ســفید میگذاشــتند میگفتنــد امضا کن. اگــر دوســت نداشــتی امضا کنــی ،تقی بــه توقی میخــورد ،اخــراج میکردند ،کارگر یــک روزه و ٢٠ ساله با هم توفیری نداشــتند ».معدن دست بخش خصوصی اســت ،همه نالهشــان از پیمانکارهاست. آخر ســر هم به قول خودشــان حقوقشان ،عصرانه مدیرعاملشان اســت« :ما شیفتمان ١٦ساعته بود. یــک روز کار میکردیــم ،یک روز تعطیــل بودیم». محمــد اینهــا را بــه حرفهایــش اضافــه میکند. گالیه زیاد دارند .از شــرکت معــدن که حتی نیامد یک تســلیت بگویــد ،از اینکه حتی یــک بنر هم نزدند. صدای ناله مادر میآید« :وای پســرم رفت ،پســر
15ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
جوانــم رفت ،دو یتیم گذاشــت ».زن عمو با لچکی کــه بر ســر دارد و چــادری که بــه دور کمرش گره زده ،از راه میرســد و نفریــن گفتنهــا را بــه جان مدیــر معدن و باعث و بانی حادثه شــروع میکند: «عــروس من دارد پر پر میزنــد ،یاریم (جاری) دارد پر پــر میزند .ما نتانیــم (نمیتوانیم) دیگر .تحمل درد نیریــم (نداریــم) ،مــا داریــم ناراحتی میینیم (میبینیم) ،ما داریم شــکنجه میینیــم ».اینها را با لهجه میگوید. داغ «فهیمه» اما ســخت اســت .گــوش او به این آه و نالهها بدهکار نیســت .تصویر جنازه شوهرش در ســردخانه کارخانه رب ،یادش نمیرود ،تصویری که چنــد جــوان بــا بالگــرد ســلفی میانداختند: «جنازههــا روی هــم افتــاده بودنــد ،خودمــان با پول خودمــان آمبوالنس گرفتیم تا جنــازه را منتقل کنیــم ،آنهایی که پول نداشــتند جنازه را بــا مزدا و نیســان میبردند .حاال امروز در مســجد میگویند شــوهرت شهید حساب نمیشــود ،مگر شوهر من بــرای پســت و مقام رفته بود؟ شــوهر مــن بیرون کار معــدن بــود ،رفته بــود همکارانــش را نجات دهــد ،مدیون ما هســتید اگر اینها را ننویســید. بنویســید کــه شــوهر من هر مــاه لقمه نــان ما را مــیآورد ،هــر ۵ ،٤مــاه ٢٠٠هــزار تومان بهش میدادند ،ما با بدبختی شــکممان را سیر میکردیم، مــا با یارانههــا زندگــی میکردیم ،بعــد میگویند کارگــران مقصر بودند ،من خودم با شــوهرم جلوی فرمانــداری رفتــه بــودم« ».فهيمه» حــرف میزند اما چشــمانش به اشــکیتر نمیشــوند ،پلکهای ورمکردهاش ،روی چشــمهای خمار ســنگین شده: «زنان روســتا ،خبر شوهرانشــان را از من میگیرند. میگوینــد شــوهرمان کــو؟ من چــه بگویــم .این مدیــران کجا هســتند ،بــه خدا خودشــان یک متر نمیتواننــد داخل معدن بماننــد .این بچهها حتی با پاهایشــان زغال در میآوردند ».صدای ناله مادر بلند میشــود .زنــان روســتا ،روی زمیــن چهارزانو نشســتهاند .صورتهــا ،غم دارد ،چشــمها درد. خواهر محســن ،کنــار فهيمه تکیــه زده به دیوار گچــی« :لیاقت بــرادرم خــاک نبود ».و اشــکی که روی گونه ُســر خورده را با نوک انگشــت میگیرد: «محســن گوجه و بادمجــان میفروخت ،حقوقش کفــاف نمــیداد .مظلوم بــود ».و صــدای فهيمه میآیــد« :من شــوهرم را میخواهم ،فقــط زنده». فهيمه از روز حادثه ،خانه پدرش است ،نمیخواهد خانه را ببیند ،خانه بدون محســن .خواهر محســن میگوید ،فهیمه ،چشــماش به در اســت ،میگوید همیــن االن میآید .نمــرده« :همه اینهــا میروند. مــن میمانــم و بچههایم ».اعالمیه شــوهرش را از دســتمان میگیــرد« :نمیخواهم عکــس بگیرید».
