Kheradmand Magazine - Issue #35

Page 1

Volume 3 - Issue 35 - Jan / Feb 2018

www.kheradmand.ca

Tel: (416) 676-9-676



90 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬90


‫رستوران و فروشگاه‬

‫رستوران و فروشگاه ‪ -‬رستوران و فروشگاه ‪ -‬رستوران و فروشگاه ‪ -‬رستوران و فروشگاه‬

‫مدیا و رسانه ها‬

‫رسانه ها ‪ -‬رسانه ها ‪ -‬رسانه ها ‪-‬رسانه ها ‪-‬رسانه ها ‪-‬رسانه ها ‪-‬رسانه ها ‪-‬رسانه ها‬

‫‪89‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪89 Kheradmand‬‬


‫وام مسکن‬

‫وام مسکن ‪ -‬وام مسکن ‪ -‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن‬

‫دفتر مهاجرت و وکالت‬ ‫دفتر مهاجرت و وکالت ‪ -‬دفتر مهاجرت و وکالت ‪ -‬دفتر مهاجرت و وکالت‬

‫‪88‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪88 Kheradmand‬‬


‫وام مسکن‬

‫وام مسکن ‪ -‬وام مسکن ‪ -‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن ‪-‬وام مسکن‬

‫‪87‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪87 Kheradmand‬‬


‫مشاور امال ک‬

‫مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک‬

‫‪86‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪86 Kheradmand‬‬


‫مشاور امال ک‬

‫مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک‬

‫‪85‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪85 Kheradmand‬‬


‫مشاور امال ک‬

‫مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک‬

‫‪84‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪84 Kheradmand‬‬


‫مشاور امال ک‬

‫مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪ -‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک ‪-‬مشاور امال ک‬

‫‪83‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪83 Kheradmand‬‬


‫دندانپزشکی‬

‫دندانپزشکی ‪ -‬دندانپزشکی ‪ -‬دندانپزشکی ‪ -‬دندانپزشکی ‪ -‬دندانپزشکی ‪ -‬دندانپزشکی‬

‫چشم پزشکی و عینک‬

‫چشم پزشکی و عینک ‪ -‬چشم پزشکی و عینک ‪ -‬چشم پزشکی و عینک ‪ -‬چشم پزشکی و عینک‬

‫‪82‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪82 Kheradmand‬‬


‫خدمات ساختمانی‬

‫خدمات ساختمانی ‪ -‬خدمات ساختمانی ‪ -‬خدمات ساختمانی ‪ -‬خدمات ساختمانی‬

‫‪81‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪81 Kheradmand‬‬


‫حسابداری‬

‫حسابداری ‪-‬حسابداری ‪ -‬حسابداری ‪ -‬حسابداری ‪ -‬حسابداری ‪ -‬حسابداری ‪ -‬حسابداری‬

‫آ مـو ز شـگا ه‬

‫آموزشگاه ‪ -‬آموزشگاه ‪ -‬آموزشگاه ‪ -‬آموزشگاه ‪ -‬آموزشگاه ‪ -‬آموزشگاه ‪-‬آموزشگاه‬

‫‪80‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪80 Kheradmand‬‬


‫بیمه وسرمایه گذاری‬

‫بیمه و سرمایه گذاری ‪ -‬بیمه و سرمایه گذاری ‪ -‬بیمه و سرمایه گذاری ‪ -‬بیمه و سرمایه گذاری‬

‫‪79‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪79 Kheradmand‬‬


‫آرایشگاه‪ ،‬کلینیک لیزر و سالمتی‬ ‫آرایشگاه‪ ،‬کلینیک لیزر و سالمتی ‪ -‬آرایشگاه‪ ،‬کلینیک لیزر و سالمتی ‪-‬آرایشگاه‪ ،‬کلینیک لیزر و سالمتی‬

‫آژانس مسافرتی‬

‫آژانس مسافرتی ‪ -‬آژانس مسافرتی ‪ -‬آژانس مسافرتی ‪ -‬آژانس مسافرتی ‪ -‬آژانس مسافرتی‬

‫‪78‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪78 Kheradmand‬‬


‫خدمات ارزی‬

‫خدمات ارزی ‪ -‬خدمات ارزی ‪ -‬خدمات ارزی ‪ -‬خدمات ارزی ‪ -‬خدمات ارزی‬

‫‪77‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪77 Kheradmand‬‬


76 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬76


‫و غنی است‪ ،‬که عبارتند از‪:‬‬

‫• سبزیجات‬ ‫• میوه‌ها‬ ‫• مرغ‬ ‫• ماهی‬ ‫• غالت و حبوبات پردازش نشده‬ ‫• آجیل‬ ‫برخی افراد ممکن اســت ترجیــح دهند که مقدار‬ ‫کمــی از لبنیــات را در رژیــم غذایــی خــود حفظ‬ ‫کنند‪ ،‬مانند ماســت ســاده‪ ،‬پنیر و شــیر ساده‪.‬‬

‫‪ - ۷‬برنامه ریزی غذایی‬

‫اجــرا کــردن یــک رژیــم غذایی بــرای هــر فرد‪،‬‬ ‫موضوعــی کامال دشــوار و چالش بر انگیز اســت‪.‬‬ ‫در زمان گرســنگی‪ ،‬افرد ممکن اســت برای خوردن‬ ‫غذاهــای ناســالم تمایل بیشــتری نشــان دهند در‬ ‫مقایســه با خــوردن غذاهای مغذی و ســالم‪.‬‬ ‫معموال بیشــتر افراد‪ ،‬یــک روز در هفتــه را برای‬ ‫خریــد مــواد غذایــی اختصــاص می‌دهنــد‪ .‬ایــن‬ ‫موضوع ســبب می‌شــود‪ ،‬تــا فرد کمتر بــه خوردن‬ ‫غذا‌هــای ناســالم تمایل نشــان دهد‪.‬‬

‫‪ - ۸‬چاشنی ها‬

‫بســیاری از گیاهــان و ادویه‌ها و ترشــی جات به‬ ‫راحتــی می‌توانند جایگزین شــکر موجود در غذا‌ها‬ ‫و نوشیدنی‌ها شوند‪.‬‬ ‫بســیاری از این جایگزین‌ها عبارتنــد از‪ ،:‬دارچین‪،‬‬ ‫جــوز هنــدی‪ ،‬هــل و وانیــل کــه بــه طــور مثال‬ ‫می‌توانند جهــت تغییر دادن طعم قهوه اســتفاده‬ ‫شوند‪.‬‬

‫مزایایسالمتی‬

‫غذاهای ســالم‪ ،‬می‌توانند مزایای ســامتی فراوانی‬ ‫را بــرای بدن هر فــرد ارائه دهند‪ .‬بســیاری از این‬ ‫مزایــا عبارتند از‪:‬‬ ‫• کاهش وزن و جلوگیری از چاقی‬ ‫• انرژی بیشتر در طول روز‬ ‫• پوست سالم و درخشان‬ ‫• کاهش نوسانات خلقی‬ ‫• کاهش التهابات‬ ‫• کاهش خطر ابتال به بیماری‌های گوارشی‬ ‫• کاهش خطر ابتال به دیابت نوع ‪۲‬‬ ‫خطرات و مالحظات‬ ‫قبــل از شــروع رژیم غذایــی‪ ،‬فرد بایــد در نظر‬ ‫بگیرد کــه آیا می‌خواهــد قند‌هــای طبیعی نظیر‬ ‫قند موجود در میوه‌هــا و محصوالت لبنی را نیز از‬ ‫وعده‌هــای غذایی خود حــذف کند‪.‬‬ ‫برخــی از رژیم‌هــای غذایــی بیــان می‌کنند که‬ ‫حــذف کــردن میوه‌هــا از وعده‌هــای روزانــه‪،‬‬ ‫می‌تواننــد ســبب کاهش قنــد شــوند‪ .‬در صورتی‬ ‫کــه ایــن رژیــم توصیــه نمی‌شــود‪ ،‬زیــرا میوه‌ها‬ ‫حــاوی مقدار زیــادی از مواد مغــذی‪ ،‬فیبر و آنتی‬ ‫اکســیدان‌ها و ســایر ترکیبات ســالم هســتند که‬ ‫همگی در ســامت بدن دخیل هستند و همچنین‬ ‫از بــدن در برابــر بیماری‌هــای مختلف محافظت‬ ‫می‌کنند‪.‬حــذف کردن شــکر از رژیــم غذایی نباید‬ ‫به عنــوان یک راه حــل برای کاهــش وزن در نظر‬ ‫گرفته شــود‪ .‬این تنها بخش کوچکی از تغییر شیوه‬ ‫زندگی است‪ ،‬برای از دســت دادن وزن نه تنها باید‬ ‫ورزش کــرد بلکــه باید یــک رژیم غذایی مناســب‬ ‫نیز در نظر داشــت‪ .‬افــرادی کــه می‌خواهند یک‬ ‫رژیم غذایی بدون قند را شــروع کنند‪ ،‬بهتر اســت‬ ‫با یک پزشــک متخصــص تغذیه مشــورت کنند‪.‬‬ ‫منبع‪:‬مدیکال‌نیوز‌تودی‬

‫حــذف کــردن شــکر از رژیــم غذایــی و خوردن‬ ‫‪75‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪75 Kheradmand‬‬


‫شکر با سالمتی چه می‌کند؟‬

‫به طور کلی‪ ،‬بزرگســاالن تمایل بیشتری نسبت به‬ ‫مصرف شکر نشــان می‌دهند در مقایســه با دیگر‬ ‫گروه‌هــای ســنی‪ ،‬بنابراین کاهش و یا حذف شــکر‬ ‫از رژیم غذایی آن‌ها می‌تواند کاری دشــوار باشــد‪.‬‬ ‫برخــی افراد با اراده با حذف شــکر از رژیم غذایی‪،‬‬ ‫گام بزرگی را در حفظ ســامتی خود بــر می‌دارند‪.‬‬ ‫امروزه‪ ،‬حذف شــکر از رژیم غذایــی در بین عموم‬ ‫افــراد محبوبیت ویژه‌ای پیدا کرده اســت‪ ،‬زیرا اکثرا‬ ‫همــه افراد به دنبــال روش‌های موثر برای داشــتن‬ ‫زندگی ســالم‌تر و حفظ ســامتی هستند‪ .‬به گزارش‬ ‫فرادیــد‪ ,‬با این حال ممکن اســت برخی افراد هنوز‬ ‫در رابطــه بــا کاهش میزان شــکر از رژیــم غذایی‪،‬‬ ‫متقاعد نشــده باشــند‪ .‬حال مــا در ایــن مقاله به‬ ‫تعداد کمی از مزایای ســامتی رژیــم غذایی بدون‬ ‫قند اشــاره خواهیم کرد‪.‬‬

‫چرا بایــد شــکر را از وعده‌هــای غذایی حذف‬ ‫کنیم ؟‬

‫اکثر بزرگساالن‪ ،‬بیشــتراز میزان توصیه شده شکر‬ ‫مصــرف می‌کنند‪ .‬موسســه ملی ســامتی (‪)NIH‬‬ ‫تخمین می‌زنــد که بزرگســاالن آمریکایی تن‌ها ‪۱۵‬‬ ‫درصــد از کالــری مصرفی را‪ ،‬از طریق شــکر اضافه‬ ‫شــده در رژیــم غذایی خــود دریافــت می‌کنند؛ و‬ ‫البتــه مهم اســت کــه بدانیــد‪ ،‬این شــکر مصرفی‬ ‫شــامل قند‌هــای طبیعــی موجــود در محصوالتی‬ ‫مانند میوه و شــیر نمی‌باشــند‪.‬‬

‫بین مصــرف شــکر و ســامتی ارتبــاط تقریبا‬ ‫نزدیکــی وجــود دارد‪ ،‬از جملــه‪:‬‬

‫• بیماری‌های قلبی‬ ‫• دیابت نوع ‪۲‬‬ ‫• فشار خون باال و کلسترول‬ ‫• التهابات مزمن‬ ‫• بیماری‌های کبدی‬ ‫• پوسیدگی دندان‬ ‫کاهش مصــرف شــکر در رژیم غذایــی می‌تواند‬ ‫به کاهــش خطرات ابتــا به ایــن بیماری‌ها کمک‬ ‫بســیاری کنــد‪ .‬جایگزین کــردن غذاهای ســالم با‬ ‫غذاهایــی که حــاوی میزان باالی شــکر هســتند‪،‬‬ ‫می‌توانــد بــرای تمامی افــرادی که بــه ویتامین‌ها‬ ‫و مــواد معدنــی ضروری نیــاز دارند‪ ،‬بســیار مفید‬ ‫باشــد‪ .‬همچنیــن‪ ،‬ایــن رژیــم ممکن اســت در از‬ ‫دســت دادن وزن تاثیر گذار باشــد‪.‬‬

‫هشــت توصیه علمی که بــرای کاهش مصرف‬ ‫شــکر وجود دارند عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ - ۱‬کاهش مصرف شکر‬

‫تغییــر تدریجی اســت‪ .‬بدیــن معنا که یــک رژیم‬ ‫غذایی کــه میزان مصرفی شــکر باالیــی دارد‪ ،‬باید‬ ‫به صورتــی آرام و روندی آهســته مقدار شــکر آن‬ ‫کاهش پیــدا کند‪.‬‬ ‫ایــن ممکــن اســت همــراه بــا حــذف کــردن‬ ‫مشــخص‌ترین منابع قنــدی از رژیم غذایی باشــد‪.‬‬ ‫بــه طــور مثــال‪ ،‬در ابتــدا می‌تــوان با اجتنــاب از‬ ‫خــوردن خوراکــی هایــی مانند کیک‪ ،‬شــکالت‌ها‪،‬‬ ‫کلوچــه و شــیرینی شــروع کرد‪.‬‬ ‫همچنین افــرد می‌توانند میزان قنــد و خامه‌ای را‬ ‫کــه به همراه چــای و قهوه خود مصــرف می‌کنند‬ ‫را نیــز کاهش دهند و ســپس به تدریــج آن‌ها را از‬ ‫وعده‌هــای غذایی حــذف کنند‪ .‬داشــتن یک رژیم‬ ‫غذایــی بــدون شــکر می‌توانــد در ذائقــه‪ ،‬تاثیری‬ ‫مثبــت ایجاد کند‪ ،‬در این صورت ممکن اســت فرد‬ ‫دیگــر تمایلی به خوردن شــکر نشــان ندهد‪.‬‬

‫‪ - ۲‬برچسب محصوالت‬

‫خواندن دقیق برچســب روی محصــوالت می‌تواند‬ ‫به کســانی که به دنبــال رژیم غذایی بدون شــکر‬ ‫هســتند کمــک فراوانی کند‪.‬‬ ‫محصوالتــی نظیــر ســس‌های متنوع ســاالد‌ها و‬ ‫پاســتا‌ها‪ ،‬غالت صبحانــه‪ ،‬شــیر و گرانوال‌ها اغلب‬ ‫دارای مــواد قندی باالیی هســتند‪.‬‬

‫‪ - ۳‬اجتناب از مصرف کربوهیدرات‌ها‬

‫معمــوال در بســیاری از رژیم‌هــای غذایــی‬ ‫مربــوط بــه شــکر توصیه می‌شــود کــه افــراد از‬ ‫مصــرف کربوهیدرات‌هــای ســاده اجتنــاب کنند‪.‬‬ ‫کربوهیدرات‌های ســاده شامل آرد ســفید‪ ،‬پاستا و‬ ‫برنج ســفید می‌شــوند‪.‬‬ ‫کربوهیدرات‌هــای ایــن غذا‌هــا می‌تواننــد بــه‬ ‫ســرعت در بدن شکســته و ســپس به شکر تبدیل‬ ‫شــوند و در نهایت‪ ،‬ســطح قنــد خــون را افزایش‬ ‫دهند‪.‬‬

‫هنگامــی که یک فرد موفق به کنتــرل و یا حذف ‪ - ۴‬اجتناب از مصرف قند‌های مصنوعی‬

‫مشــخص‌ترین منابع قنــدی از رژیــم غذایی خود‬ ‫می‌شــود‪ ،‬حال باید توجه اش را به سایر محصوالت‬ ‫حاوی قند جلب کند‪ .‬خواندن برچســب محصوالت‬ ‫می‌توانــد به شناســایی نــوع قند‌هــا و در نهایت‬ ‫اجنتــاب از خوردن آن‌ها کمــک فراوانی کند‪.‬‬ ‫شــکر نام‌هــای فــراوان و گوناگونی در بســیاری‬ ‫از شــربت‌ها و کنســانتره‌ها دارد‪ .‬حداقــل ‪ ۶۱‬نــام‬ ‫مختلف برای شــکر بر روی برچســب ها‌ی غذایی‬ ‫تعریف شــده اســت‪ .‬رایج‌ترین نام‌هــا عبارتند از‪:‬‬ ‫• شکر قهوه‌ای‬ ‫• شربت ذرت با فروکتوز باال‬ ‫• شکر معکوس‬ ‫• آب نبات‬ ‫• شکر نارگیل‬ ‫• شربت افرا‬ ‫• شربت برنج‬ ‫• کنسانتره آب سیب یا انگور‬ ‫• سوکونات‬ ‫• توربینادو‬ ‫• مشکوادو‬ ‫مــردم نیز باید آگاه باشــند و بداننــد هر کلمه‌ای‬ ‫کــه بــا پســوند " –‪ " ose‬پایــان می‌یابــد‪ ،‬یک نوع‬ ‫شــکر اســت‪ .‬به طور مثال‪:‬‬ ‫• ساکارز ‪sucrose‬‬ ‫• گلوکز ‪glucose‬‬ ‫• دکستروز ‪dextrose‬‬ ‫• فروکتوز ‪fructose‬‬ ‫• الکتوز ‪lactose‬‬ ‫شــکر‌ها در بســیاری از محصــوالت مختلــف‬ ‫غذایی ســوپر مارکت‌ها یافت می‌شــوند‪ ،‬بنابراین‪،‬‬

‫یکــی از مهمتریــن مواردی کــه بایــد در هنگام‬ ‫تغییــر رژیــم غذایــی مــورد توجــه قــرار بگیرد‪،‬‬ ‫‪74‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫مصــرف قند‌هــای مصنوعــی‪ ،‬موضوعــی بحث‬ ‫بــر انگیــز در رژیم‌هــای غذایی اســت‪ .‬این قند‌ها‬ ‫بســیار شــیرین‌تر از شکر هســتند‪ ،‬اما دارای کالری‬ ‫کــم و حتی در مواقعــی بدون کالری هســتند‪.‬‬ ‫گفتنی اســت که مصرف قند مصنوعــی می‌تواند‬ ‫بدن را فریب دهد‪ ،‬کــه در حال مصرف قند واقعی‬ ‫اســت‪ .‬این مســئله می‌تواند میل به خــوردن مواد‬ ‫قنــدی را افزایــش دهــد و در نتیجه تحمــل رژیم‬ ‫غذایــی بدون قنــد را برای فرد دشــوار کند‪.‬‬ ‫افــرادی کــه شــکر را از رژیم غذایــی خود حذف‬ ‫کــرده انــد‪ ،‬بایــد از مصــرف قنــد مصنوعــی نیز‬ ‫اجتنــاب کنند‪.‬‬

‫‪ - ۵‬اجتناب از مصرف نوشیدنی‌های شیرین‬

‫ممکن اســت اجتناب از خــوردن غذاهای فرآوری‬ ‫شــده‪ ،‬آسان باشــد‪ .‬اما نوشــیدنی هایی حاوی قند‬ ‫ماننــد نوشــابه‌ها‪ ،‬چــای شــیرین و آبمیوه‌هــا از‬ ‫مهم‌تریــن منابع قندی هســتند‪ ،‬که حــذف کردن‬ ‫آن‌ها از رژیم غذایی می‌تواند کاری ســخت باشــد‪.‬‬ ‫جایگزینی این نوشــیدنی‌ها بــا چای‌های گیاهی‬ ‫شیرین نشده‪ ،‬قهوه بدون شــکر و یا آبمیوه خالص‬ ‫می‌تواننــد به فــرد کمک کنند تا میزان شــکر را در‬ ‫رژیــم غذایی خود کاهش دهــد و همچنین بدن را‬ ‫هیدراته کند‪.‬‬

‫‪ - ۶‬تمرکز بر روی غذا‬

‫غذاهــای فــر آوری شــده احتمــاال حــاوی مواد‬ ‫تشــکیل دهنــده قندی هســتند‪.‬‬

‫تمرکز رژیم غذایی به خوردن غذاهایی کامل‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪74 Kheradmand‬‬


73 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬73


‫زنان پیشرو‬ ‫ن معظمی‬ ‫ر نسری‬

‫این پارک صادر‬ ‫دکت‬ ‫شــد‪ .‬دولــت‬ ‫بقیه از صفحه ‪ 45‬هــم ‪ 19‬میلیارد تومان‬ ‫بودجه تخصیــص داد‬ ‫تــا آن پــارک ســاخت‬ ‫بشــود‪ .‬االن پارک وجود دارد امــا نه با آن برنامه ای‬ ‫که مــن طراحی کرده بود و می توانســت در‬ ‫ســطح بین المللی فعال باشــد‪ .‬پارکی اســت‬ ‫در حــد بقیه پــارک ها‪ ،‬ســال هاســت دیگر‬ ‫آن جــا نرفتــه ام‪ .‬ضمــن این که اصــوال پارک‬ ‫زمینــه کاری مــن نیســت؛ طراحــی و برنامه‬ ‫ریزی پژوهشــی تخصص من اســت‪ .‬من یک‬ ‫پژوهشگرم‪».‬‬

‫تلویزیــون نمی توانســتیم زیاد کمــک بگیریم‪ .‬اما‬ ‫آقای دعایی‪ -‬ســردبیر روزنامه اطالعات‪ -‬کار بسیار‬ ‫اساســی ای را عهده دار شــدند‪.‬‬ ‫من رفتم پیش ایشــان و گفتم می توانم خواهش‬ ‫کنم دســت کم یک صفحــه از روزنامــه اطالعات‬ ‫را بــه این کنگــره اختصــاص بدهید؟ چــون همه‬

‫یک اتفاق‪ ،‬هیجان یک حرکت نو‬

‫در اواخــر دهــه ‪ ،50‬رشــته ای بــه نــام‬ ‫بیوتکنولــوژی در دنیــا وجود نداشــت؛ بلکه‬ ‫شــاخه ای از فنــاوری بود که داشــت در دنیا‬ ‫شکل می گرفت‪ .‬نســرین معظمی جزء اولین‬ ‫نســل فارغ التحصیالن این رشــته بود‪« .‬حدود‬ ‫ســال ‪ 60‬بود کــه بیوتکنولــوژی در دنیــای مطرح‬ ‫شــد‪ .‬بــرای همین مــن در ســال ‪ 64‬اولیــن کنگره‬ ‫ملی فناوری زیســتی را در ایــران برگزار کردم تا این‬ ‫رشــته را در سطح کشــور مطرح کنم‪ ».‬زمان جنگ‬ ‫بود و رســانه ای نبود که به نســرین معظمی برای‬ ‫معرفی ایــن کنگره کمک کند‪ .‬خودش بــود و ایده‬ ‫هایــی که برای ایــن همایش داشــت؛ «آن روزها از‬

‫ی حقیقت‬

‫قادی‪ ،‬منج‬

‫تفکر انت‬

‫رشیدی فر‬

‫فرشید‬ ‫اطالعاتــی که‬ ‫از افراد و بســیاری از‬ ‫بقیه از صفحه ‪ 35‬منابع به‬ ‫ظاهــر خبــری‬ ‫دریافــت می‌کنیــم بر اســاس نظریات شــخصی‌‬ ‫می باشــند‪ .‬نظر برگرفته از احساسات‪ ،‬پیش فرض‬ ‫ها‪ ،‬باورها‪ ،‬تمایــات‪ ،‬و در برخ ‌ی اوقات آرزوهای‬ ‫افــراد اســت‪ ،‬بنابراین فاقد هرگونه ســندیت می‬ ‫باشــند‪ .‬از طرفــ ‌ی دیگــر‪ ،‬اطالعاتی که بر اســاس‬ ‫واقعیــت باشــند قابل اثبات هســتند‪ .‬تشــخیص‬ ‫اینکــه چــه اطالعاتــی واقعــی هســتند و چــه‬ ‫اطالعاتی بر اســاس نظر شــخص ‌ی ارائه شــده ا‌ند‬ ‫مســتلزم داشــتن تفکر انتقادی است که همیشه‬ ‫بدنبــال اثبــات و رد موضوعات اســت‪.‬‬

‫اســتنباط منطقــ ‌ی و بررســ ‌ی شــواهد قبل از‬ ‫نتیجــه گیری‬

‫اصوال بیشــتر فهم ما از اطالعاتــی که از محیط‬ ‫دریافت می‌کنیم بر اســاس استنباط های منطق ‌ی‬ ‫ما می باشــند‪ .‬بعنوان مثال‪ ،‬اگر همســر شــما بر‬

‫دانشــگاه ها بســته بودنــد و برگزاری ایــن کنگره‬ ‫می توانســت روحیه بخش باشــد‪ .‬به دستور ایشان‬ ‫روزنامــه اطالعات هر پنج روز کنفرانس را پوشــش‬ ‫داد‪ .‬درواقــع ایــن روزنامــه نقــش ملــی معرفــی‬ ‫بیوتکنولــوژی در آن ابعــاد در کل کشــور معرفی‬ ‫شد‪».‬‬ ‫قبــل از برگــزاری کنگــره‪ ،‬خانــم دکتــر معظمی‬ ‫حســب اتفاق چند ســاعت زودتر از زمان معمو ‌ل‬ ‫بخوابد‪ ،‬اســتنباط منطق ‌ی شــما ممکن است این‬ ‫باشد که او کســالت دارد و یا زیادی خسته است‪.‬‬ ‫در واقع شــما از زود خوابیدن همســرتان فرضی‌‬ ‫غیر مســتقیم بر اســاس شــناخت و اطالعاتی که‬ ‫در دســت دارید اســتنتاج می‌کنیــد‪ .‬اطالعاتی که‬ ‫از بیــرون دریافــت می شــوند نیــز بایــد از این‬ ‫طریــق مــورد بررســ ‌ی قــرار گیرنــد و در صورت‬ ‫هرگونــه عــدم یکنواختــی صحت و ســندیت آن‬ ‫موضــوع باید زیر ســئوال بــرود‪ .‬اما‪ ،‬افــرادی که‬ ‫مســلح به تفکر انتقادی هســتند همیشه قبل از‬ ‫نتیجه گیری شــواهد موجود را بطــور دقیق مورد‬ ‫برســ ‌ی قرار می دهنــد‪ .‬از آن روی‪ ،‬رجوع کردن به‬ ‫منابع گوناگون اطالعاتی شــرط اصلــ ‌ی در نتیجه‬ ‫گیری اســت‪ .‬حتی پس از رســیدن بــه یک نتیج ٔه‬ ‫منطقــی‌‪ ،‬باید ذهنمان برای راه حل و پاســخ های‬ ‫احتمالــ ‌ی آینده نیز بــاز باشــد و نگذاریم نتیجه‬ ‫گیــری امــروز مــا باعث شــکل گیری یــک پیش‬ ‫فرض دیگر شــود‪ .‬همچنین باید توجه داشــت که‬ ‫بســنده کردن به یــک منبع اطالعاتی مــی تواند‬ ‫بســیار گمراه کننده باشــد‪ ،‬زیرا ممکن اســت ما‬ ‫را در دام یک ســری اطالعــات یک طرفه و جهت‬

‫‪72‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫بــه ناشــرهای بین المللــی ای ماننــد«ان وایلی» و‬ ‫«پنگوئن» نامه نوشــت و از آن ها خواســت برایش‬ ‫کتاب بفرســتند تا بتواند هرچه بیشــتر این رشته را‬ ‫معرفــی کند‪« .‬آن ها ‪ 30‬جلد کتــاب برای من کادو‬ ‫فرســتادند که اولین کتــاب هــای بیوتکنولوژی در‬ ‫ایران بود و کســانی که در آن کنگره شــرکت کردند‪،‬‬ ‫توانســتند این کتاب هــا را ببینند‪».‬‬ ‫دکتر معظمــی بعد از پایان جنگ‪ ،‬در ســال‬ ‫‪ 71‬اولیــن کنگره منطقه ای بیوتکنولوژی را در‬ ‫ســازمان پژوهش هــای صنعتی برگــزار کرد؛‬ ‫کنگــره ای که برگزاری آن‪ ،‬مشــارکت کل ایران‬ ‫از جمله وزارت علوم‪ ،‬وزارت بهداشــت‪ ،‬وزارت‬ ‫نفت‪ ،‬وزارت کشــاورزی و وزارت امور خارجه‬ ‫را به همراه داشــت؛ «‪ 600‬نفر شــرکت کننده‬ ‫داشــتیم که ‪ 100‬نفرشــان خارجی بودند‪ .‬آدم‬ ‫های بسیار شــاخصی کمیته علمی این کنگره‬ ‫را تشــکیل دادند‪ .‬از ایران پروفسور حسابی و‬ ‫آقای دکتر عبدالله شــیبانی و از خارج از ایران‬ ‫هــم پروفســور آکرمــن‪ -‬رییس کمیتــه بین‬ ‫المللی ویروس شناســی و متخصــص بیماری‬ ‫های عفونی‪ -‬پروفســور دیمن از استرالیا‪ ،‬پروفسور‬ ‫ایــوا از ژاپن و پروفســور فلیجــی‪ -‬رییس مرکز بین‬ ‫المللی بیوتکنولوژی‪ -‬اعضــای هیئت علمی کنگره‬ ‫بودند‪ .‬آن همبســتگی یک اســتثنا بود‪ .‬جنگ تمام‬ ‫شــده بــود و هیجانــی وجود داشــت کــه حرکت‬ ‫نویی صــورت بگیرد‪».‬‬

‫دار بیاندازد‪.‬‬ ‫بــا رجوع کردن به منابــع گوناگون اطالعاتی می‬ ‫توان به نکات همســان و مشــابه دســت یافت و‬ ‫همان چنــد نکته ای که بطور مشــترک در منابع‬ ‫گوناگون بدســت آمده را بعنــوان خبر صحیح و یا‬ ‫نســبتا صحیح برداشت کرد‪.‬‬ ‫تفکــر انتقادی بــه ما یاد نمی دهــد که حقایق‬ ‫چه هســتند‪ ،‬بلکه تفکر انتقــادی نوعی نگرش به‬ ‫حقایق اســت که درســت ‌ی و صالحیت آنها را مورد‬ ‫بررســ ‌ی قــرار می دهــد‪ .‬اگر انســان ذهــن نقاد‬ ‫نداشــته باشــد‪ ،‬تحت تاثیر عقاید‪ ،‬پیشــنهادات‪،‬‬ ‫اشــتباهات و دروغ هایــ ‌ی کــه در دنیــا پراکنده‬ ‫اســت قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫مــن در ایــن اینجــا از «حــرف زدن نقادانه» یا‬ ‫«عمــل کــردن نقادانه » حــرف نمی‌زنــم‪ .‬تفکر‬ ‫نقادانه یک کیفیت‪ ،‬یک وظیفــه و نوعی رویکرد‬ ‫نســبت به جهان و نســبت به هر چیزی است که‬ ‫به هیچ وجه معن ‌ی دشــمنی یا منفــ ‌ی گرایی و یا‬ ‫پــوچ گرایی و امثالهم نمی دهــد‪ ،‬بلکه بر عکس‪،‬‬ ‫تفکــر نقادانه در خدمــت زندگــ ‌ی و در خدمت‬ ‫برداشــتن موانــع فلــج کننــده از ســر راه زندگی‌‬ ‫فردی و اجتماعی اســت‪.‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪72 Kheradmand‬‬


‫محمود بــا مهربانی گفت‪ :‬این تلویزیون رنگی تقدیم به همســر عزیزم! حاال‬ ‫یه چیزی میاری بخوریم!‬ ‫ً‬ ‫محبوبه دستپاچه شد و گفت‪ :‬وای ببخشید! اصال حواسم نبود!‬ ‫ســریع بــه آشــپزخانه رفــت و با ســینی چــای برگشــت‪ .‬اخبار شروع‌شــده‬ ‫بــود و محمود به پشــتی تکیــه داد و محو تماشــای تلویزیون شــد‪ .‬مجری با‬ ‫کت‌وشــلوار ســرمه‌ای و پیراهــن خوش‌رنگ آبی مشــغول خواندن اخبار شــد‪:‬‬ ‫جنگ در کشــور آبی همچنان ادامه دارد‪ .‬امروز در حمالت هواپیماهای کشــور‬ ‫قرمز ســه کودک از کشــور آبی کشــته شدند!‬ ‫محبوبــه به آشــپزخانه رفت و کیکــی را که خــودش پخته بــود آورد‪ .‬مجری‬ ‫همچنــان مشــغول بود‪ :‬طوفان در کشــور نارنجی ده خانه را ویــران کرد و پنج‬ ‫نفر را کشت‪.‬‬ ‫محبوبــه برشــی‬ ‫از کیــک را در‬ ‫بشــقاب گذاشت و‬ ‫به دســت محمود‬ ‫داد‪ :‬کشــور سفید‪،‬‬ ‫کشــور ســیاه را‬ ‫بــه دخالــت در‬ ‫امور داخلــی خود‬ ‫محکــوم کــرد‪.‬‬ ‫محبوبــه فکر کرد‬ ‫اآلن از قحطــی و‬ ‫خشک‌ســالی مــی‬ ‫گه !‬ ‫ کشــور ســبز‬‫همچنــان بــا قحطــی و خشک‌ســالی دســت‌وپنجه نــرم می‌کنــد‪.‬‬ ‫محبوبــه کاغــذی را از جیبــش درآورد و کنار فنجان چای محمود گذاشــت و‬ ‫فکــر کــرد‪ :‬این‌همــه اتفاق‌های مهم! چــرا از آن‌ها حــرف نمی زنــه! مث ًال چرا‬ ‫نمی گه دعاهای یک زن و شــوهر بعد از پنج ســال مســتجاب شــد و هشــت‬ ‫مــاه دیگه بچــه آن‌ها به دنیــا می‌آید!‪.‬‬ ‫ ا ‌یوای! دیر شد! محمود زود باش!‬‫ اآلن! اومدم خانم!‬‫محبوبــه با لبخند کنار در ایســتاد و به پدر و پســر خیره شــد کــه روی مبل‬ ‫نشســته بودند و همه حواسشــان بــه کنترل تلویزیــون جدید بود‪.‬‬ ‫محمــود گفت‪ :‬ببین محبوبه! حاال راحت می شــینی روی مبل و با فشــار یه‬ ‫دکمــه تلویزیون می ره همون کانالی که دوســت داری!‬ ‫محبوبــه رفــت جلوی تلویزیون ایســتاد و گفــت‪ :‬ولی ما قراره امشــب بریم‬ ‫مهمونی!‬ ‫محمود گفت‪ :‬یه کم صبر کن! خالصه اخبار را ببینم بعد می ریم!‬ ‫محبوبه با لبخند گفت‪ :‬از دست‌تو!‬ ‫ابوالفضل با کنجکاوی گفت‪ :‬بابا من ببرم اونجایی که اخبار هست‪.‬‬ ‫محمود انگشــت کوچک پسرش را روی دکمه یک گذاشــت و آرام فشار داد و‬ ‫گوینده اخبار روی صفحه تلویزیون ظاهر شــد‪.‬‬ ‫محبوبه جلوی آینه ایســتاد و دســتی به موهایش کشید‪ ،‬صدای گوینده اخبار‬ ‫به گوش می‌رســید‪:‬‬ ‫ادامــه جنگ کشــور آبی و قرمز‪ ،‬بررســی میزان خســارات بالیــای طبیعی در‬ ‫کشــور نارنجی‪ ،‬جنگ لفظی کشــور سیاه‌وســفید‪...‬‬ ‫محبوبــه زیــر لب تکــرار کرد‪ :‬ادامه قحطی در کشــور ســبز‪ ،‬هشــدار رئیس‬ ‫ســازمان صورتی!‬ ‫بعــد رو بــه محمود کرد و گفت‪ :‬بلند شــو عزیزم! خودم تــو راه بقیه اخبار را‬ ‫بــرات می خونم! تــازه خبرهای من مهمتره!‬ ‫محمود گفت‪ :‬مث ًال چه خبری؟‬ ‫‪71‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫ مثــ ًا اینکــه خواهرت را راضی کردم تا به خواســتگار خوبی کــه داره جواب‬‫مثبت بده!‬ ‫محمود با خوشحالی دکمه کنترل را فشار داد و تلویزیون خاموش شد!‬ ‫‪ -.‬وای چقدر کانال‌های تلویزیون زیاد شده! آدم سرگیجه می گیره!‬ ‫ خوبه دیگه خانم! حاال همه ســاعت‌ها هم ســریال هســت‪ ،‬هم اخبار! یه‬‫ســاعت تو سریال ببین ســاعت بعد من اخبار!‬ ‫محمــود خندیــد و گفــت‪ :‬اول من اخبار ببینــم! بعد دکمه‌ای را فشــار داد و‬ ‫اســتودیوی خبر ظاهر شــد‪ .‬ســالنی بزرگ با ســه چهــار مجری کــه زیاد هم‬ ‫جــدی نبودند و گاهی لبخند هم می‌زدند‪ .‬یکی هم آن گوشــه ایســتاده بود و‬ ‫راه می‌رفــت و خبــر می‌خواند‪.‬‬ ‫ آغــاز مذاکــرات‬‫صلــح بــرای پایــان‬ ‫جنگ کشورهای آبی‬ ‫و قرمــز!‬ ‫محبوبه فکــر کرد‪:‬‬ ‫چــه عجب! بعــد از‬ ‫ســی سال!‬ ‫مجــری بعــدی بــا‬ ‫لبخنــد ادامــه داد‪:‬‬ ‫ارســال کمک‌هــای‬ ‫جهانــی بــه کشــور‬ ‫قحطــی‌زده ســبز!‬ ‫مجــری ســوم چند‬ ‫قــدم راه رفــت و‬ ‫گفت‪ :‬انتخاب رئیس‬ ‫جدیــد ســازمان صورتــی!‬ ‫محمــود کانــال را عوض کــرد‪ .‬حاال چند کارشــناس دور میز نشســته بودند و‬ ‫مشــغول بررســی علل طوالنی شــدن جنگ کشــورهای قرمز و آبی بودند‪.‬‬ ‫محبوبه فکر کرد‪ :‬چقدر خبر تکراری!‬ ‫محمــود بازهم کانال را عوض کــرد‪ .‬گزارش تصویری از باران‌های سیل‌آســا در‬ ‫کشــور نارنجی پخش می‌شد!‬ ‫محمــود کانال را عــوض کرد‪ .‬محبوبه فکر کرد‪ :‬کاش در مورد ازدواج پســر من‬ ‫حرف می‌زدند یا بازنشســته شــدن شوهرم!‬ ‫آهنگ شــروع اخبار نواخته شــد‪ .‬فیلم‌بردار دوربین را بر چهره گوینده تنظیم‬ ‫کــرد‪ .‬گوینده قدیمــی اخبار فکر کرد‪ :‬چرا امروز این‌قدر بی‌حوصله هســتم!‬ ‫ســعی کــرد لبخند بزنــد و خوانــدن را آغــاز کرد‪ :‬شکســت مذاکــرات صلح‬ ‫کشــورهای آبــی و قرمز!‬ ‫اص ًال تمرکز نداشت‪ .‬نگران بود همه‌چیز را اشتباه بخواند!‬ ‫ هشدار رئیس سازمان صورتی در مورد فاجعه انسانی در کشور سبز!‬‫کارگــردان بخــش خبری متعجــب بود که چــرا مجری قدیمی مثل همیشــه‬ ‫نیست !‬ ‫ آوارگی مردم کشور نارنجی به دلیل سیل!‬‫کارگردان با دســت به مجری اشــاره کرد که چند قدم جلــو بیاید‪ ،‬مجری اص ًال‬ ‫حواســش نبود‪ .‬کارگردان اشــاره کرد که گزارش تصویری از سیل پخش شود‪.‬‬ ‫مجری خوشــحال شــد و جرعه‌ای آب خورد و فکر کرد‪ :‬چرا امروز حالم خوب‬ ‫نیست!‬ ‫در گوشــه دیگر شــهر‪ ،‬محبوبــه تنها و غمگین مشــغول تماشــای اخبار بود‪.‬‬ ‫بعــد از چنــد لحظه آهــی کشــید و رو به مجری کــرد و گفت‪ :‬تو چــرا امروز‬ ‫حوصلــه نداری؟‬ ‫بعــد به محمــود کــه از درون قاب عکــس بــه او لبخند می‌زد خیره شــد و‬ ‫گفــت‪ :‬چــرا تو هیچ بخش خبری از رفتن تو و تنها شــدن مــن حرف نمی‌زنند!‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪71 Kheradmand‬‬


‫داس‬ ‫تان کوتاه‬

‫سعیده‬ ‫پهلوان کن‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ش‬ ‫ری‬ ‫فی‬

‫نـگاهی به مهم‌تـرین رویدادهای جهان‬ ‫ بفرما خانم! این هم تلویزیونی که بهت قول داده بودم!‬‫محبوبه با خوشــحالی به تلویزیــون کوچک قرمزرنگی‬ ‫کــه روی طاقچه بود نگاه کرد‪ .‬دلش می‌خواســت‬ ‫دســت در گــردن شــوهرش می‌انداخت و‬ ‫صورتــش را غرق بوســه می‌کــرد ولی‬ ‫خجالــت کشــید‪ .‬یــا عجلــه به‬ ‫َآشــپزخانه رفت و ظرف فلزی‬ ‫را روی اجــاق‌گاز گذاشــت‬ ‫و مشــتی اســپند در آن‬ ‫ریخت و سریع به اتاق‬ ‫برگشــت و درحالی‌که‬ ‫ظــرف اســپند را‬ ‫دور ســر شــوهرش‬ ‫می‌چرخانــد زیــر‬ ‫لــب گفــت‪ :‬بترکه‬ ‫چشــم حســود‬ ‫بخیل !‬ ‫بعد ظرف اسپند را‬ ‫دور تلویزیون چرخاند‬ ‫و دوباره به آشــپزخانه‬ ‫رفــت و لحظاتــی بعد‬ ‫بــا یــک فنجــان چــای‬ ‫خوش‌رنگ برگشــت‪ .‬محمود‬ ‫درحالی‌کــه آنتــن کوچــک‬ ‫رومیــزی را تنظیــم می‌کــرد گفت‪:‬‬ ‫دیــدی بــه قولم عمــل کردم! هنــوز یک‬ ‫مــاه نشــده عروســی کردیم‪ ،‬بــرات یــک تلویزیون‬ ‫خوشــگل خریدم!‬ ‫محبوبه با خوشحالی گفت‪ :‬دستت درد نکنه!‬ ‫باالخره تلویزیون روشــن شــد و تصاویــری از گل‬ ‫و درخــت روی صفحــه کوچــک نمایان‬ ‫شــد‪ .‬محبوبه مثــل بچه‌هــا ذوق‬ ‫کــرد و جیغ کشــید‪ .‬محمــود از‬ ‫شــادی نوعروســش به وجد آمد‬ ‫و درحالی‌کــه او را در آغــوش‬ ‫می‌کشــید گفت‪ :‬حــاال عزیز دل‬ ‫من تنهایی تــو خونه حوصله‌اش‬ ‫ســر نمی‌ره!‬ ‫ســاعت نــه شــب بــود و‬ ‫تلویزیــون اخبار پخــش می‌کرد‪.‬‬ ‫محمود گفت‪ :‬تا خانم خوشــگل‬ ‫من شــام را بیاره‪ ،‬مــن هم یه کم‬ ‫اخبــار ببینم!‬ ‫محبوبه لبخندی زد و به آشــپزخانه‬ ‫رفت و ســفره را آورد‪.‬‬ ‫مجــری بــا لحن جــدی مشــغول خواندن‬ ‫‪70‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫اخبــار بود‪ :‬جنگ در کشــور آبی همچنــان ادامــه دارد‪ .‬امروز در‬ ‫حمالت هواپیماهای کشــور قرمز ســه کودک از کشور آبی‬ ‫کشته شدند!‬ ‫محبوبــه بــه آشــپزخانه رفت و بشــقاب و‬ ‫ســاالد و پارچ آب را آورد‪ .‬مجری همچنان‬ ‫مشــغول خواندن بود‪ .‬سیل در کشور‬ ‫نارنجی پنجاه خانــه را ویران کرد‬ ‫و ســه نفر را کشت‪.‬‬ ‫محبوبه دیــس ماکارونی را‬ ‫وسط ســفره گذاشت‪.‬‬ ‫کشــور ســفید‪ ،‬کشــور‬ ‫ســیاه را بــه دخالــت‬ ‫در امــور داخلــی خود‬ ‫محکــوم کــرد‪.‬‬ ‫محبوبــه بشــقاب‬ ‫ماکارونــی را جلــوی‬ ‫محمــود گذاشــت‪.‬‬ ‫محمــود درحالی‌کــه‬ ‫چشــم از تلویزیــون‬ ‫برنمی‌داشــت مشــغول‬ ‫خــوردن شــد‪.‬‬ ‫مجــری ادامــه داد‪ :‬رئیــس‬ ‫ســازمان صورتــی بــه دلیــل‬ ‫وقــوع قحطــی و خشک‌ســالی در‬ ‫کشــور ســبز از همه کشــورها خواست‬ ‫کمک‌های خود را به این کشــور ارســال کنند‪.‬‬ ‫وضعیت کودکان وزنان در کشــور ســبز بحرانی اســت‪.‬‬ ‫محبوبــه فکر کرد‪ :‬چه اخبار تلخی! کاش از شــادی‌ها‬ ‫هــم می‌گفتند! مثــ ًا می‌گفتند کــه یک زوج‬ ‫جــوان توانســتند بــا هدیه‌هــای ازدواج‬ ‫خــود یــک تلویزیــون کوچــک و‬ ‫قشــنگ بخرند!‬ ‫ وای محمــود دیگــه دلــم‬‫طاقــت نــداره!‬ ‫ عزیزم صبر کن! اآلن تنظیم‬‫می شه! بفرمایید!‬ ‫محبوبــه بــا تعجــب بــه‬ ‫تلویزیــون خیره شــد‪ .‬بــاورش‬ ‫نمی‌شــد ایــن تصاویــر زیبــا و‬ ‫رنگــی‪ ،‬همــان چیزهایی اســت‬ ‫کــه در تلویزیــون کوچــک و‬ ‫سیاه‌وســفید می‌دیــد‪ .‬لباس‌های‬ ‫رنگــی‪ ،‬گل‌ها و درخت‌هــای زیبا!‬ ‫از خوشــحالی دست در گردن شوهرش‬ ‫انداخت و پیشــانی‌اش را بوسید و زیر لب گفت‪:‬‬ ‫ممنو نم !‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪70 Kheradmand‬‬


‫کــرده اســت‪ .‬البتــه از فــرودگاه هایی کــه تحت‬ ‫مدیریت کشــور آلمان هستند و زیرساخت شان به‬ ‫وســیله آلمانی ها ســاخته شده اســت‪ .‬مالیات این‬ ‫فــرودگاه ها از حــدود ‪ 14‬دالر به ‪ 15‬دالر رســیده‬ ‫اســت‪ .‬دولت یونان گفته اســت ایــن مالیات برای‬ ‫نوســازی ناوگان هوایــی با مبلــغ ‪ 368‬میلیون دالر‬ ‫اســتفاده شــده و تا اتمام این پروژه تا ســال ‪،2020‬‬ ‫میزان مالیات ممکن اســت به ‪ 20‬دالر هم برســد‪.‬‬

‫ایتالیا‬

‫ایتالیــا در ســال ‪2016‬‬ ‫میــزان مالیات دریافتی‬ ‫خــودش را ناگهــان و‬ ‫بــدون هیــچ خبری‪،‬‬ ‫حــدود ســه دالر‬ ‫افزایــش داد‪ .‬نکتــه‬ ‫جالــب اینجاســت‪،‬‬ ‫کســانی کــه از‬ ‫فــرودگاه هــای‬ ‫نزدیک رم اســتفاده‬ ‫مــی کنند بایــد ‪11‬‬ ‫دالر مالیــات داده و‬ ‫در دیگــر فــرودگاه‬ ‫هــای ایتالیــا تنها ‪10‬‬ ‫دالر دریافــت مــی‬ ‫شــود‪ .‬دولــت ایــن‬ ‫کشــور برخالف دیگر‬ ‫کشــورهای اروپایــی‪،‬‬ ‫اســت که این‬ ‫بــه صراحــت گفتــه‬ ‫هوایــی ایــن‬ ‫مالیات اصــا روی صنعت‬ ‫کشــور ســرمایه گــذاری نمــی شــود‪.‬‬

‫اسپانیا‬

‫میلیارد دالری را متحمل شد‪.‬‬

‫بلژیک‬

‫کشــور بلژیــک در ســال ‪ 2008‬تصمیــم به اخذ‬ ‫مالیــات گرفت و با مخالفت شــدید شــرکت های‬ ‫هواپیمایی رو به رو شــد‪ .‬نتیجــه این مخالفت ها‬ ‫رد شــدن این طرح‪ 24 ،‬روز بعد از مطرح شــدن آن‬ ‫بــود‪ .‬میزانی هم که قــرار بود از مســافران گرفته‬ ‫شــود از حدود ‪ 11‬دالر تــا ‪ 55‬دالر متفاوت بود‪.‬‬

‫ایرلند‬

‫داســتان مالیات های کشور‬ ‫ایرلنــد نیــز در نــوع خــود‬ ‫جالــب اســت‪ .‬در ســال‬ ‫‪ 2008‬ایــن کشــور قانون‬ ‫اخــذ مالیات از مســافران‬ ‫را تصویــب کــرده و میزان‬ ‫آن را تنهــا دو دالر تعییــن‬ ‫می کنــد! از ســال ‪ 2008‬تا‬ ‫ســال ‪ 2012‬میزان مسافران‬ ‫ثابت یکی از شــرکت های‬ ‫هواپیمایی این کشــور از‬ ‫‪ 30‬میلیــون نفر در ســال‬ ‫به ‪ 23‬میلیــون نفر کاهش‬ ‫پیــدا می کنــد‪ .‬ایــن رقم با‬ ‫توجــه به میزان کــم مالیات‪،‬‬ ‫برای دولت این کشــور بسیار‬ ‫گــران تمــام شــده و تصمیــم‬ ‫گیــرد آن را قطع کنــد‪ .‬نتیجه آن‬ ‫می‬ ‫در ســال ‪ 2014‬شمار توریسم های‬ ‫کــه‬ ‫این کشــور هشــت درصد رشــد کرده و در بعضی‬ ‫فرودگاه های بزرگ این کشــور‪ ،‬مســافرت ها تا ‪52‬‬ ‫درصــد افزایــش پیدا مــی کند‪.‬‬

‫در سال ‪ 2012‬اســپانیا در اقدامی متفاوت با بقیه‬ ‫کشــورها مالیات خــود را وضع کرد‪ .‬مالیــات پرواز‬ ‫در این کشــور که حدود هشــت دالر است و طبق‬ ‫گفته دولت اســپانیا می تواند توســط شرکت های‬ ‫هواپیمایــی و یا مســافران پرداخت شــود‪ .‬در این‬ ‫میان بعضی شــرکت ایــن بار را به دوش مســافران‬ ‫انداختــه و بعضــی خود قبــول زحمت کــرده اند‪.‬‬ ‫در ضمن مالیات به نســبت فــرودگاه نیز متفاوت‬ ‫بــوده و در بعضی فرودگاه های بــزرگ تا میزان دو‬ ‫برابــر فرودگاه های کوچک اســت‪.‬‬

‫کشور اسکاتلند شــاید مالیاتی دریافت نکند ولی‬ ‫در ســال گذشــته تصمیم گرفت بار سنگینی روی‬ ‫دوش مســافران بگذارد؛ دولت این کشــور تصمیم‬ ‫گرفــت ‪ 50‬درصد ســهم خــود از بلیت مســافران‬ ‫را بــی خیال شــده و همــه هزینه ها بلیــت را به‬ ‫عهده مســافر بگذارد‪ .‬دولت اعالم کــرد با این کار‬ ‫مــی تواند چهــار هزار شــغل ایجاد کنــد و درآمد‬ ‫خــود را ‪ 1.4‬میلیــارد دالر افزایش دهد‪.‬‬

