Volume 3 - Issue 30 - Aug/September 2017
www.kheradmand.ca
Tel: (416) 676-9-676
83 Kheradmand
Monthly - Issue 29 - July/ August 2017 - Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ آگوست/ جوالی- ۲۹ شماره- ماهنامه خردمند83
وام مسکن
وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن
دفتر مهاجرت و وکالت دفتر مهاجرت و وکالت -دفتر مهاجرت و وکالت -دفتر مهاجرت و وکالت
82ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
82 Kheradmand
وام مسکن
وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن -وام مسکن
81ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
81 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
مدیا و رسانه ها رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها -رسانه ها
80ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
80 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
79ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
79 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
78ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
78 Kheradmand
مشاور امالک
مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک -مشاور امالک
77ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
77 Kheradmand
دندانپزشکی دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی -دندانپزشکی
رستوران و فروشگاه
رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه -رستوران و فروشگاه
76ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
76 Kheradmand
خدمات ساختمانی
خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی -خدمات ساختمانی
75ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
75 Kheradmand
خدمات ارزی
خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی -خدمات ارزی
آ مـو ز شـگا ه آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه -آموزشگاه
74ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
74 Kheradmand
حسابداری
حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری -حسابداری
چشم پزشکی و عینک چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک -چشم پزشکی و عینک
73ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
73 Kheradmand
بیمه وسرمایه گذاری
بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری -بیمه و سرمایه گذاری
72ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
72 Kheradmand
آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی -آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی -آرایشگاه ،کلینیک لیزر و سالمتی
آژانس مسافرتی آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی -آژانس مسافرتی
71ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
71 Kheradmand
بقیه از صفحه 53
یــک روز ،بین بیســت تا ســی هزار شــهروند هنــدی کشــته شــدند.
سلطنتنادر برآمــدن افشــاریه امیدهایــی فــراوان بــرای ایرانیــان همــراه داشــت .تــاش های نــادر ره آوردهایــی چــون کوتاه کردن دســت افغــان ها از ایــران ،تثبیــت مرزهــا و عقب راندن همســایگان متجــاوز ،بهبود اوضاع اقتصادی ،و نجات کشــور از هــرج و مــرج برآمــده از انحطاط صفــوی را در بر داشــت و آینده ای روشــن برای ایران ترسیم کرد. افــزون بر تالش های سیاســی -نظامــی ،نادر در زمینــه مذهبی نیز تکاپوهایی داشــت. فعالیــت هــای مذهبــی وی تــا پیش از ســلطنت با باورهــای بیشــینه جامعه شــیعی ایران همخوانی داشت .زیارت مــزار امامان شــیعه و اهــدای نذری های فــراوان به مکان هــای مقدس، پرداخت هزینه فراوان برای تعمیر و توسعه حرم علوی و عتبات عالیات، نســبت دادن فتوحات و پیروزی ها به عنایــات ائمــه و اختصاص نقش مهرها به شــعارهای خاص شــیعیان را می توان از سیاســت های مذهبی وی برشمرد. اما با توجه بــه عواملی چون میل به حکومت بر همه اقوام ســاکن و قلمرو خــود ،همســایگی ایــران با کشــورهای ســنی مذهب ماننــد عثمانــی و افغان ها، بیم از بازگشــت صفویــان به عرصــه قدرت، نقش ویرانگر اختالف هــای مذهبی در جامعه، بهــره گیری عثمانی هــا از اختالف های مذهبی بــرای انگیزش نیروها بــر ضد ایــران و ضرورت دلجویــی از جمعیت ســنی مذهب وفــادار به نــادر در ســپاهش وی از همان اوان ســلطنت، سیاســت مذهبی دیگــری را در پیش گرفت. نــادر تالش هــای مذهبــی جدید خویــش را در دو جهــت متمرکــز کــرد .از یــک ســو کوشــید با محــدود کردن بخــش فقهی آیین تشــیع و ممنوع ســاختن شــعائری مانند برگزاری مراســم عزاداری امام حســین علیه السالم ،ســب و لعن مخالفان از جانب شــیعیان که بــه زعم وی اختــاف برانگیز و از بدعت های شاه اســماعیل صفوی بود و اجباری کــردن اعتقاد به خلفای راشــدین ،نظر اهل ســنت را بــه خــود جلب کند.
تــا مالیــات های گزافــی از مردم بگیــرد ،به همین دلیل شــورش هایــی در جای جای کشــور روی می داد .زمانــی که نــادر برای رفع یکی از این شــورش هــا به خراســان رفته بود ،جمعی از ســردارانش به رهبــری علی قلی خان شــبانه به چــادر ولی حمله کردنــد و او را به قتل رســاندند. الکهــارت مــورخ گفتــه الرنــس
محمدخــان قاجار ،صالح خان و یک شــخص متهور دیگــر وارد شــدند و چوکی تا متوجه آنها شــد نادر را بیــدار کرد .نادر خشــمناک از جای برخاســت و شمشــیر کشــید .پایش در ریســمان چادر گیر کرد و درافتاد .تا خواســت برخیــزد ،صالح خان ضربتی وارد آورد و یک دســت او را قطع کرد .سپس محمد خان قاجار ســر نادرشــاه را از تن جدا ســاخت.
انگلیســی ماجــرا از این قــرار بوده« :نــادر در ماه هــای پایانی عمــر در اوج خشــونت حکومت می کــرد و بــه دالیلــی چند بــه تمامــی ســردارانش ســوءظن داشــت .نادر شــبی رییس آنها را احضار کــرد و چنیــن گفت :مــن از نگهبانان خــود راضی نیســتم و از وفــا و دلیری شــما آگاهــم حکم می کنم فــردا صبح همه آنان را توقیــف و زنجیر کنید و اگر کســی مقاومــت کند ابقا نکنیــد .حیات من در خطــر اســت و بــرای حفظ جان فقط به شــما اعتماد دارم. نوکــری گرجی ایــن موضوع را به اطالع ســرداران نادر رســاند و ایشــان مصمم شــدند تا دیر نشده، نــادر را از میــان بردارند .تا پاســی از شــب رفت، مواضعین بــه خیمــه چوکی ،دختر محمدحســن خــان قاجــار ،که نــادر آن شــب را در ســراپرده او بــود ،رو آوردند .تــرس به آنان چنــان غلبه کرد که اکثرشــان جــرات ورود بــه خیمــه را نکردند .فقط
جانشیناننادر بعد از قتل نادرشاه افشــار ،کریم خان از سرداران نــادر کــه از طایفــه زند بــود ،به قدرت رســید و حکومــت بازمانــدگان افشــار محــدود به خراسان شــد و کریم خان این منطقه را به احتــرام نادر کــه او را ولــی نعمت خود مــی دانســت در اختیار جانشــینانش باقی گذاشــت. نــادر زمینــه را بــرای جانشــینی مناســب از بین برده بود .او بسیاری از اطرافیــان خود را از پــای درآورد. پــس از مــرگ وی ســرداران او نیز در گوشــه و کنــار علــم اســتقالل برافراشــتند؛ کریمخــان زنــد وکیل الرعایا در شــیراز -احمدخان ابدالی در افغانســتان -فتحعلی خان افشار ارشــلو در آذربایجــان و در شــهر ارومیــه -حســنعلی خــان اردالن در کردستان و محمدحســن خان قاجار در مازندران شــروع بــه حکومــت کردند. در خراســان نیــز علیقلــی خان افشــار، بــرادرزاده نــادر بســیاری از اوالد و خانــواده نــادر را قتــل عام کــرد و خــود را «عادلشــاه» نامیــد و شــروع به حکومت کــرد .وی که مردی خونریز و عیاش بود ،محمدحســن خان قاجار را شکســت داد و پســرش آقامحمدخان را مقطوع النســل کــرد ،اما ســرانجام توســط بــرادر خود ابراهیــم خــان ،کور و ســپس کشــته شــد .بزرگان افشــار ،نوه نادر به نام شــاهرخ میــرزا را به قدرت رســاندند .او نیز یک ســال بعد مخلوع و کور شد، امــا دوباره به قــدرت رســید ،ولی این بار توســط شــاه ســلیمان ثانی (از خانــدان صفوی کــه مورد احتــرام عموم بود) شکســت خورد .شــاهرخ نابینا چهل و هشــت ســال ســلطنت کرد ،امــا فقط بر خراســان .پس از مرگ کریم خــان ،آقامحمدخان به قدرت رســید و به خراســان حمله کرد و شاهرخ را با شــکنجه کشت. نادرمیــرزا فرزند شــاهرخ ،پدر پیر و نابینــا را در دســت آقامحمدخــان رهــا کــرد و به افغانســتان گریخت و در زمان فتحعلی شــاه ادعای ســلطنت کرد که دســتگیر و کور شــد ،زبانش را بریدند و او را کشــتند و بدین ترتیب آخرین مدعی سلطنت از خاندان افشــاریه از میان برداشــته شد. هفته نامه صدا
سرنوشت نادر نادرشــاه در اواخــر عمر تغییر اخالق داد و پســر خود رضاقلی میــرزا را کور کرد .ســپس از کار خود پشــیمان شــد و برخــی از اطرافیان خــود را که در ایــن کار آنهــا را مقصر می دانســت ،کشــت .نادر بــرای تامیــن هزینه جنــگ های خود مجبــور بود 70ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
70 Kheradmand
69 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند69
68 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند68
و بــه رگهــا نفوذ نکــرده و موجــب بیماری قلبــی نمیشــوند .یــک ریســک فاکتــور مهــم این اســت که آیــا مولکولهــای ،LDL عمدتــا نــوع کوچک و ُپرچگال هســتند (الگــوی بــد) یــا نــوع بــزرگ و ُپــرزدار (الگوی خــوب) .ذرات کوچــک و ُپرچــگال ،بــد هســتند در حالیکــه ذرات بزرگ و ُپــرزدار، خوبنــد .در رژیم کم کربوهیــدرات، الگــوی بد بــه الگوی خــوب مبــدل میشــود که بســیار جالب و شــگفت انگیــز اســت .بنابراین بــا وجود اینکــه رژیــم کــم کربوهیــدارت ،منجر به کاهــش واقعــی در ســطح LDLنمیشــود ،امــا میتوانــد الگوهــای مولکولــی آن را عــوض کــرده و به فرم خــوب تبدیل کند.
پزشــکان که بــه طور مــداوم رژیمهــای کم کربوهیــدارت را بــرای بیماران خود تجویز میکننــد ،میتوانند در اولین روز رژیم ۵۰ ،درصد از انســولین را کاهــش دهنــد ،و ســپس در ادامــه ،بیمــاران میتوانند مصرف دارو را بــه مرور کمتــر و کمتــر کــرده و یا حتی قطــع کننــد و ایــن اتفاقــی اســت که شــاید در عــرض چنــد هفتــه یــا چنــد مــاه روی دهــد .اگر دیابت دارید همیشــه قبل از اعمــال هر تغییری در رژیــم غذاییتــان ،حتما با پزشــک خــود مشــورت کنید. .۷پاینبــدی بــه رژیــم کــم کربوهیــدارت، راحتتــر اســت در رژیــم غذایــی کــم کربوهیــدارت ،مصــرف گروههــای تمــام غذایــی محــدود میشــوند؛ چیــزی کــه بیشــتر افراد فکــر میکننــد غیرممکن است! اما مشــاهدات نشــان میدهد ا د ا مــه ی رژیــم کــم کربوهیــدرات، از راحتتــر پیگیــری و ادامــهی رژیم کم چربی اســت. یعنــی بیشــتر آنهایــی کــه رژیمهــای غذایــی کــم کربوهیــدرات را در پیش میگیرند، در درازمــدت به آن پایبنــد و وفادار میمانند کــه یکــی از اصلیتریــن دالیــل آن ،احســاس ســیری بــرای مدتــی طوالنیتــر در ازای دریافت کالــری کمتــر اســت .بنابرایــن رژیمهــای غذایی کم کربوهیــدرات ،جــزو ســالمترین ،موثرترین و راحتتریــن رژیمهای غذایی هســتند کــه عالوه بــر کاهــش وزن ،برای ســامت عمومی شــما هم بســیار ســودمندند.
.۶رژیــم کــم کربوهیــدرات ،کنترل گلیســمیک را بهتر میکنــد گروهــی از افــراد کــه بیشترین سود را از رژیمهای غذایــی کــم کربوهیــدرات می بر نــد ، د یا بتی هــا هســتند .افــراد دیابتــی ،نمیتوانند گلوکــز را بــه خوبــی ســوخت و ســاز کرده و از آن اســتفاده کنند ،بنابراین میزان قند خونشــان بــاال میرود. کربوهیــدرات هــم در واقع همــان گلوکز اســت و گلوکز زیــادی هم خون را ســمی میکند. بنابرایــن مصــرف کمتر کربوهیــدرات یعنی گلوکز کمتــر در خــون کــه به نفــع دیابتیهاســت؛ قند خونشــان را پایین میآورد و نیــاز کمتری به داروی انســولین خواهنــد داشــت. در بســیاری از موارد ،رژیم کم کربوهیدرات حتی میتوانــد دیابت نــوع دوم را درمان کنــد .برخی از 67ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
67 Kheradmand
رژیم کم چربی مفیدتر است یا رژیم کم کربوهیدارت؟ آدمها با هم فرق دارند و چیزی که برای یک نفر مفید است ممکن است برای دیگری سودی نداشته باشد ،اما رژیم کم کربوهیدرات برای بیشتر افراد مفید است. ترجمه از هدی بانکی آدمهــا بــا هم فرق دارنــد و چیزی کــه برای یک نفر مفید اســت ممکن اســت برای دیگری ســودی نداشــته باشــد ،اما رژیم کــم کربوهیــدرات برای بیشــتر افراد مفید اســت .در واقع چنــد عامل در تغذیه وجــود دارد کــه ثابت شــده رژیمهایی که مصرف کربوهیدرات در آنها محدود شــده اســت، بــرای یک ســری از افراد مفیدتر اســت: .افراد چاق یا دارای اضافه وزن .افراد مبتال به دیابت نوع دوم .و آنهایی که سندرم متابولیک دارند در مــورد اختالالتی که گفته شــد ،دســت کم ۲۱ تصادفــی انجام آزمایــش کنترل شــدهی شــده که نشا ن
داده ،بــدون هیــچ شــک و تردیــدی ،رژیمهــای غذایــی کــم کربوهیدارت ،نســبت بــه رژیمهای غذایــی کم چربــی ،نتایج بهتــری دارنــد .در ادامه ۷دلیــل اینکه چرا بایــد رژیم کــم کربوهیدرات را انتخــاب کنیــد به شــما میگوییم که همــهی آنها توســط مطالعات علمــی ثابت شــدهاند: .۱در رژیــم کم کربوهیــدرات ،راحتتر میتوانید محدودیت مصرف کالــری را تحمل کنید در رژیمهــای کم کربوهیدرات ،افــراد اجازه دارند بخورند تا ســیر شــوند ،اما در رژیمهای کم چربی الزم اســت حســاب کالریها را دقیق نگه داشته و مقــدار وعدهها کنترل شــوند .جالب اســت بدانید افــرادی که تحــت رژیم کم کربوهیدارت هســتند معمــوال همان مقدار غذایــی را میخورند که افراد تحت رژیم کــم چربی میخورند ،و یا شــاید حتی نســبت به آنهــا کالــری کمتــری دریافت کنند ،امــا رژیــم کــم کربوهیدارت ایــن ویژگــی را دارد کــه اشــتها را کنترل میکنــد .بنابرایــن رژیم کم کربوهیــدرات بــه طــور اتوماتیک باعث کاهش وزن میشــود و نیازی نیســت میــزان وعدههــا را کنتــرل کنید . .۲رژیــم کم کربوهیدارت کاهش وزن بیشتری دارد محدودیــت مصــرف کربوهیــدارت نســبت به رژیمهــای کــم چربی که مصرف چربی در آنها بســیار محدود شده اســت ،منجر به کاهش وزن یکنواخــت بیشــتری میشــوند .در آزمایشــات انجام شــده مشــخص شــد، بخــش عمــدهی چربی ســوزی در رژیــم کم کربوهیــدارت ،در ناحیــهی شــکم روی میدهــد. یعنــی چربــی عمقــی شــکمی که ارتباط خیلی نزدیکــی با دیابت ،بیماری قلبــی و ظاهر نامتناســب انــدام دارد. بنابراین رژیــم ک م کربوهیــدارت در چربی ســوزی ناحیهی شــکم بسیار موفقتر اســت.
66ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
.۳رژیم کم کربوهیدارت ،تری گلیســرید را کاهش میدهد میــزان تری گلیســرید خون ،یک ریســک فاکتور اصلی برای بیماری قلبی محســوب شــده و ارتباط مســتقیم با میزان کربوهیدارتهای تصفیه شــده در رژیــم غذایــی دارد .بــه همیــن دلیــل ،به نظر میرســد رژیم کــم کربوهیدرات منجــر به کاهش تری گلیسرید میشــود در حالیکه رژیم کم چربی، تری گلیســرید را افزایش میدهد .  .۴رژیــم کــم کربوهیــدرات HDL ،را افزایــش میدهــد میــزان HDLیــا همان کلســترول خــوب خون، یک عامــل مهم در پیشــگیری از بیماریهای قلبی است ،HDL .کلســترول را از سطح بدن جمع کرده و بــه ســمت کبد میبرد تــا دوباره از آن اســتفاده کــرده یــا دفع کنــد .تاثیــر مهــم دیگــر رژیم کم کربوهیدرات این اســت که میتواند ســطح HDL را باال ببــرد ،در حالیکه رژیم کــم چربی ،کمتر این کار را میکنــد یا حتــی HDLرا کاهــش میدهد. نسبت تری گلیســرید به ،HDLیک نشانگر بسیار معتبر برای مقاومت انســولینی ،ســندرم متابولیک و احتمــال بیماری قلبی اســت .بنابرایــن رژیم کم کربوهیــدارت برای قلب و ســامت عمومی شــما بســیار بهتــر از رژیم کم چربی اســت که همچنان خیلیهــا اصرار بــه آن دارند! .۵رژیــم کــم کربوهیــدرات میتوانــد الگوهــای مولکولــی LDLرا تبدیــل کنــد چگالــی LDLیــا همــان کلســترول بــد ،یکی از ریســک فاکتورهایی اســت که ظاهــرا در رژیم کم کربوهیدرات ،بهبــود چندانی پیــدا نمیکند .البته تفاوتهــای زیادی در ایــن زمینه وجــود دارد ،در برخــی مــوارد ،مثال کلســترول LDLیک شــخص، حتی ممکن اســت تحــت رژیم کــم کربوهیدارت، افزایــش هم پیــدا بکند .امــا تصویری کــه در این زمینــه وجــود دارد بســیار پیچیدهتر از آنی اســت کــه بعضیها فکر میکننــد LDL .فقــط یک ُفرم نــدارد؛ ما عمدتــا هم مولکولهــای کوچک LDL را داریــم و هــم مولکولهــای ُپرچــگال آن را کــه به راحتی اکســید شــده و بــه دیــوارهی رگها نفوذ میکنند . بعــد هــم مولکولهای بــزرگ و ُپــرزدار LDLرا داریــم که کمــی شــبیه توپهای پنبهای هســتند
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
66 Kheradmand
بخاطــر اینه کــه حالت رو بهتر کنــه و البته حــال منو...حال فردامــو...و دیگه ادامه ندادی .بعد از یه مکث کوتاه دســتت رو گذاشــتی رو شونه ام و پرسیدی: مطمئنــی این همون کوچه اســت .اصــا بیا بریم ببین چیزی شــبیه اون روزها باقی مونده.... اولیــن بــاری بــود که اینطــوری حــرف میزدی .انــگار بــاورم کرده بــودی یا شــایدم داشــتی نقش بازی میکردی .همون نقشــی که مشــاور بهت یاد داده بود"...تخیالتــش رو جدی بگیــر "...گیر کردی بین من و من ســابقم و اگه خبر داشــتی ،من آینــدهام ...منی که بقول تو تا همین چنــد وقت پیش حالم خوب بود..چطــور شــد یهو خواب نما شــدی...یهو فیلت یاد گذشــته هــا رو کرد .تو کــه گفتی کودکی خوبی داشــتی...و هزار تا ســوال دیگه که من نمیتونســتم به هیچ کــدوم جواب دلخواهــت رو بدم. قــدم از قدم که بــر می داریم برگ های زیر کفشــهامون یکی یکی شــروع می کنن به ناله کردن .اون ســال هم درســت اوایل پاییز بود .مدارس باز شــده بــود و مــن خالی از هر ذوقی ،بر حســب عادت مثل ســالهای پیش ،اون ســال هم به مدرســه رفتم .ســر درش نوشــته بود دبســتان دخترانه ولی عصر(عج). ...زود رســیدم .طبق معمول هــر روز صبحانه نخورده راه افتــاده بودم و مادر شــاکی بود"...چرا از خونه فراری هســتی آخه...پس فردا معــده درد میگیری.... آدم گرســنه مگه درس و مشــق حالیــش میشــه و ".....و البته راســت هم می گفت .درس و مشــق که ســهله ،من اصال تو این دنیا نبودم .همیشــه حواســم پــرت بــود .پرت و گیج ،تــا وقتی که از اون کوچه رد شــدم .ســقف خونه های ســر کوچه همگی شــیروانی بــود .بچه که بودم دوســت داشــتم یــه روز برم وایســتم رو لبــه تیــزی اون شــیروانی و ازون بــاال تاالپی بیفتــم رو چمن های باغچه...درســت مثل کارتــون ها .خیال می کــردم اتفاقی بــرام نمیفته و فقط چنــد تا ســتاره و پرنده دور ســرم می چرخن و جیک جیک مــی کنن ،و بعدش همــه چیز مثــل قبل...خونه هــای اول خیلی قشــنگ بــودن .اصــا دیواراش ســیمانی نبودن..بــه بابام گفتم میشــه ما هم دیــوارای خونمــون رو ازون آجر کوچولوهــا بزنیم؟ همش ســیاهه کــه؟! بابا گفته بــود این اولش ســفید بوده بعدا ســیاه شــده ...و اون وســط مادربــزرگ قهقــه زده بود و بــا طعنه گفته بود :درســت برعکــس ریش های بابــات ...و مادر ســرش رو انداخته بود پایین و راهــی حیاط شــده بود...زیــر اون درخت خرمالــو ،رفته بود کــه آب بده...... خونــه هــای اول رو رد کرده بودم....یه گربه اون وســطها دراز کشــیده بود... انــگار نــه انگار که یه آدم داره رد میشــه .خیره خیره به چشــمام نگاه می کرد. بــا همون صدای دخترانه آرام کودکی هام گفتم :پیشــده .ســریع حرکت کرد و رفت گوشــه دیوار دوباره دراز کشــید .زن همســایه گفته بود از گربه سیاه فرار کن اما هیچ وقت بهشــون آب نپاش .ســرو صورتت زگیل درمیــاد .و من یه روز کامــل به این حرفش فکر کردم که چجوری آب رو بدم دســت دختر همســایه که بپاشــه و بعد بشــینم و زگیل درآوردن اونو تماشــا کنــم .گاهی منطقی که فکــر می کنم مــی بینم که چقــدر از روزهــای کودکیــم رو با چرندیــات این زن هــدر دادم .مزخــرف تــر از ایــن حرفش این بــود که راه مــی رفت و فوت مــی کــرد و زیــر لب مثل زنبــور وز وز مــی کرد .به مــادر می گفتــم چرا این زنــه صــدای زنبور درمیــاره؟ مادر مــی گفت :زنــه و زهرمار .دختــره بی ادب. بگــو معصوم خانــوم .همش داشــتم فکر می کــردم مگه معصــوم خانوم زن نیســت؟!! پس چرا مادر ناراحت شــد؟ معصوم خانوم زن بود اما ریش داشــت. بزرگتــر که شــدم با خودم می گفتــم کاش یه روز این معصــوم خانوم می رفت آرایشــگاه ســر کوچــه و مثل مادر کــه وقتــی از اونجا بیرون میومــد یهو کلی عــوض می شــد ،اونم عوض می شــد .حداقــل دیگه ریش نداشــت .خالم یک بــار گفت که چون شــوهر نکرده دســت به صورتــش نزده تا معلوم بشــه که شــوهر نداره ...اون روزها هرکی رو میدیدم زیر ابروهاش رو برداشــته با خودم نتیجــه گیری مــی کردم که حتما شــوهر کرده. نمــی دونــم تا کجای راه رو داشــتی حــرف می زدی .به ذهنــم می گم مکث کنــه تا کلمــات تو رو واضح تر بشــنوم .پشــت هــم و مرتب داری یه ســوال رو تکــرار مــی کنی"...یــادت اومد؟ کدوم خونــه بود؟ ،این خونــه ها که بنظر 65ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
جدیــد میان...آپارتمان شــدن همه "....کاش یه دکمه بود و فشــارش می دادم و خاموشــت می کردم .یاد اون روزها افتادم که تو اوج نوجوانی عاشــق و دیوانه صــدات بودم .پشــت تلفن که می گفتی الــو و هری دل مــن می ریخت کف پاهــام و باز می گفتــی الو و باز دل من مــی لرزید ...می خواســتم تمام دنیام رو بــدم و اون حــس رو دوباره تجربه کنم...حس انتظار برای شــنیدن صدات... االن فقــط می خوام ســاکت باشــی .بــازم نمی تونــم بگم .باز هــم نمی تونم کاری بکنــم .آروم میگم" :پایین تر بود ".تو ســکوت راه مــی ریم .از خونه های شــیروانی کودکیم خبری نیست ...وســط کوچه می ایســتم .زانوهام می لرزه . تو هم می ایســتی. چی شد؟ بگو ..پیدا کردی؟ چیزی یادت اومد؟ با دســت اون پنجره رو نشــون میدم .همــون خونه که جلــوش دو تا درخت تنومند هســت .همونجــا که برگها ریختن کــف پیاده رو. آروم مــی ریــم به ســمت خونــه .پنجره آهنــی نیمه بــاز بــا اون میله های عمــودی زنــگ زده...از الی پنجره دیوار اتاق رو میشــه دید .همــون طاقچه... نفســم داره بنــد میاد...همــون تابلو به دیوار بــود ...یه پیرزن از گوشــه پنجره ســرش رو بیــرون آورد دســتش رو دراز کرد و بــا صدای لرزون گفــت" :دخترم ...این پولو بگیر از ســر خیابون برام یه نون بخر...پیر شــی عزیزم ".. .چشــماش همون چشــم ها بودن...براق و خســته...صداش همون صدا بود ...امکان نداره ...با گذشــت این همه ســال این زن همون زن بود .همونی کــه اون روز جرأت نــگاه کــردن به صورتــش رو نداشتم....دســتمو دراز کردم پــول رو بگیرم که تو گفتــی پول نمیخواد مــادر جان .من مــی رم براتون می خــرم ....و آروم عقب عقب اومــدی و گفتی بیا بیــا زود باش... این زنه ،همونیه که همش درباره اش حرف می زنی؟زبونم بند اومده ،با تکون سر تاییدت می کنم. دقیقا همون شکلیه ...چقدر شبیه توه ...تو راست می گفتی ...ولی ...دوســت نداشــتم ادامه بدی .دوســت داشتم همون جا وایســتم و تا آخر دنیا اون زن رو نــگاه کنــم .چروک های روی دســتش رو که هنوز یه اســکناس توش بــود و از الی میله ها بیــرون مونده بود. تو همین جا باش تا من برم دو تا نون بگیرم و بیام.عادتت بود ..درســت وقتی که بهت احتیاج داشــتم مــی رفتی...بهانه ات هم کار خیــر و کمــک به ایــن و اون بود ...ولــی این بار چقدر راضــی بودم که می ری .دلــم ســکوت میخواســت .نمیدونم چــرا وقتی که هســتی و چیزی هم نمیگی بــازم دلم ســکوت میخواد. ایــن ســوال که تو اون روز پاییــزی کودکیم ،چی رو تو اون کوچه جا گذاشــتم داشــت از درون مثل موریانه اســتخوونامو میخورد و من دستم به این موریانه نمیرســید و حتی نمیتونســتم ببینمــش .من خــودم رو دیده بــودم زنی که پیــری مــن بــود .یه زن تنهــا روی ویلچــر .زنی که بــرای تهیه نون ســاعت ها پشــت پنجره میشینه تا عابری رد بشه و دســتش رو دراز کنه و کمک بخواد.... ایــن من بودم .تمام آینده من تو یه قاب فلزی ،من ازین بیشــتر میخواســتم؟ چــی میخواســتم از ســالهایی که هنوز نیومــده؟ ...مادر گفته بــود که دیگه حــق نــداری از اون کوچه رد بشــی...هر جــای دنیا بری آســمون همین رنگه.. ایــن تکــه کالم معصوم خانوم بــود ...ال به الی پــچ پچ ها و روزمرگی هاشــون پوسیدم..خراب شدم...گند زدم.. نــون هــا رو از الی پنجــره رد کــردم و دادم دســتش...نه ،دســت خــودم .به چشــمام نگاه کــردی و لبخند زدی ...تمام چین و چروکهای گوشــه چشــمات هــر کدوم یــه قصه بود از لحظههایی که تو گذشــته جا گذاشــتی...چقدر باید میخندیــدی ...چقدر بایــد داد میزدی... تــو راه برگشــت چقدر ســاکت بودی .مثل یــک فرمانده شــجاع که تو جنگ شکســت خورده ســرت پایین بود و دســتات رو فرمون....تا مقصد ،من به اون خونه شــیروانی فکــر میکردم و اینکه تاالپــی از روش بپرم رو چمــن باغچه.... ایــن بار دیگه نه ســتاره باالی ســرم چــرخ بزنه و نه گنجشــک ها جیک جیک کنن .این بار ســکوت باشــه و مــن و اون قاب فلزی . Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
65 Kheradmand
قاب فلزی
داس تان کوتاه
مریم هراتی اگــه یه روزی بیــاد و دوباره حتی برای یه بار دیگه هم شــده از اون کوچه رد شــم ،این بار ســرم رو باال می گیــرم و با تمام وجود، جــوری که انگار تمام وجودم را توی چشــمام ریخته باشــم با تک تک ســلول های بدنم اون لحظه رو نگاه مــی کنم .اصال مثل یک اســکنر قوی تمام دقایقش رو اســکن می کنم .می خــوام این بار بــا دقــت ببینم تمام اون ثانیه ها و دقایقی رو که تو اون ســال ها جراءت دیدنش رو نداشــتم .مثل یک معما مثل یک ســوال بزرگ تــو ذهنــم گیر کــرده و این همه ســال با خودم کشــون کشــون مثل یک جســد کشــیدم و آوردم تو این ســال ها ..یه چیز گنگی کــه مثل قطعــه های یک پازل که میشــه کنار هم گذاشــت و به جــواب رســید .اون قطعه اصلی ،دقیقا همونیه که تو گذشــته جا مونده... نــه مــادر اجــازه داده بود دوبــاره بــه اون کوچه ســر بزنم ،نه
64ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
احمدآقــا کــه مــادر دائما باهاش مشــورت مــی کــرد و نه حتی خودم که موجی از ترس و ســوال وجــودم رو گرفته بود.....هرچند فقــط یــک بــار از اون کوچه رد شــدم و فقــط یک بار بــه مادر گفتــم .انــگار به مــادر که چیزی رو بگــی به تمام دنیــا گفتی .از بــس که دلش کوچک بود و هیچی توش جا نمی شــد ،یا شــایدم عــادت کــرده بود هیچــی رو تو دلش نگــه نداره. ترمز دســتی رو کشــیدی....به من نگاه کــردی و گفتی :فکر کنم همین جاســت ،بیا پایین. اصال بعد از گذشــت این همه ســال ،که این کوچه حتی اســمش هم عــوض شــده ،من دنبــال چــی اومــدم .کاش اصــا تو نمی دونســتی..حتی فکر بودن یا نبــودن اون صحنه.... ،پریدی وســط حرفــم و گفتی :باز که شــروع کردی..همه این اومــدن ها ،این راه دور ،این شــهری که ســال هاســت ازش دل کنــدی ،فقط و فقط
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
64 Kheradmand
بقیه از صفحه 61
آنهاســت .زنان ساکن این شــهر دائما درباره خودکفایــی در تولیــد غذاهای مصرفیشــان بحــث میکننــد و مــواردی مثــل نگــهداری طبیعــی مــوارد غذایــی بــدون اســتفاده از افزودنیهــا از دغدغههای اصلی آنهاســت. بــه ایــن ترتیب با یک تیــر دو نشــان میزنند؛ هم در هزینههای خانــواده صرفهجویی کردهاند و هم قدمی در راســتای زندگی صلحآمیــز و محافظت از طبیعت برداشــتهاند. ورود آقایان خشن ممنوع! اینطــور کــه موسســان ماریــا آکســیلیادورا میگوینــد ،از زمــان تاســیس ایــن جامعه کوچــک تاکنون چهــار مــرد از شــهر اخراج شــدهاند، چــون بــه اعمــال خشــونت در خانوادههایشــان ادامــه دادهاند .یکی از مــردان ماریــا آکســیلیادورا که 15 ســال اســت در این شــهر ســکونت دارد ،دربــاره احساســش از زندگی در این شــهر زنانه به گاردیــن گفته« :در ابتــدا مــردان از اینکه همیشــه باید توســط زنان راهبری شــوند ،احساس انزجار داشــتند ،اما کمکم این شــرایط را پذیرفتنــد .برخــی از مــردان گمان میکنند کــه از زنــان توانمندترند ،اما تجربــه زندگی امروزی نشــان داده که زنــان در صحبت کردن و ســخنوری و در متقاعدســازی افــراد ،قویتر عمل میکنند .مردها برخورد مســتقیمتری بــا مســائل دارنــد و از پیچیدگیهای زنانه برخوردار نیســتند ».او که شاهد خــروج هــر چهــار مــرد اخراجشــده از ماریــا آکســیلیادورا بــوده ،اشــاره میکند کــه در هر چهار مــورد تقریبا همه ســاکنان شــهر برای دفاع از زنان مــورد آزار قرارگرفته همصدا شــدند و در یــک حرکت جمعی ،خاطیــان را از شــهر آرام و دنیــای صلحآمیزشــان بیــرون کردند.