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
15 Kheradmand
»وطن« در سوگ محبوس شدگان در معدن چشــمهای مغمومش را کنــدو کاو میکرد .منتظر خبــری بود .خبــری که بگویــد این مــاه ٨٠٠هزار تومــان حقوقــش را واریــز کردهاند ،تا بــرود چند کیلو گوشــت بخرد ،بدهد «ابوالفضل» و «فاطمه»، کمــی صورتهای زرد و نزارشــانُ ،گل بیندازد ،چند کیلــو میوه بخرد ،پول کارگر را بدهد تا ســفیدکاری
زهراجعفرزاده آخــر هرمــاه کــه میشــد «فهیمــه» ،ســیاهی چشــمهای کشــیده و کمی خمــارش را به صورت تاسیده «محســن» میدوخت .از ســرماه ،هرشبی کــه مــردش از پیــچ و خــم آن جــاده باریــک و بلنــد روســتای وطن بــاال میآمد ،صورت ســیاه و 14ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
خانه تمام شــود. «فهیمــه» هــر روز صبــح ،مــردش را با ســام و صلــوات راهــی میکرد ،دعــای توســل ورد زبانش بــود ،دهانــش صبــح تا شــب بــه همیــن دعاها میجنبیــد تا که «محســن»اش بیایــد .از معدن ،از «زمســتان یورت».
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
14 Kheradmand
رای ،آزادی و آینده دموکراسی انتخابــات قلب تپنده دموکراســی اســت؛ اما اگر این قلب بیمار شــود ،آیا کســی توانایی جایگزینی
نتایج انتخابات اخیر غرب ،دانشــمندان علوم سیاســی را واداشــته تــا بار دیگــر در مبانی آزادی و دموکراســی کــه تــا پیش از ایــن جزیی از بدیهیات فرض می شــد ،شــک کنند .پــس از همه
13ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
بقیه در صفحه 65
هــای منتهی به انتخابــات 2016آمریکا با انتشــار نتایج یک پژوهش نشــان داد کســانی که رای نمی دهند ،افراد جوانی هســتند که از تحصیالت و رفاه اجتماعی کمتری نســبت به رای دهندگان احتمالی برخوردار هســتند .براساس این تحقیقات 36درصد از این اهالی را نیروهای جوان جامعه تشــکیل می دهند که تنها 13درصد آنها تحصیالت دانشــگاهی دارند. کیســی گی ِون ،فعال و مفســر سیاســی و از افراد طرفــدار جنبــش جوانان پیــش از انتخابــات اخیر ریاســت جمهوری آمریکا در این باره می نویســد: «برای فهمیــدن بی فایده بودن عمــل رای ندادن کافی اســت بــه این فکــر کــرد افرادی کــه رای نمی دهند ،خودشــان را در قامت آزادی خواهان واقعــی تعریف مــی کنند .ایــن افراد ســال ها دائــم به دنبــال آن بودند تا قلمــروی ایده های خود را گســترش دهنــد و بتوانند یار بیشــتری جــذب کننــد؛ در حالی کــه می توانســتند به جــای ایــن کار وارد قلمــروی اصلی سیاســت شــوند و آزادی خواهی واقعی را به سیاســت مدارانــی آموزش دهنــد که از نظــر آنها چیز زیــادی از سیاســت و آزادی خواهی نمــی دانند».
آن را بــا قلب دیگــری دارد یا باید بــه همین روند ادامه داد تا مگر دموکراســی فرا برســد؟ این سوال شــیوه دیگری از شــک در رونــد تاثیــر رای گیری بــر امور جــاری جوامع اســت که از ســوی محافل آکادمیک مطرح شــده اســت.