‫هلند‬

‫ترکیه‬

‫اسکاتلند‬

‫کشــور ترکیــه هــوای صنعت توریســم خــود را‬ ‫داشــته و فقــط از ترکیــه ای ها مالیــات دریافت‬ ‫می کند‪ .‬میــزان این مالیات به حــدود هفت دالر‬ ‫رســیده و از بچه های کمتر از هفت سال دریافت‬ ‫نمی شــود‪ .‬البته شــهروندانی که اقامت کشورهای‬ ‫دیگــر را دارنــد و یــا کســانی که قصد ســفرهای‬ ‫تجــاری دارند‪ ،‬شــامل مالیات نمی شــوند‪.‬‬

‫هلند یکی از کشــورهایی است که به خاطر وضع‬ ‫مالیات ســفر ضرر بســیاری کرد‪ .‬این کشور در سال‬ ‫‪ 2009‬مالیاتــی حــدود ‪ 12‬تــا ‪ 50‬دالر بــا توجه به‬ ‫نــوع پرواز و فاصله تنظیم کــرد‪ .‬نتیجه این مالیات‬ ‫ها ســود ‪ 380‬میلیون یورویی این کشــور بود‪ .‬ولی‬ ‫از طرفی میزان مســافران این کشــور حدود هشت‬ ‫درصــد افت کرد که در نتیجــه آن‪ ،‬هلند ضرری ‪1.3‬‬ ‫‪69‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪69 Kheradmand‬‬


‫مقایسه هزینه عوارض خروج از کشور‬ ‫در ایران و بقیه کشورها‬ ‫علی هادی زاده‪:‬‬

‫گر الیحه عوارض خروج از کشــور تصویب شــود‬ ‫رســما تبدیل به کشــوری می شــویم که بیشترین‬ ‫میزان عوارض مســافرتی به نسبت میانگین حقوق‬ ‫را دریافــت مــی کنــد‪ .‬طبق بررســی هــای ما در‬ ‫بیشــتر کشــورهای دنیا نــه تنها مالیات ها بســیار‬ ‫کــم وضع شــده انــد و با توجــه به حقــوق های‬ ‫چندهــزار دالری در حدود ‪ 10‬تا ‪ 50‬دالر قرار دارند‪،‬‬ ‫بلکــه معافیت های زیــادی نیز برای آنهــا در نظر‬ ‫گرفته شــده اســت‪ .‬به عالوه تقریبــا در ‪ 80‬درصد‬ ‫کشــورها ایــن عــوارض فقــط در مســافرت های‬ ‫هوایــی اخذ می شــوند‪.‬‬ ‫بــا همه این داســتان هــا اگر نگاهی‬ ‫به فرآینــد اخذ مالیات در کشــورهای‬ ‫مطــرح دنیــا بیندازیــم‪ ،‬متوجــه می‬ ‫شــویم اوال هــدف آنهــا بــا هــدف‬ ‫دولتمــردان ما بســیار متفــاوت بوده‬ ‫و جــدا از ایــن حتــی با هــدف های‬ ‫خاص شان در بســیاری از کشورهای‬ ‫اروپایی کــه فرهنگ پرداخت مالیات‬ ‫جا افتاده اســت‪ ،‬مردم واکنش منفی‬ ‫به آن نشــان داده اند‪ .‬‬ ‫برای این که بدانیــد میزان عوارض‬ ‫در کشــورها چقــدر بــوده و ایــن‬ ‫کشــورها بــا چــه مشــکالتی برای‬ ‫اجــرای آن رو بــه رو شــده انــد‪،‬‬ ‫فهرســتی را از مطرح ترین کشورهایی‬ ‫کــه مالیات مســافرتی می گیرند‪ ،‬تهیه کــرده ایم و‬ ‫داســتان هر کدام را برای شــما تعریف کــرده ایم‪.‬‬

‫انگلیس‬

‫و ‪ 190‬دالر بــرای دیگــر انــواع پــرواز پرداخت می‬ ‫کردند‪ .‬البتــه در آوریل امســال قانونی در انگلیس‬ ‫تصویب شــد که میزان عــوارض را بــرای پروازهای‬ ‫بلنــد و بیــش از دو هــزار مایل بــه ‪ 240‬دالر می‬ ‫رســاند‪ .‬طبق پیش بینی هــا تا ســال ‪ 2020‬حدود‬ ‫دو درصد اقتصاد انگلیــس از طریق این مالیات ها‬ ‫تامین خواهدشد‪.‬‬

‫استرالیا‬

‫اســترالیا بــه ایــن مالیــات «هزینه جا بــه جایی‬ ‫مســافران» مــی گویــد‪ .‬میــزان این هزینــه جا به‬ ‫جایی برای تمام کســانی که اســترالیا را با پروازهای‬

‫کوتاه تنهــا ‪ 52‬دالر پرداخت می کننــد‪ .‬البته طبق‬ ‫آخرین خبرها روســیه قصد دارد میزان مالیات برای‬ ‫مســافرت های داخل کشــورش را بــه خاطر اوضاع‬ ‫بــد اقتصادی کمتــر کند‪.‬‬

‫آلمان‬

‫مالیات هواپیمایی آلمان در ســال ‪ 2011‬به حالت‬ ‫اجرایــی درآمده اســت و براســاس نــوع مقصد و‬ ‫میزان فاصلــه برآورد می شــود‪ .‬بــرای فاصله های‬ ‫متوســط ‪ 26‬دالر و بــرای پروازهای بلنــد این عدد‬ ‫بــه ‪ 47‬دالر مــی رســد‪ .‬نکته جالب اینجاســت که‬ ‫از وقتــی ایــن قانــون اجــرا شــده اســت‪ ،‬میــزان‬ ‫مســافران پروازی آلمان کمتر شده و آلمانی ها‬ ‫ترجیــح می دهند از فــرودگاه های‬ ‫کشــورهای همســایه خــود بــرای‬ ‫پرواز اســتفاده کنند‪.‬‬

‫نروژ‬

‫بیــن المللــی ترک مــی کنند‪ ،‬بــه ‪ 42‬دالر‬ ‫می رســد‪ .‬این هزینه در ســال ‪ 1995‬تصویب شده‬ ‫اســت و به عنوان راهی بــرای تامین مخارج گمرک‬ ‫و هزینــه هــای‪ ‬غربالگــری مهاجرت بــرای دولت‬ ‫معرفی شــده اســت‪ .‬این میزان مالیات باعث شده‬ ‫تــا اســترالیا در رتبــه ‪ 127‬از ‪ 140‬کشــور در زمینه‬ ‫دریافت مالیات براســاس بلیت شــناخته شود و از‬ ‫گــران ترین هــا به حســاب آید‪ .‬طبــق پیش بینی‬ ‫انجمن مســافرت های هوایی بین المللی‪ ،‬اســترالیا‬ ‫از ایــن راه در ســال حدود ‪ 1.2‬میلیــارد دالر درآمد‬ ‫کسب خواهدکرد‪.‬‬

‫نــروژ از کشــورهایی اســت که به‬ ‫تازگــی و از ســال ‪ 2016‬اقــدام بــه‬ ‫دریافــت مالیات ســفر کرده اســت‪.‬‬ ‫در این کشــور برای پروازهای داخلی‬ ‫و خارجی باید حــدود ‪ 10‬دالر عوارض‬ ‫بپردازیــد‪ .‬طبــق پیــش بینــی هــای‬ ‫انجمــن مســافرت های هوایــی بین‬ ‫المللــی‪ ،‬این کار باعث می شــود نروژ‬ ‫پنــج درصــد از مســافران خــود را از‬ ‫دســت بدهد‪ .‬یعنی حدود ‪ 1.2‬میلیون‬ ‫مســافر و ضرر ‪ 167‬میلیــون دالری برای دولت این‬ ‫کشــور‪ .‬در ضمن یکی از برتریــن خط های هوایی‬ ‫اروپــا یعنــی ‪ Ryanair‬اعالم کرده اســت که میزان‬ ‫ترافیــک هوایی خود به این کشــور را تــا ‪ 50‬درصد‬ ‫کاهــش خواهدداد‪.‬‬

‫به جــرات می تــوان گفــت‪ ،‬انگلیس بیشــترین‬ ‫میــزان مالیات ســفر را دریافت می کنــد و البته از‬ ‫قطر‬ ‫اولین کشــورهایی اســت که این قانــون را تصویب‬ ‫قطــر نیز از کشــورهایی اســت که تــازه به فکر‬ ‫کــرد‪ .‬این قانون کــه اولین بار در ســال ‪ 1994‬برای‬ ‫مالیات گرفتن از مســافران افتاده اســت‪ .‬دلیل این‬ ‫برطرف کردن عوارض زیســت محیطــی هواپیماها‬ ‫کشــور برای این کار هم جبران هزینه های کاهش‬ ‫تصویب شــد‪ ،‬اکنون حدود ‪ 824‬درصد رشــد داشته‬ ‫قیمــت نفت و بعضی مشــکالت اقتصادی اســت‪.‬‬ ‫اســت‪ .‬ایــن مالیــات ابتــدا تنهــا شــش دالر برای‬ ‫ســفرهای کوتاه و ‪ 13‬دالر برای ســفرهای بلند بود‪ .‬روسیه‬ ‫طبق ایــن قانون تمام مســافران‪ ،‬حتــی آنهایی که‬ ‫بعــد از آن مالیــات بــه ‪ 17‬دالر برای ســفر با پرواز روســیه هــم در زمینــه مالیــات یکــی از در حال عبور از قطر هســتند‪ ،‬باید ‪ 9‬دالر به خاطر‬ ‫اکونومی و ‪ 33‬دالر برای پروازهای کالس بیزینســی رکورددارهاســت‪ .‬روسیه گران ترین میزان مالیات را اســتفاده از امکانات فرودگاهــی پرداخت کنند‪.‬‬ ‫برای ســفرهای بلنــد دریافت می کنــد‪ .‬طبق اعالم‬ ‫و فرســت کالس رسید‪.‬‬ ‫همچنین کسانی که بیشــتر از دو هزار مایل سفر رســمی‪ ،‬در این کشــور مســافران بــرای پروازهای یونان‬ ‫مــی کردند‪ ،‬بایــد ‪ 95‬دالر بــرای پروازهای اکونومی بلنــد ‪ 272‬دالر پرداخــت کــرده و بــرای پروازهای یونان هــم از ســال ‪ 2017‬مالیات خود را بیشــتر‬ ‫‪68‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪68 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫بقیه از صفحه ‪16‬‬

‫شنبه ‪۲۳/۱۰/۹۶‬‬

‫صبح شــنبه‪ ،‬تقریباً یک هفته از زمان حادثه گذشــته بود که معاون ســازمان‬ ‫بنــادر و دریانــوردی کشــور از پیدا شــدن دو پیکر با هویت نامشــخص در پل‬ ‫فرماندهی (باالترین نقطه‌ی کشــتی) خبر داد و گفت تیم امداد چینی جعبه‌ی‬ ‫ســیاه کشــتی را پیدا کرده و به علت زیاد بودن گازهای ســمی به ســرعت از‬ ‫کشــتی خارج شدند‪.‬‬ ‫علــی ربیعی کــه برای نظارت بــر روند عملیــات امداد و بدون تشــریفات و‬ ‫هماهنگی به چین ســفر کرد‪ ،‬از مســئوالن چینی خواســت در عملیات امداد و‬ ‫نجات جدیت داشــته باشند چراکه «غرق شدن کشــتی مصادف با از بین رفتن‬ ‫امیــد مطلق اســت»‪ .‬اون همچنین این خواســته را مطرح کرد کــه ایرانی‌ها با‬ ‫خدمه‌ی کشــتی چینی هم گفت‌وگو کنند تا ابعاد حادثه روشــن شــود‪ .‬ساعتی‬ ‫بعــد هم اعالم کــرد که نیروهای ایرانــی به همراه چینی‌ها با شــناور تندرو به‬ ‫ســوی کشــتی اعزام شــده‌اند به محض رســیدن به محل‪ ،‬عملیات تجسس در‬ ‫قســمت‌های مختلف نفتکش از جمله موتورخانه آغاز می‌شــود‪.‬‬ ‫ظهر شــنبه در خبر دیگری اعالم شــد که جعبه‌ی ســیاه کشــتی طبق قوانین‬ ‫بین‌المللی به کشــوری که کشــتی در آن ثبت شــده‪ ،‬یعنی پاناما‪ ،‬تحویل داده‬ ‫می‌شــود‪ .‬بعدازظهر نیز وزیر خارجه ایران در تماســی تلفنــی با همتای چینی‬ ‫خــود‪ ،‬بر لزوم انجــام تعهدات هم ‌ه طرف‌هــا تأکید کرد‪.‬‬ ‫طــرف چینی هــم اعالم کرد کــه نیروهای امدادی این کشــور بــه کمک‌های‬ ‫خود ادامــه خواهند داد‪.‬‬ ‫همچنیــن عصــر‪ ،‬رئیس‌جمهور در مکالمــه تلفنی با ربیعــی آخرین وضعیت‬ ‫مهــار آتش‌ســوزی نفتکــش ســانچی را از او جویــا شــد و تاکید کــرد که تمام‬ ‫اقدامات و امکانات الزم برای اطالع ســریع‌تر از وضعیت و دسترســی به خدمه‬ ‫ایرانی نفتکش بســیج شود‪.‬‬ ‫شــامگاه شــنبه نیز معاون ســازمان بنادر و دریانوردی با بیان اینکه ‪ ۱۲‬تکاور‬ ‫ایرانــی کــه به چین اعــزام شــده‌اند پــس از پایین آمــدن دمای کشــتی برای‬ ‫تجســس مفقودیــن وارد ســانچی می‌شــوند‪ ،‬از احتمال بازخوانی جعبه ســیاه‬ ‫نفتکش در چیــن خبر داد‪.‬‬

‫یکشنبه‪۲۴/۱۰/۹۶‬‬

‫صبح یکشــنبه با گذشــت ‪ ۸‬روز از حادثه‪ ،‬معاون ســازمان بنادر و دریانوردی‬ ‫از رســیدن ‪ ١٢‬تکاور ایرانی به محل حریق نفتکش ســانچی خبــر داد و گفت‪:‬‬ ‫تکاوران و گروه چینی در حال برگزاری جلســه و بررســی نحوه ورود به نفتکش‬ ‫هســتند‪ .‬کمی بعد فرمانده چینی عملیات امداد و نجات‪ ،‬جمالتی ناامیدکننده‬ ‫بــر زبــان آورد‪ :‬احتمال نجــات جان دریانــوردان ایرانی حاضــر در این نفتکش‬ ‫بســیار ضعیف اســت اما تمــام تالش‌ها برای ادامــه عملیات امــداد با جدیت‬ ‫پیگیــری می‌شــود‪ .‬او با بیــان اینکه باالبر ایــن نفتکش که از آن بــرای ورود به‬ ‫قایق‌هــای نجــات یا پریــدن به دریا اســتفاده می‌شــود‪ ،‬پایین نیامــده‪ ،‬گفت‬ ‫کــه این موضوع نشــان می‌دهد دریانــوردان ایرانی جز یک نفــر فرصت ورود‬ ‫بــه آب را نداشــته‌اند‪ .‬دقایقی پیش از ظهر‪ ،‬رئیس ســازمان بنــادر و دریانوردی‬ ‫بــا بیــان اینکه ســانچی از حالت شــناور بــودن خود خــارج شــده و در حال‬ ‫غرق‌شــدن اســت‪ ،‬گفت‪ :‬امیدی به پیدا کــردن مفقودان نیســت و حدود یک‬ ‫ســاعت بعد‪ ,.‬او جان باختن ‪ ۲۹‬پرســنل دیگر نفتکش «ســانچی» را تایید کرد‪.‬‬ ‫معــاون وزیــر راه و شهرســازی که به چین ســفر کرده بــود و لحظه‌به‌لحظه‬ ‫روند کار را زیر نظر داشــت‪ ،‬گفت‪« :‬در همان لحظات اولیه‌ی برخورد‪ ،‬کشــتی‬ ‫دچار آتش‌ســوزی شــدید و انفجار شــده و شــاهدان عینی تائیــد کرده‌اند که‬ ‫امکان زنده‌ماندن هیچ فردی در کشــتی وجود نداشــته است ‪ ...‬حتی پیکرهای‬ ‫دریانــوردان عزیزمان را نیز نمی‌توانیــم از آن خارج کنیم»‪.‬‬ ‫تأییــد خبر مرگ سرنشــینان ســانچی یعنی خاموش‌شــدن کورســوی امیدی‬ ‫کــه در دل خانواده‌هــای آنــان بود؛ خبری که می‌توانســت روز پــس از حادثه‬ ‫تأیید شــود‪ ،‬نشــد تا خانواده‌ها و بســتگان سرنشــینان کشــتی یک هفته را با‬ ‫ایــن بیم‌وامید ســرکنند؛ هرچند دو ســه روز بعــد از حادثه امید به بازگشــت‬ ‫مفقودشــدگان‪ ،‬تبدیل شــده بود بــه دعا کردن برای پیدا شــدن پیکــر آنان اما‬ ‫غرق‌شــدن ســانچی‪ ،‬ته‌مانده‌ی این امیدهــا‪ ،‬آرزوهــا و آن باقی‌مانده‌ی پیکرها‬ ‫را بــا خود زیــر آب برد‪.‬‬ ‫چشــمان اشــک‌آلود و دل‌هــای پردردی کــه از فرســنگ‌ها دورتــر نومیدانه‬ ‫چشــم‌انتظار رســیدن «خبــر» بودنــد‪ ،‬دیگر نه پیکــر عزیزشــان را دیدند و نه‬ ‫«تشــییع شــکوهمند پیکر دریانوردان ایرانی» را‪ .‬سانچی حتی شبیه پالسکو هم‬ ‫ایســنا‬ ‫نشــد‪.‬‬

‫بقیه از صفحه ‪13‬‬

‫ببینید‪ ،‬مدرک‌فروشــی‌ها بیداد می‌کند‪ .‬فقط کافی اســت لحظــه‌ای تردید کنید تبعیض مردم را می‌آزارد‬

‫تــا ‪ 10‬نفــر بریزند روی ســرتان و بخواهنــد پایان‌نامه با قیمت بســیار پایین‬ ‫به‌شــما بفروشند»‪.‬‬ ‫توکلــی بــه ترک اجبــا‌ری تدریس عده‌ای از اســتادان دانشــگاه ها نیز اشــاره‬ ‫می‌کند و می‌گوید‪ «:‬وقتی اســتادانی که وارد دانشــگاه می‌شــوند‪ ،‬شایســتگی‬ ‫مقــام اســتادی را ندارنــد ولی به تدریس در دانشــگاه می‌پردازند و اســتادهای‬ ‫نمونــه مجبور بــه ترک تدریــس و فضای دانشــگاه می‌شــوند‪ ،‬ایــن می‌تواند‬ ‫دانشــجویان را معترض کند‪ .‬دانشــگاه بایــد پاکیزه‌ترین نهاد باشــد آن‌وقت ما‬ ‫از دانشــجوهایی کــه برای‌شــان ســوال پیش می‌آیــد انتظار داریم که ســاکت‬ ‫بماننــد‪ ،‬ایــن تقاضــای به‌حقی نیســت»‪ .‬این جامعه‌شــناس با تاکیــد بر اینکه‬ ‫گفتــه می‌شــود اعتراضات جوانــان «به‌حق» بوده اســت‪ ،‬افزود‪ «:‬حتــی با این‬ ‫کلمــه «به‌حق» نیز نمی‌شــود کلیشــه ای برخــورد کرد‪.‬‬ ‫بایــد آن را کالبدشــکافی کنیم‪ .‬نباید نگاه تقلیلگرایانه و ســاده اندیشــانه به‬ ‫ناآرامی‌های اخیر وجود داشــته باشــد و سطح آن به نزاع‌ها و تسویه‌حساب‌های‬ ‫سیاســی‪ ،‬مــوج ســواری احــزاب و اشــخاص تقلیل یابــد‪ .‬همچنیــن نمی‌توان‬ ‫واکنش‌های سیاســی را بــر مبنای تحلیل‌هــای ذهنی افرادی دانســت که هیچ‬ ‫شــناخت دقیقــی از چرایی و چگونگی بــروز ناآرامی‌های اخیــر ندارند»‪.‬‬ ‫‪67‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫امــا شــاید بخش زیــادی از اعتراضــات جوانــان مربوط به تبعیض و شــکاف‬ ‫طبقاتی ای باشــد که در جامعه فراگیر شده اســت‪ .‬این موضوعی است که امان‬ ‫ا‪...‬قرایی مقدم‪ ،‬جامعه شــناس به آن اشــاره می کنــد و در گفت‌وگو با «قانون»‬ ‫می‌گوید‪ «:‬ســوال من این اســت کــه اگر مردم کشــورهای دیگر را تشــویق به‬ ‫اعتــراض کنیم‪ ،‬آن‌ها اغتشــاش می‌کنند؟ اگر زمینه فراهم نباشــد کــه مردم به‬ ‫خیابان‌ها نمی‌آیند‪ .‬باید ضمن ســواکردن حســاب قانون شکنان تندرو ‪ ،‬مشکل‬ ‫ایــن مردم را پیدا و به آن رســیدگی کنیم‪ .‬قرایی مقدم علت افزایش خودکشــی‬ ‫در جامعه را ســرخوردگی و رواج بی‌اعتمــادی در جامعه می‌داند»‪.‬‬ ‫قرایــی مقدم ازعملكرد نامناســب بعضی مســئوالن در ســاختارهای دولتی و‬ ‫حاکمیتــی انتقــاد می‌کنــد و ادامه می دهــد‪« :‬زمانی که مردم شــاهد تبعیض‬ ‫در جامعه هســتند و با مشــکل معیشــتی دســت و پنجه نرم می‌کننــد‪ ،‬زمینه‬ ‫اعتــراض در جامعه فراهم اســت‪ .‬وقتی یک جوان بیــکار می بیند که نمی‌تواند‬ ‫تا ســال‌های دیگر نیز ازدواج کند و در همین حال شــاهد برخی فسادهاســت‪،‬‬ ‫به هر حال معترض می شــود‪ .‬شــکاف طبقاتی در جامعه زیاد اســت و جوانان‬ ‫آن را مــی بینند و خواهان تعدیل این وضعیت هســتند»‪.‬‬ ‫روزنامه قانون‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪67 Kheradmand‬‬


66 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬66


65 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬65


64 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬64


63 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬63


62 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬62


‫هــای عجیــب و غریب‪ .‬خــب این اتفــاق طبیعی‬ ‫اســت‪ ،‬بــد هم نیســت کــه گاهــی وقت هــا این‬ ‫عجیــب بودن را به رخ بقیه بکشــیم‪ .‬من از تجربه‬ ‫هــای عجیب و غریبم حــرف می زنــم‪ .‬هیچ وقت‬ ‫هــم از ایــن عادت احســاس سرشکســتگی نکرده‬ ‫ام‪ ،‬خــب ایــن هم یک عــادت عجیب دیگــر برای‬ ‫نویســنده هاســت‪ .‬البد خیلی از آدم ها سرکارشان‬ ‫اذیت می شــوند و ماجراهای وحشــتناکی را پشت‬ ‫ســر می گذارند اما به خیالشان‬

‫اعتراف می کنم که نوشــتن از واقعیت زندگی برای‬ ‫نویســنده بســیار لذت بخش تر اســت‪ ،‬یک جور‬ ‫حس رهایی اســت؛ انگار یک باری را ازروی دوشت‬ ‫برداشــته و خودت را خالص کرده ای‪ .‬هر نویسنده‬ ‫ای هــم کــه جز ایــن ادعــا کنــد‪ ،‬احتمــاال دروغ‬ ‫می گویــد‪ .‬به هر حــال نویســنده ها دروغگوهای‬ ‫خوبی هم هســتند‪ .‬وقتی از تجربه های شــخصی‬ ‫ات می نویســی‪ ،‬یک حس خوبی ســراغت می آید‪.‬‬ ‫وقتی شــما یک نوع زندگی را تجربــه می کنید‪ ،‬آن‬

‫نبا یــد‬ ‫دربــاره ایــن‬ ‫تجربه هــا حتــی‬ ‫بــا دوســتان‬ ‫نزدیکشــان هــم‬ ‫حرف بزننــد‪ .‬اما‬ ‫مــن خجالــت‬ ‫نمی کشــم‪ ،‬بله‬ ‫داســتان بلنــد‬ ‫«تــرس ولــرز»‬ ‫سر نو شــت‬ ‫واقعی من‬ ‫ا ســت ‪.‬‬ ‫بلــه من‬ ‫در ژاپــن‬ ‫مجبــو ر‬ ‫شدم توالت بشــویم‪ .‬البته شاید‬ ‫ژاپنی ها خیلی از دســت من عصبانی باشــند اما به‬ ‫هــر حــال شــد‪.‬‬ ‫انتخــاب خودم بود‪ ،‬آن روزهــا هم فکر نمی کردم‬ ‫که قرار اســت یک روز یکــی از کتاب های محبوبم‬ ‫ریشــه در ژاپن داشــته باشــد‪ .‬آن موقع راهی ژاپن‬ ‫شــدم‪ ،‬بــرای این که ترجیــح می دادم ژاپنی باشــم‬ ‫تا یــک انقالبــی‪ .‬من آن قــدر در آن شــرکت دوام‬ ‫آوردم کــه دســت آخر آخرین پســت ممکن یعنی‬ ‫مســئولیت شســت وشــوی توالــت های شــرکت‬ ‫ژاپنــی را به مــن واگذار کردند‪«.‬تــرس و لرز» اولین‬ ‫کتــاب من بود‪ .‬بــرای همین هم سرشــار از تجربه‬ ‫های شــخصی اســت؛ آن قدر که می توانم اعتراف‬ ‫کنم که بیشــتر از این که یک رمان نوشــته باشــم‪،‬‬ ‫یک گــزارش تحویل خواننــده ام دادم‪ .‬همان موقع‬ ‫هــم گفتم که ایــن صرفا یک روایت اســت و اصال‬ ‫قصــدم انتقام گرفتن از ژاپنی ها نیســت‪.‬‬ ‫ژاپنی هــا بــا خودشــان هم همیــن طــور رفتار‬ ‫می کننــد‪ .‬بله من همــه ماجراهایی را که به ســرم‬ ‫آمــده بــود‪ ،‬روایــت کــرده ام‪ ،‬دختری کــه در یک‬ ‫شــرکت ژاپنی کار می کند و نمی خواهد از رو برود‬ ‫و می خواهــد که با قوانین سرســخت ژاپنی ها کنار‬ ‫بیاید‪ ،‬خــود من بــودم‪ .‬حتی در رمــان «خرابکاری‬ ‫عاشــقانه» هــم ماجرا همیــن بود‪ .‬امــا همین جا‬

‫موقــع تصویر درســتی از موقعیت تــان ندارید اما‬ ‫درســت لحظه ای که شــروع می کنید به نوشتن آن‬ ‫تجربــه تان‪ ،‬تازه می فهمید قضیــه از چه قرار بوده‬ ‫اســت‪ .‬موقع زندگی کردن شــما هیچ تصور درستی‬ ‫از آن چــه به ســرتان می آید‪ ،‬نداریــد‪ .‬البته گاهی‬ ‫وقت هــا هم ممکن اســت از شــرایط تــان راضی‬ ‫باشــید اما درست وقتی شــروع به نوشتن می کنید‬ ‫تــازه می فهمید که چــه جهنمی برپا بوده اســت‪.‬‬

‫ریموند کارور‬ ‫من یک شاهد هستم‬

‫همــه نویســنده هــای‬ ‫مــورد عالقه من یک ســر‬ ‫داســتان هایشــان ریشــه‬ ‫در واقعیــت زندگی شــان‬ ‫دارد؛ گی‪.‬دو‪.‬موپاســان و‬ ‫آنتوان چخــوف‪ .‬چخوف برای مــن از همه این ها ‬ ‫محبــوب تر اســت‪ .‬در همه آن انبوه داســتان های‬ ‫کوتاهش همیشــه خطوط مرجعی از دنیای واقعی‬ ‫اش را می تــوان پیــدا کــرد‪ .‬پزشــک داســتان های‬ ‫چخوف همیشــه باور پذیر اســت‪ ،‬آدم هایی که او‬ ‫می شناســد‪ ،‬همین طور یک دفعه در برابر چشــم‬ ‫یک نویســنده نمی آیند‪ .‬در واقع شــناخت چخوف‬ ‫داســتان نویس از این آدم ها ناشی از زندگی واقعی‬

‫‪61‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫اوســت؛ او که در عیــن حال یک پزشــک هم بود‪.‬‬ ‫بــرای من هم همین طور اســت‪ ،‬البتــه منظورم از‬ ‫وجــود رگه هایی از واقعیت زندگــی ام در مجموع‬ ‫این نیســت کــه از اول زندگی ام شــروع می کنم و‬ ‫هربــار تصمیم می گیــرم که یک بخشــی از زندگی‬ ‫واقعــی ام را توی داســتان بچپانم‪ .‬نــه منظورم این‬ ‫اســت که عناصراتوبیوگرافیک همیشه خواه ناخواه‬ ‫از داســتان هایم ســر در می آورند‪.‬‬ ‫خیلــی وقت هــا‬ ‫پرداختــن بــه‬ ‫اتفاقــات زندگی‬ ‫ام در میانــه‬ ‫یــک داســتان‬ ‫کامال ناخودآگاه‬ ‫اســت؛ یعنــی‬ ‫چیزی که شنیده‬ ‫ام‪ ،‬تصویــری که‬ ‫یــک بــار دیده‬ ‫ام و انــگار یک‬ ‫جــوری در‬ ‫ناخودآگاهم‬ ‫مانده ســر‬ ‫از داستانم‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫مــی آورد‬ ‫ا ما بیشتر‬ ‫و قت   هــا‬ ‫حواســم را جمــع‬ ‫می کنــم و شــکل و شــمایل اتفاقــی را کــه افتاده‬ ‫اســت کمی عوض می کنــم‪ .‬به هر حــال خیلی از‬ ‫نویســنده ها دوســت ندارند به وجه اتوبیوگرافیک‬ ‫بودن داســتان هایشــان اعتراف کنند‪ .‬من هم قبول‬ ‫دارم‪ ،‬دل ســپردن به تخیل بخشــی از لذت داستان‬ ‫اســت‪ .‬تخیل همــان چیزی اســت کــه در زندگی‬ ‫دیگرانــی کــه نویســنده نیســتند کمتــر اســت‪.‬‬ ‫اما همیشــه یــک جرقه ای باید باشــد‪ ،‬داســتان‬ ‫کــه از هوا نمی آیــد‪ ،‬باالخره یک چیزی باید باشــد‬ ‫کــه پای نویســنده را بــه زمین وصل کند‪ .‬شــخصا‬ ‫همیشــه برای داســتان هایی از این دســت احترام‬ ‫بیشــتری قائلم‪ .‬گاهــی وقت ها در این داســتان ها‬ ‫ســراغ اتفــاق هایی مــی روم کــه در روزگار جوانی‬ ‫هــر روز بــا آن ها دســت و پنجــه نــرم می کردم‪،‬‬ ‫شــما کــه می دانید جوانــی های من هیــچ زندگی‬ ‫راحتــی نبود‪ .‬بچــه‪ ،‬بی پولی‪ ،‬اعتیاد و هــزار و یک‬ ‫چیز دیگــر که اجازه نفس کشــیدن و لــذت بردن‬ ‫از زندگــی را نمــی داد‪ ،‬بــرای همین هم ســروکله‬ ‫ایــن جور آدم ها در داســتان هــای کوتاه من خیلی‬ ‫زیاد پیدا می شــود‪ .‬گاهی وقت هــا هم همان طور‬ ‫کــه گفتم ایــن ماجرا ناشــی از یک تصویــر یا یک‬ ‫روایــت در زندگی واقعی ام اســت‪.‬‬ ‫ترجمه از امیلی امرایی‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪61 Kheradmand‬‬


‫داستان نویس‌های معروف‬ ‫سوژه هایشان را از کجا می‌آورند؟‬ ‫خیلی از نویســنده ها با افتخــار اعالم می کنند که‬ ‫فــان شــخصیت کتــاب را از روی فالن شــخصیت‬ ‫آشنایشــان ســاخته اند و آن یکی صحنــه را از روی‬ ‫یک تجربه شــخصی‪ .‬حاال بیشتر اســتادان داستان‬ ‫نویســی توصیــه می کنند که تجربه های شــخصی‬ ‫تــان را جدی بگیرید‪ .‬این جا با ســه نمونــه از این‬ ‫اعترافات نویســندگان روبه رو می شویم و راز و رمز‬ ‫داســتان هایشــان را از زبان خودشــان می شنویم؛‪ ‬‬ ‫در ایــن مطلب از « همشــهری جوان» پل اســتر از‬ ‫ماجراهــای خودش در نیویورک می گوید‪ ،‬شــکارور‬ ‫توضیــح می دهــد کــه پایــان بنــدی هــای خاص‬ ‫داســتان های کوتاهــش را چطور به دســت آورده‬ ‫است؟‬

‫پل استر‬ ‫ادای دیــن بــه بی پــو  ل‬ ‫هــای جهان‬

‫و دیــدم که تصویرها‪ ،‬برخی گفــت و گوها و حتی‬ ‫لحظه های فالکت بار زندگی قهرمان های داســتان‬ ‫هایم برایم آشــنا هســتند؛ یعنی ایــن یک تصمیم‬ ‫از پیــش گرفتــه شــده نبود‪ ،‬یــک دفعه دیــدم که‬ ‫همــه این هــا از زندگی واقعی من ســردر می آورند‬ ‫و خــب چون این لحظه ها تجربه شــده انــد‪ ،‬باور‬ ‫پذیــر هســتند و خوشــایند‪ .‬اما در ایــن زمینه یک‬ ‫نمونــه عینــی دارم؛ نمونه ای که حداقــل برای من‬ ‫خوشــایند بود‪.‬‬ ‫در کتــاب «دســت به دهــان» که در واقــع اثری‬ ‫اتوبیوگرافیک بــود به این تجربه رســیدم و بعدها‬ ‫هم ادامه اش دادم‪ .‬در واقع همیشــه می خواســتم‬ ‫چیــزی دربــاره پول بنویســم‪ ،‬نــه این کــه درباره‬ ‫کســب و کار و ســرمایه داری بلکه دربــاره تجربه‬ ‫بی پولی تاســرحد فالکت‪ .‬ســال های زیادی درباره‬ ‫ایــن پــروژه فکــر کــردم‪ .‬هربــار که می خواســتم‬ ‫نوشــتن را شــروع کنم دســت آخر به نظرم خیلی‬ ‫خشــک و قــرن هجدهمــی از آب در می آمد‪ .‬یک‬ ‫جایــی تصمیــم گرفتم یــک کار جدی و فلســفی‬ ‫از ایــن تمنــای درونــی ام بســازم‪ .‬اما دســت آخر‬ ‫نشســتم به نوشــتن و همه چیز عوض شــد‪ .‬‬ ‫«دســت به دهان» از آب درآمد؛ قصه کلنجارهایی‬ ‫کــه من با پــول داشــتم‪ ،‬نه با خــود پــول بلکه با‬ ‫نبودنــش‪ ،‬هر چنــد غم انگیز بود امــا کلیت خنده‬ ‫داری پیــدا کــرد‪ .‬البته بایــد بگویم که کتــاب تنها‬ ‫دربــاره من و بدبختــی هایم نبود‪ ،‬فرصتی دســت‬ ‫داد تــا مــن درباره همــه آن آدم هــای عجیبی که‬

‫نویســندگی زیــر و‬ ‫زبرهــای زیــادی دارد‪.‬‬ ‫همیشــه ســرکالس های‬ ‫نویســندگی خــاق بــه‬ ‫دانشــجویانم می گویم کــه اول از همــه چیز باید‬ ‫با خودشــان رو راست باشــند‪ ،‬همین که نویسنده‬ ‫ای خــودش را پنهــان نکنــد‪ ،‬همین کــه از خودش‬ ‫و تجربــه هایــش ابایی نداشــته باشــد‪ ،‬همه چیز‬ ‫درســت می شــود‪ .‬از یک جایی خــودم را رها کردم‬ ‫‪60‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫در روزگار جوانــی هرجا و هربــار به نوعی با آن ها‬ ‫مالقــات کــرده بودم‪ ،‬حــرف بزنم؛ شــاید یک جور‬ ‫ادای دیــن بــود‪ .‬آن روزهــا نمی توانســتم خودم را‬ ‫در بنــد یــک میــز و یک دفتــر کارکنــم‪ ،‬هر چند‬ ‫زندگی غیر از این هم ســخت بــود اما همین جابه‬ ‫جایی هــا و از این جا به آن جا رفتن ها شــرایطی را‬ ‫فراهــم کرد تا بــا آدم هایــی روبه رو شــوم که نه‬ ‫خودشــان و نه دنیایشــان شــبیه من بود؛ آدم های‬ ‫دانشــگاه نرفته‪ ،‬آدم هــای کتاب نخوانده‪ .‬‬ ‫بدبختــی ایــن جاســت که مــا در ایــن مملکت‬ ‫عــادت کــرده ایم که به هــوش و دنیــای آدم های‬ ‫زحمتکش ارزشــی نگذاریم امــا تجربه به من ثابت‬ ‫کرده اســت که این آدم ها در بیشــتر مــوارد از آدم‬ ‫هایی که دنیا را اداره می کنند‪ ،‬هوشــمندتر هستند‪.‬‬ ‫نکتــه اصلی این جاســت که ایــن آدم ها جاه طلب‬ ‫نیســتند امــا ایده هــای جالب و گاهی هــم بامزه‬ ‫ای دارنــد‪ .‬تو مــدام مجبوری برای حفــظ رابطه با‬ ‫ایــن آدم ها تالش کنی چون هیچ کدامشــان شــبیه‬ ‫دیگری نیســت و توباید هربــار راه تــازه ای را پیدا‬ ‫کنی ‪.‬‬

‫امیلینوتومب‬ ‫مــا آدم هــای عجیبــی‬ ‫هســتیم‬ ‫نویســنده ها آدم هــای‬ ‫عجیبی هســتند‪ ،‬با تجربه‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪60 Kheradmand‬‬


‫و والدیــن‬ ‫همیشــه‬ ‫با رفتاری‬ ‫اضطرابــی‬ ‫دنبــال رفــع‬ ‫مســائل مربوط به‬

‫رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینی دارنــد باعث نگرانی و‬ ‫اضطراب کــودک می‌شــوند زیرا کــودک نمی‌داند‬ ‫در مواجهــه با والدیــن چه بازخــوردی می‌بیند‪.‬‬ ‫میــان عواملی که باعــث بروز رفتــار اضطرابی و‬ ‫شــکل‌گیری شــخصیت نگران در کودک می‌شــود‪،‬‬ ‫از برخــی مــوارد نمی‌توان پیشــگیری کــرد و این‬ ‫مســاله نه تقصیر والدین اســت و نه کودک‪ ،‬اما در‬ ‫برخی شــرایط فرزندپروری نادرســت دخیل است‬ ‫کــه باید با مشــاوره و اصــاح آن آینده‌ای شــاد را‬ ‫برای فرزنــدان رقم زد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ 7‬واکنش مناسب به نگرانی‌های کودک‬

‫فرزندشــان‬ ‫هســتند‪ .‬طبیعی اســت چنیــن کودکانی وابســته‬ ‫بــار بیاینــد و نتواننــد در جامعــه مســتقل رفتار‬ ‫کنند‪ .‬شــخصیت وابسته مستعد افســردگی و انواع‬ ‫اضطراب‌هاســت‪.‬‬ ‫‪ .4‬جدایــی والدیــن مخصوصا اگر بــا تنش همراه‬ ‫باشــد و این تنش نیز بین همسران سابق همچنان‬ ‫ادامــه یابد و آنها مرتب بــه بدگویی از هم بپردازند‬ ‫و بــا بچه‌ها علیه والد غیرسرپرســت یا سرپرســت‬ ‫یارکشــی کنند‪ ،‬باعث ایجاد نگرانی‌هــای زیادی در‬ ‫کــودک می‌شــود و حس عــدم امنیــت را در آینده‬ ‫القا می‌کند که در شــخصیت او تاثیرگذار اســت‪.‬‬ ‫‪ .5‬مــرگ والدیــن یــا یکــی از آنهــا نیــز بســیار‬ ‫بزاســت و هرچه ســن کودک پایین‌تر باشــد‬ ‫آسی ‌‬ ‫و ســال‌های بیشــتری را با نبــود والدیــن بگذراند‪،‬‬ ‫آســیب بیشــتر می‌شــود‪ .‬این کودکان حــس عدم‬ ‫امنیــت را تجربــه می‌کنند و در اضطــراب دائم به‬ ‫ســر می‌برند‪ .‬ایــن ترس کــه حامی ندارنــد و باید‬ ‫به‌تنهایی از پس مشــکالت بربیایند باعث می‌شــود‬ ‫شــخصیتی نگــران و مضطرب پیــدا کنند‪.‬‬ ‫‪ .6‬والدینــی که مهــر و محبت کافی بــه فرزندان‬ ‫ندارند و در بروز احساســات ســرد هســتند باعث‬ ‫می‌شــوند فرزندان دچار دلبســتگی ناایمن شوند و‬ ‫زمینه‌ســاز شــخصیت اضطرابی در آنها هم هستند‬ ‫چون کودک همیشــه حس بی‌پناهــی دارد‪.‬‬ ‫‪ .7‬رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینــی والدین مخصوصا‬ ‫در مــورد تشــویق و تنبیــه می‌توانــد زمینه‌ســاز‬ ‫اضطــراب شــود‪ .‬آنچه حــس امنیــت و آرامش به‬ ‫کــودک می‌دهــد‪ ،‬ثبــات در رفتــار والدین اســت‪.‬‬ ‫کودک باید بداند رفتارهای درســت همیشه تشویق‬ ‫در پــی دارد و بــا رفتار نادرســت تنبیه می‌شــود‪.‬‬ ‫والدینــی که خلق تحریک‌پذیــر و اختالالت خلقی‬ ‫دارند و در لحظاتی که نگران‪ ،‬عصبی و‪ ...‬هســتند‪،‬‬

‫‪ 7‬نکته‌ای که در ادامه می‌خوانید‪ ،‬به شــما کمک‬ ‫می‌کننــد واکنش مناســب و مبتنی بــر همدلی به‬ ‫نگرانی‌های فرزند خود نشــان دهید‪:‬‬ ‫‪ .1‬بــه او نگوییــد که نبایــد نگران باشــد‪ .‬هدف‬ ‫شــما این اســت که نگرانــی او را در موقعیت‌های‬ ‫مختلــف کاهش دهیــد‪ ،‬نه اینکه احســاس او را از‬ ‫اساس ســرکوب کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬بــه صحبت‌هایــش گــوش دهیــد و شــنونده‬ ‫فعــال باشــید؛ یعنی مســتقیم به او نــگاه کرده و‬ ‫بــه صحبت‌‌هایش بــا دقت گوش کنیــد‪ .‬با کلمات‬ ‫خودتــان‪ ،‬ولــی قابل‌فهــم بــرای او حرف‌هایش را‬ ‫تکــرار کنیــد و به او انعــکاس دهید‪.‬‬ ‫بــرای مثال بگوییــد‪« :‬من متوجه شــدم رفتن به‬ ‫مهدکودک جدید باعث شــده نگران شــوی‪».‬‬ ‫‪ .3‬او را تحقیــر نکنیــد و هرگــز نگوییــد‪« :‬ایــن‬ ‫موقعیــت که اصال ترس نــداره‪ ،‬چرا می‌ترســی؟ یا‬ ‫اینکــه «مگه تــو بچه کوچکــی که می‌ترســی؟»‬ ‫‪ .4‬نبایــد از موقعیت‌هایــی کــه موجــب ترس و‬ ‫اضطراب کودکان می‌شــود‪ ،‬دوری کنید‪ .‬برای مثال‪،‬‬ ‫اگــر کودک از صــدای خاصی می‌ترســد‪ ،‬به محض‬ ‫شــنیده شــدن آن صدا نباید کودک را سراســیمه از‬ ‫محــل دور کنیــد‪ .‬بعد از درک کــودک و همدلی با‬ ‫او ابتــدا در بازی‌هــا ســپس به‌تدریــج و با حضور‬ ‫خودتــان‪ ،‬فرزندتان را با آن موقعیــت روبرو کنید‪.‬‬ ‫‪ .5‬بــا کــودک در مــورد نگرانی‌هایــش صحبــت‬ ‫کنیــد‪ .‬به‌طور مثــال‪ ،‬اگر می‌خواهد بــرای روز اول‬ ‫به مدرســه بــرود در مورد محیط مدرســه صحبت‬ ‫کنیــد و خودتان اگر احســاس نگرانی مشــابهی را‬ ‫تجربــه کرده‌ایــد در مــوردش حرف بزنیــد و روش‬ ‫کنار آمــدن را نیز به او آمــوزش دهید‪ .‬در آخر هم‬ ‫در مــورد مزایای آن موقعیــت کمی توضیح دهید‪.‬‬ ‫‪ .6‬مراقب باشــید زمانی که او به شــدت احساس‬ ‫نگرانــی می‌کنــد‪ ،‬با پرگویــی اضطرابش را بیشــتر‬ ‫نکنید‪ .‬بعــد از خوب گــوش دادن و همدلی کردن‬ ‫بــا او صحبت کنید‪.‬‬ ‫‪ .7‬اگــر اضطــراب کودک شــما زیاد اســت‪ ،‬بهتر‬ ‫اســت بــه روان‌شــناس یــا روان‌پزشــک کــودکان‬ ‫مراجعــه کنید‪.‬‬ ‫دکتر کتایون خوشابی‬ ‫(فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان)‬

‫‪59‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪59 Kheradmand‬‬


‫وقتی کودکتان‬

‫اضطراب‬ ‫دارد‪...‬‬

‫برخــی تجــارب دوران کودکی باعث شــکل‬ ‫‌گیری اختالل اضطرابی منتشر‬ ‫شــخصیت نگــران در افــراد می‌شــود‪ .‬از آن جمله‬ ‫اگر کودک شــما نگرانــی زیــاد و غیرقابل‌کنترلی‬

‫می‌تــوان به والدیــن نگــران‪ ،‬تاکید بــر خطرناکی‬ ‫جهــان‪ ،‬حمایــت افراطی والدین از کــودک‪ ،‬جدایی‬ ‫والدین‪ ،‬مــرگ والدین‪ ،‬داشــتن والدیــن بی‌عاطفه‬ ‫و نامهربان‪ ،‬نظــام پاداش و تنبیــه پیش‌بینی‌ناپذیر‬ ‫و‪ ...‬اشــاره کرد‪ .‬شــاید کنجکاوید کــه در این رابطه‬ ‫اطالعــات بیشــتری بــه دســت آوریــد و بدانیــد‬ ‫فرزندتان یا خودتان گرفتار این شــخصیت هســتید‬ ‫یا نه‪ .‬توضیحات مفصــل در این رابطه را با تعریفی‬ ‫از اضطــراب شــروع می‌کنم‪.‬‬

‫اضطرابچیست؟‬

‫اضطراب شــایع‌ترین اختالل قرن اســت که در هر‬ ‫ســنی دیده می‌شــود‪ .‬از هر ‪ 8‬کــودک ‪ 1‬نفر مبتال‬ ‫به اختالالت اضطرابی اســت‪ .‬ایــن اختالالت متنوع‬ ‫هستند‪ .‬البته داشــتن اضطراب و گذر از آن بخشی‬ ‫از دوران کودکــی اســت‪ ،‬مثال خیلی از کــودکان از‬ ‫موجــودات خیالــی می‌ترســند‪ ،‬یا نگران ســامت‬ ‫خود و والدینشــان هســتند و‪ ...‬اما مهم این اســت‬ ‫کــه این نگرانی‌ها موقت و گذراســت‪ .‬در اختالالت‬ ‫اضطرابی‪ ،‬نگرانی‌ها به‌طور مســتمر و مداوم وجود‬ ‫دارنــد و باعث اختــال در عملکــرد روزانه کودک‬ ‫مثــل صحبت کردن در مهدکــودک و کالس‪ ،‬اجتناب‬ ‫از بــازی کردن با همســاالن‪ ،‬تــرس از خوابیدن بعد‬ ‫از تماشــای فیلم ترســناک و‪ ...‬می‌شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫انواع اختالالت اضطرابی‪ ‬‬

‫در مــورد بســیاری از موضوعــات مثــل تنش‌های‬ ‫خانوادگــی‪ ،‬ارتبــاط با همســاالن‪ ،‬فجایــع طبیعی‬ ‫ماننــد زلزلــه (به‌خصوص بعــد از فاجعــه اخیر در‬ ‫زلزله کرمانشاه)‪ ،‬مســائل تحصیلی و‪ ...‬دارد و عالئم‬ ‫آن شــامل بی‌قــراری‪ ،‬بی‌خوابــی‪ ،‬کاهــش تمرکــز‬ ‫و تحریک‌پذیــری اســت یعنــی مبتــا بــه اختالل‬ ‫اضطرابی منتشــر شــده است‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫اختالل اضطراب اجتماعی‬

‫این اختالل شــامل ترس و نگرانی شــدید کودکان‬ ‫از حضــور در موقعیت‌هــای اجتماعــی اســت‪.‬‬ ‫کــودک از تلفن زدن‪ ،‬شــروع مکالمات با دوســتان‪،‬‬ ‫غــذا خــوردن در جمــع‪ ،‬پاســخ دادن بــه معلمان‬ ‫و‪ ...‬اجتنــاب می‌کنــد‪ .‬معموال این کودکان آهســته‬ ‫صحبــت می‌کننــد‪ ،‬بــه چشــم‌های دیگــران نگاه‬ ‫نمی‌کننــد و از ارتباط با همســاالن پرهیز می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫اختالل اضطراب جدایی‬

‫کــودکان به‌طــور طبیعــی بیــن ‪ 18‬ماهگــی تــا‬ ‫‪ 3‬ســالگی در صــورت جدایــی از مــادر نگــران و‬ ‫مضطــرب می‌شــوند‪ .‬اگر اضطراب جدایــی از مادر‬ ‫بــه مدت طوالنی و با شــدت باال باشــد؛ یعنی مثال‬ ‫کــودک از رفتــن به مهدکــودک یا مدرســه اجتناب‬ ‫کنــد و عالئمی مانند ترس شــدید‪ ،‬حالــت تهوع و‬ ‫اســتفراغ صبحگاهی‪ ،‬تعریق‪ ،‬تپش قلب و‪...‬داشــته‬ ‫باشــد‪ ،‬اختالل محسوب می‌شــود‪ .‬این نوع اختالل‬ ‫معموال در ســنین ‪ 7‬تا ‪ 9‬ســالگی و بعضا در سنین‬ ‫باالتــر بروز پیــدا می‌کند‪.‬‬

‫اختــاالت اضطرابــی بــه چنــد گــروه تقســیم‬ ‫می‌شــوند کــه در ادامــه به برخــی از آنها اشــاره‬ ‫می‌کنیــم و راهکارهایــی بــرای درمــان آنهــا ارائه‬ ‫خواهیــم داد‪.‬‬ ‫‪58‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪7 ‬علت بروز اختالالت اضطرابی در بچه‌ها‬

‫اختــاالت اضطرابی هم می‌تواند ژنتیکی باشــد و‬ ‫هم عوامــل محیطی و رفتاری در بــروز آن دخالت‬ ‫داشــته باشــند‪ .‬در ادامه به برخی از این مواد اشاره‬ ‫می‌کنیم‪:‬‬ ‫‪ .1‬بعضی اختالالت اضطرابی ژنتیکی هســتند و از‬ ‫والدین به فرزندانشــان به ارث می‌رسند‪.‬‬ ‫‪ .2‬والدیــن نگــران‪ ،‬نقــش بســیار مهمــی در‬ ‫شکل‌گیری شــخصیت نگران و مضطرب کودکانشان‬ ‫دارنــد‪ .‬الگوهــای رفتــاری ایــن والدیــن از آنها به‬ ‫کــودک می‌رســد و طبیعــی اســت یــک مــادر یا‬ ‫پــدر نگران کــه در رویارویی با اتفاقــات روزمره با‬ ‫رفتارهای توام با اضطراب واکنش نشــان می‌دهند‪،‬‬ ‫بــه فرزندانی که ناظر هســتند نیــز می‌آموزند در‬ ‫ارتباطات با محرک‌ها واکنشــی مشــابه آنها داشته‬ ‫باشــند‪ .‬این والدین به کودکانشــان می‌آموزند دنیا‬ ‫جــای خطرناکی اســت و مرتــب برای کودکشــان‬ ‫تکــرار می‌کنند باید مراقب خود باشــد و نمی‌تواند‬ ‫با هر کسی دوست شــود و‪ ...‬در این شرایط کودک‬ ‫مضطرب می‌شــود و رفتاری دفاعی نسبت به دنیا و‬ ‫محیط اطرافش دارد و در هیچ جا احســاس امنیت‬ ‫بزاســت‪.‬‬ ‫نمی‌کند که این مســاله بســیار آسی ‌‬ ‫‪ .3‬حمایــت بیــش از حــد کــودک نیــز می‌تواند‬ ‫علت شــکل‌گیری شــخصیت نگران شــود‪ .‬والدین‬ ‫بیش‌تیمار والدینی هســتند که همیشــه و همه جا‬ ‫از کــودک حمایــت می‌کنند و اجــازه نمی‌دهند از‬ ‫همــان ابتدا کودک خــود حتی راه رفتــن را تمرین‬ ‫کند‪ .‬مرتب پشــت او هســتند تا مبادا زمین بخورد‬ ‫و بعــدا هم در مهدکودک و مدرســه مرتب با مراکز‬ ‫تمــاس می‌گیرنــد و جویــای وضعیــت فرزند خود‬ ‫می‌شــوند‪ .‬کــودکان ایــن والدیــن وقتــی بزرگ‌تر‬ ‫شــوند‪ ،‬حمایت افراطی از آنها همچنان وجود دارد‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪58 Kheradmand‬‬


