شنگول ۱۳

Page 1

‫هفﺘه اول هر ماه دو چیز یاد تون نره‪ :‬اول شنﮕول!‬

‫‪13‬‬

‫سﺎل دوم‪ ،‬ﺷمﺎره‪vol. 2, NO. 13 | May, 2017 | 13 :‬‬

‫ماهنامه فﮑاهی و سرگرمی‬

‫‪Shangool Persian Satirical Monthly | www.shangool.ca‬‬



‫سردبیر و صاحب امتیاز‪:‬‬ ‫امان بزرگ زاد‬

‫ویراستار‪:‬‬ ‫گﻠی‬

‫طراح‪:‬‬

‫رامیﻦ دوستان‬

‫باضافه كلی برو بچه های با وفا‬

‫شماره ‪ - ۱۳‬سال دوم‬ ‫تلفن تماس‪:‬‬ ‫‪647-894-4222‬‬ ‫‪shangool@shangool.ca‬‬ ‫‪www.shangool.ca‬‬

‫شماره حساب بانكی برای‬ ‫همیاری با شنگول‪:‬‬

‫‪Scotia Bank 282660026514‬‬ ‫‪Shangool Publication Inc.‬‬

‫سخﻦ سردبیر‬ ‫در آستانه بهاردل انگیزوبه میمنت شکفتن شکوفههای امید‪ ،‬برتا رک درختان سرسبزوبا آرزوی آن که‬ ‫دلهای همراهان ودوستان )شنگول( هماره بها ری وسرسبزبا قی بماند‪.‬‬ ‫ماهنامه شنگول برهمان روال گذشته منتشروبرنامه تلویزیونی ))جنگ شنگول(( نیزبه آن افزوده شدهاست‬ ‫وهمه هفته درروزهای پنج شنبه راس ساعت هشت شب به صورت زنده‪ ،‬هموطنان گرامیمیتوانند آن را‬ ‫ازتلویزیون آی تی سی‪ ،‬تماشا کنند‬ ‫ﺿمنا تکراربرنامه دوباردرهفته ودرروزهای دوشنبه ساعت هشت بعد ازﻇهر ونیزسه شنبه ساعت دوازده‬ ‫ﻇهرخواهد بود‬ ‫امید است بدین ترتیب موجبات دسترسی تعداد بیشتری ازهموطنان و شنگول دوستان عزیز به برنامهها‬ ‫ومطالب متنوع شنگول فراهم آید‪.‬‬ ‫همراهان عزیز‪:‬‬ ‫برخی از من میپرسند چرا نام شنگول را برای مجله و برنامه تلویزیونی خودت انتخاب کردهای‪ .‬در جواب‬ ‫این عزیزان باید بگویم‪ ،‬شنگول به نوعی همان بهلول است‪ ،‬همان مالنصرالدین است‪ ،‬همان عبید‬ ‫زاکانیست واگراغراق و و حمل برخودخواهی نباشد همان توفیق است و شاگردی ازشاگردان ارحام‬ ‫صدراست‪.‬‬ ‫من با عنوان شنگول‪ ،‬تنها جک یا مطالبی که ممکن است تکراری هم باشد نمیگویم تا مردم را بخندانم‪.‬‬ ‫من درالبالی مطالبم حرف میزنم و کسانی که به مطالب آن توجه کنند متوجه آنچه باید بشوند میشوند‪.‬‬ ‫ممکن است تصورعزیزان این باشد که شنگول یعنی کسی که بی خیال است و نسبت بهاطرافش بی توجه‬ ‫واحتماال یکی دوتا پیک هم زده و نشسته چیز مینویسد و یا حرف میزند‪ .‬نه‪ ،‬باورکنید تنها این نیست‬ ‫بسیاری ازسالطین را انواع بهلول وبهلولیان به توجه وا داشتند‪ .‬بسیاری از بزرگان بی توجه به تکا لیفشان‬ ‫را مالنصرالدین به توجه واداشت‪ .‬بسیاری از مردم شریف ایران و بخصوص اصفهان به یاد دارند مرحوم‬ ‫ارحام صدر را که درهرنمایش ودرلفافه آنچه را باید بزرگان بدانند به زبان طنز باز میگفت و بسیارند آنان که‬ ‫توفیق را هنوزدرخانههایشان نگه میدارند و میخوانند چرا که سخن ازدل بر میخاست و خواستههای‬ ‫مردم را بیان میکرد‪.‬‬ ‫من هرگزودرحد هیچ یک ازآنها نیستم ولی تصوراین که من کمدین شوم وفقط جک بگویم وشما بخندید‪،‬‬ ‫هرچند یکی ازاهدا ف من است ولی تنها هدفم نیست‪.‬‬ ‫خطابم به عزیزان نویسنده و طنز پردازانی که هم اکنون درسکوت بسر میبرند نیزهست و مخصوصا به‬ ‫صاحبان مشاغل وخوانندگان و بینندگان شنگول‪.‬‬ ‫شنگول را دست کم نگیرید وبا آن مهربان ترباشید‪ ،‬یاریش دهید وبه شما اطمینان میدهم نه تنها زیان‬ ‫نمیکنید بلکه درخاطرمردم نیزباقی خواهید ماند‬

‫‪1 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫آشنائی با سرزمین پدری‬ ‫چرا اصفهان را نصف جهان نام نهادند!‬ ‫اصفهان از گذشته‌های دور‪ ،‬به لقب 'نصف‬ ‫جهان' درایران و جهان شهره بوده‌است؛‬ ‫وجود بیش از شش هزاراثرتاریخی با قدمت‬ ‫صدها وهزاران سال دركنارمناطق بكرطبیعی‬ ‫می‌تواند دلیل مناسبی برای اعطای این عنوان‬ ‫از دید جهانیان به‌این خطه‌ارزشمند ازسرزمین‬ ‫ایران باشد‪.‬‬ ‫آثارتاریخی و تنوع بی نظیر صنایع دستی كه‌از‬ ‫قرن‌ها پیش درنقاط و شهرهای مختلف این‬ ‫استان نسل به نسل منتقل شده و امروز به‬ ‫عنوان میراثی گران بها دراختیارما قرارگرفته‪،‬‬ ‫اصفهان را به موزه‌ای هنری‪ ،‬تاریخی وطبیعی‬ ‫تبدیل كرده كه بازدید ازآن آرزوی گردشگران‬ ‫فرهنگدوست درسراسرجهان است‬

‫یادگارهای پیشینیان ما دراین نقطه‌ازكشورمان‬ ‫حاصل موجودیت تاریخی وفرهنگی است كه‬ ‫قدمت بیشتر آنها به هزاره سوم پیش ازمیالد‬ ‫می‌رسد‪ .‬وجود تپه‌های باستانی ازجمله‬ ‫تپه‌های تاریخی سیلك گواه‌این مطلب است‪.‬‬

‫شكلی درشهراصفهان است كه بوسیله بناهایی‬ ‫از دوره صفوی محصورشده‌است‪ .‬اگرچه نقش‬ ‫جهان پیشینه‌ای كهن‌ترازدوران صفوی دارد‪،‬‬ ‫ولی میدان نقش جهان به شكل امروزی آن در‬ ‫دوره سلطنت شاه عباس صفوی پایه‌گذاری‬ ‫شده‌است‪.‬‬ ‫در گذشته‌این میدان جایگاه برگزاری آیین‌های‬ ‫گوناگون و بازی چوگان بوده‌است كه‌امروزه‬ ‫به‌صورت یك گردشگاه همگانی و جایگاهی‬ ‫برای برگزاری نماز جمعه و آیین‌های ملی و‬ ‫شده‌است‪ .‬این بنای تاریخی درسال ‪ ۱۳۱۰‬مذهبی تبدیل شده‌است‪.‬‬ ‫شمسی درپی كاوش‌های باستان شناسی‬ ‫بناهای تاریخی موجود در میدان نقش جهان‬ ‫كشف شده‌است‪.‬‬ ‫شامل عالی‌قاپو‪ ،‬مسجد جامع عباسی‪ ،‬مسجد‬ ‫درخرابه‌های تپه باستانی سیلك چند اسكلت شیخ لطف‌الله و سردرقیصریه‌است‪ .‬عالوه‬ ‫انسان و ظروف قدیمی‌پیدا شده‌است كه‌این براین بناها دویست حجره دو طبقه دراطراف‬ ‫اشیا در موزه‌های لوور فرانسه‪ ،‬موزه ملی ایران‪ ،‬میدان واقع شده‌است كه جایگاه عرضه صنایع‬ ‫موزه باغ فین و موزه‌هایی در كنار این بنای دستی و سوغات اصفهان هستند‪.‬‬ ‫باستانی نگهداری می‌شوند‪.‬‬ ‫وجود خرده سفال‌های چند هزارساله برروی‬ ‫زمین واطراف این تپه‌ها نشان از زیست‬ ‫انسان‌ها در هزاران سال پیش دراین منطقه‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫قدمت طوالنی و معماری ارزشمند بناهای‬ ‫تاریخی اصفهان نیزسبب شده كه برخی‬ ‫ازآثارتاریخی این منطقه مانند میدان نقش‬ ‫جهان در فهرست آثار ثبت شده‪ ،‬سازمان‬ ‫علمی‪ ،‬فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسكو)‬ ‫قراربگیرند‪.‬‬

‫تپه سیلك زیگورات یا محل عبادت اقوام‬ ‫باستانی بوده كه‌از گل رس و سفال ساخته میدان نقش جهان میدان بزرگ مستطیل‬

‫‪| 2‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬

‫‪$20‬‬


3 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫خروس شنﮕول‬ ‫الهی من به قربون تو گردم‬ ‫به قربون دوچشمون تو گردم‬ ‫اگه یک شب درآئی خونه مو‬ ‫تموم عمر مدیون تو گردم‬ ‫تو مرغی و منم گویا خروسم‬ ‫به دنبال زنی چون تو ملوسم‬ ‫بیا بنشبن برم ای جان شیرین‬ ‫بشم داماد وتو گردی عروسم‬ ‫خدایا هرچه رادادی تشکر‬ ‫مرا کاکل طال زادی تشکر‬ ‫خروسم کردی وآوازه خوانم‬ ‫مرا مرغی بال دادی تشکر‬

‫خدایا مرغ ما نا موس ما بی‬ ‫مبادا لخت وعورو بی حیا بی‬ ‫چنان کن مردمان با پرخورد نش‬

‫سحربا نا له های من برآید‬

‫که غیرت بهرما بس پربها بی‬

‫به آواز من آن دلبر درآید‬ ‫فقط گاهی زبخت بد شبانگاه‬ ‫کنارم مرغکی عنتر درآید‬

‫دو تا تخم طال کرده عیا لم‬ ‫به مرغی این چنین باید ببالم‬ ‫نمیدونم طال ا زاشکم اوست‬

‫خروس الریم ‪ ،‬مرغم تمنا ست‬

‫ویا من یک خروس پرجاللم‬

‫اگرحتی به جنگ وخون ودعواست‬ ‫کسی را این جسارت نیست دردل‬ ‫که گوید مرغ ما از مال آقاست‬

‫دردل هوس مرغ ملوسی بکنم‬

‫چنانش می زنم با نوک بدان جا‬ ‫که از مردی فقط کاکل هویداست‬

‫چون اول سال است به هرجا که روم‬ ‫با مرغک همسایه روبوسی بکنم‬

‫کنون امسال سال بنده باشد‬ ‫تمام مرغ ها اندر ید ماست‬

‫‪| 4‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫شنگولم واحساس خروسی بکنم‬


5 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫‪| 6‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬


7 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫لﻐت نامه ﻃنز‬

‫بزرگﺴال‪:‬‬

‫کار‪:‬‬ ‫زمانی خسته کننده بین خواب و خواب‬

‫فردی کهاز سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرﺿی است‬

‫تلفیقی از کنسرو‪ ،‬گوشت‪ ،‬بوی بد و کوپه قطار‬

‫ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان میدهد‬

‫درمان تمام دردها با کمترین مخارج )البته گاهی گرانتر از درمان‬ ‫درمیاد(‬

‫پولی که بازور ولی با لبخند باید پرداخت کرد‬

‫مﺘرو‪:‬‬

‫مرگ‪:‬‬ ‫فردا‪:‬‬

‫لوازم آرایﺸی‪:‬‬

‫مالیات‪:‬‬ ‫قبر ‪:‬‬

‫یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز‬

‫مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان‬ ‫شناس پیدا شود‬

‫ارگانی از بدن که ما فکر میکنیم که فکر میکند‬

‫بیماری که قرار نیست بهاین زودیها از دستش خالص بشوید‬

‫عشقوالنه ترین بیماری کشف شده تاکنون‬

‫موجودی که ساعتها دم در حرف میزند اما داخل نمیاد چون‬ ‫دیرش میشه!‬

‫مﻐز ‪:‬‬

‫روماتیﺴﻢ‪:‬‬

‫تﺠربه‪:‬‬

‫نامیکه آدمها روی اشتباهات خود میگذارند‬

‫کﺸﻤﺶ ‪:‬‬

‫انگور برنزه‬

‫دانﺸﮕاه‪:‬‬

‫مکانی برای همه کار‬

‫ﻏیر قابل اجﺘناب‪:‬‬

‫کاری که دلت میخواد بکنی‬

‫بیﻤاری خوش خیﻢ‪:‬‬ ‫زن هﻤﺴایه‪:‬‬ ‫رزومه‪:‬‬

‫جمع آوری هرگونهاطالعات غلط درباره خود به منظور دستیابی‬ ‫به یک شغل پردرآمدتر‬

‫ازدواج‪:‬‬

‫وقتی که دو نفرتبدیل به یک مشکل مشترک میشوند‪.‬‬

‫پزشﮏ‪:‬‬

‫آدمیکه با قرصهایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش‪،‬‬ ‫مرگ را به شما هدیه میدهد‬