پرســی خروج بریتانیــا از اتحادیه اروپــا و انتخاب دونالــد ترامپ بــه عنــوان رییس جمهــور آمریکا ســوال دربــاره اینکــه «آیا می تــوان بــا رای گیری به انتخاب درســت در جوامع دســت پیــدا کرد؟» بــار دیگــر وارد محتوای نوشــته هــا و بحث های آکادمیک شــد. دیوید ون ریبروک ،روزنامه نگار و نویسنده بلژیکــی یکــی از همین افرادی بــود که پس از بیــرون آمــدن نتایــج ایــن انتخابــات در یادداشــتی بلندباال در نشــریه گاردین نوشت: «رونــد دموکراســی دچار ســندروم خســتگی مفرط شــده اســت و این تقصیر رای دهندگان و انتخاب شــوندگان نیســت .فقط روش اجرای ایــن امور اســت که همانند بختــک تاثیرگذاری آن را بــی ثمر کرده اســت». بــرای ســال هــای متمــادی «انتخابــات» و «دموکراســی» متــرادف یکدیگــر قلمــداد مــی شــدند .در اعالمیه جهانی حقوق بشــر در ســال 1948نیــز تصریح شــده اســت« :اراده مردم باید اســاس حاکمیت دولت باشــد؛ چنین اراده ای باید در انتخاباتــی حقیقــی و ادواری اعمال گردد و مطابــق حــق رای عمومی باشــد که حقی جهانــی و برابر بــرای همه اســت .رای گیری از افــراد می بایســت به صــورت مخفی یا به طریقی مشــابه برگزار شــود کــه آزادی رای را تامیــن کند».
13 Kheradmand
آیا رای دادن مفید است یا نه؟ تکلیف انتخابات ایران و نتیجه نهایی زمانی مشخص میشود که این مجله مراحل چاپ را پشت سر گذاشته و در صحافی است .به همین دلیل بهتر دیدیم فقط مطلبی در مورد نفس عمل و تاریخچه رای دادن برای شما به چاپ برسانیم.
ترجمه شیدا ملکی
ایــن «حق رای» اســت کــه مهم تریــن بخش یک قانون اساســی را تشــکیل می دهــد؛ اما پیچیدگی هــای زندگی امــروز فهماندن آن را بــه مردمی که مخالف رای دادن هســتند ،مشــکل می کند. فقــط در درازمدت اســت کــه افراد دلســوز می توانند وارد چرخه سیاســت شــده و برخــی از امور را به صــورت زیربنایی اصالح کننــد .این کار انجام نمی شــود مــرگ آنکــه در انتخابــات نــام آنها به صنــدوق های رای روانه شــود.
در ایــن دوران درهــای صحبت و تعامل با کســانی که ممکن اســت بعدها بر ســریر قدرت بنشینند، باز اســت .از آنجا که اســتفاده رســانه های فراگیر رایگان اســت ،می توان اهــداف و پیام های مدنظر را از همین طریق به سیاســت مــداران انتقال داد. ایــن مســئله زمانــی اهمیت پیــدا مــی کند که بدانیــم موفــق تریــن جبنــش هــا پــس از جنگ جهانــی دوم از طریــق صنــدوق هــای رای و در مبارزات انتخاباتی به نتیجه رســیده اســت .از این رو همــواره پژوهشــگران بــه دنبــال آن بودنــد تا اثرات ثانویه انتخابات را در شــکل گیری سیاســت های آینــده نشــان دهند. در همیــن زمینــه دیوید فریدمــن در یکی از آثــار خود با عنوان «تشــکیالت آزادی» نشــان می دهد که سوسیالیســت ها در اوایــل قــرن بیســتم توانســتند لیستی از پیشنهادات خود را که در همان زمان پیشنهاد هنجارشکن و رادیکال محسوب می شدند اعم از تعیین حداقل دســتمزد تــا تامین اجتماعــی ،به مرور وارد دســتور العمل نامزدهای انتخاباتــی کننــد .