بــا خشــونتهای خانگــی کوچابامبــا میگویــد: «برای مــددکاران اجتماعی امکانپذیر نیســت که خانههــا را یکییکــی بازدید کــرده و درگیریهای و تعارضهــای خانگــی را حلوفصل کننــد ،اما این امــکان وجــود دارد که ایــن تعارضها بــه اعضای جامعه آموزش داده شــود تا خودشــان برای تغییر وضعیتشــان اقــدام کننــد و در صــورت لــزوم از کمکهــای دولتــی برخوردار شــوند». پروژه شهر زنانه بولیوی آنقدر برای فمینیستها و فعــاالن حقوق زنان جالب بوده که پای عکاســان
و پژوهشگــران فراوانــی را طــی ایــن ســالها به ماریا آکســیلیادورا باز کرده اســت .کــری اوربوک، یــک عــکاس آمریکایــی که ماههــا در این شــهر وقت گذرانــده ،تجربه خود را از معاشــرت با زنان ماریــا آکســیلیادورا اینطور توصیف کرده اســت: «ایــن زنان تجربههای عجیبی را از ســر گذراندهاند و با مروز تجربیات گذشتهشــان بــه درک و آگاهی وصفناپذیری رســیدهاند .آنها قابلیتــی دارند که اصطالحــا به آن قابلیت ارتجاع گفته میشــود .این قابلیت اســتثنایی به افــراد توانایــی آن را میدهد که با هر ســطحی از مشــقت و مشــکالت مبارزه کننــد و خود را از وضعیت دشــوار بیرون بکشــند. قابلیت ارتجاع چیزی نیســت که بــه صورت فردی بــه دســت بیاید ،بلکــه در دل اجتماع بایــد به آن
دفاع از زنانگی مشــاغلی کــه در ماریــا آکســیلیادورا بــه زنــان پیشــنهاد میشــود ،از ســاعات کاری اســتاندارد و درآمــد کافــی برخــوردار اســت .زنــان عضــو این جامعــه کوچک یــاد میگیرند که گریــه کردن تنها راه مقابله با خشــونت همسرانشــان نیست .آنها میآموزنــد کــه ســاکت نماننــد و از زنانگیشــان دفــاع کننــد .اعتمادبهنفس پیدا میکنند تا از شــر ضعفهــای شخصیتیشــان رهــا شــوند و زندگی را جــور دیگــری ببینند .آنهــا برای اولیــن بار در زندگی یــاد میگیرند که خشــونت فقط به تعرض فیزیکــی محــدود نمیشــود .رئیــس اداره مبارزه 63ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
رســید .زنان ماریا آکســیلیادورا تصمیمهای جمعی میگیرنــد و در یک قلمروی مشــترک بــا هم برای حفاظــت از خودشــان در برابــر خشــونت تــاش میکنند». وقتی سیاست لطیف میشود در چنــد ســال اخیــر ،سیاســت در بســیاری از کشــورها سمت و ســوی زنانهای پیدا کرده و اغلب قدرتهای بزرگ دنیا به اســتفاده از سیاســتمداران زن روی آوردهانــد و از نتایــج این تغییر رویکرد کم و بیــش رضایــت دارنــد .این مســئله حــاال کمکم بــه کشــورهای کوچکتر و توســعهنیافتهتر هــم ســرایت کرده و تشــکیل همین جامعــه زنانه بولیویایی خود دلیــل محکمی بر این ادعاســت .هرچند ماریا آکســیلیادورا آمــار رســمیای بــرای اثبــات کاهش خشــونتهای خانگــی در اختیــار نــدارد ،امــا رضایت ســاکنان شــهر از زندگــی آرامشــان در این شــهر زنانه کامــا مشــهود و هویداســت .ایــن ارتقای کیفیت زندگی حاال در ســطوح بینالمللــی هــم خودنمایــی کــرده ا ست . ماریــا آکســیلیادورا یکــی از فینالیســتهای جایــزه بهترین محل ســکونت دنیــا یــا World Habitat Awardsدر سال 2008بود و دلیل این نامــزدی ،موفقیت زنان مدیر شــهر در اداره مســالمتآمیز زندگی شهروندان، موفقیــت در کاهــش خشــونتهای خانگــی و ترویج رهبــری زنانه در یک فرهنــگ زنســتیز فوقســنتی عنوان شــد .با تمام این اوصــاف ،رهبری زنان در کشورهای توســعهنیافته همچنان بــا چالشهــای فراوانی روبهروســت. هرچند ایــن جامعه کوچــک گامهای تو بزرگــی را در زمینه حذف خشــون زندگــی صلحآمیز در دل طبیعت برداشــته اســت، اما در پنج ســال گذشته ،مشــکالت معیشتی ،روند پیگیــری پروژههای ایــن گروه را کند کرده اســت. کمیتــه پشــتیبانی از خانوادههــا در ایــن شــهر دیگــر بــه اندازه گذشــته فعــال نیســت و آنقدر کــه زنــان این شــهر به انجــام پروژههــای کوچک و خودنمایانــه محیط زیستیشــان اهتمــام دارند، به ممانعت از خشــونت و زنســتیزی توجه نشان نمیدهند .بااینحــال کار برای ماریا آکســیلیادورا همچنان ادامه دارد؛ شــهر زنانه بولیوی آمده است کــه بماند .میماند تا خشــم فروخفتــه زنانی را به رخ بکشــد که تــا آخرین نفس برای آرمانهایشــان مبــارزه میکنند. هفته نامه چلچراغ
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
63 Kheradmand
62 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند62
زن بنیانگــذاری شــده اســت و همــه نقشهــای مدیریتــی آن برعهــده زنان اســت .ایده تاســیس ماریــا آکســیلیادورا زمانــی بــه ذهــن بنیانگذارانش رســید که در کمیتهای درباره موضــوع خشــونت خانگــی و ســامت فضــای خانــواده کار میکردنــد .ایــن کمیتــه قــرار بــود بــه خانوادههــای کمــک فقیــری کنــد کــه بهناچــار بایــد زیــر فشــار سو ء ا ســتفا د هها ی ر مکــر صاحبخانههایشــان زندگــی میکردنــد. زمینــی کــه ماریــا در آکســیلیادورا آن تاســیس شــده، مالکیــت جمعــی دارد و قابــل فــروش نیســت؛ درنتیجه قیمــت اجارهها ثابــت میماند و خانوادههــای کمدرآمــد هــم از پــس پرداخــت آن برمیآینــد .هر کــس در این شــهر زندگی کند،
ایــن شــهر برگزار میشــود که بــه زنــان در زمینه اشــکال مختلــف خشــونتهای خانگــی ازجمله سو ء ا ســتفا د هها ی مالی و خشــونتهای کالمــی و روانــی آمــوزش میدهــد. زنان ســاکن این شــهر عــاوه بر تــاش برای مبــارزه با خشــونت، در زمینه فعالیتهای زیســتمحیطی و مقابلــه بــا تغییــرات آبوهوایــی هــم برنامههــای ویــژهای تــدارک دیدهانــد. منش آنهــا احترام به طبیعت و اســتفاده از محصــوالت ارگانیــک اســت .ایــرن کاردوزو از موسســان ماریــا آکسیلیادورا میگوید: «من بــه ایــن نتیجه رســیدم که بهتر است خوراکیهــای مــورد نیازمــان را بــا دســتهای خودمان بکاریــم و به عمــل بیاوریم .ما در اینجا ســبزیجات تازه و پاک بدون موارد شــیمیایی مصرف میکنیــم .این روش
میتواند به داشــتن ســرپناه دائمی دلگرم شــود. در حــال حاضــر 420خانــواده در ایــن ماریــا آکســیلیادورا زندگی میکنند .زوجهای ســاکن این شــهر در صورت بروز مشــکالت زناشویی میتوانند از خدمــات مشــاورهای رایــگان کمیتــه پشــتیبان خانوادههــا برخــوردار شــوند .ورکشــاپهایی در 61ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
زندگی به طبیعت و ذات بشــر نزدیکتر اســت». پنج موسس ماریا آکســیلیادورا اهتمام زیادی به حفــظ آب و منابع طبیعی دارنــد .آنها معتقدند آســیبپذیری زنان نســبت به تغییرات آبوهوایی از مــردان بیشــتر اســت و از این جهــت ،وظیفه ســنگینتری برای مقابلــه با این آســیب ،بر دوش Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
61 Kheradmand
شهر زنان؛ ورود آقایان خشن ممنوع! گزارشی از آرمانشهر بولیویایی که به دست زنان اداره میشود این شــهر فقط توســط زنان اداره میشود؛ زنانی دلمرده و خســته از جامعهای بیرحم و زنســتیز که میخواهند زمام امور زندگیشــان را خودشــان به دســت بگیرنــد و یک بار بــرای همیشــه از زیر ســایه سنگین سرنوشت محتومشان فرار کنند. مریم عربی شــهری زیبــا در دل منطقه کوهســتانی کوچابامبــای بولیوی که در میــان تپههای مهآلــود و طبیعتــی بکــر آرام گرفتــه .در ظاهر شــبیه بــه باقــی شــهرهای کوچک منطقــه اســت .ســخت میتــوان ایــن اجتمــاع حاشیهنشــین را از ســایر شــهرهای کارگرنشین منطقه تشــخیص داد؛ ســکونتگاهی بــا خانههای آجــری کوچک و تکاتاقه و ســاختمانهایی که طبقه کارگــر بولیوی را در خــود جــای داده اســت. امــا ایــن شــهر دورافتــاده برخــاف ظاهر عــادیاش با ســایر شــهرها یــک تفــاوت آشــکار دارد؛ این شــهر فقط توســط زنان اداره میشــود؛ زنانــی دلمــرده و خســته از جامعهای بیرحم و زنســتیز کــه میخواهنــد زمــام امور زندگیشــان را خودشــان بــه دســت بگیرند و یک بار برای همیشــه از زیر سایه سنگین سرنوشــت محتومشــان فــرار کنند .
در این شــهر کوچــک زندگــی کنند ،بایــد قوانین خــاص آن را بپذیرنــد .ایــن شــهر دو قانــون مهم دارد؛ اول اینکــه خرید و فروش مشــروبات الکلی
در آن ممنــوع اســت و دوم اینکه خشــونتهای خانگی و جنســیتی در این شــهر جایی ندارد .یکی از موسســان ماریا آکسیلیادورا درباره زندگی در این شــهر بــه گاردین گفته« :تــا قبل از اینکــه در این شهر ســاکن شــویم ،همســرم مثل اغلب مردهای بولیویایــی عادت داشــت وقت و بیوقــت من را کتــک بزند .از وقتی در ماریا آکســیلیادورا ســاکن شــدهایم و قوانیــن آن را پذیرفتهایم ،او نوشــیدن الکل را کنار گذاشــته و دیگر روی من دســت بلند
همیشه پای یک زن در میان است از ســال 1999چنــد فعــال اجتماعــی بولیویایی تصمیــم گرفتند زیر ســایه توانمندیهای مدیریتی زنان ،منطقه امنی را به نام ماریا آکســیلیادورا برای زندگــی خانوادههــا ایجاد کنند کــه در آن برخالف ســایر شــهرهای بولیوی ،خبــری از خشــونتهای خانگــی نیســت .خانوادههایی که دوســت دارند 60ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
نکرده اســت». ایــن اجتماع کوچک کعبــه آمال زنانی اســت که در جامعــهای خشــونتطلب و مردســاالر زندگی میکننــد .بولیــوی کشــوری اســت کــه کشــتار زنــان در آن بیــداد میکنــد و اعمــال خشــونت علیــه آنهــا بــه موضوعــی عــادی و روزمره تبدیل شده است .این معضل آنقــدر در بولیــوی جــدی اســت کــه دولــت گروهــی را تحــت عنــوان «نیروهــای ویژه علیه خشــونت» مامور پیگیــری و پیشگیــری از ســوءرفتار بــا زنــان کــرده اســت .طبق آمارهای رسمی، سال گذشته 94زن در نتیجه خشــونتهای خانگــی در بولیــوی کشــته شــدند و در ســال 2015هــم 93زن بــه قتــل رســیدند که ایــن رقم بــا توجــه بــه جمعیــت 10 میلیون نفــری بولیــوی آمار نگرانکننــدهای اســت .تنها در دو روز ابتدایــی ســال 2017هــم دو مورد قتل زنان گزارش شــده اســت. س جمهور ایوو مورالــز ،رئی بولیوی در سال 2013قانونی را تصویــب کرد تــا با در نظر گرفتن مجازاتهای ســنگین بــرای مــردان خاطــی ،از خشــونتهای خانگــی علیه زنــان جلوگیــری کنــد .طبق این قانون ،مجازات 30ســال حبس برای کشــتار زنــان در نظر گرفته شــد ،اما با اســتناد به گــزارش روزنامه ملی بولیــوی ،تا به حال فقــط یکپنجــم قتلهای انجامشــده بــا مجازات حبس 30ســاله همراه شــده اســت. پرسه در شهر زنان مــردم ماریا آکســیلیادورا حــاال حــدود دو دهه اســت که جامعه کوچکشان را به شــیوه خودشان اداره میکننــد .ایــن اجتمــاع کوچک توســط پنج
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
60 Kheradmand
خواهد آورد. در مورد اعتیاد با او حرف بزنید کمپانیهای ســیگار خوب میداننــد چطور برای محصوالت خود بازاریابی کننــد ،برای همین فرزند کوچک شــما احتمــاال نخواهــد فهمیــد نیکوتین چقدر میتوانــد مضر و اعتیادآور باشــد. بــرای کودکتان دقیقــا بیان کنیــد کــه ســیگار کشــیدن، اعتیادآور اســت و وقتی کسی ســیگار کشــیدن را شــروع میکنــد ،دیگــر بــه ســختی خواهــد توانســت آن را ترک کنــد .بــه فرزندتــان توضیح دهیــد نیکوتین ،به انــدازهی مــوادی چــون هروئیــن و کوکائیــن ،اعتیــادآور و حتــی خطرناکتــر از آنهاســت. در مــورد خطــرات جایگزینهــای ســیگار بــا او حــرف بزنیــد بــا افزایــش ســیگارهای الکترونیکــی و قلیــان و ســیگارهای بــدون تنباکــو، راههای بیشــتری پیــش روی فرزند شماســت تا یک عادت بد را انتخاب کند و به احتمال زیــاد فرزندتــان فکــر میکند ایــن جایگزینهــا ،بیخطــر و بهتــر هســتند .پــس بایــد مطمئن شــوید کــه کودکتان را نســبت به خطرات و عواقب ایــن جایگزینهــا آگاه کردهایــد و او میدانــد که ایــن ابزارهــا نیز همــان عواقــب ســیگار را دارند.
گپ و گفتهای دوستانه با هم داشته باشید در مورد ســیگار و خطــرات آن ،بیش از اندازه هم حرف نزنیــد .مطالعات نشــان داده گفتگوی مدام و تمــام وقــت در مورد ســیگار میتوانــد احتمال ســیگاری شــدن فرزندتان را بیشــتر کند! اگر به او بگوییــد :تو هرگز نباید ســیگار بکشــی! یــا تمام ســیگاریها آدمهای بدی هســتند ٬در واقــع او را
تشــویق به طغیان خواهید کرد .اگــر فرزندتان در ســنین نوجوانی باشــد ،تمایل پیدا میکند ســیگار را امتحــان کنــد تــا حداقــل به شــما ثابــت کند «میتواند»! اگر گپ و گفتهای خوب و هشــیارانه با کودک خود داشــته باشــید میتوانید مانع سیگار کشیدن او بشــوید .مطالعــات زیادی نشــان داده یک نوع خــاص از صحبــت یــا بیان وجــود ندارد کــه روی همهی بچهها تاثیر یکســان داشــته باشــد و شما کــه از هر کس دیگــری فرزند خود را میشناســید بایــد بفهمید بهتریــن راه ارتبــاط برقــرار کردن و دوســتی صمیمانه و موثر با او چیســت، و خالصــهی کالم اینکــه رگ خواب او در دســت شماست! هر چنــد صحبت در مورد ســیگار ،جدی اســت اما ســعی کنید گفتگوهایتان بــه دور از هر گونه قضــاوت یا تهدیــد و تنبیه باشــد تا بهتــر بتوانید بــا فرزندتــان در این مــورد حرف بزنیــد و اگر هم احتماال یک روز ،ســراغ ســیگار رفت ،از گفتن این
مهارت «نه گفتن» را در او تقویت کنید شــاید بــه نظرتــان جــدی نیایــد و حتی بــه آن بخندیــد ،امــا فشــاری کــه فرزندتــان از ســوی همســاالنش تحمــل میکنــد بســیار زیاد اســت. اگر به فرزندتان ســیگاری پیشــنهاد شــود و شما هرگــز نیاموخته باشــید کــه چطــور در برابر یک درخواست نادرســت بدون اینکه وجههی خود را از دســت بدهد ،نه بگوید ،مطمئن باشید آن سیگار را رد نخواهــد کرد .حتی میتوانید نقــش بازی کنید، مثال به فرزند خون یک ســیگار پیشــنهاد بدهید و او شــیوههای مختلف نــه گفتن را تمریــن و اجرا کند؛ مثال ،نه متشــکرم ،از بوی آن خوشــم نمیآید، نــه ،من بایــد برای تمرین بســکتبال آماده بشــوم و ســیگار باعث میشود تنفسم مشــکل پیدا کند، یا نه ترجیح میدهم ســیگار نکشــم ،در ســینهام احساس ســوزش خواهم کرد. 59ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
موضوع به شــما واهمهای نداشــته باشد. اهمیــت ســبک زندگی درســت را به او گوشــزد کنید بــه جای صحبتهــای مکــرر در مــورد خطرات ســیگار ،در مــورد اهمیــت انتخابهــای درســت و ســالم در زندگــی بیشــتر حــرف بزنیــد .برایش توضیح دهید که تغذیهی ســالم ،خــوب خوابیدن و مرتــب ورزش کردن میتواند بــه او کمــک کنــد همیشــه ســالم و جــذاب و خوشاندام باشــد .اگــر فرزند شــما برای توانایــی تند دویدنــش ارزش قائل باشــد یا وقتــی که درک کنــد خــواب کافــی داشــتن بــه او کمــک میکنــد تمرکز بیشــتری ســر ِ کالس درس داشــته باشــد ،احتمال اینکه مرتکــب رفتارهایی شــود که سالمتیاش را به خطر بیندازد بســیار کمتر خواهد شــد. الگوی خوبی برایش باشید بچههایــی که والدینشــان ســیگار میکشــند ،بیشــتر مســتعد ســیگاری شــدن هســتند زیرا سیگار کشیدن را عــادت بدی تلقــی نمیکنند. حتــی اگــر بــه فرزنــد خود بگوییــد قصــد ترک ســیگار دارید یا کاش هرگز ســیگاری نبودیــد ،کالم شــما چنــدان موثــر نخواهــد بــود .بچهها همان چیــزی را تقلید میکنند کــه شــما انجــام میدهید. بنابرایــن شــاید وقت آن باشــد کــه خودتان هم ســیگار را تــرک کنیــد؛ بــرای ســامت خودتان و ســامت فرزندتان. خانه و پیرامونتان را از وجود سیگار پاک کنید مطالعــات نشــان داده محــدود کردن دسترســی فرزندتــان بــه ســیگار و افراد ســیگاری ،تــا حدود بســیار قابل توجهی از احتمال ســیگاری شــدن او میکاهد .پس بهتر اســت بــرای خانهتــان قانونی وضــع کنیــد که هیچکــس اجــازه نــدارد در خانه ســیگار بکشــد یا با خود ســیگار به خانــه بیاورد. اگر دوســتان یا اقوامی دارید که ســیگاری هستند، مودبانــه به آنها توضیح دهید کــه اجازه نمیدهید در خانهی شــما ســیگار بکشــند .اگر فرزند شــما، پشــتکار و جدیتتــان را در مورد ایــن محدودیتا ببینــد (حتــی بــا افــراد بزرگســال) ،در مــورد انتخابهایــش بســیار بادقــت عمل خواهــد کرد.
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
59 Kheradmand
با بچههایتان در مورد سیگار حرف بزنید
تنباکــو ،دلیــل عمدهی قابــل مرگهــای پیشــگیری در سراســر دنیاست. بهترین راه پیشــگیری از مرگهای ناشــی از ســیگار این اســت که از همــان کودکــی ،آموزش داده شــوند .تحقیقــات نشــان داده ۹۰درصــد از بزرگســاالن ســیگاری ،اولین ســیگار خود را وقتی که بچه بودهاند کشــیدهاند .در ســال ،۲۰۱۶مرکز پیشــگیری و کنترل بیماریهــا دریافت که ۸درصد از نوجوانان دبیرســتانی در عرض ۳۰روز گذشــته، یک سیگار کشــیدهاند. وقتی فرزند شــما کودک اســت ،به شما به عنوان قدرت مطلــق نگاه میکنــد تا بفهمــد چه چیزی خوب یا بد اســت ،بنابراین گفتگو در مورد ســیگار را زودتر شــروع کنید تا در مســیر درســت هدایت او قرار بگیرید.
اینکه به کودک خود بگویید ســیگار خوب نیســت چون ممکن اســت ســرطان بگیرد ،فایــدهای ندارد چون بچههــا معموال نگران پیامدهــای بلند مدت نیســتند .بلکــه بیشــتر به تاثیــرات فوری ســیگار واکنش نشــان میدهند ،مثال بویی کــه روی موها و لباسهــا میمانــد ،زرد شــدن دندانهــا ،بــد بو شــدن دهان ،مشــکالت پوستی و ... شــاید هم متوجه شــوید فرزندتان بــه جنبههای مالــی و اقتصــادی بیشــتر اهمیــت میدهد ،پس میتوانیــد یک ماشــین حســاب برداریــد و به او نشــان دهید یــک فرد ســیگاری اگر هــر روز یک پاکت ســیگار بکشــد ،در عرض یک ماه ،سه ماه و یــا یک ســال ،چقدر پول هدر خواهــد داد .بعد در ایــن مورد بحــث کنید که همین فرد بــا این مقدار پول چــه چیزهایی میتوانــد بخرد.
برای صحبــت در مورد ســیگار بــا بچههــا ،هرگز زود نیســت .شــاید فکــر کنید دلیلی نــدارد با کودک ۵یا ۶ســالهی خود دربارهی ســیگار و مســائل آن حرف بزنید چون به نظر شما ایــن احتمال کــه فرزندتــان در این ســن بخواهد ســیگار بکشــد ،صفر اســت ،اما واقعیت این است کــه شــما زمــان بیشــتری بــرای گفتگــو پیرامون خطرات و آســیبهای ســیگار خواهید داشــت. ترجمــه از هدی بانکــی :برای صحبــت در مورد صحبتها ی خود را به ورزش ربط بدهید ســیگار با بچههــا ،هرگز زود نیســت .شــاید فکر اگــر فرزنــد شــما عالقهمنــد بــه ورزش اســت، کنیــد دلیلی نــدارد با کــودک ۵یا ۶ســالهی خود دربارهی ســیگار و مســائل آن حرف بزنید چون به روی چیزی تمرکز کنیــد که فرزندتان به آن اهمیت خطــرات ســیگار را بــه تاثیــری کــه روی عملکرد نظر شــما ایــن احتمال کــه فرزندتان در این ســن میدهد ورزشــی دارد ربط بدهیــد .برایــش توضیح دهید بخواهد سیگار بکشــد ،صفر است ،اما واقعیت این همانطــور که میدانیــد ،بدترین عوارض ســیگار چطور ســیگار میتوانــد توانایی دویدنــش را از او است که شــما زمان بیشــتری برای گفتگو پیرامون کشــیدن ،انواع سرطانها ،مشــکالت ریوی و سایر بگیرد یا بگویید اگر ســیگار بکشــد مجبور خواهد خطــرات و آســیبهای ســیگار خواهید داشــت .بیماریهایی اســت که ناشــی از سیگار هستند .اما بــود خیلی زود ،بــازی را ترک کند چــون نفس کم 58ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 58 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
57 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند57
56 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند56
بــه واســطه فعالیت هــای بدنی خاص دســتان و پاهای خود را بیشتر از دیگــران تکان مــی دادند، نســبت به آنها کــه دائما در جای خود نشسته و فعالیتی نداشتند ،بهتر عمل می کردند و در نهایت مشــخص نشد که ایــن تمرینــات بــرای کــودکان مبتال به بیش فعالی ســودمند هستند. البته تاکنــون هیچ مطالعه مســتقلی روی فیجت اســپینرها و اثرات سودمند آنها انجام نشده اســت و در نتیجه نمی توان بــا قطعیت گفت که این ابزارهــا هم چنین فایــده ای دارند. فیجت ها انــواع زیادی دارند که اســپینر تنها یکی از آنهاست اســپینر تنها اســباب بازی تخلیه عصبی کــه بــا الگــو گرفتــن از حرکات فیجت ســاخته شــده نیست. اگــر کلمــه Fidgetرا در گــوگل ســرچ کنیــد ،شــاهد پیشــنهادهایی مثــل Fidget penیــا Fidget cubeبــرای تکمیــل عبــارت از گــوگل خواهیــد بــود .اینجــا نگاهی به تعــدادی از این اســباب بازی هــای عجیــب کــه گاهــی هــم کامال بیهــوده بــه نظر مــی آینــد ،انداختــه ایم. Fidget Cubeفیجت کیوب از اســمش پیداســت کــه مکعبی شــکل اســت. یــک مکعــب کوچک شــش وجهی شــبیه به تاس کــه در هر وجه اشــکال عجیبی می بینیــد .دقیقا همیــن چیزهای عجیب این مکعــب را به یک ابزار فیجــت تبدیل کرده انــد .از کلیدی شــبیه به کلید پریزهای ســاده برای روشــن و خاموش کردن المپ تا یک دیســک چرخنــده ،یک کره کوچــک که در جای خــود دور خودش می گردد و جوی اســتیکی شــبیه به آنچه در کنترلر کنســول هــای بازی دیده ایــد .این مکعب کوچــک به راحتی با یک دســت کنتــرل مــی شــود و ادعا مــی کنند بازی کــردن با ابــزار موجود در هــر وجه آن به دوری از اســترس شــما کمک می کند.
بســیار زیاد و متفاوتی دارد .از تــوپ های ابری ســاده تــا نوعی جدیدتــر که یک تــوپ را داخــل تور مــی بینیــد .با فشــردن توپ شــاهد اشــکال عجیب و غریبی خواهید بود .توپ با فشــردن تغییر شــکل زیادی می دهــد و از بین توری که در آن اســت به شــکل جالبــی بیرون می آیــد .کره هــای پر تعــداد کوچــک و بزرگی که هــر قدر هم تــوپ را فشــار دهید ،مثل حباب نمــی ترکند. Spiky Sensoryحلقــه های میخی یک دایره الســتیکی نســبتا بــزرگ کــه قطــر آن حــدودا چهــار اینــج اســت ،ســطحی پــر از زائــده های تیــغ مانند که البتــه مانند جنس خــود این حلقــه نرم بــوده و تیــز نیســتند .این حلقــه بــه راحتی در دســت خم می شــود و زائــده های ســطح آن در کف دســت شــما حس جالبی ایجاد می کنند .فشــردن این جســم عجیب در کنــار حســی کــه از میخ هــای نرم ســطح آن در دســت شــما به وجــود می آید باعــث کاهش اســترس خواهــد بــود .شــاید فکــر کنید کــه این وســیله با اســترس بال فرق چندانی ندارد اما شکل متفاوت و تیغ های نرم ســطح آن ،این دو وســیله را بــه کل متفــاوت از یکدیگر کــرده اند. Infinity Cubeمکعب بی نهایت هشــت مکعــب کوچــک فلزی کــه بــا لوالهای 360درجــه و بــدون محدودیــت به هــم متصل شــده انــد و یک مکعب بــزرگ تر را تشــکیل می دهنــد .این همان مکعب بی نهایت اســت .در هر ســمت و جهتی که بخواهیــد مکعب های کوچک تــر حرکت می کنند و اشــکال عجیــب و غریب را می ســازند .بدون وقفه و معطلــی می توانید آن را در دســت بچرخانیــد و به هر شــکلی در بیاورید. لوالهــای 360درجه ای و منعطف باعث می شــود که محدودیتی در کار با این وســیله نداشته باشید، حتی یــک توقــف کوتاه،امــا قیمت حــدودا 120 هــزار تومانی این اســباب بازی برای چنین وســیله ای بســیار گران به نظر می رســد! هفته نامه همشهری جوان
Stress Ballتوپ ضد استرس یــک اســباب بازی نــرم و کوچک که شــکل های بســیار متنــوع و جالبــی دارد .معموال قطــر آن از هفت ســانتی متر بیشــتر نیســت و به راحتی در یک دســت جا می شــود تا آن را بین انگشتان خود فشــار دهید .از این وسیله برای تخلیه فشار عصبی و حتــی تمرینــات ورزشــی برای تقویــت عضالت دســت استفاده می شــود .اســترس بال شکل های 55ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
55 Kheradmand
«فیجت اسپینر»ها چرا محبوب شدند؟ تخلیه فشــار عصبــی و امثالهم ذکر شــده اســت امــا به تازگی وســیله هایی ســاخته شــده که ادعا دارند اســترس را از شــما دور مــی کند و باعث می شــود که بهتر تمرکز کنید و از شــ ّر افکار گوناگون خالص شــوید .اما این وسیله نوعی ماســاژور ،پازل یا حتــی چیزی شــبیه به مکعب روبیک نیســت؛ این وســیله فیجت اســپینر ( )Fidget spinnerنام دارد و شــکل هــای مختلفــی دارد اما ســاده تریــن و متــداول ترین نــوع آن دارای ســه شــاخه اســت که به یــک دایره متصــل اند و دور همین دایره می چرخند .اســپینر نسبت به اندازه کوچکش ،ســنگین اســت و این را در اولیــن برخورد با آن متوجه می شــوید .اغلب مدل هــای آن در دایره مرکزی خود یــک بلبرینگ دارند که راز چرخش ســریع و روان و طوالنی این اسباب بــازی اســت .به همیــن ســادگی فیجت اســپینر کوچک در بین انگشــتان شــما می چرخد.
کوبیــد! آن قــدر تنوع در مدل ها باالســت که اگر از طرفداران این وســیله باشــید ،قطعــا در انتخاب یک و یــا حتی چند مدل برای خرید دچار مشــکل خواهیــد شــد .هر چه جنس اســپینر مرغــوب تر، طــرح و رنگــش فانتزی تر و میزان چرخش بیشــتر باشــد قیمــت باالتــری خواهد داشــت ،که بعضی از آنهــا حدود پنــج دقیقه و حتی بیشــتر هم می چرخنــد .تا این لحظه اســپینرهایی با قیمت حدود 200هــزار تومان هم دیده شــده اســت. اوتیسمیها امــا در نهایــت و با وجــود تمام ایــن صحبت ها یــک «خب کــه چی؟» بــزرگ روبروی ما ایســتاده اســت .آیا اســپینر واقعا برای اعصاب مفید است؟ آیا به واســطه مواد ســازنده یا حتــی وزنش ممکن اســت برای کودکان خطرناک باشــد یــا خیر؟ طبق دالیل علمی و تحقیقات بســیار ادعا می شــود که فیجت اســپینر و دیگــر فیجت ها به رفع اســترس و تمرکــز کمک می کنــد ،مخصوصا بــرای کودکان اوتیســم یا بیــش فعال بســیار مفید اســت اما در نهایــت قضاوت مفید بــودن یا نبودن این وســیله و احســاس نیــاز به خریــد آن یا عدم نیــاز به یک شــیء چرخــان کوچــک ،تنهــا به شــخص مصرف کننده بستگی دارد.