‫خودخواه تنها خور!‬ ‫تردید نكنید كه شلوارش‬ ‫دوخت چین است!‬ ‫‪| 8‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫اطاق خواب رویائی‪،‬‬ ‫ازگورخوابی كه بهتره!‬


‫بچه های خوب این زمونه!‬

‫سال خروسه ‪ ،‬باید هم غیرتی باشه‬ ‫‪9 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫آلودگی‬

‫ا‬ ‫ﻓ‬ ‫ا‬ ‫ﺿ‬ ‫ا‬ ‫ت‬

‫آلوده کنی به عطر گیسو‬ ‫هر جا فکنی تو تاری از مو‬ ‫زخمی زده جابجای دل را‬

‫ش‬ ‫ن‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫ل‬

‫با هر مﮋه از کمان ا برو‬ ‫در دام نشانده ای تومارا‬

‫پاسﺦ خداوند‬

‫صیاد شده شکار آهو‬

‫قسم خوردم اگر افتاد روزی‬

‫رحمی کن وبیشتر میازار‬

‫سر و کارم به محراب عبادت‬

‫این شاعر بی نوای پر رو‬

‫از او پرسم خداوند دو عالم‬

‫بر زخم دلش تو مرحمی نه‬

‫کدامین راه بد راه سعادت‬

‫آلوده مکن تو بیش از این او‬

‫اگر سر را گذارم سجده تا صبﺢ‬ ‫و یا خود را به ذکرت داده عادت‬ ‫یقین دارم نه این گویی نه آن راه‬ ‫تو گویی دل شکستن را مبادت‬

‫مﻘا یﺴه‬

‫زن گر چه ﺿعی‬ ‫ف‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫ز‬ ‫ور‬ ‫بازو‬ ‫با حیله ولی ز‬ ‫مین زند شیر ژیان‬ ‫هر چند به سر پن‬ ‫ج‬ ‫ه‬ ‫ق‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫با‬ ‫ش‬ ‫د‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫بیچاره چو موم ا‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫چن‬ ‫گا‬ ‫ل‬ ‫ز‬ ‫نان‬

‫قو ی پنـﺠه‬ ‫ی به خیال خود‬

‫عاقبت دلدادگی‬ ‫دنبال سعادتی اگر در همه عمر‬ ‫دست از دل و دلداده و دلدار بدار‬ ‫عاشق که شدی راحت جان را بردی‬ ‫آسوده دگر خاطر خود یار مدار‬

‫‪| 10‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫مرد‬

‫در‬

‫ت با کبر و غرور‬

‫پیش زنی نشس‬

‫ن زن چو گرفت‬

‫آ‬

‫قوی پنجه و زور‬

‫دست او با اطوار‬

‫یکبا‬

‫ره چو یﺦ گشت‬

‫که افتد به تنور‬


‫مال نصرالدین‬ ‫مال نصرالدین به رسم هدیه غازی می پزد وتا به نزد‬ ‫حاکم ببرد ‪ .‬در راه بوی خوش غاز پخته اورا وسوسه می‬ ‫کند و یک پای غاز را می خورد‪.‬‬ ‫چون غاز را به حاکم میدهد ‪ ،‬حاک می پرسد ‪ ،‬چرا این‬ ‫غاز یک پا دارد؟‬ ‫مال می گوید ‪ :‬قربانت گردم غازها همه یک پا دارن ف‬ ‫می گوئید نه بیائید و با چشمان خود ببینید‬ ‫حاکم را نزدیک پنجره می برد و غازهای دور استخر را‬ ‫که روی یک پا ایستاده بودند به او نشان می دهد‬ ‫هنوز حاکم بازنگشته بود که تعدادی از غالمان با چوب‬ ‫غازها را دنبال کردند و آن ها هم پا به فرار گذاشتند‬ ‫حاکم گفت مردک به من دروغ می گوئی ؟ دیدی غازها‬ ‫دوپا دارند؟‬ ‫مال می گوید ‪ :‬قربانت گردم ‪ ،‬اگرآن چوب ها را که غازها‬ ‫خوردند شما می خوردید چها پا د می آوردید نه دوپا!‬

‫‪11 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫بﺤارالﻄوایل !‬ ‫آزمایﺶ خون‬

‫ناگهان خاطرماگشت مكدركه یكی خانم طنازفروكرد به ما همره‬ ‫با ناز‪ ،‬یكی سوزن سربازوسپس هرچه توانست درون بدن خسته‬ ‫وناسازبچرخید وبتابید كه یابد مگراوراه نفوذی به رگ و پركند‬ ‫اوسوزن نوک تیززخون من درگیربه صد درد بال را‬ ‫خستهازگشتن وجستن نفسی سخت برآورد وبگفتا به گمانم كه به‬ ‫جای دگری رفته فرو سوزن وآن گاه برون كرد زجا‪ ،‬بازفروبرد به یک‬ ‫جای دگرسوزن وافسوس نیابید دگرباره گمانم رگ مارا‬

‫سوزن سربازوفروبرد ه دگرجا ونشد این رگ بیمارهویدا ونه جای‬ ‫دگری ماند كه تا باردگركرده فروسوزن خود درتن مارا‬ ‫عاقبت گفتمش ای خانم طناز‪ ،‬اگردست كشی برتن بیمارتوبا ناز‪،‬‬ ‫به یک جمله بگوئی سخنی ساز‪ ،‬یقین این رگ بیچاره شود با توبه‬ ‫یک رازوهویدا شده‪ ،‬با میل و به رغبت كه توهم خوب توانی بمكی‬ ‫خون دل عاشق مارا‪.‬‬ ‫سراینده‪ :‬امان‬

‫چه بگویم كه بسی كرد تقال وفروكرد به هرجا وكشیدی به درآن‬

‫تفرقه بنداز وﺣﮑومت کن!‬ ‫باغبانی كه به تدبیروعمل‪ ،‬بین همهاهل محل‪ ،‬بود مثل‪ ،‬رفت به‬ ‫بستان خود و وارد آن باغ شد و دید كه یک سید ویک صوفی ویک‬ ‫عامیازآن باغ بسی میوه فرو چیده و گرمند به خوردن‪.‬‬ ‫شد از این مفت خوری سخت غضبناک وبسی چابک و چاالک‪،‬‬ ‫كمربست كزآن باغ دفاعی بكند‪ ،‬جنگ ونزاعی بكند‪ .‬لیک دراندیشه‬ ‫فررفت و به خود گفت‪«:‬بخواهم من اگریک نفری با سه نفر جنگ‬ ‫كنم‪ ،‬هیچ توانایی این كارندارم‪ ،‬چه كنم؟ » عاقبت االمر به یاد‬ ‫روش "تفرقهاندازوحكومت كن"معروف بیفتاد ودلش گشت بسی‬ ‫شاد‪،‬كزین راه تواند به مجازات رساند سه نفرمفتخورومفت برودفع‬ ‫كند رنج وضرر را‪.‬‬ ‫رفت اول به برعامیو گفت‪«:‬این دو نفرگر كهازاین باغ دوتا میوه‬ ‫بچینند‪ ،‬بزرگند و سترگند‪ ،‬یكی سید واالست‪ ،‬یكی صوفی داناست‪.‬‬ ‫غرض‪ ،‬هردو شریفند و متین‪ ،‬هردوعزیزند و امین‪ ،‬اهل دل و اهل‬ ‫یقین‪ ،‬هردوچنانند و چنین‪ ،‬لیک تو آخر به چه حق داخل این باغ‬ ‫شدی؟ » سید و صوفی چو شنیدند ازاواین سخنان‪ ،‬هردوهواداری‬ ‫ازاو كرده و گفتند‪" :‬صحیح است و درست است"‬ ‫سه تایی بدویدند به عامیبپریدند و به ضرب لگد وسیلی واردنگ‬ ‫ازاو پوست بكندند و ازآن باغ برونش بفكندند‪.‬‬

‫وغضب گفت كه‪«:‬ای صوفی ناصاف‪ ،‬كه دوراست سرشت تو‬ ‫ازانصاف وقرین است بهاجحاف‪ ،‬رفیق تو كه یک سید ذوالقدرو‬ ‫جلیل است‪ ،‬از این باغ اگرمیوه خورد‪ ،‬درعوض خمس خورد‪ ،‬حق‬ ‫خود اوست‪ ،‬تو دیگر به چه حق دست زدی میوه ی باغ من محنت‬ ‫زده ی خون به جگر را؟‬ ‫سید این حرف چو بشنید‪ ،‬بخندید و بتوپید بدان صوفی و گفتا كه‪:‬‬ ‫صحیح است و درست است‪:‬خود این حرف حسابی است‪ .‬پس‬ ‫ازگفتن این حرف فتادند دوتایی به سرصوفی بد بخت و زدندش‬ ‫كتكی سخت و فكندندش ازآن باغ برون‪.‬‬ ‫صوفی افسرده و پژمرده‪ ،‬كتک خورده‪ ،‬برون رفت و فقط سید‬ ‫بیچاره به جا ماند كه آمد به برش صاحب آن باغ و بگفتا كه‪«:‬كنون‬ ‫نوبت تنبیه تو گشتهاست‪ .‬تو ای مرد حسابی‪ ،‬به چه جرات قدم‬ ‫اندرتوی این باغ نهادی؟ مگراین باغ ازآن پدرت بود؟ تو آخربه چه‬ ‫حق میخوری ازمیوه ی باغی كه بود حاصل خون جگر من؟ تو‬ ‫كه باید به همه‪ ،‬درس درستی وامانت بدهی‪ ،‬خود زبرای چه نهی‬ ‫در رهاجحاف و ستم پای؟ پس ازاین سخنان جست و بچسبید‬ ‫گریبانش و او را هم ازآن باغ برون كرد غرض‪ ،‬عاقبت االمر‪ ،‬بدین‬ ‫دوز و كلک‪ ،‬یک نفری راند زباغ آن سه نفر را‪.‬‬

‫چو او رفت برون‪ ،‬صاحب باغ آمد و رو كرد بدان صوفی و باخشم‬

‫بدون شرح‬ ‫‪| 12‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫بابا ‪ ،‬شلوغش نکنید ! یه هدیه ناقابل از انگلیس برای آقای‬ ‫ﻇریف آورده ! چیه مگه؟!‬


13 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫اخبارراست ودروغ ازهﻤه جا!‬ ‫کانادا می خواهد ‪ 300‬هزارمهاجر قبول کند‬

‫به گزارش گلوباندمیل خیلی از كاناداییها معتقدند كه زندگی درسال‬ ‫‪ ۲۰۱۷‬بهتر خواهد بود‪ .‬با این حال هنوز باید منتظر باشیم و ببینیم‬ ‫تغییرات مالیاتی متعددی كه سال آینده بر هر دو دولتهای استانی و حكومت كانادا درهای كشورش را درآینده نیزبه روی مهاجران‬ ‫بازمیگذارد‪ .‬اما این بارتمركزبیشتر برروی كسانی است كه میتوانند‬ ‫فدرال تاثیر گذار خواهند بود چه عواقبی دارد‪.‬‬ ‫دراقتصاد كشور سهم مثبت بگیرند‪.‬‬ ‫یک نظرسنجی نشان میدهد كه كاناداییها به سال ‪ ۲۰۱۷‬خوشبین آوارگان سوریایی وارد تورونتو میشوند‪.‬‬ ‫هستند‪ .‬این باورازامید به بهبود وضعیت اقتصادی میآید‪ 85 .‬درصد از‬ ‫كانادا سیا ستش را درقبال آوارگان تغییرمیدهد‪ :‬آن طوركه جان مک‬ ‫افراد شركت كننده در نظرسنجی انتظار دارند كه سال ‪ ۲۰۱۷‬برای كار و كالوم‪ ،‬وزیرمهاجرت كانادا دراوتاوا اعالم كرد‪ ،‬قراراست درسال آینده‪،‬‬ ‫درآمد شخصی بهتراز‪ ۲۰۱۶‬باشد‪ .‬دراین میان ساكنان بریتیش كلمبیا همانند سال جاری‪ ،‬به ‪ ۳۰۰‬هزارمهاجراجازه ورود به كشورداده شود‪.‬‬ ‫خوشبینترازساكنان انتاریو‪ ،‬كبک‪ ،‬ساسكاچوان و منیتوبا هستند‪.‬‬ ‫اما به گفتهاو درمیان این تازه واردان شماراشخاصی كه به خاطر جنگ و‬ ‫آلبرتاییها بیشترین تاثیررا ازمشكالت سقوط قیمت نفت داشتهاند خشونت از كشورشان فرار كردهاند‪ ،‬به وضوح كمتر ازگذشته خواهد بود‪.‬‬ ‫وازتغییرات پیش رو درسال جدید چندان مطمئن نیستند‪.‬‬ ‫كانادا میخواهد به جای آنهامانند گذشته‪،‬عمدتا اشخاصی را قبول‬ ‫اما آیا درسال ‪ ۲۰۱۷‬وضعیت مسكن دركانادا بهتر میشود؟ كارشناسان كند كه میتوانند بهاقتصاد این كشوركمک كند‪.‬‬ ‫چندان خوش بین نیستند‪.‬‬