در آن زمان کســی بــاور نمــی کــرد که سوسیالیســت هــا توانایــی قــدرت یافتــن و اداره کــردن داشــته باشــند؛ چرا کــه حداقل در آمریــکا آنهــا بــر شــهر کوچک میلواکی تسلط داشتند و اداره فراتر از این شــهر از عهده آنها خارجــی بود؛ اما به عقیــده فریدمن ،نحوه حرکــت این گروه در اوایل قرن بیســتم نشــان داد که «سیاست می توانــد به جای صرفا به دســت آوردن قدرت ،حامی ابزار گســترش ایده های جدید و قانونی شــدن آنها شود». با این حال بســیاری از کســانی کــه مخالف رای دادن هســتند ،به شــدت با چنین اســتدالل هابی مخالفت می کنند .مشــکل کنار آمدن با طرز تفکر مخالفان رای دادن این اســت کــه این افراد هرگز از ســوی رســانه ها برای رای دادن ترغیب نمی شوند. موسسه تحقیقاتی پیو مســتقر در واشنگتن در ماه
«برویــد رای بدهیــد ،ایــن کار شــما را بــزرگ و قوی می کنــد ».آخرین توصیه باب شــیفر ،مجری معروف و کارکشــته شــبکه ســی بی اس که در 25 ســال کار حرفــه ای تمامی مناظــرات انتخاباتی در آمریکا را پوشــش داده اســت ،می تواند حامل پیام های نانوشــته زیادی باشــد .نوک پیکان این پیام به ســوی افرادی اســت که فکر می کنند رای دادن کار غیرموثری است. هر فــردی بــا کمترین دانــش سیاســی و گاهی اوقات با داشــتن برداشــت غلط از جامعه خود می توانــد از صمیم قلــب مخالف و منکــر رای دادن باشــد .از دیدگاه ایــن افراد اکثر مــردم که از نظــر عقلی نــادان و اتکاناپذیر هســتند، عامــل انتخــاب سیاســتمدارانی مــی شــوند که شــناخت کمی نسبت به آن هــا دارند. از ســوی دیگر آنهــا ادعا می کننــد احتمــال رای یــک فرد و تاثیرگــذاری آن بــر رونــد انتخابــات تقریبــا نزدیک به صفر اســت .درواقع شــانس یک فرد برای مردن در مســیر دادن رای بیشــتر از شــانس او بــرای ایجــاد تغییــر در رونــد انتخابــات اســت؛ بنابرایــن چرا یــک نفر بایــد زحمــت رفتن به پای صنــدوق های رای را بکشــد و ســاعت ها وقــت خــود را تلف کند و بــرای چیــزی انتظار بکشــد که ممکن اســت دســت آخــر تاثیری بــر زندگــی اش نداشــته باشد؟ اما پیــش از پاســخ به این ســوال باید بــه دنبال جواب مســئله ای دیگر بــود .در اصل بایــد از این شــهروندان کــه بــه رای دادن تردید دارند ،پرســید برای ترغیب افرادی که نمــی خواهند رای دهند، مهــم تریــن حقوقی کــه در قانــون اساســی برای مــی توان از توجیه دیگری اســتفاده کرد .به اعتقاد شــهروندان تعریف شــده ،کدام حق است؟ برخی «جوزف دیتریش» ،ســتون نویس روزنامه واشنگتن ممکن اســت فکر کنند «حــق آزادی بیان» یا «حق پســت یک انتخابــات فقط یک جریــان رای گیری رفــت و آمــد آزادانه» مهم ترین حقوقی اســت که عادی نیســت .در روزهای منتهی به روز رای گیری قانون اساســی می تواند برای شهروندان قائل باشد؛ تمامی کاندیداها ســعی می کنند در نبرد اندیشــه امــا با کمی تفکــر عمیق تر در خواهیــم یافت که هــا و طرز فکر پیــروز میدان جامعه خود باشــند. 12ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 12 Kheradmand Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
11 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند11
- ۱تمرین دموکراسی ماهنامهخردمند اجتماعی -فرهنگی -هنری
پانزدهم هر ماه منتشر می شود
شماره بیست و هفتم
ناشر :انتشارات خردمند -تورنتو سردبیر :محمد ُسهی امور داخلی و اداری :حامد خ ّرم بخت تایپ :مریم ُسه ی طراحی و صفحه آرایی :انتشارات خردمند با تشکر از :آرزو وفـا -الهه شهبازی -فرشید رشیدی فر -مسروره بنیهاشمی -احد حبیب نیا شهناز یزدانفر -تینا پورلطفی -رضا میرفخراییو همه کسانی که در این شماره ما را یار و یاور بودند.