میالد تیرداد یک جســم عجیــب کوچک ،ســاده و خوش رنگ و لعــاب و فانتــزی کــه با صــدای ِقر ِقــر اندکی به ســرعت می چرخد .این قدر ســریع که انگار خیال ایســتادن از حرکــت را ندارد و بــا قوانین فیزیک و اصطکاک غریبه اســت! احتماال ایــن روزهای اخیر شــما هم اســپینر را در دست دوســت و آشنا دیده عامل اعصاب! ایــد .از متــرو و اتوبوس تا کالس دانشــگاه و محل بیاییــد دقیق تر به این اســباب بــازی نگاه کنیم. کار .اســباب بــازی جدید آدم بــزرگ ها همان طور گفتیــم کــه اســم آن فیجت اســپینر اســت؛ کلمه کــه گفتیــم «اســپینر» نــام دارد ،یعنــی چرخنده فیجــت ( )Fidgetبه معنــی حرکت و عملی عادت و ایــن چرخیــدن تنها کاری اســت که این وســیله گونه اســت کــه ممکــن اســت ناشــی از عصبی انجــام مــی دهد .قیمــت اســپینرها امــا در برابر بودن ،آشــفتگی و خســتگی یا مجموع اینها باشد. یک چرخش ســاده کمی گــران به نظر می رســد .از جملــه فیجت هــای معمول می تــوان به تکان ظاهــر دلفریب و رنگارنگی کــه در قلبش تنها یک دادن خودکار ،بازی با قســمتی از لباس مانند دکمه در دنیا همین طور است بلبرینــگ پنهان اســت .هر طور هم کــه نگاهش هــای پیراهن یا تکان دادن پاها اشــاره کرد .فیجت نشــریاتی ماننــد گاردیــن و نیویــورک تایمز ادعا کنیــد به قیمت های بعضا باالی صــد هزار تومانی ها راهی برای رهایی از اســترس و آشفتگی هستند کــرده انــد که خانمــی شــصت و دو ســاله به نام که می فروشــندش نمی ارزد .گرچه بعضی از انواع امــا اغلــب به عنوان عــادت های بد شــناخته می کاترین هتینگر ،فیجت اســپینر را ساخته است ،در حالی کــه خانم هتینگر این گفته را نفــی کرده .او گرانقیمت آن ویژگی هــای جالبی دارند که ممکن شــوند ،مخصوصا در بین کودکان. اســت ایــن قیمــت را برای تــان توجیه کنــد .مثال امــا بر اســاس تحقیقــات دانشــمندان ،کودکانی گفتــه زمانی بــه خاطر ابتــا به یک بیمــاری نادر اســپینر شما فندک یا اســپیکر بلوتوثی هم هست! کــه ایــن حــرکات را انجام مــی دهند نســبت به عصبــی قادر بــه جنب و جــوش و بازی کــردن با بــه هر حــال همین مــدل هــای گرانقیمت هم کودکانی که از این کار منع می شــوند ،در یادگیری دختــر خردســالش نبوده و با اســتفاده از وســایل طرفــداران خودشــان را دارند .فیجت اســپینر مدل و یادســپاری عملکرد بهتری دارند .تحقیقات علمی ســاده ای که در منزل داشــته ،اســباب بازی مشابه هــای ارزان تــر و ســاده ای هــم دارد .از ســایت نشــان داده انــد که انجام ایــن حــرکات در موارد به اسپینر با شمایل بشــقاب پرنده را برای فرزندش فروشــگاه هــای اینترنتی معــروف تا کانــال های بســیاری به تمرکــز و دوری از اســترس افراد کمک مــی ســازد و در ســال 1993نیز درخواســت خود تلگرامــی و حتی متــرو به راحتی مــی توانید انواع می کنــد ،به خصوص کودکانی که اختالل اوتیســم برای ثبت پتنت آن را تســلیم ســازمان مربوطه در مدل اســپینر را خریداری کنید .اما این اسباب بازی یــا ADHDدارند .فیجت اســپینر هــم با هدف آمریــکا می کند کــه البته این پتنت حــدودا چهار از کجــا آمد؟ چطــور تا این حد محبوب شــد و آیا کمــک به انجــام بهتــر همین امر ســاخته شــده ســال بعد بــه وی اعطا می شــود. اســت .اما ایــن روزها بیشــتر به عنوان ســرگرمی خود خانم هتینگــر اما بر این باور اســت که این فایــده ای هم برای مــا دارد؟ عادت های مختلفی مثل چرخانــدن زنجیر ،بازی و اســباب بازی شــناخته می شــود تا یک وســیله اســباب بازی شــباهت زیادی به آنچه برای دخترش با ســیم تلفن یــا پرزهای فرش را اغلــب در اطراف تمدد اعصــاب! جنــس آن می تواند پالســتیکی یا ســاخته بود ،ندارد و اختراع فیجت اســپینر صرفا به مــان دیــده ایــم و حتــی گاهــی خودمــان چنین یــا فلزهایی نظیر برنج و اســتیل باشــد .طرح ها و او نســبت داده شده است .در ســال 2015میالدی، عاداتــی داریم .تــا به حال برای تــان پیش آمده که رنگ های آن هم هر روز بیشــتر می شــوند ،از آرم تحقیقی مروی جمعی از کودکان هشــت تا دوازده وقتی در صف نانوایی یا اتاق انتظار مطب پزشــک BMWو مرســدس بنز تا بتمن و مرد عنکبوتی ،از ســاله مبتال به بیــش فعالی انجام شــد کــه نتایج منتظرید،با ســوییچ و کلیدهایتان مشغول شوید؟ یا اســپینرهای اصطالحــا رم خور که بــرای تان آهنگ آن در نشــریه روانشناختی کودکان غیرعادی منتشر حتی تــکان دادن مداوم پاهــا .دالیل مختلفی برای هــم پخــش می کنند تــا مدل های ضــد ضربه که شد. ایــن عــادت هــا و حــرکات از جمله تمرکــز بهتر ،بــدون تــرس از خراب شــدنش بــه در و دیوار می بر اســاس این تحقیــق آن دســته از کودکانی که 54ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 54 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
وحدت مذهبی اصل و نســب نادر از ایل افشــار اســت که شاخه ای از تــرکان غــز به جــای مانده از کوچ ســاجقه بــه ایــران بوده اند .شــایان ذکر اســت که نــادر از نژاد ترک اســت .ایل افشــار از ایالت شاهسون هم پیمــان با شــاه اســماعیل و صفویان بــوده و نکته جالب ســنی بودن همه ایل افشــار است .هر چند که تاریخ پاســخ روشــنی به نوع مذهب نادر ندارد. ارادات او بــه حضرت علی (ع) و ابوحنیفه یکســان بــوده اســت و چنــان کــه مرقــد و بــارگاه امامان شیعه در ســامرا و کاظمین را بازســازی کرده است همانطور هم مرقد ابوحنیفــه در بغداد را تکریم و بازســازی کرده اســت .دیدگاه نادر درخصوص علت ســقوط صفویان بســیار تیزبینانه بوده است. نادرشــاه می دانســت که مذهب شیعه یکپارچه شــده امــا صفویــان مشــکالتی دارند بســیاری از اقدامات صفویان؛ ظاهرسازی؛ تفرقه افکن و دور از عقالنیــت بــوده و بدعت هایی نظیــر لعن خلفای مــورد احتــرام اهل ســنت از جمله مناســب مورد اعتراض نــادر بود. نادرشــاه معتقد بــود که ایــران مملکتــی ملوک الطوایفی اســت و هریک از ایــن ایالت و قبایل که ســوغات هجوم اقوام ترک و عــرب و مغول و تاتار به ایران بوده اند مناســک؛ عقاید و مقدساتی برای خود داشــتند .یــا باید ایــران را ملکی چهــل پاره تصور کــرد و یا باید برای حفــظ ایران زمین این عقایــد متفــاوت را به دور از مســائل اختالف برانگیــز در کنار هم محترم شمرد. ایــن قبیل افــکار از نگــرش هــای درونی نــادر بــوده اســت .تا زمــان نــادر در خــارج از مــرز ایــران در هیــچ کجــا مذهــب شــیعه در دین اســام بــه رســمیت شــناخته نمی
نتوانســت مذهب شــیعه را در کنار چهار مذهب حنفــی ،مالکی ،حنبلی و شــافعی پذیرفته کند .در موســم حج چهار رکــن شــامی ،یمانــی ،عراقی و حجراالســود در چهار گوشــه کعبه متعلــق به این چهار مذهب بود و شــیعیان تا پیش از به سلطنت رسیدن نادرشــاه ســهمی در این چهار رکن نداشته و بــرای حــج نیز اجــازه داشــتن امیر حاجیــان را نداشــتند. هنگامی کــه در نوروز ســال 1736میــادی نادر در مغــان در حضــور همه بــزرگان ایــران در مهد صفویــه و به قولی زادگاه زرتشــت با درخواســت بزرگان ایران و صفویه به پادشــاهی رسید و خواب دیــدار وی با حضرت علــی (ع) و نهادن شمشــیر بــر گردن وی به دســت مــوالی متقیان و رســیدن او بــه پادشــاهی تعبیر شــد ،او به خواســته اصلی خود رســید .او بــا جلب رضایت علمای شــیعه در کنــار گذاردن مناســک عاشــورا دوری از لعن خلفا ضمن پذیرش پادشــاهی ایران زمینه هــای برگزاری کنگــره تقریب مذاهــب نجــف در 1740و در پی آن پذیــرش مذهب شــیعه جعفری به عنــوان مذهــب پنجم جهان اســام را فراهم کرد .آرزویی که شــیخ مفید؛
شــد .حتی تســلط آل بویــه بر خلیفــه بغداد و حضور شــخصیت بزرگ شــیعی چــون شــیخ مفیــد هــم 53ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
شــاهان آل بویه و شــیخ مفید در دســتیابی به آن ناکام ماندند. فتوحات نادر نادرشــاه افشــار بیشــتر عمر خود را در جنگ و فتح گذراند .او ابتدا به شــاه تهماسب دوم پیوست و در 1139ق ســردار سپاه او شد .سپس خراسان را بــه تصرف خود درآورد .مالــک بزرگ ،ملک محمود سیســتانی تا حــدی مانع قــدرت گیری نادر شــد، ولی نادر در ســال 1137ق ،پشتیبانی شاه تهماسب دوم صفــوی و فتحعلی خان قاجــار را جلب کرد و توانســت ملک محمود را شکست دهد و حاکمیت شــاه ایران را در خراســان برپا کند. شــاه تهماســب نیــز ،نادرقلــی را والی خــود در خراســان اعالم کــرد و پــس از آن نادر نــام خود را به «تهماســب قلی» تغییر داد .سال بعد ،او پس از ســرکوب چند ایل تــرک و کرد ،بــه حکمرانی کامل خراســان رســید .ولــی پــس از آن برای بــه قدرت رســاندن شاه تهماســب با افغان ها وارد جنگ شد. در 1142رییــس افغــان هــا یعنی اشــرف افغان را در مهماندوســت در نزدیکی دامغــان (طی نبرد دامغان) و ســپس در مورچه خورت اصفهان و برای بــار ســوم در زرقان فارس شکســت داد .او ســپس در تعقیب اشــرف ،افغانســتان را مورد تاخت و تاز قــرار داد و قبایــل این دیار را مطیــع خود کرد. بدیــن ترتیــب پــس از هفت ســال شــورش افغــان هــا در 1142ق بــه پایان می رســد. امــا افغان های مخالف نادرشــاه پس از فتح قندهار به دســت نــادر ،به دهلــی گریخته بودنــد .نادرشــاه ســه بار بــه پادشــاه هند، محمدشــاه گورکانی ،اخطــار دارد تا نظامیان اشــرف افغــان را به ایــران تحویل دهد. در پــی عدم تحویــل آنها ،ســپاه ایران از رود ســند گذشــت و در جنگ کرنال هندی هــا را شکســت داد و دهلی را تصــرف کرد. آنهــا ســپس 800افغان را در بــازار دهلی دار زدنــد .نــادر بــه رغم کمی ســپاهیانش در مقابــل لشــکریان فیل ســوار هندی ،توانســت با بــه کارگیــری تاکتیــک های نوین جنگی پیــروز شــود .در جنگ کرنــال در طــی
بقیه در صفحه 70 Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
53 Kheradmand
نادرشاه ،سلطان مقتدر ایرانی
حامد زارع
هند و ترکســتان موفق بود و توانســت گرجســتان و آذربایجــان را ضمیمــه خاک ایران کنــد و هم در برگزاری کنگره تقریب مذاهب اســامی در بغداد و مصالحه دینی با پادشــاه عثمانی توفیقات فراوانی داشــت و توانســت همزمان از اهل تسنن در فالت ایــران محافظت به عمل آورد و از آبروی تشــیع در ســرزمین های تحت خالفت عثمانی پاسداری کند. امــا آیا مــی توان از نادرشــاه به عنــوان یک الگوی موفق سیاســت و دیانت در تاریخ دوره میانه ایران ســخن به میان آورد ،احتماال پاســخ به این ســوال نمی تواند مثبت باشــد.
ایــران پیش از برآمدن نادرشــاه و پــس از برآمدن او ســرزمینی پــر از آشــوب و چهــل تکهگــی بود. تنها شمشــیر پادشــاهی توانمند بود ،که توانســت وحدت ســرزمینی ایــران را در تندبــاد حوادثی که از یــورش افغان هــا برخاســته بود فراهــم آورد و دوگانگــی های بی مورد مذهبی و عرفانی ســاخته شــده در عهــد صفــوی را بــه نفع وحــدت دینی مرتفع ســازد. نادرشــاه ،پادشــاهی نادر بود که هم در فتوحات 52ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
در ســرزمینی کــه مهــد دانش و هنر اســت ،تنها زور پادشــاهی و شمشــیر لشــکریان نمــی تواند کارگر باشــد .نادرشــاه پادشــاهی بود کــه خالی از هرگونه ســواد سیاسی و حکومتی ،کمترین تشابهی بــه نمونــه هــای شاهنشــاهی در اندرزنامه های ایرانــی نداشــت .بیــش از آنکه نماینــده فرزانگی ایرانی باشــد ،الگویی از اقتدارگرایی ترکی و ایلیاتی بــود .بنابراین با همــه خدمتی که جنــگاوری نادر بــرای حفــظ چند دهه وحــدت ســرزمینی ایران و بازگرداندن شــکوه یکپارچگی بــه اقلیم های فالت ایــران کــرد ،نادر نتوانســت نام خود را در ســیاهه شــاهان فرهمند ایرانی جــای دهد. نادرشــاه افشــار را می توان مشــهورترین پادشاه ایران دوره اســامی دانســت .ســرکوب افغان ها و بیرون راندن عثمانی و روســیه از ســرحدات کشور و تجدید اســتقالل ایــران و چیرگی بر ترکســتان و جنگ های پیروزمندانه در حواشــی کشــور و مهم تر از همه فتح هندوســتان باعث شــهرت نادرشاه در تاریخ سیاســی دوره میانه ایران شــده است .اما قابــل توجه ترین اقدامات نادرشــاه تالش در جهت دســت یافتن به وحدت ســرزمینی در فالت ایران و وحدت شــیعه و سنی در عالم اسالم است .دو کاری که نادرشــاه به مثابه آخرین پادشــاه فــات بزرگ ایران توانســت انجام دهد و نام پرشــکوهی از خود در صفحــات تاریخ به یــادگار بگذارد. در زمانــه ای که صفویان با شــورش افغــان ها از هم پاشــیده بودند و کشــور مورد تجاوز دشــمنان داخلــی و خارجی بود ،عثمانی هــا از غرب و روس ها از شــمال و اعراب از جنوب و ترکمانان از شــرق بــه تاخــت و تاز و قتــل و غارت مشــغول بودند، نــادر وضعیــت حاکمیت ایــران را ســامان داد .در عهد نادر دشــمنان و متجاوزان به کشــور توســط وی سرکوب شــدند و کشور اندکی از قدرت گذشته خویــش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکــزی بر تمام وطــن ،بازیافت. ترکمانــان و ازبــکان به ماوراءالنهر عقب نشــینی کردنــد .در عهــد او به ســپاه و تامین نیرو بســیار توجه می شــد. نادر اقوام ایرانی را متحد و منســجم در زیر پرچم ایــران درآورد و بار دیگر ایران قدرتمندترین کشــور آســیا شــد .شــهرها یا والیــات ایــران در دوره نادر شــامل آذربایجان ،افغانستان ،پاکستان ،ترکمنستان، گرجســتان ،داغستان ،بحرین ،قطر و کشمیر بودند. نادرشــاه از فرمانروایانــی بود که بــرای آخرین بار ایــران را بــه محدوده طبیعــی فالت ایران رســانید و بــا تدارک کشــتی هــای عظیم جنگی ،کوشــید تــا اســتیالی حقوق تاریخی کشــور را بــر آب های شــمال و جنوب تثبیت کند.
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
52 Kheradmand
51 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند51
50 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند50
و احساســات مثبت ،بازیابی میشــوند .فقط باید بدانیــد چــه زمانی و چطــور عذر خواهــی کنید. چه زمانی عذرخواهی کردن ایدهی خوبی است؟ اگــر کاری که انجام دادهایــد باعث درد و ناراحتی فــرد دیگری شــده ،خوب اســت که عــذر خواهی کنیــد ،حتــی اگــر کاری کــه انجــام دادهاید کامال غیرعمدی بوده باشــد. چون عــذر خواهــی کــردن ،راههای ارتباطــی را باز میکند و به شــما این امــکان را میدهــد تا با فــرد مقابل، مجــددا ارتبــاط برقرار کنیــد .با عذر خواهــی کــردن ،می توانید احســاس تاســف و پشــیمانی خــود را منتقل کنید و فــرد مقابل هم خواهد فهمید که شــما واقعا به احساسات او احترام میگذاریــد؛ در نتیجــه در ارتباطهای بعدی با شما احســاس بهتری خواهد داشــت .همچنین عذر خواهی کردن بــه شــما اجــازه میدهــد در مــورد اینکــه «قوانیــن» آینــده چــه خواهند بــود بحث و گفتگــو کنیــد ،مخصوصا اگــر الزم باشــد قوانین جدیدی وضــع کنید ایــن اتفــاق روی خواهد داد. ایجــاد قوانین جدیــد در روابط میتواند به شــما کمــک کنــد شــما نیــز در آینــده آزرده و ناراحت نشــوید .ضمنا از این به بعد بیشتر مراقب هستید
که رفتــار آزاردهنــدهای در برابر فــرد مقابل انجام ندهیــد .مثــا میتوانیــد بگوییــد :متاســفم کــه بیدارتــان کــردم! حــاال که فهمیدم شــما دوســت ندارید بعد از ســاعت ۸شــب کســی با شما تماس بگیــرد ،از ایــن به بعد رعایــت خواهم کــرد .این، درســت همان جایی اســت کــه وضع یــک قانون
جدید ،بســیار مفید خواهــد بود. پذیرفتــن مســئولیت یعنــی اینکه آشــکارا اعالم کنیــد قبول داریــد کاری کــه در آن موقعیت انجام دادهاید اشــتباه بوده ،اما بــا متانت بیان کنید کاری کــه انجام دادهاید از نظر شــخص شــما بــد نبوده اســت .به این شــیوه شــما به خودتان میقبوالنید
49ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
کــه اگرچــه در عذرخواهی پیشــقدم شــدهاید اما مســئولیت تمام اشــتباهات را به گردن نگرفتهاید. چــه زمانــی عــذر خواهــی کــردن ایــدهی خوبی نیست ؟ خیلــی مهم اســت کــه به یــاد داشــته باشــید عذرخواهــی کردنــی کــه قــول و تعهدات پوچ به همراه داشــته باشد، اصال خوب نیســت .یک از مهمترین عملکردهــای عذرخواهی این اســت که موجــب فرصتــی برای بازســازی اعتمــاد و اطمینان شــود؛ تصمیم بر عــدم تکــرار اشــتباه گرفته شــده و یــا تغییــرات الزم صورت گیــرد؛ این بخــش مهمی از عذرخواهیســت . اگــر قول یــک تغییــر را بدهید اما اجــرا نکنیــد ،ایــن پیــام را خواهید رســاند کــه ممکــن اســت کاری را کــه میدانید درســت نیســت انجام دهیــد .پــس قولــی ندهیــد کــه نمیتوانید انجامش دهیــد ،بلکه این اطمینان را به فــرد بدهید که در آینده ،رفتــاری که موجب آزارش میشــود انجام نخواهید داد .اگر طــرف مقابلتان توقع نابجا یــا غیرمنطقی دارد ،پــس حتما پیش از آن ،بیشــتر از حــد الزم بــه او قــول دادهاید!
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
49 Kheradmand
«عذرخواهی کردن چرا باید عذرخواهی کردن» را یاد بگیریم؟!
ترجمه از هدی بانکی خیلــی از افــراد احساســات دردنــاک و بغرنجی در برابــر عذرخواهــی کــردن دارند! بعضــی از ما زمانــی که بچه بودیم و باعث رنجش و آزار کســی میشــدیم ،مجبورمــان میکردند تا عــذر خواهی کنیــم و بعضــی از ما نیــز ،آزادانه و طبــق ارادهی خودمــان عــذر خواهی میکردیــم و بالفاصله بعد از آن هم احســاس بهتری داشــتیم. برخــی از افــراد بــه راحتی عذرخواهــی میکنند در حالیکه برای برخی دیگر این کار بســیار ســخت است .بســیاری از کارشناسان هشــدار میدهند که اگــر عقیده داشــته باشــیم در رابطهای کــه داریم چــرا برای بعضی از افــراد ،عذر خواهــی کردن کار نیازی نیســت هرگز عذرخواهی کنیــم ،خودمان را سختی است؟ در معرض شکســت در آن رابطه قــرار دادهایم. بعضیهــا فکــر میکنند اگــر عذرخواهــی کنند احتمــاال یــاد گرفتهایم کــه اگر کســی را تصادفا یعنــی تائیــد کردهاند که فرد ناشایســتی هســتند ناراحــت کردیــم یــا چیزهایــی از این قبیــل ،الزم و در ذاتشــان بــدی وجــود دارد .برخی دیگر هم اســت عــذر خواهی کنیــم ،امــا آیــا میدانید چرا بــاور دارند که اگر بعــد از مثال یــک اختالف برای عــذر خواهــی کــردن واقعــا اهمیــت دارد و یک عذرخواهی کردن پیشــقدم شــوند ،تمــام گناهان عذرخواهــی بجا و درســت ،چه تاثیراتــی میتواند بــه گردنشــان افتــاده و بایــد مســئولیت تمــام داشــته باشــد؟ دانشــمندان و روانشناســان دالیل اشــتباهات را یک تنه بــه گردن بگیرنــد؛ آنها فکر مهمــی را در این مورد ارائه کــرد ه و توجیه کردهاند میکننــد عذرخواهــی کــردن آنهــا به فــرد مقابل کــه چرا وقتی یــک ارزش یا قانــون اجتماعی زیرپا اجازه میدهد هیچ بخشــی از اشــتباه را مربوط به گذاشــته میشــود ،باید عــذر خواهی کــرد .برخی خودش نداند  . از نتایــج مثبتی کــه عذرخواهی با خــود به همراه فواید عذر خواهی کردن در حالیکــه یــک عذرخواهــی صادقانــه و خوب دارد: وقتــی یــک هنجــار اجتماعی را میشــکنید ،از روابط خــوب میتوانند مســ ّکنهای قــوی برای ادا شــده باعــث میشــود از بیشــتر مشــکالترعایــت نکردن نوبــت گرفته تا قانون شــکنیهای اســترسها و اضطرابهای ما باشــند ،اما ناسازگاری بعــدی جلوگیری شــده و حتی راه حل پیدا شــود، بزرگتــر ،با عذر خواهــی کردن این را میرســانید و کشــمکش هــم میتوانــد اســترسهای بزرگــی بنابراین ارزشهای مشــترک ســر جای خود برگشته 48ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 48 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283 کــه شــما میدانیــد «قوانیــن» چــه هســتند ،و موافقیــد که بایــد آنها را رعایــت کرد .بــا این کار بــه دیگران اجــازه میدهید احســاس خطر نکنند، چــون میفهمند که شــما قبــول داریــد رفتارهای آزاردهنده ،پســندیده نیستند. وقتــی باعــث رنجــش کســی میشــوید بــاعذرخواهــی کردن میتوانیــد احتــرام او را مجددا ارزشــمند اعــام کنیــد و او نیز خواهــد فهمید که شــما قبول داریــد تقصیر شــما بوده ،نــه دیگران، در نتیجه احســاس بهتری پیدا میکنــد و احترام و وجهــهی خودتــان نیز حفظ میشــود. عــذر خواهــی کــردن بــه ترمیــم روابط کمکمیکنــد ،باعث میشــود دوباره دربــارهی موضوع گفتگــو کــرده و مجــددا نســبت به هم احســاس صمیمیــت کنید. عذرخواهــی صادقانــه و بیغــل و غــش باعثمیشــود دیگــران بدانند شــما بابت اشــتباهی که مرتکب شــدهاید غــروری ندارید و دیگــر آن رفتار را تکــرار نخواهیــد کــرد .با عذر خواهــی کردن به دیگران القاء میکنید که شــما کســی هســتید که مراقب اســت به دیگران آزاری نرساند و روی نقاط مثبــت شــما بیشــتر تمرکــز خواهند کرد تــا روی اشتباها تتان.
ایجاد کنــد .هنر عــذر خواهی کــردن را به خوبی یــاد بگیرید تا بتوانید اثــرات منفی اختالفهایتان را بــه میزان چشــمگیری کم کرده و از اســترس در روابــط خود دور بمانیــد ،زیرا عــذر خواهی کردن بــه ما کمک میکند اختالف نظرها و کشــمکشها را بــه خوبی پشــت ســر بگذاریــم و رابطهمان را مدیریت کنیم .عذر خواهی کردن ،لذت بخشــیده شــدن و شــادی را به دنبال دارد و از استرس نیز کم میکند .عــذر خواهی بجا ،رابطــه را تقویت کرده، اختالفــات بعــدی را کــم میکند و خالصــه اینکه ارزشش را دارد!
دبیرســتان ،یک گروه موســیقی بــا دو دختر دیگر تشکیل داد. «روز ریحانا» در باربادوس خواننــده مــورد بحــث در تاریخ ۲۰فوریه ســال ۱۹۸۸میالدی در شــهر «ســنت مایــکل» باربادوس متولد شــده اســت .جالب اســت بدانید کــه روز تولــد وی در این کشــور جزو تعطیالت رســمی به شــمار مــی رود و مردم آن را جشــن مــی گیرند.
تاتوهایریحانا جالب اســت بدانید این خواننده جــوان ۲۳ ،تاتو روی بــدن خــود دارد و اعالم داشــته کــه در آینده بــه تعــداد آن ها خواهــد افزود .یکــی از تاتوهای وی جملــه ای با ایــن مفهوم اســت« :هرگز بازنده نخواهم بــود ،زندگی همیشــه یک درس اســت». ایــن جمله الهام بخش ،یکی از شــعارهایی اســت کــه او را در مســیر موفقیت های هر چه بیشــتر یاری می رساند.
او شــاهد خــروج روح خبیــث از بدن یــک کودک بوده ریحانا در یکــی از مصاحبه هایش اعتراف کــرده که یک بــار در مراســم جن گیری و احضــار ارواح شــرکت نمــوده و از نزدیک شــاهد بیــرون رانــدن روح خبیــث از بدن یک کــودک بوده اســت .بــه همین خاطر اســت کــه وی از حضــور در شــاتو مارمونت هالیــوود خودداری می کنــد زیــرا اعتقــاد دارد که این منطقه توســط ارواح تسخیر شــده است.
یکی از زنان تاثیرگذار جهان در ســال ،۲۰۱۲مجله تایم ،ریحانا را در جایگاه بیستم در فهرســت « ۱۰۰فرد تاثیرگذار جهان» دســته بندی کرد. کیتــی پــری و ریحانا دوســتان بســیار صمیمی هســتند ری ری با خواننده مشــهور، کیتی پری دوســتان بســیار صمیمی هستند که ارتباط و معاشــرت های زیادی با هم دارند .البته انتظار می رفت کــه به عنوان ســاقدوش در مراســم عروســی کیتی پری حاضــر شــود اما بــه دلیل تداخل برنامه هــای کاری با روز عروســی ،نتوانســت این انتظار را بــرآورده نماید.
او برنده جایزه زیبایی شده ریحانــا در دوران تحصیل در مدرســه ،یــک بــار در جشــنواره زیبایــی شــرکت کــرده و برنده جایــزه «میس کامبیرمیــر» شــده اســت. تحصیل در دانشکده افسری ریحانــا در دبیرســتان نــه تنها در جشــنواره زیبایی شرکت کرده ،بلکه در مدرســه افســری نیز نام نویســی کرده و دوره های ارتش را پشــت ســر نهاده اســت. RiRiدر مــکان هــای عمومــی خــودش را از دید مــردم مخفی مــی کند ریحانا به اینکه همیشــه ســعی می کنــد خود را از دیــد مردم مخفی کنــد ،شــهرت دارد؛ او عموما لبــاس هایــی بــا کاله های بــزرگ می پوشــد و از عینک های آفتابی اســتفاده می کند .بــا این حال، همیشــه به همــراه گارد محافظتــی در میان مردم حاضر است. جی زی او را کشف کرده و موجب شهرتش شد رپر مشــهور آمریکایی( Jay-Z ،همســر بیانســه) پس از مشــاهده اجرای ریحانا بــا وی قرارداد امضا کــرد و بدین طریــق ،ریحانا وارد عرصه موســیقی شــده و به ســرعت پله هــای ترقی را طــی نمود.
آهنگ «چتر» به مــدت ۱۰هفته در صدر موزیک های برتر کشــور انگلستان قرار داشت بد نیســت بدانید که ریحانا پس از انتشــار آلبوم ســوم خود به نام «دختر خوب بد شــد» در ســال ۲۰۰۷بــه چهره ای بی ن المللی تبدیل شــد« .چتر» گ هــای این آلبــوم بود کــه به یکی یکــی از آهنــ گ هــا در ۱۳کشــور جهان ب تریــن آهن از محبــو تبدیل شد. گفتنی اســت ،ایــن قطعه به مــدت ۱۰هفته در صــدر موزیــک هــای برتر کشــور انگلســتان قرار داشت.
ریحانــا بنیانگــذار موسســه «ایمــان» اســت در ســال ۲۰۰۶میــادی ،ریحانــا موسســه «ایمــان» را به منظــور کمک و درمــان کــودکان تاســیس نمــود.
ری ری پاهــای خــود را ۱میلیــون دالر بیمه کرده است! اشــتباه نخوانده اید ،ریحانا در سال ۲۰۰۷میالدی پاهای خود را به مبلــغ ۱میلیون دالر بیمه نمود. ریحانا سبزیجات دوست ندارد ریحانــا بیشــتر به خــوردن میوه و نوشــیدن آب عالقه دارد و ســبزیجات را دوســت نــدارد و تا حد امــکان از مصــرف آن ها خــوددداری مــی نماید. وی همچنیــن از غذاهای هنــدی ،چینی ،مکزیکی و ژاپنــی فــراری اســت و حاضــر به صــرف آن ها نیست .
47ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
وی یک بار مورد خشــونت خانگی توســط کریس براون قــرار گرفت در ســال ۲۰۰۹میــادی ،ریحانا وی نتوانســت در پنجــاه و یکمین مراســم جوایز گرمی حاضر شــود. بعدهــا اعالم کرد کــه دلیلش این بــوده که کریس بــراون ،نامزدش ،او را مورد ضرب و شــتم قرار داده اســت .در دادگاه رســیدگی به این شــکایت ،براون مجرم شــناخته شد. ۷مجســمه مومــی در گوشــه و کنار جهــان برای ریحانا ســاخته شــده است RiRiدر مــوزه های مختلف جهــان ،از جمله در مــوزه مادام توســو مجســمه های مومــی دارد که مجمــوع آن ها ۷عدد اعالم شــده اســت .این امر از شــهرت جهانی این خواننده جوان حکایت دارد.
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
47 Kheradmand
۱۸حقیقت در مورد «ریحانا» ،دختر ِ بد هالیوود «ریحانا» یکی از مشــهورترین خواننده های زن در ســبک های پاپ ،ریتم و بلوز است کــه در ســال ۲۰۰۳میالدی به واســطه ضبــط یک آهنــگ کار موســیقی و خوانندگــی را آغاز کرد. از جملــه نــام هــای مســتعار ریحانــا می توان بــه «ری ری»، «ملکه کارائیبی» و «شــاهزاده جدیــد پــاپ» اشــاره نمود. ایــن خواننــده مشــهور تــا کنــون موفــق بــه فــروش بیش از ۱۵۰میلیون نســخه از آثــارش در سراســر جهان شــده اســت که در فهرست پر فــروش تریــن هنرمندان مو ســیقی
جها ن ، رقم قابــل توجهی به شــمار مــی رود. گفتنــی اســت کــه ری ری تاکنــون ۷جایزه گرمــی ۸ ،جایزه موســیقی آمریکا ۲۲ ،جایزه موسیقی بیلبــورد و ۲جایزه بریت را از آن خود کرده 46ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
اســت .مجله فوربز در سال ۲۰۱۲میالدی او را چهارمین هنرمنــد قدرتمند جهان معرفی کــرد که چیزی حدود ۵۳میلیون دالر را عرض یکسال توانســت بدست آورد. «ریحانــا» نــام میانــی هنرمند ا ست آیــا مــی دانســتید کــه «ریحانا» ،اســم میانه «روبین ریحانــا فنتــی» اســت؟ او وقتــی بــه شــهرت جهانی رســید ،به نام ریحانا مشهور شــد و تا پیــش از آن با نام واقعــی خود مــورد خطاب قــرار مــی گرفت.