‫رقابت و رشد اقﺘصادی‬

‫به گزارش شركت سرمایه گذاری گنورث‪ ،‬در زمینهامالک‪ ،‬سال ‪۲۰۱۶‬‬ ‫اتفاقات متعددی روی داد‪ .‬دربریتیش كلمبیا دولت قانونی جدید مک كالوم درادامه گفت كه مهاجرت «برای حفظ توانایی رقابت‪ ،‬دریک‬ ‫دنیای جهانی شده نقش مهمیبازی میكند» و روند پیری جامعه را كند‬ ‫تصویب كرد كه تمام خریداران خارجی باید ‪ ۱5‬درصد مالیات پرداخت‬ ‫میسازد‪ .‬افزون براین مهاجرت‪ ،‬به رشد اقتصادی و نواندیشی كمک‬ ‫كنند‪ .‬دولت فدرال هم قوانین پرداخت وام را سختتر كرد‪.‬‬ ‫میكند‪.‬‬ ‫دربرخی ازشهرهای دیگركانادا قیمت خانه روبهافول گذاشت‪ .‬جان مک كالوم‪ ،‬وزیرمهاجرت كانادا اعالم كرد‪ ،‬قراراست درسال آینده‬ ‫قیمتهاوسهای بزرگ درادمونتون و رجاینا كاهش یافت‪ .‬اما دركمال به ‪ ۳۰۰‬هزارمهاجراجازه ورود به كشور داده شود‪.‬‬ ‫تعجب با وجود شرایط اقتصادی نامناسب‪ ،‬قیمت خانه دركلگری تقریبا نمایندگان پیشتازاقتصاد كاناداازاین تصمیم ابرازناراحتی كردند‪ .‬آنها‬ ‫‪ 5‬در صد از سال گذشتهافزایش داشتهاست‪.‬‬ ‫گفتند كه به خاطرساختارجمعیت كانادا‪ ،‬خواهان پذیرش ساالنه ‪45۰‬‬ ‫درتورنتو اما‪ ،‬بزرگترین شهركانادا‪ ،‬قیمت خانهها ‪ ۲۲.8‬درصد نسبت به هزارمهاجرطی پنج سال آینده بودند‪.‬‬

‫دركانادا میزان زاد و ولد از دهها سال پیش بدین سو پایین است و طول‬ ‫سال گذشتهافزایش داشتهاست‪.‬‬ ‫علت اصلی احتمال سقوط بازارمسكن در سال ‪ ،۲۰۱۷‬كاهش تقاضای عمر پیوستهافزایش مییابد‪.‬‬ ‫خریداران خواهد بود‪ .‬قوانین جدید پرداخت وام‪ ،‬خریداران را دلسرد كانادا كه یک كشورمهاجرپذیراست‪ ،‬نیروهای كارخارجی را طوری‬ ‫خواهد كرد‪ .‬تقریبا یک سوم ازكسانی كهاولین خانه خود را خریدهاند انتخاب میكند كه دردرازمدت بزرگترین بهرهاقتصادی را برای كشور‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫اگربا قوانین جدید بررسی شوند‪ ،‬تایید صالحیت نخواهند شد‪.‬‬ ‫وزیرمهاجرت كانادا درادامه گفت كهاین كشوردرسالهای آینده هم‪،‬‬ ‫ساالنه پذیرای حدود ‪ ۳۰۰‬هزار مهاجرخواهد بود‪.‬‬

‫اگه گفتید چه كلیدی این قفل را باز‬ ‫میكنه؟!‬

‫‪| 14‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫صندلی چند كاره!‬

‫عشقه دیگه ‪ ،‬كاریش نمیشه‬ ‫كرد ‪ ،‬زمان و مكان نمیشناسه!‬


‫کمی ﺗا ﻗسمتی بی مزه !‬

‫دیکتاتوری فقط به حکومت داری با زور سرنیزه نیست! یه‬ ‫بچه دوساله هم توی خونه خودش یه دیکتاتوره! چون هرکاری‬ ‫میخواد‪ ،‬پدر و مادر و بقیهاهل خونه باید انجام بدهند واال خونه‬ ‫را رو سرشون خراب میکنه !‬

‫نمی دونم چرا میگن ‪ ،‬هیچ عشقی بهترازعشق‬ ‫اول نیست !‬ ‫من که هرچی جلو میرم بهترش را پیدا می کنم !‬

‫با شرمندگی و پوزش ازپدرم! به ما میگن نسل‬ ‫سوخته! اونوقت تکلیف پدرمون چی میشه؟!‬ ‫نگم بهتره!‬

‫توصیه مادر به دختر دم بختش‪:‬‬ ‫دخترم‪ ،‬عزیزم‪ ،‬لکد به بختت نزن! طرف نونوائی داره!‬ ‫دیگهازاین فرصتا گیرت نمیادا!!‬

‫تجربه ثابت کرده که برای برخی‪ ،‬تا شش صبﺢ‬ ‫بیدارموندن‪ ،‬به مراتب بهترا زشش صبﺢ بیدارشدنه!‬

‫وحشتناک ترین موسیقی‪ ،‬آهنگیست که شش صبﺢ‬ ‫ساعت پخش میکنه تا بیدارتون کنه!‬ ‫به مادرش میگه‪ :‬دوستم یهاپل خریده‪ ،‬پول بده‬ ‫منم میخوام بخرم!‬ ‫مادرش میگه‪ :‬خودتو لوس نکن‪ ،‬نمیخواد‬ ‫نانوائیهای مدرن!‬ ‫سالم‪ ،‬ازتماس شما با نانوائی‪ .....‬متشكریم‬

‫انگلیسی حرف بزنی! بروسریخچال بردار!‬ ‫امروزیک کیلو تازه خریدم!‬

‫برای سفارش نان ساده عدد یک را وارد كنید!‬ ‫برای نان دوآتشه‪ ،‬عدد دو را وارد كنید !‬ ‫برای نان یک رو كنجد عدد سه را وارد كنید‬ ‫برای نان دو رو كنجد عدد چها ر را وارد كنید‬ ‫برای انجام سفارش‪ ،‬شماره كردیت كارت خود را نیزوارد فرمائید‬ ‫برای دریافت نان پانزده دقیقه قبل از زمان تعیین شده حضورداشته باشید‬

‫چقدرهمه باید زحمت بكشند ومسائل ریاضی را حل‬ ‫كنند؟‬ ‫خب یک كم خودشم تالش كنه شاید بتونه مسائلش را‬ ‫حل كنه! مردم كه بیكارنیستند؟!‬

‫‪15 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫کالسیک ‪1‬‬

‫‪1‬‬

‫‪2‬‬

‫‪3‬‬

‫‪4‬‬

‫‪5‬‬

‫‪6‬‬

‫‪7‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬حیوان خارخوار‪ -‬پلنگ است‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ -2‬حیوان رونده صبور‬ ‫‪ -3‬صورت است – انسان بزرگوار‪ -‬نمی شنود‬ ‫‪4‬‬ ‫‪ -4‬دستور زندگی کردن – عضوی دردرون بدن‬ ‫انسان‬ ‫‪5‬‬ ‫‪ -5‬نفس ‪ ،‬بعد از دویدن – زندانی سفره هفت سین‬ ‫ اول‬‫‪6‬‬ ‫‪ -6‬حیوانی که منقرض شده است‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ -7‬خزنده دریائی‬ ‫‪ -8‬صدای مگس – قسمتی از نام نوعی کشتی‬ ‫‪8‬‬ ‫دریائی – صدای ناله‬ ‫‪ -9‬نوعی پرنده است – تکرارحرف بیست ونهم‬ ‫‪9‬‬ ‫فارسی‪ -‬قدیمی‬ ‫‪ -10‬پرنده ای سیاه رنگ که به هم ریخته – حیوانی‬ ‫‪10‬‬ ‫درنده‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬بیهوده آن را دشمن سگ می دانند – حشره دشمن خانم ها‬ ‫‪ -2‬فعل حال خزیدن – پرنده پنیردزد‬ ‫‪ -3‬تپه خاکی – پایه و اساس – هم در سینما نقش است وهم‬ ‫فرمان‬ ‫‪ -4‬وحشی نیست – حاصل برخی ازدرختان وبوته ها‪-‬‬ ‫‪ -5‬حشره ناقل بیماری – ما هستیم‬ ‫‪ -6‬پرنده ها دارند – نام دریاچه ایست‬ ‫‪ -7‬رنگ سبز – سمت چﭗ ‪-‬‬ ‫‪ -8‬مرطوب خارجی – حرف زیادی و بی ربط زدن – آهوی نر‬ ‫‪ -9‬بزرگ ‪ -‬فلزیست‬ ‫‪ -10‬مرغ آبی – بزرگترین ماهی دریاها‬

‫تهمت ناروا!‬ ‫‪| 16‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫‪8‬‬

‫‪9‬‬

‫‪10‬‬


‫شهرسﺘان لنﺠان‬ ‫شهرستان لنجان‪ ،‬با پهنهای حدود یک هزارو‪ ۲۰۰‬كیلومترمربع‪ ،‬صنایع و معادن‬ ‫درباختراستان اصفهان قراردارد و بلندی آن ازسطح دریا حدود یک صنایع دستی و برخی ازانواع صنایع محلی و كوچك مهم ترین صنایع‬ ‫هزار و ‪ ۷۰۰‬متراست‪ .‬كشاورزی و دام داری شغل اصلی ساكنین این شهرستان لنجان را تشكیل میدهند‬ ‫منطقه راتشكیل میدهد‪ .‬درشهرستان لنجان بافتههای ظریف و زیبایی‬ ‫کشاورزی و دام داری‬ ‫ازسرپنجههای هنرمند اهالی منطقه تولید میشود كهاین بافتهها ازانواع‬ ‫فرآوردههای مهم كشاورزی این شهرستان‪ ،‬سیب زمینی‪ ،‬پیاز‪،‬‬ ‫مرغوب وعالی بافتههای دستی به شمارمیروند‪.‬‬ ‫چغندرقند‪ ،‬پنبه‪ ،‬تنباكو‪ ،‬دانههای روغنی‪ ،‬گندم‪ ،‬جو‪ ،‬حبوبات و برنج‬ ‫هنرهای دستی مردم زرین شهر(مركزشهرستان لنجان) بافتن پارچههای‬ ‫میباشد‬ ‫خوش نقش و ظریف‪ ،‬فرش بافی‪ ،‬زیلوبافی و‪ ...‬است‪.‬‬ ‫مشخصات جغرافیایی‬ ‫لنجان ازنظرقالی بافی نیزمانند سایرنواحی استان اصفهان دارای‬ ‫قالیهای بسیارنفیس و مرغوبی است‪ .‬قالیهای این منطقه كه جنبه شهرستان لنجان‪ ،‬با پهنهای حدود یک هزار و ‪ ۲۰۰‬كیلومتر مربع‪ ،‬در‬ ‫صادراتی دارند دارای طرحهای اصفهان و نجف آباد و نقشهای ترنج باختر استان اصفهان قرار دارد و بلندی آن از سطح دریا حدود یک هزار و‬ ‫محرابی‪ ،‬افشان‪ ،‬لچک ترنجی‪ ،‬شكارگاهی و درختی هستند‪ .‬رودخانه ‪ ۷۰۰‬متر است‪ .‬این شهرستان از سوی شمال به شهرستانهای نجف آباد‬ ‫زاینده رود كه یكی اززیباترین و بااهمیت ترین رودهای ایران است و فالورجان‪ ،‬از خاور به شهرستان مباركه‪ ،‬از باختر بهاستان چهار محال و‬ ‫ازمركز شهرستان لنجان (زرین شهر) عبور میكند وچشم انداززیبایی بختیاری و از جنوب به شهرستان مباركه و استان چهار محال و بختیاری‬ ‫به شهرمیبخشد‪.‬آرامگاهها وقلعهها نیزازآثارو بناهای تاریخی این محدود است‪ .‬شهرستان لنجان بخشی از دره زاینده رود است كه در‬ ‫اراضی پای كوهی قرار گرفته و خاک آن از فرسایش كوههای پیرامون در‬ ‫شهرستان به شمارمیآیند‬ ‫اثر جریان فصلی‪ ،‬و رسوبهای زاینده رود تشكیل شده بسیار حاصلخیز‬ ‫مکانهای دیدنی و تاریخی‬ ‫است‪ .‬آب وهوای لنجان از یكسو زیر تﺄثیر نواحی كوهستانی شهر كرد و‬ ‫رودخانه زاینده رود كه یكی از زیباترین و بااهمیت ترین رودهای ایران رطوبت زاینده رود و از سوی دیگر زیر تﺄثیر هوای گرم منطقه مركزی قرار‬ ‫است از مركز شهرستان لنجان (زرین شهر) عبورمیكند و چشم انداز دارد‪ ،‬از این رو از تابستانهایی گرم و زمستانهایی سرد برخوردار است‪.‬‬ ‫زیبایی به شهرمیبخشد‪.‬آرامگاهها وقلعهها نیزازآثار و بناهای تاریخی‬ ‫این شهرستان به شمار میآیند‬ ‫‪17 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫محمد ابراهیم باستانی پاریزی‬