‫بروز کرد و تداوم این اجتماعات در مناســبت‌هایی‬ ‫همچــون ‪ ۱۶‬آذر‪ ،‬در دانشــگاه‌های کشــور و ‪۱۷‬‬ ‫دی‌‌مــاه‌‪ ،‬مخالفت‌ها را عمومیت بخشــید‪.‬‬ ‫به خصوص چــاپ مقاله «ایران و ارتجاع ســرخ و‬ ‫ســیاه» با امضای احمد رشید ‌ی مطلق علیه خمینی‬ ‫در روزنامــه اطالعــات در ‪ ۱۳۵۶.۱۰.۱۷‬موجبــات‬ ‫اعتــراض سراســری را در شــهرهای بــزرگ فراهــم‬ ‫کــرد‪ .‬مــردم و روحانیون شــهر قــم‌‪ ،‬در اعتراض به‬ ‫مقالــه اهانت‌آمیز روزنامه اطالعات دســت به‬ ‫راهپیمایــی زدنــد و با دخالــت نیروهای پلیس‬ ‫تعدادی کشــته و زخمی شــدند‪ .‬بــه دنبال آن‬ ‫مراجع تقلیــد این اقدام رژیــم را محکوم کرده‬ ‫و بــه خانــواده قربانیان و مجروحین تســلیت‬ ‫گفتنــد‪ .‬آیت اللــه خمین ‌ی نیز پس از شــنیدن‬ ‫خبــر هجــوم مأمورین رژیم به مردم‌‪ ،‬در شــهر‬ ‫قــم‌‪ ،‬به مدت یک هفتــه درس و نماز جماعت‬ ‫خــود را تعطیل اعــام کردند‪.‬‬ ‫در ‪ ۳۱‬ژانویــه ‪ ۱۹۷۸‬آنتونی پارســونز ســفیر‬ ‫بریتانیــا در تهــران یــک گــزارش محرمانه ‪۱۵‬‬ ‫صفحه‌ای تحلیلــی جدید با عنوان «مشــکالت‬ ‫داخلــی در ایران» خطاب بــه دیوید اوئن‪ ،‬وزیر‬ ‫خارجه کشورش ارســال کرد و در آن حدود یک‬ ‫سال قبل از پیروزی انقالب اسالمی‪ ،‬از «احساس‬ ‫نارضایتی اجتماعی و سیاســی که کشور در حال‬ ‫گذار از آن اســت»‪ ،‬ســخن گفت‪ .‬سفیر بریتانیا‬ ‫در ادامــه همین گــزارش‪ ،‬از تغییر دولت و روی‬ ‫کار آمــدن کابینه جمشــید آموزگار بــه جای دولت‬ ‫امیرعبــاس هویدا در اوت ‪ ۱۹۷۷‬پس از ‪ ۱۲‬ســال و‬ ‫نیم‪ ،‬بــه عنــوان «یک هویــج دیگر که دســت‌کم‬ ‫هنــوز تاثیرگذار نبوده» یــاد کرد‪ .‬آنتونی پارســونز‬ ‫بر این بــاور بود کــه‪« :‬جابه‌جایی دولــت به دلیل‬ ‫ناتوانــی دولــت قبلــی در ایفــای به رســالت‌های‬ ‫اقتصــادی خود مســلما تغییــری خوش بــود ولی‬ ‫ایــن تغییر هــم خیلی دیر بــود و هم کامــل اجرا‬ ‫نشــد‪ .‬چرا که مردم از هم اکنــون از ادعاهای بیش‬ ‫از حــد خوش‌بینانــه دولــت درباره نزدیــک بودن‬ ‫تمدن بزرگ دلســرد شــده‌اند‪[ .‬سیاست‌های دولت‬ ‫جدید] کامل نیســت چون هنوز سیاســت صراحت‬ ‫آن به امور سیاســی گســترش نیافته اســت‪ .‬مهم‌تر‬ ‫از آن دولــت جدیــد هنــوز نشــانه قانع‌کننــده‌ای‬ ‫از توانایــی خــود بــرای غلبــه کردن بر مشــکالت‬ ‫اقتصــادی بروز نداده اســت‪».‬‬

‫اوج‌گیری بحران‬

‫رژیــم با حمله به مــردم حادثه‌ای دیگــر آفریدند‪.‬‬ ‫با شــکل‌گیری قیام تبریــز‪ ،‬در این شــهر حکومت‬ ‫نظامــی اعالم شــد‪ .‬از طرفی جمعــی از روحانیت‬ ‫مبــارز تهران با انتشــار بیانیه‌ای از مبــارزات مردم‬ ‫تبریــز‪ ،‬خصوصاً در بزرگداشــت چهلم شــهدای قم‬ ‫تجلیــل کردند و خواســتار ادامه مبــارزه تا پیروزی‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫‪ ‬آمــوزگار قیــام مردم تبریــز را برانگیخته دســت‬

‫بیگانگان شــمرد و تظاهرکنندگان را از اهالی تبریز‬ ‫ندانســت‌‪ .‬پس از آن شاه نیز حوادث تبریز را اتحاد‬ ‫نامقــدس بین کمونیســم و اشــخاص مرتجع اعالم‬ ‫کرد‪ .‬آمــوزگار پس از بروز آرامش نســبی در خرداد‬ ‫و تیرمــاه ‪ ۱۳۵۷‬در مصاحبه با روزنامه السیاســه با‬ ‫اطمینان بیان کرد‪« :‬آشــوب‌هایی کــه در ایران روی‬ ‫داد‪ ،‬برای همیشــه به پایان رســیده است‌» و به این‬ ‫طریــق منکر وجود مشــکالت اساســی در رژیم و‬ ‫مخالفــت جدی مــردم با برنامه‌ها و سیاســت‌های‬ ‫رژیم ســلطنتی شد‪.‬‬ ‫در هشــتم و نهــم فروردیــن ‪ ۱۳۵۷‬و بــا نزدیک‬ ‫شــدن چهلــم شــهدای تبریز‪ ،‬مــردم در شــهرهای‬ ‫تهران‌‪ ،‬اصفهان‌‪ ،‬آبادان‌‪ ،‬آباده‌‪ ،‬قزوین‌‪ ،‬کاشــان‌‪ ،‬بابل‌‪،‬‬ ‫تبریــز‪ ،‬شــیراز و برخی شهرســتان‌ها به مناســبت‬ ‫چهلم شــهدای تبریز دســت بــه تظاهــرات زدند‪.‬‬ ‫تظاهرات یزد به خاک و خون کشــیده شــد و شهر‬ ‫جهرم نیز شــاهد حوادثی مانند یزد بــود‪ .‬چند روز‬ ‫بعد‪ ،‬حرکت سراســر مردم کشــور در چهلم شهدای‬ ‫تبریــز‪ ،‬در مطبوعــات انعکاس وســیعی داشــت‌‪.‬‬ ‫چندی نگذشــت که موج عظیمــی از مخالفت‌های‬ ‫مردم سراســر شــهرهای ایران را فــرا گرفت‌‪.‬‬ ‫‪ ‬در ‪ ۲۵‬مــرداد ‪ ۱۳۵۷‬در شــهرهای اصفهــان‌‪،‬‬ ‫نجف‌آباد‪ ،‬شــهرضا‪ ،‬همایون‌شــهر‪ ،‬اعتراضات علیه‬ ‫دولــت بــه اوج رســید و در همین ایــام حکومت‬ ‫نظامی در این شــهر‌ها اعالم شــد‪ .‬از این پس مردم‬ ‫علنــاً خواهان ســقوط شــاه و تغییر رژیم شــدند‪.‬‬

‫همــان زمــان جمشــید آمــوزگار در واکنــش به‬ ‫اظهــار نگرانی برخی محافل خارجــی‌‪ ،‬در خصوص‬ ‫نفوذ گســترده مذهبی‌ها در میان مــردم‌‪ ،‬ناباورانه‬ ‫قــدرت آن‌هــا را رو بــه زوال اعــام کــرد‪ .‬امــا این‬ ‫تحلیل چنــدان واقع‌بینانه به نظر نمی‌رســید‪ .‬پس‬ ‫از ســخنرانی آیــت الله خمینی به مناســبت چهلم‬ ‫شــهدای قم‌‪ ،‬مراســمی بــه‌‌ همان مناســبت در ‪۲۹‬‬ ‫بهمن در شــهر تبریز برگزار شــد و مأمورین مسلح‬ ‫‪57‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫یک هفته بعد از فاجعه ســینما رکس آبادان در ‪۲۸‬‬ ‫مــرداد ‪ ۱۳۵۷‬که منجر به کشــتار حدود ‪ ۳۷۷‬نفر از‬ ‫اهالی شهر شــد‪ ،‬آموزگار در مقابل اعتراض عمومی‬ ‫در سراســر کشــور به علت ناتوانی در پاسخگویی‬ ‫به خواســته‌های مــردم‪ ،‬از مقام نخســت‌وزیری و‬ ‫دبیرکلی حــزب رســتاخیز اســتعفا داد‪ .‬هفت روز‬ ‫پس از اســتعفای آموزگار‪ ،‬حزب رستاخیز متالشی و‬ ‫مدتی بعد منحل شــد‪ .‬به دنبــال آن آزادی احزاب‌‪،‬‬ ‫اعالم شد و اســتعفای آموزگار مورد پذیرش شاه‬ ‫قــرار گرفت‌‪ .‬پــس از آن واقعه‪ ،‬آمــوزگار عم ًال‬ ‫از منظومــه قدرت دربار خارج شــد و از شــاه‬ ‫بــه عنوان محور قــدرت رژیــم آرام آرام فاصله‬ ‫گرفت‌‪ .‬پــس از اینکه دولت ازهــاری برای مهار‬ ‫انقالب‌‪ ،‬تعدادی از دســت‌اندرکاران دولت‌های‬ ‫گذشــته از جمله هویدا نخســت‌وزیر اسبق را‬ ‫دســتگیر و به حبس فرســتاد‌‪ ،‬آمــوزگار با اجازه‬ ‫شــاه و دریافــت گذرنامــه سیاســی بــه بهانه‬ ‫بیماری همسرش از کشــور خارج شد‪ .‬در اوایل‬ ‫آذر ‌‪ ۱۳۵۷‬نــام آموزگار در فهرســت ‪ ۱۴۴‬نفری‬ ‫منتشــره از ســوی کارکنان بانک مرکزی بود که‬ ‫از کشــور ارز خارج کــرده بودند‪.‬‬ ‫‪ ‬بــا پیــروزی انقــاب اســامی‌‪ ،‬نام جمشــید‬ ‫آموزگار در فهرســت اســامی ممنوع‌الخروج‌ها‬ ‫از کشور منتشر شــد که از سال ‪ ۱۳۴۱‬در کشور‬ ‫مســئولیت عالی‌رتبــه داشــتند‪ .‬به دنبــال آن‬ ‫امــوال وی طبق حکم غیابی دادســتانی انقالب‬ ‫در فروردیــن ‪ ۱۳۵۸‬بــه نفــع بنیــاد مســتضعفان‬ ‫مصــادره شــد‪ .‬آموزگار پــس از ترک ایــران ابتدا به‬ ‫ایالــت فلوریــدای آمریــکا رفت‌‪ ،‬ســپس در میامی‬ ‫شــهری در ایالت فلوریدا نزد پــدر زن یهودی خود‬ ‫مقیم شــد و به همراه جهانگیر آمــوزگار که مدتی‬ ‫مسئولیت ریاســت هیات نمایندگی اقتصادی ایران‬ ‫در امریکا را به عهده داشــت‌‪ ،‬شــرکتی ســاختمانی‬ ‫تأسیس کرد‪.‬‬ ‫در ســال‌های نخســت اقامت آموزگار در آمریکا‪،‬‬ ‫وی بــا باشــگاه «پان امپریــال» همکاری داشــت‌‪،‬‬ ‫ارتشبد اویسی و اردشیر زاهدی از گردانندگان دیگر‬ ‫این کلــوپ بودند‪ .‬هدف این باشــگاه تــاش برای‬ ‫اتحاد ایرانیــان مقیم آمریکا و اروپــا و اجرای طرح‬ ‫مبارزه با جمهوری اســامی ایران بود‪ .‬ســرمایه این‬ ‫کلوپ از محل اجاره ســاختمان بــزرگ بنیاد پهلوی‬ ‫در نیویــورک که از طرف شــاه در اختیار هوشــنگ‬ ‫رام‌‪ ،‬مدیرعامــل فراری بانک عمران گذاشــته شــده‬ ‫بــود‪ ،‬تأمین می‌شــد‪ .‬جمشــید آموزگار‪ ،‬هوشــنگ‬ ‫انصــاری‌‪ ،‬جهانگیر آموزگار و فریــدون هویدا که به‬ ‫«یــاران اربعه» مشــهور بودند مدیریــت و پیگیری‬ ‫امــور فرهنگی این مجموعه را در دســت داشــتند‪.‬‬ ‫بیــان نظرات و بازگویی حوادث سیاســی‌‪ ،‬اقتصادی‬ ‫گذشته کشــور در مطبوعات فارســی زبان خارج از‬ ‫کشــور به همراه محمد باهری‌‪ ،‬هوشنگ نهاوندی‌‪،‬‬ ‫داریــوش همایــون و عبدالمجید مجیــدی از دیگر‬ ‫اقدامات آمــوزگار بود‪.‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪57 Kheradmand‬‬


‫جمشید آموزگار‪ ،‬نخست‌وزیر پیشین ایران در دوران پهلوی‪ ،‬در روز هفتم مهرماه ‪1395‬‬ ‫در سن ‪ ۹۳‬سالگی درگذشت‪ .‬آموزگار در روز ‪ ۱۶‬مرداد ‪ ۱۳۵۶‬در پی برکناری امیرعباس‬ ‫هویدا از سوی محمدرضا پهلوی‪ ،‬حکم نخست‌وزیری را دریافت کرد‪.‬‬ ‫کارمنــدان آن وزارتخانه در این دوران انتشــار‬ ‫یافت کــه حاکی از ســوءمدیریت‌‪ ،‬ارتشــاء و‬ ‫سوءاســتفاده در ادارات تابعــه وزارتخانــه از‬ ‫جملــه اداره وصول و تشــخیص مالیاتی بود‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ۱۳۴۶‬شمسی آموزگار در مقام یک‬ ‫کار‌شــناس اقتصــادی ایران به مجمع ســاالنه‬ ‫بانک جهانــی و صندوق بین‌المللــی پول راه‬ ‫یافت و در همانجا به ریاســت مجمع ساالنه‬ ‫بانــک مذکــور انتخاب شــد‪ .‬اما مســئولیت‬ ‫مهمی که موجب شــهرت بین‌المللی آموزگار‬ ‫شــد‪ ،‬ریاســت هیــأت نمایندگــی ایــران در‬ ‫اجالســیه‌های اوپک بود‪ .‬کارکرد این سمت در‬ ‫واقع از زمان ورود وی به جمع مشــاوران شــاه‬ ‫آغاز شــد‪ .‬با تأســیس سازمان کشــورهای صادر‬ ‫کننده نفــت (اوپک‌) در آغاز دهــه چهل‌‪ ،‬برای‬ ‫تعیین قیمت و حجم تولید نفت توســط یازده‬ ‫کشــور نفت‌خیز دنیــا‪ ،‬آموزگار هــم در جمع‬ ‫کســانی قرار گرفت که طرف مشــاورت با شاه‬ ‫قرار می‌گرفتنــد‪ .‬محمدرضا پهلوی‌ تصمیم‌گیری‬ ‫دربــاره نفت‌‪ ،‬امور خارجه و دفاع را در شــخص‬ ‫خــود متمرکز کرده بــود و برای هریــک از این‬ ‫زمینه‌ها‪ ،‬مشــاورانی در اختیار داشــت‌‪.‬‬

‫آموزگار در حاشیه اجالس اوپک در وین‬

‫روز بــا آزادی آمــوزگار و دیگر وزیــران عضو اوپک‬ ‫پایان یافت‪.‬‬ ‫‪ ‬در هفتم اردیبهشــت ‪ ۱۳۵۳‬هویدا‪ ،‬نخست‌وزیر‪،‬‬ ‫در ترمیــم کابینه یازده وزیــر جدید معرفی کرد‪ .‬در‬ ‫ایــن تغییر آموزگار به وزارت کشــور و سرپرســتی‬ ‫ســازمان امــور اســتخدامی منصــوب شــد‪ .‬پس از‬ ‫تأســیس حزب رستاخیز در ســال ‪ ،۱۳۵۴‬آموزگار در‬ ‫ســمت وزیر کشــور و بعد در مقام مشاور اجرایی‬ ‫نخســت‌وزیر مراتب حزبی را به ســرعت طی کرد‪.‬‬ ‫در چهارم بهمن ‪ ۱۳۵۴‬مســئول هماهنگی خدمات‬ ‫شــهری در حــزب شــد و باالخــره در ششــم آبان‬ ‫‪ ،۱۳۵۵‬بعــد از هویــدا بــه عنوان دومیــن دبیرکل‬ ‫«حزب رســتاخیز ایران» و مشــاور نخست‌وزیر به‬ ‫کنگره حزب معرفی شــد‪.‬‬

‫خصــوص دولت آمــوزگار را ســکوی پرش به‬ ‫دوره «آزادی‌‪ ،‬پیشــرفت و دموکراســی» اعالم‬ ‫کــرد‪ .‬در عرصــه بین‌المللی‌‪ ،‬با پیــروزی کار‌تر‬ ‫در انتخابــات ریاســت جمهــوری آمریــکا در‬ ‫‪ ۱۲‬آبــان ‪ ،۱۳۵۵‬حمایت نامحــدود خارجی از‬ ‫بعضی سیاســت‌های رژیم کاهش چشمگیری‬ ‫یافــت‌‪ .‬دولــت هویــدا دیگر مــورد حمایت‬ ‫دموکرات‌ها نبود‪ .‬به عالوه شــاه برای پیروزی‬ ‫جمهوریخواهــان هزینــه فراوانی کــرده بود‬ ‫و ایــن امر وی را بیشــتر در مقابــل انتقادات‬ ‫دموکرات‌هــای آمریکا قــرار داد‪.‬‬ ‫آمــوزگار پــس از انتصــاب بــه ســمت‬ ‫نخســت‌وزیری‪ ،‬در مردادمــاه ‪ ۱۳۵۶‬از دبیرکلی‬ ‫حــزب اســتعفا داد و بــه جــای وی محمــد‬ ‫باهــری معاون وقــت وزارت دربــار در همین‬ ‫تاریخ بــه این ســمت انتخاب شــد و داریوش‬ ‫همایون قائم‌مقــام وی گردید‪ .‬آمــوزگار کابینه‬ ‫پیشــنهادی‌اش را بــا وعــده انقــاب اداری و‬ ‫تدویــن و اجرای برنامه‌های خــاص برای مبارزه‬ ‫با فســاد به مجلس شــورای ملی بــرد و در روز‬ ‫ســوم شــهریور ‪ ۵۶‬رای اعتماد گرفت‪ .‬چند ماه‬ ‫بعــد در روز پنجــم دی مــاه ‪ ۱۳۵۶‬شــاه طی‬ ‫دیــدار با اعضــای دفتر سیاســی و هیــات اجرایی‬ ‫حزب رســتاخیز «جدایی پســت دبیرکلــی حزب را‬ ‫از ســمت نخســت‌وزیری به مصلحت ندانســت»‪،‬‬ ‫اینچنیــن بود کــه جمشــید آموزگار نخســت‌وزیر‬ ‫وقــت این‌بار نــه با رای اعضای حــزب که به حکم‬ ‫شــاه‪ ،‬برای بار دوم دبیرکل حزب رســتاخیز شــد و‬ ‫جواد ســعید بــه عنــوان قائم‌مقــام وی و محمود‬ ‫جعفریان‪ ،‬محمدرضا عاملی تهرانی و محمدحسین‬ ‫موســوی به ســمت معاونین وی در حــزب تعیین‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫آموزگار در شــرایطی به نخســت‌وزیری رسید که‬ ‫جامعه ایران در آســتانه انقالب اسالمی قرار داشت‌‪.‬‬ ‫دولــت آمــوزگار از نیمــه دوم ‪ ۱۳۵۶‬بــا اقدامــات‬ ‫گســترده مخالفــان در داخل و خارج مواجه شــد‪.‬‬ ‫اجتماعات مذهبی و دانشــگاهی به طور روزافزون‬ ‫دامنــه اعتراضــات خــود را گســترده‌تر کردند‪ ،‬به‬ ‫طــوری که تا پایان ســال حوادثی کــه محرک مردم‬ ‫برای شــرکت فعال در اعتراض بــه دولت بود جنبه‬ ‫عمومــی و مردمی یافــت و به مــوازات آن دولت‬ ‫عمــ ًا نشــان‌داد کــه چنــدان پایبند به شــعار‌ها‬ ‫و برنامه‌هــای سیاســی خــود نیســت‌‪ .‬افزایــش‬ ‫اجتماعات مذهبی با مرگ مشــکوک سیدمصطفی‬ ‫خمینــی‪ ،‬فرزنــد خمینــی در آبان ‪ ،۱۳۵۶‬به شــکل‬ ‫اعتراض شدید به سیاســت‌های سرکوبگرانه دولت‌‪،‬‬

‫در ســال ‪ ،۱۳۵۰‬آمــوزگار با حفظ ســمت وزارت‬ ‫دارایــی ریاســت هیــأت نمایندگــی ایــران را برای‬ ‫شــرکت در دومین اجالســیه اوپک از جانب شــاه‬ ‫برعهــده داشــت‌‪ .‬در این اجالســیه که آمــوزگار به‬ ‫ریاســت آن انتخاب شــده بود قیمت نفت با چند‬ ‫برابــر افزایــش بــه تصویب اجالســیه رســید‪ .‬این‬ ‫افزایــش که با ریاســت آموزگار همزمان شــده بود‬ ‫بــه عنوان پیــروزی ســران اوپک از جمله شــخص‬ ‫آمــوزگار تلقی شــد و این بــرای اولین بــار بود که‬ ‫در شــرایط خاص بین‌المللی‌‪ ،‬کشورهای صادرکننده‬ ‫نفت قادر شــدند درباره نرخ نفت تصمیم بگیرند‪.‬‬ ‫از ایــن پــس آمــوزگار با حفظ ســمت بــه عنوان‬ ‫ریاســت هیات ایرانی در اجالســیه‌های سران اوپک نخست‌وزیری و دبیرکلی رستاخیز‬ ‫شــرکت می‌کــرد‪ .‬ایــن دوران بــا افزایــش تقاضای با حکم شاه!‬ ‫روزافــزون غرب بــرای نفــت و در نتیجه موفقیت در ‪ ۱۶‬مردادمــاه ‪ ،۱۳۵۶‬شــاه کــه بــا نارضایتــی‬ ‫اوپــک در تعیین قیمــت بر مبنــای تقاضای نفت روزافــزون عمومــی و مشــکالت فــراوان اقتصادی‬ ‫همزمــان بود کــه بی‌تأثیر از بحران‌های سیاســی و مواجه بــود‪ ،‬هویــدا را از ســمت نخســت‌وزیری‬ ‫نظامی بین‌المللی نبوده اســت‌‪ .‬این وضع شــهرت برکنار و پســت وزارت دربار را به وی داد و آموزگار‬ ‫فراوانــی بــرای آموزگار بــه همراه داشــت‌‪ .‬حادثه را بــه جــای وی نشــاند‪ .‬در واقع شــاه بــر آن بود‬ ‫گروگانگیری در اجالســیه اوپک در ویــن‪ ،‬در ‪ ۱۳۵۵‬کــه با طرح وعده «گســترش فضای باز سیاســی از‬ ‫شمســی که توســط «کارلوس» صــورت گرفت‌‪ ،‬از طریــق وارد کــردن اعضای جدید و جــوان کابینه»‬ ‫رویدادهای این دوره اســت‌‪ .‬بحرانــی که پس از دو درصــدد جلــب نظر مخالفــان برآیــد و در همین‬ ‫‪56‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪56 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫نقش مهمی نداشــت و هیچ ســمت رســمی به وی واگذار نشــد‪.‬‬ ‫در این دوره کشــور درگیر مســائل عمده‌ای همچون نحوه اجرای لوایح شــاه‬ ‫موســوم به «انقالب شــاه و مردم» بود‪ .‬لوایحی که در پی مخالفت بســیاری از‬ ‫علمــا از جملــه روح الله خمینی‪ ،‬حوادث ‪ ۱۵‬خــرداد ‪ ۱۳۴۲‬را به بار آورد‪.‬‬ ‫بــا انتصاب حســنعلی منصور بــه مقام نخســت‌وزیری‌‪ ،‬در هفدهم اســفند‬ ‫‪ ،۱۳۴۲‬دوره فتــرت آمــوزگار از تصــدی مقام‌های وزارت به پایان رســید و دوره‬ ‫طوالنــی و مســتمر حضــور وی در دولت تا پایــان عمر حکومــت پهلوی آغاز‬ ‫شــد‪ .‬حسنعلی منصور که از ســال‌های ‪ ۱۳۳۸‬و ‪ ،۱۳۳۹‬گروهی از نخبگان جوان‬ ‫تحصیلکــرده در غــرب را پیرامون خود جمع کرده بود و نــام «گروه مترقی» بر‬ ‫خــود نهاده بودند‪ ،‬توانســت این نیرو‌ها را در آغاز دهه ‪ ۴۰‬شمســی همگام با‬ ‫سیاســت‌های دربار‪ ،‬تحت عنــوان «حزب ایران نوین» ســازماندهی و به عنوان‬ ‫یکی از جناح‌های سیاســی کشــور مطرح نماید‪ .‬‬

‫‪55‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫مشاور شاه و رئیس اوپک‬

‫پــس از تــرور منصور در اول بهمــن ‪ ،۱۳۴۳‬امیرعباس هویدا به قدرت رســید‪.‬‬ ‫آموزگار در کابینه هویدا‪ ،‬ابتدا در پســت وزارت بهداری ابقا شــد و ســپس برای‬ ‫مــدت طوالنی وزیر دارایی کابینــه هویدا بود‪ ،‬در این دوره هــم آموزگار مانند‬ ‫گذشــته از پشــتیبانی اقبال برخوردار بود‪ .‬توصیه دکتر منوچهر اقبال‪ ،‬مدیرعامل‬ ‫شــرکت ملی نفت ایران به مجلســین در حمایت از وزیر دارایی در پشــتیبانی‬ ‫اکثریــت نمایندگان از وزیــر دارایی بی‌تأثیر نبود‪.‬‬ ‫امــا آمــوزگار در وزارت دارایی با مشــکالت عدیــده‌ای مواجه بــود و مدارک‬ ‫موجــود نشــان می‌دهد کــه گروه عمــده کار‌شناســان و مدیران ارشــد وزارت‬ ‫دارایی نســبت به اقدامــات آموزگار در آن وزارتخانــه اظهار نارضایتی می‌کردند‬ ‫و رشــته تخصصی آموزگار را که هیدرولیک و بهداشــت آب بود‪ ،‬برای اداره یک‬ ‫وزارتخانه مالی‌‪ ،‬مناســب نمی‌دانســتند‪ .‬شــکوائیه‌ها و اعالمیه‌هایــی از طرف‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪55 Kheradmand‬‬


‫چه‬

‫"جمشید آموزگار" که بود؟‬

‫ر ‌هها‬ ‫ی تاریخی‬

‫منبع‪ :‬تاریخ ایرانی‬

‫آموزگار در چهارم تیر ‪ ۱۳۰۲‬شمســی در تهران متولد شد‪ .‬پدرش‬ ‫حبیب‌الله‌خــان که از قضــات وزارت عدلیه رضاخــان بود‪ ،‬هم در‬ ‫دوران ســلطنت رضاخان و هم در دوره محمدرضا پهلوی عهده‌دار‬ ‫مســئولیت‌های مهمی بود؛ در مجلس مؤسســان عضویت داشت‬ ‫و در دوره‌های دوم و ســوم مجلس ســنا از اعضــای آن بود‪ .‬مدتی‬ ‫هم در کابینه حســین عالء وزارت فرهنــگ را هدایت می‌کرد‪.‬‬ ‫جمشــید آموزگار دوران ابتدایی و متوســطه را در تهران گذراند‪.‬‬ ‫تحصیالت دانشــگاهی‌اش با جنــگ دوم جهانی همزمان شــد‪ .‬او‬ ‫تحصیــات خود را در رشــته‌های حقوق و اقتصاد دانشــگاه تهران‌‌‬ ‫رها کرد‪ ،‬راهی آمریکا شــد و در رشــته مهندســی راه و ساختمان‬ ‫در دانشــگاه «کرنل ‌» (‪ )Cornnell‬ادامه تحصیــل داد‪ .‬پس از اخذ‬ ‫کار‌شناسی مهندســی‪ ،‬فوق لیســانس خود را در رشته هیدرولیک‬ ‫از دانشــگاه واشــنگتن دریافت کرد و با ادامــه تحصیل در همین‬ ‫رشــته دکتری گرفت‪.‬‬ ‫آموزگار در ‪ ۱۳۲۸‬شمســی در سن ‪ ۲۶‬سالگی به استخدام سازمان‬

‫‪54‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫ملــل درآمد و در زمینه مهندســی سدســازی‌‪ ،‬راهســازی‌‪ ،‬آبیاری و‬ ‫بهداشــت‌‪ ،‬با این ســازمان همکاری کرد‪ .‬وی در اواخر اقامت خود‬ ‫در آمریکا همســری یهــودی آلمانی‌تبار به نــام «اولریش» برگزید‪،‬‬ ‫در ســال ‪ ۱۳۳۰‬بــه ایران بازگشــت و دو ســال بعد به اســتخدام‬ ‫وزارت بهداشــت درآمــد و معاون آن وزارتخانه در امور مهندســی‬ ‫بهداشــت شــد‪ .‬در تمام این ســال‌ها حضور حبیب‌الله آموزگار در‬ ‫مجلس ســنای دوم و ســوم‌‪ ،‬نقش مؤثری در ارتقاء شــغلی پسرش‬ ‫داشت‌‪.‬‬ ‫جمشید آموزگار در ‪ ۹‬شــهریور ‪ ۱۳۳۷‬در کابینه ترمیمی منوچهر‬ ‫اقبــال وزیــر کار شــد‪ .‬در دوره وی نخســتین قانــون کار ایران از‬ ‫تصویب مجلســین گذشــت‪ .‬ســپس در ‪ ۹‬آبان ‪ ۱۳۳۸‬جای خود را‬ ‫به حســنعلی منصور داد و خود وزیر کشــاورزی شــد‪ .‬از شهریور‬ ‫‪ ۱۳۳۹‬کــه دولــت منوچهر اقبال برکنار شــد تا آخر تیرمــاه ‪۱۳۴۱‬‬ ‫دولت‌هایی به ریاســت شــریف امامی‌‪ ،‬علی امینی و اسدالله علم‬ ‫اداره امــور کشــور را به عهده داشــتند‪ .‬در این دولت‌هــا‪ ،‬آموزگار‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪54 Kheradmand‬‬


‫«امن‌تــری» نســبت بــه‬ ‫معمولی‬ ‫ســیگارهای‬ ‫ِ‬ ‫تنباکــو‬ ‫دارای‬ ‫محسوب می‌شود‬ ‫که البتــه این به‬ ‫معنــی «بی‌ضرر‬ ‫بــودن» آنهــا‬ ‫نخواهــد بود‪.‬‬ ‫بــه دلیــل این‬ ‫که ایــن دســته از‬ ‫ســیگارها نیــازی به‬ ‫ســوختن تنباکو ندارند‪،‬‬ ‫ترکیبــات ســمی کمتــری‬ ‫نســبت بــه ســیگارهای معمولــی‬ ‫تولیــد می‌کننــد و در ضمن‪ ،‬تولید قطــران و کربن‬ ‫مونوکســید نیــز در آنهــا پایین‌تر اســت‪ .‬به همین‬ ‫سبب طرفداران ســیگارهای الکترونیکی باور دارند‬ ‫که اســتفاده از آنها ضرر کمتری نسبت به استفاده‬ ‫از گزینه‌هــای دیگــر دارد‪.‬‬ ‫اینهــا توضیحاتــی هســتند کــه توســط آرونــی‬ ‫باتنــاگار (‪ ،)Aruni Bhatnagar‬اســتاد پزشــکی در‬ ‫دانشــگاه ‪ ،Louisville‬ارائه داده شــده است‪ .‬او در‬ ‫این تحقیقات نقشــی نداشــته اســت و این‬ ‫توضیحــات را به صــورت اظهــار نظری در‬ ‫ســرمقاله‌ی این تحقیقات عرضه کرده است‪.‬‬ ‫طبــق نظرات این پروفســور‪ ،‬ســیگارهای‬ ‫الکترونیکــی با وجــود این کــه از مزایای‬ ‫نســبی به ســیگارهای معمولی برخوردار‬ ‫هســتند‪ ،‬اما بــه ســبب برخــورداری از‬ ‫مقادیــر زیــادی فرمالدهید و اســتون که‬ ‫بــر روی عملکرد و بیماری هــای مربوط‬ ‫به قلب‪ ،‬ممکن اســت که اثــری منفی بر‬ ‫روی قلب اســتفاده‌کننده‬ ‫داشــته باشــند و درصــد‬ ‫ریســک ابتــا بــه‬ ‫بیماری‌هــای ایــن حوزه‬ ‫را در او باالتــر ببرنــد‪.‬‬ ‫در ایــن تحقیقــات از‬ ‫‪ ۱۶‬فــرد کــه بــه مدت‬ ‫حداقــل یــک ســال‬ ‫بــه طــور مرتــب از‬ ‫ســیگارهای الکترونیکی‬ ‫اســتفاده کرده‌انــد‪،‬‬ ‫در کنــار ‪ ۱۸‬فــرد کــه‬ ‫استفاده‌ای از این وسیله‬ ‫نداشــته‌اند‪ ،‬آزمایش‌هــا‬ ‫و مطالعاتــی بــه عمــل‬ ‫آورده شــده اســت‪ .‬افراد‬ ‫شــرکت‌کننده‌ در ایــن‬ ‫تحقیقــات بیــن ‪ ۲۱‬تا ‪۴۵‬‬ ‫ســال ســن داشــته و هر‬ ‫دو گروه جنســیتی آقایان‬

‫و خانم‌ها را شــامل می‌شــده‌اند؛‬ ‫در ضمــن هیچکــدام از افــراد حاضــر در این‬ ‫طرح مطالعاتی از ســیگارهای معمولی دارای تنباکو‬ ‫اســتفاده نمی‌کــرده اســت‪.‬‬ ‫در روز اول تحقیقــات ایــن افــراد بــه داخل اتاق‬ ‫ســاکتی کــه دمــای آن تحت کنتــرل قرار داشــت‪،‬‬ ‫منتقل شــدند و ضربان قلب آنها به مدت ‪ ۵‬دقیقه‬ ‫در حالت اســتراحت کامل اندازه‌گیری شــد‪ .‬سپس‬

‫ســیگارهای تنباکویــی‬ ‫معمولی نیــز این دو‬ ‫عامل‪ ،‬خطــر ابتال‬ ‫بــه بیماری‌های‬ ‫قلبــی مختلف‬ ‫را افزایــش‬ ‫می‌دهنــد‪.‬‬ ‫البتــه در‬ ‫نهایــت بایــد به‬ ‫ایــن نکتــه نیــز‬ ‫توجه داشــته باشید‬ ‫که به دلیــل فاکتورهایی‬ ‫نظیــر وجــود افــرادی کــه‬ ‫قبال ســابقه‌ی مصرف ســیگارهای‬ ‫معمولی داشــته‌اند در ایــن دو گروه‪ ،‬عــدم اطالع‬ ‫دقیــق از میزان و ترکیبات ســمی موجــود در بدن‬ ‫افــراد حاضــر در آزمایــش و البتــه فاکتورهــای نه‬ ‫چنــدان دقیق دیگــر کــه اندازه‌گیری آنهــا در این‬ ‫بازه‌ی زمانی محدود کار دشــواری اســت‪ ،‬محققان‬ ‫خاطرنشــان کرده‌اند که امکان ربــط دادن افزایش‬

‫اگر سیگاری نیستید‪ ،‬به سراغ‬ ‫سیگارهای الکترونیکی نیز نروید!‬ ‫این اندازه‌گیــری در ‪ ۵‬دقیقه‌ی دوم‪ ،‬در‬ ‫حالــی کــه افراد بــه طور کنترل شــده‬ ‫نفس می‌کشــیدند‪ ،‬ادامه پیــدا کرد‪.‬‬ ‫یکی تســت خــون جداگانــه نیز‬ ‫بــرای اطــاع از میــزان و نحوه‌ی‬ ‫پاســخگویی ایــن افراد به ســطح‬ ‫اســترس اکســیداتیو و التهابــات‬ ‫ناشــی از ترکیبــات ســمی انجام‬ ‫گرفت‪.‬‬

‫سیگارهای الکترونیکی و رابطه‌ی‬ ‫آنها بــا بیماری‌های قلبی و عروقی‬

‫نتایــج این آزمایش‌ها نشــان داد که‬ ‫افــراد اســتفاده‌کننده‌ از ســیگارهای‬ ‫الکترونیکــی ســطوح باالتــری از‬ ‫انگیختگی سمپاتیک (‪Sympathetic‬‬ ‫‪ )arousal‬را نشــان می‌دهنــد کــه‬ ‫این موضــوع نشــانه‌ای از افزایش‬ ‫ســطح آدرنالیــن در قلــب اســت‪.‬‬ ‫عالوه بر این فاکتور‪ ،‬ســطح استرس‬ ‫اکســیداتیو در این افراد نیــز افزایش‬ ‫یافتــه اســت که بــه گفته‌ی محققیــن‪ ،‬در‬

‫‪53‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫درصــد احتمــال ابتــا بــه بیماری‌های قلبــی در‬ ‫اســتفاده‌کنندگان ســیگارهای الکترونیکی بر اساس‬ ‫نتایــج ایــن تحقیقات‪ ،‬به طــور قطعــی و صد در‬ ‫صدی وجــود نــدارد‪.‬‬

‫اگــر ســیگاری نیســتید‪ ،‬به ســراغ ســیگارهای‬ ‫الکترونیکــی نیــز نروید!‬

‫دکتــر میدلــکاف در ادامــه توضیــح می‌دهــد‬ ‫کــه امکان بررســی تفــاوت اثــری که ســیگارهای‬ ‫معمولــی بر قلــب می‌گذارند بــا اثرات ناشــی از‬ ‫ســیگارهای الکترونیکی به طور دقیــق وجود ندارد‬ ‫و بــرای اطــاع از این موضــوع نیاز بــه تحقیقات‬ ‫گســترده‌تری در آینــده خواهــد بــود‪ .‬او ســپس‬ ‫توصیه کرده اســت که اگر تا به حال از ســیگارهای‬ ‫معمولــی حــاوی تنباکو اســتفاده نکرده‌ایــد‪ ،‬بهتر‬ ‫است به ســراغ استعمال سیگارهای الکترونیکی نیز‬ ‫نروید؛ زیرا این محصوالت نیز مشــابه ســیگارهای‬ ‫معمولی‪ ،‬ترکیبات شــیمیایی ســمی مضــری را وارد‬ ‫بــدن افــراد می‌کننــد کــه همانطــور کــه در این‬ ‫تحقیق مشــخص شــد‪ ،‬ممکن اســت این ترکیبات‬ ‫خطر ابتــا به بیماری‌‌های قلبــی و عروقی را باالتر‬ ‫ببرنــد‪ .‬وب‌ســایت گجت نیوز‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪53 Kheradmand‬‬


‫آسیب های سیگارهای الکترونیکی بر قلب شما‬

‫متاسفانه سیگارهای الکترونیکی به دلیل برخورداری از مزایایی نظیر عدم نیاز به تنباکو و سوختن‪ ،‬قادر به‬ ‫رساندن نیکوتین و دیگر مواد دارای طعم‌های مختلف به دهان و ریه‌ی فرد هستند‪ ،‬این روزها از محبوبیت‬ ‫باالیی در میان جوانان برخودارند‪.‬‬ ‫رضا آقا محمدی‬

‫در دانشــگاه کالیفرنیای ایاالت متحــده‌ی آمریکا‬ ‫محســوب می‌شــود‪ ،‬در ادامه‌ی گفت و گوی خود‬ ‫بــا وب‌ســایت ‪ Live Science‬اعالم کرده اســت که‬ ‫ایــن موضوع به دلیل آثــار فیزیولوژیک ثابتی‬ ‫اســت کــه نیکوتین‬ ‫و دیگــر مــواد‬

‫دارای طعم‌هــای مختلــف به‬ ‫دهــان و ریه‌ی فرد هســتند‪،‬‬ ‫ایــن روزهــا از محبوبیــت‬ ‫باالیــی در میــان جوانــان‬ ‫برخودارنــد‪ .‬البته واکنش‬ ‫جوامــع علمــی و‬ ‫محققا ن‬

‫طبــق تحقیقــات جدیدی کــه به تازگی منتشــر‬ ‫شــده است‪ ،‬اســتعمال و اســتفاده از ســیگارهای‬ ‫الکترونیکــی (‪ )E-Cigarette‬ممکــن اســت بــرای‬ ‫قلــب مضر باشــد‪ .‬طبــق نتایــج ایــن تحقیقات‪،‬‬ ‫نشــانه‌های وجــود و بــروز بیماری‌هــای قلبی در‬ ‫اســتفاده‌کنندگان ســیگارهای الکترونیکــی از افراد‬ ‫عــادی باالتر اســت و به طــور مثال این دســته از‬ ‫افــراد داری ســطوح باالتــری از آدرنالیــن در قلب تشــکیل‌دهنده‌ی‬ ‫خود نســبت بــه افــراد عــادی بوده‌اند‪.‬‬ ‫ر‬ ‫ســیگا‬ ‫التهاباتی‬ ‫و‬ ‫همچین میزان سطح استرس اکسیداتیو‬ ‫الکترونیکــی حتــی‬ ‫کــه باعــث آزاد شــدن رادیکال‌های آزاد و آســیب بعــد از خــروج‬ ‫بــه ســلول‌ها می‌شــوند نیــز در این افراد نســبت نیکوتیــن از بــدن‪ ،‬بر روی‬ ‫بــه آنهایی که از ســیگارهای الکترونیکی اســتفاده آن فــرد بــر جــای می‌گذارنــد‪.‬‬ ‫نمی‌کننــد‪ ،‬بســیار باالتر بــوده اســت‪ .‬دکتر هولی‬ ‫میدلکاف (‪ )Holly Middlekauff‬که از نویسندگان‬ ‫در‬ ‫الکترونیکی‬ ‫ســیگارهای‬ ‫بودن‬ ‫‌ضرر‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫گــول‬ ‫همراه این مقاله بوده اســت‪ ،‬خاطرنشــان کرده که‬ ‫نســبت به این‬ ‫این نتایج نشان می‌دهند ســیگار الکترونیکی تاثیر تبلیغات را نخورید!‬ ‫کامــا متفــاوت‬ ‫پد یــد ه‌ی جد یــد ‪،‬‬ ‫دلیــل‬ ‫بــه‬ ‫الکترونیکــی‬ ‫ســیگارهای‬ ‫به مراتب باالتری از تاثیر ســاده و دارویی نیکوتین متاســفانه‬ ‫بوده اســت و با ایــن حال‪ ،‬اکثریــت آنها معتقدند‬ ‫بر روی بدن فرد اســتفاده‌کننده می‌گــذارد‪ .‬او که از برخــورداری از مزایایــی نظیر عدم نیــاز به تنباکو که اســتفاده از ســیگارهای الکترونیکــی‪ ،‬گزینه‌ی‬ ‫متخصصان قلب مدرسه‌ی پزشــکی ‪ David Geffen‬و ســوختن‪ ،‬قادر به رســاندن نیکوتین و دیگر مواد‬ ‫‪52‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪52 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫‪ ۱۰۰‬هــزار دالر هزینــه دارد‪ .‬ایــن در حالیســت که هزینه های کســب مدرک‬ ‫دانشــگاهی ســر به فلک می کشــد‪ .‬در ضمن‪ ،‬بــه خاطر شــرایط آب‌وهوایی‬ ‫گرم و خشــک‪ ،‬این شــهر برای کودکان چندان مناسب نیســت زیرا نمی توانند‬ ‫در فضــای باز بــازی کنند‪.‬‬

‫‪ -۱۲‬دبی یک کشور است!‬

‫است‪.‬‬

‫‪ -۶‬پلیس فقط از ماشین های لوکس در سازمان خود استفاده می کند‬

‫بــا وجود خودروهای بســیار لوکس و گران‌قیمت هماننــد المبورگینی و بنتلی‬ ‫در خدمــت نیروهای پلیــس دبی‪ ،‬باید بدانید که ماشــین های آئــودی‪ ،‬تویوتا‬ ‫و بــی ام و نیــز در اختیار این ارگان هســتند‪ .‬دلیل وجود ایــن گزینه های گران‬

‫دبــی یکی از شــهرهای امــارات متحده عربی‬ ‫اســت‪ .‬حتــی پایتخت این کشــور هم نیســت‬ ‫(ابوظبی پایتخت امارات اســت)‪ .‬در این کشور‪،‬‬ ‫‪ ۷‬امارات هم‌پیمان با شــیوخ مجــزا وجود دارد‬ ‫و دبــی یکی از معروف ترین آن هاســت‪.‬‬

‫از وضعیت مالی چندان مناسبی برخوردار نیستند‪ .‬حقوق‬

‫‪ -۱۱‬نوشیدنی الکلی در دبی وجود ندارد‬

‫یک کارگر در این شهر بین ‪ ۲۰۰‬تا ‪ ۳۵۰‬دالر در ماه است‬

‫باید گفت که انسان های زیادی در دبی ساکن هستند که‬

‫گردشــگران و غیرمســلمان ها اجــازه مصرف‬ ‫نوشــیدنی های الکلی را دارنــد‪ .‬برای خرید آنها‬ ‫الزم اســت کارت مخصوص یا ویزای گردشــگری داشــته باشــید‪ .‬تقریبا در همه‬ ‫بارهــا‪ ،‬کلــوب های شــبانه و هتل های این شــهر نوشــیدنی الکلی ســرو می‬ ‫شــود‪ .‬در این جا بد نیســت اشــاره کنیم که بیش از ‪ ۵۰۰‬کلوب شــبانه در دبی‬ ‫فعالیــت می کند‪.‬‬

‫‪ -۱۰‬دبی بیکار ندارد‬

‫دلیل این امر بســیار ســاده اســت زیرا افرادی کــه قادر به یافتن کار مناســب‬ ‫نباشــند‪ ،‬پس از مهلت ‪ ۳۰‬روزه به خانه های خود دیپورت می شــوند‪ .‬همچنین‪،‬‬ ‫محلــی هــا و ســاکنین اصلی دبــی به راحتی مــی تواننــد کار پیدا کننــد زیرا‬ ‫تحصیل در تمام دانشــگاه های جهــان برای آن ها رایگان اســت‪ .‬دولت امارات‬ ‫متحــده عربی‪ ،‬همه هزینه تحصیل دانشــجویان کشــورش را پرداخت می کند‪.‬‬

‫‪ -۹‬دبی از نظر زیست‌محیطی بسیار سالم است‬

‫بــه دلیل افزایش ســریع جمعیت‪ ،‬ســاخت و ســازهای داخلــی‪ ،‬کمبود منابع‬ ‫آبی و تغییر چشــم‌اندازهای طبیعی به خاطر ســاخت مجتمع های مســکونی‪،‬‬ ‫و همچنیــن بــه خاطر ضعف در ســامانه مدیریــت پس‌ماندها و تعــداد زیاد‬ ‫اتومبیل ها‪ ،‬دبی را نمی توان یک شــهر ســالم از منظر زیست‌محیطی دانست‪.‬‬

‫‪ -۸‬هوای دبی همیشه تابستانی و عالیست!‪ ‬‬

‫آســمان دبی خاکستری اســت و دلیل آن وجود ریزگردهای بسیار است‪ .‬دمای‬ ‫هوا نیز در تابســتان به ‪ ۴۸‬درجه ســانتی گراد می رســد و رطوبت بسیار زیاد و‬ ‫داغی تیغ آفتاب باعث می شــوند که در بهار و تابســتان زندگی در آن دشــوار‬ ‫باشد‪.‬‬

‫قیمت این اســت که شــهروندان دبی‪ ،‬ماشین های اســپرت پرسرعتی در اختیار‬ ‫دارند و الزم اســت که ماشــین پلیس از آن ها قوی تر باشــد‪.‬‬

‫‪ -۵‬همه چیز در دبی اتوماتیک است‪ ‬‬

‫تکنولــوژی در بســیاری از بخــش های دبی به چشــم می خــورد‪ ،‬از اتوبوس‬ ‫هــای مجهز به سیســتم تهویه هــوا گرفته تــا ربات‌های پلیــس و وجود مترو‬ ‫در فرودگاه‪ .‬اما سیســتم های ســاده فاضالب و زه‌کشــی کامــل در این منطقه‬ ‫وجــود ندارد و یــک دوش گرفتن هم می تواند زندگی در این شــهر را فلج کند‪.‬‬

‫‪ -۴‬در دبی‪ ،‬شیر و چیتا حیوان خانگی بشمار می روند‬

‫نگهــداری از حیوانات درنده در شــهر دبی نقض قانون محســوب می شــود‪.‬‬ ‫اگــر فردی با یک شــیر یا چیتا در خیابان ظاهر شــود‪ ،‬مطابق بــر قانون‪ ،‬پلیس‬ ‫مــی توانــد وی را دســتگیر کــرده و به مدت ‪ ۶‬مــاه حبس یــا پرداخت جریمه‬ ‫نقدی دو هزار و ‪ ۷۰۰‬تا ‪ ۱۳۸‬هزار دالری محکوم شــود‪ .‬بیشــتر شــهروندان دبی‬ ‫نگهداری از گربه را به ســگ ترجیــح می دهند‪.‬‬

‫‪ -۳‬دبی شهر آسمان‌خراش هاست‬

‫این شــهر را باید شــهر متناقض ها دانســت؛ در کنار برج های ‪ ۱۶۳‬طبقه ای‪،‬‬ ‫خانــه هــای ویالیــی‪ ،‬آپارتمان های چند طبقــه و حتی خانه هــای کلنگی هم‬ ‫به چشــم می خورد‪ .‬با اینکه بیشــتر ســاختمان های شــهر را برج ها تشــکیل‬ ‫داده انــد‪ ،‬اما مردم محلــی ترجیح می دهند در خانه های ویالیــی و به دور از‬ ‫همســایه ها زندگی کنند‪.‬‬

‫در کنار برج های ‪ ۱۶۳‬طبقه ای‪ ،‬خانه های ویالیی‪،‬‬ ‫آپارتمان های چند طبقه و حتی‬ ‫خانه های کلنگی هم به چشم می خورد‪.‬‬