روی جلد
تــب و تــاب انتخابــات ایران که درســت همزمان با چــاپ این شــماره از ماهنامــه خردمند به پایــان میرســد ،بار دیگر ثابــت کرد که جامعه مــا با دموکراســی و دموکرات بودن فاصله بســیار زیادی دارد. در یــک جامعه ایده آل دموکرات ،شــما میتوانید به کاندیدای شــماره ۱رای بدهید و تمام تالش و ســعی خــود را بکنید که کاندیدای شــماره ۲رای نیــاورد ،میتوانید از همه دوســتانتان بخواهید بــه کاندیدای مورد نظر شــما (همــان کاندیدای شــماره )۱رای دهند ،میتوانیــد در مورد مضرات و خطرات انتخاب کاندیدای شــماره ۲که مورد نظر شــما نیســت ســاعتها صحبت کنید و هزاران دلیــل بیاوریــد… اما نمیتوانید بــه طرفــداران کاندیدای مخالــف نظرتان توهین کنیــد ،پرخاش نماییــد و آنها را از داشــتن یک حق در جامعــه محروم کنید. ایــن که مــا هنوز تــاب تحمل و حتی شــنیدن نظــرات مخالف خودمــان را نداریــم پدیده ای عجیــب و خطرناک اســت .طرفــداران کاندیدای ۱میخواهند ســر بــه تن طرفــداران کاندیدای ۲ نباشــد و مخالفــان رای دادن میخواهند ســر به تن هیچکــدام از رای دهندگان .این مســئله به ما نشــان میدهد چنانچه اگر زمانی ،دور به دســت کسانی که شــرکت در انتخابات را به طور مطلق پــوچ و بی مفهــوم میدانند بیافتد ،آنها نیــز در قلع و قمع کردن مخالفان خود دســت رد به هیچ حربه ای نخواهند زد و با هر قلدری و دیکتاتوری که شــده ،به ســایرین خواهند فهماند که شــما نمیفهمیــد و ما که می فهمیم برای شــما بهترینهــا را خواهیم آورد .این معنای دیکتاتوری اســت. در بســیاری از شــبکه های اجتماعی و رســانه های متعدد ،شــاهد توهین و بی اخالقی کسانی بــوده ام که عقیده داشــتند چون انتخابــات ایران دموکراتیک نیســت باید تحریم شــود اما خود بــا دیکتاتــوری تمام ابراز میکردنــد که هر کس بخواهــد رای دهد باید از این حلقــه و یا گروه و یا انجمن خارج شــود. دموکراســی یعنــی همانطور کــه من دوســت دارم تــو حرفهای من را بشــنوی ،خــودم هم به حرفهــای تو گــوش میدهم ،دموکراســی یعنی چنانچه تــو میخواهی رای بدهی نمیتوانی شــعور مــن را زیــر ســوال ببری ،من نیــز که نمیخواهم رای دهم ،شــعور تــو را زیر ســوال نخواهم برد. متاســفانه برای اکثریت ما دموکراســی خوب و آزادی ارزشــمند اســت به شــرط این که تو هم مانند من بیاندیشــی!!
- ۲فراخوان احیای تاریخ ایرانیان تورنتو
وطن در سوگ محبوس شدگان در معدن در شــماره گذشــته ماهنامه خردمنــد ،فراخوانــی دادم برای جلب کمک عمومی جهت بررســی صفحه ۱۴ و ثبــت تاریخ ایرانیان ســاکن تورنتو .نوشــتم افراد بســیاری بوده اند که در شــکل گیری و رشــد خردمند در ویرایش و اصالح مطالب ارسالی اختیار بنیانهــای اجتماعــی ایرانیــان تورنتو و ایجــاد کانونهای مختلــف اجتماعی -فرهنگی و سیاســی دارد .نظرات نویسندگان مقاالت ،الزاماً بیانگر دیدگاه زحمــت فراوان کشــیده اند ،تعــدادی از این افراد درگذشــته انــد و عده ای هنوز زنده هســتند. ماهنامه خردمند نیست .مسئولیت قیمتها ،سرویسها مــا میتوانیم و شــاید حتی میتوان گفــت وظیفه داریم ایــن افراد را و کلیه مطالب درج شده در آگهی ها به عهده ثبــت تاریخ کنیم. صاحب آگهی است. خوشــبختانه تعدادی از دوســتان و خوانندگان مجلــه برای همیاری Tel: 647-932-8283اعــام آمادگــی نمودند .در اینجا بــار دیگر این درخواســت همکاری Tel: 416-676-9-676و همیــاری را تکرار میکنــم و امیدوارم صاحبان خــرد در جامعه مان Fax: 1-888-676-9677دســت یاری ما را بفشــارند تا بتوانیم تاریخی شایسته جایگاه ایرانیان info@kheradmand.caســاکن تورنتو بنگاریم .شــما نیــز میتوانید ایــن مســئله را به اطالع www.kheradmand.caدوســتان خود رســانده و حمایت آنهــا را جلب کنید. 8131 Yonge Street, Suite 207این نوشتار ادامه دار خواهد بود. Thornhill, Ontario L3T 2C6
10ماهنامه خردمند -شماره - ۲۷می /جون -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
10 Kheradmand
9 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند9
8 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند8
7 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند7
6 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند6
4 Kheradmand
Monthly - Issue 27 - May/June 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ جون/ می- ۲۷ شماره- ماهنامه خردمند4