‫استاد باستانی درسال ‪ 1389‬درپاسخ به پرسش دفترهنرکه به همت استاد بیژن اسدی‬ ‫منتشرمی‌شود وازایشان درخواست کرده تا درزمینه چگونگی آغازبه کارخود با توفیق‪،‬‬ ‫گپی تلگرافی بزنند‪ ،‬نوشته‌اند‪:‬‬ ‫(کدام تلگراف‪ ،‬تلگرافی که دو سه سال پیش پایان عمرآن را جشن گرفتند ومدرسه‌الفبای‬ ‫((مرس)) را درلندن بستند و فاتحه خوانی و نقطه پایان بر«خط و نقطه» نهادند و هزاران‬ ‫خروار سیم و مقره و چوب را از توی بیابان‌ها جمع کردند و تحویل خرده فروشی‌ها و‬ ‫سمساری‌ها دادند و امروز هرکس بخواهد از تلگراف صحبت کند باید شرحی کشاف مثل من تحت عنوان‬ ‫(مرثیه مرسیه) بنویسد و در کتاب هواخوری داغ چاپ کند!‬

‫تصاویری از توفیق‬

‫مگرمی‌شود هشتاد و پنج سال عمر را درگیرودار مهمترین روزگاران تاریخ ایران‪ ،‬در ‪ 85‬کلمه خالصه کرد‪ .‬ولی‬ ‫خالصه بگویم که من در‪ 85‬سال پیش (‪ )1304‬درپاریزسیرجان به دنیا آمدم‪ .‬نام پدرم حاج آخوند پاریزی‪ ،‬اول‬ ‫معمم بود و مادرم صغری خانم دختر کل زین العابدین‪ ،‬پسر محمد شاه یکی از خواجگان پاریز بود‪ .‬چون‬ ‫پدرم اهل دانش وعلم و تاریخدان بود نام فامیل باستانی و چون اهل پاریز بود باستانی پاریزی را برخود نهاد‪.‬‬ ‫پاریز‪ ،‬دهیست درکوهستان میان سیرجان ورفسنجان که تا سیرجان ده فرسنگ (شصت کیلومتر) وتا‬ ‫رفسنجان سیزده فرسنگ فاصله دارد‪.‬درسال ‪ 1333‬با همسرم حبیبه خانم حائری ازدواج کردم و و حاصل این‬ ‫ازدواج به قول کرمانی‌ها یک جو و یک گندم‪ ،‬یعنی یک دختر و یک پسر است و اینجانب نیز بیست سال است‬ ‫سه ماه در تورنتو و نه ماه را در تهران به کار دانشگاهی می‌گذرانم‪).‬‬ ‫استاد باستانی پاریزی درسال ‪ 1393‬درتهران دار فانی را وداع گفت‪،‬‬ ‫خاتون هفت قلعه‪ ،‬از پاریز تا پاریس‪ ،‬حماسه کویر‪ ،‬هش الهفت‪ ،‬پیغمبردزدان‪ ،‬آسیاب هفت سنگ‪ ،‬نای هفت‬ ‫بند‪ ،‬اژدهای هفت سر‪ ،‬کوچه هفت پیچ‪ ،‬و جامع المقدمات از جمله تالش‌های این استاد بزرگ است‪.‬‬ ‫نگویمت که همه ساله می‌پرستی کن ‬

‫سه ماه می‌خورو نه ماه پارسا می‌باش!‬

‫اولین شعرم را در سال ‪ 1314‬در توفیق گفتم و نوشتم‪:‬‬ ‫بیا ای برف و باران خداوند ‬ ‫و در بیت آخر‪:‬‬ ‫بیا تا‪ ،‬باستانی‪ ،‬شاد باشد ‬ ‫روانش شاد‪.‬‬ ‫ چرا نامزدت باهات قهر کرد؟ کار خالفی کردی؟‬‫‪ -‬نه‪ ،‬کار خالفی که میخواست نکردم‬

‫‪| 18‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬

‫که تا خلق جهان باشند خرسند‬ ‫جواب در صفحه ‪61‬‬

‫نه‌این که صورت اش پرباد باشد‬


19 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫کالسیک ‪2‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪-1‬مبارک ‪ -‬شادمانی‬ ‫‪ -2‬در گذشته ایران به کارخانه فروش مشروبات‬ ‫الکی می گفتند – جاده قطار‬ ‫‪-3‬تابستان – من و تو ‪-‬‬ ‫‪ -4‬هوای تابستان ها ‪-‬‬ ‫‪ -5‬بیگانه‬ ‫‪ -6‬ردیف تعطیل است!‬ ‫‪ -7‬واحد پول ژاپن – حرف شرط‬ ‫‪ -8‬ردیف تعطیل است‬ ‫‪ -9‬زمان طلوع خورشید – حرکات آدم مست‬ ‫‪ -10‬به آن ها بی درد می گویند‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪-1‬کف پوش بافتنی – گذر عمر‬ ‫‪ -2‬عاقبت به خیری را گویند‬ ‫‪ -3‬از اصحاب اخراجی – پایتختی اروپائی‬ ‫‪ -4‬اثر رطوبت – تو نیستی!‬ ‫‪ -5‬برای دستگیری می گذارند – فاقد بودن – تکرار‬ ‫حرف است‬ ‫‪ -7‬آب دهان را هم گویند‬ ‫‪ -8‬اولین ماه سال‬ ‫‪ -9‬شهری در جنوب تهران – ساز سوزنا ک‬ ‫‪ -10‬حرام نیست – یکی یک دانه – مرغ خارجی‬

‫‪1‬‬

‫‪2‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪10‬‬

‫کاشکی یکی ازاین صدها بنیاد خیریه به این بیچاره کمک می کرد!‬ ‫ببخشید ‪ ،‬یادم نبود ‪ ،‬این آقا خودش مدیریکی ازاوناست!‬ ‫‪| 20‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬

‫‪3‬‬

‫‪4‬‬

‫‪5‬‬

‫‪6‬‬

‫‪7‬‬

‫‪8‬‬

‫‪9‬‬

‫به این میگن همسروفادار!‬

‫‪10‬‬


‫زنگ سالمت !‬ ‫خود را زمین بگذارید و با پای چپ ‪ 5‬بار این‬ ‫حرکات ورزشی نشسته مفید برای توقف کنید‬ ‫سپس به حالت اول برگردید و قسمت باالی کشش را انجام دهید و بعد پای خود را زمین‬ ‫بزرگساالن‬ ‫داشتن فعالیت بدنی مناسب برای افراد مسن بدن را به سمت چپ بچرخانید و ‪ 5‬ثانیه توقف بگذارید و دوباره ‪ 5‬باربا پای راست و ‪ 5‬بار با پای‬ ‫چپ‪ ،‬این کشش را انجام دهید‬ ‫بسیارمهم است‪ ،‬زیرا باعث می‌شود که آنها کنید‬ ‫دارای تحرک باشند و سالم زندگی کنند‪ .‬این این حرکت را ‪ 5‬بار به سمت راست و ‪ 5‬بار به‬ ‫ورزش‌ها را حداقل دوباردرهفته‌انجام دهید‪ .‬سمت چپ انجام دهید‬ ‫لباس مناسبی بپوشید و درکنارخود بطری آب‬ ‫بگذارید تا آب بدنتان کم نشود‬ ‫ورزش‌های نشسته‬ ‫روی یک صندلی بنشینید‪ .‬شانه‌ها پایین باشد‬

‫دستانتان را درطرفین خود قراردهید‬ ‫روی یک صندلی بنشینید‪ .‬دو طرف صندلی را با کف دستانتان رو به جلو باشد‪ ،‬هر دو دستانتان‬ ‫دستتان بگیرید‬ ‫را بازکنید وباال ببرید‬ ‫با زانوی خمیده‪ ،‬یک پای خود را تا جایی که هنگامی‌که دستانتان را باال می‌برید‪ ،‬دم کنید‬ ‫می‌توانید باال بیاورید‬ ‫(نفستان را تو دهید) و هنگامی‌که دستانتان را‬ ‫روی یک صندلی بنشینید و شانه‌هایتان آرام باشد بعد پایتان را روی زمین بگذارید وبا پای پایین می‌آورید‪ ،‬بازدم کنید (نفستان را بیرون‬ ‫دهید)‪ .‬این حرکت را ‪ 5‬بارانجام دهید‬ ‫دستان خود را به طرفین بدن باز کنید تا قفسه دیگرهمین حرکت را انجام دهید‬ ‫روی یک صندلی بنشینید‪ .‬شانه‌ها به سمت پایین‬ ‫سینه به سمت جلو بیاید‬ ‫‪ 5‬بارهرکدام ازپاها را به‌این روش باال بیاورید‬ ‫به آرامی‌قفسه سینه را به سمت جلو و باال‬ ‫بدهید تا کشش قفسه سینه را احساس کنید‬

‫روی یک صندلی بنشینید‬

‫باشد و روبرو را نگاه کنید‬

‫به آرامی‌سرخود را به سمت راست بچرخانید‬ ‫طرفین صندلی را بگیرید‬ ‫و ‪ 5‬ثانیه درهمان حالت بمانید و بعد به حالت‬ ‫روی یک صندلی بنشینید‬ ‫بلند‬ ‫زمین‬ ‫از‬ ‫صاف‬ ‫زانوی‬ ‫با‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫پای‬ ‫یک‬ ‫اول برگردید‬ ‫دست راست را بر شانه چپ و دست چپ را بر‬ ‫کنید و مطابق شکل‪ ،‬پنجه و پاشنه پای خود‬ ‫سپس به آرامی‌سر خود را به سمت چپ‬ ‫شانه راست بگذارید‬ ‫را حرکت دهید‬ ‫بچرخانید و ‪ 5‬ثانیه درهمان حالت بمانید و‬ ‫بدون اینکه پاهای خود را حرکت دهید‪ ،‬قسمت‬ ‫دهید‬ ‫انجام‬ ‫را‬ ‫کشش‬ ‫این‬ ‫راست‬ ‫پای‬ ‫با‬ ‫بار‬ ‫‪5‬‬ ‫بعد به حالت ا ول برگردید‪ .‬سه بارسرخود را به‬ ‫باالی بدن را به سمت راست بچرخانید و ‪ 5‬ثانیه‬ ‫(یعنی پنجه و پاشنه خود را بکشید) و بعد پای سمت راست وسه باربه سمت چپ بچرخانید‬

‫همسایه مسئول و دلسوز!‬

‫اگه ازدواج با (استاندار) دولتی باشه‬ ‫با صرفه تره!‬

‫چه نوع گیاهی؟ اگه از جنس‬ ‫کاکتوس باشه که چه عرض کنم ؟!‬ ‫‪21 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫گا ف‌های شنگول!‬

‫ما پارسال عید نرفتیم امریکا‬ ‫امسال هم نمیریم ایتالیا ‪ ،‬کال ما اینجوری هستیم‬ ‫هرسال قبل ازعید تصمیم می گیریم به یکی از کشورهای‬ ‫خارجی برای تعطیالت نوروز سفرکنیم ولی نمیدونم چی میشه‬ ‫که در آخرین لحظات نظرمون تغییر می کنه؟!‬