‫‪ -۲‬بیشــتر شــهروندان دبــی را عرب ها و محلی ها تشــکیل‬ ‫داده اند‬

‫بایــد بدانیــد که ‪ ۲۵‬درصــد جمعیت دبی را هندی ها تشــکیل‬ ‫داده اند‪ .‬فقط ‪ ۹‬درصد از شــهروندان دبی به محلی ها اختصاص‬ ‫دارد‪ .‬بقیــه مردم این شــهر را مهاجران بنگالدشــی و پاکســتانی‬ ‫تشــکیل داده انــد‪ .‬بیشــتر آنها هــم در کارخانه ها یــا به عنوان‬ ‫کارگر ســاختمانی مشغول به کار هســتند‪ ۹۱ .‬درصد از جمعیت‬ ‫دبــی را مردم دیگر کشــورهای جهان تشــکیل داده اند‪.‬‬

‫‪ -۷‬چندیــن ســال طول کشــیده تا دبی بــه جایگاه کنونی خــود در جهان‬ ‫‪ -۱‬دبی به خاطر داشتن ذخایر نفتی‪ ،‬بسیار غنی و ثروتمند است‬ ‫برسد‬

‫الزم اســت اشــاره کنیم کــه امارات متحــده در ســال ‪ ۱۹۷۱‬میــادی (‪۱۳۵۰‬‬ ‫شمســی) تشــکیل شــد‪ .‬دبی هم یک شهر بســیار کم سن اســت که پیشرفت‬ ‫های آن در حوزه اقتصادی‪ ،‬فناوری و توریســم موجب شــگفتی همگان شــده‬ ‫‪51‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫برخــاف تصــور عموم‪ ،‬منبع اصلــی درآمد دبی از نفت نیســت‪ ،‬بلکه از صید‬ ‫مرواریــد توانســته اند ثــروت هنگفتی بــرای خود رقــم بزنند‪ .‬اهالــی دبی از‬ ‫دیربــاز از خلیــج فارس مروارید صید کرده و با فــروش آن ها تجارت می کردند‪.‬‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪51 Kheradmand‬‬


‫چند راست و دروغ در مورد‬

‫دبی !‪...‬‬

‫شــایعات و اخبــار جعلی متعددی در مــورد زندگی لوکس و اعیانی در شــهر ‪ -۱۴‬در دبی هیچ فقیری زندگی نمی کند‬

‫دبــی در سراســر وب به چشــم می خــورد که واقعیــت ندارند‪ .‬از شــیخ های‬ ‫میلیــاردر گرفتــه تــا تپه هــای طال و الماس‪ ،‬کشــتی هــای تفریحی مــدرن و‬ ‫حیوانــات خانگــی عجیب همچــون چیتا به جــای گربه!‬ ‫بــرای اینکــه با گوشــه ای از این خبرهای غیرواقعی آشــنا شــوید‪ ،‬توصیه می‬ ‫کنیــم ادامه مطلــب را دنبال کنید‪.‬‬

‫‪ -۱۵‬دبی پایتخت میلیاردرنشین هاست!‬

‫با اســتناد به آمار مهاجران این شــهر‪ ،‬باید گفت که انســان های زیادی در آن‬ ‫ســاکن هســتند که از وضعیت مالی چندان مناســبی برخوردار نیستند‪ .‬حقوق‬ ‫یک کارگر در این شــهر بین ‪ ۲۰۰‬تا ‪ ۳۵۰‬دالر اســت‪ .‬این در حالیســت که ارزان‬ ‫تریــن بســته اینترنتی در دبی حــدود ‪ ۳۰‬دالر قیمــت دارد‪ .‬هزینــه زندگی در‬ ‫این شــهر بســیار باالســت و بســیاری از افراد در اتاق های کوچک و به صورت‬ ‫گروهــی بــا هم زندگی مــی کنند تا از عهــده هزینه کرایه خانــه بر بیایند‪.‬‬

‫در حــدود ‪ ۵‬هــزار میلیاردر (بــه دالر آمریــکا) در جهان وجــود دارد و فقط ‪ -۱۳‬دبی بهترین شهر برای بزرگ کردن فرزندان بشمار می رود‬

‫‪ ۲۰‬تن از آن ها در شــهر دبی ســاکن هســتند‪ .‬در همین راســتا باید بدانید که‬ ‫پایتخت میلیاردرنشــین جهان‪ ،‬شــهر پکن در کشور چین اســت و پس از آن نیز‬ ‫نیویورک بیشــترین افراد ثروتمنــد جهان را در خود جای داده اســت‪.‬‬ ‫‪50‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫بســیاری از افــرادی که بــرای کار کردن به دبــی مهاجرت کرده انــد‪ ،‬به دلیل‬ ‫بــاال بــودن هزینه تحصیــل در این شــهر‪ ،‬فرزندان خــود را در شــهر خود می‬ ‫گذارنــد‪ .‬تحصیــل در یک مدرســه دولتی بــرای یک کــودک ‪ ۱۱‬ســاله‪ ،‬حدود‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪50 Kheradmand‬‬






‫و داروهــای جلوگیری کننده از بیمــاری های دوران‬ ‫کهولت اســت‪ ،‬کارکردیم‪ .‬ســال ‪ 93‬سازمان پژوهش‬ ‫هــای صنعتی‪ ،‬دانــش فنی ایــن پــروژه را که یک‬ ‫پکیج بــرای تولید هزار هکتار ریزجلبک اســت‪ ،‬به‬ ‫یک شــرکت خصوصی واگذار کرد‪ .‬بخــش دوم این‬ ‫پروژه‪ ،‬کار روی ریزجلبک هایی اســت که در حوزه‬ ‫آبــزی پروری اســتفاده می شــوند و شــورای عالی‬ ‫علــوم تحقیقــات و فناوری بــرای ســرمایه گذاری‬ ‫اش برنامــه ریزی مــی کنند‪ .‬تا اردیبهشــت ‪ 96‬من‬ ‫موظــف بودم تیم آن شــرکت خصوصــی را آموزش‬ ‫بدهــم و بــه همیــن خاطــر‪ ،‬مرتب به قشــم می‬ ‫رفتــم‪ .‬االن اما روی ادامــه پروژه که تولیــد دارو و‬ ‫واکســن های نوترکیب در ریزجلبک است‪ ،‬کار می‬ ‫کنــم‪ .‬این هــم باید یک صنعت بشــود‪».‬‬ ‫دکتــر معظمــی بیشــتر از آن که خــودش را یک‬ ‫مدیــر بدانــد‪ ،‬یــک پژوهشــگر مــی داند کــه از‬ ‫پیشــرفت پروژه هایش خوشحال است‪« .‬پژوهشگر‬ ‫هیــچ کجای دنیا نــه پول دارد و نه قــدرت اجرایی‪.‬‬ ‫من هم هیچ ســهمی در هیچ کــدام از پروژه هایی‬ ‫کــه انجــام دادم‪ ،‬ندارم؛ مــن تنها این پــروژه ها را‬ ‫ثبت کــرده ام یا نهایتا در ســازمان ملل و ســازمان‬ ‫بهداشــت جهانی از پروژه دفاع کرده ام‪ .‬ولی وقتی‬ ‫ایــن پــروژه هــا موفق می شــوند‪ ،‬خوشــحال می‬ ‫شــوم‪ ».‬دکتر معظمی ســال ‪ 58‬صالحیت تاســیس‬ ‫آزمایشگاه تشــخیص طبی را دریافت کرد‪ ،‬اما هیچ‬ ‫وقت دنبال این کار نرفت؛ چــون او آدم کار روزمره‬ ‫نیســت‪ .‬او نمی تواند پشــت میر بنشیند‪.‬‬ ‫«کار اجرایــی را هــم خیلی دوســت نــدارم‪ .‬اگر‬ ‫مقامــی هــم بــه عنــوان رییــس پژوهشــکده یا‬ ‫رییس پژوهشــگاه گرفتم‪ ،‬برای این بــود که برنامه‬ ‫ریــزی پژوهشــی می کــردم‪ .‬مــن در کارخانه های‬ ‫داروســازی هــم کار کــردم‪ .‬تــا وقتی تــزم خوانده‬ ‫بشــود و اجازه دفاع بگیرم‪ ،‬یک دوره پست دکترای‬ ‫تشــخیص ســیتولوژی بیماری ها با میکروســکوپ‬ ‫الکترونــی را گذرانــدم‪ .‬در نتیجه با تجارب کســب‬ ‫شــده‪ ،‬بــه عنــوان یــک آدم تکنوکــرات بــه ایران‬ ‫برگشــتم‪ .‬یعنــی درس مــی دادم‪ ،‬ولــی تئــوری را‬ ‫خیلــی دوســت نداشــتم‪ .‬همــان قــدر کــه برای‬ ‫زیســت شناســی کنجکاو بــودم‪ ،‬کار پژوهشــی را‬ ‫دوســت داشــتم‪ ».‬دکتر معظمی بعد از بازگشــت‬ ‫بــه ایران‪ ،‬جزء پرســنل دانشــگاه علوم پزشــکی به‬ ‫ایــران جزء پرســنل دانشــگاه علوم پزشــکی بود و‬ ‫هشــت ســال هم تدریس کــرد‪ ،‬اما پروژه ســازمان‬ ‫ملل او را مجبور کرد در ســازمان پژوهش ها بماند؛‬ ‫موضوعی که از آن بســیار خوشــحال اســت‪.‬‬

‫همه افتخارات دکتر معظمی‬

‫ســران به ایران آمده بــود‪ ،‬از این پــروژه به عنوان‬ ‫یکــی از موفق تریــن پروژه های ســازمان ملل یاد‬ ‫کــرد‪ .‬به جــز این جایــزه‪ ،‬دکتر معظمی تــا امروز‬ ‫جوایــز علمی زیادی را از آن خود کرده اســت‪ .‬این‬ ‫پژوهشــگر ایرانی نشــان پژوهش دولت جمهوری‬ ‫اســامی ایران در ســال ‪ 76‬دریافت کرد‪ .‬در کنگره‬ ‫جهانــی مدیران باکیفیت که ســال ‪ 87‬برگزار شــد‪،‬‬ ‫برگزیده شــد و جایــزه عالمه طباطبایــی را هم به‬ ‫عنوان پژوهشــگر برگزیــده دریافت کرده اســت‪.‬‬ ‫دکتــر معظمی در حــال حاضر عضو بــرد جهانی‬ ‫علوم یونســکو است‪.‬‬

‫یک خاطره؛ از نسرین معظمی هم متشکریم!‬

‫پروژه ماالریا که به ســرانجام رســید‪« ،‬یونســکو»‬ ‫نســرین معظمــی را کاندیــد دریافتنشــان نخــل‬ ‫آکادمیــک فرانســه‪ -‬کــه معتبرترین نشــان علمی‬ ‫کشــور فرانســه اســت‪ -‬کرد‪ .‬ســال ‪ 75‬کــه کوفی‬ ‫عنــان‪ ،‬رییــس وقت ســازمان ملــل بــرای اجالس‬ ‫‪45‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫بقیه در صفحه ‪72‬‬

‫«سال ‪ 71‬آقای هاشمی رفسنجانی برای تعطیالت‬ ‫نوروز به قشــم آمــده بودند‪ .‬هر جا رفتــه بودند‪،‬‬ ‫مردم تشــکر کرده بودنــد که جاده داریــم و برق‬ ‫داریم و از نســرین معظمی هــم ممنونیم‪ .‬همین‬ ‫باعث شــد یــک دیدار حضــوری بین مــن و آیت‬ ‫اللــه هاشــمی رفســنجانی شــکل بگیرد‪ .‬مــن را‬ ‫خواســتند و من برایشــان توضیح دادم که در قشم‬ ‫چــه کار کــرده ام‪ .‬بعــد گفتــم االن آن پایلوتی که‬ ‫مــا در آن کار کردیــم‪ ،‬مــی تواند به یــک کارخانه‬ ‫تبدیل شــود‪ .‬ایشــان گفتند این پــروژه را که اولین‬ ‫کارخانــه بیوتکنولــوژی لیــران اســت‪ ،‬در قشــم‬ ‫بســازیم‪ ،‬و مــا این جــا هدفمان توســعه صنعت‬ ‫است‪ .‬ایشــان دســتور دادند گزارشــی را در زمینه‬ ‫صنایع بیوتکنولوژی برایشــان تهیه کنم‪ .‬دو ماه در‬ ‫زمینــه بیوتکنولــوژی دریا کار کــردم و یک گزارش‬ ‫بــه ایشــان دادم‪ 200 .‬میلیون تومــان برای منطقه‬ ‫آزاد قشــم ارسال شــد و دســتور دادند تا مرکزی را‬ ‫کــه من طراحی کــرده بودم‪ ،‬بســازند‪.‬‬ ‫«مرکــز پژوهش های بیوتکنولــوژی خلیج فارس»‬ ‫ســاخته شد و ‪ 12‬ســال واقعا مثل یک چراغ آن جا‬ ‫درخشــید و کنفرانس ها و ورکشــاپ های متعدد‬ ‫بیــن المللــی ای در آن برگزار شــد‪ .‬خیلــی از بچه‬ ‫های قشــمی آن جا تربیت شــدند و بیوتکنولوژی‬ ‫دریا را شــناختند‪ .‬من تا ســال ‪ 86‬آن جــا بودم‪ .‬آن‬ ‫موقــع من رییس پژوهشــگاه فناوری هــای نوین‬ ‫ســازمان پژوهش های صنعتی بودم‪ .‬آن ســال نامه‬ ‫ای از طــرف دفتــر مقــام معظــم رهبــری به من‬ ‫رســید که را پارک های صنعتــی ایران ناموفق بوده‬ ‫اند‪ .‬من یــک گزارش جامع نوشــتم‪ .‬گــزارش دادم‬ ‫که پــارک های علم و فناوری جهان از ســال ‪2004‬‬ ‫(‪« )1383‬تخصــص» و «های تک» هســتند‪ .‬پارکی‬ ‫که در آن تنها دفتر به شــرکت هــا بدهند‪ ،‬مال ‪40‬‬ ‫ســال پیش است‪.‬‬ ‫ایشــان دســتور دادند کــه پارکی براســاس آنچه‬ ‫معرفی شــده بــود و با توجــه به این کــه مرکز‬ ‫پژوهش های بیوتکنولوژی خلیج فارس در قشــم‬ ‫اســت‪ ،‬همان جا ساخته بشــود‪ .‬شش ماه با تهیه‬ ‫برنامــه اجرایــی و توجیه اقتصادی در جلســات‬ ‫کارشناســی شــرکت و از طرح دفاع کردم تا مجوز‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪45 Kheradmand‬‬


‫آشنا‬ ‫ی‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ا‬ ‫زنان پی‬ ‫دکت‬

‫ایران‪ ،‬قلب ریز جلبک دنیا‬

‫ر نس‬ ‫رین مع‬

‫شرو‬

‫ظمی‬

‫وقتــی از خانم دکتــر معظمی می پرســیم از این‬ ‫همه ســال کار ســخت خسته نشده اســت‪ ،‬دلش‬ ‫نمی خواهد حاال دیگر در خانه بماند و اســتراحت‬ ‫کنــد‪ ،‬با ترکیبــی از خنده و تلخی مــی گوید‪« :‬من‬ ‫از چهــار ســالگی به پیش دبســتانی رفتــه ام و در‬ ‫خانــه نمانــده ام؛ حــاال در خانــه بمانــم کــه چه‬ ‫بشــود؟ پژوهشگران در جهان خانه نشین نیستند‪».‬‬ ‫بنیانگذار پژوهشکده بیوتکنولوژی سازمان پژوهش‬ ‫های علمی و صنعتی ایران‪ ،‬حاال چند ســالی اســت‬ ‫کــه هیچ ســمت اجرایی ای نــدارد؛ با ایــن حال او‬ ‫در ســال های اخیر‪ ،‬یک پروژه بــزرگ را راه اندازی‬ ‫کــرده اســت‪ .‬از ســال ‪ 89‬تــا همین پارســال‪ ،‬دکتر‬ ‫معظمی مشــغول کار روی یکی از پروژه های ملی‬ ‫ایران بــود‪ ،‬پروژه ای که می تواند آینده کشــورمان منبع بی پایان ریزجلبک‬ ‫را در زمینــه انــرژی های نو متحول کنــد‪ .‬پروژه ای «ناســا» براســاس اندازه گیری کلروفیل ریزجلبک‬ ‫کــه با قدیمی تریــن موجود زنده کره زمین ســر و ها بــا اســتفاده از ماهــواره‪ ،‬تراکــم ریزجلبک ها‬ ‫را در ســطح همــه آب هــای کــره زمین مشــخص‬ ‫کار دارد؛ «ریزجلبک»‪.‬‬ ‫ریزجلبــک هــا‪ ،‬جلبک هــای ذره بینــی کوچکی کرده اســت؛ طبق ایــن تحقیقــات‪ ،‬باالترین تراکم‬ ‫هســتند که بنیــان زنجیــره غذایی را تشــکیل می ریزجلبــک را ســاحل ایرانی خلیج فــارس و دریای‬ ‫دهنــد‪ ،‬ریزجلبــک هــا در الیه ســطحی همه آب عمــان دارد‪ .‬یعنــی ایــران قلب این فناوری اســت‪.‬‬ ‫هــا وجود دارنــد‪ ،‬ولی نیازمند شــرایط خاصی برای بســیاری از کشــورهای جهان در مجاورت اقیانوس‬ ‫رشــد و تکثیر هســتند‪ .‬همــان طور کــه از نام این هــا و دریــا هســتند‪ ،‬ولــی این شــرایط تنهــا در‬ ‫موجــودات پیداســت‪ ،‬ریزجلبک ها فتوســنتتیک بخــش کوچکــی از کالیفرنیا‪ ،‬بخشــی از اســترالیا‪،‬‬ ‫هســتند‪ ،‬یعنی نور خورشــید را جــذب می کنند و بخش کوچکــی از آفریقای جنوبــی و جزایر دریای‬ ‫بــا انــرژی آن‪ ،‬کربــن دی اکســید و آب را ترکیب و کاراییب وجــود دارند‪« .‬به عنوان مثال‪ ،‬ســاحل دو‬ ‫قند درســت مــی کنند که مــاده ای حــاوی انرژی اقیانوس اطراف آمریکا‪ ،‬شــرایط رشــد و تراکم باالی‬ ‫شیمیایی قابل اســتفاده برای جانداران دیگر است؛ ریزجلبــک ها را ندارد ولی در جنوب ایران شــرایط‬ ‫بــه جذب کربــن دی اکســید و تبدیــل آن به قند‪ ،‬آب و هوایی ثابتی وجــود دارد و در ‪ 1800‬کیلومتر‬ ‫می گوییــم تثبیت کربــن دی اکســید‪ .‬بنابراین در از ســاحل بوشــهر تا چابهار می تــوان ریزجلبک را من یک پژوهشگرم‬ ‫زمینــه های لم یزرعــی که به درد کشــاورزی نمی کشــت و پــرورش داد‪ .‬مــی دانیــد با ایــن کار چه «تــا ســال ‪ 1393‬روی بخشــی از صنعــت تولید‬ ‫خورنــد‪ ،‬مانند بخش عمده ای از جنوب کشــور ما‪ ،‬فرصتی برای اشــتغال ایجاد می شــود؟ به ازای هر ریزجلبــک که مربوط بــه تولید ســوخت هواپیما‬ ‫‪44‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪44 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬ ‫می تــوان ریزجلبک پــرورش داد‪.‬‬ ‫ریزجلبــک ها مهم ترین ثبیــت کننده های کربن‬ ‫دی اکســید در زمین هســتند؛ همه ایــن ها باعث‬ ‫شــده اند تا دکتر معظمــی و همکارانش با جدیت‬ ‫در زمینه کشــت ریزجلبک ها فعالیت کنند‪« .‬ایران‬ ‫هشــتمین تولیدکننــده گازهای گلخانه ای اســت‪.‬‬ ‫ایــران قرارداد پاریس را امضا کرده و موظف اســت‬ ‫که انتشــار کربن دی اکســید را کاهش دهد وگرنه‬ ‫بایــد بابتش مالیات بپــردازد‪ .‬با پــرورش ریزجلبک‪،‬‬ ‫ایــران می تواند رســما ادعا کند کــه پروتکل کیوتو‬ ‫را اجرایی کرده اســت و بــا تغییرات مخرب اقلیمی‬ ‫مقابلــه می کند‪».‬‬

‫هکتار کشــت‪ ،‬پنــج نفر نیرو نیاز اســت‪.‬‬ ‫در هــزار هکتــار‪ ،‬پنج هــزار نفر از همه شــاخه‬ ‫ها‪ -‬متخصــص و کارشــناس و افراد بومــی‪ -‬به کار‬ ‫گرفتــه می شــوند‪ .‬آینده اقتصاد و توســعه فناوری‬ ‫دنیا در دریاســت‪ ،‬چــون ‪ 70‬درصد کــره زمین آب‬ ‫است‪ .‬خاک دیگر ظرفیت اســتفاده بیشتر را ندارد‪.‬‬ ‫ایــن فنــاوری‪ ،‬آینده بســیاری از صنایع و ســوخت‬ ‫مایــع دنیاســت»‪ .‬ســال ‪« 89‬شــورای عالــی علوم‬ ‫تحقیقــات و فنــاوری» (عتف)‪ ،‬طرح ملــی «تولید‬ ‫فرآورده هــای ریزجلبک» را تصویــب کرد؛ طرحی‬ ‫در ســطح ایــران کــه باید بــه صنعــت تبدیل می‬ ‫شــد‪ .‬دکتر معظمی برای به ســرانجام رســاندن این‬ ‫پــروژه از همه ســمت هــا کناره گیری و به شــکل‬ ‫جــدی روی این پروژه کار کرد؛ «مــن از وقتی مرکز‬ ‫پژوهش های بیوتکنولوژی خلیج فارس را در قشــم‬ ‫ســاختم‪ ،‬شــروع بــه کار روی ریزجلبک هــا کرده‬ ‫بــودم و مصوبــه شــورای عالــی عتــف درواقع در‬ ‫ادامه کارهایی بود که از ‪ 15‬ســال قبل شــروع کرده‬ ‫بــودم‪ ».‬در حال حاضــر بزرگ تریــن و آماده ترین‬ ‫بازار برای ســوخت مایعی کــه از ریز جلبک ها به‬ ‫دست می آید‪ ،‬بازار ســوخت هواپیماست‪ .‬اتحادیه‬ ‫اروپا ســال ‪ )1391( 2012‬قانونــی را اجرایی کرد که‬ ‫تمــام هواپیماهایی کــه روی خاک اروپــا پرواز می‬ ‫کننــد‪ ،‬بــه ازای هر تن کربــن دی اکســید که رها‬ ‫مــی کنند باید ‪ 20‬یورو مالیات بدهنــد‪« .‬االن ایران‬ ‫ایر هــم این پــول را می پــردازد‪ .‬بازار ســاالنه این‬ ‫ســوخت در اروپــا چهار میلیارد یورو اســت‪».‬‬


‫سیاســت داشــت‪ .‬مــارک در ســال ‪ 2003‬از فوتبال والدراما‬

‫خداحافظــی کــرد و بالفاصلــه بــه ریاســت حزب‬ ‫فرانســوی زبان لیبرال تحول خواه در بلژیک رسید‪.‬‬ ‫او تنهــا دو ســال در ایــن جایــگاه دوام آورد و زیاد‬ ‫طــول نکشــید تا عالقــه اش به سیاســت را به کلی‬ ‫از دســت بدهد‪ .‬تیم ملی‪ ،‬انگیزه بزرگ دور شــدن‬ ‫ویلموتــس از سیاســت بــود‪ .‬او ابتــدا کمک مربی‬ ‫بلژیک شــد و بعد از آن در فاصله ســال های ‪2012‬‬ ‫تا ‪ 2016‬هدایت یکی از بااســتعدادترین نسل‬ ‫هــای تاریخ بلژیــک را برعهــده گرفت‪.‬‬ ‫بعــد از شکســت در مقابــل ولز در‬ ‫یورو ‪ 2016‬ویلموتس برکنار شــد‬ ‫و بــرای ادامــه کار به ســاحل‬ ‫عــاج رفت‪.‬‬

‫راه اندازی کمپین «یوو» مهم ترین اکت سیاســی‬ ‫یکی از افسانه ای ترین فوتبالیست های تاریخ کلمبیا‬ ‫بود‪« .‬والدرامــا» را با مدل موهای عجیبش در زمین‬ ‫فوتبــال به یاد مــی آوریم‪ .‬او مدتــی نیز موهایش‬ ‫را بــه رنگ های شــاد در مــی آورد تا برای مراســم‬

‫سولکمپبل‬

‫بخش آرسنالی لندن‪،‬‬ ‫جــاه طلبــی سیاســی‬ ‫ایــن مدافع بــزرگ را‬ ‫مــی پســندیدند امــا‬ ‫تاتنهامــی هــا حاضــر‬ ‫نبودنــد کوچــک ترین‬ ‫شانســی برای شــهردار‬ ‫شدن «ســول کمپبل» در‬ ‫نظر بگیرند‪ .‬ســول در یکی‬ ‫از جنجالی تریــن انتقال های‬ ‫تمام تاریخ‪ ،‬تاتنهام را ترک کرد و‬ ‫به رقیب مســتقیم این تیم پیوست‪.‬‬ ‫شــهرداری لنــدن‪ ،‬آرزوی بــزرگ ســول‬ ‫کمپبل بود و او برای رســیدن به این جایگاه‪،‬‬ ‫بیشــتر از هــر چیزی به رنگ پوســتش تکیــه کرد‪.‬‬ ‫کمپبــل حتی در یک مصاحبه جنجالی مدعی شــد‬ ‫که اگر سفیدپوســت بود‪ ،‬برای ‪ 10‬ســال به بازوبند‬ ‫کاپیتانــی تیم ملی انگلیس می رســید‪ .‬نفرت از این‬ ‫چهــره در بخش هایی از لنــدن به انــدازه ای زیاد‬ ‫بــود که او حتی به فهرســت اولیه شــهرداری لندن‬ ‫نیز نرســید‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫تبدیــل به یک یــاز جوان تریــن اعضــای راه یافته‬ ‫به مجلس روســیه از طریــق حزب پوتین شــد‪ .‬او‬ ‫هنوز شــهرت فوق العاده ای نداشــت اما یک سال‬ ‫بعد مســیر زندگی اش کامال عوض شد‪ .‬پاولیوچنکو‬ ‫مهاجم نوک روســیه فوق العــاده «گاس هیدینک»‬ ‫در یــورو ‪ 2008‬بود؛ ســتاره ای از یک نســل طالیی‬ ‫که هلند را از یورو بیرون انداختند و شــگفتی ســاز‬ ‫شــدند‪ .‬بالفاصله بعد از یوروی رویایی‪ ،‬پاولیوچنکو‬ ‫مــورد توجه انگلیســی ها قــرار‪ ‬گرفت و به‬ ‫باشــگاه «تاتنهــام هاتســپرز» پیوســت‬ ‫و همیــن موضــوع‪ ،‬او را از جایــگاه‬ ‫های سیاســی مدنظرش دور کرد‪.‬‬ ‫در روســیه به کنایــه گفته می‬ ‫شــد که تنها انگیــزه او برای‬ ‫ورود بــه مجلــس‪ ،‬تاثیــر‬ ‫بحــران مالی کشــور روی‬ ‫حقوق دریافتی اش بود‪.‬‬ ‫فوتبال این ستاره خیلی‬ ‫زود تنــزل کرد تــا آرای‬ ‫او بیشــتر از گل هایش‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫اولهبلوخین‬

‫خیر یه‬ ‫پول جمع کند‪ .‬والدراما همیشــه از محبوبیت ویژه‬ ‫ای در کلمبیــا برخــوردار بــود اما ایــن محبوبیت‬ ‫بــرای انتخاب او بــه عنوان رییس جمهور در ســال‬ ‫‪ 2014‬کافی به نظر نمی رســید‪ .‬کمپین والدراما در‬ ‫کشورش شکســت خورد اما او همچنان در گوشه و‬ ‫کنار سیاســت باقی ماند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫انگار سیاست شغل دوم همه روس هاست‬ ‫هاکان شوکور‬ ‫«رجــب طیب اردوغــان» قبل از تبدیل شــدن به از فوتبال تا سنا‬

‫زندگــی مــردم کشــورهای تــازه اســتقالل یافته‬ ‫بدجــوری به سیاســت گــره خــورده اســت‪ .‬برای‬ ‫همین هم هست که بیشــتر ورزشکاران روس بعد‬ ‫از پایــان عمر حرفــه ای به این دنیــا ورود پیدا می‬ ‫کنند ‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫بهتریــن گلــزن تاریــخ‬ ‫«دیناموکیف» و شــوروی‪،‬‬ ‫ســال ‪ 2006‬بــرای اولین بار‬ ‫در تاریــخ‪ ،‬اوکرایــن را به یک‬ ‫تورنمنت بزرگ رساند‪« .‬بلوخین»‬ ‫ســرمربی تیمی بود که بــا صعود به‬ ‫جام جهانــی ‪ 2006‬هــواداران فوتبال در‬ ‫اوکرایــن را شــگفت زده کرد‪ .‬مرد کمونیســت‪،‬‬ ‫فعالیت های سیاســی چندگانه و جنجال برانگیزی‬ ‫در کشــور اوکراین داشــت اما از یک جایی به بعد‪،‬‬ ‫فوتبال را به سیاســت ترجیــح داد و تصمیم گرفت‬ ‫با پررنگ تر شــدن در ســمت مربیگری‪ ،‬از سیاست‬ ‫دوری کند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫آندریشوچنکو‬

‫بــا وجــود شکســت در انتخابــات ســال ‪2012‬‬ ‫اوکراین‪« ،‬آندری شــوچنکو» در چند ســال گذشــته‬ ‫به شــدت با سیاســت درگیر بــوده و همــواره در‬ ‫متــن تحوالت اوکراین دیده شــده اســت‪ .‬در بلوک‬ ‫شــرق آدم ها ذاتا به سیاســت عالقه مند هســتند‬ ‫و شــوا نیــز از این قاعده مســتثنا نبــود‪ .‬آندری با‬ ‫‪ 48‬گل در ‪ 111‬بــازی یکــی از بهتریــن مهــره های‬ ‫هجومــی تاریخ اوکراین بود‪ ،‬ســتاره ای که در زمان‬ ‫خداحافظــی از فوتبال‪ ،‬آینده تضمین شــده ای در‬ ‫سیاســت بــرای خودش قائــل بود اما بــه موفقیت‬ ‫مــد نظرش دســت پیدا نکــرد و دوباره بــه فوتبال‬ ‫برگشــت تــا هدایت تیم ملــی اوکرایــن را برعهده‬ ‫بگیرد؛ پســتی کــه این روزهــا میان او و سیاســت‬ ‫فاصله ایجاد کرده اســت‪ .‬همشهری جوان ‬

‫یک سیاستمدار مشــهور و پرنفوذ‪ ،‬فوتبال بازی می‬ ‫کــرد امــا قابلیت هــای فوتبالی او هرگــز در حد و‬ ‫اندازه های «هاکان شــوکور» نبود‪ .‬مهاجم افســانه‬ ‫ای فوتبال ترکیه‪ ،‬دوران فوتبال باشــکوهی داشت و‬ ‫در ســال ‪ 2011‬به عضویت حزب عدالت و توســعه‬ ‫درآمد‪ .‬او بــه عنوان یکی از محبــوب ترین اعضای‬ ‫ایــن حــزب‪ ،‬آرای مردمــی را بــرای ورود به مجلس رومنپاولیوچنکو‬ ‫ترکیه به دســت آورد‪ .‬با این وجود شــوکور تنها دو «والدیمیــر پوتیــن» و «هــری ردنــپ»‪« ،‬رومــن‬ ‫ســال در مجلس باقی ماند و تصمیم گرفت استعفا پاولیوچنکــو» در دوران اوج فوتبالــش بــا ایــن دو‬ ‫رییس ترســناک کار کرد‪ .‬درست ‪ 10‬سال قبل‪ ،‬رومن‬ ‫بدهد و از دنیای سیاســت دور شود‪.‬‬ ‫‪43‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪43 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫فوتبالیست هایی که وارد میدان سیاست شدند‬ ‫محمدحسین عباسی‬

‫وقتی بهتریــن صندلی ها در حســاس ترین بازی‬ ‫هــای فوتبــال در اختیــار سیاســتمداران قدرتمند‬ ‫جهــان قرار می گیرنــد و دوربین هــای تلویزیونی‬ ‫در جریــان هــر مســابقه بارهــا تصویــر آن ها را‬ ‫شــکار مــی کننــد‪ ،‬واضــح به نظــر می رســد که‬ ‫جدایی سیاســت از فوتبال چیزی جز شــعار و رویا‬ ‫بافی نیســت‪ .‬فوتبال‪ ،‬حــاال تاثیری انکار نشــدنی‬ ‫در مناســبات میان کشــورهای مختلــف دارد و به‬ ‫ابزاری برای مبارزه‪ ،‬دوســتی‪ ،‬دشمنی‪ ،‬نفرت و ملی‬ ‫گرایــی تبدیل شــده اســت‪ .‬گردش مالــی فوتبال و‬ ‫میــزان نفوذ آن بــه عمــق روح و باورهــای مردم‪،‬‬ ‫چهــره های سیاســی را مجــاب می کند تــا از این‬ ‫نردبان مســتحکم اســتفاده کننــد اما ایــن ارتباط‬ ‫هیچ وقت یکطرفه نبوده اســت‪ .‬به همان نســبت‬ ‫کــه سیاســتمدارها بــرای ورود بــه فوتبــال عالقه‬ ‫نشــان داده انــد‪ ،‬اهالی فوتبــال نیز از شهرتشــان‬ ‫برای ورود به دنیای سیاســت اســتفاده کــرده اند‪.‬‬ ‫تصاحب کرســی های سیاسی از ســوی فوتبالی ها‬ ‫عمومــا تجربه موفقیــت آمیزی نبوده اما شــهردار‬ ‫جدید تفلیس‪ ،‬امیدوار اســت نگاه مــردم را در این‬ ‫خصوص تغییــر دهد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫کاخا کاالدزه‪ ،‬آقای شهردار‬

‫«کاخا کاالدزه» ســال ها برای میالن به میدان رفت‬ ‫و اگرچه همیشــه یک فوتبالیســت کامال متوســط‬ ‫بود اما برای مردم گرجســتان که به تماشــای ستاره‬ ‫های کشــتی خــو گرفته بودند‪ ،‬یک چهره اســطوره‬ ‫ای به شــمار می رفت‪ .‬او بعد از پایــان دوران بازی‬ ‫تمایلی بــه باقی ماندن در کنار فوتبال نشــان نداد‬ ‫و وزیــر انرژی گرجســتان شــد‪ .‬کاخا کــه زمانی به‬ ‫خاطــر ماجرای گروگانگیری بــرادرش به صفحه اول‬ ‫رســانه هــای خبری رســیده بــود‪ ،‬حاال بــه عنوان‬ ‫شــهردار جدید مهم ترین شــهر گرجســتان‪ ،‬دوران‬ ‫تازه ای از زندگی را آغاز کرده اســت‪ .‬تجربه کاالدزه‬ ‫و همه چهره های شناخته شــده دیگری که در این‬ ‫ســال ها از فوتبال به سیاســت کوچ کرده اند‪ ،‬برای‬ ‫ادامــه این رونــد تعیین کننده خواهــد بود‪ .‬همین‬ ‫چنــد هفتــه پیش بــود که مدافع ســابق باشــگاه‬ ‫میالن‪ ،‬به عنوان شــهردار تفلیس گرجستان انتخاب‬ ‫شــد‪ .‬کاخــا کاالدزه با ‪ 51‬درصد رای مردم شــهر ‪1.2‬‬ ‫میلیــون نفری تفلیس به عنوان شــهردار این شــهر‬ ‫انتخاب شــد تا آخرین فوتبالیســتی باشد که لباس‬ ‫سیاست پوشید‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫ژرژ وه آ‬

‫ســال های بازی همیشه یک چهره الهام بخش برای‬ ‫مردم کشــورش و همه مــردم آفریقا به شــمار می‬ ‫رفــت‪ .‬ژرژ در اولیــن تالش برای ریاســت جمهوری‬ ‫لیبریا شکســت خــورد‪ .‬او ابتدا نتایــج انتخابات را‬ ‫نپذیرفت و حتی تصمیم داشــت پای مجامع جهانی‬ ‫را وســط بکشــد اما ســرانجام در برابر آنچه اتفاق‬ ‫افتاده بود‪ ،‬تســلیم شــد‪ .‬وه آ بعد از چندین ســال‬ ‫دوبــاره برای ریاســت جمهوری لیبریا تــاش کرد و‬ ‫ایــن بار با رای ‪ 60‬درصد از مردم کشــورش‪ ،‬انتخاب‬ ‫شــد و خیلــی زود طرح هــای عدالت محــور را در‬ ‫لیبریــا کلید زد؛ طرح هایی کــه موافقان و مخالفان‬ ‫خاص خودشــان را دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫دکترسوکراتس‬

‫«دکتر ســوکراتس» یک فوتبالیســت بــی نظیر با‬ ‫عقایــد خاص خــودش بــود‪ .‬او با ســربند معروف‬ ‫«دموکراســی»اش ســال هــا بــرای گســترش مردم‬ ‫ســاالری در برزیــل جنگیــد‪ .‬ســوکراتس یکــی از‬ ‫اعضــای حــزب کارگــر و رهبر جنبــش دموکراتیک‬ ‫«کورینتیانس» به شــمار می رفت‪ .‬دکتر ســوکراتس‬ ‫فقیــد کاری کرد که باشــگاه کورینتیانــس در تمام‬ ‫دنیــا به عنــوان نمــاد مخالفت بــا حکومت های‬ ‫اســتبدادی شناخته شود‪« .‬فیدل کاسترو» و «ارنستو‬ ‫چه گوارا» بــزرگ ترین قهرمان هــای زندگی مردی‬ ‫بودنــد کــه در پنجــاه و هفت ســالگی بــه علت‬ ‫مســمومیت غذایــی جانش را از دســت داد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫گرگورز التو‬

‫کفش طــای جام جهانی ‪ 1974‬ســهم ســتاره ای‬ ‫شــد که بعدها هویت تازه اش را در دنیای سیاست‬ ‫پیــدا کرد‪« .‬گرگورز التو» به عنوان یک سیاســتمدار‬ ‫چــپ گرا‪ ،‬ســخنرانی هــای آتشــین و واکنش های‬ ‫تنــدی را بــه نمایش گذاشــت‪ .‬او بــرای مدتی نیز‬ ‫رییــس فدراســیون فوتبال کشــور لهســتان بود و‬ ‫عجیب تریــن تصمیمــش در ایــن دوران‪ ،‬در مدل‬ ‫اخراج ســرمربی تیم ملی فوتبال این کشــور خالصه‬ ‫می شــود‪ .‬او «لئوبیــن هکر» را بعــد از ناکامی در‬ ‫راه صعــود به جــام جهانــی ‪ 2010‬روی آنتن زنده‬ ‫تلویزیــون از ســمتش برکنار کرد‪.‬‬

‫روماریو‬

‫عالقــه دیوانــه وار «روماریــو» بــه فوتبــال‪ ،‬او را‬ ‫تــا آخریــن رمق ســاق هایش در مســتطیل ســبز‬ ‫حفــظ کــرد‪ .‬روماریــو بعــد از وداع با فوتبــال‪ ،‬در‬ ‫کنار حزب سوسیالیســت کشورش ایســتاد‪ .‬مهاجم‬ ‫ســابق بارســلونا و فالمینگــو‪ ،‬به کنگــره برزیل راه‬ ‫پیــدا کــرد و بــا آرایی باالتــر از همــه کاندیداهای‬

‫ســمبل آفریقا و قهرمان ســیاهان‪« .‬ژرژ وه آ» در‬ ‫‪42‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫دیگر‪ ،‬در جایگاه ســناتور قرار گرفت تا شــاید آینده‬ ‫سیاســی بــزرگ تر و خاص تری نیز داشــته باشــد‪.‬‬ ‫از جنجالــی ترین تدابیر سیاســی این فوتبالیســت‬ ‫افســانه ای‪ ،‬مخالفــت اش با رســیدن میزبانی جام‬ ‫جهانــی به کشــور برزیل بــود‪ .‬او باور داشــت که‬ ‫هزینــه میزبانی از این تورنمنت بــزرگ‪ ،‬باید صرف‬ ‫مشــکالت کلیدی تری کشــور شود‪.‬‬

‫زیکو‬

‫هشــت ســال بعد از جام جهانــی ‪« ،1982‬زیکو»‬ ‫وزیــر ورزش کشــور برزیل شــد‪ .‬اســطوره ســابق‬ ‫«فالمینگو» بیشــتر از هر چیــزی به فوتبال اهمیت‬ ‫مــی داد و تالش غیرقانونی او برای کمک مســتقیم‬ ‫دولتــی بــه چند باشــگاه خــاص برزیلــی‪ ،‬موجب‬ ‫شــد حضــور او در راس وزارت ورزش تنهــا یــک‬ ‫ســال به طول بینجامــد‪ .‬زیکو بعد از رانده شــدن‬ ‫از سیاســت‪ ،‬به آغــوش فوتبال برگشــت و در ژاپن‪،‬‬ ‫عــراق‪ ،‬برزیل و ترکیــه مربیگری کرد‪ .‬بــرای مدتی‪،‬‬ ‫مــدارس فوتبــال دغدغه این ســتاره بودنــد اما دو‬ ‫ســال قبل او تصمیم گرفت برای رسیدن به صندلی‬ ‫ریاســت فیفا رقابت کنــد‪ .‬زیکو در ایــن رقابت از‬ ‫حمایــت قاره های مختلف برخوردار نشــد و ناچار‬ ‫شــد قبــل از برگزاری انتخابــات کناره گیــری اش را‬ ‫رســانه ای کند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫لیلیانتورام‬

‫یــک مناظــره داغ با «نیکــوال ســارکوزی» آغازگر‬ ‫فعالیت های سیاســی «لیلیان تورام» بود؛ مدافعی‬ ‫کــه در دوران بــازی همــه افتخارات ممکــن را به‬ ‫دســت آورده‪ ،‬همواره به تبعیض نژادی در کشــور‬ ‫فرانســه معترض بود و بعد از بازنشستگی‪ ،‬فرصت‬ ‫خوبی پیدا کرد تا از شــهرتش برای اعتراض به آنچه‬ ‫در این کشــور اتفاق می افتد‪ ،‬اســتفاده کند‪ .‬لیلیان‬ ‫در مناظــره انتخاباتــی با ســارکوزی‪ ،‬فراتــر از حد‬ ‫انتظار ظاهر شــد و ثابــت کرد کــه توانایی تبدیل‬ ‫شدن به یک سیاســتمدار را دارد‪ .‬سارکوزی دو سال‬ ‫بعــد پســت وزارت ورزش را به تورام پیشــنهاد داد‬ ‫امــا او که به لحاظ فکری با رییس جمهور فرانســه‬ ‫موافــق نبود‪ ،‬به ســرعت ایــن پیشــنهاد را رد کرد‪.‬‬ ‫مدافــع فرانســوی به جــای فعالیت هــای دولتی‪،‬‬ ‫ترجیــح می دهــد صدای اعتــراض اقلیــت در این‬ ‫کشور باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫مارکویلموتس‬

‫در فاصلــه تبدیل شــدن به بهتریــن گلزن بلژیک‬ ‫در جــام هــای جهانــی و هدایــت تیم ملــی این‬ ‫کشــور‪« ،‬ویلموتــس» یــک حضــور ناموفــق در‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪42 Kheradmand‬‬


‫آســیبی که به بشــر وارد آورده‌اند رفته‌رفته افزایش‬ ‫پیدا کرده اســت‪ .‬باوجــود اینکه این بالیــا در ذات‬ ‫و شــدت به هم شبیه هســتند‪ ،‬کشورهای پیشرفته‬ ‫و کشــورهای در حال توســعه را از نظر آسیب‌های‬ ‫اقتصادی و بحران انســانی به یک اندازه تحت‌تاثیر‬ ‫قــرار نمی‌دهند‪.‬‬ ‫مدیریــت موثــر و توانمنــد بحــران یکــی از‬ ‫مســوولیت‌های حیاتــی هــر کشــوری اســت‪ .‬در‬ ‫حالی که کشــورهای توســعه‌یافته بــرای مقابله با‬ ‫این بحران‌ها با عملکرد مناســب و مکانیســم‌های‬ ‫موثر بــه خوبــی تجهیــز شــده‌اند‪ ،‬در مقابل یک‬ ‫عملکرد ضعیــف یا نبود مکانیســم‌های مناســب‬ ‫رنــج و صدمات بســیاری به مردم و کشــور تحمیل‬ ‫می‌کند ‪.‬‬ ‫میان تمام کشــورهای جهان‪ ،‬کشــورهای آســیایی‬ ‫بیشــترین مناطــق بالخیــز جهــان بوده‌انــد‪ .‬طی‬ ‫ســال‌های ‪ 1991‬تــا ‪ 2000‬میالدی مردم کشــورهای‬ ‫آســیایی ‪83‬درصد بالیــای طبیعی جهــان را تحمل‬ ‫کرده‌انــد‪ .‬کشــور هند یکــی از مســتعدترین این‬ ‫مناطــق اســت و نامالیمــات طبیعــی بســیاری را‬ ‫تجربه کرده اســت‪ .‬ســیل‪ ،‬توفــان و زلزلــه ‪ 3‬بالی‬ ‫عمده طبیعی هســتند که این کشــور با آنها دست‬ ‫بــه گریبان بوده اســت‪.‬‬ ‫کشــور هنــد از نظــر زمین‌شناســی بــه ‪ 5‬ناحیه‬ ‫زلزله‌خیــز تقســیم شــده؛ به ایــن ترتیــب که در‬ ‫منطقــه ‪ 1‬احتمال بروز زلزله کم‌شــدت وجود دارد‬ ‫و منطقه ‪ 5‬زلزله‌خیزترین بخش این کشــور اســت‪.‬‬ ‫متاســفانه با وجود اینکه این کشــور شاهد اتفاقات‬ ‫ناگــواری بوده‌‪ ،‬از ایــن تجربیــات درس نگرفته‌اند‪.‬‬ ‫تعــداد افرادی که در این کشــور به مدیریت بحران‬ ‫می‌اندیشــند‪ ،‬بســیار کم اســت و اغلب در سطح‬ ‫آکادمیک هســتند‪ .‬آنچه که مســلم اســت هنگام‬ ‫زلزلــه‪ ،‬میزان اســتحکام ســاختمان‌ها بســیار مهم‬ ‫اســت‪ ،‬اما در این کشور مهندسی زلزله یا مهندسی‬ ‫ســاختمانی که منطبق با اصول اســتاندارد باشــد‪،‬‬ ‫فقط در ســطح تحصیل در دانشــگاه باقی‌مانده و‬ ‫اکنون مهندســان ساختمان حتی اســتاندارد اولیه را‬ ‫هم هنگام ســاخت و ســاز رعایــت نمی‌کنند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ 2004‬میالدی در هند و تمام کشــورهای‬ ‫حــوزه اقیانوس هنــد زلزلــه روی داد و خرابی‌های‬ ‫غیرقابل‌تصــوری بــه جا گذاشــت‪ ،‬امــا دولت هند‬ ‫هیچ‌گونــه آمادگــی‌ای بــرای ترمیــم و مقابلــه با‬ ‫ایــن خرابی‌هــا نداشــت‪ .‬بســیاری از روســتاها‬ ‫هنــوز ســال‌ها بعــد از زلزله به وضعیت مناســب‬ ‫درنیامده‌انــد‪.‬‬ ‫مســوولیت عمده‌ای کــه دولت مرکــزی هند در‬ ‫مواقع بروز زلزله و ســایر بالیا برعهده گرفته‪ ،‬فقط‬ ‫حمایتــی بوده و شــامل فراهــم آوردن منابع مالی‬ ‫و اقدامــات تکمیلی در بخش حمــل و نقل و غذا‪.‬‬ ‫بــه عالوه‪ ،‬بســیاری از شــاهدان بر ایــن عقیده‌اند‬ ‫به‌دلیل فســادی کــه در دســتگاه‌های دولتی وجود‬ ‫دارد و ســوء‌مدیریت‪ ،‬تنها یک‌ســوم کمک‌هایی که‬

‫از طــرف جامعــه بین‌الملل به این کشــور شــده‪،‬‬ ‫در اختیار مــردم قرار گرفته اســت‪ .‬بنابراین صدها‬ ‫خانــواده پس از ســونامی هنوز منتظــر خانه خود‬ ‫هستند‪ .‬کشــور ژاپن از مدیریت بسیار خوبی برای‬ ‫مقابلــه بــا بالیای طبیعی برخــوردار اســت‪ .‬با این‬ ‫حال بخش شــمال شــرقی ژاپن بر اثر وقوع زلزله ‪9‬‬ ‫ریشتری در مارچ ســال ‪ 2013‬میالدی کامال تخریب‬ ‫شــد‪ .‬در ایــن زلزله ‪25‬هــزار نفر کشــته و ‪ 50‬هزار‬ ‫نفر مفقود شــدند و ‪ 250‬هزار نفر خانه و کاشــانه‬ ‫خود را از دســت دادنــد‪ 310 .‬میلیــارد دالر برآورد‬ ‫خســارت مالی بود که به این کشــور وارد شد‪ .‬حال‬ ‫اگــر زلزلــه‌ای به ایــن بزرگی در کشــور هند اتفاق‬ ‫می‌افتــاد‪ ،‬دنیا شــاهد چه تلخی‌هایی می‌شــد!‬ ‫به همین دلیل کشــورها باید در برابر پیشــگیری‬ ‫از بالیا و مدیریت آســیب‌های ناشــی از آن بســیار‬ ‫هوشــیار باشــند‪ .‬تعهــد و ابتکار کشــور ژاپن برای‬ ‫بــه حرکــت درآوردن جامعه داخلــی و بین‌المللی‬ ‫برای به حداقل رســاندن آســیب‌های ناشی از زلزله‬ ‫قابل‌تحســین اســت‪ .‬ایــن کشــور در مــورد زلزله‬ ‫بســیار موفق عمل کرد‪.‬‬ ‫کشــور ژاپــن در جایــی واقــع شــده کــه اغلب‬ ‫مواقع شــاهد آتشفشــان‌های فعال یا زلزله اســت‪.‬‬ ‫در زلزلــه ســال ‪ 1995‬میالدی ژاپن حــدود ‪80‬هزار‬ ‫خانه ویران شــد‪ ،‬بزرگراه‌ها‪ ،‬پل‌هــا‪ ،‬بندر و خطوط‬ ‫آهــن صدمــات جدی دیــد‪ ،‬امــا ترمیــم صدمات‬ ‫جانــی و فیزیکــی بالفاصلــه آغــاز و ظــرف ‪ 3‬ماه‬ ‫تمام تاسیســات زیربنایی شهر بازســازی شد‪ .‬وزیر‬ ‫خارجه ژاپــن در آن زمان در روزنامه هرالد تریبیون‬ ‫نوشــت‪« :‬اگر فکر می‌کنید تمام کشــور پوشیده از‬ ‫آوار و خرابی اســت‪ ،‬اشــتباه کرده‌اید‪.‬‬ ‫خیابان‌هــا به وضع طبیعــی برگشــته‪ ،‬بزرگراه‌ها‬ ‫بعــد از ‪ 2‬هفتــه باز شــده و خط آهنــی که توکیو‬ ‫را بــه ناحیــه توهوکو وصــل می‌کند پر از مســافر‬ ‫اســت‪ ».‬سیســتم مدیریتی کشــور ژاپــن این‌گونه‬ ‫اســت که یک وزیر بحــران در کابینه دولت معرفی‬ ‫می‌شــود‪ .‬دفتــر این وزیــر سیاســت‌های مقابله با‬ ‫بحــران را تعییــن می‌کند و در صورت بــروز واقعه‬ ‫به‌صــورت هماهنــگ آن را بــه اجــرا در‌مــی‌آورد‪.‬‬ ‫در مواقــع معمولــی وزیــران کابینــه‪ ،‬نماینــدگان‬ ‫ســازمان‌های مربــوط و متخصصان هســته اصلی‬ ‫دفتــر مدیریت را تشــکیل می‌دهنــد‪ .‬وقتی بحران‬ ‫عظیمــی روی می‌دهــد‪ ،‬ظــرف ‪ 30‬دقیقه یک تیم‬ ‫متشــکل از این افراد به دفتر نخســت‌وزیر احضار‬ ‫می‌شــوند و بالفاصلــه اقــدام بــه واکنش ســریع‬ ‫نســبت به مشــکل می‌کنند‪.‬‬ ‫کشــور آمریکا بــرای مدیریت بحــران در دهه ‪70‬‬ ‫سیستمی را تعیین کرده به نام ‪Incidencommand‬‬ ‫‪ system‬که یک مفهوم اســتاندارد مدیریتی است و‬ ‫به مســووالن اجازه می‌دهد در مواقــع بروز بحران‬ ‫بــدون اینکــه منتظر اجــازه مراجع قضایی شــوند‪،‬‬ ‫به‌صورت مشــترک و هماهنگ نســبت بــه وقایع‬ ‫پیش‌آمده واکنش ســریع نشــان بدهنــد‪ .‬پس از آن‬