آغــاز خوانندگــی از دوران طفولیــت ریحانــا خوانندگــی را از زمانی کــه فقــط ۷ســال داشــت آغــاز کرد .وی همچنیــن در دوران تحصیل در Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
46 Kheradmand
42 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند42
نمادشناســی ،زیبایی شناســی و دیالکتیکــی را در نبــرد مرگ و زندگــی پدید می آورد کــه هنرمندان و بــه ویژه نقاشــان از اواخر قرن نوزدهــم (مانه و گیاه) به عالقه شــدند؛ عالقه ای کــه به خصوص با سوررئالیســت ها و در مقام نخســت با پیکاســو و دالــی به اوج خود رســید. پیکاســو سنتی را بنیان گذاشــت که بسیاری را به دنبال خود کشــید؛ از گراک تــا پیکابیا و میرو .حتی تمایــل بــه مضمــون گاوبازی بــه نقاشــان مدرنی چون فرانســیس بیکن نیز رســید. همیــن تمایــل در ســایر هنرهــا و ادبیــات نیز اوج هایــی بســیار عظیــم یافتند که بــاز معروف ترینشــان را می تــوان در برخــی از آثار همینگوی نظیر «مــرگ در بعد از ظهر» ( )1932و «تابســتان پرخطــر» ( ،)1960فدریکو گارســیا لــورکا و کوکتو دید .حتی در موســیقی کالســیک ،ما بــا اثری چون کارمــن ژرژ بیــزه ســر و کار داریم و در موســیقی پــاپ مدرن با خوانندگان فرانســوی مثل ژاک برل و فرانســیس کابرل. مخالفان و موافقان گاوبازی بدیــن ترتیب اســت که شــاهد بوده ایم مراســم و مناســک کوریدا ،همواره موضوعــی جذاب برای فرهنــگ شناســان بــوده اســت و به رغــم آن که طرفــداران حقوق جانــوران ،مبارزه میــان گاوبازان (ماتادورهــا) و گاو در میدان را وحشــیانه و ناشــی از طبــع بی رحم گروهی از انســان ها مــی دانند، مخالفــان ایــن نظر بــر آن تاکید دارند کــه در این مبارزه جانور بســیار بیشــتر از جانوران بی شماری کــه در کشــتارگاه ها به قتل می رســند تــا خوراک انســان ها شــوند ،حق و حقوق دارد و چه بســیار ماتادورها هســتند کــه قربانی جنگ بــا این گاوها شــده اند .بــه هر رو ،شــکی نیســت کــه میدان گاوبــازی ،ریشــه هــای خــود را از دورانی بســیار باســتانی می گیــرد؛ همــان گونه که گفتیــم نبرد گالدیاتورهــا تا حد مرگ که تماشــای آن برای مردم رم باســتان ،از ســرگرمی هــای روزانــه و جزیی از سیاســت های اســتراتژیک رم بود.
نتیجــه ای کاربــردی بگیریــم کــه بــه زندگی نه فقــط گاوها و رابطه انســان ها با آن ها و ســنت هایی کــه کمابیش برای ما ناآشــنا هســتند ،بلکه به برخی از ســنت هــای خود ما نیــز مربوط می شــود کــه مســتقیما در همیــن رده از پدیده ها قــرار می گیرنــد؛ مثل «جنــگ خروس هــا» یا در رده هــای قابل مقایســه «رقابت های ورزشــی با پتانســیل خشــونت باال» .چرا مدرنیته شهری را به رغــم آن که تجربه شهرنشــینی در طول دویســت ســال اخیر با خشــونت زیادی همراه بوده اســت، نمــی تــوان به درازمدت با ســنت های خشــونت بار با خشــونت هــای نمادین یا واقعی ناشــی از طبقه بندی ها و سلســله مراتب اجتماعی سخت ســازش داد؛ یعنی با نوعی داروینیســم اجتماعی؟ نــگاه به جامعه بــه مثابه عرصــه و میدانی که در آن بایــد تا حد مــرگ به جنگ دیگــران رفت و به «پیروزی» رســید ،چرا نمی توانــد امروز در جامعه مدرن کارایی داشــته باشد؟ چرا ساختارهای مبتنی بر خشــونت ،همتراز ســاختارهای نخبــه گرایانه، تشــویق براســاس برتری و باالتر و پاییــن تر بودن هســتند و همــه این ها برای انســان هــای مدرن خطرناک به شــمار مــی آیند؟ به دلیلی ســاده که اغلب فیلســوفان و جامعه شناســان مــدرن بر آن تاکیــد دارند :زندگــی در مدرنیته پیشــرفته ،صرفا در همســازی هرچــه بیشــتر بــا طبیعــت امکان دارد و نــه در تقابــل بــا آن .در مدرنیتــه ابتدایی، تصــور آن بود که در نهایت «آســفالت» می تواند جانشینی همیشــگی و مطمئن برای خاک و بناها و جانشــینی همیشــگی و مطمئن برای درختان و جنــگل باشــد ،اما امروز بــه جایی رســیده ایم که تنها شــانس برای تداوم شــهرهای آینــده را در آن می بینیم که مفهوم جدید «شــهرهای ســبز -آبی» یعنی شــهرهایی که اســاس آن ها بر ایجاد جریان هــای آب و فضای ســبز در همه جای خود باشــد، ممکن اســت .منطــق در رابطه ما با جانــوران ،با خشــونت و با یکدیگر نیز جز این نیســت :جوامع کنونــی امــروز در حــال نابودی هســتند ،زیرا این گمــان هــراس آور را در خــود مــی پرورانند که با مفاهیمــی چــون «جنــگ»« ،رقابــت»« ،برتری»، «پیــروزی»« ،موفقیــت»« ،نخبگی» و بــا افزودن «تــر» و «تریــن» می تواننــد خوشــبختی را برای انســان هــا فراهــم کننــد ،درحالی کــه همه می دانیم ایــن مفاهیم دقیقا همان اهدافی هســتند کــه امروز زندگی را بــه یک دوزخ بدل کــرده اند. امروز شــاید زمان آن رســیده باشــد که از زیبایی شناســی گاوهــای مقــدس و گاوبازان زبردســت بــا قــدرت خیــره کننــده گاوهــا و زرق و برق و رنــگ و جــای جامــگان گاوبازها فاصلــه بگیریم و خوشــبختی خود را در ســادگی و در هماهنگی بیشــتر با طبیعتی کمتر اسطوره ای ،در هماهنگی بیشــتر با موجودات زنده و بی جان جهان جســت و جــو کنیــم .هفتــه نامه کرگدن
نه به خشونت افراطی در فرانســه و اســپانیا پس از تالش هایی که برای تثبیــت این ســنت به مثابــه یک میــراث فرهنگی نامحســوس انجــام شــد ،ســرانجام در چند ســال گذشــته مخالفان خشــونت علیه جانــوران موفق شــدند این ســنت را از میــراث فرهنگــی خارج و اجــرای آن را ممنــوع یا با محدودیت های بســیار زیادی مواجــه کنند. ســنت «گاوبــازی» و جلوه های زیباشناســانه آن بــدون تردیــد بخشــی از فرهنگ ولو مردســاالرانه (ماچیســتی) جنوب اروپا و مدیترانه ای را تشــکیل می دهــد اما بــا تحول جامعــه مدرن شــهری در تضاد اســت .این جاســت کــه بایــد از بحث خود 41ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
41 Kheradmand
سنت «گاوبازی» از کجا آمده است؟ ناصرفکوهی گاوهای اســطوره ای و مدرنیته شــهری بــا نگاهی به ســنت گاوبــازی؛ مبــارزه ای که می تــوان از آن به عنوان جنگ
یــا تداوم نیافتــن بازی ها با تعابیر و تفاســیری که می توان در مورد گذشــته فرهنگی یا آینده داشت و بــه تحلیل روابطــی خواهیم پرداخــت که میان این گونه میدان ها و ســایر میدان های خشــونت نمادین یا واقعی وجــود دارد.
مینوتــور (در یونانــی به معنــای گاو مینو) حاصل عشق پاسیفائه همســر مینوس ،پادشاه جزیره ِک ِرت و گاو سفیدی است که پوســیدئون برایش فرستاده بــود :مردی با ســر گاو و بدن انســان که ســرانجام در «هزارتــو» ( )Labyrinthکــه معمــار ،ددالوس بــه دســتور مینوس می ســازد ،اســیر می شــود و به دســتور مینوس ،اِژه ،پادشــاه آتــن هــر ســال هفــت دختر و هفت پســر جــوان را برایش می فرســتد تا ُب ُخورد .ســرانجام تزه، پســر اِژه او را می ُکشد .مینوتور موضوع داســتان ها و آثار هنری بسیاری بوده اســت که معروف ترینشــان به ژان کوکتــو و پابلو پیکاســو مربــوط مــی شــود. بهمن محصص نیــز در مجموعه کارهایش یک مینوتــور دارد.
انســان یــا طبیعــت و برهنگــی بــدون ســاح گاو در ســاح گاوباز اســتگی با برابــر آر ِ ِ نــام دارد .در این یادداشــت ،به یکی از مناســک شهری که امروز در بخشــی از اروپــا و امریــکای التیــن مرســوم اســت ،یعنــی «گاوبــازی» ( )Corriderاشــاره مــی کنیــم« .گاوبازی» ،ســنتی رایــج و باســتانی در کشــورهای عالقــه نقاش ها و نویســنده ها اســپانیا ،پرتغال ،جنوب فرانســه به گاوبازی و برخــی از کشــورهای امریکای ریشــه گرفتن ســنت گاوبازی التیــن همچــون کلمبیــا و پرو جنــوب اروپــا کــه بعدهــا بــا اســت .در این ســنت یــک گاو اروپاییــان به امریــکای التین نیز نــر قــوی هیــکل (کــه ژان پیر سرایت کرد به اســطوره شناسی دیگار ،انســان شــناس متخصص گاو در یونــان باســتان ،یــا از آن رابطــه انســان و حیــوان ،آن را «تورو بــراو» Toro bravoمی نامــد) با گروهی از ریشه گاوبازی قدیمی تر ،به اســطوره شناســی هندو بر می گردد گاوبــازان (تو ِرروهــا) نبــرد می کند؛ نبــردی که در ریشــه این «بــازی» یا به قــول برخــی «هنر» یا که با توجه به قدمت بســیار زیاد اهلی شــدن گاو ســه مرحلــه انجام مــی گیــرد و در آن ،ابتــدا او را «ورزش» ،کمابیــش نامشــخص اســت .دیــگار در و زندگی او با انســان ها و شــدت گرفتن این رابطه بــا نیزه و شمشــیر زخمــی می کنند و ســپس می مقالــه ای که به این موضوع اختصاص داده اســت از زمان آغاز کشــاورزی (ده هزار ســال پیش) کامال ُکشــند .گاوباز ســواره (پیکادور) در مرحله نخست و همچنیــن در کتابش با عنوان «انســان و حیوان» طبیعی اســت ،امــا در هیچ یک از ایــن موارد نمی بــا اســبش وارد زمیــن می شــود و با نیــزه ای گاو که به فارســی نیــز ترجمه شــده ،شــرح کاملی از تــوان شــواهدی دقیق و کامال قابل قبــول از لحاظ را زخمــی می کنــد و گاوبازی پیاده (ماتــادور) در رابطــه انســان و گاو مــی دهــد و به تفســیرهای علمــی آورد؛ امــا دو ریشــه دیگر را بــه خوبی می آخریــن مرحله گاو را با شمشــیری می کشــد .این متعــدد انســان شــناختی و جامعــه شــناختی از تــوان در این زمینه نشــان داد: «بــازی» از جنــس بازی هــای نبردگونــه و در یک «گاوبــازی» از نوربــرت الیــاس ( )1973 N.Eliasتا نخســت ،رابطه این سنت با ســنت «بازی»های میدان اســت که دور تا دورش جمعیت تماشاچیان میشــل لیریــس ( )1981 M.Leirisدر کنار نظرات خشــونت آمیز میدانی و معروف ترینشــان ،جنگ همچــون اســتادیوم های امــروزی می نشــینند و خــود و دیگران اشــاره مــی کند؛ تفســیرهایی که گالدیاتورهــا تا حد مرگ در رم باســتان که نه فقط در طیفــی گســترده قــرار مــی گیرند.بــه هر رو می توان آن ها را ریشــه و منشا این سنت دانست، گاوبــازان را تشــویق مــی کنند. مبــارزه ای را کــه در «میــدان گاوبــازی» شــکل مــی دانیــم که گاو نر مــورد نظر ما با پیشــینه ای بلکه درواقع منشــا ورزش مــدرن میدانی و نبرد در مــی گیرد ،مــی توان به مبــارزه ای میــان طبیعت بیــش از دو میلیون ســال از نوعی باســتانی ( Bosآن اشــکال بسیار کمتر خشــونت آمیز نیز هستند و انســان یــا میان مذکــر و مونث ،میــان برهنگی )Primigeniusبــه انــواع کنونــی (( )Bos Taurusاز فوتبــال تــا رینگ بوکــس) .و دوم ،منشــا بازی بدون ســاح گاو در برابر آراســتگی با سالح گاوباز رســیده اســت .در این ســیر درازمــدت در جوامع هــای مردم و روســتایی کــه از قرون وســط تا قرن و ...تعبیــر کرد .همان چیزی کــه از فدریکو َفلینی هنــدو اروپایی ممکن اســت ما به اشــکال تقدس نوزدهــم به اشــکالی کمابیش نزدیک بــه گاوبازی در سکانســی معــروف در فیلم «ســاتیریکون» تا گاو در دوران پیشــاتاریخ (همچــون نقــش هــای وجود داشــت؛ اما زا قرن نوزدهم« ،ســنت» هرچه مجموعه ای از آثار پیکاسو و از کوکتو تا همینگوی ،دیواری در غار الســکو )Lascauxبرســیم .هرچند بیشــتر به مثابــه عاملی بــرای ســاختن حافظه و الهام بخش آثار بی شــماری بوده اســت .از این رو ایــن فرضیه که مطالعاتــی درباره آن انجام شــده ،هویت «ملی» مطرح شــد. در ایــن یادداشــت کوتاه ،نگاهی خواهیم داشــت چنــدان قبال رد یا قبول نیســت .گاه نیــز از رابطه در این میان گاو نیز در نقش دشــمنی که در عین به نقش ســاختاری -نمادین این مناســک -بازی در بســیار روشــن تر این ســنت بــا اســطوره یونانی آرزوی مرگــش ،شــانس نبــرد به او داده می شــود سیســتم های مدرن شــهری (تمدنی) ،تداوم یافتن «مینوتــور» ( )Minotaureســخن گفته می شــود .و حتــی قدرتش در نبرد تحســین می شــد ،نوعی 40ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 40 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
هر چند انعقاد قــرارداد 1975الجزیره، ظاهراً باعث پایــان اختالفات مرزی و روابطی نســبتاً بهتر شــد ،امــا این آرامــش نســبی در روابــط بین دو كشــور با وقوع انقالب اسالمی در ایــران پایــان یافت .زیرا عــراق به موجب بیانیه الجزایــر و با پذیرش خــط تالوگ بــه عنوان خــط مرزی دو كشــور ،عمــ ًا حاكمیت ایــران را بــر ارونــدرود پذیرفته بــود و به دنبال موقعیتی مناســب میگشــت تــا ضربهی نهایی خــود رابه ایران وارد ســازد. از ایــن رو پیــروزی انقالب اســامی كــه موجب تغییر ســاختار قــدرت در خاورمیانه و نظام امنیتی دو قطبــی حاكــم بــر جهان شــده بود ،عــاوه بر اینكــه ایــران را از صــف حامیان ایــاالت متحده و بلــوك غــرب خارج كــرد ،رهبــران عــراق را نیز به حملــه نظامی بــه ایــران ترغیب نمود .صــدام كه چشــم به رهبــری جهان عــرب و پرنمــودن خالء قــدرت درمنطقه دوختــه بود ،از فرصت بدســت آمــده نهایــت اســتفاده را بــرد و درصــدد جبران امتیــازات از دســت داده در قــرارداد 1975الجزایر برآمــد .رژیــم بعثی به ســركردگی صدام حســین، پــس از بمبگــذاری در تأسیســات نفتــی ایــران و شــركت در یــك رشــته اقدامات تخریبــی علیه جمهــوری اســامی ایــران بــه بهانــه بازپسگیری جزایر ســه گانه حمــات تبلیغاتی خــود را متوجه ایــران كرد .ســرانجام وزارت امور خارجــه عراق در 1359/6/26طی یادداشــتی قرارداد 1975الجزایر را لغــو و صدام با ادعــای حاكمیت مطلــق عراق بر شــطالعرب ،آن را در برابــر دوربینهای تلویزیونی پــاره كرد و در 31شــهریور 1359با حمالت هوایی و زمینــی ارتش بعث به خــاك ایران جنگ تحمیلی 8ســاله علیه جمهوری اســامی را آغــاز كرد. اگــر چه بــه ظاهر موضــوع اختالفات مــرزی به عنــوان دلیــل اصلــی تجاوز عــراق به خــاك ایران محســوب میگــردد امــا در واقــع تجــاوز عــراق نتیجه نارضایتــی امریكا و اتحاد جماهیر شــوروی از انقالب اســامی ایران و نگرانی از گسترش آن به منطقه و حمایــت از منافع دولتهای محافظهكار عربی نیــز بود. بــا ایــن حــال پــس از اســتقامت و ایســتادگی مــردم ایــران در 23مــرداد ،1369صــدام حســین رئیس جمهــور عراق با ارســال نامــهای خطاب به حجتاالسالم هاشمی رفســنجانی ،رئیس جمهوری وقــت ایــران تمام شــرایط ایــران را بــرای برقراری صلــح میــان دو كشــور را پذیرفت .بدیــن ترتیب صــدام حســین بــرای صلح بــا جمهوری اســامی ایران بــه پذیرش معاهــدهای تن داد كــه زمانی با لغو آن جنگ علیه جمهوری اســامی ایــران را آغاز كــرده بود. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
گرایشات پان عربیستی شــدید رژیم بعث و اراده آن برای كنترل جهــان عــرب و همچنیــن گرایــش دو كشــور به قطبهای مخالــف دوران جنگ ســرد و مخالفت عــراق بــا حاكمیت ایــران بــر جزایر ســه گانه بر وخامــت اوضــاع افــزود .همچنین نزدیكــی رژیم شاهنشــاهی به اســرائیل و اثــار نامطلــوب آن بر ذهنیــت اعراب و سیاســتگذاران رژیم بعثی ،منجر به پاكســازی و اخراج ایرانیهای ســاكن در عراق و اتخاذ سیاســت ایران ی ستیزی از ســوی رژیم بعثی گردیــد .روابط دو كشــور در شــرایطی وارد بحران جدیدی شــد كه حســنالبكر رئیس رژیم كودتائی عــراق ادعای حاكمیــت مطلق عراق بــر اروندرود را مطــرح كــرد و مقامــات بعثی تصمیــم گرفتند اســناد و مدارك كشــتیهایی را كــه وارد اروندرود میشــدند بازرســی نمایند .به دنبال این تصمیم در 26فروردیــن 1348وزارت امــور خارجه عراق ،آبراه شــطالعرب را جزء الینفــك خاك عــراق نامید و از ایران خواســت پرچمهای خود را از روی كشــتیها پایین بكشــد .بدنبال این اظهارات و اعمال مقامات عراقــی ،دولــت ایــران نیــز در اردیبهشــت 1348 عهدنامــهی مرزی 1937را ملغی و تمایل خود را به انعقــاد قراردادی مبتنی بر خط تالــوگ اعالم نمود. ایــن رویــداد روابط دو كشــور را تاآســتانه وقوع برخــورد نظامی به وخامت كشــاند و حتی احتمال درگیــری نظامی نیز قوت یافــت ،اما با میانجیگری هــواری بومدین در جریان اجالس ســران اوپك (13 الــی 15اســفند )1353در الجزایــر ،دو كشــور به توافقاتی جهت پایان بخشــیدن بــه اختالفات خود دســت یافتند .براســاس این توافق خــط تالوگ به عنوان خط مرزی دو كشــور شــناخته شــد و ایران به صورت تلویحی پذیرفــت كه از حمایت كردهای بارزانی دســت بكشــد و مقداری از اراضی عراق را كه در تصرف خود داشــت ،به آن كشــور بازگرداند. از جملــه دالیل پذیرش این قرارداد از ســوی رژیم بغــداد میتوان بــه فشــار كردهــای جداییطلب بر دولــت عراق ،حمایــت امریكا و بلــوك غرب از محمدرضا پهلــوی و تضعیف موقعیــت اعراب در پی شكســت از اسرائیل اشــاره نمود. 39ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
39 Kheradmand
روابط ایران و عراق در گذر تاریخ منظور جلوگیــری از اعمال حاكمیت ایران بــر اروند رود بــه جامعهی ملل شــكایت برد .پــس از آنكه جامعه ملــل طرفین را به مذاكــره مســتقیم دعوت نمود ،ســرانجام در 13تیــر 1316طی قراردادی كه میان دو كشــور منعقد گردید ،حق كشــت یرانی در سراسر اروندرود به اســتثنای پنج كیلومتری از آبهای آبــادان تا خط تالوگ بــه دولت عراق واگــذار گردید .بدین ترتیب قــرارداد مذكور كه در چارچوب اهداف اســتراتژیك بریتانیا بر ایران تحمیل شــده بــود ،مالكیت عراق بــر تمام ارونــدرود را بــه غیــر از پنجكیلومتری از آبهــای آبادان گســترش مــیداد .با این حــال 4روز بعــد در 17تیــر 1316پیمانــی میــان كشــورهای ایــران ،عراق ،افغانســتان و تركیه در كاخ ســعدآباد تهران به امضاء رســید كه وحدت كشــورهای فوق را در منطقــه تضمیــن نمود و امضاكننــدگان را به حمایت متقابــل از یكدیگر در صــورت بروز خطر نســبت به یكی از اعضــاء برمیانگیخــت« .پیمان ســعدآباد» كــه تحت نفــوذ و ســلطه انگلیس در منطقه منعقد شــده بــود ،دولتهای امضــاء كننده را بــه پرهیز از مداخلــه در امور داخلــی یكدیگر، احتــرام به مرزهای مشــترك ،خــودداری از هرگونه تجاوز نســبت بــه یكدیگر و جلوگیری از تشــكیل جمعیتهــا و دســتهبندیهایی بــا هــدف اخالل در ســطح میان كشــورهای همجــوار و هم پیمان تشــویق میكرد. پیمــان دیگــری كــه میــان كشــورهای منطقــه منعقد شــد ،معــروف به «پیمان بغداد» اســت كه معاهــدهای با ماهیــت دفاعی و امنیتــی بود .این پیمــان كه نخســت در پنجــم اســفند 1333میان وزیــران امور خارجه دو كشــور عراق و تركیه تحت عنــوان «پیمان همكاریهای متقابــل» در بغداد به امضــا رســیده بود ،با پیوســتن انگلســتان در دهم فروردین ،پاكســتان در اول مهــر و ایران در 19مهر 1334حلقــهای از حامیان بلــوك غرب را در منطقه گــرد هم جمــعآورد .اما كودتای عبدالكریم قاســم بــا عقاید افراطــی و چپگرایانه ،از یك ســو موجب خشــنودی مســكو و قاهره و از ســوی دیگر باعث خــروج عراق از حلقــه بلوك غرب گردیــد .كودتای قاســم در 1337كــه در درجه نخســت بــه خروج عــراق از پیمان و انتقــال مركزیــت آن از بغداد به آنــكارا انجامیــده بود ،ترس شــدید شــاه ایــران را نیــز در پی داشــت .روابط نامطلوب دو كشــور با ایــن كودتا و قوت یافتن پانعربیســم و گرایشــات افراطــی عربــی در نظام سیاســی عراق آغاز شــد. در ایــن دوره اختالفــات مــرزی دو كشــور افزایش یافــت و عــاوه بــر ادعــای حاكمیــت عــراق بر خوزســتان ،تشــكیل جبهه آزادی بخش خوزستان و
گردآورندگان : نویسندگانو شعیب بهمن تحلیلگر و کارشناس -رضا سلمانیان کارشناس ارشد حقوق -سید ابوالحسن توفیقیان از زمــان فروپاشــی عثمانی و شــكلگیری دولت عراق در غرب ایران ،سیاســتهای متخذه از ســوی دولتمردان آن كشــور همواره به عنوان منبع تهدید علیه امنیت ملی ایران به شــمار آمده و این كشــور به ندرت روابطی دوســتانه با ایران داشــته است. اختالفــات ارضــی و مــرزی بــه همــراه مســائل مذهبــی همچون تبعیــض علیه شــیعیان در عراق و مســائل قومــی و نژادی همانند مناقشــه عرب و عجم ،حضــور اكراد در دو ســوی مرزهــای ایران و عــراق به همراه خوی توســعهطلبی حاكمان بغداد از جملــه عوامــل اصلی تنــش یا منازعــه میان دو كشــور در نیم قــرن اخیر محســوب میگردند. با این حال روابط دو كشــور همیشــه در سطحی نامطلــوب قرار نداشــته و در تاریخ روابــط ایران و عــراق نقاط قابــل اتكایی نیــز یافت میشــود .از زمــان قیمومیت انگلیس بر عراق ( )1920و ســپس اســتقالل آن كشــور در ســال 1932و تا پایان عمر حكومت پادشــاهی در ســال ،1958بــه دلیل نفوذ انگلستان در منطقه و وجود حكومت پادشاهی در هر دو كشــور روابــط دو دولت چه در قالب پیمان ســعدآباد و چه پیمان بغداد كه بــه منظور مقابله با تهدید كمونیســم شــكل گرفته بودند دوســتانه بوده اســت .هر چند كه در این دوره هم ،اختالفات مــرزی ،گاه و بیگاه رخ مــیداد .معالوصف معموالً بــدون درگیــری مهمــی حل میشــد .امــا آنچه از روابط دو كشــور در اذهان باقی مانده اســت نزاع، درگیری ،و جنگ ومخاصمه میان دو كشــور اســت. نقطــهی آغاز روابط مابین دو كشــور به فروردین 1308و اعزام هیئت حســن نیت از ســوی پادشــاه عــراق بــه ایــران و تقاضــای ایــن هیئــت جهت برقــراری روابط سیاســی با ایــران باز میگــردد .با ایــن حــال دولــت عــراق كــه در این زمــان تحت حمایت انگلســتان قرار داشت ،نخســت از اواسط ســال 1310با ارســال چندیــن یادداشــت اعتراض به دولــت ایران ،مأمــوران گمرك و نیــروی دریایی ایــران را متهم به نادیــده گرفتن مقررات ســازمان بنــدر بصــره و تجاوز به حــق حاكمیت عــراق در آبهای اروند رود نموده و ســپس در ســال 1313به 38ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
مســأله كردها ،اختــاف ایدئولوژیك نیــز بر روابط دو كشــور ســایه انداخت .اگــر چه ایــران 17روز پــس از كودتــای قاســم ،رژیــم وی را به رســمیت شــناخت ولــی این اقــدام مانع از ابراز سیاســتهای تند و خصمانه قاســم نســبت به ایران نگردید .زیرا قاســم نه تنها بــه هیچ یــك از قراردادهــای مرزی و تعهدات حكومت پیشــین عراق درباره اختالفات آبی با ایــران پایبند نبود ،بلكــه ادعاهای ارضی نیز نســبت به خــاك كویت ابراز میداشــت كه امنیت منطقــه را بیش از پیــش به مخاطــره میانداخت. ســرانجام در آذر 1338یك بــار دیگر اروند رود به بحرانــی حاد در روابط ایران وعراق مبدل گشــت. عبدالكریم قاســم در كنفرانســی مطبوعاتی ادعا كرد كــه «عراق در ســال 1316تحت فشــار جدی قرار داشــته و ناچار شــده اســت كه حاشــیهای به عــرض پنج كیلومتــر از اروندرود را به ایــران واگذار نمایــد و ایــن عمل عــراق یك نوع بخشــش بوده اســت ،نــه اســترداد یك حق مكتســبه» ایــن ادعا در حالــی صــورت میگرفت كــه عهدنامــه 1316 در ســایه حمایتهــا و طرفــدار ی همــه جانبــه انگلیــس از عــراق منعقد شــده بــود .زیــرا در آن هنگام انگلیســیها كه طبق تقســیمات استعماری پــس از جنــگ اول جهانی و فروپاشــی عثمانی بر عراق ســلطه مطلق داشــتند ،دســتیابی بــهآبهای بینالمللــی منطقــه و منابــع نفتی عــراق را حائز اهمیت میدانســتند و از ایــن رو پیمان 1316را بر ایران تحمیــل نمودند. ایران در آغاز تالش نمود بحــران بوجود آمده را از راههــای دیپلماتیك حل و فصل نماید،اما پافشــاری عراقیها بــر ادعاهای واهی خــود ،طرفین را حتی به میــدان درگیریهای پراكنده و تــداركات نظامی برای جنــگ احتمالی نیز كشــاند )4( .اگــر چه در نهایــت با از ســرگیری مذاكرات مســتقیم میان دو كشــور مناســبات دیپلماتیك نیز از ســر گرفته شد امــا تا زمانی كه رژیم چپگرای عبدالكریم قاســم در عراق حاكــم بود ،روابط دو كشــور تیره باقی ماند. بــا ســقوط حكومــت عبدالكریــم قاســم در 19 بهمن 1341و به قدرت رســیدن رژیمهای میانهرو عبدالســام عــارف و عبدالرحمن عــارف ،تا حدی از تنــش موجود در روابط دو كشــور ایــران وعراق كاســته شــد ،اما اختالفات دو كشــور در حوزههای پیشــین همچنان پابرجــا باقی ماند. آرامــش و چالــش در روابــط دو كشــور تا هنگام قــدرت یافتن حزب بعث در عــراق ( 26تیر )1347 ادامــه یافــت .امــا باحاكم شــدن رژیــم بعث در عــراق،دورهی دیگــری از تیرگــی روابط میــان دو كشــور آغاز گردید .در ایــن دوره عالوه بر اختالفات قبلی ،تفاوتهــای ایدئولوژیك رژیمهــای موجود،
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
38 Kheradmand
مجموعــه هریپاتر اســت .اوضاع برای مارگارت تاچر هم آســان نبوده اســت. بعضیهــا بانــوی آهنین خطابــش میکردند و بعضیها هم ترجیــح میدادند کــه آتیــا مرغــه ،صدایش کنند .درســت اســت که بعــد از به قدرت رســیدن ترامپ ،آمریکاییها هســتن که از این نظر ســر زبان افتادند ولی اســتاد بزرگ این فن ،بدون شــک انگلیســیها هســتند و توهینهای سیاســی آمریکاییها در مقابل متلکهای سیاســی متحد قدیمیشــان در آن طــرف اقیانوس اطلس به نظــر آبکی و دم دســتی میآید. فرانسه ناپلئون وقتی که شــنید انگلیســیها دنبال اشــغال مســتعمرههای آنها در آمریکا هســتند برای اینکه نشــان بدهد ،عددی نیســتند و عرضه این کارها را ندارند ،صدایشــان کرد« :مملکــت دکاندارها!» منظورش هــم این بود که یک مشــت مغازهدار خردهپــا از پس ارتش امپراطوریش برنمیآینــد .بناپارت ،چراغ اول را روشــن کــرد و بعد از آن هم سیاســتمداران فرانســوی ایــن راه را ادامه دادنــد .یکی از ســتارههای این میدان نیکالس ســارکوزی اســت کــه گرچه به نظــر میآیــد باید در دســته مگــس وزن بازی کند اما دیده شــده کــه در یک حرکت ،ســه حریف ســنگین وزن را زده! ســارکوزی در یک مهمانی نهار رسمی (ســال )2009دربــاره اوباما گفــت« :خیلی کارایی نــداره و تصمیمگیریهایش درســت و درمان نیست ».درباره همتای اســپانیاییاش خوزه لوییس زاپاترو هم گفــت که «احتمــاال خیلی باهوش نیســت» و ادامــه داد که «مــرکل هم فهم درســتی از بحران مالــی دنیا ندارد ».اگــر فکر میکنید که ســارکوزی را آن روز چیزخور کرده بودند کامال در اشــتباهید. نیــکالس قبــل و بعــد از آن واقعه هم ابایــی از جنگ لفظــی و گرفتن تیربار زبانش ســمت رقبا نداشــته اســت .آخرین انتخابات فرانسه هم که همین چند وقــت پیش بین لوپن و ماکرون برگزار شــد ،پر بــود از توهینها و متلکهایی کــه بین رقبا رد و بد میشــد بــه خصوص در آخرین مناظره کــه دو طرف برای هم ســنگ تمام گذاشــتند .خالصه کنــم ،ماکرون به لوپن گفــت که حرفهای بیمعنی میزنــد ،یک مشــت دروغ تحویل ملت میدهد و ترس میفروشــد، لوپن هم جواب داد« :گســتاخ!» فیلیپین فیلیپیــن تا قبــل از اینکه رودریگــو دوئرتــه در آن به قدرت برســد ،در بین دولتهایــی کــه توهینهــای سیاســی در آنها باب اســت ،جایی نداشــت و دیــده نمیشــد .اما دوئرته مثــل یک ابرقهرمان دســت کشــورش را گرفت ،در صدر فهرســت نشاند و مرزهای توهین سیاســی را طوری جابهجا کرد که بعید میدانم تا 100ســال دیگر هم کســی رکوردش را بزند .شــما تا به حال کســی را دیدهایــد کــه در یک کشــور کاتولیک به پــاپ ،آن هم به این پــاپ که مدام در حال شســتن پای نیازمندان دنیاســت فحش خیلی ناجور داده باشــد؟ خب دوئرته داده اســت .دوئرته حقــوق خوانده و قبل از اینکه با شــعار انتخاباتی بکش تا زندهبمانی ،رئیسجمهور فیلیپین بشــود ،وکیل و دادســتان بوده است. همین شــعار انتخاباتی باعث شــد تا دو ســه هــزار نفر از قاچاقچیــان و مواد فروشــان خردهپای فیلیپینی در همان ســه ماه اول ریاســتجمهوریش در یک جنگ خیابانی تمام عیار کشــته بشــوند .مردمی که بــه او رای دادند معتقدند کــه دوئرته خاکی اســت و خودمانی حــرف میزند .رودیگو هــم انصافا طوری با رهبران دنیا پســرخاله شــده کــه به بانکیمون گفت شــیطان و با دســتش حرکات زشــتی بــرای اتحادیه اروپا درآورد که باعث ســه جلســه محرومیت در فوتبــال میشــود و بــه اوباما هم چیــز خیلی بدی گفــت که چــون خانواده نشســته ،ابدا نمیشــود تکرارش کرد. آمریکا وله ســوینکا ،نویســنده نیجریایــی برنده جایــزه نوبل ادبیات گفتــه بود که اگــر ترامپ ،رئیس جمهور آمریکا بشــود ،گرینکارتش را پــاره میکند .اعتراض 37ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