‫خد‬ ‫اوندا‪ ،‬ميوه ها وآجيل هايم را‬ ‫گزند میهمانان مصون دار‬ ‫پروردگارا‪ ،‬مكر میهمانانى كه ت‬ ‫عد‬ ‫اد‬ ‫ش‬ ‫ان‬ ‫راپ‬ ‫ش‬ ‫ت‬ ‫آ‬ ‫يف‬ ‫ون‬ ‫ت‬ ‫صو‬ ‫يرى‪،‬‬ ‫كمتر ازآن چه هستند نش‬ ‫ان‬ ‫م‬ ‫ى‬ ‫د‬ ‫هن‬ ‫د‪،‬‬ ‫به‬ ‫خ‬ ‫ود‬ ‫ش‬ ‫ان‬ ‫با‬ ‫زگردان!‬ ‫كردگا‬ ‫را! ا قوامى را كه راهشان را‬ ‫كج مى كنند تا درايام عيد‬ ‫سرى هم به ما بزنن‬ ‫د‪ ،‬به راه راست هدايت فرما!‬ ‫مهربانا! چند گونى كنگر‪،‬‬ ‫ع‬ ‫طا‬ ‫ف‬ ‫رما‬ ‫تا‬ ‫شر‬ ‫من‬ ‫ده‬ ‫م‬ ‫یه‬ ‫مانان‬ ‫لنگراندازنباشم!‬ ‫بارالها! درايام نوروز ‪ ،‬مرا گ‬ ‫رفتارچهره هاى ماندگارنفرما!‬ ‫رحما‬ ‫نا! اشتهاى میهمانانم را کم‬ ‫ک‬ ‫ن‬ ‫ود‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫آن‬ ‫ان‬ ‫را‬ ‫از‬ ‫لن‬ ‫گ‬ ‫وپاچه مرغانم دوردار!‬ ‫روزى دها! هرچند كه‬ ‫خوا‬ ‫س‬ ‫ته‬ ‫ا‬ ‫ى‬ ‫نا‬ ‫به‬ ‫جا‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫ول‬ ‫ی حقوقم را‬ ‫الاقل تا پانزدهم فرو‬ ‫ردين درپناه خودت حفظ فرما‬ ‫آمین یا دستگیرمستضعفین‬

‫به تو مى سپارم ‪ ،‬آن هارا از‬

‫بهتره همین امروز یه کاکتوس بخرید و روزی ‪۲۰‬بار بوسش‬ ‫کنید تا آمادگی الزم جهت روبوسی با دایی ها و عمو هارو‬ ‫پیدا کنید‬

‫اطالعیه‬ ‫اونقدر که آیفون تصویری در ایام عید کارائی داره‬ ‫تلویزیون و ماهواره و غیره کارائی نداره‬ ‫نصب آسان ‪ ،‬قیمت ارزان ‪ ،‬بشتابید!‬ ‫جهت یاد آوری گفتم میهمان قوت روح است ولیکن چو نفس‬ ‫خفه می سازد اگر آید و بیرون نرود!‬ ‫هرچند حبیب خداباشد!‬

‫م‬ ‫ردم ‪ ،‬با حقوق ماه‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫فت‬ ‫ص‬ ‫د‬ ‫هز‬ ‫ار‬ ‫تو‬ ‫ن‬ ‫مان ‪ ،‬برای عید به‬ ‫حوی برنامه ریزی م‬ ‫ی‬ ‫ک‬ ‫نن‬ ‫د‬ ‫ک‬ ‫ه‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫ب‬ ‫تونند کنسرت ابی‬ ‫روتوی آنتالیا برن‪،‬‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫آر‬ ‫ش‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫سر‬ ‫ی هم به ونیزبزنند‬ ‫! من که‬ ‫نفهمیدم چطوری؟‬

‫حرف های بعضی از آقایون توی دلشون موقع شستن فرش ها و‬ ‫خونه تکونی !!‬ ‫عید ومرگ‬ ‫عید وکوفت‬ ‫عید و درد بی درمون‬ ‫آخه عیدم شد روز؟!‬

‫‪| 22‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬


‫هدایای یاران‪:‬‬ ‫منصو ر سﻠﺠو قیا ن‬

‫من نمیدانم كه هشیارم و یا دیوانهام‬

‫دوست با خویشم و یا از خویشتن بیگانهام‬

‫جمله اندیشند چون من در امور زندگی؟‬

‫یا در این افكارخود‪ ،‬من گوهر یكدانهام‬

‫عدهای كوشند از بهرمقام و پول و جاه‬

‫من فقط فكرمی و شمع و گل وپروانهام‬

‫گوش جمعی خوش بود از نعره وعاظ شهر‬

‫من همیشه دوستـــدار نعـــــــــره مستانهام‬

‫فرقهای سرگرم از افسانههای دیگران‬

‫خوش به حال من سراپا غرق درافسانهام‬

‫مردمی بر خانه و كاشانه خود دل خوشند‬

‫من به هر جائی گذارم پای‪ ،‬صاحبخانهام‬

‫بسكه گفتم حرف حق برمردم حق ناشناس‬

‫كلهام شد پوک و پشمم ریخت كج شد چانهام‬

‫خواهی اریابی مرا بهر نصیحت كردنم‬

‫صبح و ظهر و عصر و شب در گوشه میخانهام‬

‫شاعر خوب‬ ‫عباس خراسانی )شاطر حسین(‬ ‫شاعر آن است كه دارای رسالت باشد‬

‫ره حق پوید و دنبال عدالت باشد‬

‫دلش از نور هدایت به زاللی چون آب‬

‫قدمش برحذر از راه ضاللت باشد‬

‫بســـراید‪ ،‬بنویســــد‪ ،‬بنگـــــارد‪ ،‬بــــدرد!‬

‫پردهای را كه درآن نقش جهالت باشد‬

‫به اهاجـــــی نكنــــد باز لب گوهــــر بار‬

‫هرچه گوید همه مفهوم اصالت باشد‬

‫طنز را فـــــرق ز اشعار فكـاهـــــــی دانـد‬

‫دورازحقه‬

‫باشد‬

‫به سیاســــــت بگــــراید كمكــــــــی البته‬

‫نه چنان بیش كهاسباب خجالت باشد‬

‫به دفاع از دغالن سعــــــی نورزد كه به دهر‬

‫هنر شعـــــــر به جز فــــن وكالت باشــــــد!‬

‫طنز گویان مودب به شعیـــری نخرند‬

‫شعرهائـــی كه درآن هجو و هزالــــت باشد‬

‫فرض كن (شاطر) بی كلهی كاشانی گفت‬

‫فرض كن مال ابوالقاســـــم حالت باشد!‬

‫و‬

‫تزویر‬

‫و‬

‫رذالت‬

‫‪23 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫ﺣﮑایت ها و لﻄیفه ها!‬

‫باور کنید فیلم بازی نمی کنند !‬ ‫عین واقعیته!‬ ‫‪| 24‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫ننه سیب!‬


25 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫همین حاال پیش خودت فكر میكنی ((ای بابا‪،‬‬ ‫این وضعیت را دوست ندارم‪ ،‬همین دغدغهها و‬ ‫اضطرابهاست كه باث بی خوابی تو میشود‪ ،‬چون با‬ ‫گفتن عبارت ((امشب را احساس امنیت كن))‬

‫اندرزنامه !‬

‫تو كهاحساس ایمنی نمیكنی‪ ،‬همیشه دچار دلشوره‬ ‫وهراس هستی‪ ،‬كه مبادا مورد ناگواری رخ بدهد‪ ،‬دلت‬ ‫میخواهد كه بهاوضاع درهر وضعیتی مسلط باشی‬ ‫وهرنوع مورد غیرقابل پیش بینی را بپذیری‪.‬‬ ‫آخرچگونه میتوانی حال وهوای كنترل برخود را داشته‬ ‫باشی‪ ،‬زملنی كه نمیدانی چه موردی پیش خواهد آمد‬

‫برگرفته از كتاب‪ :‬ازآرزوهایت جلوبزن‬ ‫نوشته‪ :‬خانم نفیسه معتكف‬ ‫آنگاه كه غرور كسی را له میكنی‪ ،‬آنگاه كه كاخ‬ ‫آرزوهای كسی را ویران میكنی‪ ،‬آنگاه كه شمع امید‬ ‫كسی را خاموش میكنی‪ ،‬آنگاه كه بندهای را نادیده‬ ‫میانگاری‪ ،‬آنگاه كه حتی گوشت را میبندی تا صدای‬ ‫خرد شدن غرورش را نشنوی‪ ،‬آنگاه كه خدا را میبینی و بنده خدا را نادیده میگیری‪ ،‬میخواهم بدانم‪،‬دستانت را بسوی كدام آسمان دراز میكنی‬ ‫تا برای خوشبختی خودت دعا كنی؟ بسوی كدام قبله نماز میگزاری كه دیگران نگزاردهاند؟‬ ‫ازحكیمی پرسیدند كه چرا استماع توازنطق توزیادت است؟‬ ‫گفت‪ :‬زیرا كه مرا دو گوش دادهاند و یک زبان‪ ،‬یعنی دو چندان كه میگویی میشنو‪.‬‬ ‫کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی‬

‫چیزی که نپرسند‪ ،‬تو از پیش مگوی‬

‫از آغاز دوگوش و یک زبانت دادند‬

‫یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی‬

‫برگرفتهاز كتاب اخالق ناصری‬ ‫(خواجه نصیر الدین طوسی)‬

‫مصاحبه صد درصد آزاد!‬

‫‪| 26‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫بنظرمی رسه برنامه ای كه نگاه می كنه مخصوص باالی ‪ ۱8‬ماهه كه اینجوری سرک می كشه!‬


‫تا سال خروس است شتابید همه ‬ ‫سال دگرار شود یکی سال خران ‬

‫با صیغه و با عقد عیاالن بگرفت‬ ‫باید که تمام سا ل پاالن بگرفت‬ ‫‪27 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫یﮏ بیت ا ز هزا را ن‬ ‫راندیﺶ‬

‫ی‪ ،‬تفسیراین دو حرف است‬

‫آسایش دوگیت‬ ‫ستان مروت‪ ،‬با دشمنان مدارا‬ ‫با دو‬

‫رد آ ور ند ه‪ :‬دکﺘر ا سدا له خی‬ ‫گ‬

‫خانه همسایه درویش مخواه‬ ‫آتش از‬ ‫ن او میگذرد دود دل است‬ ‫کانچه برروز‬

‫عمرگرامی چه سان گذشت؟‬ ‫آ گه نیم که‬ ‫بود که این کاروان گذشت!‬ ‫خوابم ربوده‬

‫ن و بادوست بدت می گویم‬ ‫با دشم‬ ‫ست دوست ندارد جز من!‬ ‫تا هیچ ک‬

‫سعدی‬

‫آزاد کشمیری‬

‫مجد همگر‬

‫حافظ‬

‫ک سوختن آزاد شد از شمع‬

‫پروانه به ی‬

‫ست که درسوزوگداز است‬

‫بیچاره دل ما‬

‫وصال شیرازی‬

‫مه سرکن که دل شاه و گدا‬

‫با ادب با ه‬ ‫در‬

‫ترازوی مکافات برابر باشد‬

‫با دوقبله ‪ ،‬در ره‬

‫صائب تبریزی‬

‫توحید ‪ ،‬نتوان رفت راست‬

‫ت باید ‪ ،‬یا رﺿای خویشتن !‬

‫یا رﺿای دوس‬

‫سنائی‬

‫خن شنو که مارا چه رسید‬

‫پایان س‬

‫ن ابر درآمدیم و برباد شدیم‬

‫چو‬

‫خیام‬

‫جاب از اول اردیبهشت جری‬

‫مه نقدی میشوند ‪ -‬جراید‬

‫زنان بد ح‬

‫‪| 28‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫ی ندارم برسربالین بیماری‬ ‫پرستار‬ ‫ن پهلو به آن پهلو بگرداند‬ ‫مگر آهم از ای‬

‫شفائی اصفهانی‬


‫معلوم نیست جاده یکطرفه است یا دو طرفه؟!‬

‫از مزایای اینترنت!‬ ‫‪29 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫گفتهاند‪ :‬همیشه سکوت نشانه‬ ‫تائید حرف طرف مقابل نیست !‬ ‫ابرها را دوباره ترساندند!‬ ‫بازشلوارآسمان خیس‬ ‫شد!!‬

‫آدرس‪:‬‬ ‫دوستان‪ ،‬امروز سه نفر آدرس شما را از‬ ‫من خواستند‪ ،‬من هم با اجازه شما به‬ ‫آنها دادم‬ ‫یكی سالمتی بود‪ ،‬یكی خوشبختی و‬ ‫آخری هم عا قبت به خیر‬ ‫امید وارم هرسه تاشون هرروز به شما‬ ‫سربزنند‪.‬‬

‫گاهی نشانه قطع امید از سطﺢ‬ ‫شعور اوست!‬

‫ناصرفیﺾ‬

‫اسکندر را گفتند چرا معلم خود را‬ ‫زیادتر از پدر تعظیم میکنی؟‬ ‫گفت‪ :‬از آن روی که پدر مرا از عالم‬ ‫ملکوت به زمین آورد و معلم مرا از‬ ‫زمین به عالم ملکوت میبرد!‬