‫‪41‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫هــم دولت فدرال آن را به برنامــه ملی تعمیم داد‪.‬‬ ‫این سیســتم برای هر نوع بحران کاربــرد دارد و به‬ ‫کاربران خود اجازه می‌دهد با اســتفاده از ســاختار‬ ‫ســازمانی و منســجم به هــر نوع واقعــه منفرد یا‬ ‫پیچیده عکس‌العمل سریع نشــان بدهند‪ .‬از طرف‬ ‫دیگر وســعت ســازمان مسوول بر اســاس وسعت‬ ‫فاجعه تعیین می‌شــود‪.‬‬ ‫زلزلــه‌ای کــه در کشــور نپــال در ســال ‪2015‬‬ ‫میــادی اتفاق افتــاد‪ ،‬به‌دلیــل وجود فقر‪ ،‬فســاد‬ ‫و ســوء‌مدیریت خرابــ ‌ی بســیاری بــه بــار آورد‪.‬‬ ‫خانه‌هــای ساخته‌شــده در ایــن کشــور بــدون‬ ‫اســتانداردهای مهندســی اســت و افراد متخصص‬ ‫کمی در زمینه مهندســی و معماری در این کشــور‬ ‫زندگــی می‌کننــد‪ .‬از طرفــی‪ ،‬قوانیــن و ضوابــط‬ ‫در آنجــا حاکم نیســت‪ .‬این کشــور برای ســاختن‬ ‫ســاختمان‌های ضدزلزلــه نیازمنــد منابــع مالی و‬ ‫انســانی متخصص اســت و مردم کشــور هم برای‬ ‫همــکاری با دولــت بایــد بتوانند بــه دولت خود‬ ‫اعتماد کنند‪ ،‬اما این کشــور آنچنان دســتخوش فقر‬ ‫و بیســوادی اســت که مردم روزانه برای به دســت‬ ‫آوردن غذا مبارزه می‌کننــد و دیگر جایی برای فکر‬ ‫کردن به ساختن ســاختمان‌های ضدزلزله و مطابق‬ ‫با اصــول مهندســی برای آنهــا باقــی نمی‌ماند‪.‬‬ ‫در کشــور نیوزیلند‪ ،‬دولــت رویکردهای مدیریت‬ ‫بحران را که مصوب ســال ‪ 1995‬میالدی بود‪ ،‬اصالح‬ ‫کرد‪ .‬این راهکارها به‌صورت ســنتی تعیین می‌شــد‬ ‫و در زمــان بــروز بالیای طبیعی ماننــد زلزله دیگر‬ ‫کارآمــد نبــود‪ .‬در راســتای همین هدف‪ ،‬نخســت‬ ‫ســازمان‌های مختلــف مرتبــط را بــا هــم ادغام و‬ ‫تمام مکانیســم‌های تعریف‌شــده را به مکانیســم‬ ‫‪ R4‬تبدیــل کرد که شــامل کاهش خطــر‪ ،‬آمادگی‪،‬‬ ‫واکنش و اصالح اســت‪.‬‬ ‫به عــاوه‪ ،‬دولــت دو تصمیم مهم گرفــت؛ ابتدا‬ ‫قوانینــی بــر اســاس چارچــوب مدیریــت فراگیر‬ ‫بحــران تصویــب کرد‪ ،‬ســپس به منظور دســتیابی‬ ‫بــه مدیریت بحــران موثر‪ ،‬کنسرســیوم دولت‌های‬ ‫محلــی را پذیرفــت‪ .‬این تصمیم‌گیری‌هــا اکنون به‬ ‫مورد اجــرا گذاشــته شــده اســت و وزارت بحران‬ ‫این کشــور تــاش می‌کنــد آن را به‌صــورت قانون‬ ‫دربیــاورد و از دولت‌هــای محلــی حمایــت کند‪.‬‬ ‫آنچه مســلم اســت میــزان بالیــای طبیعی طی‬ ‫ســال‌های اخیــر افزایش‌یافته و همــه ملت‌ها؛ چه‬ ‫ثروتمنــد و چه فقیر را تحت‌تاثیر قرار داده اســت‪.‬‬ ‫بنابرایــن همه کشــورها باید با تعیین سیاســت‌ها‬ ‫و راهکارهــای کارآمد بــه نحو موثرتــری با فاجعه‬ ‫مواجه شــوند‪ .‬بالیــای طبیعی یک تهدید هســتند‬ ‫که نمی‌تــوان جلــوی آنهــا را گرفت‪ ،‬امــا می‌توان‬ ‫با اقداماتی شــدت تاثیــری که بر جامعــه‪ ،‬اقتصاد‬ ‫و محیط‌زیســت می‌گذارند‪ ،‬کاهش داد‪ .‬از دســت‬ ‫رفتــن جان انســان‌ها را نمی‌تــوان جبران کــرد‪ ،‬اما‬ ‫ســایر آســیب‌ها را می‌توان به خوبی اصــاح کرد‪.‬‬ ‫هفته نامه سالمت‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪41 Kheradmand‬‬


‫زمین زیر پایمان سفت نیست‪...‬‬ ‫همه چیز درباره ز لـز لـه و ایران‬

‫روز پنجــم دی‌مــاه در ایــران روز ملــی «ایمنــی‬ ‫در برابــر زلزله» نامگذاری شــده اســت‪ .‬تاریخچه‬ ‫نامگــذاری این روز به ‪ 14‬ســال پیــش بازمی‌گردد؛‬ ‫زمانــی کــه براثر وقــوع زلزله در شــهر بــم بیش‬ ‫از ‪ 26‬هــزار نفــر جان خــود را از دســت دادند‪ .‬با‬ ‫وقوع زمین‌لــرزه اخیر در کرمانشــاه و مرگ صدها‬ ‫نفر از هموطنان‪ ،‬امســال روز ملــی ایمنی در برابر‬ ‫زلزله حــال و هوای دیگــری دارد‪ .‬اگرچه این واقعه‬ ‫ناخوشــایند ویرانی‌های بســیاری در زندگــی افراد‬ ‫برجــا گذاشــت‪ ،‬زنگ خطــری بود که نشــان دهد‬ ‫ایــران در معرض خطر جــدی و جبران‌ناپذیر بالیای‬ ‫طبیعی قــرار دارد‪.‬‬ ‫بــه گفتــه متخصصــان این حــوزه‪ ،‬کشــور ما در‬ ‫یکــی از مناطق زلزله‌خیــز کره زمین واقع شــده و‬ ‫همه ســاله زلزله‌های متعــددی در نواحی مختلف‬ ‫آن اتفــاق می‌افتــد‪ .‬تجربیات نشــان داده‌اند زلزله‬ ‫هنگامــی به ســانحه تبدیل می‌شــود کــه جوامع‬ ‫آمادگــی رویارویی با آن را نداشــته باشــند‪ .‬اگرچه‬ ‫زمــان دقیق رخــداد زلزله بــا علم و دانــش امروز‬ ‫قابل‌پیش‌بینــی نیســت‪ ،‬امــا می‌تــوان بــا آموزش‬ ‫همگانــی در این زمینه‪ ،‬آثار ســوء ســوانح طبیعی‬ ‫و صدمــات ناشــی از آنها را به میــزان قابل‌توجهی‬ ‫کاهــش داد‪ .‬صفحــه «تقویم ســامت» این هفته‬ ‫نیــز بــه آمــوزش آمادگی قبــل از زلزلــه‪ ،‬رفتارهای‬ ‫مناســب حین وقوع این حادثــه و اقدامات ضروری‌‬ ‫پس از آن می‌پــردازد‪.‬‬

‫موقعیت لرزه‌خیزی ایران‬

‫دقیــق وقوع زلزله وجــود نــدارد‪ ،‬از دیرباز مناطق‬ ‫زلزله‌خیز شناســایی و میــزان خطرپذیــری در این‬ ‫مناطــق پیش‌بینــی شــده اســت‪ .‬ســرزمین ایران‬ ‫جزو مناطقی از جهان اســت کــه در رده تازه‌‌ترین‬ ‫چین‌خوردگی‌هــا و در امتداد نوار هیمالیا (شــمال‬ ‫هندوســتان) قــرار دارد‪ .‬از طرفــی‪ ،‬ایــران در محل‬ ‫تالقی صفحه عربســتان‪ ،‬شــبه‌جزیره هندوستان و‬ ‫صفحه اوراســیا قــرار دارد‪.‬‬ ‫برخــورد این صفحه‌هــا و حرکت آنها به ســمت‬ ‫شــمال و صفحــه اوراســیا باعث لرزه‌خیــزی فالت‬ ‫ایران شــده اســت‪ .‬بنابراین کشــور ما همواره مورد‬ ‫تهدیــد زمین‌لــرزه قــرار دارد کــه از نمونه‌های آن‬ ‫در گذشــته می‌توان بــه زلزله‌هــای ویرانگر بوئین‬ ‫زهــرا‪ ،‬رودبــار و منجیــل‪ ،‬اردبیل و بم اشــاره کرد‪.‬‬ ‫بررســی‌های انجام‌گرفتــه نشــان می‌دهد بیشــتر‬ ‫مــردم هنگام وقــوع این پدیده بــه نوعی غافلگیر‬ ‫شده و نتوانســته‌اند عکس‌العمل درست و مناسبی‬ ‫از خــود نشــان دهنــد‪ .‬بنابراین افزایــش آگاهی و‬ ‫آمادگــی عموم برای کاهش صدمات ناشــی از زلزله‬ ‫در ایــران از اهمیــت ویژه‌ای برخوردار اســت‪.‬‬

‫آشنایی با مفاهیم مرتبط با زلزله‬

‫قبل از شــروع آموزش مفهوم زلزلــه و ایمنی الزم‬ ‫اســت تعــدادی از مفاهیم مرتبط بــا زلزله تعریف‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫• ســاختمان درونــی زمین‪ :‬کره زمین شــامل چند‬ ‫الیه اســت که به ترتیب از بیــرون به داخل عبارتند‬ ‫از‪:‬‬ ‫‪ .1‬پوســته‪ :‬اولین و بیرونی‌‌ترین الیه زمین است و‬ ‫در مقایســه با دیگر الیه‌ها ضخامــت کمتری دارد‪.‬‬ ‫پوســته خود دارای دو بخش بیرونی و درونی است‪.‬‬

‫ســوانح طبیعی‪ ،‬حقایقــی از زندگی هســتند که‬ ‫نمی‌توانیــم کنتــرل کاملی بر آنها داشــته باشــیم‪.‬‬ ‫باوجــود اینکــه هنــوز امــکان پیش‌بینــی زمــان‬ ‫‪40‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫بخــش بیرونی از مواد شــنی‪ ،‬ماســه‌ای‪ ،‬آهکی و‪...‬‬ ‫تشکیل شــده اســت‪ .‬درواقع این قسمت از پوسته‬ ‫محل زندگی ما انسان‌هاســت‪ .‬بخــش درونی نیز از‬ ‫ســنگ‌های سخت‌‌تر تشکیل شــده است‪ .‬ضخامت‬ ‫پوســته در زیــر اقیانوس‌ها و خشــکی‌ها یکســان‬ ‫نیســت و بین ‪ 5‬تا ‪ 60‬کیلومتر متغیراست‪.‬‬ ‫‪ .2‬جبه (گوشــته)‪ :‬زیر الیه پوســته‪ ،‬جبه یا گوشته‬ ‫قــرار دارد‪ .‬ایــن الیــه ضخامــت زیــادی دارد و از‬ ‫ســنگ‌های جامد و خمیری تشــکیل شــده است‪.‬‬ ‫ضخامت جبه حدود ‪ 2‬هزار و ‪ 900‬کیلومتر اســت‪.‬‬ ‫‪ .3‬هســته‪ :‬ســومین الیه زمین هســته اســت که‬ ‫خود از دو قســمت تشــکیل شده اســت‪ .‬قسمت‬ ‫اول‪ ،‬هســته بیرونی و قســمت دوم‪ ،‬هسته درونی‬ ‫اســت‪ .‬هســته بیرونــی مــذاب و دارای ضخامتی‬ ‫حــدود ‪ 2‬هــزار و ‪ 300‬کیلومتــر و هســته درونی‬ ‫جامــد و از جنــس آهــن و نیــکل اســت‪ .‬این الیه‬ ‫حــدود ‪ 1200‬کیلومتر ضخامــت دارد‪.‬‬ ‫• زلزلــه‪ :‬زلزلــه پدیده‌ای اســت که از رها شــدن‬ ‫ناگهانی قســمتی از انرژی ذخیره‌شــده درون زمین‪،‬‬ ‫در پوســته یــا قســمت باالیــی گوشــته به‌وجــود‬ ‫می‌آیــد و موجب لرزش‌هــای کوتاه‌مدت و ناگهانی‬ ‫قســمتی از پوســته می‌شود‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫رد پای زلزله همه جا مثل هم نیست‬

‫بالیــای طبیعــی حقیقــت تلخــی هســتند کــه‬ ‫هیچ‌کــس را از آن گریــزی نیســت‪ .‬مرگ‌هــای‬ ‫بیشــمار‪ ،‬بیماری‌هــا و آســیب‌های اقتصــادی و‬ ‫اجتماعــی کمترین آســیبی اســت که از ایــن بالیا‬ ‫حاصــل می‌شــود‪ .‬بالیــای طبیعــی از ابتــدا وجود‬ ‫داشــته و بــا گذر زمــان و افزایش جمعیــت میزان‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪40 Kheradmand‬‬


‫‪ ‬همه برای یکی؛ یکی برای همه‬

‫تصمیــم بــرای بــه خانــه بخــت فرســتادن یک‬ ‫دختربچه کار آســانی نیست‪ .‬گاهی والدین هستند‬ ‫که این تصمیــم را می گیرند‪ .‬یک نفــر برای نجات‬ ‫باقــی اعضای خانواده قربانی می شــود‪ .‬از یک روز‬ ‫به بعــد دیگر تصمیم مــی گیرند دختربچــه را به‬ ‫جای فرستادن به مدرســه‪ ،‬به خانه شوهر بفرستند‬ ‫تــا یک نــان خور کم شــود‪ .‬گاهی هم هســت که‬ ‫خود دختربچــه تصمیم می گیــرد از خانه پدری و‬ ‫تحصیل دســت بکشــد و ازدواج کند‪.‬‬ ‫دخترک گرســنه و نگران و غمگین امیدوار اســت‬ ‫که رفتن به خانه شــوهر راه حل مشــکالتش باشد‪.‬‬ ‫کارلینــا نورتینــو یکــی از همیــن دختربچه‬ ‫های درمانــده غمگین اســت‪ .‬کارلینا در ‪13‬‬ ‫ســالگی ازدواج کــرده و حاال ‪ 15‬ســال دارد‪.‬‬ ‫او بــه خبرنگار گاردین می گوید‪« :‬روســتای‬ ‫مــا قبال یک رودخانه داشــت‪ .‬یــادم می آید‬ ‫کــه مردم اینجــا ماهیگیری مــی کردند‪ .‬من‬ ‫قبــا ماهی مــی فروختــم‪ .‬ماهی هــا را از‬ ‫ماهیگیران تحویل می گرفتــم و برای فروش‬ ‫به روســتا می بــردم‪ .‬همه دوروبرمــان پر از‬ ‫آب بــود‪ ،‬اما آن قدر بــاران نبارید که ماهی‬ ‫ها مردند‪».‬‬ ‫‪ ‬خانــواده کارلینــا قبــا تــا ‪ 20‬جعبــه ‪50‬‬ ‫کیلویی نشاسته کاســاوا برداشت می کردند‪،‬‬ ‫اما حــاال یک یــا دو جعبه محصــول دارند‪.‬‬ ‫کارلینــا بی آبــی را مقصر ایــن وضعیت می‬ ‫داند‪ .‬به گفته او و همســرش قبال از سپتامبر‬ ‫تا مــارس به طــور منظم بــاران مــی آمده‪،‬‬ ‫اما حاال فقــط در ژانویه و فوریــه باران می‬ ‫بارد‪.‬‬ ‫کارلینــا اولیــن فرزنــدش را هم به خاطــر فقر از‬ ‫دســت داده‪ .‬جنین مشــکل داشــته و خانواده اش‬ ‫نتوانســته اند او را به بیمارســتان ببرنــد و فرزندش‬ ‫را نجــات بدهنــد‪ .‬خــودش در این بــاره می گوید‪:‬‬ ‫«مطمئنــم اگــر پــدر و همســرم ایــن قــدر فقیر‬ ‫نبودند‪ ،‬پســرم االن زنــده بود‪».‬‬

‫بادها خبر از تغییر فصل می دهند‬

‫اســت و اغلب کارشناســان دلیل اصلی این افزایش‬ ‫مــداوم را چیزی جــز تغییــرات آب و هوایی نمی‬ ‫دانند‪.‬‬ ‫‪ ‬مــک بیــن مکاندوایــر‪ ،‬از فعــاالن حقــوق زنان‬ ‫و کــودکان در مــاالوی‪ ،‬بــه گاردین مــی گوید‪« :‬ما‬ ‫در زمینــه دالیــل ازدواج زیر ســن قانونی اطالعات‬ ‫دقیقــی نداریــم‪ ،‬اما می تــوان گفت کــه بین ‪30‬‬ ‫تــا ‪ 40‬درصــد از ایــن ازدواج ها در نتیجه ســیل و‬ ‫خشکســالی ناشــی از تغییرات آب و هوایی است‪.‬‬ ‫در نتیجــه این موضوع‪ ،‬حــدود چهار یا پنج میلیون‬ ‫دختر در مــاالوی در معرض خطر ازدواج زیر ســن‬ ‫قانونــی قــرار دارند که حــدود ‪ 15‬میلیــون نفر از‬

‫نــه تنها از دختــرم حمایت کرده بلکه باعث شــده‬ ‫بقیــه بچه هایم هم بتوانند به تحصیل شــان ادامه‬ ‫دهند‪ ».‬‬ ‫حــاال در ماالوی از هر ‪ 10‬دختر‪ ،‬یک نفر در ســن‬ ‫‪ 15‬ســالگی ازدواج می کنند‪ .‬هر چند از سال ‪2015‬‬ ‫ســن قانونی ازدواج در این کشــور ‪ 18‬سال تعریف‬ ‫شــده‪ ،‬اما هیــچ مجازاتی بــرای قانون شــکنان در‬ ‫نظــر گرفته نمی شــود؛ چون مرگ و قانون شــکنی‬ ‫دســت به انتخــاب زده انــد‪ .‬صندوق بیــن المللی‬ ‫پــول گــزارش کــرده کــه ‪ 70‬درصــد از ‪ 19‬میلیون‬ ‫جمعیــت ماالوی زیر خط فقــر و ‪ 25‬درصد در فقر‬ ‫بســیار شــدید زندگی مــی کنند‪ .‬جماعتــی که می‬ ‫تواننــد گلیم خود را از آب بیرون بکشــند و‬ ‫ســر گرســنه به بالین نگذارند هــم حاال در‬ ‫برابر شــوک های آب و هوایی بسیار آسیب‬ ‫پذیر شــده انــد‪ .‬طبق گزارش هــای موجود‪،‬‬ ‫آمار فقر در نتیجه ســیل ها و خشکســالی‬ ‫هــای اخیر به طــرز نگران کننــده ای باالتر‬ ‫خواهد رفــت؛ فقری که قربانیــان اصلی آن‬ ‫دختربچه های ‪ 15 ،14‬ســاله هستند‪.‬‬

‫به خاطر آفتاب‬

‫آنها به خاطر تغییرات آب و هوایی در این شــرایط‬ ‫قرار گرفتــه اند‪ .‬ایــن رقم قابل توجهی اســت‪».‬‬

‫فاجعهپنهان‬

‫تعداد زیــادی از ازدواج های زیر ســن قانونی به‬ ‫صورت رســمی ثبت نشــده و همین باعث شــده‬ ‫که ابعــاد فاجعه در اذهان عمومــی کمتر از آنچه‬ ‫هســت‪ ،‬به نظر برســد‪ .‬بســیاری از این ازدواج ها‬ ‫در واقــع فقط یک توافق شــفاهی بین دو خانواده‬ ‫اســت‪ .‬گاهی هم مبلغی به عنوان مهریه یا شیربها‬ ‫از طــرف داماد یــا خانواده اش به خانــواده عروس‬ ‫پرداخــت می شــود‪ .‬این همــان اتفاقی اســت که‬ ‫برای فیلومنا آنتونیو افتاده‪ .‬او در ســن ‪ 15‬ســالگی‬ ‫بــه ازای دریافــت ‪ 25‬یــورو به عقد یک پســر ‪21‬‬ ‫ســاله در آمده‪ .‬پدرش درباره ایــن اتفاق می گوید‪:‬‬ ‫«خیلی از همســایه های ما به خاطــر تغییر آب و‬ ‫هوا درگیر مشــکل مالی هستند و به خاطر همین‬ ‫مشــکالت اجازه می دهند که دختربچه های شــان‬ ‫ازدواج کننــد‪ .‬من پنــج بچه دیگر هــم دارم که به‬ ‫مدرســه می رونــد‪ .‬دو دختــر دیگر هــم دارم‪13 ،‬‬ ‫ســاله و ‪ 11‬ســاله‪ .‬اگر مــردی از آنها خواســتگاری‬ ‫کنــد‪ ،‬حتما بــه آن فکر مــی کنم‪ .‬شــوهر فیلومنا‬

‫در ســال ‪ 2015‬پژوهشــی انجام شد که نشان می‬ ‫داد در این ســال حدود ‪ 13.5‬میلیون خردســال قبل‬ ‫از ‪ 18‬ســالگی ازدواج کــرده اند‪ .‬این آمــار در واقع‬ ‫نشــان می دهد کــه روزانــه ‪ 37‬هــزار ازدواج زیر‬ ‫ســن قانونی در دنیــا صورت می گیرد‪ .‬حــدود ‪4.4‬‬ ‫میلیــون مــورد از ایــن ازدواج ها هم در ســن زیر‬ ‫‪ 15‬ســال اتفاق می افتد‪ .‬یونیســف در ســال ‪2015‬‬ ‫هشــدار داده که اگــر روند فعلی ادامــه پیدا کند‪،‬‬ ‫تا ســال ‪ 2050‬رقم کلی عروســان خردســال به ‪310‬‬ ‫میلیــون مورد برســد‪ .‬با وجــود باال رفتــن آگاهی‬ ‫مردم نســبت به این پدیده و تــاش دولت ها برای‬ ‫ایجاد موانــع قانونی برای ازدواج زیر ســن قانونی‪،‬‬ ‫تعداد عروســان خردســال همچنان رو بــه افزایش‬ ‫‪39‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫وقتــی باران شــروع به باریــدن می کنند‪،‬‬ ‫کشــاورزان به سرعت شــروع به کاشتن می‬ ‫کننــد اما ســه هفته بعــد مــی فهمند که‬ ‫هر چه کاشــته اند‪ ،‬خشــک شــده‪ .‬اگر هم‬ ‫خشــک نشــود‪ ،‬احتمال این که ســیل بیاید‬ ‫و محصــوالت را بــا خــود ببرد زیاد اســت‪.‬‬ ‫محصولــی که از ایــن همه بال جــان به در‬ ‫می بــرد‪ ،‬آنقدر زیاد نیســت کــه جوابگوی‬ ‫نیازهای یک خانواده کشــاورز باشــد‪ .‬این است که‬ ‫ازدواج تنهــا راه نجات می شــود‪.‬‬ ‫ماجومــا‪ ،‬دختــری کــه در ‪ 15‬ســالگی مجبور به‬ ‫ازدواج شــده‪ ،‬در ایــن بــاره می گویــد‪« :‬به خاطر‬ ‫آفتــاب بــود که این طور شــد‪ .‬آفتاب بیــش از حد‬ ‫زیــاد بود و بــاران کافی نمــی بارید‪ .‬قبــا دو ماه‬ ‫بــاران مــی آمد‪ ،‬امــا بعد کمتــر و کمتر شــد‪ .‬من‬ ‫هیچ کس را بابت سرنوشــتم مقصــر نمی دانم‪ .‬این‬ ‫آب و هــوا بود که عوض شــد و این مســیر را ســر‬ ‫راه مــن قرار داد‪ .‬اما هرگز اجــازه نمی دهم دخترم‬ ‫در ‪ 15‬ســالگی ازدواج کند؛ او بایــد درس بخواند‪».‬‬ ‫حاال در بسیاری از کشورهای آفریقایی ازدواج زیر‬ ‫ســن قانونی دختــران به عنوان یکــی از پیامدهای‬ ‫مستقیم ســیل شناخته شــده اســت‪ .‬کمپین های‬ ‫زیــادی در همــه دنیا بــرای حمایت از «عروســان‬ ‫آفتــاب» بــه راه افتــاده و همه بابت نســل جدید‬ ‫کودکانــی اظهــار نگرانی مــی کنند که قرار اســت‬ ‫یک شــبه از خردسالی به بزرگســالی بروند‪ .‬ماجوما‬ ‫و دختــران هم نســلش امــا مــی دانند ایــن تنها‬ ‫انتخاب آنهاســت‪ .‬تنها راه پیش روی شان؛ سرنوشت‬ ‫محتومــی که طبیعت برای شــان رقــم زده و از آن‬ ‫هیــچ گریزی نیســت‪ .‬از هفتــه نامه چلچراغ‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪39 Kheradmand‬‬


‫عروسان آفتاب‬ ‫نتونیا سرنوشت بسیاری دیگر از دختران هم سن و سالش در گوشه و کنار دنیا‬ ‫را پیدا کرد که زندگی شان زیر بار خشم طبیعت در شرف از هم پاشیدن بود‬ ‫مریم عربی‬

‫حتــی یک بــار هــم او را ندیده بــود‪ .‬دختربچه از‬ ‫همــه جا بی خبــر درســت ‪ 10‬ماه بعد مادر شــد‬ ‫و از اولیــن ســال هــای نوجوانی مســئولیت های‬ ‫بزرگســاالنه را به گــردن گرفت‪.‬‬

‫روزهــا یک بحــران جدی دنیــا را تهدیــد می کند‪:‬‬ ‫پدیــده ظهور خیــل عظیمی از عــروس های خرده‬ ‫ســال؛ پدیده ای که بــه طور مســتقیم از تغییرات‬ ‫آب و هوایی و گرم شــدن زمین نشأت گرفته است‪.‬‬ ‫در خطــه پهناوری از آفریقا‪ ،‬از جنوب ماالوی گرفته‬ ‫تا موزامبیک‪ ،‬عروس های خردســال و والدین شــان‬ ‫یک داســتان مشــترک را از ســر گذرانده انــد‪ .‬آنها‬ ‫در ســال های اخیــر متوجه باال رفتن دمــای هوا و‬ ‫بــاران های پیش بینی ناپذیری شــده اند که گاه به‬ ‫ســیل تبدیل می شود‪.‬‬ ‫بســیاری از روســتاهای آفریقایــی که تــا به حال‬ ‫ســیل را تجربــه نکــرده بودنــد‪ ،‬حــاال گاه و بیگاه‬ ‫زیــر هجوم ســیالب ویران مــی شــوند‪ .‬در نتیجه‬ ‫ایــن وضعیــت‪ ،‬خانواده هایــی که تا پیــش از این‬ ‫از پس مخــارج زندگی و تحصیــل چندین فرزند بر‬ ‫مــی آمدند‪ ،‬حــاال در وضعیتی بحرانی قــرار گرفته‬ ‫اند‪ .‬هیچ کــس نمی تواند دالیــل علمی و منطقی‬ ‫بــرای اتفاق هایی که در جریان اســت‪ ،‬ارائه بدهد‪.‬‬ ‫تنهــا چیزی که روستانشــینان آفریقایــی می دانند‪،‬‬ ‫این اســت که تــا پیش از این از پــس هزینه زندگی‬ ‫دختران شــان بر می آمدند و حــاال نه‪ .‬تنها راه حل‬ ‫پیش روی شــان این اســت که یکی دوتا از دختران‬ ‫شــان را در نوجوانی و خردســالی شوهر بدهند‪.‬‬

‫این ســیل بود که باعث شــد اولین سال نوجوانی‬ ‫نتونیــا ســانده‪ ،‬اولین ســال زندگی مشــترکش هم‬ ‫باشــد‪ .‬آب‪ ،‬زمین زراعی والدینش را در کاچاســوی وقتی از تغییر آب و هوا حرف می زنیم‪...‬‬ ‫مــاالوی از بین برد و زندگی شــان را بــه باد فنا داد‪ .‬تغییــرات آب و هوایــی برای هــر کس یک معنی‬ ‫بعد از آن تنها راه امرار معاش آنها شــد جمع کردن دارد‪ .‬عــده ای وقتــی ایــن عبــارت به گوش شــان‬ ‫هیــزم برای فــروش‪ .‬به همین خاطر بــود که وقتی می خورد‪ ،‬یاد شــیرماهی های مســتندهای حیات‬ ‫یک مــرد جوان در خانــه شــان را زد و از دختر ‪ 13‬وحــش مــی افتند کــه در میــان یخ هــای در حال‬ ‫ســاله شان خواســتگاری کرد‪ ،‬در دادن جواب مثبت ذوب شــدن به دنبال ســرپناه می گردنــد‪ .‬عده ای‬ ‫هیچ تردید نکردند‪ .‬نتونیا سرنوشــت بسیاری دیگر دیگر با شــنیدن این عبارت مناظــری آخرالزمانی به‬ ‫از دختران هم ســن و ســالش در گوشه و کنار دنیا ذهن شــان متبادر می شــود که در آن شــهرها در‬ ‫را پیدا کرد که زندگی شــان زیر بار خشــم طبیعت میان امواج خروشــان ســیل محو شــده انــد‪ .‬برای‬ ‫دختــران آفریقایــی امــا تغییــرات آب و هوایی به‬ ‫در شــرف از هم پاشیدن بود‪.‬‬ ‫‪ ‬نتونیا تا می توانســت تقال کــرد که نظر والدینش معنــای نوزادهــای کوچکــی اســت که در دســت‬ ‫را عــوض کنــد‪ .‬عجــز و البه کــرد کــه بگذارند در های نحیف و خردســاالنه شــان جــا گرفته؛ تصویر‬ ‫خانــه بماند اما فایده ای نداشــت‪ .‬والدینش برایش دختربچه هــای نوبالغی که به جای مدرســه رفتن‬ ‫توضیــح دادنــد که عوض شــدن آب و هــوا‪ ،‬همه خانــه داری مــی کنند‪ .‬ایــن همان موضــوع پروژه‬ ‫چیــز را عــوض کــرده و محصولی برای شــان باقی ای اســت که مرکز ژورنالیســم اروپایــی این روزها‬ ‫نگذاشــته و دیگر هیچ چیزی برای خــوردن ندارند‪ .‬بــا جدیــت دنبال می کند‪ :‬پــروژه ای با نــام زیبای‬ ‫این طــور بود کــه دختری ‪ 13‬ســاله بــه زندگی با «عروســان آفتاب»‪.‬‬ ‫مــرد جوانی تــن داد که در طــول زندگی کوتاهش بررســی های انجام شــده نشــان می دهد که این‬ ‫‪38‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪38 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


37 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬37


‫بررس‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫ن‬ ‫رهای‬ ‫فرامو‬ ‫ش‬ ‫ش‬ ‫د‬ ‫ه ایران‬

‫«ورشو» دارای کد ملی می‌شود‬ ‫فلز اروپایی که در‬ ‫لرستان زر می‌شود‬

‫گستردگی این هنر به حدی بوده است که نام شهر بروجرد‬ ‫و ورشو با هم آمیخته شده است‬ ‫معاون صنایع دســتی اداره کل میــراث فرهنگی‪،‬‬ ‫صنایع دســتی و گردشگری لرســتان گفت‪ :‬به زودی‬ ‫هنــر صنایع دســتی ورشــو در شهرســتان بروجرد‬ ‫دارای کــد ملی می شــود‪.‬‬ ‫قلمکاران لرســتانی قبل از ورود ورشــو بــه ایران‬ ‫از ورق زرد رنگ برنج برای ســاخت ابزار و وســایل‬ ‫مــورد نیــاز در منازل اســتفاده می‌کردنــد ‪ .‬پس از‬ ‫ورود ورشــو بــه ایــران ‪ ،‬هنرمنــدان خــوش ذوق‬ ‫دزفــول و بروجرد ایــن فلز را در دســت گرفته و با‬ ‫دقــت و ظرافــت خاصــی آن را نرم کــرده و پس از‬ ‫شــکل گیری نهایی به دســت اســتادان قلمکار می‬ ‫ســپردند ‪ .‬اســتادان قلمکار ورشــو نیز با چشــمان‬ ‫خوش بیــن و دســتان هنرمنــد خود بــر روی این‬ ‫جســم بی جان ‪ ،‬فضایــی رویایــی را قلمکاری می‬ ‫کردند ‪ .‬هنر ورشوســازی در ایــران اکنون به صورت‬ ‫پایــه در شهرســتان بروجرد وجود دارد و نام ورشــو‬ ‫و ورشــوکاران ایــن دیار در همه جای دنیا مشــهور‬ ‫شــده اســت ‪ .‬در زمان حاضر ســماورهای ورشویی‬ ‫در همه نقاط ایران مختص اســتادان ورشــو سازی‬ ‫بروجرد اســت ‪ .‬اســناد و مدارک فرهنگــی برجای‬ ‫مانده از گذشــته به ویژه ابــزار و ظروف بیانگر آن‬ ‫اســت که بروجرد نیز از لحاظ تولید صنای ‌ع دســتی‬ ‫ســابقه‌ای دیرینه دارد ‪.‬‬ ‫ورشو ســازی عبارتســت از ســاخت و تهیه انواع‬ ‫ظــروف از جنس ورشــو کــه خود آلیــاژی از جنس‬ ‫‪36‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪ %20‬نیــکل‪ %35 ،‬روی ‪ %45 ،‬مس اســت ‪.‬‬ ‫صنعت ورشــو ســازی در گذشــته های نه چندان‬ ‫دور در شــهر بروجــرد رونــق فراوانــی داشــت و‬ ‫بخش وســیعی از بازار قدیمی این شــهر را به خود‬ ‫اختصاص می داده اســت‪.‬‬ ‫گســتردگی این هنر بــه حدی بوده اســت که نام‬ ‫شــهر بروجرد و ورشــو با هم آمیخته شــده است‪.‬‬ ‫این فلز به صورت ورق از کشــور آلمان و لهســتان‬ ‫بــه ایــران وارد می شــده اســت و با داشــتن جال‬ ‫ومقاومت طوالنی در مقابل پوســیدگی ‪ ،‬آنرا "ژرمن‬ ‫ســیلور" نیز اطالق مــی کردند‪.‬‬ ‫هنرمنــدان دیار بروجرد‪ ،‬با اســتفاده از فن چکش‬ ‫کاری و خم کاری با اســتفاده از دســتگاههای ساده‬ ‫و همچنیــن نیروی بازوی خود‪ ،‬بــه خلق آثار فلزی‬ ‫بســیار زییایی از ورقهای ورشویی می پرداختند که‬ ‫از جملــه می تــوان به ظروف غذا خوری‪ ،‬ســماور‪،‬‬ ‫ســینی‪ ،‬قندان‪ ،‬چایدان‪ ،‬گالب پاش و ‪ ...‬اشــاره کرد‪.‬‬ ‫راســته مســگرهای بــازار بروجــرد هنــوز نفس‬ ‫می‌کشــد و شــهرت قلم‌زن‌های حرفــه‌ای این دیار‬ ‫همچنان پایدار اســت تا این هنرمنــدی نه‌فقط در‬ ‫خاطــرات که در زندگــی روزمره مردمــان این دیار‬ ‫جایــش را حفظ کند‪.‬‬ ‫کارشناســان امــر معتقدند کــه جغرافیایی متنوع‬ ‫لرســتان و زیست‌بوم این اســتان در تنوع نقوش و‬ ‫صنایع‌دســتی آن نقش بسزایی داشــته به‌طوری‌که‬

‫کار هنرمنــدان بروجــردی روی فلــز ورشــو از‬ ‫انحصاری‌تریــن صنایع‌دســتی کشــور محســوب‬ ‫می‌شــود‪.‬‬ ‫از برجســته تریــن هنرمندان این حرفــه می توان‬ ‫اســتاد علی میناگر‪ ،‬مرحوم اســتاد رئــوف‪ ،‬مرحوم‬ ‫اســتاد قریب‪ ،‬اســتاد رضا گلدوز‪ ،‬اســتاد محمد باد‬ ‫آور‪ ،‬اســتاد علیرضا شاددل‪ ،‬اســتاد ماشاء اله فرخی‬ ‫و ‪ ...‬را نــام برد‪.‬‬ ‫فرزانــه عادلی معــاون صنایــع دســتی اداره کل‬ ‫میراث فرهنگی‪ ،‬صنایع دســتی و گردشگری لرستان‬ ‫در ایــن رابطــه اظهار داشــت‪ :‬با یــک پیمانکار که‬ ‫تجربه پیگیــری کارهای اســتاندارد را دارد قراردادی‬ ‫منعقــد کردیــم کــه طــی آن پیمانــکار مراحــل‬ ‫استانداردســازی را بررســی کــرده تا کدملی ورشــو‬ ‫بروجــرد و روش و آئین کار آن اســتاندارد شــود‪.‬‬ ‫وی استانداردســازی را از اولویــت هــای مهم در‬ ‫صــادرات دانســت و عنــوان کرد‪:‬‬ ‫مــا برای رقابت محصوالتمــان در بازارهای جهانی‬ ‫و داخلی بایــد به اصل استانداردســازی توجه ویژه‬ ‫داشته باشیم‪.‬‬ ‫معاون صنایع دســتی اداره کل میــراث فرهنگی‪،‬‬ ‫صنایــع دســتی و گردشــگری لرســتان ادامــه داد‪:‬‬ ‫ورشــو پس از ماشــته دومین محصول صنایع دستی‬ ‫استانداردســازی شــده مــا در لرســتان خواهد بود‪.‬‬ ‫خبرگــزاری مهر‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪36 Kheradmand‬‬


‫مشــکالت انتزاعــی در این مرحلــه از رشــد ادراکی عاجز اســت‪ .‬مرحل ٔه نهایی‬ ‫بطور تقریبی از ‪ ۱۱‬ســالگی تا ‪ ۲۰‬ســالگی بطول می انجامــد که در این مرحله‬ ‫نوجــوان قابلیت تفکــر انتزاعی و فرضی‪ ،‬اســتدالل قیاســی‪ ،‬درک احتماالت‪ ،‬و‬ ‫قابلیــت دیدن شــق دیگر موضوعــات را پیدا می‌کنــد‪ .‬در این مرحله از رشــد‬ ‫انســان می تواند فــرای تجربیات خود برود و تعمقی عمیق برای کشــف راه و‬ ‫روش های جدید و متفاوت داشــته باشــد‪ .‬تنها رســیدن به این مرحله از رشــد‬ ‫ادراکی اســت که باعث ایجاد تفکر انتقادی در انســان می شــود‪ .‬هرچند باور‬ ‫ژان پیــاژه بــر این بــود که هم ٔه انســان ها از مراحل رشــد ادراکی کــه در باال‬ ‫ذکر شــد عبور می کنند‪ ،‬اما بســیاری از پژوهشــگران این بــاور را خوش بینانه‬ ‫دانســته ا‌نــد و بر ایــن باورند که درصــد باالیی از افــراد میان ســال هنوز در‬ ‫مرحل ٔه ســوم رشــد ادراکی قرار دارنــد و قابلیت تفکر انتقــادی را ندارند‪.‬‬ ‫همانطــور که در باال اشــاره کردم تفکر انتقادی می تواند در انســان توســط‬ ‫آمــوزش و تمریــن بیدار شــود‪ .‬نیاز بــه تفکر انتقــادی در دنیای امــروز از هر‬ ‫زمان دیگری بیشــتر احســاس می شــود‪ .‬اخبار و اطالعاتی که در شــبکه های‬ ‫اجتماعــی بطــور گســترده در اختیار میلیون هــا کاربر در سرتاســر جهان قرار‬ ‫می‌گیــرد ممل ّو اســت از اطالعات گمراه کننده که صرفا بــرای اهداف ‌ی همچون‬ ‫جــذب خواننده‪ ،‬جهت دادن بــه افکار عمومی‌‪ ،‬و یا فــروش کاال بکار برده می‬ ‫شــود‪ .‬از آن روی‪ ،‬آمــوزش و رشــد یــک ســری خصوصیات در خــود می تواند‬ ‫آســیب پذیری ما را در مقابل اطالعات نادرســت بســیار کاهش دهــد‪ .‬در این‬ ‫مقالــه در رابطه بــا چند خصوصیت بنیادی که از دیدگاه من باعث رشــد تفکر‬ ‫انتقادی میشــود می نویسم‪.‬‬

‫انعطافپذیری‬

‫نخســتین قدم بــرای بــکار انداختن تفکــر انتقــادی انعطاف پذیری اســت‪.‬‬ ‫بســیاری از انســان ها گرایش بســیار زیادی بــه عبور از موضوعاتــی که با آنها‬ ‫مواجــه می شــوند را دارند‪ .‬اگر با موضوعی برخورد کنند کــه اندک ‌ی با باورها و‬ ‫یــا پیش فرض های ذهن ‌ی آنها تطابق نداشــته باشــد فوری پرونــد ٔه آن موضوع‬ ‫را مختومــه اعالم می کننــد و بدون اندک تفکری در رابطه بــا آن موضوع از آن‬ ‫عبــور مــی کنند‪ .‬باید توجه داشــت که انعطــاف پذیری به معن ‌ی بــاور پذیری‬ ‫نیســت‪ ،‬بلکه داشتنی ذهن ‌ی باز برای ســنجش موضوعات است‪ .‬انعطاف پذیر‬ ‫بودن باعث می شــود که ما بتوانیم دنیا را از تقســیم بندی های ســیاه و سپید‪،‬‬ ‫بــه بخش های گوناگون و متفاوتی تقســیم کنیــم و هر کــدام از آن بخش ها‬ ‫را مــورد ســنجش دقیق قرار دهیم‪ .‬داشــتنی ذهن ‌ی باز و انعطــاف پذیر باعث‬ ‫می شــود که با «عدم قطعیــت» به موضوعات بنگریم‪ .‬این بدان معن ‌ی اســت‬ ‫کــه حت ‌ی اگــر در رابطه با موضوعی به جواب ‌ی قطعی دســت پیــدا کنیم ذهن‬ ‫انتقــادی ما کمــاکان در پی یافتــن جواب ‌ی دیگر اســت و چه بســا بتواند ما را‬ ‫ناگهــان با موضوع جدیــد دیگری غافلگیر کند‪ .‬همچنین‪ ،‬ذهــن انعطاف پذیر‬ ‫بــه مــا کمک می‌کند که با شــگفتی و هیجان ایده ها و پیــش فرض های خود‬ ‫را مــورد آزمایــش قرار دهیم‪ ،‬که این خود باعث کشــف بســیاری از راز و رموز‬ ‫زندگ ‌ی و پاســخ به پرســش های ب ‌ی جواب زندگ ‌ی خواهد شــد‪.‬‬

‫تشخیص تمایالت و پیش فرض ها‬

‫تمایــات و پیــش فــرض هــا ‌ی ذهن ‌ی از جملــه مســائل بازدارنــده در تفکر‬ ‫انتقــادی هســتند‪ .‬بســیاری از باورها و "دانســته" های ما بر اســاس اطالعات‬ ‫نادرســت و گمــراه کننده ای اســت کــه یا در خود شــکل داده ایــم و یا به ما‬ ‫تزریق شــده ا‌ند‪ .‬بعنوان مثال‪ ،‬شــاید اکثر مــا در دوران کودکــی این نصیحت‬ ‫را از خانــواده هــای خود شــنیده باشــیم که "درس بخــوان تا پول دار شــوی"‪.‬‬ ‫چنیــن نصیحــت ها ‌ی ب ‌ی اساســ ‌ی باعــث ایجاد یک ســری پیش فــرض های‬ ‫نادرســت در ذهن بســیاری از ما شــده اســت بطوریکه درس خواندن راعلت‬ ‫پــول دار شــدن می دانیم‪ .‬بــا اندک ‌ی توجه بــه دنیای اطراف خــود می‌توان به‬ ‫این نتیجه رســید که اینگونه نصیحت ها براســتی پوچ هســتند و چه بسا افراد‬ ‫پولــدار بــه معن ‌ی واقعی کســان ‌ی بــوده ا‌ند که اکثــرا ترک تحصیل کــرده ا‌ند‪.‬‬ ‫‪35‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫در واقــع مربوط ســاختن علــم با پول (علم بهتر اســت یا ثــروت؟) باعث می‬ ‫شــود که نه از علم چیزی نســیب ما شــود و نه از ثروت‪ ،‬زیرا هر کدام از آنها‬ ‫مســیر و منظــور خاص خودشــان را دنبال مــی کنند و در جایــگاه خاص خود‬ ‫بایــد آمــوزش داده شــوند‪ .‬یا در مثالی دیگــر می‌توان به تمایــل هموطنان ما‬ ‫در آگاه دانســتن خود در امور سیاســی و یا موضوعات دیگر اشــاره کنیم‪ .‬شاید‬ ‫با رجوع به تیراژ ســاالن ٔه روزنامه (‪ ۸۰۰‬هزار نســخه در ســال) و یا کتاب (‪۱۶۴۰‬‬ ‫نســخه در ســال) کم ‌ی به آگاه بودن خود در امور سیاســی و یا امور دیگر پی‬ ‫ببریــم‪ .‬برای بــه کار انداختن تفکر انتقادی باید برای بررســ ‌ی موضوعات‪ ،‬تمام‬ ‫برداشــت های ذهن ‌ی خود که حاصل تمایالت و پیش فرض هایمان هســتند را‬ ‫خامــوش کنیم تا بتوانیــم موضوعات را آنگونه که هســتند ببینیم‪.‬‬

‫شک و تردید‬

‫اصوال انســان بــرای آرام کردن و کاهش اضطراب خود ســع ‌ی می‌کند تعریفی‬ ‫ثابــت از محیط پیرامون خــود در ذهن ایجاد کند‪ .‬یک روز عــادی را در زندگی‌‬ ‫خود تجســم کنید‪ .‬اکثــر ما بطور تقریبی یک ســری کارها و رفتارهای مشــابه‬ ‫را در طــ ‌ی روز انجــام می دهیم‪ .‬صبح بیدار می شــویم‪ ،‬صبحانــه می‌خوریم‪،‬‬ ‫آماد ٔه کار می شــویم‪ ،‬برای رســیدن به محل کار ســاعت ها پشت ترافیک قرار‬ ‫مــی گیریم‪ ،‬نصف بیشــتر روزخــود را در محیــط کار به ســر می‌بریم‪ ،‬هنگام‬ ‫بازگشــتن بــه منــزل نیز مجدد ســاعت ها پشــت ترافیــک قرار مــی گیریم‪،‬‬ ‫خســته به منزل می رســیم‪ ،‬شــامی میــل می‌کنیم‪ ،‬و مــی خوابیم‪ .‬شــاید تنها‬ ‫رفتــن به چنــد رویداد اجتماعی باشــد کــه جریان عــادی زندگ ‌ی مــا را کمی‌‬ ‫تغییــر دهد و باعث شــود کــه از جریان عادی و خســته کننــد ٔه زندگ ‌ی اندکی‌‬ ‫دور شــویم‪ .‬روش زندگی‌امروزی بگونه ای شــکل گرفته اســت که اگر مجموع ٔه‬ ‫ســال های عمــر هر کدام از ما را حســاب کنیم شــاید تعــداد روزهایی که به‬ ‫معنــای واقعی زندگ ‌ی کرده باشــیم به تعداد انگشــت های دســت نرســد‪ .‬به‬ ‫عبارتــی دیگــر زندگ ‌ی کــه در آن بطور روزمره چیــزی جدید به انســان اضافه‬ ‫نکنــد‪ ،‬یا تجربه ای جدید در آن نشــود‪ ،‬و یا ایده ای جدید در آن شــکل نگیرد‪،‬‬ ‫و یا هر کاری که پســوند "عادی" را از زندگ ‌ی نگیرد‪ ،‬زندگ ‌ی نیســت بلکه بردگی‬ ‫اســت‪ .‬انســان های مدرن امــروزی برد ٔه افکار خویشــند و در دائــره ای که در‬ ‫ذهــن خــود ایجاد کرده ا‌ند مشــغول دویدن به ســمت هدف ‌ی هســتند که در‬ ‫نهایــت بــه همان جــای اول ختم می شــود‪ .‬تنهــا راه برای خارج شــدن از این‬ ‫دایر ٔه ذهن ‌ی «شــک» اســت‪ .‬شــک یعن ‌ی بدنبال «چرایی» موضوعات بودن و از‬ ‫این بابت با بدبینی متفاوت اســت‪ .‬بدبینی همانطور که از اســمش پیدا اســت‬ ‫یعنــ ‌ی با ذهن ‌ی منفــ ‌ی و یک طرفه به موضوعــات نگاه کــردن‪ ،‬در صورتی که‬ ‫شــک نقط ٔه شروع رســیدن به حقیقت اســت‪ .‬باید توجه داشت که صرفا شک‬ ‫کــردن به موضوعی خاص شــما را در مســیر کشــف حقیقــت در رابطه با آن‬ ‫موضــوع قرار نمی دهد‪ .‬شــک اگر با «تحقیق و تالش» برای بیشــتر دانســتن‬ ‫همراه نباشــد توســط پیش فــرض ها و تمایالت انســان جهت گیــری می‌کند‪.‬‬ ‫همچنیــن‪ ،‬تــاش برای دانســتن نیز اگر با «جســارت در تغییر» همراه نباشــد‬ ‫هرگز ســودمند واقع نخواهد شــد‪ .‬ذهن بســیاری از افراد کتابخوان پر اســت‬ ‫از اطالعاتــی که هیچگاه بطور کاربردی از آنها اســتفاده نکــرده ا‌ند‪ .‬باید توجه‬ ‫داشــت که «تغییر» نیاز به جســارت دارد‪ .‬انســان ‌ی که جســور نباشد هیچگاه‬ ‫نمــی تواند با تفکر انتقادی بــه موضوعات نگاه کند‪ ،‬زیــرا تفکر انتقادی پیش‬ ‫از «تغییــر بیرونی» مســتلزم انعطاف پذیری و در صورت لــزوم «تغییر درونی»‌‬ ‫درخود شــخص اســت‪ .‬توجه به ایــن موضوع بســیار حائز اهمیت اســت که‬ ‫تفکر انتقادی مســتلزم شــک و تردید نســبت به تمام موضوعاتی اســت که با‬ ‫آنها در ارتباطیم (ســخنران ‌ی های سیاســی‪ ،‬نظر پزشــکی‌‪ ،‬اخبار‪ ،‬و غیره)‪.‬‬

‫تمیز قائل شدن بین واقعیت و نظر‬

‫شاید تعریف «واقعیت» و «نظر» بر روی کاغذ بسیار راحت بنظر رسد‪ .‬اما در‬ ‫بســیاری از ارتباطات اجتماعی و تبادل اطالعات بین انسان ها معن ‌ی واقعیت و‬ ‫نظر برای خیل ‌ی ها قابل تفکیک نمی باشــد‪ .‬بسیاری از‬ ‫بقیه در صفحه ‪72‬‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪35 Kheradmand‬‬