ســوینکا به صحبتهــای نژادپرســتانه ترامپ بــود ،اما اگر ترامپ نژادپرســت هــم نبود ،جا داشــت کــه ســوینکا و چندتای دیگــر از برندگان نوبــل ادبیات بهخاطــر لحن حــرف زدن و جمالت بیســروتهش جایزههایشــان را توی دیوار بکوبنــد و نوبلشــان را پس بدهنــد .ترامپ فقط توهین نمیکنــدُ « ،ک ن ِف ه ِفه» میکنــد .میبینید آدم ناچار میشــود بــرای توضیح دادن حرفهــای این بابا، پانوشــتهای درون متنی بدهد و کلی حاشــیه بنویســد. چنــد وقت پیش ترامپ نصف شــب جملــهای را توییت کــرده بود که معنی کلمــه آخــرش یعنی همیــن کنفهفــه را هیچکــس نفهمید و به یک شــوخی سیاســی در توییتــر تبدیــل شــد .ترامپ از ایــن کنفهفههــا زیــاد دارد .مثال مترجمــان روزنامــه ژاپنــی جاپانتایمز چنــد وقت پیش دســتهجمعی تحصن کــرده بودنــد ،چون حرفهــای ترامــپ را اصــا نمیفهمیدند ،چه برســد به اینکــه بخواهنــد به ژاپنی هــم ترجمهاش کننــد و تهدید کــرده بودند که اگر دونالــد بــاز هم از ایــن جمالت به هیــاری کلینتون بگوید ،ممکن اســت کار بههاراگیــری بکشــد .جمله مزبور این بود «شــاید او ،شــاید او اجازه نداشــته تا چیزی برای گفتن داشــته باشــد ،شــما بــه من بگوییــد ،اما خیلــی از مردم آن را نوشــتهاند ».اوبامــا از نظــر حــرف زدن درســت در نقطــه مقابل ترامپ ایســتاده اســت .او یک خطیب اســت ،اما خطیبی که در طول هشــت ســال ریاســت جمهوریش یک سیب روی کلهاش گذاشــته بودند تا جمهوریخواهها بهعنــوان هــدف تکهپرانیهای سیاسیشــان از آن اســتفاده کنند. مثــا کارل پاالدینو ،مشــاور ترامــپ و کاندیــدای جمهوریخــواه فرمانداری نیویــورک گفتــه بــود کــه ای کاش اوباما جنــون گاوی میگرفــت و میمرد و میشــل اوباما هم یــک جایی در افریقا گ موگور میشــد! خــود ترامپ هم در جریــان مبــارزات انتخاباتیش و بعد از آن هرچه میتوانســت نثــار اوباما کرد. مثــا گفــت که جاهلتــر از اوبامــا در تاریخ آمریــکا ندیده اســت .او افتضاح اســت و من خیلی بیشــتر از این یارو ،سیاســت خارجی سرم میشــود .الزم به ذکر اســت که مرغهــای کنتاکی آمریکا تــوی روغن در حال جوش با شــنیدن ایــن جمله آخر از شــدت خنده دوباره پرهایشــان ریخته اســت! بدزبانــی ،توهین و تهمت از همان اولین مبارزات انتخابات ریاســتجمهوری در آمریــکا وجود داشــته اســت .در جریــان انتخابات ســال 1828میالدی بین جکســون و آدامــز ،طرفداران آدامــز آنقدر در توهین به خانــواده رقیب پیش رفتند که همســر جکســون گفت« :ترجیح میدهم که دربان یک کلیســا باشم تــا در کاخ ســفید زندگی کنم» و ســه مــاه قبل از مراســم تحلیف شــوهرش هم ســکته کــرد و مــرد .دزد ،دروغگو ،متقلــب ،متعصب ،بــزدل ،بیعاطفه و کثیف فقط چند نمونه از توهینهایی اســت که سیاســیون وقت ،نثار آبراهام لینکلن یــا به قول خودشــان آبراهام آفریقایــی اول میکردند. در پایــان بایــد بنویســم کــه بعض ی از رهبــران سیاســی به عمــد از ادبیات توهینآمیــز اســتفاده میکننــد تا بــا ایــن کار رقبایشــان را مجبور بــه دادن پاســخ و بــازی در زمین کثیف خودشــان کنند .به خاطر همین اســت که آنور آبیهــا میگوینــد که هیچ وقت با یک خوک ،کشــتی نگیرید چون شــما گلی میشــوید ،امــا او از ایــن کار لذت میبــرد .جدالهای لفظــی توهینآمیز بین دو سیاســتمدار به آســانی میتواند به یک مناقشه سیاســی و حتی یک جنگ تبدیل شــود .این چیزی اســت که همسایگان کره شــمالی بهخوبی از آن اطالع دارند و برای همین بیشــتر وقتها در مقابل حرفهایی که میشــنوند ،ســکوت میکننــد .بددهنیهــای سیاســتمداران میتوانــد فضای کشــور را بــه قدری آشــفته و ناامن نشــان بدهد که مانع جذب ســرمایهگذاریهای خارجی بشود، ایــن اتفاقی اســت کــه در جریان انتخابات کشــور غنــا افتاده و یــا طرفداران دوآتشــه افراد را وادار کند تا در پاســخ به آنچه نسبت به شخصیت محبوبشان میشــنوند دست به اســلحه شــوند .زبان سیاســتمدارها میتواند آتشهایی را روشــن کند کــه خود آنها هــم از پــس خاموشکردنش برنمیآینــد .حرفها و حدیثهایــی کــه در صفحات روزنامههــا باقی نمیمانــد و کدورتهایی را پدید میآورد که به شــکل مســتقیم روی سیاســتها و سیاســتگذاریها تاثیر هفتــه نامــه چلچراغ میگذارنــد. Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
37 Kheradmand
توهین های سیاسی در سراسر جهان ندا شاهنوری
توهینهــای سیاســی همیشــه وجــود داشــتهاند .آنهــا در نمایشــنامههای یونان باســتان بودهانــد و حاال هــم در توییتر و باقی شــبکههای اجتماعی به فراوانی پیدا میشــوند .تفاوتشــان با قبــل در این اســت که دیگر سیاســتمداران مجبور نیســتند از رســانههای رســمی برای بد و بیراه گفتن به هم اســتفاده کنند و کارشــان با یک گوشــی موبایل متصل به اینترنت هم راه میافتد. آش ایــن روزها به قدری شــور شــده کــه خیلــی از تحلیلگران و مشــاوران سیاســی آرزو میکننــد کــه ای کاش بعضــی از ایــن مشــاهیر عالم سیاســت اصال موبایل نداشــتند و یا میشد گوشی را یکجوری از دستشــان بیرون کشــید تــا بلکه عالــم و آدم چند روزی راحــت نفس بکشــند .به بحران بین عربســتان و قطر نگاه کنیــد! کاری با ریشــههای واقعــی و چندگانهاش نــدارم .دعوا از آنجایی شــروع شــد که ریاض به دوحه گفت« :شــما یه چیزایی روی اینترنت گذاشــته بودین کــه ما دیدیم و پاک کردن و حاشــا کردنش هــم دیگه فایــدهای نداره!» در ادامــه قصد دارم که چند خطی دربــاره تاریخچه توهینهای سیاســی برای شــما بنویســم گرچه ادب اجازه نمیدهد که همه چیزهایــی را برایتان تعریف کنم که خوانده و شــنیدهام. ایتالیا ایتالیاییها به ترامپ میگویند «برلوســکونی آمریکایی» ،خیلی هــم بــ یراه نمیگویند .آنها شــباهتهای زیادی به هــم دارند. هــر دوی آنها تاجرنــد ،ساختوســاز میکنند ،نگاه ویــژهای به مقولــه ازدواج دارنــد و از همــه مهمتر طوری حــرف میزنند که انــگار پشــت موتور نشســتهاند و باد تــوی فکلهای تابدارشــان میپیچد ،از یقهشــان مــیرود تو و از پاچهشــان میزنــد بیرون! برلوســکونی از منشــیهای ایتالیا گرفته تا غذاهای فنالند را از دم تیــغ زبانش گذرانــد و تنها جایی که شمشــیرش به ســنگ خورد و لبپــر شــد ،دیوار کوچــه خانم مرکل بــود که اتفاقــا یکی دو بــاری ســر ترامپ را هم شکســته اســت .بــا اینحــال کاری که ایتالیاییهــای معاصــر میکنند در مقایســه با دعواهای سیاســی پدرانشان بیشــتر شــبیه بازی یهقل دوقل جلوی پیاسفور است. زمین بازی سیاســت در رم باستان یک رینگ گلآلود بود که کسی از آن تمیــز بیرون نمیآمد .رمیها تقریبا ســالی یکبار انتخابات داشــتند و حســابی از خجالــت هــم درمیآمدنــد .در فصل گرم انتخابــات ،هر رم ی میتوانســت یــک َور قبایش را روی دوشــش بیاندازد ،روی یک تکه ســنگ بایســتد و درحالیکه بقیه مشتاقانه دور و برش نشســته بودنــد و تریکتریک تخمــه گل آفتابگردان میشکســتند ،رقیبش را با ادویه فحش ،طعــمدار کند و روی آتش تهمــت ،تفت بدهد! گرچه توی چنیــن مناظراتی گفتن انواع بد و
36ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
بیــراه آزاد بــود اما رمیها بدشــان نمیآمد که به اخــاق و ادب شــناخته شــوند و به همین خاطر روشهــای زیرکانــهای را برای زدن محترمانــه زیــرآب هم بــه کار میبردند .برای مثــال بعد از ترور ســزار ،سیسرو جلوی دوربین نشســت و خطاب به ملت رم گفــت که مارک آنتونی زندگی خوابگاهی چندان موجهی نداشــته و معلــوم نیســت با رفقا پشــت درهای بســته چــهکار میکرده که یکی درمیان از پنجرهشــان کفتر پرشکســته بیــرون میپریده و بوی اســپند و عنبرنســارا طبق ه را برداشــته بوده است .سیسرو همــه ایــن حرفها را با ژســت یک معلم اخــاق زده و گفته که: «جوان! من بهعنوان نجیبترین دشــمنت حاضر نیســتم چیزهایی را بــه تو نســبت بدهــم که تو خــودت در حق خــودت مرتکب شدهای!» انگلیس اگــر بدوبیــراه گفت ن سیاســی یک رشــته المپیکی بــود ،قطعا رکوددارش وینســتون چرچیل میشــد .چرچیل روی تخته سیاه در دســته خوبهــا یا بدها جــا نمیگرفت او رســما بــیادب بود و دســته خودش را داشــت و ظاهرا از این خلق و خویش هم کیف میکــرد .نمونههای تاریخــی زیادی بــرای این ادعا وجــود دارد. 170تــا جزیره کوچک را تصــور کنید که یک گوشــه در اقیانوس آرام دســته بــه دســته با نظــم و ترتیب یکجــا نشســتهاند .این نقطهچین ،پادشــاهی تونگاســت و پایتختش هم تونگاتاپوســت. حــاال کاری نداریم که همین االن احتماال در دانشــگاه ســلطنتی تونگاتاپــو چندتایی ایرانــی دارند دوره دکترایشــان را میگذرانند، ولــی در ســال 1953ملکــه تونگا یعنی ســلوته توپوی ســوم در مراســم تاجگذاری ملکه الیزابت دوم حاضر شــده بود و داشت از جلوی چرچیل رد میشــد ،درحالیکه پســربچهای هم همراهش بود .بغل دســتی چرچیل با آرنج بهــش زد و گفت« :این بچه کیه دنبال خودش راه انداخته؟» و چرچیل هم جواب داد« :ناهارشــه» نــه اشــتباه نکنید! این قطعــا هتتریک چرچیل نبوده اســت. «بســی برادوک» نماینده سوسیالیست پارلمان انگلیس بود .بنده خــدا قیافــه خیلی بدی هم نداشــت .شــبیه نانــی ،پیشخدمت کنــت ایگور تــوی کارتون قلعه هــزار اردک بود .بــرادوک یک بار بــه چرچیل گفت« :آقا شــما حال طبیعی نداریــن!» چرچیل هم جواب داد« :بســی تو زشــتی .فــردا که من از این حــال دربیام تو زشــتترم به نظر میای!» ســنت توهینهــای سیاســی در انگلســتان بــا چرچیــل تمام نمیشــود بلکــه عمال شــروع میشــود و بعــد از آن خیلیها به همدیگر و حتی به خودشــان تکههای سنگین سیاسی انداختهاند. یکی از پرچمداران این ســنت ،بوریسجانســون شــهردار ســابق لندن و وزیر امور خارجه فعلی انگلســتان اســت که دست برقضا یکــی از معماران جدایی این کشــور از اتحادیه اروپــا هم بوده و کمــک کرده تا ســنگ بزرگ را توی چاه بیندازند .جانســون درباره خــودش گفتــه« :مــردم از من میپرســن کــه بوریس تــو یه مرد خیلــی خیلی باهوشــی که فقــط ادای احمقها رو درمیــاره ،نه؟ و منم بهشــون جــواب میدم که نه!» جانســون بــا بقیه هم به اندازه خودش مهربان بوده اســت مثال در مــورد هیالری کلینتون گفته« :اون یه پرســتار سادیســتی تو یه بیمارســتان روانیه» یا در مــورد جرمــی کوربن اصطالحــی را به کار برده که کلــی آدم برای فهمیدنش دســت به دیکشنری شــدهاند و من فقط با رسم شکل میتوانم برای شــما توضیحش بدهم؛ چیزی کــه در قرن نوزدهم بــه معنی آدم غیرسیاســی بــوده و االن یــادآور یکــی از جانوران
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
36 Kheradmand
را ندارنــد ،یــا آن را بــه کار نمیگیرنــد .البته موارد بســیار دیگــری هم وجــود دارد که مــا نمیتوانیم درباره آنها بحث کنیــم ،زیرا نمیدانیم نمایندگان در چــه موقعیتی ،چنیــن حرکتی را از خود نشــان دادهانــد .بنابراین بســیاری از اتفاقــات ،در لحظه شــکل میگیرند و افــرادی کــه در آن لحظه عکس میگرفتنــد ،به تنهــا موضوعی که توجــه نکردند، شــأنیت نمایندگی و موقعیتشــان بوده اســت. زنانــی کــه بــه درجــه باالیی میرســند ،بــرای ما اهمیــت پیــدا میکنند شــکریخانقاه در پاســخ بــه اینکــه برخــی معتقدنــد ،چــون موگرینی یــک سیاســتمدار زن اســت ،نمایندگان با او ســلفی گرفتند ،تا چه اندازه یــک زن قدرتمنــد میتوانــد در اینبــاره تاثیرگذار باشــد؟ گفت :مــا در یک جامعه مردســاالر زندگی
موقعیتی مهم میشــود کــه افراد ،بویژه آن دســته که در جایگاه سیاســی هستند ،در آن موقعیت قرار میگیرنــد .اگر جای نماینــدگان زن و مــرد در این اتفــاق تغییر میکرد ،قطعا این اجــازه به زنان داده نمیشــد که بــا یک مــرد ،عکس بگیرنــد .هرچند هــوش ارتباطی زنان در ایــن موارد قدرتمندتر عمل میکند و بــه هر قیمتی حاضر نیســتند ،هر کاری انجــام دهنــد ،معموال مــردان هیجانیتــر برخورد میکننــد .البته نبایــد این موضــوع را هم فراموش کــرد که ایرانیــان در جامعهشناســی ایرانی معموال به غریبنــوازی و مهماننــوازی معروفاند.
میشــود .در حالی که وقتی یک فــرد وارد مجلس میشــود ،باید تمام آموزشهــای الزم در این زمینه را ببینــد .اگر دقــت کنید همراه هر تیم سیاســی، یک نماینده تشــریفات هم حضــور دارد و به آنها نحوه نشســتن ،آداب غــذا خوردن و مــوارد دیگر را آمــوزش میدهــد .همه حرکتها حسابشــده پیــش میروند. شــکریخانقاه درباره اینکه حرکتی که نمایندگان در مراســم تحلیــف رییسجمهور انجــام دادند آیا میتوانــد روی مــردم نیــز تاثیرگذار باشــد؟ گفت: دلزدگی مردم از نمایندگانشــان در مجلس شورای اســامی میتواند مهمترین تاثیر این اتفاق باشــد. شــاید اگر همان عکســی که خانــم موگرینی جلو ایســتاده و نماینــدگان هــم مرتب پشــت ســر او قــرار گرفتهانــد ،در رســانهها منتشــر میشــد ،به ایــن اعتراضهــا منجر نمیشــد؛ اما ســبقتهایی
اتفاقهایــی مانند ســلفی گرفتن نماینــدگان ،خود را نشــان میدهد ،افــزود :این سطحیاندیشــی و ســطحینگری نماینــدگان حتــی در تصمیمگیری آنهــا در مجلــس هــم دیــده میشــود .مــا در رفتارهایشــان ،حرکت خردمندانــه و خردورزانه را نمیبینیــم .متاســفانه نمایندگان مجلــس برخالف نمایندگان دیپلماتیک کشورهای دیگر ،آموزشهای الزم مربــوط بــه تشــریفات را نمیدانند. او اظهــار کــرد :بهمحــض اینکه یــک نماینده از منطقــه انتخابــی خود بــه مجلس وارد میشــود، بهعنــوان نماینــده مــردم ،صاحــب رای و نظــر
کــه نماینــدگان بــرای عکس گرفتــن بــا او از خود نشــان میدادند ،نمایانگر نداشــتن بلوغ فرهنگی یــک نماینده اســت .نماینــدگان ما از ُبعــد دیگر، ســواد رســانهای هــم ندارنــد؛ آنها میتوانســتند از خودشــان بپرســند ،عکســی کــه میگیریم چه تبعاتی میتواند برایمان داشــته باشــد؟ یا ممکن اســت چه واکنشهای را بهدنبال داشــته باشــد و جوامــع مختلف چه بهرهبــرداریای میتوانند از آن کنند؟ آموزش دادن ســواد رســانهای به مســووالن، اهمیت فوقالعــادهای دارد.
برخی نمایندگان آداب نمایندگی را نمیدانند این جامعهشــناس بــا بیان اینکه بلــوغ فرهنگی نداشــتن مردم ما و در ســطح کالنتــر ،نمایندگان سیاســی ،فرهنگــی و اجتماعــی ،بــا رخ دادن
میکنیــم .آنچــه را که بــرای مردان قائل هســتند، بــرای زنان قائل نیســتند .بــه همین دلیــل ،زنان را کمتر در امور سیاســی میبینیــم .مریم میرزاخانی یــک زن موفــق و در ســطح جهان مطــرح بود ،به همین دلیل بعد از درگذشــت او ،جامعه ایران هم بــه او پرداخت .شــاید اگــر او یک مرد بــود ،آنقدر بــه او نمیپرداختنــد .معموال وقتی زنــان به درجه باالیی از ســطح جامعه میرســند ،برای ما اهمیت پیــدا میکنند. او با بیــان اینکه عکــس یادگاری گرفتــن در هر شــرایطی ،کاری بدی نیست ،گفت :این موضوع در 35ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
35 Kheradmand
بررسی جامعهشنـاختی جریان یکسلفی
یــک جامعهشــناس ارتباطــات معتقــد اســت: نماینــدگان مــردم در مجلــس شــورای اســامی مقابــل بســیاری از مســائل ماننــد برجام و ســند ۲۰۳۰گارد میگیرنــد ،امــا وقتــی در فضاهایــی دیگــر قــرار میگیرند ،برخــورد دوگانــهای از خود نشــان میدهند کــه این موضوع از نداشــتن بلوغ فرهنگــی و سیاســی ناشــی میشــود. حمیــد شــکریخانقاه -جامعهشــناس ارتباطات، دربــاره ســلفی گرفتن برخــی نماینــدگان مجلس در مراســم تحلیــف رئیسجمهور کــه واکنشهای متفاوتــی را بهدنبــال داشــت ،اظهار کــرد :برخی افراد این مســئله را سیاســی میکنند ،در حالی که
را بــه اشــتراک میگذاریــم ،خــود به خــود از یک فرهنــگ جدید تبعیــت میکنیم ،امــا این فرهنگ، یکســری قواعد دارد که در قالب شــیوهنامه تنظیم نشــده و در برخی موارد ،فردی اســت .ریشــه این فرهنگ جدید ،رســانه اســت. ایــن جامعهشــناس ارتباطــات ادامــه داد :در جامعهشناســی ارتباطات ،مســئله جدیدی با عنوان هویت رســانهای مطرح شــده اســت و افراد درگیر هویت رســانهای جدید هســتند ،یعنــی موبایل و شــبکههای اجتماعــی ،هویــت جدیدی را شــکل میدهنــد.
تعریــف شــده ،امــا در ایــران نظامنامــهای جامع در زمینــه ارتباطات مجازی تعریف نشــده اســت. در کشــور مــا افراد ،بخصوص مســووالن بهشــکل غریــزی از ابــزار اســتفاده میکنند .در کشــورهای پیشــرفته با ورود افراد به عرصههای سیاســی قطعا یکســری آموزشهای تخصصی در حــوزه ارتباطات، تشــریفات و ســواد رســانهای و ...بــه آنهــا داده میشود. او بــا بیــان اینکه اســتفاده بهینــه از موقعیت و امکانــات ،به بلــوغ فرهنگی نیــاز دارد ،اظهار کرد: بلــوغ فرهنگــی فرآیندی اســت که در طــول زمان شــکل میگیرد .گاهی بســیاری از مــا ،نوعی بلوغ
نظامنامــهای جامع برای ارتباطــات مجازی تعریف نشده است شــکریخانقاه در پاســخ به اینکه آیا این هویت جدید به زمینهســازی فرهنگی نیــاز دارد و اگر نیاز است ،زمینهســازی باید چگونه شکل بگیرد؟ گفت: ما بــرای چیزی زمینهســازی نمیکنیــم .فرهنگ با رســانهای وارد میشــود که از دیگر پیشزمینههای محیطی گرفته شــده است. اینکــه در یک کشــور اروپایــی و در کشــور ما، چطور از این فرهنگ اســتفاده میشــود ،برگرفته از شــیوهنامه و قواعدی اســت که در کشورهای دیگر
فرهنگــی کاذب را بــا خود همراه داریــم ،مثال این بلوغ کاذب ،خود را هنگام ســلفی گرفتن نمایندگان نشــان میدهــد .وقتــی آن عکــس را دیــدم ،برای نمایندگانــی کــه در چالش عکس گرفتن هســتند، تاســف خوردم .این همان بحث نابالــغ بودن افراد اســت که آن فــرد میتواند نماینــده مجلس یا هر شــخص دیگری باشد. ایــن جامعهشــناس بیــان کــرد :نماینــدهای کــه بــه یــک عرصه سیاســی بهعنــوان نماینــده مردم وارد میشــود ،بایــد از هوش ارتباطــی قدرتمندی برخوردار باشــد .بســیاری از افراد یا اصال این هوش
این موضوع سیاســی نیســت و دلیــل اصلی توجه مردم به این موضوع ،آن اســت کــه مردم نوعی دو رویی در رفتــار نمایندگانشــان میبینند. نویســنده کتاب «برنامهریزی راهبــردی ارتباطی» دربــاره اینکــه بعضــی معتقدنــد این اتفــاق در کشــورهای دیگر هم روی داده و نمایندگان مرتکب حرکــت اشــتباهی نشــدهاند ،توضیــح داد :اگــر بخواهیــم به این ماجرا از جنبهی پدیدهی «رســانه موبایلی» یا «هر شــهروند ،یک رســانه» نگاه کنیم، تلفن همــراه با خــود فرهنــگ جدیــدی را آورده اســت .وقتی در شــبکههای اجتماعی ،یک تصویر 34ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
34 Kheradmand
به کار هســتم دیگــر جایی برای حــرف نمیماند. او میگوید :مشــتریان خاص خــود را در کرمان و شــهرهای دیگر دارم و ســفارشهایی را میدهند و من هم میســازم و برایشــان میفرستم. اشــرف زاده میافزایــد ۸۰ :قلــم وســیله منزل و جهیزیــه میســازم و همگــی تــا پایــه کارهایم از جنس مس و ســاخته دســت اســت. وی مدتزمــان بــرای انجــام هــر کار را تقریبــاً یک ســاعت میدانــد و میگوید :در چهارســالگی زیردســت پدرم مســگر بــودم و چکش مــیزدم و باعالقه ایــن کار را ادامــه دادم. توانی برای استادان مس گری نمانده است وی دیگــر ســکوت میکنــد و مــیرود در کارگاه کوچکــی که به مغازه وصل اســت و زیــر یک نور چراغ مینشــیند و روی ظرفی مســی که ســفارش یکی از مشــتریان اســت شــروع به کار میکند. در همیــن حیــن دو مشــتری خانــم وارد مغازه میشوند ،مشــتریانی که کرمانی نیستند ولی انگار مشــتری بار اول این مغازه هم نبودند با یک ســام صمیمانه وارد مغازه شــدند و استاد سفارشهایشان را بر روی میــز میگذارد. یکی از مشــتریان که انگار قاب آینــهای گلکاری شــدهای چشــمش را گرفته بود برداشــت و آورد و گفــت «میخواهم مثل ایــن کار برایــم بزنید» که اســتاد قلمزنی با اظهار تأســفی که از چشــمانش
نمایــان بــود گفــت :دیگــر نمیتوانــم ،چشــمانم مــرا یــاری نمیدهنــد و این کار نیز از ۱۵ســال قبل هســت. این دو مشــتری کــه کارها را بــرای بــردن بــه تهــران و خارج از کشــور میخواستند با اشــتیاق و شــوق به کارها خیــره و از اســتاد صمیمانه تشــکر کردند. وقتی از دو مشــتری سؤال کــردم کــه همیشــه بــرای خرید اینجــا میآیید گفتند: مــا مشــتری هرســاله ایــن مغازهایــم چراکــه ارزش کار دســت اســتاد را میدانیم و برایمــان کارهــای کارخانهای کــه بــا دســتگاه انجــام میشــود جذابیتی نداشته و ناخالصیهــای زیــادی دارنــد. یکــی از دو مشــتری میگویــد :بــرای کادو بــه دوســتان و ...نیز همیشــه کار دستی مس را ترجیح دادهایم و همگی هم از کار دســت اســتاد استقبال کرد هاند. ولــی متأســفانه اآلن اشــکالی کــه وجــود دارد بیشــتر کارهــای اســتاد آن ظرافــت و طراحیها و
33ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
گلکاریهــای ریــز قدیمــی را نــدارد چراکه دیگر توانــی بــرای انجام ایــن کار نمانده اســت و کاش حمایتی صورت میگرفــت و با در اختیار قرار دادن مغازهای بزرگتر و همچنین چندین شــاگرد حداقل میتوانســت هنرش را زنده نگه دارد و به شاگردان یاد دهد. منبع :خبرگذاری مهر
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
33 Kheradmand
ب ررسی ه ن ر ه ای فرامو ش ش د ه ایران
آخرین رمقهای بازمانده هنرمسگری
حال ناخوش صنعت مسگری در کرمان نفسهای آن را به شماره انداخته تا بازمانده این هنر بگوید :اگر برای درمان کالبد بیمار مسگری چارهای اندیشیده نشود بهزودی شاهد منسوخ شدن آن خواهیم بود.
معصومه قطب الدینی یکــی از بهتریــن و مهمترین صنایعدســتی کهن ایران ظروف و اشــیاء مســی است. بازار مســگران کرمان که یادگاری از دوران صفویه اســت در حاشــیه میدان گنجعلی خان در دل بازار کرمان جای دارد و امروز متأســفانه به دست دالالن ســکوت بــازار مــس گــران ارمغــان دالالن بــرای چینی و پاکســتانی و هندی افتاده و همین امر این کرمانیهــا صنعت ســنتی را در معرض خطری جدی قرار داده ذهنمــان بــه درد میآیــد وقتــی در بــازار مس اســت و به نظر میرســد با تغییر شــغل مسگران اســتان قــدم میزنیم بــازاری کــه زمانــی رونقی و تمایــل نداشــتن جوانان به این صنعــت بهزودی داشته اســت و آهنگ کوبههای مس آن در سراسر مهمتریــن صنعــت دســتی کرمــان به فراموشــی دنیا به گوش میرســیده اســت و االن سکوتی را که دالالن کاالهای چینی و پاکســتانی و هندی برایمان سپرده شود. صنایعدســتی مس کمکم جایشــان را بــه صنایع بــه ارمغان آوردهاند گوشــمان را کر کرده اســت. ماشــینی چینــی دادهانــد ،آثــاری کــه روزگاری با بــا پرسوجویی کــه از اهالی بازار کردیم نشــانی چکش و ســندان توســط دســت اســتادکاران مس مغازهای را در بیرون از بازار از یکی از پیشکســوتان بــر آنهــا نقــش زده میشــد و به شــکل دلخواه قلمزنــی مس در کرمان گرفتم و روانه مغازه شــدم، در میانــه شــهر در مغازه کوچک مس فروشــی که درمیآمــد. هرچند هنوز ذوق هنری اســتادکارها ســازنده در تابلوی آن در میان تابلوهای «ال ای دی» و شــبرنگ زیبایــی و کمال ظروف ساختهشــده نقش اصلی را زده گمشــده بود وارد میشوم. دارد ،امــا این روزها بازارهــا از ظرفهای مصنوعی با ناخالصی زیاد که کار دســت هم نیســت پرشده بــازار مــس گــران در قبضــه کاالهــای چینــی و و به دلیل قیمت ارزان آن چشــم بیشــتر مشتریان پاکســتانی پیرمــردی کــه ســمعک در گوشهایش گذاشــته را به خود دوخته اســت. بــازار مســگری کــه درگذشــته آهنــگ صــدای بهمحض ورود در ســام کردن پیشقدم میشــود و چکــشکاری منظم بر روی اشــیاء و ظروف مســی میگویــد :بفرمایید وقتی میگوییــم برای مصاحبه آن مخاطبان زیادی را به آن راســته میکشاند دیگر و تهیــه گزارش آمــدهام چهرهاش در هم میشــود نــه برای بازدیــد و نه خرید مشــتریان را بهســوی و میگویــد که فایــده نــدارد ،هیچ تأثیــری ندارد خــود نمیکشــاند و تنهــا مجســمه مرد مســگر بســیار گفتیم ،همــه میشناســند و میدانند چه راهنمــای مشــتریان و بازدیدکننــدگان از این بازار میکنیم امــا کاری انجــام نمیدهند. مغــازهای که بازار قدیــم مســگری را در دو اتاق است. دیگــر از صدها مســگری کــه بعــد از نماز صبح تودرتــو با ســقف گنبــدی در خــود جــایداده و دســتی بــر جذابیت بــا اســپند دود کــردن و آبوجــارو کــردن صدای کا ر هــا ی کوبههاشــان بلند و در هم گم میشد خبری نیست. ایــن روزهــا از اســتادکارانی که در کارگاهــی زیــر یــک المــپ بر روی ســکوی کوچکی مینشســتند و صــدای چکــش و ســندان فضای کارگاه را پر میکرد و کارهای مســی را باعالقــه و عشــق بــا طرحهــای ظریــف و گلکاریهــای بینظیــر میســاختند نیــز صدایــی بــه گــوش نمیرســد. درگــذر از بازار مســگری وقتــی از صاحبان مغازهها میپرســیم کــه توضیحی از پیشــینه و 32ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 32 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283 کار مــس دهید و یــا چه باعث شــده وارد این کار شــوید ،آیا عالقهای در کار بوده اســت تنها جواب ما ســکوت اســت و لبخندی که بیهدف بودن در ایــن کار را به ما نشــان میدهد.