‫راستی میدا نید انسانها‬ ‫دونوعند؟‬ ‫یک نوع آنهائی که در تاریکی‬ ‫بیدارند!‬ ‫و نوع دوم آنهائی که در‬ ‫روشنایی خوابند!‬

‫مسیرهائی روشن راکه‬ ‫دوست داری‪ ،‬کاوش کن‪،‬‬ ‫حواست باشد که تعقیب‬ ‫کننده رویا‪ ،‬سرانجام گیرنده‬ ‫رویا میشود‪.‬‬

‫همیشه عاشق کسی شو که الیق‬ ‫عشق باشد و نه تشنه عشق!‬ ‫چراکه تشنه عشق چو سیراب‬ ‫شد رهایت میکند!‬

‫ساعت یازده صبﺢ خیابان را نظافت‬ ‫میکرد ولی ‪ ،‬پشت لباس اونوشته شده‬ ‫بود " سحرخیزان"!‬

‫اقیانوسی عظیم در تو‬ ‫نهفتهاست‪ ،‬آب را از دیگران‬ ‫گدائی نکن‬

‫‪| 30‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫خالق باش‪ ،‬تو نقاش زندگی‬ ‫خودت هستی‪ ،‬روی بوم‬ ‫زندگی نقاشی خاص خودت‬ ‫را بکش‪ ،‬رنگ خاص خودت‬ ‫را انتخاب کن‬

‫سماور زندگیتون همیشه بجوشه‬ ‫چایی عمرتون حسابی دم بکشه‬ ‫قندون لحظههاتون همیشه شیرین‬ ‫کامتون کنه‬ ‫فرداهای خودت را همانگونه‬ ‫که دلت میخواهد بنا کن‪،‬‬ ‫اگرقراراست تغییری انجام‬ ‫شود‪ ،‬زمینه را طوری برای‬ ‫آینده فراهم کن که همانطور‬ ‫شود‬

‫بگو آمین!‬


‫از مجموعه "از ایران چه میدانیم"‬

‫گاهﺸﻤاری و پیﺸینه جﺸن های ایرانیان‬ ‫گردآورنده‪ :‬عسگر بهرامی‬

‫تا اواخرقرن سیزدهم شمسی‪ ،‬یعنی پایان دوره قاجار‪ ،‬گاهشماری رایج دیگرزمینهای فراهم میآمد تا درمناسبتهای خاص جشنی وپژه برای‬ ‫درایران‪ ،‬گاهشماری هجری قمری و ماههای آن نیز همان ماههای تقویم ایزدان مهم خویش داشته باشند‪.‬‬ ‫عربی بود‪.‬‬ ‫امید به زندگی و بهره مندی ازنعمتهای الهی واستفادهازامكانات این‬

‫دراین میان نوروز تنها نشانه و بازمانده ی گاهشماری ایرانی به شمار جهان برای نابودی و تقویت نیكی‪ ،‬ازجمله باورهای ایرانیان باستان‬ ‫میرفت واین جشن هم چنان درادامه سنتی دیرینه در نخستین روز بهار بودهاست‪.‬‬ ‫برگزار میشد‪.‬‬ ‫آنان كه ماههای سال را نیزبه نام ایزدان مهم خود نامیده بودند‪ ،‬درتقارن‬ ‫دراواخر سال ‪ ۱۲89‬شمسی گاهشماری شمسی رسما پذیرفته شد و به روز و ماهایزدی خاص‪ ،‬فرصتی شایسته برای گرامیداشت ویژه آن ایزد و‬ ‫كارگیری ماههای شمسی با نام برجهای دوازده گانه (حمل‪ ،‬ثور‪ ،‬جوزا‪ ،‬جشن و شادی یافتند‪.‬‬ ‫سرطان‪ ،‬اسد‪ ،‬سنبله‪ ،‬میزان‪ ،‬عقرب‪ ،‬قوس‪ ،‬جدی‪ ،‬دلو‪ ،‬حوت) رواج این جشنها كه غیردینی خوانده میشوند‪ ،‬به همراه جشنهای‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫دینی نوروزدرآغازسال وشش جشن دیگر موسوم به گاهنبار‪ ،‬كه جشن‬ ‫گفتنی است كه پیش ازآن نیزدربرخی ازادارات دولتی‪ ،‬كه بهامور مالی‬ ‫میپرداختند‪ ،‬ازگاهشماری شمسی استفاده میشد‪ ،‬اما حتی دراین‬ ‫موارد هم همان ماههای عربی به كارمیرفتند‪.‬‬

‫درسال ‪ ۱۳44‬هجری قمری برابر با ‪ ۱9۲5‬میالدی و ‪ ۱۳۰4‬شمسی آغاز‬ ‫سال را رسما در اول بهار نهادند وبرای ماههای سال نیزهمان نامهای‬ ‫گاهشماری دوران باستان (فروردین‪ ،‬اردیبهشت‪)...‬را به كار بردند‪.‬‬

‫بزرگداشت آفرینشهای ششگانه هستند‪ ،‬مجموعهای ازفرصتهای‬ ‫مناسب را به دست میدادند كهایرانیان باستان میتوانستند طی آنها‬ ‫نشاط و سرزندگی ونیز روحیهاجتماعی و دینی خود را تقویت كنند و‬ ‫ازیكنواخت شدن زندگی كه تهدیدی برای پویائی آن میتوانست باشد‬ ‫بپرهیزند‪ .‬درشماره آینده دنبالهاین مقاله را پی میگیریم‪.‬‬

‫با اینهمه گاهشماری جدید‪ ،‬با گاهشماری قدیم ایران اختالفا تی نیز‬ ‫داشت‪ .‬درگاهشماری قدیم هرسال شامل دوازده ماه سی روزه بود‬ ‫وپنج روز اضافی را در پایان سال یا یكی از ماهها قرار میدادند‪ .‬اما‬ ‫درگاهشماری جدید‪ ،‬كهامروزه نیز رایج است‪ ،‬شش ماه نخست سال را‬ ‫سی و یک روزه و پنج ماه بعد را سی روزه و اخرین ماه سال را بیست و نه‬ ‫روزه تعیین كردند كهاین آخرین ماه‪ ،‬هر چهار سال یكبار‪ ،‬درسال كبیسه‬ ‫سی روزه خواهد شد‪.‬‬ ‫گاهشماری ایران در طول تاریخ تحوالت فراوانی را ازسرگذراندهاست‪،‬‬ ‫ایرانیان درباره روزهای ماه با ورهای خاصی داشتند وهرروز را به نام‬ ‫ایزدی مینامیدند تامردم در آن روز به یاد وی وصفت مشخصه وی‬ ‫باشند و با ذكر اوآن صفت را در خود تجلی دهند‪ .‬با این كار از یک‬ ‫سو مجموعهایزدان مهم‪ ،‬كه در واقع مفاهیمیانتزاعی وتجلیات یک‬ ‫حقیقت واحد بودند در جامعه و نزد مومنان تثبیت میشدند و ازسوی‬

‫‪31 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


4

6 9

8

1

5

3

Puzzle 17(Hard, difficulty rating 0.60)

‫جـداول سـودوکـو‬ 2

3

6

9

PuzzlePuzzle 1 (Easy, 1 (Easy, difficulty difficulty ratingrating 0.35) 0.35)

8

28

9

9

6

4

4

8

38

3

2

9

9

2 4

2

6

4 9

9

8

3

23

1

1

6

6

58

5

2

9

9

5

5 6

2

6

6

39

3

7

7

9

2

2

6

6

3

43

64

6

7

7

8

58

35

3

233

9

3

6

8

8

4

5

25

2

1

1

3

7

7

28

2

3

PuzzlePuzzle 17(Hard, 17(Hard, difficulty difficulty ratingrating 0.60) 0.60) 8

2

1

3

1

1

4

4

2

4

4

4

24

2

7

7

8

8

28

328

13

81

8

9

9

2

82

68

6

183

18

4

4

7

32

8 7

78

2

52

5

5

9

2

7

87

8

9

9

9 3

63

3

3

5

5

4

9

19

51

5

85

8

43

5

7

39

13

1

6

68

1

1

4

4

76

7

8

8

2

92

9

3

3

5

15

1

7

6

7

57

5

7

3

6

4

2 8

9 5

3

3

23

18

3

7

4

8 3 7

3 7

1

75

17

1

3

2

2

52

5

8

5

56

5 6

8

8

7

7

17

21

2

4

384

53 8

965

5

42

64 2

76

17

1

5

95

9

8

8

5

5

6

6

8

7

Puzzle

1

8

2

8

6

5

5

3

7 2

5

8

2

9

6

Puzzle

1

7

2

4

4

1

5 6

9 4

2

4

8

3

946

4

Generated by http://www.opensky.ca/sudoku on Wed Jun 10 15:07:5

3

6

5

4

Puzzle rating 0.65) 1 3 (Hard, 5 difficulty 8 9

7

43

6

3

4 87

1

4

36

Puzzle 1

5

4

6

2

2

7

6

8

2

PuzzlePuzzle 4 (Easy, 4 (Easy, difficulty difficulty ratingrating 0.34) 0.34)

5

9

7

3 7

4

8

3

2

53

5

4

7

3

Puzzle 21(Hard, 2 (Hard, difficulty difficulty ratingrating 0.63) 0.63) 1 Puzzle 8

6

4

PuzzlePuzzle 3 (Easy, 3 (Easy, difficulty difficulty ratingrating 0.31) 0.31)

2

4

2

1

7

1

Puzzle 3 (Easy, difficulty rating 0.31)

PuzzlePuzzle 2 (Easy, 2 (Easy, difficulty difficulty ratingrating 0.25) 0.25)

4

4

9

7 1

2

1

8

9

4

6 9 6

8 5

1

3 6

4

3

1

7

Puzzle 1 Puzzle (Easy, difficulty 1 Puzzle (Easy, difficulty 1rating (Easy,0.35) difficulty rating 0.35) rating 0.35) Puzzle 2 Puzzle (Easy, difficulty 2 Puzzle (Easy, difficulty 2rating (Easy,0.25) difficulty rating 0.25) rating 0.25) Puzzle 3 Puzzle (Easy, difficulty 3 Puzzle (Easy, difficulty 3rating (Easy, Puzzle0.31) difficulty 1rating Puzzle (Hard, 0.31) 1difficulty rating Puzzle (Hard, 0.31) 1difficulty rating (Hard,0.60) difficulty rating 0.60) rating 0.60) Puzzle 2 Puzzle (Hard, 2difficulty Puzzle (Hard, 2difficulty rating (Hard,0.63) difficulty rating 0.63) rating 0.63) Puzzle 3 Puzzle (Hard, 3difficulty Puzzle (Hard, 3difficulty rating (Hard,0.65) difficulty rating 0.65) rating 0.65)

Generated by http://www.opensky.ca/sudoku on Tue Mar 17 22:59:5

8

2 87 26 874 265 741 659 413 59 13 9 3 3 1 36 12 367 125 678 259 784 59 84 9 9 4 4 96 45 967 452 4673 8521 42738 8621 42338 8691 2318 695 317 95 17 5 4 7 5 41 52 417 528 176 283 769 83 69 3 5 9 9 58 96 581 962 813 624 137 24 37 4

7

9

1 96 17 963 172 634 725 348 25 48 5 8 8 9 87 94 871 946 713 465 132 65 32 5 7 2 5 71 53 719 538 5192 6386 57924 6186 57824 6146 7894 142 893 42 93 2 6 3 3 67 35 674 359 742 598 421 98 21 8 2 1 1 27 19 273 194 738 946 385 46 85 6

5

3

4 35 49 351 498 512 987 126 87 26 7 5 6 2 54 28 549 283 491 837 916 37 16 7 8 6 2 83 21 836 214 9365 3147 91659 3247 91559 3277 1589 276 584 76 84 6 9 4 8 92 81 923 816 234 165 347 65 47 5 6 7 4 63 45 638 457 381 572 819 72 19 2

9

1

8 13 85 132 854 327 546 279 46 79 6 7 9 8 75 89 752 891 526 914 263 14 63 4 4 3 3 42 39 428 396 1287 7965 18871 7965 18671 7935 8651 934 652 34 52 4 7 2 9 75 98 756 981 563 814 632 14 32 4 1 2 6 15 64 159 648 592 487 923 87 23 7

3

2

5 29 51 297 516 978 163 784 63 84 3 9 4 4 92 43 926 437 265 371 658 71 58 1 6 8 7 68 72 685 721 2854 9219 26543 9519 26443 9519 6473 513 478 13 78 3 2 8 6 23 64 239 645 397 451 978 51 78 1 3 8 2 39 27 396 275 964 751 648 51 48 1