‫تفکر‬ ‫انتقادی‬

‫منجی‬ ‫حقیقت‬

‫ی که جسور نباشد هیچگاه نمی تواند با تفکر انتقادی به موضوعات نگاه کند‬ ‫انسان ‌‬ ‫انتقال اطالعــات یک ‌ی از‬ ‫فرشید رشیدی فر‬ ‫‪ f a r s h i d r a s h i d i f a r. c o m‬اصل ‌ی ترین دالیــل ارتباط‬ ‫‪ rashidifar@hotmail.com‬بین ما انســان ها اســت‪.‬‬ ‫در طول تاریــخ دریافت و‬ ‫ارائه اطالعات نقش بســیار اساســ ‌ی در بقا و ســاده تر کردن زندگ ‌ی ما انســان‬ ‫ها داشــته اســت‪ .‬هــر چــه در تاریخ بــه جلوتر مــ ‌ی آییم‪ ،‬اهمیت ســرعت‬ ‫بخشــیدن بــه انتقال اطالعات را در بین انســان ها پر رنگ تــر می بینیم‪ .‬ابداع‬ ‫تصویــر نگاری بر روی ســنگ ها‪ ،‬تاثیر ابــداع و اختراع کاغــذ‪ ،‬پاییروس و موم‬ ‫بــر روی صنعــت چاپ در قرن ‪ ،۱۵‬همگ ‌ی باعث ســرعت بخشــیدن به انتقال‬ ‫اطالعــات بین مردم شــده ا‌نــد‪ .‬امروز به جایی رســیده ایم که ســرعت انتقال‬ ‫اطالعات بســتگی به سرعت عمل شــما در فشــار دادن تنها یک دکمه بر روی‬ ‫صفحــ ٔه کیبــورد کامپیوترتان دارد‪ .‬اما‪ ،‬همگام با رشــد ســرعت انتقال اطالعات‬ ‫و باال رفتن قابلیت انســان هــا در ارائه اطالعات هدف و منظور اطالع رســانی‬ ‫نیز تغییر کرده اســت‪ .‬انســان هــای اولیه اطالعــات را به منظــور حفظ جان‬ ‫خود‪ ،‬ســود بــردن از حافظ ٔه جمعــی‪ ،‬بروز احساســات‪ ،‬ســازگاری و انطباق با‬ ‫محیط و دالیل مشــابه که بیشــتر جنب ٔه حفظ بقا دارد بوده اســت‪ .‬اما انســان‬ ‫امــروزی عــاوه بر دالیــل پایــه ای‪ ،‬انتقال اطالعــات را بــرای دالیلی همچون‬ ‫کســب یا حفظ قــدرت‪ ،‬تبلیغات‪ ،‬شــایعه پراکنی‪ ،‬و ایجاد رعب و وحشــت به‬ ‫جــای کاهش آن نیز اســتفاده می کنــد‪ .‬از آن روی‪ ،‬ســنجش اطالعات دریافتی‌‬ ‫اولیــن و مهمترین قدم به منظور دریافت اطالعات درســت و موثق اســت که‬ ‫تنها توســط تفکر انتقادی صــورت می‌گیرد‪.‬‬ ‫تفکر انتقادی مســتلزم عبور از یک ســری مراحل رشــد ادراکی است که بطور‬ ‫‪34‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫طبیعی در هم ٔه انســان ها شــکل می‌گیــرد‪ .‬این نوع از تفکر بعنــوان باالترین‬ ‫درجــ ٔه رشــد ادراکــی در انســان بنا بــه دالیلی‪ ،‬مانند ســنت گرایــی و گرایش‬ ‫هــای ایدئولوژیــک‪ ،‬خاموش می شــود که تنها بــا آموزش و تمریــن می تواند‬ ‫مجــدد بــکار بیافتد‪ .‬ژان پیــاژه (‪ ۱۹۸۰‬تا ‪ )۱۸۹۶‬روانشــناس مشــهور در زمین ٔه‬ ‫رشــد‪ ،‬مراحل رشــد ادراکی انســان را از بدو تولد تا ‪ ۱۵‬ســالگی به چهار بخش‬ ‫تقســیم کرده اســت که بطــور بســیار مختصر به دســتاورد های هــر مرحله‬ ‫اشــاره می‌کنم‪ .‬در مرحل ٔه اول که از تولد تا ‪ ۲‬ســالگی بطــول می انجامد کودک‬ ‫بــا ترکیــب حس و حرکت مــی تواند محیط بیــرون خود را تجربه کنــد‪ .‬او می‬ ‫تواند موجودیت اشــیا را حتی در صورت قابل مشــاهده نبــودن آنها درک کند‪.‬‬ ‫مرحلــ ٔه بعــدی از ‪ ۲‬تا ‪ ۷‬ســالگی بطــول می انجامــد که در آن شــکل دادن به‬ ‫مفاهیــم ثابــت و باورهــای جادویی از جملــه قابلیت های ذهنــ ‌ی در کودک‬ ‫خواهــد بود‪ .‬امــا‪ ،‬در این مرحله تفکر بطور خودمحوری صــورت می‌گیرد بدان‬ ‫معنــ ‌ی کــه کودک نمی‌تواند نقطــه نظرات دیگــران را درک کند و یــا دنیا را از‬ ‫دیدگاه دیگران ببیند‪ .‬بین ســنین ‪ ۷‬تا ‪ ۱۱‬ســال کودک شــروع به درک منطق ‌ی از‬ ‫محیــط اطــراف خود می‌کند‪ ،‬هرچند تفکــر فرضی و انتزاعی هنوز در او رشــد‬ ‫نکــرده اســت‪ .‬این مرحله از رشــد ادراکی در کــودکان چند دســتاورد مهم را با‬ ‫خود به همراه دارد‪ .‬نخســت‪ ،‬قابلیت اســتفاده از اســتدالل اســتقرایی در این‬ ‫ســنین شــکل می‌گیرد بدان معنــ ‌ی که کودک مــی تواند از طریق مشــاهدات‬ ‫خود و اســتنباط های شــخص ‌ی به یک نتیج ٔه کل ‌ی دســت پیدا کند‪ .‬دوم‪ ،‬شکل‬ ‫گیــری منطــق و کمرنگ شــدن خــود محوری در کودک اســت کــه از اهمیت‬ ‫باالیی در این مرحله از رشــد ادراکی برخوردار اســت‪ .‬و در نهایت اســتفاده از‬ ‫منطــق تنها معطوف بــه موضوعات ملموس اســت و کودک همچنــان از رفع‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪34 Kheradmand‬‬


33 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬33


‫بســیاری از کودک آزاران‪ ،‬زن هستند‪ .‬وی می گوید‪:‬‬ ‫اغلــب ما ‪ ،‬فکر مــی کنیم 'کودک آزار' بیشــتر‪ ،‬مرد‬ ‫هســت ‪ ،‬اینطور نیســت ‪ ،‬خیلی از مــوارد نیز زنان‬ ‫کودک آزار هســتند‪ .‬بطورمثال در یکی از گزارش ها‬ ‫‪ ،‬مادربــزرگ ‪ ،‬نوه را مورد کودک آزاری جنســی قرار‬ ‫داده اســت و این موارد باید آگاهی رســانی شــود‪.‬‬

‫تــردد کــودکان به تنهایــی در کوچــه و خیابان‬ ‫ممنو ع‬

‫رئیــس انجمــن حمایــت از حقــوق کــودکان در‬ ‫ادامه با اشــاره به راه های پیشــگیری‬ ‫از کــودک آزاری مــی گویــد‪ :‬مهارت‬ ‫آموزی به کــودکان برای پیشــگیری‬ ‫از کــودک آزاری بســیار مهم اســت‬ ‫‪ .‬ناظــری می افزاید‪ :‬آمــوزش هایی‬ ‫ماننــد اینکه والدیــن بدانند کودک‬ ‫از چه ســنی مــی توانــد در خانه‬ ‫تنهــا بمانــد یــا از چه ســنی می‬ ‫توانند کودکان را بیرون بفرســتند‪،‬‬ ‫باید از راه های مختلف از جمله‬ ‫از طریــق ســازمان هــای مردم‬ ‫نهاد انجــام گیرد اما متاســفانه‬ ‫برخــی مــدارس‪ ،‬انجمــن ها و‬ ‫ســازمان هــای مــردم نهــاد را‬ ‫بــرای ارائــه این آمــوزش های‬ ‫مهــارت زندگی بــه کــودکان به مدرســه راه‬ ‫نمــی دهند و احســاس تــرس و وحشــت دارند و‬ ‫متاســفانه کودکان در این 'ناآگاهــی' می مانند‪ .‬وی‬ ‫تصریــح می کند‪ :‬بطورمثــال در مورد آتنــا یکی از‬ ‫دالیل وقوع جرم و بســترهای زمینه ســاز را این می‬ ‫دانســتیم که کودکی به ســن و ســال آتنا نباید تنها‬ ‫در کوچه و خیابــان تردد پیدا کند و اگر والدین این‬ ‫مســاله را می دانســتند بطورقطع مراعات بیشتری‬ ‫در این زمینه می شــد تا بســتر وقــوع جرم فراهم‬ ‫نشود؛ بســیاری از اتفاقات در روستاها و شهرستان‬ ‫هــا به علــت آن فرهنــگ و بحث آبرو اســت‪.‬‬

‫کودک آزاری جنسی و شبکه های اجتماعی‬

‫کشــی جنســی و وسوســه کودک به دیدن سایت‬ ‫های هرزه نگاری نیز کودک آزاری جنســی اســت‪.‬‬ ‫وی تصریــح می کنــد‪ :‬اغــوای کودک بــه روابط‬ ‫جنســی اینترنتــی نیز از دیگــر انواع کــودک آزاری‬ ‫محسوب می شود که متاســفانه در جامعه هست‬ ‫و مــا این مــوارد را داریم ‪ ،‬کودک آزاری جنســی از‬ ‫روابــط حضوری به ســمت فضای مجــازی رفته و‬ ‫بعــد روحــی و روانــی ایــن روابط در حال شــکل‬ ‫گیری اســت‪.‬‬ ‫خاکــی اضافــه می کنــد‪ :‬قــرار دادن کــودک در‬ ‫معرض فیلم و مجالت با محتوای مســائل جنســی‬ ‫و اســتفاده از کــودک در تولید‬

‫هــرزه نــگاری از دیگــر مصادیــق کــودک آزاری‬ ‫جنســی است‪.‬‬

‫کــودکان بایــد در مقابــل لمس کــردن واکنش‬ ‫نشــان دهند‬

‫معاون اجتماعی بهزیســتی اســتان تهران با اشاره‬ ‫به راه های پیشــگیری از کودک آزاری جنســی می‬ ‫گویــد‪ :‬مســاله ای کــه در جامعه ما خیلــی به آن‬ ‫بی توجهی می شــود ‪ ،‬خودمراقبتی جنســی است‪.‬‬ ‫متاســفانه حساســیت نســبت بــه مراقبــت ها یا‬ ‫خودمراقبتی جنســی در جامعه بسیار پایین است‪.‬‬ ‫خاکــی مــی افزاید‪ :‬واقعا کــودک در مــوارد کودک‬ ‫آزاری مقصر نیســتند به ویژه امروز که بســیاری از‬ ‫کــودکان مــا به خاطر شــبکه های ماهــواره ای به‬ ‫نوعی ارتباط مســتقیمی با مســائل جنســی دارند‪،‬‬ ‫سیســتم آموزشــی و سیســتم خانوادگی نسبت به‬ ‫خودمراقبتــی ‪ ،‬بــی توجهی دارنــد‪ .‬وی در تعریف‬ ‫خودمراقبتــی می گویــد‪ :‬خودمراقبتی مــی تواند‬ ‫آموزش های مختلف باشــد بطورمثــال اینکه فرزند‬ ‫مــا بداند حتی در مقابل یک لمــس کردن ‪ ،‬واکنش‬ ‫نشــان دهد و مقابله کند‪.‬‬

‫دیــدگان بهزیســتی اســتان تهــران در ادامه بحث‬ ‫خودمراقبتــی می گویــد‪ :‬در آمــوزش خودمراقبتی‬ ‫بایــد بــه کــودکان آموخته شــود کــه انــدام های‬ ‫خصوصی شــان کجاســت‪.‬‬ ‫وی مــی افزاید‪ :‬همچنین باید بــه کودک آموخت‬ ‫که چه کســانی حــق دارند به حریــم خصوصی تو‬ ‫نزدیک شــوند یــا برای کــودک مرزبنــدی ارتباطی‬ ‫برقــرار شــود‪ .‬وی بــه والدیــن توصیــه مــی کند‪:‬‬ ‫دوســت خانوادگی خــود را به کــودکان به نام های‬ ‫آقــا یا خانم فالنی بشناســانید ‪ ،‬اســتفاده از القابی‬ ‫مانند عمــو و خاله و عمه و دایی بــرای اطرافیانی‬ ‫که رابطه ســببی و نســبی بــا ما ندارنــد‪ ،‬به نوعی‬ ‫بردن کودکان به ســمت شکســتن مرزها اســت‪.‬‬ ‫وی ادامــه مــی دهــد‪:‬‬ ‫بطورمثــال کــودک مــی گوید‬ ‫این عمو اســت که مرا بوسیده‬ ‫اســت؛ درحالیکه عمویی در کار‬ ‫نیســت ‪ .‬حد و مرز روابط را باید‬ ‫کــودکان بیاموزند و این مســاله‬ ‫مســتلزم آن است که هم خانواده‬ ‫حــد و مرزها را رعایت کنند و هم‬ ‫اینکه این حــد و مرزهای ارتباطی‬ ‫را بــه کودکان یاد بدهند‪ .‬وی اضافه‬ ‫می کند‪ :‬در مورد مســائل جنســی‬ ‫و حقــوق کودک ‪ ،‬مــا باید اطالعات‬ ‫الزم را بــه کــودکان ارائــه دهیــم‪.‬‬ ‫بطورمثــال آمــوزش انــواع آزارها به‬ ‫کودکان در قالــب تصاویر کارتونی به‬ ‫شــکل پوســتر می تواند موثر باشــد‪.‬‬ ‫نــوروزی تاکید می کنــد‪ :‬کودکان بایــد یادبگیرند‬ ‫کــه به آزارهــای تحمیلی نه بگویند حتــی اگر این‬ ‫رفتارها از ســوی بســتگان باشــد ‪ ،‬بتواننــد مقابله‬ ‫کنند ‪.‬‬

‫اهمیت رابطه کودک با والدین در پیشــگیری از‬ ‫کودک آزاری‬ ‫کارشــناس مسئول امور آســیب دیدگان بهزیستی‬ ‫اســتان تهــران می گویــد‪ :‬یکی از مســائل مهم در‬ ‫کودک آزاری این اســت کــه کودکان خیلی حرف ها‬ ‫را بــا والدین درمیــان نمی گذارند چــون رابطه این‬ ‫کــودکان با والدین خود صمیمانه نیســت‪.‬‬ ‫نوروزی مــی افزاید‪ :‬وقتی رابطه صمیمانه باشــد‬ ‫و والدیــن به حرف فرزندان گــوش بدهند‪ ،‬کودکان‬ ‫یــاد می گیرنــد بی تــرس و واهمه ‪ ،‬مســائل خود‬ ‫را بــه والدیــن بگویند‪ .‬پــدر و مادر ممکن اســت‬ ‫کــودک آزاری نکننــد اما اگر رابطه آنــان با کودک ‪،‬‬ ‫خوب نباشــد ‪ ،‬کودکی که در معرض کــودک آزاری‬ ‫قــرار بگیــرد بــه والدین نمــی گوید و ایــن کودک‬ ‫آزاری بیشــتر ادامه پیــدا می کند‪.‬‬ ‫وی یــادآور می شــود‪ :‬بــرای جلوگیــری از کودک‬ ‫آزاری نباید صرفا عالئم آن را بشناســیم بلکه رابطه‬ ‫خــود را با فرزنــدان نیز باید قــوی کنیم‪.‬‬

‫گاهــی تصور می شــود که کودک آزاری جنســی‬ ‫تنهــا تعــرض فیزیکی به کــودک اســت درحالیکه‬ ‫وسوســه کودک به دیدن ســایت های هرزه نگاری‬ ‫نیز کودک آزاری جنســی برشــمرده می شــود‪.‬‬ ‫معاون اجتماعی بهزیســتی اســتان تهران در این‬ ‫بــاره می گویــد‪ :‬نوازش ‪ ،‬تماس یا لمــس اندام های‬ ‫جنســی ‪ ،‬تحریک اندام جنســی‪ ،‬آمیزش‪ ،‬تحریک و‬ ‫رابطه جنســی اجبــاری یا حتی همجنس بــازی از‬ ‫انواع کودک آزاری جنســی به شــمار می رود‪ .‬احمد‬ ‫خاکی مــی افزایــد‪ :‬قــرار دادن کــودک در معرض‬ ‫مطالب جنســی ‪ -‬که امروز با شــکل گیری شــبکه‬ ‫هــای اجتماعــی در جامعه ما زیاد شــده اســت ‪ ،‬اعطــای لقب عمو و خاله به دوســت و آشــنا‪،‬‬ ‫تجاوز به حریم خصوصی کــودک مانند وادار کردن ممنو ع‬ ‫کودک به درآوردن لباس و تماشــای او در اتاق‪ ،‬بهره ســعید نوروزی کارشــناس مســئول امور آســیب‬ ‫‪32‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪32 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫اســت و مــردم خیلــی بــه آن توجــه نمــی کنند ضرورت آشنایی کودک با مفهوم راز‬

‫بطورمثــال اگــر در مــواردی‪ ،‬فردی با کــودک خود‬ ‫رابطه جنســی یا 'محــرم آمیزی' برقــرار کند‪ ،‬پنهان‬ ‫مــی ماند‪ .‬نــوروزی می افزاید‪ :‬گاهی کــودک آزاری‬ ‫جنســی در خانواده اتفاق مــی افتد اما اصال رنگ و‬ ‫لعاب عمل جنســی ندارد و حتــی گاهی به محبت‬ ‫نیز تعبیر می شــود‪.‬‬ ‫ایــن عمــل هنگامــی اتفــاق مــی افتد کــه پدر‬ ‫یــا مــادر‪ ،‬کــودک خــود را در آغوش بگیــرد بدون‬ ‫اینکــه مرزبندی های رابطه را حفــظ کند و تعامل‬ ‫بیشــتری با کــودک دارد بطورمثال بیشــتر کودک را‬ ‫می بوســد‪ ،‬جاهایی از بدن کودک را می بوســد که‬ ‫خصوصــی تر اســت و ممکن اســت از بیرون ‪ ،‬یک‬ ‫مادر یــا پدر خیلــی مهربان تلقی شــود کــه اینها‬ ‫محرم آمیزی پوشــیده و کودک آزاری جنســی پنهان‬ ‫اســت که اصال مــا آنها را نمــی بینیم ‪.‬‬ ‫از بیــرون که به این مســائل نگاه می شــود‪ ،‬هیچ‬ ‫عمل جنســی دیده نمی شــود اما مرزها شکســته‬ ‫شــده اســت‪ .‬اینگونه کــودکان در بزرگســالی می‬ ‫گوینــد که من مــی فهمیــدم اتفاقی در حــال رخ‬ ‫دادن اســت و حــس می کردم پــدرم دارد کاری می‬ ‫کند کــه نباید انجــام دهد‪.‬‬

‫کودک آزاری با رنگ و لعاب راز‬

‫کارشناس مســئول امور آســیب دیدگان بهزیستی‬ ‫اســتان تهران می گوید‪ :‬کودکان در ســنین کودکی‪،‬‬ ‫وقتی مشــکلی پیــش می آیــد‪ ،‬نمی تواننــد کوله‬ ‫پشــتی را روی کولشــان بگذارنــد و از خانه بیرون‬ ‫بیاینــد و می ماننــد‪ ،‬وقتی می ماننــد مجبورند به‬ ‫این شــرایط تن بدهند و متاســفانه بسیاری اوقات‪،‬‬ ‫آزارهایــی از ایــن دســت ‪ ،‬موجــب می شــود که‬ ‫کودکان فکر کنند این مشــکل ما اســت و مســاله‬ ‫را پنهــان می کنند‪.‬‬ ‫نــوروزی می افزاید‪ :‬پنهان مانــدن کودک آزاری ها‬ ‫به فقدان آمــوزش خودمراقبتی بازمی گردد بنابراین‬ ‫باید به کودکان آموخته شــود که اگر کســی دست‬ ‫درازی کــرد یــا کاری کرد که تو خوشــش نمی آید ‪،‬‬ ‫این مشــکل تو نیســت و باید حتما با مــا در میان‬ ‫بگــذاری و به ما بگویی و در حقیقــت از راز بودن‬ ‫این داســتان‪ ،‬جلوگیری کنی‪.‬‬

‫عواقب پنهان ماندن کودک آزاری‬

‫مطهره ناظــری رئیس انجمن حمایــت از حقوق‬ ‫کودکان درباره لزوم آموزش مســائلی درباره راز به‬ ‫کــودک و عالئم کودک آزاری بــه خبرنگار ایرنا می‬ ‫گویــد‪ :‬باید این مســاله بــه کودکان آمــوزش داده‬ ‫شــود که رازهای خوب و بد چیســت‪.‬‬ ‫وی مــی افزاید‪ :‬یکی از مواردی کــه کودک آزاران‬ ‫از آن بــرای ادامــه کودک آزاری اســتفاده می کنند‬ ‫این اســت که بــه کودک می گویند 'ایــن رازی بین‬ ‫من و تو اســت'‪.‬‬ ‫وی تاکیــد مــی کند ‪ :‬کــودک باید ایــن مهارت را‬ ‫داشــته باشــد که تشــخیص دهد راز خــوب و بد‬ ‫چــی هســت و چه زمانــی می توانــد ایــن راز را‬ ‫بگویــد و بایــد به چه کســی بگوید‪.‬‬ ‫ناظری خاطرنشــان می کند‪ :‬بایــد با کودک رابطه‬ ‫خوبی داشــت تا او موارد کودک آزاری را بگوید‪.‬‬

‫عالئم کودک آزاری چیست؟‬

‫گاهــی کــودک آزاری هایــی اتفاق مــی افتد که‬ ‫مدت هــا ادامــه دارد و راز کودک باقــی می ماند‬ ‫اما مشــکل کجاســت که والدین متوجه راز کودک‬ ‫خود نمی شــوند‪ .‬یکی از این مشکالت به ناآگاهی‬ ‫والدین از عالئــم کودک آزاری بازمــی گردد‪ .‬رئیس‬ ‫انجمــن حمایت از حقوق کــودکان دراین باره می‬ ‫گویــد‪ :‬عالئمی وجــود دارد که به والدین گوشــزد‬ ‫می کند‪ ،‬کودک شــما مــورد کودک آزاری جنســی‬ ‫قــرار گرفته اســت‪ .‬ناظری مــی افزایــد‪ :‬زمانی که‬ ‫کودک به خودش آســیب می زنــد ‪ ،‬موی خودش را‬ ‫می تراشــد یا خودزنی می کند‪ ،‬اینها نشــانه هایی‬ ‫از کودک آزاری جنســی است‪.‬‬ ‫وی ادامــه مــی دهد‪ :‬کودکــی که مــورد کودک‬ ‫آزاری جنســی قرار گرفته‪ ،‬احســاس گناه را می کند‬ ‫و بــا خودش فکر مــی کند من مقصر هســتم که‬ ‫مورد کودک آزاری قرار گرفتم‪ ،‬حتما مشــکل از من‬ ‫اســت یا چــون من زیبا هســتم این اتفــاق افتاده‬ ‫اســت‪ ،‬پس موی ســرم را مــی زنــم‪ .‬وی تاکید می‬ ‫کنــد‪ :‬این نشــانه هایی اســت که والدیــن باید به‬ ‫آنهــا توجه کنند و در صورت مشــاهده آنها به یک‬ ‫روانشــناس مراجعــه کنند تا دلیل این نشــانه ها ‪،‬‬ ‫شناسایی شود‪.‬‬

‫زنان کودک آزار‬

‫رئیــس انجمــن حمایــت از حقوق کــودکان می‬ ‫گویــد‪ :‬آموزش توانایــی 'نه گفتن' به کــودکان نیز‬ ‫خیلی مهم اســت؛ ایــن توانایی باید بــه کودک یا‬ ‫والدین آموزش داده شــود‪ .‬ناظــری تاکید می کند‪:‬‬ ‫کــودک حتی می توانــد زمانی کــه مادربزرگ می‬ ‫خواهد کودک را ببوســد بگوید نــه و در واقع این‬ ‫حق انتخاب را داشــته باشد‪.‬‬ ‫وی تصریــح مــی کند‪ :‬اخیــرا طبق گزارشــی که‬ ‫'صــدای یارا' (مرکز مشــاوره تلفنی انجمن حمایت‬ ‫از حقــوق کــودکان) داشــت‪ ،‬مشــخص شــده که‬

‫هنگامیکــه کودک آزاری در حالت راز باقی بماند‪،‬‬ ‫هیجاناتی را به همراه دارد که ســد راه رشــد روانی‬ ‫و تحمل روانشــناختی کودک می شود‪.‬‬ ‫در ایــن مواقــع ‪ ،‬کــودک خودش را بد و دوســت‬ ‫نداشــتنی تلقــی مــی کنــد و حتی ممکن اســت‬ ‫دوبــاره به آن کســی که دارد کــودک آزاری می کند‬ ‫برگــردد و با بــاج دادن بخواهد که مثــا خانواده یا‬ ‫بســتگان متوجه این موضوع نشــود‪.‬‬ ‫‪31‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪31 Kheradmand‬‬


‫کودک آزاران‬ ‫چه کسانی هستند؟‬

‫تصــور غالــب در جامعــه این اســت کــه اغلب‬ ‫کودک آزاری ها از ســوی افراد ســابقه دار تبهکار با‬ ‫ظاهر مجرمانه انجام می شــود اما باید دانست که‬ ‫اغلــب کودک آزاران بین فامیل و آشــنا و همســایه‬ ‫ها هســتند که اتفاقا شــاید ظاهری معصومانه هم‬ ‫داشــته باشــند‪ .‬بســیاری از والدین به کودکان خود‬ ‫مــی آموزند که برای صدا زدن دوســتان و آشــنایان‬ ‫بزرگســال از عناوین 'خاله' و 'عمو' اســتفاده کنند‪،‬‬ ‫غافــل از اینکــه ایــن عناوین مــی توانــد بهانه ای‬ ‫باشــد بــرای اینکــه این افــراد راحت تر بــه حریم‬ ‫کودک تجــاوز کنند‪ .‬عــده ای دیگــر از والدین نیز‬ ‫خیالشــان راحت اســت که فرزندشــان پسر بوده و‬ ‫از کــودک آزاری جنســی در امان اســت درحالیکه‬ ‫طبق گزارشــات انجمن های فعــال در حوزه کودک‬ ‫آزاری‪ ،‬اغلــب کودکانــی کــه مورد ســوء اســتفاده‬ ‫جنســی قرار گرفته اند‪ ،‬پســر هستند‪.‬‬ ‫همچنیــن همــواره تصور بر این اســت که کودک‬ ‫آزاری جنســی از ســوی مــردان انجــام می شــود‬ ‫درحالیکــه آنچنــان کــه در ایــن گزارش مــی آید ‪،‬‬ ‫همواره باید نســبت به شــناخت کــودک آزاران در‬ ‫هــر طبقه و هر جنســی ‪ ،‬هشــیار بود‪ .‬متاســفانه‬ ‫گــزارش هایــی از مــوارد اغــوای کودک بــه روابط‬ ‫جنســی اینترنتی ثبت شــده که الزم اســت والدین‬ ‫در این رابطه نسبت به اســتفاده کودک از اینترنت‬ ‫و شــبکه های اجتماعی حســاس باشند‪.‬‬ ‫احمــد خاکی معاون اجتماعی بهزیســتی اســتان‬

‫تهران‪ ،‬مطهــره ناظری حقوقدان‪ ،‬وکیل دادگســتری‬ ‫و رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان و ســعید‬ ‫نــوروزی کارشــناس مســئول امور آســیب دیدگان‬ ‫بهزیســتی اســتان تهران به واکاوی لزوم شــناخت‬ ‫والدیــن از کــودک آزاران ‪ ،‬شــناخت عالئــم کودک‬ ‫آزاری در فرزنــد پــس از رخ دادن واقعه و راه های‬ ‫پیشــگیری از آن در ایــن گزارش ایرنــا پرداخته اند‪.‬‬

‫کــودک آزاری از ســوی افرادی که اصــا انتظار‬ ‫نداریم!‬

‫کارشــناس مسئول امور آســیب دیدگان بهزیستی‬ ‫اســتان تهران می گوید‪ :‬کودک آزاری را کسی انجام‬ ‫می دهد که اصال انتظــار نداریم آن فرد انجام دهد‬ ‫بــه آن معنا کــه کــودک آزاران اغلب بیــن والدین‪،‬‬ ‫جانشــین والدین و مراقبان کودک هســتند‪ .‬سعید‬ ‫نــوروزی در گفت و گو با خبرنــگار ایرنا می افزاید‪:‬‬ ‫عموما کودک آزاری توســط والدین انجام شــود اما‬ ‫بســتگان‪ ،‬دوستان و آشــنایان نیز جزو کودک آزاران‬ ‫هســتند و مراجعان در مراکز بهزیســتی داریم که‬ ‫مشاهده می شــود غفلت والدین از برقراری رابطه‬ ‫با افــراد قابل اعتماد‪ ،‬موجب شــده تا کــودکان در‬ ‫رابطــه هایی قرار گیرنــد که انواع آزارهــا را تجربه‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫وی ادامــه مــی دهد‪ :‬بســیاری از افــراد فکر می‬ ‫کننــد آنانــی کــه کــودک آزاری انجام مــی دهند ‪،‬‬ ‫بیمــار روانی هســتند یــا رفتــار مجرمانــه دارند ‪،‬‬

‫‪30‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫درحالیکه ممکن اســت اینگونه نباشد و بسیاری از‬ ‫آزارگرها‪ ،‬رفتار مجرمانه یا بی تعادلی روانشــناختی‬ ‫در حد پاتولوژی آســیب ندارند بلکه کنترل خشــم‬ ‫آنها کم اســت‪.‬‬

‫کودک آزار شاید همان معتمد شما باشد‬

‫کــودک آزاری ممکــن اســت بطور مثال از ســوی‬ ‫زن و شــوهری اعمال شــود که رابطه شــان با هم‬ ‫خوب نیســت و کودکان ســپر بال قرار مــی گیرند‪.‬‬ ‫نــوروزی مــی افزایــد‪ :‬در ایــن رابطه ها‪ ،‬خشــم‬ ‫هدایــت و جابجا شــده را به ســمت کــودکان می‬ ‫بینیم‪ .‬وی تصریح می کند‪ :‬نباید اینطور تصور شــود‬ ‫کســی که کــودک آزاری می کند فــردی مانند غول‬ ‫یــا دیو اســت اتفاقا ممکــن اســت آدم معمولی یا‬ ‫حتی معتمد باشــد اما جاهایی تنــش های فزاینده‬ ‫ای کــه در وجــودش جمع می شــود و مجالی برای‬ ‫بــروز و ابــراز آن پیــدا نمــی کند که تنــش ها به‬ ‫کــودک آزاری منجر می شــود‪ .‬وی خاطرنشــان می‬ ‫کنــد‪ :‬طبعــا خانــواده هایــی که گســیختگی بین‬ ‫روابــط دارنــد ممکن اســت کــودکان بیشــتر در‬ ‫معــرض کودک آزاری قرار گیرنــد‪ .‬خانواده هایی که‬ ‫در آنها مصرف مواد به ویژه الکل هســت‪ ،‬بیشــتر‬ ‫در معرض کــودک آزاری قــرار دارند‪.‬‬

‫کودک آزاری جنسی پنهان‬

‫یک بخــش هایــی از کــودک آزاری واقعــا پنهان‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪30 Kheradmand‬‬


‫مــی آورد امــا نوع و نحــوه ازدواج در‬ ‫اســام را معتبرتر و به دو شیوه دایم و‬ ‫موقت برشــمرده‪ ،‬ایران کنونی یک‬ ‫کشور کامال اســامی است که‬ ‫قواعــد و قوانیــن اســام‬ ‫درآن جــاری اســت‬ ‫و بالطبــع بایــد‬ ‫مــردم بایــد‬ ‫تابع آن باشند‬

‫صــوری اســت و نــام آن احتماال ریشــه‬ ‫آن در ســفید ماندن ملحفه شــب اول‬ ‫ازدواج است‪.‬‬ ‫در آلمان به زندگی مشــترک بدون‬ ‫ثبــت قانونی‪ ،‬رابطه شــبه ازدواج‬ ‫می گفتند کــه در دهه پنجاه‬ ‫میــادی جامعــه آلمان‬ ‫به ســختی‬

‫پذیــرای‬ ‫آن بــود و آن‬ ‫را ازدواج وحشی‬ ‫مــی نامیدنــد که پس‬ ‫از چند دهه و کنار گذاشــتن‬ ‫مداخلــه مذهــب در زندگــی‬ ‫خصوصــی و اجتماعــی و با توجه به‬ ‫جنبــش ‪ ۱۹۶۸‬تقریباً پذیرفته شــد‪.‬‬ ‫ازدواج بــه شــیوه ‪common law relationship‬‬ ‫نیــز اختصاص بــه کشــورهایی دارد کــه در واقع‬ ‫(حقــوق عرفــی) ‪ commom law‬در آنجــا اجــرا‬ ‫مــی شــود‪ ،‬بســیاری اوقات ایــن شــیوه ازدواج با‬ ‫هم‌باشــی اشــتباه گرفته می شــود هر چند نوعی‬ ‫هم باشــی اســت اما پشــتوانه حقوقــی و قانونی‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫طبق پژوهشــهایی کــه در ایران انجام شــده در‬ ‫ایــران از اوایــل دهــه ‪ ۹۰‬خورشــیدی زمزمه هایی‬ ‫بــه صورت بســیار نــادر در بین برخی افــراد که‬ ‫آمــاده برای زندگی زندگی مشــترک بودند شــنیده‬ ‫می شــد که عنوان ازدواج ســپید را گرفته بود‪ .‬این‬ ‫نوع هم زیســتی بیشــتر در افرادی با ازدواج دوم‬ ‫بیشــترروی می داد‪ .‬اطرافیان دوســتان و بستگان‬ ‫هــم هرگز ذهنیت دیگری نســبت به هم باشــی‬ ‫آنهــا به جز ازدواج نداشــتند‪ .‬چنانچه در پی یافتن‬ ‫چرایی و ریشــه و علل رشــد آن برآییم بی شــک‬ ‫به این نتیجه می رســیم که همســو بــا همه گیر‬ ‫شــدن تکنولوژی و رشــد ســفرهای بین المللی و‬ ‫آشــنایی بیشــتر با فرهنگهای دیگر از یک ســو و‬ ‫از ســوی دیگر‪ ،‬درگیریهای اقتصــادی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫خانوادگی‪ ،‬جوانان را به واقعیتی قابل پیاده شــدن‬ ‫آشــنا کرد که انجــام آن را‪ ،‬نه عرف جامعه ســنتی‬ ‫ایــران می پذیرد و نــه در نزد دولت و حکومت که‬ ‫از قوانین و دســتورات شرع اســام پیروی می کند‬ ‫و ایــن قوانین حاکم بر جامعه هســت‪ ،‬جایگاهی‬ ‫دارد‪ .‬شکســتن این قواعد و قوانین دینی به راستی‬ ‫کار و حرکت راحتی نیســت و در همه حال ســایه‬ ‫تــرس از مجازات‪ ،‬بر زوج جوان ســایه مــی اندازد‬ ‫چرا کــه ازدواج تنها و تنهــا در قالب عقد زوجیت‬ ‫بر مبنای شــرع و دین قابل قبول و پذیرش اســت ‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪....‬‬

‫سالی اســت که بــا وجــود‬ ‫ولــی چند‬ ‫این قوانین ســخت و مجازاتهای ســنگین شــرعی‪،‬‬ ‫پدیده ای به نام « ازدواج ســپید یا ســفید» شنیده‬ ‫می شــود که نه شــرعی اســت و نه عرفی ‪-‬نه دایم‬ ‫اســت و نه موقــت‪ ،‬بلکه راهکاری اســت تــازه از‬ ‫ســوی جوانان برای همزیستی بدون برگزاری مراسم‬ ‫ســنتی و شــرعی که بدون شــک و تردید خاستگاه‬ ‫این پدیده فرنگســتان اســت و روز بــه روز هم در‬ ‫آنجا رو به افزایش می باشــد‪ .‬بــدون تردید‪ ،‬ترکیب‬ ‫ازدواج ســپید از کشــورهای اروپایی وام گرفته شده‬ ‫اســت به ویژه فرانســه و امریکا‪ .‬امــا این موضوع‬ ‫کــه از چه زمانی غربیها به این نــوع ازدواج گرایش‬ ‫پیدا کردند‪،‬آمارها نشــان مــی دهد که پیش از دهه‬ ‫هفتــاد زندگی بــدون ازدواج در آمریکا ممنوع بود‬ ‫در ســال ‪۱۹۹۴‬حــدود ‪۷/۳‬میلیــون زوج امریکایی‬ ‫بدون ازدواج رســمی با یکدیگــر زندگی می کردند‪-‬‬ ‫اواخــر دهــه نود حداقــل ‪ ٪۶۰-۵۰‬زوجهــا پیش از‬ ‫ازدواج رســمی مدتی بدون ازدواج زیر یک ســقف‬ ‫بــوده انــد‪ .‬از دهه شــصت تــا ســال ‪ ۲۰۰۰‬تعداد‬ ‫زوجهــای بدون ثبــت ازدواج قانونی‪ ،‬ده برابر شــد‬ ‫و هــم اکنــون این گونه هم زیســتی‪ ،‬هم باشــی‬ ‫و هــم بالینی کامال عادی شــناخته شــده اســت و‬ ‫همــان (‪ )white marriage‬خوانده می شــود و در‬ ‫فرانســه (‪ )Mariage blanc‬کــه به معنــای ازدواج‬ ‫بــدون وصال اســت و در فرهنــگ اکســفورد آنرا‬ ‫ازدواج ندانســته و (هم باشــی) معنا شــده است‪.‬‬ ‫وقتــی از چندین کانادایــی در باره ازدواج ســپید‬ ‫پــرس و جــو کردم چنــد نفر آنــرا نشــنیده بودند‬ ‫چنــد نفــری بــه ‪common law relationship‬‬ ‫اشــاره کردنــد و چنــد نفری نیــز از آن بــه عنوان‬ ‫‪ A marrige without sexual relations‬تعبیــر‬ ‫داشــتند و بــه ازدواجی مــی گفتند کــه زن یا مرد‬ ‫قصد دور زدن قوانین مهاجرت را جهت اخذ اقامت‬ ‫دارنــد که بــدون رابطه جنســی روی می‌دهد و در‬ ‫واقــع هم بالیــن نخواهند شــد که نوعــی ازدواج‬ ‫‪29‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪29 Kheradmand‬‬


‫ایران ‪،‬نسل جوان و‬ ‫پدیده ازدواج سپید‬

‫مسروره بنی هاشمی‬

‫خانواده واژه مقدســی اســت که در فرهنگ ایران‬ ‫و ایرانــی از احتــرام و حرمــت ویــژه ای برخوردار‬ ‫اســت و ایــن کوچکتریــن نهاد اجتماعــی اهمیت در بین برخی افراد که آماده برای زندگی زندگی مشترک بودند شنیده‬ ‫واالیــی دارد‪ .‬نــگاه پیشــینیان نیــز نشــان از ایزد‬ ‫بانوانــی چون آناهیتا دارد کــه از ویژگیها و صفاتی می شد که عنوان ازدواج سپید را گرفته بود این نوع هم زیستی بیشتر‬ ‫چــون زیبایی و خرد بــه عنوان ایزدبانوی عشــق و‬ ‫در افرادی با ازدواج دوم بیشترروی می داد‬ ‫باروری نشــان داشــت و زندگی از او می جوشــید‬ ‫وپیشــرفت و آســایش و آرامش به خانه ها می‌برد‪.‬‬ ‫خانــواده از آنچنــان جایــگاه اســتواری برخــوردار خانــواده هــا‪ ،‬به پســرانی کــه به دلیــل حرفه و یک وظیفــه و یک کار الهی اســت هــر چند جزو‬ ‫بودکه حتی بچه دار نشــدن و عدم بــاروری بانوی پیشــه شــان چون دریانوردی‪ ،‬بازرگانی و ســربازی واجبــات شــمرده نمی شــود ولی خداونــد بر این‬ ‫خانــه‪ ،‬دلیلی بــر به هم خــوردن پیمان زناشــویی بیشــتر دور از خانواده به ســر می بردنــد و اجاق امــر ابــرام و پافشــاری دارد‪ .‬پیوند میــان زن و مرد‬ ‫نمی شــد و نیاکانمان که باور زرتشــتی داشتند در خانــواده گرمی الزم را نداشــت چنــدان تمایلی به را مقــدس و جدایی و طــاق را مذمت و نکوهش‬ ‫هنــگام مواجه شــدن با این گونه مــوارد‪ ،‬بچه ای را پیوند زناشــویی دخترشــان با آنها را نداشــتند زیرا مــی کند‪ .‬در دین اســام آمده که خداونــد از زن و‬ ‫بــه فرزندی مــی پذیرفتنــد‪ .‬ارج و ارزش خانواده تا می دانســتند ایــن پیوند مســئولیت بزرگی با خود مرد تنها خوشــش نمی آید و پیامبر اســام فرموده‬ ‫حدی بود که پادشــاهان ساســانی و دیگر شــاهان به همراه می آورد و آنچنان این مســئولیت را بزرگ کــه نکاح ســنت من اســت و بدین معناســت که‬ ‫بــه عنوان نماینــده اهورامــزدا از ازدواج و رواج آن می پنداشــتند که در یکی از آیین‌های گذشتگان در در اســام بر این مســاله تاکید ویژه ای شــده چرا‬ ‫در بیــن مردم پشــتیبانی می کردنــد‪ .‬در آن دوران هنگام پیوند زناشــویی‪ ،‬چادرشب یا شــال بزرگی را کــه واقف به تاثیــر خانــواده در تربیت انســانها‪،‬‬ ‫ازدواج گونــه گون بــود و حتی بانوانی کــه ازدواج بر شــانه داماد مــی انداختند به ایــن معنا که پس در رشــد فضایل‪ ،‬در ســاخت و ساز انســان سالم از‬ ‫دوم داشــتند از مزایایــی برخوردار بودنــد و ازدواج از ایــن مخــارج زندگی بر دوش داماد اســت‪.‬‬ ‫لحــاظ عاطفی رفتــاری و روحی می باشــد و بر آن‬ ‫را در حقیقــت‪ ،‬دروازه ورود به تشــکیل خانواده و بــا آمــدن اســام و پذیــرش و روی آوردن ایرانیان برکات و فواید بســیاری برشــمرده‪ ،‬بقای نسل بشر‪،‬‬ ‫بقای نســل مــی دانســتند آنچنان خانــواده عز و به دین تــازه‪ ،‬آداب ازدواج نیز تغییر فاحشــی پیدا انتقــال تمدن و فرهنــگ و بقای اســتقالل جوامع‬ ‫عزت‪ ،‬و شــان و منزلت داشــت که اگــر فردی ناکام کرد و بســیاری از قواعد و قوانین آیین زرتشــت را را از برکات ازدواج برشــمرده اســت‪ .‬اســام ازدواج‬ ‫از دنیــا می رفت پدر و مــادر او هزینه های ازدواج دگرگــون کرد که البتــه ناگفته نماند که اســام نیز در مســیحیت و یهودیــت یعنــی عقــدی که یک‬ ‫دختــر و پســری را مــی پرداختنــد ولی ایــن زوج ازدواج را یــک ارزش قــرار داده و هر کــس ازدواج مســیحی در کلیســا و یک یهودی در کنیســه و یا‬ ‫متعهد می‌شــدند که یکی از فرزندانشــان را به نام نکند خــود را از ایــن ارزش محروم نموده اســت‪ .‬هــر قــوم و ملیتی هر طــور که انجام می شــود را‬ ‫فرد فوت شــده و درگذشــته‪ ،‬درمــی آوردند‪.‬‬ ‫ازدواج و تشــکیل خانــواده در اســام یک فریضه‪ ،‬نیز معتبر دانســته و آنها را زن و شــوهر به حساب‬ ‫‪28‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪28 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬ ‫در ایران از اوایل دهه ‪ ۹۰‬خورشیدی زمزمه هایی به صورت بسیار نادر‬


27 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬27


‫راهی دیار باقی شــد‪ ،‬اما شــخصیت هــای فرعی و‬ ‫البتــه موثر در ماجرا به خوبی پرداخت شــده و در‬ ‫مجمــوع حاصل کار چنان بود کــه وقتی دو بار این‬ ‫بار در‬ ‫ســریال در پیش از انقالب و چند‬ ‫ســال های پــس از انقــاب به‬ ‫نمایش درآمده‪ ،‬مورد اســتقبال‬ ‫مخاطبــان قرار گرفــت و تبدیل‬ ‫بــه یک اثر کالت شــد‪.‬‬ ‫حســی که هنــوز هــم از پس‬ ‫این همه ســال در این ســریال‬ ‫پایــدار مانده‪ ،‬برانگیخته کردن‬ ‫غــرور ملــی اســت؛ عنصــری‬ ‫کــه نقــش مهمــی در مقابله با‬ ‫ایلغارهایی داشــته که از ســوی‬ ‫بیگانــگان در طــول تاریــخ این‬ ‫ســرزمین‪ ،‬صورت گرفته اســت؛‬ ‫از اســکندر و لشــکریانش کــه‬ ‫خــاک ایران را به توبره کشــیدند‬ ‫و حکومت هشتاد ســاله سلوکیان را‬ ‫برقــرار کردند‪ ،‬تا حمله مغــول ها وویرانی‬ ‫های همــه جانبه که البتــه آن ها هم در‬ ‫مناســبات فرهنگی ایران مستحیل شدند و‬ ‫خود به جرگه پیشــوایان مذهبی پیوستند‬ ‫و نــام هــای ایرانی بــر خود نهادنــد و در‬ ‫نهایــت حملــه گازانبــری دولــت های‬ ‫بیگانــه به این ســرزمین در واپســین‬ ‫ســال جنــگ جهانــی اول و ســپس‬ ‫حمله جنون آمیــز دولت یعنی عراق‬ ‫کــه در نهایــت‪ ،‬همه ایــن تهاجم ها با‬ ‫اراده مــردم و بــا تکیــه بر غــرور ملی‬ ‫دفع شــدند‪.‬‬ ‫ممکــن اســت ایــن نکتــه مناقشــه‬ ‫برانگیــز از کار درآیــد‪ ،‬امــا مــی خواهم‬ ‫بگویــم که بــا این کــه در آغــاز تهاجم عــراق به‬ ‫ایــران‪ ،‬مــردم از پیر و جــوان‪ ،‬سلحشــورانه مقابل‬ ‫دشــمن ســینه ســپر کردند‪ ،‬بی تردیــد نباید نقش‬ ‫سریال دلیران تنگســتان را در برانگیختن شور ملی‬ ‫در آن ســال هــا نادیــده گرفت‪.‬‬ ‫فرامــوش نکنیم کــه آخرین‬ ‫بــار در ســال ‪ 1356‬ایــن‬ ‫ســریال از تلویزیــون پخش‬ ‫شــد و در خاطــر مردمــان‬ ‫زنــده مانــد‪ .‬تماتیــک ایــن‬ ‫اثــر‪ ،‬همــان چیــزی اســت‬ ‫کــه در طول هشــت ســال‬ ‫جنــگ ایــران و عــراق‪ ،‬شــاهدش‬ ‫بودیم‪ .‬اصال روشــن تــر بگویم‪ ،‬من فکــر می کنم‬

‫زنــده یاد آوینــی‪ ،‬در ســاخت و پرداخت مجموعه‬ ‫مســتند «روایــت فتــح» کــه بــا لحنی حماســی‪،‬‬ ‫سلحشــوری جوانــان ایــن مــرز و بــوم را روایــت‬ ‫مــی کند‪ ،‬به شــدت تحــت تاثیر دلیران تنگســتان‬ ‫بوده اســت‪ .‬استفاده از موســیقی حماسی جنوبی‬ ‫و گفتــار متن احساســی‪ ،‬از عناصــر مهم مجموعه‬ ‫روایــت فتــح بــه شــمار مــی آیــد‪.‬‬ ‫یادم هســت در فصــل هایی از ســریال دلیران‬ ‫تنگســتان‪ ،‬آن جــا که رزمنــدگان جنوبــی خود‬ ‫را بــرای نبــرد بــا بیگانــگان آماده مــی کردند‪،‬‬ ‫موسیقی پرشور جنوبی‪ -‬سنج و دمام‪ -‬همراه‬ ‫بــا آوای حزیــن اما گرم و گیرای «بخشــو»‪،‬‬ ‫شــروه خوان بوشهری‪ ،‬تصاویر را همراهی‬ ‫می کرد و اشــک در چشــمان مخاطبان‬ ‫حلقه می بست؛ اشــکی از سر شوق‪،‬‬ ‫نه از ســر استیصال‪.‬‬ ‫متاســفانه ســازنده این سریال‬ ‫که می توانســت آثار بیشــتری‬ ‫خلــق کنــد‪ ،‬بــه دالیلی کــه بر‬

‫معلــوم نیســت‪ ،‬در دو‬ ‫نگا ر نــد ه‬ ‫دهه نخست انقالب از ســینما و تلویزیون دور‬ ‫مانــد امــا در اواخر دهــه هتفاد بــا فیلمی به‬ ‫نام «شــاه خاموش» که بعدهــا به صورت مینی‬ ‫ســریال هــم از تلویزیــون پخش شــد‪ ،‬به این‬ ‫عرصــه بازگشــت‪ .‬اما چون نبــض زمانه‬

‫رئیس علی دلواری‬

‫و ضرباهنــگ زندگــی در این ســال ها‬ ‫در دســتش نبــود‪ ،‬این اثر نتوانســت خاطره دلیران‬ ‫تنگســتان را تکــرار کند‪.‬‬

‫آخرین بار در سال ‪ 1356‬این سریال از تلویزیون پخش شد و در خاطر مردمان زنده ماند‪.‬‬ ‫تماتیک این اثر‪ ،‬همان چیزی است که در طول هشت سال جنگ ایران و عراق‪ ،‬شاهدش بودیم‬ ‫‪26‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪26 Kheradmand‬‬


‫تـن‬ ‫لی‬ ‫گس‬ ‫ق‬ ‫تا ن» چیه و ت از یاد ی رود‬ ‫«د ران‬ ‫نم‬

‫احمد طالبی نژاد‬

‫ننــگ آور نرفــت و همین هم باعث شــد قدرت را‬ ‫از دســت بدهد‪.‬‬ ‫ایــن که چرا در مقابل این قرارداد ایســتادگی کرد‪،‬‬ ‫مــی تواند ناشــی از هر انگیــزه ای باشــد‪ .‬هرچه‬ ‫باشــد امضا نکردن آن‪ ،‬باعث خوشنامی این سلطان‬ ‫جوان شــد که بــوی فرنگ به دماغش خــورده بود‬ ‫و البد چیزهایی درباره اســتعمار می دانســت‪.‬‬ ‫باری دلیران تنگســتان‪ ،‬در قالب داســتانی پرشور‬ ‫بــه نقش مردمــان آن خطــه به رهبری سلحشــور‬

‫فیلمبردارانــی همچون فریــدون قوانلــو و مهرداد‬ ‫فخیمی‪ ،‬تدوینگران توانمندی مثل داوود یوســفیان‬ ‫و منوچهر اولیایی و موســیقیدانان برجسته ای مثل‬ ‫علــی رهبری و احمد پژمــان و البته طراحان صحنه‬ ‫و گریــم درجه یک آن روزهای ســینما و تلویزیون‪،‬‬ ‫توانســت فضــای آن دوران و حــس و حالــی را که‬ ‫مــردم تــرس خــورده و دلخــون از دخالــت های‬ ‫بیگانگان داشــتند‪ ،‬به تصویر بکشــد و حماســه ای‬ ‫جاویــد بیافریند‪.‬‬