آن افــزوده بــود. میگویــم زیــاد وقتتــان را نمیگیرم خودتــان را معرفــی کنید کــه میگوید :تنهــا همین یک جمله را میگویــم؛ اگــر میخواهیــد مســگری را به ۴۰ ســال قبل در این شــهر برگردانم یک مغــازه برایم بگیرید و به دارایی بگویید کارش به کار من نباشــد و ببینیــد چگونــه مســگری را با ۲۰شــاگرد به ۴۰ ســال قبل برمیگردانم. حســن اشــرف زاده ادامــه میدهد :اســم پول و دارایی که شــد دیگر مســئوالن توجهــی به مابقی حرفهایــم نداشــتند در دورههــای مختلــف بــا مدیران صنایعدســتی کرمان صحبت شــد اما هیچ گــرهای از کار ما باز نشــد. او میگوید :ســنم باالست و توان کار را دیگر ندارم و حوصلهای کــه برای گلکاری و نقــش دادن روی ظرفهای مســی به خــرج میدادم دیگر نیســت. امــا هنــوز هم بــه دلیل عالقــه کار مــس را انجام میدهــم و ســفارشهای زیــادی دارم کــه خــودم بهتنهایــی بــرای کادویــی ،جهیزیــه دخترخانمها، پذیرایــی انواع ظروف مســی را میســازم. اشــرف زاده میگویــد کــه بــازار مســگری تمام مســگر نیســتند و مسهای بازار کرمــان نیز نیمی برنج و نیمی آبنقره اســت و انگار دیگر ظروف و اشــیاء مسی به چین و پاکســتان سپردهشده است. مــا کنار کشــیدیم از بازار چرا که حمایتی نشــدیم و خســته شــدیم و روزبهروز از توانمان کاسته شد. بی اعتمادی رمق مس گران را گرفته است وی میگویــد :کارهــای بســیاری را روانــه تهران کردیــم و طی ۵۰ســال جنــس دستســاز خود را بــرای صنایعدســتی تهران فرســتادم اما متأســفانه از ســال ۷۹یــا ۸۰از شــرکتی در تهــران کــه کار مــرا در نقــاط مختلــف پخــش میکند پــول مرا نزدیــک بــه یکمیلیون و ۶۰۰هــزار تومان ندادنــد و بــه وجــود آوردن همیــن بیاعتمادیهاســت کــه بهغیــراز کهولت ســن رمق را از ما گرفته است. اشــرف زاده میگویــد :بایــد بــا صراحت بگویم کــه ۹۰درصد کار مس در کرمان افت داشــته است و جوانها دیگــر تن به کار نمیدهنــد و حق هم دارنــد چراکه وقتی میبیننــد حمایتی از کارهــای دستســاز نمیشــود و در زمین ٔه ارزشگذاری آن کاری انجام نمیدهد مســلم اســت رغبتی هم به انجام ایــن کار ندارند وقتی میبینند که به چه ســختی در یک مغازه مشــغول
ی گوش می دهیم، ی می خوانیم ،به چه شخص باید توجه داشت که به کجا می رویم ،چه کتاب و به چه چیزی اعتقاد داریم .باید چشم عقل را باز کرد تا واقعیات نهان موضوعات را درک کنیم تا جلوی آسیب فردی را کم کرده و در بهترین حالت از بین ببریم. که "کشــور ما ایران اســت" ،حس تعلق ،امنیت و اعتمــاد را در خود باال میبریم .میهن پرســتی «مــن» را تبدیــل به «مــا» میکنــد« ،ما»یی که باعــث وصل و امنیت می شــود که تــاش برای بدســت آوردن آنها بــرای بســیاری از مردم در زندگ ی شــخص ی شــان جــز حســرت نتیجه ای نداشــته است. در جامعــه ای همچــون کانــادا کــه ســاختار اجتماعــی آن بر اســاس فرد گرایی اســت حس تنهایــی ما چنــد برابر می شــود .در کشــورمان ایــران نمادهایــ ی کــه تــک تــک مــا را به هم مربوط می ســاختند همچون پرچم ،تشــریفات جشــن نــوروز ،و غیــره ،اینجا شــکل دیگری به خــود گرفته اند .جشــن نــوروز زمان ی بــرای ما معنای خاص ی داشــت و وجه اشــتراک بین هم ٔه مــا ایرانیان بود .از ســاعت هــا قبل منتظر تیک تیک ســاعت بودیم تا با صدای آشنای شیپورها همگــ ی در یــک زمان بر ســر ســفره هــای هفت ســین خود را به بهار بســپاریم .اما امروز در کانادا اگر زمان تحویل ســال در خواب نباشــیم ،ســال نو را بجای شــیپور بــا رقص های غربــی و آهنگ جاز و تکنو در دیســکو هــای تاریک آغــاز میکنیم .از طرفی ،پرچم ســبز و ســرخ و سپید اینک به واسط ٔه یــک توفیق اجباری نماد برگ درخــت افرا را نیز به خــود اضافه کرده اســت و ما در کمال خوشــحالی با این هویتی که در آن دســت برده شــده احساس تعلــق و امنیت خــود را نه فقط به ایــران بلکه به کانادا نیز حــس میکنیم ،زیرا ما قســم خورده ایم که بــه ملکه و خانــدان او وفادار باشــیم .با وجود اینکــه کانادا کشــوری اســت که میتــوان در آن با قدم های درســت و بــ ی دوز و حقــه به موقعیت هــای نســبی خوب ی رســید ،اما بــر این بــاورم که حتــ ی اگــر نیازهــای ابتدایی خــود را بــه بهترین نحــو هم فراهــم کنیم ،ولــ ی برطرف کــردن حس تعلــق و امنیت خــود را هیچ گاه نمــی توانیم در چارچوب های فرهنگ ی این کشــور برآورده سازیم. شــاید برخ ی بــر این باور باشــند که کانــادا نیز به همــان اندازه می توانــد برای ایرانیــان حس تعلق ایجاد کنــد .زمان ی میتــوان این ادعــا را قبول کرد کــه بتوان در یک فســتیوال کانادایی بیــش از ۱۰۰ هــزار ایران ی را بطور متمرکــز باهم دید که به نیت همان فســتیوال کانادایی آنجا جمع شــده باشــند. چنین اتفاقــی تاکنون رخ نداده اســت و به گمانم هرگــز رخ نخواهــد داد ،زیرا اکثــر ایرانیان مهاجر کــه چه بســا مــدت زمــان زیــادی را هــم در این
کشــور زندگ ی کرده انــد می دانند کــه تنها چیزی که باعث گــرد آوردن ایرانیان می شــود نــام ایران و مســائل مربوط به فرهنگ ایران ی اســت .بعنوان مثال ،جشــنوار ٔه تیــرگان که هر دو ســال یکبار در تورنتــو برگــزار می شــود خــود نمونه ای بــارز از این واقعیت اســت .این جشــنواره توانســته است بــا موفقیت نیــاز به تعلــق و امنیت بــه جمع را در مــا ایرانیان برآورده ســازد .این جشــنواره بیش از ۱۰۰هــزار نفــر بازدید کننــد ٔه ایرانــ ی دارد که همــ ٔه آنها فقــط و فقط به نــام ایــران و فرهنگ ایرانــ ی گرد هم آمــده اند .برآورده ســاختن حس تعلــق و امنیت فقــط محدود به میهن پرســتی و شــرکت در برنامه های فرهنگ ی نیســت ،بلکه این نیاز ها نقاطی هســتند که سیاســت مداران نیز بر آنها دســت مــی گذارند تا از آن طریــق به اهدافی سیاســی و در برخ ی اوقات فردی دســت یابند .در واقع ،موفقیت جناح های چپ و راســت بســتگی بــه موفقیت آنها در برآورده ســاختن ایــن نیاز ها در مــردم دارد .حــال روش بــرآورده ســاختن ایــن نیازها مــی تواند بطور لیبــرال و از طریق همدلی و توجه به نیازهای مردمی باشــد ،و یا بطور ســنتی و محافظــه کارانــه و از طریق نظــم و رعایت یک ســری اصــول ســخت صورت گیــرد .مهم نیســت کدامین روش اتخاذ شــود زیرا هــر کدام از آنها نیاز به تعلــق و امنیت را در افراد بــرآورده میکند .اما، موضوع حائز اهمیت کج روی در برآورده ســاختن این نیازها اســت .بســیاری از سیاســت مــداران با س ٔواســتفاده از این نیازهای ی کــه در هم ٔه ما وجود دارد چــه جرم های ی که انجام نمــی دهند .بعنوان
31ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
مثــال ،ســخنرانی جورج بوش پســر در شــبک ٔه ســی-ان-ان پس از حمل ٔه "تروریســتی" معروف بــه ۹۱۱به آمریکا ذهنیت «عــدم امنیت» را در مردم کشــورش با رعب و وحشــت ایجــاد کرد و از آن طریق توانســت ۷۲درصد رائ موافق مردم را بــرای تجاوز بــه عراق بگیــرد .در واقــع او با دســت گذاشــتن بر روی «نیاز بــه امنیت» خود باعث ســلب امنیت از مردمــی ب ی گناه در عراق شــد .حتــی ا-ون-جلیســت های مســیح ی نیز با ارســال نامــه ای به جــورج بوش بــا توجه به نظری ٔه «جنگ مشــروع» که جنــگ را در صورت بــرآورده ســاختن مصلحت مــردم (خــودی ها البتــه) جایز می دانند تجاوز به عراق را مشــروع دانســتند .الزم بــه توجــه اســت که «بــرآورده ســاختن مصلحت مردم» در اینجا همان برآورده ســاختن «نیاز امنیت مردم» کــه مصلحت ملی تلقی می شــود میباشــد. نیــاز روان ی «تعلق و امنیت» نیازی جهان ی اســت که در همــ ٔه مردم دنیا وجــود دارد .علیرغم ملیت و نــژاد هم ٔه انســان هــا نیاز به پیوســتگی ،تعلق، و امنیــت دارنــد که یــا از طریق راه های ســالم و ســازنده بــرآورده می شــوند یا از طریــق منف ی و مخــرب بطور نــا آگاهانه و به دســت مفســدین فکــری مورد ســ ٔو اســتفاده قــرار می گیرنــد .برای جلوگیــری از ســ ٔو اســتفاد ٔه افراد ســودجو و بیمار نیاز به دو چیز میباشــد .نخســت ،باید از نیازهای درونــی خــود آگاه ی پیدا کــرد و آنها را شــناخت. همانطــور که بارهــا در این مقاله اشــاره کردم نیاز به تعلــق و امنیت در همــ ٔه ما (به اســتثنای افراد "خاص") وجــود دارد ،پس بعنوان یک فرد آگاه باید توجه داشــت که به کجا می رویــم ،چه کتاب ی می خوانیــم ،به چه شــخص ی گــوش می دهیــم ،و به چه چیــزی اعتقاد داریــم .در مواجه بــا هر چیزی در زندگــ ی باید چشــم عقل را باز کــرد تا واقعیات نهــان موضوعــات را درک کنیــم تا جلوی آســیب فــردی را کم کرده و در بهترین حالت از بین ببریم. از طرفــ ی دیگــر ،ما به افــراد با وجــدان ،همدل ،و خردمنــد بیشــتری نیــاز داریــم کــه در جامع ٔه نه چندان کوچک ایران ی ســاکن تورنتو بتوانند فراتر از باورهای سیاســی و مذهبی مردم با برگزاری برنامه های خــوب فرهنگــ ی مانند تیرگان حــس تعلق و امنیــت را با توجه به نــام ایران در همــ ٔه ما ایجاد کننــد ،زیــرا این تنها راه ی اســت که مــی تواند ما را بعنــوان یک ملــت در کنار هم نگــه دارد و این حــس نهفت ٔه انزوا را در خارج از کشــور از ما بگیرد.
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
31 Kheradmand
جادوی نام ایران
فرشید رشیدی فر وبالگ آزادی درون
rashidifar@hotmail.com
چندیــن ســال پیــش در یکــ ی از کالس هــای دانشــگاهی در تورنتــو اســتادی مشــغول تدریس تاریــخ جهان بــود .او مطلبی بســیار جالب ی را بیان کرد که بســیار جالب و درســت بود .او نقشه ای را از دوران بســیار کهن نشان داد و بر نقطه ای اشاره کــرد و گفت" ،انســان هایــ ی که در این قســمت زندگــ ی مــی کردنــد دارای یــک خصوصیت خاص بودند .آنها بطور مدام بــا یکدیگر در جنگ بودند، امــا زمان ی که دشــمن خارجــ ی بر آنها یــورش می بــرد تمام آنهــا چنان با هــم متحد می شــدند که گویی همیشــه با هــم در صلح زندگ ی کــرده اند". در این فکر بــودم که چقدر این خصوصیت شــبیه به خــود مــا ایران ی ها هســتش که اســتاد در ادامه گفت" ،از درون این انســان ها یک ی از بزرگتریــن امپراطوری های جهان بنام امپراطوری ایران (پرشــین) شکل گرفت". آنجــا بود کــه ناگهان شــوقی در مــن بیدار شــد و خواســتم ناگهان از جا برخیــزم و به زبان فارســی فریاد بزنم "جاویــد ایران". نمی دانــم این حس برگرفتــه از میهن پرســتی بود ،وطن دوســتی بــود ،و یا دالیل روان ی دیگر داشــت .امــا می دانم هــر کجا که نام ایران باشــد نیرویی بســیار قــوی تمام مــا ایران ی ها را به آن ســمت میکشــاند، نیرویی که به ســمت برطرف کــردن یــک ســری نیازهــای روان ی ما را ســوق مــی دهد. در این عصر کــه عده ای از «جهانی ســازی» صحبت مــی کننــد و راه صلــح و صفا را در ایجــاد تعامــل بین انســان هــا ،ســازمان ها و دول جهــان می بینند شــاید بر زبــان آوردن «ملی گرایی» و «میهن پرســتی» باعث رعب و وحشــت در خیل ی ها شــود .شــاید بهترین راه برای کسانی که از میهن پرســتان می ترســند نفــوذ در ذهنیت
آنهــا از طریق زبان باشــد بطوریکه مــدام به آنها تلقیــن کنند که بجای «میهن پرســتی» باید بگویند «وطن دوســتی» .حتی بــرای اینکــه اندک ی روش قانع ســازی را قوی تر کنند با دســت گذاشــتن بر روی کلم ٔه «پرســتیدن» سع ی بر القا بار مذهب ی آن می کننــد .از آنجایی که میهن پرســتان «میهن» را در اولویــت هر چیزی قرار می دهنــد ،از آن روی بســیاری نیز قانع شــده اند که وطن دوســتی باید جایگزین میهن پرســتی که بار مذهب ی دارد شــود. و بــه همین ترتیب تغییــر در یک کلمه می تواند باعــث تغییر در ذهنیت و در نهایت
کا هــش شــدت حــس و حــال این افــراد در دراز مدت شــود. امــا ،نیــت در ایــن مقالــه بازی بــا لغات نیســت بلکه مطرح ســاختن حســی اســت که از کودکــی با ما همراه بوده اســت و در شــکل گیری شــخصیت ما نقش داشــته است. کــودک انســان برای رشــد و زنده مانــدن نیاز به امنیــت و حمایــت دارد کــه از طرف پــدر و مادر
30ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
و یــا هــر کســ ی کــه از کــودک مراقبــت میکند بــرآورده مــی شــود .همچنان کــه کــودک بزرگتر مــی شــود عواملی که قبــا نیازهــای او را برطرف مــی کردند دیگــر کارایی ندارنــد و او به ناچار باید جایگزینی برای بــرآورده کردن همــان نیاز ها پیدا کنــد .بعنوان مثــال ،در دوران کودکــی غذا بعنوان یک عامل بســیار مهم توســط خانــواده فراهم می شــد ،امــا همین نیــاز امروز در بزرگســالی از طریــق یــک ســری تعامل بیــن فــرد و دیگران بــرآورده می شــود .جــدا از نیــاز های ابتدایی ،انســان باید از طریقی نیازهــای روانــ ی خــودش را نیز برآورده ســازد .ابراهــام مزلو یکی از روانشناســان موثــر در این حرفه بــه بهترین نحو در هــرم معروف خــود توضیح مــی دهد کــه نیاز به «تعلق داشــتن و عشــق» باعث رشــد حرمت به نفس و خود دوستی می شــود .کودکــی که تحت نظــارت پدر و مــادری مراقب و محافظ بزرگ می شــود حس تعلــق ،امنیت و اعتماد بــه دیگران در او رشــد میکنــد .اما پــدر و مــادری که روش تربیتــی آنها بر اســاس زور ،تــرس ،و یا بــ ی ثباتی صــورت میگیــرد فرزندانی بــا حس عــدم تعلق، امنیت و اعتماد بــه دیگران تحویل جامعه خواهند داد .امــا ،نبــود این حس ها در بزرگســال ی دلیل بر نبــود نیاز به آنها نیســت ،زیرا این حــس ها رابط ٔه مســتقیم ی با حفظ بقا در انســان دارنــد .بنابراین، کنــکاش و تــاش ما بــرای ایجاد یک رابط ٔه حســی دو طرفــه حتــی در ســخت ترین روزهــای تنهایی مان هیــچ گاه از بین نمــیرود .در ایــن چارچوب اســت که قــدرت ذهنــ ی و روان ی میهن پرســتی را میتــوان فهمیــد .وقت ی با غــرور گفته می شــود، "مــن ایران ی هســتم" ،وقتــ ی با افتخــار می گوییم
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
30 Kheradmand
یــک عادت رســانهای تبدیل شــود و چنین توضیح میدهــد« :اگــر آزاده نامــداری آن ســخنان را در مــورد حجاب غالب نمیگفت ،امروز میتوانســت بــه کار رســانهها خرده بگیــرد ،اما این نکتــه را از یــاد نبریم کــه حتی با علم به ایــن موضوع ،چنین ورودهایی به حریم خصوصــی افراد ،ورود موجهی نیســت و نباید به عادت بدل شــوند .بررســیهای مــن در مورد رســانههای ترکیه نشــان میدهد که ورود بــه حریم خصوصی افراد در این کشــور یک عــادت رســانهای اســت و بایــد نگران بــود که در ایران این موضوع عادیســازی نشــود». ایــن روزنامهنــگار قدیمی در بخشــی از مطلب خــود اضافــه میکنــد« :در کشــور مــا امــا ب هخاطر اعتقادات مردمــی و رقابتی نبــودن مطبوعات ـ کــه مســاله بــه دســتآوردن تیراژ بــه هــر قیمتــی را بیاهمیــت میکنــد ـ ایــن مســاله رایــج نیســت و بــه ندرت اخبــاری در مــورد آن مطرح میشــود .شــاید بــه خاطر همین اســت .لذا ب ه نظر میرســد با وجــود این مفاهیم موضــوع ،در قانــون مطبوعات و قوانیــن تعزیری کلــی و غیرصریــح ،اولیــن تعریفی کــه از مفهوم در ایــ ن زمینه فصل یا مــادهای نداریم ».همچنین «حریــم خصوصی» در ذهن متبادر میشــود ،این روزنامــه «اعتمــاد» مطلبــی از ســیدعلی میرفتاح اســت که «هــر جایی کــه در معرض دیــد عموم (روزنامهنگار و طنزپرداز) بــا عنوان «آزمون بزرگ» نباشــد و بدون ســعی و تالش نتوان آن را مشاهده در ســتون کرگدننامه خود منتشــر کرده است که کرد ،حریم خصوصی اســت». نویســنده با اشاره به انتشــار خبر آزاده نامداری در برخی روزنامههــای اروپایی ،این مســاله را عاملی این حقوقدان در بخشــی از این مطلب با اشــاره برای نگارش این یادداشــت میدانــد .میرفتاح در بــه تفاوت حریم خصوصی مردم عادی و مشــهور بخشــی از یادداشــت خود که نوک پیکان انتقاد را آورده اســت« :در این موضوع که آیا واقعا انتشــار به سمت ســازمان صداوســیما گرفته ،آورده است :این تصاویر ،نقض حریم خصوصــی آزاده نامداری «بــه جــای محاکمه و مالمــت مجری ،ســازمانی را محســوب میشــود یا خیــر ،دو موضــوع را باید محاکمــه و مالمــت کنیم کــه ریــاکاری را نهادینه مدنظــر قرار داد؛ اوال با تعریفــی کلی که از حریم کرده اســت و اعضای خود را بــه این زندگی دوگانه خصوصــی در ابتــدای این نوشــتار ارائــه دادیم، وادار کرده اســت .اشــکال اصلــی متوجه تلویزیون فضایی که بــدون تالش ،در مرعــی و منظر عموم اســت کــه نــ ه تنهــا در هیچیــک از ماموریتها مردم قرار داشــته باشــد ،حریم خصوصی نیســت و وظایفــش موفــق نبــوده بلکــه آنقدر مشــغول و ثانیــا حتی اگر برمال شــدن چنین مــوردی برای ظاهرســازی و راضی کردن خواص بــوده که تبدیل افــراد عادی ،تجاوز به حریم خصوصیشــان تلقی بــه کانــون ترویــج زندگــی دوگانــه و غیرصادقانه شــود ،در خصوص افراد مشــهور که اتفاقا یکی از شــده اســت .در واقع این تشت رســوایی مجری یا دالیل شهرتشــان همان ویژگی برمال شــده است، مجریهای تلویزیون نیســت که از بام افتاده بلکه قطعــا تعرض به حریم خصوصی نیســت». تشــت ســازمانی از بام افتاده که حرف منتقدینش پاکبــاز در پایــان به اظهــار نظر عبــاس عبدی ـ را گــوش نکرده ،به اصول اخالقــی پایبند نبوده و با روزنامهنــگار ـ در ایــن خصوص اشــاره میکند که اصرار بر مســیر غلط ،بازی را به رقبــای ماهوارهای «فضــای رســانهیی و انتظــارات مردمی بــه افراد ضدانقــاب ـ حتی بــه رقبای فکســنی و بیپول و مشــهور اجــازه نمیدهد که خود را پشــت حریم بیامــکان خــود ـ باختــه اســت»... خصوصی پنهــان کنند». 29ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 29 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283 روزنامه «قانون» هــم از دید حقوقی به موضوع آزاده نامــداری پرداخته و مطلبی از یک وکیل پایه یک دادگســتری با عنوان «حریــم خصوصی افراد مشهور» منتشــر کرده است. ســیامک پاکباز در بخشــی از مطلب خود نوشته اســت ...« :در قوانین جمهوری اسالمی ایران هیچ تعریف صریحــی از حریم خصوصی ارائه نشــده اســت .البتــه در اصول متعــدد قانون اساســی از جملــه اصــول 19تا ،42یــا حتی قانــون مجازات اســامی و قانون آیین دادرســی کیفــری یا قانون آزادی اطالعــات و دیگــر قوانین موجود ،اشــاراتی کلــی و ضمنی بــه مفهوم حریم خصوصی شــده
چند تحلیل از ماجرای آزاده نامداری
در مطبوعات ایران
انتشــار عکسهای خصوصی یک مجری تلویزیون در خارج از کشــور ،این پرســش را ایجاد کرده است کــه آیــا رســانهها میتواننــد وارد حریم خصوصی افراد شناختهشــده شــوند؟ و اصــا تعریف حریم خصوصی چیست؟ رســانهها در گفتوگوهــا و تحلیلهــای متفــاوت تــاش کردنــد به این پرســشها پاســخ دهنــد .روزنامههــای «شــرق» ، «اعتمــاد» و «قانــون» هــم مطالبــی را به ایــن موضوع اختصــاص داده و نظر کارشناســان و صاحبنظــران رســانه را جویا شــدهاند. در همیــن ارتباط روزنامه «شــرق» تحلیلــی از علیاکبــر قاضــ یزاده (اســتاد و روزنامهنــگار قدیمــی) با عنــوان «مورد عجیــب یک مجری» در صفحــه آخــر خــود آورده و به وظیفه رســانهها در قبــال حریم شــخصی افراد مشــهور پرداخته ا ست .
حریــم خصوصیاش ســخن بگوید». قاضــ یزاده بــا بیان ایــن اصل که «بر کســی پوشــیده نیســت که رســانهها ب ه طــور کلی و رســانههای داخلی بهطور خــاص باید حریم خصوصــی مــردم را رعایــت کننــد و به نوعــی نگهدارنــده زندگی خصوصی مــردم باشــند» ،در عیــن حــال ماجــرای آزاده نامــداری را متفــاوت میدانــد و نوشــته اســت« :اما آنچــه در مــورد ما جــر ا ی آزاده
قاض یزاده نوشته است: «بحــث حریــم خصوصــی و بایدهــا و نبایدهــای ورود بــه آن بســیار مهم اســت .در کتاب اخــاق روزنامهنــگاری ،فصلی را خانم کارن ســندرز بــه این موضوع اختصــاص داده و گفته اســت که در اتحادیــه اروپا بــا ورود به حریم خصوصــی افراد ،خــود را در معــرض دیــد ه شــدن قــرار میدهند ،نامــداری اتفــاق افتــاد ،حالــت سرزنشــی بود که برخوردهــای ســختگیرانهای صــورت میگیــرد و دیگــر نمیتوانند ادعــای حریم خصوصی داشــته ایشــان به افرادی روا داشــتند که پوشــش غالب را پیگیریهــای قضائــی در پی دارد؛ بهعنــواننمونه باشــند .مورد بعدی ،پرونده وزیر آموزش انگلستان رعایــت نمیکردند .اگر ایشــان آن گفتوگو و ابراز او بــه پرونده خانــم خوانندهای اشــاره میکند که بود که از علن ی شــدن روابط خصوصیاش شکایت نظــر را انجام نمــیداد ،قضیه عکسهایــی که در از رســانهای بابت انتشــار عکسهای خصوصیاش کرد .در ایــن پرونده نیز دادگاه با اســتناد به اینکه خــارج از کشــور تهیه شــده ،تا این حد برجســته شــکایت کرده اســت .در حکمی که قاضی پرونده وزیر از حقوق عمومــی برخوردار بوده و از مالیات نمی شــد». اعــام میکنــد ،به ایــن موضوع اشــاره شــده که عمومی مردم دســتمزد میگیرد ،اعــام میکند که او در بخــش دیگر تحلیل خــود بر این نکته تاکید هنرپیشــهها و ســلبریتیها از آنجایی که شــخصا چنیــن شــخصی نمیتوانــد از ورود رســانهها به میکنــد که نبایــد ورود به حریم شــخصی افراد به 28ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 28 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
27 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند27
ســواد باشد. بــار دیگر شــواهد نشــان می دهد کــه این گونه نیســت .مثال مطالعات نشــان داد که بمب گذاران انتحاری فلســطینی ســطح سواد بیشــتر و احتیاج مالی کمتری نســبت به بقیه فلســطینی های هم ســن خــود دارنــد و البته همــه تروریســت های حادثه 11ســپتامبر از طبقات متوســط و متوســط به بــاال بوده انــد؛ بنابرایــن تروریســم مربوط به هیچ طبقــه اجتماعی اقتصادی نیســت .در نتیجه بــه نظر می رســد کــه هیچ دلیــل عمومــی برای تروریســم وجود نــدارد بلکه دالیل خاص بســیاری وجــود دارند ،همان طــور که دالیل بســیاری برای کشــتار وجود دارد .یک محقق تروریسم می گوید: «تــاش بــرای یافتن یک تئــوری کلی از تروریســم و یــک توضیح کلی از ریشــه هــای آن اقدامی بی ثمر و اشــتباه اســت .انگیزه های انقالبیون روسیه در 1881بــا تروریســت های القاعده یا تروریســم در اوکالهمــا با حزب کمونیســت پــرو معروف به راه درخشــان یا انقالبی های کلمبیــا و قاچاقچیان مــواد مخدر همگی متفاوت هســتند .البته ،این به معنای نبــود هیچ الگویــی در کشــورها یا مناطق خاص نیست». وقتی برای مثال به تروریســم جهانی علیه آمریکا می رســیم محققــان گزارش کــرده اند کــه حداقل یــک علــت در تعــدادی از حمله ها موثــر بوده و آن حضور نیروی نظامی و حمایت مالی و سیاســی آمریکا از رژیم های نامحبوب اســت .در بسیاری از ترورهــای ضدآمریکایی تروریســت ها می خواهند که آمریکا را از منطقه جغرافیایی مدنظرشان بیرون کنند یا پشــتیبانی آن ها از یــک رژیم را پایان دهند و در مقابل سیاســت ها و اقدامات آمریکا دســت به اقــدام تالفی جویانه بزننــد؛ فعالیت هایی نظیر اشــغال و پشــتیبانی نظامی و پلیس آن ها و از این طریق غرور ،جایگاه یا کنترلشــان را بازســازی کنند یا مجموعه ای ترکیبــی از این اهداف. در میــان این همه محرک ،ســوال اصلی این اســت کــه چگونه تروریســم را کاهش دهیم؟ آمریــکا و هــم پیمانانــش از ســال 2001واکنش نظامــی بزرگــی را راه انداختنــد :جنــگ عــراق و افغانســتان ،انجــام هــزاران حملــه پهپــادی در پاکســتان ،یمن و جاهای دیگر و نگهداری مظنونان تروریســتی به عنوان زندانــی در گوانتانامــو و. ...
آمریکا در ســال 17 ،1998نفر دســتگیر یا کشــته شــده اند .از طــرف دیگر ،اگر هــدف اصلی جنگ کاهش تروریســم باشد ،بهترین شــواهد موجود از کارشناســان حوزه تروریســم که به بررســی تاریخ حوادث تروریســتی مــی پردازند ،نشــان می دهد کــه واکنش هــای نظامی یــا هیچ تاثیری نداشــته اند یا میــزان فعالیت هــای تروریســتی را به طور موقتــی افزایش داده اند و این قضیــه در طول ،10 12ســال اخیر تکرار شده اســت .مثال قبل از جنگ عــراق حتی یک عملیات تروریســتی انتحــاری در عــراق ثبت نشــده اســت ،حتی یــک مورد! اما پژوهشی که در ســال 2011در نشریه پزشکی «النست» منتشــر شــد ،اعالم کرد که پس از شروع جنگ پیش از 1000حمله انتحاری انجام شــده که به مجروحیت بیــش از 30هزار شــهروند عراقی و کشــته شــدن بیش از 12هزار نفر دیگــر از جمله بیش از 500کودک انجامیده اســت. در افغانســتان هم به همین صورت ،گزارشــی از وقــوع حمــات انتحاری در این کشــور تــا پیش از شــروع جنگ در ســال 2001دیده نمی شــود؛ اما از ســال 2009به طور متوســط هــر هفته 3حمله انتحــاری رخ می دهد .با نگاه بــه اطالعات موجود در پایگاه داده تروریســم جهانی دانشــگاه مریلند، افزایش حوادث تروریســتی در عراق و افغانســتان بین ســال های 1970تا 2010را می بینید .اقدامات تروریســتی در این دو کشور از ســال 2001افزایش چشــمگیری داشته است. براســاس آمار موسسه شمارش اجســاد عراق ،که آمار اعالم شــده توســط رســانه ها و دولت آمریکا را ثبــت مــی کنــد و البته آمــار آن از آمــار واقعی کمتر اســت ،بیش از 122هــزار غیرنظامی در عراق از ســال 2003تاکنون کشــته شــده اند .برای درک بهتــر این تعــداد به این آمــار توجه کنیــد :تعداد افراد کشــته شــده در حمالت 11ســپتامبر نزدیک بــه 3000نفر بوده اســت. بمب های هســته ای که آمریــکا بر روی ناکازاکی و هیروشــیما در ژاپن انداخت بــه ترتیب 40هزار و 140هــزار کشــته بر جای گذاشــت؛ فاجعه های بــا وســعتی تصورناپذیر! من دارم راجــع به افزایش تروریســم در عراق و افغانســتان حرف می زنم؛ اما بایــد بگویــم که از ســال 2003وقتــی جنگ عراق شروع شــد ،تروریســم جهانی نیز افزایش یافت. در ســال ،2004وزارت خارجــه آمریکا ،گزارش داد که در ســال 190 ،2003حادثه تروریستی در جهان رخ داده اســت؛ امــا وزارت خــارج در واکنــش بــه انتقادها مبنی بر افزایش تروریســم ،شــیوه ارزیابی حمــات تروریســتی را تغییر داد و در ســال 2005 گزارش داد که 651حمله تروریســتی در سال 2004 رخ داده اســت .وزارت خارجه بار دیگر این شیوه را تغییــر داد و گزارش کرد که در ســال ،2005بیش از 11هزار حادثه تروریســتی رخ داده است .این آمار بیــن 2005تا 2011چندان تغییری نکرده اســت.