8

7

6 74 63 748 639 485 392 851 92 51 2 6 1 3 61 35 618 354 187 542 879 42 79 2 5 9 1 59 14 593 147 3938 4472 35386 4772 35286 4782 5266 781 269 81 69 1 8 9 1 84 17 842 173 429 736 295 36 95 6 7 5 8 74 83 742 831 425 319 256 19 56 9

6

4

3 48 32 486 327 869 271 695 71 95 1 4 5 6 49 61 495 618 952 183 527 83 27 3 2 7 8 24 87 241 879 7416 2793 79165 2393 79165 2353 9145 358 146 58 46 8 5 6 4 56 49 568 492 681 927 813 27 13 7 8 3 3 81 32 817 326 179 265 794 65 94 5

4

6

9 62 98 625 981 253 814 537 14 37 4 2 7 5 28 57 283 579 834 796 341 96 41 6 3 1 9 37 96 374 965 6741 5658 64412 5858 64912 5828 4932 827 931 27 31 7 1 1 7 19 73 195 734 958 342 586 42 86 2 4 6 7 42 78 425 789 256 893 561 93 61 3

1

5

7 51 74 519 743 196 438 962 38 62 8 1 2 7 13 76 134 762 349 628 495 28 95 8 1 5 6 15 68 152 683 8529 1834 83297 1434 83797 1464 3727 469 725 69 25 9 3 5 2 38 26 381 267 815 679 154 79 54 9 9 4 5 96 51 964 513 647 138 472 38 72 8

2

1 8

1 8

7

3

7

7

3

7

9

4

8

69

28 6

2

5

3

5

3

23

3

42

9

4

1

4

29 91 7

Puzzle 31(Hard, 35 (Hard, difficulty 0.65) 1 Puzzle 85 difficulty 8ratingrating 9 0.65) 9

12 89

1 8

7

PuzzlePuzzle 49(Hard, 49(Hard, difficulty difficulty ratingrating 0.68) 6 0.68) 36

3

Puzzle GMT. 4Enjoy! Puzzle (Hard, 4difficulty Puzzle (Hard, 4difficulty rating (Hard,0.68) difficulty rating 0.68) rating 0.68) Generated Generated by http://www.opensky.ca/sudoku by http://www.opensky.ca/sudoku on Wed onJun Wed 10Jun 15:07:59 10 15:07:59 2015 GMT. 2015 Enjoy!

Puzzle 4 Puzzle (Easy, difficulty 4 Puzzle (Easy, difficulty 4rating (Easy,0.34) difficulty rating 0.34) rating 0.34)

8

8

71

7

1

8

6 89 65 893 657 931 572 314 72 14 2

4

2

3 25 39 251 394 518 947 186 47 86 7

6

4

7 41 72 418 726 183 265 839 65 39 5

9

2

12

21

2

4

4

4

4

4

1

4

1

8 1 5

82 46 825 469 253 691 537 91 37 1

3 16 38 164 387 649 872 495 72 95 2

6

3

3

89

5

57 92 573 921 734 218 346 18 46 8

7

7

6

3

13

1

69

6

4

6

86

18

1

3

2

2

59

5

8

8

9

29

2

7

7

5

5

3

3

1

4 16 47 162 478 625 789 253 89 53 9

3

8 92 81 925 813 254 136 547 36 47 6

7

6

5 68 53 681 532 817 324 179 24 79 4

7

5 73 54 736 549 362 491 628 91 28 1

8

4

1 49 15 497 158 976 583 762 83 62 3

6

6

23

2

8

8

5

4

94

3

2 34 26 347 261 479 618 795 18 95 8

5

6

1 68 13 689 135 897 354 972 54 72 4

2

5

9 57 98 574 982 746 823 461 23 61 3

1

3

5

5

2 8

8

1

41

9 12

1

6

6

4

7

7

1

81

9

9

6

36

7

7

13

7

7

8

3 9 7

4

4

3

3

9

1 5

7

8

9

5

2

64

7 23 74 239 746 398 465 981 65 81 5

46

31 69 312 694 125 947 258 47 58 7

8

38

75 81 756 813 562 139 624 39 24 9

2 94 27 948 275 481 756 813 56 13 6

5

!‫ فقط حمام ها؟‬on ‫چرا‬TueonMar Generated Generated by http://www.opensky.ca/sudoku by http://www.opensky.ca/sudoku Tue17Mar 22:59:50 17 22:59:50 2015 GMT. 2015 GMT. Enjoy!Enjoy!

3

1

2 3 4

3 3

9

3

9 1396 ،‫ اردیبهشت‬- 13 ‫ شماره‬- ‫ |شنگول‬32


‫�ﻮروز�ن �ﺒﺎرک‬

33 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫شاعرانه‌ها‪:‬‬ ‫فریدون مشیری‬

‫بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد!‬ ‫گلستان وجدانی‬

‫گلوی خشک مرا بغض می‌فشارد تنگ‬ ‫وکودکان مرا لقمه در گلو مانده ست‬

‫زندگی یعنی‪....‬‬

‫که چشم آن‌ها‪ ،‬با اشک مرد‪ ،‬بیگانه ست‬

‫زندگی یعنی‪ ،‬نشستن شبنم برپیکربنفشه‌های خواب آلود‪.‬‬

‫چه جای گریه؟ که کشتار بی دریغ حریف‬

‫زندگی یعنی‪ ،‬حرکت سایه‌ها درواپسین ساعات یک‬ ‫روزآفتابی‪.‬‬

‫و هرگلوله که برسینه‌ای شرار افشاند‬

‫زندگی‪ ،‬یعنی دشتهای پرازالله‌های رنگارنگ‪.‬‬

‫برای خاطر صلح است و حفظ آزادی!‬ ‫غنیمتیست که‪ :‬دنیا بهشت! خواهد شد!‬ ‫پدر‪ ،‬غم تومرا رنج می‌دهد اما‬ ‫غم بزرگتری می‌کند هالک مرا!‬ ‫بیا به خاک بال دیده بیندیشیم‬ ‫که ناله می‌چکد از برق تازیانه در آن‬ ‫به خانه‌های خراب‪ ،‬به کوسه‌های خموش‬ ‫به دشت‌های به آتش کشیده متروک‬ ‫که سوخت‪ ،‬یکجا‪ ،‬برگ و گل و جوانه در او‬ ‫به خاک مزرعه‌هائی که جای گندم زرد‬ ‫لهیب شعله سرخ‬ ‫به چارسوی افق می‌کشد زبانه در او‬ ‫به چشم‌های گرسنه‪ ،‬به دست‌های دراز‬ ‫به نعش کودک دهقان میان شالیزار‬ ‫به زندگی که فرومرده جائدانه در او‬ ‫بیا به حال بشر‪‌،‬های‌های گریه کنیم‬ ‫که با برادر خود هم نمی‌تواند زیست‬ ‫چنین خجسته وجودی کجا تواند ماند؟‬ ‫صدای غرش تیری دهد جواب مرا!‬ ‫به کوه خواهد زد‪ ،‬به غار خواهد رفت !‬

‫‪| 34‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬

‫زندگی‪ ،‬یعنی دویدن درآخرین ثانیه‌ها‪.‬‬ ‫زندگی‪ ،‬یعنی گذاشتن دانه دردهان جوجه‌ها‬ ‫زندگی‪ ،‬یعنی جستن ونیافتن‪.‬‬ ‫زندگی‪ ،‬یعنی رویش گلهای زیبا درکنارجویبار‪.‬‬ ‫زندگی‪ ،‬یعنی حلقه زدن اشک درچشم عاشق‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬رویش تک درختی تنها ومصمم برفرازکوه‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬خرامیدن قوی زیبا برپهنه آبی دریاچه‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬اشک بی گناه‪ ،‬یعنی آسمان آبی‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬سیاهی شب دلشدگان‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬گندم زار‪ ،‬یعنی افسوس‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬عشق ورزیدن پاک‪،‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬چشمک زدن نوری درانتهای جاده تاریک‪.‬‬ ‫زندگی یعنی دست‌های تهی‪ ،‬سفره خالی ازنان‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬یعنی تالقی دونگاه‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬رنگین کمان زیبا دریک روز بهاری‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬جمع کردن دانه‪ ،‬دلهره‪ ،‬تالش‪ ،‬امید‪.‬‬ ‫زندگی یعنی‪ ،‬آرامش خیال‪ ،‬تجلی قدرت‪ ،‬درآرزو مردن‪،‬‬ ‫ناامیدی‬ ‫زندگی معجونی از تضادها ست‪ ،‬نشناختمش !‬ ‫درحیرتم که چگونه تا بدین جا رساندمش!‬


35 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫‪| 36‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬


‫اهل هنر و ذوق به خانه‬

‫از هر چه بود در آن میانه‬

‫سازد اثری که شاهکار است‬

‫حتی اگر است هندوانه!‬

‫‪37 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫هرگز نخواب کوروش‬ ‫هرگز نخواب کوروش‪ ،‬دارا جهان ندارد‬

‫هرگز نخواب کوروش‪ ،‬سارا امان ندارد‬

‫روز وداع خورشید‪ ،‬زاینده رود خشکید‬

‫این رود پر ز شهرت‪ ،‬آب روان ندارد‬

‫هرگزنخوابکوروش‪،‬نقشجهان‪،‬سپاهان‬

‫بی نام تو وطن نیز‪ ،‬نام و نشان ندارد‬

‫ای مهر آریائی‪ ،‬برگو که در کجائی؟‬

‫زیرا که پرچم ما‪ ،‬شیر ژیان ندارد‬

‫ایــران‬ ‫ایرانیم‪ ،‬ایران زمین را دوست دارم‬

‫از مشرق و مغرب‪ ،‬همین را دوست دارم‬

‫هرکس بنازد در جهان بر نازنینی‬

‫من از جهان‪ ،‬این نازنین را دوست دارم‬

‫گوهر فراوان است در خشکی و دریا‬

‫اما من این تنها نگین را دوست دارم‬

‫من از ارس تا کیش و از اروند تا خاش‬

‫هر شهری و هر ده نشین را دوست دارم‬

‫کرد و لر و ترک و بلوچ وگ یلک و پارس‬

‫ایرانیان پاک بین را دوست دارم‬

‫من حافظ و سعدی و موالنا و خیام‬

‫فردوسی شور آفرین را دوست دارم‬

‫پرسی ز فرهنگم اگر‪ ،‬برهان قاطع؟‬

‫هم دهخدا و هم معین را دوست دارم‬

‫در دفتر بینش حدیث حق پرستی‬

‫در حلقه دانش نگین را دوست دارم‬

‫ایرانیم کون و مکان را دوست دارم‬

‫من خسرو صاحب زمان را دوست دارم‬

‫یک عمر عاشق بوده‌ام ایران زمین را‬

‫تا زنده‌ام ایران زمین را دوست دارم‬

‫شنگول برای‬ ‫نشاندن لبخند بر‬ ‫لبان خسته شما‬ ‫‪| 38‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬


‫به یاد گل آقا‬

‫ناصر پاك شیر‪ ،‬هفته‌نامه گل‌آقا‪،‬‬

‫پیاپی ‪ ۱۳۳‬سال ‪۱۳۷۲‬‬

‫خبر از گل آقائیان‪:‬‬ ‫(ابدا ‌ع‬ ‫فضل‌‌علی‬ ‫حجت‌االسالم‬ ‫مراكزهمسریابی‬ ‫را ه‌اندازی‬ ‫كننده‬ ‫دردانشگا ه‌ها) با طرح تك‌ جنسیتی‬ ‫كردن دانشگا ه‌ها موافق است‪ .‬او معتقد‬ ‫است كه تحصیل دانشجویان دختر و‬ ‫پسربه صورت مختلط در دانشگا ه‌ها‬ ‫باعث به وجود آمدن دوستی‌هایی‬ ‫می‌شود كه عوارض خطرناكی به دنبال‬ ‫دارد و البته‌این عوارض اجتنا ب‌ناپذیر‬ ‫است زیرا اگر گوشت را جلوی گربه‬ ‫بیندازی غیرممكن است كه گربه گوشت‬ ‫را نخورد‪.‬‬