‫برخی آثار ســینمایی یا ســریال هــای تلویزیونی‪،‬‬ ‫در طــول زمــان‪ ،‬بــه خاطــره جمعــی یــک ملت‬ ‫تبدیــل می شــوند‪« .‬دلیران تنگســتان» از ســریال‬ ‫هایی اســت که از نظر مانــدگاری و تاثیرگذاری در‬ ‫کنــار آثاری همچــون «دایی جان ناپلئــون» (ناصر‬ ‫تقوایــی)‪« ،‬غارتگــران» (محمد متوســانی)‪« ،‬آتش‬ ‫بدون دود» (نادر ابراهیمی)‪« ،‬ســلطان صاحبقران»‬ ‫(علی حاتمی) ‪« ،‬ســمک عیار» (محمدرضا اصالنی)‬ ‫و «مرد اول» (پرویز کاردان) با هدف آشــنایی نسل‬ ‫جوان با گوشــه هایــی از تاریخ اجتماعــی ایران در‬ ‫عصیان و شورش گروهی از اهالی تنگستان‬ ‫ادوار گذشــته ساخته شــدند و به دلیل برخورداری‬ ‫(حوالی بوشهر) علیه نفوذ و نقش دولت فخیمه‬ ‫از حــال و هوای حماســی در برانگیختن حس غرور‬ ‫ملی‪ ،‬بســیار موفــق بود و هنوز هم ایــن ویژگی را‬ ‫انگلیس در جنوب ایران که درواقع تتمه ماجرای‬ ‫حفظ کرده اســت‪.‬‬ ‫تقسیم ایران به سه منطقه تحت نفوذ بود‬ ‫داســتان را همــه مــی دانیــم‪ .‬عصیان و شــورش‬ ‫گروهی از اهالی تنگســتان (حوالی بوشــهر) علیه‬ ‫نفــوذ و نقــش دولــت فخیمه انگلیــس در جنوب جوانــی به نــام رییســعلی دلواری و یــک روحانی اســتفاده از گفتار متن برای مســتند جلــوه دادن‬ ‫ایــران کــه درواقع تتمه ماجــرای تقســیم ایران به بانفــوذ می پردازد‪ .‬به یاد داشــته باشــیم که در آن حــوادث و در عین حال اشــاره بــه ماجراهایی که‬ ‫ســه منطقه تحت نفوذ بــود‪ .‬طبق قــرارداد ‪ ،1919‬روزگار هنوز بوی ایجاد حکومت جمهوری اســامی امکان تصویرشــدن را نداشــته اند‪ ،‬وجه اســتنادی‬ ‫منطقه جنوب‪ ،‬زیــر بیرق انگلیس‪ ،‬منطقه شــمال بــه گوش نمی رســید و این نخســتین بــار بود که این ســریال را در حد یک مســتند بازســازی شــده‬ ‫تحــت ســیطره شــوروی و منطقه مرکــزی هم به در یک اثر نمایشــی به نقش روحانیــون بانفوذ در تقویت کرده اســت‪.‬‬ ‫حکومــت مرکــزی ایــران واگــذار می شــد که می مقابله با اســتعمار پرداخته می شــد‪.‬‬ ‫شــخصیت محوری ســریال (رییس علــی) با بازی‬ ‫دانیم در همان زمان نفوذ و قدرت زیادی نداشــت‪ .‬همایــون شــهنواز‪ ،‬کارگــردان ایــن ســریال‪ ،‬بــا زنــده یاد محمــود جوهری بود که گمــان می کنم‬ ‫و بــاز مــی دانیم کــه احمدشــاه قاجار‪ ،‬واپســین همــکاری گروهــی از نخبه ترین عوامــل از جمله یکی‪ ،‬دو ســال پس از نمایش ســریال طی تصادفی‬ ‫ســلطان سلســله قاجار‪ ،‬زیر بار امضای این قرارداد‬ ‫‪25‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪25 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫ستاره ای متولد میشود‬

‫به بهانه نمایش مستند آواز خدا کاری از عارف محمدی‬

‫محمد سهی‬ ‫بیا با مطرب عشاق یکجا شو ‪ ،‬دمی “مشتاق”‬ ‫که اسرار خدا از ناله ی تنبور میجوشد‬ ‫ عبدالفتاح مشتاق‬‫———————‬ ‫فیلــم مســتند آواز خــدا‪ ،‬کاری از عــارف محمدی‪ ،‬منتقد فیلم و مستندســاز‬ ‫ســاکن تورنتو‪ ۱۱ ،‬ژانویه ‪ ۲۰۱۸‬در یک اکران خصوصی رونمایی شــد‪ .‬این فیلم‬ ‫مســتند به بررسی تاریخچه چندهزار ساله ســاز تنبور و نقش آن در پیدایش یا‬ ‫گســترش تعدادی از بینش هــا و نگرش های عرفانی پرداخته اســت‪.‬‬ ‫تنبــور یکی از قدیمی‌ترین ســازهای ایران اســت که جنبــ ٔه عرفانی و مقامی‬ ‫دارد‪ .‬ایــن ســاز که در قدیم دارای ‪ ۲‬تار بوده‪ ،‬بــه دوتار هم معروف و به لحاظ‬ ‫جثه قدری بزرگتر از ســه تار اســت‪.‬‬ ‫فیلم عارف محمدی بســیار روان و دلنشــین است‪ .‬وی تحصیالت و تجربیاتش‬ ‫در زمینــه مستندســازی را به شایســتگی برافزایی کرده و بیننــده را در نهایت‬ ‫آرامــش با خــود تا رســیدن به هدف نهایــی فیلمش همــراه میکنــد‪ ،‬اما این‬ ‫آرامــش جــاری در بیننــده‪ ،‬یک آرامــش درونی اســت و نباید به معنــای ُکند‬ ‫بــودن فیلم تلقی شــود‪ ،‬چرا که این فیلم بــا بهره گیری از لوکیشــن های زیبا‪،‬‬ ‫نورپردازی مناســب‪ ،‬صدا برداری و صداگذاری بســیار حرفه ای و همچنین غرق‬ ‫بــودن در آوای ملکوتــی تنبور‪ ،‬تمامی ابزارهای صوتــی و تصویری را برای خلق‬ ‫یــک اثــر روان و پویا بــه کار گرفته و بیننــده را با احساســی فرحبخش مواجه‬ ‫میکند‪.‬‬ ‫از نقطــه نظر محتــوا و فحــوای فیلم‪ ،‬عارف بــا انجام تحقیقات گســترده و‬ ‫بکارگیــری از نظرات کارشناســان متعددی همچون دکتر بهمــن کاظمی (دکترا‬ ‫در علوم سیاســی‪ ،‬کارشناس و پژوهشگر موســیقی اقوام‪ ،‬آهنگساز و خواننده)‬ ‫بدنبال ریشــه های وجــودی و عرفانی تنبــور در هفت هزارســال پیش میرود‪.‬‬ ‫ایــن فیلم به بهانه بزرگداشــت تنبورنواز بزرگ اســتاد ســید قدمیار حســینی‬ ‫که در ســن ‪ ۱۲۰‬ســالگی در روســتای«بکتر ســفلی» از توابع شهرستان صحنه‬ ‫درگذشــته است بیننده را رهســپار یک سفر تاریخی میکند‪ .‬اســتاد قدمیار در‬ ‫جایــی گفتــه بود‪« :‬خانــدان مــا تنبور‌نواز بوده‌اند و همه نســل به نســل این‬ ‫‪24‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫ســاز را فراگرفتیم و موسیقی بخشــی از زندگی ما بوده‪ ،‬آهنگ‌ها و ملودی‌های‬ ‫تنبورنوازی نســل به نســل منتقل شــده تا به امروز رسیده اســت‪ .‬پدرم نوازنده‬ ‫تنبــور بــود و خیلی خــوب این ســاز را می‌نواخت مــن از ‪ ۱۰‬ســالگی کنار او‬ ‫تنبــور را فراگرفتم‪ .‬برادرم ســید ســلمان هم خیلی خوب تنبــور می‌زد‪».‬‬ ‫از همســفر شــدن با عارف محمدی در طول این مستند ‪ ۵۸‬دقیقه ای‪ ،‬در می‬ ‫یابیــم که تنبور یکی از قدیمی‌ترین ســازهای ایران اســت که جنبــ ٔه عرفانی و‬ ‫مقامی دارد‪ .‬این ســاز در بین عاشــقان حق و عارفان از تقدس خاصی برخوردار‬ ‫اســت‪ .‬از بین مقامهای دیگر‪ ،‬دو مقام موســیقایی مهم تنبورنوازی “حقانی“ و‬ ‫“مجــازی“ نام دارنــد‪ .‬تنبورنوازی که بخواهد در مقــام حقانی بنوازد‪ ،‬باید حتما‬ ‫طیب و طاهر باشــد و هر کسی شایســته انجام این کار نیست‪.‬‬ ‫عارف بــرای توضیح ســوال «چرا تنبــور» در اوایل فیلم میگویــد‪“ :‬از کودکی‬ ‫صدای تنبور را شــنیده بــودم اما در ســالهای مهاجرت از یاد بــرده بودم‪ .‬مرگ‬ ‫پیرتریــن تنبــور نواز ایران و آشــنایی با اندیشــه هــای آیین یارســان که تنبور‬ ‫را مقدس میشــمارند انگیزه ای شــد تا جســتجویی در کشــف راز تنبور داشته‬ ‫باشــم‪ .‬جســتجویی در فرهنگ و تمدن کهن و چند هزار ســاله ایران که چون‬ ‫گنجی غبار گرفته اســت‪“.‬‬ ‫امــا برای شــخص من (نگارنــده این مقالــه) درکنار همه آگاهــی هایی که با‬ ‫دیــدن این فیلم بدســت آوردم و همه زیبایــی هایی که در ایــن فیلم دیدم و‬ ‫شــنیدم‪ ،‬ایــن نکته از همه زیباتر بــود که فهمیدم در عرفان و مرام «یارســان»‪،‬‬ ‫تعریــف تاریکــی‪ ،‬نبود و فقدان نور نیســت‪ ،‬بلکه ایشــان تاریکــی و ظلمت‬ ‫و تهــی بــودن را در نبــود صــوت و آوا میدانند‪ ،‬برای همین اســت کــه تنبور‪،‬‬ ‫همچــون یک عنصر حیــات بخش‪ ،‬همیشــه و همواره در کنار آنهاســت‪.‬‬ ‫فیلــم آواز خــدا را بایــد دید و با عمق وجــود حس اش کــرد‪ .‬از دیدار و حس‬ ‫کــردن این فیلــم زیبا جا نمانید‪ ،‬چرا که‪ :‬اســرار خدا از ناله ی تنبور میجوشــد‪.‬‬ ‫عــارف محمدی‪ ،‬که تحصیالتی در ادبیات فارســی و همچنین مستندســازی و‬ ‫مددکاری اجتماعی در کانادا داشــته اســت‪ ،‬فیلمساز و منتقد سینمایی شناخته‬ ‫شــده ای در جامعــه ایرانیــان کانادا اســت‪ .‬عــارف با این فیلم خیــز بلندی به‬ ‫ســوی مطرح شــدن به عنــوان یک مستندســاز جهانی برداشــته اســت‪ .‬او را‬ ‫بــزودی در محافل بزرگ ســینمایی خواهیم دید؛‬ ‫ستاره ای متولد شد‪..‬‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪24 Kheradmand‬‬


23 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬23


‫علی حاتمی را دید و عاشــق قاجار نشــد؟ آدم های ســاده دلی که ســنت های‬ ‫ایرانی را پیش از مدرنیزاســیون پهلوی به شــکل اعالی خود رســانده بودند‪.‬‬ ‫در واقــع تصویــری که جامعه از قاجــار دارد بیــش از آن که محصول فرهنگ‬ ‫نوشــتاری و تاریــخ دقیق آن روزها باشــد؛ نتیجه فرهنگ تصویری و شــنیداری‬ ‫نوســتالژی پســند اســت؛ روزهایی که آدم ها پیچیده نبودند و کباب شمشیری‬ ‫و بســتنی اکبرمشدی اعال می خوردند‪ .‬سوار ماشــین دودی دوست داشتنی می‬ ‫شــدند و می رفتند زیارت شــاه عبدالعظیــم‪ .‬اما آنچه از خالل ســفرنامه های‬ ‫فراوان شــرق شناسان و مستشــاران خارجی در روزگار قاجار دستگیر می شود‪،‬‬ ‫روزگار تلــخ مردمی بوده اســت که بهترین فرصت برای صنعتی شــدن را با بی‬ ‫تدبیری شــاهان شان از دست‬ ‫داده اند‪.‬‬

‫علی حاتمی و دوستان‬

‫در این حس ارادت به قاجار‪،‬‬ ‫نبایــد از نقش تهران دوســت‬ ‫داشــتنی مان غافل شد‪ .‬تهران‬ ‫اولین بار توســط سرسلســله‬ ‫قجــر بــه عنــوان پایتخــت‬ ‫انتخاب شــد و شــهری شد که‬ ‫امــروز ما مــی شناســیم‪ .‬اگر‬ ‫ســاکنان پایتخت هــای دیگر‬ ‫جهان – به خصــوص در اروپا‬ ‫– چندین و چند قرن معماری گذشــته را‬ ‫هــر روز پیش روی خود می بینند‪ ،‬تهرانی‬ ‫ها هیچ نشــانه ای پیش از قاجار در شهر‬ ‫ندارند‪ .‬برای همین وقتــی از تاریخ تهران‬ ‫حــرف می زنیم؛ باید به کوچه بن بســت‬ ‫قاجــار برویم‪ .‬مرکــز تهران پر اســت از‬ ‫ســاختمان ها و بناهای زیبایی که نتیجه‬ ‫شهرســازی قاجــار اســت‪ .‬واقعیــت این‬ ‫اســت؛ آن قدر کــه تهرانی ها بــه قاجار‬ ‫احســاس انس می کننــد‪ ،‬اصفهانی ها به‬ ‫صفویــه افتخار مــی کنند و شــیرازی ها‬ ‫زندیه را به خاطر مــی آورند‪ .‬اما پایتخت‬ ‫مانــدن تهران پــس از قاجار باعث شــده‬ ‫هنگامی که از گذشــته حــرف می زنیم‪،‬‬ ‫افق دیدمان به ســختی از این دوره عبور‬ ‫کنــد‪ .‬تهــران اگر اصالتی به عنوان یک شــهر دارد‪ ،‬مدیون معمــاری قجری اش‬ ‫اســت‪ .‬پیش از آن شــهر دوســت داشــتنی ما‪ ،‬دهی کوچک بوده در شمال ری‬ ‫و بــا باغ هــای فــراوان‪ .‬از آن باغ ها چیزی بــرای افتخار نمانــده‪ ،‬اما وقتی دل‬ ‫مان برای گذشــته تنگ می شــود‪ ،‬می توانیــم در اطراف بازار تهران‪ ،‬ســنگلج‪،‬‬ ‫عودالجان‪ ،‬ناصرخســرو‪ ،‬بهارســتان و باغ ملی بگردیم و عمــارت های بزرگ به‬ ‫جا مانده را بنگریم و شــهرمان را بیشــتر دوســت داشــته باشیم‪.‬‬ ‫در واقــع فرهنــگ تهرانی‪ ،‬مدیون و محصول قاجاریه اســت‪ .‬گویــش‪ ،‬آوازها‪،‬‬ ‫خوراکــی ها و رســوم فرهنگی تهران در این دوره اســت که شــکل گرفته‪ .‬برای‬ ‫همیــن هنگامی که به دنبال ریشــه می گردیم‪ ،‬به قاجار بــر می خوریم‪ .‬تاریخ‬ ‫سیاســی و فرهنگی ما و مدرن شــدن جامعه ایرانی‪ ،‬نطفــه اش در تهران عصر‬ ‫قاجار بســته شده‪ .‬مشــروطه و انقالبش‪ ،‬مطبوعات‪ ،‬هنر نمایش و موسیقی ما‬ ‫در تهران عصر قاجار متولد شــده و ســنت های فرهنگــی آن به عنوان مصالح‬ ‫امــروزی هــر کدام از این حوزه ها تثبیت شــده‪ .‬عجیب نیســت کــه وقتی به‬ ‫دنبال پیوند خود با گذشــته هســتیم‪ ،‬به دنبال نشــانه های قاجار باشیم‪.‬‬ ‫‪22‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫چکش حراج بر اعتماد‬

‫نوســتالژی بــه خــودی خود منفــی یا مثبت نیســت‪ .‬هــر آدمی مــی تواند‬ ‫حســرت گذشته ها را بخورد‪ .‬شــکل گرفتن بازار خاطره ســاز تنها مختص ایران‬ ‫نیســت‪ .‬در تمام کشــورهایی کــه تاریخی برای عرضــه دارند‪ ،‬خریــد و فروش‬ ‫اشــیای قدیمی رونــق دارد‪ .‬حــراج های بــزرگ و قیمت هــای آنچنانی باعث‬ ‫شــده تا بســیاری به دنبال جمع آوری نشانه های گذشــته باشند‪ .‬تفاوت عمده‬ ‫در ایــن کشــورها با آنچه ما در ایران شــاهد آن هســتیم‪ ،‬تشــخیص اصالت و‬ ‫کارشناســی دقیق این کاالهاست‪.‬‬ ‫در کشــور مــا خبــری از ایــن کارشناســی‬ ‫ها نیســت‪ .‬همه چیــز در همــان محدوده‬ ‫چهــارراه اســتانبول و خیابــان منوچهــری و‬ ‫دالالن و مغــازه داران آن رقــم می خورد‪ .‬آنها‬ ‫هســتند که برای شمای مشــتری چه خریدار‬ ‫و چه فروشــنده‪ ،‬حکم صادر مــی کنند‪ .‬اگر‬ ‫بگوینــد اصالت دارد‪ ،‬نمــی توانی اثبات کنی‬ ‫ندارد‪ .‬اگر به نام دارای اصالت بفروشــند‪ ،‬اگر‬ ‫نداشــته باشد دســت تان تقریبا به جایی بند‬ ‫نیست‪ .‬اگر ســاعت جیبی قدیمی خانوادگی‬ ‫تــان را با قیمــت نازلی بخرند‪ ،‬نمــی توانید‬ ‫بعدا یقه شــان را بگیرید‪.‬‬ ‫ایــن وضعیت باعث شــده تا کالهبــرداران‬ ‫برای پاســخ بــه نیــاز روز افزون‬ ‫بــازار دســت به هــر کاری بزنند‪.‬‬ ‫ظروف تازه ســاز را زیر خاک می‬ ‫کننــد و رویش آهک مــی ریزند‬ ‫تا رنگــش تغییر کند‪ .‬نقــره های‬ ‫ســاخته شــده در همین خیابان‬ ‫منوچهری را ســیاه می کنند و به‬ ‫نــام آویز گوش فالن شــازده خانم‬ ‫قاجــار به قیمــت چنــد میلیون‬ ‫تومان‪ ،‬قالب شــما مــی کنند‪ .‬راه‬ ‫دقیقــی هم بــرای جلوگیــری از‬ ‫کالهبرداری ها وجــود ندارد مگر‬ ‫اعتمــاد به فروشــنده و خریدار و‬ ‫پیدا کــردن تجربه ای کــه بتواند‬ ‫بــه خودتان در تشــخیص اصالت‬ ‫ایــن کاالها کمــک کند‪.‬‬

‫ساده چون مردمان قاجار‬

‫به نظر می رســد مســابقه جمع آوری و به نمایش گذاشــتن کاالهای قدیمی‪،‬‬ ‫بــه خصــوص از نــوع قاجــاری آن تبی اســت که از طبقــات بــاالی جامعه به‬ ‫ســمت ما ســرازیر شده‪ .‬آنهایی که اســم و رســمی دارند و قبل از این که دایره‬ ‫ســجالت پهلوی هــا پا بگیرد هم نــام بزرگی برای خود داشــتند و اکنون تفاخر‬ ‫بــه همان تاریخ و اســم و رســم‪ ،‬خودش را با داشــتن چند تکه شــیء قدیمی‬ ‫در خانــه و دکــور نشــان می دهد‪ .‬اما ماجــرا پیچیده تر از این حرف هاســت‪.‬‬ ‫یکــی می گفت دلیل ایــن که ایرانیان دوران بازنشســتگی خــود را در مزرعه‬ ‫ای بیرون شــهر و بــا باغچه ای کوچــک و احتماال چند مــرغ و خروس تصویر‬ ‫مــی کنند این اســت که ما هنــوز جامعه ای کشــاورززاده و دامداریــم‪ .‬ما به‬ ‫شــکل کامــل عصر صنعتی را تجربــه نکرده ایم و مناســبات مان نیــز متاثر از‬ ‫تاریخ دهقانی مان اســت‪ .‬شــاید بتوان گفت که عشــق و عالقه مــا به روزگار‬ ‫قجرها هم شــبیه چنین نظری باشــد‪ .‬ما هنــوز همان آدم های ســاده دل صد‬ ‫ســال پیش هســتیم که تنها لباس های مان مدرن شــده‪ .‬آن قدر ســاده دل که‬ ‫هفته نامه کرگدن‬ ‫می توانند بهمان نوســتالژی بفروشــند‪.‬‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪22 Kheradmand‬‬


‫قجــری اســت‪ .‬معتقدند این که مردم به باقیمانده نشــانه هــای قاجار با لذت‬ ‫نگاه می کنند و تاریخ شــان را در اشــیا و نشــانه های آن دوران جســتجو می‬ ‫کننــد‪ ،‬حکایت از تاثیر ماندگار این سلســله تــرک زبان بر تاریخ ایــران دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫دنبال اجدادمان می گردیم؟‬

‫تا همین چند ســال پیش اگر کســی قــرار بــود از قاجار نشــانه ای بیابد‪ ،‬به‬ ‫ابروهای پیوندی زنان و ســبیل هــای از بناگوش در رفته مردان اشــاره می کرد‪.‬‬ ‫امــا االن بــه لطف میــل مبهم ایرانــی جماعت بــه کنــد و کاو در تاریخ برای‬ ‫پیــدا کردن نشــانه های هویت؛ بــازار بزرگی حول فرهنگ قاجار شــکل گرفته‬ ‫اســت‪ .‬شــمعدانی های الله عباســی‪ ،‬چراغ موشــی های قدیمی‪ ،‬آفتابه و لگن‬ ‫هــای مســی‪ ،‬گرامافون هــای قدیمی و نقاشــی های قهوه خانه ای و لیســت‬ ‫بی انتهایی از وســایلی که ما را به دوران شــاه شــهید و جانشــینانش ربط می‬ ‫دهنــد‪ ،‬تبدیل بــه بازار جذاب و بزرگی شــده کــه گردش مالی بزرگــی را رقم‬ ‫زده است‪.‬‬ ‫حاال طبقه متوســط رو به باال‪ ،‬اگر فرصتی برای تزئین خانه اش داشــته باشد‪،‬‬ ‫حتما اصل یا بدل وســیله و نشــانه ای قجری را در دکوراســیون خانه اش جای‬ ‫مــی دهد‪ .‬از آویــز‪ ،‬خنجر‪ ،‬جاســیگار‪ ،‬مهر و قیچــی گرفته تا جای ســنگ پا‪،‬‬ ‫قوری‪ ،‬دکمه‪ ،‬گوشــواره‪ ،‬کتاب‪ ،‬کاســه و کارت پســتال های آن دوران برای خود‬ ‫بازارهــای گرمــی پیدا کــرده اند که تا یکــی دو دهه پیش غیرقابــل تصور بود‪.‬‬ ‫کافی اســت صبح جمعه مسیرتان به پاســاژ پروانه در چهارراه استانبول تهران‬ ‫بیفتــد تــا از رونــق خرید و فــروش کاالهای عصــر قاجار و البته منتســب به‬ ‫قاجــار از حیرت انگشــت به دهان بگیریــد؛ بازار پر رونقی که باعث شــده تا‬ ‫دزدان کاشــی های ســردر خانه های قدیمی را شــبانه بربایند و با قیمت های‬ ‫آنچنانی بفروشند‪.‬‬ ‫ســحر و همســرش را در همیــن جمعه بازار مــی توانید پیدا کنید‪ .‬کاســه و‬ ‫بشــقاب های ســفالی می ســازند و هر هفته بســاط می کنند‪ .‬رشــته صنایع‬ ‫دســتی خوانــده انــد و وقتی چند ســال پیــش اولین زبانــه های گرمــی بازار‬ ‫نوســتالژی را حس کردند‪ ،‬زدنــد توی این کار و آن قدر راضی هســتند که جدا‬ ‫از فروش محصوالت شــان به فروشــگاه های خیابان ویال‪ ،‬ته مانده کارگاه شان‬ ‫را اینجا می آورند و می فروشــند‪ .‬ســحر می گوید‪« :‬رد هر صورت دوره قاجار‬ ‫دورهــای قبل از مدرن شــدن همه جانبه در اوایل قرن اســت‪ .‬زندگی مردم آن‬ ‫موقع مثل االن ماشــینی نشــده بود‪ .‬مردم دوســت دارند چیزی داشــته باشند‬

‫می کنند‪ .‬برای همین ســعی می کنند در خانه و زندگی شــان نشــانه هایی از‬ ‫آن دوران داشــته باشند و یک جوری خودشــان را به آن فرهنگ پیوند بدهند‪».‬‬ ‫امــا این پیوند گاهی خیلی گران تمام می شــود‪ .‬رادیوی نســل اول قدیمی را‬ ‫بایــد از دو میلیون به باال جســتجو کنید‪ .‬اگر ســالم و تمیز باشــد‪ ،‬باید بروید‬ ‫بــاالی پنــج میلیون تومان‪ ،‬مجمع مســی کار شــده را باید بیشــتر از یکی‪ ،‬دو‬ ‫میلیــون بخریــد و اتوی زغالــی را پانصــد هزار تومان‪ ،‬ســحر دفــاع می کند‪:‬‬ ‫«وقتــی از یــک کاالیــی تعــداد معــدودی باقی مــی ماند‪ ،‬طبیعی اســت که‬ ‫قیمتــش هم باال بــرود؛ مثل فــرش؛ هر چه قدیمی تر باشــد‪ ،‬گران تر اســت‪.‬‬ ‫این قانون ســاده اقتصاد اســت‪ .‬هر چه عرضه کمتر باشــد‪ ،‬تقاضا بیشــتر می‬ ‫شــود‪ ،‬پس گــران تر هم خواهــد بود‪».‬‬

‫تهران اگر اصالتی به عنوان یک شهر‬ ‫دارد‪ ،‬مدیون معماری قجری اش است‬ ‫که با آن احســاس پیوند به دوران گذشــته کنند‪».‬‬ ‫همســر ســحر دســتش را توی موهــای فرفری اش فــرو می بــرد و از وجهی‬ ‫دیگــر عالقه تــازه جامعه به یک قرن پیــش را نگاه می کنــد‪« :‬فکر کنم عالقه‬ ‫مــا بــه پدربزرگ هــا و مادربــزرگ هــا و دوران کودکی خودمان اســت که به‬ ‫دنبــال اشــیای قدیمی می رویم‪ .‬مــی خواهیم با یک فانوس یا قوری و ســماور‬ ‫مســی‪ ،‬یاد آن روزها را زنده نگه داریم‪ ».‬ســحر توی حرفش مــی پرد‪« :‬مد‪ .‬مد‬ ‫را فرامــوش نکنید‪ .‬االن مد شــده همــه دنبال جنس قدیمی باشــند‪ .‬من خودم‬ ‫در بــه در دنبال پنکه مادربزرگم گشــتم و آخر ســر از خالــه ام گرفتمش‪ ،‬االن‬ ‫گوشــه خانه مان اســت‪ .‬اســتفاده که نمی شود ولی شــکل دکوری خوبی دارد‪.‬‬ ‫البته من اشــکالی نمی بینم آدم به دنبال ریشــه های خودش باشــد یا سرگرمی‬ ‫مانند جمع آوری اشــیای قدیمی داشــته باشد‪».‬‬ ‫‪ ‬همســرش نــگاه جامعه شــناختی دیگری دارد‪« :‬مــا در دوران مــدرن تنهاتر‬ ‫شــده ایم‪ .‬آن روزها‪ ،‬عصر عشــق های پایدار و اخالقیات‪ ،‬فراموش شــده است‬ ‫و هــر چه زمان مــی گذرد‪ ،‬ایرانی ها به آن دوره احســاس الفت بیشــتری پیدا‬ ‫‪21‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫سفرنامه ها چه می گویند‬

‫یکــی از دالیلــی که مــا از دوره قاجــار بیــش از دوران متاخرتر مــی دانیم‪،‬‬ ‫فراوانــی ســفرنامه هــای خارجیــان از آن دوران اســت‪ .‬ورق زدن این کتاب ها‬ ‫نشــان می دهد همــه دوره قاجــار آن بزکی کــه امروز در نشــانه هایش می‬ ‫جوییم‪ ،‬نبوده اســت‪ .‬ادوارد یاکوب پوالک‪ ،‬پزشــک و مستشرق آلمانی چهره ای‬ ‫تاریک از وضعیت بهداشــتی و ســامتی مردم ایران در عصر قاجار ترسیم کرده‬ ‫اســت‪« :‬در ایــران بیماری های مربوط به شــکم‪ ،‬کبد‪ ،‬طحــال‪ ،‬روده و بیش از‬ ‫همه تب و اســهال خونــی فراوان دیده می شــود‪».‬‬ ‫احتماال ســحر و همســرش و دیگرانی که در دوره قاجار به دنبال زیبایی های‬ ‫نوشــتار پرطمطراق و زبان شــعرگونه هســتند و ارســی ها و شیشه های رنگی‬ ‫را دوســت دارنــد‪ ،‬این مشــکالت را برای ایــران آن زمان طبیعی مــی دانند‪ ،‬اما‬ ‫واقعیت این اســت که بخشــی از نگاه ســتایش آمیز ما بــه آن روزها‪ ،‬محصول‬ ‫نگاهی اســت که از واسطه های فرهنگی چون ســینما و تلویزیون از آن دوران‬ ‫کســب کرده ایم‪ .‬مگر می شود «دلشدگان»‪« ،‬هزار دســتان» و «کمال الملک»‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪21 Kheradmand‬‬


‫نوستالژی‌های دوران قاجار‬

‫مــا به تزییــن خانه های مــان با فرهنــگ قجــری را باید موجی‬ ‫زودگــذر دید یا این کــه نخ های قدرتمنــدی در فرهنگ عمومی‬ ‫مــا را بــه آن روزها وصل کرده کــه هنوز توانایی رهایــی از آن را‬ ‫نداریم‪ ».‬پاســخ هر چه باشــد‪ ،‬رابطــه دیو و دلبری مــا با قاجار‬ ‫و نشــانه هایش یک قرن اســت که دســت از ســر ما بر نداشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫«ســماور زغالــی قاجــار هم هســت که یــک و نیــم میلیون‬ ‫قیمتش اســت‪ .‬شــما یک بار چای دم کــن و بخور تا ببینی خیلی‬ ‫بیشــتر از این مــی ارزد‪ ».‬پیرمرد نشســته ته مغــازه تاریکش در‬ ‫گوشــه خلوت یک پاساژ آنتیک فروشــی خیابان منوچهری سعی‬ ‫دارد چیزی بفروشــد‪ ،‬حاال هر چه باشــد‪ .‬برای هر کدام از وسایل‬ ‫خــاک گرفته اش داســتانی دارد‪« .‬این حمایــل را می بینی؟‬ ‫کســی در حضور احمدشاه اســت‪ ،‬آن را انداخته است‪ .‬عکسش‬ ‫هــم هســت‪ ،‬ببین‪ »...‬بعــد عکســی را در می آورد‪ .‬شــاه کودک‬ ‫در میــان درباریان ایســتاده و همه حمایل هایی از شــانه آویزان‬ ‫کــرده اند‪ .‬عکس قدیمی و بی کیفیت اســت‪ .‬بین آنچه در عکس‬ ‫دیده می شــود و آن وســیله‪ ،‬شیر و خورشید بزرگی مشترک است‬ ‫کــه در دایره ای نقره ای رنگ وســط حمایل قــرار گرفته‪« .‬این را‬ ‫نتیجــه اش به ما داد‪.‬‬ ‫بــا همین عکــس‪ ،‬از آمریکا برگشــته بود که خانــه پدربزرگش‬ ‫را در خیابــان دیباجی بفروشــد که ایــن را در زیرزمین پیدا کرده‬ ‫بود‪ .‬خیلــی چیزهای دیگر هم داشــت که نفروخــت‪ .‬با خودش‬ ‫برد آمریکا‪ .‬آنجا بیشــتر برای جنس قدیمــی ارزش قائلند‪ ».‬اصرار‬ ‫دارد که دو میلیون بفروشــد‪« .‬نقره اش االن پانصد تومان قیمتش‬ ‫اســت‪ .‬شــما این را بخری دو ســال دیگر بیا همین جــا‪ ،‬دو برابر‬ ‫ازت می خرند‪».‬‬

‫امید توشه‬

‫غبارروبی از قاجار‬

‫گزارشی از بازار پر رونق اشیا و نشانه های دوره قاجار که از‬ ‫حد مد روز فراتر رفته و تبدیل به مکانی برای تهیه خاطرات‬ ‫مبهم از گذشته ها شده است‪.‬‬ ‫بــا اینکه بســیاری هنگامی که نام سلســله قاجار را می شــنوند‬ ‫یــاد بــی کفایتی ها و جدایی بخــش های بزرگی از کشــورمان در‬ ‫دوران قجرهــا می افتنــد‪ ،‬اما موج نوســتالژی بــه دوران آنها این‬ ‫روزها مد روز اســت‪ .‬اعتقاد عمومی این اســت کــه روزگار قاجار‬ ‫چیزی بــرای افتخار کــردن ندارد‪ ،‬اما ما اشــیا‪ ،‬فرهنــگ و آنچه را‬ ‫یادآور آن دوران اســت دوســت داریم‪ ،‬بابتش پــول می دهیم و با‬ ‫افتخار به نمایشــش مــی گذاریم‪.‬‬ ‫زمانــی بزرگی گفته بود میل مــردم ایران به نوســتالژی و تاریخ‪،‬‬ ‫ناامیــدی به آینده اســت‪ ،‬وگرنه دلیلی ندارد ملتــی این قدر درگیر‬ ‫گذشــته و نشــانه هایش باشــد‪ .‬برخی می پرســند میــل عمومی‬

‫‪20‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫زمانــی که آقامحمدخان (آغامحمدخان) آخرین شــاهزاده زند را‬ ‫کور کرد و کشــت‪ ،‬کســی تصورش را هم نمی کرد قرار اســت در‬ ‫سلســله ای که این مرد مقطوع النســل پایه می گذارد‪ ،‬در جنگ‬ ‫ها ببازیم و شــرق‪ ،‬شــمال شــرق و شــمال غرب را از کشــورمان‬ ‫جــدا کنند‪ .‬ایــران در دوران هفت شــاه قجــر و حکومت صد و‬ ‫سی ســاله این سلسله مســتعمره نشــد اما در روزگاری که اروپا‬ ‫و غرب به ســرعت مدرن می شــد و انقالب صنعتی و پیشــرفت‬ ‫های علمی فاصله غرب و شــرق را به شــکل ایلیاتی ســرعت می‬ ‫داد‪ ،‬با همان رســوم پادشاهی گذشــتگان اداره شد‪.‬‬ ‫شــاهان قاجار بــرای مدرن کردن ایــران تالش هایــی کردند‪ ،‬اما‬ ‫نهایتــا در پایان دوره آنها‪ ،‬کســی دلش برای حکمرانی شــان تنگ‬ ‫نشــد‪ .‬البته شــاهزادگان بازمانده قجری و برخی مورخان به تازگی‬ ‫نگاهــی دوبــاره به این سلســله انداخته اند و معتقدنــد آنچه در‬ ‫خصوص بی کفایتــی قاجار در فرهنگ ما خطور کرده‪ ،‬نتیجه دوره‬ ‫پهلوی و به خصوص رضاشــاه اســت؛ کســی که برای مشــروعیت‬ ‫بخشــی به سلطنت خود‪ ،‬یکسره دســتاوردهای پادشاهان پیش از‬ ‫خــود را به باد تمســخر می گرفت‪.‬‬ ‫ایــن عــده معتقدنــد در شــرایطی که ایــران در میــدان رقابت‬ ‫روســیه تزاری‪ ،‬بریتانیای در اوج و فرانسه احیا شده بعد از انقالب‬ ‫قرار داشــت‪ ،‬دســتاوردهایش در یکپارچه نگه داشتن کشور و عدم‬ ‫تجزیــه اش به شــکل کامل‪ ،‬حاصــل درایت بوده اســت‪ .‬هر چند‬ ‫به نخبه کشــی و مقاومــت در برابر تغییرات از پایینی اشــاره ای‬ ‫نمی کنند‪.‬‬ ‫امــا آنچه آنها بیش از سیاســت بــر آن تکیه مــی کنند‪ ،‬فرهنگ‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪20 Kheradmand‬‬


‫ایل هایی که در زمان آقامحمدخان و فتحعلی شــاه در پایتخت جدید اســکان در سرشــماری ســال ‪ 1311‬خورشیدی جمعا ‪ 334‬شــغل گوناگون در تهران دایر‬ ‫داده شــدند در این مناطق زندگی می کردند؛ مانند کوچه شــیرازی ها و کوچه بــود‪ .‬دســته بنــدی این مشــاغل از این قرار بــود‪ 151 :‬صنعــت و حرفه‪ ،‬چهار‬ ‫افشــارها و محلــه عرب ها در شــمال غربی محلــه عودالجان‪ ،‬کوچــه و حمام پیشــه حمل و نقل‪ 163 ،‬پیشــه مربوط به کســب و تجارت و شــانزده شــغل‬ ‫قراقانــی ها در محله چــال میدان‪ ،‬کوچه شــام بیاتی ها در شــمال عودالجان‪ ،‬متفرقه مانند کمپانی بیمه‪ ،‬کلوپ ورزشــی‪ ،‬مســافرخانه‪ ،‬ســینما‪ ،‬تئاتر‪ ،‬مطب‪،‬‬ ‫کوچــه خدابنده لو در غرب عودالجان‪ ،‬محله باجمانلوها در شــمال غرب محله کارخانــه چراغ برقی و ماننــد آن ها‪ .‬اعضای هر یک از حرفــه های قدیم تهران‬ ‫ســنگلج و تکیــه و محلــه قمی ها در ســنگلج‬ ‫معموال از صاحبان حرفه یک یا دو شــهر بودند؛‬ ‫کــه همگی محلــه های خــوب و بــه اصطالح می توان اولین مهاجرت بزرگ به تهران را مثال اعضای صنف خباز تهران بیشــتر مشــهدی‬ ‫«ســرآب» به شــمار می آمدند‪.‬‬ ‫و قمی بودنــد‪ .‬مازندرانی ها کار و کاســبی را با‬ ‫پس از آقامحمدخان و در دوران سلطنت شاهان در دوره آقامحمدخان و زمانی دانست که کیسه کشــی حمان یا حالجی و لحاف دوزی در‬ ‫تهــران آغاز مــی کردند و پس از چنــدی گرمابه‬ ‫دیگــر قاجار‪ ،‬با آمدن گروهی از اعیان و اشــراف لشکریانش ایالت فارس را تصرف کردند‬ ‫شــهرهای دیگر بــه تهــران و مهاجــرت مردم‬ ‫می خریدنــد و گرمابه داری مــی کردند‪ ،‬یا به‬ ‫ایاالت و والیات مختلف ایران و ســرزمین های‬ ‫خریــد و فــروش و تجــارت پشــم و پنبه می‬ ‫متصرفه بــه تهــران و برقراری روابــط خارجی‬ ‫پرداختند‪.‬‬ ‫و ایجاد ســفارتخانه های کشــورهای مختلف‪،‬‬ ‫قزوینــی ها با کاالهــای تولیــد قزوین مانند‬ ‫شهر تهران گســترش یافت و به صورت جامعه‬ ‫قاشــق و مالقــه چوبی بــه تهران مــی آمدند‬ ‫ای شهری درآمد‪ .‬در ســال ‪ 1269‬هجری قمری‪،‬‬ ‫و بعــد خــرازی فروش می شــدند‪ .‬کاشــی ها‬ ‫تهــران به پنــج محلــه ارگ‪ ،‬عودالجــان‪ ،‬بازار‪،‬‬ ‫و نطنــزی هــا به آب آلوفروشــی و تــون تابی‬ ‫ســنگلج و چــال میــدان در داخل شــهر و نیز‬ ‫و شــاه تــوت و آب زرشــک فروشــی و خانه‬ ‫آبــادی هایی بیرون دروازه های تهران تقســیم‬ ‫شــاگردی مــی پرداختند‪ .‬هم شــهری های هم‬ ‫می شــد‪ .‬هــر یــک از محله ها‪ ،‬بــه جز محله‬ ‫شــغل عمدتا در قهوه خانه هایی خاص پاتوغ‬ ‫ارگ‪ ،‬بنابــر موقعیت خاص شــان گذرها‪ ،‬پاتوغ‬ ‫داشــتند‪ .‬پیشــه وران و صنعتگران هر روز پس‬ ‫هــا و کوچــه هایــی را در بــر مــی گرفت که‬ ‫از دســت کشــیدن از کار روزانــه و در ایــام و‬ ‫میان آنها نیز اســامی مهاجران شــهرهای دیگر‬ ‫اوقــات تعطیل و فراغــت در قهــوه خانه ها‪ ‬‬ ‫به چشــم می خــورد؛ مثل کوچــه خراقانی ها‬ ‫جمع می شــدند و ســاعت ها به گفت و گو و‬ ‫در محلــه بازار یا کوچه افشــارها در ســنگلج‬ ‫تبــادل نظر درباره کارهــای روزمره اجتماعی و‬ ‫یا کوچــه قرقانی هــا در گذر افشــارها‪ ،‬کوچه‬ ‫اقتصادی و سیاســی و رد و بدل کردن اطالعات‬ ‫عرب هــا در گــذر دباغخانه و کوچــه ترکمان‬ ‫مــی پرداختند و مســائل صنفی و شــغلی را با‬ ‫هــا در گــذر پاییــن‪ .‬همچنین کوچــه کرمانی‬ ‫هم در میان می گذاشــتند و بــه کاریابی و کار‬ ‫هــا و کوچه قمی هــا در گذر پاییــن در محله‬ ‫راه اندازی مــی پرداختند‪.‬‬ ‫سنگلج ‪.‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫در آمــاری کــه عبدالغفار نجــم الدوله هفده‬ ‫ســال بعــد در ‪ 1286‬ق داده‪ ،‬جمعیــت تهران‬ ‫تهران امروز را چه کسانی ساخته اند؟‬ ‫‪155‬‬ ‫پراکنــده در محله هــای ششــگانه جمعا‬ ‫تهــران تا پیــش از پایتخت شــدن‪ ،‬در ســال‬ ‫هــزار و ‪ 736‬تــن بــوده کــه از ایــن تعــداد‬ ‫‪ 1164‬خورشــیدی‪ ،‬شــهر کوچکی بــود که تنها‬ ‫اصفهانی‪،‬‬ ‫قاجار‪،‬‬ ‫طایفــه‬ ‫از‬ ‫رعیت‬ ‫‪ 8480‬نفــر ســپاهی و بقیه رعیت بــوده اند‪.‬‬ ‫پانزده هزار نفر جمعیت داشــت‪ .‬پس بیراه نیســت اگر بگوییــم تهران را همه‬ ‫آذربایجانی‪ ،‬کاشــانی‪ ،‬شــیرازی‪ ،‬عرقی و مانند آن ها ترکیب شــده بود که شمار اهالــی و همــه اقوام ایــران در طــول دو قرن گذشــته با هم ســاخته اند‪ .‬اگر‬ ‫کاشــانی ها بیش از‪ ‬دیگران بود‪ .‬در همان ســال ارگ کوچک ترین محله تهران بــه نتایج سرشــماری هــا نگاهی بیندازیــم خواهیم دیــد که در تهــران امروز‬ ‫بــود و در آن بــه جز خانــواده ســلطنتی و صدراعظم و رعیت‪ ،‬برخــی از امرا‪ ،‬آذربایجانــی هــا دومین گــروه بزرگ قومــی تهران پــس از اقوام فارســی زبان‬ ‫خوانیــن‪ ،‬علما و فضــا نیز زندگی مــی کردند‪ .‬در همین محلــه ترکمن ها نیز هســتند‪ .‬فــارس ها‪ -‬یعنــی اهالی همه شــهرهای فــارس زبان ایــران همچون‬ ‫ســی و ســه باب خانه داشــتند و شــماری از ارامنه هم در آنجا خانه داشــتند‪ .‬اصفهان و شــیراز و مشــهد و یزد و‪ ‬کرمان و‪ -...‬بیش از شــصت درصد جمعیت‬ ‫حدود بیســت سال بعد در دوره سلطنت مظفرالدین شاه‪ ،‬یکی از خدمتگزاران تهراننــد‪ .‬آذری هــای تهران حدود بیســت و پنــج درصد جمعیت این شــهر را‬ ‫دولت به نام حســن اخضر علیشــاه‪ ،‬بنا بر خواست‪ ‬مختارالســلطنه وزیر اداره تشــکیل می دهند که در سراســر کالنشــهر تهران پراکنــده اند‪.‬‬ ‫نظمیــه وقت‪ ،‬مشــغول تهیه آمار از شــهر تهران شــد که به انجام رســاندنش بــا این حــال هنوز محله هایی که نامگــذاری اش را هم آذری هــا انجام داده‬ ‫ســه ســال زمان برد‪ .‬در آمار او به کوچــه های محالت دارالخالفــه مظفری نام انــد‪ ،‬در تهران وجود دارند؛ مثل یاخچی آباد‪ .‬بعد از آن ها براســاس سرشــماری‬ ‫هایــی از اقوام و‬ ‫مهاجران شــهرهای دیگری نیز اضافه شــده بــود؛ مانند کوچه هــای موجــود مازندرانــی ها بــا دو میلیون نفر جمعیت ســومین قــوم بزرگ‬ ‫رشــتی ها و کوچــه ُ‬ ‫های‬ ‫محله‬ ‫در‬ ‫بیشــتر‬ ‫پایتخت‬ ‫تبار‬ ‫انی‬ ‫ر‬ ‫ته‬ ‫جمعیت‬ ‫ردها‪.‬‬ ‫ک‬ ‫تهــران را تشــکیل می دهند‪ .‬گیلک هــا‪ ،‬لرها‪ ،‬کردها‪ ،‬عرب هــا و افغان ها هم‬ ‫عودالجــان‪ ،‬چال میــدان و بازار زندگی مــی کردند‪ .‬محله ســنگلج اما از محله هرکدام ســهمی از جمعیت تهــران امروز را مال خود کرده اند‪ .‬گفته می شــود‬ ‫های غیرتهرانی نشــین به شــمار می رفــت‪ .‬اصفهانی هــا و آذربایجانی ها در بیشــتر از نیمی از ســاکنان تهران در دو نســل اخیر به تهران مهاجرت کرده اند‬ ‫آن زمان بیشــترین شــمار از جمعیت غیرتهرانی را داشتند‪.‬‬ ‫و ایــن یعنــی پایتخت پیر ما دارد نســل ســوم این مهاجــران را در خود پرورش‬ ‫می دهد‪ .‬نســل نویی که دیگر خود را اهل این شــهر مــی دانند و به آن تعلق‬ ‫اقوام در تهران چکاره بودند‬ ‫خاطر دارند‪ .‬و به نظر می رســد در پی ســاختن شــهر بهتری هستند‪.‬‬ ‫در ســال ‪ 1306‬خورشــیدی‪ 202 ،‬نوع شــغل مشــخص در تهران فعــال بود و از هفته نامه کرگدن‬ ‫‪19‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬ ‫‪19 Kheradmand Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬


‫تهران به ایران بدهکار است‬ ‫سپیدهسرمدی‬

‫تهــران تــا پیــش از پایتخت شــدن‪ ،‬شــهر کوچکی بــود که تنها‬ ‫پانزده هزار نفر جمعیت داشــت بیراه نیســت اگــر بگوییم تهران‬ ‫را همــه اقوام ایــران در طول دو قرن گذشــته با هم ســاخته اند‪.‬‬ ‫زمان زیادی نگذشــته از روزی که جســد هفت هزارســاله زنی در‬ ‫منطقه مولوی کشــف شــد و تهران از ســکونتگاهی که از ســده‬ ‫هفتم هجری قمری شــناخته می شــد‪ ،‬تبدیل شــد به زیستگاهی‬ ‫با عمری چندهزار ســاله‪ .‬بــا این حال در متــون تاریخی‪ ،‬پیش تر‬ ‫از اوایــل قرن هفتــم نامی از تهــران نیامــده و آن موقع هم تنها‬ ‫دهــی از دهــات بزرگ ری بوده اســت که ‪ 300‬ســال بعــد از آن‪،‬‬ ‫یعنی در عصر شــاه طهماســب صفوی‪ ،‬دورش را حصار می کشند‬ ‫و برای خودش شــهری می شــود‪.‬‬

‫تهران که می گویند این جاست‬

‫آمده اســت که پیش از حصارکشــی دور تهران‪ ،‬گروهی از اهالی‬ ‫ری بــه آن کوچ کرده و در آن جا ســاکن شــده بودند؛ اما می توان‬

‫‪18‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫اولیــن مهاجرت بــزرگ به تهــران را در دوره آقامحمدخان و زمانی‬ ‫دانســت که لشــکریانش ایالت فــارس را تصرف کردنــد‪ .‬آن طور‬ ‫که نوشــته اند در آن زمــان دوازده هزار خانواده لــر را از فارس به‬ ‫تهران کوچ می دهند‪ .‬پژوهشــگرانی که درباره ســاختار اجتماعی‬ ‫تهــران مطالعه کرده انــد‪ ،‬معتقدند آقامحمدخان قاجار از اســاس‬ ‫تهران چند هزار نفری را به ســبب نزدیکی به اســترآباد و مازندران‬ ‫کــه موطن ایل قاجــار بود‪ ،‬همچنین به ســبب اقامــت ایل های‬ ‫هواخــواه خود‪ ،‬به ویژه افشــارهای ســاکن در ســاوجبالغ و عرب‬ ‫های ورامین‪ ،‬به پایتختی برگزید و دســتور داد «مهندســان‪ ،‬بنایان‪،‬‬ ‫نجاران و ســنگ تراشان مهارت پیشــه را از دارالسلطنه اصفهان به‬ ‫دارالسلطنه طهران» بیاورند‪.‬‬ ‫‪ ‬دروازه ارگ تهران‬ ‫از نقشــه اش که در ســال ‪ 1238‬خورشــیدی از تهران رســم شده‬ ‫و در آن نــام بعضــی کوچه هــا و محله ها برگرفته از نــام اقوام و‬ ‫طوایف غیرتهرانی اســت‪ ،‬اســتنباط می شــود خانوارهای روسای‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪18 Kheradmand‬‬


17 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬17


‫دیگــر یکــی از مقامات کــره‌ی جنوبی به رویتــرز گفت با توجه بــه تجربیات‬ ‫قبلــی «شــعله‌های آتــش حداقل بــه مــدت دو هفته یا یــک ماه ادامــه پیدا‬ ‫خواهــد کــرد»‪ .‬چینی‌ها چند ســاعتی با جدیت مشــغول عملیــات بودند اما‬ ‫بــه گفته‌ی ســخنگوی شــرکت ملی نفتکــش «به بهانــه‌ی بدی آب‌وهــوا و به‬ ‫دلیــل احتراق کوچکی کــه روی نفتکش رخ داده بود‪ ،‬عملیــات اطفاء حریق را‬ ‫متوقــف کردند»‪ .‬این در حالی اســت که به دلیل وقوع حادثــه در آبهای چین‬ ‫این کشــور بر اســاس کنوانســیون‌های بین‌المللی در قبال خامــوش کردن این‬ ‫ش مســئولیت دارد‪ .‬او گفــت «اگر ایــران بخواهد تیم عملیاتــی به منطقه‬ ‫آتــ ‌‬ ‫اعزام کند به ‪ ۲۰‬روز وقت نیاز اســت»‪ .‬چند ســاعت بعد خبر رســید ‪ ۱۲‬تکاور‬ ‫نیــروی دریایــی از طریق هوایی بــه محل حادثه اعزام شــده‌اند‪.‬‬