آیا این راهبرد موفقیت آمیز بوده است؟ اگر هدف دســتگیری یا کشــتن رهبر تروریســتی خاصــی بوده اســت ،ایــن راهبرد نســبتا موفقیت آمیز بوده اســت. مثــا رییــس جمهــور اوبامــا در دســامبر 2011 گــزارش داد کــه 22نفر از 30رهبــر اصلی القاعده کشــته شــده انــد .یا مثالــی دیگــر اینکــه از 21 مظنــون تروریســتی بمب گــذاری ســفارت خانه 26ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پلیس فدرال آمریکا همچنین نموداری را منتشــر کــرد و در آن 27توطئــه تروریســتی علیــه آمریکا معرفــی کرد و همان طــور که در ایــن نمودار می بینیــد ،تعداد آن هــا از زمــان 11ســپتامبر 2011 افزایــش یافته اســت نه کاهــش .این گــزارش بیان مــی کنــد« :متاســفانه ،جاذبــه تروریســت های القاعــده کاهش نیافته اســت و مســائلی همچون حضــور آمریکا و ناتــو در افغانســتان و گوانتانامو آن ها را بیشــتر برانگیخت و شــاید حس همدردی مردم بــا ایدئولــوژی القاعده را تشــدید کرد». پیــام اخالقــی ایــن داســتان این اســت کــه اگر تروریســت ها جوان عصبانی هســتند ،پس واکنش هــای نظامــی آن هــا را متوقف نمی کنــد و حتی ممکــن اســت باعــث بدتــر شــدن اوضاع شــود. بنابراین هرچه ســریع تر به جای استفاده از کلیشه هــای نادرســتی مثــل «تروریســت هــای دیوانه» مسائل روانشناســی برمبنای تحقیقات و مطالعات صــورت گرفته درخصوص عوامل کاهش تروریســم را ســرلوحه برنامه هــای خود قرار دهیــم ،امنیت بیشتری خواهیم داشــت .چه درباره القاعده سخن بگوییــم یا هر گــروه تروریســتی دیگری. اگر جنگ واکنش مناســبی به این اقدامات نیست، پس واکنش مناسب چیست؟ تحصیالت و آموزش و اجتماعی شدن در بلندمدت امری حیاتی اســت تا نســل بعدی ،ســایر گروه ها را به عنوان دشــمن و راه حل را در خشونت نبینند. امــا راه حــل هایی هم وجــود دارند کــه در کوتاه مدت کمــک می کنند. .1تقویــت اقدامات امنیتی که اغلــب خوب کار مــی کنــد و باعث می شــود که اقدامــات تحریک آمیز انجــام ندهیم؛ .2بهبود اشــتراک اطالعات بین دولت ها ،شــاخه هــای مختلف دولت و بین موسســات و ســازمان ها ،پیشــنهادی که گــزارش 11ســپتامبر نیز حامی آن بود؛ .3ایجــاد پیمان های قدرتمند بــا رهبران معتدل، سیاســی و مذهبــی در کشــورهایی کــه مامــن تروریســت هاست؛ .4کشــورهای ثروتمنــد مثــل آمریکا مــی توانند به جای اســلحه فنــاوری های پزشــکی و دارویی را صادر کنند .شــخصا فکــر می کنم که ایــن نه تنها کار درســتی اســت؛ بلکه یکی زا موثرترین کارهایی اســت که می توانــد بــرای کاهش درگیــری انجام شــود ،زیــرا برای نشــان دادن حســن نیــت ،هیچ راهــی ســریع تر از نجــات جــان فرزند یــا پدر و مادر یا دوســت افراد نیســت .اگر کسی به واسطه فنــاوری های پزشــکی ،بینایی خــود را دوبــاره به دســت بیاورد یــا اعضای بدن افراد قطع نشــوند یا زندگــی کودکی نجات داده شــود ،برانگیختن حس نفرت از کشــوری که آن کمک را کرده اســت بسیار دشــوار خواهدبود.
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
26 Kheradmand
جمعیت تمام مســلمانان 1میلیــارد و 800میلیون نفــر تخمیــن زده می شــود کــه ایــن تقریبا یک چهارم جمعیت جهان اســت. دانســتن واژه های عرب ،جهان عرب و مســلمان نه تنها برای درک روانشناســی تروریسم خاورمیانه، بلکــه بــرای درک جنگ علیــه تــرور و جنگ های عراق و افغانســتان ضروری اســت؛ به عنوان مثال، جورج بوش رییس جمهور پیشــین آمریکا از صدام حســین به عنوان هم پیمان القاعده یــاد می کرد؛ ولی تحقیقات کمیســیون 11سپتامبر به این نتیجه رســید که بــن الدن در حقیقت از اســام گراهایی حمایــت می کــرد کــه در کردســتان عــراق علیه صــدام مبارزه مــی کردند و به دنبــال جذب آن ها به ارتش اســامی خــود بود. گفته می شــود کــه چند هفتــه پیش از شــروع جنگ عراق ،بن الدن به مســلمان ها هشــدار داده بــود که «مبارزه بایــد تنها در راه خــدا و نه در راه ایدئولــوژی های ملی یا در جســت و جوی پیروزی برای دولــت های نادانی باشــد که در کشــورهای عربی مثــل عراق حکومت مــی کنند.». بنابرایــن درک تفــاوت بین واژه های مســلمان و عــرب از اهمیت بســزایی برخوردار اســت؛ چرا که در همیــن ماجرای حمله القاعده بــه آمریکا در 11 سپتامبر ،آمریکا در پاســخ به این حمله به جنگ با دشــمن القاعــده رفت ،نه متحــد آن! این جنگ به خودی خود پرســش بــزرگ دیگری ایجاد کــرد :آیا واکنــش نظامــی در مقیاس بزرگ اصــا راه موثری در مقابلــه با تروریســم اســت؟ موضوعی که چند دقیقه بعــد به آن بر مــی گردیم.
عادی بودن آن ها!؟ مــن واقعا وقتی این موضــوع را خواندم متعجب شــدم؛ امــا محققان دیگــری نیــز به یافتــه های مشــابهی رســیده اند .بنابراین اگر تروریســت ها بیمار روانی نیســتند ،ایــن «آدم هــای نرمال» چه کســانی هستند!؟ اکثر تروریســت ها را پســران نوجوان یا بیســت و چند ســاله تشــکیل می دهند ،همان قشــری که بیشــترین احتمال اِعمال خشــونت و جرم به طور کلــی را دارند .بــه عنوان مثــال ،تمام تروریســت هــای حادثه 11ســپتامبر مرد بودنــد .همگی غیر از یک نفر بین 20تا 30ســال ســن داشتند و اکثرا بین 20تا 23ســال سن داشتند .مطمئنا موردهایی هم وجود دارد که تروریســت سن کمتر یا بیشتری دارد یا زن اســت؛ اما آن ها استثناء هستند و قاعده کلــی محســوب نمی شــوند .درخصــوص حمالت انتحاری ،تروریســت ها معموال مجرد هســتند. بــه طور کلــی ،تفــاوت مربوط به آمــار نفوس یا تفــاوت هــای روانشناســانه بین تروریســت ها و غیرتروریســت ها وجود ندارد؛ بنابرایــن ،بگذارید عمیق تر شــویم و بــر روی بمب گــذاران انتحاری تمرکز کنیم. مــن به شــما لیســتی از ویژگی ها را نشــان می دهــم و شــما بگویید که کدام یک بیشــتر با بمب گــذاران انتحاری ارتبــاط دارد؟ یعنی کــدام ویژگی در بمــب گــذاران انتحاری بیشــتر از مــردم هم ســن همان حــدود وجــود دارد و پــس از آن مــی گویم که تحقیقات چه چیزی نشــان می دهد. تصویــری کــه اکثر مــردم از بمب گــذاران انتحاری دارند این اســت که آن ها متعصبان مذهبــی هســتند؛ اما تحقیقات نشــان می دهد کــه ایــن افراد پیــش از آنکــه جذب گروه شــوند ،مذهبی تــر از بقیه مردم دور و اطرافشــان نبوده انــد .همچنین احتمال بودن، بیــکا ر
اما نخســت می خواهم درباره این موضوع ســخن بگویم که چه کســی احتمال تروریســت شــدن را دارد؟ مــا همه شــنیده ایم که تروریســت هــا دیوانه، پارانوییــد یــا روانــی هــای ظالمی هســتند که به رنج کشــیدن دیگــران اعتنــا نمی کننــد؛ مثال یک ســال پس از حمالت 11ســپتامبر ،شهردار نیویورک تروریســت هــا را «دیوانگان» خوانــد و عضوی از کمیته ســرویس های نظامی مجلس ســنا گفت که آن ها «عاقل» نیســتند. از نظر روانشناســی بالینــی ،هیچ مدرکی مبنی بر روانــی یا مردم ســتیز بودن تروریســت هــا وجود نــدارد .به عــاوه ،یک تروریســت از نظــر روانی ناســالم ،خود تهدیدی امنیتی برای سایر تروریست های گروه اســت؛ زیرا تروریست ها باید محرمانه کار کنند .بنابراین گروه های تروریســتی عموما به دنبال اعضای قابل اطمینان هســتند و از ورود افراد ناپایــدار جلوگیری می کنند. بعد از مرور مدارک و شواهد یک متخصص روانشناســی گفــت« :ویژگــی برجســته مشــترک تروریســت ها ،عادی بودن آن هاســت». 25ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
یتیــم بــودن یا بدون دوســت بودن آن هــا از بقیه کمتر اســت .تنها عامل روانشناســانه ای که به نظر می رســد تروریســت هــا در آن از بقیــه متفاوت باشــند این است که آن ها مســتعد عصبانی شدن هستند . یکــی از انگیزه های مشــترک پیوســتن افــراد به یک ســازمان تروریســتی ،انگیزه انتقــام و مجازات اســت تــا علیــه ناعدالتــی بجنگند که مشــاهده کــرده اند و پاســخی بــه تحقیر شدنشــان بدهند. بــرای مثــال بســیاری از تروریســت ها گفتــه اند که فعالیــت های خشــونت آمیز پلیس ،ســربازان و دیگــران آن هــا را مجــاب کرده که بــه گروهی تروریســتی بپیوندند. بعد از 11ســپتامبر شورای تحقیقات ملی گزارشی تحــت عنوان «تروریســم :دیــدگاه هایــی از علوم رفتاری و اجتماعی» منتشــر کرد .ایــن گزارش بیان مــی کنــد« :هیچ طــرز تفکر خــاص و واحــدی از تروریســت ها و آسیب شناســی ویژه وجود ندارد. هرچند ،رواج خشــم و عصبانیت مایه بسی مسرت و شــادمانی تروریست هاست». بنابرایــن اگر «عصبانیت» توضیح بهتری از آســیب شناســی روانی اســت ،چه چیزی تروریســت ها را این قدر عصبانی کرده که حاضرند بقیه را بکشــند؟ یعنی ریشــه های اصلی تروریسم چیست؟ در پاســخ به این ســوال نیز محققان فاکتورهای بالقــوه ای از جمله ســرکوبی سیاســی ،فقر، پاییــن بــودن ســطح ســواد و ...را امتحــان کــرده اند .بعضی از ایــن فاکتورها را در نظر بگیریم ،باید تروریســم را علیــه دیکتاتورها همچــون اســتالین و نــازی هــا و ...ببینیم؛ امــا تعداد نســبتا کمی واقعه تروریســتی در حکومــت های دیکتاتــوری اتفاق مــی افتد؛ زیــرا این رژیم ها مــی توانند با اســتفاده از قدرت نامحدودشــان تروریســم را به آسانی نابــود کننند.خــب بنابرایــن اگــر ســرکوب سیاســی دلیــل وقوع تروریســم نیســت، آیــا فقــر دلیل آن اســت؟ باز هم شــواهد ایــن را ثابــت نمی کنــد .کشــورهایی که ســازمان ملــل بــه عنــوان کم توســعه ترین کشورها معرفی کــرده ،تروریســم کمتــری از ســایر کشــورها دارند و البته کشــورهای توســعه یافته ای مثــل آمریــکا و کشــورهای متعــدد اروپایــی چندیــن حملــه تروریســتی را تجربــه کرده انــد .حال اگر تروریســم به طور مســتقیم به فقر وابســته نباشد، ممکن اســت تابعی از وضعیت اجتماعی اقتصــادی باشــد ،یعنــی مــی توانــد ترکیبــی از فقــر و پایین بودن ســطح
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
25 Kheradmand
چگونه تروریست ها را در اطراف خود شناسایی کنیم فصلنامهمطالعاتتروریسم دکتر اســکات پلــوس یکی از اســاتید سرشــناس روانشناســی اجتماعی و مدرس دانشــگاه وســلین آمریــکا اســت .آنچــه در ادامــه مــی خوانید متن پیــاده شــده فیلم آموزشــی دکتــر پلــوس درباره مقابلــه با تروریســم می باشــد که به عنــوان یک می خواهم به پرســش های زیر درباره روانشناسی جلســه از دوره آموزشی روانشناســی اجتماعی وی تروریسم پاسخ دهم: .1تروریسم چیست و چگونه تعریف می شود؟ در وب ســایت آموزشــی کورســرا آمده اســت. وی در ایــن جلســه بــه پرســش هــای بنیادین .2چه افرادی تروریست می شوند؟ درباره روانشناســی تروریسم پاسخ می دهد و پس آیا آن ها روانی هستند؟ از بررســی محرک های برای مثال تروریســم جهانی آیــا چیــزی به عنــوان «شــخصیت تروریســتی» علیــه آمریــکا ،حضور نظامــی و حمایــت مالی و وجــود دارد؟ سیاســی از رژیم های نامحبــوب را عامل اصلی می .3چه چیزی باعث تروریسم می شود؟ دانــد .پلوس در ادامه راهبــرد مواجهه نظامی علیه .4و شــاید مهــم تــر از همــه این که تروریســم جریــان های تروریســتی را محکوم به شکســت و چگونــه کاهش مــی یابد؟ حتــی عامل افزایــش فعالیت های تروریســتی می دانــد .من شــخصا به طور غیرمســتقیم بــا فاجعه خب برویم سراغ پرســش اول ،تروریسم چیست و های تروریســتی در ارتباط بودم؛ برای مثال همسر چگونه تعریف می شــود؟ یکــی از همکارانم چنــد رو پس از ازدواجشــان در واژه «تــرور» اولین بــار در دهــه 1790در دوران یک بمب گذاری تروریســتی کشته شد و همینطور انقالب فرانســه برای ارجاع به خشونت سیاسی در دانشــجویی داشــتم که پــدرش را در حــوادث 11دوره حکومت ترور انقالبیون مطرح شــد .در دوران معاصــر ،تعریفی جهانــی از ترور وجود نــدارد؛ اما سپتامبر 2001از دســت داده بود. جهــان پــس از حمالت 11ســپتامبر از بســیاری وزارت خارجه آمریکا تعریفی ارائه کرده که بیشــتر 24ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 24 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283 جهــات تغییر کــرد و ابعــاد این تغییــرات نه تنها در جنــگ های عــراق و افغانســتان و جنگ علیه تروریســم ،بلکه در تحقیقات در زمینه روانشناسی تروریســم خود را نشــان داد.
از بقیــه به آن ارجاع داده می شــود: خشــونت با انگیزه عمدی سیاســی علیه اهداف غیرنظامــی (مثل شــهروندان ،مدارس ،بیمارســتان هــا و )...توســط گروه هــای محلی یا گــروه های زیرزمینــی کــه غالبــا بــه دنبــال تاثیرگــذاری بر مخاطبــی خــاص هســتند .از آنجایــی که بیشــتر تحقیقــات از ســال 2001بــه بعــد ،تروریســم در خاورمیانــه و القاعــده را مطــرح مــی کنــد ،اجازه بدهید ســه کلیــدواژه دیگر را تعریــف کنم :عرب، جهان عــرب و مســلمان ها. واژه عرب برچســبی نژادی اســت کــه به گروهی فرهنگــی اطــاق می شــود کــه در تاریــخ و زبان عربی مشــترک هســتند .بیشــتر عرب ها مسلمان هســتند ،ولی میلیــون ها عرب مســیحی و هزاران عرب یهــودی نیز وجــود دارند. وقتــی مردم دربــاره جهان عرب حــرف می زنند، منظــور آن هــا به طور معمــول تقریبا 20کشــور در خاورمیانه و آفریقای شــرقی اســت؛ کشورهایی مثل مصر ،سودان ،عربستان ســعودی و عراق .ولی ایران که زبان اصلی آن فارســی اســت در این دسته قــرار نمی گیرد .تقریبــا 300میلیون عرب در جهان وجــود دارد که جمعیت بســیار زیادی اســت؛ ولی این تعداد تنها یک ششــم مســلمانان دنیا هستند.
23 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند23
تــا دمدمهای صبح در جاده شــمیران ســوار بر اتومبیل و در خلوت شــب آرام م یرانــد و غــرق در زیبایی مهتاب و ماه ،چشمشــان را میســپردند به زیبایی و شــكوه چنارهای بلند و گوششــان را مهمان میكردند به ضیافت موســیقی دلانگیز. زوج مــورد نظر مــا از رانندگی آرام در شــب لــذت میبردند و از ســكوت و خلوت آن سرشــار میشــدند و شــاعر ما شــبانههای بســیار دارد و شاعر ما كه از زیبایــی شــب میگوید« ،اگر كه بیهوده زیباســت شــب برای چه زیباســت شــب /برای كه زیباســت شــب »...و آیدا برایمان از شــاعری میگوید كه گفته بــود اگر دیگر بار به دنیا میآمــدم ،نجوم و اخترشناســی و فیزیك میخواندم. او شــیفته دنیــای پررمــز و راز و عظمت كهكشــانها بــود با همه اســرارش. شــیفته فیلمهــای علمی مربوط به فضا و كهكشــانها بود .آیــدا به ما توصیه میكنــد كه مســتند « »Homeرا ببینیم .توجه كنیم این ســیاره شــگفتانگیز، زمیــن ما اســت و آن وقــت ما ،ســاكنین آن ،بــا رفتارهایمان چــه لطمههای جبرانناپذیر به محیط زیســت شــكننده خــود میزنیم! انگار روی این ســیاره، تنها ما انســانهای خودخواه هســتیم و دیگر هیچ! «این فیلــم را بارها و بارها دیدهام و هر بار با دیدن آن گریســتهام .فكر كــردهام چه نعمتهایی روی این زمیــن و در این زندگی داریم كــه قدرش را نمیدانیم .وقتی چیزی را از دســت میدهیــم تــازه بــه ارزش آن پی میبریم و ایــن فاجعه ادامــه دارد! روی زمین مــا وجود هر آنچه هســت ارزشــمند اســت و بر ما اســت كه بیــش از ای ن به آنها آســیب نرسانیم». همه بزرگان در این خانه جمع هستند از نواهای موســیقی با همه دلپذیریشــان ،از كهكشــانها با همه راز و رمزش میرســیم به همیــن دیــوار روبهرو؛ دیــواری پر از عكــس كــه در قابی بزرگ كنــار هم نشســتهاند .این عكسهــا را یكی از دوســتداران شــاملو تهیه كرده و در تابلــوی بــزرگ جــا داده ،برای خودش گردهمایی مفصلی اســت ،چشــم میچرخانیــم و چهرههــای آشــنا را پیدا میكنیــم؛ همــه آن چهرههایی كه یا آنها را به واســطه شــاملو شــناختهایم یا شــاملو بخشــی از آثار آنان را ترجمه كرده اســت مثل فدریكو گارسیا لوركا ،آنتوان دوســنت آگزوپری ،گابریل گارسیا ماركــز ،كافكا ،مارگوت بیكل ،چخــوف و ...نمیدانم چند عكس اســت اما زیاد اســت ،یك تابلوی بــزرگ از چهرهها .آیدا به شــوخی میگویــد« :خالصه همه بزرگان در خانه ما جمع هســتند!» و با احترام از دوســتداران شــاملو میگوید: «بعضی عاشــقانه شــاملو را دوســت دارند و خیلی محبت دارند .وقتی محبت آنهــا را میبینــم فكــر میكنم من كه همســرش هســتم اگر هــم كاری كرده باشــم ،وظیف ه من است». دوســتداران شــاملو هدایــای دیگری هم به این خانه بخشــیدهاند ،ســردیس فلزی بیرون خانه ،ســر ســرو ســبز رنگ ،سردیســی سفید از شــاملو و تعدادی خوشنویســی از شــعرها او ...ساختهای هم هست بر اساس شــعر «در آستانه» شــاملو كه آیدا بســیار دوســتش میدارد ،انســانی از جنس فلز كــه قلبش ماه اســت .اما یك چیز شــگفتانگیز دیگر هم بدجوری جلب نظــر میكند؛ جایزه شــعر فروغ فرخزاد كه شــاملو یكی از برگزیدگان آن در ســال ١٣٥١بوده است. آلبومهــا را هــم ورق میزنیــم كــه هیچ هــم كــم نیســتند ،آلبومهایی كه در جعبههــای مخصــوص نگهــداری میشــوند تا چیــزی از طراوتشــان كم نشــود و یك عكــس خیلی حیرتانگیــز را میبینیم ،بامداد كوچــك در یونیفرم مدرسه!میشــود ســاعتها در ایــن اتاق نشســت و خیره شــد بــه تصاویر و تصــور كرد نواهای موســیقی را .میشــود گذشــتهای را در ذهن زنــده كرد كه شــاملو همــه آن دیكشــنریها را ورق میزده تــا ترجمه كند نمایشــنامههای لوركا را و شــعرهای مارگوت بیكل یا لنگســتون هیــوز را .در چارچوب در اتاق ایســتادهایم و كنار در یك شــیفتگی دیگر چشــممان را میدزدد ،دســتخطی از شــعر زیبای بامداد «چه بیتابانــه میخواهمــت ای دوریات آزمون تلخ زنده به گوری»... و آیــدا از بامــدادی میگویــد كه زیبایی را دوســت میداشــت و به هر چیز 22ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
زیبایی عشــق میورزید ،پر از شــور بود و عشــق به زندگی و انسان و آفرینش. و مــا را میبــرد بــه مهمانی دیگــری یــك مهمانی پــر از شــاهزاده كوچولو مجموعــهای از شــاهزاده كوچولوهــای مختلف از مجســمه تا بــج و فنجان و تقویــم و دفترچــه یادداشــت و ...آیدا عاشــق شــاهزاده كوچولوســت و همه كســانی كــه دوســتش دارند هر جلــوهای یا وســیلهای از این شــخصیت را كه دیده باشــند بــه او هدیه كردهانــد .از شــاهزاده یا شــهریار كوچولو میگوید و اینكه به چه دلیل پس از شــاملو شــاهزاده به شــازده تبدیل شــد ٥٠« :ســال اســت شــاهزاده كوچولــو الگوی زندگــی من اســت .او در همهچیــز كنجكاو اســت .متاسفانه در بسیاری از داستانها موارد خشــونتآمیزی وجود دارد ولی شــاهزاده كوچولــو همه لطف اســت و از آشــنایی و مهر و دوســتی میگوید بــدون پیــشداوری .در دوســتی چیز عمیقی هســت ،در دوســتی ،خوب و بد را هــم میپذیریــم و نگــران همایم! به همیــن خاطر ،تنها به شــخص خاصی میتوان گفت دوســت». اینجا خانه موزه است نه موزه! از كتابهای شــاملو میپرســیم و آیدا میگوید پیش از عید حرف «ح» كتاب كوچه منتشــر شــد كه عیدی مــردم بود و در نمایشــگاه كتــاب هم مجموعه اشــعار شــاملو در قطع تقریبا پالتویی منتشــر شــد با كاغذ و حروف مناســب حیــف كه ایرادهایی داشــت« :كتاب باید جذاب باشــد ولی مهمتــر از آن این اســت كه اشــتباه نداشته باشــد و به گفته شاملو خیلی گران نباشــد .البته این روزهــا كتابهــای زیادی در اینترنــت وجود دارد برای كســانی كه كمتر قدرت خریــد كتــاب دارنــد و خیلی راحت مطالــب مــورد نیازشــان را در اختیار آنها میگــذارد امــا لمس كتــاب ،حس دیگــری دارد» و آیــدا دوســت دارد كتاب را دســت بگیــرد و آن را لمــس كند و بــوی كاغذش را حس كنــد و این كنجكاوی وجــود دارد كــه كار آمادهســازی خانهمــوزه چــه زمانــی بــه پایان میرســد؟ پیشبینی آیدا این اســت كه شــاید دو سالی كار داشته باشــد« :راهاندازی موزه دو ســه مرحله دارد .فاز یك را كه مســتندنگاری اســت گروه خانم آزاده جزنی انجــام داد كه یك ســال و نیم زمــان برد». آنچــه آیــدا از این خانه مــوزه در ذهن دارد این اســت كه خانه شــاملو مثل خودش فعال و زنده باشــد .دلــش میخواهد میزهایی بچینــد و صندلیهایی كه بازدیدكنندگان بتوانند گوشــهای آرام بنشــینند و كتاب و مجله مورد نظرشان را بخواننــد و چــای و قهوهای هــم مزهمزه كننــد .آیدا میگویــد« :اینجا خانه موزه اســت نه مــوزه!» او یك خانه گــرم و زنده میخواهد نه یك موزه ســرد و مصنوعــی و نمایشــی« :ما كتابها و مجــات زیادی داریم كه تاریخ ما اســت و امیــدوارم روزی عالقهمنــدان و دانشــجویان كه میخواهند در مورد شــاملو تحقیــق كننــد ،بتوانند از این آرشــیو و كتابخانه اســتفاده كنند .چای بنوشــند و كتابشــان را بخواننــد یــا تحقیقشــان را انجام دهنــد .دوســت دارم اینجا پررفتوآمــد و فعــال باشــد».آیدا میگویــد« :هنوز مانــده تا ایــن خانهموزه تكمیل بشــود ،بخشــی از وسایل پیش ســیاوش بود و با درگذشــت او وضع ما بالتكلیف مانده اســت. آیــدا دوســت دارد به لطف خانواده ســیاوش تعــدادی از آن وســایل به خانه موزه برگردد».عجیب اســت كه در كنار این زن ،گذر زمان را احســاس نمیكنیم. آمــده بودیــم تا ســاعتی در خانه بامداد بمانیم و حاال چند ســاعتی اســت كه اینجا هســتیم و همچنان مشــتاق .آیدا همان انــدازه كه بانوی كاملی اســت، میزبانی اســت گرم و دوستداشــتنی كه البته دوســت ندارد جلــو دوربین ما بنشــیند و عكــس بگیــرد و ترجیح میدهد تمــام تصاویر ما از موزه و وســایل و عكسهای شــاملو باشــد .بــا تمام عالقهای كه بــرای عكاســی از او داریم ،به احتــرام بانوی میزبــان ،از این خواســته مطبوعاتی میگذریم. «در ســاعت پنج عصــر» میگذریم از همه زیباییهــا و دیدنیهای این خانه و حــاال دیگر اطمینــان داریم در آن عصر سرشــار بهاری ،احمد شــاملو كنار ما بود و حضورش ســبز. روزنامه اعتماد Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
22 Kheradmand
درســت در یكی از همین لحظات حســاس كه بامداد در كار ســرودن شعر «در آســتانه» بــود كســی در میزند و تمركــزش از بین میرود ،شــعر فرار اســت، لحظــهای میآیــد و رخ مینماید و همان لحظه باید شــكارش كــرد اما همین تماس بیموقع ،ســبب شــد شــعر از ذهن شــاعر برود. بامدادی كه طرفدار تیم بارسلونا بود ســرك میكشــیم به جنبه دیگری از شــخصیت بامداد و شگفتزده میشویم از كشــش او به بازی فوتبال« :فوتبال خوب را دوســت میداشــت و انیمیشــن را هم .عاشــق انیمیشــنهای خــوب بود كــه آن زمان از تلویزیــون میدیدیم. آمیزهای از ظرافت و ســرعت و تجلی ناممكنهــا در ذروه امكان».اما جالبتر اینكــه آیدا خــودش هم دوســتدار فوتبال اســت و هنوز هم فوتبــال میبیند از زینالدیــن زیــدان میگویــد و شــوماخر« :از اول طرفدار بارسلونا بودیم چــون بازیكنهایش خیلی پرجوش و پرشــور بودند! فوتبالش دیدنــی بــود ،برزیــل و آرژانتین هم . پله را دوســت داشتیم و مارادونا را بــا شــیطنتهایش! و بازیهای خــوب تیمهای ایــران را».او هنوز هــم تماشــاگر فوتبــال اســت و بازیكن مورد عالقهاش «كریستیانو رونالــدو» اســت« :او نیروهایش غیرمعمول اســت .فوتبــال ،پدیده قشنگی اســت ولی متاسفانه این روزهــا در فوتبــال هــم ســرمایه حــرف اول را میزنــد و فوتبــال هــم به موضوعی ســودآور تبدیل شــده و باز بــه دور از عدالت! اما آن روزهــا فوتبــال ورزش ،رعایت حقــوق دیگــری و همدلــی و همبســتگی بود! هیچ خشــونت عمــدی در آن نبــود ،ارزشهــای انســانی رعایت میشــد ولی این روزهــا صحنههای خشــونتآمیز زیــادی در آن میبینیــم». شــاملویی كه به وقتش خیلی هم خوب آشــپزی میكرد همــه دوســتداران شــاملو از شــیفتگی او بــه موســیقی خبــر دارنــد .او و آیــدا در خانــه ،جاده و ...موســیقی گــوش میكردند .شــاملو با موســیقی شــارژ میشــد و البته با خوانــدن شــعرهای مولوی ،حافظ و بعضی از شــعرهای عطــار .فیلم هم زیاد میدیدنــد و پیش از انقالب زیاد به ســینما میرفتند اما روزی شــد كه ســینما را به خانه آوردند ،شــهرت بود و دردســر ،نمیتوانســتند راحت به سینما بروند و فیلــم ببیننــد یا مثل هر كس دیگری به تئاتر و رســتوران برونــد و در آرامش بنشــینند .شناخته میشــد و... آیــدا از مهمانی و شــلوغی لذت نمیبرد .دوســت داشــت خانــه بماند پیش همســرش ،امــا آنها هم مهمانیهــای خود را داشــتند« :حاال كــه فكر میكنم میبینم همیشــه این طور بودهام .بیشــتر دوســت داشتم دو ســه نفری با هم باشــیم و چیزی بخوانیم .مهمانیهــای ما برای بحث و خواندن كتاب و شــعر 21ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
بــود و گــوش دادن به موســیقی .فكر میكنم وقت آدمی ارزشــمند اســت و نبایــد بیهــوده هــدر رود .خیلی خوب اســت وقتی با هم هســتیم از یكدیگر یــاد بگیریــم .آنقدر خواندنی هســت كه هنــوز نخواندهایم و آثــار زیبایی كه هنــوز گوش ندادهایم .مــن و احمد ،هر یك خلوت خود را داشــتیم .با اینكه با هــم بودیم و بــا هم كار میكردیم .اینها برایم ارزشــمند بود تــا اینكه بخواهم بیرون بــروم و بیهــوده وقتگذرانی كنم». و از شــاملوی دیگــری هــم میگویــد؛ شــاملویی كــه به وقتــش خیلی هم خوب آشــپزی میكرده و آبگوشــتش شــاهكار بوده اســت« :اوایــل ازدواجمان آبگوشــتی درســت میكرد كه من هرگز نمیتوانســتم مثل آن را درســت كنم، ب بار میگذاشــت و تا صبح آرام میپخــت و جا میافتاد. آبگوشــتی كه از شــ نیمــرو درســت میكــرد مثــل كیك! ســاالد هــم خوب درســت میكــرد .این كارها را دوســت داشت .او خیلی بــیرو دربایســتی بــود و من این ویژگیاش را دوســت داشتم». شــب ،ماشــین ســواری در جاده شــمیران و مهتــاب و موســیقی صحبتمــان گل انداختــه اســت ،آیدا خوشصحبت اســت و خوشانــرژی و مــا مشــتاق شــنیدن كــه او برای مــا از بامداد میگویــد؛ بامــدادی كــه در خانــهاش بودیــم و میتوانســتیم كتابهــا ،صفحههای موســیقی، عكسهــا و مجســمههایش را ببینیــم .بــا راهنمایــی بانــوی میزبــان به اتاقی دیگــر میرویم. شگفتزده میشــویم از این همه عكــس و دستســاخته و مجله و مجلــه ...قفســههای كتابخانه پر از مجالت شاملوســت؛ از خوشــه و كتاب هفتــه و كتاب جمعه و... چیزهای دیگری هم هســت مثل مقدمــهای كه شــاملو بر افســانه نیمــا نوشــته كــه در یــك جلــد قدیمی اســت و كپــی آن را دارند. تاریخش میرســد به اردیبهشــت .١٣٢٩صفحههــای گرامافون هم جزو شــگفتیهای این اتاق است، صفحههایی كه بــا احترامی ویژه نگهــداری میشــود. بیشــتر این صفحهها را ســیاوش پســر شــاملو برده اســت و بخش كوچكی از آن در آرشــیو خانه بامــداد باقی مانــده .هــد پاككن هم هســت و آیدا تعریــف میكند كه با چه تشــریفاتی و طــی چه مراســمی صفحههــای گرامافــون را پــاك میكردهانــد .تمیز كردن صفحههــا ،كاری حرفــهای بــوده و آنهــا آن را بــه خوبی رعایــت میكردهاند. صفحــ ه را بــا تشــریفات بــاز كــرد ه و بعــد آن را تمیز كــرده و ســپس گوش دادهاند .شــاملو عاشــق موســیقی بــود ،این را همــه دوســتدارانش میدانند و آیــدا برایمــان تعریــف میكند از موســیقیهایی كــه گــوش میكردند ،از موســیقی ملل تا موســیقیهای سیاهپوســتان و سرخپوســتان امریكای التین تا موســیقیهای هیجانی دوره چگوارا و گیتار فالمنكو كولیها و البته موســیقی كالســیك و دوبــاره ما را میبرد به گذشــته و از شــبهای بلنــدی میگوید كه Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
21 Kheradmand