‫احمد عربانی‪ ،‬هفته‌نامه گل‌آقا‪ ،‬پیاپی ‪ ۳۲‬سال‬

‫‪۱۳۷۰‬‬

‫ناصر پا ک‌شیر‪ ،‬هفته‌نامه گل آقا پیاپی ‪ ۱۶۱‬سال‬

‫‪۱۳۷۲‬‬

‫یک ایده برای طراحان بازیهای‬ ‫با توجه به خبر فوق ازاین به‬ ‫کامپیوتری وطنی‪ :‬شما در نقش یک‬ ‫بعد‪...‬‬ ‫گربه وارد یک قصابی می‌شوید و باید‬ ‫درفرمهای استخدامی‪ ،‬آموزشی و دورازچشم آقای قصاب (با آن سبیلهای‬ ‫غیره‪ ...‬به جای گزینه زن یا مرد از از بناگوش در رفته!) اقدام به خوردن‬ ‫گوشتهای مجازی کنید‪...‬در صورت بد‬ ‫گزینه گربه یا گوشت استفاده می‌شود‬ ‫بازی کردن گیم سر از کمیته‌انضباطی‬ ‫با توجه به صنعت ادبی لف و نشرمرتب در می‌آورید‬ ‫(یا حتی نامرتب!) حدس می‌زنید به‬ ‫خوشبختانه همنشینی در محیط‌های‬ ‫نظر گوینده‪ ،‬کدام جنس گوشت است‬ ‫دانشگاهی باعث شده گوینده جمله‬ ‫وکدام گربه؟‬ ‫فوق‪ ،‬عالوه بر کسب مقادیری خاطره‬ ‫اگر زبانمان الل حاال که درکشور خیلی تلخ‪ ،‬درزمینه هنر تشبیه هم به مراتب‬ ‫از روابط علت و معلولی به هم ریخته یا باالی ادبی برسد و یارخوب روی وسرو‬ ‫برعکس شده‪ ،‬ناگهان ببینیم گوشت‪ ،‬قد و کمان ابرو را به چیزی تشبیه کند‬ ‫گربه را خورد آن وقت تکلیف چیست؟‬ ‫که شعرای قدیم و جدید را انگشت‬ ‫پیش به سوی طرح زوج و فرد کردن خروج حیرت به دهان بگذارد‬ ‫گوشت‪...‬نه ببخشید‪ ،‬دخترها و پسرها از خانه‪.‬‬ ‫علی زراندوز ‪1388‬‬

‫‪39 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫کالسیک ‪۳‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-1‬درروزسیزدهم فروردین مردم انجام می دهند‬ ‫‪-2‬نام شهری دراستان سمنان – همان پشم است‬ ‫‪3‬‬ ‫‪-3‬محلی پر از سبزه و گل‬ ‫‪-4‬به آقای شیرازی می گویند‬ ‫‪4‬‬ ‫‪-5‬دانه به دانه!‬ ‫‪-6‬بازی نفس بر!‪ -‬تخم مرغ انگلیسی – فارسی –‬ ‫‪5‬‬ ‫جانوری وحشی وگوشتخوار‬ ‫‪ -7‬این افراد ده خواهر نیستند!‬ ‫‪6‬‬ ‫‪ -8‬خداوند دراویش ‪ -‬رودخانه درون بدن جانوران زند‬ ‫‪ -9‬خوبان اینکار را نکنند – برتن هرکس مناسب نیست – ‪7‬‬ ‫اثرکاریا حرف نامتناسب‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ -10‬خطی بین کلمات – جنگ خارجی –ذکرزیرلبی‬ ‫‪-11‬موش صحرائی – درختی با گیسوان بلند‪ -‬دوری‬ ‫‪9‬‬ ‫عمودی‬ ‫‪-1‬عالمت مفعول بی واسطه – روزآشتی با طبیعت‬ ‫‪10‬‬ ‫‪ -2‬نرخ – برای تفرج می روند‬ ‫‪ -3‬تفنگ صیاد ‪-‬‬ ‫‪ -4‬بوی رطوبت ‪ -‬رفیق – پرنده ای زیبا‬ ‫‪ -5‬صدای برخورد دو جسم – قبال بیشتربه صاحبان زمین های‬ ‫کشاورزی می گفتند‬ ‫‪ -6‬بی پرده – برای یادبود به هم می دهند‬ ‫‪ -7‬رضایت خاطر – کورش بد جوری دردسر میشه !‬ ‫‪ -8‬این ردیف از جدول تعطیل است!‬ ‫‪ -9‬یگانگی – حرف بیهوده‬ ‫‪ -10‬کشوری درحال جنگ در جنوب ایران – تفریح را گویند‬ ‫‪ -11‬نوازنده تنها – رعد و برق به هم ریخته‬

‫‪| 40‬شنگول ‪ -‬شماره ‪ - 13‬اردیبهشت‪1396 ،‬‬

‫‪2‬‬

‫‪3‬‬

‫‪4‬‬

‫‪5‬‬

‫‪6‬‬

‫‪7‬‬

‫‪8‬‬

‫‪9‬‬

‫‪10‬‬


41 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫تجربه‬

‫سازمان هواپیمائی جمه‬ ‫ور‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫الم‬ ‫ی‬ ‫اع‬ ‫الم‬ ‫دا‬ ‫شت‪ ،‬ع‬ ‫القهمندان به هیجان و‬ ‫احساس مرگ و التها‬ ‫ب‬ ‫در‬ ‫ز‬ ‫ما‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫رد‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫شانههای آن‬ ‫در گور ب‬ ‫لزومیندارد از این پس‬ ‫خوابند‪ ،‬میتوانند برای‬ ‫در‬ ‫ک‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫س‬ ‫ید‬ ‫ن‬ ‫به‬ ‫ش‬ ‫رای‬ ‫خرید‬ ‫ط مورد نظرشان‪ ،‬تنها با‬ ‫یک بلیط هواپیما ازدم‬ ‫ق‬ ‫س‬ ‫ط‬ ‫ب‬ ‫را‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫فر‬ ‫به‬ ‫یک‬ ‫ی از‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫نقاط ایران آن را تجربه‬

‫بدیهیس‬ ‫ت هرچه سفر طوالنی ت‬ ‫بیشتراحساس میشود‪.‬‬ ‫بلیطهای تا ماه مرداد‬ ‫سال ‪ 14۰۰‬پیش فروش‬

‫رباشد‪ ،‬هیجان والتها‬ ‫ب نزدیکی به مرگ درآن‬ ‫شده‪،‬‬

‫لطفا مراجعه نفرمائید‪.‬‬

‫محمدرضا پورابراهیمی‪ ،‬رئیس كمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسالمیدر نشست مدیران فضای مجازی‬ ‫بسیج كشور در تهران افزود‪:‬‬ ‫با توجه به آمار و ارقامیكهاز وضعیت اقتصادی كشوردراختیار ما قرار دارد‪ ،‬باید گفت اقتصاد كشور در وضعیت‬ ‫وشرایط مطلوبی قرار ندارد‪.‬‬ ‫شنگول‪ :‬جل الخالق! والله! این بابا نابغهاست و یا بهاو ازجائی الهام میشود كه به آدمهای معمولی نمیشود‪.‬‬ ‫شما بگوئید‪ ،‬آیا این همه حس و درک ازشرایط اقتصادی كشور را مردم عادی كوچه و خیابان میتوا نند داشته‬ ‫باشند؟!‬ ‫ابدا و اصال!‬

‫رییس کل گمرک ایران‪ ،‬قاچاق کاال ده میلیارد دالرکاهش یافت!‬ ‫شنگول‪ :‬هیچ ارتباطی به درگذشت اخیر یکی از مقامات واتفاقات پیش وپس از آن ندارد!‬

‫‪| 42‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬


‫از او ن ور آ ب‬

‫شرح ندارد!شرحش با خودتون!‬

‫صداقت را که‌امروزه در میان ما‬ ‫بزرگترها کیمیاست‪،‬‬ ‫از این نامه یاد بگیریم!‬

‫استفاد‬ ‫ه‌از موسیقی در هنگام مداحی‬ ‫هیچ مضرتی ندارد!‬ ‫عجب‪ ،‬پ‬ ‫س که‌اینطور؟ قراره‌ اول پوال را‬ ‫بگیرند‬ ‫و بعد اعدامش کنند! چطور به‬ ‫فکرمن نرسید؟!‬

‫تابلوئی که درجای مناسب نصب‬ ‫شده وموجب امنیت بیشترتردد‬ ‫درجاده م ‌‬ ‫یشود!‬

‫حاال کدوم‬ ‫خری میاد پول بده که‌اعدامش‬ ‫کنن‬ ‫د؟ من مطمئنم میمون اینکار را‬ ‫نم ‌‬ ‫یکنه!‬ ‫پس ک‬ ‫جا بذاریم؟ نمیشه که خوردش!یا‬ ‫نذرن‬ ‫کن یا ا گه می‌کنی بی هسته بکن!‬

‫‪43 | Shangool, Issue 13, May 2017‬‬


‫ﻃنزانه‬

‫هﺬیان‬

‫خواب خوش‬ ‫چشمم افتاد به چشمان تو بی تاب شدم‬ ‫مست و مدهوش ولی بی می و مهتاب شدم‬ ‫دست بردم كه در آغوش بگیرم تو مگر‬ ‫ناگه از تخت در افتاده و پرتاب شدم‬ ‫چشم مالیدم و دستی بكشیدم بر سر‬ ‫دیدم استاده غضبناک كه بی خواب شدم‬ ‫این چه وضع است كه آرام نگیری هر شب‬ ‫خسته از خرخر و از جفتک و هم تاب شدم‬ ‫گر كه آرام نگیری به كنارم ناچار‬ ‫دیدی آخر كه شبی جانب لپ تاپ شدم‬ ‫راه كاری بكنم سرچ كه بعد از مرگت‬ ‫از مجازات رها گشته و خوش خواب شدم‬ ‫گفتمش چاره در این است كه در اول شب‬ ‫بوسه ای مرحمتم كرده كه سیراب شدم‬ ‫ورنه تا صبح سحر جفتک و وارو بزنم‬

‫تصور كن زمانی می رسد كار‬

‫كه جزمهر ومحبت نیست با یار‬

‫همه با هم دگرهم كیش وهمدل‬

‫به شیرینی سخن گویند ورفتار‬

‫تصوركن كه جنگ ودشمنی نیست‬

‫به پایان می رسد كشتار و پیكار‬

‫جهان لبریز می گردد زشادی‬

‫كسی را با كسی نبود دگركار‬

‫تصور كن همه سیرند وخرسند‬

‫فراوان گشته محصوالت بسیار‬

‫همه سالم‪ ،‬همه خندان‪ ،‬همه شا د‬

‫نه بیماری‪ ،‬نه دكتر‪ ،‬نی پرستار‬

‫تصوركن دگردود و دمی نیست‬

‫هوا مهتابی و روشن‪ ،‬شب تا ر‬

‫به روزاندر‪ ،‬زخورشید جهان تاب‬

‫زمین و آسمان از نورسرشار‬

‫تصوركن بیابانی دگر نیست‬

‫همه باغ است و بستان است وگلزار‬

‫زمین پوشیدهاز سبزینه دائم‬

‫زمستانها و تابستان چه پربار‬

‫تصوركن همه با علم و دانش‬

‫دگرآموزشی هم نیست دركار‬

‫نه ترس و وحشتی ازباد وتوفان‬

‫نه می لرزد زمین‪ ،‬نی سیل خونبار‬

‫تصوركن كسی دیگر نمیرد‬

‫زجسم و جان نگردد هیچ كس زار‬

‫خزان هرگز به گلها در نیاید‬

‫كویر لوت هم گردد چمن زار‬

‫تصور كن كه حافظ باز گردد‬

‫ز خواب ناز سعدی گشته بیدار‬

‫تمام شاعران یک باره با هم‬

‫چنین سرداده فریاد و بهاصرار‬

‫امان دیوانهای هذیان چه گویی‬

‫ازاین پرت و پالها دست بردار‬

‫هم تو بی خواب و من ازخجلت آن آب شدم‬ ‫امان‬

‫مال نصرالدین در بیابان می رفت و چون‬ ‫تشنه اش شد خود را به جوی آبی رسانید‬ ‫ولی دید كه چوبی بزرگ را در راه آب فرو‬ ‫كرده بودند ف با زحمت چوب را از سوراخ‬ ‫آب بیرون كشید كه ناگهان آب با فشار به‬ ‫سر و صورت و لباس او پاشید‬ ‫مال با عصبانیت گفت ‪ :‬همین كارها را‬ ‫كرده ای كه چوب به سوراخت كرده اند!‬

‫ﺟﻮاب ﺟﺪول ﮐﻼﺳﯿﮏ ‪1‬‬

‫‪| 44‬ﺷﻨﮕﻮل ‪ -‬ﺷﻤﺎره ‪ - 13‬اردﯾﺒﻬﺸﺖ‪1396 ،‬‬

‫ﺟﻮاب ﺟﺪول ﮐﻼﺳﯿﮏ ‪2‬‬

‫ﺟﻮاب ﺟﺪول ﮐﻼﺳﯿﮏ ‪3‬‬


45 | Shangool, Issue 13, May 2017


‫ماهنامه ﻓﮑاهی و سرگرمی‬

‫ بخندید‬،‫ بخوانید‬،‫ببرید‬

13

vol. 2, NO. 13 | May, 2017 | 13 :‫ ﺷمﺎره‬،‫سﺎل دوم‬ Shangool Persian Satirical Monthly | www.shangool.ca | TEL/FAX: 647-894-4222 | 3 Ellesmere st., unit 417. Richmond Hill. l4b 4n2

1396 ،‫ اردﯾﺒﻬﺸﺖ‬- 13 ‫ ﺷﻤﺎره‬- ‫ |ﺷﻨﮕﻮل‬46


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.