‫پنجشنبه‪۲۱/۱۰/۹۶‬‬

‫ســاعاتی بعــد مقامات چین علــت توقف عملیــات را اینگونه اعــام کردند‪:‬‬ ‫«کشــتی‌های امدادرســانی پس از انفجــاری که روز چهارشــنبه در‬ ‫نفتکــش ســانچی روی داد‪ ،‬در فاصلــه‌ی مطمئنــی از‬ ‫این کشــتی قــرار گرفتنــد»‪ .‬باوجــود این صبح‬ ‫پنجشــنبه چینی‌هــا دوباره دســت‌به‌کار‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫پنجشــنبه شــب‪ ،‬پنــج روز‬ ‫از حادثــه گذشــته بــود امــا‬ ‫نفتکــش همچنــان در آتش‬ ‫می‌ســوخت و خبــری از‬ ‫سرنشــینان آن نبــود که‬ ‫نبود‪ .‬نیروهــای امدادی‬ ‫ژاپــن هــم بــه منطقه‌‬ ‫رســیدند و قرار شــد از‬ ‫صبــح جمعــه عملیات‬ ‫امــداد انجــام شــود‪.‬‬ ‫اعــام شــد کــه یــک‬ ‫تیــم ایرانــی هــم صبح‬ ‫جمعــه برای مشــارکت و‬ ‫نظــارت در محــل حادثــه‬ ‫حاضــر می‌شــود‪ .‬بــا وجــود‬ ‫اینکــه مقامــات ایرانــی از‬ ‫همکاری ژاپنی‌هــا در عملیات خبر‬ ‫می‌دادند‪ ،‬ســخنگوی گارد ساحلی ژاپن‬ ‫به رویتــرز گفت «مقامات چینی پیشــنهاد‬ ‫گارد ســاحلی ژاپــن بــرای کمــک را رد کرده‌اند»‪.‬‬ ‫تلویزیــون دولتــی چیــن هــم اعالم کــرد که ‪ ۱۴‬کشــتی‬ ‫مشــغول عملیــات اطفــاء حریــق و جســت‌وجوی مفقودشــدگان هســتند‪.‬‬ ‫در همیــن روز علــی ربیعی‪ ،‬وزیر تعــاون‪ ،‬کار و رفاه اجتماعی‪ ‬که‪ ‬مســئول‬ ‫رســیدگی به این حادثه‪ ‬شــده‪ ،‬پــس از دیدار با ســفیر چین در تهــران‪ ،‬گفت‬ ‫جریــان بــاد نفتکش غــرق در آتــش را آرام آرام به ســمت مرزهــای آبی ژاپن‬ ‫می‌بــرد‪ .‬او ابــراز امیــدواری کــرد با خــروج کشــتی از آبهای چین این کشــور‬ ‫همچنــان به عملیــات ادامه دهــد و «ناهماهنگی در تعامــات بین‌المللی در‬ ‫عملیات مهار آتش تاثیری نداشــته باشــد»‪.‬‬ ‫ربیعــی این را هم گفت که «تمهیداتی در این کشــتی‌ها پیش‌بینی می‌شــود‬ ‫تا افراد بتوانند خود را نجات دهند‪ ...‬کارشناســان بر اســاس شــواهد می‌گویند‬ ‫امیدوار باشیم»‪.‬‬

‫جمعه ‪۲۲/۱۰/۹۶‬‬

‫صبــح جمعــه عملیــات اطفاء حــرق به پایــان خــود نزدیک شــد و معاون‬ ‫‪16‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫امــور دریایی ســازمان بنادر و دریانوردی گفت «تیم تجســس ســازمان بنادر و‬ ‫دریانــوری تــاش خواهد کرد امــروز وارد نفتکش شــود»‪.‬‬ ‫علــی ربیعی درباره ی سرنوشــت خدمه‌ی کشــتی گفت‪« :‬پــس از آنکه پیکر‬ ‫یکی از مفقودین پیدا شــد خبر خاص دیگری از ‪ ۳۱‬پرســنل در دســت نیست‪...‬‬ ‫نمی‌خواهیم خبر نگــران کننده بدهیم؛ باید بــه خانواده‌های مفقودین آرامش‬ ‫بدهیــم؛ ما هنوز وقت طالیــی داریم»‪ .‬او همچنین از قول رئیس شــرکت ملی‬ ‫نفتکــش اعــام کرد کــه احتمال دارد آتش کشــتی تا ظهر شــنبه بطــور کامل‬ ‫خاموش شود‪.‬‬ ‫رســیدگی‬ ‫‌ی‬ ‫ه‬ ‫ویژ‬ ‫‌ی‬ ‫ه‬ ‫کمیت‬ ‫«مســئول‬ ‫جمهوری‬ ‫رئیس‬ ‫حکــم‬ ‫با‬ ‫که‬ ‫آقــای وزیــر‬ ‫ِ‬ ‫نفتکش ســانچی» شــده‪ ،‬بعد از ظهر جمعــه پس از دیدار با ســفیر‬ ‫حادثــه‌ی‬ ‫ِ‬ ‫ت آنان نشســت‪.‬‬ ‫ژاپن‪ ،‬به دیــدار خانواده‌ی دریانوردان ایرانی رفت و پای صحب ‌‬ ‫او جمعــه شــب برای پیگیری عملیــات اطفای حریق عازم چین شــد‪.‬‬ ‫در همیــن حــال شــامگاه جمعــه خبــر رســید کــه ارتــش ایــران از ارتش‬ ‫کشــورهای چین و ژاپن درخواســت کرد بــرای یافتن ملوانــان ایرانی همکاری‬ ‫کننــد‪ .‬ســخنگوی ارتش اعالم کــرد یک تیم عملیــات ویژه‬ ‫نیروی دریایی ارتش‪ ،‬شــامل تکاوران کاله‌ســبز‪ ‬در‬ ‫محل حضــور دارنــد و اگر چیــن بالگرد در‬ ‫اختیار آنــان بگــذارد با انجــام «راپل»‬ ‫برای نجــات ملوانــان وارد نفتکش‬ ‫می‌شوند ‪.‬‬ ‫در خبــر دیگری ســخنگوی‬ ‫شرکت ملی نفتکش با بیان‬ ‫اینکه هویت تنها جســد‬ ‫کشــف شــده همچنان‬ ‫نامشــخص اســت‬ ‫گفــت از خانواده‌هــای‬ ‫مفقودشــدگان بــرای‬ ‫اخــذ نمونــه‌ی دی‪.‬ان‪.‬‬ ‫اِی دعوت شــده است‪.‬‬ ‫هرچــه ســاعت‌ها و‬ ‫روزهــا می‌گذرند‪ ،‬امیدها‬ ‫برای نجــات ملوانان ایرانی‬ ‫کمرنگ‌تــر می‌شــود؛ اگــر‬ ‫«وقــت طالیــی» تمام شــود‪،‬‬ ‫شــاید دیگر باید خدا خدا کرد که‬ ‫حداقل اجساد اجســاد آنان پیدا شود‪.‬‬ ‫کاپیتان احمد اســدی‪ ،‬ناخدای باســابقه‌ی‬ ‫شــناورهای غول‌پیکــر ایرانــی در گفت‌وگــو‬ ‫بــا ایســنا به این پرســش که چطــور ممکن اســت دو‬ ‫کشــتی غول‌پیکر با وجو فناوری‌های پیشــرفته بــه یکدیگر برخورد‬ ‫کننــد‪ ،‬گفــت‪ :‬کاپیتان بــرای متوقف کردن کشــتی نیــاز به طی چهــار تا پنج‬ ‫مایل مســافت دارد‪ .‬بــرای ناخدا از چنــد دقیقه قبل از وقوع حادثه مشــخص‬ ‫می‌شــود که برخورد با کشــتی مقابل اجتناب‌ناپذیر اســت اما دیگر شــرایط و‬ ‫زمــان کافی بــرای اجتناب از آن وجــود ندارد‪ .‬بــه گفته‌ی این دریانــورد‪ ،‬تمام‬ ‫کشــتی‌های غول‌پیکر به یک سیســتم رادار مجهزند که می‌تواند نزدیک‌شــدن‬ ‫کشــتی‌ها را از ‪ ۳۰‬مایلــی تــا نی ‌م مایلی رصد کنــد‪ ،‬اما احتمــاالً در زمان حادثه‬ ‫ناخدای ایرانی پشــت ســکان نبوده اســت‪ .‬قطعاً طرف چینی نیز نتوانسته در‬ ‫زمــان الزم اخطارهــا را صــادر و از این برخــورد جلوگیری کنــد‪ .‬او احتمال فرار‬ ‫سرنشــینیان کشــتی ایرانی به وســیله‌ی قایق‌های نجات را هم بعید دانست و‬ ‫گفــت‪ :‬احتمــال این موضوع بســیار ضعیف اســت‪ .‬چون قبــل از حادثه زمان‬ ‫زیــادی برای فرار وجود نداشــته و انفجارهــای پی‌درپی مانــع از تصمیم‌گیری‬ ‫بموقع شــده است‪.‬‬ ‫بقیه در صفحه ‪67‬‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪16 Kheradmand‬‬


‫پیداکــردن آنان همــکاری می‌کند‪.‬‬ ‫حــدود ‪ ۳۰‬ســاعت از زمــان حادثه گذشــته بود کــه خبری دربــاره‌ی نجات‬ ‫تعدادی از مفقودین منتشــر شــد‪ :‬مدیرعامل شــرکت ملی نفتکش ایران گفت‬ ‫خبــر نجات تعــدادی از مفقودین صحــت ندارد‪.‬‬

‫دوشنبه ‪۱۸/۱۰/۹۶‬‬

‫نیروهای امدادرســان روز دوشــنبه برای دومین روز همچنــان برای مهار آتش‬ ‫نفتکــش ایرانی تالش می‌کردند‪ .‬رویتــرز گزارش داد نیــروی دریایی آمریکا یک‬ ‫هواپیمــای نظامی را برای کمک به جســت‌وجو اعزام کرد امــا اثری از خدمه‌ی‬ ‫مفقود این نفتکش را شناســایی نکرد‪ .‬ســاعاتی بعد خبر رســید که جسد یکی‬ ‫از مفقودیــن نفتکــش ایرانــی چهار مایل دورتر از کشــتی پیدا شــده اســت‪.‬‬ ‫هویت جســد پیدا شــده نامشخص بود‬ ‫و برای بررســی به شانگهای منتقل شد‪.‬‬ ‫در همین حال دو فروند کشــتی شرکت‬ ‫ملــی نفتکــش و یــک فروند کشــتی‬ ‫کشــتیرانی جمهوری اســامی ایــران‪ ،‬با‬ ‫ت مرکز جســت‌وجو‬ ‫نظــارت و مدیریــ ‌‬ ‫و نجات شــانگهای به دنبال یافتن ردی‬ ‫از دریانوردان گم شــده بودند‪ .‬درحالی‬ ‫کــه تیمی شــامل ‪ ۱۳‬کشــتی امــداد و‬ ‫جســت‌وجو‪ ،‬ناحیــه‌ای بــه وســعت‬ ‫‪ ۹۰۰‬مایــل دریایــی را جســت‌وجو‬ ‫تخالی برمی‌گشــتند‪،‬‬ ‫می‌کردند و دســ ‌‬ ‫مدیــر عامــل شــرکت ملــی نفتکــش‬ ‫ایران با اشــاره به جســد کشــف شده‬ ‫گفــت احتماالً خدمه‌ی کشــتی فرصت‬ ‫اســتفاده از وســایل نجات را داشته‌اند‪.‬‬ ‫همزمــان عملیات اطفاء حریق کشــتی‬ ‫ســانحه‌دیده ادامــه داشــت امــا انگار‬ ‫آتــش ســر خامــوش شــدن نداشــت؛‬ ‫سرکنســول ایران در شــانگهای درباره‌ی‬ ‫علــت کنــدی عملیــات اظهــار کــرد‪‌:‬‬ ‫شــدت آتــش و انفجار و انتشــار نفت‬ ‫ب باعــث کندی کار شــده اســت‪.‬‬ ‫در آ ‌‬ ‫کشــتی‌های امدادرســان باید به فاصله‬ ‫صدوپنجاه‌متــری کشــتی برســند کــه‬ ‫امکان کار داشــته باشــند اما دسترسی‬ ‫به کشــتی بســیار دشــوار است‪.‬‬

‫س ‌هشنبه‪۱۹/۱۰/۹۶‬‬

‫صبــح روز بعــد‪ ،‬وزارت حمــل و نقل‬ ‫چیــن در بیانیه‌ای اعالم کرد که شــرایط جوی بد‪ ،‬وزش بادهای شــدید‪ ،‬بارندگی‬ ‫و موج‌هــای بلند مانع اطفاء حریق و جســت‌وجو بــرای ‪ ۳۱‬خدمه مفقود این‬ ‫نفتکش شــده است‪.‬‬ ‫بــا گذشــت دو روز از حادثــه مدیر عملیات ناوگان شــرکت نفت‌کــش ایران‬ ‫همچنــان معتقد بود احتمال زنده‌بودن دریانوردان مفقــود وجود دارد‪ .‬احتمال‬ ‫می‌دهیــم که آنهــا یا به طــرف موتورخانــه در پایین نفت‌کش رفته باشــند یا‬ ‫از یکــی از قایق‌هــای نجــات اســتفاده کرده یــا به کمک لباس‌هــای وضعیت‬ ‫اضطراری‪ ،‬خــود را به دریا انداخته باشــند‪.‬‬ ‫روز سه‌شــنبه هم ســخنگوی شــرکت ملی نفتکش خبرداد که جسد پیدا شده‬ ‫ایرانــی بــوده امــا به دلیل ســوختگی صورت هنوز هویتش شناســایی نشــده‬ ‫اســت‪ .‬او در عیــن حــال گفت اگر خدمه‌ی کشــتی بــه موتورخانه پنــاه برده‬ ‫‪15‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫باشــند احتمــال کمی دارد کــه زنده مانــده باشــند؛ چراکــه موتورخانه‌ی این‬ ‫کشــتی ‪ ۱۴‬متر زیر آب اســت‪ .‬از دو قایق نجات هم یکی ســوخته و دیگری در‬ ‫تصاویر رویت نشــده‪ ،‬بنابراین ممکن است سرنشینان کشــتی با استفاده از آن‬ ‫به آب زده باشــند کــه در این صورت «تا دو ماه ذخیــره دارند و می‌توانند زنده‬ ‫باشــند؛ البته اســتفاده از قایق نجات زمانبر است‪.»...‬‬ ‫همزمان حســن روحانی هم بــرای پیگیری وضع مفقودین بــه وزارتخانه‌های‬ ‫امور خارجه‪ ،‬راه و شهرســازی و نفت دســتور مســتقیم داد و تأکید کرد‪« :‬ابعاد‬ ‫مختلف حادثه و بویژه سرنوشــت کارکنان کشــتی و خانواده‌هــای این عزیزان»‬ ‫پیگیری شود‪.‬‬ ‫آتش‌ســوزی کشــتی همچنان ادامه داشــت و به دلیل ســمی بــودن گازهای‬ ‫منتشــر شــده عملیلت اطفاء حریــق از فاصلــه‌ی نزدیک غیرممکن بــود و از‬ ‫فاصله‌ی دور هم کار ســخت و زمانبر شــده بود‪ .‬رویترز درباره‌ی روند عملیات‬ ‫امداد و اطفای حریق نوشــت‪« :‬بادهای‬ ‫شــدید‪ ،‬موج‌هــای بلنــد و گازهــای‬ ‫ســمی‪ ،‬مانــع پیدا شــدن دریانــوردان‬ ‫ایرانــی مفقــود نفتکش ســانحه دیده‬ ‫در دریــای چیــن شــرقی و اطفای آتش‬ ‫سوزی کشــتی در مدت سه روز گذشته‬ ‫است»‪.‬‬ ‫درحالی که تیم امدادی کره‌ی جنوبی‪،‬‬ ‫کشــتی‬ ‫بــه دلیل شــعله‌های ســرکش‬ ‫ِ‬ ‫درحال ســوختن در فاصله‌ی سه مایلی‬ ‫آن مستقر شــده بود‪ ،‬سخنگوی شرکت‬ ‫ملی نفتکــش از عدم همکاری چینی‌ها‬ ‫خبر داد و گفت‪« :‬چین امکانات خوبی‬ ‫اطــراف نفتکش آتش‌گرفتــه جمع کرده‬ ‫اما مشخص نیســت چرا از این امکانات‬ ‫اســتفاده نمی‌کند»‪ .‬با ایــن حال بامداد‬ ‫روز چهارشــنبه به وقت ایران‪ ،‬چهار روز‬ ‫بعد از وقوع حادثــه‪ ،‬چینی‌ها عملیات‬ ‫اطفاء حریق را از ســر گرفتند‪.‬‬ ‫ســخنگوی کمیســیون انرژی مجلس‬ ‫نیــز از اعــزام تیــم ایرانــی بــه محــل‬ ‫حادثــه خبــرداد و گفــت‪« :‬کشــتی‬ ‫ژاپنــی نیز بــرای کمک رســانی در این‬ ‫منطقــه حضــور دارد و نیــروی دریایی‬ ‫جمهوری اســامی ایران نیز به دســتور‬ ‫امیر خانــزادی و امیر ســیاری تیم های‬ ‫حرفــه‌ای خــود را به این منطقــه اعزام‬ ‫کرده‌اند تا هرچه ســریعتر آتش کشتی‬ ‫خامــوش شــود»‪ .‬او از جهانگیــری هم‬ ‫خواســت تــا با نخســت‌وزیر چین مذاکره کنــد و از آنها بخواهد کــه در اطفاء‬ ‫حریــق عجله کنند‪ .‬او معتقد بــود چینی‌ها عمداً تعلل می‌کننــد تا محموله‌ی‬ ‫کشــتی بســوزد و آب‌های ســاحلی این کشــور را آلــوده نکند‪.‬‬

‫چهارشنبه‪۲۰/۱۰/۹۶‬‬

‫با گذشــت چهــار روز همچنان خبــری از حادثه‌دیدگان کشــتی ایرانی خبری‬ ‫نبــود و یــک نماینده‌ی مجلــس این بــار از وزیر امــور خارجه خواســت برای‬ ‫جلــب همکاری کشــورهای نزدیک لــه محل حادثــه اقدام کنــد‪ .‬او همچنین‬ ‫از صداوســیما خواست «پوشــش خبری مناســب‌تری از موضوع داشته باشد»‪.‬‬ ‫چند ســاعت بعد خبر رســید کــه انفجارها در کشــتی فع ًال متوقف شــده و‬ ‫امکان ورود تیم تجســس و نجات به کشــتی افزایش پیدا کرده اســت‪ .‬از سوی‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪15 Kheradmand‬‬


‫لحظه به لحظه با «سانچی»‬

‫فــرض کنیــد پالســکو در آب‌های چین می‌ســوخت و یک نفتکــش ایرانی در‬ ‫چهارراه اســتانبول‪ ،‬در قلب پایتخت طعم ‌ه حریق می‌شــد‪ .‬نفتکش ســانچی از‬ ‫حیث انســانی همان ســاختمان پالسکو اســت؛ فقط کم ‌ی دورتر‪.‬‬ ‫در حادثــ ‌ه برخورد کشــتی چینــی با نفتکــش ایرانی که هفدهــم دی‌ماه در‬ ‫آب‌هــای چیــن رخ داد‪ ۳۲ ،‬خدمه‌ی کشــتی شــامل ‪ ۳۰‬ایرانی و دو بنگالدشــی‬ ‫ناپدید شــدند‪ .‬این بار اما ابعاد حادثه ناپیدا ماند؛ نه رســانه‌های رســمی داخل‬ ‫کشــور به محل اعزام شــدند‪ ،‬نه شــهروندی آنجــا حضور داشــت که عکس و‬ ‫فیلم بگیرد و در شــبکه‌های اجتماعی منتشــر کند‪ .‬از آنجا که حادثه فرسنگ‌ها‬ ‫دورتر رخ داده مســئوالن همیشــه در صحنه هم نمی‌تواننــد در محل حادثه و‬ ‫مقابــل دوربین‌ها ظاهر شــوند و مصاحبه کنند‪ .‬به همیــن دلیل این فاجعه در‬ ‫ســطح افکار عمومی چندان مطرح نشده و در رســانه‌های رسمی و شبکه‌های‬ ‫اجتماعــی هم اخبار و اطالعات دندان‌گیری منتشــر نمی‌شــود‪.‬‬ ‫در این شــرایط تنها مراجع رســمی مثل شــرکت ملی نفتکش سررشته‌ی اخبار‬ ‫را در دســت دارند و به شــکل کنترل‌شــده‌ای دســت به انتشــار آنها می‌زنند و‬ ‫برخــی خبرگزاری‌هــای خارجی هم گه‌گاه گزارشــی از حادثه منتشــر می‌کنند‪.‬‬

‫شنبه ‪۱۶/۱۰/۹۶‬‬

‫نفتکش «ســانچی» از عســلویه حرکت کرده بود و قرار بود روز یکشــنبه وارد‬ ‫کشتی باری چینی با‬ ‫آب‌های کره‌ی جنوبی شــود اما شامگاه شــانزدهم دی یک‬ ‫ِ‬ ‫آن برخــورد کــرد و به دلیل اینکــه محمول ‌ه نفتکش‪ ،‬نفت فوق ســبک با درجه‌‬ ‫اشــتعال بســیار باال بود‪ ،‬دچار حریق شــد‪ .‬صبح ‪ ۱۷‬دی خبرگزاری «شینهوا»ی‬ ‫چین خبری منتشــر کرد که حاکی از ناپدید شــدن ‪ ۳۲‬خدمــه‌ی نفتکش ایرانی‬ ‫در آب‌هــای چیــن بــود‪ .‬در بیانیه‌ای کــه وزارت حمل و نقل چیــن در پی این‬ ‫حادثه منتشــر کرد‪ ،‬اعالم شــد که حادثه حدود ســاعت ‪ ۲۰‬بــه وقت محلی در‬ ‫ســواحل شــرقی چین روی داده و یک کشــتی باری چینی با یک نفتکش حامل‬ ‫‪ ۱۳۶‬هزار تن نفت تغلیظ‌شــده برخورد کرده و نفتکش «ســانچی» بطور کامل‬ ‫آتش گرفته اســت‪ ۲۱ .‬خدمه‌ی کشــتی چینی همان زمان نجات داده شدند اما‬ ‫‪14‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫خبری از خدمه‌ی کشــتی ایرانی نبود‪ .‬ابتدا مقامات دریایی چین هشــت کشتی‬ ‫را بــرای عملیات جســت‌وجو و نجات اعزام کردند و کــره‌ی جنوبی هم در این‬ ‫عملیات شــرکت کرد‪ .‬در همین حال پیگیری‌های خبرنگار ایســنا از شرکت ملی‬ ‫نفتکــش ایران درباره‌ی جزئیات بیشــتر حادثه به نتیجه‌ای نرســید و اعالم شــد‬ ‫مدیران این شــرکت در جلسه هستند‪.‬‬

‫یکشنبه‪۱۷/۱۰/۹۶‬‬

‫روز پــس از حادثه حســن قشــقاوی‪ ،‬معــاون وزیر امــور خارجــه‪ ،‬از رایزنی‬ ‫بــا مقامات چینــی برای اطــاع از جزئیــات ماجرا خبــرداد و گفــت «هرگونه‬ ‫اطالع‌رســانی از ســوی وزارت خارجه در این زمینه مســتلزم اطالعــات دقیق از‬ ‫این اتفاق اســت»‪.‬‬ ‫شــرکت ملــی نفتکش ایــران نیز پــس از ســاعت‌ها پی‌گیری خبرنگار ایســنا‬ ‫بیانیه‌ای منتشــر کرد که در آن به اقدامات این شــرکت در سازماندهی عملیات‬ ‫امــداد و نجات اشــاره و نوشــته شــده بود که تالش‌هــا برای نجــات خدمه‌ی‬ ‫کشــتی ادامــه دارد‪ ۱۷ .‬ســاعت پس از حادثــه‪ ،‬نفت‌کش ایرانــی همچنان در‬ ‫آتش می‌ســوخت و رویترز گزارش داد که چهار کشــتی امدادرسانی و سه قایق‬ ‫برای پاکســازی لکه‌ی نفتی در محل حادثه مشــغولند و کره‌ی جنوبی هم برای‬ ‫کمک‌رســانی یک کشــتی و هلی‌کوپتراعزام کرده اســت‪.‬‬ ‫ســخنگوی کمیســیون انرژی مجلس در گفت‌وگو با ایســنا از دستور نخست‬ ‫وزیر چین برای مهار آتش خبر داد و گفت شــنیده اســت کــه «قایق نجاتی بر‬ ‫روی کشــتی قرار داشــته که در حال حاضر وجود ندارد‪ .‬یک احتمال اســت که‬ ‫افراد از طریق این قایق از محل حادثه دور شــده باشــند»‪ .‬ســاعتی بعد اسامی‬ ‫خدمه‌ی مفقودشــده‌ی کشــتی در اختیار ایسنا قرار گرفت‪.‬‬ ‫ســخنگوی وزارت امور خارجه‌ی چین گفت این کشــور اهمیت بســیار زیادی‬ ‫برای این حادثه قائل اســت‪.‬‬ ‫مدیرعامــل شــرکت ملی نفتکــش ایران هم ضمــن ابراز بی‌اطالعــی از علت‬ ‫برخورد دو کشــتی‪ ،‬گفت تجســس ادامــه دارد و دولت چین اعــام کرده برای‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪14 Kheradmand‬‬


‫‪13‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫بقیه در صفحه ‪67‬‬

‫محمد‪ ،‬یکی از دانشــجویانی است که سال چهارم از گــروه جوانــان کشــورند؛ جوانانــی کــه پیش از‬ ‫رشــته حقوق درس می‌خواند و به روزنامه «قانون» ایــن فرصتــی بــرای شنیده‌شــدن حرف‌های‌شــان‬ ‫مــی گویــد‪ « :‬مــن وقتــی مــی بینــم نمی‌توانم با نداشــته‌اند‪.‬‬ ‫مدرکــی کــه دارم در جامعه کاری پیــدا کنم‪ ،‬دچار‬ ‫ســرخوردگی می شــوم‪ .‬در کنار آن آقــازاده هایی را بیكاری و كاهش امید جوانان‬ ‫مــی بینم که به‌دلیــل روابطی که دارنــد‪ ،‬رانت‌های نیره توکلی‪ ،‬جامعه‌شــناس اســت و نقش ناامیدی‬ ‫بــزرگ می‌گیرند و دســت من از همــه آن‌ها کوتاه مــردم را در بــروز ایــن اعتراضات بررســی می‌کند‪.‬‬ ‫است»‪.‬‬ ‫او بــه روزنامه «قانــون» می‌گوید‪ « :‬آنچــه به طور‬ ‫انقالب‬ ‫میدان‬ ‫فروشــی‬ ‫میوه‬ ‫مغازه‬ ‫کارگر‬ ‫حســام‪،‬‬ ‫واضــح مشــخص اســت‪ ،‬ناامیــدی میــان جوانان و‬ ‫در روزهــای اعتراضــات شــاهد حضــور مــردم در به‌خصوص دانشــجوها زیــاد شــده و همین علت‬ ‫خیابان‌هــا بــود‪ .‬او می‌گویــد‪ «:‬مــن مــدرک دیپلم فریــاد اعتراض‌های‌شــان بود»‪.‬‬ ‫دارم و خیلــی دلــم می‌خواســت به دانشــگاه بروم او بــا اشــاره بــه اینکــه نباید بــا ایــن اعتراض‌ها‬ ‫امــا دوســتانم را می دیــدم که درس مــی خواندند بــه صورت کلیشــه ای برخــورد کرد و با توســل به‬ ‫وتازه می‌خواســتند با هــزار بدبختی وارد بــازار کار مفاهیم کلیشــه‌ای آن را آسیب شناســی کرد‪ ،‬ادامه‬ ‫شــوند‪ .‬ترجیح دادم در همین مغــازه پدرم بمانم و داد‪«:‬بعــد از ایــن ماجــرای اعتراض‌هــا‪ ،‬مفاهیــم‬ ‫کار کنــم‪ .‬وقتی می‌بینم ســرمایه‌هایی که باید برای کلیشــه‌ای بســیاری برای علت‌یابی آن مطرح شــد‬ ‫اشــتغال ما صرف شــود‪ ،‬ســر از جیب اختالسگران کــه به تنهایــی مفهومی نــدارد‪.‬‬ ‫درمــی‌آورد از همــه دنیــا ناامید می‌شــوم‪ .‬ای کاش اما از ســوی دیگــر‪ ،‬این موضوع مطرح می‌شــود‬ ‫کســی باشــد که به ما جــواب این‌هــا را بدهد‪ .‬ما کــه چرا مــا باید زیرســاخت‌های اقتصای‌مــان را به‬ ‫هم می‌خواهیم کشــورمان ســربلند شــود اما باید همین شــکل نگــه داریم و تنهــا منبــع درآمدمان‬ ‫مســئوالن نیــز بــه حرف‌هــای مــا گــوش کنند و نفت باشــد؟ این یعنی هیچ تعبیری بعد از ســال‌ها‬ ‫صدای‌مان را بشــنوند»‪.‬‬ ‫در سیســتم اقتصادی کشــور بــه‌وجــود نیامده و‬ ‫هنوز هیچ منبع رســمی اعالم نکــرده چند درصد دلیلی بر ناامیدی اســت‪ .‬از طــرف دیگر چرا دولت‬ ‫از تجمع کننــدگان را در اعتراضات کشــور‪ ،‬جوانان باید به تنهایــی در جامعه موظف به اشــتغا ‌لزایی‬ ‫تشــکیل داده‌انــد اما به طــور غیر مســتقیم اعالم باشــد؟ چرا باید جوان‌هــا امن‌ترین محــل درآمد را‬ ‫شــده بیشــتر افــراد شــرکت‌کننده در تجمعــات در تشــکیالت دولتی محدود جســت‌وجو کنند و به‬

‫کار آزاد و مشــاغل آن بی‌اعتماد باشــند؟»‪.‬‬ ‫این جامعه‌شــناس با بیان اینکه بــه هر حال همه‬ ‫جوانان نمی‌توانند در دســتگاه‌های دولتی مشــغول‬ ‫به کار شــوند‪ ،‬افزود‪ «:‬به هر حال اســتخدام عده‌ای‬ ‫دردســتگاه‌های دولتی‪ ،‬فرصت برابری را برای جوانان‬ ‫بــه وجــود نمــی‌آورد‪ .‬فســادی را که سال‌هاســت‬ ‫گریبانگیر اجتماع ایران اســت‪ ،‬نمی‌توان کتمان کرد‬ ‫و هر کســی هر کاری می‌کند‪ ،‬درســت نمی‌شــود»‪.‬‬ ‫او مســکن مهر را نمونه‌ای بــرای فروریزی اعتماد‬ ‫اجتماعــی و اقتصــادی میــان مردم مثــال می‌زند و‬ ‫می‌گوید‪«:‬فروریختــن ایــن خانه‌هــا در زلزلــه‪ ،‬در‬ ‫زمانــی كــه تمام امیــد جوانان‌بــه خانه‌دار شــدن‬ ‫بــود‪ ،‬پایه‌هــای یــاس را میــان آن‌ها پی‌ریــزی کرد‪.‬‬ ‫آن‌ها روزی به امید خانه‌دار شــدن در مســکن مهر‪،‬‬ ‫ثبت نــام کردند و حاال از امنیت خانــه‌ای که در آن‬ ‫زندگــی می‌کنند‪ ،‬مطمئن نیســتند»‪.‬‬ ‫از طــرف دیگــر او بــه متهمــان اختالس‌هــا و‬ ‫پولشــویی‌هایی که در کشــور اتفاق افتاده‪ ،‬اشــاره‬ ‫می‌کنــد و می‌گویــد‪ «:‬اینکــه تــا بــه حــال هیــچ‬ ‫محاکمــه جــدی بــرای متهمانــی که پــول و ثروت‬ ‫کشــور را برده‌اند انجام نشــده اســت‪ ،‬از مطالبات‬ ‫دانشــجویانی‌محسوب‌می‌شــود کــه در شــور‬ ‫بــه دنبال برابــری و عدالت اجتماعی هســتند‪.‬‬ ‫یک دانشــجو حتــی نمی‌توانــد بــا مدرکی که‬ ‫از یــک دانشــگاه معتبــر گرفته‪ ،‬بــرای خودش‬ ‫اشــتغا ‌لزایی کند‪ .‬شــما مقابل دانشگاه تهران را‬

‫‪13 Kheradmand‬‬


‫‪ ۷۵‬درصد ایرانیان ناامید از آینده‬ ‫اینجــا میــدان انقــاب تهران اســت؛‬ ‫میدانــی کــه قبــل از انقــاب بــا‬ ‫نام میــدان مجســمه آن را می‬ ‫شــناختند و بعــد از انقالب‬ ‫‪« ،57‬میدان انقالب» شــد‪.‬‬ ‫حــاال اگــر اجــزای باقــی‬ ‫مانــده‌اش از قدیــم لب‬ ‫به ســخن باز کننــد‪ ،‬چه‬ ‫حرف‌هــا بــرای گفتــن‬ ‫دارند‪ .‬تمام عابران پیاده‌ای‬ ‫کــه هــرروز در رفــت‌و‬ ‫آمدهای روزمره‌شــان از خیابان‬ ‫انقــاب می‌گذرند‪ ،‬حجــم ناامیدی‬ ‫را در میــان مــردم می‌بیننــد‪.‬‬ ‫امــا ایــن تنها مختــص بــه میــدان انقالب‬ ‫تهــران نیســت کــه در جای جــای کشــور جریان‬ ‫دارد‪ .‬ایــن روزهــا مــردم‪ ،‬مســئوالن و خبــرگان‪،‬‬ ‫امیــد کمتری به بهبــود آینــده ایران‌دارنــد‪ .‬مرکز‬ ‫تحقیقات اســتراتژیک‌ریاســت‌جمهوری‪ ،‬فایلی پی‬ ‫دی اف را در ســایت ایــن مرکــز بــه نــام « آینده‬ ‫پژوهــی ایران ‪ »1396‬منتشــر کرده اســت‪ .‬در این‬ ‫مجموعــه تحقیقاتی ‪‌220‬صفحــه‌ای گزارش‌هایی با‬ ‫هدف شناســایی مشــکالت ایران آینده و به دنبال‬ ‫آن ســناریوهای آینــده ایــران در مرکــز تحقیقات‬ ‫اســتراتژیک ریاســت‌جمهوری بررسی شــده است‪.‬‬ ‫این نخســتین باری اســت کــه تجربیات کشــور‬ ‫در زمینــه انتشــار ســناریوهای آینده توســط یک‬ ‫اندیشــگاه دولتی منتشــر می‌شــود‪ .‬تجربه ای که‬ ‫می‌تواند واکنش‌هــای متفاوتی را به دنبال داشــته‬ ‫باشــد‪ .‬در ایــن پژوهش به مباحثــی مانند ضرورت‬ ‫اصالحات ســاختاری اقتصادی‪ ،‬بحران تامین‬ ‫آب‪ ،‬بیکاری‪ ،‬فساد سیستمی‪ ،‬ناامیدی‬ ‫دربــاره آینده‪ ،‬ســرمایه اجتماعی‬ ‫و بحــران ریزگردهــا پرداخته‬ ‫شــده اســت‪ .‬صفحــه ‪75‬‬ ‫ایــن پژوهــش دربــاره‬ ‫ناامیــدی مردم ایــران ‌به‬ ‫آینده اســت‪« :‬نــ‌ا امیدی‬ ‫نســبت به آینــده‪ ،‬یکی‬ ‫از مهم‌تریــن عوامل ایجاد‬ ‫فشــار روانــی بــر تــوده‬ ‫مردم اســت‪ .‬بر اســاس یافته‬ ‫های سنجش ملی ســرمایه‌های‬ ‫اجتماعــی در ســال ‪ 94‬تنهــا حدود‬ ‫‪24‬درصــد از مردم کشــور‪ ،‬آینــده را بهتر‬ ‫ارزیابــی می‌کننــد و حــدود ‪ 75‬درصــد از مردم‬

‫حرف مشترکی که همه‬ ‫جوانان بیکار و بی‌حقوق‬ ‫در اعتراضات داشتند‪،‬‬ ‫نابرابری‌های اجتماعی و‬ ‫تبعیض حاکم بر جامعه بود‬

‫‪12‬ماهنامه خردمند ‪-‬شماره ‪ - ۳۵‬ژانویه‪ /‬فوریه ‪ -۲۰۱۸‬تلفن‪۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‬‬

‫معتقدنــد که آینــده بدتر می‌شــود یا‬ ‫فرقــی نمی‌کند»‪.‬‬ ‫نکتــه دیگــر اینکــه در این‬ ‫پژوهــش دربــاره نتایــج‬ ‫مشــارکت خبــرگان نیــز‬ ‫آمد ه‌اســت‪:‬‬ ‫« تنهــا حدود هشــت‬ ‫درصــد از خبــرگان‪،‬‬ ‫وضعیت ســال آینــده را‬ ‫بهتــر ارزیابــی کــرده اند‪.‬‬ ‫ایــن آمار بــرای شــهروندان‬ ‫تنها حــدود ‪9‬درصد اســت‪ .‬در‬ ‫ســطح کالن و عینــی مهــم ترین‬ ‫عوامل تاثیرگذار بر ناامیدی نســبت به‬ ‫آینده در بین جوانان‪ ،‬اشــتغال و مساله ازدواج‬ ‫است»‪.‬‬ ‫همچنین در این پژوهش درباره ســطوح سیاســی‬ ‫ناامیــدی میــان مردم نیز آمده‌اســت‪ « :‬در ســطح‬ ‫سیاســی نیز نابســامانی هــای جهانــی‪ ،‬منطقه ای‬ ‫و داخلــی کشــور مهــم ترین عامــل تاثیرگــذار بر‬ ‫ناامیــدی اســت‪ .‬خبرگان بــه ناامیدی دربــاره حل‬ ‫بعضی مســائل ســه حــوزه اقتصــادی‪ ،‬سیاســی و‬ ‫اجتماعــی با ادبیــات مختلف اشــاره کرده‌اند‪ .‬رتبه‬ ‫اول تا ســوم ناامیدی نســبت بــه آینــده در یافته‬ ‫هــای طرح ملی ســرمایه اجتماعی مربوط به ســه‬ ‫اســتان مرکزی‪ ،‬خراســان رضوی و اردبیل اســت ؛در‬ ‫حالــی که تهران رتبه نهــم را به خود اختصاص داده‬ ‫اســت‪ .‬ارزیابی منفی نســبت به آینده می تواند بر‬ ‫میــزان رضایت از زندگی‪ ،‬قضــاوت افکار عمومی بر‬ ‫عملکرد حاکمیت و مســائل دیگر تاثیرگذار باشد»‪.‬‬

‫تبعیــض هــا جان‌مــان را گرفته‬ ‫ا ست‬

‫حال بــا اینکه مدتــی از نا‬ ‫آرامی‌هــا می‌گــذرد‪ ،‬هنوز‬ ‫عــده ای از مردم در زندان‬ ‫به ســر می‌برنــد اما عده‬ ‫ای نیز در روزهای گذشته‬ ‫با قــرار وثیقــه و کفالت‬ ‫آزاد شــده‌اند‪.‬‬ ‫جوانان بیــکار و بی‌حقوق‬ ‫نیــز بخــش دیگــری از بدنه‬ ‫اعتراضــات بودند‪ .‬در کنــار آن‌ها‬ ‫حرف مشــترکی کــه همه‌شــان به آن‬ ‫اعتراض داشــتند‪ ،‬نابرابری‌هــای اجتماعی و‬ ‫تبعیض حاکــم بر جامعــه بود‪.‬‬ ‫‪Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283‬‬

‫‪12 Kheradmand‬‬


11 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬11


‫ماهنامه اجتماعی‪ ،‬ف‬ ‫رهنگی‪ ،‬هنری خردمند‬ ‫ناشر‪ :‬انت‬ ‫شارات خردمند ‪ -‬تورنتو‬ ‫سردبیر‪ :‬محمد ُسهی‬ ‫امور داخلی و‬ ‫اداری‪ :‬حامد خ ّرم بخت‬ ‫تایپ‪ :‬مریم ُسهی‬ ‫طراحی و صفحه آر‬ ‫ایی‪ :‬انتشارات خردمند‬ ‫آرزو وفـا‬ ‫با تشکر از‪:‬‬ ‫ الهه شهبازی ‪ -‬نگین‬‫عب‬ ‫دال‬ ‫له‬ ‫‬‫م‬ ‫س‬ ‫رو‬ ‫ره‬ ‫بن‬ ‫‌یهاشم ‌ی ‪ -‬فرشید‬ ‫رشیدی فر ‪ -‬حمید دان‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫‬‫آت‬ ‫سا‬ ‫پا‬ ‫کر‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫‬‫شهناز یز‬ ‫دانفر ‪ -‬رضا میرفخرایی‬ ‫ مجید هزارخوانی ‪ -‬و‬‫ح‬ ‫ید‬ ‫خ‬ ‫سر‬ ‫و‬ ‫ان‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫مه کسان‬ ‫ی که در این شماره ما‬ ‫را یار و یاور بودند‪.‬‬

‫روی جلد‬ ‫لحظه به لحظه‬ ‫با «سانچی»‬ ‫‪ -‬صفحه ‪۱۴‬‬

‫ماهنامــه‬ ‫ارســالی خردمند در ویرایش و اص‬ ‫الح‬ ‫م‬ ‫طال‬ ‫ب‬ ‫ار‬ ‫سـ‬ ‫ـال‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫با‬ ‫ختیــار دارد‪ .‬مقاالت‬ ‫شــوند‪ .‬ید حتمــاً تایپ و غل ‌‬ ‫طگیری شــده و‬ ‫به‬ ‫آ‬ ‫در‬ ‫س‬ ‫ای‬ ‫می‬ ‫ل‬ ‫م‬ ‫ج‬ ‫له‬ ‫نظرات نویس‬ ‫ارســال‬ ‫نیســت‪ .‬مســئولی ــندگان مقاالت‪ ،‬الزاماً ب‬ ‫یان‬ ‫گر‬ ‫د‬ ‫یــ‬ ‫دگ‬ ‫اه‬ ‫ما‬ ‫هنا‬ ‫مه خردمند‬ ‫ت قیمتها‪ ،‬ســروی ‌‬ ‫درج‬ ‫سها‪ ،‬نحوه ارائه‬ ‫شــده در آگهی هــا به عهده صاحب آگهی ا خدمات و کلیه مطالب‬ ‫ســت‪.‬‬

‫‪6-9-676‬‬ ‫‪• Tel: 416-67‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪d.ca‬‬ ‫‪• Tel 647-93‬‬ ‫‪.kheradman‬‬ ‫‪w‬‬ ‫‪w‬‬ ‫‪w‬‬ ‫•‬ ‫‪a‬‬ ‫‪.c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪dman‬‬ ‫‪• info@khera‬‬ ‫‪ite 207‬‬ ‫‪e Street, Su‬‬ ‫‪• 8131 Yong‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪tario L3T 2C‬‬ ‫‪Thornhill, On‬‬

‫صداقت حرفه ای و اخبار کذب‬

‫شما‬

‫ره‬ ‫‪ - ۳۵‬ژانویه‬

‫‪ /‬فوریه ‪۲۰۱۸‬‬

‫‪ ۷۵‬درصد ایرانیان ناامید‬ ‫از‬ ‫آی‬ ‫ند‬ ‫ه ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫لح‬ ‫ ‪. . .‬‬ ‫ظه به لحظه با «سانچی» ‪۱۲ . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ته‬ ‫ر‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ا‬ ‫ن به ایران بدهکار است ‪۱۴ . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫نو‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫ستالژ ‌یهای دوران قاجار‪18 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ستا‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ره ای متولد میشود‪20 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫«‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫دلیران تنـگستا ن» هیچ وقت از یاد نمی رود ‪۲۴ . . . . . . . . . .‬‬ ‫ای‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ن‬ ‫ ‪.‬‬ ‫‪،‬نسل جوان و پدیده‬ ‫ ‪۲۵ . . . . . . . .‬‬ ‫ا‬ ‫زد‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫س‬ ‫پی‬ ‫د ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. . .‬‬ ‫کود‬ ‫ک آزاران چه کسانی هستند؟‪28 . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫تف‬ ‫ ‪.‬‬ ‫کر‬ ‫ ‪.‬‬ ‫انتقادی ‪ ،‬منجی حق‬ ‫ ‪۳۰ . . . . . . . .‬‬ ‫یق‬ ‫ت ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫«و‬ ‫ ‪. . .‬‬ ‫رشو» دارای کد ملی م ‌یشود‪۳۴ . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ع‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫رو‬ ‫ ‪.‬‬ ‫سا‬ ‫ ‪۳۶ . . . . . . . .‬‬ ‫ن آفتاب ‪. . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫زمی‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫ن زیر پایمان سفت نیست ‪38 . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ف‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫وتب‬ ‫ ‪.‬‬ ‫الی‬ ‫ست هایی که وارد‬ ‫ ‪۴۰ . . . . . . . .‬‬ ‫می‬ ‫دا‬ ‫ن‬ ‫سیا‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫شد‬ ‫ند‬ ‫‪.‬‬ ‫ایرا‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫ن‪ ،‬قلب ریز جلبک دنیا‪42 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫در‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ضی‬ ‫ ‪۴۴ . . . . . . . .‬‬ ‫افت واژه ها ‪ -‬صفحه‬ ‫شع‬ ‫ر‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫چ‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫ند راست و دروغ در مورد دبی ‪۴۸ . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫آ‬ ‫ ‪.‬‬ ‫سی‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ب‬ ‫ ‪.‬‬ ‫های سیگارهای الک‬ ‫ ‪۵۰ . . . . . . .‬‬ ‫تر‬ ‫ون‬ ‫یک‬ ‫ی‬ ‫بر‬ ‫قل‬ ‫ب‬ ‫شم‬ ‫ا ‪.‬‬ ‫جم‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫شید آموزگار" که بود؟" ‪۵۲ . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫وقت‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ی‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ک‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪۵۴ . . . . . . .‬‬ ‫ودکتان اضطراب دار‬ ‫د‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫داستان نوی ‌‬ ‫سهای معروف سوژه هایشان را از ‪۵۸ . . . . . . . . .‬‬ ‫ک‬ ‫جا‬ ‫م‬ ‫عکس‬ ‫ی‬ ‫‌آ‬ ‫ورند؟‪۶۰ . . . . .‬‬ ‫های دیدنی این ماه ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫صف‬ ‫ ‪.‬‬ ‫حه مخصوص کودکان ‪۶۲ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫م‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫قای‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫سه‬ ‫هزینه عوارض خر‬ ‫ ‪۶۴ . . . . . . .‬‬ ‫وج‬ ‫از‬ ‫ک‬ ‫ش‬ ‫ور‬ ‫در‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫دا‬ ‫بق‬ ‫ستان کوتاه ‪-‬نـگاهی به مه ‌متـرین رویدادهای یه کشورها ‪۶۸ . . . .‬‬ ‫ج‬ ‫ها‬ ‫ن‬ ‫جدول‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪۷۰ . . . . . . .‬‬ ‫ش ‪. . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫کر با سالمتی چه م ‌یکند؟ ‪۷۳ . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫لطفا‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪۷۴ . . . . . .‬‬ ‫باز زیاد جدی نگیرید ‪ -‬طنز‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ارچه ‪ -‬دایرکتوری مصور مشاغل ‪۷۶ . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫ ‪. .‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ ‪۷۷ . . . . . .‬‬

‫ماهنامه خردمند در آســتانه آغاز چهارمین ســال فعالیت خود قرار دارد‪ .‬چهار ســالی که بخشــی از ‪ ۲۲‬ســال فعالیت پر افتخار در کامیونیتی ایرانیان‬ ‫را شــامل میشــود‪ .‬خردمند توانســته اســت با چاپ مقاالت طراز اول فرهنگی و هنری‪ ،‬خود را به عنوان یک رســانه جدی و صاحبنظر مطرح کند و‬ ‫جــای خــود را در میــان ایرانیان فرهیخته باز کند‪ .‬همچنیــن در بخش آنالین و دیجیتال مدیا‪ ،‬خردمند حضوری بســیار فعال و پویا در فیســبوک دارد‪.‬‬ ‫محصــول بســیار موفــق “یک روز در یک دقیقــه” که اهم اخبار روز ایــران را در یک دقیقه بیان میکند روزانه حدود ‪ ۹۰۰۰‬نفر را پوشــش میدهد‪ .‬هدف خردمند در ســال‬ ‫جدیــد میــادی حضــور فعال و قوی در زمینه تصویری و کارهای تلویزیونی اســت‪ .‬برنامه هایی در دســت تهیه داریم تا امســال حضور فعال و همچون همیشــه متفاوت‬ ‫خردمنــد در کارهــای تصویــری را به صورتی حرفــه ای تر دنبال کــرده و در این بخش از مدیا نیز موفقیتی جدیــد را آغاز کنیم‪.‬‬ ‫یکــی از دالیــل موفقیــت و محبوبیت خردمنــد در همه زمینه ها‪ ،‬صداقــت و عدم پرداختن به شــایعات‪ ،‬اخبار کذب و یا نقطه نظرات و مقاالت ســطحی اســت‪ .‬امروزه‬ ‫تشــخیص دادن خبر و تحلیل واقعی از خبر و تحلیل کذب‪ ،‬کار دشــواری شــده اســت‪ .‬هر خبر‪ ،‬عکس یا حتی فیلمی که در اینترنت و داخل شــبکه های اجتماعی میبینید‬ ‫را صرفــاً بخاطــر توضیحاتــی کــه ارائه میکند قبول و باور نکنید‪ .‬به راحتی میتوان با اســتفاده از فتوشــاپ لوگوی یک مرکز را بر روی یک ســربرگ قــرار داد و داخل آن هر‬ ‫متنی که دوســت داشــت نوشــت‪ ،‬این دلیلی بر صحت وجود آن نامه محســوب نمیشــود‪ ،‬میتوان جمالت زیبا و یا حتی عجیب و غریب را در کنار عکس یک هنرپیشــه‪،‬‬ ‫یک نویســنده‪ ،‬یک سیاســتمدار و‪ ...‬قرار داد و مدعی شــد صاحب عکس چنان جمله ای نوشــته است‪ ،‬میتوان بخشــی از فیلم و یا تصویر سخنرانی یک نفر را چنان مونتاژ‬ ‫و پخش کرد که کامال بر خالف نظر و ســخنرانی انجام شــده بنمایاند‪ .‬لطفا در اشــاعه اخبار کذب ســهیم نباشــید‪ .‬اخبار کذب مانند ویروس ســرماخوردگی هستند‪ ،‬بیایید‬ ‫تو صورت همدیگر عطســه نکنیم و ناقل بیماری شــایعه ســازی نباشــیم‪ .‬هر خبری را به ســادگی باور نکنیم و هر خبری را به راحتی به اشــتراک نگذاریم‪.‬‬


9 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬9


8 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬8


7 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬7


te

Di

xt

to

sc

Fo

o ur i 3 9 rg n 3 a t “T

93 n 9 ”

.ca

n ga tir

۱۱۲۰۱۸‫ﻣﺎرچﺎﺗ‬۹

‫ ﺑ‬۲۰ ‫ﺮ‬ ‫ﺎﻧ‬ ‫ﻣﻪ‬

‫ ﺑﻌﺪازﻇﻬﺮ‬۶:۳۰ ‫ ﻣﺎرچ‬۹

$99 $129 $149

‫ﻣﻬﺴﺎ و ﻣﺮﺟﺎن‬

‫ﺣﺎﻣﺪ ﻧﯿﮏ ﯽﭘ‬

‫درﯾﺎ دادور‬

‫وﺣـﺪت‬ ‫ ﻣﺎرچ‬۱۰

‫ ﻣﺎرچ‬۱۱

‫ ﻣﺎرچ‬۱۰

$45 $65 $85 ‫ﺑﺮداﺷﯽﺘ از ﴲﺮ ﻗﺼﻪ‬

‫ﻦ ﻗﻠﻢ‬ ‫ﺸﮑﯿ‬ ‫خﻣ‬ ‫ﻫﺮ‬ ‫ﺎ‬

‫ﺷ‬

‫ﺑﻪ‬ ‫ﮔﺎرﮔ‬ ‫ﺮدا‬ ‫ﯽﻧ‬

‫ﻧﻮروز‬

‫داﻧﯿﺎل اﺳﺪی و‬

‫ﳕﺎﯾﺶ‬

‫دی ﺟﯽ ﺎﭘرﯽﺗ‬

‫ﻧﻘﯿﺐ ﺷﻨﺒﻪ زاده‬

‫ﺧﺎﻟﻪ ﺳﻮﺳﮑﻪ‬ ‫ ﻣﺎرچ‬۱۱ ‫ و‬۱۰

‫ ﻣﺎرچ‬۱۰

‫ ﻣﺎرچ‬۱۰

$40

INCLUDING DJ PARTY

$20 $30

NO LINEUP

$30 $45 $65

GET SOCIAL @TIRGANFESTIVAL

* TIRGAN IS A CANADIAN REGISTERED CHARITY GOVERNMENT GRANTS

tirgan.ca

416-640-2412

VENUE PARTNER & BOX OFFIE 5040 Y ON G E S T N OR T H Y OR K 416. 733. 9388

DIAMOND SPONSOR

GOLD SPONSOR

CAMERON ABBASI Real Estate Broker

6 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

CREATIVE AGENCY PARTNER

SPONSORSHIP

OPPORTUNITIES AVAILABLE

CALL TODAY +1 (416) 640-2412

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬6



4 Kheradmand

Monthly-Issue 35- Jan/ Feb 2018- Tel: 647-932-8283

۶۴۷-۹۳۲-۸۲۸۳ :‫ تلفن‬-۲۰۱۸ ‫ فوریه‬/‫ ژانویه‬- ۳۵ ‫شماره‬- ‫ماهنامه خردمند‬4





Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.