خوشــبختانه ،به یاری دوســتان در «موسســه الف .بامداد» خیلی كارها انجام شــده بــا این حال هنــوز راهی ســخت و كارهایی جدی در پیش اســت؛ آماده و تجهیز كردن خانه ،مانند نورها ،سیســتم تهویه ،اطفای حریــق و ...اموری كه بودجــه هنگفتــی نیاز دارد و چون موسســه الف .بامداد یــك نهاد غیرانتفاعی اســت و منبع درآمدی نــدارد ،ناگزیر كار به كنــدی پیش میرود». كتاب كوچه پایان نمیپذیرد بــاز برمیگــردد و از «بامــداد» میگوید و عطش ســیریناپذیر او به نوشــتن و تحقیــق و یافتن« :این شــوق برایم جذاب بود .هرچند شــاید كاســتیهایی داشــته باشــد اما آدمیــزاد تــا كاری انجام ندهــد ،كاســتیهای آن را نمیتواند ببینــد .كتاب كوچه اثر مهمی اســت چــون در عین حال كه تاریخ شــفاهی ما اســت ،بیارتبــاط با اقــوام و ملل دیگر نیســت؛ قصه و افسانههای ملل گوناگون ریشــههای مشتركی دارنــد .مــردم از نقطــهای بــه نقطــهای دیگــر ســفر میكنند و فرهنــگ و قصههــای خــود را به همــراه میبرنــد .ایــن قصههــا دهان بــه دهــان میچرخند. به همیــن خاطر ،كتــاب كوچه پایــان نمیپذیرد و تا وقتی بشــر هســت ،میتواند بســط و ادامه پیــدا كند .امیدوارم آداب و رســوم و ســنن همه اقوام و مناطق ایران گــردآوری شــود كــه میتــوان آن را كتــاب كوچــه ایــران نــام نهاد و چــه زیباســت این همــه تنوع قومیتی و زبان ،لهجه و پوشــش و رســوم و هنرهای دستی ،باورها و بافتههــا كه الزم اســت همه اینها را حفــظ كــرد .دســتهبندی كردن فرهنــگ فولكلــور كار تخصصــی اســت زیرا كه فرهنگ و هنرهای دســتی ما شناســنامه و هویت ما اســت تا خــود را بهتر بشناســیم و بشناســانیم .كتــاب كوچــه برســاخته زندگــی مــردم اســت، زندگــی گذشــتگان را در منابــع و كتابهــای تاریــخ اجتماعــی و ســفرنامهها میتوان یافت ،منابع كتاب كوچه آنقدر زیاد اســت كه فهرســتش ،خود ،یك كتاب است!» به جــز كتاب كوچه« ،یادداشــتهای شــاملو بــر حافظ» هم منابــع زیادی دارد« :همــان كتابی كه ٤٠ســال اســت منتظرش هســتیم و حــاال دارد جدی میشــود .كار ســخت ی اســت و دقت زیادی میطلبد .فكر كنید یك نویســنده و محقــق در دورهای كــه اینترنت نبوده ،چه زحمت و مرارتی كشــیده و با چه تالشــی این منابع را یافته اســت». شاملو و حكایت غایب از خود شدنش بــه اتاق دیگــری میرویم كه پــر از آلبومهای روزنامههاســت .همه صحافی شــده و مرتب اســت .رنــگ زردی كه بر آنها نشســته ،نشــان از گذر ســالیان دارد .برای ما مثل ســفر در زمان اســت ،هر آنچه شــاملو در روزنامهها نوشــته 20ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
و هــر آنچه در ارتباط با او در مطبوعات منتشــر شــده اســت ،در این آلبومها نگهــداری میشــود .نگهداری این حجــم از كاغذ آن هم از نــوع كاغذ روزنامه مراقبتهــای ویــژه میطلبد« :برای نگهداری درســت اینها تــاش میكنیم .به هــر حال خانه ســرد و گرم میشــود و همین تغییــر دما به كتــاب و روزنامه آسیب میزند . البتــه كار مطبوعاتی احمد انتشــار مجلههای متعدد در طول حدود ٤٠ســال بــود كــه همــه آن مجلههــا را از دهه ٤٠بــه بعد نگه داشــتهام .از ســال ٤٢ و ٤٣هرچــه از او در مطبوعــات میدیــدم ،نگه داشــتهام .قبــل از دهه ٤٠را هــم در حــد امكان تهیــه كردهایم؛ مجالت دهــه ٢٠و ٣٠اغلب نایاب اســت و در دســترس نیســت .نمیدانــم چطــور این همــه را نگه داشــتهام چون ما بارهــا خانــه عوض كردیــم و جابهجایــ ی زیاد داشــتیم».با هــم ورق میزنیم ایــن آلبومهــا را كه پر شــمار هم هســتند و بــر میخوریــم به چه بسیار نامهای آشــنا؛ تصویرنگاری «قصــه دختــرای ننــه دریــا» كار مرتضــی ممیــز و ...تــا نامهــای دیگــری ماننــد نصــرت رحمانی، هوشنگ حسامی و دیگران و آیدا از ممیز یاد میكنــد و ضیاءالدین جاوید. حــاال كمــی فضایمــان عــوض میشــود و ســركی میكشــیم به زوایای پنهانتــری از بامداد .فضای ســبز خانه خیلــی وسوســهانگیز اســت برای راه رفتن و گم شــدن در ســبزیها ،خیره شــدن به ماه و درختــان امــا شــاعر مــا خیلی در ایــن خانــه راه نمیرفــت ،او غــرق كار بود« :روحــش آن همه بیعدالتــی و تبعیــض را تــاب نمیآورد .شــاعر ما سالها مریض بــود و همیشــه در فكــر جبران زمانهای از دســت رفتــه! گاهی در حیــاط قــدم میزد و شــبها بــه وزش نســیم كــه در این همه بــرگ میپیچیــد گوش میســپرد. امــا وقتــی غــرق كار بــود ،حتی بــا او حــرف نمــیزدم .از همــان اول زندگــی مشــتركمان متوجــه نكتهای شــدم ،گاهــی او بود ولی نبــود .به من نــگاه میكــرد ولی حرفهایــم را نمیشــنید .متوجه ایــن حالــت خــاص او شــدم و این حالــت را «غایــب از خود شــدن»نامیدم. بــه همین دلیــل حتی زمانــی كــه در خانههای كوچــك زندگــی میكردیم، مراقــب بــودم كه ســر و صدا نكنــم .بایــد مراقب میبــودم كــه تمركزش به هــم نریــزد .بــرای مثال پــارهای از مطالــب كتاب كوچــه به هم پیوســته بود و بایــد شــش دانگ حواســش بــه آن میبود .در ایــن موارد باید موقعشــناس میبودیــد و تشــخیص میدادیــد چه زمانــی بایــد وارد اتاق شــوید و لب به ســخن باز كنیــد .اینها را رعایــت میكردم .وقتی شــعری مینوشــت كه برای هــر دومــان تاثیرگذار بود ،دو تایی جشــن میگرفتیم».اما اوضاع همیشــه هم بــه این منوال نبود .گاهی پیــش میآمد كه «آیدا» خانه نباشــد ،برای خریدی، رفــع نیــازی و ...بیــرون میرفت و نبود تا تلفنهــا و زنگ در را پاســخ دهد و Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
20 Kheradmand
همه دوستداران شاملو از شیفتگی او به موسیقی خبر دارند .او و آیدا در خانه ،جاده و... موسیقی گوش میكردند .شاملو با موسیقی شارژ میشد و البته با خواندن شعرهای مولوی، حافظ و بعضی از شعرهای عطار .فیلم هم زیاد میدیدند. شــاملو میشناســیم و حاال او روبهروی ما اســت تا برایمان بگویــد از خانهای كــه قرار اســت موزه شــود؛ خانهموزه یا باغمــوزه بامداد. خانه شــاملو در دهكده اســت؛ محلهای در نزدیكی فردیــس كرج .تفاوت این محلــه با محلههــای اطرافــش باورنكردنی اســت .نهتنها از بابــت زیباییهای چشــمگیرش بلكه از نظر فضا و حس و حال هم كامال متفاوت اســت .شــاملو و آیــدا از ســال ٦٨در این خانه زندگی كردهاند .اما چگونــه آنها از این محله و این خانه ســر درآوردند ،داســتان جالبی دارد .ســال ٦٨بود و آنها خســته بودند از دود و دم تهــران كه آزارشــان میداد .از صفهای طوالنــی بنزین و گازوییل عاجز بودند و كالفه . میخواســتند از شــهر بیــرون بزنند و حــال و هوایی تــازه كنند .بــه اتفاق و پیشــنهاد دوســتی ،بــه خانه یكــی از دوســتان مشتركشــان در كالك رفتند اما چون او خانه نبود ،آنها به پیشــنهاد آن دوســت مشــترك كه خود دوســتی در شــهرك دهكده داشــت ،از این شــهرك پردار و درخت ســر در آوردند! پیش از این نمیدانســتند چنین جایــی وجود دارد! البته كه آن زمــان این جاده امروزی را نداشــت و جــادهای باریك و راهی دور داشــت و رفت و آمدش دشــوار بود. بــا این حال ،حس و حــال دهكده آنان را گرفت و ســپردند اگــر خانهای خالی بود ،خبرشــان كنند برای خرید .آیدا به همســرش گفت تهران چــه كاری داریم كــه بمانیم؟ جز دود و ســر و صدا چــه داریم؟! بعــد از یكی دو هفتــه تماس گرفتند كه چند خانه برای فروش هســت و آنها خانهای را پســندیدند كه شــمارهاش ٥٥٥بود .حاال دشــواری دیگری مطرح بود، خرید و فروش راكد بود و شــاعر شــهر ما هم دوســت نداشــت زیر بار قرض و بدهــی برود كه رفت .بــا این حال مدتی خانه خیابان ســهروردی را برای فروش گذاشــت ه بودند كه آخر سر ســیاوش -پسر شــاملو كه دفتر امالك داشت -خانه را برایشــان زیر قیمت فروخت و آقای شــاعر و همسرش ساكن دهكده شدند؛ شــهركی محصور كه برای ورود به آن باید نــام میزبان را بگویید و... نزدیــك به ٣٠ســال از اقامت آنها در این خانه میگذرد و حاال قرار اســت این خانه با تمام یادگارهایش بشــود موزه و مســووالن محترم میراث فرهنگی استان البرز نیز رســما این موضوع را اعــام كردهاند .برای رفــت و آمد بازدیدكنندگان هــم هماهنگیهایی صورت گرفتــه .عالقهمندان میتوانند بــه صورت گروهی با خانم شــاملو هماهنگ كنند و از خانه شــاملو دیدن كنند .هرچند هنوز این موزه در آغاز راه اســت و دو ســه ســالی مانده تا كامل شود. این خانه حس غریبی دارد! واقعیت این اســت كه این خانــه هیچ چیز عجیب و غریبی نــدارد؛ نه خیلی بزرگ اســت ،نــه خیلی تزیینات و دكور ویژهای دارد امــا هیچ كدام از اینها مهم نیســت! اصال مهم نیســت! ایــن خانه حس غریبی دارد ،حســی كــه بدجوری آدم را میگیــرد .آنچــه در ایــن خانه موج میزنــد ،انرژی فوقالعادهای اســت و همیــن مهم اســت! یك نیــروی مثبت پنهان كــه در فضا موج میزنــد .از آن خانههایــی اســت كه ممكن اســت هر از گاهــی دلتنگش شــوید و هوایش را بكنیــد .ایــن را هــم در پرانتز بگویم كه طبــق اصول مطبوعاتی بایــد از بانوی میزبــان به عنوان شــاملو یا سركیســیان نام ببریــم اما امیدواریم هم شــما كه خواننده این گزارش هســتید و هم ایشــان بر ما ببخشــایید اگر یكــی از اصول مطبوعــات را نادیــده میگیریــم و به جای نــام خانوادگــی« ،آیــدا» را به كار میبریــم چــرا كه حضــور او با همــان نام «آیــدا» در اشــعار شــاملو آن قدر 19ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پررنــگ اســت كه در ذهن همــه ما ،او «آیدا» اســت. آیدا امیدوار اســت خانه همه شــخصیتهای ملی و ارزشــمند كشور به موزه تبدیل شــود و آثارشــان به یــادگار بماند تا مــردم از نزدیك ببیننــد آنها چگونه میزیســتهاند ،سادهزیســتی آنان را ببینند .بــه یاد میآورد همســرش را كه آن همه تالشگــر بود« :دلم میخواهد مــردم و جوانان بدانند شــبها و روزهای «احمــد جان» كه چگونه به ســختی ســپری شــد ،او دشــواریها و محرومیت زیــادی را تحمــل كرد تــا به آرزوهایش رســید .رســیدن به آن آرزوهــا نیازمند سختكوشــی بود و او عجیب این پشــتكار را داشــت! حاال وظیفــه داریم این خانــه و فضای آن را به مناســبترین شــكل حفظ كنیم تــا بازدیدكننده بتواند حــس و حــال او را در خانهاش ببیند ،فرش كهنهای را كــه زیر پایش بوده ،مبلی كــه بر آن لم میداده و كتــاب میخوانده ،عینكش ،عطری كــه میزده ،لیوانی كه در آن آب مینوشــیده و ...همهچیز حفظ شــود تا زندگی روزمــره آن آدم را در خانهاش ببینیم». و آیــدا همهچیز را نگه داشــته :لباسها ،كفشها ،مســواك ،عینــك و قلم و... هرچند به جز اینها كه تعدادیش را نگه داشــته ،تمام وســایل خانــه را بردهاند. عالقــه چندانــی ندارد تــا از این موضوع ســخنی بگویــد و فقط بــه بیان این چند جمله بســنده میكنــد« :اگر همهچیــز اصولی و قانونــی و عادالنه انجام میشد ،مشــكلی نبود ولی متاســفانه همیشــه آتشبیارهای معركه هستند». بعد از شاملو چراغ این خانه همیشه روشن بوده آیــدا زن باهوشــی اســت .از همــان اوایــل دهــه چهل كه با شــاملو آشــنا میشــود ،به او میگوید« :پس نوشــتهها و كاغذهات كو؟» و متوجه میشــود كه شــاملو هیــچ در فكر نگهــداری دستنوشــتههایش نبوده اســت« :وقتی دیــدم هیچ نوشــته یا كتابی از آثــارش را نــدارد ،ناراحت شــدم و این حس در مــن ق ویتر شــد كه آثار را بایــد محفوظ بــدارم ».آیدا درمییابد كــه او مردی ویــژه اســت و باید همــه دستنوشــتهها و آثــار او را حفظ كــرد و از همان زمــان شــروع میكنــد به نگهــداری آثــار ،نوشــتهها ،عكسها ،یادداشــتها، فیشهــا و كاغذهــا و خالصه هر چیز مربوط به شــاملو .در یكی از قفســهها تهمدادهایــی را میبینیــم در اندازههــای مختلف و اینها مدادهایی اســت كه شــاملو «كتــاب كوچه» را با آنها نوشــته اســت و در كنــار آن ،فیشهای كتاب كوچــه هم هســت؛ فیشهایی به خط شــاملو كه همچون شــعرها و صدایش زیباســت« :فقط كتاب كوچه را با مداد مینوشــت .اول فیشبــرداری میكرد و پــس از آن فیشها را تایــپ میكرد . یك روز كه فیشهای كوچك دستنوشــته را چیدم ،دیدم مثل آبشــاری شــد. هــر چه بــود و هر چه زمان میگذشــت ،برایــم جذابتر و دوستداشــتنیتر میشــد .بعد از شــاملو چراغ این خانه همیشــه روشــن بوده و ما روزی ٧یا ٨ ســاعت مشغول كار هســتیم .من و یكی از همكارانم ،سولماز سپهری ،كتابها را بــرای چــاپ آمــاده و پیش از چــاپ و تجدید چــاپ بارها و بارهــا بازبینی میكنیــم ،فیشهای چاپنشــده كتــاب كوچه را هــم حرف به حــرف تدوین، شــمارهگذاری و برای انتشــار آماده میكنیم .برای آمادهســازی خانــه موزه فاز اول كار انجام شــده :فیشها را اســكن میكنیم و اشــیا را هم مســتندنگاری و ثبــت كردهایم .مرحلــه بعد تدوین طرح محتوایی موزه اســت كه كار تخصصی حساســی اســت و مطالعه و شــناخت عمیــق از شــاملو و زندگــی ،رویكرد و اندیشــههای او را میطلبد. Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
19 Kheradmand
یك شاعر ،یك عاشق و یك آدم معمولی
ندا آلطیب شــماره خانــه مورد نظــر ما زیــر ســبزی پیچكها پنهان شــده اســت .كنار میزنیــم این ســبزها را و ...درســت اســت .همین جاســت .بعد از یك شــب توفانــی ،حاال آرامشــی دلانگیز حاكم اســت .چند بزرگراه طوالنــی و چندین خیابــان و محلــه را طــی كردهایم تــا رســیدهایم به ای ن جــا كه انــگار دنیای دیگــری اســت ،پر از آرامش و ســكوت و رویــا .بانوی میزبان در ســفید آهنی را میگشــاید و نگاهمــان میچرخد بیــن زیبایی او و ضیافــت رنگین گلها در باغچه خانه .بانوی میزبان ســیاهجامه اســت با موهایی خاكســتری كه نگاهی دارد بــه روشــنی صبح ،بــا قامتی همچنــان اســتوار و چهرهای كــه از جوانی 18ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
پرشــكوهی حكایت دارد. بــرای لحظاتــی مهمان ضیافــت گلها میشــویم با تمــام رنگهایشــان و مینوشــیم آفتابی را كه درخشــان اســت و چشــمنواز اما آنچه در نهایت نگاه مــا را میگیرد ،ســردیس فلــزی بزرگــی در ایوان ،كنار پنجره اســت .ســردیس «بامــداد» ما و اینچنین اســت كه از حیاط با تمــام رنگهایش گذر میكنیم تا برســیم به خانهای كه احمد شــاملو در آن زیســته و زیســته و زیسته... هر كجا كه ســری بچرخانی و روی برگردانی ،تصویر او را میبینی ،او در خانه بدجــوری حاضر اســت در تصاویــری با ابعــاد گوناگون .چشــممان به تصاویر اوســت و گوشمان به ســخنان همســرش آیدا ،زنی كه او را به واسطه شعرهای Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
18 Kheradmand
17 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند17
16 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند16
15 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند15
14 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند14
و بیــن المللی ریاضــی بودند؛ جان خودشــان را از دســت دادند و مریــم میرزاخانــی از جمله دانش آمــوزان بازمانده این ســانحه بود. پدرش مــی گوید آن روزهــا تهران بــوده؛ «وقتی خبر را شــنیدم با دانشــگاه تماس گرفتم تا از احوال بچــه ها باخبــر شــوم .حادثه تلخی بــرای همه ما بــود ».میرزاخانی اولین دختری بــود که در المپیاد ریاضــی ایران طال گرفت .اولین کســی که دو ســال مــدال طال گرفــت و اولین فردی بود کــه در آزمون المپیــاد ریاضی نمره کامل گرفــت؛ 14از .14هنوز هم عاشــق ریاضــی اســت؛ «هنوز هم بیشــتر از کتــاب های درســی ،کتاب هــای دیگــر را مطالعه می کند .کتــاب هایی خارج از محــدوده ای که در کتاب های درســی بحث می شــود .به خصوص در ریاضی که مســائل زیادی وجود دارد و فکر انســان را به کار مــی اندازد». تصمیم آسانی نبود بــرای دانشــگاه و انتخــاب رشــته هیــچ تردیدی نداشــته؛ یــک کالم ،ریاضی .ریاضــی محض .پدرش مــی گویــد از اول هــم تصمیــم نداشــت مثل او مهندســی بــرق بخواند؛ «بــا هم درباره رشــته اش مشــورت می کردیم .اما هرکسی استعداد و قابلیت خاصــی دارد .ریاضی گرایش های کاربردی و محض دارد ،اما ایشــان بیشــتر به ریاضیــات محض عالقه داشــت .این نکته به عالقه شــخصی طــرف بر می
گــردد .عالقه ایشــان بــه ریاضیات محض مشــهود بود .اصــوال تمرکز روی عالقه نکته مهمی اســت». رفت دانشــگاه شــریف و شد دانشــجوی ریاضی محض شــریف .لیســانس اش را که گرفت ،تصمیم گرفت بــرای ادامه تحصیل برود دانشــگاه هاروارد؛ «مریم رفت آنجا چون رشــته تحصیلــی اش را بهتر می توانســت ادامه بدهد .امکان رشــدش بیشــتر بــود .وقتی در این ســطح مــی روی حتما امکانات بیشــتری هــم داری ».تصمیمــی کــه پــدرش می گوید بــا آن مخالفت نکرده اما آســان هــم نبوده؛ «مخالفت نداشــتم اما آدم حتما ناراحت می شود. حتی پرزدن یک گنجشــک هــم آدم را ناراحت می کند». یک جوان ایرانی بــرای خبــر مــدال فیلــدز ،اولیــن نفــری کــه با مهنــدس میرزاخانی حــرف زده ،خــود مریم بوده؛ «قبــل از اینکه جایزه را ببــرد؛ خودش زنگ زده بود، گفتــه بود ».حــس و حالــش موقع شــنیدن خبر؟ «بیشــتر از این در زندگی ام چه می خواهم؟ شــک نکنیــد لحظــه باشــکوهی در زندگی آدم اســت». میرزاخانــی پدر مــی گوید ایــن اتفاق پیــام ها و دســتاوردهای زیادی دارد؛ «جوانان ما استعدادهای شــگرفی دارند و بــه خاطر همیــن در مجامع بین المللی موفق هســتند .از جملــه در ریاضی ،مریم میرزاخانی نمادی اســت از همین جوانــان ایرانی.
13ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
فــات ایــران ایــن خصوصیــت را داشــته کــه دانشــمندان بزرگــی در آن زندگــی کــرده اند .پیام جایــزه مریــم این اســت کــه جوانان امــروز ما در جهــان می تواننــد موفقیــت های بزرگی کســب کننــد .مــا ایرانی هــا در علــوم پایه مثــل ریاضی بزرگانــی ماننــد خوارزمــی را داشــتیم .الگوریتــم میــراث او اســت .ریاضیات در جوامــع آن زمان به قــدری اهمیــت داشــته که علومــی ماننــد الجبر از زمــان هــای قدیم در بیــن ایرانی هــا و جوامع اســامی اهمیت داشــته ».می پرســیم اگــر اینجا بــود بازهم مــی توانســت همین قدر بدرخشــد، می گویــد« :ممکن بــود .بعضی وقت هــا آدم در مســیری می افتد و فضای کاری و اســاتید موثرند. بایــد بیشــتر به آنهــا امکانــات بدهیم ». دوست دارم برگردد مهنــدس میرزاخانی مــی گوید آخرین بــاری که مریم به ایران آمده ،دو ســال پیــش بوده؛ «در تمام مدتــی که او آنجا بــوده ،همدیگر را در مســافرت هــا دیده ایم .هــم او آمده ،هم مــا رفتیم .خداوند فرزنــدی هــم بــه او داده که پنجمین نــوه و البته نــوه از راه دور ماســت ،نوه اینترنتی!» می پرســیم میرزاخانــی کوچک قرار اســت به ایــران برگردد یا نه ،جواب مــی دهد« :خودم دوســت دارم برگردد. باید زمــان کمی بگذرد و بچه شــان بزرگتر شــود. باید شــرایط را دید ».مجله همشــهری دانستنیها
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
13 Kheradmand
یک تجسم ترکیبی کمیاب
مهندســی «احمــد میرزاخانــی» ،پدر ملکــه ریاضی ایــران .پدری کــه قبل از شــهرت و جایزه جهانی دخترش هم شــناخته شــده بــود .چون او ســال هــای زیادی اســت که رئیس هیــات مدیره مجتمــع آموزشــی نیکوکاری «رعــد» اســت و روزگارش را آنجا مــی گذراند؛ یک مهندس برق که ســال ها دلگرمی فرزندانش بوده. او برای ما از دوران درس و مشــق میرزاخانی تا این روزهایش مــی گوید.
دهد .پــرارزش ترین بخش مطالعــه ریاضی لحظه ای اســت که می گویی «آها!» ،ذوق کشف و لذت فهمیــدن چیــزی جدید .احســاس ایســتادن باالی یــک بلندی و رســیدن به دیدی شــفاف و واضح». میرزاخانی پــدر می گوید او از اول به ریاضی عالقه داشــت ،برای همین همه تمرکزش را گذاشــت روی آن؛ «از همان دوران دبیرســتان فهمید که اســتعداد ریاضی دارد .مدرســه تیزهوشــان هم که می رفت فهمید به ریاضی عالقــه دارد».
علی رنجبران ،علی سیف اللهی کمیتــه «مــدال فیلــدز» در توصیف او نوشــت :چیره دســت در گســتره قابــل توجهی از تکنیک ها و حوزه های متفاوت ریاضی ،او تجســم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی ،بلندپروازی جســورانه ،بینش وســیع و کنجکاوی ژرف ».و برای همــه اینها جایزه مشــهور به «نوبــل ریاضیات» را بــه «مریم میرزاخانــی» ،ریاضیدان ایرانی و اســتاد دختر اولین ها لذت حل مساله دانشگاه اســتنفورد اهدا کرد. مــدال فیلــدز باالترین جایــزه ای اســت که یک مریم ســومین فرزند خانواده میرزاخانی هاست 16-15 .ســاله کــه بوده ،مــی دانســته قطعا می ریاضیــدان می توانــد دریافــت کنــد .میرزاخانی او دو برادر و یک خواهــر بزرگتر هم دارد .دختری خواهد ریاضی بخواند و در دبیرســتان و دانشــگاه نخســتین ایرانــی و اولیــن زنی اســت کــه از آغاز کــه پدرش مــی گوید اوایل هیچ فرقــی با بقیه هم ادامــه اش بدهــد .بــرای همین تصمیــم گرفته در اهــدای مدال فیلــدز و تاریخ 78ســاله آن ،به این سن و ســال هایش نداشــته؛ «مریم مثل همه بود .المپیاد ریاضی شــرکت کند؛ «امتحان المپیاد بسیار مــدال دســت پیدا کــرده .بعــد از این جایــزه ،نام درس خوانــد و بــاال رفت .با کوشــش و تــاش ».از مهــم بــود و در فضایی قــرار گرفت کــه عالقه اش میرزاخانی تیتر بیشــتر خبرگزاری های جهان شــد زندگــی روزمره این دختر در دوران مدرســه که می تخصصی تر شــد ».المپیادی که قــرار بود فقط 20 و رســانه هایی مثل واشنگتن پســت و گاردین با او پرســیم ،جواب می شــنویم« :ســاده ،مثل همه ،به نفــر از ده ها هزار شــرکت کننده انتخاب شــوند؛ «یادم مــی آید در امتحانی که ایشــان برای المپیاد مصاحبه اختصاصی کردند و همــواره از میرزاخانی درس و مشــق و مطالعه می گذشت». به عنوان اســطوری ای عجیب و شــگفت انگیز در ریاضیــات امــا از روزگاری همــه زندگــی اش می داشت60 ،هزار نفر شــرکت کردند.نمرات آن موقع شــود ،چرا ریاضــی؟ «ریاضــی چون منطــق دارد ،ایــن طوری نبود کــه یکی 14بشــود و یکی .19 عالــم ریاضیات نــام بردند. او هــم در مصاحبه هــای مختلف وقتــی درباره آدم را جــذب می کنــد .آدم در علوم تجربی تجربه همــه در حــد 19.98 ،19.99و ...بودنــد .همــه دوران کودکــی و مدرســه اش پرســیده بودنــد ،در عینــی دارد ،امــا در ریاضیات تجربــه ذهنی دارد و خوب بودند .اســتعدادها واقعــا در حد خوبی بود. جــواب همــه آنها گفته بود؛ خوش شــانس اســت لــذت حل یک مســاله آدم را ســر ذوق مــی آورد .مریــم بین 60هزار نفــر ،در بین 20نفــر اول قرار چــون وقتــی دوره ابتدایــی را تمــام کــرده ،جنگ رســیدن به یک راه حل انســان را راضــی می کند .گرفــت و رفــت برای دور بعــدی .در بیــن آنها باز ایــران و عــراق بــه پایــان رســیده و توانســته به وقتی ایــن عالقه ایجاد شــد ،رفت دنبــال کارش و هــم خوب بــود ».اســفندماه 1376اتوبوس حامل دانشــجویان ریاضــی شــرکت کننده در بیســت و مدرســه فرزانگان (زیر نظر ســازمان ملــی پرورش کار و فکــر کرد و نتیجــه کارش را گرفت». اســتعدادهای درخشــان) برود و خانــواده اش در میرزاخانــی کوچک هــم همین حرف پــدرش را دومیــن دوره مســابقات ریاضی دانشــجویی که از همه این ســال ها از مدرســه تــا روزگار زندگی در بارها تایید کــرده؛ «بدون عالقه بــه ریاضی ممکن اهواز راهی تهران بود ،به دره ســقوط کرد و شــش ینگــه دنیــا از او حمایــت کردند .حاال ما نشســته اســت آن را ســرد و بیهــوده بیابیــد .امــا زیبایــی نفر از دانشــجوهای نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی ایــم رو به روی بــزرگ تر آن خانــواده .رو به روی ریاضیات خود را تنها به شــاگردان صبور نشــان می شــریف که اغلــب از برگزیــدگان المپیادهای ملی 12ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : 12 Kheradmand Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
11 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند11
ماهنامهخردمند اجتماعی -فرهنگی -هنری
بیدار شدن اژدهای خفته نژاد پرستی
تمایــات و موضعگیــری های افراطــی و نژادپرســتانه دونالد ترامــپ به عنــوان رئیس جمهور پانزدهم هر ماه منتشر می شود آمریــکا اثــرات مخرب خود را انــدک اندک نمایان میکند .پس از پایان جنــگ جهانی دوم ،تمایالت نژادپرســتانه بشــر کاهــش یافت ولــی هرگز از بیــن نرفت .جهان هــر چه به پایان قرن بیســتم شماره ۳۰ نزدیــک تر شــد امــکان خودنمایی افراد ،گروه ها و ســازمانهایی که برای بقا و رشــد نژادپرســتی ناشر :انتشارات خردمند -تورنتو فعــال بودنــد نیــز کمتر از سردبیر :محمد ُسهی گذشــته شــد .از یک ســو بخت م ر خ حامد اداری: امور داخلی و ّ رشد وســایل ارتباط جمعی تایپ :مریم ُسه ی باعث شــد تــا جنایــات و طراحی و صفحه آرایی :انتشارات خردمند ظلم و ســتمی کــه آپارتاید با تشکر از :آرزو وفـا -الهه شهبازی -فرشید رشیدی فر -نگین عبدالله -مسروره بنیهاشمی -باعث آن بود بیشــتر آشکار احد حبیب نیا - -شهناز یزدانفر -رضا میرفخرایی شــود از ســوی دیگر قبح و مهدی روغنی -رویا اصلی -تینا پورلطفی و همه شرمساری ویژه ای بر نحوهکسانی که در این شماره ما را یار و یاور بودند. تفکر نژادپرســتانه در جهان بوجــود آمده بــود که خود بخــود ،افــرادی کــه چنین گرایشــاتی را داشتند مجبور میکــرد تــا از روی شــرم و خجالت هم که شــده صــدای خود را بلنــد نکنند و به فعالیتهایشــان بصــورت پنهانــی ادامه دهند .اما اکنون در ســالهای دهه دوم قرن بیســت و یــک ،زمانی که یک نژادپرســت که از قضا ،ســکاندار یکی از بزرگترین منســبت های جهان شده اســت با افتخار تمام بــه مواضــع خود پافشــاری میکند ،این امــکان را برای نژادپرســتان پنهان شــده در اینجا و آنجای کــره زمیــن بوجود آورده اســت تا هرگونه خجالت و قبح را کنار گذاشــته و با افتخــار به کوچه و خیابــان آمده و مطالبات مشــمئز کننده خــود را علنا بازخواســت نمایند. وقایــع و اتفاقاتی کــه در ویرجینیای آمریکا رخ داد و در آن نژادپرســتان علناً خواســتار کشــتن و نابــودی هرچــه از نــژاد دیگر و حتــی مخالفان خود شــده و حتی عمــاً نیز اقدام به کشــتن تظاهرکننــدگان نمودنــد ،لکــه ننگی بر دامن بشــریت بوجــود آورد که به نظر من تــازه اول راه اســت و این لکه بزودی رشــد بســیار فزاینده ای خواهد داشــت که شــاید حتی نتوان جلوی آن روی جلد شاملو ،شاعر عاشق را گرفت. صفحه ۱۸ بایــد بــرای بشــریت اظهار تأســف کــرد که نــه تنها بــه خصلتهای خردمند در ویرایش و اصالح مطالب ارسالی اختیار حیوانی خویش برگشــته اســت بلکه به این رجعــت و عقبگرد افتخار دارد .نظرات نویسندگان مقاالت ،الزاماً بیانگر دیدگاه نیز میکند .عکســهایی که از مشــعل بدستان سفیدپوســت در شارلوتز ماهنامه خردمند نیست .مسئولیت قیمتها ،سرویسها ویل ایالت ویرجینا منتشــر شده اســت گویی صحنه هایی از فیلمهای و کلیه مطالب درج شده در آگهی ها به عهده هالیوودی اســت که دوران ســیان بــرده داری در آمریــکا را به تصویر صاحب آگهی است. میکشــد .این اتفاق نشــان داد تعداد کســانی که در آمریــکا به دوران Tel: 647-932-8283بــرده داری غبطه میخورند کم نیســت .این آتش از زیر خاکســتر خود Tel: 416-676-9-676را نمایان کرده اســت ،بشــریت بــرای درنده خویــی و حماقت قرنهای Fax: 1-888-676-9677پیش دلش تنگ شــده اســت .تاثیر مخرب اقدامات آقــای ترامپ برای info@kheradmand.caکره زمین تازه شــروع شــده اســت ،منتظر اقدامات سخیف آتی باشید. www.kheradmand.ca 8131 Yonge Street, Suite 207 Thornhill, Ontario L3T 2C6
10ماهنامه خردمند -شماره - 30آگوست/سپتامبر -۲۰۱۷تلفن۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
10 Kheradmand
9 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند9
8 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند8
7 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند7
6 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند6
4 Kheradmand
Monthly-Issue 30- Aug/Sep 2017- Tel: 647-932-8283
۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ : تلفن-۲۰۱۷ سپتامبر/ آگوست- 30 شماره- ماهنامه خردمند4